المصادر

شماره بازیابی : 5-19797

امانت : امانت داده می شود

شماره کتابشناسی ملی : 3310557

عنوان و نام پدیدآور : المصادر[نسخه خطی]

وضعیت استنساخ : : علی رضا بن محمدرضا کرانی، 1249؟ ق.

آغاز ، انجام ، انجامه : آغاز: بالله التوفیق والله اعلم به جمیع الابواب کتاب الالف المجرد باب الالف من المصادر الثانی انا دریافتن کقوله تعا( تعالی) غیر ناظرین اناه...

انجام: ... یعمور بزغاله که در خرد یعاجر جمع؟ ساد بهفتح و کسریا طرچب و توانگری یاسر تمت.

انجامه: تمت کلام بعون الملک علام از ید حقیر اقل عبادالله مذنب درگاه محتاج به مغفرت الله علی رضا ولد مرحوم محمدرضا طایفه کرانی یوم بیست و نهم شهر رمضان المبارک سمت تحریر یافته بحسب الخواهش عالیجناب قدسی مآب سیادت جناب آقا میر نصرالله خلف آقا میر اسدالله در 1249؟

مشخصات ظاهری : 380 برگ (ص. 115 الف - 380 الف)، 22سطر، اندازه سطرها: 129×220؛قطع: 201×303

یادداشت مشخصات ظاهری : نوع و درجه خط:نستعلیق به چند قلم

نوع کاغذ:فرنگی نخودی رنگ

تزئینات متن:عناوین و نشان ها به سرخی و سیاهی

نوع و تز ئینات جلد:مقوایی رویه تیماج مشکی فرسوده ضربی با ترنج و سرترنج حاشیه منگنه

یادداشت استنساخ : حسب الخواهش عالیجناب قدسی ... جناب آقای میر نصرالله خلف آقا میر اسدالله .

معرفی نسخه : کتابی است در واژه نامه عربی به فارسی که براساس مصدر افعال بصورت حروف تهجی تنظیم شده است . با تطبیق با واژه نامه های با نام « مصادر» متاسفانه نام مؤلف مشخص نشد.

یاداشت تملک و سجع مهر : شکل و سجع مهر:مهر چهارگوش با نشان: کتابخانه خصوصی داریوش کلانتری

توضیحات نسخه : نسخه بررسی شده ./ آبان 92

یادداشت کلی : عربی -

فارسی

صحافی شده با : : مفاتیح الاصول/ طباطبایی1145918

موضوع : زبان عربی -- واژه نامه ها -- فارسی

شناسه افزوده : کرانی، علی رضا بن محمدرضا ، قرن 13ق. کاتب

شناسه افزوده : کلانتری، داریوش، فروشنده

اشاره

شماره بازیابی : 5-19797

امانت : امانت داده می شود

شماره کتابشناسی ملی : 3310557

عنوان و نام پدیدآور : المصادر[نسخه خطی]

وضعیت استنساخ : : علی رضا بن محمدرضا کرانی، 1249؟ ق.

آغاز ، انجام ، انجامه : آغاز: بالله التوفیق والله اعلم به جمیع الابواب کتاب الالف المجرد باب الالف من المصادر الثانی انا دریافتن کقوله تعا( تعالی) غیر ناظرین اناه...

انجام: ... یعمور بزغاله که در خرد یعاجر جمع؟ ساد بهفتح و کسریا طرچب و توانگری یاسر تمت.

انجامه: تمت کلام بعون الملک علام از ید حقیر اقل عبادالله مذنب درگاه محتاج به مغفرت الله علی رضا ولد مرحوم محمدرضا طایفه کرانی یوم بیست و نهم شهر رمضان المبارک سمت تحریر یافته بحسب الخواهش عالیجناب قدسی مآب سیادت جناب آقا میر نصرالله خلف آقا میر اسدالله در 1249؟

مشخصات ظاهری : 380 برگ (ص. 115 الف - 380 الف)، 22سطر، اندازه سطرها: 129×220؛قطع: 201×303

یادداشت مشخصات ظاهری : نوع و درجه خط:نستعلیق به چند قلم

نوع کاغذ:فرنگی نخودی رنگ

تزئینات متن:عناوین و نشان ها به سرخی و سیاهی

نوع و تز ئینات جلد:مقوایی رویه تیماج مشکی فرسوده ضربی با ترنج و سرترنج حاشیه منگنه

یادداشت استنساخ : حسب الخواهش عالیجناب قدسی ... جناب آقای میر نصرالله خلف آقا میر اسدالله .

معرفی نسخه : کتابی است در واژه نامه عربی به فارسی که براساس مصدر افعال بصورت حروف تهجی تنظیم شده است . با تطبیق با واژه نامه های با نام « مصادر» متاسفانه نام

مؤلف مشخص نشد.

یاداشت تملک و سجع مهر : شکل و سجع مهر:مهر چهارگوش با نشان: کتابخانه خصوصی داریوش کلانتری

توضیحات نسخه : نسخه بررسی شده ./ آبان 92

یادداشت کلی : عربی - فارسی

صحافی شده با : : مفاتیح الاصول/ طباطبایی1145918

موضوع : زبان عربی -- واژه نامه ها -- فارسی

شناسه افزوده : کرانی، علی رضا بن محمدرضا ، قرن 13ق. کاتب

شناسه افزوده : کلانتری، داریوش، فروشنده

الجزء الثالث عشر

[المقدمه]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

تم إعداد الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی خمسه و عشرین مجلدا، یختص الأول منها بخلقها النوری قبل هذا العالم و المجلد الرابع و العشرون بأحوالها علیها السّلام بعد هذا العالم، و المجلد الأخیر بالفهارس و الاثنان و العشرون البواقی بحیاتها و سیرتها فی هذا العالم.

و هذا هو المجلد الثالث عشر من الموسوعه فی غصب حقها و خطبها علیها السّلام فی ذلک و هو بقیه المطاف السادس من قسم «فاطمه الزهراء علیها السّلام فی هذا العالم».

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک و أحصاه کتابک، و اجعلنا من شیعتها و محبیها و الذابین عنها بأیدینا و ألسنتنا و قلوبنا و الحمد للّه رب العالمین.

قم المقدسه، یوم میلاد فاطمه الزهراء علیها السّلام

20 جمادی الثانیه 1427

إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:6

فی هذا المجلد ثلاثه فصول:

1. إرثها من أبیها صلّی اللّه علیه و آله و غصب حقها علیها السّلام

2. خطبتها علیها السّلام فی المسجد

3. خطبتها علیها السّلام فی بیتها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:7

الفصل الأول إرثها من أبیها صلّی اللّه علیه و آله و غصب حقها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:8

فی هذا الفصل

اشاره

إن الاجتماع فی السقیفه و معرکه الأوس و الخزرج من جانب و حضور أبی عائشه و أبی حفص من جانب آخر ولّدت معقبات و فاجعات، عمّ شومها الإسلام و تتبعت مفاسد فی الدین لا یصلح أبدا إلی قیام قائم آل محمد علیهم السّلام.

و لکن المجمعون کانوا غافلین عن نسج شبکه مخفیه قد نسجت قبل أیام بل قبل سنین و أعوام، و قد مهّدت لهذا الیوم تحطیم الشیطان أغلاله فی اللیل و الناس نیام، و عیّن إبلیس الخلیفه من قبل و لم یکن حاجه إلی هذا الاجتماع.

و هذه ظاهر القضایا؛ و لکن سمعت فی السقیفه تشاجر و أصوات متغایره؛ بعضها یقول: إن للأنصار سابقه فی الدین و فضیله لیست لقبیله من العرب، و بعض یقول: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله من المهاجرین، و یقول المهاجرون: منا الأمیر و منکم الوزیر، و یقول الأنصار:

بل منا أمیر و منکم أمیر، و علا الأصوات و المنازعه فی تعیین خلیفه اللّه الذی عیّنه اللّه قبل آدم و عیّنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من قبل کرارا و عیّنه إلی لحظات وفاته.

و بعد اللتیا و التی غصبت الخلافه و صید الناس و أفکارهم و أضلّهم السامری

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:9

و اتخذوا العجل و مال الناس عن هارون، و بعده غصب فدک و اختلست حقوق علی و فاطمه علیها السّلام.

و بعد مضیّ أیام قلائل، اختلست الزهراء علیها السّلام و بهذا زلّت أقدام الأمه عن طریق الهدی؛ فضلّوا عن الصراط المستقیم و ذلّوا إلی آخر الدهر الذین ذلّوا، و سعدوا و عزّوا منهم الذین بقوا فی طریق عیّنه صاحب الشریعه،

و استقاموا فی باب خلیفه اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله الذی عیّن اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله و قاموا فی رحاب أمیر المؤمنین و الأئمه علیهم السّلام.

و نتاج هذا الاجتماع، نزع الخلافه و الإماره عن أمیر المؤمنین علیه السّلام و غصب فدک و الإرث عن الزهراء علیها السّلام و غصب حقوقهما بفتوی منتسبه إلی حدیث مختلعه مجعوله، لم یسمعه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ابنته و لا أخیه و وصیه!

نعم، ما کان هناک حدیث، و انما هو حدیث یفتری حتی انتزع من هذا الحدیث فتوی لغصب فدک و غصب حقوق فاطمه علیها السّلام؛ و هذا فتوی لیس فی عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لا فی شریعته و لا فی الإسلام، بل هذا فتوی لیس مثله فی النصرانیه و لا فی الیهودیه و لا فی أیّ مله و دین فی العالم؛ هذا فتوی لغصب حقوق علی و فاطمه و أهل البیت علیهم السّلام و إرثهما؛ هذه فتوی سیاسیه صدرت عن الخلیفه ینفرد بها، تخالف القرآن و السنه و العقل و العرف.

أفتی به أبو عائشه و أیّدته ابنته و زمیلتها حفصه و أوس بن الحدثان الذی یبول علی عقبه!

و نحن نورد فی هذا الباب عده أحادیث و أقوال عن المعصومین علیهم السّلام و المحدثین من الشیعه و العامه و الأعلام.

یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 143 حدیثا:

طلب فاطمه علیها السّلام من أبی بکر إرثها من ترکه النبی صلّی اللّه علیه و آله و منعه إیاها و مهاجرتها إیاه إلی وفاتها.

وصیه فاطمه علیها السّلام بمنع حضور ظالمیها و آخذی حقها عن الصلاه علیها.

تقسیم أبی

بکر مثل قسم النبی صلّی اللّه علیه و آله غیر عطاء النبی صلّی اللّه علیه و آله قرابته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:10

إخبار اللّه تعالی فی الإسراء نبیه صلّی اللّه علیه و آله عن ظلم ابنته و أخذ حقها غصبا.

نزول آیه: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ ...» فیمن غصب أمیر المؤمنین علیه السّلام حقه و أخذ فاطمه علیها السّلام حقها و آذاها.

جواب أبی عبد اللّه علیه السّلام لابن حمران أن وارث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام.

مناظره فضّال بن الحسن مع أبی حنیفه فی دفن الرجلین فی حجره النبی صلّی اللّه علیه و آله و إفحامه أبا حنیفه فی الجواب.

تقسیم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الخمس فی بنی هاشم و اشتراء أبی بکر و تابعیه من الخمس الخیل و السلاح و تقسیمها بین الجند.

کلام المفید فی أسباب بغض عائشه لأمیر المؤمنین علیه السّلام.

من مطاعن أبی بکر منعه فاطمه علیها السّلام قریتین من خیبر و ادعائها مع عصمتها و إشهادها علیا علیه السّلام و کونها صاحبه الید و منعه میراثها أیضا.

أمر معز الدوله بالکتابه علی أبواب المساجد لعنه معاویه و لعنه غاصب فاطمه علیها السّلام حقها و ما جری بینه و بین أهل السنه.

کلام الصدوق فی سخط فاطمه علیها السّلام علی ظالمیها و غاصبیها و مانعی إرثها إلی وفاتها.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بأنها مظلومه مغصوبه بعده.

کلام فاطمه علیها السّلام حین عیادتها الرجلان و استرضاؤهما عنها فی إیذاؤها و غصب حقها.

کلام أبی جعفر علیها السّلام فی أن ورثه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام.

طلب فاطمه علیها السّلام

أبا بکر میراثها و منعه أبی بکر بحدیث لا نورّث.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله عن هتک حرمه فاطمه علیها السّلام و غصب حقها و منع إرثها، لعن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:11

ظالمی فاطمه علیها السّلام و ضاربها و مسقط جنینها.

قصه وقف الحوائط السبع و قصه نخل بنی النضیر و أموال مخیریق و إعطائه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قصه الصافیه و مشربه أم إبراهیم و حسنا و المثیب و الأعواف، طلب فاطمه علیها السّلام هذه الصدقات السبع مع سهمه من خیبر، منعها أبو بکر عنها و غضب فاطمه علیها السّلام لذلک.

مجی ء علی علیه السّلام و العباس إلی عمر و طلبهما عنه إرثهما و إعطاء عمر بشروط و هی فی ید علی علیه السّلام، و بعده بید الحسن علیه السّلام ثم بید الحسین علیه السّلام ثم بید علی بن الحسین علیه السّلام و الحسن بن الحسن ثم بید بنی الحسن ثم بید الخلفاء من بنی العباس.

کلام السید جعفر مرتضی العاملی فی مطالبه الزهراء علیها السّلام بفدک و سهم خیبر و الخمس و بإرثها من أبیها و إصرارها علی تحدّی السلطه و مغاضبتها لها و سبب مطالبتها و إصرارها.

نقل السید ابن طاوس طعن من تقدّم علی علی علیه السّلام فی الخلافه.

کلام ابن قتیبه فی نقض حدیث لا نورّث بقول اللّه عز و جل حکایه عن زکریا.

کلام طه حسین المصری فی غضب علی علیه السّلام علی أبی بکر کغضب فاطمه علیها السّلام علیه.

کلام البلاغی فی أن اقتضاء آیات الأقربین و أولو الأرحام أن ترکه النبی صلّی اللّه علیه و آله لوارثه و هی ابنته فاطمه

علیها السّلام.

کلام صاحب الریاض فی اختصاص الخمس بفاطمه علیها السّلام و الحجج من ذریتها.

فی أن حدیث لا نورث فی مقابل: «یرثنی و یرث من آل یعقوب» و العمل به هو الاجتهاد فی مقابل النص.

کلام الفخر الرازی فی قوله تعالی: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ ...» و حدیث لا نورّث

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:12

و البحث فیهما بالتفصیل.

طلب فاطمه علیها السّلام و العباس میراثهما من أبی بکر و منعهما بحدیث لا نورّث و غضب فاطمه علیها السّلام و هجرتها عنه إلی شهادتها.

کلام والد الشیخ البهائی فی عدم صلاحیه الخلافه لمن لا یصلح لتبلیغ سوره من القرآن.

کلام المحقق الأردبیلی فی مطاعن عمر: منع فاطمه علیها السّلام و سائر السادات عن الخمس الثابت لهم فی القرآن.

اجتماع النبی مع علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و سجوده بعد الأکل و بکائه و ضحکه و سؤال علی علیه السّلام عن سبب سجوده و ضحکه و جوابه صلّی اللّه علیه و آله بإخبار جبرئیل بمصابهم بعده و لحوق فاطمه علیها السّلام به سریعا بعد أخذ حقها و منع إرثها و ظلم بعلها و کسر ضلعها.

کلام الشیخ الطوسی فی نقض أبی بکر روایته فی إرث النبی صلّی اللّه علیه و آله بدفع سیف النبی صلّی اللّه علیه و آله و بغلته و عمامته إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و البحث فیه.

کلام الجصّاص فی مستحقی الخمس و الشرح و البحث فیه.

کلام ابن قتیبه فی مطالبه فاطمه علیها السّلام أبا بکر بمیراث أبیها و منعها منها و هجرتها منه و وصیتها بمنع حضور أبی بکر فی دفنها.

کلام السید المیلانی فی مطالبه الزهراء علیها السّلام بالمیراث و ملخّص بحوثه المتقدمه فیه.

کلام السید

المیلانی فی بحث سهم ذوی القربی و الخمس و منعها أبا بکر و مطالبه الزهراء علیها السّلام بحقها بثلاث دعاوی: النحله، المیراث، سهم ذوی القربی.

کلام ابن الترکمانی فی سهم ذوی القربی و ذکر مستحقیه و البحث فی بنی هاشم و بنی المطلب.

کلام ابن حجر العسقلانی فی بکاء الرافضه علی غصب حق فاطمه علیها السّلام و أخذ فیئها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:13

کلام ابن حجر الهیتمی فی زعم الشیعه أن أبا بکر ظالم لفاطمه علیها السّلام بمنعه إرث أبیها و أنها معصومه بنص القرآن و خبر النبی صلّی اللّه علیه و آله: «فاطمه علیها السّلام بضعه منی ...».

سلام أمیر المؤمنین علیه السّلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعد دفن الزهراء علیها السّلام و شکواه علی هضمها حقها قهرا و منع إرثها جبرا.

کلام فاطمه علیها السّلام فی عالم الرجعه: اللهم أنجز وعدک لی فیمن ظلمنی و غصبنی ....

کلام علی علیه السّلام لظالمی فاطمه علیها السّلام: أو تضرب الزهراء علیها السّلام نهرا و یؤخذ منها حقها قهرا و جبرا؟!

کلام السید ابن طاوس فی زیارتها: ... السلام علیک أیها المضطهده المغصوبه ...

اللهم و صلّ علی ... المغصوبه حقها الممنوعه إرثها ....

کلام الحسن بن محمد بن علی بن أبی طالب فی منع أبی بکر فاطمه علیها السّلام و بنی هاشم سهم ذوی القربی.

کلام العلامه السید محمد حسن القزوینی فی إنکار أبی بکر و عمر سهم ذوی القربی المنصوص علیه فی القرآن و نقل الأقوال و البحث فیه.

کلام السید فی زیارتها: ... لعن اللّه أمه غصبتک حقک و منعتک.

کلام عبد الزهراء عثمان محمد فی ذکر مملّکات فاطمه علیها السّلام و ثروتها نقلا عن الماوردی و البحث فیها.

فی

زیاره السیده علیها السّلام فی یوم العشرین من جمادی الآخره: ... و صلّ علی البتول ...،

المغصوبه حقها، الممنوعه إرثها ....

منع أبی بکر فاطمه علیها السّلام میراثها من أبیها بحدیث النبی صلّی اللّه علیه و آله: لا أورّث بشهاده عائشه و حفصه و أوس بن الحدثان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:14

طلب فاطمه علیها السّلام أبا بکر تقسیم میراثها و فدک و خمس و منعها أبو بکر بحدیث لا نورّث.

کلام الفیروزآبادی فی ردّ تخصیص عموم القرآن بخبر واحد.

اجتماع النبی مع علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی أکل عصیده من التمر و نزول جبرئیل و إخباره بغصب حق فاطمه علیها السّلام و ظلمها.

کلام الحافظ البرسی فی ذکر کرامات فاطمه علیها السّلام فی منع حقها بأخذها عضاده حجره النبی صلّی اللّه علیه و آله و دعائه علیهم و ارتفاع جدران المسجد عن الأرض ....

کلام أبی حنیفه المغربی فی ذکر میراث الأولاد و حق فاطمه علیها السّلام و البحث فیه.

کلام ابن شهرآشوب فی غلظه أبی بکر علی فاطمه علیها السّلام فی کبس بیتها و منع حقها.

کلام الجاحظ فی ذکر خبر منع أبی بکر میراث فاطمه علیها السّلام و البحث فیه.

کلام المفید فی جواب الناصب فی خبر نحن الأنبیاء لا نورّث و البحث و الاستدلال فیه.

کلام ابن قتیبه فی کیفیه بیعه علی علیه السّلام، کلام أبی بکر لفاطمه علیها السّلام عند طلبها المیراث:

أ فترانی أعرفک و أعرف فضلک و شرفک و أمنعک حقک و میراثک من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلا أنی سمعت أباک یقول: لا نورّث.

کلام السید فی زیاره أبی الحسن الثالث علیه السّلام: ... اللهم و صلّ علی ... وارثه خیر

الأنبیاء ...، متظلّمه مما حلّ بها من غاصبیها ...، المغتصبه حقها ....

کلام الشیخ الحر العاملی فی مطاعن عمر: إعطاء عائشه و حفصه کل سنه عشره آلاف درهم و منع أهل البیت علیهم السّلام خمسهم و منع فاطمه علیها السّلام إرثها و نحلتها.

کلام ابن حجر الهیتمی فی منع فاطمه علیها السّلام حقها و نحلتها و إعطائها حق عائشه و حفصه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:15

غضب فاطمه علیها السّلام علی جمیعهم لمنعهم حقها و ترکهم نصرتها.

طلب عائشه و حفصه عطائهما و میراث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من عثمان و ردّهما لشهادتهما فی حدیث لا نورّث عند طلب فاطمه علیها السّلام إرثها.

کلام السید الخوئی فی تقسیم الخمس فی زماننا؛ نصفه لبنی هاشم و أن العلوی الفاطمی من بنی هاشم أولی.

کلام السید الشیرازی فی استحباب بل وجوب مطالبه الحق حتی عند العلم بعدم التوصل له کمطالبه فاطمه علیها السّلام حقها مع علمها بعدم التوصل له.

کلام السید ابن طاوس فی عدم مساعده القوم و ترک نصرتهم لفاطمه علیها السّلام و مساعدتهم لعائشه فی بحث طویل.

کلام السید ابن طاوس فی أن حضور العباس مع فاطمه علیها السّلام أو مع علی علیه السّلام عند أبی بکر لطلب المیراث لمساعده فاطمه و علی علیهما السّلام.

کلام لسان الملک فی اتفاق علماء الاثنی عشریه و علماء العامه فی غضب فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر و عمر ما دام حیا إلی وفاتها.

کلام أبی هریره فی ترک کلام فاطمه علیها السّلام أبا بکر حتی وفاتها.

کلام المفید فی زیارتها علیها السّلام: ... لعن اللّه من ظلمک و منعک حقک و دفعک عن إرثک.

فی اعتقادات الصدوق فی خروجها علیه السّلام من الدنیا ساخطه علی

ظالمیها و غاصبیها و مانعی إرثها.

شکوی فاطمه علیها السّلام إلی قبر أبیها عند منعها فدک و العوالی.

کلام الشیخ حسین بن عبد الصمد العاملی فی ذکر منع أبی بکر فاطمه علیها السّلام إرثها بحدیث منفرد فی روایته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:16

کلام السرخسی فی معنی إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث ... و البحث فیه.

کلام الطوسی فی قوله تعالی: «وَ إِنْ کانَتْ واحِدَهً فَلَهَا النِّصْفُ» إنه عام فی کل بنت و أنه معلوم و حدیث لا نورّث مظنون.

الکلام فی حدیث لا نورّث، نهی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن حدیث مختلف فیه و البحث فی الحدیث المخالف للقرآن.

کلام کاشف الغطاء فی طلب فاطمه علیها السّلام میراثها و منعها أبو بکر و غضبها علیه و هجرتها.

بعث وصول هدیه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أخذها و جعل أبو بکر الهدیه موروثا و تقسیمها بین فاطمه علیها السّلام و العباس.

طلب فاطمه علیها السّلام من أبی بکر سهم ذوی القربی و منعها أبو بکر لحدیث ضعیف.

احتجاج السید الکنتوری بشمول آیه: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ ...» النبی صلّی اللّه علیه و آله و حدیث لا نورّث مخالف لنص القرآن.

الکلام فی مجلس المفید فی ذکر فدک و حدیث لا نورّث و البحث فیه بطوله.

الکلام فی قوله: و میراث النبوه عندکم شامل لمیراث العلم و المعارف و میراث الأموال أیضا و البحث فیه.

کلام العلامه السید محمد حسن القزوینی فی معنی لفظ المیراث و الإرث فی اللغه و العرف و البحث و النقض و الإبرام و نقل الأقوال فیه طویلا.

کلام یوحنّا المصری مع علماء العامه فی إیذاء أبی بکر فاطمه علیها السّلام، طلب فاطمه علیها السّلام من أبی

بکر میراث أبیها و منعها أبو بکر، غضب فاطمه علیها السّلام و هجرتها أبا بکر إلی وفاتها و البحث و التشریح فی کلامه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:17

کلام العلامه السید محمد القزوینی فی قوله تعالی: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ ...»،

کلام الفخر الرازی فی حدیث لا نورّث، احتجاج فاطمه علیها السّلام أبا بکر و البحث و الجرح و التعدیل فیه.

شعر الشهید الثانی فی منع فاطمه علیها السّلام تراث أبیها بآراء فاسده.

شعر البیجانی فی خلافه أبی بکر و میراث فاطمه علیها السّلام أبیها.

قصیده السید المرتضی، فیها ما جری فی إرث فاطمه علیها السّلام و غصبه.

شعر البرقی فی غصب حق فاطمه علیها السّلام و إرثها و فدکها و شهودها.

شعر الشیخ البهائی فی غصب حق فاطمه علیها السّلام و فدک و عدم قبول العذر فیه.

قصیده علی بن معرب فی دفع فاطمه علیها السّلام عن حقها بحدیث لا نورّث.

شعر الشیخ مغامس فی ذکر الغدیر و غصب میراث فاطمه علیها السّلام و سقط الجنین.

شعر القاضی الجلیس فی غصب تراث فاطمه علیها السّلام و ظلم الوصی فی حقه.

شعر ابن داغر الحلی فی الغدیر و فیه غصب حق علی و فاطمه علیها السّلام.

شعر الشیخ الحر العاملی فی منع فاطمه علیها السّلام ما ترک أبوها و العوالی و فدک.

شعر المشعشعی فی الإشاره إلی قصه الغدیر و غصب حق فاطمه علیها السّلام.

قصیده الدعبل الخزاعی المشهوره و فیها غصب تراث فاطمه علیها السّلام.

طلب فاطمه علیها السّلام أبا بکر میراثها و منعها أبو بکر بحدیث لا نورّث.

فی أن علیا علیه السّلام وارث علم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام وارث المیراث.

کلام الإمام الحسن علیه السّلام فی خطبته فی مجلس معاویه و

فیه: فاللّه بیننا و بین من ظلمنا ... و منع أمنا فاطمه علیها السّلام إرثها من أبیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:18

کلام بزل الهروی فی أفضلیه فاطمه علیها السّلام علی بنات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأنها وارث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و نسله منها.

کلام ابن أبی الثلج فی قبر فاطمه علیها السّلام أنها بالمدینه ...، المجهوله قبرا، المدفونه سرّا، المغصوبه جهرا.

فی انقطاع علی علیه السّلام عن أبی بکر لمنع ترکه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن فاطمه علیها السّلام.

کلام المفید فی أولویه أمیر المؤمنین علیه السّلام من العباس بترکه النبی صلّی اللّه علیه و آله لو لا فاطمه علیها السّلام موجوده.

کلام طه حسین فی موقف أبی بکر فی أشد العسر لوقوعه: إعطاؤه فاطمه علیها السّلام ما طلبت و بین حدیث لا نورّث.

کلام موسی بن عبد اللّه فی أبی بکر: أول من ظلمنا حقنا و میراثنا، فغصبنا فغصب الناس.

کلام عبد اللّه بن الحسن فی منع فاطمه علیها السّلام میراثها و غضبها علی أبی بکر و عمر.

طلب عائشه عثمان العطاء مثل عطاء أبی بکر و عمر لها و طلبها میراث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ردّها لشهادتها عند أبی بکر فی حدیث لا نورّث.

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی أبی بکر و عمر: هما أول من ظلمنا حقنا ... و أول من انتزی علی حقنا.

کلام علی بن الحسین علیه السّلام فی أبی بکر و عمر: هما أول من ظلمنا حقنا و أخذا میراثنا و جلسا مجلسا کنا أحق به منها.

ذکر الشیخ المظفر کلام المفید فی منع فاطمه علیها السّلام إرثها و ذکر الآیات فی الإرث.

کلام

الشیخ المظفر فی منع فاطمه علیها السّلام إرثها و ذکر کلامه و استدلاله للمقصود فی تنبیهین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:19

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: «و أنت تظلمین و عن حقک تدفعین».

کلام السید حسن الأمین فی وقوع الخلاف بین الزهراء علیها السّلام و بین الخلیفه الأول فی فدک و المیراث.

کلام العلامه الحسن بن یوسف الحلی: من مطاعن أبی بکر منع فاطمه علیها السّلام إرثها بحدیث لا نورّث.

کلام عائشه فی طلب فاطمه علیها السّلام میراثها و منعها أبو بکر بحدیث لا نورّث.

فی زیاره فاطمه علیها السّلام: السلام علیک أیتها المظلومه الممنوعه حقها.

کلام علی علیه السّلام فی استجازه العباس لحضوره فی تشییع فاطمه علیها السّلام: إن بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لم تزل مظلومه، من حقها ممنوعه و عن میراثها مدفوعه.

فی زیاره فاطمه علیها السّلام: السلام علیک أیتها المظلومه المغصوبه ....

فی ذکر الحیطان السبعه: أنها وقف علی فاطمه علیها السّلام.

فی مناظره الحروری و الإمام الباقر علیه السّلام فی آیه: «لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ» و فی سدّ الأبواب و فی سهم الأزواج من الإرث.

فی دعاء صنمی قریش: ... اللهم العنهم بعدد کل منکر أتوه ... و إرث غصبوه و فی ء اقتطعوه.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام: علامه طیب الولاده محبه أهل البیت علیهم السّلام و قول علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام: أحلّی نصیبک من الفی ء لآباء شیعتنا لیطیّبوا، و قول الصادق علیه السّلام أیضا فی الخمس: أحللناه لشیعتنا لتطیب ولادتهم.

رؤیا أبی الوفاء الشیرازی فی المنام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمره صلّی اللّه علیه و آله بالتوسل إلی علی علیه السّلام و قوله للنبی صلّی

اللّه علیه و آله: فکیف ینتقم لی، أ لیس یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ظلمت فاطمه علیها السّلام و غصب علی إرثک فصبر؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:20

کلام الیعقوبی فی طلب فاطمه علیها السّلام میراثها أبا بکر و منعه بحدیث لا نورّث.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی فاطمه علیها السّلام: «ملعون ملعون من یظلم بعدی فاطمه ابنتی و یغصبها حقها و یقتلها».

من مطاعن عمر إعطاؤه عائشه و حفصه عشره آلاف درهم فی کل سنه و منعه أهل البیت علیهم السّلام خمسهم و منع فاطمه علیها السّلام إرثها و نحلتها.

کلام الصدوق: إن أول ظالم لحق آل محمد المؤخّر علیا علیه السّلام عن الخلافه و غاصب فاطمه علیها السّلام میراثها.

إعطاء معاویه الغنیمه علی من شاء و اعتراض أبی حنیفه بفعله و إثباته الغنیمه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و فی البحث عن فاطمه علیها السّلام العمل بحدیث لا نورّث المجعول.

کلام محمد علی برّو فی إرث فاطمه علیها السّلام و خطبتها و آیه الإرث و عمومیتها و ردّ حدیث لا نورّث و البحث و الاستدلال حوله.

کلام الإربلی فی صدقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فدک و إرث النبی صلّی اللّه علیه و آله و نقل الروایات فیها.

شهاده عائشه و حفصه و مالک فی حدیث لا نورّث و مجیؤها إلی عثمان لأخذ المیراث و ردّهما عثمان.

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی أبی بکر و طلبها میراثها و قوله لها: النبی لا یورّث و احتجاجها بآیه الإرث.

کلام یوحنّا جدید الإسلام فی مجی ء العباس و علی علیه السّلام إلی عمر لطلب المیراث و جواب عمر لهما بما قال أبو بکر

لهما و البحث فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:21

1
المتن:

عن عائشه:

أن فاطمه علیها السّلام سألت أبا بکر بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ما أرثها من ترکه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من خیبر و فدک و صدقته بالمدینه، فقال أبو بکر: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: لا نورّث ما ترکناه صدقه، فأبی أبو بکر أن یدفع إلی فاطمه علیها السّلام شیئا. فوجدت فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر فی ذلک فهجرته، فلم تزل مهاجرته حتی توفّیت. فلما توفّیت دفنها زوجها علی بن أبی طالب علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر، و صلّی علیها علی علیه السّلام ....

المصادر:

تاریخ الإسلام سراج الدین عثمان (مخطوط): ص 225.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:22

2
المتن:

فی وصیه فاطمه علیها السّلام:

أوصیک أن لا یشهد أحد جنازتی من هؤلاء الذین ظلمونی و أخذوا حقی، فإنهم عدوی و عدوّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لا تترک أن یصلی علیّ أحد منهم و لا من أتباعهم ....

المصادر:

1. روضه الواعظین: ج 1 ص 151.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 192 ح 20، عن روضه الواعظین.

3
المتن:

قال الشیخ محمد بن الحسن الحر العاملی:

من مطاعن أبی بکر ما رواه مسلم فی صحیحه أنه لما بعث فاطمه علیها السّلام تطلب إرثها و حقها من فدک و خمس خیبر، فلم یعطها شیئا و أقسم أن لا یغیّر شیئا من صدقات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و قد غیّر ذلک و قد حنث فی یمینه؛ ففی الجمع بین الصحیحین: و کان أبو بکر یقسّم نحو قسم النبی صلّی اللّه علیه و آله غیر أنه کان لا یعطی قرابه النبی صلّی اللّه علیه و آله کما کان النبی صلّی اللّه علیه و آله یعطیهم. قال ابن شهاب: و کان عمر یعطیهم منه و عثمان بعده.

المصادر:

إثبات الهداه: ج 2 ص 366 ح 196.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:23

4
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما أسری بالنبی صلّی اللّه علیه و آله قیل له: إنی مختبرک فی ثلاث لننظر کیف صبرک. قال: أسلم لأمرک یا رب و لا قوه لی علی الصبر إلا بک. إلی أن قال: و أما ابنتک فتظلم و تحرم و یؤخذ حقها غصبا الذی تجعله لها.

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 4 ص 142 ح 1، عن کامل الزیارات.

2. کامل الزیارات: ص 332 ح 11.

3. ظلامات الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 147 ح 171.

5
المتن:

قال علی بن إبراهیم القمی:

قوله تعالی: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً» «1»، قال: نزلت فیمن غصب أمیر المؤمنین علیه السّلام حقه و أخذ حق فاطمه علیها السّلام و آذاها، و قد قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «من آذاها فی حیاتی کمن آذاها بعد موتی کمن آذاها فی حیاتی، و من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه، و هو قول اللّه: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...» و قوله: «وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ» «2»، یعنی علیا و فاطمه علیها السّلام، «بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً» «3»، و هی جاریه فی الناس کلهم.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 57.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 58.

(3). سوره الأحزاب: الآیه 58.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:24

المصادر:

1. تفسیر القمی: ج 2 ص 196.

2. بحار الأنوار: ج 17 ص 27 ح 2، عن تفسیر القمی.

3. تفسیر کنز الدقائق: ج 8 ص 222، عن تفسیر القمی.

4. تفسیر نور الثقلین: ج 4 ص 305 ح 237، عن تفسیر القمی.

5. تفسیر الصافی: ج 4 ص 202 ح 57، عن تفسیر القمی، بزیاده و نقیصه.

6
المتن:

عن حمزه بن حمران، قال:

قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: من ورث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ قال: فاطمه علیها السّلام؛ ورثت متاع البیت و الحرثی و کل ما کان له.

المصادر:

1. البرهان: ج 1 ص 348 ح 6، عن الکافی.

2. الکافی: ج 7 ص 86 ح 2.

3. التهذیب: ج 9 ص 277 ح 12.

الأسانید:

فی الکافی: عن محمد بن یعقوب، عن أحمد بن محمد، عن علی بن الحسن، عن علی بن أسباط، عن الحسن بن علی، عن عبد الملک حیدر، عن حمزه بن حمران، قال.

7
المتن:

فی احتجاج فضّال بن الحسن علی أبی حنیفه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:25

روی الشیخ المفید فی مجالسه أن فضّال بن الحسن بن فضّال مرّ بأبی حنیفه و هو فی جمع کثیر، یملی علیهم شیئا من فقهه و حدیثه، فقال لصاحب کان معه: و اللّه لا أبرح أو أخجل أبا حنیفه. فدنا منه فسلّم علیه، فردّ و ردّ القوم بأجمعهم السلام علیه، فقال: یا أبا حنیفه رحمک اللّه، إن لی أخا یقول: إن خیر الناس بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی بن أبی طالب علیه السّلام و أنا أقول أن أبا بکر خیر الناس و بعده عمر، فما تقول أنت رحمک اللّه؟

فأطرق ملیّا، ثم رفع رأسه فقال: کفی بمکانهما من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کرما و فخرا؛ أ ما علمت أنهما ضجیعا فی قبره؟ فأیّ حجه لک أوضح من هذه؟ فقال فضّال: إنی قد قلت ذلک لأخی. فقال: و اللّه لئن کان الموضع لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دونهما فقد ظلما بدفنهما فی موضع لیس لهما فیه حق، و إن کان الموضع لهما فوهباه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقد أساءا و أحسنا إذا رجعا فی هبتهما و نکثا عهدهما.

فأطرق أبو حنیفه ساعه ثم قال له: لم یکن له و لا لهما خاصه و لکنهما نظرا فی حق عائشه و حفصه فاستحقا الدفن فی ذلک الموضع و بحقوق ابنتیهما. فقال فضّال:

قد قلت له ذلک

فقال: أنت تعلم أن النبی صلّی اللّه علیه و آله مات عن تسع نساء، و نظرنا فإذا لکل واحده منهن تسع من الثمن، ثم نظرنا فی تسع الثمن فإذا هو شبر فی شبر؛ فکیف یستحق الرجلان أکثر من ذلک؟ و بعد فما بال عائشه و حفصه ترثان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام ابنته تمنع المیراث؟!

فقال أبو حنیفه: یا قوم، نحّوه عنی فإنه و اللّه رافضی خبیث.

المصادر:

1. سفینه البحار: ج 2 ص 370.

2. الأمالی للمفید، علی ما فی السفینه.

3. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 87.

4. أین دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 120.

5. بحار الأنوار: ج 44 ص 155 ح 24.

6. الخرائج و الجرائح: ص 224.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:26

7. شجره طوبی: ج 2 ص 428، شطرا منه.

8. عوالم العلوم: ج 16 (مجلد الإمام الحسن علیه السّلام) ص 292 ح 6، عن الخرائج.

8
المتن:

نقل ابن شهرآشوب عن الباقرین علیهما السّلام فی قوله: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفالِ ...» «1»:

فلما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منعوا أمیر المؤمنین علیه السّلام ما نظر اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله و تعاونوا علیه و کابروه و من تبعهم، و قال ابن صهاک: تزعم أن ما أفاء اللّه یفیک الکثکث؟ فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: بل یکفیک الکثکث.

أجمع فقهاؤکم فیما نقلوا أن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان یقسّم الخمس من الغنائم فی بنی هاشم علی فرائض اللّه، و أن الأول لما ولّی ادعی الخمس و ادعاه من تابعه، ثم اشتری به الخیل و السلاح فقسّموا بین جنوده، و یسأل البینه کما سأل فاطمه علیها السّلام و العباس؛ فنحّی بنی هاشم عن حقوقهم سنّی أطعم فیه الطلقاء و أبناء الطلقاء ....

المصادر:

مثالب النواصب لابن شهرآشوب (مخطوط): ص 105.

9
المتن:

قال المفید فی أسباب بغض عائشه لأمیر المؤمنین علیه السّلام:

و من ذلک ما اجتمع علیه أهل النقل من شهادتها لأبی بکر فی صواب منعه فاطمه علیها السّلام فدکا، و مباینتها فی تلک الشهاده أمیر المؤمنین علیه السّلام فیما ذهب إلیه من استحقاقها، و مظاهره أبی بکر علی منع فاطمه علیها السّلام من میراث أبیها و لا تشرکها فی ذلک إحدی الأزواج.

______________________________

(1). سوره الأنفال: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:27

المصادر:

الجمل و النصره: ص 428.

10
المتن:

ذکر الشیخ محمد بن الحسن الحر العاملی من مطاعن أبی بکر من طریقی العامه و الخاصه أمورا:

منها: منعه فاطمه علیها السّلام قریتین من قری خیبر نحلها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لها، و قد ادعتها مع عصمتها فی آیه التطهیر، و أورد فی مناقبها: «فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من آذاها فقد آذانی و من أغضبها فقد أغضبنی»، و قد شهد لها علی علیه السّلام مع قول النبی صلّی اللّه علیه و آله فیه: «یدور مع الحق حیثما دار»، و قوله: «علی علیه السّلام مع الحق و الحق مع علی علیه السّلام».

مع أنه قد روی أنها کانت فی یدها فأخرج عمّالها منها، و أیضا طلبت میراثها من أبیها لقوله تعالی: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ» «1» و هی محکمه- کما قال صاحب التقریب-، و عارضها بروایه تفرّد بها، و خبر الواحد إذا عارض القرآن کان مردودا للأمر بعرضه علی القرآن.

ثم قال: أ لیس قد أسند علماؤکم بطرق ثلاثه إلی الخدری، و رواه أیضا عن مجاهد و السدی: أنه لما نزل: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» «2»، دفع النبی صلّی اللّه علیه و آله إلیها فدکا؟ ....

المصادر:

إثبات الهداه: ج 2 ص 365 ح 192.

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 11.

(2). سوره الإسراء: الآیه 26.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:28

11
المتن:

قال أبو الصلاح الحنبلی فی وقائع سنه إحدی و خمسین و ثلاثمائه:

و فیها- کما قال فی العبر- رفعت المنافقون رءوسها ببغداد و قامت الدوله الرافضیه و کتبوا علی أبواب المساجد: لعنه معاویه و لعنه من غصب فاطمه علیها السّلام حقها و لعنه من نفی أبا ذر. فمحته أهل السنه فی اللیل، فأمر معز الدوله بإعادته، فأشار علیه الوزیر المهلبی أن یکتب: ألا لعنه اللّه علی الظالمین و لعنه معاویه فقط.

المصادر:

1. شذرات الذهب فی أخبار من ذهب لأبی الصلاح: ج 3 ص 7.

2. العبر فی خبر من غبر: ج 2 ص 86.

12
المتن:

قال الصدوق فی اعتقاداته:

و أما فاطمه علیها السّلام، فاعتقادنا أنها سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، و أن اللّه عز و جل یغضب لغضبها و یرضی لرضاها، و أنها خرجت من الدنیا ساخطه علی ظالمیها و غاصبیها و مانعی إرثها.

المصادر:

1. الاعتقادات للصدوق: ص 111.

2. بحار الأنوار: ج 27 ص 62 ح 21، عن الاعتقادات للصدوق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:29

13
المتن:

قال أبو ذر الغفاری:

دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه، فقال: یا أبا ذر! ایتنی بابنتی فاطمه علیها السّلام. قال: فقمت و دخلت علیها و قلت: یا سیده النسوان، أجیبی أباک. قال: فلبست جلبابها و خرجت حتی دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فلما رأت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله انکبّت علیه و بکت و بکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لبکائها و ضمّها إلیه، ثم قال: یا فاطمه! لا تبکی فداک أبوک، فأنت أول من تلحقین بی مظلومه مغصوبه، و سوف تظهر بعدی حسیکه النفاق و یسمل جلباب الدین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 288 ح 110، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 3.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: أبو الفرج المعافا بن زکریا، عن محمد بن همام بن سهیل، عن محمد بن معافی السلمانی، عن محمد بن عامر، عن عبد اللّه بن زاهر، عن عبد القدوس، عن الأعمش، عن جیش بن المعتمر، قال: قال أبو ذر الغفاری.

14
المتن:

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال:

کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الشکاه التی قبض فیها فإذا فاطمه علیها السّلام عند رأسه؛ قال: فبکت حتی ارتفعت صوتها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:30

فلما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، دخل إلیها رجلان من الصحابه فقالا لها: کیف أصبحت یا بنت رسول اللّه؟ قالت: أصدقانی هل سمعتما من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «فاطمه بضعه منی فمن آذاها فقد آذانی»؟ قالا: نعم، و اللّه قد سمعنا ذلک منه. فرفعت یدیها إلی السماء و قالت:

اللهم إنی أشهدک أنها قد آذیانی و غصبا حقی. ثم أعرضت عنهما، فلم تکلّمهما بعد ذلک ...

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 308 ح 146، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 9.

15
المتن:

قال الفضیل:

سمعت أبا جعفر علیه السّلام یقول: لا و اللّه ما ورث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله العباس و لا علی علیه السّلام و لا ورثته إلا فاطمه علیها السّلام، و ما کان أخذ علی علیه السّلام السلاح و غیره إلا أنه قضی عنه دینه. ثم قال علیه السّلام:

«وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ». «1»

المصادر:

1. من لا یحضره الفقیه: ح 4 ص 19 ح 660.

2. تفسیر نور الثقلین: ج 2 ص 178، عن من لا یحضره الفقیه.

الأسانید:

فی من لا یحضره الفقیه: روی أحمد بن محمد بن أبی نصر، عن الحسن بن موسی الخیاط، عن الفضیل بن یسار، قال: سمعت أبا جعفر علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره الأنفال: الآیه 75.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:31

16
المتن:

عن عمر بن الخطاب، قال:

لما کان الیوم الذی توفّی فیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، بویع لأبی بکر فی ذلک الیوم. فلما کان من الغد، جاءت فاطمه علیها السّلام إلی أبی بکر معها علی علیه السّلام، فقالت: میراثی من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أبی. فقال أبو بکر: من الرئه أو من العقد؟ قالت: فدک و خیبر و صدقاته لمدینه إرثها کما یرثک بناتک إذا متّ. فقال أبو بکر: أبوک و اللّه خیر منی و أنت خیر من بناتی، و قد قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لا نورّث، ما ترکناه صدقه (یعنی هذه الأموال القائمه)، فتعلمین أن أباک أعطاکها؛ فو اللّه لئن قلت نعم لأقبلنّ قولک و لأصدّقنّک. قالت: جاءتنی أم أیمن فأخبرتنی أنه أعطانی فدک. قال عمر: فسمعته یقول: هی لک؟ فإذا قلت قد سمعته فهی لک فأنا أصدّقک فأقبل قولک. قالت: أخبرتک بما عندی.

المصادر:

1. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 33 ح 25.

2. طبقات ابن سعد: ج 2 ص 315، علی ما فی هامش المسند.

17
المتن:

عن ابن عباس، قال:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم إذ أقبل الحسن علیه السّلام. فلما رآه بکی ...، إلی أن قال صلّی اللّه علیه و آله: و إنی لما رأیتها ذکرت ما یصنع بها بعدی؛ کأنی بها و قد دخل الذلّ بیتها و انتهکت حرمتها و غصبت حقها و منعت إرثها ... فتقدّم علیّ محزونه مکروبه مغمومه مغصوبه مقتوله، فأقول عند ذلک: اللهم العن من ظلمها و عاقب من غصبها و ذلّل من أذلّها و خلّد فی نارک من ضرب جنبیها حتی ألقت ولدها، فتقول الملائکه عند ذلک: آمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:32

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 112 ح 2 المجلس الرابع و العشرون.

2. فرائد السمطین: ج 2 ص 34 ح 371.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 13، عن الأمالی للصدوق.

4. بحار الأنوار: ج 28 ص 37 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

5. إثبات الهداه: ج 1 ص 280 ح 150، عن الأمالی للصدوق، شطرا منه.

6. الفضائل لابن شاذان: ص 8.

7. إرشاد القلوب: ص 295.

الأسانید:

1. فی الأمالی للصدوق: علی بن أحمد بن موسی الدقاق، قال: حدثنا محمد بن أبی عبد اللّه الکوفی، قال: حدثنا موسی بن عمران النخعی، عن عمه الحسین بن یزید النوفلی، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، قال.

2. فی فرائد السمطین: أنبأنی الشیخ أبو طالب علی بن أنجب بن عبید اللّه بن الخازن، عن کتاب برهان الدین ناصر بن أبی المکارم، عن أبی المؤید بن الموفق، أنبأنا علی بن أحمد بن موسی الدقاق، قال: أنبأنا محمد بن أبی عبد اللّه الکوفی، قال:

أنبأنا موسی بن عمران، عن عمه الحسین بن یزید النوفلی، عن الحسن بن علی بن حمزه، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

18
المتن:

قال النبهانی فی جواهر البحار الفصل الثانی من الباب السادس فی صدقاته و ما غرسه بیده الشریفه:

ثم قال: و قال الواقدی: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله وقف الحوائط السبعه المتقدمه سنه سبع من الهجره.

و فی سنن أبی داود، عن رجل من أصحاب النبی صلّی اللّه علیه و آله؛ فذکر قصه بنی النضیر إلی أن قال: فکانت نخل بنی النضیر لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خاصه، أعطاها اللّه إیاه، فقال تعالی: «ما

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:33

أَفاءَ اللَّهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْهُمْ ...» «1»، قال: فأعطی أکثرها المهاجرین و بقی منها صدقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله التی فی أیدی بنی فاطمه أی الحوائط السبعه.

و لابن زباله، عن محمد بن کعب: أنها کانت أموالا لمخیریق؛ قال لیهود یوم أحد:

أ لا تنصرون محمدا؟ فو اللّه إنکم لتعلمون أن نصرته حق. قالوا: السبت؟ قال: فلا سبت لکم،

و أخذ بسیفه فمضی مع النبی صلّی اللّه علیه و آله. فقاتل حتی اثخنته الجراح، فقال: أموالی إلی محمد صلّی اللّه علیه و آله، یضعها حیث شاء؛ فهی عام صدقاته صلّی اللّه علیه و آله.

ثم قال: و أما الصدقات السبع المتقدمه، فالصافیه معروفه الیوم شرقی المدینه بجزع زهیره تصغیر زهره، و برقه معروفه الیوم أیضا فی قبله المدینه و مما یلی المشرق و لناحیتها شهره بها، و الدلال جزع أیضا معروف أیضا قبلی الصافیه قرب الملیکی وقف المدرسه الشهابیه، و المیثب غیر معروفه الیوم و یؤخذ مما سبق من کون هذه الأربعه مجاوات أنها قریبه من الثلاثه قبلها، و الأعواف جزع معروف بالعالیه، و مشربه أم إبراهیم معروفه بالعالیه، و حسنا- بضمّ الحاء- سبق أنها بالقف تشرب بمهزور.

قال السمهودی: و الذی ظهر لی أن حسنا الیوم هی الموضع المعروف بالحسینیات قرب جزع الدلال إذا هو بجهه القف و یشرب بمهزور، و هذه السبع الصدقات النبویه، و هذه الصدقات مما طلبته فاطمه من أبی بکر مع سهمه صلّی اللّه علیه و آله بخیبر، و فدک کما فی الصحیح أنها کانت تسأل أبا بکر نصیبها مما ترک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من خیبر و فدک و صدقته بالمدینه، فأبی أبو بکر علیها ذلک و قال: لست تارکا شیئا کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یعمل به إلا عملت به، فإنی أخشی إن ترکت شیئا من أمره أن أزیغ. ثم دفع عمر صدقته صلّی اللّه علیه و آله بالمدینه إلی علی علیه السّلام و عباس، و أمسک خیبر و فدک و قال: هما صدقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، کانتا لحقوقه

التی تعروه.

و فیه أن أبا بکر احتجّ علیها بقوله صلّی اللّه علیه و آله: لا نورّث، ما ترکناه صدقه، فغضبت. و فی الصحیح أیضا: إن علیا علیه السّلام و العباس جاءا إلی عمر یطلبان منه ما طلبته فاطمه علیها السّلام من

______________________________

(1). سوره الحشر: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:34

أبی بکر، مع اعترافهما له بأن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: لا نورّث، ما ترکناه صدقه. فالوجه أنهما مع فاطمه علیها السّلام فهموا من قوله: و ما ترکناه صدقه الوقف، و رأوا أن حق النظر علی الوقف یورث دون رقبته، و رأی أبو بکر أن الأمر فی ذلک له؛ و لذا لما أعطاها عمر علیا علیه السّلام و عباسا، أخذ علیهما أن یعملا بما عمل فیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أبو بکر بعده.

و کانت هذه الصدقه بید علی علیه السّلام منع العباس فغلبه علیها. ثم کانت بید الحسن، ثم بید الحسین، ثم بید علی بن الحسین علیهم السّلام و الحسن بن الحسن، ثم بید بنی الحسن رضی اللّه عنهم. قال معمر: ثم کانت بید عبد اللّه بن الحسن حتی ولّی هؤلاء (یعنی بنی العباس) فقبضوها.

قال أبو غسان: صدقات النبی صلّی اللّه علیه و آله بید الخلیفه، یولّی علیها و یعزل عنها و یقسّم ثمرها و غلّتها فی أهل الحاجه من أهل المدینه علی قدر ما یری من هی فی یده.

و قال الشافعی فیما نقله البیهقی: و صدقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قائمه عندنا و صدقه الزبیر قریب منها و صدقه عمر قائمه و صدقه عثمان و صدقه علی علیه السّلام و صدقه فاطمه علیها السّلام و

صدقه من لا أحصی من أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالمدینه و أعراصها.

قال السمهودی: قلت: ثم تغیّرت الأمور بعد ذلک و اللّه المستعان.

قال: و ذکرنا فی الأصل من روی أن فاطمه علیها السّلام قالت فی فدک: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله أنحلنیها و ما أنفق فیها.

المصادر:

جواهر البحار فی فضائل النبی المختار صلّی اللّه علیه و آله: ج 4 ص 86.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:35

19
المتن:

قال العلامه السید جعفر مرتضی العاملی فی فصل: الزهراء علیها السّلام فی مواجهه التحدی:

إن مطالبه علی علیه السّلام بأموال بنی النضیر و مطالبه الزهراء علیها السّلام بفدک و بسهمهما بخیبر و بسهمهما من الخمس و بإرثها أیضا من أبیها الرسول الأعظم صلّی اللّه علیه و آله ... و إصرارها علی تحدّی السلطه فی إجراءاتها الظالمه، ثم مغاضبتها للسلطه حتی توفّیت حیث أوصت أن یدفن لیلا، إن ذلک کله لا یمکن تفسیره علی أنه رغبه فی حطام الدنیا و حبّ للحصول علی المال ...، فإن حیاتها و هی الصدیقه الطاهره و الزاهده عن الدنیا و الفانیه فی اللّه حتی أنها کانت تقوم اللیل حتی تورّمت قدماها ...، و کذلک ما شاع و ذاع حول کیفیه تعاملها مع الأموال التی کانت تحصل علیها من ترک و غیرها.

و کیف کانت تصرفها؟ إن ذلک خیر دلیل علی ما نقول و أوضح شاهد علیه، و هذا بالذات هو ما یجعلنا نتساءل عن السر الکامن وراء تلک المطالبه، و ذلک الإسرار.

و لعلنا نستطیع أن نفسّر ذلک بما یلی:

1. الانتصار للحق و رفض الباطل.

2. الصیانه عن الفهم الخاطئ و عن التحریف المترتب علی سکوتها.

3. أن الوقوف فی وجه الباطل لا یخصّص بغیر الحاکم.

4. أن الآمر بالمعروف و الناهی عن المنکر لا یختص بالرجال بل یشمل النساء أیضا.

5. أن التصدی للمطالبه بالحق و تسجیل الموقف لا ینحصر بصوره العلم بإمکان الحصول بل یجب مع العلم بعدم الحصول أیضا.

المصادر:

الصحیح من سیره النبی الأعظم صلّی اللّه علیه و آله للسید جعفر مرتضی العاملی: ج 6 ص 212.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:36

20
المتن:

قال السید ابن طاوس نقلا عن کتاب أبی بکر أحمد بن موسی بن مردویه فی طعن علی علیه السّلام علی من تقدّم علیه فی الخلافه:

قال علیه السّلام: ... أ فیکم أحد یأخذ الخمس غیری و غیر فاطمه علیها السّلام؟ قالوا: لا.

المصادر:

1. جامع الأحادیث: ج 8 ص 562، عن کتاب الطرف.

2. الطرف لابن طاوس: ص 124، عن کتاب أبی بکر.

3. کتاب أبی بکر أحمد بن موسی بن مردویه، علی ما فی کتاب الطرف.

21
المتن:

قال ابن قتیبه فی حدیث لا نورّث:

... قالوا: رویتم أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: إنا معشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه، و هذا خلاف قول اللّه عز و جل حکایه عن زکریا علیه السّلام.

المصادر:

تأویل مختلف الحدیث لابن قتیبه: ص 279.

22
المتن:

قال طه حسین المصری فی فصل بیعه أبی بکر:

... إن علیا علیه السّلام لم یسرع إلی بیعه أبی بکر و إنما تلبّث وقتا غیر قصیر، و لعله وجد علی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:37

أبی بکر کما وجدت علیه فاطمه علیها السّلام، لأنه أبی أن یدفع إلیها ما طلبت من میراث أبیها صلّی اللّه علیه و آله، و روی لها قوله: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه ....

المصادر:

الفتنه الکبری (علی و بنوه علیهم السّلام): ص 18.

23
المتن:

قال البلاغی فی ذیل آیه: «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ ...» «1»:

و حاصله أن آیات: «الْأَقْرَبِینَ» «2» و «أُولُوا الْأَرْحامِ» و «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ» «3» تقتضی أن ترکه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یرثها وارثه، و هی ابنته و بضعته فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن للبلاغی: ص 37.

24
المتن:

قال السید علی الطباطبائی فی بحث اختصاص الخمس بفاطمه علیها السّلام و نقل الروایه:

... و ظاهرها الاختصاص بسیده النساء فاطمه و الحجج من ذریتها علیهم السّلام.

و استشکل السید الطباطبائی فیه، و للبحث سعه فی الفقه لیس هنا محله.

______________________________

(1). سوره الأنفال: الآیه 75.

(2). سوره البقره: الآیه 180.

(3). سوره النساء: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:38

المصادر:

ریاض المسائل للسید الطباطبائی: ج 5 ص 245.

25
المتن:

قال محمد بن أبی بکر بن عبد القادر الرازی فی آیه المیراث:

... فإن قیل: کیف قال: «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «1» و النبی لا یورّث؛ فقوله صلّی اللّه علیه و آله: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه، قلنا: المراد بقوله «یرثنی» أی یرث العلم و النبوه.

و استشکل المحقق فی مقدمه الکتاب: أن هذا المؤلف قد أفتی هنا مقابل النص و استدلّ لمرامه بحدیث واحد، قد وضعه أبو بکر لإسکات الزهراء علیها السّلام و إبطال دعواها و إخماد النار ....

المصادر:

أسئله القرآن المجید و أجوبتها للرازی: ص 5.

26
المتن:

قال الفخر الرازی فی تفسیر قوله تعالی: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ ...» «2»:

... الموضع الرابع من تخصیصات هذه الآیه ما هو مذهب أکثر المجتهدین أن الأنبیاء علیه السّلام لا یورثون، و الشیعه خالفوا فیه.

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 6.

(2). سوره النساء: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:39

روی أن فاطمه علیها السّلام لما طلبت المیراث و منعوها منه، احتجّوا بقوله صلّی اللّه علیه و آله: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه. فعند هذا احتجّت فاطمه علیها السّلام بعموم قوله تعالی:

«لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ» «1»، و کأنها أشارت إلی أن عموم القرآن لا یجوز تخصیصه بخبر الواحد.

ثم إن الشیعه قالوا بتقدیر أن یجوز تخصیص عموم القرآن بخبر الواحد إلا أنه غیر جائز هاهنا، و بیانه من ثلاثه أوجه:

أحدها: إنه خلاف قوله تعالی حکایه عن زکریا: «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «2»، و قوله تعالی: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «3»؛ قالوا: و لا یمکن حمل ذلک علی وراثه العلم و الدین لأن ذلک لا یکون وراثه فی الحقیقه بل یکون کسبا جدیدا مبتدا، إنما التوریث لا یتحقّق إلا فی المال علی سبیل الحقیقه.

و ثانیها: إن المحتاج إلی معرفه هذه المسأله ما کان إلا فاطمه و علی علیهما السّلام و العباس و هؤلاء کانوا من أکابر الزهاد و العلماء و أهل الدین، و أما أبو بکر فإنه ما کان محتاجا إلی معرفه هذه المسأله البته لأنه ما کان ممن یخطر بباله أنه یرث من الرسول صلّی اللّه علیه و آله، فکیف یلیق بالرسول صلّی اللّه علیه و آله أن یبلغ هذه المسأله إلی من لا حاجه إلیها

و لا یبلغها إلی من له إلی معرفتها أشد الحاجه؟!

و ثالثها: یحتمل أن قوله: ما ترکناه صدقه، صله لقوله لا نورّث، و التقدیر أن الشی ء الذی ترکناه صدقه کذلک الشی ء لا یورث.

فإن قیل: فعلی هذا التقدیر لا یبقی للرسول صلّی اللّه علیه و آله خاصیه فی ذلک، قلنا: فلتبق الخاصیه لاحتمال أن الأنبیاء إذا عزموا علی التصدق بشی ء فبمجرد العزم یخرج ذلک عن ملکهم و یرثه وارث عنهم، و هذا المعنی مفقود فی حق غیرهم. و الجواب: أن فاطمه علیها السّلام

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 11.

(2). سوره مریم: الآیه 6.

(3). سوره النمل: الآیه 27.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:40

رضیت بقول أبی بکر بعد هذه المناظره و انعقد الإجماع علی صحه ما ذهب إلیه أبو بکر، فسقط هذا السؤال، و اللّه أعلم.

أقول: إن هذا الجواب ادعاء کاذب، فإن الرواه و المحدثین و المؤرخین قالوا: إن فاطمه علیها السّلام بعد هذه المناظره غضبت أو وجدت علی أبی بکر فهجرته و لم تکلّمه حتی ماتت، و أوصت أن لا یحضر جنازتها و الصلاه علیها.

المصادر:

التفسیر الکبیر: ج 9 ص 210.

27
المتن:

عن عائشه:

أن فاطمه علیها السّلام و العباس أتیا أبا بکر یلتمسان میراثهما من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و هما حینئذ یطلبان أرضیهما من فدک و سهمهما من خیبر. فقال لهما أبو بکر: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: لا نورّث، ما ترکنا صدقه، إنما یأکل آل محمد علیهم السّلام من هذا المال. قال أبو بکر: و اللّه لا أدع أمرا رأیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یصنعه فیه إلا صنعته. قال: فغضبت فاطمه علیها السّلام فهجرته، فلم تکلّمه حتی ماتت. فدفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر.

المصادر:

1. مناقب علی و الحسنین و أمهما علیهم السّلام: ص 268 ح 515.

2. تاریخ الأمم و الملوک: ج 2 ص 447.

3. المصنف لعبد الرزاق: ج 5 ص 472 ح 9774.

4. عبقات الأنوار: ج 2 ص 167.

5. العواصم من القواصم: ص 56، عن الطبری.

6. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 4.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:41

7. صحیح البخاری: ج 8 ص 3.

8. بحار الأنوار: ج 28 ص 353، عن شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید.

9. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 18.

10. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 6 ص 46، بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی تاریخ الأمم و الملوک: حدثنا أبو صالح الضراری، قال: حدثنا عبد الرزاق بن همام، عن معمر، عن الزهری، عن عروه، عن عائشه.

2. فی عبقات الأنوار: قال أبو عبد اللّه الحاکم فی تاریخه: أنبأنا أبو الحسین محمد بن یعقوب، حدثنا الحسین بن حسن القاضی بأنطاکیه، حدثنا محمد بن عبد اللّه بن عبد الحکم، حدثنا سعید بن مریم، أخبرنی محمد بن یحیی، عن عبد الرزاق، عن معمر عن الزهری، عن عروه، عن عائشه.

3. فی مسند أحمد: قال یونس کبیرا: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا حسن الأشیب، عن أبی لهیعه، قال: قال کبیرا، حدثنا عبد اللّه، قال: حدثنی أبی، قال: ثنا عبد الرزاق، ثنا معمر، عن الزهری، عن عروه، عن عائشه.

28
المتن:

عن عائشه:

أن فاطمه بنت النبی علیها السّلام أرسلت إلی أبی بکر تسأله میراثها من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مما أفاء اللّه بالمدینه و فدک و ما بقی من خمس خیبر. فقال أبو بکر: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال:

لا نورّث، ما ترکنا صدقه، إنما یأکل آل محمد علیهم السّلام فی هذا المال، و إنی و اللّه لا أغیّر شیئا من صدقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن مالها التی کان علیها عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لأعملنّ فیها بما عمل به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فأبی أبو بکر أن یدفع إلی فاطمه علیها السّلام منها شیئا. فوجدت فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر فی ذلک فهجرته، فلم تکلّمه حتی توفّیت، و عاش بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر؛ فلما توفّیت دفنها زوجها علی علیه السّلام لیلا و

لم یؤذن بها أبا بکر، و صلّی علیها علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:42

المصادر:

1. صحیح البخاری: ج 5 ص 82.

2. العمده لابن البطریق: ص 390 ح 776، عن صحیح البخاری.

3. بحار الأنوار: ج 29 ص 111، عن العمده.

4. بنور فاطمه علیها السّلام اهتدیت: ص 61، عن صحیح البخاری.

5. صحیح مسلم: ج 12 ص 76.

6. مسند أحمد بن حنبل: ج 2 ص 242 و ص 376، 463.

7. إحقاق الحق: ج 10 ص 478، عن صحیح البخاری.

8. السنن الکبری: ج 6 ص 300، بتفاوت و نقیصه، علی ما فی الإحقاق. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 13 42 المصادر: ..... ص : 42

تاریخ الأمم و الملوک: ج 2 ص 488، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

10. کفایه الطالب: ص 225، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

11. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 18، بتفاوت.

12. تیسیر الوصول: ج 1 ص 209، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

13. الغدیر: ج 7 ص 227، شطرا منه، عن صحیح البخاری.

14. بحار الأنوار: ج 43 ص 182 ح 16، عن المناقب.

15. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 362، عن صحیح مسلم.

16. إتمام الوفاء فی سیره الخلفاء: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

17. الوقوف علی ما فی صحیح مسلم: ص 357، علی ما فی الإحقاق.

18. إحقاق الحق: ج 25 ص 535.

19. إحقاق الحق: ج 33 ص 356.

20. من مناقب علی و الحسنین و أمها فاطمه علیهم السّلام: ص 263 ح 505.

21. آل بیت الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 267.

22. الإحسان بترتیب صحیح ابن حبان: ج 7 ص 156، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

23. حیاه

فاطمه علیها السّلام لشلبی: ص 317.

24. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 412.

25. الفصول المهمه: ص 89.

26. الصواعق: ص 14، عن البخاری.

27. مناقب علی و الحسنین و أمهما علیهم السّلام: ص 268 ح 516.

28. تاریخ المدینه المنوره للنمیری: ج 1 ص 196.

29. تاریخ المدینه المنوره للنمیری: ج 1 ص 207، بتفاوت فی الألفاظ.

30. التمهید لابن عبد البر: ج 8 ص 152.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:43

31. السنن الکبری: ج 7 ص 65.

32. جامع الأصول لأحادیث الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 386، بتفاوت یسیر.

33. تاریخ الإسلام و وفیات مشاهیر الأعلام: ص 21، بتفاوت یسیر.

34. التاج الجامع للأصول: ج 3 ص 355.

35. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 217.

36. تاریخ الإسلام و وفیات مشاهیر الاعلام: ص 591.

37. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 13 ص 20.

38. إتمام الوفاء فی سیره الخلفاء: ص 16.

39. الإحسان بترتیب صحیح ابن حبان: ج 8 ص 205.

40. السنن الکبری: ج 7 ص 64.

41. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 9.

42. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 13 ص 246.

43. الحدائق فی علم الحدیث: ج 1 ص 322.

44. السنن الکبری: ج 10 ص 142.

45. نبراس الضیاء: ص 37.

46. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 341.

47. الخلفاء الراشدین: ص 12.

48. النکت الظراف: ج 5 ص 308.

49. الریاض النضره: ج 1 ص 164.

50. مسند أبی یعلی: ج 1 ص 45.

51. سنن النسائی: ج 7 ص 132.

52. العواصم من القواصم: ص 65.

53. دلائل النبوه للبیهقی: ج 7 ص 280.

54. روضه المتقین: ج 8 ص 586.

55. السقیفه و فدک: ص 105.

الأسانید:

1. فی صحیح البخاری: عن یحیی بن بکیر، عن اللیث، عن

عقیل بن شهاب، عن عروه، عن عائشه.

2. فی صحیح مسلم: حدثنی محمد بن رافع، أخبرنا حجین، حدثنا لیث، عن عقیل، عن ابن شهاب، عن عروه بن الزبیر، عن عائشه، أنها أخبرته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:44

3. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو محمد عبد اللّه بن یحیی بن عبد الجبار ببغداد، أنا إسماعیل بن محمد الصفار، ثنا أحمد بن منصور، ثنا عبد الرزاق، أنا معمّر، عن الزهری، عن عروه، عن عائشه.

4. فی تاریخ الأمم و الملوک: حدثنا أبو صالح الضراری، قال: حدثنا عبد الرزاق، ... بقیه الأسناد مثل ما فی السنن.

5. فی کفایه الطالب: أخبر الشیخ أبو محمد إبراهیم بن محمود بن سالم بن مهدی المقرئ قراءه علیه و أنا أسمع ببغداد، أخبرتنا خدیجه بنت النهروانی، قالت: أخبرنا أبو عبد اللّه الحسین بن طلحه النعالی، قال: أخبرنا أبو الحسین علی بن محمد بن عبد اللّه بن بشران، أخبرنا إسماعیل.

6. فی الإحسان: أخبرنا محمد بن عبید اللّه بن الفضل الکلاعی بحمص، قال: حدثنا عمرو بن عثمان بن سعید، قال: حدثنا أبی، عن شعیب بن أبی حمزه، عن الزهری، قال:

حدثنی عروه بن الزبیر: أن عائشه أخبرته.

7. فی الإحسان: أخبرنا محمد بن الحسن، حدثنا یزید بن موهب، حدثنی اللیث بن سعد، عن عقیل، عن ابن شهاب، عن عروه، عن عائشه.

8. فی الحدائق: حدثنا أحمد، قال: حدثنا یعقوب، قال: حدثنا أبی، عن صالح، قال: قال ابن شهاب: أخبرنی عروه، عن عائشه.

9. فی مسند أحمد ج 1: حدثنی عبد اللّه، حدثنی أبی، حدثنا حجاج، حدثنا لیث، حدثنی عقیل، عن ابن شهاب. عن عروه، عن عائشه.

10. فی مسند أحمد ج 7: أخبرنا أبو الحسن علی بن أحمد، أنبأ أحمد بن عبید،

ثنا أحمد بن إبراهیم، ثنا ابن بکیر، ثنا اللیث، عن عقیل، عن ابن شهاب، عن عروه، عن عائشه.

11. فی السقیفه و فدک: أخبرنا أبو زید عمر بن شبه، قال: حدثنا سوید بن سعید و الحسن بن عثمان، قالا: حدثنا الولید بن محمد، عن الزهری، عن عروه، عن عائشه.

12. فی العمده: بإسناده إلی البخاری من صحیحه، عن یحیی بن بکیر، عن اللیث، عن عقیل بن شهاب، عن عروه، عن عائشه.

29
المتن:

قال والد الشیخ البهائی فی ذکر أبی بکر:

... و من لا یصلح لتبلیغ سوره من القرآن کیف یسلّم إلیه زمام الإیمان؟ و من منع

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:45

فاطمه علیها السّلام إرثها بروایه مخالفه للقرآن، و قد روی البخاری بطریقین أن فاطمه علیها السّلام أرسلت تطالبه میراثها، فمنعها ذلک، فوجدت فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر و هجرته، فلم تکلّمه حتی ماتت، و دفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر.

المصادر:

وصول الأخیار إلی أصول الأخبار لحسین بن عبد الصمد العاملی: ص 69.

30
المتن:

قال المحقق الأردبیلی فی بحث الإمامه و ذکر عمر بن الخطاب و مطاعنه:

منها: أنه منع فاطمه علیها السّلام و سائر السادات عن الخمس الذی ثبت لهم فی القرآن.

المصادر:

رساله فی أصول الدین: فی بحث الإمامه.

31
المتن:

قال المجلسی:

وجدت بخط الشیخ محمد بن علی الجبعی نقلا من خط الشهید رفع اللّه درجته نقلا من مصباح الشیخ أبی منصور طاب ثراه، قال: روی أنه دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله یوما إلی فاطمه علیها السّلام، فهیّأت له طعاما من تمر و قرص و سمن، و اجتمعوا علی الأکل هو و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فلما أکلوا سجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أطال سجوده، ثم بکی ثم ضحک ثم جلس، و کان أجرؤهم فی الکلام علی علیه السّلام فقال: یا رسول اللّه! رأینا منک الیوم ما لم نره قبل ذلک!؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:46

فقال صلّی اللّه علیه و آله: إنی لما أکلت معکم فرحت و سررت بسلامتکم و اجتماعکم فسجدت اللّه شکرا، فهبط جبرئیل یقول: سجدت شکرا لفرحک بأهلک؟ فقلت: نعم. فقال:

أ لا أخبرک بما یجری علیهم بعدک؟ فقلت: بلی یا أخی جبرئیل. فقال: أما ابنتک فهی أول أهلک لحاقا بک بعد أن تظلم و یؤخذ حقها و تمنع إرثها و یظلم بعلها و یکسر ضلعها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 98 ص 44 ح 84.

2. المصباح لأبی منصور، علی ما فی البحار.

32
المتن:

نقل العلامه المجلسی کلام الشیخ الطوسی قال:

اعلم أن بعض الأصحاب ذکر أن أبا بکر ناقض روایته التی رواها فی المیراث حیث دفع سیف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بغلته و عمامته و غیر ذلک إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام، و قد نازعه العباس فیها فحکم بها لأمیر المؤمنین علیه السّلام.

أما لأن ابن العم إذا کان أبوه عمّ من الأب و الأم أولی من العمّ الذی کان عمّ المیت من جانب الأب فقط، لأن المتقرّب إلی المیت بسببین أولی من المتقرّب إلی بسبب واحد.

و إما لعدم توریث العم مع البنت کما هو مذهب أهل البیت علیهم السّلام

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 70.

2. تلخیص الشافی: ج 3 ص 147، علی ما فی هامش البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:47

33
المتن:

قال الجصّاص فی آیه الخمس و الذین یستحقونه و من ذوی القربی:

... فثبت أن بنی المطلب لیسوا من آل النبی من الذین تحرم الصدقه علیهم کبنی عبد الشمس، و موالی بنی هاشم تحرم علیهم الصدقه و لا قرابه لهم و لا تستحقون من الخمس شیئا بالقرابه؛ و قد سألته فاطمه علیها السّلام خادما من الخمس فوکلها إلی التکبیر و التحمید و لم یعطها.

فإن قیل: إنما لم یعطها لأنها لیست من ذوی قرباه لأنه أقرب إلیه من ذوی قرباه، قیل له: فقد خاطب علیا علیه السّلام بمثل ذلک- و هو من ذوی القربی- و قال لبعض بنات عمه حین ذهبت مع فاطمه علیها السّلام إلیه تستخدمه: سبقکن یتامی بدر، و فی یتامی بدر من لم یکن من بنی هاشم لأن أکثرهم من الأنصار، و لو استحقّتا بالقرابه شیئا لا یجوز منعهما إیاه لما منعهما حقهما و لا عدل بهما إلی غیرهما؛ و فی هذا دلیل علی معنیین: أحدهما إن سهمهم من الخمس أمره کان موکولا إلی رأی النبی صلّی اللّه علیه و آله من أن یعطیه من شاء منهم، و الثانی إن إعطاءهم من الخمس أو منعه لا تعلّق له بتحریم الصدقه.

المصادر:

أحکام القرآن للرازی: ج 3 ص 65.

34
المتن:

قال ابن قتیبه:

... قالوا: و قد طالبت فاطمه علیها السّلام أبا بکر بمیراث أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فلما لم یعطها إیاه حلفت أن لا تکلّمه أبدا، و أوصت أن تدفن لیلا لئلا یحضرها، فدفنت لیلا ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:48

المصادر:

تأویل مختلف الحدیث لابن قتیبه: ص 279.

35
المتن:

قال آیه اللّه السید المیلانی بعد کلامه فی حق الزهراء علیها السّلام فی الحوائط السبعه:

فتلخّص مما قدّمناه فی مطالبه الزهراء علیها السّلام بالمیراث:

1. آیات الإرث تشمل جمیع المسلمین.

2. آیات خاصه فی إرث الأنبیاء و تفنید إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث.

3. حدیث أبی بکر: لا نورّث، ما ترکنا صدقه.

4. تفرّد أبی بکر بروایه الحدیث.

5. مستند أبی بکر فی روایته.

6. مناقشه فی متن الحدیث بما لا یصحّح مذهب أبی بکر.

7. تحدید میراث النبی صلّی اللّه علیه و آله.

8. حق الزهراء علیها السّلام فی الحوائط السبعه.

9. مطالبه الزهراء علیها السّلام بحقها فی الإرث فی خطبتها الشهیره بعد أن دفعت عن دعوی النحله، و کانت محقّه فی کلا الدعویین.

المصادر:

قادتنا کیف نعرفهم: ج 4 ص 379.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:49

36
المتن:

قال آیه اللّه السید المیلانی بعد البحث فی سهم ذوی القربی:

هذا خلاصه البحث:

1. آیات الخمس صریحه فی سهم ذوی القربی.

2. سیره الرسول صلّی اللّه علیه و آله تؤید ذلک.

3. منع أبو بکر فاطمه علیها السّلام و بنی هاشم من ذوی القربی فی الخمس.

4. لم یکن اجتهاده هذا صائبا.

5. کانت الزهراء علیها السّلام محقّه فی مطالبتها بالخمس أیضا لکنها حرمت منه، و النتیجه أن الزهراء علیها السّلام کانت محقّه فی دعاویها الثلاث فمنعها أبو بکر.

المصادر:

قادتنا کیف نعرفهم للمیلانی: ج 4 ص 383.

37
المتن:

قال آیه اللّه السید المیلانی فی مطالبه فاطمه علیها السّلام حقها من أبی بکر:

تقدّمت الزهراء علیها السّلام إلی أبی بکر فی مطالبتها بحقها بثلاث دعاوی: ا. النحله، ب.

المیراث، ج. سهم ذوی القربی.

قال ابن أبی الحدید: و اعلم إن الناس یظنّون أن نزاع فاطمه علیها السّلام أبا بکر کان فی أمرین، فی المیراث و النحله، و قد وجدت فی الحدیث أنها نازعت فی أمر ثالث و منعها أبو بکر إیاه أیضا و هو سهم ذوی القربی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:50

و قیل أن فاطمه علیها السّلام ادعت المیراث أولا ثم ادعت النحله ثانیا، و لیس الأمر کذلک بل الأمر بالعکس.

المصادر:

قادتنا کیف نعرفهم: ج 4 ص 343.

38
المتن:

قال ابن الترکمانی فی باب سهم ذوی القربی:

ذکر فیه حدیث جبیر بن مطعم: إنما بنو هاشم و بنو المطلب شی ء واحد. قال جبیر:

و لم یقسّم لبنی عبد شمس و لا لبنی نوفل من ذلک الخمس کما قسّم لبنی هاشم و بنی المطلب. قال: و کان أبو بکر یخمس الخمس نحو قسم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، غیر أنه لم یکن یعطی قربی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

ثم قال البیهقی: و أما روایه یونس عن الزهری فلم أعلم بعد أن الذی فی آخرها من قول جبیر فیکون موصولا، أو عن قول ابن المسیّب أو الزهری فیکون مرسلا. قلت:

قد تقدّم قبل ذلک: قال جبیر، ثم قال: و کان أبو بکر؛ فالقائل ثانیا هو جبیر القائل أولی و هذا ظاهر. فکیف لا یعلمه البیهقی و یتردّد فیه؟

ثم ذکر حدیثا عن ابن نمیر: ثنا هاشم بن برید، حدثنی حسین بن میمون إلی آخره.

ثم قال: قال أبو عبد اللّه: رواته من ثقات الکوفیین، و قال فی کتاب المعرفه هذا: أسناد صحیح. قلت: فی هذا الحدیث أمران.

و قال بعد البحث فی سند الحدیث: ... و فی الاستذکار: أدخل بنی المطلب مع بنی هاشم الشافعی و أحمد و أبو ثور، و أما سائر الفقهاء فیقتصرون بسهم ذوی القربی علی بنی هاشم و هو مذهب عمر بن عبد العزیز، و روی عن ابن عباس و محمد بن الحنفیه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:51

المصادر:

الجوهر النقی فی الرد علی البیهقی: ج 2 ص 61.

39
المتن:

قال الزهری:

... عن عروه، عن عائشه: أن فاطمه علیها السّلام سألت أبا بکر بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یقسّم لها میراثها مما ترک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مما أفاء اللّه علیه، فقال لها: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال:

لا نورّث، ما ترکنا صدقه. فغضبت و هجرت أبا بکر حتی توفّیت.

و أرسل أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله عثمان بن عفان إلی أبی بکر یسألنه میراثهن مما أفاء اللّه علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله حتی کنت أنا رددتهن، فقلت لهنّ: أ لا تتقین اللّه؟ أ لم تسمعن من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: لا نورّث، ما ترکنا صدقه، إنما یأکل آل محمد علیهم السّلام فی هذا المال؟

المصادر:

1. الخلفاء الراشدون من تاریخ الإسلام للذهبی: ص 12.

2. الغدیر: ج 7 ص 226، عن البخاری.

3. صحیح البخاری: ج 5 ص 5 باب فرض الخمس.

40
المتن:

قال ابن حجر العسقلانی:

أخبرنی علی بن محمود، قال: کان البلخی الواعظ کثیرا ما یدمن فی مجالسه سبّ الصحابه. فحضرت مره مجلسه فقال: بکت فاطمه علیها السّلام یوما من الأیام، فقال علی علیه السّلام: یا فاطمه، لم تبکین علی أن أ أخذت منک فیئک؟ أ غصبتک حقک؟ أفعلت أفعلت و عدّ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:52

أشیاء مما یزعم الروافض أن الشیخین فعلاها فی حق فاطمه علیها السّلام. قال: فضجّ المجلس بالبکاء من الرافضه الحاضرین.

المصادر:

لسان المیزان: ج 5 ص 218 ح 758.

41
المتن:

قال ابن حجر الهیتمی:

زعموا (الشیعه) أنه (أبا بکر) ظالم لفاطمه علیها السّلام بمنعه إیاها مخلف أبیها، و أنه لا دلیل له فی الخبر الذی رواه: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه، لأن فیه احتجاجا بخبر الواحد، مع معارضته لآیه المواریث و فیه ما هو المشهور عند الأصولیین.

و زعموا أیضا أن فاطمه علیها السّلام معصومه بنصّ: «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت»، و خبر: «فاطمه بضعه منی» و هو صلّی اللّه علیه و آله معصوم فتکون معصومه، و حینئذ فیلزم صدق دعواها الإرث.

و جواب ابن حجر عنها ....

المصادر:

الصواعق المحرقه: ص 37.

42
المتن:

کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد دفن الزهراء علیها السّلام متوجّها إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

السلام علیک یا رسول اللّه منی، و السلام علیک من ابنتک و حبیبتک ...، و ستنبّئک

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:53

ابنتک بتضافر أمتک علیّ و علی هضمها حقها .... فبعین اللّه تدفن ابنتک سرّا و تهتضم حقها قهرا و تمنع إرثها جهرا ....

المصادر:

1. الأمالی للمفید: ص 281 ح 7 المجلس الثالث و الثلاثون.

2. الکافی: ج 1 ص 458 ح 3.

3. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 1 ص 25 ح 200 شطرا منه.

الأسانید:

فی الأمالی للمفید قال: حدثنا أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین، قال: حدثنا أبی، قال: حدثنا أحمد بن إدریس، قال: حدثنا محمد بن عبد الجبار، عن القاسم بن محمد الرازی، عن علی بن محمد الهرمزانی، عن علی بن الحسین بن علی علیه السّلام، عن أبیه الحسین علیه السّلام، قال.

43
المتن:

فی حدیث طویل عن المفضل، قال:

یا مولای ثم ما ذا؟ قال الصادق علیه السّلام: تقوم فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فتقول: اللهم انجز وعدک و موعدک لی فیمن ظلمنی و غصبنی و ضربنی و جزعنی بکل أولادی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 53 ص 23، عن الهدایه الکبری.

2. الهدایه الکبری: ص 392.

الأسانید:

فی الهدایه: عن الحسین بن حمدان، عن محمد بن إسماعیل و علی بن عبد اللّه الحسنی، عن أبی شعیب محمد بن نصیر، عن عمر بن الفرات، عن محمد بن المفضل، عن المفضل بن عمر، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:54

44
المتن:

فی الصوارم:

لما أوقف علی علیه السّلام تکلّم فقال: أیتها الغدره الفجره .... فاستعدّوا للمسأله جوابا و لظلمکم لنا أهل البیت احتسابا. أو تضرب الزهراء علیها السّلام نهرا و یؤخذ منا حقنا قهرا و جبرا؟! فلا نصیر و لا مجیر و لا مسعد و لا منجد! ....

المصادر:

1. نوائب الدهور: ج 3 ص 157، عن الصوارم.

2. الصوارم الحاسمه، علی ما فی النوائب.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 575 ح 26، عن النوائب.

4. جزاء أعداء الصدیقه الشهیده الزهراء علیها السّلام: ص 72 ح 241.

45
المتن:

قال السید ابن طاوس فی باب زیارتها علیها السّلام:

و لقد انقطعت إعذار المتعذرین و حیله المحتالین بدفنها لیلا و دعواهم أن أهل بیت النبی- صلوات اللّه علیه و آله و عترته الطاهرین- کانوا موافقین لمن تقدّم علیهم من المتقدمین.

و ذکر زیارتها علیها السّلام و فیها: ... السلام علیک أیتها المعصومه المظلومه، السلام علیک أیتها الطاهره المطهّره، السلام علیک أیتها المضطهده المغصوبه .... اللهم صلّ علی محمد و أهل بیته، و صلّ علی البتول الطاهره الصدیقه المعصومه التقیه النقیه الزکیه الرشیده المظلومه المقهوره المغصوبه حقها، الممنوعه إرثها، المکسوره ضلعها، المظلوم بعلها، المقتول ولدها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:55

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 625.

46
المتن:

عن الحسن بن محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام:

أن أبا بکر منع فاطمه علیها السّلام و بنی هاشم سهم ذوی القربی و جعله فی سبیل اللّه فی السلاح و الکراع.

المصادر:

1. السقیفه و فدک: ص 115.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 16 ص 231.

47
المتن:

قال السید محمد حسن القزوینی فی بحث إنکار أبی بکر و عمر سهم ذوی القربی المنصوص علیه فی القرآن:

قال ابن أبی الحدید المعتزلی فی الشرح: إنه قال أبو بکر الجوهری: أخبرنی زید أبو زید عمر بن شبه، قال: حدثنی هارون بن عمیر، قال: حدثنا الولید ابن مسلم، قال:

حدثنی صدقه أبو معاویه، عن محمد بن عبد اللّه، عن محمد بن عبد الرحمن بن أبی بکر، عن یزید الرقاشی، عن أنس بن مالک: أن فاطمه علیها السّلام أتت أبا بکر فقالت:

لقد علمت الذی ظلفتنا «1» عنه أهل البیت من الصدقات و ما أفاء اللّه علینا من الغنائم فی

______________________________

(1). الظلف: المنع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:56

القرآن من سهم ذوی القربی. ثم قرأت علیه قوله تعالی: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی». «1»

فقال أبو بکر: بأبی أنت و أمی و والد ولّدک، السمع و الطاعه لکتاب اللّه و لحق رسول اللّه و حق قرابته، و أنا أقرأ من کتاب اللّه الذی تقرئین منه، و لم یبلغ علمی منه أن هذا السهم من الخمس یسلّم إلیکم کاملا. قالت: أ فلک هو و لأقربائک؟ قال: لا، بل أنفق علیکم منه و أصرف الباقی فی مصالح المسلمین.

قالت: لیس هذا حکم اللّه تعالی. قال: هذا حکم اللّه، فإن کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عهد إلیک فی هذا عهدا أو أوجبه لکم حقا صدّقتک و سلّمته کله إلیک و إلی أهلک. قالت: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لم یعهد إلیّ فی ذلک بشی ء،

إلا أنی سمعته یقول لما أنزلت هذه الآیه:

أبشروا آل محمد، فقد جاءکم الغنی. قال أبو بکر: لم یبلغ علمی من هذه الآیه أن أسلّم إلیکم هذا السهم کله کاملا، و لکن لکم الغنی الذی یغنیکم و یفضل عنکم، و هذا عمر بن الخطاب و أبو عبیده بن الجرّاح، فاسألیهم عن ذلک و انظری هل یوافقک علی ما طلبت أحد منهم.

فانصرفت إلی عمر فقالت له مثل ما قالت لأبی بکر، فقال لها مثل ما قاله لها أبو بکر.

فعجبت فاطمه علیها السّلام من ذلک و ظنّت أنهما کانا قد تذاکرا ذلک و اجتمعا علیه.

قلت: هذا الحدیث فیه شواهد علی مطالب:

أولها: إن أبا بکر إنما منع فاطمه علیها السّلام سهمها و سائر بنی هاشم سهامهم لا لعهد إلیه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و إنما عمل بذلک لرأی رآه، و ذلک لقوله: و لم یبلغ علمی من هذه الآیه أن أسلّم إلیکم هذا السهم کله کاملا. فکان قد زعم أن الآیه لا دلاله فیها علی إعطاء ذی القربی سهامهم، و هذا خطأ منه فی الرأی لدلاله الآیه علی کون سهم ذی القربی ملکا لهم لا فیئا للمسلمین، کما أن آیه الصدقات- أعنی قوله تعالی: «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ

______________________________

(1). سوره الأنفال: الآیه 41.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:57

لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکِینِ» «1»- داله علی أن الزکاه ملک للمذکورین فی الآیه، و قد أجمعت علماء المذاهب علی فساد الاجتهاد فی قبال النص، و لذا ردّت فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر قائله له:

لیس هذا حکم اللّه و إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: أبشروا آل محمد علیهم السّلام فقد جاءکم الغنی، بل النبیّ صلّی اللّه علیه

و آله لما علم بأن المال لذوی قرابته بشّرهم بالغنی، فلا یحتاجون إلی ما فی أیدی الناس و أوساخهم.

ثانیها: إن فاطمه علیها السّلام ظنّت أنهما کانا قد تذاکرا ذلک و اجتمعا علیه یدلّ علی أن أبا بکر و عمر کانا متهمین عند فاطمه علیها السّلام و أنهما اجتمعا علی منعها و منع قرابتها سهامهم من الفی ء.

و یشهد علی ذلک قول عمر فی روایه مالک بن أوس المرویه فی الصواعق: ص 23 و غیرها، حین التفت إلی علی علیه السّلام و العباس قائلا: و أنتما تزعمان أن أبا بکر فیها ظالم فاجر، ثم قال فی حق نفسه: و أنتما تزعمان إنی فیها ظالم فاجر. و فی روایه البخاری و مسلم و جامع الأصول أنه قال عمر لعلی علیه السّلام و العباس حین قال: قال أبو بکر: قال رسول اللّه: لا نورّث، ما ترکناه صدقه؛ فرأیتماه کاذبا آثما غادرا خائنا، و اللّه یعلم أنه لصادق بارّ راشد تابع للحق. ثم توفّی أبو بکر فقلت: أنا ولیّ رسول اللّه و ولیّ أبی بکر؛ فرأیتمانی کاذبا آثما غادرا خائنا، و اللّه یعلم أنی لصادق بارّ تابع للحق. فولّیتها ....

و روی أن ابن أبی الحدید، عن أحمد بن عبد العزیز الجوهری مثل ذلک بأسانیده.

قلت: و هذا الیقین من علی علیه السّلام و العباس فی حق الشیخین و من فاطمه علیها السّلام قبلهما لما غضبت علی الشیخین و هجرتهما، إنما هو لمکان القرآن و نصوصه و دلالتها علی صحه دعوی الجمیع، و أن النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یکن تارکا لشی ء من أحکام القرآن، فکیف ینسب إلیه خلافه و أنه قال: لا نورّث و لم یظهره لوراثه و أهل

قرابته؟

ثالثهما: أن أبا بکر و عمر أسقطا سهم ذی القربی، و الحال أن اللّه تعالی أثبته فی القرآن بقوله: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:58

وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلی عَبْدِنا یَوْمَ الْفُرْقانِ یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ». «1»

قال الفخر الرازی فی التفسیر: یعنی إن کنتم آمنتم باللّه فاحکموا بهذه القسمه، و یدلّ علی أنه متی لم یحصل الحکم بهذه القسمه لم یحصل الإیمان باللّه تعالی ....

قلت: العجب من أبی بکر و عمر أنهما مع صراحه الآیه فی حجیه قول فاطمه علیها السّلام و ادّعائها سهم ذی القربی علی أبی بکر، کیف یسألانها إقامه الحجه علی دعواها؟ و أیّ حجه و عهد أقوی و أتمّ من القرآن الذی هو الناطق بالصواب؟ و أیّ ذنب أعظم من ترک الحکم بما أنزل اللّه علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله؟

ثم أقول: الآیه صریحه فی أن لذی القربی حقا فی الخمس و أن أول من أنکره أبو بکر، ثم من بعده عمر؛ فالمرویّ فی جامع الأصول من سنن أبی داود: ج 3 ص 146 و النسائی، عن یزید بن هرمز، قال: إن نجده الحروری حین حجّ فی فتنه ابن الزبیر، أرسل إلی ابن عباس یسأله عن سهم ذی القربی لمن یراه. فقال له: لقربی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ قسّمه صلّی اللّه علیه و آله لهم، و قد کان عمر عرض علینا من ذلک عرضا رأیناه دون حقنا، فرددناه علیه و أبینا أن نقبله. روی

الحدیث أحمد بن حنبل فی مسنده: ج 1 ص 320 و مسلم فی صحیحه: ج 5 ص 197 و السیوطی فی الدر المنثور: ج 3 ص 186.

فالروایه مع أنها صحیحه عندهم، صریحه فی أن عمر منع عن ذی القربی حقهم الذی أعطاهم النبی صلّی اللّه علیه و آله بأمر من اللّه تعالی. و لکن فی صحیح النسائی فی أوائل کتاب قسم الفی ء: أن عمر بن عبد العزیز بعث بسهم الرسول صلّی اللّه علیه و آله و سهم ذی القربی إلی بنی هاشم .... و هذا صریح فی أن ابن عبد العزیز لم یرض بحکم أبی بکر و عمر.

و فی الصحیح المزبور أنه کتب عمر بن عبد العزیز إلی عمر بن الولید: و قسّم أبوک لک الخمس کله، و إنما سهم أبیک کسهم رجل من المسلمین و فیه حق اللّه و حق رسوله صلّی اللّه علیه و آله و حق ذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل.

______________________________

(1). سوره الانفال: الآیه 41.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:59

المصادر:

1. هدی المله إلی أن فدک نحله: ص 121.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 16 ص 230، شطرا منه.

3. السقیفه و فدک: ص 114، شطرا منه.

الأسانید:

فی السقیفه و فدک: أخبرنی أبو زید عمر بن شبه، قال: حدثنی هارون بن عمیر، قال:

حدثنا الولید بن مسلم، قال: حدثنی صدقه أبو معاویه، عن محمد بن عبد اللّه، عن محمد بن عبد الرحمن بن أبی بکر، عن یزید الرقاشی، عن أنس بن مالک.

48
المتن:

ذکر السید ابن طاوس بعد دعاء یوم عرفه:

... السلام علیک یا فاطمه البتول، السلام علیک یا زین نساء العالمین، السلام علیک یا بنت رسول اللّه رب العالمین صلّی اللّه علیک و علیه، السلام علیک یا أم الحسن و الحسین. لعن اللّه أمه غصبتک حقک و منعتک ما جعله اللّه لک حلالا؛ أنا بری ء إلیک منهم و من شیعتهم ...

المصادر:

1. إقبال الأعمال: ص 382.

2. مستدرک الوسائل: ج 10 ص 370.

49
المتن:

قال عبد الزهراء عثمان محمد فی ممتلکات فاطمه علیها السّلام و ثروتها نقلا عن الماوردی:

تحدّثت الکثیر من مصادر التاریخ الإسلامی و السنن عن ثروه النبی صلّی اللّه علیه و آله و ممتلکاته

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:60

الخاصه و قد عبّر عنها البعض من المؤرخین و الرواه بمصطلح «صدقات النبی صلّی اللّه علیه و آله»، انسجاما مع حدیث للصحابی أبی بکر انفرد بروایته: إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه، و تبریرا من رواه البلاط لعملیه مصادره ممتلکات النبی صلّی اللّه علیه و آله و ثروته، و حرمان أهله منها بعد وفاته؛ و هذه الممتلکات هی:

1. الحوائط السبعه فی المدینه المنوّره، و الحائط فی المصطلح القدیم: البستان المسیّج، و قد أهداها إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أحد علماء الیهود بعد إسلامه، و یدعی مخیریق.

و قد أسلم مخیریق عند وصول النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی قبا فی بدایه بلوغه یثرب مهاجرا، و استمرّ علی إسلامه حتی قتل فی معرکه أحد، و کان من وصیته قبل موته: إذا أصیب فی الحرب فأمواله لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

و کانت بساتینه السبعه هی: الأعواف، الصافیه، الدلال، المیثب، برقه، حسنی، و مشربه أم إبراهیم التی کانت تسکنها ماریه القبطیه جاریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و قد أوقف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله هذه الممتلکات دون الصافیه، و جعلها صدقات؛ تصرّف مواردها فی سبیل اللّه، و فی مصالح المسلمین اعتبارا من السنه السابعه للهجره.

2. ما وهبه الأنصار للرسول صلّی اللّه علیه و آله من أراضیهم، و هی

کل أرض لا یبلغها الماء، یفعل بها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ما یشاء.

3. أرضه من أموال یهود بنی النضیر، و هذه الأرض مما أفاء اللّه علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله خاصه، حیث لم یوجف علیها بخیل و لا رکاب.

فقد اختصّ اللّه تعالی بها رسوله صلّی اللّه علیه و آله دون المسلمین لسقوطها دون قتال، و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یتصرّف بها تصرّف الملاک فی أملاکهم؛ ینفق منها علی أهله و یهب منها ما یشاء لمن یشاء.

و قد وهب منها شیئا للصحابی أبی بکر و للصحابی عبد الرحمن بن عوف و الصحابی أبی دجانه سمّاک بن خرشه الساعدی و آخرین، و کان ذلک عام 4 ه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:61

4. ممتلکاته من خیبر؛ و خیبر من قری الیهود الکبیره الغنیه جدا، و تقع خارج المدینه لمن یقصد الشام، و کان یقطنها یهود متشدّدون، و تشتمل علی سبعه حصون أو ثمانیه، و کانت ذات مزارع و نخل کثیر؛ و قد تحالف یهود خیبر مع المشرکین من العرب فی الجزیره و جاهروا بالعدوان علی الإسلام. فلما عاد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من الحدیبیه، غزاهم بین نهایه صفر و أوائل ربیع الأول من السنه السابعه من الهجره بمن شهد معه إحداث الحدیبیه دون غیرهم.

و بعد حصار دام شهرا واحدا و بدءوا بالانهیار و الاستسلام و مما سقط من حصونهم بالقوه، قسّمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بین المسلمین و أخذ خمسه، و ما سقط من أرض یهود خیبر دون قتال، کان مما أفاء اللّه تعالی علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله دون

المسلمین.

و هکذا صار نصف خیبر لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، و هذه الأرض أقطع النبی صلّی اللّه علیه و آله قسما منها لأزواجه، کما کان یقسّم غلات الأرض التی امتلکها من الخمس علی أصحابها من المساکین و ذوی القربی و أمثالهم، و ما عدا ما وهب کان ملکا خالصا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ینفق منه کیف شاء.

هذا، و تشیر بعض المصادر التاریخیه: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان ما امتلکه ثلاثه حصون، هی الکتیبه و الوطیح و السلالم، و الأخیران صارا له ملکا مما أفاء اللّه علیه. أما حصن الکتیبه فقد أخذه بالخمس.

5. قریه فدک؛ تقع فدک خارج المدینه، بینها و بین المدینه یومان، و فیها نخل کثیر و عین ماء فوّاره.

و بعد انصراف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من خیبر، دعا أهل فدک إلی الإسلام و کانوا علی الیهودیه. فامتلئوا رعبا، فأرسلوا إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن لهم رقابهم و نصف أرضهم و نخلهم و لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله النصف الآخر من الأرض بنخیلها.

فکان نصف فدک خالصا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، لأنه لم یوجف المسلمون علیه بخیل و لا رکاب، و هذا مما اجمعت علیه الأمه. فأصبحت بذلک تحت تصرّف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:62

ینفق ما یأتیه منها. فلما أنزل اللّه تعالی قوله: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» «1»، وهب حقه من فدک لابنته فاطمه الزهراء علیها السّلام؛ فقد حدّث الحسکانی فی شواهد التنزیل و السیوطی فی الدر المنثور و الذهبی فی میزان الاعتدال و الهیثمی

فی مجمع الزوائد و المتقی فی کنز العمال و الطبرسی فی مجمع البیان، رووا جمیعا عن أبی سعید الخدری: لما نزلت:

«وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» «2»، و دعا النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام و أعطاها فدک.

و روی الحسکانی ذلک عن ابن عباس عند نزول الآیه من سوره الروم، و هی الآیه الثامنه و الثلاثین ....

و هکذا تحوّلت ملکیه فدک بأمر اللّه عز و جل من ید رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی ید ابنته الصدیقه فاطمه علیها السّلام، و منذ ذلک التاریخ عیّنت الزهراء علیها السّلام وکیلا عنها و عمّالا لإداره شئون ملکیتها تلک، و کانت تنفق غلّتها علی شئونها، و ما یلمّ بها من أمور منذ ربیع الثانی من عام 7 ه حتی الأسبوع الأول من وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عام 11 ه، حیث صودرت من قبل حکومه الخلافه و تمّ تأمیمها جهارا ضمن عملیه التأمیم الجائر لجمیع ممتلکات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

6. وادی القری؛ یقع بین المدینه و بلاد الشام بل بین تیماء و خیبر، و تیماء بأطراف الشام، و سمّی بوادی القری لکثره ما فیه من القری التی تنتظم خلاله، و تسکنها قبائل یهودیه.

و یذکر المؤرخون و أهل السیر أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أتی وادی القری فی جمادی الآخره سنه سبع من الهجره، بعد فتحه لخیبر کما هو معلوم، و دعا الیهود إلی الدین الحق، فامتنعوا امتناعا شدیدا، و قاتلوا جیش المسلمین فوقعت الحرب بین الجبهتین. فنصر اللّه عز و جل فیها نبیه صلّی اللّه علیه و آله و فتحت تلک القری عنوه من قبل

جیش المسلمین المظفر.

و حسب مقرّرات أحکام اللّه تعالی فی هذه الحالات، فقد أصاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خمس هذا الوادی و قد أقطع منه الصحابی حمزه بن النعمان العذری رمیه سوط من وادی القری.

______________________________

(1). سوره الإسراء: الآیه 26.

(2). سوره الإسراء: الآیه 26.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:63

و فی تفصیل للماوردی و أبی یعلی: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان له الثلث من وادی القری، لأن ثلث الوادی کان لبنی عذره و الثلثین الآخرین للیهود، فصالحهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی نصفهما فصارت أثلاثا؛ منها ثلث لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

هذا، و یلاحظ أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قد أبقی الیهود، یعملون فی تلک الأراضی و النخل ضمن اتفاق له معهم.

7. سوق مهزوز؛ کان وادیا فی العالیه من المدینه المنوره، و کان یسکنه یهود بنی قریضه و یبدو أنه صار سوقا بعد ذلک، و قد تحوّلت هذه الأرض إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعد نقض هؤلاء الیهود لمیثاقهم مع النبی صلّی اللّه علیه و آله الذی أبرمه معهم بعد هجرته للمدینه المنوره. فنقضوه أیام معرکه الأحزاب، فحاصرهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فصالحوه علی مغادره أرضهم و أموالهم.

هذه، و من ممتلکات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دار أمه آمنه بنت وهب و کانت فی شعب أبی طالب فی مکه المکرمه، و دار زوجته الطاهره خدیجه بنت خویلد، ورثها بعد وفاتها، و کانت تلک الدار بین الصفا و المروه فی مکه المکرمه أیضا.

هذه مفردات ثروه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله التی کان ینفق

منها علی شئونه و ما یهمه من أمور الحیاه.

و قد أشرنا إلی ما وهبه إلی بعض أصحابه و نسائه و ابنته، فضلا عما تصدّق به و أوقفه، أما سوی ذلک فهو ملک خاص لنبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. الصدیقه الزهراء علیها السّلام بین المحنه و المقاومه: ص 57.

2. الأحکام السلطانیه: ص 168، علی ما فی الصدیقه الزهراء علیها السّلام.

3. المغازی للواقدی: ج 1 ص 263، شطرا منه.

4. فتوح البلدان: ج 18 ص 22، شطرا منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:64

50
المتن:

قال السید:

من تعظیم یوم العشرین من جمادی الآخره زیاره سیدتنا علیها السّلام، فیه تقول: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...، و صلّ علی البتول الطاهره الصدیقه المعصومه التقیه النقیه الرضیه المرضیه الزکیه الرشیده المظلومه المقهوره المغصوبه حقها، الممنوعه إرثها، المکسور ضلعها، المظلوم بعلها، المقتول ولدها ....

المصادر:

1. إقبال الأعمال: ص 100.

2. بحار الأنوار: ج 97 ص 200 ح 20، عن الإقبال.

51
المتن:

عن حنان بن سدیر، قال:

سأل صدقه بن مسلم أبا عبد اللّه علیه السّلام و أنا عنده فقال: من الشاهد علی فاطمه علیها السّلام بأنها لا ترث أباها؟ فقال: شهدت علیها عائشه و حفصه و رجل من العرب یقال له: أوس بن الحدثان من بنی نصر، شهدوا عند أبی بکر بأن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: لا أورّث، فمنعوا فاطمه علیها السّلام میراثها من أبیها.

المصادر:

1. قرب الأسناد: ص 47.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 101 ح 59، عن قرب الأسناد.

3. بحار الأنوار: ج 29 ص 156 ح 31، عن قرب الأسناد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:65

الأسانید:

فی قرب الأسناد: محمد بن عبد الحمید و عبد الصمد بن محمد جمیعا، عن حنان بن سدیر، قال: سأل صدقه بن مسلم أبا عبد اللّه علیه السّلام.

52
المتن:

أخرج أصحاب الصحیح و السنن و غیرهم عن عائشه:

أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام سألت أبا بکر بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن تقسّم لها میراثها مما ترک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مما أفاء اللّه علیه من المدینه و فدک و ما بقی من خمس خیبر. فقال لها أبو بکر: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: لا نورّث، ما ترکناه صدقه ....

و فکّرت فاطمه الزهراء علیها السّلام فیما قاله أبو بکر، فهی لم تسمع ذلک من أبیها! و قد علمت أن أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله أردن أن یبعثن عثمان بن عفان إلی أبی بکر لیسالنه میراثهن؛ فقالت عائشه: أ لیس قد قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لا نورّث، ما ترکناه صدقه .... و لما لم یعطها أبو بکر شیئا مما طلبت، قامت فاطمه الزهراء علیها السّلام مغضبه و حلفت أن لا تکلّم أبا بکر أبدا، ثم هجرته.

المصادر:

نساء أهل البیت علیهم السّلام فی ضوء القرآن و الحدیث: ص 595.

53
المتن:

قال الفیروزآبادی فی ذکر تخصیص عموم القرآن بخبر الواحد:

و احتجّ أبو بکر علی فاطمه علیها السّلام بقوله: إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه، و هذا تخصیص لعموم من القرآن بخبر الواحد ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:66

و بعد ذکر هذا الحدیث أورد کلاما طویلا فی أن عموم القرآن هل یخصّص بخبر واحد؟ و أورد حدیث فاطمه بنت قیس المخالف للقرآن الذی ردّه عمر ...

المصادر:

التبصره فی أصول الفقه للفیروزآبادی: ص 133.

54
المتن:

روی أن النبی صلّی اللّه علیه و آله زار فاطمه علیها السّلام یوما، فصنعت له عصیده من تمر فقدّمتها بین یدیه، فأکل هو و علی و فاطمه و الحسنان علیهم السّلام. فلما فرغوا من الأکل، سجد النبی صلّی اللّه علیه و آله فأطال السجود، ثم بکی فی سجوده، ثم ضحک ثم جلس. فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله! لم سجدت و بکیت و ضحکت؟

فقال: لما رأیتکم مجتمعین سررت بذلک فسجدت للّه شکرا، فهبط جبرئیل و أنا ساجد فقال: إنک سررت باجتماع أهلک؟ فقلت: نعم. فقال: إنی مخبرک بما یجری علیهم؛ إن فاطمه علیها السّلام تغصب و تظلم حقها و هی أول من یلحق بک، و أمیر المؤمنین علیه السّلام یظلم حقه و یضطهد ....

المصادر:

غوالی اللآلی: ج 1 ص 199 ح 14.

55
المتن:

قال الحافظ البرسی فی أسرار فاطمه الزهراء علیها السّلام:

... و من کراماتها علی اللّه أنها لما منعت حقها أخذت بعضاده حجره النبی صلّی اللّه علیه و آله و قالت:

لیست ناقه صالح عند اللّه بأعظم منی. ثم رفعت جنب قناعها إلی السماء و همّت أن تدعو،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:67

فارتفعت جدران المسجد عن الأرض و تدلّ العذاب. فجاء أمیر المؤمنین علیه السّلام فمسک یدها و قال: یا بقیه النبوه و شمس الرساله و معدن العصمه و الحکمه! إن أباک کان رحمه للعالمین، فلا تکونی علیهم نقمه؛ أقسم علیک بالرءوف الرحیم. فعادت إلی مصلاها.

المصادر:

مشارق أنوار الیقین: ص 86.

56
المتن:

قال أبو حنیفه القاضی النعمان المغربی فی ذکر میراث الأولاد:

قال اللّه عز و جل: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ ... فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ یُوصِی بِها أَوْ دَیْنٍ». «1»

روینا عن علی و أبی جعفر و أبی عبد اللّه علیهم السّلام أنهم قالوا: علی أصل قولهم إن المیت إذا مات و ترک أولادا ذکورا و إناثا لا وارث له غیرهم؛ فماله بینهم للذکر مثل حظّ الأنثیین.

فإن لم یترک غیر ولد واحد ذکر فالمیراث له کله، و إن ترک ابنه واحده فللابنه النصف بالمیراث المسمّی و یردّ علیها النصف الثانی بالرحم، إذا لم یکن للمیت من هو أقرب إلیه منها رحما، لیس کما یردّ من خالفنا لیبطل حق فاطمه علیها السّلام من میراث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی من هو فی مثل حالها بدون سبب الرحم؛ فقد أبان اللّه عز و جل ردّ قولهم علیهم من قولهم لأنهم قالوا: لیس للبنت غیر النصف المذکور لها فی کتاب اللّه، و النصف الثانی للعصبه، و رفضوا قول اللّه: «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ» «2»؛ دخل فی ذلک العصبات و غیرهم، و هم یقولون: لو کان أبوها هذا مملوکا فاشترته فعتق لو رثت النصف بالمیراث المسمّی لها، و النصف الثانی بالولاء لأن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: «الولاء لمن أعتق». فورثوا بالولاء و ترکوا الرحم الموجوب الذی هو أولی.

______________________________

(1). سوره النسا: الآیه 11.

(2). سوره الأنفال: الآیه 75.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:68

روینا عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن آبائه علیهم السّلام، أنهم قالوا: أحرزت فاطمه علیها السّلام میراث رسول اللّه صلّی اللّه

علیه و آله و إن دفعها عنه من دفعها.

و عن جعفر بن محمد علیه السّلام، أنه قال فی رجل هلک و ترک ابنته و ابنه ابنه أو أخته، قال:

المال کله لابنته، و کذلک لو ترک معها ابن ابنه أو أخته. فالمال کله للبنت؛ النصف بالمیراث و النصف بالرحم.

و کذلک قال علی و أبو جعفر و أبو عبد اللّه علیهم السّلام: إن ترک ابنتین فلکل واحده منهما الثلث بالمیراث کما قال اللّه، و یردّ علیهما الثلث الباقی بالرحم کما ذکرنا؛ یصیر المال بینهما نصفین. فإن کان مع الولد من له فریضه مسمّاه، بدئ بفریضه فأعطیه و یجعل الفاضل للولد علی ما ذکرناه. و ولد الولد، یقومون مقام الولد إذا لم یکن ولد؛ ذکورهم کذکورهم و إناثهم کإناثهم؛ یقوم ولد الابن فی ذلک مقام الابن و ولد البنت مقام البنت.

و نفی من خالفنا أن یکون ولد البنت ولدا و قالوا: هو من ذریه قوم آخرین، یعنون آباءهم، و قد أکذبهم اللّه فی کتابه و علی لسان رسوله صلّی اللّه علیه و آله و علی ألسنتهم بأنفسهم، تأکیدا للحجه علیهم و إظهارا لقبیح انتحالهم و إبانه لما أضمروه و قصدوا إلیه من إبطال توریث فاطمه علیها السّلام، عداوه منهم لمن أوجب اللّه مودته علیهم فی کتابه بقوله جلّ ذکره لنبیه صلّی اللّه علیه و آله: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی». «1»

و قد رووا عن ابن عباس الذی ینتحلون الیوم إمامه ذریته، الغاصبین تراث الأئمه الراشدین علیهم السّلام، المدّعین ما لم یدّعه أسلافهم الذین توسّلوا بأبوّتهم إلی ما ادّعوه بزعمهم. فقیل لعبد اللّه بن عباس: من قرابه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، هؤلاء

الذین عنی اللّه عز و جل بقوله: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی»؟ «2» فقال: علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و ذریتهم. فما ادعی شیئا من ذاک لنفسه و لا لأبیه من قبله و لا لأحد من ولده.

فهم یروون هذا عنه یثبتونه.

______________________________

(1). سوره الشوری: الآیه 23.

(2). سوره الشوری: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:69

فأما القرآن فقول اللّه: «وَ تِلْکَ حُجَّتُنا آتَیْناها إِبْراهِیمَ عَلی قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ. وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلًّا هَدَیْنا وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ. وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی وَ إِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ ...». «1» فأیّهما عنی اللّه من نوح و إبراهیم فعیسی من ذریته من ابنته مریم لا من أحد من ذکور ولده.

و أما ما خالفوا من قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیما رووا عنه و ثبت عندهم من طرق یکثر ذکرها و أخبار یطول وصفها، فإنه کان یدعوا الحسن و الحسین علیهما السّلام بابنیه و ولدیه، و أنه أول یوم رأی کل واحد منهما قال: أرونی ابنی، و لم یزل یدعوهما بذلک إلی أن قبضه اللّه إلیه.

و لم یکن یقول ما یقول صلّی اللّه علیه و آله عبثا و لا تکلّفا، و لم یکن کما قال اللّه جلّ ذکره: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی». «2»

و إنما أخذ من خالفنا عنه ما أخذ من السنن بمثل هذا اللفظ و علی هذا المعنی و بمثل هذا النقل، فنبذوا کتاب اللّه وراء ظهورهم

و خالفوا سنه نبیهم، عداوه لمن افترض اللّه علیهم مودته و خلافا لمن أوجب اللّه علیهم طاعته. نعوذ باللّه من الضلال و الاقتداء فی الدین بالجهّال.

المصادر:

دعائم الإسلام: لأبی حنیفه المغربی (مخطوط): ج 2 ص 365 ح 1329.

57
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی قوله تعالی: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ» «3»:

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 84.

(2). سوره النجم: الآیه 3.

(3). سوره الفتح: الآیه 29.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:70

... و لا نسلّم أن من کان بهذه الصفه فهو مزکّی و مستحق لجمیع صفات الآیه. ثم إن فی آخر الآیه: «أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ»، یعنی الجهاد و بذلک النفس، و هذا من صفات أمیر المؤمنین علیه السّلام. و قال: «رحماء بینهم»، و الأول قد ظهرت منه الغلظه علی فاطمه علیها السّلام فی کبس بیتها و منع حقها حتی خرجت من الدنیا و هی غضبی علیه.

المصادر:

متشابه القرآن و مختلفه لابن شهرآشوب: ص 67.

58
المتن:

قال الجاحظ فی ذکر خبر منع أبی بکر میراث فاطمه علیها السّلام:

... و قد زعم أناس أن الدلیل علی صدق خبرهما- یعنی أبا بکر و عمر- فی منع المیراث و براءه ساحتهما، ترک أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله النکیر علیهما .... قد یقال لهم:

لئن کان ترک النکیر دلیلا علی صدقهما، إن ترک المتظلّمین و المحتجّین علیهما و المطالبین لهما دلیل علی صدق دعواهم أو استحسان مقالتهم، و لا سیما و قد طالت المناجاه و کثرت المراجعه و الملاحات و ظهرت الشکیّه و اشتدّت الموجده، و قد بلغ ذلک من فاطمه علیها السّلام أنها أوصت أن لا یصلّی علیها أبو بکر.

و لقد کانت قالت له حین أتته مطالبه بحقها و محتجّه لرهطها: من یرثک یا أبا بکر إذا متّ؟ قال: أهلی و ولدی. قال: فما بالنا لا نرث النبی صلّی اللّه علیه و آله؟ فلما منعها میراثها و بخسها حقها و اعتلّ علیها و جلح أمرها و عاینت التهضّم و أیست فی التورّع و وجدت نشوه الضعف و قله الناصر، قالت: و اللّه لأدعونّ اللّه علیک. قال: و اللّه لأدعونّ اللّه لک. قالت: و اللّه لا کلّمتک أبدا. قال: و اللّه لا أهجرک أبدا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:71

فإن یکن ترک النکیر علی أبی بکر دلیلا علی صواب منعها، إن فی ترک النکیر علی فاطمه علیها السّلام دلیلا علی صواب طلبها، و أدنی ما کان یجب علیهم فی ذلک تعریفها ما جهلت و تذکیرها ما نسیت و صرفها عن الخطأ و رفع قدرها عن البذاء، و أن تقول هجرا و تجوّر عادلا أو تقطع

واصلا. فإذا نجدهم أنکروا علی الخصمین جمیعا فقد تکافأت الأمور و استوت الأسباب، و الرجوع إلی أصل حکم اللّه فی المواریث أولی بنا و بکم و أوجب علینا و علیکم.

فإن قالوا: کیف تظنّ به ظلمها و التعدّی علیها، و کلما ازدادت علیه غلظه ازداد لها لینا و رقّه، حیث تقول له: و اللّه لا أکلّمک أبدا، فیقول: و اللّه لا أهجرک أبدا. ثم تقول: و اللّه لأدعونّ اللّه علیک، فیقول: و اللّه لأدعونّ اللّه لک. ثم یتحمّل منها هذا الکلام الغلیظ و القول الشدید فی دار الخلافه و بحضره قریش و الصحابه مع حاجه الخلافه إلی البهاء و التنزیه و ما یجب لها من الرفعه و الهیبه، ثم لم یمنعه ذلک عن أن قال معتذرا متقرّبا کلام المعظّم لحقها، المکبّر لمقامها، الصائن لوجهها، المتحنّن علیها: ما أحد أعزّ علیّ منک فقرا و لا أحبّ إلیّ منک غنی، و لکن سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه فهو صدقه.

قیل لهم: لیس ذلک بدلیل علی البراءه من الظلم و السلامه من الجور، و قد یبلغ من مکر الظالم و دهاء الماکر إذا کان أریبا و للخصومه معتادا أن یظهر کلام المظلوم و ذله المنتصف و حدب الوامق و مقت المحقّ، و کیف جعلتم ترک النکیر حجه قاطعه و دلاله واضحه؟ و قد زعمتم أن عمر قال علی منبره: متعتان کانتا علی زمن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، متعه النساء و متعه الحج، أنا أنهی عنهما و أعاقب علیهما. فما وجدتم أحدا أنکر قوله و لا استشنع مخرج نهیه و لا خطّأه فی معناه و لا تعجّب

منه و لا استفهمه!

و کیف تقضون بترک النکیر؟ و قد شهد عمر یوم السقیفه و بعد ذلک أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال:

«الأئمه من قریش»، ثم قال فی شکایته: لو کان سالم حیا ما تخالجنی فیه الشک، حین أظهر الشک فی استحقاق کل واحد من السته الذین جعلهم شوری، و سالم عبد لامرأه من الأنصار و هی أعتقته و حازت میراثه، ثم لم ینکر ذلک من قوله منکر، و لا قابل إنسان

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:72

بیّن قوله و لا تعجّب منه، و إنما یکون ترک النکیر علی من لا رغبه و لا رهبه عنده دلیلا علی صدق قوله و صواب عمله.

فأما ترک النکیر علی من یملک الضعه و الرفعه و الأمر و النهی و القتل و الاستحیاء و الحبس و الإطلاق، فلیس بحجه تشفی و لا دلاله تضی ء. انتهت کلمه الجاحظ.

قال العلامه الأمینی:

لا یسعنا أن نفوّه فی الدفاع عن الخلیفه بما قال ابن کثیر فی تاریخه: ج 5 ص 249 من أن فاطمه علیها السّلام حصل لها- و هی امرأه من البشر لیست براجیه العصمه- عتب و تغضّب، و لم تکلّم الصدیق حتی ماتت.

و قال فی ص 289: و هی امرأه من بنات آدم، تأسف کما یأسفون، و لیست بواجبه العصمه مع وجود نصّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و مخالفه أبی بکر الصدیق.

أنّی لنا السّرف و المجازفه فی القول بمثل هذا تجاه آیه التطهیر فی کتاب اللّه العزیز، النازله فیها و فی أبیها و بعلها و بنیها.

أنّی لنا بذلک و بین یدینا هتاف النبی الأقدس صلّی اللّه علیه و آله: «فاطمه علیها السّلام بضعه منی فمن أغضبها أغضبنی».

و

فی لفظه: «فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما آذاها و یغضبنی ما أغضبها».

المصادر:

1. الغدیر: ج 7 ص 229، عن رسائل الجاحظ.

2. رسائل الجاحظ: ص 300.

3. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام و أسبابها: ص 347، عن رسائل الجاحظ.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 293.

5. هدی المله إلی أن فدک نحله: ص 110.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:73

59
المتن:

قال المفید فی المسائل الصاغانیه فی جواب الشیخ الناصب:

... إنک أیها الشیخ قد خصّصت- و أئمتک من قبلک- عموم هذه الآیه، بل رفعتم حکمها فی أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله و حرّمتموهن من استحقاق برکات میراثه جمله، و حرّمتموهن شیئا منها بخبر واحد ینقضه القرآن، و هو ما رواه صاحبکم عن النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه قال: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه. فردّ علی اللّه قوله: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «1»، و قوله: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا» «2»، و خصّص عموم قوله تعالی: «لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصِیباً مَفْرُوضاً» «3»، و قوله تعالی:

«وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ». «4»

و قصد بذلک منع سیده نساء العالمین علیها السّلام میراثها من أبیها صلّی اللّه علیه و آله، مع ما بیّنا من من إیجاب عموم القرآن ذلک و ظاهر قوله تعالی: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ» «5»، و جعل هذه الصدیقه الطاهره علیها السّلام فی معنی القاتله الممنوعه من میراث والدها لجرمها، و الذمیه الممنوعه من المیراث لکفرها، و المملوکه

المسترقه الممنوعه من المیراث لرقّها؛ فأعظم الفریه علی اللّه عز و جل، و ردّ کتابه و لم تقشعرّ لذلک جلودکم و لا أبته نفوسکم! ....

المصادر:

المسائل الصاغانیه: ص 99 ح 7.

______________________________

(1). سوره النمل: الآیه 16.

(2). سوره مریم: الآیه 5.

(3). سوره النساء: الآیه 7.

(4). سوره النساء: الآیه 12.

(5). سوره النساء: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:74

60
المتن:

قال ابن قتیبه فی کیفیه بیعه علی علیه السّلام:

و إن أبا بکر تفقّد قوما تخلّفوا عن بیعته عند علی علیه السّلام، ... إلی قول أبی بکر لفاطمه علیها السّلام:

یا حبیبه رسول اللّه، و اللّه إن قرابه رسول اللّه أحبّ إلیّ من قرابتی و إنک أحبّ إلیّ من عائشه ابنتی، و لوددت یوم مات أبوک أنی متّ و لا أبقی بعده. أ فترانی أعرفک و أعرف فضلک و شرفک و أمنعک حقک و میراثک من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ إلا أنی سمعت أباک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: لا نورّث، ما ترکنا فهو صدقه.

فقالت: أ رأیتکما إن حدّثتکما حدیثا عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تعرفانه و تفعلان به؟ قالا:

نعم. فقالت: نشدتکما اللّه أ لم تسمعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: «رضا فاطمه من رضای و سخط فاطمه من سخطی، فمن أحبّ فاطمه ابنتی فقد أحبنی و من أرضی فاطمه فقد أرضانی، و من أسخط فاطمه فقد أسخطنی»؟ قالا: نعم سمعناه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

قالت: فإنی أشهد اللّه و ملائکته أنکما أسخطتمانی و ما أرضیتمانی، و لئن لقیت النبی صلّی اللّه علیه و آله لأشکونّکما إلیه.

المصادر:

1. الإمامه و السیاسه: ج 1 ص 19.

2. من حیاه الخلیفه عمر بن الخطاب: ص 86، عن الإمامه و السیاسه.

3. إمام المتقین: ج 1 ص 70، علی ما فی حیاه الخلیفه.

61
المتن:

قال العلامه المجلسی فی باب الزیارات الجامعه: الزیاره السابعه

قال السید: هی مرویه عن أبی الحسن الثالث علیه السّلام، إلی قوله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:75

اللهم و صلّ علی الطاهره البتول الزهراء، ابنه الرسول، أم الأئمه الهادین، سیده نساء العالمین، وارثه خیر الأنبیاء و قرینه خیر الأوصیاء، القادمه علیک متألّمه من مصابها بأبیها، متظلّمه مما حلّ بها من غاصبیها، ساخطه علی أمه لم ترع حقک فی نصرتها بدلیل دفنها لیلا فی حفرتها، المغتصبه حقها و المغصّصه بریقها، صلاه لا غایه لأمدها و لا نهایه لمددها و لا انقضاء لعددها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 180، عن مصباح الزائر.

2. مصباح الزائر: ص 246.

62
المتن:

روی أحمد بن حنبل فی مسنده و الشافعی ابن المغازلی فی کتاب المناقب من عده طرق:

أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: «یا أیها الناس! من آذی علیا علیه السّلام فقد آذانی». قال: و زاد فیه ابن المغازلی عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: «یا أیها الناس! من آذی علیا علیه السّلام بعث یوم القیامه یهودیا أو نصرانیا».

قال بعض العلماء: نزاعهم فی الخلافه عند موت النبی صلّی اللّه علیه و آله و جبره علی البیعه و منع فاطمه علیها السّلام میراثها و منعها من فدک و إیذاؤهم علیا علیه السّلام بالقول و الفعل لا یخفی علی من نظر الأخبار و الآثار، و قد ورد فی القرآن تهدید: «الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...». «1»

المصادر:

إثبات الهداه: ج 2 ص 332 ح 43.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:76

63
المتن:

قال الشیخ محمد بن الحسن الحر العاملی:

و من مطاعن عمر: أنه کان یعطی عائشه و حفصه کل سنه من بیت المال عشره آلاف درهم و منع أهل البیت علیهم السّلام خمسهم و منع فاطمه علیها السّلام إرثها و نحلتها.

و منها: أنه خرق کتاب فاطمه علیها السّلام- الذی أعطاها أبو بکر- و قال: لا تعطها بغیر بینه، و روی من طرق مختلفه.

المصادر:

إثبات الهداه: ج 2 ص 371 ح 230، 231.

64
المتن:

قال ابن حجر الهیتمی فی منع أبی بکر حق فاطمه علیها السّلام عن میراثها:

... و تأمّل أن أبا بکر منع أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله من ثمنهن أیضا، فلم یخص المنع بفاطمه علیها السّلام و العباس، و لو کان مداره علی محاباه لکان أولی محاباه ولده، فلما لم یحاب عائشه و لم یعطها شیئا علمنا أنه علی الحق المرّ الذی لا یخشی فیه لومه لائم.

و تأمّل أیضا تقریر عمر للحاضرین و لعلی علیه السّلام و العباس بحدیث لا نورّث، و تقریر عائشه لأمهات المؤمنین به أیضا و قول کل منهما: أ لم تعلموا. یظهر لک من ذلک أن أبا بکر لم ینفرد بروایه هذا الحدیث، و أن أمهات المؤمنین و علیا علیه السّلام و العباس و عثمان و عبد الرحمن بن عوف و الزبیر و سعد، کلهم کانوا یعلمون أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال ذلک ....

أقول: سبحان من لم ینزل البلاء و النقمه لهذه الأکاذیب و الإفترءات! فإن أبا بکر أولا لم یمنع حقا عن عائشه و حفصه کما منع حق فاطمه علیها السّلام و نحلتها بل کان أبو بکر یقسم نحو

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:77

قسم النبی صلّی اللّه علیه و آله، غیر أنه لا یعطی قرابه النبی صلّی اللّه علیه و آله کما کان النبی صلّی اللّه علیه و آله یعطیهم، و کان عمر یعطیهم منه و عثمان بعده کما فی الجمع بین الصحیحین.

و أکذب من هذا قوله: أن أبا بکر لم ینفرد بروایه حدیث لا نورّث، فإن علماء العامه و الخاصه متّفقون بأن أبا بکر ینفرد فی

نقله و الشاهد بنقله ذنباه عائشه و حفصه و أعرابی یبول علی عقبیه.

و أما أکذب الأکاذیب هو قوله أن أمهات المؤمنین و علیا علیه السّلام و العباس و عثمان و عبد الرحمن بن عوف و الزبیر و سعد کلهم کانوا یعلمون أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال ذلک فإن هؤلاء المذکورین لم یعلموا أن النبیّ صلّی اللّه علیه و آله قال ذلک، لأن النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یقل ذلک أصلا حتی یعلمون.

و إذا نقل أبو بکر هذه الأکذوبه فی المسجد و افتری علی النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یوجد أحد یقول: و أنا سمعته عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، و حتی لم یوجد أحد یشهد علی هذا إلا هذا الأعرابی الذی، لم یعلم ما معنی الشهاده و لم یفهم ما یقول و ما یفعل و هو الذی یبول علی عقبیه، و ابنته عائشه و ابنه عمر حفصه و هما مردودان فی مبناهما علی ما قالا فی شهاده علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

الصواعق المحرقه: ص 39.

65
المتن:

ذکر القاضی النعمان عن سفیان بأسناده:

أن علیا علیه السّلام ذکرت له بنت أبی جهل .... فماتت علیها السّلام و هی غضبی علی جمیعهم لما منعوها و أخذوا من حقها، و استنصرت بهم فلم تجد أحدا ینصرها، و من أجل ذلک منعتهم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:78

الصلاه علیها و أوصت أن تدفن لیلا- کما جاء ذلک- و لم یشهدها غیر علی علیه السّلام و خاصّته، و ذلک لما کان من أمرها.

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 31 ح 972.

66
المتن:

روی شریک بن عبد اللّه فی حدیث رفعه:

أن عائشه و حفصه أتتا عثمان حین نقص أمهات المؤمنین ما کان یعطیهن عمر فسألتاه أن یعطیهما ما فرض لهما عمر، فقال: و اللّه ما ذاک لکما عندی. فقالتا له: فأتنا میراثنا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من حیطانه. و کان عثمان متکئا، فجلس و کان علی بن أبی طالب علیه السّلام جالسا عنده، فقال: ستعلم فاطمه علیها السّلام أنی ابن عم لها الیوم، ثم قال: أ لستما اللتین شهدتما عند أبی بکر و لفقتما معکما أعرابیا یتطهّر ببوله، مالک بن الحویرث بن الحدثان، فشهدتم أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه؟

فإن کنتما شهدتما بحق فقد أجزت شهادتکما علی أنفسکما، و إن کنتما شهدتما بباطل فعلی من شهد بالباطل لعنه اللّه و الملائکه و الناس أجمعین. فقالتا له: یا نعثل، و اللّه لقد شبّهک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بنعثل الیهودی. فقال لهما: ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ» «1»، فخرجتا من عنده.

و روی أن الناس لما نقموا علی عثمان ما نقموا، کان ذات یوم یخطب الناس علی منبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذ رفعت عائشه قمیصا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی قصبه أو جریده من جرائد النخل فقالت: یا عثمان! قمیص رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لم یبل و قد غیّرت سنته؟!

______________________________

(1). سوره التحریم: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:79

و رویتم أن عثمان لما حصر و قد تهیّأت ترید الحج، فأتاها

مروان بن الحکم فقال: یا أم المؤمنین! لو أقمت فلم تحجّی و دفعت عن هذا الرجل. فقالت: یا مروان، لعلک تری أنی فی شکّ من صاحبک؟ و اللّه لوددت أنه فی بعض غرائری فقذفته فی البحر، ثم خرجت إلی مکه. فلما قتل عثمان و بایع الناس علی بن أبی طالب علیه السّلام قالت: قتل عثمان مظلوما، ثم خرجت تطلب دمه.

المصادر:

1. الإیضاح لفضل بن شاذان: ص 256.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 769 ح 3، عن الإیضاح.

67
المتن:

قال السید الخوئی فی مستحق الخمس و مصرفه:

یقسّم الخمس فی زماننا- زمان الغیبه- نصفین؛ نصف لإمام العصر علیه السّلام و نصف لبنی هاشم ....

المراد من بنی هاشم من انتسب إلیه بالأب، أما إذا کان بالأم فلا یحلّ له الخمس و تحلّ له الزکاه، و لا فرق فی الهاشمی بین العلوی و العقیلی و العباسی، و إن کان الأولی تقدیم العلوی بل الفاطمی.

المصادر:

منهاج الصالحین: ج 1 ص 354.

68
المتن:

قال السید الشیرازی فی شرح خطبتها علیها السّلام فی المسجد و مطالبتها حقها من أبی بکر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:80

یستحب و قد یجب المطالبه بالحق و إن کان یعلم بعدم نجاحه فی التوصّل للحق و إحقاقه، و ذلک لما فیه من فضح الظالم و أداء الواجب و إتمام الحجه، کما طالبت علیها السّلام بحقها و هی تعلم بأن القوم لا یعطونها حقها.

إضافه إلی أن إزعاج الظالم و مضایقته بالمطالبه بالحق و الإلحاح علیه و لو ممن یعلم أنه لا یعطیه حقه- و ما أکثرهم- سوف یروّعه عن کثیر من ظلمه، فإن الظالم لو رأی أنه غصب حق زید ثم عمرو ثم بکر و ... و لم یقم أحد بشی ء، تجرّأ علی الغصب أکثر فأکثر، أما لو ضایقه بالمطالبه زید و عمرو و بکر ... فإنه سوف لا یقدم- عاده- علی مراتب جدیده و من الظلم، أو سیکون إقدامه أضعف کیفیّا و أقل کمّیا مما لو ترک علی هواه.

المصادر:

من فقه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 71.

69
المتن:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 13 80 المتن: ..... ص : 80

ل السید ابن طاوس فی عدم مساعده القوم لفاطمه علیها السّلام و مساعدتهم لعائشه:

و من طریف الأمور أن سیدتهم فاطمه علیها السّلام المشهود لها بالطهاره و العصمه و الفضائل التی لم یخلف نبیهم صلّی اللّه علیه و آله من ظهره ولدا فی الدنیا سواها و کانت بقیته فی المسلمین و تذکرته بین الصحابه و العارفین، یجری علیها ما تقدم ذکر بعضه.

ثم إن الحال تحوجها إلی أن تخرج بنفسها و العباس معها- کما تقدّم فی إحدی روایتی الحمیدی- و علی بن أبی طالب علیه السّلام- کما تقدّم فی رساله المأمون- و أم أیمن و أسماء بنت عمیس و تخاطب أبا بکر، فلا یسعدها من جلساء أبی بکر و أتباعه من کان حاضرا منهم حین مخاطبتها و من حضر بعد ذلک مسعد و لا ینطق بکلمه و لا ینقل أن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:81

أحدا منهم قال فی مجلسه- و قد کان مجلسا عاما- کلمه تعضدها و لا مشوره تطیب قلبها و لا وساطه بخیر.

أین نساء المهاجرین و الأنصار، و هلّا کنّ جمیعا فی خدمتها و صحبتها و معونتها؟

و أین بقایا المهاجرین و الأنصار و ما بالهم لم یسعدوا بنت نبیهم علیها السّلام و یرغبوا فی الوفاء لخاتم الأنبیاء، و هلّا استحیوا من حقوقه علیهم و إحسانه إلیهم، و هلا و صلوا جناحها أو عضدوا خطابتها؟ فقد کان بین أبیها و بین مجلس أبی بکر خطوات یسیره؛ و هب أنهم شکوا فیها، أ ما کان فی شهودها المشار إلیهم حجه و عذر، توجب علیهم المساعده

لها بقول أو فعل؟

و من طریف ذلک أن عائشه بنت أبی بکر تخرج من مکه إلی البصره لقتال علی بن أبی طالب علیه السّلام و قتل بنی هاشم و سفک دماء جماعه من الصحابه و التابعین و الصالحین، فیخرج لنصرتها و صحبتها و صله جناحها و مساعدتها علی الظلم و العدوان الخلق الکثیر و الجمّ الغفیر! مع ما تقدّم ذکره من سوء أحوالها، و مع ما کانوا یعلمون أن عائشه هتکت حجاب اللّه تعالی و حجاب رسوله صلّی اللّه علیه و آله فی قوله تعالی: «وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ» «1»؛ فلم تقرّ فی البیت و تبرّجت، و یعلم کل عاقل و کل أهل مله أن الجهاد و إقامه الخلفاء لا یجوز الاقتداء فیه بالنساء.

و مع روایتهم فی الجمع بین الصحیحین للحمیدی فی مسند أبی بکر أنه عرف ضلاله عائشه و من اتبعها إلی البصره بما رواه عن نبیهم صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال: «لن یفلح قوم ولّوا أمرهم امرأه».

و مع ما رواه فی الجمع بین الصحیحین للحمیدی أیضا فی مسند عبد اللّه بن عباس أنه سأل عمر بن الخطاب فقال: من المرأتان من أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله اللتان قال اللّه عز و جل:

«إِنْ تَتُوبا إِلَی اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُما»؟ «2» فقال عمر: هما عائشه و حفصه.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). سوره التحریم: الآیه 4.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:82

إن هذا الاتباع لعائشه و الخذلان لفاطمه علیها السّلام مما یتعجّب منه ذو وا الألباب، و یدلّ علی أن القوم العادلین عن بنی هاشم کانوا علی غایه من الضلال و الارتیاب.

و من طریف تصدیقهم لعائشه و عداوتهم لفاطمه

علیها السّلام:

و روی الحمیدی فی الجمع بین الصحیحین و غیره: أن نبیهم صلّی اللّه علیه و آله لما هاجر إلی المدینه، أقام ببعض دور أهلها و استقرض مریدا «1» للثمن و کان لسهل و سهیل، کانا یتیمین فی حجر سعد بن زراره لیشتریه، فوهبها له، و روی أنه اشتراه و بنی فیه مسجده، و بنی فیه بیوتا و مساکن لنفسه لیسکن عیاله و أزواجه فیها. فلما فرغت، انتقل إلیها.

و روی الحمیدی فی الحدیث الرابع و الثلاثین بعد المائه فی المتفق علیه من مسند أنس بن مالک، فی موضع المسجد خاصه، و فی روایه أخری قال: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله أراد أن یشتری موضع المسجد من قوم بنی النجار فوهبوه، و کان فیه نخل و قبور المشرکین، فقلع النخل و خربت القبور.

و قد تضمن کتابهم أن البیوت لنبیهم صلّی اللّه علیه و آله فی قوله تعالی: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ». «2»

و من المعلوم أن زوجته عائشه لم یکن لها دار بالمدینه و لا بیت و لا لأبیها و لا لقومها، لأنهم کانوا مقیمین بمکه، و لا روی أحد أنها بنت لنفسها دارا فی المدینه و لا بنی لها أحد من قومها منزلا بها، و مع هذا کله فإنها ادعت حجره نبیهم صلّی اللّه علیه و آله بعد وفاته، التی دفن فیها.

فسلّمها أبوها أبو بکر إلیها بمجرد سکناها أو دعواها، و یمنع فاطمه علیها السّلام عن فدک و العوالی، مع طهارتها و جلالتها و طهاره شهودها، و شهادتهم بأن أباها و هبها لها ذلک

______________________________

(1). قیل: الظاهر کذا. و ستقرض لثمن مکان نخل کان.

(2). سوره الأحزاب: الآیه

53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:83

فی حیاته، و یمنع أیضا فاطمه علیها السّلام من میراثها مع عموم آیات قرآنهم و کتابهم فی المواریث!

فإن کانت عائشه ملکت الحجره بالسکنی، فقد مات نبیهم صلّی اللّه علیه و آله عن تسع زوجات فی تسع بیوت، فهلّا ملک جمیع نسائه جمیع بیوته التی کانوا فیها؟

و إن کان بالمیراث فلأیّ حال ترث عائشه نبیهم صلّی اللّه علیه و آله و لا ترثه فاطمه علیها السّلام؟

ثم کیف تفرّدت عائشه بالحجره و لها تسع الثمن من میراثه، و من قسّم لها و خصّصها بها؟ إن هذا من عجائب الأمور!

و من طریف ذلک تهجّم جماعه من المسلمین علی حجره نبیهم صلّی اللّه علیه و آله و ترک الامتثال بقرآنهم فی قوله تعالی: «لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ» «1»، و دفنوا أمواتهم فیها.

فلیت شعری من أذن للأموات بعد وفاته فی دخول حجرته و ضرب المعاول عنده و نبش التراب حوله، و أن یجعلوا داره مقبره و إن کانت داره میراثا کما تضمن کتابهم؛ فهلا استأذنوا جمیع الورثه؟

فکیف یکون میراثا عندهم و قد ادعوا أنه لا یورث؟

و إن کانت أمواله و ترکته للمسلمین، فهل استأذنوا جمیع المسلمین من بعد منهم أو قرب؟

و إن کان ذلک تهیّأ فیه إذن جمیع المسلمین، فهل استأذنوا جمیع المسلمین فی تسلیم فدک و العوالی إلی ابنته فاطمه علیها السّلام؟ فقد کان یجب لأبیها علی المسلمین من الحقوق أعظم من ذلک.

و من طریف ذلک أن یکون أبو بکر قد سلّم حجره نبیهم صلّی اللّه علیه و آله إلی ابنته عائشه دون ورثته و دون المسلمین، و کان یتمکّن کثیر من المسلمین من الإنکار علیها و علیه، فیداهنون

و یتغافلون؛ إنا للّه و إنا إلیه راجعون.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:84

و من طریف ذلک أن یکون بعض جهّالهم معتقدا و قائلا: إن البیت لعائشه، لما لعله یجده من لفظ مجمل أو محتمل فی تسمیه بیوت نبیهم صلّی اللّه علیه و آله باسم نسائه، فیتوهّم أن ذلک یدلّ علی أن البیوت ملک لنساء نبیهم صلّی اللّه علیه و آله. و من المعلوم للعقلاء أن لو کان البیوت ملکا لنسائه، لکان نزیلا علی نسائه بالمدینه و فی سکناهن، و لا خلاف بین المسلمین فی تکذیب ذلک و أن نبیهم صلّی اللّه علیه و آله استأنف بیوته و عمّرها بعد قدومه بالمدینه.

و قد تقدّم ما یدلّ علی أن عائشه لم یکن لها بیت تملکه بالمدینه، و إذا کنّ الزوجات ساکنات فی بیوت الأزواج، فیقال للنساء علی سبیل الاستعاره و المجاز أنها بیوتهن لأجل سکناهن بها، کما یقال: بیت النمله و بیت الدواب و نحو ذلک، و إن کانت النمله و نحوها لا تملک بیتا و لا شیئا.

و قد تضمّن کتابهم تصدیق ذلک فقال: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّهَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُیُوتِهِنَّ وَ لا یَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ یَأْتِینَ بِفاحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ» «1»؛ و معلوم أن البیوت کانت للأزواج، فلو کانت البیوت للمطلّقات ما جاز إخراجهن منها، سواء أتین بفاحشه أو لم یأتین. فبطل أن یکون البیوت لنساء نبیهم صلّی اللّه علیه و آله علی کل حال، و إن دعوی عائشه لذلک کان ظلما لا یحلّ بحیله محتال.

و ذکر الحمیدی فی الجمع بین الصحیحین من المتفق علیه من مسند عبد اللّه بن زید

بن عاصم الأنصاری عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال: «ما بین بیتی و منبری روضه من ریاض الجنه»، و ما قال نبیهم صلّی اللّه علیه و آله: ما بین بیت عائشه و منبری.

و روی الحمیدی أیضا هذا الحدیث بألفاظه عن نبیهم صلّی اللّه علیه و آله فی مسند أبی هریره فی المتفق علیه فی الحدیث السابع عشر بعد المائه.

و رأیت هذا الحدیث فی صحیح مسلم من نبیهم صلّی اللّه علیه و آله فی المجلد الثانی بلفظ آخر و هو: «ما بین منبری و بیتی روضه من ریاض الجنه».

______________________________

(1). سوره الطلاق: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:85

و فی جمیع ذلک یقول: «بیتی» و لم یقل بیت عائشه. أ فتراهم لا یصدّقونه فی قوله أنه بیته، أو یجعلون دعوی عائشه فی البیت أصدق من قول نبیهم صلّی اللّه علیه و آله و أصدق من تزکیه اللّه تعالی له؟!

و قد ذکر صاحب کتاب الطبقات محمد بن سعد، عن ابن عباس، قال: لما فرغ من جهاز رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، وضع علی سریر فی بیته.

أقول: فهذه شهاده ابن عباس بعد وفاته و لم یقل بیت عائشه.

و ذکر الطبری فی تاریخه: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: «إذا غسّلتمونی و کفّنتمونی فضعونی علی سریری فی بیتی هذا علی شفیر قبری ...»، و ما قال: فی بیت عائشه، و هذا آخر عهده بالدنیا.

المصادر:

الطرائف: ص 285.

70
المتن:

قال السید ابن طاوس:

و من طریف ما یشتبه علی رجال الأربعه المذاهب أنهم یتوهّمون أو یعتقدون أن العباس حضر مع فاطمه و علی علیهما السّلام عند طلب المیراث و یطلب میراثا لنفسه، و هذا غلط من قبل الأربعه المذاهب، و إنما حضر العباس مع فاطمه علیها السّلام إما لیصل جناحها فإنه کان کالولد، أو لیزیل حجه أبی بکر فیما یقوله أن العمّ یرث مع البنت.

و کذلک یکون حضوره مع علی علیه السّلام، یمکن أن یکون لهذا الحال، و الدلیل علی ذلک ما رواه البخاری و مسلم فی صحیحیهما ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:86

المصادر:

الطرائف: ص 283.

71
المتن:

قال لسان الملک سبهر:

اتفق علماء العامه و فقهاء الاثنی عشریه أن فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کانت مغضبه علی أبی بکر و عمر ما دام حیا، إلی أن توفّیت.

و فی صحیح البخاری عن یحیی بن بکیر، عن عائشه: أن فاطمه علیها السّلام تکلّمت فی طلب المیراث و أخذ فدک و خمس أموال خیبر، فأبی أبو بکر أن یدفع إلی فاطمه علیها السّلام منها شیئا.

فوجدت فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر فی ذلک فهجرته، فما تکلّمته حتی توفّیت، و عاشت بعد النبی سته أشهر. فلما توفّیت، دفنها زوجها علی علیه السّلام و لم یأذن بها أبا بکر، و صلّی علیها علی علیه السّلام.

المصادر:

ناسخ التواریخ: مجلدات الخلفاء ج 1 ص 176.

72
المتن:

عن أبی هریره:

أن فاطمه علیها السّلام جاءت أبا بکر و عمر تسأل میراثها من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقالا: سمعنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: إنی لا أورّث. قالت: لا أکلّمکما أبدا؛ فماتت و لا تکلّمهما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:87

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 539، عن آل بیت الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

2. آل بیت الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 521.

73
المتن:

عن عائشه:

أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام سألت أبا بکر بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یقسّم لها میراثها مما ترک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مما أفاء اللّه، فقال لها أبو بکر: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: لا نورّث، ما ترکنا صدقه. فغضبت فاطمه علیها السّلام فهجرت أبا بکر، فلم تزل مهاجره له حتی توفّیت؛ و عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر.

فکانت تسأل أبا بکر نصیبها مما ترک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من خیبر و فدک و صدقاته بالمدینه، فأبی أبو بکر ذلک ....

المصادر:

1. جامع الأحادیث للمدنیّان: ج 1 ص 18، علی ما فی الإحقاق.

2. جامع الأحادیث للمدنیّان: ج 4 ص 63، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 533.

74
المتن:

قال المفید فی زیارتها بالروضه النبویه:

فإنها هناک مقبوره، فتوجّه إلی القبله و قل:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:88

السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علی ابنتک الصدیقه الطاهره، السلام علیک یا فاطمه بنت رسول اللّه، السلام علیک أیتها البتول الشهیده الطاهره. لعن اللّه من ظلمک و منعک حقک و دفعک عن إرثک، و لعن اللّه من کذّبک و أعنتک و غصّصک بریقک و أدخل الذلّ بیتک، و لعن اللّه أشیاعهم و ألحقهم بدرک الجحیم ....

المصادر:

1. المقنعه: ص 459.

2. المزار للمفید: ص 156 ح 1، بتغییر فیه.

3. بحار الأنوار: ج 97 ص 197 ح 14، عن البلد الأمین.

4. البلد الأمین: ص 278.

5. بحار الأنوار: ج 97 ص 198، عن مصباح الزائر.

6. مصباح الزائر: ص 25، علی ما فی البحار.

75
المتن:

قال الصدوق فی اعتقاداته:

... و إنها خرجت من الدنیا ساخطه علی ظالمیها و غاصبیها و مانعی إرثها ....

المصادر:

الاعتقادات للصدوق: ص 105.

76
المتن:

عن زینب بنت علی بن أبی طالب، قالت:

لما اجتمع رأی أبی بکر علی منع فاطمه علیها السّلام فدک و العوالی و آیست من إجابته لها،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:89

عدلت إلی قبر أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فألقت نفسها علیها و شکت إلیه ما فعله القوم بها، و بکت حتی بلّت تربته صلّی اللّه علیه و آله بدموعها علیها السّلام و ندبته. ثم قالت فی آخر ندبتها:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم یکبر الخطب

إنا فقد ناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ قومک فاشهدهم فقد نکبوا

قد کان جبریل بالآیات یؤنسهافغبت عنا فکل الخیر محتجب

و کنت بدرا و نورا یستضاء به علیک ننزل من ذی العزه الکتب

تجهّمتنا رجال و استخفّ بنابعد النبی و کل الخیر مغتصب

سیعلم المتولی ظلم حامتنایوم القیامه أنی سوف ینقلب

فقد لقینا الذی لم یلقه أحدمن البریه لا عجم و لا عرب

فسوف نبکیک ما عشنا و ما بقیت لنا العیون بتهمال له سکب المصادر:

1. الأمالی للمفید: ص 40 ح 8.

2. بحار الأنوار: ج 29 ص 107 ح 2، عن الأمالی للمفید.

الأسانید:

فی الأمالی للمفید: الجعابی، عن محمد بن جعفر الحسنی، عن عیسی بن مهران، عن یونس، عن عبد اللّه بن محمد بن سلیمان الهاشمی، عن أبیه، عن جده، عن زینب بنت علی بن أبی طالب علیه السّلام، قالت.

77
المتن:

مناظره الشیخ حسین بن عبد الصمد الجبعی العاملی مع أحد علماء العامه فی حلب:

قال الشیخ: و ذکرت له قول أبی بکر: إن لی شیطانا یعترینی، و عزله عن براءه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:90

فلم یؤمّن علیها و هی سوره واحده، و هزیمته و هزیمه عمر فی خیبر و عده مواطن، و منعه فاطمه علیها السّلام إرثها بحدیث تفرّد بروایته.

المصادر:

مناظره الشیخ حسین بن عبد الصمد الجبعی العاملی: ص 57.

78
المتن:

قال السرخسی:

... و استدلّ بعض مشایخنا بقوله صلّی اللّه علیه و آله: إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه، فقالوا: معناه ما ترکنا صدقه لا یورث ذلک عنا و لیس المراد أن أموال الأنبیاء علیهم السّلام لا تورث، و قد قال اللّه تعالی: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «1»، و قال تعالی: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ». «2» فحاشا أن یتکلم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بخلاف المنزل. فعلی هذا التأویل فی الحدیث بیان أن لزوم القوف من الأنبیاء علیهم السّلام خاصه، بناء علی أن الوعد منهم کالعهد من غیرهم.

و لکن فی هذا الکلام نظر؛ فقد استدلّ أبو بکر علی فاطمه علیها السّلام حین ادعت فدک بهذا الحدیث، علی ما روی أنها ادعت أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله وهب فدک لها و أقامت رجلا و امرأه.

فقال أبو بکر: ضمّی إلی الرجل رجلا أو إلی المرأه امرأه فلما لم تجد ذلک، جعلت تقول: من یرثک؟ فقال أبو بکر: أولادی. فقالت فاطمه علیها السّلام: أ یرثک أولادک و لا أرث أنا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ فقال أبو بکر: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: إنا معشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه. فعرفنا أن المراد بیان أن ما ترکه یکون صدقه و لا یکون میراثا عنه.

و قد وقعت الفتنه بین الناس بسبب ذلک، فترک الاشتغال به أسلم.

______________________________

(1). سوره النمل: الآیه 16.

(2). سوره مریم: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:91

المصادر:

المبسوط للسرخسی: ج 12 ص 29.

79
المتن:

قال الشیخ الطوسی فی تفسیر قوله تعالی: «وَ إِنْ کانَتْ واحِدَهً فَلَهَا النِّصْفُ» «1»:

یدلّ علی أن فاطمه علیها السّلام مستحقّه للمیراث، لأنه عام فی کل بنت، و الخبر المدّعی فی أن الأنبیاء لا یورّثون خبر واحد، لا یترک له عموم الآیه، لأنه معلوم لا یترک بمظنون.

المصادر:

1. التبیان فی تفسیر القرآن: ج 3 ص 130.

2. تفسیر جلاء الأذهان و جلاء الأحزان: ج 2 ص 194، بتفاوت یسیر.

80
المتن:

جاء فی تذکره الحفاظ:

أنه بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله جمع أبو بکر الناس و خطب فیهم قائلا:

إنکم تحدّثون عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أحادیث تختلفون فیها و الناس بعدکم أشدّ اختلافا، فلا تحدّثوا عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شیئا؛ فمن سألکم فقولوا: بیننا و بینکم کتاب اللّه، فاستحلّوا حلاله و حرّموا حرامه.

و کان هذا الإجراء تعسیفا لمنع الروایه و محاصره السنه و الإبقاء علی القرآن لکونه حمالا ذا وجوه، یسهل علیهم التلبیس و التضلیل، و لا علیک من دفاع أهل التبریر من

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:92

خوف أبی بکر علی کتاب اللّه و هو الذی منع من إرث أبیها لحدیث انفرد به و هو لا نورّث، ما ترکنا، و قد احتجّت علیه فاطمه علیها السّلام بالقرآن و أبی علیهما ذلک عند ما قالت له: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «1»، «إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا». «2»

فلو کان کما قال: قولوا بیننا کتاب اللّه فاستحلّوا حلاله و حرّموا حرامه، لما رفض نصّا قرآنیا و تمسّک لحدیث انفرد به یخالف صریح القرآن.

المصادر:

الخلافه المغتصبه: ص 59.

81
المتن:

قال کاشف الغطاء فی میراث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... إن فاطمه علیها السّلام أرسلت تطالبه بمیراثها، فمنعها من ذلک، فغضبت علی أبی بکر و هجرته.

المصادر:

کشف الغطاء: ص 17.

82
المتن:

عن ابن عباس، قال:

______________________________

(1). سوره النمل: الآیه 16.

(2). سوره مریم: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:93

قدم علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أربعمائه من دوس، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «مرحبا بالأزد؛ أحسن الناس وجوها و أسمعها لقاء و أطیبه أفواها و أعظمهم أمانه، شعار إخوتی یا مبرور».

و بأسناده عن ابن عباس، قال: کتب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی حیّ من العرب، یدعوهم إلی الإسلام فلم یقبلوا الکتاب. فرجعوا إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأخبروه، فقال لنا: «إنی لو بعثت به إلی قوم بشطّ عمان من أزد شنوءه «1» و أسلم». و بعث إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بهدیه، فقدّمت و قد قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فجعل أبو بکر الهدیه مورثا، فقسّمها بین فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و بین العباس.

المصادر:

علل الحدیث للرازی: ج 2 ص 360 ح 2596.

الأسانید:

فی علل الحدیث: سألت أبا زرعه عن حدیث رواه سلیمان بن عبد الرحمن بن شرحبیل، قال: حدثنا عمر بن صالح الأزدی، قال: حدثنا أبو حمزه الضبعی، عن ابن عباس، قال.

83
المتن:

عن أم هانی بنت أبی طالب:

أن فاطمه علیها السّلام أتت أبا بکر تسأله سهم ذوی القربی، فقال لها أبو بکر: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: سهم ذوی القربی لهم فی حیاتی و لیس لهم بعد موتی.

رواه إسحاق بن راهواه بسند ضعیف لضعف محمد بن السائب الکلبی. «2»

______________________________

(1). و الظاهر أنه: موروثا، فسقطت الواو الواو.

(2). هذا الحدیث، ردّه البوصیری الشافعی من علماء العامه لضعف سندها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:94

المصادر:

مختصر إتحاف الساده المهره بزوائد المسانید العشره: ج 6 ص 504 ح 5145.

84
المتن:

قال ابن عدی:

سمعت عبدان یقول: قلت لابن خراش: حدیث: إن ما ترکناه صدقه؟ قال: باطل؛ اتّهم مالک بن أوس بن حدثان. قال عبدان: و قد حدّث بمراسیل وصلها و مواقیف رفعها. «1»

المصادر:

تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام للذهبی: ص 214 ح 334.

85
المتن:

فی الفصول المختاره فی البحث عن حدیث لا نورّث:

... و من حکایات الشیخ و کلامه: قال الشیخ أیّده اللّه: حضرت مجلسا لبعض الرؤساء و کان فیه جمع کثیر من المتکلمین و الفقهاء. فألفیت أبا الحسن علی بن عیسی الرمانی یکلّم رجلا من الشیعه یعرف بأبی القصر الموصلی فی شی ء یتعلّق بالحکم فی فدک.

و وجدته قد انتهی فی کلامه إلی أن قال له: قد علمنا باضطرار أن أبا بکر قال لفاطمه علیها السّلام عند مطالبتها له بالمیراث: سمعت رسول اللّه یقول: نحن معاشر الأنبیاء

______________________________

(1). حدیث: ما ترکناه صدقه، ردّه علماء العامه مثل ابن عدی و عبدان و حتی ابن الأثیر بنقله بعین قبول قولهما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:95

لا نورّث. فسلّمت علیها السّلام لقوله و لم تردّه علیه، و لیس یجوز علی فاطمه علیها السّلام أن تصبر علی المنکر و تترک المعروف و تسلّم للباطل، لا سیما و أنتم تقولون: إن علیا علیه السّلام کان حاضرا للمجلس، و لا شک أن جماعه من المسلمین حضروه و اتصل خبره بالباقین. فلم ینکره أحد من الأمه و لا علمنا أن أحدا ردّ علی أبی بکر و أکذبه فی الخبر؛ فلو لا أنه کان محقّا فیما رواه من ذلک لما سلّمت الجماعه له ذلک.

فاعترضه الرجل الإمامی بما روی عن فاطمه علیها السّلام من ردّها علیه و إنکارها لروایته و خطبتها فی ذلک و استشهادها علی بطلان خبره بظاهر القرآن، و أورد کلاما فی هذا المعنی علی حسب ما یقتضیه و اتسعت له الحال.

فقال علی بن عیسی: هذا الذی ذکرته شی ء تختصّ أنت و أصحابک به، و

الذی ذکرته من الحکم علیها شی ء علیه الإجماع و به حاصل علم الاضطرار، فلو کان ما تدعونه من خلافه حقا لارتفع معه الخلاف و حصل علیه الإجماع، کما حصل علی ما ذکرت لک من روایه أبی بکر و حکمه؛ فلما لم یکن الأمر کذلک دلّ علی بطلانه.

فکلّمه الإمامی بکلام لم أرتضه و تکرّر منهما جمیعا. فأشار صاحب المجلس إلیّ لأخذ الکلام، فأحسّ بذلک علی بن عیسی فقال لی: إننی قد جعلت علی نفسی أن لا أتکلّم فی مسأله واحده مع نفسین فی مجلس واحد. فأمسکت عنه و ترکته حتی انقطع الکلام بینه و بین الرجل.

ثم قلت له: خبّرنی عن المختلف فیه، هل یدلّ الاختلاف علی بطلانه؟ فظنّ أننی أرید شیئا غیر المسأله الماضیه و أننی لا أکسر شرطه. فقال: لست أدری أیّ شی ء ترید بهذا الکلام، فأبن لی عن غرضک لأتکلّم علیه.

فلت له: لم آتک بکلام مشکل و لا خاطبتک بغیر العربیه، و غرضی فی نفس هذا السؤال مفهوم لکل ذی سمع من العرب إذا أصغی إلیه و لم یله عنه، اللهم إلا أن ترید أن أبیّن لک عن غرضی فیما أجری بهذه المسأله إلیه، فلست أفعل ذلک بأول وهله إلا أن تلزمنی فی حکم النظر، و الذی استخبرتک عنه معروف صحته و أنا أکرّره؛ أ تقول إن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:96

الشی ء إذا اختلف العقلاء فی وجوده أو صحته و فساده کان اختلافهم دلیلا علی بطلانه، أو قد یکون حقا و إن اختلفت العقلاء فیه؟

فقال: لیس یکون الشی ء باطلا من حیث اختلف الناس فیه و لا یذهب إلی ذلک عاقل.

فقلت له: فما أنکرت الآن أن تکون فاطمه علیها السّلام قد أنکرت علی أبی

بکر حکمه و ردّت علیه فی خبره و احتجّت علیه فی بطلان قضائه و استشهدت بالقرآن علی ما جاء الأثر به، و لا یجب أن یقع الاتفاق علی ذلک و إن کان حقا و لا یکون الخلاف فیه علامه علی کذب مدعیه، بل قد یکون صدقا و إن اختلف فیه علی ما أعطیت فی الفتیا التی قرّرناک علیها.

فقال: أنا لا أعتمد علی ما سمعت منی من الکلام مع الرجل علی الاختلاف فیما ادعاه إلا بعد أن قدّمت معه مقدمات لم تحضرها، و الذی أعتمد علیه الآن معک أن الذی یدلّ علی صدق أبی بکر فیما رواه عن النبی صلّی اللّه علیه و آله من أنه لا یورّث و وصّی به فیما حکم به، ما جاء به الخبر عن علی علیه السّلام أنه قال: ما حدّثنی أحد بحدیث إلا استحلفته و لقد حدّثنی أبو بکر و صدق أبو بکر. فلو لم یکن عنده صادقا أمینا عادلا لما عدل عن استحلافه و لا صدّقه فی روایته، و لا میز بینه و بین الکافه فی خبره، و هذا یدلّ علی أن ما یدعونه علی أبی بکر من تخرّص الخبر فاسد محال.

فقلت له: أول ما فی هذا الباب أنک قد ترکت الاعتلال الذی اعتمدته بدا و رغبت عنه بعد أن کنت راغبا فیه و أحلتنا علی شی ء لا نعرفه و لا سمعناه، و إنما بیّنا الکلام علی الاعتلال الذی حضرناه و لسنا نشاحک فی هذا الباب، لکنا نکلّمک علی ما استأنفته من الکلام.

أنت تعلم و کل عاقل عرف المذاهب و سمع الأخبار، أن الشیعه لا تروی هذا الحدیث عن أمیر المؤمنین علیه السّلام و لا تصحّحه بل تشهد بفساده

و کذب رواته، و إنما یرویه آحاد من العامه و یسلّمه من دان بإمامه أبی بکر خاصه. فإن لزم الشیعه أمر بحدیث تفرّد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:97

به خصومهم، لزم المخالفین ما تفرّدت الشیعه بروایته، و هذا علی شرط الإنصاف و حقیقه النظر و العدل فیه. فیجب أن تصیر إلی اعتقاد ضلاله کل من روت الشیعه عن النبی صلّی اللّه علیه و آله و عن علی و الأئمه من ذریته علیهم السّلام ما یوجب ضلالتهم، فإن لم تقبل ذلک و لم تلتزمه لتفرّد القوم بنقله دونک، فکیف استجزت إلزامهم الإقرار بروایه ما تفرّدت به دونهم لو لا التحکم دون الإنصاف.

علی أن أقرب الأمور فی هذا الکلام أن تتکافأ الروایات و لا یلزم أحد الفریقین منهما إلا ما حصل علیه الإجماع أو یضمّ إلیه دلیل یقوم مقام الإجماع فی الحجه و البیان، و فی هذا إسقاط الاحتجاج بالخبر من أصله.

مع أنی أسلّمه لک تسلیم جدل و أبیّن لک أنک لم توف الدلیل حقه و لا اعتمدت علی برهان، و ذلک أنه لیس من شرط الکاذب فی خبر أن یکون کاذبا فی جمیع الأخبار، و لا من شرط من صدق فی شی ء أن یصدّق فی کل الأخبار، و قد وجدنا الیهود و النصاری و الملحدین یکذّبون فی أشیاء و یصدّقون فی غیرها، فلا یجب لصدقهم فیما صدقوا فیه أن نصدّقهم فیما کذبوا فیه و لا نکذّبهم فیما صدقوا لأجل کذبهم الأمور الآخر، و لا نعلم أن أحدا من العقلاء جعل التصدیق لزید فی مقاله واحده دلیلا علی صدقه فی کل أخباره.

و إذا کان ذلک کذلک، فما أنکرت أن یکون الرجل مخطئا فیما رواه عن النبی صلّی

اللّه علیه و آله فی المیراث و أن أمیر المؤمنین علیه السّلام قد صدّقه فیما رواه من الحدیث الذی لم یستحلفه فیه فیکون وجه تصدیقه له، و عله ذلک أنه علیه السّلام شارکه فی سماعه من النبی صلّی اللّه علیه و آله، فکان حفظه له عنه یغنیه عن استحلافه و یدلّه علی صدقه فیما أخبر به، و لا یکون ذلک من حیث التعدیل له و الحکم علی ظاهره.

علی أن الذی رواه أبو بکر عن النبی صلّی اللّه علیه و آله یدلّ علی صحته العقل و یشهد بصوابه القرآن، فکان تصدیق أمیر المؤمنین علیه السّلام له من حیث العقل و القرآن، لا من جهه روایته هو عن النبی صلّی اللّه علیه و آله و لا لحسن ظاهر له علی ما قدّمناه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:98

و ذلک أن الخبر الذی رواه أبو بکر هو أن قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: «ما من عبد یذنب ذنبا، فیندم علیه و یخرج إلی صحراء فلاه فیصلّی رکعتین ثم یعترف به و یستغفر اللّه عز و جل فیه إلا غفر اللّه له». و هذا شی ء قد نطق به القرآن؛ قال اللّه تعالی: «وَ هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ وَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ» «1»، و قال: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ». «2»

و إذا کان الأمر علی ما وصفناه، بطل ما تعلّقت به و کان ذکره لأبی بکر خاصه، لأنه یحدّثه بحدیث غیر هذا، فصدّقه لما ذکرناه و أخبر عن تصدیقه بما وصفناه، و لم یکن ذلک لتعدیله علی ما ظننت و لا لتصویبه فی الأحکام کلها علی ما

قدّمت بما شرحناه.

فقال عند سماع هذا الکلام: أنا لم أعتمد فی عداله أبی بکر و صحه حکمه علی الخبر و إنما جعلته توطئه للاعتماد، فطوّلت الکلام فیه و أطنبت فی معناه، و الذی أعتمده فی هذا الباب أنی وجدت أمیر المؤمنین علیه السّلام قد بایع أبا بکر و أخذ عطاءه و صلّی خلفه و لم ینکر علیه بید و لا لسان، فلو کان أبو بکر ظالما لفاطمه علیها السّلام، لما جاز أن یرضی به أمیر المؤمنین علیه السّلام إماما ینتهی فی طاعته إلی ما وصفت.

فقلت له: هذا انتقال ثان بعد انتقال أول و تدارک فائت و تلافی فارط و تذکر ما کان منسیا، و إن عملنا علی هذه المجازفه انقطع المجلس بنشر المسائل و التنقل فیها و التحیّر، و خرج الأمر عن حده و صار مجلس مذاکره دون تحقیق جدل و مناظره، و أنت لا تزال تعذّر فی کل دفعه عند ما یظهر من وهن متعمداتک بأنک لم تردّها، و لکنک وطأت بها. فخبّرنی الآن هل هذا الذی ذکرته آخرا هو توطئه أو عماد؟ فإن کان توطئه عدلنا عن الکلام فیه و سألناک عن المعتمد، و إن کان أصلا کلّمناک علیه.

مع أنی لست أفهم منک معنی التوطئه، لأن کل کلام اعتلّ به معتلّ ففسد فقد انهدم ما بناه علیه و وضح فساد ما بیّنه إن بناه علیه، فاعتذارک فی فساد ما تقدم بأنه توطئه لا معنی له.

______________________________

(1). سوره الشوری: الآیه 25.

(2). سوره البقره: الآیه 222.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:99

و لکننا نتجاوز هذا الباب و نقول لک: ما أنکرت علی من قال لک إن ما ادعیته من أن أمیر المؤمنین علیه السّلام بایع الرجل،

دعوی عریه عن برهان، و لا فرق بینها و بین قولک إنه کان مصیبا فیما حکم به علی فاطمه علیها السّلام. فدلّ علی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام قد بایع علی ما ادعیت ثم ابن علیه؛ فإما أن تعتمد علی الدعوی المحضه فإنها تضر و لا تنفع.

و قولک إنه علیه السّلام صلّی خلف الرجل، فإن کنت ترید أنه صلّی متأخّرا عن مقامه فلسنا ننکر ذلک و لیس فیه دلاله علی رضاه به، و إن أردت أنه صلّی مقتدیا به و مؤتمّا فما الدلیل علی ذلک؟ فإنما نخالفک فیه و عنه ندفعک، و هذه دعوی کالأولی، تضرّ من اعتمد علیها أیضا و لا تنفع.

و أما قولک إنه أخذ العطاء فالأمر کما وصفت، و لکن لم زعمت أن فی ذلک دلاله علی رضاه بإمامته و التسلیم له فی حکمه؟ أو لیس تعلم أن خصومک یقولون فی ذلک إنه أخذ بعض حقه و لم یکن یحلّ له الامتناع من أخذه، لأن فی ذلک تضییعا لماله و قد نهی اللّه تعالی عن التضییع و أکل الأموال بالباطل. و بعد فما الفصل بینک و بین من جعل هذا الذی اعتمدت علیه بعینه حجه فی إمامه معاویه؟

فقال: وجدت الحسن و الحسین علیهما السّلام و عبد اللّه بن عباس و عبد اللّه بن جعفر و غیرهم من المهاجرین و الأنصار قد بایعوا معاویه بن أبی سفیان بعد صلح الحسن علیه السّلام و أخذوا منه العطاء و صلّوا خلفه الفرائض و لم ینکروا علیه بید و لا لسان، فکل ما جعلته إسقاطا لهذا الاعتماد فهو بعینه دلیل علی فساد ما اعتمدته حذو النعل بالنعل، فلم یأت بشی ء تجب حکایته.

المصادر:

الفصول المختاره: ص 331.

الموسوعه

الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:100

86
المتن:

قال الشیخ جواد الکربلائی فی شرح قوله علیه السّلام: «و ورثه الأنبیاء»، و قوله: «و میراث النبوه عندکم» فی الزیاره الجامعه:

... للإشاره إلی أن الأنبیاء کما یورّثون العلم و المعارف فکذلک یورّثون الأموال، دفعا لما یتوهّمه بعضهم أن الأنبیاء لا یورّثون المال أبدا. و ذکر له روایه أیضا و علّل بأنهم- أی الأنبیاء- کالآباء للأمه، فما لهم لهم لکلهم- أی للناس- لئلا یظن بهم الرغبه فی الدنیا.

قال فی المجمع: و قد ردّ أصحابنا هذا الحدیث و أنکروا صحته و هو الحق، لمخالفته القرآن الکریم و ما خالفا فهو زخرف مردود باطل لا یعتدّ به.

نعم روی عن الصادق علیه السّلام: إن العلماء ورثه الأنبیاء، و ذلک أن الأنبیاء لم یورّثوا درهما و لا دینارا و إنما ورّثوا أحادیث من أحادیثهم. فمن أخذ منها أخذ بحظّ وافر، و هو- بعد تسلیم صحته- لیس فیه دلاله علی عدم التوریث المطلق کما هو ظاهر، انتهی.

أقول: و ذلک لأن الحدیث ظاهر فی أن الأنبیاء لیس من شأنهم الاعتناء بجمع أموال و توریثها من حیث شأن النبوه، بل المال الذی یأخذونه من حیث منصب النبوه و الولایه فإنما هو الحقوق الإلهیه التی صرفها فیما عیّنه اللّه تعالی. فشأنهم بیان المعارف و العلوم و هذه مما یورّثوا بها لمن بعدهم من أوصیائهم أو العلماء، و لا یورّثون للناس من حیث نبوتهم.

نعم، و هذا لا ینافی تملّکهم الأموال التی کانت بأیدیهم علی نحو ما تکون الأموال بأیدی الناس من متملّکاتهم بالحیازه و البیع و الشراء و الإرث من الآباء و غیرهم.

فالأنبیاء من هذه الجهه کغیرهم، یجری علیهم أحکام الدین و أحکام الإرث، إلا أن هذه الجهه لیست

ملحوظه لهم و لا لغیرهم من أمتهم کما لا یخفی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:101

و الحاصل أن شأن النبوه لا تعلّق بالمال، بل هو مصروف فی العلم و المعارف و بیان الأحکام و الأحادیث. فالمراد من نفی ما سوی العلم فی قوله علیه السّلام: لم یورّثوا دینارا و لا درهما عدم اعتدادهم به لخروجه من شأن النبوه لا أنهم لا یورّثون و لا یرثون.

کیف و قد قال اللّه تعالی مخبرا عن سؤال زکریا من ربه وارثا یرثه من قوله علیه السّلام: «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «1»، و عن سلیمان من أنه ورث من أبیه داود الصافنات الجیاد.

و کیف کان، فهم لا یعدّون المال إرثا لعدم التفاتهم إلی الدنیا و ما فیها، و أما اعتنائهم بالخصائص المذکوره مع أنها من المال و الدنیا لأجل أنها کانت ذا شأن عظیم، تدلّ علی عظمتهم و معجزاتهم کما فی بعضها، و تدلّ علی تعیین الوصیه و الوصی علی الأمه کما فی بعضها، علی أن بعضها کانت منزله من السماء فله خصوصیه تدلّ علی عظمه مقام المنزل إلیه کما لا یخفی، فلهذا اختصّ بالذکر و بکونها میراثا فی الجملتین کما لا یخفی.

المصادر:

الأنوار الساطعه فی شرح زیاره الجامعه: ج 4 ص 33.

87
المتن:

قال العلامه السید محمد حسن القزوینی فی معنی لفظ المیراث و الإرث فی اللغه و العرف:

لفظ المیراث متی ما استعمل لغه و عرفا یراد منه المال، و کذلک لفظ الإرث، فإن له ظهورا عرفیا فی إرث المال لا إرث العلم و المعرفه. فلو قیل: فلان وارث فلان، أرید به أنه وارثه فی المال لا أنه وارثه فی علمه إلا مع القرینه، کما فی قوله تعالی: «وَ أَوْرَثْنا

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:102

بَنِی إِسْرائِیلَ الْکِتابَ» «1»، و قوله تعالی: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا» «2»، و قوله صلّی اللّه علیه و آله: «العلماء ورثه الأنبیاء».

فلو کان سؤال زکریا من اللّه تعالی أن یرزقه وارثا فی علمه و نبوته لزم أن یقول هکذا: یرثنی فی علمی و یرث من آل یعقوب النبوه، لعدم تمامیه المجاز بلا قرینه، و إطلاق الکلام شاهد علی أن السؤال من اللّه تعالی الذریه و النسل لیقوموا بعده فی ماله لقوله: «وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی» «3»، و الموالی من بنو عمه، فخاف منهم عن أن یتصرّفوا فی أمواله و یصرفوها فی خلاف المشروع.

و لذا قال فخر الدین الرازی فی التفسیر: أن المراد بالمیراث فی الموضعین هو وراثه المال، و هذا قول ابن عباس و الحسن و ضحّاک، و لم ینقل کون المراد وراثه النبوه إلا عن أبی صالح ...

قلت: و هذا هو الظاهر المعقول الوارد فی الشرع؛ أما کونه هو الظاهر فلأن الصحابه و غیرهم لم یفهموا من الحدیث الذی تفرّد به أبو بکر: لا نورّث، ما ترکناه صدقه، سوی وراثه المال دون وراثه

العلم، و إن هو عندهم إلا تأویل لا یصار إلیه. و أما أنه هو المعقول، فلأن العلم و النبوه لا یکونان من الأوصاف التی تحصل للإنسان بالإرث و إن لزم أن یکون جمیع أولاد آدم علماء أنبیاء و کذلک أولاد خاتم الأنبیاء صلّی اللّه علیه و آله، و لیس کذلک بالبداهه.

و أما أنه الوارد فی الشرع، فلما رواه المحدث الشهیر محمد بن جریر الطبری فی التفسیر عن قتاده: أن رسول اللّه کان إذا قرأ هذه الآیه: «وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ» «4»، و أنی علی «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «5»، قال صلّی اللّه علیه و آله: رحم اللّه زکریا، ما کان علیه من ورثته.

______________________________

(1). سوره غافر: الآیه 53.

(2). سوره فاطر: الآیه 32.

(3). سوره مریم: الآیه 19.

(4). سوره مریم: الآیه 19.

(5). سوره مریم: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:103

و روی عن الحسن قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «رحم اللّه أخی زکریا، ما کان علیه من ورثه ماله حین یقول: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ». «1»

و قال فخر الدین الرازی فی تفسیر قوله تعالی: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «2»، اختلفوا فیه، فقال الحسن: المال لأن النبوه عطیه مبتدأ و لا تورث.

قلت: أراد بذلک أن الموت یوجب انتقال المال من الأب إلی الولد، کما هو معنی الإرث حقیقه و لیس کذلک فی النبوه، لأن الموت لا یکون سببا لنبوه الولد و لا یتصوّر انتقال العلم من محل إلی محل آخر، فافترقا من هذه الجهه.

و قال القزوینی فی عدم وقوع التأویل فی الآیتین من المخاصمین:

روی صاحب کتاب کنز العمال: ج 4 ص 134 عن أبی جعفر

علیه السّلام، قال: جاءت فاطمه علیها السّلام إلی أبی بکر تطلب میراثها، و جاء عباس بن عبد المطلب یطلب میراثه، و جاء معهما علی علیه السّلام، فقال أبو بکر: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لا نورّث، ما ترکناه صدقه. فقال علی علیه السّلام:

(قال اللّه تعالی:) «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «3»، و قال زکریا: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ». «4» قال أبو بکر: هو هکذا، و أنت تعلم مثل ما أعلم. فقال علی علیه السّلام:

هذا کتاب اللّه ینطق، فسکتوا.

قلت: فی هذه الروایه و غیرها من الحکایات المشتمله علی مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی أبی بکر لأجل المطالبه بفدک، بل و مجی ء علی علیه السّلام و العباس عند أبی بکر و عمر، بل و حکایه استشهاد عمر بالسبعه من الصحابه علی أن ترکه النبی صلّی اللّه علیه و آله تکون صدقه، دلاله واضحه علی عدم وقوع التأویل فی الآیه الشریفه- مجملها- علی إراده وراثه العلم و النبوه، و لذا لم یؤوّل أبو بکر و لم یرفع الید عن نص القرآن و ما هو ناطق به من وراثه المال، و إنما ردّ علی علی و فاطمه علیهما السّلام و العباس بحدیث تفرّد به و لم یروه غیره من قول

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 6.

(2). سوره مریم: الآیه 6.

(3). سوره النمل: الآیه 16.

(4). سوره مریم: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:104

النبی صلّی اللّه علیه و آله: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث، و أجابه علی علیه السّلام بأن القرآن ینطق بما یدعیه هو، و إنه إنما یعلم من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ما نطق به القرآن و

شهد به من توریث الأنبیاء أولادهم.

فالخصوم فی طول مده مخاصمتهم متفقون علی صریح القرآن، و إنما جاء التأویل من أهل التأویل الذین یقولون برأیهم ما یشاؤون فی مقابل النص الجلی، و أبو بکر کان أعرف بنص القرآن من هؤلاء المتأوّلین. و لذا قبل ظهور القرآن فیما استند إلیه علی علیه السّلام من توریث الأنبیاء أولادهم، و إنما دافع عنه بروایه تفرّد بها بزعمه أنها تخرج مخرج التخصیص و المعلوم خلافه.

و قال فی توریث الأنبیاء لأولادهم: قال العلامه الزمخشری فی الکشّاف فی الجزء الثالث و العشرین فی ذیل قوله تعالی: «إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِناتُ الْجِیادُ» «1»: روی أن سلیمان غزا أهل دمشق و نصیبین فأصاب ألف فرس، و قیل ورثها من أبیه و أصابها أبوه من العمالقه.

و قال البیضاوی فی ذیل الآیه المزبوره: و قیل أصابها أبوه من العمالقه، فورثها منه فاستعرضها. فلم تزل تعرض علیه حتی غربت الشمس، و عقل عن العصر؛ و قاله أیضا الزمخشری فی الباب الثانی و التسعین من کتاب «ربیع الأبرار».

و قال البغوی فی تفسیره الموسوم بمعالم التنزیل فی تفسیر سوره مریم، فی قوله تعالی: «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «2»، قال الحسن: یرثنی من مالی.

و قال فی قیام الشاهد علی إراده وراثه المال:

الشاهد الأول: کلام المفسرین ممن سمعت، حتی أنه لم ینقل إراده وراثه النبوه إلا عن أبی صالح، لکنه فی موضع واحد. قال محمد بن جریر الطبری صاحب التاریخ فی تفسیره، قال: حدثنا أبو کریب، قال: حدثنا جابر بن نوح، عن إسماعیل، عن أبی صالح:

______________________________

(1). سوره ص: الآیه 31.

(2). سوره مریم: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:105

قوله: «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «1»، یقول:

یرث مالی و یرث من آل یعقوب النبوه.

و یتوجّه علی أبی صالح سؤال: الفرق أولا و أنه تعالی لم یقل: یرث من یعقوب لتتوهم إراده النبوه، بل الآیه: «و یرث من آل یعقوب» و هم أقارب زکریا.

الشاهد الثانی: أن زکریا دعا ربه أن یجعل المسئول رضیّا یرضاه اللّه تعالی و یرضاه عباده، و هذا الدعاء یوافق کلام من لم یؤول بل حمل المیراث علی ظاهره من المال دون العلم، لأنه متی سأل ربه أن یهب له وارثا فی علمه و نبوته أدخل فی سؤاله کونه «رضیا»، لأن من یطلب کونه یرث النبوه لا یکون غیر رضی، فلا معنی لاشتراطه علی اللّه تعالی ثانیا. فهذا السؤال حینئذ نظیر من یقول: اللهم ابعث لنا نبیا کاملا بالغا عاقلا.

فإن قالوا: إن یحیی قتل قبل زکریا، فلو حمل الإرث علی المال لما استجاب اللّه تعالی دعاء زکریا، و الحال أنه سبحانه استجاب دعاءه حیث یقول عزّ من قائل: «یا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ اسْمُهُ یَحْیی». «2» قلنا: إن ذلک الإشکال بعینه متوجه فی صوره إراده وراثه العلم و النبوه، لأن یحیی قتل قبل زکریا، فلم تصل النبوه البعدیه إلیه بالوراثه و لو مجازا من أبیه زکریا.

و قال فی إرث سلیمان بن داود:

قال اللّه تعالی: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «3»، و هذا یراد من الإرث فی المال أو الأعم منه و من الجاه و الملک، کما فی تفسیر الفخر الرازی، و ذلک بدلاله قوله تعالی: «وَ آتَیْناهُ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ» «4»، و لا یختص بالعلم و النبوه، لأن سلیمان کان نبیا علی بنی إسرائیل حال حیاه داود من غیر احتیاج إلی الإرث منه، و ذلک لقوله تعالی: «فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ وَ

کُلًّا آتَیْنا حُکْماً وَ عِلْماً» «5»، و قوله تعالی حکایه عن سلیمان: «یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ». «6» إلی

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 6.

(2). سوره مریم: الآیه 7.

(3). سوره النمل: الآیه 16.

(4). سوره الکهف: الآیه 84.

(5). سوره الأنبیاء: الآیه 79.

(6). سوره النمل: الآیه 16.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:106

غیر ذلک من دلائل نبوته حال حیاه داود، نظیر نبوه هارون فی زمان أخیه موسی، و قال سبحانه: «وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً وَ قالا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلی کَثِیرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ». «1»

و قال فی أن القرآن و آیات الإرث الشامله لفاطمه علیها السّلام و غیرها:

قال اللّه تعالی: «لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصِیباً مَفْرُوضاً» «2»، و قال سبحانه: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ». «3»

أجمعت الأمه علی عموم القرآن و عمومه فی الإرث قطعی، و لا یخرج عنه إلا بمخرج قطعی لا بمثل حدیث: لا نورّث. فحیث تحقّق أن زکریا موروث و کذلک داود، تحقّق أن النبی صلّی اللّه علیه و آله أیضا موروث لإجماع الأمه علی عدم الفرق بین الأنبیاء من هذه الحیثیه، و لأن من زعم أن زکریا و غیره من الأنبیاء لا یورّثون، إنما بنی فی زعمه علی أن النبی صلّی اللّه علیه و آله نصّ علی أن معاشر الأنبیاء لا یورّثون، و لما نهض القرآن بأقوی بیان علی أن زکریا موروث و کذلک داود، دلّ علی أن النبی صلّی اللّه علیه و آله موروث و أنّه صلّی اللّه علیه و آله مکذوب علیه بهذا الحدیث.

و قال فی تفرّد أبی بکر

بحدیث لا نورّث:

قال ابن حجر فی ص 20 من الفصل الخامس من الصواعق المحرقه: اختلفوا فی میراث النبی صلّی اللّه علیه و آله، فما وجدوا عند أحد فی ذلک علما. فقال أبو بکر: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه.

و فی تاریخ الخلفاء للسیوطی فی فصل خلافه أبی بکر ص 28: أنه أخرج أبو القاسم البغوی و أبو بکر الشافعی فی فرائده و ابن عساکر، عن عائشه، قالت: اختلفوا فی

______________________________

(1). سوره النمل: الآیه 15.

(2). سوره النساء: الآیه 6.

(3). سوره النساء: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:107

میراثه صلّی اللّه علیه و آله فما وجدوا عند أحد فی ذلک علما. فقال أبو بکر: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقوم:

إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث. و مثل ذلک فی منتخب کنز العمال فی باب خلافه أبی بکر.

قلت: و لیس عمر ممن سمع الحدیث من النبی صلّی اللّه علیه و آله، و إنما کان یرویه من أبی بکر، کما فی منتخب کنز العمال فی الباب المذکور أیضا، أنه قال عمر لعلی علیه السّلام و العباس: حدثنی أبو بکر- و حلف باللّه إنه لصادق- أنه سمع النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله لا یورّث، و إنما میراثه فی فقراء المسلمین و المساکین. و قال فی عدم العبره بقول القائل قال النبی صلّی اللّه علیه و آله کذا.

قال أحمد بن عبد الحلیم ابن تیمیه فی ج 2 ص 179 من کتابه منهاج السنه: أن مجرّد قول القائل: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لیس حجه باتفاق أهل

العلم، و لو کان حجه لکان کل حدیث قال فیه واحد من أهل السنه: قال رسول اللّه حجه.

قلت: و لعله أراد بذلک عدم حجیه الخبر الواحد الظنی فی قبال أصول المذهب، فإن المذهب انعقد علی وجوب الأخذ بالکتاب الناطق عموما و خصوصا بالإرث من غیر إخراج للنبی صلّی اللّه علیه و آله، فلو کان خارجا لکان ذلک معلوما مقطوعا به بین الأمه، و ثابتا بالنصوص المتواتره القطعیه لا بروایه واحده لم یروها أحد من الصحابه غیر أبی بکر، و الضروره قائمه علی أنه لو ادعی أبو هریره أو غیره علی أبی بکر و قال: إنی سمعت من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنه قال: إن دار أبی بکر لأبی هریره أو فی ء للمسلمین، لما سمع منه ذلک و لم یرجع إلی محصّل، و حال أبی بکر فی دعواه علی فاطمه علیها السّلام حال أبی هریره ما لم تقم الشهاده.

لو قیل: نعتبر حدیث لا نورّث حیث ادعی به أبو بکر فیخرج مخرج القطعی، قلنا:

إن روایته حیث صدرت فی مقام الخصومه و المنازعه کان هو المدّعی لفاطمه علیها السّلام.

فإن قیل: إن أبا بکر غیر متهم فی روایته: إن ما ترکناه صدقه، قلنا: إن فاطمه علیها السّلام غیر متهمه فی دعواها، و کذلک علی علیه السّلام فی شهادته لفاطمه علیها السّلام و فی قوله: بلی، کانت فی أیدینا فدک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:108

و قال فی أبو بکر کان متهما عند علی و فاطمه علیهما السّلام و العباس:

إن المتأمل المنصف متی ما راجع الکتب المعتبره من الصحاح و السنن و التواریخ، یقطع بأن أبا بکر لم یکن بریئا من التهمه عند علی و فاطمه علیهما

السّلام و العباس، و ذلک لما أسمعناک من حدیث کنز العمال، و احتجاج علی علیه السّلام علی أبی بکر بالآیتین الناطقتین بتوریث الأنبیاء علیهم السّلام، و کذلک طول مطالبه الإرث من فاطمه علیها السّلام فی حیاتها، و من علی علیه السّلام و العباس من زمان أبی بکر و عمر إلی زمان عثمان، و کذلک احتجاج فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر قائله: أنت ورثت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أم أهله؟ کما فی مسند أحمد، و أنها لما علمت إصرار القوم علی منعها فدکا هجرت أبا بکر و عمر و غضبت علیهما، حتی دخلا علیها لأجل الاسترضاء فلم ترضی عنهما- کما فی کتاب الإمامه و السیاسه لابن قتیبه:

ص 14- إلی أن ماتت و أوصت أن لا یصلی علیها أحد من هؤلاء الذین آذوها و غصبوا حقها، حتی أنها أوصت أن لا تدخل علیها عائشه بنت أبی بکر.

ففی تاریخ المدینه للعلامه السمهودی: أن فاطمه علیها السّلام قالت لأسماء: إذا أنا متّ فغسّلینی أنت و علی علیه السّلام و لا تدخلی علیّ أحدا. فلما توفّیت جاءت عائشه لتدخل، فقالت أسماء: لا تدخلی. فشکت إلی أبی بکر و قالت: إن هذه الخثعمیه تحول بیننا و بین بنت رسول اللّه. فجاء أبو بکر فوقف علی الباب فقال: یا أسماء! ما حملک علی أن منعت أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله أن یدخلن علی ابنه رسول اللّه؟ فقالت: أمرتنی أن لا یدخل علیها أحد. قال أبو بکر: فاصنعی ما أمرتک، ثم انصرف. و غسّلها علی علیه السّلام و أسماء.

و قال ابن أبی الحدید فی الشرح: ج 16 ص 280: أنه قال البلاذری فی تاریخه: أن فاطمه علیها

السّلام لم تر متبسّمه بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله و لم یعلم أبو بکر و عمر بموتها، و الأمر فی هذا أوضح و أشهر من أن نطنب فی الاستشهاد علیه و نذکر الروایات فیه.

و قال النقیب أبو جعفر یحیی بن محمد البصری: أن علیا و فاطمه علیهما السّلام و العباس ما زالوا علی کلمه واحده یکذّبون روایه: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث، و یقولون أنها مختلقه؛ قالوا: کیف کان النبی صلّی اللّه علیه و آله یعرف هذا الحکم غیرنا و یکتمه عنا و نحن الورثه و نحن أولی الناس بأن یؤدّی هذا الحکم إلیه؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:109

قلت: و مما یدلّ علی کذب الروایه عند هؤلاء لا فی صحیح مسلم فی باب ما یصرف الفی ء الذی لم یوجف علیه بقتال.

و فی البخاری فی کتاب الخمس و کتاب المغازی، و فی الصواعق المحرقه فی باب خلافه أبی بکر من روایه مالک بن أوس المشتمله علی نسبه عمر إلی علی علیه السّلام و العباس:

أنهما کانا یعتقدان ظلم من خالفهما- أعنی الشیخین-. ففی الحدیث أنه أقبل عمر علی علی علیه السّلام و العباس و قال: لما توفّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال أبو بکر: أنا ولیّ رسول اللّه. فجئتما، أنت تطلب میراثک من ابن أخیک و یطلب هذا میراث امرأته من أبیها. فقال أبو بکر: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لا نورّث، ما ترکناه صدقه. فرأیتماه کاذبا آثما غادرا خائنا، و اللّه یعلم أنه لصادق بارّ راشد تابع للحق. ثم توفّی أبو بکر فقلت: أنا ولی رسول اللّه و ولیّ أبی بکر.

فرأیتمانی کاذبا آثما غادرا خائنا ....

قوله:

فرأیتماه کاذبا آثما غادرا خائنا، شهاده قطعیه من علی علیه السّلام و العباس علی أن قوله: لا نورّث باطل مکذوب علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

هدی المله إلی أن فدک نحله: ص 90.

88
المتن:

قال السید محمد حسن القزوینی فی أن علیا علیه السّلام و العباس لم یعتنیا بحدیث أبی بکر فی نفی الإرث:

إن علیا علیه السّلام و العباس لم یقبلا من أبی بکر حدیث: إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث، و لذا تخاصما فی فدک و حضرا عند عمر و من بعده عند عثمان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:110

قال الشیخ ملا علی المتقی الحنفی فی کنز العمال فی خلافه الصدیق: أخرج أحمد و البزّاز- و قال: حسن الإسناد- عن ابن عباس، قال: لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و استخلف أبو بکر، خاصم العباس علیا علیه السّلام فی أشیاء ترکها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال أبو بکر: شی ء ترکه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فلم یحرّکه فلا أحرّکه.

فلما استخلف عمر اختصما إلیه. فقال: شی ء لم یحرّکه أبو بکر فلا أحرّکه. فلما استخلف عثمان اختصما إلیه، فسکت عثمان و نکس رأسه. قال ابن عباس: فخشیت أن یأخذه أبی، فضربت بیدی بین کتفی العباس فقلت: یا أبت! أقسمت علیک إلا سلّمته له.

و لا یخفی علی أحد أن الخبر متضمّن لأمور منها: دوام المطالبه و المنازعه و المشاجره.

المصادر:

هدی المله إلی إن فدک نحله: ص 116.

89
المتن:

قال یوحنّا بن إسرائیل المصری جدید الإسلام فی مناظرته مع العلماء العامه:

أن أبا بکر آذی فاطمه علیها السّلام. قال علماؤهم: إنا لا نقدر أن نجری هذا باللسان، و لکن نقل البخاری فی موارد من صحیحه: أن فاطمه علیها السّلام جاءت إلی أبو بکر و طلبت میراث أبیها و منعها أبو بکر. فغضبت فاطمه علیها السّلام و ما تکلّمته، فهجرته حتی توفّیت، و لما توفّیت فاطمه علیها السّلام غسّلها علی علیه السّلام لیلا و دفنها و لم یخبر أبا بکر.

منها ما فی خبر طویل عن عائشه: ... فأتت فاطمه علیها السّلام إلی أبی بکر تطلب منها میراثها من أبیها، فأبی أبو بکر أن یدفع إلی فاطمه علیها السّلام شیئا. فوجدت فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر فی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:111

ذلک فهجرته و لم تکلّمه حتی ماتت، و عاشت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر. فلما توفّیت دفنها زوجها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر.

و ذکر یوحنّا روایات فی هذا الباب عن صحیح البخاری کلها، دلّت علی أن أبا بکر آذی فاطمه علیها السّلام، و قال لعلماء العامه: أیتها الأعزّه إذا خرجنا عن التعصب و الهوی رجئنا فی طریق الإنصاف و قلنا أن أبا بکر آذی فاطمه علیها السّلام، و من آذی فاطمه علیها السّلام فکأنما آذی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فعلی هذا آذی أبو بکر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قالت العامه علماؤهم: هکذا کان.

قال یوحنا: قال اللّه تعالی فی کتابه: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ

وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً». «1» و إذا قرّرنا هذا، فإما أن قرآنکم هذا لیس بصحیح، و إما صحیح البخاری و أحادیثه کذب، و إما یلزم اللعن علی أبی بکر، فلکم أن یختاروا واحدا منها. فسکت العلماء جمیعا و لم یردّوا له جوابا.

فقال یوحنّا: لم لم یردّنی جوابا و سکتوا جمیعا؟ و وبّخهم فقالوا: جوابنا هذا أن الماضین أجمعوا علی خلافه أبی بکر و صحتها و علی أن أبا بکر من أهل الجنه ...، و من یقول بخلاف هذا القول أو یعتقد فهو ملعون فی الدنیا و الآخره و هو واجب القتل. فقال یوحنّا: کلما تقولون أنتم جدل و خلاف للحقیقه و لم یثبت الإجماع ....

المصادر:

1. کتاب یوحنّا الخلیفه بن إسرائیل المصری الشیعی: ص 44.

2. الأنوار النعمانیه: ج 2 ص 276.

90
المتن:

قال السید القزوینی فی قوله تعالی: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ ...» «2»:

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 57.

(2). سوره النساء: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:112

قال الفخر الرازی فی التفسیر: مذهب أکثر المجتهدین أن الأنبیاء لا یورّثون، و الشیعه خالفوا فیه.

روی أن فاطمه علیها السّلام لما طلبت المیراث و منعوها عنه و احتجّوا علیها بقوله صلّی اللّه علیه و آله: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه. فعند هذا احتجّت فاطمه علیها السّلام بعموم قوله تعالی: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ» «1»، و کأنها أشارت إلی أن عموم القرآن لا یجوز تخصیصه بخبر الواحد ....

قلت: إن فاطمه علیها السّلام احتجّت علی أبی بکر بالآیه، عمومها و خصوصها و أن الروایه غیر صحیحه عندها، و العجب من أنه کیف نسب الفخر الرازی الخلاف إلی الشیعه، و لم ینسبه إلی علی علیه السّلام و العباس و فاطمه علیها السّلام و الأزواج و ذوی قرابه الرسول صلّی اللّه علیه و آله. فإنهم جمیعا خالفوا أبا بکر فی حدیث ما ترکناه صدقه و تمسّکوا بعموم القرآن و خصوصه فی موروثیه داود و زکریا و الشیعه، حیث أن مذهبهم مذهب أهل البیت علیهم السّلام و عنهم یأخذون؛ أنکروا علی أبی بکر هذا الحدیث تصدیقا للعتره النبوه علیهم السّلام، إذ أمر النبی صلّی اللّه علیه و آله بالتمسک بهم و عدم التجاوز عنهم و العدول إلی غیرهم.

و قال فی عدم مساس حدیث نفی الإرث بأبی بکر:

قال الفخر الرازی فی ذیل تفسیر قوله تعالی: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ»

«2»: إن المحتاج إلی معرفه هذا المسأله ما کان إلا فاطمه و علی علیهما السّلام و العباس، و هؤلاء کانوا من أکابر الزهاد و العلماء و أهل الدین. و أما أبو بکر، فإنه ما کان محتاجا إلی معرفه هذا المسأله البته، لأنه ما کان ممن یخطر بباله أنه یورث من الرسول صلّی اللّه علیه و آله. فکیف یلیق بالرسول صلّی اللّه علیه و آله أن یبلغ هذه المسأله إلی من لا حاجه له إلیها و لا یبلغها إلی من له إلی معرفتها أشد الحاجه.

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 11.

(2). سوره النساء: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:113

قلت: و تفصیل ما أجمله الفخر الرازی هو أن القرآن إنما ورد لبیان ما یجب علی العباد الأخذ به أو الانتهاء عنه، و کان الغرض منه و من بعث الرسول صلّی اللّه علیه و آله هو الإنذار و التخویف من محارم اللّه تعالی، کما فی قوله تعالی: «فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ الَّذِینَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً رَسُولًا یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللَّهِ مُبَیِّناتٍ» «1»، و قال سبحانه مخاطبا به النبی صلّی اللّه علیه و آله: «وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ» «2»، و قال تعالی: «وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» «3»، و قوله سبحانه: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ». «4»

و تقتضی هذه الآیات وجوب تبلیغ النبی صلّی اللّه علیه و آله حکم عدم الإرث إلی علی و فاطمه علیهما السّلام و العباس و سائر نسائه، و لا یجوز له صلّی اللّه علیه و آله التأخیر عن بیان الحکم المختص بهم لهم، فکیف یجوز علی النبی صلّی اللّه علیه و آله

أن لا یبیّن الحکم الجاری فیما بیّنه و بین وارثه، و یترکهم فی خلاف الواقع، و یبیّنه لرجل آخر أجنبی عنهم و عن إرثهم؟

أ فلم یکن بیان الحکم لهم من الإنذار الواجب علیه صلّی اللّه علیه و آله بنص القرآن؟

أو لم یکن ترکه من الإغراء بالجهل و الإیقاع فی الضلال؟

فأیّ قدح أعظم من کتمان النبی صلّی اللّه علیه و آله لذلک فی إنذاره و تبلیغه و وصایاه، فلا یعرّف أهله و عشیرته أنهم لا یرثونه، و العقل لا یجوز ذلک بعد أن لم یکن من الأسرار المکنونه.

اللازم لذی العقل و العقلاء أن یکون تبلیغ الحکم جاریا مجری المتعارف و لا تجدی الاتفاقات القهریه؛ مثلا لو لم یکن أبو بکر حاکما و ولیا لم یفد تعریف النبی صلّی اللّه علیه و آله له حدیث ما ترکناه صدقه و إعلامه إیاه فائده أصلا، و لم یکن حجه قاطعه.

أما عند الخلیفه و الحاکم علی فرض کونه غیر أبی بکر فلأن شهاده الواحد الغیر المنصوص علی عصمته و تطهیره من اللّه تعالی لا تقبل، و أما عند المدّعی علیه

______________________________

(1). سوره الطلاق: الآیه 10، 11.

(2). سوره النحل: الآیه 44.

(3). سوره الزخرف: الآیه 44.

(4). سوره الشعراء: الآیه 214.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:114

فلإنکاره ذلک، مضافا إلی کونه لیس حجه علیه، و له إنکاره شرعا إذا رجع إلی التداعی فی المال. فحینئذ لا یجدی الحدیث و یکون إظهاره لأبی بکر بلا فائده و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ما ینطق عن الهوی.

فلئن قیل: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله لما کان یعلم وقوع التشاح من بعده بین أبی بکر و بین ورّاثه لزمه البیان و إظهار الحق حسما

لماده الخلاف و النزاع کما لو لم یکن أبو بکر إماما، إذ لیس بیانه صلّی اللّه علیه و آله للحکم العاجل منوطا بإمامه من بعده بنحو الأجل، و لما لم یبیّن الحکم لأهل بیته علیهم السّلام، علم منه عدم اختصاصهم بحکم خاص فی باب الإرث و أنهم یورثون من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کغیرهم، و أنهما إنما غلبا علی علی و فاطمه علیهما السّلام بواسطه السلطه کغیرها من السلطات اللاحقه.

قد جرت العاده علی ضبط الأخبار خلفا عن سلف، سیما ما یتعلق بالأدیان و المذاهب خصوصا عند أهلها، فإنهم مهتمّون بذلک غایه الاهتمام، فیرون الواجب علیهم ضبط أحوال أنبیائهم و ضبط خصائصهم و ما یجری من بعدهم، کما ضبطت التواریخ و الکتب الدینیه ما یتعلق بشأن النبی صلّی اللّه علیه و آله من أوله إلی آخره.

و کذلک المعلوم جریان العاده من یوم وفاه آدم إلی هذا الزمان علی أنه یرث المیت، الأقرب إلیه فالأقرب، من غیر اختصاص بأهل مله أو نحله، و إنا متی راجعنا الملیّین و أهل النحل لما وجدنا من یظهر منه الحکم بعدم وقوع التوارث بین الأنبیاء و أولادهم و الأقرب من أرحامهم، و أن ترکه زکریا و داود رجعت لا إلی یحیی و سلیمان علی خلاف القرآن، و کیف یعقل أن یخفی حکم عدم توریث الأنبیاء علی سائر من فی العالم من أرباب الملل و النحل و غیرهم و لم یسمعوا بذلک مع أنه أمر مهتم به عندهم و سمع بذلک أبو بکر وحده من بین الناس، إن ذلک لأمر مریب.

و قال فی أن فاطمه علیها السّلام وجدت علی أبی بکر حتی ماتت:

دلّت الکتب المعتبره عند أهل السنه و

الجماعه حسبما ذکر جمله منها علی أن فاطمه علیها السّلام أتت إلی أبی بکر مرارا و التمست منه میراثها فدکا و احتجت علیه؛ و هذا المجی ء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:115

تاره وحدها و أخری مع عمها العباس، حتی أنها لما رأت الإصرار من أبی بکر و عمر علی أخذ فدک و هضمها حقها، هجرتهما و غضبت علیهما و قالت: لا أکلّمکما إلی أن ماتت.

و هذا موافق لما فی الصواعق المحرقه: ص 9، و صحیح البخاری فی باب فرض الخمس، و فی باب غزوه خیبر عن عروه بن الزبیر، عن عائشه، و مسلم فی الجزء الأول ص 154، و الجمع بین الصحیحین للحمیدی، و کتاب الإمامه و السیاسه لابن قتیبه الدینوری: ص 14، و کتاب تاریخ المدینه للعلامه السمهودی: ج 2 ص 157، و غیر ذلک من الکتب التاریخیه کشرح ابن أبی الحدید المعتزلی: ج 4 ص 104، و تاریخ البلاذری، و کتاب أبی بکر الجوهری.

و فی ذلک کله دلاله واضحه علی أن روایه أبی بکر لم تحسم الماده، و أن فاطمه علیها السّلام لم تقنع بکلام أبی بکر. و لذا أصرّت فی الإنکار علیه، حتی إذا رأت إصراره علی ما قاله و ما فعله، غضبت علیه و هجرته بعد أن أغلظت علیه الخطاب، إلی أن ماتت لسته أشهر من وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

قال الرازی فی مقام الجواب عن معارضه الحدیث بکلام فاطمه علیها السّلام مع أنها معصومه: إنا لا نعلم أنها أصرّت علی المطالبه بعد أن روی أبو بکر ذلک، و إنما طالبت بالمیراث قبل استماع الحدیث و ذلک لا یقدح فی عصمتها.

قلت: إن ذلک لا یلیق صدوره من مثلها

و خلاف للإنصاف، فإنه إن أراد الرازی أن فاطمه علیها السّلام ترکت المطالبه بسبب السلطه فهو مسلم، لکنه لا یجدی فی نفی حقها شرعا، و إن کان مراده أنها ترکت المطالبه بسبب وقوفها علی الخطأ و إذعانها بصحه ما رواه أبو بکر و ما فعله، فهذا شی ء مردود بما عرفت من صراحه الکتب المذکوره فی أن فاطمه علیها السّلام غضبت علی أبی بکر و هجرته حتی ماتت لسته أشهر من وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله.

و قال فی أن ترک النکیر علی أبی بکر لا یدلّ علی حقیقه کلامه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:116

قیل: إنه إذا کان أبو بکر مصرّا علی الإنکار علی فاطمه علیها السّلام فی منعها عن الإرث بلا حجه قاطعه، فما بال الصحابه و ما الموجب لترک النکیر علیه و رضاهم بما حکم به مع خطئه عن الحق؟

قلت: إنا نقتصر فعلا فی الجواب علی ما حکاه ابن أبی الحدید المعتزلی فی الشرح عن أبی عثمان الجاحظ، قال: قال أبو عثمان فی کتاب العباسیه: و قد زعم أناس أن الدلیل علی صدق خبرهما- یعنی أبا بکر و عمر- فی منع المیراث و براءه ساحتهما ترک أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله النکیر علیهما.

ثم قال: قد یقال لهم: لئن کان ترک النکیر دلیلا علی صدقهما لیکونن ترک النکیر علی المتظلمین و المحتجّین علیهما و المطالبین لهما دلیلا علی صدق دعواهم أو استحسان مقالتهم، و لا سیما و قد طالت المناجاه و کثرت المراجعه و الملاحاه و ظهرت الشکیه و اشتدت الموجده، و قد بلغ ذلک من فاطمه علیها السّلام حتی أنها أوصت ألا یصلی علیها أبو بکر، و لقد کانت

قالت له حین أتته طالبه بحقها و محتجّه لرهطها: من یرثک یا أبا بکر إذا متّ؟ قال: أهلی و ولدی. قالت: فما بالنا لا یرث النبی صلّی اللّه علیه و آله.

فلما منعها میراثها و بخسها حقها و اعتلّ علیها و جلح فی أمرها و عاینت التهضم و آیست من التورّع و وجدت نشوه الضعف و قله الناصر، قالت: و اللّه لأدعونّ اللّه علیک.

قال: و اللّه لأدعونّ اللّه لک. قالت: و اللّه لا أکلّمک أبدا. قال: و اللّه لا أهجرک أبدا.

فإن یکن ترک النکیر علی أبی بکر دلیلا علی صواب منعها، إن فی ترک النکیر علی فاطمه علیها السّلام دلیلا علی صواب طلبها، و أدنی ما کان یجب علیهم فی ذلک، تعریفها ما جهلت و تذکیرها ما نسیت و صرفها عن الخطأ و دفع قدرها عن النداء، و أن تقول هجرا أو تجوّر عادلا أو تقطع واصلا.

فإذا لم تجدهم أنکروا علی الخصمین جمیعا فقد تکافأت الأمور و استوت الأسباب، و الرجوع إلی أصل حکم اللّه فی المواریث أولی بنا و بکم و أوجب علینا و علیکم ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:117

قلت: و ذلک لقول اللّه تعالی: «وَ مَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِنْ شَیْ ءٍ فَحُکْمُهُ إِلَی اللَّهِ» «1»، و القرآن حکم عدل و قول فصل؛ یقول بعمومه و خصوصه بالإرث و أنه ورث سلیمان داود و أن زکریا سأل ربه بقوله: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ». «2»

ثم إن علیا علیه السّلام أیام خلافته فی الکوفه کتب جهرا لعثمان بن حنیف مصارحا بقوله:

بلی، کانت فی أیدینا فدک من کل ما أظلّته السماء. فشحّت علیها نفوس قوم و سخت عنها نفوس قوم

آخرین، و لم ینکر أیضا علیه أحد، و یکفی کلامه هذا فی الإنکار علی أبی بکر و یبطل بذلک حدیث أبی بکر عن النبی صلّی اللّه علیه و آله و إسناده إلیه صلّی اللّه علیه و آله نفی الإرث عنه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

هدی المله إلی أن فدک نحله: ص 105.

91
المتن:

قال الشیخ محمد بن الحسن زین الدین الشهید الثانی فی أشعاره- و قد رأی الشیخ الحر العاملی بخطه-:

کیف ترقی دموع أهل الولاءو الحسین الشهید فی کربلاء ...

منعوا فاطم البتول تراثامن أبیها بفاسد الآراء المصادر:

أمل الآمل: ج 1 ص 152.

______________________________

(1). سوره الشوری: الآیه 10.

(2). سوره مریم: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:118

92
المتن:

قال محمد سالم البیجانی فی خلافه أبی بکر:

و أن أقوی رجل علیاصاحب حق یبتغی لدیا

حتی یؤدّی القوی الحقاو یأخذ الضعیف ما استحقا

و عتبت فاطمه البتول علیه فیما خلّف الرسول المصادر:

أشعه الأنوار علی مرویات الأخبار: ج 1 ص 190.

93
المتن:

قصیده طویله منسوبه إلی السید المرتضی، فیها ما جری فی غصب إرثها علیها السّلام:

...

و أتت فاطم تطالب بالإرث عن المصطفی فما و رثاها

لیت شعری لم خولفت سنن القرآن فیها و اللّه قد أبداها

نسخت آیه المواریث فیهاأم هما بعد فرضها بدّلاها

فدعت و اشتکت إلی اللّه من ذاک و فاضت بدمعها عیناها

ثم قالت: فنحله لی من والدی المصطفی فلم ینحلاها

فأقامت بها شهودا فقالوابعلها شاهد لها و ابناها

لم یجیزا شهاده ابنی رسول اللّه هادی الأنام إذ ناصباها

لم یکن صادقا علی و لافاطم عندهم و لا ولداها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:119

المصادر:

إثبات الهداه: ج 2 ص 391.

94
المتن:

و ما أورده البرقی فی غصب حقها علیها السّلام:

...

و لم یوار رسول اللّه فی جدث حتی تعصّب فرعون لهامان

و استخرجا فدکا منها و قد علمابأنها حقها حقا بتبیان

فإن یقولوا أصابا فالیهود إذن بإرث داود أولی من سلیمان و ما أورده لآخر من هذا الباب:

أ فی فدک شک بأن محمداحواها لها من دون تیم بمشهد

و علی و سلمان و مقداد منهم و خبّاب مع عمار فی وسط مسجد

و اشهدنا و الناس أن تراثه لفاطمه دون البعید بعید المصادر:

إثبات الهداه: ج 2 ص 396.

95
المتن:

و من ذلک قول الشیخ بهاء الدین محمد العاملی من أبیاته:

...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:120 أتیت تبغی قیام العذر فی فدک أ تحسب الأمر بالتمویه مستترا

إن کان فی غصب حق الطهر فاطمهسیقبل العذر ممن جاء معتذرا

فکل ذنب له عذر غداه غدو کل ظلم یری فی الحشر مغتفرا المصادر:

إثبات الهداه: ج 2 ص 395.

96
المتن:

و من ذلک قول الأمیر علی بن معرّب من قصیده طویله:

...

أم للبتول فاطم إذ دفعت عن إرثها الحق بأمر مجمع

و قول من قال لها یا هذه لقد طلبت باطلا فارتدعی

أبوک قد قال بأعلی صوته مصرّحا فی مجمع فمجمع

نحن جمیع الأنبیاء لا نری أبناءنا من إرثنا بموضع

قالت: فهاتوا نحلتی من والدی خیر الأنام الشافع المشفّع

قالوا: فهل عندک من بینهتسمع دعواک جمیعا و تعی

فقالت: ابنای و بعلی حیدرأبوهما أبصر به و اسمع

فأبطلوا ظلما شهاداتهم و لم یکونوا عندهم بمقنع المصادر:

إثبات الهداه: ج 2 ص 392.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:121

97
المتن:

قصیده الشیخ مغامس:

کیف السلو و الخطوب تنوب و مصائب الدنیا علیک تصوب ...

و نسوا رعایه أحمد فی حیدرفی خم و هو وزیره المصحوب

فأقام فیهم برهه حتی قضی فی الفرض و هو بغضبهم مغضوب

و الطهر فاطمه ذوی میراثهاشرّ الأنام و دمعها مسکوب

من بعد ما رمت الجنین بضربهفقضت و حقها مغصوب المصادر:

المنتخب للطریحی: ج 2 ص 293.

98
المتن:

شعر القاضی الجلیس فی غصب تراث فاطمه علیها السّلام:

إن خانها الدمع الغزیرفمن الدماء لها نصیر

دعها تسحّ و لا تشحّ فرزؤها رزؤ کبیر

ما غصب فاطمه تراث محمد خطب یسیر

کلا و لا ظلم الوصی و حقه الحق الشهیر المصادر:

الغدیر: ج 4 ص 386.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:122

99
المتن:

شعر ابن داغر الحلی فی الغدیر و فیه غصب حق أمیر المؤمنین و فاطمه علیهما السّلام:

حیّا الإله کتیبه مرتادهایطوی له سهل الفلا و وهادها

قصدت أمیر المؤمنین لقبّهیا بنی علی هام السماک عمادها ...

و اعصوصبوا فی منع فاطم حقهافقضت و قد شاب الحیاه نکادها

و توفّیت غصصا و بعد وفاتهاقتل الحسین و ذبّحت أولادها المصادر:

الغدیر: ج 7 ص 24.

100
المتن:

شعر السید علی خان المشعشعی:

أرجو من الدهر الخئون وداداو أری الخلیفه یخلف الأوعادا ...

دهر یحطّ الکاملین و یرفع الأنذال و الأوباش و الأوغادا

لو کان ذاک الدهر خیر ما علاالتیمی بعد المصطفی أعوادا

و یذاد عنها حیدر مع أن خیرالخلق صرّح فی الغدیر و نادا

من کنت مولاه فذا مولاه من بعدی و أسمع بالنداء الأشهاد

و إذا نظرت إلی البتول و قد غدت مغصوبه بعد النبی تلادا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:123

المصادر:

الغدیر: ج 11 ص 310 ح 88.

101
المتن:

قال الشیخ الحر العاملی فی منع أبی بکر عن أرث أبیها:

...

إذ نعت مما أبوها قد ترک و زادها غصب العوالی و فدک

و قیل إن ابن أبی قحافهلما أتته ترتجی إنصافه

ثم أقامت الشهود کتبالها کتابا شافیا و ما أبی

ثم رآها فی طریقها عمرفأخذ الکتاب منها و بقر

قالت: بقرتها الإله یبقربطنک فاستهون ذاک عمر

فانظر إلی دعائها المجاب ما دونه للّه من حجاب المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 87.

2. تراجم أعلام النساء: ج 2 ص 313، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

3. منظومه فی تاریخ النبی صلّی اللّه علیه و آله (مخطوط): ص 8.

102
المتن:

فی القصیده الطویله التائیه المعروفه لدعبل الخزاعی، علی ما مرّ بمصادرها و أسانیدها منها:

هم نقضوا عهد الکتاب و فرضه و محکمه بالزور و الشبهات

و لم تک إلا محنه کشفتهم بدعوی ضلال من هن و هنات

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:124 تراث بلا قربی و ملک بلا هدی و حکم بلا شوری بغیر هداه

رزایا أرتنا خضره الأفق حمرهوردت أجاجا طعم کل فرات

و ما سهلت تلک المذاهب فیهم علی الناس إلا بیعه الفلتات

و ما قیل أصحاب السقیفه جهرهبدعوی تراث فی الضلال نتات

و لو قلّدوا الموصی إلیه أمورهالزمت بمأمون عن العثرات ...

المصادر:

1. العدد القویه: ص 286 ح 15.

2. بحار الأنوار: ج 49 ص 245 ح 251.

3. زهر الآداب: ج 1 ص 86، علی ما فی هامش العدد القویه.

4. تاریخ ابن عساکر: ج 5 ص 234، علی ما فی العدد القویه.

5. مجمع الأدباء: ج 4 ص 196، علی ما فی العدد القویه.

6. مطالب السئول: ص 85، علی ما فی العدد القویه.

7. تذکره الخواص: ص 130.

8. الوافی بالوفیات: ج 1 ص 156، علی ما فی العدد القویه.

9. الإتحاف: ص 165، علی ما فی العدد القویه.

10. نور الأبصار: ص 153، علی ما فی العدد القویه.

11. إثبات الهداه: ج 2 ص 390.

12. دیوان دعبل الخزاعی، علی ما فی إثبات الهداه.

103
المتن:

عن أحدهما علیهما السّلام، قال:

إن فاطمه علیها السّلام انطلقت إلی أبی بکر فطلبت میراثها من نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال: إن نبی اللّه لا یورّث. فقالت: أکفرت باللّه و کذبت بکتابه؟ قال اللّه: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:125

حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ». «1»

المصادر:

1. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 225 ح 49.

2. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 450 ح 94، عن تفسیر العیاشی.

3. بحار الأنوار: ج 8 قدیم ص 93.

4. البرهان: ج 1 ص 347 ح 1، عن تفسیر العیاشی.

5. وسائل الشیعه: ج 17 ص 439 ح 8، عن تفسیر العیاشی.

الأسانید:

فی تفسیر العیاشی: عن أبی جمیله المفضل بن صالح، عن بعض أصحابه، عن أحدهما، قال.

104
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام:

أن علیا ورث علم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام أحرزت المیراث.

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 294 ح 7.

2. مستدرک الوسائل: ج 17 ص 165، بتغییر فیه.

الأسانید:

فی البصائر: حدثنا یعقوب بن یزید ابن أبی عمیر، عن حماد بن عیسی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:126

105
المتن:

عن علی بن الحسین علیه السّلام، قال:

لما أجمع الحسن بن علی علیه السّلام علی صلح معاویه، خرج حتی لقیه. فلما اجتمعا، قام معاویه خطیبا فصعد المنبر و أمر الحسن علیه السّلام أن یقوم أسفل منه بدرجه. ثم تکلّم ثم قال:

أیها الناس! هذا الحسن بن علی علیه السّلام و ابن فاطمه، رآنی للخلافه أهلا و لم یر نفسه لها أهلا و قد أتانا لیبایع طوعا. ثم قال: قم یا حسن. فقام الحسن علیه السّلام، فخطب فقال:

الحمد للّه المستحمد بالآلاء ...، و أیم اللّه لأنّا أولی الناس بالناس فی کتاب اللّه و علی لسان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله غیر إنا لم نزل- أهل البیت- نحیفین مظلومین مضطهدین منذ قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فاللّه بیننا و بین من ظلمنا حقنا و نزل علی رقابنا و حمل أناسا علی أکتافنا و وضعنا سهمنا فی کتاب اللّه من الفی ء و الغنائم، و منع أمنا فاطمه علیها السّلام إرثها من أبیها ....

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 2 ص 152 ح 1، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 178.

3. حلیه الأبرار: ج 1 ص 253، عن الأمالی للطوسی.

الأسانید:

فی الأمالی، قال: أخبرنا جماعه عن أبی المفضل، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد بن محمد بن عبد الرحمن الهمدانی بالکوفه، قال: حدثنا عبد الرحمن بن کثیر، عن أبی جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن الحسین علیه السّلام، قال.

106
المتن:

سأل بز، الهروی الحسین بن روح فقال:

کم بنات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ فقال: أربع. فقال: أیتهن أفضل؟ فقال: فاطمه علیها السّلام. قال: و لم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:127

صارت أفضل و کانت أصغرهنّ سنّا و أقلّهن صحبه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ قال: لخصلتین خصّها اللّه بها؛ إنها ورثت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منها و لم یخصّها بذلک إلا بفضل إخلاص عرفه من نیتها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 37 ح 40، عن المناقب. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 13 127 المصادر: ..... ص : 127

المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 323.

107
المتن:

قال ابن أبی الثلج البغدادی فی قبور النبی و الأئمه علیهم السّلام:

قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله، قبره بالمدینه المشرفه.

علی بن أبی طالب علیه السّلام، قبره بالغریّ.

فاطمه علیها السّلام، بالمدینه المشرفه فی الروضه أو بیتها أو بالبقیع؛ المجهوله قبرا، المدفونه سرّا، المغصوبه جهرا ....

المصادر:

تاریخ الأئمه علیهم السّلام لابن أبی الثلج البغدادی: ص 19.

108
المتن:

قال القاضی نور اللّه التستری فی رقم 25:

... قال ابن حجر فی الصواعق: ... لکن جمع بعضهم بین الخبر المارّ عن عائشه الدال علی تأخّر بیعه علی علیه السّلام إلی موت فاطمه علیها السّلام، و بین الخبر الذی مرّ عن أبی سعید من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:128

أن علیا علیه السّلام و الزبیر بایعا من أول الأمر علیا علیه السّلام بایع أولا ثم انقطع عن أبی بکر لما وقع بینه و بین فاطمه علیها السّلام ما وقع فی مخلفه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ثم بعد موتها بایعه مبایعه أخری.

فتوهّم من ذلک بعض من لا یعرف باطن الأمر أن تخلّفه إنما هو لعدم رضاه ببیعته، فأطلق ذلک من أطلق. و من ثمّ أظهر علی مبایعته لأبی بکر ثانیا بعد موتها علی المنبر لإزاله هذه الشبهه، انتهی.

و قال السید التستری فی جوابه: سیفرق هذا الجمع ما سیذکره قبیل الفصل الخامس حیث قال: إن أبا بکر أرسل إلیهم بعد ذلک- یعنی إلی علی علیه السّلام و العباس و الزبیر و المقداد-، فجاؤوا. فقال للصحابه: هذا علی و لا بیعه لی علی عنقه و هو بالخیار فی أمره، إلا فإنکم بالخیار جمیعا فی بیعتکم إیای. فإن رأیتم لها غیری فأنا أول من بایعه ....

و أیضا لا وجه لتجدید البیعه الواقعه علی رءوس الأشهاد لأجل انقطاع المبایع و عزلته فی بیته لبعض الأغراض، من غیر إظهاره لمن بایعه لیخلعه و ینکر علیه، و إلا لوجب تجدید بیعه کل من سافر عن أبی بکر مثلا بعد البیعه إلی مده ثم رجع إلیه، و هل هذا إلا أضحوکه

یتلهّی به الصبیان، کما أن فساد تقیید ذلک التجدید بوقوعه علی المنبر مما یکاد یبصره العمیان.

المصادر:

الصوارم المهرقه فی نقد الصواعق المحرقه: ص 18 ح 25.

109
المتن:

قال المفید فیمن أحقّ بمیراث النبی صلّی اللّه علیه و آله بترکته:

... إنه لو لم تکن فاطمه علیها السّلام موجوده بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لکان أمیر المؤمنین علیه السّلام أحقّ بمیراث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بترکته من العباس، و لو ورث مع الولد أحد غیر الأبوین و الزوج

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:129

و الزوجه لکان أمیر المؤمنین علیه السّلام أحق بمیراث الرسول صلّی اللّه علیه و آله مع فاطمه علیها السّلام من العباس، لما قدمت من انتظامه القرابه من جهتین و اختصاص العباس بها من جهه واحده.

المصادر:

1. الفصول المختاره للمفید: ص 171.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 261.

3. بحار الأنوار: ج 10 ص 380 ح 10.

110
المتن:

قال طه حسین فی ردّ أبی بکر فاطمه علیها السّلام:

... و موقف آخر لیس من الخطوره بمکان موقف أبی بکر من الردّه، و لکنه کان عسیرا أشدّ العسر مع ذلک. و لعله آذی أبا بکر فی نفسه و أمّضه و أرقّ لیله وقتا غیر قصیر؛ ذلک هو موقفه من فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حین طلبت إلیه حقها من میراث أبیها، فلم یعطها ما طلبت، بل قال لها: إنه سمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: لا نورّث ما ترکناه صدقه.

و عسر هذا الموقف علی أبی بکر یأتی من أنه منذ أسلم کان یؤثر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی نفسه فی جمیع المواطن، و کان أبرّ الناس به و بأهل بیته علیهم السّلام و ذوی قرابته، و کان شدید الحرص علی أن یحسن رضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و کان أبغض شی ء إلیه أن یحسّ الجفاء من ذی قرابه للنبی صلّی اللّه علیه و آله.

فلما طلبت فاطمه علیها السّلام ما کانت تری أنه حقها من میراث أبیها، وجد نفسه بین شیئین، کلاهما عسیر علیه أشد العسر؛ فإما أن یعطی فاطمه علیها السّلام ما طلبت فیخالف عما أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الموت أهون علیه من هذا، و إما أن یمنعها ما طلبت فیؤذیها و أشد الأشیاء کراهه إلیه أن یؤذیها، فهی بنت أحبّ الناس إلیه و أکرمهم علیه و آثرهم عنده.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:130

و مع

ذلک فقد غلبت طاعته لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کل عاطفه أخری فی نفسه، فأبی علی فاطمه علیها السّلام ما طلبت، و اعتذر إلیها من هذا الإباء، و بکی و أمعن فی البکاء لأن قرابه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أحبّ إلیه من قرابته، و لکنه سمع النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول ما قال، فلم یسعه أن یغضب اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله لیرضی فاطمه علیها السّلام علی برّه بها و إیثاره إیاها.

و ما أشک فی أن الأشهر السته التی عاشها فاطمه علیها السّلام بعد أبیها قد ملأت نفس أبی بکر کآبه و حزنا لأن فاطمه علیها السّلام هجرته و لم تکلّمه حتی توفّیت، و ما أشک فی أن أبا بکر لم یمتحن بشی ء کان أشقّ علی نفسه من وفاه فاطمه علیها السّلام مغاضبه له، و من دفنها لیلا علی غیر علم منه و حرمانه أن یشهد جنازتها و یصلّی علیها و یبرّها بعد وفاتها بما کان یجب لها من البرّ ...، و امتحنه بهذه المحنه الخاصه حین اضطره إلی أن یرضی اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله و یغضب فاطمه علیها السّلام، مع أن غصبها علیه ثقیل. «1»

المصادر:

الشیخان لطاها حسین: ص 65.

111
المتن:

قال مخول: سألت موسی بن عبد اللّه عن أبی بکر و عمر فقال لی ما أکره ذکره، قلت لمخول: قال فیهما أشد من الظلم و الجور و الغدر قال: نعم.

قال مخول: و سألته عنهما مره، فقال: أ تحسبنی بتریا؟ ثم قال فیهما قولا سیئا.

و عن ابن مسعود، قال: سمعت موسی بن عبد اللّه یقول: هما أول من ظلمنا حقنا و میراثنا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فغصبانا فغصب الناس.

______________________________

(1). هذا کله فکر طه حسین المأخوذه من فکره السقیفه و قد اشتبه علیه الحقائق حیث حسب أبا بکر بین المحذورین بینما هو أمام سیده نساء العالمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:131

المصادر:

تقریب المعارف: ص 252.

112
المتن:

رووا أنه أتی یزید بن علی الثقفی إلی عبد اللّه بن الحسن- و هو بمکه- فقال:

أنشدک اللّه أتعلم أنهم منعوا فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله میراثها؟ قال: نعم. قال:

فأنشدک اللّه أتعلم أن فاطمه علیها السّلام ماتت و هی لا تکلّمها- یعنی أبا بکر و عمر- و أوصت أن لا یصلّیا علیها؟ قال: نعم. قال: فأنشدک باللّه أتعلم أنهم بایعوا قبل أن یدفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و اغتنموا شغلهم؟ قال: نعم. قال: و أسألک باللّه أتعلم أن علیا علیه السّلام لم یبایع لهما حتی أکره؟

قال: نعم. قال: فأشهدک أنی منهما بری ء و أنا علی رأی علی و فاطمه علیهما السّلام.

قال موسی: فأقبلت علیه، فقال أبی: أی بنی! و اللّه لقد أتیا أمرا عظیما.

المصادر:

تقریب المعارف: ص 251.

113
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

جاءت عائشه إلی عثمان فقالت له: اعطنی ما کان یعطینی أبی و عمر بن الخطاب.

فقال: لم أجد لک موضعا فی الکتاب و لا فی السنه، و إنما کان أبوک و عمر بن الخطاب یعطیانک بطیبه من أنفسهما و أنا لا أفعل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:132

قالت: فاعطنی میراثی من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال لها: أو لم تحسبی أنت و مالک بن أوس النضری فشهدتما أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لا یورّث حتی منعتما فاطمه میراثها و أبطلتما حقها! فکیف تطلبین الیوم میراثا من النبی صلّی اللّه علیه و آله؟ فترکته و انصرفت.

و کان عثمان إذا خرج إلی الصلاه، أخذت قمیص رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی قصبه فرفعته علیها ثم قالت: إن عثمان قد خالف صاحب هذا القمیص و ترک سنته.

المصادر:

1. الأمالی للمفید: ص 125 ح 3.

2. بحار الأنوار: ج 31 ص 483 ح 7، عن الأمالی للمفید.

3. تقریب المعارف: ص 286، بزیاده فیه، عن تاریخ الطبری و تاریخ الثقفی.

4. تاریخ الطبری، علی ما فی التقریب.

5. تاریخ الثقفی، علی ما فی التقریب.

6. جزاء أعداء الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 33، عن کشف الغمه.

7. کشف الغمه، علی ما فی جزاء أعداء الصدیقه علیها السّلام.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 768 ح 1، عن الأمالی للمفید.

الأسانید:

فی الأمالی للمفید: علی بن محمد الکاتب، عن الزعفرانی، عن الثقفی، عن الحسن بن الحسین الأنصاری، عن سفیان، عن فضیل بن الزبیر، عن فروه بن مجاشع، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال.

114
المتن:

رووا عن سوره بن کلیب، قال:

سألت أبا جعفر علیه السّلام عن أبی بکر و عمر، قال: هما أول من ظلمنا حقنا و حملا الناس علی رقابنا. قال: فأعدت علیه فأعاد علیّ ثلاثا، فأعدت علیه الرابعه فقال: ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:133 لذی الحلم قبل الیوم ما تقرع العصاو ما علّم الإنسان إلا لیعلما و عن کثیر النواء، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

سألته عن أبی بکر و عمر، فقال: هما أول من انتزی علی حقنا و حملا الناس علی أعناقنا و أکتافنا و أدخلا الذلّ بیوتنا.

المصادر:

تقریب المعارف: ص 245.

115
المتن:

عن أبی حمزه الثمالی، قال:

قلت لعلی بن الحسین علیه السّلام- و قد خلا-: أخبرنی عن هذین الرجلین؟ قال: هما أول من ظلمنا حقنا و أخذا میراثنا و جلسا مجلسا کنا أحقّ به منهما، لا غفر اللّه لهما و لا رحمهما؛ کافران، کافر من تولّاهما.

المصادر:

تقریب المعارف: ص 244.

116
المتن:

ذکر الشیخ المظفر کلام العلامه الحلی فی منع فاطمه علیها السّلام إرثها:

و منها: أنه منع فاطمه علیها السّلام إرثها، فقالت: یا ابن أبی قحافه! أ ترث أباک و لا أرث أبی؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:134

و احتجّ علیها بروایه تفرّد هو بها عن جمیع المسلمین، مع قله روایاته و قله علمه و کونه الغریم، لأن الصدقه تحلّ علیه؛ فقال لها: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه.

و القرآن مخالف لذلک، فإن صریحه یقتضی دخول النبی صلّی اللّه علیه و آله فیه بقوله تعالی:

«یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ» «1»، و قد نصّ علی أن الأنبیاء یورّثون، فقال تعالی: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «2»، و قال عن زکریا: «إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ». «3»

و ناقض فعله أیضا هذه الروایه، لأن أمیر المؤمنین علیه السّلام و العباس اختلفا فی بغله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سیفه و عمامته و حکم لها میراثا لأمیر المؤمنین علیه السّلام، و لو کانت صدقه لما حلّت علی علی علیه السّلام، و کان یجب علی أبی بکر انتزاعها منه، و لکان أهل البیت علیهم السّلام الذین حکی اللّه تعالی عنهم بأنه طهّرهم تطهیرا مرتکبین ما لا یجوز؛ نعوذ باللّه من هذه المقالات الردیّه و الاعتقادات الفاسده ....

المصادر:

دلائل الصدق: ج 3 ص 22.

117
المتن:

قال الشیخ المظفّر فی فصل منع فاطمه علیها السّلام إرثها و ذکر کلامه و استدلاله للمقصود فی تنبیهان:

الأول: قد یتساءل فی أن المتقدم هو دعوی النحله أو دعوی المیراث، و لا إشکال

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه ص 11.

(2). سوره مریم: الآیه 5.

(3). سوره النمل: الآیه ص 16.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:135

عندهم علی تقدیر تقدم دعوی النحله، و إنما الإشکال فی العکس لأنها إذا ادعت المیراث أولا فقد أقرّت لزوما بأن المال لیس لها بل لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی حین وفاته، فکیف تدّعی بعد هذه الإقرار النحله و الملک فی حیاته.

و یمکن الجواب عنه بأنها إنما ادعت استحقاق متروکات النبی صلّی اللّه علیه و آله مطلقا بالإرث أو ما عدا فدک، فلا ینافی دعواها بعد ذلک استحقاق خصوص فدک بالنحله. و لو سلّم أنها سمّت فدک فی دعوی المیراث فلا بأس به، لأن الشخص لا یلزم بالإقرار اللزومی ما لم یکن محل القصد فی الإقرار، و إلا فالأشکال وارد أیضا علی تقدیر تقدّم دعوی النحله، لأن دعوی النحله تستلزم إقرارها بأن فدک لیست من مواریث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أملاکه، فکیف تدّعی بعد ذلک المیراث لها و هذا مما لا یقوله أحد؛ فلا بد من القول بأن الإقرار اللزومی غیر معتبر.

و بالجمله، لم تقصد سیده النساء علیها السّلام فی الدعویین إلا أن المال لها بلا خصوصیه للأسباب، و إذ لا غرض لها یتعلق بذوات الأسباب و إنما ذکرتها آله للتوصل إلی ملکها، فلا یضرّ ذکرها و إن استلزم کل سبب منها عدم مسبّب الآخر کما فی کل سببین متضادّین، علی أنها

لما کانت الید لها علی فدک بوجه الملک بعد ما کانت لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، لزم أن یکون انتقالها إلیها بنحله أو نحوها فتتضمّن یدها دعوی النحله أو غیرها. فإذا ادعت المیراث کانت دعواها له متأخره عن دعوی النحله ذاتا.

و بالجمله، إن فدک کانت بید الزهراء علیها السّلام و لما توفّی النبی صلّی اللّه علیه و آله قبضها أبو بکر بدعوی أنها لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کما قبض بقیه مواریثه، فقالت إذن: ما هو له یکون لی إرثا؛ أ ترث أباک و لا أرث أبی. فردّها بأن الأنبیاء لا یورّثون، فالتجأت إلی بیان وجه یدها علی فدک و هو النحله و استشهدت لها بالشهود، و ذلک أقرب إلی ظواهر الأخبار.

و کیف کان فقد ظهر مما بیّنا أن الزهراء علیها السّلام فی دعوی الإرث قد طالبت بجمیع متروکات النبی صلّی اللّه علیه و آله التی قبضها أبو بکر بلا فرق بین فدک و مال بنی النظیر و سهمه من خمس خیبر و غیرها. نعم، فی دعوی النحله إنما طالبت بخصوص فدک لأنها هی التی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:136

نحلها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بها طال النزاع، و کانت هی المظهر لدعواها لتعلق الدعویین بها و ظهور اغتصابه لها لسبق یدها علیها.

الثانی: إن لسیده النساء علیها السّلام دعوی ثالثه تتعلق بحقها من خمس خیبر الذی ملکته فی حیاه النبی صلّی اللّه علیه و آله، و هو سهمها من الخمس الذی قسّمه اللّه سبحانه بقوله: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی ...» «1»، و هو الذی عیّنه رسول اللّه

صلّی اللّه علیه و آله له و لذویه و میّزه عن سهام المحاربین و هو حصن الکتیبه کما سبق فی روایه الطبری، فملکوه بأشخاصهم. فللزهراء علیها السّلام فی خمس خیبر حقان؛ حق من حیث أنها شریکه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و حق من جهه میراثها لحقه، و قد استولی أبو بکر علی خمس خیبر کله، فمنعها الحقین.

و نحن إن أصححنا له روایته أن الأنبیاء لا تورث و سوّغنا له الاستیلاء علی حق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فما المسوغ له الاستیلاء علی حق غیره و قد ملکوه فی حیاه النبی صلّی اللّه علیه و آله و عیّنه لهم، و لیس للحاکم أن یتولّاه کالصدقات إذا قبضها الفقراء، و لکن أبا بکر روی فی ذلک روایه أخری، جعلها حجه لاستیلائه علیه.

فقد نقل فی الکنز عن أحمد و ابن جریر و البیهقی و غیرهم عن أبی الطفیل قال:

جاءت فاطمه علیها السّلام إلی أبی بکر فقالت: أنت ورثت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أم أهله؟ قال: بل أهله.

قالت: فما بال الخمس؟ فقال: إنی سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: إذا أطعم اللّه نبیا طعمه ثم قبضه، کانت للذی بعده. فلما ولّیت رأیت أن أردّه علی المسلمین ....

و نقل أیضا عن ابن سعد عن أم هانی: إن فاطمه علیها السّلام قالت: یا أبا بکر! من یرثک إذا متّ؟ قال: ولدی. قالت: فما شأنک ورثت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دوننا؟ قال: یا أبنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ما ورثته ذهبا و لا فضه و لا شاه و لا بعیرا و لا دارا و لا

عقارا و لا غلاما و لا مالا. قالت:

فسهم اللّه الذی جعله لنا و صافیتنا التی بیدک. فقال: إنی سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: إنما هی طعمه أطعمنیها اللّه؛ فإذا متّ کانت بین المسلمین.

______________________________

(1). سوره الأنفال: الآیه 41.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:137

و نحو الحدیثین فی شرح النهج عن کتاب السقیفه للجوهری، و هما ظاهران فی أن الخمس المعیّن فی زمن النبی صلّی اللّه علیه و آله کخمس خیبر؛ قد زعم أبو بکر أنه بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله للمسلمین، أو أنه له و ردّه علی المسلمین و هو خطأ. فإن هذا الخمس لیس طعمه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خاصه حتی یشمله ما رواه هنا.

هذا، و للزهراء علیها السّلام دعوی رابعه تتعلق بخمس الغنائم الحادثه بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله؛ فإن أبا بکر کما قبض الخمس الذی کان لأهل البیت علیهم السّلام فی حیاه النبی صلّی اللّه علیه و آله، کخمس خیبر منعهم خمس الغنائم الحادثه بعده.

فنازعته الزهراء علیها السّلام فی ذلک أیضا و الأخبار به کثیره، و ذکر ابن أبی الحدید عده أخبار فی ذلک. و قد اشتهر النزاع بین الشیعه و السنه فی أمر هذا الخمس و مستحقه، و للقوم فیه أقوال لیس هذا محل ذکرها، کما اشتهر أن أبا بکر و من لحقه منعوا بنی هاشم خمسهم و أنهم عملوا بخلاف ما عمله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، حتی روی أحمد فی مسنده: أن نجده الحروری سأل ابن عباس عن سهم ذی القربی فقال: هو لنا لقربی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ قسّمه رسول اللّه صلّی اللّه

علیه و آله لهم، و کان عمر عرض علینا منه شیئا دون حقنا فرددناه علیه ....

و روی أحمد: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یقسّم لعبد شمس و لا لبنی نوفل من الخمس شیئا کما کان یقسّم لبنی هاشم و بنی المطلب، و أن أبا بکر لم یکن یعطی قربی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کما کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یعطیهم، و کان عمر یعطیهم و عثمان من بعده منه.

و الأخبار فی هذا الباب کثیره، و قد طال بنا المقام. فلنمسک عنان القلم خوف الملال.

المصادر:

دلائل الصدق للمظفر: ج 3 ص 43.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:138

118
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

ورث علی علیه السّلام علم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ورثت فاطمه علیها السّلام ترکته.

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 294 ح 6.

2. بحار الأنوار: ج 38 ص 154 ح 127، عن المناقب.

3. المناقب لابن شهرآشوب، علی ما فی البحار.

4. من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 190 ح 659.

5. تفسیر برهان: ج 1 ص 348 ح 7، عن الکافی.

6. الکافی: ج 7 ص 86 ح 1.

7. التهذیب: ج 9 ص 277 ح 13.

الأسانید:

1. فی البصائر: حدثنا أحمد بن موسی، عن یعقوب بن یزید، عن محمد بن أبی عمیر، عن جمیل، عن زراره، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال.

2. فی من لا یحضر: روی جمیل بن درّاج، عن زراره، عن أبی جعفر علیه السّلام قال.

3. فی الکافی و التهذیب: علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن جمیل بن دراج، عن زراره عن أبی جعفر علیه السّلام قال.

119
المتن:

عن سلمان الفارسی، قال:

قلنا یوما: یا رسول اللّه، من الخلیفه بعدک حتی نعلمه؟ إلی أن قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:139

فلما سمعت ذلک فاطمه علیها السّلام، أقبلت حتی دخلت من وراء الحجاب و هی باکیه. فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما یبکیک یا بنیه؟ قالت: سمعتک تقول فی ابن عمک و ولدیّ ما تقول.

قال صلّی اللّه علیه و آله: و أنت تظلمین و عن حقک تدفعین.

المصادر:

1. الیقین: ص 487 ح 188.

2. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 127 ح 50، عن الیقین.

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 264 ح 85، عن الیقین.

الأسانید:

فی الیقین: محمد بن جریر الطبری، قال: حدثنا زرات بن یعلی بن أحمد البغدادی، قال: أخبرنا أبو قتاده، عن جعفر بن محمد، عن محمد بن بکیر، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن سلمان الفارسی، قال.

120
المتن:

قال السید حسن الأمین:

... و وقع الخلاف فیما بین الزهراء علیها السّلام و الخلیفه الأولی علی فدک و علی المیراث، و ماتت فاطمه علیها السّلام و هی واجده علیه، کما رواه البخاری و انفرد الخلیفه الأول بروایه: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث، و لم توافق علی ذلک الزهراء علیها السّلام و لا بعلها و لا أولیاؤه.

المصادر:

دائره المعارف الإسلامیه الشیعیه: ج 1 ص 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:140

121
المتن:

ذکر العلامه الحسن بن یوسف بن المطهّر الحلی فی نهج الحق المطاعن التی رواها العامه فی أبی بکر:

و منها: أنه منع فاطمه علیها السّلام إرثها، فقالت له: یا ابن أبی قحافه! أ ترث أباک و لا أرث أبی؟

و احتجّ علیها بروایه تفرّد بها هو عن جمیع المسلمین، مع قله روایاته و قله علمه و کونه الغریم، لأن الصدقه تحلّ علیه. فقال لها: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه.

و القرآن مخالف لذلک، فإن صریحه یقتضی دخول النبی صلّی اللّه علیه و آله فیه بقوله تعالی:

«یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ» «1»، و قد نصّ علی أن الأنبیاء یورّثون؛ فقال اللّه تعالی: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «2»، و قال عن زکریا: «وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ». «3»

و ناقض فعله أیضا هذه الروایه، لأن أمیر المؤمنین علیه السّلام و العباس اختلفا فی بغله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سیفه و عمامته و حکم بها میراثا لأمیر المؤمنین علیه السّلام، و لو کانت صدقه لما حلّت علی علی علیه السّلام، و کان یجب علی أبی بکر انتزاعها منه، و لکان أهل البیت علیهم السّلام الذین حکی اللّه عنهم بأنه طهّرهم تطهیرا مرتکبین ما لا یجوز؛ نعوذ باللّه من هذه المقالات الردیه و الاعتقادات الفاسده.

و أخذ فدک من فاطمه علیها السّلام و قد وهبها إیاها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلم یصدّقها مع أن اللّه تعالی طهّرها

و زکّاها و استعان بها النبی صلّی اللّه علیه و آله فی الدعاء علی الکفار علی ما حکی اللّه تعالی و أمره بذلک، فقال له: «تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ». «4» فکیف

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 11.

(2). سوره النمل: الآیه 16.

(3). سوره مریم: الآیه 6.

(4). آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:141

یأمره اللّه تعالی بالاستعانه- و هو سید المرسلین- بابنته، و هی کاذبه فی دعواها غاصبه لمال غیرها؛ نعوذ باللّه من ذلک.

فجاءت بأمیر المؤمنین علیه السّلام و شهد لها، فلم یقبل شهادته و قال: إنه یجرّ إلی نفسه، و هذا من قله معرفته بالأحکام، و مع أن اللّه تعالی قد نصّ فی آیه المباهله علی أنه نفس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فکیف یلیق بمن هو بهذه المنزله و استعان به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأمر اللّه تعالی فی الدعاء یوم المباهله أن یشهد بالباطل و یکذب و یغصب المسلمین أموالهم؟ نعوذ باللّه من هذه المقاله.

و شهد لها الحسنان علیهما السّلام، فردّ شهادتهما و قال: هذان ابنک، لا أقبل شهادتهما لأنهما یجرّان نفعا بشهادتهما، و هذا من قله معرفته بالأحکام، مع أن اللّه تعالی قد أمر النبیّ صلّی اللّه علیه و آله بالاستعانه بدعائهما یوم المباهله فقال: «أبناءنا و أبناءکم»، و حکم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأنهما سیدا شباب أهل الجنه. فکیف بجامع هذه؛ شهادتهما بالزور و الکذب و غصب المسلمین حقهم؟ نعوذ باللّه من ذلک.

ثم جاءت بأم أیمن، فقال لها: امرأه لا یقبل قولها، مع أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: «أم أیمن امرأه

من أهل الجنه». فعند ذلک غضبت.

المصادر:

1. الدمعه الساکبه: ج 3 ص 60، عن نهج الحق.

2. نهج الحق علی منا فی الدمعه.

122
المتن:

عن عائشه: أن فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سألت أبا بکر بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یقسّم لها میراثها مما ترک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مما أفاء اللّه، فقال لها أبو بکر: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:142

لا نورّث، ما ترکنا صدقه. فغضبت فاطمه علیها السّلام فهجرت أبا بکر، فلم تزل مهاجره له حتی توفّیت؛ فعاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر.

فکانت فاطمه علیها السّلام تسأل أبا بکر نصیبها مما ترک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من خیبر و فدک و صدقته بالمدینه. فأبی أبو بکر ذلک و قال: لست تارکا شیئا کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یعمل به إلا عملت به، فإنی أخشی إن ترکت شیئا من أمره أن أزیغ.

فأما صدقته بالمدینه، فدفعها عمر إلی علی علیه السّلام و العباس فغلب علی علیه السّلام علیها.

و أما خیبر و فدک، فأمسکهما عمر و قال: هما صدقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، کانتا لحقوقه التی تعروه و نوائبه و أمرهما إلی من ولّی الأمر.

قال: فهما علی ذلک إلی الیوم.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 533، عن جامع الأحادیث.

2. جامع الأحادیث للمدینان: ج 1 ص 18، علی ما فی الإحقاق.

3. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 63، علی ما فی الإحقاق.

4. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

123
المتن:

ذکر المجلسی عن جامع کتاب المسائل و أجوبتها من الأئمه علیهم السّلام فی زیارتها علیها السّلام:

السلام علیک یا سیده نساء العالمین، السلام علیک یا والده الحجج علی الناس أجمعین، السلام علیک أیتها المظلومه الممنوعه حقها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 199 ح 18، عن جامع المسائل.

2. جامع کتاب المسائل و أجوبتها من الأئمه علیهم السّلام، علی ما فی بحار الأنوار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:143

124
المتن:

محمد بن عمار فی استجازه العباس لحضوره فی تشییعها و الصلاه علیها بعد وفاتها علیها السّلام:

فقال علی علیه السّلام و أنا حاضر عنده: أبلغ عمّی السلام و قل: لا عدمت إشفاقک و تحیتک، و قد عرفت مشورتک و لرأیک فضله. إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لم تزل مظلومه، من حقها ممنوعه و عن میراثها مدفوعه، لم تحفظ فیها وصیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لا رعی فیها حقه و لا حق اللّه عز و جل، و کفی باللّه حاکما و من الظالمین منتقما، و أنا أسألک یا عم أن تسمح لی بترک ما أشرت به، فإنها وصّتنی بستر أمرها ...، إلی آخر الحدیث کما سیجی ء مع المصادر و الأسانید.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 210 ح 38، عن الأمالی.

2. نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه: ج 1 ص 67 ح 15.

3. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 155.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: بأسناده، قال: أخبرنا الشیخ أبو علی الحسن بن محمد بن الحسن الطوسی، قال: أخبرنا الشیخ السعید الوالد محمد بن الحسن الطوسی، قال: أخبرنا محمد بن محمد، قال: أخبرنی محمد بن أحمد بن عبید اللّه المنصوری، قال: حدثنا سلیمان بن سهل، قال: حدثنا عیسی بن إسحاق القرشی، قال: حدثنا حمدان بن علی الخفاف، قال: حدثنا عاصم بن حمید، عن أبی حمزه الثمالی، عن أبی جعفر محمد بن علی علیه السّلام، عن أبیه علی بن الحسین علیه السّلام، عن محمد بن عمار بن یاسر، عن أبیه عمار، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:144

125
المتن:

قال الشیخ الطوسی فی زیاره فاطمه علیها السّلام تقول:

السلام علیک یا بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، السلام علیک أیتها المظلومه المغصوبه، السلام علیک أیتها المضطهده المقهوره ....

المصادر:

التهذیب: ج 6 ص 10.

126
المتن:

عن أحمد بن محمد، عن أبی الحسن الثانی علیه السّلام، قال: سألته عن الحیطان السبعه التی کانت میراث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فقال: إنما کانت وقفا، فکان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یأخذ إلیه منها ما ینفق علیه أضیافه و التابعه تلزمه فیها. فلما قبض جاء العباس یخاصم فاطمه علیها السّلام فیها، فشهد علی علیه السّلام و غیره أنها وقف علی فاطمه علیها السّلام؛ و هی الدلال و العواف و الحسنی و الصافیه و ما لأم إبراهیم و المبیت و البرقه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 236 ح 5، عن الکافی.

2. الکافی: ج 7 ص 47 ح 1.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن أبی الحسن الثانی علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:145

127
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

المبیت هو الذی کاتب علیه سلمان، فأفاء اللّه علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله فهو فی صدقتها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 236 ح 4، عن الکافی.

2. الکافی: ج 7 ص 48 ح 3.

الأسانید:

فی الکافی: علی، عن أبیه، عن ابن أبی نجران، عن عاصم بن حمید، عن إبراهیم بن أبی یحیی المزنی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

128
المتن:

قال العلامه المجلسی:

وجدت فی بعض مؤلفات قدماء أصحابنا فی الأخبار ما هذا لفظه: مناظره الحروری و الباقر علیه السّلام:

... قال أبو جعفر علیه السّلام: أو لیس قال اللّه تعالی: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ» «1»، فهل استأذنه فی ذلک؟ قال الحروری: نعم. قال أبو جعفر علیه السّلام: کذبت، لأن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سدّ بابه عن المسجد و باب صاحبه عمر، فقال عمر: یا رسول اللّه! اترک لی کوّه أنظرک منها. قال: و لا مثل قلامه ظفر، فأخرجها و سدّ أبوابهما. فأقم البینه علی أنه أذن لهما فی ذلک.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:146

فقال أبو جعفر علیه السّلام: بأیّ وحی و بأیّ نص؟ قال: بما لا یدفع بمیراث ابنتیهما. قال جعفر علیه السّلام: أصبت أصبت یا حروری، استحقا بذلک تسعا من ثمن و هو جزء من اثنین و سبعین جزءا، لأن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مات عن ابنته فاطمه علیها السّلام و عن تسع نسوه، و أنتم رویتم أن الأنبیاء لا تورث. فانقطع الحروری.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 27 ص 324 ح 4، عن بعض مؤلفات قدماء الأصحاب.

2. بعض مؤلفات قدماء الأصحاب، علی ما فی البحار.

129
المتن:

فی دعاء صنمی قریش عن أمیر المؤمنین علیه السّلام:

... اللهم العنهم بعدد کل منکر أتوه ...، و إرث غصبوه، و فی ء اقتطعوه، و سحت أکلوه، و خمس استحلّوه، و باطل أسّسوه، و جور بسطوه، و ظلم نشروه، و وعد أخلفوه، و عقد نقضوه، و حلال حرّموه، و حرام حلّلوه، و نفاق أسرّوه، و غدر أضمروه، و بطن فتقوه، و ضلع کسروه، و صکّ مزّقوه، و شمل بدّدوه، و ذلیل أعزّوه، و عزیز أذلّوه، و حق منعوه، و إمام خالفوه.

المصادر:

1. المصباح للکفعمی: ص 553.

2. بحار الأنوار: ج 82 ص 260 ح 5، عن البلد الأمین.

3. البلد الأمین: ص 551.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:147

130
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

من وجد برد حبّنا فی کبده فلیحمد اللّه علی أول النعم. قال: قلت: جعلت فداک، ما أول النعم؟ قال: طیب الولاده.

ثم قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام: أحلّی نصیبک من الفی ء لآباء شیعتنا لیطیّبوا. ثم قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إنا أحللنا أمهات شیعتنا لآبائهم لیطیّبوا.

المصادر:

1. وسائل الشیعه: ج 6 ص 381 ح 10.

2. التهذیب: ج 1 ص 391.

الأسانید:

فی التهذیب: و بأسناده عن محمد بن الحسن الصفار، عن یعقوب بن یزید، عن الحسن بن علی الوشاء، عن القاسم بن یرید، عن الفضیل، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

131
المتن:

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام:

علی کل امرئ غنم أو اکتسب الخمس مما أصاب لفاطمه علیها السّلام و لمن یلی أمرها من بعدها من ذریتها الحجج علی الناس، فذاک لهم خاصه، یضعونه حیث شاءوا، و حرّم علیهم الصدقه حتی الخیاط لیخیط قمیصا بخمسه دوانیق؛ فلنا منه دانق إلا من أحللناه من شیعتنا لتطیب لهم به الولاده، إنه لیس من شی ء عند اللّه یوم القیامه أعظم من الزنا، إنه لیقوم صاحب الخمس فیقول: یا رب سل هؤلاء بما أبیحوا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:148

المصادر:

1. وسائل الشیعه: ج 6 ص 351 ح 8.

2. التهذیب: ج 1 ص 384.

الأسانید:

فی التهذیب: محمد بن الحسن بأسناده، عن محمد بن علی بن محبوب، عن محمد بن الحسین، عن عبد اللّه بن القاسم الحضرمی، عن عبد اللّه بن سنان، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

132
المتن:

حدّث أبو الوفاء الشیرازی، قال:

کنت مأسورا بکرمان فی ید ابن إلیاس مقیّدا مغلولا، فوقفت علی أنهم همّوا بقتلی.

فاستشفعت إلی اللّه تعالی بمولانا أبی محمد علی بن الحسین زین العابدین علیه السّلام.

فحملتنی عینی، فرأیت فی المنام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو یقول: لا تتوسّل بی و لا بابنتی و لا بابنی فی شی ء من عروض الدنیا، بل للآخره و لما تؤمل من فضل اللّه تعالی فیها، و أما أخی أبو الحسن فإنه ینتقم لک ممن ظلمک.

فقلت: یا رسول اللّه! أ لیس ظلمت فاطمه علیها السّلام فصبر و غصب علی إرثک فصبر، فکیف ینتقم لی ممن ظلمنی؟ فقال: ذاک عهد عهدته إلیه و أمر أمرته به و لم یجز له إلا القیام به و قد أدّی الحق فیه، و الآن فالویل لمن یتعرّض لموالیه.

و أما علی بن الحسین علیه السّلام فللنجاه من السلاطین و من معره الشیاطین، و أما محمد بن علی و جعفر بن محمد علیهما السّلام فللآخره، و أما موسی بن جعفر علیه السّلام فالتمس به العافیه، و أما علی بن موسی علیه السّلام فللنجاه من الأسفار فی البرّ و البحر، و أما محمد بن علی علیه السّلام فاستنزل به الرزق من اللّه تعالی، و أما علی بن محمد علیه السّلام فلقضاء النوافل و برّ الإخوان، و أما الحسن بن علی علیه السّلام فللآخره، و أما الحجه علیه السّلام فإذا بلغ منک السیف المذبح- و أومأ بیده

إلی الحلق- فاستغث به، فإنه یعینک، و هو غیاث و کهف لمن استغاث به.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:149

فقلت: یا مولای یا صاحب الزمان! أنا مستغیث بک. فإذا أنا بشخص قد نزل من السماء، تحته فرس و بیده حربه به نور. فقلت: یا مولای! اکفنی شر من یؤذینی. فقال:

قد کفیتک، فإنی سألت اللّه عز و جل فیک و قد استجاب دعوتی.

فأصبحت فاستدعانی ابن إلیاس و حلّ قیدی و خلع علیّ و قال: بمن استغثت؟

فقلت: استغثت بمن هو غیاث المستغیثین حتی سأل ربه عز و جل، و الحمد للّه رب العالمین.

المصادر:

1. الدعوات للراوندی: ص 191 ح 530.

2. بحار الأنوار: ج 91 ص 35، عن بعض مؤلفات الأصحاب.

3. بعض مؤلفات الأصحاب، علی ما فی البحار.

4. جنه المأوی، علی ما فی هامش الدعوات.

133
المتن:

قال الیعقوبی:

و کانت بیعه أبی بکر یوم الإثنین للیلتین خلتا من شهر ربیع الأول سنه 11 فی الیوم الذی توفّی فیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و اسم أبی بکر عبد اللّه بن عثمان بن عامر، و کان یسمّی عتیقا لجماله، و أمه سلمی بنت صخر من بنی تیم بن مره، و کان منزله بالسّخ خارج المدینه، و کانت امرأته حبیبه بنت خارجه فیه، و کان له أیضا منزل بالمدینه فیه أسماء بنت عمیس، فلما ولّی کان منزله المدینه.

و أتته فاطمه ابنه رسول اللّه علیها السلام تطلب میراثها من أبیها، فقال لها: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنا معشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکنا صدقه. فقالت: أ فی کتاب اللّه أن ترث أباک و لا أرث أبی؟

أ ما قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: المرء یحفظ فی ولده؟ فبکی أبو بکر بکاء شدیدا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:150

المصادر:

تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 127.

134
المتن:

فی المطاعن التی نقلها العامه فی عمر بن الخطاب، أوردها العلامه الحلی فی نهج الحق:

منها: أنه کان یعطی من بیت المال ما لا یجوز، حتی أنه أعفی عائشه و حفصه فی کل سنه عشره آلاف درهم، و حرّم علی أهل البیت علیهم السّلام خمسهم و کان ثمانون ألف درهم لبیت المال.

و منع فاطمه علیها السّلام إرثها و نحلتها التی وهبها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. الدمعه الساکبه: ج 3 ص 71، عن نهج الحق.

2. نهج الحق، علی ما فی الدمعه الساکبه.

135
المتن:

قال الطریحی:

روی الصدوق أن جمیع الأئمه علیهم السّلام خرجوا من الدنیا علی الشهاده ...، و کان أول من استفتح بالظلم من أخّر علیا علیه السّلام عن الخلافه و غصب فاطمه علیها السّلام میراثها.

المصادر:

المنتخب للطریحی: ص 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:151

136
المتن:

قال المحقق الأردبیلی:

إن أبا یوسف بن إبراهیم مصاحب أبی حنیفه قال فی مجلس تدریسه: و فی کتاب حاویه الألفاظ و هو موجود بعینه أن معاویه أول من أعطی الغنیمه ...، و حکم اللّه بقوله تعالی: «ما أَفاءَ اللَّهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُری فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ ...». «1» فالغنیمه و الفی ء للّه و للرسول صلّی اللّه علیه و آله و لمن ذکر فی هذه الآیه، لا بطریق أیام الجاهلیه، یعطی لمن یشاء بالخیانه و علی خلاف حکم اللّه جل ذکره.

فوا عجبا إذا کان البحث فی فاطمه علیها السّلام و فدک احتجوا بحدیث المجعول: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث و أخذوا حق فاطمه علیها السّلام و ردّوا آیات من القرآن، و إذا کان البحث فی خصومه معاویه أثبتوا المیراث لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لا فرق فی هذا الحکم بین معاویه و غیره، بل اقتدی معاویه بالأصحاب- أبو بکر- بل فعله أشنع من معاویه ....

المصادر:

1. حدیقه الشیعه: ص 345.

2. حاویه الألفاظ، علی ما فی الحدیقه، شطرا من صدره.

137
المتن:

قال محمد علی برّو فی نقل خطبه الزهراء علیها السّلام:

ثم قالت: أخصّکم اللّه بآیه أخرج بها أبی أم أنتم أعلم بخصوص القرآن و عمومه من أبی و ابن عمّی، أم تقولون أهل ملّتین لا یتوارثان؟ ....

______________________________

(1). سوره الحشر: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:152

فسبحان من خصّها بهذا البیان القاطع و البلاغه الواضحه، حیث أنها لم تبق للخلیفه أیّ مهرب، و قد استدلّت بتوریث الأنبیاء ثم بتوریث الناس، و هذه الآیات کلها عامه، فکیف یخصّ بها محمد صلّی اللّه علیه و آله دون غیره من سائر بنی الإنسان، و لذا کان أبو بکر متّهما بحدیثه الذی تفرّد به دون سائر الصحابه.

قال ابن ابی الحدید: و هذا الحدیث غریب، لأن المشهور أنه لم یرو حدیث انتفاء الإرث إلا أبو بکر وحده.

و الأعجب من هذا الحدیث المخالف للقرآن و العرف البشری أن الجاحظ و ابن حجر فی صواعقه جعلاه دلیلا علی أن أبا بکر أعلم الصحابه لتفرّده به.

و منع أبی بکر للزهراء علیها السّلام من إرثها کان خلاف القرآن و السنه و الطبیعه البشریه، فلذا غضبت علیه و قاطعته، و قد منعته من الدخول علیها لعیادتها، و بقیت غاضبه علیه حتی ماتت، و أوصت أن تدفن لیلا و لا یصلّی علیها، و کانت تدعو علیه دبر کل صلاه کما تقدم.

و هذا المنع للزهراء علیها السّلام إنما وقع علیها خاصه دون العالمین لأسباب سیاسیه حتی لا تأتی فی الیوم الثانی و تطالب بالخلافه لزوجها فلا یمکن للخلیفه الذی صدّقها فی دعواها بالأمس فی الإرث أن یکذّبها فی دعواها الخلافه الیوم، و قد بیّن

فلسفتها ابن أبی الحدید فراجع، و نحن لا نرید أن نتوسّع فی الموضوع لأنه خارج عن دراستنا، و إلا فهو یحتاج إلی مجلدات متعدده.

و الحاصل أن مسأله عدم توریث النبی صلّی اللّه علیه و آله مسأله إجماعیه عند السنه، و قد أخرجها أصحاب الصحاح و هی أشهر من نار علی علم. «1» فإن النبی صلّی اللّه علیه و آله علی مشرب العامه لا یورّث و هذا المنع عام لبناته و زوجاته، و نفس أبی بکر الذی ادعی تخصیص القرآن بخبره لم یخصّص المنع بالزهراء علیها السّلام و إن کانت السیاسه فرضت علیها المنع و الحرمان من الإرث خاصه دون نسائه.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:153

و هذا المنع، روته عائشه کما تقدم و کانت شاهده لما جری بین الزهراء علیها السّلام و أبیها، و لم تکن عائشه مجرد شاهد علی الواقعه بل دعمت أباها و کانت خیر معین له فی دعواه، و لذا منعت أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله من المطالبه بإرثهن محتجّه علیهن بالحدیث الذی أخرجه البخاری و مسلم و غیرهما من المحدثین.

عن عروه بن الزبیر: أن أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله أرسلن عثمان بن عفان إلی أبی بکر یسألنه مواریثهن من سهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بخیبر و فدک. فقالت لهن عائشه: أ ما تتّقین اللّه؟

أ ما سمعتن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: لا نورّث، ما ترکناه صدقه؟ إنما هذا المال لآل محمد لنائبتهم و ضعیفهم؛ فإذا متّ فهو إلی ولیّ الأمر بعدی. قال: فأسکنّ.

و طلب نساء النبی صلّی اللّه علیه و آله إرثهن علی حسب الجبلّه البشریه و العرف،

إلا أن عائشه بعد موت الزهراء علیها السّلام نسیت هذا الحدیث و رجعت إلی الحق و الفطره البشریه؛ فتراها تطرق باب عثمان للمطالبه بإرثها من النبی صلّی اللّه علیه و آله.

روی شریک بن عبد اللّه فی حدیث رفعه: أن عائشه و حفصه أتتا عثمان حین نقص أمهات المؤمنین ما کان یعطیهن عمر فسألتاه أن یعطیهما ما فرض عمر، فقال: لا و اللّه ما ذاک لکما عندی. فقالتا له: تأتنا میراثنا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من حیطانه، و کان عثمان متکئا فجلس و کان علی بن أبی طالب علیه السّلام جالسا عنده، فقال: ستعلم فاطمه أنی ابن عم لها الیوم، أ لستما اللتین شهدتما عند أبی بکر و لفقتما و معکما أعرابیا یتطهّر ببوله مالک بن الحویرث بن الحدثان، فشهدتم أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه؟ فإن کنتما شهدتما بحق فقد أجزت شهادتکما علی أنفسکما، و إن کنتما شهدتما بباطل فعلی من شهد بالباطل لعنه اللّه و الملائکه و الناس أجمعین.

فقالتا له: یا نعثل! و اللّه لقد شبّهک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بنعثل الیهودی. فقال لهما: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ». «1» فخرجتا من عنده.

______________________________

(1). سوره التحریم: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:154

هذا الکلام من عثمان کان صاعقه علیهما، لأنه یحمل آیات الحق و یبیّن ظلمهما للزهراء علیها السّلام و ما لفقتا کذبا و زورا لمنع الزهراء علیها السّلام من إرثها أبیها.

و الحاصل أن عائشه لا ترث من النبی صلّی اللّه علیه و آله حتی تملک الحجره و تمنع من تشاء و

تدفن فیها من أحبّت.

و لو غضینا النظر عن هذا الأمر و قلنا بأنها ترث کما یقول الشیعه بنص القرآن و السنه و العرف البشری، فإن القرآن الکریم قد حدّد للزوجه سهمها؛ فإن کان الزوج ذا ولد فلها الثمن و إن لم یکن له ولد فلها الربع: «وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَکْتُمْ». «1»

و النبی صلّی اللّه علیه و آله توفّی عن تسعه نساء بإجماع المسلمین، فللعائشه التسع من الثمن. فإذا کانت ترث من الحجره فلا بد أن یتجاوز من حقها مقدار شبر تقریبا.

المصادر:

أین دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 100.

138
المتن:

قال الإربلی بعد نقل قول الحمیدی من إتیان فاطمه علیها السّلام و العباس أبا بکر و طلبهما المیراث و بیعه علی علیه السّلام و ما جری بینه و بینهم:

... و قد خطر لی عند نقلی لهذا الحدیث کلام أذکره علی مواضع منه.

ثم بعد ذلک أورد ما نقله أصحابنا فی المعنی ملتزما بما اشترطته من العدل فی القول و الفعل و علی اللّه قصد السبیل.

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 12.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:155

قول أبی بکر فی أول الحدیث و آخره: و إنی و اللّه لا أدع أمرا رأیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یصنعه فیه إلا صنعته. و هو لم یر النبی صلّی اللّه علیه و آله صنع فیها الا أنّه اصطفاها، و انما سمع سماعا أنه بعد وفاته لا یورّث کما روی. فکان حق الحدیث أن یحکی و یقول: و إنی و اللّه لا أدع أمرا سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول إلا عملت بمقتضی قوله أو ما هذا معناه.

و فیه: فأما صدقته بالمدینه فدفعها عمر إلی علی علیه السّلام و العباس، فغلبه علیها علی علیه السّلام.

أقول: حکم هذه الصدقه التی بالمدینه حکم فدک و خیبر، فهلا منعهم الجمیع کما فعل صاحبه إن کان العمل علی ما رواه، أو صرفهم فی الجمیع إن کان الأمر بضدّ ذلک.

فأما تسلیم البعض و منع البعض فإنه ترجیح من غیر مرجّح.

اللهم إلا أن یکونوا نقلوا شیئا لم یصل إلینا فی إمضاء ذلک، و فی قوله فغلبه علیها علی دلیل واضح علی ما ذهب إلیه أصحابنا من توریث البنات دون الأعمام. فإن علیا

علیه السّلام لم یغلب العباس علی الصدقه من جهه العمومه، إذ کان العباس أقرب من علی علیه السّلام فی ذلک، و غلبته إیاه علی سبیل الغلب و العنف مستحیل أن یقع من علی علیه السّلام فی حق العباس، و لم یبق إلا أنه غلبه علیها بطریق فاطمه و بنیها علیهم السّلام.

و قول علی علیه السّلام: کنا نری أن لنا فی هذه الأمر حقا فاستبددتم علینا، فتأمّل معناه یصحّ لک مغزاه و لا حاجه بنا إلی کشف مغطّاه.

و روی أحمد بن حنبل فی مسنده ما یقارب ألفاظ ما رواه الحمیدی و لم یذکر حدیث علی علیه السّلام و أبی بکر و مجیئه إلیه فی هذا الحدیث.

و روی ابن بابویه مرفوعا إلی أبی سعید الخدری، قال: لما نزلت: «فَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» «1»، قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، لک فدک، و فی روایه أخری عن أبی سعید مثله.

و عن عطیه، قال: لما نزلت: «فَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» «2»، دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام فأعطاها فدک.

______________________________

(1). سوره الروم: الآیه 30.

(2). سوره الروم: الآیه 30.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:156

و عن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: أقطع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام فدک.

و عن أبان بن تغلب، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: قلت: أ کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أعطی فاطمه علیها السّلام فدک؟ قال: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله وقفها، فأنزل اللّه تبارک و تعالی علیه: «فَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» «1»، فأعطاها رسول اللّه صلّی اللّه علیه

و آله حقها. قلت: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أعطاها؟ قال: بل اللّه تبارک و تعالی أعطاها.

و قد تظاهرت الروایه من طرق أصحابنا بذلک و ثبت أن ذا القربی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

و علی هذا فقد کان أبو بکر و عمر لما ولیّا هذا الأمر یرتبان فی الأعمال و البلاد القریبه و النائبه من الصحابه و المهاجرین و الأنصار من لا یکاد یبلغ مرتبه علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و لا یقاربها، فلو اعتقداهم مثل بعض الولاه و سلّما إلیهم هذه الصدقه التی قامت النائره فی أخذها و عرّفاهم ما رویاه و قالا لهم أنتم أهل البیت و قد شهد اللّه لکم بالطهاره و أذهب عنکم الرجس، و قد عرفناکم أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال:

لا نورّث، ما ترکنا صدقه.

و قد سلّمناها إلیکم و شغلنا ذممکم بها، و اللّه من وراء أ فعالم فیها، و هو سبحانه بمرأی منکم و مسمع، فاعملوا فیها بما یقرّبکم منه و یزلفکم عنده. فعلی هذا سلّمناها إلیکم و صرفناکم فیها، فإن فعلتم الواجب الذی أمرتم به و فعلتم فیها فعل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقد أصبتم و أصبنا، و إن تعدّیتم الواجب و خالفتم ما حدّه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقد أخطأتم و أصبنا، فإن الذی علینا الاجتهاد و لم نأل فی اختیارکم جهدا و ما علینا بعد بذل الجهد لائمه؛ و هذا الحدیث من الإنصاف کما تری، و اللّه الموفّق و المسدّد.

و روی إن فاطمه علیها السّلام جاءت إلی أبی بکر بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه

و آله فقال: یا أبا بکر، من یرثک اذا متّ؟ قال: أهلی و ولدی. قالت: فما لی لا أرث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ قال: یا

______________________________

(1). سوره الروم: الآیه 30.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:157

بنت رسول اللّه، إن النبی صلّی اللّه علیه و آله لا یورّث، و لکن أنفق علی من کان ینفق علیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أعطی ما کان یعطیه. قالت: و اللّه لا أکلّمک بکلمه ما حییت؛ فما کلّمته حتی ماتت.

و قیل جاءت فاطمه علیها السّلام إلی أبی بکر فقالت: اعطنی میراثی من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قال: إن الأنبیاء لا یورث، ما ترکوه فهو صدقه. فرجعت إلی علی علیه السّلام، فقال: ارجعی فقولی: ما شأن سلیمان و ورث داود، و قال زکریا: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «1»، فأبوا و أبی.

و عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن أبی جعفر علیه السّلام: أن أبا بکر قال لفاطمه علیها السّلام: النبی صلّی اللّه علیه و آله لا یورّث. قالت: قد ورث سلیمان داود، و قال زکریا: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ». «2» فنحن أقرب إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله من زکریا إلی یعقوب.

و عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: قال علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام: انطلقی فاطلبی میراثک من أبیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فجاءت إلی أبی بکر فقالت: اعطنی میراثی من أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قال:

النبی صلّی اللّه علیه و آله لا یورّث. فقالت: أ لم یرث سلیمان داود؟

فغضب و قال: النبی صلّی اللّه علیه و آله لا یورّث.

فقالت: أ لم یقل زکریا: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ»؟ «3» فقال:

النبی صلّی اللّه علیه و آله لا یورّث. فقالت: أ لم یقل: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ». «4»

فقال: النبی صلّی اللّه علیه و آله لا یورّث.

و عن أبی سعید الخدری، قال: لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، جاءت فاطمه علیها السّلام تطلب فدکا، فقال أبو بکر: إنی لأعلم إن شاء اللّه إنک لن تقولی إلا حقا، و لکن هاتی بینتک. فجاءت بعلی علیه السّلام فشهد، ثم جاءت بأم أیمن فشهدت. فقال: امرأه أخری أو رجلا. فکتبت لک بها.

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 6.

(2). سوره مریم: الآیه 6.

(3). سوره مریم: الآیه 6.

(4). سوره النساء: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:158

أقول: هذا الحدیث عجیب، فإن فاطمه علیها السّلام إن کانت مطالبه بمیراث فلا حاجه بها إلی الشهود، فإن المستحق للترکه لا یفتقر إلی الشاهد إلا إذا لم یعرف صحه نسبه و اعتزائه إلی الدارج و ما أظنّهم شکّوا فی نسبها علیها السّلام و کونها ابنه النبی صلّی اللّه علیه و آله.

و إن کانت تطلب فدکا و تدّعی أن أباها صلّی اللّه علیه و آله نحلها إیاها، احتاجت إلی إقامه البینه و لم یبق لما رواه أبو بکر من قوله: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث معنی، و هذا واضح جدا، فتدبّره.

المصادر:

کشف الغمه: ج 1 ص 475.

139
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

قال جدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ملعون ملعون من یظلم بعدی فاطمه علیها السّلام ابنتی و یغصبها حقها و یقتلها، ثم قال: یا فاطمه، أبشری فلک عند اللّه مقام محمود، تشفعین فیه لمحبیک و شیعتک فتشفّعین. یا فاطمه، لو أن کل نبی بعثه اللّه و کل ملک قرّبه شفّعوا فی کل مبغض لک غاصب لک، ما أخرجه اللّه من النار أبدا.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 708، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ج 1 ص 150، علی ما فی العوالم.

3. العدد القویه: ص 225 ح 19.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:159

الأسانید:

فی کنز الفوائد: عن أبی الحسن محمد بن أحمد بن شاذان، عن أبیه، عن محمد بن الحسن بن الولید، عن الصفار، عن محمد بن زیاد، عن المفضل بن عمر، عن یونس بن یعقوب، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

140
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

قال علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام: انطلقی فاطلبی میراثک من أبیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فجاءت إلی أبی بکر فقالت: اعطنی میراثی من أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قال: النبی صلّی اللّه علیه و آله لا یورّث. فقالت:

أ لم یرث سلیمان داود؟ فغضب و قال: النبی صلّی اللّه علیه و آله لا یورّث. فقالت: أ لم یقل زکریا: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ»؟ «1» فقال: النبی علیهما السّلام لا یورّث. فقالت: أ لم یقل اللّه: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ». «2» فقال: النبی صلّی اللّه علیه و آله لا یورّث.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 478.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 631 ح 20، عن کشف الغمه.

141
المتن:

روی أن عائشه و حفصه هما اللتان شهدتا بقوله: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث و مالک بن أوس النصری.

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 5.

(2). سوره النساء: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:160

و لما ولّی عثمان قالت له عائشه: اعطنی ما کان یعطینی أبی و عمر. فقال: لا أجد له موضعا فی الکتاب و لا فی السنه، و لکن کان أبوک و عمر یعطیانک عن طیبه أنفسهما و أنا لا أفعل.

قالت: فاعطنی میراثی من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال: أ لیس جئت فشهدت أنت و مالک بن أوس النصری أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: لا نورّث، فأبطلت حق فاطمه علیها السّلام و جئت تطلبینه؟! لا أفعل. قال: فکان إذا خرج إلی الصلاه نادت و ترفع القمیص و تقول: إنه قد خالف صاحب هذا القمیص.

فلما آذته صعد المنبر فقال: إن هذه الزعراء عدوه اللّه، ضرب اللّه مثلها و مثل صاحبتها حفصه فی الکتاب: «امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما ... وَ قِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ». «1» فقالت له: یا نعثل یا عدو اللّه، إنما سمّاک رسول اللّه باسم نعثل الیهودی الذی بالیمن، فلاعنته و لاعنها، و حلفت أن لا تساکنه بمصر أبدا و خرجت إلی مکه.

قلت: قد نقل ابن أعثم صاحب الفتوح أنها قالت: اقتلوا نعثلا، قتل اللّه نعثلا، فلقد أبلی سنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هذه ثیابه لم تبل، و خرجت إلی مکه.

و روی غیره: إنه لما قتل جاءت

إلی المدینه، فلقیها فلان فسألته عن الأحوال، فخبّرها فقال: إن الناس اجتمعوا علی علی علیه السّلام. فقالت: و اللّه لأطالبنّ دمه. فقال لها: فأنت حرّصت علی قتله! قالت: إنهم لم یقتلوه حیث قلت، و لکن ترکوه حتی تاب و نقی من ذنبوه و صار کالسبیکه و قتلوه.

و أظنّ أن ابن أعثم رواه کذا أو قریبا منه، فإن کتابه لم یحضرنی وقت بلوغی هذا الموضع.

______________________________

(1). سوره التحریم: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:161

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 478.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 768 ح 2، عن کشف الغمه.

142
المتن:

قال المحقق الکنتوری فی مطاعن أبی بکر:

الطعن الثانی عشر:

إن أبا بکر منع فاطمه علیها السّلام عن میراث أبیها. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا ابن أبی قحافه! أنت ترث أباک و أنا لا أرث أبی؟ و احتجّ أبو بکر بخبر واحد و هو نفسه، فقال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث و لا نورّث، و هذا الخبر مخالف للقرآن صریحا لقوله تعالی: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ» «1»، و هو عام شامل للنبی صلّی اللّه علیه و آله و غیره، و أیضا مخالف لنصّ آخر و هو قوله تعالی: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «2»، و «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ». «3» فثبت أن الأنبیاء یورّثون و یورّثون ....

و کلامه فی إرث فاطمه علیها السّلام و غصب فدکها طویل، و نحن نکتفی بهذا المقدار منه.

المصادر:

تشیید المطاعن للسید محمد قلی الکنتوری: ج 1 ص 184.

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 11.

(2). سوره النمل: الآیه 16.

(3). سوره مریم: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:162

143
المتن:

قال یوحنّا بن إسرائیل المصری جدید الإسلام:

روی البخاری فی صحیحها: أنه لما توفّی أبو بکر و جلس عمر مکانه، أتی العباس و علیا علیه السّلام إلی عمر و طلب میراثهما من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فغضب عمر و قال کلاما یقول فیه:

فلما توفّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال أبو بکر: أنا ولیّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فجئت أنت تطلب میراثک من ابن أخیک و یطلب هذا میراث امرأته من أبیها. فقال لکما أبو بکر: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه یکون صدقه. فرأیتماه کاذبا آثما غادرا خائنا.

ثم توفّی أبو بکر، فقلت: أنا ولیّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ولیّ أبی بکر. فجئت أنت و علی و أنتما جمیعا و أمرکما واحد، فقلتم: الأمر لنا دونکم. فقلت لکما مقاله أبی بکر.

فرأیتمانی کاذبا آثما غادرا خائنا.

قال یوحنا بعد نقل هذا الحدیث لعلماء العامه: لو ألزموکم الرافضیون و قالوا لکم:

هل صدق عمر فی کلامه هذا أو کذب، فما تقولون؟ فإن تقولوا: صدق، یلزم أن علیا علیه السّلام و العباس یعتقدان بأن أبا بکر و عمر کاذبان آثمان خائنان غادران، و إذا شهد مثل علی علیه السّلام و العباس علی أحد بهذه الصفات لا شک أنه صدق و حق، لأنکم أجمعوا بأن الحق مع علی علیه السّلام و هذا موافق لحدیث صحیح قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و

آله: «الحق مع علی علیه السّلام و علی علیه السّلام مع الحق».

و إن تقولوا: کذب عمر، فإذا هو لا یلیق للخلافه، فإن من کذب فی مثل أبو بکر و عمر لا ینبغی أن یکون إمام الأمه خلیفه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

کتاب الخلیفه یوحنا بن إسرائیل المصری: ص 39.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:163

الفصل الثانی خطبتها علیها السّلام فی المسجد

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:164

فی هذا الفصل

اشاره

خطبه الزهراء علیها السّلام فی المسجد خلاصه الدین و تشریح الأحکام و تبیین الإسلام و نتیجه الإنسانیه.

خطبه الزهراء علیها السّلام برکه فی التاریخ و منشور فی لوح محفوظ و مثبت فی الصدور و فی مکتوب الأوراق إلی بقاء العالم.

خطبه الزهراء علیها السّلام من أکبر الوثائق التاریخیه و الذخائر الإسلامیه، تتحدّث عما جری فی صدر الإسلام.

خطبه الزهراء علیها السّلام أعلی و أرقی و أوسع ثغور المذهب بل ثغور الإسلام، بل هو تنظر إلی الأفق المحیط بما تحت الخضراء.

خطبه الزهراء علیها السّلام ینطوی علی المجد و الشرف و فیه ارتقاء الملل.

خطبه الزهراء علیها السّلام من محفوظات الزمان لا تبلی، بل تتجدّد و تتجلّی کل یوم أکثر مما کانت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:165

خطبه الزهراء علیها السّلام عقیده و دین و سعاده للبشریه إلی آخر الدهر.

خطبه الزهراء علیها السّلام مدینه فاضله و دار سلام، تدعو طالبها إلی جنات النعیم بأعلی صوتها منادیا: «ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِینَ». «1»

خطبه الزهراء علیها السّلام فی مسجد الرسول صلّی اللّه علیه و آله أنست خطب راحیل خطیب أهل الجنه.

خطبه الزهراء علیها السّلام ضوؤها و شعاعها جعلت خطب و مزامیر داود دون شعاعها.

خطبه الزهراء علیها السّلام فی مسجد أبیها تذکّر مناجاه الکلیم فی طور سیناء.

خطبه الزهراء علیها السّلام تجاه المنافقین سبقت کلمه الخلیل فی نار نمرود.

خطبه الزهراء علیها السّلام احتجاج علی أهل اللجاج فی ساعه واحده فی أمه أبیها کاحتجاج و عظه نوح لأهله فی ألف سنه إلا خمسین.

خطبه الزهراء علیها السّلام دره بیضاء فی ظلمات کفر یثرب.

خطبه الزهراء علیها السّلام و کلماتها فی نفسها نور و عن لسان الزهراء علیها السّلام نور علی نور.

خطبه الزهراء علیها

السّلام محک الکلام و فصل الخطاب بین الحق و الباطل.

خطبه الزهراء علیها السّلام أبو البلاغه و أم الفصاحه و نهایه الفصاحه و البلاغه و غایتها.

خطبه الزهراء علیها السّلام ملیئه بالبهاء و الضیاء و الرفعه و الجلاله.

خطبه الزهراء علیها السّلام زلزلت الأرض منه زلزالها کما زلزلت المدینه و زلزلت جدران المسجد.

خطبه الزهراء علیها السّلام کلّ منها بیان کلّ بلیغ و أخرس لسان کل فصیح و تلجلج کلام کل خطیب.

______________________________

(1). سوره الحجر: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:166

خطبه الزهراء علیها السّلام خرج من فم بنت أفصح العرب و العجم و من لسان حلیله إمام الکلام و البیان و من شفتی أم فصحاء العالم.

خطبه الزهراء علیها السّلام لم تتوقّف فی جوّ المدینه و فی فضاء مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله و فی لسان الصدیقه علیها السّلام فی تجاه غاصب الخلافه و الحقوق، بل تکوّنت منها خطب أخری و تولّدت فی سکک الکوفه و فی المسجد الأموی و فرغت عن اللسان العلوی الفاطمی شفتی ابنته الکبری زینب الحوراء و فضحت خلیفه الغاصب الخامس ابن خندف یزید و عامله ابن مرجانه، و لم تتوقّف أن تولّدت منها مره أخری الخطبه السجادیه فوق المنبر الأمویه فی حضور الخلیفه و زلزلت عمود الخلافه و هدمت بنیان الحکومه.

خطبه الزهراء علیها السّلام فی ثلاثه أبعاد تنطق عن علوم ثلاثه: الاعتقاد و الأخلاق و الأحکام.

خطبه الزهراء علیها السّلام علی ما حقّقت لا شک و لا شبهه فی صدورها عن الزهراء علیها السّلام و لا یقدر بمثله بل بجمله منها أحد، لا أبو العیناء و لا أبو العمیاء و لا أبو الأعمی و لا غیرها.

خطبه الزهراء علیها السّلام خطبه تلیق بشأنها، فلم

یخطب و لا یخطب و لن یخطب مثلها من أول الخلیفه و الخلیفه من لدن آدم و قبلها إلی فناء العالم إلا أبوها و بعلها و أبناؤها، صلوات اللّه علیهم.

خطبه الزهراء علیها السّلام کلام قدیسه الإسلام بل کلام قدیسه الوجود، کلام الصدیقه الطاهره المطهره، لا یمسّها إلا المطهّرون، صدر من سیده نساء العالمین علیها السّلام.

هذه الخطبه تکفی لإصلاح الدین و الدنیا و الآخره إذا جعلت نصب العین، و لکن المنافقون سمعوها منها فنبذوها وراء ظهورهم، فبئس ما صنعوا.

هذه الخطبه ألقت علامات استفهام کثیره بین یدی أبی بکر لم یقدر لجواب واحده منها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:167

کفی فی فضل هذه الخطبه أن نقول: لو لم یکن للزهراء علیها السّلام فضیله إلا هذه الخطبه لکفی فی فضلها و علوّ شأنها و شموخ قدرها.

فالعجب و الأسف لمن یزعم أن الزهراء علیها السّلام تخطب هذه الخطبه الغرّاء لأجل نخیلات و مزارع فی قریه فدک قطّ!

اللّه أکبر و سبحان من خلق الزهراء علیها السّلام و سبحان من خلق الکائنات لأجلها و جعل مهرها الأرض کلها و فدک جزء منها!

الزهراء علیها السّلام أکرم و أعظم من أن تخطب بهذه الخطبه لأجل فدک أو لأجل إرثها أو لأجل حطام الدنیا، و فدک و غیر فدک دون أن تخطب سیده النساء علیها السّلام لها، و ما تصنع فاطمه و علی علیهما السّلام بفدک و غیر فدک و ما عند اللّه خیر لهما و أبقی.

ما أصغر فدک بالنسبه إلی فوق الأرض و فی الجغرافیا و ما أوسعها فی خارطه التاریخ و فی حدودها علی مستوی الحکومه الإسلامیه و الخلافه الإلهیه، و أوسعتها الزهراء علیها السّلام مره أخری علی أوسعیتها بخطبتها الغراء الخالده

العالمیه.

إن الزهراء علیها السّلام انعقد مجلسا فی مسجد أبیها فی حشد من المسلمین لاستیضاح و محاکمه غاصب الخلافه الإلهیه و الحکومه الإسلامیه أولا، و استیضاح و محاکمه المسلمین من المهاجرین و الأنصار و غیرهم ثانیا. فلینظر أهل الملل و النحل قبل أن یعرف الزهراء علیها السّلام و أبا بکر و لیقضوا بنظره العدل و الإنصاف فی ما جری بینهما.

أیها الناس! أیها المسلمون! یا أهل العالم! یا ملائکه السماوات! هذه سیدتنا و هذه خطبتها و هذه بضاعتنا؛ اشهدوا علی هؤلاء القوم، سرقوا الخلافه و الدین، و اختلسوا فدک و المیراث، و ظلموا و سخطوا و ألّموا و أهضموا حبیبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی طرحوها علی الفراش، و جعلوها کالخیال حتی ألقت خطبتها جالسه علی الأرض، مع أن الخطیب یخطب قائما أو جالسا علی المنبر أو الکرسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:168

فیا حسره علی خطبه ألقیت علی رجال من المسلمین و لم ینتبهوا من غمیزتهم و سنتهم و نیامهم، بل سمعوا الحقائق و الحکم عن السیده؛ فاستحوذ علیهم الشیطان فأنساهم ذکر اللّه و ابتاعوا لأنفسهم معیشه ضنکا و نبذوا هذه الحقائق وراء ظهورهم، فبئس ما یشترون.

هذه خطبه بدأت بأنّه الزهراء علیها السّلام و أنّه المهاجرین و الأنصار و بکائهم، و بکاء و حنین من لم یبک و لا یبکی أبدا، و بکاء من کان قلبه کالصخر، و بکاء من غصب فدک الزهراء علیها السّلام.

فشرعت بها بالحمد و الثناء و بعثه النبی صلّی اللّه علیه و آله و رسالته علی الأمه و الخطاب للمهاجرین و الأنصار.

ثم فی کتاب اللّه و العتره و فی أسرار الأحکام و توصیف نفسها و مسیره رساله أبیها.

ثم فی

شأن علی علیه السّلام فی إبلاغ الرساله و ما وقع بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله.

و أخیرا فی خطبتها فی فدک و الإرث. ثم شکواها إلی قبر أبیها و خطابها مع الأنصار و تظلّمها و شکواها و جواب أبی بکر لها و حدیث مجعوله، و خطابها فی ردّ أبی بکر و جواب أبی بکر ثانیا.

ثم معاتبه الزهراء علیها السّلام للمسلمین و أثر خطبتها.

ثم قصه أبی بکر و عمر بعد خطبتها، و اجتماع الناس فی المسجد و خطبه أبی بکر، و استنکار أم سلمه و ما جری بینها و بین رافع.

ثم رجوعها إلی المنزل و شکواها إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام، و تسلیه علی علیه السّلام و آخر کلامها: حسبی اللّه.

یأتی فی هذا الفصل عن خطبتها الفدکیه العناوین التالیه فی 37 حدیثا:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:169

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل أبی جعفر محمد بن جریر الطبری الإمامی بروایه زینب الکبری بنت أمیر المؤمنین علیها السّلام، و فیها مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی المسجد النبوی فی لمّه من حفدتها و نساء قومها تمشی مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و حولها المهاجرین و الأنصار، و أنّتها و إجهاش القوم و أنّتهم بأنّتها، و افتتاح الخطبه بعد سکون روعتهم و هدوء فورتهم.

ابتداؤها بالحمد و الثناء علی ما أنعم ببیانها الغرّاء و کلامها الفصیح و الشهاده برساله أبیها محمد صلّی اللّه علیه و آله.

ثم التفاته إلی المهاجرین و الأنصار و خطابهم بأمر اللّه و نهیه و شرائع الإسلام و أسرار الأحکام، و تعریف نفسه و تبلیغ أبیه فی أمر الرساله و إهدائه قومه إلی الصراط المستقیم و فعال الناس بعد وفاه النبی صلّی

اللّه علیه و آله، و الإشاره إلی تراثه و ذکر آیات الإرث.

شکواها إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و خطابها مع الأنصار و ظلمها و غصبها تراث أبیها و خذلان الناس عن الحق و خذلانهم ابنه نبیهم و تظلّمها بأنی بنت نبیکم.

جواب أبی بکر لها بحدیث مجعول، خطابها مع أبی بکر، تصریح القرآن بإرث الأنبیاء و جواب أبی بکر لها، خطابها مع المسلمین و عتابهم و توبیخهم، أثر خطبتها و ما جری بین أبی بکر و عمر بعد خطبتها، ثم النداء بالصلاه جامعه، استنکار أم سلمه خطابها مع رافع و تذکّر واقعه الغدیر، شکواها إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و تخفیف أمیر المؤمنین علیه السّلام آلامها و أحزانها.

روایه هذه الخطبه فی أکثر من عشرین مصدرا مع عده أسانید و بطرق مختلفه.

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل أبی جعفر الطبری أیضا بروایه تنتهی إلی الحسین علیه السّلام، و بروایه تنتهی إلی الباقر علیه السّلام، و بروایه تنتهی إلی ابن عباس، و بروایه تنتهی إلی عبد اللّه بن الحسن بن الحسن، و بروایه محمد أبی هشام، و بروایه عوانه، و بروایه ابن عائشه، و بروایه فاطمه بنت الحسین علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:170

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل أبی الفضل أحمد بن أبی طاهر بن طیفور بروایه زینب الکبری بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام، و بروایه الإمام الحسین علیه السّلام، و بروایه عبد اللّه بن الحسن بن الحسن.

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل أبی منصور أحمد بن علی بن أبی طالب الطبرسی بروایه عبد اللّه بن الحسن بأسناده عن آبائه علیهم السّلام.

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل السید المرتضی بروایه عائشه و بروایه ابن عائشه.

خطبه الزهراء

علیها السّلام بنقل القاضی النعمان أبی حنیفه المغربی بروایه محمد بن سلام بأسناده.

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل السید رضی الدین علی بن طاوس بروایه عائشه.

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل أبی الحسن علی بن عیسی بن أبی الفتح الإربلی عن کتاب السقیفه و فدک الجوهری بروایه عبد اللّه بن الحسن بن الحسن و علی بن الحسین عن أبیه علیهما السّلام، و بروایه أبی جعفر محمد بن علی علیه السّلام. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 13 170 فی هذا الفصل ..... ص : 164

بنقل ابن أبی الحدید بالروایات الثلاثه المذکوره.

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل یوسف بن حاتم الشامی بروایه زینب الکبری بنت علی بن أبی طالب علیها السّلام.

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل أبی سعد منصور بن الحسین الآبی.

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل الشیخ محمد الأخباری النیشابوری بروایه عائشه.

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل الخوارزمی بروایه عائشه شطرا منها.

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل ابن الأثیر.

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل السبط ابن الجوزی عن الشعبی شطرا منها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:171

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل الشیخ المفید بروایه زینب بنت أمیر المؤمنین علیها السّلام شطرا منها.

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل الشیخ الصدوق بروایه زینب بنت علی علیها السّلام شطرا منها.

خطبه الزهراء علیها السّلام بنقل ابن شهرآشوب شطرا منها.

نقل العلامه المجلسی هذه الخطبه عن الاحتجاج و شرحها ببیان أوفی.

کلام المولی محمد علی القراجه داغی الأنصاری فی الاحتجاجات و ما ذکر من أمر فدک و شرح خطبتها الغرّاء و حلّ غوامض العبارات و اللغات بأحسن ما یمکن، و ذکر مصادرها و أسانیدها و طرقها المتکاثره المتضافره.

کلام الکعبی فی تحکیم صدور الخطبه و أسانیده و جواب الإشکالات و النقض و الإبرام

فی ذلک و ما یتوهّم البعض من صدورها و وقوع بعض مقدماتها و ذکر متن الخطبه عن الاحتجاج.

ذکر ابن میثم شطرا من خطبه الزهراء علیها السّلام بعد ذکر کتاب أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی عثمان بن حنیف.

کلام السید الأمین فی خطبتها الغرّاء و الجواب عن بعض علماء العامه فی طلب فاطمه علیها السّلام و کفّها بعد الطلب و غضبها علی غاصبها و ردّ قول أبی العیناء.

ذکر عبد الوهاب الکاشی شطرا کثیرا من خطبتها المنقوله خلفا عن سلف و رجوعها إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و الکلام بینهما.

کلام السید محمد کاظم القزوینی فی مقدمه خطبه الزهراء علیها السّلام فی سرّ مطالبه الزهراء علیها السّلام فدک و التحدی و الإصرار فیها و الجواب عن بعض المشاکل المتوهمه فی الأذهان.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی ذکر انصراف فاطمه علیها السّلام من عند أبی بکر و کلامها لأمیر المؤمنین علیه السّلام و جوابه لها، دفع المجلسی الإشکال الذی یتوهّم من اعتراض فاطمه علیها السّلام مع عصمتها علیها السّلام و النقض و الإبرام و الاستدلال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:172

قصیده عبد المنعم الفرطوسی فی قصه فدک و خطبه الزهراء علیها السّلام.

کلام المسعودی فی اختیار إمامه المفضول و کلام فاطمه علیها السّلام متمثّله عند قبر أبیها صلّی اللّه علیه و آله.

کلام ابن شهرآشوب فی مناقب الصالحات، منها فقره من خطبه فاطمه علیها السّلام.

کلام الشیخ الحر العاملی فی ادعاء فاطمه علیها السّلام من أبی بکر المیراث و النحله و سهم ذوی القربی و منع أبی بکر منها و خطبه فاطمه علیها السّلام و إنشاد الشعر و إظهار التظلّم و الشکوی.

کلام السید شرف الدین فی خطبه فاطمه علیها السّلام و احتجاجات الهاشمیین

و الصحابه و التابعین کسلمان و أبی ذر و عمار و المقداد و بریده و أبی الهیثم و سهل و عثمان ابنی حنیف و خزیمه و أبیّ و أبی أیوب و غیرهم.

کلام النمازی فی فصاحه خطبه فاطمه علیها السّلام و بلاغتها فی کلامها مع عائشه و فی شکایتها من أهل المدینه و کلماتها مع أمیر المؤمنین علیه السّلام حین انصرافها من المسجد.

کلام الزمخشری و الزبیدی و ابن المنظور و ابن الأثیر فی ماده لمّه بمعنی الجماعه.

کلام کمال السید فی کیفیه ورود الزهراء علیها السّلام فی المسجد و أنّتها و بکاء القوم.

قصیده السید المدرّسی فی قصه فدک و خطبه الزهراء علیها السّلام.

کلام الجاحظ فی سؤال و جواب فاطمه علیها السّلام مع أبی بکر و ردّ تنزیه أبی بکر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:173

1
المتن:

عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین، عن عمته زینب بنت أمیر المؤمنین علیهم السّلام، قالت:

لما أجمع أبو بکر علی منع فاطمه علیها السّلام فدکا و انصرف عاملها منها، لاثت خمارها، ثم أقبلت فی لمّه من حفدتها و نساء قومها، تطأ أذیالها، ما تخرم مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی دخلت علی أبی بکر و قد حفل حوله المهاجرون و الأنصار.

فنیطت دونها ملاءه، فأنّت أنّه أجهش لها القوم بالبکاء. ثم أمهلت حتی هدأت فورتهم و سکنت روعتهم، افتتحت الکلام فقالت:

أبتدئ بالحمد لمن هو أولی بالحمد و المجد و الطول؛ الحمد للّه علی ما أنعم و له الشکر علی ما ألهم، و الثناء علی ما قدم من عموم نعم ابتدأها، و سبوغ آلاء أسداها، و إحسان متن والاها، جمّ عن الإحصاء عددها، و

نأی عن المجاراه أمدها، و تفاوت عن الإدراک أبدها، استدعی الشکور بإفضالها، و استحمد إلی الخلائق بأجزالها، و أمر بالندب إلی أمثالها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:174

و أشهد أن لا إله إلا اللّه، کلمه جعل الإخلاص تأویلها، و ضمّن القلوب موصولها، و أبان فی الفکر معقولها؛ الممتنع من الأبصار رؤیته، و من الألسن صفته، و من الأوهام الإحاطه به.

ابتدع الأشیاء لا من شی ء کان قبله، و أنشأها بلا احتذاء مثله؛ وضعها لغیر فائده زادته إظهارا لقدرته، و تعبّدا لبریته، و إعزازا لأهل دعوته. ثم جعل الثواب علی طاعته، و وضع العقاب علی معصیته، زیاده لعباده عن نقمته، و حیاشه لهم إلی جنته.

و أشهد أن أبی محمدا عبده و رسوله؛ اختاره قبل أن یبعثه، و سمّاه قبل أن یستنجبه، إذ الخلائق فی الغیب مکنونه، و بسدّ الأوهام مصونه، و بنهایه العدم مقرونه، علما من اللّه فی غامض الأمور، و إحاطه من وراء حادثه الدهور، و معرفه بموقع المقدور.

ابتعثه اللّه إتماما لعلمه، و عزیمه علی إمضاء حکمه، فرأی الأمم فرقا فی أدیانها، عکّفا علی نیرانها، عابده لأوثانها، منکره للّه مع عرفانها؛ فأنار اللّه بمحمد صلّی اللّه علیه و آله ظلمها و فرّج عن القلوب شبهها، و جلا عن الأبصار غممها، و عن الأنفس عمهها.

ثم قبضه اللّه إلیه قبض رأفه و رحمه و اختیار، و رغبه لمحمد عن تعب هذه الدار، موضوعا عنه أعباء الأوزار، محفوه بالملائکه الأبرار و رضوان الرب الغفّار، و مجاوره الملک الجبار؛ أمینه علی الوحی و صفیّه و رضیّه و خیرته من خلقه و نجیّه؛ فعلیه الصلاه و السلام و رحمه اللّه و برکاته.

ثم التفتت إلی أهل المسجد فقالت للمهاجرین و الأنصار:

و أنتم

عباد اللّه نصب أمره و نهیه، و حمله دینه و وحیه، و أمناء اللّه علی أنفسکم، و بلغاؤه إلی الأمم؛ زعیم اللّه فیکم، و عهد قدم إلیکم.

و بقیه استخلفها علیکم؛ کتاب اللّه بینه بصائره، و آیه منکشفه سرائره و برهانه، متجلّیه ظواهره، مدیم للبریه استمامه، قائد إلی الرضوان أتباعه، مؤد إلی النجاه أشیاعه؛ فیه تبیان حجج اللّه المنیره، و مواعظه المکرّره، و عزائمه المفسّره، و محارمه المحذّره،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:175

و أحکامه الکافیه، و بیّناته الجالیه، و فضائله المندبه، و رخصه الموهوبه، و رحمته، و شرائعه المکتوبه.

ففرض اللّه علیکم الإیمان تطهیرا لکم من الشرک، و الصلاه تنزیها لکم عن الکبر، و الزکاه تزییدا فی الرزق، و الصیام إثباتا للإخلاص، و الحجّ تشییدا للدین، و الحق تسکینا للقلوب و تمکینا للدین، و طاعتنا نظاما للمله، و إمامتنا لما للفرقه، و الجهاد عزّا للإسلام، و الصبر معونه علی الاستجابه، و الأمر بالمعروف مصلحه للعامه، و النهی عن المنکر تنزیها للدین، و البرّ بالوالدین وقایه من السخط، وصله الأرحام منماه للعدد و زیاده فی العمر، و القصاص حقنا للدماء، و الوفاء بالعهود تعرّضا للمغفره، و وفاء المکیال و المیزان تعبیرا للبخس و التطفیف، و اجتناب قذف المحصنه حجابا عن اللعنه، و التناهی عن شرب الخمور تنزیها عن الرجس، و مجانیه السرقه إیجابا للعفه، و أکل مال الیتیم و الاستیثار به إجاره من الظلم، و النهی عن الزنا تحصّنا عن المقت، و العدل فی الأحکام إیناسا للرعیه، و ترک و الجور فی الحکم إثباتا للوعید، و النهی عن الشرک إخلاصا له تعالی بالربوبیه.

فاتقوا اللّه حق تقاته، و لا تموتنّ إلا و أنتم مسلمون، و لا تتولّوا مدبرین،

و أطیعوه فیما أمرکم و نهاکم؛ ف «إِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ». «1»

فاحمدوا اللّه الذی بنوره و عظمته ابتغی من فی السماوات و من فی الأرض إلیه الوسیله؛ فنحن وسیلته فی خلقه، و نحن آل رسوله صلّی اللّه علیه و آله، و نحن حجه غیبه، و ورثه أنبیائه.

ثم قالت: أنا فاطمه و أبی محمد صلّی اللّه علیه و آله؛ أقولها عودا علی بدء، و ما أقولها إذ أقول سرفا و لا شططا؛ «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ». «2» إن تعزّوه تجدوه أبی دون نسائکم و أخا ابن عمی دون رجالکم؛ تبلغ النذاره صادعا بالرساله، ناکبا عن سنن المشرکین، ضاربا لأثباجهم، آخذا بأکظامهم، داعیا إلی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه.

______________________________

(1). سوره الفاطر: الآیه 28.

(2). سوره التوبه: الآیه 128.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:176

یجذّ الأصنام و ینکت الهام، و حتی انهزم الجمع و ولّوا الدبر، و حتی تفرّی اللیل عن صبحه، و أسفر الحق عن محضه، و نطق زعیم الدین، و هدأت فوره الکفر، و خرست شقاشق الشیطان، و فهتم بکلمه الإخلاص، «وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ». «1»

فأنقذکم منها نبیه صلّی اللّه علیه و آله؛ تعبدون الأصنام، و تستقسمون بالأزلام، مذقه الشارب، و نهزه الطامع، و قبسه العجلان، و موطئ الأقدام؛ تشربون الرنق، و تقتاتون القدد، أذلّه خاشعین؛ تخافون أن یتخطّفکم الناس من حولکم. فأنقذکم به بعد اللتیا و اللتی و بعد ما منی ببهم الرجال و ذؤبان العرب؛ «کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ» «2»، و کلّما نجم قرن الضلاله أو فغرت فاغره للمشرکین قذف أخاه فی لهواتها، فلا ینکفئ حتی یطأ

صماخها بأخمصه، و یخمد لهبها بحدّه؛ مکدودا فی ذات اللّه، قریبا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، سیدا فی أولیاء اللّه و أنتم فی بلهنیه آمنون، وادعون فرحون؛ تتوکّفون الأخبار، و تنکصون عند النزال علی الأعقاب، حتی أقام اللّه بمحمد صلّی اللّه علیه و آله عمود الدین.

و لما اختار له اللّه عز و جل دار أنبیائه و مأوی أصفیائه، ظهرت حسیکه النفاق و سمل جلباب الدین و أخلق ثوبه و نحل عظمه و أودت رمّته، و ظهر نابغ، و نبغ خامل، و نطق کاظم، و هدر فنیق الباطل.

یخطر فی عرصاتکم، و اطّلع الشیطان رأسه من مغرزه، صارخا بکم. فألفاکم غضابا فحطمتم غیر إبلکم و أوردتموها غیر شربکم بدارا.

زعمتم خوف الفتنه؟ «أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا، وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ». «3» هذا و العهد قریب و الکلم رحیب و الجراح لمّا یندمل.

فهیهات منکم و أین بکم و أنّی تؤفکون؟ و کتاب اللّه بین أظهرکم؛ زواجره لائحه، و أوامره لامحه، و دلائله واضحه، و أعلامه بیّنه، و قد خالفتموه رغبه عنه. ف «بِئْسَ

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 103.

(2). سوره المائده: الآیه 64.

(3). سوره التوبه: الآیه 49.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:177

لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا». «1»

ثم لم تریثوا شعثها إلا ریث أن تسکن نفرتها و یسلس قیادها؛ تسرّون حسوا بارتغاء، أو نصبر منکم علی مثل حزّ المدی، و زعمتم أن لا أرث لنا. أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ تبغون «2» وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ». «3»

أیها معشر المسلمین! أ أبتزّ إرث أبی؟! یا ابن أبی قحافه؟ أبی اللّه أن ترث أباک

و لا أرث أبی؟ لقد جئت شیئا فریا!

جرأه منکم علی قطیعه الرحم و نکث العهد؛ فعلی عمد ترکتم کتاب اللّه بین أظهرکم و نبذتموه، إذ یقول: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «4»، و فیما قصّ من خبر یحیی و زکریا إذ یقول: «رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا» «5»، و قال عز و جل: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ» «6»، و قال تعالی: «إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ». «7»

زعمتم أن لا حظّ لی و لا أرث من أبی؟ أ فخصّکم اللّه بآیه أخرج أبی منها أم تقولون أهل ملتین لا یتوارثان؟ أو لست أنا و أبی من مله واحده؟ أم أنتم بخصوص القرآن و عمومه أعلم ممن جاء به؟

فدونکموها مرحوله مزمومه، تلقاکم یوم حشرکم، فنعم الحکم اللّه و نعم الخصیم محمد صلّی اللّه علیه و آله و الموعد القیامه، و عما قلیل تؤفکون و عند الساعه ما تخسرون، و لکل نبأ مستقرّ، و سوف تعلمون من یأتیه عذاب یخزیه و یحلّ علیه عذاب مقیم.

______________________________

(1). سوره للکهف: الآیه 50.

(2). سوره المائده: الآیه 50.

(3). سوره آل عمران: الآیه 85.

(4). سوره النمل: الآیه 16.

(5). سوره مریم: الآیه 6.

(6). سوره النساء: الآیه 11.

(7). سوره البقره: الآیه 180.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:178

ثم التفتت إلی قبر أبیها و تمثّلت بأبیات صفیه بنت عبد المطلب:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اجتثّ أهلک مذ غیّبت و اغتصبوا

أبدت رجال لنا فحوی صدورهم لما نأیت و حالت بیننا الکثب

تهجّمتنا لیال و استخفّ بنادهر فقد أدرکوا منا الذی طلبوا

قد کنت للخلق نورا

یستضاء به علیک تنزل من ذی العزه الکتب

و کان جبریل بالآیات یؤنسنافغاب عنا فکل الخیر محتجب فقال أبو بکر: صدقت یا بنت رسول اللّه، لقد کان أبوک بالمؤمنین رءوفا رحیما و علی الکافرین عذابا ألیما، و کان و اللّه إذا نسبناه وجدناه أباک دون النساء، و أخا ابن عمک دون الرجال؛ آثره علی کل حمیم و ساعده علی الأمر العظیم، و أنتم عتره نبی اللّه الطیبون، و خیرته المنتجبون علی طریق الجنه أدلّتنا، و أبواب الخیر لسالکینا.

فأما ما سألت، فلک ما جعله أبوک و أنا مصدّق قولک، لا أظلم حقک.

و أما ما ذکرت من المیراث، فإن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث.

فقالت فاطمه علیها السّلام: یا سبحان اللّه! ما کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال مخالفا و لا عن حکمه صادفا؛ فلقد کان یلتقط أثره و یقتفی سیره. أ فتجمعون إلی الظلامه الشنعاء و الغلبه الدهیاء، اعتلالا بالکذب علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إضافه الحیف إلیه؛ و لا عجب إن کان ذلک منکم و فی حیاته ما بغیتم له الغوائل، و ترقّبتم به الدوائر.

هذا کتاب اللّه حکم عدل و قائل فصل عن بعض أنبیائه إذ قال: «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «1»، و فصّل فی بریته المیراث مما فرض من حظّ الذکور و الأناث. فلم سوّلت لکم أنفسکم أمرا؟ فصبر جمیل و اللّه المستعان علی ما تصفون.

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:179

قد زعمت أن النبوه لا تورّث و إنما یورّث ما دونها! فما لی أمنع إرث أبی؟ أ أنزل اللّه فی کتابه: إلا فاطمه بنت محمد؟

فدلّنی علیه أقنع به.

فقال أبو بکر لها: یا بنت رسول اللّه! أنت عین الحجه و منطق الحکمه، لا أدلی بجوابک و لا أدفعک عن صوابک، لکن المسلمون بینی و بینک؛ فهم قلّدونی ما تقلّدت و آتونی ما أخذت و ما ترکت.

فقالت فاطمه علیها السّلام لمن بحضرته: أ تجتمعون إلی المقبل بالباطل و الفعل الخاسر؛ لبئس ما اعتاض المسلمون؛ و ما یسمع الصمّ الدعاء إذا ولّوا مدبرین.

أما و اللّه لتجدنّ محملها ثقیلا و عبأها وبیلا إذا کشف لکم الغطاء، فحینئذ لات حین مناص، و بدأ لکم من اللّه ما کنتم تحذرون.

قالوا: و لم یکن الرجل حاضرا. فکتب لها أبو بکر کتابا إلی عامله بردّ فدک.

فأخرجته فی یدها و استقبلها عمر، فأخذه منها و تفل فیه و مزّقه و قال: لقد خرف ابن أبی قحافه و ظلم. فقالت له: ما لک لا أمهلک اللّه تعالی و قتلک و مزّق بطنک، و أتت من فورها ذلک الأنصار فقالت:

معشر النقیبه و حصنه الإسلام! ما هذه الغمیزه فی حقی و السنه عن ظلامتی؟ أ ما کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أمر بحفظ المرء فی ولده؟ فسرعان ما أحدثتم و عجلان ذا إهاله! أ تقولون مات محمد صلّی اللّه علیه و آله؟ فخطب جلیل استوسع وهیه، و استهتر فتقه، و فقد راتقه، فأظلمت الأرض لغیبته، و اکتأب خیره اللّه لمصیبته، و أکدت الآمال، و خشعت الجبال و أضیع الحریم، و أزیلت الحرمه بموت محمد صلّی اللّه علیه و آله.

فتلک نازله أعلن بها کتاب اللّه هتافا هتافا، و لقبل ما خلت به أنبیاء اللّه و رسله، «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ ..». «1»

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 144.

الموسوعه الکبری

عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:180

أ بنی قیله! أ أهضم تراث أبی و أنتم بمرأی و مسمع؟ تلبسکم الدعوه و یشملکم الجبن؟ و فیکم العده و العدد، و لکم الدار و الخیره، و أنتم أنجبته التی امتحن، و نحلته التی انتحل، و خیرته التی انتخب لنا أهل البیت.

فنابذتم فینا العرب، و ناهضتم الأمم، و کافحتم البهم؛ لا نبرح و تبرحون، و نأمرکم فتأتمرون، حتی دارت بنا و بکم رحی الإسلام، و درّ حلب البلاد، و خضعت بغوه الشرک، و هدأت روعه الهرج، و بلغت نار الحرب، و استوسق نظام الدین.

فأنّی جرتم بعد البیان و نکصتم بعد الإقدام عن قوم نکثوا أیمانهم و همّوا- الآیه- أ لا أری و اللّه إن أخلدتم إلی الخفض و رکنتم إلی الدعه، فحجتم الذی استرعیتم و رسعتم ما است «1» رعیتم.

ألا «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَبَؤُا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ ...». «2»

ألا و قد قلت الذی قلت علی معرفه منی بالخذله التی خامرتکم، و لکنها فیضه النفس و نفأه الغیظ وبئه الصدر و معذره الحجه، فدونکم فاحتقبوها دبره الظهر، ناقیه الخضا «3»، باقیه العار.

موسومه «4» بشنار الأبد موصوله بنار اللّه المؤصده- الآیه-. فبعین اللّه ما تفعلون! «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» «5»، و أنا ابنه نذیر لکم بین یدی عذاب شدید فاعملوا إنا عاملون و انتظروا إنا منتظرون. و سیعلم الکفار لمن عقبی الدار؛ «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» «6»، «وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ» «7»، «وَ مَنْ یَعْمَلْ

______________________________

(1). هکذا فی المصدر و فی وفاه الصدیقه للمقرم: و لفظتم الذی سوغتم.

(2). سوره

إبراهیم: الآیه 9.

(3). هکذا فی المصدر و فی وفاه الصدیقه: تاقیه الخف.

(4). فی وفاه الصدیقه: مسمومه بشنار الأبد.

(5). سوره الشعراء: الآیه 227.

(6). سوره التوبه: الآیه 105.

(7). سوره الإسراء: الآیه 13.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:181

مِثْقالَ ذَرَّهٍ ...» «1»، و کل الأمر قد قصر.

ثم ولّت، فتبعها رافع بن رفاعه الزرقی، فقال لها: یا سیده النساء، لو کان أبو الحسن تکلّم فی هذا الأمر و ذکر للناس قبل أن یجری هذا العقد، ما عدلنا به أحدا.

فقالت: یردنها إلیک عنی، فما جعل اللّه لأحد بعد غدیر خم من حجه و لا عذر.

قال: فلم یر باک و باکیه کان أکثر من ذلک الیوم؛ ارتجّت المدینه و هاج الناس و ارتفعت الأصوات.

فلما بلغ ذلک أبا بکر قال لعمر: تربت یداک، ما کان علیک لو ترکتنی؛ فربما فات الخرق و رتقت الفتق. أ لم یکن ذلک بنا أحق؟ فقال الرجل: قد کان فی ذلک تضعیف سلطانک و توهین کافّتک، و ما أشفقت إلا علیک. قال: ویلک! فکیف بابنه محمد و قد علم الناس ما تدعو إلیه و ما نحن من الغدر علیه. فقال: هل هی إلا غمره انجلت و ساعه انقضت، و کأن ما قد کان لم یکن:

ما قد مضی مما مضی کما مضی و ما مضی مما مضی قد انقضی أقم الصلاه و آت الزکاه و أمر بالمعروف و انه عن المنکر و وفّر الفی ء وصل القرابه، فإن اللّه یقول: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْری لِلذَّاکِرِینَ» «2»، و یقول: «یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ ...» «3»، و یقول: «وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَهً ...» «4»، ذنب واحد فی حسنات کثیره قلّدنی ما یکون من ذلک.

فضرب بیده علی کتف عمر و

قال: ربّ کربه فرّجتها یا عمر. ثم نادی الصلاه جامعه، فاجتمع الناس و صعد المنبر، فحمد اللّه و أثنی علیه ثم قال:

______________________________

(1). سوره الزلزله: الآیه 8.

(2). سوره هود: الآیه 14.

(3). سوره الرعد: الآیه 39.

(4). سوره آل عمران: الآیه 135.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:182

أیها الناس! ما هذه الرعه و مع کل قاله أمنیه؟ أین کانت هذه الأمانی فی عهد نبیکم؟

فمن سمع فلیقل و من شهد فلیتکلّم. کلّا، بل هو ثعاله شهیده ذنبه؛ لعنه اللّه و قد لعنه رسوله مرات.

بکل أمنیه یقول کروها جذعه ابتغاء الفتنه من بعد ما هرمت، کأم طحال؛ أحبّ أهلها الغوی. ألا لو شئت أن أقول لقلت و لو تکلّمت لبحت، و إنی ساکت ما ترکت. یستعینون بالصبیه، و یستنهضون النساء؟ و قد بلغنی یا معشر الأنصار مقاله سفهائکم، فو اللّه إن أحق الناس بلزوم عهد رسول اللّه لأنتم؛ لقد جاءکم الرسول فاویتم و نصرتم و أنتم الیوم أحق من لزم عهده، و مع ذلک فاغدوا علی أعطیاتکم. فإنی لست کاشفا قناعا و لا باسطا ذراعا و لا لسانا إلا علی من استحق ذلک، و السلام.

قال: فأطلعت أم سلمه رأسها من بابها و قالت: أ لمثل فاطمه علیها السّلام یقال هذه، و هی الحوراء بین الإنس و الإنس للنفس؛ ربّیت فی حجور الأنبیاء، و تداولتها أیدی الملائکه، و نمت فی المغارس الطاهرات؛ نشأت خیر منشأ، و ربّیت خیر مربّی. أ تزعمون أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حرّم علیها میراثه و لم یعلمها و قد قال اللّه له: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» «1»، أ فأنذرها؟

و جاءت تطلبه و هی خیره النسوان و أم ساده الشبان و عدیله مریم ابنه

عمران و حلیله لیث الأقران. تمّت بأبیها رسالات ربه، فو اللّه لقد کان یشفق علیها من الحر و القر فیوسدها یمینه و یدثرها شماله رویدا، فرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بمرأی لأعینکم و علی اللّه تردّون؛ فواها لکم و سوف تعلمون.

قال: فحرّمت أم سلمه تلک السنه عطاءها، و رجعت فاطمه علیها السّلام إلی منزلها، فشکت.

قال أبو جعفر: نظرت فی جمیع الروایات، فلم أجد فیها أتمّ شرح و أبلغ فی الإلزام و أوکد فی الحجه من هذه الروایه، و نظرت إلی روایه عبد الرحمن بن کثیر، فوجدته زاد فی هذا الموضع: أنسیتم قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بدأ بالولایه: «أنت منی بمنزله هارون من

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 214.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:183

موسی»، و قوله: «إنی تارک فیکم الثقلین»؟ ما أسرع ما أحدثتم و أعجل ما نکثتم. و هو فی بقیه الحدیث علی السیاقه.

المصادر:

1. دلائل الإمامه للطبری: ص 30.

2. علل الشرائع: ص 248 ح 2، شطرا منها.

3. علل الشرائع: ص 248 ح 3، شطرا منها.

4. علل الشرائع: ص 249 ح 4، شطرا منها.

5. بحار الأنوار: ج 6 ص 107 ح 1، عن العلل، شطرا منه.

6. بحار الأنوار: ج 6 ص 108، بسند آخر، عن العلل، شطرا منه.

7. بحار الأنوار: ج 29 ص 218 ح 3، عن العلل.

8. بحار الأنوار: ج 29 ص 218 ح 4، عن العلل.

9. بحار الأنوار: ج 29 ص 219 ح 5، عن العلل.

10. تذکره الحمدونیه لابن حمدون: ج 6 ص 255 ح 628، بتفاوت یسیر فی بعض الألفاظ.

11. الفاضل فی صفه الأب الکامل: ص 210، بتفاوت یسیر و نقیصه فیه.

12. بحار الأنوار: ج 89

ص 13 ح 5، شطرا منه، عن العلل.

13. بحار الأنوار: ج 93 ص 368 ح 47، عن العلل.

14. إحقاق الحق: ج 19 ص 163، عن أهل البیت علیهم السّلام.

15. أهل البیت علیهم السّلام لتوفیق أبی علم: ص 88، علی ما فی الإحقاق.

16. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للإسلامی: ص 133، عن الدلائل.

17. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 83.

18. الزهراء علیها السّلام فی السنه و التاریخ و الأدب: ج 2 ص 522.

19. أعیان النساء عبر العصور المختلفه: ص 429.

20. أعلام النساء المؤمنات لمحمد الحسون: ص 556، عن الاحتجاج.

الأسانید:

1. فی دلائل الإمامه: حدثنی أبو الفضل محمد بن عبد اللّه، قال حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد بن سعید الهمدانی، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن عثمان بن سعید الزیات، قال حدثنا محمد بن الحسین العضبانی، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن نصر البزنطی، عن السکونی، عن أبان بن عثمان الأحمر، عن أبان بن تغلب الربعی، عن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:184

عکرمه، عن ابن عباس، قال: لما بلغ فاطمه علیها السّلام إجماع أبی بکر علی منع فدک.

2. دلائل الإمامه: و أخبرنی أبو الحسین محمد بن هارون بن موسی التلّعکبریّ، قال:

حدثنا أبی، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد بن سعید الهمدانی، قال: حدثنی محمد بن المفضل بن إبراهیم بن المفضل بن قیس الأشعری، قال: حدثنا علی بن حسان، عن عمه عبد الرحمن بن کثیر، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین، عن عمته زینب بنت أمیر المؤمنین علیهم السّلام، قالت: لما أجمع أبو بکر علی منع فاطمه علیها السّلام فدکا.

3. دلائل الإمامه: قال أبو العباس: و حدثنا

محمد بن المفضل بن إبراهیم الأشعری، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن عمرو بن عثمان الجعفی، قال: حدثنی أبی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین، عن عمته زینب بنت أمیر المؤمنین علیهم السّلام و غیر واحد: أن فاطمه علیها السّلام لما أجمع أبو بکر علی منعها فدکا.

4. دلائل الإمامه: و حدثنی القاضی أبو إسحاق إبراهیم بن مخلّد بن جعفر بن سهل بن حمران الدقاق، قال: حدّثتنی أم الفضل خدیجه بنت محمد بن أحمد بن أبی الثلج، قالت:

حدثنا أبو عبد اللّه محمد بن أحمد الصفوانی، قال: حدثنا أبو أحمد عبد العزیز بن یحیی الجلودی البصری، قال: حدثنا محمد بن زکریا، قال: حدثنا جعفر بن عماره الکندی، قال: حدثنی أبی، عن الحسن بن صالح بن حی، قال: (و ما رأت عینای مثله) قال: حدثنی رجلان من بنی هاشم، عن زینب بنت علی، قالت: لما بلغ فاطمه علیها السّلام إجماع أبی بکر علی منع فدک و انصراف وکیلها عنها، لاثت خمارها ....

5. دلائل الإمامه: قال الصفوانی: و حدثنی محمد بن محمد بن یزید مولی بنی هاشم، قال: حدثنی عبد اللّه بن محمد بن سلیمان بن عبد اللّه بن الحسن بن الحسن، عن عبد اللّه بن الحسن بن الحسن، عن جماعه من أهله، و ذکر الحدیث.

6. دلائل الإمامه: قال الصفوانی: و حدثنی أبی، عن عثمان، قال: حدثنا نائل بن نجیح، عن عمرو بن شمر، عن جابر الجعفی، عن أبی جعفر، عن آبائه علیهم السّلام، و ذکر الحدیث.

قال الصفوانی: و حدثنا عبد اللّه بن ضحاک، قال: حدثنا هشام بن محمد، عن أبیه ابن عوّانه.

قال الصفوانی: و حدثنا ابن عائشه ببعضه.

7. دلائل الإمامه:

و حدثنا العباس بن بکار، قال: حدثنا حرب بن میمون، عن زید بن علی، عن آبائه علیهم السّلام، قالوا.

8. فی علل الشرائع: حدثنا موسی بن المتوکل، قال: حدثنا علی بن الحسین السعدآبادی، عن أحمد بن أبی عبد اللّه البرقی، عن إسماعیل بن مهران، عن أحمد بن محمد بن جابر، عن زینب بنت علی علیها السّلام، قالت: قالت فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:185

9. فی علل الشرائع: أخبرنی علی بن حاتم، قال: حدثنا محمد بن أسلم، قال: حدثنی عبد الجلیل الباقلانی، قال: حدثنی الحسن بن موسی الخشاب، قال: حدثنی عبد اللّه بن محمد العلوی، عن رجال من أهل بیته، عن زینب بنت علی علیها السّلام، عن فاطمه علیها السّلام.

10. فی علل الشرائع: أخبرنی علی بن حاتم أیضا، قال: حدثنی محمد بن أبی عمیر، قال: حدثنی محمد بن عماره، قال: حدثنی محمد بن إبراهیم المصری، قال: حدثنی هارون بن یحیی الناشب، قال: حدثنا عبید اللّه بن موسی العبیسی، عن عبید اللّه بن موسی العمری، عن حفص الأحمر، عن زید بن علی، عن عمته زینب بنت علی علیها السّلام، عن فاطمه علیها السّلام.

2
المتن:

عن زید بن علی، عن عمته زینب بنت الحسین «1» علیها السّلام، قالت:

لما بلغ فاطمه علیها السّلام إجماع أبی بکر علی منعها فدک، لاثت خمارها و خرجت فی حشده نسائها و لمّه من قومها، تجرّ أذراعها، ما تخرم من مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شیئا حتی وقفت علی أبی بکر و هو فی حشد من المهاجرین و الأنصار.

فأنت أنّه أجهش لها القوم بالبکاء. فلما سکنت فورتهم قالت: أبدأ بحمد اللّه. ثم أسبلت بینها و بینهم سجفا، ثم قالت:

الحمد للّه

علی ما أنعم، و له الشکر علی ما ألهم، و الثناء بما قدّم من عموم نعم ابتدأها، و سبوغ آلاء أسداها، و إحسان منن والاها؛ جمّ عن الإحصاء عددها، و نأی عن المجازاه أمدها، و تفاوت عن الإدراک آمالها، و استثن الشکر بفضائلها، و استحمد إلی الخلائق بأجزالها، و ثنی بالندب إلی أمثالها.

و أشهد أن لا إله إلا اللّه؛ کلمه جعل الإخلاص تأویلها، و ضمّن القلوب موصولها، و أنّی فی الفکره معقولها؛ الممتنع من الأبصار رؤیته، و من الأوهام الإحاطه به. ابتدع

______________________________

(1). سیأتی رفع هذا الاشتباه فی أسناء الخطبه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:186

الأشیاء لا من شی ء قبله، و احتذاها بلا مثال، لغیر فائده زادته إلا إظهارا لقدرته، و تعبدا لبریته، و إعزازا لدعوته.

ثم جعل الثواب علی طاعته، و العقاب علی معصیته، زیاده لعباده عن نقمته، و جیاشا لهم إلی جنته.

و أشهد أن أبی محمدا صلّی اللّه علیه و آله عبده و رسوله؛ اختاره قبل أن یجتبله، و اصطفاه قبل أن ابتعثه، و سمّاه قبل أن استنجبه، إذا الخلائق بالغیوب مکنونه، و بستر الأهاویل مصونه، و بنهایه العدم مقرونه؛ علما من اللّه عز و جل بمآئل الأمور، و إحاطه بحوادث الدهور، و معرفه بمواضع المقدور.

ابتعثه اللّه تعالی عز و جل إتماما لأمره، و عزیمه علی إمضاء حکمه. فرأی الأمم فرقا فی أدیانها، عکّفا علی نیرانها، عابده لأوثانها، منکره للّه مع عرفانها. فأنار اللّه عز و جل بمحمد صلّی اللّه علیه و آله ظلمها، و فرّج عن القلوب بهمها، و جلی عن الأبصار غمها.

ثم قبض اللّه نبیه صلّی اللّه علیه و آله قبض رأفه و اختیار، رغبه بأبی عن هذه الدار، موضوع عنه العب ء و

الأوزار، محتف بالملائکه الأبرار، و مجاوره الملک الجبار، و رضوان الرب الغفار؛ صلی اللّه علی محمد نبی الرحمه و أمینه علی وحیه وصفیه من الخلائق و رضیه و رحمه اللّه و برکاته.

ثم أنتم عباد اللّه! (ترید أهل المجلس) نصب أمر اللّه و نهیه، و حمله دینه و وحیه، و أمناء اللّه علی أنفسکم، و بلغاؤه إلی الأمم؛ زعمتم حقا لکم اللّه فیکم عهد قدمه إلیکم؟

و نحن بقیه استخلفنا علیکم، و معنا کتاب اللّه؛ بیّنه بصائره، و آی فینا منکشفه سرائره، و برهان منجلیه ظواهره، مدیم البریه اسماعه، قائد إلی الرضوان أتباعه، مؤدّ إلی النجاه استماعه؛ فیه بیان حجج اللّه المنوره، و عزائمه المفسّره، و محارمه المحذّره، و تبیانه الجالیه، و جمله الکافیه، و فضائله المندوبه، و رخصه الموهوبه، و شرائعه المکتوبه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:187

ففرض اللّه الإیمان تطهیرا لکم من الشرک، و الصلاه تنزیها عن الکبر، و الصیام تثبیتا للإخلاص، و الزکاه تزییدا فی الرزق، و الحجّ تسلیه للدین، و العدل تنسّکا للقلوب، و طاعتنا نظاما، و إمامتنا أمنا من الفرقه، و حبنا عزّا للإسلام، و الصبر منجاه، و القصاص حقنا للدماء، و الوفاء بالنذر تعرّضا للمغفره، و توفیه المکاییل و الموازین تعبیرا للنحسه، و النهی عن شرب الخمر تنزیها عن الرجس، و قذف المحصنات اجتنابا للعنه، و ترک السرق إیجابا للعفه، و حرّم اللّه عز و جل الشرک إخلاصا بالربوبیه.

فاتقوا اللّه حق تقاته و لا تموتنّ إلا و أنتم مسلمون، و أطیعوه فیما أمرکم به و نهاکم عنه، فإنه «إِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ». «1»

ثم قالت: أیها الناس! أنا فاطمه و أبی محمد صلّی اللّه علیه و آله؛ أقولها عودا علی

بدء. «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ» «2»، ثم ساق الکلام علی ما رواه زید بن علی فی روایه أبیه. ثم قالت فی متصل کلامها:

أ فعلی محمد ترکتم کتاب اللّه و نبذتموه وراء ظهورکم؟ إذ یقول اللّه تبارک و تعالی:

«وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «3»، و قال اللّه عز و جل فیما قصّ من خبر یحیی بن زکریا: «رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «4»، و قال عز ذکره: «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ» «5»، و قال: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ» «6»، و قال: «إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ» «7»، و زعمتم أن لا حقّ و لا إرث لی من أبی و لا رحم بیننا؟! أ فخصّکم اللّه بآیه أخرج نبیه صلّی اللّه علیه و آله منها، أم تقولون أهل ملتین لا یتوارثون؟ أو لست أنا و أبی من أهل مله واحده؟ لعلکم أعلم

______________________________

(1). سوره فاطر: الآیه 28.

(2). سوره التوبه: الآیه 128.

(3). سوره النمل: الآیه 16.

(4). سوره مریم: الآیه 6.

(5). سوره الأنفال: الآیه 75.

(6). سوره النساء: الآیه 11.

(7). سوره البقره: الآیه 180.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:188

بخصوص القرآن و عمومه من النبی صلّی اللّه علیه و آله؟ «أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ»؟ «1» أ أغلب علی إرثی جورا و ظلما؟ «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ». «2»

و ذکر أنها لما فرغت من کلام أبی بکر و المهاجرین، عدلت إلی مجلس الأنصار فقالت:

معشر البقیه و أعضاد المله و حصون الإسلام! ما هذه الغمیره فی حقی و السنه عن ظلامتی؟

أ ما قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «المرء یحفظ فی ولده»؟ سرعان ما أجدبتم فأکدیتم، و عجلان ذا إهانه تقولون: مات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله! فخطب جلیل استوسع وهیه، و استنهر فتقه، و بعد وقته، و أظلمت الأرض لغیبته، و اکتأبت خیره اللّه لمصیبته، و خشعت الجبال، و أکدت الآمال، و أضیع الحریم، و أذیلت الحرمه عند مماته صلّی اللّه علیه و آله، و تلک نازل علینا بها کتاب اللّه فی أفنیتکم فی ممساکم و مصبحکم؛ یهتف بها فی أسماعکم، و قبله حلّت بأنبیاء اللّه عز و جل و رسله؛ «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ». «3»

أیها بنی قیله! أ أهضم تراث أبیه «4» و أنتم بمرأی و مسمع؟ تلبسکم الدعوه، و تمثّلکم الحیره، و فیکم العدد و العده، و لکم الدار، و عندکم الجنن، و أنتم الألی «5» نخبه اللّه التی انتخب لدینه، و أنصار رسوله صلّی اللّه علیه و آله، و أهل الإسلام، و الخیره التی اختار لنا أهل البیت.

فبادیتم العرب، و ناهضتم الأمم، و کافحتم البهم؛ لا نبرح نأمرکم و تأمرون حتی دارت لکم بنا رحی الإسلام، و درّ حلب الأنام، و خضعت نعره الشرک، و باخت نیران الحرب، و هدأت دعوه الهرج، و استوسق نظام الدین.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 50.

(2). سوره الشعراء: الآیه 227.

(3). سوره آل عمران: الآیه 144.

(4). الظاهر أن الهاء زائده کما فی النسخ.

(5). کذا فی المصدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:189

فأنی حرتم بعد البیان، و نکصتم

بعد الإقدام، و أسررتم بعد الإعلان لقوم نکثوا أیمانهم تخشونهم «فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» «1»، إلا قد رأی أن أخلدتم إلی الخفض، و رکنتم إلی الدعه.

فعجتم عن الدین، و بحجتم الذی وعیتم، و دسعتم الذی سوّغتم؛ «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ». «2» ألا و قد قلت الذی قلته علی معرفه منی بالخذلان الذی خامر صدورکم و استشعرته قلوبکم، و لکن قلته فیضه النفس، و نفثه الغیظ، و بثّه الصدر، و معذره الحجه.

فدونکموها فاحتقبوها مدبره الظهر، ناکبه الحق، باقیه العار، موسومه بشنار الأبد، موصوله بنار اللّه الموقده، «الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَهِ». «3» فبعین اللّه ما تفعلون، «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» «4»، و أنا ابنه نذیر لکم، بین یدی عذاب شدید؛ فاعملوا إنا عاملون و انتظروا إنا منتظرون.

قال أبو الفضل: و قد ذکر قوم أن أبا العیناء ادعی هذا الکلام، و قد رواه قوم و صحّحوه و کتبناه علی ما فیه.

و حدثنی عبد اللّه بن أحمد العبدی، عن حسین بن علوان، عن عطیه العوفی، أنه سمع أبا بکر یومئذ یقول لفاطمه علیها السّلام: یا بنه رسول اللّه! لقد کان [ابوک] صلّی اللّه علیه و آله بالمؤمنین رءوفا رحیما و علی الکافرین عذابا ألیما، و إذا عزوناه کان أباک دون النساء و أخا ابن عمک دون الرجال؛ آثره علی کل حمیم و ساعده علی الأمر العظیم؛ لا یحبکم إلا العظیم السعاده و لا یبغضکم إلا الردی ء الولاده، و أنتم عتره اللّه الطیبون، و خیره اللّه المنتخبون؛ علی الآخره أدلّتنا، و باب الجنه لسالکنا.

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 13.

(2). سوره إبراهیم: الآیه 8.

(3). سوره الهمزه: الآیه 7.

(4).

سوره الشعراء: الآیه 227.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:190

و أما منعک ما سألت فلا ذلک لی، و أما فدک و ما جعل لک أبوک فإن منعتک فأنا ظالم، و أما المیراث فقد تعلمین أنه صلّی اللّه علیه و آله قال: لا نورّث، ما أبقیناه صدقه.

قالت إن اللّه یقول عن نبی من أنبیائه: «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «1»، و قال: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ». «2» فهذان نبیان، و قد علمت أن النبوه لا تورث و إنما یورث ما دونها. فما لی أمنع أرث أبی؟ أ أنزل اللّه فی الکتاب: إلا فاطمه بنت محمد؟! فتدلّنی علیه فأقنع به.

فقال: یا بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أنت عین الحجه و منطق الرساله، لا یدلی بجوابک و لا أدفعک عن صوابک، و لکن هذا أبو الحسن بینی و بینک، هو الذی أخبرنی بما تفقدت و أنبأنی بما أخذت و ترکت.

قالت: فإن یکن ذلک کذلک، فصبرا لمرّ الحق و الحمد للّه إله الخلق.

قال أبو الفضل: ما وجدت هذا الحدیث علی التمام إلا عند أبی حفان.

المصادر:

1. بلاغات النساء: ص 26.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 296، عن بلاغات النساء.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 692 ح 3، عن بلاغات النساء.

4. بحار الأنوار: ج 29 ص 239 ح 9، عن بلاغات النساء.

5. أنوار الیقین فی إمامه أمیر المؤمنین علیه السّلام للحسنی الیمنی (مخطوط): ص 276، باختلاف و زیاده و نقیصه.

6. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للإسلامی: ص 132، عن بلاغات النساء، شطرا قلیلا منها.

الأسانید:

1. فی بلاغات النساء: حدثنی جعفر بن محمد- رجل من أهل دیار مصر لقیته بالرافقه-، قال: حدثنی أبی، قال: أخبرنا موسی بن عیسی، قال: أخبرنا عبد اللّه بن یونس،

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 6.

(2). سوره النمل: الآیه 16.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:191

قال: أخبرنا الأحمر، عن زید بن علی، عن عمته زینب بنت الحسین. «1»

2. فی أنوار الیقین: حدثنا أبو زرعه أحمد بن محمد بن موسی الفارسی، قال: حدثنا القاسم بن محمد بن صعب الکوفی، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنی یحیی بن الحسین بن زید بن علی، عن أبیه، عن جده، عن عمته زینب علیهم السّلام.

3
المتن:

قال أبو الفضل «2»:

ذکرت لأبی الحسین زید بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب کلام فاطمه علیها السّلام عند منع أبی بکر إیاها فدک و قلت له: إن هؤلاء یزعمون أنه مصنوع و أنه من کلام أبی العیناء «الخبر منسوق البلاغه علی الکلام»!؟

فقال لی: رأیت مشایخ آل أبی طالب یروونه عن آبائهم و یعلّمونه أبناءهم، و قد حدّثنیه أبی، عن جدی، یبلغ به فاطمه علیها السّلام علی هذه الحکایه، و رواه مشایخ الشیعه و تدارسوه بینهم قبل أن یولد جد أبی العیناء، و قد حدّث به الحسن بن علوان، عن عطیه العوفی، أنه سمع عبد اللّه بن الحسن یذکره عن أبیه.

ثم قال أبو الحسین: و کیف یذکر هذا من کلام فاطمه علیها السّلام فینکرونه و هم یرون من کلام عائشه عند موت أبیها ما هو أعجب من کلام فاطمه علیها السّلام؟ یتحقّقونه لو لا عداوتهم لنا أهل البیت علیهم السّلام.

ثم ذکر الحدیث، قال:

______________________________

(1). هکذا فی المصدر، و معلوم أنه اشتباه من الناسخین أو تصحیف، و الصحیح فاطمه

بنت الحسین علیها السّلام، أو زینب بنت أمیر المؤمنین علیها السّلام او فاطمه بنت الحسین علیها السّلام عن عمته زینب بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام.

(2). لما کانت هذه الخطبه مغایرا فی أکثر مواردها و ألفاظها بما فی دلائل الإمامه، أوردتها مستقلا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:192

لما أجمع أبو بکر علی منع فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فدک و بلغ ذلک فاطمه علیها السّلام، لاثت خمارها علی رأسها و أقبلت فی لمّه من حفدتها، تطأ ذیولها، ما تخرم من مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شیئا، حتی دخلت علی أبی بکر و هو فی حشد من المهاجرین و الأنصار.

فنیطت دونها ملاءه، ثم أنّت أنّه أجهش القوم لها بالبکاء و ارتجّ المجلس. فأمهلت حتی سکن نشیج القوم و هدأت فورتهم، فافتتحت الکلام بحمد اللّه و الثناء علیه و الصلاه علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فعاد القوم فی بکائهم. فلما أمسکوا، عادت فی کلامها فقالت:

«لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ» «1»؛ فإن تعرفوه تجدوه أبی دون آبائکم و أخا ابن عمی دون رجالکم. فبلغ النذاره صادعا بالرساله، مائلا علی مدرجه المشرکین، ضاربا لثجنهم، آخذا بکظمهم؛ یهشم الأصنام، و ینکث الهام، حتی هزم الجمع و ولّوا الدبر، و تغری اللیل عن صبحه، و أسفر الحق عن محضه، و نطق زعیم الدین، و خرست شقاشق الشیاطین.

و کنتم علی شفا حفره من النار، مذقه الشارب، و نهزه الطامع، و قبسه العجلان، و موطئ الأقدام؛ تشربون الطرق و تقتاتون الورق، أذلّه خاشعین، تخافون أن یتخطّفکم الناس من حولکم.

فأنقذکم اللّه برسوله صلّی اللّه علیه و

آله بعد اللتیا و التی، و بعد ما منی بهم الرجال و ذؤبان العرب و مرده أهل الکتاب؛ «کُلَّما حشوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا» «2»، و نجم قرن للضلال و فغرت فاغره من المشرکین قذف بأخیه فی لهواتها؛ فلا ینکفئ حتی یطأ صماخها بأخمصه، و یخمد لهبها بحده، مکدودا فی ذات اللّه، قریبا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، سیدا فی أولیاء اللّه، و أنتم فی بلهنیه وادعون آمنون.

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 128.

(2). سوره المائده: الآیه 64.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:193

حتی إذا اختار اللّه لنبیه صلّی اللّه علیه و آله دار أنبیائه، ظهرت خله النفاق، و سمل جلباب الدین، و نطق کاظم الغاوین، و نبغ خامل الآفلین، و هدر فنیق المبطلین. فخطر فی عرصاتکم، و أطلع الشیطان رأسه من مغرزه صارخا بکم، فوجدکم لدعائه مستجیبین، و للغرّه فیه ملاحظین. فاستنهضکم فوجدکم خفافا، و أجمشکم فألفاکم غضابا. فوسمتم غیر إبلکم، و أوردتموها غیر شربکم؛ هذا و العهد قریب، و الکلم رحیب، و الجرح لمّا یندمل؛ بدار (و فی نسخه إنما) زعمتم خوف الفتنه؟ «أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ». «1»

فهیهات منکم و أنّی بکم و أنّی تؤفکون!

و هذا کتاب اللّه بین أظهرکم، و زواجره بینه، و شواهده لائحه، و أوامره واضحه؛ أرغبه عنه تدبّرون أم بغیره تحکمون؟ «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا» «2»، «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ». «3»

ثم لم تریثوا إلا ریث أن تسکن نغرتها؛ تشربون حسوا، و تسرّون فی ارتغاء، و نصبر منکم علی مثل حزّ المدی، و أنتم الآن تزعمون أن لا إرث لنا؟ أ فحکم الجاهلیه تبغون؟

و من

أحسن من اللّه حکما لقوم یوقنون. «4»

ویها معشر المهاجرین! أ أبتزّ إرث أبی؟ أ فی الکتاب أن ترث أباک و لا أرث أبی؟

لقد جئت شیئا فریا! فدونکها مخطومه مرحوله، تلقاک یوم حشرک، فنعم الحکم اللّه و الزعیم محمد صلّی اللّه علیه و آله و الموعد القیامه، و عند الساعه یخسر المبطلون، و لکل نبأ مستقر و سوف تعلمون. «5»

ثم انحرفت إلی قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله و هی تقول:

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 49.

(2). سوره الکهف: الآیه 50.

(3). سوره آل عمران: الآیه 85.

(4). سوره المائده: الآیه 50.

(5). سوره الأنعام: الآیه 67.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:194 قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ قومک فاشهدهم و لا تغب قال: فما رأینا یوما کان أکثر باکیا و لا باکیه من ذلک الیوم.

المصادر:

1. بلاغات النساء: ص 23.

2. بحار الأنوار: ج 29 ص 235 ح 9، عن بلاغات النساء.

3. إحقاق الحق: ج 33 ص 361، عن بلاغات النساء.

4. العبقریات الإسلامیه: ج 2 ص 318، علی ما فی الإحقاق.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 690، عن بلاغات النساء.

6. سفینه البحار: ج 2 ص 205.

7. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 415، عن بلاغات النساء.

8. إحقاق الحق: ج 19 ص 167، عن أهل البیت علیهم السّلام.

9. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 161، شطرا منها، علی ما فی الإحقاق.

10. المرأه فی ظلّ الإسلام: ص 216.

11. أعلام النساء لعمر رضا کحّاله: ج 4 ص 116، عن بلاغات النساء.

4
المتن:

روی عبد اللّه بن الحسن بأسناده، عن آبائه علیهم السّلام:

إنه لما أجمع أبو بکر و عمر علی منع فاطمه علیها السّلام فدکا و بلغها ذلک ...، لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها و أقبلت فی لمّه من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذیولها، ما تخرم مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، حتی دخلت علی أبی بکر و هو فی حشد من المهاجرین و الأنصار و غیرهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:195

فنیطت دونها ملاءه، فجلست. ثم أنّت أنّه أجهش القوم لها بالبکاء، فارتجّ المجلس.

ثم أمهلت هنیئه حتی إذا سکن نشیج القوم و هدأت فورتهم، افتتحت الکلام بحمد اللّه و الثناء علیه و الصلاه علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله، فعاد القوم فی بکائهم. فلما أمسکوا، عادت فی کلامها، فقالت علیها السّلام:

الحمد للّه علی ما أنعم، و له الشکر علی ما ألهم، و الثناء بما قدّم، من عموم نعم ابتدأها، و سبوغ آلاء أسداها، و تمام منن أولاها.

جمّ عن الاحصاء عددها، و نأی عن الجزاء أمدها، و تفاوت عن الإدراک أبدها، و ندبهم لاستزادها بالشکر لاتصالها، و استحمد إلی الخلائق باجزالها، و ثنی بالندب إلی أمثالها.

و أشهد أن لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له؛ کلمه جعل الإخلاص تأویلها، و ضمن القلوب موصولها، و أنار فی التفکر معقولها؛ الممتنع من الأبصار رؤیته، و من الألسن صفته، و من الأوهام کیفیته.

ابتدع الأشیاء لا من شی ء کان قبلها، و أنشأها بلا احتذاء أمثله امتثلها؛ کوّنها بقدرته، و ذرأها بمشیته، من غیر حاجه منه إلی تکوینها، و لا فائده له فی تصویرها، إلا تثبیتا لحکمته، و تنبیها علی طاعته، و إظهارا لقدرته؛ تعبدا لبریته و إعزازا لدعوته.

ثم جعل الثواب علی طاعته، و وضع العقاب علی معصیته، زیاده لعباده من نقمته، و حیاشه لهم إلی جنّته.

و أشهد أن أبی محمدا صلّی اللّه علیه و آله عبده و رسوله؛ اختاره قبل أن أرسله، و سمّاه قبل أن اجتباه، و اصطفاه قبل أن ابتعثه، إذ الخلائق بالغیب مکنونه، و بستر الأهاویل مصونه، و بنهایه العدم مقرونه، علما من اللّه تعالی بما یلی الأمور، و إحاطه بحوادث الدهور، و معرفه بمواقع الأمور.

ابتعثه اللّه إتماما لأمره، و عزیمه علی إمضاء حکمه، و انفاذا لمقادیر حتمه. فرأی الأمم فرقا فی أدیانها، عکّفا علی نیرانها، عابده لأوثانها، منکره للّه مع عرفانها. فأنار اللّه بأبی محمد صلّی اللّه علیه و آله ظلمها، و کشف عن القلوب بهمها، و جلی عن الأبصار غممها. و قام فی الناس

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:196

بالهدایه، فأنقذهم من الغوایه، و بصّرهم من العمایه، و هداهم إلی الدین القویم، و دعاهم إلی الطریق المستقیم.

ثم قبضه اللّه إلیه

قبض رأفه و اختیار و رغبه و إیثار. فمحمد صلّی اللّه علیه و آله من تعب هذه الدار فی راحه؛ قد حفّ بالملائکه الأبرار، و رضوان الرب الغفار، و مجاوره الملک الجبار؛ صلّی اللّه علی نبیه و أمینه و خیرته من الخلق و صفیه، و السلام علیه و رحمه اللّه و برکاته.

ثم التفتت إلی أهل المجلس و قالت:

أنتم عباد اللّه نصب أمر اللّه و نهیه، و حمله دینه و وحیه، و أمناء اللّه علی أنفسکم، و بلغاؤه إلی الأمم؛ زعیم حقّ له فیکم، و عهد قدّمه إلیکم، و بقیه استخلفها علیکم؛ کتاب اللّه الناطق، و القرآن الصادق، و النور الساطع، و الضیاء اللامع؛ بیّنه بصائره، و منکشفه سرائره، و منجلیه ظواهره، مغتبطه به أشیاعه، قائدا إلی الرضوان أتباعه، مؤدّ إلی النجاه استماعه؛ به تنال حجج اللّه المنوره، و عزائمه المفسّره، و محارمه المحذّره، و بیّناته الجالیه، و براهینه الکافیه، و فضائله المندوبه، و رخصه الموهوبه، و شرائعه المکتوبه.

فجعل اللّه الإیمان تطهیرا لکم من الشرک، و الصلاه تنزیها لکم عن الکبر، و الزکاه تزکیه للنفس و نماء فی الرزق، و الصیام تثبیتا للإخلاص، و الحجّ تشییدا للدین، و العدل تنسیقا للقلوب، و طاعتنا نظاما للمله، و إمامتنا أمانا للفرقه، و الجهاد عزّا للإسلام، و الصبر معونه علی استیجاب الأجر، و الأمر بالمعروف مصلحه للعامه، و برّ الوالدین وقایه من السخط، و صله الأرحام منساه فی العمر و منماه للعدد، و القصاص حقنا للدماء، و الوفاء بالنذر تعریضا للمغفره، و توفیه المکاییل و الموازین تغییرا للبخس، و النهی عن شرب الخمر تنزیها عن الرجس، و اجتناب القذف حجابا عن اللعنه، و ترک السرقه إیجابا بالعفه، و حرّم

اللّه الشرک إخلاصا له بالربوبیه. فاتقوا اللّه حق تقاته، و لا تموتنّ إلا و أنتم مسلمون، و أطیعوا اللّه فیما أمرکم به و نهاکم عنه، فإنه «إِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ». «1»

______________________________

(1). سوره فاطر: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:197

ثم قالت: أیها الناس! اعلموا أنی فاطمه و أبی محمد صلّی اللّه علیه و آله؛ أقول عودا و بدوا، و لا أقول ما أقول غلطا، و لا أفعل ما أفعل شططا. «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ». «1» فإن تعزّوه و تعرفوه، تجدوه أبی دون نسائکم، و أخا ابن عمی دون رجالکم، و لنعم المعزّی إلیه صلّی اللّه علیه و آله؛ فبلّغ الرساله، صادعا بالنذاره، مائلا عن مدرجه المشرکین، ضاربا ثبجهم، آخذا بأکظامهم، داعیا إلی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه.

یجفّ الأصنام و ینکث الهام، حتی انهزم الجمع و ولّوا الدبر، حتی تفری اللیل عن صبحه، و أسفر الحق عن محضه، و نطق زعیم الدین، و خرست شقاشق الشیاطین، و طاح وشیظ النفاق، و انحلّت عقد الکفر و الشقاق، و فهتم بکلمه الإخلاص فی نفر من البیض الخماص، «وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ» «2»، مذقه الشارب، و نهزه الطامع، و قبسه العجلان، و موطئ الأقدام؛ تشربون الطرق، و تقتاتون القدّ، أذلّه خاسئین؛ تخافون أن یتخطّفکم الناس من حولکم.

فأنقذکم اللّه تبارک و تعالی بمحمد صلّی اللّه علیه و آله بعد اللتیا و التی، و بعد أن منی ببهم الرجال، و ذؤبان العرب، و مرده أهل الکتاب؛ «کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ» «3»، أو نجم قرن الشیطان أو فغرت فاغره من المشرکین، قذف أخاه

فی لهواتها، فلا ینکفئ حتی یطأ جناحها بأخمصه، و یخمد لهبها بسیفه؛ مکدودا فی ذات اللّه، مجتهدا فی أمر اللّه، قریبا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، سیدا فی أولیاء اللّه، مشمّرا ناصحا مجدّا کادحا، لا تأخذه فی اللّه لومه لائم، و أنتم فی رفاهیه من العیش، وادعون فاکهون آمنون؛ تتربّصون بنا الدوائر، و تتوکّفون الأخبار، و تنکصون عند النزال، و تفرّون من القتال.

فلما اختار اللّه لنبیه صلّی اللّه علیه و آله دار أنبیائه و مأوی أصفیائه، ظهر فیکم حسکه النفاق، و سمل جلباب الدین، و نطق کاظم الغاوین، و نبغ خامل الأقلّین، و هدر فنیق المبطلین. فخطر

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 128.

(2). سوره آل عمران: الآیه 103.

(3). سوره المائده: الآیه 64.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:198

فی عرصاتکم، و اطلع الشیطان رأسه من مغرزه، هاتفا بکم؛ فألفاکم لدعوته مستجیبین، و للعزه فیه ملاحظین.

ثم استنهضکم، فوجدکم خفافا، و أحشمکم فألفاکم غضابا، فوسمتم غیر إبلکم، و وردتم غیر مشربکم؛ هذا و العهد قریب، و الکلم رحیب، و الجرح لمّا یندمل و الرسول صلّی اللّه علیه و آله لمّا یقبر ابتدارا زعمتم خوف الفتنه؟ «أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ». «1»

فهیهات منکم، و کیف بکم، و أنّی تؤفکون؟ و کتاب اللّه بین أظهرکم؛ أموره ظاهره، و أحکامه زاهره، و أعلامه باهره، و زواجره لائحه، و أوامره واضحه، و قد خلّفتموه وراء ظهورکم، أرغبه عنه تریدون، أم بغیره تحکمون؟ «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا» «2»، «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ». «3»

ثم لم تلبثوا إلا ریث أن تسکن نفرتها، و یسلس قیادها. ثم أخذتم تورون و قدتها،

و تهیّجون جمرتها، و تستجیبون لهتاف الشیطان الغویّ، و إطفاء أنوار الدین الجلیّ، و إهمال سنن النبی الصفی صلّی اللّه علیه و آله؛ تشربون حسوا فی ارتغاء، و تمشون لأهله و ولده فی الخمره و الضراء، و یصیر منکم علی مثل حزّ المدی و وخز السنان فی الحشاء.

و أنتم الآن تزعمون أن لا إرث لنا؟ أ فحکم الجاهلیه تبغون؟ «و من أحسن من اللّه حکما لقوم یوقنون»؟ «4» أ فلا تعلمون؟ بلی، قد تجلّی لکم کالشمس الضاحیه أنی ابنته.

أیها المسلمون! أ أغلب علی إرثی؟ یا ابن أبی قحافه! أ فی کتاب اللّه ترث أباک و لا أرث أبی؟ لقد جئت شیئا فریّا! أ فعلی عمد ترکتم کتاب اللّه و نبذتموه وراء ظهورکم؟ إذ یقول: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «5»، و قال فیما اقتصّ من خبر یحیی بن زکریا اذ قال: «فَهَبْ

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 49.

(2). سوره الکهف: الآیه 50.

(3). سوره آل عمران: الآیه 85.

(4). سوره المائده: الآیه 50.

(5). سوره النمل: الآیه 16.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:199

لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «1»، و قال: «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ» «2»، و قال: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ» «3»، و قال:

«إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ». «4»

و زعمتم أن لا حظوه لی و لا أرث من أبی و لا رحم بیننا؟! أ فخصّکم اللّه بآیه أخرج أبی منها؟ أم هل تقولون: أن أهل ملتین لا یتوارثان؟ أو لست أنا و أبی من أهل مله واحده؟! أم أنتم أعلم بخصوص القرآن و عمومه من أبی و ابن عمی؟ فدونکها

مخطومه مرحوله، تلقاک یوم حشرک؛ فنعم الحکم اللّه، و الزعیم محمد صلّی اللّه علیه و آله، و الموعد القیامه، و عند الساعه یخسر المبطلون، و لا ینفعکم إذ تندمون، «لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ یُخْزِیهِ وَ یَحِلُّ عَلَیْهِ عَذابٌ مُقِیمٌ». «5»

ثم رمت بطرفها نحو الأنصار فقالت:

یا معشر النقیبه و أعضاد المله و حضنه الإسلام! ما هذه الغمیزه فی حقی و السنه عن ظلامتی؟ أ ما کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أبی یقول: «المرء یحفظ فی ولده»؟ سرعان ما أحدثتم، و عجلان ذا إهاله! و لکم طاقه بما أحاول، و قوه علی ما أطلب و أزاول.

أ تقولون مات محمد صلّی اللّه علیه و آله؟ فخطب جلیل استوسع وهنه، و استنهر فتقه، و انفتق رتقه، و أظلمت الأرض لغیبته، و کسفت الشمس و القمر، و انتثرت النجوم لمصیبته، و أکدت الآمال، و خشعت الجبال، و أضیع الحریم، و أزیلت الحرمه عند مماته.

فتلک و اللّه النازله الکبری، و المصیبه العظمی؛ لا مثلها نازله، و لا بائقه عاجله؛ أعلن بها کتاب اللّه جلّ ثناؤه فی أفنیتکم، و فی ممساکم و مصبحکم، یهتف فی أفنیتکم هتافا و صراخا و تلاوه و ألحانا، و لقبله ما حلّ بأنبیاء اللّه و رسله، حکم فصل، و قضاء حتم؛

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 6.

(2). سوره الأنفال: الآیه 75.

(3). سوره النساء: الآیه 11.

(4). سوره البقره: الآیه 180.

(5). سوره الزمر: الآیه 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:200

«وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ». «1»

أیها بنی

قیله! أ أهضم تراث أبی و أنتم بمرأی منی و مسمع، و منتدی و مجمع؟ تلبسکم الدعوه، و تشملکم الخبره، و أنتم ذو و العدد و العده، و الأداه و القوه، و عندکم السلاح و الجنه. توافیکم الدعوه فلا تجیبون، و تأتیکم الصرخه فلا تغیثون، و أنتم موصوفون بالکفاح، معروفون بالخیر و الصلاح، و النخبه التی انتخبت، و الخیره التی اختیرت لنا أهل البیت؛ قاتلتم العرب، و تحمّلتم الکدّ و التعب، و ناطحتم الأمم، و کافحتم البهم، لا نبرح أو تبرحون، نأمرکم فتأتمرون، حتی إذا دارت بنا رحی الإسلام، و درّ حلب الأیام، و خضعت ثغره الشرک، و سکنت فوره الإفک، و خمدت نیران الکفر، و هدأت دعوه الهرج، و استوسق نظام الدین.

فأنی حزتم بعد البیان، و أسررتم بعد الإعلان، و نکصتم بعد الإقدام، و أشرکتم بعد الإیمان؟ بؤسا لقوم نکثوا أیمانهم من بعد عهدهم، و همّوا بإخراج الرسول صلّی اللّه علیه و آله، و هم بدؤکم أول مره. أ تخشونهم فاللّه أحق أن تخشوه إن کنتم مؤمنین.

ألا و قد أری أن قد أخلدتم إلی الخفض، و أبعدتم من هو أحق بالبسط و القبض، و خلوتم بالدعه، و نجوتم بالضیق من السعه. فمججتم ما وعیتم، و دسعتم الذی تسوّغتم، فإن تکفروا أنتم و من فی الأرض جمیعا فإن اللّه لغنی حمید.

ألا و قد قلت ما قلت هذا علی معرفه منی بالجذله التی خامرتکم، و الغدره التی استشعرتها قلوبکم، و لکنها فیضه النفس، و نفثه الغیظ، و خور القناه و بثّه الصدر، و تقدمه الحجه؛ فدونکموها فاحتقبوها دبره الظهر، نقبه الخف، باقیه العار، موسومه بغضب الجبار و شنار الأبد، موصوله بنار اللّه الموقده، التی تطلع علی

الأفئده. فبعین اللّه ما تفعلون، «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» «2»، و أنا ابنه نذیر لکم، بین یدی عذاب شدید؛ فاعملوا إنا عاملون، و انتظروا إنا منتظرون.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 144.

(2). سوره الشعراء: الآیه 227.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:201

فأجابها أبو بکر عبد اللّه بن عثمان و قال: یا بنت رسول اللّه، لقد کان أبوک بالمؤمنین عطوفا کریما رءوفا رحیما، و علی الکافرین عذابا ألیما و عقابا عظیما؛ إن عزوناه وجدناه أباک دون النساء، و أخا إلفک دون الأخلّاء؛ آثره علی کل حمیم، و ساعده فی کل أمر جسیم. لا یحبّکم إلا سعید، و لا یبغضکم إلا شقی بعید؛ فأنتم عتره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الطیبون، الخیره المنتجبون، علی الخیر أدلّتنا، و إلی الجنه مسالکنا.

و أنت یا خیره النساء و ابنه خیر الأنبیاء، صادقه فی قولک، سابقه فی وفور عقلک، غیر مردوده عن حقک، و لا مصدوده عن صدقک. و اللّه ما عدوت رأی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لا عملت إلا بإذنه، و الرائد لا یکذب أهله، و إنی أشهد اللّه- و کفی به شهیدا- أنی سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: «نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث ذهبا و لا فضه و لا دارا و لا عقارا، و إنما نورّث الکتاب و الحکمه و العلم و النبوه، و ما کان لنا من طعمه فلولیّ الأمر بعدنا أن یحکم فیه بحکمه.

و قد جعلنا ما حاولته فی الکراع و السلاح، یقاتل بها المسلمون و یجاهدون الکفار و یجالدون المرده الفجار، و ذلک بإجماع من المسلمین، لم أنفرد به وحدی، و لم أستبد بما

کان الرأی عندی، و هذه حالی و مالی، هی لک و بین یدیک، لا تزوی عنک، و لا ندّخر دونک، و إنک و أنت سیده أمه أبیک، و الشجره الطیبه لبنیک، لا ندفع مالک من فضلک، و لا یوضع فی فرعک و أصلک، حکمک نافذ فیما ملکت یدای، فهل ترین أن أخالف فی ذلک أباک؟

فقالت صلّی اللّه علیه و آله: سبحان اللّه! ما کان أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن کتاب اللّه صادفا و لا لأحکامه مخالفا! بل کان یتّبع أثره، و یقفو سوره. أ فتجمعون إلی الغدر اعتلالا علیه بالزور؟ و هذا بعد وفاته شبیه بما بغی له من الغوائل فی حیاته. هذا کتاب اللّه حکما عدلا و ناطقا فصلا یقول: «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «1»، و یقول: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «2»، و بیّن عز و جل فیما وزع من الأقساط، و شرع من الفرائض و المیراث، و أباح من حظّ الذکران و الأناث

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 6.

(2). سوره النمل: الآیه 16.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:202

ما أزاح به عله المبطلین، و أزال التظنی و الشبهات فی الغابرین. کلّا، بل سوّلت لکم أنفسکم أمرا؛ فصبر جمیل و اللّه المستعان علی ما تصفون.

فقال أبو بکر: صدق اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله، و صدقت ابنته؛ أنت معدن الحکمه و موطن الهدی و الرحمه، و رکن الدین، و عین الحجه؛ لا أبعد صوابک، و لا أنکر خطابک، هؤلاء المسلمون- بینی و بینک- قلّدونی ما تقلّدت، و باتفاق منهم أخذت ما أخذت غیر مکابر و لا مستبد و لا مستأثر، و هم بذلک شهود.

فالتفتت فاطمه علیها السّلام إلی

الناس و قالت:

معاشر المسلمین المسرعه إلی قیل الباطل، المغضیه علی الفعل القبیح الخاسر! أ فلا تتدبّرون القرآن أم علی قلوب اقفالها؟ کلّا بل ران علی قلوبکم ما أسأتم من أعمالکم، فأخذ بسمعکم و أبصارکم، و لبئس ما تأوّلتم، و ساء ما به أشرتم، و شرّ ما منه اغتصبتم؛ لتجدن و اللّه محمله ثقیلا، و غبه وبیلا إذا کشف لکم الغطاء، و بان باورائه الضراء، و بدا لکم من ربکم ما لم تکونوا تحتسبون، و خسر هنا لک المبطلون.

ثم عطفت علی قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله و قالت:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ قومک فاشهدهم و لا تغب

و کل أهل له قربی و منزلهعند الإله علی الأدنین مقترب

أبدت رجال لنا نجوی صدورهم لما مضیت و حالت دونک الترب

تجهّمتنا رجال و استخفّ بنالما فقدت و کل الأرض مغتصب

و کنت بدرا و نورا یستضاء به علیک ینزل من ذی العزه الکتب

و کان جبریل بالآیات یؤنسنافقد فقدت و کل الخیر محتجب

فلیت قبلک کان الموت صادفنالما مضیت و حالت دونک الکثب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:203

ثم انکفأت، و أمیر المؤمنین علیه السّلام یتوقّع رجوعها إلیه و یتطلّع طلوعها علیه. فلما استقرّت بها الدار، قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام:

یا ابن أبی طالب! اشتملت شمله الجنین و قعدت حجره الظنین؟ نقضت قادمه الأجدل، فخانک ریش الأعزل؟ هذا ابن ابی قحافه یبتزّنی نحله أبی و بلغه ابنیّ! لقد أجهد فی خصامی، و ألفیته ألدّ فی کلامی حتی حبستنی قیله نصرها، و المهاجره وصلها، و غضت الجماعه دونی طرفها؛ فلا دافع و لا مانع، خرجت کاظمه، و عدت راغمه، أضرعت خدّک یوم

أضعت حدک؟ افترست الذئاب، و افترشت التراب، ما کففت قائلا، و لا أغنیت طائلا و لا خیار لی.

لیتنی متّ قبل هنیئتی و دون ذلتی، عذیری اللّه منه عادیا و منک حامیا، ویلای فی کل شارق! ویلای فی کل غارب! مات العمد، و وهن العضد. شکوای إلی أبی، و عدوای إلی ربی! اللهم إنک أشدّ منهم قوه و حولا، و أشدّ بأسا و تنکیلا.

فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: لا ویل لک بل الویل لشانئک. ثم نهنهی عن وجدک یا بنه الصفوه، و بقیه النبوه، فما ونیت عن دینی، و لا أخطأت مقدوری، فإن کنت تریدین البلغه، فرزقک مضمون و کفیلک مأمون، و ما أعدّ لک أفضل مما قطع عنک، فاحتسبی اللّه.

فقالت: حسبی اللّه، و أمسکت.

المصادر:

1. الاحتجاج: ج 1 ص 131.

2. بحار الأنوار: ج 29 ص 220 ح 8، عن الاحتجاج.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 652 ح 1، عن الاحتجاج.

4. هدی المله إلی أن فدک نحله: ص 146، عن الاحتجاج.

5. النص و الاجتهاد: ص 117، عن الاحتجاج.

6. معادن الحکمه فی مکاتیب الأئمه علیهم السّلام: ج 1 ص 384، عن الاحتجاج.

7. الجنه العاصمه: ص 266، عن الاحتجاج، أوردها مع شرحها و تبیینها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:204

8. الفوائد الطوسیه: ص 165، شطرا قلیلا منها.

9. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 298.

10. شرح خطبه الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام للخاقانی: ص 107، بنقیصه فیه.

11. شرح خطبه الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام للخاقانی: ص 252، شطرا من آخرها.

12. من فقه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 13، عن الاحتجاج.

13. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام و أسبابها لنزیه قمیحا: ص 77، عن الاحتجاج.

14. فاطمه الزهراء

علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 178، عن الاحتجاج.

15. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام للنقوی: ص 313، عن الاحتجاج.

16. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام للزنجانی: ج 1 ص 33، عن الاحتجاج.

17. فاطمه علیها السّلام صوت الحق الإلهی: ص 25.

18. فدک و فاطمه علیها السّلام قصه جهاد الزهراء علیها السّلام: ص 94.

19. قبسات من حیاه سیده نساء العالمین فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 85.

20. قدّیسه الإسلام: ص 146، عن الاحتجاج.

21. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 314، عن الاحتجاج.

22. ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 78، عن الاحتجاج.

23. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 165، عن الاحتجاج.

24. الزهراء علیها السّلام و خطبه فدک للشریعتمداری: ص 23.

25. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 259.

26. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 326.

27. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 326.

28. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 178.

29. أعلام النساء المؤمنات: ص 557، عن الاحتجاج.

30. إحقاق الحق: ج 19 ص 163، عن أهل البیت علیهم السّلام.

31. اعملوا أنی فاطمه: ج 4 ص 17.

32. حق الیقین: ص 197.

33. أهل البیت علیهم السّلام ص 158.

الأسانید:

فی النص و الاجتهاد: عن السلف من بنی علی و فاطمه علیهما السّلام، یروی خطبتها فی ذلک الیوم لمن بعده، و من بعده رواها لمن بعده حتی انتهت إلینا یدا عن ید. فنحن الفاطمیین نرویها عن آبائنا، و آباؤنا یروونها عن آبائهم، و هکذا کانت فی جمیع الأجیال إلی زمن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:205

الأئمه من أبناء علی و فاطمه علیهم السّلام؛ دونکموها فی کتاب الاحتجاج للطبرسی، و فی

بحار الأنوار للمجلسی.

و قد أخرجها من أثبات الجمهور و أعلامهم: أبو بکر أحمد بن عبد العزیز الجوهری فی کتاب السقیفه و فدک بطرق و أسانید ینتهی بعضها إلی السیده زینب بنت علی و فاطمه علیها السّلام، و بعضها إلی الإمام أبی جعفر محمد الباقر علیه السّلام، و بعضها إلی عبد اللّه بن الحسن بن الحسن، یرفعونها جمیعا إلی الزهراء علیها السّلام، کما فی ج 4 ص 78 من شرح النهج، و أخرجها المرزبانی أیضا کما فی ص 94 من المجلد المذکور بالإسناد إلی أبی الحسین زید بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، یبلغ بها فاطمه علیها السّلام، و نقل ثمه عن زید، أنه قال: رأیت مشایخ آل أبی طالب یروونها عن آبائهم و یعلّمونها أولادهم.

5
المتن:

قال السید مرتضی فی ترک فاطمه علیها السّلام طلبها فدک بعد خطبتها و جواب أبی بکر:

... فأما قوله: «إن فاطمه علیها السّلام لما سمعت ذلک کفّت عن الطلب، فأصابت أولا و أصابت آخرا»، فلعمری أنها کفّت عن الطلب الذی هو المنازعه و المشاحه، لکنها انصرفت مغضبه متظلّمه متألّمه، و الأمر فی غضبها و سخطها أظهر من أن یخفی علی منصف.

فقد روی أکثر الرواه الذین لا یتّهمون بتشیّع و لا عصبیه فیه من کلامها علیها السّلام فی تلک الحال. و بعد انصرافها عن مقام المنازعه و المطالبه ما یدلّ علی ما ذکرناه من سخطها و غضبها، و نحن نذکر من ذلک ما یستدلّ به علی صحه قولنا:

أخبرنا أبو عبد اللّه محمد بن عمران المرزبانی، قال: حدثنی محمد بن أحمد الکاتب، حدثنا أحمد بن عبید بن ناصح النحوی، قال: حدثنا الزیادی، قال: حدثنا

الشرقی بن القطامی، عن محمد بن إسحاق، قال: حدثنا صالح بن کیسان، عن عروه، عن عائشه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:206

قال المرزبانی: و حدثنا أبو بکر أحمد بن محمد المکّی، قال: حدثنا أبو العیناء محمد بن القاسم السیمامی، قال: حدثنا ابن عائشه، قال: لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أقبلت فاطمه علیها السّلام فی لمّه من حفدتها إلی أبی بکر، و فی الروایه الأولی قالت عائشه: لما سمعت فاطمه علیها السّلام إجماع أبی بکر علی منعها فدک، لاثت خمارها علی رأسها، و اشتملت بجلبابها، و أقبلت فی لمّه من حفدتها.

[ثم اجتمعت الروایتان من هاهنا]: و نساء قومها، تطأ ذیولها، ما تخرم مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، حتی دخلت علی أبی بکر و هو فی حشد من المهاجرین و الأنصار و غیرهم. فنیطت دونها ملاءه.

ثم أنّت أنّه أجهش القوم لها بالبکاء و ارتجّ المجلس. ثم أمهلت هنیئه حتی إذا سکن نشیج القوم و هدأت فورتهم، افتتحت کلامها بالحمد للّه عز و جل و الثناء علیه و الصلاه علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله، ثم قالت:

«لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ». «1» فإن تعزّوه تجدوه أبی دون آبائکم و أخا ابن عمی دون رجالکم، فبلغ الرساله صادعا بالنذاره، مائلا عن سنن المشرکین، ضاربا ثبجهم، یدعو إلی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه، أخذا بأکظام المشرکین، یهشّم الأصنام و یفلق الهام، حتی انهزم الجمع و ولّوا الدبر، و حتی تفرّی اللیل عن صبحه، و أسفر الحق عن محضه، و نطق زعیم الدین، و خرست شقاشق الشیاطین، و تمّت کلمه الإخلاص، «وَ

کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ» «2»، نهزه الطامع، و مذقه الشارب، و قبسه العجلان، و موطئ الأقدام؛ تشربون الطرق، و تقتاتون القدّ، أذلّه خاسئین، یتخطّفکم الناس من حولکم، حتی أنقذکم اللّه عز و جل برسوله صلّی اللّه علیه و آله، بعد اللتیا و التی، و بعد أن منی بسهم الرجال، و ذؤبان العرب، و مرده أهل النفاق، «کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ» «3»، و نجم قرن للشیطان أو

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 128.

(2). سوره آل عمران: الآیه 103.

(3). سوره المائده: الآیه 64.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:207

فغرت للمشرکین فاغره قذف أخاه فی لهواتها، فلا ینکفی حتی یطأ صماخها بأخمصه، و یطفئ عادیه لهبها- أو قالت: و یخمد لهبتها- بحده، مکدودا فی ذات اللّه، و أنتم فی رفاهیه فکهون آمنون وادعون.

إلی هاهنا انتهی خبر أبی العیناء عن ابن عائشه، و زاد عروه بن الزبیر عن عائشه:

حتی إذا اختار اللّه لنبیه صلّی اللّه علیه و آله دار أنبیائه، ظهرت حسیکه النفاق، و سمل جلباب الدین و نطق کاظم الغاوین، و نبغ خامل الآفکین، و هدر فنیق المبطلین، فخطر فی عرصاتکم، و اطلع الشیطان رأسه صارخا بکم. فدعاکم، فألفاکم لدعوته مستجیبین، و للغره ملاحظین، ثم استنهضکم فوجدکم خفافا، و أحمشکم فألفاکم غضابا. فوسمتم غیر إبلکم، و وردتم غیر شربکم.

هذا و العهد قریب و الکلم رحیب و الجرح لمّا یندمل، إنما زعمتم ذلک خوف الفتنه «أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ». «1»

فهیهات منکم و أنّی بکم و أنّی تؤفکون و کتاب اللّه بین أظهرکم، زواجره بیّنه، و شواهده لائحه، و أوامره واضحه، أرغبه عنه تریدون، أم بغیره تحکمون؛ «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا» «2»، «وَ مَنْ

یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ». «3»

ثم لم تلبثوا إلا ریث أن تسکن نفرتها تسرّون حسوا فی ارتغاء، و نصبر منکم علی مثل حزّ المدی، و أنتم الآن تزعمون ألّا إرث لنا، «أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ تبغون وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ». «4»

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 49.

(2). سوره الکهف: الآیه 50.

(3). سوره آل عمران: الآیه 85.

(4). سوره المائده: الآیه 50.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:208

یا ابن أبی قحافه! أ ترث أباک و لا أرث أبی؟ «لَقَدْ جِئْتِ شَیْئاً فَرِیًّا». «1» فدونکها مخطومه مرحوله، تلقاک یوم حشرک، فنعم الحکم اللّه، و الزعیم محمد صلّی اللّه علیه و آله، و الموعد القیامه، و عند الساعه یخسر المبطلون، و «لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ». «2»

ثم انکفأت إلی قبر أبیها فقالت:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ قومک فاشهدهم و لا تغب و روی جرمی بن أبی العلام مع هذین البیتین بیتا ثالثا، و هو:

فلیت قبلک کان الموت صادفنالما قضیت و حالت دونک الکثب قال: فحمد اللّه أبو بکر و صلّی علی محمد و آله و قال: یا خیر النساء و ابنه خیر الأنبیاء، و اللّه ما عدوت رأی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لا عملت إلا بإذنه و إن الرائد لا یکذّب أهله، و أنی أشهد اللّه و کفی باللّه شهیدا، إنی سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، یقول: إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث ذهبا و لا فضه و لا دارا و لا عقارا، و إنما نورث الکتاب و الحکمه و العلم و

النبوه.

قال: فلما وصل الأمر إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام کلّم فی ردّ فدک فقال: إنی لأستحی من اللّه أن أردّ شیئا منع منه أبو بکر و أمضاه عمر.

و أخبرنا أبو عبد اللّه المرزبانی، قال: حدّثنی علی بن هارون، قال: أخبرنی عبد اللّه بن أحمد بن أبی طاهر، عن أبیه، قال: ذکرت لأبی الحسین زید بن [علی بن الحسین بن زید بن] علی بن الحسین بن زید بن علی کلام فاطمه علیها السّلام عند منع أبی بکر إیاها فدک، و قلت له: إن هؤلاء یزعمون أنه مصنوع و أنه کلام أبی العیناء، لأن الکلام منسوق البلاغه.

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 27.

(2). سوره الانعام: الآیه 67.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:209

فقال لی: رأیت مشایخ آل أبی طالب یروونه عن آبائهم، و یعلّمونه أولادهم، و قد حدّثنی به أبی، عن جدی، یبلغ به فاطمه علیها السّلام علی هذه الحکایه، و رواه مشایخ الشیعه و تدارسوه بینهم قبل أن یولد جدّ أبی العیناء، و قد حدّث الحسین بن علوان عن عطیه العوفی أنه سمع عبد اللّه بن الحسن ذکر عن أبیه هذا.

ثم قال أبو الحسین: و کیف ینکر من هذا کلام فاطمه علیها السّلام؟ و هم یروون من کلام عائشه عند موت أبیها ما هو أعجب من کلام فاطمه علیها السّلام فیحقّقونه، لو لا عداوتهم لنا أهل البیت.

ثم ذکر الحدیث بطوله علی نسقه و زاد فی الأبیات بعد البیتین الأولین:

ضاقت علیّ بلادی بعد ما رحبت و سیم سبطاک خسفا فیه لی نصب

فلیت قبلک کان الموت صادفناقوم تمنّوا فأعطوا کلما طلبوا

تجهّمتنا رجال و استخفّ بنامذ غبت عنا و کل الإرث قد غصبوا قال: فما رأیت یوما کان أکثر باکیا

و باکیه من ذلک الیوم.

المصادر:

الشافی للسید المرتضی: ج 4 ص 68.

6
المتن:

روی محمد بن سلام، بأسناده، عن فاطمه علیها السّلام:

أنه لما اعتزم أبو بکر علی منعها فدک و العوالی، لاءت «1» خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها. ثم أقبلت فی لمّه من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذیولها، ما تخرم من

______________________________

(1). الظاهر أنه من اشتباه الناسخین فان المصادر کلها: لاثت خمارها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:210

مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مشیتها، حتی انتهت إلی أبی بکر و هو فی حشد من المهاجرین و الأنصار.

فنیطت دونها و دون الناس ملاءه فجلست. ثم أنّت أنّه أجهش القوم لها بالبکاء، فارتجّ المجلس. فأمسکت حتی سکن نشیج القوم و هدأت فورتهم. ثم افتتحت الکلام بالحمد للّه و الثناء علیه بما هو أهله، و الصلاه علی نبیه محمد صلّی اللّه علیه و آله، فعلت أصوات الناس بالبکاء عند ذکر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأمسکت حتی سکنوا، ثم قالت:

أیها الناس! اعلموا أنی فاطمه و أبی محمد؛ أقول عودا و بدا، و لا أقول ما أقول غلطا، و لا أفعل ما أفعل شططا؛ بسم اللّه الرحمن الرحیم، «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ». «1» فإن تعزّوه تجدوه أبی دون نساءکم، و أخا ابن عمی دون رجالکم.

قد بلغ النذاره صادعا بالرساله، سائلا عن مدرجه المشرکین، حائدا عن سنتهم، ضاربا ثبجهم، و آخذا بأکظامهم؛ یجذّ الهام و یکبّ الأصنام، حتی انهزم الجمع و ولّوا الدبر، و أوضح اللیل عن صبحه، و أسفر الحق عن محضه، و نطق زعیم الدین، و خرست شقاشق الشیاطین، و فهتم بکلمه الإخلاص، «وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ

النَّارِ» «2» فأنقذکم.

مذقه الشارب، و نهزه الطامع، و قبسه العجلان، و موطأ الأقدام؛ تشربون الطرق، و تقتاتون القدّ، أذله خاشعین؛ تخافون أن یتخطّفکم الناس من حولکم، فأنقذکم اللّه برسوله صلّی اللّه علیه و آله بعد اللتیا و التی، و بعد أن منی ببهم الرجال، و ذؤبان العرب، و بعد لفیف من ذوائب العرب؛ کلما أحشوا نارا للحرب أو نجم قرن للضلاله أو فغرت فاغره للمشرکین فاها، قذف أخاه علیا علیه السّلام فی لهواتها، فلا ینکفئ حتی یطأ سماکها بأخمصه، و یخمد حرّ لهبها بحده؛ مکدودا فی ذات اللّه، مجتهدا فی أمر اللّه، قریبا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، سیدا فی أولیاء اللّه، مشمّرا ناصحا، و أنتم فی رفاهیه وادعون آمنون.

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 128.

(2). سوره آل عمران: الآیه 103.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:211

حتی إذا اختار اللّه لنبیه صلّی اللّه علیه و آله دار أولیائه و محل أنبیائه، ظهرت حسکه النفاق، و استهتک جلباب الدین، و نطق کاظم الغاوین، و نبغ خامل الآفلین، و هذر فنیق المبطلین؛ یخطر فی عرصاتکم، و أطلع الشیطان رأسه من مغرزه صارخا بکم، فوجدکم لدعائه مجیبین، و لعزمه متطاولین، و استنهضکم فوجدکم خفافا، و أحمشکم فألفاکم غضابا، فوسمتم غیر إبلکم، و وردتم غیر شربکم؛ هذا، و العهد قریب، و الکلم رحیب، و الجرح لمّا یندمل، و الرسول لمّا یقبر.

حذرا زعمتم خوف الفتنه؟ «أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ». «1»

فهیهات منکم و کیف بکم و أنّی لکم، أنّی تؤفکون؟ و کتاب اللّه بین أظهرکم؛ أموره ظاهره، و أحکامه زاهره، و أعلامه باهره، و زواجره بیّنه، و شواهده لائحه، و أوامره واضحه. أرغبه عنه تریدون

أم بغیره تحکمون؟ «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا» «2»؛ ألا «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ». «3»

ثم أنتم هؤلاء تزعمون أن لا إرث لنا! أ فحکم الجاهلیه تبغون؟ «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ»؟ «4»

إیها معاشر الناس! أبتزّ إرثیه؟ «5» یا ابن أبی قحافه! أ فی الکتاب أن ترث أباک و لا أرث أبی؟ لقد جئت شیئا فریا! «6»

جرأه منکم علی قطیعه الرحم و نکث العهد. أ فعلی عمد ترکتم کتاب اللّه و نبذتموه وراء ظهورکم؟ إذ یقول: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «7»، و فیما اقتصّ من خبر یحیی و زکریا إذ یقول: «قالَ رَبِ ... فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِ

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 49.

(2). سوره الکهف: الآیه 50.

(3). سوره آل عمران: الآیه 85.

(4). سوره المائده: الآیه 50.

(5). هکذا فی المصدر.

(6). سوره مریم: الآیه 27.

(7). سوره النمل: الآیه 16.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:212

رَضِیًّا» «1»، و قال عز و جل: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ» «2»، و قال تعالی:

«إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ». «3»

و زعمتم أن لا حظّ لی و لا أرث من أبی؟ أ فخصّکم اللّه بآیه أخرج أبی منها؟ أم تقولون: إن أهل ملتین لا یتوارثان؟ أو لست أنا و أبی من أهل مله واحده؟ أم أنتم بخصوص القرآن و عمومه أعلم ممن جاء به؟

فدونکها مخطومه مرحوله، تلقاک یوم حشرک. فنعم الحکم اللّه، و الزعیم محمد صلّی اللّه علیه و آله، و الموعد یوم القیامه، «و عند الساعه یخسر المبطلون» «4»، و «لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ»

«5»، و «فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ یُخْزِیهِ وَ یَحِلُّ عَلَیْهِ عَذابٌ مُقِیمٌ». «6»

ثم عدلت علیها السّلام إلی مجلس الأنصار فقالت:

معاشر النقیبه و أعضاد المله و حصون الإسلام! ما هذه الفتره فی حقی و السنه عن ضلامتی؟ أ ما کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أبی یقول: «المرء یحفظ فی ولده»؟

سرعان ما نسیتم و عجلان ما أحدثتم، ثم تقولون: مات محمد. فخطب جلیل استوسع وهیه، و استشمر فتقه لفقدان راتقه. فأظلمت البلاد لغیبته، و اکتأب خیره اللّه لموته، و أکدت الآمال، و أطیع الحریم و زالت الحرمه عند مماته صلّی اللّه علیه و آله.

فتلک نازله أعلن بها کتاب اللّه فی أفنیتکم، و عند ممساکم و مصبحکم، هاتفا بکم و لقبل ما حلّ بأنبیاء اللّه و رسله: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ». «7»

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 6.

(2). سوره النساء: الآیه 11.

(3). سوره البقره: الآیه 180.

(4). إشاره إلی الآیه 27 من سوره الجائیه.

(5). سوره الأنعام: الآیه 67.

(6). سوره هود: الآیه 39. و فی القرآن «فسوف تعلمون ...».

(7). سوره آل عمران: الآیه 144.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:213

إیها بنی قیله! أ أهضم تراث أبی و أنتم بمرأی و مسمع؟ تشملکم الدعوه، و فیکم العده و العدد و لکم الدار، و أنتم نخبه اللّه التی انتخب لدینه، و أنصار رسوله صلّی اللّه علیه و آله، و الخیره التی اختار لنا أهل البیت. فنابذتم فینا العرب، و کافحتم الأمم، حتی دارت بکم و بنا رحی الإسلام، و خضعت رقاب أهل الشرک،

و خبت نیران الباطل، و وهنت دعوته، و استوسق نظام الدین. فنکصتم بعد الإقدام، و أسررتم بعد البیان لقوم نکثوا أیمانهم؛ «أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ». «1»

ألا لا أری و اللّه إلا أن أخلدتم إلی الخفض و رکنتم الی الدعه؛ فمججتم الذی استرعیتم، و لفظتم الذی سوّغتم؛ «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ». «2» أ لم یأتکم نبأ الذین من قبلکم قوم نوح و عاد و ثمود و الذین من بعدهم لا یعلمهم إلا اللّه؛ جاءتهم رسلهم بالبینات، فردّوا أیدیهم إلی أفواههم و قالوا: «إِنَّا کَفَرْنا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَ إِنَّا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونَنا إِلَیْهِ مُرِیبٍ». «3»

ألا لقد قلت ما قلت علی علم منی بالخذلان الذی خامر صدورکم و استفزّ قلوبکم، و لکن قلت الذی قلت لبثّه الصدر، و نفثه الغیظ، و معذره إلیکم، و حجه علیکم، و «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ». «4»

فدونکموها فاحتقبوها دبره الظهر، باقیه العار، موسومه بغضب اللّه و شنار الأبد، موصوله بنار اللّه الموقده «الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَهِ». «5» فبعین اللّه ما تفعلون، «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ». «6»

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 13.

(2). سوره إبراهیم: الآیه 8.

(3). سوره هود: الآیه 62.

(4). سوره إبراهیم: الآیه 8.

(5). سوره الهمزه: الآیه 7.

(6). سوره الشعراء: الآیه 227.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:214

أنا ابنه نذیر لکم بین یدی عذاب شدید؛ ف «اعْمَلُوا عَلی مَکانَتِکُمْ إِنَّا عامِلُونَ وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ». «1»

ثم قالت: ربنا احکم بیننا و بین قومنا بالحق و أنت خیر الحاکمین.

ثم انحرفت إلی قبر أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله

فقالت:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ قومک فأشهدهم فقد شغبوا

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو غاب مذ غبت عنا الوحی و الکتب

أبدی رجال لنا نجوی صدورهم لما مضیت و حالت دونک الترب

تجهّمتنا رجال و استخفّ بناإذ غبت عنا فکلّ الخلق قد غضبوا

و کنت بدرا و نورا یستضاء به علیک تنزل من ذی العزه الکتب

و کان جبریل بالآیات یؤنسنافقد فقدت و کل الخیر محتجب

فلیت قبلک کان الموت حلّ بناقوم تمنّوا فعموا بالذی طلبوا

إنا رزئنا بما لم یرز ذو شجن من البریه لا عجم و لا عرب ثم انصرفت علیها السّلام إلی منزلها. فلم تزل ذات فراش حتی لحقت برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، کما أخبرها أنها أول لا حق به من أهل بیته علیهم السّلام.

شرح الخطبه

شرح ما فی خطبه فاطمه علیها السّلام، جمله ذلک أن معنی کلامها هذا علیها السّلام لیس فیما منعت من فدک و العوالی خاصه، بل کان ذلک فیما تغلب فیه علیها من ذلک و علی بعلها و الأئمه من بعده بنیها علیهم السّلام من الإمامه التی جعلها عز و جل فیهم و نصّ بها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فما قدّمنا فی هذا الکتاب ذکر جمل منه.

و أرادت بذلک علیها السّلام ما قد ذکرته فی کلامها من إقامه الحجه علی الأمه، و إبلاغ المعذره إلیهم، و إیضاح الحق و البیان فیما فیها اهتضموه، و تغلب علیهم فیه و استأثر من حقهم به، لئلا یقولوا کما قالوا: أهل بیت رسول اللّه سلّموا ذلک طائعین.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 158.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:215

و لم یکن خروجها لما خرجت له و قالته من

ذلک إلا عن إذن علی علیه السّلام، إذ لا یجوز أن تخرج من بیتها لمثل هذا المقام و أن تتکلم علی رءوس الناس بمثل هذا من المهاجرین و الأنصار.

الحشد: الجمع، إذا دعوا فأتوا لما دعوا له.

کان أبو بکر قد علم بمجی ء فاطمه علیها السّلام، فجمع الناس لئلا یعتابوا علیه رأیا إذ یکونوا بحضرته.

و قوله: «نیطت دونها و دون الناس ملاءه»؛ نیطت: علّقت، یقال منه: ناط الشی ء ینوطه، إذ علّقه؛ یقال منه: نطت القربه إذا علّقتها، و النوط علق الشی ء، و هو مصدر ناط؛ یقول:

ناط الشی ء ینوطه نوطا إذا علّقه.

و الملاءه: الربطه، و هی مثل الرداء فی العرض و الطول.

و قوله: «أجهش القوم بالبکاء»؛ یقال منه: أجهش نفسی، إذ نهضت إلیه و همّ بالبکاء.

قال الطرماح: أجهش نفسی و قلت ألا لا تبعدوا.

و قوله: «حتی سکن نشیج القوم»؛ یقال منه: نشیج الباکی، ینشج إذا غصّها البکاء فی حلقه و لما ینتحب، و من ذلک نشیج الحمار، لأنه صوت فی حلقه. و یقال منه: نشجت القدر: إذا غلت، و الطعنه إذا سمع خروج الدم منها صوت فی داخلها.

و قولها: «فإن تعزوه»؛ من اعتزی، و الاعتزاء: الاتصال فی الدعوه إذا کانت حرب، فکل من ادعی فی شعاره أنا فلان بن فلان أو فلان الفلانی فقد اعتزی إلیه.

قال نصر بن سیار:

فکیف و أصلی من تمیم و فرعها إلی أصل فرعی و اعتزای اعتزاؤها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:216

و قولها: «صادعا بالرساله»؛ من قول اللّه عز و جل: «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ» «1»، یقال منه: صدع الرجل بالحق إذا تکلّم به جهارا.

و قولها: «مائلا عن مدرجه المشرکین»؛ أی عن طریق الباطل الذی هم علیه، و المدرجه: ممرّ الإنسان علی مسلک الطریق،

و کذلک مدارج الریح؛ یقال: ریح دروج، و هی التی تؤثر فی الأرض خطوطا کالطریق. قال العجاج:

أمثالها فی الراسیات مدرجه

و قولها: «ضاربا ثبجهم»؛ الثبج: أعلی الکاهل، و الکاهل: أصل العنق؛ تعنی ضرب رقابهم.

و قولها: «آخذا بأکظامهم»؛ الکظم مخرج النفس، یقال منه: قد غمّه الشی ء فأخذ بکظمه، فما یقدر أن یتنفس فهو مکظوم، و کظیم: أی مکروب.

و قولها: «یجذّ الهام»؛ تقول: بقطع الرءوس، و الجذّ: القطع المستأصل الوحی و الکسر للشی ء الصلب.

و قولها: «یکبّ الأصنام»؛ تقول: یکفئها علی وجوهها، و ذلک کسره صلّی اللّه علیه و آله إیاها و قلّبه لها عن مواضعها التی کانت فیها علی الکعبه و غیرها.

و قولها: «و نطق زعیم الدین»؛ الزعیم هاهنا الذی یسود قومه؛ یقال منه: زعم یزعم زعامه: أی صار لهم زعیما، و لذلک قیل للکفیل زعیم کأنه ساد من کفل به، و عنت علیها السّلام بزعیم الدین رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، تقول: إنه نطق بالرساله و بما أوحاه اللّه عز و جل إلیه من القرآن.

و قولها: «خرست شقاشق الشیاطین»؛ الخرس: ذهاب الکلام و ذهاب الصوت من الشی ء؛ یقال منه: کتیبه خرساء، إذا یسمع لها صوت و لا جلبه، و علم أخرس إذا لم یسمع صوت صدی.

______________________________

(1). سوره الحجر: الآیه 94.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:217

و الشقاشق: جمع شقشقه، و هی التی یغطّ بها البعیر و تخرج من شدقه إذا هدر، و إذا نحر لم توجد کذلک، و إنما هی لحمه فی آخر فیه تنتفخ إذا هاج و تمتدّ حتی تخرج من حلقه، فإذا سکن انفشت، و الناقه تهدر و لا تغطّ، لأنه لا شقشقه لها؛ تمتدّ کذلک إذ لا تهیج. فضربت ذلک مثلا لصوله

الکفار و انقطاعها برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

و الشیاطین: جمع الشیطان علی قدر فیعال؛ یقال منه: تشیطن الرجل و تشطن: أی صار شیطانا و فعل فعله.

و قولها: «فهتم بکلمه الإخلاص»؛ یقال منه: فاه الرجل بالکلام، إذا لفظ به، و هو یفوه به شعر، و ما فاهوا به و لهم مقیم، و رجل مفوّه، قادر علی الکلام.

و کلمه الإخلاص: شهاده أن لا إله إلا اللّه و أن محمدا رسول اللّه.

و قولها: «مذقه الشارب، و نهزه الطامع، و قبسه العجلان، و موطأ الأقدام»؛ المذاق فی الشراب: خلط الماء باللبن؛ تقول مذقته، إذا خلطته مذقا.

و النهزه: اسم الشی ء الذی یتناول و یمکن تناوله کالغنیمه؛ یقال: انتهزها فقد أمکنتک قبل الفوت.

و القبس: شعله النار؛ قال اللّه عز و جل حکایه عن موسی: «إِنِّی آنَسْتُ ناراً سَآتِیکُمْ مِنْها بِخَبَرٍ أَوْ آتِیکُمْ بِشِهابٍ قَبَسٍ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ» «1»؛ یقال للآخذ من ذلک قبس، و اقتبس إذا أخذ من لهب النار فی طعم یعلق به، و من ذلک یقال: قبست العلم فاقتبسته، و اقتبست الرجل نارا، و أقبسته علما إذا أعطیته ذلک.

و موطأ الأقدام: الموضع الذی تطأه. ضربت ذلک علیها السّلام مثلا لما کانوا فیه من الذله حتی أعزّهم اللّه عز و جل برسوله صلّی اللّه علیه و آله، و أن الناس کانوا یتخطّفونهم من حولهم کما أخبر اللّه عز و جل بذلک فی کتابه: «و یطعمون فیهم و ینتهزونهم و یطؤونهم بالذل و الصغار».

______________________________

(1). سوره النمل: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:218

و قولها: «تشربون الطرق»؛ و الطرق: الماء الذی بالت فیه الدواب قد أصفر؛ تقول: هذا ماء قد طرقته الإبل و هی تطرقه طرقا، و هو ماء طرق.

قال الشاعر: الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 13 218 شرح الخطبه ..... ص : 214

و قال الذی یرجو الغلاله و ادعواعن الماء لا یطرق و من طوارق

فما زلن حتی صار طرقا و شسه بأصفر تذریه سجالا أیانق و قولها: «تقتاتون القدّ»؛ من القوت، و القد: ما یقدّ من الجلد النی، و منه اشتق القدید الذی یقدّ من اللحم، و کانوا یأکلون ذلک عند المسغبه.

و قولها: «أذلّه خاشعین»؛ الذل: الهوان، و الخشوع: الخضوع.

و قولها: «بعد اللتیا و التی»؛ و اللتیا: تصغیر التی، و التی: معرفه لتی، و لا تقول بها فی المعرفه إلا علی هذه اللغه، و جعلوا إحدی اللامین تقویه للأخری، و جمعها اللاتی، و جمع الجمع اللواتی. و کأنهم کنّوا بها فی قولهم اللتیا و التی عن شده أو داهیه صغری و کبری.

و قولها: «بعد لفیف ذوائب العرب»؛ فاللفیف: ما اجتمع من الناس من قبائل شتّی؛ یقال منه: جاء القوم بلفّهم و لفیفهم، و لفّ الناس: ما یلفّ من هاهنا و هاهنا کما یلفّ الإنسان القوم لما یریده من شهاده زور و غیر ذلک مما یرید أن یجمعهم إلیه من مثل هذا.

و الذوائب: جمع ذؤابه. و ذؤابه القوم: موضع عزّهم و شرفهم؛ یقال منه: فلان من ذؤابه بنی فلان إذا کان من أهل بیت شرفهم و عزهم، و الجمع ذوائب و القیاس الذائب، و لکنهم یستثقلون الجمع بین همزتین، فلینوا الأولی منهما.

و قولها: «کلما أحشوا نارا للحرب أو نجم قرن للضلاله أو فغرت فاغزه للمشرکین فاها قذف أخاه علیا علیه السّلام فی لهواتها»؛ أحشوا: أوقدوا، حششت النار بالحطب و أنا أحشها، و هو ضمک ما تفرق من الحطب إلی النار لتستوقد. قال العجاج:

تاللّه لو

لا أن تحشّ الطبخ بی الجحیم حیث لا مستصرخ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:219

یعنی بالطبخ ملائکه النار الموکلین بالعذاب من فیها؛ شبّههم بالطباخین الذین یوقدون النار علی اللحم لیطبخوه.

و نجم قرن للضلاله: تقول: ارتفع للضالّ و نجم قام؛ یقال للخارج الذی یخرج علی السلطان، ناجم لقیامه علی من یقوم علیه. و قرن الرجل ندّه فی الشجاعه و القوه؛ و یقال منه: تبارزت الأقران و تواجهوا و اقتتلوا.

و فغرت فاغره فاها؛ و الفغر: فتح الفم؛ یقال: فغر الرجل فاه أی فتحه، و الفاغره: التی قد فتحت فمها. ضربت ذلک مثلا للحرب إذ اشتدت، و مثّلت من یقتل فیها بابتلاعها إیاهم کأنها فغرت فاها، أی فتحته لتأتیهم من یقتل فیها.

قذف أخاه علیا علیه السّلام فی لهواتها: تعنی: إنهاض النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام لمبارزه الأقران من المشرکین الشجعان.

و اللهوات: جمع لهات، و اللهات: لحمه مشرفه فی أقصی الفم فیما یلی الحلق.

و یقال: إنها شقشقه البعیر و لکل ذی حلق لهاه، و الجمع: اللها و اللهوات.

و قولها: فلا ینکفئ، تقول: لا ینقلب منهزما إذا بعثه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لحرب؛ یقال منه:

انکفئ القوم: إذا انهزموا و انکفئوا.

و قولها: «حتی یطأ سماکها بأخمصه»؛ فالسماک و السمک: المرتفع؛ قال اللّه عز و جل:

«رَفَعَ سَمْکَها فَسَوَّاها» «1»، و یقال: سنام سامک: أی مرتفع، و السماکان: نجمان مرتفعان، و من ذلک سمّی الرجل سماکا، یریدون به العلو و الرفعه؛ تقول: لا ینثنی و لا یرجع فی الحرب حتی یطأ أعلی من فیها، فمن یقاتله و یبارزه بأخمصه، و الأخمص: ما ارتفع من أسف القدم عن الأرض و هو وسطه، و یقال: و هو خمیص

القدم؛ قال الشاعر:

و کان أخمصها بالشوک منتعل ______________________________

(1). سوره النازعات: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:220

و قولها: «و یخمد حرّ لهبا بحدّه»؛ تعنی الحرب شبهتها، فإذا هو قتل المناحبین له فیها أو هزمهم، أخمدوا کحدّ السیف و حدّ السنان، و احتدّ الرجل: إذا غضب وحده و غضبه.

و قولها: «و أنتم فی رفاهیه»؛ یقال منه: رفهه عیش فلان رفاهیه فهو رفیه العیش، أی هو فی خیر و خفض.

و قولها: «ظهرت حسکه النفاق»؛ من حسک الصدر، و هو حقد العداوه؛ و تقول إنه حسک الصدر علی فلان.

و قولها: «و استهتک جلباب الدین»؛ استهتک استفعل من الهتک، و الهتک أن تجذب ثوبا أو سترا فتقطّعه من موضعه أو تشقّ طائفه فیبدوا لذلک ما وراءه؛ فلذلک یقال:

هتک اللّه ستره، و رجل مهتوک الستر: متهتّک، و رجل مستهتک: لا یبالی أن یهتک ستره عن عورته، و یقال ذلک لکل شی ء هتک و أهتک و استهتک.

و الجلباب: ثوب أوسع من الخمار و دون الرداء، تغطّی به المرأه رأسها و صدرها، فإذا فعلت ذلک قیل: تجلببت. فضربت فاطمه علیها السّلام ذلک مثلا لهتکهم حرمان الدین و استخفافهم بها.

و قولها: «و نطق کاظم الغاوین»؛ فالکظم: السکوت، و الکاظم: الساکت؛ تقول: نطق من کان من الغد أن قد أسکته رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و الغاوون: جمع غاو من الغی، و الغیّ مصدر من قولک غوی الغاوی فهو یغوی غیا، و الغیّ: الضلال ضد الهدی.

و قولها: «نبغ خامل الآفلین»؛ یقال: نبغ فلان إذا قال الشعر و لم یکن قاله قبل ذلک، و قیل: إن زیادا قال الشعر بعد أن کبر فسمّی النابغه لذلک، و قیل: بل سمّی بذلک لقوله:

و قد

نبغت لهم منا شئون

فمعنی نبغ هاهنا: ظهر الیوم من کان خاملا من الآفلین.

و قولها: «و هدر فنیق المبطلین»؛ البعیر یهدر هدیرا و هدرا. و الحمامه أیضا تهدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:221

و الفنیق: الفحل من الإبل؛ ضربته مثلا لمن استفحل من المبطلین من الأمه، فرأس علیها و تناول ما لیس له منها.

و قولها: «یخطر فی عرصاتکم»؛ تعنی: الفحل من الإبل الذی ضربته مثلا، و الفحل من الإبل یخطر بزینه إذا مشی مختالا، و کذلک الناقه، و کذلک الإنسان إذا مشی یخطر بیدیه کبرا، و العرصات: جمع عرصه، و عرصه الدار: وسطها.

و قولها: «و اطلع الشیطان رأسه من مغرزه صارخا بکم»؛ مغرز الشی ء: أصله، مثل مغارز الریش و مغارز الأضلاع.

و قولها: «و لعزمه متطاولین»؛ المتطاول: الشی ء المستشرف إلیه؛ قال الشاعر:

تطاولت فاستشرفته فرأیته فقلت له أ أنت عمرو الفوارس و قولها: «و أحمشکم فألفاکم غضابا»؛ تقول: أغضبکم فوجدکم کذلک؛ یقال منه الرجل إذا اشتدّ غضبه: قد استحمش غضبا.

و قولها: «فوسمتم غیر إبلکم، و وردتم غیر شربکم»؛ مثل ضربته لاغتصابهم الإمامه من أهلها و أخذهم غیر حقهم منها.

و قولها: «هذا و العهد قریب»؛ تعنی برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إن ذلک کان منهم بقرب وفاته.

و قولها: «و الکلم رحیب»؛ أی واسع، تعنی ما تکلّم به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی إمامه علی علیه السّلام فما أوجبها و أکّدها.

و قولها: «و الجرح لمّا یندمل»؛ تقول یبرأ، و اندمال الجرح: برؤه، تعنی: موت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

و قولها: «أنّی تؤفکون»؛ تقول: أین تصدّون عن الحق، و الأفاک الذی یأفک الناس عن الحق بالکذب، و الإفک تقول: أفک الرجل عن أمر کذا،

إذا صرف عنه بالکذب و الباطل.

و قولها: «أبتزّ إرثیه»؛ تقول: أسلب إرثی، تعنی میراثها من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الذی استلبته

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:222

و منعته، و البزّ هاهنا الاستلاب، و العرب تقول: من عزّ بزّ، معناه من غلب سلب.

و الهاء من إرثیه زائده، و هی تسمّی هاء الاستراحه من قول اللّه عز و جل: «ما أَغْنی عَنِّی مالِیَهْ. هَلَکَ عَنِّی سُلْطانِیَهْ» «1»، و قوله تعالی: «وَ ما أَدْراکَ ما هِیَهْ» «2»، و هی لغه قریشیه.

و قولها: «لقد جئت شیئا فریّا»؛ و الفریّ هاهنا: الأمر العظیم، و الفری أیضا: الکذب، و الفری: القذف.

و قولها: «فدونکها مخطومه مرحوله»؛ تعنی ظلامتها؛ مثّلتها بناقه علیها رحلها و خطامها، ضربتها مثلا لظلامتها التی ارتکبها منها.

و قولها: «و الزعیم محمد صلّی اللّه علیه و آله»؛ فالزعیم: الکفیل، لأن محمدا صلّی اللّه علیه و آله قد تکفّل لمن أطاعه بالجنه و تکفّل لمن بغی علیه بالنصر، و الانتصاف ممن بغی علیه و ظلمه.

و قولها: «ما هذه السنه عن ظلامتی»؛ السنه: الوسن؛ یقال منه: قد و سن الرجل، إذا أخذته سنه النعاس و قد غلبه و سنّه؛ قال اللّه عز و جل: «اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَوْمٌ». «3» فالسنه النعاس من غیر استشغال نوم؛ قال الشاعر:

و سنان أقصده النعاس فرنقت فی عینه سنه و لیس بنائم و معنی قولها: ما هذه السنه عن ظلامتی، تعنی التغافل عنها و التهاون بها، کما یکون الناعس عن الشی ء غافلا عنه إذا لم ینصروها فی ذلک و لا أعانوها علیه.

و قولها: «سرعان ما نسیتم و عجلان ما أحدثتم»؛ هی کلمات تقولها العرب لسرعان ما

صنعت کذا و کذا، تعنی أسرع ما صنعته و لو شکان ما خرجت و لعجلان ما جئت؛ قال الشاعر:

أ یخطب فیکم بعد قتل رجالکم لسرعان هذا و الدماء تصبّب

______________________________

(1). سوره الحاقّه: الآیه 28، 29.

(2). سوره القارعه: الآیه 10.

(3). سوره البقره: الآیه 255.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:223

قولها: «فخطب جلیل استوسع وهیه»؛ فالخطب: الأمر؛ یقال: ما خطبک: أی ما أمرک، و یقال: هذا خطب جلیل و خطب یسیر و الجمع خطوب؛ قال اللّه تعالی: «فَما خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ». «1»

و استوسع و هیه: أی اتسع ما و هی من أجله، تعنی مصاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و ما و هی من أجله من الأمر و اتسع وهیه لذلک.

و قولها: «و استشمر فتقه لفقدان راتقه»؛ یقال منه: رتق الفتق إذا لحمه و أصلحه، تعنی فقدان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الذی کان یرتق ما انفتق من الأمور.

و قولها: «و اکتأبت خیره اللّه فی خلقه»؛ تعنی بموت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الکابه من الهمه و الانکسار من الحزن فی الوجه خاصه؛ تقول: کئب الرجل، و الکئب کآبه، یوقف الألف، و کآبه بالمد.

و قولها: «و أکدت الآمال»؛ تقول: انقطعت؛ قال اللّه عز و جل: «وَ أَعْطی قَلِیلًا وَ أَکْدی» «2»، أی قطع ما کان یعطیه، و قد قیل: إن المعطی إذا أعطی عطاء نزرا قلیلا قیل: أکدی، و الأول أشبه بالمعنی، و یقال: فلان قد بلغ الناس کدیّته: أی إنه کان یعطی ثم أمسک؛ قالت الخنساء:

فتی الفتیان ما بلغوا کداها

و قولها: «إیها بنی قیله»؛ فهو من الدعاء المنسوب، تقول: یا بنی قیله، تعنی الأنصار، و هم الأوس و الخزرج ابنا

حارثه بن ثعلبه بن عمرو بن عامر بن حارثه بن ثعلبه بن امرؤ القیس بن مادر بن حبد اللّه بن الأمرد بن عوف بن نبته بن مالک بن زید بن کهلان بن سبأ، و هما ابنا قیله، و هم الأنصار، نسبوا إلی أمهم.

______________________________

(1). سوره الحجر: الآیه 57.

(2). سوره النجم: الآیه 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:224

و قولها: «اهتضم تراث أبی»؛ تقول: أنقص میراث أبی، و یقال منه: هضمت حقی أی انتقصته، و هضمت من حقی طائفه: أی ترکتها، و الهضام: الذی یترک من حقه و یعطی غیره؛ یقال: قد هضم له من حقه؛ قال لبید:

و مقسّم یعطی العشیره حقهاو معدلم لحقوقها هضامها و التراث تاؤه واو و هو ترکه المیراث و لا یجمع کما یجمع المیراث، فیقال: تواریث.

و قولها: «و أنتم نخبه اللّه التی انتخب لدینه»؛ و النخبه: الخیره لما اختیر و استخلص، نخبه و نخابه، و هو مصدر النخیب: المختار المستخلص المصطفی اختیارا علی غیره، و تنخب: اختار و استخلص.

و قولها: «فنابذتم العرب و کافحتم الأمم»؛ المنابذه: انتباذ الفریقین للحرب؛ تقول:

نبذت إلیهم الحرب علی سواء: أی نابذناهم الحرب، و النبذ طرحک الشی ء، و المنبوذ:

ولد الزنا الذی تنبذه أمه، أی تطرحه لیخفی أمرها. فکأن المنابذه طرح ما بین الفریقین من الصلح و الاتفاق بین بعضهم و بعض.

و المکافحه فی الحرب: المضاربه تلقاء الوجوه؛ قال الشاعر:

تکافح لو حات الهواجر بالضحی مکافحه للمنخرین و للفم و قولها: «و خبت نیران الباطل»؛ الخبو: سکون لهب النار، و خبت النار: إذا سکنت، و خبت الحرب کذلک، و خبت النار تخبو خبوا: إذا طفأت.

و قولها: «و استوسق نظام الدین»؛ تقول: اجتمع و انضمّ بعضه إلی بعض، و الوسق:

ضمّک الشی ء بعضه

إلی بعض، و الاتساق: الانضمام و الاستواء، و یقال: استوسقت الإبل: إذا اجتمعت و انضمّت، و استوسق النظام کذلک. و هذا مثل ضربته لاجتماع المؤمنین و ألفتهم علی إقامه دین اللّه عز و جل فی حیاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:225

و قولها: «فنکصتم بعد الإقدام»؛ النکوص: الإحجام عن الشی ء؛ یقال لمن أراد أمرا ثم رجع عنه: نکص علی عقبیه.

و قولها: «نکثوا أیمانهم»؛ نکث الیمین و نکث العهد و العقد: حلّه من بعد أن عقد و أبرم، و کذلک النقض؛ قال اللّه عز و جل: «فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ» «1»، و قال أیضا: «وَ لا تَنْقُضُوا الْأَیْمانَ بَعْدَ تَوْکِیدِها» «2»، و قال: «وَ لا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّهٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ». «3» قیل: إن ذلک ضرب مثلا لامرأه حمقاء کانت تغزل الغزل، ثم تفتله علی خلاف ما فتلته إذا غزلته، فینحلّ و یفسد ذلک النکث، و النکیثه اسم.

و قولها: «لقد قلت ما قلت علی علم منی بالخذلان الذی خامر صدورکم و استفزّ قلوبکم»؛ خامر صدورکم: خالطها؛ یقال منه: خامره الداء: إذا خالط جوفه، و کلما یخمر بالماء یقال: اختمر، إذا خالطه یختمر به من طعم أو ریح لم یکن قبل ذلک فیه.

و استفزّ- استفعل-: من الإفزاز، و الإفزاز: الإفزاع و الذعر، و یقال: استفزّ الرجل حتی ألقی فی الجهل، و استفزّ حتی أخرج من داره: بمعنی خوّف و أفزع حتی فعل ذلک.

و قولها: «لبثه الصدر و بعثه الغیظ»؛ فبثه الصدر: خروج ما فی القلب و الحدیث به، و أصل البثّ: تفریق الأشیاء، کبث الخیل فی الغاره و بثّ الکلاب للصید، و

خلق اللّه الخلق و بثّهم فی الأرض، و تقول: أبثّه الحدیث إبثاثا فأنا مبثّه و الحدیث مبثّ؛ تقول علیها السّلام:

و لکننی بثثت ما فی الصدر، و البثّ أیضا شده الحزن، قیل: لأن صاحبه لا یصیر حتی یبثّه: أی یشکوه؛ قال اللّه عز و جل حکایه عن یعقوب: «إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ» «4»، و قد یکون قولها أیضا فی هذا إنها تبثّ ما فی قلبها من الغم بما ذکرته و إن کانت تعلم أن ذلک لا یصرفهم عما هم علیه.

______________________________

(1). سوره الفتح: الآیه 10.

(2). سوره النحل: الآیه 91.

(3). سوره النحل: الآیه 92.

(4). سوره یوسف: الآیه 86.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:226

و بعثه الغیظ، ما یبعثه: أی یرسله و یبعث عنه من القول و غیره.

و قولها: «فدونکموها فاحتقبوها»؛ تعنی ظلامتها التی تظلّمت إلیهم؛ تقول: احتقبوا إثمها، و أصل الاحتقاب: شدّ الحقبه من خلف و کل ما حمل من خلف؛ تقول: احتقب و استحقب، و الإثم کذلک یحتقب؛ قال الشاعر:

فالیوم فاشرب غیر مستحقب إثما من اللّه و لا واغل و قولها: «دبره الظهر»؛ تعنی بثقلها، کما یدبر ظهر الدابه الحمل الثقیل.

و قولها: «موسومه بشنار الأبد»؛ العیب و العار یلزم الرجل من فعل یفعله عار و شنار، و قلّ ما یقرءون الشنار فی العار، و کذلک فی هذا الکلام بعد ذکر العار.

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 34 ح 974.

7
المتن:

عن عائشه، أنها قالت:

لما بلغ فاطمه علیها السّلام أن أبا بکر قد أظهر منعها فدک، لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها و أقبلت فی لمّه من حفدتها و نساء من قومها، تطأ ذیولها، ما تخرم مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، حتی دخلت علی أبی بکر و هو فی حشد من المهاجرین و الأنصار و غیرهم.

فنیطت دونها ملاءه فجلست. ثم أنّت أنّه أجهش القوم لها بالبکاء، فارتجّ المجلس. ثم أمهلت هنیئه حتی سکنت فورتهم، افتتحت کلامها بحمد اللّه و أثنت علیه، ثم قالت:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:227

«لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ، عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ، حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ، بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ» «1»، فإن تعزّوه و تعرفوه، تجدوه أبی دون آبائکم، و أنا ابنته دون نسائکم، و أخوه ابن عمی دون رجالکم.

فبلغ الرساله صادعا بالنذاره، مائلا عن مدرجه المشرکین، ضاربا ثبجهم، آخذا بأکظامهم و ینکث الالهام؛ یدعو إلی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه، حتی تفری اللیل عن صبحه، و أسفر الحق عن محضه، و نطق زعیم الدین، و خرست شقاشق الشیاطین، و تمّت کلمه الإخلاص، «وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ» «2» فأنقذکم منها، نهزه الطامع، و مذقه الشارب، و قبسه العجلان، و موطئ الاقدام؛ تشربون الطرق، و تقتاتون القدّ، أذله خاسئین، تخافون أن یتخطّفکم الناس من حولکم.

حتی استنقذکم اللّه برسوله صلّی اللّه علیه و آله بعد اللتیا و التی، و بعد أن منی ببهم الرجال، و ذؤبان العرب، و مرده أهل الکتاب؛ «کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ» «3»، أو نجم قرن الشیطان أو فغرت فاغره من المشرکین، قذف أخاه

فی لهواتها، فلا ینکفئ حتی یطأ صماخها بأخمصه، و یطفئ عادیه لهبها بسیفه، مکدودا فی ذات اللّه، و أنتم فی رفاهیه فکهون آمنون وادعون.

حتی إذا اختار اللّه لنبیه صلّی اللّه علیه و آله دار أنبیائه، أطلع الشیطان رأسه فدعاکم، فألفاکم لدعوته مستجیبین، و للغره فیه ملاحظین، ثم استنهضکم فوجدکم خفافا، و أحمشکم فألفاکم غضابا، فوسمتم غیر إبلکم، و وردتم غیر شربکم؛ هذا و العهد قریب، و الکلم رحیب، و الجرح لمّا یندمل.

إنما زعمتم ذلک خوف الفتنه؟ «أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ». «4»

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 128.

(2). سوره آل عمران: الآیه 103.

(3). سوره المائده: الآیه 64.

(4). سوره التوبه: الآیه 49.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:228

ثم لم تلبثوا إلا ریث أن تسکن نفرتها، تسرّون حسوا فی ارتغاء، و نحن نصبر منکم علی مثل حزّ المدی، و أنتم الآن تزعمون ألا إرث لنا؟! أ فحکم الجاهلیه تبغون؟ و من أحسن من اللّه حکما لقوم یوقنون؟

یا ابن أبی قحافه! أ ترث أباک و لا أرث أبی؟ لقد جئت شیئا فریا! فدونکها مخطومه مرحوله، تلقاک یوم حشرک، فنعم الحکم اللّه، و الزعیم محمد صلّی اللّه علیه و آله، و الموعد القیامه و عند الساعه یخسر المبطلون.

ثم انکفأت إلی قبر أبیها صلّی اللّه علیه و آله فقالت:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ قومک فاشهدهم فقد نکبوا و فی بعض الروایات من المشار إلیه زیاده هذه ألفاظها:

أ فعلی عمد ترکتم کتاب اللّه و نبذتموه وراء ظهورکم؟ إذ یقول اللّه تعالی «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «1»، و قال فیما اقتصّ من خبر یحیی بن زکریا إذ قال: «فَهَبْ

لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «2»، و قال: «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ» «3»، و قال: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ». «4»

ثم عطفت علی قبر أبیها و بکت و تمثّلت بقول صفیه بنت اثاثه و قیل أنابه:

و کان جبریل بالآیات یؤنسنافقد فقدت و کل الخیر محتجب

و کنت بدرا و نورا یستضاء به علیک ینزل من ذی العزه الکتب

تجهّمتنا رجال و استخفّ بنالما فقدت و کل الأرض مغتصب

______________________________

(1). سوره النمل: الآیه 16.

(2). سوره مریم: الآیه 6.

(3). سوره الأنفال: الآیه 75.

(4). سوره النساء: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:229 أبدت رجال لنا فحوی صدورهم لما مضیت و حالت دونک الترب

إنا رزئنا بما لم یرز ذو شجن من البریه لا عجم و لا عرب

و سوف نبکیک ما عشنا و ما بقیت منا العیون بتهمال لها سکب قال عبد المحمود: انظر رحمک اللّه و فکّر فیما قد رووه عن رجالهم و ثقاتهم من هذا التألّم العظیم من فاطمه علیها السّلام و ما تقدّم من روایتهم له فی صحاحهم من هجرانها لأبی بکر سته أشهر حتی ماتت، فهل تری هذا حدیث من کان عندها شبهه فی أنهم ظلموها عمدا و قصدا؟

و هل تری هذا الکلام منها کلام من قد قبلت لهم عذرا؟

و هل تری هذا حدیث من لا یعرف صحه دعواها و ثبوت حجتها؟

و هل کان یحسن أن یسمع مثل هذا الکلام منها و تمنع مما طلبت أو العوض عنه؟

و لو کانت قد وفدت بهذا الکلام و الاسترحام علی أعظم ملوک الکفار، أ ما کان تشهد العقول أنه کان یرفع شأنها و یشرّف مقامها و یحسن جائزتها؟

أ فیلیق بمسلم

أن یکون جواب هذا الکلام منعها و سوء معاملتها و تهوین حضورها و خطابها و القساوه علیها و ترک التلطف بها علی کل حال؟

ما یقولون لو أن محمدا صلّی اللّه علیه و آله أباها رآها و هی تبکی و تقول مثل هذا الکلام؟ أ کان یغضب لغضبها کما رووه فی صحاحهم، أو کان یرضی عنهم؟

إنما تشهد العقول أنه کان یشقّ علیه غضبها و یهجرهم بهجرانها و یستعظم إقدامها علی تکذیبهم لها و ظلمها و کسرها و إسقاط منزلتها. فاختر لنفسک أیها المشفق علی نفسه، هل توافق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی ذلک و یکون لک فیه أسوه حسنه، أو تکون فی زمره من أغضبها و أغضبه.

قال عبد المحمود مؤلف هذا الکتاب: و من طریف ما أکثر التعجب و یحق لی أن أعجب من شهاده هؤلاء الأربعه المذاهب بتصدیق هذه الأحادیث و ما تقدم منهم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:230

مدح فاطمه علیها السّلام و أنها سیده نساء العالمین، و أن من أغضبها فقد أغضب أباها محمدا صلّی اللّه علیه و آله و من آذاها فقد آذاه، و کتابهم یتضمّن: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ» «1»، ثم یشهدون و یصحّحون أن أبا بکر أغضبها و آذاها و هجرته سته أشهر حتی ماتت.

ثم و کیف تصدّق العقول أن سیده نساء العالمین و سیده نساء أهل الجنه علیها السّلام تدّعی باطلا و تطلب محالا و ترید ظلم جمیع المسلمین و تأخذ صدقتهم و تموت مصرّه علی ذلک؟! ما یقبل هذا عقل صحیح و لا یعتقده ذو بصیره.

و خاصه فإن علی بن أبی طالب و أهل بیت نبیهم علیهم

السّلام الذین رووا عنه فیهم أنهم أحد الثقلین الذین لا یفارقون کتابه و أن من تمسّک بهم و بالکتاب سلم من الضلاله، فقد تقدم بیان أن فاطمه علیها السّلام منهم، و إذا کان التمسک بها یؤمن من الضلاله، فکیف یقول أبو بکر و أتباعه هی قد ضلّت فی دعواها؟

و أما علی بن أبی طالب علیه السّلام الذی هو إمام أهل بیت نبیهم علیهم السّلام، فتاره یکون شاهدا لفاطمه علیها السّلام کما تقدم، و تاره موافقا لها علی الغضب علی أبی بکر، و یدفنها لیلا و لا یعلم بها أبو بکر، ثم لا یسترضیها فی مده هذه السته الأشهر و یهوّن علیه غضبها و أذیتها و هی أذیه للنبی صلّی اللّه علیه و آله کما رووه. إن ذلک کله شهاده منهم صریحه بضلال خلیفتهم أبی بکر و خروجه عن حدود الإسلام و فضیحته بین الأنام.

المصادر:

1. الطرائف: ص 263 ح 368، عن کتاب الفائق.

2. الفائق، عن کتاب الأربعین لابن مردویه، علی ما فی الطرائف.

3. الأربعین، علی ما فی الطرائف.

4. المناقب لابن مردویه، علی ما فی الطرائف.

5. بحار الأنوار: ج 29 ص 219 ح 7، علی ما فی الطرائف.

6. إحقاق الحق: ج 10 ص 304، شطرا منها.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:231

7. بحار الأنوار: ج 11 ص 219 ح 7، عن الطرائف.

8. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 95، عن الفائق.

الأسانید:

فی الطرائف: ما ذکره الشیخ الأسعد سقروه فی کتاب الفائق عن الأربعین، عن أحمد بن موسی بن مردویه فی المناقب، قال: أخبرنا إسحاق بن عبد اللّه بن إبراهیم، قال: حدثنا أحمد بن عبید اللّه بن صالح النحوی، قال: حدثنا الزیادی محمد بن زیاد، قال: حدثنا شرفی بن قطامی، عن صالح بن کیسان، عن الزهری، عن عروه، عن عائشه، أنها قالت.

8
المتن:

قال الإربلی بعد ذکر قصه فدک:

و حیث انتهی بنا القول إلی هنا فلنذکر خطبه فاطمه علیها السّلام، فإنها من محاسن الخطب و بدائعها؛ علیها مسحه من نور النبوه، و فیها عبقه من أرج الرساله، و قد أوردها المؤالف و المخالف، و نقلتها من کتاب السقیفه عن عمر بن شبّه تألیف أبی بکر أحمد بن عبد العزیز الجوهری من نسخه قدیمه مقروّه علی مؤلفها المذکور؛ قرأت علیه فی ربیع الآخر سنه اثنتین و عشرین و ثلاثمائه.

روی عن رجاله من عده طرق: أن فاطمه علیها السّلام لما بلغها إجماع أبی بکر علی منعها فدکا، لاثت خمارها و أقبلت فی لمیمه من حفدتها و نساء قومها، تجرّ ادراعها، تطأ فی ذیولها، ما تخرم من مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، حتی دخلت علی أبی بکر و قد حشد المهاجرین و الأنصار.

فضرب بینهم بریطه بیضاء- و قیل قبطیه-. فأنّت أنّه أجهش لها القوم بالبکاء، ثم أمهلت طویلا حتی سکنوا من فورتهم، ثم قالت علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:232

أبتدئ بحمد من هو أولی بالحمد و الطول و المجد؛ الحمد للّه علی ما أنعم، و له الشکر بما ألهم، و الثناء بما قدّم، من عموم نعم ابتدأها، و سبوغ آلاء أسداها، و إحسان منن أولاها. جمّ

عن الإحصاء عددها، و نای عن المجازاه مزیدها، و تفاوت عن الإدراک أبدها، و استتب الشکر بفضائلها، و استحذی الخلق بإنزالها، و استحمد إلی الخلائق بإجزالها، و أمر بالندب إلی أمثالها.

و أشهد أن لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له؛ کلمه جعل الإخلاص تأویلها، و ضمن القلوب موصولها، و أبان فی الفکر معقولها؛ الممتنع من الأبصار رؤیته، و من الألسن صفته، و من الأوهام الإحاطه به.

أبدع الأشیاء لا من شی ء کان قبله، و أنشأها بلا احتذاء مثله، و سمّاها بغیر فائده زادته إلا إظهارا لقدرته، و تعبّدا لبریته، و إعزازا لأهل دعوته، ثم جعل الثواب لأهل طاعته، و وضع العذاب علی أهل معصیته، زیاده لعباده عن نقمته، و حیاشه لهم إلی جنته.

أشهد أن أبی محمدا صلّی اللّه علیه و آله عبده و رسوله، اختاره قبل أن یجتبله، و اصطفاه قبل أن یبتعثه، و سمّاه قبل أن یستجیبه، إذ الخلائق بالغیب مکنونه، و بستر الأهاویل مضمونه، و بنهایا العدم مقرونه، علما منه بمآئل الأمور، و إحاطه بحوادث الدهور، و معرفه منه بمواقع المقدور، و ابتعثه إتماما لعلمه، و عزیمه علی إمضاء حکمه، و إنفاذا لمقادیر حقه.

فرأی صلّی اللّه علیه و آله الأمم فرقا فی أدیانها، و عابده لأوثانها، عکّفا علی نیرانها، منکره للّه مع عرفانها. فأنار اللّه بأبی صلّی اللّه علیه و آله ظلمها، و فرّج عن القلوب بهمها، و جلا عن الأبصار عمهها.

ثم قبضه اللّه إلیه قبض رأفه و اختیار، رغبه بمحمد صلّی اللّه علیه و آله عن تعب هذه الدار، موضوعا عنه أعباء الأوزار، محفوظا بالملائکه الأبرار، و رضوان الرب الغفار، و جوار الملک الجبار.

فصلّی اللّه علیه، أمینه علی الوحی و خیرته من

الخلق و رضیّه، علیه السلام و رحمه اللّه و برکاته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:233

ثم قالت علیها السّلام: و أنتم عباد اللّه نصب أمره و نهیه، و حمله کتاب اللّه و وحیه، أمناء اللّه علی أنفسکم، و بلغاؤه إلی الأمم حولکم. للّه فیکم عهد قدّمه إلیکم، و بقیه استخلفها علیکم؛ کتاب اللّه بینه بصائره، و آی منکشفه سرائره، و برهان فینا متجلّیه ظواهره، مدیما للبریه استماعه، قائدا إلی الرضوان أتباعه، و مؤدیا إلی النجاه أشیاعه، فیه تبیان حجج اللّه المنیره، و مواعظه المکروره، و محارمه المحذوره، و أحکامه الکافیه، و بیناته الجالیه، و جمله الکافیه (الشافیه خ ل)، و شرائعه المکتوبه، (المکنونه خ ل)، و رخصه الموهوبه.

ففرض اللّه الإیمان تطهیرا لکم من الشرک، و الصلاه تنزیها لکم من الکبر، و الزکاه تزییدا لکم فی الرزق، و الصیام تبیینا إمامتنا، و الحجّ تسنیه للدین، و العدل تنسکا للقلوب، و طاعتنا نظاما للمله، و إمامتنا لمّا للفرقه، و الجهاد عزّ الإسلام، و الصبر مؤونه للاستیجاب، و الأمر بالمعروف مصلحه للعامه، و البرّ بالوالدین وقایه من السخطه، وصله الأرحام منسأه للعمر و منماه للعدد، و القصاص حقنا للدماء، و الوفاء بالنذور تعریضا للمغفره، و توفیه المکاییل و الموازین تغییرا للبخسه، و اجتناب قذف المحصنات حجابا من اللعنه، و الاجتناب عن شرب الخمور تنزیها من الرجس، و مجانبه السرقه إیجابا للعفه، و التنزّه عن أکل أموال الأیتام و الاستیثار بفیئهم إجاره من الظلم، و العدل فی الأحکام إیناسا للرعیه، و التبری من الشرک إخلاصا للربوبیه، فاتقوا اللّه حق تقاته و أطیعوه فیما أمرکم به، ف «إِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ». «1»

ثم قالت علیها السّلام: أنا فاطمه بنت

محمد، أقول عودا علی بدء و ما أقول ذلک سرفا و لا شططا. فاسمعوا إلیّ بأسماع واعیه و قلوب راعیه.

ثم قالت: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ» «2»، فإن تعزّوه تجدوه أبی دون آبائکم، و أخا ابن عمی دون رجالکم، فبلغ الرساله صار بالرساله، ناکبا (مائلا خ ل) عن سنن مدرجه المشرکین، ضاربا لثبجهم،

______________________________

(1). سوره فاطر: الآیه 28.

(2). سوره التوبه: الآیه 128.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:234

آخذا بأکظامهم، داعیا إلی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه؛ یجذّ الأصنام، و ینکت الهام حتی انهزم الجمع و ولّوا الدبر، و حتی تفری اللیل عن صبحه، و أسفر الحق عن محضه، و نطق زعیم الدین، و خرست شقاشق الشیاطین، و فهتم بکلمه الإخلاص مع النفر البیض الخماص الذین أذهب اللّه عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

«وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ» «1»، فأنقذکم منها مذقه الشارب، و نهزه الطامع، و قبسه العجلان، و موطاه (و مؤظاه خ ل و موطئ خ ل) الأقدام؛ تشربون الطرق، و تقتاتون القدّ، أذله خاشعین، تخافون أن یتخطّفکم الناس من حولکم.

فانقذکم اللّه بنبیّه صلّی اللّه علیه و آله بعد اللتیا و التی و بعد أن منی ببهم الرجال، و ذؤبان العرب؛ «کُلَّما حشوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ» «2»، و نجم قرن الضلاله و فغر فاغر من المشرکین، قذف أخاه فی لهواتها، فلا ینکفئ حتی یطأ صماخها بأخمصه، و یحمد لهبها بسیفه، مکدودا دؤبا فی ذات اللّه، و أنتم فی رفهینه و رفغینه، وادعون آمنون، تتوکّفون الأخبار و تنکصون عن النزال.

فلما اختار اللّه لنبیه صلّی اللّه علیه و آله دار أنبیائه و أتمّ علیه ما

وعده، ظهرت حسیکه النفاق، و سمل جلباب الإسلام، فنطق کاظم، و نبغ خامل، و هدر فینق الکفر یخطر فی عرصاتکم. فاطلع الشیطان رأسه من مغرزه هاتفا بکم، فوجدکم لدعائه مستجیبین، و للغره فیه ملاحظین، و استنهضکم فوجدکم خفافا، و أحمشکم فوجدکم غضابا، هذا و العهد قریب و الکلم رحیب، و الجرح لمّا یندمل؛ فوسمتم غیر إبلکم و أوردتموها شربا لیس لکم، و الرسول لمّا یقبر بدار، أزعمتم خوف الفتنه؟ «أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ». «3»

فهیهات منکم و کیف بکم و أنّی تؤفکون؟ و کتاب اللّه جل و عز بین أظهرکم، قائمه فرائضه، واضحه دلائله، نیّره شرائعه؛ زواجره واضحه، و أوامره لایحه، أرغبه عنه

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 103.

(2). سوره المائده: الآیه 64.

(3). سوره التوبه: الآیه 49.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:235

تریدون، أم بغیره تحکمون، «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا» «1»، «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ». «2»

هذا، ثم لم تبرحوا ریثا- و قال بعضهم: هذا و لم یریثوا أختها الاریث- أن تسکن نفرتها، و یسلس قیادها. ثم أخذتم تورون و قدتها، تهیّجون جمرتها، تشربون حسوا فی ارتغاء، و تمشون لأهله و ولده فی الحمر و الضراء، و نصبر منکم علی مثل حزّ المدی و وخز السنان فی الحشاء.

ثم أنتم أولاء تزعمون أن لا ارث لیه؟ أ فعلی عمد ترکتم کتاب اللّه و نبذتموه وراء ظهورکم؛ یقول اللّه جل ثناؤه: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «3»، معما اقتص من خبر یحیی و زکریا إذ قال: «رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا» «4»، و قال تبارک

و تعالی: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ». «5»

فزعمتم أن لا حظّ لی و لا إرث لی من أبیه؛ أ فحکم اللّه بآیه أخرج أبی منها؟ أم تقولون أهل ملتین لا یتوارثان؟ أم أنتم أعلم بخصوص القرآن و عمومه من أبی صلّی اللّه علیه و آله؟

«أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ». «6»

أیها معاشر المسلمه! أ أبتزّ إرثیه؟ اللّه أن ترث أباک و لا أرث أبیه؟ لقد جئتم شیئا فریّا! فدونکها مرحوله مخطومه مزمومه، تلقاک یوم حشرک، فنعم الحکم اللّه، و الزعیم محمد صلّی اللّه علیه و آله، و الموعد القیامه، «و عند السَّاعَهُ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ ما تُوعَدُونَ و لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ یُخْزِیهِ وَ یَحِلُّ عَلَیْهِ عَذابٌ مُقِیمٌ». «7»

______________________________

(1). سوره الکهف: الآیه 50.

(2). سوره آل عمران: الآیه 85.

(3). سوره النمل: الآیه 16.

(4). سوره مریم: الآیه 6.

(5). سوره النساء: الآیه 11.

(6). سوره المائده: الآیه 50.

(7). سوره الزمر: الآیه 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:236

قال: ثم التفتت إلی قبر أبیها صلّی اللّه علیه و آله متمثّله بقول هند ابنه اثاثه:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ قومک لما غبت و انقلبوا

أبدت رجال لنا فحوی صدورهم لما قضیت و حالت دونک الترب و زاد فی بعض الروایات هنا:

ضاقت علیّ بلادی بعد ما رحبت و سیم سبطاک خسفا فیه لی نصب

فلیت قبلک کان الموت صادفناقوم تمنّوا فأعطوا کلما طلبوا

تجهّمتنا رجال و استخفّ بناو ارغبت عنا فنحن الیوم نغتضب قال: فما رأیت أکثر باکیه و باک منه یومئذ.

ثم عدلت إلی مسجد الأنصار فقالت:

یا معشر البقیه و یا عماد المله

و حصنه الإسلام! ما هذه الفتره فی حقی و السنه عن ظلامتی؟ أ ما کان لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یحفظ فی ولده؟ سرعان ما أحدثتم و عجلان ذا إهاله.

أ تزعمون مات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ فخطب جلیل استوسع وهنه، و استهتر فتقه، و فقد راتقه، و أظلمت الأرض له، و اکتأبت لخیره اللّه، و خشعت الجبال، و أکدت الآمال، و أضیع الحریم، و أدیلت الحرمه.

فتلک نازله أعلن بها کتاب اللّه فی قبلتکم (أفنیتکم خ ل)، ممساکم و مصبحکم هتافا هتافا، و لقبله ما حلّت بأنبیاء اللّه و رسله: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ». «1»

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 144.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:237

أیها بنی قیله! أهضم تراث أبیه و أنتم بمرأی و بمسمع؟ تلبسکم الدعوه، و یشملکم الخبره، و فیکم العده و العدد، و لکم الدار و الجنن، و أنتم الاولی، نخبه اللّه التی انتخبت، و خیرته التی اختار لنا أهل البیت.

فبادیتم العرب، و بادهتم الأمور، و کافحتم البهم؛ لا نبرح و تبرحون، نأمرکم فتأتمرون، حتی دارت لکم بنا رحی الإسلام، و درّ حلب البلاد، و خبت نیران الحرب، و سکنت فوره الشرک، و هدّت دعوه الهرج، و استوسق نظام الدین، فأنی جرتم بعد البیان، و نکصتم بعد الإقدام عن قوم نکثوا أیمانهم من بعد عهدهم، و طعنوا فی دینکم.

فقاتلوا أئمه الکفر، إنهم لا أیمان لهم لعلهم ینتهون. «أَ لا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ

بَدَؤُکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» «1»».

ألا و قد أری و اللّه أن قد أخلدتم إلی الخفض و رکنتم إلی الدعه، فمحجتم الذی أوعیتم و لفظتم الذی سوّغتم، ف «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ». «2»

ألا و قد قلت الذی قلت علی معرفه منی بالخذله التی خامرتکم و خور القناه، فدونکموها فاحتقبوها، مدبره الظهر، ناقبه الخفّ، باقیه العار، موسومه بشنار الأبد، موصوله بنار اللّه الموقده، التی تطّلع علی الأفئده، إنها علیهم موصده. فبعین اللّه ما تفعلون، «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» «3»، و أنا بنت نذیر لکم، بین یدی عذاب شدید، ف «اعْمَلُوا عَلی مَکانَتِکُمْ إِنَّا عامِلُونَ وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ». «4»

هذه الخطبه نقلتها من کتاب السقیفه و کانت النسخه مع قدمها مغلوطه، فحقّقتها من مواضع أخر.

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 13.

(2). سوره إبراهیم: الآیه 8.

(3). سوره الشعراء: الآیه 227.

(4). سوره الانعام: الآیه 158.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:238

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 480، عن السقیفه و فدک.

2. السقیفه و فدک: ص 98، شطرا منها.

3. شرح نهج البلاغه: ج 16 ص 211، شطرا منها.

4. بحار الأنوار: ج 29 ص 217 ح 2، عن کشف الغمه.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 303، عن شرح نهج البلاغه.

6. تظلّم الزهراء علیها السّلام: ص 38، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 10 ص 305، عن تظلّم الزهراء علیها السّلام.

8. بحار الأنوار: ج 11 ص 217، ذکره إشاره.

9. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 399 ح 671، عن شرح نهج البلاغه.

10. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للإسلامی: ص 134، عن السقیفه

و فدک.

11. فدک فی التاریخ: ص 133، شطرا منه.

12. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للعطاردی: ص 572.

الأسانید:

1. فی السقیفه و فدک: حدثنی أحمد بن محمد بن یزید، عن عبد اللّه بن محمد بن سلیمان، عن أبیه، عن عبد اللّه بن الحسن بن الحسن، قالوا جمیعا.

2. فی السقیفه و فدک: حدثنی محمد بن زکریا، قال: حدثنی جعفر بن محمد بن عماره الکندی، قال: حدثنی أبی، عن الحسین بن صالح بن حی، قال: حدثنی رجلان من بنی هاشم، عن زینب بنت علی بن أبی طالب علیه السّلام، و قال جعفر بن محمد بن علی بن الحسین، عن أبیه علیهم السّلام.

3. فی السقیفه و فدک: حدثنی عثمان بن عمران العجیفی، عن نائل بن نجیح بن عمیر بن شمر، عن جابر الجعفی، عن أبی جعفر محمد بن علی علیه السّلام.

9
المتن:

روی عبد اللّه بن علی بن عباس، عن أبیه علی بن عباس، عن زینب بنت علی بن أبی طالب علیها السّلام، قالت:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:239

لما أجمع أبو بکر علی منع فاطمه علیها السّلام فدک، بلغها ذلک. فلاثت خمارها علی رأسها ثم أقبلت فی لمه من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذیلها، لا تخرم مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی دخلت المسجد علی أبی بکر و هو فی حشد من المهاجرین و الأنصار.

فنیطت دونهم ملاءه، ثم أنّت أنّه ارتجت لها القلوب و ذرفت لها العیون و أجهش لها القوم بالبکاء. ثم أمهلتهم حتی هدأت فورتهم، و قالت:

الحمد للّه علی ما أنعم، و له الشکر علی ما ألهم، و الثناء بما قدّم من عموم نعم ابتدأها، و سبوغ آلاء أسداها، و تظاهر منن أولاها، و کمال مواهب والاها، أحمده بمحامد جلّ عن الإحصاء عددها، و نأی عن المجازات أمدها، و

تفاوت عن الإدراک أبدها، و استثنی الشکر بإفضالها، و استحمد إلی الخلائق بأجزالها، و آمن بالندب إلی أمثالها.

و أشهد أن لا إله إلا اللّه، کلمه جعل الإخلاص تأویلها، و ضمّن القلوب موصولها، و أبان فی الفکر محصولها، و أظهر فیها معقولها؛ الممتنعه من الأبصار رؤیته، و من الألسن صفته، و من الأوهام الإحاطه به. ابتدع الأشیاء لا من شی ء کان قبله، و أنشأها بلا احتذاء امتثله، و فطرها لغیر فائده زادته إلا إظهارا لقدرته، و تعبدا لبریّته، و إعزازا لأهل دعوته، ثم جعل الثواب لأهل طاعته، و جعل العقاب لأهل معصیته، زیاده لأولیائه عن نقمته، و حیاشه لهم إلی جنّته.

و أشهد أن محمدا صلّی اللّه علیه و آله عبده و رسوله، و اختاره قبل أن ینتجبه، و اصطفاه قبل أن یبعثه، إذ الخلائق تحت الغیوب مکنونه، و بستر الأهاویل مصونه، و بنهایه العدم مقرونه، علما من اللّه تعالی بمآئل الأمور، و إحاطه منه بحوادث الدهر، و معرفه منه بمواضع المقدور؛ ابتعثه إتماما لعلمه، و عزیمه علی إمضاء حکمه، و إنفادا لمقادیر حتمه.

فرأی الأمم فرقا فی أدیانها، عابده لنیرانها، عاکفه علی أوثانها، منکره للّه عز و جل مع عرفانها. فأنار اللّه به ظلمها، و جلی عن الأبصار غممها، و فرّج عن القلوب بهمها، و قام فی الناس بالهدایه، و أنقذهم من الغوایه، و هداهم إلی الدین القویم، و دعاهم إلی الطریق المستقیم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:240

ثم قبضه اللّه عز و جل إلیه قبض رأفه و اختیار، و تکرمه و هبّ، و نقله عن تعب هذه الدار، موضوعا عن عنقه الأوزار، مخلّدا فی دار القرار، محتفّا به الملائکه الأبرار، فی مجاوره الملک الجبار، رضوانه علیه

و علی أهل بیته الأخیار، و صلّی اللّه علی نبیه و أمینه علی وحیه و صفیه من الخلائق و سلّم کثیرا.

ثم التفتت إلی أهل المجلس و قالت:

و أنتم عباد اللّه نصب أمره و نهیه، و حمله معالم علمه و وحیه، و أمناؤه علی أنفسکم، و بلغاؤه إلی الأمم؛ خوّلکم عهده الذی قدّمه إلیکم، و بقیّته التی استخلفها فیکم، کتاب اللّه؛ بصائره نیّره لذوی الألباب، و آی کاشفه سرائره و برهانه، و حججه النیره، و مواعظه المکرّره، و محارمه المحذّره، و رخصه الموهوبه، و شرائعه المکتوبه، و فضائله المندوبه.

ففرض لکم الإیمان تطهیرا من الشرک، و الصلاه تنزیها عن الکبر، و الزکاه تحصینا للأموال و زیاده فی الأرزاق، و الصیام تثبیتا للإخلاص و تنسّکا للقلوب و تنبیها لماسه الشعب لها علی مواساه ذوی الإملاق و الإقتار و المسکنه و الافتقار، و الحجّ تشییدا للدین و إحیاء للسنن و إعلانا للشریعه، و العدل فی الحکم متناشا للرعیه و تمسکا للقلوب، و طاعتنا أهل البیت نظاما للمله، و إمامتنا لمّا للفرقه، و الجهاد عزّا للإسلام، و الصبر معونه فی الاستیجاب، و القصاص حقنا للدماء، و الأمر بالمعروف مصلحه للعامه، و الوفاء بالنذر تعریضا للمغفره، و توفیه المکاییل و الموازین تغییرا للبخسه، و اجتناب قذف المحصنات حجابا من اللعنه، و النهی عن أکل أموال الأیتام حمایه من الآثام و کشفا للظلام، و برّ الوالدین وقایه من السخط، و صله الأرحام مبقاه للعدد و إنساء فی العمر، و تحریم الشرک إخلاصا للربوبیه، و الانتهاء عن شرب الخمور صونا عن الرجس، و النهی عن المنکر جمعا للکلمه، و مجانبه السرقه نشرا للعفّه.

فاتّقوا اللّه حقّ تقاته، و أطیعوه فیما أمرکم به، و انتهوا

عمّا نهاکم عنه، و اتبعوا العلم و تمسّکوا به، فإنما یخشی اللّه من عباده العلماء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:241

ألا و إنی فاطمه بنت محمد، أقولها عودا علی بداء، و لا أقول إذ أقول سرفا و لا شططا، و ها أنا قائله فاسمعوا ما أقول بأسماع واعیه و قلوب ناهیه: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ». «1» فإن تعزوه تجدوه أبی دون نسائکم، و أخا ابن عمی دون رجالکم. فبلغ بالنذاره، و صدع بالرساله، مائلا عن مدرجه الناکثین، ناکبا عن سنن المشرکین، ضاربا لأثباجهم، آخذا بأکظامهم، یجذّ الأصنام، و ینکت الهام، داعیا إلی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه، حتی انهزم الجمع و ولی الدبر، و حتی تولّی اللیل عن صبحه، و أسفر الحق عن محضه، و نطق زعیم الدین، و خرست شقاشق الشیاطین، و فهتم بکلمه الإخلاص، «وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ» «2»، مذقه الشارب، و نهزه الطاعن، و قبسه العجلان، و موطئ الأقدام؛ تشربون الرنق، و تقتاتون القدّ، أذله خاشعین، تخافون أن یتخطّفکم الناس من حولکم. فأنقذکم اللّه بنبیه صلّی اللّه علیه و آله بعد اللتیا و التی، و بعد أن منی ببهم الرجال و ذؤبان العرب؛ «کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ» «3»، و کلما نجم ناجم بالضلال أو فغرت فاغره للمشرکین، قذف أخاه فی لهواتها. فلا ینکفئ حتی یطأ صماخها بأخمصه، و یخمد لهبها بحد سیفه، مکدودا دءوبا فی ذات اللّه عز و جل، و أنتم وادعون فی رفاهیه آمنون، تتوکّفون الأخبار، و تنکصون عن النزال، و ترمقون ما یصیر إلیه الحال.

حتی إذا اختار اللّه لنبیه صلّی اللّه علیه و

آله دار أنبیائه و محلّ أصفیائه، ظهرت حسکه النفاق، و سمل جلباب الدین، و نطق کاظم، و نبغ خامل، و هدر فنیق الباطل، یخطر فی عرصاتکم.

فأطلع الشیطان رأسه من مغرسه صارخا بکم، فوجدکم لدعوته مستجیبین، و للغره ملاحظین، و استنهضکم فوجدکم إلیه سرّعا، و أحمشکم فألفاکم لدعوته غضابا.

فوسمتم غیر إبلکم، و أوردتم غیر شربکم، هذا و العهد قریب، و الکلم رحیب و الجرح لمّا یندمل، و الرسول لمّا یقبر، إنذارا زعمتم خوف الفتنه: «أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 128.

(2). آل عمران: الآیه 103.

(3). سوره المائده: الآیه 64.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:242

وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ». «1»

فهیهات منکم، و أین بکم، و أنّی تؤفکون؟ و کتاب اللّه بین أظهرکم؛ شرائعه واضحه، و زواجره و أوامره لائحه، رغبه عنه إلی ما سواه، «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا» «2»، «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ». «3»

هذا و لم تلبثوا بعد أختها إلا ریث سکوتی حتی نفر نهادها، و سلس قیادها؛ یسرّون حسوا فی ارتغاء، و نصبر منکم علی مثل حزّ المدی، و أنتم الآن تزعمون أن لا إرث لنا، کأنکم لم تسمعوا اللّه یقول: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «4»، و بعض خبر زکریا حیث یقول:

«فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی» «5»، و یزعم زعیمکم أن النبوه و الخلافه لا تجتمع لأحد، خلافا علی اللّه تعالی إذ یقول لنبیه داود: «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلِیفَهً فِی الْأَرْضِ» «6»، ثم جعل ابنه وارثه و جمع فیهما النبوه و الخلافه، و قال تعالی: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ» «7»، و قال عز و جل: «إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ»

«8»، و قال تعالی: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ». «9»

و أنت تزعم أن لا إرث لی مع أبی! و تحتجّ بقول لم یقله و لا سمعه أحد منه، و نحن حضنه علمه، و عارفو سره و علانیته، أ فخصّکم اللّه بآیه دوننا أخرجنا اللّه منها؟ أم تقولون إنا أهل ملّتین لا نتوارث؟! أم أنت أعلم بمخصوص القرآن منا؟! أبی اللّه ذلک و رسوله صلّی اللّه علیه و آله و صالح المؤمنین، قد علمنا أن نبوه محمد لا تورث و إنما یورث ما دونها.

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 49.

(2). سوره الکهف: الآیه 50.

(3). سوره آل عمران: الآیه 85.

(4). سوره النمل: الآیه 16.

(5). سوره مریم: الآیه 6.

(6). سوره ص: الآیه 26.

(7). سوره النساء: الآیه 11.

(8). سوره البقره: الآیه 180.

(9). سوره النساء: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:243

إن النبی صلّی اللّه علیه و آله قد ملّکنی فدک فی حیاته تملیکا صحیحا شرعیا لا شرط فیه و لا رجعه و لا مثنویه، و لم تزل فی یدی، أحکم فیها برأیی و علی علیه السّلام وکیلی فیها و اللّه شاهد بذلک علیّ.

فإن کنت لا تسمع قولی و لا تحفل بمقامی فاللّه حسبی و کهفی و رجای، و أقول کما قال نبی اللّه یعقوب: «بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلی ما تَصِفُونَ» «1»، «أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ». «2»

إیه یا معاشر المسلمین! أ أبتزّ إرثیه من أبیه؟ أ فی کتاب اللّه یا ابن أبی قحافه أن ترث أباک و لا أرث أبی؟ لقد جئت شیئا فریا! فدونکها مخطومه مزمومه، تلقاک یوم حشرک و نشرک، و

نعم الحکم اللّه، و نعم الزعیم محمد صلّی اللّه علیه و آله، و الموعد القیامه، «و عند السَّاعَهُ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ و لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ». «3»

ثم صمتت علیها السّلام لاستماع الجواب، فقال أبو بکر: لقد صدقت، کان بالمؤمنین رءوفا رحیما و علی الکافرین عذابا ألیما، فإذا عزوناه وجدناه أباک و أخا خلیلک دون الأخلّاء؛ آثره علی کل حمیم، و ساعده علی الأمر الجسیم، لا یحبّهم إلا عظیم السعاده، و لا یبغضهم إلا ردی ء الولاده؛ أنتم آل رسول اللّه الطیبون، و أهل بیته المنتجبون، و خیره اللّه المصطفون. أما ما ذکرت من المیراث، فقد دفعت إلیکم ما خلّفه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من آله و أثاث و کراع و منعتک ما سواه، اتباعا لقوله حیث یقول: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث، و الرائد لا یکذّب أهله، و کفی باللّه شهیدا.

ثم إنها علیها السّلام نهضت فعطفت علی قبر أبیها صلّی اللّه علیه و آله و طافت به، و تمثّلت بشعر هند ابنه إبانه، و قد یقال إنها القائله له:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهافاختلّ لأهلک و احضرهم فقد نکبوا

تجهّمتنا رجال و استخفّ بناأهل النفاق و نحن الیوم نغتصب

______________________________

(1). سوره یوسف: الآیه 18.

(2). سوره المائده: الآیه 50.

(3). سوره الزمر: الآیه 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:244 أبدت رجال لنا نجوی صدورهم لما مضیت و حالت دونک الترب

فکنت بدرا و نورا یستضاء به علیک تنزل من ذی العزه الکتب

و کان جبریل بالآیات یؤنسنافغبت عنا فکل الخیر محتجب

فقد رزینا بما لم یرزه أحدمن البریه لا عجم و لا عرب

فسوف نبکیک ما عشنا و ما بقیت منا العیون

بتهمال لها سکب و وصلت ذلک بأن قالت:

قد کنت ذات حمیه ما عشت لی أمشی البراح و أنت کنت جناحی

فالیوم أخضع للذلیل و أتّقی منه و أدفع ظالمی بالزاح

و إذا بکت قمریه شجنا لها لیلاعلی غصن بکیت صباحی ثم انحرفت إلی مجلس الأنصار و قالت:

معاشر البقیه و أعضاد المله و حضنه الإسلام! ما هذه الفتره عن نصرتی و السنه فی ظلامتی و الونیّه عن معونتی و الغمیزه فی حقی؟! أ ما کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أبی و المرء یحفظ فی ولده؟ ما أسرع ما أخذتم و أعجل ما بدّلتم؟ تقولون أن محمدا مات؟ فخطب جلیل استوسع وهیه، و استنهر فتقه، و فقد راتقه، و أظلمت الأرض لغیبته، و اکتأبت خیره اللّه لمصیبته، و خشعت الجبال، و أکدت الآمال، و أضیع الحریم، و نبذت الحرمه، و فتنت الأمه، و غشیت الظلمه، و مات الحق.

فتلک نازله أعلن بها کتاب اللّه فی أفنیتکم، ممساکم و مصبحکم، هتافا هتافا لقبله ما حلّت بأنبیاء اللّه و رسله؛ «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ». «1»

أ بنی قیله! أ أهتضم إرثی بمرأی منکم و مسمع؟ تشملکم الدعوه و ینالکم الخبر، و فیکم العده و العدد، و لکم الدار و الإیمان، و أنتم و اللّه نخبه اللّه التی انتخب، و خیرته

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 144.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:245

التی انتجب لنا أهل البیت. فکافحتم إلیهم؛ ینهاکم فتنتهون، و یأمرکم فتأتمرون، حتی دارت لکم بنا رحی الإسلام، و درّ حلب الإسلام، و سکنت ثغره

الشرک، و هدأت دعوه الهرج، و استوسق نظام الدین. فحرتم بعد البیان، و خمتم بعد البرهان، و نکصتم بعد ثبوت الأقدام، اتباعا لقوم نکثوا أیمانهم؛ «أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ». «1»

ألا و قد و اللّه أراکم قد أخلدتم إلی الخفض، و رکنتم إلی الدعه، و عجتم عن الدین ف «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ». «2»

ألا و قد قلت الذی قلت علی معرفه بالخذله التی خامرتکم، و الفتنه التی غمّرتکم، و لکنها فیضه النفس، و نفثه الغیض، و بثّه الصدر، و معذره الحجه.

فدونکم فاعنقوا بها، دبره الظهر، نقبه الخفّ، موسومه بالعار، باقیه الشنار، موصوله بنار اللّه الموقده «الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَهِ». «3» فبعین اللّه ما تفعلون بنا؛ «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» «4»، و أنا ابنه نذیر لکم بین یدی عذاب شدید، «وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ». «5»

ثم ولّت منصرفه.

فقال أبو بکر لعمر: تبّت یداک، لو ترکتنی لرفّیت الخرق، و رتّقت الفتق، و راجعت الحقّ، و أکففت عنی غرب هذه الألسنه بردّ فدک علی أهلها.

فقال عمر: إذا یکون فی ذلک و هن أرکانک و انهباط بنیانک و زوال سلطانک و حدوث ما أشفقت منه علیک. فقال له: کیف لک بابنه محمد و قد علم الناس ما دعت إلیه و ما نحن لها علیه؟ فقال: هل هی إلا غمره انجلت و ساعه انقضت؟ و کأنّ ما قد فات لم یکن. ثم قال:

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 13.

(2). سوره إبراهیم: الآیه 8.

(3). سوره الهمزه: الآیه 7.

(4). سوره الشعراء: الآیه 227.

(5). سوره الأنعام: الآیه 158.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:246 ما قد مضی مما کما مضی و ما

مضی فما مضی قد انقضی ثم إن فاطمه علیها السّلام لقیت أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام فی فورتها و هی مغضبه، فقالت: یا ابن أبی طالب! اشتملت شمله الجنین وقعت حجره الظنین؟ نقضت قادمه الأجدل و خانک ریش الأعزل! هذا ابن أبی قحافه، یبتزّنی نحله أبی و بلغه ابنیّ؛ لقد أجهر فی ظلامتی و ألدّ فی خصامتی حین خلستنی بنو قیله نصرها، و المهاجره وصلها، و غضّت الجماعه دونی طرفها، فلا مانع و لا دافع.

خرجت مخاصمه و رجعت راغمه، افترشت الدناه و آنست بالهنات، ما کففت قائلا و لا أغنیت طائلا. یا لیتنی و لا خیار لی، لیتنی متّ قبل ذلّتی و دون هینتی، عذیری اللّه منهم ماحیا و من عتیق عادیا. ویل ویل لی فی کل شارق؛ ویل فی کل غارب. مات العمد و استرذل العضد. شکوای إلی أبی و عدوای إلی ربی. اللهم أنت أشدّ قوه.

فقال لها علی علیه السّلام: لا ویل لک، الویل لمن ساءک، فنهنهی عن وجدک یا بنت الصفوه و بقیه النبوه. ما ونّیت عن دینی و لا أخطأت مقدوری، فإن کنت تریدین البلغه فرزقک مقدور و کفیلک مأمون و ما أعدّ لک خیر مما قطع عنک، فاحتسبی. فقالت: حسبی اللّه، و سکتت.

قال: فقالت أم سلمه حیث سمعت ما جری لفاطمه علیها السّلام: أ لمثل فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقال هذا القول؟ و هی و اللّه الحوراء بین الإنس و النفس للنفس؛ ربّیت فی حجور الأتقیاء، و تناولتها أیدی الملائکه، و نمت فی حجور الطاهرات، و نشأت خیر نشاء، و ربّیت خیر مربّی. أ تزعمون أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و

آله حرّم علیها میراثه و لم یعلمها و قد قال اللّه تعالی: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ». «1» أ فأنذرها و خالفت متطلّبه؟! و هی خیره النسوان، و؟ م ساده الشبّان، و عدیله ابنه عمران، تمّت بأبیها رسالات ربه. فو اللّه لقد کان شفق علیها من الحرّ و القرّ، و یوسّدها یمینه و یلحفها بشماله؛ رویدا، و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بمرأی منکم و علی اللّه تردّون؛ واها لکم فسوف تعلمون.

قال: فحرّمت أم سلمه عطاءها فی تلک السنه.

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 214.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:247

المصادر:

الدر النظیم فی مناقب الأئمه اللهامیم علیهم السّلام: ص 465.

الأسانید:

فی الدر النظیم فی مناقب الأئمه اللهامیم علیهم السّلام: روی عبد اللّه بن علی بن عباس، عن أبیه علی بن عباس، عن زینب بنت علی بن أبی طالب علیها السّلام.

10
المتن:

قال أبو سعد منصور بن الحسین الآبی فی کلام النساء الشرائف، باب فاطمه ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

قالوا: لما بلغ فاطمه علیها السّلام إجماع أبی بکر منعها فدکا، لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها و أقبلت فی لمّه من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذیولها، ما تخرم مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، حتی دخلت علی أبی بکر و هو فی حشد من المهاجرین و الأنصار و غیرهم.

فنیطت دونها ملاءه، ثمّ أنّت أنّه أجهش لها القوم بالبکاء و ارتجّ المجلس. ثم أمهلت هنّیه حتی إذا سکن نشیج القوم و هدأت فورتهم، افتتحت کلامها بحمد اللّه و الثناء علیه و الصلاه علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله، ثم قالت:

«لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ». «1» فإن تعرفوه تجدوه أبی دون آبائکم، و أخا ابن عمی دون رجالکم؛ فبلّغ الرساله صادعا بالنذاره، بالغا بالرساله، مائلا عن سنن المشرکین، ضاربا لثبجهم، یدعو إلی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه، آخذا بأکظام المشرکین؛ یهشّم الأصنام، و یفلق

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 128.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:248

الهام، حتی انهزم الجمع و ولّوا الدبر، حتی تفرّی اللیل عن صبحه، و أسفر الحق عن محضه، و نطق زعیم الدین، و خرست شقاشق الشیطان، و تمّت کلمه الإخلاص، «وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ» «1»، تهزه الطامع، و مذقه الشارب، و قبسه العجلان، و موطئ

الأقدام؛ تشربون الطرق و تقتاتون القدّ، أذله خاسئین، یخطّفکم الناس من حولکم.

حتی أنقذکم اللّه برسوله صلّی اللّه علیه و آله بعد اللتیا و اللتی، و بعد أن منی ببهم الرجال و ذؤبان العرب، و مرده أهل الکتاب؛ «کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ» «2»، أو نجم قرن للشیطان أو فغرت فاغره للمشرکین، قذف أخاه فی لهواتها؛ فلا ینکفئ حتی یطأ صماخها بأخمصه، و یطفئ عادیه لهبها بسیفه- أو قالت: و یخمد لهیبها بحده-؛ مکدودا فی ذات اللّه، و أنتم فی رفاهه فکهون آمنون وادعون.

حتی إذا اختار اللّه لنبیه صلّی اللّه علیه و آله دار أنبیائه، ظهرت حسکه النفاق، و سمل جلباب الدین، و نطق کاظم الغاوین، و نبغ خامل الأقلّین، و هدر فنیق المبطلین. فخطر فی عرصاتکم، و أطلع الشیطان رأسه صارخا بکم، فدعاکم فألفاکم لدعوته مستجیبین، و للغرّه ملاحظین، ثم استنهضکم فوجدکم خفافا و أحمشکم فألفاکم غضابا؛ فوسمتم غیر إبلکم، و أوردتم غیر شربکم؛ هذا و العهد قریب و الکلم رحیب، و الجرح لمّا یندمل.

أ بما ذا زعمتم خوف الفتنه؟ «أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ». «3»

فهیهات فیکم و أنّی بکم و أنّی تؤفکون؟ و کتاب اللّه بین أظهرکم؛ زواجره بیّنه، و شواهده لائحه، و أوامره واضحه. أرغبه عنه تریدون، أم بغیره تحکمون؟ «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا» «4»، «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ». «5»

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 103.

(2). سوره المائده: الآیه 64.

(3). سوره التوبه: الآیه 49.

(4). سوره الکهف: الآیه 50.

(5). سوره آل عمران: الآیه 85.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:249

ثم لم تلبثوا إلا ریث أن تسکن نفرتها؛ تشربون حسوا فی

ارتغاء، و نصبر منکم علی مثل حزّ المدی، و أنتم الآن تزعمون لا إرث لنا؛ «أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ». «1»

إیها معشر المسلمه المهاجره! أ أبتزّ إرث أبیه؟ أبی اللّه فی الکتاب- یا ابن قحافه- أن ترث أباک و لا أرث أبیه؛ لقد جئت شیئا فریا. فدونکها مخطومه مرحوله، تلقاک یوم حشرک؛ فنعم الحکم اللّه و الزعیم محمد صلّی اللّه علیه و آله و الموعد القیامه، «و عند السَّاعَهُ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ و لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ». «2»

ثم انکفأت علی قبر أبیها صلّی اللّه علیه و آله فقالت:

قد کان بعدک أبناء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ أهلک فاحضرهم و لا تغب و ذکر أنها لما فرغت من کلام أبی بکر و المهاجرین، عدلت إلی مجلس الأنصار فقالت:

یا معشر الفئه و أعضاد المله و حضنه الإسلام! ما هذه الفتره فی حقی و السنه فی ظلامتی؟ أ ما کان لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یحفظ فی ولده؟ لسرع ما أحدثتم و عجلان ذا إهانه! أ تقولون: مات محمد صلّی اللّه علیه و آله؟ فخطب جلیل، استوسع وهیه، و استنهر فتقه، و فقد راتقه، و أظلمت الأرض لغیبته، و اکتأبت خیره اللّه لمصیبته، و خشعت الحبال، و أکدت الآمال، و أضیع الحریم، و أزیلت الحرمه عند مماته صلّی اللّه علیه و آله؛ و تلک نازله علن بها کتاب اللّه أفنیتکم فی ممساکم و مصبحکم، تهتف فی أسماعکم و لقبله ما حلّت بأنبیاء اللّه و رسله صلّی اللّه علیه و آله: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ

أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ». «3»

______________________________

(1). سوره المائده: الآیه 50.

(2). سوره الأنعام: الآیه 67.

(3). سوره آل عمران: الآیه 144.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:250

أیها بنی قیله؛ أ أهتضم تراث أبیه و أنتم بمرأی منی و مسمع؟! تلبسکم الدعوه، و تشملکم الحیره، و فیکم العدد و العده، و لکم الدار، و عندکم الجنن، و أنتم الألی نخبه اللّه التی انتخب لدینه، و أنصار رسوله صلّی اللّه علیه و آله، و أهل الإسلام، و الخیره التی اختار اللّه لنا أهل البیت. فنابذتم العرب، و ناهضتم الأمم، و کافحتم البهم؛ لا نبرح نأمرکم فتأتمرون.

حتی دارت لکم بنا رحی الإسلام، و درّ حلب الأیام، و خضعت نعره الشرک، و باخت نیران الحرب، و هدأت دعوه الهرج، و استوسق نظام الدین. فأنّی حرتم بعد البیان، و نکصتم بعد الإقدام، و أسررتم بعد التبیان، «لقوم نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ». «1»

ألا قد أری أن قد أخلدتم إلی الخفض، و رکنتم إلی الدعه. فعجتم عن الدین، و مججتم الذی وعیتم، و لفظتم الذی سوّغتم؛ «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ». «2»

ألا و قد قلت الذی قلته علی معرفه منی بالخذلان الذی خامر صدورکم، و استشعرته قلوبکم، و لکن قلته فیضه النفس، و نفثه الغیظ، و بثّه الصدر، و معذره الحجه.

فدونکموها فاحتقبوها مدبره الظهر، ناقبه الخفّ، باقیه العار، موسومه بشنار الأبد، موصوله بنار اللّه الموقده، «الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَهِ». «3»

فبعین اللّه ما تفعلون؛ «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» «4»، و أنا ابنه

نذیر لکم بین یدی عذاب شدید. ف «اعْمَلُوا عَلی مَکانَتِکُمْ إِنَّا عامِلُونَ وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ». «5»

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 13.

(2). سوره إبراهیم: الآیه 8.

(3). سوره الهمزه: الآیه 7.

(4). سوره الشعراء: الآیه 227.

(5). سوره الأنعام: الآیه 158.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:251

المصادر:

1. نثر الدرّ للآبی: ج 4 ص 8.

2. جواهر المطالب للباعونی: ج 1 ص 155.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 506، عن جواهر المطالب، شطرا منها.

11
المتن:

قال الشیخ محمد الأخباری النیشابوری فی کتاب مخطوط «1»:

الرابع عشر: خطبه البتول فاطمه بنت الرسول علیها السّلام؛ و إنی رأیت کتابا عتیقا مکتوبا بالخط الکوفی الجدید، مسطورا علیه المجلد الثانی من کتاب المنظوم و المنثور فی ذکر خطب النساء و أشعارها، و کان علی الکتاب خاتم خزانه المتوکل علی اللّه الخلیفه العباسی، و کان فیه خطبه عائشه بعدها خطبه فاطمه الزهراء بنت رسول اللّه علیها السّلام.

و ذکرها أرباب الحدیث فی الأصول المبسوط أیضا، و ها نحن نذکرها بأسانیدنا من مسند عبد اللّه بن الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام بالإسناد، عن آبائی:

أنه لما أجمع أبو بکر علی منع فاطمه علیها السّلام فدک و بلغها ذلک، لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها و أقبلت ملّه من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذیولها، ما تخرم مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، حتی دخلت علی أبی بکر و هو فی حشد من المهاجرین و غیرهم.

فنیطت دونها ملاءه فجلست، ثم أنّت أنّه أجهش القوم لها بالبکاء فارتجّ المجلس. ثم أمهلت هنیئه حتی إذا سکن نشیج القوم و هدأت فورتهم، افتتحت الکلام بحمد اللّه و الثناء علیه و الصلاه علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فعاد القوم فی البکاء. فلما أمسکوا أعادت فی کلامها فقالت:

______________________________

(1). نقلت هذه الخطبه عن ذلک الکتاب، و هو نقلها عن کتاب عتیق فیه خاتم خزانه المتوکل، و هی مطابق نسخه الاحتجاج، بتغییر یسیر و اختلاف قلیل، و مع هذا نقلتها مستقلا

لنفاسه موضوعها و قدمه نسختها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:252

الحمد للّه علی ما أنعم، و له الشکر علی ألهم، و الثناء بما قدّم من عموم نعم ابتدأها، و سبوغ آلاء أسداها، و تمام منن والاها؛ جمّ عن الإحصاء عددها، و نأ عن الجزاء أمدها، و تفاوت عن الإدراک أبدها، و ندبهم لاستزادتها بالشکر لاتصالها، و استحمد إلی الخلائق بإجزالها، و ثنی بالندب إلی أمثالها.

و أشهد أن لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له؛ کلمه جعل الإخلاص تأویلها، و ضمن القلوب موصولها، و أنار فی التفکر معقولها؛ الممتنع من الأبصار رؤیته، و من الألسن صفته، و من الأوهام کیفیته.

ابتدع الأشیاء [لا] من شی ء کان قبلها، و أنشأها بلا احتذاء أمثله امتثلها؛ کوّنها بقدرته، و ذرأها بمشیّته، لا من حاجه منه إلی تکوینها، و لا فائده له فی تصویرها، إلا تبیینا لحکمته، و تنبیها علی طاعته، و إظهارا لقدرته، و تعبدا لبریته، و إعزازا لدعوته. ثم جعل الثواب علی طاعته، و وضع العقاب علی معصیته، زیاده لعباده عن نقمته، و حیاشه لهم إلی جنته.

و أشهد أن أبی محمدا صلّی اللّه علیه و آله عبده و رسوله؛ اختاره و انتجبه قبل أن أرسله، و سمّاه قبل أن اجتباه، و اصطفاه قبل أن ابتعثه إلی الحلائق و الخلائق؛ بالغیب مکنونه، و بستر الأهاویل مصونه، و بنهایه العدم مقرونه، علما من اللّه تعالی بمائل الأمور، و إحاطه بحوادث الدهر، و معرفه بمواقع المقدور.

ابتعثه اللّه تماما لأمره، و عزیمه علی إمضاء حکمه، و إنفاذ المقادیر حتمه. فرأی الأمم فرقا فی أدیانها، عکّفا علی نیرانها، عابده لأوثانها، منکره للّه مع عرفانها. فأنار اللّه بمحمد صلّی اللّه علیه و آله ظلمها،

و کشف عن القلوب بهمها، و جلّی عن الأبصار عماها، و قام فی الناس بالهدایه، و أنقذهم من الغوایه، و بصّرهم من العمایه، و هداهم إلی الدین القویم، و دعاهم إلی الصراط المستقیم.

ثم قبضه اللّه إلیه قبض رأفه و اختیار و رغبه و إیثار؛ فمحمد صلّی اللّه علیه و آله عن تعب هذه الدار فی راحه، قد حفّ بالملائکه الأبرار، و رضوان الرب الغفار، و مجاوره الملک الجبار؛ صلّی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:253

اللّه علی أبی نبیه و أمینه علی وحیه و صفیه و خیرته من خلقه و رضیّه، و السلام علیه و رحمه اللّه و برکاته.

ثم التفت إلی أهل المجلس و قالت:

أنتم عباد اللّه نصب أمره و نهیه، و حمله دینه و وحیه، و أمناء اللّه علی أنفسکم، و بلغاؤه إلی الأمم؛ زعیم حق له فیکم، و عهد قدّمه إلیکم، و بقیّه استخلفها علیکم؛ کتاب اللّه الناطق، و القرآن الصادق، و النور الساطع، و الضیاء اللامع؛ بیّنه بصائره، منکشفه سرائره، متجلّیه ظواهره، مغتبطه به أشیاعه، قائمه إلی الرضوان أتباعه، مؤدّ إلی النجاه استماعه؛ به تنال حجج اللّه المنوّره، و عزائمه المفسّره، و محارمه المحذّره، و بیّناته الجالیه، و براهینه الکافیه، و فضائله المندوبه، و رخصه الموهوبه، و شرائعه المکتوبه.

فجعل اللّه الإیمان تطهیرا لکم من الشرک، و الصلاه تنزیها لکم من الکبر، و الزکاه تزکیه للنفس و نماء فی الرزق، و الصیام تثبیتا للإخلاص، و الحجّ تشییدا للدین، و العدل تنسیقا للقلوب، و طاعتنا نظاما للمله، و إمامتنا أمانا من الفرقه، و الجهاد عزّ الإسلام، و الصبر معونه علی استیجاب الأجر، و الأمر بالمعروف مصلحه للعامه، و برّ الوالدین وقایه من السخط، وصله الأرحام

منماه للعدد، و القصاص حقنا للدماء، و الوفاء بالنذر تعریضا للمغفره، و توفیه المکاییل و الموازین تغییرا للبخس، و النهی عن شرب الخمر تنزیها عن الرجس، و اجتناب القذف حجابا عن اللعنه، و ترک السرقه إیجابا للعفه، و حرّم اللّه الشرک إخلاصا بالربوبیه.

فاتقوا اللّه حقّ تقاته، «وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» «1»، و أطیعوا اللّه فیما أمرکم به و نهاکم عنه، فإنه قال: «إِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ». «2»

ثم قالت: أیها الناس! اعلموا أنی فاطمه و أبی محمد صلّی اللّه علیه و آله؛ أقول عودا و بدا و لا أقول ما أقول غلطا و لا أفعل ما أفعل شططا؛ «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 102.

(2). سوره فاطر: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:254

حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ». «1» فإن تعرفوه تجدوه أبی دون نسائکم، و أخا ابن عمی دون رجالکم، و لنعم المعزّی اللّه؛ صلّی اللّه علیه و آله.

فبلّغ الرساله صادعا بالنذاره، مائلا عن مدرجه المشرکین، ضاربا ثبجهم، آخذا بأکظامهم، داعیا إلی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه، بکسر الأصنام و بنکث الهام، حتی انهزم الجمع و ولّوا الدبر، حتی تغرّ اللیل عن صبحه، و أسفر الحق عن محضه، و نطق زعیم الدین، و خرست شقائق الشیاطین، و طاح وسیط النفاق، و انتحلّت عقد الکفر و الشقاق، و فهتم بکلمه الإخلاص فی نفر من البیض الخماص، «وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ» «2»، مذقه الشارب، و نهره الطامع، و قبسه العجلان، و موطئ الأقدام؛ تشربون الطرق، و تقتاتون القدّ، أذلّه خاسئین؛ تخافون أن یتخطّفکم الناس من حولکم.

فأنقذکم اللّه تبارک و تعالی

بمحمد و آله علیهم السّلام بعد اللتیا و اللتی، و بعد أن منی بهم الرجال و ذؤبان العرب و مرده أهل الکتاب، کلّما أوقدوا نارا للحرب أطفأ اللّه، و نجم قرن الشیطان و فغرت فاغره من المشرکین، قذف أخاه فی لهواتها، فلا ینکفئ حتی یطأ جناحها بأخمصه، و یخمد لهبها بسیفه؛ مکدودا فی ذات اللّه، مجتهدا أمر اللّه، قریبا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ سید أولیاء اللّه، مشمّرا ناصحا مجدّا کادحا، و أنتم فی رفاهه العیش وادعون فاکهون آمنون، تتربّصوا بنا الدوائر، و یتوکّفون الأخبار، و تنکصون عند النزال، و تفرّون من القتال.

فلما اختار اللّه لنبیه صلّی اللّه علیه و آله دار أنبیائه و مأوی أصفیائه، ظهر فیکم النفاق، و أسمل جلباب الدین، و نطق کاظم الغاوین، و ینغ خامل الآفلین، و هد فسق المبطلین. فخطر فی عرصاتکم، و أطلع الشیطان رأسه من مغروره هاتفا بکم. فألقاکم لدعوته مستجیبین، و اللغره فیه ملاحظین، ثم استنهضکم فوجدکم ناهضین خفافا، و أحمشکم فألقاکم غضبابا. «3» فوسمتم غیر إبلکم، و أودیتم غیر مشربکم.

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 128.

(2). سوره آل عمران: الآیه 103.

(3). هکذا فی المصدر و الظاهران الصحیح: غضبانا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:255

هذا، و العهد قریب، و الکلم رحیب، و الجرح لمّا یندمل، و الرسول صلّی اللّه علیه و آله لمّا یقبر، ابتدار زعمتم خوف الفتنه؟ «أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ». «1»

فهیهات منکم و کیف بکم و «فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ»؟ «2» و کتاب اللّه بین أظهرکم؛ أموره ظاهره، و أحکامه زاهره و أعلامه باهره و زواجره و أوامره واضحه. خلّفتموه وراء ظهورکم.

أرغبه عنه تدبّرون، أم بغیره تحکمون؟ «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا»

«3»، «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ». «4»

ثم لم تلبثوا إلّا ریث أن تسکن نفرتها، و یسلس قیادها، ثم أخذتم تورون وقدتها، تهیّجون جمرتها، و تستجیبون لهتاف الشیطان الغویّ، و إطفاء أنوار الدین الجلیّ، و إهماد سنن النبی الصفیّ صلّی اللّه علیه و آله؛ تشربون حوا فی ارتقاء، تمشون لأهله و ولده فی الجهراء و الضرّاء، و یصبر منکم علی مثل جزّ المدی و حزّ السنان فی الحشا دمهم، و أنتم الآن تزعمون لا إرث لنا! أ فحکم الجاهلیه تبغون؟ «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ ا فلا تعلمون». «5» بلی تجلّی لکم کالشمس الضاحیه أنی ابنته.

أیها المسلمون! أغلب فی إرثیه؟ یا ابن أبی قحافه! أ فی کتاب اللّه أن ترث أباک و لا أرث أبی؟ لقد جئت شیئا فریا! أ فعلی عمد ترکتم کتاب اللّه و نبذتموه وراء ظهورکم؟ إذ یقول: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» «6»، و قال فیما اقتصّ من خبر یحیی بن زکریا إذ قال: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «7»، و قال: «أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ» «8»، و قال: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ» «9»،

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 49.

(2). سوره فاطر: الآیه 3.

(3). سوره الکهف: الآیه 50.

(4). سوره آل عمران: الآیه 85.

(5). سوره المائده: الآیه 50.

(6). سوره النمل: الآیه 16.

(7). سوره مریم: الآیه 6.

(8). سوره الأنفال: الآیه 75.

(9). سوره النساء: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:256

و قال: «إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ». «1»

و زعمتم أن لا حظوه لی و

لا أرث من أبی و لا رحم بیننا؟! أ فخصّکم عموم عمومه من أبی و ابن عمی؟ فدونکما مخطومه مرحومه له، تلقاک یوم حشرک، فنعم الحکم اللّه و الزعیم محمد صلّی اللّه علیه و آله و الموعد القیامه، «و عند السَّاعَهُ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ و لا ینفعکم إذ تندمون و لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ یُخْزِیهِ وَ یَحِلُّ عَلَیْهِ عَذابٌ مُقِیمٌ». «2»

ثم رنّت بطرفها نحو الأنصار، ثم قالت: یا معاشر النقبیه و أعضاد المله و أنصار الإسلام! ما هذه الغمیزه فی حقی و السنه عن ظلامتی؟ أ ما کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أبی یقول:

«المرء یحفظ فی ولده»؟ سرعان ما أخذتم و عجلان ذا هاله، و لکم طاقه بما أجادل و قوه علی ما أطلب و أزاول.

أ تقولون مات محمد صلّی اللّه علیه و آله؟ فخطب جلیل استوسع وهنه، و استنهر فتقه، و انفتق رتقه، و أظلمت الأرض لغیبته، و انکسفت النجوم لمصیبته، و أکّدت الآمال، و خشعت الجبال، و أضیع الحریم، و أزیلت الحرمه عند مماته. فتلک و اللّه النازله الکبری و المصیبه العظمی، لا مثلها نازله و لا بائقه عاجله، أعلن بها کتاب اللّه جل ثناؤه أفنیتکم ممساکم و مصبحکم، یهتف به فی أفنیتکم هتافا و صراخا و تلاوه و ألحانا، و لقبله ما حلّ بأنبیاء اللّه و رسله صلّی اللّه علیه و آله، حکم فصل و قضاء حتم: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ». «3»

أیها بنی قیله! أهضم تراث أبی و

أنتم بمرأی منی و مسمع و منتدی و مجمع؟

تلبسکم الدعوه و تشملکم الخیره، و أنتم دو العدد و العده و العداد و القوه، و عندکم السلاح و الجنّه؛ توافیکم الدعوه فلا تحیبون، و تأتیکم الصرخه فلا تغیثون، و أنتم

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 180.

(2). سوره الأنعام: الآیه 67.

(3). سوره آل عمران: الآیه 144.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:257

موصوفون بالکفاح، معرون بالخیر و الصلاح، و النخبه التی انتخبت، و الخیره التی اختیرت.

قاتلتم العرب، و تحملتم الکمّد و التّعب، و ناطحتم الأمم، و لاقحتم البهم؛ لا نبرح و لا تبرحون، تأمرکم فتأمرون، حتی إذا دارت بنا رحی الإسلام، و درّ حلب الأیام، و خضعت ثغره الشرک، و سکنت فوره الإفک، و نیران الکفر، و هدأت دعوه الهرج، و استوثق نظام الدین.

فأنّی حریم بعد البیان، و أسررتم بعد الإعلان، و نکصتم بعد الإقدام، و أشرکتم بعد الإیمان؛ بؤسا «لقوم نکثوا بعد أیمانهم وَ هَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ». «1»

ألا قد أری أن أخلدتم إلی الخفض، و أبعدتم من هو أحق بالبسط و القبض، و خلوتم بالدعه، و نجوتم من الضیق بالسعه؛ فحججتم ما وعیتم، و وسعتم الذی تسوّغتم، ف «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ». «2»

ألا و قد قلت ما قلت علی معرفه منی بالخذله التی خامرتم، و الغدره التی استشعرتها قلوبکم، و لکنها فیضه النفس، و نفثه الغیض، و حوز القنا، و ثبه الصدر، و تقدمه الحجه. فدونکموها فاحتقبوها دبره الظهر، نقیه الخفّ، باقیه العار، موسومه بغضب اللّه الواحد القهار و شنار الأبد، موصوله بنار اللّه الموقده «الَّتِی تَطَّلِعُ

عَلَی الْأَفْئِدَهِ». «3»

فبعین اللّه ما تفعلون، «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» «4»، و أنا ابنه نذیر لکم بین یدی عذاب شدید؛ ف «اعْمَلُوا عَلی مَکانَتِکُمْ إِنَّا عامِلُونَ وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ». «5»

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 13.

(2). سوره إبراهیم: الآیه 8.

(3). سوره الهمزه: الآیه 7.

(4). سوره الشعراء: الآیه 227.

(5). سوره الأنعام: الآیه 158.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:258

فأجابها أبو بکر فقال: یا بنت رسول اللّه، لقد کان أبوک صلی اللّه علیه بالمؤمنین رءوفا رحیما عطوفا کریما و علی الکافرین عذابا عظیما؛ إن غزوناه وجدناه أباک دون الناس و أخا لبعلک دون الأخلّاء؛ آثره علی کل حمیم و ساعده فی کل أمر جسیم؛ لا یحبّکم إلا سعید و لا یبغضکم إلا شقی.

فأنتم عتره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الطیبون و الخیره المنتجبون؛ إلی الخیر أدلّتنا و إلی الجنه مسالکنا، و أنت یا خیره النساء و ابنه خیر الأنبیاء صادقه فی قولک، سابقه فی وقور عقلک، غیر مردوده فی حقک، و لا مصدوده عن صدقک. و اللّه ما عدوت رأی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لا عملت إلا بإذنه، و إن الرائد لا یکذّب أهله.

و أنی أشهد اللّه «وَ کَفی بِاللَّهِ شَهِیداً» «1»، إنی سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث ذهبا و لا فضه و لا دارا و إنما نورّث الکتاب و الحکمه و العلم و النبوه، و ما کان لنا من طمعه، فلوالی الأمر من بعدنا أن یحکم فیه بحکم، و قد جعلنا ما حولتنیه الکراع و السراح، یقاتل بها المسلمون و یجاهدون الکفار و یجادلون الفجار.

و ذلک بإجماع من المسلمین،

لم أنفرد به وحدی و لم أستبدل بما کان الرأی فیه عندی، و هذه مالی هی لک و بین یدیک، لا تردی عنک لا تدّخر دونک، و أنت سیده أمه أبیک و الشجره الطیبه لبنیک؛ لا یدفع ما لک من فضلک و لا یوضع من فرعک و اصلک، و حکمک نافذ فیما ملکت یدای. فهل ترین أن أخالف فی ذلک أباک؟ فقالت علیها السّلام: سبحان اللّه! ما کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن کتاب اللّه صادقا و لا لأحکامه مخالفا، بل کان یتبع أثره و یقتفی سوره. فتجمعون إلی الغدر اعتلالا علیه بالزور، و هذا بعد وفاته شبیه بما بغی له من الغوائل فی حیاته؛ هذا کتاب اللّه حکما عدلا و ناطقا فصلا یقول: «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «2»، «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ». «3»

______________________________

(1). سوره الرعد: الآیه 43.

(2). سوره مریم: الآیه 6.

(3). سوره النمل: الآیه 16.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:259

فبهنّ عز و جل فما مرزع من الاقساط، و شرع من الفرائض و المیراث، و أباح من حظّ الذکران و الأناث. ما أزاح عله المبطلین و أزال التظنی و الشبهات فی الغابرین. کلّا بل سوّلت لکم أنفسکم أمرا، فصبر جمیل «وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلی ما تَصِفُونَ». «1»

فقال أبو بکر: صدق اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله و صدقت ابنته. أنت معدن الحکمه، و موطن الهدی و الرحمه، و رکن الدین و الحجه؛ لا أبعد صوابک و لا أنکر خطابک. هؤلاء المسلمین بینی و بینک قلّدونی ما تقلّدت و باتفاق منهم أخذت ما أخذت، غیر مکابر و لا مستبدّ و لا مستأثر و هم بذلک شهود.

فالتفتت فاطمه علیها

السّلام إلی الناس فقالت: معاشر المسرعه إلی قیل الباطل، المغضبه علی الفعل الخاسر؛ «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها کلّا بل ران علی قلوبکم ما أسأتم من أعمالکم فأخذ بسمعکم و أبصارکم» «2»، و لبئس ما تأوّلتم و ساء ما به أشرتم و شرّ ما منه اغتصبتم. لتجدنّ و اللّه محمله ثقیلا و غبّه کفیلا إذا کشف لکم الغطاء بأن ما وراء الضرّاء و بدأ لکم من ربکم ما لم تکونوا تحتسبون، «وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ». «3»

ثم عطف علی قبر أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قالت:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب إلی آخر الأشعار کما مرّ مرارا.

ثم انکفأت، و علی علیه السّلام یتوقّع رجوعها إلیه و یتطلّع طلوعها. فلما جاءت و دخلت علیه و استقرّت فی الدار، قالت لأمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: اشتملت شمله الجنین و قعدت حجره الضنین؟ نقضت قادمه الأجدل و خانک ریش الأغزل؟ هذا ابن أبی قحافه یبتزّنی نحله أبی و بلغه ابنیّ. قد أجهد فی خصامی و ألفیته ألدّ فی کلامی، حتی حبستنی قیله بضرّها، و المهاجره وصلها، و غضّت الجماعه دونی لطرفها، فلا دافع و لا مانع؛ خرجت کاظمه و أعدت راغمه.

______________________________

(1). سوره یوسف: الآیه 18.

(2). سوره محمد: الآیه 24.

(3). سوره غافر: الآیه 78.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:260

أضرعت خدک یوم أضعت حدّک؛ افترست الذباب، و افترشت التراب. ما کففت قائلا و لا أغنیت طائلا و لا خیار لی. لیتنی متّ قبل هنیئتی و دون ذلّتی، عذیری اللّه منه عادیا و منک حاصبا. ویلای فی کل سارق؛ بات العمد و دهت العضد. شکوای إلی

أبی و عدوای إلی ربی؛ اللهم إنک أشد قوه و حولا و أشد بأسا و تنکیلا.

فقال علی علیه السّلام: لا ویل لک بل الویل لشانئیک، نهنهی عن وجدک یا بنت الصفوه و بقیه النبوه. فما دنیت عن دینی و لا أخطأت مقدوری. فإن کنت تریدین البلغه فرزقک مضمون، و کفیلک مأمون، و أعدّ لک أفضل مما قطع عنک. فاحتسبی اللّه. فقالت: حسبی اللّه، و أمسکت.

یقول المؤلف: هذا ما رواه عبد اللّه بن الحسن الحسنی، و قد روی أجزاء الخطبه غیر واحد من المحدثین فی غیر واحد من المصنفات.

المصادر:

1. کتاب المبین للأخباری النیشابوری، عن کتاب المنظوم و المنثور فی ذکر خطب النساء (مخطوط): ص 190.

2. کتاب المنظوم و المنثور فی ذکر خطب النساء و أشعارها (مخطوط)، عن مسند عبد اللّه بن الحسن.

3. مسند عبد اللّه بن الحسن بن علی بن أبی طالب (مخطوط).

الأسانید:

فی الکتاب المبین: قال الشیخ سعید بن سقر فی کتاب الفائق و الحافظ أبو بکر أحمد بن موسی بن مردویه فی کتاب المناقب: أخبرنا إسحاق بن عبد اللّه بن إبراهیم، قال:

حدثنا أحمد بن عبید بن ناصح، قال: حدثنا الزیادی محمد بن زیاد، قال: حدثنا شرقی بن قطامی، عن صالح بن کیسان، عن الزهری، قال: حدثنا عروه، عن عائشه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:261

12
المتن:

عن عائشه: أنها قالت:

لما بلغ فاطمه علیها السّلام أن أبا بکر أظهر منعها فدکا، لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها و أقبلت فی لمّه من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذیولها، ما تخرم مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، حتی دخلت علی أبی بکر و هو فی حشد من المهاجرین و الأنصار و غیرهم.

فنیطت دونها ملاءه، ثم أنّت أنّه، أجهش لها القوم بالبکاء. ثم أمهلت هنیهه، حتی إذا سکنت فورتهم، افتتحت کلامها بحمد اللّه و الثناء علیه، ثم قالت:

«لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ». «1» فإن تعزوه تجدوه أبی دون نسائکم، و أخا ابن عمی دون رجالکم. فبلغ الرساله صادعا بالنذاره، مائلا عن مدرجه المشرکین، ضاربا لحدتهم؛ یجذّ الأصنام، و ینکث الهام، و یدعو إلی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه، حتی تفری اللیل عن صبحه، و أسفر الحق عن محضه، و نطق زعیم الدین، و خرست شقاشق الشیاطین، و تمّت کلمه الإخلاص، «وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ» «2»؛ نهزه الطامع، و مذقه الشارب، و قبسه العجلان، و موطئ الأقدام؛ تشربون الطرق، و تقتاتون القدّ، أذله خاسئین.

حتی استنقذکم اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله بعد اللتیا

و التی، و بعد أن منی ببهم الرجال، و ذؤبان العرب، و مرده أهل الکتاب. کلما أوقدوا نارا للحرب و فغرت فاغره، قذف أخاه فی لهواتها؛ فلا ینکفئ حتی یطأ صماخها بأخمصه، و یطفئ عادیه لهبها بسیفه، و أنتم فی رفاهیه آمنون وادعون.

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 128.

(2). سوره آل عمران: الآیه 103.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:262

حتی إذا اختار اللّه لنبیه صلّی اللّه علیه و آله دار أنبیائه، اطلع الشیطان رأسه، فدعاکم فألفاکم لدعوته مستجیبین، و للغره ملاحظین. ثم استنهضکم فوجدکم غضابا، فوسمتم غیر إبلکم، و وردتم غیر شربکم. هذا و العهد قریب و الکلم رحیب، و الجرح لمّا یندمل. إنما زعمتم خوف الفتنه، «أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ». «1»

ثم لم تلبثوا حیث تسرّون حسوا فی ارتغاء، و نصبر منکم علی مثل حزّ المدی، و أنتم تزعمون أن لا إرث لنا؟ أ فحکم الجاهلیه تبغون؟ «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ»؟ «2»

یا معشر المسلمین! أ أبتزّ إرث أبی؟ أبی اللّه أن ترث أباک و لا أرث أبی؟ لقد جئت شیئا فریا! فدونکها مرحوله مخطومه، تلقاک یوم حشرک، فنعم الحکم اللّه، و الزعیم محمد، و الموعد القیامه، «و عند السَّاعَهُ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ». «3»

ثم انکفأت إلی قبر أبیها تقول:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ قومک فاشهدهم فقد نکبوا المصادر:

مقتل الحسین علیه السّلام: ص 77.

الأسانید:

فی مقتل الخوارزمی: بأسناده، عن الحافظ أبی بکر هذا، أخبرنا عبد اللّه بن إسحاق، أخبرنا محمد بن عبید، أخبرنا محمد بن زیاد، أخبرنا شرقی بن قطامی، عن صالح بن کیسان، عن الزهری، عن عروه، عن عائشه.

______________________________

(1).

سوره التوبه: الآیه 49.

(2). سوره المائده: الآیه 50.

(3). سوره الجاثیه: الآیه 27.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:263

13
المتن:

قالت زینب بنت علی بن أبی طالب علیها السّلام:

لما بلغ فاطمه علیها السّلام إجماع أبی بکر علی منعها حقها من فدک، لاثت خمارها و أقبلت فی لمّه من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذیولها، لا تخرم مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، حتی دخلت علی أبی بکر، و هو فی حشد من المهاجرین و الأنصار.

فلطّت دونها ملاءه، ثم أنّت أنّه أجهش لها القوم بالبکاء و النحیب. ثم أمهلت حتی إذا هدأت فورتهم و سکنت روعتهم، افتتحت الکلام بالحمد للّه و الثناء علیه، و الصلاه علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله فی کلام طویل من الثناء و التمجید.

ثم قالت:

أنا فاطمه و أبی محمد صلّی اللّه علیه و آله؛ أقولها عودا علی بدء، ما أقول إذ أقول سرفا و لا شططا؛ «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ» «1»، و إن تعزوه تجدوه أبی دون نسائکم، و أخا ابن عمی دون رجالکم، و لنعم المعزیّ إلیه صلّی اللّه علیه و آله.

فبلّغ النذاره صادعا بالرساله، ناکبا عن سنن المشرکین، ضاربا لأثباجهم، آخذا بأکظامهم، داعیا إلی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه، یفضّ الهام، و یجذّ الأصنام، حتی انهزم الجمع، و ولّوا الدبر، و حتی تفرّی اللیل عن صبحه، و أسفر الحق عن محضه، و نطق زعیم الدین، و خرست شقاشق الشیاطین، و فهتم بکلمه الإخلاص، «وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ» «2»، مذقه الشارب، و نهزه الطامع، و قبسه العجلان، و موطئ الأقدام.

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 128.

(2). سوره آل

عمران: الآیه 103.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:264

تشربون الطرق، و تقتاتون القدّ، أذلّه خاشعین، یتخطّفکم الناس من حولکم.

فأنقذکم اللّه بنبیه صلّی اللّه علیه و آله، بعد اللتیا و التی، و بعد ما منی ببهم الرجال، و ذؤبان العرب، و مرده أهل الکتاب؛ «کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ» «1»، أو نجم قرن للضلاله أو فغرت فاغره للمشرکین، قذف أخاه علیا فی لهواتها؛ فلا ینکفئ حتی یطأ ضماخها بأخمصه، و یخمد لهبها بحده، مکظوظا فی طاعه اللّه و طاعه رسوله صلّی اللّه علیه و آله، مشمّرا ناصحا مجدّا کادحا، و أنتم فی بلهنیه وادعون، و فی رفاهیه فکهون؛ تأکلون العفو، و تشربون الصفو، و تتوکّفون الأخبار، و تنکصون عند النزال.

فلما اختار اللّه لنبیه صلّی اللّه علیه و آله دار أنبیائه و محل أصفیائه، ظهرت حسیکه النفاق، و انسمل جلباب الدین، و أخلق عهده، و انتقض عقده، و نطق کاظم، و نبغ خامل، و هدر فنیق الباطل.

یخطر فی عرصاتکم، و أطلع الشیطان رأسه من مغرزه، صارخا بکم، فألفاکم لدعوته مصیخین، و للغرّه ملاحظین، و استنهضکم فوجدکم خفافا، و أحمشکم فألفاکم غضابا.

فخطمتم غیر إبلکم، و أوردتموها غیر شربکم؛ بدارا زعمتم خوف الفتنه، «أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ». «2»

هذا، و العهد قریب، و الکلم رحیب، و الجرح لمّا یندمل، و الرسول صلّی اللّه علیه و آله لمّا یقبر.

هیهات منکم و أین بکم و أنّی تؤفکون؟ و کتاب اللّه بین أظهرکم؛ زواجره قاهره، و أوامره لائحه، و أدلّته واضحه، و أعلامه بیّنه، أرغبه- و یحکم- عنه؟ «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا». «3»

ثم لم تریثوا بعد اجتهاد، إلا ریثما سکنت نفرتها، و أسلس قیادها؛ تسرّون حسوا فی ارتغاء،

و نحن نصبر منکم علی مثل وخز المدی، و أنتم الآن تزعمون أن لا إرث لنا،

______________________________

(1). سوره المائده: الآیه 64.

(2). سوره التوبه: الآیه 49.

(3). سوره الکهف: الآیه 50.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:265

و لا حظّ؟ «أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ». «1»

ویها معشر المسلمه! أ أبتزّ إرثیه؟ أ فی کتاب اللّه أن ترث أباک و لا أرث أبیه؟ لقد جئت شیئا فریا.

جرأه منکم علی قطیعه الرحم و نکث العهد؛ فعلی عمد ما ترکتم کتاب اللّه بین أظهرکم و نبذتموه.

فدونکها مرحوله مزمومه، تکون معک فی قبرک، و تلقاک یوم حشرک، فنعم الحکم اللّه، و نعم الزعیم محمد صلّی اللّه علیه و آله، و الموعد القیامه، «و عند السَّاعَهُ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ»، و «لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ». «2»

ثم عدلت إلی مجلس الأنصار فقالت:

یا معشر الفئه، و أعضاد المله، و حضنه الإسلام! ما هذه الغمیزه فی حقی، و السّنه عن ظلامتی؟ أ ما قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «المرء یحفظ فی ولده»؟ لسرعان ما أحدثتم و عجلان ذا إهاله!

أ تقولون: مات محمد؟ لعمری، خطب جلیل استوسع وهیه، و استنهر فتقه، و فقد راتقه، و أظلمت الأرض لغیبته، و اکتأبت خیره اللّه لمصیبته، و خشعت الجبال، و أکدت الآمال، و أضیع الحریم، و أذیلت الحرمه؛ فتلک نازله علن بها کتاب اللّه فی أفنیتکم، ممساکم و مصبحکم، هتافا هتافا؛ «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ». «3»

______________________________

(1). سوره المائده: الآیه 50.

(2). سوره الأنعام: الآیه 67.

(3).

سوره الأنعام: الآیه 67.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:266

إیها بنی قیله! أ أهتضم تراث أبی و أنتم بمرأی منی و مسمع؟ تشملکم الدعوه، و ینالکم الخبر، و فیکم العدد و العدّه، و لکم الدار، و عندکم الجنن، و أنتم نخبه اللّه التی انتخب لدینه، و أنصار رسوله صلّی اللّه علیه و آله، و خیرته التی انتجب لنا أهل البیت.

فنابذتم فینا صمیم العرب، و ناهضتم الأمم، و کافحتم البهم؛ لا نبرح و لا تبرحون، و نأمرکم فتأتمرون، حتی دارت لکم بنا رحی الإسلام، و درّ حلب الأیام، و خضعت نخوه الشرک، و باخت نیران الحرب، و هدأت روعه الهرج، و استوسق نظام الدین.

فأنّی جرتم بعد البیان، و نکصتم بعد الإقدام، عن قوم نکثوا أیمانهم، «أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ». «1»

ألا قد أری أن قد أخلدتم إلی الخفض، و رکنتم إلی الدعه، و عجتم عن الدین، و مججتم الذی عرفتم، و لفظتم الذی سوّغتم، ف «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ». «2»

ألا و قد قلت الذی قلت؛ علی معرفه بالخذله التی خامرتکم، و لکنها فیضه النفس، و منیّه الغیظ، و نفثه الصدر، و معذره الحجه، فدونکم فاحتقبوها مدبره الظهر، مهیضه العظم، خوراء القناه، ناقبه الخفّ، باقیه العار، موصوله بشنار الأبد، متصله بنار اللّه؛ فبعین اللّه ما تفعلون، و «اعْمَلُوا عَلی مَکانَتِکُمْ إِنَّا عامِلُونَ وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ» «3»، و أنا ابنه نذیر لکم بین یدی عذاب شدید؛ «فَکِیدُونِی جَمِیعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ» «4»، «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ». «5»

ثم انکفأت إلی قبر أبیها صلّی اللّه علیه و آله متمثّله بقول صفیّه بنت عبد المطلب-

و قیل: أمامه-:

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 13.

(2). سوره إبراهیم: الآیه 8.

(3). سوره الأنعام: الآیه 158.

(4). سوره هود: الآیه 55.

(5). سوره الشعراء: الآیه 227.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:267 قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو غاب مذ غبت عنا الوحی و الکتب

تهضّمتنا رجال و استخفّ بناإذ بنت عنّا فنحن الیوم نغتصب

أبدت رجال لنا فحوی صدورهم لمّا فقدت و حالت دونک الکثب قال: فما رأینا یوما أکثر باکیا و باکیه من ذلک الیوم.

هذا الحدیث أکثر ما یروی من طریق أهل البیت علیهم السّلام، و إن کان قد روی من طرق أخری أطول من هذا و أکثر، و أهل الحدیث یقولون: إنه موضوع «1» علی فاطمه علیها السّلام.

و قال ابن قتیبه: قد کنت کتبته و أنا أری أن له أصلا، و سألت عنه رجال الحدیث، فقال لی بعض نقله الأخبار: أنا أسنّ من هذا الحدیث، و أعرف من عمله.

قلت: هذا الحدیث و إن کان موضوعا کما ذکروا، فهو من أفصح الکلام و أحسنه مأخذا و احتجاجا، و لعل واضعه لا ینقص درجه عن الحجّاج بن یوسف الثقفی، و کتب غریب الحدیث مشحونه بشرح کلامه و خطبه. فلا بأس أن یجری هذا الحدیث مجراها، فی شرح غریبه و معانیه، و لعل أکثر ما یروی من أحادیث الغریب الطوال جاریه هذا المجری فی التصنّع. و اللّه أعلم.

المصادر:

منال الطالب فی شرح طوال الغرائب لابن الأثیر: ص 501.

______________________________

(1). أقول- دفاعا عن مظلومیه فاطمه علیها السّلام و خطبتها-: إنه لیس موضوعا و إنه من کلام سیدتنا فاطمه علیها السّلام کما هو من فصاحتها و غزاره علمها، خرجت من صدر محترقه من ظلامات أهل

السقیفه. نقل الخطبه علماء الشیعه و عده من علماء العامه کابن طیفور و الجوهری و السبط ابن الجوزی و ابن قتیبه و غیرهم، و أما کلام ابن الأثیر بعد نقل الخطبه فقد نشأ من حقده الکامن فی صدره و الضغائن التی ملأت قلبه و جوارحه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:268

14
المتن:

قال سبط ابن الجوزی فی ذکر خطبه فاطمه علیها السّلام:

و قال الشعبی: لما منعت میراثها، لاثت خمارها علی رأسها- أی عصّبت، یقال: لاث العمامه علی رأسه یلوثها لاثا أی عصّبها، و قیل: اللوث الاسترخاء، فعلی هذا یکون معنی لاثت أی أرخت- و حمدت اللّه تعالی و أثنت علیه، و وصفت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأوصاف، فکانت مما قالت:

کان کلما فغرت فاغره من المشرکین فاها، أو نجم قرن من الشیاطین وطأ صماخه بأخمصه، و أخمد لهیبها بسیفه، و کسر قرنه بعزمته، حتی إذا اختار اللّه له دار أنبیائه و مقرّ أصفیائه و أحبائه، اطلعت الدنیا رأسها إلیکم، فوجدتکم لها مستجیبین، و لغرورها ملاحظین.

هذا و العهد قریب، و المدی غیر بعید، و الجرح لم یندمل؛ فأنّی تؤفکون و کتاب اللّه بین أظهرکم؟

یا ابن أبی قحافه! أ ترث أباک و لا أرث أبی؟ و دونکها مرحوله مذمومه؛ فنعم الحکم الحق، و الموعد القیامه، و «لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ». «1»

ثم أومأت إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قالت:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکبر النوب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اغتیل أهلک لما أغنا لک الترب

و قد رزینا بما لم یرزه أحدمن البریه لا عجم و لا عرب ثم إنها اعتزلت القوم، و لم تزل تندب رسول

اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تبکیه حتی لحقت به.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 67.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:269

المصادر:

تذکره الخواص: ص 317.

15
المتن:

عن زینب بنت علی بن أبی طالب علیها السّلام، قالت:

لما اجتمع رأی أبی بکر علی منع فاطمه علیها السّلام فدک و العوالی و آیست من إجابته لها، عدلت إلی قبر أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فألقت نفسها علیه و شکت إلیه ما فعله القوم بها، و بکت حتی بلّت تربته بدموعها و ندبته. ثم قالت فی آخر ندبتها:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ قومک فاشهدهم فقد نکبوا

قد کان جبریل بالآیات یؤنسنافغبت عنا فکل الخیر محتجب

فکنت بدرا و نورا یستضاء به علیک ینزل من ذی العزه الکتب

تجهّمتنا رجال و استخفّ بنابعد النبی و کل الخیر مغتصب

سیعلم المتولّی ظلم حامّتنایوم القیامه أنّی سوف ینقلب

فقد لقینا الذی لم یلقه أحدمن البریه لا عجم و لا عرب

فسوف نبکیک ما عشنا و ما بقیت لنا العیون بتهمال له سکب المصادر:

1. الأمالی للمفید: ص 41 ح 8. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 13 269 المتن: ..... ص : 269

مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للعطاردی: ص 378 ح 5، عن الإرشاد.

الأسانید:

فی الأمالی: أخبرنی أبو بکر محمد بن عمر الجعابی، قال: أخبرنا أبو عبد اللّه [جعفر محمد بن جعفر الحسنی، قال: حدثنا عیسی بن مهران، عن یونس، عن عبد اللّه محمد بن سلیمان الهاشمی، عن أبیه، عن جده، عن زینب بنت علی بن أبی طالب علیها السّلام، قالت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:270

16
المتن:

عن زینب بنت علی علیها السّلام، قالت:

قالت فاطمه علیها السّلام فی خطبتها فی معنی فدک:

للّه فیکم عهد قدّمه إلیکم، و بقیه استخلفها علیکم، کتاب اللّه؛ بیّنه بصائره، و آی منکشفه سرائره، و برهان متجلیه ظواهره، مدیم للبریه استماعه، و قائد إلی الرضوان اتباعه، مؤدّیا إلی النجاه أشیاعه؛ فیه تبیان حجج اللّه المنوره، و محارمه المحدوده، و فضائله المندوبه، و جمله الکافیه، و رخصه الموهبه، و شرائعه المکتوبه، و بیّناته الخالیه.

ففرض اللّه الإیمان تطهیرا من الشرک، و الصلاه تنزیها عن الکبر، و الزکاه زیاده فی الرزق، و الصیام تبیینا للإخلاص، و الحجّ تسنیه للدین، و العدل تسکینا للقلوب، و الطاعه نظاما للمله، و الإمامه لما من الفرقه، و الجهاد عزّا للإسلام، و الصبر معونه علی الاستیجاب، و الأمر بالمعروف مصلحه للعامه، و برّ الوالدین وقایه عن السخطه، وصله الأرحام منماه للعدد، و القصاص حقنا للدماء، و الوفاء بالنذر تعریضا للمغفره، و توفیه المکاییل و الموازین تغییرا للبخسه، و قذف المحصنات حجبا عن اللعنه، و ترک السرقه إیجابا للعفه، و أکل أموال الیتامی إجاره من الظلم، و العدل فی الأحکام إیناسا للرعیه و حرّم اللّه الشرک إخلاصا بالربوبیه. فاتقوا اللّه حق تقاته فیما أمرکم اللّه به، و انتهوا عمّا نهاکم عنه.

و الخطبه طویله، أخذنا منها موضع الحاجه.

المصادر:

1. من لا یحضره الفقیه: ج 3 ص 372 ح 1754.

2. وسائل الشیعه: ج 1 ص 14 ح 22، عن من لا یحضره الفقیه.

الأسانید:

فی من لا یحضره الفقیه: روی عن إسماعیل بن مهران، عن أحمد بن محمد، عن جابر، عن زینب بنت علی، قالت: قالت فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:271

17
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی ذکر کلماتها علیها السّلام:

و قالت علیها السّلام لما تکلّمت مع الأول:

معاشر المسلمه المسرعه إلی قیل الباطل، المغضیه علی الفعل الخاسر! «أَ فَلا تتدبّرون الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها»؟ «1» کلّا، بل ران علی قلوبکم بتتابع سیئاتکم، فأخذ بسمعکم و أبصارکم، و لبئس ما تأوّلتم، و ساء ما به أشرتم، و شرّ ما منه اعتصمتم؛ لتجدنّ و اللّه محلها ثقیلا، و غیّها وبیلا، إذا کشف لکم الغطاء، و بان و زادویه الصراط، و بدا لکم من ربکم ما لم تکونوا تحتسبون، «وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ». «2»

ثم قالت للأنصار: معاشر النقباء و أعضاد البقیه و أنصار الدین و المله و حضنه الإسلام! ما هذه الغمیزه فی حقی و الإعراض عن ظلامتی؟! أ ما کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال:

«المرء یحفظ فی ولده»؟ لسرعان ما أحدثتم و عجلان ذا إهاله و بکم ما حاورت طاقه! أ تقولون مات محمد صلّی اللّه علیه و آله؟ فخطب- لعمری- جلیل استوسع وهیه و استهتر، و أظلمت لدیکم و اللّه الأرض، و تکدّرت الصفوه، و احلیت القرحه، و تقرحت السلعه، و الثابت خیره اللّه، و خشعت الجبال، و أکدت الآمال، وضیع الحریم، و أدیلت المحرمه؛ هی و اللّه النازله الکبری و المصیبه العظمی، لا مثلها نازله و لا بائقه عاجله، أعلن بها کتاب اللّه فی أفنیتکم، ممساکم و مصحبکم هتافا و صراخا و تلاوه و الحابا، و لقبله ما حلّ أنبیاء اللّه و رسله،

حکم فصل و قضاء حتم: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ ... الشَّاکِرِینَ». «3»

أ بنی قیله! أهضم تراث أبی و أنتم بمرأی منی و مسمع؟ تمسّکم الدعوه و یشملکم الخبر؟ و فیکم العده و العدد، و بکم الدار و الجنن. تقرع صیحتی آذانکم فلا تجیبون،

______________________________

(1). سوره محمد صلّی اللّه علیه و آله: الآیه 24.

(2). سوره غافر: الآیه 78.

(3). سوره آل عمران: الآیه 144.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:272

و تسمعون صرختی فلا تغیثون! و أنتم نخبه اللّه التی انتخب، و خیرته التی انتحل لنا أهل البیت.

فنابذتم العرب، و ناجزتم البهم، و کافحتم الأمم؛ لا نبرح و تبرحون، نأمرکم فتأتمرون، حتی دارت لنا بکم رحی الإسلام، و درّ حلب البلاد، و هدأت دعوه الهرج، و سکنت فوره الشر، و طفأت جمره الکفر، و قرّ نقار الحق، و استوسق نظام الدین. فان حرتم بعد القصد، و نکصتم بعد الإقدام! «أَ لا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ ... مُؤْمِنِینَ». «1»

ألا و اللّه لقد أخلدتم إلی الخفض، و کلفتم بالدعه، فمحجتم بالذی وعیتم؛ ف «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ ...». «2»

ألا و قد قلت الذی قلت عن عرفه منی بالخذله التی خامرتم، و لکنها فیضه للنفس، و هیضه للعظم، و کظه الصدر، و نفثه الغیظ، و خور القبا، و معذره الحجه؛ فدونکموها فاحتقبوها دبره الظهر، نقبه الخفّ، باقیه العار، موسومه الشنار، موصوله بنار اللّه الموقده، «الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَهِ» «3»، و الحاکم الواحد الأحد.

و من کلام لها علیها السّلام:

تشربون حسوا فی ارتقاء، و تمشون لأهله و ولده فی الخمر و الضراء؛ نصبر منکم علی مثل حزّ المدی، و حفر السنان فی الحشا.

و لما انصرفت من عند أبی بکر، أقبلت

علی أمیر المؤمنین علیه السّلام فقالت له:

یا ابن أبی طالب! اشتملت شمله الجنین و قعدت حجره الظنین! نقضت قادمه الأجدل، فخانک ریش الأعزل! هذا ابن أبی قحافه، قد ابتزّنی نحیله أبی و بلیغه ابنیّ، و اللّه لقد أجهد ظلامتی و ألدّ فی خصامی حتی منعتنی القیله نصرها، و المهاجره وصلها، و غضّت الجماعه دونی طرفها؛ فلا مانع و لا دافع. خرجت و اللّه کاظمه و عدت راغمه

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 13.

(2). سوره إبراهیم: الآیه 8.

(3). سوره الهمزه: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:273

و لا خیار لی. لیتنی متّ قبل ذلّتی و توفّیت دون منیتی، عذیری و اللّه فیک حامیا و منک داعیا. ویلاه فی کل شارق، ویلاه مات العمد و وهن العضد. شکوای إلی ربی و عدوای إلی أبی؛ اللهم أنت أشد قوه.

فأجابها أمیر المؤمنین علیه السّلام: لا ویل لک بل الویل لشانئک، نهنهی عن وجدک یا بنت الصفوه و بقیه النبوه، فو اللّه ما ونیت فی دینی و لا أخطأت مقدوری. فإن کنت تریدین البلغه فرزقک مضمون و کفیلک مأمون و ما أعدّ لک خیر مما قطع عنک فاحتسبی.

فقالت: حسبی اللّه و نعم الوکیل.

و لها علیها السّلام ترثی أباها:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت حاضرها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهافاختلّ قومک فاشهدهم فقد نکبوا

أبدت رجال لنا فحوی صدورهم لما فقدت و کل الإرث قد غصبوا

و کل قوم لهم قربی و منزلهعند الإله و للأدنین مقترب

تجهّمتنا رجال و استخفّ بناجهرا و قد أدرکونا بالذی طلبوا

سیعلم المتولّی ظلم خاصتنایوم القیامه عنا کیف ینقلب المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 208.

18
المتن:

قال المجلسی:

فصل: نورد فیه خطبه خطبتها سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام،

احتجّ بها علی من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:274

غصب فدک منها.

اعلم أن هذه الخطبه من الخطب المشهوره التی روتها الخاصه و العامه بأسانید متضافره. قال عبد الحمید بن أبی الحدید فی شرح کتابه علیه السّلام إلی عثمان بن حنیف عند ذکر الأخبار الوارده فی فدک، حیث قال:

الفصل الأول: فیما ورد من الأخبار و السیر المنقوله من أفواه أهل الحدیث و کتبهم لا من کتب الشیعه و رجالهم، و جمیع ما نورده فی هذا الفصل من کتاب أبی بکر أحمد بن عبد العزیز الجوهری فی السقیفه و فدک، و أبو بکر الجوهری هذا عالم محدث کثیر الأدب ثقه ورع، أثنی علیه المحدثون و رووا عنه مصنفاته و غیر مصنفاته.

ثم ذکر المجلسی مصادر و أسانید أخری و أورد الخطبه عن الاحتجاج و قال: رواها الشیخ أحمد بن أبی طالب الطبرسی فی کتاب الاحتجاج مرسلا، و نحن نوردها بلفظه ثم نشیر إلی موضع التخالف بین الروایات فی أثناء شرحها إن شاء اللّه تعالی.

فقال بعد نقل تمام الخطبه عن الاحتجاج:

و لنوضح تلک الخطبه الغراء الساطعه عن سیده النساء علیها السّلام التی تحیّر من العجب منها و الإعجاب بها أحلام الفصحاء و البلغاء، و نبنی الشرح علی روایه الاحتجاج و نشیر أحیانا إلی الروایات الآخر.

قوله: أجمع أبو بکر، أی أحکم النیه و العزیمه علیه.

لاثت خمارها علی رأسها، أی عصبته و جمعته، یقال: لاث العمامه علی رأسها یلوثها لوثا، أی شدّها و ربطها.

و الجلباب بالکسر، یطلق علی الملحفه و الرداء و الإزار و الثوب الواسع للمرأه دون الملحفه، و الثوب کالمقنعه تغطّی بها المرأه رأسها و صدرها و ظهرها، و الأول هنا أظهر.

أقبلت فی لمّه من حفدتها، اللمّه بضمّ اللام

و تخفیف المیم الجماعه. قال فی النهایه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:275

فی حدیث فاطمه علیها السّلام أنها خرجت فی لمّه من نسائها تتوطّأ ذیلها إلی أبی بکر فعاتبته، أی فی جماعه من نسائها. قیل: هی ما بین الثلاثه إلی العشره، و قیل: اللمّه: المثل فی السن و الترب.

و قال الجوهری: الهاء عوض من الهمزه الذاهبه من وسطه، و هو مما أخذت عینه کسر و مذ و أصلها فعله من الملاءمه و هی الموافقه، انتهی.

أقول: و یحتمل أن یکون بتشدید المیم، قال الفیروزآبادی: اللمّه بالضمّ الصاحب و الأصحاب فی السفر و المونس للواحد و الجمع.

و الحفده بالتحریک: الأعوان و الخدم.

تطأ ذیولها، أی کانت أثوابها طویله تستر قدمیها، و تضع علیها قدمها عند المشی، و جمع الذیل باعتبار الأجزاء أو تعدّد الثیاب.

ما تخرم مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و فی بعض النسخ: من مشی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و الخرم:

الترک و النقص و العدول، و المشیه بالکسر، الاسم من مشی مشیا، أی تنقّص مشیها من مشیه صلّی اللّه علیه و آله شیئا کأنه هو بعینه. قال فی النهایه: فیه ما خرمت من صلاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شیئا، أی ما ترکت، و منه الحدیث: لم أخرم منه حرفا، أی لم أدع.

و الحشد بالفتح و قد یحرّک: الجماعه.

و فی الکشف: إن فاطمه علیها السّلام لما بلغها إجماع أبی بکر علی منعها فدکا، لاثت خمارها و أقبلت فی لمیمه من حفدتها و نساء قومها، تجرّ أدراعها و تطأ فی ذیولها، ما تخرم من مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، حتی دخلت علی أبی بکر و

قد حشد المهاجرین و الأنصار.

فضرب بینهم بریطه بیضاء، قیل: قبطیه .... فأنّت أنّه أجهش لها القوم بالبکاء، ثم أمهلت طویلا حتی سکنوا من فورتهم ...، ثم قالت علیها السّلام: أبتدئ بحمد من هو أولی بالحمد و الطول و المجد. الحمد للّه علی ما أنعم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:276

فنیطت دونها ملاءه، الملاءه بالضمّ و المدّ: الریطه و الإزار، و نیطت بمعنی علّقت أی ضربوا بینها علیها السّلام و بین القوم سترا و حجابا، و الریطه بالفتح الملاءه، إذا کانت قطعه واحده و لم تکن لفقین، أو هی کل ثوب لیّن رقیق.

و القبطیّه بالکسر: ثیاب بیض رقاق من کتان تتخذ بمصر، و قد یضمّ لأنهم یغیّرون فی النسبه.

و الجهش: أن یفزع الإنسان إلی غیره، و هو مع ذلک یرید البکاء کالصبیّ یفزع إلی أمه و قد تهیّأ للبکاء، یقال: جهش إلیه کمنع و أجهش.

و الارتجاج: الاضطراب.

قوله: هنیئه، أی صبرت زمانا قلیلا.

و النشیج: صوت معه توجّع و بکاء، کما یردّد الصبی بکاءه فی صدره.

و هدأت کمنعت، أی سکنت.

و فوره الشی ء شدّته، و فار القدر أی جاشت.

قولها علیها السّلام: «بما قدّم»، أی بنعم أعطاها العباد قبل أن یستحقّوها، و یحتمل أن یکون المراد بالتقدیم الإیجاد و الفعل من غیر ملاحظه معنی الابتداء فیکون تأسیسا.

و «السبوغ»: الکمال.

و «الآلاء»: النعماء جمع ألی بالفتح و القصر و قد یکسر الهمزه.

و أسدی و أولی و أعطی بمعنی واحد.

قولها: «والاها»، أی تابعها بإعطاء نعمه بعد أخری بلا فصل.

و «جمّ» الشی ء أی کثر، و الجمّ الکثیر، و التعدیه بعن لتضمین معنی التعدی و التجاوز.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:277

قولها علیها السّلام: «و نأی عن الجزاء أمدها»، الأمد بالتحریک: الغایه المنتهی، أی بعد

عن الجزاء بالشکر غایتها. فالمراد بالأمد إما الأمد المفروض، إذ لا أمد لها علی الحقیقه، أو الأمد الحقیقی لکل من حدودها المفروضه، و یحتمل أن یکون المراد بأمدها ابتداؤها، و قد مرّ فی کثیر من الخطب بهذا المعنی.

و قال فی النهایه فی حدیث الحجاج: قال للحسن: ما أمدک؟ قال: سنتان من خلافه عمر؛ أراد أنه ولد لسنتین من خلافته، و للإنسان أمدان، مولده و موته، انتهی.

إذا حمل علیه یکون أبلغ، و یحتمل- علی بعد- أن یقرأ بکسر المیم. قال الفیروزآبادی: الأمد: المملوّ من خیر و شر و السفینه المشحونه.

«و تفاوت عن الإدراک أبدها»، التفاوت البعد، و الأبد الدهر و الدائم و القدیم الأزلی، و بعده عن الإدراک لعدم الانتهاء.

«و ندبهم لاستزادتها بالشکر لاتصالها»، یقال: ندبه للأمر و إلیه فانتدب، أی دعاه فأجاب، و اللام فی قولها لاتصالها لتعلیل الندب، أی رغبهم فی استزاده النعمه بسبب الشکر لتکون نعمه متصله لهم غیر منقطعه عنهم، و جعل اللام الأولی للتعلیل و الثانیه للصله بعید، و فی بعض النسخ: لإفضالها، فیحتمل تعلّقه بالشکر.

«و استحمد إلی الخلائق بإجزالها»، أی طلب منهم الحمد بسبب إجزال النعم و إکمالها علیهم؛ یقال: أجزلت له من العطاء، أی أکثرت، و أجزاک النعم کأنه طلب الحمد أو طلب منهم الحمد حقیقه لإجزال النعم، و علی التقدیرین: التعدیه بإلی لتضمین معنی الانتهاء أو التوجه.

و هذه التعدیه فی الحمد شایع بوجه آخر؛ یقال: أحمد إلیک اللّه، قیل: أی أحمده معک، و قیل: أی أحمد إلیک نعمه اللّه بتحدیثک إیاها، و یحتمل أن یکون استحمد بمعنی تحمد؛ یقال: فلان یتحمّد علیّ أی یمتنّ، فیکون إلی بمعنی علی، و فیه بعد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:278

«و ثنی

بالندب إلی أمثالها»، أی بعد أن أکمل لهم النعم الدنیویه ندبهم إلی تحصیل أمثالها من النعم الأخرویه أو الأعلم منها و من مزید النعم الدنیویه، و یحتمل أن یکون المراد بالندب إلی أمثالها أمر العباد بالإحسان و المعروف، و هو إنعام علی المحسن إلیه و علی المحسن أیضا، لأنه به یصیر مستوجبا للأعواض و المثوبات الدنیویه و الأخرویه.

«کلمه جعل الإخلاص تأویلها»، المراد بالإخلاص جعل الأعمال کلها خالصه للّه تعالی، و عدم شوب الریاء و الأغراض الفاسده، و عدم التوسل بغیره تعالی فی شی ء من الأمور. فهذا تأویل کلمه التوحید، لأن من أیقن بأنه الخالق و المدبّر، و بأنه شریک له فی الإلهیه. فحقّ له أن لا یشرک فی العباده غیره و لا یتوجّه فی شی ء من الأمور إلی غیره.

«و ضمّن القلوب موصولها»، هذه الفقره تحتمل وجوها:

الأول: إن اللّه تعالی ألزم و أوجب علی القلوب ما تستلزمه هذه الکلمه من عدم ترکّبه تعالی، و عدم زیاده صفاته الکمالیه الموجوده و أشباه ذلک مما یؤوّل إلی التوحید.

الثانی: أن یکون المعنی جعل ما یصل إلیه العقل من تلک الکلمه مدرجا فی القلوب مما أراهم من الآیات فی الآفاق و فی أنفسهم، أو بها فطرهم علیه من التوحید.

الثالث: أن یکون المعنی لم یکلّف العقول الوصول إلی منتهی دقائق کلمه التوحید و تأویلها، بل إنما کلّف عامه القلوب بالإذعان بظاهر معناها و صریح مغزاها، و هو المراد بالموصول.

الرابع: أن یکون الضمیر فی موصولها راجعا إلی القلوب، أی لم یلزم القلوب إلا ما یمکنها الوصول إلیها من تأویل تلک الکلمه الطیبه، و الدقائق المستنبطه منها أو مطلقها، و لو لا التفکیک لکان أحسن الوجوه بعد الوجه الأول بل مطلقا.

«و أنار فی

الفکر معقولها»، أی أوضح فی الأذهان ما یتعقّل من تلک الکلمه بالتفکر فی الدلائل و البراهین، و یحتمل إرجاع الضمیر إلی القلوب أو الفکر بصیغه الجمع، أی أوضح بالتفکر ما یعقلها العقول. و هذا یؤیّد الوجه الرابع من وجوه الفقره السابقه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:279

«الممتنع من الأبصار رؤیته»، یمکن أن یقرأ الأبصار بصیغه الجمع و المصدر، و المراد بالرؤیه العلم الکامل و الظهر التام.

«و من الألسن صفته»، الظاهر أن الصفه هنا مصدر، و یحتمل المعنی المشهور بتقدیر أی بیان صفته.

«لا من شی ء»، أی ماده.

«بلا احتذاء أمثله امتثلها»، احتذی مثاله اقتدی به، و امتثلها أی تبعها.

«و لم یتعدّ عنها»، أی لم یخلقها علی وفق صنع غیره.

«و تنبیها علی طاعته»، لأن ذوی العقول یتنبّهون بمشاهده مصنوعاته بأن شکر خالقها و المنع بها واجب، أو أن خالقها مستحق للعباده، أو بأن من قدر علیها یقدر علی الإعاده و الانتقام.

«و تعبدا لبریته»، أی خلق البریه لیتعبّدهم، أو خلق الأشیاء لیتعبّد البرایا بمعرفته و الاستدلال بها علیه.

«و إعزازا لدعوته»، أی خلق الأشیاء لیغلب و یظهر دعوه الأنبیاء إلیه بالاستدلال بها.

«زیاده لعباده عن نقمته، و حیاشه لهم إلی جنته»، الذود و الذّیاد بالذال المعجمه، السوق و الطرد و الدفع و الإبعاد. و حشت الصید أحوشه، إذا جئته من حوالیه لتصرفه إلی الحباله. و لعل التعبیر بذلک لنفور الناس بطباعهم عما یوجب دخول الجنه.

«قبل أن اجتبله»، الجبل: الخلق، یقال: جبلهم اللّه أی خلقهم، و جبله علی الشی ء أی طبعه علیه، و لعل المعنی أنه تعالی سمّاه لأنبیائه قبل أن یخلقه، و لعل زیاده البناء للمبالغه تنبیها علی أنه خلق عظیم.

و فی بعض النسخ بالحاء المهمله، یقال: احتبل الصید أی أخذه

بالحباله، فیکون المراد به الخلق أو البعث مجازا، و فی بعضها: قبل أن اجتباه أی اصطفاه بالبعثه، و کل منها لا یخلو من تکلّف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:280

و «بستر الأهاویل مصونه»، لعل المراد بالستر ستر العدم أو حجب الأصلاب و الأرحام، و نسبته إلی الأهاویل لما یلحق الأشیاء فی تلک الأحوال من موانع الوجود و عوائقه، و یحتمل أن یکون المراد أنها کانت مصونه عن الأهاویل بستر العدم، إذ هی إنما تلحقها بعد الوجود، و قیل: التعبیر من قبیل التعبیر عن درجات العدم بالظلمات.

«بمائل الأمور»، علی صیغه الجمع أی عواقبها، و فی بعض النسخ بصیغه المفرد.

«و معرفه بمواقع المقدور»، أی لمعرفته تعالی بما یصلح و ینبغی من أزمنه الأمور الممکنه المقدوره و أمکنتها، و یحتمل أن یکون المراد بالمقدور المقدّر، بل هو أظهر.

«إتماما لأمره»، أی للحکمه التی خلق الأشیاء لأجلها، و الإضافه فی مقادیر حتمه من قبیل إضافه الموصوف إلی الصفه، أی مقادیره المحتومه.

و قولها علیها السّلام: «عکّفا علی نیرانها»، تفصیل و بیان للفرق بذکر بعضها، و یقال: عکف علی الشی ء کضرب و نصر، أی أقبل علیه مواظبا و لازمه فهو عافک، و یجمع علی عکّف بضم العین و فتح الکاف المشدّده، کما هو الغالب فی فاعل الصفه نحو شهّد و غیّب.

و النیران جمع نار، و هو قیاس مطرد فی جمع الأجوف، نحو تیجان و جیران.

«منکره للّه مع عرفانها»، لکون معرفته تعالی فطریّه، أو لقیام الدلائل الواضحه الداله علی وجوده سبحانه، و الضمیر فی ظلمها راجع إلی الأمم، و الضمیران التالیان له یمکن إرجاعهما إلیها و إلی القلوب و الأبصار.

و الظلم بضم الظاء و فتح اللام جمع ظلمه استعیرت هنا للجهاله.

و البهم جمع

بهمه بالضم، و هی مشکلات الأمور.

و جلوت الأمر، أوضحته و کشفته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:281

و الغمم جمع غمّه، یقال أمر غمّه أی مبهم ملتبس، قال اللّه تعالی: «ثُمَّ لا یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّهً». «1» قال أبو عبیده: مجازها ظلمه و ضیق، و تقول: غممت الشی ء، إذا غطّیته و سترته.

و العمایه: الغوایه و اللجاج، ذکره الفیروزآبادی.

و اختیار، أی من اللّه له ما هو خیر له أو باختیار منه صلّی اللّه علیه و آله و رضی، و کذا الإیثار، و الأول أظهر فیهما.

«بمحمد صلّی اللّه علیه و آله عن تعب هذه الدار»، لعل الظرف متعلّق بالإیثار بتضمین معنی الضّنه أو نحوها، و فی بعض النسخ محمد بدون الباء، فتکون الجمله استینافیه أو مؤکّده للفقره السابقه، أو حالیه بتقدیر الواو، و فی بعض کتب المناقب القدیمه: فمحمد صلّی اللّه علیه و آله، و هو أظهر، و فی روایه کشف الغمه: رغبته بمحمد صلّی اللّه علیه و آله عن تعب هذه الدار، و فی روایه أحمد بن أبی طاهر: بأبی صلّی اللّه علیه و آله عزت هذه الدار، و هو أظهر، و لعل المراد بالدار دار القرار، و لو کان المراد الدنیا تکون الجمله معترضه، و علی التقادیر لا یخلو من تکلّف.

«نصب أمره»، قال الفیروزآبادی: النصب بالفتح: العلم المنصوب و یحرّک، و هذا نصب عینی بالضم و الفتح أی نصبکم اللّه لأوامره و نواهیه و هو خبر الضمیر، و عباد اللّه منصوب علی النداء.

«و بلغاؤه إلی الأمم»، أی تؤدّون الأحکام إلی سائر الناس، لأنکم أدرکتم صحبه الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

«زعمتم حق لکم»، أی زعمتم أن ما ذکر ثابت لکم، و تلک الأسماء صادقه علیکم بالاستحقاق،

و یمکن أن یقرأ علی الماضی المجهول، و فی إیراد لفظ الزعم إشعار بأنهم لیسوا متّصفین بها حقیقه، و إنما یدعون ذلک کذبا. و یمکن أن یکون حق لکم جمله أخری مستأنفه، أی زعمتم أنکم کذلک و کان یحق لکم، و ینبغی أن تکونوا کذلک لکن قصرتم.

______________________________

(1). سوره یونس: الآیه 71.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:282

و فی بعض النسخ: و زعمتم حق لکم فیکم و عهد، و فی کتاب المناقب القدیم:

زعمتم أن لا حق لی فیکم عهدا قدّمه إلیکم؛ فیکون عهدا منصوبا ب «اذکروا» و نحوه.

و فی الکشف: إلی الأمم خوّلکم اللّه فیکم عهد.

قولها علیها السّلام: «للّه فیکم عهد و بقیه»، العهد الوصیه، و بقیه الرجل ما یخلّفه فی أهله، و المراد بهما القرآن، أو بالأول ما أوصاهم به فی أهل بیته و عترته، و بالثانی القرآن.

و فی روایه أحمد بن أبی طاهر: «و بقیه استخلفنا علیکم، و معنا کتاب اللّه»، فالمراد بالبقیه أهل البیت علیهم السّلام، و بالعهد ما أوصاهم به فیهم.

و البصائر جمع بصیره و هی الحجه، و المراد بانکشاف السرائر وضوحها عند حمله القرآن و أهله.

«مغتبط به أشیاعه»، الغبطه أن یتمنّی المرء مثل حال المغبوط من غیر أن یرید زوالها منه، تقول: غبطته فاغتبط، و الباء للسببیه، أی أشیاعه مغبوطون بسبب اتباعه، و تلک الفقره غیر موجوده فی سائر الروایات.

«مؤدّ إلی النجاه أسماعه»، علی بناء الأفعال أی تلاوته، و فی بعض نسخ الاحتجاج و سائر الروایات: استماعه.

و المراد بالعزائم الفرائض، و بالفضائل السنن، و بالرخص المباحات بل ما یشمل المکروهات، و بالشرائع: ما سوی ذلک من الأحکام کالحدود و الدیات أو الأعم. و أما الحجج و البینات و البراهین، فالظاهر أن

بعضها مؤکّده لبعض، و یمکن تخصیص کل منها ببعض ما یتعلق بأصول الدین لبعض المناسبات. و فی روایه ابن أبی طاهر: «و بیّناته الجالیه، و جمله الکافیه»، فالمراد بالبینات المحکمات، و بالجمل المتشابهات، و وصفها بالکافیه لدفع توهم نقص فیها لإجمالها، فإنها کافیه فیما أرید منها؛ و یکفی معرفه الراسخین فی العلم بالمقصود منها، فإنهم المفسّرون لغیرهم، و یحتمل أن یکون المراد بالجمل العمومات التی یستنبط منه الأحکام الکثیره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:283

«تزکیه للنفس»، أی من دنس الذنوب أو من رذیله البخل، إشاره إلی قوله تعالی:

«تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها». «1»

«و نماء فی الرزق»، إیماء إلی قوله تعالی: «وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ زَکاهٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ» «2»، علی بعض التفاسیر.

«تثبیتا للإخلاص»، أی لتشیید الإخلاص و إبقائه أو لإثباته و بیانه، و یؤید الأخیر أن فی بعض الروایات: تبیینا. و تخصیص الصوم بذلک لکونه أمرا عدمیا لا یظهر لغیره تعالی، فهو أبعد من الریاء و أقرب إلی الإخلاص، و هذا أحد الوجوه فی تفسیر الحدیث المشهور: «الصوم لی و أنا أجزی به»، و قد شرحناه فی حواشی الکافی، و سیأتی فی کتاب الصوم إن شاء اللّه تعالی.

«تشییدا للدین»، إنما خصّ التشیید به لظهوره و وضوحه و تحمّل المشاقّ فیه و بذل النفس و المال له، فالإتیان به أدلّ دلیل علی ثبوت الدین، أو یوجب استقرار الدین فی النفس لتلک العلل و غیرهما مما لا نعرفه، و یحتمل أن یکون إشاره إلی ما ورد فی الأخبار الکثیره من أن عله الحجّ التشرف بخدمه الإمام و عرض النصره علیه، و تعلّم شرائع الدین منه، فالتشیید لا یحتاج إلی تکلّف.

و فی العلل و روایه ابن

أبی طاهر: تسلیه للدین. فلعل المعنی تسلیه للنفس بتحمل المشاقّ و بذل الأموال بسبب التقیّد بالدین، أو المراد بالتسلیه الکشف و الإیضاح فإنها کشف الهم، أو المراد بالدین أهل الدین، أو أسند إلیه مجازا، و الظاهر أنه تصحیف تسنیه، و کذا فی الکشف، و فی بعض نسخ العلل: أی یصیر سببا لرفعه الدین و علوّه.

و التنسیق: التنظیم.

و فی العلل: مسکا للقلوب أی ما یمسکها، و فی القاموس: المسکه بالضمّ: ما یتمسّک به و ما یمسک الأبدان من الغذاء و الشراب، و الجمع کصرد، و المسک محرّکه

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 103.

(2). سوره الروم: الآیه 39.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:284

الموضع یمسک الماء. و فی روایه ابن أبی طاهر و الکشف: تنسّکا للقلوب أی عباده لها، لأن العدل أمر نفسانی یظهر آثاره علی الجوارح.

«و الصبر معونه علی استیجاب الأجر»، إذ به یتمّ فعل الطاعات و ترک السیئات.

«وقایه من السخط»، أی سخطهما أو سخط اللّه تعالی، و الأول أظهر.

«منماه للعدد»، المنماه اسم مکان أو مصدر میمی، أی یصیر سببا لکثره عدد الأولاد و العشائر، کما أن قطعها یذر الدیار بلاقع من أهلها.

«تغییرا للبخس»، و فی سائر الروایات: للبخسه، أی لئلّا ینقص مال من ینقص المکیال و المیزان، إذ التوفیه موجبه للبرکه و کثره المال، أو لئلا ینقصوا أموال الناس، فیکون المقصود أن هذا أمر یحکم العقل بقبحه.

«عن الرجس»، أی النجس أو ما یجب التنزّه عنه عقلا، و الأول أوضح فی التعلیل، فیمکن الاستدلال علی نجاستها.

«حجابا عن اللعنه»، أی لعنه اللّه أو لعنه المقذوف أو القاذف، فیرجع إلی الوجه الأخیر فی السابقه، و الأول أظهر، إشاره إلی قوله تعالی: «لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ». «1»

«إیجابا للعفه»، أی للعفه

عن التصرف فی أموال الناس مطلقا، أو یرجع إلی ما مرّ، و کذا الفقره التالیه.

و فی الکشف بعد قوله للعفّه: «و التنزه عن أموال الأیتام، الاستئثار بفیئهم من الظلم، و العدل فی الأحکام إیناسا للرعیه، و التبرّی من الشرک إخلاصا للربوبیه».

«عودا و بدا»، أی أولا و آخرا، و فی روایه ابن أبی الحدید و غیره: أقول عودا علی بدء، و المعنی واحد.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:285

و «الشطط» بالتحریک، البعد عن الحق، و مجاوزه الحد فی کل شی ء. و فی الکشف:

«ما أقول ذلک سرفا و لا شططا من أنفسکم»، أی لم یصبه شی ء من ولاده الجاهلیه بل عن نکاح طیّب کما روی عن الصادق علیه السّلام، و قیل: أی من جنسکم من البشر، ثم من العرب، ثم من بنی إسماعیل.

«عزیز علیه ما عنتّم»، أی شدید شاقّ علیه عنتکم، و ما یلحقکم من الضرر بترک الإیمان أو مطلقا.

«حریص علیکم»، أی علی إیمانکم و صلاح شأنکم.

«بالمؤمنین رءوف رحیم»، أی رحیم بالمؤمنین، منکم و من غیرکم، و الرأفه شده الرحمه، و التقدیم لرعایه الفواصل؛ و قیل: رءوف بالمطیعین رحیم بالمذنبین، و قبل:

رءوف بأقربائه رحیم بأولیائه، و قیل: رءوف بمن رآه رحیم بمن لم یره؛ فالتقدیم للاهتمام بالمتعلق.

«فإن تعزوه»، یقال: عزوته إلی أبیه، أی نسبته إلیه، أی إن ذکرتم نسبه و عرفتموه تجدوه أبی أخا ابن عمّی، فلإخوه ذکرت استطرادا. و یمکن أن یکون الانتساب أعمّ من النسب، و مما طرأ أخیرا، و یمکن أن یقرأ: و آخی بصیغه الماضی، و فی بعض الروایات:

فإن تعزروه و توقّروه.

«صادعا بالنذاره»، الصدع: الإظهار؛ تقول: صدعت الشی ء أی أظهرته، و صدعت بالحق إذا تکلّمت به جهارا؛ قال اللّه

تعالی: «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ». «1» و النذاره بالکسر الإنذار، و هو الإعلام علی وجه التخویف.

و «المدرجه»، المذهب و المسلک، و فی الکشف: ناکبا عن سنن مدرجه المشرکین، و فی روایه ابن أبی طاهر: ماثلا علی مدرجه، أی قائما للرد علیهم و هو تصحیف.

______________________________

(1). سوره الحجر: الآیه 94.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:286

«ضاربا ثبجهم، آخذا بأکظامهم»، الثبج بالتحریک وسط الشی ء و معظمه، و الکظم بالتحریک مخرج النفس من الحلق، أی کان صلّی اللّه علیه و آله لا یبالی بکثره المشرکین و اجتماعهم و لا یداریهم فی الدعوه.

«داعیا إلی سبیل ربه»، کما أمره سبحانه: «ادْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ». «1»

و قیل: المراد بالحکمه: البراهین القاطعه و هی للخواص، و بالموعظه الحسنه:

الخطابات المقنعه و العبر النافعه و هی للعوام، و بالمجادله بالتی هی أحسن، إلزام المعاندین و الجاحدین بالمقدمات المشهوره و المسلمه، و أما المغالطات و الشعریات، فلا یناسب درجه أصحاب النبوات.

«یکسر الأصنام و ینکث الهام»، النکث: إلقاء الرجل علی رأسه، یقال: طعنه فنکثه، و الهام جمع الهامه بالتخفیف فیهما و هی الرأس، و المراد قتل رؤساء المشرکین و قمعهم و إذلالهم أو المشرکین مطلقا، و قیل: أرید به إلقاء الأصنام علی رءوسها، و لا یخفی بعده، لا سیما بالنظر إلی ما بعده؛ و فی بعض النسخ: ینکس الهام، و فی الکشف و غیره: یجذّ الأصنام، من قولهم: جذذت الشی ء أی کسّرته، و منه قوله تعالی:

«فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً». «2»

«حتی تفرّی اللیل عن صبحه، و أسفر الحق عن محضه»، و الواو مکان حتی کما فی روایه ابن أبی طاهر أظهر، و تفرّی اللیل، أی انشقّ حتی ظهر سوء الصباح، و أسفر

الحق عن محضه و خالصه، و یقال: أسفر الصبح أی أضاء.

«و نطق زعیم الدین»، زعیم القوم سیدهم و المتکلم عنهم، و الزعیم أیضا الکفیل، و الإضافه لامیّه و یحتمل البیانیه ....

______________________________

(1). سوره النمل: الآیه 125.

(2). سوره الأنبیاء: الآیه 58.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:287

«و خرست شقاشق الشیاطین»، خرس بکسر الراء و الشقاشق جمع شقشقه بالکسر و هی شی ء کالرّئه یخرجها البعیر من فیه إذا هاج، و إذا قالوا للخطیب ذو شقشقه، فإنما یشبه بالفحل، و إسناد الخرس إلی الشقاشق مجازی.

«و طاح وشیظ النفاق»، یقال: طاح فلان یطوح إذا هلک أو أشرف علی الهلاک و تاه فی الأرض و سقط، و الوشیظ بالمعجمتین: الرذل و السفله من الناس؛ و منه قولهم: إیاکم و الوشائظ. و قال الجوهری: الوشیظ: لفیف من الناس لیس أصلهم واحدا، و بنو فلان وشیظه فی قومهم، أی هم حشو فیهم.

و الوسیط بالمهملتین: أشرف القوم نسبا و أرفعهم محلا، و کذا فی بعض النسخ، و هو أیضا مناسب.

«و فهتم بکلمه الإخلاص فی نفر من البیض الخماص»، یقال: فاه فلان بالکلام کقال، أی لفظ به کتفوّه.

و کلمه الإخلاص کلمه التوحید، و فیه تعریض بأنه لم یکن إیمانهم عن قلوبهم، و البیض جمع أبیض و هو من الناس خلاف الأسود، و الخماص بالکسر جمع خمیص، و الخماصه تطلق علی دقّه البطن خلقه و علی خلوّه من الطعام؛ یقال: فلان خمیص البطن من أموال الناس أی عفیف عنها.

و فی الحدیث: کالطیر تغدو خماصها و تروح بطانا، و المراد بالبیض الخماص، «الذین أذهب اللّه عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا» «1»، و وصفهم بالبیض لبیاض وجوههم، أو هو من قبیل وصف الرجل بالأغرّ، و بالخماص لکونهم ضامری

البطون بالصوم و قله الأکل، أو لعفّتهم عن أکل أموال الناس بالباطل، أو المراد بهم من آمن من العجم کسلمان و غیره، و یقال لأهل فارس: بیض لغلبه البیاض علی ألوانهم و أموالهم، إذ الغالب فی أموالهم الفضه، کما یقال لأهل الشام: حمر لحمره ألوانهم و غلبه الذهب فی أموالهم، و الأول أظهر.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:288

و یمکن اعتبار نوع تخصیص فی المخاطبین، فیکون المراد بهم غیر الراسخین الکاملین فی الإیمان، و بالبیض الخماص: الکمّل منهم.

«وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ» «1»؛ شفا کل شی ء طرفه و شفیره، أی کنتم علی شفیر جهنم مشرفین علی دخولها لشرککم و کفرکم.

«مذقه الشارب، و نهزه الطامع، مذقه الشارب»؛ شربته، و النهزه بالضم: الفرصه، أی محل نهزته، أی کنتم قلیلین أذلّاء، یتخطّفکم الناس بسهوله، و کذا قولها علیها السّلام:

«و قبسه العجلان، و موطئ الأقدام»؛ و القبسه بالضم شعله من نار، یقتبس من معظمها، و الإضافه إلی العجلان لبیان القلّه و الحقاره، و وطئ الأقدام مثل مشهور فی المغلوبیه و المذلّه.

«تشربون الطرق، و تفتانون الورق»؛ الطرق بالفتح: ماء السماء الذی تبول فیه الإبل و تبعر، و الورق بالتحریک: و ورق الشجر، و فی بعض النسخ: و تفتاتون القدّ، و هو بکسر القاف و تشدید الدال: سیر یقدّ من جلد غیر مدبوغ، و المقصود وصفهم بخباثه المشرب و جشوبه المأکل، لعدم اهتدائهم إلی ما یصلحهم فی دنیاهم و لفقرهم و قلّه ذات یدهم و خوفهم من الأعادی.

«أذلّه خاسئین، تخافون أن یتخطّفکم الناس من حولکم»، الخاسئ: المبعد المطرود، و التخطّف: استلاب الشی ء و أخذه بسرعه؛ اقتبس من قوله تعالی: «وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ

فِی الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَآواکُمْ وَ أَیَّدَکُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ». «2»

و فی نهج البلاغه عن أمیر المؤمنین علیه السّلام إن الخطاب فی تلک الآیه لقریش خاصه، و المراد بالناس سائر العرب أو الأعم.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 103.

(2). سوره الأنفال: الآیه 26.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:289

«و اللتیا»؛ بفتح اللام و تشدید الیاء: تصغیر التی، و جوّز بعضهم فیه ضمّ اللام، و هما کنایتان عن الداهیه الصغیره و الکبیره.

«و بعد أن منی ببهم الرجال، و ذؤبان العرب، و مرده أهل الکتاب»؛ یقال: منی بکذا علی صیغه المجهول: أی ابتلی. و بهم الرجال کصرد: الشجعان منهم، لأنهم لشده بأسهم لا یدری من أین یؤتون. و ذؤبان العرب: لصوصهم و صعالیکهم الذین لا مال لهم و لا اعتماد علیهم. و المرده: العتاه المتکبّرون المجاوزون للحدّ.

«أو نجم قرن للشیطان، و فغرت فاغره من المشرکین، قذف أخاه فی لهواتها»؛ نجم الشی ء کنصر نجوما: ظهر و طلع. و المراد بالقرن: القوه، و فسّر قرن الشیطان بأمته و متابعیه. و فغر فاه: أی فتحه، و فغرفوه، أی انفتح؛ یتعدّی و لا یتعدّی. و الفاغره من المشرکین: الطائفه العادیه منهم تشبیها بالحیه أو السبع، و یمکن تقدیر الموصوف مذکرا علی أن یکون التاء للمبالغه. و القذف: الرمی، و یستعمل فی الحجاره کما أن الحذف یستعمل فی الحصا؛ یقال: هم بین حاذف و قاذف. اللهوات بالتحریک جمع لهاه، و هی اللحمه فی أقصی سقف الفم، و فی بعض الروایات: فی مهواتها بالضم و هی بالتسکین: الحفره و ما بین الجبلین و نحو ذلک.

و علی أیّ حال، المراد أنه صلّی اللّه علیه و آله کلما أراده طائفه

من المشرکین أو عرضت له داهیه عظیمه، بعث علیا علیه السّلام لدفعها و عرّضه للمهالک.

و فی روایه الکشف و ابن أبی طاهر: کلّما حشوا نارا للحرب و نجم قرن للضلال؛ قال الجوهری: حششت النار: أو قدتها.

«فلا ینکفئ حتی یطأ صماخها بأخمصه، و یخمد لهبها بسیفه»؛ انکفأ بالهمزه: أی رجع، من قولهم: کفأت القوم کفأ: إذا أرادوا وجها فصرفتهم عنه إلی غیره فانکفؤوا، أی رجعوا. و الصماخ بالکسره: ثقب الأذن، و الأذن نفسها، و بالسین- کما فی بعض الروایات- لغه فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:290

و الأخمص: ما لا یصیب الأرض من باطن القدم عند المشی، و وطئ الصماخ بالأخمص عباره عن القهر و الغلبه علی أبلغ وجه، و کذا إخماد اللهب بماء السیف استعاره بلیغه شائعه.

«مکدودا فی ذات اللّه»؛ المکدود: من بلغه التعب و الأذی، و ذات اللّه: أمره و دینه، و کلما یتعلّق به سبحانه، و فی الکشف: مکدودا دءوبا فی ذات اللّه.

«سید أولیاء اللّه»؛ بالجرّ: صفه الرسول صلّی اللّه علیه و آله، أو بالنصب: عطفا علی الأحوال السابقه، و یؤید الأخیر ما فی روایه ابن أبی طاهر: سیدا فی أولیاء اللّه. و التشمیر فی الأمر: الجد و الاهتمام فیه. و الکدح: العمل و السعی، و قال الجوهری: الدعه: الخفض؛ تقول: منه ودع الرجل فهو ودیع أی ساکن و وادع أیضا؛ یقال: نال فلان المکارم وادعا من غیر کلفه.

و قال: الفاکهه بالضم: المزاح، و بالفتح: مصدر. فکه الرجل بالکسر فهو فکه: إذا کان طیّب النفس مزّاحا، و الفکه أیضا، الأشر و البطر، و قرئ: «وَ نَعْمَهٍ کانُوا فِیها فاکِهِینَ» «1» أی أشرین، و فاکهین أی ناعمین، و المفاکهه: الممازحه.

و فی روایه ابن أبی

طاهر: و أنتم فی بلهنیه وادعون آمنون؛ قال الجوهری: هو فی بلهنیه من العیش أی سعه و رفاهیه، و هو ملحق بالخماسی بألف فی آخره، و إنما صارت یاء لکسره ما قبلها، و فی الکشف: و أنتم فی رفهنیه، و هی مثلها لفظا و معنا.

«تتربّصون بنا الدوائر»؛ الدوائر: صروف الزمان و حوادث الأیام و العواقب المذمومه، و أکثر ما تستعمل الدائره فی تحوّل النعمه إلی الشده، أی کنتم تنتظرون نزول البلایا علینا و زوال النعمه و الغلبه عنا.

«تتوکّفون الأخبار»؛ التوکّف: التوقع، و المراد أخبار المصائب و الفتن، و فی بعض النسخ: تتواکفون الأخیار؛ یقال: واکفه فی الحرب أی واجهه.

______________________________

(1). سوره الدخان: الآیه 27.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:291

«و تنکصون عند النزال»؛ النکوص: الإحجام و الرجوع عن الشی ء، و النزال بالکسر أن ینزل القرنان عن إبلهما إلی خیلهما فیتضاربا، و المقصود من تلک الفقرات أنهم یزالوا منافقین لم یؤمنوا قطّ.

«ظهر فیکم حسیکه النفاق، و سمل جلباب الدین، و نطق کاظم الغاوین، و نبغ خامل الأقلّین، و هدر فنیق المبطلین»؛ الحسیکه: العداوه، قال الجوهری: الحسک: حسک السعدان، الواحده حسکه، ... و قولهم: فی صدره علیّ حسیکه و حساکه أی ضغن و عداوه، و فی بعض الروایات: حسکه النفاق، فهو علی الاستعاره.

و سمل الثوب کنصر: صار خلقا. و الجلباب بالکسر: الملحفه، و قیل: ثوب واسع للمرأه غیر الملحفه، و قیل: هو إزار و رداء، و قیل: هو کالمقنعه تغطّی به المرأه رأسها و ظهرها و صدرها. و الکظوم: السکوت.

و نبغ الشی ء کمنع و نصر أی ظهر، و نبغ الرجل: إذا لم یکن فی إرث الشعر ثم قال و أجاد. و الخامل: من خفی ذکره و صوته و

کان ساقطا لا نباهه له. و المراد بالأقلّین:

الأذلّون، و فی بعض الروایات: الأولین؛ و فی الکشف: فنطق کاظم و نبغ خامل و هدر فنیق الکفر، یخطر فی عرصاتکم.

و الهدر: ترید البعیر صوته فی حنجرته. و الفنیق: الفحل المکرّم من الإبل الذی لا یرکب و لا یهان لکرامته علی أهله.

«فخطر فی عرصاتکم، و أطلع الشیطان رأسه من مغرزه هاتفا بکم، فألفاکم لدعوته مستجیبین، و للعزّه فیه ملاحظین»؛ یقال: خطر البعیر بذنبه یخطر بالکسر خطرا و خطرانا:

إذا رفعه مره بعد مره و ضرب به فخذیه، و منه قول الحجاج لما نصب المنجنیق علی الکعبه: خطّاره کالجمل الفنیق ....؛ شبّه رمیها بخطران الفنیق.

و مغرز الرأس بالکسر: ما یختفی فیه، و قیل: لعل فی الکلام تشبیها للشیطان بالقنفذ، فإنه إنما یطّلع رأسه عند زوال الخوف، أو بالرجل الحریص المقدم علی أمر فإنه یمدّ عنقه إلیه. و الهتاف: الصیاح. و ألفاکم: أی وجدکم. و الغرّه بالکسر: الاغترار و الانخداع،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:292

و الضمیر المجرور راجع إلی الشیطان. و ملاحظه الشی ء: مراعاته، و أصله من اللحظ و هو النظر بمؤخّر العین، و هو إنما یکون عند تعلق القلب بشی ء، أی وجدکم الشیطان لشده قبولکم للانخداع کالذی کان مطمح نظره أن یغترّ بأباطیله.

و یحتمل أن یکون للعزّه بتقدیم المهمله علی المعجمه، و فی الکشف: و للعزّه ملاحظین، أی وجدکم طالبین للعزّه.

«ثم استنهضکم فوجدکم خفاقا، و أحمشکم فألفاکم غضابا، فوسمتم غیر إبلکم، و أوردتم غیر شربکم»؛ النهوض: القیام، و استنهضه لأمر أی أمره بالقیام إلیه. فوجدکم خفافا: أی مسرعین إلیه. و أحمشت الرجل: أغضبته، و أحمشت النار ألهبتها، أی حملکم الشیطان علی الغضب فوجدکم مغضبین لغضبه أو من عند أنفسکم،

و فی المناقب القدیم: عطافا بالعین المهمله و الفاء: من العطف بمعنی المیل و الشفقه، و لعله أظهر لفظا و معنا.

و الوسم: أثر الکیّ؛ یقال: وسمته- کوعدته- و سما. و الورود: حضور الماء للشرب.

و الإیراد: الإحضار. و الشرب بالکسر: الحظّ من الماء، و هما کنایتان عن أخذ ما لیس لهم بحق من الخلافه و الإمامه و میراث النبوه، و فی الکشف: و أوردتموها شربا لیس لکم.

«هذا و العهد قریب، و الکلم رحیب، و الجرح لمّا یندمل، و الرسول لمّا یقبر»؛ الکلم:

الجرح. و الرحب بالضم: السعه. و الجرح بالضم: الاسم، و بالفتح: المصدر. و لمّا یندمل:

أی لم یصلح بعد. و قبرته: دفنته.

«ابتدارا زعمتم خوف الفتنه «أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ» «1»»؛ ابتدارا: مفعول له للأفعال السابقه، و یحتمل المصدر بتقدیر الفعل، و فی بعض الروایات: بدارا زعمتم خوف الفتنه، أی ادعیتم و أظهرتم للناس کذبا و خدیعه. إنا إنما

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 49.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:293

اجتمعنا فی السقیفه دفعا للفتنه، مع أن الغرض کان غصب الخلافه عن أهلها، و هو عین الفتنه. و الالتفات فی سقطوا لموافقه الآیه الکریمه.

«فهیهات منکم و کیف بکم و أنّی تؤفکون، و کتاب اللّه بین أظهرکم»؛ هیهات: للتبعید، و فیه معنی التعجب کما صرّح به الشیخ الرضی، و کذلک کیف و أنّی: تستعملان فی التعجب.

و افکه کضربه: صرفه عن الشی ء و قلّبه أی إلی أین یصرفکم الشیطان و أنفسکم و الحال إن کتاب اللّه بینکم، و فلان بین أظهر قوم و بین ظهرانیّهم أی مقیم بینهم محفوف من جانبیه أو من جوانبه بهم. و الزهر: المتلألؤ المشرق.

و فی الکشف: بین أظهرکم قائمه فرائضه، واضحه

دلائله، نیّره شرائعه، زواجره واضحه، و أوامره لائحه.

أرغبه عنه؟ «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا» «1»؛ أی من الکتاب ما اختاروه من الحکم الباطل.

«ثم لم تلبثوا إلا ریث أن تسکن نفرتها، و یسلس قیادها. ثم أخذتم تورون وقدتها، و تهیجون جمرتها، و تستجیبون لهتاف الشیطان الغویّ، و إطفاء أنوار الدین الجلیّ، و إهماد سنن النبی الصفی»؛ ریث بالفتح: بمعنی قدر، و هی کلمه یستعملها أهل الحجاز کثیرا، و قد یستعمل مع ما یقال: لم یلبث إلا ریثما فعل کذا، و فی الکشف هکذا. ثم لم تبرحوا ریثا، و قال بعضهم: هذا و لم تریّثوا إلا ریث، و فی روایه ابن أبی طاهر: ثم لم تریّثوا أختها، و علی التقدیرین ضمیر المؤنث راجع إلی فتنه وفاه الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

و حتّ الورق من الغصن: نثرها، أی لم تصبروا إلی ذهاب أثر تلک المصیبه. و نفرت الدابه بالفتح: ذهابها و عدم انقیادها. و السلس بکسر اللام: السهل اللّین المنقاد؛ ذکره الفیروزآبادی، و فی مصباح اللغه: سلس سلسا من باب تعب: سهل و لان. و القیاد بالکسر: ما یقاد به الدابّه من حبل و غیره، و فی الصحاح: وری الزند یری وریا: إذا

______________________________

(1). سوره الکهف: الآیه 50.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:294

خرجت ناره، و فیه لغه أخری: وری الزند یری- بالکسر فیهما- و أوریته أنا و کذلک ورّیته توریه و فلان یستوری زناد الضلاله.

و وقده النار بالفتح: وقودها، و وقدها: لهبها. الجمره: المتوقّد من الحطب، فإذا برد فهو فحم، و الجمر بدون التاء: جمعها [کذا].

و الهتاف بالکسر: الصیاح، و هتف به أی دعاه. و إهماد النار: إطفاؤها بالکلیه.

و الحاصل إنکم إنما صبرتم حتی استقرّت الخلافه المغصوبه علیکم، ثم

شرعتم فی تهییج الشرور و الفتن و اتباع الشیطان و إبداع البدع و تغییر السنن.

«تسرّون حسوا فی ارتغاء، و تمشون لأهله و ولده فی الخمر و الضراء، و نصبر منکم علی مثل حظّ المدی، و وخز السنان فی الحشا»؛ الإسرار ضد الإعلان. و الحسو بفتح الحاء و سکون السین المهملتین: شرب المرق و غیره شیئا بعد شی ء. و الارتغاء: شرب الرغوه، و هو زبد اللبن، قال الجوهری: الرغوه مثلّثه ...: زبد اللبن، و ارتغیت: شربت الرغوه، و فی المثل، یسر حسوا فی ارتغاء، یضرب لمن یظهر أمرا و یرید غیره؛ قال الشعبی لمن سأله عن رجل قبّل أم امرأته، قال: یسرّ حسوا فی ارتغاء، و قد حرمت علیه امرأته، و قال المیدانی: قال أبو زید و الأصمعی: أصله الرجل، یؤتی باللبن فیظهر إنه یرید الرغوه خاصه و لا یرید غیرها، فیشربها و هو فی ذلک ینال من اللبن؛ یضرب لمن یریک أنه یعینک و إنما یجرّ النفع إلی نفسه.

و الخمر بالتحریک: ما وراک من شجر و غیره؛ یقال: تواری الصید عنی فی خمر الوادی، و منه قولهم: دخل فلان فی خمار الناس بالضم، أی ما یواریه و یستره منهم.

و الضرّاء بالضاد المعجمه المفتوحه و الراء المخفّفه: الشجر الملتفّ فی الوادی، و یقال لمن ختل صاحبه و خادعه: یدبّ له الضراء و یمشی له الخمر، و قال المیدانی: قال ابن الأعرابی: الضرّاء ما انخفض من الأرض.

و الحزّ بفتح الحاء المهمله: القطع، أو قطع الشی ء من غیر إبانه. و المدی بالضمّ:

جمع مدیه و هی السکین و الشفره. و الوخز: الطعن بالرمح و نحوه لا یکون نافذا؛ یقال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:295

و خزه بالخنجر، و فی

روایه ابن أبی طاهر: ویها معشر المهاجره! أبتزّ إرث أبیه؟ قال الجوهری: إذا أغریته بالشی ء قلت: ویها یا فلان و هو تحریض، انتهی.

و لعل الأنسب هنا التعجب، و الهاء فی «أبیه» فی الموضعین. و إرثیه بکسر الهمزه بمعنی المیراث للسکت، کما فی سوره الحاقه: «کتابیه» و «حسابیه» و «مالیه» و «سلطانیه» «1»؛ تثبت فی الوقف و تسقط فی الوصل، و قرأ بإثباتها فی الوصل أیضا، و فی الکشف: ثم أنتم أولا تزعمون أن لا إرث لیه، فهو أیضا کذلک.

«کالشمس الضاحیه»؛ أی الظاهره البیّنه، یقال: فعلت ذلک الأمر ضاحیه أی علانیه.

«شیئا فریّا»؛ أی أمرا عظیما بدیعا، و قیل: أی أمرا منکرا قبیحا، و هو مأخوذ من الافتراء بمعنی الکذب.

و اعلم أنه قد وردت الروایات المتضافره- کما ستعرف- فی أنها علیها السّلام ادّعت أن فدکا کانت نحله لها من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلعل عدم تعرّضها علیها السّلام فی هذه الخطبه لتلک الدعوی لیأسها عن قبولهم إیاها، إذ کانت الخطبه بعد ما ردّ أبو بکر شهاده أمیر المؤمنین علیه السّلام و من شهد معه، و قد کانت المنافقون الحاضرون معتقدین لصدقه. فتمسّکت بحدیث المیراث لکونه من ضروریات الدین.

«و زعمتم أن لا حظوه لی»؛ الحظوه بکسر الحاء و ضمّها و سکون الظاء المعجمه:

المکانه و المنزله، و یقال: حظیت المرأه عند زوجها، إذا دنت من قلبه.

و فی الکشف: فزعمتم أن لا حظّ لی و لا إرث لی من أبیه؛ أ فحکم اللّه بآیه أخرج أبی منها؟ أم تقولون أهل ملّتین لا یتوارثان؟! أم أنتم أعلم بخصوص القرآن و عمومه من أبی؟! «أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ ...». «2»

______________________________

(1). سوره الحاقه: الآیات 19، 20، 28، 29.

(2). سوره المائه: الآیه

50.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:296

«أیها معاشر المسلمه! أ أبتزّ إرثیه! اللّه أن ترث أباک و لا أرث أبیه! لقد جئت شیئا فریا.

فدونکها مخطومه مرحوله»؛ الضمیر راجع إلی فدک المدلول علیها بالمقام، و الأمر بأخذها للتهدید. و الخطام بالکسر: کل ما یوضع فی أنف البعیر لیقاد به. و الرحل بالفتح:

للناقه کالسرج للفرس، و رحل البعیر کمنع: شدّ علی ظهره الرحل؛ شبّهتها علیها السّلام فی کونها مسلمه لا یعارضه فی أخذها أحد بالناقه المنقاده المهیّأه للرکوب.

«و الزعیم محمد»؛- فی بعض الروایات: و الغریم-: أی طالب الحق.

«و عند الساعه ما تخسرون»؛ کلمه «ما» مصدریه، أی فی القیامه یظهر خسرانکم.

و «لکل نبأ مستقر» «1»؛ أی لکل خبر، یرید نبأ العذاب أو الإیعاد به وقت استقرار و وقوع.

«و سوف تعلمون- عند وقوعه- من یأتیه عذاب یخزیه»؛ الاقتباس من موضعین:

أحدهما سوره الأنعام، و الآخره فی سوره هود فی قصه نوح حیث قال: «إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْکُمْ کَما تَسْخَرُونَ. فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ یُخْزِیهِ وَ یَحِلُّ عَلَیْهِ عَذابٌ مُقِیمٌ» «2»؛ فالعذاب الذی یخزیهم الغرق، و العذاب المقیم عذاب النار.

«ثم رمت بطرفها»؛ الطرف بالفتح: مصدر طرفت عین فلان، إذا نظرت و هو أن ینظر ثم یغمض، و الطرف أیضا: العین. و المعشر: الجماعه. و الفتیه بالکسر جمع فتی: و هو الشاب و الکریم السخی.

و فی المناقب: یا معشر البقیه، و أعضاد الملّه، و حصنه الإسلام. و فی الکشف: یا معشر البقیه، و یا عماد الملّه، و حصنه الإسلام.

و الأعضاد جمع عضد بالفتح: الأعوان؛ یقال: عضدته کنصرته لفظا و معنا.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 67.

(2). سوره هود: الآیه 38، 39.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:297

«ما هذه الغمیزه فی حقی

و السنه عن ظلامتی»؛ قال الجوهری: لیس فی فلان غمیزه أی مطعن، و نحوه ذکر الفیروزآبادی، و هو لا یناسب المقام إلا بتکلّف، و قال الجوهری: رجل غمز أی ضعیف، و قال الخلیل فی کتاب العین: الغمیزه بفتح الغین المعجمه و الزای: ضعفه فی العمل و جهله فی العقل؛ و یقال: سمعت کلمه فاغتمزتها فی عقله أی علمت أنه أحمق، و هذا المعنی أنسب، و فی الکشف: ما هذه الفتره بالفاء المفتوحه و سکون التاء: و هو السکون، و هو أیضا مناسب.

و فی روایه ابن أبی طاهر بالراء المهمله: و لعله من قولهم غمر علی أخیه أی حقد و ضغن، أو من قولهم: غمر علیه أی أغمی علیه، أو من الغمر بمعنی الستر، و لعله کان بالضاد المعجمه فصحف؛ فان استعمال إغماض العین فی مثل هذا المقام شایع.

و السنه بالکسر: مصدر و سن یوسن کعلم یعلم و سنا و سنه، و السنه: أول النوم أو النوم الخفیف، و الهاء عوض عن الواو.

و الظلامه بالضم کالمظلمه بالکسر: ما أخذه الظالم منک فتطلبه عنده، و الغرض تهییج الأنصار لنصرتها أو توبیخهم علی عدمها. و فی الکشف بعد ذلک: أ ما کان لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یحفظ ...؟

«سرعان ما أحدثتم و عجلان ذا إهاله»؛ سرعان مثلثه السین و عجلان بفتح العین:

کلاهما من أسماء الأفعال بمعنی سرع و عجل، و فیهما معنی التعجب، أی ما أسرع و أعجل.

و فی روایه ابن أبی طاهر: سرعان ما أجدبتم فأکدیتم؛ یقال: أجدب القوم أی أصابهم الجدب، و أکدی الرجل إذا قلّ خیره. و الإهاله بکسر الهمزه: الودک و هو دسم اللحم.

و قال الفیروزآبادی: قولهم سرعان ذا إهاله، أصله

أن رجلا کانت له نعجه عجفاء و کانت رعامها یسیل من منخریها لهزالها، فقیل له: ما هذا الذی یسیل؟ فقال: و دکها. فقال السائل: سرعان ذا إهاله، و نصب إهاله علی الحال و ذا إشاره إلی الرعام، أو تمییز علی تقدیر نقل الفعل؛ کقولهم: تصبّب زید عرقا، و التقدیر سرعان إهاله هذه، و هو مثل یضرب لمن یخبر بکینونه الشی ء قبل وقته، انتهی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:298

و الرعام بالضم: ما یسیل من أنف الشاه و الخیل، و لعل المثل کان بلفظ عجلان فاشتبه علی الفیروزآبادی أو غیره، أو کان کل منهما مستعملا فی هذا المثل، و غرضها علیها السّلام التعجب من تعجیل الأنصار و مبادرتهم إلی إحداث البدع و ترک السنن و الأحکام، و التخاذل عن نصره عتره سید الأنام مع قرب عهدهم به، و عدم نسیانهم ما أوصاهم به فیهم، و قدرتهم علی نصرتها و أخذ حقها ممن ظلمها، و لا یبعد أن یکون المثل إخبارا مجملا بها یترتّب علی هذه البدعه من المفاسد الدینیه و ذهاب الآثار النبویه.

«فخطب جلیل استوسع وهیه، و استنهر فتقه، و انفتق رتقه، و أظلمت الأرض لغیبته، و کسفت النجوم لمصیبته»؛ الخطب بالفتح: الشأن و الأمر عظم أو صغر. و الوهی کالرمی:

الشقّ و الخرق؛ یقال: و هی الثوب إذا بلی و تخرّق. و استوسع و استنهر من النهر بالتحریک: بمعنی السعه أی اتّسع. و الفتق: الشقّ، و الرتق ضدّه. و انفتق: أی انشقّ، و الضمائر المجرورات الثلاثه راجعه إلی الخطب بخلاف المجرورین بعدها، فإنهما راجعان إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله.

و کسف النجوم: ذهاب نورها، و الفعل منه یکون متعدّیا و لازما و الفعل کضرب، و

فی روایه ابن أبی طاهر مکان الفقره الأخیره: و اکتأبت خیره اللّه لمصیبته، و الاکتئاب:

افتعال من الکابه بمعنی الحزن، و فی الکشف: و استنهر فتقه، و فقد راتقه، و أظلمت الأرض و اکتأبت لخیره اللّه، إلی قولها: و أدیلت الحرمه: من الإداله بمعنی الغلبه.

«و أکدت الآمال، و خشعت الجبال، و أضیع الحریم، و أزیلت الحرمه عند مماته»؛ یقال:

أکدی فلان: أی بخل أو قلّ خیره. و حریم الرجل ما یحمیه و یقاتل عنه، و الحرمه ما لا یحلّ انتهاکه، و فی بعض النسخ: الرحمه مکان الحرمه.

«فتلک و اللّه النازله الکبری و المصیبه العظمی، لا مثلها نازله و لا بائقه عاجله؛ أعلن بها کتاب اللّه جل ثناؤه فی أفنیتکم و فی ممساکم و مصبحکم، هتافا و صراخا و تلاوه و ألحانا»؛ النازله: الشدیده. و البائقه: الداهیه. و فناء الدار ککساء: العرصه المتّسعه أمامها.

و الممسی و المصبح بضمّ المیم فیهما: مصدران و موضعان من الإصباح و الإمساء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:299

و الهتاف بالکسر: الصیاح. و الصراخ کغراب: الصوت أو الشدید منه. و التلاوه بالکسر: القراءه. و الإلحان: الإفهام؛ یقال: ألحنه القول، أی أفهمه إیّاه، و یحتمل أن یکون من اللحن بمعنی الغناء و الطرب؛ قال الجوهری: اللحن واحد الألحان و اللحون، و منه الحدیث: «اقرءوا القرآن بلحون العرب». و قد لحن فی قراءته إذا طرّب بها و غرّد، و هو ألحن الناس إذا کان أحسنهم قراءه أو غناء، انتهی. و یمکن أن یقرأ علی هذا بصیغه الجمع أیضا، و الأول أظهر.

و فی الکشف: فتلک نازله أعلن بها کتاب اللّه فی قبلتکم، ممساکم و مصبحکم، هتافا هتافا، و لقبله ما حلّ بأنبیاء اللّه و رسله، حکم فصل

و قضاء حتم: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ» «1» ...؛ الحکم الفصل: هو المقطوع به الذی لا ریب فیه و لا مردّ له، و قد یکون بمعنی القاطع الفارق بین الحق و الباطل.

و الحتم فی الأصل إحکام الأمور، و القضاء الحتم: هو الذی لا یتطرّق إلیه التغییر.

و خلت أی مضت. و الانقلاب علی العقب: الرجوع القهقری، أرید به الارتداد بعد الإیمان، و الشاکرون المطیعون المعترفون بالنعم الحامدون علیها.

قال بعض الأماثل: و اعلم أن الشبهه العارضه للمخاطبین بموت النبی صلّی اللّه علیه و آله إما عدم تحتّم العمل بأوامره و حفظ حرمته فی أهله لغیبته، فإن العقول الضعیفه مجبوله علی رعایه الحاضر أکثر من الغائب، و أنه إذا غاب عن أبصارهم ذهب کلامه عن أسماعهم و وصایاه عن قلوبهم، فدفعها ما أشارت إلیه علیها السّلام من إعلان اللّه جل ثناؤه و إخباره بوقوع تلک الواقعه الهایله قبل وقوعها، و إن الموت مما قد نزل بالماضین من أنبیاء اللّه و رسله علیهم السّلام تثبیتا للأمه علی الإیمان، و إزاله لتلک الخصله الذمیمه عن نفوسهم.

و یمکن أن یکون معنی الکلام: أ تقولون مات محمد صلّی اللّه علیه و آله و بعد موته لیس لنا زاجر و لا مانع عما نرید، و لا نخاف أحدا فی ترک الانقیاد للأوامر و عدم الانزجار عن النواهی،

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 144.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:300

و یکون الجواب ما یستفاد من حکایه قوله سبحانه: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ ...» «1»، لکن لا یکون

حینئذ لحدیث إعلان اللّه سبحانه و إخباره بموت الرسول صلّی اللّه علیه و آله مدخل فی الجواب إلا بتکلّف.

و یحتمل أن یکون شبهتهم عدم تجویزهم الموت علی النبی صلّی اللّه علیه و آله، کما أفصح عنه عمر بن الخطاب- و سیأتی فی مطاعنه-. فبعد تحقّق موته عرض لهم شک فی الإیمان و وهن فی الأعمال. فلذلک خذلوها و قعدوا عن نصرتها، و حینئذ مدخلیه حدیث الإعلان و ما بعده فی الجواب واضح.

و علی التقادیر لا یکون قولها علیها السّلام: «فخطب جلیل» داخلا فی الجواب و لا مقولا لقول المخاطبین علی الاستفهام التوبیخی، بل هو کلام مستأنف لبثّ الحزن و الشکوی، بل یکون الجواب بما بعد قولها: «فتلک و اللّه النازله الکبری».

و یحتمل أن یکون مقولا لقولهم، فیکون حاصل شبهتهم أن موته صلّی اللّه علیه و آله الذی هو أعظم الدواهی قد وقع، فلا یبالی بما وقع بعده من المحظورات. فلذلک لم ینهضوا بنصرها و الإنصاف ممّن ظلمها، و لما تضمّن ما زعموه کون مماته صلّی اللّه علیه و آله أعظم المصائب سلّمت علیها السّلام أولا فی مقام جواب تلک المقدمه لکونها محض الحق، ثم نبّهت علی خطئهم فی أنها مستلزمه لقله المبالاه بما وقع، و القعود عن نصره الحق، و عدم اتباع أوامره صلّی اللّه علیه و آله بقولها:

«أعلن بها کتاب اللّه» إلی آخر الکلام.

فیکون حاصل الجواب أن اللّه قد أعلمکم بها قبل الوقوع و أخبرکم بأنها سنّه ماضیه فی السلف من أنبیائه، و حذّرکم الانقلاب علی أعقابکم کی لا تترکوا العمل بلوازم الإیمان بعد وقوعها، و لا تهنوا عن نصره الحق و قمع الباطل، و فی تسلیمها ما سلّمته أولا دلاله علی أن کونها

أعظم المصائب مما یؤیّد وجوب نصرتی، فإنی أنا المصاب بها حقیقه، و إن شارکنی فیها غیری. فمن نزلت به تلک النازله الکبری فهو بالرعایه أحق و أحری.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 144.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:301

و یحتمل أن یکون قولها علیها السّلام: «فخطب جلیل» من أجزاء الجواب، فتکون شبهتهم بعض الوجوه المذکوره، أو المرکّب من بعضها مع بعض؛ و حاصل الجواب حینئذ أنه إذا نزل بی مثل تلک النازله الکبری، و قد کان اللّه عز و جل أخبرکم بها و أمرکم أن ترتدّوا بعدها علی أعقابکم.

فکان الجواب علیکم دفع الضیم عنی و القیام بنصرتی، و لعل الأنسب بهذا الوجه ما فی روایه ابن أبی طاهر من قولها: «و تلک نازله أعلن بها کتاب اللّه» بالواو دون الفاء.

و یحتمل أن لا تکون الشبهه العارضه للمخاطبین مقصوره علی أحد الوجوه المذکوره، بل تکون الشبهه لبعضهم بعضها و للآخر أخری، و یکون کل مقدمه من مقدمات الجواب إشاره إلی دفع واحده منها.

أقول: و یحتمل أن لا تکون هناک شبهه حقیقه، بل یکون الغرض أنه لیس لهم فی ارتکاب تلک الأمور الشنیعه حجه و متمسّک، إلا أن یتمسّک أحد بأمثال تلک الأمور الباطله الواهیه التی لا یخفی علی أحد بطلانها، و هذا شائع فی الاحتجاج.

«أیها بنی قیله! أ أهضم تراث أبی و أنتم بمرأی منی و مسمع، و مبتدأ و مجمع؟ تلبسکم الدعوه، و تشملکم الخبره»؛ أیها بفتح الهمزه و التنوین: بمعنی هیهات. و بنو قیله: الأوس و الخزرج، قبیلتا الأنصار. و قیله بالفتح: اسم أمّ لهم قدیمه، و هی قیله بنت کاهل.

و الهضم: الکسر؛ یقال: هضمت الشی ء أی کسرته، و هضمته حقه و اهتضمه إذا ظلمه

و کسر علیه حقه.

و التراث بالضم: المیراث، و أصل التاء فیه واو. و أنتم بمرأی منی و مسمع: أی بحیث أراکم و أسمعکم کلامکم کذا. و فی روایه ابن أبی طاهر: منه أی من الرسول صلّی اللّه علیه و آله. و المبتدأ فی أکثر النسخ بالباء الموحّده مهموزا، فلعل المعنی أنکم فی مکان یبتدأ منه الأمور و الأحکام، و الأظهر أنه تصحیف المنتدی- بالنون غیر مهموزه- بمعنی المجلس، و کذا فی المناقب القدیم. فیکون المجمع کالتفسیر له، و الغرض الاحتجاج علیهم بالاجتماع الذی هو من أسباب القدره علی دفع الظلم، و اللفظان غیر موجودین فی روایه ابن أبی طاهر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:302

و تلبسکم علی بناء المجرد: أی تغطیکم و تحیط بکم. و الدعوه: المره من الدعاء أی النداء کالخبره بالفتح من الخبر بالضم بمعنی العلم، أو الخبره بالکسر بمعناه؛ و المراد بالدعوه نداء المظلوم للنصره، و بالخبره علمهم بمظلومیتها علیها السّلام، و التعبیر بالاحاطه و الشمول للمبالغه، أو للتصریح بأن ذلک قد عمّهم جمیعا، و لیس من قبیل الحکم علی الجماعه بحکم البعض أو الأکثر. و فی روایه ابن أبی طاهر: الحیره بالحاء المهمله، و لعله تصحیف، و لا یخفی توجیهه.

«و أنتم موصوفون بالکفاح، معروفون بالخیر و الصلاح، و النجبه التی انتجبت، و الخیره التی اختیرت»؛ الکفاح: استقبال العدو فی الحرب بلا ترس و لا جنّه؛ و یقال: فلان یکافح الأمور أی یباشرها بنفسه. و النجبه کهمزه: النجیب الکریم، و قیل: یحتمل أن یکون بفتح الخاء المعجمه أو سکونها: بمعنی المنتخب المختار، و یظهر من ابن الأثیر أنها بالسکون تکون جمعا.

و الخیره کعنبه: المفضّل من القوم المختار منهم. قاتلتم العرب- فی المناقب:

لنا أهل البیت قاتلتم-، و ناطحتم الأمم، و کافحتم البهم؛ فلا نبرح أو تبرحون، نأمرکم فتأتمرون.

«ناطحتم الأمم»؛ أی حاربتم الخصوم و دافعتموهم بجدّ و اهتمام، کما یدافع الکبش قرنه بقرنه. و البهم: الشجعان کما مرّ. و مکافحتها: التعرّض لدفعها من غیر توان و ضعف.

و قولها علیها السّلام: «أو تبرحون» معطوف علی مدخول النفی، فالمنفی أحد الأمرین، و لا ینتفی إلا بانتفائهما معا. فالمعنی لا نبرح و لا تبرحون، نأمرکم فتأتمرون، أی کنّا لم نزل آمرین و کنتم مطیعین لنا فی أوامرنا.

و فی کشف الغمه: و تبرحون بالواو، فالعطف علی مدخول النفی أیضا و یرجع إلی ما مرّ و عطفه علی النفی، إشعارا بأنه قد کان یقع منهم براح عن الإطاعه، کما فی غزوه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:303

أحد و غیرها، بخلاف أهل البیت علیهم السّلام، إذ لم یعرض لهم کلال عن الدعوه و الهدایه، بعید عن المقام، و الأظهر ما فی روایه ابن أبی طاهر من ترک المعطوف رأسا.

لا نبرح نأمرکم: أی لم یزل عادتنا و عادتکم الائتمار. و فی المناقب: لا نبرح و لا تبرحون نأمرکم، فیحتمل أن یکون أو فی تلک النسخه أیضا بمعنی الواو، أی لا نزال نأمرکم و لا تزالون تأتمرون، و لعل ما فی المناقب أظهر النسخ و أصوبها.

«حتی إذا دارت بنا رحی الإسلام، و درّ حلب الأیام، و خضعت نعره الشرک، و سکنت فوره الإفک، و خمدت نیران الکفر، و هدأت دعوه الهرج، و استوثق نظام الدین»؛ دوران الرحی: کنایه عن انتظام أمرها، و الباء للسببیه. و درّ اللبن: جریانه و کثرته. و الحلب بالفتح: استخراج ما فی الضّرع من اللبن، و بالتحریک اللبن المحلوب، و الثانی أظهر

للزوم ارتکاب تجوّز فی الإسناد و فی المسند إلیه علی الأول.

و النّعره بالنون و العین و الراء المهملتین مثال همزه: الخیشوم و الخیلاء و الکبر، أو بفتح النون من قولهم: نعر العرق بالدم أی فار؛ فیکون الخضوع بمعنی السکون، أو بالغین المعجمه من نغرت القدر أی فارت. و قال الجوهری: نغر الرجل بالکسر، أی اغتاض. قال الأصمعی: هو الذی یغلی جوفه من الغیظ. و قال ابن السکّیت: یقال: ظلّ فلان یتتغّر علی فلان، أی یتذمّر علیه، و فی أکثر النسخ بالثاء المثلّثه المضمومه و الغین المعجمه، و هی نقره النحر بین الترقوتین؛ فخضوع ثغره الشرک کنایه عن محقه و سقوطه کالحیوان الساقط علی الأرض. نظیره قول أمیر المؤمنین علیه السّلام: أنا وضعت کلکل العرب، أی صدورهم.

و الإفک بالکسر: الکذب، و فوزه الإفک: غلیانه و هیجانه. و خمدت النار: أی سکن لهبها و لم یطفأ جمرها؛ و یقال: همدت بالهاء: إذا طفئ جمرها، و فیه إشعار بنفاق بعضهم و بقاء ماده الکفر فی قلوبهم. و فی روایه ابن أبی طاهر: و باخت نیران الحرب.

قال الجوهری: باخ الحرّ و النار و الغضب و الحمّی، أی سکن و فتر، و هدأت: أی سکنت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:304

و الهرج: الفتنه و الاختلاط، و فی الحدیث: الهرج: القتل. و استوسق: أی اجتمع و انضمّ من الوسق بالفتح، و هو ضمّ الشی ء إلی الشی ء، و اتساق الشی ء: انتظامه. و فی الکشف: فناویتم العرب و بادهتم الأمور، إلی قولها علیها السّلام: حتی دارت لکم بنا رحی الإسلام، و درّ حلب البلاد، و خبت نیران الحرب؛ یقال: بدهه بأمر: أی استقبله به، و بادهه: فاجأه.

«فأنّی حرتم بعد البیان، و أسررتم بعد

الإعلان، و نکصتم بعد الإقدام، و أشرکتم بعد الإیمان»؛ کلمه أنّی: ظرف مکان بمعنی أین، و قد یکون بمعنی کیف، أی من أین حرتم، و ما کان منشأه.

و جرتم: إما بالجیم من الجور و هو المیل عن القصد و العدول عن الطریق، أی لما ذا ترکتم سبیل الحق بعد ما تبیّن لکم؟ أو بالحاء المهمله المضمومه من الحور، بمعنی الرجوع او النقصان؛ یقال: نعوذ باللّه من الحور بعد الکور، أی من النقصان بعد الزیاده، و إما بکسرها من الحیره. و النکوص: الرجوع إلی خلف.

«أَ لا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» «1»؛ نکث العهد بالفتح: نقضه. و الأیمان جمع الیمین: و هو القسم.

و المشهور بین المفسرین أن الآیه نزلت فی الیهود الذین نقضوا عهودهم و خرجوا مع الأحزاب و همّوا بإخراج الرسول صلّی اللّه علیه و آله من المدینه و بدءوا بنقض العهد و القتال، و قیل: نزلت فی مشرکی قریش و أهل مکه، حیث نقضوا أیمانهم التی عقدوها مع الرسول صلّی اللّه علیه و آله و المؤمنین علی أن لا یعاونوا علیهم أعداءهم. فعاونوا بنی بکر علی خزاعه، و قصدوا إخراج الرسول صلّی اللّه علیه و آله من مکه حین تشاوروا بدار النداوه، و أتاهم إبلیس بصوره شیخ نجدی، إلی آخر ما مرّ من القصه. فهم بدءوا بالمعاداه و المقاتله فی هذا الوقت، أو یوم بدر، أو بنقض العهد.

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 13.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:305

و المراد بالقوم الذین نکثوا أیمانهم فی کلامها علیها السّلام، إما الذین نزلت فیهم الآیه، فالغرض بیان وجوب قتال الغاصبین

للإماره و لحقها، الناکثین لما عهد إلیهم الرسول صلّی اللّه علیه و آله فی وصیّه و ذوی قرباه و أهل بیته علیهم السّلام، کما وجب بأمره سبحانه قتال من نزلت الآیه فیهم.

أو المراد بهم الغاصبون لحقّ أهل البیت علیهم السّلام؛ فالمراد بنکثهم أیمانهم: نقض ما عاهدوا إلی الرسول صلّی اللّه علیه و آله حین بایعوه من الانقیاد له فی أوامره و الانتهاء عند نواهیه، و أن لا یضمروا له العداوه. فنقضوه و ناقضوا ما أمرهم به.

و المراد بقصدهم إخراج الرسول صلّی اللّه علیه و آله، عزمهم علی إخراج من هو کنفس الرسول صلّی اللّه علیه و آله و قائم مقامه بأمر اللّه و أمره عن مقام الخلافه و علی إبطال أوامره و وصایاه فی أهل بیته علیهم السّلام، النازل منزله إخراجه من مستقرّه، و حینئذ یکون من قبیل الاقتباس.

و فی بعض الروایات: لقوم نکثوا أیمانهم و همّوا بإخراج الرسول صلّی اللّه علیه و آله و هم بدءوکم أول مره، أ تخشونهم؛ فقوله: لقوم متعلق بقوله: تخشونهم.

«ألا قد أری أن قد أخلتم إلی الخفض، و أبعدتم من هو أحقّ بالبسط و القبض و خلوتم بالدعه، و نجوتم من الضیق بالسعه؛ فمججتم ما وعیتم، و دسعتم الذی تسوّغتم، ف «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ» «1»»؛ الرؤیه هنا بمعنی العلم أو النظر بالعین. و أخلد إلیه: رکن و مال. و الخفض بالفتح: سعه العیش.

و المراد بمن هو أحقّ بالبسط و القبض أمیر المؤمنین علیه السّلام، و صیغه التفضیل مثلها فی قوله تعالی: «قُلْ أَ ذلِکَ خَیْرٌ أَمْ جَنَّهُ الْخُلْدِ». «2» و خلوت بالشی ء: انفردت به و اجتمعت معه فی خلوه. و

الدعه: الراحه و السکون. و مجّ الشراب من فیه: رمی به. و وعیتم: أی حفظتم.

و الدسع کالمنع: الدفع و القی ء، و إخراج البعیر جرّته إلی فیه. و ساغ الشراب یسوغ سوغا: إذا سهل مدخله فی الحلق، و تسوّغه: شربه بسهوله. و صیغه تکفروا فی

______________________________

(1). سوره إبراهیم: الآیه 8.

(2). سوره الفرقان: الآیه 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:306

کلامها علیها السّلام: إما من الکفران و ترک الشکر، کما هو الظاهر من سیاق الکلام المجید، حیث قال تعالی: «إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ. وَ قالَ مُوسی إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ» «1»، أو من الکفر بالمعنی الأخص، و التغییر فی المعنی لا ینافی الاقتباس، مع أن فی الآیه أیضا یحتمل هذا المعنی، و المراد إن تکفروا أنتم و من فی الأرض جمیعا من الثقلین فلا یضرّ ذلک إلا أنفسکم، فإنه سبحانه غنیّ عن شکرکم و طاعتکم، مستحقّ للحمد فی ذاته، أو محمود تحمده الملائکه بل جمیع الموجودات بلسان الحال، و ضرر الکفران عائد إلیکم حیث حرّمتم من فضله تعالی و مزید إنعامه و إکرامه.

و الحاصل: إنکم إنما ترکتم الإمام بالحق و خلعتم بیعته من رقابکم و رضیتم ببیعه أبی بکر، لعلمکم بأن أمیر المؤمنین علیه السّلام لا یتهاون و لا یداهن فی دین اللّه و لا تأخذه فی اللّه لومه لائم، و یأمرکم بارتکاب الشدائد فی الجهاد و غیره و ترک ما تشتهون من زخارف الدنیا، و یقسّم الفی ء بینکم بالسویه و لا یفضل الرؤساء و الأمراء، و إن أبا بکر سلس القیاد، مداهن فی الدین لإرضاء العباد. فلذا رفضتم الإیمان و خرجتم

عن طاعته سبحانه إلی طاعه الشیطان، و لا یعود وباله إلا إلیکم.

و فی الکشف: ألا و قد أری و اللّه أن قد أخلدتم إلی الخفض، و رکنتم إلی الدعه.

فمججتم الذی أوعیتم، و لفظتم الذی سوّغتم. و فی روایه ابن أبی طاهر: فعجتم عن الدین؛ یقال: رکن إلیه بفتح الکاف و قد یکسر: أی مال إلیه و سکن. و قال الجوهری:

عجت بالمکان أعوج: أی أقمت به و عجت غیری؛ یتعدّی و لا یتعدّی.

و عجب البعیر: عطفت رأسه بالزمام، و العائج: الواقف. و ذکر ابن الأعرابی: فلان ما یعوج من شی ء: أی ما یرجع عنه.

«ألا و قد قلت ما قلت علی معرفه منّی بالخذله التی خامرتکم، و الغدره التی استشعرتها قلوبکم، و لکنها فیضه النفس، و نفثه الغیظ، و خور القنا، و بثّه الصدر، و تقدمه الحجه»؛

______________________________

(1). سوره إبراهیم: الآیتان 7، 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:307

الخذله: ترک النصر. و خامرتکم: أی خالطتکم. و الغدر: ضدّ الوفاء. و استشعره: أی لبسه. و الشعار: الثوب الملاصق للبدن.

و الفیض: فی الأصل کثره الماء و سیلانه؛ یقال: فاض الخبر: أی شاع، و فاض صدره بالسرّ: أی باح به و أظهره، و یقال: فاضت نفسه: أی خرجت روحه، و المراد به هنا إظهار المضمر فی النفس لاستیلاء الهمّ و غلبه الحزن. و النفث بالفم شبیه بالنفخ، و قد یکون للمغتاظ تنفّس عال تسکینا لحرّ القلب و إطفاء لنائره الغضب.

و الخور بالفتح و التحریک: الضعف. و القنا: جمع قناه و هی الرمح، و قیل: کل عصا مستویه أو معوجّه قناه؛ و لعل المراد بخور القنا ضعف النفس عن الصبر علی الشده و کتمان الضر، أو ضعف ما یعتمد علیه فی النصر

علی العدوّ، و الأول أنسب. و البثّ:

النشر و الإظهار و الهمّ الذی لا یقدر صاحبه علی کتمانه فیبثّه، أی یفرّقه. و تقدمه الحجه: إعلام الرجل قبل وقت الحاجه قطعا لاعتذاره بالغافله.

و الحاصل: أن استنصاری منکم و تظلّمی لدیکم و إقامه الحجه علیکم، لم یکن رجاء للعون و المظاهره، بل تسلیه للنفس و تسکینا للغضب و إتماما للحجه، لئلا تقولوا یوم القیامه: «إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ». «1»

«فدونکموها فاحتقبوها دبره الظهر، نقبه الخفّ، باقیه العار، موسومه بغضب اللّه و شنار الأبد، موصوله ب «نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَهُ. الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَهِ» «2»، فبعین اللّه ما تفعلون «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» «3»»؛ و الحقب بالتحریک: حبل یشدّ به الرحل إلی بطن البعیر؛ یقال: احقبت البعیر، أی شددته به، و کل ما شدّ فی مؤخّر رحل أو قتب فقد احتقب، و منه قیل: احتقب فلان الإثم کأنه جمعه و احتقبه من خلفه. فظهر أن الأنسب فی هذا المقام احقبوها بصیغه الإفعال، أی شدّوا علیها ذلک و هیّئوها للرکوب، لکن فیما وصل إلینا من الروایات علی بناء الافتعال.

______________________________

(1). سوره الأعراف: الآیه 172.

(2). سوره الهمزه: الآیتان 6، 7.

(3). سوره الشعراء: الآیه 227.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:308

و الدبر بالتحریک: الجرح فی ظهر البعیر، و قیل: جرح الدابه مطلقا. و النقب بالتحریک: رقّه خفّ البعیر. و العار الباقی: عیب لا یکون فی معرض الزوال. و وسمته و سما و سمه: إذا أثّرت فیه بسمه و کیّ. و الشنار: العیب و العار.

و نار اللّه الموقده: المؤجّجه علی الدوام. و الاطلاع علی الأفئده: إشرافها علی القلوب بحیث یبلغها ألمها کما یبلغ ظواهر البدن، و قیل معناه: إن هذه النار تخرج

من الباطن إلی الظاهر بخلاف نیران الدنیا. و فی الکشف: إنها علیهم مؤصده و المؤصده: المطبقه.

و بعین اللّه ما تفعلون: أی متلبس بعلم اللّه أعمالکم و یطّلع علیها کما یعلم أحدکم ما یراه و یبصره، و قیل فی قوله تعالی: «تَجْرِی بِأَعْیُنِنا» «1»: أن المعنی تجری بأعین أولیائنا من الملائکه و الحفظه.

و المنقلب: المرجع و المنصرف، و أیّ منصوب علی أنه صفه مصدر محذوف، و العامل فیه ینقلبون، لأن ما قبل الاستفهام لا یعمل فیه، و إنما یعمل فیه ما بعده، و التقدیر سیعلم الذین ظلموا ینقلبون انقلابا أیّ انقلاب.

«و أنا ابنه نذیر لکم»؛ أی أنا ابنه من أنذرکم بعذاب اللّه علی ظلمکم، فقد تمّت الحجه علیکم، و الأمر فی اعملوا و انتظروا للتهدید.

و أما قول الملعون:

و الرائد لا یکذب أهله، فهو مثل استشهد به فی صدق الخبر الذی افتراه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله، و الرائد: من یتقدّم القوم، یبصر لهم الکلأ و مساقط الغیث، جعل نفسه- لاحتماله الخلافه التی هی الرئاسه العامه- بمنزله الرائد للأمه الذی یجب علیه أن ینصحهم و یخبرهم بالصدق.

و المجالده: المضاربه بالسیوف. و استبدّ فلان بالرأی: أی انفرد به و استقلّ.

و لا نزوی عنک: أی لا نقبض و لا نصرف. و لا نوضع من فرعک و أصلک: أی لا نحطّ

______________________________

(1). سوره القمر: الآیه 14.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:309

درجتک و لا ننکر فضل أصولک و أجدادک و فروعک و أولادک. و ترین من الرأی:

بمعنی الاعتقاد.

و قولها علیها السّلام: «سبحان اللّه! ما کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن کتاب اللّه صادفا، و لا لأحکامه مخالفا، بل کان یتّبع أثره و یقفو سوره. أ فتجمعون

إلی الغدر اعتلالا علیه بالزور؟!»؛ الصادف عن الشی ء: المعرض عنه. و الأثر بالتحریک و بالکسر: أثر القدم. و القفوا: الاتّباع. و السور بالضم: کل مرتفع عال، و منه سور المدینه، و یکون جمع سوره، و هی کل منزله من البناء و منه سوره القرآن، لأنها منزله بعد منزله، و تجمع علی سور بفتح الواو.

و فی العباره یحتملها، و الضمائر المجروره تعود إلی اللّه تعالی أو إلی کتابه، و الثانی أظهر. و الاعتدال: إبداء العله و الاعتذار. و الزور: الکذب، و هذا بعد وفاته شبیه بما بغی له من الغوائل فی حیاته؛ البغی: الطلب. و الغوائل: المهالک و الدواهی، أشارت علیها السّلام بذلک إلی ما دبّروا- لعنهم اللّه- فی إهلاک النبی صلّی اللّه علیه و آله و استئصال أهل بیته علیهم السّلام فی العقبتین و غیرهما مما أوردناه فی هذا الکتاب متفرقا.

«هذا کتاب اللّه حکما عدلا و ناطقا فصلا، یقول: «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «1»، «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ». «2» فبیّن عز و جل فیما وزع علیه من الأقساط، و شرع من الفرائض و المیراث، و أباح من حظّ الذکران و الأناث، ما أزاح عله المبطلین، و أزال التظنّی و الشبهات فی الغابرین؛ کلّا «بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلی ما تَصِفُونَ» «3»»؛ أقول: سیأتی الکلام فی مواریث الأنبیاء فی باب المطاعن إن شاء اللّه تعالی.

و التوزیع: التقسیم. و القسط بالکسر: الحصّه و النصیب. و الإزاحه: الإذهاب و الإبعاد. و التظنّی: إعمال الظن، و أصله: التظنّن. و الغابر: الباقی. و قد یطلق علی الماضی. و التسویل: تحسین ما لیس بحسن و تزیینه و تحبیبه إلی الإنسان لیفعله أو یقوله،

و قیل: هو تقدیر معنی فی النفس علی الطمع فی تمامه.

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 6.

(2). سوره النمل: الآیه 16.

(3). سوره یوسف: الآیه 18.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:310

فصبر جمیل: أی فصبری جمیل، أو الصبر الجمیل أولی من الجزع الذی لا یغنی شیئا، و قیل: إنما یکون الصبر جمیلا إذا قصد به وجه اللّه تعالی و فعل للوجه الذی وجب ذکره السید المرتضی، و خطابک فی قول أبی بکر: من المصدر المضاف إلی الفاعل، و مراده بما تقلّدوا ما أخذ فدک أو الخلافه، أی أخذت الخلافه بقول المسلمین و اتفاقهم؛ فلزمنی القیام بحدودها التی من جملتها أخذ فدک للحدیث المذکور.

و المکابره: المغالبه. و الاستبداد: الاستئثار و الانفراد بالشی ء.

قولها علیها السّلام: «معاشر الناس المسرعه إلی قیل الباطل، المغضیه علی الفعل القبیح الخاسر! «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها» «1»، «کَلَّا بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ». «2» ما أسأتم من أعمالکم، فأخذ بسمعکم و أبصارکم، و لبئس ما تأوّلتم، و ساء به ما أشرتم، و شرّ ما منه اعتضتم»؛ القیل: بمعنی القول و کذا القال، و قیل: القول فی الخیر و القیل و القال فی الشر.

و قیل: القول مصدر و القیل و القال اسمان له.

و الإغضاء: إدناء الجفون، و أغضی علی الشی ء أی سکت و رضی به، و روی عن الصادق و الکاظم علیهما السّلام فی الآیه أن المعنی «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» «3»، فیقضوا بما علیهم من الحق. و تنکیر القلوب لإراده قلوب هؤلاء و من کان مثلهم من غیرهم.

و الرین: الطبع و التغطیه، و أصله الغلبه. و التأوّل و التأویل: التصییر و الإرجاع و نقل الشی ء عن موضعه، و منه تأویل الألفاظ، أی نقل

اللفظ عن الظاهر. و الإشاره: الأمر بأحسن الوجوه فی أمر. و شرّ کفرّ: بمعنی ساء. و الاعتیاض: أخذ العوض و الرضا به، و المعنی ساء ما أخذتم منه عوضا عما ترکتم.

«لتجدنّ و اللّه محمله ثقیلا، و غبّه وبیلا، إذا کشف لکم الغطاء و بان ما وراءه الضرّاء، و بدا لکم من ربکم ما لم تکونوا تحتسبون، و خسر هنالک المبطلون»؛ المحمل کمجلس:

______________________________

(1). سوره محمد صلّی اللّه علیه و آله: الآیه 24.

(2). سوره المطففین: الآیه 14.

(3). سوره النساء: الآیه 82. سوره محمد صلّی اللّه علیه و آله: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:311

مصدر. و الغبّ بالکسر: العاقبه. و الوبال فی الأصل: الثقل و المکروه، و یراد به فی عرف الشرع: عذاب الآخره. و العذاب الوبیل: الشدید. و الضراء بالفتح و التخفیف: الشجر الملتف کما مرّ؛ یقال: تواری الصید منی فی ضراء.

و الوراء: یکون بمعنی قدّام، کما یکون بمعنی خلف، و بالأول فسّر قوله تعالی:

«وَ کانَ وَراءَهُمْ مَلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفِینَهٍ غَصْباً» «1»، و یحتمل أن تکون الهاء زیدت من النساخ أو الهمزه، فیکون علی الأخیر بتشدید الراء من قولهم: ورّی الشی ء توریه، أی أخفاه، و علی التقادیر فالمعنی: و ظهر لکم ما ستره عنکم الضرّاء.

و بدا لکم من ربکم ما لم تکونوا تحتسبون: أی ظهر لکم من صنوف العذاب ما لم تکونوا تنتظرونه و لا تظنّونه و اصلا إلیکم، و لم یکن فی حسبانکم. و المبطل:

صاحب الباطل، من أبطل الرجل إذا أتی بالباطل.

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم یکبر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ قومک فاشهدهم فقد نکبوا فی الکشف: ثم التفتت إلی قبر أبیها متمثّله بقول هند ابنه اثاثه،

ثم ذکر الأبیات.

و قال فی النهایه: الهنبثه واحده الهنابث، و هی الأمور الشداد المختلفه، و الهنبثه:

الاختلاط فی القول و النون زائده، و ذکر فیه: أن فاطمه علیها السّلام قالت بعد موت النبی صلّی اللّه علیه و آله:

قد کان بعدک أنباء، إلی آخر البیتین، إلا أنه قال: فاشهدهم و لا تغب.

و الشهود: الحظور. و الخطب بالفتح: الأمر الذی تقع فیه المخاطبه، و الشأن و الحال.

و الوابل: المطر الشدید. و نکب فلان عن الطریق کنصر و فرح: أی عدل و مال.

و کل أهل له قربی و منزلهعند الإله علی الأدنین مقترب

______________________________

(1). سوره الکهف: الآیه 89.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:312

القربی: فی الأصل القرابه فی الرحم. و المنزله: المرتبه و الدرجه و لا تجمع.

و الأدنین: هم الأقربون، و اقترب أی تقارب. و قال فی مجمع البیان: فی اقترب زیاده مبالغه علی قرب، کما أن فی اقتدر زیاده مبالغه علی قدر، و یمکن تصحیح ترکیب البیت و تأویل معناه علی وجوه:

الأول: و هو الأظهر، أن جمله «له قربی» صفه لأهل، و التنوین فی «منزله» للتعظیم، و الظرفان متعلقان بالمنزله لما فیها من معنی الزیاده و الرجحان، و «مقترب» خبر لکل، أی ذو القرب الحقیقی، أو عند ذی الأهل، کل أهل کانت له مزیّه و زیاده علی غیره من الأقربین عند اللّه تعالی.

و الثانی: تعلّق الظرفین بقولها: «مقترب»، أی کل أهل له قرب و منزله من ذی الأهل، فهو عند اللّه تعالی مقترب مفضّل علی سائر الأدنین.

و الثالث: تعلّق الظرف الأول ب «المنزله» و الثانی ب «المقترب»، أی کل أهل اتّصف بالقربی بالرجل و بالمنزله عند اللّه، فهو مفضّل علی من هو أبعد منه.

و الرابع: أن یکون جمله:

«له قربی» خبرا للکل، و «مقترب» خبرا ثانیا، و فی الظرفین یجری الاحتمالات السابقه، و المعنی أن کل أهل نبیّ من الأنبیاء له قرب و منزله عند اللّه، و مفضّل علی سائر الأقارب عند الأمه.

أبدت رجال لنا نجوی صدورهم لما مضیت و حالت دونک الترب بدا الأمر بدوّا: ظهر و أبداه و أظهره. و النجوی: الاسم من نجوته، إذا ساورته، و نجوی صدورهم: ما أضمروه فی نفوسهم من العداوه و لم یتمکّنوا من إظهاره فی حیاته صلّی اللّه علیه و آله، و فی بعض النسخ: فحوی صدورهم، و فحوی القول: معناه، و المال واحد.

و قال الفیروزآبادی: التّرب و التراب و التربه: معروف، و جمع التراب: أتربه و تربان، و لم یسمع لسائرها بجمع، انتهی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:313

فیمکن أن یکون بصیغه المفرد، و التأنیث بتأویل الأرض کما قیل، و الأظهر أنه بضمّ التاء و فتح الراء جمع تربه. قال فی مصباح اللغه: التربه: المقبره، و الجمع ترب مثل غرفه و غرف.

و حال الشی ء بینی و بینک: أی منعنی من الوصول إلیک. و دون الشی ء: قریب منه؛ یقال: دون النهر جماعه، أی قبل أن تصل إلیه. و التهجّم: الاستقبال بالوجه الکریه.

و المغتصب علی بناء المفعول: المغصوب. و المحتجب علی بناء الفاعل. و صادفه:

وجده و لقیه. و الکثب بضمّتین: جمع کثیب و هو التلّ من الرمل. و الرزء بالضم مهموزا:

المصیبه بفقد الأعزّه، و رزئنا علی بناء المجهول. و الشجن بالتحریک: الحزن. و فی القاموس: العجم بالضم و بالتحریک: خلاف العرب.

قوله: ثم انکفأت، أقول: وجدت فی نسخه قدیمه لکشف الغمه منقوله من خطّ المصنف مکتوبا علی هامشها بعد إیراد خطبتها علیها السّلام ما هذا لفظه: وجد بخط

السید المرتضی علم الهدی الموسوی- قدس اللّه روحه- أنه لمّا خرجت فاطمه علیها السّلام من عند أبی بکر حین ردّها عن فدک، استقبلها أمیر المؤمنین علیه السّلام، فجعلت تعنّفه، ثم قالت:

اشتملت ...، إلی آخر کلامها علیها السّلام. و الانکفاء: الرجوع.

و توقّعت الشی ء و استوقعته: أی انتظرت وقوعه. و طلعت علی القوم: أتیتهم، و تطلّع الطلوع: انتظاره.

«فلما استقرّت بها الدار»؛ أی سکنت کأنها اضطربت و تحرّکت بخروجها، أو علی سبیل القلب، و هذا شائع؛ یقال: استقرّت نوی القوم و استقرّت بهم النوی، أی أقاموا.

«اشتملت شمله الجنین و قعدت حجره الظنین»؛ اشتمل بالثوب، أی أداره علی جسده کله، و الشمله بالفتح: کساء یشتمل به، و الشمله بالکسر: هیئه الاشتمال، فالشمله إما مفعول مطلق من غیر الباب کقوله تعالی: «نَباتاً» «1»، أو فی الکلام حذف و إیصال.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37. سوره نوح: الآیه 17.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:314

و فی روایه السید: مشیمه الجنین، و هی محلّ الولد فی الرحم، و لعله أظهر.

و الجنین: الولد ما دام فی البطن. و الحجره بالضمّ: حظیره الإبل، و منه حجره الدار.

و الظنین: المتّهم، و المعنی اختفیت عن الناس کالجنین و قعدت عن طلب الحق و نزلت منزله الخائف المتهم.

و فی روایه السید: الحجزه بالزاء المعجمه، و فی بعض النسخ: قعدت حجزه الظنین، و قال فی النهایه: الحجزه: موضع شدّ الإزار. ثم قیل للإزار: حجزه للمجاوره، و فی القاموس: الحجزه بالضم: معقد الإزار، و من الفرس مرکب مؤخّر الصفاق بالحقو، و قال: شده الحجزه: کنایه عن الصبر.

«نقضت قادمه الأجدل، فخانک ریش الأعزل؟»؛ قوادم الطیر: مقادیم ریشه و هی عشر فی کل جناح، واحدتها قادمه. و الأجدل: الصقر. و الأعزل:

الذی لا سلاح معه؛ قیل:

لعلها علیها السّلام شبّهت الصقر الذی نقضت قوادمه بمن لا سلاح له، و المعنی ترکت طلب الخلافه فی أول الأمر قبل أن یتمکّنوا منها و یشیّدوا أرکانها، و ظننت أن الناس لا یرون غیرک أهلا للخلافه، و لا یقدّمون علیک أحدا، فکنت کمن یتوقّع الطیران من صقر منقوضه القوادم.

أقول: و یحتمل أن یکون المراد أنک نازلت الأبطال و خضت الأهوال و لم تبال بکثره الرجال حتی نقضت شوکتهم، و الیوم غلبت من هؤلاء الضعفاء و الأرذال و سلّمت لهم الأمر و لا تنازعهم؟! و علی هذا، الأظهر أنه کان فی الأصل: خاتک بالتاء المثنّاه الفوقانیه، فصحف. قال الجوهری: خات البازی و اختات: أی انقضّ لیأخذه، و قال الشاعر:

یخوتون أخری القوم خوت الأجادل ... و الخائته: العقاب إذا انقضّت فسمعت صوت انقضاضها، و الخوات، دویّ جناح العقاب، و الخوّات بالتشدید: الرجل الجری، و فی روایه السید: نفضت بالفاء و هو یؤیّد المعنی الأول.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:315

«هذا ابن أبی قحافه یبتزّنی نحیله أبی، و بلغه ابنیّ، لقد أجهر فی خصامی، و ألفیته ألدّ فی کلامی»؛ قحافه بضمّ القاف و تخفیف المهمله. و الابتزاز: الاستلاب و أخذ الشی ء بقهر و غلبه من البز بمعنی السلب. و النحیله فعیله بمعنی مفعول من النحله بالکسر: بمعنی الهبه و العطیه عن طیبه نفس من غیر مطالبه أو من غیر عوض. و البلغه بالضمّ: ما یتبلّغ به من العیش و یکتفی به، و فی أکثر النسخ: بلیغه بالتصغیر، فالتصغیر فی النحیله أیضا أنسب.

و ابنیّ: إما بتخفیف الیاء فالمراد به الجنس، أو تشدیدها علی التثنیه. و إظهار الشی ء:

إعلانه. و الخصام: مصدر کالمخاصمه، و یحتمل أن یکون

جمع خصم، أی أجهر العداوه أو الکلام لی بین الخصام، و الأول أظهر. و ألفیته: أی وجدته. و الألدّ: شدید الخصومه و لیس فعلا ماضیا، فإن فعله علی بناء المجرد، و الإضافه فی «کلامی» إما من قبیل الإضافه إلی المخاطب أو إلی المتکلم، و فی: للظرفیه أو السببیه.

و فی روایه السید: هذا بنی أبی قحافه، إلی قوله: لقد أجهد فی ظلامتی و ألدّ فی خصامتی؛ قال الجزری: یقال جهد الرجل فی الأمر: إذا جدّ و بالغ فیه، و أجهد دابته: إذا حمل علیها فی السیر فوق طاقتها.

«حتی حبستنی قیله نصرها، و المهاجره وصلها، و غضّت الجماعه دونی طرفها، فلا دافع و لا مانع»؛ قیله بالفتح: اسم أمّ قدیمه لقبیلتی الأنصار، و المراد: بنو قیله. و فی روایه السید: حین منعتنی الأنصار نصرها، و موصوف المهاجره: الطائفه أو نحوها، و المراد بوصلها: عونها.

و الطرف بالفتح: العین. و غضّه: خفظه. و فی روایه السید بعد قولها: و لا مانع: و لا ناصر و لا شافع.

«خرجت کاظمه وعدت راغمه»؛ کظم الغیظ: تجرّعه و الصبر علیه. و رغم فلان بالفتح: إذا ذلّ و عجز عن الانتصاف ممن ظلمه، و الظاهر من الخروج، الخروج من البیت و هو لا یناسب کاظمه، إلا أن یراد بها الامتلاء من الغیظ، فإنه من لوازم الکظم،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:316

و یحتمل أن یکون المراد الخروج من المسجد المعبّر عنه ثانیا بالعود، کما قیل، و فی روایه السید مکان عدت: رجعت.

«أضرعت خدّک یوم أضعت حدّک؟ افترست الذئاب، و افترشت التراب»؛ ضرع الرجل مثلّثه: خضع و ذلّ و أضرعه غیره، و إسناد الضراعه إلی الخذلان أظهر أفرادها وضع الخدّ علی التراب، أو لأن الذلّ

یظهر فی الوجه. و إضاعه الشی ء و تضییعه: إهماله و إهلاکه.

وحد الرجل بالحاء المهمله: بأسه و بطشه، و فی بعض النسخ بالجیم، أی ترکت اهتمامک و سعیک. و فی روایه السید: فقد أضعت جدک یوم أصرعت خدّک. و فرس الأسد فریسته کضرب و افترسها: دقّ عنقها، و یستعمل فی کل قتل، و یمکن أن یقرأ بصیغه الغائب، فالذئاب مرفوع، و المعنی: قعدت عن طلب الخلافه و لزمت الأرض مع أنک أسد اللّه، و الخلافه کانت فریستک حتی افترسها و أخذها الذئب الغاصب لها.

و یحتمل أن یکون بصیغه الخطاب، أی کنت تفترس الذئاب و الیوم افترشت التراب. و فی بعض النسخ: الذباب بالباءین الموحّدتین، جمع ذبابه، فیتعیّن الأول.

و فی بعضها: افترست الذئاب و افترستک الذئاب. و فی روایه السید مکانهما: و توسدت الوراء کالوزغ و مسّتک الهناه و النزغ. و الوراء بمعنی خلف. و الهناه: الشده و الفتنه.

و النزغ: الطعن و الفساد.

«ما کففت قائلا و لا أغنیت باطلا و لا خیار لی، لیتنی متّ قبل هینتی و دون زلّتی»؛ الکفّ:

المنع. و الإغناء: الصرف و الکفّ؛ یقال: أغن عنی شرّک: أی أصرفه و کفّه، و به فسّر قوله سبحانه: «إِنَّهُمْ لَنْ یُغْنُوا عَنْکَ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً». «1»

و فی روایه السید: و لا أغنیت طائلا، و هو أظهر. قال الجوهری: یقال: هذا أمر طائل فیه، إذا لم یکن فیه غناء و مزیّه. فالمراد بالغناء: النفع، و یقال: ما یغنی عنک هذا أی ما یجدیک و ما ینفعک.

______________________________

(1). سوره الجاثیه: الآیه 19.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:317

و الهینه بالفتح: العاده فی الرفق و السکون، و یقال: امش علی هینتک، أی علی رسلک، أی لیتنی متّ قبل هذا الیوم

الذی لا بدّ لی من الصبر علی ظلمهم، و لا محیص لی عن الرفق.

و الزلّه بفتح الزای کما فی النسخ: الاسم من قولک: زللت فی طین أو منطق: إذا زلقت، و یکون بمعنی السقطه، و المراد بها عدم القدره علی دفع الظلم، و لو کانت الکلمه بالذال المعجمه کان أظهر و أوضح، کما فی روایه السید، فإن فیها: وا لهفتاه! لیتنی متّ قبل ذلّتی و دون هینتی، عذیری اللّه منک عادیا، و منک حامیا. العذیر: بمعنی العاذر کالسمیع، أو بمعنی العذر کالألیم.

و قولها: منک، أی من أجل الإساءه إلیک و إیذائک. و عذیری اللّه: مرفوعان بالابتدائیه و الخبریه. و عادیا: إما من قولهم عدوت فلانا عن الأمر أی صرفته عنه، أو من العدوان بمعنی تجاوز الحدّ و هو حال عن ضمیر المخاطب أی اللّه یقیم العذر من قبلی فی إساءتی إلیک حال صرفک المکاره و دفعک الظلم عنی، أو حال تجاوزک الحدّ فی القعود عن نصری أی عذری فی سوء الأدب أنّک قصّرت فی إعانتی و الذبّ عنی.

و الحمایه عن الرجل: الدفع عنه، و یحتمل أن یکون عذیری منصوبا کما هو الشائع فی هذا الکلمه، و «اللّه» مجرورا بالقسم؛ یقال: عذیرک من فلان، أی هات من یعذرک فیه، و منه قول أمیر المؤمنین علیه السّلام حین نظر إلی ابن ملجم لعنه اللّه: عذیرک من خلیلک من مراد ...، و الأول أظهر.

«ویلای فی کل شارق؛ مات العمد، و وهت العضد. شکوای إلی أبی و عدوای إلی ربی؛ اللهم أنت أشدّ قوه و حولا، و أحدّ بأسا و تنکیلا»؛ قال الجوهری: ویل: کلمه مثل: ویح إلا أنها کلمه عذاب؛ یقال: ویله و ویلک و ویلی، و فی

الندبه: ویلاه، و لعله جمع فیها بین ألف الندبه و یاء المتکلم، و یحتمل أن یکون بصیغه التثنیه فیکون مبتدا و الظرف خبره، و المراد به تکرّر الویل. و فی روایه السید: ویلاه فی کل شارق، ویلاه فی کل غارب، ویلاه! مات العمد و ذلّ العضد، إلی قولها علیها السّلام: اللهم أنت أشدّ قوه و بطشا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:318

و الشارق: الشمس، أی عند کلّ شروق و طلوع صباح کل یوم. قال الجوهری:

الشرق: المشرق، و الشرق: الشمس یقال طلع الشرق و لا آتیک ما ذرّ شارق، و شرقت الشمس تشرق شروقا و شرقا أیضا أی طلعت، و أشرقت أی أضاءت.

و العمد بالتحریک و بضمتین: جمع العمود، و لعل المراد هنا ما یعتمد علیه فی الأمور. و الشکوی: الاسم من قولک: شکوت فلانا شکایه. و العدوی: طلبک إلی وال لینتقم لک ممن ظلمک. و الحول: القوه و الحیله و الدفع و المنع، و الکل هنا محتمل.

و البأس: العذاب. و التنکیل: العقوبه، و جعل الرجل نکالا و عبره لغیره.

الویل لشانئک: أی العذاب و الشر لمبغضک، و الشناءه: البغض. و فی روایه السید:

لمن أحزنک. و نهنهت الرجل عن الشی ء فتنهنه: أی کففته و زجرته فکفّ. و الوجد:

الغضب، أی أمنع نفسک عن غضبک. و فی بعض النسخ: تنهنهی، و هو أظهر. و الصفوه مثلّثه: خلاصه الشی ء و خیاره.

و الونی کفتی: الضعف و الفتور و الکلال، و الفعل کوقی یقی: أی ما عجزت عن القیام بما أمرنی به ربی و ما ترکت ما دخل تحت قدرتی. و البلغه بالضمّ: ما یتبلّغ به من العیش. و الضامن و الکفیل للرزق هو اللّه تعالی، و ما أعدّ لها هو ثواب

الآخره.

و الاحتساب: الاعتداد، و یقال لمن ینوی بعمله وجه اللّه تعالی: احتسبه، أی اصبری و ادّخری ثوابه عند اللّه تعالی.

و فی روایه السید: فقال لها أمیر المؤمنین علیه السّلام: لا ویل لک بل الویل لمن أحزنک.

نهنهی عن وجدک یا بنیه الصفوه، و بقیه النبوه، فما ونیت عن حظّک و لا أخطأت، فقد ترین مقدرتی، فإن ترزئی حقک فرزقک مضمون، و کفیلک مأمون، و ما عند اللّه خیر لک مما قطع عنک. فرفعت یدها الکریمه فقالت: رضیت و سلّمت.

قال فی القاموس: رزأه ماله کجعله و عمله، رزأ بالضمّ: أصاب منه شیئا. أقول: روی الشیخ کلامها الأخیر مع جوابه قریبا مما رواه السید، و لنذکره بسنده.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:319

المصادر:

بحار الأنوار: ج 29 ص 216- 247.

19
المتن:

قال المولی محمد علی القراجه داغی الأنصاری فی الاحتجاجات و ما ذکر فی أمر فدک و شرح الخطبه الشریفه للزهراء علیها السّلام و حلّ غوامض العبارات و اللغات بأحسن ما یمکن:

و منها: الاحتجاج المشهور کالنور علی الطور المسطور، فی کتاب مسطور، فی رقّ منشور، المعروف بخطبه تظلّم الزهراء علیها السّلام التی مقصودنا من هذا الکتاب شرحها، و کل ما ذکر إلی هنا کان مقدمه بالنسبه إلیها، و نحن نشرع الآن فی إیراد تلک الخطبه الشریفه المشتمله علی الآیات البیّنات، و البراهین الساطعات، و الحجج الواضحات، و الدلائل القاطعات.

و نشرح فقراتها الکریمه علی القواعد العربیه و الضوابط اللفظیه، و نشیر فی بعض المواضع إلی بعض المعانی الخفیّه بالإشاره الإجمالیّه لا التفصیلیّه، إذ لیس الغرض هنا إلا شرح ظواهرها و بسط الکلام فی تنقیح ظاهرها.

و بعد إتمام الخطبه نذکر ما یتعلق بمضامینها الشریفه، من تحقیق حقیقه المسأله فی أمر مرافعه فدک الواقعه بین فاطمه الزهراء علیها السّلام و أبی بکر علی وجه النقض و الإبرام توضیحا للمرام، و تنقیحا للحال و المقام.

مصادر الخطبه الشریفه

فنقول و باللّه التوفیق:

اعلم إن هذه الخطبه الشریفه من الخطب المشهوره و الاحتجاجات المأثوره، التی روتها الخاصه و العامه بأسانید متظافره و طرق متکاثره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:320

قال عبد الحمید بن أبی الحدید فی شرح نهج البلاغه فیما ذکر من الأخبار الوارده فی ذکر قصه فدک، عند شرح قوله علیه السّلام: «بلی کانت فی أیدینا فدک من کل ما أظلّته السماء، فشحّت علیها نفوس قوم و سخت عنها نفوس آخرین ...». خطب علیه السّلام بها بسبعه أیام قبل موته کما قیل.

قال: الفصل الأول: فیما ورد من الأخبار و السیر المنقوله من أفواه أهل الحدیث

و کتبهم، لا من کتب الشیعه و رجالهم، و جمیع ما نورده فی هذا الفصل من کتاب أبی بکر أحمد بن عبد العزیز الجوهری فی السقیفه و فدک.

و أبو بکر الجوهری هذا، عالم محدث کثیر الأدب ثقه ورع، أثنی علیه المحدّثون و رووا عنه مصنّفاته و غیر مصنّفاته، ثم قال: قال أبو بکر: حدّثنی محمد بن زکریا- إلی آخر الطریق-، و حدّثنی عثمان بن عمران- إلی آخر-، و حدّثنی أحمد بن محمد- إلی آخر-، قالوا جمیعا: لما بلغ فاطمه علیها السّلام إجماع أبی بکر علی منعها فدک ....

و قد أورد الخطبه علی بن عیسی الإربلی فی کتاب کشف الغمه، و قال أیضا: نقلتها من کتاب السقیفه تألیف أحمد بن عبد العزیز الجوهری من نسخه قدیمه مقروءه علی مؤلفها المذکور، قرأت فی سنه اثنتین و عشرین و ثلاثمائه، روی عن رجاله من عده طرق أن فاطمه علیها السّلام لما بلغها إجماع أبی بکر، إلی آخر الخطبه.

و قد أشار إلیها المسعودی فی تاریخ مروج الذهب، و ذکرها السید المرتضی بعده طرق منتهیه إلی عائشه و غیرها، و الطبرسی فی کتاب الاحتجاج، و لها طرق أخری من کتاب أبی الفضل أحمد بن أبی طاهر الذی صنّفه فی بلاغات النساء، و روی الصدوق بعض فقراتها المتعلّقه بالعلل فی کتابه علل الشرائع، و ذکر السید ابن طاوس فی کتاب الطرائف مواضع الشکوی منها، إلی غیر ذلک.

و بالجمله لا إشکال و لا شبهه فی کون الخطبه من فاطمه الزهراء علیها السّلام، و إن مشایخ آل أبی طالب کانوا یروونها عن آبائهم و یعلّمونها أبناءهم، و مشایخ الشیعه کانوا یتدارسونها بینهم و یتداولونها بأیدیهم و ألسنتهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:321

و

نقل ابن أبی الحدید فی الشرح عن السید الأجل المرتضی أنه قال: و أخبرنا أبو عبد اللّه المرزبانی، عن علی بن هارون، عن عبید اللّه بن أحمد، عن أبیه، قال: ذکرت لأبی الحسین زید بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب علیه السّلام کلام فاطمه عند منع أبی بکر إیاها فدک، و قلت له: إن هؤلاء یزعمون أنه مصنوع و أنه من کلام أبی العیناء، لأن الکلام منسوق البلاغه.

فقال لی: رأیت مشایخ آل أبی طالب یروونه عن آبائهم، و یعلّمونه أولادهم، و قد حدّثنی به أبی عن جدی، یبلغ به فاطمه علیها السّلام علی هذه الحکایه، و قد رواه مشایخ الشیعه، و تدارسوه قبل أن یوجد جد أبی العیناء.

و قد حدّث الحسین بن علوان، عن عطیّه العوفی أنه سمع عبد اللّه بن الحسن بن الحسین یذکر عن أبیه هذا الکلام، ثم قال أبو الحسین زید: و کیف ینکرون هذا من کلام فاطمه علیها السّلام، و هم یروون من کلام عائشه عند موت أبیها ما هو أعجب من کلام فاطمه علیها السّلام و یحقّقونه لو لا عداوتهم لنا أهل البیت؟! ثم ذکر الحدیث بطوله علی نسقه، انتهی.

فقول بعض العامه العمیاء بأن هذه الخطبه مصنوعه و أنها من کلام أبی العیناء، حیث ذکروا أن أبا العیناء ادّعی هذا الکلام لنفسه- کما ذکره أبو الفضل المذکور- نظیر ما ذکروا أن خطب نهج البلاغه أو الخطبه الشقشقیّه وحدها من کلام الرضی و مصنوعاته، مع ما تحقّق من وجود تلک الخطب و الکلمات قبل ولاده الرضی بأعوام کثیره، کما حقّقها فی شرح نهج البلاغه، و ما تلک النسبه فی المقامین إلا لإخفاء مثالب الخلفاء، حتی لا یتحقّق شکایه

أهل البیت علیهم السّلام منهم بین العامه فیوجب ذلک قدحهم.

و أبو العیناء المذکور هو أبو عبد اللّه بن قاسم بن خلّاد الضریر المعروف بأبی العیناء مولی أبی جعفر المنصور، أصله من الیمامه و ولد بالأهواز سنه إحدی و تسعین و مائه و نشأ بالبصره، و کان من أحفظ الناس، و أفصحهم لسانا، و أسرعهم جوابا، کفّ بصره حین بلغ أربعین سنه، مات سنه ثلاث و ثلاثین و مائتین، کان صاحب النوادر و الشعر و الأدب، و سمع من أبی عبیده و الأصمعی و غیرهما، و الخلّاد، بفتح الخاء المعجمه و تشدید اللام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:322

و لقّب بأبی العیناء لأنه قال لأبی زید الأنصاری: کیف تصغّر عینا؟ فقال: عیینا یا أبا العیناء.

و بالجمله لا شبهه فی صدور أصل الخطبه منها علیها السّلام، و لکن الروایات مختلفه من حیث تبدیل بعض الفقرات، و تغییر بعض الکلمات مع زیاده أو نقیصه، حتی فی أواخر بعض روایات أحمد بن أبی طاهر أنه قال عطیّه الأوفی: سمعت أبا بکر یومئذ یقول لفاطمه علیها السّلام:

یا بنت رسول اللّه! لقد کان أبوک بالمؤمنین رحیما، و علی الکافرین عذابا ألیما، و إذا عزوناه کان أباک دون النساء، و أخا ابن عمک دون الرجال؛ آثره علی کل حمیم، و ساعده علی الأمر العظیم، لا یحبّکم إلا العظیم السعاده، و لا یبغضکم إلا الردی ء الولاده، و أنتم عتره اللّه الطیبون، و خیره اللّه المنتجبون؛ علی الآخره أدلّتنا، و إلی باب الجنه مسالکنا.

و أما منعک ما سألت فلا ذلک لی، و أما فدک و ما جعل أبوک لک فإن منعتک فأنا ظالم، و أما المیراث فقد تعلمین أن أباک قال: لا نورّث و

ما أبقیناه صدقه.

قالت: إن اللّه تعالی یقول عن نبیّ من أنبیائه: «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» «1»، و قال:

«وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ». «2» فهذان نبیّان و قد علمت أن النبوه لا تورث، و إنما یورث ما دونها. فما لی أمنع إرث أبی؟ أ أنزل اللّه فی کتابه إلا فاطمه بنت محمد؟ فتدلّنی علیه فأقنع به؟

فقال: یا بنت رسول اللّه! أنت عین الحجه و منطق الرساله، لا یدلی بجوابک و لا أدفعک عن صوابک، و لکن هذا أبو الحسن بینی و بینک، هو الذی أخبرنی بما تفقّدت، و أنبأنی بما أخذت و ترکت. قالت: فإن یکن ذلک کذلک فصبرا لمرّ الحقّ، و الحمد للّه إله الحق، انتهی.

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 6.

(2). سوره النمل: الآیه 16.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:323

و لا یخفی لذی عینین أن ما ألحقوه فی آخر الخبر إن کان له أصل و فصل، فهو تعریض للعمرین، و إلا فلا یوافق شیئا من الروایات، و لا یلائم ما یأتی من الفقرات و التظلمات و الشکایات.

و سنفصّل المقال فی ذلک المجال حتی یتبیّن جلیّه الحال، بعد أن نوضّح تلک الخطبه الغرّاء الساطعه عن سیده النساء التی تحیّر من العجب منها و الإعجاب بها أحلام الفصحاء و البلغاء، و نبنی الشرح علی روایه الاحتجاج، و نشیر أحیانا إلی بعض مواضع الاختلاف الواقع فی الروایات الآخر.

دفع إشکالین:

و لا بد أولا قبل الشروع فی شرح الخطبه من التنبیه علی أمرین، و الإشاره إلی دفع إشکالین:

أحدهما: إن فاطمه علیها السّلام قد کانت سیده النساء و بنت خیر الأنبیاء صلّی اللّه علیه و آله و زوجه سید الأوصیاء علیه السّلام، و هی المخدّره العظمی و محلّ العصمه الکبری.

فکیف یصحّ لشأنها فی شرع أبیها أن تخرج من خدرها و تدخل المسجد الغاصّ بالمهاجرین و الأنصار و الأخیار و الأشرار، و هم أجانبه عنها، تسمعهم صوتها، و تتکلّم معهم و یتکلّمون معها؟! و کیف رضی أمیر المؤمنین علیه السّلام بذلک منها، مع أنه کان یمکنه أن یطالب حقها الذی کانت تطلبه بالوکاله عنها حتی لا یسمع الأجانبه کلامها؟!

الثانی: إنها کانت من أهل بیت العصمه و الطهاره علیهم السّلام، الذین اختاروا الزهاده فی الدنیا بحسن اختیارهم، و کانت الدنیا أزهد عندهم من عفطه عنز أو قلامه حافر أو لحم خنزیر فی ید مجذوم کافر، و لم تکن الدنیا تزن عندهم جناح بعوضه، بل ترکوا اختیارا- لا اضطرارا- جمیع اللذائذ الدنیویه لأجل الحظوظ الاخرویّه و لم یذهبوا طیّباتهم فی حیاتهم الدنیا.

و قد جاء جبرئیل بمفاتیح جمیع خزائن الأرض إلیهم فلم یقبلوها، و أعرضوا بالکلیّه عن الدنیا و ما فیها، مع أنهم لو شاءوا أن یبدّل اللّه جمیع ما فی الأرض لهم ذهبا،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:324

أو أن یبتغوا إلی دفائن الأرض سببا، لکان ذلک أقرب إلیهم و أسرع من رجع الطرف و مدّ البصر؛ فما وجه هذا الإصرار فی خصوص فدک علی هؤلاء الکفار الفجار؟

حتی انتهی الأمر إلی خروج إلی جامع المهاجرین و الأنصار، و محضر الشهود و النظار، و المکالمه مع الفجار و الأبرار، و کذا البکاء و الأنین عند جماعه الموافقین و المنافقین، و خطاب المعاتبه علی أمیر المؤمنین علیه السّلام، و غیر ذلک مما یأتی تفصیله فی محله.

و الجواب عن الأمرین معا کما یظهر من الروایات: إن الضرورات تبیح المحذورات، و أنهم علیهم السّلام لم یکونوا مکلّفین إلا بالعمل علی طبق

الصوره الظاهریه، و الاتصاف بلوازم البشریه، و تأذّیهم مما یخالف القواعد الشرعیه أشدّ من تأذّینا، لما فیهم من الأسرار الباطنیه و السرائر الداخلیه.

مع ما فی هذا الإصرار من الإشاره إلی فظاعه أمر تلک الولایه الباطله و شناعه هذه الخلافه التی تقمّصها غصبا ابن أبی قحافه، و أنه کان یعلم أن محلّ علی أمیر المؤمنین علیه السّلام منها محلّ القطب من الرحی.

و التنبیه علی کفر العمرین للناس من باب إتمام الحجه و إیضاح المحجه، لئلا یقولوا یوم القیامه: «إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ» «1»، أو کنا نحن بهذا الأمر جاهلین؛ نظیر ما فعل موسی بهارون أخیه من الأخذ بلحیته و الضرب علی رأسه حتی یتّضح عند الناس قبح عباده العجل و شناعتها؛ «لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَهٍ وَ یَحْیی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَهٍ». «2»

بل کان معنی کلامه هذا فی فدک راجعا إلی الکلام فی خلافه أمیر المؤمنین علیه السّلام التی غصبها أهل الجور و العناد، «الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلادِ. فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسادَ» «3»، و کان فی هذه المعرکه العظمی و البناء العظیم تمییز أهل الجنه من أهل الجحیم.

______________________________

(1). سوره الاعراف: الآیه 172.

(2). سوره الأنفال: الآیه 42.

(3). سوره الفجر: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:325

و کان بکاؤها علیها السّلام فی الباطن لأجل الهالکین من أمه أبیها و السالکین لمسالک الضلاله، الثاوین فی مهاویها، إلی غیر ذلک مما یظهر من الأخبار و الآثار لمن کان من أولی الأیدی و الأبصار.

و قال الفاضل البهبهانی فی المقامع: إن أخبار تکلّم فاطمه علیها السّلام فی أمر فدک فی المسجد فی حضور الصحابه متواتره البته، و کانت هی علیها السّلام أعلم من غیرها بالأحکام الشرعیه، و لعله من باب الضروره

التی یجوز لأجلها تکلّم النساء مع الرجال بإجماع الأمه. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 13 325 دفع إشکالین: ..... ص : 323

أما تکلّمها مع سلمان و جابر و سائر الصحابه، فلم یتحقّق لنا، و بعض النظرات الواقعه منهم و منها لعله من باب الاتفاقیات الضروریه، أو أن الأحکام بالنسبه إلی الأعصار مختلفه، و لعله لم ینزل فی تلک الأوقات آیه الحجاب و نحوه، و علی نحوه یحمل ما ورد أن النبی صلّی اللّه علیه و آله سمع صوت جماعه من النساء فی لیله زفاف فاطمه علیها السّلام، علی فرض أن کانت فیهنّ من لم تکن محرّما بالنسبه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، انتهی.

و قال الفاضل الدربندی: إن تکلّم فاطمه علیها السّلام فی غیر مقام الضروره المجوّزه إنما کان مع الصحابه الذین لم یکونوا من جمله أولی الإربه کسلمان و أبی ذر و نحوهما لا مطلقا، و کذلک الکلام فی مسأله النظر، فإنه نظیر الکلام فی الکلام.

و قد استثنی اللّه فی آیه الحجاب غیر أولی الإربه من الرجال و الطفل الذین یظهروا علی عورات النساء، و المناط فی النظر و الکلام متّحد و الکلام فیهما من واد واحد، إذ المدرک فی حرمتهما- کما یظهر من الأخبار أیضا- هو کون الرجال من أولی الإربه فی النساء لا غیره.

و علی ذلک یحمل ما ورد أن الحسین علیه السّلام أمر أهل بیته یوم الطفّ عند اشتداد الحرب بالخروج من الخدر، تحریضا للأصحاب علی المجاهده و القتال فی میدان المعرکه، حیث قال: یا زینب و یا أم کلثوم و یا رقیه و یا سکینه و یا أهل بیت النبوه! أخرجن من خدور کنّ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه

الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:326

فخرجن بارزات الوجوه، ناشرات الشعور، لاطمات الصدور، یندبن و یبکین و یقلن: یا أنصار دین اللّه! أ لا تدفعون عن بنات رسول اللّه؟ أ لا تذبّون عن حرم رسول اللّه؟ و الأصحاب ینظرون إلیهنّ و یبکون بین أیدیهنّ، فقالوا للحسین علیه السّلام:

یا ابن رسول اللّه! و اللّه لا یصیبک أحد بسوء ما دام منّا عرق نابض.

إلی غیر ذلک، مع کون ذلک من باب الضروره أیضا.

و قال الفاضل المجلسی بعد ذکر السؤال و الجواب الواقع بین علی و فاطمه علیهما السّلام فی آخر الخطبه- کما یأتی- ما لفظه: و لندفع الإشکال الذی قلّما لا یخطر بالبال عند سماع هذا الجواب و السؤال، و هو إن اعتراض فاطمه علیها السّلام علی أمیر المؤمنین علیه السّلام فی ترک التعرّض للخلافه و عدم نصرتها و تخطأته فیهما، مع علمها بإمامته و وجوب اتباعه و عصمته و أنه لم یفعل شیئا إلا بأمره تعالی و وصیه الرسول صلّی اللّه علیه و آله، ممّا ینافی عصمتها و جلالتها.

فأقول: و یمکن أن یجاب عنه بأن هذه الکلمات صدرت منها لبعض المصالح و لم تکن واقعا منکره لما فعله بل کانت راضیه، و إنما کان غرضها أن یتبیّن للناس قبح أعمالهم و شناعه أفعالهم و أن سکوته علیه السّلام لیس لرضاه بما أتوا به.

و مثل هذا کثیرا ما یقع فی العادات و المحاورات، کما أن الملک یعاتب بعض خواصّه فی أمر بعض الرعایا مع علمه ببراءته من جنایتهم لیظهر لهم عظم جرمهم، و أنه مما استوجب به أخصّ الناس بالملک منه المعاتبه.

و نظیر ذلک ما فعله موسی لما رجع إلی قومه قضبان أسفا من إلقائه الألواح و أخذه برأس أخیه یجرّه

إلیه، و لم یکن غرضه الإنکار علی هارون، بل أراد بذلک أن یعرف القوم عظم جنایتهم و شده جرمهم، کما مرّ الکلام فیه.

و أما حمله علی أن شده الغضب و الأسف و الغیظ حملتها علی ذلک مع علمها بحقّیه ما ارتکبه علیه السّلام، فلا ینفع فی دفع الفساد و ینافی عصمتها و جلالتها التی عجزت عن إدراکها أحلام العباد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:327

و بقی هنا إشکال آخر، و هو إن طلب الحق و المبالغه فیه و إن لم یکن منافیا للعصمه، لکن زهدها علیها السّلام و ترکها للدنیا و عدم اعتدادها بنعیمها و لذاتها و کمال عرفانها و یقینها بفناء الدنیا و توجه نفسها القدسیه و انصراف همّتها العالیه دائما إلی اللذات الدنیویه و الدرجات الأخرویه، لا تناسب مثل هذا الاهتمام فی أمر فدک و الخروج إلی مجمع الناس و المنازعه مع المنافقین فی تحصیله.

و الجواب عنه و من وجهین:

الأول: إن ذلک لم یکن حقا مخصوصا لها، بل کان أولادها البرره الکرام مشارکین لها فیه، فلم یکن یجوز لها المداهنه و المساهله و المحاباه و عدم المبالات فی ذلک، لیصیر سببا لتضییع حقوق جماعه من الأئمه الأعلام علیهم السّلام و الأشراف الکرام. نعم، لو کان مختصّا بها کان لها ترکه و الزهد فیه و عدم التأثّر من فوته.

الثانی: إن تلک الأمور لم تکن لمحبه فدک و حبّ الدنیا، بل کان الغرض إظهار ظلمهم و جورهم و کفرهم و نفاقهم، و هذا کان من أهمّ أمور الدین و أعظم الحقوق علی المسلمین.

و یؤیّده أنها علیها السّلام صرّحت فی آخر الکلام به حیث قالت: «قلت ما قلت علی معرفه منّی بالخذله»، و کفی بهذه الخطبه

بیّنه علی کفرهم و نفاقهم، انتهی.

و ظفرت بهذا الکلام منه بعد ما قدّمته فی المقام، و بینهما عموم من وجه؛ اشتمل کل منهما علی ما یشمل علیه الآخر، فلا یعدّ ذلک من باب الإعاده الخالیه عن الفائده.

المصادر:

1. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 321.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام لملّا داود الکعبی عن اللمعه البیضاء بنقیصه منها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:328

20
المتن:

قال کمال الدین بن میثم فی شرح کتاب أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی عثمان بن حنیف الأنصاری فی ذیل شرح قوله: «بلی کانت فی أیدینا فدک ...» و إعطائها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام و أخذها أبو بکر بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عنها و خطبتها علیها السّلام فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله:

فلما بلغها ذلک، لاثت خمارها و أقبلت فی لمّه من حفدتها و نساء قومها، تطأ فی ذیولها، حتی دخلت علیه و معه جلّ المهاجرین و الأنصار. فضربت بینها و بینهم قطیفه، ثم أنّت أنّه أجهش لها القوم بالبکاء. ثم أمهلت طویلا حتی سکتوا من فورتهم، و قالت:

أبتدئ بحمد من هو أولی بالحمد و الطول و المجد. الحمد للّه علی ما أنعم، و له الشکر بما ألهم.

ثم خطبت خطبه طویله، قالت فی آخرها: فاتقوا اللّه حق تقاته و أطیعوه فیما أمرکم، ف «إِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» «1»، و احمدوا اللّه الذی بعظمته و نوره یبتغی من فی السماوات و من فی الأرض إلیه الوسیله، و نحن وسیلته فی خلقه، و نحن خاصّته و محل قدسه، و نحن حجته فی غیبه، و نحن ورثه أنبیائه.

ثم قالت: أنا فاطمه بنت محمد؛ أقول عودا علی بدء، ما أقول ذلک شرفا و لا شططا.

فاسمعوا بأسماع واعیه.

ثم قالت: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ». «2» فإن تعزوه تجدوه أبی

دون آبائکم، و أخا ابن عمی دون رجالکم.

ثم قالت: ثم أنتم تزعمون أن لا إرث لأبی؟ «أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ». «3» أیها معشر الملّه! أ فی کتاب اللّه أن ترث- یا ابن أبی قحافه- أباک

______________________________

(1). سوره فاطر: الآیه 28.

(2). سوره التوبه: الآیه 128.

(3). سوره المائده: الآیه 50.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:329

و لا أرث أبی؟ لقد جئت شیئا فریّا. فدونکها مخطومه مرحوله، تلقاک یوم حشرک؛ فنعم الحکم اللّه، و الزعیم محمد صلّی اللّه علیه و آله، و الموعد القیامه، «و عند السَّاعَهُ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ و لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ «1» مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ مُقِیمٌ».

قال: ثم التفتت إلی قبر أبیها فتمثّلت بقول هند بنت أمامه:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

أبدت رجال لنا نجوی صدورهم لما قضیت و حالت دونک الترب

تجهّمتنا رجال و استخفّ بناإذ غبت عنا فنحن الیوم مغتصب قال: فلم یر الناس أکثر باکیا و باکیه منهم یومئذ.

ثم عدلت إلی مسجد الأنصار و قالت:

یا معشر الأنصار، و أعضاد المله، و حضنه الإسلام! ما هذه الفتره عن نصرتی، و الونیّه عن معونتی، و الغمیزه فی حقی، و السنه عن ظلامتی؟ أ ما قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

«المرء یحفظ فی ولده»؟ سرعان ما أحدثتم، و عجلان ما آتیتم!

أ لإن مات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أمتّم دینه؛ ها إن موته- لعمری- خطب جلیل، استوسع وهیه، و استنهر فتقه، و فقد راتقه، و أظلمت الأرض له، و خشعت الجبال، و أکدت الآمال.

أضیع بعده الحریم، و هتکت الحرمه، و أزیلت المصونه، و تلک نازله أعلن بها کتاب اللّه قبل

موته، و أنبأکم بها قبل وفاته، فقال: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ». «2»

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 67.

(2). سوره آل عمران: الآیه 144.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:330

أیها بنی قیله! أ أهضم تراث أبی و أنتم بمرأی و مسمع؟ تبلغکم الدعوه و تشملکم الصوت، و فیکم العده و العدد، و لکم الدار و الجنن، و أنتم نجبه اللّه التی انتجت، و خیره اللّه التی اختار؛ فادیتم العرب، و ناطحتم الأمم، و کافحتم البهم، حتی دارت بکم رحی الإسلام، و درّ حلبه، و خبت نیران الحرب، و سکنت فوره الشرک، و هدأت دعوه الهرج، و استوثق نظام الدین. أ فتأخّرتم بعد الإقدام، و جبنتم بعد الشجاعه عن قوم نکثوا أیمانهم من بعد إیمانهم و طعنوا فی دینکم؟ فقاتلوا أئمه الکفر، «إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ». «1»

ألا و قد أری أن قد أخلدتم إلی الخفض، و رکنتم إلی الدعه، و جحدتم الدین، و وسّعتم الذی سوّغتم؛ و «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ». «2»

ألا و قد قلت ما قلت علی معرفه منّی بالخذله التی خامرتکم، و خور القنا، و ضعف الیقین. فدونکموها فاحتبقوها مدبره الظهور، ناقبه الخفّ، باقیه العار، موسومه الشنار، موصوله بنار اللّه الموقده «الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَهِ». «3» فبعین اللّه ما تعملون، «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ». «4»

ثم رجعت إلی بیتها و أقسمت أن لا تکلّم أبا بکر، و لتدعونّ اللّه علیه. و لم تزل کذلک حتی حضرتها الوفاه. فأوصت

أن لا یصلّی علیها؛ فصلّی علیها العباس و دفنت لیلا.

المصادر:

1. شرح نهج البلاغه لابن میثم: ج 5 ص 104، عن کتاب المنظوم و المنثور.

2. کتاب المنظوم و المنثور فی کلام نسوان العرب من الخطب و الشعر: ج 5. «5»

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 12.

(2). سوره إبراهیم: الآیه 8.

(3). سوره الهمزه: الآیه 7.

(4). سوره الشعراء: الآیه 227.

(5). قال ابن میثم: وجدت هذه الخطبه عنها علیها السّلام فی ج 5 من کتاب «المنظوم و المنثور فی کلام نسوان العرب من الخطب و الشعر»، و کان مؤلفه عن متقدّمی علماء العامه، و الکتاب فی خزانه المتوکل العباسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:331

21
المتن:

قال السید محسن الأمین فی ذکر خطبه الزهراء علیها السّلام بمحضر المهاجرین و الأنصار:

ثم إن فاطمه علیها السّلام لما منعت فدکا، خطبت خطبه طویله عظیمه جلیله، غایه فی الفصاحه و البلاغه و المتانه و قوه الحجه بمحضر من المهاجرین و الأنصار.

و فی کشف الغمه أنها من محاسن الخطب و بدائعها، علیها مسحه من نور النبوه و فیها عبقه من أرج الرساله، و قد أوردها المؤالف و المخالف؛ قال: و نقلها من کتاب السقیفه لأبی بکر أحمد بن عبد العزیز الجوهری من نسخه قدیمه مقروءه علی مؤلفها؛ قرأت علیه فی ربیع الآخر سنه 322؛ رواها عن رجاله من عده طرق ....

و أبو بکر الجوهری هذا من علماء أهل السنه. قال ابن أبی الحدید فی شرح النهج أنه عالم محدث کثیر الأدب، ثقه ورع، أثنی علیه المحدثون و رووا عنه مصنفاته و غیر مصنفاته.

و رواها المرتضی فی الشافی، الذی هو ردّ علی المغنی فی الإمامه لقاضی القضاه عبد الجبار المعتزلی. قال المرتضی:

فأما قوله: إن فاطمه علیها السّلام لما سمعت ذلک- أی حدیث نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث»،

کفّت عن الطلب- فأصابت أولا و أصابت آخرا-. فلعمری أنها کفّت عن الطلب الذی هو المنازعه و المشاحنه، لکنها انصرفت مغضبه متظلّمه متظلّمه متألّمه، و الأمر فی غضبها و سخطها أظهر من أن یخفی علی منصف. فقد روی أکثر الرواه الذین لا یتّهمون بتشیع و لا عصبیه فیه من کلامها فی تلک الحال و بعد انصرافها عن مقام المنازعه و المطالبه ما یدلّ علی ما ذکرناه من سخطها و غضبها، إلی آخر کلام السید المرتضی.

و قال صاحب کتاب بلاغات النساء أبو الفضل أحمد بن أبی طاهر- المولود ببغداد سنه 204 و المتوفی سنه 280 ه- فی الکتاب المذکور: موسی بن عیسی، أخبرنا عبد اللّه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:332

بن یونس، أخبرنا جعفر الأحمر، عن زید بن علی، عن عمته زینب بنت الحسین علیها السّلام، قالت:

لما بلغ فاطمه علیها السّلام إجماع أبی بکر علی منعها فدکا، لاثت خمارها و خرجت فی حشده من نسائها و لمّه من قومها، إلی آخره.

و ذکر صاحب بلاغات النساء قبل هذا ما صورته: کلام فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام؛ قال أبو الفضل- یعنی صاحب الکتاب-: ذکرت لأبی الحسین زید بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب کلام فاطمه علیها السّلام عند منع أبی بکر إیاها فدکا و قلت له: إن هؤلاء یزعمون، إلی آخر ما تقدّم فی روایه المرتضی عن المرزبانی، إلی قوله: ثم ذکر الحدیث ثم قال:

قال: لما أجمع أبو بکر علی منع فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فدکا و بلغ فاطمه علیها السّلام، لاثت خمارها علی رأسها، و أقبلت فی لمّه من حفدتها ....

ثم قال صاحب بلاغات النساء: و قد ذکر قوم إن أبا

العیناء ادعی هذا الکلام، و قد رواه قوم و صحّحوه.

و أقول: الباعث علی دعوی أنه لأبی العیناء هو الباعث علی دعوی أن نهج البلاغه للشریف الرضی، و کلاهما باطل، لا یلتفت إلیه بعد روایه الثقات له و تصحیحهم إیاه.

ثم لا یخفی أنه وقع سقط فی النسخه المطبوعه من «بلاغات النساء» فی هذا الموضع، فإنه افتتح الکلام بقوله: ذکرت لأبی الحسین زید ...، و صاحب البلاغات لم یدرک زیدا. فلا بد أن یکون حصل هنا سقط. و الذی قال: ذکرت لأبی الحسین زید هو عبد اللّه بن أبی طاهر، کما مرّ فی روایه المرتضی. فیکون صاحب البلاغات قد ساق السند إلی عبد اللّه و سقط من النسخه المطبوعه، و سبب الاشتباه وجود کلمه أبی طاهر فی کلیهما.

و ممن ذکر هذه الخطبه الطبرسی فی الاحتجاج، و نحن نوردها بلفظه، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:333

روی عبد اللّه بن الحسن بأسناده، عن آبائه علیهم السّلام: إنه لما أجمع أبو بکر علی منع فاطمه علیها السّلام فدکا و بلغها ذلک، لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها، و إلی آخرها، کما فی الاحتجاج.

المصادر:

أعیان الشیعه: ج 2 ص 296.

22
المتن:

قال عبد الوهاب الکاشی فی احتجاج فاطمه علیها السّلام فی فدک و خطبتها فی المسجد:

... وجدت فاطمه علیها السّلام مجالا رحبا للاحتجاج علیهم و فضح مؤامرتهم و کشف نفاقهم. فخرجت فی مظاهره نسائیه صاخبه من بیتها إلی مسجد أبیها صلّی اللّه علیه و آله و هو غاصّ بالمسلمین، و ألقت خطبتها البلیغه الشهیره؛ أبکت بها العیون و أثارت العواطف و کسبت الرأی العام و أقامت بها الحجه و فندت الادعاءات الکاذبه و ربحت المعرکه علی الصعید الفکری و المنطقی، حتی اضطرّ خصمها إلی استعمال المراوغه و الخداع و المغالطه تاره، و لغه الوعد و الوعید و التهدید تاره أخری.

و هی خطبه مفصله تناقلها الرواه و المؤرخون و أرباب الأدب و البلاغه خلفا عن سلف، و تشتمل علی مقدمه و عده فصول، نذکر منها ما یلیق بهذا المختصر.

ففی الفصل الرابع منها قالت علیها السّلام:

و لما اختار اللّه لأبی صلّی اللّه علیه و آله دار أنبیائه و مأوی أصفیائه، ظهرت فیکم حسیکه النفاق، و سمل جلباب الدین، و نطق کاظم الغاوین، و نبغ خامل الآفلین، و هدر فنیق المبطلین.

الی آخر الخطبه کما مرّ عن الاحتجاج فی هذا الفصل الرقم 4 بتفاوت و زیاده فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:334

المصادر:

فی رحاب محمد و أهل بیته علیهم السّلام: ص 45.

23
المتن:

قال السید القزوینی فی مقدمه خطبه الزهراء علیها السّلام کلاما منه فی سرّ مطالبتها بفدک:

من الممکن أن یقال: إن السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام الزاهده عن الدنیا و زخارفها و التی کانت بمعزل عن الدنیا و مغریات الحیاه، ما الذی دعاها إلی هذه النهضه و إلی هذا السعی المتواصل و الجهود المستمره فی طلب حقوقها؟

و ما سبب هذا الإصرار و المتابعه بطلب فدک و الاهتمام بتلک الأراضی و النخیل، مع ما کانت تتمتّع به السیده فاطمه علیها السّلام من علوّ النفس و سموّ المقام؟

و ما الداعی إلی طلب الدنیا التی کانت أزهد عندهم من عفطه عنز، و أحقر من عظم خنزیر فی فم مجذوم، و أهون من جناح بعوضه؟

و ما الدافع بسیده نساء العالمین علیها السّلام أن تتکلّف هذا التکلّف، و تتجشّم هذه الصعوبات المجهده للمطالبه بأراضیها، و هی تعلم أن مساعیها تبوء بالفشل و أنها لا تستطیع التغلب علی الموقف، و لا تتمکن من انتزاع تلک الأراضی من المغتصبین؟

هذه أسئله یمکن أن تتبادر إلی الأذهان حول الموضوع.

الجواب: أولا: إن السلطه حینما صادرت أموال السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام و جعلتها فی میزانیّه الدوله- بالاصطلاح الحدیث-، کان هدفهم تضعیف جانب أهل البیت علیهم السّلام؛ أرادوا أن یحاربوا علیا علیه السّلام محاربه اقتصادیه؛ أرادوا أن یکون علی علیه السّلام فقیرا حتی لا یلتف الناس حوله، و لا یکون له شأن علی الصعید الاقتصادی. و هذه سیاسه أراد المنافقون

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:335

تنفیذها فی حق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حین قالوا: «لا تُنْفِقُوا عَلی مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّی یَنْفَضُّوا». «1»

ثانیا: لم

تکن أراضی فدک قلیله الإنتاج ضئیله الغلّات، بل کان لها وارد کثیر یعبأ به، بل ذکر ابن أبی الحدید أن نخیلها کانت مثل نخیل الکوفه فی زمان ابن أبی الحدید.

و ذکر الشیخ المجلسی عن کشف المحجه أن وارد فدک کان أربعه و عشرین ألف دینار فی کل سنه، و فی روایه أخری سبعین ألف دینار، و لعل هذا الاختلاف فی واردها بسبب اختلاف السنین. و علی کل تقدیر فهذه ثروه طائله واسعه، لا یصح التغاضی عنها.

ثالثا: أنها کانت تطالب من وراء المطالبه بفدک الخلافه و السلطه لزوجها علی بن أبی طالب علیه السّلام؛ تلک السلطه العامه و الولایه الکبری التی کانت لأبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فقد ذکر ابن أبی الحدید فی شرحه قال: سألت علی بن الفارقی مدرّس المدرسه الغربیه ببغداد فقلت له: أ کانت فاطمه صادقه؟ قال: نعم. قلت: فلم لم یدفع إلیها أبو بکر فدک و هی عنده صادقه؟

فتبسّم، ثم قال کلاما لطیفا مستحسنا مع ناموسه و حرمته و قلّه دعابته، قال:

لو أعطاها الیوم فدک بمجرد دعواها، لجاءت إلیه غدا و ادعت لزوجها الخلافه و زحزحته عن مقامه و لم یکن یمکنه الاعتذار، و الموافقه بشی ء، لأنه یکون سجّل علی نفسه بأنها صادقه فیما تدّعی، کائنا ما کان، من غیر حاجه إلی بیّنه و شهود.

رابعا: الحق یطلب و لا یعطی، فلا بدّ للإنسان المغصوب منه ماله أن یطالب بحقه لأنه حقه، حتی و إن کان مستغنیا عن ذلک المال و زاهدا فیه، و ذلک لا ینافی الزهد و ترک الدنیا و لا ینبغی السکوت عن الحق.

خامسا: إن الإنسان و إن کان زاهدا فی الدنیا راغبا فی الآخره، فإنه مع ذلک

یحتاج إلی المال لیصلح به شأنه، و یحفظ به ماء وجهه و یصل به رحمه، و یصرفه فی سبیل اللّه کما تقتضیه الحکمه.

______________________________

(1). سوره المنافقون: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:336

أ ما تری رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله- و هو أزهد الزهاد- کیف انتفع بأموال خدیجه فی سبیل تقویه الإسلام؟ کما مرّ کلامه صلّی اللّه علیه و آله حول أموال خدیجه.

سادسا: قد تقتضی الحکمه أن یطالب الإنسان بحقه المغضوب، فإن الأمر لا یخلو من أحد وجهین: إما أن یفوز الإنسان و یظفر بما یرید، و هو المطلوب و به یتحقّق هدفه من المطالبه، و إما أن لا یفوز فی مطالبته فلن یظفر بالمال، فهو إذ ذاک قد أبدی ظلامته و أعلن للناس أنه مظلوم و أن أمواله غصبت منه.

هذا، و خاصه إذا کان الغاصب ممن یدّعی الصلاح و الفلاح و یتظاهر بالدیانه و التقوی، فإن المظلوم یعرّفه للأجیال أنه غیر صادق فی دعواه.

سابعا: إن حمله المبادئ یتشبّثون بشتّی الوسائل الصحیحه لجلب القلوب إلیهم؛ فهناک من یجلب القلوب بالمال أو بالأخلاق أو بالوعد و أشباه ذلک.

و لکن أفضل الوسائل لجلب القلوب- قلوب کافه الطبقات- هو التظلّم و إظهار المظلومیه، فإن القلوب تعطف علی المظلوم کائنا من کان، و تشمئزّ من الظالم کائنا من کان، و هذه خطه ناجحه و ناجعه لتحقیق أهداف حمله المبادئ الذین یریدون إیجاد الوعی فی النفوس عن طریق جلب القلوب إلیهم، و هناک أسباب و دواع أخری لا مجال لذکرها.

لهذه الأسباب قامت السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام و توجّهت نحو مسجد أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لأجل المطالبه بحقها.

إنها لم تذهب إلی دار أبی بکر

لیقع الحوار بینها و بینه فقط، بل اختارت المکان الأنسب و هو المرکز الإسلامی یومذاک، و مجمع المسلمین حینذاک و هو مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:337

کما و أنها اختارت الزمان المناسب أیضا لیکون المسجد غاصّا بالناس علی اختلاف طبقاتهم من المهاجرین و الأنصار، و لم تخرج وحدها إلی المسجد، بل خرجت فی جماعه من النساء و کأنها فی مسیره نسائیه، و قبل ذلک تقرّر اختیار موضع من المسجد لجلوس بضعه رسول اللّه و حبیبته، و علّقوا سترا لتجلس السیده فاطمه علیها السّلام خلف الستر، إذ هی فخر المخدرات و سیده المحجّبات.

کانت هذه النقاط مهمه جدا.

و استعدّ أبو بکر لاستماع احتجاج سیده نساء العالمین و ابنه أفصح من نطق بالضاد و أعلم امرأه فی العالم کله.

خطبت السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام خطبه ارتجالیه منظّمه منسقه بعیده عن الاضطراب فی الکلام، و منزّهه عن المغالطه و المراوغه و التهریج و التشنیع، بل و عن کل ما لا یلائم عظمتها و شخصیتها الفذّه و مکانتها السامیه.

و تعتبر هذه الخطبه معجزه خالده للسیده فاطمه الزهراء علیها السّلام، و آیه باهره تدلّ علی جانب عظیم من الثقافه الدینیه التی کانت تتمتّع بها هذه الصدیقه.

و أما الفصاحه و البلاغه، و حلاوه البیان، و عذوبه المنطق، و قوه الحجه، و متانه الدلیل، و تنسیق الکلام، و إیراد أنواع الاستعاره بالکنایه، و علو المستوی، و الترکیز علی الهدف، و تنوّع البحث، فالقلم وحده لا یستطیع استیعاب الوصف، بل لا بدّ من الاستعانه بذهن القارئ.

کانت السیده فاطمه علیها السّلام مسلّحه بسلاح الحجه الواضحه و البرهان القاطع و الدلیل القوی المقنع، و کان المسلمون الحاضرون فی

المسجد ینتظرون کلامها و یتلهّفون إلی نتیجه الحوار و الاحتجاج الذی لم یسبق له مثیل إلی ذلک الیوم.

جلست السیده فی المکان المعدّ لها خلف الستر، و لعل دخولها یومذاک کان لأول مره بعد وفاه أبیها الرسول الأعظم صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:338

فلا عجب إذا هاجت بها الأحزان، و أنّت أنّه إنّنی أعجز عن التعبیر عن تحلیل تلک الأنّه و مدی تأثیرها فی النفوس.

أنّه واحده فقط بلا کلام، یهیّج عواطف الناس فیجهش القوم بالبکاء.

أنا ما أدری ما کانت تحمل تلک الأنّه من المعانی، و لما ذا أجهش الناس بالبکاء؟

و هل الأنّه الواحده تبکی العیون و تجری الدموع و تحرق القلوب؟

هذه ألغاز لا أعرف حلّها، و لعل غیری یستطیع حلّ هذه الألغاز!

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 289.

24
المتن:

عن جعفر بن محمد علیه السّلام: لما انصرفت فاطمه علیها السّلام من عند أبی بکر، أقبلت علی أمیر المؤمنین علیه السّلام: فقالت له: یا ابن أبی طالب! اشتملت مشیمه الجنین، و قعدت حجره الظنین؟ نقضت قادمه الأجدل، فخانک ریش الأعزل! هذا ابن أبی قحافه قد ابتزّنی نحیله أبی و بلیغه ابنیّ. و اللّه لقد أجدّ فی ظلامتی، و ألدّ فی خصامی، حتی منعتنی قیله نصرها، و المهاجره وصلها، و غضّت الجماعه دونی طرفها، فلا مانع و لا دافع.

خرجت- و اللّه- کاظمه، و عدت راغمه، و لیتنی لا خیار لی، لیتنی متّ قبل ذلک، متّ قبل ذلّتی، و توفّیت قبل منیّتی، عذیری فیک اللّه حامیا و منک عادیا. ویلاه فی کل شارق! ویلاه! مات المعتمد و وهن العضد. شکوای إلی ربی، و عدوای إلی أبی. اللهم أنت أشدّ قوه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:339

فأجابها أمیر المؤمنین علیه السّلام: لا ویل لک، بل الویل لشانئک. نهنهی من غربک یا بنت الصفوه و بقیه النبوه، فو اللّه ما ونیت فی دینی و لا أخطأت مقدوری، فإن کنت ترزئین البلغه فرزقک مضمون و لعیلتک مأمون، و ما أعدّ لک خیر مما قطع عنک، فاحتسبی.

فقالت: حسبی اللّه و نعم الوکیل.

و لندفع الإشکال الذی قلّما لا یخطر بالبال عند سماع هذا الجواب و السؤال، و هو:

إن اعتراض فاطمه علیها السّلام علی أمیر المؤمنین علیه السّلام فی ترک التعرّض للخلافه و عدم نصرتها و تخطأته فیهما- مع علمها بإمامته و وجوب اتباعه و عصمته، و أنه لم یفعل شیئا إلا بأمره تعالی و وصیه الرسول صلّی اللّه علیه و آله- مما

ینافی عصمتها و جلالتها.

فأقول: یمکن أن یجاب عنه بأن هذه الکلمات صدرت منها علیها السّلام لبعض المصالح، و لم تکن واقعا منکره لما فعله بل کانت راضیه، و إنما کان غرضها أن یتبیّن للناس قبح أعمالهم و شناعه أفعالهم، و أن سکوته علیه السّلام لیس لرضاه بما أتوا به.

و مثل هذا کثیرا ما یقع فی العادیات و المحاورات، کما أن ملکا یعاتب بعض خواصه فی أمر بعض الرعایا، مع علمه ببراءته من جنایتهم، لیظهر لهم عظم جرمهم، و أنه مما استوجب به أخصّ الناس بالملک منه المعاتبه.

و نظیر ذلک ما فعله موسی لما رجع إلی قومه غضبان أسفا، من إلقائه الألواح و أخذه برأس أخیه یجرّه إلیه، و لم یکن غرضه الإنکار علی هارون، بل أراد بذلک أن یعرّف القوم عظم جنایتهم و شده جرمهم، کما مرّ الکلام فیه.

و أما حمله علی أن شده الغضب و الأسف و الغیظ حملتها علی ذلک مع علمها بحقّیه ما ارتکبه علیه السّلام، فلا ینفع فی دفع الفساد، و ینافی عصمتها و جلالتها التی عجزت عن إدراکها أحلام العباد.

بقی هاهنا إشکال آخر و هو: أن طلب الحق و المبالغه فیه و إن لم یکن منافیا للعصمه، لکن زهدها علیها السّلام و ترکها للدنیا و عدم اعتدادها بنعیمها و لذاتها و کمال عرفانها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:340

و یقینها بفناء الدنیا و توجّه نفسها القدسیه و انصراف همّتها العالیه دائما إلی اللذات المعنویه و الدرجات الأخرویه، لا تناسب مثل هذا الاهتمام فی أمر فدک و الخروج إلی مجمع الناس و المنازعه مع المنافقین فی تحصیله.

و الجواب عنه من وجهین:

الأول: إن ذلک لم یکن حقا مخصوصا لها، بل کان أولادها

البرره الکرام مشارکین لها فیه، فلم یکن یجوز لها المداهنه و المساهله و المحاباه و عدم المبالاه فی ذلک، لیصیر سببا لتضییع حقوق جماعه من الأئمه الأعلام علیهم السّلام و الأشراف الکرام.

نعم، لو کان مختصّا بها، کان لها ترکه و الزهد فیه و عدم التأثر من فوته.

الثانی: إن تلک الأمور لم تکن لمحبه فدک و حبّ الدنیا، بل کان الغرض إظهار ظلمهم و جورهم و کفرهم و نفاقهم، و هذا کان من أهمّ أمور الدین و أعظم الحقوق علی المسلمین.

و یؤیّده أنها علیها السّلام صرّحت فی آخر الکلام حیث قالت: «قلت ما قلت علی معرفه منّی بالخذله». و کفی بهذه الخطبه بیّنه علی کفرهم و نفاقهم، و نشیّد ذلک بإیراد روایه بعض المخالفین فی ذلک:

روی ابن أبی الحدید فی سیاق أخبار فدک، عن أحمد بن عبد العزیز الجوهری: أن أبا بکر لما سمع خطبه فاطمه علیها السّلام فی فدک، شقّ علیه مقالتها. فصعد المنبر فقال: أیها الناس! ما هذه الرعه إلی کل قاله؟ أین کانت هذه الأمانی فی عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ ألا من سمع فلیقل و من شهد فلیتکلّم.

إنما هو ثعاله شهیده ذنبه، مربّ بکل فتنه؛ هو الذی یقول: کروها جذعه بعد ما هرمت؛ تستعینون بالضعفه و تستنصرون بالنساء، کأم طحال أحبّ أهلها إلیها البغی. ألا إنی لو أشاء أن أقول لقلت، و لو قلت لبحت، إنی ساکت ما ترکت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:341

ثم التفت إلی الأنصار فقال: قد بلغنی- یا معاشر الأنصار- مقاله سفهائکم، و أحقّ من لزم عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنتم؛ فقد جاءکم فاویتم و نصرتم، ألا و إنی لست باسطا

یدا و لسانا علی من لم یستحقّ ذلک منا .... ثم نزل.

فانصرفت فاطمه علیها السّلام إلی منزلها.

ثم قال ابن أبی الحدید: قرأت هذا الکلام علی النقیب یحیی بن أبی زید البصری، فقلت له: بمن یعرّض؟ فقال: بل یصرّح. قلت: لو صرّح لم أسألک. فضحک و قال: بعلی بن أبی طالب علیه السّلام. قلت: أ هذا الکلام کله لعلی علیه السّلام؟! قال: نعم، إنه الملک یا بنی. قلت: فما مقاله الأنصار؟ قال: هتفوا بذکر علی علیه السّلام فخاف من اضطراب الأمر علیه فنهاهم.

فسألته عن غریبه، فقال: ما هذه الرعه- بالتخفیف- أی: الاستماع و الإصغاء. و القاله:

القول. و ثعاله: اسم للثعلب علم غیر مصروف، مثل ذؤاله للذئب. و شهیده ذنبه أی:

لا شاهد علی ما یدّعی إلا بعضه و جزء منه، و أصله مثل، قالوا: إن الثعلب أراد أن یغری الأسد بالذئب فقال: إنه أکل الشاه التی أعددتها لنفسک. قال: فمن یشهد لک بذلک؟

فرفع ذنبه و علیه دم، و کان الأسد قد افتقد الشاه. فقبل شهادته و قتل الذئب.

و مربّ: ملازم؛ أربّ: لازم بالمکان. و کرّوها جذعه: أعیدوها إلی الحال الأولی، یعنی: الفتنه و الهرج. و أم طحال: امرأه بغی فی الجاهلیه، فضرب بها المثل؛ یقال: أزنی من أم طحال، انتهی.

أقول: الرعه بالراء- کما فی نسخ الشرح- بمعنی الاستماع، لم نجده فی کلام اللغویین، و یمکن أن یکون بالدال المهمله بمعنی السکون، و یکون الغلط من النساخ، و یکون تفسیر النقیب بیانا لحاصل المعنی.

و روی أیضا عن أحمد بن عبد العزیز الجوهری، عن هشام بن محمد، عن أبیه، قال:

قالت فاطمه علیها السّلام لأبی بکر: إن أم أیمن تشهد لی أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أعطانی

فدک. فقال لها:

یا بنه رسول اللّه، و اللّه ما خلق اللّه خلقا أحبّ إلیّ من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أبیک، و لوددت أن السماء وقعت علی الأرض یوم مات أبوک. و اللّه لأن تفتقر عائشه أحبّ إلیّ من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:342

أن تفتقری. أ ترانی أعطی الأسود و الأحمر حقه و أظلمک حقک و أنت بنت رسول اللّه؟

إن هذا المال لم یکن للنبی صلّی اللّه علیه و آله، إنما کان من أموال المسلمین، یحمل النبی صلّی اللّه علیه و آله به الرجال و ینفقه فی سبیل اللّه. فلما توفی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ولّیته کما کان یلیه.

قالت: و اللّه لا کلّمتک أبدا. قال: و اللّه لا هجرتک أبدا. قالت: و اللّه لأدعونّ اللّه علیک.

قال: و اللّه لأدعونّ اللّه لک.

فلما حضرتها الوفاه، أوصت أن لا یصلّی علیها. فدفنت لیلا، و صلّی علیها العباس بن عبد المطلب، و کان بین وفاتها و وفاه أبیها اثنتان و سبعون لیله.

و من روایاتهم الصحیحه الصریحه فی أنها علیها السّلام استمرّت علی الغضب حتی ماتت، ما رواه مسلم و أبو داود فی صحاحهما، و أورده فی جامع الأصول فی الفصل الثالث من کتاب المواریث فی حرف الفاء عن عائشه، قالت:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام سألت أبا بکر الصدیق بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یقسّم لها میراثها مما ترک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مما أفاء اللّه علیه. فقال لها أبو بکر: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال:

لا نورّث، ما ترکناه صدقه. فغضبت فاطمه علیها السّلام فهجرته، فلم تزل بذلک حتی توفّیت.

و

عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر إلا لیالی.

و کانت تسأله أن یقسّم لها نصیبها مما أفاء اللّه علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله من خیبر و فدک و من صدقته بالمدینه. فقال أبو بکر: لست بالذی أقسّم من ذلک، و لست تارکا شیئا کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یعمل به فیها إلا عملته، فإنی أخشی إن ترکت شیئا من أمره أن أزیغ. ثم فعل ذلک عمر.

فأما صدقته بالمدینه، فدفعها عمر إلی علی علیه السّلام و العباس و أمسک خیبر و فدک و قال:

هما صدقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، کانتا لحقوقه و نوائبه و أمرهما إلی من ولّی الأمر. قال: فهما علی ذلک إلی الیوم.

و قال فی جامع الأصول: أخرجه مسلم، و لم یخرج منه البخاری إلا قوله: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: لا نورّث، ما ترکناه صدقه. و لقله ما أخرج منه لم تعلم له علامه، و أخرج داود نحو مسلم، انتهی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:343

تبیین: اعلم أن المخالفین فی صحاحهم رووا أخبارا کثیره فی أن من خالف الإمام و خرج من طاعته و فارق الجماعه و لم یعرف إمام زمانه، مات میته جاهلیه.

روی فی جامع الأصول من صحیح مسلم و النسائی عن أبی هریره، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من خرج من الطاعه و فارق الجماعه فمات، مات میته جاهلیه.

و روی البخاری و مسلم فی صحیحیهما، و روی فی جامع الأصول أیضا عنهما، عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من کره من أمیره شیئا فلیصبر، فإنه

من خرج من طاعه السلطان شبرا مات میته جاهلیه.

و فی روایه أخری: فلیصبر علیه، فإن من فارق الجماعه شبرا فمات، فمیتته جاهلیه.

فروی مسلم فی صحیحه، و ذکره فی جامع الأصول أیضا عن نافع، قال: لما خلعوا یزید و اجتمعوا علی ابن مطیع، أتاه ابن عمر، فقال عبد اللّه: اطرحوا لأبی عبد الرحمن و ساده. فقال له عبد اللّه بن عمر: إنی لم آتک لأجلس، أتیتک لأحدّثک حدیثا سمعته من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: من خلع یدا من طاعه لقی اللّه یوم القیامه و لا حجه له، و من مات و لیس فی عنقه بیعه مات میته جاهلیه.

و أما من طرق أصحابنا، فالأخبار فیه أکثر من أن تحصی و ستأتی فی مضانّها، فنقول:

لا أظنک ترتاب بعد ما أسلفناه من الروایات المنقوله من طریق المخالف و المؤالف فی أن فاطمه علیها السّلام کانت ساخطه علیهم، حاکمه بکفرهم و ضلالهم، غیر مذعنه بإمامتهم و لا مطیعه لهم، و أنها استمرّت علی تلک الحاله حتی سبقت إلی کرامه اللّه و رضوانه.

فمن قال بإمامه أبی بکر، لا محیص له عن القول بأن سیده نساء العالمین علیها السّلام و من طهّرهم فی کتابه من کل رجس و قال النبی صلّی اللّه علیه و آله فی فضلها ما قال، قد ماتت میته جاهلیه و میته کفر و ضلال و نفاق!

و لا أظن ملحدا و زندیقا رضی بهذا القول الشنیع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:344

و من الغرائب أن المخالفین لما اضطروا و انسدّت علیهم الطرق، لجئوا إلی منع دوام سخطها علیها السّلام علی أبی بکر، مع روایتهم تلک الأخبار فی کتبهم المعتبره.

و روایتهم أن أمیر المؤمنین علیه السّلام

لم یبایع أبا بکر فی حیاه فاطمه علیها السّلام و لا بایعه أحد من بنی هاشم إلا بعد موتها، و أنه کان لعلی علیه السّلام وجه فی الناس حیاه فاطمه علیها السّلام، فلما توفّیت انصرفت وجوه الناس عن علی علیه السّلام، فلما رأی ذلک ضرع إلی مصالحه أبی بکر؛ روی ذلک مسلم فی صحیحه و ذکره فی جامع الأصول فی الباب الثانی من کتاب الخلافه فی حرف الخاء.

و لا یخفی و هن هذا القول بعد ملاحظه ما تقدم علی ذی مسکه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 323 ح 9، عن الأمالی.

2. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 295، شطرا من صدره.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 742 ح 1، عن الأمالی للطوسی.

4. مثالب النواصب لابن شهرآشوب (مخطوط): ص 71.

5. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للعطاردی: ص 377 ح 4.

الأسانید:

فی الأمالی: أخبرنا محمد بن أحمد بن شاذان، عن محمد بن علی بن المفضل، عن محمد بن علی بن معمر، عن محمد بن الحسین الزیّات، عن أحمد بن محمد، عن أبان بن عثمان، عن أبان بن تغلب، عن جعفر بن محمد علیه السّلام.

25
المتن:
اشاره

قال الشیخ عبد المنعم الفرطوسی فی خطبه الزهراء علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:345 بضعه المصطفی و ناهیک فیهامن بتول زکیّه زهراء

کلّهم قد وعوا مقاله طه فی علاها و ما لها من علاء

هذه بضعتی رضای رضاهاو استیاء الزهراء عین استیائی

عجبا فی البتول کیف أضاعواذمّه المصطفی بغیر وفاء

کیف شحّوا و أحمد قد حباهافدکا نحله بکل سخاء

منعوها عن إرثها من أبیهادون ما حجه و دون اختشاء

غصبوا حقها جهارا فأبدواکل ما أضمروا لها فی الخفاء

أنکروا فرض إرثها من أبیهاو هی کانت من أقرب الأقرباء

حین صدّوا ببدعه و نفاق فدکا عن سلیله الأنبیاء

و هی مما أفاء اللّه لطفالأبیها محمد من عطاء

ناشدتهم باللّه عهدا فعهداأن یفیقوا من سکره الجهلاء

فتعاموا عن الهدایه جهلاحین صمّوا عن منطق العقلاء

بعد ردّ منهم بما أثبتته أنها نحله بخیر ادعاء

و علی و أم أیمن للزهراء کانا من خیره الشهداء

و کفی حجه علی عهد طه بیدیها کانت بعدل القضاء

غیر أن النفوس بالغیّ مرضی من قدیم و ما لها من شفاء

فأتتهم بحجه قد تجلّت و هی أذکی توقّدا من ذکاء

و استثارت نفوسهم فرأتهاو هی موتی فی صوره الأحیاء

حین وافت و المسلمون حضورتتهادی فی لمّه من نساء

و أنیطت ملاءه ثم أنّت من أذاها فأجهشوا للبکاء

فاستفاضت منها بمسجد طه نفحات من خاتم الأنبیاء

فی بلیغ من الخطاب حکیم قصرت عنه ألسن البلغاء

بدأت بالثناء للّه فیه لسبوغ أسدی من الآلاء

و أقرّت بما له من أیادبعد توحیدها لرب السماء

ثم صلّت علی النبی أبیهاخاتم الرسل سید الأمناء

الموسوعه الکبری

عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:346 و أفاضت بالقول بعد نشیج متعال و أدمع خرساء

فله الحمد منعما بالعطایاملهما بالصواب و الاهتداء

مستفیضا بکل ما هو أسدی للبرایا من منّه و عطاء

و حباهم من کل خیر عمیم و نوال فی ساعه الابتداء

جمّ من کثره المواهب منه کلّ عدّ لها عن الإحصاء

و تناءی عن الجزاء علاهاأمدا لم ینل بأیّ جزاء

قطّ لا تدرک الخلائق منهاأبدا من تفاوت و تنائی

ندب الخلق لاستزاده هذامنه بالشکر بغیه الالتقاء

و استحقّ الثناء و الحمد منهم بعد إجزالها علی الأولیاء

و هو ثنّی لندبهم من سخاءبجمیع الأمثال و النظراء

کلمه التوحید

و هو اللّه لا إله سواه جلّ عزّا عن سائر الشرکاء

کلمه بالإخلاص یظهر منهاکنه تأویلها بدون خفاء

و هو قد ضمّن القلوب یقینامنه موصولها بدون امتراء

و أنار العقول بالفکر منهافأضاءت مدارک العقلاء

لیس ینقاد وصفه للسان لا تراه بالعین رؤیه رائی

لیس تدری الأوهام بعد قصورکیف أضحی من سائر الأنحاء

خلق الکائنات

أبدع الکائنات من دون شی ءسابق قبلها من الأشیاء

و براها من دون أیّ مثال قد بدا فاحتذاه خیر احتذاء

کوّن الکائنات حین براهاو هو عن خلق مثلها فی غناء

إنما رام أن یثبّت منه حکمه تستبین للحکماء

و لإظهار قدره الصنع منه و لتنبیههم علی الاهتداء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:347 کلّ هذا تعبّدا للبرایامع إعزازه لأهدی دعاء

جاعلا للمطیع منهم ثواباو عقابا لمن عصی فی الجزاء

لیذود العباد عن کل سخطو یحاشوا لجنه السعداء

الشهاده بالنبوه

و أنا للنبی أشهد حقاأنه کان خاتم الأنبیاء

قبل إرساله اجتباه و سمّی اسمه قبل ساعه الاجتباء

و اصطفاه الإله قبل ابتعاث للبرایا بأحسن الاصطفاء

حینما کانت الخلائق بالغیب احتجابا مکنونه بغطاء

و بستر من الأهاویل صینت و تغشّت مقرونه بالفناء

بعد علم منه بما سوف یأتی شامل من حوادث الآناء

عارفا فی مواقع تتجلّی لجمیع الأمور فی الانتهاء

بعث المصطفی لیکمل فیه کلّ أمر منه و کلّ مشاء

و لإمضاء حکمه فی البرایانافذا فی عزیمه و مضاء

و لإنفاذ ما یقدّر حتمامن إشاءاته و کلّ قضاء

فرأی هذه الخلائق طرّافرقا فی الأدیان دون التقاء

یعبدون الأوثان و النار کفرابعد عرفانهم لرب السماء

فأنار اللّه اهتداءً و رشدابأبی کل ظلمه عمیاء

و محی فیه من قلوب البرایابهم الشرک بعد کشف الغطاء

جلا عن عیونهم حین ظلّت غمما للعمی بأبهی جلاء

و لقد قام بالهدایه فیهم لهم منقذا من الإغواء

و حباهم بصیره بعد غیّ و هداهم للدین خیر اهتداء

و دعاهم لمنهج مستقیم بعد زیغ عن منهج الاستواء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:348

قبض رحمه و اختیار

و توفّاه ربه حین أدّی ما علیه للناس خیر أداء

قابضا روحه اختیارا لطه منه فی قبض رحمه و ارتضاء

فهو أضحی فی راحه و نعیم من بلاء الدنیا و کل عناء

حفّ من ربه الکریم امتنانابالرضا و الملائک الأمناء

و استفاض اللطف العمیم علیه رغدا فی جوار رب السماء

فصلاه البارئ علی خیر هادو أمین له من الأصفیاء

و رنّت نحوهم و قالت بلطف یا عباد الإله للجلساء

کتاب اللّه

أنتم الیوم نصب أمر و نهی بائتمار منکم له و انتهاء

حاملو دینه و أکرم وحی لکم منزل بخیر ضیاء

أمناء علی الرساله منه للبرایا من خیره البلغاء

و زعیم فیکم علی الحق منه بعد عهد أوحاه رب القضاء

و بقایا من الرشاد علیکم خلّفت و هی أکرم الخلفاء

و هی ذکر اللّه الحکیم کتاب ناطق صادق بدون افتراء

و سنا ساطع و نور مبین لکم لا مع بخیر اهتداء

قد أبینت منه البصائر کشفاو تبدّت أسراره بجلاء

و تجلّت ظواهر الحق صدقالکم منه بعد کشف الغطاء

قائد للرضوان من شایعوه باتباع لنهجه و اقتداء

و مؤدّ إلی النجاه استماعاو انقیادا له بدون إباء

حجج اللّه فیه تدرک نیلابعد قصد للحجه البیضاء

و جمیع العزائم الغرّ منه بعد تفسیرها من العلماء

و صنوف المحارم اللّاء فیهاقد تجلّی التحذیر للأولیاء

و براهینه التی قد کفتکم منه بالبیّنات خیر اکتفاء

و عظیم من الفضائل یتلورخصا أعطیت بخیر عطاء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:349

الشرائع المکتوبه

و حکیم من الشرائع مماکتبت فیکم بأمر القضاء

فهو قد طهّر العباد من الشرک بنور الإیمان و الاهتداء

و بفرض الصلاه فی الخلق منه أبعد الخلق عن عمی الکبریاء

و هو زکّاکم بخیر زکاهو هی منکم للرزق خیر نماء

و أقرّ الإخلاص بالصوم فیکم بعد تثبیته بغیر انتفاء

و أقام الإسلام بالحج فیکم بعد تشییده بخیر بناء

و لقد نسّق القلوب بعدل شامل فیکم بدون اعتداء

و موالاه آل طه نظام مستقیم لملّه الحنفاء

و أمان إمامه الحق منّامن جمیع التفریق بعد التقاء

و کریم الجهاد للدین عزّمنه و الصبر موجب للجزاء

و علیکم قد أوجب الأمر بالمعروف رعیا لصالح الأولیاء

و وقاء من سخط رب البرایاکان برّ البنین للآباء

و صلاه الأرحام منساه العمر و منماته بأزکی نماء

و القصاص المفروض خیر حیاهو هو حقن منه لسفک الدماء

و وفاء العباد بالنذر تعریض لغفران سائر الأخطاء

و اعتدال المیزان فی الوزن تغییر لبخس الحقوق عند الشراء

و

نهی عن تناول الخمر تنزیها عن الرجس ساعه الانتهاء

و حجابا لهم عن اللعن منه کان تحریمه لقذف النساء

و اجتناب العباد عن سرقات لیصانوا فی عفّه و حیاء

و وجوب الإخلاص للّه تبعید عن الشرک للوری و الریاء

فاتقوه و راقبوا اللّه فیمافرض اللّه أحسن الاتقاء

لا تموتوا إلا علی دین طه أنتم یا معاشر الحنفاء

و أطیعوا فی الأمر و النهی طرّاخالق الخلق فی أتمّ اختشاء

و هو فی ذکره المبارک أوحی لیس یخشی البارئ سوی العلماء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:350

أنا فاطمه و أبی محمد صلّی اللّه علیه و آله

ثم قالت: أعود بالقول فیکم مثلما قلت ساعه الابتداء

أیها الناس إنّنی بنت طه و أبی الطهر خاتم الأنبیاء

و أنا لا أقول ما قلت فیکم غلطا من ضلاله و افتراء

و فعالی و لا تکون فعالی شططا عن مناهج الاستواء

قد أتاکم هاد عزیز علیه ما عنتّم فیکم من الرحماء

هو فیکم حقّا أبی حین یعزی دون ما کان عندکم من نساء

و أخ صادق الولاء لابن عمی دون باقی رجالکم فی الإخاء

قد أتی صادعا نذیرا إلیکم بالرسالات من إله السماء

مائلا عن مدارج الشرک عدلامستقیما فی مسلک الاهتداء

ضاربا بعد أخذه الکظم منهم ثبج المشرکین دون انثناء

داعیا بالهدی و بالوعظ رشدالإله الوری بخیر دعاء

و هو ما زال ثابت العزم حتی هزم الجمع مدبرا للوراء

و تجلّی عن صبحه اللیل و الحق تفرّی عن محضه بجلاء

و غدا الدین ناطقا و استکانت و هی خرسی شقاشق الجهلاء

و تردّی وشیظ کلّ نفاق و انبرت کل عقده للریاء

و نطقتم بالحق فی خیر بیض من خماص البطون دون امتلاء

و قدیما کنتم علی نهج هلک و شفا حفره لنار الشقاء

مذقه الشاربین فی کل شرب نهزه الطامعین عند الرجاء

قبسه للعجلان من کل سارموطئا للأقدام دون وقاء

طرقا تشربون و القدّ فیه أنتم تقتاتون عند الغذاء

لیس فیکم غیر الأذلّه ذلّاأبدا خاسئین دون إباء

و تخافون أن تنالوا اختطافاو هوانا من کل دان و نائی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:351

فأنقذکم اللّه بمحمد صلّی اللّه علیه و آله

فکفاکم محمد حین أضحی لکم منقذا عظیم البلاء

بعد بلوی مریره برجال بهم من عتاه رهط الشقاء

و ذئاب الأعراب بعد غواهمن أهالی الکتاب أهل العداء

فهداکم بعد التی و اللتیّامن عماکم إلی صراط سواء

کلما أوقدوا من الحرب ناراأخمدت من هداه بالانطفاء

أو بدا ناجما من الشرک قرن للأعادی فیکم عظیم العناء

قذف المرتضی أخاه بأحمی لهوات من جمره الهیجاء

فأتاها و لیس یرجع إلاو هی برد فی ساعه الانکفاء

واطئا و قدها بأخمص حق حاملا فی الإله کل بلاء

و مجدّا فی أمره غیر وان و قریبا من خاتم الأنبیاء

کادحا ناصحا لرب البرایاسیّدا فی عصابه الأولیاء

و هو فی اللّه لیس تأخذ فیه لومه اللائمین طول البقاء

حین أنتم فی رغده و أمان أبدا وادعون بعد الهناء

ترقبون الإیقاع و الفتک فیناکل حین غدرا بدون وفاء

أبدا تنکصون عند نزال و تفرّون عند وقت اللقاء

و حین اختار اللّه نبیه صلّی اللّه علیه و آله

و مذ اختار خالق الخلق زلفیّ خیر دار لخاتم الأصفیاء

نبغ الخامل الغویّ نشاطاو تجلّت حسیکه للریاء

و اغتدی بالیا و کان قشیباقبل هذا للدین خیر رداء

و اعتلی هادرا فنیق ضلال بعد نطق لکاظم الأشقیاء

و الخبیث الشیطان أطلع فیکم رأسه هاتفا بشرّ نداء

فرآکم لدعوه الکفر منه مستجیبین عند وقت الدعاء

و خفافا عند النهوض ضلالاو غضابا له بدون رضاء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:352 فنهضتم و الکلم بعد رحیب و کفرتم و العهد لیس بنائی

قبل أن یقبر الرسول و یلفی جرحنا فیه ماثلا للشفاء

حذر الفتنه التی قد زعمتم و لعمری سقطتم فی البلاء

فابتعادا لکم و هیهات أنّی أنتم تؤفکون دون ارعواء

نبذتم کتاب اللّه

و کتاب الباری أمام الماقی و نبذتم أحکامه للوراء

واضحات منه الأوامر جهراو النواهی لکم بدون خفاء

باهرات أعلامه زاهرات کلّ أحکامه إلی کلّ رائی

لائحات منه الزواجر ردعالکم دون خیفه و انتهاء

قد رغبتم عنه عمّی و حکمتم بسواه من شده الافتراء

بئس للظالمین منکم نکالابعد زیغ عن منهج الاستواء

و الذی یبتغی سوی الحق دینافمن الخاسرین یوم الجزاء

ثم لم تلبثوا قلیلا إلی أن سلست فی القیاد دون إباء

فأخذتم تورون جمره حقدو تهیجو کامن البغضاء

تستجیبون رغبه و انقیادالهتاف الشیطان عند النداء

و لإطفاء نور دین جلیّ و لإهمال سنه الأصفیاء

تشربون الشراب حسوا فحسواحینما تشربونه فی ارتغاء

و تسیرون بالعداء لأهل البیت فی الخمر ضلّه و الضراء

بعد صبر منهم علی مثل حزّ السیف منکم و الوخز فی الأحشاء

و زعمتم بأننا لم نورّث أیّ إرث منه و أیّ حباء

أ فحکما للجاهلیه تبغون و هذا عهد عن الدین نائی

أ تری من یکون أحسن حکماو قضاء من حکم رب القضاء

قد تجلّی بلی لدیکم بأنی بنت طه کطلعه من ذکاء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:353

تقریع الأنصار

و رمت للأنصار بالطرف منهاثم قالت بحسره و رثاء

أنتم معشر النقیبه و الحزم و أعضاد مله الحنفاء

و رعاه الإسلام بعد احتضان منکم للإسلام فی الابتداء

أ فلستم آویتم و نصرتم و بنیتم للدین خیر بناء

کیف یعرو هذا التغافل منکم و التغاضی من رقده و انطواء

أیّ شی ء هذی الغمیزه منکم عن حقوقی بدون أیّ ارعواء

ما لکم عن إغاثتی أیّ عذربعد تقصیرکم بوقت النداء

أو ما قال یحفظ المرء طه حین یرعی فی ولده النجباء

بید عجلان ذا إهاله أنتم قد خلّفتم إفکا بدون بطاء

و لکم طاقه علی ردّ حقی و اقتدار لنصره الأزکیاء

أ تقولون مات محمد صلّی اللّه علیه و آله

أ تقولون أنتم مات طه و لعمری خطب جلیل البلاء

واسع وهنه العظیم رحیب دون رتق لفتقه المترائی

و له الأرض أظلمت بعد کسف لسنا بدرها و نور ذکاء

و عرا فی النجوم منه انتثارحین أکدی علیه کلّ رجاء

و بدا فی الجبال منه خشوع و أضیع الحریم دون وقاء

تلک و اللّه کربه لا تضاهی و هی أدهی مصیبه عشواء

أعلن الذکر بالتلاوه فیهاهاتفا فیکم بکلّ فناء

و هو حکم حتم و فصل قضاءحلّ قدما فی سائر الأنبیاء

أ فإن مات أو أصیب انقلبتم بعد طه ضلاله للوراء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:354

بنی قیله

یا بنی قیله أ أهضم إرثی من أبی جهره بشرّ اعتداء

و بمر أیّ أنتم و مسمع منی فی مکان دان بدون تنائی

و لکم عدّه و خیر عدیدو سلاح و سطوه الأقویاء

لا تغیثون صرخه من صریخ لا تجیبون عند وقت الدعاء

أ فلستم وصفتم بصلاح و عرفتم فی نجده و إباء

خیر جند و نخبه قد حبیتم لبنی أحمد بخیر اصطفاء

أو لستم قاتلتم العرب کدّاو تحمّلتم عظیم العناء

و قدیما کافحتم دون و هن أمه بعد أمه بمضاء

حیث کنا و حیث کنتم جمیعامعنا فی تعاون و التقاء

قطّ لا تبرحون فی کل حین بائتمار لأمرنا و انتهاء

أ فأنتم جبنا تفرّون عنابفراق منکم بدون اتقاء

حین دارت رحی الرشاد و درّت حلبه الدهر فی معین الرواء

و استکانت للشرک ثغره غیّ خضعت ذلّه بدون إباء

و عری فوره الضلال سکوت و تلاشت نار العمی بانطفاء

و نظام الدین استتمّ کمالابعد فوضی عمت بکم و شقاء

کیف حزتم بعد البیان و صرتم بعد إعلانکم بهذا الخفاء

و نکصتم بعد النهوض نکولاو رجعتم للشرک بعد اهتداء

فشنارا لکم و بؤسا لقوم نکثوا عهدهم بدون وفاء

أ فتخشونهم من الرعب خوفاو هو أولی بالخوف و الاختشاء

فاعملوا إنکم ستجزون عدلاأجر أعمالکم بیوم اللقاء

أ فأخلدتم إلی الخفض لهوابعد جدّ فی دینکم و عناء

و دفعتم

عنها الذی هو أحری من سواه فی منصب الخلفاء

و هو أولی بالبسط و القبض منهم بعد فقدان خاتم الأنبیاء

و نجوتم بالضیق من کل وسع و خلوتم فی رغده و هناء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:355 ما وعیتم مججتم و دسعتم ما تسوّغتم من الارتواء

إن کفرتم و من علی الأرض طرّافهو عن سائر الوری فی غناء

و أنا قلت کل ذلک ردعالکم عن ضلاله الکبریاء

بعد علم منی بخذله کفرخامرتکم و رغده و ریاء

غیر أنی من نفثه الغیض أدلی ببیانی و شدّه البرحاء

و لحزن من فیضه النفس یطغی و لتقدیم حجه بیضاء

دونکم بالشنار فاحتقبوهانقبه دبره بدون وطاء

و هی موسومه من اللّه بالسخط ستبقی عارا بدون انقضاء

و عذاب الجحیم أسوأ عقبی و مالا لکم بیوم الجزاء

سیری الظالمون أیّ انقلاب لهم عند ساعه الانتهاء

و أنا للبغاه بنت نذیرمن شدید العذاب یوم البقاء

احتجاج الزهراء علیها السّلام علی أبی بکر

و تناهی بها الحدیث فقالت و هی تدلی بالحجه البیضاء

لأبی بکر و هو یصغی إلیهابین حشد من مجمع الجلساء

أبدین اللّه الذی فیه جاءت للبرایا شرائع الأصفیاء

أنت تعطی إرثا و أمنع إرثی من أبی دون سائر الأبناء

ما لکم قد ترکتم الذکر عمداو هو یبدو أمامکم من وراء

أ خصّصتم بآیه أخرجتنادون باقی الأبناء و الآباء

أم بحکم الکتاب أعلم أنتم من علی و أحمد فی القضاء

أ تقولون أهل شرعین کاناأ فلسنا من ملّه الحنفاء

ها هو الذکر شاهد و لسان ناطق صادق بغیر افتراء

حین أضحی میراث داود فیه لسلیمان دون أیّ خفاء

و لیحیی المیراث من زکریاو هو أمسی ولیّه فی الدعاء

قال: هب لی یا رب منک ولیّاوارثا لی فأنت ربّ العطاء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:356 قال فیه: یوصیکم للبرایافی اقتسام المیراث بعد الفناء

مثل حظّ للأنثیین یکافی ذکر من بنیکم فی العطاء

و الوصایا للوالدین بخیرحین یبقی خیر و للأقرباء

و جمیع الأرحام أولی

ببعض بعضهم فی کتاب ربّ القضاء

أ فلا تکتفون فیما أتاکم منه نصّا و فیه خیر اکتفاء

فتحمّل أعباءها سوف تأسی حین منها تنوء بالأعباء

یوم تلقاک عند حشر و نشرمثقلا بالأوزار یوم اللقاء

فالزعیم النبی و الحکم الله و نعم المیعاد یوم الجزاء

جواب أبی بکر

فتصدّی منهم أبو بکر ردّالاحتجاج الزهراء دون ارعواء

قال: یا بنت أحمد کان طه برجال الهدی من الرحماء

و علی الکافرین کان عقاباو عذابا صبّا عظیم البلاء

إن غزوناه فی انتساب وجدناه أباک من دون باقی النساء

و أخا إلفک الحمیم علی دون باقی الأصحاب و الرفقاء

آثر المرتضی علی کل خلّ و اغتدی عونه علی الخصماء

لا یوالیکم سوی السعداءلیس یقلوکم سوی الأشقیاء

أنتم عتره النبی اجتباکم ربکم للوری بخیر اجتباء

و أدلّاؤنا علی الخیر رشداو طریق لجنّه السعداء

أنت یا خیره النساء مقاماو ابنه الحقّ خیره الأصفیاء

لا تقولین غیر صدق و حقّ لیس فیه من ریبه و افتراء

غیر مردوده عن الحق ظلماو اغتصابا من سائر الحنفاء

و أنا رائد أ یکذب حقّارائد أهله بأیّ افتراء

و أنا أشهد الإله بصدق و هو بالحق خیره الشهداء

أنّنی قد سمعت من فم طه قال: إنا معاشر الأنبیاء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:357 کلّ فرد یورّث العلم منّالبنیه و حکمه الحکماء

کلّ میراث فضّه و نضارقد ترکنا یکون للأولیاء

فولیّ الأمور یحکم فیه حین یقضی بحکمه فی استواء

و رأینا بأن یکون سلاحاو کراعا لأمّه الحنفاء

فوضعناه فیهما کسواه لجهاد الکفار و الأشقیاء

و أنا ما انفردت فیه برأیی مستقلّا عن سائر الآراء

حیث قام الإجماع منهم علیه باتفاق ما بینهم و التقاء

و أنا فی یدیک حالی و مالی فاحکمی فیهما بکل مشاء

لیس یزوی علیک منّی شی ءلحجاب محصّن و وقاء

و لأنت الأمّ الزکیه طهراو سموّا لولدک الأزکیاء

و لک العزّ و السیاده فیناشرفا بعد فضلک المترائی

دون وضع للأصل و الفرع طرّامنک بعد العلوّ و الارتقاء

کلّ حکم علیّ

یصدر ماض نافذ منک ساعه الإمضاء

أ تریدین أن أخالف طه بالذی تطلبین دون اهتداء

ردّها علی أبی بکر

فأجابت سبحان ربّ البرایالم یکن قطّ خاتم الأصفیاء

صادفا عن کتابه مستحلّابعض أحکامه بدون اختشاء

فهو طول الحیاه ما زال یقفوأثر الذکر فی أتمّ اقتفاء

أ مع الغدر تجمعون ضلالاقوله الزور ساعه الافتراء

مثلما کدتموه حیّا فهذاهو کید له عقیب الفناء

فکتاب الإله هذا لعمری حکم عادل بفصل القضاء

کلّ نصّ مخالف لکتاب الله منکم أحقّ بالامتراء

و هو أوحی میراث داود حقّالسلیمان دون أیّ مراء

قال: هب لی من آل یعقوب بعدی یرث الفضل خیره الأولیاء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:358 و أبان اللّه الفرائض طرّافی المواریث دون أیّ خفاء

عند توزیعه السهام بعدل لذویها بدون أیّ اعتداء

ما أزاح الرحمن فیه جلیّاشبهات العمی بدون غشاء

إنما سوّلت لک النفس أمرافاصطبارا علی عظیم البلاء

فتلا قائلا أبو بکر جهراقولها فی صراحه و جلاء

صدق اللّه و الرسول و حقّاصدقت بنت خاتم الأنبیاء

معدن الحکمه البلیغه رکن الدین عین المحجّه البیضاء

غیر مستنکر خطابک فینادون قول منّی صوابک نائی

ها هم المسلمون قد قلّدونی فتقلّدت منصب الخلفاء

و أخذت الذی أخذت بشوری و اتفاق و هم من الشهداء

غیر مستأثر بما کان منّی دونهم فی بدایه و انتهاء

و هی قالت لهم عقیب التفات معشر المسلمین و الحنفاء

کیف أسرعتم عقیب التغاضی عن قبیح الفعال للافتراء

أ فلا تقرءون قرآن ربی أنتم فی تدبّر و اهتداء

أم علی تلکم القلوب من الریبه أقفال ضلّه و امتراء

بل علیها قد ران ما قد أسأتم من قبیح الأفعال و الأخطاء

آخذا عند ذاک بالسمع منکم و جمیع الأبصار بعد غطاء

ساء و اللّه ما به قد أشرتم و اغتصبتم فی ساعه الاعتداء

عن قریب یکون حملا علیکم بعد غبّ من أثقل الأعباء

عند کشف الغطاء و الستر عنکم حینما تصبحون دون وقاء

بئس للظالمین فالنار مثوی و مقرّ لهم بیوم البقاء

لم تزل تقرع المسامع منهم مرتجات

بالیأس دون رجاء

تهزّ المشاعر الصمّ لکن وجدتها کالصخره الصماء

ثم قامت عنهم لقبر أبیهاتشتکی ما أصابها من بلاء

و استکانت لربها بانقطاع و أتت بیتها بدون غناء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:359

علی و الزهراء علیهما السّلام عتابها لأمیر المؤمنین علیه السّلام

و علی تطلّعا و انتظارالرجوع الزهراء من الرقباء

فرنّت نحوه بطرف حزین بین شکوی مریره و بکاء

و أثیرت منها الشجون و قالت عتبا یا ابن سید البطحاء

قد تواریت فاشتملت احتجاباشمله للجنین خلف غطاء

من توان قعدت دون نهوض حجره للظنین دون غناء

و لقد خان فیک من دون ریش أعزل عن منال کلّ رجاء

بعد ما قد نقضت قادمه الأجدل من جانبیک دون بناء

کیف تغضی عنّی و هذا فلان بزّنی نحلتی بغیر اتقاء

أنا ألفیته الألدّ عداءفی خصامی من سائر الخصماء

هذه قیله من الغدر عنّی حبست نصرها بغیر وفاء

و قلانی المهاجرون جمیعابعد قطع لوصلهم بجفاء

و لقد غضّت الجماعه دونی طرفها من غضابه و عداء

أنا لا دافع بقیت و لا مانع عنّی یصدّ کلّ اعتداء

و أنا قد خرجت کاظمه الغیظ بنفسی هوانا من شده الاستیاء

و لقد عدت منه راغمه الأنف هوانا من سطوه الکبریاء

و لعمری أضرعت خدّک ذلّاو خضوعا لهم بدون إباء

حینما قد أضعت حدّک صبرافتبقّیت دون أیّ وقاء

و افترشت التراب و افترست غابک هذی الذئاب دون اتقاء

قائلا ما کففت بعد تغاض طائلا ما أغنیت أیّ غناء

لیت أنّی قد متّ من دون ذلّی و اضطهادی من قبل یوم فنائی

و عذیری منه إله البرایاعادیا بعد محنتی و بلائی

و لنفسی منه و أنت کفیلی خیر حام فی ساعه الاحتماء

أنا ویلای عند کلّ صباح أنا ویلای عند کلّ مساء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:360 عضدی قد وهت و قد مات منّی عمدی فاغتدیت دون وقاء

أنا عدوای للإله و شکوای لحزنی بخاتم الأنبیاء

أنت ربی أشدّ حولا و بأساو نکالا منهم بیوم الجزاء

قال و هو الصبور:

لا ویل حقّالک لکن ویل لأهل العداء

نهنهی یا بنه النبوه عن وجدک صبرا فی سلوه و عزاء

أنا و اللّه ما ونیت عن الدین بیوم و لا عدوت قضائی

و إذا کنت تبتغین بهذابلغه من حطام دار الفناء

فهو للرزق ضامن و کفیل لک فیه من خیره الأمناء

و الذی قد أعدّ خیر و أبقی لک مما زووا بدار البقاء

فأجابت و أمسکت: هو حسبی و کفی جازیا بربّ السماء

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 278، عن ملحمه أهل البیت علیهم السّلام.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 570، عن ملحمه أهل البیت علیهم السّلام.

3. ملحمه أهل البیت علیهم السّلام: ج 3 ص 7.

26
المتن:

کلام المسعودی فی قصه فدک و خطبتها علیها السّلام:

... و أخبار من قعد عن البیعه، و من بایع، و ما قالت بنو هاشم، و ما کان من قصه فدک، و ما قاله أصحاب النص و الاختیار فی الإمامه، و من قال بإمامه المفضول و غیره، و ما کان من فاطمه علیها السّلام و کلامها متمثّله حین عدلت إلی قبر أبیها صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:361

المصادر:

1. مروج الذهب للمسعودی: ج 2 ص 311.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 380، عن مروج الذهب.

27
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی عدّ مناقبها علیها السّلام:

... و خوّفت أربعه من الصالحات: آسیه، عذّبت بأنواع العذاب، فکانت تقول: «رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّهِ» «1»؛ و مریم، خافت من الناس و هربت، «فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلَّا تَحْزَنِی» «2»؛ و خدیجه، عذلها النساء فی النبی صلّی اللّه علیه و آله فهجرنها، فقالت فاطمه علیها السّلام: أ ما کان أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ أ لا یحفظ فی ولده؟ أسرع ما أخذتم و أعجل ما نکصتم.

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 322.

28
المتن:

قال الشیخ الحر العاملی أن فاطمه علیها السّلام خطبت مرارا ....

و روی فیه: أن فاطمه ادّعت ثلاثه أشیاء: المیراث و النحله و سهم ذوی القربی، و أن أبا بکر لم یقبل شیئا منها بل منعها، و ان فاطمه علیها السّلام خطبت فی ذلک مره بعد أخری، و أنشدت شعرا، و أظهرت من التظلّم و الشکایه و التأذی و الغضب علی من غصبها و علی

______________________________

(1). سوره التحریم: الآیه 11.

(2). سوره مریم: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:362

من ساعده و علی من خذلها و لم ینصرها شیئا کثیرا بلیغا؛ لم أنقله خوفا من الإطاله، و جمیع تلک الروایات من طرق السنه لا من طرق الشیعه.

المصادر:

إثبات الهداه: ج 2 ص 358 ح 160.

29
المتن:

قال السید عبد الحسین شرف الدین فی المراجعه 104 فی خطبه الزهراء علیها السّلام.

و للزّهراء علیها السّلام حجج بالغه، و خطبتاها فی ذلک سائرتان، کان أهل البیت یلزمون أولادهم بحفظهما کما یلزمونهم بحفظ القرآن و قد تناولت أولئک الذین نقلوا البناء عن رص أساسه فبنوه فی غیر موضعه.

فقالت: یحهم أنّی زخزحودها- أی الخلافه- الطبن بأمور الدنیا و الدین، ألا ذلک هو الخسران المبین. و ما الذی نقموا من أبی الحسن؟ نقموا و اللّه منه نکیر سیفه و شده وطأته و تکال وقعته و تنمّره فی ذات اللّه .... الخ.

المصادر:

المراجعات: ص 289 المرجعه 104 رقم 15.

30
المتن:

قال النمازی الشاهرودی فی فصاحه سیدتنا فاطمه علیها السّلام:

فصاحه سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام تظهر من خطبتها الشریفه الغرّاء التی تحیّر من العجب منها و الإعجاب بها أحلام الفصحاء و البلغاء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:363

و أوردها أبو الفضل أحمد بن أبی طاهر فی کتاب بلاغات النساء، و ذکر أن مشایخ آل أبی طالب یروونها من آبائهم و یعلّمونها أبناءهم کما فی البحار (الطبع الکمبانی):

ج 8 ص 112.

و کذا تظهر فصاحتها من کلامها مع عائشه بنت طلحه، کما فی البحار (الطبع الکمبانی): ج 8 ص 102.

و کذا تظهر من شکایتها من أهل المدینه فی حال مرضها، کما فی البحار (الطبع الکمبانی): ج 10 ص 45، (و الطبع الجدید): ج 43 ص 158.

و کذا من کلماتها مع أمیر المؤمنین علیه السّلام حین انصرفت من عند أبی بکر:

یا ابن أبی طالب! اشتملت شمله شیمه الجنین، و قعدت حجره الظنین؟ .... (الطبع الکمبانی): ج 10 ص 43، (و الطبع الجدید): ج 43 ص 148.

المصادر:

مستدرک سفینه البحار للنمازی الشاهرودی: ج 8 ص 201.

31
المتن:

قال الزمخشری فی لفظ لمّه:

... و فی حدیث فاطمه علیها السّلام: أنها خرجت فی لمّه من نسائها، تتوطّأ ذیلها، حتی دخلت علی أبی بکر، أی جماعه من نسائها.

المصادر:

الفائق فی غریب الحدیث: ج 3 ص 331.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:364

32
المتن:

قال الزبیدی فی لمم:

... اللمّه: الجماعه من الناس، و روی عن فاطمه البتول علیها السّلام: أنها خرجت فی لمّه من نسائها، تتوطأ ذیلها، حتی دخلت علی أبی بکر فعاتبته.

المصادر:

لسان العرب: ج 12 ص 336.

33
المتن:

قال ابن المنظور فی ماده «لم»:

و فی حدیث فاطمه علیها السّلام: أنها خرجت- فی لمّه من نسائها تتوطأ ذیلها- إلی أبی بکر فعاتبته ....

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 308.

2. لسان العرب، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

34
المتن:

قال ابن الأثیر فی باب اللام مع المیم:

... فی حدیث فاطمه علیها السّلام: أنها خرجت فی لمّه من نسائها، تتوطأ ذیلها، إلی أبی بکر فعاتبته، أی فی جماعه من نسائها؛ قیل: هی ما بین الثلاثه إلی العشره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:365

المصادر:

1. النهایه فی غریب الحدیث و الأثر لابن الأثیر: ج 4 ص 373.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 380.

35
المتن:

قال کمال السید فی کیفیه مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی المسجد و إلقائها خطبتها الخالده:

لفّت فاطمه علیها السّلام خمارها و اشتملت بردائها و الإزار و نهضت بأمر اللّه.

ما بین دار فاطمه علیها السّلام و المسجد خطوات، قطعتها ثابته الخطی، لکأنّها محمد صلّی اللّه علیه و آله و عاد یصحّح مسار الإنسان من جدید؛ یقوده إلی منابع النور و الخلود.

جاءت فاطمه علیها السّلام، تحفّها نسوه و بنات، دخلت المسجد لتقول کلمتها للأمه و التاریخ.

و أنّت من وراء حجاب أنّه، هی أنّه هابیل قبل أن یموت؛ فیها عذابات آسیه، و حزن مریم، و لوعه یوکابد؛ بکی المهاجرون و بکی الأنصار و اهتزّ قلب کالصخر و لان.

قالت بنت آخر الأنبیاء و قرینه مؤسّس البلاغه فی العرب:

الحمد للّه علی ما أنعم، و له الشکر علی ما ألهم و الثناء بما قدّم، من عموم نعم ابتدأها، و سبوغ آلاء أسداها، و تمام منن أولاها؛ جمّ عن الإحصاء عددها ...، و ذکرها إلی قولها:

«وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ». «1»

غادرت الزهراء علیها السّلام المسجد و قد زلزلت الأرض زلزالها، و صرخ رجل غصب میراث أبیها: أقیلونی بیعتی ....

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 158.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:366

و نظر الرجال إلی حیث کشفت فاطمه علیها السّلام آفاق المستقبل، فإذا السحب الحمراء مخزونه بالرعود، و الأرض ملغومه بالزلازل و أنهار من دم و جماجم و ضحایا، و فرّ الإنسان. ألقی أمانه تهیّبت السماوات و الأرض عن حملها «وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولًا». «1»

المصادر:

و کانت صدیقه لکمال السید: ص 217.

36
المتن:
اشاره

شعر السید عباس المدرّسی فی قصه فدک و خطبه الزهراء علیها السّلام:

تاه فی رفرف النّدی خضراهافتثنّی بخصرها عطفاها

و ترامت غنّاء رائعه الحسن و طیف من الحیا یغشاها

فکأن الحسناء أتعبها المشی بصحراء تکتوی حصباها

فی فلاه طغت بها الشمس حتی لا تری قطره تبلّ الشفاها

تتراءی تحت النخیل مروجایتباری مع النسیم هواها

عین ماء مبرّد سقت الأرض و صابت بالبرد ریح صباها

قد تدلّت ثمارها و تناجت سعفاف النخیل فی أجواها

فدک فتنه الزمان و سحراک أرض و الجنه التی تهواها

سلمت جنبها من الغزو الزّحف فلم توجف الخیول ثراها

و کذلک الأنفال لیس لغیر الله و المصطفی الأمین جناها

و له حکمها فیعطی قلیلاأو کثیرا لمن یشا ما یشاها

و لکم أقطع النبی و أعطی الناس من نفلها التی أعطاها

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 72.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:367 و اصطفی من جمیع تلک المغانی فدکا کان عنده مجناها

آت حقّ القربی أتته بای لم تکن غیر فاطم مرماها

فحباها لبنته و هو أدری أن مرضی الإله فی مرضاها

و توفّی عن فاطم لیس إلالم یکن عند أحمد إلا ها

و غدت فی ید البتول تدرّ الخیر من کفّها إلی فقراها

و توالت بعد النبی قضایافتن عمّت الجمیع عماها

تلک مرویّه عن ابن الزکیّ السبط صحّ الأسناد عمّن رواها

ذاک لما استوی الخلیفه فی الحکم و صدّ الزهراء عن مرعاها

لبست ثوبها و لاثت خماراو بجلبابها استوت أنحاها

تطأ الأرض فی ذیول ثیاب سترت جسمها و غطّت علاها

فاطم مثل أحمد ممشاهاأو کأنّ الرسول یخطو خطاها

خطوات لو أنه کان حیّاو جری ما جری لکان خطاها

فتمشّت فی لمّه من حفیدمن بنیها و لمّه من نساها

رحبه المسجد المقدس غصّت بوفود تزاحمت بفناها

و جموع المهاجرین توالت و أتتها الأنصار من أنحاها

و أبو بکر و الخلافه و الحکم و أسیاف طوّقت

أفناها

فأنیطت ملاءه و توارت بضعه المصطفی الأمین وراها

سکتت لحظه و أنّت أنیناأجهش القوم من ألیم أساها

جدّدت فی نشیجها ذکریات کان لا زال ماثلا ذکراها

تلکم الذکریات عزّت فهزّت من نفوس الحضور مرّ شجاها

ثم إذ أمهلت قلیلا و قرّت و استراح الأسی بصدر عزاها

هدؤوا فانبرت لتلقی علیهم خطبه لیس غیرها یؤتاها

حمدت ربها و أثنت علیه ثم صلّت علی المکرّم طه

و علی اسم النبی عادت بروق الوجد تستمطر العیون نداها

ثم إذ أمسکوا جرت فی خطاب و کأنّ النبی یملی یداها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:368 طاف فی مجمع الزمان و ردّت ثائرات القرون رجع صداها

و علی ذلک الهدیر استقامت خطّه الدین باتّجاه هداها

و ستبقی الزهراء فی کلّ عصریقتفی الثائرون نهج رآها

الثناء علی اللّه

للإله العظیم حمدی تناهی و له الشکر دون أن یتناهی

فلنعمائه التی لا تجازی و لإلهامه النفوس هداها

و ثنائی بطیبات نعیم لم نطالبه بذلها فابتداها

و بآلاء جوده سابغات سائغات إلی الوری أسداها

و بما جاد من تمام عطایاجمّ إعدادهنّ عن إحصاها

طال فی مرقد الزمان نواهاو تنائی عن الجزاء مداها

و تناهی عن النهی درک نعمی أبد الدهر یستمرّ عطاها

و دعاها لتستزید نداهاباتصال بشکر من أولادها

و بإجزالها لهم طلب الحمد و ثنّی بند بها الأشباها

أشهد اللّه أنه لیس إلا الله ربا و خالقا و إلها

وحده اللّه لا شریک لدیه کوّن الکون و البرایا براها

کلمه الحق و الهدی و التعالی و لباب الإخلاص فی مغزاها

فی مطاوی القلوب وصل لقاهاولدی الفکر وهجها و رؤاها

لیس عین تری جلاله ذات عجز الوصف أن یدانی مداها

کلّت الألسن البلیغه حتی لیس تعلو لوصفه أعلاها

جلّ حتی الأوهام لا تترقّی نحو أقداس کیفه أرقاها

خلق الکائنات خلق ابتداع لیس من شی ء قبله سوّاها

و براها بلا احتذاء مثال کان من قبل أن یسوّی بناها

خلق الخلق بالمشیّه منه و بری باقتداره أشیاها

دون ما حاجه له و انتفاع منه للصوره التی أبداها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:369 بل لتنبیهها علی طاعه الله و تثبیت حکمه جلّاها

لیبین اقتداره سوّاهاو یعبّد عبیده أنشاها

و لإعزاز دعوه الحق و الخیرو تبقی علی المدی دعواها

و یذود العباد شرّ جحیم سجّرت نقمه الإله لظاها

و إلی جنه الخلود یحاشی کلّ نفس قد لازمت تقواها

النبی الأکرم و فلسفه الرساله

و أبی المصطفی محمد عبدو رسول اللّه لیس یضاهی

تلکم النفس ربها أعلاهاو اجتباها من قبل أن یبراها

قبل أن یبعث الأمین نبیاقدّس اللّه روحه و اصطفاها

إذ توارت خلائق اللّه بالغیب و ستر الأهوال قد غطّاها

و بأقصی نهایه العدم المحض تلاقی الأعدام فی أجواها

فبعر فانه مال أمور الکون من بدئها إلی منتهاها

و بما حاط بالحوادث علماو المجاری التی بها أجراها

و بعرفانه المواقع مماحدّدتها الأقدار من مبداها

بعث المصطفی الأمیر رسولاو الرسالات کلّها أنهاها

لیتمّ الأمر الحکیم و یمضی حکمه للمقدّرات قضاها

و لإنفاذ ما تقدّر قدمامن مقادیر حتمه أمضاها

فرأی الناس فی الدورب حیاری فرقا فی مسارها و رآها

بین من یعبد الحجاره ربّاأو علی النار عاکفا یهواها

برغم من علمهم ینکرون الله جهلا و ضلّه و سفاها

فأنار الجلیل بالمصطفی المختار ما اشتدّ من ظلام دجاها

و قلوب فی الغیّ طال بقاهاقد أزاح النبی بهم غواها

و عیون عشت بغمّه جهل بضیاء الهدی المنیر جلاها

قام فی الناس منذرا و بشیراو إلی الرشد و الفلاح دعاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:370 أنقذ القوم بعد طول ضلالی بصّر الناس من خطیر عماها

مستقیم الصراط قد دلّاهاو إلی دینه القویم هداها

ثم عن رأفه به و اختیارقبض اللّه روحه و اقتناها

رغبه فی لقائه و اشتیاقاآثر اللّه روحه و اجتباها

و استراح الحبیب مذ راح عناعاف أتعاب دارنا و عناها

حفّ فی موکب الملائکه الأبرار فاز دان من ضیاه ضیاها

بجوار العزیز و الملک الجبار فی الرتبه التی یرضاها

فعلی خیره

النبیین طه صلوات لا تنتهی ذکراها

رحمه اللّه وابلا و علیه برکات السماء لا تتناهی

ثم ألوت خطابها إذ تجاری الناس و ازّاحمت إلی لقیاها

مسئولیه الناس تجاه الرساله الإسلامیه

أیها الناس نصب أمر و نهی الله أنتم و للرجال نهاها

أمناء الإله جلّ علی أنفسکم و للوری بلغاها

قد حملتم ثقل الرساله بداو بأکتافکم أبی ألقاها

ولدیه فیکم مناره حقّ و له ذمّه علیکم وفاها

و قد استخلف النبی علیکم إذ تولّی بقیّه أبقاها

رحمه اللّه آیه اللّه نور الله و الحجه التی جلّاها

ساطع النور دفّتاه و منه لمعه الضوء قد تلألأ ضیاها

بیّنات فیه البصائر کالصبح و أسراره التی أبداها

و تجلّت ظواهر العلم فیه لیس تخفی علی العقول رآها

یغبط العارفون شیعه سفرهزّ من أنفس العباد نهاها

قائد من مشی وراه سبیلاکان رضوان ربنا مسراها

و مؤدّ إلی النجاه نفوساألقت السمع عنده فهداها

و به نالت الوری حجج الله و أحکامه التی أملاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:371 من فروض عزائم واجبات و مناه محرّم إیتاها

بیّنات مجلیّات حشاهاو براهین کافیات ملاها

و ریاض من الفضائل تدعوکل من رام خیرها و جناها

و المباحات فعلها مرخصات و هب الناس أمرها و حباها

کلّ مکتوب شرعه فیه فافهم سرّ آیاته التی آتاها

فلسفه الشریعه الإسلامیه

فلتطهیره النفوس من الشرک عیون الإیمان قد أجراها

و لتنزیهها مغرّره الکبر أقرّ الصلاه فی آناها

و لتزکوا النفوس و الرزق ینموأوجب الخمس و الزکاه قضاها

و لتثبیت جوهر الصدق و الإخلاص فی النفس الصیام دعاها

و لیعلی برج الشریعه نادی الناس بالحج داعیا إیّاها

و لتنسیقه القلوب جمیعاشرعه العدل سنّها و بناها

و أقرّت لنا الإطاعه حتی یستقیم العباد فی مسراها

و أمانا لکم إمامه أهل البیت من فرقه تشبّ لظاها

و لتعتزّ رایه اللّه فی الأرض قضی بالجهاد ضدّ عداها

و لتستوجبوا المثوبه أجراجعل الصبر سلّما لاجتناها

و صلاح العموم فی الأمر بالمعروف و النهی عن مسیر غواها

و اتقاء من غصبه الرب أوصی البرّ بالوالدین من یخشاها

و صلات الأرحام منساه عمرو نموّ لجمع من یرعاها

و لکم قال فی القصاص

حیاهحفظ اللّه فی دماه دماها

عرضه العفو من إله البرایامن عهود النذور قد وفّاها

و لحفظ الحقوق أن تبخسوهاللموازین قد قضی إیفاها

و لتنزیهکم نهی عن شراب الخمر حفظا للعقل من بلواها

و حجابا لکم عن اللعن لمّاحرّم القذف للنساء تیاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:372 و عفافا عن الخیانه فی المال بترک السرقات قد وصّاها

و لکی تخلصوا العباده حقّاحرّم الشرک و الریاء نزاها

فاتقوا اللّه ربکم حقّ تقوی و احذروا النار جمرها و لظاها

لا تموتوا إلا علی شرعه الإسلام و استعصموا جمیعا عراها

و أطیعوا بفعل ما أمر الله و بالترک للمناهی؟ الإلها

ثم قالت و جلجلت: أیها الناس و رجّ المکان رجع صداها

اعلموا أنی فاطمه

أیها الناس و اعلموا أنّی الزهراء بنت الهادی المبشّر طه

و أعید المقال عودا و بداخیر ذکری لمن وعی ذکراها

حاش قولی من غلطه و تعالی الفعل منی بأن یشطّ تیاها

قد تجنّبت غلطه و اشتباهاو توثّقت حکمه و انتباها

جاءکم للهدی رسول و من أنفسکم جاء مرشدا أهداها

ما عناها علی النبی عزیزو حریص بکل خیر أتاها

هکذا أنقذ اللّه العرب من الجاهلیه

فلقد بلّغ الرساله لله و أعلی إنذار من عاداها

و علی المشرکین مال فأقصی عن طریق العباد شرّ أذاها

ضاربا کاهل التجبّر منهم سدّ أکظامهم علی مجراها

و علی حکمه و أحسن وعظکان یدعو إلی سبیل هداها

کلّما قام هیکل صمنیّ هدّه من ید النبی عصاها

ینکت الهام من رءوس ضلال قد غواها عن ربها طغواها

أیّ برّ بالمؤمنین رحیم أیّ حصن لعزّها و حماها

فإذا ما عرفتموه جلیّاو نسبتم خیر الوری أزکاها

دون نسوانکم أبی تجدوه و کفتنی مزیّه أولاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:373 و هو من دونکم أخ لابن عمّی و کفته فضیله یولاها

و لنعم الذی إلیه انتسبناحینما الرب للنفوس براها

فعلیه و آله اللّه صلّی و علیه السلام لا یتناهی

ذاک حتی الجموع ولّت جمیعاهزم اللّه جیشها و قواها

و تولّت أدبارها و استغاث الجیش أولی صفوفه أخراها

و انجلی اللیل عن منار صباح و رؤی الحق أسفرت مرآها

و الشیاطین حین قام زعیم الدین بالنطق خرّست أفواها

و وشیظ النفاق طاح و حلّت عقد الکفر و الشقاق عراها

بشفا حفره من النار کنتم مذقه الشرب مجّها من دناها

نهزه الطامعین جاعوا و للعجلان فی الدرب قبسه أوراها

و مداسا کنتم لرکب السرایاأیّ هون علی الذی ساراها

إذ تقتّون ورقه أو قدیداو تشفّون خبط طرق میاها

و من الذل خاسئون همودو من الناس خائفون أذاها

خوف من حولکم إذا ما أرادواخطفکم لیس رادع ینهاها

و قضی اللّه بالنبی خلاص العرب من بؤسها و شرّ بلاها

فنجوتم إذ ذاک

بعد اللتیّاو التی من عذابها و شقاها

بعد أن ردّ للفناء علوجاتتحدّی الکماه لا تخشاها

بهما صدّت السبیل علیه و ذآبا لیعرب أرداها

و من أهل الکتاب کلّ عتیّ مارد ردّ ضرّها و ضراها

کلما أوقدوا إلی الحرب ناراأطفأ اللّه عزّ شأنا لظاها

أو نبا للرجیم قرن و إمافتح المشرکون للشرّ فاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:374

دور الإمام علی علیه السّلام فی بناء الإسلام

قذف المصطفی أخاه علیافی خضمّ الأهوال وسط لهاها

لا یولّی أو أن بأخمص رجلیه لأصماخ کبریاها یطاها

سیفه یخمد الحروب و لو لاسیفه ذو الفقار دام بقاها

تلک ذات مکدوده النفس فی الله و فی أمره ارتهان قواها

و علی للمصطفی لمعه الضوء للضوء أو لمن أدناها

سید المؤمنین فی أولیاء الله کالبدر نیّرا فی سماها

ناصح الفعل کادح و مجدّهمّه النفس فی رضا مولاها

حین أنتم فی رفرف العیش غرقی فی حیاه خصیبه مرعاها

فی جنان من النعیم وداع تستطیبون آمنین جناها

و لأخبارنا مسامع رصدضدّنا أم لنا تدور رحاها

قد تربّصتموا بنا أیّ بلوی سوف تکفی برأسنا بلواها

فبسوح القتال سرج فرارو بأرض النزال من أخزاها

الردّه و بدء المؤامره ضد أهل البیت علیهم السّلام

ثم لمّا الإله خار لذات المصطفی دار قربه أخراها

داره الأنبیاء و الرسل مأوی الأصفیاء الکرام دون سواها

سلّ فیکم سلّ النفاق و أبدی کلّ ما کان فی النفوس اختفاها

سمل الدین ثوبه و علیه غیّرت کلّ عروه مرساها

و غدا الساکت الغویّ نطوقاو الخمول الردیّ فی أعلاها

و استوی کلّ مبطل ذا هدیریتخطّی بعجبه مسعاها

و أطلّ الشیطان مما تخفّی رأسه هاتفا بکم أنهیاها

فرآکم مطّوّعین لدیه مستجیبین دعوه أبداها

و خفافا مبادرین رکضتم حینما فتنه الهوی ألقاها

و غضابا محمّسین و ثبتم حینما جمره الحماس حماها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:375 فنیاقا لغیرکم قد و سمتم و وردتم لمن سواکم میاها

کلّ هذا و العهد منه قریب و جروح الفراق رحب فضاها

المزاعم الباطله للمتامرین

قبل أن تسکن النفوس و لمّایقبر المصطفی بطیّ ثراها

و زعمتم خوف افتتان بدر تم فلعمری سقطتموا فی لهاها

سعّر اللّه للعصاه جحیماقد أحاطت بنارها نزلاها

کیف هیهات منکم ثم أنّی یؤفک القوم عن سبیل نجاها

و منازات ذکره لیس یخفی نورها للذی استنار ضیاها

زاهرات الأحکام لا تتخفّی باهرات الأعلام لا تعماها

واضحات أوامر لائحات تلکم الزاجرات عن أهواها

أو خلّفتموا الکتاب وراکم رائد العالمین درب هداها

أ بغیر القرآن حکما رضیتم أم عن الذکر قد رغبتم سفاها

بئس للظالمین ذاک بدیلاکیف بالدّون بدّلت أزکاها

و بغیر الإسلام من دان دینافهو فی الخاسرین فی أخراها

أبدا لیس یقبل اللّه منه شرعه غیر ما بها وصّاها

ثم لم تلبثوا هنا لک إلاریث أن یستقرّ من ولّاها

نفره الحکم تستریح و تخبوو تسیر الأحداث فی مجراها

فتقودوا السواد سلسا علیناو تثیروا بوجهنا غوغاها

و بصدر الثارات تورون ناراو تهیجون جمرها و لظاها

و هناک الشیطان ألقی إلیکم دعوه الشرّ فانطلقتم وراها

فسعیتم تطفون أنوار دین الله من بعد ما استتمّ ضیاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:376

التأمّر عوده إلی الجاهلیه

سنن المصطفی الأمین قصدتم محو آثارها و هدم بناها

و تسرّون حسوه فی ارتغاءو تراءون للعیون سواها

و لآل النبی تمشون مکرامشی ء من یختمر إلی ضرّاها

مثل وخز السنان منکم صبرناأو کحزّ المدی تحمّلناها

و تصدّوننا افتراء و زوراعن مواریث ربنا أعطاها

أ فمن جاهلیه قد تولّت تبتغون الأحکام بعد جلاها

القرآن الکریم یفنّد مزاعم المتآمرین فی غصب فدک

أ تری من یکون أحسن فی الحکم من اللّه أو أشدّ نزاها

إنما یعقل الحقیقه قوم أیقنوا أنها سبیل نجاها

أ فلا تعلمون بل قد تجلّی أنّنی بنته کشمس ضحاها

أیها المسلمون بنت رسول الله فی إرثها یردّ ادّعاها

أو فی الذکر آیه یا ابن تیم نزلت فیک دوننا معناها

حظوه الإرث من أبیک تلیهاو أنا من أبی فلا أولاها

فلقد جئت إن زعمت فریّاستری ساعه الحساب جزاها

أ کتاب السماء عمدا ترکتم أم تری قد ترکتموه اشتباها

هاکم من نصوصه أجلاهاإن أردتم إلی هداه هداها

لسلیمان إرث داود أضحی سوره النمل أرّخت ذکراها

قال فیما قد قصّ عن زکریاقصه بیّنت لکم مغزاها

ربّ هب لی من البنین ولیّاوارثا لی جنی الحیاه وراها

و قضی اللّه أن بعض أولی الأرحام أولی بالبعض إذ أولاها

کلّ أنثی لها من الإرث حقّ إنما للذکور مثلا عطاها

و علی التارکین خیرا و قربی أن یوصّوا بخیرهم قرباها

و زعمتم فی الإرث ما لی نصیب أجتنیه أو حظوه أولاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:377 أو خصّصتموا بآیه إرث و زوی اللّه والدی معناها

أم تری لیس والدی و أنا من ملّه واحد المرام اتّجاها

أو أنتم من والدی و ابن عمی بمعانی القرآن من أدراها

الإنذار

هاک مخطومه بدون عناءو استلمها مرحوله طرفاها

فستلقاک یوم حشرک فانظرأیّ وزر من الحرام علاها

إنما الموعد الحساب و نعم الحکم اللّه و المدافع طه

ساعه الحشر إذ یدوّی صداهایخسر المبطلون فی ملقاها

ثم لا تنفع الندامه نفساذکّرت ثم خالفت ذکراها

و لأنبائها بذات صباح مستقرّ إلی هناک انتهاها

و غدا تعلمون من یتلظّی بعذاب یخزیه فی أخراها

استنهاض الأنصار للدفاع عن الحق

ثم مالت بطرفها طرف الأنصار و القوم فی عظیم کراها

معشر النصر و النقیبه أیهایا لأعضاد ملّه و قواها

أیّها الحاضنون رایه دین الله تحمون عزّها و علاها

عجبا هذه الغمیزه و الغفله من جمعکم بحقّی أراها

ما لکم عن ظلامتی فی منام لا تردّون ضرّها و أذاها

یحفظ المرء فی بینه أماکان یقول الرسول من یرعاها

فلعجلان ذا إهاله فانظرکیف سرعان ما قلبتم بناها

و لکم طاقه و قوه رهطللتی قد طلبت منکم أداها

أ تقولون قد توفّی طه فاندفعتم إلی الوراء عقباها

فلقد جلّت المصیبه و الله و هدّت من الجمیع قواها

و قد استنهر الفتیق عریضامثلما استنفق الرتیق وراها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:378 غاب و الأرض أظلمت و ادلهمّت و نجوم السماء غار ضیاها

و عروش الآمال مالت و زالت عن قلوب المؤمّلین مناها

خشعت ذروه الجبال و ضاعت حرمات الإسلام بعد إباها

و أزیلت بموته و أبیحت حرمه کان ربنا أغلاها

تلک و اللّه فی النوازل عظمی وقعه لن یکرّ مثل بلاها

و هی عظمی مصیبه لن یری الدهر قرینا لها و لا أشباها

لیس من بائقات سود اللیالی مثل ما عجّلت علیکم سواها

و لقد أعلن الکتاب السماوی بأحداثها و سوء انقضاها

و علیکم تتلی صباحا مساءآیه الردّه التی أنباها

و لقبل النبی ما حلّ قدمابالنبیین من عظیم بلاها

فصل حکم مقرّر و بلایاحتّم اللّه من قدیم قضاها

إنما المصطفی الأمین رسول قد خلت قبل بعثه أنبیاها

أ فإن مات أو توفّی قتلالانقلبتم إلی الوراء وراها

و لمن

ینقلب عن عقبیه و یولّی فلن یضرّ الإلها

و سیجزی الذی أتاه شکوراجنّه الخلد نعمه و رفاها

یا بنی قیله النجاده أیهاأو هل أهضمنّ فی إرث طه

و لأنتم بمسمع من ندائی بمرأی جمعکم و قواها

تتغشّاکم الدعاوه للنصر و ینمی لسمعکم أنباها

و لأنتم ذو عدّه ولدیکم عدد تتّقی العدی بأساها

فأداه و قوّه لا تباری و سلاح و جنّه لا تضاهی

أ سکوت و دعوه الحق صکّت سور آذانکم و دوّی صداها

أ جمود و دعوه العدل هزّت مجد تاریخکم و رنّ نداها

أو لستم علی الصلاح عرفتم و بسیف الکفاح فی هیجاها

نخبه الناصرین للحقّ کنتم خیره المصطفی التی استصفاها

أو لستم قاتلتم العرب حتی ردّ بأساؤها بصدر أساها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:379 و تحمّلتم المتاعب دهراو تحمّلتموا عظیم عناها

و تناطحتموا بدون توان أمم الأرض فی بعید قراها

و صددتم مکافحین علوجابهما لا تخاف من یلقاها

فلنا الأمر حیث کنّا و منکم حیث کنتم إطاعه عشناها

ذاک حتی رحی الشریعه دارت حین دارت بنا مدار رحاها

حلب الدهر درّ خیرا و غاضت نعره الشرک و انتهی غوغاها

و خبا الکفر و الشقاق و قرّت فوره الإفک و انمحی غلواها

و هدیر الهرج استقرّ و قامت نظم الدین فی أتمّ بناها

کیف بعد البیان حرتم و أنّی قد نکصتم إلی الوراء تیاها

کیف أخفیتموا الولایه سرّابعد إعلانها و رفع لواها

حبّ الراحه سبب خذلان الحق

کیف بعد الأیمان للشرک ملتم و سبیل الهدی ترکتم هداها

أو لا تعلنون حرب عسیرنکثت ذمه الیمین وفاها

و بإخراج خاتم الرسل همّوابدءوا حربکم و أجّوا لظاها

أ فتخشونهم فللّه أولی بتقاکم و اللّه أعظم جاها

إن تکونوا عبدتموه بصدق و له عفّر التراب الجباها

إنما قد أری إلی الخفض ملتم و استطبتم من الحیاه حلاها

فنفیتم من بالخلافه أولی و أحقّ الأنام فی استعلاها

و خلّدتم لراحه لیس تبقی و هربتم إلی نعیم هناها

ما وعیتم مججتموا و دسعتم ما تسوّغتموه غبّ امتلاها

فلئن تکفروا و من حلّ فی

الأرض جمیعا لا تعجزون الإلها

إنما قلت ما ذکرت و إنی عارف من نفوسکم مخباها

خذله جالت النفوس و غدرشعرته القلوب فی مخفاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:380

المستقبل الخطیر للمتخاذلین

لکن الظلم أترع النفس غیضافاستفاضت علی الذی آذاها

و قنا لأن عوده بعوادی الجور فانشقّ بالأنین جواها

و من القلب إذ تمیّز غیضانفثه تحرق اللهیب لظاها

و لتقدیم حجه لیس إلاحیث لا عذر عندکم عقباها

دونکم للرکاب فاحتقبوهاناقه صعبه المراس خطاها

فوق ظهر مقرّح و بخفّ رقّ دون الخطی إلی مرقاها

وصمه العار و الشنار و تبقی أبدا لیس ینمحی سیماها

و هی موسومه من اللّه بالسخط، و باللعنه التی تصلاها

شرّ موصوله بنار جحیم جمّر اللّه من قدیم حصاها

تلک نار تطلّ حتی علی أفئده الظالمین من أبناها

بعین المهیمن الفرد یجری کلّ ما قد فعلتموه سفاها

سیری الظالمون أیّ مردّسیردّون فی غد عقباها

و أنا تعلمون بنت نذیرلکم من ألیم نار براها

فاعملوا نحن عاملون و إنامثلکم فی انتظار یوم جزاها

فاستوی الخصم للجواب و کان الخصم فی ذروه الدهاء أزاها

فاستهلّ الکلام مدحا طویلاجاء فی أهلها و خصّ أباها

فهو أدری بفضلها و علاهاو هی أغنی من مدحه إیّاها

فلقد جلجل الکتاب و تکفی آیه الطهر وحدها معناها

کان أولی أن یقبل الحق منهالو أراد الهدی إلی مرضاها

غیر أن المقصود کان سوی الحقّ و إلا ما لجّ فی إیذاها

و غثاء الجمهور أسلس حکماحین بالمکر یستغلّ هواها

یا بنه المصطفی الأمین رسول اللّه و الرحمه التی أهداها

کان بالمؤمنین برّا أبوک أرأف الناس بالوری أرجاها

و علی الکافرین کان عذاباو عظیم العقاب ضدّ طغاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:381 إن عزونا محمدا لوجدناه أباک من دون کلّ نساها

دوننا اختار إلفک و تاخی حین أحباب دینه آخاها

و علی کلّ صاحب و حمیم آثر المصطفی علیا و باهی

ساعد المصطفی علی کلّ أمرمن أمور عصت علی أقواها

کلّ

من یرتضی المودّه فیکم لسعید و من شقی یأباها

أنتم الخیره التی انتجب الله و الطیّبون عتره طه

الحدیث، الفریه

و علی الخیر دربنا و جنان الخلد، أنتم سبیل من یهواها

أنت یا خیره النساء بنت خیر الناس من بدئها إلی منتهاها

قولک الصدق دون ریب و أنت فی وفور النهی علی أرقاها

غیر مردوده عن الحقّ شیئاأو بمصدوده صدیق ادعاها

بید إنی سمعت یوما أباک قال لی أن یموت شفاها

معشر الرسل لا تورّث داراأو نضارا أو فضه أو شیاها

الدفاع الهزیل

إنما العلم و النبوه و الحکمه و الذکر إرثها و ثراها

إنهم لا یورّثون سواهم مثلما تورث الوری أبناها

فله دون غیره الحکم فیهاکیفما شاء یستطیع قضاها

و جعلنا الذی طلبت کراعاو سلاحا و جنّه لوغاها

لجهاد الکفار فی ساحه الحرب و دحر الفجّار فی لقیاها

ها هم المسلمون بین یدیک قرّروا کلّهم علی استیفاها

أنا لم أنفرد بذاک لوحدی مستبدّا بما ارتأیت أزاها

ثم هذا حالی و مالی لدیک هذه ثروتی إلیک عطاها

لیس تزوی الأموال عنک و إنی دونک لست داخرا مغناها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:382 أنت بنت النبی سیده النسوان من أمّه أبوک بناها

أنت للروضه المطهّره الأطیاب ابنیک أصلها و بناها

و لک الفضل لیس یدفع عنک من مزایا جلالک أدناها

و لک ذروه المعالی فروعاو أصولا سمت بک أقضاها

حکمک الآن نافذ فمرینی أ تریدین أن أخالف طه

قد أتتهم بحجه من کتاب الله کالشمس فی أتمّ ضیاها

و أتوها بفریه لفّقوهالیضلّوا بذلکم بسطاها

فتصدّت و مزّقت حجب الزور و ألقت عن الوجوه غطاها

الحدیث فریه و الرسول لا یخالف القرآن

و أجابت سبحان ربی و حاشا المصطفی بالذی افتریتم فاها

لم یکن سید الوری یتخطّی شرعه الذکر أو یروم سواها

أو لأحکامه یخالف نهجاو هو یدعو الوری لنهج خطاها

بل لقد کان إثره یتقفّی سور الذکر تابعا إیّاها

أ مع الغدر تجمعون علیه الزور واها لقولکم ثم واها

إن ذا بعد موته لشبیه بالتی فی حیاته لاقاها

کم من الغدر و الغوائل کیدت ضدّه لکن الإله کفاها

هذه المحکمات تنطق فصلاو هی تقضی بالعدل فی فحواها

سوره الأنبیاء إذ زکریاسأل اللّه فاسألوا معناها

فی یرثنی و آل یعقوب حکم لا تری فیه شبهه و اشتباها

و سلیمان إذ تورث داود کمثل الأبناء من آباها

و أبان الجلیل من کلّ قسطو سهام قد وزّعت مرماها

و المواریث و الفرائض لمّافرض اللّه شرعها و عطاها

فلذکرانها حظوظ و أخری للإناثی أباح حین قضاها

ما أزاح التعلّلات

و أقصی عله المبطلین فی إجراها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:383 لیس هذا کلّا و لکنّ أمراسوّلته نفوسکم من غواها

و عزائی الصبر الجمیل و ربی مستعانی علی عظیم جناها

جواب أبی بکر و الاعتراف بالخطإ

ثم لمّا رأی أخو تیم أن الحقّ أقوی من فریه سمّاها

فضح الحقّ کذبه و تعرّی الزور کالثلج تحت شمس نداها

ولدی الصبح طلعه إن تبدی ینمحی اللیل فی التمام سناها

أ یردّ القرآن أم من أتاه أ علیّا یردّه أم أباها

لیس یجدی الإنکار للشمس مهمالجّ فی حجب نورها و ضیاها

صدق اللّه و الرسول و بنت المصطفی فاطم البتوله فاها

معدن الحکمه الأصیله رکن الدین أنت، و للهدی مرساها

لست مستنکرا علیک خطاباأو صواب احتجاجه آتاها

ها هم المسلمون بینی و ما بینک فاستوضحی الجموع رؤاها

باتفاق منهم أخذت ربوعاکان للمصطفی الأمین رعاها

لا بمستکبر و لا مستبدّأو بمستأثر غنیّ ثراها

فأشارت بنت الرسول إلی الناس و قهر المستضعفین طواها

عناد المتواطئین علی الباطل

أیها المسرعون نحو الأباطیل تحامی عن شقشقات رغاها

أ تغضّون عن قبیح فعال هی من أخسر التی تغشاها

أ فلا یا عصاه تدبّرون الذکر أم ملّت النفوس هداها

أم بأقفالها استبدّت قلوب فاستحبّت علی الرشاد عماها

لیس بله القلوب ران علیهاللذی قد استأتموه صداها

و لهذا بسمعکم أخذ الله، و أبصارکم فأعمی ضیاها

بئس نهج أوّلتموه ضلالاو سفاها لما أشرتم سفاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:384 شرّ ما اعتضتموا باسن ماءمن غدیر ترقرقت أمواها

ستلاقون و العظیم ثقیلامحملا لا یطیقه ثقلاها

إذ لکم کشّف الغطاء و بان الضرّ ممّا جنت یداکم وراها

و بدت من إلهکم سطوات لم تکونوا لتحسبوا أدناها

و هناکم ستعلمون هناکم خسر المبطلون فی عقباها

ثم مالت إلی ضریح أبیهاتودع المصطفی الأمین شکاها

و توارت کسیره القلب عنهم فلقد خیّب الجمیع رجاها

و عادت فاطمه علیها السّلام إلی دار علی علیه السّلام

ثم عادت لدارها و دموع الوجد خطّت علی الخدود خطاها

و أمیر الإیمان فی کلّ آن کان یرجو طلوعها و لقاها

و هناکم لمّا استقرّ بها الدار تمادی الأسی بصدر شکاها

فرمت نحوه بطرف کسیرو جرت فی دموعها عیناها

طمعت أن تثیر فیه علی العزم و النجده المدوّی صداها

و بطولات خیبر و حنین و مروءاته التی أبداها

فلعل الذی مضی من میاه النّبع غفلا یعود فی مجراها

استنهاض الإمام الممتحن

خاطبته یا ابن المحامی أبی طالب زین الرجال رمز إباها

کیف یا فاتح الحصون اشتملت الیوم من شمله الجنین رداها

قاعدا حجره الظنین کأن لم تلک للحرب سیفها و فتاها

أو ما قد نقضت من أجدل الطیر قوادیم یتّقی بأساها

کیف قد خان أعزل الریش شهماکان فی کلّ وقعه لا فتاها

أو یبتزّها نحیله طه بلغه ابنیّ یستحلّ جناها

جاهرا فی عداوتی دون تقوی ماضیا فی خصومتی أقصاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:385 قد وجدت العنید لا زال خصمامن ألدّ الخصام فی دعواها

ذاک حتی الأنصار قد حبستنی النصر و استعفّت الحماه حماها

و قرابی المهاجرین رباط الوصل قدّت و مزّقت قرباها

و الجماعات غضّت الطرف عنّی و کأنّی مخاطب ما سواها

لیس من دافع مهجّجه الظلم و لا مانع ألیم أذاها

رحت مکظومه بصبری حسری ثم مرغومه رجعت وراها

حدّک الحق قد أضعت فأضحی ضارعا خدّک الذی لا یضاهی

افترست الذئاب کیف افترشت الیوم وجه التراب من بوغاها

ما کففت المهرّجین مقالاو عن الظالمین شرّ أذاها

و أنا لا خیار لی فلو أنّی کنت أستطیع أن أردّ بلاها

لیتنی قبل هینتی کان موتی و الرّدی دون ذلّتی أسقاها

فکفانی محامیا و کفانی منک ربی من العدی عداواها

آه ویلای کلّما طلّ صبح فوق دنیا من الأسی ویلاها

قد توفّی العماد فانهدّ منّی عضد العزّ و الرجاء وراها

فشکاتی إلی أبی و لرب العرش عدوی ظلامتی مرساها

یا إلهی لأنت أعظم بأساو أشدّ النکال

فی عقباها

هزّه فی خطابها الوجد و المجد و عزّ الإیمان فی تقواها

و هو لو لا وصیّه من نبی الله أحری بأن یجیب نداها

و یعید الأمور ظهرا لبطن و ینیل المنافقین جزاها

فهو فی البأس لا یدانیه بأس و هو أقوی باللّه من أعداها

کیف لا و هو فی الحروب جمیعاقطب مهراسها و جمر وغاها

منعت سید الوغی أن یثیر الحرب أن الأمور فی مبداها

کان دین الإسلام عودا طریّاو الجماهیر هشّه فی انتماها

أشفق المرتضی علی نبته الإسلام من فتنه تشبّ لظاها

غارس الروضه البهیّه أولی أن یحامی بروحه أفیاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:386 و هو ثانی بناتها و المروّی زرعها الغضّ و هو حامی حماها

قال: مهلا بنت النبوه مهلاإنما الصبر للتقاه حلاها

ما لک الویل بل لشانئک الویل و أقسی العذاب فی أخراها

یا بنه الصفوه الصفیّه عطر النور بقیا نبوه أبقاها

نهنهی النفس وجدها و استقرّی حان للنفس أن تریحی جواها

فعن الدین ما ونیت و عمّاقدّر اللّه ما خطوت اشتباها

فاطمئنّی لبلغه العیش إن الله فی سابق الزمان قضاها

و کفیل ابنه النبی أمین و هو اللّه حافظ إیّاها

و جنان قد مهّدت لک خیرمن قری حرّموک عن مغناها

فلک اللّه جلّ فاحتسبیه هضمه الحقّ حاش أن ینساها

الکلمه الأخیره لفاطمه علیها السّلام

فأجابت: اللّه حسبی و قرّت و علی الدهر رنّه من صداها

و مضت إذ مضت علی القهر حسری ثم ماتت مطویّه بأساها

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 197 ح 79.

37
المتن:

قال السید الهاشمی بعد ذکر احتجاجات الزهراء علیها السّلام مع أبی بکر و خطبتها الخالده:

و هنا کلمه و سؤال:

قد یتبادر إلی ذهن القارئ أن یسأل: ما دعا أبا بکر أن یلین و یخضع هکذا؟ و ما دعا الزهراء علیها السّلام أن تثبت علی رأیها و لا تتضعضع عن موقفها؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:387

لقد أجاب الجاحظ عن هذا السؤال و کفانا مؤونه الجواب، قال فی رسائله:

فإن قالوا: کیف تظنّ به ظلمها و التعدّی علیها؟ و کلّما إزدادت علیه غلظه ازداد لها لینا و رقّه، حیث تقول له: «و اللّه لا أکلّمک أبدا»، فیقول: و اللّه لا أهجرک أبدا، ثم تقول: «و اللّه لأدعونّ اللّه علیک»، فیقول: و اللّه لأدعونّ اللّه لک. ثم یتحمّل منها هذا الکلام الغلیظ و القول الشدید فی دار الخلافه و بحضره قریش و الصحابه مع حاجه الخلافه إلی البهاء و التنزیه و ما یجب لها من الرفعه و الهیبه، ثم لم یمنعه ذلک عن أن قال معتذرا متقرّبا بکلام المعظّم لحقّها و المکبّر لمقامها، الصائن لوجهها، المتحنّن علیها: ما أحد أعزّ علیّ منک فقرا و لا أحبّ إلیّ منک غنی، و لکن سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه.

قیل لهم: لیس ذلک بدلیل علی البراءه من الظلم و السلامه من الجور، و قد یبلغ من مکر الظالم و دهاء الماکر- إذا کان أریبا و للخصومه معتادا- أن یظهر کلام المظلوم و ذلّه المنتصف و حدب الوامق و مقت المحقّ ....

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 293، عن رسائل الجاحظ.

2. رسائل الجاحظ: ص 300،

علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:389

الفصل الثالث خطبتها علیها السّلام فی بیتها

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:390

فی هذا الفصل

اشاره

هذه الخطبه آخر تألّمات الصدیقه الکبری علیها السّلام فی أشدّ حالاتها فی منزلها عند دخول نساء المهاجرات و الأنصاریات إلیها عائدات لها، و شکوی السیده عن رجالهنّ، و إعراضها عن دنیاهن، و تنبیهها لهنّ بخسران الأمه فی إعراضهم عن علی علیه السّلام و استبدالهم الغیر له علیه السّلام، و إنذار هم بعاقبه هذا الاغتصاب و وقوعهم فی الفتنه، و حسرتها لهم بفعالهم، و مراجعه النسوان إلی رجالهنّ و نقل کلام الزهراء علیها السّلام لهم و عدم قبولها عذرهم بعد تقصیرهم.

یأتی فی هذا الفصل خطبتها للنساء فی 16 حدیثا:

خطبه الزهراء علیها السّلام عند عیاده نساء المهاجرین و الأنصار بنقل محمد بن جریر الطبری الإمامی بروایه علی بن الحسین علیه السّلام، و فیها شکوی فاطمه علیها السّلام عن رجالهنّ و نقض عهدهم و إعراضهم عن علی علیه السّلام.

خطبه الزهراء علیها السّلام للنسوان فی شده مرضها و هی صاحبه الفراش بنقل محمد بن جریر الطبری أیضا بروایه فاطمه بنت الحسین علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:391

خطبه الزهراء علیها السّلام فی مرض وفاتها لنساء المهاجرین و الأنصار بنقل ابن طیفور بروایه عطیّه العوفی.

خطبه الزهراء علیها السّلام فی بیتها فی اجتماع نساء المهاجرین و الأنصار لعیاده علّتها بنقل الشیخ أبی جعفر الصدوق بروایه فاطمه بنت الحسین علیها السّلام.

خطبه الزهراء علیها السّلام عند دخول النسوه علیها لعیادتها فی علّتها بنقل الشیخ أبی جعفر محمد بن الحسن الطوسی بروایه ابن عباس.

خطبه الزهراء علیها السّلام فی مرض وفاتها لنساء المهاجرین و الأنصار بنقل الشیخ الطبرسی بروایه سوید بن غفله.

خطبه الزهراء علیها السّلام فی اجتماع النساء لعیادتها فی شده وجعها فی علتها بنقل أحمد بن

عبد العزیز الجوهری بروایه فاطمه بنت الحسین علیها السّلام.

خطبه الزهراء علیها السّلام فی عیاده النساء لها فی مرضها بنقل الوزیر الکاتب المنصور بن الحسین الآبی.

خطبه الزهراء علیها السّلام فی مرضها عند دخول نساء المهاجرین و الأنصار علیها للعیاده بنقل یوسف بن حاتم الشامی.

ذکر النباطی البیاضی شطرا من خطبه الزهراء علیها السّلام فی فراشها لنساء المهاجرین و الأنصار.

نقل الشیخ محمد السبزواری شطرا یسیرا من خطبه الزهراء علیها السّلام للنسوان.

خطبه الزهراء علیها السّلام فی شده مرضها فی عیاده النساء بنقل توفیق أبی علم.

وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام عند وفاتها بدفنها لیلا و منع رجلین حضورهما و شده مرضها و اجتماع نساء المهاجرین و الأنصار لعیادتها و خطبتها لهنّ بنقل السید أبی العباس الحسینی بروایه علی بن أبی طالب علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:392

نقل شطر من قصیده الشیخ عبد المنعم الفرطوسی فی عیاده نساء المهاجرین و الأنصار و خطبه الزهراء علیها السّلام فی مرضها.

عیاده أم سلمه فاطمه علیها السّلام و کلامها علیها السّلام فی شکواها عن فقد النبی صلّی اللّه علیه و آله و ظلم الوصی و فعال القوم بأمیر المؤمنین علیه السّلام بنقل ابن شهرآشوب.

عیاده عائشه بنت طلحه فاطمه علیها السّلام و کلامها و شکایتها عما جری علیها من القوم بنقل أبی جعفر محمد بن الحسن الطوسی بروایه أبی غانم المعلّم الأعرج.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:393

1
المتن:

عن علی بن الحسین علیه السّلام، قال:

رجعت فاطمه علیها السّلام إلی منزلها و شکت و توفّیت فی تلک الشکایه.

دخلن علیها النساء المهاجرات و الأنصاریات عائدات فقلن لها: کیف أصبحت یا بنت رسول اللّه؟ فقالت:

أصبحت و اللّه عائفه لدنیا کنّ، تالیه لرجالکنّ؛ شنأتهم بعد أن

عرفتهم، و لفظتهم بعد أن سیّرتهم، و رمیتهم بعد أن عجمتهم؛ فقبحا لفلول الحد، و خطل الرأی، و عئور الجد، و خوف الفتن. «لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ». «1»

لا جرم، و اللّه لقد قلّدتهم ربقتها، و شفنت علیهم غارتها؛ فجدعا و عقرا و بعدا للقوم الظالمین. یحهم! أنّی زحزحوها عن رواسی الرساله، و قواعد النبوه، و مهبط الروح

______________________________

(1). سوره المائده: الآیه 80.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:394

الأمین بالوحی المبین؛ الطبن بأمر الدنیا و الدین. ألا «ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ». «1»

ما الذی نقموا من أبی الحسن؟ نقموا و اللّه منه شده وطأته، و نکال وقعته، و نکیر سیفه، و تبحّره فی کتاب اللّه، و تنمّره فی ذات اللّه، و أیم اللّه لو تکافوا عن زمام نبذه إلیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لاعتقله، ثم سار بهم سیرا سجحا لا یکلّم خشاشه، و لا یتعتع راکبه، و لأوردهم منهلا رویّا صافیا فضفاضا، تطفح ضفتاه، ثم لا صدرهم بطانا بغمره الشارب و شبعه الساغب، و لانفتحت علیهم برکات من السماء و الأرض، و لکنهم بغوا؛ فسیأخذهم اللّه بما کانوا یکسبون.

ألا فاسمعنّ و من عاش أراه الدهر العجب، و إن تعجبن فانظرن إلی أیّ نحو اتّجهوا، و علی أیّ سند استندوا، و بأیّ عروه تمسّکوا، و لمن اختاروا و لمن ترکوا؛ لبئس المولی و لبئس العشیر.

استبدلوا و اللّه الذنابی بالقوادم، و العجز بالکاهل؛ فرغما لمعاطس قوم «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» «2»، «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ» «3»، «أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ

تَحْکُمُونَ». «4»

ألا لعمر اللّه لقد لقحت، فانظروها تنتج، و احتلبوا لطلاع القعب دما عبیطا و ذعافا ممقرا؛ هنالک خسر المبطلون، و عرف التالون ما أسّس الأولون. فلیطیبوا بعد ذلک نفسا و لیطأمنوا للفتنه جأشا، و لیبشّروا بسیف صارم، و هرج شامل، و استبدال من الظالمین؛ یدع فیأکم زهیدا، و جمعکم حصیدا، فیا خسری لکم و کیف بکم و قد عمیت علیکم؛ «أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ»؟ «5»

______________________________

(1). سوره الحج: الآیه 11.

(2). سوره الکهف: الآیه 104.

(3). سوره البقره: الآیه 12.

(4). سوره یونس: الآیه 35.

(5). سوره هود: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:395

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 40.

2. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 98.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 824 ح 2، عن الدلائل.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی أبو المفضل محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد بن سعید الهمدانی، قال: حدثنی محمد بن الفضل بن إبراهیم بن الفضل بن قیس الأشعری، قال: حدثنا علی بن حسان، عن عمه عبد الرحمن بن کثیر، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین علیهم السّلام.

2
المتن:

عن فاطمه بنت الحسین علیها السّلام، قالت:

لما اشتدّت علّه فاطمه علیها السّلام، اجتمع عندها نساء المهاجرین و الأنصار و قلن لها: کیف أصبحت یا بنت رسول اللّه؟ فقالت:

أصبحت عائفه لدنیاکنّ، تالیه لرجالکنّ؛ لفظتهم بعد أن عجمتهم، و سئمتهم بعد أن سبرتهم؛ فقبحا لفلول الحد، و خور القناه، و خطل الرأی؛ «لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ». «1»

لقحت فنظره ریثما تنتج، ثم احتلبوا طلاع القعب دما عبیطا و ذعانا ممقرا؛ «فهنالک یخسر المبطلون»، و یعرف التالون ما أسّس الأولون. فطیبوا عن أنفسکم نفسا، و اطمأنّوا للفتنه جأشا، و أبشروا بسیف قاصل، و هرج شامل، و استبدال من الظالمین، یدع فیأکم زهیدا، و جمعکم حصیدا؛ فیا خسری لکم و أنّی بکم، و قد عمیت علیکم. «أَ نُلْزِمُکُمُوها

______________________________

(1). سوره المائده: الآیه 80.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:396

وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ»؟ «1» و الحمد للّه رب العالمین، و الصلاه علی أبی سید المرسلین.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 41.

2. تراجم أعلام النساء للأعلمی: ص 329.

الأسانید:

و حدثنی أبو اسحاق إبراهیم بن مخلّد بن جعفر الباقر حی، قال: حدّثتنی أم الفضل خدیجه بنت أبی بکر محمد بن أحمد بن أبی الثلج، قال: حدثنا أبو عبد اللّه محمد بن أحمد الصفوانی، قال: حدّثنا أبو أحمد عبد العزیز بن یحیی الجلودی، قال: حدثنی محمد بن زکریا، قال: حدثنی محمد بن عبد الرحمن المهلّبی، قال: حدثنا عبد اللّه بن محمد بن سلیمان المدائنی، قال: حدثنی أبی عن عبد اللّه بن الحسن بن الحسن، عن أمه فاطمه بنت الحسین علیها السّلام، قالت.

3
المتن:

عن عطیه العوفی، قال:

لمّا مرضت فاطمه علیها السّلام المرضه التی توفّیت بها، دخل النساء علیها فقلن: کیف أصبحت من علّتک یا بنت رسول اللّه؟ قالت:

أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکم، قالیه لرجالکم. لفظتهم بعد أن عجمتهم، و شنئتهم بعد أن سبرتهم؛ فقبحا لفلول الحد و خور القنا و خطل الرأی، و «لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ». «2»

______________________________

(1). سوره هود: الآیه 28.

(2). سوره المائده: الآیه 80.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:397

لا جرم لقد قلّدتهم ربقتها، و شنت علیهم عارها؛ فجدعا و عقرا و بعدا للقوم الظالمین. ویحهم! أنّی زحزحوها عن رواسی الرساله، و قواعد النبوه، و مهبط الروح الأمین، الطبن بأمور الدنیا و الدین؛ ألا «ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ». «1»

و ما الذی نقموا من أبی الحسن؟ نقموا و اللّه منه نکیر سیفه، و شده وطأته، و نکال وقعته، و تنمّره فی ذات اللّه، و باللّه لو تکافئوا علی زمام نبذه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لسار بهم سیرا سجحا، لا یکلّم خشاشه، و لا یتعتع راکبه، و لا وردهم منهلا رویّا فضفاضا، تطفح

ضفّتاه، و لا صدرهم بطانا قد تحری بهم الری غر متجل منهم بطائل بعمله الباهر، و ردعه سوره الساغب، و لفتحت علیهم برکات من السماء، و سیأخذهم اللّه بما کانوا یکسبون.

ألا هلمن فأسمعن و ما عشتن أراکن الدهر عجبا. إلی أیّ لجأ لجئوا و أسندوا، و بأیّ عروه تمسّکوا؟ و لبئس المولی و لبئس العشیر.

استبدلوا و اللّه الذنابی بالقوادم و العجز بالکاهل، فرغما لمعاطس قوم «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ «2» یحهم أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ». «3»

أما لعمر إلهکن لقد لقحت فنظره ریثما تنتج، ثم احتلبوا طلاع القعب دما عبیطا و ذعافا ممقرا «هنالک یخسر المبطلون»، و یعرف التالون غبّ ما أسّس الأولون.

ثم أطیبوا عن أنفسکم نفسا و طامنوا للفتنه جأشا، و أبشروا بسیف صارم، و بقرح شامل، و استبداد من الظالمین؛ یدع فیکم زهیدا، و جمعکم حصیدا. فیا حسره لکم و أنّی بکم، و قد عمیت علیکم، «أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ»؟ «4» ثم أمسکت علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 15.

(2). سوره البقره: الآیه 12.

(3). سوره یونس: الآیه 35.

(4). سوره هود: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:398

المصادر:

1. بلاغات النساء: ص 32.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 306، عن بلاغات النساء.

3. أعلام النساء لعمر رضا کحاله: ج 2 ص 1219، علی ما فی الإحقاق.

4. حیاه سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام للقرشی: ص 365.

الأسانید:

فی بلاغات النساء: حدثنی هارون بن مسلم بن سعدان، عن الحسن بن علوان، عن عطیه العوفی، قال.

4
المتن:

عن عبد اللّه بن الحسن، عن أمه فاطمه بنت الحسین علیها السّلام، قال:

لما اشتدّت علّه فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، اجتمع عندها نساء المهاجرین و الأنصار فقلن لها: یا بنت رسول اللّه، کیف أصبحت من علّتک؟ فقالت:

أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکم، قالیه لرجالکم؛ لفظتهم قبل أن عجمتهم، و شنأتهم بعد أن سبرتهم. فقبحا لفلول الحدّ، و خور القناه، و خطل الرأی، و «لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ». «1»

و فی بعض النسخ: عائفه لدنیاکنّ، قالیه لرجالکنّ؛ و سیأتی تفسیر کلامها علیها السّلام فی المتن. العذاب هم خالدون.

لا جرم لقد قلّدتهم ربقتها، و شننت علیهم عارها؛ فجدعا و عقرا و سحقا للقوم الظالمین.

______________________________

(1). سوره المائده: الآیه 80.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:399

ویحهم! أنّی زحزحوها عن رواسی الرساله، و قواعد النبوه، و مهبط الوحی الأمین، و الطبین بأمر الدنیا و الدین. ألا «ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ». «1»

و ما نقموا من أبی حسن؛ نقموا و اللّه منه نکیر سیفه، و شده وطأته، و نکال وقعته، و تنمّره فی ذات اللّه عز و جل. و اللّه لو تکافوا عن زمام نبذه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لاعتلقه، و لسار بهم سیرا سجحا؛ لا یکلّم خشاشه، و لا یتعتع راکبه، و لأوردهم منهلا نمیرا.

فضفاضا تطفح ضفتاه، و لأصدرهم بطانا؛ قد تخیّر لهم الری غیر متحل منه بطائل إلا بغمر الماء و ردعه سوره الساغب، و لفتحت علیهم برکات السماء و الأرض، و سیأخذهم اللّه بما کانوا یکسبون.

ألا هلم فأسمع، و ما عشت أراک الدهر العجب، و

إن تعجب و قد أعجبک الحادث.

إلی أیّ سناد استندوا، و بأیّه عروه تمسّکوا؟ استبدلوا الذنابی و اللّه بالقوادم، و العجز بالکاهل؛ فرغما لمعاطس قوم «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ»؟ «2» الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 13 399 المتن: ..... ص : 398

ا لعمر إلهک لقد لقحت، فنظره ریثما تنتجوا، ثم احتلبوا. ألا هلمّ فأسمع ما عشت أراک الدهر العجب، و إن تعجب فقد أعجبک الحادث إلی أیّ لجأ أسندوا و بأیّ عروه تمسّکوا، لبئس المولی و لبئس العشیر، و بئس للظالمین بدلا. طلاع القعب دما عبیطا و ذعافا ممقرا، هنالک یخسر المبطلون، و یعرف التالون غبّ ما أسّس الأولون.

ثم طیبوا عن أنفسکم أنفسنا؛ فطامنوا للفتنه جأشا، و أبشروا بسیف صارم، و هرج شامل، و استبداد من الظالمین، یدع فیأکم زهیدا، و جمعکم حصیدا.

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 15.

(2). سوره البقره: الآیه 12.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:400

فیا حسره لکم، و أنّی لکم، و قد عمیت علیکم. «أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ»؟ «1» و الحمد للّه رب العالمین، و صلّی اللّه علی محمد خاتم النبیین و سید المرسلین.

المصادر:

1. معانی الأخبار: ج 2 ص 337.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 158 ح 9، عن معانی الأخبار.

3. جزاء أعداء الصدیقه الشهیده علیها السّلام للناجی الجزائری: ص 76، عن معانی الأخبار.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 323، عن معانی الأخبار.

5. الاکتفاء: ص 278 ح 119، عن البحار.

6. الجنّه العاصمه: ص 303، عن المعانی.

7. فاطمه الزهراء

علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 367.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 814 ح 1، عن معانی الأخبار.

9. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 107.

الأسانید:

فی معانی الأخبار: حدثنا أحمد بن الحسن القطّان، قال: حدثنا عبد الرحمن بن محمد الحسینی، قال: حدثنا أبو الطیب محمد بن الحسین بن حمید اللخمی، قال: حدثنا أبو عبد اللّه محمد بن زکریا، قال: حدثنا محمد بن عبد الرحمن المهلّبی، قال: حدثنا عبد اللّه بن محمد بن سلیمان، عن أبیه، عن عبد اللّه بن الحسن، عن أمه فاطمه بنت الحسین علیها السّلام.

5
المتن:

عن ابن عباس، قال:

دخلن نسوه من المهاجرین و الأنصار علی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام یعدنها فی علّتها، فقلن لها: السلام علیک یا بنت رسول اللّه، کیف أصبحت؟ فقالت:

______________________________

(1). سوره هود: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:401

أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکنّ، قالیه لرجالکن؛ لفظتهم بعد إذ عجمتهم، و سئمتهم بعد إذ سبرتهم. فقبحا لافون الرأی، و خطل القول، و خور القناه، و «لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ». «1»

و لا جرم، و اللّه لقد قلّدتهم ربقتها، و شننت علیهم عارها؛ فجدعا و رغما للقوم الظالمین.

و یحکم! أنّی زحزحوها عن أبی الحسن؛ ما نقموا و اللّه منه إلا نکیر سیفه، و نکال وقعه، و تنمّره فی ذات اللّه، و تاللّه لو تکافئوا علیه عن زمام نبذه إلیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لاعتلقه، ثم لسار بهم سیره سجحا، فإنه قواعد الرساله، و رواسی النبوه، و مهبط الروح الأمین، و الطّبین أمر الدین و الدنیا و الآخره؛ ألا «ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ». «2»

و اللّه لا یکتلم حشاشه، و لا یتعتع راکبه، و لأوردهم منهلا رویّا، فضفاضا تطفح صفته، و لأصدرهم بطانا قد خثر بهم الریّ غیر متحلّ بطائل، الا تغمر الناهل و

ردع سوره سغب، و لفتحت علیهم برکات من السماء و الأرض، و سیأخذهم اللّه بما کانوا یکسبون.

فهلمّ فاسمع، فما عشت أراک الدهر عجبا و إن تعجب بعد الحادث. فما بالهم، بأیّ سند استندوا، أم بأیّه عروه تمسّکوا؟ لبئس المولی و لبئس العشیر، و «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا». «3»

استبدلوا الذنابی بالقوادم، و الحرون بالقاحم، و العجز بالکاهل؛ فتعسا لقوم «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ». «4»

______________________________

(1). سوره المائده: الآیه 80.

(2). سوره الزمر: الآیه 15.

(3). سوره الکهف: الآیه 50.

(4). سوره البقره: الآیه 12.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:402

لفحت فنظره ریث ما تصبح، ثم احتلبوا طلاع القعب دما عبیطا و رعافا ممضّا، هنالک یخسر المبطلون، و یعرف التالون غبّ ما أسکن الأولون. ثم طیبوا بعد ذلک عن أنفسکم لفتنها، ثم اطمأنّوا للفتنه جأشا، و أبشروا بسیف صارم، و هرج دائم شامل، و استبداد من الظالمین؛ فزرع فیکم زهیدا، و جمعکم حصیدا. فیا حسره لهم و قد عمیت علیهم الأنباء؛ «أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ»؟ «1»

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 384.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 161 ح 10، عن الأمالی.

3. الجنّه العاصمه: ص 303، عن الأمالی.

الأسانید:

فی الأمالی: أخبرنا الحفار، قال: حدثنا الدعبلی، قال: حدثنا أحمد بن علی الخزّاز ببغداد بالکرخ بدار کعب، قال: حدثنا أبو سهل الدّقاق، قال: حدثنا عبد الرزاق، قال:

الدعبلی. حدثنا أبو یعقوب إسحاق بن إبراهیم الدیری بصنعاء الیمن فی سنه ثلاث و ثمانین و مأتین، قال: حدثنا عبد الرزاق، قال: حدثنا معمر، عن الزهری، عن عبید اللّه بن عبد اللّه، عن عتبه بن مسعود، عن ابن عباس.

6
المتن:

قال سوید بن غفله:

لما مرضت فاطمه علیها السّلام المرضه التی توفّیت فیها، دخلت علیها نساء المهاجرین و الأنصار یعدنها، فقلن لها: کیف أصبحت من علّتک یا بنت رسول اللّه؟ فحمدت اللّه و صلّت علی أبیها، ثم قالت:

______________________________

(1). سوره هود: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:403

أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکنّ، قالیه لرجالکنّ؛ لفظتهم بعد أن عجمتهم، و سئمتهم بعد أن سبرتهم. فقبحا لفلول الحد، و اللعب بعد الجدّ، و قرع الصفات، و صدع القناه، و ختل الآراء، و زلل الأهواء، و «لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ». «1»

لا جرم، لقد قلّدتهم ربقتها، و حملتهم أوقتها، و شننت علیهم غاراتها؛ فجدعا و عقرا و بعدا للقوم الظالمین.

یحهم! أنّی زعزعوها عن رواسی الرساله، و قواعد النبوه و الدلاله، و مهبط الروح الأمین، و الطبین بأمور الدنیا و الدین؛ ألا «ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ». «2»

و ما الذی نقموا من أبی الحسن علیه السّلام؟ نقموا و اللّه منه نکیر سیفه، و قلّه مبالاته لحتفه، و شده وطأته، و نکال وقعته، و تنمّره فی ذات اللّه، و تاللّه لو مالوا عن المحجّه اللائحه و زالوا عن قبول الحجه الواضحه، لردّهم إلیها، و حملهم علیها، و لسار

بهم سیرا سبجحا لا یکلم حشاشه، و لا یکلّ سائره، و لا یملّ راکبه، و لأوردهم منهلا نمیرا صافیا رویّا، تطفح صفتاه و لا یترنّق جانباه، و لأصدرهم بطانا، و نصح لهم سرا و إعلانا، و لم یکن یتحلی من الدنیا بطائل، و لا یحظّی منها بنائل، غیر ری الناهل، و شبعه الکافل، و لبان لهم الزاهد من الراغب، و الصادق من الکاذب؛ «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ «3» وَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِینَ». «4»

ألا هلمّ فاسمع، و ما عشت أراک الدهر عجبا، و إن تعجب فعجب قولهم. لیت شعری إلی أیّ إسناد استندوا، و إلی أیّ عماد اعتمدوا، و بأیّه عروه تمسّکوا، و علی أیّه

______________________________

(1). سوره المائده: الآیه 80.

(2). سوره الزمر: الآیه 15.

(3). سوره الأعراف: الآیه 96.

(4). سوره الزمر: الآیه 51.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:404

ذرّیه أقدموا و احتنکوا؟ لبئس المولی و لبئس العشیر، و «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا». «1»

استبدلوا و اللّه الذنابی بالقوادم، و العجز بالکاهل؛ فرغما لمعاطس قوم «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ». «2» یحهم! «أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ». «3»

أما لعمری لقد لقحت، فنظره ریثما تنتج، ثم احتلبوا ملاء القعب دما عبیطا و زعافا مبیدا؛ «هنالک یخسر المبطلون»، و یعرف البطالون غبّ ما أسّس الأولون.

ثم طیبوا عن دنیاکم أنفسا، و اطمأنّوا للفتنه جأشا، و أبشروا بسیف صارم، و سطوه معتد غاشم، و بهرج شامل، و استبداد

من الظالمین، یدع فیأکم زهیدا، و جمعکم حصیدا.

فیا حسره لکم و أنّی بکم و قد عمیت علیکم. «أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ»؟ «4»

قال سوید بن غفله: فأعادت النساء قولها علیها السّلام علی رجالهنّ، فجاء إلیها قوم من المهاجرین و الأنصار معتذرین و قالوا: یا سیده النساء! لو کان أبو الحسن ذکر لنا هذا الأمر قبل أن یبرم العهد و یحکم العقد، لما عدلنا عنه إلی غیره. فقالت: إلیکم عنی، فلا عذر بعد تعذیرکم، و لا أمر بعد تقصیرکم.

المصادر:

1. الاحتجاج: ج 1 ص 148.

2. المطالب المهمه فی تاریخ النبی و الزهراء و الائمه علیهم السّلام: ص 20.

3. أعیان النساء عبر العصور المختلفه: ص 442.

4. أعلام النساء المؤمنات للحسّون: ص 564، عن الاحتجاج.

5. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام و أسبابها للقمیحا: ص 316، عن الاحتجاج.

______________________________

(1). سوره الکهف: الآیه 50.

(2). سوره الکهف: الآیه 104.

(3). سوره یونس: الآیه 35.

(4). سوره هود: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:405

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 159 ح 9، عن الاحتجاج.

7. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام لشیخ الإسلامی: ص 137، عن الاحتجاج.

8. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للعطاردی: ص 571، عن الاحتجاج.

9. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 312، عن الاحتجاج.

10. الجنّه العاصمه: ص 304، عن الاحتجاج.

11. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام: ص 98، عن الاحتجاج.

12. قبسات من حیاه سیده نساء العالمین علیها السّلام: ص 192، بتفاوت یسیر.

13. قدّیسه الإسلام: ص 174.

14. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 434.

15. الزهراء علیها السّلام فی السنه و التاریخ و الأدب: ج 2 ص 375.

16. الزهراء علیها السّلام و خطبه فدک لمحمد تقی الشریعتمداری: ص 206.

17. شرح خطبه الزهراء علیها

السّلام للسید محمد تقی النقوی: ص 615.

18. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 849.

19. عوالم العلوم: ج 11 ص 823.

20. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 1 ص 196.

21. بیت الأحزان: ص 145.

22. وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 57.

7
المتن:

عن عبد اللّه بن حسن بن حسن، عن أمّه فاطمه بنت الحسین علیها السّلام، قالت:

لما اشتدّت بفاطمه علیها السّلام الوجع و اشتدّت علّتها، اجتمعت عندها نساء المهاجرین و الأنصار، فقلن لها: یا بنت رسول اللّه، کیف أصبحت عن لیلتک؟ قالت:

أصبحت و اللّه عائفه دنیاکم، قالیه لرجالکم؛ لفظتهم بعد إذ عجمتهم، و شنئتهم بعد أن سبرتهم. فقبحا لفلول الحدّ، و الخور القناه، و خطل الرأی، و «لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ». «1»

______________________________

(1). سوره المائده: الآیه 80.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:406

لا جرم لقد قلّدتهم ربقتها، و سننت علیهم عارتها؛ فجدعا و عقرا و سحقا للقوم الظالمین.

ویحهم! أین زحزحوها عن رواسی الرساله، و قواعد النبوه، و مهبط الروح الامین، و الضنین بأمر الدنیا و الدین؛ ألا «ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ». «1»

و ما الذی نقموا من أبی الحسن؟ نقموا و اللّه نکیر سیفه، و شده وطأته، و نکال وقعته و تنمّره فی ذات اللّه عز و جل، و تاللّه لو تکافوا عن زمام نبذه إلیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لاعتلقه، و لسار بهم سیرا سجحا لا یکلم خشاشه، و لا یتعتع راکبه، و لأوردهم منهلا نمیرا فضفاضا تطفح ضفّتاه، و لأصدرهم بطانا قد تختّر بهم الریّ، غیر متحلّ منه بطائل إلا بغمر الماء، و ردعه سوره الساغب، و لفتحت علیهم

برکات السماء و الأرض، و سیأخذهم اللّه بما کانوا یکسبون.

ألا هلمّ فاسمع ما عشت أراک الدهر العجب، و إن تعجب فقد أعجبک الحادث.

إلی أیّ لجأ أسندوا، و بأیّ عروه تمسّکوا؟ لبئس المولی و لبئس العشیر، و بئس للظالمین بدلا.

استبدلوا و اللّه الذنابی بالقوادم، و العجز بالکاهل؛ فرغما لمعاطس قوم «یحسبون أنهم یحسنون صنعا ألا إنهم هم المفسدون و لکن لا یشعرون». ویحهم! «أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ». «2» أما لعمر إلهک لقد لقحت، فنظره ریث ما تنتج، ثم احتلبوا طلاع القعب دما عبیطا و ذعافا ممقرا؛ «هنالک یخسر المبطلون»، و یعرف التالون غبّ ما أسّس الأولون، ثم طیبوا عن أنفسکم أنفسنا، فطامنوا للفتنه جأشا و أبشروا بسیف صارم، و هرج شامل، و استبداد من الظالمین؛ یدع فیأکم زهیدا، و جمعکم حصیدا. فیا حسره لکم و أنّی لکم و قد عمیت

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 15.

(2). سوره البقره: الآیه 12.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:407

علیکم. «أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ»؟ «1»، و الحمد للّه رب العالمین، و صلّی اللّه علی محمد خاتم النبیین و سید المرسلین.

المصادر:

1. السقیفه و فدک: ص 117.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 492.

3. شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید: ج 16 ص 233.

4. نفحات اللاهوت: ص 96، شطرا منها، عن السقیفه و فدک.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 307، عن شرح نهج البلاغه.

الأسانید:

فی السقیفه و فدک: حدثنا محمد بن زکریا، قال: حدثنا محمد عبد الرحمن المهلبی، عن عبد اللّه بن حماد بن سلیمان، عن أبیه، عن عبد اللّه بن حسن بن حسن، عن أمه فاطمه بنت الحسین علیها السّلام، قالت.

8
المتن:

قال الوزیر الکاتب منصور بن الحسین الآبی فی عیاده النساء للزهراء علیها السّلام و خطبتها:

قالوا: لما مرضت فاطمه علیها السّلام، دخل النساء علیها و قلن: کیف أصبحت من علّتک یا بنه رسول اللّه؟ قالت:

أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکم، قالیه لرجالکم؛ لفظتهم بعد أن عجمتهم، و شنئتهم بعد أن سبرتهم. فقبحا لفلول الحد، و خطل الرأی، و «لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ». «2»

______________________________

(1). سوره هود: الآیه 28.

(2). سوره المائده: الآیه 80.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:408

لا جرم لقد قلدتهم ربقتها، و شنت علیهم غارتها؛ فجدعا و عقرا و بعدا للقوم الظالمین.

ویحهم! أین زحزحوها عن رواسی الرساله، و قواعد النبوه، و مهبط الروح الأمین، و الطبن بأمر الدنیا و الدین؟ «أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ». «1»

ما الذی نقموا من أبی الحسن؟ نقموا و اللّه نکیر سیفه، و شده وطأته، و نکال وقعته، و تنمّره فی ذات اللّه، و تاللّه لو تکافوا عن زمام نبذه إلیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لاعتقله، و لسار بهم سجحا لا یکلم خشاشه و لا یتعتع راکبه، و لأوردهم منهلا رویّا فضفاضا تطفح ضفتاه، و لأصدرهم بطانا، و قد تحیّز بهم الری، غیر مستحلّ منه بطائل إلا بغمر الناهل، أو دعه سوره الساغب، و لفتحت علیهم برکات من السماء، و سیأخذهم اللّه بما کانوا یکسبون.

ألا هلم فاستمع و ما عشت أراک الدهر

عجبا، و إن تعجب فعجب لحادث

إلی أیّ ملجأ لجؤوا و استندوا [و اسندوا «خ»]، و بأیّ عروه تمسّکوا؟ «لَبِئْسَ الْمَوْلی وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ». «2»

استبدلوا و اللّه الذنابی بالقوادم، و العجز بالکاهل، فرغما لمعاطس قوم «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ» «3»، ویحهم! «أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ». «4»

أما لعمر إلهک لقد لقحت، فنظره ریث ما تنتج، ثم احتلبوا طلاع القعب دما عبیطا و ذعافا ممقرا، فهنالک یخسر المبطلون، و یعرف التالون غبّ ما أسّسه الأولون.

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 115.

(2). سوره الحج: الآیه 13.

(3). سوره البقره: الآیه 12.

(4). سوره یونس: الآیه 35.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:409

ثم طیبوا عن أنفسکم أنفسا، و طامنوا للفتنه جأشا، و أبشروا بسیف صارم، و بهرج شامل، و استبداد من الظالمین؛ یدع فیکم زهیدا، و جمعکم حصیدا؛ فیها حسره بکم و قد عمیت علیکم، «أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ»؟ «1»

و من ألفاظها علیها السّلام: و ما زالوا حتی استبدلوا الذنابی بالقوادم، و العجز بالکاهل؛ فرغما لمعاطس قوم «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ». «2»

لفظتم بعد أن أعجمتهم و شنأتهم [ظ] بعد أن خلط الرأی، و لبئس ما قدّمت لهم أنفسهم- فی کلام کثیر اختصرناه-.

ثم قامت علیها السّلام و انصرفت.

المصادر:

نثر الدرّ للآبی: ج 4 ص 13.

2. جواهر المطالب: ج 1 ص 158.

3. أعلام النساء لعمر رضا کحّاله: ص 128، بتفاوت یسیر.

9
المتن:

قال یوسف بن حاتم الشامی فی ذکر مرضها و عیاده النسوان و خطبتها علیها السّلام لهنّ:

قیل: لما مرضت فاطمه علیها السّلام، دخل علیها نساء المهاجرین و الأنصار یعدنها فقلن:

کیف أصبحت من علّتک یا بنت رسول اللّه؟ فقالت: أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکنّ، قالیه لرجالکنّ؛ لفظتهم بعد أن عرفتهم، و شنأتهم بعد أن سبرتهم. فقبحا لفلول الحد، و خطل الرأی، و خور القناه: «لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ». «3»

______________________________

(1). سوره هود: الآیه 28.

(2). سوره البقره: الآیه 12.

(3). سوره المائده: الآیه 80.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:410

لقد قلّدتهم ربقتها، و شنئت علیهم غارتها، فجدعا و عقرا و بعدا للقوم الظالمین.

ویحهم! أنّی زحزحوها عن رواسی الرساله، و قواعد النبوه، و مهبط الروح الأمین.

ما الذی نقموا من أبی الحسن؟ نقموا و اللّه شده وطأته، و نکال وقعته، و نکیر سیفه، و تنمّره فی ذات اللّه.

و أیم اللّه لو تکافّوا «1» علی زمام نبذه إلیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لسار بهم سیرا سجحا، یکلم خشاشه، و لا یتعتع راکبه، و لأوردهم منهلا نمیرا فضفاضا، و تطفح و صفتاه، و لأصدرهم بطانا، قد یحترق بهم الرأی غیر منجلی منه بطائل، و لفتحت علیهم برکات من السماء و الأرض.

ألا هلمّ فأعجب، و ما عشت أراک الدهر عجبا، فرغما لمعاطس قوم «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» «2»، و لعمر اللّه لقد لقحت، فنظره ریثما تنتج، ثم احتلبوا طلاع القعب دما عبیطا و ذغافا ممقرا؛ فهنالک یخسر المبطلون، و یعرف التالون غبّ ما أسّس الأولون.

فطیبوا

عن أنفسکم نفسا، و طأمنوا الفتنه جاشا، و أبشروا بسیف صارم، و هرج شامل؛ یدع فیأکم زهیدا، و جمعکم فیکم حصیدا؛ فیا حسره علیکم فأنّی بکم، و قد عمیت علیکم؛ «أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ»؟ «3»

المصادر:

الدرّ النظیم فی مناقب الأئمه اللهامیم علیهم السّلام: ص 481.

______________________________

(1). التکافّ: تفاعل من الکفّ، و هو الدفع و الصرف.

(2). سوره الکهف: الآیه 50.

(3). سوره هود: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:411

10
المتن:

قال النباطی البیاضی فی ذکر فضائلها:

... و قد قالت فی خطبتها المشهوره:

أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکم، قالیه لرجالکم؛ لفظتم بعد أن عجمتم، و سبرتم بعد أن خبرتم.

ویحهم! أنّی زحزحوها عن رواسی الرساله، و قواعد النبوه، و ما نقموا من أبی الحسن علیه السّلام- تاللّه- إلا نکال سیفه، و نکیر وقعه، و شده وطئه، و تشهیره فی ذات اللّه.

إلی أیّ لجأ أسندوا، و بأیّ عروه تمسّکوا؛ لبئس المولی و لبئس العشیر. استبدلوا الذنابی بالقوادم، و الإعجاز بالکواهل؛ رغما لمعاطس قوم؛ یحسبون أنهم مصلحون، «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ». «1»

المصادر:

الصراط المستقیم: ج 1 ص 171.

11
المتن:

قال الشیخ محمد السبزواری فی باب «فیما قیل فی جواب کیف أصبحت»:

... قیل لفاطمه علیها السّلام: کیف أصبحت یا بنه المصطفی؟ قالت:

أصبحت عائفه لدنیاکم، قالیه لرجالکم؛ لفظتهم بعد أن عجمتهم؛ فأنا بین جهد و کرب، بینما فقد النبی صلّی اللّه علیه و آله، و ظلم الوصی.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 12.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:412

المصادر:

1. جامع الأخبار للسبزواری: ص 237.

2. بحار الأنوار: ج 73 ص 15 ح 2، عن جامع الأخبار.

12

المتن:

قال توفیق أبو علم:

و من خطبه لها علیها السّلام لمّا عادتها من النساء لمّا اشتدّ علیها المرض؛ فحمدت اللّه تعالی و صلّت علی أبیها و قالت:

أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکم، قالیه لرجالکم؛ لفظتهم بعد أن عجمتهم، و شنأتهم بعد أن صبرتهم. فقبحا لفلول الحد، و اللعب بعد الجدّ، و قرع الصفاه، و صدع القناه، و خطل الآراء، و زلل الأهواء؛ «لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ». «1»

لا جرم، و اللّه لقد قلدتم ربقتها، و حملتهم أوبقتها، و شنت علیهم غارتها؛ فجدعا و عقرا و بعدا للقوم الظالمین.

ویحهم! أنّی زعزعوها عن رواسی الرساله، و قواعد النبوه و الدلاله، و مهبط الروح الأمین، و الطبین بأمور الدنیا و الدین؛ «أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ». «2»

و ما الذی نقموا من أبی الحسن؟ نقموا منه و اللّه نکیر سیفه، و قلّه مبالاته بحتفه، و شده وطأته، و نکال وقعته، و تنمره فی ذات اللّه عز و جل؛ و تاللّه لو مالوا عن المحجّه اللائحه و زالوا عن قبول الحجه الواضحه لردّهم إلیها و حملهم علیها، و تاللّه لو تکافوا عن زمام نبذه إلیه رسول

اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لسار بهم سیرا سجحا، لا یکلم خشته، و لا یکل سائره،

______________________________

(1). سوره المائده: الآیه 80.

(2). سوره الزمر: الآیه 115.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:413

و لا یمیل راکبه، و لأوردهم منهلا نمیرا صافیا رویا فضفاضا؛ تطفح ضفتاه، و لا یترنق جانباه، و لأصدرهم بطانا، و نصح لهم سرا و إعلانا، و لم یکن یتحلی ء من الغنی بطائل، و لا یحظی من الدنیا بنائل؛ غیر ری الناهل، و شبعه الکافل، و لبان لهم الزاهد من الراغب، و الصادق من الکاذب؛ «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ» «1»، «وَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِینَ». «2»

ألا هلم فاستمع، و ما عشت أراک الدهر عجبا، و إن تعجب فعجب قولهم.

لیت شعری إلی أیّ لجأ لجئوا، و إلی أیّ سناد استندوا، و علی أیّ عماد اعتمدوا، و بأیّ عروه تمسّکوا، و علی أیّ ذریه قدّموا و احتنکوا؛ «لَبِئْسَ الْمَوْلی وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ و بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا». «3»

استبدلوا و اللّه الذنابی بالقوادم، و العجز بالکاهل، فرغما لمعاطس قوم «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ». «4» یحهم! «أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ» «5» ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 167، عن أهل البیت علیهم السّلام.

2. أهل البیت علیهم السّلام: ص 161، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). سوره الاعراف: الآیه 96.

(2). سوره الزمر: الآیه 51.

(3). سوره الکهف: الآیه 50.

(4). سوره الکهف: الآیه 104.

(5). سوره البقره:

الآیه 12.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:414

13
المتن:

عن علی علیه السّلام قال:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه قالت لعلی علیه السّلام: أ تنفذ وصیتی و عهدی أو لأعهدنّ إلی غیرک؟ قال: بلی أنفذها. فأوصت إلیه فقالت: إذا أنا متّ فادفنّی لیلا و لا تؤذننّ رجلین ذکرتهما.

قال: فلما اشتدّت علّتها، اجتمع إلیها نساء المهاجرین و الأنصار- ذا صباح- فقلن:

کیف أصبحت- یا بنه رسول اللّه- من علّتک؟ قال:

أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکم، قالیه لرجالکم؛ شنئتهم بعد إذ سبرتهم، و لفظتهم بعد إذ عجمتهم. فقبحا لفلول الجد، و خور القناه، و خطل الرأی، و «لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ». «1»

ویحهم! لقد زحزحوها عن رواسی الرساله، و قواعد النبوه، و مهبط الروح الأمین، و الطیبین لأهل الدنیا و الدین؛ ألا «ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ». «2»

و ما الذی نقموا و اللّه من أبی الحسن؟ نقموا و اللّه نکیر سیفه، و نکال وقعته، و شده وطئه، و تنمره فی ذات اللّه. و اللّه لقد یکافوا علی زمام نبذه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لاعتقله، و لسار بهم سیرا سبجحا؛ لا یتکلم حشاشه، و لا تقعقع راکبه، و لا وردهم موردا نمیرا ضفتاه، و لأصدرهم بطانا قد تحیّرهم الرّی، غیر منحل منه بطائل إلا بغمزه الناهز، و ردعه سوره الثاغب.

تفسیره: الغمر: الکثیر من الماء، و النهز: الضرب؛ یقال: نهز الدلو البئر، إذا ضرب بها الماء لتمتلئ، و الردعه: الوجل الشدید.

______________________________

(1). سوره المائد: الآیه 80.

(2). سوره الزمر: الآیه 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:415

و سوره الساغب: هاهنا

و لفتحت علیهم برکات من السماء و الأرض، و لکن کذّبوا و سعد بهم

اللّه بما کانوا یکسبون.

ألا هلمّنّ فاستمعن، و ما عسین أراکنّ الدهر عجبا.

إلی أیّ رکن لجئوا، أو بأیّ عروه تمسّکوا؛ لبئس المولی و لبئس العشیر و بئس للظالمین بدلا.

استبدلوا و اللّه الذنابی بالقوادم، و العجز بالکاهل، و بعدا و سحقا لقوم «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ». «1»

المصادر:

1. أنوار الیقین (مخطوط): ص 27.

2. الجنّه العاصمه: ص 303. بتغییر و اختصار.

الأسانید:

1. فی أنوار الیقین: روی السید أبو العباس الحسینی، قال: حدثنا محمد بن تسهاد الکوفی، عن عبد الرحیم، عن محمد بن علی الهاشمی، عن عیسی بن عبد اللّه، عن أبیه، عن جده، عن علی علیه السّلام، قال.

2. فی الجنّه العاصمه: و قال: حدثنا علی بن محمد بن الحسن المعروف بابن مغیره القزوینی، قال: أخبرنا أبو عبد اللّه جعفر بن محمد بن حسن بن حسن بن علی بن أبی طالب.

______________________________

(1). سوره الکهف: الآیه 50.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:416

14
المتن:

أشعار الشیخ عبد المنعم الفرطوسی فی عیاده نساء المهاجرین و الأنصار و خطبتها علیهم السّلام:

قلن یا بضعه النبی المزکّی کیف أصبحت بعد هذا العناء

فأجابت: أصبحت و اللّه مما قددهانی قد عفت دنیا الفناء

و قلیت الرجال منکنّ لفظابعد عجم لهم و حسن بلاء

فشنارا اللعب من بعد جدّو فلول للّحد بعد المضاء

و لصدع القناه دون التئام و لقرع الصفاه دون ارتخاء

و لزیغ الأهواء دون اعتدال و لختل الأفکار و الآراء

بئس ما قدّموا من الخزی کفرابعد سخط البارئ لیوم الجزاء

و لعمری قلّدتهم حین مالواعن هدی الحق ربقه الأسراء

و بنصحی حمّلتهم حین صمّواو عموا عنه أوقه الأعباء

و شننت الغارات حربا علیهم غاره بعد غاره شعواء

ویحهم عن مهابط الوحی أنّی زعزعوها و معدن الأنبیاء

و رواسی الإیمان و العدل مناو الطبین الخبیر فی کل داء

فی جمیع الأمور دینا و دنیادون جهل فیها و دون اختفاء

إن هذا الخطء الذی ارتکبوه لهو شرّ الخسران دون اختشاء

لیت شعری و ما الذی نقموه من علیّ بعد الأذی و العناء

نقموا من علیّ بأسا شدیداو جهادا فی اللّه دون رخاء

و نکیرا من سیفه و نکالاصارما فی تنمّر و إباء

قلّه الخوف و المبالاه زهدامنه فی حتفه بیوم اللقاء

و یمینا لو أنهم بعد کفرو ضلال مالوا عن

الاستواء

لهداهم إلی المحجّه رشدافاستقاموا بالحجه البیضاء

و لساروا و سار بالقوم سیراسجحا فی مناهج الاهتداء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:417 لا یصاب الخشاش منه بکلم دون عنف منه و دون التواء

لا یملّ المسیر فیه عناءأو یکلّ الساری به من عیاء

و سقاهم من منهل الحق ورداعذبا سائغا لفرط الصفاء

تطفح الضفّتان منه معیناخالصا من ترنّق الأقذاء

و لعادوا عند الصدور بطانابعد شبع الطاوی بخیر امتلاء

مع رشد لهم و نصح مبین منه یبدو فی الجهر شبه الخفاء

و هو فی العیش لم یکن یتحلّی منه فی طائل بطول البقاء

لیس یحظی بنائل قطّ منهابعد زهد عن نیله و جفاء

غیر ریّ لناهل حین یظمی مع شبع لکافل «1» من غذاء

و تجلّی عن المطامع زهدلهم صادق بغیر افتراء

قال: لو آمنوا فتحنا علیهم برکات من الثری و السماء

غیر أن القری بغت فاستحقّت بعد جحد النعماء سوء الجزاء

و بحق لو عشت أبصرت أمراعجبا فی الزمان دون انقضاء

أیّ عذر لهم بما اکتسبوه من عظیم الإجرام و الأخطاء

أ فلا یعلمون ما اجترموه من حرام فی عتره الأزکیاء

حینما استبدلوا القوادم منابالذنابی منهم بغیر ارعواء

و استعاضوا عن کاهل الدین کفراو ضلالا بالعجز دون اهتداء

فابتعادا لمن أساءوا و ظنّواأنهم یحسنون دون اتقاء

ویحهم للرشاد من کان یهدی من سواه أحقّ بالاقتداء

ما لهم یحکمون من غیر علم بعد جهل منهم بعدل القضاء

فانتظارا فسوف تنتج ممالقحت کل فتنه عشواء

و سیملی منها نجیعا عبیطاو ذعافا فی الحلب کلّ إناء

و یری الآخرون ممّا بناه لهم الأوّلون غبّ البناء

و لتطیبوا عن الحیاه نفوساو استعدّوا للفتنه العمیاء

______________________________

(1). الکافل: الذی یصل الصیام و لم یصب غذاء و لا عشاء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:418 و ابشروا للدمار فیکم بسیف صارم لا یفلّ بعد المضاء

و بحکم لغاشم متعدّمستبدّ من سطوه الأمراء

یقتفیه مما تثیر البلایاهرج شامل بشرّ اقتفاء

یدع الفی ء

و الجموع زهیداو حصیدا منکم بحدّ الفناء

ما لکم عمّیت علیکم فبعدالکم من معاشر جهلاء

کیف تهدون للصواب رشادابعد کره منکم لکلّ اهتداء

فأعادت تلک النساء علیهم ما وعته من خطبه الزهراء

فأتاها منهم رجال و قالوابعد عذر منهم بغیر حیاء

لو علمنا من قبل أن یبرم العهدبهذا من سید الأوصیاء

ما عدلنا عنه فقالت: إلیکم بعد هذا عنی لفرط التنائی

أیّ عذر لکم بما کان منکم بعد تعذیرکم بغیر انتهاء

و حصول التقصیر حین تجلّی لکم الأمر فی أتمّ جلاء

و احتجاج الزهراء خیر احتجاج فیه أدلت بالحق خیر النساء

بحدیث مسلسل قد تجلّی فی حدیث الغدیر أبهی جلاء

حین قالت نقضا لما أبرموه دون رشد من بیعه الخلفاء

أنسیتم و العهد غیر بعیدقول طه فی سید الأوصیاء

یوم خمّ من کنت مولاه حقافعلی مولاه دون افتراء

و مقال النبی و هو صریح لعلی فی إمره الخنفاء

أنت منی کما لموسی بحق کان هارون خیره الوزراء

عند إبقائه بغزو تبوک خلفا فی المدینه الغرّاء المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 299.

2. ملحمه أهل البیت علیهم السّلام: ص 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:419

15
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی ذکر عیاده أم سلمه:

و دخلت أم سلمه علی فاطمه علیها السّلام فقالت لها: کیف أصبحت عن لیلتک یا بنت رسول اللّه؟ قالت:

أصبحت بین کمد و کرب؛ فقد النبی صلّی اللّه علیه و آله و ظلم الوصی علیه السّلام و اللّه حجبه. أصبحت إمامته مقتصه علی غیر ما شرع اللّه فی التنزیل، و سنّها النبی صلّی اللّه علیه و آله فی التأویل، و لکنّها أحقاد بدریه و تراث أحدیه، کانت علیها قلوب النفاق مکتمنه لإمکان الوشاه، فلما استهدف الأمر أرسلت علینا شابیب الآثار من مخیله الشقاق.

فیقطع و تر الإیمان من قسی صدورها، و لیس علیّ ما وعد اللّه من

حفظ الرساله و کفاله المؤمنین. أحرزوا عائدتهم غرور الدنیا، بعد انتصار ممن فتک بآبائهم فی مواطن الکروب و منازل الشهادات.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 205.

2. مثالب النواصب لابن شهرآشوب (مخطوط): ص 70.

3. الجنّه العاصمه: ص 303.

4. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرم: ص 100.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 282.

6. الزهراء علیها السّلام فی السنه و التاریخ و الأدب: ج ص 377.

7. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام للقراجه داغی: ص 848.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 829 ح 1، عن المناقب.

9. وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام للبلادی: ص 58.

10. بحار الأنوار: ج 43 ص 156 ج 5، عن المناقب.

11. فاطمه الزهراء علیها السّلام أسوه المرأه المسلمه: ص 90.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:420

16
المتن:

قال أبو جعفر محمد بن الحسن الطوسی:

هذا حدیث وجدته بخط بعض المشایخ؛ ذکر أنه وجده فی کتاب لأبی غانم المعلّم الأعرج، و کان مسکنه بباب الشعیر. وجد بخطه علی ظهر کتاب له حین مات و هو:

أن عائشه بنت طلحه دخلت علی فاطمه علیها السّلام فرأتها باکیه، فقالت لها: بأبی أنت و أمی! ما الذی یبکیک؟ فقالت علیها السّلام:

أ سائلن عن هنه حلق بها الطائر، و حفی بها السائر، و رفع إلی السماء أمرا، و رزئت فی الأرض خبرا. إن تخیف تیم و أحیوک عدی جازیا أبا الحسن فی السباق حتی إذا تقربا بالخناق اسرّا له الشنان، و طویاه الإعلان.

فلما خبأ نور الدین و قبض النبی الأمین صلّی اللّه علیه و آله، نطقا بفورهما، و نفثا بسورهما، و أدلا بفدک؛ فیها لها لمن ملک، تلک أنها عطیّه الرب الأعلی للنجی الأوفی، و لقد نخلنیها للصبیه السواغب من نجله و نسلی، و إنما لیعلم اللّه و شهاده أمینه، فإن انتزعا

منی البلغه و منعانی اللمظه و احتسبتها یوم الحشر زلفه، و لیجدنّها آکلوها ساعره حمیم فی لظی جحیم.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 207.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 283.

3. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام: ص 101.

4. الزهراء علیها السّلام فی السنه و التاریخ و الأدب للکفائی: ج 2 ص 378.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 825 ح 1.

6. وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام للبلادی: ص 59.

7. بحار الأنوار: ج 29 ص 182 ح 38، عن الأمالی للطوسی.

8. کتاب أبی غانم الأعرج، علی ما فی الأمالی للطوسی.

9. فاطمه الزهراء علیها السّلام أسوه المرأه المسلمه: ص 90.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 13،ص:421

الفهرست

بقیه المطاف السادس: بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله إلی شهادتها علیها السّلام 6

الفصل الأول: إرثها من أبیها صلّی اللّه علیه و آله و غصب حقها علیها السّلام 7

الفصل الثانی: خطبتها علیها السّلام فی المسجد 163

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:3

الجزء الرابع عشر

اشاره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:5

[مقدمه المؤلف]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

تم إعداد الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی خمسه و عشرین مجلدا، یختص الأول منها بخلقها النوری قبل هذا العالم و المجلد الرابع و العشرون بأحوالها علیها السّلام بعد هذا العالم، و المجلد الأخیر بالفهارس و الاثنان و العشرون البواقی بحیاتها و سیرتها فی هذا العالم.

و هذا هو المجلد الرابع عشر من الموسوعه، و هو المطاف السابع من قسم «فاطمه الزهراء علیها السّلام فی هذا العالم» فیما جری علیها بعد أبیها إلی شهادتها.

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک و أحصاه کتابک، و اجعلنا من شیعتها و محبیها و الذابین عنها بأیدینا و ألسنتنا و قلوبنا و الحمد للّه رب العالمین.

قم المقدسه، یوم میلاد فاطمه الزهراء علیها السّلام

20 جمادی الثانیه 1427

إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:7

المطاف السابع فیما جری علیها بعد أبیها إلی شهادتها

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:8

فی هذا المجلد ثمانیه فصول من المطاف السابع:

الفصل الأول: مرضها علیها السّلام

الفصل الثانی: مصائبها علیها السّلام

الفصل الثالث: مظلومیتها علیها السّلام

الفصل الرابع: بیت أحزانها علیها السّلام

الفصل الخامس: عیادتها الرجلان

الفصل السادس: وصایاها علیها السّلام

الفصل السابع: مده عمرها علیها السّلام

الفصل الثامن: أول من لحق برسول اللّه صلی الله علیه و آله

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:9

الفصل الأول مرضها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:10

فی هذا الفصل

إذا تحدّثنا عن مرض فاطمه علیها السّلام فإن مرضها لیست کسائر أمراض الناس کالحمّی و الوعک و أمثالها؛ یعرضهم بسبب اختلال المزاج و انحراف العناصر فی الجسم؛ بل کان مرضها بسبب مأساتها و إیذائها من قبل المنافقین، و بضرب السوط و الرفسه و اللطم و العصر بین الباب و الجدار و سقط الجنین، و بسبب مأساتها و حزنها من فقد أبیها و من ناحیه المنافقین من الأمه.

إن الزهراء علیها السّلام یوم وفاه الرسول صلّی اللّه علیه و آله کانت صحیحه فی جسمها و أعضائها لم یکن فیها جروح و لا قروح و لا آلام و لا مأساه، و کل ما کان لها من الآلام و الأمراض و الجروح، جسما و روحا، بدأ من یوم قبض فیه الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

و نورد فی هذا الفصل نبذه منها تحت العناوین التالیه فی 51 حدیثا:

وصیتها إلی علی علیه السّلام بإخفاء مرضها، و تمریض علی علیه السّلام لها مع أسماء بنت عمیس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:11

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عما جری علیها من القوم من الذلّ و انتهاک الحرمه و غصب الحق و منع الإرث و کسر الجنب و إسقاط الجنین و ابتداء

الوجع و المرض، بعث مریم علیها السّلام من عند اللّه لتمریضها و مؤانستها فی علتها.

عدم استطاعتها للقیام فی مرضها و تزاید المرض علیها من الضربه و العصره، عیاده أم سلمه لها فی مرضها.

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی أبی بکر و تظلّمها و ادعاء حقها منه و رجوعها من عنده بتجرّعها الغیظ و الغصص و الحرمان و مرضها بعد ذلک و وصیتها لعلی علیه السّلام.

ما فعل علیها السّلام فی مرضها، إحضارها کافور الجنه و أمرها أسماء بحضورها عند رأسها و وفاتها بعد هنیئه، حضور الحسن و الحسین و علی علیهم السّلام عند رأسها و تفجّعهم لموتها و بکائهم عند رأسها.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله بموته و بلحوق فاطمه علیها السّلام به و سرور فاطمه علیها السّلام و تبسّمها بهذا الخبر، بقاء الزهراء علیها السّلام بعد أبیها مده قلیله معصّبه الرأس ناحله الجسم منهدّه الرکن مهمومه مغمومه محزونه مکروبه، مرضها و مکثها أربعین لیله فی مرضها و وصیتها لعلی علیه السّلام بأشیاء من تزویجه أمامه و إخفاء تجهیزها و دفنها و منعها الغاصبین و الظالمین عن حضورهم للصلاه علیها.

مکثها بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ستین یوما و شده مرضها و دعائها فی شکواها بقوله: یا حی یا قیوم برحمتک أستغیث فأغثنی، اللهم زحزحنی عن النار و أدخلنی الجنه و ألحقنی بأبی محمد صلّی اللّه علیه و آله، وصیتها لعلی علیه السّلام بتزویج أمامه و دفنها لیلا.

کان أصل مرض فاطمه علیها السّلام من هجوم القوم علی دارها و إخراج ابن عمها و ضرب الباب علی بطنها و إسقاط ولدها المحسن علیه السّلام.

نقل قصه الباب فی حدیث المفضل إلی رجوعها إلی البیت و بقائها

مریضه من الضرب حتی صارت شهیده منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:12

بدء مرض فاطمه علیها السّلام من وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله، وصیتها إلی علی علیه السّلام ثم إلی أکبر ولده من بعده.

مکث فاطمه علیها السّلام فی مرضها أربعین لیله بالحنین و الأنین و الحزن و العویل و صرختها ب «وا أبتاه و وا محمداه» و مبادره النساء إلیها و خروج الولائد و الولدان من ضجیجها و نحیبها و أشعارها لفقد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فراقه.

نقل الطبری الإمامی أن سبب شهادتها لکز قنفذ إیاها بنعل السیف و إسقاطها المحسن و مرضها.

رؤیه فاطمه علیها السّلام جبرئیل فی مرضها و مواکب أهل السموات عند احتضارها و سلامها علی جبرئیل و ملک الموت و سماعها حسّ الملائکه و مکثها فی مرضها خمسه عشر یوما، حضور سلمان و المقداد و أبی ذر و ابن مسعود و العباس و الزبیر فی دفنها علیها السّلام.

بدء مرض فاطمه علیها السّلام بعد خمسین لیله من وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، وصیتها عند وفاته بغلسها و جهازها و دفنها لیلا.

تعلیم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إیاها دعاء وجع الضرس.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فی وجع لها: «أ ما ترضین أنک سیده نساء العالمین؟» ....

اشتراء علی علیه السّلام رمّانه باشتهاء فاطمه علیها السّلام و إعطاؤه لسائل فی الطریق و عافیه فاطمه علیها السّلام من مرضها من حین إعطاء علی علیه السّلام الرمّانه للسائل، إعطاء اللّه سبحانه طبقا مغطّی فیه تسع رمّانات لرسوله صلّی اللّه علیه و آله و إعطاء الرسول صلّی اللّه علیه و آله هذا الطبق

لعلی علیه السّلام جزاء إعطائه السائل رمّانه واحده.

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بوفاته فی وجعه و أنها أول أهل بیته علیهم السّلام لحوقا به.

تعلیم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام دعاء الحمّی.

کلام العلوی فی مؤتمر علماء بغداد فی إحراق باب فاطمه علیها السّلام و عصر عمر فاطمه علیها السّلام بین الباب و الحائط و إسقاط الجنین و نبت المسمار فی صدرها و ضربها بالسیاط، مرض فاطمه علیها السّلام من هذه الصدمات و بقاء آثارها فی جسمها إلی وفاتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:13

عیاده رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام و شکواها من مرضها و من قله الطعم، إخبارها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأنها سیده نساء العالمین.

مجی ء عباس بن عبد المطلب إلی فاطمه علیها السّلام عائدا لها فی مرض وفاتها و منعه عن الدخول علیها لثقل مرضها، إرساله إلی علی علیه السّلام و إخباره بحزنه و تفجّعه لشکاه فاطمه علیها السّلام و ابتغاء حضوره و حضور المهاجرین و الأنصار للصلاه علیها و جواب علی علیه السّلام بوصیه فاطمه علیها السّلام بستر أمرها.

عیاده النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فی وجعه مع جابر بن سمره و قوله صلّی اللّه علیه و آله أنها سیده النساء یوم القیامه.

عیاده النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام مع بریده و بکائها لقله الطعم و کثره الهمّ و شده السقم حین رؤیتها أباها.

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بفضائل علی و الحسنین علیهم السّلام.

مجی ء أبی بکر و عمر إلی فاطمه علیها السّلام عائدین لها و ردّهما و منعهما عن

الدخول.

عیاده النبی صلّی اللّه علیه و آله مع معقل بن یسار، شکوی فاطمه علیها السّلام إلی أبیها من شده الحزن و الفاقه و طول السقم.

عیاده النبی صلّی اللّه علیه و آله و بریده لفاطمه علیها السّلام، کلام النبیّ صلّی اللّه علیه و آله فی فضائل علی علیه السّلام.

عیاده النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فی وعکه و اشتهائها عنبا و سؤالها ذلک عن أبیها، دعاء الرسول صلّی اللّه علیه و آله لابتغاء فاطمه علیها السّلام مجی ء علی علیه السّلام و معه طبق فیه عنب و دعاء الرسول صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام و دعاؤه لشفاء ابنته.

عیاده النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فی مرضها و شکواها من وجعه و قله طعامها و قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لها بأنک سیده نساء العالمین و بأن فی مراره الدنیا نعیم الآخره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:14

عیاده النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام و بکاؤها و شکایه حالها و کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله فی فضائل زوجها علیه السّلام.

عیاده النساء المهاجرات و الأنصاریات فاطمه علیها السّلام و شکواها علیها السّلام عن دنیاهنّ و رجالهنّ.

إرجاع 13 حدیثا مما سبق ذکرها فی الفصول الماضیه بذکر مجلداتها و أرقامها.

مأساه الزهراء علیها السّلام فی مرض موتها لحمل النساء علی سریر الموتی، إخبار أسماء بنت عمیس إیاها بالنعش، أمر فاطمه علیها السّلام بصنع النعش لجنازتها و تشییعها و دفنها لیلا.

تمریض أسماء بنت عمیس فاطمه علیها السّلام فی مرض موتها و غسلها و لبسها ثیابها الجدد و بسط فراشها وسط البیت و جعل یدیها تحت خدها

و وفاتها.

مجی ء عائشه إلی فاطمه علیها السّلام لعیادتها و منع أسماء بنت عمیس إیاها من الدخول و شکوی عائشه إلی أبی بکر و سؤاله عن منعها و جواب أسماء بأنه من أمرها علیها السّلام.

عیاده سلمی امرأه أبی رافع لفاطمه علیها السّلام، أمرها یوم وفاتها بالماء و غسلها و لبسها الثیاب الجدد ....

کلام سلمی فی مرض فاطمه علیها السّلام و یوم وفاتها و غسلها و استقبالها القبله و قولها لسلمی:

«یا أمّه! إنی مقبوضه الساعه»، و شکواها نحول جسمها و أمرها بعمل نعش لها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:15

1
المتن:

عن علی بن الحسین بن علی، عن أبیه الحسین علیهم السّلام، قال:

لما مرضت فاطمه بنت النبی علیها السّلام وصّت إلی علی علیه السّلام أن یکتم أمرها و یخفی خبرها و لا یؤذن أحدا بمرضها، ففعل ذلک، و کان یمرّضها بنفسه، و تعیّنه علی ذلک أسماء بنت عمیس علی استسرار بذلک، کما وصّت به ....

المصادر:

1. الأمالی للمفید: ص 281 ح 7 المجلس 33.

2. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 107 الجزء 4.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 210 ح 40، عن الأمالی للمفید و الأمالی للطوسی.

4. بیت الأحزان: ص 143.

5. جزاء أعداء الصدیقه الشهیده الزهراء علیها السّلام: ص 80، علی الأمالی للطوسی.

6. منهاج البراعه: ج 13، ص 37، عن الأمالی للمفید و الأمالی للطوسی.

7. الکافی: ج 1 ص 459 ح 3، بنقیصه فی صدره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:16

الأسانید:

1. فی الکافی: أحمد بن مهران، رفعه و أحمد بن إدریس، عن محمد بن عبد الجبار الشیبانی، قال: حدثنی القاسم بن محمد الرازی، قال: حدثنا علی بن محمد الهرمزانی، عن أبی عبد اللّه الحسین بن علی علیها السّلام، قال.

2. فی الأمالی للمفید: قال: حدثنا أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین، قال: حدثنا أبی، قال: حدثنا أحمد بن إدریس، قال: حدثنا محمد بن عبد الجبار، عن القاسم بن محمد الرازی، عن علی بن محمد الهرمزانی، عن علی بن الحسین بن علی، عن أبیه الحسین علیهم السّلام.

3. فی الأمالی للطوسی: أخبرنا الشیخ المفید أبو علی الحسن بن محمد الطوسی، قال: أخبرنا الشیخ السعید الوالد، قال: أخبرنی محمد بن محمد، قال أخبرنا أبو جعفر، و بقیه الأسناد مثل ما فی الأمالی للمفید.

2
المتن:

عن ابن عباس، قال:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم إذ أقبل الحسن علیه السّلام ...، و الحدیث طویل، إلی أن قال:

و أما ابنتی فاطمه ...، و إنی لما رأیتها ذکرت ما یصنع بها بعدی؛ کأنی بها و قد دخل الذلّ بیتها، و انتهکت حرمتها، و غصب حقها، و منعت إرثها، و کسر جنبها، و أسقطت جنینها و هی تنادی: یا محمداه، فلا تجاب و تستغیث فلا تغاث.

فلا تزال بعدی محزونه مکروبه باکیه، تتذکّر انقطاع الوحی عن بیتها مره و تتذکّر فراقی أخری، و تستوحش إذ أجنّها اللیل لفقد صوتی الذی کان تستمع إلیه إذا تهجّدت بالقرآن. ثم تری نفسها ذلیله بعد أن کانت فی أیام أبیها عزیزه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:17

فعند ذلک تؤنسها اللّه- تعالی ذکره- بالملائکه؛ فنادتها بما نادت به مریم بنت عمران فتقول: یا فاطمه،

«إن اللّه اصطفاک و طهّرک و اصطفاک علی نساء العالمین». «1»

یا فاطمه، «اقنتی لربک و اسجدی و ارکعی مع الراکعین». «2»

ثم یبتدئ بها الوجع فتمرض، فیبعث اللّه عز و جل إلیها مریم بنت عمران، تمرّضها و تؤنسها فی علتها. فتقول عند ذلک: یا رب إنی قد سئمت الحیاه، و تبرّمت بأهل الدنیا، فألحقنی بأبی. فیلحقها اللّه عز و جل بی؛ فتکون أول من یلحقنی من أهل بیتی علیهم السّلام.

فتقدّم علیّ محزونه مکروبه مغمومه مغصوبه مقتوله، فأقول عند ذلک: اللهم العن من ظلمها و عاقب من غصبها و ذلّل من أذلّها و خلّد فی نارک من ضرب جنبها حتی ألقت ولدها. فتقول الملائکه عند ذلک: آمین ....

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 112 ح 2.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 13، عن الأمالی للصدوق.

3. فرائد السمطین: ج 2 ص 34 ح 371.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 280، شطرا منه، بتفاوت.

5. المحتضر: ص 109، بتفاوت یسیر.

6. بحار الأنوار: ج 28 ص 39 ح 1، عن الأمالی.

7. منهاج البراعه: ج 13 ص 17.

8. إرشاد القلوب: ص 295.

9. مقامات فاطمیه: ص 49.

10. غایه المرام: ص 212 ح 33.

الأسانید:

1. فی الأمالی: حدثنا علی بن أحمد بن أحمد بن موسی الدقاق، قال: حدثنا محمد بن أبی عبد اللّه الکوفی، قال: حدثنا موسی بن عمران النخعی، عن عمه الحسین بن یزید

______________________________

(1) سوره مریم: الآیه 42.

(2) سوره آل عمران: الآیه 43.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:18

النوفلی، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، قال.

2. فی فرائد السمطین: أنبأنی علی بن أنجب بن عبید اللّه، عن کتاب ناصر بن المکارم، عن أبی المؤید بن الموفّق، أنبأنا علی بن أحمد بن موسی، قال: أنبأنا محمد بن أبی عبد اللّه، قال: أنبأنا موسی بن عمران، عن عمه الحسین، عن الحسن بن علی بن حمزه، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

3
المتن:

قال الحکیمی الحائری فی مرضها علیها السّلام:

بقیت الصدیقه علیها السّلام بعد أبیها سبعه و عشرین یوما، لا تستطیع القیام و الخروج. ثم تزاید المرض علیها من الضربه و العصره ما بین الباب و الجدار و ما جری من خالد معها، فلازمت الفراش. فدخلت علیها أم سلمه عائده لها، فقالت: کیف أصبحت عن لیلتک یا بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ ...، إلی آخر الحدیث، کما ذکرنا بالمصادر و الأسانید.

المصادر:

أعیان النساء عبر العصور المختلفه: ص 444.

4
المتن:

عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس، قال:

کنت عند عبد اللّه بن عباس فی بیته و معنا جماعه من شیعه علی علیه السّلام، فحدّثنا، فکان فیما حدّثنا أن قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:19

یا إخوتی! توفّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یوم توفّی فلم یوضع فی حفرته حتی نکث الناس و ارتدّوا و أجمعوا علی الخلاف ...، و الحدیث طویل، إلی أن رجعت فاطمه علیها السّلام من عند أبی بکر. قال ابن عباس:

فرجعت فاطمه علیها السّلام و قد جرّعها من الغیظ ما لا یوصف، فمرضت ... فبقیت فاطمه علیها السّلام بعد وفاه أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أربعین لیله. فلما اشتدّ بها الأمر، دعت علیا علیه السّلام و قالت: یا ابن عم! ما أرانی إلا لما بی، و أنا أوصیک أن تتزوّج بنت أختی زینب، تکون لولدی مثلی، و تتّخذ لی نعشا، فإنی رأیت الملائکه یصفونه لی، و أن لا یشهد أحد من أعداء اللّه جنازتی و لا دفنی و لا الصلاه علیّ ....

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 870 ح 48.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 297 ح 48، عن کتاب سلیم بن قیس.

3. بحار الأنوار: ج 78 ص 256 ح 17، شطرا من الحدیث، عن کتاب سلیم.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 199 ح 29، عن کتاب سلیم.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 589 ح 1، عن کتاب سلیم.

6. مجالس الشهداء فی ذکر مصائب آل العباء (مخطوط): فی شهاده الزهراء علیها السّلام، بزیاده و نقیصه.

7. ظلامات الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 71، عن کتاب سلیم.

8. منهاج البراعه: ج 13 ص 20.

9.

حدیقه الشیعه: ص 32، بتغییر و زیاده و نقیصه.

5
المتن:

قیل: قالت فاطمه علیها السّلام لأسماء بنت عمیس حین توضّت وضوءها للصلاه:

هاتی طیبی الذی أتطیّب به و هاتی ثیابی التی أصلّی فیها. فتوضّأت، ثم وضعت رأسها فقالت لها: اجلسی عند رأسی، فإذا جاء وقت الصلاه فأقیمینی، فإن قمت و إلا فأرسلی إلی علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:20

فلما جاء وقت الصلاه قالت: الصلاه یا بنت رسول اللّه، فإذا هی قد قبضت. فجاء علی علیه السّلام فقالت له: قد قبضت ابنه رسول اللّه. قال: متی؟ قالت: حین أرسلت إلیک. قال:

فأمر أسماء فغسّلتها، و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء، و دفنها لیلا، و سوّی قبرها، فعوتب علی ذلک فقال: بذلک أمرتنی.

و روی أنها بقیت بعد أبیها أربعین صباحا، و لما حضرتها الوفاه قالت لأسماء: إن جبرئیل أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله- لما حضرته الوفاه- بکافور من الجنه. فقسّمه أثلاثا؛ ثلث لنفسه و ثلث لعلی علیه السّلام و ثلث لی، و کان أربعین درهما، فقالت: یا أسماء، ایتنی ببقیه حنوط والدی من موضع کذا و کذا فضیعه عند رأسی، فوضعته. ثم تسجت بثوبها و قالت:

انتظرینی هنیهه ثم ادعینی، فإن أجبتک و إلا فاعلمی أنی قد قدّمت علی أبی.

فانتظرتها هنیهه، ثم نادتها فلم تجبها، فنادت: یا بنت محمد المصطفی، یا بنت أکرم من حملته النساء، یا بنت خیر من وطئ الحصا، یا بنت من کان من ربه قاب قوسین أو أدنی. قال: فلم تجبها، فکشفت الثوب عن وجهها فإذا بها قد فارقت الدنیا. فوقعت علیها تقبّلها و هی تقول: فاطمه! اذا قدّمت علی أبیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاقرئیه

عن أسماء بنت عمیس السلام.

فبینا هی کذلک دخل الحسن و الحسین علیهما السّلام فقالا: یا أسماء! ما ینیم أمّنا فی هذه الساعه؟ قالت: یا بنی رسول اللّه! لیست أمکما نائمه، قد فارقت الدنیا. فوقع علیها الحسن علیه السّلام یقبّلها مره و یقول: یا أماه، کلّمینی قبل أن تفارق روحی بدنی. قال: و أقبل الحسین علیه السّلام یقبّل رجلها و یقول: یا أماه، أنا ابنک الحسین، کلّمینی قبل أن ینصدع قلبی فأموت.

قالت لهما أسماء: یا بنی رسول اللّه، انطلقا إلی أبیکما علی فأخبراه بموت أمکما.

فخرجا حتی إذا کانا قرب المسجد، رفعا أصواتهما بالبکاء. فابتدرهم جمیع الصحابه فقالوا: ما یبکیکما یا بنی رسول اللّه، لا أبکی اللّه أعینکما؟ لعلمکا نظرتما إلی موقف جدکما فبکیتما شوقا إلیه؟ فقالا: لا، أو لیس قد ماتت أمنا فاطمه علیها السّلام؟ قال: فوقع علی علیه السّلام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:21

علی وجهه یقول: بمن العزاء یا بنت محمد؟ کنت بک أتعزّی، ففیم العزاء من بعدک؟ ثم قال:

لکل اجتماع من خلیلین فرقهوکل الذی دون الفراق قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل ثم قال علی علیه السّلام: یا أسماء، غسّلیها و حنّطیها و کفّنیها. قال: فغسّلوها و کفّنوها و حنّطوها، و صلّوا علیها لیلا، و دفنوها بالبقیع، و ماتت بعد العصر.

المصادر:

کشف الغمه: ج 1 ص 500.

6
المتن:

قالت عائشه:

أقبلت فاطمه علیها السّلام تمشی- کان مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله- قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: مرحبا بابنتی، فأجلسها عن یمینه أو عن شماله، ثم أسرّ إلیها حدیثا فبکت، ثم أسرّ إلیها حدیثا فضحکت. فقلت لها: حدّثک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بحدیث فبکیت، ثم حدّثک بحدیث فضحکت، فما رأیت کالیوم أقرب فرحا من حزن من فرحک!؟

فقالت: ما کنت لأفشی سرّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. حتی إنه إذا قبض، سألتها فقالت: أسرّ إلیّ فقال: إن جبرئیل کان یعارضنی بالقرآن کل سنه مره و إنه عارضنی به العام مرتین، و لا أرانی إلا و قد حضر أجلی، و إنک أول أهل بیتی لحوقا بی، و نعم السلف أنا لک، فبکیت لذلک. ثم قال: أ لا ترضین أن تکونی سیده نساء هذه الأمه أو سیده نساء المؤمنین؟ فضحکت لذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:22

و روی أن فاطمه علیها السّلام لا زالت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله معصّبه الرأس، ناحله الجسم، منهدّه الرکن من المصیبه بموت النبی صلّی اللّه علیه و آله، و هی مهمومه مغمومه محزونه مکروبه کئیبه حزینه، باکیه العین، محترقه القلب، یغشی علیها ساعه بعد ساعه؛ فی کل ساعه و حین تذکره و تذکر الساعات التی کان یدخل فیها علیها.

فیعظم حزنها، و تنظر مره إلی الحسن علیه السّلام و مره إلی الحسین علیه السّلام و هما بین یدیها علیها السّلام فتقول: أین أبوکما الذی کان یکرمکما و یحملکما مره بعد مره؟ أین أبوکما الذی کان أشدّ الناس شفقّه علیکما؛ فلا یدعکما تمشیان علی الأرض؟

فإنا للّه و إنا إلیه راجعون.

فقد و اللّه جدکما و حبیب قلبی و لا أراه یفتح هذا الباب أبدا و لا یحملکما علی عاتقه کما لم یزل یفعل بکما.

ثم مرضت مرضا شدیدا و مکثت أربعین لیله فی مرضها، إلی أن توفّیت علیها السّلام. فلما نعیت إلیها نفسها، دعت أم أیمن و أسماء بنت عمیس و وجّهت خلف علی علیه السّلام و أحضرته، فقالت: یا بن عم! إنه قد نعیت إلی نفسی و إننی لأری ما بی، لا أشک إلا أننی لاحقه بأبی ساعه بعد ساعه، و أنا أوصیک بأشیاء فی قلبی. قال لها علی علیه السّلام: أوصینی بما أحببت یا بنت رسول اللّه.

فجلس عند رأسها و أخرج من کان فی البیت، ثم قالت: یا بن عم، ما عهدتنی کاذبه و لا خائنه و لا خالفتک منذ عاشرتنی. فقال علیه السّلام: معاذ اللّه! أنت أعلم باللّه و أبرّ و أتقی و أکرم و أشدّ خوفا من اللّه أن أوبّخک غدا بمخالفتی، فقد عزّ علیّ بمفارقتک و بفقدک، إلا أنه أمر لا بد منه؛ و اللّه جدّد علیّ مصیبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و قد عظمت وفاتک و فقدک فإنا للّه و إنا إلیه راجعون من مصیبه ما أفجعها و آلمها و أمضّها و أحزنها؛ هذه و اللّه مصیبه لا عزاء عنها و رزیّه لا خلف لها.

ثم بکیا جمیعا ساعه، و أخذ علی علیه السّلام رأسها و ضمّها إلی صدره، ثم قال: أوصینی بما شئت، فإنک تجدینی وفیّا أمضی کل ما أمرتنی به و أختار أمرک علی أمری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:23

ثم قالت: جزاک اللّه عنی خیر الجزاء. یا بن عم! أوصیک

أولا أن تتزوّج بعدی بابنه أمامه، فإنها تکون لولدی مثلی؛ فإن الرجال لا بد لهم من النساء- قال: فمن أجل ذلک قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: أربعه لیس إلی فراقهن سبیل: بنت أمامه؛ أوصتنی بها فاطمه علیها السّلام-.

ثم قالت: أوصیک- یا بن عم- أن تتّخذ لی نعشا، فقد رأیت الملائکه صوّروا صورته. فقال لها: صفیه إلیّ. فوصفته فاتخذه لها، فأول نعش عمل فی وجه الأرض ذلک، و ما رأی أحد قبله و لا عمل أحد.

ثم قالت: أوصیک أن لا یشهد أحد جنازتی من هؤلاء الذین ظلمونی و أخذوا حقی، فإنهم أعدائی و أعداء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أن لا یصلّی علیّ أحد منهم و لا من أتباعهم، و ادفنّی فی اللیل إذا هدأت العیون و نامت الأبصار.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 1066 ح 13، عن روضه الواعظین.

2. ناسخ التواریخ: مجلدات الخلفاء ج 1 ص 179، عن روضه الواعظین.

3. الاکتفاء: ص 280 ح 122، عن روضه الواعظین.

4. لوامع الأنوار: ص 98، بنقیصه فیه.

5. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 67، عن روضه الواعظین.

6. المنتخب للطریحی: ص 116.

7. أعیان الشیعه: ج 2 ص 315.

8. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 343.

9. معاجز الولایه: ص 78.

10. منتهی الآمال: ج 1 ص 100.

12. روضه الواعظین: ج 1 ص 150.

13. منتهی الآمال: ج 1 ص 100، عن روضه الواعظین.

14. الأنوار البهیه فی تواریخ الحجج الإلهیه: ص 47، شطرا منه.

15. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 362، شطرا منه.

16. بحار الأنوار: ج 43 ص 181 ح 16، عن المناقب لابن شهرآشوب.

17. بحار الأنوار: ج 43 ص 191 ح 20، عن روضه الواعظین.

18.

زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده للخیامی: ص 341.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:24

7
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام مکثت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ستین یوما، ثم مرضت فاشتدّت علیها. فکان من دعائها فی شکواها: یا حی یا قیوم، برحمتک أستغیث فأغثنی.

اللهم زحزحنی عن النار و أدخلنی الجنه و ألحقنی بأبی محمد. فکان أمیر المؤمنین علیه السّلام یقول: یعافیک اللّه و یبقیک، فتقول: یا أبا الحسن، ما أسرع اللحاق باللّه.

و أوصت بصدقتها و متاع البیت، و أوصته أن یتزوّج أمامه بنت أبی العاص بن الربیع.

قال: و دفنها لیلا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 233 ح 8، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. مستدرک الوسائل: ج 1 ص 93، عن مصباح الأنوار.

8
المتن:

قال عمار بن یاسر فی حدیث الطیب:

... فلما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جری ما جری یوم دخول القوم علیها دارها و إخراج ابن عمها أمیر المؤمنین علیه السّلام، ضربوا الباب علی بطنها حتی أسقطت به ولدا تماما، و کان أصل مرضها ذلک و وفاتها علیها السّلام.

المصادر:

نوادر المعجزات: ص 97.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:25

الأسانید:

فی نوادر المعجزات: روی جابر الجعفی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن الحسین علیهم السّلام، عن محمد بن عمار بن یاسر، قال: سمعت عمار بن یاسر، یقول: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول لعلی علیه السّلام.

9
المتن:

قال فی حدیث المفضل بعد نقل قصه الباب و ما جری بینها و بینهم:

... فرجعت إلی البیت و بقیت مریضه من ذلک الضرب، حتی صارت شهیده منه.

المصادر:

الأنوار النعمانیه: ج 2 ص 90.

10
المتن:

قال سبط بن الجوزی فی ذکر مرضها و وفاتها:

قال علماء السیر: لم تزل (فاطمه علیها السّلام) مریضه منذ توفّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و روی أنها لما أحست بالموت کتبت وصیه و أشهدت علیها الزبیر بن العوام و المقداد بن الأسود، و أوصت إلی علی علیه السّلام ثم إلی أکبر ولده من بعده.

المصادر:

تذکره الخواص: ص 318.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:26

11
المتن:

قال الشیخ علی البلادی البحرانی فی وفاه فاطمه علیها السّلام:

... و روی أنها مرضت مرضها الذی توفّیت فیه، فمکثت فی مرضها أربعین لیله و هی لا تسکن من الحنین، و لا یهجع لها أنین؛ جلست نفسها بالکمد سبعه أیام. فلما کان الیوم الثامن، أبدت ما کتمت من الحزن و العویل.

فلما لم تطق صبرا، خرجت و صرخت صرخه کأنها من فم أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فبادرن إلیها النساء و خرجت الولائد و الولدان و ضجّ الناس بالبکاء و النحیب، و صار کأنّ الیوم الذی مات فیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و خیل الناس أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قد قام من قبره، و صار الناس فی حیره و دهشه، و هی تنادی: وا أبتاه، وا محمداه، وا ربیع الأرامل و الیتامی! من للقبله و المصلّی و من لابنتک الوالهه الثکلی؟ ثم أغمی علیها.

فتبادرن النسوان إلیها و صبین الماء علی صدرها و وجهها. فلما أفاقت من غشوتها، أنّت أنّه و جعلت تقول علیها السّلام:

سأبکیک ما ذا دموعی فإن تغض فحسبک منی ما تجنّ الجوانح

کأن لم یکن حیّ سواک و لم تقم علی أحد إلا علیک النوائح ثم قالت:

ضعفت و اللّه قوتی و خاننی جلدی و شمت بی عدوی، و بقیت بعدک- یا أبتاه- والهه وحیده حیرانه فریده، قد انخمد صوتی و انقطع ظهری و تکدّر دهری. فما وجدت بعدک رادّا لدمعتی، و لا مسکنا لروعتی، و لا مونسا لوحشتی، و لا معینا لضیفی.

اسودّت بعدک الدنیا علی بعد نورها، و ذوت زهرتها، و صارت تحکی حنادسها و رطبها و یابسها و

أنشأت تقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:27 مات الحبیب و مات الجود ثم مضی و لم أجد فی اللیالی من به الد «1»

فالهم و الحزن عن قلبی و فی کبدی ناء و باق و ذاک القلب منقلد «2» ثم قالت:

یا أبتاه! لا زلت آسفه علیک إلی یوم التلاق. یا أبتاه! فقدت بعدک جنّه الأشواق. یا أبتاه! أمسینا بعدک من المستضعفین و أصبحت الناس عنا معرضین، و لقد کنّا بک معظّمین؛ فأیّ دمعه بعدک لا تنهمل، و أیّ حزن بعدک لا یتصل، و أیّ جفن بعدک بالنوم لا یکتحل، و أنت ربیع الدین و نوره علی الیقین.

عجبا للسماء بعد موتک لا تمور، و للجبال بعدک لا تسیر، و البحار لا تغور. رمیت بعدک- یا أبتاه- بالخطب الجلیل، و طرقت بعدک بالفادح الوبیل. هذا منبرک لک مستوحش، و محرابک خال من مناجاتک، و قبرک فرح بموارتک، و الجنه مشتاقه إلی جوارک.

فما أشدّ ظلمه مجلسک علی جلسائک من بعد مغیبک و ثوائک؛ فوا أسفاه علیک، إلی أن أقدّم والهه إلیک، و وا ثکل أبو الحسن المؤتمن و أخوک، و من ربّیته صغیرا، و اجتبیته کبیرا، و أجلّ أصحابک لدیک، و خیر أحبائک إلیک، و أعظمهم قدرا لدیک.

فالثکل شاملنا، و البکاء قاتلنا، و الأسی ملازمنا.

ثم إنها زفرت زفره و أنّت أنّه کادت روحها أن تخرج، و قالت:

فراقک یا أبی أضنی فؤادی و کدّر عیشی و لذیذ زادی

و صیر لی «3» علیک مدی اللیالی أنوح الدهر حزنا باقتصادی

مصابک قد استنال دموع عینی و شب النار حزنک فی فؤادی

فوا حزنی و وا حرقات قلبی علی فقد المؤمّل و السنادی

بقیت الآن بعدک فی جفاءفراشی بعدکم شوک القتاد

______________________________

(1). هکذا فی المصدر.

(2). هکذا فی المصدر.

(3). هکذا فی المصدر.

الموسوعه

الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:28

المصادر:

وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام للبلادی: ص 62.

12
المتن:

قال الطبری الإمامی فی حدیث: الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 14 28 المتن: ..... ص : 28

. و کان سبب وفاتها أن قنفذا مولی الرجل لکزها بنعل السیف بأمره، فأسقطت محسنا و مرضت من ذلک مرضا شدیدا، و لم تدع أحدا ممن آذاها یدخل علیها ....

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 45.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 170 ح 11، عن دلائل الإمامه.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن محمد بن هارون بن موسی التلعکبری، عن أبیه، عن محمد بن همام، عن أحمد البرقی، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن عبد الرحمن بن نجران، عن ابن سنان، عن ابن مسکان، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

13
المتن:

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

ماتت فاطمه علیها السّلام ما بین المغرب و العشاء.

عن عبد اللّه بن الحسن، عن أبیه، عن جده علیها السّلام: أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لما احتضرت، نظرت نظرا حادّا ثم قالت: السّلام علی جبرئیل، السّلام علی رسول اللّه؛

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:29

اللهم مع رسولک، اللهم فی رضوانک و جوارک و دارک دار السلام، ثم قالت: أ ترون ما أری؟ فقیل لها: ما تری؟ قالت: هذه مواکب أهل السماوات و هذا جبرئیل و هذا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و یقول: یا بنیّه أقدمی، فما أمامک خیر لک.

و عن زید بن علی: أن فاطمه علیها السّلام لما احتضرت، سلّمت علی جبرئیل و علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّمت علی ملک الموت، و سمعوا حسّ الملائکه، و وجدوا رائحه طیبه کأطیب ما یکون من الطیب.

و عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: إن فاطمه علیها السّلام عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر.

و عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: مکثت فاطمه علیها السّلام فی مرضها خمسه عشر یوما و توفّیت.

و عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: شهد دفنها سلمان الفارسی و المقداد بن الأسود و أبو ذر الغفاری و ابن مسعود و العباس بن عبد المطلب و الزبیر بن العوام.

و

عن أبی جعفر، عن آبائه علیهم السّلام: أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عاشت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر، ما رؤیت ضاحکه.

و عنه علیه السّلام: أن فاطمه علیها السّلام کفّنت فی سبعه أثواب.

و عن حسین بن علوان، عن سعد بن طریف، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: بدؤ مرض فاطمه علیها السّلام بعد خمسین لیله من وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فعلمت أنها الوفاه. فاجتمعت لذلک تأمر علیا علیه السّلام بأمرها و توصیه بوصیتها و تعهد إلیه عهودها، و أمیر المؤمنین علیه السّلام یجزع لذلک و یطیعها فی جمیع ما تأمره؛ فقالت:

یا أبا الحسن، إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عهد إلیّ و حدثنی أنی أول أهله لحوقا به و لا بد مما لا بد منه؛ فاصبر لأمر اللّه تعالی و ارض بقضائه. قال: و أوصته بغسلها و جهازها و دفنها لیلا ففعل. قال: و أوصته بصدقتها و ترکتها. قال: فلما فرغ أمیر المؤمنین علیه السّلام من دفنها لقیه الرجلان فقالا له: ما حملک علی ما صنعت؟ قال: وصیتها و عهدها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:30

المصادر:

1. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 200 ح 30، عن مصباح الأنوار.

3. بیت الأحزان: ص 142.

14
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام:

من اشتکی ضرسه فلیأخذ من موضع سجوده ثم یمسح به علی الموضع الذی یشتکی و یقول: بسم اللّه و الکافی اللّه و لا حول و لا قوه إلا باللّه ... إن فاطمه علیها السّلام أتت أباها تشکو ما تلقی من وجع الضرس أو السنّ. فأدخل صلّی اللّه علیه و آله سبابته الیمنی فوضعها علی سنّها التی تضرب و قال: «بسم اللّه، أسألک بعزتک و جلالک و قدرتک علی کل شی ء؛ إن مریم لم تلد غیر عیسی روحک و کلّمتک أن تکشف ما تلقی فاطمه بنت خدیجه من الضرّ کله».

فسکن ما بها کما سکن ما بک، و ما ردّت علیه شیئا بعد هذا.

المصادر:

1. مکارم الأخلاق: ص 466.

2. بحار الأنوار: ج 92 ص 94، عن مکارم الأخلاق.

15
المتن:

روت أم سلمه: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دعا فاطمه علیها السّلام فی وجع لها فقال: أ ما ترضین أنک سیده نساء العالمین؟ قالت: یا أبه، و أین مریم بنت عمران؟ قال: تلک سیده نساء عالمها، و أنت سیده نساء عالمک؛ أما لقد زوّجتک سیدا فی الدنیا و سیدا فی الآخره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:31

المصادر:

1. توضیح الدلائل (مخطوط): ص 329، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 45، عن توضیح الدلائل.

16
المتن:

عن کعب الأحبار أنه قال:

مرضت فاطمه علیها السّلام، فجاء علی علیه السّلام إلی منزلها فقال: یا فاطمه! ما یرید قلبک من حلاوات الدنیا؟ فقالت: یا علی، أشتهی رمّانا. فتفکّر ساعه لأنه ما کان معه شی ء. ثم قام و ذهب إلی السوق و استقرض درهما و اشتری به رمّانه فرجع إلیها. فرأی شخصا مریضا مطروحا علی قارعه الطریق، فوقف علی علیه السّلام فقال له: ما یرید قلبک یا شیخ؟

فقال: یا علی، خمسه أیام هنا و أنا مطروح، و مرّ الناس علیّ و لم یلتفت أحد إلیّ، یرید قلبی رمّانا.

فتفکّر فی نفسه ساعه فقال لنفسه: اشتریت رمّانه واحده لأجل فاطمه علیها السّلام، فإن أعطیتها لهذا السائل بقیت فاطمه علیها السّلام محرومه، و إن لم أعطه خالفت قوله تعالی: «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ» «1»، و النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: «لا تردّوا السائل و لو کان علی فرس». فکسر الرمانه فأطعم الشیخ، فعوفی فی الساعه و عوفیت فاطمه علیها السّلام، و جاء علی علیه السّلام و هو مستحی.

فلما رأته فاطمه علیها السّلام قامت إلیه و ضمّته إلی صدرها، فقالت: أما أنک مغموم! فو عزه اللّه تعالی و جلاله أنک لما أطعمت ذلک الشیخ الرمانه زال عن قلبی اشتهاء الرمان. ففرح علی علیه السّلام بکلامها.

______________________________

(1) سوره الضحی: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:32

فأتی رجل فقرع الباب، فقال علی علیه السّلام: من أنت؟ فقال: أنا سلمان الفارسی، افتح الباب. فقام علی علیه السّلام و فتح الباب و رأی سلمان الفارسی و بیده طبق مغطّی رأسه بمندیل.

فوضعه

بین یدیه، فقال علی علیه السّلام: ممن هذا یا سلمان؟! فقال: من اللّه إلی الرسول صلّی اللّه علیه و آله، و من الرسول علیه السّلام إلیک.

فکشف الغطاء فإذا فیه تسع رمّانات. فقال: یا سلمان! لو کان هذا إلیّ لکان عشرا لقوله تعالی: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» «1». فضحک سلمان، فأخرج رمانه من کمّه فوضعها فی الطبق فقال: یا علی، و اللّه کانت عشرا، و لکن أردت بذلک أن أجرّبک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 150، عن درّه الناصحین.

2. درّه الناصحین للخوبوی: ص 66، علی ما فی الإحقاق.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 102، عن الإحقاق.

17
المتن:

روت عنها عائشه:

أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أخبرها أنه یقبض فی وجعه، و أنها أول أهل بیته تتبعه، و أنها سیده نساء أهل الجنه.

المصادر:

نزل الأبرار: ص 134.

______________________________

(1) سوره الأنعام: الآیه 160.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:33

18
المتن:

عن أنس بن مالک، قال:

کنا مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی المسجد حتی إذا طلعت الشمس، خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و اتّبعته، فقال: انطلق بنا حتی ندخل علی فاطمه بنت محمد علیها السّلام. فدخلنا علیها و إذا هی نائمه مضطجعه، فقال: یا فاطمه، ما ینمیک هذه الساعه؟ قالت: ما زلت منذ البارحه محمومه. قال: فأین الدعاء الذی علّمتک؟ قالت: نسیته. قال: قولی: «یا حی یا قیوم، برحمتک أستغیث، أصلح لی شأنی کله و لا تکلنی إلی نفسی طرفه عین و لا إلی أحد من الناس».

المصادر:

1. مجمع الزوائد: ج 10 ص 180.

2. المعجم الأوسط للطبرانی، علی ما فی المجمع.

3. المعجم الصغیر للطبرانی، علی ما فی المجمع.

19
المتن:

قال العلوی فی مؤتمر علماء بغداد:

إن أبا بکر بعد ما أخذ البیعه لنفسه من الناس بالإرهاب و السیف و التهدید و القوه، أرسل عمرا و قنفذا و خالد بن الولید و أبا عبیده الجرّاح و جماعه أخری من المنافقین إلی دار علی و فاطمه علیهما السّلام ....

و أحرق الباب بالنار، و لما جاءت فاطمه علیها السّلام خلف الباب لتردّ عمر و حزبه، عصّر عمر فاطمه علیها السّلام بین الحائط و الباب عصره شدیده قاسیه علیها السّلام، حتی أسقطت جنینها و نبت مسمار الباب فی صدرها، و صاحت فاطمه علیها السّلام: أبتاه یا رسول اللّه، أنظر ما لقینا بعدک من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:34

ابن الخطاب و ابن أبی قحافه. فالتفت عمر إلی من حوله و قال: اضربوا فاطمه، فانهالت السیاط علی حبیبه رسول اللّه علیها السّلام و بضعتها حتی أدموا جسمها.

و بقیت آثار هذه العصره القاسیه و الصدمه المریره تنخر فی جسم فاطمه علیها السّلام، فأصبحت مریضه علیله حزینه حتی فارقت الحیاه بعد أبیها بأیام؛ ففاطمه علیها السّلام شهیده بیت النبوه؛ فاطمه علیها السّلام قتلت بسبب عمر بن الخطاب.

المصادر:

مؤتمر علماء بغداد: ص 63.

20
المتن:

عن عمران بن حصین، أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال لی:

أ لا تنطلق بنا نعود فاطمه علیها السّلام فإنها تشتکی؟ قلت: بلی. فانطلقنا حتی إذا انتهینا إلی بابها، فسلّم و استأذن فقال: أ أدخل أنا و من معی؟ قالت: نعم، و من معک یا أبتاه، فو اللّه ما علیّ إلا عباءه. فقال لها: اصنعی بها کذا و اصنعی بها کذا و علّمها کیف تسترها. فقالت:

و اللّه ما علی رأسی من خمار. فأخذ خلق ملاءه کانت علیه فقال: اختمری بها.

ثم أذّنت لنا فدخلنا، فقال: کیف تجدینک یا بنیه؟ قالت: إنی وجعه و إنی لیزیدنی أنه ما لی طعام آکله. قال: یا بنیه، أ ما ترضین أنک سیده نساء العالمین؟ فقالت: یا أبتی! فأین مریم بنت عمران؟ قال: تلک سیده نساء عالمها، و أنت سیده نساء العالمین؛ أم و اللّه لقد زوّجتک سیدا فی الدنیا و الآخره.

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 79.

2. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 127، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:35

3. إحقاق الحق: ج 19 ص 19.

4. ینابیع المودّه: ص 198، بتفاوت یسیر، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

5. فتح الملک المعبود: ج 4 ص 8، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

6. مناقب أهل بیت المرسلین علیهم السّلام: ص 183، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

7. أهل البیت علیهم السّلام: ص 133، علی ما فی الإحقاق.

8. إحقاق الحق: ج 4 ص 43، عن مشکل الآثار.

9. مشکل الآثار: ج 1 ص 48، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

10. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 42، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

11. ذخائر

العقبی: ص 43، شطرا منه، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

12. أعلام النساء لعمر رضا کحاله: ج 3 ص 1215، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

13. الإستیعاب: ج 2 ص 750، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

14. المختار فی مناقب الأخیار: ص 56، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

15. نظم درر السمطین: ص 179، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

16. طرح التثریب: ج 1 ص 149 علی ما فی الاحقاق.

17. الإصابه: ج 4 ص 275 علی ما فی الاحقاق.

18. وسیله المال: ص 80، علی ما فی الاحقاق.

19. الثغور الباسمه: ص 14، بتفاوت یسیر.

20. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام لابن شاهین: ص 34 ح 13، بتفاوت فیه.

21. رشفه الصادی: ص 226، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

22. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 342، علی ما فی الإحقاق، بنقیصه فیه.

23. سیدات نساء أهل الجنه: ص 112، علی ما فی الإحقاق، بنقیصه فیه.

24. العبقریات للعقّاد: ج 2 ص 333، علی ما فی الإحقاق، بنقیصه فیه.

25. منح المدح: ص 356، علی ما فی الإحقاق، بنقیصه فیه.

26. الخلفاء الراشدون: ص 23.

27. عیون الأخبار فی مناقب الأخیار: ص 46، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

28. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 136، علی ما فی الإحقاق، باختلاف فیه.

29. تاریخ الإسلام و وفیات الأعلام: ج 3 ص 45، علی ما فی الإحقاق، باختلاف فیه.

30. الجوهره: ص 17، شطرا منه.

31. إتحاف السائل: ص 77، شطرا منه.

32. غایه المرام فی رجال البخاری (مخطوط): ص 97، علی ما فی الإحقاق.

33. إحقاق الحق: ج 25 ص 88.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:36

34. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 107، عن حلیه الأولیاء.

35. فضائل

الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 140، عن حلیه الأولیاء.

36. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء علیها السّلام: ص 32.

37. أعلام النساء المؤمنات: ص 539.

الأسانید:

1. فی مقتل الخوارزمی: أخبرنی الإمام الحافظ أبو العلاء الحسن بن أحمد الهمدانی إجازه بهمدان، أخبرنا الحسن بن أحمد المقرئ، أخبرنا أحمد بن عبد اللّه الحافظ، أخبرنا أبی حامد بن جبله، حدثنا محمد بن إسحاق، حدثنا محمد بن الصباح، حدثنا علی بن هاشم، عن کثیر النواء، عن عمران بن حصین.

2. فی مشکل الآثار: حدثنا محمد بن علی بن داود، حدثنا مثنّی بن معاذ، ثنا لیث بن أود البغدادی، قال: أنا مبارک بن فضاله، حدثنا الحسن، قال، قال عمران بن حصین.

3. فی ذخائر العقبی: خرّجه أبو القاسم الدمشقی فی فضل فاطمه علیها السّلام، عن عمران.

4. فی فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام: حدثنا أحمد بن محمد بن یزید الزعفرانی، حدثنا یوسف بن محمد، حدثنا لیث بن داود و کان یقال فیه خیرا، أنبأنا المبارک بن فضاله، عن الحسن، قال: قال عمران.

5. فی عیون الأخبار: أخبرنا أبو علی بن شاذان، أنبأ أحمد بن السندی، نبأ علی بن الحسن بن زیاد الرازی، أنبأ محمد الصباح الجرجانی، نبأ علی بن هاشم، عن کثیر النواء عن عمران بن حصین.

6. فی الجوهره: ذکر ابن السراج، قال: نا محمد بن الصباح، قال: نا علی بن هاشم، عن کثیر النواء عن عمران بن حصین.

21
المتن:

عن عمار، قال:

لما مرضت فاطمه علیها السّلام مرضتها التی توفّیت فیها و ثقلت، جاء العباس بن عبد المطلب عائدا، فقیل له: إنها ثقیله و لیس یدخل علیها أحد. فانصرف إلی داره، فأرسل إلی علی علیه السّلام فقال لرسوله: قل له: یا بن أخ، عمک یقرئک السّلام و یقول لک: فجأنی من الغمّ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:37

بشکاه حبیبه رسول اللّه و قره عینه و عینی فاطمه علیها السّلام؛ ما

هدّنی و إنی لأظنها أولنا لحوقا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و اللّه یختار لها و یحبوها و یزلفها لدیه. فإن کان من أمرها ما لا بد منه فأجمع أنا لک الفداء المهاجرین و الأنصار حتی یصیبوا الأجر حضورها و الصلاه علیها و فی ذلک جمال للدین.

فقال علی علیه السّلام لرسوله و أنا حاضر عنده: أبلغ عمی السّلام و قل: لا عدمت إشفاقک و تحنّنک، و قد عرفت مشورتک و لرأیک فضله؛ إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لم تزل مظلومه، من حقها ممنوعه، و عن میراثها مدفوعه، لم تحفظ فیها وصیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لا رعی فیها حقه و لا حق اللّه عز و جل، و کفی باللّه حاکما و من الظالمین منتقما، و إنی أسألک یا عم أن تسمح لی بترک ما أشرت به، فإنها وصّتنی بستر أمرها.

قال: فلما أتی العباس رسوله بما قاله علی علیه السّلام قال: یغفر اللّه لابن أخی، فإنه لمغفور له.

إن رأی ابن أخی لا یطعن فیه، إنه لم یولد لعبد المطلب مولود أعظم برکه من علی علیه السّلام إلا النبی صلّی اللّه علیه و آله؛ إن علیا علیه السّلام لم یزل أسبقهم إلی کل مکرمه، و أعلمهم بکل قضیه، و أشجعهم فی الکریهه، و أشدّهم جهادا للأعداء فی نصره الحنیفیه، و أول من آمن باللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 155.

2. نهج السعاده: ج 1 ص 67 ح 15، عن الأمالی للطوسی.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 209 ح 38، عن الأمالی للطوسی.

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی: بأسناده قال: أخبرنا الشیخ أبو علی الحسن بن محمد بن الحسن الطوسی، قال: أخبرنا الشیخ السعید الوالد محمد بن الحسن الطوسی، قال: أخبرنا محمد بن محمد، قال: أخبرنی محمد بن أحمد بن عبید اللّه المنصوری، قال: حدثنا سلیمان بن سهل، قال: حدثنا عیسی بن إسحاق القرشی، قال: حدثنا حمدان بن علی الخفّاف، قال: حدثنا عاصم بن حمید، عن أبی حمزه الثمالی، عن أبی جعفر محمد بن علی، عن أبیه علی بن الحسین علیهما السّلام، عن محمد بن عمار بن یاسر، عن أبیه عمار، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:38

22
المتن:

عن جابر بن سمره، قال:

جاء نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله فجلس فقال: إن فاطمه علیها السّلام وجعه. فقال القوم: لوعدناها. فقام و مشی حتی انتهی إلی الباب و الباب علیها مصفق، قال: فنادی: شدّی علیک ثیابک، فإن القوم جاءوا یعودونک. فقالت: یا نبی اللّه، ما علیّ عباءه. قال: فأخذ رداءه فرمی به إلیها من وراء الباب فقال: شدّی بهذا رأسک.

فدخل و دخل القوم، فقعد ساعه فخرجوا. فقال القوم: تاللّه بنت نبینا علیها السّلام علی هذا الحال. قال: فالتفت، فقال: أما أنها سیده النساء یوم القیامه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 40، عن حلیه الأولیاء.

2. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 42، علی ما فی الإحقاق.

3. المناقب لعبد اللّه الشافعی (مخطوط): ص 209، علی ما فی الإحقاق.

4. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 140، عن حلیه الأولیاء.

الأسانید:

فی حلیه الأولیاء: حدثنا محمد بن أحمد، ثنا عبد الرحمن بن عبد اللّه بن محمد المقرئ، ثنا أحمد بن یحیی الصوفی الکوفی، ثنا إسماعیل بن أبان الورّاق، ثنا ناصح أبو عبد اللّه، عن سماک، عن جابر بن سمره، قال.

23
المتن:

قال الإربلی:

نقلت من مناقب الخوارزمی عن بریده، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: قم بنا یا بریده نعود فاطمه علیها السّلام. فلما أن دخلنا علیها أبصرت أباها، دمعت عیناها، قال: ما یبکیک یا بنتی؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:39

قالت: قلّه الطعم و کثره الهمّ و شده السقم. قال لها: أما و اللّه ما عند اللّه خیر مما ترغبین إلیه یا فاطمه؛ أ ما ترضین أنی زوّجتک خیر أمتی؛ أقدمهم سلما و أکثرهم علما و أفضلهم حلما؛ و اللّه إن ابنیک سیدا شباب أهل الجنه.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 149، عن المناقب للخوارزمی.

2. المناقب للخوارزمی: ص 106 ح 111.

و قد أوردناه فی المجلد الثالث الفصل الأول رقم 47 بمصادرها و أسانیدها.

24
المتن:

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام فی حدیث:

... فلما مرضت فاطمه علیها السّلام مرضها الذی ماتت فیه، أتیاها عائدین و استأذنا علیها، فأبت أن تأذن لهما. فلما رأی ذلک أبو بکر، أعطی اللّه عهدا لا یظلّه سقف بیت حتی یدخل علی فاطمه علیها السّلام و یتراضاها ....

و الحدیث طویل، نوردها فی محلها: «عیادتها الرجلان».

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 202 ح 31، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 2.

الأسانید:

فی علل الشرائع: حدثنا علی بن أحمد، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد بن یحیی، عن عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:40

25
المتن:

قال الإربلی:

و من مسند أحمد بن حنبل، عن معقل بن یسار، قال: وضّأت النبی صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم فقال:

هل لک فی فاطمه علیها السّلام نعودها؟ فقلت: نعم. فقام متوکیا علیّ فقال: أما أنه سیحمل ثقلها غیرک و یکون أجرها لک. قال: فکأنه لم یکن علیّ شی ء حتی دخلنا علی فاطمه علیها السّلام، فقال: کیف تجدینک؟ قالت: و اللّه لقد اشتدّ حزنی و اشتدّ فاقتی و طال سقمی.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 150، عن مسند أحمد.

2. مسند أحمد بن حنبل، علی ما فی کشف الغمه.

3. مرقاه المفاتیح: ج 11 ص 335، علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 20 ص 493.

5. توضیح الدلائل: ص 210، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

6. إحقاق الحق: ج 22 ص 337، عن توضیح الدلائل.

7. جامع المسانید و السنن: ج 11 ص 704 ح 9126.

الأسانید:

فی جامع المسانید و السنن: حدثنا أبو أحمد، حدثنا خالد یعنی ابن طهمان، عن نافع بن أبی نافع، عن معقل بن یسار، قال.

26
المتن:

عن ابن بریده، عن أبیه، قال:

قال لی النبی صلّی اللّه علیه و آله: هل لک أن تعود فاطمه علیها السّلام؟ فأتاها فدخل علیها فقال: کیف تجدینک؟ فشکت إلیه فقال: ما ألوتک- یعنی علیا علیه السّلام- أقدمهم سلما و أعلمهم علما و أحلمهم حلما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:41

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 20 ص 495، عن تلخیص المتشابه.

2. تلخیص المتشابه: ج 9 ص 472، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی تلخیص المتشابه: أخبرنی محمد بن عبد الواحد، أنا جعفر بن عمر، نا أحمد بن محمد، نا الحسن بن علی بن عفان، نا محمد بن الصلت، نا سداد بن رشید، عن جابر بن یزید الجعفی، عن ابن بریده، عن أبیه، قال.

27
المتن:

قال ابن أبی الحدید:

قال رجل فی مجلس عمر بن عبد العزیز: نشدتک اللّه یا أمیر المؤمنین أ لم تعلم أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام و هو عندها فی بیتها عائدا لها: بنیه، ما علّتک؟ قالت:

الوعک یا أبتاه، و کان علی علیه السّلام غائبا فی بعض حوائج النبی صلّی اللّه علیه و آله. فقال لها: أ لا تشتهین شیئا؟

فقالت: نعم، أشتهی عنبا و أنا أعلم أنه عزیز و لیس بوقت عنب. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه قادر علی أن یجیئنا به. ثم قال: اللهم آتنا به مع أفضل أمتی عندک منزله.

فطرق علی علیه السّلام الباب، فدخل و معه مکیل «1» قد ألقی علیه طرف ردائه. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

ما هذا یا علی؟ فقال: عنب التمسته فاطمه علیها السّلام. فقال: اللّه اکبر، اللّه أکبر، اللهم کما سررتنی بأن خصصت علیا علیه السّلام بدعوتی فاجعل فیه شفاء ابنتی. ثم قال: کلی علی اسم اللّه یا بنیه.

فأکلت، و ما خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی برأت.

قال عمر: صدقت و بررت، أشهد لقد سمعته و وعیته یا رجل ....

______________________________

(1) فی بعض النسخ: مکتل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:42

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 295، عن شرح ابن أبی الحدید.

2. شرح ابن أبی الحدید، علی ما فی الإحقاق.

3. الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام لبیومی مهران: ج 1 ص 160.

28
المتن:

قال توفیق أبو علم:

... و کانت السیده الزهراء علیها السّلام تشکو حینا بعد حین، و یعودها النبی صلّی اللّه علیه و آله یواسیها فی مرضها. فإذا هو یواسیها کذلک فی حاجتها و زارها یوما و هی مریضه، فقال لها: کیف تجدینک یا بنیه؟ فقالت: إنی لوجعه، ثم قالت: و إنه لیزیدنی أنی ما لی طعام آکله. فقال لها: یا بنیه، أ ما ترضین أنک سیده نساء العالمین؟

و زارها یوما و هی تطحن بالرحا و علیها کساء من وبر الإبل، فبکی و قال: تجرّعی یا فاطمه؛ مراره الدنیا لنعیم الآخره ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 20، عن أهل البیت علیهم السّلام.

2. أهل البیت علیهم السّلام: ص 176، علی ما فی الإحقاق.

29
المتن:

عن معدان بن سنان، أنه قال:

مرضت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، فأتاها صلّی اللّه علیه و آله لیعودها. فبکت و شکت إلیه حالها، فقال: یا فاطمه، أ ما ترضین أن زوّجتک أقدم أمتی سلما و أکثرهم علما و أعظمهم حلما؟

قال: بلی، رضیت یا رسول اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:43

المصادر:

شرح الأخبار فی فضائل الأئمه الأطهار: ج 2 ص 210 ح 542.

الأسانید:

فی شرح الأخبار: یحیی بن أبی بکیر، بأسناده عن معدان بن سنان، أنه قال.

30
المتن:

عن علی بن الحسین علیه السّلام:

رجعت فاطمه علیها السّلام إلی منزلها و شکت و توفّیت فی تلک الشکایه. دخلن علیها النساء المهاجرات و الأنصاریات عائدات، فقلن لها: کیف أصبحت یا بنت رسول اللّه؟ فقالت:

أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکن ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر الفصل الثانی، فی خطبتها فی بیتها، الحدیث الأول، متنا و مصدرا و سندا.

31
المتن:

عن عطیّه العوفی، قال:

لما مرضت فاطمه علیها السّلام المرضه التی توفّیت بها، دخل النساء علیها فقلن: کیف أصبحت من علّتک یا بنت رسول اللّه؟ قالت: أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکم ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، خطبتها فی بیتها، الحدیث الثالث، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:44

32
المتن:

عن عطیه العوفی، قال:

لما مرضت فاطمه علیها السّلام المرضه التی توفّیت بها، دخل النساء علیها ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، فی الفصل الثانی، خطبتها للنساء، الحدیث الثالث، متنا و مصدرا و سندا.

33
المتن:

عن عبد اللّه بن الحسن، عن أمه فاطمه بنت الحسین علیها السّلام، قالت:

لما اشتدّت علّه فاطمه علیها السّلام، اجتمع عندها نساء المهاجرین و الأنصار فقلن لها: یا بنت رسول اللّه، کیف أصبحت من علّتک؟ فقالت: أصبحت و اللّه عائفه من دنیاکم ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، فی خطبتها لنساء المهاجرین و الأنصار، الحدیث الرابع، متنا و مصدرا و سندا.

34
المتن:

عن ابن عباس، قال:

دخلن نسوه من المهاجرین و الأنصار علی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام یعدنها فی علّتها، فقلن لها: السّلام علیک یا بنت رسول اللّه، کیف أصبحت؟ فقالت: أصبحت و اللّه علیه «1» لدنیاکن ....

______________________________

(1). فی الاکثر: عائفه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:45

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، فی خطبتها للنساء، الحدیث الخامس، متنا و مصدرا و سندا.

35
المتن:

قال سوید بن غفله:

لما مرضت فاطمه علیها السّلام المرضه التی توفّیت فیها، دخلت علیها نساء المهاجرین و الأنصار یعدنها، فقلن لها: کیف أصبحت من علّتک یا بنت رسول اللّه؟ فحمدت اللّه و صلّت علی أبیها، ثم قالت: أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکن ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، الحدیث السادس، فی خطبتها للنساء، متنا و مصدرا و سندا.

36
المتن:

عن عبد اللّه بن الحسن بن الحسن، عن أمه فاطمه بنت الحسین علیها السّلام، قالت:

لما اشتدّت بفاطمه علیها السّلام الوجع و اشتدّت علّتها، اجتمعت عندها نساء المهاجرین و الأنصار فقلن لها: یا بنت رسول اللّه، کیف أصبحت عن لیلتک؟ قالت: أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکم ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، الحدیث السابع، فی خطبتها للنساء، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:46

37
المتن:

قال الوزیر الکاتب منصور بن الحسین الآبی فی عیاده النساء للزهراء علیها السّلام و خطبتها:

قالوا: لما مرضت فاطمه علیها السّلام، دخل النساء علیها و قلن: کیف أصبحت من علّتک یا بنت رسول اللّه؟ قالت: أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکم ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، الحدیث الثامن، فی خطبتها للنساء، متنا و مصدرا و سندا.

38
المتن:

قال یوسف بن حاتم الشامی فی ذکر مرضها و عیاده النسوان و خطبتها علیها السّلام لهنّ:

قیل: لما مرضت فاطمه علیها السّلام دخل علیها نساء المهاجرین و الأنصار یعدنها فقلن:

کیف أصبحت من علّتک یا بنت رسول اللّه؟ فقالت: أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکن ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، الحدیث التاسع، فی خطبتها للنساء، متنا و مصدرا و سندا.

39
المتن:

قال توفیق أبو علم:

و من خطبه لها علیها السّلام لما عادتها من النساء لما اشتدّ علیها المرض؛ فحمدت اللّه تعالی و صلّت علی أبیها فقالت: أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکم ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:47

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، الحدیث الثانی عشر، خطبتها للنساء، متنا و مصدرا و سندا.

40
المتن:

عن علی علیها السّلام:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، الحدیث الثالث عشر، فی خطبتها للنساء، متنا و مصدرا و سندا.

41
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی ذکر عیاده أم سلمه عنها علیها السّلام:

و دخلت أم سلمه علی فاطمه علیها السّلام فقالت: کیف أصبحت عن لیلتک یا بنت رسول اللّه؟

قالت: أصبحت بین کمد و کرب ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، الحدیث الخامس عشر، فی خطبتها للنساء، متنا و مصدرا و سندا.

42
المتن:

قال أبو جعفر محمد بن الحسن الطوسی فی ذکر عیاده عائشه بنت طلحه عن فاطمه علیها السّلام: ... فرأتها باکیه فقالت لها: بأبی أنت و أمی ما الذی یبکیک؟ ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:48

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، الحدیث السادس عشر، فی خطبتها للنساء، متنا و مصدرا و سندا.

43
المتن:

عن أسماء ابنه عمیس، أنها قالت:

لما اشتکت فاطمه علیها السّلام شکواها التی توفّیت فیها، قالت لی: وا سوأتاه، فما یصنع بالنساء إذا متن؟ قالت: و کنّ یحملن علی سریر الموتی و علیهم ثوب. فقلت لها: أ لا أریک شیئا رأیته إذ کنت مع ابن عمک بأرض الحبشه؟ یصنعونه بالنساء إذا حملن؟ قالت: نعم.

فدعوت بجرید رطبه و عملت نعشا ثم أریتها إیاه. فاستحسنته و قالت: نعم، اجعلی هذا علیّ و لا یلی غسلی إلا علی علیه السّلام و أنت. و أمرت علیها السّلام بأن تدفن لیلا، فدفنت لیلا، و لم یصلّ أحد منهم علیها، و لا عرفوا مکان قبرها ...، و قالوا فی ذلک لعلی علیه السّلام، فقال: بذلک أوصت.

و کان الذی بین وفاتها و وفات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سبعین یوما.

المصادر:

شرح الأخبار فی فضائل الأئمه الأطهار علیهم السّلام: ج 3 ص 30 ح 971.

44
المتن:

عن ابن عباس، قال:

مرضت فاطمه علیها السّلام مرضا شدیدا فقالت لأسماء بنت عمیس: أ لا ترین إلی ما بلغت،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:49

فلا تحملینی علی سریر ظاهر. فقالت لا لعمری، و لکن أصنع نعشا کما رأیت یصنع بالحبشه. فقالت: أرینیه. فأرسلت إلی جرائد رطبه فقطعت من الأسواق، ثم جعلت علی السریر نعشا، و هو أول ما کان النعش. فتبسّمت و ما رأیتها متبسّمه إلا یومئذ؛ حملناها فدفنّاها لیلا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 250 ح 9، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 503.

3. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 82.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 189 ح 19، عن کشف الغمه.

5. لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب: ج 1 ص 362.

6. ذیل المذیل: ص 69، بزیاده و تفاوت فیه.

الأسانید:

فی المقتل للخوارزمی: بأسناده عن أحمد بن الحسین هذا، حدثنا أبو عبد اللّه الحافظ، أخبرنا أبو محمد الحسن بن محمد بن یحیی العلوی، حدثنا جدی یحیی بن الحسن، حدثنا بکر بن عبد الوهاب، حدثنا محمد بن عمر الواقدی، حدثنا عمر بن محمد بن عمر بن علی، عن أبیه، عن علی بن الحسین علیهما السّلام، عن ابن عباس، قال.

45
المتن:

عن سلمی، قالت:

اشتکت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام شکواها التی قبضت فیها، فکنت أمرّضها.

فأصبحت یوما کأمثل ما رأیتها فی شکواها تلک. فخرج علی علیه السّلام لبعض حاجته، فقالت:

یا أماه، اسکبی لی غسلا. فسکبت لها غسلا، فاغتسلت کأحسن ما رأیتها تغتسل. ثم قالت: یا أماه اعطینی ثیابی الجدد فأعطیتها فلبستها. ثم قالت: یا أماه، قدّمی فراشی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:50

وسط البیت، ففعلت. فاضطجعت و استقبلت القبله و جعلت یدیها تحت خدها، ثم قالت: یا أماه، إنی مقبوضه الآن و قد تطهّرت فلا یکشفنی أحد، فقبضت مکانها.

فجاء علی علیه السّلام فأخبرته، فقال: و اللّه لا یکشفها أحد فدفنها بغسلها ذلک.

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 81.

2. مستدرک الوسائل: ج 1 (قدیم) ص 93، عن البحار، بتفاوت فیه.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 188 ح 18.

4. ذخائر العقبی: ص 53، بزیاده فیه، بتفاوت یسیر.

5. مناقب أحمد بن حنبل: ج 6 ص 461.

6. سیدات نساء أهل الجنه: ص 163، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 25 ص 568، عن سیدات نساء أهل الجنه.

8. تاریخ الخمیس: ص 277، بتفاوت یسیر.

9. بحار الأنوار: ج 43 ص 183 ح 16، عن المناقب لابن شهرآشوب.

10. المناقب لابن شهرآشوب: ص 364.

11. القول المسند فی الذّب عن مسند أحمد: ص 55 ح 15.

12. نصب الرایه لأحادیث الهدایه: ج 3 ص 250.

13. ناسخ الحدیث و منسوخه: ص 482 ح 646، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

1. فی المقتل للخوارزمی: أخبرنا الشیخ الإمام الزاهد علی بن أحمد العاصمی، قال:

أخبرنا إسماعیل بن أحمد البیهقی، أخبرنا والدی أحمد بن الحسین البیهقی، حدثنا أبو الحسین بن بشران ببغداد، أخبرنا محمد بن عمرو، حدثنا الحسن بن مکرم، حدثنا النصر، حدثنا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی، قالت.

2. فی مناقب ابن شهرآشوب: أبو عبد اللّه حمویه بن علی البصری و أحمد بن حنبل و أبو عبد اللّه بن بطه بأسانیدهم، قالت أم سلمی امرأه أبی رافع.

3. فی مسند أحمد: ثنا أبو النضر، ثنا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:51

4. فی ناسخ الحدیث و منسوخه: حدثنا عبد اللّه بن محمد البغوی، قال: حدثنا علی بن مسلم

«1»، حدثنا نوح بن یزید، قال: حدثنا إبراهیم بن سعد، عن ... «2».

46
المتن:

عن أم جعفر:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام قالت: یا أسماء، إنی قد استقبحت ما یصنع بالنساء؛ إنه لطرح علی المرأه الثوب فیصفها. فقالت أسماء: یا بنت رسول اللّه، أ لا أریک شیئا رأیته بالحبشه. فدعت بجرائد رطبه فحنّتها، ثم طرحت علیها ثوبا. فقالت فاطمه علیها السّلام:

ما أحسن هذا و أجمله، لا تعرف به المرأه من الرجل، فإذا أنا متّ فغسّلینی أنت و علی علیه السّلام و لا یدخل علیّ أحد.

فلما توفّیت، جاءت عائشه تدخل، فقالت أسماء: لا تدخلی. فشکت إلی أبی بکر قالت: إن هذه الخثعمیه تحول بیننا و بین بنت رسول اللّه و قد جعلت لها مثل هودج العروس.

فجاء أبو بکر فوقف علی الباب فقال: یا أسماء! ما حملک علی أن منعت أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله یدخلن علی بنت رسول اللّه و جعلت لها مثل العروس؟ فقالت: أمرتنی أن لا یدخل علیها أحد، و أریتها هذا الذی صنعت و هی حیّه، فأمرتنی أن أصنع ذلک لها.

قال أبو بکر: اصنعی ما أمرتک. ثم انصرف، و غسّلها علی علیه السّلام و أسماء.

خرّجه أبو عمر، و خرج الدولابی معناه مختصرا، و ذکر أنها لما أرتها النعش تبسّمت، و ما رؤیت متبسّمه- یعنی بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله- إلی یومئذ. و خرج الدولابی أیضا أن الوصیه کانت إلی علی علیه السّلام بأن یغسّلها، و یجوز أن تکون أوصت إلی کل واحد منهما.

______________________________

(1) کلمتان لا یقرأ.

(2) کلمتان لا یقرأ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:52

المصادر:

1. ذخائر العقبی: ص 53.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 82، بنقیصه فیه.

3. الثغور الباسمه: ص 50، بتفاوت و نقیصه.

4. زوجات النبی صلّی اللّه

علیه و آله و أولاده لأمیر مهنّا الخیامی: ص 344، شطرا من أوله.

الأسانید:

فی المقتل للخوارزمی: أخبرنی سید الحفاظ أبو منصور الدیلمی فیما کتب إلیّ من همدان، أنبأنا الحسن بن أحمد المقرئ، أخبرنا أحمد بن عبد اللّه الحافظ، حدثنا إبراهیم بن عبد اللّه، حدثنا أبو العباس السراج، حدثنا قتیبه بن سعید، حدثنا محمد بن موسی المخزومی، عن عون بن محمد بن علی بن أبی طالب، عن أمه أم جعفر، و عن عباده بن المهاجر، عن أم جعفر.

47
المتن:

عن سلمی امرأه أبی رافع، قالت:

مرضت فاطمه علیها السّلام، فلما کان فی الیوم الذی ماتت فیه قالت: هیّئی لی ماء. فصببت لها فاغتسلت کأحسن ما کانت تغتسل، ثم قالت: ائتنی بثیابی الجدد فلبستها، ثم أتت البیت الذی کانت فیه فقالت: افرشی لی فی وسطه. ثم اضطجعت و استقبلت القبله و وضعت یدها تحت خدها و قالت: إنی مقبوضه الآن فلا أکشفن فإنی قد اغتسلت، قالت: و ماتت. فلما جاء علی علیه السّلام أخبرته فقال: لا تکشف، فحملها بغسلها علیه السّلام.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 15 الجزء الرابع عشر.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 502، عن مسند أحمد.

3. مسند أحمد بن حنبل، علی ما فی کشف الغمه.

4. تذکره الخواص: ص 318، بتفاوت یسیر، عن فضائل أحمد.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 12، عن الأمالی للطوسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:53

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی: بأسناده أخبرنا ابن حمویه، قال: حدثنا أبو الحسین، قال:

حدثنا أبو خلیفه، قال: حدثنا العباس، قال: حدثنا محمد بن أبی رجا أبو سلیمان، عن إبراهیم بن سعد، عن أبی إسحاق، عن أبی عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن سلمی امرأه، رافع، قالت.

2. فی فضائل أحمد: حدثنا محمد بن یونس، حدثنا مصعب بن عبد اللّه، حدثنا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أم سلمه.

48
المتن:

روی ابن شهرآشوب مرفوعا إلی سلمی أم بنی رافع، قال:

کنت عند فاطمه بنت محمد علیها السّلام فی شکواها التی ماتت فیها فقالت: یا أمّه، اسکبی لی غسلا. ففعلت، فاغتسلت کأشدّ ما رأیتها. ثم قالت لی: اعطینی ثیابی الجدد. فأعطیتها فلبست ثم قالت: ضعی فراشی و استقبلینی، ثم قالت: إنی قد فرغت من نفسی فلا أکشفنّ، إنی مقبوضه الآن. ثم توسّدت یدها الیمنی و استقبلت القبله فقبضت. فجاء علی علیه السّلام و نحن نصیح، فسأل عنها فأخبرته، فقال: إذا و اللّه لا تکشف. فاحتملت فی ثیابها فغیّبت.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب، علی ما فی المستدرک. «1»

2. مستدرک الوسائل: ج 1 (قدیم) ص 103، عن ابن شهرآشوب.

3. الثغور الباسمه: ص 49، بتفاوت فیه.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 187 ح 17، عن کشف الغمه.

5. کشف الغمه: ص 501.

______________________________

(1) هذا الحدیث لم نجده فی المناقب فی محله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:54

49
المتن:

قالت سلمی:

مرضت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عندنا. فلما کان الیوم الذی توفّیت فیه خرج علی علیه السّلام، قالت لی: یا أمّه، اسکبی لی غسلا. فسکبت لها فاغتسلت کأحسن ما کانت تغتسل، ثم قالت: ائتینی بثیابی الجدد. فأتیتها بها فلبستها ثم قالت: اجعلی فراشی وسط البیت. فجعلته فاضطجعت علیه و استقبلت القبله، ثم قالت لی: یا أمّه، إنی مقبوضه الساعه و قد اغتسلت، فلا یکشفنّ أحد لی کتفا؛ قالت فماتت. فجاء علی علیه السّلام فأخبرته فقال: لا و اللّه لا یکشف لها أحد کتفا؛ فاحتملها فدفنها.

المصادر:

الطبقات لابن سعد: ج 8 ص 27.

الأسانید:

فی الطبقات: أخبرنا یزید بن هارون، أخبرنا إبراهیم بن سعد عن محمد بن إسحاق، عن علی بن فلان بن أبی رافع، عن أبیه، عن سلمی، قالت.

50
المتن:

عن أسماء بنت عمیس:

أن فاطمه ابنه رسول اللّه علیها السّلام لما حضرتها الوفاه قالت: یا أمّه! إنی لأستحی مما یصنع بالنساء. فقالت لها: إنی قد رأیت بأرض الحبشه شی ء یصنع بالنساء. فأمرتها أن تصنعه علیها، و لا یلی غسلها إلا هی و علی علیه السّلام. قالت أسماء: فعملت نعشا، و غسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

قال ابن أبی فدیک: ففاطمه علیها السّلام أول من عمل علیها النعش.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:55

المصادر:

ناسخ الحدیث و منسوخه: ص 483 ح 647.

الأسانید:

فی ناسخ الحدیث و منسوخه: حدثنا عبد اللّه بن محمد البغوی، قال: حدثنا علی بن مسلم، قال: حدثنا ابن أبی فدیک، قال: حدثنا موسی بن أبی عبد اللّه، عن عون بن محمد بن علی بن أبی طالب.

51
المتن:

و عن سلمی، قالت:

مرضت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عندنا، فلما کان الیوم الذی توفّیت فیه خرج علی علیه السّلام، قالت لی: یا أمّه، اسکبی لی غسلا. فسکبت لها، فاغتسلت کأحسن ما کانت تغتسل، ثم قالت: ائتینی بثیابی الجدد. فأتیتها بها فلبستها، ثم قالت: اجعلی فراشی وسط البیت. فجعلته فاضطجعت علیه و استقبلت القبله، ثم قالت لی: یا أمه، إنی مقبوض الساعه و قد اغتسلت، فلا یکشفنّ أحد لی کتفا.

قالت: فانّت فجاء علی علیه السّلام فأخبرته فقال: لا و اللّه لا یکشف لها أحدا کتفا. فاحتملها فدفنها بغسلها ذلک.

و جاء فی روایه: إن فاطمه علیها السّلام شکت إلی أسماء بنت عمیس نحول جسمها و قالت:

أ تستطیعین أن توارینی بشی ء؟ قالت: إنی رأیت الحبشه یعملون السریر للمرأه و یشدّون النعش بقوائم السریر. فأمرتهم بذلک، و عمل لها نعش قبل وفاتها. فنظرت إلیه فقالت: سترتمونی سترکم اللّه.

المصادر:

زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 344.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:57

الفصل الثانی مصائبها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:58

فی هذا الفصل

مصائب الزهراء علیها السّلام فوق مستوی التوصیف، لا یعیّن لها حدود. مصائب الزهراء علیها السّلام رزیّه عظیمه فوق مستوی عقولنا، و أعظم من تفجّعنا و حزننا و بکائنا، حیث بکت نفسها علیها السّلام علی مصائبها و ظلاماتها و ماساتها لیلا و نهارا حتی عدّت من البکائین الخمسه أو الثمانیه.

و العجب! إن آدم بکی أربعمائه عام علی خطیئته و لفراق الجنه، و یعقوب بکی أربعین عاما لفراق یوسف، و الإمام علی بن الحسین علیه السّلام بکی خمسه و ثلاثین عاما لمصائب أبیه و أهله، و أما فاطمه علیها السّلام فقد بکت خمسه و سبعین یوما أو تسعین و أکثر ما قیل سته أشهر، و مع هذا عدّت فی عدادهم، و من هنا یعرف عظم مصائبها حیث أن بکائها فی هذه المده القلیله یساوی بکاء آدم أربعمائه عام.

و یکفی فی عظم مصائبها أن اللّه سبحانه أخبر نبیه الأعظم صلّی اللّه علیه و آله بمصائبه و بما جری علیها من الظلامات، و أخبر النبی صلّی اللّه علیه و آله بذلک قبل وفاته ابنته فاطمه و صهره علیا علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:59

و من عظمه مصائب الزهراء علیها السّلام أن أمیر المؤمنین علیه السّلام کان جبلا من جبال الصبر و بحرا من بحار الحلم و الاستقامه، و مع کل ذلک لما وصف النبی صلّی اللّه علیه و آله ما یجری بعده علی الزهراء علیها السّلام سقط علی وجهه.

مصائب و مأساه الزهراء علیها السّلام علی حدّ إذا سمعها شیعتها و محبیها بل

الأجانب بعد مضیّ القرون، یبکی علیها و یتأثّر.

و من عظم مصائبها أن علیا علیه السّلام لما تذکّر ما جری علیها من الظلامات تأثّر و تفجّع منها و قال کمن لا یتصوّر وقوعها: أو تضرب الزهراء نهرا و یؤخذ منا حقها قهرا و جبرا؟

فلا نصیر و لا مجیر و لا مسعد و لا منجد .... فلیت ابن أبی طالب مات قبل یومه فلا یری الکفره الفجره قد ازدحموا علی ظلم الطاهره البره. فتبّا تبّا و سحقا سحقا. ذلک أمر إلی اللّه مرجعه و إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مدفعه؛ فقد عزّ علی ابن أبی طالب أن یسودّ متن فاطمه ضربا!

و تعرفنا بعظمه مصائبها أن الإمام الحجه علیه السّلام بعد القرون المتمادیه یتذکّر بیت أحزانها و مصائبها و یقول:

لا ترانی اتخذت لا و علاهابعد بیت الأحزان بیت سرور و بعد کل هذا، کلما قلنا و نقول و قالوا و یقولون فی مصائب الزهراء علیها السّلام قلیل جدا تجاه ما وقع، و مصائبه أکثر و أعظم من کل هذا، و أبلغ ما قیل فی ما صبّت علیها من المصائب ما ورد عنها صلوات اللّه علیها حیث تقول:

صبّت علیّ مصائب لو أنهاصبّت علی الأیام صرن لیالیا و نحن نورد هنا نبذه منها- علی سبیل ما لا یدرک کله لا یترک کله- تحت العناوین التالیه فی 80 حدیثا:

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام أنه لیس من نساء المسلمین امرأه أعظم رزیه منها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:60

أمر النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام بقول: علیها السّلام «إنا للّه و إنا إلیه راجعون» «1» فی کل مصیبه، حضور فاطمه علیها

السّلام عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرض موته، کلامها علیها السّلام بعد دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله لأنس.

کلام فاطمه علیها السّلام عند احتضار النبی صلّی اللّه علیه و آله.

قول فاطمه علیها السّلام عند النبی صلّی اللّه علیه و آله فی مرض موته: وا کرب أباه ....

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: «فاطمه علیها السّلام خیر بناتی، لأنها أصیب فیّ».

وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی خلافه علی و أهل بیته علیهم السّلام، غصب الخلافه و إحراق البیت و سوق علی علیه السّلام إلی البیعه هل کان قبل دفنه صلّی اللّه علیه و آله أو بعده.

حضور فاطمه علیها السّلام عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرض موته و ما جری بینهما.

قول فاطمه علیها السّلام فی مرض موت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کلامه لفاطمه علیها السّلام و أمرها بالصبر و نهیها عن الویل و شقّ الجیب، حضور الحسن و الحسین علیهما السّلام عنده صلّی اللّه علیه و آله و إخباره عما جری بعده علیهما، نجوی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع علی علیه السّلام، کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله لملک الموت و جبرئیل.

کلام الطوسی فی شهاده رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مسموما، مجی ء خضر بعد قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله و تعزیه أهل البیت علیهم السّلام، اشتغال أمیر المؤمنین علیه السّلام بتغسیل النبی صلّی اللّه علیه و آله و تجهیزه، إرسال اللّه تعالی ملکا بعد موت النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام لتسلیتها ....

قصه فضه خادمه الزهراء

علیها السّلام مع ورقه بن عبد اللّه فی مکه المکرمه، إخبار فضه عن حال فاطمه علیها السّلام بعد موت النبی صلّی اللّه علیه و آله و مرضها و بکائها و حزنها لأبیها و بیت أحزانها، مجی ء شیوخ المدینه و شکواهم فی کثره بکائها علیها السّلام، وصیتها لعلی علیه السّلام و شهادتها، تجهیزها أمیر المؤمنین علیه السّلام و دفنها، حال علی علیه السّلام بعد دفن الزهراء علیها السّلام.

مجی ء فاطمه علیها السّلام علی قبر أبیها و أشعارها عنده.

مجی ء جبرئیل بعد قبض النبیّ صلّی اللّه علیه و آله و سلامه علی أهل البیت علیهم السّلام و تعزیتهم و تسلیتهم.

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 156.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:61

کلام فاطمه علیها السّلام بعد قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله: وا أبتاه، من ربه ما أدناه ....

حال فاطمه علیها السّلام بعد أبیها حزینه مغمومه غیر ضاحکه.

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی قبر أبیها بعد منع أبی بکر فدک و العوالی و شکواها إلیه و بکائها عنده و ندبتها بقولها:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب حزن الزهراء علیها السّلام بعد دفن أبیها، مجی ء زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله مع بعض النسوه لتعزیتها بمصابها و شکوی فاطمه علیها السّلام منهنّ.

حال فاطمه علیها السّلام بعد قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله.

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی ساریه فی المسجد و مخاطبتها النبی صلّی اللّه علیه و آله بقولها: قد کان بعدک أنباء و هنبثه ....

کلام فاطمه علیها السّلام عند قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله:

ما ذا علی من شمّ تربه أحمدأن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا مصائب الزهراء علیها السّلام و کلامها فی رثاء

أبیها صلّی اللّه علیه و آله:

إذا اشتدّ شوقی زرت قبرک باکیاأنوح و أشکو ما أراک مجاوبی تمثّل فاطمه علیها السّلام فی مصائب أبیها بهذه الأبیات:

قد کنت لی جبلا ألوذ بظلّه فالیوم تسلمنی لأجرد ضاحی إنشاد فاطمه علیها السّلام هذه الأشعار بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله:

و قد رزینا به محضا خلیقته صافی الضرائب و الأعراق و النسب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:62

رثاء فاطمه علیها السّلام بعد دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله بقولها:

اغبرّ آفاق السماء و کوّرت شمس النهار و أظلم العصران مجی ء فاطمه علیها السّلام بین الیومین و الثلاثه إلی قبور الشهداء بأحد.

شمّ فاطمه علیها السّلام قمیص النبی صلّی اللّه علیه و آله و غشیتها علیها.

کلام أبی عبد اللّه علیه السّلام فی مصحف فاطمه علیها السّلام.

کلام فاطمه علیها السّلام لأنس بعد دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

إخبار عجوز فی قرب المدینه عن حال فاطمه علیها السّلام بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله.

أشعار منسوب إلی فاطمه علیها السّلام فی رثاء أبیها صلّی اللّه علیه و آله.

حال فاطمه علیها السّلام فی مرض النبی صلّی اللّه علیه و آله.

سؤال معاذ عائشه عن حال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إرجاعها إلی فاطمه علیها السّلام.

حال فاطمه علیها السّلام بعد قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله معصّبه الرأس ناحله الجسم منهدّه الرکن و کلامها مع الحسن و الحسین علیهما السّلام.

حالها بعد أبیها صلّی اللّه علیه و آله و مرضها و مکثها أربعین لیله و وصیتها.

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی قبور الشهداء فی الإثنین و الخمیس و صلاتها و دعاؤها هناک.

ظلاماتها فی غیر مسألتی فدک و الإمامه، و قول علی علیه

السّلام حین دفنها.

ما جری علی الصدیقه علیها السّلام مع أنواع الظلامات أکثر مما هو منقول.

ما جری بین النبی صلّی اللّه علیه و آله و ابنتها فی مرض موته، نهی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن شقّ الجیب و کلامه فی فضل علی علیه السّلام و ذمّ أعدائه.

الصلاه علی فاطمه علیها السّلام فی زیاره جامعه للحسین علیه السّلام و الإشاره إلی بعض ظلاماتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:63

کلام فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: وا سوأه صباحاه.

أمر النبی صلّی اللّه علیه و آله للمصاب بالتعزّی بمصیبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن مصیبته.

حال أهل البیت علیهم السّلام فی لیله دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی علی علیه السّلام.

أخذ فاطمه علیها السّلام قمیص أبیها من أمیر المؤمنین علیه السّلام و شمّه و إغماؤها علیها و أخذ تربه أبیها و قولها:

ما ذا علی من شمّ تربه أحمدأن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا طلب فاطمه علیها السّلام من بلال الأذان و صیحتها عند قوله: أشهد أن محمدا رسول اللّه.

أشعار الدرمکی حکایه عن قول الزهراء علیها السّلام:

نحول جسمی لا ینفکّ عنی و قد صار البکاء شغلی وفنی أشعار الشیخ صالح الکوّاز فی رثاء الزهراء علیها السّلام.

أشعار الشیخ عبد اللّه الوائلی الإحصائی فی ملحمته الموسومه بنهج الأزریّه.

أشعار الشیخ إبراهیم المبارک فی رثاء أهل البیت علیهم السّلام و مصائب الزهراء علیها السّلام.

أشعار الشیخ حسن الحمّود فی مصائب الزهراء علیها السّلام.

أشعار الشیخ سلمان البحرانی فی رثاء الزهراء علیها السّلام.

أشعار السید صالح الحلی فی رثاء الزهراء علیها السّلام.

أشعار فی رثاء الزهراء علیها السّلام.

أشعار السید صدر الدین

الصدر فی رثائها و مصائبها.

أشعار أبی قریعه و هی أشعار معروفه أولها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:64 یا من یسائل دائبا عن کل معضله سخیفهلا تکشفنّ مغطّی فلربّما کشف جیفه احتجاج الإمام الحسن علیه السّلام علی معاویه و أصحابه و قوله لمغیره: أنت ضربت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام حتی أدمیتها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:65

1
المتن:

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

أنه لم یکن نبی کان بعده نبی إلا عاش نصف عمر الذی کان قبله، و إن عیسی بن مریم عاش عشرین و مائه، و إنی لا أرانی إلا ذاهبا علی رأس الستین، فأبکانی ذلک.

فقال: یا بنیّه، إنه لیس منا من نساء المسلمین امرأه أعظم رزیّه منک، فلا تکونی من أدنی امرأه صبرا؛ إنک أول أهل بیت علیهم السّلام لحوقا بی ...

المصادر:

1. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 49 ح 63.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 72.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 230.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:66

2
المتن:

عن ابن عباس، قال:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم إذ أقبل الحسن علیه السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الأول، الرقم 2، متنا و مصدرا و سندا.

3
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 14 66 المتن: ..... ص : 66

المتن:

عن عائشه:

أنه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام: إن جبرئیل أخبرنی أنه لیس امرأه من نساء المسلمین أعظم رزیّه منک، فلا تکونی أدنی امرأه منهنّ صبرا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 308.

2. فتح الباری: ج 8 ص 111، علی ما فی الإحقاق.

3. الأنوار المحمدیه: ص 582، علی ما فی الإحقاق.

4. ینابیع الموده: ص 198.

5. مجمع الزوائد: ج 9 ص 23.

6. إحقاق الحق: ج 25 ص 71، عن مسند فاطمه علیها السّلام.

7. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 57، بزیاده فیه، علی ما فی الإحقاق.

8. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 161، عن فتح الباری.

9. فتح الباری: ج 9 ص 201، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:67

4
المتن:

عن العلاء:

إن النبیّ صلّی اللّه علیه و آله لما حضرت الوفاه بکت فاطمه علیها السّلام، فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: لا تبکی یا بنیه، قولی إذا متّ: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» «1»؛ فإن لکل إنسان بها من کل مصیبه معوّضه. قالت:

و منک یا رسول اللّه؟! قال: و منی.

المصادر:

الطبقات الکبری: ج 2 ص 312.

الأسانید:

فی الطبقات: أخبرنا محمد بن عمر، حدثنی شبل بن العلاء، عن أبیه.

5
المتن:

عن أحمد البیهقی روی بسنده، عن أنس، قال:

لما مرض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مرضه الذی قبض فیه، أسندته فاطمه علیها السّلام إلی صدره، فجعل یتغشّاه الکرب، فقالت: وا کرب أبتاه. فقال: إنه لیس علی أبیک کرب بعد الیوم. فلما قبض و دفن قالت لی فاطمه علیها السّلام: یا أنس! أطابت أنفسکم أن تحثوا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله التراب؟

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 160، عن سنن البیهقی.

2. سنن البیهقی: ج 3 ص 409، علی ما فی الفضائل.

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 156.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:68

6
المتن:

عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام، قال:

لما حضر النبی صلّی اللّه علیه و آله جعل یغمی علیه، فقالت فاطمه علیها السّلام: وا کرباه لکربک یا أبتاه. ففتح عینه و قال: لا کرب علی أبیک الیوم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 531 ح 36، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 16.

7
المتن:

قال ابن شهرآشوب:

... أبو عبد اللّه بن ماجه فی السنن و أبو یعلی الموصلی فی المسند: قال أنس:

کانت فاطمه علیها السّلام تقول لما ثقل النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا أبتاه، جبرئیل إلینا ینعاه؛ یا أبتاه، من ربه ما أدناه؛ یا أبتاه، جنّه الفردوس مأواه؛ یا أبتاه، أجاب ربا دعاه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 522 ح 29، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 203.

3. السنن لابن ماجه، علی ما فی المناقب.

4. المسند لأبی یعلی، علی ما فی المناقب.

5. إعلام الوری: ص 83، بتفاوت یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:69

8
المتن:

عن أنس، قال:

لما وجد النبی صلّی اللّه علیه و آله من کرب الموت ما وجد قالت فاطمه علیها السّلام: وا کرب أبتاه. فقال:

لا کرب علی أبیک بعد الیوم؛ قد حضر من أبیک ما اللّه تبارک و تعالی بتارک منه أحدا.

و فی لفظ: ما لیس بناج منه أحدا الموافاه یوم القیامه.

المصادر:

1. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 42 ح 42.

2. کنز العمال: ج 7 ص 260، ح 18818.

3. إحقاق الحق: ج 33 ص 373، عن مسند أبی یعلی.

4. مسند أبی یعلی: ج 6 ص 161، علی ما فی الإحقاق.

5. تاریخ الإسلام: ج 1 ص 559، بتفاوت یسیر و زیاده، علی ما فی الإحقاق.

6. إحقاق الحق: ج 25 ص 511، عن تاریخ الإسلام.

7. آل بیت الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 256، علی ما فی الإحقاق.

8. آل بیت الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 309، علی ما فی الإحقاق.

9. حیاه الإمام علی علیه السّلام: ص 309، علی ما فی الإحقاق.

9
المتن:

عن أنس، قال:

لما مرض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فثقل، ضمّته فاطمه علیها السّلام إلی صدرها ثم قالت: وا کرباه لکرب أبتاه، ثم قالت: یا أبتاه، من ربه ما أدناه؛ یا أبتاه، إلی جبرئیل ننعاه؛ یا أبتاه، جنّات الفردوس مأواه؛ یا أبتاه، أجاب ربّا دعاه. ثم قالت: یا أنس! کیف طابت أنفسکم أن تحثوا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله التراب؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:70

المصادر:

1. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 42 ح 43.

2. تاریخ الإسلام: ج 1 ص 559، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 511، عن تاریخ الإسلام.

10
المتن:

قال أبو الفرج بن الجوزی فی ندب فاطمه علیها السّلام:

عن أنس، قال: لما ثقل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جعل یتغشّاه الکرب، فقالت فاطمه علیها السّلام: وا کرب أبتاه. فقال لها: لیس علی أبیک کرب بعد الیوم. فلما مات قالت: یا أبتاه، أجاب ربّا دعاه؛ یا أبتاه، جنّه الفردوس مأواه؛ یا أبتاه، إلی جبریل انعاه.

فلما دفن قالت فاطمه علیها السّلام: یا أنس! کیف طابت أنفسکم أن تحثوا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله التراب؟

المصادر:

1. صفوه الصفوه لابن الجوزی: ج 1 ص 227.

2. تاریخ واسط: ص 204.

3. المعجم الصغیر للطبرانی: ج 2 ص 112.

4. العقد الفرید: ج 3 ص 194، بتفاوت یسیر.

5. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 41 ح 41.

6. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 42 ح 44.

7. الطبقات الکبری: ج 2 ص 311، بتفاوت یسیر.

8. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 159، عن صحیح البخاری.

9. صحیح البخاری: ج 5 ص 15، علی ما فی الإحقاق.

10. تاریخ بغداد: ج 6 ص 262، علی ما فی الإحقاق.

11. طبائع النساء: ص 181، بتفاوت و تقدیم و تأخیر، علی ما فی الإحقاق.

12. إحقاق الحق: ج 33 ص 371، عن طبائع النساء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:71

13. المجموع (شرح المهذّب): ج 5 ص 308، علی ما فی الإحقاق.

14. المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم: ج 3 ص 50، علی ما فی الإحقاق.

15. مختصر منهاج القاصدین: ص 389، علی ما فی الإحقاق.

16. إحقاق الحق: ج 33 ص 373، عن المختصر.

17. مختصر سیره الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 464، علی ما فی الإحقاق.

18. إحقاق الحق: ج 19 ص 155،

عن مختصر سیره الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

19. المصنّف للصنعانی: ج 3 ص 553، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

20. غالیه المواعظ: ج 2 ص 130، علی ما فی الإحقاق.

21. دلیل الفالحین: ص 147، علی ما فی الإحقاق.

22. أشعه اللمعات: ج 4 ص 620، علی ما فی الإحقاق.

23. حیاه الصحابه: ج 2 ص 317، بزیاده، علی ما فی الإحقاق.

24. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 164، علی ما فی الإحقاق.

25. الفتوحات الربانیه: ج 4 ص 160، بزیاده علی ما فی الإحقاق.

26. إحقاق الحق: ج 19 ص 156، عن الکتب المذکوره.

27. إحقاق الحق: ج 10 ص 427.

28. المستدرک للحاکم: ج 1 ص 381، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

29. سنن البیهقی: ج 4 ص 71، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

30. تسلیه المصائب: ص 66، عن صحیح البخاری، علی ما فی الإحقاق.

31. جمع الفوائد: ج 1 ص 127، 339، عن صحیح البخاری، علی ما فی الإحقاق.

32. تلخیص المستدرک: ج 1 ص 381، عن صحیح البخاری، علی ما فی الإحقاق.

33. أنس الجلیل: ص 194، عن صحیح البخاری، علی ما فی الإحقاق.

34. تیسیر الوصول: ج 2 ص 292، عن صحیح البخاری، علی ما فی الإحقاق.

35. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 256، عن صحیح البخاری، علی ما فی الإحقاق.

36. إحقاق الحق: ج 25 ص 513، عن آل بیت الرسول علیهم السّلام.

37. حیاه الإمام علی علیه السّلام: ص 268، علی ما فی الإحقاق.

38. تحفه الأشراف للمزّی: ج 1 ص 114، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

39. جمع الوسائل: ج 2 ص 263.

40. السیره النبویه لدحلان: ج 3 ص 364.

41. بدائع المنن: ج 2 ص 488.

42. المسند الکسّی الحنفی:

ص 22، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:72

الأسانید:

1. فی تاریخ واسط: حدثنا أسلم، قال: ثنا حمید بن عمیره، قال: حدثنا حمّاد بن زید، عن ثابت، عن أنس بن مالک، قال.

2. فی المعجم الصغیر: حدثنا موسی بن عیسی الزبیدی بمدینه زبید بالیمن، حدثنا أبو حمه محمد بن یوسف الزبیدی، حدثنا ابن قرّه، موسی بن طارق، قال: ذکر ابن جریح، عن معمر، عن ثابت، عن أنس بن مالک، قال.

3. فی القعد الفرید: حمّاد بن سلمه، عن ثابت، عن أنس بن مالک، قال.

4. فی الطبقات: أخبرنا سلیمان بن حرب، أخبرنا حمّاد بن زید، عن ثابت، عن أنس، قال.

5. فی المنتظم: أخبرنا عبد الأول، أخبرنا ابن المظفر، أخبرنا ابن أعین، حدثنا الغریری، حدثنا البخاری، حدثنا سلیمان بن حرب، حدثنا حماد، عن ثابت، عن أنس، قال.

6. فی صحیح البخاری: حدثنا سلیمان بن حرب، حدثنا حمّاد، عن ثابت، عن أنس.

7. فی مستدرک الحاکم: حدثنا أبو بکر بن إسحاق: أنبأ إسماعیل بن القاضی، ثنا سلیمان بن داود، ثنا أبو أسامه، حدثنی حمّاد بن زید، و أنبأ علی بن أحمد، ثنا بشر بن موسی، ثنا سعید بن منصور، ثنا أبو أسامه، ثنا حمّاد بن زید، عن ثابت، عن أنس، قال:

قالت فاطمه علیها السّلام.

8. فی سنن البیهقی: أخبرنا أبو الحسین علی بن عبد اللّه بن بشران و أبو محمد عبد اللّه بن یحیی بن عبد الجبار ببغداد، قالا: ثنا إسماعیل بن محمد الصفّار، ثنا أحمد بن منصور، ثنا عبد الرزاق، أنبأ معمر، عن ثابت، عن أنس.

9. فی تاریخ بغداد: أخبرنا أبو بکر أحمد بن عمر بن أحمد الدلال، حدثنا عبد الصمد بن علی الطستی إملاء، حدثنا عبد اللّه بن

أحمد بن حنبل، حدثنا إسماعیل بن عبد اللّه بن زراره الرقّی، حدثنا حمّاد بن زید، حدثنا ثابت البنانی، عن أنس بن مالک.

11
المتن:

روی البزّاز من طریق عائشه، قالت:

أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: فاطمه علیها السّلام خیر بناتی، لأنها أصیبت فیّ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:73

المصادر:

1. إنسان العیون للحلبی: ج 2 ص 195، علی فی مناقب الزهراء علیها السّلام.

2. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 97، عن إنسان العیون.

3. المسند للبزّاز، علی ما فی إنسان العیون.

12
المتن:

روی القسطلانی، عن البزّاز، عن عائشه:

أنه صلّی اللّه علیه و آله قال: فاطمه علیها السّلام خیر بناتی؛ أنها أصیبت بی، فحقّ لمن کانت هذه حالتها أن تسود لنساء أهل الجنه.

المصادر:

1. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 97.

2. إرشاد الساری: ج 6 ص 80، علی ما فی مناقب الزهراء علیها السّلام.

13
المتن:

قال المجلسی فی وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی خلافه علی و فی أهل بیته علیهم السّلام:

و هل کان غصبهم الخلافه و صرفها عن أهل بیت النبی علیهم السّلام قبل دفنه و همّهم بإحراق بیتهم و سوقهم لأمیر المؤمنین علیه السّلام بأعنف العنف إلی البیعه و تکذیبه فی شهادته و دعوی المؤاخاه و تهدیده بالقتل و إیذاؤه فی جمیع المواطن و غصب حق فاطمه علیها السّلام و تکذیبها و قتل ولدها و قتل الحسن و الحسین علیهما السّلام، من مقتضیات وصیه نبیهم صلّی اللّه علیه و آله فیهم؟!

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:74

المصادر:

بحار الأنوار: ج 29 ص 646.

14
المتن:

قال عمرو بن أبی المقدام:

سمعت أبا جعفر یقول فی هذه الآیه: «وَ لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ» «1»، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام: إذا أنا متّ فلا تخمشی علیّ وجها و لا ترخی علیّ شعرا و لا تنادی بالویل و لا تقیمی علیّ نائحه.

ثم قال: هذا المعروف الذی قال اللّه عز و جل فی کتابه: «وَ لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ». «2»

المصادر:

1. معانی الأخبار: ص 371.

2. بحار الأنوار: ح 79 ص 76 ح 11، عن معانی الأخبار.

3. بحار الأنوار: ج 22 ص 460 ح 7، عن معانی الأخبار.

4. بحار الأنوار: ج 22 ص 496 ح 42، عن الکافی.

5. الکافی: ج 2 ص 66.

الأسانید:

1. فی معانی الأخبار: أبی، عن أحمد بن إدریس، عن سلمه بن الخطاب، عن الحسین بن راشد بن یحیی، عن علی بن إسماعیل، عن عمرو بن أبی المقدام، قال.

2. فی الکافی: محمد بن یحیی، عن سلمه بن الخطاب، عن سلیمان بن سماعه الخزاعی، عن علی بن إسماعیل، عن عمرو بن أبی المقدام، قال.

______________________________

(1) سوره الممتحنه: الآیه 12.

(2) سوره الممتحنه: الآیه 12.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:75

15
المتن:

عن أنس، قال:

جاءت فاطمه علیها السّلام و معها الحسن و الحسین علیهما السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فی المرض الذی قبض فیه، فانکبّت علیه فاطمه علیها السّلام و ألصقت صدرها بصدره و جعلت تبکی. فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله:

یا فاطمه، و نهاها عن البکاء، فانطلقت إلی البیت. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله و یستعبر الدموع: اللهم أهل بیتی، و أنا مستودعهم کل مؤمن، ثلاث مرّات.

المصادر:

1. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 154.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 460 ح 8.

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: یحیی بن محمد الجوانی، عن جعفر بن محمد الحسینی، عن محمد بن عبد اللّه الحافظ، عن عمر بن إبراهیم الکلائی، عن حمدون بن عیسی، عن یحیی بن سلیمان، عن عباد بن عبد الصمد، عن الحسن، عن أنس، قال.

16
المتن:

قال المحدث القمی:

و روی فی حدیث عن جابر الأنصاری أنه قال: کانت فاطمه عند النبی صلّی اللّه علیه و آله و هی تقول: وا کرباه لکربک یا أبتاه. فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لا کرب علی أبیک بعد الیوم یا فاطمه، إن النبی صلّی اللّه علیه و آله، لا یشقّ علیه الجیب و لا یخمش علیه الوجه و لا یدعی علیه بالویل، و لکن قولی کما قال أبوک علی إبراهیم: تدمع العینان و قد یوجع القلب و لا نقول ما یسخط الرب و إنا بک یا إبراهیم محزونون.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:76

و عن أبی جعفر الباقر علیه السّلام، قال فی قوله تعالی: «وَ لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ» «1»: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام: إذا أنا متّ فلا تخمشی علیّ وجها و لا ترخی علیّ شعرا و لا تنادی بالویل و لا تقیمی علیّ نائحه، ثم قال: هذا المعروف الذی قال اللّه عز و جل.

قال المفید: ثم ثقل صلّی اللّه علیه و آله و حضره الموت و أمیر المؤمنین علیه السّلام حاضر عنده. فلما قرب خروج نفسه قال له: ضع یا علی رأسی فی حجرک فقد جاء أمر اللّه، فإذا فاضت نفسی فتناولها بیدک و امسح بها وجهک، ثم وجّهنی إلی القبله و تولّ أمری، و صلّ

علیّ أول الناس، و لا تفارقنی حتی توارینی فی رمسی، و استعن باللّه تعالی.

فأخذ علی رأسه فوضعه فی حجره، فأغمی علیه. فأکبّت فاطمه علیها السّلام تنظر فی وجهه و تندبه و تبکی و تقول: و ابیض یستسقی الغمام بوجهه؛ ثمال الیتامی، عصمه للأرامل.

ففتح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عینه و قال بصوت ضئیل: یا بنیّه! هذا قول عمک أبی طالب لا تقولیه، و لکن قولی: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ» «2»، فبکت طویلا.

فأومئ إلیها بالدنوّ منه، فدنت منه. فأسرّ إلیها شیئا تهلّل وجهها له؛ فجاءت الروایه أنه قیل لفاطمه علیها السّلام: ما الذی أسرّ إلیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ فسری عنک به ما کنت علیه من الحزن و القلق بوفاته؟ قالت: إنه أخبرنی أننی أول أهل بیته لحوقا به و أنه لن تطول المده بی بعده حتی أدرکه، فسری ذلک عنی.

و فی روایه الصدوق عن ابن عباس: فجاء الحسن و الحسین علیهما السّلام یصیحان و یبکیان حتی وقعا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فأراد علی علیه السّلام أن ینحیهما عنه، فأفاق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثم قال:

یا علی، دعنی أشمّهما و یشمّانی و أتزوّد منهما و یتزوّدان منی؛ أما إنهما سیظلمان بعدی و یقتلان؛ فلعنه اللّه علی من یظلمهما؛ یقول ذلک ثلاثا.

______________________________

(1) سوره الممتحنه: الآیه 12.

(2) سوره آل عمران: الآیه 144.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:77

ثم مدّ یده إلی علی علیه السّلام فجذبه إلیه حتی أدخله تحت ثوبه الذی کان علیه، و وضع فاه علی فیه، و جعل یناجیه مناجاه

طویله حتی خرجت روحه الطیبه صلّی اللّه علیه و آله. فانسل «1» علی علیه السّلام من تحت ثیابه و قال: أعظم اللّه أجورکم فی نبیکم صلّی اللّه علیه و آله، فقد قبضه اللّه إلیه. فارتفعت الأصوات بالضجّه و البکاء.

و قال الطبرسی و غیره ما ملخّصه: إنه قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لملک الموت: امض لما أمرت له. فقال جبرئیل: یا محمد، هذا آخر نزولی إلی الدنیا، إنما کنت أنت حاجتی منها.

فقال له: یا حبیبی جبرئیل، ادن منی. فدنا منه، فکان جبرئیل عن یمینه و میکائیل عن شماله و ملک الموت قابضا لروحه المقدس. فقضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ید أمیر المؤمنین علیه السّلام الیمنی تحت حنکه، ففاضت نفسه فیها، فرفعها إلی وجهه فمسحه بها. ثم وجّهه و غمّضه و مدّ علیه ازاره و اشتغل بالنظر فی أمره.

قال الراوی: و صاحت فاطمه علیها السّلام و صاح المسلمون و یضعون التراب علی رءوسهم.

قال الشیخ فی التهذیب: قبض مسموما یوم الإثنین للیلتین بقیتا من صفر سنه إحدی عشره من الهجره.

و فی المناقب: و کان بین قدومه المدینه و وفاته عشر سنین، و قبض قبل أن تغیب الشمس و هو ابن ثلاث و ستین سنه.

و عن الثعلبی: أنه قبض حین زاغت الشمس. فلما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جاء الخضر فوقف علی باب البیت و فیه علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قد سجّی بثوب، فقال: السّلام علیکم یا أهل البیت، «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَهُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ» «2»، إن فی اللّه خلفا من کل

هالک و عزاء من کل مصیبه و درکا من کل فائت؛ فتوکّلوا علیه وثقوا به، و أستغفر اللّه لی و لکم. و أهل البیت علیهم السّلام یسمعون کلامه و لا یرونه. فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: هذا أخی الخضر، جاء یعزّیکم بنبیکم صلّی اللّه علیه و آله.

______________________________

(1) فانسل أی انطلق.

(2) سوره آل عمران: الآیه 185.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:78

فصل: إن کنت أردت أن تعلم مقدار تأثیر مصیبه النبی صلّی اللّه علیه و آله علی أمیر المؤمنین علیه السّلام و علی أهل بیته، فاسمع ما قال أمیر المؤمنین علیه السّلام فی ذلک، قال: فنزل بی من وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ما لم أکن أظنّ الجبال لو حملته عنوه کانت تنهض به. فرأیت الناس من أهل بیتی ما بین جازع لا یملک جزعه و لا یضبط نفسه و لا یقوی علی حمل فادح ما نزل به؛ قد أذهب الجزع صبره و أذهل عقله و حال بینه و بین الفهم و الإفهام و القول و الاستماع، و سائر الناس من غیر بنی عبد المطلب بین معزّ یأمر بالصبر و بین مساعد باک لبکائهم، جازع لجزعهم.

و حملت نفسی علی الصبر عند وفاته بلزوم الصمت و الاشتغال بما أمرنی به من تجهیزه و تغسیله و تحنیطه و تکفینه و الصلاه علیه و وضعه فی حفرته و جمع کتاب اللّه و عهده إلی خلقه، لا یشغلنی عن ذلک بادر دمعه و لا هائج زفره و لا لادغ حرقه و لا جزیل مصیبته، حتی ادّیت فی ذلک الحق الواجب للّه عز و جل و لرسوله صلّی اللّه علیه و آله علیّ، و بلغت منه الذی أمرنی

به و احتملته صابرا محتسبا.

و روی الکلینی، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، بات آل محمد علیهم السّلام بأطول لیله حتی ظنّوا أن لا سماء تظلّهم و لا أرض تقلّهم، لأن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله وتر الأقربین و الأبعدین فی اللّه. فبینا هم کذلک إذ أتاهم آت لا یرونه و یسمعون کلامه، فقال: السّلام علیکم یا أهل البیت و رحمه اللّه و برکاته، إن فی اللّه عزاء من کل مصیبه و نجاه من کل هلکه و درکا لما فات؛ «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَهُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّهَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ» «1». إن اللّه اختارکم و فضّلکم و طهّرکم و جعلکم أهل بیت نبیه علیهم السّلام و استودعکم علمه و أورثکم کتابه.

و قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إن اللّه لما قبض نبیه صلّی اللّه علیه و آله، دخل علی فاطمه علیها السّلام من الحزن ما لا یعلمه إلا اللّه عز و جل. فأرسل إلیها ملکا یسلّی غمها و یحدّثها، فشکت ذلک إلی

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 185.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:79

أمیر المؤمنین علیه السّلام فقال لها: إذا أحسست بذلک و سمعت الصوت قولی لی. فأعلمته ذلک، و جعل أمیر المؤمنین علیه السّلام یکتب کل ما سمع حتی أثبت من ذلک مصحفا؛ قال علیه السّلام: أما أنه لیس فیه شی ء من الحلال و الحرام و لکن فیه علم ما یکون.

و فی روایه أخری أنه کان جبرئیل یأتیها فیحسن عزاءها علی أبیها و یطیب نفسها.

و روی أنه اجتمعت

نسوه بنی هاشم و جعلن یذکرون النبی صلّی اللّه علیه و آله، فقال فاطمه علیها السّلام:

أ ترکن التعداد؟ و علیکن بالدعاء. و قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، من أصیب بمصیبه فلیذکر مصیبه بی، فإنه من أعظم المصائب.

المصادر:

1. الأنوار البهیّه: ص 29.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 458 ح 4، عن تفسیر فرات، شطرا منه، بزیاده و نقیصه.

3. تفسیر فرات ص 220.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: عبید بن کثیر معنعنا، عن جابر الأنصاری، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

17
المتن:

قال العلامه المجلسی:

وجدت فی بعض الکتب خبرا فی وفاتها علیها السّلام فأحببت إیراده و إن لم آخذه من أصل یعوّل علیه.

روی ورقه بن عبد اللّه الأزدی، قال: خرجت حاجّا إلی بیت اللّه الحرام راجیا لثواب اللّه رب العالمین. فبینما أنا أطوف و إذا أنا بجاریه سمراء ملیحه الوجه عذبه الکلام، و هی تنادی بفصاحه منطقها و تقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:80

اللهم رب الکعبه الحرام و الحفظه الکرام و زمزم و المقام و المشاعر العظام، و رب محمد خیر الأنام البرره الکرام، أن تحشرنی مع ساداتی الطاهرین و أبناءهم الغرّ المحجّلین المیامین. ألا فاشهدوا یا جماعه الحجّاج و المعتمرین إن موالی خیره الأخیار و صفوه الأبرار، الذین علا قدرهم علی الأقدار و ارتفع ذکرهم فی سائر الأمصار المرتدین بالفخار «1».

قال ورقه بن عبد اللّه: فقلت: یا جاریه! إنی لأظنّک من موالی أهل البیت علیهم السّلام. فقالت:

أجل. قلت: و من أنت، من موالیهم؟ قالت: أنا فضه أمه فاطمه الزهراء ابنه محمد المصطفی، صلّی اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها. فقلت لها: مرحبا بک و أهلا و سهلا، فلقد کنت مشتاقا إلی کلامک و منطقک، فأرید منک الساعه أن تجیبنی من مسأله أسألک؛ فإذا أنت فرغت من الطواف قفی لی عند سوق الطعام حتی آتیک و أنت مثابه مأجوره، فافترقنا فی الطواف.

فلما فرغت من الطواف و أردت الرجوع إلی منزلی، جعلت طریقی علی سوق الطعام، و إذا بها جالسه فی معزل عن الناس. فأقبلت إلیها و اعتزلت بها و أهدیت إلیها هدیه و لم

أعتقد أنها صدقه، ثم قلت لها: یا فضه، أخبرینی عن مولاتک فاطمه الزهراء علیها السّلام و ما الذی رأیت منها عند وفاتها بعد موت أبیها محمد صلّی اللّه علیه و آله.

قال ورقه: فلما سمعت کلامی تغرغرت عیناه بالدموع، ثم انتحبت نادبه و قالت: یا ورقه بن عبد اللّه، هیّجت علیّ حزنا ساکنا و أشجانا فی فؤادی کانت کامنه، فاسمع الآن ما شاهدت منها.

اعلم أنه لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله افتجع له الصغیر و الکبیر و کثر علیه البکاء و قلّ العزاء و عظم رزؤه علی الأقرباء و الأصحاب و الأولیاء و الأحباب و الغرباء و الأنساب، و لم تلق إلا کل باک و باکیه و نادب و نادبه، و لم یکن فی أهل الأرض و الأصحاب و الأقرباء أشدّ حزنا و أعظم بکاء و انتحابا من مولاتی فاطمه الزهراء علیها السّلام، و کان حزنها یتجدّد و یزید

______________________________

(1) أی لابسین رداء الفخر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:81

و بکاؤها یشتدّ. فجلست سبعه أیام لا یهدی لها أنین و لا یسکن منها حنین، و کل یوم جاء کان بکاؤها أکثر من الیوم الأول.

فلما کان فی الثامن، أبدت ما کتمت من الحزن. فلم تطق صبرا إذ خرجت و صرخت؛ فکأنها من فم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تنطق. فتبادرت النسوان و خرجت الولائد و الولدان، و ضجّ الناس بالبکاء و النحیب، و جاء الناس من کل مکان، و أطفیت المصابیح لکیلا تتبیّن صفحات النساء، و خیّل إلی النسوان أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قد قام من قبره، و صار الناس فی دهشه و حیره لما قد رهقهم، و هی

تنادی و تندب أباه: وا أبتاه، وا صفیاه، وا محمداه، و أبا القاسماه وا ربیع الأرامل و الیتامی. آه، من للقبله و المصلّی، و من لابنتک الوالهه الثکلی.

ثم أقبلت تعثر فی أذیالها و هی لا تبصر شیئا من عبرتها و من تواتر دمعتها، حتی دنت من قبر أبیها محمد صلّی اللّه علیه و آله. فلما نظرت إلی الحجره وقع طرفها علی المأذنه، فقصر خطاها و دام نحیبها و بکاؤها إلی أن أغمی علیها. فتبادرت النسوان إلیها فنضحن الماء علیها و علی صدرها و جبینها حتی أفاقت و هی تقول:

رفعت قوتی و خاننی جلدی و شمت بی عدوی و الکمد قاتلی؛ یا أبتاه! بقیت والهه وحیده و حیرانه فریده، فقد انخمد صوتی و انقطع ظهری و تنغص عیشی و تکدر دهری، فما أجد- یا أبتاه- بعدک أنیسا لوحشتی، و لا رادّا لدمعتی و لا معینا لضعفی، فقد فنی بعدک محکم التنزیل و مهبط جبرئیل و محل میکائیل؛ انقلبت بعدک- یا أبتاه- الأسباب و تغلّقت دونی الأبواب، فأنا للدنیا بعدک قالیه، و علیک ما تردّدت أنفاسی باکیه؛ لا ینفد شوقی إلیک و لا حزنی علیک.

ثم نادت: یا أبتاه و الباه، ثم قالت:

إن حزنی علیک حزن جدیدو فؤادی و اللّه صبّ عنید

کل یوم یزید فیه شجونی و اکتیابی علیک لیس یبید

جلّ خطبی فبان عنی عزائی فبکائی کل وقت جدید

إن قلبا علیک یألف صبراأو عزاء فإنه لجلید

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:82

ثم نادت: یا أبتاه! انقطعت بک الدنیا بأنوارها و زوت زهرتها، و کانت ببهجتک زاهره فقد اسودّ نهارها؛ فکان یحکی حنادسها رطبها و یابسها. یا أبتاه! لا زلت آسفه علیک إلی التلاق. یا أبتاه! زال غمضی منذ حق

الفراق. یا أبتاه! من للأرامل و المساکین و من للأمه إلی یوم الدین؟ یا أبتاه! أمسینا بعدک من المستضعفین. یا أبتاه! أصبحت الناس عنا معرضین، و لقد کنّا بک معظّمین فی الناس غیر مستضعفین.

فأیّ دمعه لفراقک لا تنهمل، و أیّ حزن بعدک علیک لا یتصل، و أیّ جفن بعدک بالنوم یکتحل؟ و أنت ربیع الدین و نور النبیین، فکیف للجبال لا تمور، و للبحار بعدک لا تغور، و الأرض کیف لم تتزلزل؟!

رمیت یا أبتاه بالخطب الجلیل، و لم یکن الرزیّه بالقلیل، و طرقت یا أبتاه بالمصاب العظیم و بالفادح المهول.

بکتک یا أبتاه الأملاک، و وقفت الأفلاک؛ فمنبرک بعدک مستوحش، و محرابک خال من مناجاتک، و قبرک فرح بمواراتک، و الجنه مشتاقه إلیک و إلی دعائک و صلاتک.

یا أبتاه! ما أعظم ظلمه مجالسک، فوا أسفا علیک إلی أن أقدم عاجلا علیک و أثکل أبو الحسن المؤتمن؛ أبو ولدیک الحسن و الحسین علیهما السّلام و أخوک و ولیک و حبیبک و من ربّیته صغیرا و آخیته کبیرا و أحلی أحبابک و أصحابک، من کان منهم سابقا و مهاجرا و ناصرا، و الثکل شاملنا و البکاء قاتلنا، و الأسی لازمنا.

ثم زفرت زفره و أنّت أنّه کادت روحها أن تخرج، ثم قالت:

قلّ صبری و بان عنی عزائی بعد فقدی لخاتم الأنبیاء

عین یا عین اسکبی الدمع سحّاویک لا تبخلی بفیض الدماء

یا رسول الإله یا خیره اللّه و کهف الأیتام و الضعفاء

قد بکتک الجبال و الوحش جمعاو الطیر و الأرض بعد بکیّ السماء

و بکاک الحجون و الرکن والمشعر یا سیدی مع البطحاء

و بکاک المحراب و الدرس للقرآن فی الصبح معلنا و المساء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:83 و بکاک الإسلام إذ صار

فی الناس غریبا من سائر الغرباء

لو تری المنبر الذی کنت تعلوه علاه الظلام بعد الضیاء

یا إلهی عجّل وفاتی سریعاقد نغصت الحیاه یا مولائی قالت: ثم رجعت إلی منزلها و أخذت بالبکاء و العویل لیلها و نهارها، و هی لا ترقی دمعتها و لا تهدی زفرتها.

و اجتمع شیوخ أهل المدینه و أقبلوا إلی أمیر المؤمنین علی علیه السّلام فقالوا له: یا أبا الحسن! إن فاطمه تبکی اللیل و النهار، فلا أحد منها یتهنّأ بالنوم فی اللیل علی فراشنا و لا بالنهار قرار علی أشغالنا و طلب معایشنا، و إنا نخیّرک أن تسألها إما أن تبکی لیلا أو نهارا. فقال: حبّا و کرامه.

فأقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام حتی دخل علی فاطمه علیها السّلام و هی لا تفیق من البکاء و لا ینفع فیها العزاء. فلما رأته سکتت هیمنه له، فقال لها: یا بنت رسول اللّه، إن شیوخ المدینه یسألونی أن أسألک إما أن تبکین أباک لیلا و إما نهارا. فقالت: یا أبا الحسن! ما أقلّ مکثی بینهم و ما أقرب مغیبتی من بین أظهرهم، فو اللّه لا أسکت لیلا و لا نهارا أو ألحق بأبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال لها علی علیه السّلام: افعلی یا بنت رسول اللّه ما بدا لک.

ثم إنه بنی لها بیتا فی البقیع نازحا من المدینه یسمّی «بیت الأحزان»، و کانت إذا أصبحت قدمت الحسن و الحسین علیهما السّلام أمامها و خرجت إلی البقیع باکیه، فلا تزال بین القبور باکیه. فإذا جاء اللیل، أقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام إلیها و ساقها بین یدیه إلی منزلها.

و لم تزل علی ذلک إلی أن مضی لها بعد أبیها سبعه و عشرون یوما، و

اعتلّت العله التی توفّیت فیها.

فبقیت إلی یوم الأربعین، و قد صلّی أمیر المؤمنین علیه السّلام صلاه الظهر و أقبل یرید المنزل، إذا استقبلته الجواری باکیات حزینات، فقال لهن: ما الخبر و ما لی أراکن متغیّرات الوجوه و الصور؟! فقلن: یا أمیر المؤمنین! أدرک ابنه عمک الزهراء علیها السّلام و ما نظنّک تدرکها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:84

فأقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام مسرعا حتی دخل علیها، و إذا بها ملقاه علی فراشها- و هو من قباطی مصر- و هی تقبض یمینا و تمدّ شمالا. فألقی الرداء عن عاتقه و العمامه عن رأسه و حلّ أزراره، و أقبل حتی أخذ رأسها و ترکه فی حجره و ناداها: یا زهراء، فلم تکلّمه؛ فناداها: یا بنت محمد، فلم تکلّمه؛ فناداها: یا بنت من حمل الزکاه فی أطراف ردائه و بذلها علی الفقراء، فلم تکلّمه؛ فناداها: یا بنه من صلّی بالملائکه فی السماء مثنی مثنی، فلم تکلّمه؛ فناداها: یا فاطمه کلّمینی، فأنا ابن عمک علی بن أبی طالب.

قالت: ففتحت عینیها فی وجهه و نظرت إلیه و بکت و بکی، و قال: ما الذی تجدینه فأنا بن عمک علی بن أبی طالب؟! فقالت: یا بن العم، إنی أجد الموت الذی لا بد منه و لا محیص عنه، و أنا أعلم أنک بعدی لا تصبر علی قله التزویج؛ فإن أنت تزوّجت امرأه اجعل لها یوما و لیله و اجعل لأولادی یوما و لیله، و لا تصح فی وجوههما فیصبحان یتیمین غریبین منکسرین، فإنهما بالأمس فقدا جدهما و الیوم یفقدان أمهما؛ فالویل لأمه تقتلهما و تبغضهما. ثم أنشأت تقول:

ابکنی إن بکیت یا خیر هادی و اسبل الدمع فهو یوم الفراق

یا قرین البتول أوصیک

بالنّسل فقد أصبحا حلیف الاشتیاق

ابکنی و ابک للیتامی و لاتنس قتیل العدی بطفّ العراق

فارقوا فأصبحوا یتامی حیاری یخلف اللّه فهو یوم الفراق قالت: فقال علی علیه السّلام: من أین لک یا بنت رسول اللّه هذا الخبر و الوحی قد انقطع عنا؟

فقالت: یا أبا الحسن، رقدت الساعه فرأیت حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قصر من الدرّ الأبیض، فلما رآنی قال: هلمّی إلیّ یا بنیّه فإنی إلیک مشتاق. فقلت: و اللّه إنی لأشدّ شوقا منک إلی لقائک. فقال: أنت اللیله عندی، و هو الصادق لما وعد و الموفی لما عاهد؛ فإذا أنت قرأت یس فاعلم أنی قد قضیت نحبی. فغسّلنی و لا تکشف عنی فإنی طاهره مطهّره، و لیصلّ علیّ معک من أهلی الأدنی فالأدنی و من رزق أجری، و ادفنّی لیلا فی قبری؛ بهذا أخبرنی حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:85

فقال علی علیه السّلام: و اللّه لقد أخذت فی أمرها و غسّلتها فی قمیصها و لم أکشفه عنها؛ فو اللّه لقد کانت میمونه طاهره مطهّره، ثم حنّطتها من فضله حنوط رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کفّنتها و أدرجتها فی أکفانها.

فلما هممت أن أعقد الرداء، نادیت: یا أم کلثوم، یا زینب، یا سکینه، یا فضه، یا حسن، یا حسین؛ هلمّوا تزوّدوا من أمکم، فهذا الفراق و اللقاء فی الجنه. فأقبل الحسن و الحسین علیهما السّلام و هما ینادیان: وا حسرتاه، لا ننطفئ أبدا من فقد جدنا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و أمّنا فاطمه الزهراء علیها السّلام؛ یا أم الحسن، یا أم الحسین! إذا لقیت جدنا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و

آله فاقرئیه منا السّلام و قولی له: إنا قد بقینا بعدک یتیمین فی دار الدنیا.

فقال أمیر المؤمنین علی علیه السّلام: إنی أشهد اللّه أنها قد حنّت و أنّت و مدّت یدیها و ضمّتهما إلی صدرها ملیّا، و إذا بهاتف من السماء ینادی: یا أبا الحسن! ارفعهما عنها فلقد أبکیا و اللّه ملائکه السماوات، فقد اشتاق الحبیب إلی المحبوب.

قال: فرفعتهما من صدرها، و جعلت أعقد الرداء و أنا أنشد بهذه الأبیات:

فراقک حسره و أنوح عندی و فقدک فاطم أدهی الثکول

سأبکی حسره و أنوح شجواعلی خلّ مضی أسنی سبیل ثم حملها علی یده و أقبل بها إلی قبر أبیها و نادی:

السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علیک یا حبیب اللّه، السلام علیک یا نور اللّه، السلام علیک یا صفوه اللّه؛ منی السلام علیک و التحیه منی واصله إلیک و لدیک، و من ابنتک النازله علیک بفنائک، و إن الودیعه قد استردّت، و الرهینه قد أخذت، فوا حزناه علی الرسول صلّی اللّه علیه و آله، ثم من بعده علی البتول علیها السّلام، و لقد اسودّت علیّ الغبراء، و بعدت عنی الخضراء؛ فوا حزناه ثم وا أسفاه.

ثم عدل بها علی الروضه، فصلّی علیها فی أهله و أصحابه و موالیه و أحبّائه و طائفه من المهاجرین و الأنصار. فلما واراها و ألحدها فی لحدها أنشأ بهذه الأبیات یقوله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:86 أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو إن بقائی عندکم لقلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 174 ح 15، عن بعض الکتب القدیمه.

2. بعض الکتب القدیمه، علی ما فی

البحار.

3. منهاج البراعه للخوئی: ج 13 ص 23، عن البحار.

4. تتمه مجمع المصائب للسید قریش الحسینی (مخطوط): المقصد الثانی.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 791 ح 26.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 1042 ح 3، شطرا منه.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 1068 ح 3، شطرا منه.

8. منهاج البراعه: ج 13 ص 24، عن البحار.

9. إحقاق الحق: ج 19 ص 159، عن وسیله النجاه، شطرا من أشعارها.

10. وسیله النجاه: ص 28، 231، علی ما فی الإحقاق، شطرا من أشعارها.

11. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 350.

12. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 246، عن البحار.

13. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ص 196، شطرا منه.

14. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 96، شطرا منه.

15. الزهراء علیها السّلام فی السنه و التاریخ و الأدب: ص 543، شطرا منه.

16. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 137.

18
المتن:

قال أبو بکر بن محمد بن الحسین الآجری فی کتاب الشریعه:

بلغنی أنه لما دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله، جاءت فاطمه علیها السّلام فوقفت علی قبره و أنشأت تقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:87 أمسی بخدّی للدموع رسوم أسفا علیک و فی الفؤاد کلوم

و الصبر یحسن فی المواطن کلهاإلا علیک فإنه معدوم

لا عتب فی حزنی علیک لوأنه کان البکاء لمقلتی یدوم

المصادر:

1. برد الأکباد عند فقد الأولاد لابن ناصر الدین: ص 44، عن کتاب الشریعه.

2. کتاب الشریعه للآجری، علی ما فی برد الأکباد.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 483، عن برد الأکباد.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 802 ح 3.

19
المتن:

عن الحسین، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، جاءهم جبرئیل و النبی صلّی اللّه علیه و آله مسجّی، و فی البیت علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فقال: السلام علیکم یا أهل بیت الرحمه؛ «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَهُ الْمَوْتِ ... مَتاعُ الْغُرُورِ» «1». إن فی اللّه عزاء من کل مصیبه، و درکا من کل ما فات، و خلفا من کل هالک؛ و باللّه فثقوا، و إیاه فارجوا؛ إنما المصاب من حرم الثواب. هذا آخر وطئی من الدنیا. قال: قالوا: فسمعنا صوتا فلم نر شخصا.

المصادر:

1. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 209 ح 167.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 525 ح 30، عن تفسیر العیاشی.

3. الکافی: ج 3 ص 221 ح 5.

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 185.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:88

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن سلمه بن الخطاب، عن سلیمان بن سماعه، عن الحسین بن المختار.

20
المتن:

عن أنس:

إن فاطمه علیها السّلام قالت حین قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله: وا أبتاه، إلی جبرئیل ننعاه؛ وا أبتاه، من ربه ما أدناه؛ وا أبتاه، جنه الفردوس مأواه؛ وا أبتاه، أجاب ربّا دعاه.

قال حماد: فرأیت ثابتا حین حدّث بهذا الحدیث بکی حتی رأیت أضلاعه تختلف.

و روی أیضا فی الباب المذکور عن أنس بن مالک، قال: قالت لی فاطمه علیها السّلام: یا أنس! کیف سخت أنفسکم أن تحثوا التراب علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 160.

2. صحیح ابن ماجه: أبواب ما جاء فی الجنائز فی باب ذکر وفاته و دفنه صلّی اللّه علیه و آله، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

3. المستدرک علی الصحیحین: ج 1 ص 381، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

4. تحفه الأشراف للمزّی: ج 1 ص 114، علی ما فی الإحقاق، شطرا من آخر الحدیث.

21
المتن:

عن أبی نعیم، روی بسنده عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

و ما رئیت فاطمه علیها السّلام ضاحکه بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلا یوما افترت بطرف نابها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:89

و رواه ابن سعد، قال: ما رئیت فاطمه علیها السّلام ضاحکه بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلا أنه قد تمودی بطرف فیها.

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 161.

2. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 43، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام، أورده صدره.

3. الطبقات الکبری: ج 2 ص 312، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام، أورده ذیله.

4. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 80.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام: أبو منصور الدیلمی فیما کتب إلیّ من همدان، أنبأنا الحسن بن أحمد المقرئ، أخبرنا أحمد بن عبد اللّه، حدثنا أبو حامد بن جبله، حدثنا محمد بن إسحاق، حدثنا عبد الجبار بن العلاء، حدثنا سفیان، عن عمرو، عن أبی جعفر علیه السّلام.

2. فی الطبقات: أخبرنا محمد بن عمر، عن سفیان بن عیینه، عن عمرو بن دینار، عن أبی جعفر علیه السّلام.

22
المتن:

عن زینب بنت علی بن أبی طالب علیها السّلام، قالت:

لما اجتمع رأی أبی بکر علی منع فاطمه علیها السّلام فدک و العوالی أیست من إجابته لها، عدلت إلی قبر أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فألقت نفسها علیه، و شکت إلیه ما فعله القوم بها، و بکت حتی بلّت تربته بدموعها و ندبته. ثم قالت فی آخر ندبتها:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ قومک فاشهدهم و لا تغب

قد کان جبریل بالآیات یؤنسنافغبت عنا و کل الخیر محتجب

فکنت بدرا و نورا یستضاء به علیک ینزل من ذی العزه الکتب

تجهّمتنا رجال و استخفّ بنابعد النبی و کل الخیر مغتصب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:90 سیعلم المتولّی ظلم حامتنایوم القیامه أنّی سوف ینقلب

فقد لقینا الذی لم یلقه أحدمن البریّه لا عجم و لا عرب

فسوف نبکیک ما عشنا و ما بقیت لنا العیون بتهمال له سکب

المصادر:

1. الأمالی للمفید: ص 40 ح 8.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 801 ح 1، عن الأمالی للمفید.

3. الاحتجاج: ج 1 ص 145، فی ضمن خطبتها علیها السّلام، مع مصادر أخری.

4. دلائل الإمامه: ص 35، فی ضمن خطبتها علیها السّلام، مع مصادر أخری.

5. بلاغات النساء: ص 23، شطرا منه، فی ضمن خطبتها علیها السّلام، مع مصادر أخری.

6. الشافی للسید المرتضی: ج 4 ص 68، شطرا منه، فی ضمن خطبتها علیها السّلام، مع مصادر أخری.

7. شرح الأخبار: ج 3 ص 49، شطرا منه، فی ضمن خطبتها علیها السّلام، مع مصادر أخری.

8. الطرائف: ص 266، شطرا منه، فی ضمن خطبتها علیها السّلام، مع مصادر أخری.

9. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج

16 ص 211، فی ضمن خطبتها علیها السّلام، مع مصادر أخری.

10. کشف الغمه: ج 1 ص 480، فی ضمن خطبتها علیها السّلام، مع مصادر أخری.

11. السقیفه و فدک: ص 98، فی ضمن خطبتها علیها السّلام، مع مصادر أخری.

12. بحار الأنوار: ج 29 ص 220 ح 8، فی ضمن خطبتها علیها السّلام، مع مصادر أخری.

13. الدر النظیم: ص 465، فی ضمن خطبتها علیها السّلام، مع مصادر أخری.

14. نثر الدرّ للآبی: ج 4 ص 8، شطرا منه.

15. الکتاب المبین للأخباری: ص 190، شطرا منه.

16. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 77، شطرا منه.

17. منال الطالب: ص 501، شطرا منه.

18. تذکره الخواص: ص 317، شطرا منه.

19. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 208، شطرا منه.

20. اللمعه البیضاء: ص 326، عن الاحتجاج.

21. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی ص 179، عن الاحتجاج.

22. شرح نهج البلاغه لابن میثم: ج 5 ص 1041، عن الاحتجاج.

23. أعیان الشیعه: ج 2 ص 296، عن الاحتجاج.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:91

24. فی رحاب محمد و أهل بیته علیهم السّلام: ص 45، شطرا منه.

25. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 242.

26. إحقاق الحق: ج 19 ص 162، عن غریب الحدیث.

27. غریب الحدیث لابن قتیبه: ص 590، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی الأمالی للمفید: أخبرنی محمد بن عمر الجعابی، قال: أخبرنا أبو عبد اللّه جعفر بن محمد بن جعفر الحسنی، قال: حدثنا عیسی بن مهران، عن یونس، عن عبد اللّه بن محمد بن سلیمان الهاشمی، عن أبیه، عن جده، عن زینب بنت علی بن أبی طالب، قالت.

23
المتن:

قال الشناوی:

لما دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله قالت الزهراء لزوجها أبی الحسن علیه السّلام: دفنتم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟! قال أبو السبطین علیه السّلام: نعم. قالت فاطمه علیها السّلام: کیف طابت قلوبکم أن تحثوا التراب علیه؟ کان نبی الرحمه. فقال أبو تراب علیه السّلام- کان علی علیه السّلام یحبّ أن یکنّی بهذا الاسم؛ کنّاه به النبی صلّی اللّه علیه و آله-:

نعم، و لکن لا رادّ من أمر اللّه.

و وقفت فاطمه علیها السّلام علی قبر أبیها و قالت:

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو غاب مذ غبت عنّا الوحی و الکتب

فلیت قبلک کان الموت صادفنالما نعیت و حالت دونک الکتب و لم تحزن امرأه علی موت أبیها کما حزنت الزهراء علیها السّلام علی موت والدها صلّی اللّه علیه و آله، حتی ضرب بها المثل فی الحزن و عدوّها من البکّائین الخمسه، الذین مثّلوا الحزن و الأسی فی عالم الوجود؛ فقد دخل علیها زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله مع بعض النسوه فسألن فاطمه علیها السّلام عن حالها و یعزّینها بمصابها، فقالت بقلب کلوم:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:92

أجدنی کارهه لدنیاکنّ، مسروره بفراقکنّ؛ ألقی اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله بحسرات منکنّ. فما حفظ لی الحق، و لا رعیت منی الذمه، و لا قبلت الوصیه، و لا عرفت الحرمه.

لقد أضناها الحزن و کسا الشحوب

وجهها و ملأت اللوعه صدرها، و راحت الزهراء علیها السّلام تذوب ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 516، عن سیدات نساء أهل الجنه.

2. سیدات نساء أهل الجنه: ص 147.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 522، عن إتحاف السائل، شطرا منه.

4. إتحاف السائل: ص 103، شطرا منه.

24
المتن:

عن أحمد بن حنبل، روی بسنده عن أنس، قال:

فلما دفنّا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و رجعنا، قالت فاطمه علیها السّلام: یا أنس! أطابت أنفسکم أن دفنتم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی التراب و رجعتم؟

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 160، عن مسند أحمد.

2. مسند أحمد بن حنبل: ج 3 ص 204، علی ما فی الفضائل.

3. تحریر المرأه فی عصر الرساله: ج 3 ص 420، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت یسیر.

4. إحقاق الحق: ج 33 ص 371، عن تحریر المرأه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:93

25
المتن:

عن علی علیه السّلام:

إن فاطمه علیها السّلام لما توفّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کانت تقول: وا أبتاه، من ربه ما أدناه؛ وا أبتاه، جنان الخلد مأواه؛ وا أبتاه، ربه یکرمه إذا أتاه؛ وا أبتاه، الرب و رسله یسلّم علیه حین یلقاه.

فلما ماتت فاطمه علیها السّلام قال علی بن أبی طالب علیه السّلام:

لکل اجتماع من خلیلین فرقه و کل الذی دون الفراق قلیل

و إن افتقادی واحدا بعد واحددلیل علی أن لا یدوم خلیل

المصادر:

1. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 258 ح 259، عن المستدرک.

2. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 163، علی ما فی الموسوعه.

3. شفاء الغرام للفاسی: ج 2 ص 387، علی ما فی الموسوعه.

4. إحقاق الحق: ج 10 ص 432، عن شفاء الغرام.

5. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 487 ح 898، عن شفاء الغرام.

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 213 ح 44، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

7. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

8. کنز العمال: ج 7 ص 248 ح 18778.

9. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 159، عن صحیح النسائی.

10. صحیح النسائی: ج 1 ص 261، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام، أورد صدر الحدیث.

11. مسند أحمد بن حنبل: ج 3 ص 97، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام، أورد صدر الحدیث.

12. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 84.

13. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 1 ص 143.

14. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 29، شطرا من صدر الحدیث.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:94

الأسانید:

1. فی المستدرک علی الصحیحین: حدثنی أبو جعفر أحمد بن عبید الأسدی بهمدان، حدثنا إبراهیم بن الحسین، حدثنا إسماعیل بن أبی أویس، حدثنا موسی بن جعفر بن محمد بن علی، عن أبیه، عن جده أبی جعفر محمد بن علی بن الحسین، عن أبیه، عن علی علیهم السّلام.

2. فی شفاء الغرام: أنبأنا أبو جعفر الواسطی، عن أبی طالب، عن ابن یوسف، أخبرنا أبو الحسن بن الآبنوسی، عمر بن شاهین، أخبرنا محمد بن موسی، حدثنا أحمد بن محمد بن الکاتب، حدثنی طاهر بن یحیی، حدثنی أبی، عن

جدی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام.

3. بعض کتب المناقب القدیمه: عن علی بن أحمد العاصمی، بأسناده عن موسی بن جعفر، عن آبائه، عن علی علیهم السّلام.

4. فی مقتل الحسین علیه السّلام: بأسناده، عن أحمد بن الحسین هذا، حدثنا أبو عبد اللّه الحافظ، حدثنی أحمد بن عبید الأسدی بهمدان، حدثنی إبراهیم بن الحسین، حدثنی إسماعیل بن أبی أویس، حدثنی موسی بن جعفر بن محمد بن علی، عن أبیه، عن جده محمد بن علی، عن أبیه، عن علی علیهم السّلام.

26
المتن:

قال الذهبی فی أحوال فاطمه علیها السّلام:

و لما توفّی النبی صلّی اللّه علیه و آله، حزنت علیه و بکته و قالت: یا أبتاه، إلی جبریل ننعاه؛ یا أبتاه، أجاب ربّا دعاه؛ یا أبتاه، جنّه الفردوس مأواه.

و قالت بعد دفنه: یا أنس! کیف طابت أنفسکم أن تحثوا التراب علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟! و قد قال صلّی اللّه علیه و آله لها فی مرضه: إنی مقبوض فی مرضی هذا، فبکت؛ و أخبرها أنها أول أهله لحوقا به، و أنها سیده نساء هذه الأمه، فضحکت و کتمت ذلک. فلما توفّی صلّی اللّه علیه و آله سألتها عائشه، فحدّثتها بما أسرّ إلیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:95

المصادر:

سیر أعلام النبلاء للذهبی: ج 2 ص 120.

27
المتن:

عن ابن عباس، قال:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی الفصل الأول من هذا المجلد، رقم 2، متنا و مصدرا و سندا.

28
المتن:

روی عن أبی جعفر الباقر علیه السّلام أنه قال:

ما رؤیت فاطمه علیها السّلام ضاحکه منذ قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

نزل الأبرار للبدخشانی: ص 132.

29
المتن:

عن محمد بن المفضل، قال:

سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول: جاءت فاطمه علیها السّلام إلی ساریه فی المسجد و هی تقول و تخاطب النبی صلّی اللّه علیه و آله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:96 قد کان بعدک أنباء و هنبثه «1»لو کنت شاهدها لم یکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ قومک فاشهدهم و لا تغب

المصادر:

1. روضه الکافی: ص 375 ح 564.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 195 ح 25.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 802 ح 2، عن الکافی.

4. العبقریات الإسلامیه: ج 2 ص 318، بزیاده فیه.

5. إحقاق الحق: ج 33 ص 375، بزیاده و تفاوت یسیر.

6. إحقاق الحق: ج 10 ص 433، عن عده کتب، بتغییر یسیر.

7. الفائق للزمخشری: ج 3 ص 217، علی ما فی الإحقاق.

8. البدء و التاریخ: ج 5 ص 68، علی ما فی الإحقاق.

9. مجمع بحار الأنوار: ج 3 ص 491، علی ما فی الإحقاق.

10. تاج العروس: ج 1 ص 654، علی ما فی الإحقاق.

11. الأبدال: ج 1 ص 164، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی الکافی: حمید، عن ابن سماعه، عن أحمد بن الحسن، عن أبان، عن محمد بن الفضل، قال.

30
المتن:

قال زین الدین الجبعی العاملی الشهید:

روی أنها (فاطمه علیها السّلام) أخذت قبضه من تراب قبر أبیها صلّی اللّه علیه و آله فوضعتها علی عینیها و أنشدت تقول:

______________________________

(1) قال الجزری: «الهنبثه»، الأمور الشداد المختلفه و الاختلاط فی القول، و «الخطب» بالفتح، الأمر الذی تقع فیه المخاطبه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:97 ما ذا علی من شمّ تربه أحمدأن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا

صبّت علیّ مصائب لو أنهاصبّت علی الأیام صرن لیالیا و زاد البعض فی کتبهم:

قل للمغیّب تحت أطباق الثری إن کنت تسمع صرختی و ندائیا

قد کنت ذات حمی بظلّ محمدلا أخش من ضیم و کان حمی لیا

فالیوم أخضع للذلیل و أتّقی ضیمی و أدفع ظالمی بردائیا

فاذا بکت قمریه فی لیلهاشجنا علی غصن بکیت صباحیا

فلأجعلن الحزن بعدک مونسی و لأجعلن الدمع فیک وشاحیا و قال السید حسن الصدر: أخبرنی السید حیدر بن السید سلیمان الحلی الشاعر، قال: رأیت فی المنام ذات اللیله فاطمه الزهراء علیها السّلام، فأتیت إلیها لأسلّم علیها. فلما دنوت منها قالت لی: «1»

أناعی قتلی الطف لا زلت ناعیاتهیّج علی طول اللیالی البواکیا

أعد ذکرهم فی کربلا إنّ ذکرهم طوی جزعا طیّ السجل فؤادیا قال: فأخذنی البکاء، فانتبهت و أنا أحفظ البیتین. فجعلت أتمشی فی بهولی و أردّدها و أبکی، ففتح اللّه أن قلت:

و دع مقلتی تحمر بعد ابیضاضهاو بعد رزایا تترک الدمع دامیا

ستنسی الکری عینی کأنّ جفونهاحلفن بمن تنعاه أن لا تلاقیا

و تعطی الدموع المستهلات حقهامحاجر تبکی بالغوادی غوادیا قال: ثم أتممت القصیده.

______________________________

(1) قصه الرؤیا لیست فی المصادر إلا فی دیوان أهل البیت علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 14،ص:98

المصادر:

1. مسکّن الفؤاد عند فقد الأحبه و الأولاد للشهید: ص 112، أورد البیتین الأولین.

2. دیوان أهل البیت علیهم السّلام للشیخ علی حیدر المؤیّد: ص 328، أوردها بتمامها.

3. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 80، أورد البیتین من الأول.

4. بحار الأنوار: ج 79 ص 106 ح 53، أورد البیتین من الأول.

5. نزهه المجالس: ص 421، أورد البیتین من الأول.

6. روضه الواعظین: ج 1 ص 75، أورد البیتین من الأول.

7. تاریخ الخمیس: ج 2 ص 192، أورد البیتین من الأول، علی ما فی دیوان أهل البیت علیهم السّلام.

8. تاریخ الأحمدی: ص 118، أورد البیتین من الأول، علی ما فی دیوان أهل البیت علیهم السّلام.

9. ذکری الشیعه: ص 72، أورد البیتین من الأول، علی ما فی دیوان أهل البیت علیهم السّلام.

10. المجتبی: ج 1 ص 344، أورد البیتین من الأول، علی ما فی دیوان أهل البیت علیهم السّلام.

11. منتهی المطلب: ج 1 ص 466، أورد البیتین من الأول، علی ما فی دیوان أهل البیت علیهم السّلام.

12. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 299.

13. نهایه الإرب: ج 11 ص 403، علی ما فی الدیوان.

14. المجالس السنیّه: ج 5 ص 43، علی ما فی الدیوان.

15. الدر المنثور: ص 360، علی ما فی الدیوان.

16. الفصول المهمه: ص 132.

17. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 256.

18. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 312، عن أعیان الشیعه.

19. أعیان الشیعه: ج 1 ص 323، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

20. إحقاق الحق: ج 19 ص 160، عن أهل البیت علیهم السّلام.

21. أهل البیت علیهم السّلام: ص 164، علی ما فی

الإحقاق.

22. وفاء الوفاء للسمهودی: ج 2 ص 444، شطرا منه.

23. تحفه ابن عساکر، علی ما فی وفاء الوفاء و الغدیر.

24. تاریخ الأحمدی للبریانوی: ص 116، علی ما فی الإحقاق.

25. إحقاق الحق: ج 25 ص 517، عن عده کتب، شطرا منه.

26. أحسن القصص: ج 5 ص 59، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

27. الإذاعه: ص 69، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

28. وسیله الإسلام بالنبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 119.

29. إتحاف السائل: ص 103، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:99

30. الغدیر: ج 5 ص 147، عن عده کتب، بتفاوت یسیر.

31. الوفاء لابن الجوزی، علی ما فی الغدیر.

32. السیره النبویه لابن سید الناس: ج 2 ص 340، علی ما فی الغدیر.

33. المواهب للقسطلانی، علی ما فی الغدیر.

34. شرح الشمائل للقاری: ص 9 ص 210، علی ما فی الغدیر.

35. الإتحاف للشبراوی: ص 9، علی ما فی الغدیر.

36. صلح الإخوان: ص 57، علی ما فی الغدیر.

37. مشارق الأنوار: ص 63، علی ما فی الغدیر.

38. السیره النبویه لزینی دحلان: ج 3 ص 391، علی ما فی الغدیر.

39. أعلام النساء لکحاله: ج 3 ص 1205، علی ما فی الغدیر.

40. الفتاوی الفقهیه: ج 2 ص 18، علی ما فی الغدیر.

41. تفسیر الشربینی: ص 349.

42. إرشاد الساری: ج 2 ص 390، علی ما فی الغدیر.

43. إحقاق الحق: ج 10 ص 431، علی ما فی الغدیر.

44. ثلاثیات مسند أحمد: ج 2 ص 489، علی ما فی الغدیر.

45. السواد و البیاض: ص 163، علی ما فی الغدیر.

46. تاریخ الخمیس: ج 2 ص 172، علی ما فی الغدیر.

47. عیون الأثر: ج 2 ص 340، علی ما فی الغدیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 14 99 المصادر: ..... ص : 98

. أعلام الساجد: ص 273، علی ما فی الغدیر.

49. روضه الأحباب: ص 613، علی ما فی الغدیر.

50. تاریخ الإسلام: ص 224، علی ما فی الغدیر.

51. شفاء الغرام: ج 2 ص 387.

52. السیره النبویه لدحلان: ج 3 ص 364.

53. نزهه المجالس: ج 2 ص 166.

54. الأنوار المحمدیه: ص 593.

55. جمع الوسائل: ج 2 ص 263.

الأسانید:

1. فی وفاء الوفاء: قال ابن عساکر من طریق طاهر بن یحیی الحسینی، قال: حدثنی أبی، عن جدی، عن محمد، عن أبیه، عن علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:100

2. فی التحفه: قال طاهر بن یحیی الحسینی، حدثنی أبی، عن جدی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی علیه السّلام، قال.

3. فی شفاء الغرام: أنبأنا أبو جعفر الواسطی، عن أبی طالب، عن ابن یوسف، أخبرنا أبو الحسن بن الآبنوسی، عن عمر بن شاهین، أخبرنا محمد بن موسی، حدثنا أحمد بن محمد الکاتب، حدثنی طاهر بن یحیی، حدثنی أبی، حدثنی جدی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن أبی طالب علیه السّلام.

31
المتن:

قال أنس:

و اللّه لقد أخرج منهما الکثیر الطیب، و لم تضحک فاطمه علیها السّلام بعد وفاه أبیها قط.

و عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام سارت إلی قبر أبیها بعد موته صلّی اللّه علیه و آله و وقفت علیه و بکت، ثم أخذت قبضه من تراب القبر فجعلتها علی عینها و وجهها، ثم أنشات تقول:

ما ذا علی من شمّ تربه أحمدأن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا

صبّت علیّ مصائب لو أنهاصبّت علی الأیام صرن لیالیا و لها علیها السّلام ترثی أباها صلّی اللّه علیه و آله:

اغبرّ آفاق السماء و کوّرت شمس النهار و أظلم العصران

و الأرض من بعد النبی کئیبهأسفا علیه کثیره الأحزان تمام الأشعار مرّت آنفا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:101

المصادر:

1. نور الأبصار: ص 53.

2. تفسیر القرآن الکریم و إعرابه و بیانه: ج 13 ص 295، علی ما فی الإحقاق، شطرا من صدره.

3. إحقاق الحق: 33 ص 74، عن تفسیر القرآن و نهایه الإیجاز.

4. نهایه الإیجاز للطهطاوی: ج 2 ص 245، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 435، عن أهل البیت علیهم السّلام.

6. أهل البیت علیهم السّلام: ص 164، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت یسیر.

7. المشیخه البغدادیه: ص 117، شطرا من صدر الحدیث، علی ما فی الإحقاق.

8. إحقاق الحق: ج 25 ص 525.

9. نور الأبصار: ص 53.

32
المتن:

فی مصائب الزهراء علیها السّلام ترثی أباها صلّی اللّه علیه و آله:

إذا اشتدّ شوقی زرت قبرک باکیاأنوح و أشکو ما أراک مجاوبی

و یا ساکن الغبراء غالبنی البکاءو ذکرک أنسانی جمیع المصائب

فإن کنت عن عینی فی التراب مغیّبافما کنت عن قلبی الحزین بغائب

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 159، عن وسیله النجاه.

2. وسیله النجاه: ص 231، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:102

33
المتن:

قالت علیها السّلام فی مصائب أبیها و قد تضمّنت أبیاتا و تمثّلت بها:

قد کنت لی جبلا ألوذ بظلّه فالیوم تسلمنی لا جرد ضاحی

قد کنت جار حمیّتی ما عشت لی و الیوم بعدک من یریش جناحی

و أغضّ من طرفی و أعلم أنه قد مات خیر فوارسی و سلاحی

حضرت منیّته فأسلمنی العزاو تمکّنت ریب المنون جواحی

نشر الغراب علی ریش جناحه فظلت بین سیوفه و رماح

إنی لأعجب من یروح و یغتدی و الموت بین بکوره و رواح

فالیوم أخضع للذلیل و أتّقی ذلّی و أدفع ظالمی بالراح

و إذا بکت قمریّه شجنا بهالیلا علی غصن بکیت صباحی

فاللّه صبّرنی علی ما حلّ بی مات النبی قد انطفی مصباحی

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 242.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 806 ح 9.

3. إحقاق الحق: ج 19 ص 162، عن أهل البیت علیهم السّلام.

4. أهل البیت علیهم السّلام: ص 162، علی ما فی الإحقاق.

5. إتحاف السائل: ص 103، شطرا منه.

6. إحقاق الحق: ج 25 ص 523، عن الإتحاف.

34
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی الزهراء علیها السّلام فی مصائبها:

و أنشدت الزهراء علیها السّلام بعد وفاه أبیها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:103 و قد رزینا به محضا خلیقته صافی الضرائب و الأعراق و النسب

و کنت بدرا و نورا یستضاء به علیک تنزل من ذی العزه الکتب

و کان جبریل روح القدس زائرنافغاب عنا و کل الخیر محتجب

فلیت قبلک کان الموت صادفنالما مضیت و حالت دونک الحجب

إنا رزینا بما لم یرز ذو شجنن من البریه لا عجم و لا عرب

ضاقت علی بلاد بعد ما رحبت و سیم «1» سبطاک خسفا فیه لی نصب

فأنت و اللّه خیر الخلق کلهم و أصدق الناس حیث الصدق و الکذب

فسوف نبکیک ما عشنا و ما بقیت منا العیون بتهمال لها سکب عمرو بن دینار، عن الباقر علیه السّلام: ما رؤیت فاطمه علیها السّلام ضاحکه قط منذ قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی قبضت.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 361.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 196 ح 37، عن المناقب.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 803 ح 5، عن المناقب.

35
المتن:

لما دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قالت فاطمه علیها السّلام ابنته فی رثائه:

اغبرّ آفاق السماء و کوّرت شمس النهار و أظلم العصران

فالأرض من بعد النبی کئیبهأسفا علیه کثیره الرجفان

فلیبکه شرق البلاد و غربهاو لتبکه مضرّ و کلّ یمان

و لیبکه الطود المعظّم جوّه و البیت ذو الأستار و الأرکان

یا خاتم الرسل المبارک ضوؤه صلّی علیک منزل القرآن

______________________________

(1) و سیم: کلّف و ألزم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:104

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 806 ح 10، عن عیون الأثر.

2. عیون الأثر: ج 2 ص 240، علی ما فی الإحقاق.

3. مودّه القربی: ص 103، علی ما فی العوالم.

4. السیره النبویه: ج 3 ص 464، علی ما فی العوالم.

5. أهل البیت علیهم السّلام: ص 164، علی ما فی العوالم.

6. نور الأبصار: ص 53، علی ما فی العوالم.

7. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 80، علی ما فی العوالم.

8. إحقاق الحق: ج 10 ص 534، علی ما فی العوالم.

9. إحقاق الحق: ج 25 ص 520، عن أحسن القصص.

10. أحسن القصص: ج 5 ص 59، عن أحسن القصص.

11. المشیخه البغدادیه (مخطوط): ج 25 ص 524.

12. إحقاق الحق: ج 33 ص 374، عن أخبار النساء.

13. أخبار النساء: ص 182، بزیاده فی صدرها، علی ما فی الإحقاق.

14. منح المدح لابن سید الناس: ص 385، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

15. إحقاق الحق: ج 2 ص 340، عن عیون الأثر.

16. عیون الأثر: ج 2 ص 340، علی ما فی الإحقاق.

17. إتحاف السائل: ص 103، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

18. المشیخه البغدادیه: ص 117، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

36
المتن:

عن علی بن الحسین علیه السّلام:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام کانت تختلف بین الیومین و الثلاثه إلی قبور الشهداء بأحد، فتصلّی هناک و تدعو و تبکی حتی ماتت علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:105

المصادر:

1. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 487 ح 899، عن شفاء الغرام.

2. شفاء الغرام: ج 2 ص 350، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 438، عن شفاء الغرام.

4. أهل البیت علیهم السّلام لتوفیق أبی علم: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی شفاء الغرام: روی جعفر بن محمد الصادق، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام.

37
المتن:

عن علی علیه السّلام، قال:

غسّلت النبی صلّی اللّه علیه و آله فی قمیصه، فکانت فاطمه علیها السّلام تقول: أرنی القمیص. فإذا شمّته غشی علیها؛ فلما رأیت ذلک غیّبته.

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 77.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 636، عن مقتل الحسین علیه السّلام.

3. أهل البیت علیهم السّلام لتوفیق أبی علم: ص 166، علی ما فی الإحقاق.

4. شرعه المصائب لقاسم علی الهندی الکربلائی: فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

الأسانید:

فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: أخبرنی سعد بن عبد اللّه الهمدانی فیما کتب إلیّ من همدان، أخبرنی سلیمان بن إبراهیم فیما کتب إلیّ من أصفهان سنه ثمان و ثمانین و أربعمائه، أخبرنا أحمد بن موسی بن مردویه فیما أذن لی، قال: حدّثت عن جعفر بن محمد بن مروان، أخبرنا أبی، أخبرنا سعید بن محمد الجرمی، أخبرنا عمرو بن ثابت، عن أبیه، عن جده، عن علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:106

38
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، یقول:

تظهر زنادقه سنه ثمانیه و عشرین و مائه، و ذلک لأنی نظرت فی مصحف فاطمه علیها السّلام.

قال: فقلت: و ما مصحف فاطمه علیها السّلام؟ فقال: إن اللّه تبارک و تعالی لما قبض نبیه صلّی اللّه علیه و آله، دخل علی فاطمه علیها السّلام من الحزن ما لا یعلمه إلا اللّه عز و جل ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 8 ح 68، عن بصائر الدرجات.

2. بصائر الدرجات: ص 157 ح 18.

3. الکافی: ج 1 ص 240 ح 2.

الأسانید:

1. عن بصائر الدرجات: أحمد بن محمد، عن عمر بن عبد العزیز، عن حمّاد بن عثمان، قال: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول.

2. فی الکافی: عن عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن عمر بن عبد العزیز، عن حمّاد بن عثمان، قال.

39
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

إن فاطمه علیها السّلام مکثت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما، و کان دخلها حزن شدید علی أبیها، و کان جبرئیل یأتیها فیحسن عزاءها علی أبیها و یطیب نفسها و یخبرها عن أبیها و مکانه و یخبرها بما یکون بعدها فی ذریتها، و کان علی علیه السّلام یکتب ذلک؛ فهذا مصحف فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:107

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 545 ح 263، عن الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 241 ح 5، بزیاده فیه.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 79 ح 67، عن الکافی و البصائر.

4. بصائر الدرجات: ص 156 ح 6، بزیاده فیه.

5. الکافی: ج 1 ص 458 ح 1، بزیاده فیه.

6. مستدرک الوسائل: ج 1 ص 72، عن الکافی.

7. منهاج البراعه: ج 13 ص 10، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن ابن محبوب، عن ابن رئاب، عن أبی عبیده، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

40
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

إن اللّه لما قبض نبیه صلّی اللّه علیه و آله، دخل علی فاطمه علیها السّلام من وفاته من الحزن ما لا یعلمه إلا اللّه عز و جل، فأرسل إلیها ملکا یسلّی غمّها و یحدّثها. فشکت ذلک إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام فقال لها: إذا أحسست بذلک و سمعت الصوت قولی لی. فأعلمته ذلک، و جعل أمیر المؤمنین علیه السّلام یکتب کل ما سمع، حتی أثبت من ذلک مصحفا.

قال: ثم قال: أما إنه لیس فیه شی ء من الحلال و الحرام، و لکن فیه علم ما یکون.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 545 ح 62، عن الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 240 ح 2.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:108

الأسانید:

فی الکافی: العده، عن أحمد بن محمد، عن عمر بن عبد العزیز، عن حماد بن عثمان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

41
المتن:

عن أنس بن مالک، قال:

قالت فاطمه علیها السّلام: یا أنس! کیف طابت أنفسکم أن تحثوا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله التراب؟ ثم قالت: وا أبتاه، من ربه ما أدناه؛ وا أبتاه، إلی جبرئیل ننعاه؛ وا أبتاه، أجاب ربّا دعاه؛ وا أبتاه، من جنه الفردوس مأواه.

قال أنس: ثم بکت فاطمه علیها السّلام، و قال ثابت: لما حدّث به أنس بکی، و قال حمّاد: لما حدّث به ثابت بکی، و هکذا قال کل واحد من الرواه: لما حدّث به شیخنا بکی، بل لا یمرّ هذا الحدیث بمؤمن إلا بکی.

المصادر:

1. العجاله فی الأحادیث المسلسله: ص 102، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 370.

الأسانید:

فی العجاله: أخبرنا به الشیخ عمر حمدان، و الشیخ محمد عبد الباقی- و لما رویاه بکیا-، کلاهما عن السید علی بن ظاهر الوتری، عن عبد الغنی الدهلوی، و زاد محمد عبد الباقی، عن صالح بن عبد اللّه السناری، عن السید محمد بن خلیل القاوقجی، و هما عن محمد عابد السندی، عن السید عبد الرزاق، عن الشیخ محمد بن علاء الدین المزجاجی، عن السید یحیی بن سلیمان مقبول الأهدل، عن السید أبی بکر البطاح الأهدل، عن السید یوسف البطاح الأهدل، عن السید طاهر بن حسین الأهدل، عن الحافظ عبد الرحمن بن علی الدیبع الشیبانی، عن زین الدین الشرجی، عن نفیس الدین

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:109

سلیمان بن إبراهیم العلوی، عن أبیه، عن الشیخ أبی الحسن علی بن هبه اللّه الشافعی المصری، عن الحافظ أبی طاهر أحمد بن محمد السلفی، أنا أبو الفتح إیزدیار بن مسعود بن إسحاق الغزنوی، أنا أبو الحسن علی بن محمد الدینوری، أنا القاضی أبو الحسن محمد بن علی بن محمد بن محمد، أنا أبو بکر محمد بن عدی بن زحر المنقری، أنا أحمد بن صالح بن عبید اللّه الصیدلانی، أنا أبو یحیی جعفر بن هشام، أنا عارم هو محمد بن الفضل بن النعمان السدوسی، أنا حمّاد بن زید، عن ثابت البنانی، عن أنس بن مالک.

42
المتن:

قال الملطاوی فی ذکر فاطمه الزهراء علیها السّلام:

... أما السیده الزهراء علیها السّلام، و هی أحبّ بناته إلیه صلّی اللّه علیه و آله، فقالت راضیه مرضیه فیما رواه البخاری: یا أبتاه، أجاب ربّا دعاه؛ یا أبتاه، من جنه الفردوس مأواه؛ یا أبتاه إلی جبرئیل ننعاه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 372.

2. رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی القرآن الکریم: ص 17.

43
المتن:

قال ابن عبد ربه الأندلسی:

... وقفت فاطمه علیها السّلام علی قبر أبیها صلّی اللّه علیه و آله فقالت:

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو غاب مذ غبت عنّا الوحی و الکتب

فلیت قبلک کان الموت صادفنالما نعیت و حالت دونک الکثب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:110

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 373، عن طبائع النساء.

2. طبائع النساء لابن عبد ربه الأندلسی: ص 181، علی ما فی الإحقاق.

44
المتن:

عن أنس بن مالک، أن فاطمه علیها السّلام قالت:

یا أنس! کیف طابت أنفسکم أن تحثوا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله التراب، و قالت: یا أبتاه، من ربه ما أدناه؛ وا أبتاه، جنه الفردوس مأواه؛ وا أبتاه، إلی جبریل ننعاه؛ وا أبتاه، أجاب ربّا دعاه.

قال حمّاد: حین حدّث ثابت بکی، و قال ثابت: حین حدّث به أنس بکی.

المصادر:

1. سنن الدارمی: ج 1 ص 40، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 427، عن سنن الدارمی.

الأسانید:

فی سنن الدارمی: أخبرنا أبو النعمان، ثنا حمّاد بن یزید، عن ثابت، عن أنس بن مالک.

45
المتن:

روی عن معاذ أنه ورد نصف اللیل. فلما کان قریبا من المدینه إذا هو بعجوز معها غنیمات لها. فلما سمعته یبکی و یذکر محمدا صلّی اللّه علیه و آله قالت: یا عبد اللّه، أما محمد صلّی اللّه علیه و آله فلم أره، و لکن رأیت ابنته فاطمه علیها السّلام تبکی و تقول: یا أبتاه، إلی جبریل ننعاه؛ انقطعت عنا أخبار

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:111

السماء؛ یا أبتاه، لا ینزل الوحی إلینا من عند اللّه أبدا. و رأیت علیا علیه السّلام و یقول: یا رسول اللّه.

و رأیت الحسن و الحسین علیهما السّلام یبکیان و یقولان: وا جداه، وا جداه.

المصادر:

1. المنتقی للذهبی: ص 178، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 427، عن المنتقی.

46
المتن:

قال زینی دحلان:

و من جمله ما ینسب «1» إلی فاطمه علیها السّلام فی رثاء أبیها:

نفسی علی زفراتها محبوسهیا لیتها خرجت مع الزفرات

لا خیر بعدک فی الحیاه و إنماأبکی مخافه أن تطول حیاتی

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 435، عن السیره النبویه.

2. السیره النبویه لدحلان: ج 3 ص 364، علی ما فی الإحقاق.

47
المتن:

قال السید علی الهمدانی فی مصائبها علیها السّلام:

ثم رجعت فاطمه علیها السّلام إلی بیتها و اجتمعت النساء، فقالت: إنا للّه و إنا إلیه راجعون؛ انقطع عنا خبر السماء، ثم قالت فی مرثیه النبی صلّی اللّه علیه و آله، فذکر الأبیات المتقدمه.

______________________________

(1) هذه الأبیات، نسبتها إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام فی رثاء فاطمه علیها السّلام مشهوره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:112

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 435، عن مودّه القربی.

2. مودّه القربی: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

48
المتن:

قال البلاذری:

روی الواقدی بإسناد له أن فاطمه کانت تطوف حین مرض النبی صلّی اللّه علیه و آله علی أزواجه فتقول: إنه یشقّ علی النبی صلّی اللّه علیه و آله أن یطوف علیکنّ، فقلن هو فی حلّ.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 437، عن أنساب الأشراف.

2. أنساب الأشراف: ص 414، علی ما فی الإحقاق.

3. الطبقات الکبری لابن سعد: ج 8 ص 168، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی الطبقات: أخبرنا محمد بن عمر، حدثنی إبراهیم بن سعد، عن أبیه، قال.

49
المتن:

عن عائشه، قالت:

یا عفوه، افتحی لخادم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقالت: ففتحت الباب. فقال معاذ: یا عائشه، کیف رأیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند شده وجعه؟ قالت: أما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فلم أقدر الثبات عنده، و لکن هذه ابنته فاطمه علیها السّلام فاسألها، فإنها لم تزل إلی جانبه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:113

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 437، عن الإصابه و المنتقی.

2. الإصابه: ج 4 ص 360، علی ما فی الإحقاق.

3. المنتقی: ص 178، علی ما فی الإحقاق.

50
المتن:

عن أنس: أن فاطمه علیها السّلام بکت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقالت: یا أبتاه، من ربه ما أدناه؛ یا أبتاه، إلی جبرئیل أنعاه؛ یا أبتاه، جنه الفردوس مأواه.

و عن أنس، قال: لما تغشی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الکرب، کان رأسه فی حجر فاطمه علیها السّلام، فقالت فاطمه علیها السّلام: وا کرباه لکربک الیوم یا أبتاه. فرفع رأسه صلّی اللّه علیه و آله و قال: لا کرب علی أبیک بعد الیوم یا فاطمه.

فلما توفّی قالت فاطمه علیها السّلام: وا أبتاه، أجاب ربّا دعاه؛ وا أبتاه، من ربه ما أدناه؛ وا ابتاه، إلی جنه الفردوس مأواه؛ وا أبتاه، إلی جبرئیل انعاه.

قال أنس: فلما دفنّاه مررت بمنزل فاطمه علیها السّلام، فقالت: یا أنس! أطابت أنفسکم أن تحثوا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله التراب.

المصادر:

الإحسان بترتیب صحیح ابن حبّان: ج 8 ص 214.

الأسانید:

فی الإحسان:

أخبرنا أحمد بن الحسن بن عبد الجبار الصوفی، حدثنا عبد اللّه بن الرومی، حدثنا عبد الرزاق، أخبرنا معمر، عن ثابت، عن أنس.

2. فی الإحسان: أخبرنا عمران بن موسی بن مجاشع، حدثنا إسماعیل بن یونس، حدثنا حمّاد بن زید، عن ثابت، عن أنس، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:114

51
المتن:

قال محمد بن الفتّال فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... روی أن فاطمه علیها السّلام لا زالت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله معصّبه الرأس، ناحله الجسم، منهدّه الرکن من المصیبه بموت النبی صلّی اللّه علیه و آله، و هی مهمومه مغمومه محزونه مکروبه کئیبه حزینه، باکیه العین محترقه القلب، یغشی علیها ساعه بعد ساعه فی کل ساعه و حین.

تذکّره و تذکّر الساعات التی کان یدخل فیها علیها فیعظّم حزنها، و تنظر مره إلی الحسن علیه السّلام و مره إلی الحسین علیه السّلام- و هما بین یدیها- فتقول: أین أبوکما الذی کان یکرمکما و یحملکما مره بعد مره؟ أین أبوکما الذی کان أشدّ الناس شفقّه علیکما، فلا یدعکما تمشیان علی الأرض؟ فإنا للّه و إنا إلیه راجعون؛ فقد و اللّه جدکما و حبیب قلبی، و لا أراه یفتح هذا الباب أبدا، و لا یحملکما علی عاتقه کما لم یزل یفعل بکما، ثم مرضت مرضا شدیدا، و مکثت أربعین لیله فی مرضها إلی أن توفّیت علیها السّلام.

المصادر:

1. روضه الواعظین: ج 1 ص 150.

2. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 341، عن روضه الواعظین.

52
المتن:

قال اللواسانی النجفی فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... و قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله و لها علیها السّلام من العمر ثمانی عشره سنه، و عاشت بعد أبیها علی أشهر الروایات خمسه و سبعین یوما، و قیل: خمسه و أربعین یوما، و قیل: ثلاثه أشهر؛ مظلومه علیله، باکیه العین، ناحله الجسم، منهدّه الرکن، یغشی علیها ساعه بعد ساعه، و کانت إقامتها فی بیت أمیر المؤمنین علیه السّلام بما یقرب من تسع سنین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:115

المصادر:

الدروس البهیه للحسینی اللواسانی: ص 22.

53
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی ذکر الزهراء علیها السّلام:

روی أنها ما زالت بعد أبیها معصّبه الرأس، ناحله الجسم، منهدّه الرکن، باکیه العین، محترقه القلب، یغشی علیها ساعه بعد ساعه، و تقول لولدیها: أین أبوکما الذی کان یکرمکما و یحملکما مره بعد مره؟ أین أبوکما الذی کان أشدّ الناس شفقّه علیکما؛ فلا یدعکما تمشیان علی الأرض؟ و لا أراه یفتح هذا الباب أبدا و لا یحملکما علی عاتقه کما لم یزل یفعل بکما.

ثم مرضت و مکثت أربعین لیله، ثم دعت أم أیمن و أسماء بنت عمیس و علیا علیه السّلام، و أوصت إلی علی علیه السّلام بثلاث؛ أن یتزوّج بابنه أختها أمامه لحبّها أولادها، و أن یتّخذ نعشا کانها کانت رأت الملائکه تصوّروا صورته و وصفته له، و أن لا یشهد أحد جنازتها ممن ظلمها، و أن لا یترک أن یصلّی علیها أحد منهم.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 362.

2. أعیان الشیعه: ج 2 ص 310، عن المناقب، شطرا منه.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 181 ح 16، عن المناقب.

54
المتن:

عن الصادق علیه السّلام، قال:

عاشت فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما، لم تر کاشره و لا ضاحکه،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:116

تأتی قبور الشهداء فی کل جمعه مرتین، الإثنین و الخمیس فتقول: هاهنا کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هاهنا کان المشرکون.

و فی روایه أبان: عمن أخبره، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام: أنها کانت تصلّی هناک و تدعو حتی ماتت.

المصادر:

1. الکافی: ج 3 ص 228 ح 3.

2. أعیان الشیعه: ج 2 ص 309، عن الکافی.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 195 ح 24، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی: العده، عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن النضر عن هشام بن سالم، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

55
المتن:

عن الباقر علیه السّلام، قال:

ما رؤیت فاطمه علیها السّلام ضاحکه قطّ منذ قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی قبضت.

و روی أبو نعیم فی حلیه الأولیاء بسنده، عن أبی جعفر- هو الباقر علیه السّلام-، قال:

و ما رؤیت فاطمه علیها السّلام ضاحکه بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلا یوما افترت بطرف نابها. «1»

المصادر:

1. أعیان الشیعه: ج 2 ص 310.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 341، شطرا من صدره.

3. حلیه الأولیاء، علی ما فی أعیان الشیعه، شطرا من ذیله.

______________________________

(1) هکذا فی المصدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:117

56
المتن:

قال أبو السعود القطیفی فی ظلامه الزهراء علیها السّلام فی غیر الإمامه و فدک:

و مما یرشدک إلی ظلمها علیها السّلام فی غیر مسألتی فدک و الإمامه و هما المسألتان اللتان؛ جاهرت بهما فی حدیثها مع الأول و الثانی، و فی خطبتها المعروفه، قول علی علیه السّلام حین دفنها:

و ستنبئک ابنتک بتضافر أمتک علی هضمها؛ فاحفها السؤال و استخبرها الحال؛ فکم من غلیل معتلج فی صدرها، لم تجد إلی بثّه سبیلا ....

و نحن نعلم أنها بثّت أمری فدک و الخلافه، فتحصل من هذا أن هناک الکثیر من الأمور التی لم تبثّها، مما لا یتعلق بفدک و الإمامه.

و بهذا یردّ علی کل ما تخرص به المتخرّصون حین یقولون: لما ذا طالبت بفدک و الإمامه؟

و بهذا یردّ علی کل ما تخرص به المتخرّصون حین یقولون: لما ذا طالبت بفدک و الخلافه و لم تطالب بغیر ذلک، سیّما ضربها و إهانتها؟ و لما ذا تعرّضت لاستثاره الناس و استنهاضهم بخطبتها علیها السّلام فی المسجد، و فی جولاتها علی بیوت الأنصار أربعین یوما، و لم تستثرهم بمظلومیتها الشخصیه؟

و إثبات کل ذلک إنما یکون ببرکه هذا التمازج العقیدی التاریخی، الذی عبّر عنه هذا المخلّط بالخلط، جاعلا إیاه واحدا من مؤاخذاته علی سماحه العلامه السید مرتضی العاملی، موحیا فی ذلک بعدم ارتباط الأحداث التاریخیه بالعقیده و الشرع، و عدم إمکان الاستفاده منها من قبل الباحثین لتصحیح أو تأیید الکثیر من الأفکار و المعتقدات الدینیه، مع کمال

ارتباط هذه الأحداث بالمعصومین علیهم السّلام قولا و فعلا و تقریرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:118

و بعد کل هذا نراه یقول (ص 32):

أ لیس من الأجدی أن تبقی مسائل الاعتقاد و مبدأ الإمامه فوق النقاش التاریخی ...،

و لا نقحمها فی أحداث تاریخیه هی موضع نقاش ...؟

إننا لا نری وجه الربط بین هذه الحادثه التاریخیه و بین قضیه الإمامه و مسائل الاعتقاد ....

بصّر اللّه کاتبنا الأجل بوجه الربط بین المسألتین، و أراه عیوبه المانعه له عن إدراک ذلک، و جنّبه عمی القلوب قبل عمی الأبصار.

المصادر:

جاء الحق: ص 34.

57
المتن:

قال الجزائری:

إن ما جری علی الصدیقه الشهیده الزهراء علیها السّلام من أنواع الظلامات و أقسام الجنایات من قبل الأعداء و الطغاه- علیهم اللعنه-، لا یحصی کثره و لا یحدّ تنوعا و لا یعدّ تکرارا.

و ما وصل إلینا من شرح ما وقع علیها علیها السّلام من تلک الأمور المؤلمه و المطالب المؤسفه و الجنایات البشعه و المظالم الشرسه، إنما هو شی ء یسیر و نزر قلیل بالنسبه إلی الحقیقه و الواقع.

لأن السلطه الأمویه- علیهم اللعنه- و من یحذو حذوهم و یسیر فی سیرهم کانت تمنع منعا شدیدا من نشر و بثّ و ثبت تلک الظلامات و شرح ما وقع علی الصدیقه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:119

الشهیده الزهراء علیها السّلام، من أنواع الجور و الظلم و الجنایات؛ بل کانت السلطه الأمویه- علیهم اللعنه- تزرع بذر التشکیک و التردید فی وقوع تلک الظلامات، و تستبعد تحققها و تسعی لإنکارها و جحودها، خوفا من الافتضاح و سترا علی التقمّص و الاغتصاب و تخلّصا من تبعات هذا الاعتراف.

و قال اللّه تبارک و تعالی: «وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ» «1»، و قال عزّ من قائل:

«إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ» «2»، و قال عز و جل: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ» «3».

و نستغفر اللّه تبارک و تعالی و نستمیح ساحه مولاتنا الصدیقه الزهراء علیها السّلام عذرا من نقل بعض ما جری من أنواع الظلم و الجور و العدوان، و کذلک شرح انتهاک حرمتها الإلهیه المقدسه المعصومه الطاهره، حال حیاتها علیها السّلام و بعد استشهادها من قبل الظلمه و الأعداء علیهم اللعنه.

و نستغفره عز و جل- ثانیا- نستمیحها علیها

السّلام مره أخری عفوا من درج الألفاظ النابیه التی تجاسر علیها علیها السّلام بها الأعداء- علیهم اللعنه-، و من نقل تلک الکلمات و الجملات فی کتابنا هذا.

و إنما ذکرنا ما جری علیها علیها السّلام من أنواع الظلامات و أشرنا إلی ما وقع علیها من انواع الجنایات، کما جاء ذلک فی کتب السیره و المصادر التاریخیه من دون تغییر أو تصرف أو تبدیل من قبلنا فی نقلها.

و لا یدّعی مؤلف هذا التألیف بأنه ذکر جمیع الأحادیث و الأخبار فی الأبواب المناسبه لها و تحت العناوین التی تلیقها.

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 54.

(2) سوره الفجر: الآیه 14.

(3) سوره التوبه: الآیه 32.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:120

و یعترف بدایه بأنه قد لم یذکر بعض الأخبار و الأحادیث المناسبه لموضوع هذا التألیف فی أبوابها غفله و سهوا و خطاء منه، إذ الإنسان محل الخطأ و السهو و النسیان و العصمه مخصوصه بأهلها؛ علیهم صلوات الرحمن.

المصادر:

جزاء أعداء الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ج 2 ص 9.

58
المتن:

عن جابر بن عبد اللّه:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی قبض فیه لفاطمه علیها السّلام: یا بنیّه، بأبی أنت و أمی، أرسلی إلی بعلک فادعیه لی. فقالت فاطمه علیها السّلام للحسن علیه السّلام: انطلق إلی أبیک فقل له: إن جدی یدعوک. فانطلق إلیه الحسن علیه السّلام فدعاه، فأقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام حتی دخل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام عنده و هی تقول: وا کرباه لکربک یا أبتاه. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

لا کرب علی أبیک بعد الیوم یا فاطمه، إن النبی صلّی اللّه علیه و آله لا یشقّ علیه الجیب و لا یخمش علیه الوجه و لا یدعی علیه بالویل، و لکن قولی کما قال أبوک علی إبراهیم: تدمع العین و قد یوجع القلب و لا نقول ما یسخط الرب، و إنا بک یا إبراهیم لمحزونون؛ و لو عاش إبراهیم لکان نبیا.

ثم قال: یا علی ادن منی، فدنا منه فقال: ادخل أذنک فی فمی، ففعل فقال: یا أخی، أ لم تسمع قول اللّه عز و جل فی کتابه: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ»؟ «1» قال: بلی یا رسول اللّه. قال: هم أنت و شیعتک؛ تجیئون غرّا محجّلین شباعا مرویّین.

______________________________

(1) سوره البیّنه: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:121

أ لم تسمع قول اللّه عز و جل فی کتابه: «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکِینَ فِی نارِ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها أُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّهِ»؟ «1» قال: بلی یا رسول اللّه. قال: هم أعداؤک

و شیعتهم؛ یجیؤون یوم القیامه مسودّه وجوههم ظماء مظمئین أشقیاء معذّبین، کفّارا منافقین؛ ذاک لک و لشیعتک، و هذا لعدوک و شیعتهم.

المصادر:

1. کنز الفوائد: ص 400، علی ما فی البحار.

2. بحار الأنوار: ج 24 ص 264 ح 22، عن کنز الفوائد.

59
المتن:

فی باب الزیارات الجامعه، فی زیاره الحسین علیه السّلام، الزیاره السابعه:

... اللهم و صلّ علی الطاهره البتول الزهراء، ابنه الرسول، أم الأئمه الهادین، سیده نساء العالمین، وارثه خیر الأنبیاء و قرینه خیر الأوصیاء، القادمه علیک متألّمه من مصابها بأبیها، متظلّمه مما حلّ بها من غاصبیها، ساخطه علی أمه لم ترع حقک فی نصرتها بدلیل دفنها لیلا فی حفرتها، المغتصبه حقها، و المغصّصه بریقها؛ صلاه لا غایه لأمدها، و لا نهایه لمددها، و لا انقضاء لعددها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 180، عن مصباح الزائر.

2. مصباح الزائر: ص 246.

______________________________

(1) سوره البینه: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:122

60
المتن:

قال المفید فی ذکر دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... و لم یحضر دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أکثر الناس لما جری بین المهاجرین و الأنصار من التشاجر فی أمر الخلافه، و فات أکثرهم الصلاه علیه لذلک.

و أصبحت فاطمه علیها السّلام تنادی: وا سوء صباحاه. فسمعها أبو بکر و قال لها: إن صباحک لصباح سوء.

المصادر:

الإرشاد للمفید: ص 189.

61
المتن:

عن الشهید الثانی:

إن فاطمه علیها السّلام ناحت علی أبیها و أنه صلّی اللّه علیه و آله أمر بالنوح علی حمزه.

و منه: عن النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه قال: من عظمت عنده مصیبته فلیذکر مصیبته صلّی اللّه علیه و آله فإنها ستهوّن علیه.

و منه: عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنه قال فی مرض موته: أیها الناس، أیّما عبد من أمتی أصیب بمصیبه من بعدی فلیتعزّ بمصیبته بی عن المصیبه التی تصیبه بعدی، فإن أحدا من أمتی لن یصاب بمصیبه بعدی أشدّ علیه من مصیبتی.

المصادر:

1. مسکّن الفؤاد: ص 69، 77.

2. بحار الأنوار: ج 79 ص 84 ح 26، عن مسکّن الفؤاد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:123

62
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، بات آل محمد علیهم السّلام بلیله أطول لیله؛ ظنّوا أنه لا سماء تظلّهم و لا أرض تقلّهم مخافه، لأن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله وتر الأقربین و الأبعدین فی اللّه.

فبینا هم کذلک إذ أتاهم آت لا یرونه و یسمعون کلامه، فقال: السلام علیکم یا أهل البیت و رحمه اللّه و برکاته، فی اللّه عزاء من کل مصیبه و نجاه من کل هلکه و درک لما فات؛ إن اللّه اختارکم و فضّلکم و طهّرکم، و جعلکم أهل بیت نبیه صلّی اللّه علیه و آله، و استودعکم علمه، و أورثکم کتابه، و جعلکم تابوت علمه و عصا عزّه، و ضرب لکم مثلا من نوره، و عصمکم من الزلل، و آمنکم من الفتن. فاعتزّوا بعزّ اللّه، فإن اللّه لم ینزع منکم رحمه و لن یدیل منکم عدوه.

فأنتم أهل اللّه الذین بکم تمّت النعمه، و اجتمعت الرحمه، و ایتلفت الکلمه. فأنتم أولیاء اللّه؛ من تولّاکم نجی، و من ظلمکم حقکم یزهق. مودّتکم من اللّه فی کتابه واجبه علی عباده المؤمنین، و اللّه علی نصرکم إذا یشاء قدیر. فاصبروا لعواقب الأمور، فإنها إلی اللّه تصیر.

قد قبلکم اللّه من نبیه صلّی اللّه علیه و آله ودیعه و استودعکم أولیاءه المؤمنین فی الأرض، فمن أدّی أمانته أدّاه اللّه صدقه. فأنتم الأمانه المستودعه، و المودّه الواجبه، و لکم الطاعه المفترضه، و بکم تمّت النعمه.

و قد قبض اللّه نبیه- صلوات اللّه علیه و آله

و رحمه اللّه و برکاته- و قد أکمل اللّه به الدین، و بیّن لکم سبیل المخرج؛ فلم یترک لجاهل حجه. فمن تجاهل أو جهل أو أنکر أو نسی أو تناسی فعلی اللّه حسابه، و اللّه من وراء حوائجکم. فاستعینوا باللّه علی من ظلمکم، و اسألوا اللّه حوائجکم، و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.

فسأله یحیی بن أبی القاسم فقال: جعلت فداک، ممن أتاهم التعزیه؟ فقال: من اللّه عز و جل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:124

المصادر:

نوادر علی بن أسباط: ص 121.

الأسانید:

فی نوادر علی بن أسباط: روایه هارون بن موسی، عن أبی العباس أحمد بن محمد بن سعید الهمدانی،

الشیخ أیّده اللّه، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد بن سعید الهمدانی، قال:

أخبرنا علی بن حسن بن فضّال، قال: حدثنا علی بن أسباط، قال: أخبرنا یعقوب بن سالم الأحمر، عن رجل، عن أبی جعفر علیه السّلام.

63
المتن:

قال البیاضی فی وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی علی علیه السّلام:

و بالإسناد إلی أبی الحسن علیه السّلام، قلت: أ لا تذکر ما فی الوصیه؟ قال: ذلک سرّ اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله. قلت: أ کان فیها خلاف القوم علی علی علیه السّلام؟ قال: نعم، حرفا حرفا؛ و اللّه و اللّه لقد قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی و فاطمه علیهما السّلام: فهمتما ما شرط ربکما و کتب لکما؟ قالا: قبلنا و صبرنا علی ما ساءنا.

المصادر:

الصراط المستقیم: ج 2 ص 92.

64
المتن:

قال المهاجر:

بدأت مصیبه الزهراء علی والدها فی أعقاب وفاته؛ کانت تأخذ قمیص أبیها النبی صلّی اللّه علیه و آله

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:125

من أمیر المؤمنین علیه السّلام و تظلّ تشمّه حتی تقع علی الأرض مغمیّا علیها، و لما غیّبه الإمام عنها أخذت تذهب إلی القبر- قبر والدها- فتأخذ ترابه و تشمّه و تقول:

ما ذا علی من شمّ تربه أحمدأن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا

صبّت علیّ مصائب لو أنهاصبّت علی الأیام صرن لیالیا منعوها من البکاء، فصارت تذهب إلی تحت شجره تستظلّ بها و تبکی بحمدوا إلی الشجره فقطعوها، و بنی لها الإمام بیتا أسماه «بیت الأحزان»، و إلیه یشیر الإمام الحجه علیه السّلام بقوله:

أ ترانی اتّخذت لا و علاهابعد بیت الأحزان بیت سرور

المصادر:

1. اعلموا أنی فاطمه: ج 10 ص 668.

2. اعلموا أنی فاطمه: ج 9 ص 13، بتفاوت یسیر.

65
المتن:

قال المهاجر فی طلبها علیها السّلام الأذان من بلال:

ظلّ الألم ینتاب الزهراء علیها السّلام ساعه بعد ساعه، ثم یغشی علیها من الألم. فطلبت من بلال أن یؤذّن حتی تتذکّر أیام أبیها الرسول صلّی اللّه علیه و آله، و کان بلال قد قطع الأذان فتره طویله و لکنه و بإلحاح منها عاد فأذّن.

التفتت الزهراء علیها السّلام إلی فضه- جاریتها- و قالت لها: فضه، ما دام بلال یؤذّن قرّبی فراشی من الباب حتی أسمع صوت بلال جیدا؛ طلبت من فضه ذلک لأنها لم تکن تقوّی علی حمل الفراش ذلک؛ أن ضلعا من أضلاعها قد کسر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:126

فلما بدأ بلال بالأذان و قال: اللّه اکبر، حنّت فاطمه علیها السّلام و أنّت، و لما وصل فی قوله:

أشهد أن محمدا رسول اللّه، صاحت: أبی یا رسول اللّه! اسمک علی المنائر جسمک فی المقابر، یا والدی. ثم وقعت علی الأرض مغشیا علیها. رکض الحسنان و قالا: یا بلال! اقطع الأذان، لقد أغمی علی أمّنا.

المصادر:

1. اعلموا أنی فاطمه: ج 10 ص 669.

2. اعلموا أنی فاطمه: ج 9 ص 13، بنقیصه فیها.

66
المتن:

قال الشیخ سالم الدرمکی حکایه عن قول الزهراء علیها السّلام فی مصائبها:

نحول جسمی لا ینفکّ عنی و قد صار البکاء شغلی و فنّی

و قلبی فیه نیران و وجدو همّی صار ممزوجا بحزنی

یطیب لی البکاء فی کل وقت و أسعف فی الرزایا من سعفنی

کفانی موت خیر الخلق طرّابأن النفس فی السلوان أشنی

أخذتم نحلتی ظلما و إرثی و حلتم دون ما ربی رزقنی

و سبّ البضعه الزهراء لماأتت زفرا و قالت: ما نصفنی

أما فی هل أتی وفیت نذری فیا ویل لملعون غصبنی

سلوا عمّ و طه إن شککتم سلوا یاسین ما ربی رزقنی

فقال الرجس: ما نرضی بهذاو لا ذا القول فی ذا الیوم یغنی

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 90.

2. المنتخب للطریحی: ص 166.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:127

67
المتن:

قال الشیخ صالح الکوّاز فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

تهیم بتیهاء الضلال کأنماأمنت الفنا لو قد ضمنت إلهنا ضمنا ...

و مخدومه الأملاک سیده النساسلیله خیر الخلق و الدره الحسنی

أتاحت لها کفّ العدی غصص الردی و دافت لها سمّا من الحقد و الشحنا

بضرب و ضغط و اغتصاب و ذلّهو کان حماها العزّ و الأمن و الحصنا

علی دارها داروا بجزل لحرقهاو کانت بها الأملاک تلتمس الإذنا

و فی بعلها الهادی استحلّوا محرّماکما حرّموها نحله المصطفی ضغنا

تعاوت لشبلیها کلاب تهرّ فی و جارها فاستشعر الهون و الوهنا

و ما برحت من بعد حامی ذمارهامعصّبه رأسا و منهدّه رکنا

علیله جسم للنحول ملازم لفرط الضنی حتی حکی قلبها المضنی

إذا ذکرت حالاتها فی حیاتهاتؤجّج نار الفقد فی قلبها حزنا

فتبکیه و الحیطان تبکی لصوتهافما بقعه إلا و عبرتها سخنا

إلی أن أرادت روحها العالم الذی بدت منه و اشتاقت لموردها الأسنی

ففارقت الدنیا کراهه لبثّهاو رافقت الأخری و نعمتها الحسنی

فناح لها المحراب إذ غاب نوره بفقدانها و استبدل الطخیه الدجنا

و عین اللیالی أقرح الدمع جفنهاعلی أنها تحیّأ بأذکارها و هنا

و بشر النهار أنهار طود ضیاؤه و عاد سرارا وجهه النیّر الأسنی

و شمس النهار اسودّ بالکسف وجههاو جلّل بدر التم خسف به اکتنّا

فیا غبنه الدنیا لغیبه فاطم فصفقتها من بعد صفقتها غبنا

لیبکی علیها بالعفاف صلاتهاو حسن صلاه بالظلام إذا جنّا

لتبکی المعالی الزهر إذ غاب نورهابغیبه زهر الکون عن ذلک المغنی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:128 فمن ذا یعزّی المصطفی فهو واجدلبضعته وجدا به یقرع السنّا

و من ذا یعزّی المرتضی بقرینه لقد کسرت من رس شوکته قرنا

و من ذا یعزّی الأحسنین بفادح نفی عن حسان

المکرمات أسی حسنا

و من ذا یعزّی ربه الحزن زینبافما برحت من بعدها ثاکلا حزنا

فیا غیره اللّه اغصبی من مصیبهأصابت لدانی قاب قوسین أو أدنی

ببضعته الزهراء التی لم یزل بهایشید ثناء طبّق الإنس و الجنّا

أ تقضی برغم الدین مظلومه و لم تنل فی سوی اللیل البهیم لها دفنا

و یسرّ من خوف العدی جدث لهاو قبر عداها ظاهر شاهر یعنی

فأین رسول اللّه ینظر جسمهاکسا السوط منها الظهر و البطن و المتنا

و أین رسول اللّه ینظر ضلعهایکسره باغ قد استوجب اللعنا

و أین رسول اللّه ینظر صنوه یقاد بأمر ابن المزنّمه اللخنا

و أین رسول اللّه ینظر محسناو قد أسقطوه قبل أن یکمل السنّا

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 111، عن ریاض المدح و الرثاء.

2. ریاض المدح و الرثاء: ص 127.

68
المتن:

و قال فی مصائب الزهراء علیها السّلام و رثاء الحسین علیه السّلام:

هل بعد موقفنا علی یبرین أحیا بطرف بالدموع ضنین

واد إذا عاینت بین طلوله أجریت عینی للظباء العین

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:129

و یقول فیها:

لیت المواکب و الوصی زعیمهاوقفوا کموقفهم علی صفین

بالطفّ کی یروا الأولی فوق القنارفعت مصاحفها اتقاء منون

جعلت رءوس بنی النبی مکانهاو شفت قدیم لواعج و ضغون

و تتبّعت أشقی ثمود و تبّع و بنت علی تأسیس کل خئون

الواثبین لظلم آل محمدو محمد ملقی بلا تکفین

و القائلین لفاطم آذیتنافی طول نوح دائم و حنین

و القاطعین أراکه کیلا تقیل بظلّ أوراق لها و غصون

و مجمعی حطب علی البیت الذی لم یجتمع لو لاه شمل الدین

و الداخلین علی البتوله بیتهاو المسقطین لها أعزّ جنین

و زنت إلی القبر الشریف بمقلهعبری و قلب مکمد محزون

قالت و أظفار المصاب بقلبهاغوثاه قلّ علی العداه معینی

أیّ الرزایا أتقی بتجلدهو فی النوائب مذ حییت قرینی

فقدی أبی أم غصب بعلی حقه أم کسر ضلعی أم سقوط جنینی

أم أخذهم إرثی و فاضل نحلتی أم جهلهم حقی و قد عرفونی

قهروا یتیمیک الحسین و صنوه و سألتهم حقی و قد نهرونی

المصادر:

1. المجالس السنیّه: ج 5 ص 141.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 114.

69
المتن:

قال الشیخ عبد اللّه الوائلی الأحصائی فی ملحمته الموسومه بنهج الأزریّه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:130 و زوی نحله البتول و عن إرث أبیها النبی قد أقصاها

و علی بابها أدار حریق النار و فی عصبه بها أغراها

أمها أدلم و أدلمّ لا زال فی کل فتنه أولاها

لا رعی اللّه أدلما أی دارراعها باللظی و ما راعاها

تلک دار عزّت لدی اللّه شأناو بتنزیل وحیه قد حباها

تلک دار نشا بها أصل طوبی و البرایا تعیش فی أفیاها

تلک دار حوت نفوسا إذا مانمیت للنبی کان انتماها

و هی فی الأرض خیره اللّه فی الخلق و اللطف الخفیّ فی ابقاها

حیدر و البتول فاطمه الطهر و الغرّ الکرام من ابناها

أمن العدل أن تشبّ علیها النار و اللّه قد أعزّ حماها

أی نار أوری علیها دلام حسبه أنه غدا یصلاها

تلک نار من و قدها مالک النار علی أهلها به أوراها

لست أنسی البتول حین أتته و من الروع قد أریع حجاها

تبتغی رأفه فلم تر إلامنه ضربا به وهب جنباها

منه ألقت جنینها و هو لمایرعوی عن فضیعه قد نحاها

و جری ما جری بحیدره من مفضعات لم أستطع إملاها

یا لقومی لحادث أورث الإسلام ثلمه لا یلتقی طرفاها

أ بهذا أوصی النبی بأن تؤذّی ذویه الکرام فی دنیاها

أم بنصّ القرآن قد خصّها الله بهذا دون الوری و قلاها

و لتیم الولا و رجس عدی و هما الأشقیان فی أشقیاها

زحزحا صنوه اللصیق و دافابعده للبتول ما أضناها

أو ما قال أحمد الطهر فیهافاطم بضعتی مرارا أحکاها

فرضاها رضای فی کل حال و أذای مستجلب من أذاها

لعن اللّه من تجرّأ علیهاو رعی اللّه مؤمنا قد رعاها

بأبی دره الجلاله فی سوق البلایا بهنّ

کان اشتراها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:131 دره قد غلت لدی اللّه شأناو بحسن الحفاظ قد أغلاها

بعد ما أودعت لدی صدف الحکمه أضحت تسأم فی بلواها

جلبت بنی کل وغد دنیّ و عزیز علی الجلال جلاها

حجر الحکمه الذی منه سالت أعین أفعم الوجود نداها

کنّیت فی الوری بأم أبیهاحسبها سؤددا به و کفاها

فطمت من أحبّها من لظی النار و اللّه فاطما سمّاها

و بزهراء لقّبت حیث أن قدأزهر الکون من جمال بهاها

بأبی و البنین و النفس منی أفتدیها و قلّ منی فداها

یوم جاءت أبا الشرور و فیهاقبسات الأسی تشبّ لظاها

قد ألمّت بقلبها زفرات قلّبتها علی مقالی جواها

زفرات بکربها کربت أن تنسف الکائنات فی أفناها

لکن اللّه بالوصی علی و بشبلیه و البتول وقاها

تشتکی و المهاجرون مع الأنصار قد أحدقت به زعماها

و تنادی بهم و کل لدیهامطرق لا یعی بلیغ نداها

أیها الناس کیف أظلم فیمابینکم نحلتی و إرثی شفاها

و بمرءاکم جمیع اهتضامی من مریدین اقصیائی سفاها

أ بهذا أوصاکم اللّه فیناو أبی فی وصیه أخفاها

و بأم الکتاب أنزل «قل لا»و هی فینا و کلّکم قد تلاها

و بإرثی یقول «یوصیکم اللّه»و کلّ الوری بهذی عناها

لم أبتزّ ما لدیکم تراثی و ذه الناس أورثت آباها

أو تقولون أننا أهل دین لیس من دینکم فننفی انتفاها

أ أبی قال دین آلی فیکم مله وحدها و دینی سواها

أو تقولون أن آل النبیین من بینها قد استثناها

آیه خصّت الأباعد بالإرث و الآل نصّها أقصاها

أو ما قد أتی بآیه داود بأن قد تورّثت ابناها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:132 و بأخری مذ قد دعا زکریاربه دعوه له أخفاها

أو ما قال: «رب هب لی ولیا»و جمیع الوری وعت معناها

أم هما فی الأنام غیر نبیین لهم و النبوه ادعیاها

و الکتاب المجید أعرب عن أنهما من إلهه انتحلاها

أنصفونی

فإننی ابنته دون رجالاتکم و کل نساها

و إذا ما أبیتم غیر هضمی من مضلّین بلغتی انتزعاها

حکمی اللّه و الخصیم أبی و السجن نار ترون حرّ اصطلاها

فأصرّوا و استکبروا استکباراکالسکاری و لم یعوا دعواها

جرّعوها من الجفا غصصا قدأوردتها بوردهنّ رداها

یا أخلّای فأعجبوا من نفوس بذلت جهدها بمحض جفاها

لم یفد وعظها بهم و هی فیهم شابهت بعلها تقی و أباها

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 115.

70
المتن:

قال الشیخ إبراهیم المبارک فی رثاء أهل البیت علیهم السّلام و مصائب الزهراء علیها السّلام:

و أحمد إن سنّ الشریعه للهدی أ لیس بهذا للشریعه یستضا

معاشر سوء لا ینیب لربه منافقهم إلا إذا هو أعرضا

أطاع الهوی فی کل ما هو عامل و أخلص للشیطان حتی تمحّضا

فجاء لبیت الوحی فی من أطاعه و حرّشهم أن یحرقوه و حرّضا

و أغراهم لا أرشد اللّه أمرهم و هدّ قواهم أجمعین و هیّضا

فأقحمهم من غیر إذن قد اقتضی دخولهم ما یعلم اللّه ما اقتضی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:133 و أخرج لیثا خادرا من عرینه یقاد بما أوحی له الصبر للقضا

و فاطمه الزهراء یضرب جنبهاو تعصر ما بین الجدار لتجهضا

و ما لقیت منهم حنانا و رحمهسوی کمد أدمی الفؤاد و أمرضا

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 130، عن دیوان المراثی.

2. دیوان المراثی (مخطوط): ص 105، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی.

71
المتن:

قال الشیخ حسن الحمّود فی مصائب الزهراء علیها السّلام:

سل أربعا فطمت أکنافها السحب عن ساکنیها متی عن أفقها غربوا

سرعان ما صاح طیر البین بینهم فأصبحوا فرقا عن عقرها عزبوا

سرت تجوب الفیافی فیهم النجب ولی فؤاد قفا آثارهم یجب

أتبعتهم ناظرا خیل الدموع به تسابقت فهو دامی الغرب مختضب

أضحت منازلهم للوحش معتکفافیهنّ طیر الفنا ینعی و ینتحب

أوهت قواعدها کفّ الضنی فعفت آثارها و محت سیماءه النوب

وقفت فیها و دمع العین منسکب کالغیث و النار فی الأحشاء تلتهب

و بی لواعج وجد لو رمیت بهاصدر الفضا ضاق و هو الواسع الرحب

حیران أقبض فی رعش البنان حشاحرّی أناخت بها الأحزان و الکرب

و قائل لی رفّه عن حشاک و لی وجد إذا ما نزا بالقلب یضطرب

فقلت: لم یشجنی نأی الخلیط و لاربع محت رسمه الأعوام و الحقب

لکن أذاب فؤادی حادث جلل تنمی إلیه الرزایا حین تنتسب

یوم قضی المصطفی فی صبحه و علی الأعقاب من بعده أصحابه انقلبوا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:134 قادوا أخاه و رضّوا ضلع بضعته بجورهم و لها البغضاء قد نصبوا

لم أنسها و هی تنعاه و تندبه و قلبها بید الأرزاء منتهب

تقول: یا والدی ضاق الفضاء بنالما مضیت و حالت دونک الترب

«قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ قومک فاشهدهم فقد نکبوا»

نفوا أخاک علیا عن خلافته و شیخ تیم عنادا منهم نصبوا

کقوم موسی أطاعوا العجل و اعتزلواهارون و السامری الرجس قد صحبوا

ویل لهم نبذوا القرآن خلفهم و مزّقوه عنادا بئس ما ارتکبوا

ما راقبوا غضب الجبار حین إلی المختار أحمد قول

الهجر قد نسبوا

ألغوا وصایاه فی أهلیه و انتهبوامیراثه و إلی حرمانهم وثبوا

جاروا علی ابنته من بعده فغدت عبری النواظر حزنا دمعها سرب

و جرّعوها خطوبا لو وقعن علی صمّ الجبال لأضحت و هی تضطرب

أبضعه الطهر طه نصب أعینهم بالباب یعصرها الطاغی و ما غضبوا

رضّوا أضالعها أجروا مدامعهاأدموا نواظرها میراثها غصبوا

لبیتها و هی حسری فی معاصمهاعدوا فلاذت وراء الباب تحتجب

فألّموا عضدیها فی سیاطهم و أسقطوا حملها و المرتضی سحبوا

قادوه بالحبل قهرا و هی خلفهم تدعو و أدمعها کالغیث تنسکب

یا قوم خلّوا ابن عمی قبل أن تقع الخضراء فوق الثری و الکون ینقلب

فقنّعوها بقرع الأصبحیه لاعداهم سخط الجبار و الغضب

و وشّحوا متنها بالسوط فانکفأت لدارها و حشاها ملؤه عطب

حرّی الفؤاد یروّی الأرض مدمعهافکلّما سال هذا ذاک یلتهب

قد حارب النوم عینیها و أنحلهافرط البکاء و أضنی جسمها التعب

ما بارحت قلبها الأحزان ذات حشاحرّی إلی أن أهیلت فوقها الترب

قضت و فی جنبها أثر السیاط و فی فؤادها للرزایا جحفل لجب

ما شیّعوا نعشها السامی علا و لقدتزاحمت خلفها الأملاک تنتحب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:135

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 148، عن المقله العبراء.

2. المقله العبراء (مخطوط)، عن فاطمه الزهراء علیها السّلام.

72
المتن:

قال الشیخ سلمان البحرانی فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

قف به موقف الحزین و لکن لا بسا بردتی تقی و خشوع

و أشک ما نال بنته من کروب مفجّعات تشیب رأس الرضیع

قل له: أیها النبی شکاهلک عندی مشفوعه بدموعی

فأعرنی منک المسامع فیهافصداها یصمّ أذن السمیع

إن تلک التی علی بابها الأملاک تبدی الخشوع بعد الخضوع

قد أحاطوا بالنار منزلها السامی بتطهیره بشأن رفیع

أسقطوها بالباب محسن عصرابعد تألیمها بکسر الضلوع

دخلوا بیتها علیها و قادوابعلها المرتضی بحال فظیع

عجبا کیف فی نجاد له قید و کان قائدا للجموع

فعدت خلفه تجرّ من الصون ذیولا جیوبها من دموع

و دعت فیهم: ارجعوا لی ابن عمی أو لأشکو إلی المجیب السمیع

فتلافوا من البتوله ما لوأغفلوا لزلزلوا عن سریع

غصبوها حقوقها منک ظلماو بعین الإله غصب الجمیع

طلعت تصحب الشهود من البیت کشمس النهار عند الطلوع

و بدت تفرغ البراهین من فیها بأسماعهم بأیّ سطوع

فأجیبت لکن بردّ شهودبعد تکذیب صوتها المسموع

منعوها من البکاء علی رزئک یا خیر فاجع مفجوع

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:136 قل لدار الأحزان ما زلت لا زالت ضلوعی تحوی قبور البقیع

ما هو السرّ حین تدفن سرّاو جهارا أتوا إلی التشییع

یا لها من مصائب قد دهتهارمت الشمّ من شجی بصدوع

المصادر:

1. ریاض المدح و الرثاء: ص 316، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 158، عن ریاض المدح و الرثاء.

73
المتن:

قال السید صالح الحلی فی رثاء فاطمه الزهراء علیها السّلام:

إذا جفّت دموع فابکی أدمعا حمراو أسعد حیدر الکرار بالنوح علی الزهرا ...

ما بال الثری قرّت و لم لا تقف الأفلاک یرزأ ناحت الإنس له و الجنّ و الأملاک

برزء فیه قد قرّت عیون الکفر و الإشراک و ذابت مهجّه الدین و أمست عینه عبری ...

بنفسی بضعه أوصی بها أمته أحمدفلما أن قضی لم یمهلوها ریثما یلحد

و أطفوا فی أذایاها جوی فی صدرهم مکمدو أشفوا حقدهم منها و بزّوا إرثها جهرا ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:137 فلا أنسی ابنه المختار أم العتره الأطهارتری حیدره الکرار وحیدا جالسا فی الدار

و ذاک الفاجر الخمّار یرقی منبر المختارو قد فوّضت الأنصار إلیه النهی و الأمرا ...

بنفسی من قضت غضبی و لم تشفی لها غلّه و ما رقّ لها القوم و لا ردّوا لها النحله

و لم تبرح علی فرش من الأسقام و العلهإلی أن دفنت سرّا و لم نعلم لها قبرا و منها فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

تنسی علی الدار هجوم العدی مذ أضرموا الباب بجزل و نار

و رضّ من فاطمه ضلعهاو حیدر یقاد قسرا جهار

کیف حسام اللّه قد فلّلت منه الأعادی حدّ ذاک الغرار

تعدو و تدعو خلف أعدائهایا قوم خلّوا عن علی الفخار

قد أسقطوا جنینها و اعتری من لطمه الخدّ العیون احمرار

فما سقوط الحمل ما صدرهاما لطمها ما عصرها بالجدار

ما وکزها بالسیف فی ضلعهاو ما انتثار قرطها و السوار

ما ضربها بالسوط ما منعهاعن البکا و ما لها من قرار

ما الغصب للعقار منهم و قدأنحلها رب

الوری للعقار

ما دفنها باللیل سرّا و مانبش الثری منهم عنادا جهار

تعاسا لهم فی ابنته ما رعوانبیهم و قد رعاهم مرار

المصادر:

1. دیوان شعراء الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 121.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 165، عن دیوان شعراء الحسین علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:138

74
المتن:

قال السید صالح الحلی فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

خلیلی ما وجدی لفقد أحبّتی و لکنما وجدی لسیده النسا

هی البضعه الزهرا سلیله أحمدو خامسه الأشباح صاحبه الکسا

فلیت رسول اللّه ینظر صهره علی الرغم مرءوسا و تیما مرأّسا

لقد کان دهری قبل یومک باسمافدهری من بعد افتقادک عبّسا

لقد أضرموا البیت الذی فیه لم تزل ملائکه الرحمن ترعاه حرّسا

قد اسودّ منها المتن و احمرّ خدّهاو أسعد ما لاقته فی الناس أتعسا

عجبت لمن لم ینس صوله حیدرفکیف لحاه اللّه من بعد قد نسی

وصال علی ذاک الهزبر و قاده بحبل برغم الدین ینقاد مبلسا

علی منبر الهادی علا ابن فلانهو وارث علم اللّه فی الدار أجلسا

لقد أسّس الظلم ابن تیمم بن مرهو علا ابن هند فوق ما کان أسّسا

دعا ابن الدعی الرجس نغل أمیهو قد کان أدهی من یزید و أنحسا

المصادر:

1. دیوان شعراء الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 91.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 167.

75
المتن:

قال السید صالح الحلی فی بیان مصائب الزهراء علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:139 لمصائب الزهرا هجرت المضجعاو أذلت «1» قلبی من جفونی أدمعا

أ فکان من حکم النبی و شرعه أن تضرب الزهراء ضربا موجعا

أوصی الإله بوصل عتره أحمدفکأنما أوصی بها أن تفطعا

اللّه ما فعلوا بآل نبیهم فعلا له عرش الإله تضعضعا

قادوا علیا بعده بنجاده و من البتول الطهر رضّوا الأضلعا

أبدوا عداوتهم لها و عدّوا علی میراثها فابتزّ منها أجمعا

و إذا تعلّقت الإشاءه لم یکن عجبا إذا قاد الذئاب سمیدعا

وضعت وراء الباب حملا لم یکن قد آن لو لا عصرها أن یوضعا

و مضوا بکافلها یهرول طیّعالو لا الوصیه لم یهرول طیّعا

خرجت تعثر خلفهم تدعوهم خلّوا ابن عمی أو لأکشف للدعا

رجعوا إلیها بالسیاط فسوّدوابالضرب منها متنها کی ترجعا

کم أضمرت من عله و تجرّعت یا للهدی من غصه لن تجرعا

خطبت فما اتّعظوا بخطبتها و لوخطبت بها صمّ الصخور تصدّعا

عجبا لهم عزلوا خلیفه أحمدو ضئیل تیم صار فیهم مرجعا

حکموا علیه أن یکلّمها بأن تختار وقتا للبکاء أو تمنعا

اللّه أمه أحمد قد ضیّعت ما خلّف الهادی النبی و أودعا

قال احفظونی فی الکتاب و عترتی فهما یضیع الحق مهما ضیّعا

أما الکتاب فمزّقته أمیهو العتره الهادون أضحوا صرّعا

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 169، عن دیوان شعراء الحسین علیه السّلام.

2. دیوان شعراء الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 92، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

______________________________

(1) أذال الدمع: أرسله

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:140

76
المتن:

قال السید صالح الحلی فی مصائب الزهراء علیها السّلام:

بأبی من أصبحت بعد الرسول جسمها زاد سقاما و نحول

آه وا ویلاه من أمته بعد لم یدفن فی حفرته

ترکوا الضیغم جلیس بیته و سریعا غصبوا إرث البتول

جحدوا من کان فیهم محسناعصّروها أسقطوها محسنا

آلموها لیس فیهم محسناترکوا أجفانها تجری همول ...

بأبی ذاک الأبیّ بعد النبی عوض السیف بذلّ محتبی

آه من تیم و آه من عدی لیت شعری فیهما ما ذا أقول ...

جرّعاها غصصا غصّت لهالهوات الدهر إذ لا مثلها

فاطم قد أسقطوها حملهایا له رزؤ عظیم و مهول ...

هجموا لما رأوا من ضعفه لبّبوه فی حمائل سیفه

قیّد للجامع برغم أنفه و هو ذاک الهزبر اللیث الصؤول

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 170، عن دیوان شعراء الحسین علیه السّلام.

2. دیوان شعراء الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 123، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:141

77
المتن:

قال السید صدر الدین الصدر فی رثائها و مصائبها علیها السّلام:

یا خلیلیّ احبسا الجرد المهاراو ابکیا دارا علیها الدهر جارا

و ربوعا أقفرت من أهلهاو غدت بعدهم قفرا برارا

حکم الدهر علی تلک الربی فانمحت و الدهر لا یرعی ذمارا

کیف یرجی السلم من دهر علی أهل بیت الوحی قد شنّ المغارا

لم یخلّف أحمد إلا ابنهو لکم أوصی إلی القوم مرارا

کابدت بعد أبیها المصطفی غصصا لو مسّت الطود لمارا

هل تراهم أدرکوا من أحمدبعده فی آله الأطهار ثارا

غصبوها حقها جهرا و من عجب أن تغصب الزهراء جهارا

من لحاها إذ بکت والدهاقائلا: فلتبک لیلا أو نهارا

ویلهم ما ضرّهم لو بکیت بضعه المختار أیاما قصارا

من سعی فی ظلمها من راعهامن علی فاطمه الزهراء جارا

من غدا ظلما علی الدار التی اتخذتها الإنس و الجن مزارا

طالما الأملاک فیها أصبحت تلثم الأعتاب فیها و الجدارا

و من النار بها ینجوا الوری من علی أعتابها أضرم نارا

و النبی المصطفی کم جاءهایطلب الإذن من الزهراء مرارا

و علیها هجم القوم و لم تک لاثت لا و علیاها الخمارا

لست أنساها و یا لهفی لهاإذ وراء الباب لاذت کی توارا

فتک الرجس علی الباب و لاتسألنّ عما جری ثمّ و صارا

لا تسلنی کیف رضّوا ضلعهاو اسألنّ الباب عنها و الجدارا

و اسألنّ أعتابها عن محسن کیف فیها دمه راح جبارا

و اسألنّ لؤلؤ قرطیها لما انتثرت و العین لم تشکو احمرارا

و هل المسمار موتور لهافغدا فی صدرها یدرک ثارا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:142

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 176، عن فاطمه الزهراء علیها السّلام.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 601.

78
المتن:

قال الشیخ عبد الحسین العاملی فی رثاء الزهراء علیها السّلام

أ نائحه مثلی علی العرصه القفراتعالی أقاسمک المناحه و الذکری

حدیث الجوی یا ورق یرویه کلناعن العبره الوطفاء و الکبد الحرّا

خذی لک شطرا من رسیس مبرح و لی منه یا ذات الجناح ذری شطرا

خلا أنها تبکی و ما فاض دمعهاو أجریتها من مقلتی أدمعا حمرا

فلا جمر أحشائی یخفّف عبرتی و لا عبرتی فی صوبها بخمد الجمرا

و قائله و هی الخلیه من جوی معرّسه أضحی الحیازم و الصدرا

رویدک نهنه من غرامک و اتخذشعاریک فی الخطب التجلّد و الصبرا

فقلت: وراک فأتنی الصبر کله لرزء أصیب فیه فاطمه الزهرا

غداه تبدّت مستباحا خباؤهاو مهتوکه حجب الخفاره و السترا

علی حین لا عین النبی أمامهالتبصر ما عانته بضعته قسرا

علی حین لا حام یجیب نداءهاو لا ناصر عن بیتها یدفع الشرّا

علی حین لا مستأصل من یضیمهاو لا کاشف عنها الحوادث و الضرّا

بنحلتها جاءت تطالب معشرابدا کفرهم من بعد ما أضمروا الکفرا

عمّوا عن هواها ثم صمّوا کثیرهم کأن بسمع القوم من قولها وقرا

فلو أنه أوصی النبی بظلمهاإذن ما استطاعوا غیر ما ارتبکوا أمرا

و أنی و هم طورا علیها تراثهاأبوا و أبوا منها البکا تاره أخری

و هم وشموها تاره بسیاطهم و آونه قد أوسعوا ضلعها کسرا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:143 و خلّی الحدیث الباب ناحیه فماتمثّلته إلا جرت مقتلی نهرا

بنفسی التی لیلا توارت بلحدهاو کان بعین اللّه أن دفنت سرّا

بنفسی التی أوصت بإخفاء قبرهاو لو لا هم کانت بإظهاره أحری

بنفسی التی ماتت و ملؤ برودهامن الوجد ما لم تحوه

سعه الغبرا

رموها بسهم عن قسیّ حقودهم فأصبح فیما بینهم دمها هدرا

علیها سلام اللّه لا زال واصلالها فصلاه اللّه ما برحت تتری

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 212، عن المقله العبری.

2. المقله العبری (مخطوط)، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

79
المتن:

قال علی بن عیسی الإربلی فی ذکر أحوالها و مصائبها عند مرضها و دفنها علیها السّلام:

... الحدیث ذو شجون؛ أنشدنی بعض الأصحاب للقاضی أبی بکر أبی قریعه:

یا من یسائل دائبا عن کل معضله سخیفهلا تکشفنّ مغطّی فلربما کشّف جیفه

و لربّ مستور بدا کالطبل من تحت القطیفهإن الجواب لحاضر لکننی أخفیه خیفه

لو لا اعتداء رعیه ألفی سیاستها الخلیفهو سیوف أعداء بها هاماتنا أبدا نقیفه

لنشرت من أسرار محمد جملا طریفهتغنیکم عما رواه مالک و أبو حنیفه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:144 و أریتکم أن الحسین أصیب فی یوم السقیفهو لأیّ حال لحدّث باللیل فاطمه الشریفه

و لما حمت شیخیکم عن وطی ء حجرتها المنیفهأوه لبنت محمد ماتت بغصّتها أسیفه و قد ورد من کلامها علیها السّلام فی مرض موتها ما یدلّ علی شده تألّمها و عظم موجدتها و فرط شکایتها ممن ظلمها و منعها حقها؛ أعرضت عن ذکره و ألغیت القول فیه و نکبت عن إیراده، لأن غرضی من هذا الکتاب نعت مناقبهم و مزایاهم و تنبیه الغافل عن موالاتهم؛ فربما تنبّه و والاهم و وصف ما خصّهم اللّه به من الفضائل التی لیست لأحد سواهم. فأما ذکر الغیر و البحث عن الشرّ و الخیر فلیس من غرض هذا الکتاب، و هو موکول إلی یوم الحساب، و إلی اللّه تصیر الأمور.

المصادر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 14 144 المصادر: ..... ص : 144

بحار الأنوار: ج 43 ص 190 ح 19، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 505.

80
المتن:

فیما احتجّ به الحسن علیه السّلام علی معاویه و أصحابه:

أنه قال لمغیره بن شعبه: أنت ضربت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام حتی أدمیتها و ألقت ما فی بطنها، استذلالا منک لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و مخالفه منک لأمره و انتهاکا لحرمته، و قد قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «أنت سیده نساء أهل الجنه»؛ و اللّه مصیرک إلی النار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 197 ح 28، عن الاحتجاج.

2. الاحتجاج: ج 1 ص 413.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:145

الفصل الثالث مظلومیتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:146

فی هذا الفصل

یکفی فی مظلومیه الزهراء علیها السّلام إن الصادق المصدّق أباها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أخبر عن ذلک بقوله: «فأنت أول مظلوم تلحقین بی مظلومه مغصوبه».

و یکفی فی مظلومیتها أنها ضربت عند باب دارها بل فی عقر دارها، و قتل ولدها بین یدیها.

و کل مظلوم إذا بلغ أعلی درجه المظلومیه یدافع عنها بعلها، کائنا من کان، و لکن مظلومیه الزهراء علیها السّلام فوق کل هذا؛ فإن بعلها أشجع العرب بل أشجع الناس طرّا و هو ینظر إلی مظلومیه زوجتها و الاستهانه بها و جرحها و ضربها و هو مأمور بالصبر لا یقدر علی الدفاع عنها.

و فی جمیع أنحاء العالم و فی مختلف ملل الدنیا- قدیما و حدیثا- فإن کل مظلوم إذا لم یجد ناصرا و مدافعا، یشکو إلی الحکومه، و لکن مظلومیه الزهراء علیها السّلام کانت من ناحیه الحکومه و هو الآمر بجمیع تلک المأساه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:147

و أیضا إذا ظلم أحد بمرأی و منظر من الناس، ینقسم الناظرین إلی من یعین الظالم و إلی من یدفع عن المظلوم و لو بلسانه، و لکن فاطمه علیها السّلام ظلمت و ضربت تجاه عیون جمع کثیر من أهل السقیفه و المنافقین فی معبر عام و فی باب داره و فی داره عند مسجد المسلمین و لم یدافع عنها أحد منهم!

و یبقی للأخیر کلمه واحده، و هی أن أول مظلوم فی العالم هل هو فاطمه علیها السّلام أو زوجها المظلوم علی علیه السّلام؟

و التعیین فوق مستوانا و شعورنا، فالأحسن أن نسکت فیها و نفوّض الأمر إلی صاحب الأمر و صاحبنا صاحب العصر الإمام المهدی روحی له الفداء، الذی ینتقم من الظالمین علی أمها الصدیقه المظلومه، صلّی اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها و أولادها و ذریتها.

و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 34 حدیثا:

إحضار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ابنته فاطمه علیها السّلام و إخباره عما تلقی من المنافقین.

شکوی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی اللّه جحود أمته لأخیه و تظاهرهم علیه و إخباره عن الظلم له، استماع فاطمه علیها السّلام کلام أبیها و ما جری بینها و بینه.

کلام عمرو بن العاص فی منع معاویه علیا علیه السّلام من الماء فی وقعه صفین.

شعر الشیخ الحرّ العاملی فی مظلومیه الزهراء علیها السّلام.

اختبار اللّه تعالی رسوله صلّی اللّه علیه و آله بثلاث، منها مظلومیه ابنته فاطمه علیها السّلام و ما ابتلت من الظلم و الحرمان و الضرب و السقط و الهوان.

استشفاع أبو الوفاء الشیرازی المأسور بکرمان إلی اللّه تعالی بعلی بن الحسین علیه السّلام و رؤیته فی المنام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تعلیمه طریق التوسل بالمعصومین علیهم السّلام، کل واحد منهم لشی ء من الدنیا و الآخره ....

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لسلمان فی مظلومیه الأئمه علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:148

کلام علی علیه السّلام عند دفن الزهراء علیها السّلام مخاطبا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلام أبی عبد اللّه علیه السّلام بأن الکبائر سبع و منها قذف المحصنه و ذکر قذف فاطمه علیها السّلام علی منابرهم.

بکاء فاطمه علیها السّلام عند وفاه

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفراقه و إخباره صلّی اللّه علیه و آله بما فعل القوم بها من الظلم بعده.

کلام ابن شهرآشوب فی عدم مساعده القوم لفاطمه علیها السّلام فی ظلامتها و إجابتهم عائشه لقتال أمیر المؤمنین علیه السّلام.

کلام السید ابن طاوس فی تاریخ شهاده فاطمه علیها السّلام و فیما جری علیها فی زیاره فاطمه علیها السّلام و الصلاه علیها.

کلام السید الهاشمی فی مظلومیه الزهراء علیها السّلام و ما جری علیها عند الهجوم و بعدها و ترک ذکر مأساتها و الجواب عنها بالتفصیل.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی ظالمی فاطمه علیها السّلام و براءته صلّی اللّه علیه و آله منهم.

کلام الصدوق فی زیاره فاطمه علیها السّلام و فیها: السلام علیک أیتها المظلومه المغصوبه.

کلام السید الجزائری فی ظلامات السیده عن الکتب و الآثار ملخّصا من المصادر.

إقامه القائم علیه السّلام الحدّ علی عائشه لقذفها أم إبراهیم و انتقاما لأمه فاطمه علیها السّلام.

کلام الفراتی فی اشتراک الأمه فی ظلمها لمجانبه أکثرهم لأهل البیت علیهم السّلام خصوصا فاطمه علیها السّلام و الابتعاد عنها و هضم حقها و عدم نصرتها.

الإشاره إلی مظلومیه الزهراء علیها السّلام فی زیاره الحسین علیه السّلام.

رؤیه المجلسی خط الشهید، و فیه قول جبرئیل فی ظلمها و غصب حقها.

فی زیاره فاطمه علیها السّلام إشاره إلی ظلاماتها و غصب حقها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:149

کلام السید جعفر مرتضی العاملی فی جواب من أنکر بعض مظلومیه الزهراء علیها السّلام و خفّفها بالاستدلال و التحقیق.

کلام السید جعفر مرتضی العاملی فی الإجماع علی مظلومیه الزهراء علیها السّلام، و منه أن الشعر سند تاریخی لمظلومیه الزهراء علیها السّلام، و نقل نبذه من أشعارهم.

ذکر السید جعفر مرتضی

أحادیث مظلومیه الزهراء علیها السّلام من النصوص و الآثار و الکتب المقدسه من القرآن و التوراه و عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عن المعصومین علیهم السّلام و فی احتجاجات و مناظرات علماء الأعلام.

ذکر أحداث مظلومیه فاطمه علیها السّلام فی مؤلفات العلماء الشیعی الإمامی و الإسماعیلی و الزیدی و المعتزلی و الأشعری و الحنفی و الحنبلی و الشافعی و المالکی و الظاهری و الخارجی و فی کتب اللغویین و الأدباء و الشعراء و النسّابه و المحدّثین و الفقهاء و الفلاسفه و المتکلمین و الرجالیین و المورّخین و الأصولیین و الأخباریین و غیرهم.

کلام السید حیدر الحسینی و تعجبه من اقتداء الناس باجتهاد أبی بکر فی إقامه الخلیفه لعمر بن الخطاب و باجتهاد عمر لعثمان، و عدم اقتدائهم باجتهاد محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی إقامه الخلیفه عنه من سلاله الأنبیاء و الأوصیاء، و من جمله نظر الخلفاء إهانه فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:150

1
المتن:

قال أبو ذر الغفاری:

دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه، فقال: یا أبا ذر: ایتینی بابنتی فاطمه علیها السّلام. قال: فقمت و دخلت علیها و قلت: یا سیده النسوان، أجیبی أباک، قال: فلبست جلبابها و خرجت حتی دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فلما رأت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله انکبّت علیه و بکت، و بکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لبکائها و ضمّها إلیه، ثم قال: یا فاطمه، لا تبکی فداک أبوک، فأنت أول من تلحقین بی مظلومه مغصوبه، و سوف تطهر بعدی حسیکه النفاق و یسمل جلباب

الدین؛ أنت أول من یرد علیّ الحوض.

قالت: یا أبت، أین ألقاک؟ قال: تلقانی عند الحوض و أنا أسقی شیعتک و محبیک و أطرد أعداءک و مبغضیک. قالت: یا رسول اللّه، فإن لم ألقک عند الحوض؟ قال: تلقی عند المیزان. قالت: فإن لم ألقک عند المیزان؟ قال: تلقانی عند الصراط و أنا أقول: سلّم سلّم شیعه علی علیه السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:151

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 288 ح 110، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 5.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: أبو الفرج المعافا بن زکریا، عن محمد بن همام بن سهیل، عن محمد بن معافی السلمانی، عن محمد بن عامر، عبد اللّه بن زاهر، عن عبد القدوس، عن الأعمش، عن جیش بن المعتمر، قال أبو ذر الغفاری.

2
المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث:

أشکو إلی اللّه جحود أمتی لأخی و تظاهرهم علیه و ظلمهم له و أخذهم حقه. قال: فقلنا له: یا رسول اللّه! و یکون ذلک؟ قال: نعم، یقتل مظلوما من بعد أن یملأ غیظا و یوجد عند ذلک صابرا.

قال: فلما سمعت ذلک فاطمه علیها السّلام أقبلت حتی دخلت من وراء الحجاب و هی باکیه، فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما یبکیک یا بنیّه؟ قالت: سمعتک تقول فی ابن عمی و ولدی ما تقول.

قال: و أنت تظلمین و عن حقک تدفعین، و أنت أول أهل بیتی لحوقا بی بعد أربعین. یا فاطمه، أنا سلم لمن سالمک و حرب لمن حاربک؛ استودعک اللّه و جبرئیل و صالح المؤمنین. قال قلت: یا رسول اللّه، من صالح المؤمنین؟ قال: علی بن أبی طالب علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 264 ح 85، عن الیقین.

2. الیقین: ص 487 ح 195، عن مناقب الطبری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:152

3. مناقب الطبری الأمالی، علی ما فی الیقین.

4. عوالم العلوم: ج 3 ص 127 ح 50.

الأسانید:

فی الیقین: محمد بن جریر الطبری، عن زرات بن یعلی بن أحمد البغدادی، عن قتاده، عن جعفر بن محمد، عن محمد بن بکیر، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن سلمان الفارسی، قال.

3
المتن:

قال نصر بن مزاحم فی قصه صفین:

... قال عمرو بن العاص: خلّ بینهم و بین الماء، فإن علیا لم یکن لیظمأ و أنت ریّان و فی یده أعنّه الخیل و هو ینظر إلی الفرات حتی یشرب أو یموت، و أنت تعلم أنه الشجاع المطرق، و قد سمعته أنا مرارا و هو یقول: لو أن معی أربعین رجلا یوم فتّش البیت- یعنی بیت فاطمه علیها السّلام-؛ لو استمکنت من أربعین رجلا- یعنی فی الأمر الأول ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 32 ص 440 ح 394، عن کتاب صفین.

2. کتاب صفین لنصر بن مزاحم، علی ما فی البحار.

4
المتن:

قال الشیخ الحر العاملی فی منظومته فی باب الزهراء علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:153 مظلومه صابره محتسبهإلی الکمال و العلی منتسبه

قد صبرت طوعا علی أذاهاو استبشرت بالموت إذ أتاها

و مثلها من الممات یجزع إذ هی بالسنّ الشباب ترتع

المصادر:

منظومه فی تاریخ النبی و الائمه علیهم السّلام للحر العاملی (مخطوط): ص 7.

5
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما أسری بالنبی صلّی اللّه علیه و آله إلی السماء قیل له: إن اللّه تبارک و تعالی یختبرک فی ثلاث لینظر کیف صبرک؛ إلی أن قال:

و أما ابنتک فتظلم و تحرم و یؤخذ حقها غصبا- الذی تجعله لها-، و تضرب و هی حامل، و یدخل علیها و علی حریمها و منزلها بغیر إذن، ثم یمسّها هوان و ذلّ ثم لا تجد مانعا، و تطرح ما فی بطنها من الضرب و تموت من ذلک الضرب.

قلت: إنا للّه و إنا إلیه راجعون؛ قبلت یا رب و سلّمت و منک التوفیق و الصبر ....

المصادر:

1. کامل الزیارات: ص 332 ح 11.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 24، عن کامل الزیارات.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 545 ح 1، عن کامل الزیارات.

4. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 296، عن کامل الزیارات.

الأسانید:

فی کامل الزیارات: حدثنی محمد بن عبد اللّه بن جعفر الحمیری، عن أبیه، عن علی بن محمد بن سالم، عن محمد بن خالد، عن عبد اللّه بن حماد البصری، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن الأصم، عن حماد بن عثمان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:154

6
المتن:

قال قطب الدین الراوندی:

حدّث أبو الوفاء الشیرازی قال: کنت مأسورا بکرمان فی ید ابن إلیاس مقیّدا مغلولا. فوقفت علی أنهم همّوا بقتلی، فاستشفعت إلی اللّه تعالی بمولانا أبی محمد علی بن الحسین زین العابدین علیه السّلام. فحملتنی عینی، فرأیت فی المنام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو یقول: تتوسّل بی و لا بابنتی و لا بابنی فی شی ء من عروض الدنیا، بل للآخره و لما تؤمل من فضل اللّه تعالی فیها، و أما أخی أبو الحسن، فإنه ینتقم لک ممن ظلمک.

فقلت: یا رسول اللّه، أ لیس ظلمت فاطمه علیها السّلام فصبر و غصب علی إرثک فصبر، فکیف ینتقم لی ممن ظلمنی؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: ذلک عهد عهدته إلیه و أمر أمرته به، و لم یجز له إلا القیام به و قد أدّی الحق فیه، و الآن فالویل یتعرض لموالیه.

و أما علی بن الحسین علیه السّلام فللنجاه من السلاطین و من معرّه الشیاطین.

و أما محمد بن علی و جعفر بن محمد علیهما السّلام فللآخره.

و أما موسی بن جعفر علیه السّلام فالتمس به العافیه.

و أما علی بن موسی علیه السّلام فللنجاه من الأسفار فی البرّ و البحر.

و أما محمد بن علی علیه السّلام فاستنزل به الرزق من اللّه تعالی.

و أما علی بن محمد علیه السّلام فلقضاء النوافل و

برّ الإخوان.

و أما الحسن بن علی علیه السّلام فللآخره.

و أما الحجه علیه السّلام فإذا بلغ منک السیف المذبح- و أومأ بیده إلی الحلق- فاستغث به، فإنه یغنیک و هو غیاث و کهف لمن استغاث به.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:155

فقلت: یا مولای یا صاحب الزمان! أنا مستغیث بک. فإذا بشخص قد نزل من السماء؛ تحته فرس و بیده حربه من نور، فقلت: یا مولای! اکفنی شرّ من یؤذینی. فقال:

قد کفیتک، فإننی سألت اللّه عز و جل فیک و قد استجاب.

فاستدعانی ابن إلیاس و حلّ قیدی و خلع علیّ و قال: بمن استغثت؟ فقلت: استغثت بمن هو غیاث المستغیثین حتی سأل ربه عز و جل، و الحمد للّه رب العالمین.

المصادر:

1. الدعوات للراوندی: ص 191 ح 530.

2. بحار الأنوار: ص 94 ص 35، عن بعض مؤلفات أصحابنا.

3. بعض مؤلفات أصحابنا، علی ما فی البحار.

4. جنّه المأوی، علی ما فی المطبوع فی آخر بحار الأنوار: ج 53 ص 324.

5. مجموع الدعوات للتلعکبری، علی ما فی جنّه المأوی.

6. قبس المصباح الصهرشتی، علی ما فی جنّه المأوی.

7. دار السلام للنوری: ج 1 ص 293، عن الدعوات للراوندی.

7
المتن:

روی عن سلمان، قال:

دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلما نظر إلیّ قال: یا سلمان، إن اللّه لم یبعث نبیا و لا رسولا إلا جعل له اثنی عشر نقیبا، و الحدیث طویل، إلی أن قال سلمان:

فقلت: یا رسول اللّه! بعهد منک؟ قال: إی و الذی أرسل محمدا أنه لیعهد منی و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعه أئمه منه علیهم السّلام، و کل من هو منا مظلوم فینا؛ إی و اللّه یا سلمان ....

المصادر:

المحتضر: ص 152.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:156

8
المتن:

کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد دفن الزهراء علیها السّلام مخاطبا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... و ستنبّئک ابنتک بتضافر أمتک علیّ و علی هضمها حقها. فاستخبرها الحال، فکم من غلیل معتلج بصدرها لم تجد الی بثه سبیلا، و ستقول: و یحکم اللّه و هو خیر الحاکمین ....

المصادر:

1. الأمالی للمفید: ص 283 ح 7.

2. الکافی: ج 1 ص 458 ح 3.

3. نهج البلاغه: قسم الخطب ح 200.

الأسانید:

1. فی الأمالی للمفید: قال أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین، قال: حدثنا أبی، قال:

حدثنا أحمد بن إدریس، قال: حدثنا محمد بن عبد الجبار، عن القاسم بن محمد الرازی، عن علی بن محمد الهرمزانی، عن علی بن الحسین بن علی، عن أبیه الحسین علیهم السّلام، قال.

2. فی الکافی: أحمد بن مهران و أحمد بن إدریس، و باقی السند کما فی الأمالی للمفید.

9
المتن:

قال أبو جعفر الصدوق فی معرفه الکبائر:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إن الکبائر سبع؛ فینا أنزلت و منا استحلّت. فأولها الشرک باللّه العظیم، و قتل النفس التی حرّم اللّه عز و جل، و أکل مال الیتیم، و عقوق الوالدین، و قذف المحصنه، و الفرار من الزحف، و إنکار حقنا ....

و أما قذف المحصنه فقد قذفوا فاطمه علیها السّلام علی منابرهم ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:157

المصادر:

1. من لا یحضره الفقیه: ج 3 ص 366 ح 1745.

2. تفسیر فرات: ص 33.

الأسانید:

1. فی من لا یحضره الفقیه: روی علی بن حسان الواسطی، عن عمه عبد الرحمن بن کثیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

2. فی تفسیر فرات: قال فرات: حدثنی الحسین بن سعید معنعنا، عن معلّی بن خنیس، قال: سمعت أبا عبد اللّه جعفر الصادق علیه السّلام یقول.

10
المتن:

عن عمار:

لما مرضت فاطمه علیها السّلام مرضتها التی توفّیت ....

إلی آخر الحدیث، کما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الأول، رقم 21، متنا و مصدرا و سندا.

11
المتن:

عن عبد اللّه بن العباس، قال:

لما حضرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الوفاه بکی حتی بلّت دموعه لحیته. فقیل له: یا رسول اللّه! ما یبکیک؟ فقال: أبکی لذریتی و ما تصنع بهم شرار أمتی من بعدی؛ کأنی بفاطمه علیها السّلام ابنتی و قد ظلمت بعدی و هی تنادی: یا أبتاه یا أبتاه، فلا یعینها أحد من أمتی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:158

فسمعت ذلک فاطمه علیها السّلام فبکت، فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لا تبکین یا بنیه. فقالت: لست أبکی لما یصنع بی من بعدک، و لکن أبکی لفراقک یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال لها: ابشری یا بنت محمد بسرعه اللحاق بی، فإنک أول من یلحق بی من أهل بیتی.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 191.

2. ظلامات الصدیقه الشهیده الزهراء علیها السّلام: ص 132.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 156 ح 2، عن الأمالی.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 303 ح 217، عن الأمالی.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: بالإسناد قال: أخبرنا محمد بن محمد، أخبرنا أبو جعفر محمد بن علی بن موسی بن بابویه، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنا أحمد بن إدریس، قال: حدثنا محمد بن عبد الجبار، قال: حدثنا ابن أبی عمیر، عن أبان بن عثمان، عن أبان بن تغلب، عن عکرمه، عن عبد اللّه بن العباس، قال.

12
المتن:

عن ابن عباس، قال:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم إذ أقبل الحسن علیه السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الأول، رقم 2، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:159

13
المتن:

فی مثالب ابن شهرآشوب، قال:

... و من العجب أن فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین بنت رسول رب العالمین صلّی اللّه علیه و آله تخرج فی ظلامه لها فلا یساعدها بشر، مع قرب العهد برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. ثم تخرج عائشه بنت أبی بکر فتحرض الناس علی قتال أمیر المؤمنین علیه السّلام و قتال من معه و تستحلّ دماء أولاده و شیعته، فیجیبها عالم إلی أن یهلک أکبرهم بین یدیها ....

المصادر:

مثالب النواصب لابن شهرآشوب (مخطوط): ص 33.

14
المتن:

قال السید ابن طاوس بعد ذکر تاریخ شهاده فاطمه علیها السّلام:

فینبغی أن یکون أهل الوفاء محزونین فی ذلک الیوم علی ما جری علیها من المظالم الباطنه و الظاهره، حتی أنها دفنت لیلا، مظهره للغضب علی من ظلمها و آذاها و آذی أباها؛ صلوات اللّه علیه و علی روحها الطاهره.

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 623.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:160

15
المتن:

قال السید ابن طاوس فی زیاره فاطمه الزهراء علیها السّلام:

... السلام علیک أیتها المعصومه المظلومه، السلام علیک أیتها الطاهره المطهّره، السلام علیک أیتها المضطهده المغصوبه ....

و قال: اللهم صلّ علی محمد و أهل بیته، و صلّ علی البتول الطاهره الصدیقه المعصومه التقیه النقیه الزکیه الرشیده المظلومه المقهوره، المغصوبه حقها، الممنوعه إرثها، المکسوره ضلعها، المظلوم بعلها، المقتول ولدها ....

المصادر:

1. إقبال الأعمال: ص 624، 625.

2. مفاتیح الجنان: ص 445.

3. مستدرک الوسائل: ج 8 ص 203.

4. ظلامات الصدیقه الشهیده: ص 80، شطرا منه.

16
المتن:

قال السید الهاشمی فی مظلومیه الزهراء علیها السّلام و ترک ذکر مأساتها:

أنه سؤال ینقدح فی الأذهان و هو حجه القائلین بعدم وجود آیه إحداث عند بیت البتول علیها السّلام، و لطالما تشبّث البعض بهذا السؤال لإنکار حوادث مؤلمه و مواقف تحطّ من عداله و شأن الشیخین أبا بکر و عمر.

إن إحداث هذه الواقعه مغموره فی بطون الکتب، و هی تخفی علی کثیرین ممن لیس لهم مجال للمطالعه. ثم إن البعض یرغب أن یجد مثل هذه الإحداث جاهزه و ملخصه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:161

و قد یقال: لما ذا الترکیز علی مثل هذه المواضیع التی قد تثیر الفرقه بین المسلمین؟

فنقول: لا بدّ من الحوار حول أیّ قضیه کانت، لنفتح متنفسا للصدور، لکیلا تنفجر بالصراع. ثم لو أمتنا هذه القضایا و حرّمنا علی الفکر مناقشتها نکون قد سمحنا لأخطاء الأجیال الماضیه أن تستمرّ عبرنا إلی الأجیال المقبله، و هذا یعنی تمریر الخطأ و توریط الأجیال.

الزهراء علیها السّلام امرأه حضاریّه کانت تسجّل مواقف من نور، تختزل فی عمقها الدیمومه و البقاء، و هذا هو أحد أسرار عظمه الأئمه علیهم السّلام و السیده الزهراء علیها السّلام، لأن مواقفهم کلها حضاریه قابله للامتداد مع الأجیال و تغیر الأحوال.

و لو تأمّلنا فی مواقفهم ابتداء من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و مرورا بالزهراء علیها السّلام و انتهاء بالأئمه علیهم السّلام، لرأینا أنهم وضعوا منهجیه متکامله لا یصال الإنسانیه إلی الکمال من خلال کلماتهم و مواقفهم العظیمه التی اذهلت الألباب.

فالزهراء علیها السّلام فی مواقفها إنما تتمّم

مسیره الأنبیاء علیهم السّلام لإنقاذ الإنسانیه من الانحراف، و من هذا المنطلق نتخذها أسوه نقتدی بها.

و بعد هذا نقول:

1. الزهراء علیها السّلام باعتبارها معصومه و إنسانه حضاریه، یقع علی عاتقها الإرشاد و التبلیغ و البیان؛ فما کانت لتمزج أمورها الشخصیه مع الأمر الرسالی، فإن الإشاره إلی أمر الخلافه أهمّ من الإشاره إلی موضوع کسر الضلع، و الإشاره إلی فدک أهمّ من الإشاره إلی أحداث الدار و إن کانت مؤلمه لأنه من خلال فدک أظهرت الزهراء علیها السّلام للأمه جهل و تعدّی الخلیفه و غصبه لأموال المسلمین؛ و علیه یکون غیر لائق باستلام أمور الأمه.

و هذا ما یسمّی فی علم الأصول: «تقدیم الأهمّ علی المهم». ففی مورد التزاحم عاده تقدّم الأمور و القضایا ذات الأهمیه العظمی دون غیرها، و هی سیره العقلاء.

2. و لو کانت الزهراء علیها السّلام قد أشارت إلی مأساتها لقیل عنها امرأه عاطفیه حالها حال أیّ امرأه عند ما تضرب فإنها تشتکی للناس، و علیه کیف یصحّ منها الشکوی إلی الناس دون اللّه تعالی و هی معصومه؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:162

3. ثم إنها قد رکّزت فی خطبتها الثانیه علی مسأله الخلافه و موقع أمیر المؤمنین علیه السّلام؛ فقالت فیما قالت:

أنّی زعزعوها عن رواسی الرساله و قواعد النبوه و الدلاله و مهبط الوحی الأمین و الطیبین بأمور الدنیا و الدین، ألا «ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ» «1»؛ لتدلّل للأمه انحرافها و سلوکها غیر سبیل الکمال. فأرادت أن توقظهم من سباتهم و خمولهم، و هذا غیر حاصل فیما لو أشارت إلی مأساتها.

4. إنها أرادت أن تسجّل موقفا کلیّا ینطبق علی الخلیفه الأول و علی کل خلیفه غیر شرعی، فاعتبرت المقیاس هم أهل البیت علیهم

السّلام، و کل من مال عنهم فقد ضلّ و أضلّ. و أما إذا کانت قد أشارت إلی فاجعتها لانحصر الأمر فی الخلیفه الأول و الثانی فقط. فرکّزت فقط علی موضوع الخلافه و غصب فدک لیضلّ صوتها یدوی فی وجه کل خلیفه منحرف و متطاول علی الحدود الإلهیه.

5. ما أشار إلیه السید محمد علی القاضی الطباطبائی حیث قال: لعل عدم إشاره الصدیقه الطاهره علیها السّلام إلی أعمال القوم من الضرب و اللطم و کذا عدم إشاره أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی تلک الأعمال الصادره منهم فی حق الزهراء البتول علیها السّلام، إنما هو من جهه عدم الاعتناء لما صدر منهم من تلک الأعمال الرذیله، فإن الأکابر و الأعاظم من الرجال فضلا عمن هو فی مقام العصمه و الولایه، لا یعبؤون بما یصدر من الأراذل و الأخسّه فی حقهم من الوهن و عدم رعایه الاحترام بمثل الضرب و اللطم، فإن أولئک الأشخاص فی أنظار هم المقدسه «کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» «2».

6. البلاء بالنسبه إلی المعصوم أمرا طبیعیا بل ضروریا لأنه یجد کماله الأنور فیه، و لذلک نجد أن البلاء مرافق للأنبیاء و الأئمه علیهم السّلام؛ فالبلاء سنه إلهیه من خلالها یفجّر اللّه طاقات الإنسان، و من أجل ذلک کان ضروریا للقاده، لا سیّما قاده الأمم آل محمد علیهم السّلام لکی یکونوا أسوه لغیرهم، و هکذا الزهراء علیها السّلام.

______________________________

(1) سوره الحج: الآیه 11.

(2) سوره الفرقان: الآیه 44.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:163

فمسأله إحداث الدار نوع بلاء لها؛ أصیبت به لتزداد کمالا و قربا من اللّه و لتشرق بذلک علی الأمه و تکون أسوتها، و لم نسمع یوما أن نبیا أو إماما یشکو الابتلاء الإلهی؛ و کذلک الزهراء

علیها السّلام، لا یلیق بمقامها أن تذکر مأساتها لأنها تجد کمالها الأکمل فیه.

نعم، یذکر بعض المعصومین من الأنبیاء و الأئمه علیهم السّلام بعض مأساتهم إذا کانت تصبّ فی مصلحه الرساله، کما هو الحال فی معرکه الطفّ أو ذکر الزهراء علیها السّلام فدک؛ فعدم ذکرها لمأساتها دلیل علی تجرّدها عن الدنیا و المصالح الذاتیه.

7. و لو تصوّرنا أنها ذکرت ما فعل أبو بکر و عمر بها من ماسی أمام الناس أو أمام نساء الأنصار فی خطبه مرضها، و من ثمّ تفاعل الناس معها، لقیل أن الزهراء علیها السّلام استدرت عواطف المسلمین من خلال عرضها لتفاصیل الحدث و لصار موقفها بطولیّا و لیس حضاریّا.

و لانتهی مع مرور الزمن، لأن العواطف أمر متغیّر غیر ثابت، بینما الموقف الحضاری یتصل بوعی و عقل الإنسان فیظلّ أبدا، حتی مع تغیّر العواطف، إلا أن الزهراء علیها السّلام أذکی من ذلک؛ کیف و هی أم أبیها و أم الواقف المشهوده. فلذلک لم تتعرّض لشی ء من أحداث الدار لئلا یحسب الموقف یوما أنه کان موقفا بطولیا یضمحلّ مع الزمن، کمواقف خالد بن الولید و طارق بن زیاد و غیرهم.

8. و یقوّی القول أنها ما کانت بحاجه إلی ذکر مأساتها لأنها اشتهرت بشکل واسع جدا، و ذلک لأمور:

أ. إن بیت فاطمه علیها السّلام بجوار أو قرب بیوت نساء النبی صلّی اللّه علیه و آله، و أیّ حدث یجری هناک؟

لا شک أنه یجذب انظار المسلمین إلیه.

ب. إن بیت فاطمه علیها السّلام أشهر و أهمّ بکثیر من بقیه البیوت، لأنه بیت الوحی الذی لم یزل بابه مطلّ علی المسجد الذی کان یمرّ به النبی صلّی اللّه علیه و آله کل صباح، و قال عنه أنه أفضل

بیوت الأنبیاء، و هذا الأمر یجعل المسلمون یهتمّون به کثیرا دون غیره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:164

ج. ثم إنه کان فی بیت فاطمه علیها السّلام مجموعه من الهاشمیین و الصحابه فضلا عن الذین اجتمعوا خارج البیت، فلا شک إن هؤلاء کلهم شاهدوا الحدث؛ فلا یحتاج الأمر إلی ذکره و قد شاع و ذاع صیته، و لکن جرت علیه عملیات الطمس بعد ذلک.

9. لو کانت الزهراء علیها السّلام قد تحدّثت عن مأساتها لما استطاعت أن تسجّل موقفا ضدّ الخلیفه و لم ینجح احتجاجها، و لما صلح اعتراضها و غضبها علیه دلیلا علی انحراف أبی بکر و عمر، لأنه سیقال إن موقفها هذا کان مجرد ردّ فعل من أحداث الدار، و طبیعی أن مثل هذا الأمر یحکم من خلاله علی الزهراء علیها السّلام أنها کانت منفعله و متأثّره، و أرادت أن تعکس ذلک من خلال ذکرها للخلافه و عدم أحقیه أبی بکر؛ فهو موقف ارتجالی متسرّع و فوره من الغضب، فلا یمکن الاستفاده من خطبتیها ضدّ الشیخان.

و لذلک تتطرّق الزهراء علیها السّلام إلی شی ء من مأساتها لتدلّل أن اعتراضها علی الخلیفه إنما هو إجراء و تطبیق للعهد الإلهی المأخوذ منها کمعصومه و إنسانه مسئوله عن رعایه الحق و الدفاع عن رموزه، و لیس ردّ فعل من أحداث الدار لأن المعصوم لا یغضب و لا یرضی إلا اللّه تعالی.

10. ثم أن الزهراء علیها السّلام عرفت منذ صغرها بمواقفها العظیمه اتجاه أحداث الساحه، سیاسیه کانت أو اجتماعیه؛ فقد کانت لها مشارکات مع النبی صلّی اللّه علیه و آله فی مکه و المدینه، فلیس بجدید علیها أن تقف أمام انحراف المسلمین و بالخصوص موقفها ضدّ الشیخین، لأنها عهدت هذا

السلوک الرسالی.

و من هذا و ذاک نری أنها لو کانت قد تحدّثت عن مأساتها فقط أو أشارت إلیها بشکل أو بآخر لما انسجم موقفها هذا مع مواقفها الأخری؛ فهی صاحبه المواقف المهمه التی تتّصل أهمیتها بالأمه الإسلامیه فی حاضرها و مستقبلها.

11. ثم أن عدم الذکر لا یدلّ علی عدم الحصول و الوقوع، فهناک کثیر من الأحداث وقعت، و لکن طمس ذکرها بسبب أو بآخر، و انعدام ذکرها أو قلّته لیس دلیلا علی عدم وقوعها، و من هذا القبیل أحداث دار الزهراء علیها السّلام، فإنها و إن لم تذکرها عن لسانها بشکل صریح إلا أنها ثابته تاریخیا؛ ففرق بین عدم أو قله الذکر و بین الوقوع و الحصول.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:165

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 309.

17
المتن:

روی السید ابن طاوس فی حدیث عیسی الضریر، عن موسی بن جعفر علیها السّلام:

... قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی: علیه السّلام: یا أبا الحسن، هذه ودیعه اللّه و ودیعه رسوله محمد عندک .... یا علی، ویل لمن ظلمها و ویل لمن ابتزّها حقها، و ویل لمن هتک حرمتها، و ویل لمن أحرق بابها، و ویل لمن آذی خلیلها، و ویل لمن شانها و بارزها. اللهم إنی بری ء منهم و هم منی برآء ....

و الحدیث ذکرناه مرارا بتفصیلها و مصادرها و أسانیدها.

المصادر:

1. الجنّه العاصمه: ص 241 ح 2.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 485، عن کتاب الطرف.

3. الطرف، علی ما فی البحار.

18
المتن:

قال الشیخ أبو جعفر الصدوق فی زیاره فاطمه بنت النبی صلّی اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها:

السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...؛ السلام علیک أیتها المظلومه المغصوبه؛ السلام علیک أیتها المضطهده المقهوره ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:166

المصادر:

1. من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 342.

2. ظلامات الصدیقه الشهیده علیها السّلام للجزائری: ص 80.

3. البلد الأمین: ص 278.

4. ظلامات الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 144.

19
المتن:

نقل السید الناجی الجزائری ظلامات السیده علیها السّلام عن الکتب و الآثار ملخّصا، و نحن نوردها مع مصادرها:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 497: ... ثم قال صلّی اللّه علیه و آله: یا بنیّه، أنت المظلومه بعدی و أنت المستضعفه بعدی، فمن آذاک فقد آذانی، و من غاظک فقد غاظنی، و من سرّک فقد سرّنی، و من برّک فقد برّنی، و من جفاک فقد جفانی، و من وصلک فقد وصلنی، و من قطعک فقد قطعنی، و من أنصفک فقد أنصفنی، و من ظلمک فقد ظلمنی ....

2. کشف الغمه: ج 1 ص 498: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لسیده نساء العالمین علیها السّلام: أنت المظلومه بعدی، إلی اللّه أشکو ظالمیک من أمتی.

3. کتاب سلیم بن قیس: ص 907: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: و سترین بعدی ظلما و غیظا حتی تضربی و یکسر ضلع من أضلاعک. لعن اللّه قاتلک و لعن الآمر و الراضی و المعین و المظاهر علیک و ظالم بعلک و ابنیک.

4. أمالی الشیخ: ص 175، و الفضائل: ص 9، و بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 198، و إرشاد القلوب: ص 295: قال صلّی اللّه علیه و آله: اللهم العن من ظلمها، و عاقب من غصبها حقها، و أذلّ من أذلّها، و خلّد فی النار من ضربها علی جنبها حتی ألقت ولدها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:167

5. کنز الفوائد: ص 63: قال صلّی

اللّه علیه و آله: ملعون ملعون من یظلم بعدی فاطمه علیها السّلام ابنتی و یغصبها حقها و یقتلها.

6. الهدایه: ص 178، و البحار: ص 30 ص 348: قالت فاطمه علیها السّلام: ... ظلمونی حقی، و أخذوا إرثی، و خرقوا صحیفتی التی کتبها لی أبی بملک فدک، و کذّبوا شهودی و هم و اللّه جبرئیل و میکائیل و أمیر المؤمنین علیه السّلام و أم أیمن، و طفت علیهم فی بیوتهم و أمیر المؤمنین علیه السّلام یحملنی و معی الحسن و الحسین- لیلا و نهارا إلی منازلهم؛ أذکّرهم باللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله ألا تظلمونا و لا تغصبونا حقنا الذی جعله اللّه لنا. فیجیبونا لیلا و یقاعدون عن نصرتنا نهارا.

7. دلائل الإمامه: ص 119: قالت علیها السّلام: أ فتجمعون علی الظلامه الشنعاء و الغلبه الدهیاء، اعتلالا بالکذب علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إضافه الحیف إلیه.

8. بحار الأنوار: ج 29 ص 333: قالت علیها السّلام: هذا ابن أبی قحافه قد ابتزّنی نحیله أبی و بلیغه ابنیّ؛ و اللّه لقد أجدّ فی ظلامتی و ألدّ فی خصامی ... لیتنی متّ قبل ذلّتی و توفّیت قبل منیتی ....

9. بحار الأنوار: ج 29 ص 227: قالت فاطمه علیها السّلام: ما هذه الغمیزه فی حقی و السنه فی ظلامتی؟

10. أمالی الشیخ: ص 156: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: أن فاطمه علیها السّلام لم تزل مظلومه، من حقها ممنوعه و من میراثها مدفوعه، لم تحفظ فیها وصیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لا رعی فیها حقه و لا حقّ اللّه عز و جل، و کفی باللّه حاکما و من الظالمین منتقما.

11. عوالم العلوم:

ج 11 ص 575، و نوائب الدهور: ج 3 ص 157: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: أو تضرب الزهراء علیها السّلام نهرا و یؤخذ منّا حقّنا قهرا و جبرا، فلا نصیر و لا مجیر و لا مسعد و لا منجد؟! فلیت ابن أبی طالب مات قبل یومه فلا یری الکفره الفجره قد ازدحموا علی ظلم الطاهره البرّه علیها السّلام. فتبّا تبّا و سحقا سحقا .... فقد عزّ علی علی بن أبی طالب أن یسودّ متن فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:168

12. بحار الأنوار: ج 30 ص 382: قال الإمام الباقر علیه السّلام: ... هما أول من ظلمنا، حقنا و حملا الناس علی رقابنا، و أخذا من فاطمه علیها السّلام عطیّه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فدک بنواضحها.

13. الکافی: ج 8 ص 102: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: ظلمانا حقنا فی کتاب اللّه عز و جل، و منعا فاطمه علیها السّلام میراثها من أبیها، و جری ظلمهما إلی الیوم ....

14. بحار الأنوار: ج 30 ص 383: قال الإمام الباقر علیه السّلام: إن أول من ظلمنا و ذهب بحقنا و حمل الناس علی رقابنا أبو بکر و عمر.

15. بحار الأنوار: ج 30 ص 381: قال الإمام الباقر علیه السّلام: هما أول من ظلمنا حقنا و حمل الناس علی رقابنا.

16. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 325: قال علیه السّلام: کان أبو بکر أول من منع آل محمد علیهم السّلام حقهم و ظلمهم و حمل الناس علی رقابهم.

17. الاختصاص: ص 184: قالت فاطمه علیها السّلام: اللهم إنهما ظلما ابنه محمد نبیک صلّی اللّه علیه و آله حقها، فاشدد وطأتک علیهما.

18. روضه

الواعظین: ص 151: قالت فاطمه علیها السّلام لأمیر المؤمنین علیه السّلام: أوصیک أن لا یشهد أحد جنازتی من هؤلاء الذین ظلمونی و أخذوا حقی، فإنهم أعدائی و أعداء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

19. مناقب ابن شهرآشوب: ج 3 ص 362: أوصت علیها السّلام: أن لا یشهد أحد جنازتها ممن ظلمها، و أن لا یترک أن یصلّی علیها أحد منهم.

20. الخصال: ص 588: قال الإمام الباقر علیه السّلام: لما ماتت فاطمه علیها السّلام قام علیها أمیر المؤمنین علیه السّلام و قال: ... اللهم إنها قد ظلمت، فاحکم لها و أنت خیر الحاکمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:169

21. الهدایه الکبری: ص 418، و بحار الأنوار: ج 53 ص 23: قال الإمام الصادق علیه السّلام:

و تقوم فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فتقول: اللهم أنجز وعدک و موعدک لی فی من ظلمنی و غصبنی و ضربنی و جزعنی بکل أولادی ....

22. کامل الزیارات: ص 349: ... قال اللّه تبارک و تعالی لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لیله الإسراء:

... و أما ابنتک، فإنی أوقفها عند عرشی، فیقال لها: إن اللّه قد حکمک فی خلقه، فمن ظلمک و ظلم ولدک فاحکمی فیه بما أحببت، فإنی أجیز حکومتک فیهم.

فتشهد العرصه، فإذا وقف من ظلمها أمرت به إلی النار، فیقول الظالم: «یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّهِ» «1»، و یتمنّی الکرّه ....

23. مصباح الزائر: ص 53: فی زیاره سیده النساء فاطمه علیها السّلام: السلام علی البتول الشهیده؛ السلام علیک أیتها الممتحنه؛ السلام علیک أیتها المظلومه الصابره. لعن اللّه من منعک حقک و دفعک عن إرثک، و لعن اللّه من ظلمک و أعنتک و غصّصک

بریقک و أدخل الذلّ بیتک.

24. مصباح الزائر: 52: تقول فی زیاره الزهراء علیها السّلام: السلام علی البتول الطاهره و الصدیقه المعصومه؛ اللهم إنها خرجت من دنیاها مظلومه مغشومه، قد ملأت داء و حسره و کمدا و غصه ....

25. إقبال الأعمال: ج 3 ص 165: ما یقال عند زیاره سیده النساء علیه السّلام: اللهم صلّ علی البتول الطاهره الصدیقه المعصومه المظلومه المقهوره المغصوبه.

المصادر:

ظلامات الصدیقه الشهیده الزهراء علیها السّلام: ص 132.

______________________________

(1) سوره الزمر: الآیه 56.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:170

20
المتن:

قال أبو جعفر علیه السّلام:

أما لو قام القائم لقد ردّت إلیه الحمیراء حتی یجلّدها الحدّ و ینتقم لأمه فاطمه علیها السّلام منها.

قلت: جعلت فداک، و لم یحدّها الحدّ؟ قال: لقذفها علی أم إبراهیم. قلت: و کیف أخّره اللّه عز و جل للقائم علیه السّلام؟ فقال: لأن اللّه تبارک و تعالی بعث محمدا صلّی اللّه علیه و آله رحمه و یبعث القائم علیه السّلام نقمه.

المصادر:

1. حلیه الأبرار: ج 2 ص 605، عن الدلائل.

2. دلائل الإمامه: ص 260.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: أبو جعفر محمد بن جریر الطبری فی مسند فاطمه علیها السّلام، قال:

أخبرنی أبو الحسن بن عبد اللّه، قال: حدثنا أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمی، قال: حدثنا محمد بن علی ماجیلویه، عن محمد بن أبی القاسم، عن عمه، عن أحمد بن أبی عبد اللّه، عن أبیه، عن محمد بن سلیمان، عن داود بن النعمان، عن عبد الرحمن القصیر، قال.

21
المتن:

قال ابن شهرآشوب:

دخلت أم سلمه علی فاطمه علیها السّلام فقالت لها: کیف أصبحت عن لیلتک یا بنت رسول اللّه؟ ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، رقم 15، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:171

22
المتن:

عن عبد اللّه بن الحسن، عن أبیه، عن أمه فاطمه بنت الحسین، قالت:

لما اشتدّت علّه فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، رقم 4، متنا و مصدرا و سندا.

23
المتن:

قال فاضل الفراتی بعد ذکر منع الشیخین عن الصلاه علیها علیها السّلام:

... و أعظم من ذلک أنها لا ترید أحدا أن یعرف قبرها الشریف ...، لأن الأمه اشترکت فی ظلمها، کما أعلنت عن خذلان الأمه لها و الاستهانه بها من خلال خطبتها ....

إننی أعتقد أن أعظم ردّه حصلت فی الإسلام هو مجانبه أکثریه الأمه لأهل البیت علیهم السّلام خصوصا فاطمه علیها السّلام و الابتعاد عنها و هضم حقها و عدم نصرتها و غصب إرثها مما أدّی أن فاطمه الزهراء علیها السّلام، و هی السبب فی رضا اللّه و غضبه و سخطه.

استشهدت و هی ساخطه علی أکثریه الأمه و غاضبه علیهم؛ فاستحقّوا بذلک غضب اللّه تعالی؛ فولّی علیهم من لا یرحمهم باختیارهم کیفما تکونوا یولّی علیکم.

المصادر:

عظمه الصدیقه الکبری علیها السّلام: ص 29.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:172

24
المتن:

فی زیاره الحسین علیه السّلام:

... أشهد أنک ابن حجه اللّه و ابن أمینه، حکم اللّه لک علی قاتلیک و أصلاهم جهنم و ساءت مصیرا، و جعلنا اللّه یوم القیامه من ملاقیک و مرافقیک و مرافقی جدک و أبیک و عمک و أخیک و أمک المظلومه الطاهره المطهره. أبرأ إلی اللّه ممن قتلک و قاتلک و أسأل اللّه مرافقتکم فی دار الخلود، و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.

المصادر:

المزار للشهید الأول: ص 148.

25
المتن:

قال العلامه المجلسی:

وجدت بخط الشیخ محمد بن علی الجبعی نقلا من خط الشهید رفع اللّه درجته، نقلا من مصباح الشیخ أبی منصور طاب ثراه، قال: روی أنه دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله یوما إلی فاطمه علیها السّلام، فهیّأت له طعاما ...، إلی أن قال جبرئیل:

أما ابنتک، فهی أول أهلک لحاقا بک بعد أن تظلم و یؤخذ حقها و تمنع إرثها و یظلم بعلها و یکسر ضلعها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 98 ص 44 ح 84، عن المصباح لأبی منصور.

2. المصباح لأبی منصور، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:173

26
المتن:

قال السید ابن طاوس فی زیاره أبی الحسن الثالث علیه السّلام:

الزیاره السابعه

اللهم و صلّ علی الطاهره البتول الزهراء؛ ابنه الرسول، أم الأئمه الهادین، سیده نساء العالمین، وارثه خیر الأنبیاء، و قرینه خیر الأوصیاء؛ القادمه علیک متالّمه من مصابها بأبیها، متظلّمه مما حلّ بها من غاصبیها، ساخطه علی أمه لم ترع حقک فی نصرتها بدلیل دفنها لیلا فی حفرتها، المغتصبه حقها، و المغصّصه بریقها؛ صلاه لا غایه لأمدها و لا نهایه لمددها و لا انقضاء لعددها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 180، عن مصباح الزائر.

2. مصباح الزائر، علی ما فی البحار.

27
المتن:

قال المجلسی فی الزیاره الثانیه عشر لزیاره ساداتنا الأئمه علیهم السّلام:

السلام علی کافّه الأنبیاء و المرسلین ...، إلی أن قال:

السلام علی الصدیقه الطاهره؛ السلام علی النبعه النبویه الناضره؛ السلام علی الزکیه العارفه، السلام علی المظلومه الصابره، السلام علی خصیمه الفجره.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 200، عن النسخه القدیمه.

2. نسخه قدیمه، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:174

28
المتن:

قال العلامه المتبحّر البحّاثه السید جعفر مرتضی العاملی فی جواب من أنکر بعض مظلومیه الزهراء علیها السّلام و خفّفها:

... و قد رأینا أن الجرأه علی الزهراء علیها السّلام و الإساءه إلیها و دخول بیتها بالقهر و الغلبه و إخراج علی علیه السّلام للبیعه عنوه و قهرا، قد روی عن النبی صلّی اللّه علیه و آله و عن معظم أهل البیت علیهم السّلام و عن الزهراء علیها السّلام نفسها فی روایات کثیره.

کما أن هذا الحدیث قد رواه بالإجمال أو بالتفصیل الکثیرون من المؤرخین من مختلف الطبقات و من مختلف الاتجاهات، و لهج به الشعراء، و استدلّ به المتکلمون، و أکّده العلماء، علی تعدّد میولهم و تضاربها و اختلاف مراتبهم العلمیه.

و کل ذلک ینصب فی اتجاه تحصیل العلم بوجود نقله هذا الخبر، من أناس یمتنع تواطؤهم علی هذا المعنی الواحد، بسبب اختلاف مذاهبهم و أهوائهم و میولهم و اختصاصاتهم علی مدی العصور و الدهور. فلا یبقی مجال لدعوی البعض أنه لم یحدث شی ء علی الزهراء علیها السّلام و علی بیتها.

و فیه سوی التهدید بالإحراق مع التشکیک بجدیه هذا التهدید أیضا باعتبار أن قلوب المهاجمین کان مملوءه بحب الزهراء علیها السّلام و أن موقعها الاجتماعی یمنعهم من الإقدام علی أیّ عمل من هذا القبیل.

إلا إذا کان المعترضون علی تحشید النصوص یرفضون حتی التواتر و حجیه آثاره، خلافا لما یعلنون به أمام الملأ.

المصادر:

لما ذا کتاب مأساه الزهراء علیها السّلام: ص 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:175

29
المتن:

قال العلامه السید جعفر مرتضی العاملی فی الإجماع علی مظلومیه الزهراء علیها السّلام:

هناک من یقول بأن ثمه إجماعا علی أن الزهراء علیها السّلام قد ظلمت و ضربت بل و أسقط جنینها، لکن البعض حاول التشکیک فی إجماع کهذا، و لم یقنعه ما جاء فی تخلیص الشافی من نص شیخ الطائفه الشیخ الطوسی علی أنه لا خلاف بین الشیعه فی أن فاطمه علیها السّلام قد تعرّضت للضرب و إسقاط الجنین.

و لم یقنعه أیضا روایه ذلک بکثره ظاهره فی مصنفات شیعه أهل البیت علیهم السّلام و لا ورود ذلک أیضا بصوره مستفیضه من طرق غیرهم.

بل أن روایات الشیعه عن المعصومین علیهم السّلام- فضلا عن غیرهم- حول مظلومیتها علیها السّلام من الکثره و التنوع بحیث یمکن القول بتواترها.

و نحن نذکر هنا کلام الشیخ الطوسی و العلامه کاشف الغطاء حول هذا الأمر، ثم نعقّب ذلک بمناقشه ما قاله هذا البعض حول ذلک؛ فنقول:

قال شیخ الطائفه: و مما أنکر علیه: ضربهم لفاطمه علیها السّلام، و قد روی أنهم ضربوا بالسیاط، و المشهور الذی لا خلاف فیه بین الشیعه: أن عمر ضرب علی بطنها حتی أسقطت فسمّی السقط محسنا، و الروایه بذلک مشهوره عندهم، و ما أرادوا من إحراق البیت علیها حین التجأ إلیها قوم و امتنعوا من بیعته.

و لیس لأحد أن ینکر الروایه بذلک، لأنا قد بیّنا الروایه الوارده من جهه العامه من طریق البلاذری و غیره، و روایه الشیعه مستفیضه به لا یختلفون فی ذلک.

ثم ذکر السید العاملی قول کاشف الغطاء و المقدسی و المعتزلی الشافعی و المظفر، ثم شرع البحث و الاحتجاج و

إثبات المراد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:176

المصادر:

مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 1 ص 163.

30
المتن:

کلام العلامه السید جعفر مرتضی العاملی فی أن الشعر سند تاریخی لمظلومیه الزهراء علیها السّلام:

إننا نری أن الشعراء قد أفاضوا فی ما تعرّضت له الزهراء علیها السّلام من ظلم و اظطهاد و ضرب و إسقاط الجنین منذ القرون الأولی و إلی یومنا هذا، و هم یجعلون ذلک مبرّرا لانتقاداتهم لمن شارک فی ذلک أو تصدّی له، و بعض هؤلاء الشعراء معاصر للأئمه علیهم السّلام، أو أن عصره قریب من عصرهم.

و هذا یعتبر سندا تاریخیا قویا، بل قوته تزید فی تأکید ثبوت مضمونه علی روایات النقله من المحدثین و المؤرخین، و نحن نذکر هنا باقه من الشعر فی تلک العصور المتلاحقه و إلی یومنا هذا؛ فنقول:

1. قال السید الحمیری (م 73 ه) معاصر للإمامین الصادق و الکاظم علیهما السّلام، یقول:

ضربت و اهتضمت من حقهاو أذیقت بعده طعم السلع

قطع اللّه یدی ضاربهاو ید الراضی بذاک المتّبع

لا عفی اللّه له عنه و لاکفّ عنه هول یوم المطّلع 2. قال عبد اللّه بن عمار البرقی (م 245 ه):

و کلّا النار من بیت و من حطب و المضرمان لمن فیه یسبّان

و لیس فی البیت إلا کل طاهرهمن النساء و صدیق و سبطان

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:177

3. قال قاضی النعمان فی أرجوزته:

فبایعاه جهره و قالابل أنت خیر من نراه حالا ...

فجاءهم عمر فی جماعهإذ لم یروا لمن أقام طاعه

حتی أتوا باب البتول فاطمهو هی لهم قالیه مصارمه

فوقفت عن دونه تعذلهم فکسر الباب لهم أولهم

فاقتحموا حجابها فعوّلت فضربوها بینهم فأسقطت ...

یا حسره من ذاک فی فؤادی کالنار یذکی حرّها اعتقادی

و قتلهم فاطمه الزهراءأضرم حرّ النار فی أحشائی ...

و أمرت أن یدفنوها لیلاو إن یعمّی قبرها

لکی لا

یحضرها منهم سوی ابن عمهاو رهطه ثم مضت بغمّها 4. قال مهیار الدیلمی (م 428 ه) فی قصیدته:

کیف لا تقطع یدمدّ إلیک ابن صهاک

فرحوا یوم أهانوک بما ساء أباک 5. علی بن المقرب الأحسائی (م 629 ه):

یا لیت شعری فمن أنوح منهم و من له ینهلّ فیض أدمعی ...

أم للبتول فاطم إذ منعت عن إرثها الحق بأمر مجمع ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:178 و لم تزل مهضومه مظلومهبردّ دعواها و رضّ الأضلع 6. قال الشیخ علی بن عبد العزیز الخلیعی (م 750 ه) فی قصیدته:

...

و من تری کذبت قبلی و قد علمواأن الإله من الأرجاس طهّرنی

و هل لبنت بنیّ أضرمت شعل کما أطیف به بیتی لیحرقنی 7. قال علاء الدین الحلی المقتول (م 786 ه):

و أجمعوا الأمر فیما بینهم و نموت لهم أمانیّهم و الجهل و الأمل

أن یحرقوا منزل الزهراء فاطمهفیا له حادث مستصعب جلل

بیت به خمسه جبریل سادسهم من غیر ما سبب بالنار یشتعل 8. قال الشیخ مغامس الحلی (قرن 9) فی قصیدته:

و الطهر فاطمه زوی میراثهاشرّ الأنام و دمعها مسکوب

من بعد ما رمت الجنین بضربهفقضت بذاک و حقها مغصوب 9. قال مفلح الصمیری (م 900 ه) فی قصیدته:

علی بیت بنت المصطفی و إمامهم ینادی ألا فی بیتها النار اضرموا

و تغصب میراث النبی محمدو توجع ضربا بالسیاط و تلطم 10. قال المحدث الفقیه العلامه الشیخ الحر العاملی (م 1104 ه) فی منظومته:

...

و محسن أسقط فی یوم عمرمن فتحه الباب کما قد اشتهر ...

حزن و ذلّ و اضطهاد ظالم و وحشه لاحت علی المعالم ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:179 إذ سقطت لوقتها جنینهاو لم تزل تبدی له أنینها 11. قال الصالح الفتونی العاملی (م 1190 ه):

هذا علی نفوا

عند خلافته و أنکر النصّ فیه منه منکره

و تلک فاطمه لم یرع حرمتهامن دقّ ضلعا لها بالباب یکسره 12. قال السید حیدر الحلی (م 1304 ه) فی قصیدته:

فلا و صفحک أن القوم ما صفحواو لا و حملک أن القوم ما حلموا

فحمل أمک قدما أسقطوا حنقاو طفل جدک و فی سهم الردی فطموا 13. قال السید باقر الهندی (م 1329 ه):

لست أدری لم أحرقوا الباب بالنار أرادوا إطفاء ذاک النور

لست تدری ما صدر فاطم ما المسمار مال ضلعها المکسور

ما سقوط الجنین ما حمره العین و ما بال قرطها المنثور ...

کیف من بعد حمره العین منهایا ابن طاها تهنئ بطرف قریر ...

لا ترانی اتخذت لا و علاهابعد بیت الأحزان یوم سرور

فمتی یا بن فاطم تنشر الطاغوت و الجبت قبل یوم النشور 14. قال العلامه السید محمد القزوینی (م 1335 ه) فی ذیل قصیده حدیث الکساء:

...

قال سلیم قلت یا سلمان هل دخلوا و لم یک استئذان ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:180 فمذ رأوها عصروها عصرهکادت بروحی أن تموت حسره

تصیح یا فضه سنّدینی فقد و ربی قتلوا جنینی

فأسقطت بنت الهدی وا حزناجنینها ذاک المسمّی محسنا 15. قال حافظ إبراهیم شاعر النیل (م 1351 ه):

و قوله لعلی قالها عمراکرم بسامعها أعظم بملقیها

حرّقت دارک لا أبقی علیک بهاإن لم تبایع و بنت المصطفی فیها 16. قال العلامه الفقیه الشیخ محمد حسین الکمپانی (م 1361 ه) فی أرجوره من دیوانه:

...

أ یضرم النار بباب دارهاو آیه النور علی منارها ...

لکنّ کسر الضلع لیس ینجبرإلا بصمصام عزیز مقتدر

و من نبوع الدم من ثدییهایعرف عظم ما جری علیها

و جاوزوا الحدّ بلطم الخدّشلّت ید الطغیان و التعدّی

و لست أدری خبر المسمارسل صدرها خزانه الأسرار 17. قال العلامه الشیخ

محمد حسین کاشف الغطاء (م 1373 ه):

و فی الطفوف سقوط السقط منجدلامن سقط محسن خلف الباب منهجه

و بالخیام ضرام النار من حطب بباب دار ابنه الهادی تأجّجه

المصادر:

مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:181

31
المتن:

ذکر العلامه السید جعفر مرتضی أحادیث مظلومیه الزهراء علیها السّلام فی النصوص و الآثار فی الکتب المقدسه من القرآن و التوراه، و عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عن المعصومین علیهم السّلام و فی احتجاجات و مناظرات علماء الأعلام:

من قاضی عبد الجبار (م 415 ه)، و السید المرتضی علم الهدی (م 436 ه)، و الشیخ الطوسی (م 460 ه)، و أبی الصلاح الحلبی (م 474 ه)، و عبد الجلیل القزوینی (م 560 ه) و یحیی بن محمد العلوی البصری، و السید ابن طاوس (م 664 ه)، و المحقق نصیر الدین الطوسی (م 672 ه)، و العلامه الحلی (م 726 ه)، و شمس الدین الأسفراینی (م 826 ه)، و القوشچی (م 879 ه)، و الفاضل المقداد (م 826 ه)، و البیاضی العاملی (م 877 ه)، و الغروی، و الهروی، و المحقق الکرکی (م 940 ه)، و ابن مخدوم (م 976 ه)، و القاضی الشهید التستری (م 1019 ه)، و ابن سعد الجزائری (م 1021 ه)، و الحر العاملی (م 1104 ه)، و العلامه المجلسی (م 1110 ه)، و أبو الحسن الفتونی (م 1138 ه)، و الخواجوئی المازندرانی (م 1173 ه)، و الشیخ یوسف البحرانی، (م 1186 ه)، و الشیخ جعفر کاشف الغطاء (م 1228 ه)، و السید عبد اللّه شبّر (م 1243 ه)، و السید محمد قلی الموسوی (م 1260 ه)، و السید محمد مهدی الحسینی القزوینی (م 1300 ه)، و السید الخوانساری (م 1313 ه)، و آیه اللّه المظفّر (م 1357 ه)، و السید شرف الدین (م 1377

ه)، و السید محمد باقر الصدر (م 1400 ه).

هذا أسماء عده عیّنات من احتجاجات المتکلمین و غیرهم، و نکتفی بهؤلاء المذکورین عن ذکر غیرهم بالاختصار، و من أراد الاطلاع بمتون کلماتهم فلیراجع هناک.

المصادر:

مأساه الزهراء علیها السّلام: ج ص 35.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:182

32
المتن:

ذکر العلامه السید جعفر مرتضی العاملی مسردا عاما لمصادر بعض العناوین المعتبره التی توجد هذه الأحداث فی مظلومیه السیده الزهراء علیها السّلام فی کتب و مؤلفات علمائنا و غیرهم علی اختلاف نحلهم، من العالم الشیعی الإمامی و الإسماعیلی و الزیدی و المعتزلی و الأشعری و الحنفی و الحنبلی و الشافعی و المالکی و الظاهری و الخارجی و اللغوی و الأدیب و الشاعر و النسّابه و المحدث و الفقیه و الفیلسوف و المتکلم و الرجالی و المؤرخ و الأصولی و الأخباری ... و غیر ذلک.

إن أدنی مراجعه للمصادر الآتیه تعنی إن الذین ذکروا هذه الوقائع المؤلمه من مظلومیه الزهراء علیها السّلام هم ممن یشار إلیهم بالبنان من العلماء ...، و لم یقتصر علی جیل دون جیل، بل تجدهم فی جمیع العصور من قدماء الأصحاب ....

ثم یتوالی التصدّی لنقلها لیستوعب العصور کلها و إلی یومنا هذا، و من طلب شرح المصادر و المتون فإلی مأساه الزهراء علیها السّلام للسید العاملی.

المصادر:

مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 325.

33
المتن:

قال السید حیدر الحسینی:

... و من العجائب أنه لا یقتدی باجتهاد محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی إقامه خلیفه عنه من سلاله الأنبیاء و الأوصیاء المتصلین بإبراهیم و نوح علیهما السّلام و یقتدی باجتهاد أبی بکر بن أبی قحافه لعمر بن الخطاب، و باجتهاد عمر لعثمان بن عفان و یکون نظر طلحه و الزبیر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:183

و سعد و سعید و عبد الرحمن بن عوف و أبی عبیده بن الجرّاح و سالم مولی أبی حذیفه و أمثالهم أتمّ من نظر نبیهم صلّی اللّه علیه و آله؛ الذی أرشدهم و أخرجهم من ظلمات الشک فی الدین إلی نور الإسلام و الیقین و صیّرهم بعد عباده الأوثان إلی معرفه الإیمان، و امتدّت أبصارهم فی الأعقاب إلی ما خفی عن النبی صلّی اللّه علیه و آله و رأی من المصالح للأمه ما لم یره النبی صلّی اللّه علیه و آله!

و من جمله نظرهم خذلان أهله و سحب علی بن أبی طالب علیه السّلام و إهانه فاطمه بنت محمد سیده النساء العالمین علیها السّلام ....

إلی آخر قول السید فی مظلومیتها علیها السّلام.

المصادر:

الکشکول فی ما جری علی آل الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 129.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:185

الفصل الرابع بیت أحزانها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:186

فی هذا الفصل

إن کل بیت من البیوت قد کان فیه أحزان و بکاء، و بعض البیوت کان کثیرا ما فیه الأحزان و البکاء و لا یسمّی بیت الأحزان.

و لکن بنی أمیر المؤمنین علیه السّلام بیتا لبکاء الزهراء علیها السّلام و سمّاها من بدو تأسیسه «بیت الأحزان»، لأن بناءها للبکاء و النیاحه و الأحزان فقط و لا غیر.

و إن بیت الأحزان- کما یظهر من حدیث فضه- کان نازحا عن البقیع؛ بناها علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام بعد ما لم تقدر المجی ء إلی قبور الشهداء و بعد قطع المنافقین السدره التی تستظلّ عندها فاطمه علیها السّلام لمکان بکائها، و کان تجی ء فاطمه الزهراء علیها السّلام کل یوم من أول النهار و تندب و تبکی إلی اللیل.

و مکان هذا البیت کان موجودا إلی قبل ثلاثین سنه، و کان محلا للبکاء و العزاء لمجی ء الزهراء علیها السّلام، و أخیرا بنیت هناک عماره و عفی أثر بیت الأحزان.

و من هنا یعرف أهمیتها و وجودها لمخالفی أهل البیت علیهم السّلام؛ فهدموه و خرّبوه کما خرّبوا و هدموا قباب و ضرائح أئمه البقیع علیهم السّلام، و یعرف أیضا أهمیتها من کلام الإمام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:187

الحجه- عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف- حیث قال للسید باقر الهندی فی رؤیاه، کما سیأتی.

یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 10 أحادیث:

بناء علی علیه السّلام لفاطمه الزهراء علیها السّلام بیتا یسمّی بیت الأحزان، مجی ء فاطمه علیها السّلام إلیه و بکاؤه فیه إلی اللیل.

مجی ء فاطمه إلی البقیع و

بکاؤها و تفیّأها بظلّ الأراکه و قطعها الرجلان.

کلام السمهودی فی ذکر بیت الأحزان عند بیان المشاهد المعروفه بالبقیع و هو الموضع المعروف بمسجد فاطمه علیها السّلام.

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی البقیع بعد شکوی الناس من کثره بکائها و تسمیه هذا المکان ب «بیت الأحزان».

إن بیت الأحزان فی جهه قبّه مشهد الحسن علیه السّلام و العباس.

رؤیا السید باقر الهندی الرضوی الإمام المهدی- عجّل اللّه تعالی فرجه- فی المنام حزینا فی العید الغدیر و سؤالها عنه و جوابه لها بهذا الشعر:

لا ترانی اتخذت لا و علاهابعد بیت الأحزان بیت سرور کلام المهاجر فی مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی ظلّ الشجره و بعد قطعها إلی بیت الأحزان.

بکاء فاطمه علیها السّلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تأذّی أهل المدینه بکثره بکائها و خروجها إلی مقابر الشهداء و بکاؤها هناک.

شکوی شیوخ أهل المدینه من بکاء فاطمه علیها السّلام و خروجها إلی ظلّ الأراکه ثم إلی بیت الأحزان بعد قطع الأراکه.

إن بیت الأحزان عند قبّه العباسیه فی البقیع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:188

1
المتن:

فی روایه ورقه بن عبد اللّه و قصته مع فضه فی مرض فاطمه علیها السّلام و ما جری علیها بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله إلی شهادتها:

... و اجتمع شیوخ أهل المدینه و أقبلوا إلی أمیر المؤمنین علی علیه السّلام فقالوا له: یا أبا الحسن! إن فاطمه علیها السّلام تبکی اللیل و النهار، فلا أحد منا یتهنّأ بالنوم فی اللیل علی فراشنا و لا بالنهار لنا قرار علی أشغالنا و طلب معایشنا، و إنا نخبرک أن تسألها إما أن تبکی لیلا أو نهارا. فقال علیه السّلام: حبّا و کرامه.

فأقبل أمیر المؤمنین

علیه السّلام حتی دخل علی فاطمه علیها السّلام و هی لا تفیق من البکاء و لا ینفع فیها العزاء. فلما رأته سکنت هنیئه له، فقال لها: یا بنت رسول اللّه، إن شیوخ المدینه یسألونی أن أسألک إما أن تبکین أباک لیلا و إما نهارا.

فقالت: یا أبا الحسن، ما أقل مکثی بینهم و ما أقرب مغیبی من بین أظهرهم، فو اللّه لا أسکت لیلا و لا نهارا أو ألحق بأبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال لها علی علیه السّلام: افعلی یا بنت رسول اللّه ما بدا لک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:189

ثم إنه بنی لها بیتا فی البقیع نازحا عن المدینه یسمّی «بیت الأحزان»، و کانت إذا أصبحت قدمت الحسن و الحسین علیهما السّلام أمامها و خرجت إلی البقیع باکیه، فلا تزال بین القبور باکیه. فإذا جاء اللیل، أقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام إلیها و ساقها بین یدیه إلی منزلها.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 43 ص 174 ح 15، عن بعض الکتب القدیمه.

و تمام الحدیث مع مصادر أخری أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الثانی، رقم 15، متنا و مصدرا و سندا.

2
المتن:

عن الصادق علیه السّلام، قال:

إنه کانت فاطمه علیها السّلام إذا أصبحت قدمت الحسن و الحسین علیهما السّلام و تسیر إلی البقیع و تبکی علی أبیها، و إذا وهجتها الشمس تفیّأت بظلّ أراکه هناک؛ فبلغ ذلک الرجلین فقطعاها. و لم تزل علی ذلک إلی أن مضی لها بعد موت أبیها سبعه و عشرون یوما، و اعتلّت العله التی توفّیت فیها؛ فبقیت إلی یوم الأربعین ....

المصادر:

مجالس الأحزان للحسینی الواسطی (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

3
المتن:

قال السمهودی فی بیان المشاهد المعروفه بالبقیع فی ذکر بیت الأحزان:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:190

... أنه یعرف ب «بیت الحزن»؛ یقال: أنه البیت الذی أوت إلیه فاطمه علیها السّلام و التزمت الحزن فیه بعد وفاه أبیها سید المرسلین صلّی اللّه علیه و آله.

و المشهور ببیت الحزن إنما هو الموضع المعروف بمسجد فاطمه علیها السّلام فی قبله مشهد الحسن و العباس، و إلیه أشار ابن جبیر بقوله:

ویلی القبّه العباسیه ببیت لفاطمه بنت الرسول علیها السّلام و یعرف ب «بیت الحزن»؛ یقال: أنه الذی أوت إلیه و التزمت الحزن فیه عند وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. وفاء الوفاء بأخبار المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ج 3 ص 901، بتفاوت.

2. وفاء الوفاء بأخبار المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ج 3 ص 918.

4
المتن:

قال فی تاریخ و آثار الإسلام:

إن فاطمه علیها السّلام کانت تبکی فی فقد أبیها بالبقیع فی محل الذی سمّی بالمقبره، ثم اشتهر ب «مسجد فاطمه علیها السّلام»، و هو عند قبر العباس و الأئمه علیهم السّلام.

إن فاطمه علیها السّلام بعد شکوی الناس من کثره بکائها، سکنت فی البقیع عند دار عقیل، و سمّی هذا المکان بعد ب «بیت الأحزان»، و جعلوا فی هذا المحل فی العهد العثمانی ضریحا من جدید، و کان الزائرین یزورونه و یتبرّکون به، و فی حکومه السعودی عند تخریب ضرائح و قباب البقیع خربوا هذا المکان أیضا.

و المکان الذی خربوا فی سنوات الأخیره خارج البقیع فی جانب الشرقی المشهور ببیت الأحزان لا یوافق بما ذکرناه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:191

المصادر:

1. تاریخ و آثار الإسلام فی مکه المکرمه و المدینه المنوره: ص 372.

2. آثار الإسلامی بمکه و المدینه: ص 205، بتفاوت فیه.

5
المتن:

قال أبو علم:

فی روایه أن علیا علیه السّلام بنی لها بیتا فی البقیع سمّی ب «بیت الأحزان»، و هو باق إلی هذا الزمان، و هو الموضع المعروف ب «مسجد فاطمه علیها السّلام» فی جهه قبّه مشهد الحسن و العباس، و إلیه أشار ابن جبیر بقوله: و یلی القبّه العباسیه بیت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و یعرف ب «بیت الحزن»؛ یقال: أنه هو الذی آوت إلیه و التزمت الحزن فیه منذ وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. أهل البیت علیهم السّلام لتوفیق أبی علم: ص 167.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 565، عن أهل البیت علیهم السّلام.

3. رساله فی التاریخ (مخطوط): فی أحوال الزهراء علیها السّلام، بتغییر فیه.

4. وسیله الرشاد (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام، بتغییر فیه.

6
المتن:

قال العلامه الشیخ محمد السماوی فی کتابه «طرافه الأحلام»:

أخبرنی السید العالم الفاضل الأدیب السید باقر الرضوی الهندی النجفی، قال:

رأیت فی منامی المهدی- عجّل اللّه تعالی فرجه و سهّل مخرجه- لیله الغدیر حزینا باکیا. فجئت إلیه و سلّمت علیه و قبّلت یدیه و کأنه یفکّر، فقلت: یا سیدی، إن هذه أیام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:192

فرح و سرور بعید الغدیر و أراک حزینا تبکی!؟ فقال: ذکرت أمّی الزهراء علیها السّلام و حزنها؛ ثم أنشد یقول:

لا ترانی اتخذت لا و علاهابعد بیت الأحزان بیت سرور قال السید باقر: فانتبهت من نومی و نظّمت قصیده فی أحوال الغدیر و ذکرت الزهراء علیها السّلام و ذکرت بیته علیه السّلام فی ضمنها، و هی هذه:

کل غدر و قول إفک و زورهو فرع عن جحد نصّ الغدیر

فتبصّر تبصر هداک إلی الحق فلیس الأعمی به کالبصیر

لیس تعمی العیون لکنما تعمی القلوب التی انطوت فی الصدور

یوم أوحی الجلیل یأمر طه و هو سار أن مر بترک المسیر

حطّ رحل السری علی غیر ماءو؟؟ کلا فی الفلا بحرّ الهجیر

ثم بلّغهم و إلا فما بلّغت وحیا عن اللطیف الخبیر

أقم المرتضی إماما علی الخلق و نورا یجلو دجی الدیجور

فرقی آخذا بکفّ علی منبرا کان من حدوج و کور

و دعا و الملأ حضور جمیعاغیّب اللّه رشدهم من حضور

إن هذا أمیرکم و ولی الأمر بعدی و وارثی و وزیری

هو مولی لکل من

کنت مولاه من اللّه فی جمیع الأمور

فاستجابوا بألسن تظهر الطاعه و الغیّ مضمر فی الصدور

بایعوه و بعدها طلبوا البییعه منه للّه ریب الدهور

أسرعوا حین غاب أحمد للغدر و خافوا عواقب التأخیر

خالفوا کل ما به جاء طه و هو إذ ذاک لیس بالمقبور

نبذوا العهد و الکتاب و ما جاء به فی الوصی خلف الظهور

عدلوا عن أبی الهداه المیامین إلی بیعه الأثیم الکفور

قدّموا الرجس بالولایه للأمرعلی أهل آیه التطهیر

لست تدری لم أحرقوا الباب بالنار أرادوا إطفاء ذاک النور

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:193 لست تدری ما صدر فاطم ما المسمار ما حال ضلعها المکسور

ما سقوط الجنین ما حمره العین و ما بال قرطها المنثور

دخلوا الدار و هی حسری بمرائی من علی ذاک الأبیّ الغیور

و استداروا بغیا علی أسد اللّه فأضحی یقاد قود البعیر

ینظر الناس ما بهم من معین و ینادی و ما له من نصیر

و البتول الزهراء فی أثرهم تعثر فی ذیل بردها المجرور

بأنین یوهی الصفا بشجاه و حنین یذیب صمّ الصخور

ودعتهم خلّوا ابن عمی علیاأو لأشکو إلی السمیع البصیر

ما رعوها بل روّعوها و مرّوابعلی ملبّبا کالأسیر

بعض هذا یریک ممن تولّی بارز الکفر لیس بالمستور

کیف حق البتول ضاع عنادامثلما ضاع قبرها فی القبور

قابلوا حقها المبین بتزویر و هل عندهم سوی التزویر

و رووا عن محمد خبرا لم یک فیه محمد بالخبیر

و علی یری و یسمع و السیف رهیف و الباع غیر قصیر

قیّدته وصیه من أخیه حملته ما لیس بالمقدور

أ فصبرا یا صاحب الأمر و الخطب جلیل یذیب قلب الصبور

کم مصاب یطول فیه بیانی قد عرا الطهر فی الزمان القصیر

کیف من بعد حمره العین منهایا بن طه تهنأ بطرف قریر

فابک و ازفر لها فإن عداهامنعوها من البکا و الزفیر

و کأنی به یقول و یبکی بسلّو نزر و دمع

غزیر:

لا ترانی اتخذت لا و علاهابعد بیت الأحزان بیت سرور

فمتی یا بن أحمد تنشر الطاغوت و الجبت قبل یوم النشور

فتدارک منا بقایا قلوب قد أذیبت بنار غیظ الصدور

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:194

المصادر:

1. دیوان السید باقر الموسوی الهندی: ص 24.

2. طرافه الأحلام للسماوی، علی ما فی هامش دیوان السید باقر.

3. جنّه المأوی، عن کتاب أدب الطف. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 14 194 المصادر: ..... ص : 194

أدب الطف للسید جواد شبّر، علی ما فی جنّه المأوی.

5. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 97، شطرا من قصیدته.

6. اعلموا أنی فاطمه علیها السّلام: ج 9 ص 13.

7
المتن:

قال الشیخ المهاجر:

و کانت تبکی فی بیتها، فلما منعوها البکاء خرجت إلی ظلّ شجره؛ تبکی هناک تحت ظلّها و بیدها الحسن و الحسین علیهما السّلام. و لکن القوم لم یترکوا لها حتی هذه الشجره، فعمدوا إلیها فقطعوها. فکانت تخرج إلی البقیع إلی بیت الاحزان الذی بناه لها علی أمیر المؤمنین علیه السّلام؛ و إلی ذلک البیت یشیر الإمام الحجه علیه السّلام بقوله:

أ ترانی اتخذت لا و علاهابعد بیت الأحزان بیت سرور

فابک و ازفر لها فإن عداهامنعوها عن البکا و الزفیر

المصادر:

اعلموا أنی فاطمه: ج 9 ص 13.

8
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی مناقبها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:195

... و رأس البکائین ثمانیه: آدم و نوح و یعقوب و یوسف و شعیب و داود و فاطمه و زین العابدین علیهم السّلام.

قال الصادق علیه السّلام: أما فاطمه علیها السّلام فبکت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی تأذّی بها أهل المدینه، فقالوا لها: قد آذیتنا بکثره بکائک، إما أن تبکی باللیل و إما أن تبکی بالنهار. فکانت تخرج إلی مقابر الشهداء فتبکی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 36 ح 39، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 322.

9
المتن:

قال السید الکفائی فی منعها عن البکاء و قطع الأراکه و هدم بیت الأحزان:

جاء فی الصوارم الحاسمه: بقیت فاطمه علیها السّلام علی بکائها لیلا و نهارا، فتأذّی منها أهل المدینه. فمشی بعضهم إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام فقالوا له: یا علی! إن فاطمه قد آذتنا ببکائها، فقل لها إما أن تبکی أباها لیلا و تسکت نهارا و إما أن تبکی نهارا و تسکت لیلا.

فدخل علیها أمیر المؤمنین علیه السّلام و قال لها: یا بنت رسول اللّه، إن شیوخ أهل المدینه یقولون: إن فاطمه آذتنا ببکائها، فإما أن تبکی لیلا و تسکت نهارا أو تبکی نهارا و تسکت لیلا. فصاحت بأعلی صوتها: یا أبتاه یا رسول اللّه! أ أمنع من البکاء علیک؟! لا و اللّه یا بن العم، لا أسکت عن البکاء علی أبی حتی ألحق به.

ثم جعلت تخرج إلی خارج المدینه، و تأخذ بید الحسن و الحسین علیهما السّلام، فتستظلّ تحت أراکه هناک و تبکی إلی اللیل. فإذا صار اللیل جاءها أمیر المؤمنین علیه السّلام و ردّها إلی منزلها فتبکی اللیل کله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:196

فخرج القوم الی الأراکه فقطعوها. فلما خرجت فی الیوم الثانی رأت الأراکه قد قطعت، فجلست تبکی ذلک الیوم فی الشمس. فلما خرج أمیر المؤمنین علیه السّلام و رآها علی تلک الحال، رفع طرفه الی السماء و قال: اللهم أنت شاهد کل نجوی و موضع کل شکوی؛ اللهم إنک تری ما یفعل بآل نبیک و صفیک.

ثم صنع ظلالا من جرید النخل و سمّاه ب «بیت الأحزان». فجعلت تخرج إلیه. فاتفق المنافقون

و هدّموه، فجعلت تخرج إلی مقابر الشهداء و تبکی أباها.

المصادر:

الزهراء علیها السّلام فی السنه و التاریخ و الأدب: ص 542.

10
المتن:

قال ابن جبیر فی ذکر بیت أحزان فاطمه علیها السّلام:

إن عند قبّه العباسیه فی البقیع بیت ینتسب علی ابنه رسول اللّه علیها السّلام و یعرف ب «بیت الأحزان»، و یقال: إن فاطمه علیها السّلام جاءت هناک و ناحت و بکت لفقد أبیها صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

رحله ابن جبیر: ص 153.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:197

الفصل الخامس عیاده الرجلان لها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:198

فی هذا الفصل

إن عیاده أبی بکر و عمر لفاطمه علیها السّلام و إظهار ندامتهما من أعمالهما و اعتذارهما عند فاطمه علیها السّلام، کلها مشی سیاسی لمجاذبه الناس و مکر بالعوام، لا عیاده إلهیه و ندامه حقیقیه؛ فأرادوا تغطیه أعمالهم و قرّروا أن یعودوا فاطمه الزهراء علیها السّلام.

و نحن نورد فی هذا الفصل عده روایات بالعناوین التالیه فی 15 حدیثا:

استیذان أبی بکر و عمر للحضور عند الزهراء علیها السّلام للاعتذار عن ذنبهما و اعترافهما بإساءتهما، سؤال فاطمه علیها السّلام عن قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «فاطمه علیها السّلام بضعه منی فمن آذاها فقد آذانی»، اعترافهما باستماعهما ذلک من النبی صلّی اللّه علیه و آله، و إعلانها علیها السّلام بعدم رضایتها عنهما.

استیذان أبی بکر و عمر بواسطه علی علیه السّلام عن فاطمه علیها السّلام و ردّهما، بیتوته أبی بکر لیله فی الصقیع و التماسهما من علی علیه السّلام لإرضائها فی الحضور عندها، دخولهما معتذرین إلیها مستغفرین عن فعالهما، ردّ فاطمه علیها السّلام إیاهما من الغفران و الرضا و رجوعهما خائبین من عندها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:199

دخول أبی بکر و عمر علی فاطمه علیها السّلام و تسلیمهما علیها و إباؤها عن جوابهما و ردّهما بالسخط و عدم الرضا.

فی هذا الفصل خمسه عشر حدیثا کلها فی معنی واحد، بعبارات و ألفاظ مختلفه، و لذلک نکتفی فی المقدمه بهذا المقدار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:200

1
المتن:

أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس، قال:

کنت عند عبد اللّه بن عباس فی بیته و معنا جماعه من شیعه علی علیه السّلام. فحدّثنا، فکان فیما حدّثنا أن قال:

یا إخوتی، توفّی رسول

اللّه صلّی اللّه علیه و آله یوم توفّی فلم یوضع فی حفرته حتی نکث الناس و ارتدّوا ....

و کان علی علیه السّلام یصلّی فی المسجد الصلوات الخمس؛ فکلّما صلّی قال له أبو بکر و عمر: کیف بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ إلی أن ثقلت، فسألا عنها و قالا: قد کان بیننا و بینها ما قد علمت، فإن رأیت أن تأذن لنا فنعتذر إلیها من ذنبنا؟ قال علیه السّلام: ذاک إلیکما.

فقاما فجلسا بالباب، و دخل علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام فقال: أیتها الحرّه، فلان و فلان بالباب یریدان أن یسلّما علیک، فما ترین؟ قالت علیها السّلام: البیت بیتک و الحرّه زوجتک، فافعل ما تشاء. فقال: شدّی قناعک. فشدّت قناعها و حوّلت وجهها إلی الحائط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:201

فدخلا و سلّما و قالا: ارضی عنا رضی اللّه عنک. فقالت: ما دعاکما إلی هذا؟ فقالا:

اعترفنا بالإساءه و رجونا أن تعفی عنا و تخرجی سخیمتک. فقالت: فإن کنتما صادقین فأخبرانی عما أسألکما عنه، فإنی لا أسألکما عن أمر إلا و أنا عارفه بأنکما تعلمانه؛ فإن صدّقتما علمت أنکما صادقان فی مجیئکما. قالا: سلی عما بداک.

قالت: نشدتکما باللّه هل سمعتما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: «فاطمه بضعه منی فمن آذاها فقد آذانی»؟ قالا: نعم. فرفعت یدها إلی السماء فقالت: اللهم إنهما قد آذیانی؛ فأنا أشکوهما إلیک إلی رسولک. لا و اللّه لا أرضی عنکما أبدا حتی ألقی أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أخبره بما صنعتما، فیکون هو الحاکم فیکما.

قال: فعند ذلک دعا أبو بکر بالویل و الثبور و جزع جزعا شدیدا، فقال عمر: تجزع یا خلیفه

رسول اللّه من قول امرأه؟

المصادر:

کما أوردنا فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 4.

2
المتن:

عن عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا:

أتی رجل أبا عبد اللّه علیه السّلام فقال له: یرحمک اللّه، هل تشیّع الجنازه بنار؟ ... الی أن قال علیه السّلام:

فلما مرضت فاطمه علیها السّلام مرضها الذی ماتت فیه، أتیاها عائدین و استأذنا علیها، فأبت أن تأذن لهما. فلما رأی ذلک أبو بکر، أعطی اللّه عهدا لا یظلّه سقف بیت حتی یدخل علی فاطمه علیها السّلام و یترامضاها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:202

فبات لیله فی الصقیع، ما أظلّه شی ء. ثم إن عمر أتی علیا علیه السّلام فقال له: إن أبا بکر شیخ رقیق القلب، و قد کان مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الغار فله صحبه، و قد أتیناها غیر هذه المره مرارا نرید الإذن علیها و هی تأبی أن تأذن لنا حتی ندخل علیها فنتراضی؛ فإن رأیت أن تستأذن لنا علیها فافعل. قال: نعم.

فدخل علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام فقال: یا بنت رسول اللّه، قد کان من هذین الرجلین ما قد رأیت، و قد تردّدا مرارا کثیره و رددتهما و لم تأذنی لهما، و قد سألانی أستأذن لهما علیک. فقالت: و اللّه لا آذن لهما و لا أکلّمهما کلمه من رأسی حتی ألقی أبی فأشکوهما إلیه بما صنعاه و ارتکباه منی.

قال علی علیه السّلام: فإنی ضمنت لهما ذلک. قالت: إن کنت قد ضمنت لهما شیئا فالبیت بیتک و النساء تتبع الرجال، لا أخالف علیک بشی ء؛ فائذن لمن أحببت، فخرج علی علیه السّلام فأذن لهما.

فلما وقع بصرهما علی فاطمه علیها السّلام سلّما علیها، فلم تردّ علیهما و حوّلت وجهها

عنهما.

فتحوّلا و استقبلا وجهها، حتی فعلت مرارا و قالت: یا علی، جاف الثوب، و قالت لنسوه حولها: حوّلن وجهی. فلما حوّلن وجهها حوّلا إلیها، فقال أبو بکر: یا بنت رسول اللّه! إنما أتیناک ابتغاء مرضاتک و اجتناب سخطک، نسألک أن تغفری لنا و تصفحی عما کان منا إلیک. قالت: لا أکلّمکما من رأسی کلمه واحده حتی ألقی ربّی و أشکوکما إلیه، و أشکو صنعکما و فعالکما و ما ارتکبتما منی.

قالا: إنا جئنا معتذرین مبتغین مرضاتک، فاغفری و اصفحی عنا و لا تؤاخذینا بما کان منا. فالتفتت إلی علی علیه السّلام و قالت: إنی لا أکلّمهما من رأسی کلمه حتی أسألهما عن شی ء سمعاه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ فإن صدّقانی رأیت رأیی. قالا: اللهم ذلک لها و إنا لا نقول إلا حقا و لا نشهد إلا صدقا.

فقالت: أنشدکما باللّه أ تذکران أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله استخرجکما فی جوف اللیل بشی ء کان حدث من أمر علی علیه السّلام؟ فقالا: اللهم نعم. فقالت: أنشدکما باللّه هل سمعتما النبی صلّی اللّه علیه و آله

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:203

یقول: «فاطمه بضعه منی و أنا منها؛ من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه، و من آذاها بعد موتی فکان کمن آذاها فی حیاتی، و من آذاها فی حیاتی کمن آذاها بعد موتی». قالا:

اللهم نعم. فقالت: الحمد اللّه.

ثم قالت: اللهم أشهدک فاشهدوا یا من حضرنی إنهما قد آذیانی فی حیاتی و عند موتی و اللّه لا أکلّمکما من رأسی کلمه حتی ألقی ربی فأشکوکما إلیه بما منعتما به و بی و ارتکبتما منی.

فدعا أبو بکر بالویل و الثبور و

قال: لیت أمی لم تلدنی. فقال عمر: عجبا للناس! کیف ولّوک أمورهم و أنت شیخ قد خرفت؛ تجزع لغضب امرأه و تفرح برضاها، و ما لمن أغضب امرأه. و قاما و خرجا.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 2.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 201 ح 31، عن العلل.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 1075 ح 12 و ص 87 ح 101، عن العلل.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 1 ص 27.

5. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 74.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام أسوه المرأه المسلمه: ص 82.

7. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 51، عن العلل.

8. بیت الأحزان للقمی: ص 143، عن العلل.

9. مرآه العقول: ج 5 ص 323.

الأسانید:

فی علل الشرائع: حدثنا علی بن أحمد، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد بن یحیی، عن عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:204

3
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام:

... و کان سبب وفاتها أن قنفذا مولی الرجل لکزها بنعل السیف بأمره، فأسقطت محسنا و مرضت من ذلک مرضا شدیدا، و لم تدع أحدا ممن آذاها یدخل علیها.

و کان رجلان من أصحاب النبی صلّی اللّه علیه و آله سألا أمیر المؤمنین علیه السّلام أن یشفع لهما. فسألها فأجابت، و لما دخلا علیها قالا لها: کیف أنت یا بنت رسول اللّه؟ فقالت: بخیر بحمد اللّه، ثم قالت لهما: أ ما سمعتما من النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول: «فاطمه بضعه منی، فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه»؟ قالا: بلی. قالت، و اللّه لقد آذیتمانی. فخرجا من عندها و هی ساخطه علیهما.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 45.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 888 ح 103، عن دلائل الإمامه.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 170 ح 11، عن دلائل الإمامه.

4. الاکتفاء للجلالی: ص 278 ح 120، عن دلائل الإمامه.

5. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 184.

6. منهاج البراعه: ج 13 ص 18، عن دلائل الإمامه.

7. جزاء أعداء الصدیقه علیها السّلام: ص 83، عن الدلائل.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی أبو الحسین محمد بن هارون التلعکبری، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنی أبو علی محمد بن همام بن سهیل، قال: روی أحمد بن محمد بن البرقی، عن أحمد بن محمد الأشعری، عن عبد الرحمن بن بحر، عن عبد اللّه بن سنان، عن ابن مسکان، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:205

4
المتن:

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

مکثت فاطمه علیها السّلام بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما، ثم مرضت. فاستأذن علیها أبو بکر و عمر فلم تأذن لهما. فأتیا أمیر المؤمنین علیه السّلام فکلّماه فی ذلک، فکلّمها- و کانت لا تعصیه-، فأذنت لهما. فدخلا و کلّماها، فلم تردّ علیهما جوابا، و حوّلت وجهها الکریم عنهما. فخرجا و هما یقولان لعلی علیه السّلام: إن حدث بها حدث فلا تفوتنا.

فقالت عند خروجهما لعلی علیه السّلام: إن لی إلیک حاجه، فأحبّ أن لا تمنعنیها. فقال علیه السّلام:

و ما ذاک؟ فقالت: أسألک أن لا یصلّی علیّ أبو بکر و لا عمر. و ماتت من لیلتها، فدفنها قبل الصباح.

فجاءا حین أصبحا فقالا: لا تترک عداوتک یا بن أبی طالب أبدا؛ ماتت بنت رسول اللّه فلم تعلمنا؟ فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: لئن لم ترجعا لأفضحنّکما؛ قالها ثلاثا. فلما قال انصرفوا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 254 ح 13، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

5
المتن:

عن عبد اللّه بن عبد الرحمن الأنصاری:

إن النبی صلّی اللّه علیه و آله لما قبض اجتمعت الأنصار إلی سعد بن عباده ...، و الحدیث طویل إلی أن قال عمر لأبی بکر: انطلق بنا إلی فاطمه علیها السّلام فإنا أغضبناها. فانطلقا جمیعا فاستأذنا علی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:206

فاطمه علیها السّلام فلم تأذن لهما. فأتیا علیا علیه السّلام فکلّماه، فأدخلهما علیها. فلما قعدا عندها حوّلت وجهها إلی الحائط، فسلّما علیها فلم تردّ علیهما السّلام.

فتکلّم أبو بکر فقال: یا حبیبه رسول اللّه! و اللّه إن قرابه رسول اللّه أحبّ إلیّ أن أصل من قرابتی و إنک لأحبّ إلیّ من عائشه ابنتی، و لوددت یوم مات أبوک أنی متّ و لا أبقی بعده؛ أ فترانی أعرفک و أعرف فضلک و شرفک، و أمنعک حقک و میراثک من رسول اللّه؟ إلا أنی سمعت رسول اللّه یقول: نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث و ما ترکناه فهو صدقه.

فقالت: أ رأیتکما إن حدّثتکما حدیثا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أ تعرفانه و تعقلانه؟ قالا: نعم.

فقالت: نشدتکما باللّه أ لم تسمعا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: «رضا فاطمه من رضای و سخط فاطمه من سخطی، و من أحبّ فاطمه ابنتی فقد أحبّنی، و من أرضا فاطمه فقد أرضانی، و من أسخط فاطمه فقد أسخطنی»؟ قالا: نعم، سمعناه من رسول اللّه.

قالت: فإنی أشهد اللّه و ملائکته إنکما أسخطتمانی و ما أرضیتمانی، و لئن لقیت النبی صلّی اللّه علیه و آله لأشکونّکما إلیه. قال أبو بکر: عائذا باللّه من

سخطه و سخطک یا فاطمه. ثم انتحب أبو بکر باکیا، یکاد نفسه أن تزهق و هی تقول: و اللّه لأدعونّ اللّه علیک فی کل صلاه أصلّیها.

ثم خرج باکیا، فاجتمع إلیه الناس فقال لهم: أ یبیت کل رجل منکم معانقا لحلیلته مسرورا بأهله و ترکتمونی و ما أنا فیه؟! لا حاجه لی فی بیعتکم؛ أقیلونی بیعتی. فقالوا: یا خلیفه رسول اللّه! إن هذا الأمر لا یستقیم و أنت أعلمنا بذلک، إنه إن کان هذا لا یقم للّه دین. فقال: و اللّه لو لا ذلک و ما أخاف من رخاء هذه العروه، ما بتّ لیله و لی فی عنق مسلم بیعه، بعد ما سمعت و رأیت من فاطمه.

قال: فلم یبایع علی علیه السّلام حتی ماتت فاطمه علیها السّلام، و لم تمکث بعد أبیها إلا خمسا و سبعین لیله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:207

المصادر:

1. الإمامه و السیاسه: ج 1 ص 4.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 354، عن الإمامه و السیاسه.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 888 ح 102، عن الإمامه و السیاسه.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 577 ح 27، عن الإمامه و السیاسه.

5. عبقریه الإمام علی و الحسین أبو الشهداء و فاطمه الزهراء علیهم السّلام للعقّاد: ص 328، شطرا منه.

6. أعلام النساء لعمر رضا کحاله: ص 123.

7. الأوائل للتستری: ص 20، عن ابن قتیبه، شطرا منه.

8. إحقاق الحق: ج 10 ص 217، شطرا منه.

9. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 315.

10. فاطمه الزهراء علیها السّلام لمأمون غریب: ص 84.

11. إثبات الهداه: ج 2 ص 377 ح 272، عن کتاب الأنوار البدریه للمهلّبی

12. الأنوار البدریه للمهلّبی، علی ما فی إثبات

الهداه.

13. دفاع عن السنه المحمدیه: ص 70.

14. جزاء أعداء الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 155، عن الإمامه و السیاسه.

15. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 101.

16. إثبات الهداه: ج 2 ص 377 ح 272، شطرا منه.

17. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 402.

18. من حیاه الخلیفه عمر بن الخطاب للبکری: ص 170.

الأسانید:

فی الإمامه و السیاسه: روی أبو محمد بن مسلم بن قتیبه، عن أبی عفیر، عن أبی عون، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن الأنصاری.

6
المتن:

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال:

کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الشکاه التی قبض فیها، فإذا فاطمه الزهراء علیها السّلام عند رأسه ...، إلی أن قال جابر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:208

فلما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، دخل إلیها رجلان من الصحابه فقالا لها: کیف أصبحت یا بنت رسول اللّه؟ قالت: أصدقانی هل سمعتما من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «فاطمه بضعه منی فمن آذاها فقد آذانی»؟ قالا: نعم، و اللّه لقد سمعنا ذلک منه. فرفعت یدیها إلی السماء و قالت:

اللهم إنی أشهدک أنهما قد آذیانی و غصبا حقی. ثم أعرضت عنهما فلم تکلّمهما بعد ذلک.

و عاشت بعد أبیها خمسه و سبعین یوما حتی ألحقها اللّه به.

المصادر:

1. کفایه الأثر: ص 62.

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 307 ح 146، عن کفایه الأثر.

3. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 124.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: أبو المفضل الشیبانی، عن عبد الرزاق بن سلیمان بن غالب الأزدی، عن الحسن بن علی، عن عبد الوهاب بن همام الحمیری، عن ابن أبی شیبه، عن شریک، عن الرکین بن الربیع، عن القاسم بن حسان، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال.

7
المتن:

قال عبد المنعم الهاشمی فی ما جری بین فاطمه علیها السّلام و بین أبی بکر و عمر:

و بعد ذلک قال عمر بن الخطاب: إن هذه البیعه (یقصد بیعه أبی بکر) کانت خلعه وقی اللّه بها المسلمون شرّ الفتنه ...؛ من أهل الفتنه و ذهب مع صاحبه أبی بکر إلی بیت فاطمه علیها السّلام لیحملا علیا علیه السّلام علی البیعه خشیه تفرّق الکلمه.

فلما أحسّت فاطمه علیها السّلام بقدومهما قالت عاتبه: یا أبت رسول اللّه! ما ذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن أبی قحافه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:209

فانصرف الرجلان باکیان و عمر یؤرقه الحزن، إلا أنهما تواعدا العوده إلیها لإرضائها، و لما عادا لها ذات یوم أدارت وجهها للحائط، دون أن تردّ السلام، و قال أبو بکر: یا حبیبه رسول اللّه، و اللّه إن قرابه رسول اللّه أحبّ إلیّ من قرابتی و إنک أحبّ إلیّ من عائشه ابنتی، و لوددت یوم مات أبوک أنی متّ و لا أبقی بعده؛ أ فترانی أعرفک و أعرف فضلک و شرفک و أمنعک حقک و میراثک من رسول اللّه؟ إلا أنی سمعته یقول:

نحن معاشر الأنبیاء لا نورث و ما ترکناه فهو صدقه.

فاستمرّ الرجلان فی محاوله لإرضائها و لم ییأسا من ذلک العمل و الإمام صامت، یقصد الرفق بزوجه الحزینه. و ظلّ صامتا عن هذا الکلام حتی فاجأته وفاه السیده فاطمه الزهراء

علیها السّلام زوجته بعد سته أشهر من وفاه الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 367، عن أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 68، علی ما فی الإحقاق.

8
المتن:

فی ما جری بین عمر و أبی بکر و فاطمه علیها السّلام:

... فأتی أبا بکر و سأله أن ینطلق معه إلی الزهراء علیها السّلام لعلهما یحاولان استرضاءها.

و استأذنا علیها فلم تأذن لهما، حتی جاء علی و أدخلهما. فسلّما لکنها أشاحت بوجهها عنهما و استدارت إلی الحائط معرضه مغضبه.

و استطاع أبو بکر أن یجد صوته و یقول: یا حبیبه رسول اللّه، و اللّه إن قرابه رسول اللّه أحبّ إلیّ من قرابتی، و إنک لأحبّ إلیّ من عائشه ابنتی، و لوددت یوم مات أبوک أنی متّ و لا أبقی بعده؛ أ فترانی أعرفک و أعرف فضلک و شرفک و أمنعک حقک و میراثک من رسول اللّه؟ إلا أنی سمعته یقول: لا نورث، ما ترکنا صدقه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:210

فقالت فاطمه علیها السّلام: أ رأیتکما إن حدّثتکما حدیثا عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تعرفانه و تعملان به؟ قالا: نعم.

قالت: نشدتکما اللّه أ لم تسمعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: «رضی فاطمه من رضای و سخط فاطمه من سخطی، فمن أحبّ فاطمه ابنتی فقد أحبّنی و من أرضی فاطمه فقد أرضانی و من أسخط فاطمه فقد أسخطنی»؟ أجابا: بلی، سمعناه من رسول اللّه.

قالت: فإنی أشهد اللّه و ملائکته أنکما أسخطتمانی و ما أرضیتمانی، و لئن لقیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لأشکوکما إلیه. فارتاعا لما سمعا، و خرج أبو بکر إلی الناس و الدمع ینساب من مقلتیه، فسألهم أن

یقیلوه من بیعتهم، لکنهم أبوا حتی لا تکون فتنه!

و لا یذکر المؤرخون- فیما قرأت- أن الزهراء علیها السّلام قد حاولت بعد ذلک أن تسترجع ما فات، و إنما الذی وعاه التاریخ أنها أسلمت نفسها للحزن؛ فلم تر قط منذ مات أبوها صلّی اللّه علیه و آله إلا محزونه باکیه ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 368، عن تراجم سیدات النبوه.

2. تراجم سیدات النبوه: ص 632، علی ما فی الإحقاق.

3. موسوعه آل النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 614.

9
المتن:

عن الشعبی، قال:

لما مرضت فاطمه علیها السّلام، أتاها أبو بکر فاستأذن علیها، فقال علی علیه السّلام: یا فاطمه، هذا أبو بکر یستأذن علیک. فقالت: أ تحب أن آذن له؟ قال: نعم. فأذنت له فدخل علیها یترضّاها و قال: و اللّه ما ترکت الدار و المال و الأهل و العشیره إلا ابتغاء مرضاه اللّه و مرضاه رسوله و مرضاتکم أهل البیت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:211

المصادر:

1. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 32 ح 23.

2. دلائل النبوه للبیهقی: ج 7 ص 281.

3. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 121.

الأسانید:

فی دلائل النبوه: أخبرنا أبو عبد اللّه الحافظ، قال: حدثنا أبو عبد اللّه محمد بن یعقوب، حدثنا محمد بن عبد الوهاب، قال: حدثنا عبدان بن عثمان العتکی بنیسابور، قال: أخبرنا أبو حمزه، عن إسماعیل بن أبی خالد، عن الشعبی، قال.

10
المتن:

قال عبد الفتاح عبد المقصود:

کان أبو بکر حنانا إلی لقاء علی علیه السّلام و إلی لقاء فاطمه علیها السّلام حینئذ إلی رضائها، فما أبدی عمر له رغبته حتی صادفت لدیه القبول، و انطلقا و استأذنا علی فاطمه علیها السّلام فأبت، ثم استأذنا فأبت.

و دخلا و قرآها السلام فلم تجب، و تقدّما فقعدا أمامها، فولّت وجهها عنهما إلی الحائط؛ قالت تخاطبه و هی تشرک عمر بن الخطاب: أ رأیتکما إن حدّثتکما عن رسول اللّه علیها السّلام تعرفانه و تعملان به؟ أجابها و صاحبه: نعم.

قالت: نشدتکما اللّه أ لم تسمعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: «رضی فاطمه من رضای و سخط فاطمه من سخطی، فمن أحبّ فاطمه ابنتی فقد أحبّنی و من أرضی فاطمه فقد أرضانی و من أسخط فاطمه فقد أسخطنی»؟ قالا: قد سمعناه من رسول اللّه.

فرفعت وجهها و کفّیها إلی السماء و راحت تقول فی حراره: فإنی أشهد اللّه و ملائکته أنکما أسخطتمانی و ما أرضیتمانی، و لئن لقیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لأشکونّکما إلیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:212

المصادر:

1. فی نور محمد صلّی اللّه علیه و آله: ص 192.

2. إحراق بیت الزهراء علیها السّلام: ص 130.

11
المتن:

قالت أم الحسنین البغدادی فی استیذان الرجلین لاسترضاء الزهراء علیها السّلام:

ظلم الأمس لا تغفره دموع الیوم؛ بکی أبو بکر حینما أتته شکوی بنت نبیه علیها السّلام، فثاب إلی مدامعه عساها تفی ء علی روحه بعض الراحه. فإنه یعلم من هی فاطمه علیها السّلام إذا صعدت شکواها منه إلی أسماع الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

فانطلق هو و عمر إلی بیتها یسترضیانها مما کان قد بدر منهما، و کل أملهما أن یمحوا ما لعله علّق بنفسها فی ذلک الیوم، حینما أبیا علیها أن یکون لها نصیب من أرض فدک التی خلّفها أبوها لها.

و کان شعور الخلیفه یستحثّه أن یلتقی علیا علیه السّلام الذی ظلّ عفا نبیلا صافی الروح و القلب، و الذی لم یفکر یوما فی أن یلج مع خصمه برغم ما بدر عنه، بل عسی أن یکون الأول و الأخیر بین الناس من آبی علی من ناصره أن یتحدّث أو یجرح کرامه غریمه أو یحطّ من قدره.

و استأذنا الشیخین علی فلذه المصطفی علیها السّلام. فأبت سیده الأحزان علیها السّلام حتی أن عمر أتی علیا علیه السّلام فقال له: إن أبا بکر شیخ رقیق القلب، و قد کان مع رسول اللّه فی الغار فله صحبته، و قد أتیناها غیر هذه المره، نرید الإذن علیها و هی تأبی أن تأذن لنا؛ فإن رأیت تستأذن لنا علیها فافعل. فنظر علی علیه السّلام إلی عمر و قد فاض من عینه ومیض من الإشفاق- رغم ما تحمل من أذی و ألم بسببهما- و قال: نعم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:213

فدخل علی علیه

السّلام علی فلذه محمد علیها السّلام یترجّاها فی أن تأذن لهما، کأنه ولّی لهم، و لم یکن الخصم و الغریم. فنظرت إلیه الزهراء علیها السّلام نظره دهشه و إعجاب، فی حین کانت مقلتاها تستدر منها الدموع فقالت: و اللّه لا آذن لهما و لا أکلّمها کلمه من رأسی حتی إلی أبی، فأشکوهما بما صنعاه و ارتکباه منی.

لکنها سمعت صوت علی علیه السّلام الرقیق و هو یقول لها: إنی ضمنت لهما ذلک، فقالت- و هی تمسح دموعها و لما رأت من توسّل و ترج من علی علیه السّلام زوجها قالت-: إن کنت قد ضمنت لهما فالبیت بیتک و النساء تتبع الرجال؛ لا أخالف علیک بشی ء، فأذن لمن أحببت.

أنت سیدتی، حقا أن تکونی سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، لأنک مثال للمرأه الصالحه و الزوجه المطیعه، لأنک ما أردت إغضاب زوجک أو عدم اطاعته بهنه، و ذلک هو التکامل فی الشخصیه و خوالجها و مشاعرها؛ فإنک بهذه اللحظه- رغم ما تعانین من مرض کانوا هم مسبّبیه- رضیت و قبلت بما أراده منک زوجک.

فیا لعظمه روحک سیدتی! و هنیئا لنا أن نقتدی بمن هی أهل للاقتداء.

أجل؛ خرج علی علیه السّلام فأذن لهما بالدخول علی بنت المصطفی الرسول علیها السّلام.

فدخلا و قرآها السلام فلم تجب. فالتفت أحدهما نحو الآخر یستفسران لکن؟!!

ثم تقدّما فقعدا أمامها، فحوّلت وجهها عنهما. فتحوّلا و استقبلا وجهها علیها السّلام، حتی فعلت مرارا. ثم قالت: یا علی! جاف الثوب، ثم قالت للنسوه اللائی حولها: حوّلن وجهی. فلما حوّلن وجهها حوّلا إلیها و سألها أن ترضی عنهما و تصفح عما کان منهما إلیها، فقالت بنبرات حزینه:

أنشدکما باللّه أ تذکران رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله

استخرجکما فی جوف اللیل بشی ء کان حدث من أمر علی علیه السّلام؟ فقالا: اللهم نعم. فقالت: أنشدکما باللّه هل سمعتما النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول:

«فاطمه بضعه منی و أنا منها؛ من آذاها فقد آذانی و من آذاها فی حیاتی کمن آذاها بعد موتی»؟ قالا: اللهم نعم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:214

فقالت: الحمد للّه؛ ثم رفعت یدیها- و هما ترتجفان- و قالت بقنوت: اللهم أشهدک فاشهدوا یا من حضرنی أنهما قد آذیانی فی حیاتی و عند موتی؛ و اللّه لا أکلّمکما من رأسی کلمه حتی ألقی ربی فأشکوکما إلیه بما صنعتما بی و ارتکبتما منی.

فکان وقع کلمات الزهراء علیها السّلام أشدّ من وقع ضربات السیف علیهما؛ فمادت الارض من تحتها و دارت کالرحی حتی سارا من هول ما لقیا یترنّحان. عند ذلک دعا أبا بکر بالویل و الثبور و قال- و هو یطفق برأسه و یضمّه بین یدیه: لیت أمی لم تلدنی، و غادرا الدار و قد خبا أملهما فی إرضاء زهراء محمد علیها السّلام.

فی تلک اللحظات التفتت الزهراء علیها السّلام نحو علی علیه السّلام و قالت- و هی حابسه لجأشها-:

قد صنعت ما أردت؟ قال: نعم. فاردفت: فهل أنت صانع ما آمرک؟ فقال متألّما لحالها:

نعم. فقالت- و هی تزفر بحرقه-: فإنی أنشدک اللّه أن لا یصلّیا علی جنازتی و لا یقوما علی قبری.

المصادر:

الزهراء علیها السّلام عبق الرساله و عبیر محمد صلّی اللّه علیه و آله: ص 181.

12
المتن:

و فی روایه:

أنها تظلّمت و تألّمت و لم ترض عنهما بل قالت: أ لم تسمعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول:

«رضی فاطمه من رضای و سخط فاطمه من سخطی»؟ قالا: نعم، قد سمعناه. فقالت: إنی أشهد اللّه و ملائکته أنکما قد أسخطتمانی، و لئن لقیت النبی صلّی اللّه علیه و آله لأشکونّکما إلیه.

المصادر:

إثبات الهداه: ج 2 ص 377 ح 373.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:215

13
المتن:

قال ابن شهرآشوب:

روی أنها علیها السّلام بقیت خمسا و سبعین یوما علیله، یتظلّم منهما و تدعو اللّه علیهما. فلما اشتدّ علّتها، استأذنا علیها تأذن لهما. فلما ألجأ أذن لهما أمیر المؤمنین علیه السّلام عن أمرها فلم یجبهما، فاستشفعا به إلیها.

و روی أن أبا بکر استشفع بأسماء بنت عمیس- زوجته و کانت ربیبتها- فقالت لها: یا بنت رسول اللّه، و اللّه إنی لأعلم أن اللّه لم یخلق أهل بیت هم أفضل منکم، و قد سألنی أبو بکر کلامک له، و له حقّ الزوج علی المرأه؛ تشفعینی فی الإذن له. فأذنت له. فقال: یا بنت محمد، کلّمینی. قالت: لا و اللّه لا أفعل، حتی ألقی ربی ثم أحاکمک إلیه.

و روی أنها علیها السّلام قالت لهما: سألتکما باللّه أسمعتما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: «فاطمه بضعه منی؛ آذی اللّه من آذاها»؟ قالا: نعم. قالت: فأشهد اللّه و ملائکته و رسوله صلّی اللّه علیه و آله أنکما آذیتمانی. قوما فاخرجا عنی، فو اللّه لا أکلّمکما بعد هذا حتی أقف أنا و أنتما بین یدی اللّه عز و جل؛ إن أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أخبرنی أنی أول أهل بیت لحوقا به، فو اللّه لأشکوکما إلیه.

فقاما و خرجا و قالا: یا أبا الحسن! بنت رسول اللّه لما بها، فإذا کان من أمرها شی ء فأذّنّا بها.

المصادر:

مثالب النواصب: ص 72.

14
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

دخلت فاطمه بنت محمد علیها السّلام علی أبی بکر فسألته فدکا ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:216

فمرضت، فجاءا یعودانها، فلم تأذن لهما. فجاءا ثانیه من الغد، فأقسم علیها أمیر المؤمنین علیه السّلام فأذنت لهما. فدخلا علیها فسلّما فردّت ضعیفا، ثم قالت لهما:

سألتکما باللّه الذی لا إله إلا هو أسمعتما یقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی حقی: «من آذی فاطمه فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه»؟ قالا: اللهم نعم. قالت: فأشهد أنکما قد آذیتمانی.

و عن أسماء بنت عمیس، قالت: طلب إلیّ أبو بکر أن أستأذن له علی فاطمه علیها السّلام یترضّاها، فسألتها ذلک فأذنت له. فلما دخل ولّت وجهها الکریم إلی الحائط، فدخل و سلّم علیها فلم تردّ. ثم أقبل یعتذر إلیها و یقول: ارضی عنی یا بنت رسول اللّه. فقالت: یا عتیق، أتیتنا من ماتت «1» أو حملت الناس علی رقابنا؟ اخرج، فو اللّه ما کلّمتک أبدا حتی ألقی اللّه و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأشکوک إلیهما.

و عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال: بینما أبو بکر و عمر عند فاطمه علیها السّلام یعودانها، فقالت لهما: أسألکما باللّه الذی لا إله إلا هو سمعتما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: «من آذی فاطمه فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه»؟ فقالا: اللهم نعم. قالت: فأشهد أنکما آذیتمونی.

و عن زید بن علی علیه السّلام، قال: قدمت مع أبی مکه و فیها مولی لثقیف من أهل الطائف، فقال: ینال من أبی بکر و عمر. فأوصاه أبی بتقوی اللّه، فقال له: ناشدتک اللّه و رب

هذا البیت هل صلّیا علی فاطمه علیها السّلام؟ فقال: اللهم لا. قال: فلما افترقنا سببته فقال لی أبی:

لا تفعل، فو اللّه ما صلّیا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فضلا عن فاطمه علیها السّلام؛ ذلک إذ شغلهما ما کان یبرمان.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 157 ح 32، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

______________________________

(1) فی لسان المیزان: ج 2 ص 88: الماته: الحرمه و الوسیله، و کان المراد: هل راعیت لنا حرمتنا أو حملت الناس علی رقابنا؟ و فی المصدر: مأمنا و حملت، و الظاهر: مأمننا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:217

15
المتن:

قال البلاذری فی تاریخه:

إن فاطمه علیها السّلام لم تر متبسّمه بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لم یعلم أبو بکر و عمر بموتها.

و قال: وردت الروایات المستفیضه الظاهره- التی هی کالمتواتر- أنها أوصت بأن تدفن لیلا حتی لا یصلّی علیها الرجلان، و صرّحت بذلک و عهدت فیه عهدا بعد أن کانا استأذنا علیها فی مرضها لیعوداها، فأبت أن تأذن لهما.

فلما طال علیها المدافعه رغبا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام فی ذلک و جعلاها حاجه إلیه.

فکلّمها أمیر المؤمنین علیه السّلام فی ذلک و ألحّ علیها، فأذنت لهما فی الدخول. ثم أعرضت عنهما عند دخولهما و لم تکلّمهما. فلما خرجا قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام: لقد صنعت ما أردت؟ قال: نعم. قالت: فهل أنت صانع ما آمرک؟ قال: نعم. قالت: فإنی أنشدک اللّه أن لا یصلّیا علی جنازتی و لا یقوما علی قبری.

المصادر:

مرآه العقول: ج 5 ص 322.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:219

المتن:

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام فی حدیث عمرو بن أبی المقدام- المذکور فی الفصل الخامس رقم 2:

... فلما نعی إلی فاطمه علیها السّلام نفسها، أرسلت إلی أم أیمن- و کانت أوثق نسائها عندها و فی نفسها- فقالت: یا أم أیمن، إن نفسی نعیت إلیّ، فادعی لی علیا علیه السّلام، فدعته لها. فلما دخل علیها قالت له: یا بن العم، أرید أن أوصیک بأشیاء فاحفظها علیّ. فقال لها: قولی ما أحببت.

قالت له: تزوّج فلانه تکون مربّیه لولدی من بعدی مثلی، و اعمل نعشا رأیت الملائکه قد صوّرته لی. فقال لها علی علیه السّلام: أرینی کیف صوّرته. فأرته ذلک کما وصفت له و کما أمرت به. ثم قالت: فإذا أنا قضیت نحبی فأخرجنی من ساعتک- أیّ ساعه کانت من لیل أو نهار- و لا یحضرن من أعداء اللّه و أعداء رسوله صلّی اللّه علیه و آله للصلاه علیّ. قال علی علیه السّلام:

أفعل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:227

فلما قضت نحبها- و هم فی ذلک فی جوف اللیل-، أخذ علی علیه السّلام فی جهازها من ساعته کما أوصته. فلما فرغ من جهازها، أخرج علی علیه السّلام الجنازه و أشعل النار فی جرید النخل، و مشی مع الجنازه بالنار حتی صلّی علیها و دفنها لیلا.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 2.

و باقی المصادر و الأسناد مثل ما ذکرناه فی هذا المجلد، الفصل الخامس، رقم 2.

الفصل السادس وصایاها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:220

فی هذا الفصل

وصایا فاطمه علیها السّلام علی خمسه أقسام:

الأولی: فی تجهیزها و تکفینها و تغسیلها و الصلاه علیها و دفنها و إخفاء قبرها و استمرار زیارتها للأنس به علیه السّلام.

الثانیه: فی منع أبی بکر و عمر و من ظلمها و آذاها عن الصلاه علیها.

الثالثه: فی أولادها الحسن و الحسین و الزینبین علیهم السّلام و ذریتها إلی یوم القیامه.

الرابعه: فی أموالها و أوقافها و صدقاتها، و إعطائها لمن عیّنتها فی وصیتها و مقدار کل واحد علی قدرها.

الخامسه: فی تزویج علی علیه السّلام أمامه بنت أبی العاص بعد وفاتها.

و قد أوصت إلی ثلاثه أشخاص:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:221

الأول: أوصت إلی علی علیه السّلام زوجها بأعظم و أهمّ و أکثر وصایاها علیها السّلام.

الثانی: أوصت إلی أسماء بنت عمیس فی غسلها و تجهیزها.

الثالث: أوصت إلی الحسن علیه السّلام بعد مضیّ علی علیه السّلام و بعده إلی الحسین علیه السّلام و بعده إلی الأکبر من أولادها فی حوائطها السبعه.

و سیأتی شرح وصایاها فی العناوین التالیه فی 70 حدیثا:

وصیه فاطمه علیها السّلام علیا علیه السّلام بتزویجه أمامه و تشییعها علی نعش و منع حضور أعداء اللّه فی صلاتها و تشییعها، تجهیز و تشییع علی علیه السّلام جنازتها و دفنها لیلا.

وصیتها علیها السّلام علیا علیه السّلام بکتمان أمرها و إخفاء خبرها و مرضها، وصیتها أسماء بنت عمیس باستسرار مرضها و وفاتها علیها السّلام.

وصیتها علیا علیه السّلام بحوائطها السبعه و تجهیزها و دفنها لیلا.

وصیتها علیا علیه السّلام بتزویجه امرأه و وصیتها فی

أولادها.

و وصیتها فی الحسین علیه السّلام قتیل الطفّ خاصه و وصیتها بقراءه یس.

وصیتها بمنع أبی بکر و عمر من الصلاه علیها و الأمر بدفنها لیلا.

وصیتها علیا علیه السّلام بتزویج أمامه ابنه أختها و اتخاذ النعش فی تشییعها و منع الشهود فی تشییعها و الصلاه علیها من ظالمیها.

وصیتها إلی أسماء فی غسلها مع علی علیه السّلام.

إراءه أبی جعفر علیه السّلام سفطا أو حقّا فیه وصیه فاطمه علیها السّلام بحوائطها السبعه إلی علی علیه السّلام و بعده الحسن علیه السّلام و بعده الحسین علیه السّلام و بعده الأکابر من أولادها، تطیّبها و لبسها ثیابها الجدید قبل الاحتضار، وفاتها و دفنها لیلا و إعفاء أثر قبرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:222

وصیتها علیا علیه السّلام بالصبر لأمر اللّه و الرضا بقضاء اللّه، وصیتها بغلسها و جهازها و دفنها لیلا، وصیتها بصدقتها و ترکتها، لقاء الرجلین علیا علیه السّلام بعد دفنها و سؤالهما عن عله کتمان دفنها و الصلاه علیها و جوابه علیه السّلام بأن ذلک وصیتها و عهدها.

إخبار فاطمه علیها السّلام رؤیاها لعلی علیه السّلام و عهدها علیا علیه السّلام بکتمان وفاتها و أمرها إلا عن أم سلمه و أم أیمن و فضه و ابنیها الحسن و الحسین علیهما السّلام و عبد اللّه بن عباس و سلمان و عمار و المقداد و أبی ذر و حذیفه.

وصیتها علیها السّلام لأزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله لکل واحده اثنتا عشر أوقیه و لنساء بنی هاشم مثل ذلک و لأمامه بشی ء.

وصیتها بمالها علی بنی هاشم و بنی عبد المطلب و غیرهم.

شهاده فاطمه علیها السّلام و بکاء أسماء عند رأسها، کشف علی علیه السّلام ستر وجهها فإذا برقعه عند رأسها و

فیها الإقرار بالشهادتین و بیوم القیامه و بتجهیزها و کتمان أمرها و إبلاغ سلامها إلی أولادها إلی یوم القیامه.

دعاء فاطمه علیها السّلام فی مرضها: «یا حی یا قیوم ...»، وصیتها بصدقتها و متاع بیتها و بتزویج أمامه و منع الشیخین عن تشییعها و الصلاه علیها.

کلام السیوطی فی خصائص فاطمه علیها السّلام ...، منها تغسیل نفسها عند احتضارها و وصیتها بدفنها بذلک الغسل.

وصیتها علیا علیه السّلام بدفنها مع بطاقه حریر مکتوب فیها: جعل اللّه مهر فاطمه علیها السّلام شفاعه المذنبین من أمه أبیها و جعلها فی کفنها.

أمر فاطمه علیها السّلام لأم سلمه بإتیان ثیابها الجدد و لبسها و غسلها، وصیتها علیها السّلام بدفنها بذلک الغسل و ترک الکشف عنها.

وصیتها زوجها بغسلها مع أسماء بنت عمیس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:223

وصیه فاطمه علیها السّلام فی کتاب فیه تصدّقها کل عام فی رجب من الأثمار لنساء أبیها صلّی اللّه علیه و آله و لمن فی وصیتها و حیث شاء، وصیتها لابنه أبی ذر و ....

و وصیتها بمنع حضورهما فی تشییعها و الصلاه علیها.

کلام أبی عبد اللّه علیه السّلام فی الجفر و قضاء علی علیه السّلام و مصحف فاطمه علیها السّلام، فیه وصیه فاطمه علیها السّلام.

وصیتها علیا علیها السّلام فی دفنها و تسویه التراب علیها و الجلوس عند قبرها و وصیتها بأشیاء فی البیت لأم کلثوم بعد بلوغها.

تغسیل فاطمه علیها السّلام نفسها و تطییبها و تحنیطها و تکفینها بأثواب غلاظ خشنه و تلفیفها و وصیتها علیها السّلام بغسلها ذلک و شهاده کثیر بن عباس لها.

وصیتها علیا علیه السّلام بأربع وصایا: الأول طلب العفو عنها إن کان لها تقصیر، الثانی الشفقه و المحبه إلی أولادها، الثالثه دفنها لیلا و

عدم حضور الغرباء و الأعداء علی جنازتها، الرابعه استمرار زیارتها لأنسها إلیه، الوصایا الثلاثه من علی علیه السّلام إلی فاطمه علیها السّلام.

کلام فاطمه علیها السّلام لأسماء بنت عمیس عند احتضارها و أمرها أسماء و زینب و أم کلثوم حملها وراء سجف من سندس الجنه و حملها بعد وفاتها ظهر السجف و تغسیلها و تکفینها و تحنیطها بحنوط الجنه و عند وفاتها لیس عندها أحد.

کلام المامقانی فی ترجمه أمامه بنت أبی العاص و تزویج علی علیه السّلام إیاها بعد وفاه سیده النساء علیها السّلام بوصیه منها معلّله بأنها تکون لولدها مثلها.

کلام السید ابن طاوس فی زیارتها و ضریحها المقدس فی بیتها لوصیتها بدفنها لیلا.

کلام المجلسی فی جواب من قال: إن فاطمه علیها السّلام لا یصحّ دفنها لیلا و إن صحّ فقد دفن فلان و فلان لیلا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:224

کلام أسماء بنت عمیس و الشافعی و أبو نعیم و الخطیب البغدادی فی تغسیل علی علیه السّلام و أسماء إیاها.

تغسیل فاطمه علیها السّلام نفسها عند الاحتضار، وصیتها لستر بدنها بعد موتها و دفن علی علیه السّلام لها، کلام البیهقی فی وصیتها بتغسیل علی علیه السّلام و أسماء إیاها.

وصیتها بغسل علی علیه السّلام لها و إعانته أسماء بنت عمیس، حضور علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و المقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم فی الصلاه علیها و دفنها فی جوف اللیل.

جواب علی علیه السّلام عمن سأله عن عله دفنها لیلا بمخافه مخالفه وصیتها.

وصیه فاطمه علیها السّلام بدفنها لیلا و أنها غضبی علی أمه أبیها.

وفاه فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و

آله بأربعین لیله أو سبعین أو ثلاثین أو سته أشهر.

أمر فاطمه علیها السّلام لأسماء بنت عمیس بصنع نعش لها و جعلها علی السریر، تبسّم الزهراء علیها السّلام عند رؤیه النعش.

کلام الفیروزآبادی فی منع فاطمه علیها السّلام عن الدخول علیها بعد الوفاه عموما، أن مقصودها منع عائشه خصوصا لعدم إمکان التبعیض بین أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله و الرخصه لبعضهن دون بعض.

مجی ء یزید بن علی الثقفی إلی عبد اللّه بن الحسن بمکه و سؤاله عن فاطمه علیها السّلام و بیعه علی علیه السّلام.

وصیه مخیریق ببساتینه السبع إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و وقفها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سنه سبع علی خصوص فاطمه علیها السّلام و أخذها لأضیافه و حوائجه، وصیتها علیها السّلام بعد وفاتها بهذه البساتین و کل ما کان لها من المال إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و بعده الحسن علیه السّلام و بعده الحسین علیه السّلام ثم إلی الأکبر من ولد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، وصیتها لأزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله و لنساء بنی هاشم و لأمامه بنت

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:225

أبی العاص، وصیتها أیضا بأشیاء أخری، و من وصیتها علیها السّلام إلی علی علیه السّلام الجلوس عند قبرها عند وجهها و تلاوه القرآن و الدعاء ....

کلام الشیخ جعفر التستری فی إعداد فاطمه علیها السّلام لقبرها أشیاء منها قاروره صغیره فیها عبرتها من بکائها فی خشیه اللّه، وصیتها علیا علیه السّلام بالتوقف هنیئه علی قبره بعد الدفن.

أشعار السید الحمیری فی وصیه الزهراء علیها السّلام.

أشعار ابن حماد فی وصیه الزهراء علیها السّلام.

کانت عند فاطمه علیها السّلام بعد قبضها صحیفه فیها وصیتها

المشتمله علی بعض الأحادیث النبویه منها حدیث الستر.

وصیه فاطمه علیا علیه السّلام بدفن الورقه التی فی الحقّه الذی کتب فیها: جعلت شفاعه أمه محمد صداق فاطمه علیها السّلام.

فی فضل أمامه بنت زینب أخت فاطمه علیها السّلام و وصیه فاطمه علیها السّلام بتزویجها بعد وفاتها.

غسل فاطمه علیها السّلام یوم وفاتها رأس الحسن و الحسین علیهما السّلام و خروجهما إلی المسجد، مکالمه علی و فاطمه علیهما السّلام و إخبار فاطمه علیها السّلام بوفاتها و وصیتها بغسلها و حنوطها ببقیه حنوط الجنه و منع حضور الظالمین فی جنازتها و ما جری بینهما عند الفراق.

کلام العلامه نصیر الدین الطوسی فی الأدله الداله علی عدم إمامه غیر علی علیه السّلام، منها وصیه فاطمه علیها السّلام بمنع حضور أبی بکر فی صلاتها، کلام العلامه الحلی فی شرحه: هذا دلیل علی الطعن فی أبی بکر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:226

1
2
المتن:

قال أبو عبد اللّه الحسین علیه السّلام:

لما مرضت فاطمه بنت محمد رسول اللّه علیها السّلام، وصّت إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام أن یکتم أمرها و یخفی خبرها و لا یؤذن أحدا بمرضها، ففعل ذلک. و کان یمرّضها بنفسه و تعینه علی ذلک أسماء بنت عمیس، علی استسرار بذلک کما وصّت به.

فلما حضرتها الوفاه، وصّت أمیر المؤمنین علیه السّلام أن یتولّی أمرها و یدفنها لیلا و یعفی قبرها.

فتولّی ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام و دفنها و عفی موضع قبرها ....

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 107.

2. الأمالی للمفید: ص 281 ح 7.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 210 ح 40، عن الأمالی للمفید و الأمالی للطوسی.

4. بیت الأحزان للقمی: ص 143.

5. ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 181، عن الأمالی للمفید.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:228

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی: أخبرنا الشیخ المفید أبو علی الحسن بن محمد الطوسی، قال: أخبرنا الشیخ السعید الوالد، أخبرنی محمد بن محمد، قال: أخبرنی أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین، قال: حدثنا أبی، قال: حدثنا أحمد بن إدریس، قال: حدثنا محمد بن عبد الجبار، عن القاسم بن محمد الداوی، عن علی بن محمد الهرمزداری، عن علی بن الحسین، عن أبیه الحسین علیهما السّلام، قال.

2. فی الأمالی للمفید: مثل ما فی الأمالی للطوسی، بتغییر یسیر فیه.

3
المتن:

عن زید بن علی علیه السّلام، قال:

أخبرنی أبی، عن الحسن بن علی علیهما السّلام، قال: هذه وصیه فاطمه بنت محمد علیها السّلام: أوصت بحوائطها السبع: العواف و الدلال و البرقه و المیثب و الحسنی و الصافیه و ما لأم إبراهیم إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام؛ فإن مضی علی علیه السّلام فإلی الحسن بن علی علیه السّلام و إلی أخیه الحسین علیه السّلام و إلی الأکبر فالأکبر من ولد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

ثم إنی أوصیک فی نفسی- و هی أحبّ الأنفس إلیّ بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله- إذا أنا متّ فغسّلنی بیدک و حنّطنی و کفّنی و ادفنّی لیلا، و لا یشهدنی فلان و فلان، و لا زیاده عندک فی وصیتی إلیک، و استودعتک اللّه تعالی حتی ألقاک؛ جمع اللّه بینی و بینک فی داره و قرب جواره. و کتب ذلک علی علیه السّلام بیده.

المصادر:

1. مصباح الأنوار (مخطوط): ص 263، علی ما فی البحار.

2. بحار الأنوار: ج 100 ص 185 ح 14، عن المصباح.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 1060 ح 2، عن المصباح.

4. بحار الأنوار: ج 78 ص 390 ح 56، عن المصباح، شطرا من ذیل الحدیث.

5. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 513، عن المصباح.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:229

4
المتن:

قال العلامه المجلسی فی قصه فضه خادمه الزهراء علیها السّلام التی مرّ آنفا فی هذا المجلد:

... فأقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام .... فناداها: یا فاطمه! کلّمینی فأنا ابن عمک علی بن أبی طالب. قال: ففتحت عینیها فی وجهه و نظرت إلیه و بکت و بکی، و قال: ما الذی تجدینه؟ فأنا ابن عمک علی بن أبی طالب.

فقالت: یا بن العم، إنی أجد الموت الذی لا بد منه و لا محیص عنه، و أنا أعلم إنک لا تصبر علی قله التزویج؛ فإن أنت تزوّجت امرأه اجعل لها یوما و لیله و اجعل لأولادی یوما و لیله. یا أبا الحسن، و لا تصح فی وجوههما، فیصبحان یتیمین غریبین منکسرین؛ فإنهما بالأمس فقدا جدهما و الیوم یفقدان أمهما؛ فالویل لأمه تقتلهما و تبغضهما. ثم أنشأت یقول:

ابکنی إن بکیت یا خیر هادی و اسبل الدمع فهو یوم الفراق

یا قرین البتول أوصیک بالنسل فقد أصبحا حلیف اشتیاق

ابکنی و ابک للیتامی و لاتنس قتیل العدی بطفّ العراق

فارقوا فاصبحوا یتامی حیاری یحلف اللّه فهو یوم الفراق قالت: فقال لها علی علیه السّلام: من أین لک- یا بنت رسول اللّه- هذا الخبر، و الوحی قد انقطع عنا؟ فقالت: یا أبا الحسن، رقدت الساعه فرأیت حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قصر من الدرّ الأبیض. فلما

رآنی قال: هلمّی إلیّ یا بنیه، فإنی إلیک مشتاق. فقلت: و اللّه إنی لأشدّ شوقا منک إلی لقائک. فقال: أنت اللیله عندی، و هو الصادق لما وعد و الموفی لما عاهد.

فإذا أنت قرأت یس فاعلم أنی قد قضیت نحبی. فغسّلنی و لا تکشف عنی فإنی طاهره مطهره، و لیصلّ علیّ معک من أهلی الأدنی فالأدنی و من رزق أجری، و ادفنّی لیلا فی قبری؛ بهذا أخبرنی حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:230

المصادر:

بحار الأنوار: ج 43 ص 178 ح 15.

و تمام الحدیث و المصادر و الأسانید فی الفصل الثانی، رقم 17، من هذا المجلد.

5
المتن:

قال ابن شهرآشوب:

قال الواقدی: إن فاطمه علیها السّلام لما حضرتها الوفاه، أوصت علیا علیه السّلام أن لا یصلّی علیها أبو بکر و عمر، فعمل بوصیتها.

عیسی بن مهران، عن مخول بن إبراهیم، عن عمرو بن ثابت، عن أبی إسحاق، عن ابن جبیر، عن ابن عباس، قال: أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یعلم- إذا ماتت- أبو بکر و لا عمر و لا یصلّیا علیها. قال: فدفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یعلمها بذلک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 282 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 363.

6
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی ذکر فاطمه علیها السّلام عند شهادتها:

... ثم مرضت و مکثت أربعین لیله. ثم دعت أم أیمن و أسماء بنت عمیس و علیا علیه السّلام، و أوصت إلی علی علیه السّلام بثلاث: أن یتزوّج بابنه أختها أمامه لحبّها أولادها، و أن یتخذ نعشا لأنها کانت رأت الملائکه تصوّروا صورته و وصفته له، و أن لا یشهد أحد جنازتها ممن ظلمها و أن لا یترک أن یصلّی علیها أحد منهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:231

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 182 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 362.

7
المتن:

قال ابن شهرآشوب:

قالت أسماء بنت عمیس: أوصت إلیّ فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام؛ فأعنت علیا علیه السّلام علی غسلها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 184 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 364.

8
المتن:

روی أن أبا جعفر علیه السّلام أخرج سفطا أو حقّا و أخرج منه کتابا فقرأه، و فیه وصیه فاطمه علیها السّلام:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما أوصت به فاطمه بنت محمد؛ أوصت بحوائطها السبعه إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام، فإن مضی فإلی الحسن علیه السّلام، فإن مضی فإلی الحسین علیه السّلام، فإن مضی فإلی الأکابر من ولدی.

شهد المقداد بن الأسود و الزبیر بن العوام و کتب علی بن أبی طالب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:232

و قیل: قالت فاطمه علیها السّلام لأسماء بنت عمیس حین توضّأت وضوءها للصلاه: هاتی طیبی الذی أتطیّب به و هاتی ثیابی التی أصلّی فیها. فتوضّأت ثم وضعت رأسها فقالت لها: اجلسی عند رأسی، فإذا جاء وقت الصلاه فأقیمینی، فإن قمت و إلا فأرسلی إلی علی علیه السّلام.

فلما جاء وقت الصلاه قالت: الصلاه یا بنت رسول اللّه، فإذا هی قد قبضت. فجاء علی علیه السّلام فقالت له: قد قبضت ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قال علی علیه السّلام: متی؟ قالت: حین أرسلت إلیک. قال: فأمر أسماء فغسّلتها و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء، و دفنها لیلا و سوّی قبرها. فعوتب علی ذلک فقال: بذلک أمرتنی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 185 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 399.

3. دلائل الإمامه: ص 42، شطرا منه.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 1061 ح 4، عن کشف الغمه.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی أبو إسحاق الباحی، قال: حدثنی خدیجه، قالت: حدثنا أبو عبد اللّه، قال: حدثنا أبو أحمد الجلودی، قال: حدثنا أبو موسی إسحاق بن موسی الأنصاری، قال: حدثنا عاصم بن حمید بن یحیی بن سلیمان، قال: قال لی محمد بن علی علیه السّلام.

9
المتن:

قال سلیم فی حدیث أوردناه آنفا و فیه وصیه فاطمه علیها السّلام:

قال: فبقیت فاطمه علیها السّلام بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله أربعین لیله. فلما اشتدّ بها الأمر، دعت علیا علیه السّلام و قالت: یا بن عم، ما أرانی إلا لما بی، و أنا أوصیک أن تتزوّج بأمامه بنت أختی زینب؛

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:233

تکون لولدی مثلی، و اتخذ لی نعشا فإنی رأیت الملائکه یصفونه لی، و أن لا یشهد أحد من أعداء اللّه جنازتی و لا دفنی و لا الصلاه علیّ.

المصادر:

کتاب سلیم بن قیس: ج 2 ص 862 ح 48.

و باقی المصادر أوردناه فی الفصل الخامس، رقم 1، من هذا المجلد.

10
المتن:

عن حسین بن علوان، عن سعد بن طریف، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

بدو مرض فاطمه علیها السّلام بعد خمسین لیله من وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فعلمت أنها الوفاه.

فاجتمعت لذلک تأمر علیا علیه السّلام بأمرها و توصیه بوصیتها و تعهد إلیه عهودها، و أمیر المؤمنین علیه السّلام یجزع لذلک و یطیعها فی جمیع ما تأمره، فقالت:

یا أبا الحسن، إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عهد إلیّ و حدّثنی أنی أول أهله لحوقا به و لا بد مما لا بد منه؛ فاصبر لأمر اللّه تعالی و ارض بقضائه.

قال: و أوصته بغسلها و جهازها و دفنها لیلا، ففعل.

قال: و أوصته بصدقتها و ترکتها.

قال: فلما فرغ أمیر المؤمنین علیه السّلام من دفنها، لقیه الرجلان فقالا له: ما حملک علی ما صنعت؟ قال: وصیتها و عهدها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 201 ح 30، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:234

11
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی حدیث أبی بصیر، قال أبو عبد اللّه علیه السّلام:

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: فلما انتبهت من مرقدها صاحت بی، فأتیتها فقلت لها: ما تشتکین؟ فخبّرتنی بخبر الرؤیا. ثم أخذت علیّ عهد اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله أنها إذا توفّت لا أعلم أحدا إلا أم سلمه زوج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أم أیمن و فضه، و من الرجال ابنیها و عبد اللّه بن عباس و سلمان الفارسی و عمار بن یاسر و المقداد و أبو ذر و حذیفه، و قالت: إنی أحللتک من أن ترانی بعد موتی، فکن مع النسوه فیمن یغسّلنی و لا تدفنّی إلا لیلا و لا تعلم أحدا قبری.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 208 ح 36، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 44.

3. بحار الأنوار: ج 78 ص 310 ح 30، عن دلائل الإمامه، بتغییر یسیر.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: روی أبو بکر أحمد بن محمد بن الخشّاب الکرخی، قال: حدثنا زکریا بن یحیی الکوفی، قال: حدثنا ابن أبی زائده، عن أبیه، قال: حدثنی محمد بن الحسن، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

12
المتن:

قال الشیخ علی البلادی البحرانی:

مرضت فاطمه علیها السّلام مرضها الّذی توفیت فیه، و مکثت أربعین لیله فی مرضها ....

إلی آخر الحدیث مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، رقم 11، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:235

13
المتن:

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام:

أن فاطمه علیها السّلام أوصت لأزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله لکل واحده منهن اثنتا عشر أوقیه، و لنساء بنی هاشم مثل ذلک، و أوصت لأمامه بنت أبی العاص بشی ء.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 42.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 218 ح 50، عن دلائل الإمامه.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 1059 ح 1، عن دلائل الإمامه.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی أبو إسحاق الباقرحی، قال: حدثنی خدیجه، قالت: حدثنا أبو عبد اللّه، قال: حدثنا أبو أحمد، قال: حدثنا بغدان، قال: حدثنا أبو یعلی محمد بن الصلت الثوری، قال حدثنا عبد اللّه بن سعید الأموی، قال: حدثنا أبو صفوان، عن ابن جریح، عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام.

14
المتن:

عن زید بن علی علیه السّلام:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تصدّقت بمالها علی بنی هاشم و بنی عبد المطلب، و أن علیا علیه السّلام تصدّق علیهم و أدخل معهم غیرهم.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 43.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 218 ح 50، عن دلائل الإمامه.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 1059، عن الدلائل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:236

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی أبو إسحاق الباقرجی، قال: حدثتنا خدیجه، قالت: أخبرنا أبو عبد اللّه، قال: حدثنا أبو أحمد الجلودی، قال: حدثنا زکریا بن یحیی، قال: حدثنا الربیع بن سلیمان الرازی، قال: حدثنا الشافعی، قال: حدثنا عمر بن محمد بن علی بن شافع، قال: أخبرنی عبد اللّه بن الحسن بن الحسن، عن زید بن علی علیه السّلام.

15
المتن:

قال العلامه المجلسی نقلا عن بعض الکتب المناقب القدیمه کیفیه و وقت شهادتها علیها السّلام:

ثم أخبرا (الحسن و الحسین علیهما السّلام) علیا علیه السّلام و هو فی المسجد، فغشی علیه حتی رشّ علیه الماء ثم أفاق. فحملهما حتی أدخلهما ببیت فاطمه علیها السّلام و عند رأسها أسماء تبکی و تقول: وا یتامی محمد، کنّا نتعزّی بفاطمه علیها السّلام بعد موت جدکما، فبمن نتعزّی بعدها؟

فکشف علی علیه السّلام عن وجهها، فإذا برقعه عند رأسها. فنظر فیها فإذا فیها:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما أوصت به فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ أوصت و هی تشهد أن لا إله إلا اللّه، و أن محمدا صلّی اللّه علیه و آله عبده و رسوله، و أن الجنه حق و النار حق، و أن الساعه آتیه لا ریب فیها، و أن اللّه یبعث من فی القبور.

یا علی، أنا فاطمه بنت محمد؛ زوّجنی اللّه منک لأکون لک فی الدنیا و الآخره. أنت أولی بی من غیری؛ حنّطنی و غسّلنی و کفّنی باللیل، و صلّ علیّ و ادفنّی باللیل و لا تعلم أحدا، و استودعک اللّه، و أقرأ علی ولدی السلام إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 213 ح 44، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

2. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:237

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 453، علی ما فی مودّه القربی.

4. مودّه القربی: ص 131.

5. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 85.

6. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 240، عن البحار.

7. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الائمه و سیده النساء: ص 211.

8. أعیان الشیعه: ج 2 ص 313،

شطرا منه.

9. بیت الأحزان للیزدی: ص 39.

16
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام مکثت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ستین یوما، ثم مرضت فاشتدّت علیها. فکان من دعائها فی شکواها: یا حی یا قیوم، برحمتک أستغیث فأغثنی.

اللهم زحزحنی عن النار و أدخلنی الجنه و ألحقنی بأبی محمد صلّی اللّه علیه و آله، فکان أمیر المؤمنین علیه السّلام یقول لها: یعافیک اللّه و یبقیک، فتقول: یا أبا الحسن! ما أسرع اللحاق باللّه.

و أوصت بصدقتها و متاع البیت، و أوصته أن یتزوّج أمامه بنت أبی العاص و قالت:

بنت أختی و تحنّن علی ولدی. قال: و دفنها لیلا ....

و عن أبی جعفر، عن آبائه علیهم السّلام، قال: لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه بکت. فقال لها أمیر المؤمنین علیه السّلام: یا سیّدتی، ما یبکیک؟ قالت: أبکی لما تلقی بعدی. فقال لها: لا تبکی، فو اللّه إن ذلک لصغیر عندی فی ذات اللّه. قال: و أوصته أن لا یؤذن بها الشیخین، ففعل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 217، 218 ح 49، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:238

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 1057 ح 2، عن مصباح الأنوار، شطرا من صدر الحدیث.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 1063 ح 6، عن مصباح الأنوار، شطرا من ذیل الحدیث.

5. بحار الأنوار: ج 78 ص 233 ح 8، شطرا منه.

6. بحار الأنوار: ج 78 ص 391 ح 56، شطرا من ذیل الحدیث.

17
المتن:

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه، دعتنی فقالت: أ منفذ أنت وصیتی و عهدی؟ قال: قلت:

بلی أنفذها، فأوصت إلیه و قالت: إذا أنا متّ فادفنّی لیلا و لا تؤذننّ رجلین ذکرتهما.

قال: فلما اشتدّت علّتها، اجتمع إلیها نساء المهاجرین و الأنصار فقلن: کیف أصبحت یا بنت رسول اللّه من علّتک؟ فقالت: أصبحت و اللّه عائفه لدنیاکم ....

المصادر:

1. معانی الأخبار: ج 2 ص 338 ح 2/ 1.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 8، عن معانی الأخبار.

الأسانید:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 14 238 الأسانید: ..... ص : 238

معانی الأخبار: حدثنا أبو الحسن علی بن محمد بن الحسن المعروف بابن مقبره القزوینی، قال: أخبرنا أبو عبد اللّه جعفر بن محمد بن حسن بن جعفر بن حسن بن حسن بن علی بن أبی طالب، قال: حدثنا محمد بن علی الهاشمی، قال: حدثنا عیسی بن عبد اللّه بن محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب، قال: حدثنی أبی، عن أبیه، عن جده، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:239

18
المتن:

عن أبی بصیر، قال: قال أبو جعفر علیه السّلام:

أ لا أقرئک وصیه فاطمه علیها السّلام؟ قال: قلت: بلی. فأخرج حقّا أو سفطا، فأخرج منه کتابا فقرأ:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما أوصت به فاطمه بنت رسول اللّه؛ أوصت بحوائطها السبعه: العواف و الدلال و البرقه و المبیت و الحسنی و الصافیه و ما لأم إبراهیم إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام، فإن مضی علی علیه السّلام فإلی الحسن علیه السّلام، فإن مضی الحسن علیه السّلام فإلی الحسین علیه السّلام، فإن مضی الحسین علیه السّلام فإلی الأکبر من ولدی.

شهد اللّه علی ذلک و المقداد بن الأسود و الزبیر بن العوام، و کتب علی بن أبی طالب.

و عنه، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن عاصم بن حمید: مثله، و لم یذکر حقّا و لا سفطا، و قال: إلی الأکبر من ولدی دون ولدک.

المصادر:

1. الکافی: ج 7 ص 48 ح 5.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 235 ح 2، عن الکافی.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 1060 ح 3، عن الکافی.

4. مسالک الأفهام للشهید الثانی: ج 1 ص 352، شطرا منه.

5. کتاب عاصم بن حمید الحنّاط، علی ما فی مستدرک الوسائل.

6. مستدرک الوسائل: ج 2 قدیم ص 511.

7. مستدرک الوسائل: ج 2 قدیم ص 512.

8. دعائم الإسلام، علی ما فی المستدرک.

9. عوالم العلوم: ج 19 ص 71 ح 1.

10. تهذیب الأحکام: ج 9 ص 144 ح 603 رواه عن عاصم مرسلا.

11. من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 180 ح 632 رواه عن عاصم مرسلا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:240

الأسانید:

1. فی الکافی علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی نجران، عن عاصم بن حمید، عن أبی بصیر، قال.

19
المتن:

قال السیوطی:

و من خصائص فاطمه علیها السّلام أنها کانت لا تحیض، و کانت إذا ولدت طهرت من نفاسها بعد ساعه، و لذلک سمّیت الزهراء. و لما جاعت وضع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یده علی صدرها فما جاعت بعد، و لما احتضرت غسّلت نفسها، و أوصت أن لا یکفّنها أحد؛ فدفنها علی علیه السّلام بغسلها ذلک.

المصادر:

1. أنموذج اللبیب فی خصائص الحبیب (مخطوط): ص 195، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 19 ص 177، عن أنموذج اللبیب.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 1058، عن الإحقاق.

20
المتن:

عن أسماء بنت عمیس، قالت:

أوصتنی فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إلا أنا و علی علیه السّلام؛ فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:241

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 300 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 500.

21
المتن:

قال الإربلی:

و روی أنها علیها السّلام أوصت علیا علیه السّلام و أسماء بنت عمیس أن یغسّلاها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 300 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 503.

22
المتن:

قال أحمد بن یوسف الدمشقی:

و قد ورد فی الخبر أنها لما سمعت بأن أباها زوّجها و جعل الدراهم مهرا لها، فقالت:

یا رسول اللّه! إن بنات الناس یتزوّجن بالدراهم، فما الفرق بینی و بینهن؟ أسألک «1» تردّها و تدعو اللّه تعالی أن یجعل مهری الشفاعه فی عصاه أمتک. فنزل جبرئیل و معه بطاقه من حریر مکتوب فیها: جعل اللّه مهر فاطمه الزهراء علیها السّلام شفاعه المذنبین من أمه أبیها.

______________________________

(1) هکذا فی المصدر و الأحسن: (أن تردها)

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:242

فلما احتضرت، أوصت بأن توضع تلک البطاقه علی صدرها تحت الکفن فوضعت، و قالت: إذا حشرت یوم القیامه رفعت تلک البطاقه بیدی و شفّعت فی عصاه أمه أبی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 367، عن أخبار الدول.

2. أخبار الدول و آثار الأول: ص 88، علی ما فی الإحقاق.

23
المتن:

قال الشعرانی فی وصایا فاطمه علیها السّلام:

... و لما احتضرت، غسّلت نفسها و أوصت أن لا یکشفها أحد.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 464، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه للشعرانی: ج 2 ص 53، علی ما فی الإحقاق.

24
المتن:

عن أم سلمه، قالت:

اشتکت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام .... ثم قالت علیها السّلام: یا أمّه، ناولینی ثیابی الجدد. قالت:

فناولتها، ثم جاءت إلی البیت الذی کانت فیه فقالت: قدّمی فراشی وسط البیت، و اضطجعت و وضعت یدها الیمنی تحت خدّها، ثم استقبلت القبله، ثم قالت: یا أمّه، إنی مقبوضه الآن، فلا یکشفنی أحد و لا یغسّلنی أحد. قالت: فقبضت مکانها علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:243

قالت: و دخل علی علیه السّلام فأخبرته بالذی قالته و بالذی أمرتنی، فقال علی علیه السّلام: و اللّه لا یکشفها أحد. فاحتفلها فدفنها بغسلها ذلک و لم یکشفها و لا غسّلها أحد.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 465.

2. ذخائر العقبی: ص 53.

3. المناقب لأحمد، علی ما فی المناقب.

4. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 81.

5. أسد الغابه: ج 5 ص 590، علی ما فی الإحقاق، بتغییر یسیر.

6. مجمع الزوائد: ج 9 ص 210، علی ما فی الإحقاق، بتغییر یسیر.

7. الإصابه: ج 4 ص 367، بتفاوت یسیر.

8. الثغور الباسمه: ص 16.

9. ینابیع الموده: ص 201.

10. الطبقات الکبری، علی ما فی الإحقاق.

11. المسند لأحمد بن حنبل، علی ما فی الإحقاق.

12. العلل المتناهیه لأبی الفرج: ج 1 ص 261.

13. أحادیث مختاره: ص 109.

14. علی علیه السّلام إمام المتقین: ج 1 ص 71.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام: أخبرنا علی بن أحمد العاصمی، قال: أخبرنا إسماعیل بن أحمد البیهقی، أخبرنا والدی أحمد بن الحسین البیهقی، حدثنا أبو الحسین بن بشران، أخبرنا محمد بن عمرو، حدثنا الحسین بن مکرم، حدثنا أبو النضر، حدثنا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی.

2. فی أسد الغابه: أخبرنا أبا یاسر بأسناده، عن عبد اللّه بن أحمد، حدثنی أبی، حدثنا أبو النضر، حدثنا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أم سلمی.

3. فی العلل المتناهیه: أنا عبد اللّه بن علی المقرئ، قال: أنا أبو منصور محمد بن أحمد بن عبد الرزاق، قال: أنا عبد الملک بن محمد، قال: نا أبو علی أحمد بن الفضل بن خذیمه، قال: نا محمد بن سوید الظمان، قال: نا عاصم بن علی، قال: نا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبید اللّه بن علی بن

أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی، قالت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:244

4. فی أحادیث مختاره: المخلص: ثنا البغوی، حدثنا علی بن مسلم الطوسی، ثنا نوح بن یزید، ثنا إبراهیم بن سعد، عن أبی إسحاق، عن عبید اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی، قالت.

25
المتن:

عن أسماء بنت عمیس:

أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها زوجها، فغسّلها هو و أسماء بنت عمیس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 467.

2. مقتل الحسین علیه السّلام: ص 82.

3. السنن الکبری: ج 3 ص 396، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

4. أنساب الأشراف: ص 405، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

5. بدائع المنن: ج 1 ص 211، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

6. الإصابه: ج 4 ص 367، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

7. کنز العمال: ج 16 ص 289، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

8. مفتاح النجا (مخطوط): ص 104، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

9. الجوهر النقی: ص 264، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: بأسناده بکتابه، عن أحمد بن الحسین هذا، أخبرنا أبو حازم العبدری، أخبرنا أبو أحمد، أخبرنا أحمد بن عمیر الدمشقی، حدثنا عبد اللّه بن حمزه، حدثنا عبد اللّه بن نافع، عن محمد بن موسی، عن عون بن محمد، عن أمه، عن أسماء بنت عمیس.

2. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو عبد اللّه الحافظ، ثنا محمد بن عبد اللّه الصفار، ثنا موسی بن هارون، ثنا قتیبه بن سعید، ثنا محمد بن موسی، ثنا عون بن محمد بن علی بن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:245

أبی طالب، عن أمه أم جعفر بنت محمد بن جعفر أظنّه و عن عماره بن المهاجر، عن أم جعفر.

3. فی بدائع المنن: أخبرنا إبراهیم بن محمد، عن عماره، عن أم محمد بنت محمد بن جعفر بن أبی طالب، عن جدتها أسماء بنت عمیس.

26
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال محمد بن إسحاق: و حدثنی أبو جعفر محمد بن علی علیه السّلام:

أن فاطمه علیها السّلام عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر. قال: و أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام کتب هذا الکتاب:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما کتبت فاطمه بنت محمد فی مالها إن حدث بها حادث تصدّقت بثمانین أوقیه، تنفق عنها من ثمارها التی لها کل عام فی کل رجب بعد نفقه السقی و نفقه المغلّ «1»، و أنها أنفقت أثمارها العام و أثمار القمح عاما قابلا فی أوان غلّتها، و إنما أمرت لنساء محمد أبیها صلّی اللّه علیه و آله خمس و أربعین أوقیه، و أمرت لفقراء بنی هاشم و بنی عبد المطلب بخمسین أوقیه.

و کتبت فی أصل مالها فی

المدینه أن علیا علیه السّلام سألها أن تولّیه مالها، فیجمع مالها إلی مال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلا تفرق و تلیه ما دام حیا. فإذا حدث به حادث دفعه إلی ابنیّ الحسن و الحسین علیهما السّلام فیلیانه.

و إنی دفعت إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام علی أنی أحلّله فیه، فیدفع مالی و مال محمد صلّی اللّه علیه و آله؛ یفرق منه شیئا، یقضی عنی من أثمار المال ما أمرت به و ما تصدّقت به. فإذا قضی اللّه صدقتها و ما أمرت به فالأمر بید اللّه تعالی و بید علی علیه السّلام، یتصدّق و ینفق حیث شاء، لا حرج علیه.

______________________________

(1) فی بعض النسخ: نفقه العمل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:246

فإذا حدث به حدث دفعه إلی ابنیّ الحسن و الحسین علیهما السّلام المال جمیعا؛ مالی و مال محمد صلّی اللّه علیه و آله، فینفقان و یتصدّقان حیث شاءا و لا حرج علیهما. و إن لابنه جندب- یعنی بنت أبی ذر الغفاری- التابوت الأصغر و تغطها «1» فی المال ما کان، و نعلی «2» الأدمیین و النبط و الجب «3» و السریر و الزریبه و القطیفتین.

و إن حدث بأحد ممن أوصیت له قبل أن یدفع إلیه، فإنه ینفق فی الفقراء و المساکین، و إن الأستار لا یستتر بها امرأه إلا إحدی ابنتیّ، غیر أن علیا علیه السّلام یستتر بهنّ إن شاء ما لم ینکح.

و إن هذا ما کتبت فاطمه فی مالها و قضت فیه، و اللّه شهید و المقداد بن الأسود و الزبیر بن العوام و علی بن أبی طالب علیه السّلام؛ کتبتها و لیس علی علی علیه السّلام حرج فیما فعل من

معروف.

قال جعفر بن محمد علیه السّلام: قال أبی علیه السّلام: هذا وجدناه و هکذا وجدنا وصیتها علیها السّلام.

المصادر:

1. مصباح الأنوار (مخطوط): ص 262، علی ما فی البحار.

2. بحار الأنوار: ج 100 ص 184 ح 13، عن المصباح.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 1062 ح 5، عن المصباح.

4. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 512، عن البحار.

27
المتن:

عن أبی بصیر، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام:

أ لا أقرئک وصیه فاطمه علیها السّلام؟ قلت: بلی. قال: فأخرج إلیّ صحیفه:

______________________________

(1) فی بعض النسخ: یعطیها.

(2) فی بعض النسخ: و فعل.

(3) فی بعض النسخ: الحبّ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:247

هذا ما عهدت فاطمه بنت محمد فی مالها إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام، و إن مات فإلی الحسن علیه السّلام، و إن مات فإلی الحسین علیه السّلام، فإن مات الحسین فإلی الأکبر من ولدی دون ولدک: الدلال و العواف و المثیب و برقه و الحسنی و الصافیه و ما لأم إبراهیم.

شهد اللّه عز و جل علی ذلک و المقداد بن الأسود و الزبیر بن العوام.

المصادر:

1. الکافی: ج 7 ص 49 ح 6.

2. عوالم العلوم: ج 7 ص 1064 ح 7، عن الکافی.

3. مستدرک الوسائل، ج 14 ص 51.

الأسانید:

فی الکافی: علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن حمّاد بن عثمان، عن أبی بصیر، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

28
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی حدیث:

فلما حضرتها علیها السّلام الوفاه، دعت علیا علیه السّلام فقالت: إما تضمن و إلا أوصیت إلی ابن الزبیر.

فقال علی علیه السّلام: أنا أضمن وصیتک یا بنت محمد. قالت: سألتک بحق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا أنا متّ ألا یشهدانی و لا یصلّیا علیّ. قال: فلک ذلک ....

المصادر:

1. الاختصاص: ص 180، علی ما فی العوالم.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 1103 ح 36.

3. بحار الأنوار: ج 29 ص 192 ح 39، عن الاختصاص.

4. سفینه البحار: ج 1 ص 543، بنقیصه فیه.

5. بیت الأحزان: ص 131.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:248

29
المتن:

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام:

إن فی الجفر الذی یذکّرونه لما یسوؤهم، لأنهم لا یقولون الحق و الحق فیه.

فلیخرجوا قضایا علی علیه السّلام و فرائضه إن کانوا صادقین، و سلوهم عن الخالات و العمّات، و لیخرجوا مصحف فاطمه علیها السّلام، فإن فیه وصیه فاطمه علیها السّلام أو سلاح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ إن اللّه یقول: «ائْتُونِی بِکِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَهٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ». «1»

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 43.

2. بحار الأنوار: ج 26 ص 43 ح 76، عن البصائر.

3. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 9 ح 7، عن الکافی.

4. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 9 ح 8، عن البصائر.

5. الکافی: ج 1 ص 241 ح 4.

الأسانید:

1. فی البصائر: ابن هاشم، عن یحیی بن أبی عمران، عن یونس، عن رجل، عن سلیمان بن خالد، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی الکافی: علی بن إبراهیم، عن محمد بن عیسی، عن یونس، عمن ذکره، عن سلیمان بن خالد.

30
المتن:

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

إن فاطمه علیها السّلام لما احتضرت، أوصت علیا علیه السّلام فقالت: إذا أنا متّ فتولّ أنت غسلی،

______________________________

(1) سوره الأحقاف: الآیه 4.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:249

و جهّزنی و صلّ علیّ و أنزلنی قبری و ألحدنی و سوّ التراب علیّ و اجلس عند رأسی قباله وجهی، فأکثر من تلاوه القرآن و الدعاء، فإنه ساعه یحتاج المیّت فیها إلی أنس الأحیاء.

و أنا أستودعک اللّه تعالی و أوصیک فی ولدی خیرا.

ثم ضمّت إلیها أم کلثوم فقالت له: إذا بلغت فلها ما فی المنزل، ثم اللّه لها.

فلما توفّیت، فعل ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام و دفنها لیلا فی دار عقیل، فی الزاویه الثالثه من صدر الدار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 79 ص 27 ح 13، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 477.

31
المتن:

عن زید بن علی علیه السّلام:

أن فاطمه علیها السّلام قالت لأسماء بنت عمیس: یا أم، إنی أری النساء علی جنائزهنّ إذا حملن علیها تشفّ أکفانهن، و إنی أکره ذلک. فذکرت لها أسماء بنت عمیس النعش، فقالت: اصنعیه علی جنازتی، ففعلت ذلک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 256 ح 17، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:250

32
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

غسّل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام و کانت أوصت بذلک إلیه.

و عن علی علیه السّلام أنه قال: أوصت إلیّ فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها غیری، و سکبت أسماء بنت عمیس.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 307 ح 37، عن دعائم الإسلام.

2. دعائم الإسلام: ج 1 ص 228.

33
المتن:

قالت فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام:

إن لی إلیک حاجه یا أبا الحسن. فقال: تقضی یا بنت رسول اللّه. فقالت: نشدتک باللّه و بحق محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن لا یصلّی علیّ أبو بکر و لا عمر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 391 ح 56، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی مصباح الأنوار: عن یحیی بن عبد اللّه بن محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:251

34
المتن:

عن عبد اللّه بن محمد بن عقیل، قال:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه، دعت بماء فاغتسلت، ثم دعت بطیب فتحنّطت به، ثم دعت بأثواب کفّنها. فأتیت بأثواب غلاظ خشنه، فتلفّفت بها ثم قالت: إذا أنا متّ فادفنونی کما أنا و لا تغسّلونی. فقلت: هل شهد معک ذلک؟ قال: نعم شهد کثیر بن عباس.

و کتب فی أطراف کفنها کثیر بن عباس: تشهد أن لا إله إلا اللّه، و أن محمدا صلّی اللّه علیه و آله رسول اللّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 335 ح 36، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

35
المتن:

قال الشیخ حسین بن محمد الدرازی فی کیفیه شهاده الزهراء علیها السّلام:

... فقالت: یا بن العم، اجلس عندی هنیئه فقد حان الفراق. فأخذ برأسها و وضعه فی حجره. فانتبهت و فتحت عینیها فرأته یبکی، فقالت: یا بن العم! هذا وقت الوصیه لا وقت التعزیه. فقال لها: و ما وصیتک؟ فقالت:

لی عندک أربع وصایا: الأولی: إن کان وقع منی تقصیر فاعف عنی و اسمح لی. فقال:

حاشاک یا سیده النساء و التقصیر، بل کنتی فی کمال المحبه و نهایه المودّه و الشفقه و الرضا و الشکر و القناعه بما یأتیک منی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:252

ثم قالت: و أما الوصیه الثانیه: فإنی أوصیک- یا بن العم- إن تلتفت إلی أولادی و لا تصح فی وجهیهما و لا تنهرهما، فإنهما سیقتلان بعدی و تشرّد ذراریهما؛ فإنی سمعت یقول ذات یوم و أنا و أنت و ابنای حوله: «یا أهل بیتی! کیف لی بکم إذا کنتم صرعی و قبورکم شتّی؟». فقال الحسین علیه السّلام: یا جد! نموت موتا أو نقتل قتلا؟ فقال: یا بنیّ، بل تقتل ظلما و عدوانا و تشرد ذراریکم شرقا و غربا. فقال الحسین علیه السّلام: من یقتلنا یا جد؟ قال: یقتلکم شرار الناس.

قال: فهل یزورنا بعد قتلنا أحد من أمتک؟ قال: نعم، طائفه من أمتی یزورون قبورکم و یبکون علیکم و یندبون و ینوحون حزنا علی مصابکم، یریدون بذلک برّی و صلتی.

الثالثه: أنک تدفنّی لیلا حتی لا یشاهد جنازتی الغرباء و الأعداء کما یرونی فی حال الحیاه، فلا یرونی فی حال الممات.

الرابعه: أنک لا تقطعنی من

زیارتک، فإن لی بک أنسا عظیما.

فقال علی علیه السّلام: قبلت ذلک و رضیت به، و لکن أنت أیضا أصغی لوصایای و اقبلیها.

فقالت: اذکرها لی. فقال: یا بنه العم، لی عندک ثلاث وصایا:

الأولی: أنه إن حدث منی لجنابک جرم أو ذنب أو تقصیر فاعفیه عنی و اسمحیه لی.

الثانیه: إذا لقیتنی أباک فأعرضی علیه سلامی و بلّغیه تحیّتی.

الثالثه: إذا قدّمتی علی أبیک فلا تشتکی منی إلیه.

المصادر:

1. التاریخ و السیره للدرازی البحرانی: ص 19.

2. منتخب الروضه لعبد الکریم بن المرشد (مخطوط): فی أحوال الزهراء علیها السّلام، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:253

36
المتن:

قال الشیخ حسین بن محمد الدرازی:

... لما حضرتها (فاطمه علیها السّلام) الوفاه، قالت لأسماء بنت عمیس: إذا أنا متّ فانظری إلی الدار، فإذا رأیتی سجفا من سندس الجنه ضرب فی جانب الدار فاحملینی و زینب و أم کلثوم و اجعلونی وراء السجف و خلوتی و بین نفسی.

فلما توفّیت علیها السّلام و ظهر السجف، حملنها و جعلنها وراءه. فغسّلت و کفّنت و حنّطت بالحنوط، و کان ذلک کافورا أنزله جبرئیل من الجنه، و کانت ثلاث صرر. فقال: یا رسول اللّه، ربک یقرؤک السلام و یقول لک: هذا حنوطک و حنوط ابنتک و حنوط أخیک علی علیه السّلام، مقسوم أثلاثا، و إن أکفانها و ماؤها و أوانیها من الجنه، و أنها أکرم علی اللّه تعالی أن یتولّی ذلک منها أحد غیرها.

و أنها لما توفّیت لم یحضرها أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و أسماء بنت عمیس، و أن أمیر المؤمنین علیه السّلام أخرجها و معه الحسنان علیهما السّلام فی اللیل و صلّوا علیها و لم یعلموا بها أحدا و لا حضروا وفاتها و لا صلّی علیها أحد من الناس غیرهم، لأنها أوصت بذلک و قالت: لا تصلّی علیّ أمه نقصت عهد اللّه و عهد أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أمیر المؤمنین علیه السّلام ....

المصادر:

1. التاریخ و السیره للدرازی البحرانی: ص 22.

2. بحار الأنوار: ج 30 ص 347 ح 164، عن إرشاد القلوب، بتفاوت فیه.

3. إرشاد القلوب، علی ما فی البحار.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 340، شطرا منه.

5. الهدایه الکبری: ص 177، شطرا منه.

الموسوعه الکبری عن

فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:254

37
المتن:

قال المامقانی فی فصل النساء فی أمامه بنت أبی العاص:

أمامه زوجه أمیر المؤمنین علیه السّلام، هی بنت أبی العاص بن الربیع بن عبد العزّی بن عبد مناف، القرشیه العبشمیّه؛ أمها زینب بنت رسول اللّه. ولدت علی عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کان یحبّها، و لما کبرت تزوّجها أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد وفاه سیده النساء علیها السّلام بوصیه منها معلّله بأنها تکون لولدها مثلها ....

المصادر:

1. تنقیح المقال: ج 3 ص 69، من فصل النساء.

2. إسعاف الراغبین: ص 89، بتفاوت فیه و نقیصه.

3. تهذیب الأسماء و اللغات للنووی: ج 2 ص 331، بتغییر فیه.

4. الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 16، بتفاوت فیه.

38
المتن:

قال السید ابن طاوس فی فصل زیاره فاطمه علیها السّلام:

... قد ذکرنا یوم ولادتها الشریفه و صومه و بعض فضلها، فلنذکر زیاره لها؛ ذکرها محمد بن علی الطرازی:

یومئ الزائر بها إلی شرف محلها، و الظاهر أن ضریحها المقدس فی بیتها المکمّل بالآیات و المعجزات، لأنها أوصت أن تدفن لیلا و لا یصلّی علیها من کانت هاجره لهم إلی حین الممات.

و قد ذکر حدیث دفنها و ستره عن الصحابه البخاری و مسلم فیما شهدا أنه من صحیح الروایات، و لو کان قد أخرجت جنازتها الطاهره إلی بقیع الغرقد أو بین الروضه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:255

و المنبر فی المسجد، ما کان یخفی آثار الحفر و العماره عمن کان قد أراد کشف ذلک بأدنی إشاره، فاستمرار ستر حال ضریحها الکریم یدلّ علی أنها ما أخرجت من بیتها أو حجره والدها الرءوف الرحیم، یقتضی أن یکون دفنها فی البیت الموصوف بالتعظیم کما قدّمناه.

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 624.

39
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی قعود علی علیه السّلام عن البیعه:

... إن علیا علیه السّلام قعد عن بیعته بروایتکم سته أشهر، و رویتم أنه قعد عنها حتی قبضت فاطمه علیها السّلام، فأوصت أنها یدفن لیلا و لا یشهدا جنازتها علیها السّلام ....

المصادر:

مثالب النواصب لابن شهرآشوب: ص 136.

40
المتن:

قال العلامه المجلسی فی جواب من قال: أن فاطمه علیها السّلام لا یصحّ أنها دفنت لیلا و إن صحّ فقد دفن فلان و فلان لیلا:

فقد بیّنا أن دفنها لیلا فی الصحه کالشمس الطالعه و إن منکر ذلک کدافع المشاهدات، و لم نجعل دفنها لیلا بمجرده هو الحجه فیقال فقد دفن فلان و فلان لیلا،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:256

بل مع الاحتجاج بذلک علی ما وردت به الروایات المستفیضه الظاهره التی هی کالمتوار، أنها أوصت بأن تدفن لیلا حتی لا یصلّی علیها الرجلان.

و صرّحت بذلک و عهدت فیه عهدا بعد أن کانا استأذنا علیه فی مرضها لیعوداها ...،

إلی أن قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام: قد صنعت ما أردت؟ قال: نعم. قالت: فهل أنت صانع ما آمرک؟ قال: نعم. قالت: فإنی أنشدک اللّه أن لا یصلّیا علی جنازتی و لا یقوما علی قبری.

... و قال: فلما حضرتها الوفاه، أوصت أن لا یصلّی (أبو بکر) علیها، فدفنت لیلا ....

و مما یؤید إخفاء دفنها، جهاله قبرها و الاختلاف فیه بین الناس إلی یومنا هذا، و لو کان بمحضر من الناس لما اشتبه علی الخلق و لا اختلف فیه.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 29 ص 386.

41
المتن:

عن أسماء بنت عمیس:

أن فاطمه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها علی علیه السّلام.

المصادر:

1. بلوغ المرام من أدله الأحکام: ص 110.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 378، عن بلوغ المرام.

3. سبل السلام فی شرح بلوغ المرام: ج 2 ص 99.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:257

42
المتن:

روت أسماء بنت عمیس:

أن فاطمه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها علی علیه السّلام و أسماء فغسّلاها.

المصادر:

1. إیثار الإنصاف فی آثار الخلاف: ص 250.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 378، عن إیثار الإنصاف.

3. الذریه الطاهره: ص 152 ح 202.

الأسانید:

فی الذریه الطاهره: قال محمد بن عمرو: حدثنی محمد بن موسی، عن عماره بن المهاجر، عن أم جعفر بنت محمد بن جعفر.

43
المتن:

أخرج الشافعی و أبو نعیم بسند حسن:

أن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیها السّلام و الرضوان.

المصادر:

1. الدلیل الفقهی للمرأه المسلمه: ص 51، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 379، عن الدلیل الفقهی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:258

44
المتن:

قال أحمد بن علی الخطیب البغدادی:

... و أوصت أن لا یلی غسلها إلا علی علیه السّلام و أسماء.

المصادر:

1. موضح أوهام الجمع و التفریق: ج 2 ص 462، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 379، عن موضح الأوهام.

45
المتن:

فی مسند أحمد و غیره من حدیث أم سلمه:

أنها لما احتضرت، غسّلت نفسها و أوصت أن لا یکشفها، أی لا یکشف بدنها أحد بعد موتها. فدفنها علی علیه السّلام بغسلها ذلک و لم تغسّل بعد موتها.

و الحدیث المذکور أورده ابن الجوزی فی الموضوعات، و قد أورد البیهقی بإسناد حسن عن أسماء بنت عمیس: أنها أوصت أن تغسّلها هی و علی علیه السّلام فغسّلاها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 381.

2. الخصائص النبویه: ص 240، علی ما فی الإحقاق.

3. مسند أحمد، علی ما فی الخصائص النبویه.

4. الموضوعات لابن الجوزی، علی ما فی الإحقاق.

5. السنن الکبری، علی ما فی الإحقاق.

6. کتاب ألف باء: ج 2 ص 348، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

7. العبقریات الإسلامیه: ج 2 ص 335، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:259

الأسانید:

فی کتاب ألف باء: خرج ابن شاهین عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، عن أمه سلمی، أنها قالت.

46
المتن:

قال فی ذکر تجهیزها و تدفینها:

... و هی أول من غطّی نعشها فی الإسلام، و صلّی علیها علی بن أبی طالب علیه السّلام، و أوصی أن تدفن لیلا ففعل ذلک بها، و نزل فی قبرها علی علیه السّلام و العباس و الفضل بن العباس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 383.

2. الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 8، علی ما فی الإحقاق.

47
المتن:

روی أنها توفّیت لثالث من جمادی الآخره سنه إحدی عشره من الهجره، و بقیت بعد النبی خمسه و تسعین یوما، و روی أربعه أشهر، و تولّی أمیر المؤمنین علیه السّلام غسلها.

و روی أنه أعانه علی غسلها أسماء بنت عمیس، و أنها قالت: أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام، و صلّی علیها أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و المقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم فی جوف اللیل، و دفنها علی أمیر المؤمنین علیه السّلام سرّا بوصیه منها فی ذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:260

المصادر:

إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 152.

48
المتن:

قال علی بن أحمد الکوفی فی وصیتها علیها السّلام:

... فلما حضرتها الوفاه أوصت علیا علیها السّلام أن یدفنها لیلا لئلا یصلّی علیها أحد منهم، ففعل ذلک. فقالوا ما حملک علی ما صنعت؟ قال: أوصتنی بذلک فکرهت أن أخالف وصیتها ....

المصادر:

الاستغاثه: ص 37.

49
المتن:

قال أبو زینب النعمانی فی وصیه الزهراء علیها السّلام:

و قد فعل بفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ما دعاها إلی الوصیه بأن تدفن لیلا و لا یصلّی علیها أحد من أمه أبیها إلا من سمته، فلو لم یکن فی الإسلام مصیبه و لا علی أهله عار و لا شنار و لا حجه فیه لمخالف لدین الإسلام، و إلا فما لفاطمه علیها السّلام حتی مضت غضبی علی أمه أبیها و دعاها ما فصّل بها إلی الوصیه بأن لا یصلّی علیها أحد منهم- فضلا عما سوی ذلک- لکان عظیما فظیعا منها لأهل الغافله، إلا من قد طبع اللّه علی قلبه و أعماه، لا ینکر ذلک و لا یستعظمه و لا یراه شیئا، بل یزکی المضطر لها إلی هذه الحاله و یفضّله علیها و علی بعلها و ولدها و یعظّم شأنه علیهم، و یری أن الذی فعل بها هو الحق و یعدّه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:261

من محاسنه، و أن الفاعل له بفعله إیاه من أفضل الأمه بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و قد قال عز و جل: «فإنها لا تعمی الأبصار و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور». «1» فالعمی مستمر علی أعداء محمد صلّی اللّه علیه و آله و ظالمیهم و الموالین لهم إلی یوم الکشف ....

المصادر:

الغیبه للنعمانی: ص 31.

50
المتن:

قال الیعقوبی فی وفاه فاطمه علیها السّلام:

و لم یخلف صلّی اللّه علیه و آله من الولد إلا فاطمه علیها السّلام، و توفّیت بعده بأربعین لیله، و قال قوم: بسبعین لیله، و قال آخرون: ثلاثین لیله، و قال آخرون: سته أشهر.

و أوصت علیا علیه السّلام زوجها أن یغسّلها فغسّلها و أعانته أسماء بنت عمیس، و کانت تخدمها و تقوم علیها، و قالت: أ لا ترین إلی ما بلغت، أ فأحمل علی سریر ظاهرا؟ قالت:

لا لعمری یا بنت رسول اللّه، و لکنی أصنع لک شیئا کما رأیته بالحبشه. قالت: فأرینیه.

فأرسلت إلی جرید رطبه فقطّعتها، ثم جعلتها علی السریر نعشا، و هو أول ما کانت النعوش. فتبسّمت و ما رئیت متبسّمه إلا یومئذ، و دفنت لیلا و لم یحضرها أحد إلا سلمان و أبو ذر و قیل عمار.

المصادر:

تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 115.

______________________________

(1) سوره الحج: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:262

51
المتن:

قال الفیروزآبادی فی وصیه فاطمه علیها السّلام منعها عن الدخول علیها أحد بعد وفاتها:

إن فاطمه علیها السّلام و إن أوصت أسماء أن لا تدخل علیها أحد بنحو العموم لا عائشه و لا غیرها، و لکن الظاهر أن المقصود بالأصاله من المنع هو عائشه بالخصوص، و إنما أوصت بنحو العموم حیث لا یمکن التبعیض بین أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله فترخص لبعضهن دون بعض.

المصادر:

السبعه من السلف: ص 171.

52
المتن:

عن أم أبی جعفر:

أن فاطمه علیها السّلام قالت لأسماء بنت عمیس: یا أسماء إنی قد استقبحت ما یصنع بالنساء؛ أنه یطرح علی المرأه الثوب فیصفها. و قالت أسماء: یا بنه رسول اللّه، أ لا أریک شیئا رأیته بأرض الحبشه؟ فدعت بجرائد رطبه فحنّتها، ثم طرحت علیها ثوبا. فقالت فاطمه علیها السّلام:

ما أحسن هذا و أجمله؛ تعرف به المرأه من الرجل. فإذا أنا متّ فاغسلینی أنت و علی علیه السّلام و لا یدخل علیّ أحد ....

المصادر:

1. ذخائر العقبی: ص 53.

2. أعیان الشیعه: ج 2 ص 414، بزیاده فیه.

3. الإستیعاب، علی ما فی أعیان الشیعه.

4. إحقاق الحق: ج 25 ص 551، عن جامع الأحادیث.

5. جامع الأحادیث للمدینان: ج 1 ص 227، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:263

6. تاریخ الخمیس: ص 277.

7. إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح للصنعانی (مخطوط): ص 132، بزیاده فیه.

53
المتن:

رووا أنه أتی یزید بن علی الثقفی إلی عبد اللّه بن الحسن و هو بمکه فقال: أنشدک اللّه أتعلم أنهم منعوا فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام میراثها؟ قال: نعم. قال: فأنشدک اللّه أتعلم أن فاطمه علیها السّلام ماتت و هی لا تکلّمها- یعنی أبا بکر و عمر- و أوصت أن لا یصلّیا علیها؟ قال:

نعم. قال: فأنشدک باللّه أتعلم أنهم بایعوا قبل أن یدفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و اغتنموا شغلهم؟

قال: نعم. قال: و أسألک باللّه، أتعلم أن علیا علیه السّلام لم یبایع لهما حتی أکره؟ قال: نعم. قال:

فأشهدک أنی منهما بری ء و أنا علی رأی علی و فاطمه علیهما السّلام.

قال موسی: فأقبلت علیه، فقال أبی: أی بنی، و اللّه لقد أتیا أمرا عظیما.

المصادر:

تقریب المعارف: ص 251.

54
المتن:

قال السید المقرّم فی ذکر وصیه الصدیقه الزهراء علیها السّلام:

لقد جاء فی التاریخ الصحیح أن مخیریق الیهودی کان من أحبار یهود بنی النضیر و هو الذی یقول فیه النبی صلّی اللّه علیه و آله: مخیریق سابق الیهود و سلمان سابق فارس و بلال سابق الحبشه؛ استشهد فی أحد، و أوصی ببساتینه السبع إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، و هی: الدلال و برقه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:264

و الصافیه و المثیب و مشربه أم إبراهیم و الاعواف و حسنی. فأوقفها النبی صلّی اللّه علیه و آله سنه سبع من الهجره، و فی حدیث کعب أوقفها علی رأس اثنتین و عشرین شهرا من الهجره علی خصوص فاطمه علیها السّلام و کان یأخذ منها لأضیافه و حوائجه.

و عند وفاه الصدیقه علیها السّلام أوصت بهذه البساتین و کل ما کان لها من المال إلی أمیر المؤمنین علی علیه السّلام، و من بعده فإلی الحسن علیه السّلام، و من بعده فإلی الحسین علیه السّلام، ثم إلی الأکبر من ولد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أشهدت علی الوصیه المقداد بن الاسود و الزبیر بن العوام.

و أوصت لأزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله، لکل واحده منهن اثنتا عشر أوقیه و لنساء بنی هاشم مثل ذلک و لأمامه بنت أبی العاص بشی ء، و أوصت لأم کلثوم إذ بلغت ما فی المنزل.

ثم أوصت أمیر المؤمنین علیه السّلام أن یتخذ لها نعشا رأت الملائکه صوّروا صورته و وصفته له، و أن لا یشهد أحد جنازتها ممن ظلمها و لا أن یصلّوا علیها، و أن یتزوّج بأمامه ابنه أختها زینب لتقوم بخدمه ولدها، و ما

یوجد فی بعض الکتب من الوصیه بأن یجعل لها یوما و لیله و للحسنین علیهما السّلام یوما و لیله لا تثق النفس به، فإن سیده نساء العالمین علیها السّلام لم تجهل ما امتزجت به نفس أمیر المؤمنین علیه السّلام من العطف و الحنان علی إمامین؛ أودع اللّه فیهما أسرار الوحی المبین و قیّضها لهدایه الأمه و علی عقیله آل محمد علیهم السّلام شریکه السبط الشهید فی الدعوه الإلهیه، و لیس حنوها علیهم آکد ممن یبیت طاویا مواساه لمن فی الحجاز و الیمامه ممن لا عهد له بالشبع، فکیف حاله إذا مع ولدیه المکونین من نور القدس، المطهرین من جمیع أنواع الرجس؟!

و من وصیتها له إذا أنزلها فی القبر و سوّی التراب علیها، یجلس عند رأسها قباله وجهها و یکثر من تلاوه القرآن و الدعاء فإنها ساعه یحتاج المیت فیها إلی أنس الأحیاء.

و أن لا یعلم بموتها إلا أم سلمه و أم أیمن و عبد اللّه بن العباس و سلمان و المقداد و أبا ذر و عمار و حذیفه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:265

المصادر:

1. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 103.

2. أعیان النساء للحکیمی: ص 477، بتفاوت فیه.

55
المتن:

قال الشیخ جعفر التستری فی مواعظه:

إن فاطمه علیها السّلام أعدّت لقبرها أشیاء:

الأول: أعطت عند الوفاه لأمیر المؤمنین علیه السّلام قاروره صغیره و قالت: إذا وضعتنی فی قبری، ضع هذه القاروره عندی فی القبر فإنه عبرتی، و قد سمعت أبی (رسول اللّه) أنه عقبه لا یمرّها أحد إلا بالبکاء من خشیه اللّه.

الثانی: قالت: یا علی، إذا وضعتنی فی قبری لا تذهب سریعا و توقّف علیه هنیئه ....

المصادر:

المواعظ للتستری: ص 55 ح 3.

56
المتن:

عن أسماء بنت عمیس:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصت أن تغسّلها إذا ماتت هی و علی علیه السّلام، فغسّلتها هی و علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:266

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 568، عن مسند الشافعی.

2. المسند لمحمد بن إدریس الشافعی: ص 361، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 571، عن السنن الکبری، بتفاوت یسیر.

4. السنن الکبری: ج 3 ص 396، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

1. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو عبد اللّه الحافظ، ثنا أبو عبد اللّه محمد بن عبد اللّه الصفار، ثنا موسی بن هارون، ثنا قتیبه بن سعید، ثنا محمد بن موسی، ثنا عون بن محمد بن علی بن أبی طالب، عن أمه أم جعفر بنت محمد بن جعفر أظنّه، و عن عماره بن المهاجر، عن أم جعفر.

2. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو حازم الحافظ، أنبأنا أبو الحسن أحمد بن عمیر بن یوسف الدمشقی، ثنا عبد اللّه- یعنی ابن حمزه- الزبیری، ثنا عبد اللّه بن نافع، عن محمد بن موسی، عن عون بن محمد الهاشمی، عن أمه، عن أسماء بنت عمیس.

3. فی السنن الکبری: رواه الدراوردی، عن محمد بن موسی، عن عون بن محمد بن علی، عن عماره بن المهاجر، أن أم جعفر بنت محمد بن علی قالت.

57
المتن:

قال السید الحمیری فی وصیه الزهراء علیها السّلام:

و فاطم قد أوصت بأن لا یصلّیاعلیها و أن یدنوا من رجا القبر

علیا و مقدادا و أن یخرجوا بهارویدا بلیل فی سکوت و فی ستر

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 41، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 363.

3. دیوان السید الحمیری: ص 343، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام فی الدیوان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:267

58
المتن:

قال ابن حماد فی وصیه الزهراء علیها السّلام:

و قد أوصت أبا حسن علیابحقی إن علی الأرجاس تغشی

فغسّلها الوصی أبو حسین و واراها و جنح اللیل مغشی

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 55، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 364.

59
المتن:

قال الإمام الحسین علیه السّلام:

لما مرضت فاطمه بنت النبی علیها السّلام وصّت إلی علی علیه السّلام أن یکتم أمرها و یخفی خبرها و لا یؤذن أحدا بمرضها، ففعل ذلک.

فلما حضرتها الوفاه، وصّت علیها السّلام أمیر المؤمنین علیه السّلام أن یتولّی أمرها و یدفنها لیلا و یعفی قبرها. فتولّی ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام و دفنها و عفی موضع قبرها ....

المصادر:

جزاء أعداء الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 80.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:268

60
المتن:

قال محمد بن علان الشافعی فی وفاه فاطمه علیها السّلام:

... و غسّلها علی علیه السّلام و أسماء بنت عمیس، و کانت أوصتها بذلک و قالت لها: یا أسماء، إنی أستقبح أن یطرح علی المرأه ثوب و تحمل علی النعش کالرجل. فوصفت لها أسماء فعل أهل الحبشه، و دعت بجرائد رطبه فأرتها ذلک. فأوصتها أن یعمل لها مثله؛ فهی أول من غطّی نعشه، و دفنت لیلا، و تولّی ذلک علی علیه السّلام و العباس، و أخفی قبرها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 176، عن الفتوحات الربانیه.

2. الفتوحات الربانیه لمحمد بن علان: ج 2 ص 51، علی ما فی الإحقاق.

3. ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 177، عن الفتوحات.

61
المتن:

عن البطائنی، قال:

سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار؟ قال: لأنها أوصت أن لا یصلّی علیها الرجلان الأعرابیان.

المصادر:

1. علل الشرائع: ص 185 ح 1.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 206 ح 34.

3. بحار الأنوار: ج 78 ص 250 ح 8.

4. الوسائل: ج 2 ص 832 ح 5.

5. علل الشرائع: ج 1 ص 176، باختصار فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:269

الأسانید:

فی علل الشرائع: علی بن أحمد بن محمد، عن الأسدی، عن النخعی، عن النوفلی، عن ابن البطائنی، عن أبیه، قال.

62
المتن:

عن فاطمه علیها السّلام، أنها أوصت أمیر المؤمنین علیه السّلام فقالت:

إذا أنا متّ فتولّنی أنت غسلی و جهّزنی و صلّ علیّ و أنزلنی قبری و ألحدنی و سوّ التراب علیّ، و أجلس عند رأسی قباله وجهی و أکثر من تلاوه القرآن و الدعاء فإنها ساعه یحتاج المیت إلی أنس الأحیاء.

المصادر:

کشف اللثام: ج 2 ص 534.

63
المتن:

قال الحسین بن مساعد الحائری:

عن الزهری، قال: تخلّف بنو هاشم عن أبی بکر ثمانیه أشهر فلم یبایعوه.

و منه حدیث آخر: فلما حضرتها الوفاه- یعنی فاطمه علیها السّلام-، أوصت أن لا یصلی علیها یعنی أبو بکر- فدفنت لیلا.

المصادر:

تحفه الأبرار فی مناقب الأئمه الأطهار علیهم السّلام (مخطوط): الفصل الخامس عشر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:270

64
المتن:

قال الأعظمی:

إن فاطمه الزهراء بنت رسول اللّه علیها السّلام کانت عندها صحیفه فیها وصیتها، و کانت تشمل علی بعض الأحادیث النبویه.

قال القاسم بن الفضل: قال لنا محمد بن علی: کتب إلیّ عمر بن عبد العزیز أنسخ إلیه وصیه فاطمه علیها السّلام. فکان فی وصیتها الستر الذی یزعم الناس أنها أحدثته، و أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دخل علیها فلما رآه رجع.

المصادر:

1. دراسات فی الحدیث النبوی و تاریخ تدوینه للأعظمی: ج 1 ص 140.

2. مسند أحمد بن حنبل: ج 6 ص 283.

65
المتن:

قال الشیخ عبد اللّه بن مصطفی اللاهیجی نقلا عن صاحب معراج النبوه من العامه:

فی وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام أنها قالت له: إذا دفنتنی فادفن معی هذا الکاغذ الذی الحقه. فقال لها سید الوصیین علیه السّلام: بحق النبی صلّی اللّه علیه و آله أخبرینی بما فیه. قالت: حین أراد أن یزوّجنی أبی منک قال: زوّجتک من علی علیه السّلام صداق أربع مائه درهم. قلت: رضیت علیا علیه السّلام و لا أرضی بصداق أربعمائه درهم.

فجاء جبرئیل، قال: یا رسول اللّه، یقول اللّه عز و جل: الجنه و ما فیها صداق لفاطمه علیها السّلام.

قلت: لا أرضی. قال: أیّ شی ء تریدین؟ قلت: أمتک، لأن قلبک مشغول بأمتک. فرجع

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:271

جبرئیل، ثم جاء بهذا الکاغذ مکتوب فیه: جعلت شفاعه أمه محمد صلّی اللّه علیه و آله صداق فاطمه علیها السّلام.

فإذا کان یوم القیامه أقول: إلهی، هذه قباله شفاعه أمه محمد صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. مصائب الأئمه علیهم السّلام للاهیجی (مخطوط): المجلس العاشر.

2. مجمع المصائب للحسین بن أحمد التوشی (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

66
المتن:

قال فی السیره النبویه فی ذکر وصایا فاطمه علیها السّلام:

و کان لأختها زینب بنت من أبی العاص تدعی أمامه، یحملها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الصلاه. فإذا رکع أو سجد ترکها، و إذا قام حملها. و لما أهدیت إلیه قلاده من خرز الیمانی قال: لأدفعنّها إلی أحبّ أهلی إلیّ. فدعا أمامه فأعلقها فی عنقها.

و وصّت فاطمه علیها السّلام- و هی تموت- علیا علیه السّلام لیتزوّج منها من بعدها، فصنع.

المصادر:

فی السیره النبویه: ص 361.

67
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 14 271 المتن: ..... ص : 271

المتن:

عن أبی جعفر علیها السّلام أنه قال:

غسّل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، و کانت قد أوصت بذلک إلیه.

و عن علی علیه السّلام أنه قال: أوصت إلیّ فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها غیری، و سکبت علیّ الماء أسماء بنت عمیس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:272

المصادر:

دعائم الإسلام للقاضی النعمان المصری: ص 66.

68
المتن:

قال أبو علی الکوفی:

... أن فاطمه علیها السّلام لما ماتت، غسّلها علی بن أبی طالب علیه السّلام و أوصت بذلک إلیه.

المصادر:

الأشعثیات لأبی علی الکوفی: ص 169.

69
المتن:

قال فی ذکری شهاده أم الأئمه علیهم السّلام:

... یوم وفاتها قامت الزهراء علیها السّلام فغسّلت رأس الحسن و الحسین علیهما السّلام و ألبستهما ثیابهما و خرجا إلی المسجد. ثم اجتمعت بالإمام علی علیه السّلام و قالت له: یا أبا الحسن، إنه نعیت إلیّ نفسی و إنی مفارقه الدنیا، و عندی وصایا تعتلج فی قلبی، أودّ أن أوصلک بها.

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: أوصی ما أحببت تجدینی وفیّا، و اختار أمرک علی أمری.

قالت: إذا قضیت نحبی فغسّلنی و حنّطنی ببقیه حنوط أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کفنّی و صلّ علیّ، و لا تشهد جنازتی هؤلاء الذین ظلمونی، و عف موضع قبری .... یا أبا الحسن ... ما عهدتنی کاذبه و لا خائنه و لا خالفتک منذ عاشرتک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:273

قال الإمام علیه السّلام: أنت و اللّه أتقی من أن أوبّخک، و قد عزّ علی فقدک و مفارقتک، إلا أنه أمر لا بد فیه. و اللّه لقد جدّدت علیّ مصیبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ فإنا للّه و إنا إلیه راجعون.

قالت الزهراء علیها السّلام: هذه وصایای؛ فادفنّی باللیل و تعهّد قبری بتلاوه القرآن، فإنی أحبّ تلاوه القرآن منک علی قبری.

و نفّذ أمیر المؤمنین علیه السّلام وصیه الزهراء علیها السّلام، و أنشد یقول:

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الفراق علیل

و إن افتقادی فاطم بعد أحمددلیل علی أن لا یقوم «1» خلیل

المصادر:

فی ذکری شهاده أم الأئمه علیها السّلام: ص 18.

70
المتن:

قال العلامه نصیر المله و الدین محمد بن محمد الطوسی فی الأدله الداله علی عدم إمامه غیر علی علیه السّلام:

و أوصت (فاطمه علیها السّلام): أن لا یصلّی علیها أبو بکر، فدفنت لیلا.

و قال العلامه الحلی فی شرحه:

هذا وجه آخر یدلّ علی الطعن فی أبی بکر، و هو أن فاطمه علیها السّلام لما حضرتها الوفاه، أوصت أن لا یصلّی علیها أبو بکر، غیظا علیه و منعا له من ثواب الصلاه علیها؛ فدفنت لیلا و لم یعلم أبو بکر بذلک ....

______________________________

(1) فی سائر النسخ: لا یدوم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:274

المصادر:

کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد: ص 294.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:275

الفصل السابع مده عمرها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:277

فی هذا الفصل

عمر الزهراء علیها السّلام و إن کان قصیرا جدا إلا أن خیراتها و برکاتها أحاطت الدنیا طولا و عرضا؛ بل أوسعت العوالم فوق الأرضین السبع و تحتها و من فیها و السماوات السبع و العرش و الکرسی کلها.

إن عمر الزهراء علیها السّلام المبارک فی ثمانی عشره سنه، أثمرت علی مستوی عمر نوح و أضعافا کثیره، بل و عمر الدنیا من أولها إلی فنائها، بل و أکثر من هذا.

و ما أقول فی برکات الکوثر؟ إن العوالم کلها خلقت لأجلها.

إن الزهراء علیها السّلام من الیوم الذی ولدت فی بیت خدیجه بمکه، أشرقت و أضاءت نورها بیوتات مکه، بل أضاءت السماوات و الأرضین کلها بنورها.

و لکن مع الأسف، إن المدینه و أهلها بل کل الدنیا أصغر من أن تکون ظرفا لوجودها، و أبناء الدنیا هضموها فی عمرها القصیر و لم یترکوها یعیش أکثر من ثمانی عشره سنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:278

و الاختلاف فی مده عمرها لا یعبأ بها، لأن الأصحّ حسب ما حقّقنا و تتبّعنا النصوص و الأقوال فی الکتب و الآثار و أثبتناه فی آخر هذا الفصل- و یبلغ 130 مصدرا کلها تنبؤ عن أن عمرها کانت ثمانی عشره سنه بزیاده أیام قلیله.

و فی هذا الفصل نورد الأقوال بالاختصار فی 90 حدیثا:

القول الأول و هو الأصح: کان عمرها ثمان عشره سنه و خمسه و سبعون یوما.

القول الثانی: إن عمرها ثمان عشره سنه و اثنان و سبعون یوما.

القول الثالث: إن عمرها ثمان عشره سنه و خمسا و ثمانون یوما.

القول الرابع: إن عمرها ثمان عشره

سنه و ستون یوما.

القول الخامس: إن عمرها ثمان عشره سنه و خمسین أو سبعون یوما.

القول السادس: إن عمرها ثمانی عشره سنه و سبعه أشهر و أیاما.

القول السابع: إن عمرها ثمانی عشره سنه و أربعون یوما.

القول الثامن: إن عمرها ثمانیه عشر سنه و خمسه عشر یوما.

القول التاسع: إن عمرها ثمانیه عشر سنه إلا سبعه عشر یوما.

القول العاشر: إن عمرها ثمانیه عشر سنه و ثلاثه و ثمانون یوما.

القول الحادی عشر: إن عمرها ثمانیه عشر سنه و أربعون یوما.

القول الثانی عشر: إن عمرها ثمانیه عشر سنه و شهران و خمسه و عشرون یوما.

القول الثالث عشر: إن عمرها ثمانی عشر سنه.

القول الرابع عشر: إن عمرها ثمانی عشر سنه و سبعه أشهر.

القول الخامس عشر: إن عمرها سبع عشره سنه و أحد عشر شهرا و ثلاثه و عشره أیام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:279

القول السادس عشر: إن عمرها سبع عشره سنه و عشره أشهر و ثلاثه و عشرون یوما.

القول السابع عشر: إن عمرها ثمانی عشر سنه و خمسه و أربعون یوما.

القول الثامن عشر: إن عمرها ثمانیه عشر سنه و أیاما.

القول التاسع عشر: إن عمرها ثمانیه عشر سنه و سته أشهر.

القول العشرون: إن عمرها ثمانیه عشر سنه و خمسه و تسعون یوما.

القول الحادی و العشرون: إن عمرها ثمانیه عشر سنه و خمسه و ثمانون یوما.

القول الثانی و العشرون: إن عمرها ثمانیه عشر سنه و خمسه عشر أیاما.

القول الثالث و العشرون: إن عمرها ثمان و عشره و ثلاثه و عشرون یوما.

القول الرابع و العشرون: إن عمرها إحدی و عشرون سنه.

القول الخامس و العشرون: إن عمرها اثنان و عشرون سنه.

القول السادس و العشرون: إن عمرها ثلاث و عشرون سنه.

القول السابع و العشرون: إن

عمرها أربعا و عشرون سنه.

القول الثامن و العشرون: إن عمرها أربعا و عشرون سنه.

القول التاسع و العشرون: إن عمرها خمسا و عشرون سنه.

القول الثلاثون: إن عمرها سبعا و عشرون سنه.

القول الحادی و الثلاثون: إن عمرها ثمان و عشرون سنه.

القول الثانی و الثلاثون: إن عمرها تسعه و عشرون سنه.

القول الثالث و الثلاثون: إن عمرها ثلاثون سنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:280

1
المتن:

قال أبو جعفر محمد بن یعقوب الکلینی:

ولدت فاطمه علیها السّلام بعد مبعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بخمس سنین، و توفّیت و لها ثمان عشره سنه و خمسه و سبعون یوما، و بقیت بعد أبیها صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما.

المصادر:

1. الکافی: ج 1 ص 458.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 7 ح 10، عن الکافی.

3. فاطمه علیها السّلام صوت الحق الإلهی: ص 14، عن الکافی.

2
المتن:

قال السجستانی:

سمعت أبا جعفر علیه السّلام یقول: ولدت فاطمه علیها السّلام بعد مبعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بخمس سنین، و توفّیت و لها ثمانی عشره سنه و خمسه و سبعون یوما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:281

المصادر:

1. الکافی: ج 1 ص 457 ح 10.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 9 ح 13، عن الکافی.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 235، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی عبد اللّه بن جعفر و سعد بن عبد اللّه جمیعا، عن إبراهیم بن مهزیار، عن أخیه علی بن مهزیار، عن الحسن بن محبوب، عن هشام بن سالم، عن حبیب السجستانی، قال: سمعت أبا جعفر علیه السّلام.

3
المتن:

قال الفتّال النیشابوری:

اعلم أن فاطمه علیها السّلام ولدت بعد النبوه بخمس سنین و بعد الإسراء بثلاث سنین، و أقامت مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بمکه ثمان سنین. ثم هاجرت مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی المدینه، فزوّجها من علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد مقدمهم المدینه بسنه، و الأصح سته أشهر، و قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله و لفاطمه علیها السّلام یومئذ ثمان و عشره سنه، و عاشت بعد أبیها اثنین و سبعین یوما.

المصادر:

1. روضه الواعظین: ج 1 ص 143.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 7 ح 9، عن روضه الواعظین.

4
المتن:

عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام، قال:

ولدت فاطمه علیها السّلام فی جمادی الأخری یوم العشرین منه، سنه خمس و أربعین من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:282

مولد النبی صلّی اللّه علیه و آله. فأقامت بمکه ثمان سنین، و بالمدینه عشر سنین، و بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما، و قبضت فی جمادی الآخر یوم الثلاثاء لثلاث خلون منه، سنه إحدی عشره من الهجره.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 9.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 9 ح 16، عن دلائل الإمامه.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنا محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا أبو علی محمد بن همام، قال:

روی أحمد بن محمد البرقی، عن أحمد بن محمد بن عیسی الأشعری القمی، عن عبد الرحمن بن بحر، عن عبد اللّه بن سنان، عن ابن مسکان، عن أبی بصیر.

5
المتن:

قال محمد بن همام:

و روی أنها قبضت لعشر بقین من جمادی الآخره، و قد کمل عمرها یوم قبضت ثمانیه عشر سنه و خمسا و ثمانین یوما بعد وفاه أبیها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 171 ح 11، عن کتاب دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 46.

3. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 1 ص 239.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:283

6
المتن:

قال السید المرتضی:

روی أن فاطمه علیها السّلام توفّیت و لها ثمان عشره سنه و شهران، و أقامت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما، و روی أربعین یوما ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 212 ح 41، عن عیون المعجزات.

2. عیون المعجزات، علی ما فی البحار.

3. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 1 ص 239.

4. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 93، عن عیون المعجزات.

7
المتن:

قال العلامه السید جعفر مرتضی فی ذکر سنّ عائشه و أن فاطمه علیها السّلام أصغر سنّا منها:

قال الطحاوی مع أنه قد جزم قبل ذلک بقلیل بأن فاطمه علیها السّلام قد کان سنّها الذی ماتت علیه خمسا و عشرین سنه: و مقتضاها أنها علیها السّلام ولدت قبل البعثه بسنتین، فهذا یدلّ علی أن عمر عائشه کان أکثر من ذلک، لأن فاطمه علیها السّلام کانت صغیره فی حین کانت عائشه کامله بالغه مبلغ النساء ...، أو لا أقلّ أنهما کانتا فی عمر واحد ....

و ابن قتیبه یقول: أنها توفّیت سنه ثمان و خمسین، و قد قاربت السبعین ....

أقول: فعائشه سنّها کانت فی وقت الهجره ثمانی عشره سنه، و إذا کان هی أکبر سنّا من فاطمه علیها السّلام فکان سنّ فاطمه علیها السّلام وقت الهجره ثمانیه، و وقت زواجها تسعه، و عند وفاتها ثمان عشره أو تسع عشره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:284

المصادر:

حدیث الإفک للسید جعفر مرتضی العاملی: ص 92.

8
المتن:

قال العلامه السید جعفر مرتضی العاملی فی تعیین سنّ الزهراء علیها السّلام و عائشه:

... و الحقیقه- و قد أشرنا إلی ذلک غیر مره- أن عائشه هی التی کان لها ذلک السنّ العالی ...، و أما فاطمه علیها السّلام فقد توفّی النبی صلّی اللّه علیه و آله و عمرها 18 سنه، لکنهم عکسوا الأمر لحاجه فی أنفسهم قضیت.

المصادر:

الصحیح فی سیره النبی الأعظم صلّی اللّه علیه و آله: ج 4 ص 26.

9
المتن:

قال جابر بن عبد اللّه:

ما رأیت فاطمه علیها السّلام تمشی إلا ذکرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

و قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله و لها یومئذ ثمانی عشره سنه و سبعه أشهر، و ولدت الحسن علیه السّلام و لها اثنتا عشره سنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 6 ح 7، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 357.

3. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 1 ص 239.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:285

10
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی عمر فاطمه علیها السّلام:

قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله و لها یومئذ ثمانی عشره سنه و سبعه أشهر، و عاشت بعده اثنین و سبعین یوما، و یقال خمسه و سبعین یوما، و قیل: أربعه أشهر، و قال القربانی: قد قیل أربعین یوما و هو أصح.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 180 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 357.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 331، عن المناقب.

11
المتن:

قال السید الهاشمی فی مده عمرها علیها السّلام:

... أما عمرها یوم وفاتها علیها السّلام، فقد جاء فی البحار عن جابر بن عبد اللّه: و قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله و لها یومئذ ثمانی عشره سنه و سبعه أشهر.

و عن الإمام الباقر علیه السّلام: و توفّیت و لها ثمانی عشره سنه و خمسه و سبعین یوما.

و ذکر ابن طاوس و الطوسی و الکفعمی: إن الثلاثه أشهر هو الثابت فی وفاه السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام بروایه أبی جعفر الباقر علیه السّلام.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 374.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:286

12
المتن:

قال ابن الخشاب فی تاریخ موالید و وفیات أهل البیت علیهم السّلام، نقله عن شیوخه، یرفعه إلی أبی جعفر محمد بن علی علیه السّلام:

ولدت فاطمه علیها السّلام بعد ما أظهر اللّه نبوه نبیه صلّی اللّه علیه و آله، و أنزل علیه الوحی بخمس سنین و قریش تبنی البیت، و توفّیت و لها ثمانیه عشر سنه و خمس و سبعین یوما.

و فی روایه صدقه ثمانیه عشر سنه و شهر و خمسه عشر یوما، و کان عمرها مع أبیها صلّی اللّه علیه و آله بمکه ثمانیه سنین، و هاجرت إلی المدینه مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأقامت معه عشر سنین.

فکان عمرها ثمانیه عشر سنه، فأقامت مع علی أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد وفاه أبیها خمسه و سبعین یوما، و فی روایه أخری أربعین یوما. قال الذارع: أنا أقول: فعمرها علی هذه الروایه ثمانیه عشر سنه و شهر و عشره أیام.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 449، عن تاریخ الموالید.

2. تاریخ موالید و وفیات أهل البیت علیهم السّلام لابن الخشاب، علی ما فی کشف الغمه.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 7 ح 8، عن کشف الغمه.

4. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 235، عن کشف الغمه.

13
المتن:

قال فی نسب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الأئمه المعصومین علیهم السّلام:

إن فاطمه علیها السّلام عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تسعین یوما، و فی روایه خمسه و سبعین، و فی روایه المخالفین سته أشهر، و عمرها ثمان عشر سنه و خمسه و سبعین یوما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:287

المصادر:

نسب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الأئمه المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): ص 6.

14
المتن:

قال سلیمان کتانی فی عمر فاطمه علیها السّلام:

أما عمرها فیبلغ ثمانیه عشر سنه و أشهر و هو عمر قصیر، و لکنه مثال کامل شامل لحیاه المرأه التی یریدها اللّه و یسعی لتحقیقها دین اللّه.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام وتر فی غمد لسلیمان الکتانی المسیحی: ص 26.

15
المتن:

قال الشیخ علی بن الحسین البلادی البحرانی فی وفاه سیده النساء علیها السّلام:

و أما الخاتمه التی فی بیان عمرها و معرفه موضع قبرها، فروی أن عمرها یوم وفاتها ثمانیه عشر سنه و خمسه و سبعون یوما.

و فی روایه صادقه ثمانیه عشر سنه و شهرا و خمسه عشر یوما، و کان عمرها مع أبیها بمکه عشر سنین، و فی روایه ثمان سنین، و هاجرت إلی المدینه فأقامت معه عشر سنین، و فی روایه ثمان سنین فأقامت بعد أبیها أربعین یوما، فعلی هذه الروایه تکون وفاتها لیله الثامنه من شهر ربیع الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:288

و فی روایه خمسه و سبعون یوما، فعلی هذه الروایه تکون وفاتها لیله الثالثه عشر من جمادی الثانی، و إلی هذا ذهب الشیخ فی المصباح و السید ابن طاوس فی کتاب الإقبال و المفید فی مسارّ الشیعه و الکفعمی فی کتابه المعروف فی أصله و جدوله.

و قیل: اثنین و سبعین یوما، و قیل: ثلاثه أشهر، و قیل: یوما واحدا کما فی البحار و هو أغرابها، و قیل: سته أشهر.

و أصحّ ما بلغنا من الروایات هی الخمسه و السبعون، کما ورد فی صحیحه عبیده الحذّاء من کتاب الکافی.

المصادر:

وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام للبلادی: ص 89.

16
المتن:

فی راحه الأرواح:

إن وفاه فاطمه علیها السّلام فی ثلاث من جمادی الآخره سنه إحدی عشره من الهجره و خمسه و سبعین یوما بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و کان عمرها ست عشره و شهرین.

المصادر:

راحه الأرواح و مونس الأشباح (مخطوط): فی وفاه الزهراء علیها السّلام.

17
المتن:

قال القراجه داغی الأنصاری فی عمر فاطمه علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:289

... و قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله و لها ثمانی عشر سنه بلا زیاده و نقیصه، أو مع نقیصه سبعه عشر یوما أو ثلاثه و ثمانین یوما، أو مع زیاده سبعه أشهر أو ما دونها.

و اختلف فی مده عمرها بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله أنها ثمانیه أشهر، أو سبعه أشهر، أو أربعه أشهر، أو ثلاثه أشهر، أو مائه یوم، أو خمسه و سبعون یوما، أو اثنان و سبعون، أو شهران، أو خمسه و أربعون، أو أربعون.

و قال جماعه: عمرها علیها السّلام علی التحقیق ثمانی عشر سنه و أربعین یوما، منها ثمانی سنه قبل الهجره، و عشره بعد الهجره، و الباقی بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

و قال آخرون: الأصحّ أن عمرها ثمانی عشر سنه إلا سبعه عشر یوما؛ فسبع سنین و تسعه أشهر فی مکه قبل الهجره و عشر سنین إلا یومین بعد الهجره و خمسه و سبعون یوما بعد وفاه أبیها.

و بالجمله عمرها علیها السّلام ثمانیه عشر سنه بزیاده فی الجمله أو نقیصه کذلک.

المصادر:

اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 233.

18
المتن:

قال الحسین بن حمدان الحضینی فی باب سیده النساء علیها السّلام:

... و توفّیت فاطمه علیها السّلام و لها ثمانیه عشر سنه و شهران و خمسه و عشرون یوما، و أقامت مع أبیها بمکه ثمانی سنین. ثم هاجرت معه إلی المدینه و أقامت بها عشر سنین بعد الهجره، و مضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لها ثمانیه عشر سنه، و عاشت بعده خمسه و سبعین یوما، و بروایه الغار أربعین یوما و هو الصحیح.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:290

المصادر:

الهدایه الکبری للحضینی: ص 176.

19
المتن:

قال الشیخ حسین بن محمد الدرازی البحرانی فی مده عمرها علیها السّلام:

... و عمرها مختلف فیه أیضا، ففی بعضها ثمانی عشره سنه، و فی بعضها ثلاث عشرون سنه، کما نطقت به روایه الجعفی ....

المصادر:

التاریخ و السیره للدرازی البحرانی: ص 30.

20
المتن:

قال الکعبی فی ولاده الزهراء علیها السّلام و هجرتها و الاختلاف فی مده عمرها:

... و قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله و لها ثمان عشره سنه بلا زیاده و نقیصه، أو مع نقیصه سبعه عشر یوما، أو ثلاثه و ثمانین یوما، أو مع زیاده سبعه أشهر، أو ما دونها.

و اختلف فی مده عمرها بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله أنها ثمانیه أشهر، أو سبعه أشهر، أو أربعه أشهر، أو ثلاثه أشهر، أو مائه یوم، أو خمسه و سبعون یوما، أو اثنان و سبعون، أو شهران، أو خمسه و أربعون، أو أربعون.

و قال جماعه: عمرها علیها السّلام علی التحقیق ثمانی عشر سنه و أربعون یوما؛ منها ثمانی سنه قبل الهجره و عشره بعد الهجره و الباقی بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:291

و قال آخرون: الأصحّ أن عمرها ثمانی عشره سنه إلا سبعه عشر یوما؛ فسبع سنین و تسعه أشهر فی مکه قبل الهجره و عشر سنین إلا یومین بعد الهجره و خمسه و سبعون یوما بعد وفاه أبیها.

و بالجمله، عمرها علیها السّلام ثمان عشر سنه بزیاده فی الجمله، أو نقیصه کذلک.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام لملا داود الکعبی: ج 2 ص 30.

21
المتن:

قال الفضل بن الحسن الطبرسی فی مبلغ عمر فاطمه علیها السّلام:

الأظهر فی روایات أصحابنا أنها ولدت سنه خمس من المبعث بمکه و العشرین من جمادی الآخره، و أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قبض و لها ثمانی عشره سنه و سبعه أشهر.

المصادر:

إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 147.

22
المتن:

قال الهاشمی فی ذکر فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین علیها السّلام:

... ولدت فی یوم الجمعه فی العشرین من جمادی الآخره بعد البعثه بخمس سنین؛ فعمرها عند الوفاه ثمانی عشر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:292

المصادر:

المطالب المهمه فی تاریخ النبی و الزهراء و الأئمه علیهم السّلام: ص 14.

23
المتن:

قال السید محسن الأمین فی مده عمر الزهراء علیها السّلام:

... و اختلف فی قدر عمر الزهراء علیها السّلام ...؛ فعلی قول أکثر أصحابنا أنها ولدت بعد النبوه بخمس سنین، و یکون عمرها حین تزویجها تسع سنین، أو عشر سنین، أو إحدی عشره سنه، لأنها تزوّجت بعلی علیه السّلام بعد الهجره بسنه، و قیل: بسنتین، و قیل:

بثلاث سنین.

قال ابن شهرآشوب فی المناقب: ولدت بعد النبوه بخمس سنین و أقامت مع أبیها بمکه ثمان سنین، ثم هاجرت إلی المدینه فزوّجها من علی علیه السّلام بعد مقدمها المدینه بسنتین بعد بدر.

و علی قول بعضهم: أنها ولدت بعد النبوه بسنتین؛ یکون عمرها یوم تزویجها اثنتی عشره سنه، أو ثلاث عشره سنه، أو أربع عشره سنه، بناء علی الخلاف فی أن تزویجها کان بعد الهجره بسنه أو سنتین أو ثلاث ....

المصادر:

1. أعیان الشیعه: ج 2 ص 291.

2. المناقب لابن شهرآشوب، شطرا منه، علی ما فی أعیان الشیعه.

24
المتن:

قال السید الأمین فی عمر الزهراء علیها السّلام و وفاتها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:293

... و کان عمرها- صلوات اللّه علیها و علی أبیها- عند وفاتها ثمانی عشره سنه، و قیل:

ثمانی عشره سنه و شهرین، و قیل: سبعه أشهر. هذا علی القول بأنها ولدت بعد المبعث بخمس سنین، و علی القول: بأنها ولدت بعده بسنتین یکون عمرها إحدی و عشرین سنه، و هو الذی رواه الحاکم فی المستدرک بسنده عن أم الحسن بنت أبی جعفر محمد بن علی، عن أخیها جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: ماتت فاطمه علیها السّلام و هی ابنه إحدی و عشرین، و ولدت علی رأس إحدی و أربعین من مولد النبی صلّی اللّه علیه و آله.

و علی قول الإستیعاب فی مولدها أنه بعد البعثه بسنه، یکون عمرها اثنتین و عشرین سنه، و علی القول بأنها ولدت قبل المبعث بخمس سنین- کما هو قول أکثر علماء أهل السنه- یکون عمرها ثمانی و عشرین سنه.

و عن المدائنی: ماتت و لها تسع و عشرون سنه، و عن الزبیر بن بکار، عن عبد اللّه بن الحسن: ثلاثون سنه.

و کل ذلک ناشئ عن الخلاف فی تاریخ مولدها، کما أن الاختلاف فی تاریخ وفاتها و سنّها یوم تزویجها، الظاهر أنه ناشئ عن ذلک.

المصادر:

أعیان الشیعه: ج 2 ص 309.

25
المتن:

قال سبط ابن الجوزی فی ذکر وفاتها علیها السّلام:

... اختلفوا فی مبلغ سنّها علی أقوال: أحدها: ثمان و عشرون و سنه و سته أشهر، الثانی: تسع و عشرون، و الثالث: ثلاثون سنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:294

قلت: و رأیت فی کتاب موالید أهل البیت علیهم السّلام و علیه خط محمد بن الخشاب ... عن جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام، قال: ولدت فاطمه علیها السّلام بعد النبوه بخمس سنین؛ أقامت مع أبیها ثمان سنین بمکه، و أقامت بالمدینه عشر سنین، و أقامت مع علی علیه السّلام بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سبعین یوما، و فی روایه أربعین یوما، و توفّیت و هی بنت ثمان عشره سنه.

المصادر:

1. تذکره الخواص: ص 320.

2. موالید أهل البیت علیهم السّلام، علی ما فی تذکره الخواص.

الأسانید:

فی موالید أهل البیت علیهم السّلام: رواه محمد بن الخشاب، و قد رواه عن أبی منصور محمد بن عبد الملک بن حیزون، عن الحسن بن عرفه، عن الحسن بن دوما، عن أحمد بن نصر بن عبد اللّه الذراع النهروانی، عن حرب بن محمد المؤدب، عن الحسن بن محمد العمی البصری، عن محمد بن سنان، عن محمد بن مسکان، عن أبی نصر، عن جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام.

26
المتن:

قال الشیخ محمد هاشم الخراسانی فی سنّ فاطمه علیها السّلام:

... فالأقوی أن فاطمه علیها السّلام توفّیت فی ثلاث من جمادی الآخره سنه 11 من الهجره، و سنّها حین وفاتها کانت سبع عشره سنه و أحد عشره شهرا و ثلاثه عشر یوما.

المصادر:

منتخب التواریخ: ص 85.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:295

27
المتن:

قال لسان الملک سبهر فی مده عمر فاطمه علیها السّلام:

اختلفوا فی مده عمر فاطمه علیها السّلام؛ فقال بعض أنها خمس و ثلاثین، و قال الآخر أنها ثلاثین، و قال الآخر أنها ثمانی و عشرین، و قال قوم سبع و عشرین، و قال قوم ثلاث و عشرین، و لکن أصحّ الأقوال أن سنّها عند الوفاه کان ثمانی و عشره.

و أوردنا فی مجلد الثانی من کتاب ناسخ التواریخ ... أن مده عمرها کانت سبع عشر سنه و عشر شهرا و ثلاث و عشرین یوما.

المصادر:

ناسخ التواریخ: مجلدات الخلفاء ج 1 ص 184.

28
المتن:

قال محمد باقر بن محمد تقی فی أحوال سیده النساء فاطمه علیها السّلام:

إن مده عمرها کانت ثمانی عشر سنه.

المصادر:

تذکره الأئمه علیهم السّلام (مخطوط): فی ذکر حال فاطمه علیها السّلام.

29
المتن:

قال فی أساس الأدیان فی أحوال فاطمه علیها السّلام:

اسمها فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ...، و عمرها ثمانی عشر سنه و خمسه و أربعین یوما؛

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:296

کانت ثمانی سنه مع أبیها فی مکه و عشر سنین فی المدینه. ماتت یوم الإثنین ثالث جمادی الآخره سنه 11 من الهجره ....

المصادر:

أساس الأدیان (مخطوط): ص 178.

30
المتن:

قال السید أبو القاسم اللاهیجی فی ذکر فاطمه الزهراء علیها السّلام:

... و أما عمرها الشریف فکان ثمانیه عشر سنه و أیاما، و بقیت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خمس و سبعون یوما.

المصادر:

ریاض المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

31
المتن:

قال العلامه المجلسی فی المرآه فی ذکر الزهراء علیها السّلام:

... و کان عمرها مع أبیها بمکه ثمان سنین، و هاجرت إلی المدینه مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأقامت معه عشر سنین، و کان عمرها ثمان عشره سنه و شهر و عشره أیام ....

المصادر:

مرآه العقول: ج 5 ص 313.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:297

32
المتن:

قال عبد الوهاب الشیرازی فی أحوال سیده النساء علیها السّلام:

... و کان عمرها الشریف ثمان عشره سنه و سبعه شهرا.

المصادر:

نخبه الأخبار لعبد الوهاب الشیرازی (مخطوط): العنوان الثامن المقاله الأولی.

33
المتن:

قال اللواسانی فی ذکر الزهراء علیها السّلام:

... و قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله و لها من العمر ثمانی عشر سنه، و عاشت بعد أبیها علی أشهر الروایات خمسه و سبعین یوما، و قیل: خمسه و أربعین یوما، و قیل: ثلاثه أشهر.

المصادر:

الدروس البهیّه للواسانی: ص 22.

34
المتن:

فی وقائع سنه إحدی عشره من تاریخ بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله:

... و فیها ماتت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام بعد موت أبیها لخمس و سبعین و سنّها یومئذ ثمانیه عشر سنه و خمسه و سبعون یوما؛ هذه روایه أولادها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:298

المصادر:

تاریخ بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله (مؤلفه من علماء العامه لم یذکر اسمه م 526 ه، مخطوط): فی وقائع سنه إحدی عشره.

35
المتن:

قال هاشم معروف الحسنی فی أحوال فاطمه علیها السّلام:

... و توفّیت و لها ثمان عشره سنه و خمسه و سبعون یوما.

المصادر:

سیره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 326.

36
المتن:

قال محمد بن أحمد الدمشقی فی وفاه فاطمه علیها السّلام:

و أما وفاتها بعد أبیها بسته أشهر ....

و قد اختلفوا فی مولدها علیها السّلام، و الصحیح أنها ولدت بعد البعثه بخمسه أعوام و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ابن خمس و أربعین سنه، و أقامت معه بمکه إلی حین هاجرت فی سن ثلاث و خمسین سنه و هی بنت ثمان سنین، و أقامت بالمدینه عشره أعوام؛ فهذه ثمانیه عشر سنه، و عاشت بعد أبیها سته أشهر.

المصادر:

جواهر المطالب للدمشقی: ج 1 ص 151.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:299

37
المتن:

قال فی تاریخ أهل البیت علیهم السّلام بإسناد ذکرناها فی ولادتها:

... و توفّیت و لها ثمانی عشره سنه و خمسه و سبعون یوما.

المصادر:

تاریخ أهل البیت علیهم السّلام: ص 72.

38
المتن:

قال فی المناقب و المصائب فی أحوال فاطمه الزهراء علیها السّلام:

... و کان سنّها علیها السّلام ثمانی عشره سنه و خمسه و سبعون یوما.

المصادر:

المناقب و المصائب (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

39
المتن:

قال الشیخ خضر بن شلال النجفی فیما یتعلق بزیاره البتول الزهراء علیها السّلام:

... و عمرها یوم وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله ثمانیه عشر سنه، و توفّیت بعد أبیها بخمسه و سبعین یوما.

المصادر:

أبواب الجنان و بشائر الرضوان لخضر بن شلال (مخطوط): الفصل السادس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:300

40
المتن:

قال عبد الوهاب الکاشی فی أحوال فاطمه علیها السّلام:

... و توفّیت فیها «1» عن عمر ناهز التسعه عشر عاما.

المصادر:

فی رحاب محمد و أهل بیته علیهم السّلام: ص 39.

41
المتن:

قال الملا علی العلیاری فی جدول تاریخ موالید المعصومین علیهم السّلام، فی جدول فاطمه الزهراء علیها السّلام:

... و مده عمرها ثمانیه عشر سنه.

المصادر:

بهجه الآمال فی شرح زبده المقال: ج 7 ص 634.

42
المتن:

قال خواندمیر فی تاریخ فاطمه علیها السّلام:

... إن مده عمرها علیها السّلام ثمانی عشره سنه و خمسه و سبعین یوما.

و فی روایه عمرها ثمانی عشره سنه و خمسه و أربعون یوما.

______________________________

(1) ای فی سنه إحدی عشر من الهجره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:301

المصادر:

حبیب السیر لخواندمیر: ج 1 ص 149.

43
المتن:

قال النمازی فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... و توفّیت و لها ثمانی عشره سنه و خمسه و سبعون یوما.

المصادر:

مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 239.

44
المتن:

قال الشیخ محمد جواد مغنیه فی شرح خطبه 200 عند ذکر فاطمه علیها السّلام:

... توفّیت بالمدینه ثالث جمادی الآخره سنه 11، و عمرها الشریف ثمانی عشر سنه، و عاشت بعد أبیها 95 یوما.

المصادر:

فی ظلال نهج البلاغه لمغنیه: ج 3 ص 218.

45
المتن:

قال نظام العلماء النائینی فی تاریخ الزهراء علیها السّلام فی منظومته:

و هی ابنه العشر مع الثمان من السنین منبع الإحسان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:302

المصادر:

تذکره الهداه لنظام العلماء: ص 20.

46
المتن:

قال الکاظمی الخلخالی فی مده عمرها علیها السّلام:

... المشهور عمرها ثمانیه عشر سنه و أربعین یوما.

و علی القول الموثّق لا تجاوز عمرها عن ثمانیه عشر عاما و سبعه عشر یوما، و قال البعض: عمرها أربعه و عشرین عاما.

المصادر:

حیاه الأنبیاء و المعصومین علیهم السّلام للکاظمی: ص 163.

47
المتن:

قال السید محمد علی الشاه عبد العظیمی نقلا عن الدروس:

... و قد کمل عمرها یوم قبضت ثمانیه عشر سنه و خمس و ثمانین یوما.

و عن المناقب: قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله و لها علیها السّلام یومئذ ثمانیه عشر یوما سنه و سبعه أشهر؛ عاشت بعده صلّی اللّه علیه و آله اثنین و سبعین یوما، و قیل: أربعین یوما و هو أصح.

المصادر:

1. الإیقاد للشاه عبد العظیمی: ص 15.

2. الدروس، علی ما فی الإیقاد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:303

48
المتن:

قال ولی الدین علی الخوانساری فی أحوال فاطمه علیها السّلام:

... و إن فی عمرها اختلاف، فبعض یقول: إنه ثمانی عشر سنه و خمسه عشر أیاما؛ ثمانی سنه قبل الهجره و عشره بعدها.

المصادر:

الأنوار لولی الدین علی الخوانساری (مخطوط): النور الثانی.

49
المتن:

قال فی نسب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... إن عمرها ثلاث و عشرون عاما، و فی روایه ثمانی عشره سنه، و الصحیح الروایه الأخیره.

المصادر:

نسب رسول اللّه و الأئمه المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): ص 16.

50
المتن:

قال ابن أبی الثلج فی تاریخ فاطمه علیها السّلام:

... و توفّیت علیها السّلام و لها ثمانی عشره سنه و خمسه و سبعون یوما، و کان عمرها مع النبی صلّی اللّه علیه و آله بمکه ثمانی سنین، و هاجرت مع النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی المدینه، و أقامت بالمدینه عشر سنین، و أقامت مع أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:304

المصادر:

تاریخ الأئمه علیهم السّلام لابن أبی الثلج البغدادی: ص 3.

51
المتن:

قال ابن الخشاب البغدادی فی تاریخ فاطمه علیها السّلام:

... و توفّیت و لها ثمانیه عشر سنه و خمسه و سبعین یوما، و هاجرت إلی المدینه مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأقامت معه عشر سنین و کان عمرها ثمانیه عشر سنه، و أقامت مع أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد وفاه أبیها خمسه و سبعین یوما.

و فی روایه أربعین یوما؛ حدثنی بذلک محمد بن موسی الطوسی، قال: حدثنا أبو السکین، قال: حدثنا الهیثم بن عدی: قال الذرّاع: أنا أقول: فعمرها علی هذه الروایه ثمانیه عشر سنه و شهر و عشره أیام.

المصادر:

موالید الأئمه علیهم السّلام و وفیاتهم للبغدادی: فی أحوال الزهراء علیها السّلام.

52
المتن:

قال عمادزاده فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... و توفّیت و لها ثمان عشره سنه و خمسه و سبعون یوما.

المصادر:

حیاه الأئمه المعصومین علیهم السّلام: ص 71.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:305

53
المتن:

قال الفتوتی الهمدانی فی المفتاح الثانی:

مده عمرها ثمان و عشرمن السنین مشعر به الخبر.

یتبعها عشرون یوما فی الخبربعد ثلاثه کذا الأمر اشتهر

المصادر:

مفاتیح الدرر فی حال الأنوار الأربعه عشر علیهم السّلام للفتونی: المفتاح الثانی.

54
المتن:

قال الساروی فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

إن فی مده عمرها اختلاف، و الأشهر عند الإمامیه أن لها ثمانی عشره سنه، و فی مکثها بعد أبیها أیضا اختلاف، و یستفاد من الأحادیث المعتبره أنها بقیت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما.

المصادر:

المفجعه للساروی: أحوال الزهراء علیها السّلام.

55
المتن:

قال الشیخ الحر العاملی فی منظومته فی باب الزهراء علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:306 و کان عمرها من الأعوام ثمان عشر و من الأیام

خمسه عشر فی حدیث صدقهو قول من تبعه و صدّقه

و قیل بل تزید أیضا عشرامن السنین قیل بل و أخری

ثمان أعوام قبیل الهجرهو بعد ذاک مع أبیها عشره

و بعده مختلف کم یوماعاشت فدع عنک المراء و اللؤما

أو نصف حول فاعتبر أقوالهم و انظر و حقّق أیّها أقوی لهم

و انظر إلی میلادهم ثم احسب ثم أجیر النقص و تمّم تصب

المصادر:

منظومه فی تاریخ النبی و الأئمه علیهم السّلام (مخطوط): ص 7.

56
المتن:

قال محمد حسین بن محمد علی فی ذکر مولدها و أسمائها و ألقابها علیها السّلام:

إن النبی صلّی اللّه علیه و آله قبض و لها ثانیه عشر و سبعه أشهر.

و روی عن جابر بن یزید، قال: سئل الباقر علیه السّلام: کم عاشت فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟

قال: أربعه أشهر و توفّیت و لها ثلاثه أو أربعه عشرون سنه، و هذا قریب مما روته العامه أنها ولدت سنه إحدی و أربعین من مولد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ فیکون بعد المبعث بسنه.

و ذکر الأسناد أبو سعید الواعظ فی کتاب شرف النبی صلّی اللّه علیه و آله: أن جمیع أولاد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ولدوا قبل الإسلام إلا فاطمه علیها السّلام و إبراهیم، فإنهما ولدا فی الإسلام.

المصادر:

أخبار ماتم مجمع أحوال المولد: ص 653.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:307

57
المتن:

قال محمد رضا الإمامی المدرّس فی الجنّات:

إن مده عمر فاطمه علیها السّلام ثمانی عشره سنه و أربعون یوما؛ منها ثمانی سنین قبل الهجره و عشره بعد الهجره و الباقی بعد أبیها، و أما تطبیق یوم الولاده مع یوم الوفاه علی قول الأصحّ ثمانی عشره سنه إلا سبعه عشر یوما، لأنها عاشت مع أبیها فی مکه قبل الهجره سبع سنین و تسعه أشهر و بعد الهجره معه تسع سنین و إحدی عشر شهرا و ثمانی و عشرین یوما و بعد أبیها خمسه و سبعین یوما، و علی قول حین ولاده الحسن علیه السّلام لها إحدی عشره سنه.

المصادر:

جنّات الخلود: ص 18.

58
المتن:

قال الطریحی فی المجمع:

أنها علیها السّلام ولدت بعد المبعث بخمس سنین، و توفّیت و لها ثمان عشره سنه و خمسه و سبعون یوما؛ عاشت بعد أبیها خمسه و سبعین یوما.

المصادر:

مجمع البحرین: ص 554.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:308

59
المتن:

ذکر المحلاتی فی مده عمر فاطمه علیها السّلام و یوم و شهر وفاتها أقوالا کثیره، لا یقطع بقول أحد منهم، إلا أنه ذکر ما فی عیون المعجزات أنه ثمانی عشره سنه و شهرین، و قول ابن شهرآشوب أنه ثمانی عشر سنه و سبعه أشهر، و قول محمد بن همام أنه ثمانی عشر سنه، و ذکر بعده أقوال المؤرخین و المحدثین.

المصادر:

ریاحین الشریعه: ج 2 ص 93.

60
المتن:

قال الشروانی فی ذکر وفاه الزهراء علیها السّلام:

... و ماتت بالمدینه بعد موت النبی صلّی اللّه علیه و آله بسته أشهر، و قیل: بثلاثه و لها ثمان و عشرون سنه، و قیل: تسع و عشرون، و أهل البیت علیهم السّلام یقولون: ثمانی عشره .... الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 14 308 المصادر: ..... ص : 308

المصادر:

مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 231.

61
المتن:

قال الحاکم فی مده عمر فاطمه علیها السّلام:

... ماتت فاطمه علیها السّلام و هی ابنه إحدی و عشرین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:309

المصادر:

المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 163.

62
المتن:

قال ابن عساکر:

ولدت فاطمه علیها السّلام سنه إحدی و أربعین من مولد النبی صلّی اللّه علیه و آله، و ماتت فاطمه علیها السّلام و هی ابنه إحدی و عشرین سنه.

المصادر:

تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 434.

الأسانید:

فی تاریخ دمشق: حدثنی محمود بن عبد الرحمن، أخبرنا أحمد بن خلف، أنبأنا الحاکم أبو عبد اللّه، قال: سمعت إبراهیم بن محمد، یقول: سمعت محمد بن إسحاق یقول:

سمعت أبی یقول: سمعت أبی جعفر بن سلیمان یقول.

63
المتن:

قال التلمسانی نقلا عن المدائنی:

ماتت فاطمه علیها السّلام لیله الثلاثاء، ثلاث خلون من شهر رمضان، سنه إحدی عشر، و هی ابنه تسع و عشرین سنه.

المصادر:

الجوهره: ص 18.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:310

64
المتن:

عن جابر بن یزید، قال:

سئل الباقر علیه السّلام: کم عاشت فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ قال: أربعه أشهر، و توفّیت و لها ثلاث و عشرون سنه.

المصادر:

إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 147.

65
المتن:

قال السیوطی فی مده عمر فاطمه علیها السّلام:

... إن عمرها علیها السّلام أربع و عشرون سنه.

المصادر:

الثغور الباسمه فی فضائل فاطمه علیها السّلام: ص 48.

66
المتن:

قال الذهبی فی ذکر عمر فاطمه علیها السّلام:

... و عاشت أربعا أو خمسا و عشرین سنه ....

المصادر:

سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 121.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:311

67
المتن:

قال الطبرانی فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام:

... توفّیت فاطمه علیها السّلام و هی بنت سبع و عشرین سنه ....

المصادر:

سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 121.

68
المتن:

قال الهیثمی فی وفاه فاطمه علیها السّلام نقلا عن أبی بکر بن أبی شیبه، قال:

توفّیت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و هی بنت سبع و عشرین سنه؛ رواه الطبرانی.

المصادر:

مجمع الزوائد: ج 9 ص 211.

69
المتن:

قال المزّی فی وفاه فاطمه علیها السّلام نقلا عن أبی بکر بن أبی شبیه:

... توفّیت فاطمه علیها السّلام و هی بنت سبع و عشرین سنه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 560.

2. تهذیب الکمال: ج 22 ص 144، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:312

الأسانید:

فی تهذیب الکمال: قال الزهری، عن عروه، عن عائشه ...، و کذلک قال محمد بن إسحاق، عن یحیی بن عباد بن عبد اللّه بن الزبیر، عن أبیه، عن عائشه.

70
المتن:

قال الهیثمی فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام نقلا عن محمد بن إسحاق، قال:

توفّیت فاطمه علیها السّلام و هی بنت ثمان و عشرین.

المصادر:

مجمع الزوائد: ج 9 ص 211.

71
المتن:

قال الطبرانی فی مجمعه فی وفاتها علیها السّلام:

... توفّیت فاطمه علیها السّلام و هی بنت ثمان و عشرین ....

المصادر:

المعجم الکبیر للطبرانی: ج 22 ص 400.

72
المتن:

قال السیوطی فی مسنده:

... توفّیت فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بسته أشهر، لیله الثلاثاء، لثلاث خلون من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:313

رمضان، سنه إحدی عشره من الهجره، و توفّیت و سنّها ثمان و عشرون سنه؛ کذا فی الصفوه.

المصادر:

1. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 22، عن الصفوه.

2. الصفوه، علی ما فی مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی.

73
المتن:

قال میرخواند فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... و کان عمرها ثمانی و عشرین سنه، أو اثنین و عشرین.

المصادر:

حبیب السیر: الجزء الثالث فی أحوال الزهراء علیها السّلام.

74
المتن:

قال البلخی الشافعی فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... و توفّیت علیها السّلام لیله الثلاثاء لثلاث خلون من شهر رمضان المعظّم، سنه إحدی عشره و هی بنت ثمان و عشرین سنه.

المصادر:

المناقب الثلاثه للإمام علی بن أبی طالب و آله للبلخی الشافعی: ص 121.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:314

75
المتن:

قال الدیار بکری نقلا عن الصفوه فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... و فی الصفوه: و هی یوم ماتت بنت ثمان و عشرین سنه و نصف سنه.

المصادر:

1. تاریخ الخمیس للدیار بکری: ص 278، عن الصفوه.

2. الصفوه، علی ما فی تاریخ الخمیس.

76
المتن:

قال محمد بن إسحاق:

توفّیت و لها ثمان و عشرون سنه، و قیل: سبع و عشرون سنه.

و فی روایه: أنها ولدت علی رأس سنه إحدی و أربعین مولد النبی صلّی اللّه علیه و آله؛ فیکون سنّها علی هذا ثلاثا و عشرین، و الأکثر علی أنها کانت بنت تسع و عشرین أو ثلاثین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

2. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

3. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 83.

77
المتن:

قال البدخشانی الحارثی فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام:

... و کانت لها یوم ماتت ثمان و عشرون سنه و سته أشهر، و قیل: ثلاث و عشرون

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:315

سنه، و قیل: أربع و عشرون سنه و إلیه ذهب الذهبی، و قیل: ثمانیه عشر سنه، و به قال علماء الشیعه ....

المصادر:

نزل الأبرار للبدخشانی: ص 134.

78
المتن:

قال الشبلنجی فی تاریخ وفاتها علیها السّلام:

... توفّیت علیها السّلام لیله الثلاثاء لثلاث خلون من شهر رمضان، سنه إحدی عشره، و هی بنت ثمان و عشرین سنه.

المصادر:

نور الأبصار: ص 53.

79
المتن:

قال جابر الجزائری فی وفاه الزهراء علیها السّلام:

... عاشت الزهراء علیها السّلام عمرا مبارکا غیر طویل، إذ توفّیت و عمرها ثمان و عشرون سنه و نصف ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 554، عن العلم و العلماء.

2. العلم و العلماء لجابر الجزائری: ص 240، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:316

80
المتن:

قال الحنفی البریانوی نقلا عن الدیار بکری:

قال فی تاریخ الخمیس: توفّیت فاطمه علیها السّلام بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لسته أشهر، فی لیله الثلاثاء، لثلاث خلون من رمضان، سنه إحدی عشره من الهجره، و هی بنت ثمان و عشرین سنه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 556.

2. تاریخ الأحمدی: ص 132، علی ما فی الإحقاق.

3. أحسن القصص: ج 5 ص 59.

4. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 435.

الأسانید:

فی تاریخ مدینه دمشق: حدثنی أبو القاسم محمود بن عبد الرحمن البستی، أخبرنا أبو بکر بن خلف، حدثنا الحاکم أبو عبد اللّه، حدثنا أبو جعفر محمد بن محمد البغدادی، حدثنا یحیی بن عثمان بن صالح السهمی، حدثنی أبی، حدثنا عبد اللّه بن لهیعه، عن عقیل بن خالد، عن ابن شهاب، قال.

81
المتن:

قال عبد المعطی قلعجی فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... و لما مرضت و کان الیوم الذی توفّیت فیه، اغتسلت کأحسن ما کانت تغتسل، ثم لبست ثیابها الجدد و جعلت فراشها وسط البیت و اضطجعت علیه و استقبلت القبله، و کانت وفاتها لیله الثلاثاء، الثلاث خلون من شهر رمضان، سنه إحدی عشره و هی ابنه تسع و عشرون سنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:317

المصادر:

1. تعلیقه علی تاریخ الثقات: ص 523، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 582.

82
المتن:

قال محبّ الطبری فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام:

توفّیت فاطمه علیها السّلام بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله بسته أشهر، و قیل: ثمانیه أشهر، و قیل: بمائه یوم، و قیل: بتسعین؛ ذکره أبو عمر و الأول أصح، و توفّیت لیله الثلاثاء لثلاث خلون من شهر رمضان، سنه إحدی عشره، و هی ابنه تسع و عشرین.

المصادر:

1. ذخائر العقبی: ص 52.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 83.

83
المتن:

قال الخوارزمی فی ذکر وفاتها علیها السّلام بعد نقل الأقوال:

... و الأکثر علی أنها کانت بنت تسع و عشرین أو ثلاثین سنه ....

المصادر:

مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 83.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:318

84
المتن:

قال الطبری فی وقائع سنه 11 من الهجره:

توفّیت فاطمه ابنه محمد رسول اللّه علیها السّلام لثلاث لیال خلون من شهر رمضان و هی ابنه تسع و عشرین سنه أو نحوها ....

المصادر:

ذیل المذیل الطبری: ص 5.

85
المتن:

عن العاصمی بأسناده، عن محمد بن عمر، قال:

توفّیت فاطمه بنت محمد علیها السّلام لثلاث لیال خلون من شهر رمضان، و هی بنت تسع و عشرین أو نحوها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

2. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

86
المتن:

قال الإربلی فی أحوال فاطمه علیها السّلام:

... و قیل: ماتت فی سنه إحدی عشره، لیله الثلاثاء، لثلاث لیال من شهر رمضان، و هی بنت تسع و عشرین سنه أو نحوها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:319

و قیل: دخل العباس علی علی بن أبی طالب و فاطمه بنت رسول اللّه علیهما السّلام و أحدهما یقول لصاحبه: أیّنا أکبر؟ فقال العباس: ولدت یا علی قبل بناء قریش البیت بسنوات و ولدت ابنتی و قریش تبنی البیت و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ابن خمس و ثلاثین سنه، قبل النبوه بخمس سنین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 189 ح 19، عن کتاب کشف الغمه.

2. کشف الغمه ج 1 ص 503.

87
المتن:

قال ابن الأثیر فی مده عمر فاطمه علیها السّلام:

... و کان عمرها تسعا و عشرین سنه ....

المصادر:

أسد الغابه لابن الأثیر: ج 7 ص 226.

88
المتن:

قال محمد بن جریر الطبری فی وقائع سنه إحدی عشر:

... و فیها ماتت فاطمه ابنه رسول اللّه علیها السّلام فی لیله الثلاثاء و ثلاث خلون من شهر رمضان، و هی یومئذ ابنه تسع و عشرین سنه أو نحوها ....

المصادر:

تاریخ الأمم و الملوک: ج 3 ص 220.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:320

89
المتن:

قال الخیامی فی مده عمرها علیها السّلام:

... و هی ابنه تسع و عشرین سنه أو نحوها، و قال فی ص 347: ... و قیل عن الزبیر: أنها بلغت سنّ الثلاثین.

المصادر:

زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 341، 342.

90
المتن:

قال السیّد الخوئی فی الشرح فی ذکر مده عمرها علیها السّلام:

... و هی بنت تسع و عشرین سنه.

المصادر:

منهاج البراعه للخوئی: ج 3 ص 10.

91
المتن:

عن سید الحفاظ أبی منصور الدیلمی بأسناده:

إن عبد اللّه بن الحسن دخل علی هشام بن عبد الملک و عنده الکلبی، فقال هشام لعبد اللّه بن الحسن: یا أبا محمد، کم بلغت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام من السن؟ فقال:

بلغت ثلاثین. فقال للکلبی: ما تقول؟ قال: بلغت خمسا و ثلاثین. فقال هشام لعبد اللّه:

أ لا تسمع ما یقول الکلبی؟ فقال عبد اللّه: یا أمیر المؤمنین، سلنی عن أمی فأنا أعلم بها وسل الکلبی عن أمه فهو أعلم بها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:321

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 213 ح 44، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

2. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

3. عنوان النجابه: ص 245.

4. بدائع الموالید للتفرشی: ص 12.

92
المتن:

و فی ختام هذا الفصل نذکر مصادر تاریخ ولاده فاطمه علیها السّلام عن الإمامیه و العامه بأنها خمس سنین بعد البعثه، و علیها کان عمرها الشریف ثمانی عشره سنه بزیاده أو نقیصه قلیله:

1. تاریخ الأئمه علیهم السّلام لابن أبی الثلج البغدادی: ص 3.

2. الکافی للکلینی: ج 1 ص 457.

3. الهدایه الکبری للحضینی: ص 175.

4. إثبات الوصیه للمسعودی: ص 167.

5. مروج الذهب للمسعودی: ج 2 ص 289.

6. دلائل الإمامه للطبری الإمامی: ص 10.

7. مصباح المتهجد للطوسی: ص 793.

8. روضه الواعظین للفتّال: ص 143.

9. موالید الأئمه علیهم السّلام لابن الخشاب: ص 6.

10. إعلام الوری بأعلام الهدی للطبرسی: ص 147.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:322

11. مناقب آل أبی طالب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 375.

12. شرح مناقب الأئمه الاثنی عشریه لمحی الدین العربی: ص 170.

13. تذکره الخواص لابن الجوزی: ص 320.

14. کشف الغمه فی معرفه الأئمه علیهم السّلام: ج 1 ص 449.

15. العدد القویّه لعلی بن یوسف الحلی: ص 219.

16. بحار الأنوار: ج 43 ص 14.

17. المصباح للکفعمی: ص 512.

18. الأنوار النعمانیه للجزائری: ج 2 ص 139.

19. بدائع الموالید للتفرشی: ص 12.

20. نخبه الأخبار (مخطوط): العنوان الثانی المقاله الأولی.

21. الزهراء فاطمه بنت محمد علیها السّلام لعبد الزهراء عثمان محمد: ص 34.

22. نزل الأبرار للبدخشانی: ص 131.

23. مقتل فاطمه و علی علیهما السّلام (مخطوط): الباب الرابع.

24. الأخبار أو المصیبه (مخطوط): الباب الرابع.

25. فوحات القدس (مخطوط): ص 256.

26. إحقاق الحق: ج 25 ص 10 556.

27. أهل البیت علیهم

السّلام لتوفیق أبی علم: ص 151.

28. جواهر المطالب لباغونی: ص 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:323

29. المطالب المهمه: ص 14.

30. أخبار ماتم: ص 653.

31. رساله فی التاریخ (مخطوط): فی ولادتها.

32. الأنوار للخوانساری (مخطوط): النور الثانی.

33. الدروس للشهید الأول: ج 1 ص 151.

34. جواهر المطالب للدمشقی: ص 151.

35. أبواب الجنان (مخطوط): الفصل السادس.

36. توضیح المقاصد للشیخ البهائی: فی ولادتها.

37. جامع العباسی للشیخ البهائی: ص 188.

38. روضه الشهداء للکاشفی: الباب الرابع.

39. وصول الأخیار إلی أصول الأخبار للشیخ حسین بن عبد الصمد العاملی:

ص 41.

40. زبده التواریخ لکمال المنجم (مخطوط): فی أحوال الزهراء علیها السّلام.

41. منظومه فی تاریخ النبی و الأئمه علیهم السّلام للحر العاملی: فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

42. حدیقه السعداء للفضولی (مخطوط): الباب الرابع.

43. مولود الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام لأبی عزیز الخطی: ص 23.

44. بحار الأنوار: ج 16 ص 77 و ج 43 ص 6.

45. الدروس البهیّه للواسانی: ص 22.

46. روضه تحفه الواعظین للشهیدی: ص 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:324

47. کتاب العدد، علی ما فی البحار.

48. کتاب الدر: فی باب الزهراء علیها السّلام.

49. الإیقاد لشاه عبد العظیمی: ص 15.

50. سرور الشیعه (مخطوط): الباب الثانی الفصل الأول.

51. تذکره الهداه لنظام العلماء: ص 20.

52. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 217.

53. مفاتیح الدرر: ص 20.

54. نسب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله (مخطوط): ص 16.

55. منهاج البراعه: ج 3 ص 10.

56. عمده الزائر للکاظمی: الباب الثانی.

57. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 16.

58. تاریخ آل الأمجاد علیهم السّلام: ص 20.

59. ریاض المصائب: ج 3 ص 89.

60. تذکره الطاهرین: ص 56.

61. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص

30.

62. تنقیح المقال: ج 1 ص 186.

63. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 235.

64. جلاء العیون: فی ذکر فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:325

65. حبیب السیر: ج 1 ص 149.

66. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 59.

67. الشیعه فی المیزان لمغنیه: ص 213.

68. فی ظلال نهج البلاغه لمغنیه: ج 3 ص 218.

69. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 13.

70. سطور مع النساء المؤمنات: ص 29.

71. تذکره الأئمه علیهم السّلام: ص 49.

72. فی رحاب محمد و أهل بیته علیهم السّلام: ص 39.

73. سیره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 326.

74. الفاطمیه للشیخ جلال الدین: ص 10.

75. حیاه الأنبیاء و المعصومین علیهم السّلام: ص 163.

76. أکابر قاده الإسلام: ص 10.

77. قادتنا کیف نعرفهم: ج 4 ص 249.

78. مستدرک السفینه للنمازی: ج 8 ص 239.

79. الأنوار البهیه: ص 41.

80. منتهی الآمال: ج 1 ص 35.

81. بیت الأحزان: ص 4.

82. لغت نامه دهخدا: ص 14943.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:326

83. فاطمه الزهراء علیها السّلام وتر فی غمد للکتّانی: ص 20.

84. نصائح المعصومین علیهم السّلام: ص 48.

85. مجموعه مقالات الزهراء علیها السّلام: ص 20.

86. النفحات القدسیه: فی ولادتها.

87. اعلموا أنی فاطمه للمهاجر: ج 1 ص 221.

88. حیاه المعصومین الأربعه عشر علیهم السّلام: ص 71.

89. أنوار الولاء فی ماتم الزهراء علیها السّلام للسید أحمد الحکیم: ص 18.

90. تاریخ أهل البیت علیهم السّلام: ص 67.

91. آل بیت الوحی علیهم السّلام: ص 84.

92. کوثر المناقب و المصائب الزهراء علیها السّلام: ص 81.

93. حیاه القلوب: فی باب الزهراء علیها السّلام.

94. عوالم العلوم: ج 11 ص 46- 51.

95. الزهراء علیها السّلام فی السنه و التاریخ و الأدب: ج 1 ص 9.

96. الوافی:

ج 2 ص 172.

97. مجمع البحرین: ص 554.

98. جنّات الخلود: ص 18.

99. تاج الموالید: ص 97.

100. وقائع الأیام: ص 258.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:327

101. أنیس المؤمنین: ص 11.

102. الجنّه العاصمه: ص 41.

103. السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 8.

104. مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 1 ص 37.

105. فاطمه الزهراء علیها السّلام صاحبه الولایه الکبری: ص 46.

106. فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده نساء العالمین: ص 67.

107. الزهراء علیها السّلام للسید محمد جمال الهاشمی: فی ولادتها.

108. فاطمه بنت محمد علیها السّلام: ص 63.

109. الصحیح من سیره النبی الأعظم: ج 1 ص 271.

110. الخصائص الفاطمیه: ص 104.

111. سیره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله للسید هاشم معروف الحسنی: ص 326.

112. المجالس الحسینیه: ص 42.

113. حیاه فاطمه علیها السّلام: ص 42.

114. حیاه فاطمه علیها السّلام لنصیرپور: ص 23.

115. الآثار الباقیه من القرون الخالیه: فی ذکر جمادی الآخره.

116. تقویم الشریعه: فی ذکر فاطمه علیها السّلام.

117. أساس الأدیان (مخطوط): ص 178.

118. تراجم أعلام النساء: ج 2 ص 301.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:328

119. مرآه العقول: ج 5 ص 312.

120. منتخب التواریخ: ص 83.

121. موسوعه المصطفی و العتره علیهم السّلام: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ص 40.

122. لوامع الأنوار (مخطوط): ص 252.

123. الکوکب الدری: ج 1 ص 121.

124. بهجه الآمال: ج 7 ص 634.

125. خدیجه الکبری: ص 34.

126. نهر المصائب: فی ذکر الزهراء علیها السّلام.

127. ناسخ التواریخ: مجلد عیسی بن مریم ج 3 ص 488.

128. خطبه السیده الکبری للإسلام علیها السّلام: ص 2.

129. مناقب ابن المغازلی: ص 288.

130. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:329

الفصل الثامن أول من لحق برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله

اشاره

الموسوعه الکبری عن

فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:330

فی هذا الفصل

إن فاطمه علیها السّلام فی ریعان شبابها تبسّمت عند ما سمعت خبر موتها! فکأنها سئمت من الحیاه مع المنافقین و الظالمین، فاختار لقاء اللّه و جوار أبیها صلّی اللّه علیه و آله. فلما قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لها:

«إنک أول من یلحقنی من أهل بیتی علیهم السّلام فی الجنه» ابتسمت و الدموع فی عینیها، و لم تمض إلا قلیلا حتی لحقت بأبیها. هذا ما وصل إلینا من آخر أیام حوریه الأرض! لیسأل کل صدیق و عدو عن عله ذلک و لیتأسف!

و نورد اختصار ما فی هذا الفصل بالعناوین التالیه فی 62 حدیثا:

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی الثقلین و قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سرا أن أول أهل بیته علیهم السّلام لحوقا به فاطمه علیها السّلام.

إخبار رسول اللّه لفاطمه علیها السّلام عن جبرئیل عن اللّه تعالی: «إنک أول من یلحقنی من أهل بیتی علیهم السّلام».

عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام أن فاطمه علیها السّلام أول أهله لحوقا به.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:331

إخبار جبرئیل لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأن فاطمه علیها السّلام أول أهلک لحاقا بک، بعد الإخبار عن مظلومیتها و منع إرثها و کسر ضلعها.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع فاطمه علیها السّلام سرا و بکاؤها لقبض أبیها و ضحکها لأنها أول أهلها لحوقا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

مرض فاطمه علیها السّلام و مؤانستها مریم بنت عمران فی علّتها و دعاؤها بإلحاقها بأبیها محزونه مکروبه مغمومه مغصوبه مقتوله.

رؤیه فاطمه علیها السّلام رؤیا طویله، فیها بشری بلحوقها بأبیها.

کلام رسول اللّه

صلّی اللّه علیه و آله: «إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی ... و إنها أول أهل بیتی علیهم السّلام لحوقا بی».

کلام عائشه فی أن مشیه فاطمه علیها السّلام کمشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سارّ ابنته و إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله بحضور أجله و بأنه أول أهل بیته علیهم السّلام لحوقا به.

کلام عائشه فی سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لذریته و مظلومیه فاطمه علیها السّلام و بکاء فاطمه علیها السّلام لفراق أبیها و بشری رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأن فاطمه علیها السّلام أول أهله لحوقا به.

کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد دفن فاطمه علیها السّلام مخاطبا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بسرعه لحاق فاطمه علیها السّلام به.

سؤال عائشه عن الکلام السری بین النبی صلّی اللّه علیه و آله و ابنته، جواب فاطمه علیها السّلام بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إخباره بحضور أجله و أنها أسرع أهله لحوقا به.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله عن مظلومیه فاطمه علیها السّلام و أنه أول أهل بیته علیهم السّلام لحوقا به.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بأنها سیده نساء أهل الجنه و أن أباه سید الأنبیاء و ابن عمه علیه السّلام خیر الأوصیاء و ابناه علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه و الأئمه التسعه علیهم السّلام من صلب الحسین علیه السّلام و منه المهدی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:332

نزول سوره «إذا جاء نصر اللّه و الفتح» «1» و إخبار النبی صلّی اللّه علیه و

آله عن موته و أن فاطمه علیها السّلام أول أهله لحوقا به.

بکاء فاطمه علیها السّلام من استماع خبر موت أبیها و إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله بلحوق فاطمه علیها السّلام به.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله ابنتها- و هو علی فراش الموت- بأنه أول الناس لحوقا به.

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بالصبر و إخباره بأنه أول أهله لحوقا به.

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن عمر عیسی أنه عشرین و مائه سنه و ذهابه من الدنیا علی رأس الستین و بکاء فاطمه علیها السّلام و إخبارها عن کثره ذریه فاطمه علیها السّلام.

وصیتها علیا علیه السّلام بمنع أبی بکر و عمر الصلاه علی فاطمه علیها السّلام.

إخبار عائشه بأن فاطمه علیها السّلام أشبه سمتا و دلا و هدیا و حدیثا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله بأنها أسرع أهله لحوقا به.

______________________________

(1) سوره النصر: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:333

1
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ما ترک إلا الثقلین؛ کتاب اللّه و عترته أهل بیته علیهم السّلام، و کان قد أسرّ إلی فاطمه علیها السّلام أنها لا حقه به أول أهل بیته علیهم السّلام لحوقا.

المصادر:

1. دلائل الإمامه للطبری: ص 43.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 207 ح 36.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن أحمد بن محمد الخشّاب، عن زکریا بن یحیی، عن ابن أبی زائده، عن أبیه، عن محمد بن الحسن، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:334

2
المتن:

عن ابن عباس، قال:

سمعت علی بن أبی طالب علیه السّلام یقول: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم علی فاطمه علیها السّلام و هی حزینه، فقال لها: ما حزنک یا بنیّه؟ قالت: ذکرت المحشر ....

الحدیث طویل، ذکرناه فی محله، إلی أن قالت:

یا أبه! فما کنت أحبّ أن أری یومک و لا أبقی بعدک. قال: یا بنیّه، لقد أخبرنی جبرئیل عن اللّه: أنک أول من یلحقنی من أهل بیتی علیهم السّلام؛ فالویل لمن ظلمک، و الفوز العظیم لمن نصرک.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 171.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 225 ح 13، عن تفسیر فرات.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: قال فرات بن إبراهیم بن فرات الکوفی: حدثنا سلیمان بن محمد بن أبی العطوس معنعنا، عن ابن عباس، قال: سمعت علی بن أبی طالب علیه السّلام یقول.

3
المتن:

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

ماتت فاطمه علیها السّلام ما بین المغرب و العشاء ...، إلی أن قالت:

یا أبا الحسن، إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عهد إلیّ و حدّثنی أنی أول أهله لحوقا به، و لا بد مما لا بد منه. فاصبر لأمر اللّه تعالی و ارض بقضائه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:335

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 201 ح 30، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

4
المتن:

قال العلامه المجلسی:

وجدت بخط الشیخ محمد بن علی الجبعی نقلا من خط الشهید رفع اللّه درجته، نقلا من مصباح الشیخ أبی منصور طاب ثراه، قال: روی أنه دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله یوما إلی فاطمه علیها السّلام، فهیّأت له طعاما .... فهبط جبرئیل یقول: سجدت شکرا لفرحک بأهلک؟

فقلت: بلی یا أخی جبرئیل. فقال: أما ابنتک، فهی أول أهلک لحاقا بک، بعد أن تظلم و یؤخذ حقها و تمنع إرثها و یظلم بعلها و یکسر ضلعها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 98 ص 44 ح 84.

2. المصباح للشیخ أبی منصور، علی ما فی البحار.

5
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی فصل وفاتها علیها السّلام:

... البخاری و مسلم و الحلیه و مسند أحمد بن حنبل: روت عائشه: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله دعا فاطمه علیها السّلام فی شکواها الذی قبض فیه. فسارّها بشی ء فبکت، ثم دعاها فسارّها فضحکت. فسألت عن ذلک فقالت: أخبرنی النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه مقبوض فبکیت، ثم أخبرنی أنی أول أهله لحوقا به فضحکت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:336

کتاب ابن شاهین: قالت أم سلمه و عائشه: إنها لما سئلت عن بکائها و ضحکها قالت:

أخبرنی النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه مقبوض، ثم أخبر أن بنیّ سیصیبهم بعدی شده فبکیت، ثم أخبرنی أنی أول أهله لحوقا به فضحکت.

و فی روایه أبی بکر الجعابی و أبی نعیم الفضل بن دکین و الشعبی، عن مسروق:

قالت عائشه: أقبلت فاطمه علیها السّلام تمشی کأن مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

مرحبا یا بنتی. فأجلسها عن یمینه و أسرّ إلیها حدیثا فبکت، ثم أسرّ إلیها حدیثا فضحکت. فسألتها عن ذلک فقالت: ما أفشی سرّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

حتی إذا قبض سألتها فقالت: إنه أسرّ إلیّ فقال: إن جبرئیل کان یعارضنی بالقرآن کل سنه مره و أنه عارضنی به العام مرتین و لا أرانی إلا و قد حضر أجلی، و إنک لأول أهل بیتی علیهم السّلام لحوقا بی، و نعم السلف أنا لک؛ بکیت لذلک. ثم قال: أ لا ترضین أن تکونی سیده نساء المؤمنین؟ فضحکت لذلک.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 361.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 180 ح 16، عن المناقب.

3. حلیه

الأولیاء لأبی نعیم، شطرا منه، علی ما فی المناقب.

4. مسند أحمد، شطرا منه، علی ما فی المناقب.

5. صحیح مسلم، شطرا منه، علی ما فی المناقب.

6. صحیح البخاری: ج 5 ص 138، شطرا منه، علی ما فی المناقب.

7. سنن القزوینی، شطرا منه، علی ما فی المناقب.

8. الإبانه للتلعکبری، شطرا منه، علی ما فی المناقب.

9. المسند للموصلی، شطرا منه، علی ما فی المناقب.

10. فضائل أحمد، شطرا منه، علی ما فی المناقب.

11. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 300، شطرا من ذیله.

12. عوالم العلوم: ج 11 ص 548، عن المناقب.

13. مناقب علی و الحسنین و أمهما علیهم السّلام: ص 247 ح 472، شطرا منه.

14. منهاج البراعه: ج 3 ص 9، شطرا منه.

15. التاج الجامع: ج 3 ص 354.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:337

6
المتن:

عن ابن عباس، قال:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم إذ أقبل الحسن علیه السّلام ...، و الحدیث ذکرناه آنفا، إلی أن قال:

فتمرض فیبعث اللّه عز و جل إلیها مریم بنت عمران تمرّضها و تؤنسها فی علّتها.

فتقول عند ذلک: یا رب، إنی قد سئمت الحیاه و تبرّمت بأهل الدنیا، فألحقنی بأبی.

فیلحقها اللّه عز و جل بی؛ فتکون أول من یلحقنی من أهل بیتی علیهم السّلام. فتقدّم علیّ محزونه مکروبه مغمومه مغصوبه مقتوله ....

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: المجلس الرابع و العشرون ح 2.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 173 ح 13، عن الأمالی.

و باقی المصادر و الأسانید کما مرّ فی الفصل الأول من هذا المجلد، رقم 2.

7
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، رأت فاطمه علیها السّلام رؤیا طویله، بشّرها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله باللحوق به و أراها منزلها. فلما انتبهت قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام: إذا توفّیت لا تعلم أحدا ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما ذکرناه.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 44.

2. بحار الأنوار: ج 78 ص 310 ح 30، عن دلائل الإمامه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:338

الأسانید:

فی دلائل الإمامه للطبری الإمامی: عن أحمد بن محمد الخشّاب، عن زکریا بن یحیی، عن ابن أبی زائده، عن أبیه، عن محمد بن الحسن، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

8
المتن:

عن ابن عباس، قال:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم و عنده علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فقال: اللهم إنک تعلم إن هؤلاء أهل بیتی علیهم السّلام و ...، إلی أن قال:

یا علی، إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی و هی نور عینی و ثمره فؤادی؛ یسوؤنی ما ساءها و یسرّنی ما سرّها، و إنها أول من یلحقنی من أهل بیتی؛ فأحسن إلیها بعدی ....

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: المجلس الثالث و السبعون ح 18.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 24 ح 20، عن الأمالی.

3. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 177، بتفاوت یسیر فی المتن و الأسناد.

4. بحار الأنوار: ج 37 ص 84 ح 52، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

5. روضه المتقین: ج 1 ص 150، شطرا من ذیل الحدیث.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: حدثنا أحمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی، قال: حدثنا علی بن إبراهیم بن هاشم، قال: حدّثنا جعفر بن سلمه الأهوازی، قال: حدثنا إبراهیم بن محمد الثقفی، عن إبراهیم بن موسی بن أخت الواقدی، قال: حدثنا أبو قتاده الحرّانی، عن عبد الرحمن بن العلاء الحضرمی، عن سعید بن المسیّب، عن ابن عباس، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:339

9
المتن:

الدغشی، عن عائشه، أنها قالت:

أقبلت یوما فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تمشی، کان مشیتها مشیته. فلما رآها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: مرحبا یا بنتی. ثم أجلسها إلی جنبه، فأسرّ إلیها سرّا. فبکت بکاء شدیدا، فقلت لها: سبحان اللّه! خصّک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بسرّه و تبکین؟

ثم أقبل علیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فأسرّ إلیها سرّا أیضا فضحکت، فقلت: ما رأیت کالیوم فرحا أقرب من حزن و ضحکا أقرب من بکاء! ثم سألتها بعد ذلک عما أسرّه إلیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقالت: ما کنت لأفشی سرّه فی أیام حیاته.

فلما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سألتها عن ذلک، فقالت: إنه أسرّ إلیّ: یا فاطمه، إن جبرائیل کان یعارضنی بالقرآن فی کل عام مره و أنه عارضنی به فی هذا العام مرتین؛ لا أرانی إلا قد حضر أجلی، و إنک أول أهل بیتی علیهم السّلام لحوقا بی فبکیت. ثم أسرّ لی ثانیا فقال لی: یا فاطمه، إنی لک نعم السلف، أو ما ترضین أن تکونی سیده نساء هذه الأمه- أو قال: نساء المؤمنین-؟ فسررت بذلک و ضحکت.

المصادر:

1. شرح الأخبار: ج 3 ص 24 ح 958.

2. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین، علی ما فی المناقب.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 136، بتفاوت فیه.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 549 ح 6.

10
المتن:

عن عائشه، قالت:

ما رأیت من الناس أحدا أشبه کلاما و حدیثا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من فاطمه علیها السّلام. قالت: إذا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:340

دخلت علیه رحب بها و قبّل یدیها و أجلسها فی مجلسه، فإذا دخل علیها قامت إلیه فرحّبت به و قبّلت یدیه.

و دخلت علیه فی مرضه، فسارّها فبکت، ثم سارّها فضحکت. فقلت: کنت أری هذه فضلا علی النساء، فإذا هی امرأه من النساء. فبینما هی تبکی إذ ضحکت. فسألتها فقالت: إنی لبذره، فلما توفّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سألتها، فقالت: إنه أخبرنی أنه یموت فبکیت، ثم أخبرنی أنی أول أهله لحوقا به فضحکت.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 14.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 25 ح 22، عن الأمالی.

3. الذریه الطاهره: ص 139 ح 175.

4. ذخائر العقبی: ص 40، بتفاوت یسیر.

5. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 246.

6. إتحاف السائل بما لفاطمه علیها السّلام من المناقب و الفضائل: ص 44.

7. إحقاق الحق: ج 25 ص 114، عن إتحاف السائل.

8. الإحسان بترتیب ابن حبان: ج 9 ص 52. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 14 340 الأسانید: ..... ص : 340

الأسانید:

1. فی الذریه الطاهره: حدثنا أبو موسی محمد بن المثنّی و أبو خالد یزید بن سنان، قالا: نا عثمان بن عمر بن فارس، أنا إسرائیل، عن میسره بن حبیب، عن المنهال بن عمرو، عن عائشه بنت طلحه، عن أم المؤمنین عائشه، أنها قالت.

2. فی الأمالی للطوسی: بالإسناد أخبرنا ابن حمویه، قال: حدثنا أبو الحسین، قال:

حدثنا أبو خلیفه، قال: حدثنا أبو الفضل العباس بن الفرج الریاشی، قال: حدثنا عثمان بن عمر، عن إسرائیل، عن میسره بن حبیب، عن المنهال بن عمرو، عن عائشه بنت طلحه، عن عائشه، قالت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:341

11
المتن:

عن عبد اللّه بن العباس، قال:

لما حضرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الوفاه، بکی حتی بلّت دموعه لحیته. فقیل له: یا رسول اللّه! ما یبکیک؟ فقال: أبکی لذریتی و ما تصنع بهم شرار أمتی من بعدی؛ کأنی بفاطمه علیها السّلام ابنتی و قد ظلمت بعدی و هی تنادی: یا أبتاه، فلا یعینها أحد من أمتی. فسمعت ذلک فاطمه علیها السّلام فبکت. فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لا تبکین یا بنیّه. فقالت: لست أبکی لما یصنع بی من بعدک، و لکن أبکی لفراقک یا رسول اللّه. فقال لها: ابشری یا بنت محمد بسرعه اللحاق بی، فإنک أول من یلحق بی من أهل بیتی علیهم السّلام.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 191.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 156 ح 2، من الأمالی للطوسی.

3. بحار الأنوار: ج 28 ص 41 ح 4، من الأمالی للطوسی.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 303 ح 217، من الأمالی للطوسی.

5. المنتخب للطریحی: ج 1 ص 33.

6. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 294، عن الأمالی للطوسی.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 547 ح 3، عن الأمالی للطوسی.

8. النوادر للفیض الکاشانی (مخطوط): فی ذکر الزهراء علیها السّلام.

9. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 157.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: بالإسناد قال: أخبرنا محمد بن محمد، قال: أخبرنا أبو جعفر محمد بن موسی بن بابویه، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنا أحمد بن إدریس، قال: حدثنا محمد بن عبد الجبار، قال: حدثنا ابن أبی عمیر، عن أبان بن عثمان، عن أبان بن تغلب، عن مکرمه، عن عبد اللّه بن العباس، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:342

12
المتن:

عن علی بن الحسین، عن أبیه الحسین علیهما السّلام، قال:

لما مرضت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ...، إلی أن قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: السلام علیک یا رسول اللّه، عنی و عن ابنتک و حبیبتک و قره عینک و زائرتک و الثابته فی الثری ببقعتک المختاره، اللّه لها سرعه اللحاق بک ....

المصادر:

الأمالی للطوسی: ج 1 ص 108.

و باقی المصادر و الأسانید مثل ما أوردناه فی الفصل الأول، الرقم الأول من هذا المجلد.

13
المتن:

عن عائشه، قالت:

أقبلت فاطمه علیها السّلام تمشی، کأن مشیتها مشیه أبیها و ما یخطئ أباها، حتی جلست إلی جنبه. فسارّها فبکت، ثم سارّها فضحکت. فقلت: ما رأیت کالیوم ضحکا، فأخبرینی ما قال لک؟ فقالت: ما کنت لأفشی سرّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی أحد.

فلما قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله، قلت لها: أخبرینی. قالت: أما الآن فنعم، سارّنی أول مره فقال: إن جبرئیل کان یعارضنی القرآن فی کل سنه مره و إنه یعارضنی فی هذه السنه مرتین، و لا أحبّ ذلک إلا عند حضور أجلی، قالت: فبکیت، ثم سارّنی فقال: إنک أسرع أهلی لحوقا بی و إنک معی فی درجتی، فضحکت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:343

المصادر:

1. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ح 2 ص 208 ح 679.

2. ذخائر العقبی: ص 39.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 584، عن العلم و العلماء.

4. العلم و العلماء: ص 237، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی مناقب الإمام: حدثنا أبو أحمد، قال: حدثنا إبراهیم بن الحسن، قال: حدثنا؟ «1»، قال: حدثنا أبو نعیم، قال: حدثنا زکریا بن أبی زائد، عن فراس عن الشعبی عن مسروق:

قالت عائشه.

14
المتن:

عن عمار بن یاسر، قال:

لما مرضت فاطمه علیها السّلام مرضتها التی توفّیت فیها و ثقلت، جاء العباس بن عبد المطلب عائدا ... إلی أن قال: و إنی لأظنّها أولنا لحوقا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و اللّه یختار لها و یحبوها و یزلفها لدیه ....

المصادر:

الأمالی للطوسی: ج 1 ص 155.

و تمام الحدیث مع المصادر و الأسانید، أوردناه فی الفصل الأول، الرقم 21، من هذا المجلد.

______________________________

(1) هکذا فی المصدر لم یذکر اسم الراوی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:344

15
المتن:

قال الفیض الکاشانی فی بیان معجزات و آیات النبی صلّی اللّه علیه و آله:

... و أخبر ابنته فاطمه علیها السّلام بأنها أول أهله لحاقا به، فکان کذلک.

المصادر:

المحجّه البیضاء: ج 4 ص 169.

16
المتن:

عن سلمان الفارسی، قال:

قلنا یوما: یا رسول اللّه، من الخلیفه بعدک حتی نعلمه؟ ... إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام:

و أنت تظلمین و عن حقک تدفعین، و أنت أول أهل بیتی علیهم السّلام لحوقا بی بعد أربعین. یا فاطمه، أنا سلم لمن سالمک و حرب لمن حاربک، استودعک اللّه و جبرئیل و صالح المؤمنین. قال: قلت: یا رسول اللّه، من صالح المؤمنین؟ قال: علی بن أبی طالب علیه السّلام.

المصادر:

1. الیقین: ص 487 ح 195.

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 264 ح 85، عن الیقین.

3. عوالم العلوم: ج 3 ص 127 ح 50.

4. المائه منقبه لابن شاذان: ص 41.

5. قصص الأنبیاء للراوندی: ص 188، علی ما فی العوالم.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 548 ح 4، عن قصص الأنبیاء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:345

الأسانید:

فی الیقین: محمد بن جریر الطبری، حدثنا زرات بن یعلی بن أحمد البغدادی، قال:

أخبرنا أبو قتاده، عن جعفر بن محمد، عن محمد بن بکیر، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن سلمان الفارسی.

17
المتن:

عن عائشه، قالت:

مرض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فجاءت فاطمه علیها السّلام فأکبّت علیه، فسارّها فبکت. ثم أکبّت علیه أخری، فسارّها فضحکت. فلما توفّی النبی صلّی اللّه علیه و آله سألتها، فقالت: لما أکببت علیه أخبرنی أنه میت من وجعه ذلک فبکیت، ثم أکببت علیه أخری فأخبرنی أنی أسرع أهل بیته لحوقا به و أنی سیده نساء أهل الجنه إلا مریم ابنه عمران، فرفعت رأسی فضحکت.

المصادر:

1. المناقب لابن المغازلی: ص 291 ح 408.

2. کشف الیقین: ص 352، عن المناقب.

الأسانید:

فی المناقب لابن المغازلی: أخبرنا القاضی أبو جعفر محمد بن إسماعیل العلوی، قال: أخبرنا عبد اللّه بن محمد الملقّب بابن السقّاء الحافظ، حدثنا جعفر بن أحمد بن سنان أبو جعفر، حدثنا محمد بن بشّار- بندار-، حدّثنا عبد الوهاب بن عبد المجید الثقفی، حدثنا محمد بن عمرو، عن أبی سلمه، عن عائشه، قالت.

18
المتن:

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال:

کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الشکایه التی قبض فیها، فإذا فاطمه علیها السّلام عند رأسه ...، إلی أن قال

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:346

لفاطمه علیها السّلام: و قد سألت ربی عز و جل أن تکونی أول من یلحقنی من أهل بیتی؛ ألا إنک بضعه منی، من آذاک فقد آذانی ....

المصادر:

کفایه الأثر: ص 62.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: أخبرنا أبو الفضل محمد بن عبد اللّه الشیبانی، قال: حدثنا عبد الرزاق بن سلیمان بن غالب الأزدی ما بارح، قال: أبو عبد اللّه الغنی الحسن بن معالی، قال: حدثنا عبد الوهاب بن حمام الحمیری، قال: حدثنا ابن أبی شیبه، قال: حدثنا شریک الدین بن الربیع، عن القاسم بن حسان، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال.

19
المتن:

قال أبو ذر الغفاری:

دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه، فقال: یا أبا ذر، ایتنی بابنتی فاطمه علیها السّلام ...، إلی قوله: یا فاطمه، لا تبکین فداک أبوک، فأنت أول من تلحقین بی مظلومه مغصوبه، و سوف یظهر بعدی حسیکه النفاق و سمل جلباب الدین، و أنت أول من یرد علیّ الحوض.

المصادر:

1. کفایه الأثر: ص 36.

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 288 ح 110، عن کفایه الأثر.

3. عوالم العلوم: ج 3 ص 143 ح 82، عن کفایه الأثر.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 156.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:347

الأسانید:

فی کفایه الأثر: حدثنا القاضی أبو الفرج المعافا بن زکریا، قال: حدثنی محمد بن همام بن سهیل الکاتب، قال: حدثنی محمد بن معافا السلماسی، عن محمد بن عامر، قال:

حدثنا عبد اللّه بن زاهر، عن عبد العدوس، عن الأعمش، عن حبش بن المعتمر، قال: قال أبو ذر الغفاری.

20
المتن:

عن عمار، قال:

لما حضرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الوفاه، دعا بعلی علیه السّلام فسارّه طویلا ...، إلی أن قال لفاطمه علیها السّلام:

ابشری یا فاطمه فإنک أول من تلحقنی من أهل بیتی، و لا تبکی و لا تحزنی فإنک سیده نساء أهل الجنه، و أباک سید الأنبیاء، و ابن عمک علیه السّلام خیر الأوصیاء، و ابناک علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه، و من صلب الحسین علیه السّلام یخرج اللّه الأئمه التسعه مطهّرون معصومون، و منا مهدی علیه السّلام هذه الأمه.

المصادر:

1. کفایه الأثر: ص 124.

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 328 ح 184، عن کفایه الأثر.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: حدثنی علی بن الحسن بن محمد، قال: حدثنا هارون موسی، قال:

حدثنی محمد بن علی بن معمر، قال: حدثنی عبد اللّه بن معبد، قال: حدثنا موسی بن إبراهیم الممتع «1»، قال: حدثنی عبد الکریم بن هلال، عن أسلم، عن أبی الطفیل، عن عمّار، قال.

______________________________

(1) هکذا فی المصدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:348

21
المتن:

قال العلامه المجلسی فی باب مناقب أصحاب الکساء علیهم السّلام و فضلهم:

... قد أخرجت أکثر أخبار فضائل فاطمه و الحسنین علیهم السّلام من جامع الأصول، لا سیما أخبار سیده النساء علیها السّلام.

و قد روی ما مرّ من روایه عائشه من صحاح البخاری و مسلم و أبی داود و الترمذی، إلی قولها: یا فاطمه، أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء أهل الجنه و أنک أول أهلی لحوقا بی؟

ثم قال: و فی روایه الترمذی: قالت: ما رأیت أحدا أشبه سمتا و دلا و هدیا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قیامها و قعودها من فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، قالت: و کانت إذا دخلت علی النبی صلّی اللّه علیه و آله قام إلیها فقبّلها و أجلسها فی مجلسه، و کان النبی صلّی اللّه علیه و آله اذا دخل علیها قامت من مجلسها فقبّلته و أجلسته فی مجلسها.

فلما مرض النبی صلّی اللّه علیه و آله، دخلت فاطمه علیها السّلام فأکبّت علیه و قبّلته. ثم رفعت رأسها فبکت، ثم أکبّت علیه، ثم رفعت رأسها فضحکت. فقلت: أین کنت؟ أظنّ أن هذه من أعقل نسائها فإذا هی من النساء.

فلما توفّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قلت لها: أ رأیت حین أکببت علی النبی صلّی اللّه علیه و آله فرفعت

رأسک فضحکت، ما حملک علی ذلک؟ قالت: إنی إذا لبذره؛ أخبرنی أنه میت من وجعه هذا فبکیت، ثم أخبرنی أنی أسرع أهله لحوقا به فذاک حین ضحکت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 71.

2. صحیح الترمذی: ج 2 ص 319، بتفاوت یسیر.

3. صحیح البخاری: ج 4 ص 183، بتفاوت یسیر.

4. حلیه الأبرار: ج 1 ص 109، بنقیصه.

5. جامع الأصول: ج 10 ص 86، علی ما فی الإحقاق.

6. إحقاق الحق: ج 10 ص 440.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:349

الأسانید:

فی صحیح الترمذی: حدثنا محمد بن بشار: حدثنا عثمان بن عمر، أخبرنا إسرائیل، عن میسره، عن المنهال، عن عائشه بنت طلحه، عن عائشه.

22
المتن:

قال ابن البطریق فی العمده بالإسناد، قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام:

إنک أول أهلی لحوقا بی، و نعم السلف أنا لک.

المصادر:

1. العمده لابن البطریق: ص 388 ح 770.

2. صحیح مسلم: ج 7 ص 143، علی ما فی العمده.

3. عشره النساء: ص 192 ح 358، بتغییر فیه.

23
المتن:

روی ابن نعیم بسنده عن ابن عباس، قال:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: أنت أول أهلی لحوقا بی.

المصادر:

1. فضائل الصحابه: ج 3 ص 158.

2. حلیه الأولیاء لأبی نعیم: ج 2 ص 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:350

24
المتن:

عن عائشه ... قالت: قالت فاطمه علیها السّلام:

أخبرنی صلّی اللّه علیه و آله بموته فبکیت، ثم سارّنی فأخبرنی أنی أول من یتبعه من أهله فضحکت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 68، عن العمده.

2. العمده لابن البطریق: ص 385 ح 763.

3. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 157، عن صحیح البخاری.

4. صحیح البخاری، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

5. صحیح مسلم: ج 7 ص 142.

6. الجوهره للتلمسانی: ص 17.

7. الریاض المستطابه: ص 284.

8. الصحابه علی لسان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 185.

9. المعجم المختص بالمحدثین: ص 13.

10. المشرع الروی: ج 1 ص 85.

11. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 131.

الأسانید:

1. فی صحیح مسلم: حدثنا منصور بن أبی مزاحم، حدثنا إبراهیم- یعنی ابن سعد-، عن أبیه، عن عروه، عن عائشه، و حدثنی زهیر بن حرب، حدثنا یعقوب بن إبراهیم، حدثنا أبی، عن أبیه، أنّ عروه بن الزبیر، فذکر الحدیث.

2. فی العمده: بالإسناد، قال: حدثنی منصور بن أبی مزاحم، حدثنا إبراهیم- یعنی ابن سعد-، عن أبیه، عن عرفه، عن عائشه، حدثنی زهیر بن حرب و اللفظ له: حدثنا یعقوب بن إبراهیم، حدثنا أبی، عن أبیه، أن عروه بن الزبیر حدّثه أن عائشه حدّثته.

3. فی المعجم: نا مسلم، حدثنی زهیر بن حرب و اللفظ له، نا یعقوب بن إبراهیم، نا أبی، عن أبیه، أن عروه حدّثه، أن عائشه حدّثها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:351

25
المتن:

قال قطب الدین الراوندی فی باب معجزات النبی صلّی اللّه علیه و آله:

... و منها أنه قال لفاطمه علیها السّلام: إنک أول أهل بیتی علیهم السّلام لحوقا بی، و کانت أول من مات بعده.

المصادر:

1. الخرائج و الجرائح: ج 1 ص 54.

2. بحار الأنوار: ج 18 ص 112 ح 18، عن الخرائج.

26
المتن:

روی البخاری فی صحیحه فی باب مرض النبی صلّی اللّه علیه و آله:

... إلی قوله: و فی روایه: فسارّنی فأخبرنی أنه یقبض فی وجعه فبکیت، ثم سارّنی فأخبرنی أنی أول أهل بیته علیهم السّلام أتبعه فضحکت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 231.

2. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 57، عن البخاری.

3. صحیح البخاری، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

4. مسند أحمد بن حنبل: ج 6 ص 77، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 441.

6. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 251.

7. إحقاق الحق: ج 25 ص 478، عن آل بیت الرسول علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:352

الأسانید:

فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا یعقوب بن إبراهیم، ثنا أبی، عن أبیه أن عروه بن الزبیر یحدّثه، عن عائشه.

27
المتن:

قال سلیم:

سمعت سلمان الفارسی یقول: کنت جالسا بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی قبض فیه، فدخلت فاطمه علیها السّلام. فلما رأت ما برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من الضعف، خنقتها العبره حتی جرت دموعها علی خدیها ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: و أنت أول من یلحق بی من أهلی ....

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 565 ح 1.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 52 ح 21، عن کمال الدین.

3. کمال الدین: ج 1 ص 262.

4. حلیه الأبرار: ج 1 ص 460.

5. إثبات الهداه: ج 1 ص 274، شطرا من ذیل الحدیث.

الأسانید:

فی کمال الدین: ابن الولید، عن الصفّار، عن ابن یزید، عن حماد بن عیسی، عن ابن أذینه، عن أبان بن أبی عیاش و إبراهیم عمر الیمانی، عن سلیم بن قیس الهلالی، قال:

سمعت سلمان الفارسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:353

28
المتن:

قال المفید فی ذکر تجهیز رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... فجاءت الروایه أنه قیل لفاطمه علیها السّلام: ما الذی أسرّ إلیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فسری عنک ما کنت علیه من الحزن و القلق بوفاته؟ قالت: إنه خبّرنی أننی أول أهل بیته لحوقا به، و أنه لن تطول المده بی بعده حتی أدرکه، فسری ذلک عنی.

المصادر:

الإرشاد للمفید: ج 1 ص 187.

29
المتن:

روی أن النبی صلّی اللّه علیه و آله زار فاطمه علیها السّلام یوما، فصنعت له عصیده من تمر فقدّمتها بین یده.

فأکل هو و علی و فاطمه و الحسنان علیهم السّلام. فلما فرغوا من الأکل سجد النبی صلّی اللّه علیه و آله فأطال السجود، ثم بکی فی سجوده، ثم ضحک ثم جلس. فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: یا رسول اللّه! سجدت و بکیت و ضحکت!؟

فقال صلّی اللّه علیه و آله: لما رأیتکم مجتمعین، سررت بذلک فسجدت للّه شکرا. فهبط جبرئیل و أنا ساجد- فقال: إنک سررت باجتماع أهلک؟ فقلت: نعم. فقال: إنی مخبرک بما یجری علیهم؛ إن فاطمه علیها السّلام تغصب و تظلم حقها، و هی أول من یلحق بک ....

المصادر:

عوالی اللآلی: ج 1 ص 199 ح 14.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:354

30
المتن:

قال أمین الإسلام الطبرسی فی ذکر وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث طویل:

... و أکبّت فاطمه علیها السّلام تنظر فی وجهه و تندبه و تبکی و تقول:

و ابیض یستسقی الغمام بوجهه ثمال الیتامی عصمه للأرامل ففتح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عینیه و قال بصوت ضئیل: یا بنیه، هذا قول عمک أبی طالب، لا تقولیه و لکن قولی: «و ما محمد إلا رسول قد خلت من قبله الرسل أ فإن مات أو قتل انقلبتم علی أعقابکم». «1»

فبکت طویلا، فأومأ إلیها بالدنوّ منه فدنت إلیه. فأسرّ إلیها شیئا تهلّل له وجهها، ثم قضی و ید أمیر المؤمنین علیه السّلام الیمنی تحت حنکه. ففاضت نفسه فیها، فرفعها إلی وجهه فمسحه بها ثم وجهه و غمّضه، و مدّ علیه ازاره و اشتغل بالنظر إلی أمره.

فسألت: ما الذی قال إلیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فسری عنک؟ قالت: أخبرنی أنی أول أهل بیته لحوقا به و أنه لن تطول المده بی بعده حتی أدرکه، فسری ذلک عنی.

المصادر:

1. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 136.

2. الإرشاد للمفید: ص 186.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 200، عن الإرشاد.

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 144.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:355

31
المتن:

عن ابن عباس، قال:

لما نزلت: «إذا جاء نصر اللّه و الفتح» «1»، دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام فقال: قد نعیت إلیّ نفسی، فبکت، فقال: لا تبکی فإنک أول أهلی لحاقا بی، فضحکت. فرآها بعض أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله فقلن: یا فاطمه! رأیناک بکیت ثم ضحکت!؟ قالت: أنه أخبرنی أنه قد نعیت إلیه نفسه فبکیت، فقال لی: لا تبکی، فإنک أول أهلی لاحق بی، فضحکت.

و قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «إذا جاء نصر اللّه و الفتح» «2»، و جاء أهل الیمین هم أرقّ أفئده، و الأیمان یمان و الحکمه یمانیه.

المصادر:

1. سنن الدارمی: ج 1 ص 37.

2. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 335.

الأسانید:

فی سنن الدارمی: أخبرنا سعید بن سلیمان، عن عباد بن العوام، عن هلال بن خباب، عن عکرمه، عن ابن عباس.

32
المتن:

قال السیوطی:

و أخرج أبو داود و الترمذی و النسائی عن عائشه: ما رأیت أحدا أشبه سمتا و لا هدیا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من ابنته فاطمه علیها السّلام فی قیامها و قعودها، و کانت إذا دخلت علیه قام إلیها

______________________________

(1) سوره النصر: الآیه 1.

(2) سوره النصر: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:356

فقبّلها و أجلسها فی مجلسه. فلما مرض دخلت فأکبّت علیه، ثم رفعت رأسها فضحکت.

فسألتها عن ذلک فقالت: أخبرنی أنه میت من وجعه هذا فبکیت، ثم أخبرنی أنی أسرع أهله لحوقا به فضحکت.

المصادر:

1. الثغور الباسمه فی فضائل السیده فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 41.

2. صحیح البخاری: کتاب الخلق، علی ما فی الثغور الباسمه.

3. صحیح الترمذی: ج 2 ص 319، علی ما فی الثغور الباسمه.

4. المستدرک علی الصحیحین: ج 4 ص 272، علی ما فی الثغور الباسمه.

5. عارضه الأحوذی: ص 250، بتفاوت یسیر.

33
المتن:

عن عائشه، قالت:

دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی شکواه الذی قبض فیه فاطمه علیها السّلام فسارّها فبکت، ثم دعاها فسارّها فضحکت. فسألتها عن ذلک، فقالت: سارّنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنه یقبض فی وجعه هذا فبکیت، ثم سارّنی فأخبرنی أنی أول أهله لحاقا به فضحکت.

المصادر:

1. الذریه الطاهره: ص 140 ح 176.

2. تجهیز الجیش: ص 96، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 87، عن تجهیز الجیش.

4. الطبقات الکبری: ج 2 ص 247، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 440.

6. صحیح مسلم: ج 5 ص 21، بتفاوت یسیر.

7. الأدب المفرد: ص 244، بتفاوت یسیر.

8. مسند أحمد: ج 6 ص 240، بتفاوت یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:357

الأسانید:

1. فی الذریه الطاهره: حدثنا محمد بن منصور الجوّاز، ثنا یعقوب بن محمد، نا إبراهیم بن سعد، نا أبی، عن عروه، عن عائشه، قالت.

2. فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا یزید، قال: أنا إبراهیم بن سعد، حدثنی أبی عروه بن الزبیر، عن عائشه.

34
المتن:

عن ابن عباس، قال:

دخلت فاطمه علیها السّلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه فقال: نعیت إلیّ نفسی، فبکت فاطمه علیها السّلام، فقال لها: لا تبکین فإنک لا تمکثین من بعدی إلا اثنین و سبعین یوما و نصف یوم، حتی تلحقی بی و لا تلحقی بی حتّی تتحفی بثمار الجنه فضحکت.

المصادر:

1. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 294، عن البحار.

2. بحار الأنوار: ج 43 ح 3.

3. القصص الأنبیاء، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی قصص الأنبیاء: الصدوقی، عن الشائی، عن الأسدی، عن البرمکی، عن جعفر بن سلیمان، عن عبد اللّه بن یحیی، عن الأعمش، عن عبایه، عن ابن عباس.

35
المتن:

عن عائشه، قالت:

و أقبلت فاطمه علیها السّلام تمشی، کان مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: مرحبا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:358

یا بنتی. ثم أجلسها عن یمینه و أسرّ لها حدیثا فبکت. فقلت: استخصّک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بحدیثه ثم تبکین، ثم أسرّها حدیثا أیضا فضحکت. فقلت: ما رأیت کالیوم فرحا أقرب من حزن. فسألتها عما قیل لها، فقالت: ما کنت لأفشی سرّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

حتی قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فسألتها فقالت: أسرّ إلیّ فقال: إن جبرئیل کان یعارضنی بالقرآن کل عام مره و أنه عارضنی به العام مرتین، و لا أراه إلا قد حضر أجلی، و إنک أول أهل بیتی لحوقا بی، و نعم السلف أنا لک فبکیت. فقال: أ لا ترضین أن تکونی سیده نساء هذه الأمه أو نساء العالمین؟ فضحکت لذلک.

المصادر:

1. نور الأبصار: ص 52.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 288، شطرا من ذیل الحدیث.

3. تهذیب الکمال: ج 35 ص 249، علی ما فی الإحقاق، شطرا من ذیل الحدیث.

4. إحقاق الحق: ج 33 ص 289، بتفاوت یسیر.

5. تهذیب خصائص الإمام علی علیه السّلام للنسائی: ص 99، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

6. فهرس أحادیث نوادر الأصول: ص 12، بتفاوت فیه.

7. مسند أبی یعلی: ج 12 ص 111، بتفاوت و اختصار، علی ما فی الإحقاق.

8. مختصر تاریخ دمشق: ج 25 ص 253.

9. العبقریات الإسلامیه: ج 2 ص 322، بتغییر فیه.

10. إحقاق الحق: ج 33 ص 388، علی ما فی العبقریات.

11. صحیح البخاری: ج 2 ص 203، علی ما فی الإحقاق.

12. مسند

أحمد بن حنبل: ج 6 ص 282.

13. إحقاق الحق: ج 10 ص 105.

14. صحیح مسلم: ج 7 ص 142، علی ما فی الإحقاق.

15. أنساب الأشراف: ص 552، علی ما فی الإحقاق.

16. الخصائص للسیوطی: ص 34، علی ما فی الإحقاق.

17. الاعتقاد علی مذهب السلف: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

18. صفه الصفوه: ج 2 ص 5، علی ما فی الإحقاق.

19. مشکل الآثار: ج 1 ص 45، علی ما فی الإحقاق.

20. آل محمد علیهم السّلام: ص 133، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:359

21. إحقاق الحق: ج 25 ص 473، عن آل محمد علیهم السّلام.

22. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 30.

23. الإتحاف بحبّ الأشراف: ص 29، بتفاوت یسیر.

24. تاریخ الأمم و الملوک: ج 2 ص 202، بتغییر فیه.

25. سبل الهدی و الرشاد: ج 1 ص 46.

26. دلائل النبوه: ج 6 ص 364.

27. ذهول للعقول: ص 134.

الأسانید:

1. فی تهذیب خصائص الإمام علی علیه السّلام: أخبرنا أحمد بن سلیمان، قال: أخبرنا الفضل بن دکین، قال: أخبرنا زکریا، عن فراس، عن الشعبی، عن مسروق، عن عائشه.

2. فی صحیح البخاری: حدثنا أبو نعیم، حدثنا زکریا، عن فراس، عن عامر، عن مسروق، عن عائشه، قالت.

3. فی مسند أحمد: أخبرنا هبه اللّه بن محمد، قال: الحسین بن المذهب، قال: أحمد بن جعفر بن حمدان، قال: ثنا عبد اللّه بن أحمد، قال: حدثنی أبی أحمد بن محمد بن حنبل، قال: ثنا أبو نعیم بن دکین، قال: ثنا زکریا بن زائده، عن الفراس، عن الشعبی، عن مسروق، عن عائشه.

36
المتن:

أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دعا فاطمه علیها السّلام فقال: یا بنتاه نعیت إلیّ نفسی، فبکیت، فقال: لا تبکی، فإنک أول أهلی لحوقا بی فضحکت و تسمی هده سوره التودیع و روی انه عاش بعدها سنتین و نزلت فی حجه الوداع.

المصادر:

1. تفسیر القرآن الکریم: ج 2 ص 865 علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 296 عن تفسیر القرآن الکریم.

3. العبقریات للعقاد: ج 2 ص 339. علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:360

4. المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم: ج 4 ص 35 علی ما فی الإحقاق.

5. مائه أوائل من النساء: ص 156.

6. عقیده الشیعه (44): ص 30.

7. إظهار الحق: ج 2 ص 154.

8. أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 79.

9. طبائع النساء: ص 178.

10. نبوءات الرسول: ص 52.

11. فهرس أحادیث نوادر الاصول: ص 60.

12. علی علیه السّلام امام المتقین: ج 1 ص 70.

13. أخبار النساء فی العقد الفرید: ص 138.

14. بنات النبیّ صلّی اللّه علیه و آله: ص 212.

15. سعد الشموس و الأقمار: ص 203 بتفاوت علی ما فی الإحقاق.

16. الأنوار المحمدیه: ص 146 بتفاوت علی ما فی الإحقاق.

17. ینابیع الموده: ص 172 بتفاوت علی ما فی الإحقاق.

18. احقاق الحق: ج 10 ص 86.

الأسانید:

فی تاریخ الملوک و الامم: أخبرنا هبه اللّه بن الحسین قال: أخبرنا الحسن علی قال:

أحمد بن جعفر قال: حدثنا عبد اللّه بن أحمد، قال حدثنا أبو الغیم قال: حدثنا زکریا بن أبی زائده، عن فراس، عن الشعبی، عن مسروق، عن عائشه.

37
المتن:

عن عائشه، أنها قالت لفاطمه علیها السّلام:

أ رأیت حین أکببت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فبکیت، ثم أکببت فضحکت؟ قالت: أخبرنی أنه میت من وجعه هذا فبکیت، ثم أکببت فأخبرنی أنی أسرع أهله لحوقا به، قال: و أنت سیده نساء أهل الجنه، إلا مریم بنت عمران فضحکت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:361

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 297، عن شرح شفاء القاضی عیاض.

2. نسیم الریاض فی شرح شفاء القاضی عیاض: ج 3 ص 170، علی ما فی الإحقاق.

3. تهذیب إحیاء علوم الدین: ج 1 ص 369، شطرا منه.

4. کنز العمال: ج 16 ص 281، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 19 ص 37، عن کنز العمال.

6. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 72، بتفاوت فیه.

7. إحقاق الحق: ج 25 ص 7، عن المسند.

8. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام لابن شاهین: ص 28.

9. المصنّف لأبی شیبه: ج 6 ص 388 ح 32270.

38
المتن:

قال الهاشمی فی مکث الزهراء علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... و لم تشأ و لم یشأ اللّه أن یطیل مقامها فی الدنیا بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقد همس فی أذنیها و هو علی فراش الموت قائلا: إنک أول الناس لحوقا بی فی الجنه ....

فابتسمت و الدموع فی عینها، و لم تمض سته أشهر حتی لحقت بالمصطفی صلّی اللّه علیه و آله فی الخیر إن شاء اللّه.

المصادر:

1. أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 43، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 302.

3. أمهات المؤمنین و القرشیات: ص 246، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:362

39
المتن:

قال محمد زکی إبراهیم فی تاریخ فاطمه علیها السّلام:

ولدت بمکه یوم الجمعه الموافق للعشرین من جمادی الآخره بعد البعثه بعامین ...، فقد بلغها فی مرض موته: أنها أول أهله لحوقا به بعد وفاته ....

المصادر:

1. مراقد أهل البیت علیهم السّلام بالقاهره: ص 19، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 377، عن مراقد أهل البیت علیهم السّلام.

3. الصحابه بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 184، بتفاوت فیه.

40
المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث:

... و قد سألت ربی أن تکونی أول من یلحقنی من أهل بیتی علیهم السّلام. قال علی علیه السّلام: فلما قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله لم تبق فاطمه علیها السّلام ابنته بعده إلا خمسه و سبعین یوما حتی ألحقها اللّه به.

المصادر:

1. ذیل اللآلی: ص 65، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 4 ص 110، عن ذیل اللآلی.

الأسانید:

فی ذیل اللآلی: روی عن الطبرانی، عن محمد بن زریق بن جامع المصری، حدثنا الهیثم بن حبیب، حدثنا سفیان بن عیینه، عن علی بن علی الهلالی، عن أبیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:363

41
المتن:

قال علی بن علی الهلالی، عن أبیه:

دخلت (فاطمه علیها السّلام) علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی شکاته التی قبض فیها، فإذا فاطمه علیها السّلام عند رأسه تبکی ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: و قد سألت ربی عز و جل أن تکونی أول من یلحقنی من أهل بیتی علیهم السّلام.

المصادر:

1. ترجمه الإمام علی علیه السّلام من تاریخ دمشق: ج 1 ص 239، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 15 ص 395، عن ترجمه الإمام علی علیه السّلام.

الأسانید:

فی ترجمه الإمام علی علیه السّلام: أنبأنا أبو علی الحسن بن أحمد و غیره، قالوا: أنبأنا أبو بکر بن زبده، أنبأنا سلیمان بن أحمد، أنبأنا محمد بن زریق، أنبأنا الهیثم، أنبأنا سفیان، عن علی بن علی الهلالی، عن أبیه، قال.

42
المتن:

قال النسائی:

أخبرنا محمد بن بشّار، فذکر حدیث مسارّه النبی صلّی اللّه علیه و آله مع فاطمه علیها السّلام و فیه: فأخبرنی أنی أسرع أهل بیته لحوقا ....

المصادر:

1. الخصائص للنسائی: ص 33، علی ما فی الإحقاق.

2. مشکل الآثار: ج 1 ص 48، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

3. أنساب الأشراف: ص 405، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:364

4. البدایه و النهایه: ج 2 ص 61، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

5. مشکاه المصابیح: ص 568، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

6. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 95، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

7. نظم درر السمطین: ص 178، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

8. إحقاق الحق: ج 10 ص 81، عن الکتب المذکوره.

الأسانید:

1. فی مشکل الآثار: حدثنا یوسف بن زید، ثنا سعید بن أبی مریم، عن نافع بن یزید، حدثنی ابن غزیه یعنی عماره، عن محمد بن عبد اللّه بن عمرو بن عثمان، أن أمه فاطمه بنت الحسین حدثته أن عائشه کانت تقول.

2. فی البدایه و النهایه: قال أبو القاسم البغوی، حدثنا وهب بن منبّه، حدثنا خالد بن عبد اللّه الواسطی، عن محمد بن عمرو، عن أبی سلمه، عن عائشه.

3. فی تاریخ الإسلام: عن محمد بن عمرو، عن أبی سلمه، عن عائشه.

43
المتن:

قال محبّ الطبری فی ذخائره، عن فاطمه علیها السّلام، قالت:

و أخبرنی صلّی اللّه علیه و آله أن عیسی عاش عشرین و مائه سنه، و لا أرانی إلا ذاهبا علی رأس الستین. فأبکانی ذلک و قال: یا بنیه، إنه لیس من نساء المسلمین امرأه أعظم ذریه منک، فلا تکونی أدنی امرأه صبرا. ثم ناجانی فی المره الأخری و أخبرنی أنی أول أهله لحوقا به ....

المصادر:

1. ذخائر العقبی: ص 39.

2. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 78، بزیاده فیه.

3. العلل فی معرفه الرجال: ج 2 ص 408، بتفاوت فیه.

4. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 120.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:365

الأسانید:

فی العلل: حدثنی أبی، قال: حدثنا عبد الرزاق، قال: حدثنا محمد بن راشد، قال:

حدثنی جعفر بن عمرو بن أمیه، قال.

44
المتن:

عن أم حبیبه، قالت:

لما أنزل: «إذا جاء نصر اللّه و الفتح» «1»، قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه لم یبعث نبیا إلا عمّر فی أمته شطر ما عمر النبی صلّی اللّه علیه و آله الماضی قبله، فإن عیسی بن مریم کان أربعین سنه فی بنی إسرائیل، و هذه لی عشرون سنه و أنا میت فی هذه السنه. فبکت فاطمه علیها السّلام، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أنت أول أهلی لحوقا فتبسّمت.

المصادر:

1. فتح البیان: ج 10 ص 354، عن الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 451، عن فتح البیان.

45
المتن:

أخرج البخاری عن عائشه، قالت:

اجتمعت نساء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فجاءت فاطمه علیها السّلام تمشی ما تخطی مشیتها مشیه أبیها فقال: مرحبا بابنتی. فأقعدها عن یمینه، فسارّها بشی ء فبکت، ثم سارّها فضحکت.

فقلت لها: أخبرینی بما سارّک؟ قالت: ما کنت لأفشی علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سرّه.

______________________________

(1) سوره النصر: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:366

فلما توفّی قلت لها: أسألک بما لی علیک من الحق لمّا أخبرتنی بما سارّک. قالت: أما الآن فنعم؛ سارّنی قال: إن جبرئیل أخبره بأنی أول من لحق به فضحکت.

المصادر:

الثغور الباسمه فی مناقب سیدتنا فاطمه علیها السّلام: ص 13.

2. الأنس الجلیل: ص 192، بتفاوت و اختصار، علی ما فی الإحقاق.

3. ذخائر المواریث: ج 4 ص 226، بتفاوت و اختصار، علی ما فی الإحقاق.

4. مجمع بحار الأنوار: ج 2 ص 281، بتفاوت و اختصار، علی ما فی الإحقاق.

5. الإتحاف: ج 10 ص 396، بتفاوت و اختصار، علی ما فی الإحقاق.

6. السیره النبویه: ج 3 ص 339، بتفاوت و اختصار، علی ما فی الإحقاق.

7. مشارق الأنوار: ص 75، بتفاوت و اختصار، علی ما فی الإحقاق.

8. أرجح المطالب: ص 255، بتفاوت و اختصار، علی ما فی الإحقاق.

9. شفاء الغرام: ج 2 ص 384، بتفاوت و اختصار، علی ما فی الإحقاق.

10. فتح الملک المعبود: ج 3 ص 23، بتفاوت و اختصار، علی ما فی الإحقاق.

11. إحقاق الحق: ج 10 ص 444.

12. غایه الوسائل: ص 39، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت یسیر.

13. إحقاق الحق: ج 25 ص 96، عن غایه الوسائل.

14. سنن ابن ماجه: ج 1 ص 518، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی ذخائر المواریث: ذکر إن الحدیث رواه البخاری فی علامات النبوه عن یحیی بن قزعه، و فی المغازی عن یسره بن صفوان، و مسلم فی فضل فاطمه علیها السّلام عن منصور بن مزاحم و عن زهیر بن حرب.

46
المتن:

روی عن عائشه فی حدیث:

فقلت للنساء: إن کنت لأری أن لهذه المرأه فضلا علی النساء فإذا هی من النساء؛

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:367

بینما هی تبکی إذا هی تضحک. فسألتها فقالت: أسرّ صلّی اللّه علیه و آله إلیّ فقال: إنی میت فبکیت، ثم أسرّ إلیّ فقال: إنک أول أهلی بی لحوقا، فسررت بذلک و أعجبنی.

المصادر:

1. فضل اللّه الصمد فی توضیح الأدب المفرد: ج 2 ص 401، علی ما فی الإحقاق.

2. وسیله المال: ص 88، علی ما فی الإحقاق.

3. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 97، علی ما فی الإحقاق.

4. الجامع الصغیر: حدیث 32- 21، علی ما فی الإحقاق.

5. محاضره الأوائل: ص 8، علی ما فی الإحقاق.

6. کنوز الحقائق: ص 203، علی ما فی الإحقاق.

7. الکواکب الدریه: ج 1 ص 21، علی ما فی الإحقاق.

8. الأنوار المحمدیه: ص 485، علی ما فی الإحقاق.

9. فتح الکبیر: ج 1 ص 471، علی ما فی الإحقاق.

10. الروض الفائق: ص 327، علی ما فی الإحقاق.

11. مکاشفه القلوب: ص 266، علی ما فی الإحقاق.

12. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 591، علی ما فی الإحقاق.

13. البدء و التاریخ: ج 5 ص 61، علی ما فی الإحقاق.

14. إمتاع الإسماع: ص 547، علی ما فی الإحقاق.

15. الاعتقاد علی مذهب السلف: ص 152، علی ما فی الإحقاق.

16. الصواعق المحرقه: ص 188، علی ما فی الإحقاق.

17. القول الفصل: ج 2 ص 39، علی ما فی الإحقاق.

18. فضائل سیده النساء علیها السّلام لأبی حفص: ص 3، علی ما فی الإحقاق.

47
المتن:

روی من طریق ابن عساکر عن یحیی بن جعده، قال:

دعا النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام فی مرضه الذی توفّی فیه، فسارّها بشی ء فبکت، ثم سارّها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:368

فضحکت. فسألوها فأبت أن تخبر. فلما قبض أخبرتهم، قالت: دعانی فقال: إن اللّه لم یبعث نبیا إلا و قد عمّر الذی بعده نصف عمره، و إن عیسی لبث فی بنی إسرائیل أربعین سنه، و هذه توفّی لی عشرین و لا أرانی إلا میت

فی مرضی هذا، و إن القرآن کان یعرض علیّ فی کل عام مره و إنه عرض علیّ فی هذه السنه مرتین فبکیت. ثم دعانی فقال: أول من یقدم علیّ من أهلی أنت فضحکت.

المصادر:

1. کنز العمال: ج 16 ص 282، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 452، عن کنز العمال.

48
المتن:

روی من طریق ابن عساکر عن وائله: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول:

أول من یلحقنی من أهلی أنت یا فاطمه، و أول من یلحقنی من أزواجی زینب و هی أطولکنّ کفّا.

و کانت زینب من أعمل الناس لقبال أو شسع أو قربه أو إداوه و تفتل و تحمل و تعطی فی سبیل اللّه، فلذلک قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أطولکنّ کفّا.

المصادر:

1. کنز العمال: ج 16 ص 304، علی ما فی الإحقاق.

2. فیض القدیر: ج 2 ص 366.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 451.

4. الجامع الصغیر للسیوطی: ج 1 ص 434 ح 2832، باختصار فیه.

5. مختصر تاریخ دمشق: ح 8 ص 100، بتفاوت یسیر.

6. جامع الأحادیث: ج 18 ص 151 ح 11876.

7. کنز العمال: ج 12 ص 108 ح 34221.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:369

49
المتن:

عن ابن عباس، قال:

لما نزلت: «إذا جاء نصر اللّه و الفتح» «1»، دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام فقال: قد نعیت إلیّ نفسی، فبکت، فقال: لا تبکی، فإنک أول أهلی لحاقا بی، فضحکت. فرآها بعض أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله فقلن: یا فاطمه! رأیناک بکیت ثم ضحکت!؟ قالت: إنه أخبرنی أنه نعیت إلیه نفسه فبکیت، فقال لی: لا تبکی فإنک أول أهلی لاحق بی، فضحکت.

المصادر:

1. سنن الدارمی: ج 1 ص 37، علی ما فی الإحقاق.

2. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 40، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

3. مجمع الزوائد: ج 9 ص 23، علی ما فی الإحقاق.

4. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 96، علی ما فی الإحقاق.

5. تفسیر القرآن: ج 10 ص 311، علی ما فی الإحقاق.

6. نهایه الإرب: ج 18 ص 360، علی ما فی الإحقاق. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 14 369 المصادر: ..... ص : 369

الکاف الشاف: ص 189، علی ما فی الإحقاق.

8. مشکاه المصابیح: ج 3 ص 207، علی ما فی الإحقاق.

9. فتح البیان: ج 10 ص 354، علی ما فی الإحقاق.

10. أرجح المطالب: ص 255، علی ما فی الإحقاق.

11. الأنوار المحمدیه: ص 576، علی ما فی الإحقاق.

12. إحقاق الحق: ج 10 ص 448، عن الکتب المذکوره.

الأسانید:

1. فی سنن الدارمی: أخبرنا سعید بن سلیمان، عن عباد بن العوام، عن هلال بن جناب، عن عکرمه، عن ابن عباس.

2. فی حلیه الأولیاء: حدثنا فاروق الخطابی، ثنا أبو مسلم الکشبی، ثنا سلیمان بن داود، ثنا عباد بن العوام، ثنا هلال بن جناب، عن عکرمه، عن ابن عباس.

______________________________

(1) سوره النصر: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:370

3. فی تفسیر القرآن: قال الحافظ البیهقی: أخبرنا علی بن أحمد، أخبرنا أحمد بن عبد الصفار، حدثنا الأسفاطی، حدثنا سعید بن سلیمان، فذکر الحدیث عن الدارمی.

50
المتن:

قالت فاطمه علیها السّلام فی حدیث:

ثم ناجانی (أی النبی صلّی اللّه علیه و آله) فی المره الأخری، فأخبرنی أنی أول أهله لحوقا به و قال:

إنک سیده نساء أهل الجنه.

المصادر:

1. کنز العمال: ج 16 ص 281، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 19 ص 36، عن کنز العمال.

3. الأوائل للشیبانی: ص 37 ح 76، 77 و ص 64 ح 152.

4. لطائف المعارف: ص 207.

الأسانید:

1. فی الأوائل: حدثنا أبو بکر، ثنا ابن نمیر، ثنا زکریا، عن الشعبی، عن فراس، عن مسروق، عن عائشه.

2. فی الأوائل: حدثنا أبو موسی، ثنا عثمان بن عمر، ثنا إسرائیل، عن میسره بن حبیب، عن منهال بن عمرو، عن عائشه، قالت.

3. فی الأوائل: حدثنا عمر بن الخطاب، ثنا ابن أبی مریم، عن نافع بن یزید، ثنا ابن غزیه، عن محمد بن عبد الرحمن، عن عبد اللّه بن عمرو بن عثمان، أن أمه فاطمه بنت حسین حدثته أن عائشه زوج النبی صلّی اللّه علیه و آله کانت تقول.

51
المتن:

قال زین الدین فی مسارّه النبی صلّی اللّه علیه و آله:

و سارّ صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام فی مرضه فبکت، ثم سارّها فضحکت. فلما مات، أخبرت بأنه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:371

قال لی فی الأولی: إنی میت من وجعی هذا فبکیت، و قال فی الثانیه: إنک أول أهلی لحوقا بی فضحکت؛ فکان کما قال.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 172.

2. تاریخ ابن الوردی: ص 181، علی ما فی الإحقاق.

3. جواهر السیره النبویه: ص 24، علی ما فی الإحقاق.

4. وسیله النجاه: ص 227، علی ما فی الإحقاق.

5. تفریح الأحباب: ص 407، علی ما فی الإحقاق.

6. القصه الکبیره: ص 355، علی ما فی الإحقاق.

7. أشعه اللمعات: ج 4 ص 625، علی ما فی الإحقاق.

8. مرقات المفاتیح: ج 11 ص 249، علی ما فی الإحقاق.

9. حیاه الصحابه: ج 2 ص 314، علی ما فی الإحقاق.

10. المطالب العالیه: ج 4 ص 69، علی ما فی الإحقاق.

52
المتن:

قالت فاطمه علیها السّلام:

لی إلیک حاجه یا أبا الحسن. فقال: نقضی یا بنت رسول اللّه. فقالت: نشدتک باللّه و بحق محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن لا یصلّی علیّ أبو بکر و لا عمر، فإنی لأکتمک حدیثا؛ فقالت:

قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إنک أول من یلحقنی بی من أهل بیتی علیهم السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 8 قدیم ص 90، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار: علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:372

الأسانید:

فی مصباح الأنوار: عن یحیی بن عبد اللّه بن محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: قالت فاطمه علیها السّلام.

53
المتن:

قالت فاطمه علیها السّلام:

قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنت أول أهلی لحوقا بی، و أنت رفیقی الجنه.

المصادر:

1. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام لأبی حفص: ص 32.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 477.

الأسانید:

فی فضائل فاطمه علیها السّلام: حدثنا عبد اللّه بن محمد البغوی، حدثنا شریح بن یونس، حدثنا یوسف بن یعقوب الماجشونی، عن محمد بن عبد اللّه بن عمرو بن محمد، أن فاطمه علیها السّلام قالت.

54
المتن:

عن عائشه، کانت تقول:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال فی مرضه الذی قبض فیه لفاطمه علیها السّلام: یا بنیه، احنی علیّ. فأحنت علیه فناجاها ساعه، ثم انکشفت عنه و هی تبکی و عائشه حاضره. ثم قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعد ذلک بساعه: احنی علیّ یا بنیه. فأحنت علیه فناجاها ساعه، ثم انکشفت تضحک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:373

قال: فقالت عائشه: أی بنیّه، اخبرینی ما ذا ناجاک أبوک؟ قالت فاطمه علیها السّلام: أوشکت رأینه ناجانی علی حال سرّ، و ظننت أنی أخبر بسره و هو حی. قال: فشقّ ذلک علی عائشه أن یکون سرّا دونها.

فلما قبضه اللّه إلیه، قالت عائشه لفاطمه علیها السّلام: أ لا تخبرینی بذلک الخبر؟ قالت: أما الآن فنعم، ناجانی فی المره الأولی فأخبرنی أن جبریل کان یعارضه بالقرآن فی کل عام مره و أنه عارضنی بالقرآن العام مرتین، و أخبرنی أنه لم یکن نبی کان بعده نبی إلا عاش بعده نصف عمر الذی کان قبله، و أخبرنی أن عیسی بن مریم عاش عشرین و مائه سنه؛ فلا أرانی إلا ذاهبا علی رأس الستین، فأبکانی ذلک؛ و قال: یا بنیّه، إنه لیس أحد من نساء المسلمین أعظم رزیّه منکم، فلا تکونی من أدنی امرأه صبرا.

و ناجانی فی المره الآخره، فأخبرنی أنی أول أهله لحوقا به، و قال: إنک سیده نساء أهل الجنه، إلا ما کان من البتول مریم بنت عمران، فضحکت

لذلک.

المصادر:

1. دلائل النبوه للبیهقی: ج 7 ص 164، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 481.

الأسانید:

فی دلائل النبوه: أخبرنا أبو الحسن علی بن محمد بن عبد اللّه بن بشران العدل ببغداد، إذ قال: أخبرنا أبو الحسن علی بن محمد المصری، حدثنا یحیی بن أیوب العلاف، قال:

حدثنا سعید بن أبی مریم، قال: حدثنا یونس بن یزید، قال: حدثنا ابن غزیه، عن محمد بن عبد اللّه بن عمرو بن عثمان: أن أمه فاطمه بنت الحسین حدثته: أن عائشه حدثتها: أنها کانت تقول: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:374

55
المتن:

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله فی مسارّته لفاطمه علیها السّلام:

... و قد سالت ربی أن تکونی أول من یلحقنی من أهل بیتی علیهم السّلام ....

المصادر:

بشاره الإسلام: ص 33.

56
المتن:

... أخبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأن فاطمه علیها السّلام أسرع لحوقا به من أهل بیته علیهم السّلام ....

المصادر:

کشف الغطاء: ص 386.

57
المتن:

عن عائشه:

أن النبی صلّی اللّه علیه و آله دعا فاطمه علیها السّلام فی مرضه الذی توفّی فیه فقال لها قولا فبکت منه، ثم قال لها قولا فضحکت.

قالت عائشه: فسألتها فقالت: أول القول قال لی: إنه میت من وجعه فبکیت، ثم قال:

إنک أول من یلحق فی الجنه، فضحکت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:375

المصادر:

1. مختصر تاریخ دمشق: ج 25 ص 253 ح 88.

2. جامع المسانید و السنن: ج 35 ص 14 ح 905، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی مختصر تاریخ دمشق: حدّث عن إبراهیم بن سعد، عن أبیه، عن عروه، عن عائشه.

58
المتن:

قال علی بن محمد الماوردی فی إنذار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بما سیحدث بعده:

... و من إنذاره ما روی أنه قال لفاطمه علیها السّلام: إنک أول أهل بیتی علیهم السّلام لحاقا بی، و نعم السلف أنا لک.

فکانت أول من مات بعده من أهل بیته علیها السّلام.

المصادر:

1. أعلام النبوه للماوردی الشافعی: الباب الثانی عشر.

2. أسد الغابه: ج 7 ص 223، بتفاوت یسیر.

59
المتن:

أن عائشه حدثته:

أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دعا بنته فاطمه علیها السّلام فسارّها فبکت، ثم سارّها فضحکت. قالت عائشه فقلت لفاطمه علیها السّلام: ما هذا الذی سارّک به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فبکیت، ثم سارّک فضحکت؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:376

قالت: سارّنی فأخبرنی بموته فبکیت، ثم سارّنی فأخبرنی أنی أول من یتبعه من أهله فضحکت.

المصادر:

مسند أبی یعلی الموصلی: ج 12 ص 105 ح 6755.

الأسانید:

فی مسند أبی یعلی: حدثنا زهیر، حدثنا یعقوب، حدثنا أبی، عن أبیه: أن عروه بن الزبیر حدثه، أن عائشه حدثته.

60
المتن:

عمرو- هو ابن دینار-:

سمعت یحیی بن جعده قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: إنه کان یعرض علیّ القرآن فی کل عام مره، و إنه عرض علیّ العام مرتین و إنی میت. فبکت، فقال: إنک أول أهلی لحوقا بی.

المصادر:

1. المطالب العالیه: ج 8 ص 69.

2. أنساب الأشراف: ج 1 ص 552، بتغییر فیه.

61
المتن:

و عن عائشه، قالت:

ما رأیت أحدا أشبه سمتا و دلا و هدیا و حدیثا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قیامه و قعوده من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:377

فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام؛ قالت: و کانت إذا دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قام إلیها فقبّلها و أجلسها فی مجلسه، و کان النبی صلّی اللّه علیه و آله إذا دخل علیها قامت من مجلسها فقبّلته و أجلسته فی مجلسها.

فلما مرض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، دخلت فاطمه علیها السّلام فأکبّت علیه فقبّلته، ثم رفعت رأسها فبکت. ثم أکبّت علیه، ثم رفعت رأسها فضحکت. فقالت: إن کنت لأظنّ أن هذه من أعقل نسائنا فإذ هی من النساء.

فلما توفّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قلت لها: رأیت حین أکببت علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و رفعت رأسک فبکیت، ثم أکببت علیه فرفعت رأسک فضحکت، ما حملک علی ذلک؟ قالت: إنی إذا لبذره، أخبرنی أنه میت من وجعه هذا فبکیت، ثم أخبرنی أنی أسرع أهله لحوقا به فذلک حین ضحکت.

المصادر:

1. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 335.

2. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 221، بتفاوت فیه.

3. أنساب الأشراف: ج 1 ص 405، بتغییر و زیاده و نقیصه.

62
المتن:

عن عائشه، قالت:

دعا النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام فی وجعه الذی قبض فیه، فسارّها بشی ء فبکت، ثم دعاها فسارّها بشی ء فضحکت. قالت عائشه: فسألتها عن ذلک بعده فقالت: سارّنی النبی صلّی اللّه علیه و آله أول مره فأخبرنی أنه یقبض فی مرضه فبکیت، ثم سارّنی فأخبرنی أنی أول أهله لحوقا به فضحکت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:378

المصادر:

الإحسان بترتیب ابن حبان: ج 9 ص 52 ح 6915.

الأسانید:

فی الإحسان: أخبرنا محمد بن عبد الرحمن السامی، حدثنا إبراهیم بن حمزه الزبیری، حدثنا إبراهیم بن سعد، عن أبیه، عن عروه بن الزبیر، عن عائشه، قالت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 14،ص:379

الفهرست

المطاف السابع: فیما جری علیها بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله إلی شهادتها علیها السّلام 6 الفصل الأول: مرضها علیها السّلام 9

الفصل الثانی: مصائبها علیها السّلام 57

الفصل الثالث: مظلومیتها علیها السّلام 145

الفصل الرابع: بیت أحزانها علیها السّلام 185

الفصل الخامس: عیاده الرجلان لها علیها السّلام 197

الفصل السادس: وصایاها علیها السّلام 219

الفصل السابع: مده عمرها علیها السّلام 276

الفصل الثامن: أول من لحق برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله 329

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:5

الجزء الخامس عشر

اشاره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

تم إعداد الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی خمسه و عشرین مجلدا، یختص الأول منها بخلقها النوری قبل هذا العالم و المجلد الرابع و العشرون بأحوالها علیها السّلام بعد هذا العالم، و المجلد الأخیر بالفهارس و الاثنان و العشرون البواقی بحیاتها و سیرتها فی هذا العالم.

و هذا هو المجلد الخامس عشر من الموسوعه، و هو بقیه المطاف السابع من قسم «فاطمه الزهراء علیها السّلام فی هذا العالم» فیما جری علیها بعد أبیها إلی شهادتها.

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک و أحصاه کتابک، و اجعلنا من شیعتها و محبیها و الذابین عنها بأیدینا و ألسنتنا و قلوبنا و الحمد للّه رب العالمین.

قم المقدسه، یوم میلاد فاطمه الزهراء علیها السّلام

20 جمادی الثانیه 1427 إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:6

المطاف السادس بعد وفاه ابیها صلّی اللّه علیه و آله إلی شهادتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:7

الفصل الأول سبب شهادتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:8

فی هذا الفصل

إن سبب شهاده سیدتنا فاطمه علیها السّلام أشیاء و لکن الأصحّ و الأقوی فی سبب شهادتها- بل هو أصل السبب فیها- سقط جنینها المحسن علیه السّلام.

و الذی سبّب سقط المحسن علیه السّلام ضرب عمر الباب علی بطنها حتی أسقطت ولدا تماما، و کان أصل مرضها و وفاتها علیها السّلام من ذلک. و جاء فی تاریخ المعصومین علیهم السّلام أن قاتلها هو عمر بن الخطاب فی ما فعل من دفع الباب علی بطنها و إسقاط محسنها، و أعانه علی ذلک قنفذ فی ضربها بالسوط و تأثیر ذلک فی جسمها.

و قیل: إن عله وفاه فاطمه علیها السّلام هجوم عمر مع ثلاثمائه أو أربعه آلاف من أعوانه علی بیتها و لکز عمر برجله الباب و سقط جنینها و مرضها و شهادتها من ذلک؛ أو إنهم روّعوا السیده علیها السّلام بل ضربوها بغمد السیف، حتی صارت مجروحه و أسقطت جنینها و ماتت من ذلک شهیده؛ أو أن عمر ضربها حین أخذ قباله فدک و کسر یدها و إرجاع الباب علی بطنها و إسقاط ولدها و مرضها من ذلک الضرب و شهادتها؛ أو عصرها بین الباب و الجدار و إسقاط جنینها و نبت المسمار فی صدرها، و بقاء آثارها القاسیه، و مرضها و شهادتها بسبب ذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:9

و فی روایه الاختصاص: أن عمر رفسها برجلها و کانت حامله بابن اسمه المحسن، فأسقطت و مضت مما ضربها ثم قبضت.

هذا هو الأصح فی سبب شهادتها علیه السّلام، و یمکن أن یکون السبب أو جزء السبب ضرب قنفذ إیاها بنعل السیف بأمر عمر؛ أو إن سبب شهادتها هجوم و تظافر المنافقین علی

بیتها؛ أو ضرب قنفذ علی یدها و جنبها و ظهرها حین حالت بین علی علیه السّلام و بین المنافقین؛ فإن هذا الضرب المنکر أثّر فی وجهها أثرا شدیدا حتی غشیت علیها و سقطت علی الأرض، و بقی أثرها إلی شهادتها و بعد شهادتها کما رأی علیا علیه السّلام أثرها حین الغسل.

و نورد هنا ما نقل عن المعصومین علیهم السّلام و فی أقوال العلماء فی سبب ذلک. یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 32 حدیثا:

کلام الإمام الباقر علیه السّلام فی سبب مرضها أن قنفذ لکزها بنعل السیف بأمر عمر.

فی حدیث عمار: إن أصل مرضها و وفاتها ضرب الباب علی بطنها و إسقاط ولدها.

فی حدیث سلیم: إن سبب مرضها و شهادتها إلجاؤها إلی عضاده الباب و دفعه و کسر ضلع من جنبها.

کفّ عمر عن إغرام قنفذ شکرا لضربه فاطمه علیها السّلام علی عضدها.

إقرار ابن أبی الحدید بقصه الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام و ضربها و نسبته ضربها بالسوط و ضغطها بین الباب و الجدار و إسقاطها المحسن علیه السّلام إلی عمر؛ و نقل ترویع زینب بفعل هبّار و إهدار النبی صلّی اللّه علیه و آله دم هبّار.

کلام ابن أبی جمهور الأحسائی مع الهروی فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام و ضغطها بین الباب و الجدار و ضرب قنفذ إیاها بالسوط و سقط المحسن علیه السّلام.

ضرب قنفذ فاطمه علیها السّلام بالسوط حین حیلولتها بینه و بین علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:10

کلام صدر الدین الشیرازی فی أن الشهاده عهد من اللّه إلی أهل البیت علیهم السّلام و إلی أمهم فاطمه علیها السّلام.

أبیات الشیخ الکمبانی فی شهاده فاطمه علیها السّلام، منها:

لهفی لها لقد أضیع

قدرهاحتی تواری بالحجاب بدرها أبیات المنصوری فی سقط الجنین، منها:

أبتاه میراثی زووه و أسقطواحملی و ها أنا قد سئمت حیاتی کلام علی علیه السّلام عند دفن الزهراء علیها السّلام مخاطبا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

منع عمر عن إغرام قنفذ و کلام علی علیه السّلام فی سببه.

أشعار الشیخ حبیب فی رثاء فاطمه علیها السّلام، منها:

إلی أن قضت مکسوره الضلع مسقطاجنین لها بالضرب مسودّه الکفّ الکلام فی أن قاتل فاطمه علیها السّلام عمر بن الخطاب لدفع الباب علی بطنها و إسقاط محسنها و ضرب مولاه قنفذ إیاها بالسیاط و کسر یدها و أثر ذلک فی شهادتها.

هجوم عمر مع ثلاثمائه أو أربعه آلاف من أعوانه علی بیتها و لکز عمر برجله الباب و سقط جنینها المحسن علیه السّلام و مرضها و شهادتها من ذلک الضرب.

کلام العلامه المجلسی فی ترویع فاطمه علیها السّلام و ضربها بغمد السیف و إسقاط جنینها و شهادتها من ذلک.

شکوی فاطمه علیها السّلام من أبی بکر و عمر فی أخذ فدک و ضرب عمر إیاها بالسوط و کسر یدها و ضرب الباب علی بطنها و إسقاط ولدها و مرضها من ذلک و شهادتها.

مناظره العلوی مع العباسی فی قصه الهجوم و إحراق عمر الباب و عصر عمر فاطمه علیها السّلام بین الحائط و الباب و إسقاط جنینها و نبت مسمار الباب فی صدرها و ضربها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:11

بالسیاط و إدماء جسمها و بقاء آثارها و مرضها و شهادتها بسبب ما فعل عمر بن الخطاب.

کلام العلیاری فی أن سبب شهاده فاطمه علیها السّلام من الضرب و السقط.

کلام المولی محمد صالح المازندرانی فی إطلاق الشهید علی فاطمه علیها السّلام لقتلها ظلما بضرب الباب

علی بطنها و سقط جنینها.

إخبار اللّه تعالی نبیه صلّی اللّه علیه و آله عن ظلم ابنتها و سقط ولدها و موتها من ذلک الضرب.

شعر القاضی نعمان فی شهادتها، و منها:

فاقتحموا حجابها فعوّلت فضربوها بینهم فأسقطت کلمه المحقق الأردبیلی فی دفع عمر الباب علی بطن فاطمه علیها السّلام و ضرب غلامه بالسیاط علی کتفها بأمر عمر و إسقاط ولدها و شهادتها من ذلک.

عصر عمر فاطمه علیها السّلام خلف الباب و إسقاط جنینها و نبت مسمار الباب فی صدرها و مرضها و شهادتها.

دفع عمر الباب و إصابتها بطن فاطمه علیها السّلام و إسقاط جنینها و شهادتها من ذلک.

سبب شهاده فاطمه علیها السّلام ضرب قنفذ علی عضدها.

کلام الخوانساری بأن سبب شهاده فاطمه علیها السّلام ضربه عمر علی ظهرها.

دفع المهاجمین باب البیت بقوه و کسر أضلاع فاطمه علیها السّلام و سقط ولدها و سقوطها علی الأرض مغشیه علیها من تلک الآلام و شهادتها.

قصیده الکیشوان القزوینی، منها:

فانتهروها بسیاط قنفذو کسروا بالضرب منها أضلعها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:12

کلام الملطی الشافعی فی رفس أبی بکر فی بطن فاطمه علیها السّلام و إسقاط جنینها و شهادتها.

کلام الإمام الحسن بن علی علیه السّلام فی احتجاجه مع مغیره فی ضربها بنت رسول اللّه علیها السّلام و إدمائها و إلقاء ما فی بطنها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:13

1 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال:

ولدت فاطمه علیها السّلام ...، و کان سبب وفاتها أن قنفذا مولی الرجل لکزها بنعل السیف بأمره، فأسقطت محسنا و مرضت من ذلک مرضا شدیدا ....

المصادر:

دلائل الإمامه: ص 45.

و بقیه المصادر و الأسانید مثل ما أوردناه فی المجلد الحادی عشر، الفصل الثالث، الرقم الرابع.

2 المتن:
اشاره

قال عمار بن یاسر فی حدیث الطّیب:

... فلما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جری ما جری یوم دخول القوم علیها دارها و إخراج

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:14

ابن عمها أمیر المؤمنین علیه السّلام، ضربوا «1» الباب علی بطنها حتی أسقطت ولدا تماما، و کان أصل مرضها ذلک و وفاتها علیها السّلام.

المصادر:

نوادر المعجزات للطبری: ص 98.

و بقیه المصادر مثل ما أوردناه فی المجلد الحادی عشر، الفصل الثالث، الرقم الثالث.

3 المتن:
اشاره

فی حدیث سلیم، قال:

سمعت سلمان الفارسی قال: لما أن قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله .... فضربها قنفذ الملعون بالسوط؛ فماتت حین ماتت و أن فی عضدها کمثل الدملج من ضربته؛ لعنه اللّه و لعن من بعث به. فألجأها إلی عضاده بیتها و دفعها، فکسر ضلعها من جنبها، فألقت جنینا من بطنها.

فلم تزل صاحبه فراش حتی ماتت علیها السّلام من ذلک شهیده.

المصادر:

کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 586 ح 4.

و بقیه المصادر مثل ما أوردناه فی المجلد الحادی عشر، الفصل الثالث، الرقم الأول.

4 المتن:
اشاره

عن أبان، عن سلیم:

کتب أبو المختار بن أبی الصعق إلی عمر بن الخطاب ...، إلی قول أمیر المؤمنین علیه السّلام لسلیم:

______________________________

(1). هکذا فی المصدر، و لکن سیاق الکلام یقتضی أن یکون هذا: و ضرب الباب علی بطنها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:15

هل تدری لم کفّ عن قنفذ و لم یغرمه شیئا؟ قلت: لا. قال: لأنه هو الذی ضرب فاطمه علیها السّلام بالسوط حین جاءت لتحول بینی و بینهم؛ فماتت علیها السّلام و ان أثر السوط لفی عضدها مثل الدملج.

المصادر:

کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 674 ح 13.

و بقیه المصادر مثل ما أوردناه فی المجلد الحادی عشر، الفصل الثانی، الرقم الثامن.

5 المتن:
اشاره

قال العلامه السید جعفر مرتضی نقلا عن ابن أبی الحدید المعتزلی فی قصه الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام و ضربها:

فأما الأمور الشنیعه المستهجنه التی تذکرها الشیعه من إرسال قنفذ إلی بیت فاطمه علیها السّلام و أنه ضربها بالسوط فصار فی عضدها کالدملج و بقی أثره إلی أن ماتت و أن عمر أضغطها بین الباب و الجدار فصاحت: یا أبتاه یا رسول اللّه و ألقت جنینها میتا، فکله لا أصل له عند أصحابنا ...، و إنما تنفرد الشیعه بنقله.

مع أنه هو نفسه قد نقل عن شیخه حدیث إسقاط المحسن علیه السّلام و تساءل عن موقف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منه حین روی إهدار النبی صلّی اللّه علیه و آله دم هبّار بن الأسود لأنه روّع زینب، و أخبره شیخه حین طالبه بالأمر بأن الأخبار عنده متعارضه و أنه متوقف فی هذا الأمر.

کما إننا قد ذکرنا عشرات النصوص عن غیر الشیعه فی تثبت هذا الأمر؛ فلا وجه لما قاله إذن.

المصادر:

1. مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 211.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 60، شطرا من صدره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:16

6 المتن:
اشاره

قال الفقیه المتکلم ابن أبی جمهور الأحسائی فی مناظرته مع الهروی:

... أما الخلیفه الثانی ...، أراد إحراق بیت فاطمه علیها السّلام لما امتنع علی علیه السّلام و بعض بنی هاشم من البیعه، و ضغطها بالباب حتی أجهضت جنینها، و ضربها قنفذ بالسوط عن أمره، حتی أنها ماتت و ألم السیاط و أثرها بجنبها، و غیر ذلک من الأشیاء المنکره.

المصادر:

1. مناظره الغروی و الهروی: ص 47.

2. مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 90 ح 14، شطرا منه.

7 المتن:
اشاره

قال البهبهانی فی هجوم القوم:

... فألقوا فی عنقه حبلا لیخرجوه إلی المسجد. فحالت بینه و بینهم فاطمه علیها السّلام عند باب البیت، فضربها قنفذ الملعون بالسوط؛ و ماتت حین ماتت و أن فی عضدها مثل الدملج ...

المصادر:

1. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 305.

2. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه علیها السّلام ج 1 ص 97، بتغییر یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:17

8 المتن:
اشاره

قال فی مقدمه شرح أصول الکافی:

... دور الشهاده التی ألفوها و أنسوا بها بأشد من أنس الطفل بثدی أمه، و أخبتوا من باطنها إلی بارئهم ....

و الشهاده تمثّل تفانیهم فی محبه اللّه، إلی حیث أثروا أن یؤذوا فیه و یقتلوا و یشرّدوا و یحسبوا و تسبی نساؤهم و أطفالهم، و ما اختاروا الشهاده إلا بعد ما اختارها اللّه لهم و عهد إلیهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ فإن الشهاده عهد من اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله إلیهم و إلی أمهم فاطمه علیها السّلام، و هم لا یطلبون فیها و فی سائر الشؤون سوی رضی اللّه ...

المصادر:

شرح أصول الکافی لصدر الدین الشیرازی: ج 1 ص 96.

9 المتن:
اشاره

مقطوعات العلامه الشیخ محمد حسین الأصفهانی الغروی فی شهاده فاطمه الزهراء علیها السّلام:

جوهره القدس من الکنز الخفی بدت فأبدت عالیات الأحرف ...

صدیقه لا مثلها صدیقهتفرغ بالصدق عن الحقیقه

لهفی لها لقد أضیع قدرهاحتی تواری بالحجاب بدرها

المصادر:

1. الأنوار القدسیه: ص 22.

2. موسوعه أدب المحنه: ص 439.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:18

10 المتن:
اشاره

أشعار الشیخ محمد المنصوری فی مصائب الزهراء علیها السّلام:

ما انفکّ صوت تزفّری و بکائی یعلو لجانب حسرتی و عنائی ...

کسروا ضلعا به کسروایوم الطفوف أضالع الأبناء

أبتاه میراثی زووه و أسقطواحملی و ها أنا قد سئمت حیاتی

المصادر:

1. دیوان میراث المنبر للمنصوری، علی ما فی الموسوعه.

2. موسوعه أدب المحنه: ص 648.

11 المتن:
اشاره

روی ابن شاذان عن علی علیه السّلام عند دفن الزهراء علیها السّلام:

... و ستنبّئک ابنتک بتظافر أمتک علی هضمها. فأحفها السؤال و استخبرها الحال؛ فکم من غلیل معتلج بصدرها، لم تجد إلی بثّه سبیلا ...

المصادر:

1. الفضائل لابن شاذان: ص 141.

2. الکافی: ج 1 ص 459 ح 3.

3. مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 44، عن الفضائل.

الأسانید:

فی الکافی: أحمد بن مهران و أحمد بن إدریس، عن محمد بن عبد الجبار، قال: حدثنی القاسم بن محمد الرازی، قال: حدثنا علی بن محمد الهرمزانی، عن أبی عبد اللّه الحسین علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:19

12 المتن:
اشاره

قال أبان: قال سلیم:

انتهیت إلی حلقه فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ... فقال العباس لعلی علیه السّلام: ما تری عمر منعه من أن یغرم قنفذا کما غرم جمیع عمّاله؟! فنظر علی علیه السّلام إلی من حوله، ثم اغرورقت عیناه، ثم قال: شکر له ضربه ضربها فاطمه علیها السّلام بالسوط؛ فماتت و فی عضدها أثره کأنه الدملج ...

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 675 ح 14.

و تمام الحدیث و بقیه المصادر فی المجلد الحادی عشر، الفصل الأول، الرقم الرابع.

13 المتن:
اشاره

أشعار الشیخ حبیب شعبان فی رثاء السیده الزهراء علیها السّلام:

سقاک الحیا الهطال یا معهد الألف و یا جنه الفردوس دانیه القطف ...

تعفیت یا ربع الأحبه بعدهم فذکّرتنی قبر البتوله إذ عفی ...

إلی أن قضت مکسوره الضلع مسقطاجنین لها بالضرب مسودّه الکتف

المصادر:

1. شعراء الغری: ج 3 ص 6.

2. موسوعه أدب المحنه: ص 277، عن شعراء الغری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:20

14 المتن:
اشاره

فی تاریخ المعصومین علیهم السّلام:

... و قال فی موضع آخر: قاتلها عمر بن الخطاب، إذ دفع الباب علی بطنها فأسقط المحسن علیه السّلام، و ضربها مولاه قنفذ بالسیاط و کسر یدها، فأثّرت فی جسمها الشریف و توفّیت لذلک.

المصادر:

1. تاریخ المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): فی ذکر السیده فاطمه علیها السّلام.

2. الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام: ص 353 ح 337، عن تاریخ المعصومین علیهم السّلام.

15 المتن:
اشاره

قال الإمامی الخاتون آبادی:

... إن عله وفاه فاطمه علیها السّلام أن عمر هجم مع ثلاثمائه من أعوانه علی بیتها، و فی روایه البحار: أربعه آلاف. فلکز عمر برجله علی الباب، فانقلع و أصاب بطنها فسقط جنینها المحسن علیه السّلام، و مرضت من ذلک الضرب إلی أن ماتت.

المصادر:

1. جنّات الخلود: ص 19.

2. مجمع النورین: ص 81.

3. الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام: ص 331 ح 295، 296.

16 المتن:
اشاره

قال العلامه المجلسی:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:21

... إنهم روّعوه السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام، بل ضربوها بغمد السیف إلی أن صارت مجروحه و أسقطت جنینها، و ماتت و هی غضبی علیهم.

المصادر:

1. حق الیقین: ص 189.

2. الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام: ص 329 ح 286، عن حق الیقین.

17 المتن:
اشاره

قال فی حدیث الإمام الصادق علیه السّلام، عن المفضل، فی کیفیه الرجعه:

... قال المفضل: قلت: یا سیدی، و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین علیه السّلام یکونان مع المهدی علیه السّلام؟ فقال: لا بد أن یطئوا الأرض، إی و اللّه ...

فأول من یشکو إلیه فاطمه علیها السّلام من أبی بکر و عمر؛ فتقول له: إنهما أخذا منی فدک ....

فرفع (عمر) سوطه و ضربنی به فکسر یدی، و عصّر الباب علی بطنی فأسقط منی ولدی المحسن ... فرجعت إلی البیت و بقیت مریضه من ذلک الضرب، حتی صرت شهیده منه ....

المصادر:

1. منتخب البصائر: ص 191.

2. الأنوار النعمانیه: ج 2 ص 81، عن منتخب البصائر.

18 المتن:
اشاره

قال العلوی فی مناظرته مع العباسی فی قصه الهجوم:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:22

... و أحرق (عمر) الباب بالنار. و لما جاءت فاطمه علیها السّلام خلف الباب لتردّ عمر و حزبه، عصّر عمر فاطمه علیها السّلام بین الحائط و الباب عصره شدیده قاسیه، حتی أسقطت جنینها و نبت مسمار الباب فی صدرها، و صاحت فاطمه علیها السّلام: أبتاه یا رسول اللّه! انظر ما ذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن أبی قحافه.

فالتفت عمر إلی من حوله و قال: اضربوا فاطمه. فانهالت السیاط علی حبیبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بضعته حتی أدموا جسمها.

و بقیت آثار هذه العصره القاسیه و الصدمه المریره تنخر فی جسم فاطمه علیها السّلام.

فأصبحت مریضه علیله حزینه، حتی فارقت الحیاه بعد أبیها بأیام ففاطمه علیها السّلام شهیده بیت النبوه؛ فاطمه علیها السّلام قتلت بسبب عمر بن الخطاب ...

المصادر:

مؤتمر علماء بغداد: ص 63.

19 المتن:
اشاره

فی الاختصاص:

قال أبو محمد: عن عبد اللّه بن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جلس أبو بکر مجلسه، بعث إلی وکیل فاطمه علیها السّلام فأخرجه من فدک ...

فدعا (أبو بکر) بکتاب فکتبه لها بردّ فدک، فقال: فخرجت و الکتاب معها، فلقیها عمر فقال: یا بنت محمد، ما هذا الکتاب الذی معک؟ فقالت: کتاب کتب لی أبو بکر بردّ فدک. فقال: هلمّیه إلیّ، فأبت أن تدفعه إلیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:23

فرفسها برجله و کانت حامله بابن اسمه المحسن، فأسقطت المحسن علیه السّلام من بطنها، ثم لطمها، فکأنی أنظر إلی قرط فی أذنها حین نقفت، ثم أخذ الکتاب فخرقه. فمضت و مکثت خمسه و سبعین یوما، مریضه مما ضربها عمر، ثم قبضت ....

المصادر:

1. الاختصاص: ص 183.

2. بحار الأنوار: ج 29 ص 192 ح 39، عن الاختصاص.

20 المتن:
اشاره

قال الملا علی العلیاری فی جدول تاریخ موالید المعصومین علیهم السّلام، فی أحوال الزهراء علیها السّلام:

... و سبب شهادتها ضربه و سقط.

المصادر:

بهجه الآمال فی شرح زبده المقال: ج 7 ص 634.

21 المتن:
اشاره

قال المولی محمد صالح المازندرانی:

... الشهید ... أطلق علی کل من قتل منهم ظلما کفاطمه علیها السّلام، إذ قتلوها بضرب الباب علی بطنها و هی حامل. فسقط حملها، فماتت لذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:24

المصادر:

1. شرح الکافی لمولی محمد صالح: ج 7 ص 207.

2. الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام: ص 328 ح 284، عن شرح الکافی.

22 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما أسری بالنبی صلّی اللّه علیه و آله إلی السماء ...، إلی أن قال: و أما ابنتک فتظلم و تحرم ... ثم لا تجد مانعا و تطرح ما فی بطنها من الضرب و تموت من ذلک الضرب ...

المصادر:

کامل الزیارات: ص 332 ح 11.

و باقی المصادر و الأسانید فی المجلد الحادی عشر، الفصل الثالث، الرقم السته عشر.

23 المتن:
اشاره

أشعار القاضی النعمان (م 363 ه) فی ظلم الزهراء و شهادتها علیها السّلام:

...

حتی أتوا باب البتول فاطمهو هی لهم قالیه مصارمه

فوقفت عن دونه تعذلهم فکسر الباب لهم أولهم

فاقتحموا حجابها فعوّلت فضربوها بینهم فأسقطت ...

یا حسره من ذاک من فؤادی کالنار یذکی حرّها اعتقادی

و قتلهم فاطمه الزهراءأضرم حرّ النار فی أحشائی ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:25

المصادر:

1. الأرجوزه المختاره: ص 88، عن المأساه.

2. مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 16 ح 3، عن الأرجوزه المختاره.

24 المتن:
اشاره

قال المحقق الأردبیلی فی قصه الباب و ضرب فاطمه علیها السّلام:

... و دفع (عمر) الباب علی بطنها، و ضرب غلامه بالسیاط علی کتفها. فأسقطت ولدها، و بقی علیها أثر الضرب، و مرضت من ذلک و ماتت بسببه، و هذا کله بأمر عمر.

المصادر:

1. حدیقه الشیعه: ص 265.

2. الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام: ص 320 ح 270.

25 المتن:
اشاره

فی الإمامه و الخلافه:

... و لما جاءت فاطمه علیها السّلام خلف الباب لتردّ عمر و أصحابه، عصّر عمر فاطمه علیها السّلام خلف الباب، حتی أسقطت جنینها و نبت مسمار الباب فی صدرها، و سقطت مریضه حتی ماتت.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 231، عن الخلافه و الإمامه.

2. الخلافه و الإمامه: ص 160، علی ما فی العوالم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:26

26 المتن:
اشاره

قال السید جعفر مرتضی العاملی نقلا عن ضیاء العالمین:

و فی بعض روایات أهل البیت علیهم السّلام أن عمر دفع باب البیت لیدخل و کانت فاطمه علیها السّلام وراء الباب، فأصابت بطنها، فأسقطت من ذلک جنینها المسمّی بالمحسن علیه السّلام، و ماتت بذلک الوجع.

و فی بعض روایاته أنه ضربها بالسوط علی ظهرها.

و فی روایه: أن قنفذ ضربها بأمره.

المصادر:

1. مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 97، عن ضیاء العالمین.

2. ضیاء العالمین (مخطوط): ج 2 ص 60، علی ما فی المأساه.

27 المتن:
اشاره

قال فی راحه الأرواح:

... کان سبب شهادتها علیها السّلام أن قنفذا ضرب ضربا شدیدا علی عضد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

راحه الأرواح (مخطوط): الباب الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:27

28 المتن:
اشاره

قال ولی الدین الخوانساری فی ذکر شهاده فاطمه علیها السّلام:

... و کانت سبب شهادتها علیها السّلام ضربه ضربها عمر علی ظهرها علیها السّلام.

المصادر:

الأنوار (مخطوط): النور الثانی.

29 المتن:
اشاره

قال محمد هادی النائینی:

... فلما بلغ الخبر إلی المهاجمین، دفعوا الباب بقوه، فکسروا أضلاعا من جنبها، و أسقط ولدها الذی سمّاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله محسنا. فوقعت فاطمه علیها السّلام علی الأرض و غشیت علیها، و من هذه الآلام ماتت فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. لسان الذاکرین: ج 1 ص 94، علی ما فی الهجوم.

2. الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام: ص 337 ح 308، عن لسان الذاکرین.

30 المتن:
اشاره

قصیده الکیشوان القزوینی فی مقطوعاته الفاطمیه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:28 ما لک لا العین تصوب أدمعامنک و لا القلب یذوب جزعا

دری بأن فاطما بضعته فما رأی حرمتها و لا رعی ...

فانتهروها بسیاط قنفذو کسروا بالضرب منها أضلعا

حتی قضت من کمد و قلبهاکاد بفرط الحزن أن ینصدعا

المصادر:

1. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 140.

2. مثیر الأحزان: ص 105.

3. موسوعه أدب المحنه: ص 414.

31 المتن:
اشاره

قال الملطی الشافعی فیما حکی عن هشام بن الحکم:

... و إن أبا بکر «1» مرّ بفاطمه علیها السّلام، فرفس فی بطنها فأسقطت، و کان سبب علّتها و موتها ....

المصادر:

التنبیه و الردّ علی أهل الأهواء: ص 25.

32 المتن:
اشاره

فی احتجاج الإمام الحسن علیه السّلام علی معاویه و أصحابه، قال لمغیره بن شعبه:

______________________________

(1). و قد مرّ تخلیط و تصحیح الحدیث فی المجلد الرابع عشر، الفصل الثالث، الرقم السادس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:29

... و أنت الذی ضربت بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی أدمیتها و ألقت ما فی بطنها، استذلالا منک لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و مخالفه لأمره و انتهاکا لحرمته ....

المصادر:

الاحتجاج: ج 1 ص 414.

و تمام الحدیث و بقیه المصادر مثل ما أوردناه فی المجلد الحادی عشر، الفصل الثالث، الرقم الخامس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:31

الفصل الثانی تاریخ شهادتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:32

فی هذا الفصل

هناک اختلاف فی تاریخ شهاده فاطمه علیها السّلام بین الشیعه و العامه و حتی الشیعه أنفسهم و العامه کذلک، أکثر من اختلاف الأقوال فی سائر المعصومین علیهم السّلام.

و لعل فی هذا الاختلاف مصالح، کما أن فی اختلاف محل قبرها مصالح و برکات ذکرت فی محله.

و من برکاتها انعقاد المحافل و مجالس العزاء فی شهرین أو أکثر و ما جری علیها فی المده القلیله و البکاء علیها، و إن اللّه شاء أن یجتمع محبیها فی مجالس العزاء و البکاء و النیاحه علیها فی الشهرین أو الثلاثه أشهر.

و الاختلاف فی شهادتها- علی ما تتبّعنا فی کتب التواریخ و السیر و الأحادیث- بلغ 21 قولا، و نحن نورد الأقوال علی التفصیل؛ فیأتی فی هذا الفصل مصادر الأقوال فی 615 مصدرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:33

ففی تاریخ شهادتها 21 قولا:

1. 28 ربیع الأول، سنه 11 ه؛ فی ثلاثه مصادر.

2. 8 ربیع الثانی، سنه 11 ه؛ فی 54 مصدرا.

3. 13 ربیع الثانی، سنه 11 ه؛ فی ثمانیه مصادر.

4. 28 ربیع الثانی، سنه 11 ه؛ فی 23 مصدرا.

5. 8 جمادی الأولی، سنه 11 ه؛ فی 17 مصدرا.

6. 10 جمادی الأولی، سنه 11 ه؛ فی 20 مصدرا.

7. 13 جمادی الأولی، سنه 11 ه؛ فی 108 مصدرا.

8. 23 جمادی الأولی، سنه 11 ه؛ فی مصدر واحد.

9. 28 جمادی الأولی، سنه 11 ه؛ فی 68 مصدرا.

10. 3 جمادی الثانیه، سنه 11 ه؛ فی 72 مصدرا.

11. 8 جمادی الثانیه، سنه 11 ه؛ فی 18 مصدرا.

12. 27 جمادی الثانیه، سنه 11 ه؛ فی مصدرین.

13. 28 جمادی الثانیه، سنه 11 ه؛ فی أربعه مصادر.

14. 30 جمادی الثانیه، سنه 11

ه؛ فی مصدر واحد.

15. 21 رجب الأصب، سنه 11 ه؛ فی ثلاثه مصادر.

16. 18 شعبان المعظم، سنه 11 ه؛ فی مصدر واحد.

17. 26 شعبان المعظم، سنه 11 ه؛ فی ثلاثه مصادر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:34

18. 28 شعبان المعظم، سنه 11 ه؛ فی 126 مصدرا.

19. 3 شهر رمضان المبارک، سنه 11 ه؛ فی 45 مصدرا.

20. 28 شهر رمضان المبارک، سنه 11 ه؛ فی مصدرین.

21. 28 شوال المکرم، سنه 11 ه؛ فی 36 مصدرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:35

1شهادتها علیها السّلام فی 28 ربیع الأول سنه 11 ه

1. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 115 مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الاول.

2. أخبار النساء فی العقد الفرید: ص 184 مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الأول.

3. إحقاق الحق: ج 33 ص 386 عن أخبار النساء مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الأول.

2 شهادتها علیها السّلام فی 8 ربیع الثانی سنه 11 ه

1. الیقین: ص 487 ح 195، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:36

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 264 ح 85، عن الیقین، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

3. عوالم العلوم: ج 15 ص 127 ح 5، عن الیقین، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 548 ح 50، شطرا منه، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 786 ح 12، عن الیقین، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 180 ح 16، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

7. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 132، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 797 ح 29، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

9. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ص 240، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

10. مجمع النورین: ص 157، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

11. الإیقاد: ص 15، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد

العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:37

12. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44، عن بعض الکتب القدیمه، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

13. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

15. مجمع النورین: ص 154، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

16. بحار الأنوار: ج 43 ص 177 ح 15، عن بعض الکتب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

17. بعض الکتب المناقب، علی ما فی البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

18. کشف الغمه: ج 1 ص 449، عن تاریخ الموالید، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

19. تاریخ الموالید و وفیات أهل البیت علیهم السّلام، علی ما فی کشف الغمه، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

20. کشف الغمه: ج 1 ص 500، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

21. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 226، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:38

22. بحار الأنوار: ج 43 ص 186 ح 18، عن کشف الغمه، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

23. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 862 ح 48، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

24. بحار الأنوار: ج 43 ص 197 ح 29، شطرا من الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

25. بحار الأنوار: ج 81 ص 256

ح 18، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

26. بحار الأنوار: ج 28 ص 304، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

27. عوالم العلوم: ج 11 ص 589 ح 1، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

28. الاحتجاج: ج 2 ص 119، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

29. منهاج البراعه: ج 9 ص 30، عن کتاب سلیم، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

30. مقاتل الطالبیین: ص 31، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

31. بحار الأنوار: ج 43 ص 215 ح 45، عن المقاتل، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:39

32. عوالم العلوم: ج 11 ص 798 ح 32، عن المقاتل، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

33. منهاج البراعه: ج 9 ص 130، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

34. منتخب التواریخ: ص 84، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

35. مجمع النورین: ص 155، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

36. مرآه العقول: ج 5 ص 312، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

37. بدائع الموالید: ص 12، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

38. الرسول الأعظم و أهل بیته الأطهار علیهم السّلام: ص 76، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

39. العمده لابن البطریق: ص 390 ح 775، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

40. مروج الذهب: ج 1

ص 282، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

41. الأنوار لولی الدین (مخطوط): النور الثانی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:40

42. فاطمه الزهراء علیها السّلام لتوفیق أبی علم: ص 201، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

43. منظومه فی تاریخ النبی و الأئمه علیهم السّلام (مخطوط): ص 17، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

44. أعیان النساء: ص 458، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

45. فاطمه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

46. بیت الأحزان: ص 160، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

47. ناسخ التواریخ: مجلدات الخلفاء ج 1 ص 184، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

48. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 115، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

49. الهدایه الکبری: ص 176، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

50. تذکره الخواص: ص 320، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

51. أبواب الجنان و بشائر الرضوان (مخطوط): الفصل السادس، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:41

52. بحار الأنوار: ج 43 ص 212 ح 41، عن عیون المعجزات، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

53. عیون المعجزات، علی ما فی البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

54. مناقب الأئمه الاثنی عشر علیهم السّلام لابن العربی: ص 17، مثل ما

أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

3 شهادتها علیها السّلام فی 13 ربیع الثانی سنه 11 ه

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 132، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثالث. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 41 3 شهادتها علیها السلام فی 13 ربیع الثانی سنه 11 ه ..... ص : 41

بحار الأنوار: ج 43 ص 180 ح 16، عن المناقب.

3. روضه تحفه الواعظین: ص 59، عن المناقب.

4. الإیقاد: ص 15، عن المناقب.

5. الدروس البهیه للّواسانی: ص 22.

6. أساس الأدیان (مخطوط): ص 178.

7. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 30.

8. فاطمه الزهراء علیها السّلام لأبی علم: ص 210.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:42

4 شهادتها علیها السّلام فی 28 ربیع الثانی سنه 11 ه

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 213 ح 44، عن بعض الکتب المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

2. بعض الکتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 797 ح 31، عن البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

4. تاریخ دمشق: ج 1 ص 158، علی ما فی العوالم،، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

5. دلائل النبوه: ج 6 ص 365، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

6. مشکاه النیرین للمیثمی العراقی (مخطوط): الباب الثالث ح 3، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

7. الاکتفاء: ص 270 ح 103، عن تاریخ دمشق، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

8. تاریخ دمشق: ج 3 ص 158، علی ما فی الاکتفاء، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

9. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج

2 ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:43

10. عوالم العلوم: ج 11 ص 785 ح 9، عن المستدرک، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

11. مستدرک الصحیحین: ج 3 ص 163، علی ما فی العوالم، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

12. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 430 ح 60، عن المستدرک، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

13. فاطمه الزهراء علیها السّلام لأبی علم: ص 201، عن المستدرک، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

14. أعیان النساء: ص 457، عن مصباح الأنوار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

15. مصباح الأنوار (مخطوط): ص 459، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

16. هدیه الأبرار للمازندرانی: ص 224، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

17. بحار الأنوار: ج 81 ص 233، عن المصباح، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

18. الاکتفاء: ص 270 ح 103، عن تاریخ دمشق، بسند آخر، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

19. عوالم العلوم: ج 11 ص 782 ح 4، عن المستدرک، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:44

20. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 162، علی ما فی العوالم، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

21. مسند فاطمه علیها السّلام للعطاردی: ص 427 ح 54، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

22. تاریخ الخمیس: ص 278،

مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

23. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 95، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

5 شهادتها علیها السّلام فی 8 جمادی الأولی

1. الاکتفاء للسید الجلالی: ص 270 ح 104، عن تاریخ دمشق، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

2. تاریخ دمشق: ج 3 ص 159، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

3. تذکره الخواص: ص 321، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام لأبی علم: ص 201، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

5. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 115، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:45

6. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: 232، عن الإستیعاب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

7. الإستیعاب لابن عبد البر، علی ما فی المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

8. الجوهره للبرّی التلمسانی: ص 18، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

9. شرح الأخبار للقاضی النعمان: ج 3 ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

10. دعائم الإسلام للقاضی النعمان (مخطوط): ص 67، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

11. مروج الذهب: ج 2 ص 282، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

12. الأشعثیات لأبی علی الکوفی: ص 205، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

13. الجمع بین رجال الصحیحین: ج 1 ص 611، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

14. إحقاق

الحق: ج 10 ص 461، عن الجمع بین رجال الصحیحین،، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

15. الروضه الفیحاء فی تواریخ النساء: ص 224 ح 51، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:46

16. تاریخ الخمیس: ص 278، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

17. تاریخ خلیفه بن خیاط: ص 96، فی وقائع سنه إحدی عشر.

6 شهادتها علیها السّلام فی 10 جمادی الأولی سنه 11 ه

1. روضه الواعظین: ج 1 ص 143، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 7 ح 9، عن الروضه، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 156 ح 3، عن قصص الأنبیاء علیهم السّلام، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

4. قصص الأنبیاء، علی ما فی البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

5. الاکتفاء: ص 275 ح 115، عن البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

6. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 1 ص 168، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

7. ریاض المصائب (مخطوط): فی ذکر فاطمه علیها السّلام، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:47

8. رساله فی التاریخ (مخطوط): فی أحوال الزهراء علیها السّلام، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

9. مرآه العقول: ج 5 ص 324، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

10. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 294، عن البحار، مثل ما أوردناه فی

المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

11. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 132، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

12. بحار الأنوار: ج 43 ص 180 ح 16، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

13. عوالم العلوم: ج 11 ص 797 ح 29، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

14. روضه تحفه الواعظین: ص 59، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

15. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 235، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

16. الإیقاد: ص 15 الفصل الثانی، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

17. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 30، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:48

18. أعیان النساء: ص 458، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

19. مرآه العقول: ج 5 ص 322، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

20. مجمع النورین: ص 157، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

7 شهادتها علیها السّلام فی 13 جمادی الأولی سنه 11 ه

1. الکافی: ج 1 ص 458، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 7 ح 10، عن الکافی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 239، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

4. بشاره الإسلام: ص 34، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر،

الفصل الأول، القول السابع.

5. الکافی: ج 1 ص 458 ح 1، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 195 ح 22، عن الکافی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:49

7. المحتضر: ص 26، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 789 ح 24، عن الخرائج، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

9. الخرائج و الجرائح، علی ما فی العوالم، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

10. مجموعه مقالات الزهراء علیها السّلام: ص 244، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

11. رساله فی التاریخ فی وفاه الزهراء علیها السّلام (مخطوط)، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

12. الکافی: ج 4 ص 561 ح 4، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

13. بحار الأنوار: ج 43 ص 195 ح 24، عن الکافی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

14. بحار الأنوار: ج 100 ص 216 ح 12، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

15. لوامع صاحبقرانی: ج 2 ص 486، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

16. منتقی الجمان: ج 1 ص 308، عن الکافی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:50

17. وسائل الشیعه: ج 5 ص 279 ح 1، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

18. مجمع البحرین: ص 554، مثل ما أوردناه فی المجلد

العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

19. عوالم العلوم: ج 11 ص 789 ح 23، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

20. أعیان الشیعه: ج 2 ص 309، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

21. مناقب الأئمه الاثنی عشر: ص 170، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

22. منتخب التواریخ: ص 84، عن الکافی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

23. الذکری للشهید: ص 72، عن الکافی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

24. کشف اللثام: ج 1 ص 384، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

25. الدروس البهیه للّواسانی، ص 22، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

26. الهدایه الکبری: ص 176.

27. حبیب السیر: ج 1 الجزء الثالث.

28. العمده لابن البطریق: ص 390 ح 775.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:51

29. تاریخ أهل البیت علیهم السّلام: فی ذکر فاطمه علیها السّلام.

30. الکافی: ج 1 ص 241 ح 5.

31. بحار الأنوار: ج 22 ص 545 ح 63، عن الکافی.

32. بحار الأنوار: ج 43 ص 79 ح 67.

33. الدره الیتیمه: ص 7.

34. بحار الأنوار: ج 43 ص 156 ح 4، عن الخرائج.

35. الخرائج و الجرائح: علی ما فی البحار.

36. الوافی: ج 2 ص 172.

37. الاختصاص: ص 185.

38. أبواب الجنان و بشائر الرضوان (مخطوط): الفصل السادس فیما یتعلق بزیاره البتول الزهراء علیها السّلام.

39. الإمامه و السیاسه: ص 14.

40. فی رحاب محمد و أهل بیته علیهم السّلام: ص 46.

41. کفایه الأثر: ص 62.

42. بحار الأنوار: ج 36 ص 308 ح 146، عن کفایه الأثر.

43. فرائد السمطین: ج 2 ص

84 ح 403.

44. إحقاق الحق: ج 9 ص 262، عن المعجم الکبیر.

45. المعجم الکبیر: ص 135، علی ما فی الاحقاق، بتفاوت یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:52

46. ذیل اللآلی للسیوطی: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

47. مفتاح النجا (مخطوط): ص 18، علی ما فی الإحقاق.

48. إحقاق الحق: ج 5 ص 271، عن مجمع الزوائد.

49. مجمع الزوائد: ج 9 ص 165.

50. إحقاق الحق: ج 4 ص 108، عن فرائد السمطین.

51. إحقاق الحق: ج 4 ص 111، عن مفتاح النجا.

52. عقد الدرر فی أخبار المنتظر علیه السّلام: ص 225.

53. تنزیه الشریعه المرفوعه: ج 1 ص 1404.

54. المعجم الکبیر: ج 3 ص 58.

55. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 337.

56. تذکره الهداه: ص 20.

57. کشف الغمه: ج 1 ص 449.

58. تاریخ موالید الأئمه علیهم السّلام و وفیاتهم: فی ذکر فاطمه الزهراء علیها السّلام، علی ما فی کشف الغمه.

59. بحار الأنوار: ج 43 ص 7 ح 8، عن کشف الغمه.

60. نخبه الأخبار للشیرازی (مخطوط): العنوان الثامن، المقاله الأولی.

61. بحار الأنوار: ج 43 ص 212 ح 41، عن عیون المعجزات.

62. عیون المعجزات، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:53

63. أخبار ماتم مجمع أحوال المولد: ص 658 الفصل الثالث.

64. دلائل الإمامه: ص 10.

65. بحار الأنوار: ج 43 ص 9 ح 16، عن دلائل الإمامه.

66. مفاتیح الدرر فی حال الأربعه عشر علیهم السّلام: المفتاح الثانی.

67. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 357.

68. بحار الأنوار: ج 43 ص 180 ح 16، عن المناقب.

69. الإیقاد: ص 15 الفصل الثانی، عن المناقب.

70. منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه: ج 13 ص 10.

71. لوامع صاحبقرانی: ج 8 ص 588.

72. تاریخ الخمیس: ص

278.

73. حدیقه الشیعه: ص 719.

74. ریاض المصائب فی رزایا آل أبی طالب (مخطوط).

75. تذکره الأئمه علیهم السّلام (مخطوط).

76. ریاض المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام (مخطوط).

77. ناسخ التواریخ: مجلدات الخلفاء ج 1 ص 184.

78. المرأه فی ظلّ الإسلام: ص 230.

79. جنات الخلود: ص 18 ح 8.

80. الرسول الأعظم و أهل بیته الأطهار علیهم السّلام: ص 72.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:54

81. أعیان النساء للحکیمی: ص 458.

82. معالم الزلفی للسید البحرانی، علی ما فی أعیان النساء.

83. المفجعه للساروی (مخطوط).

84. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ص 240.

85. المجالس فی المقتل (مخطوط): باب الزهراء علیها السّلام.

86. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 234.

87. الإستیعاب (المطبوع بهامش الإصابه): ج 4 ص 375، علی ما فی المناقب.

88. الفاطمیه لمحمد أمین (مخطوط): الباب الثامن الفصل الثالث.

89. تاریخ الأئمه علیهم السّلام لابن أبی الثلج: ص 3.

90. منتخب الروضه (مخطوط): باب أحوال فاطمه علیها السّلام.

91. فاطمه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 30.

92. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 34.

93. الروضه الفیحاء فی تواریخ النساء لیاسین العمری: ص 224.

94. تاریخ بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 22.

95. روضه تحفه الواعظین للشهیدی: ص 59.

96. لوامع الأنوار: ص 97.

97. مختصر تاریخ دمشق: ج 3 ص 340، علی ما فی الإحقاق.

98. إحقاق الحق: ج 33 ص 376.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:55

99. مراقد أهل البیت علیهم السّلام بالقاهره: ص 19.

100. نسب رسول اللّه و الأئمه المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): ص 6.

101. مجمع البحرین: ص 427.

102. القطره: ج 1 ص 264، عن مجمع البحرین.

103. حلیه الأبرار: ج 2 ص 701.

104. تقویم الشریعه: فی ذکر السنه الحادیه عشر.

105. جمره الفؤاد: ص 239.

106. منهاج

العارفین: الباب الحادی عشر.

107. فاطمه الزهراء علیها السّلام أسوه المرأه المسلمه: ص 101.

108. بحار الأنوار: ج 28 ص 358، عن الإمامه و السیاسه.

8 شهادتها علیها السّلام فی 23 جمادی الأولی سنه 11 ه

1. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 1 ص 240، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن.

9 شهادتها علیها السّلام فی 28 جمادی الأولی سنه 11 ه

1. المعرفه و التاریخ للبسوی: ج 3 ص 270، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول التاسع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:56

2. الروضه الفیحاء: ص 224، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول التاسع.

3. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 232، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول التاسع.

4. مناقب علی و الحسنین و أمهما فاطمه علیهم السّلام: ص 273، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول التاسع.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 213 ح 44، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

6. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 797 ح 31، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

8. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 162، علی ما فی العوالم.

9. تاریخ الطبری: ج 3 ص 240، علی ما فی العوالم.

10. عوالم العلوم: ج 11 ص 787 ح 17، عن المستدرک و تاریخ الطبری.

11. مسند فاطمه علیها السّلام للعطاردی: ص 423 ح 45.

12. مسند فاطمه علیها السّلام للعطاردی: ص 427 ح 54.

13. مجمع الزوائد: ج 9 ص 211.

14. عوالم العلوم: ج 11 ص 788 ح 19، عن مجمع الزوائد.

15. الذریه الطاهره للدولابی: ص 151.

16. کشف الغمه، علی ما فی العوالم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:57

17. المناقب الثلاثه للإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام للبلخی الشافعی: ص 121، عن الذریه الطاهره.

18. نور الأبصار: ص 44، عن الذریه الطاهره.

19. عوالم العلوم: ج 11 ص 799 ح 39، عن الکامل فی التاریخ.

20.

الکامل فی التاریخ: ج 3 ص 341.

21. مسند فاطمه علیها السّلام للعطاردی: ص 430 ح 45، عن الکامل.

22. التبیین فی أنساب القرشیین: ص 92.

23. إحقاق الحق: ج 33 ص 386، عن أخبار النساء.

24. أخبار النساء فی العقد الفرید: ص 184، علی ما فی الإحقاق.

25. مرآه العقول: ج 5 ص 12.

26. منهاج البراعه: ج 12 ص 10.

27. تاریخ الخمیس للدیار بکری: ص 278.

28. تذکره الخواص لابن الجوزی: ص 321.

29. نسب رسول اللّه و الأئمه المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): ص 6.

30. الدروس البهیه: ص 22 الدرس الثانی.

31. نخبه الأخبار لعبد الوهاب الشیرازی (مخطوط): العنوان الثامن المقاله الأولی.

32. مفتاح النجا للبدخشی (مخطوط): الباب الرابع الفصل الثالث.

33. بدائع الموالید للحسینی: ص 12.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:58

34. المرأه فی ظلّ الإسلام: ص 230.

35. ریاض المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام للاهیجی (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

36. ریاض المصائب فی رزایا آل أبی طالب علیهم السّلام (مخطوط).

37. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 30.

38. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ص 240.

39. ناسخ التواریخ: مجلدات الخلفاء ج 1 ص 184، بتفاوت یسیر.

40. مجمع النورین: ص 155، عن مقاتل الطالبیین.

41. مقاتل الطالبیین: ص 31.

42. أعیان النساء للحکیمی: ص 458.

43. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 374.

44. فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 201.

45. الاکتفاء للسید الجلالی: ص 271 ح 106، عن تاریخ مدینه دمشق.

46. الاکتفاء: ص 271 ح 107، عن تاریخ مدینه دمشق.

47. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 160، علی ما فی الاکتفاء.

48. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 160، بتفاوت یسیر، علی ما فی الاکتفاء.

49. الاکتفاء: ص 272 ح 108

بتفاوت یسیر، عن تاریخ مدینه دمشق.

50. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 160، بتفاوت فی الألفاظ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:59

51. تذهیب التذهیب: ص 134، علی ما فی الإحقاق.

52. إحقاق الحق: ج 10 ص 460، عن التهذیب.

53. نور الأنوار فی فضائل و تراجم و تواریخ و مناقب مزارات آل بیت الأطهار علیهم السّلام للرفاعی: ص 5.

54. الأنوار لولی الدین علی الخوانساری: النور الثانی.

55. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله للخیامی: ص 341.

56. حدیقه السعداء بالترکیه (مخطوط): الباب الرابع.

57. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 162.

58. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 106.

59. البدء و التاریخ: ج 5 ص 20، علی ما فی التاریخ.

60. إحقاق الحق: ج 1 ص 461، عن البدء و التاریخ و المسمّیات بفاطمه.

61. المسمّیات بفاطمه: ص 46، علی ما فی الإحقاق.

62. غایه المرام للبازلی الشافعی: ص 295، علی ما فی الإحقاق.

63. إحقاق الحق: ج 25 ص 566.

64. تهذیب الکمال: ج 22 ص 144، علی ما فی الإحقاق.

65. التبیین فی أنساب القرشیین: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

66. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 115.

67. الذریه الطاهره، علی ما فی کشف الغمه.

68. تاریخ مختصر الدول لغریغوریوس الملطی: ص 96.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:60

10 شهادتها علیها السّلام فی 3 جمادی الثانیه سنه 11 ه

1. تنقیح المقال: ج 3 ص 82، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

2. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 152، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

3. بیت الأحزان: ص 160، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

4. الشیعه فی المیزان لمغنیه: ص 213، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

5. بحار

الأنوار: ج 43 ص 188 ح 19، عن کشف الغمه، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

6. الذریه الطاهره، علی ما فی کشف الغمه، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 796 ح 27، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

8. موالید الأئمه علیهم السّلام: فی أحوال فاطمه علیها السّلام، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

9. فی ظلال نهج البلاغه: ج 3 ص 218، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:61

10. راحه الأرواح (مخطوط): الفصل الرابع، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

11. التاریخ و السیره: ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

12. ربیع الشیعه لابن طاوس، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

13. أعیان النساء: ص 458، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

14. معاجز الولایه: ص 76، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

15. المجالس فی المقتل (مخطوط): المجلس الثانی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

16. کفایه الأثر: ص 64، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

17. بحار الأنوار: ج 36 ص 307 ح 146، عن کفایه الأثر، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

18. عوالم العلوم: ج 11 ص 784 ح 8، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

19. البرهان: ج 3 ص 65 ح 8، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول

العاشر.

20. کشف الغمه، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:62

21. تنقیح المقال: ج 1 ص 186.

22. دلائل الإمامه للطبری: ص 45.

23. بحار الأنوار: ج 43 ص 9 ح 4، عن الدلائل.

24. الأنوار النعمانیه: ج 2 ص 139.

25. نخبه الأخبار للشیرازی: العنوان الثامن.

26. بحار الأنوار: ج 100 ص 198 ح 17، عن الإقبال.

27. بحار الأنوار ج 98 ص 375، عن الإقبال.

28. الإقبال: ص 623.

29. الإقبال: ص 98.

30. نسب رسول اللّه و الأئمه المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): ص 16.

31. ریاض المصائب فی رزایا آل أبی طالب لمیرزا علی أکبر التبریزی (مخطوط).

32. منظومه فی تاریخ النبی و الأئمه علیهم السّلام للحرّ العاملی (مخطوط): ص 8.

33. بحار الأنوار: ج 43 ص 170 ح 11، عن دلائل الإمامه.

34. مسارّ الشیعه للمفید: ص 67.

35. نجاه الخافقین لمحمد بن محمد تقی القائینی (مخطوط): المجلس الرابع ص 34.

36. لوامع الأنوار فی معرفه الأئمه الأطهار علیهم السّلام لعلی بن الحسن الزواری (مخطوط):

ص 258.

37. المصباح للکفعمی ص 511.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:63

38. الأخبار الدخلیه للتستری: ص 51.

39. منتهی الآمال: ج 1 ص 99.

40. الأنوار البهیه للقمی: ص 49.

41. ساقطات الآثار الباقیه عن القرون الخالیه لأبی الریحان البیرونی: ص 7.

42. لوامع الأنوار: ص 97.

43. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 331.

44. الدروس البهیه للّواسانی: ص 22.

45. بدائع الموالید للتفرشی: ص 12.

46. أخبار ماتم مجمع أحوال المولد لمحمد حسین بن محمد علی: ص 658.

47. الإیقاد للشاه عبد العظیمی: ص 15.

48. الأنوار لولی الدین علی الخوانساری (مخطوط): النور الثانی.

49. بحار الأنوار: ج 43 ص 215 ح 46، عن المصباح.

50. مصباح المتهجد: ص 793.

51. بحار الأنوار: ج 43 ص 196 ح 26، عن الإقبال.

52. معاجز

الولایه: ص 76.

53. فاطمه الزهراء علیها السّلام للشیرازی: ص 36.

54. الرسول الأعظم و أهل بیته الأطهار علیهم السّلام للحسّون، ص 76.

55. أعیان الشیعه: ص 307.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:64

56. تراجم أعلام النساء للأعلمی: ج 2 ص 302.

57. أساس الأدیان (مخطوط): ص 178.

58. لغت نامه دهخدا: ج 10 ص 14944.

59. زبده التواریخ للیزدی (مخطوط).

60. عمده الزائر فی الأدعیه و الزیارات للسید حیدر: الباب الثانی.

61. إحقاق الحق: ج 33 ص 376.

62. تذکره الهداه: ص 20.

63. بهجه الآمال فی شرح زبده المقال للعلیاری: ج 7 ص 634.

64. الجنّه العاصمه: ص 355.

65. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 184.

66. توضیح المقاصد للشیخ البهائی: فی شهر جمادی الثانیه.

67. مفاتیح الدرر فی حال الأنوار الأربعه عشر علیهم السّلام: المفتاح الثانی.

68. المجالس الحسینیه لعلی محمد علی دخیّل: ص 39.

69. مرآه العقول: ج 5 ص 312.

70. منهاج البراعه: ج 13 ص 18.

11 شهادتها علیها السّلام فی 8 جمادی الثانیه سنه 11 ه

1. الدروس: ج 1 ص 151، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:65

2. الإیقاد: ص 15، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

3. عیون التواریخ: ج 1 ص 498، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

4. جامع عباسی: ص 188، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

5. أعیان النساء: ص 458، عن المعارف، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

6. تاریخ الخمیس: ص 278، عن ذخائر العقبی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

7. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 1 ص 241، مثل ما أوردناه فی المجلد

العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

8. ذخائر العقبی، علی ما فی تاریخ الخمیس، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

9. إحقاق الحق: ج 10 ص 461، عن البدء و التاریخ، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

10. البدء و التاریخ: ج 5 ص 20، علی ما فی الإحقاق، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

11. اللمعه البیضاء: ص 106، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:66

12. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

13. بحار الأنوار: ج 43 ص 213 ح 44، عن بعض کتب المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

14. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

15. عوالم العلوم: ج 11 ص 797 ح 31، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

16. المعارف لابن قتیبه، علی ما فی کشف الغمه.

17. وصول الأخیار إلی أصول الأخبار: ص 41.

18. زبده التواریخ (مخطوط): فی ذکر فاطمه علیها السّلام.

12 شهادتها علیها السّلام فی 27 جمادی الثانیه سنه 11 ه

1. مجمع النورین و ملتقی البحرین للمرندی: ص 158، عن الدلائل.

2. کتاب الدلائل، علی ما فی مجمع النورین.

13 شهادتها علیها السّلام فی 28 جمادی الثانیه سنه 11 ه

1. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 148، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی عشر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:67

2. أخبار ماتم: ص 658، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی عشر.

3. اللمعه البیضاء: ص 106، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی عشر.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی عشر.

14 شهادتها علیها السّلام فی 30 جمادی الثانیه سنه 11 ه

تذکره الأئمه علیهم السّلام: ص 136.

15 شهادتها علیها السّلام فی 21 رجب سنه 11 ه

1. مصباح المتهجد للطوسی: ص 812.

2. المصباح للکفعمی: علی ما فی البحار.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 215 ح 46، عن المصباحین.

16 شهادتها علیها السّلام فی 18 شعبان سنه 11 ه

تذکره الخواص: ص 320، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس عشر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:68

17 شهادتها علیها السّلام فی 26 شعبان سنه 11 ه

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 461، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس عشر.

2. تذهیب التهذیب: ص 134، علی ما فی الإحقاق، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس عشر.

3. عنوان النجابه: ص 245، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس عشر.

18 شهادتها علیها السّلام فی 28 شعبان سنه 11 ه

1. الجواهر المضیئه: ج 1 ص 38، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس عشر.

2. تاریخ الأمم و الملوک: ج 3 ص 221، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس عشر.

3. حدیقه السعداء للعقولی (مخطوط): الباب الرابع فی وفاتها علیها السّلام.

4. نسب رسول اللّه و الأئمه المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): ص 6.

5. نور الأبصار: ص 53.

6. ذخائر العقبی: ص 52.

7. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 49.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:69

8. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 121.

9. علّموا أولادکم محبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 57.

10. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 131.

11. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 115.

12. جواهر المطالب: ج 1 ص 151.

13. عنوان النجابه فی معرفه من مات بالمدینه للرافعی: ص 245.

14. تاریخ الصحابه الذین یروی عنهم الأخبار: ص 208 ح 1107.

15. الثقات لابن حبان: ج 3 ص 334.

16. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 22 ص 398.

17. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 22 ص 400.

18. الوفیات لابن قنفذ: ص 23.

19. الوفیات لابن قنفذ: ص 25.

20. تاریخ ابن عساکر: ص 162.

21. أسد الغابه: ج 7 ص 225.

22. الأنوار المحمدیه للنبهانی: ص 147.

23. الفتوحات الربانیه: ج 2 ص 51.

24. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 127.

25. تاریخ أبی زرعه: ج 1

ص 290.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:70

26. التبیین فی أنساب القرشیین (مخطوط): ص 11.

27. جواهر المطالب فی مناقب الإمام أبی الحسنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 21.

27. تاریخ الأحمدی: ص 132.

29. سیدات نساء أهل الجنه: ص 153.

30. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 435.

31. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 436.

32. دلائل النبوه: ج 6 ص 365.

33. تهذیب الکمال: ج 22 ص 144.

34. زاد المعاد فی هدی خیر العباد لابن قیّم الجوزیه: ج 1 ص 40.

35. ذیل المذیل: ص 68.

36. وسیله الإسلام: ص 63.

37. إحقاق الحق: ج 19 ص 175، عن عده کتب.

38. إحقاق الحق: ج 25 ص 561، عن عده کتب.

39. إحقاق الحق: ج 32 ص 45، عن عده کتب.

40. عوالم العلوم: ج 11 ص 782 ح 2.

41. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 42.

42. إحقاق الحق: ج 10 ص 456.

43. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:71

44. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44.

45. المقدمات الممهدات: ج 3 ص 352.

46. إحقاق الحق: ج 32 ص 45.

47. لغت نامه دهخدا: ج 10 ص 14944.

48. تاریخ الثقات للعجلی: ص 523 ح 2108.

49. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 128، علی ما فی الإحقاق.

50. إعراب الحدیث: ص 243.

51. إحقاق الحق: ج 19 ص 175، عن عده کتب.

52. المعجم الکبیر: ج 22 ص 262، علی ما فی الإحقاق.

53. المعجم الکبیر: ج 22 ص 399، علی ما فی الإحقاق.

54. إحقاق الحق: ج 25 ص 62.

55. ذهول العقول بوفاه الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 115.

56. الصحابه علی لسان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 184.

57. المعجم

الکبیر: ج 2 ص 421.

58. تاریخ المدینه المنوره: ج 1 ص 197.

59. مشکل الآثار للطحاوی: ج 1 ص 48.

60. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 6.

61. صحیح البخاری: ج 5 ص 82.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:72

62. الحدائق لابن الجوزی: ج 1 ص 322.

63. تعلیقات محمد جواد مشکور سعد بن عبد اللّه الأشعری: ص 158.

64. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده ص 341.

65. نخبه الأخبار (مخطوط): العنوان الثامن المقاله الأولی.

66. بحار الأنوار: ج 103 ص 185 ح 13، عن مصباح الأنوار.

67. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

68. بحار الأنوار: ج 43 ص 200 ح 30، عن مصباح الأنوار.

69. بحار الأنوار: ج 39 ص 112، عن العمده.

70. العمده لابن البطریق: ص 390.

71. بحار الأنوار: ج 43 ص 183 ح 16، عن المناقب.

72. إحقاق الحق: ج 33 ص 355.

73. المناقب للشروانی: ص 412.

74. بحر الأنساب: ص 2.

75. بحار الأنوار: ج 8 (قدیم) ص 90، عن من لا یحضره الفقیه و العمده.

76. بحار الأنوار: ج 8 (قدیم) ص 103، عن کشف الغمه.

77. بحار الأنوار: ج 8 (قدیم) ص 135.

78. إتمام الوفاء فی سیره الخلفاء: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

79. أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 68، بزیاده فیه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:73

80. إحقاق الحق: ج 33 ص 367.

81. السنن الکبری للبیهقی: ج 4 ص 29، علی ما فی الإحقاق.

82. السنن الکبری للبیهقی: ج 6 ص 300، علی ما فی الإحقاق.

83. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 42، علی ما فی الإحقاق.

84. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 43، علی ما فی الإحقاق.

85. تاریخ أبی الفداء:

ج 1 فی ذکر أبی بکر.

86. ریاض المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): فی ذکر عمرها.

87. العقد الفرید: ج 2 ص 176.

88. إتحاف السائل: ص 94.

89. نزل الأبرار: ص 132.

90. شرح نهج البلاغه لمیثم بن علی البحرانی: ج 2 ص 27.

91. الروضه المستطابه: ص 69 ح 76.

92. إحقاق الحق: ج 2 ص 369.

93. الذریه الطاهره: ص 51.

94. المشرع الروی فی مناقب الساده الکرام آل أبی علوی: ص 85.

95. إثبات الهداه: ج 2 ص 332.

96. المعرفه و التاریخ: ج 3 ص 270.

97. المناقب الثلاثه للإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 121.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:74

98. تاریخ الأمم و الملوک: ج 3 ص 202.

99. کفایه الطالب: ص 370.

100. المغازی النبویه: ص 165.

101. المصنّف لعبد الرزاق: ج 5 ص 472.

102. الثغور الباسمه: ص 49.

103. إثبات الهداه: ج 2 ص 383.

104. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 80.

105. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 83.

106. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 158 ح 103، علی ما فی الاکتفاء.

107. الاکتفاء: ص 270.

108. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 159 ح 105.

109. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 161 ح 112.

110. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 160 ح 108.

111. جمل من أنساب الاشراف: ج 2 ص 30.

112. مرآه الجنان و عبره الیقظان: ج 1 ص 61.

113. خاتم النبیین محمد صلّی اللّه علیه و آله: ج 2 ص 37.

114. العبر فی خبر من غبر للذهبی: ج 1 ص 11.

115. الوفیات لأبی العباس: ص 25.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:75

116. مختصر تاریخ دمشق: ج 13 ص 92.

117. شذرات الذهب: ج 1 ص

15.

118. الجامع فی السنن: ص 321 ح 278.

119. تاریخ خلیفه بن خیاط: ص 96.

120. تذکره الخواص: ص 320.

121. المنجد فی الأعلام: ص 518.

122. تاریخ الإسلام ص 219.

123. أنساب الأشراف: ص 402.

124. الفصول فی سیره الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 241.

125. إحقاق الحق: ج 25 ص 15.

19 شهادتها علیها السّلام فی 3 شهر رمضان سنه 11 ه

1. مولد العلماء و وفیاتهم للربعی الدمشقی: ج 1 ص 85.

2. أسد الغابه: ج 7 ص 226.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 455، عن عده کتب.

4. إحقاق الحق: ج 25 ص 582.

5. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 162.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:76

6. الأخبار و المصیبه (مخطوط): الباب الرابع.

7. الذریه الطاهره للدولابی: ص 152.

8. إحقاق الحق: ج 25 ص 554.

9. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 22.

10. إحقاق الحق: ج 25 ص 421.

11. نساء أهل البیت علیهم السّلام فی ضوء القرآن و الحدیث: ص 602.

12. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 341. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 76 19 شهادتها علیها السلام فی 3 شهر رمضان سنه 11 ه ..... ص : 75

. فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 52.

14. نساء حول الرسول صلّی اللّه علیه و آله و الرد علی مفتریات المستشرقین: ترجمه الزهراء علیها السّلام.

15. عبقریه الإمام علی، الحسین أبو الشهداء، فاطمه الزهراء علیهم السّلام و الفاطمیون:

ص 335.

16. أحسن القصص: ص 59.

17. الدر المنثور فی طبقات ربات الخدور: فی فضل فاطمه علیها السّلام ابنه النبی صلّی اللّه علیه و آله.

18. المناقب الثلاثه للإمام علی بن أبی طالب و آله علیهم السّلام: ص 121.

19. النهایه فی فضائل العلویین: ص 11.

20. نور الأنوار: ص 5.

21. کفایه الطالب: ص 370.

22. نور

الأبصار: ص 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:77

23. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 83.

24. إحقاق الحق: ج 19 ص 176.

25. إحقاق الحق: ج 20 ص 554.

26. تاریخ الخمیس: ص 278.

27. الإتحاف بحب الأشراف: ص 33.

28. الکامل لابن الاثیر: ج 2 ص 231.

29. ذیل المذیل: ص 68.

30. ذیل المذیل: ص 45.

31. روضه الأئمه علیهم السّلام: ص 24.

32. کتاب التاریخ (مخطوط): فی أحوال فاطمه الزهراء علیها السّلام.

33. شهیدات النساء: ص 42.

34. هدایه الأنام: ص 68، بروایه العاصمی.

35. المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم: ص 95.

36. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44.

37. بحار الأنوار: ج 22 ص 167 ح 25.

38. نور الأبصار: ص 51.

39. إسعاف الراغبین: ص 91.

40. منهاج البراعه: ج 13 ص 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:78

41. حبیب السیر: ج 1 الجزء الثالث.

42. رجال صحیح البخاری: ص 169.

43. المشرع الروی: ص 15.

44. الثغور الباسمه: ص 48.

45. تاریخ الأمم و الملوک: ج 3 ص 220.

20 شهادتها علیها السّلام فی 28 شهر رمضان سنه 11 ه

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع عشر.

2. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 106، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع عشر.

21 شهادتها علیها السّلام فی 28 شوال سنه 11 ه

1. المعرفه و التاریخ: ج 3 ص 270، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

2. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 159، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

3. الاکتفاء: ص 270 ح 104، عن تاریخ دمشق، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:79

الفصل الأول، القول الثامن عشر.

4. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 160، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

5. الاکتفاء: ص 271 ح 105، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

6. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 160، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

7. الاکتفاء: ص 271 ح 105، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

8. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 160، بسند آخر، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

9. الاکتفاء: ص 272 ح 108، عن تاریخ دمشق، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

10. عنوان النجابه: ص 245، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

11. إحقاق الحق: ج 25 ص 561، شطرا من الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

12. تهذیب الکمال: ج 22 ص 144، علی ما فی الإحقاق،

مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

13. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:80

الفصل الأول، القول الثامن عشر.

14. اللمعه البیضاء: ص 106، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

15. ذیل المذیل للطبری: ص 5، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

16. بحار الأنوار: ج 43 ص 215 ح 45، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

17. مقاتل الطالبیین: ص 31، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

18. مرآه العقول: ج 5 ص 312، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

19. الأنوار المحمدیه للنبهانی: ص 485، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

20. إحقاق الحق: ج 10 ص 461، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

21. تذهیب التهذیب: ص 134، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

22. إحقاق الحق: ج 10 ص 462، عن تذهیب التهذیب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

23. المسمّیات بفاطمه: أحوال فاطمه الزهراء علیها السّلام.

24. إحقاق الحق: ج 10 ص 462، عن المسمّیات، مثل ما أوردناه فی المجلد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:81

العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

25. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 435، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

26. إحقاق الحق: ج 25 ص 563، عن تاریخ مدینه دمشق، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن

عشر.

27. إحقاق الحق: ج 25 ص 563، عن تاریخ الإسلام، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

28. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 47، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

29. المقدمات و الممهّدات: ج 3 ص 352، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

30. إحقاق الحق: ج 32 ص 45، عن المقدمات، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

31. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 162، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

32. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 427 ح 54، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

33. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 430 ح 59، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

34. عوالم العلوم: ج 11 ص 782 ح 5، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:82

الأول، القول الثامن عشر.

35. بحار الأنوار: ج 43 ص 213 ح 44، عن بعض کتب المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

36. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

37. عوالم العلوم: ج 11 ص 797 ح 31، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

38. الوفیات لأبی العباس: ص 25.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:83

الفصل الثالث کیفیه شهادتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:84

فی هذا الفصل

إن کیفیه شهاده الزهراء علیها السّلام و ما جری فی آخر ساعات عمرها الشریف، ذو شجون، فیه أمور شتّی:

فتاره نبحث عن تاریخ شهادتها، فقد مرّ فی الفصل الماضی.

و تاره نبحث عن احتضارها و ما رأت فی تلک الحال من جبرئیل و مواکب السماوات و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

و تاره نتحدّث عن وصایاها فی غسلها و تجهیزها و دفنها و صدقاتها و ترکتها.

و تاره نتحدّث عن حالها مع أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و أسماء بنت عمیس.

و تاره عن حالها من تغسیل نفسها و تطییبها و لبس ثیابها الجدد.

و تاره عما جری بینها و بین أمیر المؤمنین علیه السّلام و بکائهما حین شهادتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:85

و تاره عن عملها یوم شهادتها حین عجنت عجینا للخبز و وضعت طینا فی الماء لتغسیل رأس ولدیها.

و فی حال شهادتها أمور أخری، سیأتی فی شرح متون هذا الفصل.

یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 34 حدیثا:

شهاده فاطمه علیها السّلام بین المغرب و العشاء و رؤیتها حین احتضارها جبرئیل و مواکب السماوات و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بعض وصایاها علیها السّلام، رؤیه فاطمه علیها السّلام مجی ء الملائکه و صعودها إلی السماء و رؤیتها قصور و بساتین الجنه و الجواری و دخولها قصور أبیها، حضورها عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الجنه و جلوسها فی حجره و انتباهها عن رؤیاها مرقدها و صیحتها و إخبارها عن إتیان جبرائیل و عزرائیل حین وفاتها علیها السّلام.

وصیه فاطمه علیها السّلام لأسماء فی تغسیلها مع علی علیه السّلام و طلبها ثیابها الجدد و

طیبها و ما جری عند وفاتها مع الأسماء و الحسن و الحسین علیهم السّلام و کلام الصدوق فی دفنها و غسلها.

تمریض أم سلمی فاطمه علیها السّلام و ما جری بینها و بین فاطمه علیها السّلام عند وفاتها من غسلها و لبس أثوابها الجدد و استقبال القبله.

کلام الفتّال النیشابوری فی حال فاطمه علیه السّلام حین وفاتها و کلامها مع الحسنین علیهما السّلام.

مکث فاطمه علیها السّلام أربعین لیله فی مرضها و نعیها إلی نفسها، وصیتها لعلی علیه السّلام و کلامهما و بکاؤهما علیهما السلام.

حدیث فضه الخادمه مع ورقه بن عبد اللّه فی مرض وفاه الزهراء علیها السّلام و ما جری بینها و بین أمیر المؤمنین علیه السّلام حین وفاتها و وصیتها لعلی علیه السّلام.

بکاء فاطمه علیها السّلام علی مصائب أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد وفاتها.

کلام أم سلمی امرأه أبی رافع فی مرض فاطمه علیها السّلام و تجهیز نفسها للوفاه من الغسل و لبس ثیابها الجدد، قصه علی علیه السّلام فی ذی قار و إراءته صحیفه بخطه و إملاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فیها کیفیه قتل الحسین علیه السّلام و أنصاره، و کیفیه شهاده فاطمه علیها السّلام و شهاده الحسن علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:86

کلام الشیخ حسین الدرازی البحرانی فی عمل فاطمه علیها السّلام فی آخر ساعات عمرها عجینا للخبز و وضع الطین لغسل رأس ولدیها الحسن و الحسین علیهما السّلام و مکالمتها مع علی علیه السّلام، و أمرها أسماء ببعض أمور الحسنین علیهم السّلام، جلوس علی علیه السّلام عند رأسها علیها السّلام و وصیتها لعلی علیه السّلام لأشیاء منها منع حضور أبی بکر و عمر عند جنازتها و حکایتها قصه

الهجوم علی دارها و منع إرثها و خرق صحیفتها و إحراق بابها و ضربها بالسوط، إلی آخر الحدیث.

طلب فاطمه علیها السّلام بقیه حنوط الجنه و وصیتها لأسماء و إخبار الجواری خبرها لعلی علیه السّلام، حضوره علیه السّلام عند رأسها علیها السّلام و مکالمتهما فی آخر ساعات عمرها.

وصیه فاطمه علیها السّلام لأسماء و إرسال الحسنین علیهما السّلام إلی روضه جدهما و وداعها ابنتیها زینب و أم کلثوم و ما جری بعد شهادتها فی مجی ء الحسنین علیهما السّلام عند جنازتها علیها السّلام.

قصه فاطمه علیها السّلام مع الحسنین علیهم السّلام فی آخر ساعه من عمرها و مناجاتها و صلاتها و ما جری بینها و بین أسماء بنت عمیس و شهادتها و غسل علی علیه السّلام إیاها و صلاته رکعتین.

بکاء علی علیه السّلام و جزعه بعد قبض فاطمه علیها السّلام و حال الحسنین علیهما السّلام و أسماء عند رأسها علیها السّلام.

شده مرض فاطمه علیها السّلام و حالها مع أمیر المؤمنین علیه السّلام، نقل قصه عرسها لعلی علیه السّلام، إعطاؤها قمیصا جدیدا للسائل و لبسها قمیصها الخلق و إعطاء اللّه فاطمه علیها السّلام سجلا فی سندس أخضر مکتوب فیه: غفران عصاه أمه النبی صلّی اللّه علیه و آله ممن فی قلبه محبه فاطمه علیها السّلام و أمها و بعلها و بنیها، وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام و مجی ء الحسنین علیهما السّلام عند رأسها علیها السّلام و بکاؤهما.

وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام فی تزویجه بعدها و عمل نعش لها و دفنها بعد قبضها و منع حضور الأعداء للصلاه علیها.

تمریض سلمی لفاطمه علیها السّلام فی مرضها و إجراء أوامرها و وفاتها و دفنها بغسل نفسها.

أمر فاطمه علیها السّلام

أسماء بنت عمیس لعمل سریر فی تشییع جسدها.

وصیه فاطمه علیها السّلام فی غسلها علی علیه السّلام و أسماء بنت عمیس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:87

کلام صاحب جنات الخلود فی دفن فاطمه علیها السّلام فی بیتها جنب مسجد الرسول صلّی اللّه علیه و آله، عمل نعش من الأخشاب لتشییعها.

طلب فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام قمیص رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إعطاؤه و غشیتها من رؤیتها.

مجی ء عائشه بعد وفاه فاطمه علیها السّلام و منعها أسماء عن الدخول و شکواها لأبی بکر، جواب أسماء إنه أمر فاطمه علیها السّلام، کیفیه وفاتها و غسل علی علیه السّلام إیاها مع الحسن و الحسین علیهما السّلام و دفنها لیلا و تسویه قبرها.

کلام اللاهیجی فی أن عمر فاطمه علیها السّلام ثمانیه عشر سنه و أیاما و أن قاتلها ابن الخطاب و ذکر مقدمات شهادتها فی اختلاف الأقوال فی حضور علی علیه السّلام عند الزهراء علیها السّلام حین شهادتها و استماع وصایاها و عدم حضوره.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی حال فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کیفیه شهادتها و حضور علی علیه السّلام عند رأسها.

کلام الشیخ علی البلادی فی عمل فاطمه علیها السّلام العجین و الطین آخر یوم من عمرها، نقل رؤیا لعلی علیه السّلام و نعی نفسها و بکاء علی علیه السّلام و بکاء فاطمه علیها السّلام، غسل فاطمه علیها السّلام قمیص و لدیها و رأسیهما و أمرها لأسماء بإحضار الطعام لهما و إرسالها علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، کلامها مع علی علیه السّلام و وصایاها له، مجی ء

الحسن و الحسین علیهما السّلام و إخبارهما عن نداء الهاتف و نداء من قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله، احتضار فاطمه علیها السّلام و إحضار بناتها و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام بکفالتهن، استیذانها من علی علیه السّلام فی الخروج إلی قبر أبیها للوداع، شکواها إلی أبیها صلّی اللّه علیه و آله و أخذه قبضه من صعید قبره و وضعها علی عینها و إنشاؤها أبیات منها:

ما ذا علی من شمّ تربه أحمدأ لا یشمّ مدی الزمان غوالیا أمرها لأم سلمه بسکب الماء و لبسها ثیابها الطاهره و بسط فراشها وسط البیت و انضجاعها علی یمینها مستقبله القبله و مناجاتها ربها و وفاتها و مجی ء الحسن و الحسین علیهما السّلام عند رأسها بعد قبضها و بکاؤها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:88

کلام السید الهاشمی للمشککین فی ضرب الزهراء علیها السّلام و إسقاط جنینها و شهادتها و جوابه بقول موسی بن جعفر علیه السّلام بأن فاطمه علیها السّلام صدیقه الشهیده.

کلام المولی محمد صالح المازندرانی فی أن المقتول ظلما کفاطمه علیها السّلام شهید و هی مقتوله بضرب الباب علی بطنها و سقط حملها، ذکر روایات أخری علی أن موتها بالقتل و أنها شهیده: منها ما فی کتاب سلیم: أن شهادتها بإلجائها قنفذ إلی عضاده الباب، و منها ما فی کتاب کامل الزیارات لابن قولویه عن الإمام الصادق علیه السّلام: ... و قاتل أمیر المؤمنین علیه السّلام و قاتل فاطمه و محسن علیهما السّلام و قاتل الحسن و الحسین علیهما السّلام، و منها ما رواه الطبرسی فی الاحتجاج، و منها ما رواه شاذان بن جبرئیل فی الفضائل، إلی غیرهم.

کلام سلمی فی مرض فاطمه علیها السّلام و شهادتها

و دفن علی علیه السّلام إیاها بغسل نفسها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:89

1 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

ماتت فاطمه علیها السّلام ما بین المغرب و العشاء.

و عن عبد اللّه بن الحسن، عن أبیه، عن جده علیهما السّلام: أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لما احتضرت، نظرت نظرا حادّا ثم قالت: السلام علی جبرئیل، السلام علی رسول اللّه؛ اللهم مع رسولک؛ اللهم فی رضوانک و جوارک و دارک دار السلام. ثم قالت: أ ترون ما أری؟

فقیل لها: ما تری؟ قالت: هذه مواکب أهل السماوات و هذا جبرئیل و هذا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و یقول: یا بنیه، أقدمی، فما أمامک خیر لک.

و عن زید بن علی علیه السّلام: إن فاطمه علیها السّلام لما احتضرت، سلّمت علی جبرئیل و علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّمت علی ملک الموت، و سمعوا حسّ الملائکه، و وجدوا رائحه طیبه کأطیب ما یکون من الطیب.

و عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: إن فاطمه عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:90

و عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: مکثت فاطمه علیها السّلام فی مرضها خمسه عشر یوما و توفّیت.

و عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: شهد دفنها سلمان الفارسی و المقداد بن الأسود و أبو ذر الغفاری و ابن مسعود و العباس بن عبد المطلب و الزبیر بن العوام.

و عن أبی جعفر، عن آبائه علیهم السّلام: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عاشت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر، ما رؤیت ضاحکه.

و عنه علیه السّلام: إن

فاطمه علیها السّلام کفّنت فی سبعه أثواب.

و عن حسین بن علوان، عن سعد بن طریف، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: بدو مرض فاطمه علیها السّلام بعد خمسین لیله من وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ فعلمت أنها الوفاه. فاجتمعت لذلک تأمر علیا علیه السّلام بأمرها و توصیه بوصیتها و تعهد إلیه عهودها، و أمیر المؤمنین علیه السّلام یجزع لذلک و یطیعها فی جمیع ما تأمره.

فقالت: یا أبا الحسن، إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عهد إلیّ و حدثنی أنی أول أهله لحوقا به، و لا بد مما لا بد منه. فاصبر لأمر اللّه تعالی و ارض بقضائه. قال: و أوصته بغسلها و جهازها و دفنها لیلا، ففعل. قال: و أوصته بصدقتها و ترکتها. قال: فلما فرغ أمیر المؤمنین علیه السّلام من دفنها، لقیه الرجلان فقالا له: ما حملک علی ما صنعت؟ قال: وصیتها و عهدها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 200 ح 30، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. بیت الأحزان للقمی: ص 150.

4. بیت الأحزان للیزدی: ص 37.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 349.

6. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 75.

7. مجموعه مقالات الزهراء علیها السّلام: ص 238.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:91

2 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ما ترک إلا الثقلین؛ کتاب اللّه و عترته أهل بیته علیهم السّلام، و کان قد أسرّ إلیّ فاطمه علیها السّلام أنها لاحقه به أول أهل بیته لحوقا.

قالت: بینا أنی بین النائمه و الیقظانه بعد وفاه أبی بأیام، إذ رأیت کأنّ أبی قد أشرف علیّ. فلما رأیته لم أملک نفسی أن نادیت: یا أبتاه، انقطع عنا خبر السماء.

فبینا أنا کذلک، إذ أتتنی الملائکه صفوفا یقدّمها ملکان، حتی أخذانی فصعدا بی إلی السماء. فرفعت رأسی فإذا أنا بقصور مشیّده و بساتین و أنهار تطرّد، و قصر بعد قصر، و بستان بعد بستان؛ و إذا قد اطلع علیّ من تلک القصور جواری کأنهنّ اللعب؛ فهنّ یتباشرن و یضحکن إلیّ و یقلن: مرحبا بمن خلقت الجنه و خلقنا من أجل أبیها.

فلم تزل الملائکه تصعد بی حتی أدخلونی إلی دار فیها قصور، فی کل قصر من البیوت ما لا عین رأت، و فیها من السندس و الإستبرق علی أسرّه، و علیها ألحاف من ألوان الحریر و الدیباج، و آنیه الذهب و الفضه، و فیها موائد علیها من ألوان الطعام، و فی تلک الجنان نهر مطرّد أشدّ بیاضا من اللبن و أطیب رائحه من المسک الأذفر.

فقلت: لمن

هذه الدار و ما هذا النهر؟ فقالوا: هذه الدار الفردوس الأعلی الذی لیس بعده جنه، و هی دار أبیک و من معه من النبیین و من أحبّ اللّه. قلت: فما هذا النهر؟ قالوا:

هذا الکوثر الذی وعده أن یعطیه إیاه. فقلت: فأین أبی؟ قالوا: الساعه یدخل علیک.

فبینا أنا کذلک، إذ برزت لی قصور هی أشدّ بیاضا و أنور من تلک و فرش هی أحسن من تلک الفرش، و إذا بفرش مرتفعه علی أسرّه، و إذا أبی صلّی اللّه علیه و آله جالس علی تلک الفرش و معه جماعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:92

فلما رآنی، أخذنی فضمّنی و قبّل ما بین عینیّ و قال: مرحبا بابنتی! و أخذنی و أقعدنی فی حجره، ثم قال لی: یا حبیبتی! أ ما ترین ما أعدّ اللّه لک و ما تقدمین علیه؟

فأرانی قصورا مشرقات فیها ألوان الطرائف و الحلیّ و الحلل، و قال: هذه مسکنک و مسکن زوجک و ولدیک و من أحبک و أحبهما؛ فطیبی نفسا فإنک قادمه علیّ إلیّ أیام.

قالت: فطار قلبی و اشتدّ شوقی و انتبهت من رقدتی مرعوبه.

قال أبو عبد اللّه: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: فلما انتبهت من مرقدها، صاحت بی. فأتیتها فقلت لها: ما تشتکین؟ فخبّرتنی بخبر الرؤیا، ثم أخذت علیّ عهد اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله أنها إذا توفّت لا أعلم أحدا إلا أم سلمه زوج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أم أیمن و فضه، و من الرجال ابنیها و عبد اللّه بن عباس و سلمان الفارسی و عمار بن یاسر و المقداد و أبو ذر و حذیفه، و قالت: إنی أحللتک من أن ترانی بعد موتی؛

فکن مع النسوه فیمن یغسّلنی و لا تدفنّی إلا لیلا و لا تعلم أحدا قبری.

فلما کانت اللیله التی أراد اللّه أن یکرمها و یقبضها إلیه، أقبلت تقول: و علیکم السلام و هی تقول لی: یا ابن عم، قد أتانی جبرئیل مسلّما و قال لی: السلام یقرأ علیک السلام یا حبیبه حبیب اللّه و ثمره فؤاده، الیوم تلحقین بالرفیع الأعلی و جنّه المأوی، ثم انصرف عنی. ثم سمعناها ثانیه تقول: و علیکم السلام، فقالت: یا ابن عم، هذا و اللّه میکائیل و قال لی کقول صاحبه.

ثم تقول: و علیکم السلام، و رأیناها قد فتحت عینیها فتحا شدیدا ثم قالت: یا ابن عم، هذا و اللّه الحق، و هذا عزرائیل قد نشر جناحه بالمشرق و المغرب و قد وصفه لی و هذه صفته. فسمعناها تقول: و علیک السلام یا قابض الأرواح، عجّل بی و لا تعذّبنی. ثم سمعناها تقول: إلیک ربی لا إلی النار. ثم غمضت عینیها و مدّت یدیها و رجلیها کأنها لم تکن حیه قط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:93

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 207 ح 36، عن دلائل الإمامه للطبری.

2. دلائل الإمامه للطبری: ص 43.

3. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 75، شطرا من آخره.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 149، عن الدلائل.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن أحمد بن محمد الخشاب، عن زکریا بن یحیی، عن ابن أبی زائده، عن أبیه، عن محمد بن الحسن، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

3 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس، قالت:

أوصتنی فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام. فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

و قیل: قالت فاطمه علیها السّلام لأسماء بنت عمیس حین توضّأت وضوءا للصلاه: هاتی طیبی الذی أتطیّب به، و هاتی ثیابی التی أصلّی فیها. فتوضّأ، ثم وضعت رأسها فقالت لها: اجلسی عند رأسی، فإذا جاء وقت الصلاه فأقیمینی؛ فإن قمت و إلا فأرسلی إلی علی علیه السّلام.

فلما جاء وقت الصلاه قالت: الصلاه یا بنت رسول اللّه، فإذا هی قد قبضت. فجاء علی علیه السّلام فقالت له: قد قبضت ابنه رسول اللّه علیها السّلام. قال علی علیه السّلام: متی؟ قالت: حین أرسلت إلیک. قال: فأمر أسماء فغسّلتها و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء، و دفنها لیلا و سوّی قبرها. فعوتب علی ذلک فقال: بذلک أمرتنی.

و روی أنها بقیت بعد أبیها أربعین صباحا، و لما حضرتها الوفاه قالت لأسماء: إن جبرئیل أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله لما حضرته الوفاه بکافور من الجنه، فقسّمه أثلاثا؛ ثلثا لنفسه و ثلثا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:94

لعلی علیه السّلام و ثلثا لی، و کان أربعین درهما؛ فقالت: یا أسماء ایتینی ببقیه حنوط والدی من موضع کذا و کذا، فضعیه عند رأسی. فوضعته، ثم تسجّت بثوبها و قالت: انتظرینی هنیهه و ادعینی، فإن أجبتک و إلا فاعلمی أنی قد قدمت علی أبی صلّی اللّه علیه و آله.

فانتظرتها هنیهه، ثم نادتها فلم

تجبها، فنادت: یا بنت محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله! یا بنت أکرم من حملته النساء! یا بنت خیر من وطی ء الحصا! یا بنت من کان من ربه قاب قوسین أو أدنی! قال: فلم تجبها. فکشفت الثوب عن وجهها فإذا بها قد فارقت الدنیا. فوقعت علیها تقبّلها و هی تقول: فاطمه! إذا قدمت علی أبیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاقرئیه عن أسماء بنت عمیس السلام.

فبینا هی کذلک إذ دخل الحسن و الحسین علیهما السّلام فقالا: یا أسماء! ما ینیم أمّنا فی هذه الساعه؟ قالت: یا ابنی رسول اللّه، لیست أمکما نائمه، قد فارقت الدنیا. فوقع علیها الحسن علیه السّلام یقبّلها مره و یقول: یا أماه، کلّمینی قبل أن تفارق روحی بدنی. قالت: و أقبل الحسین علیه السّلام یقبّل رجلها و یقول: یا أماه، أنا ابنک الحسین علیه السّلام، کلّمینی قبل أن یتصدّع قلبی فأموت.

قالت لهما أسماء: یا ابنی رسول اللّه، انطلقا إلی أبیکما علی علیه السّلام فأخبراه بموت أمکما.

فخرجا حتی إذا کانا قرب المسجد، رفعا أصواتهما بالبکاء. فابتدرهما جمیع الصحابه فقالوا: ما یبکیکما یا ابنی رسول اللّه، لا أبکی اللّه أعینکما؟! لعلکما نظرتما إلی موقف جدکما فبکیتما شوقا إلیه؟

فقالا: لا، أو لیس قد ماتت أمّنا فاطمه علیها السّلام. قال: فوقع علی علیه السّلام علی وجهه یقول: بمن العزاء یا بنت محمد؟ کنت بک أتعزّی، ففیم العزاء من بعدک؟! ثم قال:

لکل اجتماع من خلیلین فرقهوکل الذی دون الفراق قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل ثم قال علیه السّلام: یا أسماء غسّلیها و حنّطیها و کفّنیها. قال: فغسّلوها و کفّنوها و حنّطوها و صلّوا علیها لیلا، و دفنوها

بالبقیع و ماتت بعد العصر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:95

و قال ابن بابویه: جاء هذا الخبر کذا، و الصحیح عندی أنها علیها السّلام دفنت فی بیتها. فلما زاد بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد. قلت: الظاهر و المشهور مما نقله الناس و أرباب التواریخ و السیر أنها علیها السّلام دفنت بالبقیع کما تقدم.

و روی مرفوعا إلی سلمی أم بنی رافع، قالت: کنت عند فاطمه بنت محمد علیها السّلام فی شکواها التی ماتت فیها، قالت: فلما کان فی بعض الأیام و هی أخفّ ما نراها. فغدا علی بن أبی طالب علیه السّلام فی حاجته و هو یری یومئذ أنها أمثل ما کانت، فقالت: یا أمّه، اسکبی لی غسلا. ففعلت، فاغتسلت کأشدّ ما رأیتها، ثم قالت لی: أعطینی ثیابی الجدد. فأعطیتها فلبست، ثم قالت: ضعی فراشی و استقبلنی، ثم قالت: إنی قد فرغت من نفسی، فلا أکشفن، إنی مقبوضه الآن. ثم توسّدت یدها الیمنی و استقبلت القبله فقبضت.

فجاء علی علیه السّلام و نحن نصیح، فسأل عنها فأخبرته، فقال: إذا و اللّه لا تکشف. فاحتملت فی ثیابها فغیّبت.

أقول: إن هذا الحدیث قد رواه ابن بابویه کما تری، و قد روی أحمد بن حنبل فی مسنده عن أم سلمی، قالت: اشتکت فاطمه علیها السّلام شکواها التی قبضت فیه، فکنت أمرّضها.

فأصبحت یوما کأمثل ما رأیتها فی شکواها ذلک.

قالت: و خرج علی علیه السّلام لبعض حاجته فقالت: یا أماه، اسکبی لی غسلا. فسکبت لها غسلا، فاغتسلت کأحسن ما رأیتها تغتسل، ثم قالت: یا أماه، أعطینی ثیابی الجدد.

فأعطیتها فلبستها، ثم قالت: یا أماه، قدّمی لی فراشی وسط البیت. ففعلت، فاضطجعت و استقبلت القبله و جعلت یدها تحت خدها، ثم قالت:

یا أماه، إنی مقبوضه الآن و قد تطهّرت، فلا یکشفنی أحد. فقبضت مکانها، قالت: فجاء علی علیه السّلام فأخبرته.

و اتفاقهما من طریق الشیعه و السنه علی نقله، مع کون الحکم علی خلافه عجیب، فإن الفقهاء من الطریقین لا یجیزون الدفن إلا بعد الغسل إلا فی مواضع لیس هذا منه، فکیف رؤیا هذا الحدیث؟ و لم یعلّلاه و لا ذکرا فقهه، و لا نبّها علی الجواز و لا المنع، و لعل هذا أمر یخصّها علیها السّلام، و إنما استدل الفقهاء علی أنه یجوز للرجل أن یغسّل زوجته بأن علیا غسّل فاطمه علیها السّلام و هو المشهور.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:96

و روی ابن بابویه مرفوعا إلی الحسن بن علی علیه السّلام أن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیها السّلام، و عن علی علیه السّلام أنه صلّی علی فاطمه علیها السّلام، و کبّر علیها خمسا، و دفنها لیلا، و عن محمد بن علی علیه السّلام أن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 500.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 185 ح 18.

3. منتهی الآمال: ج 1 ص 100، عن کشف الغمه.

4. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 333.

4 المتن:
اشاره

قالت أم سلمی امرأه أبی رافع:

اشتکت فاطمه علیها السّلام شکواها التی قبضت فیها و کنت أمرّضها، فأصبحت یوما أسکن ما کانت. فخرج علی علیه السّلام إلی بعض حوائجه، فقالت: اسکبی لی غسلا. فسکبت و قامت و اغتسلت أحسن ما یکون من الغسل، ثم لبست أثوابها الجدد، ثم قالت: افرشی فراشی وسط البیت. ثم استقبلت القبله و نامت و قالت: أنا مقبوضه و قد اغتسلت، فلا یکشفی أحد. ثم وضعت خدها علی یدها و ماتت ...

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 394.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 183 ح 16، عن المناقب.

3. مجمع الزوائد: ج 9 ص 210، بتفاوت یسیر.

4. بیت الأحزان للقمی: ص 150.

5. الجنّه العاصمه: ص 349.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:97

الأسانید:

فی المناقب: عن أبی عبد اللّه حمویه بن علی البصری و أحمد بن حنبل و أبی عبد اللّه بن بطه بأسانیدهم، قالت أم سلمی.

5 المتن:
اشاره

قال الفتّال النیشابوری فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام:

و روی أن فاطمه علیها السّلام لا زالت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله معصّبه الرأس، ناحله الجسم، منهدّه الرکن من المصیبه بموت النبی صلّی اللّه علیه و آله، و هی مهمومه مغمومه محزونه مکروبه کئیبه حزینه، باکیه العین محترقه القلب، یغشی علیها ساعه بعد ساعه فی کل ساعه، و حین نذکره صلّی اللّه علیه و آله و نذکر الساعات التی کان یدخل فیها علیها فیعظم حزنها، و تنظر مره إلی الحسن علیه السّلام و مره إلی الحسین علیه السّلام- و هما بین یدیها علیها السّلام- فتقول: أین أبوکما الذی کان کان یکرمکما و یحملکما مره بعد مره؟ أین أبوکما الذی کان أشدّ الناس شفقه علیکما، فلا یدعکما تمشیان علی الأرض؟ فإنا للّه و إنا إلیه راجعون؛ فقد و اللّه جدکما و حبیب قلبی و لا أراه یفتح هذا الباب أبدا و لا یحملکما علی عاتقه کما لم یزل یفعل بکما.

ثم مرضت فاطمه علیها السّلام مرضا شدیدا، و مکثت أربعین لیله فی مرضها، إلی أن توفّیت علیها السّلام. فلما نعیت إلیها نفسها، دعت أم أیمن و أسماء بنت عمیس و وجّهت خلف علی علیه السّلام و أحضرته، فقالت: یا ابن عم! إنه قد نعیت إلی نفسی و إننی لا أری ما بی إلا أننی لاحق بأبی ساعه بعد ساعه، و أنا أوصیک بأشیاء فی قلبی. قال لها علی علیه السّلام: أوصینی بما أحببت یا بنت رسول اللّه.

فجلس عند رأسها و أخرج من

کان فی البیت، ثم قالت: یا ابن عم، ما عهدتنی کاذبه و لا خائنه، و لا خالفتک منذ عاشرتنی. فقال: معاذ اللّه! أنت أعلم باللّه و أبرّ و أتقی و أکرم و أشدّ خوفا من اللّه من أن أوبّخک بمخالفتی. قد عزّ علیّ مفارقتک و تفقّدک، إلا أنه أمر لا بد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:98

منه، و اللّه جدّدت علیّ مصیبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد عظمت وفاتک و فقدک، فإنا للّه و إنا إلیه راجعون من مصیبه ما أفجعها و آلمها و أمضها و أحزنها؛ هذه و اللّه مصیبه لا عزاء لها و رزیّه لا خلف لها.

ثم بکیا جمیعا ساعه، و أخذ علی علیه السّلام رأسها و ضمّها إلی صدره، ثم قال: أوصینی بما شئت، فإنک تجدنی فیها أمضی کما أمرتنی به و أختار أمرک علی أمری.

ثم قالت: جزاک اللّه عنی خیر الجزاء، یا ابن عم رسول اللّه.

المصادر:

1. روضه الواعظین: ج 1 ص 150.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 191، شطرا من الحدیث.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 33، عن روضه الواعظین.

6 المتن:
اشاره

فی حدیث فضه خادمه الزهراء علیها السّلام مع ورقه بن عبد اللّه الأزدی فی مرض وفاه الزهراء علیها السّلام:

... و لم تزل علی ذلک إلی أن مضی لها بعد موت أبیها سبعه و عشرون یوما، و اعتلّت العله التی توفّیت فیها، فبقیت إلی یوم الأربعین. و قد صلّی أمیر المؤمنین علیه السّلام صلاه الظهر و أقبل یرید المنزل، إذا استقبلته الجواری باکیات حزینات. فقال لهن: ما الخبر و ما لی أراکن متغیّرات الوجوه و الصور؟ فقلن: یا أمیر المؤمنین! أدرک ابنه عمک الزهراء علیها السّلام و ما نظنّک تدرکها.

فأقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام مسرعا حتی دخل علیها، و إذا بها ملقاه علی فراشها و هو من قباطی مصر، و هی تقبض یمینا و تمدّ شمالا. فألقی الرداء عن عاتقه و العمامه عن رأسه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:99

و حلّ أزراره، و أقبل حتی أخذ رأسها و ترکه فی حجره و ناداها: یا زهراء! فلم تکلّمه.

فناداها: یا بنت من حمل الزکاه فی طرف ردائه و بذلها علی الفقراء! فلم تکلّمه. فناداها:

یا بنت محمد المصطفی! فلم تکلّمه. فناداها: یا بنت من صلّی بالملائکه فی السماء مثنی مثنی! فلم تکلّمه، فناداها: یا فاطمه! کلّمینی فأنا بن عمک علی بن أبی طالب.

قال: ففتحت عینیها فی وجهه و نظرت إلیه و بکت و بکی، و قال: ما الذی تجدینه، فأنا ابن عمک علی بن أبی طالب؟

فقالت: یا ابن العم، إنی أجد الموت الذی لا بد منه و لا محیص عنه، و أنا أعلم أنک

بعدی لا تصبر علی قله التزویج؛ فإن أنت تزوّجت امرأه، اجعل لها یوما و لیله و اجعل لأولادی یوما و لیله. یا أبا الحسن، و لا تصح فی وجوههما، فیصبحان یتیمین غریبین منکسرین، فإنهما بالأمس فقدا جدهما و الیوم یفقدان أمهما؛ فالویل لأمه تقتلهما و تبغضهما. ثم أنشأت تقول:

ابکنی إن بکیت یا خیر هادی و اسبل الدمع فهو یوم الفراق

یا قرین البتول أوصیک بالنسل فقد أصبحا حلیف اشتیاق

ابکنی و ابک للیتامی و لا تنس قتیل العدی بطفّ العراق

فارقوا فاصبحوا یتامی حیاری یحلف اللّه فهو یوم الفراق قالت: فقال لها علی علیه السّلام: من أین لک یا بنت رسول اللّه هذا الخبر، و الوحی قد انقطع عنا؟ فقالت: یا أبا الحسن، رقدت الساعه فرأیت حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قصر من الدرّ الأبیض، فلما رآنی قال: هلمّی إلیّ یا بنیه، فإنی إلیک مشتاق. فقلت: و اللّه إنی لأشد شوقا منک إلی لقائک. فقال: أنت اللیله عندی، و هو الصادق لما وعد و الموفی لما عاهد.

فإذا أنت قرأت یس فاعلم أنی قد قضیت نحبی. فغسّلنی و لا تکشف عنی، فإنی طاهره مطهّره، و لیصلّ علیّ معک من أهلی الأدنی فالأدنی و من رزق أجری و ادفنی لیلا فی قبری؛ بهذا أخبرنی حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:100

فقال علی علیه السّلام: و اللّه لقد أخذت فی أمرها و غسّلتها فی قمیصها و لم أکشفه عنها؛ فو اللّه لقد کانت میمونه طاهره مطهّره، ثم حنّطها من فضله حنوط رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کفّنتها و أدرجتها فی أکفانها ....

المصادر:

بحار الأنوار: ج 43 ص 174 ح 15، عن

بعض الکتب.

و تمام الحدیث و بقیه المصادر مثل ما أوردناه فی المجلد الرابع عشر، الفصل الثانی.

7 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه بکت، فقال لها أمیر المؤمنین علیه السّلام: یا سیدتی ما یبکیک؟

قالت: أبکی لما تلقی بعدی. فقال لها: لا تبکی، فو اللّه إن ذلک لصغیر عندی فی ذات اللّه.

قال: و أوصته أن لا یؤذن بها الشیخین، ففعل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 218 ح 49، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 345، عن البحار.

8 المتن:
اشاره

عن سلمی امرأه أبی رافع، قالت:

مرضت فاطمه علیها السّلام، فلما کان الیوم الذی ماتت فیه قالت: هیّئی لی ماء. فصببت لها فاغتسلت کأحسن ما کانت تغتسل، ثم قالت: ائتینی بثیاب جدد، فلبستها، ثم أتت

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:101

البیت الذی کانت فیه فقالت: افرشی لی فی وسطه. ثم اضطجعت و استقبلت القبله، و وضعت یدها تحت خدها و قالت: إنی مقبوضه الآن، فلا أکشفن فإنی قد اغتسلت.

قالت: و ماتت، فلما جاء علی علیه السّلام أخبرته فقال: لا تکشف، فحملها بغسلها علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 12، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 15.

3. العمده لابن البطریق: ص 389 ح 775.

4. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 344، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی أمالی الطوسی: بأسناده، أخبرنا ابن حمویه، قال: حدثنا أبو الحسین، قال: حدثنا أبو خلیفه، قال: حدثنا العباس، قال: حدثنا محمد بن أبی رجا أبو سلیمان، عن إبراهیم بن سعد، عن أبی إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن سلمی امرأه أبی رافع قالت:

9 المتن:
اشاره

عن سلیم، قال:

لما قتل الحسین بن علی علیه السّلام، بکی ابن عباس بکاء شدیدا ثم قال: ... لقد دخلت علی علی علیه السّلام بذی قار، فأخرج إلیّ صحیفه و قال لی: یا ابن عباس، هذه صحیفه أملاها علیّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خطی بیدی. فقلت: یا أمیر المؤمنین، اقرأها علیّ. فقرأها، فإذا فیها کل شی ء کان منذ قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی مقتل الحسین علیه السّلام و کیف یقتل و من یقتله و من ینصره و من یستشهد معه. فبکی بکاء شدیدا و أبکانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:102

فکان فیما قرأه علی علیه السّلام: کیف یصنع به و کیف یستشهد فاطمه علیها السّلام و کیف یستشهد الحسن علیه السّلام ابنه، و کیف تغدر به الأمه ...

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 915 ح 66.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 73 ح 32، عن کتاب سلیم.

10 المتن:
اشاره

قال حسین بن محمد الدرازی فی ذکر مرض وفاه فاطمه علیها السّلام:

... فلما کان فی بعض الأیام، دخل أمیر المؤمنین علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام و هی فی الحجره الطاهره، فرآها عجنت عجینا للخبز و وضعت طینا فی الماء لتغسّل به رأس ولدیها الحسن و الحسین علیهما السّلام. فتعجّب أمیر المؤمنین علیه السّلام من ذلک و قال: یا بنت رسول اللّه! ما عهدتک تشتغلین بعملین من أعمال الدنیا فی یوم واحد، و ما أظنّه إلا من سبب.

فبکت فاطمه علیها السّلام و تحدّرت عبراتها علی و جناتها و قالت: یا أمیر المؤمنین، هذا فراق بینی و بینک؛ اعلم إنی البارحه رأیت أبی فی منامی و هو واقف فی مکان مرتفع، یلتفت یمینا و شمالا کأنه ینظر أحدا. فقلت له: مضیت عنی و ترکتنی وحیده فریده، أبکی علیک لیلی و نهاری و عشیّتی و أبکاری، لا ألتذّ بطعام و لا أتمنّی بمنام.

فقال لی: یا فاطمه، إنی واقف هنا للانتظار. قلت: فلمن تنتظر یا أبتاه؟ قال: انتظرک یا فاطمه، فإن مده الفراق قد تجاوزت و لیالی الهموم و الأشواق قد تصرّمت و قرب وقت الارتحال؛ لتفوزی بالملاقات و الوصال، و تقلعی أطناب خیمه بدنک من المضایق السفلیه، و تنصیبها فی فضاء العوالم العلیّه، و تفرّی من المطموره الدنیا و تسکنی معموره الأخری العقبی. یا فاطمه، عجّلی فإنی فی انتظارک و لا أبرح من مکانی حتی أنت تأتی فأسرعی، و سأخبرک یا بنتی إن وقت وصولک إلیّ فی اللیله القابله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 15،ص:103

لما رأیت الرؤیا، أیقنت أنی راحله عنک فی عشیّه هذه اللیله المستقبله، و هذا العجین أخبزه فی هذا الیوم و الطین أغسل به رءوس أولادی، لأنک غداه غد مشغول بتجهیزی و غسلی و دفنی و أخاف تجوع أولادی و تبقی رءوسهم مغیّره و ثیابهم دکنه؛ فعملت هذین العملین فی هذا الیوم لأجل ذلک.

فلما سمع أمیر المؤمنین علیه السّلام من فاطمه الزهراء علیها السّلام کلمه الفراق جعل یبکی و یقول: یا فاطمه، حزن فراق أبیک حینئذ فی قلبی، و کیف لی أن أزیده بحزن فراقک؟ فقالت له:

یا ابن العم، اصبر علی فراقی کما صبرت علی فراق أبی، فإن اللّه مع الصابرین.

و هی مع ذلک تبکی و تغسل قمیص ولدیها و تمشط رأسیهما و تقول: یا لیتنی کنت أعلم بالذی یصور «1» علیکما بعدی من السمّ و القتل و إلی أیّ شی ء یؤول أمرکما. فبکیا بین یدیها لما سمعا منها ذلک الکلام، و قالت لهما: یا قرتی عینی، امضیا إلی قبر جدکما و اسألا اللّه تعالی أن یمنّ علیّ بالشفاء؛ مرادها عدم حضورهما وقت موتها لئلا یصیبهما فزع و ینالهما جزع.

فمضیا من عندها، فأمرت فضه أن تبسط لها فراش المرض، فاضطجعت علیه فقالت: اجلس عندی- یا ابن العم- هذا وقت الوداع. فجلس أمیر المؤمنین علیه السّلام عند رأسها، و أمرت أسماء بنت عمیس أن تصنع للحسن و الحسین علیهما السّلام طعاما؛ فإذا أتیا یأکلان و یمضیان لشأنهما. ففعلت ما أمرتها، فقالت: یا أسماء، إذا أقبل ولدای فاجلسیهما فی موضع لا یرونی، و احملی لهما طعاما لیتناولا و یمضیا و لا تدعیهما یأتیان إلیّ.

فما کان إلا ساعه إذ أقبلا، فسمعت أسماء صوتیهما. فخرجت إلیهما و استقبلتهما و أجلستهما

فی المکان الذی أمرت به أمهما فأحضرت لهما الطعام، فقالا: یا أسماء! هل رأیتینا نأکل وحدنا بغیر أمّنا و ما فعلنا حتی تفرقی بیننا و بین أمنا؟ فقالت لهما: إن أمکما عندها بعض التصدیع. فقالا: لا نأکل إلا معها.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:104

فقاما من مکانهما و دخلا علی أمهما، فوجداها متکئه علی فراشها و علی علیه السّلام جالس عند رأسها. فلما رأتهما أمهما قالت: یا أمیر المؤمنین! امض بولدیک إلی قبر جدهما.

فقام علی علیه السّلام و أخذ بیدیهما و قال: امضیا إلی قبر جدکما فإن أمکما قد غفت عیناها بالنوم لئلا تتیقّض من نومها.

فرجع أمیر المؤمنین علیه السّلام و جلس عند رأسها، فقالت: یا ابن العم، اجلس عندی هنیئه فقد حان الفراق. فأخذ برأسها و وضعه فی حجره. فانتبهت و فتحت عینیها فرأته یبکی، فقالت: یا ابن العم، هذا وقت الوصیه لا وقت التعزیه. فقال لها و ما وصیتک؟ فقالت: لی عندک أربع وصایا:

الأولی: إن کان وقع منی تقصیر فاعف عنی و اسمح لی. فقال: حاشاک یا سیده النساء و التقصیر، بل کنتی فی کمال المحبه و نهایه المودّه و الشفقه و الرضا و الشکر و القناعه بما یأتیک منی.

ثم قال: و أما الوصیه الثانیه فإنی أوصیک- یا ابن العم- إن تلتفت إلی أولادی و لا تصح فی وجهیهما و لا تنهرهما، فإنهما سیقتلان بعدی و تشرّد زراریهما؛ فإنی سمعت أبی یقول ذات یوم و أنا و أنت و ابنای حوله: یا أهل بیتی، کیف لی بکم إذا کنتم صرعی و قبورکم شتّی؟ فقال الحسین علیه السّلام: یا جد! نموت موتا أو نقتل قتلا. فقال: یا بنی، بل تقتل ظلما

و عدوانا و تشرّد ذراریکم شرقا و غربا.

فقال الحسین علیه السّلام: من یقتلنا یا جد؟ قال: یقتلکم شرار الناس. قال: فهل یزورنا بعد قتلنا أحد من أمتک؟ قال: نعم، طائفه من أمتی یزورون قبورکم و یبکون علیکم و یندبون و ینوحون حزنا علی مصابکم، یریدون بذلک برّی وصلتی.

الثالثه: إنک تدفنّی لیلا حتی لا یشاهد جنازتی الغرباء و الأعداء، کما لم یرونی فی حال الحیاه فلا یرونی فی حال الممات.

الرابعه: إنک لا تقطعنی من زیارتک فإن لی بک أنسا عظیما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:105

فقال علی علیه السّلام: قبلت ذلک و رضیت به، و لکن أنت أیضا اصغی لوصایای. فقالت:

اذکرها لی. فقال: یا بنت العم، لی عندک ثلاث وصایا: الأولی: أنه إن حدث منی لجنابک جرم أو ذنب أو تقصیر فاعفیه عنی و اسمحیه لی. الثانیه: إذا لقیتی أباک فأعرضی علیه سلامی و بلّغیه تحیّتی. الثالثه: إذا قدّمتی علی أبیک فلا تشتکی منی إلیه.

فبینما هما فی الکلام، إذ سمعا أصواتا عالیه بکاء و عویلا و هم یقولون: وا ویلاه، وا مصیبتاه، وا حزناه، وا کربتاه. فخرجت لهما فضه و إذا هی بالحسن و الحسین علیهما السّلام، فقال لهما أبوهما: ما بالکما یا قره عینیّ؟! فقالا: یا أبتاه، أمرتنا بالمسیر إلی قبر جدنا، فسرنا فلما وصلنا سمعنا هاتفا یقول: هذا إبراهیم الخلیل یقول: إن یتامی فاطمه الزهراء علیها السّلام قد أتیا، و هذا إسماعیل الذبیح یقول: إن شفعاء یوم القیامه قد جاء، و هذا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله یقول: ولدیّ و قرتی عینی أقبلا.

فلما سمعنا الأصوات و أتینا إلی قبر جدنا، سمعنا من داخل القبر قائلا یقول: ارجعا- یا ولدیّ- إلی أمکما و

ودّعاها قبل وفاتها، فإنی قد جئت مع جمع من الأنبیاء لاستقبال روح أمکما، فرجعنا.

ثم إنهما أتیا إلی أمهما، فرأیاها متّکئه علی فراشها و هی تجود بنفسها الشریفه.

فجعلا یقبّلان یدیها و رجلیها و یقولان: افتحی عینیک و انظری إلی یتاماک. فلما سمعت صوتهما فتحت عینها، فرأتهما فضمّتهما إلی صدرها و قالت: یا قرتی عینی، ما أدری ما یقع علیکما بعدی من الأعداء و ما تلقونه من المحنه و الأذی و المشقه و الجفاء.

ثم إنها أمرت بإحضار بناتها و أوصت الحسن و الحسین علیهما السّلام بکفالتهنّ و الالتفات لأحوالهن. ثم إنها لما حضرتها الوفاه قالت لأسماء بنت عمیس: إذا أنا متّ فانظری إلی الدار فإذا رأیتی سجفا من سندس الجنه قد ضرب فی جانب الدار. فاحملینی و زینب و أم کلثوم و اجعلونی وراء السجف و خلّونی و بین نفسی.

فلما توفّیت و ظهر السجف، حملنها و جعلنها وراءه. فغسّلت و کفّنت و حنّطت بالحنوط، و کان ذلک کافور أنزله جبرئیل من الجنه و کان ثلاث صرر، فقال: یا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:106

رسول اللّه، ربک یقرؤک السلام و یقول: لک هذا حنوطک و حنوط ابنتک و حنوط أخیک علی علیه السّلام مقسوم أثلاثا، و إن أکفانها و ماءها و أوانیها من الجنه، و إنها أکرم علی اللّه تعالی أن یتولّی ذلک منها أحد غیرها.

و أنها لما توفّیت لم یحضرها إلا أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و أسماء بنت عمیس، و إن أمیر المؤمنین علیه السّلام أخرجها و معه الحسنان علیهما السّلام فی اللیل و صلّوا علیها و لم یعلموا بها أحدا و لا حضروا وفاتها

و لا صلّی علیها أحد من الناس غیرهم، لأنها أوصت بذلک و قالت:

لا تصلّی علیّ أمه نقضت عهد اللّه و عهد أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أمیر المؤمنین علیه السّلام، و ظلموا حقی، و أخذوا إرثی، و خرقوا صحیفتی التی کتبها لی أبی بملک فدک، و کذّبوا شهودی، و هم و اللّه جبرئیل و میکائیل و أمیر المؤمنین علیه السّلام و أم أیمن. فطفت علیهم فی بیوتهم و أمیر المؤمنین علیه السّلام یحملنی و الحسن و الحسین علیهما السّلام لیلا و نهارا، أذکّرهم باللّه و برسوله صلّی اللّه علیه و آله تظلمونا و لا تغصبونا حقنا الذی جعله اللّه لنا؛ فیجیبونا لیلا و یقعدون عن نصرتنا نهارا.

ثم ینفدون إلی داری قنفذا و معه عمر و خالد بن الولید لیخرجوا ابن عمی علیا علیه السّلام إلی سقیفه بنی ساعده لسعایتهم «1» الخاسره، فلم یخرج إلیهم متشاغلا بوصیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بتألیف القرآن. فجمعوا الحطب الجزل علی بابنا و أتوا بالنار لیحرّقوه و یحرّقونا. فأخذت بعضاده الباب و ناشدتهم باللّه و بأبی أن یکفّوا عنا و ینصرفوا. فأخذ عمر السوط من ید قنفذ مولی أبی بکر و ضرب به عضدی، فالتوی السوط علی عضدی حتی صار کالدملج، و لکز الباب برجله فردّ علیّ و أنا حامل. فسقطت لوجهی و النار تستعر، و صفّع وجهی بیده حتی نثر أقراطی من أذنی. فجاءنی المخاض فأسقط محسنا قتیلا بغیر جرم.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر المخطوط و لا معنی لها، و لعل الصحیح: لسعایتهم الخاسره؛ السعایه: یقال: سعایه و سعیا، بفلان عند الأمیر نمّ علیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:107

فهذه أمه تصلّی

علیّ؟! و قد تبرّأ اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله منهم و تبرّأت منهم.

فعمل أمیر المؤمنین علیه السّلام بوصیتها و لم یعلم أحدا بها، و سوّی فی البقیع لیله دفنت فاطمه علیها السّلام أربعین قبرا مزوّره.

ثم إن المسلمین لما علموا بموتها و دفنها، جاءوا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام یعزّونه بها و قالوا: یا أخا رسول اللّه، أمرت بتجهیزها و دفنها، إنا للّه و إنا إلیه راجعون؛ ماتت بنت نبینا- و لم یخلف فینا ولدا غیرها- و لا نصلّی، إن هذا لشی ء عظیم. فقال لهم أمیر المؤمنین علیه السّلام: حسبکم بما جنیتم به علی اللّه و علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله فی أهل بیته علیهم السّلام، و لم أکن و اللّه لأغضبها و قد أوصت بأن لا یصلّی علیها أحد منکم، و ما بعد العهد فاعذروا.

فنفضوا القوم ثیابهم و قالوا: لا بد من الصلاه علی بنت رسول اللّه، و مضوا من فورهم إلی البقیع. فوجدوا فیه أربعین قبرا فاشتبه علیهم قبرها من بین تلک القبور. فضجّ الناس و لا بعضهم بعضا و قالوا: لم تحضروا وفاه بنت نبیکم و لا تصلوا علیها و لا تعرفوا قبرها فتزوروه. فقال أبو بکر: هاتوا من تقاه المسلمین من ینبش هذه القبور حتی تجدوا قبرها فتصلّوا علیها و تزورها.

فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام، فخرج من داره مغضبا و قد احمرّ وجهه و دارت عیناه و انتفخت أوداجه و علی بدنه قباه الأصفر الذی لم یکن یلبسه إلا فی کریهه، یتوکّأ علی سیفه ذی الفقار، حتی ورد البقیع. فسبق إلی الناس النذیر فقال لهم: هذا علی بن أبی طالب علیه السّلام قد أقبل کما ترون،

یقسم باللّه إن بحث من هذه القبور حجرا واحدا لأضعنّ السیف علی غابری الأمه. فولّوا القوم هاربین.

المصادر:

1. التاریخ و السیره: ص 18.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:108

11 المتن:
اشاره

قال حسین بن محمد الدرازی فی ذکر شهادتها علیها السّلام:

و فی روایه أن فاطمه علیها السّلام قالت لأسماء بنت عمیس: ایتینی ببقیه حنوط والدی فی موضع کذا و کذا و ضعیه تحت رأسی، فوضعته؛ و هو الحنوط الذی لما مرض النبی صلّی اللّه علیه و آله مرض الموت أتاه جبرئیل، و هو کافور من الجنه، و قسّمه النبی صلّی اللّه علیه و آله ثلاثه أسهم؛ سهم له و سهم لعلی علیه السّلام و سهم لفاطمه علیها السّلام، و کان أربعون درهما.

قالت أسماء: فلما وضعت الحنوط، انشجّت بثوبها و قالت: انظرینی هنیئه، ثم نادینی. فمهّلت أسماء ساعه ثم نادتها، فلم تجبها.

و ذکر الوالد العلامه- أدام اللّه أیامه- فی کتابه المتقدم ذکره فی حدیث قال فی آخره:

فلما اشتدّت بها العله التی توفّیت فیها، بقیت الیوم الثامن و الثلاثین و یوم التاسع و الثلاثین. فلما کان الیوم الأربعون و قد صلّی أمیر المؤمنین علیه السّلام صلاه الظهر و أقبل یرید المنزل، فاستقبل الجوار و هنّ باکیات حزینات، فقال لهنّ: ما الخبر؟ و قال: ما لی أراکنّ باکیات حزینات؟ فقلن: یا سیدنا، أدرک ابنه عمک و ما نظنّک تدرکها.

فأقبل مسرعا حتی دخل علیها، فإذا هی ملقاه علی فراشها و هی من نسج مصر، و هی تقبض یمینا و تمدّ شمالا. فألقی عن عاتقه الرداء و العمامه عن رأسه و حلّ إزاره و أقبل حتی أخذ رأسها فی حجره و ناداها: یا زهراء، فلم تجبه. فناداها: یا بنت محمد المصطفی، فلم تکلّمه. فنادیها: یا بنت من حمل الزکاه علی طرف کمّه، فلم تجبه.

و ناداها: یا فاطمه، أنا بن

عمک علی بن أبی طالب علیه السّلام.

ففتحت عیناها فی وجهه و نظرت إلیه، و بکی و بکت، ثم قال: ما الذی تجدین یا بنت رسول اللّه؟ قالت: هو الموت الذی لا بد منه و لا محیص عنه، و أنا أعلم بأنک بعدی ما تصبر عن النساء؛ فإن تزوّجت بامرأه فاجعل لها یوما و لولدی یوما یا أبا الحسن و بلّغهما أسئلتهما، و لا تنهرهما و لا تصح فی وجهیهما؛ فیصبحان غریبین منکسرین، لأنهما بالأمس قد فقدا جدهما و الیوم یفقدان أمهما؛ فالویل لمن یبغضهما، ثم قالت:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:109 ابکنی إن بکیت یا خیر هادی و اسکب الدمع قبل یوم الفراق

یا قرین البتول أوصیک بالنسل فقد أصبحا حلیف اشتیاق

ابکنی و ابک للیتامی و لا تنس قتیل العدی بأرض العراق

فارقوا جدهم فأضحوا یتامی من نبی سری بظهر البراق قال لها علی: من أین لک هذا الوحی و قد انقطع عنا؟ قالت: یا أبا الحسن، رقدت الساعه فرأیت حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو فی دره بیضاء، فلما رآنی قال: هلمّی یا بنیه، فأنا إلیک مشتاق. فقلت: و اللّه إنی لأشدّ شوقا إلیک و إلی لقائک. فقال: اللیله أنت عندی، و هو الصادق فیما و عد و الموفی بما عاهد؛ فإذا أنت قرأت سوره یس فاعلم إنی قضیت نحبی. فغسّلنی فی خماری هذه فإنها طاهره مطهره، و لیصلّ علیّ من أهل بیتی الأدنی و من رزق أجری، و ادفنّی لیلا بقبری؛ بهذا أخبرنی أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

التاریخ و السیره: ص 24.

12 المتن:
اشاره

قال المرندی فی لوامع الأنوار: أنها قالت أسماء بنت عمیس:

إن فاطمه علیها السّلام طلبتنی و أوصتنی بعض وصایاها، ثم قال للحسن و الحسین علیهما السّلام: یا قرتا عینی، إن أمکما مریضه، اذهبا إلی روضه جدکما و ادعوا لها.

و قبّلتها و بکت، فنظرت إلی الحسین علیه السّلام نظر حسری و تأوّهت، ثم ودّعت زینب و أم کلثوم و قالت لزینب: لما صار أخیک الحسین علیه السّلام فی کربلاء وحیدا فریدا، قبّلی حلقومه نیابه عنی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:110

ثم قال للأسماء: دعنی و نفسی، فإنی أرید أن أناجی ربی. فنادینی بعد ساعه، فإن أجبتک فبها و إلا اطلبی علیا علیه السّلام و اعلمی أنی قد قدمت علی أبی.

فقالت أسماء: فمدّت رجلیها إلی القبله و طرحت ثوبا علی وجهها، و ناجت ساعه و دعت للغاصبین من أمه أبیها، فإذا قطع صوتها. فصبرت ساعه فنادیتها: یا بنت محمد المصطفی، یا بنت خیر ولد آدم، یا أم الحسن و الحسین، یا بضعه الرسول؛ أیتها الصدیقه الطاهره، أیتها الزکیه المرضیه، أیتها الطیبه العالمه، و لم أسمع جوابا. فکشفت الثوب عن وجهها فإذا رأیت أن روحها الشریفه طارت إلی ریاض الخلد. فقبّلتها أسماء و وقعت علیها و بکت و قالت: یا فاطمه، إذا قدمت علی أبیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاقرئیه عن أسماء بنت عمیس السلام.

و دخل الحسن و الحسین علیهما السّلام فی هذه الحاله و قالا: یا أسماء! لا تنام أمّنا فی هذه الساعه!؟ قالت أسماء: ما نامت أمکما، بل وصلت إلی رحمه ربها. فوقع الحسن علیه السّلام علیها و قبّلها و قال: یا أماه، کلّمینی قبل أن یفارق روحی عن

جسدی، و وقع الحسین علیه السّلام علی رجلیها و قبّلها و قال لها: یا أماه، أنا ولدک الحسین؛ کلّمینی قبل أن یفارق روحی عن جسدی.

فقالت أسماء: اذهبا إلی المسجد و أخبرا أباکما. فإذا بلغا المسجد علا صوتهما بالبکاء. فاستقبل الأصحاب و سألوا سبب بکائهما، قالا: إن أمّنا قد فارقت الدنیا. و إذا وصل الخبر إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام وقع علی وجهه و بکی.

فلما انتشر هذا الخبر فی المدینه، أقبل أهلها من الرجال و النساء للتغریه إلی بیت أمیر المؤمنین علیه السّلام باکین؛ فبکی علی علیه السّلام و بکی الناس لبکائه ....

المصادر:

لوامع الأنوار: ص 99.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:111

13 المتن:
اشاره

قال ابن عباس:

لما جاء فاطمه علیها السّلام الأجل، لم تحم و لم تصدع و لکن أخذت بیدی الحسن و الحسین علیهما السّلام فذهبت بهما إلی قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله فأجلستهما عنده، ثم وقفت فصلّت بین المنبر و القبر رکعتین. ثم ضمّتهما إلی صدرها و التزمتهما و قالت: یا ولدیّ، اجلسا عند أبیکما ساعه و علی علیه السّلام یصلّی فی المسجد.

ثم رجعت نحو المنزل فحملت ما فضل من حنوط النبی صلّی اللّه علیه و آله، فاغتسلت به و لبست فضل کفنه، ثم نادت: یا أسماء- و هی امرأه جعفر الطیار-، فقالت لها: لبیک یا بنت رسول اللّه. فقالت: تعاهدینی فإنی أدخل هذا البیت فأضع جنبی ساعه، فإذا مضت ساعه و لم أخرج فنادینی ثلاثا، فإن أجبتک و إلا فاعلمی أنی لحقت برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

ثم قامت مقام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بیتها فصلّت رکعتین، ثم جلّلت وجهها بطرف ردائها و قضت نحبها، و قیل: بل ماتت فی سجدتها.

فلما مضت ساعه، أقبلت أسماء فنادت: یا فاطمه الزهراء، یا أم الحسن و الحسین، یا بنت رسول اللّه، یا سیده نساء العالمین، فلم تجب. فدخلت فإذا هی میته.

فقال الأعرابی: کیف علمت وقت وفاتها یا ابن عباس؟ قال: أعلمها أبوها.

ثم شقّت أسماء جیبها و قالت: کیف أجترئ فأخبر ابنی رسول اللّه بوفاتک؟ ثم خرجت، فتلقاها الحسن و الحسین علیهما السّلام فقالا: أین أمنا؟ فسکتت، فدخلا البیت فإذا هی ممتدّه. فحرّکها الحسین علیه السّلام فإذا هی میته، فقال: یا أخاه، آجرک اللّه فی أمنا؛ و خرجا ینادیان: یا محمداه، الیوم جدّد

لنا موتک إذ ماتت أمنا.

ثم أخبرا علیا علیه السّلام و هو فی المسجد فغشی علیه، حتی رشّ علیه الماء، ثم أفاق.

فحملهما حتی أدخلهما بیت فاطمه الزهراء علیها السّلام فرآها و عند رأسها أسماء تبکی و تقول:

وا یتامی محمداه، کنا نتعزّی بفاطمه علیها السّلام بعد موت جدکما، فبمن نتعزّی بعدها؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:112

ثم کشف علی علیه السّلام عن وجهها فإذا برقعه عند رأسها، فنظر فیها فإذا فیها:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما أوصت به فاطمه بنت محمد؛ أوصت و هی تشهد أن لا إله إلا اللّه و أن محمدا عبده و رسوله، و أن الجنه حق، و أن النار حق، و أن الساعه آتیه لا ریب فیها، و أن اللّه یبعث من فی القبور. یا علی، أنا فاطمه بنت محمد؛ زوّجنی اللّه منک لأکون لک فی الدنیا و الآخره؛ فأنت أولی بی من غیرک. فحنّطنی و کفّنی و غسّلنی باللیل و صلّ علیّ و ادفنّی باللیل و لا تعلم أحدا، و استودعک اللّه و أقرأ علی ولدی السلام إلی یوم القیام.

فلما جنّ اللیل، غسّلها علی علیه السّلام و وضعها علی السریر، و قال للحسن علیه السّلام: ادع لی أبا ذر.

فدعاه، فحملاه إلی المصلّی. فصلّی علیها، ثم صلّی رکعتین و رفع یدیه إلی السماء و نادی: هذه بنت نبیک فاطمه؛ أخرجها من الظلمات إلی النور. فأضاءت میلا فی میل ....

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 85.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 453، عن موده القربی.

3. موده القربی: ص 131.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام و سیده النساء: ص 209، عن موده القربی.

14 المتن:
اشاره

قال الحضینی فی باب سیده النساء فی ذکر وفاتها علیها السّلام:

و کانت فاطمه علیها السّلام غمّضت عینها و حفظت نفسها و مدّت علیها الملاءه و قالت: یا أسماء بنت عمیس، إذا أنا متّ فانظری إلی الدار، فإذا رأیت سجافا من سندس الجنه و ضرب فسطاطا من جانب الدار، فاحملینی و زینب و أم کلثوم و أتیا بی فاجعلونی من وراء السجاف و خلّوا بینی و بین نفسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:113

فلما توفّیت فاطمه علیها السّلام و ظهر السجاف، حملتها و جعلت وراءه. فغسّلت و حنّطت بالحنوط، و کان کافورا أنزله جبرئیل من الجنه و ثلاث صدر، فقال: یا رسول اللّه، العلی الأعلی یقرؤک السلام و یقول لک: هذا حنوطک و حنوط ابنتک فاطمه علیها السّلام و حنوط أخیک علی علیه السّلام، مقسوم ثلاثا، و أن أکفانها من الجنه، لأنها أمه أکرم علی اللّه من أن یتولاها أحد غیره.

المصادر:

الهدایه الکبری للحضینی: ص 177.

15 المتن:
اشاره

قال المسعودی:

و لما قبضت فاطمه علیها السّلام، جزع علی علیه السّلام جزعا شدیدا و اشتدّ بکاؤه و ظهر أنینه و حنینه، و قال فی ذلک:

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الممات قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل قال الرواندی: فحمل علی علیه السّلام الحسنین علیهما السّلام حتی أدخلهما بیت فاطمه علیها السّلام و عند رأسها أسماء تبکی و تقول: وا یتامی محمد، کنا نتعزّی بعدک. فکشف علی علیه السّلام عن وجهها فإذا برقعه عند رأسها. فنظر فیها فإذا فیها: بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما أوصت به فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ....

المصادر:

1. بیت الأحزان للقمی: ص 151، عن مروج الذهب.

2. مروج الذهب: ج 2 ص 291.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:114

16 المتن:
اشاره

عن التبر المذاب، ذکر فی کتاب العقائد هذا الخبر، فمحصله:

إنه لما اشتدّ المرض بسیده النساء علیها السّلام، دخل علی علیه السّلام و عندها ولداها و تحت رأسها مخدّه من جلد کبش و فراشها من و بر جمل و لسانها، لا تفتر عن ذکر ربها. فقالت:

یا ابن عمی و یا باب مدینه علم النبی و یا زوجی فی الدنیا و الآخره و یا صاحب السلاله الطاهره، أوصیک من بعدی بحفظ هذین الولدین، فهما قرتا عین الرسول صلّی اللّه علیه و آله و کفاهما ما لقیاه من فراق جدهما و عن قریب یفقدان أمهما، و لا تمنعهما من زیاره قبری فإن قلبی معهما.

ثم اعلم یا ابن عمی إنی راضیه عنک، فهل أنت راض عنی؟ خدمتک بقدر جهدی و طاقتی و أعنتک علی دنیاک مقدار قوتی؛ طحنت الشعیر بالنهار و استقیت بالقربه باللیل، و بعد ذلک فإنی أعترف بالتقصیر فی حقک فسامحنی، فإن أمامنا عقبه لا یقطعها إلا المحقون.

فبکی علی علیه السّلام و قال: یا بنت المصطفی و یا سیده النساء، روحی لروحک الفداء یا بنت البشیر النذیر و من أرسل رحمه للعالمین.

فلما عرفت الرضا من المرتضی قالت: إذا فرغت من أمری و وضعتنی فی قبری، فخذ تلک القاروره و الحقّه وضعهما فی لحدی. فقال علی علیه السّلام: یا سیده النساء! ما الذی فی هذه القاروره؟ قالت: یا أبا الحسن، إنی سمعت أبی یقول: «إن الدمعه تطفئ غضب الرب و إن القبر لا یکون روضه من ریاض الجنه إلا أن یکون العبد قد بکی من خیفه اللّه»،

و قد علم العزیز الجبار إنی بکیت خوفا بهذه الدموع التی فی القاروره عند الأسحار و جعلتها ذخیره فی قبری، أجدها یوم حشری.

فبکی علی علیه السّلام، فجعلت فاطمه علیها السّلام تأخذ من دموعه و تمسح به وجهها، ثم قالت:

یا أبا الحسن، لو بکی محزون فی أمه محمد صلّی اللّه علیه و آله لرحم اللّه تعالی تلک الأمه، و إنک لمحزون-

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:115

یا ابن عمی- لفراقی، و دمعه المحزون إذا وقعت علی الأمّه خصّها اللّه بالرحمه، فکیف إذا وقعت علی أمه، و قد مسحت وجهی بها طمعا للرحمه، فإنی أمه اللّه و بنت رسول اللّه.

و أخذت بالبکاء، فبکی الحسن و الحسین علیه السّلام.

ثم سألها علی علیه السّلام ما فی هذه الحقّه ففتحها، فإذا فیها حریره خضراء، و فی الحریره ورقه بیضاء فیها أسطر مکتوبه و النور یلمع. قالت: یا أبا الحسن، لما زوّجنی منک أبی، کان عندی فی لیل الزواج قمیصان: أحدهما جدید و الآخر عتیق مرقّع. فبینما أنا علی سجاده إذ طرق الباب سائل و قال: یا أهل بیت النبوه و معدن الخیر و الفتوه، جرت العاده فی الناس یقصدون بیوت الأعراس لأنها لا تخلوا من الطعام لمن حضر من الخاص و العام، و إن کان عندکم قمیص خلق فإنی به جدیر لأنی رجل فقیر یا أهل بیت محمد، فقیرکم عاری الجسد. فعمدت إلی القمیص الجدید فدفعته إلیه و لبست القمیص الخلق.

قالت: یا أبا الحسن، فلما أصبحت عندک بالقمیص الخلق، دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیّ فقال: یا بنیّه! أ لیس قد کان لک القمیص الجدید، فلم لا تلبسیه؟ فقلت: یا أبه، تصدّقتها لسائل. فقال: نعم ما فعلت،

و لو لبست الجدید لأجل بعلک و تصدّقت بالعتیق لحصل لک بالحالین التوفیق. قلت: یا رسول اللّه، بک اهتدینا و اقتدینا، إنک لما تزوّجت بأمی خدیجه و انفقت جمیع ما أعطتک فی طاعه المولی، حتی أفضت بک الحال أن وقف ببابک بعض السائلین فأعطیته قمیصک و التحفت بالحصیر، حتی نزل جبرئیل بهذه الآیه: «و لا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا». «1»

فبکی النبی صلّی اللّه علیه و آله ثم ضمّنی إلی صدره، فنزل جبرئیل و قال: إن اللّه یقرؤک السلام و یقول لک: اقرأ علی فاطمه السلام و قل لها: تطلب ما شاءت و لو طلبت ما فی الخضراء و الغبراء و بشّرها أنی أحبّها. فقال لی: بنیه، إن ربک یسلّم علیک و یقول لک: اطلبی ما شئت.

______________________________

(1). سوره الإسراء: الآیه 29.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:116

فقلت: یا أبتاه، قد شغلنی لذه خدمته عن مسألته حاجه لی غیر النظر إلی وجهه الکریم فی دار السلام. فقال: یا بنیه، ارفعی یدیک. فرفعت یدی و رفع یدیه و قال: اللهم اغفر لأمتی، و أنا أقول: آمین. فجاء جبرئیل برساله من الجلیل: قد غفرت لعصاه أمتک ممن فی قلبه محبه فاطمه و أمها و بعلها و بنیها علیهم السّلام.

فقال صلّی اللّه علیه و آله: أرید بذلک سجلّا. فأمر اللّه جبرئیل أن یأخذ سندسه خضراء و سندسه بیضاء و کان فیهما: کتب ربکم علی نفسه الرحمه و شهد جبرئیل و میکائیل و شهد الرسول.

و قال: یا بنیه، یکون هذا الکتاب فی هذه الحقّه، فإذا کان یوم وفاتک فعلیک بالوصیه أن یوضع فی لحدک. فإذا قام الناس فی القیامه و انقطع المذنبون و سحبتهم الزبانیه إلی النار، فسلّمی الودیعه

إلیّ حتی أطلب ما أنعم اللّه علیّ و علیک؛ فأنت و أبوک رحمه للعالمین.

و عن کتاب زهره الریاض:

قالت: یا أبا الحسن، إذا أردت دفنی، فأخرج من هذه الحقّه کاغذه و اجعلها فی کفنی و لا تنظر فیه. قال علی علیه السّلام: ما فی الکاغذ؟ قالت: سرّ. قال علی علیه السّلام: بحق النبی صلّی اللّه علیه و آله أن تخبرنی. قالت فاطمه علیها السّلام: حین أراد أبی أن یزوّجنی منک قال: یا فاطمه، هل ترضین أن أزوّجک من علی علیه السّلام بصداق أربعمائه درهم؟ قلت: رضیت بعلی علیه السّلام و لا رضیت بصداق أربعمائه درهم.

فجاء جبرئیل و قال: یا رسول اللّه، یقول اللّه تعالی: جعلت الجنه و ما فیها صداقا لفاطمه علیها السّلام. قلت: لا أرضی. قال: أیّ شی ء تریدین یا فاطمه؟ قلت: أرید أمتک، لأن قلبک مشغول بأمتک. فرجع جبرئیل ثم جاء بهذه الورقه، مکتوب فیها: جعلت شفاعه أمه محمد صلّی اللّه علیه و آله صداقا لفاطمه؛ إذا کان یوم القیامه آخذ هذا الکاغذ و أقول: إلهی، هذه قباله شفاعه أمه محمد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:117

ثم قالت: یا أبا الحسن، لم یبق لی إلا رمق من الحیاه و حان زمان الرحیل و الوداع، فاستمع کلامی فإنک لا تسمع بعد ذلک صوت فاطمه أبدا. أوصیک یا أبا الحسن أن لا تنسانی و تزورنی بعد مماتی، فإنی ما فارقتک مده حیاتی و الآن أقیم فی بیت الغربه و الوحشه و لا أجد من یرحم وحدتی و یؤنس وحشتی، و أوصیک بکذا و کذا.

فبکی علی علیه السّلام و قال: یا فاطمه، إذا لقیت حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاقرئیه منی السلام و اشرحی

له ما أصابنی من أمته من الظلم و العدوان.

ثم التفتت إلی ولدیها و قالت: یا ولدیّ و یا نور عینی، إذا متّ فمن یتولّی أمرکما و من یتفقّدکما؟ فلما سمعا ذلک، انتحبا و بکیا، فعزّ علیهما و قالت: یا ولدیّ، اذهبا إلی البقیع و اسألا اللّه أن یعافی أمکما.

فسارا إلی البقیع، و استلقت فاطمه علیها السّلام علی فراشها و قالت لأسماء: یا أسماء، أعدّی لهما طعاما، إذا رجعا من البقیع أطعمیهما و لا تدعیهما یشاهدان ما أنا فیه.

فقام علی علیه السّلام و خرج إلی المسجد، و اشتغلت فاطمه علیها السّلام بالبکاء و الدعاء، و سمعتها تدعو اللّه و تقول: إلهی و سیدی، أسألک بالذین اصطفیتهم و ببکاء ولدی فی مفارقتی أن تغفر لعصاه شیعتی و شیعه ذریتی. قالت أسماء: فمکثت ساعه، ثم أتیتها و نادیتها، فلم تردّ جوابی. فدخلت الحجره و کشفت عن وجهها و إذا بها قد فارقت روحها الدنیا.

فبکیت و صرخت: وا فاطمتاه.

فبینما هی فی صراخ و عویل، إذ دخل الحسنان علیهما السّلام باکیان. فأقبلت إلیهما أسماء و أجلستهما و أحضرت لهما طعاما، فقالا: یا أسماء، هل رأیتنا نأکل من غیر أمنا؟ یا أسماء، مضینا إلی البقیع و دعونا لأمنا، ثم انصرفنا إلی قبر جدنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فسمعناه یقول: یا ولدی، انصرفا إلی أمکما فإنها تفارق الدنیا. ثم قاما و دخلا الحجره.

فی البحار: فوقع الحسن علیه السّلام علیها، یقبّلها مره و یقول: یا أماه، کلّمینی قبل أن تفارق روحی بدنی. قالت: و أقبل الحسین علیه السّلام یقبّل رجلها و یقول: یا أماه، أنا ابنک الحسین علیه السّلام، کلّمینی قبل أن ینصدع قلبی فأموت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 15،ص:118

قالت لهما أسماء: یا بنی رسول اللّه، انطلقا إلی أبوکما علی علیه السّلام و أخبراه بموت أمکما.

فخرجا حتی إذا کانا قریبا من المسجد، رفعا أصواتهما بالبکاء. فابتدرهما جمع من الصحابه و قالوا: ما یبکیکما یا بنی رسول اللّه لا أبکی اللّه أعینکما؟ لعلکما نظرتما إلی موقف جدکما صلّی اللّه علیه و آله فبکیتما شوقا إلیه؟! فقالا: أو لیس قد ماتت أمنا فاطمه علیها السّلام؟

قال: فوقع علی علیه السّلام علی وجهه یقول: بمن العزاء یا بنت محمد؟ کنت بک أتعزّی، ففیم العزی من بعدک؟ و فی خبر غشی علیه حتی رشّ علیه الماء فأفاق.

المصادر:

1. الکوکب الدری: ج 1 ص 251، عن التبر المذاب.

2. التبر المذاب، علی ما فی الکوکب الدری.

17 المتن:
اشاره

قال السید الجزائری فی نور مرتضوی:

... فلما نعی إلی فاطمه علیها السّلام نفسها، أرسلت إلی أم أیمن- و کانت أوثق نسائها- فقالت لها: یا أم أیمن، إن نفسی نعت إلیّ، فادع لی علیا علیه السّلام، فدعته لها. فلما دخل علیها قالت له:

یا ابن عم، أرید أن أوصیک بأشیاء، فاحفظها علیّ.

فقال لها: قولی ما أحببت. قالت له: تزوّج فلانه تکون لولدی مربیه من بعدی مثلی، و اعمل نعشی فإنی رأیت الملائکه قد صوّرته لی. فقال لها علی علیه السّلام: أرینی کیف صوّرته.

فأرته ذلک کما وصف له و کما أمرته به، ثم قالت: إذا قضیت نحبی فأخرجنی من ساعتک، أیّ ساعه کانت من لیل أو نهار، و لا یحضرن من أعداء اللّه و أعداء رسوله صلّی اللّه علیه و آله للصلاه علیّ. قال علی علیه السّلام: أفعل ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:119

المصادر:

1. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 77.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 204 ح 31، عن علل الشرائع، أورد تمام الحدیث.

3. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 2.

الأسانید:

فی علل الشرائع: حدثنا علی بن أحمد، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد بن یحیی، عن عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا.

18 المتن:
اشاره

عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی، قالت:

اشتکت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام شکواها التی قبضت فیها، فکنت أمرّضها.

فأصبحت یوما کأمثل ما رأیتها فی شکواها تلک. فخرج علی علیه السّلام لبعض حاجته فقالت:

یا أماه، اسکبی لی غسلا. فسکبت لها غسلا، فاغتسلت کأحسن ما رأیتها تغتسل، ثم قالت: یا أماه، اعطینی ثیابی الجدد. فأعطیتها فلبستها، ثم قالت: یا أماه، قدّمی فراشی وسط البیت. ففعلت، فاضطجعت و استقبلت القبله و جعلت یدیها تحت خدها، ثم قالت: یا أماه، إنی مقبوضه الآن و قد تطهّرت، فلا یکشفنی أحد. فقبضت مکانها. فجاء علی علیه السّلام فأخبرته فقال: و اللّه لا یکشفها أحد، فدفنها بغسلها.

المصادر:

1. ذخائر العقبی: ص 53.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 465، عن عده کتب.

3. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 81، بتفاوت یسیر.

4. أسد الغابه: ج 5 ص 590، بتفاوت فیه.

5. مجمع الزوائد: ج 9 ص 210.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:120

6. الإصابه: ج 4 ص 367.

7. الثغور الباسمه: ص 16.

8. ینابیع الموده: ص 201.

9. الطبقات لابن سعد، علی ما فی الثغور.

10. مسند أحمد، علی ما فی الثغور.

11. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 49، عن مسند أحمد.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام: أخبرنا الشیخ أبو الحسن علی بن أحمد العاصمی، قال: أخبرنا إسماعیل بن أحمد البیهقی، أخبرنا أحمد بن الحسین البیهقی، حدثنا أبو الحسین بن بشران، أخبرنا محمد بن عمرو، حدثنا الحسن بن مکرم، حدثنا أبو النضر، حدثنا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی.

2. فی أسد الغابه: أخبرنا أبو یاسر بأسناده، عن عبد اللّه بن أحمد، حدثنی أبی، حدثنا أبو النضر، حدثنا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أم سلمی.

3. فی الثغور الباسمه: روی الحدیث من طریق ابن سعد و أحمد، عن سلمی.

19 المتن:
اشاره

عن سلمی، قالت:

اشتکت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، فمرّضناها. فأصبحت یوما کأمثل ما رأیناها فی شکواها. فخرج علی بن أبی طالب علیه السّلام لبعض حاجته، فقالت فاطمه علیها السّلام: اسکبی لی یا أماه غسلا، فسکبت لها غسلا فاغتسلت کأحسن ما کنت أراها تغتسل.

قالت: ثم قالت: یا أماه، ناولینی ثیابی الجدد، فناولتها فلبستها. ثم جاء إلی البیت الذی ماتت فیه فقالت: قدّمی فراشی وسط البیت. فاضطجعت فاطمه علیها السّلام علیه و وضعت یدها الیمنی تحت خدها، ثم استقبلت القبله، ثم قالت فاطمه علیها السّلام: یا أماه، إنی مقبوضه الآن، فلا یکشفنی أحد و لا یغسّلنی أحد. قالت: فقبضت مکانها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:121

قالت: و دخل علی بن أبی طالب علیه السّلام، فأخبرته بالذی قالت و بالذی أمرتنی، فقال علی علیه السّلام: و اللّه لا یکشفها أحد. فاحتملها فدفنها بغسلها ذلک، و لم یکفّنها أحد و لا غسّلها أحد.

المصادر:

1. الذریه الطاهره للدولابی: ص 155.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 380، عن عده کتب.

3. العلل المتناهیه: ج 1 ص 261، بتفاوت یسیر.

4. أحادیث مختاره من موضوعات الجورقانی و ابن الجوزی: ص 109.

5. الخصائص النبویه: ص 240.

6. علی علیه السّلام إمام المتقین: ج 1 ص 71.

7. المشرع الروی: ج 1 ص 85.

8. جامع المسانید و السنن لابن کثیر: ج 1 ص 525 ح 13165، بتفاوت یسیر.

9. الناسخ و المنسوخ من الحدیث لابن شاهین: ص 281 ح 620.

10. إحقاق الحق: ج 25 ص 582، عن تعلیقه علی تاریخ الثقات، شطرا من الحدیث.

11. تعلیقه علی تاریخ الثقات: ص 523، علی ما فی الإحقاق.

12. تاریخ الخمیس: ص 277، بزیاده و نقیصه.

الأسانید:

1. فی الذریه الطاهره: حدثنا النضر بن سلمه، نا یعقوب بن إبراهیم بن سعد و عبد العزیز بن عبد اللّه، عن إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبید اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی.

2. فی العلل المتناهیه: أنا عبد اللّه بن علی المقرئ، قال: أنا منصور محمد بن أحمد بن عبد الرزاق، قال: أنا عبد الملک بن محمد، قال: نا أبو علی أحمد بن الفضل بن خذیمه، قال: نا محمد بن سوید الظمآن، قال: نا عاصم بن علی، قال: نا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبید اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی، قالت.

3. فی الأحادیث المختاره: المخلص: ثنا البغوی، حدثنا علی بن مسلم الطوسی، ثنا نوح بن یزید، ثنا إبراهیم بن سعد، عن ابن إسحاق، عن عبید اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء،

الأنصاری ،ج 15،ص:122

4. فی الناسخ و المنسوخ: نا عبد اللّه بن محمد البغوی، قال: نا علی بن مسلم الطوسی، قال: نا نوح بن یزید، قال: نا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، عن أبیه، عن أمه سلمی.

20 المتن:
اشاره

فی أخبار النساء:

... شکت فاطمه علیها السّلام إلی أسماء بنت عمیس نحول جسمها و قالت: أ تستطعین أن توارینی بشی ء؟ قالت: إنی رأیت فی الحبشه یعملوا السریره للمرأه و یشدّون النعش بقوائم السریر. فأمرتهم بذلک و عمل لها نعش قبل وفاتها، فنظرت إلیه فقالت: سترتمونی سترکم اللّه.

و قالت قبیل وفاتها: یا أمه، اسکبی لی غسلا، فکسبتها فاغتسلت کأحسن ما کانت تغتسل، ثم قالت: ایتینی بثیابی الجدد. فأتتها بها فلبستها، ثم قالت: یا أمه، إنی مقبوضه الساعه و قد اغتسلت، فلا یکشفنّ لی أحد کفنا، ثم توفّیت.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 386.

2. أخبار النساء فی العقد الفرید: ص 184.

3. بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله لبنت الشاطی: ص 313.

4. منح المدح: ص 358، بتفاوت یسیر.

21 المتن:
اشاره

خرّج ابن شاهین، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، عن أمه سلمی، أنها قالت:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:123

اشتکت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، فذکر الحدیث إلی أن قال: و خرّج فی حدیث آخر متصلا به عن أسماء بنت عمیس: أن فاطمه علیها السّلام أوصتها أن لا یلی غسلها إلا هی و علی بن أبی طالب علیه السّلام. قالت أسماء: فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

و رأیت فی موضع آخر: أنها لما حضرتها الوفاه، أمرت علیا علیه السّلام فوضع لها غسلا.

فاغتسلت و تطهّرت و دعت بثیاب أکفانها، فأتیت بثیاب خشن غلاظ، فلبستها و مسّت من الحنوط. ثم أمرت علیا علیه السّلام أن لا تکشف إذا قبضت، و أن تدرج کما هی فی ثیابها.

المصادر:

1. کتاب ألف باء: ج 2 ص 348.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 381، عن ألف باء و العبقریات.

3. العبقریات الإسلامیه: ج 2 ص 335.

22 المتن:
اشاره

قال صاحب جنات الخلود فی ذکر موضع وفاه فاطمه علیها السّلام:

أنها فی بیتها جنب مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله بمدینه الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

و روی أنه لما خرج أمیر المؤمنین علیه السّلام عن منزله، نادت فاطمه علیها السّلام أسماء بنت عمیس و قالت له: إنه نعیت نفسی و لا أحب أن أحدا أری نعشی بعد الموت. فقالت أسماء: إنی أعمل لک ما رأیته فی الحبشه.

فنصبت أربعه أخشاب و طرحت علیها ثوبا کمثل الهودج. فسرّت فاطمه علیها السّلام من رؤیتها، فقالت لأسماء، فهیأت لها ماء فاغتسلت، و لبست ثیابها الجدد، فقالت: قدّمی فراشی وسط البیت و أغلقی الباب و اخرجی. فإذا حان وقت الصلاه نادینی، فإذا سمعت منی الجواب فادخلی البیت و إلا أخبر أمیر المؤمنین علیه السّلام. فاضطجعت إلی القبله و وضعت یدها تحت خدها فقبضت علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:124

المصادر:

جنات الخلود: ص 19 فاطمه الزهراء علیها السّلام.

23 المتن:
اشاره

فی بعض الکتب المعتبره: روی عن أمیر المؤمنین علیه السّلام أنه قال:

إنی غسّلت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قمیصه، و ما زالت فاطمه علیها السّلام بعده تطلبنی هذا القمیص، و لما أعطیتها شمّته و غشیت علیها، فغیّبته.

المصادر:

مجالس الشهداء فی مصائب آل عبا علیهم السّلام (مخطوط): فی کیفیه شهادتها علیها السّلام.

24 المتن:
اشاره

قال الخوئی فی منهاج البراعه:

... فلما توفّیت فاطمه علیها السّلام، جاءت عائشه تدخل علیها، فقالت أسماء: لا تدخل.

فکلّمت عائشه أبا بکر فقالت: إن هذه الخثعمیه تحول بیننا و بین ابنه رسول اللّه و قد جعلت لها مثل هودج العروس. فقالت أسماء: أمرتنی أن لا یدخل علیها أحد، و أریتها هذا الذی صنعت و هی حیّه، فأمرتنی أن أصنع لها ذلک. فقال: أبو بکر: اصنعی ما أمرتک فانصرف، و غسّلها علی علیه السّلام و أسماء.

و قیل: قالت فاطمه علیها السّلام لأسماء حین توضأت وضوءها للصلاه: هاتی طیبی الذی أتطیّب به، و هاتی ثیابی التی أصلّی فیها. فتوضّأت ثم وضعت رأسها فقالت لها: اجلسی عند رأسی، فإذا جاء وقت الصلاه فأقیمینی، فإن قمت و إلا فأرسلی إلی علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:125

فلما جاء وقت الصلاه قالت: الصلاه یا بنت رسول اللّه، فإذا هی قد قبضت. فجاء علی علیه السّلام فقالت له: قد قبضت ابنه رسول اللّه. قال علی علیه السّلام: متی؟ قالت: حین أرسلت إلیک.

قال: فأمر أسماء فغسّلتها، و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء، و دفنها لیلا و سوّی قبرها؛ فعوتب علی ذلک فقال: بذلک أمرتنی.

المصادر:

منهاج البراعه: ج 3 ص 22.

25 المتن:
اشاره

قال اللاهیجی فی ذکر فاطمه الزهراء علیها السّلام:

... و أما عمرها الشریف، فکان ثمانیه عشر سنه و أیاما، و بقیت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خمس و سبعون یوما، و علی قول آخر: ثلاثه أشهر و عشرا، و بروایه العامه: سته أشهر.

و أما قاتلها فهو ابن الخطاب، الذی أحرق باب بیت الولایه و ضرب به علی بطنها، و ضرب بالسکین من ثقبه الباب علی عضدها، و أمر غلامه قنفذ فضرب بالسوط علی یدها المبارکه فانکسرت منه، و هی علیها السّلام مضت إلی جوار رحمه ربها من هذه الآلام و المرض الذی تسبّب عنها.

المصادر:

ریاض المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): فی کیفیه شهادتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:126

26 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس:

أن فاطمه ابنه رسول اللّه علیها السّلام لما حضرتها الوفاه قالت: یا أمّه، إنی لأستحیی مما یصنع بالنساء. فقالت لها: إنی قد رأیت بأرض الحبشه شیئا یصنع علی النساء. فأمرتها أن تضعه علیها، و لا یلی غسلها إلا هی و علی بن أبی طالب علیه السّلام. قالت أسماء: فعملت نعشا و غسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

قال ابن فدیک: ففاطمه علیها السّلام أول من حمل علیها النعش.

المصادر:

الناسخ و المنسوخ لابن شاهین: ص 218 ح 621.

الأسانید:

فی الناسخ و المنسوخ: حدثنا عبد اللّه بن محمد البغوی، قال: نا علی بن مسلم، قال: نا ابن أبی فدیک، قال: نا موسی بن عبد اللّه، عن عون بن محمد بن علی بن أبی طالب، عن أمه أم جعفر ابنه محمد بن جعفر بن أبی طالب، عن أسماء بنت عمیس.

27 المتن:
اشاره

فی مسند أحمد بلفظ «أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عند موتها، استقبلت القبله ثم توسّدت یمینها».

المصادر:

1. تلخیص الحبیر: ج 5 ص 108. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 126 المصادر: ..... ص : 126

مسند أحمد، علی فی التلخیص.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:127

الأسانید:

فی تلخیص الحبیر: عن حفصه عن أبی داود. و عن سلمی أم ولد أبی رافع فی مسند أحمد.

28 المتن:
اشاره

قال ولی الدین الخوانساری فی شهاده فاطمه علیها السّلام:

... قال بعض: إن أمیر المؤمنین علیه السّلام لم یکن حاضرا عند الزهراء علیها السّلام حین شهادتها، و قال بعض آخر: إنه علیه السّلام حضر عندها و سمع وصایاها و عمل بها، و هذا هو الأصح.

المصادر:

الأنوار لولی الدین (مخطوط): النور الثانی.

29 المتن:
اشاره

قال السید إمداد علی الحسینی الواسطی:

عن الصادق علیه السّلام: إنه کانت فاطمه علیها السّلام إذا أصبحت قدّمت الحسن الحسین علیهما السّلام و تسیر إلی البقیع و تبکی علی أبیها، و إذا وهجتها الشمس تفیّأت بظلّ أراکه هناک. فبلغ ذلک الرجلین فقطعاها، و لم تزل علی ذلک إلی أن مضی لها بعد موت أبیها سبعه و عشرون یوما و اعتلّت العله التی توفّیت فیها.

فبقیت إلی یوم الأربعین، و قد صلّی أمیر المؤمنین علیه السّلام صلاه الظهر و أقبل یرید المنزل، إذا استقبلته الجواری باکیات حزینات، فقال لهنّ: ما الخبر و ما لی أراکنّ متغیّرات الوجوه و الصور؟! فقلن: یا أمیر المؤمنین! أدرک ابنه عمک الزهراء و ما نظنّک تدرکها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:128

فأقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام مسرعا حتی دخل علیها، و إذا بها ملقاه علی فراشها و هو من قباطی مصر و هی تقبض یمینا و تمدّ شمالا. فألقی الرداء من عاتقه و العمامه من رأسه و حلّ إزاره، و أقبل حتی أخذ رأسها و ترکه فی حجره و ناداها: یا زهراء، فلم تکلّمه.

فناداها: یا بنت محمد المصطفی، فلم تکلّمه. فناداها: یا بنت من حمل الزکاه فی طرف ردائه و بذله علی الفقراء، فلم تکلّمه. فناداها: یا بنت من صلّی بالملائکه فی السماء مثنی مثنی، فلم تکلّمه. فناداها: یا فاطمه، کلّمینی فأنا ابن عملک علی بن أبی طالب.

ففتحت عینیها فی وجهه و نظرت إلیه، و بکت و بکی. فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: ما الذی تجدینه؟ فقالت: إنی أجد الموت الذی لا بد منه و لا محیص ....

المصادر:

مجالس الأحزان للسید إمداد علی الحسینی الواسطی (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

30 المتن:
اشاره

قال فی کتاب «أشعه من حیاه الصدیقه علیها السّلام»:

إن فاطمه علیها السّلام بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله اشتدّ علیها الحزن و الأسی و نزل بها المرض، حتی غدت نحیله سقیمه و بقیت تعافی من شده المرض أربعین لیله، حتی وافاها الأجل المحتوم؛ فکانت- کما وعدها الصادق الأمین- أول أهل بیته لحاقا به ....

و علی الرغم من اشتداد الألم، فإن فاطمه علیها السّلام کانت تبدو فی الیوم الأخیر من حیاتها و کأنها تتمایل للشفاء؛ فقد قامت من فراشها و غسّلت ولدیها الحسن و الحسین علیهما السّلام و ألبستهما ثیابهما. ثم طلبت منهما أن یزورا قبر جدهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و علی الرغم مما بدا علیها من تحسّن صحتها و نشاطها، إلا أنها کانت تستعدّ للرحیل و تسرع الخطی للحاق بأبیها صلّی اللّه علیه و آله. فطلبت من أسماء بنت عمیس أن تحضر لها ماء لتغتسل به ...،

فاغتسلت و لبست أحسن ثیابها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:129

و عند ما أحسّت بالأجل یدنو بأنها تنعی إلی نفسها، طلبت من أسماء أن تضع لها فراشا وسط البیت. فاضطجعت فی فراشها و هی مستقبله القبله، ثم دعت أسماء و أم أیمن و طلبت إحضار علی بن أبی طالب علیه السّلام. فحضر علی علیه السّلام، فقالت: یا ابن العم، إنه نعیت إلیّ نفسی و إننی لا أری ما بی إلا أننی لا حقه بأبی ساعه، و أنا أوصیک بأشیاء فی قلبی. قال لها علی علیه السّلام: أوصینی بما أحببت یا بنت رسول اللّه.

فجلس عند رأسها، و أخرج من کان فی

البیت، ثم قالت: یا ابن العم، ما عهدتنی کاذبه و لا خائنه و لا خالفتک منذ عاشرتنی. فقال: معاذ اللّه! أنت أعلم و أبرّ و أتقی و أکرم و أشدّ خوفا من اللّه من أن أوبّخک بمخالفتی، و قد عزّ علیّ مفارقتک و فقدک، إلا أنه أمر لا بد منه؛ و اللّه لقد جدّدت علی مصیبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد عظمت وفاتک و فقدک. فإنا للّه و إنا إلیه راجعون من مصیبه ما أفجعها و آلمها و أحزنها؛ هذه و اللّه مصیبه لا عزاء عنها و رزیّه لأخلف لها.

ثم بکیا جمیعا ساعه، و أخذ علی علیه السّلام رأسها و ضمّها إلی صدره، ثم قال: أوصینی بما شئت، فإنک تجدیننی وفیّا، أمضی کلما أمرتنی به و أختار أمرک علی أمری. ثم قالت:

جزاک اللّه عنی خیر الجزاء یا ابن العم؛ أوصیک أولا أن تتزوّج بعدی بابنه أختی أمامه، فإنها تکون لولدی مثلی، فإن الرجال لا بد لهم من النساء ....

ثم أتمّت وصیتها، و قد بدأتها بتلک.

المصادر:

1. أشعه من حیاه الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 103.

2. المجالس السنیه: ج 2 ص 123، شطرا منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:130

31 المتن:
اشاره

فی روایه:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام دخل علیها فی بعض الأیام فی مرضها الذی ماتت فیه، و هی فی الحجره الطاهره. فرآها قد عجنت عجینا للخبزه و وضعت طینا فی الماء لتغسل به رءوس ولدیها الحسن و الحسین علیهما السّلام و ثیابهما.

فتعجب الأمیر علیه السّلام من ذلک و قال لها: یا مخدومه نوع الإنسان، و یا معصومه آخر الزمان، و یا بلقیس حجره التقدیس و الجلال، و یا آسیه عالم التکمیل و الکمال، و یا زهراء المرضیه، و یا حوراء الإنسیه، و یا بنت النبی المعصوم صلّی اللّه علیه و آله، و أم الحسن الزکی المسموم علیه السّلام، و یا والده الحسین المظلوم علیه السّلام، و یا عروسا قلیله الجهاز، و یا خاتون حجله الإعزاز، و یا کوکب سبیل القبول، و یا شمعه مجلس الرسول، و یا البضعه الأحمدیه، و یا البضاعه المحمدیه! ما عهدتک تشتغلین بعملین من أعمال الدنیا فی یوم واحد، و إنی لا أظنه إلا عن سبب!؟

فبکت فاطمه علیها السّلام و تحدّرت عبراتها علی و جناتها، و قالت له: یا صاحب تاج سوره هل أتی، و یا فارس عرصه میدان لا فتی، و یا خطیب منبر سلونی، و یا وارث المرتبه الهارونیه، و یا طراز حله الصفی، و یا مستودع سرّ المصطفی، و یا أسد الجیاد، بل یا سفینه لجه الطریقه، و یا المسمّی بلیث اللّه الغالب، و یا علی بن أبی طالب! هذا فراق بینی و بینک، فسأنبؤک یا علی؛ إنی رأیت أبی البارحه فی منامی

و هو واقف علی مکان مرتفع، یلتفت یمینا و شمالا کأنه ینتظر أحدا. فقلت له: یا أبتاه! مضیت عنی و ترکتنی وحیده فریده، أبکی علیک لیلی و نهاری و عشیتی و بکاری؛ لا ألتذّ بطعام و لا أتهنّئ بمنام. فقال: یا فاطمه، (أنا) «1» هاهنا واقف للانتظار.

قلت: فلم تنتظر یا أبتاه؟ قال: أنتظرک یا فاطمه، فإن مده الفراق قد تجاوزت و لیالی الأشواق و الهموم قد تصرّمت و قرب وقت الارتحال، لتفوزی بالملاقاه و الوصال

______________________________

(1). الزیاده منا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:131

و تقلعی أطناب خیمه بدنک من المضایق السفلیه و تنصبینها فی العوالم العلویه، و تفرّی من مطموره الدنیا و تسکنی معموره العقبی. یا فاطمه، عجّلی أنا فی انتظارک و لا أبرح من مکانی حتی أنت تأتی. فأسرعی یا فاطمه، و سأخبرک بأن وقت وصولک إلیّ عندی فی اللیله القابله.

و هذا العجین أخبزه فی هذا الیوم و هذا الطین أغسل به رءوس أولادی و ثیابهم، لأنک فی غداه مشتغل فی تجهیزی و غسلی و دفنی و أخاف أن تجوع أولادی و تبقی رءوسهم مغبره و ثیابهم دکنه. فعملت هذین العملین فی هذا الیوم لأجل ذلک.

قال المؤلف:

یا نفس إن تتلقی صبرا فقد ظلمت بنت النبی رسول اللّه و ابناها

تلک التی أحمد المختار والدهاو جبریل أمین اللّه ربّاها

لهفی لها إذ غدت بالطیف شاکیهما نالها لأبیها حین ناجاها

فقال: یا بنت قرّی و أبشری إن الملاقاه قد هبت نعاماها

فأصبحت و هی ذاک الیوم مصلحهما إن به بغد یقتات سبطاها

طینا و خبزا لانقاء الثیاب و ذاللأکل فأعجب لمن طابت مزایاها قال الراوی:

فلما سمع أمیر المؤمنین علیه السّلام من فاطمه الزهراء علیها السّلام کلمه الفراق، جعل یبکی بأسف و احتراق و قال:

یا فاطمه، حزن أبیک حینئذ باق فی صمیم قلبی، فکیف لی أن أزیده بفراقک؟ فقالت له: یا ابن العم، اصبر علی فراقی کما صبرت علی فراق أبی، فإن اللّه مع الصابرین.

و هی مع ذلک تبکی و تغسّل قمیص ولدیها و تمشط رأسیهما، و هی تقول: یا لیتنی کنت أعلم بالذی یصدر علیکما من السمّ و القتل و إلی أیّ شی ء یؤول أمرکما. فبکیا بین یدیها لما سمعا منها ذلک الکلام، فقالت لهما: یا قره عینی، امضیا إلی قبر جدکما و اسألاه أن یمنّ علی بالشفاء؛ مرادها عدم حضورهما وقت موتها لئلا یصیبهما جزع و ینالهما

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:132

فزع. فمضیا من عندها، فأمرت فضه أن تفرش لها فراش المرض. فانضجعت علیه و قالت: اجلس عندی یا ابن العم، فهذا وقت الوداع.

فجلس أمیر المؤمنین علیه السّلام عندها و أمرت أسماء بنت عمیس أن تضع طعاما للحسن و الحسین علیهما السّلام، فإذا أتیا یأکلان و یمضیان لشأنهما. ففعلت ما أمرتها، و قالت: یا أسماء، إذا أقبلا ولدای فاجلسیهما و احملی لهما طعاما لیتناولان و یمضیان.

فما کان إلا ساعه إذ أقبلا. فسمعت أسماء أصواتهما، فخرجت إلیهما و استقبلتهما و أجلستهما فی مکان الذی أمرت به أمهما و أحضرت لهما الطعام. فقالا: یا أسماء! أ رأیت ان نأکل وحدنا بغیر أمنا، و ما فعلنا حتی تفرقی بیننا و بین أمنا؟ فقالت: إن أمکما عندها بعض التصدیع. فقالا: إنا لا نأکل إلا معها.

فقاما من مکانهما و دخلا علی أمهما، فوجداها متّکأه علی فراشها و علی علیه السّلام جالس عند رأسها. فلما رأتهما قالت: یا أمیر المؤمنین! امض بولدیک إلی قبر جدهما. فقام علی علیه السّلام و أخذهما بأیدیهما

و قال لهما: امضیا إلی قبر جدکما یا بنیّ. فمضیا و رجع أمیر المؤمنین علیه السّلام و جلس عند رأسها، و قالت له: یا ابن العم، اجلس عندی هنیئه فقد حان الفراق.

فأخذ رأسها و وضعه فی حجره و جعل یقول:

هو الزمان فلا تفنی عجائبه عن الکرام و لا تهدوا نوائبه

فلیت شعری إلی کم ذا تجاذبنافنونه و إلی کم ذا نجاذبه فقالت: یا ابن العم، هذا وقت الوصیه لا وقت التعزیه. فقال: و ما وصیتک یا بنت العم؟

قالت: لی عندک أربع وصایا:

الأولی: إن کان وقع منی فی مده حیاتی معک تقصیر فاعف عنی و اسمحه. فقال:

حاشاک یا سیده نساء العالمین و التقصیر، بل کنتی فی نهایه المحبه لی و الموده و الشفقه علیّ و الرضا و الشکر و القناعه بما یأتیک منی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:133

فقالت: و الوصیه الثانیه: فإنی أوصیک یا ابن العم أن تلتفت إلی أولادی و لا تصح فی وجوههما و لا تنهرهما، فإنهما سیقتلان بعدنا و تشرّد ذراریهما.

و الثالثه: أن تدفنّی لیلا و لا تشاهد جنازتی الغرباء و الأعداء؛ کما لم یرونی فی حال الحیاه فلا یرونی فی حال الممات.

و الرابعه: أن لا تقطعنی من زیارتک، لأن لی بک أنس عظیم.

فقال علی علیه السّلام: قبلت ذلک و رضیت به، و لکن أنت أیضا اصغی لوصایای و اقبلیها.

قالت: أذکر وصایاک یا ابن العم. فقال علی علیه السّلام: لی عندک یا بنت العم ثلاث وصایا:

الأولی: إنه إن کان حدث منی ذنب أو جرم أو تقصیر فاعفیه عنی و اسمحیه لی.

و الثانیه: إذا لقیت أباک فأعرضی علیه سلامی و أبلغیه تحیتی.

و الثالثه: إذا قدّمت علی أبیک فلا تشکی منی إلیه.

فبینما هما فی الکلام، إذ

سمعا أصواتا عالیه و بکاء عالیا و عویلا و هم یقولون:

وا ویلاه، وا مصیبتاه، وا حزناه، وا کربتاه. فخرجت فضه و إذا هی بالحسن و الحسین علیهما السّلام یبکیان.

فقال لهما أبوهما: ما بالکما تبکیان یا قره عینی؟ فقالا: یا أبتاه، أمرتنا بالمسیر إلی قبر جدنا، فلما وصلناه سمعنا هاتفا یقول: هذا إبراهیم الخلیل یقول: إن یتامی فاطمه علیها السّلام قد أتیا، و هذا إسماعیل الذبیح یقول: إن شفیعنا یوم القیامه قد جاء، و هذا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله یقول: إن ولدای و قره عینی قد أقبلا.

فلما سمعنا تلک الأصوات، أتینا إلی قبر جدنا و سمعنا من داخل القبر قائلا یقول:

ارجعا یا ولدای إلی أمکما و دعاها قبل وفاتها، فإنی قد جئت مع جمع من الأنبیاء لاستقبال روح أمکما، فرجعا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:134

ثم أتیا إلی أمهما، فرأیاها متّکأه علی فراشها و هی تجود بنفسها الشریفه. فجعلا یقبّلان یدیها و رجلیها و هما یقولان: یا أماه، افتحی عینیک و انظری إلی یتیمک. فلما سمعت صوتهما، فتحت عینیها فرأتهما یبکیان. فضمّتهما إلی صدرها و هی تبکی و تقول: یا قره عینی، ما أدری ما تقع علیکما بعدی من الأعداء و تلقیانه من المحنه و الأذی و المشقّه و الجفاء.

ثم إنها أمرت بإحضار بناتها و أوصت الحسن و الحسین علیهما السّلام بکفالتهنّ و الالتفات إلی أحوالهن.

شعر للمؤلف سامحه اللّه:

إیه خلیلیّ اسعدانی فی البکاءلبکاء فاطمه علی ابنائها

تذری الدموع و قلبها متوقّدمن فرط لاهب و جدها و شجائها

و تقول من ألم ألّم ببالهاو رسیس شجو صار حشو حشائها

لم أدر ما ذا تلقیان من الأذی بعدی من الأرجاس من طلقائها

فلمثلها یا عین جودی بالدماإن غاض دمعک و

اسهری لعزائها و فی نقل آخر، إنها لما نعت إلیها نفسها، وجّهت نحو علی علیه السّلام. فأتی، فقالت:

یا ابن العم، نعیت إلیّ نفسی و لا أری إلا أنی لاحقه برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی هذه الساعه أو التی تلیها، و اعلم یا ابن العم إنی أرید أن أوصیک بأشیاء کانت فی نفسی.

فأخرج علی علیه السّلام من کان فی البیت و جلس و أخذ رأسها و وضعه فی حجره و قال لها:

أوصینی بما أحببتی، تجدینی ممضیا جمیع ما أمرتنی به إن شاء اللّه تعالی.

فقالت: یا ابن العم، ما عهدتنی کاذبه و لا خاطئه مذ عرفتک. فقال: معاذ اللّه أن یکون ذلک، و لقد عزّ علیّ مفارقتک و فقدک، إلا أنه شی ء لا بد منه، و لقد جدّدت علیّ مصیبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لقد عظمت وفاتک و فقدک، فإنا للّه و إنا إلیه راجعون.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:135

و بکیا ساعه، ثم قال لها: أوصینی بما تریدین، أختار أمرک علی أمری و رأیک علی رأیی. فقالت: یا ابن العم، أوصیک أن تتزوّج بعدی بابنه أختی أمامه، و لا تشهد جنازتی أحدا ممن ظلمنی و منعنی میراثی، فإنهم أعداء اللّه و أعداء رسوله صلّی اللّه علیه و آله و أعدائی، و ادفنّی باللیل، إذا هدأت العیون و نامت الأبصار.

شعر للمؤلف:

نح ما حییت أخا الوداد لفاطمهبمدامع هی کالسحائب ساجمه

و ألبس لها إن کنت لها من أهل الولاءثوب الشجاء و دع العزاء و لوازمه

فلقد أصیبت بعد فقد المصطفی بمصائب و نوائب متفاقمه

فقضت علی مضض و وجد مکمدو کأنه بین الضلوع ملازمه قال المؤلف: و أما ما ورد فی معنی وفاتها، فقد روی

إنه لما کانت لیله من اللیالی و قد اشتدّ بها المرض حتی أنها لم تطق القیام و أیقنت بالوفاه، قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام:

کم مضی من اللیل یا ابن العم؟ قال: ثلثه. قالت: ائذن لی بالخروج إلی قبر أبی لأودّعه قبل الموت، فقد حان الفراق لک یا ابن العم. فبکی علی علیه السّلام و قال: إنک بهذه الحاله لم تستطیعی القیام!؟ فقالت: لا بد من الوداع عن قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال: الأمر إلیک.

فنهضت و توجّهت نحو القبر المقدس؛ فتاره تقوم و تاره تطیح، حتی وصلت إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام معها. فلما نظرت إلی القبر، أنّت أنّه تزلزلت لها الأرضین و قالت: یا أبتاه، سکنت التراب و فارقت الأحباب و أسلمتنا للخطوب و فوادح الکروب، و بکت حتی انصدع قلبها.

فقال لها أمیر المؤمنین علیه السّلام: أقلّی من البکاء و تعزّی بالعزاء، فإنی أخاف علیک أن تکونی من الهالکین. فقالت: یا ابن العم، تلمّنی و أعذرنی، فإن الفراق مرّ المذاق، خصوصا فراق أبی؛ سلطان الرسل و هادی السبل و حبیب قلبی و نور عینی و سیدی و سنادی و ملجئی و ملاذی و عصمه أمری و قوه ظهری رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:136

ثم أخذت قبضه من صعید قبره الشریف و وضعتها علی أنفها و عینها و شمّتها، و أنشأت علیها السّلام:

ما ذا علی من شمّ تربه أحمدأ لا یشمّ مدی الزمان غوالیا

صبّت علیّ مصائب لو أنهاصبّت علی الأیام صرن لیالیا

قل للمغیّب تحت أطباق الثری إن کنت تسمع صرختی و ندائیا

قد کنت لی جبلا ألوذ بظلّه و الیوم

تسلمنی إلی أعدائیا

و إذا بکت قمریه فی لیلهاشجنا علی غصن بکیت صباحیا قال الراوی: ثم قالت لأم سلمه: اسکبی لی ماء أغتسل به. فأتت به فاغتسلت، و لبست ثیابا طاهره و أمرتها أن تبسط فراشها بوسط الحجره. فانضجعت علی یمینها مستقبله القبله و وضعت یدها الیمنی تحت خدها.

و فی روایه أخری: قالت لأسماء: اسکبی لی ماء، و اغتسلت به ثم قالت: ناولینی ثیابی الجدد. فلبستها ثم قالت: آتینی ببقیه حنوط والدی من موضع کذا و کذا فضعیه تحت رأسی، ثم أخرجی عنی و انتظرینی هنیئه، فإنی أرید أناجی ربی عز و جل.

قالت أسماء: فخرجت عنها، فسمعتها تناجی ربها. فدخلت علیها و هی لا تشعر بی، فرأیتها رافعه یدیها إلی السماء و هی تقول:

اللهم إنی أسألک بمحمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و شوقه إلیّ، و ببعلی علی المرتضی علیه السّلام و حزنه علیّ، و بالحسن المجتبی علیه السّلام و بکائه علیّ، و بالحسین الشهید علیه السّلام و کآبته علیّ، و ببناتی الفاطمیات و تحسّر هنّ علیّ؛ أنک ترحم و تغفر للعصاه من أمه محمد صلّی اللّه علیه و آله و تدخلهم الجنه، إنک أکرم المسئولین و أرحم الراحمین.

قالت أسماء: لما سمعت ذلک الدعاء من سیدتی الزهراء علیها السّلام، لم أتمالک و استولی علیّ البکاء. فالتفتت إلیّ و قالت لی: یا أسماء! أ ما قلت لک لا تحضری عندی هذه الساعه و لکن انتظرینی هنیئه؟ قالت أسماء: فخرجت عنها و انتظرتها ساعه، فنادیتها بعد ذلک: یا قره عین الرسول، فلم تجبنی. فدخلت علیها و کشفت الرداء من علی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:137

وجهها، فوجدتها قد انتقلت إلی جوار ربها العلی الکبیر. فقبّلت یدیها و

رجلیها و بکیت و قلت: یا سیده النساء، إذا قدّمت علی أبیک فاقرئیه منی السلام.

و فی هذه الساعه أقبل الحسن و الحسین علیهما السّلام فقالا: یا أسماء، ما حال أمنا؟ فلم تتمالک من البکاء. فجذبت مقنعتها و خمشت وجهها. فلما نظراها علی هذا الحال، بکیا و دخلا علیها. فحرّکها الحسن علیه السّلام فإذا هی میته، فقال للحسین علیه السّلام: عظّم اللّه لک الأجر فی الوالده.

و خرجا یبکیان حتی إذا کان قربا من المسجد، رفعا صوتیهما بالبکاء، و ابتدر لهما جمع من الصحابه فقالوا: ما یبکیکما؟ لعلکما نظرتما إلی موقف جدکما فبکیتما مشوقا إلیه؟ فقالا: أو لیس قد ماتت أمنا فاطمه الزهراء علیها السّلام؟ فوقع علی علیه السّلام علی وجهه و هو یقول: ممن المعزّی بعدک یا بنت محمد؟ و أنشأ علیه السّلام یقول:

و کنا کندمانی جذیمه برههمن الدهر حتی ظنّ أن لن یتصدّعا

و لما تفرّقنا کأنی و فاطم لطول اجتماع لم نبت لیله معا و روی الشیخ فی التهذیب، یرفعه إلی أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: أول نعش أحدث فی الإسلام نعش فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام للبلادی البحرانی: ص 67.

32 المتن:
اشاره

قال السید الهاشمی فی کتابه الحوار:

... إن المتحصل من مجموع الشبهات و الآراء حول ضرب الزهراء علیها السّلام و إسقاط جنینها هو التشکیک فی شهادتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:138

و هذا خلاف صریح للنص الوارد فی الصحیحه من أنها علیها السّلام صدیقه شهیده. فقد أورد الکلینی فی باب مولد الزهراء علیها السّلام من کتاب الحجه من الکافی حدیثا صحیح الأسناد؛ رواه عن محمد بن یحیی، عن العمرکی بن علی، عن علی بن جعفر، عن أخیه أبی الحسن علیه السّلام، قال: إن فاطمه علیها السّلام صدیقه شهیده.

قال المولی محمد صالح المازندرانی (المتوفّی سنه 1081 ه) فی شرحه علی الکافی:

و الشهید من قتل من المسلمین فی معرکه القتال المأمور به شرعا. ثم اتسع، فأطلق علی کل من قتل منهم ظلما کفاطمه علیها السّلام، إذ قتلوها بضرب الباب علی بطنها و هی حامل؛ فسقط حملها، فماتت لذلک.

و قال العلامه المجلسی (المتوفی سنه 1111 ه) فی تعلیقه علی هذا الحدیث بعد الحکم بصحه أسناده ما یلی:

ثم إن هذا الخبر یدلّ علی أن فاطمه علیها السّلام کانت شهیده، و هو من المتواترات، و کان سبب ذلک إنهم لما غصبوا الخلافه و بایعهم أکثر الناس، بعثوا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام لیحضر للبیعه، فأبی. فبعث عمر بنار لیحرق علی أهل البیت علیهم السّلام بیتهم و أرادوا الدخول علیه قهرا. فمنعتهم فاطمه علیها السّلام عند الباب، فضرب قنفذ- غلام عمر- الباب علی بطن فاطمه علیها السّلام، فکسر جنبها و أسقطت جنینا کان سمّاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله محسنا. فمرضت لذلک، و توفّیت علیها السّلام فی ذلک المرض.

ثم ساق الروایات

الداله علی ذلک.

روایات شهاده الزهراء:

فبالإضافه إلی کل ما أوردناه من أدله التعدّی علی الزهراء علیها السّلام، فإن هذه الروایه و روایات أخری تنصّ علی أنها ماتت شهیده مقتوله، و من ذلک:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:139

1. ما جاء فی کتاب سلیم بن قیس الهلالی (المتوفّی سنه 90 ه): فألجأها (قنفذ) إلی عضاده بیتها و دفعها، فکسر ضلعا فی جنبها، فألقت جنینا من بطنها. فلم تزل صاحبه فراش حتی ماتت من ذلک شهیده.

2. ما ذکره الشیخ المفید فی کتابه المزار: و قد روی أن قبرها علیها السّلام عند أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فإذا أردت زیارتها فقف بالروضه و قل: السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علی ابنتک الصدیقه الطاهره، السلام علیک یا فاطمه یا سیده نساء العالمین؛ أیتها البتول الشهیده الطاهره.

3. ما رواه ابن قولویه فی کامل الزیارات بأسناده، عن عبد اللّه بن بکر الأرجانی، عن الإمام الصادق علیه السّلام، أنه قال: و قاتل أمیر المؤمنین علیه السّلام و قاتل فاطمه علیها السّلام و محسن، و قاتل الحسن و الحسین علیهما السّلام.

4. ما رواه أحمد بن أبی طالب الطبرسی فی الاحتجاج بروایه سلمان الفارسی، أنه قال: فلم تزل صاحبه فراش حتی ماتت من ذلک شهیده، صلوات اللّه علیها.

5. ما رواه شاذان بن جبرائیل بن إسماعیل بن أبی طالب القمی فی الفضائل، فیما رفعه بالإسناد إلی سلیم بن قیس، أنه قال: لما قتل الحسین بن علی علیه السّلام، بکی ابن عباس بکاء شدیدا، ثم قال: ما لقیت هذه الأمه بعد نبیها صلّی اللّه علیه و آله! اللهم إنی أشهدک أنی لعلی بن أبی طالب و لولده علیهم السّلام ولیّ، و من عدوه و

عدو ولده بری ء. فإنی مسلم لأمرهم.

و لقد دخلت علی علی بن أبی طالب ابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بذی قار، فأخرج لی صحیفه و قال: یا ابن عباس، هذه الصحیفه إملاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خطی بیدی. قال: فقلت:

یا أمیر المؤمنین، اقرأها علیّ. فقرأها و إذا فیها کل شی ء منذ قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی یوم قتل الحسین علیه السّلام، و کیف یقتل و من یقتله و من ینصره و من یستشهد معه فیها.

ثم بکی بکاء شدیدا و أبکانی، و کان فیما قرأه کیف یصنع به و کیف تستشهد فاطمه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:140

6. ما رواه الشیخ الصدوق ضمن حدیث طویل یذکر فیه النبی صلّی اللّه علیه و آله ما سیجری علی أهل البیت علیهم السّلام من الظلم، و جاء فیه:

فتکون أول من یلحقنی من أهل بیتی؛ فتقدّم علیّ محزونه مکروبه مغمومه مغصوبه مقتوله.

و قال الشیخ الصدوق فی الفقیه: و إنی لما حججت بیت اللّه الحرام، کان رجوعی علی المدینه بتوفیق اللّه عز و جل. فلما فرغت من زیاره النبی صلّی اللّه علیه و آله، قصدت إلی بیت فاطمه علیها السّلام، و هو من عند الأسطوانه التی یدخل إلیها من باب جبرائیل إلی مؤخّر الحظیره التی فیها النبی صلّی اللّه علیه و آله.

فقمت عند الحظیره و یساری إلیها و جعلت ظهری إلی القبله و استقبلتها بوجهی و أنا علی غسل، و قلت: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...، السلام علیک أیتها الصدیقه الشهیده ...، السلام علیک أیتها المظلومه المغصوبه، السلام علیک أیتها المضطهده المقهوره.

ثم قال الشیخ الصدوق بعد ما

انتهی من زیارتها: قال مصنف هذا الکتاب: لم أجد فی الأخبار شیئا موظّفا محدودا لزیاره الصدیقه علیها السّلام. فرضیت لمن نظر فی کتابی هذا من زیارتها ما رضیت لنفسی، و اللّه الموفق للصواب، و هو حسبنا و نعم الوکیل.

المصادر:

الحوار حول الزهراء علیها السّلام: ص 392.

33 المتن:
اشاره

عن سلمی، قالت:

مرضت فاطمه علیها السّلام ...، اضطجعت علی فراشها و استقبلت القبله، ثم قالت: و اللّه إنی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:141

مقبوضه الساعه و قد اغتسلت، فلا یکشفنّ لی أحد کنفا. فماتت و جاء علی علیه السّلام فأخبرته، فدفنها بغسلها ذلک.

المصادر:

سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 129.

الأسانید:

فی سیر أعلام النبلاء: روی إبراهیم بن سعد، عن ابن إسحاق، عن علی بن فلان بن رافع، عن أبیه، عن سلمی، قالت.

34 المتن:
اشاره

روی مرفوعا إلی سلمی أم بنی رافع، قالت:

کنت عند فاطمه بنت محمد علیها السّلام فی شکواها التی ماتت فیها، فقالت: یا أمّه، اسکبی غسلا. فقالت: فاغتسلت کأشدّ ما رأیتها، ثم قالت لی: اعطینی ثیابی الجدد. فأعطیتها فلبست، ثم قالت: ضعی فراشی لتستقبلینی، ثم قالت: إنی قد فرغت من نفسی، فلا أکشفن، إنی مقبوضه الآن.

ثم توسّدت یدها الیمنی و استقبلت القبله، فقبضت. فجاء علی علیه السّلام و نحن نصیح، فسأل عنها فأخبرته، فقال: إذا و اللّه لا تکشف. فاحتملت فی ثیابها فغیّبت.

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 202، عن مناقب ابن شهرآشوب.

2. مناقب ابن شهرآشوب: ج 1 ص 364، بتغییر فی الألفاظ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:143

الفصل الرابع تجهیزها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:144

فی هذا الفصل

کفی فی أهمیه تجهیز فاطمه علیها السّلام و تشییعها و الصلاه علیها کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام:

خلقت الأرض لسبعه، بهم یرزقون و بهم یمطرون و بهم ینصرون ... و هم الذین شهدوا الصلاه علی فاطمه علیها السّلام.

و یعلم مکانه تجهیز سیده النساء علیها السّلام بأن جهّزها و غسّلها و دفنها إمام المتقین و سید الوصیین و أمیر المؤمنین علیه السّلام، و ما یلیق بهذا الشأن غیر المعصوم لأنها معصومه، و لا یجوز لغیر الصدیق تغسیل الصدیقه، کما غسّل عیسی المسیح أمها مریم لأنها کانت صدیقه، و یعلم أیضا فضل تجهیزها من أن کافورها جاءت من الجنه.

و أنه لیس فی شأن المنافقین بل کل أهل المدینه حتی غیر المنافقین، أن یحضروا تجهیزها و الصلاه علیها إلا هؤلاء السبعه، بل أوصت علیها السّلام بمنع حضور بعضهم فی تجهیزها و الصلاه علیها و ذکر منهم أبا بکر و عمر.

و ستری فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 179 حدیثا:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:145

کلام علی علیه السّلام فی السبعه المصلّین علی فاطمه علیها السّلام و خلق الأرض لهم.

کلام علی علیه السّلام فی السبعه المصلّین علی فاطمه علیه السّلام و ضیق الأرض بهم.

عله دفن فاطمه علیها السّلام لیلا سخطها علی القوم.

الکلام فی جواز تشییع الجنازه بنار بل استحبابها.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی عله دفن فاطمه علیها السّلام باللیل.

وصیه فاطمه علیها السّلام بمنع حضور أبی بکر و عمر فی الصلاه علیها و تعامل علی علیه السّلام و أبی بکر و عمر بعد دفنها علیها السّلام.

أمر فاطمه علیها السّلام أم أیمن بعمل نعش لمواراه جسدها عند التشییع.

مجی ء أبی بکر مع الناس لتجهیز فاطمه

علیها السّلام و إخبار علی علیها السّلام بدفنها لیلا لوصیتها علیها السّلام بذلک.

وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام بتزویج أمامه و اتخاذ النعش فی تشییعها و منع أعداء اللّه عن الحضور فی جنازتها و دفنها و الصلاه علیها، ارتجاج المدینه بالبکاء کیوم قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و دفن علی علیه السّلام لها باللیل و همّ عمر بنبش قبرها و تهدید علی علیه السّلام إیاها و انصراف عمر عن قصده و رجوعه.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی غسل فاطمه علیها السّلام بید علی علیه السّلام لأنها صدیقه و هو صدیق.

تکفین فاطمه علیها السّلام فی سبعه أثواب، اغتسال فاطمه علیها السّلام نفسها و دفنها بمن دون غسل آخر بعد الوفاه.

أشعار أبی بکر بن أبی قریعه فی مصائب الزهراء علیها السّلام و دفنها لیلا.

قصیده الشیخ حسن البیضائی، منها:

لم شیّعت لیلا و عفی قبرها و هی الودیعه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:146

أشعار الشیخ حسن الحمّود فی مصائبها، منها:

ما شیّعوا نعشها السامی غلا و لقدتزاحمت خلفها الأملاک تنتحب وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام و أسماء بنت عمیس فی غسلها.

تغسیل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: «هی زوجتک فی الدنیا و الآخره».

رؤیا فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تبشیرها باللحوق و قولها بعد الانتباه بدفنها لیلا، حضور أم سلمه و أم أیمن و فضه و سلمان و عمار و المقداد و حذیفه و الحسنین علیهم السّلام و العباس فی دفن فاطمه علیها السّلام.

دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام بالروضه و إخفاء موضع قبرها و عمله

فی البقیع أربعین قبرا.

حنوط فاطمه علیها السّلام من ثلث کافور النبی صلّی اللّه علیه و آله التی جی ء بها من الجنه و هی أربعون درهما.

صلاه علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام و تکبیرها فیها خمسا و دفنها لیلا.

کلام جعفر بن محمد علیهم السّلام فی تکبیر صلاه فاطمه علیها السّلام خمس تکبیرات، و فی روایه خمسا و عشرین تکبیره.

وصیه فاطمه علیها السّلام فی غسلها و کفنها و دفنها لیلا و منع حضور أبی بکر و عمر فی تجهیزها، بکاء فاطمه علیها السّلام حین الوفاه، دفن علی علیه السّلام إیاها لیلا و تصویره حولها سبع قبور، غضب أبی بکر و عمر عن فعال علی علیه السّلام.

حدیث ورقه بن عبد اللّه عن فضه فی مرض وفاه فاطمه علیها السّلام، وصیتها لعلی علیه السّلام.

عمل علی علیه السّلام بوصیتها من غسلها فی قمیصها، وداعها أولادها و فضّه عند دفنها، ما جری بینها بین الحسنین علیهم السّلام من مدّ یدیها و ضمّهما إلی قبر أبیها و السلام علی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:147

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و شکواه إلیه و إنشاؤه بهذه الأبیات بعد دفنها:

أری علل الدنیا علیّ کثیره ... إلی آخر الأبیات.

وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام بثلاث: تزویجه أمامه و اتخاذ النعش لها و منع حضور الظالمین جنازتها و الصلاه علیها.

ردّ ابن بابویه قول دفن فاطمه علیها السّلام بالبقیع بقوله: و الصحیح عندی أنها مدفونه فی بیتها.

أخذ علی علیه السّلام فی جهازها فی جوف اللیل و الصلاه علیها و دفنها لیلا، مجی ء أبی بکر و عمر علی الصباح عائدین لفاطمه علیها السّلام و إخبار رجل إیاهما عن وفاتها و دفنها و ما جری

بینهما و بین علی علیه السّلام.

مکث فاطمه علیها السّلام بعد أبیها خمسه و سبعون یوما أو أربعون یوما، دفنها باللیل و مجی ء الناس صباحا و ملامه بعضهم بعضا، اهتمام عمر بنبش قبرها و الصلاه علیها و زیاره قبرها، خروج أمیر المؤمنین علیه السّلام إلیهم مغضبا و انصرافهم عن البقیع.

إخبار علی بن الحسین علیه السّلام ابنه زید عن ترک صلاه أبی بکر و عمر علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فضلا عن فاطمه علیها السّلام.

حمل فاطمه علیها السّلام بعد وفاتها إلی وراء سجف من سندس فی فسطاط جانب الدار، غسل فاطمه علیها السّلام و تکفینها و تحنیطها بکافور الجنه، عدم حضور أحد فی تجهیزها إلا أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و زینب و أم کلثوم و فضّه جاریتها و أسماء، وصیه فاطمه علیها السّلام بمنع حضور الظالمین فی تجهیزها و الصلاه علیها، عمل أمیر المؤمنین علیه السّلام بوصیتها و دفنها لیلا، اجتماع الناس صباحا و مجی ء أبی بکر و عمر لنبش قبرها و خروج أمیر المؤمنین علیه السّلام فی قباء أصفر متوکّئا علی سیفه ذی الفقار و انصراف القوم هاربین قطعا قطعا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:148

کلام قاضی القضاه فی صلاه أبی بکر علی فاطمه علیها السّلام و ردّ السید علیه فی الشافی بالروایات المشهوره و ما فی کتب الآثار و السیر من أن أمیر المؤمنین علیه السّلام صلّی علی فاطمه علیها السّلام.

شعر الهلالی فی الملحمه العلویه فی مصائب الزهراء علیها السّلام:

و بلیل قد دفنت سرّاو بذا للسخط تؤکده قصیده السید بحر العلوم فی ردّ قصیده مروان بن أبی حفصه، منها:

بهم سیئت الزهراء و أوذی أحمدو صنو النبی المصطفی خاتم

الرسل رجوع علی علیه السّلام بعد دفن الزهراء علیها السّلام إلی البیت و جزعه و إنشاؤه هذه الأبیات:

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام باتخاذ النعش لها و هو أول نعش علی وجه الأرض و وصیتها بمنع حضور ظالمیها فی جنازتها و الصلاه علیها، صیحه أهل المدینه فی وفاتها و صرخه نساء بنی هاشم و إقبال الناس علی علی علیه السّلام، خروج أم کلثوم مبرقعه متجلّله بردائها، تأخیر تشییع جنازه فاطمه علیها السّلام إلی العشیّه و انصراف الناس و دفنها بحضور أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عمار و المقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم و الصلاه علیها فی جوف اللیل و بناء قبورا مزوّره حوالیها.

صلاه علی علیه السّلام علی فاطمه علیه السّلام و غسلها مع أسماء و دفنها لیلا و تغطیه جسدها بالنعش و کذلک بعدها جسد زینب بنت جحش.

سؤال رجل عن موسی بن عبد اللّه بن الحسن عن صلاه أبی بکر و عمر علی فاطمه علیها السّلام و جواب موسی لها: اللهم لا و لا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

مکالمه یزید بن علی الثقفی عبد اللّه بن الحسن فی: منع فاطمه علیها السّلام إرثها و وصیتها عن منع صلاتهما علیها، بیعه الناس قبل دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، بیعه علی علیه السّلام لهم مکرها، آخر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:149

کلام یزید بن علی بعد سؤالاته: إنی منهما بری ء و أنا علی رأی علی و فاطمه علیهم السّلام.

منع فاطمه علیها السّلام فی وصیتها عن

صلاتها الناقضین عهد اللّه و عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عهد أمیر المؤمنین علیه السّلام و ظالمی فاطمه علیها السّلام و الآخذین إرثها و المکذّبین شهودها ....

استدلال الفقهاء لجواز غسل الرجل زوجته بغسل علی فاطمه علیها السّلام، غسل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام و الصلاه علیها بخمس تکبیرات و دفنها لیلا.

کلام الفیض الکاشانی فی مطاعن الثلاثه: تخلّفهم عن جیش أسامه و منع أبی بکر فدک مع ادعائها النحله لها و شهاده علی علیه السّلام و أم أیمن بذلک و عدم تصدیقه لهم و تصدیقه الأزواج فی ادعاء الحجره لهنّ من غیر شاهد ....

غسل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام و وضعها علی السریر و دعوته أبا ذر و حملها إلی المصلّی للصلاه علیها رکعتان و دفنها و نداؤه علیه السّلام: یا أرض! هذه ودیعتی بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و نداء الأرض له علیه السّلام: یا علی، أنا أرفق بها منک، و رجوع علی علیه السّلام و انسداد القبر.

إرسال العباس لعلی علیه السّلام و استدعائه إجماع المهاجرین و الأنصار فی تشییع فاطمه علیها السّلام و الصلاه علیها لإصابتهم الأجر و ردّ أمیر المؤمنین علیه السّلام کلامه بأن فاطمه علیها السّلام مظلومه و حقها ممنوعه عن میراثها و وصیه فاطمه علیها السّلام بستر أمرها.

کلام الأمینی فی ردّ أکذوبه المخالفین فی الصلاه علی فاطمه علیها السّلام.

کلام ابن شهرآشوب فی مصائب أهل البیت علیهم السّلام: ... و من کثره الظلم دفن الإمام علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لیلا و وصیه نفسه سرّا.

ردّ أبی بکر شهاده أم أیمن من أهل الجنه و غضب فاطمه علیها السّلام علیهما و حلفها بترک تکلّمهما

حتی ملاقاه أبیها و الشکوی إلیه، وصیتها بدفنها لیلا و منع صلاتهم علیها.

استحباب وضع خشب أو جرید فوق سریر المرأه لفعل فاطمه علیها السّلام ذلک.

أقلّ المجزی من الکافور مثقال و الفضل فی أربعه مثاقیل ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:150

کلام البدائع فی تسجیه قبر المرأه بثوب کتسجیه قبر فاطمه علیها السّلام.

کلام الطوسی فی قدر کافور الحنوط بالمثقال الشرعی و الصیرفی.

کلام الطوسی فی تغسیل الزوج امرأته بروایه أبی بصیر و روایه أبی حمزه و منعها بدلیل انقطاع العلقه الزوجیه بالموت، غسل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام بتعلیل أن فاطمه علیها السّلام صدیقه و علی علیه السّلام صدیق و إن مریم صدیقه و عیسی المسیح نبی صدیق ...

کلام تلخیص الحبیر فی تغسیل علی علیه السّلام و أسماء فاطمه علیها السّلام و النقض و الإبرام فیه.

کلام المفید: أقل حنوط المیت درهم و أفضل منه أربعه مثاقیل و الأکمل ثلاثه عشر درهما و ثلث.

کلام طه حسین المصری فی غضب فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر و دفنها لیلا و حرمانه عن حضور جنازتها و الصلاه علیها.

کلام مختصر المزنی فی بحث تغسیل أحد الزوجین الآخر.

کلام النهایه فی جواز تغسیل الرجل زوجته لتغسیل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام.

کلام النهایه فی تحنیط المیت واجبا و مسح مساجده السبعه بالکافور.

کلام النووی فی اتخاذ النعش أو نحوه للمرأه لاستتارها.

کلام علی علیه السّلام فی تجهیزه و تحنیطه بحنوط الجنه.

کلام السبکی فی معنی السریر من خشب أو قصب کالقبّه.

کلام السبط ابن الجوزی فی غسل علی علیه السّلام و أسماء فاطمه علیها السّلام و هو بمنزله الإجماع.

کلام السید حامد حسین فی غضب فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر و البحث فیه.

کلام ابن عبد البرّ

فی غسل الرجل امرأته و نقله الأقوال من العامه و البحث فیه و فی الأقوال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:151

کلام القرطبی فی منع حضور جنازه زینب بنت جحش إلا ذو محرم منها و دلاله أسماء بنت عمیس علی سترها بالنعش.

کلام أبی حنیفه المغربی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام و عمل نعش لها.

کلام الحائری المازندرانی فی تشییع فاطمه علیها السّلام بحضور ملائکه الرحمن و الحسن و الحسین علیهما السّلام و أربع نفر کل منهم شمس مشرقه: أبو ذر و المقداد و عمار و سلمان.

کلام الحلی فی جواز غسل الرجل امرأته لروایه محمد بن مسلم و منعها لتعصّب أهلها.

غسل فاطمه علیها السّلام نفسها قبل موتها و لبسها کفنها و اکتفاء علی علیه السّلام بذلک.

کلام البهوئی الحنبلی فی جواز غسل کل واحد من الزوجین صاحبه بشرط عدم کون الزوجه ذمّیه لغسل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام.

کلام السهیلی فی أن قابله إبراهیم بن رسول اللّه و قابله بنی فاطمه علیها السّلام کلهم سلمی امرأه أبی رافع مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هی و أسماء مباشر غسل فاطمه علیها السّلام.

کلام الشیخ الحر العاملی فی منظومته فی باب دفن الزهراء علیها السّلام:

و دفنه لیلا له أسباب و لیس فی ثبوته ارتیاب فی مفاتیح الدرر فی غسل فاطمه علیها السّلام:

وصیّها إلی الوری علی و هو الکریم السید الوفی

و قد تولّی غسلها و کفنهاو حملها و لحدها و دفنها کلام الطبری فی الصلاه علی الزهراء علیها السّلام و دفنها من جانب منبر الرسول صلّی اللّه علیه و آله، مجی ء أبی بکر و عمر و الناس صباحا لتجهیز فاطمه علیها السّلام و الصلاه علیها و ما جری بین أبی بکر

و عمر و المقداد و بینهما و بین علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:152

قصیده السید المرتضی فی دفن فاطمه علیها السّلام:

و غسلها الهادی الوصی و ضمّهاإلی قبرها لیلا و أودعها سرا

فلما أضاء أصبح جاءوا لدفنهافما وجدوا الزهراء و لا عرفوا القبرا إلی آخر القصیده.

کلام الإستیعاب فی سلمی مولاه صفیه و قابله بنی فاطمه و اشتراکها فی غسل فاطمه علیها السّلام.

کلام مغنیه فی تغسیل و تجهیز علی علیه السّلام للزهراء علیها السّلام بمساعده أسماء و دفنها الإمام سرّا فی جوف اللیل بوصیه منها.

کلام أحمد بن عیسی فی جواز غسل المرأه زوجها و الرجل المرأه لغسل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام.

الکلام المبسوط فی تغطیه القبر بالثوب لتغطیه علی علیه السّلام جنازه فاطمه علیها السّلام.

شهاده فاطمه علیها السّلام و حال الناس بعد شهادتها و دفن علی علیه السّلام لها لیلا و مجی ء الناس و أبی بکر و عمر و إراده نبش قبرها و ما جری بین علی علیه السّلام و بینهما.

تشریح کیفیه شهاده فاطمه علیها السّلام من غسلها و لبس ثیابها الجدد و بسط فراشها وسط البیت مستقبله القبله و مکالمتها مع أسماء، و مجی ء أمیر المؤمنین و الحسنین علیهم السّلام و أم کلثوم بعد وفاتها و ما جری عند جنازتها معهم و تجهیز أمیر المؤمنین علیه السّلام إیاها و کفنها فی سبعه أثواب، نداء علی علیه السّلام عند عقد الرداء أم کلثوم و زینب و حسن و حسین علیهما السّلام و فضه لوداع أمهم الزهراء علیها السّلام، صلاه علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عقیل و عمار و سلمان و المقداد و أبو ذر علیها و دفنها فی بیتها، کلام علی

علیه السّلام عند وضعها فی اللحد، تسویه سبعه قبور فی البقیع أو أربعین قبرا لإشکال الأمر علیهم و همّهم نبش قبرها و خروج أمیر المؤمنین علیه السّلام مغضبا و انصرافهم و تفرّق الناس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:153

کلام المقرّم فی أن الإنسان بعد موته لا بد من الغسل إلا فاطمه الزهراء علیها السّلام بدلاله أحادیث تطهیرها و لبس ثیابها الجدد قبل الوفاه و النقض و الأبرام فی غسلها و الصلاه علیها و تکفینها و تحنیطها.

أشعار سلامه الموصلی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

لما قضت فاطمه الزهراء غسّلهاعن أمرها بعلها الهادی و سبطاها أشعار الحمیری فی الصلاه علیها:

و فاطمه قد أوصت بأن لا یصلّیاعلیها و أن لا یدنو من رجا القبر شعر ابن حمّاد فی إخفاء تجهیزها:

فغسّلها الوصی أبو حسین و واراها و جنح اللیل مغش کلام الکعبی فی تجهیز الزهراء علیها السّلام فی جوف اللیل و دفنها سرّا و مجی ء أبی بکر و عمر صباحا و إقبالها إلی علی علیه السّلام و مشاجرتهما و إراده نبش قبرها و الکلام بینهما و بین علی علیه السّلام.

کلام باقر المقدسی فی مناقب فاطمه علیها السّلام و مجی ء أبی بکر و عمر لاسترضاء فاطمه علیها السّلام و إسکات الجماهیر عن التحدّث فی غضب الزهراء علیها السّلام علی الرجلین و تأکید الزهراء علیها السّلام غضبها و سخطها علیهما، وصیتها بمنع حضورهما فی جنازتها و الصلاه علیها، مناظره نظام العلماء التبریزی مع رجل من أهل المدینه فی إخفاء تشییعها و قبرها، دفاع بعض العامه کقاضی عبد الجبار عن الشیخین فی غضب الزهراء علیها السّلام علیهما و التجائهم بالکذب و التلفیق، جواب و ردّ السید المرتضی علیه و النقض و الإبرام فیها و

نقل الأقوال فی دفنها لیلا و عدم حضور أبی بکر و عمر فی تشییعها و دفنها و الصلاه علیها.

کلام السید المرتضی فی فضل أبی ذر و هو أحد المصلّین علی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

کلام المحدث القمی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام و غسلها، کلمته علیه السّلام حین غسل فاطمه علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:154

اللهم إنها أمتک و ابنه رسولک و صفیک و خیرتک من خلقک ....

أشعار الشیخ سلمان البحرانی فی رثاء الزهراء علیها السّلام، منها:

ما هو السرّ حین تدفن سرّاو جهارا أتوا إلی التشییع أشعار السید صالح الحلی فی رثاء فاطمه علیها السّلام، منها:

و لم تبرح علی فرش من الأسقام و العلهإلی أن دفنت سرّا و لم تعلم لها قبرا أشعار السید صالح الحلی أیضا مخاطبا للإمام المهدی علیه السّلام، منها:

ما دفنها باللیل سرّا و مانبش الثری منهم عنادا جهار أشعار السید المدرسی فی مصائب الزهراء علیها السّلام، منها:

فواها للعزیزه ثم واهاأ یحمل نعش فاطم فی الظلام أشعار الحویزی فی رثائها، منها:

أوصت الطهر لا یصلّی علیهاأحد منهم لیوم فناها أشعار الکاظمی فی رثاء فاطمه علیها السّلام، منها:

قبرها المجهول رمز المعتقدهی سرّ الواحد الفرد الصمد أشعار الفرطوسی فی استشهادها و دفنها، منها:

و أهال الثری علیها و عفی قبرها فی غیاهب الظلماء أشعار المنصوری فی رثائها و دفنها، منها:

فمن وجدها أوصت علیا بدفنهاخفاء و هذا للموالین آلم أشعار الیعقوبی فی قصیده، منها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:155 باللیل و اراها الوصی و قبرها عفی ترابه أشعار السید مهدی الشیرازی فی مدحها و مصائبها، منها:

قتلت جهرا و سرّا دفنت فبعین اللّه غارت فی الرسول أشعار کاشف الغطاء فی رثائها، منها:

دفنت لا یری لها الناس نعشالا و لم

یدر لحدها أین شقا کلام القراجه داغی الأنصاری فی نقل خبر تغسیل الزهراء علیها السّلام و نقضه و إبرامه فی غسل نفسها قبل الوفاه و غسلها علی علیه السّلام بعده.

أشعار شریف مکه فی ذکر جدته فاطمه علیها السّلام، منها:

أم لأن البتول أوصت بأن لایشهدا دفنها فی شهداها کلام السید محمد الحسینی فی ذکر وصایا فاطمه علیها السّلام فی تجهیزها و غسلها و حنوطها و الصلاه علیها، حمل جنازتها و تشییعها و دفنها لیلا سرّا و إخفاء قبرها، رؤیه علی علیه السّلام رقعه عند رأس فاطمه علیها السّلام و فیها: بسم اللّه الرحمن الرحیم ...، منعها أبا بکر و عمر عن حضورهما فی تشییعها و الصلاه علیها، نقل الأقوال عن الشیعه و العامه فی دفنها لیلا و تشییعها بالنعش و إخفاء قبرها، ذکر عله وصایا فاطمه علیها السّلام بالتشریح، البحث فی تشییعها و إخفاء موضع دفنها، مجی ء أبی بکر و عمر بعد الدفن و غضب علی علیه السّلام علیهما و إرجاعهما و انصرافهما عن ارادتهما.

نقل شعر الأزری فی الزهراء علیها السّلام، منها:

و لأیّ الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:156

1 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام، قال:

خلقت الأرض لسبعه؛ بهم یرزقون و بهم یمطرون و بهم ینصرون: أبو ذر و سلمان و المقداد و عمار و حذیفه و عبد اللّه بن مسعود. قال علی علیه السّلام: و أنا إمامهم، و هم الذین شهدوا الصلاه علی فاطمه علیها السّلام.

قال الصدوق: معنی قوله: «خلقت الأرض لسبعه نفر»، لیس یعنی من ابتدائها إلی انتهائها، و إنما یعنی بذلک أن الفائده فی الأرض قدّرت فی ذلک الوقت لمن شهد الصلاه علی فاطمه علیها السّلام، و هذا

خلق تقدیر لا خلق تکوین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 326 ح 26، عن الخصال.

2. الخصال: ج 2 ص 12 ح 50.

3. روضه الواعظین: ج 2 ص 280، بتفاوت یسیر فی الحدیث.

4. نفس الرحمن: ص 371، عن الخصال و الاختصاص.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:157

5. الاختصاص: ص 5.

6. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 883.

7. الاکتفاء: ص 281 ح 123، بزیاده و نقیصه، عن البحار.

الأسانید:

1. فی الخصال: محمد بن عمیر البغدادی، عن أحمد بن الحسن بن عبد الکریم، عن عباد بن صهیب، عن عیسی بن عبد اللّه العمری، عن أبیه، عن جده، عن علی علیه السّلام.

2. فی الاختصاص: عن جعفر بن الحسین المؤمن، عن ابن الولید، عن الصفار، عن ابن عیسی، عن ابن فضّال، عن ثعلبه، عن زراره، عن أبی جعفر علیه السّلام.

2 المتن:
اشاره

عن أمیر المؤمنین علیه السّلام، قال:

خلقت الأرض لسبعه؛ بهم یرزقون و بهم یمطرون و بهم ینظرون، و هم عبد اللّه بن مسعود و أبو ذر و عمار و سلمان الفارسی و المقداد بن الأسود و حذیفه و أنا إمامهم السابع؛ قال اللّه تعالی: «وَ أَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ» «1»، هؤلاء الذین صلّوا علی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 345 ح 57، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 215.

3. نفس الرحمن: ص 370، عن رجال الکشی.

4. اختیار معرفه الرجال: ص 7.

______________________________

(1) سوره الضحی: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:158

الأسانید:

1. فی تفسیر الفرات: عبید بن کثیر معنعنا، عن أمیر المؤمنین علیه السّلام.

2. فی اختیار معرفه الرجال: روی الکشی، عن جبرئیل بن أحمد الفاریابی، قال:

حدثنی الحسن بن خرّزاد، قال: حدثنی ابن فضّال، عن ثعلبه بن میمون، عن زراره، عن جعفر، عن أبیه، عن جده، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال.

3 المتن:
اشاره

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال:

ضاقت «1» الأرض بسبعه، بهم یرزقون و بهم ینصرون و بهم یمطرون، منهم سلمان الفارسی و المقداد و أبو ذر و عمار و حذیفه، رحمه اللّه علیهم، و کان علی علیه السّلام یقول: و أنا إمامهم، و هم الذین صلّوا علی فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 351 ح 77، عن رجال الکشّی.

2. رجال الکشّی: ص 4.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 210 ح 29، عن الخصال.

4. الخصال: ج 2 ص 406.

5. سلمان الفارسی لآل الفقیه: ص 149.

الأسانید:

1. عن رجال الکشّی: جبرئیل بن أحمد، عن الحسن بن خرزاد، عن ابن فضّال، عن ثعلبه بن میمون، عن زراره، عن أبی جعفر، عن أبیه، عن جده، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام.

2. عن الخصال: محمد بن عمیر البغدادی، عن أحمد بن الحسن بن عبد الکریم، عن عبّاد بن صهیب، عن عیسی بن عبد اللّه العمری، عن أبیه، عن جده، عن علی علیه السّلام.

______________________________

(1). و فی الخصال: خلقت الأرض لسبعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:159

4 المتن:
اشاره

عن الأصبغ بن نباته، قال:

سئل أمیر المؤمنین علیه السّلام عن عله دفنه لفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا، فقال علیه السّلام: أنها کانت ساخطه علی قوم کرهت حضورهم جنازتها، و حرام علی من یتولّاهم أن یصلّی علی أحد من ولدها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 387، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 390 ح 9.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 209 ح 37.

4. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 863.

5. الاکتفاء: ص 283 ح 125، عن البحار.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: حدثنا الحسین بن إبراهیم بن أحمد بن هشام المؤدب، قال: حدثنا حمزه بن القسم العلوی العباسی، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن مالک الفزاری الکوفی، قال:

حدثنا محمد بن الحسین بن یزید الزیّات الکوفی، قال: حدثنا سلیمان بن حفص المروزی، قال: حدثنا سعد بن طریف، عن الأصبغ بن نباته، قال.

5 المتن:
اشاره

عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه قالا:

أتی رجل أبا عبد اللّه علیه السّلام فقال له: یرحمک اللّه، هل شیّعت الجنازه بنار؟ .... إلی أن قال علیه السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:160

فلما قضت نحبها علیها السّلام و هم فی جوف اللیل، أخذ علی علیه السّلام فی جهازها من ساعته کما أوصته. فلما فرغ من جهازها أخرج علی علیه السّلام الجنازه و أشعل النار فی جرید النخل، و مشی مع الجنازه بالنار حتی صلّی علیها و دفنها لیلا .... «1»

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 177 ح 2.

2. بحار الأنوار: ج 78 ص 253 ح 11.

الأسانید:

فی العلل: عن علی بن أحمد، عن أبی العباس أحمد بن محمد بن یحیی، عن عمرو بن المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا.

6 المتن:
اشاره

قال الرضا علیه السّلام:

أول من جعل له النعش فاطمه ابنه رسول اللّه؛ صلّی اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 249 ح 7، عن فقه الرضا علیه السّلام.

2. فقه الرضا علیه السّلام: ص 21.

______________________________

(1). قال العلامه المجلسی فی تبیین الحدیث: یدلّ علی استحباب اتباع الجنازه بالسراج إذا کان باللیل، و ربما یوهم جواز الاستحباب المجمره أیضا، لکنه لیس إلا فی کلام السائل، و جوابه علیه السّلام مقصور علی السراج.

قال فی الذکری: یکره الاتباع بنار إجماعا، و لو کان لیلا جاز المصباح، لقول الصادق 7: إن ابنه رسول اللّه علیها السّلام أخرجت لیلا و معها مصابیح.

و یدلّ علی نفی ما ذهب إلیه الحسن من العامه من عدم جواز الدفن لیلا، و علی أن ما اشتهر بین الناس من استحباب دفن النساء لیلا لدفن فاطمه علیها السّلام لیلا لا أصل له، إذ دفنها لیلا کان لفوتها لیلا، مع أنها علیها السّلام قالت:

فأخرجنی من ساعتک أیّ ساعه کانت من لیل أو نهار.

و یظهر من سائر الأخبار أن دفنها لیلا کان لئلا یحضر الملعونان جنازتها، کما أن دفن أمیر المؤمنین علیه السّلام لیلا کان لإخفاء القبر عن الخوارج لعنهم اللّه، مع أن أخبار تعجیل التجهیز شامله للنساء أیضا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:161

3. لوامع صاحبقرانی: ج 2 ص 533، عن الصادق علیه السّلام.

4. الکافی: ج 3 ص 251 ح 6، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی الکافی: عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن حماد، عن الحلبی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال.

7 المتن:
اشاره

أبی حمزه، قال:

سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار؟ قال: لأنها أوصت أن لا یصلّی علیها الرجال (الرجلان). «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 250 ح 8، عن العلل.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 1.

3. مرآه العقول: ج 5 ص 322.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 206 ح 34، عن العلل.

الأسانید:

فی علل الشرائع: عن علی بن أحمد بن محمد، عن محمد بن أبی عبد اللّه، عن موسی بن عمران، عن عمه الحسین بن یزید، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، قال.

______________________________

(1). فی البحار ج 43: أن لا یصلّی علیها الرجلان الأعرابیان، و قال المجلسی فی بیانه: الأعرابیان الکافران لقوله تعالی: «الأعراب أشدّ کفرا و نفاقا».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:162

8 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

مکثت فاطمه علیها السّلام بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما .... فقالت علیها السّلام لعلی علیه السّلام: إن لی إلیک حاجه، فأحبّ أن لا تمنعینها. فقال: و ما ذاک؟ فقالت: أسألک أن لا یصلّی علیّ أبو بکر و لا عمر. و ماتت من لیلتها، فدفنها قبل الصباح.

فجاءا حین أصبحا فقالا: لا تترک عداوتک یا ابن أبی طالب أبدا؟ ماتت بنت رسول اللّه فلم تعلمنا؟ فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: لئن لم ترجعا لأفضحنّکما؛ قالها ثلاثا.

فلما قال انصرفوا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 254 ح 13، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

9 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه، کانت قد ذابت من الحزن و ذهب لحمها. فدعت أسماء بنت عمیس- و قال أبو بصیر فی حدیثه عن أبی جعفر علیه السّلام: أنها دعت أم أیمن- فقالت: یا أم أیمن، اصنعی لی نعشا یواری جسدی، فإنی قد ذهب لحمی. فقالت لها: یا بنت رسول اللّه، أ لا أریک شیئا یصنع فی أرض الحبشه؟ قالت فاطمه علیها السّلام: بلی.

فصنعت لها مقدار ذراع من جرائد النخل، و طرحت فوق النعش ثوبا فغطّاه. فقالت فاطمه علیها السّلام: سترتینی سترک اللّه من النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:163

قال الفرات بن أحنف فی حدیثه: قال أبو جعفر علیه السّلام: و ذلک النعش أول نعش عمل علی جنازه امرأه فی الإسلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 255 ح 14، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

10 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یصلی علیها أبو بکر و لا عمر. فلما توفّیت، أتاه العباس فقال:

ما ترید أن تصنع؟ قال أخرجها لیلا. قال: فذکر کلمه خوّفه بها العباس منهما. قال:

فأخرجها لیلا فدفنها و رشّ الماء علی قبرها.

قال: فلما صلّی أبو بکر الفجر، التفت إلی الناس فقال: احضروا بنت رسول اللّه فقد توفّیت فی هذه اللیله. قال: فذهب لیحضرها، فإذا علی علیه السّلام قد خرج بها و دفنها.

و مضی فاستقبل علیا علیه السّلام راجعا، فقال له: هذا مثل استیثارک علینا بغسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله وحدک. فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: هی و اللّه أوصتنی أن لا تصلّیا علیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 256 ح 16، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 248.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:164

11 المتن:
اشاره

عن زید بن علی علیه السّلام:

أن فاطمه علیها السّلام قالت لأسماء بنت عمیس: یا أمّ، انی أری النساء علی جنائزهن إذا حملن علیها لا تشف أکفانهنّ، و إنی أکره ذلک. فذکرت لها أسماء بنت عمیس النعش، فقالت: اصنعیه علی جنازتی، ففعلت ذلک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 256 ح 17، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

12 المتن:
اشاره

عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس، قال:

کنت عند عبد اللّه بن عباس فی بیته ...، إلی أن قال ابن عباس:

فبقیت فاطمه علیها السّلام بعد وفاه أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أربعین لیله. فلما اشتدّت بها الأمر، دعت علیا علیه السّلام و قالت: یا ابن العم، ما أرانی إلا لما بی، و أنا أوصیک أن تتزوّج بنت أختی زینب، تکون لولدی مثلی، و تتخذ لی نعشا، فإنی رأیت الملائکه یصفونه لی، و أن لا یشهد أحد من أعداء اللّه جنازتی و لا دفنی و لا الصلاه علیّ.

قال ابن عباس: و هو قول أمیر المؤمنین علیه السّلام: أشیاء لم أجد إلی ترکهنّ سبیلا، لأن القرآن بها أنزل علی قلب محمد صلّی اللّه علیه و آله: قتال الناکثین و القاسطین و المارقین الذی أوصانی و عهد إلیّ خلیلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بقتالهم، و تزویج أمامه بنت زینب؛ أوصتنی بها فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:165

قال ابن عباس: فقبضت فاطمه علیها السّلام من یومها. فارتجّت المدینه بالبکاء من الرجال و النساء و دهش الناس کیوم قبض فیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأقبل أبو بکر و عمر یعزّیان علیا علیه السّلام و یقولان له: یا أبا الحسن، لا تسبقنا بالصلاه علی ابنه رسول اللّه.

فلما کان فی اللیل، دعا علی علیه السّلام العباس و الفضل و المقداد و سلمان و أبا ذر و عمار؛ فقدّم العباس فصلّی علیها و دفنوها.

فلما أصبح الناس، أقبل أبو بکر و عمر

و الناس، یریدون الصلاه علی فاطمه علیها السّلام. فقال المقداد: قد دفنّا فاطمه علیها السّلام البارحه. فالتفت عمر إلی أبی بکر فقال: أ لم أقل لک إنهم سیفعلون؟ فقال العباس: إنها أوصت أن لا تصلّیا علیها.

فقال عمر: و اللّه لا تترکون- یا بنی هاشم- حسدکم القدیم لنا أبدا؛ إن هذه الضغائن التی فی صدورکم لن تذهب. و اللّه لقد هممت أن أنبشها فأصلّی علیها.

فقال علی علیه السّلام: و اللّه لو رمت ذلک- یا ابن صهاک- لأرجعت إلیک یمینک، و اللّه لئن سللت سیفی لا غمدته دون إزهاق نفسک، فرم ذلک. فانکسر عمر و سکت و علم أن علیا علیه السّلام إذا حلف صدق.

ثم قال علی علیه السّلام: یا عمر، أ لست الذی همّ بک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أرسل إلیّ، فجئت متقلّدا بسیفی، ثم أقبلت نحوک لأقتلک. فأنزل اللّه عز و جل: «فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا»؟ «1» فانصرفوا.

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 871 ح 48.

2. بحار الأنوار: ج 78 ص 256 ح 18، عن کتاب سلیم، شطرا منه.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 1094 ح 10، عن کتاب سلیم، شطرا منه.

4. الاحتجاج: ج 2 ص 119، عن حمّاد بن عثمان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 197 ح 29، أورد تمام الحدیث.

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:166

13 المتن:
اشاره

عن مفضّل بن عمر، قال:

قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: من غسّل فاطمه علیها السّلام؟ قال: ذاک أمیر المؤمنین علیه السّلام. فکأنما استفظعت «1» ذلک من قوله، فقال لی: کأنک ضقت بما أخبرتک؟ فقلت: قد کان ذلک جعلت فداک. فقال: لا تضیقنّ فإنها صدیقه، لم یکن یغسّلها إلا صدیق؛ أ ما علمت أن مریم لم یغسّلها إلا عیسی.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 184 ح 1.

2. بحار الأنوار: ج 78 ص 299 ح 16، عن العلل.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 264.

4. الکافی: ج 1 ص 459 ح 4.

5. بحار الأنوار: ج 27 ص 291 ح 7، عن الکافی.

6. التهذیب: ج 1 ص 440 ح 1422.

7. الدعوات للراوندی: ص 254 ح 722.

8. بحار الأنوار: ج 43 ص 206 ح 32، عن العلل.

9. الإستبصار: ج 1 ص 199 ح 15.

10. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 87 ح 402، باختصار فیه.

11. لوامع صاحبقرانی: ج 2 ص 211.

12. الوافی: ج 2 ص 172، عن الکافی.

13. وسائل الشیعه: ج 2 ص 717 ح 15، عن من لا یحضره الفقیه.

14. الذکری: ص 37، شطرا منها.

15. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 880.

16. الاکتفاء: ص 286 ح 131، عن العلل.

17. وسائل الشیعه: ج 2 ص 714 ح 2825، عن الکافی.

18. الکافی: ج 3 ص 159 ح 13، بتفاوت یسیر.

______________________________

(1). فی الکافی و التهذیب: استعظمت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:167

الأسانید:

1. فی العلل: أبی، قال: حدثنی أحمد بن إدریس، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن عیسی، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر، عن عبد الرحمن بن سالم، عن المفضل بن عمر، قال.

2. فی الکافی: العده، عن ابن عیسی، عن البزنطی، عن عبد الرحمن بن سالم، عن المفضل، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

3. فی التهذیب و الإستبصار: أحمد بن محمد، عن ابن أبی نصر، عن عبد الرحمن بن سالم، عن مفضل بن عمر، قال: قلت: لأبی عبد اللّه علیه السّلام.

14 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهم السّلام:

أن فاطمه علیها السّلام کفّنت فی سبعه أثواب.

و عن إبراهیم بن محمد، عن محمد بن المنکدر: أن علیا علیه السّلام کفّن فاطمه علیها السّلام فی سبعه أثواب.

و عن عبد اللّه بن محمد بن عقیل، قال: لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه، دعت بماء فاغتسلت، ثم دعت بطیب فتحنّطت به، ثم دعت بأثواب کفّنها فأتیت بأثواب غلاظ خشنه فتلففت بها، ثم قالت: إذا أنا متّ فادفنونی کما أنا و لا تغسّلونی. فقلت: هل شهد معک ذلک أحد؟ قال: نعم، شهد کثیر بن عباس.

و کتب فی أطراف کفنها کثیر بن عباس: تشهد أن لا إله إلا اللّه و أن محمدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 335 ح 36، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:168

3. مجمع الزوائد: ج 9 ص 211.

4. إتحاف السائل: ص 93.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 463، عن حلیه الأولیاء، بتفاوت یسیر.

6. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 43، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت یسیر.

7. مجمع الزوائد: ج 9 ص 211، عن حلیه الأولیاء، بتفاوت یسیر.

8. اللآلی المصنوعه: ج 2 ص 427.

9. المعجم للطبرانی، علی ما فی اللآلی المصنوعه.

10. مستدرک الوسائل: ج 1 ص 104 ح 9، عن البحار.

11. مستدرک الوسائل: ج 1 ص 104 ح 10، عن البحار.

12. مستدرک الوسائل: ج 1 ص 110.

13. کتاب جمل من أنساب الأشراف: ص 30.

14. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 242.

15. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 49.

16. الأنوار البهیه: ص 53، شطرا من ذیل الحدیث.

15 المتن:
اشاره

قال علی بن عیسی الإربلی:

أنشد هذا الشعر بعض الأصحاب للقاضی أبی بکر بن أبی قریعه فی مصائبها علیها السّلام و دفنها لیلا:

یا من یسائل دائباعن کل معضله سخیفه

لا تکشفن مغطّافلربّما کشفت جیفه

و لربّ مستور بداکالطبل من تحت القطیفه

إن الجواب لحاضرلکننی أخفیه خیفه

لو لا اعتداد رعیهألقی سیاستها الخلیفه

و سیوف أعداء بهاهاماتنا أبدا نقیفه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:169 لنشرت من أسرار آل محمد جملا طریفه

تغنیکم عما رواه مالک و أبو حنیفه

و أریتکم إن الحسین أصیب فی یوم السقیفه

و لأیّ حال لحدّت باللیل فاطمه الشریفه

و لما حمت شیخیکم عن وطأ حجرتها المنیفه

أوّه لبنت محمدماتت بغصّتها أسیفه

المصادر:

1. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 867.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 127.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 190 ح 19، عن کشف الغمه.

16 المتن:
اشاره

قال الشیخ حسن البیضائی فی قصیدته بعنوان فاطمه الشفیعه علیها السّلام:

...

تدری أذیّه فاطم من بعد والدها فجیعه

ألغوا وصیته و ماقد قاله فیها جمیعه ...

فلیندب المجد الأثیل الطهر فاطمه الشفیعه ...

آه علی بنت الهدی ماتت علی أثر الوقیعه

لم تبلغ العشرین عاما قد قضت غضبا مروعه

لم شیّعت لیلا و عفّ ی قبرها و هی الودیعه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:170

المصادر:

1. ذکری وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 5، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی.

17 المتن:
اشاره

قال الشیخ حسن الحمّود فی مصائب الزهراء علیها السّلام:

...

یوم قضی المصطفی فی صبحه و علی الأعقاب من بعد أصحابه انقلبوا

قادوا أخاه و رضّوا ضلع بضعته بجورهم و لها البغضاء قد نصبوا ...

قضت و فی جنبها أثر السیاط و فی فؤادها للرزایا جحفل لجب

ما شیّعوا نعشها السامی غلا و لقدتزاحمت خلفها الأملاک تنتحب

المصادر:

1. المقله العبراء (مخطوط)، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 149.

18 المتن:
اشاره

عن الحسن بن علی علیه السّلام: أن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیها السّلام.

و عن أسماء بنت عمیس، قالت: أوصتنی فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إلا أنا و علی علیه السّلام، فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:171

و عن أسماء فی حدیث: أن علیا علیه السّلام أمرها فغسّلت فاطمه علیها السّلام، و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء، و دفنها لیلا و سوّی قبرها.

قال: و روی أنها أوصت علیا علیه السّلام و أسماء بنت عمیس أن یغسّلاها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 299 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 66، شطرا من صدر الحدیث، عن أخبار فاطمه علیها السّلام.

3. أخبار فاطمه علیها السّلام، علی ما فی کشف الغمه.

4. کشف الغمه: ج 2 ص 61، شطرا من الحدیث.

5. کشف الغمه: ج 2 ص 62، شطرا من الحدیث.

6. کشف الغمه: ج 2 ص 67، شطرا من ذیل الحدیث.

7. تلخیص الحبیر: ص 90، علی ما فی الإحقاق، شطرا من صدر الحدیث.

8. إحقاق الحق: ج 33 ص 379، عن تلخیص الحبیر.

9. الدلیل الفقهی للمرأه المسلمه: ص 51، علی ما فی الإحقاق، شطرا من الحدیث، بتغییر یسیر.

10. وسائل الشیعه: ج 2 ص 717 ح 2825، عن کشف الغمه.

19 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام:

أن علیا علیه السّلام غسّل امرأته فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 299 ح 17، عن قرب الأسناد.

2. قرب الأسناد: ص 59.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 206 ح 32، عن قرب الأسناد.

4. وسائل الشیعه: ج 2 ص 717 ح 2835، عن قرب الأسناد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:172

الأسانید:

فی قرب الأسناد: عن الحسن بن ظریف، عن الحسین بن علوان، عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام.

20 المتن:
اشاره

قال العلامه المجلسی:

وجدت بخط الشیخ محمد بن علی الجبعی، نقلا من خط الشهید قدس اللّه روحهما، قال: لما غسّل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، قال له ابن عباس: أ غسّلت فاطمه علیها السّلام؟ قال:

أ ما سمعت قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: «هی زوجتک فی الدنیا و الآخره».

المصادر:

بحار الأنوار: ج 78 ص 300 ح 20.

21 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

غسّل علی فاطمه علیها السّلام، و کانت أوصت بذلک إلیه.

و عن علی علیه السّلام، أنه قال: أوصت إلیّ فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها غیری، و سکبت أسماء بنت عمیس. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 172 المصادر: ..... ص : 172

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 307 ح 27، عن دعائم الإسلام.

2. دعائم الإسلام: ج 1 ص 228.

3. الأشعثیّات للکوفی: ص 169، بتغییر یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:173

22 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رأت فاطمه علیها السّلام رؤیا طویله، بشّرها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله باللحوق به و أراها منزلها. فلما انتبهت، قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام: إذا توفّیت لا تعلم أحدا إلا أم سلمه و أم أیمن و فضه و من الرجال ابنیّ و العباس و سلمان و عمارا و المقداد و أبا ذر و حذیفه، و قالت: إنی أحللتک أن ترانی بعد موتی، فکن من النسوه فیمن یغسّلنی و لا تدفنّی إلا لیلا و لا تعلم أحدا قبری ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 310 ح 30، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 44.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه للطبری الإمامی: عن أحمد بن محمد الخشّاب، عن زکریا بن یحیی، عن ابن أبی زائده، عن أبیه، عن محمد بن الحسن، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

23 المتن:
اشاره

قال محمد بن همام:

لما قبضت فاطمه علیها السّلام، غسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام- و لم یحضرها غیره- و الحسن و الحسین علیهما السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و أسماء بنت عمیس، و أخرجها إلی البقیع فی اللیل و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام، و صلّی علیها و لم یعلم بها و لا حضر وفاتها و لا صلّی علیها أحد من سائر الناس غیرهم، و دفنها بالروضه و عمّی موضع قبرها، و أصبح البقیع لیله دفنت و فیه أربعون قبرا جددا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:174

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 310 ح 31، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه للطبری الإمامی: ص 46.

3. اعلموا أنی فاطمه: ج 8 ص 710، بزیاده فیه و اختلاف یسیر.

4. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 852، عن دلائل الإمامه.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه للطبری الإمامی: عن محمد بن هارون بن موسی التلعکبری، عن أبیه، عن محمد بن همام رفعه، قال.

24 المتن:
اشاره

روی أن فاطمه علیها السّلام قالت:

إن جبرئیل أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله لما حضرته الوفاه بکافور من الجنه، فقسّمه أثلاثا؛ ثلثا لنفسه و ثلثا لعلی علیه السّلام و ثلثا لی، و کان أربعین درهما.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 324 ح 17، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 62.

3. وسائل الشیعه: ج 2 ص 731 ح 2895.

25 المتن:
اشاره

قال علی بن أبی طالب علیه السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:175

کان فی الوصیه أن یدفع إلیّ الحنوط، فدعانی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قبل وفاته بقلیل فقال: یا علی و یا فاطمه، هذا حنوطی من الجنه؛ دفعه إلیّ جبرئیل، و هو یقرؤکما السلام و یقول لکما: اقسماه و اعز لا منه لی و لکما.

فقالت فاطمه: یا أبتاه، لک ثلثه، و لیکن الناظر فی الباقی علی بن أبی طالب علیه السّلام. فبکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ضمّها إلیه فقال: موفّقه رشیده مهدیّه ملهمه. یا علی، قل فی الباقی. قال:

نصف ما بقی لها و النصف لمن تری یا رسول اللّه؟ قال: هو لک فاقبضه.

و قال: کان فیما أوصی به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یدفن فی بیته الذی قبض فیه و یکفن بثلاثه أثواب، أحدهما یمانی، و لا یدخل قبره غیر علی علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 325 ح 18، عن الطرف.

2. الطرف للسید ابن طاوس: ص 41.

3. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی الطرف للسید ابن طاوس و مصباح الأنوار لبعض أصحابنا الأخیار: بإسنادهما، عن عیسی بن المستفاد عن أبی الحسن موسی بن جعفر، عن أبیه، قال: قال علی بن أبی طالب علیهم السّلام.

26 المتن:
اشاره

قال الصادق علیه السّلام:

السنه فی الکافور للمیت وزن ثلاثه عشر درهما و ثلث، و العله فی ذلک أن جبرئیل أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله بأوقیه کافور من الجنه، فجعلها النبی صلّی اللّه علیه و آله ثلاثه أثلاث: ثلثا له و ثلثا لعلی علیه السّلام و ثلثا لفاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:176

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 335 ح 25، عن الهدایه.

2. الهدایه: ص 25، علی ما فی البحار.

3. لوامع صاحبقرانی: ج 2 ص 252.

4. وسائل الشیعه: ج 2 ص 731 ح 2890، عن الفقیه.

5. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 46.

28 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد علیه السّلام:

أنه سئل: کم کبّر أمیر المؤمنین علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام؟ فقال: کان یکبّر أمیر المؤمنین علیه السّلام تکبیره، فکبّر جبرئیل تکبیره و الملائکه المقربون، إلی أن کبّر أمیر المؤمنین علیه السّلام خمسا.

فقیل له: و أین کان یصلّی علیها؟ قال: فی دارها ثم أخرجها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:177

و عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام: أن علی بن أبی طالب علیه السّلام صلّی علی فاطمه علیها السّلام، فکبّر علیها خمسا و عشرین تکبیره.

و عن أبی جعفر علیه السّلام: أن أمیر المؤمنین علیه السّلام صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر خمس تکبیرات.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 390 ح 55، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

29 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

قالت فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام: إنی أوصیک فی نفسی- و هی أحبّ الأنفس إلیّ بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله-: إذا أنا متّ فغسّلنی بیدک و حنّطنی و کفّنی و ادفنّی لیلا، و لا یشهدنی فلان و فلان، و استودعک اللّه تعالی حتی ألقاک؛ جمع اللّه بینی و بینک فی داره و قرب جواره.

و عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال: لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه بکت، فقال علیه السّلام لها: لا تبکی، فو اللّه ان ذلک لصغیر عندی فی ذات اللّه. قال: و أوصته أن لا یؤذن بها الشیخین، ففعل.

و عن یحیی بن عبد اللّه بن محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب، قال: قالت فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام: إن لی إلیک حاجه یا أبا الحسن. فقال: تقضی یا بنت رسول اللّه. فقالت: نشدتک باللّه و بحق محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن لا یصلی علیّ أبو بکر و لا عمر، فإنی لا أکتمک حدیثا؛ فقالت: قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إنک أول من یلحق بی من أهل بیتی، فکنت أکره أن أسوأک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:178

قال: فلما قبضت، أتاه أبو بکر و عمر و قالا: لم لا تخرجها حتی نصلّی علیها؟ فقال:

ما أرانا إلا سنصبح. ثم دفنها لیلا، ثم صوّر برجله حولها سبعه أقبر. قال: فلما أصبحوا، أتوه فقالا: یا أبا الحسن! ما حملک علی أن تدفن بنت رسول

اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لم نحضرها؟ قال:

ذلک عهدها إلیّ. قال: فسکت أبو بکر، فقال عمر: هذا و اللّه شی ء فی جوفک.

فثار إلیه أمیر المؤمنین علیه السّلام فأخذ بتلابیبه، ثم جذبه فاسترخی فی یده، ثم قال: و اللّه لو لا کتاب سبق و قول من اللّه، و اللّه لقد فررت یوم خیبر و فی مواطن، ثم لم ینزل اللّه لک توبه حتی الساعه. فأخذه أبو بکر و جذبه و قال: قد نهیتک عنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 112 ح 7، شطرا من الحدیث، عن مصباح الأنوار.

2. بحار الأنوار: ج 78 ص 391 ح 56، شطرا من الحدیث، عن مصباح الأنوار.

3. مصباح الأنوار: ص 259.

4. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 862، عن مصباح الأنوار.

30 المتن:
اشاره

فی حدیث ورقه بن عبد اللّه الأزدی عن فضه فی مرض وفاه فاطمه علیها السّلام:

... إلی أن قالت الزهراء علیها السّلام لعلی علیه السّلام: فإذا أنت قرأت یس فاعلم أنی قد قضیت نحبی.

فغسّلنی و لا تکشف عنی فإنی طاهره مطهره، و لیصلّ علیّ معک من أهلی الأدنی فالأدنی و من رزق أجری و ادفنّی لیلا فی قبری؛ بهذا أخبرنی حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فقال علی علیه السّلام: و اللّه لقد أخذت فی أمرها و غسّلتها فی قمیصها و لم أکشفه عنها، فو اللّه لقد کانت میمونه طاهره مطهره، ثم حنّطتها من فضله حنوط رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کفّنتها و أدرجتها فی أکفانها. فلما هممت أن أعقد الرداء، نادیت: یا أم کلثوم، یا زینب، یا سکینه، یا فضه، یا حسن، یا حسین! هلمّوا تزوّدوا من أمکم، فهذا الفراق، و اللقاء فی الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:179

فأقبل الحسن و الحسین علیهما السّلام و هما ینادیان: وا حسرتا لا تنطفئ أبدا، من فقد جدنا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و أمنا فاطمه الزهراء علیها السّلام. یا أم الحسن، یا أم الحسین! إذا لقیت جدنا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله فاقرئیه منا السلام و قولی له: إنا قد بقینا بعدک یتیمین فی دار الدنیا.

فقال أمیر المؤمنین علی علیه السّلام: إنی

أشهد اللّه أنها قد حنّت و أنّت و مدّت یدیها و ضمّتهما إلی صدرها ملیّا، و إذا بهاتف من السماء ینادی: یا أبا الحسن، ارفعهما عنها فلقد أبکیا و اللّه ملائکه السماوات فقد اشتاق الحبیب إلی المحبوب. قال: فرفعتهما عن صدرها، و جعلت أعقد الرداء و أنا أنشد بهذه الأبیات:

فراقک أعظم الأشیاء عندی و فقدک فاطم أدهی الثکول

سأبکی حسره و أنوح شجواعلی خلّ مضی أسنی سبیل

ألا یا عین جودی و اسعدینی فحزنی دائم أبکی خلیلی ثم حملها علی یده و أقبل بها إلی قبر أبیها و نادی:

السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علیک یا حبیب اللّه، السلام علیک یا نور اللّه، السلام علیک یا صفوه اللّه؛ منی السلام علیک و التحیه واصله منی إلیک ولدیک، و من ابنتک النازله علیک بفنائک، و إن الودیعه قد استردّت و الرهینه قد أخذت؛ فوا حزناه علی الرسول، ثم من بعده علی البتول، و لقد اسودّت علیّ الغبراء، و بعدت عنی الخضراء؛ فوا حزناه ثم وا أسفاه.

ثم عدل بها علی الروضه، فصلّی علیه فی أهله و أصحابه و موالیه و أحبائه و طائفه من المهاجرین و الأنصار.

فلما و اراها و ألحدها فی لحدها، أنشأ بهذه الأبیات یقول:

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو إن بقائی عندکم لقلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:180

المصادر:

بحار الأنوار: ج 43 ص 179 ح 15، عن بعض الکتب.

و تمام الحدیث و بقیه المصادر مثل ما أوردناه فی المجلد الرابع عشر، الفصل الثانی.

31 المتن:
اشاره

قال ابن شهرآشوب فی وفاتها علیها السّلام:

... و أوصت إلی علی علیه السّلام بثلاث: أن یتزوّج بابنه أختها أمامه لحبها أولادها، و أن یتخذ لها نعشا لأنها کانت رأت الملائکه تصوّروا صورته و وصفته له، و أن لا یشهد أحد جنازتها ممن ظلمها، و أن لا یترک أن یصلّی علیها أحد منهم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 182 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب: ج 3 ص 362.

32 المتن:
اشاره

عن عائشه فی خبر طویل یذکر فیه:

أن فاطمه علیها السّلام أرسلت إلی أبی بکر تسأل میراثها من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله .... فهجرته و لم تکلّمه حتی توفّیت، و لم یؤذن بها أبو بکر یصلّی علیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 182 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 363.

3. صحیح مسلم، علی ما فی المناقب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:181

الأسانید:

فی صحیح مسلم: عن عبد الرزاق، عن معمر، عن الزهری، عن عروه، عن عائشه.

و فی حدیث اللیث بن سعد: عن عقیل، عن ابن شهاب، عن عروه، عن عائشه.

33 المتن:
اشاره

ابن شهرآشوب، عن الواقدی:

إن فاطمه علیها السّلام لما حضرتها الوفاه، أوصت علیا علیه السّلام أن یصلّی علیها أبو بکر و عمر، فعمل بوصیتها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 182 ح 16.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 363.

34 المتن:
اشاره

عن أبن عباس، قال:

أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یعلم إذا ماتت أبو بکر و لا عمر و لا یصلّیا علیها. قال: فدفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یعلمهما بذلک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 182، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 363.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:182

الأسانید:

فی المناقب: عیسی بن مهران، عن مخول بن إبراهیم، عن عمر بن ثابت، عن أبی إسحاق، عن ابن جبیر، عن ابن عباس.

35 المتن:
اشاره

عن ابن شهرآشوب: قالت أسماء بنت عمیس:

أوصت إلی فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام، فأعنت علیا علیه السّلام علی غسلها.

کتاب البلاذری: إن أمیر المؤمنین علیه السّلام غسّلها عن معقد الإزار، و إن أسماء بنت عمیس غسّلتها من أسفل ذلک.

أبو الحسن الخزّاز القمی فی الأحکام الشرعیه: سئل أبو عبد اللّه علیه السّلام عن فاطمه علیها السّلام من غسلها، فقال: غسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام، لأنها کانت صدیقه، لم یکن یغسّلها إلا صدیق.

تهذیب الأحکام: سلیمان بن خالد، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: سألته عن أول من جعل له نعش، قال: فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

و فی روایه عبد الرحمن أنها قالت لأسماء: استرینی سترک اللّه من النار، یعنی بالنعش.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 364.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 184 ح 16، شطرا منها.

3. الأحکام الشرعیه للخزّاز، علی ما فی المناقب، شطرا منه.

4. تهذیب الأحکام: ج 1 ص 469 ح 1539.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 212 ح 42، عن التهذیب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:183

الأسانید:

فی التهذیب: سلمه بن الخطاب، عن موسی بن عمر بن یزید، عن علی بن النعمان، عن ابن مسکان، عن سلیمان بن خالد، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

36 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس، قالت:

أوصتنی فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام، فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

و قیل قالت فاطمه علیها السّلام لأسماء بنت عمیس حین توضأت وضوءها للصلاه: هاتی طیبی الذی أتطیّب به، و هاتی ثیابی التی أصلّی فیها. فتوضّأت ثم وضعت رأسها، فقالت لها: اجلسی عند رأسی، فإذا جاء وقت الصلاه فأقیمینی، فإن قمت و إلا فأرسلی إلی علی علیه السّلام.

فلما جاء وقت الصلاه قالت: الصلاه یا بنت رسول اللّه، فإذا هی قد قبضت. فجاء علی علیه السّلام فقالت له: قد قبضت ابنه رسول اللّه علیها السّلام. قال علی علیه السّلام: متی؟ قالت: حین أرسلت إلیک. قال: فأمر أسماء فغسّلتها و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء، و دفنها لیلا و سوّی قبرها. فعوتب علی ذلک فقال: بذلک أمرتنی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 186 ح 17، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 500.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:184

37 المتن:
اشاره

قال الإربلی: قال علی علیه السّلام:

یا أسماء، غسّلیها و حنّطیها و کفّنیها. قال: فغسّلوها و کفّنوها و حنّطوها و صلّوا علیها لیلا، و دفنوها بالبقیع، و ماتت بعد العصر.

و قال ابن بابویه: جاء هذا الخبر کذا، و الصحیح عندی أنها دفنت فی بیتها. فلما زاد بنو أمیه فی المسجد، صارت فی المسجد. «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 187، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 501.

38 المتن:
اشاره

قال الإربلی:

و روی أنها أوصت علیا علیه السّلام و أسماء بنت عمیس أن یغسّلاها.

و عن ابن عباس، قال: مرضت فاطمه علیها السّلام مرضا شدیدا فقالت لأسماء بنت عمیس:

أ لا ترین إلی ما بلغت، فلا تحملینی علی سریر ظاهر. فقالت: لا لعمری، و لکن أصنع نعشا کما رأیت یصنع بالحبشه. فقالت: أرینیه. فأرسلت إلی جراید رطبه فقطعت من الأسواق، ثم جعلت علی السریر نعشا، و هو أول ما کان النعش. فتبسّمت و ما رأیتها متبسمه إلا یومئذ؛ حملناها فدفنّاها لیلا.

______________________________

(1). قال المجلسی: قد بیّنا فی کتاب المزار أن الأصح أنها مدفونه فی بیتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:185

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 350 ح 9، عن کشف الغمّه.

2. الذریه الطاهره: ص 152 ح 203، بتفاوت یسیر.

3. المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم: ص 95 ح 151، بزیاده و نقیصه.

4. منهاج البراعه: ج 13 ص 21، عن کشف الغمه.

5. المستدرک مع التلخیص: ج 3 ص 162.

6. الثغور الباسمه للسیوطی: ص 17.

7. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 865، عن کشف الغمه.

8. بحار الأنوار: ج 43 ص 189 ح 18، عن کشف الغمه.

9. کشف الغمه: ج 1 ص 503.

10. إحقاق الحق: ج 10 ص 474، عن مقتل الحسین علیه السّلام و مفتاح النجا.

11. مقتل الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 82.

12. مفتاح النجا (مخطوط): ص 104.

13. وسائل الشیعه: ج 2 ص 876 ح 5، عن کشف الغمه.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام: بأسناده، عن أحمد بن الحسین هذا، حدثنا أبو عبد اللّه الحافظ، أخبرنا أبو محمد الحسن بن محمد بن یحیی العلوی، حدثنا جدی یحیی بن الحسن، حدثنا بکر بن عبد الوهاب، حدثنا محمد بن عمر الواقدی، حدثنا عمر بن محمد بن عمر بن علی، عن علی بن الحسین، عن ابن عباس، قال.

2. فی المستدرک: أخبرنا أبو محمد الحسن بن محمد العقیقی، ثنا جدی یحیی بن الحسن، ثنا بکر بن عبد الوهاب، ثنا محمد بن عمر الواقدی، ثنا محمد بن عمر بن علی، عن أبیه، عن علی بن الحسین علیه السّلام، عن ابن عباس، قال.

3. فی الذریه الطاهره: قال محمد بن عمرو: حدثنی عمر بن محمد بن علی، عن أبیه، عن علی بن الحسین علیه السّلام، عن ابن عباس، قال.

39 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر، عن آبائه علیهم السّلام: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عاشت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر، ما رئیت ضاحکه. و عنه علیه السّلام: إن فاطمه علیها السّلام کفّنت فی سبعه أثواب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:186

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 200 ح 30، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 872، عن البحار.

40 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

... فقالت: یا أبا الحسن، إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عهد إلیّ و حدثنی أنّی أول أهله لحوقا به و لا بد مما لا بد منه، فاصبر لأمر اللّه تعالی و ارض بقضائه، قال: و أوصته بغسلها و جهازها و دفنها لیلا ففعل، قال: و أوصته بصدقتها و ترکتها.

قال: فلما فرغ أمیر المؤمنین علیه السّلام من دفنها، لقیه الرجلان فقالا له: ما حملک علی ما صنعت؟ قال: وصیتها و عهدها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 201 ح 30.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

41 المتن:
اشاره

إن فی روایه عمرو بن أبی المقدام عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، المتقدم ذکره، و الحدیث طویل إلی أن قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:187

فلما قضت نحبها علیها السّلام و هم فی ذلک فی جوف اللیل، أخذ علی علیه السّلام فی جهازها من ساعته کما أوصته. فلما فرغ من جهازها، أخرج علی علیه السّلام الجنازه و أشعل النار فی جرید النخل و مشی مع الجنازه بالنار، حتی صلّی علیها و دفنها لیلا.

فلما أصبح أبو بکر و عمر، عاودا عائدین لفاطمه علیها السّلام. فلقیا رجلا من قریش فقالا له:

من أین أقبلت؟ قال: عزّیت علیا علیه السّلام بفاطمه علیها السّلام. قالا: و قد ماتت؟! قال: نعم، و دفنت فی جوف اللیل. فجزعا جزعا شدیدا، ثم أقبلا إلی علی علیه السّلام فلقیاه فقالا له: و اللّه ما ترکت شیئا من غوائلنا و مساءتنا، و ما هذا إلا من شی ء فی صدرک علینا؛ هل هذا إلا کما غسّلت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دوننا و لم تدخلنا معک؟ و کما علمت ابنک أن یصیح بأبی بکر أن أنزل عن منبر أبی.

فقال لهما علی علیه السّلام: أ تصدقانی إن حلفت لکما؟ قالا: نعم، فحلف، فأدخلهما علی علیه السّلام المسجد، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لقد أوصانی و قد تقدم إلیّ أنه لا یطّلع علی عورته أحد إلا ابن عمه. فکنت أغسّله و الملائکه تقلّبه و الفضل بن العباس یناولنی الماء و هو مربوط العینین بالخرقه، و لقد أردت أن أنزع القمیص فصاح بی صائح من البیت؛ سمعت

الصوت و لم أر الصوره: لا تنزع قمیص رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لقد سمعت الصوت یکرّره علیّ. فأدخلت یدی من بین القمیص فغسّلته، ثم قدّم إلی الکفن فکفّنته. ثم نزعت القمیص بعد ما کفّنته.

و أما الحسن ابنی علیه السّلام، فقد تعلمان و یعلم أهل المدینه أنه کان یتخطّی الصفوف حتی یأتی النبی صلّی اللّه علیه و آله و هو ساجد، فیرکب ظهره فیقوم النبی صلّی اللّه علیه و آله و یده علی ظهر الحسن علیه السّلام و الأخری علی رکبته حتی یتمّ الصلاه. قالا: نعم قد علمنا ذلک.

ثم قال: تعلمان و یعلم أهل المدینه أن الحسن علیه السّلام کان یسعی إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و یرکب علی رقبته و یدلی الحسن علیه السّلام رجلیه علی صدر النبی صلّی اللّه علیه و آله حتی یری بریق خلخالیه من أقصی المسجد و النبی صلّی اللّه علیه و آله یخطب، و لا یزال علی رقبته حتی یفرغ النبی صلّی اللّه علیه و آله من خطبته و الحسن علیه السّلام علی رقبته. فلما رأی الصبی علی منبر أبیه غیره شقّ علیه ذلک؛ و اللّه ما أمرته بذلک و لا فعله عن أمری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:188

و أما فاطمه علیها السّلام فهی المرأه التی استأذنت لکما علیها، فقد رأیتما ما کان من کلامها لکما. و اللّه لقد أوصتنی أن لا تحضرا جنازتها و لا الصلاه علیها، و ما کنت الذی أخالف أمرها و وصیتها إلیّ فیکما. فقال عمر: دع عنک هذه الهمهمه؛ أنا أمضی إلی المقابر فأنبشها حتی أصلّی علیها. فقال له علی علیه السّلام: و اللّه لو ذهبت تروم من

ذلک شیئا و علمت أنک تصل إلی ذلک حتی یندر عنک الذی فیه عیناک، فإنی کنت لا أعاملک إلا بالسیف قبل أن تصل إلی شی ء من ذلک.

فوقع بین علی علیه السّلام و عمر کلام حتی تلاحیا و استبسل، و اجتمع المهاجرون و الأنصار فقالوا: و اللّه ما نرضی بهذا أن یقال فی ابن عم رسول اللّه و أخیه و وصیه، و کادت أن تقع فتنه، فتفرّقا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 204 ح 31، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 2.

الأسانید:

فی علل الشرائع: حدثنا علی بن أحمد، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد بن یحیی، عن عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا.

42 المتن:
اشاره

عن ابن البطائنی، عن أبیه، قال:

سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار؟ قال: لأنها أوصت أن لا یصلّی علیها الرجلان الأعرابیان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:189

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 207 ح 34، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 1.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 3 ص 248، عن العلل.

الأسانید:

فی علل الشرائع: علی بن أحمد بن محمد، عن الأسدی، عن النخعی، عن النوفلی، عن ابن البطائنی، عن أبیه، قال.

43 المتن:
اشاره

قال السید المرتضی علم الهدی:

روی أن فاطمه علیها السّلام توفّیت و لها ثمان عشره سنه و شهران، و أقامت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما، و روی أربعین یوما، و تولّی غسلها و تکفینها أمیر المؤمنین علیه السّلام، و أخرجها و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام فی اللیل و صلّوا علیها و لم یعلم بها أحد، و دفنها فی البقیع و جدّد أربعین قبرا، فاستشکل علی الناس قبرها. فأصبح الناس و لام بعضهم بعضا و قالوا: إن نبینا صلّی اللّه علیه و آله خلّف بنتا و لم نحضر وفاتها و الصلاه علیها و دفنها و لا نعرف قبرها فنزورها.

فقال من تولّی الأمر: هاتوا من نساء المسلمین من تنبش هذه القبور حتی نجد فاطمه علیها السّلام فنصلّی علیها و نزور قبرها. فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام، فخرج مغضبا قد احمرّت عیناه و قد تقلّد سیفه ذا الفقار حتی بلغ البقیع و قد اجتمعوا فیه، فقال علیه السّلام:

لو نبشتم قبرا من هذه القبور لوضعت السیف فیکم. فتولی القوم عن البقیع.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 212 ح 41، عن عیون المعجزات.

2. عیون المعجزات للسید المرتضی، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:190

45 المتن:
اشاره

عن بعض کتب المناقب القدیمه: ... فی وصیه فاطمه علیها السّلام:

یا علی، أنا فاطمه بنت محمد؛ زوجّنی اللّه منک لأکون لک فی الدنیا و الآخره؛ أنت أولی بی من غیری. حنّطنی و غسّلنی و کفّنی باللیل و صلّ علیّ و ادفنّی باللیل و لا تعلم أحدا، و أستودعک اللّه و أقرأ علی ولدی السلام إلی یوم القیامه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:191

فلما جنّ اللیل، غسّلها علی علیه السّلام و وضعها علی السریر و قال للحسن علیه السّلام: ادع لی أبا ذر.

فدعاه، فحملاه إلی المصلّی. فصلّی علیها ثم صلّی رکعتین و رفع یدیه إلی السماء فنادی: هذه بنت نبیک فاطمه علیها السّلام؛ أخرجتها من الظلمات إلی النور، فأضاءت الأرض میلا فی میل.

فلما أرادوا أن یدفنوها، نودوا من بقعه من البقیع إلیّ إلیّ فقد رفع تربتها منی.

فنظروا فإذا هی بقبر محفور، فحملوا السریر إلیها فدفنوها. فجلس علی علیه السّلام علی شفیر القبر فقال: یا أرض! استودعتک ودیعتی؛ هذه بنت رسول اللّه. فنودی منها: یا علی، أنا أرفق بها منک، فارجع و لا تهتمّ. فرجع و انسدّ القبر و استوی بالأرض، فلم یعلم أین کان إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

2. بعض کتب مناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

46 المتن:
اشاره

عن زید بن علی، قال:

قدمت مع أبی مکه و فیها مولی لثقیف من أهل الطائف، فکان ینال من أبی بکر و عمر. فأوصاه أبی بتقوی اللّه فقال له: ناشدتک اللّه و رب هذا البیت، هل صلّیا علی فاطمه علیها السّلام؟ فقال أبی: اللهم لا. قال فلما افترقنا سببته فقال لی أبی: لا تفعل، فو اللّه ما صلّیا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فضلا عن فاطمه علیها السّلام، و ذلک إنه شغلهما ما کانا یبرمان.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 158 ح 35، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار: ص 258.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:192

47 المتن:
اشاره

قال الدیلمی:

روی أنه لما حضرتها الوفاه، قالت لأسماء بنت عمیس:

إذا أنا متّ فانظری إلی الدار، فإذا رأیت سجفا من سندس من الجنه قد ضرب فسطاطا فی جانب الدار، فاحملینی و زینب و أم کلثوم فاجعلونی من وراء السجف و خلّوا بینی و بین نفسی.

فلما توفّیت و ظهر السجف، حملناها و جعلناها وراءه. فغسّلت و کفّنت و حنّطت بالحنوط، و کان کافور أنزله جبرئیل من الجنه فی ثلاث صرر، فقال: یا رسول اللّه! ربک یقرؤک السلام و یقول لک: هذا حنوطک و حنوط ابنتک و حنوط أخیک علی علیه السّلام مقسوم أثلاثا، و إن أکفانها و ماؤها و أوانیها من الجنه.

و روی أنها توفّیت بعد غسلها و تکفینها و حنوطها، لأنها طاهره لا دنس فیها، و أنها أکرم علی اللّه تعالی أن یتولّی ذلک منها غیرها، و أنه لم یحضرها إلا أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و أسماء بنت عمیس، و إن أمیر المؤمنین علیه السّلام أخرجها و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام فی اللیل و صلّوا علیها، و لم یعلم بها أحد و لا حضروا وفاتها و لا صلّی علیها أحد من سایر الناس غیرهم، لأنها أوصت بذلک، و قالت:

لا تصلّ علیّ أمه نقضت عهد اللّه و عهد أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أمیر المؤمنین علی علیه السّلام، و ظلمونی حقی، و أخذوا إرثی، و خرقوا صحیفتی التی کتبها لی أبی بملک فدک، و کذّبوا شهودی، و

هم- و اللّه- جبرئیل و میکائیل و أمیر المؤمنین علیه السّلام و أم أیمن، و طفت علیهم فی بیوتهم و أمیر المؤمنین علیه السّلام یحملنی و معی الحسن و الحسین علیهما السّلام لیلا و نهارا إلی منازلهم، أذکّرهم باللّه و برسوله صلّی اللّه علیه و آله ألا تظلمونا و لا تغصبونا حقنا الذی جعله اللّه لنا. فیجیبونا لیلا و یقعدون عن نصرتنا نهارا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:193

ثم ینفذون إلی دارنا قنفذا و معه عمر بن الخطاب و خالد بن الولید لیخرجوا ابن عمی علیا علیه السّلام إلی سقیفه بنی ساعده لبیعتهم الخاسره، فلا یخرج إلیهم متشاغلا بما أوصاه به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بأزواجه و بتألیف القرآن و قضاء ثمانین ألف درهم وصّاه بقضائها عنه عداه و دینا.

فجمعوا الحطب الجزل علی بابنا و أتوا بالنار لیحرقوه و یحرقونا. فوقفت بعضاده الباب و ناشدتهم باللّه و بأبی أن یکفّوا عنا و ینصرونا. فأخذ عمر السوط من ید قنفذ مولی أبی بکر فضرب به عضدی، فالتوی السوط علی عضدی حتی صار کالدملج، و رکل الباب برجله فردّه علیّ و أنا حامل. فسقطت لوجهی و النار تسعر و تسفع وجهی. فضربنی بیده حتی انتثر قرطی من أذنی و جاءنی المخاض. فأسقطت محسنا قتیلا بغیر جرم، فهذه أمه تصلّی علیّ؟! و قد تبرّأ اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله منهم و تبرّأت منهم.

فعمل أمیر المؤمنین علیه السّلام بوصیتها و لم یعلم أحدا بها؛ فأصنع فی البقیع لیله دفنت فاطمه علیها السّلام أربعون قبرا جددا.

ثم إن المسلمین لما علموا بوفاه فاطمه و دفنها جاءوا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام یعزّونه بها، فقالوا:

یا أخا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله! لو أمرت بتجهیزها و حفر تربتها. فقال علیه السّلام: قد ورّیت و لحقت بأبیها صلّی اللّه علیه و آله. فقالوا: إنا للّه و إنا إلیه راجعون، تموت ابنه نبینا محمد صلّی اللّه علیه و آله و لم أکن- و اللّه- لأعصیها فی وصیتها التی أوصت بها فی أن لا یصلّی علیها أحد منکم، و لا بعد العهد فأعذر.

فنفض القوم أثوابهم و قالوا: لا بد لنا من الصلاه علی ابنه رسول اللّه علیها السّلام. و مضوا من فورهم إلی البقیع، فوجدوا فیه أربعین قبرا جددا. فاشتبه علیهم قبرها علیها السّلام بین تلک القبور، فصح «1» الناس و لام بعضهم بعضا و قالوا: لم تحضروا وفاه بنت نبیکم علیها السّلام و لا الصلاه علیها و لا تعرفون قبرها فتزورونه؟ فقال أبو بکر: هاتوا من ثقات المسلمین من ینبش هذه القبور حتی تجدوا قبرها فنصلّی علیها و نزورها.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر، و لعله «فضجّ».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:194

فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام، فخرج من داره مغضبا و قد احمرّ وجهه، و قامت عیناه و درّت أوداجه، و علی یده قباه الأصفر الذی لم یکن یلبسه إلا فی یوم کریهه؛ یتوکّأ علی سیفه ذی الفقار حتی ورد البقیع. فسبق الناس النذیر فقال لهم: هذا علی علیه السّلام قد أقبل کما ترون؛ یقسم باللّه لإن بحث من هذه القبور حجر واحد لأضعنّ السیف علی غائر هذه الأمه. فولّی القوم هاربین قطعا قطعا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 347 ح 164، عن إرشاد القلوب.

2. إرشاد القلوب، علی ما فی البحار.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی

بعد الاستشهاد: ص 341، عن البحار.

48 المتن:
اشاره

عن عبد اللّه بن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جلس أبو بکر مجلسه .... فلما حضرتها علیها السّلام الوفاه، دعت علیا علیه السّلام فقالت: إما تضمن و إلا أوصیت إلی ابن الزبیر. فقال علی علیه السّلام: أنا أضمن وصیتک یا بنت محمد. قالت: سألتک بحق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا أنا متّ أن لا یشهدانی و لا یصلّیا علیّ.

قال: فلک ذلک. فلما قبضت علیها السّلام، دفنها لیلا فی بیتها.

و أصبح أهل المدینه یریدون حضور جنازتها، و أبو بکر و عمر کذلک. فخرج إلیهما علی علیه السّلام، فقالا له: ما فعلت بابنه محمد؟ أخذت فی جهازها یا أبا الحسن؟! فقال علی علیه السّلام:

قد و اللّه دفنتها. قالا: فما حملک علی أن دفنتها و لم تعلمنا بموتها؟ قال: هی أمرتنی.

فقال عمر: و اللّه لقد هممت بنبشها و الصلاه علیها. فقال علی علیه السّلام: أما و اللّه ما دام قلبی بین جوانحی و ذو الفقار فی یدی فإنک لا تصل إلی نبشها، فأنت أعلم. فقال أبو بکر: اذهب، فإنه أحقّ بها منا، و انصرف الناس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:195

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 192 ح 39، عن الاختصاص.

2. الاختصاص: ص 183.

3. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 863، عن الاختصاص.

49 المتن:
اشاره

کلام قاضی القضاه فی المغنی:

بأنه قد روی أن أبا بکر هو الذی صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر أربعا ....

و ردّ علیه السید الأجل فی الشافی بأن ما ادعیت من أن أبا بکر هو الذی صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر أربعا ...، فهو شی ء ما سمع إلا منک، و إن کنت تلقّیته عن غیرک فممن یجری مجراک فی العصبیه، و إلا فالروایات المشهوره و کتب الآثار و السیر خالیه من ذلک، و لم یختلف أهل النقل فی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام صلّی علی فاطمه علیها السّلام إلا روایه شاذّه نادره، وردت بأن العباس صلّی علیها.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 29 ص 388.

50 المتن:
اشاره

عن عائشه فی قصه المیراث:

أن فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر. فلما توفّیت، دفنها علی بن أبی طالب علیه السّلام و لم یؤذن بها أبا بکر، و صلّی علیها علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:196

المصادر:

1. السبعه من السلف: ص 23.

2. سنن البیهقی: ج 4 ص 29، علی ما فی السبعه.

3. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 83.

4. الطرائف: ج 1 ص 258 ح 356، 357، عن صحیح البخاری و مسلم، بتفاوت یسیر.

5. صحیح البخاری: ج 5 ص 177.

6. صحیح مسلم: ج 3 ص 1380.

7. الفصول المهمه: ص 89.

8. کتاب الخلیفه یوحنّا جدید الإسلام بن إسرائیل المصری: ص 44.

9. العواصم من القواصم للمالکی (فی هامش البخاری): ج 5 ص 82، شطرا من ذیل الحدیث.

10. مناقب علی و الحسنین و أمهما فاطمه علیهم السّلام: ص 269.

الأسانید:

1. فی السنن: رواه البیهقی بسندین عنه، عن ابن شهاب، عن عروه، عن عائشه.

2. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: أخبرنا علی بن أحمد العاصمی، أخبرنا إسماعیل بن أحمد البیهقی، أخبرنا والدی أحمد بن الحسین، أخبرنا أبو الحسین بن الفضل، أخبرنا عبد اللّه بن جعفر، حدثنا یعقوب بن سفیان، حدثنا أبو الیمان، أخبرنی شعیب، عن الزهری، حدثنی عروه، أن عائشه قالت.

51 المتن:
اشاره

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه، دعتنی فقالت: أ منفذ أنت وصیتی و عهدی؟ قال: قلت:

بلی، أنفذها. فأوصت إلیّ و قالت: إذا أنا متّ فادفنّی لیلا و لا تؤذننّ رجلین ذکرتهما ....

المصادر:

1. معانی الأخبار: ج 2 ص 338.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 159 ح 8، عن معانی الأخبار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:197

الأسانید:

فی معانی الأخبار: و حدثنا بهذا الحدیث أبو الحسن علی بن محمد بن الحسن المعروف بابن مقبره القزوینی، قال: أخبرنا أبو عبد اللّه جعفر بن محمد بن حسن بن جعفر بن حسن بن حسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: حدثنی محمد بن علی الهاشمی، قال: حدثنا عیسی عبد اللّه محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: حدثنی أبی، عن جده، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال:

52 المتن:
اشاره

قال الشیخ جعفر الهلالی فی الملحمه العلویه فی مصائب الزهراء علیها السّلام:

...

یوم المختار و حادثه أم حقک خصمک یجحده

أم إرث حلیلتک الزهراء و ذا القرآن یؤکّده ...

و تضاعف منها السقم و قدأودی بالجسم تشدّده

فقضت و القلب به شجن تبدیه و طورا تکمده

و بلیل قد دفنت سرّاو بذا للسخط تؤکده

محن ما غیرک یجرعهافی هذا العالم نعهده

المصادر:

1. الملحمه العلویه: ص 95، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 139 ح 94.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:198

53 المتن:
اشاره

من قصیده السید محمد مهدی بحر العلوم، یرد علی قصیده مروان بن أبی حفصه:

...

ألا فاطم منی و من هی بضعهو من قطعها قطعی و من وصلها وصلی

و من لرضاها اللّه یرضی و سخطهاله سخط أعظم بذلک من فضل ...

و ما ساء خیر الناس غیر شرارهم کعجل بنی شر و صاحبه الرذل

بهم سیئت الزهراء و أوذی أحمدو صنو النبی المصطفی خاتم الرسل ...

و لا سیئت الزهراء و لا ابتزّ حقهاو لا دفنت سرّا بمحلولک الطفل

و لا عمّی القبر الشریف و قرّب البعید إلی الهادی و بوعد بالأهل

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 96، عن مستدرکات أعیان الشیعه.

2. مستدرکات أعیان الشیعه: ج 2 ص 331.

55 المتن:
اشاره

قال الشبلنجی:

روی أن علیا علیه السّلام لما ماتت فاطمه علیها السّلام و فرغ من جهازها و دفنها، رجع إلی البیت.

فاستوحش فیه و جزع علیها جزعا شدیدا، ثم أنشأ یقول:

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل

لکل اجتماع من خلیلین فرقه و کل الذی دون الفراق قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:200

المصادر:

نور الأبصار: ص 53.

56 المتن:
اشاره

عن أم جعفر:

أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام قالت: یا أسماء، إنی قد استقبحت ما یصنع بالنساء؛ إنه یطرح علی المرأه الثوب فیصفها. فقالت أسماء: یا بنت رسول اللّه، أ لا أریک شیئا رأیته بأرض الحبشه؟ فدعت بجرائد رطبه فحنّتها، ثم طرحت علیها ثوبا. فقالت فاطمه علیها السّلام:

ما أحسن هذا أو أجمله؛ یعرف به الرجل من المرأه. فإذا أنا متّ فاغسلینی أنت و علی علیه السّلام و لا یدخل علیّ أحد.

فلما توفّیت، جاءت عائشه تدخل، فقالت أسماء: لا تدخلی. فشکت إلی أبی بکر فقالت: إن هذه الخثعمیه تحول بینی و بین ابنه رسول اللّه، و قد جعلت لها مثل هودج العروس.

فجاء أبو بکر فوقف علی الباب و قال: یا أسماء! ما حملک علی أن منعت أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله یدخلن علی ابنه رسول اللّه علیها السّلام، و جعلت لها مثل هودج العروس؟! فقالت:

أمرتنی أن لا یدخل علیها أحد، و أریتها هذا الذی صنعت و هی حیّه، فأمرتنی أن أصنع ذلک لها. فقال أبو بکر: فاصنعی ما أمرتک.

ثم انصرف، ثم غسّلها علی علیه السّلام و أسماء.

المصادر:

1. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 83.

2. السبعه من السلف: ص 170.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:201

3. السنن للبیهقی: ج 4 ص 34.

4. الذریه الطاهره: ص 153 ح 205.

5. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 82، شطرا منه.

6. المشرع الروی: ج 1 ص 85.

7. بحار الأنوار: ج 78 ص 252 ح 1، عن کشف الغمه.

8. کشف الغمه: ج 2 ص 67.

9. إتحاف السائل: ص 95، بتغییر یسیر.

10. ذخائر العقبی: ص 53، بتغییر فیه.

11. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 161، عن ذخائر العقبی.

12.

إحقاق الحق: ج 10 ص 471، عن الإستیعاب.

13. الإستیعاب: ج 2 ص 752، علی ما فی الإحقاق.

14. حلیه الأولیاء لأبی نعیم: ج 2 ص 43، علی ما فی الإحقاق، باختصار فیه.

15. کنز العمال: ج 16 ص 289، علی ما فی الإحقاق.

16. أنساب الأشراف: ص 405، علی ما فی الإحقاق.

17. تاریخ الإسلام للذهبی: ج 2 ص 94، علی ما فی الإحقاق.

18. وفاء الوفاء: ج 2 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

19. الجواهر الحسان: ص 91، علی ما فی الإحقاق.

20. المنهل العذب المورد: ج 9 ص 30، علی ما فی الإحقاق.

21. أعلام النساء: ج 3 ص 1221، علی ما فی الإحقاق.

22. وسیله المآل: ص 92، علی ما فی الإحقاق.

23. جامع الأحادیث للمدنیان: ج 1 ص 551، علی ما فی الإحقاق.

24. إحقاق الحق: ج 10 ص 551، عن جامع الأحادیث.

25. إحقاق الحق: ج 19 ص 176، عن سیر أعلام النبلاء.

26. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 128، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

27. وسائل الشیعه: ج 2 ص 876 ح 6، شطرا منه.

28. تاریخ الخمیس: ص 277.

29. التبیین فی أنساب القریشیین: ص 92.

30. الروضه الفیحاء فی تواریخ النساء: ص 224، بتفاوت یسیر.

31. عنوان النجابه: ص 244.

32. الدره الیتیمه (مخطوط): ص 7.

33. علّموا أولادکم محبه آل بیت النبی علیهم السّلام: ص 96، بزیاده و نقیصه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:202

34. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 229.

35. أعیان الشیعه: ج 2 ص 314.

36. جامع الأحادیث: ج 13 ص 145.

37. المواهب اللدنیه: ج 1 ص 395.

38. منهاج البراعه: ج 13 ص 21.

39. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 233.

40. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء:

ص 13.

الأسانید:

1. فی الذریه الطاهره: حدثنی أبو محمد النضر بن سلمه المروزی سنه خمس و مأتین، نا محمد بن الحسن، و یحیی بن المغیره بن قزعه، قالا: نا محمد بن موسی الفطری، عن عون بن محمد بن علی بن أبی طالب، عن أمه أم جعفر، عن أسماء.

2. فی مقتل الحسین علیه السّلام: و أخبرنی سید الحفاظ أبو منصور الدیلمی، أنبأنا الحسین بن أحمد، أخبرنا أحمد بن عبد اللّه، حدثنا إبراهیم بن عبد اللّه، حدثنا أبو العباس السراج، حدثنا قتیبه بن سعید، حدثنا محمد بن موسی، عن عون بن محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، عن أمه أم جعفر، عن عباده، عن أم جعفر.

3. فی الإستیعاب و عنوان النجابه: أخبرنا قتیبه بن سعید، قال: حدثنا محمد بن موسی، عن عون بن محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، عن أمه أم جعفر بنت محمد بن جعفر، و عن عماره بن المهاجر، عن أم جعفر: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام قالت لأسماء بنت عمیس.

4. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو حازم الحافظ، أنبأ أبو أحمد بن محمد الحافظ، أنبأ العباس محمد بن إسحاق الثقفی، ثنا قتیبه بن سعید.

5. فی حلیه الأولیاء: حدثنا إبراهیم بن عبد اللّه، ثنا أبو العباس السراج، ثنا قتیبه بن سعید.

6. فی وسیله المآل: روی الحدیث من طریق أبی عمرو، عن أبی جعفر.

7. فی سیر أعلام النبلاء: قتیبه بن سعید، حدثنا محمد بن موسی، عن عون بن محمد بن علی، عن أمه أم جعفر، و عن عماره بن مهاجر، عن أم جعفر،

8. فی التبیین: عبد اللّه بن أحمد بن محمد بن قدامه المقدسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:203

57 المتن:
اشاره

عن أم

سلمی، قالت:

اشتکت فاطمه علیها السّلام شکواها التی قبضت فیه، فکنت أمرّضها. فأصبحت یوما و خرج علی علیه السّلام لبعض حاجته، فقالت: یا أمّه، اسکبی لی غسلا. فسکبت لها غسلا، فاغتسلت کأحسن ما رأیتها تغتسل، ثم قالت: یا أمّه، اعطنی ثیابی الجدد فلبستها، ثم قالت: یا أمّه، قرّبی فراشی وسط البیت.

فاضطجعت و استقبلت القبله، و جعلت یدها تحت خدّها و قالت: یا أمّه، إنی مقبوضه و قد تطهّرت، فلا یکشفنی أحد، فقبضت مکانها. فجاء علی علیه السّلام، فأخبرته فقال:

لا و اللّه، لا یکشفها أحد؛ فدفنها بغسلها ذلک.

المصادر:

1. الثغور الباسمه: ص 50.

2. تذکره الخواص: ص 318، بتفاوت یسیر.

3. مسند أحمد بن حنبل، علی ما فی تذکره الخواص.

4. اللآلی المصنوعه: ج 2 ص 427، بتفاوت یسیر.

5. مناقب علی و الحسنین و أمهما فاطمه علیهم السّلام: ص 272.

6. سبل الهدی و الرشاد: ج 1 ص 49.

الأسانید:

1. فی مسند أحمد: حدثنا محمد بن یونس، حدثنا مصعب بن عبد اللّه، حدثنا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أم سلمه، قالت.

2. فی اللآلی المصنوعه: أخبرنا عبید اللّه بن علی، أنبأنا محمد بن أحمد، أنبأنا عبد الملک بن محمد، حدثنا أحمد بن الفضل، حدثنا سوید الطحّان، حدثنا عاصم بن علی، أنبأنا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبید اللّه بن أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:204

58 المتن:
اشاره

قال الفتّال النیشابوری:

قالت فاطمه علیها السّلام فی وصیتها لعلی علیه السّلام: أوصیک یا ابن عم أن تتّخذ لی نعشا، فقد رأیت الملائکه صوّروا صورته. فقال لها: صفیه إلیّ. فوصفته فاتخذه لها؛ فأول نعش عمل فی وجه الأرض ذلک، و ما رأی أحد قبله و لا عمل أحد.

ثم قالت: أوصیک أن لا یشهد أحد جنازتی من هؤلاء الذین ظلمونی و أخذوا حقی، فإنهم أعدائی و أعداء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أن لا یصلّی علی أحد منهم و لا من أتباعهم، و ادفنّی فی اللیل إذا هدأت العیون و نامت الأبصار. ثم توفّیت؛ صلوات اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها.

فصاحت أهل المدینه صبیحه واحده، و اجتمعت نساء بنی هاشم فی دارها.

فصرخن صرخه واحده کادت المدینه أن تزعزع من صراخهن و هنّ یقلن: یا سیدتاه، یا بنت رسول اللّه، و أقبل الناس مثل عرف الفرس إلی علی علیه السّلام و هو جالس و الحسن و الحسین علیهم السّلام بین یدیه یبکیان، فبکی الناس لبکائهما.

و خرجت أم کلثوم و علیها برقعه و تجرّ ذیلها،

متجلّله برداء علیها تسحبها و هی تقول: یا أبتاه، یا رسول اللّه، الآن حقّا فقدناک فقدا لا لقاء بعده أبدا.

و اجتمع الناس فجلسوا، و هم یرجون و ینظرون أن تخرج الجنازه فیصلّون علیها، و خرج أبو ذر فقال: انصرفوا فإن ابنه رسول اللّه علیها السّلام قد أخّر إخراجها فی هذه العشیه. فقام الناس و انصرفوا.

فلما أن هدأت العیون و مضی من اللیل، أخرجها علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عمار و المقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم و خواصّه، صلّوا علیها و دفنوها فی جوف اللیل، و سوّی علی حوالیها قبورا مزوّره مقدار سبعه حتی لا یعرف قبرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:205

المصادر:

1. روضه الواعظین: ج 1 ص 152.

2. منتهی الآمال: ج 1 ص 101، عن الروضه.

3. لسان الواعظین (مخطوط): المجلس العاشر الفصل الخامس.

59 المتن:
اشاره

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام فی احتجاجه علی أهل الشوری:

... فهل فیکم أحد أعطاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حنوطا من حنوط الجنه، فقال: أقسم هذا أثلاثا؛ ثلثا حنّطنی به و ثلثا لا بنتی و ثلثا لک غیری؟ قالوا: لا.

المصادر:

1. حلیه الأبرار للبحرانی: ج 1 ص 415.

2. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 868، عن روضه الواعظین.

60 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس:

أن فاطمه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها علی علیه السّلام.

المصادر:

1. بلوغ المرام: ص 118 ح 575.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 378، عن بلوغ المرام.

3. سبل السلام فی شرح بلوغ المرام لابن حجر: ج 2 ص 99، علی ما فی الإحقاق.

4. الأمّ لمحمد بن إدریس الشافعی: ج 1 ص 273.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:206

61 المتن:
اشاره

قال الیعقوبی فی وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... و أوصت علیا علیه السّلام زوجها أن یغسّلها. فغسّلها و أعانته أسماء بنت عمیس، و کانت تخدمها و تقوم علیها و قالت: أ لا ترین إلی ما بلغت؟ أ فأحمل إلی سریر ظاهرا؟ قالت:

لعمری یا بنت رسول اللّه، و لکنی أصنع لک شیئا کما رأیته یصنع بالحبشه. قالت:

فأرینیه!

فأرسلت إلی جرائد رطبه فقطّعتها، ثم جعلتها علی السریر نعشا، و هو أول ما کانت النعوش. فتبسّمت، و ما رؤیت متبسمه إلا یومئذ، و دفنت لیلا، و لم یحضرها أحد إلا سلمان و أبو ذر، و قیل: عمار.

و کان بعض نساء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أتینها فی مرضها فقلن: یا بنت رسول اللّه، صیّری لنا فی حضور غسلک حظّا. قالت: أ تردن تقلن فیّ کما قلتن فی أمی؟ لا حاجه لی فی حضورکن.

المصادر:

تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 115.

62 المتن:
اشاره

عن أم جعفر: إن فاطمه علیها السّلام أوصت علیا علیه السّلام أن یغسّلها و أسماء بنت عمیس؛ فغسّلاها حین ماتت.

المصادر:

1. الذریه الطاهره: ص 152 ح 202.

2. إیثار الإنصاف: ص 250، بتفاوت یسیر.

3. إحقاق الحق: ج 33 ص 378، عن إیثار الإنصاف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:207

الأسانید:

فی الذریه الطاهره: قال محمد بن عمرو: حدثنی محمد بن موسی، عن عماره بن المهاجر، عن أم جعفر بنت محمد بن جعفر.

63 المتن:

عن سلمی، قالت:

اشتکت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فمرّضناها. فأصبحت یوما کأمثل ما رأیناها فی شکواها ...

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الثالث، رقم 19، متنا و مصدرا و سندا.

64 المتن:
اشاره

قال البدخشانی: روی عن أبی جعفر الباقر علیه السّلام قال:

ما رؤیت فاطمه علیها السّلام ضاحکه منذ قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله، و لما توفّیت غسّلها علی علیه السّلام و أسماء بنت عمیس.

و قد روی أنها اغتسلت فی مرضها. فلما فرغت، اضطجعت مستقبله القبله و جعلت یدها تحت خدها ثم قبضت. فدفنوها بغسلها ذلک و لم تغتسل بعد الموت، و کان ذلک شی ء خصّصها به أبوها صلّی اللّه علیه و آله، و صلّی علیها علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:208

المصادر:

نزل الأبرار: ص 132.

65 المتن:
اشاره

فی تلخیص الحبیر:

أن علیا علیه السّلام دفنها لیلا و لم یعلم أبا بکر و عائشه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 383، عن تلخیص الحبیر.

2. تلخیص الحبیر: ص 90، علی ما فی الإحقاق.

66 المتن:
اشاره

قال المدائنی فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام:

... قیل: صلّی علیها علی علیه السّلام و هو الذی غسّلها مع أسماء بنت عمیس، و دفنت لیلا، و دخل قبرها العباس و علی علیه السّلام و الفضل، و هی أول من غطّی نعشها من النساء فی الإسلام، إذ حکت لها أسماء بنت عمیس ما یصنع للمرأه إذا ماتت بأرض الحبشه.

فأمرتها أن تصنع ذلک لها، و کذلک صنع بعدها بزینب بنت جحش زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

الجوهره للبرّی: ص 18.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:209

67 المتن:
اشاره

قال الأمینی فی موجده فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر: الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 209 67 المتن: ..... ص : 209

. بلغت من موجدتها أنها أوصت بأن تدفن لیلا، و أن لا یدخل علیها أحد، و لا یصلّی علیها أبو بکر. فدفنت لیلا و لم یشعر بها أبو بکر، و صلّی علیها علی علیه السّلام و هو الذی غسّلها مع أسماء بنت عمیس.

المصادر:

1. الغدیر: ج 7 ص 227، عن عده کتب.

2. طبقات ابن سعد، علی ما فی الغدیر.

3. رسائل الجاحظ: ص 300.

4. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 43.

5. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 163.

6. طرح التثریب: ج 1 ص 150.

7. أسد الغابه: ج 5 ص 254.

8. الإستیعاب: ج 2 ص 751.

9. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 83.

10. إرشاد الساری للقسطلانی: ج 6 ص 362.

11. الإصابه: ج 4 ص 378، 380.

12. تاریخ الخمیس: ج 1 ص 313.

68 المتن:
اشاره

عن موسی بن عبد اللّه بن الحسن، قال:

کنت مع أبی بمکه، فلقیت رجلا من أهل الطائف مولی لثقیف نال من أبی بکر و عمر فأوصاه أبی بتقوی اللّه. فقال الرجل: یا محمد، أسألک برب هذه البنیه و رب هذا البیت، هل صلّیا علی فاطمه علیها السّلام؟ قال: اللهم لا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:210

قال: فلما مضی الرجل، قال موسی: سببته و کفرته. فقال: أی بنی، لا تسبّه و لا تکفره، و اللّه لقد فعلا فعلا عظیما.

و فی روایه أخری: أی بنی، لا تکفره؛ فو اللّه ما صلّیا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لقد مکث ثلاثا ما دفنوه؛ إنه شغلهم ما کانا یبرمان.

المصادر:

تقریب المعارف: ص 251.

الأسانید:

فی تقریب المعارف: رووا عن قلیب بن حمّاد، عن موسی بن عبد اللّه بن الحسن، قال.

69 المتن:
اشاره

قال الحلبی فی تقریبه:

... رووا أنه أتی یزید بن علی الثقفی إلی عبد اللّه بن الحسن و هو بمکه، فقال: أنشدک اللّه أتعلم أنهم منعوا فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام میراثها؟ قال: نعم. قال: فأنشدک اللّه أتعلم أن فاطمه علیها السّلام ماتت و هی لا تکلّمهما- یعنی أبا بکر و عمر- و أوصت أن لا یصلّیا علیها؟ قال:

نعم.

قال: فأنشدک باللّه أتعلم أنهم بایعوا قبل أن یدفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و اغتنموا شغلهم؟

قال: نعم. قال: و أسألک باللّه أتعلم أن علیا علیه السّلام لم یبایع لهما حتی أکره؟ قال: نعم. قال:

فأشهدک أنی منهما بری ء و أنا علی رأی علی و فاطمه علیهما السّلام.

قال موسی: فأقبلت علیه، فقال أبی: أی بنی، و اللّه لقد أتیا أمرا عظیما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:211

المصادر:

تقریب المعارف: ص 251.

70 المتن:
اشاره

قال الحضینی فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام:

روی أنها تکفّنت من بعد غسلها و حنوطها و طهارتها، لا دنس فیها، و أنها لم یکن یحضرها إلا أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و أسماء ابنه عمیس، و أن أمیر المؤمنین علیه السّلام جهّزها و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام فی اللیل و صلّوا علیها.

و أنها وصّت و قالت: لا یصلّی علیّ أمّه نقضت عهد أمیر المؤمنین علیه السّلام، و لم یعلم بها أحدا و لا حضر وفاتها و لا صلّی علیها من سائر الناس غیرهم، لأنها وصّت و قالت:

لا یصلّی علی أمه نقضت عهد اللّه و عهد أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین علیه السّلام بعلی، و ظلمونی و أخذوا وراثتی و خرقوا صحیفتی التی کتبها أبی بملک فدک و العوالی، و کذّبوا شهودی و هم و اللّه جبرئیل و میکائیل و أمیر المؤمنین علیه السّلام و أم أیمن ....

المصادر:

الهدایه الکبری: ص 178.

71 المتن:
اشاره

قال الإربلی:

استدلّ الفقهاء علی أنه یجوز الرجل أن یغسّل زوجته بأن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیها السّلام و هو المشهور.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:212

و روی ابن بابویه مرفوعا إلی الحسن بن علی علیهما السّلام: أن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیه السّلام.

و عن علی علیه السّلام: أنه صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر علیها خمسا، و دفنها لیلا.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 502، عن أخبار فاطمه علیها السّلام.

2. وسائل الشیعه: ج 2 ص 776 ح 3065، عن کشف الغمه.

3. أخبار فاطمه علیها السّلام، علی ما فی کشف الغمه.

4. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 259، شطرا منه.

72 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس، أنها قالت:

لما اشتکت فاطمه علیها السّلام شکواها التی توفّیت فیها، قالت لی: وا سوأتاه، فما یصنع بالنساء إذا متن؟ قالت: و کنّ یحملن علی سریر الموتی و علیهم ثوب. فقلت لها:

أ لا أریک شیئا رأیته إذ کنت مع ابن عمک بأرض الحبشه؛ یصنعونه بالنساء إذا حملن؟

قالت: نعم.

فدعوت بجرید رطبه و عملت نعشا، ثم أرتها إیاه. فاستحسنته و قالت: نعم، اجعلی هذا علیّ، و لا یلی غسلی إلا علی علیه السّلام و أنت.

و أمرت علیها السّلام بأن تدفن لیلا؛ فدفنت لیلا، و لم یصلّ أحد منهم علیها و لا عرفوها مکان قبرها ...، و قالوا فی ذلک لعلی علیه السّلام فقال: بذلک أوصت؛ و کان الذی بین وفاتها و وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سبعین یوما.

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 30 ح 971.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:213

73 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها زوجها علی علیه السّلام، فغسّلها هو و أسماء بنت عمیس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 467، عن مقتل الحسین علیه السّلام.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 82.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 571، عن السنن الکبری.

4. السنن الکبری: ج 3 ص 396، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام: بأسناده فی کتابه، عن أحمد بن الحسین هذا، أخبرنا أبو حازم العبدی الحافظ، أخبرنا أبو أحمد الحافظ، أخبرنا أحمد بن عمیر الدمشقی، حدثنا عبد اللّه بن حمزه الزبیری، حدثنا عبد اللّه بن نافع، عن محمد بن موسی، عن عون بن محمد الهاشمی، عن أمه، عن أسماء بنت عمیس.

2. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو حازم الحافظ، کما فی مقتل الحسین علیه السّلام.

74 المتن:
اشاره

عن أم جعفر:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام قالت: یا أسماء، إذا أنا متّ فاغسلینی أنت و علی بن أبی طالب علیه السّلام. فغسّلها علی علیه السّلام و أسماء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:214

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 4467، عن السنن الکبری.

2. السنن الکبری: ج 3 ص 396، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی السنن: أخبرنا أبو عبد اللّه الحافظ، ثنا أبو عبد اللّه محمد بن عبد اللّه الصفّار، ثنا موسی بن هارون، ثنا قتیبه بن سعید، ثنا محمد بن موسی المخزومی، ثنا عون بن محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، عن أمه أم جعفر بنت محمد بن جعفر أظنّه، و عن عماره بن المهاجر، عن أم جعفر.

75 المتن:
اشاره

قال البلاذری فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... و غسّلها (أی فاطمه علیها السّلام) علی علیه السّلام و أسماء و بذلک أوصت، و لم یعلم أبو بکر و عمر بموتها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 468، عن أنساب الأشراف.

2. أنساب الأشراف: ص 405، علی ما فی الإحقاق.

77 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس:

أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصت أن تغسّلها إذا ماتت هی و علی علیه السّلام. فغسّلتها هی و علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:215

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 268، عن بدائع المنن.

2. بدائع المنن: ج 1 ص 211، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی بدائع المنن: أخبرنا إبراهیم بن محمد، عن عماره، عن أم محمد بنت محمد بن جعفر بن أبی طالب، عن جدتها أسماء بنت عمیس.

77 المتن:
اشاره

نقل أبو عمر فی قصه وفاتها علیها السّلام:

إن فاطمه علیها السّلام أوصت علیا علیه السّلام أن یغسّلها هو و أسماء بنت عمیس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 468، عن الإصابه.

2. الإصابه: ج 4 ص 367، علی ما فی الإحقاق.

78 المتن:
اشاره

قال المتقی الهندی فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... روی أنها قالت لأسماء: فإذا أنا متّ فاغسلینی أنت و علی علیه السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 468، عن کنز العمال.

2. کنز العمال: ج 16 ص 289، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:216

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 571، عن السنن الکبری.

4. السنن الکبری: ج 3 ص 396، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

الأسانید:

فی السنن الکبری: أخبرنا أبو عبد اللّه الحافظ، ثنا محمد بن عبد اللّه الصفار، ثنا موسی بن هارون، ثنا قتیبه بن سعید، ثنا محمد بن موسی المخزومی، ثنا عون بن محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، عن أمه أم جعفر أظنّه، عن عماره بن المهاجر، عن أم جعفر.

79 المتن:
اشاره

قال البدخشی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

أقول: هذا هو المشهور أن علیا علیه السّلام و أسماء غسّلا فاطمه علیها السّلام، و قد رواه محدّثی الشیعه أیضا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 469، عن مفتاح النجا.

2. مفتاح النجا فی مناقب آل العبا علیهم السّلام (مخطوط): ص 104.

80 المتن:
اشاره

قال الترکمانی فی وصیه فاطمه علیها السّلام:

إن فاطمه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها علی علیه السّلام و أسماء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:217

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 469، عن الجواهر النقیه.

2. الجواهر النقیه: ص 264، علی ما فی الإحقاق.

81 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لما حضرتها الوفاه قالت: یا أمّه، إنی لأستحیی مما یصنع بالنساء. فقالت لها: إنی قد رأیت بأرض الحبشه شیئا یصنع علی النساء. فأمرتها أن تصنعه علیها، و لا یلی غسلها إلا هی و علی بن أبی طالب علیه السّلام. قالت أسماء: فعملت نعشا و غسّلتها علیه أنا و علی علیه السّلام.

قال ابن أبی فدیک: ففاطمه علیها السّلام أول من عمل علیها النعش.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 470، عن موضح أوهام الجمع و التفریق.

2. موضح أوهام الجمع و التفریق: ج 2 ص 403، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی موضح الأوهام: أخبرنا أبو بکر محمد بن عمر بن محمد بن إسماعیل الداوودی، أخبرنا عمر بن أحمد بن عثمان الواعظ، حدثنا عبد اللّه بن محمد البغوی، حدثنا علی بن مسلم، حدثنا ابن أبی فدیک، حدثنا موسی بن أبی عبد اللّه- یعنی موسی بن جعفر بن محمد علیه السّلام-، عن عون بن محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، عن أمه أم جعفر ابنه محمد بن جعفر بن أبی طالب علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:218

82 المتن:
اشاره

عن ابن عباس، قال:

فاطمه علیها السّلام أول امرأه جعل لها النعش؛ عملته لها أسماء بنت عمیس، و کانت قد رأته یصنع بأرض حبشه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 475، عن الثغور الباسمه.

2. الثغور الباسمه: ص 17، علی ما الإحقاق.

الأسانید:

فی الثغور الباسمه: قال ابن سعد، أخبرنا محمد بن عمر، أخبرنا عمر بن محمد بن عمر بن علی بن حسین، عن ابن عباس، قال.

83 المتن:
اشاره

روی کهمش، عن ابن بریده، قال:

کمدت فاطمه علیها السّلام علی أبیها سبعین من یوم و لیله، فقالت لأسماء: إنی لأستحیی أن أخرج غدا علی الرجال من خلاله بجسمی. «1» قالت: أ فلا نصنع لک شیئا رأیته بالحبشه؟ فصنعت النعش، فقالت علیها السّلام: سترک اللّه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 475، عن تاریخ الإسلام.

2. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 96، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر، و المعنی: أن یشاهد الرجال من خلال هذا الإخراج جسمی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:219

84 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصت أن تغسّلها إذا ماتت هی و علی علیه السّلام. فغسّلتها هی و علی علیه السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 568، عن مسند الشافعیه.

2. مسند الشافعیه: ص 361، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی مسند الشافعیه: أخبرنا إبراهیم بن محمد، عن عماره، عن أم محمد بنت محمد بن جعفر بن أبی طالب، عن جدتها أسماء بنت عمیس.

85 المتن:
اشاره

قال الشناوی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

... یقال: أنها لم تغسّل بعد الموت، و أنها غسّلت نفسها؛ تقول سلمی: اشتکت فاطمه علیها السّلام شکواها- أی مرضها- التی قبضت فیه، فکنت أمرّضها.

فأصبحت یوما و خرج علی علیه السّلام لبعض حاجته، فقالت: یا أمّه، اسکبی لی غسلا.

فسکبت لها غسلا، فاغتسلت کأحسن ما رأیتها تغتسل. ثم قالت: قرّبی فراشی وسط البیت. فاضطجعت و استقبلت القبله و جعلت یدها تحت خدها، و قالت: یا أمّه إنی مقبوضه و قد تطهّرت، فلا یکشفنی أحد. فقبضت مکانها.

فجاء علی علیه السّلام فأخبرته فقال: لا و اللّه، لا یکشفها أحد. فدفنها بغسلها ذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:220

و قد أوردنا أن الزهراء علیها السّلام لما حضرتها الوفاه، أمرت علیا علیه السّلام و أسماء بنت عمیس أن یضعا لها غسلا، فغسّلها علی علیه السّلام و أسماء.

و هی أول من غطّی نعشها فی الإسلام، و قد أشرنا إلی ما دار بین الزهراء علیها السّلام و أسماء بنت عمیس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 569، عن سیدات أهل الجنه.

2. سیدات أهل الجنه: ص 163، علی ما فی الإحقاق.

3. الناسخ و المنسوخ لابن شاهین: ح 620.

86 المتن:
اشاره

قال المقدسی فی ذکر وفاه الزهراء علیها السّلام:

... و روی عنها: أنها اغتسلت لما حضرها الوفاه و تکفّنت، و أمرت علیا علیه السّلام أن لا یکشفها إذا توفّیت، و أن یدرجها فی ثیابها کما هی و یدفنها لیلا، لکن الصحیح کما قال ابن الأثیر: أن علیا علیه السّلام و أسماء غسّلاها کما ذکرنا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 570، عن التبیین.

2. التبیین فی أنساب الصحابه القرشیین: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

87 المتن:
اشاره

قال أسماء بنت عمیس:

غسّلت أنا و علی علیه السّلام فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:221

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 571، عن السنن الکبری.

2. السنن الکبری: ج 3 ص 396، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی السنن الکبری: رواه لدراوردی عن محمد بن موسی، عن عون بن محمد بن علی، عن عماره بن المهاجر، أن أم جعفر بنت محمد بن علی، قالت: حدثتنی أسماء بنت عمیس، قالت.

88 المتن:
اشاره

قال أبو مسلم:

فاطمه بنت محمد علیها السّلام؛ عاشت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر، و دفنها علی علیه السّلام لیلا و غسّلها و صلّی علیها.

المصادر:

1. تاریخ الثقات: ص 523، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 572، عن تاریخ الثقات و آل بیت الرسول علیهم السّلام.

3. آل بیت رسول اللّه علیهم السّلام: ص 274، علی ما فی الإحقاق، من ذیل الحدیث.

4. حیاه فاطمه علیها السّلام للشلبی: ص 342، علی ما فی الإحقاق، من ذیل الحدیث.

الأسانید:

فی تاریخ الثقات: حدثنا أبو مسلم، حدثنا أبی إملاء من حفظه فی جمادی الأولی سنه اثنتین و خمس و مائتین، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:222

89 المتن:
اشاره

قال الزهری:

توفّیت- یعنی فاطمه علیها السّلام- بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بسته أشهر، فدفنها علی بن أبی طالب علیه السّلام لیلا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 178، عن تاریخ أبی زرعه.

2. تاریخ أبی زرعه الدمشقی: ج 1 ص 290، علی ما فی الإحقاق.

3. تاریخ المدینه المنوره: ج 1 ص 197، بتفاوت فیه.

4. جامع المسانید و السنن: ج 20 ص 340 ح 1084، بتفاوت یسیر.

5. مشکل الآثار للطحاوی: ج 1 ص 48، بتفاوت یسیر.

6. مختصر إتحاف الساده المهره: ج 3 ص 150 ح 2327، بتفاوت یسیر.

7. أنساب الأشراف: ج 1 ص 405، بتفاوت یسیر.

8. تحفه الأشراف: ج 7 ص 469 ح 1034، بتفاوت فیه.

9. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 22 ص 398، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی تاریخ أبی زرعه: حدثنا أبو زرعه، عبد الرحمن بن عمرو، قال: حدثنی الحکم بن نافع، قال: أخبرنا شعیب بن أبی حمزه، عن الزهری، قال.

90 المتن:
اشاره

قال الفیض الکاشانی فی الباب الخامس من المحجّه فی بحث الإمامه:

ثم أقول: و مطاعن الثلاثه أکثر من أن تحصی و أشهر من أن تخفی، و کفاک منها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:223

تخلّفهم عن جیش أسامه ...، و منع أبی بکر فاطمه علیها السّلام فدک مع ادعائها النحله لها و شهاده علی علیه السّلام و أم أیمن بذلک و عدم تصدیقه لهم و تصدیقه الأزواج فی ادعاء الحجره لهنّ من غیر شاهد، و لهذا ردّها عمر بن عبد العزیز و أوصت فاطمه علیها السّلام أن یصلّی علیها؛ فدفنت لیلا.

المصادر:

المحجه البیضاء: ج 1 ص 236.

91 المتن:
اشاره

قال ابن عباس:

لما جاء فاطمه علیها السّلام الأجل، لم تحم و لم تصدع و لکن أخذت ... فلما جنّ اللیل، غسّلها علی علیه السّلام و وضعها علی السریر و قال للحسن علیه السّلام: ادع لی أبا ذر. فدعاه، فحملاه إلی المصلّی، فصلّی علیها، ثم صلّی رکعتین و رفع یدیه إلی السماء و نادی: هده بنت نبیک فاطمه؛ أخرجها من الظلمات إلی النور. فأضاءت الأرض میلا فی میل.

فلما أراد أن یدفنها، نودی من بقعه من البقیع: إلیّ إلیّ، فقد رفع تربتها. فنظر فإذا بقبر محفور. فحمل السریر إلیه فدفنها.

فلما رجع علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام، جلس علی علیه السّلام و قال: یا أرض، استودعک ودیعتی هذه بنت رسول اللّه علیها السّلام. فنودی منها: یا علی، أنا أرفق بها منک، فارجع ولاتهم.

فرجع و انسدّ القبر و استوی فی الأرض، فلم یعلم أین کان إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 85.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 453، عن موده القربی.

3. موده القربی: ص 131.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:224

92 المتن:
اشاره

قال الطبرسی فی ذکر وقت وفاتها و موضع قبرها علیها السّلام:

روی أنها توفّیت لثالث من جمادی الآخره سنه إحدی عشره من الهجره و بقیت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله خمسه و تسعین یوما، و روی أربعه أشهر و تولّی أمیر المؤمنین علیه السّلام غسلها، و روی أنه أعانه علی غسلها أسماء بنت عمیس و أنها قالت: أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام.

فغسّلتها أنا و علی، و صلّی علیها أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عمار و مقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم فی جوف اللیل، و دفنها علی أمیر المؤمنین علیه السّلام سرّا بوصیه منها فی ذلک.

المصادر:

إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 152.

93 المتن:
اشاره

فی جواب من قال فی مجلس المأمون: إن أبا بکر أغلق بابه و قال: هل من مستقیل فأقیله؟ فقال علی علیه السّلام: قدّمک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فمن ذا یؤخّرک؟! فقال المأمون:

هذا باطل من قبل أنّ علیا علیه السّلام قعد عن بیعه أبی بکر، و رویتم أنه قعد عنها حتی قبضت فاطمه علیها السّلام، و أنها أوصت أن تدفن لیلا لئلا یشهدا جنازتها.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 22 ص 311، عن عیون أخبار الرضا علیه السّلام.

2. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 2 ص 200 ح 2.

3. بحار الأنوار: ج 49 ص 189 ح 2.

4. مثالب النواصب لابن شهرآشوب (مخطوط): ص 136.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:225

الأسانید:

فی عیون الأخبار: أبی و ابن الولید، عن محمد العطار و أحمد بن إدریس معا، عن الأشعری، عن صالح بن أبی حماد الرازی، عن إسماعیل بن إسحاق بن إسماعیل، قال.

94 المتن:
اشاره

کلام العباس لما لم یؤذن له فی عیاده فاطمه علیها السّلام و جواب أمیر المؤمنین علیه السّلام لها:

... فأرسل إلی علی علیه السّلام فقال لرسوله: قل له: یا ابن أخ، عمّک یقرؤک السلام و یقول لک:

قد فجأنی من الغمّ بشکاه حبیبه رسول اللّه و قره عینه و عینی فاطمه علیها السّلام ما هدّنی، و إنی لأظنّها أو لنا لحوقا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و اللّه یختار لها و یحبوها و یزلفها لدیه. فإن کان من أمرها ما لا بد منه، فأجمع- أنا لک الفداء- المهاجرین و الأنصار حتی یصیبوا الأجر فی حضورها و الصلاه علیها و فی ذلک جمال للدین.

فقال علی علیه السّلام لرسوله و أنا حاضر عنده: أبلغ عمی السلام و قل: لا عدمت إشفاقک و تحنّنک و قد عرفت مشورتک و لرأیک فضله. إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لم تزل مظلومه، من حقها ممنوعه و عن میراثها مدفوعه، لم تحفظ فیها وصیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لا رعی فیها حقه و لا حق اللّه عز و جل، و کفی باللّه حاکما و من الظالمین منتقما، و إنی أسألک- یا عم- أن تسمع لی بترک ما أشرت به فإنها وصّتنی بستر أمرها.

المصادر:

الأمالی للطوسی: ج 1 ص 155.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: بالإسناد، قال: أخبرنا الشیخ أبو علی الحسن بن محمد بن الحسن الطوسی، قال: أخبرنا الشیخ السعید الوالد محمد بن الحسن الطوسی، قال: أخبرنا محمد بن محمد، قال: أخبرنی محمد بن أحمد بن عبید اللّه المنصوری، قال: حدثنا سلیمان بن سهل، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:226

حدثنا عیسی بن إسحاق القرشی، قال: حدثنا حمدان بن علی الخفّاف، قال: حدثنا عاصم بن حمید، عن أبی حمزه الثمالی.

95 المتن:
اشاره

قال ابن أبی الحدید فی کیفیه المبایعه لأبی بکر عن البخاری و المسلم و الإسناد إلی عائشه:

إن فاطمه علیها السّلام و العباس أتیا أبا بکر یلتمسان میراثهما من النبی صلّی اللّه علیه و آله ... فهجرته فاطمه علیها السّلام و لم تکلّمه فی ذلک حتی ماتت. فدفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر ....

المصادر:

1. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 6 ص 46، عن صحیح البخاری و مسلم.

2. صحیح البخاری: ج 2 ص 186، علی ما فی شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید.

3. صحیح مسلم: ج 3 ص 1380، علی ما فی شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید.

4. کفایه الطالب: ص 370، بتفاوت یسیر.

5. المغازی النبویه: ص 165، بتفاوت یسیر.

6. المصنّف لعبد الرزاق: ج 5 ص 472.

7. تاریخ الأمم و الملوک: ج 3 ص 202، بتفاوت یسیر.

96 المتن:
اشاره

قال الأمینی فی ردّ أکذوبه المخالفین فی الصلاه علی فاطمه علیها السّلام:

هذه الأکذوبه علی الإمام الطاهر الصادق علیه السّلام تخالف ما فی التاریخ الصحیح عن عائشه، قالت: دفنت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا؛ دفنها علی علیه السّلام و لم یشعر بها أبو بکر، حتی دفنت، و صلّی علیها علی بن أبی طالب علیه السّلام؛ صحّحه الحاکم و أقرّه الذهبی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:227

و قال الحلبی فی السیره النبویه: ج 3 ص 360 و قال الواقدی: ثبت عندنا أن علیا علیه السّلام دفنها لیلا، و صلّی علیها و معه العباس و الفضل و لم یعلموا بها أحدا.

المصادر:

الغدیر: ج 5 ص 350.

97 المتن:
اشاره

قال ابن شهرآشوب فی مصائب أهل البیت علیهم السّلام:

... و من کثره الظلم دفن الإمام علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لیلا و أوصی بدفن نفسه سرّا.

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 211.

98 المتن:

قال العلامه المظفر فی منع فاطمه علیها السّلام إرثها:

و منها أنه منع فاطمه علیها السّلام إرثها ... ثم جاءت بأم أیمن فقال: امرأه، لا یقبل قولها، مع أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: أم أیمن من أهل الجنه. فعند ذلک غضبت علیه و علی صاحبه و حلفت أن لا تکلّمه و لا صاحبه حتی تلقی أباها و تشکو إلیه. فلما حضرتها الوفاه، أوصت أن تدفن لیلا و لا یدع أحدا منهم یصلّی علیها.

و قد رووا جمیعا أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: «ان اللّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک».

المصادر:

دلائل الصدق: ج 3 ص 22.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:228

99 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

سألته عن أول من جعل له النعش، فقال: فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. وسائل الشیعه: ج 2 ص 876 ح 4، عن الفقیه و الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 69.

3. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 124 ح 597.

4. الأوائل للتستری: ص 26.

5. فقه الرضا علیه السّلام: ص 189، عن الرضا علیه السّلام.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یعقوب، عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن حمّاد، عن الحلبی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

100 المتن:
اشاره

قال فی النهایه فی أحوال فاطمه علیها السّلام:

... و غسّلها علی علیه السّلام و أسماء بنت عمیس، و کانت أوصتها بذلک و قالت لها: یا أسماء، إنی أستقبح إذ یطرح علی المرأه ثوب علی النعش کالرجل. فوصفت لها أسماء فعل أهل الحبشه، و دعت بجرائد رطبه فأرتها ذلک. فأوصتها أن یعمل لها مثله.

المصادر:

النهایه فی فضائل العلویین (مخطوط): ج 1 ص 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:229

101 المتن:
اشاره

فی الشرح الکبیر:

و یستحبّ أن یترک فوق سریر المرأه شی ء من الخشب أو الجرید مثل القبله و یترک فوقه ثوب لیکون أستر لها.

و قد روی أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أول من صنع لها ذلک بأمرها.

المصادر:

الشرح الکبیر: ج 2 ص 326.

101 المتن:
اشاره

قال فی الذکری:

و فی مرسل ابن أبی نجران: أقلّ المجزی من الکافور مثقال.

و فی خبر الکاهلی: الفضل أربعه مثاقیل.

و فی مرفوع إبراهیم بن هاشم: أن جبرئیل نزل النبی صلّی اللّه علیه و آله بحنوط وزنه أربعون درهما، فقسّمه أثلاثا بینه و بین علی و فاطمه علیهما السّلام.

المصادر:

الذکری: ص 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:230

103 المتن:
اشاره

قال فی الذکری فی تجهیز الجنائز:

... الثالث: یستحبّ حمل النساء فی النعش للستر.

و عن سلیمان بن داود، عن الصادق علیه السّلام: أول من جعل له النعش فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

و عن الحذّاء، عن الصادق علیه السّلام: أول من جعل له النعش فاطمه علیها السّلام؛ إنه أول نعش أحدث فی الإسلام؛ اتخذته لها أسماء کما رأت بالحبشه؛ أخذت جرائد فشدّت علی قوائمه ثم جلّلته ثوبا.

المصادر:

الذکری: ص 52.

101 المتن:
اشاره

فی بدائع الصنائع قال فی دفن المرأه:

... و یسجّی قبر المرأه بثوب، لما روی أن فاطمه علیها السّلام سجّی قبرها بثوب و نعش علی جنازتها، لأن مبنی حالها علی الستر. فلو لم یسبح ربما انکشفت عوره المرأه فیقع بصر الرجال علیها، و لهذا یوضع النعش علی جنازتها دون جنازه الرجل.

المصادر:

بدائع الصنائع: ج 1 ص 319.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:231

105 المتن:
اشاره

قال الشیخ فی کتاب الطهاره فی تجهیز المیت:

منها: أن یکون قدر کافور الحنوط فقط أو منضمّا إلی کافور الغسل علی ما عن السرائر من نسبته إلی بعض الأصحاب، و إن کان ضعیفا مدفوعا بصریح بعض النصوص، و ظاهر الفتاوی ثلاثه عشر درهما و ثلثا و هو بالمثقال الشرعی تسعه و ثلث و بالصیرفی سبعه کامله؛ هذا هو المشهور فتوی و روایه، و الأصل فیه ما روی فی عده أخبار إن جبرئیل أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله بأوقیه من کافور الجنه و هی أربعون درهما، فقسّمها النبی صلّی اللّه علیه و آله أثلاثا بینه و بین علی و فاطمه، صلوات اللّه علیهما و علی آلهما الطاهرین.

المصادر:

طهاره الشیخ: ص 302.

106 المتن:
اشاره

قال الشیخ فی تغسیل الزوج امرأته:

... و کیف کان فمستند هذا القول روایه أبی بصیر: یغسّل الزوج امرأته فی السفر و المرأه زوجها فی السفر إذا لم یکن معه رجل، و روایه أبی حمزه: لا یغسّل الرجل امرأته إلا أن توجد امرأه، و ما دلّ علی تغسیل أمیر المؤمنین علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام و تعلیلها بأنها صدیقه لا یغسّلها الا صدیق و إن مریم لم یغسّلها إلا عیسی.

لذلک، و یؤیّد هما ما حکی عن البحار من أنه وجد بخط الشیخ محمد بن علی الجبعی نقلا من خط الشهید: أنه لما غسّل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، قال له ابن عباس: أ غسّلت فاطمه علیها السّلام؟! فقال له: أ ما سمعت قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: «هی زوجتک فی الدنیا و الآخره»؟ قال الشهید: هذا التعلیل یدلّ علی انقطاع العلقه بالموت، فلا یجوز للزوج التغسیل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:232

المصادر:

طهاره الشیخ: ص 283.

107 المتن:
اشاره

فی تغسیل علی علیه السّلام و أسماء فاطمه علیها السّلام، قالت أسماء بنت عمیس:

إن فاطمه علیها السّلام أوصت أن تغسّلها هی و علی علیه السّلام فغسّلاها؛ رواه الدارقطنی من طریق عبد اللّه بن نافع، عن محمد بن موسی، عن عون بن محمد، عن أمه، عن أسماء.

و قال أبو نعیم فی الحلیه فی ترجمه فاطمه علیها السّلام: حدثنا إبراهیم، ثنا أبو العباس السراج، ثنا قتیبه، ثنا محمد بن موسی، ثنا المخزومی به و سمّی و أم عون أم جعفر بنت محمد بن جعفر.

و رواه البیهقی من وجه آخر، عن أسماء بنت عمیس و أسناده حسن، و رواه من وجهین آخرین. ثم تعقّبه بأن هذا فیه نظر، لأن أسماء بنت عمیس فی هذا الوقت کانت عند أبی بکر و قد ثبت أن أبا بکر لم یعلم بوفاه فاطمه علیها السّلام لما فی الصحیح من حدیث عائشه: أن علیا علیه السّلام دفنها لیلا و لم یعلم أبا بکر؛ فکیف یمکن أن تغسّلها زوجته و لا یعلم هو؟

و یمکن أن یجاب بأنه علم بذلک و ظنّ أن علیا علیه السّلام سیدعوه لحضور دفنها و ظنّ علی علیه السّلام أنه یحضر من غیر استدعاء منه، فهذا لا بأس به.

و أجاب فی الخلافیات بأنه یحتمل أن أبا بکر علم بذلک و أحبّ أن لا یردّ غرض علی علیه السّلام فی کتمانه منه، و قد احتجّ بهذا الحدیث أحمد و ابن المنذر، و فی جزمهما بذلک دلیل علی صحته عندهما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:233

هذا- إن صح- یبطل ما روی أنها غسّلت نفسها و أوصت أن لا یعاد غسلها، ففعل علی علیه السّلام به بذلک، و هو

خبر رواه أحمد من طریق أم سلمی زوج أبی رافع؛ کذا فی المسند، و الصواب سلمی أم رافع، و هو حدیث أورده ابن الجوزی فی الموضوعات، و فی العلل المتناهیه و أفحش القول فی ابن اسحاق روایه و غیره، و قد تولّی ردّ ذلک علیه ابن عبد الهادی فی التنقیح.

المصادر:

1. تلخیص الحبیر: ج 5 ص 273.

2. حلیه الأولیاء لأبی نعیم، علی ما فی التلخیص، شطرا منه.

3. السنن للبیهقی، علی ما فی التلخیص، شطرا منه.

الأسانید:

فی تلخیص الحبیر: الشافعی، عن إبراهیم بن محمد، عن عماره هو ابن المهاجر، عن أم محمد بنت محمد بن جعفر بن أبی طالب، عن جدتها أسماء بنت عمیس، قالت.

108 المتن:
اشاره

قال الیافعی الیمنی فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... و کانت إذا دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رحّب بها، و کانت أشبه الناس بأبیها فی مشیتها و حدیثها، و لما توفّیت غسّلتها أسماء بنت عمیس و علی علیه السّلام و دفنها لیلا.

المصادر:

مرآه الجنان و عبره الیقظان للیافعی: ج 1 ص 54.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:234

109 المتن:
اشاره

روت أسماء بنت عمیس:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصتها أن تغسّلها إذا ماتت هی و علی علیه السّلام، فغسّلتها هی و علی علیه السّلام.

المصادر:

1. الخلاف: ج 1 ص 256.

2. مختصر المزنی: ص 462.

3. الأم للشافعی: ج 1 ص 274.

الأسانید:

فی مختصر المزنی و الأم: أخبرنا إبراهیم بن محمد، عن عماره، عن أم محمد بنت محمد بن جعفر بن أبی طالب عن جدتها، أسماء بنت عمیس.

110 المتن:
اشاره

قال المفید:

أقل ما یحنط المیت درهم و أفضل منه أربعه مثاقیل و الأکمل ثلاثه عشر درهما و ثلث، لأن جبرئیل نزل بأربعین درهما من کافور الجنه، فقسّمه النبی صلّی اللّه علیه و آله بینه و بین علی و فاطمه علیهما السّلام أثلاثا.

المصادر:

تذکره الفقهاء: ج 1 ص 44.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:235

111 المتن:
اشاره

قال طه حسین المصری فی غضب فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر:

... و ما أشک أن أبا بکر لم یمتحن بشی ء کان أشقّ علی نفسه من وفاه فاطمه علیها السّلام مغاضبه له، و من دفنها لیلا علی غیر علم منه و حرمانه أن یشهد جنازتها و یصلّی علیها.

المصادر:

الشیخان لطه حسین المصری: ص 66.

112 المتن:
اشاره

قال فی مختصر المزنی فی تغسیل أحد الزوجین الآخر:

یغسّل الرجل امرأته و المرأه زوجها؛ غسّلت أسماء بنت عمیس زوجها أبا بکر و علی علیه السّلام امرأته فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، و قالت عائشه: لو استقبلنا من أمرنا ما استدبرنا، ما غسّل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلا نساؤه.

المصادر:

مختصر المزنی: ص 36.

113 المتن:
اشاره

قال فی النهایه فی تغسیل الرجل زوجته:

... یجوز للرجل أن یغسّل زوجته اختیارا عند أکثر علمائنا، لأن فاطمه علیها السّلام أوصت أن تغسّلها أسماء بنت عمیس و علی علیه السّلام؛ فکان علی علیه السّلام یصبّ الماء علیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:236

المصادر:

نهایه الأحکام: ج 2 ص 229.

114 المتن:
اشاره

قال فی النهایه فی تجهیز المیت و تحنیطه:

ثم یحنّطه واجبا بأن یمسح مساجده السبعه بالکافور بأقل اسمه، و أقل فضله درهم و أزید منه أربعه مثاقیل، و الأکمل ثلاث عشر درهما و ثلث لأن جبرئیل نزل بأربعین درهما من کافور الجنه، فقسّمه النبی صلّی اللّه علیه و آله بینه و بین علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام أثلاثا.

المصادر:

نهایه الأحکام: ج 2 ص 241.

115 المتن:
اشاره

قال النووی فی باب اتخاذ النعش أو نحوه للمرأه و حملها فیه لاستتارها:

... روی البیهقی بأسناده: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصت أن یتخذ لها ذلک ففعلوه.

المصادر:

خلاصه الأحکام للنووی: ج 2 ص 998 ح 2567.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:237

116 المتن:
اشاره

قال العجلی فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

حدثنا أبو مسلم، حدثنا أبی علی إملاء من حفظه فی جمادی الأولی سنه اثنتین و خمسین و مأتین، قال: فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، عاشت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر، و دفنها علی علیه السّلام لیلا و غسّلها و صلّی علیها.

المصادر:

تاریخ الثقات للعجلی: ص 253 ح 2108.

117 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام أنه قال:

غسّل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، و کانت قد أوصت بذلک إلیه.

و عن علی علیه السّلام أنه قال: أوصت إلیّ فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها غیری، و سکبت علیّ الماء «1» أسماء بنت عمیس.

المصادر:

دعائم الإسلام: ص 66.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر، و الظاهر: علیها الماء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:238

118 المتن:
اشاره

عن الأصبغ بن نباته، قال:

حضرت أمیر المؤمنین علیا علیه السّلام عند وفاته، فدعا بالحسن و الحسین علیهما السّلام، و محمد بن الحنفیه عنهما ناحیه، فقال لهما: إذا رأیتمانی قد شخصت و خرج روحی من جسدی فأسدلا علیّ ثوبا ثم خذا فی جهازی، و عند أختکما أم کلثوم حنوط هبط به جبرئیل علی النبی صلّی اللّه علیه و آله، فقال لی: حنّطنی بثلث و فاطمه علیها السّلام ابنتی بعدی بثلث و ادّخر الثلث الباقی لنفسک؛ فحنّطانی به و لا تزیدان علیه شیئا.

المصادر:

ذکر أخبار أصبهان لأبی نعیم الأصفهانی: ج 2 ص 60.

الأسانید:

فی ذکر أخبار أصبهان لأبی نعیم: عبد اللّه بن محمد بن عبد الرحمن المخزومی، حدّث عند أبو حامد الأشعری، أخبرنا أبو العباس أحمد بن عبد الرحمن الأسدی الأعرج فیما أذن، ثنا أبو حامد الأشعری، ثنا أبو بکر عبد اللّه بن محمد بن عبد الرحمن بن محمد بن عبد اللّه بن جعده بن هبیره بن أبی وهب بن عمرو بن عائد بن عمران بن مخزوم بن یقظه بن مره بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر، حدثنی إبراهیم بن عبد اللّه الرقّی بالرقّه، عن صفوان الجمّال القرقسانی، عن الأصبغ بن نباته، قال.

119 المتن:
اشاره

قال السبکی:

النعش فی الأصل الذی یحمل علیه المیت، و إذا لم یکن علیه میت فهو سریر، و المراد هنا ثوب یوضع علی أعواد من جرید أو قصب أو خشب، تجعل کالقبه فوق سریر المرأه لیسترها؛ قال ابن عبد البر: أول من صنع له ذلک فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:239

المصادر:

المنهل العذب المورود للسبکی: ص 30.

120 المتن:
اشاره

قال السبط ابن الجوزی فی مسأله غسل الرجل زوجته:

و روت أسماء بنت عمیس: أن فاطمه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها علی علیه السّلام و أسماء.

فغسّلاها و لم ینکر علیه أحد من الصحابه، فنزل منزله الإجماع؛ و الجرح و التعدیل فیه کثیر لا یعبأ به.

المصادر:

إیثار الإنصاف فی آثار الخلاف: ص 250.

121 المتن:
اشاره

قال السید حامد حسین فی خلاصه عبقات الأنوار فی شرح حدیث الثقلین:

... و قد فعل بفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ما دعاها إلی الوصیه بأن تدفن لیلا و لا یصلّی علیها أحد من أمه أبیها إلا من سمّته.

فلو لم یکن فی الإسلام مصیبه و لا علی أهله عار و لا شنار و لا حجه فیه لمخالف لدین الإسلام إلا ما لحق بفاطمه علیها السّلام، حتی مضت غضبی علی أمه أبیها و دعاها ما فعل بها إلی الوصیه بأن لا یصلّی علیها أحد منهم، فضلا عما سوی ذلک، لکان عظیما فظیعا منبّها لأهل الغفله، إلا من قد طبع اللّه علی قلبه و أعماه؛ لا ینکر ذلک و لا یستعظمه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:240

و لا یراه شیئا، بل یذکّی المضطهد لها إلی هذه الحاله و یفضّله علیها و علی بعلها و ولدها و یعظّم شأنه علیهم!

المصادر:

خلاصه عبقات الأنوار: ج 2 ص 269، علی ما فی هامش کشف الیقین.

122 المتن:
اشاره

قال ابن عبد البر:

... و اختلفوا فی غسل الرجل امرأته، فأجاز ذلک جمهور من العلماء من التابعین و الفقهاء، و هو قول مالک و الأوزاعی و الشافعی و أحمد و إسحاق و أبی ثور و داود، و حجتهم أن علی بن أبی طالب علیه السّلام غسّل زوجته فاطمه علیها السّلام و قیاسا علی غسلها إیاه و لأنه یحلّ له من النظر إلیه ما لا یحلّ للنساء.

و قال أبو حنیفه و الثوری: و روی ذلک عن الشعبی: و لا یغسّلها لأنه لیس فی عده منها، و هذا لا معنی له، لأنها فی حکم الزوجه لا فی حکم المبتوته بدلیل الموارته، و الأصل فی هذه المسأله غسل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام؛ رواه الدرآوردی، عن عماره بن مهاجر، عن أم عون بنت عبد اللّه بن جعفر، عن جدتها أسماء بنت عمیس، قالت:

أوصت فاطمه علیها السّلام أن تغسّلها أنا و علی علیه السّلام، فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

المصادر:

التمهید لابن عبد البر: ج 1 ص 380.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:241

123 المتن:
اشاره

قال القرطبی:

إنه لما ماتت زینب بنت جحش قال صلّی اللّه علیه و آله: لا یشهد جنازتها إلا ذو محرم منها؛ مراعاه للحجاب الذی نزل بسببها. فدلّته أسماء بنت عمیس علی سترها فی النعش فی القبّه و أعلمته أنها رأت ذلک فی بلاد الحبشه. فصنعه عمر؛ و روی أن ذلک صنع فی جنازه فاطمه بنت النبی علیها السّلام.

المصادر:

الجامع لأحکام القرآن للقرطبی: ج 14 ص 230.

124 المتن:
اشاره

قال أبو سلیمان بعد نقل حدیث و رده:

هذا حدیث لا أصل له، و الصواب فی ذلک- و باللّه التوفیق- عن عون بن محمد الهاشمی، عن أمی، عن أسماء ابنه عمیس: أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها زوجها علی بن أبی طالب علیه السّلام. فغسّلها هو و أسماء بنت عمیس.

المصادر:

وصایا العلماء عند حضور الموت: فی وصیه فاطمه علیها السّلام.

الأسانید:

فی وصایا العلماء: حدثنا به أبو الحسن أحمد بن عمیر بن جوصا، قال: نا عبد اللّه بن حمزه الزبیری، قال: نا عبد اللّه بن نافع الصائغ، عن محمد بن موسی، عن عون بن محمد الهاشمی، عن أمی، عن أسماء بنت عمیس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:242

126 المتن:
اشاره

قال الحائری المازندرانی فی تشییع فاطمه علیها السّلام:

لا یضیق صدرک أیها المحبّ أن سیدتک الزهراء علیها السّلام ما شیّعها أحد، لقد شیّعتها ملائکه الرحمن، و هذا المعنی یظهر من کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:243

إن اللّه تعالی قد وکّل بابنتی فاطمه علیها السّلام رعیلا من الملائکه؛ یحفظونها من بین یدیها و من خلفها و عن یمینها و عن شمالها، و هم معها فی حیاتها و عند موتها و عند قبرها، یکثرون الصلاه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها.

و فی عالم الظاهر شیّعها سید الأولین و الآخرین بعد خاتم النبیین أمیر المؤمنین علیه السّلام و شیّعها الحسن و الحسین علیهما السّلام و شیّعها أربع نفر، کل منهم شمس مشرقه فی ملک الإیمان: أبو ذر و مقداد و عمار و سلمان.

المصادر:

هدیه الأبرار: ص 234.

127 المتن:
اشاره

فی الحسن، عن محمد بن مسلم، قال:

سألته عن الرجل یغسّل امرأته؟ قال: نعم، إنما یمنعها أهلها تعصبا، و لأن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. مختلف الشیعه للحلی: ج 1 ص 409.

2. تهذیب الأحکام: ج 1 ص 439 ح 1419.

3. وسائل الشیعه: ج 2 ص 717 ح 17.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:244

128 المتن:
اشاره

قال الصنعانی الحضرمی:

... و أول من غطّی نعشها من النساء فی الإسلام فاطمه بنت محمد علیها السّلام و بعدها زینب بنت جحش، و صلّی علیها علی علیه السّلام و قیل العباس، و دخل قبرها علی علیه السّلام و الفضل «1»، و کانت أشارت علی علی علیه السّلام أن تدفنها لیلا ....

المصادر:

إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح علیهم السّلام: ص 131.

129 المتن:
اشاره

قال فی النهایه فی تجهیزها:

... و غسّلها علی علیه السّلام و أسماء بنت عمیس، و کانت أوصتها بذلک و قالت لها: یا أسماء، إنی أستقبح إذ یطرح علی المرأه ثوب علی النعش کالرجل. فوصفت لها أسماء فعل أهل الحبشه، و دعت بجرائد رطبه فأرتها ذلک. فأوصتها أن یعمل لها مثله ....

المصادر:

1. النهایه فی فضائل العلویین: ص 11.

2. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 127، بتفاوت فیه.

______________________________

(1) کذا فی المصدر، و لکن دخول الفضل علی قبر فاطمه علیها السّلام بعید لأنه أجنبی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:245

130 المتن:
اشاره

قال محمد بن شاکر الکتبی فی ترجمه فاطمه الزهراء علیها السّلام:

... عن عائشه: و کانت أول أهله لحوقا به، و صلّی علیها علی بن أبی طالب علیه السّلام، و هو الذی غسّلها مع أسماء بنت عمیس بوصیه منها.

المصادر:

عیون التواریخ لمحمد بن شاکر: ج 1 ص 498.

131 المتن:
اشاره

قال الحسینی اللواسانی فی تشییع و تدفین فاطمه علیها السّلام:

... و دفنت فی بیتها أو فی البقیع لیلا- صلوات اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها- و لم یحضر جنازتها إلا علی و الحسنان علیهم السّلام و سلمان و أبا ذر و عمار و نفر من بنی هاشم.

المصادر:

الدروس البهیه للّواسانی: ص 22.

132 المتن:
اشاره

فی أخبار ماتم فی تجهیزها فاطمه علیها السّلام:

... و تولّی أمیر المؤمنین علیه السّلام غسلها، و روی أنه أعانته علی غسلها أسماء بنت عمیس، و أنها قالت: أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام. فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:246

و صلّی علیها أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عمار و المقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم فی جوف اللیل، و دفنها أمیر المؤمنین علیه السّلام سرّا بوصیه منها ذلک.

المصادر:

أخبار ماتم مجمع أحوال المولد: ص 658.

133 المتن:
اشاره

قال الشوکانی:

... إن فاطمه علیها السّلام غسّلت نفسها قبل موتها و لبست کفنها، فاکتفی علی علیه السّلام بذلک.

المصادر:

الفوائد المجموعه للشوکانی: ص 270 ح 200.

134 المتن:
اشاره

قال منصور بن یونس البهوتی الحنبلی فی غسل المیت المسلم و تکفینه:

... و لکل واحد من الزوجین- إن لم تکن الزوجه ذمیه- غسل صاحبه، لما تقدم عن بکر، و روی ابن المنذر أن علیا علیه السّلام غسل فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

الروض المربع بشرح زاد المستقنع للبهوتی: ج 1 ص 147.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:247

135 المتن:
اشاره

قال السهیلی فی ذکر ماریه و إبراهیم بن رسول اللّه:

... و أما إبراهیم بن رسول اللّه، فمات و هو ابن ثمانیه عشر شهرا، فی سنه عشر من الهجره، فی الیوم الذی کسفت فیه الشمس. و کانت قابلته سلمی امرأه أبی رافع و أرضعته أم برده بنت المنذر النجاریه امرأه البرء بن أوس؛ و سلمی هی مولاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قابله بنی فاطمه علیهم السّلام کلهم، و هی غسّلتها مع أسماء بنت عمیس الخثعمیه، و غسّلها معهما علی بن أبی طالب علیه السّلام. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 247 المصادر: ..... ص : 247

المصادر:

الروض الأنف للسهیلی: ج 2 ص 247.

136 المتن:
اشاره

قال الشیخ الحر العاملی فی منظومته فی باب الزهراء علیها السّلام فی دفنها:

و دفنه لیلا له أسباب و لیس فی ثبوته ارتیاب

المصادر:

منظومه فی تاریخ النبی و الآل علیهم السّلام (مخطوط): فی باب الزهراء علیها السّلام.

137 المتن:
اشاره

فی کتاب الأحکام فی غسل الرجل زوجته:

... و قد غسّل علی علیه السّلام فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام؛ حدثنی أبی، عن أبیه فی الرجل تموت ابنته فی السفر و لیس معها نساء، فقال: یغسّلها و یتجنّب النظر إلی العوره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:248

حدثنی أبی، عن أبیه: أنه سأل عن الرجل هل یغسّل زوجته و المرأه هل تغسّل زوجها؟ فقال: لا بأس بذلک، لأن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه ابنه رسول اللّه علیها السّلام.

المصادر:

الأحکام فی الحلال و الحرام: ج 1 ص 152.

138 المتن:
اشاره

قال فی مفاتیح الدرر فی غسل فاطمه علیها السّلام:

وصیّها إلی الوری علی و هو الکریم السید الوفی

و قد تولّی غسلها و کفنهاو حملها و لحدها و دفنها

قد عظّم اللّه لذاک أجره و کان فی عاشر عام الهجره

العرش للزهراء شجوما جاءقد فقدت و الحزن أرخ هاجا

فقد البتول الطهر بعد أحمدلفقده الأحزان أرخ جدد «1»

المصادر:

مفاتیح الدرر: المقصد الثانی.

139 المتن:
اشاره

قال الطبری فی الکامل فی ذکر دفن فاطمه علیها السّلام و ما جری بعده:

لما توفّیت فاطمه علیها السّلام، خرج سلمان و قال للناس: اذهبوا إلی بیوتکم فإن دفن الزهراء علیها السّلام قد أخّرت. قال عمر لأبی بکر: و اللّه أنهم یدفنون فاطمه سرّا لئلا نحضر جنازتها.

______________________________

(1) إن کلمه جدد بحساب الأبجد: سنه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:249

لما رجعوا الناس و ناموا و مضی شطرا من اللیل، أحضروا الجنازه و صلّی علی جنازتها علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و سلمان و أبو ذر و مقداد و عباس و ابناه عبد اللّه و فضل و عقیل بن أبی طالب و عبد اللّه بن جعفر و بریده و عمار و زبیر و أسامه و ابنتا علی و نساء قریش من الحاضرات، و دفنوها عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من جانب منبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فلما طلع الصبح، أقبل الناس إلی بیت فاطمه علیها السّلام لیصلّوا علیها، و رأی المقداد أبا بکر فقال له: نحن دفنّاها البارحه. فقال عمر لأبی بکر: أ لم أقل لک أنهم یفعلون کذلک؟ قال مقداد: إن فاطمه علیها السّلام أوصت بذلک؛ أنکم لا تصلّون علیها.

فرفع عمر یده و ضرب علی رأس مقداد و وجهه ضربا عنیفا حتی أعیی من کثره الضرب، و خلّص الحاضرون المقداد من یده. و قال المقداد: ماتت ابنه رسول اللّه علیها السّلام و الدم ینزف من جنبها بسبب ضربه سیف و سوط ضربتها أنت، و أنا أحقر عندکم من علی و فاطمه علیهما السّلام. و لما سمعوا هذا الکلام قالوا: و اللّه لأحق الناس بالضرب علی

بن أبی طالب علیه السّلام.

فأقبلوا إلی علی علیه السّلام و هو جالس فی باب داره، قال عمر: یا ابن أبی طالب! أ لا تترک حسدک القدیم، فغسّلت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و صلّیت علی جسد فاطمه علیها السّلام فی غیابنا و علّمت الحسن علیه السّلام و نادی لأبی بکر: انزل عن منبر أبی؟! و علی علیه السّلام ساکت لم یقل شی ء.

فأجابه عقیل: و أنتم و اللّه أشدّ الناس حسدا و أقدم عداوه لرسول اللّه و أهل بیته علیهم السّلام؛ ضربتموها بالأمس و خرجت من الدنیا و ظهرها مضرّج) بدم، و هی غیر راضیه عنکما ...

فاجتمعت نسوه بنی هاشم و رفعن أصواتهن و قلن: أردتم قتل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فلم تقدروا علیه، فقتلتم ابنته بالأمس و تریدون قتل أخیه؟ وا غوثاه باللّه و برسوله، ما من منکر فینکر؟ ما من مسلم یقوم فیتکلم بالحق بما صنع بوصی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خلیفته من بعده؟ فلم یتکلّم إلا عده قلیل جدا.

المصادر:

کامل بهائی: ج 1 ص 312.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:250

140 المتن:
اشاره

عن ابن عباس، قال:

فاطمه علیها السّلام أول من جعل لها النعش؛ عملها أسماء بنت عمیس، و کانت قد رأته یصنع بأرض الحبشه ....

قال أبو زکریا العجلانی: إن فاطمه علیها السّلام عمل لها نعش قبل وفاتها، فنظرت إلیه فقالت:

سترتمونی سترکم اللّه.

المصادر:

ذیل المذیل: ص 68، 69.

141 المتن:
اشاره

قال الشبراوی الشافعی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

... و یقال أنها غسّلت نفسها قبل موتها، و هی أول من غطّی نعشها فی الإسلام ....

المصادر:

الإتحاف بحب الأشراف للشبراوی: ص 33.

142 المتن:
اشاره

قال السید المرتضی علم الهدی فی قصیدته:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:251 برئت إلی الرحمن ممن لفاطمهعلی فدک بالسوط قنعها قبرا

فماتت و آثار السیاط بجنبهاو نحلتها غصبی و مقلتها عبری

فلما أضاء الصبح جاءوا لدفنهافما وجدوا الزهراء و لا عرفوا القبرا

فلما أرادوا نبشها صار مغضباو سلّ الحسام الغضب و اعتقل السمرا

فصاح علیهم مغضبا یا آل غائب فأقسم بالرحمن أجزرکم جزرا

فما نطقوا فی نبشها قطّ کلمهو لا شهروا سیفا و لا برحوا شبرا

المصادر:

1. لوامع الأنوار: ص 44، عن دیوان السید المرتضی.

2. دیوان السید المرتضی، علی ما فی اللوامع.

143 المتن:
اشاره

فی الإستیعاب فی ترجمه سلمی:

و سلمی کانت مولاه صفیه؛ شهدت خیبر و کانت قابله بنی فاطمه و اشترکت غسل فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

المصادر:

1. الإستیعاب: ص 152.

2. أسد الغابه: ج 1 ص 77.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:252

144 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد جواد مغنیه فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

و غسّلها و جهّزها أمیر المؤمنین، و أعانته علی غسلها أسماء بنت عمیس، و صلّی هو علیها و الحسن و الحسین علیهما السّلام و سلمان و أبو ذر و عمار و المقداد و عقیل و الزبیر و بریده و نفر من بنی هاشم، و دفنها الإمام سرّا فی جوف اللیل بوصیه منها.

المصادر:

الشیعه فی المیزان: ص 213.

145 المتن:
اشاره

قال أحمد بن عیسی فی باب ما ذکر من تعجیل المیت:

فی عدم کراهه الدفن لیلا لقول النسائی فی البحر و لفعل علی علیه السّلام فی فاطمه علیها السّلام.

و قال فی تغسیل الرجل زوجته: رواه أحمد و ابن ماجه و صححه ابن حبّان و احتجّوا بغسل علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام.

و قال: أخبرنی جعفر، عن قاسم بن إبراهیم، قال: تغسّل المرأه زوجها و الرجل المرأه، لأن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

کتاب رأب الصدع لأحمد بن عیسی بن زید بن علی بن الحسین: ج 2 ص 798، 804.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:253

146 المتن:
اشاره

قال الشیخ الطوسی:

روی أن فاطمه علیها السّلام سجّی قبرها بثوب و غشّی علی علیه السّلام جنازتها.

المصادر:

المبسوط: ج 3 ص 62.

147 المتن:
اشاره

قال التستری فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

فی ذیل الطبری عن ابن عباس: فاطمه علیها السّلام أول من جعل له النعش عملت لها أسماء بنت عمیس، و کانت قد رأته یصنع بأرض الحبشه.

المصادر:

الأوائل للتستری: ص 65.

148 المتن:
اشاره

قال الشیخ الخوئی:

بقیت فاطمه علیها السّلام بعد وفاه أبیها أربعین لیله. فلما اشتدّ بها الأمر، دعت علیا علیه السّلام و قالت:

یا ابن عم، ما أرانی إلا لما بی و إنی أوصیک أن تتزوّج بأمامه بنت أختی زینب؛ یکون لولدی مثلی، و اتخذ لی نعشا فإنی رأیت الملائکه یصفونه لی، و أن لا یشهد أحد من أعداء اللّه جنازتی و لا دفنی و لا الصلاه علیّ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:254

قال ابن عباس: فقبضت فاطمه علیها السّلام من یومها، فارتجّت المدینه بالبکاء من الرجال و النساء و دهش الناس کیوم قبض فیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأقبل أبو بکر و عمر یعزّیان علیا علیه السّلام و یقولان له: یا أبا الحسن! لا تسبقنا بالصلاه علی ابنه رسول اللّه علیها السّلام.

فلما کان اللیل، دعا علی علیه السّلام العباس و الفضل و المقداد و سلمان و أبا ذر و عمارا. فقدّم العباس و صلّی علیها و دفنوها لیلا.

فلما أصبح الناس، أقبل أبو بکر و عمر و الناس یریدون الصلاه علی فاطمه علیها السّلام، فقال المقداد: قد دفنّا فاطمه علیها السّلام البارحه. فالتفت عمر إلی أبی بکر فقال: أ لم أقل لک إنهم سیفعلون؟ فقال العباس: أنها أوصت أن لا تصلّیا علیها. فقال عمر: لا تترکون- یا بنی هاشم- حسدکم القدیم لنا أبدا؟ إن هذه الضغائن الذی فی صدورکم لن تذهب.

و اللّه لقد هممت أن أنبشها فأصلّی علیها. فقال علی علیه السّلام: و اللّه لو رمت ذلک یا ابن صهاک لأرجعت إلیک یمینک؛ لئن سللت سیفی لا غمدته دون إزهاق نفسک. فانکسر عمر و سکت و علم أن علیا علیه السّلام

إذا حلف صدق.

ثم قال علی علیه السّلام: یا عمر، أ لست الذی همّ بک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أرسل إلیّ، فجئت متقلّدا سیفی ثم أقبلت نحوک لأقتلک، فأنزل اللّه عز و جل: «فلا تعجل علیهم إنما نعدّ لهم عدّا». «1»

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ص 392.

2. منهاج البراعه: ج 13 ص 20.

3. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 872، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

149 المتن:
اشاره

عن عائشه، قالت:

______________________________

(1) سوره مریم: الآیه 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:255

دفنت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا؛ دفنها علی علیه السّلام و لم یشعر بها أبو بکر حتی دفنت، و صلّی علیها علی بن أبی طالب علیه السّلام.

المصادر:

المستدرک مع التلخیص: ج 3 ص 162.

الأسانید:

المستدرک: أخبرنا أبو إسحاق إبراهیم بن محمد بن یحیی و أبو الحسین بن یعقوب الحافظ، قالا: ثنا أبو العباس محمد بن إسحاق، ثنا قتیبه بن سعید، ثنا اللیث، عن عقیل، عن الزهری، عن عروه، عن عائشه، قالت.

150 المتن:
اشاره

عن أم جعفر:

أن فاطمه علیها السّلام قالت لأسماء بنت عمیس: إنی أستقبح ما یصنع بالنساء؛ یطرح علی المرأه الثوب فیصفها. فقالت: یا بنت رسول اللّه، أ لا أریک شیئا رأیته بالحبشه؟ فدعت بجرائد رطبه فحنّتها، ثم طرحت علیها ثوبا. فقالت فاطمه علیها السّلام: ما أحسن هذا و أجمله! إذا متّ فغسّلینی أنت و علی علیه السّلام، و لا یدخلن أحد علیّ.

فلما توفّیت، جاءت عائشه لتدخل، فقالت أسماء: لا تدخلی. فشکت إلی أبی بکر، فجاء فوقف علی الباب، فکلّم أسماء فقالت: هی أمرتنی. قال: فاصنعی ما أمرتک، ثم انصرف.

قال ابن عبد البر: هی أول من غطّی نعشها فی الإسلام علی تلک الصفه.

المصادر:

سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 129.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:256

الأسانید:

فی سیر أعلام النبلاء: قتیبه بن سعید، حدثنا محمد بن موسی، عن عون بن محمد بن علی، عن أمه أم جعفر و عن عماره بن مهاجر، عن أم جعفر، أن فاطمه علیها السّلام قالت.

151 المتن:
اشاره

قال مهنّا الخیامی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

... لما توفّیت فاطمه علیها السّلام، جاءت عائشه فمنعتها أسماء بنت عمیس. فشکتها عائشه إلی أبی بکر و قالت: هذه الخثعمیه تحول بیننا و بین بنت رسول اللّه علیها السّلام! فوقف أبو بکر علی الباب و قال: یا أسماء! ما حملک علی أن منعت أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله أن یدخلن علی بنت رسول اللّه علیها السّلام و قد صنعت لها هودجا؟! قالت: هی أمرتنی أن لا یدخل علیها أحد و أمرتنی أن أصنع لها ذلک. قال: فاصنعی ما أمرتک.

و غسّلها علی علیه السّلام و أسماء، و دفنت لیلا فی زاویه فی دار عقیل، و بین قبرها و بین الطریق سبعه أذرع.

و عن الزهری قال: دفنت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا و دفنها علی علیه السّلام.

و تواتر حدیث دفنها لیلا عن ابن شهاب و عن عروه و عن محمد بن علی و عن موسی بن علی عن بعض أصحابه و عن عائشه.

و عن علی بن حسین، قال: سألت ابن عباس: متی دفنتم فاطمه علیها السّلام؟ فقال: دفنّاها بلیل بعد هدأه. قال: قلت: فمن صلّی علیها؟ قال: علی علیه السّلام.

المصادر:

زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 342.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:257

152 المتن:
اشاره

قالت أم سلمی زوجه أبی رافع: کنت أمرّض فاطمه علیها السّلام أیام شکاتها. فأصبحت یوما کأمثل ما رأیتها فی شکواها، فقالت لی: یا أماه، اسکبی لی غسلا. فاغتسلت کأحسن ما رأیتها تغتسل، ثم قالت لی: یا أماه، اعطینی ثیابی الجدد. فلبستها و أمرتنی أن أقدّم فراشها وسط البیت، ففعلت. فنامت علیه مستقبله القبله و قالت: یا أماه، إنی مقبوضه الآن، فلا یکشفنی أحد.

تقول أسماء بنت عمیس: لما دخلت فاطمه علیها السّلام البیت، انتظرتها هنیئه، ثم نادیتها فلم تجب؛ فنادیت: یا بنت محمد المصطفی، یا بنت أکرم من حملته النساء، یا بنت خیر من وطأ الحصا، یا بنت من کان من ربه قاب قوسین أو أدنی! فلم تجب. فدخلت البیت و کشفت الرداء عنها، فإذا بها قد قضت نحبها شهیده صابره مظلومه محتسبه ما بین المغرب و العشاء. فوقعت علیها أقبّلها و أقول: یا فاطمه! إذا قدّمت علی أبیک صلّی اللّه علیه و آله فاقرئیه منی السلام.

فبینا هی کذلک و إذا بالحسن و الحسین علیهما السّلام دخلا الدار و عرفا أنها میته. فوقع الحسن علیه السّلام یقبّلها و یقول: یا أماه! کلّمینی قبل أن تفارق روحی بدنی، و الحسین علیه السّلام یقبّل رجلها و یقول: یا أماه! أنا ابنک الحسین علیه السّلام، کلّمینی قبل أن یتصدّع قلبی فأموت.

ثم خرجا إلی المسجد و اعلما أباهما بشهاده أمهما. فأقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی المنزل و هو یقول: بمن العزاء یا بنت محمد؟ کنت بک أتعزّی، ففیم العزاء من بعدک؟

و قال: اللهم إنی راض عن ابنه نبیک علیها السّلام، اللهم إنها

قد أوحشت فانسها، و هجرت فصلها و ظلمت فاحکم لها یا أحکم الحاکمین.

و خرجت أم کلثوم متجلّله برداء و هی تصیح: یا أبتاه یا رسول اللّه! الآن حقا فقدناک فقدا لا لقاء بعده. و کثر الصراخ فی المدینه علی ابنه رسول اللّه علیها السّلام و اجتمع الناس ینتظرون خروج الجنازه. فخرج إلیهم أبو ذر و قال: انصرفوا، إن ابنه رسول اللّه علیها السّلام أخّر إخراجها هذه العشیّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:258

و أخذ أمیر المؤمنین علیه السّلام فی غسلها، و علّله الإمام الصادق علیه السّلام بأنها صدیقه فلا یغسّلها إلا صدیق، کما أن مریم لم یغسّلها إلا عیسی، و قال علیه السّلام: إن علیا علیه السّلام أفاض علیها من الماء ثلاثا و خمسا و جعل فی الخامسه شیئا من الکافور، و کان یقول: اللهم إنها أمتک و بنت رسولک و خیرتک من خلقک؛ اللهم لقّنها حجتها و أعظم برهانها و اعل درجتها و اجمع بینها و بین محمد صلّی اللّه علیه و آله.

و حنّطها من فاضل حنوط رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الذی جاء به جبرئیل، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی و یا فاطمه، هذا حنوط من الجنه، دفعه إلیّ جبرئیل و هو یقرؤکما السلام و یقول لکما:

اقسماه و اعز لا منه لی و لکما. فقالت فاطمه علیها السّلام: ثلثه لک و الباقی ینظر فیه علی علیه السّلام. فبکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ضمّها إلیه و قال: إنک موفّقه رشیده مهدیه ملهمه، یا علی، قل فی الباقی.

فقال: نصف منه لها و النصف لمن تری یا رسول اللّه. قال: هو لک.

و کفّنها فی سبعه أثواب

و قبل أن یعقد الرداء علیها نادی: یا أم کلثوم، یا زینب، یا فضه، یا حسن، یا حسین، هلمّوا و تزوّدوا من أمکم الزهراء علیها السّلام، فهذا الفراق و اللقاء فی الجنه. فأقبل الحسنان علیهما السّلام یقولان: وا حسرتا، لا تنطفی من فقد جدنا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و أمنا الزهراء علیها السّلام، إذا لقیت جدنا فأقرئیه منا السلام و قولی له: إنا بقینا بعدک یتیمین فی دار الدنیا.

فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: أشهد اللّه أنها حنّت و أنّت و مدّت یدیها و ضمّتهما إلی صدرها ملیّا، و إذا بهاتف من السماء ینادی: یا أبا الحسن! ارفعهما عنها، فلقد أبکیا و اللّه ملائکه السماء. فرفعهما عنها و عقد الرداء علیها.

و صلّی علیها و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام و عقیل و عمار و سلمان و المقداد و أبو ذر و دفنها فی بیتها؛ و لما وضعها فی اللحد قال: بسم اللّه الرحمن الرحیم، بسم اللّه و باللّه و علی مله رسول اللّه محمد بن عبد اللّه صلّی اللّه علیه و آله. سلّمتک أیتها الصدیقه إلی من هو أولی بک منی و رضیت لک بما رضی اللّه لک. ثم قرأ: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره أخری». «1»

______________________________

(1) سوره طه: الآیه 55.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:259

و فی حدیث غیرنا: إن أمیر المؤمنین علیه السّلام لما أنزلها فی القبر و سوّاه علیها، سألها الملکان: من ربک؟ قالت: اللّه ربی. قالا: و من نبیک؟ قالت: أبی محمد صلّی اللّه علیه و آله. قالا: و من إمامک؟ قالت: هذا القائم علی قبری علی علیه السّلام.

ثم إنه علیه السّلام سوّی فی

البقیع سبعه قبور أو أربعین قبرا، و لما عرف الشیوخ دفنها و فی البقیع قبور جدد، أشکل علیهم الأمر، فقالوا: هاتوا من نساء المسلمین من ینبش هذه القبور لنخرجها و نصلّی علیها. فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام، فخرج مغضبا علیه قباؤه الأصفر الذی یلبسه عند الکریهه و بیده ذو الفقار و هو یقسّم باللّه: لئن حوّل من القبور حجر لیضعنّ السیف فیهم.

فتلقاه عمر و معه أصحابه، فقال له: ما لک؟ و اللّه یا أبا الحسن لننبشن قبرها و نصلّی علیها. فأخذ أمیر المؤمنین علیه السّلام بمجامع ثوبه و ضرب به الأرض و قال له: یا ابن السوداء! أما حقی فقد ترکته مخافه أن یرتدّ الناس عن دینهم، و أما قبر فاطمه علیها السّلام فو الذی نفس علی علیه السّلام بیده لئن حوّل منه حجر لأسقینّ الأرض من دمائکم. و جاء أبو بکر و أقسم علیه برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یترکه فخلّی عنه و تفرّق الناس.

المصادر:

وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 106.

153 المتن:
اشاره

قال السید المقرّم فی حدیث الغسل قبل الوفاه:

لا خلاف بین المسلمین إن الإنسان بعد موته لا بد من أن یغسّل إلا فاطمه الزهراء علیها السّلام، فإن الأحادیث دلّت علی أنها تطهّرت قبل الوفاه و لبست ثیابا جددا، و قالت لأم سلمی زوجه أبی رافع: أنی مقبوضه الآن و قد تطهّرت، فلا یکشفنی أحد؛ رواه أحمد فی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:260

المسند ج 6 ص 461، و ابن حجر فی الإصابه بترجمتها، و أبو نعیم فی حلیه الأولیاء ج 2 ص 43، و رواه شارح همزیه البوصیری بهامش شرح الشمائل الترمذیه ج 2 ص 125، عن المناقب لأحمد، و نصّ علیه الخفاجی فی شرح الشفاء.

و زاد السیوطی فی اللئالی المصنوعه ج 2 ص 228: فی الحدیث إن أم سلمی حکت لعلی علیه السّلام ما قالته فاطمه علیها السّلام، فقال علیه السّلام: لا و اللّه لا یکشفها أحد و یدفنها بغسلها. ثم ذکر إنکار ابن الجوزی مشروعیه الغسل للموت قبله، و أجاب عنه بأن ذلک من خصائصها کما خصّ أخوها إبراهیم بترک الصلاه علیه.

و حکی هذا الغسل المحدث النوری فی نوادر الغسل من المستدرک ج 1 ص 104، عن الأمالی لابن الشیخ الطوسی.

ثم إن الإربلی فی کشف الغمه ص 150، بعد أن روی حدیث أحمد بن حنبل، و إن الدولابی أیضا روی حدیث الغسل الذی اغتسلته قبل الوفاه و دفنت به، قال: و قد اتفق علیه الخاصه و العامه، مع کون الحکم علی خلاف ما ورد من تشریع الغسل، فإن الفقهاء من الطرفین لا یجیزون الدفن إلا بعد الغسل إلا فی مواضع لیس هذا منها، فکیف رویا هذا

الحدیث و لم یعلّلاه و لا ذکرا فقهه؟.

ثم قال: و لعل هذا یخصّها علیها السّلام، و وافقه المحدث النوری علی کونه من خصائصها، و ما ورد فی بعض الروایات من أن علیا علیه السّلام غسّلها بعد الوفاه لا ینافی کون الغسلین من خصائصها، کما اعترف به بعضهم.

و روی السید هاشم البحرانی فی معالم الزلفی ص 90: إن فاطمه علیها السّلام لما حضرتها الوفاه، قالت لأسماء بنت عمیس: إذا أنا متّ فانظری فی الدار، فإذا رأیت سجفا من سندس من الجنه قد ضرب فسطاطا فی جانب الدار، فاجعلینی من وراء السجف و خلّینی و بین نفسی.

قالت أسماء: فلما توفّیت و ظهر السجف، حملتها و وضعتها وراءه. فغسّلت و کفّنت و حنّطت بالحنوط، و کان کافورا أنزله جبرئیل من الجنه فی ثلاث صرر و قال: یا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:261

رسول اللّه! إن اللّه تعالی یقرؤک السلام و یقول لک: هذا حنوطک و حنوط ابنتک و حنوط أخیک علی علیه السّلام مقسوم أثلاثا. و کانت أکفانها و ماؤها و أوانیها من الجنه، و أنها أکرم علی اللّه من أن یتولّی ذلک منها أحد غیرها.

و بعد أن ورد أن حدیث أهل البیت علیهم السّلام صعب مستصعب، لا یتحمله إلا نبی مرسل أو ملک مقرب أو مؤمن امتحن اللّه قلبه بالإیمان، لا یرمی بالإعراض أمثال هذه الأحادیث مما لا تصل إلیه الأفکار بعد، إن لم یکن من المستحیلات العقلیه، و إلا فقد ورد أن فاطمه بنت أسد کبّر علیها النبی صلّی اللّه علیه و آله أربعین و کبّر علی حمزه سبعین، مع أن التکبیر علی المیت خمسین، کما أن أمیر المؤمنین علیه السّلام أوصی الحسن علیه السّلام أن

یکبّر علیه سبعا و أخبره بأنه لا یصحّ ذلک إلا للمهدی علیه السّلام من ولد الحسین علیه السّلام. فما لم تنکشف الحقیقه یرجع علمه إلیهم علیهم السّلام.

المصادر:

وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 112.

154 المتن:
اشاره

قال توفیق أبو علم فی تجهیزها و دفنها:

من وصایاها علیها السّلام أن لا یشهد أحد جنازتها ممن کانت غاضبه علیهم، و أن تدفن لیلا.

کذلک أوصت علیا علیه السّلام أن تحنّط بفاضل حنوط رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أن یغسّلها فی قمیصه و لا یکشف عنها.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام لتوفیق أبی علم: ص 210.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:262

155 المتن:
اشاره

قال سلامه الموصلی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

لما قضت فاطم الزهراء غسّلهاعن أمرها بعلها الهادی و سبطاها

و قام حتی أتی بطن البقیع بهالیلا فصلّی علیها ثم واراها

و لم یصل علیها منهم أحدحاشا لها من صلاه القوم حاشاها و قال الحمیری:

و فاطم قد أوصت بأن لا یصلّیاعلیها و أن لا یدنوا من رجا القبر

علیا و مقدادا و أن یخرجوا بهارویدا بلیل فی سکون و فی سرّ و قال ابن حماد:

و قد أوصت أبا حسن علیابحقی أن علی الأرجاس تغشی

فغسّلها الوصی أبو حسین و واراها و جنح اللیل مغش

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 363.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 58، شطرا من صدر الحدیث.

156 المتن:
اشاره

قال الکعبی فی تجهیز الزهراء علیها السّلام:

فلما قضت نحبها علیها السّلام و هی فی جوف اللیل، أخذ علی علیه السّلام فی جهازها من ساعته کما أوصته به. فلما فرغ من جهازها، خرج مع الجنازه و أشعل النار علی علیه السّلام فی جریده النخل و مشی مع الجنازه بالنار، حتی صلّی علیها و دفنها لیلا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:263

فلما أصبح أبو بکر و عمر، عادوا عائدین لفاطمه علیها السّلام. فلقیا رجلا من قریش فقالا له:

من أین أقبلت؟ قال عزّیت علیا علیه السّلام بفاطمه علیها السّلام. قالا: و قد ماتت؟ قال: نعم، و دفنت فی جوف اللیل.

فجزعا جزعا شدیدا، ثم أقبلا إلی علی علیه السّلام، فلقیاه و قالا له: و اللّه ما ترکت شیئا من غوائلنا و مساوینا و ما هذا إلا من شی ء فی صدرک علینا؛ هل هذا إلا کما غسّلت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دوننا و لم تدخلنا معک، و کما علّمت ابنک أن یصیح بأبی بکر أن انزل عن منبر أبی؟

فقال لهما علی علیه السّلام: أ تصدقانی إن حلفت لکما؟ قالا: نعم. فحلف فأدخلهما المسجد فقال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لقد أوصانی و تقدّم إلیّ أنه لا یطلع علی عورته أحد إلا ابن عمه؛ فکنت أغسّله و الملائکه تقلّبه و الفضل بن العباس یناولنی الماء و هو مربوط العینین بالخرقه، و لقد أردت أن أنزع القمیص، فصاح بی صائح من البیت؛ سمعت صوته و لم أری الصوره: لا تنزع قمیص رسول اللّه صلّی

اللّه علیه و آله، و لقد سمعت الصوت یکرّره علیّ؛ فأدخلت یدی من بین القمیص فغسّلته. ثم قدّم إلیّ الکفن فکفّنته، ثم نزعت القمیص بعد ما کفّنته.

و أما الحسن علیه السّلام ابنی ...، إلی آخر الحدیث، کما أوردناه سابقا.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام لملا داوود الکعبی: ج 1 ص 30.

157 المتن:
اشاره

قال باقر المقدسی فی ملحقات فدک للعلامه السید محمد حسن القزوینی:

الغایه التی من أجلها أوصت الزهراء علیها السّلام بدفنها لیلا، کان المسلمون قد سمعوا النبی صلّی اللّه علیه و آله یتحدّث عن فاطمه الزهراء علیها السّلام و فضّلها و قرّبها من اللّه و ورعها، و أنها بضعه منه،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:264

و أنها سیده نساء العالمین، و هی ممن باهل النبی صلّی اللّه علیه و آله بها نصاری نجران، و ممن أذهب اللّه عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا، و ممن وجبت مودّتهم، و ممن نزل فی حقهم سوره هل أتی، و جمیع الأحادیث التی وردت فی فضل أهل البیت علیهم السّلام تشملها؛ منها قوله صلّی اللّه علیه و آله فی علی و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام: «أنا حرب لمن حاربهم و سلم لمن سالمهم».

و قال فی حق فاطمه علیها السّلام خاصه: «إن اللّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک».

و قال: «فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما آذاها و یریبنی ما رابها».

و قال: «فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یغضبنی ما یغضبها».

و قال: «رضا فاطمه علیها السّلام من رضای و سخط فاطمه علیها السّلام من سخطی؛ فمن أحبّ ابنتی فاطمه علیها السّلام فقد أحبّنی، و من أرضی فاطمه علیها السّلام فقد أرضانی، و من أسخط فاطمه علیها السّلام فقد أسخطنی».

فالنبی الکریم صلّی اللّه علیه و آله یرضی لرضی فاطمه علیها السّلام و یسخط لسخطها، و الذی یؤذی فاطمه علیها السّلام یؤذی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و الذی یؤذی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یؤذی اللّه، و اللّه تعالی

یقول: «إن الذین یؤذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه فی الدنیا و الآخره و أعدّ لهم عذابا مهینا». «1»

کل هذا سمعوه من اللّه و الرسول صلّی اللّه علیه و آله، و اشتهر بین الناس غضب الزهراء علیها السّلام و سخطها علی الرجلین و أنهما آذیاها، فهجرتهما بعد منعهما حقها، حتی قال عمر لأبی بکر: انطلق بنا إلی فاطمه علیها السّلام فإنا قد أغضبناها. کل ذلک بغیه کسب رضاها و إسکات الجماهیر عن التحدّث عن غضب الزهراء علیها السّلام علی الرجلین.

و بعد محاولات کثیره، تمکّنوا من الدخول علیها، و لکنهم لم یستطیعوا کسب رضاها؛ فخرجوا منها خائبین.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:265

و لکن الزهراء علیها السّلام خافت أن یذیعا بأنهما دخلا علیها و أرضیاها، و ارتفع عن نفسها ما کان من الغضب علیهما، فأرادت أن تؤکّد غضبها و سخطها علیهما. فعهدت إلی علی علیه السّلام أن لا یصلّیا علی جنازتها و لا یحضرا تشییعها و لا یقدّما علی قبرها، کما أوصت بدفنها لیلا، فقالت فی وصیتها: و أوصیک أن لا یشهد جنازتی أحد من هؤلاء الذین ظلمونی، و لا تترک أحدا یصلّی علیّ منهم و لا من أتباعهم، و ادفنّی لیلا إذا هدأت العیون و نامت الأبصار.

و نفّذ علی علیه السّلام وصایاها؛ فغسّلها و صلّی علیها و دفنها لیلا و عفّی موضع قبرها حتی لا یقوما علیه، و لم یعلمهما بوفاتها. فعاتباه علی ترک إعلامهما بشأنها و عدم إحضارهما الصلاه علیها، فأخبرهما بأنه فعل ذلک بوصیه منها.

و هذا الاحتجاج صریح منها علی فعل الرجلین، و تأکید منها علی استمرار غضبها علیهما، و إخفاء قبرها مع عظم شأنها دلیل آخر علی سخطها

و عدم رضاها.

قال نظام العلماء التبریزی فی کتابه «الشهاب الثاقب»: إنی تحدّثت مع رجل من إخواننا السنه فی المدینه المنوره، فسألته قائلا: لما ذا دفنت الزهراء علیها السّلام لیلا و لم یعملوا لها تشییعا عظیما و هی ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ فقال لی المدنی: لقد صار للزهراء علیها السّلام یوم وفاتها تشییع عظیم.

قال: فقلت له: أسألک عن نافع من القراء، کم حضر تشییعه یوم وفاته؟ قال: لا أدری، و لکن ما یزید علی خمسمائه إنسان. قال: فقلت له: و هل معروف موضع قبره أم لا؟

قال: نعم، مدفون فی البقیع و قبره معلوم.

فقلت له: فإذا کانت الزهراء علیها السّلام قد صار لها تشییع عظیم و حضرها الآلاف من أهل المدینه، فکیف لم یعلموا موضع قبرها و محل دفنها؟ قال: لا أدری، بل أنت قل لی ما السبب؟

قال نظام العلماء: فقلت له: إن سببه لأنها هی أوصت بدفنها لیلا، و عدم إخبار الناس بوفاتها. قال المدنی: و ما سبب ذلک؟ قلت: لأن الرجلین کانا قد ظلماها بعد أبیها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:266

و أغضباها. فسخطت علیهما فأوصت بعدم إخبارهما بوفاتها لئلا یحضرا تشییعها و دفنها و الصلاه علیها، و لا یمکن منع الرجلین و حدهما من حضورها. فأوصت بدفنها لیلا و إخفاء قبرها احتجاجا علی موقفهما منها بعد أبیها. «1»

و هذا المعنی أشار إلیه شریف مکه بقوله:

قل لنا أیها المجادل فی القول عن الغاصبین إذ غصباها إلی آخر قصیدتها کما سیجی ء.

و تأکیدا لغرض الزهراء فاطمه علیها السّلام فی إظهار سخطها و عدم رضاها علی الرجلین بإخفاء قبرها، استمرّ الأئمه علی عدم إظهار قبرها، من عهد الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی عهدنا الحاضر،

و إلا فالإمام أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عقیل و عمار و أبو ذر و العباس، کانوا ممن حضروا دفنها فی جوف اللیل.

و قد قام بعض المسلمین القائلین بصحه خلافه الشیخین بمحاولات یائسه للدفاع عن الشیخین فی هذه القضیه، و التجئوا إلی الکذب و التلفیق عملا بالرأی القائل: الغایه تبرّر الواسطه. فمنهم قاضی القضاه عبد الجبار عند استعراضه اعتراضات الشیعه علی الرجلین، یقول: و مما یذکرونه أن فاطمه علیها السّلام لغضبها علی أبی بکر و عمر أوصت ألا یصلّیا علیها، و أن تدفن سرّا منهما، فدفنت لیلا.

ثم یرد علیهم قائلا: و أما أمر الصلاه فقد روی أن أبا بکر هو الذی صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر علیها أربعا، و هذا أحد ما استدلّ به کثیر من الفقهاء فی التکبیر علی المیت.

______________________________

(1) یلاحظ إن الوهابیین فی العصر الحاضر یؤکّدون علی أن الزهراء علیها السّلام مدفونه فی الساحه المدفون بها الأئمه الأربعه الحسن و السجاد و الباقر و الصادق علیهم السّلام، بینما لم یقل بهذا ثقاه المؤرخین، و إنما هو قبر فاطمه بنت أسد أم الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام، و أعتقد أنها محاوله منهم للدفاع عن الشیخین فی هذه القضیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:267

و لا یصحّ أیضا أنها دفنت لیلا، و إن صحّ ذلک فقد دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لیلا، و دفن عمر ابنه لیلا، و قد کان أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یدفنون بالنهار و یدفنون باللیل، فما فی هذا مما یطعن به، بل الأقرب فی النساء أن دفنهنّ لیلا أستر و أولی بالسنه.

و قد ردّ علیه السید المرتضی علم

الهدی بقوله: و أما قوله أن أبا بکر هو الذی صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر أربعا و أن کثیرا من الفقهاء یستدلّون به فی التکبیر علی المیت، و هو شی ء ما سمع إلا منه، و إن کان تلقاه عن غیره فمن یجری مجراه فی العصبه، و إلا فالروایات المشهوره و کتب الآثار و السیر خالیه من ذلک، و لم یختلف أهل النقل فی أن علیا علیه السّلام هو الذی صلّی علی فاطمه علیها السّلام، إلا روایه نادره شاذّه وردت بأن العباس صلّی علیها.

و روی الواقدی بأسناده فی تاریخه عن الزهری، قال: سألت ابن عباس متی دفنتم فاطمه علیها السّلام؟ قال: دفنّاها بلیل بعد هدأه. قال: قلت: فمن صلّی علیها؟ قال: علی علیه السّلام.

و روی الطبری عن الحارث بن أبی أسامه، عن المدائنی، عن أبی زکریا العجلانی:

أن فاطمه علیها السّلام عمل لها نعش قبل وفاتها، فنظرت إلیه فقالت: سترتمونی سترکم اللّه.

قال أبو جعفر محمد بن جریر الطبری: و التثبیت فی ذلک أنها زینب- أی بنت رسول اللّه- لأن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا و لم یحضرها إلا علی علیه السّلام و العباس و المقداد و الزبیر.

و روی القاضی أبو بکر أحمد بن کامل بأسناده فی تاریخه عن الزهری، قال: حدثنی عروه بن الزبیر: أن عائشه أخبرته أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر. فلما توفّیت، دفنها علی علیه السّلام لیلا و صلّی علیها، و ذکر فی کتابه هذا أن علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام دفنوها لیلا و غیّبوا قبرها.

و روی سفیان بن عیینه، عن عمرو بن عبید، عن الحسن بن الحنفیه:

أن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:268

و روی عبد اللّه بن أبی شیبه، عن یحیی بن سعید القطان، عن معمر، عن الزهری مثل ذلک.

و قال البلاذری فی تاریخه: إن فاطمه علیها السّلام لم تر متبسّمه بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله و لم یعلم أبو بکر و عمر بموتها.

و الأمر فی هذا أوضح و أشهر من أن نطنب فی الاستشهاد علیه و نذکر الروایات فیه.

فأما قوله: و لا یصحّ أنها دفنت لیلا و إن صحّ فقد دفن فلان و فلان لیلا، فقد بیّنا أن دفنها لیلا فی الصحه أظهر من الشمس و أن منکر ذلک کالدافع للمشاهدات، و لم یجعل دفنها لیلا بمجرده هو الحجه لیقال: لقد دفن فلان و فلان لیلا، بل یقع الاحتجاج بذلک علی ما وردت به الروایات المستفیضه الظاهره التی هی کالتواتر: أنها أوصت بأن تدفن لیلا حتی لا یصلّی الرجلان علیها، و صرّحت بذلک و عهدت فیه عهدا.

بعد أن کانا استأذنا علیا علیه السّلام فی مرضها لیعودها، فأبت أن تأذن لهما. فلما طالت علیهما المدافعه، رغبا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام فی أن یستأذن لهما و جعلاها حاجه إلیه، و کلّمها علیه السّلام فی ذلک و ألحّ علیها. فأذنت لهما فی الدخول، ثم أعرضت عنهما عند دخولهما و لم تکلّمهما. فلما خرجا، قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام: هل صنعت ما أردت؟

قال: نعم. قالت: فهل أنت صانع ما آمرک به؟ قال: نعم. قالت: فإنی أنشدک اللّه ألا یصلّیا علی جنازتی و لا یقوما علی قبری.

و روی أنه عفی قبرها و علّم علیه، و رشّ أربعین قبرا فی البقیع و لم یرشّ علی قبرها حتی

لا یهتدی إلیه، و أنهما عاتباه علی ترک إعلامهما بشأنها و إحضارهما الصلاه علیها.

فمن هاهنا احتججنا بالدفن لیلا، و لو کان لیس غیر الدفن باللیل من غیر ما تقدّم علیه و ما تأخّر عنه لم یکن فیه حجه.

قال ابن أبی الحدید مؤیدا السید المرتضی بما قال فی ردّه علی قاضی القضاه قائلا:

و أما إخفاء القبر و کتمان الموت و عدم الصلاه و کل ما ذکره المرتضی فیه، فهو الذی یظهر و یقوی عندی، لأن الروایات به أکثر و أصحّ من غیرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:269

و قال فی ج 16 ص 253: لست أعتقد أنها انصرفت راضیه کما قال قاضی القضاه، بل أعلم أنها انصرفت ساخطه و ماتت و هی علی أبی بکر واجده.

و روی ابن أبی الحدید فی ج 16 ص 232: عن داوود بن المبارک، قال: أتینا عبد اللّه بن موسی بن عبد اللّه بن حسن بن الحسن و نحن راجعون من الحج فی جماعه، فسألناه عن مسائل و کنت أحد من سأله؛ فسألته عن أبی بکر و عمر فقال: سئل جدی عبد اللّه بن الحسن بن الحسن عن هذه المسأله فقال: کانت أمی صدیقه علیها السّلام بنت نبی مرسل صلّی اللّه علیه و آله؛ فماتت و هی غضبی علی إنسان، فنحن غضاب لغضبها، و إذا رضیت رضینا.

المصادر:

هدی المله إلی أن فدک نحله: ص 176.

158 المتن:
اشاره

قال العلامه السید جعفر مرتضی فی ترجمه أبی ذر:

هو أبو ذر ...؛ کان یعبد اللّه قبل مبعث النبی صلّی اللّه علیه و آله بثلاث سنین، کما یقولون: أسلم رابع أربعه، و قیل خامسا، فهو من السابقین إلی الإسلام، و هو أول من جهر فی مکه بإسلامه ...، و هو أحد من امتنع عن بیعه أبی بکر حتی جاءوا بأمیر المؤمنین علیه السّلام کرها فبایع، و هو أحد الذین صلّوا علی فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

المصادر:

دراسات و بحوث فی التاریخ و الإسلام: ج 1 ص 80.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:270

159 المتن:
اشاره

قال الشروانی نقلا عن ابن الأثیر فی أحوال فاطمه علیها السّلام:

... ماتت بالمدینه ...، و غسّلها علی علیه السّلام و صلّی علیها و دفنت لیلا.

المصادر:

1. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 231، عن جامع الأصول.

2. جامع الأصول لابن الأثیر، علی ما فی المناقب.

160 المتن:
اشاره

قال المحدث القمی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

... فلما جنّ اللیل، غسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام- و لم یحضرها غیره- و الحسن و الحسین علیهما السلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و أسماء بنت عمیس.

و قالت أسماء: أوصت إلیّ فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام؛ فأعنت علیا علیه السّلام علی غسلها.

و روی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام حین غسّل فاطمه علیها السّلام قال: اللهم إنها أمتک و ابنه رسولک و صفیک و خیرتک من خلقک، اللهم لقّنها حجتها و أعظم برهانها و اعل درجتها و اجمع بینها و بین أبیها محمد صلّی اللّه علیه و آله.

و روی أنها نشفت بالبرده التی نشفت بها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فلما غسّلها علی علیه السّلام، وضعها علی السریر و قال للحسن علیه السّلام: ادع لی أبا ذر. فدعاه، فحملاه إلی المصلّی و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام فصلّی علیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:271

المصادر:

1. بیت الأحزان: ص 153.

2. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 79، عن بیت الأحزان.

3. منتهی الآمال: ج 1 ص 101.

161 المتن:
اشاره

قال الشیخ سلمان أحمد عباس البحرانی فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

منعوها من البکاء علی رزئک یا خیر فاجع مفجوع

قل لدار الأحزان ما زلت ما زالت ضلوعی تحوی قبور البقیع

ما هو السرّ حین تدفن سرّاو جهارا أتوا إلی التشییع

یا لها من مصائب قد دهتهارمت الشمّ من شجی بصدوع

المصادر:

1. ریاض المدح و الرثاء: ص 216، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 59، عن الریاض.

162 المتن:
اشاره

قال السید صالح الحلی فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

بنفسی من قضت غضبی و لم تشف لها غله

و ما رقّ لها القوم و لا ردّوا لها النحله

و لم تبرح علی فرش من الأسقام و العله

إلی أن دفنت سرّاو لم نعلم لها قبرا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:272

المصادر:

1. دیوان شعراء الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 121، عن الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 166.

163 المتن:
اشاره

قال السید صالح الحلی فی رثاء فاطمه علیها السّلام فی استنهاض الإمام المنتظر علیه السّلام:

یا مدرک الثار البدار البدارشنّ علی حرب عداک المفار ...

تنسی علی الدار هجوم العدی مذ أضرموا الباب بجزل و نار ...

ما دفنها باللیل سرّا و مانبش الثری منهم عنادا جهار

تعسا لهم فی ابنته ما رعوانبیهم و قد رعاهم مرار

المصادر:

1. دیوان شعراء الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 89، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 167، عن دیوان شعراء الحسین علیه السّلام.

164 المتن:
اشاره

قال السید المدرسی فی مصائب الزهراء علیها السّلام و رثائها:

...

إلی المحراب یا زهراء قومی صلاه اللیل أنت لا تنامی

و أنّی یا عزیزه أن تقومی و جسمک مثخن و الجرح دامی ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:273 و أنّی للصریعه من نهوض و أنّی للکسیره من قیام

فواها للعزیزه ثم واهاأ یحمل نعش فاطم فی الظلام

أ لیس لها بطیبه من قریب و فی عنق الصحابه من ذمام

قد اختلست و کانت فی جواری و غابت و هی ما برحت أمامی

رسول اللّه حزنی سرمدیّ و لیلی لا یهم إلی تمام ...

و لو لا الغالبون علی زمانی جعلت مزارها أبدا مقامی

المصادر:

1. المنتخب من الشعر الحسینی: ص 32، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 179، علی ما فی المنتخب.

165 المتن:
اشاره

قال الشیخ عبد الحسین الحویزی فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

...

ضیّعت عهد أحمد فی بنیه و غرور الشیطان قد أغراها

أوصت الطهر لا یصلّی علیهاأحد منهم لیوم فناها

و علی فی الأرض لما توارت تربه القبر عنهم عفّاها

لم تراعی البتول و هی من العصمه فیهم بقیه أبقاها

المصادر:

1. تراثنا (مجله): ج 12 ص 28، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 211.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:274

166 المتن:
اشاره

قال الشیخ عبد الستار الکاظمی فی رثاء فاطمه علیها السّلام:

...

ماتت الزهراء غضبی واجدهتبّت الأیدی و باءت جاحده

فاطم تأتی علیهم شاهده لیری الأصحاب ذاک الموقفا

دفنت و الضلع فی الصدر انخسف قبرها یجهله ذاک السلف

و إلی تعیینه الکل اختلف عند ما أخفیت الحق اختفی

قبرها المجهول رمز المعتقدهی سرّ الواحد الفرد الصمد

نورها فی جبهه الدهر اتقدو العلی نحو هداها ازدلفا

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 221.

167 المتن:
اشاره

قال الشیخ عبد الکریم بن حسن صادق فی قصیدته الفاطمیه:

هی فاطم کم للمصائب صابهاجرعت و کم قد کابدت أوصابها ...

و بدفنها و الناس هجّع نوم فی لیله سدل الظلام نقابها

أدّی وصیتها وصی محمدو اللّه یعلم و الوری أسبابها

و علی ثری قبر الزکیه أرخصت عیناه دمعهما فبلّ ترابها

هاجت به الزفرات حری لوبهاخضراء تلفح أحرقت أعشابها

ما ریع من خیر الوری بغیا به حتی علی عجل أنیل غیابها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:275

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 230.

168 المتن:
اشاره

قال الشیخ عبد المنعم الفرطوسی فی استشهادها و دفنها علیها السّلام:

...

لم تزل دأبها النیاحه حتی أسلمتها إلی قسیّ الفناء

حین أوصت بکل ما طلبته ساعه الموت سید الأوصیاء

و قضت نحبها و فی عضدیهاأثر من سیاطهم مترائی

فأتت ربها بضلع کسیرمن حشاها و مقله حمراء

فبکاها الوصی شجوا لأمرکتمته عنه و عن کل راء

و أتی للبقیع بالنعش لیلابعداد من صحبه الأتقیاء

و أهال الثری علیها و عفّی قبرها فی غیاهب الظلماء

المصادر:

1. ملحمه أهل البیت علیهم السّلام: ج 7 ص 37، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 311.

169 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد سعید المنصوری فی رثائها و دفنها علیها السّلام:

...

أ أقرب من فی الأرض من روح أحمدو أرفع کل الخلق قدرا و أکرم

تموت و من آلامها البعض لو علی یلملم یجری ساخ منه یلملم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:276 فمن وجدها أوصت علیا بدفنهاخفاء و هذا للموالین آلم

فشیّعها لیلا و عفّی ضریحهاو من عینه قد سال عن دمعه دم

المصادر:

1. دیوان میراث المنبر: ص 22.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 388.

170 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد علی الیعقوبی فی قصیده مطلعها:

ترک الصبا لک و الصبابهصبّ کفاه ما أصابه ...

أذن الإله برفعه و القوم قد هتکوا حجابه

بأبی ودیعه أحمدجرعا سقاها الظلم صابه

عاشت معصّبه الجبین تئنّ من تلک العصابه

حتی قضت و عیونهاعبری و مهجتها مذابه

و أمضّ خطب فی حشا الإسلام قد أوری التهابه

باللیل و اراها الوصی و قبرها عفی ترابه

المصادر:

1. الذخائر: ص 11.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 396، عن الذخائر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:277

171 المتن:
اشاره

قال السید مهدی الحسینی الشیرازی فی مدح فاطمه علیها السّلام و مصائبها:

ظهرت زهره زهراء البتول فاستنار الکون من أنوارها ...

لم تزل بعد أبیها فتنت و بکت شجوا إلی أن زمنت

قتلت جهرا و سرّا دفنت فبعین اللّه غارت فی الرسول

بنت طاها و عفی آثارها

المصادر:

1. مجله أجوبه المسائل الدینیه: ج 5 ص 316.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 421.

172 المتن:
اشاره

قال الشیخ هادی کاشف الغطاء فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

بأبی بضعه النبی أضیعت بعده ما رعی لها القوم حقا

فقضت نحبها و قد أوهن الحزن قواها و دمعها لیس یرقی

دفنت لا یری لها الناس نعشالا و لم یدر لحدها أین شقا

المصادر:

1. المجالس السنیه: ج 5 ص 118.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 428.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:278

173 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

أول نعش أحدث فی الإسلام نعش فاطمه علیها السّلام؛ أنها اشتکت شکوتها التی قبضت فیها و قالت لأسماء: إنی نحلت و ذهب لحمی، أ لا تجعلین لی شیئا یسترنی؟ قالت أسماء: إنی إذ کنت بأرض الحبشه، رأیتهم یصنعون شیئا، أ فلا أصنع لک؟ فإن أعجبک أصنع لک.

قالت: نعم. فدعت بسریر فأکبّته لوجهه، ثم دعت بجرائد فشدّدته علی قوائمه ثم جلّلته ثوبا، فقالت: هکذا رأیتهم یصنعون. فقالت: اصنعی لی مثله؛ استرینی سترک اللّه من النار.

المصادر:

1. التهذیب: ج 1 ص 469 ح 39 15، 1540.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 213 ح 43، عن التهذیب.

3. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 884.

الأسانید:

1. فی التهذیب: سلمه بن الخطاب، عن موسی بن عمر بن یزید، عن علی بن النعمان، عن ابن مسکان، عن سلیمان بن خالد، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی التهذیب: عن سلمه، عن أحمد بن یحیی، عن أبیه، عن حمید بن المثنّی، عن عبد الرحمن الحذّاء، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

174 المتن:
اشاره

قال المولی محمد علی القراجه داغی الأنصاری بعد نقل خبر تغسیل الزهراء علیها السّلام نفسها قبل وفاتها عن ابن بابویه و أحمد بن حنبل و غیرهما من علماء الإمامیه و العامه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:279

... و اتفاقهما من طرق الشیعه و السنه علی نقله مع کون الحکم علی خلافه عجیب، فإن الفقهاء من الطریقین لا یجیزون الدفن إلا بعد الغسل إلا فی موضع لیس هذا منه، فکیف رویا هذا الحدیث و لم یعلّلاه و لا ذکرا فقهه، و لا نبّها علی الجواز و لا المنع؟

و لعل هذا أمر یخصّها علیها السّلام؛ و إنما استدلّ الفقهاء علی أنه یجوز للرجل أن یغسّل زوجته بأن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیها السّلام و هو المشهور.

و أما ما ذکر من ترک غسلها، فالأولی أن یؤوّل بما ذکرنا سابقا من عدم کشف بدنها للتنظیف، فلا ینافی الأخبار الکثیره الداله علی أن علیا علیه السّلام غسّلها؛ و یؤید ما ذکرنا من التأویل ما مرّ فی روایه ورقه.

و مثل احتمال الاختصاص هنا بالنسبه إلی الغسل علی وجه احتماله بالنسبه إلی تکفینها علیها السّلام فی سبعه أثواب، علی ما مرّ فی بعض الروایات السابقه.

ثم فی خبر رؤیا فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله- المروی عن أبی بصیر، عن الصادق علیه السّلام-:

أنها إذا توفّیت، لا

أعلم أمیر المؤمنین علیه السّلام أحدا إلا أم سلمه زوجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أم أیمن و فضه، و من الرجال ابنیها و عبد اللّه بن عباس و سلمان الفارسی و عمار بن یاسر و المقداد و أبو ذر؛ فصلّی علی علیه السّلام علیها معهم.

المصادر:

اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 882.

175 المتن:
اشاره

قال شریف مکه شاعر الفاطمیین الهاشمیین فی ذکر جدته فاطمه علیها السّلام:

و أتت فاطم تطالب بالإرث من المصطفی فما ورّثاها

لیت شعری لم خولفت سنن القرآن فیها و اللّه قد أبداها

رضی الناس إذ تلوها بما لم یرض فیها النبی صلّی اللّه علیه و آله حین تلاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:280 نسخت آیه المواریث منهاأم هما بعد فردها بدّلاها

ثم قالت: فنحله من والدی المصطفی فلم ینحلاها

فأقامت بها شهودا فقالوابعلها شاهد لها و ابناها

لم یجیزوا شهاده ابنی رسول اللّه هادی الأنام إذ ناصباها

لم یکن صادقا علی و لا فاطم عندهم و لا ولداها

کان أتقی للّه منهم عتیق قبح القابح المحال و شاها

جرّعاها من بعد والدها الغیظمرارا فبئسما جرّعاها

لیت شعری ما کان ضرهماالحفظ لعهد النبی لو حفظاها

کان إکرام خاتم الرسل طه البشیر النذیر لو أکرماها

إن فعل الجمیل لم یأتیاه و حسان الأخلاق ما اعتمداها

و لو ابتیع ذاک بالثمن الغالی لما ضاع فی اتباع هواها

أ تری المسلمین کانوا یلومون فی العطاء لو أعطیاها

کان تحت الخضراء بنت نبی صادق ناطق أمین سواها

بنت من أمّ من حلیله من ویل لمن سنّ ظلمها و أذاها

قل لنا أیها المجادل فی القول عن الغاصبین إذ غصباها

أ هما ما تعمّداها کما قلت بظلم کلّا و لا اهتضماها

فلما إذ جهّزت للقاء اللّه عند الممات لم یحضراها

شیّعت نعشها ملائکه الرحمن رفقا بها و ما شیّعاها

کان زهدا فی أجرها أم عنادالأبیها النبی لم یتبعاها

أم لأن البتول أوصت بأن لایشهدا دفنها فما شهداها

أم أبوها أسرّ ذاک إلیهافأطاعت بنت النبی أباها

کیف ما شئت قل کفاک فهذی فریه قد بلغت أقصی مداها

أغضباها و أغضبا عند ذاک اللّه رب السماء إذ أغضباها

و کذا أخبر النبی بأن اللّه یرضی سبحانه لرضاها

لا نبی الهدی أطیع و لافاطم أکرمت و لا حسناها

الموسوعه

الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:281 و حقوق الوصی ضیع منهاما تسأما فی فضله و تناهی

تلک کانت حزازه لیس تبری حین ردّا عنها و قد خطباها

فدعت و اشتکت إلی اللّه من ذاک و فاضت بدمعها مقلتاها

أ تری آیه المودّه لم تأت بودّ الزهراء فی قرباها

ثم قالا: أبوک جاء بهذاحجه من عنادهم نصباها

قال: للأنبیاء حکم بأن لایورّثوا فی القدیم و انتهراها

أ فبنت النبی لم تدر إن کان نبی الهدی بذلک فاها

بضعه من محمد خالفت ما قال حاشاها مولاتنا حاشاها

سمعته یقول ذاک و جاءت تطلب الإرث ضلّه و سفاها

هی کانت للّه أتقی و کانت أفضل الخلق عفه و نزاها

أو تقول النبی قد خالف القرآن ویح الأخبار ممن رواها

سل بأبطال قولهم سوره النمل و سل مریم التی قبل طاها

فهما ینبئان عن إرث یحیی و سلیمان من أراد انتباها

المصادر:

قدیسه الإسلام: ص 300.

177 المتن:
اشاره

قال السید محمد الحسینی المیلانی فی ذکر وصایا فاطمه علیها السّلام:

... و أما وصایاها لعلی علیه السّلام بتجهیزها کما یلی:

1. أن یغسّلها و یحنّطها و یکفّنها بنفسه.

2. أن یصلّی علیها بنفسه.

3. أن یحمل جنازتها مستوره بالنعش کالهودج.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:282

4. أن یشیّعها لیلا و لا یخبر الناس.

5. أن یدفنها لیلا سرّا.

6. أن یخفی قبرها.

ففعل کل ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام و عمل بوصیتها، و إلیک بعض الروایات فی ذلک:

روی الخوارزمی فی مقتل الحسین علیه السّلام ج 1 ص 85:

و کشف علی علیه السّلام عن وجه فاطمه علیها السّلام فإذا برقعه عند رأسها. فنظر فیها فإذا فیها: بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما أوصت به فاطمه بنت محمد؛ أوصت و هی تشهد أن لا إله إلا اللّه، و أن محمدا صلّی اللّه علیه و آله عبده و رسوله، و أن الجنه حق، و أن النار حق، و أن الساعه آتیه لا ریب فیها، و أن اللّه یبعث من فی القبور.

یا علی، أنا فاطمه بنت محمد، زوّجنی اللّه منک لأکون لک فی الدنیا و الآخره؛ فأنت أولی بی من غیرک. فحنّطنی و کفّنی و غسّلنی باللیل، و صلّ علیّ و ادفنّی باللیل، و لا تعلم أحدا، و أستودعک اللّه و أقرأ علی ولدی السلام إلی یوم القیام ....

و تقصد علیها السّلام من السلام علی ولدها إلی یوم القیام، یوم قیام ولدها المهدی علیه السّلام؛ فسلّمت علیه یوم یقوم لأخذ ثارها؛ عجّل اللّه فرجه الشریف.

و روی ابن عبد البرّ فی الإستیعاب ج 4 ص 1897، بأسناده عن أم جعفر: أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام قالت لأسماء بنت عمیس: یا

أسماء، إنی قد استقبحت ما یصنع بالنساء؛ إنه یطرح علی المرأه الثوب فیصفها. فقالت أسماء: یا بنت رسول اللّه، أ لا أریک شیئا رأیته بأرض حبشه؟

فدعت بجرائد رطبه فحنّتها، ثم طرحت علیها ثوبا، فقالت فاطمه علیها السّلام: ما أحسن هذا و أجمله؛ تعرف به المرأه من الرجال. فإذا أنا متّ فاغسلینی أنت و علی علیه السّلام و لا تدخلی علیّ أحدا ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:283

و روی الخوارزمی فی مقتل الحسین علیه السّلام ج 1 ص 83، بأسناده عن عائشه، قالت:

عاشت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام سته أشهر، بل 75 یوما. فلما توفّیت، دفنها علی بن أبی طالب علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبو بکر، و صلّی علیها علی علیه السّلام.

و قال محب الدین الطبری فی ذخائر العقبی: و ذکر أنها لما أرتها أسماء النعش تبسّمت، و ما رؤیت متبسّمه- یعنی بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله- إلی یومئذ.

و روی ابن سعد فی الطبقات ج 8 ص 18، عن ابن عباس، قال: فاطمه علیها السّلام أول من جعل لها النعش؛ عملته لها أسماء بنت عمیس و کانت قد رأته یصنع بأرض الحبشه.

و روی الخوارزمی فی مقتل الحسین علیه السّلام ج 1 ص 82، بأسناده عن أسماء بنت عمیس: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها زوجها علی علیه السّلام، فغسّلها هو و أسماء بنت عمیس.

و قال ابن سعد فی الطبقات ج 8 ص 19: دفنت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا و دفنها علی علیه السّلام.

و روی بأسناده عن علی بن الحسین علیه السّلام، قال: سألت ابن عباس: متی دفنتم فاطمه علیها السّلام؟

فقال: دفنّاها بلیل

بعد هدأه. قال: قلت: فمن صلّی علیها؟ قال: علی علیه السّلام.

و روی الشیخ الصدوق فی علل الشرائع ص 185، بأسناده عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، قال: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار؟ قال: لأنها أوصت أن لا یصلّی علیها الرجلان.

و لهذا یتساءل الشاعر قائلا:

و لأیّ الأمور تدفن لیلابضعه المصطفی و یعفی ثراها و قال الآخر:

بنت من أمّ من حلیله من ویل لمن سنّ ظلمها و أذاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:284

قال ابن أبی الحدید ج 16 ص 281: و روی أنه عفی قبرها و علّم علیه، و رشّ أربعین قبرا فی البقیع و لم یرشّ قبرها حتی لا یهتدی إلیه، و أنهما عاتباه ترک إعلامهما بشأنها و إحضارهما للصلاه علیها ....

و روی الطبری عن حارث بن أبی سلمه، عن المدائنی، عن أبی زکریا العجلانی: أن فاطمه علیها السّلام عمل لها نعشا قبل وفاتها؛ فنظرت إلیه فقالت: سترتمونی سترکم اللّه.

و روی القاضی أبو بکر أحمد بن کامل بأسناده فی تاریخه، عن الزهری، قال:

حدثنی عروه بن الزبیر أن عائشه أخبرته أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر- کذا-. فلما توفّیت، دفنها علی علیه السّلام لیلا و صلّی علیها.

و ذکر فی کتابه هذا أن علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام دفنوها لیلا و غیّبوا قبرها.

و قال ابن أبی الحدید المعتزلی فی شرح النهج ج 16 ص 286: یؤیّد کلام السید المرتضی بما ردّ علی قاضی القضاه الذی أنکر کل ذلک قائلا: و أما إخفاء القبر و کتمان الموت و عدم

الصلاه و کل ما ذکره المرتضی فیه، فهو الذی یظهر و یقوی عندی، لأن الروایات به أکثر و أصحّ من غیرها.

و بدیهی إن هذه الوصایا من فاطمه الزهراء علیها السّلام کانت لأجل إدانه غاصبی حقوقها و مانعی إرثها و لإثبات مظلومیتها و ظلامتها، و لکی تعلن للأجیال عن سخطها و غضبها علی ظالمیها. فإیاک یا أخی القارئ أن تحشر مع ظالمیها، بل علیک بموالاتها و البراءه من أعدائها؛ و لا حول و لا قوه إلا باللّه.

و هکذا استمرّت الثوره الفاطمیه من صدر الإسلام حتی یومنا هذا، و ستبقی مستمره حتی ظهور ولدها المهدی علیه السّلام المنتقم، فینادی: یا لثارات جدتی فاطمه علیها السّلام؛ «أ لیس الصبح بقریب». «1»

______________________________

(1) سوره هود: الآیه 81.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:285

و لأجل أن تبقی الثوره الفاطمیه حتی یوم ظهوره مستمره، استمرّ الأئمه المعصومین علیهم السّلام علی إخفاء قبرها و عدم إظهاره لأحد من الناس مع علمهم به قطعا.

فهکذا نجحت السیاسه الفاطمیه طول التاریخ؛ فأخفقت المحاولات الیائسه من أعدائها للکشف عن قبرها و نبشه، إذ حینما حاولوا ذلک، شهر الإمام علی علیه السّلام سیفه و وقف فی وجوههم و حال دون ذلک. فأخفقوا و فشلوا و نجحت الزهراء علیها السّلام و فازت؛ و قد وردت فی ذلک روایات عدیده بأسانید صحیحه و معتبره عن أهل البیت علیهم السّلام.

فمن ذلک ما رواه ابن جریر الطبری بأسناده، عن محمد بن همام بن سهیل بأسناده، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام فی حدیث طویل، قال: فغسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام و لم یحضر غیره و الحسن و الحسین علیهما السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و

أسماء بنت عمیس. أخرجها إلی البقیع لیلا و معه الحسنان علیهما السّلام و صلّی علیها، و لم یعلم بها و لا حضر وفاتها و لا صلّی علیها أحد من سائر الناس غیرهم، و دفنها فی الروضه و عفّی موضع قبرها، و أصبح البقیع لیله مدفنها فیه أربعون قبرا جدیدا.

و لما علم المسلمون بوفاتها، جاءوا إلی البقیع فوجدوا فیه أربعون قبرا، فأشکل علیهم قبرها من سائر القبور. فضجّ الناس و لام بعضهم بعضا و قالوا: لم یخلف فیکم نبیکم صلّی اللّه علیه و آله إلا واحده؛ تموت و تدفن و لم نحضر وفاتها و لا دفنها و لا الصلاه علیها بل و لم تعرفوا قبرها.

فقال ولاه الأمر منهم: هاتوا من نساء المسلمین من ینبش هذه القبور حتی نجدها فنصلّی علیها و نعیّن قبرها. فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام، فخرج مغضبا، قد احمرّت عیناه و درّت أوداجه و علیه القباء الأصفر الذی کان یلبسه فی الکریهه و هو یتوکّأ علی سیفه ذی الفقار حتی أتی البقیع.

فسار إلی الناس من أنذرهم و قال: هذا علی علیه السّلام و قد أقبل کما ترونه و هو یقسّم باللّه لئن حوّل من هذه القبور حجر لیضعنّ السیف فی رقاب الآمرین. فتلقاه الرجل و من معه من أصحابه و قال له: مالک یا أبا الحسن؟ و اللّه لننبش قبرها و نصلّی علیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:286

فأخذ علی علیه السّلام بجوامع ثوبه ثم ضرب به الأرض و قال: یا ابن السوداء! أما حقی فقد ترکته مخافه ارتداد الناس عن دینهم، و أما قبر فاطمه علیها السّلام فو الذی نفس علی بیده لئن رمت أنت أو أصحابک شیئا لأسقینّ الأرض من

دماءکم، فإن شئت فافعل یا ثانی.

و جاء الأول و قال له: یا أبا الحسن! بحق رسول اللّه و بحق فاطمه إلا خلّیت عنه، فإنا لسنا فاعلین شیئا تکرهه. فخلّی عنه و تفرّق الناس و لم یعودوا إلی ذلک، لأنهم عرفوا بأن علیا علیه السّلام لیس مأمورا بالصبر إلی هذا الحدّ، بل إنه سوف یقتلهم بسیفه کما قتل صنادید العرب من قبل و ناوش ذؤبانهم. فبقی لهم الخزی و العار و الشنار إلی الأبد بأن فاطمه علیها السّلام أوصت بأن لا یحضرا جنازتها.

و لقد أجاد الشاعر المفلق الفحل الشیخ کاظم الأزری حینما یصوّر کل ذلک بما یلی:

ترکوا عهد أحمد فی أخیه و أذاقوا البتول ما أشجاها

و هی العروه التی لیس ینجوغیر مستعصم بحبل ولاها

لم یر اللّه للرساله أجراغیر حفظ الزهراء فی قرباها

یوم جاءت یا للمصاب إلیهاو من الوجد ما أطال بکاها

فدعت و اشتکت إلی اللّه شکوی و الرواسی تهتزّ من شکواها

فاطمأنّت لها القلوب و کادت أن تزول الأحقاد ممن حواها

تعظ القوم فی أتمّ خطاب حکت المصطفی به و حکاها

أیّها القوم راقبوا اللّه فینانحن من روضه الجلیل جناها

نحن من بارئ السماوات سرلو کرهنا وجودها ما براها

بل بآثارنا و لطف رضاناسطح الأرض و السماء بناها

و بأضوائنا التی لیس تخبوحوت الشهب ما حوت من سناها

و اعلموا أننا مشاعر دین اللّه فیکم فأکرموا مثواها

و لنا من خزائن الغیب فیض یرد المهتدون منه هداها

إن تروموا الجنان فهی من اللّه إلینا هدیه أهداها

هی دار لنا و نحن ذووهالا یری غیر حزبنا مرآها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:287 و کذاک الجحیم سجن عداناحسبهم یوم حشرهم سکناها

أیها الناس أیّ بنت نبی عن مواریثها أبوها زواها

کیف یزوی عنی تراثی زاوبأحادیث من لدنه ادعاها

هذه الکتب فاسألوها تروهابالمواریث ناطقا فحواها

و بمعنی یوصیکما اللّه

أمرشامل للعباد فی قرباها

کیف لم یوصنا بذلک مولانا و تلکم من دوننا أوصاها

هل رآنا لا نستحق اهتداءو استحقّت هی الهدی فهداها

أو تراه أضلّنا فی البرایابعد علم لکی نصیب خطاها

ما لکم قد منعتمونا حقوقاأوجب اللّه فی الکتاب أداها

قد سلبتم من الخلافه خوداکان منّا قناعها و رداها

و لأیّ الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها

فمضت و هی أعظم الناس و جدافی فم الدهر غصه من جواها

و ثوت لا یری لها الناس مثوی أیّ قدس یضمّه مثواها

المصادر:

قدسیه الإسلام: ص 291.

177 المتن:
اشاره

عن ابن سنان، رفعه قال:

السنه فی الحنوط ثلاثه عشر درهما و ثلث. قال محمد بن أحمد: و رووا أن جبرئیل نزل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بحنوط، و کان وزنه أربعین درهما. فقسّمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثلاثه أجزاء؛ جزءا له و جزءا لعلی علیه السّلام و جزءا لفاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:288

المصادر:

1. علل الشرائع: ص 109.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 504 ح 3، عن علل الشرائع.

3. الکافی: ج 3 ص 42.

الأسانید:

1. فی العلل: أبی و ابن الولید معا، عن محمد بن العطار، عن الأشعری، عن ابن هاشم، عن ابن سنان، رفعه قال.

2. فی الکافی: علی، عن أبیه، رفعه، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:289

الفصل الخامس دفنها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:290

فی هذا الفصل

و لأیّ الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها لقد کان هذا التساؤل فی ضمیر کل صدیق و عدو حتی الأجانب: إن الزهراء علیها السّلام توفّیت بالنهار فی المدینه- بلد الإسلام، بلد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، بلد أمه أبیها- فلما ذا دفنت باللیل سرّا؟ و لم یدفنها الأعداء و لا الأجانب، بل دفنها الأحبّاء من أسرته و أهله؛ دفنها زوجها الکریم بین یدی أولادها و نفر من محبیها لیلا.

و کان أهل المدینه یریدون الحضور فی تشییعها و دفنها و لکن لم یعلم بها أحدا، لأنها أوصت بذلک، کما قال الصادق علیه السّلام: «أوصت أن لا یصلّی علیها الرجلان» فی جواب من سئل عنه: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار.

و سبب هذه الوصیه إن الزهراء علیها السّلام أصیبت من المکاره و الهموم و الظلامات من إحراق بیتها و کسر ضلعها و غصب حقها و سقط ولدها و ظلم زوجها من أهل السقیفه و المنافقین مع ماله من المصائب من فقدان أبیها صلّی اللّه علیه و آله ما لا یوصف حدّا؛ فحقّا صدق هذا الکلام علی ما نسب إلیها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:291 صبّت علیّ مصائب لو أنهاصبّت علی الأیام صرن لیالیا فنقول فی جواب کل هذه التساؤلات:

و لهذی الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها و نحن نورد فی هذا الفصل ما یناسب المقام من وصیتها بدفنها لیلا و سرّا من الروایات و الآثار؛ فی 65 حدیثا:

وصیه فاطمه علیها السّلام إلی علی علیه السّلام بکتمان أمرها، تمریض علی علیه السّلام إیاها بمعاونه أسماء باستسرار ذلک، دفن علی علیه السّلام

لها و إخفاء موضع قبرها.

تغسیل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام و إخراجها فی اللیل إلی البقیع مع الحسن و الحسین علیهم السّلام و الصلاه علیها و دفنها بالروضه و إخفاء موضع قبرها.

خروج سلمان إلی الناس و إخباره بتأخیر دفنها و تفرّق الناس.

کلام السید ابن طاوس فی یوم وفاه فاطمه علیها السّلام أنها فی ثالث جمادی الآخره و أنها مدفونه لیلا.

کلام عائشه فی دفن علی بن أبی طالب فاطمه علیها السّلام لیلا.

کلام ابن عباس فی أن فاطمه علیها السّلام مدفونه لیلا.

حدیث فضه فی إنشاء علی علیه السّلام هذه الأبیات بعد دفن فاطمه علیها السّلام:

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل وصیه فاطمه علیها السّلام بمنع أبی بکر و عمر الصلاه علیها و دفن علی علیه السّلام إیاها لیلا.

فی تاریخ الطبری دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لیلا و صلی علیها مع الحسن و الحسین علیهما السّلام و عقیل و سلمان و أبی ذر و المقداد و عمار و بریده، لأنها کانت ساخطه علی غیر هؤلاء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:292

کلام الطوسی: الصواب أنها مدفونه فی دارها أو فی الروضه.

کلام الإربلی فی قبض الزهراء علیها السّلام وقت الصلاه و تغسیل علی علیه السّلام إیاها مع الحسن و الحسین علیهم السّلام و دفنها لیلا و تسویه قبرها بوصیه منها.

صلاه علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام و دفنها و مجی ء أبی بکر و عمر صباحا للصلاه علیها ورد علی علیه السّلام لهما بأن دفنها و صلی علیها و منعهما من الحضور بوصیه منها.

کلام جعفر بن محمد علیه السّلام فی حضور سلمان و المقداد و أبی ذر و ابن مسعود و العباس و الزبیر

بن العوام فی دفن فاطمه علیها السّلام.

دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام فی جوف اللیل و قیامه علی شفیر القبر و إنشائه هذه الأبیات:

لکل اجتماع من خلیلین فرقه و کل الذی دون الممات قلیل أخذ فاطمه علیها السّلام عهدا علی علی علیه السّلام بترک إعلام وفاتها علی أحد إلا أم سلمه و أم أیمن و فضه و الحسنان علیهما السّلام و عبد اللّه بن عباس و سلمان و عمار و المقداد و أبا ذر و حذیفه، تغسیل علی علیه السّلام إیاها مع النسوه و دفنها لیلا.

وصیه فاطمه علیها السّلام فی رقعه عند رأسها، فیه أنها زوجته فی الدنیا و الآخره و أمرها علیا علیه السّلام بحنوطها و غسلها و کفنها باللیل و الصلاه علیها و إبلاغها علی ولدها السلام إلی یوم القیامه.

إخراج علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام بعد مضیّ شطر من اللیل و معه الحسنان علیهم السّلام و عمار و المقداد و الزبیر و سلمان و نفر من بنی هاشم و الصلاه علیها و دفنها فی جوف اللیل و تسویه قبور مزوّره حولها مقدار سبعه.

مجی ء الناس إلی بیت فاطمه علیها السّلام للصلاه علی علیها و إخبار المقداد الناس بدفن فاطمه علیها السّلام لیلا بوصیه منها و ضرب عمر المقداد و إخبار المقداد من أثر السوط و السیف فی ظهر فاطمه علیها السّلام و جنبها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:293

کلام السید ابن طاوس فی أن ضریحها المقدس فی بیتها لوصیتها بدفنها لیلا فإن فی إخراج الجنازه إلی البقیع أو إلی الروضه کشف آثار الحضر و العماره فاستمرار ستر حال ضریحها دلیل علی عدم الخروج من بیتها.

أشعار السید محمد المیلانی بعد ذکر أشعار الأزری، منها:

فهی

أوصت بدفنها جوف لیل فی ظلام لا یشعرون انتباها

فلهذی الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها کلام جعفر بن محمد علیه السّلام بعد ردّ قول دفنها بالبقیع أنها مدفونه فی بیتها.

کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد وضع الزهراء علیها السّلام فی القبر: بسم اللّه الرحمن الرحیم، بسم اللّه و باللّه ...

وصیه فاطمه علیها السّلام بتولّی علی علیه السّلام غسلها و جهازها و الصلاه علیها و إدخالها قبرها و جلوسها عند رأسها قباله وجهها و إکثارها من تلاوه القرآن و الدعاء، وصیتها لأم کلثوم أن لها ما فی المنزل.

وصیه فاطمه علیها السّلام عند خروج أبی بکر و عمر من عندها بعد عیادتها بمنع صلاتهما علیها.

دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لیلا و ما جری بین علی علیه السّلام و بین أبی بکر و عمر.

وصیه فاطمه علیها السّلام بمنع صلاه رجال علیها لغضبها علیهما فی منع فدک و غیره، جواب قاضی القضاه عنه و ردّ السید المرتضی علیه فی الشافی و کلام الواقدی و القاضی أبی بکر و کلام البلاذری ...، إلی آخر نقل المجلسی فی دفنها لیلا و منع أبی بکر و عمر عن الصلاه علی فاطمه علیها السّلام.

کلام أبی عبد اللّه علیه السّلام فی دفن فاطمه علیها السّلام لیلا فی بیتها و حضور أهل المدینه و أبی بکر عمر صباحا و مناظرتهما مع علی علیه السّلام فی دفنها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:294

فی هجره فاطمه علیها السّلام أبا بکر حتی ماتت و دفنها علی علیه السّلام لیلا، کلام السید القزوینی أن فی دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لیلا إجماع و هو فی درجه التواتر، النقض و الإبرام فی إثباته بمئات المصادر الشیعیه

و استدلاله بالدلائل العقلیه و النقلیه ....

کلام الشیخ فی التهذیب فی زیاره فاطمه علیها السّلام بالروضه لأنها مقبوره هناک.

کلام الشیخ الصدوق فی موضع دفن فاطمه علیها السّلام: منها دفنها بالبقیع و منها دفنها بین القبر و المنبر و منها دفنها فی بیتها ...

کلام المدائنی فی دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام و تمثّلها عند قبرها بأبیات ...

کلام الشرقاوی فی دفن الزهراء علیها السّلام فی تجهیز و دفنها بعد العشاء سرّا ....

کلام أبی علم فی دفن الزهراء علیها السّلام و وصیتها بثلاث وصایا، دفن فاطمه علیها السّلام لیلا و ما جری بعد الدفن بینه و بین أبی بکر و عمر.

کلام البدخشانی فی دفن الزهراء علیها السّلام و اغتسالها فی مرضها و اضطجاعها بعد الغسل مستقبل القبله، دفنها بعد وفاتها بغسلها.

رثاء فاطمه الزهراء علیها السّلام فی القصیده الأزریه، منها:

و ثوت لا یری لها الناس مثوی أی قدس یضمّه مثواها کلام القاضی ابن قریعه فی قصیدته، منها:

و لأیّ حال ألحدت باللیل فاطمه الشریفه کلام الزهری و ابن شهاب و عروه عن عائشه فی دفن علی فاطمه علیهم السّلام لیلا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:295

1 المتن:
اشاره

عن علی بن الحسین، عن أبیه الحسین علیهما السّلام، قال:

لما مرضت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، وصّت إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام أن یکتم أمرها و یخفی خبرها و لا یؤذن أحد بمرضها، ففعل ذلک. و کان یمرّضها بنفسه و تعینه علی ذلک أسماء بنت عمیس، علی استسرار بذلک کما وصّت به.

فلما حضرتها الوفاه، وصّت أمیر المؤمنین علیه السّلام أن یتولّی أمرها و یدفنها لیلا و یعفی قبرها. فتولّی ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام و دفنها و عفّی موضع قبرها.

فلما نفض

یده من تراب القبر، هاج به الحزن. فأرسل دموعه علی خدیه و حوّل وجهه، إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: السلام علیک یا رسول اللّه ....

المصادر:

1. الأمالی للمفید: ص 164.

2. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 107.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 210 ح 40، عن الأمالی للمفید و للطوسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:296

الأسانید:

فی الأمالی للمفید و الصدوق: عن الصدوق، عن أبیه، عن أحمد بن إدریس، عن محمد بن عبد الجبار، عن القاسم بن محمد الرازی، عن علی بن محمد الهرمرازی، عن علی بن الحسین، عن أبیه الحسین علیهما السّلام.

2 المتن:
اشاره

قال محمد بن همام:

و روی أنها قبضت لعشر بقین من جمادی الآخره، و قد کمل عمرها یوم قبضت ثمانیه عشر سنه و خمسا و ثمانین یوما بعد وفاه أبیها. فغسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام- و لم یحضرها غیره- و الحسن و الحسین علیهما السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و أسماء بنت عمیس، و أخرجها إلی البقیع فی اللیل و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام و صلّی علیها، و لم یعلم بها و لا حضر وفاتها و لا صلّی علیها أحد من سائر الناس غیرهم، و دفنها بالروضه و عمّی موضع قبرها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 171 ح 11، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 46.

الأسانید:

فی

الأسانید:

عن محمد بن هارون بن موسی التلعکبری، عن أبیه، عن محمد بن همام، عن أحمد البرقی، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن عبد الرحمن بن أبی نجران، عن ابن سنان، عن ابن مسکان، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:297

3 المتن:

قال عماد الدین الطبری:

لما توفّیت فاطمه علیها السّلام، خرج سلمان و قال للناس: اذهبوا إلی بیوتکم فإن دفن الزهراء علیها السّلام قد أخّرت ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الرابع من هذا المجلد، الرقم 140، متنا و مصدرا و سندا.

4 المتن:

قال الفتّال النیشابوری:

قالت فاطمه علیها السّلام: ... أوصیک یا ابن عم أن تتخذ لی نعشا ...

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی الفصل الرابع من هذا المجلد، الرقم 59، متنا و مصدرا و سندا.

5 المتن:
اشاره

قال السید فی وفاه الزهراء علیها السّلام:

... إن وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام کانت یوم ثالث جمادی الآخره، فینبغی أن یکون أهل الوفاء محزونین فی ذلک الیوم علی ما جری علیها من المظالم الباطنه و الظاهره، حتی أنها دفنت لیلا مظهره للغضب علی من ظلمها و آذاها و آذی أباها، صلوات اللّه علیه و علی روحها الطاهره ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:298

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 623.

6 المتن:
اشاره

عن عائشه، قالت:

دفن علی بن أبی طالب علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لیلا.

المصادر:

شرح معانی الآثار للطحاوی: ج 1 ص 514.

الأسانید:

فی شرح معانی الآثار ج 1 ص 514: حدثنا أحمد بن داوود، قال: ثنا إسحاق بن الضیف، قال: ثنا عبد الرزاق، عن معمر، قالا جمیعا عن الزهری، عن عروه، عن عائشه.

7 المتن:
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 298 7 المتن: ..... ص : 298

ل البیهقی:

و روینا عن ابن عباس أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام دفنت لیلا.

المصادر:

السنن الکبری: ج 4 ص 31.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:299

8 المتن:

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه، دعتنی فقالت: أ منفذ أنت وصیتی و عهدی؟ ...

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الرابع، الرقم 52، متنا و مصدرا و سندا.

9 المتن:
اشاره

فی حدیث ورقه بن عبد اللّه الأزدی عن فضه فی ذکر بکاء فاطمه علیها السّلام و مرضها و شهادتها و دفنها:

... ثم عدل علیه السّلام بها علیها السّلام علی الروضه، فصلّی علیه فی أهله و أصحابه و موالیه و أحبائه و طائفه من المهاجرین و الأنصار.

فلما واراها و ألحدها فی لحدها، أنشأ بهذه الأبیات یقول:

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل إلی آخر الأبیات.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 174 ح 15، عن بعض الکتب.

2. بعض الکتب، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:300

10 المتن:
اشاره

عن ابن عباس، قال:

أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یعلم إذا ماتت أبو بکر و لا عمر و لا یصلّیا علیها؛ قال: فدفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یعلمهما بذلک.

تاریخ أبی بکر بن کامل: قالت عائشه: عاشت فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر.

فلما توفّیت، دفنها علی علیه السّلام لیلا و صلّی علیها علی علیه السّلام.

و فیه: عن الزهری: أن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا.

و عنه فی هذا الکتاب: إن أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام دفنوها لیلا و غیّبوا قبرها.

تاریخ الطبری: إن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا و لم یحضرها إلا العباس و علی علیه السّلام و المقداد و الزبیر، و فی روایاتنا أنه صلّی علیها أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عقیل و سلمان و أبو ذر و المقداد و عمار و بریده.

و فی روایه: و العباس و ابنه الفضل، و فی روایه: و حذیفه و ابن مسعود و الأصبغ بن نباته: أنه سأل أمیر المؤمنین علیه السّلام عن دفنها لیلا فقال: إنها کانت ساخطه علی قوم کرهت حضورهم جنازتها، و حرام علی من یتولّاهم أن یصلّی علی أحد من ولدها علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 183 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 362.

3. تاریخ أبی بکر بن کامل، شطرا منه، علی ما فی المناقب.

4. تاریخ الطبری، شطرا منه، علی ما فی المناقب.

5. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 289، بتفاوت فیه.

6. الأمالی للصدوق: ص 390، شطرا من ذیل الحدیث.

7. بحار الأنوار: ج 78 ص 387 ح 51، عن الأمالی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 15،ص:301

الأسانید:

1. فی تاریخ أبی بکر بن کامل: عن سفیان بن عیینه، و عن الحسن بن محمد و عبد اللّه بن أبی شیبه، یحیی بن سعید القطان، عن معمّر، عن الزهری.

2. فی الأمالی للصدوق: عن الحسین بن إبراهیم المکتّب، عن حمزه بن القاسم العلوی، عن جعفر الفزاری، عن محمد بن الحسین الزیّات، عن سلیمان بن حفص المروزی، عن سعد بن طریف، عن الأصبغ بن نباته، قال.

11 المتن:
اشاره

فی المناقب، قال أبو جعفر الطوسی:

الأصوب أنها علیها السّلام مدفونه فی دارها أو فی الروضه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 185 ح 17، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 365.

12 المتن:
اشاره

قال الإربلی فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام:

... فلما جاء وقت الصلاه، قالت أسماء بنت عمیس: الصلاه یا بنت رسول اللّه، فإذا هی قد قبضت. فجاء علی علیه السّلام فقالت له: قبضت ابنه رسول اللّه علیها السّلام. قال علی علیه السّلام: متی؟

قالت: حین أرسلت إلیک.

قال: فأمر أسماء فغسّلتها و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء، و دفنها لیلا و سوّی قبرها؛ فعوتب علی ذلک فقال: بذلک أمرتنی ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:302

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 186 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 502.

13 المتن:
اشاره

قال الإربلی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام و دفنها:

... و روی ابن بابویه مرفوعا إلی الحسن بن علی علیه السّلام أن علیا غسّل فاطمه علیها السّلام.

و عن علی علیه السّلام أنه صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر علیها خمسا، و دفنها لیلا.

و عن محمد بن علی علیهما السّلام: إن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا. «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 188 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 66.

3. بحار الأنوار: ج 78 ص 378 ح 31، عن کشف الغمه.

14 المتن:
اشاره

قال الإربلی فی کشف الغمه:

روی الدولابی حدیث الغسل الذی اغتسلته قبل وفاتها، و کونها دفنت به و لم تکشف، و قد تقدم ذکره ....

______________________________

(1) قال المجلسی فی بیان الحدیث: قد بیّنا فی کتاب المزار أن الأصح أنها علیها السّلام مدفونه فی بیتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:303

و روی من غیر هذا أن أبا بکر و عمر عاتبا علیا علیه السّلام کونه لم یؤذنهما بالصلاه علیها، فاعتذر أنها علیها السّلام أوصته بذلک و حلف لهما فصدقاه و عذّراه.

و قال علی علیه السّلام عند دفن فاطمه علیها السّلام کالمناجی بذلک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند قبره: السلام علیک یا رسول اللّه عنی و عن ابنتک النازله فی جوارک ...، إلی آخر ما سیأتی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 190 ح 19، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 504.

2. شرح نهج البلاغه لمیثم البحرانی: ج 4 ص 2.

2. نهج البلاغه: الرقم 195.

3. أعلام النساء للکحاله: ج 3 ص 1221.

4. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 10 ص 265 ح 195.

5. الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 26، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

6. إحقاق الحق: ج 33 ص 385، عن الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام.

7. نهج السعاده: ج 1 ص 70 ح 16، بتفاوت فیه.

8. الکافی: ج 1 ص 458.

9. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 362.

10. الأمالی للمفید: ص 172.

11. الأمالی للطوسی: ص 67.

12. دلائل الإمامه: ص 47.

13. وفاه الصدیقه علیها السّلام للمقرّم: ص 110، شطرا منه.

14. مصادر نهج البلاغه: ج 3 ص 91 ح 200.

15. روضه الواعظین: ج 1 ص 152، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: أخبرنی علی بن هبه اللّه، قال: حدثنا محمد بن علی بن الحسین القمی، حدثنا محمد بن الحسن بن الولید، قال: حدثنا محمد بن الحسن الصفّار، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن عیسی، قال: حدثنا علی بن مسکان، عن محمد بن سنان، عن المفضل بن عمر، عن الإمام جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:304

15 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه الحسین بن علی علیه السّلام، قال:

لما قبضت فاطمه علیها السّلام، دفنها أمیر المؤمنین علیه السّلام سرّا و عفی علی موضع قبرها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 193 ح 21، عن الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 458 ح 3.

الأسانید:

فی الکافی: أحمد بن مهران: رفعه و أحمد بن إدریس، عن محمد بن عبد الجبار الشیبانی، قال: حدثنی القاسم بن محمد الرازی، قال: حدثنی علی بن محمد الهرمزانی، عن أبی عبد اللّه الحسین بن علی علیه السّلام، قال.

16 المتن:
اشاره

عن سلیم بن قیس بروایه أبان فی ذکر الصلاه علی فاطمه علیها السّلام و دفنها:

... فلما کان اللیل، دعا علی علیه السّلام العباس و الفضل و المقداد و سلمان و أبا ذر و عمارا، فقدّم العباس فصلّی علیها و دفنوها.

فلما أصبح الناس، أقبل أبو بکر و عمر و الناس یریدون الصلاه علی فاطمه علیها السّلام. فقال المقداد: قد دفنّا فاطمه علیها السّلام البارحه. فالتفت عمر إلی أبی بکر فقال: أ لم أقل لک إنهم سیفعلون؟! قال العباس: إنها أوصت أن لا تصلّیا علیها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:305

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 199 ح 29، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

2. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 870 ح 48.

3. بحار الأنوار: ج 28 ص 304 ح 48.

17 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال:

شهد دفنها علیها السّلام سلمان الفارسی و المقداد بن الأسود و أبو ذر الغفاری و ابن مسعود و العباس بن عبد المطلب و الزبیر بن العوام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 200 ح 30، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

18 المتن:

عن ابن نباته:

سئل أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام عن عله دفنه لفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا ....

إلی آخر الحدیث، مثل أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الرابع، الرقم 4، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:306

19 المتن:

عن علی بن أبی حمزه، قال:

سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار؟ ...

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الرابع، الرقم 7، متنا و مصدرا و سندا.

20 المتن:

عن أبی جعفر، قال:

بدو مرض فاطمه علیها السّلام بعد خمسین لیله من وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ فعلمت أنها الوفاه.

فاجتمعت لذلک تأمر علیا علیه السّلام بأمرها و توصیه بوصیتها و تعهد إلیه عهودها، و أمیر المؤمنین علیه السّلام یجزع لذلک و یطیعها فی جمیع ما تأمره؛ فقالت: یا أبا الحسن! إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عهد إلیّ ...

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی هذا المجلد، الفصل الرابع، الرقم 40، متنا و مصدرا و سندا.

21 المتن:

عن عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا:

أتی رجل أبا عبد اللّه علیه السّلام فقال له: یرحمک اللّه، هل تشیّع الجنازه بنار و یمشی معها بمجمره و قندیل أو غیر ذلک مما یضاء به؟ ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:307

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی هذا المجلد، الفصل الرابع، الرقم 5، متنا و مصدرا و سندا.

22 المتن:
اشاره

قال عبد الرحمن الهمدانی:

لما دفن علی بن أبی طالب علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، قام علی شفیر القبر- و ذلک فی جوف اللیل لأنه کان دفنها لیلا- ثم أنشأ یقول:

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الممات قلیل

و إن افتقادی واحدا بعد واحددلیل علی أن لا یدوم خلیل

ستعرض عن ذکری و تنسی مودتی و یحدث بعدی للخلیل خلیل

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 207 ح 35، عن علل الشرائع و الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: المجلس 47 ح 10.

الأسانید:

فی الأمالی: ابن موسی، عن ابن زکریا القطان، عن ابن حبیب، عن محمد عبید اللّه و عبد اللّه بن الصلت الجحدری، قالا: حدثنا ابن عائشه، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن الهمدانی، عن أبیه، قال.

23 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی استتار دفنها علیها السّلام، قال: قال: أمیر المؤمنین علیه السّلام:

... ثم أخذت علیّ عهدا و رسوله أنها إذا توفّیت لا أعلم أحدا إلا أم سلمه زوج

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:308

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أم أیمن و فضه، و من الرجال ابنیها و عبد اللّه بن عباس و سلمان الفارسی و عمار بن یاسر و المقداد و أبو ذر و حذیفه، و قالت: إنی أحللتک من أن ترانی بعد موتی؛ فکن مع النسوه فیمن یغسّلنی و لا تدفنّی إلا لیلا و لا تعلم أحدا قبری.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 208 ح 36، عن الدلائل.

2. دلائل الإمامه: ص 44.

3. بحار الأنوار: ج 78 ص 310 ح 30، عن الدلائل.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن أحمد بن محمد الخشّاب، عن زکریا بن یحیی، عن ابن أبی زائده، عن أبیه، عن محمد بن الحسن، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

24 المتن:
اشاره

وصیه فاطمه علیها السّلام فی رقعه عند رأسها:

... یا علی، أنا فاطمه بنت محمد؛ زوّجنی اللّه منک لأکون لک فی الدنیا و الآخره؛ أنت أولی بی من غیری. حنّطنی و غسّلنی و کفّنی باللیل و صلّ علیّ و ادفنّی باللیل و لا تعلم أحدا، و أستودعک اللّه و أقرأ علی ولدی السلام إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

2. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:309

25 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر الباقر علیه السّلام فی دفن فاطمه علیها السّلام:

... فلما هدأت العیون و مضی شطر من اللیل، أخرجها علی و الحسنان علیهم السّلام و عمار و المقداد و عقیل و الزبیر و سلمان و نفر من بنی هاشم و صلّوا علیها و دفنوها فی جوف اللیل، و سوّی علی علیه السّلام حولها قبورا مزوره مقدار سبعه حتی لا یعرف قبرها.

المصادر:

لسان الواعظین (مخطوط): المجلس العاشر الفصل الخامس.

26 المتن:
اشاره

قال عماد الدین الطبری فی قصه دفن الزهراء علیها السّلام:

... فلما ارتفع النهار، أقبل الناس إلی بیت فاطمه علیها السّلام لیحضروا الصلاه علیها. فلقی المقداد أبا بکر فقال له: نحن دفنّاها باللیل. فالتفت عمر إلی أبی بکر و قال: أ لم أقل لک أنهم یدفنونها لیلا لئلا نحضرها.

قال المقداد: إن فاطمه علیها السّلام أوصت بذلک عمدا لئلا تصلّیا علیها. فأخذ عمر یضرب المقداد علی رأسه و وجهه حتی تعب عمر و خلّصه الناس من یده. فقام المقداد تجاه القوم و قال: خرجت بنت رسول اللّه علیها السّلام من الدنیا و ظهرها و جنبها ینزفان بالدم لما ضربتموها بالسیف و السیاط و أنا عندکم أحقر من علی و فاطمه علیهما السّلام ....

المصادر:

کامل بهائی للطبری الإمامی: ج 1 ص 312.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:310

27 المتن:
اشاره

قال السید فی ذکر محل دفنها و زیارتها علیها السّلام:

و الظاهر أن ضریحها المقدس فی بیتها المکمل بالآیات و المعجزات، لأنها أوصت أن تدفن لیلا و لا یصلّی علیها من کانت هاجره إلی حین الممات.

و قد ذکر حدیث دفنها و ستره عن الصحابه البخاری و مسلم فیما شهدا أنه من صحیح الروایات، و لو کان أخرجت جنازتها الطاهره إلی البقیع الفرقد أو بین الروضه و المنبر فی المسجد ما کان یخفی آثار الحفر و العماره عمن کان قد أراد کشف ذلک بأدنی إشاره؛ فاستمرار ستر حال ضریحها الکریم یدلّ علی أنها ما أخرجت من بیتها أو حجره والدها الرءوف الرحیم، و یقتضی أن یکون دفنها فی البیت الموصوف بالتعظیم کما قدّمناه.

فقال السید بعد ذکر دفنها: و قد فضّح اللّه جل جلاله بدفنها لیلا علی وجه المساتره عیوب من أحوجها إلی ذلک الغضب الموافق لغضب جبار الجبابره، و غضب أبیها صلّی اللّه علیه و آله صاحب المقامات الباهره، إذ کان سخطها سخطه و رضاها رضاه، و قد نقل العلماء أن أباها صلّی اللّه علیه و آله قال: «فاطمه بضعه منی یؤذینی ما آذاها».

و قال أیضا: و لقد انقطعت إعذار المتعذرین و حیله المحتالین بدفنها لیلا و دعواهم أن أهل بیت النبی- صلّی اللّه علیه و علی عترته الطاهرین- کانوا موافقین لمن تقدم علیهم من المتقدمین.

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 624.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:311

28 المتن:
اشاره

قال السید محمد الحسینی المیلانی بعد ذکر أشعار الأزری:

و لقد نظّمت أنا بهذه المناسبه ما یلی:

بادرت بضعه النبی دفاعاتطلب النحله التی غصباها

فأتت فاطم بخیر شهودو عدول هم أقلّت ثراها

فهی لا تدّعی بغیر شهودو هی لا تتبع بذاک هواها

فعلی صادق و فاطم صدیقهو صادقین هما حسناها

صدقت أم أیمن و کذا قنبرشهد الحق بالحقیقه فاها

خالفوا الحق عامدین فقالوابعلها طامع بذا و ابناها

حکم اللّه فی کتاب مبین إنما الفی ء ملکه یؤتاها

ثم جاء الأمین بالوحی نصّاآت حق القربی لبنتک طه

فدک نحله لفاطمه حقابعد أموال أمها تعطاها

فاستجاب العتیق للحق رغماو کتاب بملکها أعطاها

أعلن الثانی العداء عنادامزّق السفر سفله و سفاها

فدعت ربها علیه جهارامزّق اللهم بطنه یا إلها

غضبت عند ذلک قالت قبّح اللّه منک وجها و شاها

فقضت نحبها و هی غضبی أسرعت تشتکی علیه أذاها

بعد ما أخبر النبی بأن اللّه یغضب و یرتضی لرضاها

فهی أوصت بدفنها جوف لیل فی ظلام لا یشعرون انتباها

فلهذی الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها

المصادر:

قدّیسه الإسلام: ص 299.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:312

29 المتن:
اشاره

قال أحمد بن محمد بن أبی نصر، قال:

سألت الرضا علیه السّلام عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام: أیّ مکان دفنت؟ فقال: سأل رجل جعفرا علیه السّلام عن هذه المسأله و عیسی بن موسی حاضر، فقال له عیسی: دفنت فی البقیع.

فقال الرجل: ما تقول؟ فقال: قد قال لک. فقلت: أصلحک اللّه، ما أنا و عیسی بن موسی، أخبرنی عن آبائک. فقال علیه السّلام: دفنت فی بیتها.

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 2 (قدیم) ص 195، عن قرب الأسناد.

2. قرب الأسناد: ص 161.

الأسانید:

فی قرب الأسناد: عن عبد اللّه بن جعفر الحمیری، عن محمد بن عیسی، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر، قال.

30 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام لما وضع فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فی القبر قال: بسم اللّه الرحمن الرحیم، بسم اللّه و باللّه و علی مله رسول اللّه محمد بن عبد اللّه صلّی اللّه علیه و آله. سلّمتک أیتها الصدیقه إلی من هو أولی بک منی، و رضیت لک بما رضی اللّه تعالی لک. ثم قرأ: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره أخری» ... «1»

______________________________

(1) سوره طه: الآیه 55.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:313

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 1 (قدیم) ص 123، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی الوسائل.

31 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

إن فاطمه علیها السّلام لما احتضرت، أوصت علیا علیه السّلام فقالت: إذا أنا متّ فتولّ أنت غسلی و جهّزنی و صلّ علیّ و أنزلنی قبری و ألحدنی و سوّ التراب علیّ و اجلس عند رأسی قباله و جهی، فأکثر من تلاوه القرآن و الدعاء فإنها ساعه یحتاج المیت منها إلی أنس الأحیاء، و أنا استودعک اللّه تعالی و أوصیک فی ولدی خیرا. ثم ضمّت إلیها أم کلثوم فقالت: إذا بلغت فلها ما فی المنزل، ثم اللّه لها.

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 1 (قدیم) ص 122، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی المستدرک.

3. بحار الأنوار: ج 79 ص 27 ح 13، عن مصباح الأنوار.

32 المتن:
اشاره

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

قلت له: الشفع یدخل القبر أو الوتر؟ فقال: سواء علیک، أدخل فاطمه علیها السّلام القبر أربعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:314

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 1 (قدیم) ص 124، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی المستدرک.

33 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام لما وضع فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام .... فلما سوّی علیها التراب، أمر بقبرها فرشّ علیها الماء ....

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 1 (قدیم) ص 125، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی الوسائل.

34 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام فی عیاده الرجلین:

... فخرجا و هما یقولان لعلی علیه السّلام: إن حدث بها حدث فلا تفوتنا. فقالت عند خروجهما لعلی علیه السّلام: إن لی إلیک حاجه، فأحبّ أن لا تمنعنیها. فقال: و ما ذاک؟ فقالت:

أسألک أن لا یصلّی علیّ أبو بکر و عمر.

و ماتت من لیلتها، فدفنها قبل الصباح. فجاءا حین أصبحا فقالا: لا تترک عداوتک یا ابن أبی طالب أبدا! ماتت بنت رسول اللّه علیها السّلام فلم تعلمنا؟ فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام:

لئن لم ترجعا لأفضحنّکما! قالها ثلاثا. فلما قال انصرفوا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:315

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 254 ح 13، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

35 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

دفن أمیر المؤمنین علیه السّلام فاطمه بنت محمد علیها السّلام بالبقیع و رشّ ماء حول تلک القبور لئلا یعرف القبر. و بلع أبا بکر و عمر أن علیا علیه السّلام دفنها لیلا، فقالا له: فلم لم تعلمنا؟ قال:

کان اللیل و کرهت أن أشخّصکم. فقال له عمر: ما هذا، و لکن شحناء فی صدرک. فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: أما إذا أبیتما فإنها استحلفتنی بحق اللّه و حرمه رسوله صلّی اللّه علیه و آله و بحقها علیّ أن لا تشهدا جنازتها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 255 ح 15، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

36 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یصلّی علیها أبو بکر و لا عمر. فلما توفّیت، أتاه العباس فقال:

ما ترید أن تصنع؟ قال: أخرجها لیلا ....

قال: فذکر کلمه خوّفه بها العباس منهما، قال: فأخرجها لیلا فدفنها ورش الماء علی قبرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:316

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 255 ح 16، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

37 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام مکثت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ستین یوما، ثم مرضت ....

و أوصت بصدقتها و متاع البیت، و أوصته أن یتزوّج أمامه بنت أبی العاص بن الربیع، قال: و دفنها لیلا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 233 ح 8، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

38 المتن:
اشاره

عن عبد اللّه بن محمد بن عقیل، قال:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه، دعت بماء فاغتسلت، ثم دعت بطیب فتحنّطت به، ثم دعت بأثواب غلاظ خشنه فتلفّفت بها، ثم قالت: إذا أنا متّ فادفنونی کما أنا و لا تغسّلونی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 335 ح 36، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:317

39 المتن:
اشاره

قال علی بن أبی حمزه:

سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار؟ قال: لأنها أوصت أن لا یصلّی علیها رجال.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 176.

2. بحار الأنوار: ج 78 ص 250 ح 8، عن علل الشرائع.

الأسانید:

فی العلل: عن علی بن أحمد بن محمد، عن محمد بن أبی عبد اللّه، عن موسی بن عمران، عن عمه الحسین بن یزید، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، قال.

40 المتن:
اشاره

عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم- فی حدیث طویل-:

قالت فاطمه علیها السّلام: یا ابن عم! ما أرانی إلا لما بی، و أنا أوصیک بأن تتزوّج بأمامه بنت أختی زینب؛ تکون لولدی مثلی، و أن تتّخذ لی نعشا فإنی رأیت الملائکه یصفونه لی، و أن لا یشهد أحد من أعداء اللّه جنازتی و لا دفنی و لا الصلاه علیّ. فدفنها علی علیه السّلام لیلا. «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 256 ح 18، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

2. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 870 ح 48.

______________________________

(1) بین المعقوفتین فی البحار و لیس فی کتاب سلیم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:318

41 المتن:
اشاره

قال العلامه المجلسی:

الطعن السادس: ما دلّت علیه الروایات السالفه و ما سیأتی فی باب شهاده فاطمه علیها السّلام من أنها أوصت أن تدفن سرّا و أن لا یصلّی علیها أبو بکر و عمر، لغضبها علیهما فی منع فدک و غیره؛ من أعظم الطعون علیهما.

و أجاب عنه قاضی القضاه فی المغنی: بأنه قد روی أن أبا بکر هو الذی صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر أربعا، و هذا أحد ما استدلّ به کثیر من الفقهاء فی التکبیر علی المیت، و لا یصحّ أنها دفنت لیلا، و إن صحّ ذلک فقد دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لیلا و عمر دفن لیلا و قد کان أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یدفنون بالنهار و یدفنون باللیل، فما فی هذا مما یطعن به، بل الأقرب فی النساء أن دفنهن لیلا أستر و أولی بالسنه.

و ردّ علیه السید الأجل فی الشافی: بأن ما ادعیت من أن أبا بکر هو الذی صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر أربعا و إن کثیرا من الفقهاء یستدلّون به فی التکبیر علی المیت، فهو شی ء ما سمع إلا منک، و إن کنت تلقّیته عن غیرک فممن یجری مجراک فی العصبیّه، و إلا فالروایات المشهوره و کتب الآثار و السیر خالیه من ذلک، و لم یختلف أهل النقل فی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام صلّی علی فاطمه علیها

السّلام إلا روایه شاذّه نادره وردت بأن العباس صلّی علیها.

روی الواقدی بأسناده عن عکرمه، قال: سألت ابن العباس: متی دفنت فاطمه علیها السّلام؟

قال: دفنّاها بلیل بعد هدأه. قال: قلت: فمن صلّی علیها؟ قال: علی علیه السّلام.

و روی الطبری، عن الحرث بن أبی أسامه، عن المدائنی، عن أبی زکریا العجلانی:

إن فاطمه علیها السّلام عمل لها نعش قبل وفاتها، فنظرت و قالت: سترتمونی سترکم اللّه. قال أبو جعفر محمد بن جریر: و الثبت فی ذلک أنها زینب، لأن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا و لم یحضرها إلا العباس و علی علیه السّلام و المقداد و الزبیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:319

و روی القاضی أبو بکر أحمد بن کامل بأسناده فی تاریخه، عن الزهری، قال:

حدّثنی عروه بن الزبیر: أن عائشه أخبرته: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر. فلما توفّیت، دفنها علی علیه السّلام لیلا، و صلّی علیها علی بن أبی طالب علیه السّلام.

و ذکر فی کتابه هذا إن أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام دفنوها لیلا و غیّبوا قبرها.

و روی سفیان بن عیینه، عن عمرو، عن الحسن بن محمد: إن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا.

و روی عبد اللّه بن أبی شیبه، عن یحیی بن سعید العطار، عن معمر، عن الزهری، مثل ذلک.

و قال البلاذری فی تاریخه: إن فاطمه علیها السّلام لم تر متبسّمه بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لم یعلم أبو بکر و عمر بموتها.

و الأمر فی هذا أوضح و أظهر من أن یطنب فی الاستشهاد علیه و یذکر الروایات فیه.

فأما قوله: و لا یصحّ أنها دفنت لیلا

و إن صحّ فقد دفن فلان و فلان لیلا، فقد بیّنا أن دفنها لیلا فی الصحه کالشمس الطالعه، و أن منکر ذلک کدافع المشاهدات، و لم نجعل دفنها لیلا بمجرده هو الحجه فیقال: فقد دفن فلان و فلان لیلا، بل مع الاحتجاج بذلک علی ما وردت به الروایات المستفیضه الظاهره- التی هی کالمتواتر- أنها علیها السّلام أوصت بأن تدفن لیلا حتی لا یصلّی علیها الرجلان.

و صرّحت بذلک و عهدت فیه عهدا بعد أن کانا استأذنا علیها فی مرضها لیعوداها، فأبت أن تأذن لهما. فلما طال علیهما المدافعه رغبا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام فی أن یستأذن لهما، و جعلاها حاجه إلیه. فکلّمها أمیر المؤمنین علیه السّلام فی ذلک و ألحّ علیها فأذنت لهما فی الدخول. ثم أعرضت عنهما عند دخولهما و لم تکلّمهما.

فلما خرجا، قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام: قد صنعت ما أردت؟ قال: نعم. قالت: فهل أنت صانع ما آمرک؟ قال: نعم. قالت: فإنی أنشدک اللّه أن لا یصلّیا علی جنازتی و لا یقوما علی قبری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:320

و روی أنه علیه السّلام عمّی علی قبرها و رشّ أربعین قبرا فی البقیع و لم یرشّ علی قبرها حتی لا یهتدیا إلیه، و أنهما عاتباه علی ترک إعلامهما بشأنها و إحضارهما للصلاه علیها؛ فمن هاهنا احتججنا بالدفن لیلا، و لو کان لیس غیر الدفن باللیل من غیر ما تقدّم علیه و تأخّر عنه لم یکن فی حجه. انتهی کلامه، رفع اللّه مقامه.

و مما یدلّ من صحاح أخبارهم علی دفنها لیلا و أن أبا بکر لم یصلّی علیها و علی غضبها علیه و هجرتها إیّاه، ما رواه مسلم فی صحیحه و أورده فی

جامع الأصول فی الباب الثانی من کتاب الخلافه و الإماره من حرف الخاء، عن عائشه فی حدیث طویل بعد ذکر مطالبه فاطمه علیها السّلام أبا بکر فی میراث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فدک و سهمه من خیبر، قالت:

فهجرته فاطمه علیها السّلام فلم تکلّمه فی ذلک حتی ماتت. فدفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر. قالت: فکانت لعلی علیه السّلام وجه من الناس حیاه فاطمه علیها السّلام. فلما توفّیت فاطمه علیها السّلام، انصرفت وجوه الناس عن علی علیه السّلام، و مکثت فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر ثم توفّیت.

و روی ابن أبی الحدید عن أحمد بن عبد العزیز الجوهری، عن هشام بن محمد، عن أبیه، قال: قالت فاطمه علیها السّلام لأبی بکر: إن أم أیمن تشهد لی أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أعطانی فدک، فقال: یا بنت رسول اللّه! و اللّه ما خلق اللّه خلقا أحبّ إلیّ من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أبیک و لوددت أن السماء وقعت علی الأرض یوم مات أبوک، و اللّه لئن تفتقر عائشه أحبّ إلیّ من أن تفتقری؛ أ ترانی أعطی الأسود و الأحمر حقه و أظلمک حقک و أنت بنت رسول اللّه؟! إن هذا المال لم یکن للنبی صلّی اللّه علیه و آله؛ ولّیته کما کان یلیه. قالت: و اللّه لا کلّمتک أبدا! قال: و اللّه لا هجرتک أبدا. قالت: و اللّه لأدعونّ اللّه علیک. قال: و اللّه لأدعونّ اللّه لک.

فلما حضرتها الوفاه، أوصت أن لا یصلّی علیها، فدفنت لیلا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 387.

2. المغنی لقاضی

القضاه: ج 20 ص 335، شطرا منه، علی ما فی البحار.

3. الشافی: ج 4 ص 113، باختلاف یسیر، شطرا منه، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:321

4. تاریخ الطبری، علی ما فی البحار، شطرا منه.

5. تاریخ البلاذری، علی ما فی البحار، شطرا منه.

6. صحیح مسلم: ج 5 ص 154، علی ما فی البحار، شطرا منه.

7. جامع الأصول: ج 4 ص 482، شطرا منه، علی ما فی البحار.

8. شرح ابن أبی الحدید: ج 16 ص 214، علی ما فی البحار، شطرا منه.

9. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 83، علی ما فی البحار، شطرا منه.

42 المتن:
اشاره

عن عبد اللّه بن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جلس أبو بکر مجلسه .... فلما قبضت علیها السّلام، دفنها لیلا فی بیتها. و أصبح أهل المدینه یریدون حضور جنازتها، و أبو بکر و عمر کذلک. فخرج إلیهما علی علیه السّلام، فقالا له: ما فعلت بابنه محمد؟ أخذت فی جهازها یا أبا الحسن؟! فقال علی علیه السّلام: قد و اللّه دفنتها. قالا: فما حملک علی أن دفنتها و لم تعلمنا بموتها؟ قال: هی أمرتنی.

فقال عمر: و اللّه لقد هممت بنبشها و الصلاه علیها. فقال علی علیه السّلام: أما و اللّه ما دام قلبی فی جوانحی و ذو الفقار فی یدی، فإنک لا تصل إلی نبشها فأنت أعلم. فقال أبو بکر:

اذهب فإنه أحقّ بها منا، و انصرف الناس.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 193 ح 39، عن الاختصاص.

2. الاختصاص: ص 183.

3. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 862، شطرا منه، عن الاختصاص.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:322

43 المتن:
اشاره

قال الإربلی: روی الحمیدی:

... قال غیر صالح فی روایته فی حدیث أبی بکر: فهجرته فاطمه علیها السّلام فلم تکلّمه فی ذلک حتی ماتت. فدفنها علی علیه السّلام لیلا، و لم یؤذن بها أبا بکر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 202 ح 42، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 474.

44 المتن:
اشاره

عن عائشه:

أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أرسلت إلی أبی بکر تسأله میراثها ... فوجدت فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر فی ذلک فهجرته، فلم تکلّمه حتی توفّیت؛ و عاشت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر.

فلما توفّیت، دفنها زوجها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر، و صلّی علیها علی علیه السّلام.

و روی مثل ذلک من صحیح مسلم بسنده.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 112 ح 5، عن العمده.

2. العمده: ص 390 ح 776.

3. صحیح البخاری: ج 5 ص 5، علی ما فی العمده.

الأسانید:

فی صحیح البخاری: عن یحیی بن بکیر، عن اللیث، عن عقیل بن شهاب، عن عروه، عن عائشه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:323

45 المتن:
اشاره

قال السید القزوینی فی وصیه فاطمه علیها السّلام أن تدفن لیلا:

و یکاد یکون هناک إجماع من المؤرخین علی أن الزهراء علیها السّلام أوصت إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام بأن تدفن لیلا؛ فمن مؤرّخی أهل السنه، أورد ابن سعد ثلاث روایات:

الأولی: عن وکیع، عن موسی بن علی: إن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا.

الثانیه: عن الزهری، عن عروه، عن عائشه: إن علیا علیه السّلام دفن فاطمه علیها السّلام لیلا.

الثالثه: عن الأوزاعی، عن یحیی بن سعید: إن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا.

و أورد ذلک الطبری فی تاریخه: فدفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر.

و ذکر ابن الأثیر فی أسد الغابه: و أوصت أن تدفن لیلا، ففعل أمیر المؤمنین علیه السّلام.

و أورده ابن کثیر فی البدایه و النهایه حیث ذکر: و الصحیح ما ثبت فی الصحیح عن طریق الزهری، عن عروه، عن عائشه: أن فاطمه علیها السّلام عاشت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر و دفنت لیلا، و یقال: أنها لم تضحک فی مده بقائها بعده صلّی اللّه علیه و آله.

أما ما ذکره الشیعه فی هذا الصدد، فقد بلغ درجه التواتر.

و أما سبب دفنها لیلا

ذکرنا فیما تقدم أن الزهراء علیها السّلام أوصت أن تدفن لیلا؛ و کان لا بد من وجود سبب لهذه الوصیه. و لربما احتجّ البعض بأن الدفن فی اللیل مسأله عادیه قد لا تثیر شیئا ما، لأن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دفن فی اللیل، و کان من عاده المسلمین دفن نسائهم لیلا لأنه

أستر لهنّ.

و یدحض هذا القول بأن دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله لیلا- هو الآخر- لم یکن أمرا عادیا، بل کان بسبب تنازع الصحابه علی الخلافه و ترکهم النبی صلّی اللّه علیه و آله جثّه دون دفن، بل أخّر دفنه یومین أو أکثر، بل لم یعلم المسلمون بدفنه صلّی اللّه علیه و آله حتی سمعوا صریف المساحی فی منتصف اللیل. فدفن النبی صلّی اللّه علیه و آله لیلا، کان أیضا من جرائم الطامعین فی السلطه و قراصنه الخلافه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:324

کما یرد هذا القول بما تقدم من أن الزهراء علیها السّلام أوصت بأن تدفن لیلا و أن لا یشترک فی جنازتها أحد ممن آذاها؛ هذا أولا.

أما ثانیا: فلأن الزهراء علیها السّلام کانت غاضبه علی أبی بکر و عمر، کما تشیر الروایات و التی سنذکرها.

و ثالثا: أنها خصّصت الاثنین بعدم اشتراکهما فی تشییع جنازتها؛ لذا کانت وصیتها أن تدفن لیلا و لیست نهارا و سرّا و لیس جهارا.

و رابعا: هناک روایه ذکرها علی بن أحمد الکوفی فی کتاب الاستغاثه و جمّ غفیر من المؤرخین؛ مفادها أن عمر أمر بنبش قبر الزهراء علیها السّلام لیصلّی علیها.

و أما دعوی أن من عاده المسلمین دفن نسائهم لیلا، فذلک ما لم نجد له مؤیدا أو معضّدا، بل هو محض ادعاء و تخرّص، إذ لو صحّ ذلک فلما ذا دفنت عائشه نهارا و کذلک حفصه؟ فهل أنهما کانتا لا تحبّان الستر، أم أن الذین دفنوا زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله کانوا ممن لا یعیّرون للستر اهتماما؟ اللهم إنک لتعلم أن ما قالوه ما هو إلا إفک و زور.

و فی ما یلی المصادر التی تبیّن سبب

دفنها لیلا:

1. صحیح البخاری: عن عروه، عن عائشه: فلما توفّیت، دفنها زوجها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر و صلّی علیها.

2. أنساب الأشراف للبلاذری: إن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا و لم یعلم أبو بکر و عمر بموتها.

3. ابن أبی الحدید فی شرح نهج البلاغه: و الصحیح عندی أنها ماتت و هی واجده علی أبی بکر و عمر، و أنها أوصت أن لا یصلّیا علیها.

أما علماء الشیعه فقد ذکروا ذلک بالتفصیل:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:325

1. سئل أمیر المؤمنین علیه السّلام عن عله دفنه لفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا، فقال: إنها کانت ساخطه علی قوم کرهت حضورهم جنازتها.

2. روضه الواعظین للفتّال النیسابوری (ت: 508 ه): روی عن الأصبغ بن نباته، سئل أمیر المؤمنین علیه السّلام عن عله دفن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فقال علیه السّلام: إنها کانت ساخطه علی قوم کرهت حضورهم جنازتها، و حرام علی من یتولّاهم أن یصلّی علی أحد من ولدها.

و هناک العشرات بل المئات من المصادر الشیعیه التی أدلّت بهذه الحقیقه بصوره متواتره، و لسنا بحاجه إلی إیضاح ذلک.

و هنا نأتی إلی بیت القصید و هو الدواعی التی من أجلها أوصت الزهراء علیها السّلام بوصیتها تلک:

أولا: إن مشارکه أبی بکر و عمر فی تشییع جنازتها سیغطّی علی إساءتهما للزهراء علیها السّلام، بینما هی کانت ترید بهذا الموقف أن تظهر عدم رضاها عنهما.

ثانیا: إن مشارکتهما فی التشییع ربما کان یؤدّی إلی مواجهه دمویّه بین أنصار الإمام علی علیه السّلام المتألّمین لموت الزهراء علیها السّلام و بین أنصار الخلافه الذین کانوا یریدون فرض سیطرتهم بأیّه وسیله کانت؛ سیما و إنهم شعروا بالقوه بعد وفاه

الزهراء علیها السّلام. فباعتقادهم أن الإمام علی علیه السّلام کان قویّا بوجود الزهراء علیها السّلام لأنها ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

ثالثا: لو کانا فی التشییع لأجبرا الإمام علیا علیه السّلام عن التنحّی عن جنازه الزهراء علیها السّلام و کان أحدهما یقوم بأداء الصلاه علیها.

و مما یؤکّد ذلک ما نقله المؤرخون، و منهم علی بن أحمد الکوفی فی کتاب الاستغاثه، حیث ذکر قول عمر: أطلبوا قبرها حتی ننبشها و نصلّی علیها. فطلبوه فلم یجدوه و لم یعرفوا لها قبرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:326

و الصلاه علی جنازه الزهراء علیها السّلام سیعزّز من موقفهم السیاسی باعتبار أنها ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هما أحقّ بالصلاه علیها حتی من زوجها لأنهما خلفاء لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

و بهذه الکیفیه قد تنطلی هذه اللعبه علی البسطاء من المسلمین الذین کانوا یشکّلون الأکثریه فی ذلک الیوم بسبب الدخول السریع و الجماعی الکبیر إلی الإسلام.

رابعا: إن مشارکتهما فی التشییع سیعنی أنهما سیعرفان أین ستدفن و أین قبرها، و لعلهما سیستغلّان ذلک لمصالحهما الذاتیه، إذ سینصبان من نفسیهما ورثه لهذا القبر و یستغلّان ذلک لدعم موقفها فی الخلافه و التقرّب إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

علی باب فاطمه علیها السّلام للسید جواد القزوینی: ص 35.

46 المتن:
اشاره

قال فی التهذیب بعد ذکر زیاره النبی صلّی اللّه علیه و آله و الدعاء تحت المیزاب:

و ذکر الشیخ فی الرساله: إنک تأتی الروضه و تزور فاطمه علیها السّلام لأنها مقبوره هناک.

المصادر:

التهذیب: ج 6 ص 9 ح 17.

47 المتن:
اشاره

قال شیخنا الصدوق: اختلف الروایات فی موضع قبر فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام:

فمنهم من روی أنها دفنت فی البقیع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:327

و منهم من روی أنها دفنت بین القبر و المنبر و أن النبی صلّی اللّه علیه و آله إنما قال: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه»، لأن قبرها بین القبر و المنبر.

و منهم من روی أنها دفنت فی بیتها. فلما زادت بنو أمیه فی المسجد، صارت فی المسجد.

و هذا هو الصحیح عندی، و إنی لما حججت بیت اللّه الحرام، کان رجوعی علی المدینه بتوفیق اللّه عز و جل. فلما فرغت من زیاره النبی صلّی اللّه علیه و آله، قصدت إلی بیت فاطمه علیها السّلام- و هو من عند الأسطوانه التی یدخل إلیها من باب جبرئیل إلی مؤخّر الحظیره التی فیها النبی صلّی اللّه علیه و آله- و قمت عند الحظیره و یساری إلیها و جعلت ظهری إلی القبله و استقبلتها بوجهی- و أنا علی غسل- و قلت: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ....

المصادر:

من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 341.

48 المتن:
اشاره

قال محمد بن علی الصبان فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

و توفّیت بعد أبیها بسته أشهر علی الصحیح، لیله الثلاثاء لثلاث خلون من رمضان، سنه إحدی عشره، و دفنها علی علیه السّلام لیلا.

المصادر:

إسعاف الراغبین للصبان: ص 91.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:328

49 المتن:
اشاره

قال الخضری فی مطالبه فاطمه علیها السّلام میراثها من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... فأبی أبو بکر أن یدفع إلی فاطمه علیها السّلام شیئا. فوجدت فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر فی ذلک، قال: فهجرته فلم تکلّمه حتی توفّیت، و عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر. فلما توفّیت، دفنها زوجها علی بن أبی طالب علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر و صلّی علیها، و کانت لعلی علیه السّلام من الناس وجهه حیاه فاطمه علیها السّلام، فلما توفّیت استنکر علی وجوه الناس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 356، عن إتمام الوفاء.

2. إحقاق الحق: ج 1 ص 378.

3. إتمام الوفاء فی سیره الخلفاء: ص 355، علی ما فی الإحقاق.

4. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 413، عن صحیح البخاری.

5. صحیح البخاری: ج 5 ص 25.

الأسانید:

1. فی صحیح البخاری: أخبرنا یحیی بن بن بکیر، قال: أخبرنا اللیث، عن عقیل بن شهاب، عن عروه، عن عائشه.

50 المتن:
اشاره

قال المدائنی:

لما دفن علی بن أبی طالب علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، تمثّل عند قبرها فقال:

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الممات قلیل

و إن افتقادی واحدا بعد واحددلیل علی أن لا یدوم خلیل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:329

المصادر:

1. طبائع النساء و ما جاء فیها من العجائب و الغرائب: ص 182، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 384، عن طبائع النساء.

51 المتن:
اشاره

قال الشرقاوی فی دفن فاطمه علیها السّلام:

فأسرع علی علیه السّلام و جهّزها و دفنها بعد العشاء سرّا کما أوصت، و بکاها أحرّ بکاء و وقف علی قبرها یقول؛ فذکر البیتین.

المصادر:

1. علی علیه السّلام إمام المتقین: ج 1 ص 70، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 384، عن علی علیه السّلام إمام المتقین.

52 المتن:
اشاره

قال الطهطاوی:

و قد عاشت فاطمه علیها السّلام بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر، فما ضحکت تلک المده.

و قال علماء السیر: لما دفنها علی علیه السّلام، وقف علی قبرها و بکی؛ قال: فذکر البیتین المذکورین علی ما مرّ.

المصادر:

1. نهایه الإیجاز: ج 2 ص 245، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 385، عن نهایه الإیجاز.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:330

53 المتن:
اشاره

عن عروه:

أن علیا علیه السّلام دفن فاطمه علیها السّلام لیلا.

المصادر:

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام للکوفی: ج 2 ص 195 ح 668.

الأسانید:

فی مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: حدثنا عبد الوهاب، قال: حدثنا عبد اللّه، قال:

حدثنا یحیی بن سعید، عن سفیان، عن مغیره، عن الزهری، عن عروه.

54 المتن:
اشاره

فی جامع الأصول من طریقی البخاری و مسلم، قال:

و أخرج عن مسلم و البخاری، عن عائشه: مجی ء فاطمه علیها السّلام یلتمس أرضها و میراثها، فردّها أبو بکر ب «لا تورث». فهجرته حتی ماتت، و دفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذنه بها.

المصادر:

1. إثبات الهداه: ج 2 ص 366 ح 194، عن الصراط المستقیم.

2. الصراط المستقیم: علی ما فی الإثبات.

3. جامع الأصول، علی ما فی الصراط المستقیم.

4. صحیح مسلم، علی ما فی الصراط المستقیم.

5. صحیح البخاری، علی ما فی الصراط المستقیم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:331

55 المتن:
اشاره

عن عائشه:

أن علیا علیه السّلام دفن فاطمه علیها السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 170، عن المصنّف.

2. المصنّف: ج 3 ص 521، علی ما فی الإحقاق.

56 المتن:
اشاره

قال أبو علم فی دفن الزهراء علیها السّلام و وصیتها:

و قد أوصت بثلاث وصایا: .... الثالث: ألا یشهد أحد جنازتها ممن کانت غاضبه علیهم، و أن تدفن لیلا؛ کذلک أوصت علیا علیه السّلام أن تحنّط بفاضل حنوط رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أن یغسّلها فی قمیصه و لا یکشفه عنها، و قیل: أنها أوصت لأزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله لکل واحده منها باثنی عشره أوقیه من الفضه، و لنساء بنی هاشم مثل ذلک، و أوصت لأمامه بنت أختها زینب بشی ء مما ترکته.

و تنفیذا لوصیه السیده الزهراء علیها السّلام، دفنت لیلا بالبقیع، و صلّی علیها الإمام علیه السّلام، و نزل فی قبرها، و لم یکن معه سوی الصفوه من أصحابه، تنفیذا لوصیتها. ثم وقف علی حافّه القبر یؤبنها بکلمات تنمّ عن قلب أفعم بالحسرات، و قال متّجها إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

السلام علیک یا رسول اللّه، عنی و عن ابنتک و زائرتک النازله فی جوارک و البائته فی الثری ببقعتک و السریعه اللحاق بک. قلّ یا رسول اللّه عن صفیّتک صبری و رقّ عنها تجلّدی، إلا أن لی فی التأسّی بعظیم فرقتک و فادح مصیبتک موضع تعزّ، فلقد وسّدتک فی ملحود قبرک، و فاضت بین نحری و صدری نفسک. فإنا للّه و إنا إلیه راجعون.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:332

فلقد استرجعت الودیعه، و أخذت الرهینه. أما حزنی فسرمد، و أما لیلی فمسهّد، إلی أن یختار اللّه لی دارک التی أنت مقیم. و ستنبّئک ابنتک بتضافر أمتک علی هضمها،

فاحفها السؤال و استخبرها الحال. هذا و لم یطل العهد و لم یخلق منک الذکر. و السلام علیکما سلام مودّع لا قال و لا سئم؛ فإن أنصرف فلا عن ملاله، و إن أقم فلا عن سوء ظنّ بما وعد اللّه الصابرین.

لما فرغ سیدنا علی علیه السّلام من دفن زوجته العزیزه الزهراء علیها السّلام، رجع إلی البیت.

فاستوحش فیه و جزع جزعا شدیدا، ثم أنشا یقول:

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الفراق قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی ألا یدوم خلیل و استنّ الإمام سنه حمیده؛ فکان یزور قبر فاطمه الزهراء کل یوم. و ذات یوم أقبل علی القبر الشریف، فانکبّ علیه و أخذ یبکی و أنشا یقول:

ما لی مررت علی القبور مسلّماقبر الحبیب فلم یردّ جوابی

یا قبر ما لک لا تجیب منادیاأمللت بعدی خلّه الأحباب و قد رأینا أنه تنفیذا لوصیه الزهراء علیها السّلام قد دفنت لیلا، و لم یحضر مع الإمام سوی الصفوه المختاره من أصحابه.

و لما علم المسلمون بوفاتها جاءوا إلی البقیع، فوجدوا فیه أربعین قبرا فأشکل علیهم موضع قبرها من سائر القبور. فضجّ الناس و لام بعضهم بعضا و قالوا: لم یخلف نبیکم صلّی اللّه علیه و آله إلا بنتا واحده تموت و تدفن و لم تحضروا وفاتها و الصلاه علیها و لا تعرفون قبرها! ثم قال ولاه الأمر منهم: هاتوا من نساء المسلمین من ینبش هذه القبور، حتی نجدها فنصلّی علیها و نزور قبرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:333

فبلغ ذلک الإمام علیا علیه السّلام، فخرج مغضبا قد احمرّت عیناه و درّت أوداجه، و علیه قباؤه الأصفر الذی کان یلبسه فی

کل کریهه و هو متکئ علی سیفه ذی الفقار حتی ورد البقیع. فسار إلی الناس النذیر و قالوا: هذا علی بن أبی طالب علیه السّلام قد أقبل کما ترونه؛ یقسّم باللّه لئن حوّل من هذه القبور حجر لیضعنّ السیف علی غابر الآخر. فتلقاه بعضهم فقال له: ما لک یا أبا الحسن! و اللّه لننبشن قبرها و لنصلّینّ علیها.

فضرب الإمام علیهما السّلام بیده إلی جوامع ثوبه، فهزّه ثم ضرب به الأرض و قال: أما حقی فقد ترکته مخافه أن یرتدّ الناس، و أما قبر فاطمه علیها السّلام فو اللّه الذی نفس علی بیده لئن رمت و أصحابک شیئا من ذلک لأسقینّ الأرض من دمائکم، فإن شئت فأعرض.

فتلقاه آخر فقال: یا أبا الحسن، بحق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بحق من فوق العرش إلا خلّیت عنه، فإنا غیر فاعلین شیئا تکرهه. فخلّی عنه و تفرّق الناس و لم یعودوا إلی ذلک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 170، عن أهل البیت علیهم السّلام، شطرا منه.

2. أهل البیت علیهم السّلام: ص 210.

57 المتن:
اشاره

قالت أسماء بنت عمیس:

أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام. فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام و صلّی علیها أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عمار و مقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم فی جوف اللیل، و دفنها علی أمیر المؤمنین علیه السّلام سرّا بوصیه منها.

المصادر:

إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 157.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:334

58 المتن:
اشاره

قال البدخشانی فی دفن الزهراء علیها السّلام:

... و قد روی أنها اغتسلت فی مرضها. فلما فرغت، اضطجعت مستقبل القبله و جعلت یدها تحت خدها، ثم قبضت. فدفنوها بغسلها ذلک و لم تغتسل بعد الموت؛ و کان ذلک شی ء خصّصها به أبوها صلّی اللّه علیه و آله و صلّی علیها علی علیه السّلام علی ما یفهم من روایه البخاری، أو العباس علی ما رواه الدولابی، أو أبو بکر علی ما رواه أبو سعد السمان.

و دفنت لیلا بالبقیع أو فی بیتها علی اختلاف الروایات، و کان بیتها متصلا بالمسجد؛ فلما زاد بنو أمیه فی المسجد صار فیه.

و رثاها علی علیه السّلام:

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الفراق قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددیل علی أن یدوم خلیل

و کیف هناک العیش بعد فقدهم لعمرک شی ء ما إلیه سبیل

المصادر:

نزل الأبرار بما صحّ من مناقب أهل البیت الأطهار علیهم السّلام: ص 132.

59 المتن:
اشاره

قال المناوی فی تجهیز و دفن فاطمه علیها السّلام:

... و قال کثیرون: غسّلها (فاطمه علیها السّلام) زوجها علی علیه السّلام أو أسماء بنت عمیس، و صلّی علی علیه السّلام علیها و دفنها لیلا بوصیه منها فی محل فیه ولدها الحسن علیه السّلام تحت محرابها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:335

المصادر:

إتحاف السائل بما لفاطمه علیها السّلام من المناقب: ص 94.

60 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد حسن النائینی فی دفن الزهراء علیها السّلام:

إن أهمّ المصادر التی ذکرت أن فاطمه علیها السّلام دفنها علی علیه السّلام لیلا:

1. صحیح البخاری: ج 5 ص 139.

2. السنن الکبری للبیهقی: ج 6 ص 300.

3. تاریخ الأمم و الملوک للطبری: ج 2 ص 448.

4. کفایه الطالب للگنجی: ص 225.

5. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 18.

6. تیسیر الوصول إلی جامع الأصول للشیبانی: ج 1 ص 209.

7. أنساب الأشراف للبلاذری: ص 405.

8. إکمال الرجال للتبریزی: ص 735.

9. شذرات الذهب لأبی الفلاح: ج 1 ص 15.

10. مرآه الجنان للیافعی: ص 61.

11. إنسان العیون: ج 53 ص 361.

12. الثغور الباسمه للسیوطی: ص 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:336

13. خلاصه تذهیب الکمال: ص 425.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 216.

61 المتن:
اشاره

قال الشیخ الأزری فی رثاء الزهراء علیها السّلام فی قصیدته الهائیه:

نقضوا عهد أحمد فی أخیه و أذاقوا البتول ما أشجاها ...

لم یر اللّه للنبوه أجراغیر حفظ الوداد فی قرباها ...

کیف تنفی ابنه النبی عنادالا نفی اللّه من لظی من نفاها

و لأیّ الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها

فمضت و هی أعظم الناس وجدافی فم الدهر غصه من جواها

و ثوت لا یری لها الناس مثوی أیّ قدس یضمّه مثواها

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 93.

2. الأرزیّه: ص 141.

62 المتن:
اشاره

قال القاضی ابن قریعه (م 367 ه) فی قصیدته فی رثاء الزهراء و الحسین علیهما السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:337 یا من یسائل دائباعن کل معضله سخیفه ...

و لأیّ حال ألحدت باللیل فاطمه الشریفه

و لما ختت شیخیکم عن وطئ حجرتها المنیفه

أوّه لبنت محمدماتت بغصّتها أسیفه

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 62.

2. الوافی بالوفیات: ج 3 ص 227.

3. کشف الغمه: ج 1 ص 505.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 190.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 513. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 337 63 المتن: ..... ص : 337

63 المتن:
اشاره

عن الزهری، قال:

دفنت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا و دفنها علی علیه السّلام.

عن ابن شهاب: دفنت فاطمه علیها السّلام لیلا دفنها علی علیه السّلام.

عن عروه، عن عائشه: أن علیا علیه السّلام دفن فاطمه علیها السّلام لیلا.

عن علی بن حسین علیه السّلام، قال: سألت ابن عباس: متی دفنتم فاطمه علیها السّلام؟ فقال: دفنّاها بلیل بعد هدأه. قال: قلت: فمن صلّی علیها؟ قال: علی علیه السّلام.

المصادر:

1. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 294، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 574.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:338

3. حیاه الإمام علی علیه السّلام لشلبی: ص 270، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت یسیر.

4. تحفه الأشراف بمعرفه الأطراف: ج 7 ص 469، شطرا منه.

5. تحفه الأحوذی: ج 4 ص 165، شطرا منه.

64 المتن:
اشاره

قال النووی فی ذکر دفن فاطمه علیها السّلام:

و أوصت أن تدفن لیلا، ففعل ذلک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 476.

2. تهذیب الأسماء و اللغات: ج 2 ص 353.

65 المتن:
اشاره

عن عائشه:

إن فاطمه بنت النبی علیها السّلام أرسلت إلی أبی بکر تسأله میراثها من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ... فأبی أبو بکر أن یدفع إلی فاطمه علیها السّلام منها شیئا. فوجدت فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر فی ذلک، فغضبت فاطمه علیها السّلام و هجرته؛ فلم تکلّمه حتی ماتت. فدفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 478.

2. السنن الکبری: ج 6 ص 300، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:339

الفهرست

بقیه المطاف السابع: فیما جری علیها بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله إلی شهادتها علیها السّلام. 6

الفصل الأول: سبب شهادتها علیها السّلام 7

الفصل الثانی: تاریخ شهادتها علیها السّلام 31

الفصل الثالث: کیفیه شهادتها علیها السّلام 83

الفصل الرابع: تجهیزها علیها السّلام 143

الفصل الخامس: دفنها علیها السّلام 289

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:5

الجزء السادس عشر

[مقدمه المؤلف]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ تم إعداد الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی خمسه و عشرین مجلدا، یختص الأول منها بخلقها النوری قبل هذا العالم و المجلد الرابع و العشرون بأحوالها علیها السّلام بعد هذا العالم، و المجلد الأخیر بالفهارس و الاثنان و العشرون البواقی بحیاتها و سیرتها فی هذا العالم.

و هذا هو المجلد السادس عشر منها، و هو أول المطاف الثامن من قسم «فاطمه الزهراء علیها السّلام فی هذا العالم»، و هو یتضمن خمسه فصول فیما جری بعد شهادتها.

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک و أحصاه کتابک، و اجعلنا من شیعتها و محبیها و الذابین عنها بأیدینا و ألسنتنا و قلوبنا و الحمد للّه رب العالمین.

قم المقدسه، یوم میلاد فاطمه الزهراء علیها السّلام 20 جمادی الثانیه 1427 إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:6

المطاف الثامن فیما جری بعد وفاتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:7

الفصل الأول قبرها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:8

فی هذا الفصل

نسأل أهل یثرب و یسأل ذلک کل من یدخل مدینه الرسول صلّی اللّه علیه و آله، بل هو سؤال عالمی لأمر خطیر: أین دفنت الزهراء علیها السّلام؟ أین قبر بنت رسول اللّه علیها السّلام؟ أین نزور تربه فاطمه علیها السّلام؟ أین مثواها و أین مرقدها الشریف؟ و هناک سؤال آخر: لم دفنت فاطمه علیها السّلام سرّا و أخفی قبرها؟

و الجواب عن السؤالین: أن فاطمه علیها السّلام نفسها شاءت أن تدفن سرّا و أن یکون قبرها مخفیا لما فی ذلک من فوائد و آثار.

و تجیب عنها الزهراء علیها السّلام نفسها فی وصیتها لئلا یشارک الذین ظلموها و غصبوا حقها و نهبوا إرثها و أحرقوا دارها و دخلوا بیتها، کما و إن الصادق علیه السّلام قال عن إخفاء دفنها و موضع قبرها: ... أنها علیها السّلام أوصت أن لا یصلّی علیها الرجلان، و لأن الحاضرین سکتوا تجاه تلک الظلامات.

و کل هذه الجوابات و الوصایا من سیدتنا الزهراء علیها السّلام کانت لإثبات مظلومیتها و إفشاء ظلامات غاصبی حقوقها إعلانا للأجیال القادمه إلی زماننا هذا، و إلی یوم ظهور ولدها الإمام المهدی علیه السّلام المنتقم لها عن ظالمیها.

و إنا نورد روایات المعصومین علیهم السّلام و غیرهم من کلمات العلماء فی مدفنها و محل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:9

قبرها و تربتها الشریفه و سبب إخفائها.

یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 174 حدیثا:

دفن فاطمه علیها السّلام بالروضه و إخفاء موضع قبرها.

دفن أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام لها باللیل و تسویه قبرها مع الأرض و بناء قبور مزوّره حوالیها.

رثاء أمیر المؤمنین علیه السّلام علی شفیر قبرها.

کلام الطوسی فی أنها مدفونه

فی دارها أو فی الروضه بتأیید قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: «بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه.

دفنها بالبقیع علی قول، و قول الصدوق أنها مدفونه بالبقیع.

کلام عثمان ده ده فی أن قبرها ببیت الأحزان بالبقیع و أظهر الأقوال أن قبرها فی بیتها مکان المحراب.

نقل الشیخ الصدوق أنها بین القبر و المنبر أو فی بیتها و الأخیر هو الصحیح عنده.

کلام سبط ابن الجوزی فی دفن أمیر المؤمنین علیه السّلام عند فاطمه علیها السّلام علی قول.

قول المجلسی بأن قبرها فی بیتها من جانب الروضه.

قول صاحب عمده الأخبار بأن قبرها فی بیتها مرجوح و البقیع هو الأرجح.

کلام السید بأن الظاهر أن ضریحها المقدس فی بیتها، و ردّه إعذار المتعذرین و حیله المحتالین.

سؤال إبراهیم الهمدانی الإمام الهادی علیه السّلام عن بیت أمه فاطمه علیها السّلام و جوابه علیه السّلام بأنها مع جدّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:10

سؤال البزنطی من الإمام الرضا علیه السّلام عن قبر فاطمه علیها السّلام و جوابه أنها مدفونه فی بیتها.

نقل ابن شهرآشوب الأقوال الثلاثه فی موضع قبرها علیها السّلام.

کلام ابن شبّه بأن قبرها علیها السّلام فی زاویه دار عقیل الیمانیّه الشارعه إلی البقیع.

نقل ابن الفتّال النیشابوری بأن قبرها بین قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و منبره لقوله صلّی اللّه علیه و آله: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه».

کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام مع أبی بکر و عمر فی دفن فاطمه علیها السّلام لیلا و إخفاء قبرها و المناظره بین علی علیه السّلام و عمر، غضب علی علیه السّلام علی عمر لقصده نبش قبر الزهراء علیها السّلام و الصلاه

علیها.

قصه دفن الحسن علیه السّلام جنب أمه فاطمه علیها السّلام و الجرح و التعدیل فی ذلک.

استخراج الحسن بن علی علیه السّلام من ساریه المسجد عند قبر فاطمه علیها السّلام ماء و لبنا و عسلا.

کلام الشیخ فی الرساله فی موضع قبر فاطمه علیها السّلام أنها بالبقیع أو بالروضه أو بیتها.

وقوف علی علیه السّلام علی قبر فاطمه علیها السّلام و إنشاده: لکل اجتماع من خلیلین فرقه ....

ذکر نبذه من قصیده الشیخ الأزری الهائیه فی مصائبها و رثائها.

کلام برهان الدین: إن فی الحجره الشریفه قبر فاطمه علیها السّلام.

جلوس علی علیه السّلام علی شفیر قبر فاطمه علیها السّلام و کلامه عنده و انسداد قبرها و استواؤه بالأرض.

کشف رخامه بالبقیع عند قبر الحسن علیه السّلام مکتوب علیها: الحمد للّه مبید الأمم ... هذا قبر فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...

دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام و کلامه معها عند دفنها.

مجی ء أبی بکر و عمر للصلاه علی فاطمه علیها السّلام و دفن علی علیه السّلام لها لیلا و مجیؤهما عند

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:11

الصبح مره أخری، المناظره بین علی علیه السّلام و عمر و أخذ علی علیه السّلام بتلابیب عمر و جذبه إلیه و ترکه و انصرافهما عن نبش قبر الزهراء علیها السّلام.

کلام السمهودی فی أن المقصوره الدائره علی بیت فاطمه علیها السّلام و علی حجره عائشه موضع قبر فاطمه علیها السّلام.

مناظره العلامه السید عبد اللّه الشیرازی مع واحد من المسمین بالناهین عن المنکر عند قبر فاطمه علیها السّلام.

سؤال الملکین فاطمه علیها السّلام فی القبر عن إمامها، و جوابها أن إمامی هذا القائم علی شفیر قبری علی بن أبی طالب علیه السّلام.

کلام القاضی بهلول

بهجت أفندی فی احتمال کون قبر فاطمه علیها السّلام فی بیتها أو بین الروضه و المنبر أو بالبقیع.

وصیه الإمام الحسن بن علی علیه السّلام بدفنه فی البقیع بعد توجیهه إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قبر أمه علیها السّلام لتجدید العهد.

قصه عبد اللّه بن رزین مع أبی جعفر علیه السّلام فی بیت فاطمه علیها السّلام و فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله.

نظریه الشیخ الطوسی فی زیاره فاطمه علیها السّلام فی الموضعین فی بیتها و بین القبر و المنبر.

أشعار دیک الجنّ فی فضل قبر فاطمه علیها السّلام أولها: یا قبر فاطمه الذی ما مثله ...

کلام أبی علی الطبرسی فی موضع قبر فاطمه علیها السّلام فی مواضع ثلاثه.

ترسیم محمد لبیب البتنونی فی رحلته الحجازیه قبر فاطمه علیها السّلام.

کلام الخواجه نصیر الدین الطوسی فی الطعن علی أبی بکر: إخفاء قبر فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:12

کلام العلامه المامقانی فی محل قبرها علیها السّلام و مختاره أنه فی دارها خلف قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله دون البقیع و دون ما بین القبر و المنبر.

مختار الإمامی فی جنات الخلود: أن قبرها ما بین القبر و المنبر بتأیید قوله صلّی اللّه علیه و آله: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه».

مختار المحدث القمی بعد نقل الأقوال الثلاثه فی محل قبرها: أن أصح الأقوال أنه فی بیتها الشریف.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی أن الحسن بن علی علیه السّلام مدفون بالبقیع عند فاطمه بنت أسد لا عند فاطمه الزهراء علیها السّلام.

نقل إتان کلبرک الیهودی کلام الإمام الهادی علیه السّلام فی أن فاطمه علیها السّلام مدفونه عند رسول اللّه صلّی

اللّه علیه و آله.

قول الإمام الصادق علیه السّلام أنها علیها السّلام مدفونه فی بیتها.

قول الإمام الصادق علیه السّلام أنه مدفونه فی منزلها الآن عند باب المسجد.

نقل المولی محمد علی القراجه داغی قول السید المرتضی و الفاضل المجلسی و أبو جعفر الطوسی و ابن بابویه فی تعیین محل قبر فاطمه علیها السّلام.

کلام السید الجلالی فی الأسباب الداعیه إلی إخفاء قبرها بالإشاره.

کلام السید أبی القاسم الکوفی فی إخفاء قبرها علیها السّلام لأجل وصیتها لعلی علیه السّلام.

دفن الحسن بن علی علیه السّلام فی البقیع جنب فاطمه بنت أسد.

دفن رأس الحسین علیه السّلام عند أمه فاطمه علیها السّلام.

خطاب أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله بعد دفن فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:13

کلام علی علیه السّلام بعد الصلاه علی فاطمه علیها السّلام و بعد الصلاه رکعتین و رفع یدیه إلی السماء:

هذه بنت نبیک صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام ...، کلامها مع الأرض بقوله: یا أرض استودعک ودیعتی ...،

رجوعه إلی البیت و انسداد القبر و استواؤه مع الأرض و إخفاؤه کذلک إلی یوم القیامه.

تعیین حدود بیت علی و فاطمه علیها السّلام فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی أن الصلاه فی بیت فاطمه علیها السّلام أفضل من الروضه.

کلام الطوسی فی أن أکثر أصحابنا علی أن زیارتها عند الروضه أفضل.

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی زیاره فاطمه علیها السّلام.

صلوات المعصومین الأربعه عشر علیهم السّلام لمحی الدین العربی و فیها إشاره إلی قبرها المجهول.

کلام العقّاد فی الأقوال فی محل دفن رأس الحسین علیه السّلام، منها أنها مدفونه عند قبر أمه فاطمه الزهراء علیها السّلام.

أشعار الشیخ الحرّ

العاملی فی أحوال الزهراء علیها السّلام و الأقوال فی محل دفنها و قبرها علیها السّلام.

أشعار قسام فی أن ستر قبرها دلاله علی فضیحه أعدائها.

أشعار المنصوری فی محنتها و إخفاء مثواها و قبرها.

أشعار الشیخ محمد حسن الجواهری و الجشی و السید الأمین و الشیخ الکمپانی فی إخفاء قبرها و سبب الإخفاء.

غضب علی علیه السّلام علی عمر حین قلع میزاب عمّه العباس و همّه بنبش قبر فاطمه علیها السّلام.

کلام السید جعفر مرتضی العاملی فی إخفاء قبرها و دفنها و تشییعها عن الناس إلا عن شیعه أهل البیت علیهم السّلام مثل أبی ذر و سلمان و عمار و غیرهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:14

مختار السید الشیرازی فی محل دفنها أنها فی بیتها لأنه لا دلیل معتبر علی دفنها فی البقیع و الروضه.

أشعار السید علی شریف مکه فی رثاء فاطمه علیها السّلام و إخفاء مزارها.

قول السید عبد اللّه الشیرازی: أن المشهور إن فاطمه علیها السّلام مدفونه فی بیتها المتصله بحجره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلام السمهودی فی ترسیم محل قبر فاطمه علیها السّلام بحدوده بعد احتراق المسجد.

ترسیم رفعت باشا حدود ضریح فاطمه الزهراء علیها السّلام و قبرها فی المسجد النبوی.

کلام ابن بطوطه فی رحلته فی شکل محراب فی بیت فاطمه علیها السّلام و فیه قبرها.

کلام ابن جبیر فی رحلته فی تحقیق محل قبر فاطمه علیها السّلام.

کلام صاحب ذیل المذیل فی محل قبر فاطمه علیها السّلام.

کلام الشیخ الطوسی و المحقق الحلّی فی محل دفن فاطمه علیها السّلام.

کلام ابن أبی الثلج البغدادی و الشیخ محمد بن أحمد القمی فی محل قبر فاطمه علیها السّلام.

شعر نظام العلماء النائینی و الفتونی فی ذکر قبر فاطمه علیها السّلام.

کلام خضر بن شلال

و الأردبیلی و صاحب الریاض و صاحب المدارک فی أن قبرها فی الروضه.

کلام الشیخ البهائی فی أن قبرها فی بیتها.

الأقوال فی أن قبرها بین القبر و المنبر لقوله صلّی اللّه علیه و آله: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه» فی أکثر من خمسین مصدرا بأسانیدها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:15

کلام الفاضل الفراتی فی منع الأول و الثانی عن تشییع فاطمه علیها السّلام و الصلاه علیها و معرفه مکان قبرها.

کلام السید جواد القزوینی فی قصه نبش قبر الزهراء علیها السّلام و ما جری بین علی علیه السّلام و عمر و تحلیل القضایا.

کلام الصنعانی فی أن قبرها فی بیتها.

کلام السید الشیرازی فی مجی ء الزهراء علیها السّلام فی الرجعه و معرفه الناس بمحل قبرها علیها السّلام.

نقل المرندی خمسه أقوال فی محل دفن فاطمه علیها السّلام و قبرها.

کلام عبد العزیز الجوهری مهاجره فاطمه علیها السّلام عن أبی بکر فی قصه فدک و وصیتها بإخفاء قبرها.

نقل ابن عبد البر أقوال دفنها باللیل و إخفاء قبرها.

تشییع و تکفین و دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام باللیل و إخفاء قبرها و بکاء علی علیه السّلام بعد الدفن.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:16

1 المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

... و دفنها بالروضه و عمی موضع قبرها ....

إلی تمام الحدیث، کما أوردناه فی المجلد الخامس عشر، الفصل الخامس، الرقم 2، متنا و مصدرا و سندا.

2 المتن:
اشاره

ابن شهرآشوب عن تاریخ أبی بکر بن کامل:

... إن أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام دفنوها باللیل و غیّبوا قبرها ...، و روی أنه سوّی قبرها مع الأرض مستویا و قالوا: سوّی حوالیها قبورا مزوّره مقدار سبعه حتی لا یعرف قبرها، و روی أنه رشّ أربعین قبرا حتی لا یبیّن قبرها من غیره من القبور فیصلّوا علیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:17

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 363.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 183 ح 16، عن المناقب.

3. اللمعه البیضاء: ص 864.

3 المتن:
اشاره

قال ابن شهرآشوب فی ذکر دفنها علیها السّلام:

و روی أنه لما صار (علی علیه السّلام) بها إلی القبر المبارک، خرجت ید فتناولتها و انصرف.

قال عبد الرحمن الهمدانی و حمید الطویل: أنه علیه السّلام أنشأ علی شفیر قبرها:

ذکرت أبا ودّی فبتّ کأننی برد الهموم الماضیات وکیل

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الفراق قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل فأجاب هاتف:

یرید الفتی أن لا یموت خلیله و لیس له إلا الممات سبیل

فلا بد من موت و لا بد من بلی و إن بقائی بعدکم تعلیل

إذا انقطعت یوما من العیش مدتی فإن بکاء الباکیات قلیل

ستعرض عن ذکری و تنسی مودتی و یحدث بعدی للخلیل بدیل

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 365.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 184 ح 16، عن المناقب.

3. روضه الواعظین: ج 1 ص 153، شطرا منه.

4. لسان المیزان: ج 6 ص 196.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:18

4 المتن:
اشاره

قال ابن شهرآشوب فی محل قبرها علیها السّلام:

قال أبو جعفر الطوسی: الأصوب أنها مدفونه فی دارها أو فی الروضه؛ یؤیّد قوله قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: «إن بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه».

و فی البخاری: بین بیتی و منبری و فی الموطّأ و الحلیه و الترمذی و مسند أحمد بن حنبل: «ما بین بیتی و منبری».

و قال صلّی اللّه علیه و آله: منبری علی ترعه من ترع الجنه و قالوا: حدّ الروضه ما بین القبر إلی المنبر إلی الأساطین التی تلی المسجد.

أحمد بن محمد بن أبی نصر، قال: سالت أبا الحسن علیه السّلام عن قبر فاطمه علیها السّلام فقال: دفنت فی بیتها فلما زادت بنو أمیّه فی المسجد صارت فی المسجد.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 365، عن التهذیب.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 185 ص 17.

3. صحیح البخاری، علی ما فی المناقب، شطرا منه.

4. الموطأ للمالک، علی ما فی المناقب، شطرا منه.

5. حلیه الأولیاء، علی ما فی المناقب، شطرا منه.

6. التهذیب: ج 3 ص 255، شطرا منه.

7. سنن الترمذی، علی ما فی المناقب، شطرا منه.

8. مسند أحمد، علی ما فی المناقب، شطرا منه.

9. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ص 238.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:19

5 المتن:
اشاره

قال الإربلی فی ذکر وفاتها و دفنها و قبرها علیها السّلام:

... ثم قال (علی علیه السّلام): یا أسماء، غسّلیها و حنّطیها و کفّنیها قال: فغسّلوها و کفّنوها و حنّطوها و صلّوا علیها لیلا و دفنوها بالبقیع و ماتت بعد العصر.

و قال ابن بابویه: جاء هذا الخبر کذا، و الصحیح عندی أنها دفنت فی بیتها، فلما زاد بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 501.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 187 ح 18، عن کشف الغمه.

6 المتن:
اشاره

إن محمد بن إبراهیم بن عبد اللّه بن جعفر بن محمد کان یقول:

قبر فاطمه علیها السّلام فی بیتها الذی أدخله عمر بن عبد العزیز فی المسجد، قلت: و بیتها الیوم حوله مقصوره، و فیه محراب و هو خلف حجره النبی صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 477، عن شفاء الغرام.

2. شفاء الغرام: ج 2 ص 360، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی شفاء الغرام: أنبأ أبو القاسم التاجر، عن أبی علی الحدّاد، عن أبی نعیم الحافظ، عن أبی محمد الخواص، قال: أخبرنا أبو یزید، حدثنا الزبیر بن البکار، حدثنا محمد بن الحسن، حدثنا محمد بن إبراهیم بن عبد اللّه بن جعفر بن محمد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:20

7 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه، و إلیه ترعه من ترع الجنه».

قال الصدوق: و الصحیح عندی فی موضع قبر فاطمه علیها السّلام ما رواه أبی عن محمد العطّار.

المصادر:

1. معانی الأخبار: ص 267.

2. بحار الأنوار: ج 97 ص 192 ج 3، عن معانی الأخبار.

3. وسائل الشیعه: ج 10 ص 289 ح 5، عن معانی الأخبار.

الأسانید:

فی معانی الأخبار: ابن المتوکل، عن السعدآبادی، عن البرقی، عن أبیه، عن ابن عمیر، عن بعض أصحابنا، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

8 المتن:
اشاره

قال عثمان ده ده:

قیل إن قبر فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام بالمسجد المنسوب إلیها بالبقیع و هو المعروف ببیت الأحزان، و یحبّ أن یأتیه و یصلّی فیه، و قیل: إن قبرها فی بیتها، و هو مکان المحراب الخشب الذی خلف الحجره المقدسه داخل الدرابزین، قیل: هذا أظهر الأقوال.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 476، عن تاریخ الإسلام.

2. تاریخ الإسلام و الرجال: (مخطوط) ص 229، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:21

9 المتن:
اشاره

قال شیخنا الصدوق:

اختلفت الروایات فی موضع قبر فاطمه علیها السّلام؛ فمنهم من روی أنها دفنت بین القبر و المنبر و أن النبی صلّی اللّه علیه و آله إنما قال: «بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه» لأن قبرها بین القبر و المنبر.

و منهم من روی أنها دفنت فی بیتها، فلما زادت بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد، و هذا هو الصحیح عندی.

و إنی لما حججت بیت اللّه الحرام، کان رجوعی علی المدینه بتوفیق اللّه تعالی ذکره.

فلما فرغت من زیاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قصدت إلی بیت فاطمه علیها السّلام، و هو من الأسطوانه التی تدخل إلیها من مقام جبرئیل إلی مؤخّر الحظیره التی فیها النبی صلّی اللّه علیه و آله. فقمت عند الحظیره و یساری إلیها و جعلت ظهری إلی القبله و استقبلتها بوجهی و أنها علی غسل و قلت:

السلام علیک یا بنت رسول اللّه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 196 ح 13، عن من لا یحضره الفقیه.

2. من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 341.

3. لوامع صاحبقرانی: ج 8 ص 501، عن من لا یحضره الفقیه.

4. وسائل الشیعه: ج 10 ص 288 ح 1941.

10 المتن:
اشاره

قال السید فی زیاره فاطمه علیها السّلام فی الروضه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:22

تقف فی الموضع المذکور و تقول: السلام علی البتوله الطاهره الصدیقه المعصومه ...

اللهم إنی یوهمنی غالب ظنّی أن هذه الروضه مواراه سیده نساء العالمین و مثواها و موضع قبرها و معزّاها، فصلّ علیها و بلّغها منی السلام حیث کانت و حلّت.

المصادر:

1. مصباح الزائر: ص 25.

2. بحار الأنوار: ج 97 ص 197 ح 15، عن مصباح الزائر.

11 المتن:

قال سبط بن الجوزی فی محل قبر أمیر المؤمنین علیه السّلام:

و اختلفوا فی موضع قبره علی أقوال:

أحدهما فی قصر الإماره بالکوفه و غیّبوا موضعه؛ قال الواقدی.

و الثانی: أنهم جعلوه فی صندوق و حملوه علی بعیر إلی المدینه، فضلّ البعیر الذی کان علیه فأخذته طیّ فظنّوه مالا، فلما رأوه دفنوه عندهم؛ قاله عکرمه.

و الثالث: أن التابوت مضی إلی المدینه و دفن إلی جانب فاطمه علیها السّلام؛ قاله أبو نعیم الفضل بن دکین.

المصادر:

تذکره الخواص: ص 178.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:23

12 المتن:
اشاره

قال العلامه المجلسی فی بیان حدیث التهذیب:

الأظهر أنها علیها السّلام مدفونه فی بیتها و قد قدّمنا الأخبار فی ذلک، و لعل خبر ابن أبی عمیر محمول علی توسعه الروضه بحیث تشمل بیتها، و یؤیّده ما تقدم فی باب زیاره النبی صلّی اللّه علیه و آله من خبر جمیل، و فیه أن علامه القبر المعلومه الآن متأخّره عن قبره صلّی اللّه علیه و آله و لیست فی جهه الروضه، إلا أن یقال: إن العلامه لا أصل لها و القبر فی جانب الروضه.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 97 ص 193.

13 المتن:
اشاره

قال المجلسی فی بیانه فی محل دفنها علیها السّلام:

قد بیّنا فی کتاب المزار أن الأصح أنها مدفونه فی بیتها، و أما ما ذکره من ترک غسلها فالأولی أن یؤوّل بما ذکرنا سابقا من عدم کشف بدنها للتنظیف، فلا تنافی للأخبار الکثیره الداله علی أن علیا علیه السّلام غسّلها؛ و یؤید ما ذکرنا من التأویل ما فی روایه ورقه، فلا تغفل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 188 ح 18.

2. الجنه العاصمه: ص 356، عن المزار للمجلسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:24

14 المتن:
اشاره

قال فی عمده الأخبار:

و منها مشهد فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو داخل قبّه العباس، و إلی جانبها ابنها الحسن علیه السّلام لما ورد أن الحسن بن علی علیه السّلام حین أحسّ بالموت قال: ادفنونی جنب أمی فاطمه علیها السّلام، و ذلک بعد أن منع من عند جده صلّی اللّه علیه و آله.

و جاء من طریق آخر: أن قبر فاطمه علیها السّلام فی بیتها الذی أدخله عمر بن عبد العزیز فی المسجد، و هذا هو قول مرجوح و اللّه أعلم: و أن القول بأنها بالبقیع هو الأرجح.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 477، عن عمده الأخبار.

2. عمده الأخبار: ص 129، 360.

15 المتن:
اشاره

قال السید فی إقبال الأعمال بعد ذکر زیارتها علیها السّلام:

و الظاهر أن ضریحها المقدس فی بیتها المکمّل بالآیات و المعجزات، لأنها أوصت أن تدفن لیلا و لا یصلّی علیها من کان هاجره لهم إلی حین الممات، و قد ذکر حدیث دفنها و ستره عن الصحابه البخاری و مسلم فیها، شهد أنه من صحّح الروایات و لو کان قد أخرجت جنازتها الطاهره إلی بقیع الغرقد، أو بین الروضه و المنبر فی المسجد ما کان یخفی آثار الحفر و العماره عمن کان قد أراد کشف ذلک بأدنی إشاره.

فاستمرار ستر حال ضریحها الکریم یدلّ علی أنها ما أخرجت من بیتها أو حجره والدها الرءوف الرحیم، و یقتضی أن یکون دفنها فی البیت الموصوف بالتعظیم کما قدّمناه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:25

و قد فضح اللّه جل جلاله بدفنها لیلا علی وجه المساتره عیون من أحوجها إلی ذلک، الموافق لغضب جبّار الجبابره و غضب أبیها صلّی اللّه علیه و آله صاحب المقامات الباهره، إذا کان سخطها سخطه و رضاها رضاه؛ و قد نقل العلماء أن أباها صلّی اللّه علیه و آله قال: «فاطمه علیها السّلام بضعه منی یؤذینی ما آذاها».

و لقد انقطعت إعذار المتعذرین و حیله المحتالین بدفنها لیلا و دعواهم أن أهل بیت النبی علیهم السّلام کانوا موافقین لمن تقدم علیهم من المتقدمین.

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 624.

16 المتن:
اشاره

قال السید:

روینا عن جماعه من أصحابنا، ذکرناهم فی کتاب التعریف للمولد الشریف:

إن وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام کانت یوم ثالث جمادی الآخره، فینبغی أن یکون أهل الوفاء محزونین فی ذلک الیوم علی ما جری علیها من المظالم الباطنه و الظاهره، حتی أنها دفنت لیلا مظهره الغضب علی من ظلمها و آذاها و آذی أباها؛ صلوات اللّه علیه و علی روحها الطاهره.

و تزار بما قدّمناه فی کتاب جمال الأسبوع عند حجره النبی صلّی اللّه علیه و آله لمن حضر هناک و إلا فزار من أیّ مکان کان؛ و قد ذکر جامع کتاب المسائل و أجوبتها من الأئمه علیهم السّلام، فیها ما سئل عنه مولانا علی بن محمد الهادی علیه السّلام، فقال فیه ما هذا لفظه: أبو الحسن إبراهیم بن محمد الهمدانی، قال: کتبت إلیه: إن رأیت أن تخبرنی عن بیت أمک فاطمه علیها السّلام، أ هی فی طیبه أو کما یقول الناس فی البقیع؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:26

فکتب: هی مع جدی صلوات علیه و آله. قلت: أنا و هذا النص کاف فی أنها علیها السّلام مع النبی صلّی اللّه علیه و آله؛ فیقول: السلام علیک یا سیده نساء العالمین، السلام علیک یا والده الحجج علی الناس أجمعین، السلام علیک أیتها المظلومه الممنوعه حقها.

ثم قل: اللهم صلّ علی أمتک و ابنه نبیک و زوجه وصی نبیک صلاه تزلفها فوق زلفی عبادک المکرمین من أهل السماوات و الأرضین، فقد روی: من زارها بهذه الزیاره و استغفر اللّه غفر اللّه له و أدخله الجنه، و سیأتی زیاره لها علیها السّلام.

المصادر:

1. إقبال الأعمال: ص 623.

2. بحار الأنوار: ج 97 ص 198 ح 18، عن الإقبال.

3. کتاب المسائل

و أجوبتها من الأئمه علیهم السّلام، علی ما فی الإقبال.

4. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 194.

5. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 2 ص 442، عن الإقبال.

17 المتن:
اشاره

عن البزنطی، قال:

سألت الرضا علیه السّلام عن قبر فاطمه علیها السّلام فقال: دفنت فی بیتها، فلما زادت بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 191 ح 1، عن عیون أخبار الرضا علیه السّلام.

2. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 1 ص 311.

3. الکافی: ج 1 ص 461 ح 10.

4. معانی الأخبار: ج 2 ص 254 ح 1.

5. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 148، بتفاوت یسیر.

6. الدعاء و الزیاره للشیرازی: ص 527.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:27

الأسانید:

1. فی الکافی: علی بن محمد و غیره، عن سهل بن زیاد، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر، قال.

2. فی عیون أخبار الرضا علیه السّلام: أبی و ابن الولید و العطّار و ماجیلویه و ابن المتوکل جمیعا، عن محمد العطّار و أحمد بن إدریس معا، عن سهل، عن البزنطی، قال المجلسی: و رواه ابن شهرآشوب أیضا فی المناقب، عن البزنطی.

3. فی معانی الأخبار: قال مصنف هذا الکتاب: روی هذا الحدیث هکذا «1»، و أوردته لما فیه من ذکر المعنی، و الصحیح عندی فی موضع قبر فاطمه علیها السّلام ما حدثنا به أبی، قال: حدثنی محمد بن یحیی العطار، قال: حدثنی سهل بن زیاد الآدمی، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر البزنطی، قال: قال: سألت أبا الحسن علی بن موسی الرضا علیه السّلام.

18 المتن:
اشاره

عن ابن عیسی، عن البزنطی، قال:

سألت الرضا علیه السّلام عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أیّ مکان دفنت؟ قال: سأل رجل جعفرا علیه السّلام عن هذه المسأله و عیسی بن موسی حاضر، فقال له عیسی: دفنت بالبقیع.

فقال الرجل: ما تقول؟ فقال: قد قال لک، فقلت له: أصلحک اللّه، ما أنا و عیسی بن موسی؟ أخبرنی عن آبائک. فقال: دفنت فی بیتها.

المصادر:

1. قرب الأسناد: ص 161.

2. بحار الأنوار: ج 97 ص 192 ح 3، عن قرب الأسناد.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 361.

______________________________

(1). أشار إلی حدیث: إن قبر فاطمه علیها السّلام بین القبر و المنبر؛ ذکره قبل هذا الحدیث.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:28

19 المتن:
اشاره

قال ابن شهرآشوب:

قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله و لها یومئذ ثمانی عشره سنه و سبعه أشهر، و عاشت بعده اثنین و سبعین یوما، یقال: خمسه و سبعین یوما، و قیل: أربعه أشهر، و قال القربانی: قد قیل:

أربعین یوما و هو أصحّ.

و توفّیت علیها السّلام لیله الأحد لثلاث عشره لیله خلت من شهر ربیع الآخر سنه إحدی عشره من الهجره، و مشهدها بالبقیع، و قالوا: أنها دفنت فی بیتها، و قالوا: قبرها بین قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و منبره.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 357.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 180 ح 16، عن المناقب.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 331.

20 المتن:
اشاره

قال الإربلی فی شهادتها علیها السّلام:

... فأمر (أمیر المؤمنین علیه السّلام) أسماء فغسّلتها، و أمر الحسن و الحسین علیها السّلام یدخلان الماء. دفنها لیلا و سوّی قبرها، فعوتب علی ذلک فقال: بذلک أمرتنی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 186 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 500.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:29

21 المتن:
اشاره

عن ابن شبّه، عن محمد بن علی بن عمر، أنه کان یقول:

إن قبرها زاویه دار عقیل الیمانیه الشارعه بالبقیع، قال: و روینا أن الشیخ أبا العباس الموسی کان إذا زار البقیع وقف عند مشهد العباس و سلّم علی فاطمه علیها السّلام: السلام علیک یا فاطمه یا بنت سید المرسلین، السلام علیک ...

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 477، عن عمده الأخبار.

2. عمده الأخبار: ص 129، علی ما فی الإحقاق.

22 المتن:
اشاره

قال ابن الفتّال النیشابوری فی شهاده فاطمه علیها السّلام و تجهیزها و دفنها:

... و خرج أبو ذر فقال: انصرفوا، فإن ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قد أخّر إخراجها فی هذه العشیّه. فقام الناس و انصرفوا.

فلما أن هدأت العیون و مضی من اللیل، أخرجها علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عمار و المقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم و خواصّه. صلّوا علیها و دفنوها فی جوف اللیل و سوّی علی حوالیها قبورا مزوّره مقدار سبعه لا یعرف قبرها.

و قال بعضهم من الخواص: قبرها سوّی مع الأرض مستویا، فمسحها مسحا سواء مع الأرض حتی لا یعرف أحد موضعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:30

و قالوا: لیس قبرها بالبقیع، إنما قبرها بین رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و منبره لا ببقیع الغرقد، و تصحیح ذلک قوله صلّی اللّه علیه و آله: «بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه»، إنما أراد بهذا القول قبر فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. روضه الواعظین: ج 1 ص 152.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 193 ح 20، عن الروضه.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 336، عن روضه الواعظین.

23 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه الحسین بن علی علیه السّلام قال:

لما قبضت فاطمه علیها السّلام، دفنها أمیر المؤمنین علیه السّلام سرّا و عفا علی علیه السّلام موضع قبرها ....

المصادر:

1. الکافی: ج 1 ص 458 ح 3.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 193 ح 21، عن الکافی.

3. الأولیات: ص 201، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی: أحمد بن مهران رفعه و أحمد بن إدریس، عن محمد بن عبد الجبار الشیبانی، قال: حدثنی القاسم بن محمد الرازی، قال: حدثنی علی بن محمد المهرمزانی، عن أبی عبد اللّه الحسین بن علی علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:31

24 المتن:
اشاره

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام فی حدیث طویل لأبی بکر و عمر بعد دفن فاطمه علیها السّلام لیلا:

... و أما فاطمه علیها السّلام فهی المرأه التی استأذنت لکما علیها، فقد رأیتما ما کان من کلامها لکما، و اللّه لقد أوصتنی أن لا تحضرا جنازتها و لا الصلاه علیها، و ما کنت الذی أخالف أمرها و وصیتها إلیّ فیکما.

فقال عمر: دع عنک هذه الهمهمه، أنا أمضی إلی المقابر فأنبشها حتی أصلّی علیها.

فقال له علی علیه السّلام: و اللّه لو ذهبت تروم من ذلک شیئا و علمت أنک لا تصل إلی ذلک حتی یندر عنک الذی فیه عیناک، فإنی کنت لا أعاملک إلا بالسیف قبل أن تصل إلی شی ء من ذلک.

فوقع بین علی علیه السّلام و عمر کلام حتی تلاحیا و استبسل، و اجتمع المهاجرون و الأنصار فقالوا: و اللّه ما نرضی بهذا أن یقال فی ابن عم رسول اللّه و أخیه و وصیه، و کادت أن تقع فتنه، فتفرّقا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 201 ح 31، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 2.

الأسانید:

فی علل الشرائع: حدثنا علی بن أحمد، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد بن یحیی، عن عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:32

25 المتن:
اشاره

عن الزهری:

أن أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام دفنوها لیلا، و غیّبوا قبرها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 183 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 362.

26 المتن:
اشاره

قال سلیم فی حدیث طویل بعد دفن فاطمه علیها السّلام لیلا:

... فقال عمر: و اللّه لا تترکون- یا بنی هاشم- حسدکم القدیم لنا أبدا، إن هذه الضغائن التی فی صدورکم لن تذهب! و اللّه لقد هممت أن أنبشها فأصلّی علیها. فقال علی علیه السّلام: و اللّه لو رمت ذلک- یا ابن صهاک- لأرجعت إلیک یمینک، و اللّه لئن سللت سیفی لا غمدته دون إزهاق نفسک، فرم ذلک.

فانکسر عمر و سکت، و علم أن علیا علیه السّلام إذا حلف صدق ....

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 870 ح 48.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 304 ح 48.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:33

27 المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی استتار دفنها و قبرها: ... قال علیها السّلام: و لا تدفنّی إلا لیلا و لا تعلم أحدا قبری ...

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الخامس عشر، الفصل الخامس، الرقم 23، متنا و مصدرا و سندا.

28 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر الباقر علیه السّلام فی دفن فاطمه علیها السّلام:

... و دفنوها فی جوف اللیل و سوّی علی علیه السّلام حولها قبورا مزوّره مقدار سبعه حتی لا یعرف قبرها.

المصادر:

لسان الواعظین (مخطوط): المجلس العاشر الفصل الخامس.

29 المتن:
اشاره

قال السید محمد المیلانی فی دفن فاطمه علیها السّلام و إخفاء قبرها:

فهی أوصت بدفنها جوف لیل فی ظلام لا یشعرون انتباها

فلهذی الأمور تدفن سرابضعه المصطفی و یعفی ثراها

المصادر:

قدیسه الإسلام: ص 299.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:34

30 المتن:

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام:

إن فاطمه علیها السّلام لما احتضرت ...

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الخامس عشر، الفصل الخامس، الرقم 31، متنا و مصدرا و سندا.

31 المتن:

عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام، قلت له:

الشفع یدخل القبر أو الوتر؟ ...

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الخامس عشر، الفصل الخامس، الرقم 32، متنا و مصدرا و سندا.

32 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام:

أن أمیر المؤمنین علیه السّلام وضع فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، إلی أن قال: لما سوّی علیها التراب أمر بقبرها فرشّ علیها الماء.

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 1 (قدیم) ص 125، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی الوسائل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:35

33 المتن:
اشاره

قال الحضرمی:

قیل أنه بالبقیع؛ قال الحافظ أبو عمرو بن عبد البرّ: إن الحسن علیه السّلام لما توفّی دفن إلی جنب أمه فاطمه علیها السّلام، و قبر الحسن علیه السّلام معروف بجنب قبر العباس بالبقیع، و لم یعلم لفاطمه علیها السّلام ثمّ قبر، غیر أن هناک فی قبلی القبله محل یقال أنه قبرها؛ اطلع علیه بعض أولیاء اللّه بالکشف. فتکون علی هذا مع الحسن علیه السّلام و العباس فی القبله، فینبغی أن یسلّم علیه ثمه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 478، عن وسیله المآل.

2. وسیله المآل: ص 93، علی ما فی الإحقاق.

34 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام فی حدیث، إلی أن قال:

فلما توفّیت، أتاه العباس فقال: ما ترید أن تصنع؟ قال: أخرجها لیلا. قال: فذکر کلمه خوّفه بها العباس منهما؛ قال: فأخرجها لیلا. فدفنها و رشّ الماء علی قبرها ...

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 255 ح 16، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:36

35 المتن:
اشاره

عن کتاب مناقب فاطمه علیها السّلام بأسناده، قال إبراهیم بن کثیر:

رأیت الحسن بن علی علیه السّلام و قد استسقی ماء فأبطئ علیه، فاستخرج من ساریه المسجد ماء، فشرب و سقی أصحابه، ثم قال: لو شئت لسقیتکم لبنا و عسلا. فقلنا:

فاسقنا، فسقانا لبنا و عسلا من ساریه المسجد مقابل الروضه التی فیها قبر فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. الاکتفاء: ص 563 ح 32، عن کتاب مناقب فاطمه و ولدها علیهم السّلام.

2. کتاب مناقب فاطمه و ولدها علیهم السّلام، علی ما فی الاکتفاء.

3. دلائل الإمامه: ص 66.

4. مدینه المعاجز، ج 2 ص 180، عن الدلائل.

5. الدمعه الساکبه: ج 3 ص 240.

6. مناقب فاطمه و ولدها علیهم السّلام، علی ما فی إکسیر العبادات.

7. إکسیر العبادات، علی ما فی الدمعه الساکبه.

الأسانید:

فی الدلائل: قال أبو جعفر: و حدثنا أبو محمد عبد اللّه بن محمد و اللیث بن محمد بن موسی الشیبانی، قالا: أخبرنا إبراهیم بن کثیر بن محمد بن جبرئیل، قال.

36 المتن:
اشاره

قالت فاطمه علیها السّلام لعلی فی حدیث: ... فإنی أنشدک اللّه أن لا یصلیا علی جنازتی و لا یقوما علی قبری.

و روی أنه علیه السّلام عمّی علی قبرها و رشّ أربعین قبرا فی البقیع و لم یرشّ علی قبرها حتی لا یهتدیا إلیه، و أنهما عاتباه علی ترک إعلامهما بشأنها و إحضارهما للصلاه علیها ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:37

المصادر:

بحار الأنوار: ج 29 ص 387.

37 المتن:
اشاره

ذکر الشیخ فی الرساله:

إنک تأتی الروضه فتزور فاطمه علیها السّلام، لأنها مقبوره هناک.

و قد اختلف أصحابنا فی موضع قبرها، فقال بعضهم: أنها دفنت بالبقیع، و قال بعضهم: أنها دفنت فی بیتها، فلما زاد بنو أمیه- لعنهم اللّه- فی المسجد صارت من جمله المسجد.

و هاتان الروایتان کالمتقاربتین، و الأفضل عندی أن یزور الإنسان من الموضعین جمیعا، فإنه لا یضرّه ذلک و یحوز به أجرا عظیما.

و أما من قال أنها دفنت بالبقیع فبعید من الصواب، و الذی روی فی فضل زیارتها أکثر من أن یحصی.

المصادر:

التهذیب: ج 6 ص 9 ح 17.

38 المتن:

قال الصدوق:

اختلف فی موضع قبر فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:38

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی المجلد الخامس عشر، الفصل الخامس، الرقم 47، متنا و مصدرا و سندا.

39 المتن:
اشاره

قال الشرقاوی فی دفن فاطمه علیها السّلام:

فأسرع علی علیه السّلام و جهّزها و دفنها بعد العشاء سرّا کما أوصت، و بکاها أحرّ بکاء و وقف علی قبرها و یقول:

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الممات قلیل

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 384، عن علی علیه السّلام إمام المتقین.

2. علی علیه السّلام إمام المتقین: ج 1 ص 70، علی ما فی الإحقاق.

40 المتن:

قال أبو علم فی وصایا فاطمه علیها السّلام و دفنها: الثالث: أن لا یشهد أحد جنازتها ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی المجلد الخامس عشر، الفصل الخامس، الرقم 56، متنا و مصدرا و سندا.

41 المتن:
اشاره

قال الشیخ الأزری فی قصیدته الهائیه المشهوره:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:39 نقضوا عهد أحمد فی أخیه و أذاقوا البتول ما أشجاها

و لأیّ الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها

و ثوت لا یری لها الناس مثوی أیّ قدس یضمّه مثواها

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 93.

42 المتن:
اشاره

قال برهان الدین المالکی فی موضع قبر فاطمه علیها السّلام: و اعلم أن فی الحجره الشریفه فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام «1» و علیه علامه خطیره فی خشب مربّعه، و فیها محراب و موضع منخفض یصلّی فیه.

و ذکر بعض المؤرخین أن أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام دفنها فی بیتها هذا و عمی أثر القبر، فینبغی أن یسلّم علیها فی هذا الموضع أیضا لاحتمال صحه هذا النقل.

المصادر:

إحقاق: ج 33 ص 383، عن إرشاد السالک.

2. إرشاد السالک: ج 2 ص 592، علی ما فی الإحقاق.

43 المتن:
اشاره

عن ابن عباس فی محل دفن فاطمه علیها السّلام، قال:

... فلما أرادوا أن یدفنوها، نودوا من بقعه من البقیع: إلیّ إلیّ، فقد رفع تربتها منی.

______________________________

(1). الظاهر أن هاهنا سقط و الصحیح: قبر فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:40

فنظروا فإذا هی بقبر محفور، فحملوا السریر إلیها فدفنوها. فجلس علی علیه السّلام علی شفیر القبر فقال: یا أرض! استودعتک ودیعتی؛ هذه بنت رسول اللّه علیها السّلام. فنودی منها: یا علی، أنا أرفق بها منک، فارجع و لا تهتمّ. فرجع و انسدّ القبر و استوی بالأرض، فلم یعلم أین کان إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 215 ح 44، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

2. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

44 المتن:
اشاره

قال السید المرتضی فی محل دفن فاطمه علیها السّلام:

... و تولّی غسلها و تکفینها أمیر المؤمنین علیه السّلام، و أخرجها و معه الحسن و الحسین علیه السّلام فی اللیل و صلّوا علیها و لم یعلم بها أحد، و دفنها فی البقیع و جدّد أربعین قبرا فاستشکل علی الناس قبرها.

فأصبح الناس و لام بعضهم بعضا و قالوا: إن نبینا صلّی اللّه علیه و آله خلّف بنتا و لم نحضر وفاتها و الصلاه علیها و دفنها و لا نعرف قبرها فنزورها. فقال من تولّی الأمر: هاتوا من نساء المسلمین من تنبش هذه القبور حتی نجد فاطمه علیها السّلام فنصلّی علیها و نزور قبرها.

فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام، فخرج مغضبا احمرّت عیناه و قد تقلّد سیفه ذا الفقار حتی بلغ البقیع و قد اجتمعوا فیه، فقال علیه السّلام: لو نبشتم قبرا من هذه القبور لوضعت السیف فیکم، فتولّی القوم عن البقیع.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 212 ح 41، عن عیون المعجزات.

2. عیون المعجزات، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:41

45 المتن:

عن علی بن الحسین، عن أبیه الحسین علیهما السّلام، قال:

لما مرضت فاطمه علیها السّلام ...

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد الخامس عشر، الفصل الخامس، الرقم 1، متنا و مصدرا و سندا.

46 المتن:
اشاره

قال المسعودی فی ذکر الحسن بن علی علیه السّلام:

و توفّی بالمدینه مسموما فیما ذکر ...، و دفن بالبقیع الغرقد مع أمه فاطمه علیها السّلام، و هناک إلی هذا الوقت رخامه مکتوب علیها: الحمد للّه مبید الأمم و محیی الرمم، هذا قبر فاطمه بنت رسول اللّه سیده نساء العالمین و الحسن بن علی بن أبی طالب و علی بن الحسین بن علی و محمد بن علی و جعفر بن محمد، رضوان اللّه علیهم أجمعین.

قلنا: و قبر أم الأئمه فاطمه بنت النبی علیها السّلام لیس هناک أو هی مجهول القبر عند العامه، فلیظهره ولده الذی یظهر الإسلام و یملأ الأرض عدلا و قسطا.

المصادر:

1. الدمعه الساکبه: ج 6 ص 275.

2. التنبیه و الإشراف للمسعودی: ص 260.

3. الأنوار البهیه: ص 160. «1»

______________________________

(1). قال المحدث القمی: و أما فاطمه علیها السّلام التی دفنت الأئمه علیهم السّلام معها فهی فاطمه بنت أسد أم أمیر المؤمنین علیه السّلام، و أما فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فالظاهر أنها دفنت فی بیتها کما حقّق ذلک فی محلّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:42

4. إحقاق الحق: ج 28 ص 534، عن عقیده الشیعه.

5. عقیده الشیعه لدوایت رونلدسن: ص 138، علی ما فی الإحقاق.

6. إحقاق الحق: ج 33 ص 711.

7. آل بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 304، علی ما فی الإحقاق.

8. الدروع الداوودیه لملا داوود الکعبی: ص 4.

9. مروج الذهب، علی ما فی الدروع الداوودیه.

47 المتن:
اشاره

فی حدیث طویل، ذکر ما جری بعد شهادتها فی دفنها علیها السّلام:

... فعمل أمیر المؤمنین علیه السّلام بوصیتها و لم یعلم أحدا بها، فأصنع فی البقیع لیله دفنت فاطمه علیها السّلام أربعون قبرا جددا.

ثم إن المسلمین لما علموا بوفاه فاطمه علیها السّلام و دفنها، جاءوا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام یعزّونه بها فقالوا: یا أخا رسول اللّه! لو أمرت بتجهیزها و حفر تربتها! فقال علیه السّلام: قد ورّیت و لحقت بأبیها صلّی اللّه علیه و آله. فقالوا: إنا للّه و إنا إلیه راجعون! تموت ابنه نبینا علیها السّلام محمد صلّی اللّه علیه و آله و لم یخلّف فینا ولدا غیرها و لا نصلّی علیها؟ إن هذا لشی ء عظیم.

فقال علیه السّلام: حسبکم ما جنیتم علی اللّه و علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله و علی أهل بیته علیهم السّلام، و لم أکن و اللّه لأعصیها فی وصیتها

التی أوصت بها فی أن لا یصلی علیها أحد منکم، و لا بعد العهد فأعذر.

فنفض القوم أثوابهم و قالوا: لا بد لنا من الصلاه علی ابنه رسول اللّه علیها السّلام. و مضوا من فورهم إلی البقیع فوجدوا فیه أربعین قبرا جددا، فاشتبه علیهم قبرها علیها السّلام بین تلک القبور. فصح «1» الناس و لام بعضهم بعضا و قالوا: لم تحضروا وفاه بنت نبیکم و لا الصلاه

______________________________

(1). هکذا فی المصدر، و الظاهر «فضجّ».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:43

علیها و لا تعرفون قبرها فتزورونه؟ فقال أبو بکر: هاتوا من ثقات المسلمین من ینبش هذا القبور حتی تجدوا قبرها فنصلّی علیها و نزورها.

فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام، فخرج من داره مغضبا و قد احمرّ وجهه و قامت عیناه و درّت أوداجه، و علی یده قباه الأصفر الذی لم یکن یلبسه إلا فی یوم کریهه یتوکأ علی سیفه ذی الفقار، حتی ورد البقیع. فسبق الناس النذیر فقال لهم: هذا علی علیه السّلام قد أقبل کما ترون، یقسم باللّه لإن بحث من هذه القبور حجرا واحدا لأضعنّ السیف علی غائر هذه الأمه. فولّی القوم هاربین قطعا قطعا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 349 ح 164، عن إرشاد القلوب.

2. إرشاد القلوب، علی ما فی البحار.

48 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ما ترک إلا الثقلین ...، إلی قول فاطمه علیها السّلام فی وصیتها:

و لا تدفنّی إلا لیلا و لا تعلم علی قبری ....

المصادر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 16 43 المصادر: ..... ص : 43

بحار الأنوار: ج 78 ص 310 ح 30، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 43.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: روی أحمد بن محمد بن الخشّاب، قال: حدثنا زکریا بن یحیی، قال:

حدثنا ابن أبی زائده، عن أبیه، عن محمد بن الحسن، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:44

49 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

إن فاطمه علیها السّلام لما احتضرت، أوصت علیا علیه السّلام، إلی أن قال:

فلما توفّیت، فعل ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام و دفنها لیلا فی دار عقیل فی الزاویه الثالثه من صدر الدار.

و عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام: إن أمیر المؤمنین علیه السّلام لما وضع فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فی القبر قال: بسم اللّه الرحمن الرحیم، بسم اللّه و باللّه و علی مله رسول اللّه محمد بن عبد اللّه؛ سلّمتک أیتها الصدیقه إلی من هو أولی بک منی و رضیت لک بما رضی اللّه تعالی لک، ثم قرأ: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره أخری». «1»

فلما سوّی علیها التراب، أمر بقبرها فرشّ علیه الماء، ثم جلس عند قبرها باکیا حزینا، فأخذ العباس بیده فانصرف.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 79 ص 27 ح 13، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. زوجات النبیّ صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 342.

50 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام فی حدیث:

______________________________

(1). سوره طه: الآیه 55.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:45

... فلما قبضت، أتاه أبو بکر و عمر و قالا: لم لا تخرجها حتی نصلّی علیها؟ فقال:

ما أرانا إلا سنصبح. ثم دفنها لیلا ثم صوّر برجله حولها سبعه أقبر.

قال: فلما أصبحوا، أتوه فقالا: یا أبا الحسن! ما حملک علی أن تدفن بنت رسول اللّه و لم نحضرها؟ قال: ذلک عهدها إلیّ. قال فسکت أبو بکر، فقال عمر: هذا و اللّه شی ء فی جوفک.

فثار إلیه أمیر المؤمنین علیه السّلام فأخذ بتلابیبه، ثم جذبه فاسترخی فی یده، ثم قال: و اللّه لو لا کتاب سبق و قول من اللّه، و اللّه لقد فررت یوم خیبر و فی مواطن، ثم لم ینزل اللّه لک توبه حتی الساعه. فأخذ أبو بکر و جذبه و قال: قد نهیتک عنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 112 ح 7، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

51 المتن:

قال شیخنا المجلسی:

المطاعن السادسه: أنها أوصت أن تدفن سرا ....

إلی آخره، کما أوردناه فی المجلد الخامس عشر، الفصل الخامس، الرقم 41، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:46

52 المتن:
اشاره

عن عبد الرحمن بن أبی الموالی، قال:

دفنت فاطمه علیها السّلام فی زاویه دار عقیل مما یلی دار الجحشیین مستقبل خرجه بنی نبیه من بنی عبد الدار بالبقیع، و بین قبرها و بین الطریق سبعه أذرع.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 577، عن آل بیت الرسول علیهم السّلام.

2. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 274، علی ما فی الإحقاق.

3. مناقب علی و الحسنین و أمهما فاطمه الزهراء علیها السّلام لقلعجی: ص 274.

53 المتن:
اشاره

قال المحدث الدهلوی:

إن فی محل دفن سیده النساء علیها السّلام أخبار مختلفه و أقوال متنوعه:

فقال بعض: إن قبرها فی البقیع، و قال الآخر: إن محل دفنها بیتها و صارت فی المسجد.

و روی عن الإمام الصادق علیه السّلام: إن فاطمه علیها السّلام دفنت فی بیتها، زاده عمر بن عبد العزیز فی المسجد، کما أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دفن فی بیتها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 576، عن تاریخ الأحمدی.

2. تاریخ الأحمدی: ص 134، علی ما فی الإحقاق.

3. جذب القلوب للدهلوی، علی ما فی تاریخ الأحمدی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:47

54 المتن:
اشاره

قال السمهودی:

المقصوره الیوم دائره علی بیت فاطمه علیها السّلام و علی حجره عائشه و المحراب الذی ذکره خلف حجره عائشه من جهه الزوراء، بینه و بین موضع یحترمه الناس و لا یدوسونه بأرجلهم؛ یذکر أنه موضع قبر فاطمه علیها السّلام علی أحد الأقوال.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 476، عن تاریخ الخمیس.

2. تاریخ الخمیس للدیار بکری: ج 1 ص 347، علی ما فی الإحقاق.

55 المتن:
اشاره

قال عبد الوهاب الشیرازی فی قبر فاطمه علیها السّلام:

إن فی موضع قبرها علیها السّلام خلاف؛ فقال بعض أنه فی البقیع، و قال بعض أنه ما بین القبر و المنبر، و الأصح أنها دفنت فی بیتها.

المصادر:

نخبه الأخبار لعبد الوهاب الشیرازی (مخطوط): العنوان الثامن المقاله الأولی.

56 المتن:
اشاره

قال السید عبد اللّه الشیرازی فی احتجاجاته بالمدینه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:48

دخلت الحرم الشریف فی لیله و معی بعض الحجاج الأصفهانیین، فوقفت مقابل دار علی و فاطمه علیهما السّلام بإزاء ما جعل صوره لقبر فاطمه سیده النساء علیها السّلام لأزورها، فإذا جاء أحد من الهیئه الآمرین بالمعروف و الناهین عن المنکر و کان یعرفنی، قال: یا سید، ما تفعل؟ زر قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله. قلت: أرید أن أزور أولا فاطمه سیده النساء علیها السّلام ثم بعد ذلک أزور النبی صلّی اللّه علیه و آله.

قال: لیس قبر سیده النساء علیها السّلام هذا بل قبر سیده النساء علیها السّلام بالبقیع. قلت: بیننا محل الاختلاف و قول بأن قبرها فی بیتها، و لذا جعل صوره قبرها علیها السّلام. قال: بإجماع المسلمین إن قبر سیده النساء علیها السّلام بالبقیع. قلت: لیس إجماعیا، لأنه نحن من المسلمین و لا یکون مسلما بیننا بأن قبرها بالبقیع. قال: لا بإجماع المسلمین. قلت: کیف تدّعی الإجماع و بیننا اختلاف؛ إما لا تدّع الإجماع و إما تقولون نحن لسنا بمسلمین.

فإذا تعدّی عنا جناب المستطاب الواعظ الشهیر المیرزا محمود الحلبی الخراسانی- دامت إفاضاته- و قال: لیس الإجماع فی الموضوعات. ثم کرّر علیّ المطلب و کرّرت علیه الجواب، ثم قال: إن جلاله الملک أمر بأن لا تزار سیده النساء علیها السّلام إلا بالبقیع. قلت:

فقل أمر ملوکی، هذا مطلب آخر.

قال: جلاله الملک لا یأمر إلا بالشرع. قلت: أیّ شرع؟ و لا یکون المطلب مورد وفاق، و قلت: فعلا أنا أزور أولا سیده النساء علیها السّلام لأنها فی طریق مروری، ثم أذهب و

أزور النبی صلّی اللّه علیه و آله.

فذهب و إنا بحمد اللّه زرناها، ثم توجّهنا إلی قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله.

ثم انی بعد ذلک أسفت علی مطلب کان ألیق بالاحتجاج و إلی الآن الأسف باق و ربما ما کان المصلحه فی الاحتجاج معه، و هو أنه کان بالأحری أن أقول:

من کان حاضرا من المسلمین عند دفن فاطمه سیده النساء علیها السّلام حتی حصل الإجماع من المسلمین؟ هل کان حاضرا لیله دفن فاطمه علیها السّلام مع علی علیه السّلام غیر عدد قلیل مثل عباس و سلمان و أبی ذر؟ و المسلمون نائمون فی مضاجعهم و دفنها علی علیه السّلام مع أصحابه فی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:49

منتصف اللیل من جهه العمل بوصیتها انزجارا عن الأمه، و هؤلاء الأشخاص و أهل البیت- أی الأئمه من ولدها علیهم السّلام- مع أن أهل البیت أدری بما فی البیت ما نصّوا علی مدفنها فی مکان خاص؛ یقول الشاعر:

و لأیّ الأمور تدفن لیلابضعه المصطفی و یعفی ثراها و هل شیّعت؟ و هل صلّی علیها غیر هؤلاء الأشخاص من المسلمین؟

المصادر:

الاحتجاجات العشره للسماحه السید عبد اللّه الشیرازی: ص 22 الاحتجاج الرابع.

57 المتن:
اشاره

عن الصادق، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال:

صلّی بنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه العصر، فلما انفتل جلس فی قبلته و الناس حوله. فبینا هم کذلک إذ أقبل إلیه شیخ من مهاجره العرب ...، إلی ما ذکره من فضائل فاطمه علیها السّلام، فقال: أزیدکم؟ قالوا: نعم یا رسول اللّه.

قال: أتانی الروح- یعنی جبرئیل-: أنها إذا قبضت و دفنت، یسألها الملکان فی قبرها: من ربک؟ فتقول: اللّه ربی. فیقولان: فمن نبیک؟ فتقول: أبی. فیقولان: فمن ولیک؟ فتقول: هذا القائم علی شفیر قبری علی بن أبی طالب علیه السّلام.

ألا و أزیدکم من فضلها؛ إن اللّه قد وکّل بها رعیلا من الملائکه؛ یحفظونها من بین یدیها و من خلفها و عن یمینها و عن شمالها، و هم معها فی حیاتها و عند قبرها و عند موتها، یکثرون الصلاه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:50

فمن زارنی بعد وفاتی فکأنما زارنی فی حیاتی، و من زار فاطمه علیها السّلام فکأنما زارنی، و من زار علی بن أبی طالب علیه السّلام فکأنما زار فاطمه علیها السّلام، و من زار الحسن و الحسین علیهما السّلام فکأنما زار علیا علیه السّلام، و من زار ذریتهما فکأنما زارهما.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 56 ح 50، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 139.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 261، عن بحار الأنوار.

4. الخصائص الفاطمیه: ص 126، عن بحار الأنوار.

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: بالإسناد إلی أبی علی الحسن بن محمد الطوسی، عن محمد بن الحسین المعروف بابن الصقّال، عن محمد بن معقل العجلی، عن محمد بن أبی الصهبان، عن ابن فضّال، عن حمزه بن حمران، عن الصادق، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال.

58 المتن:
اشاره

قال القاضی بهلول بهجت أفندی فی أحوال الزهراء علیها السّلام:

... إن دفن فاطمه علیها السّلام کان خفیّا فی حضور علی و الحسنین علیهم السّلام و نفر من خواص بنی هاشم و لا یعرف قبرها، و لکن یحتمل فی أحد من البقاع و هی بیتها و بین الروضه و المنبر و البقیع.

المصادر:

التشریح و المحاکمه فی تاریخ آل محمد علیهم السّلام: ص 137.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:51

59 المتن:
اشاره

قال أبو جعفر علیه السّلام:

لما حضر الحسن بن علی علیه السّلام الوفاه قال للحسین علیه السّلام: یا أخی، إنی أوصیک بوصیه فاحفظها؛ فإذا أنا متّ فهیّئنی، ثم وجّهنی إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لأحدث به عهدا، ثم اصرفنی إلی أمی علیها السّلام، ثم ردّنی فی البقیع ... «1»

المصادر:

1. الکافی: ج 1 ص 300 ح 1.

2. إعلام الوری: ص 215، عن الکافی.

3. بحار الأنوار: ج 44 ص 174 ح 1، عن الکافی.

4. عوالم العلوم: ج 17 ص 77 ح 1، عن الکافی.

5. الروائع المختاره: ص 29.

6. ناسخ التواریخ: الإمام الحسن علیه السّلام ج 2 ص 153.

7. عوالم العلوم: ج 16 ص 289 ح 5، عن الکافی.

8. روضه الواعظین: ج 1 ص 68.

9. حلیه الأبرار: ج 1 ص 595.

10. الدمعه الساکبه: ج 3 ص 332.

11. مصائب المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

الأسانید:

فی الکافی: علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن بکر بن صالح وعده من أصحابنا، عن ابن زیاد، عن محمد بن سلیمان الدیلمی، عن هارون بن الجهم، عن محمد بن مسلم، قال:

سمعت أبا جعفر علیه السّلام.

______________________________

(1). یستفاد من قوله: «ثم ردّنی فادفنّی فی البقیع» إن أمه فاطمه علیها السّلام لیست بالبقیع، حیث صرّح علیه السّلام بعد الانصراف إلی أمه بردّ جنازته من عند أمه إلی البقیع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:52

60 المتن:
اشاره

قال السید الأمین فی دفنها و موضع قبرها علیها السّلام:

و اختلف فی موضع دفنها؛ فقیل دفنت فی بیتها و هو الأصحّ الذی یقتضیه الاعتبار، و قیل دفنت فی البقیع و سوّی علی علیه السّلام حول قبرها قبورا مزوّره حتی لا یعرف أحد موضعه ....

و عن محمد بن همام: أن علیا علیه السّلام دفنها بالروضه و عمی موضع قبرها، و أصبح البقیع لیله دفنت و فیه أربعون قبرا جددا ....

المصادر:

1. أعیان الشیعه: ج 2 ص 316.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 203، بتفاوت یسیر، شطرا من ذیلها.

3. منهاج البراعه: ج 13 ص 22، بتفاوت و زیاده و نقیصه.

61 المتن:
اشاره

قال عبد اللّه بن رزین، قال:

کنت مجاورا بالمدینه- مدینه الرسول صلّی اللّه علیه و آله- و کان أبو جعفر علیه السّلام یجی ء فی کل یوم مع الزوال إلی المسجد، فینزل فی الصحن و یصیر إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و یسلّم علیه و یرجع إلی بیت فاطمه علیها السّلام، فیخلع نعلیه و یقوم فیصلّی.

فوسوس إلیّ الشیطان فقال: إذا نزل فاذهب حتی تأخذ من التراب الذی یطأ علیه.

فجلست فی ذلک الیوم أنتظره لأفعل هذا. فلما أن کان وقت الزوال، أقبل علیه السّلام علی باب المسجد، ثم دخل فسلّم علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قال: ثم رجع إلی المکان الذی کان یصلّی فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:53

ففعل هذا أیاما، فقلت: إذا خلع نعلیه جئت فأخذت الحصا الذی یطأ علیه بقدمیه.

فلما أن کان من الغد، جاء عند الزوال فنزل علی الصخره، ثم دخل فسلّم علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. ثم جاء إلی الموضع الذی کان یصلّی فیه فصلّی فی نعلیه و لم یخلعها حتی فعل ذلک أیاما.

فقلت فی نفسی: لم یتهیّأ لی هاهنا و لکن أذهب إلی باب الحمام، فإذا دخل إلی الحمام أخذت من التراب الذی یطأ علیه. فسألت عن الحمام الذی یدخله، فقیل لی:

إنه یدخل حماما بالبقیع لرجل من ولد طلحه. فتعرّفت الیوم الذی یدخل فیه الحمام و صرت إلی باب الحمام و جلست إلی الطلحی أحدّثه و أنا أنتظر مجیئه علیه السّلام.

فقال

الطلحی: إن أردت دخول الحمام فقم فادخل فإنه لا یتهیّئو لک ذلک بعد ساعه.

قلت: و لم؟ قال: لأن ابن الرضا علیه السّلام یرید دخول الحمام. قال: قلت: و من ابن الرضا؟ قال:

رجل من آل محمد علیهم السّلام، له صلاح و ورع. قلت له: و لا یجوز أن یدخل معه الحمام غیره؟

قال: نخلّی له الحمام إذا جاء.

قال: فبینا أنا کذلک إذ أقبل علیه السّلام و معه غلمان له و بین یدیه غلام معه حصیر، حتی أدخله المسلخ فبسطه و وافی. فسلّم و دخل الحجره علی حماره و دخل المسلخ و نزل علی الحصیر، فقلت للطلحی: هذا الذی و صفته بما وصفت من الصلاح و الورع؟! فقال: یا هذا، لا و اللّه ما فعل هذا قطّ إلا فی هذا الیوم. فقلت فی نفسی: هذا من عملی، أنا جنیته، ثم قلت: أنتظره حتی یخرج فلعلّی أنال ما أردت إذا خرج.

فلما خرج و تلبّس دعا بالحمار، فأدخل المسلخ و رکب من فوق الحصیر و خرج.

فقلت فی نفسی: قد و اللّه آذیته و لا أعود و لا أروم ما رمت منه أبدا، أو صحّ عزمی علی ذلک. فلما کان وقت الزوال من ذلک الیوم، أقبل علی حماره حتی نزل فی الموضع الذی کان ینزل فیه فی الصحن. فدخل و سلّم علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جاء إلی الموضع الذی کان یصلّی فیه فی بیت فاطمه علیها السّلام و خلع نعلیه و قام یصلّی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:54

المصادر:

الکافی: ج 1 ص 493 ح 2.

الأسانید:

فی الکافی: الحسین بن محمد الأشعری، قال: حدثنی شیخ من أصحابنا یقال له: عبد اللّه بن رزین، قال.

62 المتن:
اشاره

قال فی کتاب مزارات أهل البیت علیهم السّلام:

إنه یقع بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله و بجنبه بیت بضعته فاطمه الزهراء علیها السّلام- ابنته الوحیده من السیده خدیجه-، و قد أصبح مثواه فی بیته، و دفنت فاطمه الزهراء علیها السّلام فی بیتها علی الأصح، و لما مات کلّ من أبی بکر و عمر، لم یدفنا فی دارهما بل دفنا فی بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله، و یحیط بجمیع هذه القبور شباک تسمّی بالمقصوره الشریفه، و تعلوها القبّه الخضراء.

المصادر:

الاکتفاء: ص 209، عن مزارات أهل البیت علیهم السّلام و تاریخها: ص 34.

63 المتن:
اشاره

قال الشیخ الطوسی:

اختلف أصحابنا فی موضع قبرها؛ فقال بعضهم: أنها دفنت فی البقیع، و قال بعضهم:

أنها دفنت بالروضه، و قال بعضهم: أنها دفنت فی بیتها، فلما زاد بنو أمیه فی المسجد صارت فی جمله المسجد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:55

و هاتان الروایتان کالمتقاربتین، و الأفضل عندی أن یزور الإنسان فی الموضعین جمیعا، إنه لا یضرّه ذلک و یجوز به أجرا عظیما، و أما من قال: أنها دفنت فی البقیع فبعید عن الصواب، انتهی ...

و أقرب الروایات أنها دفنت فی بیتها، کما یساعد علی ذلک ملاحظه الاضطرابات التی أحاطت بأهل البیت النبوی علیهم السّلام بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله، فدفنت فی بیتها و أصبح قبرها مجهولا لعامه الناس حتی لا ینسی التاریخ الأسباب الداعیه إلی جهاله قبر بضعه الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

قال السمهودی: کان حجر فی بیت فاطمه علیها السّلام، کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یصلّی إلیه إذا دخل علی فاطمه علیها السّلام، و کانت فاطمه علیها السّلام تصلّی إلیه، و ولدت الحسنین علیهما السّلام علیه، و لم یزل ذلک الحجر نراه حتی عمّر الصانع المسجد، ففقدناه عند ما أزّر القبر بالرخام فی عهد المتوکل العباسی.

و یوجد الیوم داخل الشباک النبوی مکان یعرف باسم مقصوره السیده فاطمه علیها السّلام قرب باب جبرئیل؛ ینبغی زیارتها هناک.

المصادر:

1. الاکتفاء: ص 291.

2. وفاء الوفاء: ص 405، شطرا منه.

64 المتن:
اشاره

ذکر ابن شهرآشوب فضل زیاره فاطمه علیها السّلام و تمثّل بأشعار دیک الجن فی فضل قبرها علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:56 یا قبر فاطمه الذی ما مثله قبر بطیبه طاب فیه مبیتا

إذ فیک حلّت زهره الدنیا التی بحلی محاسن وجهها حلیتا

فسقی ثراک الغیث ما بقیت به نور القبور بطیبه و بقیتا

فلقد بریاها ظللت مطیباو غداک مسکا فی الأنوف قتیتا

المصادر:

1. المناقب: ج 3 ص 366.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 39، عن أدب الطف.

3. أدب الطف: ص 288.

65 المتن:

عن علی بن الحسین، عن أبیه علیهما السّلام:

لما مرضت فاطمه علیها السّلام بنت محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، وصّت إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام أن یکتم أمرها ....

إلی آخر الحدیث، کما أوردناه فی المجلد الخامس عشر، الفصل الخامس، الرقم 1، متنا و مصدرا و سندا.

66 المتن:
اشاره

عن موسی بن أیوب، بأسناده، عن أسماء ابنه عمیس، أنها قالت:

لما اشتکت فاطمه علیها السّلام شکواها التی توفّیت فیها ...، إلی قولها: و أمرت علیها السّلام بأن تدفن لیلا. فدفنت لیلا و لم یصلّ أحد منهم علیها و لا عرفوا مکان قبرها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:57

و قالوا فی ذلک لعلی علیه السّلام، فقال: بذلک أوصت.

و کان الذی بین وفاتها و وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سبعین یوما.

المصادر:

شرح الأخبار فی فضائل الأئمه الأطهار علیهم السّلام: ج 3 ص 30 ح 971.

67 المتن:
اشاره

قال أبو علی الطبرسی فی ذکر قبرها علیها السّلام:

و أما موضع قبرها، فاختلف فیه؛ فقال بعض أصحابنا: أنها دفنت بالبقیع، و قال بعضهم: أنها دفنت فی بیتها، فلما زادت بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد.

و قال بعضهم: أنها دفنت فیما بین القبر و المنبر، و إلی هذا أشار النبی صلّی اللّه علیه و آله بقوله: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه».

و القول الأول بعید، و القولان الآخران أشبه و أقرب إلی الصواب؛ فمن استعمل الاحتیاط فی زیارتها، زارها فی المواضع الثلاثه.

المصادر:

إعلام الوری: ص 152.

68 المتن:
اشاره

قال محمد لبیب البتونی فی رحلته الحجازیه مع عباس حلمی باشا خدیو مصر فی دخول الحرم النبوی و بعد زیاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:58

... ثم اتجهنا إلی حائط المقصوره الشرقی و وقفنا بباب فاطمه علیها السّلام، فسلّمنا و دعونا ...

و قال بعد الصفحات: أما مقصوره السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام، فطولها من الجنوب 14 مترا و نصف و من الشمال 14 مترا فقط و من الشرق و الغرب نحو سبعه أمتار و نصف، و هی تتصل بالمقصوره الکبری من الداخل ببابین؛ أحدهما إلی الشرق و الآخر إلی الغرب؛ قد أقیم بینهما ضریح علی المکان الذی دفنت فیه السیده فاطمه علیها السّلام علی قول الکثیرین ...

و یضف إلی ذلک أن بیت السیده فاطمه علیها السّلام کان بجانب بیته صلّی اللّه علیه و آله، و کان فیه شباک یطلّ علی بیت أبیها، و کان صلّی اللّه علیه و آله یستطلع أمرها منه حتی سدّه محبه فی استقلال کل بیت عن الآخر یحکم معی بأن وضع بیته مده وجوده صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

الرحله الحجازیه: ص 246.

69 المتن:
اشاره

قال العلامه نصیر المله و الدین محمد بن محمد بن الحسن الطوسی:

من أدلّه الداله علی عدم إمامه غیر علی علیه السّلام، وصیه فاطمه علیها السّلام، و أوصت أن لا یصلّی علیها أبو بکر، فدفنت لیلا.

قال العلامه الحلی فی شرحه: هذا وجه آخر، یدلّ علی الطعن فی أبی بکر؛ و هو إن فاطمه علیها السّلام لما حضرتها الوفاه، أوصت أن لا یصلّی علیها أبو بکر علیه و منعا له عن ثواب الصلاه علیها. فدفنت لیلا و لم یعلم أبو بکر بذلک، و أخفی قبرها لئلا یصلّی علی القبر و لم یعلم قبرها إلی الآن.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:59

المصادر:

کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد: ص 294.

70 المتن:
اشاره

قال محمد یحیی بن محمد المختار الولانی فی زیاره المآثر الإسلامیه بالمدینه و البقیع و أحد:

... ثم زرنا قبّه سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام المبنیّه لها فی الحجره علی القول بأنها مدفونه فیها، و الأصحّ أنها فی البقیع مع العباس و ابنها الحسن علیه السّلام.

المصادر:

الرحله الحجازیه للولانی: ص 190.

71 المتن:
اشاره

قال العلامه المامقانی فی أحوال الصدیقه الطاهره علیها السّلام:

... و أما وفاتها فالأقوال و الأخبار فیها مختلفه فی أنفسها، و لا تلائم الأقوال و الأخبار فی ولادتها و لا الأخبار مده عمرها و لا الأخبار فی مده مکثها بعد أبیها، و قد استوفینا الکلام فی المقام فی الجهه الثانیه عشره من الفصل الحادی عشر من مرآه الکمال و رجحنا کون وفاتها فی ثالث جمادی الآخره سنه عشره من الهجره، کما رجحنا کون قبرها فی دارها خلف قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله، دون البقیع و دون ما بین القبر و المنبر، فراجع.

المصادر:

تنقیح المقال: ج 1 ص 186.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:60

72 المتن:
اشاره

قال الإمامی فی ذکر مدفن الزهراء علیها السّلام:

إن مدفنها بالمدینه الطیبه فی بیتها، و قیل فی البقیع، و قیل ما بین القبر و المنبر و هذا أصحّ، و أیّده الحدیث النبوی: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه».

المصادر:

جنات الخلود: ص 19.

73 المتن:
اشاره

قال السید اللاهیجی فی موضع قبرها علیها السّلام:

... و اعلم أن فی ثلاثه مواضع علامه القبر کی لا یطّلع علیه المنافقون؛ إحداها ما بین القبر و المنبر، و الأخری فی موضع قریب من وجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و الثالثه فی البقیع.

قال المجلسی: و الأول أکثر اعتبارا عند الفقیر، و لو زیرت علیها السّلام فی المواضع الثلاثه فلا بأس به.

المصادر:

ریاض المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

74 المتن:
اشاره

قال المحدث القمی:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام دفن فاطمه علیها السّلام مع عده من بنی هاشم و نفر من خواص أصحابه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:61

فی لیله توفّیت فیها، و صنع عند قبرها سبعه قبور لئلا یعلم قبرها.

و فی روایه: رشّ الماء علی أربعین قبرا لیشتبه قبرها.

و فی روایه: سوّی قبرها علی الأرض لئلا یعرف موضع قبرها الشریف لیصلّی علیها فی هذا المکان و لا یهتمّوا بنبشه.

و لهذا اختلف فی موضع قبرها، فقیل: فی البقیع عند قبور الأئمه علیهم السّلام، و قیل: ما بین قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله و منبرها لأن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه».

و قال بعض المحدثین: أنها دفنت فی بیتها، و هذا أصحّ الأقوال، کما دلّت علیه الروایه الصحیحه.

المصادر:

منتهی الآمال: ص 101.

75 المتن:

قال العسقلانی فی ترجمه تاج بن محمد بن الحسین الحسینی:

ذکره ابن بابویه فی رجال الشیعه و قال: کان صالحا فی نفسه، ثم نقل عن یحیی بن حمید القمی، قال: انقطع تاج إلی علم الحدیث و الفقه و تمیّز بین رجال الشیعه و السنه، و کان خبیرا بحدیث أهل البیت علیهم السّلام و له رحله إلی العراق.

قال: کان اجتماعی به بعد سنه أربعین و خمس مائه، و رافقته فی الحج فقال: إن قبر فاطمه علیها السّلام بین المنبر و الحجره. فقلت: من ذکره؟ قال: الزهری، عن علی بن الحسین، عن ابن عباس: أنه شهد دفنها ....

المصادر:

لسان المیزان: ج 2 ص 70 ح 266.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:62

76 المتن:
اشاره

روی أن الصادق علیه السّلام قال:

لما حضرت الحسن بن علی علیه السّلام الوفاه، بکی بکاء شدیدا و قال: إنی أقدم علی أمر عظیم و هول لم أقدم علی مثله قط. ثم أوصی أن یدفنوه بالبقیع، فقال: یا أخی، احملنی علی سریری إلی قبر جدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لأجدّد به عهدی، ثم ردّنی إلی قبر جدتی فاطمه بنت أسد فادفنّی هناک ... «1»

المصادر:

1. الخرائج و الجرائح: ص 125.

2. بحار الأنوار: ج 44 ص 154 ح 24.

3. عوالم العلوم: ج 16 ص 291 ح 6، عن الخرائج.

4. الصواعق لابن حجر: ص 141.

5. الأنوار البهیه: ص 81.

6. کشف الغمه: ج 1 ص 585، بتفاوت یسیر.

77 المتن:
اشاره

قال إتان گلبرک فی تحقیق کتاب المسائل و أجوبتها:

أنها نقل عن إمام الهادی علیه السّلام: قال فی جواب السائل: أن فاطمه علیها السّلام دفنت عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

______________________________

(1). هذا الحدیث دلیل بأن الحسن بن علی علیه السّلام دفن عند قبر جدته فاطمه بنت أسد بالبقیع لا عند أمه فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، فما روی فی بعض الأحادیث: إن الحسن بن علی علیه السّلام قال: فادفنّی عند أمی فاطمه، عنی منها فاطمه بنت أسد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:63

المصادر:

کتابخانه ابن طاوس و أحوال و آثار او: ص 410.

78 المتن:
اشاره

کان جعفر بن محمد علیه السّلام یقول:

قبرت فاطمه علیها السّلام فی بیتها الذی أدخله عمر بن عبد العزیز فی المسجد.

المصادر:

1. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 203 ح 83، عن تاریخ المدینه.

2. تاریخ المدینه المنوره: ج 1 ص 107.

الأسانید:

فی تاریخ المدینه: حدثنا أبو غسان، عن عبد اللّه بن إبراهیم بن عبید اللّه، أن جعفر بن محمد علیه السّلام کان یقول.

79 المتن:
اشاره

قال الطریحی فی لفظ «فطم»:

و فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ...، و عن الرضا علیه السّلام: دفنت فی بیتها، فلما زادت بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد ....

المصادر:

مجمع البحرین للطریحی: ص 554.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:64

80 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام، قال:

دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لیلا فی منزلها الذی دخل فی المسجد، فقبرها عند باب المسجد المواجه دار أسماء بنت حسین بن عبد اللّه بن عبید اللّه بن عباس.

قال أبو زید بن شبّه: و أظنّ هذا الحدیث غلطا: لأن الثبت جاء فی غیره.

المصادر:

1. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 203 ح 82، عن تاریخ المدینه المنوره.

2. تاریخ المدینه المنوره: ج 1 ص 106، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

أخبرنی عبد العزیز بن عمران، عن حمّاد بن عیسی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام.

81 المتن:
اشاره

قال المولی محمد علی بن أحمد القراجه داغی فی ذکر قبرها علیه السّلام:

و محل دفنها أیضا مختلف فیه کما ظهر من الروایات السابقه.

و فی عیون المعجزات للمرتضی: أن علیا علیه السّلام دفنها لیلا بالبقیع و جدّد أربعین قبرا لیستشکل قبرها، و فی بعض الأخبار سبعه قبور بدل أربعین.

و قال فی المناقب: مشهدها بالبقیع، و قالوا: أنها دفنت فی بیتها، و قالوا: قبرها بین قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و منبره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:65

و قال الفاضل المجلسی: الظاهر و المشهور مما نقله الناس و أرباب التواریخ و السیر أنها علیها السّلام دفنت بالبقیع؛ قال: قد بیّنا فی کتاب المزار أن الأصحّ أنها مدفونه فی بیتها.

و قال أبو جعفر الطوسی: الأصوب أنها مدفونه فی دارها أو الروضه، قیل: و یؤیّد قوله قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: «بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه»، و فی صحیح البخاری:

بین بیتی و منبری ....

و قالوا: حدّ الروضه ما بین القبر إلی المنبر إلی الأساطین التی تلی صحن المسجد.

و عن محمد بن أبی نصر، قال: سألت أبا الحسن علیه السّلام عن قبر فاطمه علیها السّلام، قال: دفنت فی بیتها، فلما زادت بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد.

و قال ابن بابویه بعد ذکر خبر فیه دفنها علیها السّلام بالبقیع: جاء هذا الخبر کذا، و الصحیح عندی أنها دفنت فی بیتها، فلما زاد بنو أمیه صارت فی المسجد، إلی غیر ذلک.

المصادر:

1. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 887.

2. وسائل الشیعه: ج 10 ص 288 ح 3، عن معانی الأخبار، شطرا منه.

3. معانی الأخبار: ص 78.

82 المتن:
اشاره

قال البدخشانی الحارثی فی محل دفن فاطمه علیها السّلام:

و دفنت لیلا بالبقیع أو فی بیتها علی اختلاف الروایات، و کان بیتها متصلا بالمسجد، فلما زاد بنو أمیه فی المسجد صار فیه.

المصادر:

نزل الأبرار: ص 133.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:66

83 المتن:
اشاره

قال السید الجلالی:

عاشت بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر، و أوصت أن لا یصلّی علیها الخلیفتان، و أن تدفن لیلا و یعفی قبرها، لذلک اختلفت الروایات فی موضع قبرها؛ أ هو فی بیتها الملاصق الیوم لمرقد النبی صلّی اللّه علیه و آله، أم فی البقیع؟ و الاضطرابات التی وقعت فی حیاتها القصیره بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله تساعد أن تکون قد دفنت فی بیتها لوصیتها بإخفاء قبرها حتی یبقی مجهولا، لکی لا ینسی التاریخ الأسباب الداعیه إلی ذلک.

المصادر:

فهرس التراث: ج 1 ص 77.

84 المتن:
اشاره

قال السید أبو القاسم علی بن أحمد الکوفی:

فلما حضرتها الوفاه، أوصت علیا علیه السّلام أن یدفنها لیلا لئلا یصلّی علیها أحد منهم ففعل ذلک. فجاؤوا من الغد یسألون عنها، فعرّفهم أنه قد دفنها، فقالوا له: ما حملک علی ما صنعت؟! قال: أوصتنی بذلک، فکرهت أن أخالف وصیتها ... و لم یجز أن أخالف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مخالفه وصیتها.

فقال عمر: اطلبوا قبرها حتی ننبشها و نصلّی علیها. فطلبوه فلم یجدوه و لم یعرفوا لها قبرا إلی هذه الغایه.

المصادر:

الاستغاثه للکوفی: ص 352.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:67

85 المتن:
اشاره

قال سبط ابن الجوزی فی وفاه فاطمه علیها السّلام و دفنها:

... و قد ذکرنا أنها دفنت بالبقیع، و قیل أنها دفنت فی زاویه دار عقیل، و بین قبرها و بین الطریق سبعه أذرع؛ قال عبد اللّه بن جعفر: ما أدرکت أحدا یشکّ أن قبرها فی ذلک الموضع.

المصادر:

1. تذکره الخواص: ص 320.

2. وفاء الوفاء: ج 3 ص 901، بتفاوت فیه.

86 المتن:
اشاره

قال لسان الملک سپهر:

إن فی موضع قبر فاطمه علیها السّلام أقوال؛ فقال بعض أنه فی البقیع، و قال قوم أنه ما بین قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله و منبره، و قال الآخرون أنها مدفونه فی بیتها و هذا هو القول الصحیح.

المصادر:

ناسخ التواریخ: تاریخ الخلفاء ج 1 ص 184.

87 المتن:
اشاره

قال یحیی بن عبید اللّه:

إن الحسن بن علی علیه السّلام أرسل إلی عائشه أن تأذن له أن یدفن مع النبی صلّی اللّه علیه و آله، فقالت: نعم، ما کان بقی إلا موضع قبر واحد. فلما سمعت بذلک بنو أمیه، اشتملوا بالسلاح هم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:68

و بنو هاشم للقتال، و قالت بنو أمیه: و اللّه لا یدفن مع النبی أبدا. فبلغ ذلک الحسن علیه السّلام فأرسل إلی أهله: أما إذا کان هذا فلا حاجه لی فیه، ادفنونی إلی جانب أمی فاطمه علیها السّلام. «1»

فدفن إلی جانب أمه فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

مقاتل الطالبیین: ص 49.

الأسانید:

فی مقاتل الطالبیین: أخبرنی أحمد بن سعید، قال: حدثنا یحیی بن بکار، عن محمد بن إسماعیل، عن قائد مولی عباد، و حدثنا جرمی، عن زبیر، فقال: عبادک- و هو الصواب- و قال: أحمد بن سعید هو عبادک و لکن هکذا، قال: یحیی بن عبید اللّه بن علی، أخبره و غیره أخبره.

88 المتن:
اشاره

قال لسان الملک سپهر:

أنه فی خبر فی الکافی و التهذیب دلیل بأن رأس الحسین علیه السّلام مدفون عند أمه فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

ناسخ التواریخ: مجلد سید الشهداء علیه السّلام: ج 1 ص 192.

______________________________

(1). عنی بفاطمه علیها السّلام هذه فاطمه بنت أسد فی البقیع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:69

89 المتن:
اشاره

قال محب الدین الطبری فی ذکر موضع قبر فاطمه علیها السّلام:

ذکر الحافظ أبو عمر بن عبد البر أن الحسن لما توفّی دفن إلی جنب أمه فاطمه علیها السّلام، و قبر الحسن علیه السّلام معروف بجنب قبر العباس، و لا یذکر لفاطمه علیها السّلام ثمّ قبر.

و أخبرنی أخ فی اللّه تعالی: أن أبا العباس المرسی کان إذا زار البقیع، وقف أمام قبّه العباس و سلّم علی فاطمه علیها السّلام، و یذکر أنه کشف له عن قبرها ثمّه. فلم أزل أعتقد ذلک لاعتقادی صدق الشیخ، حتی وقفت علی ما ذکره أبو عمر فازددت یقینا.

و روی الشیخ محب الدین بن النجار فی مؤلّفه المسمّی بالدره الثمینه فی أخبار المدینه بسنده، عن عبد اللّه بن جعفر بن محمد، أنه کان یقول: قبر فاطمه علیها السّلام فی بیتها الذی أدخله عمر بن عبد العزیز فی المسجد ....

المصادر:

1. ذخائر العقبی: ص 54.

2. الدره الثمینه، علی ما فی ذخائر العقبی، شطرا منه.

3. تاریخ الخمیس: ص 278.

90 المتن:
اشاره

عن علی بن الحسین بن علی، عن أبیه الحسین علیهما السّلام، قال:

لما مرضت فاطمه علیها السّلام ... فلما حضرتها الوفاه، وصّت أمیر المؤمنین علیه السّلام و دفنها و عفی موضع قبرها. فلما نفض یده من تراب القبر هاج به الحزن، فأرسل دموعه علی خدّیه و حوّل وجهه إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: السلام علیک ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:70

المصادر:

الأمالی للمفید: ص 281 ح 7 المجلس الثالث و الثلاثون.

الأسانید:

فی الأمالی للمفید، قال: حدثنا أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین علیه السّلام، حدثنا أبی، قال:

حدثنا أحمد بن إدریس، قال: حدثنا محمد بن عبد الجبار، عن القاسم بن محمد الرازی، عن علی بن محمد الهرمزانی، عن علی بن الحسین بن علی، عن أبیه الحسین علیهما السّلام، قال.

91 المتن:
اشاره

قال الخوارزمی فی دفن فاطمه علیها السّلام و ذکر بقعتها:

... فلما جنّ اللیل، غسّلها علی علیه السّلام و وضعها علی السریر، و قال للحسن علیه السّلام: ادع لی أبا ذر. فدعاه فحملاه إلی المصلّی، فصلّی علیها ثم صلّی رکعتین و رفع یدیه إلی السماء و نادی: هذه بنت نبیک فاطمه علیها السّلام، أخرجها من الظلمات إلی النور. فأضاءت الأرض میلا فی میل.

فلما أراد أن یدفنها، نودی من بقعه من البقیع: إلیّ إلیّ، فقد رفع تربتها. فنظر فإذا بقبر محفور. فحمل السریر إلیه فدفنها.

فلما رجع علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام، جلس علی علیه السّلام و قال: یا أرض! استودعک ودیعتی، هذه بنت رسول اللّه علیها السّلام. فنودی منها: یا علی، أنا أرفق بها منک، فارجع و لا تهمّ.

فرجع فانسدّ القبر و استوی فی الأرض، فلم یعلم أین کان إلی یوم القیامه.

المصادر:

مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 86.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:71

الأسانید:

فی مقتل الخوارزمی: أخبرنا أبو منصور الدیلمی فیما کتب إلیّ من همدان، أنبأنی عبدوس بن عبد اللّه إذنا، حدثنا علی بن الحسن، حدثنا محمد بن الحسین، حدثنا أحمد بن زهیر، حدثنا الزبیر بن بکار، عن محمد بن الحسن، عن إبراهیم بن أبی یحیی، عن صالح: أن عبد اللّه بن الحسن دخل هشام بن عبد الملک و عنده الکلبی، فقال هشام.

92 المتن:
اشاره

عن معاویه بن وهب، قال:

قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: هل قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «ما بین بیتی و منبری روضه من ریاض الجنه»؟ فقال: نعم، و قال: بیت علی و فاطمه علیهما السّلام ما بین البیت الذی فیه النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی الباب الذی یحاذی الزقاق إلی البقیع؛ قال: لو دخلت من ذلک الباب و الحائط مکانه أصاب منکبک الأیسر. ثم سمّی سائر البیوت و قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «الصلاه فی مسجدی تعدل ألف صلاه فی غیره إلا مسجد الحرام فهو أفضل».

المصادر:

الکافی: ج 4 ص 555 ح 8.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن معاویه بن وهب، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:72

93 المتن:
اشاره

عن یونس بن یعقوب، قال:

قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: الصلاه فی بیت فاطمه علیها السّلام أفضل أو فی الروضه؟ قال: فی بیت فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

الکافی: ج 4 ص 556 ح 13.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن ابن فضّال، عن یونس بن یعقوب، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام.

94 المتن:
اشاره

عن جمیل بن درّاج، قال:

قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: الصلاه فی بیت فاطمه علیها السّلام مثل الصلاه فی الروضه؟ قال:

و أفضل.

المصادر:

الکافی: ج 4 ص 556 ح 14.

الأسانید:

فی الکافی: عده من أصحابنا، عن سهل بن زیاد، عن أیوب بن نوح، عن صفوان، عن ابن أبی عمیر و غیر واحد، عن جمیل بن درّاج، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:73

95 المتن:
اشاره

قال المحدث القمی فی السفینه فی باب الزاء بعده الواو:

... باب زیاره فاطمه علیها السّلام و موضع قبرها؛ الأظهر أنها مدفونه فی بیتها، و الأخبار بذلک کثیره.

المصادر:

سفینه البحار: ج 1 ص 564.

96 المتن:
اشاره

قال أبو جعفر الطوسی فی آداب روضه النبی صلّی اللّه علیه و آله:

... ثم زر فاطمه علیها السّلام من عند الروضه، و اختلف فی موضع قبرها؛ فقال قوم: هی مدفونه فی الروضه، و قال آخرون: فی بیتها، و قال فرقه ثالثه: هی مدفونه بالبقیع، و الذی علیه أکثر أصحابنا أن زیارتها من عند الروضه، و من زارها فی هذه الثلاث المواضع کان أفضل.

المصادر:

مصباح المتهجد: ص 653.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:74

97 المتن:
اشاره

قال إبراهیم العریضی: حدثنا أبو جعفر علیه السّلام ذات یوم قال:

إذا صرت إلی قبر جدتک علیها السّلام فقل: یا ممتحنه امتحنک الذی خلقک ....

المصادر:

1. التهذیب: ج 2 ص 4.

2. وسائل الشیعه: ج 10 ص 287 ح 2، عن التهذیب.

الأسانید:

فی التهذیب: عن محمد بن الحسن بأسناده، عن محمد بن وهبان، عن الحسن بن محمد بن الحسن الیرانی، عن العباس بن الولید بن العباس المنصوری، عن إبراهیم بن محمد بن عیسی العریضی، قال.

98 المتن:
اشاره

قال الصدوق:

اختلفت الروایات فی موضع قبر فاطمه علیها السّلام؛ فمنهم من روی أنها دفنت فی البقیع، و منهم من روی أنها دفنت بین القبر و المنبر و أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه»، لأن قبرها علیها السّلام بین القبر و المنبر، و منهم؛ من روی أنها دفنت فی بیتها، فلما زادت بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد؛ قال: و هذا هو الصحیح عندی.

و نحوه قال المفید و الشیخ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:75

المصادر:

1. وسائل الشیعه: ج 10 ص 288 ح 4.

2. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 179.

99 المتن:
اشاره

قال توفیق أبو علم فی ذکر قبر الزهراء علیها السّلام:

... فقد دفنت لیلا و لم یحضر مع الإمام سوی الصفوه المختاره من أصحابه. و لما علم المسلمون وفاتها، جاءوا إلی البقیع فوجدوا أربعین قبرا، فأشکل علیهم موضع قبرها من سائر القبور. فضجّ الناس و لام بعضهم بعضا و قالوا: لم یخلف نبیکم إلا بنتا واحده، تموت و تدفن و لم تحضروا وفاتها و الصلاه علیها و لا تعرفوا قبرها.

ثم قال ولاه الأمر منهم: هاتوا من نساء المسلمین من ینبش هذه القبور ....

إلی آخره، کما مرّ عن عیون المعجزات.

المصادر:

1. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 185، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 19 ص 170، عن أهل البیت علیهم السّلام.

100 المتن:
اشاره

قال محی الدین العربی الطائی الأندلسی فی صلواته للمعصومین الأربعه عشر علیهم السّلام:

الحمد للّه رب العالمین حمدا أزلیا بأبدیّته و أبدیّا بأزلیّته، سرمدا بإطلاقه، متجلّیا فی مرایا آفاقه ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:76

و علی الجوهره القدسیه فی تعیّن الإنسیه، صوره النفس الکلیه، جواد العالم العقلیه، بضعه الحقیقه النبویه، مطلع الأنوار العلویه، و عین عیون الأسرار، الناجیه لمحبیها عن النار، ثمره شجره الیقین، سیده نساء العالمین، المعروفه بالقدر، و المجهوله بالقبر، قره عین الرسول، الزهراء العذراء البتول، صلوات اللّه علیها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 151، عن وسیله الخادم إلی المخدوم.

2. وسیله الخادم إلی المخدوم: ص 293، عن صلوات المعصومین الأربعه عشر علیهم السّلام.

3. صلوات المعصومین الأربعه عشر علیهم السّلام لمحی الدین العربی، علی ما فی الإحقاق.

4. شرح مناقب أئمه الاثنی عشریه للسید صالح الخلخالی: ص 170.

101 المتن:
اشاره

قال النووی فی ذکر دفنها و موضع قبرها علیها السّلام:

و أوصت أن تدفن لیلا ففعل ذلک، و لذلک کان موضع قبرها مکتوما مجهولا لم یعرف بالبتّ و الیقین.

فقال قوم: أنها دفنت فی بیتها، و قیل: أنها دفنت بالبقیع، و قیل: دفنت فی المسجد.

المصادر:

1. تهذیب الأسماء و اللغات: ج 2 ص 353، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 476، عن تهذیب الأسماء و اللغات.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:77

102 المتن:
اشاره

قال عباس محمود العقاد فی ذکر رأس الحسین علیه السّلام:

... اتفقت الأقوال فی مدفن جسد الحسین علیه السّلام، و تعدّدت أیّما تعدّد فی موطن الرأس الشریف ...؛ فمنها أن الرأس قد أعید بعد فتره إلی کربلاء فدفن مع الجسد فیها ...، و منها أنه أرسل إلی عمرو بن سعید بن العاص و إلی یزید علی المدینه، فدفنه بالبقیع عند قبر أمه فاطمه الزهراء علیها السّلام ...، و منها أنه وجد بخزانه لیزید بن معاویه بعد موته، فدفن بدمشق عند باب الفرادیس ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 719، عن العبقریات.

2. العبقریات الإسلامیه: ج 2 ص 260، علی ما فی الإحقاق.

103 المتن:
اشاره

قال الشیخ الحر العاملی فی منظومته فی أحوال الزهراء علیها السّلام:

و ولدت فاطمه الزهراءالبضعه الزکیه الحوراء

بمکه الغراء یوم الجمعهفی ملک یزدجرد مبدی السمعه

و دفنها لیلا له أسباب و لیس فی ثبوته ارتیاب

مدفنها قیل البقیع الأنورعند الأئمه الذین اشتهروا

و قیل فی الروضه بین القبرو المنبر العالی الشریف القدر

و قیل بل فی بیتها المشرّف أو بیت أحزان الشریف فاعرف

و کونها فی بیتها الصدوق حقّقه و شأنه التحقیق

و عند ما زادت بنو أمیهفی الحضره الشریفه البهیه

صار ضریح بضعه البتول و بیتها فی مسجد الرسول

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:78 و ینبغی لمبتغی الزیارهلها علی الطریقه المختاره

تعمیم کل هذه المواضع بذاک إذ کل یری کالشائع

و دفنها فی بیتها أصحّ نقلا و هل یشبه لیلا صبح

أذکر ما أذکره و ما عسی أقول فیها و هی أشرف النساء

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 88، عن تراجم أعلام النساء.

2. تراجم أعلام النساء: ج 2 ص 313.

3. منظومه فی تاریخ النبی و الآل للشیخ الحر العاملی (مخطوط): باب الزهراء علیها السّلام.

104 المتن:
اشاره

قال محمد علی قسّام فی رثاء الصدیقه الکبری علیها السّلام:

من مبلغ عنی النبی الهادی سلام عبد خالص الوداد

و تسل عن فعل سیف خالدما ذا جنی و اللّه بالمرصاد

و دفنها لیلا و ستر قبرهادلّا علی فضیحه الأعادی

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 394، عن دیوان شعراء الحسین علیه السّلام.

2. دیوان شعراء الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 131.

105 المتن
اشاره

قال إبراهیم جواد فی وفاتها و دفنها علیها السّلام:

... توفّیت علیها السّلام فی المدینه المنوره فی السنه الحادیه عشر للهجره النبویه بعد أبیها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:79

بسته أشهر، و دفنت فی بیتها بجوار المسجد النبوی الشریف سرا و لیلا، بعد أن ذاقت ألوان الغصص و صنوف البلایا و المحن.

المصادر:

الزهراء البتول علیها السّلام: ص 4.

106 المتن:
اشاره

قال المنصوری فی محنه الزهراء علیها السّلام:

بک العیش یا دنیا مریر منکّدعلی کل حرّ هاله فیک مقصد

أبضعه خیر الخلق تلطم عینهاو حامی الحمی بالصبر عنها مقیّد

و تدفن فی جنح الظلام و لم یکن هناک لها قبر یزار و یقصدا

فیا حسره لا تنقضی لمصابهاو یا جمره وسط الحشا لیس تخمد

فطوبی لها نالت مقاما و رفعهو ذکری إلی یوم المعاد تخلّد

فإن ضاع مثواها فقبر معظّم لها فی قلوب المؤمنین مشیّد

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 386، عن دیوان میراث المنبر.

2. دیوان میراث المنبر: ص 40.

107 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد حسن الجواهری فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:80 و أعظم خطب یطیش الحلوم و کل شجی دونه هیّن

أ اللّه أیّ تراث زوواو أیّه بنت له أحزنوا

و تقضی فداها نفوس الوری و تدفن باللیل إذ تدفن

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 167، عن أعیان الشیعه.

2. أعیان الشیعه: ج 9 ص 64.

108 المتن:
اشاره

قال الشیخ علی بن حسن الجشّی فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

ما لقلبی بعد فقد النذیرمن سلوّ علی مرور الدهور

أو تغضی و فاطم قد عراهاما عراها و أنت خیر نصیر

غصبت جهره و أخفی قبرضمّها خوف کل رجس کفور

ما اکتفت بالأذی حیاه فهمّواحین ماتت بنبشها فی القبور

أمن العدل أن بضعه طاهاقبرها لم تجد به من خبیر

لیس یدری بقبرها زائروهافتراهم فی حسره و زفیر

لا تلمها فی نوحها إن أشجی ما علی الزائرین فقد المزور

لو تراهم عند الإیاب حیاری دأبها بثّ نفثه المصدور

المصادر:

1. فاطمه الزهراء فی دیوان الشعر العربی: ص 332، عن الدیوان.

2. الدیوان: ج 1 ص 86.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:81

109 المتن:
اشاره

قال الجشّی فی رثائها علیها السّلام:

لا تسلنی ما نال فاطم لمادخلوا الدار فالخطوب شعوب

نسیت نفسها و ما هی فیه من أذی القوم إذ أتتها شعوب

عجبا تدفن البتوله سرّاو جهارا تراثها منهوب

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 324، عن الدیوان.

2. الدیوان: ج 1 ص 82.

110 المتن:
اشاره

قال السید محسن الأمین فی رثاء فاطمه علیها السّلام:

لی مقله بدموعها عبری و حشاشه من وجدها حرّی

أبکی لمن کادت مصیبتهاتوهی الجبال و تصدع الصخرا

قد أغضب المختار مغضبهاو یسرّ أحمد من لها سرّا

لم یرع فیها أحمد عجباحتی قضت مکروبه حسری

و لأیّ الأمور فی الدجی دفنت و لأیّ حال ألحدت سرّا

دفنت و لم یحضر جنازتهاأحد و لا عرفوا لها قبرا

ما کان فی تشییع فاطمهأجر فیغنم مسلم أجرا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:82

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 349، عن المجالس السنیه.

2. المجالس السنیه: ج 5 ص 144.

111 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد حسین الکمپانی فی شهادتها و دفنها علیها السّلام:

أبضعه الطهر العظیم قدرهاتدفن لیلا و یعفی قبرها

ما دفنت لیلا بستر و خفاإلا لوجدها علی أهل الجفا

ما سمع السامع فیما سمعامجهوله بالقدر و القبر معا

یا ویلهم من غضب الجباربظلمهم ریحانه المختار

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 382: عن الأنوار القدسیه.

2. الأنوار القدسیه: ص 31.

112 المتن:
اشاره

قال الهاشمی فی دفن فاطمه علیها السّلام:

... و توفّیت یوم الإثنین فی بعض الروایات فی الثالث عشر من جمادی الأولی فی السنه الحادیه عشر من الهجره فی المدینه المنوره و دفنت عند أبیها.

المصادر:

المطالب المهمه فی تاریخ النبی و الزهراء و الأئمه علیهم السّلام: ص 14.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:83

113 المتن:
اشاره

قال المرندی:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام ما حلف حلفا شدیدا فی زمان غصب الخلافه إلا فی المقامین:

أحدهما إذا قلع عمر میزاب عمّ الرسول صلّی اللّه علیه و آله، و الآخر إذا أراد عمر أن ینبش قبر فاطمه علیها السّلام، أقسم أمیر المؤمنین علیه السّلام بأنه لو رفع حجر من هذه القبور لأضعنّ سیفی رقاب هذه الأمه، فو اللّه لو اجتمع أهل الأرض لقتلهم جمیعا.

المصادر:

مجمع النورین: ص 251.

114 المتن:
اشاره

قال السید الشاه عبد العظیمی فی محل دفن فاطمه علیها السّلام:

... و مشهدها بالبقیع، و قالوا أنها دفنت فی بیتها، و قالوا قبرها بین قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و منبره.

و عن ابن بابویه: الصحیح أنها دفنت فی بیتها، فلما زاد بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد.

المصادر:

الإیقاد: ص 16 الفصل الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:84

115 المتن:
اشاره

قال ملا داود الکعبی فی دفن الزهراء علیها السّلام: الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 16 84 115 المتن: ..... ص : 84

. فلما قبضت، أتاه علیه السّلام أبو بکر و عمر و قالا: أو لا تخرجها حتی نصلّی علیها؟ فقال:

ما أرانا إلا کما قالت، سنصبح و نری. ثم دفنها لیلا، ثم صوّر برجلها حولها سبعه أقبر ....

و قال: و روی أنه علیه السّلام سوّی قبرها مع الأرض مستویا، و قالوا: سوّی حولها قبورا مزوّره مقدار سبعه حتی لا یعرف قبرها ....

و روی: رشّ علی أربعین قبرا حتی لا یتبیّن قبرها من غیره من القبور فیصلّوا علیها.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 222.

116 المتن:
اشاره

قال العلامه السید جعفر مرتضی العاملی فی ذکر قبر الزهراء علیها السّلام:

إن الأئمه علیهم السّلام لم یتصدّوا لتعریف شیعتهم موضع قبرها علیها السّلام، کما کان الحال بالنسبه لأمیر المؤمنین علیه السّلام الذی أظهر الإمام الصادق علیه السّلام قبره کما هو المعلوم.

و کذا الحال بالنسبه لسائر الأئمه علیهم السّلام حیث عرفوا شیعتهم بمواضع قبورهم باستثناء الزهراء علیها السّلام، بل إن شیعه أهل البیت علیهم السّلام أیضا؛ حضروا تشییع الجنازه و الدفن مثل عمار و أبی ذر و سلمان و العباس و عقیل و غیرهم، لم یدلّوا أحدا علی قبرها وفاء لها علیها السّلام و حبا بها، و هذا ابن قریعه المتوفی 367 ه یقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:85 و لأیّ حال لحّدت باللیل فاطمه الشریفهو لما حمت شیخیکم عن وطئ حجرتها المنیفه ...

و مما تقدّم تعرف أن دعوی هذا البعض أن قبر الزهراء علیها السّلام قد عرف الآن، هی دعوی لا وجه لها، و یا لیته یدلّنا علی هذا القبر الذی عرف الآن و یبیّن لنا ما استند إلیه من أدله قطعت له کل عذر و دحضت کل شبهه، و سوف نکون له من الشاکرین، و نحن علی یقین من أنه غیر قادر علی ذلک.

المصادر:

مأساه الزهراء علیها السّلام للسید جعفر مرتضی العاملی: ج 1 ص 252.

117 المتن:
اشاره

قال ولی الدین الخوانساری فی دفنها علیها السّلام:

... إن فی محل دفنها خلاف، لأن أمیر المؤمنین علیه السّلام دفنها فی اللیل، فقال بعض أنها دفنت فی البقیع، و قال قوم: أنها دفنت ما بین القبر و المنبر، و قال الآخرون: فی بیت الأحزان، و قال بعض آخر: أنها دفنت فی بیتها، و المشهور: ما بین القبر و المنبر.

المصادر:

الأنوار لولی الدین علی الخوانساری (مخطوط): النور الثانی.

118 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد حسن الشهیدی فی ذکر قبرها علیها السّلام:

إن قبرها المطهّر فی بیتها أو فی البقیع أو ما بین قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و منبره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:86

المصادر:

روضه تحفه الواعظین للشهیدی: ج 3 ص 132.

119 المتن:
اشاره

قال السید الشیرازی بعد نقل الحدیث عن الرضا و علی الهادی علیهما السّلام أن قبرها فی بیتها:

و قد روی عن الصادق علیه السّلام: أن قبرها بین القبر و المنبر، و هناک قول ثالث بأنها علیها السّلام فی البقیع، لما دلّ علی حمل أمیر المؤمنین علیه السّلام نعشها إلی البقیع.

لکن المشهور عند الأصحاب- و منهم الصدوق و المفید و الشیخ و غیرهم- أن القول الأول أصحّ، لأن القول الثانی و الثالث لم یدلّ علیها دلیل معتبر، و لعل أمیر المؤمنین علیه السّلام إنما حمل صوره الجنازه إلی البقیع، کما حمل الإمام الحسن علیه السّلام صوره جنازه الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی البصره، و لا بأس بزیارتها علیها السّلام فی المواضع الثلاثه.

المصادر:

الدعاء و الزیاره للسید محمد الحسینی الشیرازی: ص 527.

120 المتن:
اشاره

قال القائدان فی کتابه بعد نقل کلام السمهودی الذی ذکرناها فی ذکر بیت فاطمه علیها السّلام و قبرها:

قال عده من المؤرخین: إن قبر فاطمه علیها السّلام فی بیتها، و نقل ابن شبّه و السمهودی روایه فی هذا القول.

منها ما نقله السمهودی فی وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام أنها سألت من علی علیه السّلام فی احتضاره أن حفر مکانا من بیتها و هیّأ هذا المکان لدفنها و قبرها بعد موتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:87

و روی ابن شبّه عن أبی غسّان: أن فاطمه علیها السّلام دفنت فی بیتها و صنعوا علی قبرها مثل ما صنع علی قبر أبیها صلّی اللّه علیه و آله.

و علی روایه أخری دفنت فی بیتها فی مکان محراب مقصوره، و هو الیوم ضریح فی مقبرتها، و نقل بعض خدّام مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله أیضا هذا القول.

و قال السمهودی: إن حین بناء أساس قبّه المقبره وجدوا مکانا علی شکل المثلث خلف الحجره فی الجانب الشرقی، فیه قبر و لحد، و هذا الخبر انتشر فی عامه الناس ....

و روی عده، منهم أبو الفتوح الرازی و ابن جبیر و ابن شهرآشوب أن قبر فاطمه علیها السّلام فی محل روضه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی ما بین مرقد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و منبره، و هذا القول تأیید للقول الثانی، و علی اعتقاد الشیعه أن منزل فاطمه علیها السّلام جزء من روضه النبی صلّی اللّه علیه و آله. فعلی هذا إن محل دفن فاطمه علیها السّلام فی بیتها و ما بین القبر و المنبر قول واحد.

و

إن الشیخ الطوسی و الشیخ الصدوق- و هما من أعاظم علماء الشیعه- بعد التحقیق فی مجموع الروایات و الأسناد قالا: إن محل دفنها فی بیتها خلف المرقد المطهر للنبی صلّی اللّه علیه و آله، و هناک بقعه صغیره فی الجانب الجنوبی للمحراب یسمّی بمحراب فاطمه علیها السّلام، و هذا المحراب فی جنوب محراب التهجد فی داخل الضریح و الحجره و لا یری من خارج الحجره؛ و هذا الاحتمال أصحّ و أقوی من سائر الاحتمالات.

المصادر:

تاریخ و آثار إسلامی در مکه مکرمه و مدینه منوره: ص 255.

121 المتن:
اشاره

قال الأنصاری اللکهنوئی فی ذکر قبر فاطمه علیها السّلام:

إن فی محل دفن فاطمه علیها السّلام اختلاف، فبعض یقول: إن مرقدها المطهر فی البقیع فی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:88

قبّه العباس مع سائر أهل بیت النبوه علیهم السّلام، و بعض یقول أنها دفنت فی بیتها و هی زادت فی المسجد و لم تخرج جنازتها عن بیتها، کما أن زیارتها متعارف فیها، و قول آخر أن قبرها فی المسجد.

المصادر:

مرآه المؤمنین فی مناقب آل سید المرسلین علیهم السّلام للمولوی ولی اللّه الأنصاری اللکهنوئی الهندی (مخطوط): فی ذکر فاطمه علیها السّلام.

122 المتن:
اشاره

قال السید محمد مهدی الهندی فی زیاره فاطمه علیها السّلام:

... إذا فرغت من زیاره النبی صلّی اللّه علیه و آله ترید زیاره فاطمه علیها السّلام بین قبر الرسول صلّی اللّه علیه و آله و منبره، لأن فیها روضه من ریاض الجنه.

المصادر:

زمزمه الحجّاج للسید الهندی: المقام الثانی فی زیاره فاطمه الزهراء علیها السّلام.

123 المتن:
اشاره

قال السید علی شریف مکه فی رثاء فاطمه علیها السّلام:

لا صبر یا ابن العسکری فشرعهالهادی النبی استنصرت أنصارها

واها لبنت المصطفی لم جهّزت لیلا و لم عفی الوصی مزارها

ما شیّعوا بنت الرسول و أسّسواظلم البتول و هتکوا أستارها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:89

المصادر:

التحصیل فی أیام التعطیل للسید الطبسی: ص 371.

124 المتن:
اشاره

قال السید عبد اللّه الشبّر فی زیاره الزهراء علیها السّلام:

... قد اختلف فی موضع قبرها، فالمشهور أنها فی بیتها المتصل بحجرته صلّی اللّه علیه و آله، و قیل فی الروضه ما بین القبر و المنبر، و قیل فی البقیع، و الأحوط زیارتها فی المواضع الثلاثه.

و عن معاویه بن وهب فی الصحیح عن الصادق علیه السّلام، قال: بیت علی و فاطمه علیها السّلام ما بین البیت الذی فیه النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی الباب الذی یحاذی الزقاق إلی البقیع، فلو دخلت الباب و الحائط مکانه أصاب منکبک الأیسر.

و عن الصادق علیه السّلام، قال: إذا دخلت من باب البقیع، فبیت علی علیه السّلام علی یسارک قدر ممرّ عنز من الباب، و هو إلی جانب بیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بابهما جمیعا مقرونان.

المصادر:

أنیس الزائرین فی زیاره النبی و الأئمه الطاهرین علیهم السّلام للسید الشبّر (مخطوط): الباب الأول الفصل السادس فی زیاره الزهراء علیها السّلام.

125 المتن:
اشاره

قال السمهودی فی احتراق المسجد و اتخاذ القبّه الزرقاء:

... ثم احترق ذلک کله فی حریق المسجد الثانی، فاقتضی رأیهم تأسیس القبّه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:90

البیضاء الموجوده الیوم علی دعائم بأرض المسجد و عقود من الآجر، و جعلوا تلک الدعائم فی موازاه الأساطین التی کان بینها درابزین المقصوره.

و زادوا من جهه الشام دعائم بعضها عند المثلث الذی بالحجره الشریفه من بناء عمر بن عبد العزیز، و زادوا هناک أسطوانا، و عند التأسیس لذلک وجدوا عند صفحه المثلث الشرقیه قبرا بدا لحده و بعض عظامه، و إن صحّ القول بدفن فاطمه علیها السّلام فی بیتها- کما ستأتی الإشاره إلیه- فهو قبرها.

المصادر:

وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ج 2 ص 608.

126 المتن:
اشاره

قال السمهودی فی ذکر قبور أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله:

... روی ابن شبّه عن محمد بن یحیی، قال: سمعت من یذکر أن قبر أم سلمه بالبقیع حیث دفن محمد بن زید بن علی قریبا من موضع فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، و أنه کان حفر فوجد علی ثمانیه أذرع حجرا مکسورا مکتوبا فی بعضه: «أم سلمه زوج النبی صلّی اللّه علیه و آله»، فبذلک عرف أنه قبرها.

المصادر:

وفاء الوفاء بأخبار المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ج 3 ص 912.

127 المتن:
اشاره

قال السمهودی فی ذکر المواضع التی أولها المیم:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:91

مشعط کمرفق، اطم لبنی حدیله، غربیّ مسجد أبیّ بن کعب، و فی موضعه ببیت أبی نبیه و یؤخذ مما سبق فی قبور أمهات المؤمنین و فاطمه الزهراء علیها السّلام أنه فی غربی البقیع لذکر خوخه أبی نبیه هناک.

المصادر:

وفاء الوفاء: ج 4 ص 1307.

128 المتن:
اشاره

قال محمد بن سعد فی عمرو بن سعید بن العاص:

کان من رجال قریش، و کان یزید بن معاویه قد ولّاه المدینه. فقتل الحسین علیه السّلام و هو علی المدینه، فبعث إلیه برأس الحسین علیه السّلام فکفّنه و دفنه بالبقیع إلی جنب قبر أمه فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

المصادر:

الطبقات الکبری لابن سعد: ج 5 ص 238.

129 المتن:
اشاره

قال مؤلف «حسن التوسل» فی مدفونین بالبقیع:

... إن فی قبّه العباس الحسن بن علی و زین العابدین و الباقر و الصادق علیهم السّلام، و کذا رأس الحسین علیه السّلام علی ما قیل ...، و فاطمه الزهراء علیها السّلام علی الأرجح من قولین اعتضد بأخبار القطب سیدی أبی العباس المرسی عن کشف، کما فی لطائف المنن عن رؤیا صادقه، کما نقله جمع أئمه السنن.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:92

و القول الثانی: أنها فی بیتها و رجّحه ابن جماعه؛ قیل و ینبغی أن تزار و یسلّم علیها فی الموطنین احتیاطا.

المصادر:

1. حسن التوسل فی آداب زیاره أفضل الرسل صلّی اللّه علیه و آله: ص 156.

2. لطائف المنن، علی ما فی حسن التوسل، شطرا منه.

130 المتن:
اشاره

قال إبراهیم رفعت باشا فی ذکر مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله فی سنه 1318- 1325:

... و فی شمال السور النحاسی متصله به مقصوره أخری؛ ضلعها الجنوبیه 14 مترا و الشمالیه کذلک، ترید نصفا و الشرقیه و الغربیه 7 أمتار و نصف، و داخلها ضریح زعموا أنه علی قبر فاطمه الزهراء علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...

المصادر:

مرآه الحرمین أو الرحلات الحجازیه لإبراهیم رفعت باشا: ص 450.

131 المتن:
اشاره

قال محمد إلیاس عبد الغنی فی موضع قبر السیده فاطمه علیها السّلام:

... توفّیت سیده نساء أهل الجنه فاطمه علیها السّلام فی بیتها الذی کان بجوار حجره عائشه، و دفنت فی البقع، و قیل: دفنت فی بیتها، و القول الأول هو الراجح المعتمد.

المصادر:

بیوت الصحابه حول المسجد النبوی الشریف: ص 171.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:93

132 المتن:
اشاره

قال السید الجلالی نقلا عن الطوسی:

اختلف أصحابنا فی موضع قبرها ...، إلی آخر کلامه کما مرّ.

قال السید الجلالی: و أقرب الروایات أنها دفنت فی بیتها، کما یساعد علی ذلک ملاحظه الاضطرابات التی أحاطت بأهل البیت النبوی علیهم السّلام بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله، فدفنت فی بیتها، و أصبح قبرها مجهولا لعامه الناس حتی لا یتسنّی التاریخ الأسباب الداعیه إلی جهاله قبر بضعه الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

مزارات أهل البیت علیهم السّلام و تاریخها: ص 35.

133 المتن:
اشاره

قال ابن النجّار نقلا عن عبد اللّه بن إبراهیم، قال:

إن جعفر بن محمد علیه السّلام کان یقول: قبر فاطمه علیها السّلام فی بیتها الذی أدخله عمر بن عبد العزیز فی المسجد. قلت: و بیتها الیوم حوله مقصوره و فیه محراب و هو خلف النبی صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

الدره الثمینه فی أخبار المدینه لابن النجّار.

الأسانید:

فی الدره الثمینه: أنبأنا أبو القاسم التاجر، عن أبی علی الحدّاد، عن أبی نعیم الحافظ، عن أبی محمد الخواص، قال: أخبرنا أبو زید المخزومی، حدثنا الزبیر بن بکّار، حدثنا محمد بن الحسن، حدثنی عبد اللّه بن إبراهیم بن عبد اللّه: أن جعفر بن محمد علیه السّلام کان یقول.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:94

134 المتن:
اشاره

قال السید محمد الحسنی الحسینی الطباطبائی فی کیفیه زیاره البتول علیها السّلام بعد نقل روایه الشیخ فی التهذیب عن الرضا علیه السّلام و روایه الصدوق فی العیون و معانی الأخبار و کلام الصدوق فی موضع قبرها و کلام الشیخ فی الرساله فی زیارتها کما نقلنا کلها:

و أما من قال: أنها دفنت فی البقیع فبعید عن الصواب، و لعل الأظهر أنها دفنت فی بیتها، و خبر ابن أبی عمیر کأنه محمول علی توسعه الروضه بحیث تشمل بیتها، و یمکن أن یکون فی خبر جمیل السابقه ما یشیر إلی هذا، و لکن یخدشه ما یقال أن علامه القبر المعلومه الآن متأخره عن قبره صلّی اللّه علیه و آله و لیست فی جهه الروضه، إلا أن یقال العلامه لا أصل لها و القبر فی جانب الروضه.

المصادر:

کتاب المزار للسید محمد الحسنی الحسینی الطباطبائی (مخطوط): الفصل الثالث فی کیفیه زیاره البتول علیها السّلام.

135 المتن:
اشاره

قال ابن بطوطه فی رحلته فی ذکر المدینه المنوره و الحرم الشریف:

... و فی الجوفی من الروضه المقدسه- زادها اللّه طیبا- حوض صغیر مرخّم، فی قبلته شکل محراب یقال: أنه کان بیت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، و یقال أیضا هو قبرها، و اللّه أعلم.

المصادر:

رحله ابن بطوطه: ص 135.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:95

136 المتن:
اشاره

قال عبد الرزاق کمّونه:

قال ابن جبیر فی رحلته فی ذکر البقیع: ... و یلی قبّه العباس بن عبد المطلب و الأئمه الأربعه علیهم السّلام بیت ینسب لفاطمه بنت الرسول علیها السّلام و یعرف ببیت الأحزان؛ یقال: أنه الذی آوت إلیه و التزمت فیه للحزن علی موت أبیها المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

قلت: أما فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فلها مشاهد: منها فی بیتها ظاهر مزوّر، و منها فی البقیع، و الظاهر هو القبر المنسوب عندهم إلی فاطمه بنت أسد آخر البقیع فی زاویه المقبره، و قیل: قبرها فی الروضه النبویه.

ذکر ابن عماد الحنبلی فی شذرات الذهب: قبر فاطمه بنت أسد فی آخر البقیع فی زاویه المقبره. قلت: و هذا اشتباه و ذلک أن أئمه البقیع علیهم السّلام دفنوا عند جدتهم فاطمه بنت أسد، و فاطمه الزهراء علیها السّلام دفنها علی بن أبی طالب علیه السّلام و معه خاصه بنی هاشم و خاصه أصحابه، و قد أخفی قبرها و لم یعلمه أحد، و بقی مخفیا فی زمن أولاده إلی الآن.

المصادر:

1. مشاهد العتره الطاهره علیهم السّلام للسید عبد الرزاق کمّونه الحسینی: ص 213.

2. رحله ابن جبیر، علی ما فی مشاهد العتره الطاهره علیهم السّلام، شطرا منه.

3. شذرات الذهب، علی ما فی مشاهد العتره الطاهره علیهم السّلام، شطرا منه.

137 المتن:
اشاره

قال صاحب ذیل المذیل فی ذکر قبر فاطمه علیها السّلام بعد النقض و الإبرام:

قلت: إن الناس یقولون قبر فاطمه علیها السّلام عند المسجد الذی یصلّون إلیه علی جنائزهم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:96

بالبقیع. فقال: ما ذلک إلا مسجد ...، و ما دفنت فاطمه علیها السّلام إلا فی زاویه دار عقیل مما یلی دار الجحشیین مستقل خوخه بنی نبیه من بنی عبد الدار بالبقیع، و بین قبرها و بین الطریق سبعه أذرع ....

قال وجدت المغیره بن عبد الرحمن واقفا ینتظرنی بالبقیع نصف النهار فی حرّ شدید، فقلت: ما یقفک یا أبا هاشم؟ قال: انتظرتک؛ بلغنی أن فاطمه علیها السّلام دفنت فی هذا البیت فی زاویه دار عقیل مما یلی دار الجحشیین، فأحبّ أن تبتاعه لی بما بلغ، أدفن فیه. فقال عبد اللّه: و اللّه لأفعلنّه. قال: فحمدنا بالعقلیین، فأبوا علی عبد اللّه بن الحسن.

قال عبد اللّه بن جعفر: و ما رأیت أحد یشکّ أن قبرها فی ذلک الموضع.

المصادر:

ذیل المذیل: ص 68.

138 المتن:
اشاره

فی النهایه و نکتها للشیخ الطوسی و المحقق الحلی فی دفنها علیها السّلام:

و یستحبّ أن یصلّی بین القبر و المنبر رکعتین فإن فیه روضه من ریاض الجنه، و قد روی أن فاطمه علیها السّلام مدفونه هناک، و قد روی أنها مدفونه فی بیتها، و قد روی أنها مدفونه بالبقیع و هذا بعید؛ و الروایتان الأولیان أشبه و أقرب إلی الصواب، و ینبغی أن یزور فاطمه علیها السّلام من الروضه.

المصادر:

النهایه و نکتها: ج 1 ص 560.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:97

139 المتن:
اشاره

قال ابن أبی الثلج البغدادی فی ذکر قبور النبی و الأئمه علیهم السّلام:

... قبر فاطمه علیها السّلام بالمدینه المشرفه فی الروضه أو بیتها أو بالبقیع، المجهوله قبرا، المدفونه سرّا، المغصوبه جهرا.

المصادر:

تاریخ الأئمه علیهم السّلام لابن أبی الثلج البغدادی: ص 19.

140 المتن:
اشاره

قال الشیخ أبو الحسن محمد بن أحمد القمی فی باب زیاره فاطمه علیها السّلام:

... اختلف فی موضع قبرها؛ قال قوم فی الروضه، و آخرون فی البقیع، و آخرون فی بیت الأحزان، و المشهور أنها فی الروضه ...

المصادر:

المزار المنسوب إلی الشیخ أبی الحسن القمی (مخطوط): ص 16.

141 المتن:
اشاره

قال الکاظمی الخلخالی فی محل شهاده فاطمه علیها السّلام و دفنها:

أن محل وفاتها فی بیتها جنب مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالمدینه، و علی قول دفنت هناک، و لکن القول الصحیح أنها دفنت ما بین القبر و المنبر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:98

المصادر:

حیاه الأنبیاء و المعصومین علیهم السّلام: ص 163.

142 المتن:
اشاره

قال المیرزا محمد نظام العلماء النائینی فی تاریخ الزهراء علیها السّلام:

و هی التی فی حقها مجفوّهتربتها فی الطیبه مخفیّه

المصادر:

تذکره الهداه: ص 20.

143 المتن:
اشاره

قال الفتونی فی ذکر قبر فاطمه علیها السّلام:

و قبرها فی بیتها و قد خفی علی الوری من حیث لم یرعوا الوفی

و قد روی تربتها فی الخبرما بین قبر المصطفی و المنبر

و قیل خط فی البقیع قبرهاو قد خفی علی الطغاه أمرها

المصادر:

مفاتیح الدرر فی حال الأنوار الأربعه عشر للحسین الفتونی: المفتاح الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:99

144 المتن:
اشاره

قال خضر بن شلال فی زیاره فاطمه علیها السّلام بعد ما ذکر الاختلاف فی یوم شهادتها علیها السّلام:

... کاختلافهم فی موضع قبرها الذی قد مرّ ما یدلّ علی أنه فی بیتها، الذی صرّح الصادق علیه السّلام فی مثل صحیح یونس بن یعقوب و معتبر جمیل المشار إلیهما أن الصلاه فیه أفضل منها فی الروضه، المعلوم من النصوص أنها روضه من ریاض الجنه.

و فی المروی عن قرب الأسناد صحیحا، عن ابن أبی نصر: أن مولانا الرضا علیه السّلام بعد أن سئل عن ما جاء فی دفنها من آبائه، قال: دفنت فی بیتها، و کذا قول الصدوق فیها، کما مرّ ذکرها مرارا.

المصادر:

أبواب الجنان و بشائر الرضوان (مخطوط): الفصل السادس.

145 المتن:
اشاره

قال الأردبیلی فی زیاره فاطمه و محل قبرها علیها السّلام:

... و إن اختلف الروایات فی موضع قبرها علیها السّلام لأنها دفنت لیلا؛ فروی أنها دفنت فی الروضه بین القبر و المنبر، لأن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: «بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه»، فهی مدفونه هناک.

و روی أنها دفنت فی بیتها، فلما زاد بنو أمیه فی المسجد صار من جمله المسجد، و روی أنها مدفونه فی البقیع.

المصادر:

مجمع الفائده و البرهان: ج 7 ص 429.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:100

146 المتن:
اشاره

قال فی الأخبار و المصیبه فی بعض أحوال فاطمه علیها السّلام:

... و علی روایه أهل البیت علیهم السّلام أن شهادتها علیها السّلام فی لیله الثلثاء ثلاث خلون من شهر رمضان سنه إحدی عشر من الهجره، و دفنت فی الروضه.

المصادر:

الأخبار و المصیبه (مخطوط): الباب الرابع من ولادتها إلی شهادتها.

147 المتن:
اشاره

قال فی ریاض المسائل فی استحباب زیارتها علیها السّلام:

... و زیاره علی و فاطمه علیهما السّلام من عند الروضه بناء علی أن قبرها علیها السّلام هناک، کما هو ظاهر المتن هنا، و فی «یع» «1» وفاقا للنهایه لروایه، و فی أخری أنها روضه من ریاض الجنه، و قیل فی البقیع لروایه أخری، و استبعدها جماعه کالشیخ فی «یب» و «یه» و «ط» و الفاضلان فی «یر» و هی و الحلی و ابن سعید فی «مع».

و الأصح وفاقا للصدوق و جماعه أنها دفنت فی بیتها، و هو الآن داخل فی المسجد للصحیح عن قبر فاطمه علیها السّلام، فقال: دفنت فی بیتها، فلما زادت بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد، و حملت الروایتان السابقتان علی التقیه مع عدم وضوح سندهما، و لکن الأحوط زیارتها فی المواضع الثلاثه کما فی عدوس و غیرهما، و خصوصا فی بیتها و من عند الروضه و هی بین القبر و المنبر، کما ذکره الشیخ و غیره.

______________________________

(1). «یع» کنایه عن علل الشرائع، «یب» کنایه عن التهذیب، «یه» کنایه عن الفقیه، و ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:101

المصادر:

ریاض المسائل: ج 1 ص 433.

148 المتن:
اشاره

قال الشیخ هاشم الخراسانی فی محل دفنها بعد ذکر قول العلامه المجلسی و روایه محمد بن محمد بن أبی نصر:

لا یخفی أن موضع قبرها بیتها، و هو الآن خلف قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لها ضریح منسوب إلی قبرها الشریف.

المصادر:

منتخب التواریخ: ص 86.

149 المتن:
اشاره

قال صاحب جامع المدارک فی استحباب زیارتها علیها السّلام:

و أما استحباب زیاره فاطمه علیها السّلام من الروضه فلقول الصادق علیه السّلام علی المحکی مرسل ابن أبی عمیر: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه و منبری علی ترعه من ترع الجنه»، لأن قبر فاطمه علیها السّلام بین قبره و منبره و قبرها روضه من ریاض الجنه و إلیه ترعه من ترع الجنه.

و فی صحیح البزنطی الذی رواه المشایخ الثلاثه، بل رواه الصدوق منهم فی الفقیه و العیون و معانی الأخبار: سألت أبا الحسن الرضا علیه السّلام عن قبر فاطمه علیها السّلام قال: دفنت فی بیتها، فلما زادت بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:102

المصادر:

جامع المدارک: ج 3 ص 554.

150 المتن:
اشاره

قال فی النهایه:

و یستحبّ أن یصلّی ما بین القبر و المنبر رکعتین، فإن فیه روضه من ریاض الجنه، و قد روی أن فاطمه علیها السّلام مدفونه هناک، و قد روی أنها مدفونه فی بیتها، و قد روی أنها مدفونه بالبقیع و هذا بعید، و الروایتان الأولیان أشبه و أقرب إلی الصواب، و ینبغی أن یزور فاطمه علیها السّلام من عند الروضه.

المصادر:

النهایه: ص 287.

151 المتن:
اشاره

قال شیخنا البهائی فی ذکر قبرها علیها السّلام:

... و اعلم أن الأحادیث اختلف فی مکان قبرها؛ ففی بعضها أنها مدفونه بالبقیع، و فی بعضها قبرها بین قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و منبره، و قال الصدوق فی من لا یحضره الفقیه: إن الصحیح أنها دفنت فی بیتها، فإذا وسّعوا بنی أمیه مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دخل المسجد، و الیوم علامه ضریحها علیها السّلام فی ظهر بیت الذی دفنت فیها موجوده.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:103

و قال فی ص 188: و فی مدفنها و محل قبرها خلاف، أصحّها أنها دفنت فی بیتها و إذا وسّعوا بنو أمیه مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله وقع البیت فی المسجد، و هو بین قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله و منبره، و تزار أیضا عند الأئمه الأربعه علیهم السّلام فی البقیع.

المصادر:

جامع عباسی: ص 170.

152 المتن:
اشاره

قال فی منتهی المطلب فی زیاره فاطمه علیها السّلام:

... اختلف الروایات فی موضع قبرها لأنها دفنت لیلا؛ فروی أنها دفنت فی الروضه بین القبر و المنبر لأن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: «بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه» فهی مدفونه هناک، و روی أنها دفنت فی بیتها ....

المصادر:

منتهی المطلب: ج 2 ص 334 الفصل الثانی فی زیاره فاطمه علیها السّلام.

153 المتن:
اشاره

قال الشهید:

و دفن فاطمه علیها السّلام فی الروضه- إن صحّ- فهو من خصوصیاتها، کما تقدّم من نصّ النبی صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:104

المصادر:

کشف اللثام: ج 1 ص 203.

154 المتن:
اشاره

قال فی تذکره الفقهاء:

و اختلف فی موضع قبرها، فقیل فی الروضه بین القبر و المنبر، و قیل فی بیتها، فلما زاد بنو أمیه فی المسجد صار من جمله المسجد، و قیل أنها مدفونه بالبقیع ....

المصادر:

1. تذکره الفقهاء: ج 1 ص 403.

2. تحریر الأحکام: ج 1 ص 131.

155 المتن:
اشاره

قال فی أخبار المأتم:

و أما موضع قبرها، فاختلف فیه؛ فقال بعض أصحابنا أنها دفنت بالبقیع، و قال بعضهم أنها دفنت فی بیتها، فلما زادت بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد، و قال بعضهم أنها دفنت فیما بین القبر و المنبر، و إلی هذا أشار النبی صلّی اللّه علیه و آله: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه».

و القول الأول بعید و القولان الآخران أشبه و أقرب إلی الصواب، فمن استعمل الاحتیاط فی زیارتها زارها فی المواضع الثلاثه.

المصادر:

أخبار المأتم مجمع أحوال المولد: ص 658.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:105

156 المتن:
اشاره

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال:

ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه و منبری علی حوضی.

المصادر:

1. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 12 ص 294 ح 13156.

2. مسند أبی یعلی الموصلی: ج 1 ص 109 ح 118، بزیاده فیه.

3. تأویل مختلف الحدیث لابن قتیبه: ص 113، بزیاده فیه.

4. المعجم الکبیر: ج 23 ص 255 ح 526، بتفاوت فیه.

5. علل الحدیث لعبد الرحمن الرازی: ج 2 ص 395 ح 2696.

6. المعجم الکبیر: ج 1 ص 147 ح 332/ 1، بتفاوت فیه.

7. کشف الخفاء: ج 2 ص 83 ح 2194.

8. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 3 ص 335.

9. معرفه الصحابه لأبی نعیم: ج 1 ص 421.

10. سیر أعلام النبلاء: ج 12 ص 77.

11. جامع الأحادیث: ج 5 ص 331 ح 19108.

12. التمهید لما فی الموطأ من المعانی و المسانید لابن عبد البر: ج 2 ص 285.

13. التمهید لما فی الموطأ من المعانی و المسانید لابن عبد البر: ج 17 ص 179.

14. السنن الکبری للبیهقی: ج 5 ص 246.

15. السنن الکبری للبیهقی: ج 5 ص 247.

16. مسند أبی یعلی: ج 2 ص 496 ح 1341.

17. مسند أبی یعلی: ج 3 ص 319 ح 1784.

18. مسند أبی یعلی: ج 3 ص 462 ح 1964.

19. المسند لعبد اللّه بن الزبیر: ج 1 ص 139 ح 290.

20. تبیین المسالک: ج 2 ص 312.

21. المجمع بین الصحیحین البخاری و مسلم: ص 271 ح 963.

22. المعجم الأوسط: ج 1 ص 412 ح 737.

23. النکت الظراف علی الأطراف: ج 3 ص 323 ح 12267.

24. تمییز الطیب من الخبیث: ص 161 ح 1188.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:106

25. معاجز الولایه: ص

81.

26. التحفه السنیّه: ص 197.

27. مختصر إتحاف الساده المهره: ج 4 ص 394 ح 3218.

28. مشکل الآثار للطحاوی: ج 4 ص 68، 69، 70، 71، بتفاوت فیه.

29. زاد المسلم فیما اتفق علیه البخاری و مسلم: ج 2 ص 242 ح 686، 687.

30. الوافی: ج 8 ص 201، بتفاوت فیه.

31. تحفه الأشراف بمعرفه الأطراف: ج 4 ص 339 ح 5300.

32. تحفه الأشراف بمعرفه الأطراف: ج 7 ص 463 ح 10327.

33. تحفه الأشراف بمعرفه الأطراف: ج 10 ص 415 ح 14810.

الأسانید:

1. فی المعجم الکبیر ج 2 ص 294: حدثنا محمد بن أحمد بن أبی خیثمه، قال: قلت:

لإدریس بن عیسی القطان، حدّثکم محمد بن بشر العبدی، ثنا عبید اللّه بن عمر، عن أبی بکر بن سالم، عن سالم، عن ابن عمر، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی مسند أبی یعلی ج 1 ص 109: حدثنا شجاع بن مخلد، حدثنا سعید بن سلام العطّار، عن أبی بکر بن أبی سبره العامری، عن عطاء بن یسار، عن عبد الرحمن بن یربوع، عن أبی بکر، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

3. فی المعجم الکبیر ج 23 ص 255: حدثنا الحسین بن إسحاق، ثنا محمد بن الصباح، ثنا سفیان بن عیینه، عن عمار الدهنی، عن أبی سلمه، عن أم سلمه، قالت: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

4. فی علل الحدیث: سئل أبو زرعه عن حدیث اختلف عن الدراوردی فیه؛ فروی سعید بن منصور، عن عبد العزیز الدراوردی، عن عماره بن غزیه، عن عباد بن تمیم، عن عبد اللّه بن زید، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال.

5. فی علل الحدیث: رواه إبراهیم بن

حمزه، عن الدراوردی، عن عمرو بن یحیی، عن عباد بن تمیم، عن عبد اللّه زید، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

6. فی المعجم الکبیر ج 1 ص 147: حدثنا علی بن عبد العزیز، ثنا إسحاق بن محمد الغروی، حدثتنا عبیده بنت نابل، عن عائشه بنت سعد، عن سعد بن وقاص، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال.

7. فی الکامل فی ضعفاء الرجال: ثنا الحسن بن سفیان، ثنا عبد اللّه بن أبی زیاد، ثنا نباته المدینی، عن سلمه بن وردان، عن أبی سعید بن أبی المعلی، عن علی بن أبی طالب علیه السّلام و عن أبی هریره، قالا: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:107

8. فی معرفه الصحابه: حدثنا سلیمان بن أحمد، ثنا علی بن عبد العزیز، ثنا إسحاق بن محمد الغروی، قال: حدثتنا عبیده بنت نابل، عن عائشه بنت سعد بن أبی وقاص، عن سعد بن وقاص، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

9. فی سیر أعلام النبلاء: قال العقیلی: تفرّد الجوعی بحدیث، عن عبد اللّه بن نافع، عن مالک، عن نافع، عن ابن عمر مرفوعا.

10. فی التمهید ج 2 ص 258: لما فی الموطأ: عن مالک، عن حبیب بن عبد الرحمن، عن حفص بن عاصم، عن أبی هریره و عن أبی سعید الخدری: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال.

11. فی التمهید ج 17 ص 179: مالک، عن عبد اللّه بن أبی بکر، عن عباد بن تمیم، عن عبد اللّه بن زید المازنی: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال.

12. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو علی الروذباری بطوس، أنا أبو محمد

بن شوذب المقری بواسط، ثنا أحمد بن سنان، ثنا عبد الرحمن بن مهدی، ثنا سفیان و مالک بن أنس، عن عبد اللّه بن أبی بکر، عن عباد بن تمیم، عن عمه عبد اللّه بن زید المازنی، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

13. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو عبد اللّه الحافظ و أبو محمد عبد الرحمن بن أبی خالد المقری و أبو عثمان سعید بن محمد بن محمد بن عبدان، قالوا: ثنا أبو العباس محمد بن یعقوب، ثنا الحسن بن علی بن عفان، ثنا محمد بن عبید، عن عبید اللّه.

و أخبرنا أبو عبد اللّه، ثنا أبو العباس، ثنا العباس بن محمد الدوری، ثنا أبو عبد اللّه محمد بن بشر العبدی، أنا عبید اللّه بن عمر، عن حبیب بن عبد الرحمن، عن حفص بن عاصم، عن أبی هریره، أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال.

14. مسند أبی یعلی ج 2 ص 496: حدثنا زهیر، حدثنا عفان بن مسلم، حدثنا عبد الواحد بن زیاد، حدثنا إسحاق بن عبد الرحمن بن عبد اللّه بن عمر، عن عبد اللّه بن عمر، قال: قال أبو سعید الخدری، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

15. فی مسند أبی یعلی ج 3 ص 319: حدثنا أبو الربیع، حدثنا هشیم، أخبرنا علی بن زید، عن محمد بن المنکدر، عن جابر بن عبد اللّه، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

16. فی مسند أبی یعلی ج 3 ص 362: حدثنا زکریا، حدثنا هشیم، عن علی بن زید، عن محمد بن المنکدر، عن جابر بن عبد اللّه، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

17. المسند لعبد

اللّه بن الزبیر الحمیدی: حدثنا الحمیدی، قال: ثنا سفیان، قال: ثنا عمار الدهنی- لم نجده عند غیره- أنه سمع أبا سلمه بن عبد الرحمن یحدّث عن أم سلمه، قالت: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

18. تبیین المسالک: روی الإمام مالک و الشیخان، عن عبد اللّه بن زید المازنی: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:108

19. المعجم الأوسط: حدثنا أحمد، قال: حدثنا أبو حصین الرازی، قال: حدثنا یحیی بن سلیم، قال: حدثنا عبد اللّه بن عثمان بن خثیم، عن نافع، عن ابن عمر، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

20. فی مشکل الآثار: أبو أمیه، قال: ثنا محمد بن سلیمان القرشی البصری، قال: ثنا مالک بن أنس، عن ربیعه بن أبی عبد الرحمن، عن سعید بن المسیّب، عن ابن عمر، قال:

حدّثنی أبی، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

21. فی مشکل الآثار: قال أبو جعفر: فوجدت لهذا الحدیث غیر واحد من أهله، منهم محمد بن یحیی القطعی و إسماعیل بن إسحاق القاضی و أبو شعیب، عن علی بن حکیم، عن محمد بن سلیمان هذا؛ و حدثنا عبد الغنی بن عقیل، قال: ثنا سفیان بن عیینه، عن عمار بن الدهنی، عن أبی سلمه، عن أم سلمه، قالت.

22. فی مشکل الآثار: و حدثنا إسحاق بن إبراهیم بن یونس، قال: ثنا موسی بن عبد الرحمن المسروقی، قال: ثنا محمد بن بشر، عن عبد اللّه عن نافع، عن ابن عمر.

23. فی مشکل الآثار: و حدثنا محمد بن علی بن داود، قال: ثنا أحمد بن یحیی المسعودی، قال: ثنا مالک بن أنس، عن نافع، عن ابن عمر،

قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

24. فی مشکل الآثار: و حدثنا یونس، قال: ثنا ابن وهب، أن مالکا أخبره، عن حبیب بن عبد الرحمن، عن حفص بن عاصم، أخبره عن أبی هریره، عن أبی سعید الخدری، هکذا حدثنا علی بن معبد بلا شک ذکره فیه؛ ثم ذکره مثل حدیث یونس و ربیع سواه إلا ذکره عن أبی سعید الخدری أو أبی هریره عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

25. فی مشکل الآثار: و حدثنا الحسین بن الحکم الکوفی الحبری، قال: ثنا أبو غسّان، قال: ثنا زهیر بن معاویه، قال: ثنا محمد بن إسحاق، قال: حدثنی حبیب بن عبد الرحمن، عن حفص بن عاصم، عن أبی هریره، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

26. فی مشکل الآثار: و حدثنا علی بن عبد الرحمن بن محمد بن المغیره و محمد بن علی بن داوود، قالا: ثنا عفان بن مسلم، قال: ثنا عبد الواحد بن زیاد، قال: ثنا إسحاق بن مولی آل عمر، قال: حدثنی أبو بکر بن عمر بن عبد اللّه بن عمر، قال.

27. فی مشکل الآثار: و حدثنا یونس، قال: ثنا ابن وهب: أن مالکا حدّثه عن عبد اللّه بن أبی بکر، عن عباد بن تمیم، عن عبد اللّه بن زید المازنی: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال.

28. فی مشکل الآثار: و حدثنا الربیع الجبری، قال: ثنا مطرف بن عبد اللّه، قال: ثنا مالک، عن عبد اللّه بن أبی بکر، عن عباد بن تمیم، عن عبد اللّه بن زید الخطمی: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال.

29. فی مشکل الآثار: حدثنا محمد بن خزیمه و

فهد بن سلیمان جمیعا، قالا: ثنا عبد اللّه بن صالح، قال: حدثنی اللیث بن سعد، قال: حدثنی ابن الهادی، عن أبی بکر بن محمد، عن عباد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:109

بن تمیم، عن عبد اللّه بن زید: أنه سمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

30. فی مشکل الآثار: حدثنا إبراهیم بن أبی داوود، قال: ثنا سعید بن سلیمان الواسطی، عن هشیم، عن علی بن زید، عن محمد بن المنکدر، عن جابر بن عبد اللّه، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

157 المتن:
اشاره

قال النمازی فی ذکر ما بین القبر و المنبر:

عن معاویه بن عمار، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی تعلیم آداب دخول المدینه و زیاره النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: إذا فرغت من الدعاء عند القبر، فائت المنبر و امسحه بیدک و خذ برمّانتیه و هما السفلاوان، و امسح عینیک و وجهک به فإنه یقال إنه شفاء للعین.

و قم عنده فاحمد اللّه واثن علیه و سل حاجتک، فإن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: «ما بین منبری و بیتی روضه من ریاض الجنه»، و إن منبری علی ترعه من ترع الجنه، و قوائم المنبر رتب فی الجنه.

و الترعه هی الباب الصغیر.

المصادر:

مستدرک سفینه البحار: ج 9 ص 521.

158 المتن:
اشاره

قال المحقق البارع فاضل الفراتی بعد تشریح طینه علیین أو طینه الجنه أو طینه النار:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:110

... إن الطهاره المطلقه التی تصل إلی حد العصمه، لا یمکن لها أن تلتقی و تنسجم أو تتصل مع غیر الطهاره، لا سیما و أنها لیست طهاره عرضیه و إنما سنخ طهاره و جوهر نقاء و لا یمکن أن تطل الوثنیه علی النورانیه المحضه ....

و قال بعد سطور: و لیس هذا فحسب، بل إننا نجد ترفض أن یکونا الخلیفه الأول و الثانی ضمن المشیّعین لها و الماشین خلف جنازتها، بل رفضت أن یصلّیا علیها ....

و قال: و أعظم من ذلک أنها لا ترید أحدا أن یعرف قبرها الشریف، لأن الأمه اشترکت فی ظلمها، کما أعلنت عن خذلان الأمه لها و الاستهانه بها من خلال خطبتها ....

المصادر:

عظمه الصدیقه الکبری فاطمه الزهراء علیها السّلام لفاضل الفراتی: ص 27.

159 المتن:
اشاره

قال السید جواد القزوینی فی ذکر نبش قبر الزهراء علیها السّلام: تفاجأ الخلیفه أبو بکر و معه عمر بموت الزهراء علیها السّلام، فأسرعا- علی روایه البعض- و بطریقه مثیره للتعجب و الاستغراب إلی المقبره بحثا عن قبرها.

فعلی روایه المفضل عن الصادق علیه السّلام: فقال أبو بکر: هاتوا من ثقاه المسلمین من ینبش هذه القبور حتی تجدوا قبرها فنصلّی علیها و نزورها. فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام، فخرج من داره مغضبا و قد احمرّ وجهه و فاضت عیناه و درّت أوداجه و علی یده قباؤه الأصفر الذی لم یکن یلبسه إلا فی یوم کریهه، یتوکّأ علی سیفه ذی الفقار حتی ورد البقیع. فسبق الناس النذیر فقال لهم: هذا علی علیه السّلام قد أقبل کما ترون، یقسم باللّه لئن بحث من هذه القبور حجر واحد لأضعنّ السیف علی غابر هذه الأمه.

فولّی القوم هاربین قطعا قطعا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:111

و هناک روایه أخری عن نبش قبر الزهراء علیها السّلام کما فی وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام.

و روایه أخری ذکرها علی بن أحمد الکوفی فی کتاب الاستغاثه، لا مجال لنکرانها؛ یقول الکوفی:

فقال عمر: اطلبوا قبرها حتی ننبشها و نصلّی علیها. فطلبوها فلم یجدوه و لم یعرفوا لها قبرا ....

أما لما ذا أرادوا نبش قبر الزهراء علیها السّلام فذلک للأسباب التالیه:

أولا: نکایه بالإمام علی علیه السّلام الذی أخفی جنازتها عن أعینهم و حال بینهم و بین أن یقیموا الصلاه علی جنازتها.

ثانیا: إقامه الصلاه علی جنازتها یحمل بعدا معنویا، فقد کان الخلیفه یرید أن ینجز هذا الأمر مهما کان الظرف و مهما کان الثمن حتی لو أدّی

ذلک إلی نبش قبرها.

ثالثا: التخفیف من آثار المقاطعه التی قامت بها السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام، ففی تصوّر الخلیفه أن الصلاه علی جنازتها سیمحو آثار هذه المقاطعه و سیصوّر القضیه للناس و کأن شیئا لم یحدث.

المصادر:

1. علی باب فاطمه علیها السّلام: ص 109.

2. الهدایه الکبری للحضینی: ص 179، شطرا منه، بتفاوت.

160 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه الصادق علیه السّلام، قال:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه و منبری علی ترعه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:112

من ترع الجنه»، لأن قبر فاطمه علیها السّلام بین قبره و منبره، و قبرها روضه من ریاض الجنه و إلیه ترعه من ترع الجنه.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 361.

161 المتن:
اشاره

قال الصنعانی الحضرمی:

و قد روی ابن النجار فی الدرر الیتیمه فی أخبار المدینه، عن عبد اللّه بن جعفر، أنه کان یقول: قبر فاطمه علیها السّلام فی بیتها الذی أدخله عمر بن عبد العزیز فی المسجد ....

المصادر:

1. إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح علیهم السّلام: ص 131، عن الدرر الیتیمه.

2. الدرر الیتیمه فی أخبار المدینه، علی ما فی إشراق الإصباح.

162 المتن:
اشاره

قال العلامه السید محمد الشیرازی فی إخفاء قبرها:

... ثم إنها علیها السّلام استخدمت الجهاد السلبی مع أعدائها أیضا، حیث وصّت بإخفاء قبرها بعد موتها، و قد بقی قبرها مخفیا إلی هذا الیوم، حتی یظهر صاحب الزمان علیه السّلام و یکشف عن هذه الحقیقه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:113

لکن من الواضح أن بعد ظهور الإمام المهدی علیه السّلام تعود الزهراء علیها السّلام إلی الحیاه، کما یعود الرسول و علی و الحسن و الحسین و سائر الأئمه علیهم السّلام، علی ما دلّت علی ذلک روایات الرجعه، و إنما یعرف الناس أن قبرها علیها السّلام فی مکان کذا قبل ابتعاثها فی أیام الرجعه.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام أفضل أسوه للنساء: ص 31.

163 المتن:
اشاره

قال الشیخ حسین بن محمد الدرازی بعد ذکر الاختلاف فی مکث فاطمه علیها السّلام بعد أبیها صلّی اللّه علیه و آله:

... و کذا قبرها غیر معلوم لأنها دفنت لیلا؛ ففی روایه العامه عن ابن عباس: أنها دفنت فی البقیع، و هو صریح بعض الأخبار الوارده من طرقنا و الأخبار المتکاثره فی أنها علیها السّلام مدفونه فی الروضه أو فی بیتها، و لکن العمل أنها فی بیتها و به أخذ أکثر علمائنا رضوان اللّه علیهم.

و نحن نذکر طائفه من تلک الأخبار الوارده عن الأئمه الأطهار علیهم السّلام فی ذلک ...

و ذکر أخبارا عن الصدوق و الطوسی و غیرهما، مثل ما أوردناه سابقا عنهم.

المصادر:

التاریخ و السیر (مخطوط): ص 30.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:114

164 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد حسن النائینی فی ذکر موضع قبرها:

بعد وفاه أبیها اشتدّ علیها الحزن و الأسی حتی غدت نحیله سقیمه و نزل بها المرض، و أوصت أن تدفن لیلا ففعل ذلک، و لذلک کان موضع قبرها مکتوما مجهولا لم یعرف بالبتّ و الیقین.

فقال قوم: إنها دفنت فی بیتها، و قیل: أنها دفنت بالبقیع، و قیل: دفنت فی المسجد علی ما قال الرسول الأعظم صلّی اللّه علیه و آله: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه» ....

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 217.

165 المتن:
اشاره

قال السید الجلالی فی مزار فاطمه علیها السّلام:

فی جنب المسجد یقع بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله و بجنبه بیت بضعته علیها السّلام.

المصادر:

مزارات أهل البیت علیهم السّلام و تاریخها: ص 34.

166 المتن:
اشاره

قال الشیخ أبو الحسن المرندی فی اختلاف الأخبار فی تعیین قبر الصدیقه الکبری علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:115

و فیه خمسه أقوال:

فی مناقب ابن شهرآشوب عن أبی جعفر الطوسی: أن قبر فاطمه علیها السّلام بیتها، و أیضا فی المناقب عن أبی جعفر الطوسی: أن قبر فاطمه علیها السّلام بیتها، و أیضا فی المناقب: أن فاطمه علیها السّلام دفنت فی الروضه کما قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه».

و فی صحیح البخاری: بین قبری و بیتی، و فی الموطأ و الحلیه و جامع الترمذی و مسند أحمد بن حنبل: ما بین بیتی و منبری، کما قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: منبری علی ترعه من ترع الجنه.

قال أحمد بن محمد أبو نصر: سألت عن أبی الحسن علیه السّلام عن قبر فاطمه علیها السّلام قال: تدفن فی بیتها.

و فی مناقب ابن شهرآشوب أن مضجع فاطمه علیها السّلام فی البقیع، یعنی بیت الأحزان، و فی روایه: بیتها، و فی روایه: أنها دفنت عند فاطمه بنت أسد أم أمیر المؤمنین علیه السّلام.

و فی خبر صحیح: أنها دفنت فی الروضه فی قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله، و یؤیّده ما فی البحار من أنه حملها علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و سته من الأصحاب، و أتوا بها إلی القبر المبارک؛ خرجت ید فتناولتها، و انصرف أمیر المؤمنین علیه السّلام و هاج به الحزن و قال:

السلام علی یا رسول اللّه ....

و لذا لم یعلم قبرها إلی یوم القیامه خوفا عن ابن الخطاب، کما ذکرنا آنفا.

المصادر:

1. مجمع النورین و ملتقی البحرین: ص 158.

2. لوامع الأنوار: ص

104، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:116

167 المتن:
اشاره

قال السید علی مولانا فی مکان قبر فاطمه علیها السّلام:

أنه فی بیتها، و هو الیوم فی داخل مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

نصایح المعصومین علیهم السّلام: ص 68.

168 المتن:
اشاره

قال العلامه المجلسی فی المرآه:

روی ابن أبی الحدید من کتاب أحمد بن عبد العزیز الجوهری بعد إیراد قصه فدک:

أن فاطمه علیها السّلام قالت: و اللّه لا کلّمتک أبدا. قال: و اللّه لا هجرتک أبدا. قالت: و اللّه لأدعونّ علیک. قال: و اللّه لأدعونّ اللّه لک.

فلما حضرته الوفاه، أوصت أن لا یصلّی علیها. فدفنت لیلا، و صلّی علیها العباس بن عبد المطلب، و دفنها علی علیه السّلام سرّا، و عفا علی علیه السّلام موضع قبرها. ثم قال: فحوّل وجهه إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: السلام علیک یا رسول اللّه عنی، و السلام علیک عن ابنتک و زائرتک و البائته فی الثری ببقعتک ... «1»

المصادر:

1. مرآه العقول: ج 5 ص 322.

2. شرح نهج البلاغه، علی ما فی المرآه.

3. السقیفه و فدک للجوهری، علی ما فی شرح نهج البلاغه.

______________________________

(1). قوله: «ببقعتک» ظاهره الدفن قریبا من قبره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:117

169 المتن:
اشاره

قال العلامه المجلسی فی المرآه بعد ذکر حدیث الإمام الرضا علیه السّلام فی قوله: «دفنت فی بیتها، فلما زادت بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد»:

و یدلّ (أی هذا الحدیث) علی أنها علیها السّلام دفنت فی بیتها، و هذا أصحّ الأقوال فی موضع قبرها علیها السّلام.

قال الشیخ فی التهذیب: ذکر الشیخ فی الرساله: إنک تأتی الروضه فتزور فاطمه علیها السّلام لأنها مقبوره هناک، و قد اختلف أصحابنا فی موضع قبرها؛ فقال بعضهم: أنها دفنت فی البقیع، و قال بعضهم: أنها دفنت بالروضه، و قال بعضهم: أنها دفنت فی بیتها، فلما زادت بنو أمیه فی المسجد صارت من جمله المسجد، و هاتان الروایتان کالمتقاربین.

و الأفضل عندی أن یزور الإنسان فی الموضعین جمیعا فإنه لا یضرّه ذلک، و یحوز به أجرا عظیما، و أما من قال: أنها دفنت فی البقیع، فبعید من الصواب، انتهی.

و أقول: الأظهر أنها علیها السّلام مدفونه فی بیتها، و الأخبار فیه کثیره أوردتها فی البحار، لکن روی الصدوق فی معانی الأخبار بسند صحیح عن ابن أبی عمیر، عن بعض أصحابنا، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه، و منبری علی ترعه من ترع الجنه»، لأن قبر فاطمه علیها السّلام بین قبره و منبره و قبرها روضه من ریاض الجنه و إلیه ترعه من ترع الجنه.

و یمکن الجمع بأن یقال:

الروضه متّسعه، بحیث تشمل بعض بیتها علیها السّلام الذی دفنت فیه، و یؤیّده قوله علیه السّلام: فلما زادت بنو أمیه إلی آخرها.

و سیأتی ما یدلّ علی اتّساع الروضه و علی أن بیتها علیها السّلام منها فی کتاب الحج إن شاء اللّه.

و قیل: إن عمر بن عبد العزیز وسّع المسجد فی زمن خلافه ولید بن عبد الملک بأمره فی جانب مشرق المسجد حتی ضیّق البیت الذی دفن فیه النبی صلّی اللّه علیه و آله، و أخرج تراب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:118

قبری المنافقین لمرور الجدار علیهما، کما یفهم مما ذکره السمهودی فی خلاصه الوفاء.

المصادر:

مرآه العقول: ج 5 ص 348.

170 المتن:
اشاره

قال السید اللواسانی النجفی فی محل دفنها علیها السّلام:

و دفنت علیها السّلام فی بیتها أو فی البقیع لیلا ....

المصادر:

الدروس البهیّه: ص 22 الدرس الثانی.

171 المتن:
اشاره

قال العلامه الحلی فی زیاره فاطمه علیها السّلام:

و یستحبّ زیاره النبی صلّی اللّه علیه و آله مؤکّدا و زیاره فاطمه علیها السّلام من الروضه ... «1»

المصادر:

إرشاد الأذهان إلی أحکام الإیمان للحلی: ص 339 کتاب الحج.

______________________________

(1). لعل استحباب زیارتها من الروضه دلیل أن قبرها هناک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:119

172 المتن:
اشاره

قال کمال المنجم الیزدی فی محل دفنها علیها السّلام:

أن فاطمه علیها السّلام دفنت بالمدینه؛ فقال بعض أنها دفنت فی حوالی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و قال بعض آخر أنها فی حوالی قبر الحسن علیه السّلام.

المصادر:

زبده التواریخ (مخطوط): فی ذکر فاطمه علیها السّلام.

173 المتن:
اشاره

قال ابن عبد البر فی الإستیعاب:

أنه لمّا توفّیت فاطمه الزهراء علیها السّلام، غسّلها علی بن أبی طالب علیه السّلام و أسماء بنت عمیس و صلّی علیها علی علیه السّلام، و کانت أشارت علیه أن یدفنها لیلا.

و روی ابن حجر فی الإصابه أن علیا علیه السّلام صلّی علیها و دفنها بلیل.

و أورد السمهودی فی وفاء الوفاء بأخبار المصطفی صلّی اللّه علیه و آله عده روایات داله علی أنها دفنت لیلا.

و منها ما حکاه عن البیهقی أنه قال: و قد ثبت أن أبا بکر لم یعلم بوفاه فاطمه علیها السّلام، لما فی الصحیح أن علیا علیه السّلام دفنها لیلا و لم یعلم أبا بکر.

قال: و أصبح البقیع لیله دفنت و فیه أربعون قبرا ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه سابقا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:120

المصادر:

المجالس المرضیه فی الأیام الفاطمیه لتاج الدین: ص 177.

174 المتن:
اشاره

قال الشریفی فی ذکر قبرها:

و أراد الإمام علیه السّلام حمل نعشها من الدار إلی محل دفنها و قبرها؛ و ما حال الأطفال الصغار و هم ینظرون إلی جنازه أمهم، یریدون بها إلی قبرها و کیف وداعهم لها؟ ...

ثم شیّعها الإمام علی علیه السّلام و معه أصحابه المخلصین، و نزل علی علیه السّلام إلی القبر و أنزل الزهراء علیها السّلام و أضجعها فی لحدها، ثم تلا: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره أخری». «1» ثم خرج من القبر و أهال التراب علیها؛ و دفنها لیلا و خفیّه و بعیدا عن أنظار الناس، و عفی عن موضع قبرها و أخفاه، و هی ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سیده نساء العالمین.

و لما أهال التراب علیها، هاج به الحزن و أرسل دموعه علی خدیه ....

المصادر:

مصائب فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 85.

______________________________

(1). سوره طه: الآیه 55.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:121

الفصل الثانی رثائها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:122

فی هذا الفصل

رثاء الزهراء علیها السّلام و البکاء و النیاحه لمصائبها و ما جری علیها من الظلامات یشترک فیها الإنس و الجنّ و الملائکه فی السماوات، و لقد بکی علیها حین تجهیزها الملائکه فی السماء.

و کفی فی عظم مصائبها و رثائها أن أول راث لها و باک علیها أمیر المؤمنین علیه السّلام فی مرضها و عند شهادتها و بعد شهادتها، حیث رثاه بعد وفاتها و أنشد الشعر فی فراقها علیها السّلام.

و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه نظما و نثرا فی 38 رثاء:

رثاء السید خضر القزوینی فی رثائها علیها السّلام.

رثاء الشیخ محمد حسن السمیسم.

رثاء الشیخ محمد علی القسام.

رثاء السید علی الترک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:123

رثاء السید صالح الحلّی، و السید حسن الصدر، و الشیخ سلمان البحرانی، و الشیخ حبیب شعبان، و الشیخ محسن أبو الحبّ الکبیر، و الشیخ محمد سعید المنصوری.

و رثاء أمیر المؤمنین علیه السّلام، و رثاء ثان له علیه السّلام، و رثاء ثالث و رابع و خامس له علیه السّلام أیضا.

رثاء الخلیعی الموصلی، و الشیخ حمزه البصیر، و الشیخ صالح الکواز، و الشیخ عبد اللّه الوائلی، و الشیخ مبارک، و الشیخ جعفر الهلالی، و الشیخ حسن الشامی، و السید صالح الحلّی، و الشیخ علی الجشّی، و الشیخ عبد الستار الکاظمی، و الشیخ علی المرهون، و السید محسن الأمین، و السید محمد جمال الهاشمی، و الشیخ محسن الجواهری، و الشیخ محمد حسین کاشف الغطاء، و الشیخ محمد حسین الکمپانی، و الشیخ الیعقوبی، و السید محمد مهدی الشیرازی، و الشیخ هادی کاشف الغطاء، و السید محمد جواد فضل اللّه.

و رثاء لشاعر مجهول الاسم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 16،ص:124

1 المتن:
اشاره

قال السید خضر القزوینی فی رثاء فاطمه علیها السّلام:

إلی م التوانی صاحب الطلعه الغرّاأ ما آن من أعداک أن تطلب الوتر

أفدیناک لم أغضیت عما جری علی بنی المصطفی منها و قد صدع الصخرا

أ تغضی و تنسی أمک الطهر فاطماغداه علیها القوم قد هجموا جهرا

أ تغضی و شبّوا النار فی باب دارهاو قد أوسعوا فی عصرهم ضلعها کسرا

أ تغضی و منها أسقطوا الطهر محسناو قادوا علیّ المرتضی بعلها قسرا

أ تغضی و سوط العبد و شحّ متنهاو من لطمه الطاغی غدت عینها حمرا

أ تغضی و قد ماتت و ملؤ فؤادهاشجا و علی بعد شیّعها سرّا

المصادر:

المجالس المرضیه فی الأیام الفاطمیه لتاج الدین: ص 184.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:125

2 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد حسن سمیسم فی رثاء فاطمه علیها السّلام:

یا باب فاطم لا طرقت بخیفهو ید الهدی سدلت علیک حجابا

أو لست أنت بکل إن مهبط الأملاک فیک تقبّل الأعتابا

واها علیک فما استطعت تصدهم لما أتوک بنو الضلال غضابا

نفسی فداک أ ما علمت بفاطم وقفت وراک توبّخ الأصحابا

أو ما رققت لضلعها لما انحنی کسرا و عنه تزجر الخطابا

أو ما دری المسمار حین أصابهامن قبلها قلب النبی أصابا

عتبی علی الأعتاب فیها محسن ملقی و ما انهالت لذاک ترابا

لما عدوا للبیت عدوه آمن من لیث غاب حین داسوا الغابا

لو ینظرون ذباب صارم حیدرلرأیتهم یتطایرون ذبابا

لکنهم علموا الوصیه أنهاصارت لصارمه الصقیل قرابا

فهناک قد جعلوا النجاد بعنق من مدّوا له یوم الغدیر رقابا

سحبوه و الزهراء تعدوا خلفه و الدمع أجرته علیه سحابا

فدعتهم خلّوا ابن عمی حیدراأو أکشفنّ إلی الدعاء نقابا

حاربتم البارئ و آل نبیه و عصیتم الأعواد و المحرابا

المصادر:

مصائب فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 92.

3 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد علی قسّام فی رثائها علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:126 اللّه من رزء یکاد وقعه یهدّ رکن السبعه الشداد

فهل رأیت قبلها ثعالباتدوس فی عرینه الآساد

و تخرج الظیغم من عرینه ملبّبا یقاد بالنجاد

و فاطم الزهراء تعدوا خلفهم صارخه لا تؤتموا أولادی

و رنّه السیاط فوق متنهالها صدی باق إلی المعاد

و لم یغثها أحد منهم و هم قد سمعوها بینهم تنادی

تدعوا أباها تشتکیهم عنده و دمعها یصوب کالعهاد

تدعو و نار الوجد فی فؤادهاکأنها تقدح فی زناد

عزّ علی المختار ما قد لقیت بضعته من صحبه الأوغاد

عزّ علیه أن یراها بعده ناحله حلیفه السهاد

ودع عنک حدیث الباب جانبافرزؤه یفتّ بالأکباد

أیّ رزایها أعدّها و قدجلّت رزایاها عن التعداد

انار هم أنسی و ها شعلتهالا تنطفی تشب فی الفؤاد

أم ضلعها المکسور و هی لم تزل ممنوعه منه عن الرقاد

أم حمره العین و تلک نکبهو اللّه لا تنسی مدی الآباد

أم کیف أنسی عضد الزهراء و ذادملجه قد فتّ بالأعضاد

وسل عن المسمار صدرها و فی الدماء ما یغنی عن الأشهاد

و دفنها لیلا و ستر قبرهادلّا علی فضیحه الأعادی

المصادر:

مصائب فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 93.

4 المتن:
اشاره

قال السید علی الترک فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:127 لا صبر یا ابن العسکری فشرعه الهادی النبی استنصرت أنصارها

هدمت قواعدها و طاح منارهافأقم بسیفک ذی الفقار منارها

فإلی م تغضی و الطغاه تحکّمت فی المسلمین و حکّمت أشرارها

مولای ما سنّ الضلال سوی هجموا علی الطهر البتوله دارها

منعوا البتول عن النیاحه إذا غدت تبکی أباها لیلها و نهارها

قالوا لها قرّی فقد آذیتناأنّی و قد سلب المصاب قرارها

قطعوا أراکتها و من أبنائهاقطعت أمی یمینها و یسارها

جمعوا علی بیت النبی محمدحطبا و أوقدت الظغائن نارها

رضّوا سلیله أحمد بالباب حتی أنبتوا فی صدرها مسمارها

عصروا ابنه الهادی الأمین و أسقطوامنها الجنین و أخرجوا کرّارها

قادوه و الزهراء تعدوا خلفهم عبری فلیتک تنظر استعبارها

و العبد سوّد متنها فاستنصرت أسفا فلیتک تسمع استنصارها

فقضت و آثار السیاط بمتنهایا لیت عینک عاینت آثارها

المصادر:

مصائب فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 96.

5 المتن:
اشاره

قال السید صالح الحلی فی مصائبها علیها السّلام:

لمصائب الزهراء هجرت المضجعاو أذلت قلبی من جفونی أدمعا

أ فکان من حکم النبی و شرعه أن تضرب الزهراء ضربا موجعا

أوصی الإله بوصل عتره أحمدفکأنما أوصی بها أن تقطعا

اللّه ما فعلوا بآل نبیهم فعلا له عرش الإله له تضعضعا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:128 قادوا علیا بعده بنجاده و من البتول الطهر رضّوا الأضلعا

أبدوا عداوتهم لها و عدوا علی میراثها فابتزّ منها أجمعا

وضعت وراء الباب حملا لم یکن قد آن لو لا عصرها أن یوضعا

و مضوا بکافلها یهرول طیّعالو لا الوصیه لم یهرول طیّعا

خرجت تعثّر خلفهم تدعوهم خلّوا ابن عمی أو لأکشف بالدعا

رجعوا إلیها بالسیاط فسوّدوابالضرب منها متنها کی ترجعا

کم أضرمت من عله و تجرّعت یا للهدی من غصه لن تجرعا

المصادر:

مصائب فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 96

6 المتن:
اشاره

قال السید حسن الصدر فی رثاء فاطمه علیها السّلام:

بدمائی أبکیک لا بدموعی و لهیب الأحزان بین ضلوعی

یا ربیعا ذوی سریعا و أودی لهف نفسی علی ذبول الربیع

کیف أنسی الزهراء مهضومهالحق تعانی مراره التضییع

و عجاف الأحداث تخطف منهاکل کنز و کل رکن منیع

لیت شعری و للفؤاد و جیب أ یکون الموصول کالمقطوع

لست أنساک یا عصاره هدی سکبته ید الرسول الشفیع

فرضاک رضاه من دون شک ذاک نص فی محکم التشریع

أنت شمس فی أفقه قد تجلّت و تسامت بنورها و الطلوع

أنت بنت الرسول ریحانه الهادی و زوج الوصی أمّ الفروع

و لک المجد ساطعا بالمعالی و بسامی الجهاد کل سطوع

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:129 ریع قلبی لفاطم تتلظی بجراح و باعتساف فظیع

فجعت بالحبیب و الأب و الفائدو الکهف و العماد الرفیع

ثم راحت تستقبل المحنه الکبری بقلب ممزّق مفجوع

إن ظلم الوصی أجّج نارافی حنایا ذاک الفؤاد الوجیع

و لقد صبّت الرزایا علیهاو توالت بهجمه و وقوع

أسقطوها جنینها المحسن الزاکی و آبوا لکن بجرم مروع

کیف أنسی الضلع الکسیر المدمّی و سهاما من موجع التقریع

هرعوا یغصبونها فدکا ظلماو للنار منکرات الهروع

سمعوا تدلی ببرهانها القاطع فیهم و لم یکن من سمیع

فدک لم تکن لدیها سوی رمزلحق عن أهله ممنوع

و لقد ناءت البتول بإعصار عنیف أطفی جمیع الشموع

لا تسلنی عن ساعه و دعت فیهافمرّ الآلام فی التودیع

هاهنا صرخه لزینب دوّت و هنا زفره الوصی الولوع

و هناک الشبلان أضناهما الخطب فأنّا کأنّه الملسوع

و لسرّ أخفی علی مکان القبرمن بعد موحش التشییع

هی أوصته إذ أدانت عداهاو هی خصم لهم بیوم الرجوع

المصادر:

مصائب فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 97.

7 المتن:
اشاره

قال الشیخ سلمان البحرانی فی رثائها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:130 وقف علی قبر فاطم بالبقیع بعد مزق الحشا و سکب الدموع

و ألثم الترب من حوالیه و انشقّ من شذاه نسیم زهر الربیع

و أبلغنّها السلام عنی فإنی لمروع فیها بخطب مروع

و تذکّر أذیّه القوم فیهاو ابک حزنا و عج بقبر الشفیع

و اشک ما نال بنته من کروب مفجعات تشیب رأس الرضیع

قف به موقف الحزین و لکن لابسا بردتی تقی و خشوع

قل له أیها النبی شکاهلک عندی مشفوعه بدموعی

قد أحاطوا بالنار منزلها السامی بتطهیره بشأن رفیع

أسقطوها بالباب محسن عصرابعد تألیمها بکسر الضلوع

دخلوا بیتها علیها و قادوابعلها المرتضی بحال فضیع

عجبا کیف فی تجادله قیدو قد کان قائدا للجمیع

المصادر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 16 130 المصادر: ..... ص : 130

ائب فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 98.

8 المتن:
اشاره

قال الشیخ حبیب شعبان فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

أیا منزل الأحباب مالک موحشابزهرتک الأریاح أودت بما تسفی

تعفیت یا ربع الأحبّه بعدهم فذکرتنی قبر البتوله إذ عفی

رمتها سهام الدهر و هی صوائب بشجو إلی أن جرعت غصص الحتف

شجاها فراق المصطفی و احتقارهالدی کل رجس من صحابته جلف

لقد بالغوا فی هظمها و تحالفواعلیها و خانوا اللّه فی ذلک الحلف

و ما ورّثوها من أبیها و أثبتواحدیثا نفاه اللّه فی محکم الصحف

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:131 فأبت و زند الغیظ یقدح فی الحشاتعثر بالأذیال مثنیه العطف

و جاءت إلی الکرار تشکو اهتضامهاو مدت إلیه الطرف خاشعه الطرف

أبا حسن یا راسخ الحکم و الحجی إذا فرّت الأبطال رعبا من الزحف

و یا واحدا أفنی الجموع و لم یزل بصیحته فی الروع یأتی علی الألف

أراک ترانی و ابن تیم و صحبه یسوموننی ما لا أطیق من الخسف

و یلطم وجهی نصب عینیک ناصب العداوه لی بالضرب منی یستشفی

فتغضی و لا تنضی حسامک أخذابحقی و منه الیوم قد صفرت کفی

لمن أشتکی إلا إلیک و من به الود و هل بعد بیتک من کهف

و قد أضرموا النیران فیه و أسقطواجنینی فوا ویلاه منهم و یا لهفی

و ما برحت مهظومه ذات علهتأرّقها البلوی و ظالمها مغفی

إلی أن قضت مکسوره الضلع مسقطاجنین لها بالضرب مسودّه الکتف

المصادر:

مصائب فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 99.

9 المتن:
اشاره

قال الشیخ محسن أبو الحب الکبیر فی فضل الزهراء علیها السّلام و رثائها:

إن قیل حواء قلت فاطم فخرهاأو قیل مریم قلت فاطم أفضل

أ فهل لحوا والد کمحمدأم هل لمریم مثل فاطم أشبل

کل لها حین الولاده حالهمنها عقول ذوی الأبصار تذهل

هذی لنخلتها التجت فتساقطت رطبا جنیّا فهی منه تأکل

وضعت بعیسی و هی غیر مروعهأنّی و حارسها السری الأبسل

و إلی الجدار و صفحه الباب التجت بنت النبی فأسقطت ما تحمل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:132 سقطت و أسقطت الجنین و حولهامن کل ذی حسب لئیم جحفل

هذا یعنّفها و ذاک یدعّهاو یردّها هذا و هذا یرکل

و أمامها أسد الأسود یقوده بالحبل قنفذ هل کهذا معضل

و لسوف تأتی فی القیامه فاطم تشکو إلی رب السماء و تعول

و لتعرفنّ جنینها و حنینهابشکایه منها السماء تتزلزل

ربّاه میراثی و بعلی حقه غصبوا و أبنائی جمیعا قتّلوا

فرخای ذا بالسمّ أمسی قلبه قطعا و هذا بالدماء مغسّل

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 100.

10 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد سعید المنصوری فی رثاء فاطمه علیها السّلام:

تاللّه بعد رسول اللّه ما هجعت لفاطم لیله عین و لم تنم

تبکی لفقد أبیها حیث قد غرقت مذ غاب عنها ببحر الهمّ و الألم

لم یرع أصحابه حقا لها أبداو قد تعرّوا عن الأخلاق و الشیم

مالوا علی إرثها و قد نزلت به النصوص من الرحمن ذی النعم

و اقبلوا نحو بیت فی جوانبه تبکی أباها عظیم الشأن ذا الکرم

و جمّعوا حطبا فی بابه و علت أصواتهم حول بیت جد محترم

قالت أخرج أن یدنو لمنزلنادان بحرمه طه سید الأمم

فقابل الرجل الزهراء فی کلم قاس و جرأه علج غیر محتشم

سأحرقنّ علیکم باب بیتکم حتی أحیلکم و البیت للعدم

و لا أبقی به طفلا و لا رجلافالحرق و القتل هذا الیوم من شیمی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:133 و حینما سمعت تهدیده ابتدرت لفتح باب الهدی للظالم الغشم

و بعد لاذت به کی لا یری أحدخیالها و هی أمّ الخدر من قدم

و مذ أحسّ بها الطاغی تعمّدهابعصره صدرها منها هناک دمی

و ضلعها عاد مکسورا و محسنهاالحمل الشریف علی وجه الصعید رمی

و قیّدوا فارس الهیجاء إذا علموابأنه صابر بالسیف لم یقم

و خلفه راحت الزهراء قائلهإن لم تخلّوه أدعو اللّه بالنقم

ثم انثنت لضریح المصطفی و غدت تشکو له الجور من جان و مجترم

یا والدی هتفت لو کنت شاهدناغداه مذ هجم الأعداء للحرم

لساء حالک ما قد حلّ بی و ما جری عیناک مما عرانی دمعها بدم

المصادر:

مصائب فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 100.

11 المتن:

قال عبد الرحمن الهمدانی و حمید الطویل: أنه علیه السّلام أنشأ علی شفیر قبرها و کان یرثی:

ذکرت أبا ودّی فبتّ کأننی برد الهموم الماضیات وکیل ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 3، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:134

12 المتن:
اشاره

قالت فضّه فی رثاء أمیر المؤمنین علیه السّلام عند دفن الزهراء علیها السّلام:

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: ... و جعلت أعقد الرداء و أنا أنشد بهذه الأبیات:

فراقک أعظم الأشیاء عندی و فقدک فاطم أدهی الثکول

سأبکی حسره و أنوح شجواعلی خلّ مضی أسنی سبیل

ألا یا عین جودی و اسعدینی فحزنی دائم أبکی خلیلی

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 179 ح 15، عن بعض الکتب.

2. بعض الکتب، علی ما فی البحار.

13 المتن:
اشاره

فی الدیوان المنسوبه أبیاتها إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام:

أنه قال فی مرضه مخاطبا لفاطمه علیها السّلام ...، و هو علیه السّلام أنشد هذه الأبیات و هو محموم یرثی فاطمه علیها السّلام:

و إن حیاتی منک یا بنت أحمدبإظهار ما أخفیته لشدید

و لکن لأمر اللّه تعنو رقابناو لیس علی أمر الإله جلید

أ تصرعنی الحمی لدیک و أشتکی إلیک و مالی فی الرجال ندید

أصرّ علی صبر و أقوی علی منی إذا صبر خوّار الرجال بعید

و فی هذه الحمّی دلیل بأنهالموت البرایا قائد و برید

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:135

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 152 ح 9، عن الدیوان.

2. الدیوان المنسوب إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام، علی ما فی البحار.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 32.

4. روائع الحکم: ص 96.

الأسانید:

فی الدیوان: عن أبی العلاء الحسن العطار، عن الحسن المقرئ، عن أبی عبد اللّه الحافظ، عن علی بن أحمد المقرئ، عن زید بن مسکان، عن عبید اللّه بن محمد البلوی.

14 المتن:
اشاره

عن بعض کتب المناقب القدیمه؛ ذکر فیه وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام و حالها عند وفاتها، إلی أن قال:

فلما ماتت فاطمه علیها السّلام، قال علی بن أبی طالب علیه السّلام یرثیها: لکل اجتماع من خلیلین فرقه، و أول هذه الأبیات هکذا:

ألا هل إلی طول الحیاه سبیل و أنّی و هذا الموت لیس یحول

و إنی و إن أصبحت بالموت موقنافلی أمل من دون ذاک طویل

و للدهر ألوان تروح و تغتدی و إن نفوسا بینهن تسیل

و منزل حق لا معرّج دونه لکل امرئ منها إلیه سبیل

قطعت بأیام التعزّز ذکره و کل عزیز ما هناک ذلیل

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل

و إنی لمشتاق إلی من أحبّه فهل لی إلی من قد هویت سبیل

و إنی و إن شطّت بی الدار نازحاو قد مات قبلی بالفراق جمیل

فقد قال فی الأمثال فی البین قائل أضرّ به یوم الفراق رحیل

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الفراق قلیل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:136 و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل

و کیف هناک العیش من بعد فقدهم لعمرک شی ء ما إلیه سبیل

سیعرض عن ذکری و تنسی مودتی و یظهر بعدی للخلیل عدیل

و لیس خلیلی بالملول و لا الذی إذا غبت یرضاه سوی بدیل

و لکن خلیلی من یدوم وصاله و یحفظ سرّی قلبه و دخیل

إذا انقطعت یوما من العیش مدّتی فإن بکاء الباکیات قلیل

یرید الفتی أن لا یموت حبیبه و لیس إلی ما یبتغیه سبیل

و لیس جلیلا رزء مال و فقده و لکن رزء الأکرمین جلیل

لذلک جنبی

لا یؤاتیه مضجع و فی القلب من حرّ الفراق غلیل

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 216 ح 48، عن الدیوان.

2. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 888.

3. الدیوان المنسوب لأمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 99.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 33.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 369.

6. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 2 ص 236.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 1126 ح 3، عن البحار.

15 المتن:
اشاره

عن عبد اللّه بن عبد الرحمن الهمدانی، عن أبیه، قال:

لما دفن علی بن أبی طالب علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، قام علی شفیر القبر- و ذلک فی جوف اللیل لأنه کان دفنها لیلا- ثم أنشأ یقول:

لکل اجتماع من خلیلین فرقه ....

إلی آخر الأبیات، کما مرّ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:137

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ج 2 ص 491 ح 10.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 207 ح 35، عن الأمالی للصدوق.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: عن ابن زکریا القطان، عن ابن حبیب، عن محمد بن عبید اللّه و عبد اللّه بن الصلت الجحدری، قالا: حدثنا ابن عائشه، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن الهمدانی، عن أبیه، قال.

16 المتن:
اشاره

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام فی رثاء فاطمه علیها السّلام:

ما لی وقفت علی القبور مسلّماقبر الحبیب فلم یردّ جوابی

أ حبیب ما لک لا تردّ جوابناأنسیت بعدی خلّه الأحباب

قال الحبیب و کیف لی بجوابکم و أنا رهین جنادل و تراب

أکل التراب محاسنی فنسیتکم و حجبت من أهلی و عن أترابی

فعلیکم منی السلام تقطّعت عنّی و عنکم خلّه الأحباب و منه یرثی عند رحلتها علیها السّلام:

حبیب لیس یعد له حبیب و ما لسواه فی قلبی نصیب

حبیب غاب عن عینی و جسمی و عن قلبی حبیبی لا یعیب

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 217 ح 48.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 31.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 532.

4. الغدیر: ج 2 ص 16.

5. روائع الحکم: ص 178.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:138

17 المتن:
اشاره

قال الخلیعی الموصلی فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

لم أبک ربعا للأحبّه قد خلاو عفا و غیّره الجدید و أمحلا

کلا و لا کلفت صحبی وقفهفی الدار إن لم أشف حبّا علّلا

و مطارح النادی و غزلان النقاو الجزع لم أحفل بها متغزّلا

و بواکر الأظعان لم أسکب لهادمعا و لا خلّ نأی و ترحلا

لکن بکیت لفاطم و لمنعهافدکا و قد أتت الخئون الأوّلا

إذ طالبته بإرثها فروی لهاخبرا ینافی المحکم المتنزّلا

لهفی لها و جفونها قرحی و قدحملت من الأحزان عبئا مثقلا

تخفی تفجّعها و تخفض صوتهاو تظلّ نادبه أباها المرسلا

تبکی علی تکدیر دهر ما صفامن بعده و قریر عیش ما حلا

لم أنسها إذ أقبلت فی نسوهمن قومها تروی مدامعها الملا

و تنفّست صعدا و نادت أیّهاالأنصار یا أهل الحمایه و الکلا و قال أیضا فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

لم أبک من وقفه علی الدمن و لا لخل نأی و لا سکن

و لم تهجنی الدیار موحشهو لا شجتنی بواکر الظعن

لکن شجانی بکاء فاطمهعلی أبیها بمدمع هتن

و بیت أحزانها و وحدتهافیه حمی مقلتی عن الوسن

و منعها من حقوقها بأباطیل أحادیثهم یروّعنی

و قولهم لیس للنبی مواریث خلاف الفروض و السنن

و مشیها فی ملاءه مثل مشی المصطفی راعنی و أرّقنی

مع نسوه من قریش تحجبهاو هی تشکو من لوعه الحزن

وا حرّ قلبی لها و أنّتهاقد أجهشتهم و الدمع کالمزن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:139 ثم تنادی الأنصار یا بیضه الإسلام هل من ناصر فینصرنی

أنا ابنه

المصطفی النبی و من أطفأ نار الضلال و الفتن

إن لم تکونوا أنصار آل رسول الله فیما ینوبهم فمن

خذوا بحقی من المکذّب بالدین فقد دعّنی و دافعنی

بأیّ شرع یزوی تراث أبی عنی و یجتاحنی و یظلمنی

هل دنت ربی بغیر ملته أو لم أطعه فلا یورّثنی

أم خصّ هذا دونی و علّمه ما لم یکن والدی یعلّمنی

حتی احتوی نحلتی و بلغه أطفالی عنادا منه و أعوزنی

فلیرتحلها مخطومه ذللاتکون فی قبره مع الکفن

و یوم حشر العباد ألقاه و الحاکم رب الأنام ذو المنن

ویلاه من کل شارق بهج ویلاه من کل غارب وجن

مات اعتمادی و فتّ فی عضدی و نیل منی و قد وهی رکنی

و جار فی حکم ظالمی سفهافحسبی اللّه فهو ینصفنی

و حسب خصمی والدی و بماأودعنی قبل أن یودّعنی

المصادر:

1. المنتخب للطریحی: ص 125.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 75.

18 المتن:
اشاره

قال الشیخ حمزه البصیر فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

لم یشجنی ذکر جیره رحلواعنی و ما ودّعوا مذ ارتحلوا

کلا و لا أربع هناک غدت من ساکنیها قفری و لا طلل

لکن شجانی رزء البتول و ماجنت علیها الأوصاب و العلل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:140 فیا لخطب تبکی السماء له دما بنیه قد ضاقت السبل

تظاهرت فی حقودها نفرو عن وصی الرسول قد عدلوا

یبغون هدم الذی بناه فلابلّت بیوم الظمأ لهم غلل

و سوف للّه یرجعون غداو اللّه یجزیهم بما عملوا و ختمها بقوله:

سیدتی یا بنت النبی و من حبّک عند البارئ هو العمل

و إننی «حمزه» المسی ء غداأنت رجائی و أنت لی أمل

فاستنقذینی من الذنوب ففی حبک للمرء یغفر الزلل

صلّی علیک اللّه المهین مارغت بطلاب نیلکم إبل

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 110، عن بابلیّات.

2. البابلیّات: ج 2 ص 109.

19 المتن:
اشاره

قال الشیخ صالح الکوّاز فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

تهیم بتیهاء الضلال کأنماأمنت الفنا لو قد ضمنت الهنا ضمنا

فهذا بلال الشیب حیعل بالسّری و صرّح ما الدنیا لمستوطن سکنی

کفاک من الدنیا الغرور غرورهاقرونا أبادتها و لم تأتلف قرنا

تعوّضهم بعد القصور قبورهم و بعد هنا هم حسره لم تکن تفنی

و لو أنها ساوت جناح بعوضهلما اتخذتها الأولیاء لهم سجنا

و فی غدرها بالمصطفی و بآله سلاطینها برهان مقدارها الأدنی

لهم سدّدت من أقوس البغی أسهماأصمّت و أصمت للهدی القلب و الأذنا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:141 فکم کابد المختار من قومه أذی یهیج أسی یستغرق السهل و الحزنا

قضی نحبه بالسم و هو معالج علی رغم أنف الدین سقما له أضنی

و قد قلبت ظهر المجنّ لحیدرفکم زفره أبدی و کم غصه جنی

یسبّ علی الأعواد و هو عمیدهاو رب الوری فرض الولاء له سنّا

کساه نسیج الدم سیف ابن ملجم و کم ألبس الأبطال من دمها الأقنی

و مخدومه الأملاک سیده النساءسلیله خیر الخلق و الدرّه الحسنی

أتاحت لها کفّ العدی غصص الردی و دافت لها سمّا من الحقد و الشحنا

بضرب و ضغط و اغتصاب و ذلّهو کان حماها العزّ و الأمن و الحصنا

علی دارها داروا بجزل لحرقهاو کانت بها الأملاک تلتمس الإذنا

و فی بعلها العادی استحلّوا محرّماکما حرّموها نحله المصطفی ضغنا

تعاوت لشبلیها کلاب تهرّ فی و جارها فاستشعر الهون و الوهنا

و ما برحت من بعد حامی ذمارهامعصّبه رأسا و منهدّه رکنا

علیله جسم للنحول ملازم لفرط الضنی حتی حکی قلبها المضنی

إذا ذکرت حالاتها فی حیاته تؤجّج نار الفقد فی قلبها حزنا

فتبکیه و الحیطان تبکی لصوتهافما بقعه إلا و عبرتها سخنا

إلی أن أرادت روحها العالم

الذی بدت منه و اشتاقت لموردها الأسنی

ففارقت الدنیا کراهه لبثهاو رافقت الأخری و نعمتها الحسنی

فناح لها المحراب إذ غاب نوره بفقدانها و استبدل الطخیه الدجنا

و عین اللیالی أقرح الدمع جفنهاعلی أنها تحیا بأذکارها و هنا

و بشر النهار أنهار طود ضیائه و عاد سرارا وجهه النیّر الأسنی

و شمس النهار اسودّ بالکسف وجههاو جلّل بدر التمّ خسف به اکتنّا

فیا غبنه الدنیا لغیبه فاطم فصفقتها من بعد صفقتها غبنا

لیبکی علیها بالعفاف صلاتهاو حسن صلاه بالظلام إذا جنّا

لتبکی المعالی الزهرا إذ غاب نورهابغیبه زهر الکون عن ذلک المغنی

فمن ذا یعزّی المصطفی فهو واجدلبضعته وجدا به یقرع السنّا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:142 و من ذا یعزّی المرتضی بقرینه لقد کسرت من رأس شوکته قرنا

و من ذا یعزّی الأحسنین بفادح نفی عن حسان المکرمات أسی حسنا

و من ذا یعزّی ربه الحزن زینبافما برحت من بعدها ثاکلا حزنا

فیا غیره اللّه اغضبی من مصیبهأصابت لدانی قاب قوسین أو أدنی

ببضعته الزهرا التی لم یزل بهایشید ثناء طبّق الإنس و الجسّا

أ تقضی برغم الدین مظلومه و لم تنل فی سوی اللیل البهیم لها دفنا

و یسرّ من خوف العدی جدث لهاو قبر عداها ظاهر شاهر یعنی

فأین رسول اللّه ینظر جسمهاکسا السوط منها الظهر و البطن و المتنا

و أین رسول اللّه ینظر ضلعهایکسّره باغ قد استوجب اللعنا

و أین رسول اللّه ینظر صنوه یقاد بأمر ابن المزنّمه اللخنا

و أین رسول اللّه ینظر محسناو قد أسقطوه قبل أن یکمل السنّا و قال فی رثائها علیها السّلام:

عقدت بیثرب بیعه قضیت بهاللشرک منه بعد ذاک دیون

برقیّ منبره رقیّ فی کربلاصدر و ضرّج بالدماء جبین

لو لا سقوط جنین فاطمه لماأوذی لما فی کربلاء جنین

و بکسر ذاک الضلع رضّت أضلع فی طیّها سرّ الإله مصون

و کذا علی قوده بنجاده فله

علی بالوثاق قرین

و کما لفاطم رنّه من خلفه لبناتها خلف العلیل رنین

و بزجرها بسیاط قنفذ وشّحت بالطفّ من زجر لهنّ متون

و بقطعهم تلک الأراکه دونهاقطعت ید فی کربلا و وتین و قال فی قصیده یرثی الحسین علیه السّلام و یذکر مصیبه الزهراء علیها السّلام:

هل بعد موقفنا علی یبرین أحیا بطرف بالدموع ضنین

واد إذا عاینت بین طلوله أجریت عینی للظباء العین

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:143

و یقول فیها:

لیت المواکب و الوصی زعیمهاوقفوا کموقفهم علی صفین

بالطفّ کی یروا الأولی فوق القنارفعت مصاحفها اتقاء منون

جعلت رءوس بنی النبی مکانهاو شفت قدیم لواعج و ضغون

و تتّبعت أشقی ثمود و تبّع و بنت علی تأسیس کل خئون

الواثبین لظلم آل محمدو محمد ملقی بلا تکفین

و القائلین لفاطم آذیتنافی طول نوح دائم و حنین

و القاطعین أراکه کیلا تقیل بظلّ أوراق لها و غصون

و مجمّعی حطب علی البیت الذی لم یجتمع لولاه شمل الدین

و الداخلین علی البتوله بیتهاو المسقطین لها أعزّ جنین

و رنت إلی القبر الشریف بمقلهعبری و قلب مکمد محزون

قالت و أظفار المصاب بقلبهاغوثاه قلّ علی العداه معینی

أیّ الرزایا أتّقی بتجلّدهو فی النوائب مذ حییت قرینی

فقدی أبی أم غصب بعلی حقه أم کسر ضلعی أم سقوط جنینی

أم أخذهم إرثی و فاظل نحلتی أم جهلهم حقی و قد عرفونی

قهروا یتیمیک الحسین و صنوه و سألتهم حقی و قد نهرونی

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 111، عن ریاض المدح و الرثاء.

2. ریاض المدح و الرثاء: ص 127.

20 المتن:
اشاره

قال الشیخ عبد الوائلی من ملحمته فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:144 و زوی نحله البتول و عن إرث أبیها النبی قد أقصاها

و علی بابها أدار حریق النار و فی عصبه بها أغراها

أمّها أدلم و أدلم لا زال فی کل فتنه أولاها

لا رعی اللّه أدلما أیّ دارراعها باللظی و ما راعاها

تلک عزّت لدی اللّه شأناو بتنزیل وحیه قد حباها

تلک دار نشا بها أصل طوبی و البرایا تعیش فی أفیاها

تلک دار حوت نفوسا إذا مانمیت للنبی کان انتماها

و هی فی الأرض خیره اللّه فی الخلق و اللطف الخفیّ فی إبقاها

حیدر و البتول فاطمه الطهر و الغرّ الکرام من ابناها

أمن العدل أن تشبّ علیها النار و اللّه قد أعزّ حماها

أیّ نار أوری علیها دلام حسبه أنه غدا یصلاها

تلک نار من وقدها مالک النار علی أهلها به أوراها

لست أنسی البتول حین أتته و من الروع قد أریع حجاها

تبتغی رأفه فلم تر إلامنه ضربا به وهت جنباها

منه ألقت جنینها و هو لمّایرعوی عن فضیعه قد نحاها

و جری ما جری بحیدره من مفضعات لم أستطع إملاها

یا لقومی لحادث أورث الإسلام ثلمه لا یلتقی طرفاها

أ بهذا أوصی النبی بأن تؤذی ذویه الکرام فی دنیاها

أم بنصّ القرآن قد خصّها الله بهذا دون الوری و قلاها

و لتیم الولا و رجس عدیّ و هما الأشقیان فی أشقیاها

زحزحا صنوه اللصیق و دافابعده للبتول ما أضناها

أو ما قال أحمد الطهر فیهافاطم بضعتی مرارا حکاها

فرضاها رضای فی کل حال و أذای مستجلب من أذاها

لعن اللّه من تجرّا علیهاو رعی اللّه مؤمنا قد رعاها

بأبی درّه الجلاله فی

سوق البلایا بهنّ کان اشتراها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:145 درّه قد غلت لدی اللّه شأناو بحسن الحفاظ قد أغلاها

بعد ما أودعت لدی صدف الحکمه أضحت تسأم فی بلواها

جلبت بنی کل وغد دنیّ و عزیز علی الجلال جلاها

حجر الحکمه الذی منه سالت أعین أفعم الوجود نداها

کنّیت فی الوری بأم أبیهاحسبها سؤددا به و کفاها

فطمت من أحبّها من لظی النار و اللّه فاطما سمّاها

و بزهراء لقّبت حیث أن قدأزهر الکون من جمال بهاها

بأبی و البنین و النفس منّی أفتدیها و قلّ منّی فداها

یوم جاءت أبا الشرور و فیهاقبسات الأسی تشبّ لظاها

قد ألمّت بقلبها زفرات قلّبتها علی مقالی جواها

زفرات بکربها کربت أن تنسف الکائنات فی إفناها

لکن اللّه بالوصی علی و بشبلیه و البتول وقاها

تشتکی و المهاجرون مع الأنصار قد أحدقت به زعماها

و تنادی بهم و کلّ لدیهامطرق لا یعی بلیغ نداها

أیها الناس کیف أظلم فیمابینکم نحلتی و إرثی شفاها

و بمرءاکم جمیع اهتضامی من مریدین أقصیائی سفاها

أ بهذا أوصاکم اللّه فیناو أبی فی وصیه أخفاها

و بأم الکتاب أنزل «قل لا»و هی فینا و کلّکم قد تلاها

و بإرثی یقول «یوصیکم اللّه»و کل الوری بهذی عناها

لم أبتزّ ما لدیکم تراثی و ذه الناس أورثت آباها

أو تقولون إننا أهل دین لیس من دینکم فننفی انتفاها

أ أبی قال دین آلی فیکم ملّه وحدها و دینی سواها

أو تقولون أن آل النبیین من بینها قد استثناها

آیه خصّت الأباعد بالإرث و الآل نصّها أقصاها

أو ما قد أتی بآیه داوود بأن قد تورّثت ابناها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:146 و بأخری مذ قد دعا زکریاربه دعوه له أخفاها

أو ما قال: «رب هب لی ولیّا»و جمیع الوری وعت معناها

أم هما فی الأنام غیر نبین لهم و النبوه ادّعیاها

و الکتاب المجید أعرب عن أنهما

من إلهه انتحلاها

أنصفونی فإننی ابنته دون رجالاتکم و کل نساها

و إذا ما أبیتم غیر هضمی من مضلّین بلغتی انتزعاها

حکمی اللّه و الخصیم أبی و السجن نار ترون حرّ اصطلاها

فأصرّوا و استکبروا استکباراکالسکاری و لم یعوا دعواها

جرّعوها من الجفا غصصا قدأوردتها بوردهنّ رداها

یا أخلای فأعجبوا من نفوس بذلت جهدها بمحض جفاها

لم یقد وعظها بهم و هی فیهم شابهت بعلها تقی و أباها

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 115.

2. دیوان الوائلی من نسخه الهلالی، علی ما فی دیوان فاطمه الزهراء علیها السّلام.

21 المتن:
اشاره

قال الشیخ المبارک فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

تعاظم أهل الغیّ حتی تحکّموابآل رسول اللّه ظلما و عنّتوا

أزالوهم عن حقهم و تواثبواعلیهم و غتّوهم حقوقا و عمّتوا

و رضّوا من الزهراء جنبا و أسقطواجنینا و حطّوا من علاها و بکّتوا

و صبّوا علی المتنین منها سیاطهم و خانوا عهود اللّه فیها و خوّتوا

و کانت من الهادی الودیعه فیهم فیا بئس ما خانوه فیها و بیّتوا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:147 زووا حقها بالغصب إرثا و نحلهسحیتا أدال اللّه منهم و أسحتوا

و قادوا علیا آخذین خناقه یکاد بإضغاط التنفس یختف

و لما أهاضتهم بدفع و ضجّهأهاض بها سوط یضجّ و یصمت

إلی أن قضت مقروحه الجفن و الحشابقلب یصکّ الهمّ فیه و ینکت

و قد بات ابناها بأطول لیلهیبیت بها مضنی الفؤاد مفتّت

و هاج بقلب المرتضی الحزن و الأسی کأن حشاه بالرزیّه تسلت

أ فاطم لا أنساک بعد محمدو هل کان مثلی فی فقیدین یقلت

فما أنا إلا کالشکیر بعشّه و رائشه الحانی علیه مکفّت

و أنساک لا أنساک و الحزن قاتلی و یومک یوم أکدر الوجه أمقت

إذا سرّ هذا البدر أظلم لیله و إن صوّح المرعی من الناس أسنتوا

فما أقبح الخضراء إن غاب بدرهاو ما أکدر الغبراء إن جفّ منبت

فداک الوری طرّا و قلّ لک الفداءو لکنما الآجال وقت موقّت

أصیبت بک الدنیا و أظلم نورهاو أخرس منها ناطق أو مصوّت

و عجّت علیک الکائنات بوجهک و تلک الجبال الشّم تذری و تنحت و قال فی رثاء النبی صلّی اللّه علیه و آله و الزهراء علیها السّلام:

مات الرسول فماتت کل کائنهو کدّرت صفوه الدنیا بأکدار

و أصبحت حرکات الکون

ساکنهو الأرض مؤذنه منه بتسیار

و أظلمت صفحات الجوّ و انطبقت دوائر الأفق و اصطکّت بإعصار

و أظهر الناس أحقادا مؤکّدهضاقت ضمائرهم منها بإسرار

تقحّموا منزل الزهراء و اجترمواو أضرموا النار فی باب و أستار

و أخرجوا حیدر الکرار و احتشدوالبغیه الملک فی شی ء من الثأر

قادوه سحبا و تجریرا لبیعتهم باءت مرابحهم منها بإخسار

أما البتول فرضّوها بحائطهارضّا یوجّههم للنار و العار

و أسقطوها جنینا بعد ما لطموها لطمه بقیت منها بآثار

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:148 و السوط ألّم متنیها علی ألم لاقته من رضّ أضلاع و أفقار

تشکو إلی الناس لم تسمع شکایتهافمن مهاجره منهم و أنصار

و أتبعوا فعلهم هذا بغصبهم المیراث منها بموضوعات أخبار

حتی قضت و هی حرّی القلب شاکیهمن کل باغ القلب ختّار و قال فی رثاء أهل البیت علیهم السّلام و بکاء الزهراء علیها السّلام:

و أحمد إن سنّ الشریعه للهدی أ لیس بهذا للشریعه یستضا

و أحمد إن ینقذ من الشرک من مضی فهذا هو الهادی إلی نهج من مضی

و إن هجر الأصنام أحمد ماقتافمن هشّم الأصنام کسرا و رضّضا

و إن أصبح الداعی إلی اللّه أحمدفهذا هو الغادی محضّا محرّضا

متی رعدت من أحمد أیّ مزنهو أبرق فیها سیف هذا و أومضا

همی صیّب فیه شفاء لمهتدو کان علی الغاوین داءا ممرّضا

لحی اللّه قوما أبغضوه فلیس من له الحق فی فرض الولاء لیبغضا

و یا قوّض البارئ بناء مزنّم تعرّض فی مبنی الهدی لیقوّضا

توجّه للدنیا بکل جهوده و صدّ عن الدین الحنیف و أعرضا

و خادع بالأطماع من یستمیلهم و أسلف قوما آخرین و أقرضا

معاشر سوء لا ینیب لربه منافقهم إلا إذا هو أعرضا

أطاع الهوی فی کل ما هو عامل و أخلص للشیطان حتی تمحّضا

فجاء لبیت الوحی فی من أطاعه و حرّشهم أن یحرقوه و حرّضا

و أغراهم لا أرشد اللّه أمرهم و هدّ

قواهم أجمعین و هیّضا

فأقحمهم من غیر إذن قد اقتضی دخولهم ما یعلم اللّه ما اقتضی

و أخرج لیثا خادرا من عرینه یقاد بما أوحی له الصبر للقضا

و فاطمه الزهراء یضرب جنبهاو تعصر ما بین الجدار لتجهضا

و ما لقیت منهم حنانا و رحمهسوی کمد أدمی الفؤاد و أمرضا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:149

و قال فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

فهفی لباب مدینه العلم الذی أدّی العلوم لذی المعاوز و الملا

أضحی یقاد ملبّبا بثیابه قود البعیر متی یخشّ تسهّلا

من هؤلاء و ما لهم أن یفعلواما لا یتاح لمثلهم أن یفعلا

فمتی تجهّمت الصعاء بضیغم و نفت بزاه الصید من قالیقلا

فکأن لیثا ناوأته ثعالب و کأنما الهمج استتبّت جحفلا

و الضیم أضرع خدّه ولدی العلاأدنی مراقیه السماوات العلا

و البضعه الزهراء تعوّل خلفه و لقد یعزّ علی الحییّ أن تعولا

و أخافها ذلّ الترمّل بعده و أشدّ ما تخشاه أن تترمّلا

صاحت فحرّکت السواکن کلهاو تزلزلت و الحق أن تتزلزلا

خلّوا ابن عمی أو لأدعو دعوهفیحطّ أعلی الکائنات لأسفلا

أو لیس من ربط الوجود وجوده نحن و سبّب کونه فتعلّلا

هل کان ناقه صالح و فصیلهاأولی بسمع اللّه أن یتقبّلا

أو صالح هل کان أفضل من أبی فیکون أجدر بالإجابه أعجلا

أو لست عندکم البقیّه من أبی و أنا ودیعته و أسلم للبلا

قد قال أنّی بضعه منه و أنّ ی فی الملا من ستّ نسوان الملا

ما کان ینطق عن هوی و اللّه فی القرآن قد برّاه أن یتقوّلا

فبأیّ وجه أن تلاقوا أحمدایرضاه أو عذر یقال فیقبلا

إحسانکم أخذ الحقوق و برّکم صفع الوجوه و ودّکم فینا قلی

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 133، عن دیوان المراثی.

2. دیوان المراثی (مخطوط): ص 126.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:150

22 المتن:
اشاره

قال الشیخ جعفر الهلالی مخمّسا قصیده الشیخ حسن الحمّود فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

للّه قوم تمادوا بعد ما انقلبوامن فی سقیفتهم للغدر قد نصبوا

کأنّ دینا لهم من أحمد طلبواألغوا وصایا فی أهلیه و انتهبوا

میراثه و إلی حرمانهم وثبواقد أسرعت تلکم الأصحاب و اغتنمت

موت الرسول و عن حقد لها کشفت

فحرمه الآل فیه قطّ ما حفظت جاروا علی ابنته من بعده فغدت

عبری النواظر حزنا دمعها سرب من بعد ما أورثوها السقم و العللا

فکابدت محنا منها الفؤاد غلی

قد ناصبوها العدا مذ شخصه رحلاو جرّعوها خطوبا لو وقعن علی

صمّ الصخور لأضحت و هی تضطرب شأت «1» نساء البرایا فی عوالمها

بما تظافر من دنیا مکارمها

لکنما الصحب جدّوا فی مظالمهالبیتها و هی حیری فی معاصمها

عدوا فلاذت وراء الباب تحتجب من الفضائل قد حازت جوامعها

و نورها للسما یطفی لوامعها

بضربها الصحب قد نالت مطامعهارضّوا أضالعها أجروا مدامعها

أدموا نواظرها میراثها غصبواتنکّبوا بعد طه عن صراطهم

و أظهروا کل جور فی نشاطهم

خانوا ببضعته بعد اشتراطهم فآلموا عضدیها من سیاطهم

و أسقطوا حملها و المرتضی سحبوالفاطم حین أبدی القوم خلفهم

و حکّموا فی أبی السبطین جلفهم

جاءوه للدار یستعدون حلفهم قادوه بالحبل قهرا و هی خلفهم

تدعو و أدمعها کالغیث تنسکب ______________________________

(1). أی شبقت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:151 سرت وراءهم سعیا بغیر ملل من أخرجوه إلی الطاغی بدون مهل

تقول و النار منها فی الفؤاد شعل یا قوم خلّوا ابن عمی قبل أن تقع ال

خضراء فوق الثری و الکون ینقلب ما راقبوا اللّه فیها لا و لا الرسلا

و لا استجابوا لصوت الحق حین علا

راموا لترجع لکن لم

یروا حولافقنّعوها بضرب الأصبحیّه لا

عداهم سخط الجبار و الغصب لما رأوا أنها بالقرع ما رجعت

و أنها خلفهم بالعدو ما فتأت

عادوا لها بسیاط منهم ارتفعت و وشّحوا متنها بالسوط فانکفأت

لدارها و حشاها ملؤه عطب

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 143.

23 المتن:
اشاره

قال السید حسن الشامی فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

قلبی یذوب أسی علی الزهراءو مدامعی تجری دما بسخاء

حزنا علی الطهر البتوله إنهارحلت بقلب غصّ بالبلواء

رحلت بحسرتها و ظلّ وراءهاسرّ الجوی و الجمر فی الأحشاء

و مضت إلی الرحمن تشکو أمهنقضت عهود الشرعه الغرّاء

تدعو أباها و هی تعلم أنه أدری بما فعلت ید الطلقاء

أبت أ تسلب نحلتی منی و فی بیتی تشبّ مواقد البغضاء

أبت أ لا تدری بما فعل العدی فینا و قد جاروا علی ابنائی

من بعد أن حملوا الإمام مبایعاو هو الوصی و أول الخلفاء

و نسوا وصایاک التی وصّیتهم فیها بخمّ فی غدیر الماء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:152 أو لم تقل هذا علی فیکم خلفی و من عاداه من أعدائی

أبت أضاعوا العهد ثم تکشّفت أحقادهم بالشرّ و الضرّاء

صعدوا علی باب النبی کأنهم یحیون ثارات لدی الآباء

قد قیل فیه فاطم قالوا و إن فالیوم نحرقها علی الزهراء

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 155.

24 المتن:
اشاره

قال السید صالح الحلی فی رثاء فاطمه الزهراء علیها السّلام:

یحقّ لمقلتی تهمی الدموعاعلی من رضّضوا منها الضلوعا ...

ترضّ ضلوع فاطمه جهاراو یدخل بیتها حطبا و نارا

عجبت لمن إذا شهد المغارایفرّ و یحرق البیت الرفیعا ...

هی الزهراء فاطمه البتول و من أوصی بنحلتها الرسول

أ یغضبها و لا أحد یقول أسأت ببعضه الهادی الصنیعا ...

لقد حکموا بلیل أو نهاربکاها لا تقرّ بها قرار

فکیف قرارها و الحکم جاری علیها و هی لم تطق الهجوعا ...

لقد هجموا علیها و هی حسری و قادوا بعلها بالحبل قهرا

و ألقوا حملها بغضا و کفراقضت و فؤادها أضحی مروعا ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:153 فمذ قادوا علیا بالنجادعدت من خلفهم و الحزن بادی

ألا خلّوا ابن عمی أو أنادی و أکشف للدعا رأسا وجیعا ...

دعت ما صالح هو و الرسول و ناقته أجلّ و لا الفصیل

من الحسنین أو منّی فقولواإلی الأوثان قد عدتم رجوعا ...

فمالت دونه فعدا علیهابضرب منه سوّد منکبیها

و أودع حمره فی مقلتیهاو قرطاها به انتثرا جمیعا ...

فأخرجها علی للبقیع بأوراق الأراکه و الفروع

تقیم هناک ناثره الدموع علی من أورث الدنیا صدوعا ...

أتی نحو البقیع بها فلمارأی قطع الأراکه کان ظلما

بنی بیتا إلی الأحزان ینمی لتبکی وسطه الهادی الشفیعا ...

و قال فی بیان مصیبه الزهراء علیها السّلام:

لمصائب الزهراء هجرت المضجعاو أذلّت قلبی من جفونی أدمعا

أ فکان من حکم النبی و شرعه أن تضرب الزهراء ضربا موجعا

أوصی الإله بوصل عتره أحمدفکأنما أوصی بها أن تقطعا

اللّه ما فعلوا بآل نبیهم فعلا له عرش الإله تضعضعا

قادوا علیا بعده بنجاده و من البتول الطهر رضّوا الأضلعا

أبدوا عداوتهم لها وعدوا علی میراثها فابتزّ منها أجمعا

و إذا تعلّقت الإشاءه لم یکن عجبا إذا قاد الذئاب سمیدها

وضعت وراء الباب حملا لم

یکن قد آن لو لا عصرها أن یوضعا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:154 و مضوا بکافلها یهرول طیّعالو لا الوصیه لم یهرول طیّعا

خرجت تعثّر خلفهم تدعوهم خلّوا ابن عمی أو لأکشف للدعا

رجعوا إلیها بالسیاط فسوّدوابالضرب منها متنها کی ترجعا

کم أضمرت من عله و تجرّعت یا للهدی من غصه لن تجرعا

خطبت فما اتّعظوا بخطبتها و لوخطبت بها صمّ الصخور تصدّعا

عجبا لهم عزلوا خلیفه أحمدو ضئیل تیم صار فیهم مرجعا

حکموا علیه أن یکلّمها بأن تختار وقتا للبکا أو تمنعا

اللّه أمه أحمد قد ضیّعت ما خلّف الهادی النبی و أودعا

قال احفظونی فی الکتاب و عترتی فهما یضیع الحق مهما ضیّعا

أمّا الکتاب فمزّقته أمیّهو العتره الهادون أضحوا صرّعا و قال فی بیان مصائب الزهراء علیها السّلام:

بأبی من أصبحت بعد الرسول جسمها زاد سقاما و نحول

آه وا ویلاه من أمته بعد لم یدفن فی حفرته

ترکوا الضیغم جلیس بیته و سریعا غصبوا إرث البتول ...

جحدوا من کان فیهم محسناعصروها أسقطوها محسنا

آلموها لیس فیهم محسناترکوا أجفانها تجری همول ...

بأبی ذاک الأبیّ بعد النبی عوض السیف بذلّ محتبی

آه من تیم و آه من عدیّ لیت شعری فیهما ما ذا أقول ...

جرّعاها غصصا غصّت لهالهوات الدهر إذ لا مثلها

فاطم قد أسقطوها حملهایا له رزء عظیم و مهول ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:155 هجموا لما رأوا من ضعفه لبّبوه فی حمائل سیفه

قید للجامع برغم أنفه و هو ذاک الهزبر اللیث الصؤول و قال فی رثاء سیده النساء علیها السّلام:

دع تفاصیلا و سلنی جملالم تطق تسمع ما قد فصّلا

قد بنت أساسها القوم الأولی و أخیر القوم یقفو الأولا

کذّب القوم النبی المرسلایوم خمّ و الکتاب المنزلا

أغضبوا مذ أغضبوا رب العلی صنو طه و أبوا نصر الولا

أ أمیرا شیخ تیم جعلاو من اللّه ارتضاه عزلا

شیخ تیم منبر الهادی علاو

علیا أجلسوه المنزلا

قسما لو لا القضا لم یصلامن علی الطهر ما قد أمّلا

عجبا بالحبل قادوا البطلامثل ما قاد الحداه الجملا

خلفه فاطمه تدعوا ألافاترکوه أو لأدعو الکافلا و من قصیده فی الفخر و الحماس، مطلعها:

و لا بد من یوم به نکشف الظلماو نملأها عدلا کما ملئت ظلما

فمن یکشف الضرّ أو من یفرج الهمّاعن البضعه الزهراء إذا اشتکت الظیما قال فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

أ یسقطها الحملا و یورثها الذلّاو فیها أتت «قل لا» أ ما خشی الإثما

و مذ صدرها أدمی شکت زادها لطماو للعبد قد أومی ألا ردّها رغما

أ یعصرها عصرا و یوسعها زجراو یلطمها جهرا علی خدّها لطما

زووا فدکا عن أهل بیت نبیهم و صارت لتیم و ابن حنتمه طعما

أتت تطلب الإرثا و تندب وا غوثابدمع حکی الغیثا و قلب و هی سقما و قال فی بیان ما لاقت سیده نساء العالمین علیها السّلام من القوم بعد أبیها محمد صلّی اللّه علیه و آله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:156 لیت یری الذی جری الهادی النبی المؤتمن من بعد ما غاب علی أم الحسین و الحسن ...

قد هجموا الدار علیها و هی حسری لا تری من راحم یرحمها إلا الوصی حیدرا

أوصی النبی حیدرا من بعده أن یصبرافیا لها وصیه ألقته فی لجّ المحن ...

یا بئس ما قد خلّفوا نبیهم فی عترته کأنهم أوصاهم أن یکسروا ضلع ابنته

و أن یقودوا بعلها الکرّار فی عمامته کما یقاد الفحل قسرا بالعنان و الرسن ...

ما صالح أعظم عند اللّه قدرا من أبی کلّا و لا ناقته فی شأنها تقرن بی

أو لم تکونوا تعلموا أنی بضعه النبی أ هکذا یصنع بی بالسرّ فیکم و العلن ...

لما رأوها خرجت من خلفهم بابنیهاعاد الزنیم لاطما تعسا له خدّیها

الموسوعه

الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:157 لطمته قد أنثرت من أذنها قرطیهاو أودعت فی عینها الحمره فی مدی الزمن ...

فمذ رأتهم خرجت تعثر بالثیاب حاسره و الجسم قد ذاب من الأوصاب

مذ دخلوا منزلها لاذت وراء الباب و استترت بالباب من ذوی الحقوق و الإحن ...

دعا الزنیم عبده ارجع إلیها ردّهافأقبل العبد لها یضرب منها زندها

و کلما رام اللعین ردّها و طردهاعن بعلها لم یستطع ما رام عبّاد الوثن ...

حتی أتت تعدو علی إثرهم للمسجدثاکله فی عبره و قلب موقد

لا أدع الباب و لا عضادتیها من یدی أو اترکوا أبا الحسین سالما أهل الفتن ...

فیا لها من لوعه لا تنقضی مدّ الأبدما ترکت روحا لنا فی راحه و لا جسد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:158 و هل لنا من راحه و فاطم ماتت کمدما ذکرت إلا و قد فارقت الروح البدن و قال فی بیان ما جری علی الصدیقه الطاهره علیها السّلام من القوم:

لو أن دمعی یطفی نار أشجانی أذلت دمعی من قلبی بأجفانی

أو أن صبری یجدینی لعذت به لکنما ملّنی صبری و سلوانی

و کیف ألقی سرورا و البتول بنی لها علی جهارا بیت أحزان

ماتت و لم یشهدوا لیلا جنازتهاسوی علی و عمار و سلمان

و فی الصحیح رووا أن النبی بهاقد قال فاطمه روحی و جثمانی

و أنها قد قضت غضبی علی نفرفقولهم و شنیع الفعل ضدّان

لم ندر ما السرّ أن تبتزّ بضعته جهرا و تدفن فی سرّ و کتمان

قد أسّس الظلم فی الإسلام أولهاو قد أزاد علی ما أسّس الثانی

و ثالث القوم یهدی مثل هداهماو عنه قد أخذت أبناء سفیان

و بدّلت سنن الإسلام فی بدع و أحکمت ما اشتهته آل مروان

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص

168، عن دیوان شعراء الحسین علیه السّلام.

2. دیوان شعراء الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 122.

25 المتن:
اشاره

قال الشیخ علی الجشّی فیما جری علی الزهراء علیها السّلام:

یوم البتوله فی الوجود مهولهاو مصیبه أشجی الرشاد حلولها

یوم به ابنا الهدی قد أیتمت فکأنما قد مات فیه رسولها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:159 لو لا تحمّلها المشقّه و العنالرشادها ضلّ السبیل نبیلها

بأبی و بی الصدیقه الکبری التی برکاتها عمّت و دام جمیلها

لم تعد عن سنّ الشباب و لم یطل من جورهم بین الأنام حلولها

لم تشرق الدنیا بنور جبینهاإلا تعجل بالحمام أفولها

ما طال فی الدنیا بقاها إنماالخیر الذی قد أعقبته طویلها

فأئمّه الإسلام و الحجج الألی لهم ارتضی باری الأنام شبولها

و إذا الوری انقلبت علی أعقابهابعد الرسول و سادها ضلّیلها

قضت المشیئه أن یکفّ المرتضی و بفاطم یبقی الهدی و خلیلها

فتحمّلت نوبا لو انصبّت علی الأیام کانت للیال تحیلها

عادت عزیزه أحمد و عدوّهاما شاء یفعل و العدوّ جهولها

اللّه کیف تتبعوها بالأذی حتی بمثوی کان فیه حلولها

لیست کفاطمه الرضیّه مریم أنّی یقاس بعله معلولها

فلئن تکن سادت نساء زمانهافبسرّ فاطمه غدا تفضیلها

أو أعقبت عیسی المبارک فهو من أتباع محیی الحق و هو سلیلها

أو أنها ابتلیت ببعض مصائب فعن القضا المحتوم کان نزولها

و الطهر ما ابتلیت و قد عظم البلالو لا رضاها بالبلا و قبولها

و لئن تکن وضعت بعیسی وحدهافی القفر لم تر ما هناک یهولها

و الطهر فی بیت النبوه وضعهاو بها أحاط عدوّها و عذولها

و ولیدها قرّت به عینا علی رغم العداه و لم یخب مأمولها

و جنین أحشا فاطم فی قتله سرّ الأعادی و البتول ثکولها

و لأن تکن صدیقه و لغسلهاولی ابنها إذ لیس ثمّ مثیلها

فالمرتضی قد غسّل الزهراء إذهو کفؤها فی عصمه و عدیلها

لکنّ روح اللّه غسّلها و ماأشجاه إلا و بعدها

و رحیلها

و المرتضی ألم الفراق هناک قدأنساء مأمنه تطیش عقولها

أ مغسّل الزهراء عزّ علیک ماقد نالها من ذا سواک کفیلها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:160 أتراک تعلم ما بجسم قمت فی تغسیله مما جنی ضلّیلها

إنسیّه حوراء حلّ بجسمهاما لو یحلّ علی الجبال یهیلها

عذرا بإیصائی إلیک و أنت من کل الوری أولی و أنت حلیلها

فارفق لدی التغسیل بالجسد الذی لو لا مسته ید أضرّ حلولها

لم یبق عضو سالما فتمسّه بل کل عضو عاد و هو علیلها

و الضلع مکسور و جرح مؤلم بالثدی و الجسم اعتراه نحولها

وا لهفتا للمرتضی لمّا علی قبر البتوله قام و هو ثکولها

یدعو بخیر الرسل إذ غلب الأسی فی زفره و الدمع منه همولها

قلّ اصطباری عن صفیّتک التی ما فی نساء العالمین مثیلها

و بعین رب العرش تدفن فاطم سرّا و یجهل قبرها و مقیلها

فلتحف فاطمه السؤال فحق أن تستخبر الأحوال ما تفصیلها

و بأیّ شی ء تخبر الهادی و مالاقت من الأعدا الجبال تزیلها

أ تقول أضرم باب داری جهرهإذ هنت عندهم و عزّ ذلیلها

أ تقول داری حیث لا إذن و لالی من خمار قد أبیح دخولها

أ تقول من حنق جنینی أسقطواو عداوه لطم الجبین جهولها

مولای عزّ علیک خیر ودیعهمن أحمد ضاعت و أنت کفیلها

أ تردّ بضعه أحمد فی حالهمنها یساء عدوّها و خلیلها

و عداک لؤم سیّدی لکنه صعب علی الندب الغیور ثقیلها

لو لا الوصیه ضاق من قتلی العدی من قبل ذاک حزونها و سهولها

فإلیک سیده النساء قصیدههی قدر جهدی و الرجاء قبولها

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 336، عن المقله الغبراء.

2. المقله العبراء (مخطوط)، علی ما فی الدیوان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:161

26 المتن:
اشاره

قال الشیخ عبد الستار الکاظمی فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

تبکیک عینی عبره ساجمهیا زهره الفردوس یا فاطمه ...

سبحان من سوّاک بدرا تمام أنواره تجلو سواد الظلام

و للهدی یدعوک خیر الأنام أیتها الصدیقه العالمه ...

بیتک فی ظلّ أبیک الرسول مهبط أملاک السما یا بتول

میزانک القرآن نور العقول و أنت فی ترتیله هائمه ...

زهراء فی صفاتک الزهراه واضحه آیاتک الباهره

منک معانی العتره الطاهرهظاهره ناضره قائمه ...

لما مضی والدک المصطفی نادیت یا دنیا علیک العفا

و الدهر قد جار و ما أنصفامذ غصبتک الزمره الظالمه ...

حین أعتدی علیک أهل العنادفی ظلمهم لما طغوا فی البلاد

فانقلبوا عن شرع رب العبادإذ أسّسوها فتنه غاشمه ...

قال أحرقوا دار علی و مرقالوا به الزهراء مه ما الخبر

قال و إن فأحرقوا فی الأثرباب الهدی و النعمه الدائمه ...

قد أنبتوا المسمار فی صدرهاو أسقطوا الجنین فی عصرها

فضجّت الأملاک من صبرهاویل لمن کانت له خاصمه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:162

...

مصائب صبّت بتلک الفتن جرّعها الأعداء کأس المحن

ما ذاقت الراحه أم الحسن حتی مضت علیهم ناقمه ...

مظلومه قد کسروا قلبهاتدعو علی أعدائها ربها

مکسوره الضلع قضت نحبهامهمومه محرومه واجمه

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 222.

27 المتن:
اشاره

قال الشیخ علی المرهون فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

حقّ البکاء لفاطم الزهراءبنت النبی کریمه الآباء

بنت النبی و حیلها خیر الوری ابناؤها من خیره الابناء

کل النساء من دونها فضلا و لامثل البتوله من بنی حوّاء

فی آیه التطهیر فاقرأ فضلهاتعطیک درسا ظاهر الأنباء

فی «قل تعالوا» فاقر أن مناقباتنبیک حقا عن عظیم ولاء

آی المودّه لا یشکّ بأنهافرضت محبّتها بلا إخفاء

نور النبوه نورها منه سمت أنوار سادات الوری الأمناء

هی بضعه المختار یرضی إن رضت یوما و یسخط إن دعت بعناء

أجر الرساله فی مودّه فاطم و علی الکرّار و الخلفاء

لکن أصحاب النبی لم یرقبوافی آله إلا فأیّ ولاء

عادوهم آذوهم حتی اغتدت أجسادهم غرضا لکل بلاء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:163 هذی البتوله روّعت ما بینهم من بعده من قبل جفّ ثراه

ما أنصفت أعداؤها إذ أودعت فی قلبها حرقا من الأرزاء

قد زوّروا فی منعها ما أحدثوابدعا تدوم علی الوری ببلاء

ساموا ابنه المختار فیما بینهم ذلّا هوانا محنه بجفاء

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 339.

28 المتن:
اشاره

قال السید محسن الأمین فی رثاء فاطمه علیها السّلام:

لی مقله بدموعها عبری و حشاشه من وجدها حرّی

و کأن فی الأحشاء نار غضیّ أمسی الهیام یزیدها سعرا

ما إن صبا قلبی لغانیهتهوی البعاد و تألف الهجرا

لکنّنی أبکی مصیبه من بمصابها قد أفنت الصبرا

أبکی لمن کادت مصیبتهاتوهی الجبال و تصدع الصخرا

لمصاب سیده النساء نساء العالمین البضعه الزهرا

بنت النبی أجل و بضعته الفضلی شبیهه مریم العذرا

و الدرّه البیضاء من صدف العلیاء فاقت بالسنا الدرّا

أمست بماء الوحی طینتهامعجونه و کفی به فخرا

المصطفی جبریل أطعمه تفّاحه فی لیله الإسرا

فتکوّنت منها لذاک غدت بین الوری إنسیّه حورا

قد أغضب المختار مغضبهاو یسرّ أحمد من لها سرّا

لم یرع فیها أحمد عجباحتی قضت مکروبه حسری

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:164 و لأیّ حال فی الدجی دفنت و لأیّ حال ألحدت سرّا

دفنت و لم یحضر جنازتهاأحد و لا عرفوا لها قبرا

ما کان فی تشییع فاطمهأجر فیغنم مسلم أجرا

أ فهل سواها کان بنت نبی فی الوری تحت السما الخضراء

أم مثلها بین النساء أحدفی کل من یمشی علی الغبرا

لم یحل من بعد النبی لهاعیش و أصبح عیشها مرّا

ماتت بغصّتها و ما ضحکت من بعده حتی مضت عبری

من إرثها منعت و من فدک ظلما فیا للمحنه الکبری

و شهاده الحسنین إذ شهداو أبیهما مردوده جهرا

کانوا بأحکام النبی هم من آل بیت محمد أدری

جهل الوصی تری بما علمواحاشا له بالجهل هم أحری

و المصطفی بالعلم خصّصه فی الناس لا زیدا و لا عمرا

و الذکر بالمیراث جاء و فی تفصیله آیاته تتری

فی إرث یحیی من أبیه و فی إرث ابن داود لنا ذکری

خبر به راویه منفردترکوا به الآیات و الذکرا

حکم بها قد خصّ محکمه فبعلمه لم لم تحط خبرا

و لغیرها المختار أفهمه عجبا و أسدل

دونها سترا

أمر النبی بذاک بضعته فعصت له مع علمها أمرا

حاشا لسیده النساء و من من ربها قد نالت الطهرا

یا بنت من رب السما شرفاللمسجد الأقصی به أسری

و حلیله الکرّار من قتل الأبطال فی أحد و ما فرّا

من ترهب الأرضون سطوته فتهمّ بالزلزال إن کرّا

من کان فی بدر و فی أحدو سواهما بفعاله بدرا

کونی الشفیعه للذی عظمت منه الذنوب فأنقضت ظهرا

و لطالما أنشأ بمدحکم مدحا سمت و قصائدا غرّا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:165 تسری مسیر الشمس ما ترکت فی سیرها برّا و لا بحرا

و رثاؤه و بکاؤه لکم أنسی خناس و ندبها صخرا

فی ذکر مدحکم و فضلکم السامی أطال النظم و النثرا

یا آل بیت محمد بکم أنجو غدا فی النشأه الأخری

إنی اتخذت ولاکم وزرافی محشری أمحو به الوزرا

حسبی بکم ذخرا إذا اتخذاک أقوام غیرکم لهم ذخرا

لم یسأل المختار أمته إلا مودتکم له أجرا

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 349، عن المجالس السنیه.

2. المجالس السنیه: ج 5 ص 144.

29 المتن:
اشاره

قال السید محمد جمال الهاشمی فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

أیّ خطب یبکی علیه خطابی و مصاب قد شاب شهدی بصاب

آه یوم الزهراء أیّ فؤادعلویّ علیک غیر مذاب

لک فی الدهر رنّه ردّدتهابخشوع أجیاله و اکتئاب

فهی نار تذکی القرون و نوررفّ لألاؤه علی الأحقاب

و هی للمجد فیه للسالک تبدو الصعاب غیر صعاب

غاب نور النبی و انقطع الوحی و خارت عزائم الآراب

و ارتمی موکب الحیاه و جاشت نزعات النفاق فی الأحزاب

فانطوی النور فی ظلام کثیف نشرته جرائم الانقلاب

و انمحی الحق و الصراحه لمّاساد عهد الضلال و الارتیاب

موقف أربک العصور فأخفت رأیها فی القلوب و الأهداب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:166 غضبه الحق ثوره تجرف الباطل فی موج عزمها الوثّاب

عجب أمرها و أعجب منه أنها تنتمی لذات نقاب

و إذا اللبوءه الجریحه ثارت لهث الموت بین ظفر و ناب

شمّرت للجهاد سیده الإسلام عن ذیل عزمها الصخّاب

و أتت ساحه الجهاد بإیمان یردّ السیوف و هی نواب

حاکمت عهدها المدمّی بقلب و اغر من شجونها لهّاب

لم تدع للمهاجرین و للأنصار رأیا إلا انمحی کالضباب

و استعانت بالحق و الحق درع من أمان و صارم من صواب

رجمتهم بالمحزیات فآبواو هم یحملون سوء المثاب

حجج کالنجوم ینثرها الحق و یرمی الشهاب إثر الشهاب

فهی إما عقل و إما حدیث جاء عن نصّ سنّه أو کتاب

فتهاوت أحلامهم کصروح شادها الوهم عالیا فی السراب

آه لو لا ضعف النفوس لما استرجع رکب الهدی علی الأعقاب

و لما عادت الإماره للقوم و حازوا إمامه المحراب

و استقرّت هوج العواصف لمّاقابلتها سیاسه الإرهاب

لا خطاب من عاذل لا جواب عن سؤال لا هجمه من عتاب

و مذ انهارت الرجال و عادوابتلول من خزیهم و روابی

و اختفی النص بالولایه لمّاأظهر

الکید فکره الانتخاب

أو قد الغدر فی السقیفه ناراعلّقت فی مواکب الأحقاب

و تلاشی الغدیر إلا بقایاتترامی بها بطون الشعاب

و توالت مناظر مؤلمات مثّلتها عداوه الأصحاب

من هجوم الأرجاس بالنار کی تحرق بیت الأکارم الأطیاب

و انکسار الضلع المقدس بالضغطو سقط الجنین عند الباب

و انتزاع الوصی سحبا من الداربتیّار ثوره الأعصاب

و اغتصاب الحق الصریح جهاراباختلاق الأعذار للاغتصاب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:167

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 354، عن وفاه الصدیقه علیها السّلام.

2. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام: ص 146.

30 المتن:
اشاره

قال الشیخ محسن الجواهری فی رثاء فاطمه علیها السّلام:

فیا ضلّه ما ذا جنت بعد أحمدصحابته من صحبه شانت الدهرا

و یا ضلّه ما ذا جنته بفریهإلی الحشر لا تنفکّ معقبه شرّا

عدت بعده جهرا علی بیت حیدرو حاکت ثیاب الذلّ للبضعه الزهرا

و لم یجن ذنبا عندهم غیر أنه أقام عمود الدین و استأصل الکفرا

فخلّ قریشا و السفاهه جانبافقد طلبت عند النبی لها و ترا

و عرّج علی أبناء قیله فالحشالردّتها بعد الهدی احتدمت جمرا

و سلها عهود المصطفی إنّ نکثهاأراق دم الإسلام ما بینها جهرا

أ لم تعطه العهد الوثیق بأنه إذا جاءها لم یشک ضیما و لا ضرّا

و أن له منهم حمی دون نفسه و أهلیه و اللّه الشهید بها أدری

فلم غیّرت و استبدلت بعد عهده و أغضت علی ظلم المطهّره الزهرا

و عن ملأ منهم أتت بنت أحمدتناشد حقّا نصّه اللّه فی الذکری

و عن ملأ ردّت إلی عقر بیتهاتجرّ ثیاب الذلّ مهضومه عبری

و یوم اقتحام الدار یوم تهتّکت به حرمات اللّه حتی بدت حسری

فعن ملأ منهم أتوا بیت فاطم مقرّ الهدی و الدین و الحجّه الکبری

غداه غدا رکن الضلاله حاملاعلی ظهره أضعاف ما فی الحشا أوری

یحاول حرق الدار و الدار تلتقی علی صبیه لم تعرف الخوف و الذعرا

ینادی به اخرج علی و إن تقم فللنار أعمال ستخرجکم قسرا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:168 فکم ریعت الکبری بهذا و کم شکت إلی جدها ما نالها منهم الصغری

و کم هتفت بالمسلمین و کم دعت بیا لرسول اللّه لا بنتک الزهرا

و لا قائل منهم دعوها فإنهاسلیله خیر الخلق و البضعه الحورا

تناشدهم و المسلمین و لو دعت بحق رسول

اللّه صلد الصفا خرّا

تقول لهم یا قوم بیتی و لم یکن نبی الهدی یوما لیدخله قهرا

فما کفّ عنها الرجس بل حرکت له حشی فیه نار الحقد کامنه دهرا

و هاجم بیت الوحی و الباب دونه عقیله آل اللّه مسنده صدرا

و لم یرعها بل راعها و تزاحمواعلی الباب أفواجا فأبئس بهم طرّا ...

فقل للذی رام اعتذارا لبغیهم علی المصطفی قبّحت من طالب عذرا

زعمت ابنه الهادی اطمأنّت و أذعنت لما لفّقوا یا بئسما احتقبوا وزرا

فما بالها غضبی قضت بعد عذرهم و ما بالها لمّا قضت دفنت سرّا

فیا أیها العاوی علی إثر من مضی بغیر هدی أکثرت فی قولک الهجرا

إلی کم تری نهج الضلاله لا حباجلیّا و ملحوب الهدی مظلما و عرا

و فیم تعدّ الغیّ رشدا و لا تری سبیل هدی إلا اختلقت له سترا

و حتّام لا تصغی لعذل و لا تعی مقاله ذی رشد و لا تسمع الذکرا

رویدا فلیس الدین بالرأی یبتغی و عما قیل یطمئنّ بک المسری

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 352، عن وفاه الصدیقه علیها السّلام.

2. وفاه الصدیقه علیها السّلام: ص 133.

31 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد حسین کاشف الغطاء فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:169 لک اللّه من قلب بأیدی الحوادث لعبن به الأشجان لعبه عابث

تمرّ به الأفراح مره مسرع و توقفه الأتراح وقفه ماکث

تذکّر من أرزاء آل محمدمصائب جلّت من قدیم و حادث

عشیّه خان المصطفی کل غادرو برّ حقوق المرتضی کل ناکث

و هاجت علی الزهراء بعد محمددفائن أضغان رموها بنابث

فآلمها فی سوطه کل ظالم و دافعها عن حقها کل رافث

و ردّوا الهدی و الدین فی الأرض دولهتداول فیما بینهم کالموارث

فأدلی إلی الثانی بها شرّ أول و دسّ بها الثانی إلی شرّ ثالث

و ما ذاک إلا أنهم ما تمسّکوامن الدین حتی بالحبال الرثائث

إلی أن دبت تسری بسمّ نفاقهم إلی کربلا رقش الأفاعی النوافث

فأحنت علی آل النبی بوقعهبها عاث فی شمل الهدی کل عائث

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 374، عن دیوان شعراء الحسین علیه السّلام.

2. دیوان شعراء الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 24.

32 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد حسین الکمپانی فی مصائبها و ما جری علیها:

الضرم فی الباب

أ یضرم النار بباب دارهاو آیه النور علی منارها

و بابها باب نبی الرحمهو باب أبواب نجاه الأمه

بل بابها باب العلی الأعلی فثمّ وجه اللّه قد تجلّی

ما اکتسبوا بالنار غیر العارو من ورائه عذاب النار

ما أجهل القوم فإن النار لاتطفئ نور اللّه جلّ و علا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:170

الضلع المکسور

لکن کسر الضلع لیس ینجبرإلا بصمصام عزیز مقتدر

إذ رضّ تلک الأضلع الزکیهرزیّه لا مثلها رزیّه

و من نبوع الدم من ثدییهایعرف عظم ما جری علیها

و جاوزوا الحدّ بلطم الخدشلّت ید الطغیان و التعدّی

یا لثارات فاطمه علیها السّلام

فأجرت العین و عین المعرفهتذرف بالدمع علی تلک الصفه

و لا یزیل حمره العین سوی بیض السیوف یوم ینشر اللوا

و للسیاط رنّه صداهافی مسمع الدهر فما أشجاها

و الأثر الباقی کمثل الدملج فی عضد الزهراء أقوی الحجج

و من سواد متنها اسودّ الفضایا ساعد اللّه الإمام المرتضی

و وکز نعل السیف فی جنبیهاأتی بکل ما أتی علیها

و لست أدری خبر المسمارسل صدرها خزانه الأسرار

و فی جنین المجد ما یدمی الحشاو هل لهم إخفاء أمر قد فشا

و الباب و الجدار و الدماءشهود صدق ما به خفاء

لقد جنی الجانی علی جنینهافاندکّت الجبال من حنینها

أ هکذا یصنع بابنه النبی حرصا علی الملک فیا للعجب

أ تمنع المکروبه المقروحهعن البکا خوفا من الفضیحه

تاللّه ینبغی لها تبکی دماما دامت الأرض و دارت السما

لفقد عزّها أبیها السامی و لاهتضامها و ذلّ الحامی

فاطمه علیها السّلام و النحله

أ تستباح نحله الصدیقهو إرثها من أشرف الخلیفه

کیف یردّ قولها بالزورإذ هو ردّ آیه التطهیر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:171 أ یؤخذ الدین من الأعرابی و ینبذ المنصوص فی الکتاب

فاستلبوا ما ملکت یداهاو ارتکبوا الخزیه منتهاها

یا ویلهم قد سألوها البیّنهعلی خلاف السنّه المبیّنه

و ردّهم شهاده الشهودأکبر شاهد علی المقصود

و لم یکن سدّ الثغور غرضابل سدّ بابها و باب المرتضی

صدّوا عن الحق و سدّوا بابه کأنهم قد أمنوا عذابه

أبضعه الطهر العظیم قدرهاتدفن لیلا و یعفّی قبرها

ما دفنت لیلا بستر و خفاإلا لوجدها علی أهل الجفا

یا سمع السامع فیما سمعامجهوله بالقدر و القبر معا

یا ویلهم من غضب الجباربظلمهم ریحانه المختار

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 380، عن الأنوار القدسیه.

2. الأنوار القدسیه: ص 31.

33 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد سعید المنصوری فی مصائب الزهراء علیها السّلام و رثاؤها:

ما انفکّ صوت تزفّری و بکائی یعلو لجانب حسرتی و عنائی

و کذاک آهاتی توقّد فی الحشاجمرا لرزء البضعه الزهراء

أسفا علیها قد قضت أیامهابعد النبی بنقمه الدخلاء

کسروا لها ضلعا به قد کسّروایوم الطفوف أضالع الأبناء

فبدت علی ما نالها بأنینهاتحیی اللیال قرینه الورقاء

و لقبر والدها تروح و تشتکی همّ الفؤاد و ما به من داء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:172 و تقول یا خیر العباد سجیّهأصبحت لا أقوی علی الأرزاء

أبتاه میراثی زووه و أسقطواحملی و ها أنا قد سئمت بقائی

إذ لا أری أجلا تطول سنونه إلا کسمّ الحیّه الرقطاء

ما بین قوم ما رعوا من فیهم أوصیتهم یا أشرف الآباء

هذا ابن عمک و الحوادث جمّهأمست علیه و کان فیه عزائی

إن ردها فی صبره فبقلبه ما لیس یطفأ حرّه بالماء

أبتاه لو شاهدت ما عاینته ممن عدوا و تقصدوا إیذائی

لبکت دما عیناک لی و تتابعت حسرات قلبک من عظیم بلائی

جسمی ذوی رکنی هوی قلبی حوی ألما یهدّدنی بقرب فنائی

لم یبق من شی ء یهیّج لوعتی إلا و قام بفعله أعدائی

حتی بکای علیک راموا قطعه منی و هذا أبسط الأشیاء

و لبیت أحزانی البعید توجّهوابمعاول واسته للغبراء

و تعمّدوا قطع الأراکه بعده ظلما و ذا أمر یثیر شجائی

فبقیت لا بیتا و لا ظلّا و لامن طاقه عندی لحمل ردائی

فعلیک ألف تحیّه و تحیّهحتی یحین إلی الجلیل لقائی

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 384، عن الدیوان.

2. دیوان میراث المنبر: ص 26.

34 المتن:
اشاره

قال الشیخ الیعقوبی فی رثاء و مصائب الزهراء علیها السّلام و یندب فیها الامام المهدی علیه السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:173 إلی م لواؤک لا ینشرو حتی م سیفک لا یشهر

فکم أکبد لک من شوقهاتحنّ و کم أعین تسهر

أ تغضی و أسیاف أعدائکم إلی الیوم من دمکم تقطر

أ تنسی القتیل بمحرابه له الروح یبکی و یستعبر

و سبطین بالسمّ هذا قضی و ذاک علی ظمأ ینحر

و أکبر خطب دهاکم لدیه تهون الخطوب و تستصغر

مصاب الرسول و هتک البتول و ما لقی المرتضی حیدر

یعزّ علی أحمد لو دری لمن قدّموا و لمن أخّروا

و لا بدع أن هجروا آله فقد زعموا أنه یهجر

فیا فئه ضاع معروفهاو قد ذاع ما بینها المنکر

قد اعتسفت فی دیاجی الضلال و من حولها القمر الأزهر

أ اللّه من بعد یوم الغدیرحقوق أبی حسن تغدر

یراهم علی منبر المصطفی و ما قام إلا به المنبر

و تغدو الخلافه بالاجتماع و نصّ الإله بها ینکر

و أیّ اجتماع لهم إن تکن به عتره الوحی لا تحضر

و أضحی الوصی و نفس النبی بها لیس ینهی و لا یأمر

لقد أضمروا غدرهم فی الصدورفلما مضی المصطفی أظهروا

فیا لوعه لم تزل فی القلوب إلی الحشر نیرانها تسعر

أمن رفع اللّه شأنا لهامن العدل أضلاعها تکسر

تخان ودیعه طه الأمین لدیهم و ذمّته تخفر

و یمنعها القوم حتی البکاءعلیه و عن إرثه تنهر

و یبتزّ فی فدک حقهابما اختلقوا و بما زوّروا

زووا إرثها إذ رووا فافترواحدیثا عن الطهر لا یؤثر

قضت و هی غضبی علی المسلمین فما ذا یلاقون إن یحشروا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:174

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 396، عن الذخائر.

2. الذخائر: ص 14.

35 المتن:
اشاره

قال السماحه السید مهدی الحسینی الشیرازی فی بیان مصائبها و رثائها:

درّه أشرقت بأبهی سناهافتلألأ الوری فیا بشراها

لمع الکون من سنا نور قدس بسنا ناره أضاء طواها إلی أن قال:

تلک أکرومه تبین علاءفلیباهی من ینتمی لعلاها

لعن اللّه أمه ضیّعوهالم یراعوا لها مقاما و جاها

رجعوا جاهلیه فأباحواحرمه اللّه و استباحوا حماها

جعلوها غنیمه إذ رأوهافقدت حصنها المنیع أباها

فتنادوا أحلاف ثارات بدرأشقیاء یقودها أشقاها

ذاکم یومکم هلمّوا عجالالتنالوا الأحفاد من آل طه

تلکم فرصه فلا تغفلوهاو القفوا دوله لهم لا تناهی

فجثوا هجمه علی باب دارحکم اللّه أن یهاب حماها

و استطالوا حلما و صاحوا صیاحاترکت فی الدهور رجع صداها

و علی الباب أضرموا نار حقدتتلظّی إلی النشور لظاها

هتکوا عنوه حماها حمی اللّه و آذوا نبیه بأذاها

منعوها تراثها من أبیهاغصبوا حقها الّذی آتاها

کذّبوها حیث ادعته و جاءت بشهود لها علی دعواها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:175 بشهود عدل و أیّ شهودربها و النبی قد زکّیاها

بشهود مطهّرین من الرجس کرام من الوری أنقیاها

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 421، عن المجله.

2. مجله الأجوبه المسائل الدینیه: ص 320.

36 المتن:
اشاره

قال الشیخ هادی کاشف الغطاء فی ما جری علی الزهراء علیها السّلام و رثائها:

فاطمه خیر نساء الأمهمن کل ذنب عصمت و وصمه

خیر النساء فاطم الزهراءیزهر نورها إلی السماء

قد فطمت عن الجحیم الحاطمهشیعتها فسمّیت بفاطمه

ما مثلها فی کل أقربائه لا من بناته و لا نسائه

قد ولدت من بعد عام البعثهو قد حوت دون بنیه إرثه

و کان منها دون من عداهامن أهله نسل النبی طه

أم أبیها و هی أم ابنیه أحبّ أهل بیته إلیه

لو لا علی لم یکن کفؤ لهامن آدم إلی من الخلق انتهی

من بهم تاب الإله و عفاعن آدم و قد کفاه شرفا

و من بهم بأهل سید الوری و «قل تعالوا» أمرها لن ینکرا

و «هل أتی» فی حقها و کم أتی من آیه و من حدیث ثبتا

لما رووه فی الصحیح المعتبرمن أنها بضعه سید البشر

و بضعه المعصوم کالمعصوم فی الحکم بالخصوص و العموم إلی أن قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:176 و کیف تبقی مده من الزمن من بعد هاتیک الخطوب و المحن

یکفی لموتها من الأخطاروقعه بین الباب و الجدار

فی دارها قد هجموا علیهاقد روّعوها و أخافوا ابنیها

أ کان منه ذاک جبنا و حذرأو عجزا عن النضال و خور

بل ذلّل النفس لعزّ الدین و ما انطوی فی علمه المکنون

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 425، عن المقله العبراء.

2. المقله العبراء (مخطوط)، علی ما فی الدیوان.

37 المتن:
اشاره

قال السید محمد جواد فضل اللّه فی مدح و مصائب و رثاء الزهراء علیها السّلام:

یا بنه الطهر یا جهادا مریراخذلته مطامع و قصود

إن حقا أضیع فی غمره الفتنهما ضاع لو رعته الشهود

حدث کان للسیاسه فیه دورها لو وعی الأمین الرشید

سل بطون التاریخ عن هزّهالمسأساه ینبیک حقها المنشود

فلتات کانت و کان حدیث موجع یلهب الأسی و یزید

أی فتح غنمتموه فهذی فدک فاهنؤوا بها و استزید

و استدارت أم الحسین و قدجفّ وریق من حلمها منکود

یتلظّی بها الحنین إلی الأمس فأین الحانی و أین العمید

قلبت صفحه المرؤات و امتدأصیل علی المدی مرصود

سلب اللیث فاستبیح عرین و انطوی مرتع له معدود

کیف تقلی طلیعه الفتح یا ذلّ البطولات کیف تمحی العهود

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:177 یأنف الصید من متاهه درب للسری فیه ضیعه و شرود

عثر الشوط بالکمی فلا الشوطحمید و لا السری محمود

و تلافت بالمرزجات صروف کبرت عتمه بها و رعود

یا بنه الطهر إن یکن وهج المأساه أعیاک و النصیر قصید

و أذاب الشباب من عودک الغضّ صراع مرّ و خطب شدید

فضمیر التاریخ حرّ و إن لوّح بالریب شانی و عنود

باسمک الفذّ یهتف الحق فی الأجیال و لیلعق السراب حسود

کیف یخفی الضحی علی قمم المجدفلن یر بک الرؤی تردید

إن بیتا حواک عرش من المجدرفیع به الهدی مشدود

حرم تعلّق الملائک فیه فنزول فی رحبه و صعود

المصادر:

دائره المعارف الإسلامیه الشیعیه للسید حسن الأمین: ج 1 الجز الثانی ص 14.

38 المتن:
اشاره

قیل فی رثاء فاطمه علیها السّلام و ذکر مصائبها:

کفانی حزنا لا تثیرنّ ما بیاو لا تکشف الجرح المعتق ثانیا

دع العین تبکی فی المصاب و لا تسل سیغنیک عن کشف السریره حالیا

سل الناس عن أهل المدینه سرّهاو إن شئت فاسأل عن أراکه ثانیا

و عن بیت الأحزان المدینه حزنهاو دمع جری فیها و لا زال جاریا

سل الدار عما قد جری عند بابهاو عن أهل بیت جرّعوها المآسیا

و سل لیله تخفی الجروح بمتنهاو نعشا علی کفّ الأحبّه عالیا

ألا أیها الماضون بالنعش مهلهفما بعد هذا الیوم أرجو تلاقیا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:178 و عرّج علی بیت البتوله فاطم فإن أنین الدار یکفیک هادیا

بکاء علی و الیتامی بجنبه فلله من باک یواسی البواکیا

ألا آجر اللّه الوصی بلیلهو قد دسی فی عمق التراب الأمانیا

رنا نحو قبر المصطفی و هو یشتکی بعید إلیه للودیعه ثانیا

أعدت أیا خیر الأنام ودیعتی و لکنها عادت و لیست کما هیا

ستعرف عن مکسوره الضلع ما جری و تعرف عن مسودّه المتن ما بیا

المصادر:

الأمر الإلهی فی ذکری شهاده أم الأئمه الأطهار علیهم السّلام لأیاد الثابت: ص 20.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:179

الفصل الثالث أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد شهادتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:180

فی هذا الفصل

هذا فصل أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد شهاده فاطمه علیها السّلام و هو فصل القذی فی العین و الشجی فی الحلق؛ و فیه صبّت علی علی علیه السّلام بعد شهاده الزهراء علیها السّلام مصائب لو صبّت علی الجبال لذابت، و علی البحار لنفدت و علی الأیام لصارت لیالی.

و یعلم عظم ما جری علیه و شده ما ناله من فراقها مما جرت علی لسانه علیه السّلام فی ذلک، کقوله علیه السّلام فی أول یوم من شهادتها: «قلّ یا رسول اللّه عن صفیّتک صبری و عفی عن سیده نساء العالمین تجلّدی»، و قوله:

نفسی علی زفراتها محبوسهیا لیتها خرجت مع الزفرات

لا خیر بعدک فی الحیاه و إنماأبکی مخافه أن تطول حیاتی و عاش علیه السّلام هکذا ثلاثین سنه بعد فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:181

یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 116 حدیثا:

کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام عند دفنها و حاله و بکاؤه علیها عند قبرها علیها السّلام.

مجی ء أبی بکر و عمر إلی علی علیه السّلام و مناظرتهما معه علیه السّلام.

عله دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام باللیل.

تأخّر بیعه علی علیه السّلام و الاختلاف فیه بعد ذلک.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أحد رکنی علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام رکنه الآخر.

إقبال الحسن و الحسین علیهما السّلام إلی جنازه الزهراء علیها السّلام و ضمّ الزهراء علیها السّلام لهما إلی صدرها و بکاء ملائکه السماوات علی هذه الحاله و رفع علی علیه السّلام لهما عن صدرها علیها السّلام.

خطاب أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی رسول

اللّه صلّی اللّه علیه و آله حین دفن الزهراء علیها السّلام.

خروج ید من القبر حین دفن فاطمه علیها السّلام لأخذها و ما جری بعد ذلک.

کیفیه شهاده فاطمه علیها السّلام علی لسان أسماء بنت عمیس و مجی ء الحسنین علیهما السّلام عند جنازتها و ما جری بینها و بینهما، إخبارهما أمیر المؤمنین علیه السّلام بموت أمّهما و غشیه علی علیه السّلام من استماع الخبر.

علی علیه السّلام بعد الفراغ عن دفنها و بکاؤها و شکواها إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

رثاء علی علیه السّلام بعد وفاه فاطمه علیها السّلام بقوله: لکل اجتماع من خلیلین فرقه ...، و قوله: نفسی علی زفراتها محبوسه ....

رثاء علی علیه السّلام بعد وفاتها علیه السّلام: ألا هل إلی طول الحیاه سبیل ....

حضور الحسنین و أمیر المؤمنین علیهم السّلام عند جنازه فاطمه علیها السّلام و وصیه فاطمه علیها السّلام فی رقعه عند رأسها.

تغسیل و تکفین و دفن فاطمه علیها السّلام باللیل و کلام علی علیه السّلام عند الصلاه علیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:182

أبیات منسوبه إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام فی دیوانه أنشدها عند رحلتها علیها السّلام.

أبیات أخر لأمیر المؤمنین علیه السّلام فی رثاء فاطمه علیها السّلام.

کلام سلیمان الکتّانی المسیحی فی شهاده فاطمه علیها السّلام و بیان حال أمیر المؤمنین علیه السّلام فی وفاتها.

مجی ء امرؤ القیس إلی عمر و تزویج عمر بنات امرؤ القیس لعلی و الحسن و الحسین علیهم السّلام: المحیاه لعلی علیه السّلام و زینب للحسن علیه السّلام و رباب للحسین علیه السّلام.

کلام الأعرجی فی إباحه لمس القبر و تقبیله مستدلا بأشیاء، منها زیاره علی علیه السّلام قبر فاطمه علیها السّلام و انکبابه علی قبرها.

تسمیه رسول اللّه صلّی اللّه

علیه و آله ولد خوله قبل ولادته محمدا و تکنیته أبا القاسم، و هو محمد بن الحنفیه ابن علی علیه السّلام و ولادته بعد وفاه فاطمه علیها السّلام.

تزویج أمیر المؤمنین علیه السّلام أمامه بنت أبی العاص بعد فاطمه علیها السّلام.

تشریح المیثم البحرانی کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام عند دفن فاطمه علیها السّلام.

تشریح الخوئی خطبه علی علیه السّلام بعد دفن فاطمه الزهراء علیها السّلام.

تشریح المیثم البحرانی لفقرات أخر من خطبه أمیر المؤمنین علیه السّلام عند دفن فاطمه علیها السّلام.

تشریح الشیخ جواد مغنیه شرح خطبه علی علیه السّلام عند دفن فاطمه علیها السّلام بقوله:

لقد استرجعت الودیعه.

أبیات علی علیه السّلام بعد رجوعه من دفن الزهراء علیها السّلام إلی البیت.

فراغ أمیر المؤمنین علیه السّلام من غسل الزهراء علیها السّلام و بکاؤه لرؤیته أثر السیاط بجسمها و اسودادها کالنیل.

بیعه المتخلّفین عن بیعه أبی بکر بعد وفاه الزهراء علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:183

قصه مجی ء عمار إلی علی علیه السّلام و دعوته إلی أصحابه المنتظرین للقائه، حکایه علی علیه السّلام عن رؤیته أضلاعها المکسوره و دخول المسمار فی ثدیها و ما جری بین علی علیه السّلام و عمار.

أشعار عبد المسیح الأنطاکی الیونانی فی الزهراء علیها السّلام و رثاء أمیر المؤمنین علیه السّلام.

أشعار الفرطوسی فی ملحمته لأهل البیت علیهم السّلام و أحوال الزهراء علیها السّلام.

أشعار الشیخ الجشّی فی رثاء فاطمه علیها السّلام و التعزّی لأمیر المؤمنین علیه السّلام.

أشعار السید محمد حسین الکیشوان فی مصائب الزهراء و علی علیه السّلام.

أشعار الشیخ کاشف الغطاء فی مصائب علی علیهما السّلام و الزهراء.

زیاره علی علیه السّلام قبر فاطمه علیها السّلام بعد وفاتها و انکبابه علی القبر و إنشاده هذا الشعر:

و لقد مررت علی القبور

مسلّما ....

رثاء علی علیه السّلام عند قبر فاطمه علیها السّلام.

غضب علی علیه السّلام علی عمر لقصده نبش قبر فاطمه علیها السّلام.

بکاء علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام عند رأس فاطمه علیها السّلام حین وفاتها و وصایاها علیها السّلام فی أولادها.

وصیه فاطمه علیها السّلام لأسماء بنت عمیس فی غسلها.

کلام الملکی التبریزی فی شهاده فاطمه علیها السّلام و حال علی علیه السّلام بعد شهادتها و رثاؤه لها.

کلام السید محسن الأمین فی شهاده فاطمه علیها السّلام و الصلاه علیها و دفنها لیلا و إخفاء قبرها و شکواه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلام سبط ابن الجوزی فی غسل علی علیه السّلام زوجته فاطمه علیها السّلام، نقل قول أبی حنیفه بعدم جواز تغسیل الرجل زوجته و الجواب عنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:184

سؤال عبد اللّه بن الفضل عن الإمام الصادق علیه السّلام فی أن مصیبه یوم عاشوراء کیف صار أشدّ من یوم وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و شهاده فاطمه علیها السّلام و أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جوابه بالتفصیل.

حمل جنازه أمیر المؤمنین علیه السّلام من الکوفه إلی نجف و قضایاه فی المسیر و الدفن و رؤیه فاطمه علیها السّلام و حواء و مریم و آسیه فی القبر عند رجلی أمیر المؤمنین علیه السّلام بالنیاحه و الندبه علیه.

زواج علی علیه السّلام أمامه بنت أبی العاص بعد فاطمه علیها السّلام و زواجها مع المغیره بن نوفل بعده.

نکاح علی علیه السّلام بعد وفاه فاطمه علیها السّلام بسبع لیال.

کلام الشرقاوی فی تجهیز علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام و دفنها بعد العشاء سرّا لوصیتها علیها السّلام و بکاؤه و وقوفه علی

قبرها و إنشاده فی رثائها و شکواها إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

قصیده ابن حماد، فیها کلام علی علیه السّلام فی رثاء فاطمه علیها السّلام.

صلاه أمیر المؤمنین علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام بخمس تکبیرات، و فی روایه خمسا و عشرون تکبیره، و فی أخری أیضا خمس تکبیرات.

حضور الحسنین علیهما السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه و أسماء فی غسل فاطمه علیها السّلام و تکفینها فی سبعه أثواب و حضور علی و الحسنان علیهم السّلام و نفر من بنی هاشم و خواص علی علیه السّلام فی الصلاه علیها.

کلام الصفدی فی أولاد زینب بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ذکر علی علیه السّلام و أمامه.

کلام المحدث النوری و العسقلانی و البلاذری و ابن عبد البر و الذهبی و صاحب ذیل المذیل و الأندلسی و ابن سعد و ابن فندق و ابن الجوزی و ابن منظور فی أحوال أمامه و تزویجها من علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:185

وقوف علی علیه السّلام علی قبر فاطمه علیها السّلام و إنشائه بقوله: ذکرت أبا ودّی فبتّ کأنّنی ....

استنکار علی علیه السّلام وجوه الناس بعد حیاه فاطمه علیها السّلام.

کلام علی محمد علی دخیّل فی تشییع فاطمه و غسلها و دفنها لیلا بوصیه منها و رثاؤه علیه السّلام عند قبرها و شکواه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلام علی علیه السّلام بعد وفاه فاطمه علیها السّلام عند قبرها علیها السّلام: اللهم إنی راض عن ابنه نبیک ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:186

1 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام لما وضع فاطمه بنت رسول

اللّه علیها السّلام فی القبر قال: بسم اللّه الرحمن الرحیم، بسم اللّه و باللّه و علی مله رسول اللّه محمد بن عبد اللّه. سلّمتک أیتها الصدیقه إلی من هو أولی بک منی، و رضیت لک بما رضی اللّه تعالی لک. ثم قرء: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره أخری». «1»

فلما سوّی علیها التراب، أمر بقبرها فرشّ. ثم جلس عند قبرها باکیا حزینا، فأخذ العباس بیده فانصرف.

و منه عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: قلت له: الشفع یدخل القبر أو الوتر؟ فقال: سواه علیک، أدخل فاطمه علیها السّلام القبر أربعه.

______________________________

(1). سوره طه: الآیه 55.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:187

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 79 ص 27 ح 13، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. منتهی الآمال: ج 1 ص 102.

4. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 465.

2 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

جاء أبو بکر و عمر إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام حین دفن فاطمه علیها السّلام- فی حدیث طویل-، قال لهما فیه:

أما ما ذکرتما أنی لم أشهد کما أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فإنه قال: «لا یری عورتی أحد غیرک إلا ذهب بصره»، فلم أکن لآذنکما لذلک. و أما إکبابی علیه فإنه علّمنی ألف حرف، الحرف یفتح ألف حرف، فلم أکن لأطلعکما علی سرّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. الخصال: ج 2 ص 792 ح 40.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 464 ح 16، عن الخصال.

الأسانید:

فی الخصال: حدثنا أبی و محمد بن الحسن بن أحمد بن الولید، و أحمد بن محمد بن یحیی العطّار، قالوا: حدثنا سعد بن عبد اللّه، عن محمد بن الحسین بن أبی الخطاب، عن الحسن بن علی بن فضّال، عن علی بن عقبه، عن الحارث بن المغیره، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:188

3 المتن:
اشاره

عن البطائنی، قال:

سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار؟ قال: لأنها أوصت أن لا یصلّی علیها الرجلان الأعرابیان.

قال المجلسی: الأعرابیان الکافران، لقوله تعالی: «الأعراب أشدّ کفرا و نفاقا». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 207 ح 34، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 1.

الأسانید:

عن العلل: عن علی بن أحمد بن محمد، عن الأسدی، عن النخعی، عن النوفلی، عن ابن البطائنی، عن أبیه، قال: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام.

4 المتن:
اشاره

کلام الشیخ المفید مع القاضی أبی بکر أحمد بن سیّار فی دار السلام بدار الشریف أبی عبد اللّه محمد بن محمد بن طاهر الموسوی، و کان بالحضره جمع کثیر یزید عددهم علی مائه إنسان، و فیهم أشراف من بنی علی علیه السّلام و بنی العباس و من وجوه الناس و التجّار ....

و من کلامه فی الدلاله علی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام لم یبایع أبا بکر، قال الشیخ أدام اللّه عزّه:

______________________________

(1). سوره البراءه: الآیه 98.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:189

قد أجمعت الأمه علی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام تأخّر حتی ماتت فاطمه علیها السّلام، ثم بایع بعد موتها؛ و منهم من یقول: تأخّر أربعین یوما، و منهم من یقول: تأخّر سته أشهر، و المحققون من أهل الإمامه یقولون: لم یبایع ساعه قط.

فقد حصل الإجماع علی تأخّره عن البیعه، ثم اختلفوا فی بیعته بعد ذلک ....

المصادر:

1. الفصول المختاره: ص 56.

2. بحار الأنوار: ج 10 ص 427 ح 10، عن الفصول المختاره.

5 المتن:

فی الدیوان المنسوبه أبیاتها إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام، أنه قال فی مرضه مخاطبا لفاطمه علیها السّلام، ... و هو علیه السّلام أنشد هذه الأبیات و هو محموم یرثی فاطمه علیها السّلام:

و إن حیاتی منک یا بنت أحمد ....

کما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 13، متنا و مصدرا و سندا.

6 المتن:
اشاره

عن الصادق، عن أبیه علیهما السّلام، قال:

قال جابر بن عبد اللّه: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول لعلی بن أبی طالب علیه السّلام قبل موته بثلاث: سلام علیک یا أبا الریحانتین، أوصیک بریحانتیّ من الدنیا، فعن قلیل ینهدّ رکناک، و اللّه خلیفتی علیک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:190

فلما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال علی علیه السّلام: هذا أحد رکنیّ الذی قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فلما ماتت فاطمه علیها السّلام، قال علی علیه السّلام: هذا الرکن الثانی الذی قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 173 ح 14، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 135 ح 4.

3. معانی الأخبار: ج 2 ص 383 ح 69.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 262 ح 4، عن الأمالی للصدوق.

5. معرفه الصحابه لأبی نعیم: ج 1 ص 303 ح 339.

6. عوالم العلوم: مجلد الإمام الحسن علیه السّلام ج 9 ص 42 ح 6، عن الأمالی للصدوق.

7. المناقب للخوارزمی: ص 141.

8. روضه الواعظین: ج 1 ص 152.

9. تاریخ الخمیس: ج 2 ص 275.

10. مناقب العشره: ج 4 ص 232.

11. کنز العمال: ج 12 ص 220.

12. مناقب علی علیه السّلام: ص 35.

13. إحقاق الحق: ج 15 ص 599.

14. إشراق الأصباح: ص 133.

الأسانید:

1. فی الأمالی للصدوق: ابن المتوکل، عن محمد العطار، عن ابن أبی الخطاب، عن حمّاد بن عیسی، عن الصادق، عن أبیه علیهما السّلام، قال: قال جابر بن عبد اللّه: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی معرفه الصحابه: حدثنا أبو بکر بن خلاد و أحمد بن جعفر بن حمدان، قالا: ثنا محمد بن یونس، ثنا حمّاد بن عیسی غریق الجحفه، ثنا جعفر، عن أبیه، عن جابر، قال.

3. فی معانی الأخبار: أبی، قال: حدثنا سعد بن عبد اللّه، عن أحمد بن محمد بن عیسی، قال: حدثنا محمد بن یونس، قال: حدثنا حمّاد بن عیسی، قال: حدثنا جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام، قال: قال جابر بن عبد اللّه: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول لعلی بن أبی طالب علیه السّلام.

4. فی مناقب الخوارزمی: أنبأنی الحسن بن أحمد العطار إجازه، أخبرنا الحسن بن أحمد المقرئ، أخبرنا أحمد بن عبد اللّه الحافظ، حدثنا

أبو بکر بن خلاد و أحمد بن جعفر بن حمدان، قالا: حدثنا محمد بن یونس، حدثنا حمّاد بن عیسی غریق الجحفه، حدثنا جعفر، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:191

7 المتن:
اشاره

عن جابر:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام قبل موته: السلام علیک أبا الریحانتین، أوصیک بریحانتیّ من الدنیا، فعن قلیل ینهدّ رکناک علیک. قال: فلما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال علی علیه السّلام: هذا أحد الرکنین، فلما ماتت فاطمه علیها السّلام قال علی علیه السّلام: هذا هو الرکن الثانی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 180 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 361، عن المناقب.

3. الرساله للسمعانی، علی ما فی المناقب.

4. الحلیه لأبی نعیم، علی ما فی المناقب.

5. فضائل الصحابه لأحمد، علی ما فی المناقب.

6. الخصائص للنطنزی، علی ما فی المناقب.

7. فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام لابن مردویه، علی ما فی المناقب.

8. الفائق للزمخشری: ج 1 ص 185، علی ما فی المناقب.

9. ذخائر العقبی: ص 56، علی ما فی المناقب.

10. الریاض النضره: ج 2 ص 154، بتفاوت یسیر فی الألفاظ.

11. تاریخ دمشق، علی ما فی الإحقاق.

12. إحقاق الحق: ج 20 ص 438، عن عده کتب.

13. آل محمد علیهم السّلام: ص 256، علی ما فی الإحقاق.

14. الفردوس للدیلمی: ص 275، علی ما فی الإحقاق.

15. توضیح الدلائل: ص 134، علی ما فی الإحقاق.

16. رجال البخاری: ص 76، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:192

8 المتن:
اشاره

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام فی حدیث طویل کما مرّ عن ورقه بن عبد اللّه، عن فضه:

... و اللّه لقد أخذت فی أمرها و غسّلتها فی قمیصها و لم أکشفه عنها؛ فو اللّه لقد کانت میمونه طاهره مطهّره. ثم حنّطتها من فضله حنوط رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کفّنتها و أدرجتها فی أکفانها. فلما هممت أن أعقد الرداء، نادیت: یا أم کلثوم، یا زینب، یا سکینه، یا فضّه، یا حسن، یا حسین، هلمّوا تزوّدا عن أمکم، فهذا الفراق و اللقاء فی الجنه.

فأقبل الحسن و الحسین علیهما السّلام و هما ینادیان: وا حسرتا، لا تنطفئ أبدا من فقد جدنا محمد المصطفی و أمنا فاطمه الزهراء. یا أم الحسن، یا أم الحسین، إذا لقیت

جدنا محمد المصطفی فاقرئیه منا السلام و قولی له: إنا قد بقینا بعدک یتیمین فی دار الدنیا.

فقال أمیر المؤمنین علی علیه السّلام: إنی أشهد اللّه أنها قد حنّت و أنّت و مدّت یدیها و ضمّتهما إلی صدرها ملیّا، و إذا بهاتف من السماء ینادی: یا أبا الحسن! ارفعهما عنها فلقد أبکیا و اللّه ملائکه السماوات، فقد اشتاق الحبیب إلی المحبوب. قال: فرفعتهما عن صدرها، و جعلت أعقد الرداء و أنا أنشد بهذه الأبیات:

فراقک أعظم الأشیاء عندی و فقدک فاطم أدهی الثکول

سأبکی حسره و أنوح شجواعلی خلّ مضی أسنی سبیل

ألا یا عین جودی و اسعدینی فحزنی دائم أبکی خلیلی ثم حملها علی یده و أقبل بها علی قبر أبیها و نادی:

السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علیک یا حبیب اللّه، السلام علیک یا نور اللّه، السلام علیک یا صفوه اللّه، السلام علیک و التحیه واصله منی إلیک ولدیک و من ابنتک النازله علیک بفنائک. و إن الودیعه قد استردّت، و الرهینه قد أخذت. وا حزناه علی الرسول، ثم من بعده علی البتول، و لقد اسودّت علی الغبراء و بعدت عنی الخضراء؛ فوا حزناه ثم وا أسفاه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:193

ثم عدل بها علی الروضه، فصلّی علیه فی أهله و أصحابه و موالیه و أحبائه و طائفه من المهاجرین و الأنصار.

فلما واراها و ألحدها، أنشأ بهذه الأبیات یقول:

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو إن بقائی عندکم لقلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 179 ح 15، عن بعض الکتب.

و باقی المصادر و تمام الحدیث مرّ مرارا فی الفصول و

المجلدات الماضیه.

9 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه الحسین بن علی علیه السّلام، قال:

لما قبضت فاطمه علیها السّلام، دفنها أمیر المؤمنین علیه السّلام سرّا و عفا علی موضع قبرها. ثم قال:

فحوّل وجهه إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: السلام علیک یا رسول اللّه عنّی، و السلام علیک عن ابنتک و زائرتک و البائته فی الثری ببقعتک و المختار اللّه لها سرعه اللحاق بک. قلّ یا رسول اللّه عن صفیتک صبری و عفا عن سیده نساء العالمین تجلّدی، إلا أنّ لی فی التّأسی بسنتک فی فرقتک تعزّ؛ فلقد وسّدتک فی ملحوده قبرک و فاضت نفسک بین نحری و صدری. بلی، و فی کتاب اللّه لی أنعم القبول.

إنا للّه و إنا إلیه راجعون؛ قد استرجعت الودیعه و أخذت الرهینته و أخلست الزهراء. فما أقبح الخضراء و الغبراء یا رسول اللّه. أما حزنی فسرمد و أما لیلی فمسهّد و همّ لا یبرح من قلبی أو یختار اللّه لی دارک التی أنت فیها مقیم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:194

کمد مقیّح و همّ مهیّج، سرعان ما فرّق بیننا، و إلی اللّه أشکو، و ستنبّئک ابنتک بتظافر أمتک علی هضمها. فاحفها السؤال و استخبرها الحال؛ فکم من غلیل معتلج بصدرها لم تجد إلی بثّه سبیلا، و ستقول و یحکم اللّه و هو خیر الحاکمین.

سلام مودّع لا قال و لا سئم. فإن أنصرف فلا عن ملاله و إن أقم فلا عن سوء ظن بما وعد اللّه الصابرین؛ واه واها، و الصبر أیمن و أجمل. و لو لا غلبه المستولین لجعلت المقام و اللبث لزاما معکوفا و لأعولت إعوال الثکلی علی جلیل الرزیّه، فبعین اللّه تدفن ابنتک سرا، و تهضم

حقها و تمنع إرثها و لم یتباعد العهد و لم یخلق منک الذکر، و إلی اللّه یا رسول اللّه المشتکی، و فیک یا رسول اللّه أحسن العزاء؛ صلّی اللّه علیک، و علیها السلام و الرضوان.

المصادر:

1. الکافی: ج 1 ص 458 ح 3.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 184 ح 16، عن المناقب، شطرا منه.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ح 3 ص 364، شطرا منه.

4. منهاج البراعه: ج 13 ص 3، عن البحار.

5. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 346.

6. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام: ص 110، بتفاوت فیه.

7. إحراق بیت الزهراء علیها السّلام للسجّاد: ص 111، شطرا منها، عن أعلام النساء لکحّاله.

8. أعلام النساء لعمر رضا کحّاله: ج 4 ص 310.

9. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 366.

10. دلائل الإمامه: ص 47، بتفاوت یسیر.

11. شرح نهج البلاغه للحمیدی: ج 10 ص 265 ح 195، شطرا منه.

12. مصادر نهج البلاغه و أسانیده: ج 3 ص 91 ح 200.

13. نهج السعاده: ج 1 ص 70 ح 16، عن دلائل الإمامه.

14. الغدیر: ج 9 ص 373.

15. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 83، عن الکافی.

16. روضه الواعظین، ج 2 ص 152، شطرا منه.

17. الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 26.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:195

18. سیدات نساء أهل الجنه: ص 151، علی ما فی الإحقاق.

19. إحقاق الحق: ج 25 ص 551، بزیاده فیه.

20. عوالم العلوم: ج 11 ص 1121 ح 1.

21. مرآه العقول: ج 5 ص 323.

الأسانید:

1. فی الکافی: أحمد بن مهران، رفعه و أحمد بن إدریس، عن محمد بن عبد الجبّار الشیبانی، قال: حدثنی القاسم بن محمد الرازی، قال: حدثنا علی بن محمد الهرمزانی، عن عبد اللّه الحسین بن علی علیه السّلام، قال.

2. فی دلائل الإمامه: أخبرنی أبو الحسین علی بن هبه اللّه، قال: حدثنا أبو جعفر محمد بن علی

بن الحسین القمی، قال: حدثنا محمد بن الحسن بن الولید، قال: حدثنا محمد بن الحسن الصفار، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن عیسی، قال: حدثنا علی بن مسکان، عن محمد بن سنان، عن المفضل بن عمر، عن الإمام جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین علیهم السّلام، قال: قال لی أبی الحسین بن علی علیه السّلام.

10 المتن:

روی أنه لمّا صار بها إلی القبر المبارک، خرجت ید فتناولها و انصرف.

عن عبد الرحمن الهمدانی و حمید الطویل: أنه علیه السّلام أنشأ علی شفیر قبرها ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم الثالث، متنا و مصدرا و سندا.

11 المتن:

قال الإربلی:

... و قال علی علیه السّلام عند دفن فاطمه علیها السّلام کالمناجی بذلک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند قبره: السلام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:196

علیک یا رسول اللّه عنی و عن ابنتک النازله فی جوارک، إلی آخر ما سیأتی.

و قد أوردناه قبیل هذا فی هذا الفصل، الرقم التاسع، بتفاوت یسیر.

12 المتن:

عن عبد الرحمن الهمدانی، قال:

لما دفن علی بن أبی طالب علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، قام علی شفیر القبر ...

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 14.

13 المتن:
اشاره

قال الإربلی فی کیفیه وفاه الزهراء علیها السّلام:

... قالت لأسماء: انتظرینی هنیهه و ادعینی، فإن أجبتک و إلا فاعلمی إنی قد قدمت علی أبی صلّی اللّه علیه و آله.

فانتظرتها هنیهه، ثم نادتها فلم تجبها، فنادت: یا بنت المصطفی، یا بنت أکرم من حملته النساء، یا بنت خیر من وطئ الحصا، یا بنت من کان من ربه قاب قوسین أو أدنی.

قال: فلم تجبها، فکشفت الثوب عن وجهها فإذا بها قد فارقت الدنیا. فوقعت علیها تقبّلها و هی تقول: فاطمه! إذا قدمت علی أبیک رسول اللّه فأقرئیه عن أسماء بنت عمیس السلام.

فبینا هی کذلک، إذ دخل الحسن و الحسین علیهما السّلام فقالا: یا أسماء! ما ینیم أمنا فی هذه الساعه؟ قالت: یا بنی رسول اللّه، لیست أمکما نائمه، قد فارقت الدنیا. فوقع علیها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:197

الحسن علیه السّلام یقبّلها مره و یقول: یا أماه! کلّمینی قبل أن تفارق روحی بدنی. قالت: و أقبل الحسین علیه السّلام یقبّل رجلها و یقول: یا أماه! أنا ابنک الحسین، کلّمینی قبل أن یتصدّع قلبی فأموت. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 16 197 13 المتن: ..... ص : 196

لت لهما أسماء: یا بنی رسول اللّه، انطلقا إلی أبیکما علی علیه السّلام فأخبراه بموت أمکما.

فخرجا حتی إذا کانا قرب المسجد، رفعا أصواتهما بالبکاء. فابتدرهما جمیع الصحابه فقالوا: ما یبکیکما یا بنی رسول اللّه لا أبکی اللّه أعینکما؟ لعلکما نظرتما إلی موقف جدکما فبکیتما شوقا إلیه.

فقالا: لا، أو

لیس قد ماتت أمنا فاطمه علیها السّلام. قال: فوقع علی علیه السّلام علی وجهه یقول: بمن العزاء یا بنت محمد؟ بک کنت أتعزّی؟ ففیم العزاء من بعدک؟ ثم قال:

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الفراق قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 187 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 500.

3. جلاء الأذهان و جلاء الأحزان: ج 1 ص 135، شطرا منه.

14 المتن:
اشاره

قال الحسین بن علی علیه السّلام فی حدیث فی کیفیه شهاده فاطمه علیها السّلام:

... فلما حضرتها الوفاه، وصّت أمیر المؤمنین علیه السّلام أن یتولّی أمرها و یدفنها لیلا و یعفی قبرها. فتولّی ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام و دفنها و عفی موضع قبرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:198

فلما نفض یده من تراب القبر، هاج به الحزن. فأرسل دموعه علی خدّیه، و حوّل وجهه إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: السلام علیک یا رسول اللّه ...

إلی آخره، مثل ما مرّ فی الرقم التاسع من هذا الفصل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 210 ح 40، عن الأمالی للمفید و الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للمفید: ص 281.

3. الأمالی للطوسی: ص 109.

4. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 258.

5. ظلامات الزهراء علیها السّلام للجزائری الناجی: ص 66، عن الأمالی و البشاره.

6. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 337، عن الأمالی الطوسی.

7. الأنوار البهیه: ص 53، بتفاوت فیه.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 1123 ح 2.

الأسانید:

فی الأمالی للمفید و الطوسی: عن الصدوق، عن أبیه، عن أحمد بن إدریس، عن محمد بن عبد الجبار، عن القاسم بن محمد الرازی، عن علی بن محمد الهرمرازی، عن علی بن الحسین، عن أبیه الحسین علیهما السّلام، قال.

15 المتن:
اشاره

نقل المجلسی عن بعض الکتب المناقب القدیمه:

... فلما ماتت فاطمه علیها السّلام، قال علی بن أبی طالب علیه السّلام یرثیها:

لکل اجتماع من خلیلین فرقه، ....

و ذکر الحاکم أن فاطمه علیها السّلام لما ماتت، أنشأ علی علیه السّلام:

نفسی علی زفراتها محبوسهیا لیتها خرجت مع الزفرات

لا خیر بعدک فی الحیاه و إنماأبکی مخافه أن تطول حیاتی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:199

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 213 ح 44، عن بعض الکتب.

2. بعض الکتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

3. نزل الأبرار: ص 133، شطرا من صدر الحدیث، باختلاف فیه.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 368.

16 المتن:

قال المجلسی:

فی الدیوان المنسوب إلی علی علیه السّلام: أنه أنشد بعد وفاه فاطمه علیها السّلام:

ألا هل إلی طول الحیاه سبیل و أنی و هذا الموت لیس یحول و باقی الأبیات کما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 13، متنا و مصدرا و سندا.

17 المتن:
اشاره

قال ابن عباس فی حدیث:

... لما توفّیت (فاطمه) علیها السّلام، شقّت أسماء جیبها و خرجت. فتلقاها الحسن و الحسین علیهما السّلام فقالا: أین أمنا؟ فسکتت. فدخلا البیت فإذا هی ممتدّه، فحرّکها الحسین علیه السّلام فإذا هی میته، فقال: یا أخاه! آجرک اللّه فی الوالده، و خرجا ینادیان: یا محمداه، یا أحمداه، الیوم جدّد لنا موتک إذ ماتت أمنا.

ثم أخبرا علیا علیه السّلام و هو فی المسجد، فغشی علیه حتی رشّ علیه الماء ثم أفاق.

فحملهما حتی أدخلهما بیت فاطمه علیها السّلام، و عند رأسها أسماء تبکی و تقول: وا یتامی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:200

محمد، کنا نتعزّی بفاطمه علیها السّلام بعد موت جدکما، فبمن نتعزّی بعدها؟ فکشف علی علیه السّلام عن وجهها فإذا برقعه عند رأسها. فنظر فیها فإذا فیها:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما أوصت به فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام: أوصت و هی تشهد أن لا إله إلا اللّه، و أن محمدا عبده و رسوله، و أن الجنه حق و النار حق، و أن الساعه آتیه لا ریب فیها، و أن اللّه یبعث من القبور.

یا علی، أنا فاطمه بنت محمد، زوّجنی اللّه منک لأکون لک فی الدنیا و الآخره، أنت أولی بی من غیری. حنّطنی و غسّلنی و کفّنّی باللیل، و صلّ علیّ و ادفنّی باللیل و لا تعلم أحدا، و أستودعک اللّه و أقرأ علی ولدی السلام

إلی یوم القیامه.

فلما جنّ اللیل، غسّلها علی علیه السّلام و وضعها علی السریر، و قال للحسن علیه السّلام: ادع لی أبا ذر.

فدعاه فحملاه إلی المصلّی فصلّی علیها. ثم صلّی رکعتین و رفع یدیه إلی السماء فنادی: هذه بنت نبیک فاطمه، أخرجتها من الظلمات إلی النور. فأضاءت الأرض میلا فی میل.

فلما أرادوا أن یدفنوها، نودوا من بقعه من البقیع: إلیّ إلیّ، فقد رفع تربتها منی.

فنظروا فإذا هی بقبر محفور. فحملوا السریر إلیها فدفنوها. فجلس علی علیه السّلام علی شفیر القبر فقال: یا أرض! استودعتک ودیعتی؛ هذه بنت رسول اللّه. فنودی منها: یا علی، أنا أرفق بها منک، فارجع و لا تهتمّ.

فرجع و انسدّ القبر و استوی بالأرض، فلم یعلم أین کان إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44.

2. المنتخب للطریحی: ص 117، بتفاوت یسیر.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 453.

4. موده القربی: ص 131، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:201

18 المتن:
اشاره

و من الدیوان المنسوب إلیه علیه السّلام عند رحلتها:

حبیب لیس یعد له حبیب و ما لسواه فی قلبی نصیب

حبیب غاب عن عینی و جسمی و عن قلبی حبیبی لا یغیب و منه مخاطبا لها بعد وفاتها:

ما لی وقفت علی القبور مسلّماقبر الحبیب فلم یردّ جوابی

أ حبیب ما لک لا یردّ جوابناأنسیت بعدی خلّه الأحباب و منه مجیبا لنفسه من قبلها علیها السّلام:

قال الحبیب و کیف لی بجوابکم و أنا رهین جنادل و تراب

فعفی التراب محاسنی فنسیتکم و حجبت عن أهلی و عن أترابی

فعلیکم منی السلام تقطعت عنی و عنکم خلّه الأحباب و فی الدیوان: روی أن الأبیات الأخیره سمعت من هاتف.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 217 ح 48، عن الدیوان.

2. الدیوان المنسوب إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام، علی ما فی البحار.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 370، بزیاده فیه.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 31، شطرا منها.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 1127 ح 4، 5: 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:202

19 المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

قبضت فاطمه علیها السّلام فی جمادی الآخره ....

إلی آخر الحدیث، کما أوردناه فی المجلد الخامس عشر، الفصل الخامس، الرقم الثانی، متنا و مصدرا و سندا.

20 المتن:
اشاره

قال إبراهیم بن محمد الصنعانی:

... لما توفّیت (فاطمه) علیها السّلام، قال علی علیه السّلام:

نفسی علی زفراتها محبوسهیا لیتها خرجت مع الزفرات

لا خیر بعدک فی الحیاه و إنماأبکی مخافه أن تطول حیاتی ثم أخذ فی جهازها و دفنها و هو یقول:

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الفراق قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل فلما أقبل من قبرها، زار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: إن الصبر جمیل إلا عنک، و إن الجرح لقبیح إلا علیک، و إن المصیبه بک لجلیل و ما بعدک خلیل، و أنشأ یقول:

ما غاص دمعی عند نازلهإلا جعلتک للبکاء سببا

و إذا ذکرتک شافحتک به منی الجفون و فاض و اسکبا

إنی أحل ثرا حللت به من أن أری سواه مکتسبا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:203

المصادر:

إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح علیهم السّلام للصنعانی الحضرمی (مخطوط):

ص 131.

21 المتن:
اشاره

قال سلیمان الکتانی المسیحی فی شهاده فاطمه علیها السّلام:

... غیر أن الجرح الذی استختم بالصبر و الإیمان، عاد علیه موت فاطمه علیها السّلام لینکأه علی جنان.

و تفتّق الجرح لینزف نزفا جدیدا و من لون جدید، هو لون الأرض بلحمها و دمها.

و للأرض لون کلون الأساور و الخلاخل، حلی یتثاقل بها الجمال و یتکاثف بها الدلال، و الأرض و إن یکن لونها من لون القیود فإن الإنسان یأتسر بها فیألفها کما یألف الجرح ضماده، و یهواها کما یهوی الکسیح عکازه، و لا یتبرّم منها إلا کما یتبرّم الصدیان من السراب.

و کانت فاطمه من علی علیه السّلام دفئا لقلبه و رباطا لدنیاه، و ما أن فصلها الموت حتی أحسّ بعمق الفراغ و بروده المتکأ، و إذا هو من واقع الحیاه علی مجابهه.

جرح و ضماد، و کسح و عکاز، و صدی و سراب، و أین هو المنهل؟!

و یلقی جرحه بفاطمه علیها السّلام علی جرحه بأبیها، و یغمض عینیه علی دمعتهما، ثم یتسلّم للبصیره لیقول: تحفّفوا تلحقوا.

المصادر:

الإمام علی علیه السّلام نبراس و متراس لسلیمان الکتّانی: ص 97.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:204

22 المتن:
اشاره

قال عون بن حارثه:

بینا نحن عند عمر، إذ أقبل امرؤ القیس بن عدی بن أوس بن جابر بن کعب بن علیم بن خبّاب الکلبی، فإذا رجل أمعر أجلی. «1» فوقف علی عمر فقال: یا أمیر المؤمنین، إنی أحببت الإسلام فاشرحه لی.

قال: و من أنت؟ قال: أنا امرؤ القیس بن عدی بن أوس العلیمی من کلب. فقال عمر:

أ تعرفونه؟ قالوا: هذا الذی أغار علی بکر بن وائل، و هو أسر الدعاء بن عمر و أخا معروف بن عمرو.

فشرح له عمر الإسلام، فأسلم و عقد له علی جنود قضاعه. فلم یر رجل قبله لم یصل قط؛ عقد له علی المسلمین، فخرج یهتزّ لواءه بین یدیه. فأدرکه علی علیه السّلام فأخذ بمنکبیه فقال: یا عمر، أنا علی بن أبی طالب ابن عم النبی صلّی اللّه علیه و آله و هذان ابنای الحسن و الحسین علیهما السّلام أمهما فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، و قد أحببت مصاهرتک لنفسی و لهما فزوّجنا.

قال: نعم و نعمه عین و کرامه، قد زوّجتک یا أبا الحسن المحیاه بنت امرؤ القیس، و زوّجت حسنا زینب، و زوّجت حسینا الرباب بنت امرؤ القیس.

المصادر:

أنساب الأشراف للبلاذری: ج 2 ص 194.

الأسانید:

فی أنساب الأشراف: حدثنی عباس بن هشام الکلبی، عن أبیه، عن جده، عن عبد اللّه الحسن بن الحسن، عن عبد الجبار بن منظور بن ریان الفزاری، عن عون بن حارثه المری، قال.

______________________________

(1). أمعر أجلی: خفیف الشعر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:205

23 المتن:
اشاره

قال أبو بکر الطرطوسی:

روی أن علی بن أبی طالب علیه السّلام لما رأی فاطمه علیها السّلام مسجّاه بثوبها، بکی حتی رثی له، ثم قال:

لکل اجتماع من خلیلین فرقه و کل الذی دون الحیاه قلیل

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل

و إن افتقادی واحدا بعد واحددلیل علی أن لا یدوم خلیل

ألا أیها الموت الذی لیس تارکی أرحنی فقد أفنیت کل خلیل

أراک بصیرا بالذین أحبّهم کأنک تنحو نحوهم ببدیل و لما نفض یدیه من ترابها، تمثّل بقول بعض بنی أمیه:

أقول و قد فاضت دموعی حسرهأری الأرض تبقی و الأخلاء تذهب

أخلای لو غیر الحمام أصابکم عتبت و لکن ما علی الموت معتب

المصادر:

1. سراج الملوک للطرطوسی المالکی: ص 11.

2. الجوهره فی نسب الإمام علی و آله علیهم السّلام: ص 19.

24 المتن:
اشاره

قال الأعرجی فی إباحه لمس القبر و تقبیله:

... لو کان لمس القبر و تقبیله حراما لما أقدم علیه أبو أیوب الأنصاری و بلال علی ذلک، و هما من خیار الصحابه و أجلاؤهم و ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:206

و کذلک لو کانت هذا الأمر حراما لنهی عنه أمیر المؤمنین علیه السّلام الأعرابی عن فعله، و لما أقدمت علیه الزهراء علیها السّلام لعصمتها و طهارتها، و إن فعلها حجه و أیّ حجه، و کیف یستدلّ بفعلها و قد استدلّ بفعل من لا یمکن أن یقاس بها و لا یمکن أن یقصّر فعلها عن فعل أحد علماء الإسلام الذین تلقوا الأحکام من بیتها علیها السّلام.

و فی نور الأبصار، ص 45:

و روی جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: لما ماتت فاطمه علیها السّلام، کان علی علیه السّلام یزور قبرها فی کل یوم. فأقبل ذات یوم فانکبّ علی القبر و بکی و أنشأ یقول:

ما لی مررت علی القبور مسلّماقبر الحبیب و لم یردّ جوابی

یا قبر ما لک لا تجیب منادیاأمللت بعدی خلّه الأحباب فأجابه هاتف یسمع صوته و لا یری شخصه و هو یقول:

قال الحبیب و کیف لی بجوابکم و أنا رهین جنادل و تراب ...

و لا یخفی أن الانکباب مما یستلزم المسّ و اللمس، و لو کان غیر جائز لما أقدم علیه باب مدینه علم الرسول علیه السّلام.

المصادر:

أحسن الجزاء: ص 249.

25 المتن:
اشاره

عن الزبیر، قال: حدثنی المدائنی، قال:

لما فرغ أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام من دفن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، قام علی علیه السّلام علی القبر و أنشأ یقول: لکل اجتماع من خلیلین فرقه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:207

المصادر:

1. الأخبار الموفقیات للزبیر بن بکّار: ص 193 ح 106.

2. روضه الواعظین: ج 2 ص 491، بتفاوت فیه.

3. طبائع النساء: ص 182، بتفاوت یسیر.

4. المغازی: ص 58، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت یسیر.

5. إحقاق الحق: ج 19 ص 179، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت یسیر.

26 المتن:
اشاره

قال علی بن محمد المدائنی:

بعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام إلی الیمن، فأصاب خوله فی بنی زبید، و قد ارتدّوا مع عمر بن معدی کرب و صارت فی سهمه علیه السّلام، و ذلک فی عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن ولدت منک غلاما فسمّه باسمی و کنّه بکنیتی. فولدت له بعد موت فاطمه علیها السّلام غلاما محمدا «1» و کنّاه أبا القاسم.

المصادر:

أنساب الأشراف للبلاذری: ج 2 ص 200.

27 المتن:
اشاره

قال جمال الدین أحمد فی بنات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... زینب بنت النبی صلّی اللّه علیه و آله و هی من أبی العاص ابن اسمه علی و بنت اسمه أمامه، تزوّج بها علی علیه السّلام بعد فاطمه الزهراء علیها السّلام بوصیتها ....

______________________________

(1). هو محمد بن الحنفیه و أمّه خوله الحنفیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:208

المصادر:

الفصول الفخریه لجمال الدین أحمد: ص 86.

28 المتن:
اشاره

قال المیثم البحرانی فی کلام علی علیه السّلام عند دفن فاطمه علیها السّلام فی قوله: «و ستنبّئک ابنتک ...»:

رمز للتشکّی إلی الرسول صلّی اللّه علیه و آله من أمته بعده فیما کان یعتقده حقا له من الخلافه و نحله فدک لفاطمه علیها السّلام. فزحزحا عنهما مع نوع من الاهتضام له و الغلظه علیه فی القول، علی قرب عهدهم بالرسول صلّی اللّه علیه و آله و طراوه الذکر الذی هو القرآن الآمر بمودّه القربی.

المصادر:

شرح نهج البلاغه للبحرانی: ج 4 ص 4.

29 المتن:
اشاره

قال الخوئی فی شرح خطبته بعد دفن الزهراء علیها السّلام:

... ثم إنه بعد السلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، شرع فی إظهار التفجّع و الأسف فقال: «قلّ یا رسول اللّه عن صفیّتک صبری»؛ قال الشارح المعتزلی: أجلّه علیه السّلام عن أن یقول: عن ابنتک، فقال: عن صفیّتک، و هذا من لطائف عبارته و محاسن کتابته علیه السّلام.

أقول: و فیه مضافا إلی ذلک، الإشاره إلی کونها صفیه له، مختاره عنده، کما أنها کانت صفیه للّه، حسبما عرفت فی روایه الأمالی المتقدمه فی وجه تسمیته بسیده النساء، من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:209

أن الملائکه یسلّمون علیها و ینادونها بما نادت به الملائکه مریم فیقولون: یا فاطمه، إن اللّه اصطفاک و طهّرک و اصطفاک علی نساء العالمین.

و قال فی ص 12:

... قوله: «و رقّ عنها تجلّدی»، أی ضعف عن فراقها تحمّلی للجلد و الصبر، من عظم الرزیّه و شده المصیبه ....

المصادر:

منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه: ج 13 ص 11.

30 المتن:
اشاره

قال میثم البحرانی فی شرح خطبه 193 عن دفن فاطمه علیها السّلام فی قوله: «فلقد استرجعت الودیعه ...»:

استعار لفظ الودیعه و الرهینه لتلک النفس، و وجه الاستعاره:

الأول: أن النفوس فی هذه الأبدان یشبه الودائع و الأمانات فی کونها تسترجع إلی عاملها فی وجوب المحافظه علیها من المهلکات، و یحتمل أن یرید ما هو المتعارف بین الناس من کون المرأه ودیعه الرجل، کما یقال: النساء ودائع الکرام.

و الوجه الثانی: أن کل نفس رهینه علی الوفاء بالمیثاق الذی واثقها اللّه تعالی به و العهد الذی أخذ علیها حین الإهباط إلی عالم الحسّ و الخیال، أن ترجع إلیه سالمه من سخطه، عامله بأوامره، غیر منحرفه من صراطه الوضوح علی لسان رسوله صلّی اللّه علیه و آله.

فإن وفیت بعهدها خرجت من وثاق الرهن و ضوعف لها الأجر، کما قال تعالی: «و من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:210

أوفی بما عاهد علیه اللّه فسیؤتیه أجرا عظیما» «1»، و إن نکثت و ارتکبت بما نهیت عنه بقیت رهینه بعلمها، کما قال تعالی: «کل نفس بما کسبت رهینه» «2»، و الرهینه تصدّق علی الذکر و الأنثی.

المصادر:

شرح نهج البلاغه للبحرانی: ج 4 ص 4 ح 193.

31 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد جواد مغنیه فی شرح خطبه علی علیه السّلام عند دفن فاطمه علیها السّلام:

قوله علیه السّلام: «لقد استرجعت الودیعه و أخذت الرهینه»؛ المراد بالودیعه و الرهینه: السیده أم الحسنین علیها السّلام، و کانت عند الإمام عوضا عن رؤیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، کما تکون الرهینه عوضا عن الأمر الذی علیه علی حدّ ما قال ابن أبی الحدید فی شرحه ...

المصادر:

فی ظلال نهج البلاغه: ج 3 ص 220.

32 المتن:
اشاره

قال البلخی فی ذکر زوجات أمیر المؤمنین علیه السّلام:

... و کان عنده یوم قتل علیه السّلام أربع زوجات حرائر فی عقد نکاحه، و هنّ أمامه بنت أبی العاص بنت زینب بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، تزوّجها بعد موت فاطمه البتول علیها السّلام ....

______________________________

(1). سوره الفتح: الآیه 10.

(2). سوره المدثر: الآیه 38.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:211

المصادر:

المناقب الثلاثه للبلخی: ص 120.

33 المتن:
اشاره

قال توفیق أبو علم فی ذکر أحوال أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد وفاتها علیها السّلام:

لما فرغ سیدنا علی علیه السّلام من دفن زوجته العزیزه الزهراء علیها السّلام، رجع إلی البیت فاستوحش فیه و جزع جزعا شدیدا، ثم أنشأ یقول:

أری علل الدنیا علیّ کثیره ...، إلی آخر الأبیات.

و استنّ الإمام سنه حمیده، فکان یزور قبر فاطمه الزهراء علیها السّلام کل یوم، و ذات یوم أقبل علی القبر الشریف فانکبّ علیه، و أخذ یبکی و أنشأ یقول:

ما لی مررت علی القبور مسلّما ...، إلی آخر الأبیات.

و قد رأینا أنه تنفیذا لوصیه الزهراء علیها السّلام قد دفنت لیلا و لم یحضر مع الإمام سوی الصفوه المختاره من أصحابه ...، کما مرّ فی فصل دفنها علیها السّلام.

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام لتوفیق أبی علم: ص 211.

2. نور الأبصار: ص 53، شطرا من صدره.

34 المتن:
اشاره

قالت فضّه:

لما فرغ أمیر المؤمنین علیه السّلام من غسل الزهراء علیها السّلام، خرج من المغسل و بکی بکاء عالیا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:212

فسئل عن عله بکائه: یا أبا الحسن! أمن فقد الزهراء تبکی؟ فقال: لا، فما یبکینی إلا أثر السیاط بجسمها؛ اسودّ کأنه النیل، فهکذا تحشر یوم القیامه و تلقی اللّه تعالی.

المصادر:

بیت الأحزان لعبد الخالق الیزدی: ص 42.

35 المتن:
اشاره

قال الشبلنجی فی بیعه أبی بکر و تخلّف البعض عنه:

... و تخلّف عن بیعته علی بن أبی طالب علیه السّلام و بنو هاشم و الزبیر بن العوام و خالد بن سعید بن العاص و سعد بن عباده الأنصاری. ثم بایعوا بعد موت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام إلا سعد بن عباده، فإنه لم یبایع أحدا إلی أن مات، و کان بیعتهم بعد سته أشهر من موت فاطمه علیها السّلام علی الصحیح.

المصادر:

نور الأبصار: ص 60.

36 المتن:
اشاره

قال السید الکفائی:

جاء فی الصوارم الحاسمه: إن أمیر المؤمنین علیه السّلام احتجب عن الناس فی داره ثلاثه أیام، فکان لا یخرج إلا لزیاره قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أو للصلاه. فجزع أصحابه من عظم ذلک، فأرسلوا إلیه عمار بن یاسر- و فی روایه سلمان الفارسی-. فدخل علیه داره فوجده

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:213

جالسا و الحسن علیه السّلام عن یمینه و الحسین علیه السّلام عن شماله، و هو تاره ینظر إلی الحسن علیه السّلام فیبکی و تاره ینظر إلی الحسین علیه السّلام فیبکی.

قال عمار: فسلّمت علیه فردّ علیّ السلام، فجلست و قلت: سیدی! أنتم تأمروننا بالصبر علی المصیبه، و هؤلاء أصحابک قد جزعوا من انقطاعک عنهم و لا طاقه لهم بفراقک.

فقال لی: یا عمار، صدقت و لکنی فقدت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بفقد فاطمه علیها السّلام؛ کانت لی عزاء و سلوه؛ کانت إذا تکلّمت أفصحت عن بلیع کلامه، و إذا مشت حکت کریم قوامه.

یا عمار، ما أحسست بألم المصیبه إلا بوفاتها و لا بألم الفراق إلا بفراقها، و ما یهون الخطب أنه بعین اللّه.

یا عمار، لما وضعت فاطمه علیها السّلام علی المغتسل، نظرت إلی ضلع من أضلاعها المکسور، و قد دخل المسمار فی ثدیها فأعابه، و متنها قد اسودّ من الضرب.

ما یفرغ قلبی- یا عمار- إنها کانت تخفی ذلک عنی مخافه أن تنغّص علیّ عیشی.

و زاد الطریحی فی المنتخب:

قال عمار: فأبکانی کلامه و بکاؤه، فبکیت رحمه له فقلت: یا أمیر المؤمنین، اعلم أن الناس صنفان؛ مقرر و مفتقر إلیک و قول الناصح ثقیل. فقال لی: یا عمار، إنی أحدّثک بحدیث سمعته من رسول اللّه

صلّی اللّه علیه و آله، قال:

لما قتل النبی یحیی بن زکریا علیه السّلام و وجم عیسی بن مریم وجوما، فقطعه ذلک من الکلام و احتجب من الأنام، و دخل علیه أحد الحواریین فقال له: یا روح اللّه! لا تقطع عادتک المبارکه عنا و أخبرنا بالأحادیث الصحیحه، لعل اللّه یرحمنا و لعل حدیثک ینبّه ابناء الدنیا من رقده الغفله و یخرجهم من ظلمه الجهل؛ فربّ کلمه قد أحیت سامعا بعد الموت و رفعته بعد الضعه و نعشته بعد الصرعه و أغنته بعد الفقر و جبّرته بعد الکسر و أیقظته بعد الغفله، و بقیت فی قلبه ففجّرت ینابیع الحیاه، فسالت منه أودیه الحکمه و نبتت فیه غرائس الحکمه، إذا وافق ذلک القضاء من اللّه عز و جل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:214

قال له عیسی: نعم یا عبد اللّه، إن مثلک من یستدعی من العالم الکلام و لا بأس علیک.

و أما أنت (یا عمار)، اعلم إن هذه المفقوده الماضیه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عند اللّه أحتسبها.

ثم نهض و دموعه تنحدر علی لمّته فتلقوه الجماعه و صاروا بین عاذر و عادل. فقال لهم: رویدا، فإن القلوب إذا خلت قالت و اذا کرهت مالت. أ لستم تعلمون أنه لما توفّیت أم المؤمنین خدیجه الکبری، جزع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جزعا شدیدا حتی إنی أشفقت علیه من شده الجزع، فقلت له: یا رسول اللّه! أنت و اللّه القبله و إلیک الإشاره و بک القدوه و علیک المعتمد و منک التعلیم، و أنت السراج إذا ضللنا و أنت الصلاح إذا فسدنا و أنت الهادی إذ تهنأ و حولک حاسد و حاقد و محب

و واجد، و قریش شاخصه الأبصار إلیک، مصغیه الآذان نحوک. و بعد فأنت- یا رسول اللّه- ممن إذا قال فعل و إذا أمر عمل.

فقال لی: مهلا یا أبا الحسن، بردت دمعی و سکّنت جزعی.

ثم إنه صلّی اللّه علیه و آله صار یحبّ الخلوه بنفسه و یتطرّق الأمکنه الخالیه. فبینما هو ذات یوم بظاهر مکه- شرّفها اللّه تعالی-، إذ سمع هاتفا ینشد بیتا من الشعر و هو:

و کل ذی سفره یؤوب و غائب الموت لا یؤوب فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن من الشعر لحکمه.

ثم قال لی صلّی اللّه علیه و آله یا علی، حفظته؟ قلت: نعم. فاستعاده منی نوبا کثیره، و کان صلّی اللّه علیه و آله یقول:

و کل ذی سفره یؤوب و لا یؤوب غائب الموت.

ثم قال علیه السّلام: یا عمار، و اللّه ما ذکرت أمها خدیجه إلا و جابهها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی ذکرها، و لا رآها تبکیها إلا و سبقتها عبره علیها، و لا جری ذکرها إلا و أسهب فی وصفها و طال الثناء علیها و تلهّف علی فراقها.

و لما مات ولده إبراهیم، بکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی جرت دموعه علی لمّته، فقیل له: یا رسول اللّه! أ تنهی عن البکاء و أنت تبکی هکذا؟ فقال: لیس هذا بکاء و إنما هو رحمه و من لا یرحم لا یرحم، و إنما البکاء الذی هو رنّه و صراخ عال و من لا یرحم لا یرحم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:215

ثم التفت إلی أصحابه و قال: أ تلوموننی علی فقد بنت رسول اللّه علیها السّلام و إنی أقتدی برسول اللّه صلّی اللّه علیه و

آله، لأنه بکی علی خدیجه الکبری و لیست بنت نبی، و إن فاطمه الزهراء علیها السّلام ستّ النساء؛ بنت أشرف الأنبیاء صلّی اللّه علیه و آله و والده سید الشهداء علیها السّلام، صلوات اللّه علیه و علی أبیها.

(قال عمار:) فقلت: سیدی أجل، هؤلاء أصحابک و شیعتک ینتظرون خروجک.

فأجابنی إلی ذلک و خرج معی إلیهم.

المصادر:

1. الزهراء علیها السّلام فی الکتاب و السنه و الأدب: ص 552، عن الصوارم الحاسمه.

2. الصوارم الحاسمه، علی ما فی الزهراء علیها السّلام فی الکتاب و السنه و الأدب.

3. المجالس المرضیه: ص 181، عن الزهراء علیها السّلام فی الکتاب و السنه.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 371، بزیاده فیه.

5. المنتخب للطریحی: ص 364، أورده الحدیث بتمامه.

37 المتن:
اشاره

قال عبد المسیح الأنطاکی الیونانی فی الزهراء علیها السّلام و رثاء أمیر المؤمنین لها علیها السّلام:

شبت بحجر رسول اللّه فاطمهکما تحبّ المعالی أن تلاقیها ...

عرّج علی طیبه و أنزل مغانیهاوسائل الناس شاکیها و باکیها

لعل یلقاک فیها من یجیبک عن تلک الشجون التی عمّت أهالیها

أ لا تری الناس فی خافی منازلهاإلف الهموم بها تفضی لباریها

و کل خلّ یسرّ الکرب ینفثه لصحبه و به همسا یناجیها

أصخ لعلّک تدری ما یضعضع سکّ ان المدینه مکّیها و طیبیها

أو علّ صفره هاتیک الوجوه بهاغنیّ عن القول أن تبدیه من فیها

نعم لقد جزعت من محنه دهمت بإثر أخری فأنستها تهنّیها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:216 فی أمسها زرأت رزءا بهادیهاو الیوم ابنته الأقدار تنعیها

و هالها أن بنت المصطفی ذهبت غضبی إلیه فتشکو و هو مشکیها

و من بحقک لا یعنی بفاطمهو من بکل عزیز لیس یفدیها

و کیف قد أصبحت من بعد ما علمت بأن للموت کان الحزن حادیها

و أنها لقضت عن لوعه و أسیّ قد أوهیاها فما أجدی تداویها

و أنها احترقت فی نار زفرتهاو لم یکن دمعها الهامی مطفّیها

و أنها غرقت فی سیل أدمعهاو ما الزفیر من التغریق منجیها

و أنها قد غدّت فی قرب والدهاتأوی الجنان التی الأبرار تأویها

أجل فبنت رسول اللّه ما صبرت علی اللیالی التی أدجت دیاجیها

و ما استطاع علی مع بلاغته بسرد آی التأسّی

أن یؤسّیها

و لم تزل کارثات الدهر تنحلهاو للمنیّه بالإسراع تمشیها

حتی قضی اللّه أن تقضی بکربتهاحزینه النفس کان الیأس غاشیها

بذمّه اللّه ذات الطهر فاطمهو اللّه فی رحبات الخلد مثویها

لئن قضت و هی یا للّه ساخطهفالمصطفی فی السما العلیا یراضیها

و إن تکن حرمت فی الأرض تسلیهففی الجنان تلاقی ما یسلّیها

لکنها ترکت من بعدها الحسنین یبکیان علی وافی تحنّیها

و غادرت بعلها یبکی لفرقتهاأمنا و یمنا و توجیها و ترفیها

و خطبها ضاعف الحزن المبرّح فی نفس العلی الذی ما انفکّ یرثیها

و بعد ما أودعت فی وسط حفرتهالرحمه اللّه و الإجلال غاشیها

تطلّع المرتضی استطلاع ذی لهف إلی التراب الذی أمسی مغطّیها

ثم إلی تربه الهادی توجّه فی ألیم أحزانه ما اسطاع یخفیها

و قال یا أحمد الهادی علیک سلامی مع سلام التی تهوی تلاقیها

هذی التی لحقت علیاک مسرعهو فی جوارک حلّت کی تؤاسیها

قلّ اصطباری قلا عن صفیّتک الزهرا و نفسی هذا الخطب موهیها

لکن بفرقتک العظمی وجدت لنفسی فی المصیبه هذی ما یسلّیها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:217 ما بین نحری و صدری إن نفسک قدفاضت و لبّت ندا رب ینادیها

و فی حفیرتک العلیا دفنتک محزوناو لوعه نفسی أنت تدریها

للّه نحن و نحن الراجعون إلیه رجعه لیس منّا من یعاصیها

إن الودیعه منّی الیوم قد أخذت و استرجعت لم تکن الأقدار ترجیها

و إن حزنی باق سرمدا أبدابه طوال اللیالی ضلت أحییها

و إن ابنتک الزهراء تخبرک الأخبار عن حالنا السوء و ترویها

فاحفها کرما منک السؤال و کن مستخبرا حالنا منها فتحکیها

هذا و لم یطل العهد المجید بناعهد النبوه فی سامی تجلّیها

و الذکر منک الذی یحلو تذکّره ما أخلقته اللیالی فی تتالیها

ثم سلام علی روحیکما عطرأتلوه ما فی السما لالت دراریها

سلام غیر بغیض لا و لا سئم مودّع زهّد الدنیا و ما فیها

إن انصرفت

فلیس الانصراف ملالا و الملاله مثلی لا یدانیها

و إن أقمت فما عن سوء ظنّی بالله المعزّی لحزانی فی تعازیها

و لا بما وعد اللّه الألی صبرواعلی المصائب داهیها و قاسیها

بذا لقد ودّع المحزون حیدرهبنت الرسول التی یبکی تنائیها

و الحزن أشغله عما أهمّ سواه من مطامع دنیا خاب راجیها

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 243، عن القصیده العلویه.

2. القصیده العلویه: ص 203.

38 المتن:
اشاره

قال الشیخ عبد المنعم الفرطوسی فی ملحمته لأهل البیت علیهم السّلام، و منها أبیاته الطویله فی أحوال فاطمه الزهراء علیها السّلام من مولدها إلی شهادتها و بعد شهادتها؛ إلی أن قال فی بکاء و رثاء علی علیه السّلام بعدها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:218 فبکاها الوصی شجوا لأمرکتمته عنه و عن کل راء

و أتی للبقیع بالنعش لیلابعداد من صحبه الأتقیاء

و أهال الثری علیها و عفّی قبرها فی غیاهب الظلماء

قد بکاها حتی تفجّر وجداو حنینا علی نشیج البکاء

و رثاها بالدمع من مقلتیه مستهلا و الدمع خیر رثاء

حین واری فی تربه الأرض شمساعن علاها تنحطّ شمس السماء

و هو یدعو و قبر أحمد یبدونصب عینیه عند وقت الدعاء

واضعا کفّه علی القلب مماقد عراه من محنه و ابتلاء

قائلا للنبی بعد اکتئاب و خطاب له بأشجی نداء

و علیک السلام عنّی و عنهایا رسول الهدی و صنو الإخاء

هذه البضعه الزکیه باتت منک فی خیر بقعه و فناء

و لها اختار ربها بک قرباسرعه الالتحاق بعد التنائی

قلّ یا سید النبیین صبری حزنا عن سلیله الأنبیاء

و عفا عن صفیّه الوحی بعد البعد منی تجلّدی و عزائی

و لقد ردّت الودیعه منی باختلاس الصدیقه الزهراء

ما أشدّ الغبراء فی القبح عندی بعدها منظرا مع الخضراء

و بعین الإله یغصب جهراحقها بعد دفنها بالخفاء

أحفها السؤل و اختبرها تباعاعن جمیع الأحوال عند اللقاء

کم غلیل فی صدرها مستثیرلم تطق بثّه لعظم البلاء

و اختبرها عن غصب حقی و ظلمی و انتهاکی من أمه الحنفاء

هذه النفثه الحزینه شکوی لک حتی ألقاک یوم البقاء

و تناءی بالجسم عنها و أبقی قلبه عندها أسی و هو نائی

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 311، عن ملحمه أهل البیت علیهم السّلام.

2. ملحمه أهل البیت علیهم السّلام: ج 3 ص 7.

الموسوعه الکبری

عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:219

39 المتن:
اشاره

قال الشیخ الجشّی فی رثاء فاطمه علیها السّلام و التعزّی لأمیر المؤمنین علیه السّلام:

یحقّ لأشیاع البتوله أنهم یقیمون حزنا فی عزاها مدی العمر

یعزّون فیها حیدرا حیث لم یجدسوی شامت فی موتها مشتفی الصدر

لقد جبروا کسرا عراه بفقدهافهمّوا بنبش الطهر من باطن القبر

فما صنعوا أو حاولوا کان مصدرالما کابدت أبناؤها من ذوی الغدر

فإن ابتزار الأمر قد کان مصدرالغصب یزید نجلها بادئ الأمر

و عن همّهم بالنبش بغیا لقبرهاتفرّغ نبش القوم قبر فتی الطهر

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 331، عن الدیوان.

2. الدیوان: ج 1 ص 92.

40 المتن:
اشاره

قال الشیخ الجشّی فی رثاء فاطمه علیها السّلام و التعزّی بها علیا علیه السّلام:

حقیق علینا أن نعزّی بفاطم علیا و شبلیه شبیرا و شبّرا

فقد فقدوها و المصاب بمثلهاو إن جلّ صبرا لا یطیق تصبّرا

و ماتت و لکن لم تمت حتف أنفهابل استشهدت مما عراها من الوری

و قد دفنت سرا حبیبه أحمدبجنح الدجی یا ساعد اللّه حیدرا

و لم أدر خیر الرسل سرّ قدومهاله فأهنی باللقاء حیث قدرا

فإن ملاقاه الحبیب حبیبه عقیب فراق لا أری منه أکبرا

أم المصطفی مما جری من عداتهایسا فأعزّی بها للذی جری

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:220 و کیف یسرّ المصطفی بقدومهاعلیه و لطم الرجس فی العین أثّرا

و کیف یسرّ المصطفی بقدومهاعلیه و منها الضلع بالعصر کسّرا

و کیف یسرّ المصطفی حین تشتکی حبیبته من قومه ما لها عرا

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 327، عن الدیوان.

2. الدیوان: ج 1 ص 95.

41 المتن:
اشاره

قال السید محمد حسین الکیشوان فی مصائب الزهراء و علی علیهما السّلام بعد ما جری علیها:

ما لک لا العین تصوب أدمعامنک و لا القلب یذوب جزعا

فأیّ قلب قد أتاه نبأ الزهرا فما ذاب و لا تصدّعا

دروا بأن فاطما بضعته فما رعوا حرمتها فیمن رعی

أودع فیهم ثقلین فأبواأن یحفظوا لأحمد ما استودعا

و جمّعوا النار لیحرقوا بهاالبیت الذی به الهدی تجمّعا

بیت علا سما الضراح رفعهفکان أعلی شرفا و أرفعا

أعزّه اللّه فما تهبط فی کعبته الأملاک إلا خضّعا

و کان مأوی المرتجی و الملتجی فما أعزّ شأنه و أمنعا

فعاد بعد المصطفی مهتوکهحرمته و فیئه موزّعا

و أخرجوا منه علیا بعد ماأبیح منه حقّه و انتزعا

قادوه قهرا بنجاد سیفه فکیف و هو الصعب یمشی طیّعا

ما نقموا منه سوی أن له سابقه الإسلام و القربی معا

و أقبلت فاطم تعدو خلفه و العین منها تستهلّ أدمعا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:221 فانعطفت تدعو أباها بحشاتساقطت مع الدموع قطعا

یا أبتا هذا علی أعرضواعنه ضلالا و سواه تبّعا

أمسی تراثی فیهم مغتصبامنی و حقی بینهم مضیّعا

و انکفأت إلی علی بعد ماتجرّعت بالغیظ سمّا منقعا

أحجمت و الذئاب عدوا و ثبت فاقتحمت منک العرین المسبعا

و کیف أضرعت علی الذلّ لهم خدّک و هو للعدی ما ضرعا

عزّ علیک أن تری تسومنی من بعد عزّی قیله أن أخضعا

تهضّمتنی بالأذی و لم أجدمأوی إلیه ألتجی و مفزعا

ألفیتها معرضه عنی و ماأبقت بقوس الصبر منی منزعا

فقال یا بنت النبی احتسبی حقک فی اللّه و خلّی الجزعا

و أجملی صبرا فما ونیت عن دینی و لا أخطأ سهمی موقعا

فاسترجعت کاظمه لغیظهامبدیه حنینها المرجعا

حتی قضت من کمد و قلبهاکاد بفرط الحزن أن ینصدعا

قضت علی رغم العلی

مقهورهما طمعت أعینها أن تهجعا

قضت و ما بین الضلوع زفرهمن الشجا غلیلها لن ینقعا

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 382، عن المجالس السنیّه.

2. المجالس السنیّه: ج 5 ص 146.

42 المتن:
اشاره

قال الشیخ هادی کاشف الغطاء فی الزهراء و أمیر المؤمنین علیهما السّلام بعدها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:222 فاطمه خیر نساء الأمهمن کل ذنب عصمت و وصمه

خیر النساء فاطم الزهراءیزهر نورها إلی السماء

قد فطمت عن الجحیم الحاطمهشیعتها فسمّیت بفاطمه

ما مثلها فی کل أقربائه لا من بناته و لا نسائه ... إلی قوله فی ما جری علی أمیر المؤمنین علیه السّلام:

و من أبیها منعوا میراثهاو لم تجد فی القوم من أغاثها

و هل بهذا الأمر من خفاءو أنها نحلیه الزهراء

و کیف تستعظم غصبهم فدک أو یعتریک الیوم فی ذلک شک

و قد جنوا ما هو أدهی و أمرّو ارتکبوا أمرا عظیما ذا خطر

خلافه تقمّصوها غصبامن أهلها و انتهبوها نهبا

و اغتصبوا من الوصی حقه و لم یراعوا قربه و سبقه

أفضل من صلّی و صام و اقترب بعد نبی الحق سید العرب

شاهد فیهم فاطما و ظلمهاو غصبها حقوقها و هضمها

یسمع مل ء سمعه شکواهاثم یری بعینه بکاها

ما کان یرضی أنها تهتضم أو أنها بعد أبیها تظلم

أ کان منه ذاک جبنا و حذرأو عجزا عن النضال و خور

لا و الذی کوّنه بجوده أکبر آیه علی وجوده

بل ذلّل النفس لعزّ الدین و ما انطوی فی علمه المکنون

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 427، عن المقله العبراء.

2. المقله العبراء (مخطوط)، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:223

43 المتن:
اشاره

روی نور الدین علی بن محمد المالکی فی کتاب الفصول المهمّه، عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال:

لما توفّیت فاطمه علیها السّلام، کان علی علیه السّلام یزور قبرها فی کل یوم؛ قال: فأقبل ذات یوم فانکبّ علی القبر و أنشأ یقول:

و لقد مررت علی القبور مسلّما ...، إلی آخر الأبیات کما مرّ.

فأجابه هاتف یسمع صوته و لا یری شخصه و هو یقول:

قال الحبیب فکیف لی بجوابکم ...، إلی آخره.

المصادر:

1. إثبات الهداه: ج 2 ص 501.

2. الفصول المهمه، علی فی إثبات الهداه.

3. الغدیر: ج 2 ص 16 ح 14، عن نور الأبصار.

4. نور الأبصار: ص 53.

44 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام:

أن فاطمه علیها السّلام لما توفّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کانت تقول: وا أبتا، من ربه ما أدناه؛ وا أبتاه، جنان الخلد مأواه؛ وا أبتاه، ربه یکرمه إذا أتاه؛ وا أبتاه، الرب و رسله یسلّم علیه حین یلقاه.

فلما ماتت فاطمه علیها السّلام، قال علی بن أبی طالب علیه السّلام:

لکل اجتماع من خلیلین فرقه ....

إلی آخر الأبیات، کما أوردناه مرارا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:224

المصادر:

1. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 258 ح 259، عن المستدرک.

2. المستدرک علی الصحیحین: ج 1 ص 69، علی ما فی الموسوعه.

3. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 83.

الأسانید:

1. فی المستدرک: حدثنی أبو جعفر أحمد بن عبید الأسدی الحافظ بهمدان، ثنا إبراهیم بن الحسین، ثنا إسماعیل بن أبی إدریس، ثنا موسی بن جعفر بن محمد بن علی علیه السّلام، عن أبیه، عن جده أبی جعفر محمد بن علی بن الحسین، عن أبیه، عن علی علیهم السّلام، قال.

2. فی مقتل الخوارزمی: بأسناده، عن أحمد بن الحسین هذا، حدثنا أبو عبد اللّه الحافظ، حدثنی أحمد بن عبید الأسدی بهمدان، حدثنی إبراهیم بن الحسین، حدثنی إسماعیل بن أویس، حدثنی موسی بن جعفر بن محمد بن علی، عن أبیه، عن جده محمد بن علی، عن أبیه، عن علی علیهم السّلام.

45 المتن:
اشاره

قال لسان الملک سپهر:

قال علی علیه السّلام عند قبر فاطمه علیها السّلام:

ما لی وقفت علی القبور مسلّما ...

إلی آخر الأبیات و جوابها.

و قال علیه السّلام فی رثاء فاطمه علیها السّلام:

حبیب لیس یعدله حبیب و ما سواه فی قلبی نصیب

حبیب غاب عن عینی و جسمی و عن قلبی حبیبی لا یغیب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:225

و قال أیضا:

و ما الدهر و الأیام إلا کما تری رزیّه مال أو فراق حبیب

و إن امرأ قد جرّب الدهر لم یخف تقلّب حالیه لغیر لبیب

المصادر:

ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 1 ص 236.

46 المتن:
اشاره

قال المحدث القمی فی ماده «غضب» فی غضب أمیر المؤمنین علیه السّلام فی مواطن منها:

غضبه علی من أراد نبش قبر فاطمه علیها السّلام للصلاه علیها؛ فروی أنه خرج مغضبا احمرت عیناه و درّت أوداجه و علیه قباؤه الأصفر الذی کان یلبسه فی کل کریهه، و هو متکئ علی سیفه ذی الفقار.

المصادر:

سفینه البحار: ج 2 ص 321.

47 المتن:
اشاره

قال سپهر فی شهاده الزهراء علیها السّلام عن تفسیر النیشابوری:

إن الزهراء علیها السّلام عند وفاتها کانت علی حصیر و جلّلت بدنها الشریف فی فرش، و أمیر المؤمنین علیه السّلام عند رأسها و الحسن علیه السّلام علی صدرها الشریف و الحسین علیه السّلام عند رجلها و کلهم یبکون.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:226

فقالت فاطمه علیها السّلام: یا علی، أسکت الحسین فإن لی وصایا:

أولها: أکرم أولادی و لا تصح علی وجوههم و ارفق لهم.

ثانیها: ما کان نصیبی من أموالی اعط سهما لأم کلثوم و سهما اعط الفقراء، فیکون نفعه و ثوابه لی.

و فیه: لما توفّت فاطمه علیها السّلام، بکی أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و لیست أم کلثوم جلبابها ....

إلی آخر الحدیث، کما مرّ فی کیفیه شهادتها.

المصادر:

ناسخ التواریخ: مجلد زینب الکبری علیها السّلام ج 1 ص 66.

48 المتن:
اشاره

قالت أسماء بنت عمیس:

أوصت إلیّ فاطمه علیها السّلام ألا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام. فأعنت علیا علیه السّلام علی غسلها.

و فی کتاب البلاذری: إن أمیر المؤمنین علیه السّلام غسّلها من معقد الإزار، و إن أسماء بنت عمیس غسّلتها من أسفل ذلک.

قال أبو الحسن الخزّاز القمی فی الأحکام الشرعیه: سئل أبو عبد اللّه علیه السّلام عن فاطمه علیها السّلام من غسّلها؟ فقال: غسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام، لأنها کانت صدیقه لم یکن یغسّلها إلا صدیق.

و فی تهذیب الأحکام: عن سلیمان بن خالد، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: سألته عن أول من جعل له النعش، قال: فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:227

و فی روایه عبد الرحمن. أنها قالت لأسماء: استرینی سترک اللّه من النار، یعنی بالنعش.

و روی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام قال عند دفنها علیها السّلام:

السلام علیک یا رسول اللّه، عنی و عن ابنتک النازله فی جوارک ...

إلی آخر الحدیث، کما مرّ فی الرقم التاسع.

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 364.

49 المتن:
اشاره

قال الشیخ جواد الملکی التبریزی فی مراقبات شهر جمادی الآخره:

و فی الیوم الثالث منه اتفق وفاه سیده النساء علیها السّلام، بل الصحیح أنه یوم شهادتها، فإنها علیها السّلام مضت مقتوله مظلومه مغصوبه حقها؛ فعلی شیعتها من أهل الوفاء أن یقدّروا هذا الیوم من أیام الأحزان و المصائب، فإن یومها کان ثانی اثنین لیوم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی أهلها، و لم یر لأمیر المؤمنین علیه السّلام بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یوم أشدّ مصیبه و أجلّ رزءا و أعظم نائبه منه، و اشتدّ علیه شأن هذا الیوم حیث أظهر فیه أمرا عظیما من المواجد و الأحزان، و جعل یرثیها و یندب علیها و یشتکی فراقها و یقول:

نفسی علی زفراتها محبوسه ...، إلی آخر الأبیات.

و روی عنه علیه السّلام أیضا أنه قال أشعارا مفجعه من جملتها:

و إن افتقادی فاطما بعد أحمد ...، إلی آخر الأبیات.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:228

و لعمری إن هذه الأشعار و ما طوینا عن ذکره من شعره و نثره فی ذلک أمر عظیم من أمیر المؤمنین علیه السّلام، یبهر العقول و یکشف عن عظم مقامها و فضلها عند اللّه، فإن وجده فی هذا الأمر مع کونه فی الصبر کالجبل الشامخ، لا تحرّکه العواصف و لا یزیله القواصف، ینحدر عنه السیل و لا یرقی إلیه الطیر، من أعجب العجائب کیف و لو لم یکن فضیلتها فی الدرجه العلیا التی یحسن فیها الجزع لم یکن یظهر منه علیه السّلام هذا الجزع العظیم.

المصادر:

المراقبات: ص 32.

50 المتن:
اشاره

عن أنس بن مالک، قال:

لما ماتت فاطمه علیها السّلام، دخل علی علیه السّلام فقال:

لکل اجتماع من خلیلین فرقه ...، إلی آخر الأبیات.

فلما حملت الجنازه، قام فی المقبره فقال: السلام علیکم یا أهل البلاء.

المصادر:

لسان المیزان: ج 6 ص 196 ح 699.

الأسانید:

فی لسان المیزان: هشام بن کامل السوردی: قال ابن حبّان فی کتاب الثقات: شیخ یروی یزید بن هارون لم یر فی حدیثه ما فی القلب منه الأشیاء، و حدثنی به أحمد بن محمد بن حبیب، قال: ثنا هشام بن کامل السوردی، ثنا یزید بن هارون، ثنا حمید الطویل، عن أنس بن مالک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:229

51 المتن:
اشاره

قال السید محسن الأمین:

أنه روی عده روایات بعده أسانید: أن علیا علیه السّلام هو الذی صلّی علیها.

و روی ابن سعد أیضا روایات کثیره بعده أسانید عن الزهری: أن علیا علیه السّلام دفن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا.

و بسنده، عن جابر، عن الباقر علیه السّلام، قال: دفنت فاطمه علیها السّلام لیلا.

و روی أیضا عده روایات عن موسی بن علی، عن بعض أصحابه، و عن عائشه و عن یحیی بن سعید: أن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا.

بسنده عن علی بن الحسین علیه السّلام، قال: سألت ابن عباس: متی دفنتم فاطمه علیها السّلام؟ فقال:

دفنّاها بلیل بعد هدأه. قلت: فمن صلّی علیها؟ قال: علی علیه السّلام.

و روی حاکم بسنده، عن عائشه، قالت: دفنت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا و لم یشعر بها أبو بکر حتی دفنت، و صلّی علیها علی بن أبی طالب علیه السّلام.

و قال ابن عبد البرّ فی الإستیعاب: صلّی علیها علی بن أبی طالب علیه السّلام، و هو الذی غسّلها مع أسماء بنت عمیس، و کانت أشارت علیه أن یدفنها لیلا.

و أورد السمهودی فی وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی صلّی اللّه علیه و آله عده روایات داله علی أنها دفنت لیلا، و منها ما حکاه عن البیهقی، أنه قال: و قد ثبت أن أبا

بکر لما یعلم بوفاه فاطمه علیها السّلام، لما ثبت فی الصحیح: أن علیا علیه السّلام دفنها لیلا و لم یعلم أبا بکر.

و عن الطبری فی دلائل الإمامه، عن محمد بن همام: أن علیا علیه السّلام دفنها بالروضه و عمی موضع قبرها، و أصبح البقیع لیله دفنت و فیه أربعون قبرا جدد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:230

و روی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام قام بعد دفنها علیها السّلام، فحوّل وجهه إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثم قال: السلام علیک یا رسول اللّه، عنی و عن ابنتک و زائرتک النازله فی جوارک ...

إلی آخر الحدیث، کما مرّ مرارا فی هذا الفصل.

المصادر:

1. أعیان الشیعه: ج 2 ص 317.

2. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 346.

52 المتن:
اشاره

قال المسعودی فی وقائع سنه إحدی عشره من الهجره:

و فیها کانت وفاه فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام .... و لما قبضت، جزع علیها بعلها علی علیه السّلام جزعا شدیدا و اشتدّ بکاؤه و ظهر أنینه و حنینه، و قال فی ذلک: لکل اجتماع من خلیلین فرقه ....

المصادر:

مروج الذهب: ج 2 ص 291.

53 المتن:
اشاره

قال سبط بن الجوزی فی أنها من غسّل فاطمه علیها السّلام بعد ذکره أن علیا علیه السّلام غسّلها:

... و أما قولهم الغسل لحدوث الموت، قلنا: یتحمل أن تکون مخصوصه بذلک؛ و قد ذکر هذا الحدیث ابن سعد فی الطبقات عن یزید، عن إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:231

و روی أن الملائکه غسّلتها، و روی أن أسماء بنت عمیس غسّلتها، و الأصحّ أن علیا علیه السّلام غسّلها و کانت أسماء تصبّ علیه.

فإن قیل: فعند أبی حنیفه لا یجوز للرجل أن یغسّل زوجته؟ فالجواب: أن علیا علیه السّلام کان مخصوصا بذلک، و لما أنکر علیه ابن مسعود و قال له: أ ما سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: «هی زوجتک فی الدنیا و الآخره»، فلم ینقطع السبب بینهما، و صلّی علیها علی علیه السّلام، و قیل العباس، و دفنها لیلا بالبقیع، و لما دفنها علی علیه السّلام أنشد:

لکل اجتماع من خلیلین فرقه ...، إلی آخر الأبیات.

ثم جاء إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: السلام علیک یا رسول اللّه و علی ابنتک النازله فی جوارک ....

إلی آخر الحدیث، کما أوردناه مرارا فی هذا الفصل.

المصادر:

تذکره الخواص: ص 319.

54 المتن:
اشاره

عن عبد اللّه بن الفضل، قال:

قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: یا ابن رسول اللّه، کیف صار یوم عاشوراء یوم مصیبه و غمّ و جزع و بکاء دون الیوم الذی قبض فیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الیوم الذی ماتت فیه فاطمه علیها السّلام و الیوم الذی قتل فیه أمیر المؤمنین علیه السّلام و الیوم الذی قتل فیه الحسن علیه السّلام بالسمّ؟

فقال: إن یوم قتل الحسین علیه السّلام أعظم مصیبه من جمیع سائر الأیام، و ذلک أن أصحاب الکساء الذین کانوا أکرم الخلق علی اللّه کانوا خمسه، فلما مضی عنهم النبی صلّی اللّه علیه و آله بقی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:232

أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فکان فیهم للناس عزاء و سلوه. فلما مضت فاطمه علیها السّلام، کان فی أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام للناس عزاء و سلوه. فلما مضی منهم أمیر المؤمنین علیه السّلام کان للناس فی الحسن و الحسین علیهما السّلام عزاء و سلوه. فلما مضی الحسن علیه السّلام کان للناس فی الحسین علیه السّلام عزاء و سلوه.

فلما قتل الحسین علیه السّلام لم یکن بقی من أصحاب الکساء أحد للناس فیه بعده عزاء و سلوه، فکان ذهابه کذهاب جمیعهم کما کان بقاؤه کبقاء جمیعهم. فلذلک صار یومه أعظم الأیام مصیبه.

قال عبد اللّه بن الفضل الهاشمی: فقلت له: یا ابن رسول اللّه، فلم لم یکن للناس فی علی بن الحسین علیه السّلام عزاء و سلوه مثل ما کان لهم فی آبائه علیهم السّلام؟ فقال: بلی، إن علی بن الحسین علیه السّلام کان سید العابدین و إماما و حجه

علی الخلق بعد آبائه الماضین، و لکنه لم یلق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لم یسمع منه، و کان علمه وراثه عن أبیه عن جده عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، و کان أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام قد شاهدهم الناس مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أحوال تتوالی؛ فکانوا متی نظروا إلی أحد منهم تذکّروا حاله من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله له و فیه.

فلما مضوا فقد الناس مشاهده الأکرمین علی اللّه عز و جل، و لم یکن فی أحد منهم فقد جمیعهم إلا فی فقد الحسین علیه السّلام، لأنه مضی فی آخرهم، فلذلک صار یومه أعظم الأیام مصیبه.

قال عبد اللّه بن الفضل الهاشمی: فقلت له: یا ابن رسول اللّه، فکیف سمّت العامه یوم عاشورا یوم برکه؟ فبکی علیه السّلام ثم قال: لما قتل الحسین علیه السّلام تقرّب الناس بالشام إلی یزید، فوضعوا له الأخبار و أخذوا علیها الجوائز من الأموال. فکان مما وضعوا له أمر هذا الیوم و أنه یوم برکه، لیعدل الناس فیه من الجزع و البکاء و المصیبه و الحزن إلی الفرح و السرور و التبرک و الاستعداد فیه، حکم اللّه بیننا و بینهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:233

قال: ثم قال علیه السّلام: یا ابن عم، و إن ذلک لأقلّ ضررا علی الإسلام و أهله مما وضعه قوم انتحلوا مودّتنا و زعموا أنهم یدینون بموالاتنا و یقولون بإمامتنا، زعموا أن الحسین علیه السّلام لم یقتل و أنه شبّه للناس أمره کعیسی بن مریم، فلا لائمه إذا علی

بنی أمیه و لا عتب علی زعمهم! یا ابن عم، من زعم أن الحسین علیه السّلام لم یقتل فقد کذّب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علیا علیه السّلام و کذّب من بعده من الأئمه علیهم السّلام فی إخبار هم قتله، و من کذّبهم فهو کافر باللّه العظیم، و دمه مباح لکل من سمع ذلک منه.

قال عبد اللّه بن الفضل: فقلت له: یا ابن رسول اللّه، فما تقول فی قوم من شیعتک یقولون به؟ فقال علیه السّلام: ما هؤلاء من شیعتی و أنا بری ء منهم.

قال: فقلت: فقول اللّه عز و جل: «و لقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنا لهم کونوا قرده خاسئین»؟ «1» قال: إن أولئک مسخوا ثلاثه أیام ثم ماتوا و لم یتناسلوا، و إن القرده الیوم مثل أولئک و کذلک الخنزیر و سائر المسوخ، ما وجد منها الیوم من شی ء فهو مثله لا یحلّ أن یؤکل لحمه.

ثم قال علیه السّلام: لعن اللّه الغلاه و المفوّضه، فإنهم صغّروا عصیان اللّه و کفروا به و أشرکوا و أضلّوا فرارا من إقامه الفرائض و أداء الحقوق.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 225.

2. بحار الأنوار: ج 44 ص 269 ح 1، عن العلل.

الأسانید:

فی العلل: محمد بن علی بن بشار القزوینی، عن المظفر بن أحمد، عن الأسدی، عن سهل، عن سلیمان بن عبد اللّه، عن عبد اللّه بن الفضل، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 65.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:234

55 المتن:
اشاره

روی البرسی فی مشارق الأنوار عن محدّثی أهل الکوفه:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام لما حمله الحسن و الحسین علیهما السّلام علی سریره إلی مکان البئر المختلف فیه إلی نجف الکوفه، وجدوا فارسا یتضوّع منه رائحه المسک. فسلّم علیهما ثم قال للحسن علیه السّلام: أنت الحسن بن علی رضیع الوحی و التنزیل و فطیم العلم و الشرف الجلیل خلیفه أمیر المؤمنین و سید الوصیین؟ قال: نعم. قال: و هذا الحسین بن أمیر المؤمنین و سید الوصیین سبط الرحمه و رضیع العصمه و ربیب الحکمه و والد الأئمه؟ قال: نعم. قال: سلّماه إلیّ و امضیا فی دعه اللّه.

فقال له الحسن علیه السّلام: إنه أوصی إلینا أن لا نسلّم إلا أحد رجلین: جبرئیل أو الخضر، فمن أنت منهما؟ فکشف النقاب فإذا هو أمیر المؤمنین علیه السّلام. ثم قال للحسن علیه السّلام: یا أبا محمد، إنه لا تموت نفس إلا و یشهدها أ فما یشهد جسده؟

قال: و روی عن الحسن بن علی علیه السّلام: أن أمیر المؤمنین قال للحسن و الحسین علیهما السّلام: إذا وضعتمانی فی الضریح فصلّیا رکعتین قبل أن تهیلا علیّ التراب و انظرا ما یکون. فلما وضعاه فی الضریح المقدس، فعلا ما أمرا به، و نظرا و إذا الضریح مغطّی بثوب من سندس. فکشف الحسن علیه السّلام مما یلی وجه أمیر المؤمنین علیه السّلام، فوجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و

آدم و إبراهیم یتحدّثون مع أمیر المؤمنین علیه السّلام، و کشف الحسین علیه السّلام مما یلی رجلیه فوجد الزهراء علیها السّلام و حوّاء و مریم و آسیه ینحن علی أمیر المؤمنین علیه السّلام و یندبنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 42 ص 300، عن مشارق الأنوار.

2. مشارق الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:235

56 المتن:
اشاره

عن أبی مریم، ذکره عن أبیه:

أن أمامه بنت أبی العاص- و أمها زینب بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله- کانت تحت علی أبی طالب علیه السّلام بعد وفاه فاطمه علیها السّلام، فخلف علیها بعد علی علیه السّلام المغیره بن نوفل. فذکر أنها وجعت وجعا شدیدا حتی اعتقل لسانها. فجاء الحسن و الحسین علیهما السّلام ابنا علی علیه السّلام و هی لا تستطیع الکلام، فجعلا یقولان لها و المغیره کاره لذلک: اعتقت فلانا و أهله؟ فجعلت تشیر برأسها لا کذا و کذا، فجعلت تشیر برأسها أن نعم، لا تفصح بالکلام. فأجاز ذلک لها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 157 ح 18، عن من لا یحضره الفقیه.

2. من لا یحضره الفقیه: ص 526.

الأسانید:

فی من لا یحضره الفقیه: روی محمد بن أحمد الأشعری، عن السندی بن محمد، عن یونس بن یعقوب، عن أبی مریم، ذکره عن أبیه.

57 المتن:
اشاره

قال المحدث الکبیر الفیض الکاشانی فی آداب النکاح:

... و من الطباع ما یغلب علیها الشهوه، بحیث لا یحصنه المرأه الواحده. فیستحبّ لصاحبه الزیاده علی الواحده إلی الأربع، فإن یسرّ اللّه له موده و رحمه اطمأنّ قلبه بهنّ و إلا فیستحبّ له الاستبدال؛ فقد نکح علی علیه السّلام بعد وفاه فاطمه علیها السّلام بسبع لیال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:236

المصادر:

المحجّه البیضاء: ج 3 ص 67.

58 المتن:
اشاره

قال لسان الملک سپهر فی وفاه فاطمه علیها السّلام و بکاء الحسنین علیهما السّلام عند جنازتها:

... و عند ذلک جاء علی علیه السّلام و بکی و أنشأ هذه الأبیات و قال:

حبیب لیس یعدله حبیب و ما لسواه فی قلبی نصیب

حبیب غاب عن عینی و جسمی و عن قلبی حبیبی لا یغیب و قال:

و ما الدهر و الأیام إلا کما تری رزیه مال أو فراق حبیب

و إن امرأ قد جرّب الدهر لم یخف تقلّب حالیه لغیر لبیب

المصادر:

ناسخ التواریخ: مجلد الخلفاء ج 1 ص 181.

59 المتن:
اشاره

قال الشبلنجی فی أولاد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

و أما زینب ...، و ولدت زینب لأبی العاص علیا علیه السّلام و أمامه. فأما علی علیه السّلام فمات مراهقا، و أما أمامه فتزوّجها علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد خالتها فاطمه بوصیه من فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:237

المصادر:

1. نور الأبصار: ص 50.

2. إسعاف الراغبین للصبّان: ص 89.

60 المتن:
اشاره

قال الشبلنجی فی أولاد فاطمه علیها السّلام:

و أما أولادها علیها السّلام، فالحسن و الحسین و محسن علیهم السّلام- و هذا مات صغیرا- و أم کلثوم و زینب، و زاد اللیث بن سعد رقیّه و ماتت هی صغیره لم تبلغ.

و لم یتزوّج علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام حتی ماتت و کانت أول أزواجه.

المصادر:

نور الأبصار: ص 54.

61 المتن:
اشاره

قال الجوینی:

لما توفّیت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، أنشأ علی بن أبی طالب علیه السّلام یقول:

لکل اجتماع من حبیبین فرقه ...، إلی آخر الأبیات.

المصادر:

1. فرائد السمطین: ج 2 ص 87 ح 404.

2. کفایه الطالب: 226، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 482، عن کفایه الطالب.

4. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 163.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:238

الأسانید:

1. فی فرائد السمطین: أنبأنی أبو علی الحسن بن علی بن أبی بکر بن الخلّال، قال: أنبأنا أبو طالب عقیل بن نصر اللّه بن عقیل بن الصوفی سماعا علیه، بقراءه أحمد بن محمود الجوهری فی الرابع و العشرین من شوال سنه سبع و ثلاثین و ست مائه، قال: و أنبأنا الشیخ أبو الفرج یحیی بن محمود بن سعد الثقفی سماعا عنه، أنبأنا أبو علی الحسن بن أحمد بن الحسن الحدّاد الأصفهانی قراءه علیه، و أنا أسمع یوم الجمعه الحادی و العشرین من شعبان سنه خمس عشره و خمس مائه: قال أبو نعیم أحمد بن عبد اللّه بن أحمد بن إسحاق بن موسی بن مهران، قال: حدثنا أحمد بن القاسم الریّان المعروف باللکّی قراءه علیه فأقرّ به فی صفر سنه سبع و خمسین و ثلاثمائه، قال: حدثنا أحمد بن إسحاق بن إبراهیم بن نبیط بن شریط جعفر بمصر، قال: حدثنی أبی إسحاق بن إبراهیم بن نبیط، قال: حدثنی إبراهیم بن نبیط، عن جده نبیط بن شریط، قال.

2. فی کفایه الطالب: أخبرنا أبو الحسن علی بن أبی الحسن علیه السّلام، أخبرنا أبو الفرج یحیی بن محمود الثقفی، أخبرنا أبو علی بن أحمد، أخبرنا أبو نعیم، أخبرنا أحمد بن القاسم، حدثنا أحمد بن إسحاق بن نبیط بن شریط، حدثنی أبی، عن أبیه، عن جده، قال.

62 المتن:
اشاره

قال الجوینی: لما دفن علیه السّلام فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، کان یزور قبرها کل یوم فیبکیها.

فأقبل ذات یوم حتی انکبّ علی قبرها و أنشأ یقول:

ما لی مررت علی القبور مسلّما ...، إلی آخر الأبیات.

فأجابه هاتف یقول:

قال الحبیب و کیف لی بجوابکم ...، إلی آخر الأبیات.

المصادر:

1. فرائد السمطین: ج 2 ص 88 ح 405.

2. تاریخ أبی زرعه: ج 1 ص 290، علی ما فی الإحقاق، شطرا من صدره.

3. إحقاق الحق: ج 19 ص 180.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:239

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أخبرنی أبو المفاخر محمد بن أبی القاسم محمود السدیدی الزوزنی فیما کتب إلیّ من واشیر کرمان فی رجب سنه أربع و ستین و ست مائه، قال: أخبرنی أبو عبد اللّه محمد بن محمد بن الحسین إجازه فی شعبان سنه ثلاث و ثمانین و خمس مائه، أنبأنا محمد بن الفضل الفراوی إجازه بروایته، عن أبی عثمان إسماعیل بن عبد الرحمن الصابونی إجازه إن یکن سماعا، قال: أنبأنا أبو الحسن بن أبی إسحاق المزکی، حدثنی أحمد بن محمود بن حامد الفارسی، حدثنی أبو بکر السرخسی، حدثنا علی بن إسماعیل الأصبهانی، حدثنا علی بن السیدی، قال: سمعت الإمام موسی بن جعفر علیه السّلام یحکی عن أبیه علیه السّلام قال.

63 المتن:
اشاره

قال الشرقاوی فیما جری بعد وفاه الزهراء علیها السّلام:

فأسرع علی علیه السّلام و جهّزها و دفنها بعد العشاء سرّا کما أوصت، و بکاها أحرّ بکاء، و وقف علی قبرها یقول:

لکل اجتماع من خلیلین فرقه ...، إلی آخره.

ثم ترک البقیع حیث دفنها دون أن یترک علی قبرها ما یدلّ علیه کما أوصته، و مضی إلی قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: السلام علیک یا رسول اللّه عنی و عن ابنتک ....

إلی آخره، مثل ما مرّ مرارا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 384، عن علی علیه السّلام إمام المتقین.

2. علی علیه السّلام إمام المتقین: ج 1 ص 70.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:240

64 المتن:
اشاره

قال مأمون غریب فی شکوی علی علیه السّلام لوفاه الزهراء علیها السّلام: ... و عند ما ماتت الزهراء علیها السّلام یودعها و یشکو حزنه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

و لقد استرجعت الودیعه و أخذت الرهینه. أما حزنی فسرمد و أما لیلی فمسهّد، إلی أن یختار اللّه لی دارک التی أنت فیها مقیم. و ستنبّئک ابنتک بتضافر أمتک علی هضمها؛ فأحفها السؤال و استخبرها المقام، هذا و لم یطل بک العهد و لم یخل منک الذکر.

المصادر:

1. خلافه علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 578.

65 المتن:
اشاره

قال ابن عبد البر النمری القرطبی فی رثاء علی علیه السّلام فی شهاده الزهراء علیها السّلام:

و لما دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، تمثّل علی قبرها بهذین البیتین:

لکل اجتماع من خلیلین فرقه ...، إلی آخر الأبیات.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 579، عن بهجه المجالس و تاریخ الأحمدی.

2. بهجه المجالس: ج 2 ص 359، علی ما فی الإحقاق.

3. تاریخ الأحمدی: ص 133، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

4. العقد الفرید لابن عبد ربه: ج 3 ص 198.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:241

66 المتن:
اشاره

عن علی بن الحسین علیه السّلام، قال:

سألت ابن عباس: متی دفنتم فاطمه علیها السّلام؟ فقال: دفنّاها بلیل بعد هدأه. قال: قلت: فمن صلّی علیها؟ قال: علی علیه السّلام.

المصادر:

1. الطبقات لابن سعد: ج 8 ص 30، علی ما فی العوالم.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 1110 ح 6، عن الطبقات.

67 المتن:
اشاره

قصیده ابن حمّاد، أدرج فیها کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام فی رثاء فاطمه علیها السّلام:

خواطر فکری فی الحشاء تجول و حزنی علی آل النبی طویل

أراق دموعی ظلم آل محمدو قتلی لنفسی فی الهداه قلیل

تهون الرزایا عند ذکر مصابهم و رزؤهم فی العالمین جلیل

لعمرک خطب لو علمت جلیل و أمر عنیف لو علمت مهول

مصارع أولاد النبی بکربلاءعلیهنّ حزنی ما حییت یطول

قبور علیها النور یزهو عندهاصعود لأملاک السما و نزول

قبور بها یستدفع الضرّ و الأذی و یعطی بها رب السما و ینیل

و لما رأیت الحیر حارت مدامعی و کان لها من قبل ذاک همول

و مثل لی یوم الحسین و قوله لأعدائه بالطفّ و هو یقول

أ ما فیکم یا أیها الناس راحم لعتره أولاد النبی وصول

أ أقتل مظلوما و قدما علمتم بأن لیس لی فی العالمین عدیل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:242 أ لیس أبی خیر الوصیین کلهم أما أنا للطهر النبی سلیل

أما فاطم الزهراء أمی ویلکم و عمّای أیضا جعفر و عقیل

دعونی أرد ماء الفرات و دونکم لقتلی فعندی للظماء غلیل

فنادوه مهلا یا ابن بنت محمدفلیس إلی ما تبتغیه سبیل

فداؤک روحی یا حسین و عترتی و أنت عفیر فی التراب جدیل

فدیتک لما مر مهرک عاریاو رأسک فی رأس السنان مثیل

بناتک تسبی کالإماء حواسراو سبطک ما بین العداه قتیل

و زینب تدعو بالحسین و قلبهاحزین لفقدان السلو ثکول

أخی یا أخی قد کنت عزّی و منعتی فأصبح عزّی فیک و هو ذلیل

أخی یا أخی لم أعط سؤلی و لم یکن لأختک مأمول سواک و سول

أخی لو تری عیناک ما فعل العدابنا لرأت أمرا هناک یهول

ترانا سبایا کالإماء حواسرایجدّ بنا نحو

الشئام رحیل

أخی لا هنئتی بعد فقدک عیشتی و لا طاب لی حتی الممات مقیل

فإن کنت أزمعت الغیب فقل لناأ ما لک من بعد المغیب قفول

أقول کما قد قال عنی والدی و أدمعه بعد البتول همول

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو إن بقائی بعدکم لقلیل

و إن موازین الخلائق حبکم خفیف لما یأتی به و ثقیل

و أصفیتکم ودّی و دنت بحبکم مقیم علیه لست عنه أحول

و إنکم یوم المعاد وسیلتی و ما لی سواکم إن علقت و سیل

تسمع لها بکر الغوانی إذا بدت تتیه علی أقرانها و تصول

منمقه الألفاظ من قول قادرعلی الشعر إن رام القریض یقول

لسانی حسامی مرهف الحدّ قاطع و رأیی سدید فی الأمور دلیل

و ذلک فضل من إلهی و طوله و فضل إلهی للعباد جزیل

ألا رب مغرور تناسی و لو دری لکان إلی ما فی الأمور یؤول الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 16 243 67 المتن: ..... ص : 241

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:243 تشبه لی فی الشعر عزّ فهل تری یکون سواء عالم و جهول

و لو لا حفاظ العهد بینی و بینه لقلت و لکن الجمیل جمیل

کفی أن من یهوی غوات أراذل لأم تناشوا فی الخنا و نغول

و إنی بحمد اللّه ما بین عصبهلهم شیم محموده و عقول

بحبکم یرجو ابن حماد سؤله و یعلوه ظلّ فی الجنان ظلیل

فقل للذی یبغی عنادی لحینه رویدا رویدا فالحدیث یطول

المصادر:

المنتخب للطریحی: ص 34.

68 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر خمس تکبیرات.

المصادر:

1. مصباح الأنوار: ص 261، علی ما فی العوالم.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 1110 ح 7، عن مصباح الأنوار.

69 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

إن علی بن أبی طالب علیه السّلام صلّی علی فاطمه علیها السّلام، فکبّر علیها خمسا و عشرون تکبیره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:244

المصادر:

1. مصباح الأنوار: ص 261، علی ما فی العوالم.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 1110 ح 8.

70 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد علیه السّلام أنه سئل: کم کبّر أمیر المؤمنین علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام؟ فقال:

کان یکبّر أمیر المؤمنین علیه السّلام تکبیره فیکبّر جبرئیل تکبیره و الملائکه المقرّبون، إلی أن کبّر أمیر المؤمنین علیه السّلام خمسا. فقیل له: و أین کان یصلّی علیها؟ قال: فی دارها ثم أخرجها.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 1110 ح 9، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الانوار: ص 259، علی ما فی العوالم.

3. المستدرک: ج 2 ص 256 ح 4، علی ما فی العوالم.

71 المتن:
اشاره

قال السید الأمین فی تغسیل فاطمه علیها السّلام:

... و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء و لم یحضرها غیره و غیر الحسنین علیهما السّلام و زینب و أم کلثوم و فضّه جاریتها و أسماء بنت عمیس، و کفّنها فی سبعه أثواب. ثم صلّی علیها و کبّر خمسا، و دفنها فی جوف اللیل و عفّی قبرها، و لم یحضر دفنها و الصلاه علیها إلا علی و الحسنان علیهم السّلام و نفر من بنی هاشم و خواصّ علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:245

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 1110 ح 10، عن المجالس السنیّه.

2. مجالس السنیّه: ج 2 ص 122.

3. اعلموا أنی فاطمه: ج 8 ص 711.

72 المتن:
اشاره

قال الصفدی فی ذکر بنات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... أکبرهنّ زینب؛ تزوّجها أبو العاص، و کانت أمها خدیجه، و لم یکن لزینب زوج غیره، و ماتت سنه ثمان من الهجره، و أولدها علیا فمات مراهقا، و أولدها أیضا أمامه التی حملها النبی صلّی اللّه علیه و آله فی الصلاه؛ تزوّجها علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد فاطمه علیها السّلام، فلم تلد و مات عنها.

المصادر:

الوافی بالوفیات: ج 1 ص 82.

73 المتن:
اشاره

قال الصفدی فی ذکر أمامه بنت أبی العاص بنت زینب:

... و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یحبّها و ربما حملها علی عنقه فی الصلاه، و تزوّجها علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد وفاه فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

الوافی بالوفیات للصفدی: ج 9 ص 377 ح 4304.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:246

74 المتن:
اشاره

فی مستدرک الوسائل فی ذکر أمامه بنت زینب:

... کان تزوّجها علی علیه السّلام بعد فاطمه علیها السّلام، فتزوّجها من بعد المغیره ....

المصادر:

مستدرک الوسائل للنوری: ج 14 ص 126.

75 المتن:
اشاره

قال ابن حجر العسقلانی فی ذکر أمامه بنت زینب:

... قال: و أخرج الحاکم أبو أحمد بسند صحیح عن قتاده: أن علیا علیه السّلام تزوّج أمامه هذه بعد موت خالتها فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

الإصابه: ج 7 ص 120.

76 المتن:
اشاره

قال البلاذری فی ذکر أبی العاص:

و کان لأبی العاص من زینب علی و أمامه؛ فأما علی فمات و هو غلام و لم یعقّب، و أما أمامه فتزوّجها علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد وفاه فاطمه علیها السّلام، فولدت له محمد الأوسط ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:247

المصادر:

أنساب الأشراف للبلاذری: ج 1 ص 400 ح 862.

77 المتن:
اشاره

قال ابن عبد البرّ فی ذکر أمامه بنت أبی العاص:

... ولدت علی عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یحبّها.

المصادر:

الإستیعاب فی معرفه الأصحاب لابن عبد البر: ج 4 ص 1789 ح 3236.

78 المتن:
اشاره

قال الذهبی فی ذکر عهد الخلفاء:

... و قد تزوّج علی علیه السّلام أمامه بعد موت خالتها فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام: ص 75.

79 المتن:
اشاره

قال الذهبی فی إسلام أبی العاص:

أسلم أبو العاص بن الربیع بن عبد العزّی بن عبد الشمس بن عبد مناف بن قصیّ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:248

العبشمی- ختن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی ابنته زینب أم أمامه- فی وسط سنه ست، و اسمه لقیط.

قال ابن معین و الفلّاس و قال ابن سعد: اسمه مقسّم و أمه هاله بنت خویلد خاله زوجته فهما ابنا خالته. تزوّج بها قبل المبعث، فولدت له علیا علیه السّلام فمات طفلا، و أمامه التی صلّی النبی صلّی اللّه علیه و آله و هو حاملها، و هی التی تزوّجها علی علیه السّلام بعد موت خالتها فاطمه علیها السّلام.

و کان أبو العاص یدعی جرو البطحاء، و أسر یوم بدر و کانت زینب بمکه ....

المصادر:

تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام: ص 358.

80 المتن:
اشاره

قال فی ذیل المذیل فی أولاد زینب بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی و أمامه:

... و بقیت أمامه فتزوجها علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد وفاه علیها السّلام أبنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...

المصادر:

ذیل المذیل: ص 6.

81 المتن:
اشاره

قال الأندلسی فی نسب عبد اللّه بن عبد المطلب:

... و تزوّج أمامه علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد موت فاطمه علیها السّلام خالتها، فمات عنها و لم تلد له.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:249

و قال فی صفحه 77:

و أمامه بنت أبی العاص تزوّجها علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

جمهره أنساب العرب: ص 16.

82 المتن:
اشاره

قال البلاذری فی ترجمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

و کان لأبی العاص من زینب (بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله) علی و أمامه؛ فأما علی فمات و هو غلام و لم یعقّب، و أما أمامه فتزوّجها علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد وفاه فاطمه علیها السّلام، فولدت له محمدا الأوسط، و قتل علی علیه السّلام و هی عنده ....

المصادر:

جمل من أنساب الأشراف للبلاذری: ج 2 ص 7.

83 المتن:
اشاره

قال الذهبی فی أولاد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... و زینب بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أکبر أخواتها من المهاجرات السیدات؛ تزوّجها فی حیاه أمها ابن خالتها أبو العاص، فولدت له أمامه التی تزوّج بها علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:250

المصادر:

سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 246.

84 المتن:
اشاره

قال محمد بن عمرو:

کان علی بن أبی طالب علیه السّلام قد تزوّج أمامه بنت أبی العاص بن الربیع بعد فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، فقتل عنها و لم تلد له شیئا ....

المصادر:

الطبقات الکبری: ج 8 ص 232.

85 المتن:
اشاره

فی مستدرک الوسائل فی ذکر أمامه بنت أبی العاص:

... کان تزوّجها علی علیه السّلام بعد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

مستدرک الوسائل: ج 15 ص 474.

86 المتن:
اشاره

قال ابن فندق فی جدول الأنساب:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:251

... أمامه بنت زینب زوجه «1» رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بنت أبی العاص؛ تزوّجها بعد فاطمه الزهراء علیها السّلام، له منها عبد الرحمن ....

المصادر:

لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب لابن فندق: ج 1 ص 337.

87 المتن:
اشاره

قال ابن الجوزی فی ذکر أبی العاص:

... و أمه هاله بنت خویلد و خالته خدیجه زوج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ تزوّج زینب ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قبل الإسلام فولدت له علیا و أمامه؛ فتوفّی علی صغیرا و بقیت أمامه، فتزوّجها علی علیه السّلام بعد موت فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم لابن الجوزی: ج 4 ص 113.

88 المتن:
اشاره

قال ابن منظور فی ذکر أبی العاص بن الربیع:

... قالت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لعلی علیه السّلام حین حضرتها الوفاه: تزوّج بنت أختی أمامه بنت أبی العاص. فتزوّجها علی بن أبی طالب علیه السّلام. فمکث عنده ثلاثین سنه و لم تلد له شیئا و کانت عقیما.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر، و الظاهر المتیقّن أنه اشتباه و الصحیح بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:252

المصادر:

مختصر تاریخ دمشق: ج 29 ص 82 ح 18.

89 المتن:
اشاره

قال ابن منظور فی ذکر علی علیه السّلام بعد وفاه فاطمه علیها السّلام:

... وقف علی بن أبی طالب علیه السّلام علی قبر فاطمه علیها السّلام فأنشأ یقول:

ذکرت أبا ودّی فبتّ کأننی بردّ الهموم الماضیات وکیل

لکل اجتماع من خلیلین فرقهوکل الذی قبل الممات قلیل

و إن افتقادی واحدا بعد واحددلیل علی أن لا یدوم خلیل

إذا انقطعت یوما من العیش مدتی فإن غناء النائبات قلیل

المصادر:

مختصر تاریخ دمشق: ج 18 ص 79 ح 1.

الأسانید:

فی مختصر تاریخ دمشق: حدث أبو عمرو بن العلاء، عن أبیه، قال.

90 المتن:
اشاره

قال أبو بکر العربی المالکی فی تحقیق موافق الصحابه بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله:

... و کان لعلی علیه السّلام من الناس وجه فی حیاه فاطمه علیها السّلام. فلما توفّیت، استنکر علی علیه السّلام وجوه الناس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:253

المصادر:

العواصم من القواصم: ص 54.

91 المتن:
اشاره

قال محمد بن جریر الطبری فی ذکر علی علیه السّلام بعد شهاده فاطمه علیها السّلام:

... و کان لعلی علیه السّلام وجه من الناس حیاه فاطمه علیها السّلام. فلما توفّیت فاطمه علیها السّلام انصرفت وجوه الناس عن علی علیه السّلام ....

فقال الزهری: فلم یبایعه علی علیه السّلام سته أشهر. قال: لا و لا أحد من بنی هاشم حتی بایعه علی علیه السّلام ....

المصادر:

تاریخ الأمم و الملوک: ج 3 ص 202.

92 المتن:
اشاره

قال البیهقی فی تسمیه أولاد النبی صلّی اللّه علیه و آله:

أول امرأه تزوّجها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خدیجه بنت خویلد بن أسد، فولدت لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله القاسم- به کان یکنّی- و الطاهر و زینب و رقیه و أم کلثوم و فاطمه علیها السّلام.

فأما زینب بنت رسول اللّه فتزوّجها أبو العاص بن الربیع بن عبد العزّی بن عبد شمس بن عبد مناف فی الجاهلیه، فولدت لأبی العاص جاریه اسمها أمامه، فتزوّجها علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد ما توفّیت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، فقتل علی علیه السّلام و عنده أمامه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:254

المصادر:

دلائل النبوه: ج 7 ص 282.

الأسانید:

أخبرنا أبو الحسن بن الفضل القطان ببغداد، قال: أخبرنا عبد اللّه بن جعفر بن درستویه، قال: حدثنا یعقوب بن سفیان، قال: حدثنی الحجاج بن أبی منبع، قال: حدثنا جدی، و هو عبید اللّه بن أبی زیاد الرصافی، عن الزهری، قال.

93 المتن:
اشاره

قال علی محمد علی دخیّل فی أحوال أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد شهاده الزهراء علیها السّلام:

و کانت وفاتها علیها السّلام قبیل الغروب، فأسرع المسلمون إلی بیتها لیشهدوا تشییعها.

فخرج إلیهم أبو ذر، قال: إن ابنه رسول اللّه علیها السّلام قد أجّل إخراجها هذه العشیّه.

حتی إذا مضی الثلث الأول من اللیل، غسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام و معه المرأه الصالحه أسماء بنت عمیس. فبینا هو یغسّلها إذا اعتزلها باکیا، و أقبلت إلیه أسماء تصبره، و یقول علیه السّلام: رأیت ضلعا من أضلاعها مکسورا و جبینها قد احمرّ، و کانت تخفی علیّ ذلک مخافه أن یهیّج حزنی.

ثم أخرجها أمیر المؤمنین علیه السّلام و معه نفر من أهل بیته و أصحابه، لا یتجاوزون أصابع الید. فدفنها لیلا بوصیه منها.

و لأیّ الأمور تدفن لیلابضعه المصطفی و یعفی ثراها و روی الشیخ الصدوق: لما دفن علی بن أبی طالب علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، قام علی شفیر القبر و ذلک فی جوف اللیل، ثم أنشأ یقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:255 لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الممات قلیل

و إن افتقادی واحدا بعد واحددلیل علی أن لا یدوم خلیل

سیعرض عن ذکری و تنسی مودتی و یحدث بعدی للخلیل خلیل ثم یتوجّه إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مسلّما و شاکیا: السلام علیک یا رسول اللّه، عنی و عن ابنتک النازله فی جوارک و السریعه اللحاق بک.

قلّ یا رسول اللّه عن صفیتک صبری ....

إلی آخره، کما مرّ فی هذا الفصل.

المصادر:

المجالس الحسینیه: ص 39.

94 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال فی حدیث:

... و لما ماتت فاطمه علیها السّلام، قام أمیر المؤمنین علیه السّلام و قال: اللهم إنی راض عن ابنه نبیک.

اللهم إنها قد أوحشت فآنسها. اللهم إنها قد هجرت فصلها. اللهم إنها قد ظلمت فاحکم لها و أنت خیر الحاکمین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 345 ح 11، عن الخصال.

2. الخصال: ج 2 ص 143.

3. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 341.

الأسانید:

فی الخصال: عن أحمد القطّان، عن الحسن السکری، عن محمد بن زکریا، عن جعفر بن محمد بن عماره، عن أبیه، عن جابر الجعفی، عن أبی جعفر علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:256

95 المتن:

ابن شهرآشوب عن تاریخ أبی بکر بن کامل ...:

إن أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام دفنوها باللیل ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 2، متنا و مصدرا و سندا.

96 المتن:

قال ابن شهرآشوب فی ذکر دفنها علیها السّلام:

و روی أنه علیه السّلام لما صار إلی القبر المبارک، خرجت ید ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 3، متنا و مصدرا و سندا.

97 المتن:

قال الإربلی:

ثم قال علی علیه السّلام: یا أسماء، غسّلیها ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 5، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:257

98 المتن:

قال الفتّال النیشابوری فی شهاده فاطمه علیها السّلام:

... و خرج أبو ذر فقال: انصرفوا فإن ابنه رسول اللّه علیها السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 22، متنا و مصدرا و سندا.

99 المتن:

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام فی حدیث طویل لأبی بکر و عمر بعد دفن فاطمه علیها السّلام لیلا ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 24، متنا و مصدرا و سندا.

100 المتن:

عن الزهری:

إن أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام دفنوه لیلا ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد فی الفصل الأول، الرقم 25، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:258

101 المتن:

قال سلیم فی حدیث طویل بعد دفن فاطمه علیها السّلام:

فقال عمر: و اللّه لا تترکون یا بنی هاشم حسدکم القدیم ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 26، متنا و مصدرا و سندا.

102 المتن:

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام وضع فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الأول، الرقم 32، متنا و مصدرا و سندا.

103 المتن:

قال السید المرتضی:

... و تولّی غسلها و تکفینها أمیر المؤمنین علیه السّلام ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد فی الفصل الأول، الرقم 44، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:259

104 المتن:

فی حدیث طویل:

... فعمل أمیر المؤمنین علیه السّلام بوصیتها ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الأول، الرقم 47، متنا و مصدرا و سندا.

105 المتن:

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

إن فاطمه علیها السّلام لما احتضرت ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 49، متنا و مصدرا و سندا.

106 المتن:

عن علی علیه السّلام فی حدیث:

... فلما قبضت، أتاه أبو بکر و عمر و قالا: ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 50، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:260

107 المتن:

قال المحدث القمی:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام دفن فاطمه علیها السّلام مع عده من بنی هاشم و نفر من خواص أصحابه ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الأول، الرقم 74، متنا و مصدرا و سندا.

108 المتن:

قال السید الکوفی:

فلما حضرتها علیها السّلام الوفاه، أوصت علیا علیه السّلام أن یدفنها لیلا ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الأول، الرقم 84، متنا و مصدرا و سندا.

109 المتن:

عن الحسین علیه السّلام، قال:

لما مرضت فاطمه علیها السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الأول، الرقم 90، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:261

110 المتن:

قال الخوارزمی:

فلما جنّ اللیل، غسّلها علی علیه السّلام و وضعها علی السریر ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الأول، الرقم 91، متنا و مصدرا و سندا.

111 المتن:

قال توفیق أبو علم:

فقد دفنت لیلا و لم یحضر مع الإمام سوی الصفوه المختاره ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الأول، الرقم 99، متنا و مصدرا و سندا.

112 المتن:

قال المرندی:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام ما حلف حلفا شدیدا ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الأول، الرقم 113، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:262

113 المتن:

قال السید جواد القزوینی فی ذکر نبش قبر الزهراء علیها السّلام: ....

مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الأول، الرقم 159، متنا و مصدرا و سندا.

114 المتن:

قالت فضه فی حدیثها الطویل:

... قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: و جعلت أعقد الرداء ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی المجلد الخامس عشر، الفصل الثالث، الرقم 6، متنا و مصدرا و سندا.

115 المتن:

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام فی مرضها:

و إن حیاتی منک یا بنت أحمد ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الثانی، الرقم 13، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:263

116 المتن:

قال الشیخ المبارک فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

تعاظم أهل الغیّ حتی تحکموابآل رسول اللّه ظلما و عنّتوا ....

إلی آخره، مثل أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الثانی، الرقم 21، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:265

الفصل الرابع أولادها بعد شهادتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:266

فی هذا الفصل

إن مصائب أولاد فاطمه علیها السّلام تبتدء من أول یوم توفّیت أمهم، و بقیت مصائبها و و محنهم إلی آخر الدهر.

نورد فی هذا الفصل من مصائبهم و محنهم ما جری علیهم بعد شهادتها مما یرتبط بأمهم فاطمه علیها السّلام.

و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 8 أحادیث:

مجی ء الحسن و الحسین علیهما السّلام إلی جنازه أمهم و تکلّمهم معها و تقبلیهما رجلها و إخبارهما أبیهما فی المسجد بموتها.

إقبال الناس إلی علی علیه السّلام بعد وفاه فاطمه علیها السّلام و هو جالس و الحسن و الحسین علیهما السّلام باکیان بین یدیه.

خروج أم کلثوم و علیها برقعه متجلّله برداء علیها تسحبها قائله: یا رسول اللّه، الآن فقدناک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:267

دخول الحسن و الحسین علیهما السّلام إلی البیت و رؤیتهما أمهما ممتدّه علی الأرض و خروجهما من البیت منادیا: یا محمداه، الیوم جدّد لنا موتک بموت أمنا و إخبارهما علیا علیه السّلام فی المسجد ....

بکاء ابنتا فاطمه علیها السّلام زینب و أم کلثوم بعد دفن أمهما، بکاء أولادها و لوعه قلوبهم و استیحاش علی علیه السّلام بعدها من البیت و جزعهم علیها.

شفاء قلوبهم بزیاره قبرها و رثائها و رثاء علی علیه السّلام بشعره.

غسل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام بحضور الحسن و الحسین علیهما السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه و أسماء و إخراجها إلی البقیع لیلا مع الحسنین علیهما السّلام و الصلاه علیها مع عده قلیله.

أمر علی علیه السّلام للحسن و الحسین علیهما السّلام بإتیان الماء لغسل أمهما و دفنها لیلا و تسویه قبرها.

وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام بتزویج امرأه بعدها و جعل

یوم و لیله لها و یوم و لیله لأولادها و وصیتها بالرفق بهما و المحبه إلیهما، إنشاؤها هذه الأشعار: ابکنی إن بکیت یا خیر هاد ....

نداء علی علیه السّلام بعد الغسل حین عقد رداء کفنها: یا أم کلثوم، یا زینب، یا سکینه، یا فضه، یا حسن، یا حسین، هلمّوا ...، فهذا الفراق و اللقاء فی الجنه.

إقبال الحسن و الحسین علیهما السّلام منادیا: وا حسرتا ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:268

1 المتن:
اشاره

فی کشف الغمه فی وفاه فاطمه علیها السّلام فی حدیث ذکرناه:

قالت أسماء بنت عمیس: ... فکشفت الثوب عن وجهها فإذا بها قد فارقت الدنیا.

فوقعت علیها تقبّلها و هی تقول: فاطمه! إذا قدمت علی أبیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاقرئیه عن أسماء بنت عمیس السلام.

فبینا هی کذلک، إذ دخل الحسن و الحسین علیهما السّلام فقالا: یا أسماء! ما ینیم أمنا فی هذه الساعه؟ قالت: یا بنی رسول اللّه، لیست أمکما نائمه، قد فارقت الدنیا. فوقع علیها الحسن علیه السّلام یقبّلها مره و یقول: یا أماه، کلّمینی قبل أن تفارق روحی بدنی. قالت: و أقبل الحسین علیه السّلام یقبّل رجلها و یقول: یا أماه، أنا ابنک الحسین، کلّمینی قبل أن یتصدّع قلبی فأموت.

قالت لهما أسماء: یا بنی رسول اللّه، انطلقا إلی أبیکما علی علیه السّلام فأخبراه بموت أمکما.

فخرجا حتی إذا کانا قرب المسجد، رفعا أصواتهما بالبکاء. فابتدرهما جمیع الصحابه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:269

فقالوا: ما یبکیکما یا بنی رسول اللّه، لا أبکی اللّه أعینکما؟ لعلکما نظرتما إلی موقف جدکما فبکیتما شوقا إلیه؟

فقالا: أو لیس قد ماتت أمنا فاطمه علیها السّلام؟ قال: فوقع علی علیه السّلام علی وجهه یقول: بمن العزاء یا بنت

محمد؟ کنت بک أتعزّی، ففیم العزاء من بعدک ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 186 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 500.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 335.

4. منتهی الآمال: ج 1 ص 101، عن کشف الغمه.

5. لوامع الأنوار للمرندی: ص 101.

2 المتن:
اشاره

قال ابن الفتّال النیشابوری:

مرضت فاطمه علیها السّلام مرضا شدیدا ...، ثم توفّیت؛ صلوات اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها. فصاحت و أقبل الناس مثل عرف الفرس إلی علی علیه السّلام و هو جالس و الحسن و الحسین علیهما السّلام بین یدیه یبکیان، فبکی الناس لبکائهما.

و خرجت أم کلثوم و علیها برقعه و تجرّ ذیلها متجلّله برداء علیها تسبّجها و هی تقول: یا أبتاه یا رسول اللّه! الآن حقا فقدناک فقدا لا لقاء بعده أبدا.

المصادر:

1. روضه الواعظین: ج 1 ص 151.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 192 ح 20، عن روضه الواعظین.

3. الأنوار البهیّه: ص 51.

4. المنتخب: ج 1 ص 118.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:270

3 المتن:
اشاره

ذکر الخوارزمی: إن أعرابیا جاء من الشام و ابن عباس کان فی المسجد الحرام یفتی الناس. فسأله عن أبناء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بناته ...

فقال الأعرابی: کیف علمت فاطمه علیها السّلام وقت وفاتها یا ابن عباس؟ قال: أعلمها أبوها، ثم شقّت أسماء جیبها و قالت: کیف اجترأ فأخبر ابنی رسول اللّه علیهما السّلام بوفاتک؟

ثم خرجت فتلقاه الحسن و الحسین علیهما السّلام فقالا: أین أمنا؟ فسکتت، فدخلا البیت فإذا هی ممتدّه. فحرّکها الحسین علیه السّلام فإذا هی میته. فقال: یا أخاه، آجرک اللّه فی أمّنا.

و خرجا ینادیان: یا محمداه، الیوم جدّد لنا موتک إذ ماتت أمنا. ثم أخبرا علیا علیه السّلام و هو فی المسجد، فغشی علیه حتی رشّ علیه الماء ثم أفاق. فحملها حتی أدخلهما بیت فاطمه الزهراء علیها السّلام، فرآها و عند رأسها أسماء تبکی و تقول: وا یتامی محمداه! کنّا نتعزّی بفاطمه علیها السّلام بعد موت جدکما، فبمن نتعزّی بعدها ....

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 85.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44، عن بعض کتب المناقب القدیمه، بتفاوت یسیر.

3. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

4 المتن:
اشاره

فی کتاب أمهات المؤمنین و بنات الرسول صلّی اللّه علیه و آله فی حال علی علیه السّلام و أولاده بعد وفاه الزهراء علیها السّلام:

... و دفنها علی علیه السّلام و روحه تکاد تنفطر حزنا و غمّا، و نزل فی قبرها یودعها وداعها الأخیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:271

و کانت لا تنقطع عن البکاء بنتاها زینب و أم کلثوم، و أسرف أولادها علی أنفسهم فلم یتعزّوا عن الحزن الذی ملأ قلوبهم لوعه و حسره، و استوحش علی علیه السّلام بعدها من البیت، و جزع علیها و بکاها، و کان لا یشفیه إلا أن یزور قبرها و یرثیها بشعره الدمیع.

المصادر:

1. أمهات المؤمنین و بنات الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 198، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 549، عن أمهات المؤمنین.

5 المتن:
اشاره

قال محمد بن همام:

و روی أنها قبضت لعشر بقین من جمادی الآخره، و قد کمل عمرها یوم قبضت ثمانی عشره سنه و خمسه و ثمانین یوما بعد وفاه أبیها. فغسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام و لم یحضرها غیره و الحسن و الحسین و زینب و أم کلثوم علیهم السّلام و فضه جاریتها و أسماء بنت عمیس؛ أخرجها إلی البقیع لیلا و معه الحسنان علیهما السّلام و صلّی علیها و لم یفعل بها و لا حضر وفاتها و لا صلّی علیها أحد من سائر الناس غیرهم ....

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 46.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 171 ح 11، عن دلائل الإمامه.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن محمد بن هارون بن موسی التلعکبری، عن أبیه، عن محمد بن همام، عن أحمد البرقی، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن عبد الرحمن بن أبی نجران، عن ابن سنان، عن ابن مسکان، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:272

6 المتن:
اشاره

فی کشف الغمه فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام:

... فإذا جاء وقت الصلاه، قالت (أسماء): الصلاه یا بنت رسول اللّه. فإذا هی قبضت.

فجاء علی علیه السّلام فقالت له: قد قبضت ابنه رسول اللّه علیها السّلام. قال علی علیه السّلام: متی؟ قالت: حین أرسلت إلیک. قال: فأمر أسماء فغسّلتها، فأمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء، و دفنها لیلا فسوّی قبرها. فعوتب علی ذلک فقال: بذلک أمرتنی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 186 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 500.

7 المتن:
اشاره

فی روایه ورقه بن عبد اللّه، عن فضه فی حدیث طویل، إلی أن قال فی کیفیه شهادتها علیها السّلام:

... فقالت (فاطمه علیها السّلام): یا ابن العم، إنی أجد الموت الذی لا بدّ منه و لا محیص عنه، و أنا أعلم إنک لا تصبر علی قلّه التزویج. فإن أنت تزوّجت امرأه، اجعل لها یوما و لیله و اجعل لأولادی یوما و لیله. یا أبا الحسن، و لا تصح فی وجوههما، فیصبحان یتیمین غریبین منکسرین، فإنهما بالأمس فقدا جدهما و الیوم یفقدان أمهما، فالویل لأمه تقتلهما و تبغضهما. ثم أنشأت تقول:

ابکنی إن بکیت یا خیر هادی و اسبل الدمع فهو یوم الفراق

یا قرین البتول أوصیک بالنسل فقد أصبحا حلیف اشتیاق

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:273 ابکنی و ابک للیتامی و لا تنس قتیل العدی بطفّ العراق

فارقوا فأصبحوا یتامی حیاری یحلف اللّه فهو یوم الفراق

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 178 ح 15، عن بعض الکتب.

2. بعض الکتب، علی ما فی البحار.

8 المتن:
اشاره

فی روایه فضه أیضا فی تکفینها و دفنها:

... فقال علی علیه السّلام: و اللّه لقد أخذت فی أمرها و غسّلتها فی قمیصها و لم أکشفه عنها، فو اللّه لقد کانت میمونه طاهره مطهّره. ثم حنّطتها من فضله حنوط رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کفّنتها و أدرجتها فی أکفانها. فلما هممت أن أعقد الرداء نادیت: یا أم کلثوم، یا زینب، یا سکینه «1»، یا فضه، یا حسن، یا حسین، هلمّوا تزوّدا من أمکم، فهذا الفراق و اللقاء فی الجنه.

فأقبل الحسن و الحسین علیهما السّلام و هما ینادیان: وا حسرتا! لا تنطفئ أبدا من فقد جدنا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و أمنا الزهراء علیها السّلام. یا أم الحسن، یا أم الحسین، إذا لقیت جدنا المصطفی فاقرئیه منا السلام و قولی له: إنا قد بقینا بعدک یتیمین فی دار الدنیا.

فقال أمیر المؤمنین علی علیه السّلام: إنی أشهد اللّه أنها قد حنّت و أنّت و مدّت یدیها و ضمّتهما إلی صدرها ملیّا، و إذا بهاتف من السماء ینادی: یا أبا الحسن، ارفعهما عنها، فلقد أبکیا و اللّه ملائکه السماوات، فقد اشتاق الحبیب إلی المحبوب. قال: فرفعتهما عن صدرها و جعلت أعقد الرداء و أنا أنشد بهذه الأبیات:

______________________________

(1). الظاهر أنها تخلیط، لأن من أولاد فاطمه علیها السّلام لا یسمع باسم سکینه و لا فی بیت فاطمه علیها السّلام اسم سکینه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:274 فراقک أعظم الأشیاء عندی و فقدک فاطم أدهی الثکول

سأبکی حسره و أنوح شجواعلی خلّ مضی أسنی سبیل

ألا یا عین جودی و

اسعدینی فحزنی دائم أبکی خلیلی

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 179 ح 15، عن بعض الکتب.

2. بعض الکتب، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:275

الفصل الخامس عامه الناس بعد شهادتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:276

فی هذا الفصل

ارتجّت المدینه فی وفاه فاطمه علیها السّلام لبکاء الرجال و النساء و دهش الناس لما سمعوا هذا الخبر الفجیع، و لکن- و مع الأسف- نسوا ما فعلوا بها قبل أیام قلائل، فإنها علیها السّلام استراحت فی ذلک الیوم من الظلامات و المصائب التی أصابتها من یوم وفاه أبیه إلی یوم وفاتها.

مضافا علی هذا أنهم بکوا و صاحوا یوم وفاتها فقط، و ما فعلوا عملا فیه رضی فاطمه علیها السّلام و رضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و رضی علی علیه السّلام و ما تابوا عما صنعوا و ارتکبوا بالنسبه إلی الزهراء علیها السّلام و أسرتها. فهذا ارتجاج نفاق من أهل المدینه، و لذلک منعت فاطمه علیها السّلام حضور أبی بکر و عمر و الذین اشترکوا فی الظلامات، أو سکتوا تجاه ما فعلوا کبراؤهم من تشییعها و الصلاه علیها، و نحن نورد نبذه مما وقع بعد وفاتها و صنع القوم بعدها.

و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 16 حدیثا:

ارتجاج المدینه و دهشه الناس یوم وفاتها علیها السّلام، صلاه علی علیه السّلام مع العباس و الفضل و المقداد و سلمان و أبا ذر و عمار علی فاطمه علیها السّلام، مجی ء الناس بکره للصلاه علیها، إخبار مقداد بدفنها البارحه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:277

وصیه فاطمه علیها السّلام بمنع حضورهما فی تشییعها و الصلاه علیها، دفن علی علیه السّلام لها فی بیتها لیلا، حضور أبی بکر و عمر و أهل المدینه لتشییعها و الصلاه علیها، إخبار علی علیه السّلام بدفنها لیلا بوصیه فاطمه علیها السّلام، قصد عمر نبش قبرها و الصلاه علیها، غضب علی علیه السّلام و انصراف

الناس.

صیحه أهل المدینه صیحه واحده و صراخهنّ لموت الزهراء علیها السّلام و مجی ء الناس إلی باب علی علیه السّلام و جلوسهم هناک منتظرون خروج الجنازه، إخبار أبی ذر بتأخیر إخراجها و انصراف الناس و صلاه علی و الحسنین علیهم السّلام و عمار و المقداد و عقیل و الزبیر و أبی ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم و خواصّه علیها و دفنها لیلا.

دفن علی علیه السّلام لها فی الروضه و إخفاء موضع قبرها و اطلاع المسلمین بدفنها و ملامه بعضهم بعضا لدفنها و عدم حضورهم و قصدهم نبش قبر الزهراء علیها السّلام، خروج علی علیه السّلام مغضبا و احمرار عینیه و علیه قباؤه الأصفر و اتکاؤه علی ذی الفقار و تفرّق الناس.

حلف أم أیمن بالخروج من المدینه إلی مکه بعد وفاه فاطمه علیها السّلام، عطشه فی الطریق و نزول دلو ماء من السماء و شربها منها و غناؤها من الطعام و الشراب سبع سنین.

حضور سلمان و المقداد و أبی ذر و ابن مسعود و العباس و الزبیر فی دفن فاطمه علیها السّلام.

إخراج علی علیه السّلام جنازه فاطمه علیها السّلام مع نفر قلیل و الصلاه علیها و دفنها و إحداث أربعین قبرا للاستشکال علی الناس قبرها ....

قیام علی علیه السّلام لدفنها و رجوعه بعد الدفن محزونا إلی أولاده و کذلک حزن المسلمین بعد وفاه الرسول صلّی اللّه علیه و آله لوفاه الزهراء علیها السّلام.

قصیده الشاعر العلوی فی رثاء فاطمه علیها السّلام بعد شهادتها علیها السّلام.

أشعار ابن قریعه البغدادی فی مصائب الزهراء علیها السّلام و دفنها لیلا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:278

حضور نساء النبی صلّی اللّه علیه و آله بعد وفاه فاطمه علیها

السّلام عند بنی هاشم فی العزاء إلا عائشه، تطوّر أمر الخلافه بعد أبی بکر و عمر و عثمان إلی علی علیه السّلام و صرخه عائشه بعد عدول الناس إلی علی علیه السّلام و تمهیده یوم الجمل.

کلام لسان الملک سپهر فی تشییع و تدفین فاطمه علیها السّلام و الصلاه علیها و ما جری بین أبی بکر و عمر و علی علیه السّلام بعد دفنه فاطمه علیها السّلام لیلا.

قصه بلال الحبشی فی فراق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سفره إلی الشام و رؤیته رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی المنام و أمره صلّی اللّه علیه و آله برجوعه إلی المدینه، أذانه لأول مره بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و اجتماع الناس و صرختهم لاستماع صوت بلال ب «وا محمداه»، بشاره بلال أهل المدینه بحدیث سمعه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلام الدیلمی فی مطاعن الثلاثه عن دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لیلا، إخباره الناس و صیحتهم و صراخهم بإنا للّه و إنا إلیه راجعون و إن هذا لشی ء عظیم، جواب علی علیه السّلام لهم و ما جری بینه علیه السّلام و بینهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:279

1 المتن:
اشاره

أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس، قال:

کنت عند عبد اللّه بن عباس فی بیته و معنا جماعه من شیعه علی علیه السّلام. فحدّثنا ...، إلی أن قال:

فقبضت فاطمه علیها السّلام من یومها، فارتجّت المدینه بالبکاء من الرجال و النساء و دهش الناس کیوم قبض فیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأقبل أبو بکر و عمر یعزّیان علیا علیه السّلام و یقولان له: یا

أبا الحسن، لا تسبقنا بالصلاه علی ابنه رسول اللّه.

فلما کان فی اللیل، دعا علی علیه السّلام العباس و الفضل و المقداد و سلمان و أبا ذر و عمارا.

فقدّم العباس فصلّی علیها و دفنوها ....

فلما أصبح الناس، أقبل أبو بکر و عمر و الناس، یریدون الصلاه علی فاطمه علیها السّلام. فقال المقداد: قد دفنّا فاطمه علیها السّلام البارحه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:280

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 870 ح 48.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 199 ح 29، عن کتاب سلیم.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 340، عن کتاب سلیم.

4. بحار الأنوار: ج 28 ص 304 ح 48، عن کتاب سلیم.

2 المتن:
اشاره

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام فی حدیث فدک:

... فلما حضرتها الوفاه، دعت علیا علیه السّلام فقالت: إمّا تضمن و إلا أوصیت إلی ابن الزبیر.

فقال علی علیه السّلام: أنا أضمن وصیتک یا بنت محمد. قالت: سألتک بحق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا أنا متّ ألا یشهدانی و لا یصلّیا علیّ. قال: فلک ذلک. فلما قبضت علیها السّلام، دفنها لیلا فی بیتها.

و أصبح أهل المدینه یریدون حضور جنازتها و أبو بکر و عمر کذلک. فخرج إلیهما علی علیه السّلام، فقالا له: ما فعلت بابنه محمد! أخذت فی جهازها یا أبا الحسن؟ فقال علی علیه السّلام:

قد و اللّه دفنتها. قالا: فما حملک علی أن دفنتها و لم تعلمنا بموتها؟ قال: هی أمرتنی.

فقال عمر: و اللّه لقد هممت بنبشها و الصلاه علیها. فقال علی علیه السّلام: أما و اللّه ما دام قلبی بین جوانحی و ذو الفقار فی یدی إنک لا تصل إلی نبشها فأنت أعلم. فقال أبو بکر: اذهب فإنه أحقّ بها منا، و انصرف الناس.

المصادر:

الاختصاص: ص 185.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:281

3 المتن:
اشاره

قال ابن الفتّال فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام:

ثم توفّیت، صلوات اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها. فصاحت أهل المدینه صیحه واحده، و اجتمعت نساء بنی هاشم فی دارها. فصرخن صرخه واحده کادت المدینه أن تزعزع من صراخهنّ و هنّ یقلن: یا سیدتاه، یا بنت رسول اللّه. و أقبل الناس مثل عرف الفرس إلی علی علیه السّلام و هو جالس ....

و اجتمع الناس فجلسوا و هم یرجون و ینتظرون أن تخرج الجنازه فیصلّون علیها، و خرج أبو ذر فقال: انصرفوا فإن ابنه رسول اللّه علیها السّلام قد أخّر إخراجها فی هذه العشیّه. فقام الناس و انصرفوا.

فلما أن هدأت العیون و مضی من اللیل، أخرجها علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عمار و المقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم و خواصّه، صلّوا علیها و دفنوها فی جوف اللیل، و سوّی حوالیها قبورا مزوّره مقدار سبعه حتی لا یعرف قبرها ....

المصادر:

1. روضه الواعظین: ج 1 ص 152.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 192 ح 20، عن روضه الواعظین.

3. الأنوار البهیّه: ص 51.

4. المنتخب: ج 1 ص 118.

5. منتهی الآمال: ج 1 ص 101.

6. بیت الأحزان: ص 152.

7. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 334.

8. مجمع المصائب (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

9. أعیان الشیعه: ج 2 ص 315.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:282

4 المتن:
اشاره

قال الطبری فی خبر وفاتها:

... و صلّی علیها و لم یعلم بها و لا حضر وفاتها و لا صلّی علیها أحد من سائر الناس غیرهم، و دفنها فی الروضه و عفی موضع قبرها، و أصبح البقیع لیله مدفنها فیه أربعون قبرا جدیدا.

و لما علم المسلمون بوفاتها، جاءوا إلی البقیع فوجدوا فیه أربعون قبرا، فأشکل علیهم قبرها من سائر القبور. فضجّ الناس و لام بعضهم بعضا و قالوا: لم یخلف فیکم نبیکم إلا بنتا واحده، تموت و تدفن و لم تحضروا وفاتها و لا دفنها و لا الصلاه علیها، بل و لم تعرفوا قبرها! فقال ولاه الأمر منهم: هاتوا من نساء المسلمین من ینبش هذه القبور حتی نجدها فنصلّی علیها و نعیّن قبرها.

فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام. فخرج مغضبا احمرّت عیناه و درّت أوداجه و علیه القباء الأصفر الذی کان یلبسه فی الکریهه، و هو یتوکأ علی سیفه ذی الفقار حتی أتی البقیع. فسار إلی الناس من أنذرهم و قال: هذا علی علیه السّلام قد أقبل کما ترونه ...

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 46.

2. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 338.

3. بیت الأحزان: ص 156.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 171 ح 11، عن الدلائل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:283

5 المتن:
اشاره

روی أن أم أیمن لما توفّیت فاطمه علیها السّلام، حلفت أن لا تکون بالمدینه، إذ لا تطیق أن تنظر إلی مواضع کانت بها، فخرجت إلی مکه. فلما کانت فی بعض الطریق، عطشت عطشا شدیدا، فرفعت یدیها قالت: یا رب، أنا خادمه فاطمه علیها السّلام، تقتلنی عطشا؟!

فأنزل اللّه علیها دلوا من السماء فشربت، فلم تحتج إلی الطعام و الشراب سبع سنین، و کان الناس یبعثونها فی الیوم الشدید الحرّ فما یصیبها عطش.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 28 ح 32، عن الخرائج.

2. الخرائج، علی ما فی البحار.

6 المتن:
اشاره

عن علی بن معمر، قال:

خرجت أم أیمن إلی مکه لما توفّیت فاطمه علیها السّلام و قالت: لا أری المدینه بعدها. فأصابها عطش شدید فی الجحفه حتی خافت علی نفسها. قال: فکسرت عینیها نحو السماء ثم قالت: یا رب! أ تعطشنی و أنا خادمه بنت نبیک؟ قال: فنزل إلیها دلو من ماء الجنه، فشربت و لم تجع و لم تطعم سبع سنین.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 338.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 46 ح 45، عن المناقب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:284

7 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال:

شهد دفنها سلمان الفارسی و المقداد بن الأسود و أبو ذر الغفاری و ابن مسعود و العباس بن عبد المطلب و الزبیر بن العوام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 200 ح 30، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی فی بحار الأنوار.

8 المتن:

قال محمد بن جریر الطبری فی حال علی علیه السّلام عند الناس بعد فاطمه علیها السّلام:

و کان لعلی علیه السّلام وجه من الناس حیاه فاطمه علیها السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الثالث، الرقم 89، متنا و مصدرا و سندا.

9 المتن:
اشاره

قال السید المرتضی:

روی أن فاطمه علیها السّلام توفّیت و لها ثمان عشره سنه و شهران، و أقامت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما، و روی أربعین یوما، و تولّی غسلها و تکفینها أمیر المؤمنین علیه السّلام، و أخرجها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:285

و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام فی اللیل و صلّوا علیها و لم یعلم بها أحد، و دفنها فی البقیع، و جدّد أربعین قبرا.

فاستشکل علی الناس قبرها، فأصبح الناس و لام بعضهم بعضا و قالوا: إن نبینا صلّی اللّه علیه و آله خلّف بنتا و لم نحضر وفاتها و الصلاه علیها و دفنها و لا نعرف قبرها فنزورها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 212 ح 41، عن عیون المعجزات.

2. عیون المعجزات، علی ما فی البحار.

10 المتن:
اشاره

فی تراجم سیدات النبوه فی أحوال عامه الناس بعد شهاده فاطمه علیها السّلام:

... ثم أغمضت (فاطمه علیها السّلام) عینیها و نامت، و قام علی علیه السّلام فاحتملها باکیا، و دفنها بالبقیع. ثم ودّع و عاد محزونا إلی صغاره و إلی البیت الذی أوحش من بعد الزهراء علیها السّلام.

و بات المسلمون محزونین بعد أن شیّعوا إلی القبر آخر بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله، و لما تمض سته أشهر بعد وفاته علی أرجح الأقوال ....

و عاد الشمل الممزّق فالتأم من جدید و لکن فی غیر هذا العالم. فضمّ ثری طیبه جثمان فاطمه علیها السّلام کما ضمّ جثمان أبیها صلّی اللّه علیه و آله و أخواتها الثلاث: زینب و رقیه و أم کلثوم ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 369، عن تراجم سیدات النبوه.

2. تراجم سیدات النبوه: ص 632، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:286

11 المتن:
اشاره

قصیده فی رثاء فاطمه علیها السّلام بعد شهادتها علیها السّلام:

ما لعینی قد غاب عنها کراهاو عراها من عبره ما عراها

الدار نعمت فیها زماناثم فارقتها فلا أغشاها

أم لحی باتوا بأقمار تم یتجلّی الدجی بضوء سناها

أم لخود غریره الطرف تهوانی بصدق الوداد أم أهواها

حاش للّه لست أطمع نفسی آخر العمر باتباع هواها

بل بکائی لذکر من خصّها اللّه تعالی بلطفه و اجتباها

ختم اللّه رسله بأبیهاو اصطفاه لوحیه و اصطفاها

و حباها بالسیدین الزکیین الإمامین منه حین حباها

و لفکری فی الصاحبین اللذین استحسنا ظلمها و ما راعیاها

منعا بعلها من العهد و العقدو کان المنیب و الأواها

و استبدّا بإمره دبراهاقبل دفن النبی و انتهزاها

و أتت فاطم تطالب بالإرث من المصطفی فما ورّثاها

لیت شعری لم خولفت سنن القرآن فیها و اللّه قد أبداها

رضی الناس إذ تلوها بما لم یرض فیها النبی حین تلاها

نسخت آیه المواریث منهاأم هما بعد فرضها بدّلاها

أم تری آیه الموده لم تأت بودّ الزهراء فی قرباها

ثم قالا أبوک جاء بهذاحجه من عنادهم نصباها

قال للأنبیاء حکم بأن لایورثوا فی القدیم و انتهزاها

أ فبنت النبی لم تدر إن کان نبی الهدی بذلک فاها

بضعه من محمد خالفت ماقال حاشا مولاتنا حاشاها

سمعته یقول ذاک و جاءت تطلب الإرث ضلّه و سفاها

هی کانت للّه أتقی و کانت أفضل الخلق عفّه و نزاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:287 أو تقول النبی قد خالف القرآن ویح الأخبار ممن رواها

سل بأبطال قولهم سوره النمل و سل مریم التی قبل طاها

فهما ینبئان عن إرث یحیی و سلیمان من أراد انبتاها

فدعت و اشتکت إلی اللّه من ذاک و فاضت بدمعها مقلتاها

ثم

قالت فنحله لی من والدی المصطفی فلم ینحلاها

فأقامت بها شهودا فقالوابعلها شاهد لها و بناها

لم یجیزوا شهاده ابنی رسول اللّه هادی الأنام إذ ناصباها

لم یکن صادق علی و لا فاطمه عندهم و لا ولداها

کان أتقی للّه منهم عتیق قبّح القائل المحال و شاها

جرّعاها من بعد والدهاالغیظ مرارا فبئس ما جرعاها

أهل بیت لم یعرفوا سنن الجور التباسا علیهم و اشتباها

لیت شعری ما کان ضرهماالحفظ لعهد النبی لو حفظاها

کان إکرام خاتم الرسل الهادی البشیر النذیر لو أکرماها

إن فعل الجمیل لم یأتیاه و حسان الأخلاق ما اعتمداها

و لو ابتیع ذاک بالثمن الغالی لما ضاع فی اتباع هواها

أ تری المسلمین کانوا یلومونهما فی العطاء لو أعطیاها

کان تحت الخضراء بنت نبی صادق ناطق أمین سواها

بنت من؟ أمّ من؟ حلیله من؟ویل لمن سنّ ظلمها و أذاها

ذاک ینبیک عن حقود صدورفاعتبرها بالفکر حین تراها

قل لنا أیها المجادل فی القول عن الغاصبین إذ غصباها

أ هما ما تعمّداها کما قلت بظلم کلا و لا اهتضماها

فلما ذا إذ جهّزت للقاءاللّه عند الممات لم یحضراها

شیّعت نعشها ملائکه الرحمن رفقا بها و ما شیّعاها

کان زهدا فی أجرها أم عنادا لأبیها النبی لم یتبعاها

أم لأن البتول أوصت بأن لایشهدا دفنها فما شهداها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:288 أم أبوها أسرّ ذاک إلیهافأطاعت بنت النبی أباها

کیفما شئت قل کفاک فهذی فریه قد بلغت أقصی مداها

أغضباها و أغضبا عند ذاک اللّه رب السماء إذ أغضباها

و کذا أخبر النبی بأن اللّه یرضی سبحانه لرضاها

لا نبی الهدی أطیع و لافاطمه أکرمت و لا حسناها

و حقوق الوصی ضیع منهاما تسامی فی فضله و تناهی

تلک کانت حزازه لیس تبری حین ردّا عنها و قد خطباها

و غدا یلتقون و اللّه یجزی کل نفس بغیها و هداها

فعلی ذلک الأساس بنت صاحبه الهودج المشوم بناها

و بذاک

اقتدت أمیه لماأظهرت حقدها علی مولاها

لعنته بالشام سبعین عامالعن اللّه کهلها و فتاها

ذکروا مصرع المشایخ فی بدر و قد ضمخ الوصی لحاها

و بأحد من بعد بدر و قدأتعس فیها معاطسا و جباها

فاستجادت له السیوف بصفین و جرت یوم الطفوف قناها

لو تمکنت بالطفوف مدی الدهر لقبّلت تربها و ثراها

أدرکت ثارها أمیه بالنار غدا فی معادها تصلاها

أشکر اللّه أننی أتوالی عتره المصطفی و أشنی عداها

ناطقا بالصواب لا أرهب الأعداء فی حبهم و لا أخشاها

نح بها أیها «الخدوعی» و اعلم إن إنشادک الذی أنشاها

لک معنی فی النوح لیس یضاهی و هی تاج للشعر فی معناها

قلتها للثواب و اللّه یعطی و الأجر فیها من قالها و رواها

مظهرا فضلهم بعزمه نفس بلغت فی ودادهم منتهاها

فاستمعها من شاعر علوی حسنی فی فضله لا یضاهی

ساده الخلق قومه غیر شک ثم بطحاء مکه مأواها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:289

المصادر:

1. أعیان النساء للحکیمی: ص 461، عن المجالس السنیه.

2. المجالس السنیه: ج 5 ص 101، علی ما فی الأعیان.

12 المتن:
اشاره

قال القاضی محمد بن عبد الرحمن بن قریعه البغدادی أشعار فی الزهراء علیها السّلام:

یا من یسائل دائباعن کل معضله سخیفه

لا تکشفنّ مغطئافلربما کشفت جیفه

و لرب مستور بداکالطبل من تحت القطیفه

إن الجواب لحاضرلکننی أخفیه خیفه

لو لا اعتذار رعیهألغی سیاستها الخلیفه

و سیوف أعداء بهاهاماتنا أبدا نقیفه

لنشرت من أسرار آل محمد جملا طریفه

یغنیکم عما رواه مالک و أبو حنیفه

و أریتکم إن الحسین أصیب من یوم السقیفه

و لأیّ حال لحّدت فی اللیل فاطمه الشریفه

و لما حمت شیخیکم عن وطئ حجرتها المنیفه

أوه لبنت محمدماتت بغصّتها أسیفه

بنت النبی محمدالمختار بالرتب المنیفه

الغوا بها نص الکتاب و مزّقت منها الصحیفه

و بنحله الهادی استبدّواإذ زووا إرث الشریفه

عجبا لمنتصر لهم و الغی لم ینصر حلیفه

رأس الضلاله شیخ تیم و الألیف حکی ألیفه

أنشدت قوله خائف من دهره یخشی صروفه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:290

المصادر:

1. أعیان النساء للحکیمی: ص 460.

2. تاریخ بغداد: ج 2 ص 317.

3. وفیات الأعیان: ج 1 ص 655.

4. شذرات الذهب: ج 3 ص 60.

5. الوافی بالوفیات: ج 3 ص 227.

6. علی باب فاطمه علیها السّلام: ص 118.

13 المتن:
اشاره

قال ابن أبی الحدید فی ترجمه عائشه نقلا عن أبی یعقوب:

... ثم ماتت فاطمه علیها السّلام، فجاء نساء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کلهنّ إلی بنی هاشم فی العزاء إلا عائشه، فإنها لم تأت و أظهرت مرضا. و نقل إلی علی علیه السّلام عنها کلام یدلّ علی السرور.

ثم بایع علی علیه السّلام أباها، فسرّت بذلک و أظهرت من الاستبشار بتمام البیعه و استقرار الخلافه و بطلان منازعه الخصم ما قد نقله الناقلون فأکثروا، و استمرّت الأمور علی هذا مده خلافه أبیها و خلافه عمر و عثمان، و القلوب تغلی و الأحقاد تذیب الحجاره.

و کلما طال الزمان علی علی علیه السّلام، تضاعف همومه و غمومه و باح بما فی نفسه، إلی أن قتل عثمان، و قد کانت عائشه فیما أشد الناس علیه تألیبا و تحریضا، فقالت: أبعده اللّه، لما سمعت قتله، و أمّلت أن تکون الخلافه فی طلحه فتعود الإمره تیمیّه، کما کانت أولا، فعدل الناس عنه إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام. فلما سمعت ذلک صرخت: وا عثماناه! قتل عثمان مظلوما، و ثار ما فی الأنفس، حتی تولّد من ذلک یوم الجمل و ما بعده.

المصادر:

1. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 9 ص 198.

2. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ص 119.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:291

14 المتن:
اشاره

قال لسان الملک سپهر فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام:

... فلما انتشر خبر وفاه فاطمه علیها السّلام فی المدینه، صرخن نساء بنی هاشم و بکی أهل المدینه من الرجال و النساء، فکان الحال کیوم توفّی فیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ فارتجّت المدینه من العویل و البکاء.

فقال أبو بکر و عمر لعلی علیه السّلام: لا تسبقنا فی الصلاه علی فاطمه علیها السّلام، و ینتظرون الناس لتشییع جنازه فاطمه علیها السّلام و الصلاه علیها. فخرج أبو ذر إلیهم و قال: إن إخراج جنازه فاطمه علیها السّلام أخّرت إلی الغد. فتفرّق الناس و ینتظرون الصبح.

فإذا مضی شطرا من اللیل، قام علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام للتجهیز، و صلّی علیه أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عمار و المقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و عباس و عده من بنی هاشم و الخواص، و دفنوه لیلا ....

المصادر:

ناسخ التواریخ: مجلد الخلفاء ج 1 ص 181.

15 المتن:
اشاره

قال لسان الملک فی وقائع بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... إن بلال الحبشی لم تطق فراق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عزم السفر إلی الشام. فلما سمع أبا بکر، أحضره و قال له: إن تکن فی المدینه و تدیم الأذان کان أحسن لک. قال: إنی لم أقدر أن أری فی منبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله غیره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:292

و سافر إلی الشام و أقام هناک مده. فرأی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی المنام و قال له: یا بلال! جفوتنی و ترکتنی جواری؟ فاعزم إلی المدینه و زیارتی. فلما انتبه عن منامه عزم المدینه، و بلغ المدینه بعد ما ماتت فاطمه علیها السّلام. فجاء باب علی و الحسنین علیهم السّلام و سأل عن فاطمه علیها السّلام. فبکی الحسنین علیهما السّلام و قالا: آجرک اللّه فی فاطمه علیها السّلام. فجاء إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و بکی بکاء عالیا.

فالتمس الناس عنه و قالوا: الآن وقت الصلاه لو أذنت کان فی محله. فصعد السطح و اجتمع أهل المدینه للاستماع، فإذا قال: اللّه اکبر، بکی و صرخ الناس فی بیوتهم، و إذا قال: أشهد أن محمدا رسول اللّه، علا من الرجال و النساء صوت: وا محمداه، و خرج الرجال من الأسواق و النساء و البنات من البیوت إلی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالنیاحه و التضرّع.

و إذا فرغ بلال من الأذان قال: أیها الناس! أبشّرکم أن کل عین بکت لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کانت فی أمان من نار جهنم.

المصادر:

ناسخ التواریخ: مجلد رسول اللّه صلّی اللّه علیه

و آله ج 4 ص 177.

16 المتن:
اشاره

قال الدیلمی:

من مثالبهم: لمّا «1» ما تضمّنه خبر وفاه الزهراء علیها السّلام.

... ثم إن المسلمین لما علموا بوفاه فاطمه علیها السّلام و دفنها، جاءوا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام یعزّونه بها، فقالوا: یا أخا رسول اللّه، لو أمرت بتجهیزها و حفر تربتها.

______________________________

(1). أی کثیرا مع کونها مجتمعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:293

فقال علیه السّلام: قد ورّیت و لحقت بأبیها صلّی اللّه علیه و آله. فقالوا، إنا للّه و إنا إلیه راجعون! تموت ابنه نبینا محمد صلّی اللّه علیه و آله و لم یخلّف فینا ولدا غیرها، لا نصلّی علیها؟ إن هذا لشی ء عظیم!

فقال علیه السّلام: حسبکم ما جنیتم علی اللّه و علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله و علی أهل بیته، و لم أکن- و اللّه- لأعصیها فی وصیتها التی أوصت بها فی أن لا یصلّی علیها أحد منکم، و لا بعد العهد فأعذر.

فنفض القوم أثوابهم و قالوا: لا بد لنا من الصلاه علی ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. و مضوا من فورهم إلی البقیع، فوجدوا فیه أربعین قبرا جددا، فاشتبه علیهم قبرها علیها السّلام بین تلک القبور. فضجّ الناس و لام بعضهم بعضا و قالوا: لم تحضروا وفاه بنت نبیکم و لا الصلاه علیها و لا تعرفون قبرها فتزورونه!

فقال أبو بکر: هاتوا من ثقات المسلمین من ینبش هذه القبور حتی تجدوا قبرها فنصلّی علیها و نزورها. فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام، فخرج من داره مغضبا و قد احمرّ وجهه و قامت عیناه و درّت أوداجه، و علی یده قباه الأصفر الذی لم یکن یلبسه إلا فی یوم کریهه، یتوکّأ علی سیفه ذی

الفقار حتی ورد البقیع. فسبق الناس النذیر فقال لهم: هذا علی علیه السّلام قد أقبل کما ترون، یقسم باللّه لإن بحث من هذه القبور حجرا واحدا لأضعنّ السیف علی غابر هذه الأمه. فولّی القوم هاربین قطعا قطعا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 349 ح 164، عن إرشاد القلوب.

2. إرشاد القلوب، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:294

الفهرست

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 16 294 الفهرست ..... ص : 294

مطاف الثامن: فیما جری بعد وفاتها علیها السّلام 6

الفصل الأول: قبرها علیها السّلام 7

الفصل الثانی: رثائها علیها السّلام 121

الفصل الثالث: أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد شهادتها علیها السّلام 179

الفصل الرابع: أولادها بعد شهادتها علیها السّلام 265

الفصل الخامس: عامه الناس بعد شهادتها علیها السّلام 275

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:5

الجزء السابع عشر

[المقدمه]

بسم اللّه الرحمن الرحیم تم إعداد الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی خمسه و عشرین مجلدا، یختص الأول منها بخلقها النوری قبل هذا العالم و المجلد الرابع و العشرون بأحوالها علیها السّلام بعد هذا العالم، و المجلد الأخیر بالفهارس و الاثنان و العشرون البواقی بحیاتها و سیرتها فی هذا العالم.

و هذا هو المجلد السابع عشر من الموسوعه فی حیاتها الشخصیه، و هو المطاف التاسع من قسم «فاطمه الزهراء علیها السّلام فی هذا العالم».

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک و أحصاه کتابک، و اجعلنا من شیعتها و محبیها و الذابین عنها بأیدینا و ألسنتنا و قلوبنا و الحمد للّه رب العالمین.

قم المقدسه، یوم میلاد فاطمه الزهراء علیها السّلام 20 جمادی الثانیه 1427 إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:7

المطاف السابع حیاتها الشخصیه

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:8

فی هذا المجلد سبعه فصول:

الفصل الأول: بیتها

الفصل الثانی: عملها فی البیت

الفصل الثالث: أثاث بیتها

الفصل الرابع: مطعمها

الفصل الخامس: ملبسها

الفصل السادس: خوادمها و جواریها

الفصل السابع: خاتمها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:9

الفصل الأول بیتها الشریف

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:10

فی هذ الفصل
اشاره

بیت فاطمه علیها السّلام من «بیوت أذن اللّه أن ترفع و یذکر فیها اسمه» «1» بل من أفاضلها، و فیها «رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر اللّه». «2»

و هی بیت استأذن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیها عند الدخول. بیت نزلت علیه الملائکه المقربین حیث سقفها عرش الرحمن. بیت فاطمه علیها السّلام زارها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی کل یوم.

بیت فاطمه علیها السّلام مسکن سید الوصیین أمیر المؤمنین علیه السّلام.

بیت فاطمه علیها السّلام بیت سیده نساء أهل الجنه و مولد سیده نساء العالمین و مولد و مسکن سیدا شباب أهل الجنه و عقیله العرب و أختها علیهم السّلام.

بیت فاطمه علیها السّلام من بیوت الأنبیاء علیهم السّلام.

بیت فاطمه علیها السّلام بیت الکوثر الذی ینحدر منه البرکات إلی المخلوقین و ینشأ فیه الأئمه المعصومین علیهم السّلام.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 36.

(2). سوره النور: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:11

بیت علی و فاطمه علیهما السّلام أول بیت من بیوت آل محمد علیهم السّلام.

بیت فاطمه علیها السّلام أفضل من مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله، و الصلاه فیه تعدل ألف صلاه فیما سواه من المساجد.

بیت فاطمه علیها السّلام هو البیت الوحید الذی له باب یفتح فی المسجد.

و بالأخیر نقول: بیت فاطمه علیها السّلام مشهد محسن بن علی علیه السّلام و مقتل الصدیقه الکبری علیها السّلام.

هذا البیت الذی استأذن علی صاحبه الرسول صلّی اللّه علیه و آله و الملائکه المقربین، أحرقه ابن حنتمه ابن الخطاب.

إحراق بیت فاطمه علیها السّلام لا ینقص من شأنه و کرامته شیئا، بل یزیدها شرفا و جلاله و کرامه

عند اللّه و عند المخلوقین.

و نحن فی هذا المجال نورد نبذه مما وصل إلینا من الآثار و الأخبار، و المقال فیه أکثر و أزید مما جاء فی کتابنا هذا، بل أزید مما جاء فی المکتوب فی هذا الباب کلها.

ففی هذا الفصل سیجد القارئ العناوین التالیه فی 95 حدیثا:

وقوف النبی صلّی اللّه علیه و آله عند کل فجر علی باب علی و فاطمه علیهما السّلام و کلامه عند الباب بالدعاء و آیه التطهیر.

إخبار الصادق علیه السّلام عن مکان بیت فاطمه علیها السّلام و الصلاه فیه و استجابه الدعاء فیه.

إخبار الرضا علیه السّلام عن مسجد فاطمه علیها السّلام عند الأسطوانه فی صحن المسجد.

إخبار الإمام الصادق علیه السّلام فی أن الصلاه فی بیت فاطمه علیها السّلام أفضل من الروضه.

إخبار الصادق علیه السّلام عن حدود بیت فاطمه علیها السّلام.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله عن فضل بیت فاطمه علیها السّلام و أفضلیه الصلاه فیها من الصلاه فی مسجد لنبی صلّی اللّه علیه و آله و مسجد الحرام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:12

مجی ء أبی جعفر الجواد علیه السّلام کل یوم إلی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله و إلی روضته و خلع نعلیه و رجوعه من بیت فاطمه علیها السّلام.

مجی ء عبد اللّه بن رزین إلی باب الحمام الذی یدخل منه أبو جعفر علیه السّلام للأخذ من تراب تحت أقدامه علیه السّلام.

إخبار موسی علیه السّلام للیهود عن بعثه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و مجی ء حبر الیهود إلیه صلّی اللّه علیه و آله و إظهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله المعجزه له و مجیئه مره أخری بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله

و مطالبتهم من أبی بکر مثل معجزه النبی صلّی اللّه علیه و آله و سکوته و تحیّره فی جوابهم، مجیئهم إلی منزل فاطمه علیها السّلام و إعطاء علی علیه السّلام لهم ما طلبوا و إسلامهم بید أمیر المؤمنین علیه السّلام.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أن بیت علی و فاطمه علیهما السّلام من أفاضل بیوت أذن اللّه أن ترفع و یذکر فیه اسمه.

ولاده علی بن الحسین علیه السّلام فی بیت فاطمه علیها السّلام و نشأته فی هذا البیت.

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی أن بیت علی و فاطمه علیهما السّلام من حجره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سقف بیتهم عرش الرحمن و فی قعر بیتهم فرجه مکشوطه إلی العرش و معراج الوحی و نزول الملائکه علیهم صباحا و مساء و فی کل ساعه و طرفه عین.

کلام أبی الحسن علیه السّلام فی أن قوله تعالی: «فی بیوت أذن اللّه أن ترفع ...» بیوت محمد صلّی اللّه علیه و آله ثم بیوت علی علیه السّلام.

کلام الإمام الکاظم علیه السّلام فی قوله تعالی: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ ...»، «1»

و فی قوله تعالی: «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ ...». «2»

بعث أبی بکر عمر بن الخطاب لإخراج علی علیه السّلام من بیت فاطمه علیها السّلام و أمره بالقتال عند النکول و ترک الخروج.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 36.

(2). سوره النور: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:13

کلام إتان گلبرک فی تهدید عمر فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام.

نقل الأمینی أقوال البعض فی مسیر ابن الخطاب فی جمع من صحبه إلی دار فاطمه علیها السّلام بأن النار

هی الوسیله المثلی فی حفظ الوحده و هی عده الإقناع أو عده الإیقاع.

کلام محمود شلبی فی أن بیت فاطمه علیها السّلام له باب إلی المسجد و هو ملاصق لبیت النبی صلّی اللّه علیه و آله ....

کلام الطبری فی ولاده علی بن الحسین علیه السّلام بالمدینه فی بیت فاطمه علیها السّلام.

کلام ابن أبی الحدید فی ذهاب عمر مع عصابه إلی بیت فاطمه علیها السّلام و الواقعه بعده.

کلام أبی بکر عند احتضاره فی ندامته عن ثلاث، أحدها هجومه إلی بیت فاطمه علیها السّلام.

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سبعه أشهر أو ثمانیه إلی باب علی و فاطمه و الحسن علیهم السّلام قائلا:

الصلاه یرحمکم اللّه، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ ...».

کلام محمد عبده یمانی فی ذکر حجره فاطمه علیها السّلام و الحجرات التی حولها و شکلها و حدودها و ولاده أولادها فیها.

تحویل حارثه بن النعمان بیته إلی فاطمه علیها السّلام و کلامه مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیه.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند الوفاه فی أن فاطمه بابها بابی و بیتها بیتی.

انتقال فاطمه و علی علیهما السّلام من بیت حارثه بن النعمان إلی البیت الجدید الملاصق لبیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

مجی ء عمر إلی بیت فاطمه علیها السّلام لطلب البیعه و أمره بالحطب لإحراق البیت علی من فیه.

کلام الطوسی فی الصلاه عند مقام النبی صلّی اللّه علیه و آله و الصلاه فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله و الصلاه فی بیت فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:14

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله فی دخول الذلّ بیت فاطمه علیها السّلام و انتهاک حرمتها و

غصب حقها و منع إرثها و کسر جنبها و سقط جنینها.

نزول ماء لوضوء علی علیه السّلام فی بیت فاطمه علیها السّلام فی إبریق من الجنه.

اعتصام علی علیه السّلام ببیت فاطمه علیها السّلام و اقتحام القوم علی الباب لأخذ البیعه.

کلام قاضی القضاه فی رأی أبی بکر أن الفضل لغیره لا نفسه.

بعث أبی بکر عمر بن الخطاب لإخراج المخالفین عن البیعه عن بیت فاطمه علیها السّلام و إتیان عمر قبسا من النار لإضرام بیتها علیها السّلام.

کتاب عمر إلی معاویه فیما فعل یوم السقیفه و إقراره بهجومه علی بیت فاطمه علیها السّلام و إحراقها و ضربها و سقط محسنها و جمیع ظلاماتها فی کتابه.

کلام السید الأمین فی تشریح بیت فاطمه علیها السّلام و محلها و حدودها و شرفها و وقایعها بعد شهاده الزهراء و علی علیهما السّلام.

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی بیت فاطمه و علی علیهما السّلام للإصلاح بینهما و کلام ابن بابویه فی قصه إصلاحهما.

مجی ء الخضر بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله و وقوفه علی بیت فاطمه علیها السّلام و تعزیته لأهل البیت علیهم السّلام.

تحدید بیت فاطمه علیها السّلام و جعله بین بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله و بینه خوخه و فیه محراب.

تعیین علی بن محمد الهادی علیه السّلام قبر فاطمه علیها السّلام عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

قصه بیت فاطمه علیها السّلام مع عمر بن عبد العزیز و قصه عامله بالمدینه مع الحسن بن الحسن بن علی ساکن هذا البیت.

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی أن جبل العقیق الأحمر مشرف علی دار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و العقیق الأصفر مشرف علی دار فاطمه

علیها السّلام، و العقیق الأبیض مشرف علی دار أمیر المؤمنین علیه السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:15

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بسدّ أبواب البیوت فی المسجد إلا باب بیت فاطمه علیها السّلام.

کلام عمرو بن العاص لمعاویه عند حیلولته بین علی علیه السّلام و بین الماء و تذکّره بتفتیش بیت فاطمه علیها السّلام.

صنع فضه الخادمه قطعه من النحاس ذهبا بالإکسیر و وضعه بین یدی أمیر المؤمنین علیه السّلام و ما جری بینه علیه السّلام و بینها.

فی أحکام مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله و القبر و المنبر و باب بیت فاطمه علیها السّلام.

فی سدّ أبواب البیوت إلی المسجد إلا باب علی و فاطمه علیهما السّلام بالتشریح.

فی أن شجره طوبی فی دار فاطمه و علی علیهما السّلام.

فی ذکر حدود باب بیت فاطمه علیها السّلام و الصلاه عنده.

فی زیاره فاطمه علیها السّلام فی بیت فاطمه علیها السّلام.

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کل یوم إلی باب علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و قوله:

«الصلاه یرحمکم اللّه».

مجی ء عمر إلی باب علی علیه السّلام لإخراج من فی البیت أو إحراق البیت علیها السّلام.

کلام قاضی القضاه فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام و إسقاط المحسن علیه السّلام و ردّ السید فی الشافی کلامه.

فی أن بیت الحسن بن الحسن عند قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله و هو بیت فاطمه علیها السّلام.

فی هجوم القوم علی بیت فاطمه علیها السّلام و إخافتها و سقط المحسن علیه السّلام و نقل الحدیث النبوی فی إخافه أهل المدینه.

اجتماع جمع من الأصحاب فی بیت فاطمه علیها السّلام و قصه السقیفه.

ذکر حجرات أزواج النبی صلّی اللّه

علیه و آله و حدودها مع ذکر أسمائهن.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:16

فی ذکر تحصّن قوم من الصحابه فی بیت فاطمه علیها السّلام و اقتحام القوم علیهم و إتیان عمر بقبس من النار لإحراق الباب.

دفن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی بیتها علی الأصح.

کلام السید جعفر مرتضی فی بحث مدفن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی بیت عائشه أم فی بیت فاطمه علیها السّلام.

فی تعیین حدود باب بیت فاطمه علیها السّلام بالتشریح.

بناء بیت علی علیه السّلام بیده من غیر إعانه أحد فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:17

1
المتن:

عن الصادق، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

کان النبی صلّی اللّه علیه و آله یقف عند طلوع کل فجر علی باب علی و فاطمه علیهما السّلام یقول: الحمد للّه المحسن المجمل المنعم المفضل، الذی بنعمته تتمّ الصالحات؛ سمع سامع بحمد اللّه و نعمته و حسن بلائه عندنا. نعوذ باللّه من النار، نعوذ باللّه من صباح النار، نعوذ باللّه من مساء النار. الصلاه یا أهل البیت؛ «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 83 ص 246 ح 6، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 88.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:18

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: عن أبیه، عن علی بن إبراهیم، عن النوفلی، عن السکونی، عن الصادق، عن آبائه علیهم السّلام، قال.

2
المتن:

سئل الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام عن مقام جبرئیل فقال:

تحت المیزاب الذی إذا خرجت من الباب الذی یقال له باب فاطمه علیها السّلام بحیال الباب و المیزاب فوقک و الباب من وراء ظهرک.

فإن قدرت أن تصلّی علیه رکعتین مندوبا فافعل، فإنه لا یدعو أحد هناک إلا استجیب له، ثم قال: فإذا أردت وداعه صلّی اللّه علیه و آله فسلّم علیه کما فعلت أول مره ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 180 ح 45، عن المزار الکبیر.

2. المزار الکبیر: ص 23.

3. المعجم الفقهی: باب زیاره النبی صلّی اللّه علیه و آله.

3
المتن:

قال ابن الجهم:

سمعت الرضا علیه السّلام یقول: موضع الأسطوانه مما یلی صحن المسجد، مسجد فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:19

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 149 ح 14، عن قرب الأسناد.

2. قرب الأسناد: ص 174.

4
المتن:

قال یونس بن یعقوب:

قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: الصلاه فی بیت فاطمه علیها السّلام أفضل أو فی الروضه؟ قال: فی بیت فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 193 ح 5، عن الکافی.

2. الکافی: ج 4 ص 556 ح 13.

3. المعجم الفقهی: فی باب الصلاه فی بیت فاطمه علیها السّلام.

4. جواهر الکلام: ج 20 ص 105 ح 4.

5. وسائل الشیعه: ج 7 ص 547 ح 1، عن الکافی.

6. آثار الصلاه فی دار الدنیا للجزائری: ص 131 ح 447.

7. التهذیب: ج 6 ص 8 ح 16.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 478 ح 2، عن الکافی.

9. الوافی: ج 8 ص 201.

10. المزار للشیروانی: ص 4.

5
المتن:

قال جمیل بن درّاج: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام:

الصلاه فی بیت فاطمه علیها السّلام مثل الصلاه فی الروضه؟ قال: و أفضل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:20

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 193 ح 6، عن الکافی.

2. الکافی: ج 4 ص 556 ح 14.

3. جواهر الکلام: ج 20 ص 105.

4. وسائل الشیعه: ج 3 ص 547 ح 2، عن الکافی.

5. آثار الصلاه فی دار الدنیا للجزائری: ص 131 ح 448، عن الکافی.

6. جامع المدارک: ج 2 ص 555.

7. مجمع الفائده و البرهان: ج 7 ص 431.

8. المزار للشیروانی: ص 4، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی: عن سهل، عن أیوب بن نوح و صفوان و ابن أبی عمیر و غیر واحد، عن جمیل بن درّاج، قال.

6
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

بیت علی و فاطمه علیها السّلام ما بین بیت الذی فیه النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی الباب الذی یحاذی الزقاق إلی البقیع، قال: فلو دخلت من ذلک الباب و الحائط کأنه أصاب منکبک الأیسر ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 194 ح 7، عن الکافی.

2. الکافی: ج 4 ص 555 ح 8، بزیاده فیه.

3. جواهر الکلام: ج 20 ص 105 ح 5.

4. منتقی الجمان للشهید الثانی: ج 3 ص 460، عن الکافی.

5. التهذیب: ج 6 ص 8 ح 15.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 477 ح 6، عن الکافی.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 479 ح 3.

8. الوافی: ج 8 ص 201، بزیاده فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:21

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن معاویه بن وهب، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

7
المتن:

قال القاسم بن سالم: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول:

إذا دخلت من باب البقیع فبیت علی علیه السّلام علی یسارک قدر ممرّ عنز من الباب، و هو إلی جانب بیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و باباهما جمیعا مقرونان.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 194 ح 8، عن الکافی.

2. الکافی: ج 4 ص 555 ح 9.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 477 ح 7، عن الکافی.

4. التهذیب: ج 6 ص 8 ح 8.

5. وسائل الشیعه: ج 3 ص 542 ح 1.

الأسانید:

فی الکافی: الحسین بن محمد، عن المعلّی، عن الوشّاء و العده، عن سهل، عن أحمد بن محمد جمیعا، عن حماد بن عثمان، عن القاسم بن سالم، قال.

8
المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

ما بین منبری و بیوتی روضه من ریاض الجنه، و منبری علی ترعه من ترع الجنه، و صلاه فی مسجدی تعدل ألف صلاه فیما سواه من المساجد إلا المسجد الحرام.

قال جمیل: قلت له: بیوت النبی صلّی اللّه علیه و آله و بیت علی علیه السّلام منها؟ قال: نعم و أفضل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:22

المصادر:

الکافی: ج 4 ص 556 ح 10.

الأسانید:

فی الکافی: سهل بن زیاد، عن أحمد بن محمد، عن حمّاد بن عثمان، عن جمیل بن درّاج، قال.

9
المتن:

قال الحسین بن محمد الأشعری، قال:

حدثنی شیخ من أصحابنا یقال له عبد اللّه بن رزین، قال: کنت مجاورا بالمدینه مدینه الرسول صلّی اللّه علیه و آله، و کان أبو جعفر علیه السّلام یجی ء فی کل یوم مع الزوال إلی المسجد، فینزل إلی الصخره و یمرّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و یسلّم علیه و یرجع إلی بیت فاطمه علیها السّلام و یخلع نعلیه فیقوم فیصلّی.

فوسوس إلیّ الشیطان فقال: إذا نزل فاذهب حتی تأخذ من التراب الذی یطأ علیه.

فجلست فی ذلک الیوم انتظره لأفعل هذا.

فلما أن کان فی وقت الزوال، أقبل علیه السّلام علی حمار له. فلم ینزل فی الموضع الذی کان ینزل فیه، فجازه حتی نزل علی الصخره التی کانت علی باب المسجد، ثم دخل فسلّم علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ثم رجع إلی مکانه الذی کان یصلّی فیه. ففعل ذلک أیاما، فقلت: إذا خلع نعلیه جئت فأخذت الحصا الذی یطأ علیه بقدمیه.

فلما کان من الغد، جاء عند الزوال فنزل علی الصخره، ثم دخل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جاء إلی الموضع الذی کان یصلّی فیه و لم یخلعها. ففعل ذلک أیاما، فقلت فی نفسی:

لم یتهیّأ لی هاهنا و لکن أذهب إلی الحمام، فإذا دخل الحمام آخذ من التراب الذی یطأ علیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:23

فلما دخل علیه السّلام الحمام، دخل فی المسلخ بالحمار و نزل علی الحصیر. فقلت للحمامی فی ذلک فقال: و اللّه ما فعل هذا قطّ إلا فی هذا الیوم. فانتظرته فلما

خرج دعا بالحمار، فأدخل المسلخ و رکبه فوق الحصیر و خرج. فقلت: و اللّه آذیته و لا أعود أروم ما رمت منه أبدا. فلما کان وقت الزوال، نزل فی الموضع الذی کان تنزل فیه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 50 ص 60 ح 35، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 395.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 241، بتفاوت یسیر.

10
المتن:

الحسین بن محمد الأشعری، قال: حدثنی شیخ من أصحابنا یقال له عبد اللّه بن رزین، قال:

کنت مجاورا بالمدینه، و ساق الحدیث مثل ما أوردناه فی الحدیث السابق، الرقم التاسع، إلی قوله:

و لکن أذهب إلی باب الحمام فإذا دخل أخذت من التراب الذی یطأ علیه. فسألت عن الحمام الذی یدخله فقیل لی: إنه یدخل حماما بالبقیع لرجل من ولد طلحه.

فتعرّفت الیوم الذی یدخل فیه الحمام و صرت إلی باب الحمام و جلست إلی الطلحی أحدّثه و أنا انتظر مجیئه علیه السّلام، فقال الطلحی: إن أردت دخول الحمام فقم فادخل، فإنه لا یتهیّأ لک ذلک بعد ساعه. قلت: و لم؟ قال: لأن ابن الرضا علیه السّلام یرید دخول الحمام. قال:

قلت: و من ابن الرضا؟ قال: رجل من آل محمد علیهم السّلام، له صلاح و ورع. قلت له: و لا یجوز أن یدخل معه الحمام غیره؟ قال: نخلّی له الحمام إذا جاء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:24

قال: فبینا أنا کذلک إذ أقبل علیه السّلام و معه غلمان له و بین یدیه غلام معه حصیر، حتی أدخله المسلخ فبسطه و وافی، فسلّم و دخل الحجره علی حماره و دخل المسلخ و نزل علی الحصیر. فقلت للطلحی: هذا الذی وصفته بما وصفت من الصلاح و الورع؟!

فقال: یا هذا! لا و اللّه ما فعل هذا قطّ إلا فی هذا الیوم.

فقلت فی نفسی: هذا من عملی، أنا جنیته. ثم قلت: أنتظره حتی یخرج فلعلّی أنال ما أردت إذا خرج. فلما خرج و تلبّس، دعا

بالحمار فأدخل المسلخ و رکب من فوق الحصیر و خرج. فقلت فی نفسی: قد و اللّه آذیته و لا أعود و لا أروم ما رمت منه أبدا، و صحّ عزمی علی ذلک.

فلما کان وقت الزوال من ذلک الیوم، أقبل علی حماره حتی نزل فی الموضع الذی کان ینزل فیه فی الصحن. فدخل و سلّم علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و جاء إلی الموضع الذی یصلّی فیه فی بیت فاطمه علیها السّلام و خلع نعلیه و قام یصلّی.

المصادر:

1. الکافی: ج 1 ص 493 ح 3.

2. بحار الأنوار: ج 50 ص 61 ح 36، عن الکافی.

3. وسائل الشیعه: ج 3 ص 309 ح 8 شطرا منه عن الکافی.

4. حلیه الأبرار: ج 2 ص 421، عن الکافی.

5. إثبات الهداه: ج 3 ص 331 ح 6.

6. الدمعه الساکبه: ج 8 ص 29.

7. عوالم العلوم: ج 23 (مجلد الإمام الجواد علیه السّلام) ص 79 ح 2.

11
المتن:

قال حسنویه: روی بالأسانید عن علی بن أبی طالب علیه السّلام أنه قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:25

قدم علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حبر من أحبار الیهود فقال: یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قد أرسلونی إلیک قومی و قالوا: عهد إلینا نبینا موسی بن عمران علیه السّلام أنه قال: إذا بعث بعدی نبی اسمه محمد- و هو عربی- فامضوا إلیه و اسألوه أن یخرج لکم من جبل هناک سبع نوق حمراء الوبر سود الحدق؛ فإن أخرجها لکم فسلّموا علیه و آمنوا به و اتبعوا النور الذی أنزل معه؛ فهو سید الأنبیاء و وصیه سید الأوصیاء و هو منه بمنزله هارون.

فعند ذلک قال صلّی اللّه علیه و آله: اللّه أکبر! قم بنا یا أخا الیهود. قال: فخرج صلّی اللّه علیه و آله و المسلمون حوله إلی ظاهر المدینه و جاء إلی جبل، فبسط البرده و صلّی رکعتین و تکلّم بکلام خفی، و إذا الجبل یصرّ صریرا عظیما و انشقّ و سمع الناس حنین النوق. فقال الیهودی: مدّ یدک، أنا أشهد أن لا إله إلا اللّه، و أشهد أنک محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أن جمیع ما جئت به صدقا و

عدلا یا رسول اللّه. أمهلنی حتی أمضی إلی قومی و أجیبهم لیقضوا عدتهم منک فیؤمنوا بک.

قال: فمضی الحبر إلی قومه فأخبرهم بذلک، فنفروا بأجمعهم و تجهّزوا للمسیر، فساروا یطلبون المدینه لیقضوا عدتهم.

فلما دخلوا المدینه، وجدوها مظلمه مسودّه لفقد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و قد انقطع الوحی من السماء و قد قبض صلّی اللّه علیه و آله و جلس مکانه أبو بکر. فدخلوا و قالوا: أنت خلیفه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ قال: نعم. قالوا: أعطنا عدتنا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قال: و ما عدتکم؟ قالوا:

أنت أعلم بعدتنا إن کنت خلیفه، و إن لم تکن خلیفه فکیف جلست مجلس نبیک بغیر حق لک و لست له أهلا؟!

قال: فقام و تحیّر فی أمره و لم یعلم ما ذا یصنع، و إذا برجل من المسلمین قد قام و قال:

اتبعونی حتی أدلّکم علی خلیفه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قال: فخرجوا الیهود من بین یدی أبی بکر و تبعوا الرجل حتی أتوا منزل الزهراء علیها السّلام و طرقوا الباب، فإذا بالباب قد فتح و قد خرج علیهم علی علیه السّلام و هو شدید الحزن علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فلما رآهم قال: أیها الیهود، تریدون عدتکم من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ قالوا: نعم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:26

فخرج إلیهم إلی ظاهر المدینه إلی الجبل الذی صلّی عنده رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فلما رأی مکانه، تنفّس الصعداء و قال: بأبی من کان بهذا الجبل عنده هنیئه. ثم صلّی رکعتین و إذا بالجبل قد انشقّ و خرجت النوق منه و

هی سبع نوق. فلما رأوا ذلک، قالوا بلسان واحد:

نشهد أن لا إله إلا اللّه، و أن محمدا صلّی اللّه علیه و آله رسول اللّه، و أن ما جاء به من عند ربنا هو الحق، و أنک خلیفته حقا و وصیه و وارث علمه؛ فجزاک اللّه و جزّاه عن الإسلام خیرا.

ثم رجعوا إلی بلادهم مسلمین موحدین.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 5 ص 67، عن درّ بحر المناقب.

2. درّ بحر المناقب لابن حسنویه الحنفی (مخطوط): ص 72، علی ما فی الإحقاق.

3. بحار الأنوار: ج 41 ص 270 ح 24، عن الروضه.

4. الروضه: ص 19.

5. مدینه المعاجز: ج 1 ص 241.

12
المتن:

بالإسناد، عن أنس و بریده، قالا:

قرأ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله هذه الآیه: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ» إلی قوله تعالی: «وَ الْأَبْصارُ». «1» فقام إلیه رجل فقال: أیّ بیوت هذه یا رسول اللّه؟ قال صلّی اللّه علیه و آله: بیوت الأنبیاء.

فقام إلیه أبو بکر فقال: یا رسول اللّه، هذا البیت منها (أی بیت علی و فاطمه علیهما السّلام)؟

قال صلّی اللّه علیه و آله: نعم، من أفاضلها.

رواه الإمام الصالحانی.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 36.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:27

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 20 ص 73، عن توضیح الدلائل.

2. توضیح الدلائل: ص 163، علی ما فی الإحقاق.

3. الدرّ المنثور: ج 5 ص 50، علی ما فی الإحقاق.

4. روح المعانی للآلوسی: ج 11 ص 157، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 3 ص 558.

6. الکشف و البیان (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 9 ص 37.

8. أرجح المطالب: ص 75.

9. شواهد التنزیل: ج 1 ص 532 ح 566.

10. مفتاح النجا (مخطوط): ص 13.

11. إحقاق الحق: ج 14 ص 321.

12. عوارف المعارف: ص 261، علی ما فی الإحقاق.

13. إحقاق الحق: ج 18 ص 515.

14. تأویل الآیات: ج 2 ص 362 ح 8.

15. البرهان: ج 3 ص 138 ح 8.

16. المنتخب للطریحی: ص 77.

17. کنز الفوائد: ص 185.

18. بحار الأنوار: ج 23 ص 325.

الأسانید:

1. فی الکشف و البیان: حدثنا المنذر بن محمد القابوسی، حدثنا الحسین بن سعید، حدثنی أبی، عن أبان بن تغلب، عن مصقع بن الحارث، عن أنس بن مالک و عن بریده، قالا.

2. فی الکشف و البیان: بسند آخر.

3. فی شواهد التنزیل: حدثنی أبو بکر بن أبی الحسن أن عمر بن الحسن، أخبرهم قال: أخبرنا أحمد بن الحسن، أخبرنا أبی، عن ابن مخارق، عن بحر المسلی، عن أبی داود، عن أبی بزره، قال.

4. فی شواهد التنزیل: حدثنی أبو عبد اللّه الدینوری، حدثنا أبو زرعه، حدثنا أحمد بن الحسین الرازی، حدثنا أحمد بن محمد بن سعید، حدثنا المنذر بن محمد القابوسی، حدثنی أبی، حدثنا عمی، حدثنا الحسین بن سعید، قال: حدثنی أبی، عن أبان بن تغلب،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:28

عن بقیع بن الحرث، عن أنس بن مالک و عن بریده،

قالا.

5. فی شواهد التنزیل: حدثنی أبو الحسن الصیدلانی و أبو القاسم بن الوفاء، قالا:

حدثنا أبو محمد بن أبی الشیبانی، حدثنا أبو بکر بن أبی دارم، حدثنا المنذر بن محمد، حدثنا أبی، حدثنا عمی أبان بن تغلب، عن بقیع بن الحرث، عن أنس بن مالک و عن بریده، قالا.

6. فی تأویل الآیات: قال محمد بن العباس: حدثنا المنذر بن محمد القابوسی، قال:

حدثنی أبی، عن عمه، عن أبیه، عن أبان بن تغلب، عن نفیع بن الحارث، عن أنس بن مالک و عن بریده، قالا.

13
المتن:

روی ابن عباس أنه قال:

کنت فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد قرأ القارئ: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ» «1»، فقلت: یا رسول اللّه، ما البیوت؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: بیوت الأنبیاء، و أومئ بیده إلی منزل فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 137.

2. درّ بحر المناقب (مخطوط): ص 18، علی ما فی الإحقاق.

3. مشارق الأنوار، علی ما فی البرهان.

4. البرهان: ج 3 ص 139 ح 11، عن مشارق الأنوار.

5. بحار الأنوار: ج 23 ص 326 ح 3، عن الروضه.

6. الروضه: ص 122، علی ما فی البحار.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 36.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:29

14
المتن:

قال أبو دلف المصری فی نسب و میلاد علی بن الحسین علیه السّلام:

... و سیدی زین العابدین أو کما یلقّب ب «زین شباب الجنه»؛ ولد فی یوم الخمیس السابع من شعبان عام 27 ه، فی بیت السیده فاطمه الزهراء بنت الرسول علیها السّلام، و قد توفّی فی 12 محرم عام 94 ه.

و قد اختار جده الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام أن یسمّیه باسمه، و یقال: أنه حین ولد، فرح به و تهلّل و أذّن فی أذنه کما أذّن الرسول صلّی اللّه علیه و آله فی أذن أبیه الحسین علیه السّلام حین ولادته.

و قال: حین زوّجها أمه علی بن أبی طالب علیه السّلام بالحسین علیه السّلام قال له: خذها فستلد لک سیدا فی العرب، سیدا فی العجم، سیدا فی الدنیا و الآخره.

و قد نشأ علی زین العابدین علیه السّلام فی بیت جدته فاطمه الزهراء علیها السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 439.

2. آل بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 50، علی ما فی الإحقاق.

15
المتن:

عن عبد اللّه بن عجلان السکونی، قال: سمعت أبا جعفر علیه السّلام یقول:

بیت علی و فاطمه علیها السّلام من حجره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و سقف بیتهم عرش رب العالمین و فی قعر بیوتهم فرجه مکشوطه إلی العرش؛ معراج الوحی و الملائکه؛ تنزّل علیهم بالوحی صباحا و مساء و فی کل ساعه و طرفه عین، و الملائکه لا ینقطع فوجهم؛ فوج ینزل و فوح یصعد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:30

و إن اللّه تبارک و تعالی کشف لإبراهیم علیه السّلام عن السماوات حتی أبصر العرش، و زاد اللّه فی قوه ناظر محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و کانوا یبصرون العرش و لا یجدون لبیوتهم سقفا غیر العرش؛ فبیوتهم مسقّفه بعرش الرحمن و معارج الملائکه و الروح، فوج بعد فوج لا انقطاع لهم، و ما من بیت من بیوت الأئمه منا إلا و فیه معراج الملائکه، لقول اللّه عز و جل: «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ». «1»

قلت: من کل أمر؟ قال علیه السّلام: بکل أمر. قلت: هذا التنزیل؟ قال علیه السّلام: نعم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 97 ح 25.

2. کنز الفوائد (مخطوط): ص 473.

3. تأویل الآیات: ج 2 ص 818 ح 4.

4. البرهان: ج 8 ص 342 ح 28.

5. مقامات فاطمیه: ص 37 ح 22.

6. مدینه المعاجز: ج 4 ص 34 ح 1070.

7. القطره: ج 1 ص 127.

16
المتن:

عن محمد بن الفضیل، قال:

سألت أبا الحسن علیه السّلام عن قول اللّه عز و جل: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ» «2» قال: بیوت محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثم بیوت علی علیه السّلام منها.

______________________________

(1). سوره القدر: الآیه 4.

(2). سوره النور: الآیه 36.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:31

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 1 ص 362 ح 9.

2. بحار الأنوار: ج 23 ص 325 ح 2.

3. البرهان: ج 3 ص 138 ح 9.

4. کنز الفوائد: ص 185.

الأسانید:

فی تأویل الآیات و کنز الفوائد: حدثنا محمد بن الحسن بن علی، عن أبیه، قال:

حدثنا أبی، عن محمد بن الحمید، عن محمد بن الفضیل، قال.

17
المتن:

عن عیسی بن داود، قال: حدثنا الإمام موسی بن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام فی قول اللّه عز و جل: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ» «1»، قال:

بیوت آل محمد؛ بیت علی و فاطمه و الحسن و الحسین و حمزه و جعفر علیهم السّلام. قلت:

«بالغدوّ و الآصال»؟ قال: الصلاه فی أوقاتها.

قال: ثم وصفهم اللّه عز و جل و قال: «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاهِ وَ إِیتاءِ الزَّکاهِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ» «2»، قال: هم الرجال و یخلط اللّه معهم غیرهم؛ ثم «لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ» «3»، قال: ما اختصّهم به من المودّه و الطاعه المفروضه و صیّر مأواهم الجنه؛ «وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «4»

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 36.

(2). سوره النور: الآیه 37.

(3). سوره النور: الآیه 38.

(4). سوره البقره: الآیه 212.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:32

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 1 ص 312 ح 10.

2. بحار الأنوار: ج 23 ص 326 ح 4.

3. البرهان: ج 3 ص 139 ح 10.

4. کنز الفوائد: ص 185.

الأسانید:

فی تأویل الآیات و کنز الفوائد: حدثنا محمد بن همام، عن محمد بن إسماعیل، عن عیسی بن داود، قال: حدثنا الإمام عیسی بن داود، قال: حدثنا الإمام موسی بن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام.

18
المتن:

نقل صاحب کتاب عقد الجواهر:

أن علیا علیه السّلام و العباس قعدا فی بیت فاطمه علیها السّلام لما بویع أبو بکر. فبعث أبو بکر عمر بن الخطاب لیخرجهما من بیت فاطمه علیها السّلام و قال له: إن أبیا فقاتلهما ....

إلی آخر الخبر، کما مرّ فی قصه الباب.

المصادر:

1. مقدمه کتاب مرآه الأنوار لأبی الحسن الشریف: ص 41، عن عقد الجواهر.

2. عقد الجواهر، علی ما فی مقدمه کتاب مرآه الأنوار.

19
المتن:

قال إتان گلبرک فی فهرس کتب مکتبه ابن طاوس فی ذکر کتاب أنفاس المحامد و نفائس الجواهر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:33

... إن فی الطرائف المترجم بالفارسیه ص 112- و نسخته موجود فی مدرسه النظامیه-: و مورد النقل فی تهدید عمر فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام إن لم یخرج الذین کانوا فی داخل البیت- و هم علی علیه السّلام و عباس و زبیر- و لم یبایعوا أبا بکر، و هذا النقل جاء احتمالا بواسطه الطرائف فی نهج الحق ص 271، و منه فی البحار ج 28 ص 338، و لم یذکر هنا اسم المؤلف و لکن و اسم التألیف: «کتاب المحاسن و أنفاس الجواهر» آمده است.

المصادر:

مکتبه ابن طاوس و أحواله و آثاره: ص 188.

20
المتن:

قال الأمینی فی قعود علی علیه السّلام عن بیعه أبی بکر فی نقل أقوال البعض:

... فی خطوات ابن الخطاب ذلک النهار، و هو یسیر فی جمع من صحبه و معاونیه إلی دار فاطمه علیها السّلام، و فی باله أن یحمل ابن عم رسول اللّه- إن طوعا و إن کرها- علی إقرار ما أباه حتی الآن.

و تحدّث أناس بأن السیف سوف یلقی السیف! ... ثم تحدّث غیر هؤلاء و هؤلاء بأن النار هی الوسیله المثلی إلی حفظ الوحده و إلی الرضا و الإقرار ....

و هل علی ألسنه الناس عقال یمنعها أن تروی قصه حطب أمر به ابن الخطاب، فأحاط بدار فاطمه علیها السّلام و فیها علی علیه السّلام و صحبه لیکون عده الإقناع أو عده الإیقاع ....

المصادر:

الغدیر: ج 3 ص 103.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:34

21
المتن:

قال محمود شلبی فی ذکر بیت فاطمه علیها السّلام:

هاهنا أمر خطیر قلیل النظیر، خلاصته أن بیت فاطمه علیها السّلام هو أفضل بیت علی الإطلاق باستثناء بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله ....

و أن فاطمه علیها السّلام أشبه الناس بأبیها، أی أشبه الناس به فی صفاته العلیا؛ فیتحتم أن تکون شئونها فی بیتها أشبه الناس بشئون أبیها فی بیته، لأن التشابه فی الصفات یؤدّی إلی التشابه فی السلوک و الأعمال ....

و هذا یفسّر الکثیر مما سوف یمرّ علینا من أحداث جلیله دارت فی هذا البیت أو حوله!

و تجد إشاره إلی ذلک أن بیت فاطمه علیها السّلام هو الوحید الذی له باب یفتح فی المسجد، و کل الأبواب أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بسدّها کما أمره اللّه.

و یشیر إلی هذا، أن أحبّ الناس إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کانت فاطمه علیها السّلام، و من الرجال کان زوجها.

و تأسیسا علی القاعده التی مرّت، إن حبّ الأنبیاء یکون بنسبه الصفات العلیا فی المحبوب، کان من هنا حبّه صلّی اللّه علیه و آله أکثر لفاطمه علیها السّلام و لزوجها علیه السّلام، فأحبّ البیوت إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله کان بیت فاطمه علیها السّلام، و إلیک شواهد القضیه تنطق بین یدیک برهانا علی صدقها إن شاء اللّه.

قال صاحب «حیاه أمیر المؤمنین علیه السّلام»: انتقل علی و الزهراء علیهما السّلام إلی بیتهما الجدید.

کان هذا البیت الجدید ملاصقا لبیت النبی صلّی اللّه علیه و آله، قریبا إلیه کقرب الزهراء و علی علیهما السّلام منه صلّی اللّه علیه و آله، و بین هذین البیتین

نوافذ یطلّ منها الرسول الکریم صلّی اللّه علیه و آله کلما اشتاق إلی بضعته و أخیه؛ و بینهما أیضا باب یدخل منه کلما أراد زیارتهما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:35

فهو یزورهما فی اللیل و النهار و فی کل وقت تاقت نفسه إلی رؤیتهما، و هما أیضا کذلک یتشرّفان بمشاهدته فی أیّ وقت شاءا فی لیل أو نهار، لا یحجزهما حاجز و لا یمنعهما من الدخول مانع، فهم جمیعا علی اتصال تام ....

المصادر:

حیاه فاطمه علیها السّلام: ص 137.

22
المتن:

قال أبو جعفر محمد بن جریر الطبری فی معرفه ولاده أبی محمد علی بن الحسین علیه السّلام:

قال أبو محمد الحسن بن علی الثانی: ولد علی علیه السّلام فی المدینه فی المسجد فی بیت فاطمه علیها السّلام سنه ثمان و ثلاثین من الهجره قبل وفاه جده أمیر المؤمنین علیه السّلام. فأقام مع جده سنتین و مع عمه الحسن علیه السّلام عشر سنین و مع أبیها علیه السّلام بعد وفاه عمه عشر سنین و بعد ما استشهد أبوه خمسا و ثلاثین سنه؛ فکانت أیام إمامته ملک یزید بن معاویه و ملک معاویه بن یزید و ملک مروان بن الحکم و ملک عبد الملک بن مروان و ملک الولید بن عبد الملک، و قبض بالمدینه فی المحرم عام خمسه و تسعین من الهجره، و قد کمل عمره سبعا و خمسین سنه ....

المصادر:

دلائل الإمامه: ص 80.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:36

23
المتن:

قال ابن أبی الحدید فی بیعه الناس أبا بکر:

... و ذهب عمر و معه عصابه إلی بیت فاطمه علیها السّلام، منهم أسید بن حضیر و سلمه بن أسلم فقال لهم: انطلقوا فبایعوا، فأبوا علیه. و خرج إلیهم الزبیر بسیفه، فقال عمر:

علیکم الکلب. فوثب علیه سلمه بن أسلم فأخذ السیف من یده فضرب به الجدار، ثم انطلقوا به و بعلی علیه السّلام و معها بنو هاشم ....

المصادر:

شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 6 ص 11.

24
المتن:

قال العلامه الغروی الکمپانی فی شرف بابها و بیتها:

و بابها الرفیع باب الرحمهو مستجار کل ذی ملمّه

و ما الحطیم عند باب فاطمهبنورها تطفأ نار الحاطمه

و بیتها المعمور کعبه السماءأضحی ثراه للثریّا ملثما ...

أ یضرم النار بباب دارهاو آیه النور علی منارها

و بابها باب نبی الرحمهو باب أبواب نجاه الأمه ...

المصادر:

الأنوار القدسیه: ص 26.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:37

25
المتن:

قال المسعودی فی ذکر أبی بکر و موته:

... و لما احتضر قال: ما آسی علی شی ء إلا علی ثلاث فعلتها وددت أنی ترکتها، و ثلاث ترکتها وددت إنی فعلتها، و ثلاث وددت أنی سألت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عنها.

فأما الثلاث التی فعلتها و ودت أنی ترکتها؛ فوددت أنی لم أکن فتّشت بیت فاطمه علیها السّلام، و ذکر فی ذلک کلاما کثیرا ....

المصادر:

1. مروج الذهب: ج 2 ص 301.

2. کتاب الأموال: ص 174 ح 353، علی ما فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام، بزیاده فیه.

3. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 1 ص 62 ح 43، علی ما فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام، بتفاوت.

4. تاریخ الإسلام للذهبی: ص 117، علی ما فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

5. میزان الاعتدال: ج 3 ص 108 ح 5763، علی ما فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام، بزیاده فیه.

6. لسان المیزان: ج 4 ص 706 ح 5752، علی ما فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام، بتفاوت یسیر.

7. جمهره النسب لابن الکلبی: ج 2 ص 94، علی ما فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام، بنقیصه فیه.

8. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 34 ح 28، علی ما فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام، بزیاده فیه.

9. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 47، علی ما فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام، بزیاده فیه.

10. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 6 ص 51، علی ما فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام، بزیاده فیه.

11. الإمامه و السیاسه: ص 18، علی ما فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام، بزیاده فیه.

12. العقد الفرید: ج 4 ص 268، علی

ما فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام، بزیاده فیه.

13. کنز العمال: ج 5 ص 632 ح 14113، علی ما فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام، بزیاده فیه.

14. بحار الأنوار: ج 30 ص 122 ح 2، عن الخصال و ص 134 ح 5، عن شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید.

15. الخصال: ج 1 ص 171 ح 288.

16. إحراق بیت فاطمه علیها السّلام لغیب غلامی: ص 175.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:38

17. السقیفه و فدک: ص 40، بتفاوت فیه.

18. تتمّه المنتهی: ص 10.

19. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 126، بتفاوت.

الأسانید:

1. فی کتاب الأموال، قال: حدثنی سعید بن عفیر، عن علوان بن داود مولی ابن زرعه بن عمرو بن جریر، عن حمید بن عبد الرحمن بن حمید بن عوف، عن صالح بن کیسان، عن حمید بن عبد الرحمن بن عوف، عن أبیه عبد الرحمن.

2. فی المعجم الکبیر: حدثنا أبو الزنباع روح بن الفرج المصری، ثنا سعید بن عفیر، حدثنی علوان بن داود البجلی، عن حمید بن عبد الرحمن بن حمید بن عبد الرحمن بن عوف، عن صالح بن کیسان، عن حمید بن عبد الرحمن بن عوف، عن أبیه، قال.

3. فی میزان الاعتدال: العقیلی، حدثنا یحیی بن أیوب العلّاف، حدثنا سعید بن عفیر، حدثنا علوان بن داود، عن حمید بن عبد الرحمن بن حمید بن عبد الرحمن بن عوف، عن صالح بن کیسان، عن حمید بن عبد الرحمن، عن أبیه، قال.

4. فی الخصال: المظفر العلوی، عن ابن العیاشی، عن أبیه، عن محمد بن حاتم، عن عبد اللّه بن حمّاد و سلیمان بن معبد، هما عن عبد اللّه بن صالح، عن اللیث بن سعد، عن علوان بن داود

بن صالح، عن صالح بن کیسان، عن عبد الرحمن بن حمید بن عبد الرحمن بن عوف، عن أبیه، قال.

26
المتن:

قال أبو الحمراء:

حفظت من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سبعه أشهر أو ثمانیه کان یأتی إلی باب علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فیقول: الصلاه یرحمکم اللّه، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:39

المصادر:

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 2 ص 174 ح 652.

الأسانید:

فی المناقب: حدثنا أبو أحمد، قال: أخبرنا عبد الملک بن الحسن، عن یحیی بن حسان، قال: حدثنا منصور بن أبی الأسود قال: سمعت أبا داود قال: سمعت الحمراء قال.

27
المتن:

قال محمد عبده الیمانی فی ذکر حجره السیده فاطمه علیها السّلام:

کانت السیده الحبیبه فاطمه علیها السّلام ملازمه لوالدها الحبیب صلّی اللّه علیه و آله؛ تقیم معه و تأکل معه و ترعاه منذ وفاه والدتها الحبیبه سیدتنا خدیجه علیها السّلام و بعد زواجه؛ فقد ظلّت السیده فاطمه علیها السّلام علی مقربه منه و بجواره، إلی أن تزوّجت سیدنا علیا علیه السّلام.

و أصبح لها حجرتها هی و زوجها ثم أولادها من بعد، و هی حجره صغیره أیضا و فیها مکان صلاتها و محرابها، و فیها المکان الذی دخل فیه سیدنا علی علیه السّلام بالسیده فاطمه معرّس سیدتنا فاطمه علیها السّلام، و کانت حجرتها خلف بیت عائشه فی ناحیه الباب الذی یقع أمام باب جبریل و علیه المفتاح (صوره الغلاف).

کان للسیده فاطمه علیها السّلام و لأختها أم کلثوم حجره بنیت منذ بنیت الحجرات الأولی کما أسلفنا، و کانت السیده فاطمه علیها السّلام أصغر بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله، تلی السیده أم کلثوم التی طلّقها عتبه بن أبی لهب.

و عاشت الأختان فی کنف أبیهما و رعایته و إلی جانبه فی حجراته الشریفه؛ أما زینب أکبر أخواتها فکانت زوجه لابن خالتها أبی العاص بن الربیع، و ظلّت عنده حتی هاجرت فی السنه السادسه من الهجره حین فرّق الإسلام بین المسلمه و المشرک، ثم عادت إلی زوجها بعد أن أسلم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:40

و تزوّجت رقیه عثمان بن عفان و هاجرت معه الهجرتین، ثم توفّیت بعد وصول الخبر

بانتصار بدر، فزوّج النبی صلّی اللّه علیه و آله عثمان أختها أم کلثوم بعد سته أشهر من وفاه رقیه.

فبقیت السیده فاطمه علیها السّلام وحدها فی الحجره حتی زفّت إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام فی بیته الذی أعدّه لزوجته الکریمه، و یغلب علی الظنّ أن حجره فاطمه علیها السّلام و أم کلثوم قد ظلّت بعد زواجهما خاصه بهما، تأویان إلیها کلما زارت إحداهما أباها فی حجراته الشریفه؛ تأویان إلیها مجتمعتین أو منفردتین، و تجدان فی جنباتها ما لکل واحده منهما من الذکریات الحبیبه.

فلما أنجبت السیده فاطمه علیها السّلام السبطین علیهما السّلام و زینب، أصبحت تأوی إلیها، و ربما تطیل المکث فیها لیکون أولادها قریبین من جدهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، یستمتع بهم و یدنیهم منه حتی قبضه اللّه تعالی إلی جواره.

و اعلم أن بیت السیده فاطمه علیها السّلام کان خلف بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله عن یسار المصلّی إلی القبله فی الروضه، و کان فیه خوخه إلی بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله؛ قال ابن النجار: و کان صلّی اللّه علیه و آله یأتی بابها کل یوم یأخذ بعضادتیه و یقول: الصلاه الصلاه، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

و أسند عن عمر بن علی بن عمر بن علی بن الحسین، قال: کان بیت فاطمه علیها السّلام فی موضوع الزور مخرج النبی صلّی اللّه علیه و آله، و کانت فیه کوّه إلی بیت عائشه. فکان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا قام إلی المخرج اطلع من الکوّه إلی فاطمه علیها السّلام فعلم خبرهم.

و قد ذکر فی فضل أسطوان مربّعه القبر ما

ورد أنه صلّی اللّه علیه و آله کان یأتی باب علی علیه السّلام کل یوم- و فی روایه عند صلاه الصبح و فی روایه یحیی إلی باب علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام- حتی یأخذ بعضادتی الباب- کما تقدم- و یقول: السلام علیکم أهل البیت- و فی روایه الصلاه الصلاه الصلاه ثلاث مرات- «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:41

أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

و قال ابن النجار: و بیت فاطمه علیها السّلام الیوم حوله مقصوره و فیه محراب، و هو خلف حجره النبی صلّی اللّه علیه و آله، و المقصوره الیوم دائره علیه و علی حجره عائشه و المحراب الذی ذکره خلف حجره عائشه من جهه الزور بینه، و به موضع تحترمه الناس و لا یدوسونه بأرجلهم؛ یذکر أنه موضع قبر فاطمه علیها السّلام، کما هو فی أحد الأقوال.

و من هذا یتّضح أن بیت السیده فاطمه علیها السّلام کان فیما بین مربعه القبر و أسطوان التهجّد، و أنه عرّس بها إلی الأسطوان الذی إلیه المحراب الموجود الیوم فی بیتها.

هذه هی حجره السیده فاطمه علیها السّلام؛ هذه السیده الطاهره البتول بنت الطاهره خدیجه علیها السّلام، و التی کان یقول عنها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بضعه منی، و کان یدعوها بأم أبیها، و عاشت حیاتها صابره زاهده محتسبه متواضعه للَّه عز و جل. فاستحقّت ذلک الشرف العظیم الذی خلّدها، و حفظ اللّه الذریه الطاهره لبیت النبوه فی نسلها، إلی أن یرث اللّه الأرض و من علیها.

المصادر:

أنها فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 181.

28
المتن:

قال محمد عبده الیمانی فی ذکر منزل علی و فاطمه علیهما السّلام:

نزل الإمام علی علیه السّلام فی بیت یبعد قلیلا عن بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله، و هو البیت الذی بنی علی علیه السّلام فیه بأهله.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:42

و أراد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله أن یجد لها منزلا قریبا من منزله لیحولها إلیه، و کان لحارثه بن النعمان بیت بین بیوت نساء النبی صلّی اللّه علیه و آله، و کلما تزوّج النبی صلّی اللّه علیه و آله تحول حارثه إلی بیت آخر لتکون بیوت نسائه صلّی اللّه علیه و آله مجاوره لبعضها.

فقالت الزهراء علیها السّلام لأبیها: کلّم حارثه بن النعمان أن یتحوّل عنا حتی یوسّع علیهم بعد أن کانت فی حجره واحده.

فقال المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: إن حارثه قد حوّل بیته کثیرا عنا، حتی استحییت منه. فبلغ ذلک حارثه، فتحوّل عن بیته و أسرع إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و قال: یا رسول اللّه! بلغنی أنک تحول فاطمه علیها السّلام إلیک و هذه منازلی و هی أقرب بیوت بنی النجّار إلیک، و إنما أنا و مالی للَّه و لرسوله صلّی اللّه علیه و آله؛ و اللّه- یا رسول اللّه- المال الذی تأخذ منی أحبّ إلیّ من الذی تدع. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: صدقت، بارک اللّه علیک. و حوّل الرسول صلّی اللّه علیه و آله فاطمه الزهراء علیها السّلام إلی بیت حارثه.

المصادر:

أنها فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 173.

29
المتن:

عیسی بن المستفاد، عن موسی بن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام، قال:

لما حضرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الوفاه، دعا الأنصار و قال: یا معشر الأنصار! قد حان الفراق .... ألا فاسمعوا و من حضر، ألا إن فاطمه علیها السّلام بابها بابی و بیتها بیتی، فمن هتکه فقد هتک حجاب اللّه.

قال عیسی: فبکی أبو الحسن علیه السّلام طویلا و قطع بقیه کلامه، و قال: هتک و اللّه حجاب اللّه، هتک و اللّه حجاب اللّه، هتک و اللّه حجاب اللّه؛ یا أمّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:43

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 476، عن الطرف.

2. الخصال: ص 607.

3. الطرف: ص 18، علی ما فی البحار.

30
المتن:

قال السید القزوینی فی حیاتها الزوجیه فی بیتها الجدید:

... لم یعلم بالضبط مده إقامه الإمام و السیده فاطمه علیها السّلام فی دار حارثه بن النعمان، إلا أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بنی لها بیتا ملاصقا لمسجده، له باب شارع إلی المسجد کبقیه الحجرات التی بناها لزوجاته، و انتقلت السیده فاطمه علیها السّلام إلی ذلک البیت الجدید الملاصق لبیت اللّه المجاور لبیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 213.

31
المتن:

قال السید الکفائی نی مجی ء عمر إلی بابها علیها السّلام:

و جاء فی تاریخ ابن شحنه: إن عمر جاء إلی بیت علی علیه السّلام لیحرقه علی من فیه، فلقیته فاطمه علیها السّلام فقال: ادخلوا فیما دخلت فیه الأمه.

المصادر:

الزهراء فی السنه و التاریخ و الأدب: ج 2 ص 321.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:44

32
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 17 44 المتن: ..... ص : 44

المتن:

قال الشیخ الحر العاملی نقلا عن الشیخ علی بن العالی الکرکی:

... و قد روی نقله الأخبار و مدوّنوا التواریخ أن عمر لما بایع لصاحبه و تخلّف علی علیه السّلام، جاء إلی بیت فاطمه علیها السّلام لطلب علی علیه السّلام إلی البیعه و تکلّم بکلمات غلیظه، و أمر بالحطب لیحرق البیت علی من فیه، و کان فیه أمیر المؤمنین و زوجته و ابناه علیهم السّلام و ممن انحاز إلیهم الزبیر و جماعه من بنی هاشم.

و ممن فقد ذلک الواقدی و ابن جبیر و ابن عبد ربه؛ فأین قوله صلّی اللّه علیه و آله: «أذکّرکم اللّه فی أهل بیتی»؟ قال: و قد اتفق المسلمون علی أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: «فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أغضبها فقد أغضبنی»، و فی روایه: «یریا بنی ما یریبها و یؤذینی ما یؤذیها» ....

المصادر:

1. إثبات الهداه: ج 2 ص 376 ح 270، عن نفحات اللاهوت.

2. نفحات اللاهوت، علی ما فی إثبات الهداه.

33
المتن:

قال الشیخ أبو جعفر الطوسی فی أعمال المدینه و مسجد النبی و قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله و بیت فاطمه علیها السّلام و زیارتها:

... ثم تأتی مقام النبی صلّی اللّه علیه و آله فتصلّی فیه ما بدا لک، و أکثر من الصلاه فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله فإن الصلاه فیه بألف صلاه، و إذا دخلت المسجد أو خرجت منه فصلّ علی النبی صلّی اللّه علیه و آله، و صلّ فی بیت فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

مصباح المتهجد: ج 2 ص 710.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:45

34
المتن:

عن ابن عباس، قال:

کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم جالسا إذا أقبل الحسن علیه السّلام، فلما رآه بکی ...، و الحدیث طویل، إلی أن قال:

و أما ابنتی فاطمه علیها السّلام فإنها سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین ...، و إنی لما رأیتها تذکّرت ما یصنع بها بعدی، و کأنی بها و قد دخل علیها الذلّ فی بیتها و انتهکت حرمتها و غصب حقها و منع إرثها و کسر جنبها و سقط جنینها ....

المصادر:

1. الفضائل لابن شاذان: ص 9.

2. إثبات الهداه: ج 1 ص 280 ح 150، عن الأمالی للصدوق.

3. الأمالی للصدوق، علی ما فی إثبات الهداه.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: حدثنا علی بن أحمد بن موسی، عن محمد بن أبی عبد اللّه الکوفی، عن موسی بن عمران النخعی، عن عمه الحسین بن یزید النوفلی، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال.

35
المتن:

من معجزات أمیر المؤمنین علیه السّلام:

أنه نزل علیه فی عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بیت فاطمه علیها السّلام ماء وضوئه فی إبریق من الجنه یقطره ماؤه کالجمان، و هاتف یهتف به: یا علی، دونک الماء .... فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، أ تدری من الهاتف و من أین کان الإبریق؟ فقال علی علیه السّلام: اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله أعلم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:46

فقال صلّی اللّه علیه و آله: أما الهاتف فحبیبی جبرئیل، و أما الإبریق فمن الجنه، و أما الماء فثلث من المشرق و ثلث من المغرب و ثلث من الجنه.

فهبط جبرئیل و قال: یا رسول اللّه، اللّه یقرؤک السلام و یقول لک: أقرئ علیا علیه السّلام السلام منی.

المصادر:

العقائد الحقه: ص 313.

36
المتن:

قال ابن أبی الحدید فی حدیث السقیفه و تخلّف علی علیه السّلام عن بیعه أبی بکر:

... و لم یتخلّف إلا علی علیه السّلام وحده، فإنه اعتصم ببیت فاطمه علیها السّلام. فتحاموا إخراجه منه قسرا، و قامت فاطمه علیها السّلام إلی باب البیت فأسمعت من جاء یطلبه. فتفرّقوا و علموا أنه بمفرده لا یضرّ شیئا فترکوه.

المصادر:

شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 21.

37
المتن:

قال ابن أبی الحدید نقلا عن قاضی القضاه فی مطاعن أبی بکر:

... و مما طعنوا به علی أبی بکر أنه قال عند موته: لیتنی کنت ترکت بیت فاطمه لم أکشفه ...، و ذلک یدلّ علی ما روی من إقدامه علی بیت فاطمه علیها السّلام عند اجتماع علی علیه السّلام و الزبیر و غیرهما فیه، و یدلّ علی أنه کان یری الفضل لغیره لا لنفسه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:47

المصادر:

شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 17 ص 164.

38
المتن:

قال ابن أبی الحدید نقلا عن ابن عبد ربه فی الذین تخلّفوا عن بیعه أبی بکر:

... الذین تخلفوا عن بیعه أبی بکر: علی علیه السّلام و العباس و الزبیر و سعد بن عباده؛ فأما علی علیه السّلام و العباس و الزبیر فقعدوا فی بیت فاطمه علیها السّلام حتی بعث إلیهم أبو بکر عمر بن الخطاب لیخرجهم من بیت فاطمه علیها السّلام و قال له: إن أبوا فقاتلهم.

فأقبل بقبس من نار علی أن یضرم علیهم الدار، فلقیته فاطمه علیها السّلام فقالت: یا ابن الخطاب! أ جئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم، أو تدخلوا فیما دخلت فیه الأمه.

و ساق الکلام إلی أن قال: و أما سعد بن عباده فإنه رحل إلی الشام.

المصادر:

1. نهج السعاده: ج 5 ص 272، عن العقد الفرید.

2. العقد الفرید: ج 3 ص 63، علی ما فی نهج السعاده.

3. العقد الفرید: ج 5 ص 13، علی ما فی نهج السعاده.

4. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 55، بتغییر فیه.

5. الثقات لابن حبّان: ج 2 ص 154، بتفاوت.

6. الریاض النضره: ج 1 ص 201، بتغییر فیه.

7. الریاض النضره: ج 1 ص 203، بتغییر فیه.

8. الریاض النضره: ج 1 ص 207، بتغییر فیه.

9. المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم: فی ذکر بیعه أبی بکر.

10. أنساب الأشراف: ج 1 ص 583 ح 1178.

11. تاریخ الأمم و الملوک: ج 2 ص 446، بتفاوت فیه.

12. السیره النبویه لابن هشام: ج 4 ص 316، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:48

13. صفه الصفوه: ج 1 ص 254، بتغییر فیه.

14. المغازی النبویه: ص 141، بتفاوت فیه.

15. حیاه محمد صلّی اللّه علیه و آله لمحمد حسنین هیکل: ص 318، بتغییر

فیه.

16. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 126، بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا إسحاق بن عیسی الطباع، ثنا مالک بن أنس، حدثنی ابن شهاب، عن عبید اللّه بن عبد اللّه بن عتبه بن مسعود، إن ابن عباس أخبرنا.

2. فی أنساب الأشراف: أحمد بن محمد بن أیوب، ثنا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن الزهری، قال.

39
المتن:

فی کتاب عمر فی طومار إلی معاویه فیما فعل یوم السقیفه و الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام:

... حتی أتیت دار علی و فاطمه و ابنیهما الحسن و الحسین و ابنتیهما زینب و أم کلثوم و الأمه المدعوّه بفضه، و معی خالد بن الولید و قنفذ مولی أبی بکر و من صحب من خواصّنا. فقرعت الباب علیهم قرعا شدیدا، فأجابتنی الأمه فقلت لها: قولی لعلی: دع الأباطیل و لا تلج نفسک إلی طمع الخلافه فلیس الأمر لک، الأمر لمن اختاره المسلمون ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ مرارا فی المجلدات و الفصول، متنا و مصدرا و سندا.

و نذکر هنا بعض مصادرها:

المصادر:

1. الدمعه الساکبه: ج 5 ص 197، عن البحار.

2. بحار الأنوار: ج 30 ص 286 ح 151، عن دلائل الإمامه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:49

. دلائل الإمامه: ج 2، علی ما فی البحار.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 599، عن البحار.

40
المتن:

قال السید الأمین فی ذکر بیت فاطمه علیها السّلام:

کان النبی صلّی اللّه علیه و آله قد بنی لنفسه بیتا شرقی المسجد ملاصقا له، سکنه مع ابنته فاطمه، و بنی هناک أیضا بیوتا أسکنها أزواجه، و بنی لعلی علیه السّلام بیتا بجنب البیت الذی تسکنه عائشه، و هو الذی دفن فیه النبی صلّی اللّه علیه و آله.

فلما تزوّج علی علیه السّلام بفاطمه علیها السّلام و أدخلت علیه، عرّس بها فی بیت استأجره کما مرّ، ثم عاد إلی ذلک البیت و سکنته فاطمه علیها السّلام معه حتی توفّیت، و فیه ولد الحسن و الحسین علیهما السّلام و سائر أولاد علی من فاطمه علیهم جمیعا السلام، و بقیت الصخره التی ولدت علیها الحسنین علیهما السّلام ظاهره بعد إلحاق بیتها بالمسجد یعرفها أهل البیت علیهم السّلام.

و فی کتاب وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: أسند یحیی، عن عیسی بن عبد اللّه، عن أبیه أن بیت فاطمه علیها السّلام فی الزور الذی فی القبر، بینه و بین بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله خوخه (و الزور الموضع المزور شبه المثلث فی جهه الشام).

قال: و أسند عن عمر بن علی بن عمر بن علی بن الحسین أن بیت فاطمه فی موضع الزور مخرج النبی صلّی اللّه علیه و آله، و کانت فیه کوّه إلی بیت عائشه؛ فکان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله

إذا قام إلی المخرج، اطلع من الکوّه إلی فاطمه علیها السّلام فعلم خبرهم. فدخلت عائشه المخرج فی جوف اللیل فأبصرت المصباح عندهم و ذکر کلاما وقع بینهما. فلما أصبحوا سألت فاطمه علیها السّلام النبی صلّی اللّه علیه و آله أن یسدّ الکوّه فسدّها ....

و یشهد لذلک (أی کون موضع بیت فاطمه علیها السّلام فی الزور) ما أسنده یحیی، عن مسلم، عن ابن أبی مریم أن عرض بیت فاطمه علیها السّلام إلی الأسطوانه التی خلف الأسطوانه المواجهه للزور، و کان بابه فی المربعه التی فی القبر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:50

قال: و قد أسند أبو غسّان، عن مسلم بن سالم، قال: عرّس علی علیه السّلام بفاطمه علیها السّلام إلی الأسطوانه التی خلف الأسطوانه المواجهه الزور، و کانت داره فی المربّعه التی فی القبر.

قال سلیمان و قال مسلم: لا تنس حظّک من الصلاه إلیها فإنه باب فاطمه علیها السّلام التی کان علی علیه السّلام یدخل إلیها منه، و قد رأیت حسن بن زید یصلّی إلیها، و قوله: عرّس بها ...،

یخالف ما مرّ من أنه بنی بها فی دار استأجرها.

ثم حکی عن ابن شبّه أن علیا علیها السّلام اتخذ بالمدینه دارین؛ أحدهما دخلت فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الأخری دار علی علیه السّلام التی بالبقیع.

ثم حکی عن رزین أنه لما کان زمن الولید بن عبد الملک و عمر بن عبد العزیز عامله علی المدینه و مکه، بعث الولید إلیه بمال و قال له: من باعک فاعطه ثمنه و من أبی فاهدم علیه و أعطه المال، فإن أبی أن یأخذه فاصرفه إلی الفقراء.

ثم ذکر عده روایات أنه بینما الولید بن عبد الملک یخطب

علی منبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا انکشفت الکله عن بیت فاطمه علیها السّلام و إذا حسن بن حسن یسرح لحیته. فلما نزل أمر بهدم بیت فاطمه علیها السّلام- أخذه الغضب لکونه لم یسمع خطبته بل جلس فی بیته یسرح لحیته فأمر بهدمه-. فأبی حسن بن حسن و فاطمه بنت الحسین- و هی زوجته زوّجه إیاها عمه الحسین علیه السّلام- أن یخرجوا منه.

فأمر بهدمه علیهم و هما فیه و ولدهما، فنزع أساس البیت و هم فیه. فلما نزع أساس البیت قالوا لهم: إن لم تخرجوا قوّضناه علیکم، فخرجوا منه.

و فی روایه أخری إن الولید کان یبعث کل عام رجلا إلی المدینه، فیأتیه بأخبارها.

فقال له مره: لقد رأیت أمرا لا و اللّه ما لک معه سلطان؛ کنت فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله فإذا منزل علیه کله. فلما أقیمت الصلاه، رفعت الکله و صلّی صاحبه فیه بصلاه الإمام هو و من معه، ثم أرخیت الکله و أتی بالغداء فتغدّوا، و إذا هو یأخذ المرآه و الکحل. فسألت فقیل: إن هذا حسن بن حسن.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:51

قال: ویحک! فما أصنع؟ هو بیته و بیت أمه فما الحیله؟ قال: تزید فی المسجد و تشتری هذا المنزل. فکتب إلی عمر بن عبد العزیز بذلک، فأبوا و قال حسن و اللّه لا نأکل له ثمنا أبدا و أعطاهم به سبعه آلاف أو ثمانیه آلاف دینار فکتب إلی الولید بذلک فأمره بهدمه و إدخاله و طرح الثمن فی بیت المال. ففعل و انتقلت منه فاطمه بنت الحسین بن علی.

المصادر:

أعیان الشیعه: ج 2 ص 292.

41
المتن:
اشاره

قال معاویه بن أبی سفیان:

دخل الحسن بن علی علیه السّلام علی جده صلّی اللّه علیه و آله و هو یتعثّر بذیله. فأسرّ إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فرأیته و قد تغیّر لونه. ثم قام النبی صلّی اللّه علیه و آله حتی أتی منزل فاطمه علیها السّلام فأخذ بیدها فهزّها إلیه هزّا قویّا، ثم قال: یا فاطمه! إیاک و غضب علی علیه السّلام فإن اللّه یغضب لغضبه و یرضی لرضاه.

ثم جاء علی علیه السّلام، فأخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله بیده ثم هزّها إلیه هزّا خفیفا ثم قال: یا أبا الحسن! إیاک و غضب فاطمه علیها السّلام فإن الملائکه تغضب لغضبها و ترضی لرضاها. فقلت: یا رسول اللّه! مضیت مذعورا و قد رجعت مسرورا. فقال: یا معاویه، کیف لا أسرّ و قد أصلحت بین اثنین هما أکرم الخلق علی اللّه.

و فی روایه عبد اللّه بن حارث و حبیب بن ثابت و علی بن إبراهیم: أحبّ اثنین فی الأرض إلیّ.

قال ابن بابویه: هذا غیر معتمد، لأنهما منزّهان أن یحتاجا أن یصلح بینهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:52

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 42 ح 42، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 334.

3. مدینه المعاجز: ج 1 ص 266.

42
المتن:

قال أبو الحسن علی بن موسی الرضا علیه السّلام:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، جاء الخضر فوقف علی باب البیت و فیه علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قد سجّی بثوبه، فقال: السلام علیکم یا أهل بیت محمد، «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَهُ الْمَوْتِ» «1» و «إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ» «2»، إن فی اللّه خلفا من کل هالک و عزاء من کل مصیبه و درکا من کل فائت. فتوکّلوا علیه وثقوا به و أستغفر اللّه لی و لکم. فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: هذا أخی الخضر، جاء یعزّیکم بنبیکم صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. کمال الدین و تمام النعمه: ص 391 ح 5.

2. بحار الأنوار: ج 13 ص 299 ح 18، عن کمال الدین.

3. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 355، عن کمال الدین.

الأسانید:

فی کمال الدین: حدثنا المظفر بن جعفر بن المظفر العلوی العمری السمرقندی، قال:

حدثنا جعفر بن محمد بن مسعود، عن أبیه محمد بن مسعود، عن جعفر بن أحمد، عن الحسن بن علی بن فضّال، قال: سمعت أبا الحسن علی بن موسی الرضا علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 185.

(2). سوره آل عمران: الآیه 185.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:53

43
المتن:

روی ابن شهاب الزهری فی خبر نزوله صلّی اللّه علیه و آله المدینه و بنائه المسجد و البیوت و خطبه أمیر المؤمنین عنها علیها السّلام:

فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: هیّئی منزلا حتی تحوّل فاطمه إلیه. فقال علی علیه السّلام: یا رسول اللّه، ما هاهنا منزل إلا منزل حارثه بن النعمان- و کان لفاطمه علیها السّلام یوم بنی بها أمیر المؤمنین علیه السّلام تسع سنین- فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: و اللّه لقد استحیینا من حارثه بن النعمان؛ قد أخذنا عامه منازله.

فبلغ ذلک حارثه، فجاء إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أنا و مالی للَّه و لرسوله صلّی اللّه علیه و آله، و اللّه ما شی ء أحبّ إلیّ مما تأخذه و الذی تأخذه أحبّ إلیّ مما تترکه.

فجزّاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خیرا.

فحوّلت فاطمه إلی علی علیه السّلام فی منزل حارثه، و کان فراشهما إهاب کبش، جعلا صوفه تحت جنوبهما.

المصادر:

1. إعلام الوری: ص 71.

2. بحار الأنوار: ج 19 ص 113 ح 1، عن إعلام الوری.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 476 ح 1، عن إعلام الوری.

4. الطبقات الکبری: ج 8 ص 166، بتفاوت فیه و زیاده.

44
المتن:

أسند یحیی، عن عیسی بن عبد اللّه، عن أبیه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:54

أن بیت فاطمه علیها السّلام فی الزور «1» الذی فی القبر، بینه و بین بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله خوخه. «2»

و أسند عن عمر بن علی بن عمر بن علی بن الحسین علیه السّلام، قال: کان بیت فاطمه علیها السّلام فی موضع الزور مخرج النبی صلّی اللّه علیه و آله، و کانت فیه کوّه «3» إلی بیت عائشه؛ فکان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا قام إلی المخرج، اطلع من الکوّه إلی فاطمه علیها السّلام فعلم خبرهم.

المصادر:

1. وفاء الوفاء: ج 2 ص 466.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 476 ح 2، عن وفاء الوفاء.

45
المتن:

یحیی، عن مسلم، عن ابن أبی مریم:

أن عرض بیت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام إلی الأسطوانه التی خلف الأسطوان المواجهه للزور؛ قال: و کان بابه فی المربّعه التی فی القبر.

المصادر:

1. وفاء الوفاء: ج 2 ص 466.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 476 ح 3، عن وفاء الوفاء.

______________________________

(1). الموضع المزور شبه المثلث فی بناء عمر بن عبد العزیز فی جهه الشام.

(2). مخترق ما بین کل دارین.

(3). الخرق فی الحائط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:55

46
المتن:

قال ابن النجّار:

و بیت فاطمه علیها السّلام الیوم حوله مقصوره و فیه محراب و هو خلف حجره النبی صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. وفاء الوفاء: ج 2 ص 469.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 477 ح 4، عن وفاء الوفاء.

47
المتن:

قال علی بن أبی طالب علیه السّلام:

لما أردت أن أجمع فاطمه علیها السّلام ...، و کان بیت فاطمه علیها السّلام لحارثه بن النعمان. فسألت فاطمه علیها السّلام النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه یحوّله، فقال لها: لقد استحییت من حارثه ممّا یتحوّل لنا عن بیوته.

فلما سمع بذلک حارثه، انتقل منه و أسکنه فاطمه علیها السّلام.

و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یأتی الأنصار فی دورهم فیدعو لهم بالبرکه، فیجتمعون إلیه فیذکّرهم و یحذّرهم و ینذرهم و یأتونه بصبیانهم.

المصادر:

1. الموفقیات: ج 2 ص 469.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 477 ح 5، عن الموفقیات.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:56

48
المتن:

قال ذریح المحاربی:

سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام ...، و سألته عن بیت علی علیه السّلام، فقال:

إذا دخلت من الباب فهو من عضادته الیمین إلی ساحه المسجد، و کان بینه و بین بیت نبی اللّه خوخه.

المصادر:

1. کتاب محمد بن المثنّی: ص 88.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 477 ح 8، عن کتاب محمد بن المثنّی.

الأسانید:

فی کتاب محمد بن المثنّی: عن جعفر بن محمد بن شریح، عن ذریح المحاربی، قال.

49
المتن:

قال السید ابن طاوس:

ذکر جامع کتاب المسائل و أجوبتها مع الأئمه علیهم السّلام فیما سئل عن مولانا علی بن محمد الهادی علیه السّلام ما هذا لفظه:

قال أبو الحسن إبراهیم بن محمد الهمدانی: کتبت إلیه: إن رأیت أن تخبرنی عن بیت أمک فاطمه علیها السّلام، أ هی فی طیبه أو کما یقول الناس فی البقیع؟ فکتب: هی مع جدی صلّی اللّه علیه و آله.

قلت أنا: و هذا النصّ کاف فی أنها مع النبی صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:57

المصادر:

1. إقبال الأعمال: ص 623.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 478 ح 9، عن الإقبال.

3. بحار الأنوار: ج 97 ص 198 ح 18.

4. المستدرک: ج 10 ص 210 ح 1.

50
المتن:

قال مسلم بن سالم:

عرّس علی علیه السّلام بفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام إلی الأسطوان التی خلف الأسطوان المواجهه للزور، و کانت داره فی المربّعه التی فی القبر.

قال سلیمان: و قال مسلم: لا تنس حظّک من الصلاه إلیها، فإنه باب فاطمه علیها السّلام التی کان علی علیه السّلام یدخل إلیها منه، و قد رأیت حسن بن زید یصلّی إلیها.

المصادر:

1. وفاء الوفاء: ج 2 ص 467.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 478 ح 1، عن وفاء الوفاء.

الأسانید:

فی وفاء الوفاء: أسند أبو غسّان کما قاله ابن شبّه، عن مسلم بن سالم بن مسلم بن أبی مریم، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:58

51
المتن:

نقل رزین:

إن المسجد بعد أن زاد فیه عثمان لم یزد فیه علی علیه السّلام ...، حتی کان الولید بن عبد الملک- و کان عمر بن عبد العزیز عامله علی المدینه و مکه- بعث الولید إلی عمر بن عبد العزیز بمال و قال له: من باعک فاعطه ثمنه، و من أبی فاهدم علیه و أعطه المال، فإن أبی أن یأخذه فاصرفه إلی الفقراء، انتهی.

و قال ابن زباله: حدّثنی عبد العزیز بن محمد، عن بعض أهل العلم، قال: قدم الولید بن عبد الملک حاجّا، فبینا هو یخطب الناس علی منبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذ حانت منه التفاته فإذا بحسن بن حسن بن علی بن أبی طالب فی بیت فاطمه علیها السّلام فی یده مرآه ینظر فیها.

فلما نزل، أرسل إلی عمر بن عبد العزیز فقال: لا أری هذا قد بقی بعد؛ اشتر هذه المواضع و ادخل بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله فی المسجد و اسدده.

و روی یحیی من طریق ابن زباله و غیره، عن عبد العزیز بن محمد (بنحوه).

و روی أیضا عن موسی بن جعفر بن أبی کثیر، قال: بینما الولید یخطب علی المنبر إذا انکشفت الکله عن بیت فاطمه علیها السّلام، و إذا حسن بن حسن یسرّح لحیته، و هو یخطب علی المنبر. فلما نزل أمر بهدم بیت فاطمه علیها السّلام.

قال یحیی: و حدّثنی عبد اللّه بن محمد بن عبد اللّه بن حسن بن حسن بن علی مثله، و زاد فیه: إن حسن بن حسن

و فاطمه بنت الحسین أبوا أن یخرجوا منه. فأرسل إلیهم الولید بن عبد الملک: إن لم تخرجوا منه هدمته علیکم. فأبوا أن یخرجوا، فأمر بهدمه علیهم و هما فیه و ولدهما. فنزع أساس البیت و هم فیه، فلما نزع أساس البیت قالوا لهم:

إن لم تخرجوا قوّضناه علیکم. فخرجوا منه حتی أتوا دار علی نهارا.

و روی ابن زباله، عن منصور مولی الحسن بن علی، قال: کان الولید بن عبد الملک یبعث کل عام رجلا إلی المدینه، یأتیه بأخبار الناس و ما یحدث بها. قال: فأتاه فی عام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:59

من ذلک، فسأله فقال: لقد رأیت أمرا لا و اللّه ما لک معه سلطان و لا رأیت مثله قطّ. قال:

و ما هو؟

قال: کنت فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله، فإذا منزل علیه کلّه. فلما أقیمت الصلاه، رفعت الکلّه و صلّی صاحبه فیه بصلاه الإمام هو و من معه. ثم أرخیت الکلّه و أتی بالغداء فتغدّی هو و أصحابه. فلما أقیمت الصلاه فعل مثل ذلک، و إذا هو یأخذ المرآه و الکحل و أنا أنظر.

فسألت فقیل: إن هذا حسن بن حسن. قال: ویحک! فما أصنع هو بیته و بیت أمه؛ فما الحیله فی ذلک؟ قال: تزید فی المسجد و تدخل هذا البیت فیه.

قال: فکتب إلی عمر بن عبد العزیز یأمره بالزیاده فی المسجد و یشتری هذا المنزل.

قال: فعرض علیهم أن یبتاع منهم فأبوا، و قال حسن: و اللّه لا نأکل له ثمنا أبدا. قال:

و أعطاهم به سبعه آلاف دینار أو ثمانیه، فأبوا.

فکتب إلی الولید بن عبد الملک فی ذلک، فأمره بهدمه و إدخاله و طرح الثمن فی بیت المال، ففعل. و انتقلت منه

فاطمه بنت حسین بن علی إلی موضع دارها بالحرّه فابتنتها.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 479 ح 1، عن وفاء الوفاء.

2. وفاء الوفاء: ج 2 ص 513.

52
المتن:

قال فی وفاء الوفاء:

إن بیت فاطمه الزهراء علیها السّلام لما أخرجوا منه فاطمه بنت الحسین و زوّجها حسن بن حسن و هدموا البیت، بعث حسن بن حسن ابنه جعفرا- و کان أسنّ ولده- فقال له:

اذهب و لا تبرحنّ حتی یبنوا، فتنظر الحجر الذی من صفته کذا و کذا، هل یدخلونه فی بنیانهم. فلم یزل یرصدهم حتی رفعوا الأساس و أخرجوا الحجر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:60

فجاء جعفر إلی أبیه فأخبره، فخرّ ساجدا و قال: ذلک حجر کان النبی صلّی اللّه علیه و آله، یصلّی إلیه إذا دخل إلی فاطمه علیها السّلام، أو کانت فاطمه علیها السّلام تصلّی إلیه (الشک من یحیی).

و قال علی بن موسی الرضا علیه السّلام: ولدت فاطمه علیها السّلام الحسن و الحسین علی ذلک الحجر.

قال یحیی: و رأیت الحسین بن عبد اللّه بن عبد اللّه بن الحسین و لم أر فینا رجلا أفضل منه، إذا اشتکی شیئا من جسده کشف الحصی عن الحجر فیمسح به ذلک الموضع.

و لم یزل ذلک الحجر نراه حتی عمّر الصانع المسجد، ففقدناه عند ما أزر القبر بالرخام، و کان الحجر لاصقا بجدار القبر قریبا من المربّعه.

قال بعض رواه کتاب یحیی الصانع: هذا هو إسحاق بن سلمه، کان المتوکل وجّه به.

المصادر:

1. وفاء الوفاء: ج 2 ص 572.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 481 ح 2، عن وفاء الوفاء.

53
المتن:

عن بشیر الدهان، قال:

قلت لأبی جعفر علیه السّلام: جعلت فداک، أیّ الفصوص أرکبه علی خاتمی؟ قال: یا بشیر، أین أنت عن العقیق الأحمر و العقیق الأصفر و العقیق الأبیض، فإنها ثلاثه جبال فی الجنه. فأما الأحمر فمطلّ «1» علی دار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أما الأصفر فمطلّ علی دار فاطمه علیها السّلام، و أما الأبیض فمطلّ علی دار أمیر المؤمنین علیه السّلام و الدور کلها واحده؛ یخرج

______________________________

(1). أی مشرف علیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:61

منها ثلاثه أنهار، من تحت کل جبل نهر أشدّ بردا من الثلج و أحلی من العسل و أشدّ بیاضا من الدرّ، لا یشرب منها إلا محمد و آله علیهم السّلام و شیعتهم، و مصبّها کلها واحد، و مجراها من الکوثر، و إن هذه الثلاثه جبال تسبّح اللّه و تقدّسه و تمجّده و تستغفر لمجی ء آل محمد علیهم السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 8 ص 187 ح 156، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: المفید، عن أحمد بن محمد بن الحسن، عن أبیه، عن محمد العطّار، عن الخشّاب، عن علی بن النعمان، عن بشیر الدهان، قال.

54
المتن:

قال أبو جعفر علیه السّلام فی حدیث طویل:

... إن رجلا کان من أهل الیمامه یقال له جویبر، أتی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منتجعا للإسلام، فأسلم و حسن إسلامه، و کان رجلا قصیرا دمیما محتاجا عاریا و کان من قباح السودان.

فضمّه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لحال غربته و عراه، و کان یجری علیه طعامه صاعا من تمر بالصاع الأول و کساه شملتین، و أمره أن یلزم المسجد و یرقد فیه باللیل.

فمکث بذلک ما شاء اللّه حتی کثر الغرباء، ممن یدخل فی الإسلام من أهل الحاجه بالمدینه و ضاق بهم المسجد. فأوحی اللّه عز و جل إلی نبیه صلّی اللّه علیه و آله أن طهّر مسجدک و أخرج من المسجد من یرقد فیه باللیل، و مر بسدّ أبواب کل من کان له فی مسجدک باب إلا باب علی علیه السّلام و مسکن فاطمه علیها السّلام، و لا یمرّن فیه جنب و لا یرقد فیه غریب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:62

قال: فأمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بسدّ أبوابهم إلا باب علی علیه السّلام، و أقرّ مسکن فاطمه علیها السّلام علی حاله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 118 ح 89، عن الکافی.

2. الکافی: ج 4 ص 8.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن ابن عیسی، عن ابن محبوب، عن مالک بن عطیه، عن أبی حمزه الثمالی، قال.

55
المتن:

فی العمده: بأسناده إلی الثعلبی من تفسیره، عن أنس و عن بریده، قالا:

قرأ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله هذه الآیه: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ» إلی قوله: «وَ الْأَبْصارُ» «1»، فقام إلیه رجل فقال: أیّ بیوت- یا رسول اللّه- هذا البیت منها (البیت أی بیت علی و فاطمه علیهما السّلام)؟ قال: نعم، من أفاضلها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 332 ح 23، عن العمده.

2. العمده: ص 152.

3. المزار للشیروانی: ص 2، عن تفسیر الثعلبی.

4. تفسیر الثعلبی، علی ما فی المزار.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 36.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:63

56
المتن:

قال نصر: قال عمرو بن العاص لمعاویه فی یوم صفین:

خلّ بینهم و بین الماء فإن علیا علیه السّلام لم یکن لیظمأ و أنت ریّان و فی یده أعنّه الخیل و هو ینظر إلی الفرات حتی یشرب أو یموت، و أنت تعلم أنه الشجاع المطرق، و قد سمعته أنا مرارا و هو یقول: لو أن معی أربعین رجلا یوم فتّش البیت- یعنی بیت فاطمه- لو استمکنت من أربعین رجلا یعنی فی الأمر الأول.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 32 ص 440، عن کتاب صفین.

2. کتاب صفین: ص 157.

3. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 3 ص 320.

57
المتن:

قال البرسی:

روی لما جاءت فضه إلی بیت الزهراء علیها السّلام، لم تجد هناک إلا السیف و الدرع و الرحی، و کانت بنت ملک الهند و کانت عندها ذخیره من الإکسیر. فأخذت قطعه من النحاس و ألانتها و جعلتها علی هیئه سبیکه و ألقت علیها الدواء و صنعتها ذهبا. فلما جاء إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام وضعتها بین یدیه، فلما رآها قال: أحسنت یا فضه، لکن لو أذبت الجسد لکان الصبغ أعلی و القیامه أغلی.

فقالت: یا سیدی تعرف هذا العلم؟ قال: نعم، و هذا الطفل یعرفه، و أشار إلی الحسین علیه السّلام. فجاء و قال کما قال أمیر المؤمنین علیه السّلام؛ فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: نحن نعرف أعظم من هذا. ثم أومأ بیده فإذا عنق من ذهب و کنوز الأرض سائره، ثم قال: ضعیها مع أخواتها، فوضعتها فسارت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:64

المصادر:

1. مشارق الأنوار: ص 98.

2. بحار الأنوار: ج 41 ص 273، عن مشارق الأنوار.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 673، عن البحار.

4. مشارق الامان (مخطوط): فی باب کرامات أمیر المؤمنین علیه السّلام.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 1044 ح 7، عن مشارق الأنوار.

58
المتن:

عن عمر بن یزید، قال:

حاضت صاحبتی و أنا بالمدینه، و کان میعاد جمّالنا و إبّان مقامنا و خروجنا قبل أن تطهر و لم تقرب المسجد و لا القبر و لا المنبر. فذکرت ذلک لأبی عبد اللّه علیه السّلام فقال:

مرها فلتغتسل و لتأت مقام جبرئیل، فإن جبرئیل کان یجی ء فیستأذن علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و إن کان علی حال لا ینبغی أن یأذن له، قام فی مکانه حتی یخرج إلیه، و إن أذن له دخل علیه.

فقلت: و أین المکان؟ قال: حیال المیزان، الذی إذا خرجت من الباب یقال له: «باب فاطمه علیها السّلام» بحذاء القبر، إذا رفعت رأسک بحذاء المیزاب و المیزاب فوق رأسک و الباب من وراء ظهرک، و تجلس فی ذلک الموضع و تجلس معها نساء، و لتدع ربها و لتؤمّن علی دعائها. قال: فقلت: و أیّ شی ء تقول؟ قال: تقول: اللهم إنی أسألک بأنک أنت اللّه الذی لیس کمثلک شی ء أن تفعل کذا و کذا.

قال: فصنعت صاحبتی الذی أمرنی، فطهّرت و دخلت المسجد. قال: و کانت لنا خادم أیضا فحاضت، فقالت: یا سیدی! أ لا أذهب أنا زاده «1» فأصنع کما صنعت سیدتی؟

فقلت: بلی. فذهبت فصنعت مثل ما صنعت مولاتها، فطهّرت و دخلت المسجد.

______________________________

(1). قال المجلسی فی بیانه: «زاده» اسم الجاریه، فیکون بدلا لضمیر المتکلم ...، و الأظهر

زاده بمعنی أیضا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:65

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 47 ص 370 ح 88، عن الکافی.

2. الکافی: ج 4 ص 452.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عمن ذکره، عن ابن بکیر، عن عمر بن یزید، قال.

59
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی باب دار علی و فاطمه علیهما السّلام إلی المسجد و سدّ الأبواب إلا هذا الباب:

حدیث سدّ الأبواب، رواه نحو ثلاثین رجلا من الصحابه، منهم زید بن أرقم و سعد بن أبی وقاص و أبو سعید الخدری و أم سلمه و أبو رافع و أبو الطفیل عن حذیفه بن أسید الغفاری، و أبو حازم عن ابن عباس، و العلاء عن ابن عمر، و شعبه عن زید بن علی عن أخیه الباقر علیه السّلام عن جابر، و علی بن موسی الرضا علیه السّلام.

و قد تداخلت الروایات بعضها فی بعض: أنه لما قدم المهاجرون إلی المدینه بنوا حوالی مسجده بیوتا، فیها أبواب شارعه فی المسجد، و نام بعضهم فی المسجد.

فأرسل النبی صلّی اللّه علیه و آله معاذ بن جبل فنادی: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله یأمرکم أن تسدّوا أبوابکم إلا باب علی علیه السّلام. فأطاعوه إلا رجل قال. فقام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فحمد اللّه و أثنی علیه، ثم قال ما حدّثنی به أبو الحسن العاصمی الخوارزمی، عن أبی البیهقی، عن أحمد بن جعفر، عن عبد اللّه بن أحمد بن حنبل، عن أبیه، عن محمد بن جعفر، عن عون، عن عبد اللّه بن میمون، عن زید بن أرقم، أنه قال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:66

أما بعد، فإنی أمرت بسدّ هذه الأبواب غیر باب علی علیه السّلام. فقال فیه قائلکم، و إنی و اللّه ما سددت شیئا و لا فتحته و لکن أمرت بشی ء

فاتبعته؛ ذکره أحمد فی الفضائل.

مسند أبی یعلی عن سعد بن أبی وقاص: أنا ما فتحته و لکن اللّه فتحه.

خصائص العلویه عن بریده الأسلمی: یا أیها الناس! ما أنا سددتها و ما أنا فتحتها بل اللّه عز و جل سدّها، ثم قرأ: «وَ النَّجْمِ إِذا هَوی»، إلی قوله: «إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی». «1»

مسند أبی یعلی و فضائل السمعانی و حلیه الأولیاء عن أبی نعیم بطریقین، عن أبی صالح، عن عمرو بن میمون، قال ابن عباس: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: سدّوا أبواب المسجد کلها إلا باب علی علیه السّلام.

و فی روایه عن ابن عباس: سدّوا هذه الأبواب إلا باب علی علیه السّلام قبل أن ینزل العذاب.

تاریخ بغداد، فیما أسنده الخطیب إلی زید بن علی عن أخیه محمد بن علی علیه السّلام أنه سمع جابر بن عبد اللّه یقول: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: سدّوا الأبواب کلها إلا باب علی علیه السّلام؛ و أومأ بیده إلی باب علی علیه السّلام.

الفردوس عن الکیا شیرویّه: سدّوا الأبواب کلها إلا باب علی علیه السّلام.

جامع الترمذی عن شعبه، عن أبی بلج یحیی بن أبی سلیم، عن عمرو بن میمون، عن ابن عباس: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أمر بسدّ الأبواب إلا باب علی علیه السّلام.

مسند العشره عن أحمد بن عبد اللّه بن الرقیم الکنانی، قال: خرجنا إلی المدینه زمن الجمل، فلقینا سعد بن مالک یقول: أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بسدّ الأبواب الشارعه فی المسجد و ترک باب علی علیه السّلام.

تاریخ البلاذری و مسند أحمد: قال عمرو بن میمون فی خبر: خلا ابن عباس مع جماعه ثم

قام یقول: أفّ أفّ! وقعوا فی رجل قال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «من کنت مولاه

______________________________

(1). سوره النجم: الآیه 1- 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:67

فعلی علیه السّلام مولاه»، و قال له: «من کنت ولیه فعلیّ ولیّه»، و قال له: «أنت منی بمنزله هارون من موسی» الخبر، و قال له: «لأدفعنّ الرایه غدا إلی رجل» الخبر، و سدّ الأبواب إلا باب علی علیه السّلام، و نام مکان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لیله الغار، و بعث براءه مع أبی بکر ثم أرسل علیا علیه السّلام فأخذها.

الإبانه عن أبی عبد اللّه العکبری، و المسند عن أبی یعلی و أحمد، و فضائل أحمد و شرف المصطفی عن أبی سعید النیشابوری- و اللفظ له-، قال عبد اللّه بن عمر: ثلاثه أشیاء لو کان لی واحده منهن لکان أحبّ إلیّ من حمر النعم؛ أحدها إعطاء الرایه إیاه یوم خیبر، و تزویجه فاطمه علیها السّلام إیاه، و سدّ الأبواب إلا باب علی علیه السّلام. قالوا: فخرج العباس یبکی و قال: یا رسول اللّه، أخرجت عمک و أسکنت ابن عمک؟ فقال: ما أخرجتک و لا أسکنته و لکن اللّه أسکنه.

و روی أن العباس قال لفاطمه علیها السّلام: انظروا إلیها کأنها لبوءه بین یدیها جراؤها، تظنّ أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یخرج عمه و یدخل ابن عمه! و جاءه حمزه یبکی و یجرّ عباءه الأحمر، فقال له کما قال للعباس، فقال عمر: دع لی خوخه أطلع منها إلی المسجد. فقال: لا و لا بقدر إصبعه. فقال أبو بکر: دع لی کوّه أنظر إلیها. فقال: و لا رأس إبره. فسأل عثمان مثل ذلک، فأبی.

الفائق

عن الزمخشری، قال سعد: لما نودی لیخرج من فی المسجد إلا آل رسول اللّه و آل علی علیهم السّلام خرجنا نجر قلاعنا؛ هو جمع قلع و هو الکنف.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 27 ح 10، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 189.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:68

60
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی سدّ باب البیوت إلی المسجد:

فضائل السمعانی: روی جابر، عن ابن عمر فی خبر أنه سأله رجل فقال: ما قولک فی علی علیه السّلام و عثمان؟ فقال: أما عثمان فکأن اللّه قد عفا عنه فکرهتم أن یعفو عنه، و أما علی علیه السّلام فابن عم رسول اللّه و ختنه و هذا بیته- و أشار بیده إلی بیته- حیث ترون؛ أمر اللّه سبحانه نبیه صلّی اللّه علیه و آله أن یا بنی مسجده، فبنی فیه عشره أبیات؛ تسعه لبنیه و أزواجه و عاشرها- و هو متوسطها- لعلی و فاطمه علیهما السّلام، و کان ذلک فی أول سنه الهجره، و قالوا: کان فی آخر عمر النبی صلّی اللّه علیه و آله و الأول أصحّ و أشهر.

و بقی علی کونه، فلم یزل علی و ولده علیهم السّلام فی بیته إلی أیام عبد الملک بن مروان.

فعرف الخبر، فحسد القوم علی ذلک و اغتاظ و أمر بهدم الدار و تظاهر أنه یرید أن یزاد فی المسجد، و کان فیها الحسن بن الحسن فقال: لا أخرج و لا أمکّن من هدمها. فضرب بالسیاط و تسابیح الناس و أخرج عند ذلک و هدّمت الدار و زید فی المسجد.

و روی عیسی بن عبد اللّه أن دار فاطمه علیها السّلام حول تربه النبی صلّی اللّه علیه و آله و بینهما حوض.

و فی منهاج الکراجکی أنه ما بین البیت الذی فیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بین الباب المحاذی لزقاق البقیع.

فتح له باب و سدّ

علی سائر الأصحاب؛ من قلع الباب کیف یسدّ علیه الباب؟ قلع باب الکفر من التخوم، فتح له أبواب من العلوم.

و فی روایه أبی رافع أنه صلّی اللّه علیه و آله صعد المنبر و قال: إن رجالا یجدون فی أنفسهم أن سکن علی علیه السّلام فی المسجد و خرجوا! و اللّه ما فعلت إلا عن أمر ربی؛ إن اللّه تعالی أوحی إلی موسی أن یسکن مسجده، فلا یدخل جنب غیره و غیر أخیه هارون و ذریته، و اعلموا رحمکم اللّه أن علیا علیه السّلام منی بمنزله هارون من موسی إلا أنه لا نبی بعدی و لو کان کان علیا علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:69

جابر بن عبد اللّه: کنا ننام فی المسجد و معنا علی علیه السّلام، فدخل علینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال:

قوموا فلا تناموا فی المسجد. فقمنا لنخرج فقال: أما أنت یا علی، فنم فقد أذن لک.

أبو صالح المؤذّن فی الأربعین و أبو العلاء العطار الهمدانی فی کتابه بالإسناد، عن أم سلمه، أنه قال بأعلی صوته: ألا إن هذا المسجد لا یحلّ لجنب و لا حائض إلا للنبی صلّی اللّه علیه و آله و أزواجه و فاطمه بنت محمد و علی علیهما السّلام. أ لا بیّنت لکم أن تضلّوا- مرتین-. «1»

جامع الترمذی و مسند أبی یعلی: أبو سعید الخدری: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، لا یحلّ لأحد أن یجنب فی هذا المسجد غیری و غیرک.

و فی روایه: یا علی، لا یحلّ لأحد من هذه الأمه غیری و غیرک.

و فی روایه: و لا یحلّ أن یدخل مسجدی بجنب غیری و غیره و غیر ذریته، فمن شاء

فهنا- و أشار بیده نحو الشام-. فقال المنافقون: لقد ضلّ و غوی فی أمر ختنه! فنزل:

«ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی». «2»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 30 ح 11، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 191.

61
المتن:

الإربلی من مسند أحمد بن حنبل، عن زید بن أرقم، قال:

کان لنفر من أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أبواب شارعه فی المسجد، فقال یوما: سدّوا هذه الأبواب إلا باب علی علیه السّلام. قال: فتکلّم فی ذلک أناس، قال: فقام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فحمد اللّه و أثنی علیه ثم قال:

______________________________

(1). أی قالها مرتین.

(2). سوره النجم: الآیه 2.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:70

أما بعد، فإنی أمرت بسدّ هذه الأبواب غیر باب علی علیه السّلام، فقال فیه قائلکم؛ و اللّه ما سددت شیئا و لا فتحته، و لکنی أمرت بشی ء فاتبعته.

و بالإسناد المقدّم عن سهیل بن أبی صالح، عن أبیه: أن عمر بن الخطاب قال:

لقد أوتی علی بن أبی طالب علیه السّلام ثلاثا لأن أوتیتها أحبّ إلیّ أن أعطی حمر النعم؛ جوار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله له فی المسجد، و الرایه یوم خیبر، و الثالثه نسیها سهیل.

و بالإسناد عن ابن عمر، قال: کنا نقول: خیر الناس أبو بکر ثم عمر، و لقد أوتی ابن أبی طالب علیه السّلام ثلاث خصال لأن یکون لی واحده منهنّ أحبّ إلیّ من حمر النعم؛ زوّجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بنته و ولدت له، و سدّ الأبواب إلا بابه فی المسجد، و أعطاه الرایه یوم خیبر.

و من مناقب الفقیه ابن المغازلی عن عدی بن ثابت، قال: خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی المسجد فقال: إن اللّه أوحی إلی نبیه صلّی اللّه علیه و آله موسی أن ابن لی

مسجدا طاهرا لا یسکنه إلا موسی و هارون و ابنا هارون، و إن اللّه أوحی إلیّ أن أبنی مسجدا طاهرا لا یسکنه إلا أنا و علی و ابنا علی علیهم السّلام.

و بالإسناد المقدّم عن حذیفه بن أسید الغفاری، قال: لما قدم أصحاب النبی صلّی اللّه علیه و آله المدینه، لم تکن لهم بیوت، فکانوا یبیتون فی المسجد. فقال لهم النبی صلّی اللّه علیه و آله: لا تبیتوا فی المسجد فتحتلموا.

ثم إن القوم بنوا بیوتا حول المسجد و جعلوا أبوابها إلی المسجد، و إن النبی صلّی اللّه علیه و آله بعث إلیهم معاذ بن جبل، فنادی أبا بکر فقال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یأمرک أن تخرج من المسجد و تسدّ بابک. فقال: سمعا و طاعه، فسدّ بابه و خرج من المسجد.

ثم أرسل إلی عمر فقال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یأمرک أن تسدّ بابک الذی فی المسجد و تخرج منه. فقال: سمعا و طاعه للَّه و لرسوله صلّی اللّه علیه و آله، غیر أنّی أرغب إلی اللّه تعالی فی خوخه فی المسجد، فأبلغه معاذ ما قاله عمر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:71

ثم أرسل إلی عثمان- و عنده رقیه-، فقال: سمعا و طاعه. فسدّ بابه و خرج من المسجد.

ثم أرسل إلی حمزه، فسدّ بابه و قال: سمعا و طاعه للَّه و لرسوله صلّی اللّه علیه و آله.

و علی علیه السّلام علی ذلک متردّد، لا یدری أ هو فیمن یقیم أو فیمن یخرج، و کان النبی صلّی اللّه علیه و آله قد بنی له فی المسجد بیتا بین أبیاته. فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: أسکن طاهرا مطهّرا.

فبلغ

حمزه قول النبی صلّی اللّه علیه و آله لعلی صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا محمد! تخرجنا و تمسک غلمان بنی عبد المطلب؟ فقال له نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لو کان الأمر إلیّ ما جعلت دونکم من أحد؛ و اللّه ما أعطاه إیاه إلا اللّه، و إنک لعلی خیر من اللّه و رسوله، أبشر؛ فبشّره النبی صلّی اللّه علیه و آله، فقتل یوم أحد شهیدا.

و نفس ذلک رجال علی علی علیه السّلام، فوجدوا فی أنفسهم و تبیّن فضله علیهم و علی غیرهم من أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فبلغ ذلک النبی صلّی اللّه علیه و آله، فقام خطیبا فقال: إن رجالا یجدون فی أنفسهم فی أن أسکن علیا علیه السّلام فی المسجد و أخرجهم! و اللّه ما أخرجتهم و لا أسکنته؛ إن اللّه عز و جل أوحی إلی موسی و أخیه: «أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَهً وَ أَقِیمُوا الصَّلاهَ» «1»، و أمر موسی أن لا یسکن مسجده و لا ینکح فیه و لا یدخله إلا هارون و ذریته، و إن علیا علیه السّلام بمنزله هارون من موسی و هو أخی دون أهلی، و لا یحلّ مسجدی لأحد ینکح فیه النساء إلا علی و ذریته علیهم السّلام. فمن شاءه فهاهنا، و أومأ بیده نحو الشام.

و بالإسناد عن سعد بن أبی وقاص، قال: کانت لعلی علیه السّلام مناقب لم یکنّ لأحد کان یبیت فی المسجد، و أعطاه الرایه یوم خیبر، و سدّ الأبواب إلا باب علی علیه السّلام.

و بالإسناد عن البراء بن عازب، قال: کان لنفر من أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أبواب

شارعه فی المسجد، و أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: سدّوا هذه الأبواب غیر باب علی علیه السّلام. قال:

فتکلّم فی ذلک أناس، قال: فقام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فحمد اللّه و أثنی علیه، ثم قال: أما بعد، فإنی

______________________________

(1). سوره یونس: الآیه 87.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:72

أمرت بسدّ هذه الأبواب غیر باب علی علیه السّلام، فقال قائلکم؛ ما سددت شیئا و لا فتحته، و لکنّی أمرت بشی ء فاتبعته.

و بالإسناد المقدّم عن سعید: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله أمر بالأبواب، فسدّت و ترک باب علی علیه السّلام. فأتاه العباس فقال: یا رسول اللّه! سددت أبوابنا و ترکت باب علی علیه السّلام؟ فقال: ما أنا فتحتها و لا سددتها.

و بالإسناد عن ابن عباس أیضا: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أمر بسدّ الأبواب کلها، فسدّت إلا باب علی علیه السّلام.

و بالإسناد عن نافع مولی ابن عمر، قال: قلت لابن عمر: من خیر الناس بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ قال: ما أنت و ذاک لا أمّ لک؟ ثم استغفر اللّه و قال: خیرهم بعده من کان یحلّ له ما یحلّ له و یحرّم علیه ما یحرّم علیه. قلت: من هو؟ قال: علی علیه السّلام؛ سدّ أبواب المسجد و ترک باب علی علیه السّلام، و قال: لک فی هذا المسجد مالی و علیک فیه ما علیّ، و أنت وارثی و وصیی، تقضی دینی و تنجز عداتی، و تقتل علی سنتی. کذب من زعم أنه یبغضک و یحبّنی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 31 ح 11، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 330.

62
المتن:

روی أحمد بن حنبل، عن عبد اللّه بن عمر، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، و روی أبو زکریا بن منده الأصفهانی الحافظ فی مسانید المأمون، عن إبراهیم بن سعید الجوهری، قال: حدّثنی المأمون، قال: حدّثنی الرشید، قال: حدّثنی المهدی، قال: حدّثنی المنصور، قال:

حدّثنی أبی، عن عبد اللّه بن عباس، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:73

أنت وارثی، و قال: إن موسی سأل اللّه تعالی أن یطهّر له مسجدا لا یسکنه إلا موسی و هارون و ابنا هارون، و إنی سألت اللّه تعالی أن یطهّر له مسجدا لک و لذریتک من بعدک.

ثم أرسل إلی أبی بکر أن سدّ بابک. فاسترجع و قال: فعل هذا بغیری؟ فقیل: لا. فقال:

سمعا و طاعه، فسدّ بابه.

ثم أرسل إلی عمر فقال: سدّ بابک. فاسترجع و قال: فعل هذا بغیری؟ فقیل:

بأبی بکر. فقال: إن فی أبی بکر أسوه حسنه، فسدّ بابه.

ثم ذکر رجلا آخر، فسدّ النبی صلّی اللّه علیه و آله بابه.

و ذکر کلاما له ثم قال: فصعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله المنبر فقال: ما أنا سددت أبوابکم و لا فتحت باب علی علیه السّلام و لکن اللّه سدّ أبوابکم و فتح باب علی علیه السّلام.

و رواه الشافعی ابن المغازلی من ثمانیه طرق؛ فمنها عن حذیفه بن أسید الغفاری، قال: لما قدم أصحاب النبی صلّی اللّه علیه و آله المدینه، لم یکن لهم بیوت یسکنون فیها و کانوا یبیتون فی المسجد، و ساق الحدیث إلی آخر ما مرّ.

قال المجلسی

فی بیانه: هذا الخبر من المتواترات، و رواه ابن بطریق فی العمده من مسند أحمد بن حنبل بثلاثه أسانید عن زید بن أرقم و عمر بن الخطاب و ابنه، و من مناقب ابن المغازلی بثمانیه طرق عن عدی بن ثابت و حذیفه بن أسید و سعد بن أبی وقاص و البراء بن عازب و سعید و نافع و ابن عباس بسندین.

و هو یدلّ علی فضیله جلیله و منقبه نبیله، تستلزم الإمامه و الخلافه و العصمه و الطهاره، و لذا احتجّ علیه السّلام به فی الشوری. و أیّ فضیله أسنی من إدخاله بعد إخراج حمزه سید الشهداء مع کبر سنّه و تقادم عهده؟ و تجویز أن یجنب هو فی المسجد و یمرّ فیه جنبا دون غیره؟ و هل یکون مثل هذا إلا لبیان استحقاقه للرئاسه العظمی و الخلافه الکبری؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:74

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 34 ح 14، عن الطرائف.

2. الطرائف: ص 16.

63
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی باب أن فی علی علیه السّلام خصال الأنبیاء علیهم السّلام:

... نزل جبرئیل بعصا موسی علیه السّلام، فأعطاها شعیبا و أعطاها شعیب موسی. ثم أنزل ذا الفقار فأعطی محمد صلّی اللّه علیه و آله و أعطاه محمد صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام، و کان عصا موسی من اللوز المرّ و شجره طوبی فی دار فاطمه و علی علیهما السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 60.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 249.

64
المتن:

قال المجلسی فی زیاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من قریب:

وجدت فی بعض نسخ الفقه الرضوی علی من نسب إلیه السلام: ... و ائت مقام جبرئیل- و هو عند المیزاب إذا خرجت من الباب الذی یقال له باب فاطمه علیها السّلام و هو الباب الذی بحیال زقاق البقیع- فصلّ هناک رکعتین و قل: یا جواد یا کریم، یا قریب غیر بعید، أسألک بأنک أنت اللّه لیس کمثلک شی ء، أن تعصمنی من المهالک، و أن تسلمنی من آفات الدنیا و الآخره و وعثاء السفر و سوء المنقلب، و أن تردّنی سالما إلی وطنی بعد حج مقبول و سعی مشکور و عمل متقبّل، و لا تجعله آخر العهد من حرمک و حرم نبیک صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:75

ثم ائت قبور الساده بالبقیع و مسجد فاطمه علیها السّلام فصلّ فیها رکعتین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 159 ح 36، عن الفقه الرضوی.

2. الفقه الرضوی، علی ما فی البحار.

65
المتن:

قال السید ابن طاوس بعد زیارته صلّی اللّه علیه و آله من قریب:

ثم صر إلی مقام جبرئیل- و هو تحت المیزاب الذی خرجت من الباب الذی یقال له باب فاطمه علیها السّلام بحیال الباب و المیزاب فوقک و الباب من وراء ظهرک- فصلّ رکعتین مندوبا و قل:

یا من خلق السماوات و ملأها جنودا من المسبّحین له من ملائکته و الممجّدین لقدرته و عظمته، و أفرغ علی أبدانهم حلل الکرامات، و أنطق ألسنتهم بضروب اللغات، و ألبسهم شعار التقوی، و قلّدهم قلائد النهی و جعلهم أوفر أجناس خلقه معرفه بوحدانیته و قدرته و جلالته و عظمته، و أکملهم علما به و أشدّهم فرقا و أدومهم له طاعه و خضوعا و استکانه و خشوعا.

یا من فضّل الأمین جبرئیل بخصائصه و درجاته و منازله و اختاره لوحیه و سفارته و عهده و أمانته و إنزال کتبه و أوامره علی أنبیائه و رسله، و جعله واسطه بین نفسه و بینهم.

أسألک أن تصلّی علی محمد و آل محمد و علی جمیع ملائکتک و سکان سماواتک؛ أعلم خلقک بک و أخوف خلقک لک و أقرب خلقک منک و أعمل خلقک منک و أعمل خلقک بطاعتک؛ الذین لا یغشاهم نوم العیون و لا سهو العقول و لا فتره الأبدان؛ المکرّمین بجوارک و المؤتمنین علی وحیک، المجنّبین الآفات و الموقّین السیئات.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:76

اللهم و اخصص الروح الأمین- صلواتک علیه- بأضعافها منک و علی ملائکتک المقرّبین و طبقات الکرّوبیین و الروحانیین، و زد فی مراتبه عندک و حقوقه التی له علی أهل

الأرض، بما کان ینزل به من شرایع دینک و ما بیّنته علی ألسنه أنبیائک من محلّاتک و محرّماتک.

اللهم أکثر صلواتک علی جبرئیل، فإنه قدوه الأنبیاء و هادی الأصفیاء و سادس أصحاب الکساء.

اللهم اجعل وقوفی فی مقامه هذا سببا لنزول رحمتک علیّ و تجاوزک عنی.

ثم قل:

أی جواد أی کریم، أی قریب أی بعید، أسألک أن تصلّی علی محمد و آل محمد، و أن توفّقنی لطاعتک و لا تزیل عنی نعمتک، و أن ترزقنی الجنه برحمتک، و توسّع علیّ من فضلک، و تغنینی عن شرار خلقک، و تلهمنی شکرک و ذکرک، و لا تخیّب یا رب دعائی، و لا تقطع رجائی بمحمد و آله علیهم السّلام.

ثم صلّ رکعتین عند أسطوانه أبی لبابه- و هی أسطوانه التوبه- و قل بعدهما:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، اللهم لا تهنّی بالفقر، و لا تذلّنی بالدین، و لا تردّنی إلی الهلکه، و اعصمنی کی أعتصم، و أصلحنی کی أنصلح، و اهدنی کی أهتدی.

اللهم أعنّی علی اجتهاد نفسی، و لا تعذّبنی بسوء ظنّی، و لا تهلکنی و أنت رجائی، و أنت أهل أن تغفر لی، و قد أخطأت و أنت أهل أن تعفو عنّی، و قد أقررت و أنت أهل أن تقیل، و قد عثرت و أنت أهل أن تحسن، و قد أسأت و أنت أهل التقوی و المغفره؛ فوفّقنی لما تحبّ و ترضی، و یسّر لی الیسیر، و جنّبنی کل عسیر.

اللهم أغننی بالحلال من الحرام، و بالطاعات من المعاصی، و بالغنی عن الفقر، و بالجنه عن النار، و بالأبرار عن الفجّار؛ یا من لیس کمثله شی ء و هو السمیع البصیر، و أنت علی کل شی ء قدیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:77

المصادر:

1.

بحار الأنوار: ج 97 ص 166، عن مصباح الزائر.

2. مصباح الزائر: ص 26.

66
المتن:

قال القمی فی تفسیر آیه: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها» «1»:

فإن اللّه أمره أن یخصّ أهله دون الناس لیعلم الناس أن لأهل محمد علیهم السّلام عند اللّه منزله خاصه لیست للناس. إذ أمرهم مع الناس عامه ثم أمرهم خاصه. فلما أنزل اللّه تعالی هذه الآیه، کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یجی ء کل یوم عند صلاه الفجر حتی یأتی باب علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فیقول: السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته. فیقول علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام: و علیک السلام و رحمه اللّه و برکاته. ثم یأخذ بعضادتی الباب و یقول: الصلاه الصلاه یرحمکم اللّه، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «2»

فلم یزل یفعل ذلک کل یوم إذا شهد المدینه حتی فارق الدنیا، و قال أبو الحمراء الخادم: أنا شهدته یفعل ذلک.

المصادر:

1. تفسیر القمی: ص 425.

2. بحار الأنوار: ج 35 ص 207 ح 2.

______________________________

(1). سوره طه: الآیه 132.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:78

67
المتن:

عن علی بن محمد قراءه علیه معنعنا، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام، قال:

لما بنی أمیر المؤمنین علیه السّلام بفاطمه علیها السّلام، اختلف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی بابها أربعین صباحا کل غداه یدقّ الباب ثم یقول: السلام علیکم یا أهل بیت النبوه و معدن الرساله و مختلف الملائکه. الصلاه رحمکم اللّه، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

ثم قال علیه السّلام: یدقّ دقّا أشدّ من ذلک و یقول: أنا سلم لمن سالمتم و حرب لمن حاربتم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 215 ح 20، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 126.

68
المتن:

قال السید ابن طاوس فی خطاب أبیّ بن کعب لأهل السقیفه بعد خطبه أبی بکر یوم الجمعه: فقال:

یا معشر المهاجرین الذین هاجروا و اتبعوا مرضات الرحمن ...، أو لستم تعلمون أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جمعنا قبل موته فی بیت ابنته فاطمه علیها السّلام فقال لنا: إن اللّه أوحی إلی موسی أن اتخذ أخا من أهلک؛ أجعله نبیا و أجعل أهله لک ولدا و أطهّرهم من الآفات و أخلعهم من الذنوب. فاتخذ موسی هارون و ولده، و کانوا أئمه بنی إسرائیل من بعده و الذین یحلّ لهم فی مساجدهم ما یحلّ لموسی.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:79

ألا و إن اللّه تعالی أوحی إلیّ أن اتّخذ علیا علیه السّلام أخا کموسی اتّخذ هارون أخا، و اتّخذ ولده ولدا، فقد طهّرتهم کما طهّرت ولد هارون. ألا و إنی ختمت بک النبیین فلا نبی بعدک، فهم الأئمه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 223، عن الیقین.

2. الیقین فی إمره أمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 448 ح 170، عن أصل عتیق.

2. أصل عتیق، علی ما فی الیقین.

الأسانید:

فی أصل عتیق: من روایه المخالفین بأسناده، عن یحیی بن عبد اللّه بن الحسن، عن أبیه، عن جده، عن علی علیهما السّلام.

69
المتن:

قال المجلسی: قال العلامه فی کتاب کشف الحق:

روی الطبری فی تاریخه، قال: أتی عمر بن الخطاب منزل علی علیه السّلام فقال: و اللّه لأحرقنّ علیکم أو لتخرجنّ للبیعه.

و روی الواقدی: أن عمر بن الخطاب جاء إلی علی علیه السّلام فی عصابه فیهم أسید بن حضیر و سلمه بن أسلم فقال: اخرجوا أو لتحرقنّها علیکم.

و روی ابن خنزابه فی غرره: قال زید بن أسلم: کنت ممن حمل الحطب مع عمر إلی فاطمه علیها السّلام حین امتنع علی علیه السّلام و أصحابه عن البیعه، فقال عمر لفاطمه علیها السّلام حین امتنع علی علیه السّلام و أصحابه عن البیعه؛ فقال عمر لفاطمه علیها السّلام: اخرجی من فی البیت أو لأحرقنّه و من فیه. قال: و فی البیت علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جماعه من أصحاب النبی صلّی اللّه علیه و آله.

فقالت فاطمه علیها السّلام: أ تحرق علیا و ولدی علیهم السّلام؟ قال: إی و اللّه أو لیخرجنّ و لیبایعنّ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:80

و قال ابن عبد ربه- و هو من أعیانهم-: فأما علی علیه السّلام و العباس فقعدوا فی بیت فاطمه علیها السّلام، و قال أبو بکر لعمر بن الخطاب: إن أبیا فقاتلهما. فأقبل بقبس من نار علی أن یضرم علیهما النار. فلقیته فاطمه علیها السّلام فقالت: یا ابن الخطاب! أ جئت لتحرق دارنا؟ قال:

نعم. و نحوه روی مصنف کتاب المحاسن و أنفاس الجواهر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 339 ح 95، عن کشف الحق.

2. کشف الحق: ص 204، 268.

3. تاریخ الطبری: ج 3 ص 202، علی ما فی کشف الحق.

70
المتن:

قال المجلسی فی تکملته علی إحراق الباب و تخویف فاطمه علیها السّلام و إسقاط ما فی بطنها و إیذائها و إیذاء علی علیه السّلام:

و أجاب عن ذلک قاضی القضاه بأنها لا نصدّق ذلک و لا نجوّزه، و لو صحّ لم یکن طعنا علی عمر لأن له أن یهدّد من امتنع من المبایعه إراده للخلاف علی المسلمین، لکنه غیر ثابت لأن أمیر المؤمنین علیه السّلام قد بایع و کذلک الزبیر و المقداد و الجماعه، و قد بینّا أن التمسک بما تواتر به الخبر من بیعتهم أولی من هذه الروایات الشاذّه.

و ردّ علیه السید فی الشافی:

أولا: بأن خبر الإحراق قد رواه غیر الشیعه ممن لا یتّهم علی القوم، و أن دفع الروایات من غیر حجه لا یجدی شیئا. فروی البلاذری- و حاله فی الثقه عند العامه و البعد عن مقاربه الشیعه و الضبط لما یرویه معروفه- عن المدائنی، عن سلمه بن محارب، عن سلیمان التیمی، عن ابن عون: أن أبا بکر أرسل إلی علی علیه السّلام یریده علی البیعه، فلم یبایع. فجاء عمر و معه قبس، فلقیته فاطمه علیها السّلام علی الباب فقالت:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:81

یا ابن الخطاب! أتراک محرّقا علیّ داری؟ قال: نعم، و ذلک أقوی فیما جاء به أبوک، و جاء علی علیه السّلام فبایع.

و هذا الخبر قد روته الشیعه من طرق کثیره، و إنما الطریف أن یرویه شیوخ محدّثی العامه.

و روی إبراهیم بن سعید الثقفی بأسناده، عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال:

و اللّه ما بایع علی علیه السّلام حتی رأی الدخان قد دخل بیته.

و ثانیا: بأن ما اعتذر به من حدیث الإحراق إذا صحّ طریف، و أیّ عذر لمن أراد أن یحرق علی أمیر المؤمنین و فاطمه علیهما السّلام منزلهما، و هل یکون فی ذلک عله تصغی إلیه؟

و إنما یکون مخالفا للمسلمین و خارقا لإجماعهم إذا کان الإجماع قد تقرّر و ثبت، و إنما یصحّ لهم الإجماع متی کان أمیر المؤمنین علیه السّلام و من قعد عن البیعه ممن انحاز إلی بیت فاطمه علیها السّلام داخلا فیه و غیر خارج عنه، و أیّ إجماع یصحّ مع خلاف أمیر المؤمنین علیه السّلام وحده فضلا عن أن یتابعه غیره، و هذه زلّته من صاحب المغنی و ممن حکی احتجاجه.

و بعد، فلا فرق بین أن یهدّد بالإحراق للعله التی ذکرها و بین ضرب فاطمه علیها السّلام لمثل هذه العله، فإن إحراق المنازل أعظم من ضربها، و ما یحسن الکبیر بمن أراد الخلاف علی المسلمین أولی بأن یحسّ الصغیر. فلا وجه لامتعاض صاحب الکتاب من ضربها بالسوط و تکذیب ناقله و اعتذاره فی غیره بمثل هذا الاعتراض.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 412.

2. الشافی: ص 240، علی ما فی البحار.

3. تلخیص الشافی: ج 3 ص 156، علی ما فی البحار.

4. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 4 ص 105، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:82

71
المتن:

قال القندوزی فی الباب الخامس فی بیان تخصیص النبی و أهل بیته علیهم السّلام بالآیات:

ثانی عشرها: آیه «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها» «1»؛ فکان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یجی ء إلی باب علی و فاطمه علیهما السّلام بعد نزول هذه الآیه تسعه أشهر کل یوم، عند حضور کل صلاه خمس مرّات فیقول: الصلاه یرحمکم اللّه.

المصادر:

ینابیع المودّه: ص 46.

72
المتن:

روی القاضی إسماعیل فی الصلاه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله، عن سهل بن أبی سهل، قال:

جئت أسلّم علی النبی صلّی اللّه علیه و آله، و حسن بن حسن یتعشّی و بیته عند بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله.

و فی روایه: رآنی الحسن بن الحسن عند القبر- و هو فی بیت فاطمه علیها السّلام یتعشّی- فقال: هلمّ إلی العشاء. فقلت: لا أریده ....

المصادر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 17 82 المصادر: ..... ص : 82

اء الوفاء: ج 4 ص 1367.

______________________________

(1). سوره طه: الآیه 132.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:83

73
المتن:

قال السمهودی فی ذکر بیت الزهراء علیها السّلام:

... و یقف أیضا و یدعو عند أسطوان المهاجرین و یتبرّک بالصلاه عندها، و کذا أسطوان أبی لبابه و أسطوان المحرس و أسطوان الوفود و أسطوان التهجّد، بعد أن یسلّم علی فاطمه الزهراء علیها السّلام عند المحراب الذی فی بیتها داخل المقصوره، للقول بدفنها هناک.

المصادر:

وفاء الوفاء: ج 4 ص 1402.

74
المتن:

قال السمهودی فی ذکر الآبار:

... بئر فاطمه بنت الحسین؛ تقدّم فی زیاده الولید ما رواه ابن زباله عن منصور مولی الحسین فی خروجها من بیت جدتها فاطمه الزهراء علیها السّلام عند إدخالها فی المسجد ....

المصادر:

وفاء الوفاء: ج 4 ص 1140.

75
المتن:

قال السمهودی فی ذکر الحجره الشریفه:

... إن الباب (أی باب الحجره) کان مستقبل الشام و هو ضعیف أو مأوّل؛ أما ضعفه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:84

فلما تقدّم من أن بیت فاطمه علیها السّلام کان ملاصقا له من جهه الشام و إن مربّعه القبر کانت باب علی علیه السّلام، و یحتمل أن بعضه من جهه الشام کان ملاصقا بیت فاطمه علیها السّلام دون بعضه ....

و یدلّ علیه ما قدّمناه فی بیت فاطمه علیها السّلام من أن الموضع المزور فی بناء عمر بن عبد العزیز کان مخرجا للنبی صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

وفاء الوفاء: ج 2 ص 542.

76
المتن:

قال السمهودی فی ذکر بیت و محراب فاطمه علیها السّلام و التوسّل بالنبی صلّی اللّه علیه و آله:

سمعت الشیخ أبا عبد اللّه محمد بن أبی الأمان یقول: کنت بمدینه النبی صلّی اللّه علیه و آله خلف محراب فاطمه علیها السّلام و کان الشریف مکثر القاسمی قائما خلف المحراب المذکور. فانتبه فجاء إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و عاد علینا متبسّما، فقال له شمس الدین صواب خادم الضریح النبوی: فیم تبسّمت؟ فقال: کانت بی فاقه، فخرجت من بیتی فأتیت بیت فاطمه علیها السّلام و استغثت بالنبی صلّی اللّه علیه و آله و قلت: إنی جائع. فنمت فرأیت النبی صلّی اللّه علیه و آله فأعطانی قدح لبن، فشربت حتی رویت و هذا هو. فبصق اللبن من فیه فی کفّی و شاهدناه من فیه.

المصادر:

وفاء الوفاء: ج 4 ص 1383.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:85

77
المتن:

قال السمهودی فی ذکر أساطین مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله:

و منها أسطوان مربّعه القبر، و سیأتی أنه یقال أیضا أسطوان مقام جبرئیل، و قد تقدّم فیما نقله الأقشهری فی أسطوان الوفود ما یهشد له.

و أسند ابن زباله و یحیی، عن سلیمان بن سالم، عن مسلم بن أبی مریم و غیره: کان باب بیت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فی المربّعه التی فی القبر.

قال سلیمان: قال لی مسلم: لا تنس حظّک من الصلاه إلیها، فإنها باب فاطمه علیها السّلام الذی کان علی علیه السّلام یدخل علیها منه.

المصادر:

وفاء الوفاء: ج 2 ص 450.

78
المتن:

قال السمهودی فی بناء القبّه الشریفه:

و أما المقصوره الدائره علی الحجره الشریفه بین الأساطین حول جدار الحجره الظاهره و حول بیت فاطمه علیها السّلام؛ فقد أحدثها السلطان الملک الظاهر رکن الدین بیبرس، و ذلک أنه لما حج سنه سبع و ثمانین و ستمائه.

المصادر:

وفاء الوفاء: ص 2 ص 611.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:86

79
المتن:

قال السمهودی:

... و علی هذا السرب من خارج المسجد باب فی جدار المسجد أیضا، و أمامه دهلیز یتوصّل منه إلی شارع فیه دور کثیره؛ سنشیر إلی بعضها فی ذکر الدور المطیفه بالمسجد.

و قد اختلفوا لتلک الدور أسماء حتی قالوا فی بعضها: هو بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله، و بعضها نسبوه إلی فاطمه ابنته علیها السّلام، و یتخذ بعض أهل تلک الدور علی ما بلغنی کحلا فی نقره من الجدار و یقولون للحجاج: هذه مکحله فاطمه الزهراء علیها السّلام.

المصادر:

وفاء الوفاء: ج 2 ص 611.

80
المتن:

قال السمهودی فی أساطین مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله:

و منها أسطوان التهجد: ... قال: و قال المطری فی بیان موضع هذه الأسطوانه: هی خلف بیت فاطمه علیها السّلام، و الواقف إلیها یکون باب جبریل المعروف قدیما بباب عثمان علی یساره و حولها الدرابزن، أی لاصقا بها یمینا و یسارا، و هو الشباک الدائر علی الحجره الشریفه و علی بیت فاطمه علیها السّلام، و قد کتب فیها بالرخام: «هذا متهجّد النبی صلّی اللّه علیه و آله».

و قال ابن النجار: هذه الأسطوانه وراء بیت فاطمه علیها السّلام من جهه الشمال، و فیها محراب إذا توجّه المصلّی إلیه کانت یساره إلی باب عثمان المعروف الیوم بباب جبریل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:87

المصادر:

وفاء الوفاء: ج 2 ص 452.

81
المتن:

قال العلامه السید جعفر مرتضی فی الخط السیاسی لزید بن ثابت:

... و کان زید عثمانیا و لم یشهد مع علی علیه السّلام شیئا من حروبه، و قد قطع أمیر المؤمنین علیه السّلام العطاء عمن لم یشهد معه و أقامهم مقام أعراب المسلمین.

و کان زید عثمانیا یحرّض الناس علی سبّ أمیر المؤمنین علیه السّلام، و کان عثمان یحبّ زید بن ثابت.

و کان أحد الأربعه الذین نصروا عثمان و لم ینصره من الصحابه غیرهم.

و یظهر من البلاذری: أنه کان أحد المهاجمین لبیت فاطمه علیها السّلام بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

حقائق هامّه: ص 133.

82
المتن:

قال أبو نعیم الأصفهانی فی ذکر السائب بن خلّاد:

... قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من أخاف أهل المدینه ظالما لهم أخافه اللّه و کانت علیه لعنه اللّه و الملائکه و الناس أجمعین و لا یقبل اللّه منه صرفا و لا عدلا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:88

یقال فی ذیل هذا الحدیث: لمّا هجم المنافقون علی بیت الزهراء علیها السّلام و أخافوها حتی أسقطت ولدها المحسن علیه السّلام، هل کانت الزهراء علیها السّلام من أهل المدینه أو لم تکن من أهل المدینه؟ بل کانت من أهل المدینه، فإذا کانت من أهل المدینه و أخافها المنافقون و من رأسهم عمر حین الهجوم علی بیتها بل علی شخصها علیها السّلام؛ فعلیهم لعنه اللّه و الملائکه و الناس أجمعین، و لا یقبل اللّه منهم صرفا و لا عدلا.

المصادر:

حلیه الأولیاء: ج 1 ص 372 ح 78.

الأسانید:

فی حلیه الأولیاء: السائب بن خلاد فی أهل الصفه من قبل أبی عبد اللّه الحافظ: حدثنا علی بن هارون، ثنا جعفر الفریابی، ثنا قتیبه بن سعید، ثنا إسماعیل بن جعفر، عن یزید بن حصیفه، عن عبد الرحمن بن عبد اللّه بن عبد الرحمن بن أبی صعصعه، أن عطاء بن یسار أخبره: أن السائب بن خلاد أجاز إلی الحارث بن الخزرج، أخبره عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال.

83
المتن:

قال السهیلی فی تفرّق الکلمه فی أمر السقیفه:

قال ابن إسحاق: و لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، انحاز هذا الحیّ من الأنصار إلی سعد بن عباده فی سقیفه بنی ساعده، و اعتزل علی بن أبی طالب علیه السّلام و الزبیر بن العوام و طلحه بن عبید اللّه فی بیت فاطمه علیها السّلام، و انحاز بقیه المهاجرین إلی أبی بکر، و انحاز معهم أسید بن حضیر فی بنی عبد الأشهل.

فأتی آت إلی أبی بکر و عمر فقال: إن هذا الحیّ من الأنصار مع سعد بن عباده فی سقیفه بنی ساعده قد انحازوا إلیه، فان کان لکم بأمر الناس حاجه فادرکوا قبل أن یتفاقم أمرهم، و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بیته لم یفرع من أمره قد أغلق دونه الباب أهله. قال عمر:

فقلت لأبی بکر: انطلق بنا إلی إخواننا هؤلاء من الأنصار حتی ننظر ما هم علیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:89

المصادر:

1. الروض الأنف: ج 7 ص 551.

2. سیره النبی صلّی اللّه علیه و آله للمطلّبی: ج 4 ص 1071.

84
المتن:

قال محمد إلیاس عبد الغنی فی موقع الحجرات الشریفه:

روی عن أبی محمد إسماعیل بن محمد بن إسحاق- و هو من علماء المدینه- قال:

کانت أول حجره من حجر أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله من حجره حفصه، و هی موضع الخوخه تدعی خوخه عمر، ثم تلیها حجره عائشه و هی موضع القبر، و بعدها حجره فاطمه فی الصدر عند باب جبرئیل، و بعدها حجره أمّ سلمه و آخر الحجرات حجره جویریه.

و قال فی ص 25 فی ذکر عائشه: و کانت حجرتها فی الجهه الشرقیه من الروضه الشریفه مطله علیها، و تحدها جنوبا حجره حفصه و شمالا حجره فاطمه و شرقا حجره سوده.

و قال فی ص 26 فی ذکر سوده و کانت حجرتها مجاوره لحجره عائشه فی الجهه الشرقیه ...- إلی أن قال:- و کانت حجره فاطمه فی الجهه الشمالیه منها و کان المسجد فی الجهه المغربیه منها ...

و قال فی ص 27 فی ذکر حجره زینب بنت خزیمه ...: لما تزوج النبی صلّی اللّه علیه و آله أم سلمه أدخلها فی بیت زینب بنت خزیمه و قد ورد أن حجره أم سلمه کانت فی الجهه الشرقیه من حجره فاطمه. و بهذا عرف موقع حجره زینب ضمن الحجرات بأنها کانت مطله علی الطریق الخارج من باب جبرئیل من شمال و تحدها غربا حجره فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:90

و قال فی ص 93: کان بیت علی بن أبی طالب علیه السّلام و سیده نساء أهل الجنه فاطمه علیها السّلام شمالیّ بیت عائشه، و أدخل

عمر بن عبد العزیز بعض هذا البیت فی الحائز الذی بناه محرفا علی الحجره و بقی بقیه البیت خارج الحائز فی جهه الشمال.

قال السمهودی (المتوفّی 911): إن بیت فاطمه علیها السّلام کان فیما بین مربّعه القبر و أسطوان التهجّد؛ و المراد من مربّعه القبر أسطوان مقام جبریل، و کان باب بیتها عند هذه المربّعه و هی الآن فی حائز عمر بن عبد العزیز عند منحرف الصفحه الغربیه و موضع بیتها الیوم داخل المقصوره ....

... و قد حدّد إبراهیم العیاشی موضع بیت فاطمه علیها السّلام خریطه الحجره النبویه الشریفه و المقصوره المنیفه ....

المصادر:

بیوت الصحابه حول المسجد النبوی الشریف: ص 16.

85
المتن:

قال إدریس الحسینی فی ذکر السقیفه و المعارضه:

... بعد إتمام دفن الرسول صلّی اللّه علیه و آله اعتزل قوم من الصحابه و رفضوا بیعه أبی بکر و طرحوا علیا علیه السّلام خلیفه. فتحصّنوا ببیت فاطمه الزهراء علیها السّلام و بقوا علی ذلک الحال، حتی اقتحم علیهم جمع کبیر بقیاده عمر الدار و عزموا علی حرقها، فأجبروهم علی البیعه.

... و ذکر ابن عبد ربه: أقبل عمر بقبس من نار علی أن یضرم علیهم الدار. فلقیتهم فاطمه علیها السّلام فقالت: یا ابن الخطاب! أ جئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم، أو تدخلوا فیما دخلت فیه الأمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:91

و لا یهمّنا هنا ما دار من کلام بین فاطمه علیها السّلام و ابن الخطاب و لا بین المتحصّنین و مقتحمی الدار ما یزید التأکید علیه هنا هو أسماء المعارضین الکبار للسقیفه و رأیهم فی الخلافه.

و قال فی ص 86: هذا إضافه إلی مواقف کثیره من المعارضین الذین لم یتحصّنوا ببیت فاطمه علیها السّلام و الذین حصلت بینهم و أبی بکر و عمر مشادات انتهت، إما بإجبارهم علی البیعه و إما قتلهم کما هو حال سعد بن عباده، کما سنری و أسماءهم حسب إجماع المؤرخین کالتالی:

1. علی علیه السّلام 2. فاطمه علیها السّلام 3. العباس بن عبد المطلب 4. الفضل بن العباس 5. الزبیر بن العوام 6. طلحه بن عبید اللّه 7. سعد بن أبی وقاص 8. المقداد بن الأسود 9. سلمان الفارسی 10. أبو ذر الغفاری 11. عمار بن یاسر 12. البراء بن عازب 13. أبان بن سعید 14. أبیّ بن کعب 15. سعد بن عباده 16. الحبّاب

المنذر.

هذه الأسماء وردت فی مصادر التاریخ الکبری کتاریخ الأمم و الملوک لجعفر الطبری و الکامل لابن الأثیر و تاریخ الیعقوبی و أسد الغابه و تاریخ ابن کثیر و سیره ابن هشام، و المطّلع علی سیره هذا الفریق من الصحابه یدرک أهمیه المعارضه.

و قال فی ص 148 فی ذکر سعد بن عباده:

... و قد سبق إن وضعنا عدد الصحابه المعارضین لما ادعی من إجماع السقیفه و منهم رموزها و طلائعها الکبار الذین شهد لهم الرسول صلّی اللّه علیه و آله بالفضل، و حسبک من ذلک أقرباء الرسول صلّی اللّه علیه و آله و فی طلیعتهم الإمام علی علیه السّلام، و ما جری من قمع و إجبار لانتزاع البیعه من المعارضین.

الأمر الذی انتهی بتهدید فاطمه الزهراء علیها السّلام و محاوله حرق الدار و غیرها من الأحداث الخطیره.

و قال فی ص 149 بعد ذکر قتل سعد بن عباده

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:92

... و عمر بن الخطاب- الذی همّ بحرق دار فاطمه علیها السّلام و قتل علی علیه السّلام إن لم یبایع- کیف یزهد فی تدبیر قتل سعد بن عباده؟

و قال فی ص 226 بعد ذکر درّته «1» کان معه علی کل حال:

هذا کله، إضافه إلی ما فعله بحق فاطمه الزهراء علیها السّلام، عند همّه بحرق دارها و اغتصاب فدک منها ...

المصادر:

الخلافه المغتصبه: ص 83.

86
المتن:

قال ابن النجار البغدادی فی ذکر بیت السیده فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

کان خلف بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله عن یسار المصلّی إلی الکعبه، و کان فیه خوخه إلی بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله؛ کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا قام من اللیل إلی المخرج، اطلع منها یعلم خبرها، و کان یأتی بابها کل صباح فیأخذ بعضادتیه و یقول: الصلاه الصلاه، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «2»

المصادر:

الدرّه الثمینه فی أخبار المدینه: ص 123.

______________________________

(1). الدّره: السوط یعنی کان سوط عمر عنده علی کل حال.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:93

87
المتن:

عن أنس:

أن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان یمرّ ببیت فاطمه علیها السّلام سته أشهر إذا خرج إلی الفجر فیقول: الصلاه یا أهل البیت، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

المصادر:

1. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 19 ص 74 ح 13593.

2. ذخائر المواریث للنابلسی: ج 1 ص 38 ح 320، بتفاوت یسیر.

3. تحفه الأشراف: ج 1 ص 290 ح 1099، بتفاوت یسیر.

4. المعجم الکبیر: ج 3 ص 55 ح 2671، بتفاوت یسیر.

5. المعجم الکبیر: ج 3 ص 56 ح 2672، بتفاوت یسیر.

6. المعجم الکبیر: ج 3 ص 56 ح 2673، بتفاوت فیه.

7. المعجم الکبیر: ج 3 ص 56 ح 2674، بتفاوت فیه.

8. المعجم الکبیر: ج 3 ص 57 ح 2674، بزیاده فیه.

9. المعجم الکبیر: ج 3 ص 57 ح 2675، بزیاده فیه.

الأسانید:

1. فی المعجم الکبیر: حدثنا علی بن عبد العزیز و أبو مسلم الکشّی، قالا: ثنا حجاج بن المنهال، ثنا حمّاد بن سلمه، عن علی بن زید بن جدعان، عن أنس بن مالک.

2. فی المعجم الکبیر: حدثنا محمد بن الحسین الأنماطی، ثنا سعید بن سلیمان، قال:

سمعت منصور بن أبی الأسود یقول: سمعت أبا داود یقول، سمعت أبا الحمراء یقول.

3. فی المعجم الکبیر: حدثنا محمد بن عثمان بن أبی شیبه، ثنا إبراهیم بن محمد بن میمون، ثنا علی بن عابس، عن أبی الجحاف، عن عطیه، عن أبی سعید و عن الأعمش، عن عطیّه، عن أبی سعید، قال.

4. فی المعجم الکبیر: حدثنا محمد بن عبد اللّه الحضرمی، ثنا یحیی بن عبد الحمید الحمانی، ثنا قیس بن الربیع، عن الأعمش، عن عبایه بن ربعی، عن ابن عباس، قال.

5. فی المعجم الکبیر: حدثنا محمد بن رزیق بن جامع المصری، ثنا الهیثم بن حبیب، ثنا سفیان بن عیینه، عن علی بن علی المکی الهلالی، عن أبیه، قال.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:94

88
المتن:

قال کاشف الغطاء فی حدّ بیت فاطمه و علی علیه السّلام:

و بیت علی و فاطمه علیهما السّلام ما بین البیت الذی فیه النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی الباب الذی یحاذی الزقاق إلی البقیع.

و عن الصادق علیه السّلام، عن النبیّ صلّی اللّه علیه و آله: إن الصلاه فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله تعدل عشره آلاف من الصلاه فی غیره من المساجد إلا المسجد الحرام؛ و بیوت النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام منه و أفضل، و أفضله بیت علی و فاطمه علیهما السّلام، ثم ما بین

القبر و المنبر و حدّه فی الأصل الأسطوانه التی عند رأس القبر إلی الأسطوانتین من وراء المنبر إلی الطریق مما یلی سوق اللیل عن یمین القبله، و حدّد بثلاثه آلاف و ستمائه ذراع مکسره.

المصادر:

کشف الغطاء: ص 211.

89
المتن:

قال رفعت باشا فی ذکر مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله و بیت فاطمه علیها السّلام فی سنه 1318 هجریه:

... الصاله هی طرقه الباب المجیدی، و المکتب ذو طبقتین؛ أرضیه و علویه، و فی شرق الصحن أو الرحبه حدیقه صغیره سوّرت بسور حدیدی، بها نبق و نخیل یحیط بنخله کبیره، یقال أنها مکان نخله للسیده فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و الحدیقه تنسب إلیها، و فی جنوبی الحدیقه بئر حلوه الماء تنسب للنبی صلّی اللّه علیه و آله و یقال لها زمزم المدینه، و فی وسط الرحبه عده أعمده أقیمت علیها مصابیح أو ثریّات کهربائیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:95

المصادر:

مرآه الحرمین أو الرحلات الحجازیه: ج 1 ص 449.

90
المتن:

قال السید الجلالی فی ذکر بیت فاطمه علیها السّلام:

... یقع بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله و بجنبه بیت بضعته فاطمه الزهراء علیها السّلام ابنته الوحیده من السیده خدیجه، و قد أصبح مثواه فی بیته، و دفنت فاطمه الزهراء علیها السّلام فی بیتها علی الأصحّ.

المصادر:

مزارات أهل البیت علیهم السّلام و تاریخها: ص 34.

91
المتن:

عن صاحب الإستیعاب و صاحب العقد الجواهر بإسنادهما:

إن علیا علیه السّلام و العباس قعدا فی بیت فاطمه علیها السّلام لما بویع أبو بکر، فبعث أبو بکر عمر بن الخطاب لیخرجهما من بیت فاطمه علیها السّلام و قال لهما: إن أبیا فقاتلهما ....

فخرج علی علیه السّلام حتی دخل علی أبی بکر فقال له: أکرهت إمارتی؟ قال علیه السّلام: لا و لکنی آلیت أن لا أرتدی بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی أحفظ القرآن و أجمعه، فعلیه جلست نفسی.

المصادر:

1. فصل الخطاب للنوری: ص 7، عن مشکاه الأنوار.

2. مشکاه الأنوار، علی ما فی فصل الخطاب.

3. الإستیعاب، علی ما فی مشکاه الأنوار.

4. العقد الجواهر، علی ما فی المشکاه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:96

92
المتن:

أخرج أحمد فی مسنده، عن عبد اللّه بن شقیق، قال:

سألت عائشه عن صلاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من التطوّع، فقالت: کان یصلّی قبل الظهر أربعا فی بیتی، ثم یخرج فیصلّی بالناس، ثم یرجع إلی بیتی فیصلّی رکعتین، و کان یصلّی بالناس المغرب ثم یرجع إلی بیته.

و ظاهر هذا الحدیث یدلّ علی أن للنبی صلّی اللّه علیه و آله بیتا غیر حجر نسائه و إلا لقالت: حجره فلانه، و من المعلوم أن النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یکن له بیت غیر حجر نسائه إلا البیت الذی بناه لفاطمه علیها السّلام.

و الحدیث السابق ظاهره أنه لم یدفن فی حجر نسائه و إلا لقالت: فی حجره میمونه أو حجرتی أو حجره حفصه.

المصادر:

أین دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 106.

93
المتن:

قال السید جعفر مرتضی فی حدیث مدفن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی بیت عائشه أم فی بیت فاطمه علیها السّلام:

قال ابن کثیر: قد علم بالتواتر أنه صلّی اللّه علیه و آله دفن فی حجره عائشه التی کانت تختصّ بها شرقیّ مسجده، فی الزاویه الغربیه القبلیه من الحجره، ثم دفن بعده أبو بکر ثم عمر.

و قضیه دفنه صلّی اللّه علیه و آله فی بیت عائشه موجوده فی صحیح البخاری و غیره عن عائشه عموما، و عن ابن أختها عروه بن الزبیر، کما یلاحظ فی أکثر الروایات.

أما نحن فنشکّ فی ذلک کثیرا، و ذلک:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:97

أولا: لأن بیت عائشه لم یکن فی الجهه الشرقیه من المسجد لأمرین:

أحدهما: إن خوخه آل عمر الموجوده فی الجانب القبلی فی المسجد، و هی الیوم یتوصّل إلیها من الطابق الذی بالرواق الثانی من أروقه القبله، و هو الرواق الذی یقف الناس فیه للزیاره أمام الوجه الشریف بالقرب من الطابق المذکور؛ هذه الخوخه، قد وضعت فی بیت حفصه الذی کان مربدا و أخذته بدلا عن حجرتها حین توسیع المسجد، و المعروف عند الناس إن البیت الذی علی یمین الخارج من خوخه آل عمر المذکوره هو بیت عائشه.

و علی هذا فیکون بیت عائشه فی قبلی المسجد لا فی شرقیّه حیث یوجد القبر الشریف، أی إنه یکون فی مقابله و بینه و بینه فاصل کبیر.

الثانی مما یدلّ علی أن بیت عائشه کان فی جهه القبله من المسجد من الشرق، ما رواه ابن زباله و ابن عساکر، عن محمد بن أبی فدیک، عن محمد بن هلال: إنه رأی حجر أزواج

النبی صلّی اللّه علیه و آله من جرید مستوره بمسوح الشعر. فسألته عن بیت عائشه فقال:

کان بابه من جهه الشام. قلت: مصراعا کان أو مصراعین؟ قال: کان باب واحد.

و فی عباره ابن زباله: مستوره بمسوح الشعر، مستطیره فی القبله، و فی المشرق و الشام لیس فی غربیّ المسجد شی ء منها ....

و قال ابن عساکر: و باب البیت شامی.

فیستفاد من ذلک:

ألف. ما قاله المحقق البحّاثه السید مهدی الروحانی: فقوله فی الحدیث: «فسألته عن بیت عائشه»، فی هذا دلاله علی أن الحجره التی دفن فیها النبی صلّی اللّه علیه و آله لم تکن بیت عائشه، إذ فیه دلاله علی أن السائل یعلم أن بیتها یکن فی الموضع الذی دفن فیه النبی صلّی اللّه علیه و آله، و لذلک فهو یسأل عن موضع بیتها فیما عدا البیت الذی دفن فیه النبی صلّی اللّه علیه و آله لیعرفه أین یقع. انتهی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:98

ب. إن من المعلوم أن الجهه الشامیه للمسجد هی الجهه الشمالیه منه، کما صرّحت به الروایه آنفا، و یدلّ علی ذلک أیضا قول ابن النجار: قال أهل السیر: ضرب النبی صلّی اللّه علیه و آله الحجرات ما بینه و بین القبله و الشرق إلی الشام و لم یضربها فی غربیّه، و کانت خارجه عنه مدیره به، و کانت أبوابها شارعه فی المسجد، و أیضا وجه المنبر و وجه الإمام إذا قام علی المنبر بجهه الشام، و من المعلوم: أن الجالس علی المنبر یکون ظهره إلی القبله و وجهه إلی الجهه المقابله لها.

و علیه و إذا تحقّق ذلک و إذا کان باب بیت عائشه یقابل الجهه الشمالیه، فإن ذلک معناه أن بیتها کان فی

جهه القبله من المسجد، و کان باب حجرتها یفتح علی المسجد مباشره، حتی أنها تقول: إنها کانت ترجّل النبی صلّی اللّه علیه و آله و هو معتکف فی المسجد، و هی فی بیتها و هی حائض.

و قد حاول البعض توجیه ذلک بأن المراد من الباب الذی لجهه الشام هو الباب الذی شرعته عائشه لما ضربت حائطا بینها و بین القبور بعد دفن عمر.

و أجاب السمهودی بقوله: و فیه بعد، لأنه سیأتی ما یؤخذ منه إن الحائط الذی ضربته کان فی جهه المشرق، و إذا کان فی جهه المشرق فلا بد و أن یکون الباب فیه مقابلا للمغرب لا لجهه الشام.

ج. إن روایه ابن عساکر و ابن زباله المتقدّمه، تنصّ علی أنه لم یکن لبیت عائشه إلا باب واحد بمصراع واحد، و من المعلوم إنه صلّی اللّه علیه و آله قد صلّی علیه علی شفیر حفرته و دفن فی حجره لها بابان؛ فقد روی ابن سعد عن أبی عسیم، قال: لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قالوا:

کیف نصلّی علیه؟ قالوا: ادخلوا من ذا الباب إرسالا إرسالا فصلّوا علیه و اخرجوا من الباب الآخر.

و ثانیا: قال ابن سعد. و اشتری (یعنی معاویه) من عائشه منزلها بمائه و ثمانین ألف درهم و یقال بمائتی ألف و شرط لها سکناها حیاتها، و حمل إلی عائشه المال. فما رامت من مجلسها حتی قسّمته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:99

و یقال: اشتراه ابن الزبیر من عائشه؛ بعث إلیها- یقال- خمسه أجمال بخت تحمل المال، فشرط لها سکناها حیاتها. فما برحت حتی قسّمت ذلک ....

و لا یتوهّم أن المقصود ببیت عائشه هنا هو البیت الذی أخذته من سوده التی

توفّیت فی أواخر خلافه عمر، إذ قد أسند ابن زباله، عن هشام بن عروه، قال: إن ابن الزبیر لیعتدّ بمکرمتین ما یعتدّ أحد بمثلها؛ إن عائشه أوصته ببیتها و حجرتها و أنه اشتری حجره سوده. فعائشه قد باعت بیتها و أکلت ثمنه، فمن أین یقولون أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قد دفن فی حجرتها؟!

و ثالثا: هم یقولون: إن الموضوع قد ضاق حتی لم یعد یسع إلا موضع قبر واحد، فدفن فیه عمر؛ فقد روی البخاری و غیره: إن عمر بن الخطاب لما أرسل إلی عائشه یسألها أن یدفن مع صاحبیه قالت: کنت أریده لنفسی، فلأوثرنّه الیوم علی نفسی. قال ابن التین: کلامها فی قصه عمر یدلّ علی أنه لم یبق ما یسع إلا موضع قبر واحد.

و أیضا فقد رووا أنه جاف بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله من شرقیّه. فجاء عمر بن عبد العزیز و معه عبد اللّه بن عبید اللّه بن عبد اللّه بن عمر، فأمر ابن وردان أن یکشف عن الأساس. فبینا هو یکشفه إلی أن رفع یده و تنحّی واجما. فقام عمر بن عبد العزیز فزعا، فقال عبد اللّه بن عبید اللّه: لا یروعنّک، فتانک قدما جدک عمر بن الخطاب ضاق البیت عنه. فحفر له فی الأساس ....

و فی الصحیح: قال عروه: ما هی إلا قدم عمر. و إذ قد عرفنا أن الحجره التی دفن فیها النبی صلّی اللّه علیه و آله قد ضاقت حتی دفن عمر فی الأساس.

فلننظر إلی بیت عائشه الذی کانت تسکن و تتصرّف فیه؛ فإننا نجده واسعا و کبیرا، و بقیت تتصرّف فیه فی الجهات المختلفه، فلیلاحظ ما یلی:

1. ما تقدّم من أن عائشه قد

باعت بیتها لمعاویه أو لابن الزبیر و إذا کانت الحجره قد ضاقت علی عمر حتی دفن الإساس، فإن النتیجه تکون هی أن الموضع الذی دفن فیه النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یکن هو بیت عائشه کما تقول هی، و إنما هو لغیرها، أی أنه لفاطمه الزهراء علیها السّلام کما سیتّضح.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:100

2. إن عائشه قد عرضت علی عبد الرحمن بن عوف أن یدفن مع النبی الأکرم صلّی اللّه علیه و آله، کما و منع بنو أمیه من دفن الحسن علیه السّلام عند جده حینما علموا أن الحسین علیه السّلام یرید دفنه هناک.

بل یقال: أنها هی التی تزعّمت عملیه المنع عن دفنه هناک، و إن کنا نری البعض یدّعی أنها قد أذنت فی ذلک، لکن بنی أمیه قد منعوا منه، کما أنهم یروون أن عیسی بن مریم سوف یکون رابع من یدفن هناک.

و أیضا فإن نفس عائشه- بعد أن تصف القبور الثلاثه- تقول: و بقی موضع قبر.

بل إن مما یدلّ علی أن موضع إقامتها کان واسعا هو قولها: ما زلت أضع خماری و أتفضّل فی ثیابی حتی دفن عمر. فلم أزل متحفّظه فی ثیابی حتی بنیت بینی و بین القبور جدارا.

و عن مالک قال: قسّم بیت عائشه قسمین؛ قسم کان فیه القبر، و قسم تکون فیه عائشه، بینهما حائط.

عجیب! و هل بلغ بها التقی أن صارت تتستّر من الأموات و هم فی قبورهم؟! فکیف إذن لم تتستّر من عشرات الألوف من الرجال الأحیاء حینما خرجت لتحارب أمیر المؤمنین علیه السّلام فی حرب الجمل و غیرها؟!

و کیف توصی ابن الزبیر بأن لا یدفنها مع النبی صلّی اللّه علیه و آله لأنها

لا تحبّ أن تزکی، أو لأنها قد أحدثت بعده؟ فلم لم تعلّل ذلک بوجود عمر؟ أ لیست جثّه عمر لا تزال موجوده فی ذلک الموضع؟

و علی کل حال، فإنه بعد دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی تلک الحجره قد أخلیت من ساکنیها و أظهرت للناس، و کان أول من بنی علی بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله جدارا عمر بن الخطاب.

قال عبید اللّه بن أبی یزید: کان جداره قصیرا، ثم بناه عبد اللّه بن الزبیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:101

و عن المطلب، قال: کانوا یأخذون من تراب القبر، فأمرت عائشه بجدار فضرب علیهم، و کانت فی الجدار کوّه، فکانوا یأخذون منها، فأمرت بالکوّه فسدّت.

أو أنهم سدّوا أو ستروا علی القبر بعد محاوله الحسین علیه السّلام دفن أخیه الحسن علیه السّلام هناک، اتقاء لمثل هذا الأمر حتی لا یتکرّر بعد.

و یبدو أن عائشه قد سکنت قریب القبور، و الظاهر بل المقطوع به هو أن هذا البیت هو صحن دار فاطمه علیها السّلام، کما سنری قد استولت علیه عائشه بمعونه الهیأه الحاکمه، بعد أن أخلاه أصحابه بعد دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی حجرتهم و أظهر قبره صلّی اللّه علیه و آله للناس کما قلنا، و بعد أن منعتهم السلطه من إرث النبی الأعظم صلّی اللّه علیه و آله.

و رابعا: إن الأدله تدلّ علی أنه صلّی اللّه علیه و آله قد دفن فی بیت ابنته فاطمه الزهراء علیها السّلام، کما أن عائشه کانت مستقرّه فی دار بیت فاطمه علیها السّلام هذا، و ضربت جدارا بینها و بین القبور و بقیت فی هذا البیت الطاهر، کما قدّمنا.

و نستند فی ذلک إلی ما

یلی:

1. روی الصدوق فی أمالیه روایه مطوّله، عن ابن عباس، جاء فیها: فخرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و صلّی بالناس و خفّف الصلاه، ثم قال: ادعوا لی علی بن أبی طالب و أسامه بن زید. فجاءا فوضع صلّی اللّه علیه و آله یده علی عاتق علی علیه السّلام و الأخری علی أسامه، ثم قال: انطلقا بی إلی فاطمه علیها السّلام. فجاءا به حتی وضع رأسه فی حجرها، فإذا الحسن و الحسین علیهما السّلام، ثم ذکر قضیه وفاته هنا.

2. قال السمهودی: أسند ابن زباله و یحیی بن سلیمان بن سالم، عن مسلم بن أبی مریم و غیره: کان باب فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فی المربّعه التی فی القبر.

قال سلیمان: قال لی مسلم: لا تنس حظّک من الصلاه إلیها، فإنها باب فاطمه علیها السّلام الذی کان علی علیه السّلام یدخل علیها منه.

و عن ابن أبی مریم: إن عرض بیت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام إلی الأسطوانه التی خلف الأسطوانه المواجهه للزور، قال: و کان بابه فی المربّعه التی فی القبر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:102

و قد أسند أبو غسّان- کما قاله ابن شبه- عن مسلم بن سالم بن مسلم بن أبی مریم، قال: عرّس علی علیه السّلام بفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام إلی الأسطوانه التی خلف الأسطوان المواجهه الزور، و کانت داره فی المربّعه التی فی القبر.

و قال مسلم: لا تنس حظّک من الصلاه إلیها، فإنه باب فاطمه علیها السّلام التی کان علی علیه السّلام یدخل إلیها منها، و قد رأیت حسن بن زید یصلّی إلیها.

فهل کان علی علیه السّلام یدخل علی زوجته من وسط حجره عائشه؟ أم أن

عائشه أو غیرها من زوجاته صلّی اللّه علیه و آله کانت من محارمه علیه السّلام؟! إن ذلک إن دلّ علی شی ء فإنما یدلّ علی أن ذلک الموضع هو بیت فاطمه علیها السّلام التی ظلمت فی مماتها، کما ظلمت فی حیاتها؛ «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» «1»، و لیس بیت عائشه کما ترید أن تدّعی هی و محبوها.

3. إن لدینا ما یدلّ علی أن شرقیّ الحجره کان من بیت فاطمه علیها السّلام، و إذن فعائشه کانت تسکن فی بیت فاطمه علیها السّلام حینما ضربت الجدار!

قال ابن النجّار: و بیت فاطمه علیها السّلام الیوم حوله مقصوره و فیه محراب، و هو خلف حجره النبی صلّی اللّه علیه و آله. قلت (أی السمهودی): الحجره الیوم دائره علیه و علی حجره عائشه، بینه و بینه موضع تحترمه الناس و لا یدوسونه بأرجلهم؛ یذکر أنه موضع قبر فاطمه علیها السّلام.

و قد اقتضی ما قدّمناه أن بیت فاطمه علیها السّلام کان فیما بین مربّعه القبر و أسطوان التهجّد.

و عن مدفن فاطمه علیها السّلام یری ابن جماعه أن أظهر الأقوال هو أنها دفنت فی بیتها، و هو مکان المحراب الخشب داخل مقصوره الحجره الشریفه من خلفها، و قد رأیت خدام الحضره یجتنبون دوس ما بین المحراب المذکور و بین الموضع المزور من الحجره الشریفه- الشبیه بالمثلث- و یزعمون أنه قبر فاطمه علیها السّلام.

و من الواضح أن أسطوان التهجّد یقع علی طریق باب النبی صلّی اللّه علیه و آله مما یلی الزوراء، أی خلف بیت فاطمه علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 227.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:103

قال السمهودی عن موضع تهجّد النبی صلّی اللّه علیه و آله: قلت: تقدّم فی

حدود المسجد النبوی ما یقتضی أن الموضع المذکور کان خارج المسجد تجاه باب جبریل قبل تحویله الیوم، و هو موافق لما سیأتی عن المؤرخین فی بیان موضع هذه الأسطوانه.

و إذا کان کذلک، فإن بیت علی یقع بین باب النبی صلّی اللّه علیه و آله و الحجره الشریفه، و باب النبی صلّی اللّه علیه و آله هو أول الأبواب الشرقیه مما یلی القبله و قد سدّ الآن، و یقولون: أنه سمّی بذلک لا لأن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان یدخل منه بل لأنه فی مقابل حجره عائشه، بل نجد ابن النجّار یصرّح بأن هذا الباب هو نفسه باب علی علیه السّلام.

و هذا یعنی أن ما بین الحجره التی فیها القبر الشریف و باب النبی صلّی اللّه علیه و آله کان من بیت فاطمه علیها السّلام و حیث دفنت.

و یدلّ علیه أنها دفنت علیها السّلام داخل مقصوره الحجره من خلفها، أی تماما حیث کانت عائشه مقیمه بعد أن ضربت الجدار علی القبور التی کانت مکشوفه لکل أحد.

فتصرّفت فیه عائشه بمساعده السلطه بعد أن ترکه أهله الذین حرّموا منه بسبب حرمانهم من إرث نبیهم صلّی اللّه علیه و آله، أو بسبب ضغوط أخری لم یستطع أن یصرّح لنا بها التاریخ.

4. و یدلّ علی ما ذکرناه أیضا قول السمهودی فی مقام بیان موضع باب النبی صلّی اللّه علیه و آله و باب جبریل: الثانی باب علی علیه السّلام الذی کان یقابل بیته الذی خلف بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله، و قال أیضا: و یحتمل أن بیت علی علیه السّلام کان ممتدّا فی شرقیّ حجره عائشه إلی موضع الباب الأول یعنی باب النبی صلّی اللّه علیه

و آله، فسمّی باب علی علیه السّلام بذلک.

و یدلّ له ما تقدّم عن ابن شبه فی الکلام علی بیت فاطمه علیها السّلام من أنه کان فیما بین دار عثمان التی فی شرقیّ المسجد و بین الباب المواجه لدار اسماء، و یکون تسمیه الباب الثانی بباب النبی صلّی اللّه علیه و آله لقربه من بابه ....

و إذن فبیت فاطمه علیها السّلام یکون ممتدّا من شامیّ الحجره التی دفن فیها النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی شرقیّها، و إذا صحّ کلام ابن شبه هذا فإنه یصل إلی قبلیها أیضا، و المفروض أن باب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:104

فاطمه و علی علیهما السّلام کان شارعا فی المسجد أیضا. فکیف استدار بیت فاطمه علیها السّلام علی بیت عائشه و طوقه بهذا الشکل العجیب من الشمال إلی الشرق و یحتمل إلی القبله أیضا؟

عجیب و أیّ عجیب!

و إذن فما معنی أن تسکن عائشه فی شرقیّ الحجره و تضرب بینها و بین القبور جدارا؟ أو لیس شرقیّ الحجره کان جزءا لبیت فاطمه علیها السّلام؟

و کیف یکون باب بیت فاطمه علیها السّلام فی نفس حجره عائشه؟

و هل هناک مسافات شاسعه بین المسجد و بین باب النبی صلّی اللّه علیه و آله أو باب جبریل تسع عده بیوت و حجر؟

إن کل ذلک یدلّ علی صحه روایه الصدوق المتقدّمه و أنه صلّی اللّه علیه و آله قد توفّی و دفن فی دار فاطمه علیها السّلام لا فی دار عائشه، و لکن فاطمه علیها السّلام قد ظلمت بعد مماتها کما ظلمت فی حال حیاتها؛ و سیعلم الذین أظلموا آل بیت محمد علیهم السّلام- عن طریق تزویر الحقیقه و التاریخ فضلا عن مختلف أنواع الظلم

الأخری- أیّ منقلب ینقلبون.

المصادر:

دراسات و بحوث فی التاریخ و الإسلام: ج 1 ص 150.

94
المتن:

فی تاریخ و آثار الإسلامی فی مکه المکرمه و المدینه المنوّره فی ذکر أساطین مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله:

... مقام جبرئیل عند هذه الأسطوان- و یقال أیضا مربّعه القبر- باب بیت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، قد فتح إلی المسجد، و قد کان مقام جبرئیل بموازات أساطین الوفود

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:105

و الحرس، و لکن الآن وقع فی داخل الضریح و انتهاء حجره الشریفه و لیس فی مرآی الناس.

و قال فی ص 245: أن الصفه و تسمّی أیضا الفقراء، و هی الیوم وقعت فی شمال الشرقیّ المحدوده الأصلی و مدخل باب جبرئیل فی مقابل محراب التهجّد و منزل فاطمه علیها السّلام ....

و قال فی ص 250: و من المحاریب المهمه فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله محراب التهجّد، و مع الأسف محی آثاره فی عهد السعودی. هذا المحراب بنی فی خلف منزل فاطمه علیها السّلام فی انتهاء حجره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فی مقابل الصفه، و کان محل تهجّد الرسول صلّی اللّه علیه و آله و ابنته فاطمه علیها السّلام، و بهذه المناسبه سمّی محراب التهجّد.

و فی ص 25 أیضا: إن فی داخل حجره فاطمه علیها السّلام محراب فاطمه علیها السّلام، و هو فی جنوب محراب التهجّد، و هی مصلّی فاطمه علیها السّلام و الآن لیس فی مرآی الناس.

و قال فی ص 255: إن بیت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام خلف بیت عائشه فی جداره، کانت خوخه إلی بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله و منها استخبر حال ابنته ....

قال السمهودی:

بنی حول بیت فاطمه علیها السّلام و عائشه جدارا، و کان بین حجره عائشه و محراب فاطمه علیها السّلام مکانا یحترمون الناس و لا یمرّون منه، و یقول بعض الناس أن هذا المکان قبر فاطمه علیها السّلام.

و قال فی ص 256: إن الباب الذی الیوم عند باب جبرئیل و مشهور أنه باب فاطمه علیها السّلام هو الباب الذی قد فتح إلی خارج المسجد، و لیس باب فاطمه علیها السّلام علی ما قاله السمهودی و غیره علی موازات أسطوانه الحرس فی جانب غربی حجره النبی صلّی اللّه علیه و آله و فتح إلی داخل المسجد.

المصادر:

تاریخ و آثار الإسلامی فی مکه المکرمه و المدینه المنوره: ص 250.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:106

95
المتن:

قال علی علیه السّلام:

بنیت بیتا بیدی، یکننی من المطر و یظلّنی من الشمس، ما أعاننی علیه أحد من خلق اللّه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 32 ص 276، عن کتاب البرکه.

2. البرکه فی فضل السعی و الحرکه: ص 30، علی ما فی الإحقاق.

96
المتن:

قال الزبیدی فی ماده «خبأ»:

الخباء أحد بیوت العرب من وبر أو صوف، و فی حدیث هند: أهل خباء أو أخباء، و قد یستعمل فی المنازل و المساکن، و منه الحدیث: إنه أتی خباء فاطمه علیها السّلام، و هی فی المدینه، یرید منزلها.

المصادر:

لسان العرب: ج 4 ص 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:107

الفصل الثانی عملها علیها السّلام فی البیت
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:108

فی هذا الفصل
اشاره

کل العوالم فی خدمه سیده النساء علیها السّلام، و إن الصدیقه الکبری علیها السّلام یجری أمرها تکوینا و تشریعا فی العوالم، و قد کانت الأملاک من عالم العلوی کلها قائمه بحضرته و خدمته و إجراء أوامره.

و فی هذه الدنیا طافت حولها و افتخرت بخدمتها و إجراء أوامرها جواریها و خوادمها کفضه الخادمه و الأسماء بنت عمیس و أم أیمن و أم سلمه و سلمی و غیرهن.

و مع هذا کله فقد کانت علیها السّلام تعمل عمل بیتها بنفسه و تقوم لإداره أعمال بیتها؛ فاستقت بالقربه حتی أثّرت فی صدرها، و طحنت بالرحی حتی مجلت یداها، و کسحت حتی أغبرت ثیابها و أوقدت النار تحت القدر حتی دکنت ثیابها، و عجنت و خبزت حتی ضربت قصبتها إلی الجفنه و تورّمت یداها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:109

فأفعال الزهراء علیها السّلام کلها للَّه، و سواء علیها أن تقوم فی محرابها حتی تتورّم قدماها أو تطحن الشعیر و تکسح البیت و تقول: «ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقی». «1»

و أنها قسّمت عمل بیتها مع خادمتها، فعملت یوما و عملت الخادمه یوما.

و نحن نورد فی هذا الموضوع بعض ما جری فی حالها من خدمه بیتها من الأخبار و الآثار، و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 94 حدیثا:

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی عمل أمیر المؤمنین علیه السّلام و عمل فاطمه علیها السّلام فی البیت.

کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام فی آثار عمل البیت فی جسم فاطمه علیها السّلام و سؤالها الخادم أباها و تعلیمها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تسبیح الزهراء علیها السّلام.

اتقاء علی علیه السّلام نفسه فی الحروب بقمیص

من غزل فاطمه علیها السّلام.

مواساه و مساعده النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام فی طحن الحبّ.

طحن الرحی البرّ لفاطمه علیها السّلام من غیر ید و اهتزاز مهد الحسین علیه السّلام من غیر ید و تسبیح کفّ قریبا من کفّ فاطمه علیها السّلام، تشریح النبی صلّی اللّه علیه و آله بأن الطحان هو جبرئیل و اهتزاز مهد الحسین علیه السّلام بید میکائیل و الملک المسبّح هو إسرافیل.

نذر علی و فاطمه علیهما السّلام و فضه جاریتهما صوم ثلاثه أیام لعافیه مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام، أخذ جزّه من صوف عن شمعون الیهودی للغزل بثلاثه أصوع من الشعیر، إلی آخر القصه، کما مرّ شرحها مرارا.

إیصاء النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بأن یکون الخدمه یوما لها علیها السّلام و یوما لخادمتها فضه.

رؤیه سلمان فی عمود الرحی دما سائلا لطحن فاطمه علیها السّلام بها الشعیر و تضوّر الحسین علیه السّلام من الجوع و مساعدته الزهراء علیها السّلام بطحن الشعیر.

______________________________

(1). سوره الشوری: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:110

إن فاطمه علیها السّلام مستلقیه لقفاها و الحسین علیه السّلام علی صدرها و قدّامها رحی دائره من غیر ید و إخبارها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیها: إن للَّه ملائکه سیّاره فی الأرض خادمین محمدا و آل محمد علیهم السّلام إلی یوم القیامه.

إخبار أبی ذر عن طحن الرحی بغیر شخص و ما قال النبی صلّی اللّه علیه و آله عن یقین قلب فاطمه علیها السّلام و جوارحها و إعانه اللّه لها علی دهرها و کفایتها و أن للَّه ملائکه موکّلین بمعونه آل محمد

علیهم السّلام.

ضمان فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام عمل البیت و العجین و الخبز و قمّ البیت و ضمان علی علیه السّلام ما کان خلف الباب من نقل الحطب و الطعام.

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لسلمان عن بعث اللّه تعالی لإعانه فاطمه علیها السّلام ملکا اسمه زوقائیل و فی خبر جبرئیل.

قضاء النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام بخدمه ما دون الباب و لعلی علیه السّلام بما خلفه.

طلب فاطمه علیها السّلام من النبی صلّی اللّه علیه و آله خادما و تعلیمه الزهراء علیها السّلام تسبیحه المشهور.

رؤیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام و علیها کساء من أجلّه الإبل و الطحن بیدیها و رضاع ولدها و أمرها بالصبر بمراره الدنیا لحلاوه الآخره، نزول آیه: «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی». «1»

بین یدی الزهراء علیها السّلام شی ء من الشعیر للطحن قائلا: «ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقی». «2»

دوران الرحی لفاطمه علیها السّلام بأمر اللّه تعالی و هی نائمه.

قصه ناقه النبی صلّی اللّه علیه و آله و مجیئها إلی فاطمه علیها السّلام و إخبارها عن موتها و ذهابها إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعد ثلاثه أیام، و لهذه الناقه کرامات فی حیاتها.

______________________________

(1). سوره الضحی: الآیه 5.

(2). سوره الشوری: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:111

إخبار علقمه عن علی علیه السّلام بأن بین یدیه لبن حامض و کسر خبز یابسه، کلام علی علیه السّلام له:

إن مأکول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أیبس من هذا و ملبوسه أخشن من هذا.

کلام علی علیه السّلام أنه بعد تزویجی فاطمه علیها السّلام ما لی و لها فراش غیر جلد

کبش و ما لی و لها خادم غیرها و لها خمیله و وساده أدم حشوها لیف و رحاءین و سقاء و جرّتین.

إخبار عمار عن بیت فاطمه علیها السّلام أنها نائمه و الحسن علیه السّلام نائم علی ثدیها و الرحی دائره بغیر مدیر، کلام علی علیه السّلام: إن لابنه النبی معین من عند اللّه علی أمرها.

إخبار سلمان عن منزل فاطمه علیها السّلام و أن فیه قدر منصوبه بین یدیها تغلی بغیر نار، إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله عن ضعف فاطمه علیها السّلام و إعانتها کرام ملائکه اللّه علی دهرها.

ابتیاع علی علیه السّلام لحما بدرهم و ذرّه بدرهم و خبزها و طبخها و دعوتها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلیه و إرسال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من هذا الطعام إلی عائشه و أم سلمه و إلی نسائه التسع قرصه قرصه و أکلهم و إهدائها لجیرانها ....

دخول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی ابنته فاطمه علیها السّلام و هی موقده تحت قدر لها نارا تطبخ طعاما لأهلها و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام نائمون، استیقاظ الحسن علیه السّلام و استقائه عن النبی صلّی اللّه علیه و آله و استیقاظ الحسین علیه السّلام و استسقائه ....

قصه وعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أبا الهیثم خادما و مجی ء فاطمه علیها السّلام لطلب الخادم و ما جری بین رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بین فاطمه علیها السّلام و أبا الهیثم.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام فی أجر إعانه الرجل امرأته.

قصه صنع فاطمه علیها السّلام عصیده من تمر و أکل رسول

اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسنان علیهم السّلام منها، سجود النبی صلّی اللّه علیه و آله و بکائه و ضحکه و جلوسه بعده و تشریح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علل ما صدر عنه فی ذلک المجلس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:112

طلب فاطمه علیها السّلام من النبی صلّی اللّه علیه و آله جاریه و تعلیمها التسبیح و نزول آیات فی هذا المجال و إنفاذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فضه إلیها للخدمه.

طلب فاطمه علیها السّلام خادما و تعلیم النبی صلّی اللّه علیه و آله تسبیح الزهراء علیها السّلام و ذکر فضله و برکاته.

أشعار ابن حمّاد العبدی فی عملها علیها السّلام فی بیتها و کراماتها و إعانتها بملک یدیر الرحی، نقلا عن أم أیمن.

قصیده ابن الحجّاج فی جواب قصیده ابن سکره و فیها إشاره للطحن بالرحی.

إخبار أبی ذر عن فاطمه علیها السّلام أنها نائمه و الحسین علیه السّلام مرتضع و الرحی فی الدوران، کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله فی ضعف فاطمه علیها السّلام و إعانه اللّه تعالی علی دهرها.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی تشریح رؤیه أسامه بن زید فی ابنتها فاطمه علیها السّلام من إرسال اللّه تعالی لها علیها السّلام ولید ین من الولدان المخلّدین للطحن و الرحی.

طلب فاطمه علیها السّلام من أبیه خادما و إعطاء اللّه تعالی لها بذلک سبعین ألف ألف ولیده فی الجنه.

سؤال الحجاج بن یوسف عن حدیث عائشه و حدیث القدر و فاطمه علیها السّلام و عملها للحسن و الحسین علیهما السّلام حریره بدقیق و لبن و شحم فی قدر بإصبعها و القدر علی النار،

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیه بأن النار محرّمه بأمر اللّه علی لحم فاطمه علیها السّلام و دمها و شعرها و عصبها و إن ذریتها و شیعتها فطموا من النار ....

إعطاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام کریشه فیها: من کان یؤمن باللَّه ....

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی بیت فاطمه علیها السّلام ثلاثه أیام و رؤیته فاطمه علیها السّلام فی بکاء و شکوی من الجوع و فی الیوم الثالث رأی عندها لحم کثیر و دقیق و قال لها أنها جاءت من بیت المقداد، إراءه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام حفیره ذهب و فضه و أکالیل و جواهر و یواقیت و دراهم و دنانیر ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:113

وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث طویل فیه أجر المرأه لعمل البیت و جلوس النبی صلّی اللّه علیه و آله و جعل الطحن فی الرحی و دورانه وحدها بلا مدیر و تسبیحها بلسان فصیح ....

تغسیل فاطمه علیها السّلام رأس الحسن و الحسین علیهما السّلام و إلباس ثیابهما فی آخر ساعات عمرها.

طبخ فاطمه علیها السّلام طعاما و دعوته أباه علی القراطین. إعانه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام فی الطحن. إعانه بلال فاطمه علیها السّلام فی الطحن.

کلام صاحب البدائع فی تقسیم الأعمال بین علی و فاطمه علیهم السّلام و کلامه فی عمل البیت فی الزوجه من حیث الأحکام الفقهیه.

کلام صاحب شرح الأزهار و صاحب الأحکام فی الحلال و الحرام و صاحب المبسوط و المجموع فی عمل الزوجه فی البیت.

تقسیم علی علیه السّلام عمل البیت

بین أمها فاطمه بنت أسد و بین فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بالخدمه الباطنه خدمه البیت و أمره علیا علیه السّلام بالخدمه الظاهره ....

کلام علی علیه السّلام أن لنا إهاب کبش نومنا علی ناحیه منه و العجن علی الناحیه الأخری.

دخول علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام فی الحجره الطاهره فإذا عجین للخبز و ماء لتغسیل رأس ولدیها الحسن و الحسین علیهما السّلام و تعجب أمیر المؤمنین علیه السّلام من اشتغالها بعملین من أعمال الدنیا فی یوم واحد، بکاؤها و قولها: یا أمیر المؤمنین! هذا فراق بینی و بینک، إخبارها عن نومها و نعیها نفسها و تشریحها عله اشتغالها بعملین.

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام و رؤیته ابنته فی حال الطحن بالرحی و علیها کساء من أجلّه الإبل، بکاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و نزول آیه: «وَ لَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولی، وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی». «1»

______________________________

(1). سوره الضحی: الآیتان 4 و 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:114

1
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

کان أمیر المؤمنین علیه السّلام یحتطب و یستقی و یکنس، و کانت فاطمه علیها السّلام تطحن و تعجن و تخبز.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 151 ح 7، عن المناقب.

2. الکافی: ج 5 ص 43 ح 1.

3. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 274.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 309.

5. بحار الأنوار: ج 41 ص 54 ح 1، عن المناقب.

6. وسائل الشیعه: ج 12 ص 24 ح 10.

7. عوالی اللآلی: ج 3 ص 200 ح 25، عن من لا یحضره الفقیه.

8. من لا یحضره الفقیه: ج 3 ح 75.

9. المهذّب البارع: ج 2 ص 341.

10. منتهی المطلب: ج 2 ص 444.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:115

الأسانید:

1. فی الکافی: علی، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن هشام بن سالم، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

2. فی الأمالی للطوسی: الحسین بن إبراهیم القزوینی، عن محمد بن وهبان، عن أحمد بن إبراهیم، عن الحسن بن علی الزعفرانی، عن البرقی، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر.

2
المتن:

فی روایه:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان فی بیتها، إذا جاءت فاطمه علیها السّلام ببرمه فیها خزیره- و هو ما یتّخذ من الدقیق علی هیئه العصیده و لکن أرقّ منها- فوضعتها بین یدیه، فقال: أین ابن عمک و ابناک؟ فقالت: فی البیت. فقال: ادعیهم.

فجاءت إلی علی علیه السّلام و قال: أجب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أنت و ابناک. فجاء علی و حسن و حسین علیهم السّلام فدخلوا علیه، فجعلوا یأکلون من تلک الخزیره تحت الکساء. فأنزل اللّه عز و جل هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

و فی روایه: أنه صلّی اللّه علیه و آله أدرج معهم جبرئیل و میکائیل.

و فی روایه: أنه صلّی اللّه علیه و آله کان فی بیت فاطمه علیها السّلام، و قد أشار المحبّ الطبرانی إلی هذا الفصل مکرّر منه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

نور الأبصار: ص 124.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:116

3
المتن:

قال زید بن الحسن: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول:

کان علی علیه السّلام أشبه الناس طعمه و سیره برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ کان یأکل الخبز و الزیت و یطعم الناس الخبز و اللحم. قال: و کان علی علیه السّلام یستقی و یحتطب، و کانت فاطمه علیها السّلام تطحن و تعجن و تخبز و ترقع، و کانت من أحسن الناس وجها کأن و جنیتها وردتان، صلّی علیها و علی أبیها و بعلها و ولدها الطاهرین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 41 ص 131 ح 42، عن روضه الکافی.

2. الکافی: ج 8 (الروضه) ص 165 ح 167.

3. تنبیه الخاطر للورّام: ج 2 ص 148.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 76 ح 42، عن تنبیه الخواطر.

5. تفسیر البرهان: ج 3 ص 119 ح 2، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی: العدّه، عن سهل، عن البزنطی، عن حمّاد بن عثمان، عن زید بن الحسن، قال: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام.

4
المتن:

عن علی علیه السّلام أنه قال لرجل من بنی سعد:

أ لا أحدّثک عنی و عن فاطمه علیها السّلام؟ إنها کانت عندی و کانت من أحبّ أهله إلیه صلّی اللّه علیه و آله، و أنها استقت بالقربه حتی أثّر فی صدرها، و طحنت بالرحی حتی مجلت یداها، و کسحت البیت حتی اغبرّت ثیابها، و أوقدت النار تحت القدر حتی دکنت ثیابها فأصابها من ذلک ضرر شدید.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:117

فقلت لها: لو أتیت أباک فسألتیه خادما یکفیک ضرّ ما أنت فیه من هذا العمل. فأتت النبی صلّی اللّه علیه و آله فوجدت عنده حدّاثا، فاستحت فانصرفت. قال: فعلم النبی صلّی اللّه علیه و آله أنها جاءت لحاجه.

قال: فغدا علینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله- و نحن فی لفاعنا- فقال: السلام علیکم، فسکتنا و استحیینا لمکاننا. ثم قال: السلام علیکم، فسکتنا. ثم قال: السلام علیکم، فخشینا إن لم نردّ علیه أن ینصرف و قد کان یفعل ذلک؛ یسلّم ثلاثا، فإن أذن له و إلا انصرف.

فقلت: علیک السلام یا رسول اللّه، ادخل. فلم یعد أن جلس عند رءوسنا فقال: یا فاطمه، ما کانت حاجتک أمس عند محمد؟ قال: فخشیت إن لم نجبه أن یقوم.

قال: فأخرجت رأسی فقلت: أنا و اللّه أخبرک یا رسول اللّه؛ إنها استقت بالقربه حتی أثّرت فی صدرها، و جرت بالرحی حتی مجلت یداها، و کسحت البیت حتی اغبرّت ثیابها، و أوقدت تحت القدر حتی دکنت ثیابها، فقلت لها: لو أتیت أباک فسألتیه خادما یکفیک ضرّ ما أنت فیه

من هذا العمل.

قال: أ فلا أعلّمکما ما هو خیر لکما من الخادم؟ إذا أخذتما منامکما فسبّحا ثلاثا و ثلاثین و أحمدا ثلاث و ثلاثین و کبّرا أربع و ثلاثین.

قال: فأخرجت رأسها علیها السّلام فقالت: رضیت عن اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله، ثلاث دفعات.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 3 ص 366 ح 1.

2. منتهی المطلب: ج 1 ص 302، عن العلل.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 82 ح 5، عن العلل.

4. إتحاف المطالب: ص 220 ح 223.

5. ذخائر العقبی: ص 50، بتفاوت فیه و نقیصه.

6. سنن أبی داود: ج 3 ص 206، بتفاوت فیه و نقیصه، علی ما فی الإحقاق.

7. سنن أبی داود: ج 4 ص 430، بتفاوت فیه و نقیصه، علی ما فی الإحقاق.

8. حلیه الأولیاء: ج 1 ص 70، بتفاوت فیه و نقیصه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:118

9. صفه الصفوه: ج 2 ص 5، بتفاوت فیه و نقیصه، علی ما فی الإحقاق.

10. البرکه فی فضل السعی و الحرکه، بتفاوت فیه و نقیصه، علی ما فی الإحقاق.

11. لسان العرب: ج 1 ص 682، بتفاوت فیه و نقیصه، علی ما فی الإحقاق.

12. مجمع بحار الأنوار: ج 3 ص 156، بتفاوت فیه و نقیصه، علی ما فی الإحقاق.

13. مناقب الشافعی: ص 207، بتفاوت فیه و نقیصه، علی ما فی الإحقاق.

14. الترغیب و الترهیب: ج 1 ص 411، بتفاوت فیه و نقیصه، علی ما فی الإحقاق.

15. إحقاق الحق: ج 10 ص 267، عن الکتب المذکوره.

16. مسند علی بن أبی طالب: ص 160 ح 500.

17. المرأه المسلمه: ص 109، شطرا منه.

18. تذکره الخواص: ص 311، شطرا منه.

19. فضائل أحمد، علی ما

فی تذکره الخواص، شطرا من ذیله.

20. مکارم الأخلاق: ص 280.

21. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 289.

22. جامع الأصول: ج 7 ص 327.

23. نهایه الأحکام: ج 1 ص 511.

24. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 211 ح 32.

25. دار السلام: ج 3 ص 115.

26. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 134.

27. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه: ص 116.

28. البرکه فی فضل السعی و الحرکه: ص 15.

29. جمع الفوائد: ج 1 ص 637.

30. النکت الظراف: ج 7 ص 435 ح 10245.

31. جامع الأصول: ج 5 ص 69.

32. تحفه الأشراف: ج 7 ص 435.

33. مسند أحمد: ج 1 ص 153.

الأسانید:

1. فی علل الشرائع: القطّان، عن السکری، عن الحکم بن أسلم، عن ابن علیه، عن الحریری، عن أبی الورد بن ثمامه، عن علی علیه السّلام.

2. فی سنن أبی داود: حدثنا یحیی بن خلف، ثنا عبد الأعلی، عن سعید- یعنی الجریری-، عن أبی الورد، عن أعبد، قال: قال لی علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:119

3. فی سنن أبی داود: حدثنا مؤمّل بن هشام الیشکری، ثنا إسماعیل بن إبراهیم، عن الجریری، عن أبی الورد بن ثمامه، قال: قال علی علیه السّلام لابن أعبد.

4. فی حلیه الأولیاء: حدثنا أبو علی محمد بن أحمد بن الحسن، ثنا عبد اللّه بن أحمد بن حنبل، ثنا العباس بن الولید، ثنا عبد الواحد بن زیاد، ثنا الجریری، عن أبی الورد، عن ابن أعبد، قال.

5. فی فضائل أحمد: حدثنا عفان، عن حماد بن سلمه، عن عطاء بن السائب، عن أبیه، عن علی علیه السّلام.

5
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی مساواه علی علیه السّلام مع یعقوب و یوسف علیهما السّلام:

... إن یعقوب ارتدّ بصیرا بقمیص ابنه، و کان لعلی علیه السّلام قمیص من غزل فاطمه علیها السّلام یتّقی به نفسه فی الحروب.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 54 ح 15، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 30.

6
المتن:

دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی علی علیه السّلام فوجده هو و فاطمه علیها السّلام یطحنان فی الجاروش، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أیّکما أعیی؟ فقال علی علیه السّلام: فاطمه یا رسول اللّه. فقال لها: قومی یا بنیّه. فقامت و جلس النبی صلّی اللّه علیه و آله موضعها مع علی علیه السّلام فواساه فی طحن الحبّ.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 50 ح 47، عن الفضائل و الروضه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:120

2. الفضائل لابن شاذان: ص 112.

3. الروضه، علی ما فی البحار.

4. إحقاق الحق: ج 10 ص 265، عن درّ بحر المناقب.

5. درّ بحر المناقب: ص 30.

6. ریاض الأبرار للجزائری: ص 7.

7
المتن:

قال المجلسی:

رأیت فی بعض مؤلفات أصحابنا أن أم أیمن قالت: مضیت ذات یوم إلی منزل مولاتی فاطمه الزهراء علیها السّلام لأزورها فی منزلها، و کان یوما حارّا من أیام الصیف. فأتیت إلی باب دارها و إذا بالباب مغلق. فنظرت من شقوق الباب، فإذا بفاطمه الزهراء علیها السّلام نائمه عند الرحی، و رأیت الرحی تطحن البرّ و هی تدور من غیر ید تدیرها، و المهد أیضا إلی جانبها و الحسین علیه السّلام نائم فیه و المهد یهتزّ و لم أر من یهتزّه، و رأیت کفّا یسبّح اللّه تعالی قریبا من کفّ فاطمه الزهراء علیها السّلام.

قالت أم أیمن: فتعجّبت من ذلک، فترکتها و مضیت إلی سیدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّمت علیه و قلت له: یا رسول اللّه! إنی رأیت عجبا ما رأیت مثله أبدا. فقال لی: ما رأیت یا أم أیمن؟ فقلت: إنی قصدت منزل سیدتی فاطمه الزهراء علیها السّلام، فلقیت الباب مغلقا و إذا أنا بالرحی تطحن البرّ و هی تدور من غیر ید تدیرها، و رأیت مهد الحسین علیه السّلام یهتزّ من غیر ید تهتزّ، و رأیت کفّا یسبّح اللّه تعالی قریبا من کفّ فاطمه علیها السّلام و لم أر شخصه؛ فتعجّبت من ذلک یا سیدی.

فقال صلّی اللّه علیه و آله: یا أم أیمن، اعلمی أن فاطمه الزهراء علیها السّلام صائمه

و هی متعبه جائعه و الزمان قیّظ، فألقی اللّه تعالی علیها النعاس فنامت؛ فسبحان من لا ینام. فوکّل اللّه ملکا یطحن عنها قوت عیالها، و أرسل اللّه ملکا آخر یهزّ مهد ولدها الحسین علیه السّلام لئلا یزعجها من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:121

نومها، و وکّل اللّه ملکا آخر یسبّح اللّه عز و جل قریبا من کفّ فاطمه یکون ثواب تسبیحه لها لأن فاطمه لم تفتر عن ذکر اللّه؛ فإذا نامت جعل اللّه ثواب تسبیح ذلک الملک لفاطمه علیها السّلام.

فقلت: یا رسول اللّه، أخبرنی من یکون الطحّان و من الذی یهزّ مهد الحسین علیه السّلام و یناغیه و من المسبّح؟ فتبسّم النبی صلّی اللّه علیه و آله ضاحکا و قال: أما الطحّان فجبرئیل، و أما الذی یهزّ مهد الحسین علیه السّلام فهو میکائیل، و أما الملک المسبّح فهو إسرافیل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 97.

2. بعض مؤلفات الأصحاب، علی ما فی البحار.

3. المنتخب للطریحی: ص 245.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 196 ح 11.

8
المتن:

عن الصادق جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام فی قوله عز و جل: «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ» «1»، قالا:

مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام- و هما صبیان صغیران-، فعادهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و معه رجلان. فقال أحدهما: یا أبا الحسن، لو نذرت فی ابنیک نذرا إن اللّه عافاهما. فقال:

أصوم ثلاثه أیام شکرا للَّه عز و جل، و کذلک قالت فاطمه علیها السّلام، و قال الصبیان: و نحن أیضا نصوم ثلاثه أیام، و کذلک قالت جاریتهم فضّه.

فألبسهما اللّه عافیته، فأصبحوا صیاما و لیس عندهم طعام. فانطلق علی علیه السّلام إلی جار له من الیهود- یقال له شمعون یعالج الصوف- فقال: هل لک أن تعطینی جزّه من صوف تغزلها لک ابنه محمد بثلاثه أصوع من الشعیر؟ قال: نعم.

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:122

فأعطاه فجاء بالصوف و الشعیر و أخبر فاطمه علیها السّلام، فقبلت و أطاعت. ثم عمدت فغزلت ثلث الصوف، ثم أخذت صاعا من الشعیر فطحنته و عجنته و خبزت منه خمسه أقراص، لکل واحد قرصا.

و صلی علی علیه السّلام مع النبی صلّی اللّه علیه و آله المغرب، ثم أتی منزله فوضع الخوان ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما سیأتی فی هذا المجلد فی الفصل الرابع، الرقم 47، متنا و مصدرا و سندا.

9
المتن:

عن أبی رافع، قال:

أتت فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تشکو إلیه الطحن و أن یداها مجلت، سألت أن یخدمها.

فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أو ما ترضین أنی زوّجتک خیر أمتی و أن ابنیک سیدا شباب أهل الجنه غیر ابنی الخاله یحیی و عیسی، و أنک سیده نساء أهل

الجنه غیر مریم بنت عمران؟

قالت: یا رسول اللّه قد رضیت.

المصادر:

نوادر الأثر فی أن علیا علیه السّلام خیر البشر للقمی: ص 81.

الأسانید:

فی نوادر الأثر: حدثنا محمد بن عبد اللّه الحافظ، قال: حدثنی محمد بن جریر، عن محمد بن إسماعیل الصوری، عن علی بن صالح، عن بکار بن بشیر الفزاری، عن محمد بن عبد اللّه بن أبی رافع، عن أبیه، عن جده أبی رافع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:123

10
المتن:

عن عطاء، عن ابن رباح، قال:

کانت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تعجن و إن قصبتها تضرب إلی الجفنه، و روی أنها کانت مشرقه الرباعیه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 6 ح 7، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب، علی ما فی البحار.

11
المتن:

روی أن سلمان قال:

کانت فاطمه علیها السّلام جالسه و قدّامها رحی تطحن بها الشعیر و علی عمود الرحی دم سائل و الحسین علیه السّلام فی ناحیه الدار یتضوّر من الجوع. فقلت: یا بنت رسول اللّه! دبرت کفّاک و هذه فضه!؟ فقالت: أوصانی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن تکون الخدمه لها یوما، فکان أمس یوم خدمتها.

قال سلمان: قلت: إنی مولی عتاقه، إما أنا أطحن الشعیر أو أسکّت الحسین علیه السّلام لک؟

فقالت: أنا بتسکینه أرفق و أنت تطحن الشعیر. فطحنت شیئا من الشعیر، فإذا أنا بالإقامه فمضیت و صلّیت مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فلما فرغت قلت لعلی علیه السّلام ما رأیت. فبکی و خرج، ثم عاد فتبسّم. فسأله عن ذلک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: دخلت علی فاطمه علیها السّلام و هی مستلقیه لقفاها و الحسین علیه السّلام علی صدرها و قدّامها رحی تدور من غیر ید.

فتبسّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: یا علی، أ ما علمت أن اللّه ملائکه سیّاره فی الأرض، یخدمون محمدا و آل محمد إلی أن تقوم الساعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:124

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 28 ح 33، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 533.

3. مهج الدعوات: ص 6.

4. معالم الزلفی: ص 406.

5. عوالم: ج 11 ص 191 ح 1، عن الخرائج.

6. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 462، عن الخرائج. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 17 124 المصادر: ..... ص : 124

معاجز الولایه: ص 63.

8. جلاء العیون، علی ما فی هادی المضلّین.

9. هادی المضلّین: ص 79.

12
المتن:

روی أن أبا ذر قال:

بعثنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أدعو علیا علیه السّلام، فأتیت بیته فنادیته، فلم یجبنی أحد و الرحی تطحن و لیس معها أحد فنادیته. فخرج و أصغی إلیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال له شیئا لم أفهمه، فقلت: عجبا من رحی فی بیت علی علیه السّلام تدور و لیس معها أحد. قال: إن ابنتی فاطمه علیها السّلام ملأ اللّه قلبها و جوارحها إیمانا و یقینا، و إن اللّه علم ضعفها فأعانها علی دهرها و کفاها. أ ما علمت أن للَّه ملائکه موکّلین بمعونه آل محمد علیهم السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 29 ح 34، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 534.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 191 ح 2، عن الخرائج.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:125

13
المتن:

عن سیف، عن نجم، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

إن فاطمه علیها السّلام ضمنت لعلی علیه السّلام عمل البیت و العجین و الخبز و قم البیت، و ضمن لها علی علیه السّلام ما کان خلف الباب؛ نقل الحطب و أن یجی ء بالطعام.

فقال لها یوما: یا فاطمه، هل عندک شی ء؟ قالت: و الذی عظم حقک ما کان عندنا منذ ثلاثه أیام شی ء نقریک به. قال: أ فلا أخبرتنی؟ قالت: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نهانی أن أسألک شیئا فقال: لا تسألین ابن عمک شیئا، إن جاءک بشی ء عفو و إلا فلا تسألیه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 31 ح 38، عن تفسیر العیاشی.

2. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 171.

3. بحار الأنوار: ج 14 ص 197 ح 4.

4. البرهان: ج 1 ص 282.

5. مستدرک الوسائل: ج 13 ص 25، بتفاوت یسیر.

6. منتهی الآمال: ص 97، بتفاوت.

7. تفسیر الصافی: ج 1 ص 332.

8. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 191، عن تفسیر العیاشی.

9. قصص الأنبیاء للجزائری: ص 402، عن تفسیر العیاشی.

10. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 333 ح 117، عن تفسیر العیاشی.

11. تفسیر الصافی: ج 1 ص 332، عن تفسیر العیاشی.

12. فاطمه الزهراء علیها السّلام أسوه للنساء: ص 29.

14
المتن:

قال أبو علی الصوفی فی أخبار فاطمه علیها السّلام و أبو السعادات فی فضائل العشره بالإسناد، عن أبی ذر الغفاری، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:126

بعثنی النبی صلّی اللّه علیه و آله ادعو علیا علیه السّلام، فأتیت بیته و نادیته فلم یجبنی. فأخبرت النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال:

عد إلیه فإنه فی البیت. و دخلت علیه فرأیت الرحی تطحن و لا أحد عندها! فقلت لعلی علیه السّلام: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله یدعوک. فخرج متوحّشا حتی أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله، فأخبرت النبی صلّی اللّه علیه و آله بما رأیت، فقال: یا أبا ذر، لا تعجب فإن للَّه ملائکه سیّاحون فی الأرض موکّلون بمعونه آل محمد علیهم السّلام.

الحسن البصری و ابن إسحاق، عن عمار و میمونه أن کلیهما قالا: وجدت فاطمه علیها السّلام نائمه و الرحی تدور. فأخبرت رسول اللّه بذلک فقال: إن اللَّه علم ضعف أمته فأوحی إلی الرحی أن تدور فدارت.

و قد رواه أبو القاسم البستی فی مناقب أمیر المؤمنین علیه

السّلام و أبو صالح المؤذّن فی الأربعین عن الشعبی بأسناده، عن میمونه و ابن فیّاض فی شرح الأخبار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 45 ح 44، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 337.

3. أخبار فاطمه علیها السّلام لأبی علی، علی ما فی المناقب.

4. فضائل العشره لأبی السعادات، علی ما فی المناقب.

5. مناقب أمیر المؤمنین علیه السّلام للبستی، علی ما فی المناقب.

6. الأربعین للمؤذّن، علی ما فی المناقب.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 192 ح 3.

15
المتن:

قال محمد بن علی علیه السّلام:

بعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سلمان إلی فاطمه علیها السّلام، قال: فوقفت بالباب وقفه حتی سلّمت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:127

فسمعت فاطمه علیها السّلام تقرأ القرآن من جوّا و الرحی تدور من برّا و ما عندها أنیس.

و قال فی آخر الخبر: فتبسّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: یا سلمان، إن ابنتی فاطمه علیها السّلام ملأ اللّه قلبها و جوارهها إیمانا إلی مشاشها تفرّغت لطاعه اللّه. فبعث اللّه ملکا اسمه زوقائیل- و فی خبر آخر جبرئیل- فأدارها الرحی و کفاها اللّه مؤونه الدنیا مع مؤونه الآخره.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 46 ح 44، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 337.

3. دلائل الإمامه: ص 49.

4. الثاقب فی المناقب: ص 290 ح 247/ 2.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 194 ح 8، عن المناقب.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 195 ح 10، عن الثاقب، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی أحمد بن الفرج بن منصور، قال: حدثنا علی بن الحسین بن موسی بن بابویه، قال: حدثنا أبو إسحاق إبراهیم بن محمد، قال: حدثنا عثمان بن سعید، قال: حدثنی أحمد بن حمّاد، قال: حدثنا عمرو بن ثابت، عن أبیه، عن محمد بن علی بن الحسین بن علی علیه السّلام.

16
المتن:

بینما النبی صلّی اللّه علیه و آله و الناس فی المسجد ینتظرون بلالا أن یأتی فیؤذّن، إذ أتی بعد زمان، فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما حبسک یا بلال؟ فقال: إنی اجتزت بفاطمه علیها السّلام و هی تطحن، واضعه ابنها الحسن علیه السّلام عند الرحی و هی تبکی، فقلت لها: أیّما أحبّ إلیک، إن شئت کفیتک ابنک و إن شئت کفیتک الرحی. فقالت: أنا أرفق بابنی. فأخذت الرحی فطحنت، فذاک الذی حبسنی. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: رحمتها رحمک اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:128

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 76 ح 63، عن تنبیه الخاطر.

2. إتحاف السائل: ص 91.

3. تنبیه الخاطر، علی ما فی البحار.

4. ینابیع الموده: ص 200، بتفاوت یسیر.

5. ذخائر العقبی: ص 51، بتفاوت یسیر.

6. تاریخ مدینه دمشق: ج 10 ص 332، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

7. مجمع الزوائد: ج 10 ص 316، بتفاوت یسیر.

8. إسعاف الراغبین: ص 192.

9. الشرف المؤبّد: ص 55.

10. وسیله المال: ص 91.

11. مسند أحمد: ج 3 ص 150.

12. إحقاق الحق: ج 10 ص 269.

13. الکامل فی الضعفاء المتروکین: ج 2 ص 591، علی ما فی الإحقاق.

14. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه: ص 117.

15. إحقاق الحق: ج 25 ص 272.

16. مختصر تاریخ دمشق: ج 5 ص 123.

17. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 262.

18. حیاه فاطمه علیها السّلام للشلبی: ص 164.

19. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 135.

الأسانید:

1. فی تاریخ دمشق: أخبرنا أبو القاسم بن السمرقندی، أنا إسماعیل بن مسعده، نا عبد اللّه بن أعین، نا محمد بن علی، نا محمد بن زیاد بن معروف، نا جعفر بن جسر بن فرقد، أخبرنی أبی، عن ثابت، عن أنس، عن بلال.

2. فی الکامل: حدثنا عبد الرحمن، حدثنا محمد بن زیاد، حدثنا جعفر بن جسر، حدثنی أبی، عن ثابت، عن أنس، عن بلال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:129

17
المتن:

عن أبی عبد اللّه، عن أبیه علیه السّلام، قال:

تقاضی علی و فاطمه علیهما السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الخدمه، فقضی علی فاطمه علیها السّلام بخدمه ما دون الباب و قضی علی علی علیه السّلام بما خلفه. قال: فقالت فاطمه علیها السّلام: فلا یعلم ما داخلنی من السرور إلا اللّه بإکفائی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تحمّل رقاب الرجال.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 81 ح 1، عن قرب الأسناد.

2. قرب الأسناد: ص 25.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 472، بتغییر فیه.

4. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: 116.

5. إتحاف السائل: ص 51، شطرا منه.

6. وسائل الشیعه: ج 14 ص 123 ح 1.

7. سیره رسول اللّه و أهل بیته علیهم السّلام: ج 1 ص 741.

8. مستدرک الوسائل: ج 13 ص 48.

9. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 311.

10. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 41.

الأسانید:

1. فی قرب الأسناد: السندی بن محمد، عن أبی البختری، عن أبی عبد اللّه، عن أبیه علیهما السّلام.

2. فی إتحاف السائل: روی أبو بکر بن فارس و ابن مشدّد، عن ضمره بن حبیب.

18
المتن:

قال ابن شهرآشوب:

و فی الحلیه عن الأوزاعی، عن الزهری، قال: لقد طحنت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:130

حتی مجلت یداها و طبّ «1» الرحی فی یدها.

فی الصحیحین: إن علیا علیه السّلام قال: اشتکی مما أندأ بالقرب، فقالت فاطمه علیها السّلام: و اللّه إنی أشتکی یدی مما أطحن بالرحی. و کان عند النبی صلّی اللّه علیه و آله أساری، فأمرها أن تطلب من النبی صلّی اللّه علیه و آله خادما.

فدخلت علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّمت علیه و رجعت. فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: ما لک؟ قالت:

و اللّه ما استطعت أن أکلّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من هیبته. فانطلق علی علیه السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، فقال لهما:

لقد جاءت بکما حاجه؟ فقال علی علیه السّلام: مجاراتهما. فقال صلّی اللّه علیه و آله: لا، و لکنی أبیعهم و أنفق أثمانهم علی أهل الصفّه، و علّمها تسبیح الزهراء علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 84 ح 7، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 341.

19
المتن:

فی تفسیر الثعلبی عن جعفر بن محمد علیه السّلام، و فی تفسیر القشیری عن جابر الأنصاری:

أنه رأی النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام و علیها کساء من أجلّه الإبل و هی تطحن بیدیها و ترضع ولدها. فدمعت عینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا بنتاه، تعجّلی مراره الدنیا بحلاوه الآخره؟

فقالت: یا رسول اللّه، الحمد للَّه علی نعمائه و الشکر للَّه علی آلائه؛ فانزل اللّه «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی». «2»

______________________________

(1). طبّ، أی أثّر فیها قلیلا قلیلا.

(2). سوره الضحی: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:131

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 86 ح 8، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 342.

3. تفسیر الثعلبی، علی ما فی المناقب.

4. تفسیر العشیری، علی ما فی المناقب.

5. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 319 ح 433، بتفاوت یسیر.

6. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 319 ح 434، بتفاوت یسیر.

7. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 594 ح 10، عن المناقب.

8. شواهد التنزیل: ج 2 ص 445 ح 1110.

9. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 136.

10. بدائع الأحکام: ص 155.

11. منتهی الآمال: ص 97.

12. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 338.

13. عبقریه الإمام علی علیه السّلام: ص 333.

14. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه: ص 113.

15. البیان و التعریف: ص 101.

16. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 62.

الأسانید:

1. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: أخبرنا أبو الحسن الشیرازی، أخبرنا الحسن البصری، أخبرنا محمد بن یونس، أخبرنا حمّاد بن عیسی غریق الجحفه، عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر، قال.

2. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: حدثنا عبد اللّه بن یوسف إملاء، حدثنا أبو قتیبه سلم بن الفضل الأزدی، حدثنا الکدیمی، حدثنا حمّاد الجهنی، عن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر، قال.

3. فی شواهد التنزیل: حدثنا عبد اللّه بن یوسف، حدثنا أبو قتیبه سلم بن الفضل، حدثنا الکدیمی، حدثنا حمّاد، عن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:132

20
المتن:

من کتاب زهد النبی صلّی اللّه علیه و آله لأبی جعفر أحمد القمی، قال:

لما نزلت هذه الآیه علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ لَها سَبْعَهُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ» «1»، بکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بکاء شدیدا و بکی أصحابه، و لا یدرون ما نزل به جبرئیل، و لم یستطع أحد من أصحابه أن یکلّمه، و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا رأی فاطمه علیها السّلام فرح بها. فانطلق بعض أصحابه إلی باب فاطمه علیها السّلام و بین یدیها شی ء من شعیر، و هی تطحن و تقول: «ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقی» «2»، ....

المصادر:

1. الدروع الواقیه: ص 274.

2. بحار الأنوار: ج 8 ص 303 ح 62، عن الدروع.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 87 ح 9، عن الدروع.

4. نفس الرحمن: ص 518، بتغییر یسیر.

5. غایه المرام فی رجال البخاری: ص 97، علی ما فی الإحقاق.

6. إحقاق الحق: ج 25 ص 219.

7. سفینه البحار: ج 1 ص 571.

8. الأنوار النعمانیه: ج 4 ص 287.

21
المتن:

قال محبّ الطبری: عن علی علیه السّلام، قال:

کانت فاطمه بنت أسد تکفیه عمل خارج و فاطمه بنت محمد علیها السّلام تکفیه عمل البیت؛ خرّجه ابن البختری.

______________________________

(1). سوره الحجر: الآیه 43.

(2). سوره الشوری: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:133

المصادر:

1. ذخائر العقبی: ص 50.

2. ینابیع الموده: ص 200.

3. وسیله المال (مخطوط): ص 92.

22
المتن:

عن أنس:

أن فاطمه علیها السّلام جاءت تشکو مجل یدیها من أثر الطحن، فأتاها النبی صلّی اللّه علیه و آله بغلام و علیها «1» ثوب. فذهبت تغطّی رأسها فخرج رجلاها، و ذهبت تغطّی رجلیها فخرج رأسها، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما هذا أبوک و هذا غلامک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 266.

2. لسان المیزان: ج 3 ص 58.

3. تاج العروس: ج 8 ص 112، علی ما فی الإحقاق.

4. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 3 ص 305.

الأسانید:

1. فی لسان المیزان: روی من طریق سلام بن أبی الصهباء، أبی المنذر البصری، عن أنس.

2. فی الکامل: ثنا محمد بن الحسن البصری، ثنا أبو کامل، ثنا سلام بن الصهباء، ثنا ثابت، ثنا أنس.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر؛ أتی ضمیر الغلام بالتأنیث، و الظاهر اشتباه من الناسخین أو من المطبعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:134

23
المتن:

عن عطاء بن رباح، قال:

إن کانت فاطمه علیها السّلام ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لتعجن و إن قصبتها تکاد تضرب الجفنه.

المصادر:

1. صفه الصفوه: ج 2 ص 6، علی ما فی الإحقاق.

2. ذخائر العقبی: ص 50.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 271.

4. حیاه الصحابه: ج 2 ص 555، علی ما فی الإحقاق.

5. حلیه الأولیاء: ج 3 ص 312، علی ما فی الإحقاق.

6. إحقاق الحق: ج 19 ص 111.

24
المتن:

قالت میمونه:

بعثنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بقمح إلی فاطمه علیها السّلام لتطحنه ثم ردّنی إلیها، فوجدتها نائمه و الرحی تدور. فأخبرت النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: إن اللّه علم ضعف فاطمه علیها السّلام، فأوحی إلی الرحی أن تدور فدارت.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 316.

2. لسان المیزان: ج 5 ص 65.

3. میزان الاعتدال: ج 3 ص 468 ح 195، بتفاوت.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 194 ح 7، عن لسان المیزان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:135

الأسانید:

فی لسان المیزان: قال أحمد بن الفضل بن خزیمه، حدثنا محمد بن الأزهر الکاتب، قال: حدثنی سوید الجوینی، قال: ثنا محمد بن عمرو بن مهجع، عن الشعبی، عن میمونه، قالت.

25
المتن:

عن میمونه بنت الحارث:

أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال لها: اذهبی بهذا الصاع إلی فاطمه علیها السّلام تطحنه لنا. فبینما هی تطحن، إذا غلبتها عینها فذهب بها النوم. فقال نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أبطأ علینا طعامنا، فانظری ما حبسها.

فذهبت میمونه فاطلعت من الباب، فإذا الرحی تدور و إذا فاطمه علیها السّلام نائمه. فرجعت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقالت: رأیت فاطمه علیها السّلام نائمه و الرحی تدور. فقال صلّی اللّه علیه و آله: ما أحد یدیرها؟

قالت: ما أحد یدیرها. فقال: رحم اللّه جل جلاله أمتها حیث رأی ضعفها، فأوحی إلی الرحی فدارت. فجاءت میمونه إلی طعامها و قد فرغ الرحی من طحنه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 316، عن المقتل للخوارزمی.

2. المقتل للخوارزمی: ص 68.

الأسانید:

1. فی المقتل للخوارزمی: قال سید الحفاظ هذا، أخبرنا والدی، أخبرنا أحمد بن عمر البزّاز، أخبرنا محمد بن عیسی، أخبرنا صالح بن أحمد، أخبرنا أبو القاسم بن أبی صالح، أخبرنا إبراهیم بن الحسین، أخبرنا سوید بن سعید، أخبرنا محمد بن عمر، أخبرنا عامر الشعبی، عن میمونه بنت الحارث.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:136

26
المتن:

قال النسفی:

خرجت فاطمه علیها السّلام لیلا، فخاطبتها ناقه النبی صلّی اللّه علیه و آله الغضباء التی أصابها من خیبر فقالت:

السلام علیک یا بنت رسول اللّه، أ لک حاجه إلی أبیک فإنی ذاهبه إلیه. فبکت فاطمه علیها السّلام و جعلت رأس الناقه فی حجرها حتی ماتت فی تلک الساعه. فکفّنتها فی عباءه و دفنتها.

ثم کشفوا عنها بعد ثلاثه أیام، فلم یجدوا لها أثرا.

فنطقها لها علیها السّلام من بعض کراماتها، فإنها لم تنطق إلا لها و لأبیها؛ قالت: یا رسول اللّه، کنت لرجل من الیهود، فکنت أخرج أرعی فینادی النبات: إلیّ إلیّ فإنک لمحمد صلّی اللّه علیه و آله، و إذا کان اللیل نادی السباع بعضهم بعضا: لا تقربوها فإنها لمحمد صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 317، عن نزهه المجالس.

2. نزهه المجالس: ج 2 ص 228، علی ما فی الإحقاق.

27
المتن:

روی النصر بن منصور، عن عقبه بن علقمه، قال:

دخلت علی علی علیه السّلام فإذا بین یدیه لبن حامض آذتنی حموضته و کسر یابسه، قلت:

یا أمیر المؤمنین! أ تأکل مثل هذا؟ فقال لی: یا أبا الجنوب، کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یأکل أیبس من هذا و یلبس أخشن من هذا- و أشار إلی ثیابه-، فإن لم آخذ بما آخذ به خفت ألا ألحق به.

و کان علیه السّلام- و هو أمیر المؤمنین- یأکل الشعیر و تطحنه الزهراء علیها السّلام بیدیها، و کان یختم علی الجراب الذی فیه دقیق الشعیر فیقول: لا أحبّ أن یدخل بطنی إلا ما أعلم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:137

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 17 ص 597.

2. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 221، علی ما فی الإحقاق.

3. علی علیه السّلام و مناوءوه: ص 188، علی ما فی الإحقاق.

28
المتن:

دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و علیها کساء و هی تطحن بیدها و ترضع ولدها.

فدمعت عینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لما أبصرها فقال: یا بنتاه! تعجّلی مراره الدنیا بحلاوه الآخره؟

المصادر:

1. نهایه البیان فی تفسیر القرآن: ج 1 ص 176، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 271.

3. تفسیر البرهان: ج 4 ص 472 ح 3.

4. تأویل الآیات: ج 2 ص 811.

5. بحار الأنوار: ج 16 ص 143 ح 9.

6. مقتل للخوارزمی: ص 64.

7. أنوار الولاء: ص 69.

8. إحقاق الحق: ج 25 ص 271.

9. نهایه البیان: ج 1 ص 176.

10. تفسیر الثعلبی، علی ما فی أنوار الولاء.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: عن محمد بن أحمد بن الحکم، عن محمد بن یونس، عن حمّاد بن عیسی، عن الصادق علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:138

29
المتن:

قال جابر:

دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله علی ابنته فاطمه الزهراء علیها السّلام و هی تطحن بالرحی و علیها کساء من وبر الإبل فبکی و قال: نجزعی یا فاطمه مراره الدنیا لنعیم الآخره.

المصادر:

1. السمیر المهذّب: ج 1 ص 29، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 271.

3. سیره رسول اللّه و أهل بیته علیهم السّلام: ج 1 ص 740.

4. عبقریّه الإمام علی و الحسین أبو الشهداء و فاطمه الزهراء علیهم السّلام و الفاطمیون: ص 333.

5. إحقاق الحق: ج 25 ص 271.

6. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 338.

30
المتن:

عن جابر:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رأی علی فاطمه علیها السّلام کساء من أوبار الإبل و هی تطحن، فبکی و قال: یا فاطمه، اصبری علی مراره الدنیا لنعیم الآخره غدا، و نزلت: «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی». «1»

المصادر:

1. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 58.

2. المنتخب: ص 103.

______________________________

(1). سوره الضحی: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:139

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 271.

4. وسیله النجاه: ص 214.

5. کنز العمال: ج 12 ص 422.

6. المقتل للخوارزمی: ص 64.

7. الدر المنثور للسیوطی: ج 6 ص 361، بتفاوت فیه.

8. البرهان: ج 4 ص 472 ح 3.

الأسانید:

فی المقتل للخوارزمی: أخبرنی أبو منصور هذا، أخبرنا أبو العلاء والدی بقراءتی علیهما، قالا: أخبرنا أبو الفرج علی بن محمد، أخبرنا أحمد بن علی بن بلال، أخبرنا أحمد بن کامل، أخبرنا محمد بن یونس، أخبرنا حمّاد، أخبرنا جعفر بن محمد علیه السّلام.

31
المتن:

روی عن علی علیه السّلام، قال:

ما کان لنا إلا إهاب کبش، ننام علی ناحیته و تعجن فاطمه علیها السّلام علی ناحیته.

المصادر:

1. إتحاف السائل للمناوی: ص 51.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 274.

32
المتن:

قال علی علیه السّلام:

لقد تزوّجت فاطمه علیها السّلام و ما لی و لها فراش غیر جلد کبش ننام علیه باللیل و نضعه علی الناضح بالنهار، و ما لی و لها خادم غیرها. و لما زوّجها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أرسل بی معها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:140

بخمیله و وساده آدم- حشوها لیف- و رحاءین و سقاء و جرّتین. فجرت بالرحاء حتی أثّرت فی یدها، و استقت بالقربه حتی أثّرت القربه بنحرها، و قمّت البیت حتی أغبرت ثیابها، و أوقدت تحت القدر حتی دنست ثیابها.

المصادر:

1. أحکام النساء لأبی الفرج: ص 124.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 274.

33
المتن:

قال عمار:

بعثنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی علی علیه السّلام لأدعوه إلیه. فأتیت باب حجرته فقرعته ملیّا، فلم یجبنی أحد. فسمعت صوت رحی، ففتحت الباب فإذا فاطمه علیها السّلام نائمه و الحسن علیه السّلام نائم علی ثدیها، و الرحی تدور و لا أری أحدا یدیرها. فانصرفت مرعوبا إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فأخبرته بما رأیت.

فقال لی: و ما یعجبک من هذا یا عمار إن کان اللّه عز و جل نظر إلی ابنه نبیه و لا معین لها فأیّدها بمن یعینها علی أمرها؟

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 61 ح 983.

الأسانید:

فی شرح الأخبار: عمرو بن مسهر بأسناده، عن عمار بن یاسر، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:141

34
المتن:

حمران بن أبان الرازی بأسناده، عن علی علیه السّلام، قال:

کانت فاطمه علیها السّلام تخدم و تقوم بمهنه بیتها، فأتعبها الخدمه و أخلقتها و أثّر الرحی فی یدها و نالها من ذلک ضرر شدید.

و جاء إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رقیق من سبی المشرکین، فقلت لها: لو أنک مضیت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاستخدمته خادما یکفیک الخدمه. فمضت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فوجدته علی شغل، فانصرفت.

فلما کان من غد، أتاها فوقف علی الباب و نحن فی لفاعنا ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ آنفا.

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 67 ح 993.

35
المتن:

عن زاذان، عن سلمان، قال:

أتیت ذات یوم منزل فاطمه علیها السّلام، فوجدتها نائمه قد تغطّت بالعباءه، و نظرت إلی قدر منصوبه بین یدیها تغلی بغیر نار. فانصرفت مبادرا إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلما بصّرنی ضحک ثم قال: یا أبا عبد اللّه، أعجبک ما رأیت من حال ابنتی فاطمه علیها السّلام؟ قلت: نعم یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أتعجب من أمر اللّه؛ إن اللّه تبارک و تعالی علم ضعف ابنتی فاطمه علیها السّلام فأیّدها بمن یعینها علی دهرها من کرام ملائکته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:142

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 301 ح 254/ 2.

2. القطره: ج 1 ص 268 ح 262/ 11، عن الثاقب.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 197 ح 1، عن الثاقب.

36
المتن:

فی الخرائج: أن علیا علیه السّلام قال:

دخلت السوق فابتعت لحما بدرهم و ذرّه بدرهم، فأتیت بهما فاطمه علیها السّلام، حتی إذا فرغت من الخبز و الطبخ قالت: لو أتیت أبی فدعوته. فخرجت و هو مضطجع و هو یقول: أعوذ باللَّه من الجوع ضجیعا. فقلت: یا رسول اللّه! عندنا طعام. فاتّکأ علیّ و مضینا نحو فاطمه علیها السّلام.

فلما دخلنا قال: هلمّ طعامک یا فاطمه. فقدمت إلیه البرمه و القرص، فغطّی القرص و قال: اللهم بارک لنا فی طعامنا، ثم قال: اغرفی لعائشه، ثم قال: اغرفی لأم سلمه. فلما زالت تعرف حتی وجّهت إلی نسائه التسع بقرصه قرصه و مرق، ثم قال: اغرفی لأبیک و بعلک، ثم قال: اغرفی و کلی و اهدی لجیرانک. ففعلت و بقی عندهم ما یأکلون أیاما.

المصادر:

1. الخرائج و الجرائح: ص 99.

2. عین الحیاه: ص 37.

3. بحار الأنوار: ج 17 ص 232، عن الخرائج.

4. بحار الأنوار: ج 18 ص 30 ح 20، عن الخرائج.

5. ناسخ التواریخ: مجلدات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ج 5 ص 146.

6. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 171.

7. قرب الأسناد: ص 137.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:143

37
المتن:

أبان، عن سلیم، قال: حدثنی علی بن أبی طالب علیه السّلام و سلمان و أبو ذر و المقداد، و حدّث أبو الحجاف داود بن أبی عوف العوفی، یروی عن أبی سعید الخدری، قال:

دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی ابنته فاطمه علیها السّلام و هی توقد تحت قدر لها تطبخ طعاما لأهلها، و علی علیه السّلام فی ناحیه البیت نائم، و الحسن و الحسین علیهما السّلام نائمان إلی جنبه.

فقعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع ابنته یحدّثها و هی توقد تحت قدرها لیس لها خادم، إذا استیقظ الحسن علیه السّلام، فأقبل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا أبت، اسقنی، فأخذه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

ثم قام إلی لقحه کانت فاحتلبها بیده، ثم جاء بالعلبه- و علی اللبن رغوه- لیناوله الحسن علیه السّلام.

فاستیقظ الحسین علیه السّلام فقال: یا أبت، اسقنی. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا بنی، أخوک و هو أکبر منک و قد استقانی قبلک. فقال الحسین علیه السّلام: اسقنی قبله. فجعل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یرقبه و یلین له و یطلب إلیه أن یدع أخاه یشرب قبله و الحسین علیه السّلام یأبی.

فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبت! کأن الحسن أحبّ إلیک

من الحسین؟! قال صلّی اللّه علیه و آله: ما هو بأحبّهما إلیّ و إنهما عندی لسواء، غیر أن الحسن استقانی أول مره، و إنی و إیاک و إیاهما و هذا الراقد فی الجنه فی منزل واحد و درجه واحده ....

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 732 ح 21.

2. بحار الأنوار: ج 37 ص 86 ح 54، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

38
المتن:

روی أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان وعد أبا الهیثم بن تیهان خادما. فأتی بثلاث من السبی، فأعطی اثنتین و بقی واحده. فجاءت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تطلب منه خادما و هی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:144

تقول: أ لا تری أثر الرحی یا رسول اللّه فی یدی؟ فذکر موعده لأبی الهیثم فجعل یقول:

کیف موعدی لأبی الهیثم؟ فاثره به علی فاطمه علیها السّلام لما سبق من وعده له، مع أنها کانت تدیر الرحی بیدها الضعیفه.

المصادر:

المحجّه البیضاء: ج 5 ص 238.

39
المتن:

روی عن أمیر المؤمنین علیه السّلام قال: دخل علینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام جالسه عند القدر و أنا أنقی العدس، فقال: یا أبا الحسن. قلت: لبیک یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قال: اسمع منی و ما أقول إلا ما أمر ربی؛ ما من رجل یعین امرأته فی بیتها إلا کان له بکل شعره علی بدنه عباده سنه صیام، نهارها و قیام لیلها، و أعطاه اللّه من الثواب مثل ما أعطاه الصابرین و داود النبی و یعقوب و عیسی علیهم السّلام.

یا علی، من کان فی خدمه العیال و لم یأنف، کتب اللّه تعالی اسمه فی دیوان الشهداء، و کتب له بکل یوم و لیله ثواب ألف شهید، و کتب له بکل قدم ثواب حجه و عمره، و أعطاه اللّه بکل عرق فی جسده مدینه.

یا علی، ساعه فی خدمه العیال فی البیت خیر من عباده ألف سنه و ألف حجه و ألف عمره، و خیر من عتق ألف رقبه و ألف غزوه و ألف مریض عاده و ألف جمعه و ألف جنازه و ألف جائع یشبعهم و ألف عار یکسوهم و ألف فرس یوجّهه فی سبیل اللّه، و خیر له من ألف دینار یتصدّق به علی المساکین، و خیر له من أن یقرأ التوراه و الإنجیل و الزبور و الفرقان و من ألف أسیر أعتقه، و خیر له من ألف بدنه یعطی المساکین، و لا یخرج من الدنیا حتی یری مکانه فی الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:145

یا علی، من لم یأنف من خدمه العیال دخل الجنه بغیر حساب.

یا علی،

خدمه العیال کفّاره الکبائر، و یطفئ غضب الرب، و مهور الحور العین، و یزید فی الحسنات و الدرجات.

یا علی، لا یخدم العیال إلا صدیق أو شهید أو رجل یرید اللّه به خیر الدنیا و الآخره.

المصادر:

1. الأنوار النعمانیه: ج 2 ص 154.

2. اعلموا أنی فاطمه: ج 3 ص 32، عن البحار.

3. بحار الأنوار: ج 101 ص 132 ح 1، عن جامع الأخبار.

4. جامع الأخبار: ص 102.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 37.

40
المتن:

قال عبد الرحمن الجوزی فی حرف الحاء مع الراء:

... قال علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام: لو سألت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خادما یقیک حارّ ما أنت فیه من العمل (یعنی التعب لأن معه الحراره و الإعباء).

المصادر:

1. غریب الحدیث: ج 1 ص 201.

2. النهایه فی غریب الحدیث: ج 1 ص 363.

41
المتن:

روی أن النبی صلّی اللّه علیه و آله زار فاطمه علیها السّلام یوما. فصنعت له عصیده من تمر فقدّمتها بین یدیه،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:146

فأکل هو و علی و فاطمه و الحسنان علیهم السّلام. فلما فرغوا من الأکل، سجد النبی صلّی اللّه علیه و آله فأطال السجود. ثم بکی فی سجوده، ثم ضحک ثم جلس.

فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: یا رسول اللّه، لم سجدت و بکیت و ضحکت؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: لما رأیتکم مجتمعین سررت بذلک فسجدت للَّه شکرا، فهبط جبرئیل و أنا ساجد فقال:

إنک سررت باجتماع أهلک؟ فقلت: نعم. فقال: إنی مخبرک بما یجری علیهم؛ إن فاطمه علیها السّلام تغضب و تظلم حقها، و هی أول من یلحق بک، و أمیر المؤمنین علیه السّلام یظلم حقه و یضطهد، و یقتل ولدک الحسن علیه السّلام بالسمّ بعد أن یؤخذ حقه، و ولدک الحسین علیه السّلام یظلم و یقتل و لا یدفنه إلا الغرباء، فبکیت.

ثم قال: إن من زار ولدک الحسین علیه السّلام کتب اللّه له بکل خطوه مائه حسنه و رفع عنه مائه سیئه، فضحکت فرحا بذلک.

المصادر:

1. غوالی اللآلی: ج 1 ص 199 ح 14.

2. مستدرک الوسائل: ص 154 ح 11، عن الغوالی.

42
المتن:

فی الصحیحین: أن علیا علیه السّلام قال:

أشتکی مما أندأ بالقرب فقالت: و اللّه إنی أشتکی یدی مما أطحن بالرحی و کان عند النبی صلّی اللّه علیه و آله أساری فأمرها أن تطلب من النبی صلّی اللّه علیه و آله خادما. فدخلت علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّمت علیه و رجعت.

فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: ما لک؟ قالت: و اللّه ما استطعت أن أکلّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من هیبته. فانطلق علی علیه السّلام معها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، فقال لهما: لقد جاءت بکما حاجه؟ فقال

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:147

علی علیه السّلام: مجاراتهما. فقال صلّی اللّه علیه و آله: و لکنی أبیعهم و أنفق أثمانهم علی أهل الصفّه، و علّمها تسبیح الزهراء علیها السّلام.

کتاب الشیرازی: أنها لمّا ذکرت حالها و سألت جاریه، بکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا فاطمه، و الذی بعثنی بالحق إن فی المسجد أربعمائه رجل ما لهم طعام و لا ثیاب و لو خشیتی خصله لأعطیتک ما سألت. یا فاطمه، إنی لا أرید أن ینفکّ عنک أجرک إلی الجاریه، و إنی أخاف أن یخصمک علی بن أبی طالب علیه السّلام یوم القیامه بین یدی اللّه عز و جل إذا طلب حقّه منک، ثم علّمها صلاه التسبیح. فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: مضیت تریدین من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الدنیا فأعطانا اللّه ثواب الآخره.

قال: قال أبو هریره: فلما خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من عند فاطمه

علیها السّلام، أنزل اللّه علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله: «و إما تعرضنّ عنهم ابتغاء رحمه من ربک ترجوها»، یعنی عن قرابتک و ابنتک فاطمه علیها السّلام ابتغاء مرضاه اللّه، یعنی طلب رحمه من ربک، یعنی رزقا من ربک ترجوها، «فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَیْسُوراً» «1»، یعنی قولا حسنا.

فلما نزلت هذه الآیه، أنفذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جاریه إلیها للخدمه و سمّاها فضّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 85 ح 8، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 341، عن کتاب الشیرازی.

3. کتاب الشیرازی، علی ما فی المناقب.

4. تفسیر نور الثقلین: ج 3 ص 157 ح 174، عن المناقب.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 347.

43
المتن:

عن علی بن أبی طالب، قال:

______________________________

(1). سوره الإسراء: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:148

قالت فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام: یا ابن عمّی، شقّ علیّ العمل و الرحی، فکلّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

قال لها: نعم. فأتاهما نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله من الغد و هما نائمان فی لحاف واحد، فأدخل رجلیه بینهما. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا نبی اللّه! یشقّ علیّ العمل، فإن أمرت لی بخادم مما أفاء اللّه علیک.

قال: أ فلا أعلّمک ما هو خیر لک من ذلک؟ تسبّحین ثلاثا و ثلاثین و احمدی ثلاثا و ثلاثین و کبّری أربعا و ثلاثین، فذلک مائه باللسان و ألف فی المیزان، ذلک بأن اللّه یقول:

«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» «1»، إلی مائه ألف.

المصادر:

1. مجمع الزوائد: ج 10 ص 145.

2. الأمالی الشهیره: ج 1 ص 247.

الأسانید:

فی الأمالی الشهیره قال: أخبرنا أبو طاهر محمد بن أحمد بن محمد بن عبد الرحیم بقراءتی علیه، قال: أخبرنا أبو محمد عبد اللّه بن محمد بن جعفر بن حیّان، قال: حدثنا عبد اللّه بن محمد بن زکریا، قال: حدثنا سهل بن عثمان، قال: حدثنا حبیب بن حبیب أخو حمزه، عن أبی إسحاق، عن الحرث، عن علی علیه السّلام.

44
المتن:

عن عبد الرحمن بن أبی لیلی یحدّث عن علی بن أبی طالب علیه السّلام:

إن فاطمه علیها السّلام أتت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تشکو إلیه أثر الرحی فی یدها، و قد بلغها أن النبی صلّی اللّه علیه و آله أتاه سبی. فأتته تسأله خادما فلم تلقه، و لقیتها عائشه فأخبرتها الحدیث. فلما جاء النبی صلّی اللّه علیه و آله أخبرته بذلک ....

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 160.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:149

المصادر:

1. شرح معانی الآثار: ج 3 ص 233.

2. صفه الصفوه: ج 2 ص 11.

3. ذخائر العقبی: ص 49.

4. مناقب علی و الحسنین و أمهما فاطمه علیهم السّلام: ص 257 ح 494.

5. مصابیح السنه: ج 2 ص 183 ح 1710.

6. مختصر تاریخ دمشق: ج 15 ص 75 ح 57.

7. شرح معانی الآثار: ج 3 ص 298.

الأسانید:

فی شرح معانی الآثار: حدثنا سلیمان بن شعیب، قال: ثنا عبد الرحمن بن زیاد، قال:

ثنا شعبه، عن الحکم، قال: سمعت عبد الرحمن بن أبی لیلی.

45
المتن:

قال ابن حمّاد العبدی فی غدیریته:

عملها علیها السّلام فی بیتها و کراماتها نقلا عن أم أیمن:

لعمرک یا فتی یوم الغدیرلأنت المرء أولی بالأمور ...

و کان یقول یا دنیای غُرّی سوای فلست من أهل القبور

و صابر مع حلیلته الأذایافنا لا خیر عاقبه الصبور

و قالت أم أیمن جئت یوماإلی الزهراء فی وقت الهجیر

فلما أن دنوت سمعت صوتاو طحنا فی الرحاء بلا مدیر

فجئت الباب أقرعه نغورافما من سامع لی فی نغور

فجئت المصطفی و قصصت شأنی و ما أبصرت من أمر زعور

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:150 فقال المصطفی شکرا لرب بإتمام الحباء لها جدیر

رآها اللّه متعبه فألقی علیها النوم ذو المنّ الکثیر

و وکّل بالرحی مَلَکا مُدیرافعُدتُ و قد مُلِئت من السرور المصادر:

1. الغدیر: ج 4 ص 143.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 54.

46
المتن:

قصیده ابن الحجاج البغدادی فی جواب قصیده ابن سکره المتحامل بها علی آل اللّه:

لا أکذب اللّه إن الصدق ینجینی ید الأمیر بحمد اللّه تُحیینی ...

فما وجدت شفاء تستفید به إلا ابتغاءک تهجو آل یاسین

کافاک ربک إذا أجرتک قدرته بسبّ أهل العُلی الغرّ المیامین

فقر و کفر همیع أنت بینهماحتی الممات بلا دنیا و لا دین

فکان قولک فی الزهراء فاطمهقول امرئ لهج بالنصب مفتون

عیّرتها بالرحی و الزاد تطحنه لا زال زادک حبّا غیر مطحون

و قلت إن رسول اللّه زوّجهاسکینه بنت مسکین لمسکین

کذبت یا ابن التی باب استها سلس الأغلاق باللیل مفکوک الزرافین

ستّ النساء غدا فی الحشر یخدمهاأهل الجنان بحور الخرّد العین المصادر:

1. الغدیر: ج 4 ص 89، عن دیوان ابن الحجاج.

2. دیوان ابن الحجاج، علی ما فی الغدیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:151

47
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

بعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام بمکیال فیه تمر مع أبی ذر. قال أبو ذر: فأتیت الباب و قلت: السلام علیکم، فلم یجبنی أحد. فظننت أن فاطمه علیها السّلام بحال الرحی فلم تسمع، ففتحت الباب و إذا فاطمه علیها السّلام نائمه و الحسین علیه السّلام یرتضع و الرحی تدور.

قال أبو ذر: فأتیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقلت: یا رسول اللّه! أتوب إلی اللّه مما صنعت؛ إنی أتیت أمرا عظیما! فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: و ما أتیت یا أبا ذر؟ فقصّ علیه ما کان، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ضعفت فاطمه علیها السّلام فأعانها اللّه علی دهرها.

المصادر:

الثاقب فی المناقب: ص 290 ح 247.

48
المتن:

عن أسامه بن زید، قال:

افتقد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم علیا علیه السّلام، فقال: اطلبوا إلیّ أخی فی الدنیا و الآخره، اطلبوا إلیّ فاصل الخطوب، اطلبوا إلیّ المحکّم فی الجنه فی الیوم المشهود، اطلبوا إلیّ حامل لوائی فی المقام المحمود.

قال أسامه: فلما سمعت من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذلک، بادرت إلی باب علی علیه السّلام، فنادانی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من خلفی: یا أسامه، عجّل علیّ بخبره، و ذلک بین الظهر و العصر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:152

فدخلت فوجدت علیا علیه السّلام کالثوب الملقی لاطیا بالأرض ساجدا، یناجی اللّه تعالی و هو یقول: سبحان اللّه الدائم، فکّاک المغارم، رزّاق البهائم، لیس له فی دیمومته ابتداء، و لا زوال و لا انقضاء. فکرهت أن أقطع علیه ما هو فیه حتی یرفع رأسه.

و سمعت أزیر الرحی، فقصدت نحوها لأسلّم علی فاطمه علیها السّلام و أخبرها بقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بعلها، فوجدتها راقده علی شقّها الأیمن، مخمره وجهها بجلبابها- و کان من وبر الإبل- و إذا الرحی تدور بدقیقها، و إذا کفّ یطحن علیها برفق، و کفّ أخری تلهی الرحی، لها نور لا أقدر أن أملی عینی منها، و لا أری إلا الیدین بغیر أبدان.

فامتلأت فرحا بما رأیت من کرامه اللّه لفاطمه علیها السّلام.

فرجعت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تباشیر الفرح فی وجهی بادیه- و هو فی نفر من أصحابه- قلت: یا رسول اللّه! انطلقت أدعو علیا علیه السّلام فوجدته کذا و کذا، و انطلقت نحو فاطمه علیها السّلام فوجدتها راقده

علی شقّها الأیمن، و رأیت کذا و کذا!

فقال: یا أسامه، أ تدری من الطاحن و من الملهی لفاطمه علیها السّلام؟ إن اللّه قد غفر لبعلها بسجدته سبعین مغفره، واحده منها لذنوبه ما تقدّم منها و ما تأخّر، و تسعه و ستین مذخوره لمحبّیه؛ یغفر اللّه بها ذنوبهم یوم القیامه،

و إن اللّه تعالی رحم ضعف فاطمه علیها السّلام لطول قنوتها باللیل و مکابدتها للرحی و الخدمه فی النهار. فأمر اللّه تعالی ولید ین من الولدان المخلّدین أن یهبطا فی أسرع من الطرف، و إن أحدهما لیطحن و الآخر لیلهی رحاها.

و إنما أرسلتک لتری و تخبر بنعمه اللّه علینا، فحدّث یا أسامه؛ لو تبدیا لک لذهب عقلک من حسنهما، و إنما سألتنی خادما فمنعتها، فأخدمها اللّه بذلک سبعین ألف ولیده فی الجنه، الذین رأیت منهن، و إنا من أهل بیت اختار اللّه لنا الآخره الباقیه علی الدنیا الفانیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:153

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 291 ح 249.

2. معالم الزلفی: ص 415.

49
المتن:

عن حمّاد بن سلمه، عن حمید الطویل، عن أنس، قال:

سألنی الحجّاج بن یوسف عن حدیث عائشه و حدیث القدر التی رأت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و هی تحرّکها بیدها، قلت: نعم أصلح اللّه الأمیر، دخلت عائشه علی فاطمه علیها السّلام و هی تعمل للحسن و الحسین علیهما السّلام حریره بدقیق و لبن و شحم فی قدر، و القدر علی النار یغلی و فاطمه علیها السّلام تحرّک ما فی القدر بإصبعها و القدر علی النار یبقبق.

فخرجت عائشه فزعه مذعوره، حتی دخلت علی أبیها فقالت: یا أبه! إنی رأیت من فاطمه الزهراء أمرا عجیبا؛ رأیتها و هی تعمل فی القدر و القدر علی النار یغلی و هی تحرّک ما فی القدر بیدها! فقال لها: یا بنیه، اکتمی فإن هذا أمر عظیم.

فبلغ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فصعد المنبر و حمد اللّه و أثنی علیه، ثم قال: إن الناس یستعظمون و یستکثرون ما رأوا من القدر و النار، و الذی بعثنی بالرساله و اصطفانی بالنبوه لقد حرّم اللّه تعالی النار علی لحم فاطمه علیها السّلام و دمها و شعرها و عصبها، و فطم من النار ذریتها و شیعتها. إن من نسل فاطمه علیها السّلام من تطیعه النار و الشمس و القمر و النجوم و الجبار و تضرب الجن بین یدیه بالسیف و توافی إلیه الأنبیاء بعهودها، و تسلّم إلیه الأرض کنوزها، و تنزّل علیه من السماء برکات ما فیها.

الویل لمن شکّ فی فضل فاطمه علیها السّلام؛ لعن اللّه من یبغض بعلها و لم یرض بإمامه ولدها. إن لفاطمه علیها السّلام یوم القیامه

موقفا و لشیعتها موقفا، و إن فاطمه علیها السّلام تدعی فتلبی و تشفّع فتشفّع، علی رغم کل راغم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:154

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 293 ح 250.

2. تاج العروس: ج 6 ص 297، بتغییر فیه.

3. مقامات فاطمیه فی أربعین حدیث شیعیه: ص 38 ح 23.

50
المتن:

عن أم سلمه، قالت:

جاءت فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تشکو الخدمه، فقالت: یا رسول اللّه، لقد مجلت یدیّ من الرحی؛ أطحن مره و أعجن أخری. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن یرزقک اللّه شیئا یأتک، و سأدلّک علی خیر من ذلک؛ إذا أخذت مضجعک فسبّحی ثلاثا و ثلاثین و کبّری ثلاثا و ثلاثین و احمدی أربعا و ثلاثین، فذلک مائه و هو خیر لک من خادم.

المصادر:

1. کنز العمال: ج 15 ص 496 ح 41967.

2. الذریه الطاهره: ص 145 ح 183.

3. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 230.

الأسانید:

فی الذریه الطاهره: حدثنا أبو خالد یزید بن سنان، حدثنا أبو صالح عبد اللّه بن صالح، نا عبد الحمید بن بهرام، عن شهر بن حوشب، قال: سمعت أم سلمه.

51
المتن:

قال الجندی:

إن فاطمه علیها السّلام عاشت فی بیت علی علیه السّلام عیشه زوجها الذی یضعه المتصوّفه فی قمّتهم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:155

من تقشّفه «1»، و یضعه التاریخ بین أبطال حروب النبی صلّی اللّه علیه و آله فی المکان الأول، و إذا أطلق الناس علی العالم بین الصحابه وصف «الإمام» فإنه هو.

أدخلها علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلیه فی خمیل- فراش تنام علیه- و قربه للماء و وساده أدم- جلد-، حشوها إذخر- ورق شجر الإذخر-.

اشتکیا إلیه حالهما، فقضی أن علیها علیها السّلام الخدمه الداخلیه فی البیت، و علیه علیه السّلام الخدمه الخارجیه.

المصادر:

السیره النبویه: ص 359.

52
المتن:

عن الأصبغ بن نباته، قال:

مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام فعادهما النبی صلّی اللّه علیه و آله و أبو بکر و عمر، فقال عمر لعلی علیه السّلام: یا أبا الحسن، انذروا إن عافی اللّه تعالی ولدیک أن تحدّث للَّه شکرا. فقال علی علیه السّلام: إن عافی اللّه عز و جل ولدیّ صمت للَّه ثلاثه أیام شکرا. فقالت فاطمه علیها السّلام مثل ذلک، فقالت جاریه لهم مثل ذلک.

فأصبحوا و قد مصح اللّه «2» ما بالغلامین و هم صیام و لیس عندهم قلیل و لا کثیر.

فانطلق علی علیه السّلام إلی رجل من الیهود یقال له جار بن الشمر الیهودی، فقال له علی علیه السّلام:

أسلفنی ثلاثه أصوع من شعیر و أعطنی جزّه من الصوف تغزلها لک بنت محمد.

______________________________

(1). قوله: یضعه المتصوّفه فی قمتهم ...، مقصوده إن کل فرقه یضعه و یجعله علیه السّلام فی مذهبهم و یقول: إن علیا علیه السّلام منّا و إنا فی طریقه علی علیه السّلام.

(2). مصح بالشی ء: ذهب به. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 17 156 المتن: ..... ص : 155

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:156

قال: فأعطاه فاحتمله علی علیه السّلام تحت ثوبه و دخل علی فاطمه علیها السّلام و قال: یا بنت محمد، دونک و اغزلی هذا. و قامت الجاریه إلی صاع من شعیر فطحنته و عجنته فخبزت منه خمسه أقراص.

و صلّی علیه السّلام المغرب مع النبی صلّی اللّه علیه و آله و رجع لیفطر. فوضع الطعام بین یدیه و قعدوا لیفطروا، فإذا مسکین بالباب یقول: یا أهل بیت محمد، مسکین من مساکین المسلمین علی بابکم ....

المصادر:

1. کفایه الطالب: ص 345.

2. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 362 ح 67.

الأسانید:

فی کفایه الطالب: أخبرنا أبو طالب عبد اللطیف بن محمد بن القبیطی البغدادی بها، أخبرنا أبو الفتح محمد بن عبد الباقی بن سلیمان، أخبرنا الحافظ محمد بن أبی نصر الحمیدی، أخبرنا أبو علی الحسن بن عبد الرحمن المعروف بالشافعی بمکه، أخبرنا أبو القاسم عبید اللّه بن محمد السقطی، أخبرنا أبو عمر بن أحمد بن عبد اللّه الدقّاق المعروف بابن السماک، أخبرنا عبید اللّه بن ثابت، حدثنا أبی، عن هذیل بن حبیب، عن أبی عبد اللّه السمرقندی، عن محمد بن کثیر الکوفی، عن الأصبغ بن نباته، قال.

53
المتن:

عن علی علیه السّلام:

أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لما زوّجه فاطمه علیها السّلام، بعث معها بخمیله و وساده أدم حشوها لیف و رحیّین و سقاء و جرّتین. فقال علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام ذات یوم: و اللّه سنوت حتی اشتکیت صدری و قد جاء اللّه أباک بسبی، فاذهبی فاستخدمیه. فقالت: و أنا و اللّه لقد طحنت حتی مجلت یدای.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:157

فأتت النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: ما جاء بک و ما حاجتک أی بنیّه؟ قالت: جئت لأسلّم علیک، و استحییت أن تسأله فرجعت. فقال: ما فعلت؟ قالت: استحییت أن أسأله. فأتیاه جمیعا فقال علی علیه السّلام: یا رسول اللّه، و اللّه لقد سنوت حتی اشتکیت صدری، و قالت فاطمه علیها السّلام:

لقد طحنت حتی مجلت یدای و قد جاءک اللّه عز و جل بسبی وسعه فأخدمنا.

فقال: و اللّه لا أعطیکما و أدع أهل الصفّه تطوی بطونهم لا أجد ما أنفق علیهم، و لکنی أبیعهم و أنفق علیهم أثمانهم.

فرجعا و آتاهما النبی صلّی اللّه علیه و آله و قد دخلا فی

قطیفتهما إذا غطّیا رءوسهما تکشفت أقدامها و إذا غطّیا أقدامهم تکشّفت رءوسهما. فثارا فقال: مکانکما، ثم قال: أ لا أخبرکما بخیر مما سألتمانی؟ قالا: بلی.

قال صلّی اللّه علیه و آله: کلمات علّمنیهنّ جبریل؛ فسبّحان فی دبر کل صلاه عشرا و تحمدان عشرا و تکبّران عشرا، و إذا أویتما إلی فراشکما فسبّحا ثلاثا و ثلاثین و احمدا ثلاثا و ثلاثین و کبّرا أربعا و ثلاثین. قال: فو اللّه ما ترکتهن منذ علّمنیهنّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

قال: فقال له ابن الکوّاء: و لا لیله صفین؟ قال: قاتلکم اللّه یا أهل العراق، نعم و لا لیله صفین.

المصادر:

1. صفه الصفوه: ج 2 ص 10.

2. جامع المسانید و السنن: ج 19 ص 219 ح 256.

3. الحدائق: ج 3 ص 300.

4. الثغور الباسمه: ص 20.

5. مجمع الزوائد: ج 10 ص 327.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه: ص 74.

7. أعلام النساء المؤمنات: ص 551.

8. مسند أحمد: ج 1 ص 106.

9. جامع المسانید و السنن: ج 19 ص 220.

10. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 330.

11. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 34 ح 114.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:158

الأسانید:

1. فی الحدائق: حدثنا أحمد، قال: حدثنا عفّان، قال: أخبرنا عطاء بن السائب، عن أبیه، عن علی علیه السّلام.

2. فی الثغور الباسمه: أخبرنی شیخی تقی الدین الشمنی، قال: أنبأنی الجمال عبد اللّه بن علی الحنبلی، قال: أنبأنی أبو الحسن العرضی، قال: أنبأتنا زینب بنت علی و أنبأنی عالیا محمد بن مقبل الجلبی، عن الصلاح بن أبی عمر المقدسی، قال: أنبأنا أبو الحسن بن البخاری، قال: أنبأنا أبو علی الصرفی، قال: أنبأنا أبو علی التمیمی، قال: أنبأنا أبو بکر القطعی، قال: حدثنا عبد اللّه بن أحمد بن حنبل، قال: حدثنا أبی، قال: حدثنا حمّاد، قال:

حدثنا عطاء بن السماء بن مصائب، عن أبیه، عن علی علیه السّلام.

54
المتن:

عن زراره، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

جاءت فاطمه علیها السّلام تشکو إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعض أمرها، فأعطاها اللّه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کریشه و قال: تعلّمی ما فیها، فإذا فیها:

من کان یؤمن باللَّه و الیوم الآخر فلا یؤذ جاره، و من کان یؤمن باللَّه و الیوم الآخر فلیکرم ضیفه، و من کان یؤمن باللَّه و الیوم الآخر فلیقل خیرا أو یسکت.

المصادر:

زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 339.

55
المتن:

عن أنس بن مالک، قال:

کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا صلّی صلاه الغداه، لم یذهب إلی بیت نسائه حتی یبدأ ببیت

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:159

فاطمه علیها السّلام فتسألها عن شأنها و شأن بعلها و شأن الحسن و الحسین علیهم السّلام. فإن کانا منتبهین حملهما واحد علی منکبه الأیمن و الآخر علی منکبه الأیسر، حتی یأتی بهما إلی الموضع الذی یرید.

فلما أن کان یوم من ذلک، جاء إلی باب فاطمه علیها السّلام فإذا فاطمه علیها السّلام تبکی من داخل الدار و هی تقول: من شده حرّ جوعی قد اشتدّ صداع رأسی و من طحنی للشعیر قد دمیت أناملی. قال: فبکی النبی صلّی اللّه علیه و آله ثم رجع.

فلما أن جاء الثانیه فإذا هی تبکی و تقول تلک الکلمات. فلما أن جاء الثالثه جاء و قد سکتت. فدخل صلّی اللّه علیه و آله فإذا تمر کثیر و لحم کثیر و دقیق کثیر! فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه! من أین هذا الطعام؟ قالت: من منزل المقداد بن الأسود الکندی.

قال: أما إنه لا شی ء لمقداد فی هذا الیوم. یا فاطمه، قد رأیتک تشکین ربک أخبث الشکایه، و اللّه ما خلقک اللّه شقیّه و لا خلقنی شقیّا، و لو تألّیت علی اللّه أن یصیّر لی جبال تهامه کلها یواقیت و جواهر و أودیتها دراهم و دنانیر لفعلها لکرامتی علی اللّه. یا فاطمه، ارفعی البساط.

فرفعت البساط فإذا حفیره ذهب و فضه و أکالیل و جواهر و یواقیت و دراهم و دنانیر. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: خذی یا فاطمه

فأنفقی منه و لا تشکین ربک.

قالت: یا أبه، فإذا أخذتها ففیها الحساب؟ قال: نعم یا بنیّه؛ فی حلالها حساب و فی حرامها عذاب النار. قالت: یا أبه، فلا حاجه لی فیها، قل لها تعود أرضا کما کانت. فدعا النبی صلّی اللّه علیه و آله فصارت أرضا کما کانت.

فضمّها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی صدره و قال: یا بنتی، أنتم ذریه بعضها من بعض و اللّه سمیع علیم. قد أحسنت یا بنیّه؛ اخترت الباقی علی الفانی.

المصادر:

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 189 ح 662.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:160

الأسانید:

فی مناقب الإمام: حدثنا أحمد بن عبدان، قال: حدثنا جبّاره بن المغلس الحمانی، قال: حدثنا کثیر بن مسلم، عن أنس.

56
المتن:

قال السید الهاشمی:

یروی أنه دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه الزهراء علیها السّلام فوجدها تطحن شعیرا و هی تبکی، فقال لها: ما الذی أبکاک یا فاطمه؟ لا أبکی اللّه لک عینا. فقالت: أبکانی مکابده الطحین و شغل البیت و أنا حامل ....

فجلس النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: بسم اللّه الرحمن الرحیم، ثم جعل الطحین بیدیه المبارکتین و ألقاه فی الرحی و هی تدور وحدها، و تسبّح اللّه سبحانه و تعالی بلسان فصیح و صوت ملیح، و لم تزل کذلک حتی فرغ الشعیر، فقال: اسکنی أیتها الرحی.

فقالت الرحی: یا رسول اللّه، و الذی بعثک بشیرا و نذیرا، لو أمرتنی لطحنت شعیر المشارق و المغارب طاعه للَّه و محبه فیک یا رسول اللّه، و لکن لا أسکن حتی تضمن لی علی اللّه الجنه، ففی القرآن یا رسول اللّه: «فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ». «1»

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: ابشری فإنک من أحجار الجنه فی قصر فاطمه الزهراء علیها السّلام. فعند ذلک سکنت.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، لو شاء اللّه سبحانه و تعالی لطحنت الرحی وحدها، و کذلک أراد اللّه تعالی أن یکتب لک الحسنات و یمحو عنک السیئات و یرفع لک الدرجات فی الجنه فی احتمال الأذی و المشقّات.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:161

یا فاطمه، ما من امرأه طحنت بیدیها إلا کتب اللّه لها بکل حبّه حسنه و محی عنها بکل حبه سیئه.

یا فاطمه، ما من امرأه عرقت

عند خبزها إلا جعل اللّه بینها و بین جهنم سبعه خنادق من الرحمه.

یا فاطمه، ما من امرأه غسّلت قدرها إلا غسّلها اللّه من الذنوب و الخطایا.

یا فاطمه، ما من امرأه قشرت بصله فدمعت عیناها إلا ....

یا فاطمه، ما من امرأه نسجت ثوبا إلا کتب اللّه لها بکل خیط واحد مائه حسنه و محی عنها مائه سیئه.

یا فاطمه، أفضل أعمال النساء المغازل.

یا فاطمه، ما من امرأه برمت مغزلها إلا کان له دویّ تحت العرش، فتستغفر لها الملائکه فی السماء.

یا فاطمه، ما من امرأه غزلت لتشتری لأولادها أو عیالها إلا کتب اللّه لها ثواب من أطعم ألف جائع و أکسی ألف عریان.

یا فاطمه، ما من امرأه دهنت رءوس أولادها و سرّحت شعورهم و غسّلت ثیابهم و قتلت قمّلهم إلا کتب اللّه لها بکل شعره حسنه و محی عنها بکل شعره سیئه و زیّنها فی أعین الناس أجمعین ....

المصادر:

1. رساله وصیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لابنته علیها السّلام: ص 1 (مخطوط) اورد تمام الحدیث.

2. اعلموا أنی فاطمه: ج 3 ص 9 اورده تمام الحدیث.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 84 ح 18 شطرا منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:162

57
المتن:

قال أیاد الثابت فی ذکر فاطمه علیها السّلام و وفاتها علیها السّلام:

إن الزهراء علیها السّلام یوم وفاتها، قامت فغسّلت رأس الحسن و الحسین علیهما السّلام و ألبستهما ثیابهما و خرجا إلی المسجد. ثم اجتمعت بالإمام علی علیه السّلام و قالت له: یا أبا الحسن، إنی قد نعیت إلی نفسی و إنی مفارقه الدنیا و عندی وصایا تعتلج فی قلبی أودّ أن أوصیک بها. قال: أمیر المؤمنین علیه السّلام: أوصی ما أحببت، تجدینی وفیّا و أختار أمرک علی أمری ....

المصادر:

الأمر الإلهی فی ذکری شهاده أم الأئمه علیها السّلام: ص 18.

58
المتن:

عن علی علیه السّلام:

أنه التقط دینارا فقطع منه قراطین، ثم أتی فاطمه علیها السّلام فقال: اصنعی لنا طعاما. ثم انطلق إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فدعاه، فأتاه و من تبعه، فأتاهم بجفنه. فلمّا رآها النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنکرها فقال: ما هذا علی القراطین، ضعوا أیدیکم بسم اللّه.

المصادر:

مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 86.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:163

59
المتن:

قال الشیخ الطوسی:

... لما زوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام، جعل أمور داخل البیت علیها و أمور خارج البیت علیه لأن الشرع ألزمه ....

المصادر:

المبسوط: ج 16 ص 55.

60
المتن:

دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و هی تطحن مع علی علیه السّلام، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: لأیّکما أعقب؟ «1» فقال علی علیه السّلام: لفاطمه علیها السّلام فإنها قد أعیت. فقامت فاطمه علیها السّلام فطحن النبی صلّی اللّه علیه و آله مع علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام.

المصادر:

سیره رسول اللّه و أهل بیته علیهم السّلام: ج 1 ص 740.

61
المتن:

قال الشیخ مغنیه فی ذکر فاطمه علیها السّلام و عملها فی البیت:

... و نقلت الماء فی القربه حتی أثرت فی صدرها، و طحنت بالرحی حتی تورّمت یداها، و کنست البیت حتی اغبرّت ثیابها، و أوقدت النار تحت القدر حتی اسودّت ملابسها ....

______________________________

(1). فی أکثر المصادر ک أیکما أعینی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:164

المصادر:

الشیعه فی المیزان: ص 213.

62
المتن:

قال الزبیدی فی ماده «مجل»:

و فی حدیث فاطمه علیها السّلام: أنها شکت إلی علی علیه السّلام مجل یدیها من الطحن.

المصادر:

1. غریب الحدیث: ج 2 ص 344.

2. لسان العرب: ج 13 ص 32.

3. تحفه الأشراف: ج 7 ص 431 ح 10235.

4. الفائق فی غریب الحدیث: ج 3 ص 346.

5. النهایه فی غریب الحدیث و الأثر: ج 4 ص 300.

6. الضعفاء الکبیر: ج 1 ص 32 ح 164، بتفاوت.

الأسانید:

حدثنا أحمد بن محمد بن یحیی بن سعید القطّان، قال: حدثنا أزهر بن سعد، عن أبی عون، عن محمد عن عبیده، عن علی علیه السّلام، قال.

63
المتن:

روی أبو نعیم بسنده، عن الزهری، قال:

لقد طحنت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام حتی مجلت یدها و وریا «1»، و أثّر قطب الرحی فی یدها.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:165

المصادر:

1. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 41.

2. أعلام النساء المؤمنات: ص 538.

64
المتن:

عن أنس بن مالک:

أن بلالا بطأ عن صلاه الصبح، فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما حبسک؟ فقال: مررت بفاطمه علیها السّلام و هی تطحن و الصبی یبکی، فقلت لها: إن شئت کفیتک الرحی و کفیتنی الصبی، و إن شئت کفیتک الصبی و کفیتنی الرحی؟ فقالت: أنا أرفق بابنی منک، فذاک حبسنی.

قال: فرحمتها رحمک اللّه.

المصادر:

مسند أحمد: ج 3 ص 151.

الأسانید:

فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا عبد الصمد، ثنا عمار یعنی أبا هاشم صاحب الزعفرانی، عن أنس بن مالک.

65
المتن:

عن علی علیه السّلام، قال:

اشتکت إلیّ فاطمه علیها السّلام تشتکی فاطمه علیها السّلام تشتکی إلیک مجل یدیها من الطحن و تسألک خادما. فقال: أ لا أدلّکما علی ما هو خیر لکما من خادم؟ فأمرنا عند منامنا بثلاث و ثلاثین و ثلاث و ثلاثین و أربع و ثلاثین من تسبیح و تحمید و تکبیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:166

المصادر:

مسند أحمد: ج 1 ص 136.

الأسانید:

فی مسند أحمد: ثنا عبد اللّه، حدثنی أحمد بن محمد بن یحیی بن سعید القطّان، ثنا زهر بن سعد، عن ابن عون، عن محمد عن عبیده، عن علی علیه السّلام.

66
المتن:

عن علی علیه السّلام:

إن فاطمه علیها السّلام اشتکت ما تلقی من أثر الرحی فی یدها و أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله. فانطلقت فلم تجد، و لقیت عائشه فأخبرتها. فلما جاء النبی صلّی اللّه علیه و آله، أخبرته عائشه بمجی ء فاطمه علیها السّلام إلیها. فجاء النبی صلّی اللّه علیه و آله و قد أخذنا مضاجعنا، فذهبنا لنقوم فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: علی مکانکما.

فقعد بیننا حتی وجدت برد قدمیه علی صدری، فقال: أ لا أعلّمکما خیرا مما سألتما؟ إذا أخذتما مضاجعکما أن تکبّرا للّه أربعا و ثلاثین و تسبّحاه ثلاثا و ثلاثین و تحمداه ثلاثا و ثلاثین، فهو خیر لکما من خادم.

المصادر:

1. مسند أحمد: ج 1 ص 136.

2. الشرح الکبیر: ج 8 ص 146، شطرا من صدر الحدیث.

3. مسند الطیالسی: ص 15 ح 13.

الأسانید:

فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا محمد بن جعفر، ثنا شعبه عن الحکم، قال: سمعت ابن أبی لیلی، ثنا علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:167

67
المتن:

قال فی البدائع:

و لو جاء الزوج بطعام یحتاج إلی الطبخ و الخبز فأبت المرأه الطبخ و الخبز- یعنی بأن تطبخ و تخبز- لما روی أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قسّم الأعمال بین علی و فاطمه علیهما السّلام؛ فجعل أعمال الخارج علی علی علیه السّلام و أعمال الداخل علی فاطمه علیها السّلام، لکنها لا تجبر علی ذلک أن أبت.

المصادر:

بدائع الصنائع: ج 4 ص 24.

68
المتن:

قال فی البدائع:

و لو استأجر امرأته لتخدمه کل شهر بأجر مسمّی لم یجز، لأن خدمه البیت علیها فیما بینها و بین اللّه تعالی، لما روی أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قسّم الأعمال بین علی و فاطمه علیهما السّلام؛ فجعل ما کان داخل البیت علی فاطمه علیها السّلام و ما کان خارج البیت علی علی علیه السّلام. فکان هذا استئجارا علی عمل واجب فلم یجز، و لأنها تنتفع بخدمه البیت و الاستئجار، علی علم ینتفع به الأجیر غیر جائز.

المصادر:

بدائع الصنائع: ج 4 ص 192.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:168

69
المتن:

قال فی شرح الأزهار:

یجب علی الزوج القیام بما یحتاج البیت من خارج و علی الزوجه من داخل، و به قضی الرسول صلّی اللّه علیه و آله بین علی و فاطمه علیهما السّلام و بقاه علی ظاهره فی الأشیاء الخفیفه کعمل الطعام و نحوه، و نقض الفراش و بطّه و نحوه فی المنافع الیسیره لا الشاقّه فلا یلزمها، و حمله علی الاستحباب لا علی الوجوب.

المصادر:

شرح الأزهار: ج 2 ص 311.

70
المتن:

قال فی الأحکام فی الحلال و الحرام:

یجب علی الزوج النظر فیما خارج المنزل و القیام به و العنایه بإصلاحه، و یجب علی المرأه القیام بما فی داخل المنزل و القیام فی جمیع أمره و الإصلاح لکل شأنه؛ کذلک بلغنا عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنه قضی علی فاطمه ابنته علیها السّلام بخدمه البیت، و قضی علی علی علیه السّلام بإصلاح ما کان خارجا و القیام به.

المصادر:

الأحکام فی الحلال و الحرام: ج 1 ص 412.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:169

71
المتن:

قال السرخسی:

و إذا استأجر الرجل امرأته لتخدمه کل شهر بأجر مسمّی لم یجز، لأن خدمه البیت مستحقّه علیها دینا و مطلوب منها بالنکاح عرفا، علی ما روی أن النبی صلّی اللّه علیه و آله لما زوّج فاطمه من علی علیه السّلام، جعل أمور داخل البیت علیها و أمور خارج البیت علیه، و لأن الشرع ألزمه نفقتها لتقوم بخدمه بیته، فلا تستحقّ مع ذلک أجرا آخر و إن سمّی.

المصادر:

المبسوط للسرخسی: ج 16 ص 55.

72
المتن:

و قال أبو ثور:

علی الزوجه أن تخدم الزوج فی کل شی ء، و قال ابن حیب «1» فی «الواضحه»: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله حکم علی فاطمه علیها السّلام بخدمه البیت کلها.

المصادر:

المجموع: ج 16 ص 427.

73
المتن:

عن ابن أعبد، قال: قال علی بن أبی طالب علیه السّلام:

______________________________

(1). هکذا فی المصدر و الأصح حبیب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:170

یا ابن أعبد، هل تدری ما حق الطعام؟ قال: قلت: و ما حقه یا ابن أبی طالب؟ قال: تقول:

بسم اللّه، اللهم بارک لنا فیما رزقنا. قال: و تدری ما شکره إذا فرغت؟ قال: قلت: و ما شکره؟ قال: تقول: الحمد للَّه الذی أطعمنا و سقانا.

ثم قال: أ لا أخبرک عنی و عن فاطمه علیها السّلام؟ کانت ابنه رسول اللّه علیها السّلام- و کانت من أکرم أهله علیه صلّی اللّه علیه و آله و کانت زوجتی- فجرت بالرحی حتی أثّر الرحی بیدها، و أسقت بالقربه حتی أثّرت القربه بنحرها، و قمّت البیت حتی أغبرت ثیابها، و أوقدت تحت القدر حتی دنست ثیابها؛ فأصابها من ذلک ضرر.

فقدّم علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بسبی أو خدم، قال: فقلت لها: انطلقی إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاسألیه خادما یقیک حرّ ما أنت فیه. فانطلقت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فوجدت عنده خدما أو خدّاما، فرجعت و لم تسأله.

فذکر الحدیث:

فقال صلّی اللّه علیه و آله: أ لا أدلّک علی ما هو خیر لک من خادم إذا أویت إلی فراشک؟ سبّحی ثلاثا و ثلاثین و احمدی ثلاثا و ثلاثین و کبّری أربعا و ثلاثین. قال: فأخرجت رأسها فقالت:

رضیت عن اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله، مرتین.

فذکر مثل حدیث ابن علیه من الجریری أو نحوه.

المصادر:

1. مسند أحمد: ج 1 ص 53.

2. جامع المسانید و السنن لابن کثیر: ج 20 ص 153 ح 696.

الأسانید:

1. فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه حدثنی العباس بن الولید النرسی، ثنا عبد الواحد بن زیاد، ثنا سعید الجریری، عن أبی الورد.

2. فی جامع المسانید و السنن: قال عبد اللّه بن أحمد: حدثنی العباس بن الولید النرسی، حدثنا عبد الواحد بن زیاد، حدثنا سعید الجریری، عن أبی الورد، عن ابن أعبد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:171

74
المتن:

عن علی علیه السّلام، قال:

قلت لفاطمه علیها السّلام: لو أتیت النبی صلّی اللّه علیه و آله فسألتیه خادما، فقد أجهدک الطحن و العمل. قال حسین: إنه قد أجهدک الطحن و العمل- و کذلک قال أبو أحمد-. قالت: فانطلق معی.

قال: فانطلقت معها فسألناه، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أ لا أدلّکما علی ما هو خیر لکما من ذلک إذا أویتما إلی فراشکما؟ فسبّحا اللّه ثلاثا و ثلاثین و احمداه ثلاثا و ثلاثین و کبّراه ثلاثا و ثلاثین؛ فتلک مائه علی اللسان و ألف فی المیزان. فقال علی علیه السّلام: ما ترکتها بعد ما سمعتها من النبی صلّی اللّه علیه و آله. فقال رجل: و لا لیله صفین؟! قال: و لا لیله صفین.

المصادر:

مسند أحمد: ج 1 ص 147.

الأسانید:

فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا أسود بن عامر و حسین و أبو أحمد الزبیری، قالوا: ثنا إسرائیل، عن أبی إسحاق، عن هبیره بن مریم.

75
المتن:

قال فی الشرح الکبیر فی بحث خدمه المرأه فی البیت:

و لیس علی المرأه خدمه زوجها فی العجن و الخبز و الطبخ و أشباهه؛ نصّ علیه أحمد، و قال أبو بکر بن أبی شیبه و أبو إسحاق الجوزجانی: علیها ذلک، و احتجّا بقصه علی و فاطمه علیهما السّلام، فإن النبی صلّی اللّه علیه و آله قضی علی ابنته فاطمه علیها السّلام بخدمه البیت و علی علی علیه السّلام ما کان خارجا من البیت من عمل؛ رواه الجوزجانی من طرق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:172

و قال الجوزجانی: و قد قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: لو کنت آمرا أحدا أن یسجد لأحد لأمرت المرأه أن تسجد لزوجها، و لو أن رجلا أمر امرأته أن تنقل من جبل أسود إلی جبل أحمر أو من جبل أحمر إلی جبل أسود، کان علیها أن تفعل.

المصادر:

الشرح الکبیر: ج 8 ص 145.

76
المتن:

عن علی علیه السّلام:

أهدی لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رقیق، أهداه له بعض الملوک الأعاجم. فقلت لفاطمه علیها السّلام: ائت أباک فاستخدمیه خادما. فأتت فاطمه علیها السّلام فلم تجده، و کان یوم عائشه. ثم رجعت مره أخری فلم تجده، و اختلف أربع مرات فلم یأت یومه ذلک حتی صلاه العشاء.

فلما أتی، أخبرته عائشه أن فاطمه علیها السّلام التمسته أربع مرات. فأتی فاطمه علیها السّلام فقال: ما أخرجک من بیتک؟ قال: و طفقت أغمّزها أقول: استخدمی أباک. فأدنت إلیه یدها فقالت: قد مجلت یدای من الرحی؛ لیلتی جمیعا أدیر الرحی حتی أصبح و أبو الحسن یحمل حسنا و حسینا علیهما السّلام.

قال صلّی اللّه علیه و آله لها: اصبری یا فاطمه بنت محمد، فأنت خیر النساء التی تصعب «1» أهلها. أو لا أدلّکما علی خیر من الذی تریدان؟ إذا أخذتما مضجعکما فکبّرا اللّه ثلاثا و ثلاثین تکبیره و أحمدا اللّه ثلاثا و ثلاثین و سبّحا اللّه ثلاثا و ثلاثین، ثم اختتما ب لا إله إلا اللّه، فذلک خیر لکما من الذی تریدان و من الدنیا و ما فیها.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:173

المصادر:

مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 87 ح 251.

77
المتن:

عن بلال المؤذّن، قال:

مررت علی فاطمه علیها السّلام و هی تعالج الرحی، قال: و ابنها الحسین علیه السّلام یبکی، قال: و حانت الصلاه. قال بلال: فقلت لفاطمه: أیّما أعجب إلیک! أ تکفیک الرحی أو الصبی؟ فقالت فاطمه علیها السّلام: أنا ألطف بصبیّی. قال: فأخذت بقیه الطحن فطحنته عنها.

فأتیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال: یا بلال! ما حبسک؟ فقلت: یا رسول اللّه، مررت علی فاطمه علیها

السّلام و هی تعالج الرحی، فأعنتها علی طحنها. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: رحمتها رحمک اللّه.

المصادر:

الکامل فی ضعفاء الرجال لجرجانی: ج 2 ص 169.

الأسانید:

فی الکامل: ثنا عبد الرحمن، ثنا محمد بن زیاد، ثنا جعفر بن جسر، حدثنی أبی، عن ثابت، عن أنس، عن بلال المؤذّن، قال.

78
المتن:

قال الذهبی: قال عمرو بن مرّه، عن أبی البختری، عن علی علیه السّلام:

قلت لأمی: اکفی فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سقایه الماء و الذهاب فی الحاجه و تکفیک هی الطحن و العجن. و هذا یدلّ علی أنه توفّیت بالمدینه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:174

المصادر:

1. تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام للذهبی: عهد الخلفاء.

2. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 125، بتفاوت یسیر.

3. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 47.

79
المتن:

عن علی علیه السّلام:

کانت فاطمه بنت محمد علیها السّلام تکفیه الداخل و فاطمه بنت أسد تکفیه الخارج، یعنی النبی صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

المعجم الکبیر: ج 24 ص 352 ح 872.

الأسانید:

فی المعجم: حدثنا أحمد بن شدین و عمرو بن أبی الطاهر بن السرح المصریان، قالا:

ثنا یوسف بن عدی، ثنا هشام بن علی، عن الأعمش، عن عمرو بن مرّه، عن أبی البختری.

80
المتن:

عن علی علیه السّلام، قال:

قلت لأمی فاطمه بنت أسد بن هاشم: اکفی فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سقایه الماء و الذهاب فی الحاجه، و تکفیک خدمه الداخل الطحن و العجن.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:175

المصادر:

1. المعجم الکبیر: ج 24 ص 352 ح 873.

2. المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم: ج ص 213.

3. أسد الغابه: ج 7 ص 217 ح 7168.

4. صفه الصفوه: ج 12 ص 54.

5. عنوان النجابه: ص 241.

الأسانید:

1. فی المعجم: حدثنا محمد بن عثمان بن أبی شیبه، ثنا أبی، و حدثنا محمد بن عبد اللّه الحضرمی، ثنا عثمان بن أبی شیبه، ثنا أبو معاویه، عن الأعمش، عن عمرو بن مرّه، عن أبی البختری، عن علی علیه السّلام، قال.

2. فی عنوان النجابه: ذکر أبو بکر بن أبی شیبه، قال: أخبرنا أبو معاویه، عن الأعمش، عن عمرو بن مرّه، عن أبی البختری قال: قال علی علیه السّلام.

81
المتن:

قال العسقلانی: عن النسائی فی مسند علی علیه السّلام: عبد اللَّه بن همام النهدی الکوفی:

سمعت علیا علیه السّلام یقول:

شکت فاطمه علیها السّلام العمل ....

و عنه عیسی بن عبد اللّه السلمی.

المصادر:

تهذیب التهذیب: ج 6 ص 58 ح 126.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:176

82
المتن:

عن النسائی فی مسند علی علیه السّلام: عبد اللّه بن یعلی النهدی الکوفی:

روی عن علی علیه السّلام حدیث جاءت فاطمه علیها السّلام تشکو العمل.

و عنه عیسی بن عبد الرحمن السلمی، ذکره ابن حبّان فی الثقات.

المصادر:

1. تهذیب التهذیب: ج 6 ص 58 ح 126.

2. مسند علی علیه السّلام، علی ما فی تهذیب التهذیب.

3. الثقات لابن حبّان، علی ما فی تهذیب التهذیب.

83
المتن:

قال المالکی القرطبی فی حکم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله للزوجه بالنفقه علی زوجها و هو غائب و کیف تکون الخدمه علیها جمیعا:

... إن النبی صلّی اللّه علیه و آله حکم بین علی بن أبی طالب علیه السّلام و زوجته فاطمه علیها السّلام حین اشتکاها إلیه الخدمه. فحکم علی فاطمه علیها السّلام بالخدمه الباطنه خدمته البیت، و حکم علی علی علیه السّلام بالخدمه الظاهره.

قال ابن حبیب: و الخدمه الباطنه العجن و الطبخ و الفرش و کنس البیت و استسقاء الماء، إذا کان الماء معها و عمل البیت کله.

و ذکر البخاری و مسلم و النسائی: أن فاطمه علیها السّلام أتت النبی صلّی اللّه علیه و آله تشکو إلیه، تلقی فی یدها من الرحی، و بلغها أنه جاءه صلّی اللّه علیه و آله رقیق فلم تصادفه. فذکرت ذلک لعائشه، فلما جاء صلّی اللّه علیه و آله أخبرته عائشه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:177

قال علی علیه السّلام: فجاءنا صلّی اللّه علیه و آله و قد أخذنا مضاجعنا، فذهبنا نقوم فقال: مکانکما. فجاء فقعد بیننا حتی وجدت برد رجلیه علی بطنی، فقال: أ لا أدلّکما علی ما هو خیر لکما مما سألتما؟ إذا أخذتما مضاجعکما و آویتما إلی فراشکما، فسبّحا ثلاثا و ثلاثین و حمّدا ثلاثا و ثلاثین و کبّرا أربعا و ثلاثین، فهو خیر لکما من خادم. فما ترکتما بعد. قیل: و لا لیله صفین؟ قال: و لا لیله صفین.

المصادر:

أقضیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 73.

84
المتن:

عن علی علیه السّلام، قال:

کانت فاطمه علیها السّلام تدقّ الدرمک بین حجرین حتی مجلت یداها، فقلت لها: اذهبی إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاسألیه خادما. فأتت فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مرتین فلم تصادفه، و دخل علینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: حدّثت أن ابنتی جاءت تلتمسنی مرتین، فما کانت حاجتک یا بنیّه؟

فاستحیت أن تکلّمه، فقلت: یا رسول اللّه، کانت تدقّ الدرمک بین حجرین حتی مجلت یدها. فقلت لها: ائتی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاسألیه خادما. فقال: أ ما یدوم لکما أحبّ إلیکما أم ما تسألا؟ قلت: ما یدوم لنا!

فقال صلّی اللّه علیه و آله: إذا آویتما إلی فراشکما فسبّحا اللّه ثلاثا و ثلاثین مره و احمداه ثلاثا و ثلاثین مره و کبّراه أربعا و ثلاثین؛ فذلکما مائه، فإنه خیر لکما مما تسألان.

المصادر:

أنساب الأشراف: ج 2 ص 155.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:178

الأسانید:

فی أنساب الأشراف: المدائنی، عن نعیم بن حکیم، عن أبی مریم، عن علی علیه السّلام.

85
المتن:

قال ابن حبیب فی الواضحه: حکم النبی صلّی اللّه علیه و آله بین علی بن أبی طالب علیه السّلام و بین زوجته فاطمه علیها السّلام حین اشتکیا إلیه الخدمه. فحکم علی فاطمه علیها السّلام بالخدمه الباطنه خدمه البیت، و حکم علی علی علیه السّلام بالخدمه الظاهره.

ثم قال ابن حبیب: و الخدمه الباطنه العجین و الطبخ و الفرش و العجین و کنس البیت و استقاء الماء و عمل البیت کله.

المصادر:

زاد المعاد فی هدی خیر العباد لابن قیم الجوزیّه: فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

86
المتن:

قال ابن الأثیر فی حدیث فاطمه علیها السّلام: أنها أوقدت القدر حتی دکّت ثیابها؛ دکن الثوب إذا اتّسخ و اغبرّ لونه، یدکن دکنا.

المصادر:

النهایه فی غریب الحدیث و الأثر: ج 2 ص 128.

87
المتن:

قال ابن الأثیر فی ماده «نضح»: و منه حدیث علی علیه السّلام: وجد فاطمه علیها السّلام و قد نضحت البیت بنضوح، أی طیّبته و هی فی الحج، و قد تکرّر ذکره فی الحدیث، و قد یرد النضح بمعنی الغسل إزاله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:179

المصادر:

1. النهایه فی غریب الحدیث و الأثر: ج 4 ماده «نضح».

2. سنن النسائی: ج 5 ص 158.

88
المتن:

عن عطاء بن السائب، عن أبیه، قال:

أتی علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام فقال: إنی أشتکی صدری مما أمدّ بالقرب، فقالت: و أنا و اللّه إنی لأشتکی یدی مما أطحن ....

المصادر:

مختصر إتحاف الساده المهره: ج 8 ص 507 ح 6831.

89
المتن:

عن الشعبی، قال: قال علی علیه السّلام:

ما کان لنا إلا إهاب کبش؛ ننام علی ناحیته و تعجن فاطمه علیها السّلام علی ناحیته، یعنی ننام علی وجه و تعجن علی وجه.

المصادر:

1. تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام: ص 637.

2. أنساب الأشراف: ج 1 ص 403.

90
المتن:

قال الشیخ حسین بن محمد الدرازی البحرانی: روی أن فاطمه علیها السّلام لم یکن بها مرض

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:180

قطّ إلا فراق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فلما کان فی بعض الأیام، دخل أمیر المؤمنین علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام و هی فی الحجره الطاهره، فرآها عجنت عجینا للخبز و وضعت طینا فی الماء لتغسل به رأس ولدیها الحسن و الحسین علیهما السّلام.

فتعجّب أمیر المؤمنین علیه السّلام من ذلک و قال: یا بنت رسول اللّه! ما عهدتک تشتغلین بعملین من أعمال الدنیا فی یوم واحد، و ما أظنّه إلا من سبب!

فبکت فاطمه علیها السّلام و تحدّرت عبراتها علی وجناتها و قالت: یا أمیر المؤمنین، هذا فراق بینی و بینک. اعلم إنی البارحه رأیت أبی فی منامی و هو واقف فی مکان مرتفع، یلتفت یمینا و شمالا کأنه ینظر أحدا، فقلت له: مضیت عنّی و ترکتنی وحیده فریده، أبکی علیک لیلی و نهاری و عشیتی و أبکاری، لا ألتذّ بطعام و أتهنّؤ بمنام.

فقال صلّی اللّه علیه و آله لی: یا فاطمه، مده الفراق قد تجاوزت و لیالی الهموم و الأشواق قد تصرّمت و قرب وقت الارتحال، لتفوزی بالملاقات و الوصال و تقلعی أطناب خیمه بدنک من المضائق السفلیه و تنصبیها فی فضاء العوالم العلویه، و تفرّی من المطموره الدنیا و تسکنی معموره الأخری العقبی.

یا فاطمه، عجّلی فإنی فی انتظارک و لا أبرح من مکان حتی أنت تأتی فاسرعی، و سأخبرک یا بنتی إن وقت وصولک إلیّ فی اللیله القابله.

فلما رأیت الرؤیا أیقنت إنی راحله عندک

فی عشیّه هذا اللیله المستقبله، و هذا العجین أخبزه فی هذا الیوم و الطین، أغسل به رءوس أولادی، لأنک غداه غد مشغول بتجهیزی و غسلی و دفنی، و أخاف تجوع أولادی و تبقی رءوسهم مغبره و ثیابهم دکنه.

فعملت هذین العملین فی هذا الیوم لأجل ذلک.

فلما سمع أمیر المؤمنین علیه السّلام من فاطمه الزهراء علیها السّلام کلمه الفراق، جعل یبکی و یقول: یا فاطمه، حزن فراق أبیک حینئذ فی قلبی، فکیف لی أن أزیده بحزن فراقک. فقالت له:

یا ابن العم، اصبر علی فراقی کما صبرت علی فراق أبی فإن اللّه مع الصابرین. و هی مع ذلک تبکی و تغسل قمیص ولدیها و تمشط رأسیهما و تقول: یا لیتنی کنت أعلم بالذی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:181

یصفر «1» علیکما بعدی ....

المصادر:

التاریخ و السیره: ص 20.

91
المتن:

عن علی علیه السّلام، قال:

شکت فاطمه علیها السّلام ما تلقی من أثر الرحی فی یدها، قال: فذهبت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تسأله خادما فلم تره، قال: فذکرت ذلک لعائشه. فلما ذکرت له قال: فجاءنا و قد أخذنا مضاجعنا، فذهبت أقوم فقال: مکانک. ثم جلس بیننا حتی وجدت برد قدمیه علی صدری، فقال: أ لا أدلّکما علی ما هو خیر لکما من خادم؟ إذا أخذتما مضاجعکما فسبّحا ثلاثا و ثلاثین و احمدا ثلاثا و ثلاثین و کبّرا أربعا و ثلاثین، فهو خیر لکما من خادم.

و قال خالد، عن ابن سیرین: التسبیح أربعا و ثلاثین.

المصادر:

1. السنن الکبری للبیهقی: ج 7 ص 293.

2. سنن أبی داود: ج 4 ص 315، بتفاوت فیه.

3. مسند أحمد: ج 1 ص 95، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی السنن الکبری: أخبرنا محمد بن عبد اللّه، أنا أبو بکر بن إسحاق الفقیه، أنا إسماعیل بن إسحاق القاضی، نا سلیمان بن حرب، نا شعبه، عن الحکم، عن ابن أبی لیلی، قال.

______________________________

(1). فی المصدر هکذا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:182

92
المتن:

قال فی التحفه السنیه فی سیره فاطمه علیها السّلام:

... إن فاطمه علیها السّلام کنست البیت حتی دکنت ثیابها ....

المصادر:

التحفه السنیه: ص 52.

93
المتن:

عن جابر بن عبد اللّه، قال:

دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و هی تطحن بالرحی و علیها کساء من أجلّه الإبل.

فلما نظر إلیها بکی و قال لها: یا فاطمه، تعجّلی مراره الدنیا لنعیم الآخره غدا. فأنزل اللّه علیه: «وَ لَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولی وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی». «1»

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 2 ص 810 ح 2.

2. بحار الأنوار: ج 16 ص 143 ح 9.

3. البرهان: ج 4 ص 472 ح 3.

4. المقتل للخوارزمی: ص 64.

5. مقصد الراغب (مخطوط): ص 116.

6. الدر المنثور للسیوطی: ج 6 ص 361.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: روی عن محمد بن أحمد بن الحکم، عن محمد بن یونس، عن حمّاد بن عیسی، عن الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه، قال.

______________________________

(1). سوره الضحی: الآیه 4 و 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:183

الفصل الثالث أثاث بیتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:184

فی هذا الفصل
اشاره

نری ابنه أول شخصیه فی عالم الوجود سیده نساء العالمین الزهراء الصدیقه علیها السّلام فی أخفّ و أقلّ الأثاث لبیته فی زمانه؛ و تعیش و تقنع بذا القلیل و تقول: «ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقی». «1»

و تسیر فی حیاتها بأحسن و أحلی معیشه بالصفاء و الصداقه، فإن مفرش الحریر و الدیباج و أوانی البلور یساوی عند الزهراء علیها السّلام إهاب شاه و أوانی من خزف.

فکان أثاث بیتها لا یتجاوز العدد القلیل و الکیفیه الخفیفه فی زمانها.

و نحن نوردها فی هذا الفصل 82 حدیثا:

بیع علی علیه السّلام درعه بأربعمائه و ابتیاعه بها أثاث بیتها: فراشا من حلیس مصر حشوه لیف و مدرعه و عبایه قطوانیه.

______________________________

(1). سوره القصص: الآیه 60.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:185

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی أثاث بیت فاطمه علیها السّلام: إن فراشهما إهاب کبش و مرفقتهما محشوه لیفا و عود علیه سقاء و کساء.

کلام الصادق علیه السّلام: إن فراش علی علیه السّلام کان سلخ کبش نومهما علی صوفه.

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی بیت ابنته و إعراضه عنها بقلاده فی عنقها، قطعها فاطمه علیها السّلام و إعطاؤها سائلا و قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنت منی یا فاطمه.

قدوم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من سفر و دخولها علی فاطمه علیها السّلام و علیها مسکتین من ورق و قلاده و قرطین و ستر باب البیت و خروجه صلّی اللّه علیه و آله غاضبا، إرسال فاطمه علیها السّلام مسکتین و قلاده و قرطین و الستر إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جعلها فی سبیل

اللّه و قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: «فداها أبوها»، ثلاث مرات.

وصیه فاطمه علیها السّلام لأم کلثوم بأن لها ما فی المنزل بعد بلوغها.

وصیه فاطمه علیها السّلام بصدقتها و متاع البیت.

کلام علی علیه السّلام عن فراشها باللیل: إن لنا کساء نصفه تحتنا و نصفه فوقنا.

إن اشتراء أثاث البیت بثمن الدرع، قمیص و خمار و قطیفه سوداء و سریر مزمل بشریط و فراشین و أربع مرافق و ستر من صوف و حصیر و رحی للید و مخضب من نحاس و سقاء من أدم و قعب للبن و شنّ للماء و مطهره مزفّه و جرّه خضراء و کیزان خزف.

کلام فاطمه علیها السّلام: إن لی و لعلی علیه السّلام مسک کبش بالنهار معلف بعیرنا و باللیل فرشنا منذ خمس سنین و مرفقتنا لمن أدم حشوها لیف.

ابتیاع جهاز فاطمه علیها السّلام؛ کثیر من الطیب و رحی و قربه و وساده و حصیر.

إن تجهیز دار علی علیه السّلام انتشار رمل لیّن و نصب خشبه من حائط إلی حائط للثیاب و بسط إهاب کبش و مخدّه لیف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:186

کتاب علی بن موسی الرضا علیه السّلام فی جواب المأمون فی الشعره الواحده من شعر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الخشبه التی لرحی فاطمه علیها السّلام.

إن فی بیت فاطمه علیها السّلام إهاب شاه و وساده فیها لیف و قربه و منخل و منشفه و قدح.

کلام السید الأمین فی ثیاب و أثاث البیت لفاطمه علیها السّلام: قمیص و خمار و قطیفه سوداء و سریر مزمّل و فراشان و أربع مرافق من أدم الطائف و ستر رقیق و حصیر هجری و رحی للید و مخضب من نحاس

و سقاء من أدم و قعب للبن و شنّ للماء و مطهره مزفّه و جرّه خضراء و کیزان خزف و نطع من أدم و عباء قطوانیه و قربه للماء.

کلام فاطمه علیها السّلام: إنی و ابن عمی ما لنا فراش إلا جلد کبش، أمرها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالصبر بأن موسی بن عمران مع امرأته عشر سنین ما لهما فراش إلا عباءه قطوانیّه.

تعییر رجل من المنافقین لعلی علیه السّلام فی تزویجه فاطمه علیها السّلام بأن فی تزویج ابنتی ملآن دارک و داری نوق موقّره بأجهزه نفیسه. و جواب علی علیه السّلام له: إن رضی اللّه رضانا و فخرنا بالأعمال لا بالأموال، و إذا بحجب من تحت العرش و فضاء وسیع مملوء من نوق الجنه علیها أحمال الدرّ و الجواهر و المسک و العنبر و علی کل ناقه جاریه کالشمس الضاحیه و زمام کل ناقه بید غلام کالبدر و ندائهم: هذا جهاز فاطمه بنت محمد علیها السّلام.

ضیافه رجل علیّ بن أبی طالب علیه السّلام و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله- و إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند دخول بیته یده علی عضادتی الباب واقفا و ترک الدخول لکون بیته مزوقا.

دخول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بیت فاطمه علیها السّلام و رؤیته علی بابها سترا موشّی و قوله لها: ما لنا و الدنیا و الرقم؟!

قدوم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من سفره إلی بیت فاطمه علیها السّلام و فی بیتها ستر و زوائد فی یدیها و قوله: ما لی و للدنیا و رجوعه عنها علیها السّلام، إرسال فاطمه علیها السّلام الستر و الزوائد إلی أبیها للصدقه.

الموسوعه

الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:187

1
المتن:

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، أنه قال:

هممت بتزویج فاطمه علیها السّلام حینا و لم أجسر علی أن أذکره لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله .... و قال علی علیه السّلام:

لما أتیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خاطبا ابنته فاطمه علیها السّلام، قال: و ما عندک تنقدنی؟ قلت له: لیس عندی إلا بعیری و فرسی و درعی. قال: أما فرسک فلا بد لک منه تقاتل علیه، و أما بعیرک فحامل أهلک، و أما درعک فقد زوّجک اللّه بها.

قال علی علیه السّلام: فخرجت من عنده و الدرع علی عاتقی الأیسر، فدعیت إلی سوق اللیل فبعتها بأربعمائه سود هجریّه. ثم أتیت بها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فصببتها بین یدیه، فو اللّه ما سألنی عن عددها، و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سوّی الکفّ. فدعا بلالا و ملأ قبضته فقال: یا بلال، ابتع بها طیبا لابنتی فاطمه علیها السّلام، ثم دعا أم سلمه فقال: یا أم سلمه، ابتاعی لابنتی فراشا من حلیس مصر و أحشیه لیفا، و اتخذی لها مدرعه و عبایه قطوانیه، و لا تتخذی لها أکثر من ذلک فیکونا من المسرفین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:188

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 101 ص 88 ح 53، عن مسند فاطمه علیها السّلام.

2. مسند فاطمه علیها السّلام، علی ما فی البحار.

2
المتن:

عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام:

لما تزوّج علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام بسط البیت کثیبا، و کان فراشهما إهاب کبش و مرفقتهما محشوه لیفا، و نصبوا عودا یوضع علیه السقاء فستره بکساء.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 76 ص 322 ح 4، عن مکارم الأخلاق.

2. مکارم الأخلاق: ص 131.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 117 ح 25، عن مکارم الأخلاق.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 473 ح 26، عن مکارم الأخلاق.

3
المتن:

عن الحسین بن نعیم، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: سمعته یقول:

أدخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام علی علی علیه السّلام و سترها عباء، و فرشها إهاب کبش و وسادتها أدم محشوه بمسد.

و عنه علیه السّلام، قال: إن فراش علی و فاطمه علیهما السّلام کان سلخ کبش یقلّبه فینام علی صوفه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:189

المصادر:

1. مکارم الأخلاق: ص 131.

2. بحار الأنوار: ج 76 ص 322 ح 4.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 473 ح 28، عن مکارم الأخلاق.

4
المتن:

عن الکاظم علیه السّلام، قال:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دخل علی ابنته فاطمه علیها السّلام و فی عنقها قلاده. فأعرض عنها، فقطعها و رمت بها. فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنت منی یا فاطمه. ثم جاء سائل فناولته القلاده.

المصادر:

مکارم الأخلاق: ص 95.

5
المتن:

قال محمد بن قیس: کان النبی صلّی اللّه علیه و آله إذا قدم من سفر، بدأ بفاطمه علیها السّلام فدخل علیها فأطال عندها المکث. فخرج مره فی سفر فصنعت فاطمه علیها السّلام مسکتین من ورق و قلاده و قرطین و سترا لباب البیت لقدوم أبیها و زوجها. فلما قدم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دخل علیها، فوقف أصحابه علی الباب لا یدرون یقفون أو ینصرفون لطول مکثه عندها.

فخرج علیهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد عرف الغضب فی وجهه حتی جلس عند المنبر.

فظنّت فاطمه علیها السّلام أنه إنما فعل ذلک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لما رأی من المسکتین و القلاده و القرطین و الستر. فنزعت قلادتها و قرطیها و مسکتیها و نزعت الستر، فبعث به إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قالت للرسول: قل له: تقرأ علیک ابنتک السلام و تقول: اجعل هذا فی سبیل اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:190

فلما أتاه قال: فعلت فداها أبوها، ثلاث مرات. لیست الدنیا من محمد و لا من آل محمد، و لو کانت الدنیا تعدل عند اللّه من الخیر جناح بعوضه ما سقی فیها کافرا شربه ماء. ثم قام فدخل علیها.

و قال محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب علیهم السلام علیه السّلام: لما أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الستر من فاطمه علیها السّلام، شقّه لکل إنسان من أصحابه ذراعین ذراعین.

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 141.

2. بحار الأنوار: ج 7 ص 86 ح 50، عن الأمالی.

3. حق الیقین: ص 123.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 20، ح عن الأمالی.

5. مسند

أحمد: ج 5 ص 275، بتفاوت یسیر.

6. إحقاق الحق: ج 19 ص 105، عن مسند أحمد.

7. منتهی الآمال: ج 6 ص 96.

8. الدرّه الثمینه: ص 123.

9. رشفه الصادی: ص 314.

10. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 133.

11. روضه المتقین: ج 2 ص 443.

الأسانید:

1. فی الأمالی: الحسن بن محمد بن سعید الهاشمی، عن جعفر بن محمد العلوی، عن محمد بن علی بن خلف، عن حسن بن صالح عن أبی معشر، عن محمد بن قیس، قال.

2. فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنا أبی، ثنا عبد الصمد، حدثنی أبی، ثنا محمد بن حجاره، حدثنی حمید، عن سلیمان، عن ثوبان.

6
المتن:

عن زراره، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:191

رجع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من سفر، فدخل علی فاطمه علیها السّلام فرأی علی بابها سترا و فی یدها سوارین من فضه، فخرج من بیتها. فدعت فاطمه علیها السّلام ابنتها فنزعت الستر و خلعت السوارین و أرسلهما إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله.

فدعی النبی صلّی اللّه علیه و آله أهل الصفّه فقسّمه بینهم قطعا. ثم جعل یدعو الرجل منهم العاری الذی لا یستتر بشی ء، و کان ذلک الستر طویلا لیس له عرض. فجعل یؤزّر الرجل فإذا التقی علیه قطعه، حتی قسّمه بینهم أزرا.

ثم أمر النساء أن لا یرفعن رءوسهنّ من الرکوع و السجود حتی یرفع الرجال رءوسهم، و ذلک أنهم کانوا من صغر إزارهم إذا رکعوا و سجدوا بدت عورتهم من خلفهم. ثم جرت به السنه أن لا ترفع النساء رءوسهن من الرکوع و السجود حتی یرفع الرجال.

ثم قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: رحم اللّه فاطمه علیها السّلام، لیکسونّها اللّه بهذا الساتر من کسوه الجنه و لیحلینّها بهذین السوارین من حلیه الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 85 ص 94 ح 62، عن مکارم الأخلاق.

2. مکارم الأخلاق: ص 94.

7
المتن:

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

إن فاطمه علیها السّلام لما احتضرت، أوصت علیا علیه السّلام فقالت: إذا أنا متّ فتولّ أنت غسلی ...،

و أنا أستودعک اللّه تعالی و أوصیک فی ولدی خیرا. ثم ضمّت إلیها أم کلثوم فقالت له علیه السّلام:

إذا بلغت فلها ما فی المنزل ثم اللّه لها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:192

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 79 ص 27 ح 13، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

8
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام مکثت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ستین یوما ...، و أوصت بصدقتها و متاع البیت، و أوصته أن یتزوّج أمامه بنت أبی العاص بن الربیع. قال: و دفنها لیلا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 233 ح 8، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

9
المتن:

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام:

ما کان لنا إلا إهاب کبش، أبیت مع فاطمه علیها السّلام باللیل و نعلف علیها الناضح بالنهار.

و فی مسند الموصلی: الشعبی، عن الحارث، عن علی علیه السّلام، قال: ما کان لیله أهدی لی فاطمه علیها السّلام شی ء ینام علیه إلا جلد کبش. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 17 192 المتن: ..... ص : 192

اشتری علیه السّلام ثوبا، فأعجبه فتصدّق به.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 40 ص 323 ح 6، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 304.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:193

10
المتن:

عن الأصبغ بن نباته، قال:

سمعت الأشعث بن قیس الکندی و جویبر الختلی، قالا لعلی أمیر المؤمنین علیه السّلام:

حدّثنا فی خلواتک أنت و فاطمه علیها السّلام؟ قال: نعم، بینا أنا و فاطمه علیها السّلام فی کساء، إذ أقبل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نصف اللیل- و کان یأتیها بالتمر و اللبن لیعینها علی الغلامین-. فدخل فوضع رجلا بحبالی و رجلا بحبالها.

ثم إن فاطمه علیها السّلام بکت، فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما یبکیک یا بنیّه محمد؟! فقالت: حالنا کما تری، فی کساء نصفه تحتنا و نصفه فوقنا. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، أ ما تعلمین أن اللّه تعالی اطّلع اطلاعه من سمائه إلی أرضه فاختار منها أباک، فاتخذه صفیا و ابتعثه برسالته و ائتمنه علی وحیه؟

یا فاطمه، أ ما تعلمین أن اللّه اطلع اطلاعه من سمائه إلی أرضه فاختار منها بعلک و أمرنی أن أزوّجکیه و أن أتخذه وصیّا؟

یا فاطمه، أ ما تعلمین أن العرش سأل ربه أن یزیّنه بزینه لم یزیّن بها بشرا من خلقه، فزیّنه بالحسن و الحسین علیهما السّلام رکنین من أرکان الجنه؛ و روی رکن (رکنین) من أرکان العرش.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 44 ح 20، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 259.

الأسانید:

فی الأمالی: علی بن شبل، عن ظفر بن حمدون، عن إبراهیم بن إسحاق، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن صباح، عن الحارث بن حصیره، عن الأصبغ بن نباته، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:194

11
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: لمّا زوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، دخل علیها و هی تبکی. فقال لها: ما یبکیک؟ فو اللّه لو کان فی أهل بیتی علیهم السّلام خیر منه زوّجتک، و ما أنا زوّجتک و لکن اللّه زوّجک و أصدق عنک الخمس ما دامت السماوات و الأرض ....

قال علی علیه السّلام: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: قم فبع الدرع. فقمت فبعته و أخذت الثمن، و دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فسکبت الدراهم فی حجره، فلم یسألنی کم هی و لا أنا أخبرته. ثم قبض قبضه و دعا بلالا فأعطاه فقال: ابتع لفاطمه علیها السّلام طیبا. ثم قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من الدراهم بکلتا یدیه فأعطاه أبا بکر و قال: ابتع لفاطمه علیها السّلام ما یصلحها من ثیاب و أثاث البیت و أردفه بعمار بن یاسر و بعدّه من أصحابه.

فحضروا السوق، فکانوا یعترضون الشی ء مما یصلح، فلا یشترونه حتی یعرضوه علی أبی بکر، فإن استصلحه اشتروه؛ فکان مما اشتروه:

قمیص بسبعه دراهم، و خمار بأربعه دراهم، و قطیفه سوداء خیبریّه. و سریر مزمّل بشریط، و فراشین من خیش مصر؛ حشو أحدهما لیف و حشو الآخر من جزّ الغنم، و أربع مرافق من أدم الطائف؛ حشوها إذخر، و ستر من صوف، و حصیر هجری، و رحی للید، و مخضب

من نحاس، و سقاء من أدم، و قعب للّبن، و شنّ للماء، و مطهره مزفّته، و جرّه خضراء، و کیزان خزف. حتی إذا استکمل الشراء، حمل أبو بکر بعض المتاع و حمل أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الذین کانوا معه الباقی.

فلما عرض المتاع علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، جعل یقلّبه بیده و یقول: بارک اللّه لأهل البیت علیهم السّلام.

قال علی علیه السّلام: فأقمت بعد ذلک شهرا أصلّی مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أرجع إلی منزلی و لا أذکر شیئا من أمر فاطمه علیها السّلام. ثم قلن أزواج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أ لا نطلب لک من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دخول فاطمه علیک؟ فقلت: أفعلن.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:195

فدخلن علیه فقالت أم أیمن: یا رسول اللّه، لو أن خدیجه باقیه لقرّت عینها بزفاف فاطمه علیها السّلام و إن علیا علیه السّلام یرید أهله. فقرّ عین فاطمه علیها السّلام ببعلها و اجمع شملها و قرّ عیوننا بذلک. فقال: فما بال علی علیه السّلام لا یطلب منی زوجته، فقد کنّا تتوقّع ذلک منه؟ قال علی علیه السّلام:

فقلت: الحیاء یمنعنی یا رسول اللّه.

فالتفت إلی النساء فقال: من هاهنا؟ فقالت أم سلمه: أنا أم سلمه و هذه زینب و هذه فلانه و فلانه. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: هیّئوا لابنتی و ابن عمی فی حجری بیتا. فقالت أم سلمه: فی أیّ حجره یا رسول اللّه؟ فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فی حجرتک، و أمر نساءه أن یزیّنّ و یصلحن من شأنها.

قالت أم سلمه: فسألت فاطمه

علیها السّلام: هل عندک طیب ادّخرتیه لنفسک؟ قالت: نعم.

فأتت بقاروره فسکبت منها فی راحتی، فشممت منها رائحه ما شممت مثلها قطّ، فقلت: ما هذا؟ فقالت: کان دحیه الکلبی یدخل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیقول لی: یا فاطمه، هات الوساده فاطر حیها لعمّک. فأطرح له الوساده فیجلس علیها، فإذا نهض سقط من بین ثیابه شی ء فیأمرنی بجمعه. فسأل علی علیه السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن ذلک فقال: هو عنبر یسقط من أجنحه جبرئیل ....

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 39.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 94 ح 5، عن الأمالی.

الأسانید:

فی الأمالی: حدثنی جماعه، عن أبی غالب أحمد بن محمد الزراری، عن خالد، عن الأشعری، عن أحمد بن أبی عبد اللّه، عن علی بن أسباط، عن داود، عن یعقوب، بن شعیب، عن أبی عبد اللّه، قال.

12
المتن:

قال أبو علی الطبرسی فی زواج علی و فاطمه علیهما السّلام و انتقاله إلی منزل حارثه و ذکر أثاث

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:196

بیته علیها السّلام: ... فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: هیّئی منزلا حتی تحوّل فاطمه إلیه. فقال علی علیه السّلام یا رسول اللّه، ما هاهنا منزل إلا منزل حارثه بن النعمان .... فحوّلت فاطمه علیها السّلام إلی علی علیه السّلام فی منزل حارثه، و کان فراشهما إهاب کبش، جعلا صوفه تحت جنوبهما.

المصادر:

1. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 71.

2. بحار الأنوار: ج 19 ص 113 ح 1، عن إعلام الوری.

13
المتن:

عن ابن طریف، عن ابن علوان، عن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام، قال:

کان فراش علی و فاطمه علیهما السّلام حین دخلت علیه، إهاب کبش، إذا أرادا أن یناما علیه قلّباه فناما علی صوفه. قال: و کانت وسادتهما أدما حشوها لیف. قال: و کان صداقها درعا من حدید.

المصادر:

1. قرب الأسناد: ص 53.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 104، عن قرب الأسناد.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 473 ح 27.

14
المتن:

عن زراره، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا أراد السفر سلّم علی من أراد التسلیم علیه من أهله، ثم یکون آخر من یسلّم علیه فاطمه علیها السّلام؛ فیکون وجهه إلی سفره من بیتها، و إذا رجع بدأ بها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:197

فسافر مره و قد أصاب علی علیه السّلام شیئا من الغنیمه، فدفعه إلی فاطمه علیها السّلام فخرج. فأخذت سوارین من فضّه و علّقت علی بابها سترا.

فلما قدم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، دخل المسجد فتوجّه نحو بیت فاطمه علیها السّلام کما کان یصنع.

فقامت فرحه إلی أبیها صبابه و شوقا إلیه. فنظر فإذا فی یدها سواران من فضّه و إذا علی بابها ستر. فقعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حیث ینظر إلیها. فبکت فاطمه علیها السّلام و حزنت و قالت: ما صنع هذا بی قبلها.

فدعت ابنیها فنزعت الستر من بابها و خلعت السوارین من یدیها، ثم دفعت السوارین إلی أحدهما و الستر إلی الآخر ثم قالت لهما: انطلقا إلی أبی فأقرآه السلام و قولا له: ما أحدثنا بعدک غیر هذا فشأنک به. فجاءاه فأبلغاه ذلک عن أمهما.

فقبّلهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و التزمهما و أقعد کل واحد منهما علی فخذه، ثم أمر بذینک السوارین فکسّرا فجعلهما قطعا، ثم دعا أهل الصفّه- و هم قوم من المهاجرین الذی لا یستتر بشی ء و کان ذلک الستر طویلا لیس له عرض- فجعل یؤزّر الرجل؛ فإذا التقیا علیه قطعه حتی

قسّمه أرزا ثم أمر النساء لا یرفعن رءوسهن من الرکوع و السجود حتی یرفع الرجال رءوسهم، و ذلک أنهم کانوا من صغر إزارهم إذا رکعوا و سجدوا بدت عورتهم من خلفهم. ثم جرت به السنّه أن لا یرفع النساء رءوسهنّ من الرکوع و السجود حتی یرفع الرجال.

ثم قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: رحم اللّه فاطمه علیها السّلام، لیکسونّها اللّه بهذا الستر من کسوه الجنه، و لیحلّینّها بهذین السوارین من حلیه الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 83 ح 6، عن الکافی و المکارم.

2. الکافی، علی ما فی البحار.

3. مکارم الأخلاق: ص 94.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:198

15
المتن:

عن ابن شاهین فی مناقب فاطمه علیها السّلام و أحمد فی مسند الأنصار بإسنادهما، عن أبی هریره و ثوبان، أنهما قالا:

کان النبی صلّی اللّه علیه و آله یبدأ فی سفره بفاطمه علیها السّلام و یختم بها. فجعلت وقتا سترا من کساء خیبریه لقدوم أبیها و زوجها، فلما رآه النبی صلّی اللّه علیه و آله تجاوز عنها- و قد عرف الغضب فی وجهه- حتی جلس عند المنبر. فنزعت قلّادتها و قرطیها و مسکتیها و نزعت الستر، فبعث به إلی أبیها و قالت: اجعل هذا فی سبیل اللّه.

فلما أتاه قال صلّی اللّه علیه و آله: قد فعلت فداها أبوها، ثلاث مرات. ما لآل محمد علیهم السّلام و للدنیا، فإنهم خلقوا للآخره و خلقت الدنیا لهم.

و فی روایه أحمد: فإن هؤلاء أهل بیتی و لا أحبّ أن یأکلوا طیباتهم فی حیاتهم الدنیا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 86 ح 8، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 343، عن مناقب فاطمه علیها السّلام.

3. مناقب فاطمه علیها السّلام، علی ما فی المناقب.

4. مسند الأنصار لأحمد.

5. تفسیر جلاء الأذهان و جلاء الأحزان: ج 9 ص 94.

16
المتن:

فی کتاب زهد النبی صلّی اللّه علیه و آله لأبی جعفر القمی:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:199

إنه لما نزلت هذه الآیه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ» «1» ...، فلما دخلت فاطمه علیها السّلام علی النبی صلّی اللّه علیه و آله قالت: یا رسول اللّه إن سلمان تعجّب من لباسی، فو الذی بعثک بالحق ما لی و لعلی علیه السّلام منذ خمس سنین إلا مسک کبش، نعلف علیها بالنهار بعیرنا فإذا کان اللیل افترشناه، و إن مرفقتنا لمن أدم حشوها لیف.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا سلمان، إن ابنتی لفی الخیل السوابق ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 88 ح 9، عن الدروع الواقیه.

2. الدروع الواقیه: ص 274، عن کتاب زهد النبی صلّی اللّه علیه و آله.

3. کتاب زهد النبی صلّی اللّه علیه و آله، علی ما فی الدروع.

4. نفس الرحمن فی فضائل سلمان: ص 519.

17
المتن:

قال ابن شهرآشوب:

إن سبب الخلاف فی صداق فاطمه علیها السّلام ما روی عمرو بن أبی المقدام و جابر الجعفی عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: کان صداق فاطمه علیها السّلام برد حبره «2» و إهاب شاه علی عرار.

و روی عن الصادق علیه السّلام، قال: کان صداق فاطمه علیها السّلام درع حطمیه و إهاب کبش أو جدی؛ رواه أبو یعلی فی المسند عن مجاهد.

قال الکلینی فی الکافی: زوّج النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام علی جرد برد.

فی أمالی أبی جعفر الطوسی: قال الصادق علیه السّلام فی خبر: و سکب الدراهم فی حجره، فأعطی منها قبضه کانت ثلاثه و ستین أو سته و ستین إلی أمّ أیمن لمتاع البیت، و قبضه

______________________________

(1). سوره الحجر: الآیه 43.

(2). الحبره کعنبه: ثوب یصنع بالیمن من قطن أو کتان، و الإهاب: الجلد ما لم یدبّغ، و العرار: نبت طیّب الرائحه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:200

إلی أسماء بنت عمیس للطیب، و قبضه إلی أم سلمه للطعام، و أنفذ عمارا و أبا بکر و بلالا لابتیاع ما یصلحها، و کان مما اشتروه:

قمیص بسبعه دراهم، و خمار بأربعه دراهم، و قطیفه سوداء خیبریه، و سریر مزمّل بشریط، و فراشان من خیش مصر؛ حشو أحدهما لیف و حشو الآخر من جزّ النعم، و أربع مرافق من أدم الطائف؛ حشوها إذخر، و سترا من صوف،

و حصیر هجری، و رحاء الید، و سقاء من أدم، و مخضب من نحاس، و قعب للبن، و شنّ للماء، و مطهره مزفقه، و جرّه خضراء، و کیزان خزف.

و فی روایه: و نطع من أدم، و عباء قطوانی، و قربه ماء.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 113 ح 24، عن المناقب، شطرا منه.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 352.

3. الکافی: ج 5 ص 377 ح 1، شطرا منه.

18
المتن:

عن المناقب، عن أم سلمه و سلمان الفارسی و علی بن أبی طالب علیه السّلام، و کلّ قالوا:

أنه لما أدرکت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام مدرک النساء، خطبها أکابر قریش ...، و قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قبضه من الدراهم، و دعا بأبی بکر فدفعها إلیه و قال: یا أبا بکر، اشتر بهذه الدراهم لابنتی ما یصلح لها فی بیتها، و بعث معه سلمان و بلالا لیعیناه علی حمل ما یشتریه.

قال أبو بکر: و کانت الدراهم التی أعطانیها ثلاثه و ستین درهما. فانطلقت و اشتریت فراشا من خیش مصر محشوّا بالصوف، و نطعا من أدم، و وساده من أدم؛ حشوها من لیف النخل، و عباءه خیبریه، و قربه للماء، و کیزانا، و جرارا، و مطهره للماء، و ستر صوف رقیقا، و حملناه جمیعا حتی وضعناه بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:201

فلما نظر إلیه بکی و جرت دموعه، ثم رفع رأسه إلی السماء و قال: اللهم بارک لقوم جلّ آنیتهم الخزف.

المصادر:

1. المناقب للخوارزمی: ص 343.

2. کشف الغمه ج 1 ص 359.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 124، عن کشف الغمه.

4. عوالم العلوم: ج 1 ص 470 ح 18، عن کشف الغمه.

19
المتن:

قال علی بن عیسی الإربلی فی جهاز فاطمه علیها السّلام: و عن أسماء بنت عمیس، قالت:

لقد جهّزت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام و ما کان حشو فرشهما و وسائدهما إلا لیف، و لقد أو لم علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام؛ فما کانت ولیمه ذلک الزمان أفضل من ولیمته، رهن درعه عند یهودی و کانت ولیمته آصعا من شعیر و تمر و حیس.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 366.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 138 ح 34، عن کشف الغمه.

20
المتن:

قال ابن أبی یعفور: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام: إن علیا علیه السّلام تزوّج فاطمه علیها السّلام علی جرد برد و درع و فراش کان من إهاب کبش.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:202

المصادر:

1. الکافی: ج 5 ص 77 ح 1.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 143 ح 38.

الأسانید:

فی الکافی: العدّه، عن سهل، عن البزنطی، عن عبد الکریم بن عمرو، عن ابن أبی یعفور.

21
المتن:

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام فی زواج فاطمه علیها السّلام و خطبتها و صداقها:

... فانطلق علی علیه السّلام و باع درعه بأربع مائه و ثمانین درهما قطریّه، فصبّها بین یدی النبی صلّی اللّه علیه و آله، فلم یسأله عن عددها و لا هو أخبره عنها. فأخذ منها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قبضه فدفعها إلی المقداد بن الأسود فقال: ابتع من هذا ما تجهّز به فاطمه علیها السّلام و أکثر لها من الطیب.

فانطلق المقداد فاشتری لها رحی و قربه و وساده من أدم و حصیرا قطریّا، فجاء به فوضعه بین یدی النبی صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 141 ح 36، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 369.

22
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

زوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا فاطمه علیها السّلام علی درع حطمیّه، و کان فراشها إهاب کبش یجعلان الصوف إذا اضطجعا تحت جنوبهما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:203

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 143 ح 40، عن الکافی.

2. الکافی: ج 5 ص 377 ح 3.

الأسانید:

فی الکافی: أحمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن معاویه بن وهب، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

23
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

کان صداق فاطمه علیها السّلام جرد برد حبره و درع حطمیّه، و کان فراشها إهاب کبش یلقیانه و یفرشانه و ینامان علیه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 144 ح 42، عن الکافی.

2. الکافی: ج 5 ص 377 ح 5.

الأسانید:

فی الکافی: عده من أصحابنا، عن سهل بن زیاد، عن محمد بن الولید الخزّاز، عن یونس بن یعقوب، عن أبی مریم الأنصاری، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال.

24
المتن:

عن وهب بن وهب القرشی:

و کان من تجهیز علی علیه السّلام داره انتشار رمل لین، و نصب خشبه من حائط إلی حائط للثیاب، و بسط إهاب کبش و مخدّه لیف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:204

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 353.

2. أعیان الشیعه: ج 2 ص 287.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 114.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 467 ح 1.

25
المتن:

قال ابن صبّان فی تزویج علی علیه السّلام من فاطمه علیها السّلام: ... و قد کان خطبها قبله أبو بکر و عمر، فأعرض صلّی اللّه علیه و آله عنهما. فلما خطبها علی علیه السّلام أجابه، و جعل صداقها درعه و لم یکن له غیرها، و بیعت بأربعمائه درهم و ثمانین درهما، و جعل لها علیها السّلام و ساده من أدم حشوها لیف، و ملأ البیت رملا مبسوطا، و أعطاها إهاب کبش فرشه، و خمیله و سقاء و جرّتین، کما جاءت بذلک الروایات.

المصادر:

إسعاف الراغبین: ص 92، فی هامش نور الأبصار.

26
المتن:

قال علی علیه السّلام: ما کان لنا إلا إهاب کبش، ننام علی ناحیته و تعجن فاطمه علیها السّلام علی ناحیته.

المصادر:

1. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 376، علی ما فی الاکتفاء.

2. ترجمه الإمام علی علیه السّلام: ج 2 ص 451، علی ما فی الاکتفاء.

3. الاکتفاء: ص 248 ح 58، علی ما فی الاکتفاء.

4. تاریخ دمشق: ج 2 ص 451، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 17 ص 576.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 470.

7. أنساب الأشراف: ج 1 ص 403.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:205

الأسانید:

فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا أبو القاسم زاهر و أبو بکر وجیه ابنا طاهر بن محمد، قالا: أنا عبد الرحمن بن علی بن محمد بن الحسین، أنا یحیی بن إسماعیل بن یحیی، أنا عبد اللّه بن محمد بن الحسن، نا عبد اللّه بن هاشم الطوسی، نا وکیع، نا ابن أبی خالد، عن الشعبی، قال.

27
المتن:

عن علی علیه السّلام، قال:

لقد تزوّجت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و ما لی فراش غیر جلد کبش، ننام علیه باللیل و نعلف علیه ناضحا بالنهار، و ما لی خادم غیرها.

المصادر:

1. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 376، علی ما فی الاکتفاء.

2. ترجمه الإمام علی علیه السّلام: ج 2 ص 452، فی الاکتفاء.

3. الاکتفاء: ص 248 ح 59.

4. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 137، عن الطبقات.

5. الطبقات الکبری: ج 8 ص 13، علی ما فی الفضائل.

6. إحقاق الحق: ج 32 ص 277، عن مسند فاطمه علیها السّلام.

7. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 85.

8. إحقاق الحق: ج 17 ص 576.

9. صفه الصفوه: ج 2 ص 3، علی ما فی الإحقاق.

10. تذکره الخواص: ص 316.

11. ذخائر العقبی: ص 34.

12. إحقاق الحق: ج 10 ص 395.

13. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 328.

14. عوالم العلوم: ج 11 ص 472 ح 25.

15. أحکام النساء: ص 227.

16. حیاه الصحابه: ج 1 ص 264.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:206

الأسانید:

1. فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا أبو القاسم علی بن إبراهیم، أنا أبو الحسن المقرئ، أنا أبو محمد المصری، أنا أحمد بن مروان، نا جعفر بن محمد، نا إسحاق بن إسماعیل، نا أبو أسامه، عن مجالد، عن عامر، عن علی علیه السّلام، قال.

2. فی تاریخ مدینه دمشق: و أنا أحمد، نا إبراهیم بن إسحاق الحربی، نا إسحاق بن إسماعیل، نا أبو أسامه، عن مجاهد، عن عامر، عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال.

28
المتن:

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال:

أهدیت إلیّ بنت رسول اللّه علیها السّلام و ما لنا فراش إلا مسک کبش.

المصادر:

1. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 42 ص 376، علی ما فی الاکتفاء.

2. ترجمه الإمام علی علیه السّلام: ج 2 ص 452، علی ما فی الاکتفاء.

3. الاکتفاء: ص 248 ح 60.

4. سنن المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ج 2 ص 538، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 395.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 471 ح 19.

الأسانید:

فی تاریخ مدینه دمشق: أنا أحمد، نا جعفر بن محمد الصائع، أنا علی بن عبد اللّه، أنا محمد بن فضیل، نا مجالد، عن الحارث، عن علی علیه السّلام.

29
المتن:

عن علی بن عیسی الإربلی فی ما کتبه الإمام علی بن موسی الرضا علیه السّلام فی جواب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:207

المأمون: بسم اللّه الرحمن الرحیم، وصل کتاب أمیر المؤمنین- أطال اللّه بقاءه- یذکر ما ثبت من الروایات و رسم أن أکتب له ما صحّ عندی من هذه الشعره الواحده و الخشبه التی لرحی الید لفاطمه بنت محمد رسول اللّه صلّی علیها و علی أبیها و زوجها و بنیها.

هذه الشعره الواحده شعره من شعر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لا شبهه و لا شک، و هذه الخشبه المذکوره لفاطمه علیها السّلام لا ریب و لا شبهه، و أنا قد تفحّصت و تحرّیت و کتبت إلیک. فاقبل قولی فقد أعظم اللّه لک فی هذا الفحص أجرا عظیما و باللَّه التوفیق، و کتب علی بن موسی بن جعفر فی سنه إحدی و مائتین من هجره صاحب التنزیل، انتهی.

المصادر:

1. حلیه الأبرار: ج 2 ص 344.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 339.

3. معادن الحکمه فی مکاتیب الأئمه علیهم السّلام للکاشانی: ج 2 ص 193.

4. عوالم العلوم: ج 22 ص 291 ح 1، عن کشف الغمه.

5. بحار الأنوار: ج 49 ص 154 ح 26، عن کشف الغمه.

30
المتن:

عن أنس، قال:

جاء أبو بکر و عمر یخطبان فاطمه علیها السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، فسکت و لم یرجع إلیهما شیئا.

فانطلقا إلی علی علیه السّلام یأمرانه بطلب ذلک، قال علی علیه السّلام: فنبّهانی لأمر. فقمت أجرّ ردائی، حتی أتیت إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فقلت: تزوّجنی فاطمه علیها السّلام؟ قال: و عندک شی ء؟ قلت: فرسی و بدنی.

فقال صلّی اللّه علیه و آله: أما فرسک فلا بد لک منها، و أما بدنک فبعها. فبعتها بأربعمائه و ثمانین، فجئته بها فوضعتها فی حجره. فقبض منها قبضه فقال: أی بلال، ابتع لنا بها طیبا أمرهم أن یجهّزوها. فجعل لها سریر مشروط و وساده من أدم حشوها لیف ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:208

المصادر:

الصواعق المحرقه: ص 141.

31
المتن:

أخرج أبو داود السجستانی:

أن أبا بکر خطبها علیها السّلام فأعرض صلّی اللّه علیه و آله عنه، ثم عمر فأعرض عنه. فأتیا علیا علیه السّلام فنبّهاه إلی خطبتها. فجاء مخطبها فقال صلّی اللّه علیه و آله: ما معک؟ فقال: فرسی و بدنی. قال: أما فرسک فلا بد لک، و أما بدنک فبعها و أتنی بها.

فباعها بأربعمائه و ثمانین ثم وضعها فی حجره. فقبض منها قبضه و أمر بلال أن یشتری بها طیبا. ثم أمرهم أن یجهّزوها؛ فعمل لها سریر مشرط و وساده من أدم حشوها لیف و ملأ البیت کثیبا یعنی رملا ....

المصادر:

1. الصواعق المحرقه: ص 163.

2. مجمع الزوائد: ج 9 ص 205، بتفاوت یسیر.

3. ینابیع الموده: ص 175، بتفاوت یسیر.

32
المتن:

قال السید الأمین:

فی روایه ابن سعد عن بعض من حضر إهداء فاطمه علیها السّلام من النساء، قالت: فدخلنا بیت علی علیه السّلام إذا إهاب شاه علی دکان (مصطبه) و وساده فیها لیف و قربه و منخل و منشفه و قدح.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:209

المصادر:

أعیان الشیعه: ج 2 ص 287.

33
المتن:

عن أسماء بنت عمیس، قالت:

لما أهدیت فاطمه علیها السّلام إلی علی علیه السّلام، لم نجد فی بیته إلا رملا مبسوطا و وساده لیف و کوز و جرّه. فأرسل إلیه النبی صلّی اللّه علیه و آله أن لا تقرب أهلک حتی آتیک. فجاء بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال:

أین أخی؟ فقالت أم أیمن: لهو أخوک و زوّجته ابنتک؟! قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن ذلک یکون یا أم أیمن.

المصادر:

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 2 ص 216 ح 683.

الأسانید:

فی مناقب الإمام: حدثنا سلمه بن شبیب، قال: حدثنا عبد الرزاق، قال: أخبرنا معمر، عن أیّوب، عن أبی یزید المدنی و عکرمه، عن رجل.

34
المتن:

قال ابن عباس: کانت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تذکر، فلا یذکرها أحد لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلا أعرض عنه ....

ثم إن النبی صلّی اللّه علیه و آله دخل علی النساء و قال: إنی قد زوّجت ابنتی بابن عمی، و إنی دافعها إلیه، فدونکنّ ابنتکنّ. فقمن إلی الفتاه فعلّقن علیها من حلیهنّ و طیّبنها، و جعلن فی بیتها فراشا حشوه لیف، و وساده و کساء خیبریا و مرکنا و جرارا و مطهره للماء و ستر صوف رقیق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:210

و کان صلّی اللّه علیه و آله قد بعث سلمان و بلالا لیشتریا لها ذلک کله. فلما وضع بین یدیه بکی و جرت دموعه، ثم رفع رأسه إلی السماء و قال: اللهم بارک لقوم جلّ آنیتهم الخزف.

المصادر:

کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام للحلی: ص 196.

35
المتن:

قال السید الأمین فی جهاز الزهراء عند تزویجها علیها السّلام:

... و أرسل صلّی اللّه علیه و آله أبا بکر و قال: ابتع لفاطمه علیها السّلام ما یصلحها من ثیاب و أثاث البیت، و أردفه بعمار وعده من أصحابه. فکانوا یعرضون الشی ء علی أبی بکر، فإن استصلحه اشتروه ...؛ فکان مما اشتروه:

قمیص بسبعه دراهم، و خمار بأربعه دراهم، و قطیفه سوداء خیبریه (و هی دثار له خمل)، و سریر مزمّل (ملفوف) بشریط (خوص مفتول)، و فراشان من خیش مصر (و هو مشاقه الکتان)؛ حشو أحدهما لیف و حشو الآخر من صوف الغنم، و أربع مرافق (متّکآت) من أدم الطائف (و الأدم الجلد) حشوها إذخر (نبات طیّب الرائحه)، و ستر رقیق من صوف، و حصیر هجری (معمول بهجر قریه بالبحرین)، و رحی للید، و مخضب من نحاس (إناء لغسل الثیاب)، و سقاء من أدم (قربه صغیره)، و قعب (قدح من خشب) للبن، و شنّ للماء (قربه صغیره عتیقه لتبرید الماء)، و مطهره (إناء یتطهّر به) مزفته، و جرّه خضراء، و کیزان خزف، و نطع من أدم (بساط من جلد)، و عباءه قطوانیه (و هی عباءه قصیره الخمل معموله بقطوان موضع بالکوفه)، و قربه للماء.

فلما وضع ذلک بین یدی النبی صلّی اللّه علیه و آله، جعل یقلّبه بیده و یقول: اللهم بارک لأهل البیت علیهم السّلام، و فی روایه: أنه بکی و قال: اللهم بارک لقوم جلّ آنیتهم الخزف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:211

المصادر:

أعیان الشیعه: ج 1/ 3 ص 160.

36
المتن:

قال السید ابن طاوس فی زهد علی علیه السّلام و ذکر تزویجه من فاطمه علیها السّلام:

... و قد نقلته فی أول کتاب عندی الآن، لطیف ترجمته من أخبار آل أبی طالب و أول رجال روایته (عبید اللّه بن محمد بن أبی محمد)، فقال فیه عن مولانا علی أمیر المؤمنین علیه السّلام:

تزوّجت فاطمه علیها السّلام و ما کان لی فراش، و صدقتی الیوم لو قسّمت علی بنی هاشم لوسعتهم.

المصادر:

کشف المحجه لثمره المهجه: ص 124.

37
المتن:

قال ابن الفتّال النیشابوری فی ذکر جهاز فاطمه علیها السّلام:

روی أنه جهّز رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام فی خمیل و قربه و وساده حشوها إذخر.

المصادر:

1. روضه الواعظین: ص 146.

2. عده الصابرین: ص 168، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

3. إحقاق الحق: ج 19 ص 146، عن عده الصابرین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:212

38
المتن:

عن علی علیه السّلام: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لما زوّجه فاطمه علیها السّلام، بعث معه بخمیله و وساده من أدم حشوها لیف و رحاءین و سقاء و جرّتین ....

المصادر:

1. ذخائر العقبی: ص 105.

2. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 136، عن مستدرک الصحیحین، بتفاوت فیه.

3. المستدرک علی الصحیحین: ج 2 ص 185.

4. مسند أحمد: ج 1 ص 84، 93، 104، 108.

5. کنز العمال: ج 7 ص 113.

6. العلم و العلماء: ص 238، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 25 ص 268.

8. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 328.

39
المتن:

روی ابن ماجه بسنده، عن عائشه و أم سلمه، قالتا:

أمرنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن نجهّز فاطمه علیها السّلام حتی ندخلها علی علی علیه السّلام. فعمدنا إلی البیت ففرشناه ترابا لیّنا من أعراض البطحاء، ثم حشونا مرفقتین لیفا فنفشناه بأیدینا. ثم أطعمنا تمرا و زبیبا و سقینا ماء و عذبا، و عمدنا إلی عود فعرضناه فی جانب البیت لیلقی علیه الثوب و یعلّق علیها السقاء. فما رأینا عرسا أحسن من عرس فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 135، عن صحیح ابن ماجه.

2. صحیح ابن ماجه: ص 139 فی أبواب النکاح، علی ما فی الفضائل الخمسه علیهم السّلام.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 467 ح 4، عن صحیح ابن ماجه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:213

40
المتن:

روی ابن ماجه بسنده، عن عطاء بن السائب، عن أبیه، عن علی علیه السّلام:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أتی علیا و فاطمه علیهما السّلام و هما فی خمیل لهما- و الخمیل القطیفه البیضاء من الصوف- قد کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جهّزهما بها، و وساده محشوه إذخر أو قربه؛ و الأذخر حشیش الأخضر.

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 135، عن صحیح ابن ماجه.

2. صحیح ابن ماجه: ص 316، فی أبواب الزهد، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 472 ح 25.

41
المتن:

روی ابن ماجه بسنده، عن الحارث، عن علی علیه السّلام، قال:

أهدیت ابنه رسول اللّه علیها السّلام إلیّ، فما کان فراشنا لیله أهدیت إلا مسک کبش.

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 135، عن صحیح ابن ماجه.

2. صحیح ابن ماجه: ص 316 فی أبواب الزهد، علی ما فی أبواب الزهد.

3. کنز العمال: ج 15 ص 179 ح 36534، علی ما فی الفضائل.

42
المتن:

روی ابن سعد بسنده، عن رجل أخواله الأنصار، عن جدته: أنها کانت مع النسوه اللاتی أهدین فاطمه علیها السّلام إلی علی علیه السّلام، قالت: أهدیت فی بردین من برود الأول علیهما

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:214

دملوجان من فضه مصفرّان بزعفران. فدخلنا بیت علی علیه السّلام فإذا إهاب شاه علی دکان و وساده فیها لیف و قربه و منخل و منشفه و قدح.

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 136، عن الطبقات.

2. الطبقات الکبری: ج 8 ص 15.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 469 ح 15.

4. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 328.

43
المتن:

روی أبو نعیم بسنده، عن عکرمه، قال:

لما زوّج النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام، کان ما جهّزها به: سریرا مشروطا، و وساده من أدم حشوها لیف، و تورا من أقط. قال: فجاؤوا ببطحاء فنشروها فی البیت.

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 136، عن حلیه الأولیاء.

2. حلیه الأولیاء: ج 3 ص 329، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 468 ح 10.

44
المتن:

روی ابن سعد بسنده، عن أسماء بنت عمیس، قالت:

لقد جهزّت جدتک فاطمه علیها السّلام إلی جدک علی علیه السّلام و ما کان حشو فراشهما و وسائد هما إلا اللیف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:215

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 136، عن الطبقات.

2. الطبقات الکبری: ج 8 ص 14، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 467 ح 2.

45
المتن:

روی ابن سعد بسنده، عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام:

إن علیا علیه السّلام حین دخل بفاطمه علیها السّلام، کان فراشهما إهاب کبش إذا أرادا أن یناما قلّباه علی صوفه، و وسادتهما من أدم حشوها لیف.

و سیأتی فی باب الزفاف بعض ما فیه جهاز علی و فاطمه علیهما السّلام من السریر المشروط و وساده من أدیم حشوها لیف و قربه، و فی بعضها: جرّه و کوزا، و أنه جی ء ببطحاء من الرمل فبسطوه فی البیت.

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 137، عن الطبقات.

2. الطبقات الکبری: ج 8 ص 14، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

3. الخصائص للنسائی: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 15 ص 468.

46
المتن:

قال سبط بن الجوزی:

و قد ذکر جدی أبو الفرج فی کتاب المنتخب فی فضائل فاطمه علیها السّلام و قال: أمر اللّه تعالی الجنان لیله عرسها، فحملت حللا و حلیّا فنثرته علی الملائکه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:216

ثم قال جدی عقیب هذا: یا عجبا، یکون الحلل و الحلی لمن یکون فراشها جلد کبش! هلّا حلّت لها منها حلّه؟ ثم قال: کلّا مرکب الملک أجلّ من أن یحلی.

ثم ذکر حدیث نثر الحلل و الحلی فی الموضوعات، فرواه عن القزاز، عن الخطیب بأسناده إلی ابن مسعود، رفعه ثم قال: المتّهم بوضع هذا الحدیث خلد بن عمر الحمصی.

قلت: فما الذی دعاه إلی ذکر حدیث علی وجه المدح ثم یضعّفه فی مکان آخر علی أن یقوله: و المتهم به خلد بن عمر؟ و لا یسقط الحدیث لأنه لم یقطع به.

المصادر:

تذکره الخواص: ص 309.

47
المتن:

قالت أسماء بنت عمیس: لما أهدیت فاطمه علیها السّلام إلی علی علیه السّلام، لم نجد فی بیته إلا رملا مبسوطا و وساده حشوها لیف و جرّه و کوزا.

المصادر:

1. المنصف للصنعانی: ج 5 ص 485، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 18 ص 176، عن المصنف.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 467 ح 3، عن المصنّف.

4. مناقب العشره: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 19 ص 146.

6. المغازی النبویه: ص 177، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 25 ص 459.

8. مناقب أحمد (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

9. مجمع الزوائد: ج 9 ص 309.

10. المناقب لأحمد بن حنبل: ص 53 ح 81.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:217

11. عوالم العلوم: ج 11 ص 469 ح 13.

12. تذکره الخواص: ص 317.

13. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 24 ص 137.

14. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 328.

الأسانید:

فی المصنّف: عبد الرزاق، عن معمر، عن أیوب، عن مکرمه و أبی یزید المدینی أو أحدهما- شکّ أبو بکر-، أن أسماء ابنه عمیس قالت.

48
المتن:

یروی أن علیا علیه السّلام کان یستقی الماء لیهودی؛ کل دلو بتمره.

و یروی أنه آجر نفسه یسقی نخلا بشی ء من شعیر لیله حتی أصبح.

و قال: تزوّجت فاطمه علیها السّلام و ما معنا إلا إهاب کبش؛ ننام علیه باللیل و نعلف علیه الناضح بالنهار.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 32 ص 276، عن کتاب البرکه.

2. البرکه فی فضل السعی و الحرکه: ص 30.

3. المصباح المضی ء: ج 1 ص 78، علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 17 ص 576.

49
المتن:

قال الجوینی:

کان فراش علی علیه السّلام لیله بنی بفاطمه علیها السّلام جلد کبش.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:218

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 32 ص 276، عن کتاب البرکه.

2. البرکه فی فضل السعی و الحرکه: ص 30، علی ما فی الإحقاق.

50
المتن:

عن الشعبی، قال: قال علی علیه السّلام: ما کان لنا إلا إهاب کبش، ننام علی ناحیته و تعجن فاطمه علیها السّلام علی ناحیته (یعنی ننام علی وجه و تعجن علی وجه).

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 32 ص 277، عن تاریخ الإسلام.

2. تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الإعلام: ص 637.

51
المتن:

روی عن الحسن البصری، قال:

کان لعلی و فاطمه علیها السّلام قطیفه، إذا لبساها بطول انکشفت ظهورهما و إذا لبساها بالعرض انکشفت رءوسهما.

و فی روایه: أنه بنی بها بعد تسع و عشرین لیله من النکاح، و کان جهازها فی هذه الروایه فراشین من خبوش؛ أحدهما محشوّ بلیف و الآخر بحذو الحذاءین، و أربع وسائد؛ وسادتین من لیف و اثنتین من صوف.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 145، عن تاریخ الخمیس.

2. تاریخ الخمیس: ج 1 ص 411، علی ما فی الإحقاق.

3. شرح المواهب اللدنیّه: ج 2 ص 7، علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 10 ص 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:219

5. السیره النبویه: ج 2 ص 10، علی ما فی الإحقاق.

6. إنسان العیون: ج 2 ص 207، علی ما فی الإحقاق.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 470 ح 170.

52
المتن:

قال أبو الفرج بن الجوزی فی زواج فاطمه علیها السّلام فی ذکر جهازها:

... فتزوّجها، فأهدیت إلیه و معها خمیله و مرفقه من أدم حشوها لیف و قربه و منخل و قدح و رحی و جرابان، و دخلت علیه و ما لها فراش غیر جلد کبش؛ ینامان علیه باللیل و نعلف علیه الناضح بالنهار، و کانت هی خادمه نفسها، تاللَّه ما ضرّها ذلک.

المصادر:

1. التبصره لابن الجوزی: ج 1 ص 449، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 19 ص 146، عن التبصره.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 475 ح 34، عن التبصره.

53
المتن:

عن ابن عمر: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان إذا خرج کان آخر عهده فاطمه علیها السّلام، و کان إذا رجع کان أول عهده فاطمه علیها السّلام. فلما رجع من غزوه تبوک و معه علی علیه السّلام، و قد اشترت و علّقت علی بابها سترا و ألقت فی بیتها بساطا. فلما رأی ذلک النبی صلّی اللّه علیه و آله، رجع فأتی المنزل و دخل فیه.

فأرسلت علیها السّلام إلی بلال فقالت: اذهب فانظر ما ردّه عن بابی فأخبرنی. فأخبره فقال صلّی اللّه علیه و آله:

إنی رأیتها صنعت کذا و کذا. فأتاها فأخبرها، فهتکت الستر و کل شی ء أحدثته و ألقت ما علیها و لبست أطمارها. فأخبره فجاء صلّی اللّه علیه و آله حتی دخل علیها فقال: کذلک فکونی، فداک أبی و أمی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:220

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 147، عن المناقب لابن شاهین.

2. مناقب سیدتنا فاطمه علیها السّلام: ص 2.

54
المتن:

روی عن أنس، قال:

لما تزوّج علی علیه السّلام بفاطمه علیها السّلام، قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لأسماء بنت عمیس: اذهبی فهیّئی منزلهما. فجاءت أسماء إلی البیت فعملت فراشا من رمل و الثانی من أدم حشوها لیف.

فلما صلی صلّی اللّه علیه و آله العشاء الآخره، انصرف إلی بیت فاطمه علیها السّلام، فنظر إلیها و دعا بالبرکه فانصرف. فبعث بفاطمه علیها السّلام إلی علی علیه السّلام فی ذلک البیت.

المصادر:

1. تاریخ الخمیس: ج 1 ص 411، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 19 ص 144، عن تاریخ الخمیس.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 468، عن الإحقاق.

55
المتن:

روی عن عبد اللّه بن عمر، قال:

لما جهّز رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام إلی علی علیه السّلام، بعث معها بخمیل. قال عطاء: ما الخمیل؟ قال: قطیفه، و وساده من أدم حشوها لیف إذخر و قربه؛ کانا یفترشان الخمیل و یلتحفان بنصفه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 145، عن الترغیب و الترهیب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:221

2. الترغیب و الترهیب: ج 6 ص 44، علی ما فی الإحقاق.

3. فضائل الصحابه: ج 1 ص 108، علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 10 ص 369، عن مسند أحمد.

5. مسند أحمد: ج 1 ص 108، علی ما فی الإحقاق.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 469 ح 23، عن مجمع الزوائد.

56
المتن:

قال محبّ الطبری فی حدیث فی زواج علی علیه السّلام:

... قال علی علیه السّلام: قلت (لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله): تزوّجنی فاطمه علیها السّلام. قال: و ما عندک؟ قلت:

فرسی و بزتی. قال: أما فرسک فلا بد لک منها، و أما بزتک فبعها. قال: فبعتها بأربعمائه و ثمانین.

قال: فجئت بها حتی وضعتها فی حجر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقبض منها قبضه فقال: أی بلال، ابتع بها طیبا، و أمرهم أن یجهّزوها. فحمل لها سریرا مشرطا بالشرط، و وساده من أدم حشوه لیف ....

المصادر:

1. الریاض النضره: ج 2 ص 180، علی ما فی الإحقاق.

2. ذخائر العقبی: ص 27، علی ما فی الإحقاق.

3. نظم درر السمطین: ص 184، علی ما فی الإحقاق.

4. إنسان العیون: ج 2 ص 205، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

5. الروضه الندیّه: ج 14 فی أحوال فاطمه علیها السّلام، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

6. مقاصد الطالب: ص 9، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

7. إحقاق الحق: ج 6 ص 92، عن الکتب المذکوره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:222

57
المتن:

عن أنس، قال:

جاءت فاطمه علیها السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فقالت: یا رسول اللّه، إنی و ابن عمّی ما لنا فراش إلا جلد کبش، ننام علیه و نعلف علیه ناضحنا بالنهار. فقال: یا بنیه، اصبری فإن موسی بن عمران أقام مع امرأته عشر سنین، ما لهما فراش إلا عباءه قطوانیّه (أی بیضاء کثیره الخمل).

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 400، عن السیره النبویه.

2. السیره النبویه: ج 2 ص 10، علی ما فی الإحقاق.

3. تاریخ الخمیس: ص 413.

58
المتن:

روی جابر، قال:

حضرنا عرس علی و فاطمه علیهما السّلام، فما رأینا عرسا أحسن منه؛ حشونا الفراش (یعنی اللیف)، و أتیتا بتمر و زبیب فأکلنا، و کان فراشها لیله عرسها إهاب کبش.

المصادر:

1. الترغیب و الترهیب: 3 ص 114، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 397، عن الترغیب.

3. نظم درر السمطین: ص 188، بزیاده فیه علی ما فی الإحقاق.

4. کشف الغمه للشعرانی: ج 2 ص 171، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:223

59
المتن:

عن جابر، قال:

کان فراش فاطمه و علی علیهما السّلام لیله عرسها إهاب کبش.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 398. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 17 223 المصادر: ..... ص : 223

وسیله المال: ص 84، علی ما فی الإحقاق.

60
المتن:

روی عن علی علیه السّلام، قال:

نکحت ابنه رسول اللّه علیها السّلام و لیس لنا فراش إلا فروه کبش، فإذا أن کان اللیل بتنا علیه، فإذا أصبحنا فقلّبنا و علّفنا علیها.

المصادر:

1. کنز العمال: ج 5 ص 56، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 396.

61
المتن:

عن جعفر بن محمد، عن أبیه:

أن علیا علیه السّلام حین دخل بفاطمه علیها السّلام، کان فراشهما إهاب کبش؛ إذا أرادا أن یناما قلّباه علی صوفه، و وسادتهما من أدم حشوها لیف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:224

المصادر:

1. الکنز المدفون: ص 473، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 396، عن الکنز المدفون.

3. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 328.

62
المتن:

قال فی الروض الفائق:

و لقد خطب فاطمه علیها السّلام أبو بکر و عمر، فقال صلّی اللّه علیه و آله: أمرها إلی اللّه ...، و الحدیث طویل إلی أن قال:

و أتی (علی علیه السّلام) بها (بالدراهم) إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله .... ثم قبض (النبی صلّی اللّه علیه و آله) من الدراهم قبضه و دعی بأبی بکر و قال: اشتر بهذه ما یصلح لفاطمه علیها السّلام فی بیتها، و أرسل معه بلالا و سلمان لیعیناه علی حمل ما یشتری، و کانت الدراهم ثلاثه و ستین درهما. فاشتری فراشا من خیش حشوه الصوف فیه نطعا من أدم و وساده من أدم حشوه اللیف و قربه للماء و کیزانا و ستر صوف.

فحمل أبو بکر بعضه و سلمان بعضه و بلال بعضه و وضعوه بین یدیه صلّی اللّه علیه و آله. فلما رآه بکی، ثم رفع رأسه و قال: اللهم بارک لقوم شعارهم الخوف منک، و دفع باقی الدراهم إلی أم سلمه و استحفظها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 23 ص 484، عن غایه المرام.

2. غایه المرام فی رجال البخاری إلی سید الأنام، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:225

63
المتن:

عن کتاب صحیفه الأبرار و روضه الشهداء و کتاب الستّین الجامع للطائف البساتین:

إن رجلا من المنافقین عیّر أمیر المؤمنین علیه السّلام فی تزویج فاطمه علیها السّلام و قال: إنک أفضل العرب و أشجعها و قد تزوّجت بعائله لا تملک قوت یومها، و لو تزوّجت ببنتی لملأت داری و دارک من نوق موقّره بأجهزه نفیسه.

فقال علی علیه السّلام: إنا قوم نرضی بما قدّر اللّه، و لا نرید إلا رضی اللّه، و فخرنا بالأعمال لا بالأموال. قال: فحمد اللّه ذلک منه، و إذا بهاتف ینادی: یا علی، ارفع رأسک و انظر إلی جهاز بنت رسول اللّه علیها السّلام.

فرفع أمیر المؤمنین علیه السّلام رأسه و إذا هو بحجب من نور إلی العرش العظیم، و رأی تحت العرش فضاء وسیعا مملوءا من نوق الجنه، علیها أحمال الدرّ و الجواهر و المسک و العنبر، و علی کل ناقه جاریه کالشمس الضاحیه، و زمام کل ناقه بید غلام کالبدر فی الکمال؛ ینادون: هذا جهاز فاطمه بنت محمد علیها السّلام.

قال: ففرح علی علیه السّلام من ذلک فرحا شدیدا، فترک ذلک المنافق و دخل علی فاطمه الزهراء علیها السّلام لیخبرها بما رأی. فلما أبصر بها قالت فاطمه علیها السّلام: یا علی، تخبرنی أم أخبرک؟

قال: بل أخبرینی یا فاطمه! فأخبرته فاطمه علیها السّلام بکل ما جری بینه و بین ذلک المنافق و ما رآه أمیر المؤمنین علیه السّلام من جهازها من عند رب العالمین.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 476 ح 635، عن الجنّه العاصمه.

2. الجنّه العاصمه: 179.

3. صحیفه الأبرار و روضه الشهداء، علی ما فی الجنّه العاصمه.

4. الستّین الجامع للطائف البساتین، علی ما فی الجنه العاصمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:226

64
المتن:

عن أنس فی حدیث، قال:

... ثم أمرهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یجهّزوها علیها السّلام، فجهّزوها بسریر مشروط و وساده من أدم حشوها لیف و خمیله و سقاء و قربه و جرّتین و تور من أدم و منخل و منشفه و قدح و مسک کبش و رحاءین، و ملأ البیت رملا، و أتی لهم بتین و زبیب.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 377، عن رشفه الصادی.

2. رشفه الصادی: ص 10، علی ما فی الإحقاق.

3. عوالم العلوم: ج 10 ص 377، عن الإحقاق.

4. السیره النبویه: ج 3 ص 10، علی ما فی الإحقاق.

65
المتن:

عن علی علیه السّلام:

أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لما زوّجه فاطمه علیها السّلام، بعث معها بخمیله و وساده أدم حشوها لیف و رحاءین و سقاء و جرّتین ....

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 472 ح 24، عن صفه الصفوه.

2. صفه الصفوه: ج 2 ص 4.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 471، عن صفه الصفوه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:227

66
المتن:

عن ابن عباس، قال:

لم یکن فراش علی علیه السّلام لیله أهدیت إلیه فاطمه علیها السّلام إلا فرو کبش و وساده أدم حشوها لیف.

المصادر:

1. فرائد السمطین: ج 1 ص 92 ح 62.

2. إحقاق الحق: ج 8 ص 311، عن الفرائد.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 469 ح 11.

67
المتن:

عن ابن عباس، قال:

لما زوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام، أهدی معها سریرا و مشربه و وساده من أدم حشوها لیف و قربه و تورا من اقط، و بطحاء الرمل بسطوه فی البیت.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 469 ح 12، عن نظم درر السمطین.

2. نظم درر السمطین، علی ما فی العوالم.

3. زوجات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 328.

68
المتن:

عن عکرمه، قال: لما زوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، کان فیما جهزّت سریر مشروط و وساده من أدم و قربه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:228

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 469 ح 9، عن الثغور الباسمه.

2. الثغور الباسمه: ص 7.

69
المتن:

قالت أم أیمن: ولّیت جهازها علیها السّلام، فکان فیما جهّزتها به مرفقه من أدم حشوها لیف، و بطحاء مفروش فی بیتها.

المصادر:

1. الطبقات الکبری: ج 8 ص 23، علی ما فی العوالم.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 568 ح 7، عن الطبقات.

70
المتن:

عن أنس: و أمرهم أن یجهّزوها، فجعل لها سریرا مشرطا بالشریط و وساده من أدم حشوها لیف، و ملأ البیت کثیبا، یعنی رملا.

المصادر:

1. مجمع الزوائد: ج 10 ص 376.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 468 ح 6، عن مجمع الزوائد.

71
المتن:

قال علی علیه السّلام: نکحت ابنه رسول اللّه علیها السّلام و لیس لنا فراش إلا فروه کبش، فإذا کان اللیل بتنا علیها و إذا أصبحنا فقلّبنا و علّفنا علیها الناضح.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:229

المصادر:

کنز العمال: ج 15 ص 179 ح 36536.

72
المتن:

فی کفایه الطالب فی ذکر أثاث بیتها، قال: ... فاشتری لها رحی و قربه و وساده من أدم و حصیرا.

و قال: و جعل فی بیتها فراشا حشوه اللیف و وساده و کساء خیبریا و مخضبا ....

المصادر:

کفایه الطالب: ص 303، 305.

73
المتن:

عن أبی عبد الرحمن: أن رجلا أضافه علی بن أبی طالب علیه السّلام فصنع له طعاما، فقالت فاطمه علیها السّلام: لو دعونا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، فذکر نحو حدیث أبی کامل.

فدعوه صلّی اللّه علیه و آله فجاء فوضع یده علی عضادتی الباب، فرأی قراما فی ناحیه البیت فرجع.

فقالت فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام: الحقه فقل له: لم رجعت یا رسول اللّه؟ فقال: إنه لیس لی أن أدخل بیتا مزوقا.

المصادر:

1. مسند أحمد: ج 5 ص 221.

2. جامع الأصول من أحادیث الرسول صلّی اللّه علیه و آله: 2968، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا عفان، ثنا حمّاد بن سلمه، ثنا سعید بن جمهان، ثنا سفینه أبو عبد الرحمن.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:230

74
المتن:

عن عبد اللّه بن عمر: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أتی فاطمه علیها السّلام، فوجد علی بابها سترا فلم یدخل علیها. فلما کان یدخل الابد أبها. قال: فجاء علی علیه السّلام فرآها مهمه، فقال: ما لک؟ فقالت:

جاء إلیّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فلم یدخل علیّ.

فأتاه علی علیه السّلام فقال: یا رسول اللّه! إن فاطمه علیها السّلام اشتدّ علیها أنک جئتها و لم تدخل علیها. فقال: و ما أنا و الدنیا و ما أنا و الرقم. قال: فذهب إلی فاطمه علیها السّلام فأخبرها بقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقالت: فقل لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فما تأمرنی به؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: قل لها: ترسل به إلی بنی فلان.

المصادر:

مسند أحمد: ج 2 ص 21.

الأسانید:

فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا ابن غیر «1»، ثنا فضیل- یعنی ابن غزوان-، عن نافع، عن عبد اللّه بن عمر.

75
المتن:

قال الزبیدی فی ماده «غدف»: و فی الحدیث أنه أغدف علی علی و فاطمه علیهما السّلام سترا، أی أرسله.

روی أنه حین قیل له: هذا علی و فاطمه علیهما السّلام قائمین بالسدّه، فأذن لهما. فدخلا فأغدف علیهما خمیصه سوداء، أی أرسلها.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:231

المصادر:

1. لسان العرب: ج 10 ص 24.

2. النهایه لابن الأثیر: ج 3 ص 344.

76
المتن:

قال الزبیدی فی ماده «رقم»:

و فی الحدیث: أتی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام فوجد علی بابها سترا موشّی، فقال: ما لنا و الدنیا و الرقم؛ یرید النقش و الوشی.

المصادر:

1. لسان العرب: ج 5 ص 391.

2. الفائق فی غریب الحدیث: ج 2 ص 77.

3. النهایه: ج 2 ص 253.

77
المتن:

أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله بیت فاطمه علیها السّلام فلم یدخل علیها، و جاء علی علیه السّلام فذکرت له ذلک. فذکر للنبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: إنی رأیت علی بابها سترا موشیا ....

المصادر:

تحفه الأشراف بمعرفه الأطراف: ج 6 ص 192 ح 8252.

78
المتن:

عن علی علیه السّلام، قال: ما کان لنا لیله أهدی إلیّ فاطمه علیها السّلام شی ء ننام علیه إلا جلد کبش.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:232

المصادر:

مسند أبی یعلی الموصلی: ج 1 ص 363 ح 471.

الأسانید:

فی مسند أبی یعلی: حدثنا عبد اللّه بن عمیر بن أبان و أبو هشام الرفاعی، قالا: حدثنا ابن فصیل، حدثنا مجالد، عن الشعبی، عن الحارث، عن علی علیه السّلام.

79
المتن:

عن عبد اللّه بن عمر:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أتی بیت فاطمه علیها السّلام، فوجد علی بابها سترا موشیا فلم یدخل. فجاء علی علیه السّلام فرآه مهتمّه، فقال: ما لک؟ فأخبرته بانصراف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن بابها. فأتی علی علیه السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فذکر ذلک له و قال: قد اشتدّ ذلک علیها. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما لنا و للدنیا و ما أنا و الرقم.

فذهب إلی فاطمه علیها السّلام فأخبرها بقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فردّته إلیه تقول: فما تأمرها فیه؟

قال: ترسلین به إلی أهل حاجه.

أخرجه البخاری و أبو داود.

المصادر:

1. جامع الأصول من أحادیث الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ح 2967.

2. المنتخب من مسند عبد بن حمید: ص 251 ح 784.

3. الإحسان بترتیب ابن حبّان: ج 2 ص 41 ح 695.

4. الإحسان بترتیب صحیح ابن حبّان: ج 8 ص 91 ح 6319.

5. سنن أبی داود: ج 4 ص 72.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:233

الأسانید:

فی المنتخب: حدثنی ابن أبی شیبه، ثنا عبد اللّه بن نمیر، عن فضیل بن غزوان، عن نافع، عن ابن عمر.

80
المتن:

کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا سافر، فاخر عهده بإنسان من أهل بیته فاطمه علیها السّلام، فإذا رجع فأول من یدخل علیها. قال: فقدم من غزاه له أو سفر، فاذا فاطمه علیها السّلام قد علّقت مسبحا علی بابها و حلّت الحسن و الحسین علیهما السّلام قلبین من فضّه فرجع.

فظنت إنما رجع من أجل ما رأی. فنزعت الستر و نزعت القلبین عن الصبیین، فقطعته فدفعته إلیهما. فأتیا النبی صلّی اللّه علیه و آله و هما یبکیان، فقال: یا ثوبان، خذ هذین فاذهب بهما إلی أهل بیت بالمدینه فاحسبه. قال: محتاجین فإن هؤلاء أهل بیتی و إنی أکره أن یأکلوا طیّباتهم فی حیاتهم الدنیا. ثم قال: یا ثوبان، اشتر لفاطمه علیها السّلام قلاده من عصب و سوارین من عاج.

المصادر:

1. سنن أبی داود: ج 4 ص 87.

2. المعجم الکبیر: ج 2 ص 103.

3. مسند أحمد: ج 5 ص 275.

الأسانید:

فی المعجم: حدثنا علی بن عبد العزیز، ثنا محمد بن عبد اللّه الرقاشی، ثنا حفص بن عمر الرقی، ثنا أبو معمر، حدثنا عبد الوارث، عن محمد بن جماده، ثنا حمید الشامی، عن سلیمان المنبهی، عن ثوبان، قال.

81
المتن:

عن عبد اللّه بن بریده، قال: قدم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من سفر فبدأ بفاطمه علیها السّلام، فرآها أحدثت

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:234

فی البیت سترا و زوائد فی یدها. فلما رأی ذلک رجع و لم یدخل، ثم جلس فجعل ینکت الأرض یقول: ما لی و للدنیا، ما لی و للدنیا.

فرأت فاطمه علیها السّلام أنه إنما رجع من أجل ذلک الستر. فأخذت الستر و الزوائد فأرسلت بهما مع بلال و قالت له: اذهب إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و قل له: قد تصدّقت به، فضعه حیث شئت.

فأتی به بلال النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: قالت فاطمه علیها السّلام: تصدّقت به فضعه حیث شئت. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: قد فعلت بأبی و أمّی، فعلت بأبی و أمّی؛ اذهب فبعه.

المصادر:

کتاب الزهد للمروزی: ص 417 ح 1183.

الأسانید:

فی کتاب الزهد: أخبرکم أبو عمر بن حیویه، قال: حدثنا یحیی، قال: حدثنا الحسین، قال: أخبرنا الهیثم بن جمیل، قال: حدثنا محمد بن سلیم أبو هلال الراسی، عن عبد اللّه بن بریده، قال.

82
المتن:

قال عبد الحلیم الجندی فی زواج فاطمه علیها السّلام و أثاث بیتها:

... أدخلها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلیه علیه السّلام فی خمیل (فراش ینام علیه) و قربه للماء و وساده أدم جلد حشوها إذخر ....

المصادر:

السیره النبویه: ج 3 ص 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:235

الفصل الرابع مطعمها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:236

فی هذا الفصل
اشاره

لیس المأکل و المطعم فی أحوال فاطمه الزهراء علیها السّلام و أسرتها موضوعا یلیق بالبحث عنه، بعد ما أعطوا إفطارهم ثلاثه أیام للمسکین و الیتیم و الأسیر و أفطروا بالماء، و بعد ما آثرت الضیف علی صبیتها فی الطعام، و هی التی تعطی کل ما حصل من عائد فدک- بالغا مائه و عشرین دینارا- الفقراء و المحتاجین حینما بات أهل البیت جیاعا.

فهذا الفصل لم ینعقد فی مطعم و مأکل فاطمه علیها السّلام و أهلها و إیثارهم فی ذلک، بل فیه قضایا حول طعام مما یرتبط- و لو بأدنی مناسبه- بفاطمه الزهراء علیها السّلام.

و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 128 حدیثا:

صفره وجه فاطمه علیها السّلام من شده الجوع، دعاء النبی صلّی اللّه علیه و آله لها و ذهاب الصفره و غلبه الدم، حضور طریان من الجنه عند فاطمه علیها السّلام و أکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام منه و مجی ء الشیطان و سؤاله منه و طرد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله له.

کلام زینب بنت أمیر المؤمنین لابن أخیه زین العابدین علیه السّلام بحدیث أم أیمن فی زیاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منزل فاطمه علیها السّلام إتیان فاطمه علیها السّلام بحریره و إتیان علی علیه السّلام بطبق من تمر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:237

و أکلهم منه و سرور رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بکاؤه بعده من إخبار جبرئیل عما جری علیهم من الظلم و القتل و تشریحه قصه کربلاء و قتل الحسین علیه السّلام و محسن و أهل بیته علیهم

السّلام، نزول الملائکه من السماء السابعه مع آنیه الیاقوت و الزمرد مملوءه من ماء الحیاه لتغسیل شهدائهم و صلاه الملائکه علیهم صفا صفا و استغفارهم لزوّاره و فضل زوّارهم ....

دخول النبی صلّی اللّه علیه و آله یوما منزل فاطمه علیها السّلام و تقدیم فاطمه علیها السّلام طعاما من تمر و قرص و سمن و اجتماعهم علی الأکل، سجود رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعد الأکل و بکاؤه و ضحکه بعدها و نزول جبرئیل و إخباره بما جری علی فاطمه علیها السّلام من ظلمها و أخذ حقّها و منع إرثها و ظلم بعلها و کسر ضلعها و ظلم ابن عمّه و منع حقه و ظلم ابنه الحسن علیه السّلام و قتله بالسمّ و ظلم ابنه الحسین علیه السّلام بقتل عترته و نهب رحله و وطأ الخیول لصدره و سبی نسائه و ذراریه و دفنه مرمّلا بدمائه و ثواب زیارته.

ضیافه علی علیه السّلام رجلا و ما عند فاطمه علیها السّلام إلا قوت الصبیه و إیثار الضیف علی الصبیه و علی أنفسهم و نزول آیه: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ ...». «1»

إهداء فاطمه علیها السّلام کسیره خبز إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله حین حفر الخندق و قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: هذا أول طعام دخل فم أبیک منذ ثلاث.

الفرفخ بقله فاطمه علیها السّلام و هی بقله مبارکه، سماها بنی أمیه بالبقله الحمقاء بغضا لأهل البیت علیهم السّلام و عداوه للزهراء علیها السّلام.

رؤیه أمیر المؤمنین علیه السّلام أعرابیا متعلّقا بأستار الکعبه و مناجاته مع رب البیت ثلاثه لیال، دعوته إلی المدینه و مجیئه إلی علی علیه السّلام لقضاء حاجته و بیع علی علیه السّلام

حدیقته باثنی عشر ألف درهم و إعطاؤه الأعرابی و مساکین المدینه، و سؤال فاطمه علیها السّلام عن ثمن الحدیقه و قولها: أنا جائعه و ابنای جائعان و ما لنا منه نصب، نزول جبرئیل لتسکین فاطمه علیها السّلام و إعطاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سبعه دراهم لابتیاع الطعام و إعطاء علی علیه السّلام هذه الدراهم رجلا محتاجا و استقراضه من رجل شیئا و اشترائه ناقه من أعرابی بمائه درهم و بیعه

______________________________

(1). سوره الحشر: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:238

بسبعمائه درهم بأعرابی آخر، کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله أن الأعرابی الأول هو جبرئیل و الثانی المشتری للناقه هو میکائیل و الناقه من نوق الجنه.

استقراض علی علیه السّلام من یهودی و کلام الیهودی معه و إسلام الیهودی.

استقراض علی علیه السّلام دینارا لاشتراء طعام لعیاله و لقاؤه المقداد فی الطریق جائعا نفسه و عیاله و إعطاؤه الدیا نار له، مجی ء علی علیه السّلام مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی منزل فاطمه علیها السّلام و هی فی مصلّاها و خلفها جفنه و کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: هذا بدل دینارک ....

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام و شکواها من الجوع و الوجع، إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأنها سیده نساء العالمین.

إخبار فاطمه علیها السّلام عن جوع الحسن و الحسین علیهما السّلام لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إعطاؤه لهما سفرجله نصفها للحسن علیه السّلام و نصفها للحسین علیه السّلام، کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله لسلمان: هذا طعام الجنه و آکله ینجو

من الحساب و أنت علی خیر.

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام باتخاذ الطعام لأسماء بنت عمیس لموت جعفر بن أبی طالب علیه السّلام و جری هذا العمل سنّه فی الإسلام.

اجتماع النبی صلّی اللّه علیه و آله مع علی علیه السّلام و جعفر عند فاطمه علیها السّلام و هی فی صلاتها و إذا عندها طبق من رطب و سبعه أرغفه و سبع طیور مشویّات و جام من لبن و طاس من عسل و کأس من شراب الجنه و کوز من ماء معین، فإذا بسائل خلف الباب و منع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من إعطائه و قوله أنه إبلیس ....

مجی ء جعفر من الحبشه إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله بغالیه و قطیفه، إعطاؤها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام و إعطاؤها علی علیه السّلام فقراء المهاجرین و الأنصار سلکا سلکا، مجی ء النبالموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 17 238 فی هذا الفصل ..... ص : 236

ی صلّی اللّه علیه و آله مع نفر من أصحابه إلی علی علیه السّلام ضیفا، فإذا فی وسط البیت جفنه، قول فاطمه علیها السّلام: هذا من عند اللّه.

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منزل فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام باکیان من الجوع، ذهابه صلّی اللّه علیه و آله إلی دار أبی الهیثم و نظرها إلی نخله یابسه و شربه ماء و مجّه فیه و رشّه علی النخله

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:239

و ظهور الأعذاق من بسر و رطب، أکلهم منه مع الجیران و التزوّد منه لفاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و تسمیه

هذه النخله بنخله الجیران و قطع یزید لها عام الحرّه.

دخول الحسن و الحسین علیهما السّلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بین یدیه جبرئیل و فی یده تفاحه و سفرجله و رمّانه و إعطاؤهما و تهلّل وجوههما و مجی ء النبی صلّی اللّه علیه و آله و الحسن و الحسین علیهما السّلام إلی منزل فاطمه علیها السّلام و أکلهم منها، فقدان الرمان بعد وفاه الزهراء علیها السّلام و فقدان السفرجل بعد شهاده أمیر المؤمنین علیه السّلام و التفاح عند الحسین علیه السّلام إلی وقت المحاصره و استشمامه لرفع العطش و فقدانها بعد شهاده الحسین علیه السّلام و بقاء ریحها فی مصرعه و استشمامها من قبره أوقات السحر.

إخبار أم سلمه بعد نعی الحسین علیه السّلام بمجی ء فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ببرمه فیها عصیده و أکله صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام منها و لفّ النبی صلّی اللّه علیه و آله کساء علیهم و قوله: اللهم هؤلاء أهل بیتی ....

إهداء فاطمه علیها السّلام فی زمن قحط رغیفین و بضعه لحم لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و دعوه النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام إلی طبق مملوء خبزا و لحما، جمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أهل بیته و أکلهم منها و بقاء الطعام کما هو و إعطاء فاطمه علیها السّلام ذلک لجیرانها

دخول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و تقدیمها إلیه کسره یابسه و قولها صلّی اللّه علیه و آله: هذا أول خبز لنا منذ ثلاثه أیام.

کلام

ابن شهرآشوب فی مقایسه فضل فاطمه علیها السّلام مع مریم و فضائلها فی خبر المقداد و الطائر و الرمان و العنب و التفاح و السفرجل و الجفنه و الرطب.

أمر النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بإخراج صحفه فیها ثرید و عراق و أکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ثلاثه عشر یوما و قصه أم أیمن مع الحسین علیه السّلام ....

مجی ء سلمان إلی فاطمه علیها السّلام و إخبار فاطمه علیها السّلام عن مجی ء ثلاث جوار، اسمهنّ مقدوده و هی للمقداد و ذرّه و هی لأبی ذر الغفاری و سلمی و هی لسلمان الفارسی ...،

تعلیم فاطمه علیها السّلام لسلمان دعاء و کلمات للحمّی ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:240

مجی ء أعرابی عن بنی سلیم إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو جائع و عاری الجسد و له حوائج، فأرسله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع سلمان إلی باب فاطمه علیها السّلام ...، و فیه: إسلام الیهودی و إعطاء الجفنه من عند اللّه.

دعوه علی علیه السّلام الناس لولیمه عرس فاطمه علیها السّلام و إطعامهم و إرسال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الطعام إلی علی و فاطمه علیها السّلام و نزول جبرئیل بهدیه فیها کعک و موز و زبیب و فی یده سفرجله و إعطاء نصفها علیا علیه السّلام و نصفها فاطمه علیها السّلام.

مجی ء النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام صبیحه عرسها بعسّ فیه لبن و إعطاؤه لعلی و فاطمه علیهما السّلام.

شکوی فاطمه علیها السّلام علیا علیه السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه

و آله و قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی جوابها: إن ابن عمّی و أخی سخطه سخطی و سخطی سخط اللّه.

بکاء فاطمه علیها السّلام من نعی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نفسه، إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من مکث فاطمه علیها السّلام بعده اثنین و سبعین یوما و نصف.

استخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله عن حال فاطمه علیها السّلام و قولها: إنی وجعه جائعه و تبشیره بأن زوجها سید فی الدنیا و الآخره و هی سیده نساء أهل الجنه.

قصه جوع النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و نزول جبرئیل مع رطب فی طبق بلّور فی غیر أوانه و إعطاؤه و وضعه فی فم الحسین و الحسن و فاطمه و علی علیهم السّلام رطبه رطبه ....

قصه حجر مربوط بعمامه النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی صدره من الجوع، إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام بفضائل علی علیه السّلام.

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع الحسن و الحسین علیهما السّلام و بیدها برمه فیها سخین، اجتماع علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و أکلهم منها ....

اشتراء علی علیه السّلام من الیهودی دقیقا بدیا نار و الیهودی الدیا نار إلی علی علیه السّلام و رهن علی علیه السّلام الدیا نار بدرهم من لحم ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:241

بیع علی علیه السّلام إزار فاطمه علیها السّلام بسته دراهم و إعطاؤه سائلا، اشتراء ناقه من جبرئیل بمائه و بیعه بمائه و ستین من میکائیل ....

قصه

مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام و نذر علی و فاطمه علیهما السّلام لبرئهما صیام ثلاثه أیام کما مرّ و سیأتی.

توصیف اللّه تعالی فی سوره «هَلْ أَتی» نعیم الجنه و ترک ذکر حور العین حفظا لقلب فاطمه علیها السّلام.

کلام رجل من ولد عقیل فی مجلس عمر بن عبد العزیز فی حلف رجل بطلاق امرأته أن علی بن أبی طالب علیه السّلام خیر هذه الأمه و أولاها برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعد اشتهاء فاطمه علیها السّلام عنبا فی غیر وقته: اللهم أتنا به مع أفضل أمتی عندک منزله، طرقه علی علیه السّلام الباب.

ابتیاع علی علیه السّلام طعاما بدیا نار و ردّ البائع الدیا نار إلی علی علیه السّلام و تکرار هذه القصه إلی ثلاثه أیام، إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله أن صاحب الطعام هو جبرئیل.

نزول جبرئیل بصحفه من الجنه فیها هریسه و أکل النبی صلّی اللّه علیه و آله مع علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام منها، إعطاء اللّه رسوله صلّی اللّه علیه و آله من تلک الأکله قوه أربعین رجلا فی المباضعه.

طبخ فاطمه علیها السّلام قدرا لغدائهما و أمر النبی صلّی اللّه علیه و آله صحفه صحفه لجمیع نسائه ثم له و لعلی علیه السّلام و لفاطمه علیها السّلام.

استقراض علی علیه السّلام دینارا لابتیاع الطعام و لقاؤه المقداد و إعطاؤه لها.

مجی ء النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی منزل فاطمه علیها السّلام للتعشّی و فاطمه علیها السّلام فی مصلّاه و خلفها جفنه تفور، قول الرسول صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: هذا بدل دینارک.

قصه ذبح الجدی و أکلهم

و قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: خبز و لحم و بسر و رطب، هذا هو النعیم الذی تسألون عنه یوم القیامه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:242

استماع أبی الدنیا معمر عن علی علیه السّلام کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، هات المائده، فإذا علیها خبز و لحم مشوی.

استقراض علی علیه السّلام عن أبی ثعلبه دینارا و قول أبی ثعلبه: ربع ما لی لک حلال فی الدنیا و الآخره، إباء علی علیه السّلام عن هذا و إعطاء أبی ثعلبه الدیا نار و أخذ علی علیه السّلام و مروره بمقداد و إعطاؤه له ....

طبخ فاطمه علیها السّلام طعاما للضیف و مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و رؤیته قراما فی ناحیه البیت و رجوع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

إهداء اللّه تعالی للنبی صلّی اللّه علیه و آله أترجه من أترج الجنه و قطعها خمس قطع لکل واحد من أهل البیت قطعه.

إضافه علی علیه السّلام رجلا غریبا و فی بیته طعام قلیل علی قدر نفر واحد و فاطمه و علی علیهما السّلام و الأطفال محتاجون إلیه و إحضار الطعام، تعلّل علی علیه السّلام فی الأکل و بقاء الطعام علی حاله بعد شبح الضیف و أکل علی و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام منه و إعطاؤه للجیران و إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله البارحه عن هذه القصه و نزول آیه: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ». «1»

بکاء فاطمه علیها السّلام من قلّه الطعم و کثره الهمّ و شده السقم و إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله من فضائل علی

و الحسنین علیهم السّلام.

حمل فاطمه علیها السّلام طبق فیه ترید و أکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام منها.

نزول عاصم و أصحابه عند النخل و إرسال موسی بن جعفر علیه السّلام لهم طعام من کتف مشویّ و النخل و الزیت و السکباج و اللحم و الباذنجان و اللبن الحامض و الأضلاع البارده و الجبن المبرّز و التور فیه بیض کالعجه و الحلواء ... و منها النخل و الزیت طعام فاطمه علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره الحشر: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:243

کلام أبی عبد اللّه علیه السّلام بعد أکل دجاجه محشوّه بخبیص: هذه أهدیت لفاطمه علیها السّلام.

قصه صوم علی و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام ثلاثه أیام و إعطاء فطورهم للسائل و مجی ء شیخ کبیر فی اللیله الرابعه و أمر علی علیه السّلام بإیثاره علی أنفسهم.

تقسیم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أموال خیبر علی المسلمین ... و لفاطمه و علی علیهما السّلام من الشعیر و الثمر ثلاثمائه وسق.

فی تفسیر الإمام: إن الشجره المنهیّه شجره علم محمد و آل محمد علیهم السّلام و منها ما کان لعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام بعد إطعامهم المسکین و الیتیم و الأسیر.

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی بیت فاطمه علیها السّلام، بکاء فاطمه علیها السّلام من شده الجوع و اشتداد صداغ رأسها من طحن الشعیر.

إطعام علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و إفطارهم بأمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله المسکین و الیتیم و الأسیر و نزول آیه: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ ...». «1»

طلب النبی صلّی اللّه علیه و

آله عن المقداد رطب نخلته، جواب المقداد بإعطاء کل رطب النخله لعیاله و جواریه، أمر النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام بتحریک النخله و إعطاؤها رطبا کثیرا، أکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و الأصحاب و المقداد و عشیرته منه و إرساله نصیبا لفاطمه و الحسنین علیهم السّلام.

نزع علی علیه السّلام لکل دلو تمره للیهودی و جمع التمرات لفاطمه و الحسنین علیهم السّلام.

عیاده النبی صلّی اللّه علیه و آله و عمران بن حصین فاطمه علیها السّلام و شکوی فاطمه علیها السّلام من الوجع و الجوع و تسلیتها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالبشاره بأنها سیده نساء العالمین.

دخول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و الحسن و الحسین علیهما السّلام جائعان و أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بإتیان طبق من المسجد فیه کعک و زبیب و تمر و أمرهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالأکل.

______________________________

(1). سوره الإنسان: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:244

حمل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الحسن و الحسین صلّی اللّه علیه و آله علی کتفه و إقباله إلی منزل فاطمه علیها السّلام بتمرات للحسن و الحسین علیهما السّلام و أکلهما منها و اصطراعهما و ما جری بعده.

نزول جبرئیل علی النبی صلّی اللّه علیه و آله مع تفاحه و تحیته بها النبی صلّی اللّه علیه و آله و تحیه النبی صلّی اللّه علیه و آله بها الحسن و الحسین و فاطمه و علی علیهم السّلام و سقوط التفاحه من ید علی علیه السّلام و انفلاقها نصفین و علیها سطران مکتوبان: بسم

اللّه الرحمن الرحیم، تحیه من اللّه تعالی ....

مجی ء علی علیه السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إعطاؤه صلّی اللّه علیه و آله دینارا لابتیاع الطعام لأهله و إعطاؤه علیه السّلام المقداد و نزول آیه فی علی علیه السّلام لإیثاره: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ ...». «1»

بکاء الحسن و الحسین علیهما السّلام جوعا و إتیان عبد الرحمن بحلیسه و رغیفان لهما ....

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله ببرمه و أکل النبی صلّی اللّه علیه و آله مع علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام منها، و فی روایه: إن جبرئیل و میکائیل معهم.

منام رآها فاطمه علیها السّلام فی خروجهم من المدینه و اشتراء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شاه و ذبحها و أکلهم و موتهم فی مکانهم، تعبیر المنام علی الصباح حذو النعل بالنعل إلی ذبح الشاه و بکاء فاطمه علیها السّلام و نزول جبرئیل و إخباره بأن هذا شیطان و شجّه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی ثلاث مواضع ....

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعد أکل شاه مطبوخه: إن أطهر طعامکم ما مسّته النار.

إصابه علی علیه السّلام دینارا و أکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه علیهما السّلام منها و مجی ء المرأه صاحبه الدیا نار و إعطاء علی علیه السّلام الدیا نار إیاها.

ذبح رجل من الأنصار شاه و إهداء لحمها لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أکل علی علیه السّلام و من معه فی المسجد منه و إرسال شی ء منه إلی فاطمه علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره الحشر: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء،

الأنصاری ،ج 17،ص:245

إصابه علی علیه السّلام شیئا و اشتراؤه طعاما و لحما بدرهم، طبخ و خبز فاطمه علیها السّلام و دعوتها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أکلهم منه و إرساله إلی عائشه و حفصه و أزواجه التسع.

قول علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ضیفنا فی هذه اللیله و قیام فاطمه علیها السّلام و صلاتها رکعتین و سؤالها عن اللّه تعالی مائده، إخراجها جفنه من ترید و علیها عراق و لحم، أکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام منها.

أکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام من حریره أم سلمه، جمعهم فی کساء و قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: هؤلاء أهل بیتی و حامّتی ....

إصابه علی علیه السّلام بدیا نار و اشتراؤه دقیقا و اشتراء لحم بدرهم و طبخ فاطمه علیها السّلام و إذا بغلام صاحب الدیا نار و ردّه علیه.

إطعام جبرئیل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عنقود عنب من ثمر الجنه و منه نطفه فاطمه علیها السّلام.

إصابه علی علیه السّلام دینارا مطروح علی الطریق و مکثه علیه السّلام فی أخذه أو ترکه و اشتراؤه به دقیقا، أمر النبی صلّی اللّه علیه و آله فیه بالأکل فإنه رزق اللّه.

إعطاء علی علیه السّلام سته دراهم من عند فاطمه علیها السّلام للسائل، اشتراؤه جملا بمائه و أربعین درهما بتأخیر ثمنه و بیعه بمائتین و إعطاؤه مائه و أربعین إلی الرجل البائع و مجیؤه إلی فاطمه علیها السّلام بستین درهما، إخبار فاطمه علیها

السّلام عن لسان نبیه صلّی اللّه علیه و آله: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» .... «1»

رؤیه فاطمه علیها السّلام قمیص أبیه مخروقا و بطنه خمیصا و بکاؤها و تسلیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لها بکلام.

اشتهاء فاطمه علیها السّلام فی مرضها رمّانا و استقراض علی علیه السّلام و اشتراؤه رمّانه و إصابته فی الطریق إلی مریض، إعطاء علی علیه السّلام الرمانه لهذا المریض و عافیته فی الساعه و کذلک عافیه فاطمه علیها السّلام فی الساعه، کلام فاطمه لعلی علیه السّلام: یا علی، عند إطعام ذلک الشیخ الرمانه زال اشتهاء الرمان عنی، إعطاء طبق رمّان من عند اللّه لعلی و فاطمه علیهما السّلام.

______________________________

(1). سوره الانعام: الآیه 160.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:246

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله عن الطیرین خلف فاطمه علیها السّلام و أمره لعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام بأکله و مجی ء سائل ملحّا و ردّه النبی صلّی اللّه علیه و آله و إخباره صلّی اللّه علیه و آله أنه الشیطان ....

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام و طلبه عنها الطعام، قیامها و صلاتها فإذا صحفه ملآنه ثرید و لحم و حملها إلی أبیها و أکلها و أبیها و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام منها و قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: الحمد للَّه الذی جعل فی أهل بیتی نظیر زکریا و مریم ....

اشتراء علی علیه السّلام و طبخ فاطمه علیها السّلام و مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إرسالها منه إلی بیوت نسائه التسع و لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله

و لعلی علیه السّلام و أکلهم منها ما شاء اللّه.

دخول علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام و إخبار فاطمه علیها السّلام عن شده جوع الحسن و الحسین علیهما السّلام و بکاؤها و خروج علی علیه السّلام لطلب الطعام و إرواؤه أغنام الراعی بکل دلو تمره و إرواء سبعین رجلا من الیهود بدلو واحد، قبول الیهود الإسلام جمیعا بید علی علیه السّلام.

کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام فی معاشرته و مصاحبته منذ عشر سنین: ما أکلت معک فی هذه المده لقمه طیبه، بکاء فاطمه علیها السّلام و ما جری بینه و بین فاطمه علیها السّلام و بین أبیها.

دعوه علی علیه السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لیله للإفطار و دعوه فاطمه علیها السّلام اللیله الثانیه و دعوه الحسن علیه السّلام اللیله الثالثه و دعوه الحسین علیه السّلام اللیله الرابعه و دعوه فضه الخادمه اللیله الخامسه ....

کلام علی بن فضل اللّه الجیلانی فی أن المراد فی آیه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ ...» «1» علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام بإجماع المفسرین.

______________________________

(1). سوره الإنسان: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:247

1
المتن:

عن عمران بن حصین، قال:

کنت مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إذا أقبلت فاطمه علیها السّلام. فنظر إلیها و قد ذهب الدم عن وجهها و غلبت علیها الصفره من شده الجوع، فقال لها: ادنی یا فاطمه. فدنت إلیه، فوضع یده علی صدرها فی موضع القلّاده و قال: اللهم مشبع الجاعه و رافع الوضیعه، ارفع الجوع عن فاطمه بنت محمد.

قال عمران: فنظرت إلیها و قد ذهبت الصفره و غلبت الدم، و لقیتها مره أخری فسألتها فقالت: ما جعت

بعدها یا عمران.

و عن النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه دخل علی فاطمه علیها السّلام و هی غیر طیّبه النفس، فقال: ما لی أراک؟

فقالت: یا أبتاه، أصبحنا و لیس عندنا شی ء، و حسن و حسین علیهما السّلام نائمان، فقال: أ یقضیها.

فأیقضتها و جلسا، فقال: یا فاطمه، هاتی ذلک الطریّان. فالتفتّ فإذا هو خلفها. فوضعته ثم قال صلّی اللّه علیه و آله: کلوا بسم اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:248

فبینما هم یأکلون إذ جاء سائل، فردّ علیه ثم ثالثه «1». فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبتاه، سائل.

فقال: یا بنیّه، هذا الشیطان جاء لیأکل هذا الطعام و لم یکن اللّه لیطعمه من طعام الجنه.

المصادر:

1. إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الاشباح علیهم السّلام (مخطوط): ص 131.

2. الخرائج: ص 39، شطرا منه.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 27 ح 29، عن الخرائج

4. إحقاق الحق: ج 10 ص 272، شطرا منه.

5. الکنی و الأسماء: ج 2 ص 122، علی ما فی الإحقاق.

6. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 62، علی ما فی الإحقاق.

7. لسان العرب: ج 12 ص 308، علی ما فی الإحقاق.

8. نظم درر السمطین: ص 191، علی ما فی الإحقاق.

9. مجمع الزوائد: ج 9 ص 203.

10. الثغور الباسمه: ص 11.

11. شرح جامع الصغیر: ص 328، علی ما فی الإحقاق.

12. کشف الغمه للشعرانی: ج 2 ص 53، علی ما فی الإحقاق.

13. الأنوار المحمدیه: ص 572، علی ما فی الإحقاق.

14. روضه الأحباب: ص 666، علی ما فی الإحقاق.

15. السیره النبویه: ج 3 ص 184، علی ما فی الإحقاق.

16. أعلام النساء: ج 3 ص 1216، علی ما فی الإحقاق.

17. سبل الهدی و الرشاد: ج 10 ص 201، شطرا

منه.

18. الشرع الرویّ: ج 1 ص 85، بتفاوت فیه.

19. دلائل النبوه: ج 6 ص 108.

20. إشراق الإصباح للصنعانی: ص 134.

21. الثغور الباسمه للسیوطی: ص 45، بتفاوت فیه.

22. إتحاف السائل: ص 90.

الأسانید:

1. فی الکنی و الأسماء: عن أحمد بن یحیی الصوفی، قال: حدثنا عمرو بن حمّاد،

______________________________

(1). فی المصدر: مالثه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:249

قال: حدثنا مسهر بن عبد الملک الهمدانی، عن عتبه بن معاذ البصری، عن مکرمه، عن عمران بن حصین الخزاعی.

2. فی دلائل النبوه: أخبرنا أبو عبد اللّه الحافظ، قال: أنبأنا أحمد بن عبید، حدثنا إبراهیم بن الحسین، حدثنا عمرو بن حمّاد، حدثنا مسهر بن عبد الملک بن سلع، عن عتبه أبی معاذ، عن عکرمه، عن عمران بن حصین، قال.

2
المتن:

قال المجلسی فی جوامع معجزات النبی صلّی اللّه علیه و آله: و من ذلک أن علی بن أبی طالب علیه السّلام قال:

دخلت السوق فابتعت لحما بدرهم و ذره بدرهم و آتیت فاطمه علیها السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی هذا المجلد، الفصل الثانی، الرقم 36، متنا و مصدرا و سندا.

3
المتن:

قالت زینب بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد ما رأت زین العابدین علیه السّلام أخیه الحسین علیه السّلام فی مقتل الحسین علیه السّلام یجود بنفسه: ... حدّثتنی أم أیمن أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله زار منزل فاطمه علیها السّلام فی یوم من الأیام، فعملت له حریره و أتاه علی علیه السّلام بطبق فیه تمر. ثم قالت أم أیمن:

فأتیتهم بعسّ فیه لبن و زبد. فأکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام من تلک الحریره و شرب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و شربوا من ذلک اللبن، ثم أکل و أکلوا من ذلک التمر و الزبد. ثم غسّل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یده و علی علیه السّلام یصبّ علیه الماء.

فلما فرغ من غسل یده مسح وجهه، ثم نظر إلی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام نظرا عرفنا فیه السرور فی وجهه. ثم رمق بطرفه نحو السماء ملیّا، ثم وجّه وجهه نحو القبله و بسط یدیه و دعی. ثم خرّ ساجدا و هو ینشج، فأطال النشوج و علا نحیبه و جرت دموعه، ثم رفع رأسه و أطرق إلی الأرض و دموعه تقطر کأنها صوب المطر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:250

فحزنت فاطمه و علی و الحسن

و الحسین علیهم السّلام و حزنت معهم لما رأینا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هیّبناه أن نسأله، حتی إذا طال ذلک قال له علی علیه السّلام و قالت له فاطمه علیها السّلام: ما یبکیک یا رسول اللّه لا أبکی اللّه عینیک؟ فقد أقرح قلوبنا ما نری من حالک.

فقال: یا أخی، سررت بکم سرورا ما سررت مثله قطّ، و إنی لأنظر إلیکم و أحمد اللّه علی نعمته علیّ فیکم، إذا هبط علیّ جبرئیل فقال: یا محمد! إن اللّه تبارک و تعالی اطلع علی ما فی نفسک و عرف سرورک بأخیک و ابنتک و سبطیک، فأکمل لک النعمه، و هنّأک العطیّه بأن جعلهم و ذریّاته و محبّیهم و شیعتهم معک فی الجنه، لا یفرق بینک و بینهم؛ یحبّون «1»، و یعطون کما تعطی، حتی ترضی و فوق الرضا، علی بلوی کثیره تنالهم فی الدنیا و مکاره تصیبهم بأیدی أناس ینتحلون ملّتک و یزعمون أنهم من أمتک؛ براء من اللّه و منک خطبا خبطا و قتلا قتلا؛ شتّی مصارعهم، نائیه قبورهم، خیره من اللّه لهم و لک فیهم. فاحمد اللّه جلّ و عزّ علی خیرته و ارض بقضائه. فحمدت اللّه و رضیت بقضائه ما اختاره لکم.

ثم قال جبرئیل: یا محمد، إن أخاک مضطهد بعدک، مغلوب علی أمتک، متعوب من أعدائک، ثم مقتول بعدک، یقتله أشرّ الخلق و الخلیقه و أشقی البریّه، نظیر عاقر الناقه، ببلد تکون إلیه هجرته و هو مغرس شیعته و شیعه ولده، و فیه علی کل حال یکثر بلواهم و یعظم مصابهم.

و إن سبطک هذا- و أومأ بیده إلی الحسین علیه السّلام- مقتول فی عصابه من ذریّتک و أهل بیتک و

أخیار من أمتک، بضفّه الرفات بأرض تدعی کربلاء، من أجلها یکثر الکرب و البلاء علی أعدائک و أعداء ذریّتک، فی الیوم الذی لا ینقضی کربه و لا تفنی حسرته، و هی أطهر بقاع الأرض و أعظمها حرمه، و إنها لمن بطحاء الجنه.

فإذا کان ذلک الیوم الذی من أقطارها و مادت الجبال و کثر اضطرابها و اصطفقت البحار بأمواجها و ماجت السماوات بأهلها، غضبا لک- یا محمد- و لذریّتک و استعظاما

______________________________

(1). من الحباء و العطاء و فی بعض النسخ یحیون کما تحیی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:251

لما ینتهک من حرمتک، و لشرّ ما تکافی به فی ذریتک و عترتک، و لا یبقی شی ء من ذلک إلا استأذن اللّه عز و جل فی نصره أهلک المستضعفین المظلومین، الذینهم حجه اللّه علی خلقه بعدک.

فیوحی اللّه إلی السماوات و الأرض و الجبال و البحار و من فیهنّ: إنی أنا اللّه الملک القادر، الذی لا یفوته هارب و لا یعجزه ممتنع، و أنا أقدر فیه علی الانتصار و الانتقام، و عزّتی و جلالی لأعذّبنّ من وتر رسولی و صفیّی و انتهک حرمته و قتل عترته و نبذ عهده و ظلم أهله، عذابا لا أعذّبه أحدا من العالمین.

فعند ذلک یضجّ کل شی ء فی السماوات و الأرضین بلعن من ظلم عترتک و استحلّ حرمتک. فإذا برزت تلک العصابه إلی مضاجعها، تولّی اللّه جلّ و عزّ قبض أرواحها بیده.

و هبط إلی الأرض ملائکه من السماء السابعه معهم آنیه من الیاقوت و الزمرّد، مملوءه من ماء الحیاه و حلل من حلل الجنه و طیب من طیب الجنه، فغسّلوا جثثهم بذلک الماء و ألبسوها الحلل و حنّطوها بذلک الطیب و صلّی الملائکه صفّا صفّا

علیهم.

ثم یبعث اللّه قوما من أمتک لا یعرفهم الکفّار، لم یشرکوا فی تلک الدماء بقول و لا فعل و لا نیّه. فیوارون أجسامهم و یقیمون رسما لقبر سید الشهداء صلّی اللّه علیه و آله بتلک البطحاء؛ یکون علما لأهل الحق، و سببا للمؤمنین إلی الفوز، و تحفّه ملائکه من کل سماء مائه ألف ملک فی کل یوم و لیله، و یصلّون علیه و یسبّحون اللّه عنده و یستغفرون اللّه لزوّاره و یکتبون أسماء من یأتیه زائرا من أمتک متقرّبا إلی اللّه و إلیک بذلک و أسماء آبائهم و عشائرهم و بلدانهم، و یسمّون فی وجوههم بمیسم نور عرش اللّه: هذا زائر قبر سید الشهداء و ابن خیر الأنبیاء. فإذا کان یوم القیامه، سطح فی وجوههم من أثر ذلک المیسم نور یغشی منه الأبصار، یدلّ علیهم و یعرفون به الحدیث.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 45 ص 180 ح 30، عن کامل الزیارات.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:252

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 57 ح 23، عن کامل الزیارات.

3. کامل الزیارات: ص 259.

4. مستدرک الوسائل: ج 5 ص 152 ح 8، عن کامل الزیارات.

5. أسرار الشهاده: ص 452.

الأسانید:

فی کامل الزیارات: عبید اللّه بن الفضل بن محمد بن هلال، عن سعید بن محمد، عن محمد بن سلام الکوفی، عن أحمد بن محمد الواسطی، عن عیسی بن أبی شیبه القاضی، عن نوح بن درّاج، عن قدامه، بن زائده، عن أبیه، قال: قال علی بن الحسین علیه السّلام.

4
المتن:

قال المجلسی: وجدت بخط الشیخ محمد بن علی الجبعی نقلا من خط الشهید- رفع اللّه درجته- نقلا من مصباح الشیخ أبی منصور- طاب ثراه-، قال:

روی أنه دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله یوما إلی فاطمه علیها السّلام فهیّأت له طعاما من تمر و قرص و سمن، فاجتمعوا علی الأکل هو و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فلما أکلوا، سجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أطال سجوده، ثم بکی ثم ضحک ثم جلس.

و کان أجرأهم فی الکلام علی علیه السّلام، فقال: یا رسول اللّه، رأینا منک الیوم ما لم نره قبل ذلک! فقال صلّی اللّه علیه و آله: إنی لما أکلت معکم، فرحت و سررت بسلامتکم و اجتماعکم، فسجدت للَّه تعالی شکرا. فهبط جبرئیل یقول: سجدت شکرا لفرحک بأهلک؟ فقلت: نعم. فقال:

أ لا أخبرک بما یجری علیهم بعدک؟ فقلت: بلی یا أخی یا جبرئیل.

فقال: أما ابنتک فهی أول أهلک لحاقا بک بعد أن تظلم و یؤخذ حقها و تمنع إرثها و یظلم بعلها و یکسر ضلعها، و أما ابن عمک فیظلم و یمنع حقه و یقتل، و أما الحسن علیه السّلام فإنه یظلم و یمنع حقه و یقتل بالسمّ، و أما الحسین علیه السّلام فإنه یظلم و یمنع حقه و تقتل عترته و تطؤه الخیول و ینهب رحله و تسبی

نساؤه و ذراریه و یدفن مرمّلا بدمه و یدفنه الغرباء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:253

فبکیت و قلت: و هل یزوره أحد؟ قال: یزوره الغرباء. قلت: فما لمن زاره من الثواب؟ قال: یکتب له ثواب ألف حجه و ألف عمره کلها معک، فضحک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 98 ص 44 ح 84.

2. المصباح للشیخ أبی منصور، علی ما فی البحار.

3. مستدرک الوسائل: ج 10 ص 275 ح 28، عن البحار.

5
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

جاءت فاطمه علیها السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فشکت الجوع، فقال لها: قولی: یا مشبع الجوعه و یا رافع الوضعه، لا تجع فاطمه بنت محمد علیها السّلام، و أمرها أن تدعو به.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 88 ص 360 ح 20، عن المکارم.

2. مکارم الأخلاق: ص 336.

3. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 338، بتفاوت فیه.

6
المتن:

عن أبی هریره، قال:

إن رجلا جاء إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فشکا إلیه الجوع. فبعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی بیوت أزواجه فقلن: ما عندنا إلا الماء، فقال صلّی اللّه علیه و آله: من لهذا الرجل اللیله؟ فقال علی بن أبی طالب علیه السّلام: أنا یا رسول اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:254

فأتی فاطمه علیها السّلام فأعلمها، فقالت: ما عندنا إلا قوت الصبیه و لکنّا نؤثر به ضیفنا.

فقال علیه السّلام: نوّمی الصبیه و أطفئی السراج. فلما أصبح، غدا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فنزل قوله تعالی: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ ...». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 59 ح 1، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد (المخطوط)، علی ما فی البحار.

3. مستدرک الوسائل: ج 7 ص 214 ح 10، عن المناقب.

4. حلیله الأبرار: ج 1 ص 368.

5. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 74.

6. شواهد التنزیل: ج 2 ص 331 ح 972.

7. حلیه الأبرار: ج 1 ص 120، عن الأمالی للطوسی.

8. تأویل الآیات: ج 2 ص 678 ح 4.

9. تفسیر الصافی: ج 5 ص 157.

10. اللوامع النورانیه: ص 444.

11. التحفه السنیه: ص 65.

12. تفسیر الأصفی: ج 2 ص 286، بتفاوت فیه.

13. سرور المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام: المنزله السابعه، بتغییر و زیاده فیه.

الأسانید:

1. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن سهل بن محمد العطار، عن أحمد بن عمرو الدهقان، عن محمد بن کثیر، عن عاصم بن کلیب، عن أبیه، عن أبی هریره، قال.

2. فی شواهد التنزیل: أخبرنا أبو عبد اللّه، أخبرنا أبو بکر الجرجانی، حدثنا أبو أحمد، حدثنا محمد بن سهل، حدثنا أحمد بن عمر، عن محمد بن کثیر، حدثنا عاصم، عن أبیه، عن أبی هریره.

3. فی الأمالی للطوسی: أخبرنا محمد بن محمد، قال: أخبرنا نصر، أخبرنا محمد بن الحسن، قال: حدثنا محمد بن سهل، قال: حدثنا أحمد بن عمر، قال: حدثنا محمد بن کثیر، حدثنا عاصم، عن أبیه، عن أبی هریره.

______________________________

(1). سوره الحشر: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:255

7
المتن:

فی عیون الأخبار بالأسانید الثلاثه، عن الرضا، عن آبائه، عن علی علیه السّلام، قال:

کنّا مع النبی صلّی اللّه علیه و آله فی حفر الخندق، إذ جاءته فاطمه علیها السّلام و معها کسیره من خبز فدفعتها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما هذه الکسیره؟ فقالت: قرصا خبزته للحسن و الحسین علیهما السّلام، جئتک منه بهذه الکسیره. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أما إنه أول طعام دخل فم أبیک منذ ثلاث.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 20 ص 245 ح 10، عن عیون الأخبار.

2. عیون الأخبار: ج 2 ص 39 ح 123.

3. صحیفه الرضا علیه السّلام: ص 237.

4. ذخائر العقبی: ص 47، بتفاوت فیه.

5. الصحیح من سیره النبی الأعظم صلّی اللّه علیه و آله: ج 9 ص 157.

6. بحار الأنوار: ج 16 ص 225 ح 28.

7. وسائل الشیعه: ج 17 ص 14 ح 21، شطرا منه.

8
المتن:

عن المحاسن، عن بعض أصحابنا رفعه، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام:

لیس علی وجه الأرض بقله أشرف و لا أنفع من الفرفخ، و هی بقله فاطمه علیها السّلام، ثم قال:

لعن اللّه بنی أمیه، هم سمّوها بقله الحمقاء بغضا لنا و عداوه لفاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. المحاسن: ص 517.

2. بحار الأنوار: ج 63 ص 235 ح 4، عن المحاسن.

3. الکافی: ج 6 ص 367، بتفاوت یسیر.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 89 ح 11، عن الکافی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:256

5. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 118، عن الکافی.

6. روضه المتقین: ج 7 ص 562، عن الکافی.

7. منتهی الآمال: ج 1 ص 98.

الأسانید:

فی الکافی: عن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن عثمان بن عیسی، عن فرات بن أحنف، قال: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام.

9
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: بقله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الهندباء، و بقله أمیر المؤمنین علیه السّلام الباذروج، و بقله فاطمه علیها السّلام الفرفخ.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 90 ح 12، عن الکافی.

2. الکافی: ج 6 ص 368.

3. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 2 ص 436، عن الکافی.

4. وسائل الشیعه: ج 17 ص 1420 ح 4.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن أبی یحیی الواسطی، عن بعض أصحابنا، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

10
المتن:

قال الراوندی فی ذکر الفرفخ: و کانت فاطمه الزهراء علیها السّلام تحبّ هذه البقله، فدعیت إلیها فقیل: بقله الزهراء علیها السّلام، کما نسبت السقائق إلی النعمان. ثم بنو أمیه غیّرتها فقالوا:

بقله الحمقاء، ثم جعل من ذبّ عنهم من علمائهم: البقله الحمقاء. قالوا: الحمقاء صفه للبقله، لأنها نبتت بممرّ الناس و مدرج الحوافر فتداس و لا تطول.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:257

المصادر:

الدعوات للراوندی: ص 155.

11
المتن:

قال دهخدا:

«خرفه» اسم لبقله یقال بالفارسیه: «پرپهن»، و المعروف هو فرفخ و العربی بقله الحمقاء؛ یقولون: إن أصله بقله الزهراء علیها السّلام، فغیّروها معاندی أهل البیت علیهم السّلام ببقله الحمقاء ...، و یقال: خرفه و بقله المبارکه و بقله اللینه.

المصادر:

1. لغت نامه دهخدا: ج 6 ص 8511.

2. انجمن انجمن آرای ناصری، علی ما فی دهخدا.

3. برهان قاطع، علی ما فی دهخدا.

12
المتن:

عن خالد بن ربعی، قال: إن أمیر المؤمنین علیه السّلام دخل مکه فی بعض حوائجه، فوجد أعرابیا متعلّقا بأستار الکعبه و هو یقول: یا صاحب البیت! البیت بیتک و الضیف ضیفک و لکل ضیف من ضیفه قریّ، فاجعل قرای منک اللیله المغفره. فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام لأصحابه: أ ما تسمعون کلام الأعرابی؟ قالوا: نعم. فقال: اللّه أکرم من أن یردّ ضیفه.

فلما کانت اللیله الثانیه، وجده متعلّقا بذلک الرکن و هو یقول: یا عزیزا فی عزّک فلا أعزّ منک فی عزّک، أعزّنی بعزّ عزّک فی عزّ لا یعلم أحد کیف هو. أتوجّه إلیک و أتوسّل إلیک بحق محمد و آل محمد علیهم السّلام علیک، أعطنی ما لا یعطینی أحد غیرک، و اصرف عنی ما لا یصرفه أحد غیرک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:258

قال: فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام لأصحابه: هذا و اللّه الاسم الأکبر بالسریانیّه، أخبرنی به حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، سأله الجنه فأعطاه و سأله صرف النار و قد صرفها عنه.

قال: فلما کانت اللیله الثالثه، وجده و هو متعلّق بذلک الرکن و هو یقول: یا من یحویه مکان و لا یخلو منه مکان بلا کیفیه کان، ارزق الأعرابی أربعه آلاف درهم. قال:

فتقدّم إلیه أمیر المؤمنین علیه السّلام فقال: یا أعرابی، سألت ربک القری فقراک، و سألته الجنه فأعطاک، و سألته أن یصرف عنک النار و قد صرف عنک، و فی هذه اللیله تسأله أربعه آلاف درهم؟

قال الأعرابی: من أنت؟ قال: أنا علی بن أبی طالب. قال الأعرابی: أنت و

اللّه بغیتی و بک أنزلت حاجتی. قال: سل یا أعرابی. قال: أرید ألف درهم للصداق و ألف درهم أقضی به دینی و ألف درهم أشتری به دارا و ألف درهم أتعیّش منه. قال: أنصفت یا أعرابی، فإذا خرجت من مکه فاسأل عن داری بمدینه الرسول.

فأقام الأعرابی بمکه أسبوعا و خرج فی طلب أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی مدینه الرسول، و نادی: من یدلّنی علی دار أمیر المؤمنین علی علیه السّلام؟ فقال الحسین بن علی علیه السّلام من بین الصبیان: أنا أدلّک علی دار أمیر المؤمنین علیه السّلام و أنا ابنه الحسین بن علی.

فقال الأعرابی: من أبوک؟ قال: أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام. قال: من أمک؟

قال: فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین علیها السّلام. قال: من جدک؟ قال: رسول اللّه محمد بن عبد اللّه بن عبد المطلب صلّی اللّه علیه و آله. قال: من جدتک؟ قال: خدیجه بنت خویلد. قال: من أخوک؟

قال: أبو محمد الحسن بن علی علیه السّلام. قال: لقد أخذت الدنیا بطرفیها، امش إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و قل له: إن الأعرابی صاحب الضمان بمکه علی الباب.

قال: فدخل الحسین بن علی علیه السّلام فقال: یا أبه، أعرابی بالباب یزعم أنه صاحب الضمان بمکه. قال: فقال: یا فاطمه، عندک شی ء یأکله الأعرابی؟ قالت: اللهم لا. قال: فتلبّس أمیر المؤمنین علیه السّلام و خرج و قال: ادعوا لی أبا عبد اللّه سلمان الفارسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:259

قال: فدخل إلیه سلمان الفارسی فقال: یا با عبد اللّه، أعرض الحدیقه التی غرسها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لی علی النجار. قال: فدخل سلمان إلی السوق و عرض الحدیقه، فباعها باثنی عشر

ألف درهم، و أحضر المال و أحضر الأعرابی.

فأعطاه أربعه آلاف درهم و أربعین درهما نفقه، و وقع الخبر إلی سؤّال المدینه فاجتمعوا، و مضی رجل من الأنصار إلی فاطمه علیها السّلام فأخبرها بذلک، فقالت: آجرک اللّه فی ممشاک. فجلس علی علیه السّلام و الدراهم مصبوبه بین یدیه حتی اجتمع إلیه أصحابه. فقبض قبضه قبضه و جعل یعطی رجلا رجلا حتی لم یبق معه درهم واحد.

فلما أتی المنزل، قالت له فاطمه علیها السّلام: یا ابن عم، بعت الحائط الذی غرسه لک والدی؟

قال: نعم، بخیر منه عاجلا و آجلا. قالت: فأین الثمن؟ قال: دفعته إلی أعین استحییت أن أذلّها بذلّ المسأله قبل أن تسألنی. قالت فاطمه علیها السّلام: أنا جائعه و ابنای جائعان و لا أشک إلا و أنک مثلنا فی الجوع، لم یکن لنا منه درهم؟! و أخذت بطرف ثوب علی علیه السّلام.

فقال علی علیه السّلام: یا فاطمه، خلّینی. فقالت: لا و اللّه أو یحکم بینی و بینک أبی.

فهبط جبرئیل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا محمد، السلام یقرؤک السلام و یقول: اقرأ علیا منی السلام و قل لفاطمه: لیس لک أن تضربی علی یدیه.

فلما أتی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منزل علی علیه السّلام وجد فاطمه علیها السّلام ملازمه لعلی علیه السّلام، فقال لها: یا بنیّه! ما لک ملازمه لعلی علیه السّلام؟ قالت: یا أبه، باع الحائط الذی غرسته له باثنی عشر ألف درهم، لم یحبس لنا منه درهما نشتری به طعاما.

فقال: یا بنیّه، إن جبرئیل یقرءونی من ربی السلام و یقول: اقرأ علیا من ربه السلام، و أمرنی أن أقول لک: لیس لک أن تضربی علی یدیه. قالت

فاطمه علیها السّلام: فإنی أستغفر اللّه و لا أعود أبدا.

قالت فاطمه علیها السّلام: فخرج أبی فی ناحیه و زوجی فی ناحیه، فما لبث أن أتی أبی و معه سبعه دراهم سود هجریّه فقال: یا فاطمه، أین ابن عمی؟ فقلت له: خرج. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله هاک هذه الداهم فاذا جاء ابن عمّی فقولی له: یبتاع لکم بها طعاما، فما لبث

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:260

إلا یسیرا حتی جاء علی علیه السّلام فقال: رجع ابن عمی، فإنی أجد رائحه طیبه؟ قالت: نعم، و قد دفع إلیّ شیئا تبتاع به لنا طعاما.

قال علی علیه السّلام: هاتیه. فدفعت إلیه سبعه دراهم سودا هجریّه فقال: بسم اللّه و الحمد للَّه کثیرا طیّبا، و هذا من رزق اللّه عز و جل، ثم قال: یا حسن، قم معی. فأتیا السوق فإذا هما برجل واقف و هو یقول: من یقرض الملّی الوفی؟ قال: یا بنی، نعطیه؟ قال: إی و اللّه یا أبه. فأعطاه علی علیه السّلام الدراهم، فقال الحسن علیه السّلام: یا أبتاه، أعطیته الدراهم کلها؟ قال: نعم یا بنی، إن الذی یعطی القلیل قادر علی أن یعطی الکثیر.

قال: فمضی علی علیه السّلام بباب رجل یستقرض منه شیئا، فلقیه أعرابی و معه ناقه فقال: یا علی، اشتر منی هذه الناقه، قال: لیس معی ثمنها. قال: فإنی أنظرک به إلی القبض. قال:

بکم یا أعرابی؟ قال: بمائه درهم. قال علی علیه السّلام: خذها یا حسن، فأخذها.

فمضی علی علیه السّلام فلقیه أعرابی آخر المثال واحد و الثیاب مختلفه، فقال: یا علی، تبیع الناقه؟ قال علی علیه السّلام: و ما تصنع بها؟ قال: أغزو علیها أول غزوه یغزوها ابن عمک. قال:

إن

قبلتها فهی لک بلا ثمن. قال: معی ثمنها و بالثمن أشتریها، فبکم اشتریتها؟ قال: بمائه درهم. قال الأعرابی: فلک سبعون و مائه درهم. قال علی علیه السّلام: خذ السبعین و المائه و سلّم الناقه، و المائه للأعرابی الذی باعنا الناقه و السبعین لنا نبتاع بها شیئا. فأخذ الحسن علیه السّلام الدراهم و سلّم الناقه.

قال علی علیه السّلام: فمضیت أطلب الأعرابی الذی ابتعت منه الناقه لأعطیه ثمنها، فرأیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جالسا فی مکان لم أره فیه قبل ذلک و لا بعده؛ علی قارعه الطریق. فلما نظر النبی صلّی اللّه علیه و آله إلیّ، تبسّم ضاحکا حتی بدت نواجذه، قال علی علیه السّلام: أضحک اللّه سنّک و بشّرک بیومک. فقال: یا أبا الحسن، إنک تطلب الأعرابی الذی باعک الناقه لتوفیه الثمن؟ فقلت: إی و اللّه، فداک أبی و أمی. فقال: یا أبا الحسن، الذی باعک الناقه جبرئیل و الذی اشتراها منک میکائیل و الناقه من نوق الجنه و الدراهم من عند رب العالمین عز و جل، فأنفقها فی خیر و لا تخف إقتارا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:261

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 280.

2. بحار الأنوار: ج 41 ص 45 ح 1، عن الأمالی.

3. إرشاد القلوب: ص 221، بتفاوت یسیر.

4. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 56.

الأسانید:

فی الأمالی: الهمدانی، عن عمر بن سهل بن إسماعیل الدینوری، عن زید بن إسماعیل الصائغ، عن معاویه بن هشام، عن سفیان، عن عبد الملک بن عمیر، عن خالد بن ربعی، قال.

13
المتن:

حدثنی الریاحی بالبصره عن شیوخه، قال:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام دخل یوما إلی منزله فالتمس شیئا من الطعام، فأجابته الزهراء فاطمه علیها السّلام فقالت: ما عندنا شی ء و إننی منذ یومین أعلّل الحسن و الحسین علیهما السّلام. فقال:

أعطونا مرطا نضعه عند بعض الناس علی شی ء، فأعطی.

فخرج به إلی یهودی کان فی جیرانه فقال له: أخا تبّع الیهود، أعطنا علی هذا المرط صاعا من شعیر. فأخرج إلیه الیهودی الشعیر فطرحه فی کمّه و مشی علیه السّلام خطوات، فناداه الیهودی: أقسمت علیک یا أمیر المؤمنین إلا وقفت لأشافهک.

فجلس و لحقه الیهودی فقال له: إن ابن عمک یزعم أنه حبیب اللّه و خاصّته و خالصته و أنه أشرف الرسل علی اللّه تعالی، فأسأل اللّه تعالی أن یغنیکم عن هذه الفاقه التی أنتم علیها.

فأمسک علیه السّلام ساعه و نکت بإصبعه الأرض و قال له: یا أخا تبع الیهود، و اللّه إن للَّه عبادا لو أقسموا علیه أن یحوّل هذا الجدار ذهبا لفعل. قال: فاتّقد الجدار ذهبا، فقال له علیه السّلام:

ما أعنیک، إنما ضربتک مثلا. فأسلم الیهودی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:262

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 41 ص 258 ح 19، عن الیقین.

2. الیقین: ص 454 ح 172.

3. الدمعه الساکبه: ج 2 ص 212، عن الیقین.

4. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 57.

5. روضه المتقین: ج 1 ص 124.

6. الأمالی للصدوق: ص 467 ح 10.

7. سرور المؤمنین (مخطوط): المنزله الثامنه.

8. خلاصه الأخبار، علی ما فی سرور المؤمنین.

الأسانید:

1. فی الیقین: جعفر بن الحسین بن عبد ربه، عن أبیه، قال: حدثنی الریاحی بالبصره، عن شیوخه، قال.

2. فی الأمالی: حدثنا أحمد بن زیاد، حدثنا عمر بن سهل، قال: حدثنا زید بن إسماعیل، قال: حدثنا معاویه بن هشام، عن سفیان، عن عبد الملک بن نمیر، عن خالد بن ربعی.

14
المتن:

عن الصادق علیه السّلام: لکل شی ء زکاه و زکاه العلم أن یعلّمه أهله، و باع علی علیه السّلام حدیقته- التی غرسها له النبی صلّی اللّه علیه و آله و سقاها هو بیده- باثنی عشر ألف درهم، و راح إلی عیاله و قد تصدّق بأجمعها فقالت له فاطمه علیها السّلام: تعلم أن لنا أیاما لم نذق فیها طعاما، و قد بلغ بنا الجوع و ما أظنّک إلا کأحدنا. فهلّا ترکت لنا من ذلک قوتا؟ فقال علیه السّلام: منعنی من ذلک وجوه أشفقت أن أری علیها ذلّ السؤال.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 93 ص 136 ح 68، عن عده الداعی.

2. عده الداعی: ص 113.

3. حدیقه الشیعه: ص 189.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:263

15
المتن:

روی عن أبی سعید الخدری، قال:

أصبح علی علیه السّلام ذات یوم فقال: یا فاطمه، عندک شی ء تغدّیناه؟ فقالت: لا و الذی أکرم أبی بالنبوه، و إلا شیئا کنت أوثرک به علی نفسی و علی ابنیّ هذین الحسن و الحسین علیهما السّلام.

فقال علی علیه السّلام: یا فاطمه، أ لا کنت أعلمتینی فأبغیکم شیئا؟ فقالت: یا أبا الحسن، إنی لأستحیی من إلهی أن تکلّف نفسک ما لا تقدر.

فخرج علیه السّلام من عند فاطمه علیها السّلام واثقا باللَّه حسن الظنّ به عز و جل، فاستقرض دینارا فأخذه لیشتری لعیاله ما یصلحهم. فعرض له المقداد بن الأسود الکندی، و کان یوما شدید الحرّ، قد لوّحته الشمس من فوقه و آذته من تحته.

فلما رآه أمیر المؤمنین علیه السّلام أنکر شأنه فقال: یا مقداد، ما أزعجک الساعه من رحلک؟

فقال: یا أبا الحسن، خلّ سبیلی و لا تسألنی عن حالی. قال: یا أخی، لا یسعنی أن تجاوزنی حتی أعلم علمک. فقال: یا أبا الحسن، رغبت إلی اللّه تعالی و إلیک أن تخلّی سبیلی و لا تکشفنی عن حالی. فقال: یا أخی، إنه لا یسعک أن تکتمنی حالک.

فقال: یا أبا الحسن، أما إذا أبیت فو الذی أکرم محمدا صلّی اللّه علیه و آله بالنبوه و أکرمک بالوصیه، ما أزعجنی من رحلی إلا الجهد، و قد ترکت عیالی جیاعا. فلما سمعت بکاءهم لم تحملنی الأرض، فخرجت مهموما راکبا رأسی. هذه حالی و قصتی.

فانهملت عینا أمیر المؤمنین علیه السّلام بالبکاء حتی بلّت دموعه کریمته و قال: أحلف بالذی حلف

به ما أزعجنی إلا الذی أزعجک، و قد اقترضت دینارا فهاکه فقد آثرتک علی نفسی. فدفع الدیا نار إلیه و رجع حتی دخل المسجد، فصلّی الظهر و العصر و المغرب.

فلما قضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه المغرب، مرّ بعلی علیه السّلام و هو فی الصفّ الآخر، فلکزه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله برجله. فقام علی علیه السّلام فلحقه فی باب المسجد. فسلّم علیه فردّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: یا أبا الحسن، هل عندک شی ء تعشّیناه فنمیل معک؟ فمکث مطرقا لا یحیر جوابا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:264

حیاء من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و قد عرف ما کان من أمر الدیا نار و من أین أخذه و أین وجّهه بوحی من اللّه تعالی إلی نبیه صلّی اللّه علیه و آله و أمر أن یتعشّی عند علی علیه السّلام تلک اللیله.

فلما نظر إلی سکوته قال: یا أبا الحسن! ما لک لا تقول لا فأنصرف، أو نعم فأمضی معک؟ فقال حیاء و کرما: فاذهب بنا.

فأخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بید علی علیه السّلام فانطلقا حتی دخلا علی فاطمه علیها السّلام و هی فی مصلّاها، قد قضت صلاتها و خلفها جفنه تفور دخانا. فلما سمعت کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، خرجت من مصلّاها، فسلّمت علیه- و کانت أعزّ الناس علیه- فردّ السلام و مسح بیده علی کریمتها و قال لها: یا بنتاه، کیف أمسیت رحمک اللّه؟ قالت: بخیر. قال: عشّینا رحمک اللّه و قد فعل. فأخذت الجفنه فوضعتها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی

علیه السّلام.

فلما نظر علی علیه السّلام إلی الطعام و شمّ ریحه، رمی فاطمه علیها السّلام ببصره رمیا شحیحا، قالت له فاطمه علیها السّلام: سبحان اللّه! ما أشحّ نظرک و أشدّه؟ هل أذنبت فیما بینی و بینک ذنبا استوجبت به السخط منک؟ فقال: أیّ ذنب أعظم من ذنب أصبتیه؟ أ لیس عهدی بک الیوم الماضی و أنت تحلفین باللَّه مجتهده ما طعمت طعاما منذ یومین؟

قال: فنظرت إلی السماء و قالت: إلهی، یعلم فی سمائه و أرضه أنی لم أقل إلا حقا.

فقال لها: یا فاطمه، أنّی لک هذا الطعام الذی لم أنظر إلی مثل لونه و لم أشمّ مثل رائحته قطّ و لم آکل أطیب منه؟

قال: فوضع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کفّه الطیبه المبارکه بین کتفی أمیر المؤمنین علیه السّلام، فغمّزها ثم قال: یا علی، هذا بدل دینارک، هذا جزاء دینارک من عند اللّه، «إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

ثم استعبر باکیا صلّی اللّه علیه و آله ثم قال: الحمد للَّه الذی أبی لکما أن تخرجا من الدنیا حتی یجریک یا علی مجری زکریا، و یجری فاطمه علیها السّلام مجری مریم بنت عمران عند قوله

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:265

تعالی: و «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 93 ص 147 ح 25، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 29 ح 35، عن الخرائج.

4. الخرائج، علی ما فی البحار، شطرا منه.

5. بحار الأنوار: ج

ص 59 ح 15، عن تفسیر فرات، بتفاوت فیه.

6. تفسیر فرات: ص 21، بتفاوت فیه.

7. کشف الغمه: ج 2 ص 26، بتفاوت فیه.

8. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 228.

9. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 201 ح 124.

الأسانید:

1. فی الأمالی: جماعه عن أبی المفضل، عن محمد بن جعفر بن مکان، عن عبد اللّه بن الحسین، عن یحیی بن عبد الحمید الحمانی، عن قیس بن الربیع، عن أبی هارون العبدی، عن أبی سعید الخدری.

2. فی مناقب الإمام: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا خضر بن أبان و محمد بن منصور، و أحمد بن حازم، قالوا: حدثنا یحیی بن عبید بن عبد الحمید، عن قیس بن الربیع، عن أبی هارون العبدی.

16
المتن:

روی ابن بطریق أیضا فی کتاب المستدرک بأسناده إلی کتاب حلیه الأولیاء عن الحافظ أبی نعیم بأسناده، عن عمران بن حصین:

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:266

أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: أ لا تنطلق بنا نعود فاطمه علیها السّلام فإنها تشتکی؟ قلت: بلی. قال: فانطلقنا إلی أن انتهینا إلی بابها. فسلّم و استأذن، فقال: أدخل أنا و من معی؟ قالت: نعم و من معک یا أبتاه؟ فو اللّه ما علیّ إلا عباءه. فقال لها: اصنعی بها کذا و اصنعی بها کذا و اصنعی بها کذا، فعلّمها کیف تستتر. فقالت: و اللّه ما علی رأسی من خمار. قال: فأخذ خلق ملاءه کانت علیّ فقال: اختمری بها.

ثم أذنت لهما فدخلا، فقال: کیف تجدینک یا بنیّه؟ قالت: إنی لوجعه و إنه لیزیدنی أن ما لی طعام آکله. قال: یا بنیّه، أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء العالمین؟ قالت: یا أبه، فأین مریم ابنه عمران؟ قال: تلک سیده نساء عالمها و أنت سیده نساء عالمک، أم و اللّه لقد زوّجتک سیدا فی الدنیا و الآخره.

و من الکتاب المذکور عن جابر بن سمره: مثله، و قال فی آخره: إنها سیده

النساء یوم القیامه.

و بالإسناد، عن أبی نعیم، عن مسروق، عن عائشه: مثل ما مرّ فی روایه مسلم.

و بالإسناد، عن جابر الجعفی، عن الشعبی.

و روته فاطمه بنت الحسین و عائشه بنت طلحه عن عائشه نحوه.

و عنه أیضا مثل حدیث المسور بثلاثه أسانید.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 68، عن المستدرک.

2. المستدرک لابن بطریق، علی ما فی البحار.

3. إحقاق الحق: ج 4 ص 44.

4. الإستیعاب: ج 2 ص 750، علی ما فی الإحقاق.

5. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 79.

6. ذخائر العقبی: ص 42.

7. مشکل الآثار: ج 1 ص 48، علی ما فی الإحقاق.

8. منح المدح: ص 356، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:267

9. الخلفاء الراشدین: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

10. إحقاق الحق: ج 25 ص 50، علی ما فی الإحقاق.

11. غایه المرام فی رجال البخاری: ص 297، علی ما فی الإحقاق.

12. إحقاق الحق: ج 25 ص 89.

13. حلیه الأولیاء لأبی نعیم: ج 2 ص 42، علی ما فی الإحقاق.

14. إحقاق الحق: ج 33 ص 293، عن سیدات نساء أهل الجنه.

15. سیدات نساء أهل الجنه: ص 113، علی ما فی الإحقاق.

16. العبقریات الإسلامیه: ج 2 ص 333.

17. طرح التثریب: ج 1 ص 149.

18. المعتصر: ج 2 ص 247.

19. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 32.

20. المختار من مناقب الأخیار: ص 56.

21. إحقاق الحق: ج 10 ص 34.

22. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 91، علی ما فی الإحقاق.

23. نظم درر السمطین: ص 179، علی ما فی الإحقاق.

24. الإصابه: ج 4 ص 275، علی ما فی الإحقاق.

25. الثغور الباسمه: ص 14، علی ما فی الإحقاق.

26. فضائل الخمسه علیهم السّلام:

ج 3 ص 140.

27. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه: ص 32.

الأسانید:

1. فی مشکل الآثار: حدثنا محمد بن علی بن داود، حدثنا مثنی بن معاذ، ثنا لیث بن أود، قال: أنا مبارک بن فضاله، حدثنا الحسن، قال: قال عمران بن حصین.

2. فی حلیه الأولیاء: حدثنا أبو حامد بن جبله، ثنا محمد بن إسحاق، ثنا محمد بن الصباح، ثنا علی بن هاشم، عن کثیر النواء، عن عمران بن حصین.

17
المتن:

روی أن فاطمه علیها السّلام قالت:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:268

یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إن الحسن و الحسین علیهما السّلام جائعان. قال: ما لکما یا حبیبیّ؟ قالا: نشتهی طعاما. فقال: اللهم أطعمها طعاما. قال سلمان: فنظرت فإذا بید النبی صلّی اللّه علیه و آله سفر جله مشبهه بالجرّه الکبیره، أشدّ بیاضا من اللبن. ففرکها بإبهامه فصیّرها نصفین، فدفع نصفها للحسن علیه السّلام و نصفها للحسین علیه السّلام. فجعلت أنظر إلیها و أنا أشتهی، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: هذا طعام من الجنه، لا یأکل رجل حتی ینجو من الحساب غیرنا و إنک علی خیر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 101 ص 5، عن الخرائج.

2. الخرائج و الجرائح، علی ما فی البحار.

18
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما مات جعفر بن أبی طالب علیه السّلام، أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام أن تتخذ طعاما لأسماء بنت عمیس و تأتیها و نساؤها ثلاثه أیام. فجرت بذلک السنه أن یصنع لأهل المیت ثلاثه أیام طعام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 54 ح 6، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 57.

3. المحاسن: ص 419.

الأسانید:

فی الأمالی: الحسین بن إبراهیم القزوینی، عن محمد بن وهبان، عن أحمد بن إبراهیم بن أحمد، عن الحسن بن علی الزعفرانی، عن البرقی، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن هشام بن سالم، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:269

19
المتن:

عن العلّانی بأسناده إلی ابن عباس فی خبر طویل:

أنه اجتمع النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و جعفر عند فاطمه علیها السّلام و هی فی صلاتها. فلما سلّمت، أبصرت عن یمینها رطبا علی طبق، و علی یسارها سبعه أرغفه، و سبع طیور مشویّات، و جام من لبن، و طاس من عسل، و کأس من شراب الجنه، و کوز من ماء معین.

فسجدت و حمدت و صلّت علی أبیها، و قدّمت الرطب. فلما فرغوا من أکله، قدّمت المائده، فإذا بسائل ینادی من وراء الباب: أهل بیت الکرم، هل لکم فی إطعام المساکین؟

فمدّت فاطمه علیها السّلام یدها إلی رغیف و وضعت علیه طیرا و حملت بالجام و أرادت أن تدفع إلی السائل، فتبسّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی وجهها و قال: إنها محرّمه علی هذا السائل.

ثم نبّأها بأنه إبلیس لعنه اللّه و أنه لو واسیناه لصار من أهل الجنه.

فلما فرغوا من الطعام، خرج علی علیه السّلام من الدار و واجه إبلیس و بکته و وبّخه و قال له:

الحکم بینی و بینک السیف، أ لا تعلم بفناء من نزلت یا لعین؟ شوّشت ضیافه نور اللّه فی أرضه- فی کلام له- فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: کل أمره إلی دیّان یوم الدین. فقال إبلیس: یا رسول اللّه، اشتقت إلی رؤیه علی فجئت آخذ منه الحظّ

الأوفر، و أیم اللّه إنی من أودّائه و إنی لأوالیه.

أبو صالح المؤذّن فی الأربعین بأسناده، عن زینب بنت جحش فی حدیث دخول النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و قوله لها: هاتی ذلک الطریان- و کان من موائد الجنه- فإذا سائل فقال: السلام علیکم یا أهل البیت، أطعمونا مما رزقکم اللّه. فردّ النبی صلّی اللّه علیه و آله یطعمک اللّه یا عبد اللّه. فجاء مره أخری فردّه ....

کتاب أبی إسحاق العدل الطبری، عن عمر بن علی، عن أبیه أمیر المؤمنین علیه السّلام، قال:

دعانا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، ثم نادی بالصحفه فیها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:270

طعام کهیئه السکنجبین و کهیئه الزبیب الطائفی الکبار، فأکلنا منه. فوقف سائل علی الباب، فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: اخسأ، ثم قال: ارفع ما فضّل، فرفعه. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، لقد رأیتک صنعت الیوم شیئا ما کنت تفعله؛ سأل سائل فقلت: اخسأ، و رفعت فضل الطعام و لم أرک رفعت طعاما قطّ!؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: إن الطعام کان من طعام الجنه، و إن السائل کان شیطانا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 101 ح 6، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 412.

3. ناسخ التواریخ: مجلدات أمیر المؤمنین علیه السّلام ج 5 ص 35.

20
المتن:

عن حذیفه بن الیمان، قال: لما خرج جعفر بن أبی طالب من أرض الحبشه إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، قدم جعفر و النبی صلّی اللّه علیه و آله بأرض خیبر. فأتاه بالفرع من الغالیه و القطیفه، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: لأدفعنّ هذه القطیفه إلی رجل یحب اللّه و رسوله، و یحبّه اللّه و رسوله.

فمدّ أصحاب النبی صلّی اللّه علیه و آله أعناقهم إلیها، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أین علی علیه السّلام؟ فوثب عمّار بن یاسر فدعا علیا علیه السّلام. فلما جاء، قال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، خذ هذه القطیفه إلیک.

فأخذها علی علیه السّلام و أمهل حتی قدم المدینه، فانطلق إلی البقیع- و هو سوق المدینه- فأمر صائغا ففصّل القطیفه سلکا، فباع الذهب- و کان ألف مثقال- ففرّقه علی علیه السّلام فی فقراء المهاجرین و الأنصار، ثم رجع إلی منزله و لم یترک من الذهب قلیلا و لا کثیرا.

فلقیه النبی صلّی اللّه علیه و آله من غد فی نفر من أصحابه، فیهم حذیفه و عمار فقال: یا علی، إنک أخذت بالأمس ألف مثقال فاجعل غدائی الیوم و أصحابی هؤلاء عندک. و لم یکن علی علیه السّلام یرجع یومئذ إلی شی ء من العروض، ذهب أو فضّه. فقال حیاء منه و تکرّما: نعم یا رسول اللّه و فی الرحب و السعه، ادخل یا نبی اللّه أنت و من معک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:271

قال: فدخل

النبی صلّی اللّه علیه و آله ثم قال لنا: ادخلوا. قال حذیفه: و کنا خمسه نفر- أنا و عمار و سلمان و أبو ذر و المقداد- فدخلنا و دخل علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام یبتغی عندها شیئا من زاد.

فوجد فی وسط البیت جفنه من ثرید تفور و علیها عراق کثیر، و کأن رائحتها المسک. فحملها علی علیه السّلام حتی وضعها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و من حضر معه. فأکلنا منها حتی تملأنا و لا ینقص منها قلیل و لا کثیر.

و قام النبی صلّی اللّه علیه و آله حتی دخل علی فاطمه علیها السّلام و قال: أنّی لک هذا الطعام یا فاطمه؟ فردّت علیه و نحن نسمع قولهما فقالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

فخرج النبی صلّی اللّه علیه و آله إلینا مستعبرا و هو یقول: الحمد للَّه الذی لم یمتنی حتی رأیت لابنتی ما رأی زکریا لمریم، انه إذا دخل علیها المحراب وجد عندها رزقا، فیقول لها: یا مریم أنّی لک هذا؟ فتقول: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «2»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 19 ح 14، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 36.

3. حلیه الأبرار: ج 1 ص 371، عن الأمالی للطوسی.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: جماعه عن أبی المفضل، عن عبد الرحمن بن سلیمان الأزدی، عن الحسن بن علی الأزدی، عن عبد الوهاب بن الهمام، عن جعفر بن سلیمان، عن أبی هارون العبدی، عن ربیعه السعدی، عن حذیفه بن الیمان، قال.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

(2). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:272

21
المتن:

عن زید بن أرقم فی خبر طویل:

إن النبی صلّی اللّه علیه و آله أصبح طاویا، فأتی فاطمه علیها السّلام فرأی الحسن و الحسین علیهما السّلام یبکیان من الجوع، و یزقّهما بریقه حتی شبعا و ناما. فذهب مع علی علیه السّلام إلی دار أبی الهیثم فقال: مرحبا برسول اللّه، ما کنت أحبّ أن تأتینی و أصحابک إلا و عندی شی ء، و کان لی شی ء ففرّقته فی الجیران. فقال صلّی اللّه علیه و آله: أوصانی جبرئیل بالجار حتی حسبت أنه سیورثه.

قال: فنظر النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی نخله فی جانب الدار فقال: یا أبا الهیثم، تأذن فی هذه النخله؟

فقال: یا رسول اللّه، إنه لفحل و ما حمل شیئا قطّ، شأنک به. فقال: یا علی، ائتنی بقدح ماء، فشرب منه ثم مجّ فیه ثم رشّ علی النخله، فتملّت أعذاقا من بسر و رطب ما شئنا. فقال:

ابدؤوا بالجیران.

فأکلنا و شربنا ماء باردا حتی روینا، فقال: یا علی، هذا من النعیم الذی یسألون عنه یوم القیامه. یا علی، تزوّد لمن وراک؛ لفاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. قال: فلما زالت تلک النخله عندنا تسمّیها نخله الجیران، حتی قطعها یزید عام الحرّه.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 120، عن الأمالی.

2. بحار الأنوار: ج 18 ص 42 ح 29، عن المناقب.

3. الأمالی للطوسی، علی ما فی المناقب، ما فی البحار.

4. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 173، عن الأمالی.

22
المتن:

الحسن البصری و أم سلمه: إن الحسن و الحسین علیهما السّلام دخلا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بین یدیه جبرئیل. فجعلا یدوران حوله، یشبّهانه بدحیه الکلبی فجعل جبرئیل یومئ بیده

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:273

کالمتناول شیئا فإذا فی یده تفّاحه و سفر جله و رمانه فناولهما و تهلّلت وجوههما، و سعیا إلی جدّهما فأخذ منهما فشمّها، ثم قال: صیرا إلی أمکما بما معکما و بدؤکما بأبیکما أعجب. فصارا کما أمرهما، فلم یأکلوا حتی صار النبی صلّی اللّه علیه و آله إلیهم فأکلوا جمیعا.

فلم یزل کلما أکل منه، عاد إلی ما کان، حتی قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال الحسین علیه السّلام:

فلم یلحقه التغییر و النقصان أیام فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام حتی توفّیت. فلما توفّیت، فقدنا الرمان و بقی التفّاح و السفر جل أیام أبی. فلما استشهد أمیر المؤمنین علیه السّلام، فقد السفرجل و بقی التفّاح علی هیئته عند الحسن علیه السّلام، حتی مات فی سمّه و بقیت التفّاحه إلی الوقت الذی حوصرت عن الماء، فکنت أشمّها إذا عطشت فیسکن لهب عطشی. فلما اشتدّ علیّ العطش، عضضتها و أیقنت بالفناء؛ قال علی بن الحسین علیه السّلام: سمعته یقول ذلک قبل مقتله بساعه.

فلما قضی نحبه، وجد ریحها فی مصرعه. فالتمست فلم یر لها أثر، فبقی ریحها بعد الحسین علیه السّلام. و لقد زرت قبره فوجدت ریحها یفوح من قبره، فمن

أراد ذلک من شیعتنا الزائرین للقبر، فلیلتمس ذلک فی أوقات السحر فإنه یجده إذا کان مخلصا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 45 ص 92 ح 21، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 391.

23
المتن:

عن مسند أحمد بن حنبل بأسناده إلی سهل، قال: قالت أم سلمه زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله حین جاءها نعی الحسین بن علی علیه السّلام؛ لعنت أهل العراق و قالت:

قتلوه قتلهم اللّه، غرّوه و أذلّوه لعنهم اللّه، فإنی رأیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد جاءته فاطمه علیها السّلام عشیّه ببرمه، صنعت فیها عصیده، تحملها فی طبق حتی وضعتها بین یدیه،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:274

فقال لها: أین ابن عمک؟ قالت: هو فی البیت. قال: اذهبی فادعیه و ائتینی بابنیه. قالت:

و جاءت تقود ابنیها کلّ واحد منهما بید و علی علیه السّلام یمشی بأثرها، حتی دخلوا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأجلسهما فی حجره و جلس علی علیه السّلام عن یمینه و جلست فاطمه علیها السّلام عن یساره.

قالت أم سلمه: فاجتذب من تحتی کساء خیبریّا کان بساطا لنا، فلفّه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أخذ طرفی الکساء و ألوی بیده الیمنی إلی ربه عز و جل و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

قلت: یا رسول اللّه، أ لست من أهلک؟ قال: بلی. قالت: فأدخلنی فی الکساء، بعد ما قضی دعاءه لابن عمه علی و ابنته فاطمه و ابنیهما علیهم السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 45 ص 198 ح 38، عن الطرائف.

2. الطرائف: ص 30، عن مسند أحمد.

3. مسند أحمد بن حنبل، علی ما فی الطرائف.

4. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج ص 151 ح 627.

الأسانید:

فی مناقب الإمام: حدثنا عثمان، قال: حدثنا محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا محمد بن بکّار، قال: حدثنا عبد الحمید بن بهرام، عن شهر بن حوشب، قال.

24
المتن:

قال الزمخشری فی الکشّاف عند ذکر قصه زکریا و مریم:

و عن النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه جاع فی زمن قحط، فأهدت له فاطمه علیها السّلام رغیفین و بضعه لحم آثرته بها. فرجع بها إلیها فقال: هلمّی یا بنیّه. و کشفت عن الطبق فإذا هو مملوء خبزا و لحما. فبهتت و علمت أنها نزلت من اللّه، فقال لها: أنّی لک هذا؟! قالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:275

إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

فقال علیه السّلام: الحمد اللّه الذی جعلک شبیهه سیده نساء بنی إسرائیل. ثم جمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی بن أبی طالب و الحسن و الحسین و جمیع أهل بیته علیهم السّلام حتی شبعوا، و بقی الطعام کما هو و أوسعت فاطمه علیها السّلام علی جیرانها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 29، عن الکشّاف.

2. تفسیر الکشّاف: ج 1 ص 427.

3. سعد السعود: ص 131، عن تفسیر الزمخشری.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ص 235، عن الکشّاف.

5. تفسیر جوامع الجامع: ج 1 ص 57.

25
المتن:

فی أخبار فاطمه علیها السّلام: عن أبی علی الصولی، قال عبد اللّه بن الحسن:

دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام، فقدّمت إلیه کسره یابسه من خبز شعیر. فأفطر علیها ثم قال: یا بنیه، هذا أول خبز أکل أبوک منذ ثلاثه أیام. فجعلت فاطمه علیها السّلام تبکی و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یمسح وجهها بیده.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 40 ح 41، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 333.

3. أخبار فاطمه علیها السّلام لأبی علی الصولی، علی ما فی المناقب.

4. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 313، عن أخبار فاطمه علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:276

26
المتن:

عن سیف، عن نجم، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

إن فاطمه علیها السّلام ضمنت لعلی علیه السّلام عمل البیت ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 13، متنا و مصدرا و سندا. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 17 276 27 ..... ص : 276

المتن:

عن حلیه الأولیاء و کتاب الشیرازی: روی عمران بن حصین و جابر بن سمره:

أن النبی صلّی اللّه علیه و آله دخل علی فاطمه علیها السّلام، قال: کیف تجدینک یا بنیه؟ قالت: إنی لوجعه و إنه لیزیدنی أنه ما لی طعام آکله. قال: یا بنیه، أ ما ترضین أنک سیده نساء العالمین؟ قالت: یا أبه، فأین مریم بنت عمران؟ قال: تلک سیده نساء عالمها و إنک سیده نساء عالمک، أم و اللّه زوّجتک سیدا فی الدنیا و الآخره.

و قیل للصادق علیه السّلام: قول الرسول صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه أی سیده نساء عالمها؟ قال: ذلک مریم و فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه من الأولین و الآخرین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 37 ح 40، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 323.

3. حلیه الأولیاء لأبی نعیم، علی ما فی المناقب.

4. کتاب الشیرازی، علی ما فی المناقب.

5. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 79، بتفاوت یسیر.

6. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 126، بتفاوت یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:277

الأسانید:

فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: أخبرنی الحسن بن أحمد، أخبرنا أبو حامد بن جبله، حدثنا محمد بن إسحاق، حدثنا محمد بن الصباح، حدثنا علی بن هاشم، عن کثیر النواء، عن عمران بن حصین.

28
المتن:

کلام ابن شهرآشوب فی ذکر رزق مریم عندها و نزول المائده لفاطمه علیها السّلام من عند اللّه تعالی، قال: و إنه قال اللّه تعالی: «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً» «1»، و لیس فی نفس الآیه، إن ذلک کان اللّه تعالی یخلقه اختراعا أو یأتیها به الملک، و إنما یدلّ علی کثره شکرها للَّه تعالی کما تقول: رزقنی اللّه الیوم درهما، کما قال: «قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ». «2»

و للزهراء علیها السّلام من هذا الباب ما لا ینکره مسلم من حدیث المقداد و خبر الطائر و الرمان و العنب و التفاح و السفرجل و غیرها، و ذلک مما یقطع علی أنها کانت تأکل ما لم یکن لغیرها من جمیع الخلق بعد هبوط آدم و حوّاء.

و فی الحدیث: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله دخل علی فاطمه علیها السّلام و هی فی مصلّاها و خلفها جفنه یفور دخانها. فأخرجت فاطمه علیها السّلام الجفنه فوضعتها بین أیدیهما، فسأل علی علیه السّلام: أنّی لک هذا؟

قالت: هو من فضل اللّه و رزقه؛ «إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «3»

و رزق مریم من الجنه و خلق فاطمه علیها السّلام من رزق الجنه.

و فی الحدیث: فناولنی جبرئیل رطبه من رطبها، فأکلتها فتحوّلت ذلک نطفه فی صلبی.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 34.

(2). سوره النساء: الآیه 78.

(3). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:278

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 50 ح 46، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 360.

29
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال:

خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یرید فاطمه علیها السّلام و أنا معه. فلما انتهینا إلی الباب، وضع یده علیه فدفعه، ثم قال: السلام علیکم. فقالت فاطمه علیها السّلام: علیک السلام یا رسول اللّه. قال: أدخل؟

قالت: أدخل یا رسول اللّه! قال: أدخل أنا و من معی؟ فقالت: یا رسول اللّه، لیس علیّ قناع.

فقال: یا فاطمه، خذی فضل ملحفتک فقنّعی به رأسک، ففعلت. ثم قال: السلام علیکم. فقالت: و علیک السلام یا رسول اللّه. قال: أدخل؟ قالت: نعم، ادخل یا رسول اللّه.

قال: أنا و من معی؟ قالت: أنت و من معک.

قال جابر: فدخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و دخلت أنا و إذا وجه فاطمه علیها السّلام أصفر کأنه بطن جراده، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما لی أری وجهک أصفر؟ قالت: یا رسول اللّه، الجوع. فقال:

اللهم مشبع الجوعه و رافع الضیعه، أشبع فاطمه بنت محمد. فقال جابر: فو اللّه فنظرت إلی الدم ینحدر من قصاصها حتی عاد وجهها أحمر، فما جاعت بعد ذلک الیوم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 62 ح 53، عن الکافی.

2. الکافی: ج 2 ص 66.

3. مشکاه الأنوار: ص 195.

4. مستدرک الوسائل: ج 14 ص 281 ح 2، عن مشکاه الأنوار.

5. نور الثقلین: ج 3 ص 587 ح 87، عن الکافی.

6. وسائل الشیعه: ج 7 ص 158.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:279

7. مستدرک الوسائل: ج 14 ص 58 ح 3، عن الکافی.

8. فقه السید الخوئی: ج 40 ص 59.

9. مشکاه الأنوار: ص 195.

10. مستدرک الوسائل: ج 14 ص 282.

الأسانید:

فی الکافی: العده، عن البرقی، عن إسماعیل بن مهران، عن عبید بن معاویه، عن معاویه بن شریح، عن سیف بن عمیره، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری.

30
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

لفاطمه علیها السلام، یا فاطمه قومی فاخرجی تلک، فقالت فأخرجت صحفه فیها ترید و عراق یفور. فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ثلاثه عشر یوما، ثم إن أم أیمن رأت الحسین علیه السّلام معه شی ء فقالت له: من أین لک هذا؟ قال: إنا لنأکله منذ أیام، فأتت أم أیمن فاطمه علیها السلام فقالت: یا فاطمه إذا کان عند أم أیمن شی ء، فإنما هو لفاطمه علیها السّلام و لولدها، و إذا کان عند فاطمه علیها السّلام شی ء فلیس لأم أیمن منه شی ء.

فأخرجت لها منه، فأکلت منه أم أیمن و نفدت الصحفه. فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: أما لو لا أنک أطعمتها لأکلت منها أنت و ذریتک إلی أن تقوم الساعه.

ثم قال أبو جعفر علیه السّلام: و الصحفه عندنا، یخرج بها قائمنا علیه السّلام فی زمانه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 63 ح 55، عن الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 460 ح 7.

3. إثبات الهداه: ج 1 ص 226، عن الکافی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:280

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل، عن صالح بن عقبه، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام.

31
المتن:

عن عبد اللّه بن سلمان الفارسی، عن أبیه، قال:

خرجت من منزلی یوما بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعشره أیام، فلقینی علی بن أبی طالب علیه السّلام ابن عمّ الرسول محمد صلّی اللّه علیه و آله، فقال لی: یا سلمان، جفوتنا بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله! فقلت: حبیبی أبا الحسن، مثلکم لا یجفی، غیر أن حزنی علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله طال، فهو الذی منعنی من زیارتکم.

فقال علیه السّلام: یا سلمان، ائت منزل فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فإنها إلیک مشتاقه ترید أن تتحفک بتحفه قد أتحفت بها من الجنه. قلت لعلی علیه السّلام: قد أتحفت فاطمه علیها السّلام بشی ء من الجنه بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ قال: نعم بالأمس.

قال سلمان الفارسی: فهرولت إلی منزل فاطمه بنت محمد علیها السّلام، فإذا هی جالسه و علیها قطعه عباء إذا خمّرت رأسها انجلی ساقها و إذا غطّت ساقها انکشف رأسها. فلما نظرت إلیّ اعتجرت، ثم قالت: یا سلمان! جفوتنی بعد وفاه أبی صلّی اللّه علیه و آله. قلت: حبیبتی أ أجفاکم؟

قالت: فمه، اجلس و اعقل ما أقول لک. إنی کنت جالسه بالأمس فی هذا المجلس و باب الدار مغلق و أنا أتفکّر فی انقطاع الوحی عنّا و انصراف الملائکه عن منزلنا، فإذا انفتح الباب من غیر أن یفتحه أحد، فدخل علیّ ثلاث جوار لم

یر الراءون بحسنهنّ و لا کهیئتهنّ و لا نضاره وجوههنّ و لا أزکی من ریحهنّ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:281

فلما رأیتهنّ قمت إلیهنّ متفکّره لهنّ فقلت: بأبی أنتنّ، من أهل مکه أم من أهل المدینه؟ فقلن: یا بنت محمد، لسنا من أهل مکه و لا من أهل المدینه و لا من أهل الأرض جمیعا، غیر أنّنا جوار من الحور العین من دار السلام؛ أرسلنا رب العزّه إلیک یا بنت محمد، إنا إلیک مشتاقات.

فقلت للتی أظنّ أنها أکبر سنّا: ما اسمک؟ قالت: اسمی مقدوده. قلت: و لم سمّیت مقدوده؟ قالت: خلقت للمقداد بن الأسود الکندی صاحب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقلت للثانیه:

ما اسمک؟ قالت: ذرّه. قلت: و لم سمّیت ذرّه و أنت فی عینی نبیله؟ قالت: خلقت لأبی ذر الغفاری صاحب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقلت للثالثه: ما اسمک؟ قالت: سلمی. قلت:

و لم سمّیت سلمی؟ قالت: أنا لسلمان الفارسی مولی أبیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

قالت فاطمه علیها السّلام: ثم أخرجن لی رطبا أزرق کأمثال الخشکنانج الکبار، أبیض من الثلج و أزکی ریحا من المسک الأذفر، فأحضرته فقالت لی: یا سلمان، أفطر علیه عشیّتک، فإذا کان غدا فجئنی بنواه، أو قالت: عجمه.

قال سلمان: فأخذت الرطب، فما مررت بجمع من أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلا قالوا: یا سلمان! أ معک مسک؟ قلت: نعم. فلما کان وقت الإفطار، أفطرت علیه فلم أجد له عجما و لا نوی. فمضیت إلی بنت رسول اللّه علیها السّلام فی الیوم الثانی فقلت لها: إنی أفطرت علی ما أتحفتینی به فما وجدت له عجما و لا نوی. قالت: یا سلمان،

و لن یکون له عجم و لا نوی و إنما هو نخل غرسه اللّه فی دار السلام بکلام علّمنیه أبی محمد صلّی اللّه علیه و آله، کنت أقوله غدوه و عشیّه.

قال سلمان: قلت: علّمنی الکلام یا سیدتی. فقالت: إن سرّک أن لا یمسّک أذی الحمّی ما عشت فی دار الدنیا فواظب علیه. ثم قال سلمان: علّمتنی هذا الحرز فقالت:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، بسم اللّه النور، بسم اللّه نور النور، بسم اللّه نور علی نور، بسم اللّه الذی هو مدبّر الأمور، بسم اللّه الذی خلق النور من النور، الحمد للَّه الذی خلق النور من النور، و أنزل النور علی الطور، فی کتاب مسطور، فی رقّ منشور، بقدر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:282

مقدور، علی نبیّ محبور. الحمد للَّه الذی هو بالعزّ مذکور و بالفخر مشهور، و علی السراء و الضرّاء مشکور، و صلّی اللّه علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.

قال سلمان: فتعلمتهنّ، فو اللّه لقد علمتهنّ أکثر من ألف نفس من أهل المدینه و مکه ممن بهم الحمّی، فکلّ برئ من مرضه بإذن اللّه تعالی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 66 ح 58، عن بعض کتب المناقب.

2. مهج الدعوات: ص 6.

3. الثاقب فی المناقب: ص 297.

4. الخرائج: ج 2 ص 533.

5. معالم الزلفی: ص 406.

6. بعض کتب المناقب.

7. بعض کتب المناقب، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی مهج الدعوات: عن الشیخ علی بن محمد بن عبد الصمد، عن جده، عن الفقیه أبی الحسن، عن أبی البرکات علی بن الحسین الجوزی، عن الصدوق، عن الحسن بن محمد بن سعید، عن فرات بن إبراهیم، عن جعفر بن محمد بن شیرویه، عن محمد بن إدریس بن سعید الأنصاری، عن داود بن رشید و الولید بن شجاع بن مروان، عن عاصم، عن عبد اللّه بن سلمان الفارسی، عن أبیه، قال.

32
المتن:

عن جابر بن عبد اللّه:

إن النبی صلّی اللّه علیه و آله أقام أیّاما لم یطعم طعاما، حتی شقّ ذلک علیه و طاف فی منازل أزواجه فلم یصب عند واحده منهنّ شیئا. فأتی فاطمه علیها السّلام فقال: یا بنیّه، هل عندک شی ء آکله فإنی جائع؟ فقالت: لا و اللّه بأبی أنت و أمی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:283

فلما خرج من عندها، بعث إلیها جاره لها برغیفین و قطعه لحم. فأخذته منها فوضعته فی جفنه لها و غطّت علیها و قالت: لأوثرنّ بها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی نفسی و من عندی، و کانوا جمیعا محتاجین إلی شبعه طعام.

فبعثت حسنا علیه السّلام أو حسینا علیه السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فرجع إلیها فقالت: بأبی أنت و أمی، قد أتانا اللّه بشی ء فخبأته. قال: هلمّی. فأتته فکشفت عن الجفنه، فإذا هی مملوءه خبزا و لحما. فلما نظرت إلیه بهتت، فعرفت أنها کرامه من اللّه عز و جل. فحمدت اللّه و صلّت علی نبیّه، فقال صلّی اللّه علیه و آله: من أین لک هذا یا بنیّه؟! فقالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

فحمد اللّه عز

و جل و قال: الحمد للَّه الذی جعلک شبیهه بسیده نساء العالمین فی نساء بنی إسرائیل فی وقتهم، فإنها کانت إذا رزقها اللَّه تعالی فسئلت عنه، قالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «2»

فبعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی علی علیه السّلام، ثم أکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جمیع أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله و أهل بیته جمیعا و شبعوا و بقیت الجفنه کما هی.

قالت فاطمه علیها السّلام: فأوسعت منها علی جمیع جیرانی و جعل اللّه فیها البرکه و الخیر کما فعل اللّه بمریم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 27 ح 30، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 528.

3. الثاقب فی المناقب: ص 296 ح 252.

4. فرائد السمطین: ج 2 ص 151 ح 382.

5. المقتل للخوارزمی: ص 58.

6. عیون الأخبار فی مناقب الأخیار: ص 46، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

(2). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:284

7. إحقاق الحق: ج 25 ص 352.

8. الکشف و البیان فی تفسیر القرآن: ج 2 ص 20، علی ما فی الإحقاق.

9. العرائس: ص 75.

10. أعلام النساء المؤمنات: ص 540.

11. بحار الأنوار: ج 43 ص 68 ح 60، عن بعض کتب المناقب.

12. بعض کتب المناقب، علی ما فی البحار.

13. سیدات نساء أهل الجنه: ص 123.

14. إحقاق الحق: ج 10 ص 314.

15. البدایه و النهایه: ج 6 ص 111، علی ما فی الإحقاق.

16. تفسیر القرآن لابن کثیر: ج 2 ص 222، علی ما فی الإحقاق.

17. المقتل للخوارزمی: ص

57.

18. التکمله: ص 87.

19. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 146.

20. قصص الأنبیاء: ص 513.

21. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 47.

22. المطالب العالیه: ج 8 ص 73.

الأسانید:

1. فی بعض کتب المناقب: بأسناده عن أحمد بن محمد الثعلبی، عن عبد اللّه بن حامد، عن أبی محمد المزنی، عن أبی یعلی الموصلی، عن سهل بن زنجله الرازی، عن عبد اللّه بن صالح، عن أبی لهیعه، عن محمد بن المنکدر، جابر.

2. فی فرائد السمطین: أخبرنی عثمان بن الموفق و أحمد بن هبه اللّه، قالا: أنبأنا المؤیّد بن محمد، أنبأنا محمد بن العباس، أنبأنا محمد بن سعید، قال: أنبأنا أحمد بن محمد، قال: أنبأنا عبد اللّه بن حامد، قال: عبد اللّه بن مزنی، قال: حدثنا أبو یعلی الموصلی،

قال: حدثنا سهل بن زنجویه، قال: أنبأنا عبد اللّه بن صالح، قال: حدثنی ابن لهیعه، عن محمد بن المنکدر، عن جابر.

3. فی المقتل للخوارزمی: أخبرنا عبد الواحد بن الحسن، أخبرنا عباس بن العباس، أخبرنا علی بن أحمد، أخبرنا أحمد بن محمد، أخبرنا عبد اللّه بن حامد، أخبرنا أبو محمد المزنی، أخبرنا أبو یعلی، أخبرنا سهل، أخبرنا عبد اللّه بن صالح، أخبرنی ابن لهیعه، عن محمد بن المنکدر، عن جابر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:285

33
المتن:

عن ابن عباس، قال: خرج أعرابی من بنی سلیم یبتدئ فی البریه، فإذا هو بضبّ و نفر من بین یدیه ...، و الحدیث طویل إلی أن قال:

ثم التفت النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: من یزوّد الأعرابی و أضمن علی اللّه عز و جل زاد التقوی؟

قال: فوثب إلیه سلمان الفارسی قال: فداک أبی و أمی، و ما زاد التقوی؟ قال: یا سلمان، إذا کان آخر یوم من الدنیا، لقّنک اللّه عز و جل قول شهاده أن لا إله إلا اللّه و أن محمدا رسول اللّه؛ فإن أنت قلتها لقیتنی و لقیتک، و

إن أنت لم تقلها لم تلقنی و لم ألقک أبدا.

قال: فمضی سلمان حتی طاف تسعه أبیات من بیوت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلم یجد عندهنّ شیئا.

فلمّا أن ولّی راجعا، نظر إلی حجره فاطمه علیها السّلام فقال: إن یکن خیر فمن منزل فاطمه بنت محمد علیها السّلام. فقرع الباب فأجابته من وراء الباب: من بالباب؟ فقال لها: أنا سلمان الفارسی، فقالت له: یا سلمان و ما تشاء؟ فشرح قصه الأعرابی و الضبّ مع النبی صلی اللّه علیه و آله قالت له: یا سلمان، و الذی بعث محمدا صلّی اللّه علیه و آله بالحق نبیا إن لنا ثلاثا ما طعمنا، و إن الحسن و الحسین علیهما السّلام قد اضطربا علیّ من شده الجوع ثم رقدا کأنهما فرخان منتوفان، و لکن لا أرد الخیر إذا نزل الخیر ببابی. یا سلمان، خذ درعی هذا ثم امض به إلی شمعون الیهودی و قل له: تقول لک فاطمه بنت محمد: أقرضنی علیه صاعا من تمر و صاعا من شعیر، أردّه علیک إن شاء اللّه تعالی.

قال: فأخذ سلمان الدرع، ثم أتی به إلی شمعون الیهودی فقال له: یا شمعون، هذا درع فاطمه بنت محمد علیها السّلام تقول لک: أقرضنی علیه صاعا من تمر و صاعا من شعیر، أردّه علیک إن شاء اللّه.

قال: فأخذ شمعون الدرع، ثم جعل یقلّبه فی کفّه و عیناه تذرفان بالدموع و هو یقول:

یا سلمان! هذا هو الزهد فی الدنیا، هذا الذی أخبرنا به موسی به عمران فی التوراه. أنا أشهد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:286

أن لا إله إلا اللّه و أشهد أن محمدا صلّی اللّه علیه و آله عبده و رسوله. فأسلم و حسن

إسلامه. ثم دفع إلی سلمان صاعا من تمر و صاعا من شعیر.

فأتی به سلمان إلی فاطمه علیها السّلام، فطحنته بیدها و اختبزته خبزا، ثم أتت به إلی سلمان فقالت له: خذه و امض به إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله. قال: فقال لها سلمان: یا فاطمه، خذی منه قرصا تعلّلین به الحسن و الحسین علیهما السّلام. فقالت: یا سلمان، هذا شی ء أمضیناه للَّه عز و جل، لسنا نأخذ منه شیئا.

قال: فأخذه سلمان فأتی به النبی صلّی اللّه علیه و آله، فلما نظر النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی سلمان قال له: یا سلمان! من أین لک هذا؟ قال: من منزل بنتک فاطمه علیها السّلام. قال: و کان النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یطعم طعاما منذ ثلاث. قال: فوثب النبی صلّی اللّه علیه و آله حتی ورد إلی حجره فاطمه علیها السّلام فقرع الباب، و کان إذا قرع النبی صلّی اللّه علیه و آله الباب لا یفتح له الباب إلا فاطمه علیها السّلام.

فلما أن فتحت له الباب، نظر النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی صفار وجهها و تغیّر حدقتیها، فقال لها: یا بنیّه، ما الذی أراه من صفار وجهک و تغیّر حدقتیک؟ فقالت: یا أبه، إن لنا ثلاثا ما طعمنا طعاما، و إن الحسن و الحسین علیهما السّلام قد اضطربا علیّ من شده الجوع ثم رقدا کأنهما فرخان منتوفان.

قال: فأنبههما النبی صلّی اللّه علیه و آله، فأخذ واحدا علی فخذه الأیمن و الآخر علی فخذه الأیسر و أجلس فاطمه علیها السّلام بین یدیها و اعتنقها النبی صلّی اللّه علیه و آله، و دخل علی بن أبی طالب علیه السّلام فاعتنق النبی

صلّی اللّه علیه و آله من ورائه، ثم رفع النبی صلّی اللّه علیه و آله طرفه نحو السماء فقال: إلهی و سیدی و مولای، هؤلاء أهل بیتی، اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

قال: ثم و ثبت فاطمه بنت محمد علیها السّلام حتی دخلت إلی مخدع لها، فصفّت قدمیها فصلّت رکعتین، ثم رفعت باطن کفّیها إلی السماء و قالت: إلهی و سیدی، هذا محمد صلّی اللّه علیه و آله نبیک، و هذا علی علیه السّلام ابن عم نبیک، و هذان الحسن و الحسین علیهما السّلام سبطا نبیک. إلهی أنزل علینا مائده من السماء کما أنزلتها علی بنی إسرائیل؛ أکلوا منها و کفروا بها. اللهم أنزلها علیها فإنا بها مؤمنون.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:287

قال ابن عباس: و اللّه ما استتمّت الدعوه فإذا هی بصحفه من ورائها یفور قتارها، و إذا قتارها أزکی من المسک الأذفر. فاحتضنتها ثم أتت بها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

فلما أن نظر إلیها علی بن أبی طالب علیه السّلام قال لها: یا فاطمه، من أین لک هذا؟ و لم یکن عهد عندها شیئا. فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: کل یا أبا الحسن و لا تسأل. الحمد للَّه الذی لم یمتنی حتی رزقنی ولدا مثلها مثل مریم بنت عمران؛ «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

قال: فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و خرج النبی صلّی اللّه

علیه و آله، و تزوّد الأعرابی و استوی علی راحلته و أتی بنی سلیم و هم یومئذ أربعه آلاف رجل. فلما أن وقف فی وسطهم، ناداهم بعلوّ صوته: قولوا لا إله إلا اللّه محمد صلّی اللّه علیه و آله رسول اللّه. قال:

فلما سمعوا منه هذا المقاله، أسرعوا إلی سیوفهم فجرّدوها، ثم قالوا له: لقد صبوت إلی دین محمد الساحر الکذّاب؟! فقال لهم: ما هو بساحر و لا کذّاب. ثم قال: یا معشر بنی سلیم، إن إله محمد صلّی اللّه علیه و آله خیر إله، و إن محمدا صلّی اللّه علیه و آله خیر نبی؛ أتیته جائعا فأطعمنی و عاریا فکسانی و راجلا فحملنی. ثم شرح لهم قصه الضبّ مع النبی صلّی اللّه علیه و آله و أنشدهم الشعر الذی أنشد فی النبی صلّی اللّه علیه و آله. ثم قال: یا معاشر بنی سلیم، أسلموا تسلّموا من النار.

فأسلم فی ذلک الیوم أربعه آلاف رجل، و هم أصحاب الرایات الخضر و هم حول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

أقول: وجدت هذا الحدیث فی کتاب قدیم من مؤلفات العامه، قال: حدثنا أبو بکر أحمد بن علی الطرشیشی ببغداد سنه أربع و ثمانین و أربعمائه، قال: حدثتنا کریمه بنت أحمد بن محمد بن حاتم المروزی بمکه حرسها اللّه بقراءتها علینا فی المسجد الحرام فی ذی الحجه سنه إحدی و ثلاثین و أربعمائه، قالت: أخبرنا أبو علی زاهر بن أحمد

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:288

الفقیه بسرخس، قال: حدثنا معاذ بن یوسف الجرجانی، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن غالب، عن عثمان بن أبی شیبه، عن ابن نمیر، عن مجالد، عن ابن عباس: مثله.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 69 ح 61، عن کتاب المناقب.

2. کتاب المناقب، علی ما فی البحار.

3. مستدرک الوسائل: ج 13 ص 417 ح 2، شطرا منه.

4. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 255.

5. مناقب أهل البیت علیه السّلام: ص 309، بتفاوت فیه.

6. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 71.

7. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 125.

8. نزهه المجالس: ج 1 ص 224، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

الأسانید:

فی کتاب المناقب: عن أبی الفرج محمد بن أحمد المکی، عن المظفر بن أحمد بن عبد الواحد، عن محمد بن علی الحلوانی، عن کریمه بنت أحمد بن محمد المروزی.

و أخبرنی عالیا قاضی القضاه محمد بن الحسین، عن الحسین بن محمد بن علی الزینبی، عن الکریمه فاطمه بنت أحمد بن محمد المروزیه بمکه، عن أبی علی الزاهر بن أحمد، عن معاذ بن یوسف الجرجانی، عن أحمد بن محمد بن غالب، عن عثمان بن أبی شیبه، عن ابن نمیر، عن مجالد، عن ابن عباس، قال.

34
المتن:

عن أبی سعید الخدری:

أهدیت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قطیفه منسوجه بالذهب أهداها له ملک الحبشه، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لأعطینّها رجلا یحبّ اللّه و رسوله و یحبّه اللّه و رسوله. فمدّ أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أعناقهم إلیها، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أین علی علیه السّلام. قال عمار بن یاسر: فلما سمعت ذلک، و ثبت حتی أتیت علیا علیه السّلام فأخبرته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:289

فجاء فدفع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله القطیفه إلیه فقال: أنت لها. فخرج بها إلی سوق اللیل، فنقضها سلکا سلکا فقسّمها فی المهاجرین و الأنصار، ثم رجع إلی منزله و ما معه منها دینار.

فلما کان من غد، استقبله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا أبا الحسن، أخذت أمس ثلاثه آلاف مثقال من ذهب، فأنا و المهاجرون و الأنصار نتغدّی عندک غدا. فقال علی علیه السّلام: نعم یا رسول اللّه.

فلما کان الغد، أقبل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی المهاجرین و الأنصار حتی قرعوا الباب.

فخرج إلیهم و قد عرق من الحیاء، لأنه لیس فی منزله قلیل و لا کثیر. فدخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و دخل المهاجرون و الأنصار حتی جلسوا، و دخل علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام فإذا هو بجفنه مملوءه ثریدا علیها عراق یفور منها ریح المسک الأذفر.

فضرب علی علیه السّلام بیده علیها فلم یقدر علی حملها، فعاونته فاطمه علیها السّلام علی حملها حتی أخرجها فوضعها بین یدی رسول اللّه. فدخل صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام فقال: أی بنیّه! أنّی لک هذا؟ قالت: یا أبت، «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1» فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: الحمد للَّه الذی لم یخرجنی من الدنیا حتی رأیت فی ابنتی ما رأی زکریا فی مریم بنت عمران. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبه، أنا خیر أم مریم؟ فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنت فی قومک، و مریم فی قومها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 76 ح 63.

2. سعد السعود: ص 90.

3. ما نزل من القرآن الحکیم فی النبی و أهل بیته علیهم السّلام، علی ما فی البحار.

4. تفسیر البرهان: ج 1 ص 281 ج 4، عن الأمالی للطوسی.

5. الأمالی للطوسی: ص 614.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:290

الأسانید:

1. فی سعد السعود، قال السید: وجدت فی کتاب ما نزل من القرآن الحکیم فی النبی و أهل بیته علیهم السّلام تألیف محمد بن العباس بن علی بن مروان، قال: حدثنا محمد بن القاسم بن عبید البخاری، عن جعفر بن عبد اللّه العلوی، عن یحیی بن هاشم، عن جعفر بن سلیمان، عن أبی هارون العبدی، عن أبی سعید الخدری.

2. فی الأمالی للطوسی، قال: أخبرنا جماعه عن أبی المفضل، قال: حدثنا عبد الرزاق بن سلیمان بن غالب، قال: حدثنا الحسن بن علی الأزدی، قال: حدثنا عبد الوهاب بن الهمام، قال: حدثنا جعفر بن سلیمان الضبّی البصری، قال: حدثنا أبو هارون العبدی، عن ربیعه، عن حذیفه، قال.

35
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: أقبلت فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فعرف فی وجهها الخمص- قال: یعنی الجوع- فقال لها: یا بنیّه، هاهنا، فأجلسها علی فخذه الأیمن. فقالت: یا أبتاه، إنی جائعه. فرفع یدیه إلی السماء فقال: اللهم رافع الوضعه و مشبع الجاعه، أشبع فاطمه بنت نبیک علیها السّلام. قال أبو جعفر علیه السّلام: فو اللّه ما جاعت بعد یومها حتی فارقت الدنیا.

و عن أمیر المؤمنین علیه السّلام، قال: إن فاطمه بنت محمد علیها السّلام وجدت علّه، فجاءها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عائدا فجلس عندها و سألها عن حالها، فقالت: إنی أشتهی طعاما طیبا. فقام النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی طاق فی البیت، فجاء بطبق فیه زبیب و کعک و أقط و قطف عنب فوضعه بین یدی فاطمه علیها السّلام.

فوضع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یده فی الطبق و سمّی اللّه و قال: کلوا بسم اللّه.

فأکلت فاطمه علیها السّلام و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فبینما هم یأکلون، إذ وقف سائل علی الباب فقال: السلام علیکم، أطعمونا مما رزقکم اللّه. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: اخسأ. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا رسول اللّه! ما هکذا تقول للمسکین؟ فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إنه الشیطان و إن جبرئیل جاءکم بهذا الطعام من الجنه، فأراد الشیطان أن یصیب منه و ما کان ذلک ینبغی له.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:291

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 77 ح 64، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

36
المتن:

روی أنه لما کان وقت زفاف فاطمه علیها السّلام، اتخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله طعاما و خبیصا و قال لعلی علیه السّلام:

ادع الناس. قال علی علیه السّلام: جئت إلی الناس فقلت: أجیبوا الولیمه. فأقبلوا، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

أدخل عشره. فدخلوا و قدّم إلیهم الطعام و الثرید فأکلوا، ثم أطعمهم السمن و التمر، فلا یزداد الطعام إلا برکه. فلما أطعم الرجال، عمد إلی ما فضل منها فتفل فیها و بارک علیها و بعث منها إلی نسائه و قال: قل لهنّ: کلن و أطعمن من غشیکنّ.

ثم إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دعا بصحفه فجعل فیها نصیبا فقال: هذا لک و لأهلک. و هبط جبرئیل فی زمره من الملائکه بهدیه، فقال لأم سلمه: املئی القعب ماء، فقال لی: یا علی، اشرب نصفه، ثم قال لفاطمه علیها السّلام: اشربی و أبقی. ثم أخذ الباقی فصبّه علی وجهها و نحرها، ثم فتح السلّه فإذا فیها کعک و موز و زبیب، فقال: هذا هدیه جبرئیل. ثم أقلب من یده سفر جله فشقّها نصفین و أعطی علیا علیه السّلام و قال: هذه هدیه من الجنه إلیکما، و أعطی علیا علیه السّلام نصفا و فاطمه علیها السّلام نصفا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 106 ح 21، عن الخرائج.

2. الخرائج: ص ج 2 ص 535.

37
المتن:

روی شرحبیل بأسناده، قال: لما کان صبیحه عرس فاطمه علیها السّلام، جاء النبی علیه السّلام بعس فیه لبن، فقال لفاطمه علیها السّلام: اشربی فداک أبوک، و قال لعلی علیه السّلام، اشرب فداک ابن عمک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:292

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 117 ح 24، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 356.

38
المتن:

عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: شکت فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام فقالت: یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، لا یدع شیئا من رزقه إلا وزّعه علی المساکین. فقال لها: یا فاطمه، أ تسخطینی فی أخی و ابن عمی؟ إن سخطه سخطی و إن سخطی سخط اللّه عز و جل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 153 ح 11، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

39
المتن:

عن ابن عباس، قال:

دخلت فاطمه علیها السّلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه، قال: نعیت إلیّ نفسی.

فبکت فاطمه علیها السّلام، فقال لها: لا تبکین فإنک لا تمکثین من بعدی إلا اثنین و سبعین یوما و نصف یوم، حتی تلحقی بی و لا تلحقی بی حتی تتحفی بثمار الجنه. فضحکت فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 156 ح 3، عن قصص الأنبیاء.

2. قصص الأنبیاء، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:293

الأسانید:

فی قصص الأنبیاء: الصدوق، عن السنانی، عن الأسدی، عن البرمکی، عن جعفر بن سلیمان، عن عبد اللّه بن یحیی، عن الأعمش، عن عبایه، عن ابن عباس، قال.

40
المتن:

قال الصفوری فی الأحیاء: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله دخل علی فاطمه علیها السّلام فقال: السلام علیک یا ابنتاه، کیف أصبحت؟ فقالت: و اللّه أصبحت وجعه و قد أضرّ بی الجوع. فبکی النبی صلّی اللّه علیه و آله ثم قال: لا تجزعی فو اللّه ما ذقت طعاما منذ ثلاث و إنی لأکرم الخلق علی اللّه منک و لو سألت اللّه لأطعمنی، و لکن آثرت الآخره علی الدنیا.

ثم ضرب بیده علی منکبها و قال: ابشری فو اللّه لقد زوّجتک سیدا فی الدنیا و الآخره.

فاقنعی بابن عمک فإنک سیده نساء الجنه. فقالت: أین آسیه امرأه فرعون و مریم ابنه عمران؟ فقال: آسیه سیده نساء عالمها و مریم سیده نساء عالمها و أنت سیده نساء عالمک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 4 ص 348، عن نزهه المجالس.

2. نزهه المجالس: ج 2 ص 226، علی ما فی البحار.

41
المتن:

قال المجلسی:

وجدت فی بعض مؤلفات أصحابنا أنه روی مرسلا عن جماعه من الصحابه، قالوا:

دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله دار فاطمه علیها السّلام فقال: یا فاطمه، إن أباک الیوم ضیفک. فقالت علیها السّلام: یا أبت، إن الحسن و الحسین علیهما السّلام یطالبانی بشی ء من الزاد فلم أجد لهما شیئا یقتاتان به، ثم إن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:294

النبی صلّی اللّه علیه و آله دخل و جلس مع علیّ و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام، و فاطمه علیها السّلام متحیّره ما تدری کیف تصنع.

ثم إن النبی صلّی اللّه علیه و آله نظر إلی السماء ساعه و إذا بجبرئیل قد نزل و قال: یا محمد، العلیّ الأعلی یقرؤک السلام و یخصّک بالتحیه و الإکرام و یقول لک: قل لعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام: أیّ شی ء یشتهون من فواکه الجنه؟

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی و یا فاطمه و یا حسین! إن رب العزه علم أنکم جیاع فأیّ شی ء تشتهون من فواکه الجنه؟ فأمسکوا عن الکلام و لم یردّوا جوابا حیاء من النبی صلّی اللّه علیه و آله. فقال الحسین علیه السّلام: عن إذنک یا أباه یا أمیر المؤمنین، و عن إذنک یا أمّاه یا سیده نساء العالمین، و عن إذنک یا أخاه الحسن الزکی أختار لکم شیئا من فواکه الجنه. فقالوا جمیعا: قل یا حسین ما شئت فقد رضینا بما تختاره لنا. فقال: یا رسول اللّه، قل لجبرئیل إنّا نشتهی رطبا جنیّا. فقال النبی صلّی اللّه

علیه و آله: قد علم اللّه ذلک.

ثم قال: یا فاطمه، قومی و ادخلی البیت و احضری إلینا ما فیه. فدخلت فرأت فیه طبقا من البلّور مغطّی بمندیل من السندس الأخضر و فیه رطب جنیّ فی غیر أوانه.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، أنّی لک هذا؟ قالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ» «1»، کما قالت مریم بنت عمران.

فقام النبی صلّی اللّه علیه و آله و تناوله و قدّمه بین أیدیهم، ثم قال: بسم اللّه الرحمن الرحیم، ثم أخذ رطبه واحده فوضعها فی فم الحسین علیه السّلام فقال: هنیئا مریئا لک یا حسین. ثم أخذ رطبه فوضعها فی فم الحسن علیه السّلام فقال: هنیئا مریئا لک یا حسین. ثم أخذ رطبه ثالثه فوضعها فی فم فاطمه الزهراء علیها السّلام و قال لها: هنیئا مریئا لک یا فاطمه الزهراء. ثم أخذ رطبه رابعه فوضعها فی فم علی علیه السّلام و قال: هنیئا مریئا لک یا علی. ثم ناول علیا رطبه أخری و النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول له: هنیئا مریئا لک یا علی. ثم وثب النبی صلّی اللّه علیه و آله قائما ثم جلس، ثم أکلوا جمیعا عن ذلک الرطب. فلما اکتفوا و شبعوا، ارتفعت المائده إلی السماء بإذن اللّه تعالی.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:295

فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبه! لقد رأیت الیوم منک عجبا! فقال: یا فاطمه، أما الرطبه الأولی التی وضعتها فی فم الحسین علیه السّلام و قلت له: هنیئا یا حسین، فإنی سمعت میکائیل و إسرافیل یقولان: هنیئا لک یا حسین، فقلت أیضا موافقا لهما فی القول.

ثم أخذت الثانیه فوضعتها فی فم الحسن علیه السّلام، فسمعت جبرئیل و میکائیل یقولان: هنیئا لک یا حسن، فقلت: أنا موافقا لهما فی القول. ثم أخذت الثالثه فوضعتها فی فمک یا فاطمه، فسمعت الحور العین مسرورین مشرفین علینا من الجنان و هنّ یقلن: هنیئا لک یا فاطمه، فقلت موافقا لهنّ بالقول.

و لما أخذت الرابعه فوضعتها فی فم علی علیه السّلام، سمعت النداء من قبل الحق سبحانه و تعالی یقول: هنیئا مریئا لک یا علی، فقلت موافقا لقول اللّه عز و جل. ثم ناولت علیا علیه السّلام رطبه أخری ثم أخری و أنا أسمع صوت الحق سبحانه و تعالی یقول: هنیئا مریئا لک یا علی. ثم قمت إجلالا لرب العزه جل جلاله، فسمعته یقول: یا محمد، و عزتی و جلالی، لو ناولت علیا علیه السّلام من هذه الساعه إلی یوم القیامه رطبه رطبه لقلت له: هنیئا مریئا بغیر انقطاع.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 310 ح 73، عن بعض مؤلفات الأصحاب.

2. بعض مؤلفات الأصحاب، علی ما فی البحار.

3. نوادر المعجزات: ص 78، بتفاوت یسیر.

4. عوالم العلوم: ج 9 ص 64 ح 3، بتفاوت فیه.

5. حلیه الأبرار: ج 1 ص 576.

6. الدمعه الساکبه: ج 2 ص 76.

42
المتن:

عن أبی سعید الخدری یرفع الحدیث:

إن فاطمه علیها السّلام أتت النبی صلّی اللّه علیه و آله فقالت: علیک السلام یا رسول اللّه. قال: و علیک السلام یا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:296

بنیه. فقالت: و اللّه ما أصبح یا نبی اللّه فی بیت علی علیه السّلام طعام و لا دخل بین شفتیّ طعام منذ خمس، و لا لنا ثاغیه و لا زاغیه، و لا أصبح فی بیته سفه. قال لها: أدن منّی، فدنت فقال:

أدخلی یدک بین ظهری. فهوت فإذا هی بحجر بین کتفی النبی صلّی اللّه علیه و آله مربوطا بعمامته إلی صدره، فصاحت صیحه شدیده و قالت: ما أوقد فی دار محمد نار منذ شهر.

ثم قال لها: أ ما تدرین ما منزله علی علیه السّلام منی؟ کفانی و هو ابن اثنی عشره سنه، و ضرب بین یدیّ بالسیف و هو ابن سته عشره سنه، و قاتل الأبطال و هو ابن سبعه عشر سنه، و فرّج همومی و هو ابن اثنین و عشرین سنه وحده و کان من معه خمسون رجلا.

فأشرق وجه فاطمه علیها السّلام، و لم تزل قدماها من مکانها حتی أتت علیا علیه السّلام فإذا البیت أنار بنور وجهها، و قال لها علی علیه السّلام: یا بنت محمد، لقد خرجت من عندی و وجهک علی غیر هذا الحال!؟ فقالت: إن النبی صلّی اللّه علیه و

آله أخبرنی بفضلک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 17 ص 23، عن المناقب لابن المغازلی.

2. المناقب لابن المغازلی: ص 379.

3. کشف الیقین: ص 455 ح 32.

4. مستدرک الوسائل: ج 8 ص 402.

الأسانید:

فی المناقب لابن المغازلی: أخبرنا محمد بن أحمد بن عثمان، أخبرنا أبو عمر محمد بن العباس بن حیویه الخزّاز إذنا، أخبرنا الحسن بن علی الأسدی، حدثنا علی بن الحسین البزّاز، حدثنا إسماعیل بن صبیح، حدثنا یحیی بن مسور، عن علی بن حزور، عن الأصبغ، عن أبی سعید.

43
المتن:

عن أم سلمه، قالت: جاءت فاطمه بنت النبی علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله متورّکه الحسن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:297

و الحسین علیهما السّلام، فی یدها برمه للحسن علیه السّلام فیها سخین حتی أتت بها النبی صلّی اللّه علیه و آله. فلما وضعتها قدّامه قال: أین أبو حسن؟ قالت: فی البیت. فدعاه فجلس النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام یأکلون. قالت أم سلمه: و ما سامنی النبی صلّی اللّه علیه و آله و ما أکل طعاما و أنا عنده إلا سامنیه قبل ذلک الیوم- تعنی سامنی دعانی إلیه- فلما فرغ التفّ علیهم بثوبه ثم قال: اللهم عاد من عاداهم و وال من والاهم.

رواه أبو یعلی و أسناده جیّد.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 160، عن مجمع الزوائد.

2. مجمع الزوائد: ج 9 ص 166.

3. إحقاق الحق: ج 22 ص 18، عن فضل آل البیت علیهم السّلام.

4. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 20، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

5. تفسیر الطبری: ج 7 ص 22، علی ما فی فضل آل البیت علیهم السّلام.

6. مختصر تاریخ دمشق: ج 18 ص 12 ح 1.

7. المطالب العالیه: ج 8 ص 75.

الأسانید:

فی فضل آل البیت علیهم السّلام: من حدیث سعید بن زربی، عن محمد بن سیرین، عن أبی هریره، عن أم سلمه، قالت.

44
المتن:

دخل علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام و الحسن و الحسین علیهما السّلام یبکیان، فقال: ما یبکیهما؟ قالت:

الجوع. فخرج علی علیه السّلام فوجد دینارا فی السوق، فجاء إلی فاطمه علیها السّلام فأخبرها، فقالت:

اذهب إلی فلان الیهودی فخذ لنا دقیقا. فجاء إلی الیهودی فاشتری به دقیقا، فقال الیهودی: أنت ختن هذا الذی یزعم أنه رسول اللّه؟ قال: نعم. قال: فخذ دینارک و لک الدقیق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:298

فخرج علی علیه السّلام حتی جاء إلی فاطمه علیها السّلام فأخبرها، فقالت: اذهب إلی فلان الجزّاز فخذ لنا بدرهم لحما. فذهب فرهن الدیا نار بدرهم علی لحم فجاء به. فعجنت و نصبت و خبزت و أرسلت إلی أبیها، فجاءهم فقالت: یا رسول اللّه، أذکر لک، فإن رأیته حلالا أکلنا و أکلت، من شأنه کذا و کذا. فقال: کلوا بسم اللّه، فأکلوا.

فبینما هم مکانهم، إذا غلام ینشد اللّه و الإسلام، الدیا نار. فأمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فدعی له، فسأله فقال: سقط منی فی السوق. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، اذهب إلی الجزّاز فقل له: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: لک: أرسل إلیّ بالدیانار و درهمک علیّ. فأرسل به فدفع إلیه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 32 ص 247، عن الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام.

2. الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 13، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 8 ص 615، عن ذخائر العقبی.

4. ذخائر العقبی: ص 105.

5. المناقب لابن المغازلی: ص 133.

6. إحقاق الحق: ج 18 ص 198.

7. مستدرک الوسائل: ج 17 ص 125 ح 2.

8. دعائم الإسلام: ج 2 ص

494.

9. جامع المسانید و السنن: ج 6 ص 156 ح 4211.

10. نصب الرایه: ج 3 ص 469.

11. الریاض النضره: ج 3 ص 188.

الأسانید:

فی المناقب لابن المغازلی: أخبرنا أحمد بن محمد، نا أبو علی بن محمد، ثنا علی بن عبد اللّه، ثنا جابر بن کردی، ثنا یزید بن هارون، ثنا مبارک، ثنا أبو هارون، عن أبی سعید.

45
المتن:

خرج علی بن أبی طالب علیه السّلام یبیع إزار فاطمه علیها السّلام لیأکلوا بثمنه، فباعه بسته دراهم. فرآه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:299

سائل فأعطاه إیاه. فجاء جبرئیل فی صوره أعرابی و معه ناقه، فقال: یا أبا الحسن، اشتر هذه الناقه. فقال: ما معی ثمنها، قال: إلی أجل. فاشتراها منه بمائه.

ثم تعرّض له میکائیل فی طریقه فقال، أ تبیع هذه الناقه؟ قال: نعم و اشتریتها بمائه.

قال: و لک الربح ستّون، فباعها له. فتعرّض له جبرئیل فقال: بعت الناقه؟ قال: نعم. قال:

ادفع لی دینی. فدفع له دینه مائه فرجع بستین.

فقالت له فاطمه علیها السّلام: من أین لک هذا؟ قال: تاجرت مع اللّه تعالی بسته دراهم، فأعطانی ستین. ثم جاء إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فأخبره بذلک، فقال: البائع جبریل و المشتری میکائیل، و الناقه لفاطمه علیها السّلام ترکبها یوم القیامه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 6 ص 107، عن نزهه المجالس.

2. نزهه المجالس: ج 1 ص 233، علی ما فی الإحقاق.

3. إنسان العیون: ج 2 ص 206، علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 8 ص 707.

5. المناقب المرتضویه، ص 368، علی ما فی الإحقاق.

6. زهر الریاض، علی ما فی المناقب المرتضویه.

46
المتن:

عن أم سلمه، قالت:

نبّئنا النبی صلّی اللّه علیه و آله علی منأمه علیه کساء خیبری، إذ جاءته فاطمه علیها السّلام ببرمه فیها حریر. فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ادعی زوجک و ابنیک. قالت: فاجتمعوا علی تلک البرمه یأکلون منها، فنزلت هذه الآیه و أنا أصلّی فی الحجره: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .... «1»

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:300

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 22 ص 12، عن عیون الأخبار.

2. عیون الأخبار فی مناقب الأخیار: ص 43، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی عیون الأخبار: أخبرنا أبو علی الحسن بن أحمد بن إبراهیم بن الحسن بن محمد بن شاذان بن حرب بن مهران البزّاز، أنبأ أبو بکر أحمد بن سلیمان بن أیوب بن صبیح العبادانی، نبأ محمد بن عبد الملک الرفیقی، نبأ یزید بن هارون، نبأ عبد الملک بن أبی سلیمان، عن عطاء، عن أم سلمه.

و عن أبی لیلی الکندی، عن أم سلمه.

و عن واقد بن أبی هند، عن شهر بن حوشب، عن أم سلمه.

47
المتن:

عن ابن عباس فی قوله اللّه عز و جل: «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخافُونَ یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً» «1»، قال:

مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام، فعادهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بارک و سلّم، و عادهما عامه العرب فقالوا: یا أبا الحسن، لو نذرت علی ولدیک نذرا و کل نذر لا یکون علی وفاء فلیس بشی ء.

فقال أمیر المؤمنین علی علیه السّلام: إن برءا مما بهما، صمت للَّه عز و جل ثلاثه أیام شکرا.

و قالت فاطمه علیها السّلام: إن برأ ولدای مما بهما، صمت للَّه سبحانه و تعالی ثلاثه أیام شکرا.

و قالت جاریه لهم یقال لها فضه نوبیه: إن برأ سیدای مما بهما صمت للَّه عز و جل ثلاثه أیام شکرا.

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:301

فألبس الغلامان العافیه و لیس عند آل محمد علیهم السّلام قلیل و لا کثیر. فانطلق علی علیه السّلام إلی جار یقال له شمعون بن حابا، فاستقرض منه ثلاثه أصوع من شعیر؛ و فی روایه ابن جریح، عن عطاء، عن ابن عباس: فاجر نفسه لیله یسقی النخیل بشی ء من الشعیر معلوم او فی روایه ابن مهران: استقرض علی أن یعطیه جزّه من

صوف تغزلها فاطمه علیها السّلام.

فجاء بالصوف و الشعیر فأخبر فاطمه علیها السّلام بذلک، فقبلت و أطاعت. فقامت إلی صاع فطحنته و اختبزت منه خمسه أقراص؛ لکل واحد منهم قرصا. و صلّی علی علیه السّلام مع النبی صلّی اللّه علیه و آله المغرب، ثم أتی المنزل. فوضع الطعام بین یدیه، إذ أتاهم مسکین فوقف بالباب فقال: السلام علیکم أهل بیت محمد، مسکین من أولاد المسلمین، أطعمونی أطعمکم اللّه تعالی علی موائد الجنه. فسمعه علی علیه السّلام فأنشأ یقول:

فاطمه ذات المجد و الیقین یا بنت خیر الناس أجمعین

أ ما ترین البائس المسکین قد قام بالباب له حنین

یشکو إلی اللّه و یستکین یشکو إلینا الجائع الحزین

کل امرئ بکسبه رهین

فأجابته فاطمه علیها السّلام:

أمرک سمع لی و طاعهما بی من لؤم و لا ضراعه

أطعمه و لا أبالی الساعهأرجو لئن أشبع من مجاعه

أن ألحق الأخیار و الجماعهو أدخل الخلد و لی شفاعه قال: فأعطوه الطعام و مکثوا یومهم و لیلتهم لم یذوقوا إلا الماء.

فلما کان الیوم الثانی، قامت فاطمه علیها السّلام إلی صاع فطحنته و اختبزته و صلّی علی علیه السّلام مع النبی صلّی اللّه علیه و آله، ثم أتی المنزل. فوضع الطعام بین یدیه، إذ أتاهم یتیم فوقف بالباب فقال:

السلام علیکم أهل بیت محمد، یتیم من أولاد المهاجرین؛ استشهد والدی یوم العقبه، أطعمونی أطعمکم اللّه تعالی علی مائده الجنه. فسمعه علی علیه السّلام فأنشأ یقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:302 فاطمه بنت سید الکریم بنت نبی لیس باللئیم

قد جاءنا اللّه بذا الیتیم من رحم الیوم فهو رحیم

قد حُرّم الخلد علی اللئیم یزلّ فی النار إلی الجحیم

شرابه الصدید و الحمیم

فقالت فاطمه علیها السّلام:

أطعمه الیوم و لا أُبالی و أوثر اللّه علی عیالی

أمسوا جیاعا و هم أشبالی یکفینی الرحمن

ذو الجلال فأعطوه الطعام فمکثوا یومین و لیلتین و لم یذوقوا إلا الماء.

فلما کان فی الیوم الثالث، قامت فاطمه علیها السّلام إلی الصاع الباقی فطحنته و اختبزته، و صلّی علی علیه السّلام مع النبی صلّی اللّه علیه و آله. ثم أتی المنزل، و وضع الطعام بین یدیه، فأتاهم أسیر فوقف بالباب فقال: السلام علیکم أهل بیت النبوه، تأسروننا و تشدّوننا و لا تطعموننا، أطعمونی فإنی أسیر محمد صلّی اللّه علیه و آله. فأنشأ علی علیه السّلام:

فاطمه بنت النبی أحمدبنت النبیّ السید المسود

قد جاءک الأسیر لیس یهتدی مقفّل فی غلبه مقیّد

یشکو إلینا الجوع فی تمددمن یطعم الیوم یجده فی غد

عند العلی الواحد الموحدما یزرع الزارع سوف یحصد فقالت فاطمه علیها السّلام:

لم یبق مما جئت غیر صاع قد دمیَت کفی مع الذراع

ابنای و اللّه من الجیاع أبوهما فی المکرِمات ساع

یصطنع المعروف بابتداع عبل الذراعین شدید الباع

یا رب لا تترکهما ضیاع

قال: فأعطوه الطعام ثلاثه أیام و لیالیها، لم یذوقوا إلا الماء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:303

فلما کان فی الیوم الرابع و قد قضوا نذرهم، أخذ علی علیه السّلام الحسن علیه السّلام بیمناه و الحسین علیه السّلام بیسراه و أقبل نحو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هم یرتعشون کالفراخ من شده الجوع. فلما بصر بهم النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: یا أبا الحسن، ما أشدّ ما یسوؤنی ما بکم، انطلقوا (یعنی إلی فاطمه علیها السّلام).

و فی روایه: فوثب النبی صلّی اللّه علیه و آله حتی دخل علی فاطمه علیها السّلام و هی فی محرابها قد لصق بطنها بظهرها، ثم قال صلّی اللّه علیه و آله لهم: أنتم منذ ثلاث فیما أری و أنا غافل عنکم؟! فهبط جبرئیل

فقال: یا محمد، خذ هنأّک اللّه فی أهل بیت «1». فقال صلّی اللّه علیه و آله: و ما آخذ؟ فأقرأه: «هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ»، إلی قوله تعالی: «إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً». «2»

أقول: هذه روایه الإمام الصالحانی عن أستاذه الحافظ أبی موسی المدنی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 20 ص 155.

2. توضیح الدلائل: ص 322، علی ما فی الإحقاق.

3. فرائد التفسیر، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

4. نهایه البیان فی تفسیر القرآن: ج 8 ص 107، علی ما فی الإحقاق.

5. فتح الرحمن فی تفسیر القرآن: ص 167، علی ما فی الإحقاق.

6. مرآت المؤمنین (مخطوط): ص 62، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

7. التذکره الحمدونیه: ص 70، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

8. منال الطالب (مخطوط): ص 164، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

9. إحقاق الحق: ج 24 ص 139، شطرا منه.

10. خطب الجمعه و العیدین: ص 171، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

11. احقاق الحق: ج 18 ص 339، عن أهل البیت علیهم السّلام و غالیه المواعظ.

12. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

13. غالیه المواعظ: ج 2 ص 96، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

14. إحقاق الحق: ج 3 ص 157.

______________________________

(1). الظاهر ان الصحیح: أهل بیتک.

(2). سوره الدهر: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:304

15. التفسیر الکشّاف: ج 4 ص 169، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

16. تذکره الخواص: ص 312، شطرا منه.

17. تفسیر فخر الرازی: ج 3 ص 243، علی ما فی الإحقاق.

18. کفایه الطالب: ص 201، علی ما فی الإحقاق.

19. الفوائد للحمیدی، علی ما فی الإحقاق.

20. تفسیر القرطبی:

ج 19 ص 129، علی ما فی الإحقاق.

21. تفسیر النقاش، علی ما فی الإحقاق.

22. تفسیر القشیری، علی ما فی الإحقاق.

23. ذخائر العقبی: ص 102.

24. تفسیر النیشابوری: ج 29 ص 112، علی ما فی الإحقاق.

25. بحر المحیط، علی ما فی الإحقاق.

26. تفسیر الخازن، علی ما فی الإحقاق.

27. الدر المنثور: ج 6 ص 299.

28. مناقب مرتضوی (فارسی): ص 64، علی ما فی الإحقاق.

29. تفسیر الشوکانی: ج 5 ص 338، علی ما فی الإحقاق.

30. روح المعانی: ج 29 ص 157، علی ما فی الإحقاق.

31. تفسیر البیضاوی: ج 4 ص 235، علی ما فی الإحقاق.

32. ینابیع المودّه: ص 93.

33. تفسیر أبی صالح، علی ما فی الإحقاق.

34. تفسیر مجاهد، علی ما فی الإحقاق.

35. تفسیر الضحّاک، علی ما فی الإحقاق.

36. تفسیر الحسن، علی ما فی الإحقاق.

37. تفسیر عطاء، علی ما فی الإحقاق.

38. تفسیر قتاده، علی ما فی الإحقاق.

39. تفسیر المقاتل: علی ما فی الإحقاق.

40. تفسیر اللیث، علی ما فی الإحقاق.

41. تفسیر ابن مسعود، علی ما فی الإحقاق.

42. تفسیر ابن جبیر، علی ما فی الإحقاق.

43. تفسیر عمرو بن شعیب، علی ما فی الإحقاق.

44. تفسیر الحسن بن مهران، علی ما فی الإحقاق.

45. الأربعون للمکّی، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:305

46. نزول القرآن فی أمیر المؤمنین علی ما فی الإحقاق.

47. أسد الغابه: ج 5 ص 53، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

48. إحقاق الحق: ج 9 ص 110، عن عده کتب.

49. ربیع الأبرار: ص 209، علی ما فی الإحقاق.

50. معالم التنزیل: ج 7 ص 159، علی ما فی الإحقاق.

51. مطالب السئول: ص 31، علی ما فی الإحقاق.

52. الإصابه: ج 4 ص 376، علی ما فی الإحقاق.

53. إقبال الأعمال: ص 528،

باختصار و تفاوت فیه.

54. شرح نهج البلاغه للحمیدی: ج 2 ص 470، باختصار و تفاوت فیه.

55. محاضره الأبرار: ج 1 ص 103، علی ما فی الإحقاق.

56. الکاف الشاف: ص 180، علی ما فی الإحقاق.

57. نزهه المجالس: ج 1 ص 213، علی ما فی الإحقاق.

58. البدایه و النهایه: ج 5 ص 329، علی ما فی الإحقاق.

59. مناقب عبد اللّه الشافعی (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

60. المناقب لابن المغازلی (مخطوط): ص 102، علی ما فی الإحقاق.

61. مقاصد الطالب: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

62. فتح البیان: ج 10 ص 137، علی ما فی الإحقاق.

63. أرجح المطالب: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

64. أسباب النزول: ج 3 ص 185، علی ما فی الإحقاق.

65. إحقاق الحق: ج 14 ص 446، عن عدّه کتب.

66. تنزیل الآیات (مخطوط): ص 30، علی ما فی الإحقاق.

67. الریاض النضره: ص 207، علی ما فی الإحقاق.

68. وسیله المال: ص 121، علی ما فی الإحقاق.

69. مناقب العشره (مخطوط): ص 29، علی ما فی الإحقاق.

70. الفتح المبین: ص 154، علی ما فی الإحقاق.

71. التبصره لابن الجوزی: ص 449، علی ما فی الإحقاق.

72. شواهد التنزیل: ج 2 ص 393، علی ما فی الإحقاق.

73. إحقاق الحق: ج 30 ص 43، عن أحسن القصص.

74. أحسن القصص: ج 3 ص 203، علی ما فی الإحقاق.

75. السمیر المهذب: ص 307، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

76. جواهر المطالب: ص 31، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:306

77. الموضوعات: ص 99، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

78. سعد السعود: ص 141، عن تفسیر الزمخشری.

79. سیدات نساء أهل الجنه: ص 122، شطرا منه.

80. غرر التبیان: ص 525، شطرا منه.

81.

کنوز المتحف: ص 424، شطرا منه.

82. تفسیر الأعقم: ص 876، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

83. البرکه فی فضل السعی و الحرکه: ص 59، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

84. إتحاف السائل: ص 106.

85. الدرر المجموعه: ص 29، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

86. عظمه الإسلام: ص 404، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

87. مختار تفسیر القرطبی: ص 161، علی ما فی الإحقاق.

88. إحقاق الحق: ج 33 ص 26، عن عده کتب.

89. روضه الواعظین: ج 1 ص 160، بتفاوت فیه.

90. بناء المقاله الفاطمیه: ص 235، باختلاف فیه.

91. غرائب القرآن و رغائب الفرقان: ج 29 ص 112.

92. تفسیر البرهان: ج 4 ص 412 ح 6.

93. فرائد السمطین: ج 2 ص 53 ح 383.

94. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 469 ح 18، عن مجمع البیان.

95. مجمع البیان: ج 1 ص 837.

96. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 474 ح 24.

97. الأمالی للصدوق: ص 256 ح 11 المجلس الرابع و الأربعون، بتفاوت فیه.

98. الطرائف: ص 107، بتفاوت فیه، عن تفسیر الثعلبی.

99. تفسیر الثعلبی، علی ما فی الطرائف.

100. إرشاد القلوب: ص 222، عن تفسیر الثعلبی.

101. الدمعه الساکبه: ج 3 ص 48.

102. تأویل الآیات: ج 2 ص 479 ح 4، بتفاوت فیه.

103. دلائل الصدق: ج 2 ص 111، شطرا منه.

104. الأربعین للبهائی: ص 178، عن تفسیر السماوی، شطرا منه.

105. تفسیر الصافی: ج 5 ص 261، شطرا منه.

106. اللوامع النورانیه: ص 484.

107. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 77.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:307

108. العمده: ص 346.

109. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 80، عن الکشّاف، باختصار فیه.

110. المناقب للخوارزمی: ص 268، بنقیصه فیه.

111. ینابیع الموده:

ص 93، شطرا منها.

112. روضه الواعظین: ج 1 ص 160.

113. التبیان للطوسی: ج 10 ص 211، بتفاوت فیه.

114. تفسیر أبی الفتوح: ج 5 ص 446، بتفاوت فیه.

115. تفسیر فرات: ص 196، بتفاوت فیه.

116. أعلام النساء المؤمنات: ص 534.

117. نهج الإیمان: ص 173.

118. التفسیر الآصفی: ج 2 ص 330.

119. الفوائد المجموعه: ص 676.

120. الجامع لأحکام القرآن: ج 19 ص 130.

121. مجمع البیان: ج 1 ص 837.

122. تفسیر شریف اللاهیجی: ج 4 ص 660.

123. ربیع الأبرار: ج 2 ص 147.

124. زبده البیان: ج 2 ص 536.

125. تفسیر الکاشف: ج 7 ص 483.

126. جلاء الأذهان: ج 10 ص 140.

127. کشف الحقائق: ج 3 ص 284.

128. مختصر التواریخ الشرعیه: ص 109.

129. اللآلی المصنوعه: ج 1 ص 371.

130. الوحده العقائدیه: ص 250، باختصار.

131. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 362.

132. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 373.

133. کشف الیقین: ص 93، عن تفسیر الثعلبی.

134. تفسیر الثعلبی (مخطوط): ص 220.

الأسانید:

1. فی توضیح الدلائل: قال الإمام الصالحانی: قرأت أستادی أبو موسی المدینی عودا علی بدء، قلت له: أخبرکم أبو نصر أحمد بن عمر، أنا أبو منصور محمد بن أحمد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:308

بنوغان طوس، أنا أحمد بن محمد بن إبراهیم النیشابوری، أنا عبد اللّه بن حامد، أنا بو محمد أحمد بن عبد اللّه المزنی، نبأ أبو الحسن محمد بن أحمد، حدثنی محمد بن زکریا، حدثنی شعیب بن واقد، نبأ القاسم بن بهرام، عن لیث، عن مجاهد، عن ابن عباس، قال.

2. فی أسد الغابه: قال أبو عثمان: أخبرنا أبو القاسم الحسن بن محمد، حدثنا أحمد بن حماد، أخبرنا محبوب بن حمید، و سأله هذا الحدیث روح بن عباده، أخبرنا القاسم بن

بهرام، عن لیث، عن مجاهد، عن ابن عباس.

3. فی شرح الحمیدی: أخبرنا محمد بن أبی المکارم بدمشق، قال: أخبرنا محمد بن أسعد، أخبرنا الحسین بن مسعود، أخبرنا أحمد بن إبراهیم، أخبرنا أحمد بن محمد الثعلبی، أخبرنا عبد اللّه بن حامد، أخبرنا أحمد بن عبد اللّه، أخبرنا محمد بن أحمد، حدثنا عبد الرحمن بن محمد، حدثنی القاسم بن یحیی، عن أبی علی المقرئ، عن محمد بن السائب، عن أبی صالح، عن ابن عباس.

4. فی المناقب للخوارزمی: أخبرنی العباس بن محمد الفضاری، أخبرنی محمد بن سعید، أخبرنی أحمد بن محمد الثعلبی، أخبرنی الحسن بن أحمد، أخبرنی أحمد بن محمد، حدثنا عبد اللّه بن محمد، حدثنی أحمد بن حمّاد، حدثنا محمود بن حمید، و سأله عن هذا الحدیث روح بن عباده، حدثنی القاسم بن بهرام، عن لیث، عن مجاهد، عن ابن عباس.

5. فی کفایه الطالب: أخبرنا عبد اللطیف بن محمد بن القبیطی، أخبرنا محمد بن عبد الباقی بن سلیمان، أخبرنا محمد بن أبی نصر، أخبرنا الحسن بن عبد الرحمن، أخبرنا عبید اللّه بن محمد السقطی، أخبرنا أحمد بن عبد اللّه، أخبرنا عبد اللّه بن ثابت، حدثنا أبی، عن هذه، عن السمرقندی، عن محمد بن کثیر، عن الأصبغ بن نباته.

6. فی مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا عبد الرحمن بن أحمد، حدثنا أبو نعیم، قال: حدثنا أبو نعیم الفضل، قال: حدثنا فطر بن خلیفه، عمن حدّثه.

7. فی الأمالی للصدوق: عن ابن بابویه، قال: حدثنا محمد بن إبراهیم بن إسحاق، قال: حدثنا أبو أحمد عبد العزیز بن یحیی الجلودی، قال: حدثنا محمد بن زکریّا، قال:

حدثنا شعیب بن واقد، قال: حدثنا القاسم بن بهرام، عن لیث،

عن مجاهد، عن ابن عباس.

8. فی فرائد السمطین: أخبرنی محمد بن محمد، قال: أنبأنا محمد بن الفتوح، أنبأنا أبو الفتوح، أنبأنا الفضل بن الحسن، أنبأنا أبو بکر بن عبد الرحمن، قال: و أنبأنا محمد بن عبد الحمید، قال: أنبأنا إسماعیل بن عبد الرحمن، أنبأنا محمد بن الفضل، و أبو سعد محمد بن عبد اللّه، قالا: أحمد بن محمّد، أنبأنا عبد اللّه بن عبد الوهاب الخوارزمی، أنبأنا أحمد بن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:309

حماد، أنبأنا محبوب بن حمید، و سأله روح بن عباده، و أنبأنا الحسن بن محمد، أنبأنا محمد بن علی، حدثنا أبی، حدثنا عبد اللّه بن عبد الوهاب، أنبأنا أحمد بن حماد، أنبأنا محبوب بن حمید، و سأله روح، قال: حدثنا القاسم بن بهرام، عن لیث، عن مجاهد، عن ابن عباس.

9. فی المناقب للخوارزمی: فی حدیث المزنی، عن ابن مهران الباهلی. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 17 309 الأسانید: ..... ص : 307

لام، حدثنی أبی موسی، عن أبیه جعفر بن محمد، عن أبیه محمد، عن أبیه علی، عن أبیه الحسین، عن أبیه علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال.

48
المتن:

قال ابن الجوزی فی ذکر سوره هل أتی:

لما جاءت المدیحه علی الإیثار وصف نعیم الجنه، لم یذکر فی ذلک الحور حفظا لقلب فاطمه علیها السّلام، و کیف یذکر الحور و هنّ ممالیک مع الحرّه. سبحان من کسی أهل البیت علیهم السّلام نورا و جعل علیهم حندقا نفی الرجس و ثبورا.

فإذا تلقوا یوم القیامه تلقوا حبورا، إن هذا کان لکم جزاء و شکورا، ادّخرنا لکم نعیما مقیما، و منحناکم فضلا جزیلا عمیما، و جزینا من کان للفقراء رحیما، أو لستم أطعمتم مسکینا و یتیما

و رحمتم مأسورا، و کان سعیکم مشکورا.

من مثل علی علیه السّلام، من مثل فاطمه علیها السّلام؟ کم صبرا علی أمواج بلایا متلاطمه، فآثرا الفقراء و نار الجوع متلاطمه؟ فلهم نضاره الوجوه و الأهوال للوجوه حاطمه.

یا سرعان ما انقلب حزنهم سرورا، و کان سعیکم مشکورا. کانت فاطمه بنت النبی أحبّ الناس إلیه و کان علی علیه السّلام أعزّ الخلق علیه، و جعل اللّه ریحانتیه من الدنیا ولدیه، فإذا أحضرهم الحق غدا عنده ولدیه، أکرمهم إکراما عظیما موفورا، و کان سعیکم مشکورا.

وا عجبا! ذکر فی هذه الآیات نعیم الجنات من الملبوس و المشروب و المطعومات

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:310

و الأرائک و القصور و العیون الجاریات، و لم یذکر النساء و هنّ غایه اللذات، احتراما لفاطمه علیها السّلام أکرم البنات، و من یصف الزهراء علیها السّلام لا یذکر حورا؛ إن هذا کان لکم جزاء و کان سعیکم مشکورا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 20 ص 169، عن تبصره المبتدی.

2. تبصره المبتدی: ص 200، علی ما فی الإحقاق.

49
المتن:

روی ابن الکلبی، قال: بینما عمر بن عبد العزیز جالس فی مجلسه، دخل حاجبه و معه امرأه أدماء طویله حسنه الجسم و القامه و رجلان متعلّقان بها و معهم کتاب من میمون بن مهران. فذکر الکتاب و فیه: هذه المرأه و الرجلان أحدهما زوجها و الآخر أبوها، و أن أباها- یا أمیر المؤمنین- زعم أن زوجها حلف بطلاقها أنّ علی بن أبی طالب علیه السّلام خیر هذه الأمه و أولاها برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله .... فالتفت عمر إلی رجل بنی هاشم من ولد عقیل بن أبی طالب فقال له: ما تقول فیما حلف به هذا الرجل؟ ....

قال: نشدتک اللّه باللَّه یا أمیر المؤمنین أ لم تعلم أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام و هو عندها فی بیتها عائدا لها: یا بنیّه، ما علّتک؟ قالت: الوعک یا أبتاه، و کان علی علیه السّلام غائبا فی بعض حوائج النبی صلّی اللّه علیه و آله. فقال لها: أ تشتهین شیئا؟ قالت: نعم، أشتهی عنبا و أنا أعلم أنه عزیز و لیس وقت عنب. فقال صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه قادر علی أن یجیئنا به، ثم قال: اللهم ائتنا به مع أفضل أمتی عندک منزله.

فطرق علی علیه السّلام الباب و دخل و معه مکتل قد ألقی علیه طرف ردائه. فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله:

ما هذا یا علی؟ قال: عنب التمسته لفاطمه علیها السّلام. فقال: اللَّه اکبر اللّه أکبر، اللهم کما سررتنی بأن خصصت علیا علیه السّلام بدعوتی

فاجعل فیه شفاء بنیّتی. ثم قال: کلی علی اسم اللّه یا بنیه.

فأکلت و ما خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی استقلت و برأت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:311

فقال عمر: صدقت و بررت، أشهد لقد سمعته و وعیته. یا رجل، خذ بید امرأتک.

... و کتب عمر إلی میمون بن مهران: علیک سلام، قد صدق اللّه یمین الزوج و أبرّ قسمه و أثبته علی نکاحه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 15 ص 604، عن شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 3 ص 520.

3. المناقب للشروانی: ص 149، عن شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید.

4. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 4 ص 214.

5. أسئله القرآن و أجوبتها: ص 43، بتفاوت و نقیصه.

50
المتن:

عن أم سلمه، قالت:

کان النبی صلّی اللّه علیه و آله عندنا منکّسا رأسه، فعملت له فاطمه علیها السّلام خزیره فجاءت و معها حسن و حسین علیهما السّلام، فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: أین زوجک؟ اذهبی فادعیه، فجاءت به فأکلوا. فأخذ کساء فأداره علیهم فأمسک طرفه بیده الیسری، ثم رفع الیمنی إلی السماء و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و حامّتی، اللهم اذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا؛ أنا حرب لمن حاربتم، سلم لمن سالمتم، عدو لمن عاداکم.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 8، عن معجم الشیوخ.

2. معجم الشیوخ: ص 133.

3. أعیان الشیعه: ج 2 ص 277، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی معجم الشیوخ: حدثنا محمد بن عمار بالکوفه، حدثنا محمد بن عبید بن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:312

أبی هارون المقری، حدثنا أبو حفص الأعشی، عن إسماعیل بن أبی خالد، عن محمد بن سوقه، عن من أخبره، عن أم سلمه، قالت.

51
المتن:

عن أبی سعید الخدری:

انقضّ علی «1» و فاطمه علیهما السّلام، فقالت له فاطمه علیها السّلام: لیس فی الرحل شی ء. فخرج علی علیه السّلام یبتغی، قال: فوجد دینارا عرّفه حتی سئم، فلم یجد له طالبا و لم یصب شیئا و رجع.

فقالت له فاطمه علیها السّلام: ما صنعت؟ قال: ما أصبت شیئا إلا أنّی وجدت دینارا، فعرّفته حتی سئمت فلم أجد له طالبا باغیا.

فقالت: هل لک فی خیر، هل لک فی أن نقترضه فنتعشّی به؟ فإذا جاء صاحبه أعطیته دینارا، فإنما هو دینار مکان دینار. فقال علی علیه السّلام: أفعل.

فأخذ الدیا نار و أخذ وعاء ثم خرج إلی السوق، فإذا رجل عنده طعام یبیعه، فقال له علی علیه السّلام: کیف تبیع من طعامک هذا؟ قال: کذا و کذا بدیا نار. فناوله علی علیه السّلام الدیا نار ثم فتح وعاه فکال له حتی إذا فرغ ضمّ علی علیه السّلام وعائه و ذهب لیقوم ردّ علیه الدیا نار و قال:

لتأخذنّه و اللّه.

فأخذه و رجع إلی فاطمه علیها السّلام فحدّثه حدیثه، فقالت فاطمه علیها السّلام: هذا رجل عرف حقّنا و قرابتنا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأکلوه حتی أنفدوه و لم یصیبوا میسره. فقالت له فاطمه علیها السّلام:

هل لک فی خیر تستقر منه فنتعشّی به مثل قوله الأوّل قالک افعل، فخرج إلی السوق فاذا صاحبه. فقال له مثل قوله الأول. قال: أفعل.

فخرج إلی السوق فإذا صاحبه،

فقال له مثل قوله الأول و فعل الرجل مثل فعله الأول. فرجع فأخبر فاطمه علیها السّلام فدعت له مثل دعائها. فأکلوا حتی أنفدوا. فلما کان الثالثه،

______________________________

(1). انقضّ: احتاج.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:313

قالت له فاطمه علیها السّلام: إن ردّ علیک الدیا نار فلا تقبله. فذهب علی علیه السّلام فوجده، فلما کال له ذهب لیردّه علیه، فقال له علی علیه السّلام: و اللّه لا آخذه. فسکت عنه.

قال أبو هارون: فقمت فانصرفت من عنده، فمررت برجل من الأنصار له صحبه یطین بیته. فسلّمت علیه فردّ علیّ و جلست، و سألنی فقال: ما حدّثکم الیوم أبو سعید؟

فقلت: حدثنا بکذا و کذا. فقال لی الأنصاری: من کان الذی اشتری منه علی علیه السّلام؟ قلت:

لا أعلم. قال: کتمکم أبو سعید. قلت: و من کان البائع؟ قال: لما ذهب علی علیه السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال له: یا علی، تخبرنی أو أخبرک؟ قال: أخبرنی یا رسول اللّه. قال:

صاحب الطعام جبرئیل، و اللّه لو لا تحلف لموجدته ما دام الدیا نار فی یدک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 8 ص 708، عن المناقب.

2. المناقب للخوارزمی: ص 224.

3. المناقب لابن المغازلی: ص 294 ح 414.

4. المناقب للکاشفی: ص 175.

5. مدینه المعاجز: ج 1 ص 166 ح 38.

6. المناقب الفاخره، علی ما فی مدینه المعاجز، بتفاوت فیه.

7. کشف الیقین: ص 452 ح 31.

الأسانید:

1. فی المناقب للخوارزمی: أخبرنی شهردار، أخبرنی عبدوس بن عبد اللّه، أخبرنی أبی، حدثنی أبو جلال، حدثنی القسم بن بندار، حدثنی إبراهیم بن الحسین، حدثنی أبو المظفر، حدثنی جعفر بن سلیمان، عن أبی هارون، عن أبی سعید الخدری.

2. فی مناقب ابن المغازلی: أخبرنا أحمد بن محمد، حدثنا محمد بن علی، حدثنا علی بن عبد اللّه، حدثنا جابر بن کردی، حدثنا یزید بن هارون، أخبرنا مبارک، حدثنا أبو هارون، العبدی، عن أبی سعید الخدری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:314

52
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إن أبا بکر و عمر أتیا أم سلمه فقالا لها: یا أم سلمه، إنک کنت عند رجل قبل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فکیف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من ذلک؟ فقالت: ما هو کسائر الرجال. ثم خرجا عنها و أقبل النبی صلّی اللّه علیه و آله، فقامت إلیه مبادره فرقا (أی خوفا) أن ینزل أمر من السماء، فأخبرته الخبر ....

فلما کان فی السحر، هبط جبرئیل بصحفه من الجنه فیها هریسه، فقال: یا محمد، هذه عملها لک الحور العین، فکلها أنت و علی و ذریتکما، فإنه لا یصلح أن یأکلها غیرکم.

فجلس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فأکلوا. فأعطی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی المباضعه من تلک الأکله قوه أربعین رجلا؛ فکان إذا شاء غشی (أی جامع) نساءه کلهنّ فی لیله واحده.

المصادر:

1. روضه المتقین: ج 8 ص 91، عن الکافی.

2. الکافی: ج 5 ص 565 ح 41.

3. حلیه الأبرار: ج 1 ص 168، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن هشام بن سالم، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

53
المتن:

قال الصفوری: رأیت فی شرح البخاری لابن أبی حمزه: أن علیا علیه السّلام دخل منزله و أولاده یبکون. فسأل فاطمه علیها السّلام عن ذلک فقالت: من الجوع. فاستقرض دینارا، و إذا برجل یقول: یا أبا الحسن، هلّا عشّیتنی اللیله؟ قال: نعم، ثقه منه باللَّه عز و جل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:315

فدخل منزله فوجد تریدا فقدّمه للنبی صلّی اللّه علیه و آله. فلما أکل قال: هذا بالدیانار الذی أعطیته فلانا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 8 ص 622، عن نزهه المجالس.

2. نزهه المجالس: ج 1 ص 223، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 8 ص 706، عن نزهه المجالس.

54

المتن:

قال ابن کثیر عند قوله تعالی: «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً» «1»، قال: و الآیه فیها دلاله علی کرامات الأولیاء و فی السنه بهذا نظائر کثیره.

و ساق بسنده عن جابر قصه الجفنه و خلاصتها: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله جاع أیاما، فدخل علی ابنته فاطمه الزهراء علیها السّلام یسألها عن الطعام، فلم یکن عندها شی ء. و أرسلت إلیها جارتها برغیفین و قطعه لحم، فوضعتها فی جفنه. ثم رأت الجفنه و قد امتلأت لحما و خبزا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 354، عن صفوه التفاسیر.

2. صفوه التفاسیر: ص 302، علی ما فی الإحقاق.

55

المتن:

روی ابن سعد: إن فاطمه الزهراء علیها السّلام طبخت قدرا لغدائهما وجّهت علیها السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله لیغتدی معهما. فأمرها فغرفت لجمیع نسائه صحفه صحفه ثم له و لعلی علیه السّلام ثم لها، ثم رفعت القدر و أنها تفیض- أی لکثره ما فیها من الطعام- حتی کان یسیل من جوانبها ببرکته صلّی اللّه علیه و آله. فأکلت فاطمه علیها السّلام منها ما شاء اللّه.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:316

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 354، عن السیره النبویه و نهایه الإرب.

2. السیره النبویه: ج 3 ص 156، علی ما فی الإحقاق.

3. نهایه الأدب: ج 18 ص 316، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی السیره النبویه: روی ابن سعد، عن جعفر الصادق، عن أبیه محمد الباقر، عن زین العابدین علیهم السّلام.

56

المتن:

قال علی علیه السّلام:

بتنا لیله بغیر عشاء، فأصبحت فخرجت، ثم رجعت إلی فاطمه علیها السّلام و هی محزونه، فقلت: ما لک؟ فقالت: لم نتعش البارحه و لم نتغدّ الیوم و لیس عندنا عشاء.

فخرجت فالتمست، فأصبت ما اشتریت طعاما و لحما بدرهم ثم أتیتها به. فخبزت و طبخت.

فلما فرغت من انضاج القدر قالت: لو أتیت أبی فدعوته. فأتیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو مضطجع فی المسجد و هو یقول: أعوذ باللَّه من الجوع ضجیعا. فقلت: بأبی أنت و أمی یا رسول اللّه، عندنا طعام فهلمّ.

فتوکّأ علیّ حتی دخل و القدر تفور، فقال: اغرفی لعائشه. فغرفت فی صحفه، ثم قال: اغرفی لحفصه. فغرفت فی صحفه حتی غرفت لجمیع نسائه التسع، ثم قال:

اغرفی لأبیک و زوجک، فغرفت. قال: اغرفی فکلی. فغرفت ثم رفعت القدر و آنها لنقیض. فأکلنا منها ما شاء اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:317

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 355.

2. حیاه فاطمه علیها السّلام لمحمود شلبی: ص 180، علی ما فی الإحقاق.

57

المتن:

أصبح علی علیه السّلام ذات یوم فقال: یا فاطمه، هل عندک شی ء تغدّینیه؟ قالت: لا و الذی أکرم أبی بالنبوه ما عندی شی ء أغدّیکه، و لا کان لنا بعدک شی ء منذ یومین من طعمه إلا شی ء أوثرک به علی بطنی و علی ابنیّ هذین. قال: یا فاطمه، أ لا أعلمتینی حتی أبغیکم شیئا؟ قالت: إنی أستحیی من اللّه أن أکلّفک ما لا تقدر علیه.

فخرج من عندها واثقا باللَّه و حسن الظنّ به، و استقرض دینارا. فبینا الدیا نار بیده أراد أن یبتاع لهم ما یصلح لهم، إذ عرض له المقداد فی یوم شدید الحرقد؛ لوّحته الشمس من فوقه و آذته من تحته. فلما رآه أنکره، قال: یا مقداد! ما الذی أزعجک من رحلک هذه الساعه.

قال: یا أبا الحسن، خلّ سبیلی و لا تسلنی عما ورائی. فقال: یا ابن أخی، إنه لا یحلّ لک أن تکتمنی حالک. قال: أما إذا أبیت فو الذی أکرم محمدا صلّی اللّه علیه و آله بالنبوه، ما أزعجنی من رحلی إلا الجهد، و لقد ترکت أهلی یبکون جوعا. فلما سمعت بکاء العیال لم تحملنی الأرض، فخرجت مغموما راکبا رأسی، فهذه حالی و قصتی.

فهملت عینا علی علیه السّلام بالبکاء حتی بلّت دموعه لحیته، قال: أحلف بالذی حلفت ما أزعجنی غیر الذی أزعجک، و لقد اقترضت دینارا، فهاک آثرک به علی نفسی.

فدفع إلیه الدیا نار و رجع حتی دخل مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله، فصلّی فیه الظهر و العصر و المغرب. فلما قضی النبی صلّی اللّه علیه و آله صلاه المغرب، مرّ

بعلی علیه السّلام فی الصفّ الأول، فغمّزه برجله. فثار علی خلف النبی صلّی اللّه علیه و آله حتی لحقه عند باب المسجد، فسلّم علیه فردّ السلام، فقال: یا أبا الحسن، هل عندک شی ء تعشّینا؟ فانفتل إلی الرجل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:318

فأطرق علی علیه السّلام ساعه لا یحیر جوابا حیاء من النبی صلّی اللّه علیه و آله، و قد عرف الحال التی خرج علیها. فلما نظر إلی سکوت علی علیه السّلام قال: یا أبا الحسن! ما لک، أو لا تقول نعم فأجی ء معک؟ فقال له: حبّا و کرامه، بلی اذهب بنا، و کان اللّه تعالی قد أوحی إلی نبیه صلّی اللّه علیه و آله أن تعشّی عندهم.

فقال علی علیه السّلام: بلی. فأخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله بیده، فانطلقا حتی دخلا علی فاطمه علیها السّلام فی مصلّی لها، و قد صلّت و خلفها جفنه تفور دخانا. فلما سمعت کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله فی رحلها، خرجت من المصلّی فسلّمت علیه- و کانت أعزّ الناس علیه-. فردّ السلام و مسح بیده علی رأسها و قال: کیف أمسیت رحمک اللّه؟ عشّینا غفر اللّه لک و قد فعل.

فأخذت الجفنه فوضعتها بین یدیه. فلما نظر علی علیه السّلام و شمّ ریحه، رمی فاطمه علیها السّلام ببصره رمیا شحیحا. فقالت له: ما أشحّ نظرک و أشدّه! سبحان اللّه، هل أذنبت؟ فما بینی و بینک ذنبا استوجبت به السخط؟ قال: و أیّ ذنب أعظم من ذنب أصبته الیوم، أ لیس عهدی بک الیوم و أنت تحلفین باللَّه مجتهده ما طمعت طعاما من یومین؟

فنظرت إلی السماء فقالت: الهی یعلم فی سمائه و یعلم فی أرضه إنی لم أقل

إلا حقا.

قال: فأنّی لک هذا الذی لم أر مثل رائحته و لم آکل أطیب منه؟ فوضع النبی صلّی اللّه علیه و آله کفّه المبارکه بین کتفی علی علیه السّلام، ثم هزّها و قال: یا علی، هذا ثواب لدیا نارک، هذا جزاء دینارک، هذا من عند اللّه «إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

ثم استعبر النبی صلّی اللّه علیه و آله باکیا فقال: الحمد للَّه الذی هو أبا لکما أن یخرجکما من الدنیا حتی یجریک فی المجری الذی أجری زکریا و یجریک فیه یا فاطمه بالمثال الذی جرت فیه مریم: «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «2»

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

(2). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:319

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 356.

2. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین: ص 36.

3. شرح الأخبار: ج 2 ص 401 ح 746، شطرا منه.

4. بحار الأنوار: ج 96 ص 147 ح 25.

5. بحار الأنوار: ج 3 ص 159 ح 51.

6. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 228.

7. تفسیر فرات: ص 21.

8. کشف الغمه: ج 1 ص 469، بتفاوت یسیر.

9. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 172، بزیاده و نقیصه.

10. ذخائر العقبی: ص 45.

11. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 265.

12. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 124، عن ذخائر العقبی.

13. تأویل الآیات: ج 1 ص 108.

14. مصباح الأنوار (مخطوط): ص 226.

15. مدینه المعاجز: ج 1 ص 153.

16. کفایه الطالب: ص 367.

17. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد ص 56.

الأسانید:

فی فضائل فاطمه علیها السّلام: حدثنا أحمد بن محمد بن سلیم بن الحارث الباغندی، حدثنا محمد بن خلف، حدثنا حسین بن حسن الأشقر، حدثنا قیس بن الربیع، عن أبی هارون، عن أبی سعید، عن عمر بن قیس، عن عطیه، عن سعید بنحوه و السیاق لأبی هارون.

58

المتن:

روی الطبرانی و ابن حبّان فی صحیحه: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله خرج و أبو بکر و عمر إلی دار أبی أیوب الأنصاری .... فأخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شیئا من لحم الجدی فوضعه فی رغیف و قال: یا أبا أیوب، أبلغ هذا فاطمه علیها السّلام فإنها لم تصب مثل هذا منذ أیام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:320

فذهب به أبو أیوب إلی فاطمه علیها السّلام، فلما أکلوا و شبعوا قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: خبز و لحم و بسر و رطب، و دمعت عیناه و قال: و الذی نفسی بیده إن هذا هو النعیم الذی تسألون عنه یوم القیامه.

فکبر ذلک علی أصحابه، فقال: بل إذا أصبتم مثل هذا فضربتم بأیدیکم فقولوا: بسم اللّه، و إذا شبعتم فقولوا: الحمد للَّه الذی هو أشبعنا و أنعم علینا فأفضل؛ فإن هذا کفاف بهذا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 263.

2. لواقح الأنوار القدسیه: ج 1 ص 163، علی ما فی الإحقاق.

3. مجمع الزوائد: ج 10 ص 317.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 114.

59

المتن:

عن أنس بن مالک، أنه حدّثه قال:

جاءت فاطمه علیها السّلام بکسره خبز لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: ما هذه الکسره یا فاطمه؟ قالت:

قرصا خبزته و لم تطب نفسی حتی أتیتک بهذه الکسره. فقال صلّی اللّه علیه و آله: أما أنه أول طعام دخل فم أبیک منذ ثلاثه أیام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 285.

2. الرساله القشیریه: ص 72، علی ما فی الإحقاق.

3. المعجم الکبیر: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

4. مجمع الزوائد: ج 10 ص 312، علی ما فی الإحقاق.

5. إتحاف الساده المتقین: ج 7 ص 391، علی ما فی الإحقاق.

6. أخلاق النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 298، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:321

7. ذخائر العقبی: ص 47، علی ما فی الإحقاق.

8. ینابیع الموده: ص 199، علی ما فی الإحقاق.

9. وسیله المال (مخطوط): ص 90، علی ما فی الإحقاق.

10. وسائل الشیعه: ج 17 ص 14 ح 21، عن العیون.

11. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 2 ص 40 ح 123.

12. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 131، عن ذخائر العقبی.

13. صفه الصفوه: ج 1 ص 200.

14. الأوائل للتستری: ص 84.

15. الحدائق لابن الجوزی: ج 1 ص 296.

16. جامع الأحادیث: ج 11 ص 270 ح 4413.

17. التاریخ الکبیر: ج 1 ص 128 ح 381.

18. شعب الإیمان: ج 7 ص 315.

19. تاریخ الإسلام للذهبی: ص 473.

20. مسند أحمد: ج 3 ص 213، بتفاوت یسیر.

21. المحجه البیضاء: ج 5 ص 149.

22. الضعفاء الکبیر: ج 3 ص 324 ح 1342.

23. کتاب أبی الجعد: ص 15، بتفاوت فیه.

24. سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ج 1 ص

759، بتفاوت فیه.

25. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 132، عن رساله القشیریه.

26. الرساله القشیریه: ص 27، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

الأسانید:

فی الرساله القشیریه: أخبرنا علی بن أحمد الأهوازی، قال: أخبرنا أحمد بن عبید الصفار، قال: حدثنا عبد اللّه بن أیوب، قال: حدثنا أبو الولید الطیالسی، قال: حدثنا أبو هاشم صاحب الزعفرانی، قال: حدثنا محمد بن عبد اللّه، عن أنس بن مالک، أنه حدّثه قال.

60

المتن:

قال محمد بن الفتح و علی بن الحسن: لقینا بمکه رجلا من أهل المغرب، فدخلنا علیه من جماعه من أصحاب الحدیث ممن کان حضر الموسم فی تلک السنه- و هی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:322

سنه تسع و ثلاثمائه-، فرأینا رجلا أسود الرأس و اللحیه کأنه شنّ بال، و حوله جماعه؛ هم أولاده و أولاد أولاده و مشایخ من أهل بلده، و ذکروا أنهم من أقصی بلاد المغرب بقرب باهرت العلیا، و شهدوا هؤلاء المشایخ إنا سمعنا آباءنا حکوا عن آبائهم و أجدادهم إنا عهدنا هذا الشیخ المعروف بأبی الدنیا معمّر و اسمه علی بن عثمان بن خطّاب بن مرّه بن مؤید، و ذکروا أنه همدانی و أن أصله من صنعاء الیمن.

فقلنا له: أنت رأیت علی بن أبی طالب علیه السّلام؟ فقال بیده، ففتح عینیه- و قد کان وقع حاجباه علیهما-، ففتحهما کأنهما سراجان فقال: رأیت بعینیّ هاتین، و کنت معه فی وقعه صفین و هذه الشجّه من دابّه علی علیه السّلام، و أرانا أثرها علی حاجبه الأیمن، و شهد الجماعه الذین کانوا حوله من المشایخ و من حفده و أسباطه بطول العمر و أنهم منذ ولدوا عاهدوه علی هذه الحاله ....

حدثنا أبو الدنیا معمر المغربی، قال: سمعت علی بن أبی طالب علیه السّلام یقول: أصاب النبی صلّی اللّه علیه و آله جوع شدید و هو فی منزل فاطمه علیها السّلام،

قال علی علیه السّلام: فقال لی النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، هات المائده. فقدّمت المائده و علیها خبز و لحم مشویّ.

المصادر:

إکمال الدین: ج 2 ص 541 ح 4.

الأسانید:

فی إکمال الدین: حدثنا أبو سعید عبد اللّه بن السجزّی، قال: حدثنا محمد بن الفتح الرقی و علی بن الحسن بن الأشکی، قالا.

61

المتن:

عن عبد اللّه بن مسعود، قال: جاء علی علیه السّلام إلی أبی ثعلبه الجهنی، فقال له: یا ثعلبه، أقرضنی دینارا. قال: أمن حاجه یا أبا الحسن؟ قال أمیر المؤمنین: نعم. قال: فشطر مالی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:323

لک، فخذه حلالا فی الدنیا و الآخره. فقال له علی علیه السّلام: ما بی حاجه إلی غیر ما سألتک.

قال: فربع ما لی أو ما أردت منه خذه حلالا فی الدنیا و الآخره. قال: ما أرید غیر قرض دینار، فإن فعلت و إلا أنصرف.

فدفع إلیه دینارا واحدا. فأخذه لیشتری به لأهله ما یقوتهم و قد مضت لهم ثلاثه أیام لم یطعموا شیئا. فمرّ بالمقداد قاعدا فی ظلّ جدار قد غارتا عیناه من الجوع. فقال له علی علیه السّلام: یا مقداد! ما أقعدک فی هذه الظهیره فی ظلّ هذا الجدار؟ قال: یا أبا الحسن، أقول کما قال العبد الصالح لما تولّی إلی الظلّ: «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ». «1»

قال: مذ کم یا مقداد؟ قال: مذ أربع یا أبا الحسن. قال علی علیه السّلام: فنحن مذ ثلاث و أنت مذ أربع، أنت أحقّ بالدیانار.

فأعطاه الدیا نار، و مضی علی علیه السّلام إلی المسجد فصلّی فیه الظهر و العصر و المغرب مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کان ذلک الیوم صائما. فأتاه جبرائیل فقال: یا محمد، یکون إفطارک عند علی و فاطمه علیهما السّلام.

فلما قضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه المغرب، أخذ بید علی علیه السّلام و مشی معه

إلی منزله و دخلا. فقالت فاطمه علیها السّلام: وا سوءتا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أ ما علم أبو الحسن علیه السّلام أنه لیس فی منزلنا شی ء؟

و دخلت الی البیت، فصلّت رکعتین ثم قالت: اللهم إنک تعلم أن هذا محمد صلّی اللّه علیه و آله رسولک، و أن هذا صهره علی علیه السّلام ولیّک، و أن هذین الحسن و الحسین علیهما السّلام سبطا نبیک، و أنی فاطمه بنت نبیک، و قد نزل بی من الأمر ما أنت أعلم به منی. اللهم فأنزل علینا مائده من السماء کما أنزلتها علی بنی إسرائیل. اللهم إن بنی إسرائیل کفروا بها و إنا لا نکفر بها.

______________________________

(1). سوره القصص: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:324

ثم التفت فإذا هی بصحفه مملوءه، ثرید علیها عراق کثیر، تفور من غیر نار، تفوح منها رائحه المسک. فحمدت اللّه و شکرته و احتملتها، فوضعتها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و دعت الحسن و الحسین علیهما السّلام و جلست معهم.

فجعل علی علیه السّلام یأکل و ینظر إلیها، فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا أبا الحسن! کل و لا تسأل حبیبتی عن شی ء، فالحمد للَّه الذی رأیت فی منزلک مثل مریم بنت عمران؛ «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1» هذا یا أبا الحسن بالدیانار الذی أعطیته المقداد، قسّمه اللّه عز و جل علی خمسه و عشرین جزءا، عجّل لک منها جزء فی الدنیا و أخّر لک أربعه و عشرین

منها إلی الآخره.

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 25 ح 962.

62

المتن:

قال سفینه:

إن رجلا أضافه علی بن أبی طالب علیه السّلام فصنع له طعاما، فقالت فاطمه علیها السّلام: لو دعانا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فذکر نحو حدیث أبی کامل:

فدعوه فجاء فوضع یده علی عضادتی الباب، فرأی قراما فی ناحیه البیت فرجع.

فقالت فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام: ألحقه فقل له: لم رجعت یا رسول اللّه؟ فقال: إنه لیس لی أن أدخل بیتا مزوّقا.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:325

المصادر:

1. مسند أحمد بن حنبل: ج 5 ص 221.

2. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 7 ص 84 ح 6446.

3. مصابیح السنه للحسین بن مسعود: ج 2 ص 437 ح 2402، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

1. فی المعجم الکبیر: حدثنا إبراهیم بن نائله الأصفهانی، ثنا هدبه بن خالد، ثنا حمّاد بن سلمه، عن سعید بن جمهان، عن سفینه.

2. فی مسند أحمد: عن أحمد بن حنبل، قال: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی ثنا عفان، ثنا حمّاد بن سلمه، ثنا سعید بن جمهان، ثنا سفینه أبو عبد الرحمن.

63

المتن:

عن علی علیه السّلام، قال: أتانی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی منزله و لم یکن طعمنا منه منذ ثلاثه أیام، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، هل عندک من شی ء؟ فقلت: و الذی أکرمک بالکرامه ما طعمت أنا و زوجتی و ابنای منذ ثلاثه أیام.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، ادخلی البیت و انظری هل تجدین شیئا؟ فقالت: خرجت الساعه. فقلت: یا رسول اللّه، أدخلها أنا؟ فقال: ادخل بسم اللّه. فدخلت فإذا أنا بطبق علیه رطب و جفنه من ثرید.

فحملتها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: أ رأیت الرسول الذی حمل هذا الطعام؟ فقلت: نعم.

فقال: کیف هو؟ قلت: من بین أحمر و أخضر و أصفر. فقال: کل خطّ من جناح جبرائیل مکلّل بالدرّ و الیاقوت. فأکلنا من الثرید حتی شبعنا، فما رؤی الأخذ من أصابعنا و أیدینا.

المصادر:

1. مدینه المعاجز: ج 4 ص 28 ح 1062، عن الثاقب.

2. الثاقب فی المناقب: ص 57 ح 28/ 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:326

64

المتن:

عن أبی الزبیر، عن جابر، قال:

أهدیت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أترجه من أترج الجنه، ففاح ریحها المدینه حتی کاد أهل المدینه أن یعتبقوا بریحها. فلما أصبح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی منزل أم سلمه، دعا بالأترجه فقطعها خمس قطع. فأکل واحده و أطعم علیا علیه السّلام واحده و أطعم فاطمه علیها السّلام واحده و أطعم الحسن علیه السّلام واحده و أطعم الحسین علیه السّلام واحده.

فقالت له أم سلمه: أ لست من أزواجک؟ قال: بلی یا أم سلمه، و لکنها تحفه من تحف الجنه، أتانی بها جبرائیل، أمرنی أن آکل منها و أطعم عترتی. یا أم سلمه، إن رحمنا أهل البیت موصله بالرحمن منوطه بالعرش، فمن وصلها وصله اللّه و من قطعها قطعه اللّه.

المصادر:

1. مدینه المعاجز: ج 3 ص 538 ح 82، عن الثاقب.

2. الثاقب فی المناقب: ص 61 ح 13.

3. معالم الزلفی: ص 105، علی ما فی الثاقب.

65

المتن:

روی أن النبی صلّی اللّه علیه و آله زار فاطمه علیها السّلام یوما، فصنعت له عصیده من تمر ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الثانی، الرقم 41، متنا و مصدرا و سندا.

66

المتن:

قال المحدث النوری: قال ابن شهرآشوب فی المناقب:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:327

روت الخاصه و العامه عن الخدری أن علیا علیه السّلام أصبح ساغبا، فسأل فاطمه علیها السّلام طعاما فقالت: ما کان إلا ما أطعمتک منذ یومین؛ آثرت به علی نفسی و علی الحسن و الحسین علیهما السّلام ....

فخرج و استقرض من النبی صلّی اللّه علیه و آله دینارا، فخرج یشتری به شیئا. فاستقبله المقداد قائلا: ما شاء اللّه. فناوله علی علیه السّلام الدیا نار، ثم دخل المسجد فوضع رأسه و نام ....

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 7 ص 219 ح 2، عن المناقب.

2. المناقب: ج 2 ص 76.

67

المتن:

عن شقیق بن سلمه، عن عبد اللّه بن مسعود، قال:

صلّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لیله صلاه العشاء، فقام رجل من بین الصف فقال: یا معاشر المهاجرین و الأنصار، أنا رجل غریب فقیر، و أسألکم فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأطعمونی. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أیها الحبیب، لا تذکر الغربه فقد قطعت نیاط قلبی. أما الغرباء فأربعه. قالوا: یا رسول اللّه! من هم؟

قال: مسجد ظهرانیّ قوم لا یصلّون فیه، و قرآن فی أیدی قوم لا یقرءون فیه، و عالم بین قوم لا یعرفون حاله و لا یتفقّدونه، و أسیر فی بلاد الروم بین الکفار لا یعرفون اللّه. ثم قال صلّی اللّه علیه و آله:

من الذی یکفی مؤونه هذا الرجل فیبوّئه اللّه فی الفردوس الأعلی؟

فقام أمیر المؤمنین علیه السّلام و أخذ بید السائل و أتی به إلی حجره فاطمه علیها السّلام، فقال: یا بنت رسول اللّه، انظری فی أمر هذا الضیف. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا ابن العم، لم یکن فی البیت إلا قلیل من البرّ، صنعت منه طعاما و الأطفال محتاجون إلیه و أنت صائم، و الطعام قلیل لا یغنی غیر واحد. فقال: احضریه. فذهبت و أتت بالطعام و وضعته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:328

فنظر إلیه أمیر المؤمنین علیه السّلام فرآه قلیلا، فقال فی نفسه: لا ینبغی أن آکل من هذا الطعام، فإن أکلته لا یکفی الضیف. فمدّ یده إلی السراج یرید أن یصلحه، فأطفأه و قال لسیده النساء علیها السّلام: تعلّلی فی إیقاده حتی یحسن الضیف أکله،

ثم ائتینی به. و کان أمیر المؤمنین علیه السّلام یحرّک فمه المبارک، یری الضیف أنه یأکل و لا یأکل، إلی أن فرغ الضیف من أکله و شبع.

و أتت خیر النساء علیها السّلام بالسراج و وضعته و کان الطعام بحاله، فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام لضیفه: لم ما أکلت الطعام؟ فقال: یا أبا الحسن! أکلت الطعام و شبعت، و لکن اللّه تعالی بارک فیه. ثم أکل من الطعام أمیر المؤمنین و سیده النساء و الحسنان علیهم السّلام و أعطوا منه جیرانهم، و ذلک مما بارک اللّه تعالی فیه.

فلما أصبح أمیر المؤمنین علیه السّلام أتی إلی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، کیف کنت مع الضیف؟ فقال: بحمد اللّه- یا رسول اللّه- بخیر. فقال: إن اللّه تعالی تعجّب مما فعلت البارحه من إطفاء السراج و الامتناع من الأکل للضیف. فقال: من أخبرک بهذا؟

فقال: جبرائیل، و أتی بهذه الآیه فی شأنک: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ». «1»

المصادر:

1. تفسیر أبی الفتوح الرازی: ج 5 ص 290.

2. مستدرک الوسائل: ج 7 ص 216 ح 12.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 210، عن تفسیر أبو الفتوح.

68

المتن:

عن إسماعیل بن موسی بأسناده، عن أم سلمه زوج النبی صلّی اللّه علیه و آله، قالت:

صنعت لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله طعاما و هو فی بیتی علی منامه- و المنامه علی دکان-. فأتیته

______________________________

(1). سوره الحشر: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:329

بالطعام فوضعته بین یدیه، فقال لی: ادع علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فدعوتهم له فأکلوا معه، فقال: اللهم هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

المصادر:

شرح الأخبار: ج 2 ص 489 ح 868.

69

المتن:

عن بریده، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: قم بنا یا بریده نعود فاطمه علیها السّلام. فلما أن دخلنا علیها أبصرت أباها دمعت عیناها، قال: ما یبکیک یا بنتی؟ قالت: قله الطعم و کثره الهمّ و شده السقم. قال لها: أما و اللّه ما عند اللّه خیر مما ترغبین إلیه؛ یا فاطمه، أ ما ترضین أنی زوّجتک خیر أمتی؛ أقدمهم سلما و أکثرهم علما و أفضلهم حلما، و اللّه إن ابنیک سیدا شباب أهل الجنه.

المصادر:

کشف الغمه: ج 1 ص 149.

70

المتن:

أخرج الطبرانی عن أم سلمه، قالت:

جاءت فاطمه علیها السّلام إلی أبیها بثریده لها- تحملها فی طبق لها- حتی وضعتها بین یدیه.

فقال لها: أین ابن عمک؟ قالت: هو فی البیت. قال: اذهبی فادعیه و ابنیک. فجاءت تقود ابنیها- کل واحد منهما فی ید- و علی علیه السّلام یمشی فی أثرهما، حتی دخلوا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأجلسهما فی حجره و جلس علی علیه السّلام عن یمینه و جلست فاطمه علیها السّلام عن یساره، قالت أم سلمه: فأخذت من تحتی کساء کان بساطنا علی المنامه فی البیت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:330

المصادر:

الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور: ج 5 ص 198.

71

المتن:

من کتاب البصائر، عن محمد بن جعفر بن العاصم، عن أبیه، عن جده، قال:

حججت و معی جماعه من أصحابنا، فأتیت المدینه فقصدنا مکانا ننزله، فاستقبلنا غلام لأبی الحسن موسی بن جعفر علیه السّلام علی حمار له أخضر یتبعه الطعام. فأنزلنا بین النخل و جاء هو فنزل، و أتی بالطست و الماء فبدأ و غسّل یدیه و أدیر الطست عن یمینه حتی بلغ آخرنا، ثم أعید من یساره حتی أتی علی آخرنا.

ثم قدم الطعام، فبدأ بالملح ثم قال: کلوا بسم اللّه الرحمن الرحیم، ثم ثنّی بالخل. ثم أتی بکتف مشوی فقال: کلوا بسم اللّه الرحمن الرحیم، فإن هذا طعام کان یعجب النبی صلّی اللّه علیه و آله.

ثم أتی بالخلّ و الزیت فقال: کلوا بسم اللّه الرحمن الرحیم، فإن هذا طعام کان یعجب فاطمه علیها السّلام. ثم أتی بالسکباج «1» فقال: کلوا بسم اللّه الرحمن الرحیم، فإن هذا طعام کان یعجب أمیر المؤمنین علیه السّلام. ثم أتی بلحم مقلوّ فیه باذنجان فقال: کلوا بسم اللّه الرحمن الرحیم، فإن هذا طعام کان یعجب الحسن بن علی علیه السّلام. ثم أتی بلبن حامض قد ثرد فقال:

کلوا بسم اللّه الرحمن الرحیم، فإن هذا طعام کان یعجب الحسین بن علی علیه السّلام.

ثم أتی بأضلاع بارده فقال: کلوا بسم اللّه الرحمن الرحیم، فإن هذا طعام کان یعجب علی بن الحسین علیه السّلام. ثم أتی بجبن مبزّر فقال: کلوا بسم اللّه الرحمن الرحیم، فإن هذا طعام کان یعجب محمد بن علی علیه السّلام. ثم أتی بتور فیه بیض کالعجه فقال: کلوا بسم اللّه

______________________________

(1). السکباج، مرق یعمل من اللحم و الخلّ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء،

الأنصاری ،ج 17،ص:331

الرحمن الرحیم، فإن هذا طعام کان یعجب أبی جعفر علیه السّلام. ثم أتی بحلواء فقال: کلوا بسم اللّه الرحمن الرحیم، فإن هذا طعام یعجبنی.

و رفعت المائده، فذهب أحدنا لیلتقط ما کان تحتها فقال: مه، إنما ذلک فی المنازل تحت السقوف، فأما فی مثل هذا الموضع فهو لعافیه الطیر و البهائم.

ثم أتی بالخلال فقال: من حق الخلال أن تدیر لسانک فی فمک، فما أجابک تبتلعه و ما امتنع تحرّکه بالخلال ثم تخرجه فتلفظه.

و أتی بالطست و الماء، فابتدأ بأول من علی یساره حتی انتهی إلیه فغسّل، ثم غسّل من علی یمینه حتی أتی علی آخرهم، ثم قال: یا عاصم، کیف أنتم فی التواصل و التبارّ؟

فقال: علی أفضل ما کان علیه أحد. فقال: أ یأتی أحدکم منزل أخیه عند الضیقه فلا یجده فیأمر بإخراج کیسه فیخرج فیفضّ ختمه فیأخذ من ذلک حاجته فلا ینکر علیه؟ قال: لا.

قال: لستم علی أفضل ما کان أحد علیه من التواصل. و الضیقه: الفقر.

المصادر:

1. وسائل الشیعه: ج 17 ص 21، عن البصائر.

2. البصائر، علی ما فی الوسائل.

3. مکارم الأخلاق: ص 144.

4. عوالم العلوم: ج 21 ص 203 ح 3، عن المکارم.

5. بحار الأنوار: ج 48 ص 117 ح 35.

6. بحار الأنوار: ج 63 ص 309 ح 55.

7. بحار الأنوار: ج 63 ص 421 ح 36.

72

المتن:

قال عبد الأعلی: أکلت مع أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: فدعا فأتی بدجاجه محشوّه بخبیص، فقال أبو عبد اللّه علیه السّلام: هذه أهدیت لفاطمه علیها السّلام. ثم قال: یا جاریه، اتینا بطعامنا المعروف، فجاء بثرید و خلّ و زیت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:332

المصادر:

1. وسائل الشیعه: ج 17 ص 31 ح 4، عن المحاسن.

2. المحاسن: ص 475 ح 522.

الأسانید:

فی المحاسن: عن محمد بن علی، عن یونس بن یعقوب، عن عبد الأعلی، قال.

73

المتن:

عن ابن شاذان بأسناده، عن زاذان، عن سلمان، قال:

أتیت النبی صلّی اللّه علیه و آله فسلّمت علیه، ثم دخلت علی فاطمه علیها السّلام فقالت: یا عبد اللّه، هذان الحسن و الحسین علیهما السّلام جائعان یبکیان، فخذ بأیدیهما إلی جدهما. فأخذت بأیدیهما و حملتهما حتی أتیت بهما إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، فقال: ما لکما یا حسنای؟ قالا: نشتهی طعاما یا رسول اللّه. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: اللهم أطعمهما، ثلاثا.

قال: فنظرت فإذا سفرجله فی ید رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شبیهه بقلّه من قلال هجر، أشدّ بیاضا من الثلج و أحلی من العسل و ألین من الزبد. ففرکها صلّی اللّه علیه و آله بإبهامه فصیّرها نصفین، ثم دفع إلی الحسن علیه السّلام نصفها و إلی الحسین علیه السّلام نصفها. فجعلت أنظر إلی النصفین فی أیدیهما و أنا أشتهیها. قال: یا سلمان، هذا طعام من الجنه، لا یأکله أحد حتی ینجو من الحساب.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 308، عن مائه منقبه.

2. مائه منقبه: ص 162.

3. بحار الأنوار: ج 37 ص 101، عن الخرائج.

4. الخرائج، علی ما فی البحار.

5. الدمعه الساکبه: ج 3 ص 256، عن البحار.

6. عوالم العلوم: ج 16 ص 62.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:333

74

المتن:

فی نهج السعاده، عن غایه المرام: لما أمر (أمیر المؤمنین علیه السّلام) الصدیقه الکبری فاطمه علیها السّلام بإیثار الأسیر السائل علی أنفسهم و إعطاء فطورهم له، و ذلک بعد ما صاموا ثلاثه أیام و لم یذوقوا فیها إلا الماء القراح، و لما أرادوا فی اللیله الرابعه الإفطار، فإذا شیخ کبیر بالباب یصیح: یا أهل بیت محمد، تأسروننا و لا تطعمونا؟

فقال علی علیه السّلام: یا فاطمه، إنی أحبّ أن یراک اللّه و قد آثرت هذا الأسیر علی نفسک و أشبالک. فقالت: سبحان اللّه! أ لا ترجع إلی اللّه فی هؤلاء الصبیه الذین صنعت بهم ما صنعت، و هؤلاء إلی متی یصبرون صبرنا؟!

فقال لها: اللّه یصبّرک و یصبّرهم و یأجرنا إن شاء اللّه تعالی، و به نستعین و علیه نتوکل و هو حسبنا و نعم الوکیل. ثم قال علیه السّلام: اللهم بدّل لنا ما فاتنا من طعامنا هذا بما هو خیر منه، و اشکر لنا صبرنا و لا تنسه، إنک رحیم کریم ....

المصادر:

1. نهج السعاده: ج 1 ص 32 ح 5، عن غایه المرام.

2. غایه المرام: ص 372، عن تفسیر الماهیار.

3. تفسیر محمد بن العباس الماهیار، علی ما فی غایه المرام.

الأسانید:

فی تفسیر الماهیار، قال: حدثنا أحمد بن محمد، عن الحسن بن عثمان بن أبی شیبه، عن وکیع عن المسعودی، عن عمرو بن بهره، عن عبد اللّه بن الحارث، عن أبی کثیر الزبیری، عن عبد اللّه بن العباس.

75

المتن:

عن لیث بن أبی سلیم، عن طاوس فی هذه الآیه: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:334

وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً» «1»:

نزلت فی علی بن أبی طالب علیه السّلام، و ذلک أنهم صاموا و فاطمه علیها السّلام و خادمتهم. فلما کان عند الإفطار- و کانت عندهم ثلاثه أرغفه- قال: فجلسوا لیأکلوا، فأتاهم سائل فقال:

أطعمونی فإنی مسکین، فقال علی علیه السّلام فأعطاه رغیفه. ثم جاء سائل فقال: أطعموا الیتیم، فأعطته فاطمه علیها السّلام الرغیف. ثم جاء سائل فقال: أطعموا الأسیر، فقامت الخادمه فأعطته الرغیف، و باتوا لیلتهم طاوین. فشکر اللّه لهم فأنزل فیهم هذه الآیات.

المصادر:

المناقب لابن المغازلی: ص 238.

الأسانید:

فی المناقب لابن المغازلی: أخبرنا أبو طاهر محمد بن علی، أخبرنا أحمد بن محمد، حدثنا أحمد بن جعفر، حدثنا عمر بن أحمد، قال: قرأت علی أمی فاطمه بنت محمد بن شعیب الزیّات، قالت: سمعت أباک أحمد بن روح یقول: حدثنی موسی بن بهلول، حدثنا محمد بن مروان، عن لیث بن سلیم، عن طاوس.

76

المتن:

عن أم سلمه، قالت:

جاءت فاطمه علیها السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله تحمل حریره لها، فقال: ادعی لی زوجک و ابنیک.

فجاءت بهم فطعموا، ثم ألقی علیهم کساء له خیبریا فقال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و عترتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فقلت: یا رسول اللّه، و أنا معهم؟ قال: أنت إلی خیر.

و قال أیضا: و روی الثعلبی فی تفسیره بالإسناد إلی أم سلمه: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان فی بیتها، فأتته فاطمه علیها السّلام ببرمه فیها حریره فقال لها: ادعی لی زوجک و ابنیک ....

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:335

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 2 ص 457 ح 19، عن مجمع البیان.

2. مجمع البیان: ج 8 ص 356.

3. البرهان: ج 3 ص 320 ح 31، عن مجمع البیان، شطرا من صدر الحدیث.

4. مجمع البیان: ج 8 ص 357، شطرا من ذیل الحدیث.

5. البرهان: ج 3 ص 320 ح 32، شطرا من ذیل الحدیث.

6. تفسیر الثعلبی: ج 3 ص 248، شطرا من ذیل الحدیث.

7. بحار الأنوار: ج 35 ص 220 ح 27.

8. ناسخ التواریخ: مجلّدات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ج 5 ص 130، بتغییر فیه.

9. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 48، بتفاوت فیه.

10. إثبات الهداه: ج 1 ص 646 ح 786.

الأسانید:

1. فی مجمع البیان: قال الطبرسی: ذکر أبو حمزه الثمالی فی تفسیره، قال: حدثنی شهر بن حوشب، عن أم سلمه.

2. فی إثبات الهداه، قال: محمد بن العباس، قال: حدثنا أحمد بن محمد، عن إسماعیل بن بشّار، عن قنبر بن محمد، عن هاشم بن البرید، عن زید بن علی علیه السّلام، عن أبیه، عن جده.

77

المتن:

قال الیعقوبی بعد ذکر فتح خیبر: ... و قسّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أموال خیبر و نتاجها الزراعی علی المسلمین. فأطعم کل امرأه من نسائه ثمانین وسقا من تمر و عشرین وسقا شعیرا، و للعباس بن عبد المطلب مائتی وسق، و لفاطمه و علی علیهما السّلام من الشعیر و التمر ثلاثمائه وسق، و للمقداد بن عمرو خمسه عشر وسقا.

المصادر:

1. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 156.

2. المقداد بن الأسود: ص 120، عن تاریخ الیعقوبی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:336

78

المتن:

فی تفسیر الصافی فی ذکر الشجره المنهیّه:

... و فی تفسیر الإمام علیه السّلام: أنها شجره علم محمد و آل محمد علیهم السّلام؛ آثرهم اللّه تعالی بها دون سائر خلقه، لا یتناول منها بأمر اللّه إلا هم.

و منها ما کان یتناوله النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام بعد إطعامهم المسکین و الیتیم و الأسیر، حتی لم یحسّوا بعد بجوع و لا عطش و لا تعب و لا نصب. و هی شجره تمیّزت من بین الأشجار بأن کلّا منها إنما یحمل نوعا من الثمار، و کانت هذه الشجره و جنسها تحمل البرّ و العنب و التین و العنّاب و سائر أنواع الثمار و الفواکه و الأطعمه.

و لذلک اختلف الحاکون بذکرها، فقال بعضهم: برّه، و قال آخرون: هی عنبه، و قال آخرون: هی عنّابه، و هی الشجره التی من تناول منها بإذن اللّه ألهم علم الأولین و الآخرین من غیر تعلّم، و من تناول بغیر إذن اللّه خاب من مراده و عصی ربه.

المصادر:

1. تفسیر الصافی: ج 1 ص 116، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 221 ح 103.

79

المتن:

کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا صلّی صلاه الغداه، لم یذهب إلی بیت نسائه حتی یبدأ ببیت فاطمه علیها السّلام؛ فتسألها عن شأنها و شأن بعلها و شأن الحسن و الحسین علیهما السّلام. فإن کانا منتبهین حملهما واحد علی منکبه الأیمن و الآخر علی منکبه الأیسر، حتی یأتی بهما إلی الموضع الذی یرید.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:337

فلما أن کان یوم من ذلک جاء إلی باب فاطمه علیها السّلام، فإذا فاطمه علیها السّلام تبکی من داخل الدار و هی تقول: من شده حرّ جوعی قد اشتدّ صداع رأسی، و من طحنی للشعیر دمیت أناملی.

قال: فبکی النبی صلّی اللّه علیه و آله ثم رجع.

المصادر:

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 2 ص 189 ح 662.

الأسانید:

فی المناقب: حدثنا حمد بن عبدان، قال: حدثنا جباره بن المغلس، الحمّانی، قال:

حدثنا کثیر بن سلیم.

80

المتن:

عن زید بن أرقم، قال:

کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یشدّ الحجر علی بطنه بالغرث، فظلّ یوما صائما لیس عنده شی ء.

فأتی فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام یقولان: یا أبانا، قل لأمّنا تطعمنا. قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، أطعمی ابنیّ. قالت: ما فی منزلی إلا برکه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فألقاهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بریقه حتی شبعا و رویا و ناما، و استقرضا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثلاثه أقراض من شعیر. فلما أفطر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، وضعاها بین یدیه، فجاء سائل فقال: یا أهل بیت النبوه و معدن الرساله، إنی مسکین، أطعمونی مما رزقکم اللّه أطعمکم اللّه غدا من موائد الجنه.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، قد جاءک المسکین و له حنین، قم یا علی فأطعمه. قال علی علیه السّلام: فأخذت قرصا فأطعمته، و رجعت و قد حبس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یده عن تناول الطعام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:338

فجاء الثانی فقال: یا أهل بیت النبوه و معدن الرساله، إنی یتیم، أطعمونی مما رزقکم اللّه، أطعمکم اللّه غدا علی موائد الجنه. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: یا فاطمه، قد جاءک الیتیم و له حنین، قم یا علی فأطعمه. فأخذ علی علیه السّلام قرصا فأطعمه. قال علی علیه السّلام: فرجعت و قد حبس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یده.

فجاء الثالث فقال: یا أهل بیت

النبوه و معدن الرساله، إنی أسیر، أطعمونی مما رزقکم اللّه، أطعمکم اللّه غدا علی موائد الجنه فإنی أسیر. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: یا فاطمه ابنه محمد، قد جاءک الأسیر و له حنین، قم یا علی علیه السّلام فأطعمه. قال علی علیه السّلام:

فأخذت قرصا فأطعمته.

ثم قال علی علیه السّلام: فبتنا طاوین. فلما أصبحنا، أصبحنا مجهودین، و نزلت هذه الآیه:

«وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً». «1»

المصادر:

1. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 58 ح 23.

2. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 162.

الأسانید:

1. فی المناقب: حدثنا أبو محمد عبد اللّه بن حمدویه، قال: حدثنا محمد بن یونس قال: حدثنا حمّاد بن عیسی، قال: حدثنا النهاس بن قهم، عن القاسم بن عوف، عن زید بن أرقم.

2. فی المناقب: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا محمد بن سلیمان، قال: حدثنا عبد اللّه بن حمدویه، قال: حدثنا محمد بن یونس، قال: حدثنا حمّاد بن عیسی، قال: حدثنا النهاس بن قهم، عن القاسم بن عوف الشیبانی.

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:339

81

المتن:

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال:

لما مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام، عادهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال لی: یا أبا الحسن، لو نذرت علی ولدیک للَّه نذرا أرجو أن ینفعنا اللّه به. فقلت: علیّ للَّه نذر لئن برئ حبیبای من مرضهما لأصومنّ ثلاثه أیام. فقالت فاطمه علیها السّلام: و علیّ للَّه نذر لئن برئ ولدای من مرضهما لأصومنّ ثلاثه أیام. فقالت فاطمه علیها السّلام: و علیّ للَّه نذر لئن برئ ولدای من مرضهما لأصومنّ ثلاثه أیام، و قالت جاریتهم فضه: و علیّ للَّه نذر لئن برئ سیدای من مرضهما لأصومنّ ثلاثه أیام.

فألبس اللّه الغلامین العافیه، فأصبحوا و لیس عند آل محمد علیهم السّلام قلیل و لا کثیر.

فصاموا یومهم ... إلی آخر الحدیث کما مرّ.

المصادر:

شواهد التنزیل: ج 2 ص 394 ح 1042.

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: أخبرنا أحمد بن الولید، قال: أخبرنی أبو العباس، حدثنا أبو عبد اللّه محمد بن الفضل، حدثنا الحسن بن علی، حدثنا الهیثم بن عبد اللّه، قال: حدثنی علی بن موسی الرضا، حدثنی أبی موسی، عن أبیه جعفر بن محمد، عن أبیه محمد بن علی، عن أبیه الحسین، عن أبیه علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال.

82

المتن:

قالت عائشه: إنه لما مضت شطرا من اللیل، جاء علی علیه السّلام و أبو بکر و عمر إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و هم جوعان و شدّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی بطنه الحجر من شده الجوع، فقال علی علیه السّلام لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إنی لما مررت علی دار المقداد رأیت رطبا فی شجرته، لو أمرتنا نذهب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:340

إلیه ضیفا. فجاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع الأصحاب الی باب داره و قال: یا أهل الحدیقه، لو تعلمون من ضیفکم فی هذه اللیله لما تهیّأتم فی الرقاد.

فانتبهت ابنه المقداد عن نومه و نبّهت أبیها و أمها، و أدخل المقداد النبی صلّی اللّه علیه و آله و أصحابه البیت. و لما ذکر النبی صلّی اللّه علیه و آله الرطب، خجل المقداد و قال: أعطیت البارحه کله عیالی و جواری. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: خذ هذه السلّه و اذهب عند النخله و أبلغها منی السلام و قل لها: أعطینا الرطب.

ففعل علی علیه السّلام کما أمر النبی صلّی اللّه علیه و آله، فتحرّکت النخله و صوّتت بجلاجل السلام علی النبی صلّی اللّه علیه و آله، و أعطت رطبا لم

یر مثله أحد. فأکل منه النبی صلّی اللّه علیه و آله و الأصحاب، و أرسلوا منه نصیبا لفاطمه و الحسنین علیهم السّلام، و أکل منه المقداد و عشیرته.

المصادر:

ناسخ التواریخ: مجلدات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ج 5 ص 113.

83

المتن:

عن أسماء بنت عمیس، عن فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أتاها یوما فقال: أین ابنای (یعنی حسنا و حسینا علیهما السّلام)؟ قالت: قلت:

أصبحنا و لیس فی بیتنا شی ء یذوقه ذائق. فقال علی علیه السّلام: اذهبی بهما فإنی أتخوّف أن یبکیا علیک و لیس عندک شی ء، فذهب بهما إلی فلان الیهودی.

فوجّه إلیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فوجدهما یلعبان فی مشربه بین أیدیهما فضل من تمر، فقال: یا علی، أ لا تقلب ابنیّ قبل أن یشتدّ الحرّ علیهما؟ قال: فقال علی علیه السّلام: أصبحنا و لیس فی بیتنا شی ء، فلو جلست یا رسول اللّه حتی أجمع لفاطمه علیها السّلام تمرات. فجلس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو ینزع للیهودی کل دلو بتمره حتی اجتمع له شی ء من تمر فجعله فی حجزته، ثم أقبل فحمل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أحدهما و حمل علی علیه السّلام الآخر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:341

المصادر:

1. ذخائر العقبی: ص 49.

2. ذخائر العقبی: ص 104.

3. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 5، عن ریاض النضره.

4. الریاض النضره: ج 2 ص 232، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

5. المعجم الکبیر: ج 22 ص 422.

6. إتحاف السائل: ص 92.

7. الترغیب و الترهیب: ج 4 ص 210 ح 141.

8. الذریه الطاهره: ص 145 ح 184.

الأسانید:

1. فی المعجم الکبیر: حدثنا إسماعیل بن الحسن الخفّاف المصری، ثنا أحمد بن صالح، حدثنا ابن أبی فدیک، حدثنی موسی بن یعقوب، عن عون بن محمد، عن أمه أم جعفر، عن جدتها أسماء بنت عمیس، عن فاطمه علیها السّلام.

2. فی الذریه الطاهره: حدثنا أحمد بن یحیی، نا ضرار بن صرد، نا محمد بن إسماعیل، نا محمد بن موسی، عن فاطمه علیها السّلام.

84

المتن:

عن عمران بن حصین، قال:

أتیت النبی صلّی اللّه علیه و آله فسلّمت علیه، فقال: یا عمران، إن لک منا منزله و جاها، فهل لک فی عیاده فاطمه؟ قالت: نعم یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، بأبی أنت و أمی. فقام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قمت معه حتی وقف علی باب فاطمه علیها السّلام، فقال: السلام علیک یا بنیّه، أدخل؟ فقالت: ادخل یا رسول اللّه، بأبی أنت و أمی. قال: أنا و من معی؟ قالت: و من معک یا رسول اللّه؟ قال: معی عمران بن الحصین الخزاعی. قالت: و الذی بعثک بالحق نبیا ما علیّ إلا عباءه لی. فقال:

یا بنیّه اصنعی بها هکذا و هکذا، و أشار بیده. فقالت: یا رسول اللّه، بأبی أنت و أمی، هذا جسدی قد واریته فکیف لی برأسی؟ فألقی إلیها ملاءه له خلقه فقال: شدّی هذه علی رأسک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:342

ثم أذنت له فدخل معه، فقال: کیف أصبحت أی بنیّه؟ قالت: و اللّه وجعه یا رسول اللّه و زادنی علی ما بی من الوجع الجوع، لست أقدر علی طعام آکله، فقد أهلکنی الجوع.

فبکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بکت فاطمه علیها السّلام معه، ثم قال: أبشری یا

فاطمه و قرّی عینا و لا تحزنی، فو الذی بعثنی بالنبوه حقا إن کنت ذقت طعاما منذ ثلاث و إنی لأکرم علی اللّه منک، و لو شئت أن أظلّ عند ربی یطعمنی و یسقینی لفعلت، و لکنی آثرت الآخره علی الدنیا. یا بنیّه، لا تجزعی فو الذی بعثنی بالنبوه حقّا إنک سیده نساء العالمین.

فوضعت یدها علی رأسها و قالت: یا أبه! فأین آسیه بنت مزاحم امرأه فرعون و مریم بنت عمران؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: آسیه سیده نساء عالمها و مریم سیده نساء عالمها و خدیجه سیّده نساء عالمها، و أنت فاطمه سیده نساء عالمک، إنکنّ فی بیوت من قصب، لا أذی فیه و لا نصب. قلت: یا رسول اللّه، و ما بیوت من قصب؟ قال: درّ مجوّف من قصب لا أذی فیه و لا صخب. قال: ثم ضرب بیده علی منکبها و قال: یا بنیّه، و الذی بعثنی بالحق نبیا، لقد زوّجتک سیدا فی الدنیا و سیدا فی الآخره.

المصادر:

1. المناقب لابن المغازلی: ص 315 ح 453.

2. العدد القویه: ص 225 ح 20، عن إحیاء العلوم.

3. إحیاء العلوم: ج 4 ص 197، علی ما فی العدد القویه.

4. الأنوار النعمانیه: ج 3 ص 271.

5. مشکل الآثار: ج 1 ص 51.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 17، عن الکنی و الأسماء.

7. الکنی و الأسماء للدولابی: ج 2 ص 22.

8. الجنّه العاصمه: ص 224.

9. إحقاق الحق: ج 25 ص 88.

10. غایه المرام عن رجال البخاری: ص 297.

11. المحجه البیضاء: ج 5 ص 102.

الأسانید:

فی المناقب لابن المغازلی: أخبرنا أبو عبد اللّه الحسین بن الحسین بن یعقوب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:343

الواسطی، أخبرنا أبو الحسن علی بن عبد اللّه بن الحسین بن جهضم الهمدانی، أخبرنا أبو بکر محمد بن علی بن خالد بن سعید الرقّی البزّاز، حدثنا أبو جعفر أحمد بن یحیی الحلوانی، حدثنا عبد اللّه بن داهر، عن عمرو بن جمیع، عن عروه بن عبید، عن الحسن بن أبی الحسن، عن عمران بن حصین.

85

المتن:

عن عبد الرحمن بن أبی لیلی مرسلا، قال:

دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام، و ذکر فضل نفسها و فضل زوجها و ابنیها فی حدیث طویل، فقالت علیها السّلام: یا رسول اللّه، و اللّه لقد بات ابنای جائعین. فقال: یا فاطمه، قومی فهاتی العفاص من المسجد. قالت: یا رسول اللّه، ما لنا من عفاص. قال: یا فاطمه، قومی فإنه من أطاعنی فقد أطاع اللّه و من عصانی فقد عصی اللّه.

قال: فقامت فاطمه علیها السّلام إلی المسجد فإذا هی بعفاص مغطّی. قال: فوضعته قدّام النبی صلّی اللّه علیه و آله، فإذا هو طبق مغطّی بمندیل شامی، فقال: علیّ بعلی علیه السّلام و أیقظی الحسن و الحسین علیهما السّلام.

ثم کشف عن الطبق، فإذا فیه کعک أبیض یشبه کعک الشام و زبیب یشبه زبیب الطائف و تمر یشبه العجوه یسمّی الرائع (و فی روایه غیره) و صیحانی مثل صیحانی المدینه، فقال لهم النبی صلّی اللّه علیه و آله: کلوا.

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 55 ح 5.

2. الاحتجاج: ص 211، علی ما فی هامش الثاقب.

3. إثبات الهداه: ج 1 ص 337.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:344

86

المتن:

عن زینب بنت علی علیها السّلام، قالت:

صلّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه الفجر، ثم أقبل بوجهه الکریم علی علی علیه السّلام فقال: هل عندکم طعام؟ فقال: لم آکل منذ ثلاثه أیام طعاما و ما ترکت فی منزلی طعاما. قال: امض بنا إلی فاطمه علیها السّلام. فدخلا علیها و هی تتلوی من الجوع و ابناها معها. فقال: یا فاطمه، فداک أبوک هل عندک طعام؟ فاستحیت فقالت: نعم.

فقامت و صلّت، ثم سمعت حسّا فالتقت فإذا بصحفه ملأی ثریدا و لحما. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 17 344 المتن: ..... ص : 344

من عندها و لیس عندها طعام فمن أین هذا؟!

ثم أقبل علیها فقال: یا بنت رسول اللّه، أنّی لک هذا بی؟ قالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1» فضحک النبی صلّی اللّه علیه و آله و قال: الحمد للَّه الذی جعل فی أهلی نظیر زکریا و مریم، إذ قال لها: «أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «2»

فبینما هم یأکلون، إذ جاء سائل بالباب فقال: السلام علیکم یا أهل البیت، أطعمونی مما تأکلون. فقال صلّی اللّه علیه و آله: اخسأ اخسأ، ففعل ذلک ثلاثا، و قال علی علیه السّلام: أمرتنا أن لا نردّ سائلا، من هذا الذی أنت تخسأه؟! فقال: یا علی، إن هذا إبلیس، علم أن هذا طعام الجنه، فتشبّه بسائل لنطعمه منه.

فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و

علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام حتی شبعوا. ثم رفعت الصحفه، فأکلوا من طعام الجنه فی الدنیا.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 38.

(2). سوره آل عمران: الآیه 38.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:345

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 295 ح 251.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 339، باختصار فیه.

3. معالم الزلفی: ص 406.

4. مدینه المعاجز: ص 54 (قدیم) ح 109.

87

المتن:

عن الصادق، عن أبیه، عند جده علیهم السّلام، قال:

مرض النبی صلّی اللّه علیه و آله المرضه الأولی التی عوفی منها، فعادته فاطمه علیها السّلام .... إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حمل الحسن و الحسین علیهما السّلام علی کتفه فأقبل بهما إلی منزل فاطمه علیها السّلام و قد ادّخرت لهما تمیرات. فوضعتها بین أیدیهما فأکلا و شبعا و فرحا، فقال لهما النبی صلّی اللّه علیه و آله: قوما الآن فاصطرعا.

فقاما لیصطرعا و قد خرجت فاطمه علیها السّلام فی بعض حاجتها، فدخلت فسمعت النبی صلّی اللّه علیه و آله و هو یقول: إیه یا حسن، شدّ علی الحسین فأصرعه. فقالت له: یا أبه، وا عجباه! أ تشجّع هذا علی هذا؛ أ تشجّع الکبیر علی الصغیر؟ فقال لها: یا بنیّه، أ ما ترضین أن أقول أنا: یا حسن شدّ علی الحسین فأصرعه، و هذا حبیبی جبرئیل یقول: یا حسین، شدّ علی الحسن فأصرعه.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 9 ص 83 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 360 ح 8.

3. المناقب: ج 3 ص 189.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 266 ح 25.

5. روضه الواعظین: ج 1 ص 158، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:346

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: ابن المتوکل، عن السعدآبادی، عن البرقی، عن أبیه، عن فضاله، عن زید الشحّام، عن أبی عبد اللّه الصادق، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام.

88

المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی قوله تعالی: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» «1»، قال:

بینا علی علیه السّلام عند فاطمه علیها السّلام إذ قالت له: یا علی، اذهب إلی أبی فابغنا منه شیئا. فقال:

نعم. فأتی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأعطاه دینارا و قال: یا علی، اذهب فابتع لأهلک طعاما.

فخرج من عنده فلقیه المقداد بن الأسود، و قاما ما شاء اللّه أن یقوما و ذکر له حاجته، فأعطاه الدیا نار و انطلق إلی المسجد، فوضع رأسه فنام. فانتظره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فلم یأت، ثم انتظره فلم یأت.

فخرج یدور فی المسجد، فإذا هو بعلی علیه السّلام نائما فی المسجد. فحرّکه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقعد، فقال له: یا علی، ما صنعت؟ فقال: یا رسول اللّه، خرجت من عندک فلقینی المقداد بن الأسود، فذکر لی ما شاء اللّه أن یذکر فأعطیته الدیا نار. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أما أن جبرئیل أنبأنی بذلک و قد أنزل اللّه فیک کتابا: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». «2»

المصادر:

حلیه الأبرار: ج 1 ص 369.

______________________________

(1). سوره الحشر: الآیه 9.

(2). سوره الحشر: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:347

الأسانید:

فی حلیه الأبرار: محمد بن العباس، قال: حدثنا أحمد بن أبی إدریس، عن أحمد بن محمد، عن فضاله بن أیوب، عن کلیب بن معاویه الأسدی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

89

المتن:

عن حذیفه بن الیمان فی حدیث:

أن النبی صلّی اللّه علیه و آله لقی علیا علیه السّلام فی نفر من أصحابه، فیهم حذیفه و عمار فقال: یا علی، اجعل غدائی الیوم و أصحابی هؤلاء عندک، و لم یکن علی علیه السّلام یرجع إلی شی ء من العروض ذهب أو فضه. فقال حیاء منه و تکرّما: نعم یا رسول اللّه، فی الرحب و السعه، ادخل یا نبی اللّه أنت و من معک.

قال: فدخل و قال لنا: ادخلوا و کنا خمسه، و دخل علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام یبتغی عندها شیئا من زاد، فوجد فی وسط البیت جفنه من ثرید تفور و علیها عراق کثیر و کان رائحتها المسک. فحملها علی علیه السّلام حتی وضعها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و من حضر معه.

فأکلنا منها حتی تملأنا و لا ینقص منها قلیل و لا کثیر. فقام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام فقال لها: أنّی لک هذا الطعام یا فاطمه؟ فردّت علیه و نحن نسمع قولهما: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1» فخرج و هو یقول: الحمد اللّه الذی لم یخرجنی من الدنیا حتی رأیت لابنتی ما رأی زکریا لمریم.

المصادر:

1. إثبات الهداه: ج 1 ص 298 ح 201، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی، علی ما فی الإثبات.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:348

الأسانید:

فی الأمالی: عن جماعه، عن أبی المفضل، عن عبد الرزاق بن سلیمان، عن الحسن بن علی الأزدی. عن عبد الوهاب بن همام الحمیری، عن جعفر بن سلیمان، عن أبی هارون، عن ربیعه، عن حذیفه.

90

المتن:

فی تفسیر الزمخشری فی قوله تعالی: «قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» «1»:

إن فاطمه علیها السّلام فی زمن قحط أعدّت للنبی صلّی اللّه علیه و آله رغیفین و بضعه لحم. فکشفت الطبق فوجدته مملوءا خبزا و لحما، قال لها: أنّی لک هذا؟ قالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «2» فقال: الحمد للَّه الذی جعلک شبیهه سیده نساء بنی إسرائیل.

ثم جمع بعلها و ولدیها و أکلوا حتی شبعوا و الطعام کما هو. فأوسعت فاطمه علیها السّلام علی جیرانها؛ فهذه تشهد بأفضلیّتها و أنتم تقیسونها بغیرها.

المصادر:

1. الصراط المستقیم: ج 1 ص 171، عن تفسیر الزمخشری.

2. تفسیر الزمخشری، علی ما فی الصراط المستقیم.

3. منهج الصادقین: ج 2 ص 219، بتغییر و زیاده و نقیصه فیه.

4. أنوار التنزیل، علی ما فی منهج الصادقین.

5. تفسیر الکشّاف، علی ما فی منهج الصادقین.

6. معالم التنزیل، علی ما فی منهج الصادقین.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

(2). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:349

91

المتن:

عن الأصبغ بن نباته، قال:

سمعت الأشعث و جویبر قالا لعلی أمیر المؤمنین علیه السّلام: حدثنا فی خلواتک أنت و فاطمه علیها السّلام ... إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی الفصل الثالث من هذا المجلد، الرقم 10، متنا و مصدرا و سندا.

92

المتن:

عن عبد الرحمن بن عوف:

رأیت النبی صلّی اللّه علیه و آله و هو فی بیت فاطمه علیها السّلام و الحسن و الحسین علیهما السّلام یبکیان جوعا و یتضوّران.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: من یصلنا بشی ء؟ فطلع عبد الرحمن بن عوف بصحفه فیها حیسه و رغیفان بینهما إهاله، فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: کفاک اللّه أمر دنیاک، و أما أمر الآخره فأنا لها ضامن.

المصادر:

1. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 15 ص 155 ح 5173.

2. الریاض النضره فی مناقب العشره المبشّره بالجنه: ج 1 ص 353.

3. تلخیص المتشابه: ج 1 ص 37، بتفاوت یسیر.

4. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 66.

الأسانید:

فی التلخیص: أخبرنا محمد بن أحمد، حدثنا أحمد بن سلمان، حدثنا معاذ بن المثنّی، حدثنا عبد اللّه بن مسلّم، حدثنا الولید بن مسلم، عن معمّر، عن الزهری، عن سالم، عن ابن عمر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:350

93

المتن:

عن ابن عباس، قال:

کنت جالسا بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم و بین یدیه علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، إذ هبط علیه جبرئیل و بیده تفّاحه. فحیّا بها النبی صلّی اللّه علیه و آله و حیّا النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام فتحیّا بها علی علیه السّلام و ردّها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فتحیّا بها النبی صلّی اللّه علیه و آله، و حیّا بها الحسن علیه السّلام. فقبّلها و ردّها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فتحیّا بها النبی صلّی اللّه علیه و آله، و حیّا بها الحسین علیه السّلام فتحیّا بها الحسین علیه السّلام و قبّلها و ردّها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فتحیّا بها النبی صلّی اللّه علیه و آله، و حیّا بها فاطمه علیها السّلام فقبّلتها و ردّتها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و تحیّا بها النبی صلّی اللّه علیه و آله ثانیه، و حیّا بها علیا علیه السّلام فتحیّا بها علی علیه السّلام ثانیه.

فلما همّ أن یردّها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، سقطت التفاحه من أطراف أنامله فانفلقت بنصفین، فسطع منها نور حتی بلغ سماء الدنیا و إذا علیه سطران مکتوبان: بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذه تحیه من اللّه عز و جل إلی محمد المصطفی و علی المرتضی

و فاطمه الزهراء و الحسن و الحسین سبطی رسول اللّه علیهم السّلام و أمان لمحبّیهم یوم القیامه من النار.

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 569 ح 3 المجلس السابع و الثلاثون.

2. عوالم العلوم: ج 16 ص 62 ح 2، عن بعض کتب المناقب.

3. بعض کتب المناقب، علی ما فی العوالم.

الأسانید:

فی الأمالی: حدثنا أحمد بن الحسن، قال: حدثنا عبد الرحمن بن محمد، قال: حدثنا فرات بن إبراهیم، قال: حدثنی الحسن بن الحسین، قال: أخبرنی علی بن أحمد، قال:

حدثنی الحسن بن جبرئیل، قال: أخبرنا إبراهیم بن جبرئیل، قال: حدثنا أبو عبد اللّه الجرجانی، عن نعیم النجفی، عن الضحاک، عن ابن عباس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:351

94

المتن:

فی روایه:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان فی بیتها، إذ جاءت فاطمه علیها السّلام ببرمه فیها خزیره- و هو ما یتخذ من الدقیق علی هیئه العصیده و لکن أرقّ منها- فوضعتها بین یدیه، فقال: أین ابن عمک و ابناک؟ فقالت: فی البیت ادعیهم. فجاءت إلی علی علیه السّلام و قالت: أجب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنت و ابناک. فجاء علی و حسن و حسین علیهم السّلام فدخلوا علیه، فجعلوا یأکلون من تلک الخزیره تحت الکساء، فأنزل اللّه عز و جل هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

و فی روایه: إنه معهم جبرئیل و میکائیل.

و فی روایه، إن ذلک الفعل کان فی بیت فاطمه علیها السّلام، و قد أشار المحبّ الطبرانی إلی أن هذا الفعل تکرّر منه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. نور الأبصار: ص 123.

2. مسند أحمد: ج 6 ص 292، بزیاده فیه.

الأسانید:

فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا عبد اللّه بن نمیر، ثنا عبد الملک، عن عطاء بن أبی رباح، حدثنی من سمع، أم سلمه.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:352

95

المتن:

علی بن إبراهیم فی تفسیر قوله: «إِنَّمَا النَّجْوی مِنَ الشَّیْطانِ» «1»:

حدثنی أبی، عن محمد بن أبی عمیر، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: کان سبب نزول هذه الآیه إن فاطمه علیها السّلام رأت فی منامها أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله همّ أن یخرج هو و فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام من المدینه.

فخرجوا حتی جاوزا حیطان المدینه، فعرض لهم طریقان. فأخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات الیمین حتی انتهی بهم إلی موضع فیه نخل و ماء. فاشتری رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شاه کبراء و هی التی فی أحد أذنیها نقط بیض فأمر بذبحها. فلما أکلوا ماتوا فی مکانهم، فانتبهت فاطمه علیها السّلام باکیه ذعره، فلم تخبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بذلک.

فلما أصبحت، جاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بحمار فأرکب علیه فاطمه علیها السّلام و أمر أن یخرج أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام من المدینه کما رأت فاطمه علیها السّلام فی نومها. فلما خرجوا من حیطان المدینه، عرض لهم طریقان و أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات الیمین- کما رأت فاطمه علیها السّلام- حتی انتهوا إلی موضع فیه نخل و ماء. فاشتری رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شاه کبراء- کما رأت فاطمه علیها السّلام- فأمر بذبحها، فذبحت و شویت. فلما

أرادوا أکلها، قامت فاطمه علیها السّلام و تنحّت ناحیه منهم تبکی مخافه أن یموتوا.

فقام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی وقع علیها و هی تبکی، فقال: ما شأنک یا بنیّه؟ قالت: یا رسول اللّه، إنی رأیت البارحه کذا و کذا فی نومی و قد فعلت أنت کما رأیته. فتنحّیت عنکم لأن لا أریکم تموتون.

فقام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و صلّی رکعتین، ثم ناجی ربه. فنزل علیه جبرئیل فقال: یا محمد، هذا شیطان یقال له الدها و هو الذی أری فاطمه علیها السّلام هذه الرؤیا و یؤذی المؤمنین فی نومهم ما یغتمّون به. فأمر جبرئیل فجاء به إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال له: أنت أریت

______________________________

(1). سوره المجادله: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:353

فاطمه علیها السّلام هذه الرؤیا؟ فقال: نعم یا محمد. فبزق علیه ثلاث بزقات فشجّه فی ثلاث مواضع.

ثم قال جبرئیل لمحمد صلّی اللّه علیه و آله: یا محمد، إذا رأیت فی منامک شیئا تکرهه أو رأی أحد من المؤمنین فلیقل: «أعوذ بما عاذت به ملائکه اللّه المقربون و أنبیاؤه المرسلون و عباده الصالحون من شرّ ما رأیت من رؤیای»، و یقرأ الحمد و المعوذّتین و قل هو اللّه أحد و یتفل عن یساره ثلاث تفلات، فإنه لا یضرّه ما رأی. فأنزل اللّه عز و جل علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله:

«إِنَّمَا النَّجْوی مِنَ الشَّیْطانِ». «1»

و روی العیاشی، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال: رأت فاطمه علیها السّلام فی النوم کان الحسن و الحسین علیهما السّلام ذبحا أو قتلا. فأحزنها ذلک، فأخبرت به رسول اللّه صلّی اللّه

علیه و آله فقال: یا رؤیا، فتمثّلت بین یدیه. قال: أنت أریت فاطمه علیها السّلام هذا البلاء؟ قالت: لا. فقال: یا أضغاث، أنت أریت فاطمه علیها السّلام هذا البلاء؟ قالت: نعم یا رسول اللّه. قال: ما أردت بذلک؟ قالت:

أردت احزنها. فقال صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: اسمعی لیس هذا بشی ء.

المصادر:

1. دار السلام: ج 1 ص 63، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 355.

96

المتن:

قال شهر بن حوشب:

أتیت أم سلمه، أعرفها علی الحسین علیه السّلام: فقالت لی فیما حدّثتنی: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بیتی یوما و إن فاطمه علیها السّلام جاءته بسخینه، فقال: انطلقی فجیئی بزوجک أو ابن عمک و ابنیک.

______________________________

(1). سوره المجادله: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:354

فانطلقت فجاءت بعلی و حسن و حسین علیهم السّلام، فأکلوا من ذلک الطعام و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی منامه لنا و تحته کساء خیبری. فأخذ الکساء فجلّلهم إیاه، ثم رفع یدیه إلی السماء ثم قال: اللهم هؤلاء عترتی و أهلی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فقال: و أنت إلی خیر.

المصادر:

المعجم الکبیر للطبرانی: ج 23 ص 396 ح 947.

الأسانید:

فی المعجم الکبیر: حدثنا علان بن عبد الصمد، حدثنا القاسم بن دینار، ثنا عبید اللّه بن موسی. ثنا إسماعیل بن نشیط، قال: سمعت شهر بن حوشب، قال.

97

المتن:

قال ابن الأثیر فی باب السین مع الخاء:

... و فی حدیث فاطمه علیها السّلام: أنها جاءت النبی صلّی اللّه علیه و آله ببرمه فیها سخینه؛ أی طعام حارّ یتخذ من دقیق و سمن، و قیل: دقیق و تمر أغلظ من الحساء و أرقّ من العصیده، و کانت قریش تکثر من أکلها فغیّرت بها حتی سمّوا سخینه.

المصادر:

1. النهایه فی غریب الحدیث: ج 2 ص 351.

2. لسان العرب: ج 6 ص 207.

98

المتن:

حدثنا هدبه، حدثنا حمّاد، عن عمار بن أبی عمار:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:355

أن علیا علیه السّلام آجر نفسه من یهودی علی أن ینزع له کل دلو بتمره، فجمع نحوا من المسک. فجاء به فنثره فی حجر فاطمه علیها السّلام و قال: کلی و أطعمی صبیانک.

المصادر:

أنساب الأشراف: ج 2 ص 152.

99

المتن:

قال ابن الأثیر فی السین مع الواو:

و فی حدیث فاطمه علیها السّلام: أنها أتت النبی صلّی اللّه علیه و آله ببرمه فیها سخینه، فأکل و ما سامنی غیره و ما أکل قطّ إلا سامنی غیره.

هو من السوم: التکلیف، و قیل: معناه عرض علیّ، من السوم و هو طلب الشراء.

المصادر:

النهایه فی غریب الحدیث و الأثر: ج 2 ص 426.

100

المتن:

الحسن بن علی علیه السّلام:

إنه دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بیت فاطمه علیها السّلام، فناولته کتف شاه مطبوخه. فأکلها ثم قام یصلّی، فأخذت ثیابه فقالت: أ لا تتوضّأ یا رسول اللّه؟ قام: ممّ یا بنیّه؟ قالت: قد أکلت مما مسّته النار. قال: إن أطهر طعامکم لما مسّته النار.

المصادر:

1. المعجم الکبیر: ج 3 ص 86 ح 2742.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:356

2. تحفه الأشراف: ج 4 ص 124 ح 4770.

3. الذریه الطاهره: ص 139 ح 174.

4. الذریه الطاهره: ص 118 ح 130، بنقیصه فیه.

5. مجمع الزوائد: ج 1 ص 252.

الأسانید:

1. فی المعجم: حدثنا محمد بن عبدوس، ثنا عبد اللّه بن عمر، ثنا محمد بن فضیل، عن محمد بن إسحاق، عن أبیه، عن الحسن بن علی علیه السّلام.

2. فی الذریه الطاهره: یزید بن سنان، نا موسی بن إسماعیل، نا إبراهیم بن سلمه، نا محمد بن إسحاق، عن أبیه، عن الحسن بن الحسن بن علی، «1» عن فاطمه علیها السّلام.

3. فی الذریه الطاهره: حدثنا أحمد بن یحیی، نا ضرار بن صرد، نا ابن فضیل، عن محمد بن إسحاق، عن أبیه، عن الحسن بن علی علیه السّلام.

101

المتن:

عن أبی سعید الخدری: أن علی بن أبی طالب علیه السّلام وجد دینارا، فأتی به فاطمه علیها السّلام.

فسألت عنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: هذا رزق اللّه. فأکل منه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أکل علی و فاطمه علیهما السّلام. فلما کان بعد ذلک، أتت امرأه تنشد الدیا نار. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا علی أدّها الدیا نار.

المصادر:

مصابیح السنه: ج 2 ص 382 ح 2247.

102

المتن:

قال أبو بکر الحصنی فی ذکر فاطمه علیها السّلام: ... و دعا صلّی اللّه علیه و آله لابنته فاطمه علیها السّلام: إن اللّه لا یجیعها.

قالت: فما جعت بعد.

______________________________

(1). الظاهر سقط «عن أبیه» هنا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:357

المصادر:

دفع شبه من شبّه و تمرّد: ص 118.

103

المتن:

قال الواقدی فی ذکر طعم النبی صلّی اللّه علیه و آله فی الکتیبه لأزواجه و غیرهم:

أطعم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کل امرأه من نسائه ثمانین وسقا تمرا و عشرین وسقا شعیرا، و للعباس بن عبد المطلب مائتی وسق، و لفاطمه و علی علیهما السّلام من الشعیر و التمر ثلاثمائه وسق؛ و الشعیر من ذلک خمسه و ثمانین وسقا، لفاطمه علیها السّلام من ذلک مائتا وسق.

و قال الواقدی فی ص 298: ... فأبی عمر أن یردّ علی المهاجرین و قبض طعمه فاطمه علیها السّلام. فکلّم فیها فأبی أن یفعل، و کان یجیز لأزواج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ما صنعن ....

المصادر:

1. المغازی للواقدی: ج 2 ص 693.

2. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 339، شطرا منه.

104

المتن:

قال محمد بن قیس:

کان النبی صلّی اللّه علیه و آله إذا قدم من سفر، بدأ بفاطمه علیها السّلام فدخل علیها ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثالث من هذا المجلد، الرقم 5، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:358

105

المتن:

فی راحه الأرواح للبیهقی السبزواری:

إن رجلا من الأنصار ذبح شاه و أهدی لحمها لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال صلّی اللّه علیه و آله: أدع لی علیا علیه السّلام و من معه فی المسجد. فإذا اجتمعوا قال: کلوا بسم اللّه و لا تکسروا عظامه، و أرسل شیئا منه لفاطمه علیها السّلام.

المصادر:

راحه الأرواح للبیهقی السبزواری (مخطوط): الباب الأول.

106

المتن:

قال علی علیه السّلام:

بتنا لیله بغیر عشاء، فأصبحت فخرجت ثم رجعت إلی فاطمه علیها السّلام و هی محزونه، فقلت: ما لک؟ فقالت: لم نتعشّ البارحه و لم نتغدّ الیوم و لیس عندنا عشاء.

فخرجت فالتمست فأصبحت ما اشتریت طعاما و لحما بدرهم، ثم أتیتها به فخبزت و طبخت. فلما فرغت من انضاح القدر قال: لو أتیت أبی فدعوته. فأتیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو مضطجع فی المسجد و هو یقول: أعوذ باللَّه من الجوع ضجیعا.

فقلت: بأبی أنت و أمی یا رسول اللّه، عندنا طعام فهلمّ.

فتوکّأ علیّ حتی دخل و القدر تفور، فقال: اغرفی لعائشه، فغرفت فی صحفه. ثم قال: اغرفی لحفصه، فغرفت فی صحفه، حتی غرفت لجمیع نسائه التسع. ثم قال:

اغرفی لأبیک و زوجک فغرفت. فقال: اغرفی فکلی. فغرفت ثم رفعت القدر و إنها لتفیض. فأکلنا منها ما شاء اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:359

المصادر:

الطبقات لابن سعد: ج 1 ص 186.

الأسانید:

فی الطبقات: قال: أخبرنا علی بن محمد، عن حبّاب بن موسی السعیدی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، قال: قال علی علیه السّلام.

107

المتن:

قال الفخر الرازی فی تفسیر قوله تعالی: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ ...» «1»: قال:

الواحدی من أصحابنا: ذکر فی کتاب البسیط أنها نزلت فی حق علی علیه السّلام، و صاحب الکشّاف من المعتزله ذکر هذه القصه، فروی عن ابن عباس أن الحسن و الحسین علیهما السّلام مرضا. فعادهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أناس معه فقالوا: یا أبا الحسن، لو نذرت علی ولدک.

فنذر علی و فاطمه علیهما السّلام و فضّه جارته لهما إن شفاهما اللّه تعالی أن یصوموا ثلاثه أیام.

فشفیا و ما معهم شی ء، فاستقرض علی علیه السّلام من شمعون الخیبری الیهودی ثلاثه أصوع من شعیر. فطحنت فاطمه علیها السّلام صاعا و اختبزت خمسه أقراص علی عددهم و وضعوها بین أیدیهم لیفطروا. فوقف علیهم سائل فقال: السلام علیک أهل بیت محمد، مسکین من مساکین المسلمین، أطعمونی أطعمکم اللّه من موائد الجنه، فاثروه و باتوا و لم یذوقوا إلا الماء و أصبحوا صائمین. فلما أمسوا و وضعنا الطعام بین أیدیهم، وقف علیهم یتیم فاثروه، و جاءهم أسیر فی الثلاثه ففعلوا مثل ذلک.

فلما أصبحوا، أخذ علی علیه السّلام بید الحسن و الحسین علیهما السّلام و دخلوا علی الرسول صلّی اللّه علیه و آله. فلما أبصرهم و هم یرتعشون کالفراخ من شده الجوع، قال: ما أشدّ ما یسوؤنی ما أری بکم.

و قام فانطلق معهم، فرأی فاطمه علیها السّلام فی محرابها قد التصق بطنها بظهرها و غارت عیناها، فساءه ذلک. فنزل جبرئیل و قال: خذها یا محمد، هنّأک اللّه فی أهل بیتک. فأقرأها

السوره ....

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:360

المصادر:

التفسیر الکبیر للفخر الرازی: ج 3 ص 44.

108

المتن:

عن محمد بن کعب القرظی: ... و إن أهل العراق أصابتهم أزمّه، فقام بینهم علی بن أبی طالب علیه السّلام فقال: أیها الناس! أبشروا فو اللّه إنی لأرجو أن لا یمرّ علیکم إلا یسیر حتی تروا ما یسرّکم من الرفاء و الیسر. قد رأیتنی مکثت ثلاثه أیام من الدهر ما أجد شیئا آکله حتی خشیت أن یقتلنی الجوع.

فأرسلت فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تستطعمه لی فقال: یا بنیه، و اللّه ما فی البیت طعام یأکله ذو کبد إلا ما ترین لشی ء قلیل بین یدیه، و لکن ارجعی فیرزقکم اللّه. فلما جاءتنی فأخبرتنی و انقلبت و ذهبت حتی أتی بنی قریظه، فإذا یهودی علی شقّه بئر فقال: یا أعرابی، هل لک أن تسقی لی نخلی و أطعمک؟ قلت: نعم.

فبایعته علی أن أنزع کل دلو بتمره فجعلت أنزع، فکلما نزعت دلوا أعطانی تمره حتی إذا امتلأت یدی من التمر. قعدت فأکلت و شربت من الماء، ثم قلت: یا لک بطنا، لقد لقیت الیوم ضرّا.

ثم نزعت مثل ذلک لابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ثم وضعت ثم انقلبت راجعا حتی إذا کنت ببعض الطریق، فإذا أنا بدیا نار ملقی. فلما رأیته وقفت أنظر إلیه و أمر نفسی أخذه أم أذره.

فأبت نفسی إلا آخذه و قلت: أستشیر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فأخذته فلما جئتها أخبرتها الخبر، قالت: هذا رزق من اللّه، انطلق فاشتر لنا دقیقا.

فانطلقت حتی جئت السوق، فإذا یهودی من یهود فدک، جمع دقیقا من دقیق الشعیر.

فاشتریت منه، فلما اکتلت قال: أما أنت من أبی القاسم؟ قلت: ابن عمی و

ابنته امرأتی.

فأعطانی الدیا نار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:361

فجئتها و أخبرتها الخبر، فقالت: هذا رزق من اللّه عز و جل، فاذهب به فارهنه بثمانیه قراریط ذهب فی لحم. ففعلت ثم جئتها به، فقطعته لها، ثم عجنت و خبزت ثم صنعتها طعاما و أرسلتها إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فجاءنا فلما رأی الطعام قال: ما هذا! أ لم تأتنی آنفا تسألنی؟ فقلنا: بلی، اجلس یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نخبرک الخبر، فإن رأیته طیبا أکلت و أکلنا. فأخبرناه الخبر فقال: هو طیب، فکلوا بسم اللّه.

ثم قام صلّی اللّه علیه و آله فخرج، فإذا هو بأعرابیه تشتدّ کأنه نزع قواها، فقلت: یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إنی أبضع معی بدیا نار فسقط منی و اللّه ما أدری أین سقط، فانظر بأبی و أمی إن یذکر لک.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ادعی لی علی بن أبی طالب علیه السّلام. فجئته فقال: اذهب إلی الجزّار فقل له:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: إن قراریطک علیّ، فأرسل بالدیانار. فأرسل به فأعطاه الأعرابیّه فذهبت.

المصادر:

1. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 78 ح 232.

2. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 95 ح 229.

109

المتن:

عن الصادق علیه السّلام، قال:

کان عند فاطمه علیها السّلام شعیر فجعلوه عصیده. فلما وضعوها بین أیدیهما، جاء مسکین فقال: رحمکم اللّه. فقام علی علیه السّلام فأعطاه ثلثا. فلم یلبث أن جاء یتیم فقال الیتیم: رحمکم اللّه. فقام علی علیه السّلام فأعطاه الثلث. ثم جاء أسیر فقال الأسیر: رحمکم اللّه. فأعطاه الثلث الباقی و ما ذاقوها. فأنزل اللّه الآیات فیهم، و هی جاریه فی کل مؤمن فعل ذلک للَّه عزّ اسمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:362

و روی أیضا أنهم أطعموا الطعام فی ثلاث، و طووها علیه السّلام و لم یفطروا علی شی ء من الطعام و کانوا قد نذروهم و جاریه لهم تسمّی فضّه؛ صوم «1» هذه الأیام. فأوفوا بنذرهم، فنزلت فی الثناء علیهم و أعظم بها شرفا و فضلا.

المصادر:

جوامع الجامع فی تفسیر القرآن الکریم: ج 1 فی تفسیر سوره الدهر.

110

المتن:

قال الحسین بن الحسن جرجانی:

أنه روی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام جاء یوما عند فاطمه علیها السّلام .... قال علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ضیفنا فی هذه اللیله و لیس فی بیتنا شی ء. فقامت فاطمه علیها السّلام و صلّت رکعتین، فإذا سلّمت وضعت جبهتها علی الأرض و قالت: إلهی أسألک بحق محمد و آل محمد أن تنزل علینا مائده فنأکل منها و نزید فی الشکر. فلما رفعت رأسها، رأت جفنه من ثرید و علیها عراق من لحم ....

فأخرجت علیها السّلام هذه الجفنه و وضعت بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام من هذا الطعام ....

المصادر:

جلاء الأذهان و جلاء الأحزان: ج 1 ص 351.

111

المتن:

عن أم سلمه، قالت:

______________________________

(1). هکذا فی المصدر و لعل الصحیح: ... تهمیّی فضّه نذرت صوم هذه الأیام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:363

أمرنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن أصنع له خزیرا فصنعتها، ثم دعا علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ثم قال: یا أم سلمه، هلمّی خزیرتک. قالت: فقرّبتها فأکلوا، ثم أقام فاطمه علیها السّلام إلی جانب علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام إلی جانب فاطمه علیها السّلام، قالت: و کانت لیله قرّه. فأدخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رجله إلی حجر علی و فاطمه علیهما السّلام ثم ألبسهم کساء فدکیا ثم قال: هؤلاء أهل بیتی و حامّتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. قالت أم سلمه: قلت:

أ لست من أهلک یا رسول اللّه؟ قال: إنک إلی خیر.

المصادر:

تاریخ دمشق: ج 14 ص 138.

الأسانید:

أخبرنا أبو بکر محمد بن عبد الباقی، نا أبو محمد الجوهری إملاء، أنا أبو الحسین عبید اللّه بن أحمد بن یعقوب المقرئ، نا عبد اللّه بن إسحاق بن إبراهیم، نا عبّاد بن بشیر بن عمار، نا محمد- و هو ابن عثمان بن أبی البهلول-، حدّثنی إسماعیل- و هو ابن الحسن الشعیری-، حدّثنی لیث بن أبی سلیم، عن شهر بن حوشب، عن أم سلمه.

112

المتن:

قال شهر بن حوشب:

جئت أم سلمه أعزّیها بحسین بن علی علیه السّلام، فحدّثتنا أم سلمه: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان فی بیتها، فصنعت له فاطمه علیها السّلام سخینه و جاءته بها، فقال: ادعی ابن عمک و ابنیک- أو زوجک و ابنیک- فجاءت بهم. فأکلوا معه من ذلک الطعام.

قالت: و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی منامه لنا، فأخذ فضله کساء لنا خیبری کان تحته فجلّلهم به، ثم رفع یده فقال: اللهم عترتی و أهل بیتی. اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

قالت: یا رسول اللّه، و أنا من أهلک؟ قال: و أنت إلی خیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:364

المصادر:

تاریخ دمشق: ج 14 ص 138.

الأسانید:

فی تاریخ دمشق: أخبرنا أبو القاسم إسماعیل بن أحمد، أنا أبو الحسین بن النقور، نا عیسی بن علی إملاء، قال: قرئ علی أبی بکر عبد اللّه بن محمد بن زیاد النیسابوری، و أنا أسمع، قیل له: حدّثکم العباس بن محمد بن حاتم، نا نعیم، نا إسماعیل بن نشیط العامری، قال: سمعت شهر بن حوشب، قال.

113

المتن:

قال المغربی فی الدعائم: روینا عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن آبائه، عن علی علیهم السّلام:

أنه دخل یوما علی فاطمه علیها السّلام فوجد الحسن و الحسین علیهما السّلام بین یدیها یبکیان، فقال: ما لهما؟ فقالت: یطلبان ما یأکلان، و لا شی ء عندنا فی البیت. قال: فلو أرسلت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ قالت: نعم.

فأرسلت إلیه تقول: یا رسول اللَّه، ابناک یبکیان و لم نجد لهما شیئا، فإن کان عندک شی ء فأبلغناه. فنظر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی البیت فلم یجد شیئا غیر تمر، فدفعه إلی رسولها فلم یقع منهما. فخرج علی علیه السّلام یبتغی أن یأخذ سلفا أو شیئا بوجهه من أحد، فکلما أراد أن یکلّم أحدا احتشم و انصرف.

فبینا هو یسیر إذا وجد دینارا، فأتی به فاطمه علیها السّلام فأخبرها بالخبر، فقالت: لو رهنته لنا الیوم فی طعام، فإن جاء طالبه رجونا أن نجد فکاکه إن شاء اللّه. فخرج به فاشتری دقیقا، ثم دفع الدیا نار رهنا بثمنه، فأبی صاحب الدقیق علیه أن یأخذ رهنا و قال: متی تیسّر ثمنه فجئ به، و أقسم أن لا یأخذه. ثم مرّ بلحم فاشتری منه بدرهم و دفع الدیا نار إلی القصّاب رهنا به، فامتنع أیضا علیه و أقسم أن لا یأخذ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه

الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:365

فأقبل إلی فاطمه علیها السّلام باللحم و الدقیق و قال: عجّلیه فإنی أخاف أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ما بعث لابنیه بالتمر و عنده الیوم طعاما فعجّلته و أتی إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و فجاء به. فإنهم لیأکلون إذ سمعوا غلاما ینشد باللَّه و بالإسلام: من وجد دینارا؟ فأخبر علی علیه السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالخبر. فدعا بالغلام فسأله فقال: أرسلنی أهلی بدیا نار أشتری لهم به طعاما، فسقط منی و وصفه. فردّه علیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فرفع اللقطه لمن ینشدها و ینوی ردّها إلی أهلها و وضعها فی موضعها مطلق مباح کما جاء عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لا بأس بترکها إلی أن یأتی صاحبها.

المصادر:

دعائم الإسلام للمغربی: ج 2 ص 494 ح 1763.

114

المتن:

عن أبی سعید، قال:

کان لعلی علیه السّلام من النبی صلّی اللّه علیه و آله دخله لیست لأحد غیره، و کانت للنبی صلّی اللّه علیه و آله من علی علیه السّلام دخله لیست لأحد غیره؛ فکانت دخله النبی صلّی اللّه علیه و آله من علی علیه السّلام أن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان یدخل علیه کل یوم، فإن کان عندهم شی ء قدّموه إلیه.

فدخل یوما فلم یجد عندهم شیئا، فقالت فاطمه علیها السّلام حین خرج النبی صلّی اللّه علیه و آله: قد کنّا عوّدنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عاده، فخرج النبی صلّی اللّه علیه و آله و لم یصب شیئا. فقال علیه السّلام: اسکتی أیتها المرأه «1»، فرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أعلم بما فی بیتک منک. فقالت: اذهب عسی أن تصیب لنا شیئا أو تجد أحدا یسلفک شیئا، فخرج فلم یجد.

فبینا هو فی السوق یمشی وجد دینارا، فأخذه ثم نادی: من یعرّف الدیا نار؟

فلم یجد أحدا یعرّفه، فقال: لو أنی أخذت هذا الدیا نار فاشتریت به طعاما و کان سلفا

______________________________

(1). هذه العباره بعید أن یصدر منه و لا یلائم خلقه الکریم بهذه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:366

علیّ، إن جاء صاحبه غرمته. فعرض له رجل فباعه طعاما، فلما استوفی علی علیه السّلام طعامه ردّ علیه الدیا نار. فقال علی علیه السّلام: قد أعطینا طعامک و أعطیتنا دینارنا، فلم یزل به الرجل حتی ردّ إلیه الدیا نار.

فقالت فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام حین حدّثها ذلک: أ ما استحییت أن تأخذ طعام الرجل و الدیا نار؟ قال: قد رددته فأبی. فلما

فنی ذلک الطعام، خرج بذلک الدیا نار إلی السوق فعرض له ذلک الرجل فاشتری منه طعاما، ثم ردّ إلیه الدیا نار، فقال له علی علیه السّلام: أیها الرجل! قد فعلت بی هذا مره، خذ دینارک. فلم یزل الرجل بعلی علیه السّلام حتی ردّ إلیه الدیا نار.

فلما ذکر علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام، قالت: أیها الرجل! استحیی لا تعتذر لهذا. فلما فنی ذلک الطعام، خرج علی علیه السّلام بذلک الدیا نار. فعارض له ذلک الرجل فاشتری منه طعاما، فأعطاه الرجل الدیا نار. فرمی به علی علیه السّلام و قال: لا أخذ فأخذ الرجل الدیا نار. فذکروا شأنهم للنبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: ذلک رزق سیق إلیک، لو لم تردّه لقام بکم.

المصادر:

جامع الأحادیث للسیوطی: ج 17 ص 256 ح 9955.

115

المتن:

عن أم سلمه، قالت:

کان النبی صلّی اللّه علیه و آله عندی و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فجعلت خزیره، فأکلوا و ناموا و غطّی عیهم عباءه أو قطیفه، ثم قال: اللهم إن هؤلاء، أهل بیتی، أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

المصادر:

جامع البیان فی تفسیر القرآن: ج 22 ص 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:367

الأسانید:

فی جامع البیان: حدثنی موسی بن عبد الرحمن المسروق، قال: ثنا یحیی بن إبراهیم بن سوید النخعی، عن هلال- یعنی ابن مقلاص-، عن زبید، عن شهر بن حوشب، عن أم سلمه.

116

المتن:

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال:

أطعمنی جبریل عنقود عنب فقال: هذا من ثمر الجنه. فأکلته فوقعت علی خدیجه، فأتت بفاطمه علیها السّلام؛ فما لثمت فیها إلا ذقت طعم ذلک العنب.

المصادر:

إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح علیهم السّلام: ص 133.

117

المتن:

عن بلال بن یحیی العبسی، عن علی علیه السّلام:

التقط دینارا فاشتری به دقیقا، فعرفه صاحب الدقیق فردّ علیه الدیا نار. فأخذه علی علیه السّلام فقطع منه قیراطان فاشتری به لحما، ثم أتی به فاطمه علیها السّلام فقال: اصنعی لنا طعاما.

ثم انطلق إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فدعاه، فأتاه و من معه فأتاهم بجفنه، فلما رآها النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنکرها فقال: ما هذا؟ فأخبره فقال: ألقطه ألقطه إلی القیراطین، ضعوا أیدیکم بسم اللّه.

المصادر:

مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 94 ح 226.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:368

118
المتن:

عن عطاء، قال: نبّئت أن علیا علیه السّلام قال:

مکثنا أیاما لیس عندنا شی ء و لا عند النبی صلّی اللّه علیه و آله. فخرجت فإذا أنا بدیا نار مطروح علی الطریق، فمکثت هنیهه أو أمر نفسی فی أخذه أو ترکه، ثم أخذته لما بنا من الجهد.

فأتیت به الضفاطین فاشتریت به دقیقا، ثم أتیت به فاطمه علیها السّلام فقلت: اعجنی و أخبزی.

فجعلت تعجن و إن قصبتها لتضرب حرف «1» الجفنه من الجهد الذی بها، ثم خبزت.

فأتیت النبی صلّی اللّه علیه و آله فأخبرته، فقال: کلوه فإنه رزق رزقکموه اللّه عز و جل.

المصادر:

1. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 95 ح 228.

2. کنز العمال: ج 19 ص 142، علی ما فی مسند.

119
المتن:

عن عبید اللّه بن محمد، عن عائشه، قال:

وقف سائل علی أمیر المؤمنین علی علیه السّلام، فقال للحسن أو الحسین علیهما السّلام: اذهب إلی أمک فقل لها: ترکت عندک سته دراهم، فهات منها درهما. فذهب ثم رجع فقال: قالت: إنما ترکت سته دراهم للدقیق. فقال علی علیه السّلام: لا یصدق إیمان عبد حتی یکون بما فی ید اللّه أوثق منه بما فی یده، قل لها: ابعثی بالسته دراهم.

فبعثت بها إلیه، فدفعها إلی السائل، قال: فما حلّ حبوته حتی مرّ به رجل معه جمل یبیعه. فقال علی علیه السّلام: بکم الجمل؟ قال: بمائه و أربعین درهما. فقال علی علیه السّلام: أعقله علیّ، إنا نؤخّرک بثمنه شیئا. فعقّله الرجل و مضی.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر و لعله تصحیف فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:369

ثم أقبل رجل فقال: لمن هذا البعیر؟ فقال علی علیه السّلام: لی فقال: أ تبیعه؟ قال: نعم. قال:

بکم؟ قال: بمائتی درهم. قال: قد ابتعته. قال: فأخذ البعیر و أعطاه المائتین. فأعطی الرجل الذی أن یؤخّره مائه و أربعین درهما و جاء بستین درهما إلی فاطمه علیها السّلام، فقالت:

ما هذا؟ قال: هذا ما وعدنا اللّه علی لسان نبیه صلّی اللّه علیه و آله: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها». «1»

المصادر:

جامع الأحادیث: ج 15 ص 462 ح 6611.

120
المتن:

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام- و قد رأت قمیصه مخروقا و بطنه خمیصا و قد بکت عند ذلک-:

أ ما یرضیک- یا فاطمه- ألا یبقی علی ظهر الأرض بیت مدر و لا وبر إلا أدخله عزّ أو ذلّ بأبیک.

المصادر:

المجازات النبویه للشریف الرضی: ص 474.

121
المتن:

عن کعب الأحبار، أنه قال: مرضت فاطمه علیها السّلام، فجاء علی علیه السّلام إلی منزلها فقال: یا فاطمه، ما یرید قلبک من حلاوات الدنیا؟ فقالت: یا علی، أشتهی رمّانا. فتفکّر ساعه لأنه ما کان معه شی ء. ثم قام و ذهب إلی السوق و استقرض درهما و اشتری به رمّانه فرجع إلیها، فرأی شخصا مریضا مطروحا علی قارعه الطریق.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 160.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:370

فوقف علی علیه السّلام فقال له: ما یرید قلبک یا شیخ؟ فقال: یا علی، خمسه أیام هنا و أنا مطروح و مرّ الناس علیّ و لم یلتفت أحد إلیّ، یرید قلبی رمّانا. فتفکّر فی نفسه ساعه فقال لنفسه: اشتریت رمّانه واحده لأجل فاطمه علیها السّلام، فإن أعطیتها لهذا السائل بقیت فاطمه علیها السّلام محرومه، و إن لم أعطه خالفت قوله تعالی: «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ» «1»، و النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: لا تردّ السائل و لو کان علی فرس. فکسر الرمانه فأطعم الشیخ، فعوفی فی الساعه و عوفیت فاطمه علیها السّلام، و جاء علی علیه السّلام و هو مستحی.

فلما رأته فاطمه علیها السّلام، قامت إلیه و ضمّته إلی صدره فقالت: أما إنک مغموم! فو عزّه اللّه تعالی و جلاله إنک لمّا أطعمت ذلک الشیخ الرمانه، زال عن قلبی اشتهاء الرمان، ففرح علی علیه السّلام بکلامها.

فأتی رجل فقرع الباب، فقال علی علیه السّلام: من أنت؟ فقال: أنا سلمان الفارسی، افتح الباب. فقام علی علیه السّلام و فتح الباب و رأی سلمان الفارسی و بیده طبق مغطّی رأسه بمندیل، فوضعه بین یدیه. فقال علی علیه السّلام: ممن هذا یا سلمان؟

فقال: من اللّه إلی الرسول صلّی اللّه علیه و آله و من الرسول صلّی اللّه علیه و آله إلیک.

فکشف الغطاء فإذا فیه تسع رمّانات، فقال: لو کان هذا إلیّ لکان عشرا لقوله تعالی:

«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها». «2» فضحک سلمان فأخرج رمّانه من کمّه، فوضعها فی الطبق فقال: یا علی، و اللّه کانت عشرا و لکن أردت بذلک أن أجرّبک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 150، فی الهامش عن الخوبوی.

2. دره الناصحین للخوبوی: ص 66، علی ما فی الإحقاق.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 103، عن الإحقاق.

4. سرور المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): المنزله الرابعه من مجالس المتقین، بتغییر و زیاده.

5. مجالس المتقین، علی ما فی سرور المؤمنین.

______________________________

(1). سوره الضحی: الآیه 10.

(2). سوره الأنعام: الآیه 16.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:371

122
المتن:

الخرکوشی: عن زینب بنت حصین فی خبر: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله دخل علی فاطمه علیها السّلام غداه من الغداوه، فقالت: یا أبتاه، قد أصبحنا و لیس عندنا شی ء. فقال: هاتی ذینک الطیرین.

فالتفت فإذا طیران خلفها، فوضعتهما عنده، فقال صلّی اللّه علیه و آله لعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام: کلوا بسم اللّه.

فبینما یأکلون، إذ جاءهم سائل فقام علی الباب فقال: السلام علیکم یا أهل البیت، أطعمونا مما رزقکم اللّه. فردّ النبی صلّی اللّه علیه و آله: یطعمک اللّه یا عبد اللّه. فمکث غیر بعید، ثم رجع فقال مثل ذلک، ثم ذهب ثم رجع. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبتاه، سائل! فقال: یا بنتاه، هذا هو الشیطان، جاء لیأکل من هذا الطعام و لم یکن اللّه لیطعمه هذا من طعام الجنه، و قال:

و جاء سبب قوله: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً» «1» موافقا لقول أمیر المؤمنین علیه السّلام سید الأولیاء و أبی الأئمه النجباء الحادین بجدّ إلی الحق، حساب کل منهما ألف و ثلاثمائه و ثلاث و تسعون.

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 376.

123
المتن:

و قد حدّثت زینب بنت علی علیه السّلام، قالت:

صلّی أبی مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه الفجر، ثم أقبل علی علی علیه السّلام فقال: هل عندکم طعام؟

فقال: لم آکل منذ ثلاثه أیام طعاما. قال: امض بنا إلی ابنتی فاطمه علیها السّلام. فدخلا علیها و هی تتلوی من الجوع و ابناها معها، فقال: یا فاطمه! فداک أبوک، هل عندک طعام؟ فاستحیت و قالت: نعم.

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:372

ثم قامت و صلّت، ثم سمعت حسّا فالتفت فإذا صحفه ملآنه ثریدا و لحما.

فاحتملتها و جاءت بها و وضعتها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فجمع علیّ و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و جعل علی علیه السّلام یطیل النظر إلی فاطمه علیها السّلام و یتعجب و یقول: خرجت من عندها و لیس عندها طعام، فمن أین هذا؟ قالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

فضحک النبی صلّی اللّه علیه و آله و قال: الحمد للَّه الذی جعل فی أهل بیتی نظیر زکریا و مریم، إذ قال لها: «أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «2»

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 221 ح 24.

2. سرور المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام: المنزله السابعه، عن فوائح المسک.

3. فوائح المسک، علی ما فی سرور المؤمنین.

124
المتن:

قال علی علیه السّلام:

بتنا لیله بغیر عشاء و أصبحنا کذلک، فخرجت ألتمس ما اشتری به لحما. فالتمست فاشتریت لحما، ثم أتیت به فاطمه علیها السّلام. فطبخته و دعونا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فجاء فقال: اغرفی لنسائی، ففرغت للتسع ثم، قال: اغرفی لأبیک و لبعلک، فغرفت ثم رفعت القدر و أنها لتفیض. فأکلنا منها ما شاء اللّه تعالی.

المصادر:
اشاره

تذکره الخواص: ص 212.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

(2). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:373

125
المتن:

دخل أمیر المؤمنین علیه السّلام یوما علی فاطمه علیها السّلام، فقالت فاطمه علیها السّلام: یا علی، إن ولدیک الحسن و الحسین علیهما السّلام لم یناما البارحه من شده الجوع إلی الصبح و بکیا. قال علی علیه السّلام: یا بنت رسول اللّه، أنت تعلم أنه لیس عندی ذهب و لا فضه، و أما القرض فلما کان أکثر الناس فی ضیق المعیشه أنا أستحیی من إظهاره، و لکن اذهب لتحصیل الطعام لولدی.

فخرج أمیر المؤمنین علیه السّلام من البیت حتی خرج من المدینه میلا و تحیّر فی أنه أیّ جانب یذهب، فإذا من البعید أغنام. فلما ذهب إلیها، أبصر أنها کلهم عطاشا و الراعی قاعد متحیّر، فقال علیه السّلام له: ما تعطی لمن أروی أغنامک؟ قال: لکل دلو من الماء تمره، کل تمره أشبع جائعا.

فرضی علیه السّلام و أدلی دلوه و نزع الماء فشربت الأغنام، و من إعجازه صارت الأغنام کلها ثمینا. و لما رأی الراعی هذا الإعجاز، أعطاه کل تمراته، فقال علی علیه السّلام: لا آخذ إلا وقع علیه الشرط عن کل دلو تمره، فأخذ من کل دلو تمره.

و نظر علیه السّلام إلی جانب الصحراء فرأی قافله من یهود الخیبر- سبعین رجلا- کلهم عطشان، قد غارت عیناهم و خرجت ألسنتهم من أفواههم من شده العطش. فلما نظروا إلی علی علیه السّلام قالوا: هل تقدر أن تعطینا شربه من الماء فنعطیک کل أموالنا؟ فأدلی علیه السّلام دلوه و نزع الماء و أروی کلهم بدلو واحد. فلما رأی الیهود هذه المعجزه وقع نور الإسلام فی قلوبهم و قالوا: أیها

الساقی! من أنت، حجازی أم عراقی؟ فقال علیه السّلام: أنا زوج فاطمه الزهراء علیها السّلام، أنا ساقی الخلائق فی الدنیا و العقبی، أنا بن عم محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، أنا علی المرتضی.

فلما سمع الیهود اسمه قالوا: أعرض علینا الإسلام. فأسلموا جمیعا و قالوا: اذهب بنا إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لنجدّد الإسلام. فأقبلوا مع أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی المدینه، فسبق جبرئیل بأمر اللّه و قال: یا رسول اللّه، إن اللّه یقرؤک السلام و یقول: إنی مزّجت محبتی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:374

بماء نزع علی بن أبی طالب علیه السّلام من البئر، فلما شربوا الیهود من هذا الماء زال ظلمه الکفر عن قلوبهم و أسلم سبعون نفرا منهم بید أمیر المؤمنین علیه السّلام.

و لما جاء علی علیه السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ضمّه إلی صدره و قبّل جبینه و قال: یا علی، إنی اخترتک للأخوّه. فنادی جبرئیل: بارک اللّه لک أخوه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. سرور المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): المنزله التاسعه، عن مجالس المتقین.

2. مجالس المتقین، علی ما فی سرور المؤمنین.

126
المتن:

قال السید الجزائری:

روی أن علیا علیه السّلام دخل علی فاطمه علیها السّلام و قال: إنی عاشرت معک و صاحبتک منذ عشر سنین و ما أکلت معک فی هذه المده لقمه طیبه. فلما سمعت فاطمه علیها السّلام هذا الکلام بکت.

و لما خرج علی علیه السّلام من البیت جاءت فاطمه علیها السّلام أباها و حکت کلام علی علیه السّلام لأبیها و شکت من الفقر. فقال صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إذا صنعت طعاما فاصنعی طیبا جیدا. فبکت فاطمه علیها السّلام و قالت: یا رسول اللّه، لما لم یکن فی البیت شی ء فبما ذا أصنع طعاما طیبا؟ و إن أحسن طعامنا صاع من دقیق الشعیر نخلطه مع ماء ساخن و لیس فیه شی ء من الدهن فنأکله.

فنزل جبرئیل فقال: یا رسول اللّه، لیس لفاطمه علیها السّلام فی طبخ الطعام قصور و مع هذا ابن عمک علی علیه السّلام صادق فی کلامه، و لکن لا من حیث سوء طبخ فاطمه علیها السّلام لا یهنّأ الطعام لعلی علیه السّلام بل من حیث أن علیا علیه السّلام کلما أراد أن یأکل لقمه من الطعام تذکر آیه: «کُلُّ نَفْسٍ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:375

ذائِقَهُ الْمَوْتِ». «1»

و إذا جعل لقمته فی الفم تذکّر الموت و القبر و سؤال القبر و عرض الأعمال لحضره ذی الجلال و أهوال هذه المواقف، و ذکر هذه الأمور تمنع أن یجد علیه السّلام طعم الغذاء کما هو کان و لا یهنأ الطعام له فی الأکل ....

المصادر:

1. الید البیضاء فی نکت أخبار الزهراء علیها السّلام للنهاوندی: ص 147، عن زهر الربیع.

2. زهر الربیع للجزائری (مخطوط): علی ما فی الید البیضاء.

3. جاجم و میراث هیئه العالم لمحمد

علی الحزین، علی ما فی ید البیضاء.

127
المتن:

روی أن علی بن أبی طالب علیه السّلام ذات یوم دعی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله للإفطار فحضر صلّی اللّه علیه و آله عنده علیه السّلام للطعام عند الإفطار، و دعی فاطمه علیها السّلام لیله الثانیه، و دعی الحسن علیه السّلام لیله الثالثه، و دعی الحسین علیه السّلام لیله الرابعه، و دعت فضه الخادمه لیله الخامسه.

المصادر:

الفاطمیه للمولی محمد أمین (مخطوط): الباب السابع.

128
المتن:

قال علی بن فضل اللّه الجیلانی فی ذکر آیه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ ...»:

... و نقل الفریقان: أن علیا علیه السّلام أعطی الطعام علی مسکین و یتیم و أسیر و نزلت هذه

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 185.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:376

الآیه فی حقه: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً» «1»، و قد أجمع أهل البیت علیهم السّلام و أکثر المفسرین علی أن المراد بهم علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

و روی علی بن إبراهیم بن هاشم، عن أبیه، عن عبد اللّه بن میمون، عن الصادق علیه السّلام، قال: کان عند فاطمه علیها السّلام شعیر ....

إلی آخر الحدیث، کما مرّ.

المصادر:

توفیق التطبیق فی إثبات أن الشیخ الرئیس من الإمامیه الاثنی عشریه: ص 47.

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:377

الفصل الخامس ملبسها (ثیابها) علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:378

فی هذا الفصل
اشاره

اللباس و الزینه لیستا مهمتان فی نظر الصدیقه الکبری علیها السّلام، و الحریر و السندس و الإستبرق یساوی عندها اللباس الخلق المرقّع. فهذا سلمان تعجّب من ثیابها المرقّع فی اثنی عشر مکانا بسعف النخل و بکی من رؤیه ذلک.

کما نری أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله هیّأ لها قمیصا جدیدا للیله زفافها، و لما سألها السائل فی تلک اللیله لباسا أعطته لباس عرسها و لبست قمیصا خلقا، تبعا لقوله تعالی: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ». «1»

و ما سمعنا فی دعوه الیهود لها إلی عرسهم من الأخبار، فإنّ ذلک لحفظ کرامتها و سدّ باب الملامه علی أعدائها فإن المؤمن لا یرضی بهوان نفسه.

و یکفی فی قیمه لباسها المرقع و معنویتها و برکتها أنه أسلمت من تلألؤ نور قمیصها عده من الیهود.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 93.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:379

إن فاطمه علیها السّلام قنعت فی عرسها بقمیص قیمتها سبعه دراهم و خمار یساوی أربعه دراهم، و ستر فاطمه علیها السّلام عباءه من أجلّه الإبل، لا تستوی قامتها.

و سوف یظهر جلاله فاطمه علیها السّلام فی لباسها عند قدومها المحشر و علیها حلّه الکرامه.

یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 68 حدیثا:

دعوه الیهود فاطمه علیها السّلام إلی عرسهم لاستهانتها ببذله ثیابها و جمع الیهود الحلیّ و الحلل، نزول جبرئیل بثیاب من الجنه و حلیّ و حلل لفاطمه علیها السّلام، سجود نسائهم لفاطمه علیها السّلام عند دخولها بهذه الهیئه و قبول إسلام خلق کثیر من الیهود.

استقراض علی علیه السّلام من یهودی شعیرا و استرهانه ملاءه فاطمه علیها السّلام، رؤیه زوجه الیهودی نورا ساطعا من ملاءه فاطمه

علیها السّلام، إسلام الیهودی و زوجته و ثمانین من الیهود ببرکه الملاءه.

إعطاء فاطمه علیها السّلام لشیخ من مهاجره العرب جلد کبش و ردّه إلیها و إعطاؤها العقد و بیعه و إشباعه و اکتساؤه و استغناؤه بثمنه و رجوع هذا العقد بعد إشباعه جائعا و اکتساؤه عریانا و إغناؤه فقیرا و إعتاقه عبدا إلی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

دخول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من سفر إلی بیت فاطمه علیها السّلام و رؤیته مسحا علی بابها و قلبین علی الحسن و الحسین علیهما السّلام و رجوعه لذلک، أخذ فاطمه علیها السّلام الستر و نزعها القلبین و إرسالهما إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، اشتراء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام قلاده من ذهب و سوارا من عاج.

بکاء فاطمه علیها السّلام لرؤیتها قمیص أبیها و بطنه الخمیص ....

اتقاء نفس علی علیه السّلام فی الحروب لأجل قمیصه من غزل فاطمه علیها السّلام.

إسلام ثمانین نفسا من الیهود لأجل أنوار کسوه فاطمه علیها السّلام عند امرأه زید الیهودی.

ملبس فاطمه علیها السّلام فی الصلاه درع و خمار علی رأسها ....

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام أو أم سلمه بجرّ ذیلها ذراعا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:380

قصه أعرابی بنی سلیم و درع فاطمه علیها السّلام بإزاء صاع من التمر و صاع من الشعیر عند شمعون الیهودی و إسلامه برؤیته درع فاطمه علیها السّلام.

دخول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و رؤیته فی عنقها قلّاده من ذهب و قوله: ... هذا لباس الجبابره، قطع فاطمه علیها السّلام القلاده و بیعها و اشتراؤها رقبه و إعتاقها و

سرور رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بذلک.

إن فی صدر فاطمه علیها السّلام أثر القربه و فی یدیها أثر الرحی و فی ثیابها غبار کسح البیت و أوساخ و دخان نار تحت القدر.

رؤیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قلاده فی عنق فاطمه علیها السّلام و إعراضه عنها، قطع فاطمه علیها السّلام القلاده و إعطاؤها سائلا و قوله لها: أنت منی.

إن علی فاطمه علیها السّلام کساء من أجلّه الإبل و بکاء النبی صلّی اللّه علیه و آله لرؤیتها و قوله لها و تبشیرها بحلاوه الآخره لمراره الدنیا.

التفاف فاطمه علیها السّلام بشمله لها خلقه مرقّعه فی اثنی عشر مکانا بسعف النخل ....

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی خمار فاطمه علیها السّلام أنها إلی وسط عضدها.

من جمله جهاز فاطمه علیها السّلام و ثیابها قمیص بسبعه دراهم و خمار بأربعه دراهم و قطیفه سوداء خیبریه ....

إهداء جبرئیل لفاطمه علیها السّلام حلّه قیمتها الدنیا و سؤال نسوه قریش: من أین لک هذا؟

و جوابها: من عند اللّه.

ستر فاطمه علیها السّلام عند دخوله علی علی علیه السّلام بعباءه ....

استیذان فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام للذهاب إلی منزل أبیها بجلباب و برقعه لها ....

أمر فاطمه علیها السّلام یوم وفاتها لسلمی امرأه أبی رافع بصبّ ماء غسلها و إتیان ثیابها الجدد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:381

أمر فاطمه علیها السّلام یوم وفاتها لأسماء بنت عمیس بإحضار الطیب و ثیاب الصلاه ....

کانت سوار فاطمه علیها السّلام من عاج.

إحضار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام و تلبّس فاطمه علیها السّلام جلبابها ....

قدوم علی علیه السّلام من الیمن و رؤیته فاطمه علیها السّلام بثیاب صبیغ، سؤاله عن ذلک

الثیاب من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تصدیق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله للبس الزهراء علیها السّلام الثیاب الصبیغ.

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه و علی علیهما السّلام و هما فی قطیفتهما و هی ساتره رءوسهما مکشوفه أقدامهما أو ساتره أقدامهما مکشوفه رءوسهما ....

تهیئه النبی صلّی اللّه علیه و آله قمیصا جدیدا لیله زفاف فاطمه علیها السّلام، مجی ء سائل إلیها طالبا قمیصا مرقّعا، إعطاء فاطمه علیها السّلام قمیصه الجدید للسائل و لبسها القمیص المرقّع، نزول جبرئیل فی زفافها بثیاب الجنه للزهراء علیها السّلام.

إسلام المشرکات من أنوار القمیص و خروج الشرک من قلوبهنّ ....

کلام علی بن الحسین علیه السّلام فی سبب استرداد الألبسه و غیرها المأخوذ من أهل البیت علیهم السّلام فی کربلاء و أن فیه مغزل فاطمه بنت محمد علیها السّلام و مقنعتها و قلادتها و قمیصها.

رؤیا منکر فضل البکاء علی الحسین علیه السّلام فی منامه یوم المحشر و القیامه و الحوض الکوثر و عند الحوض رجلان و امرأه، أنوارهم مشرقه علی الخلائق و مع ذلک لبسهم السواد ....

کلام صاحب الجواهر فی جواز صلاه المرأه بالدرع و الخمار، کانت ذیول فاطمه علیها السّلام و أدرعها متجلّله إلی قدمیها.

إرسال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حلّه سیراء سداها حریر إلی علی علیه السّلام و أمره له یجعلها خمرا للفواطم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:382

بکاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لرؤیته کساء من أجله الإبل ثیاب فاطمه علیها السّلام، أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام فی حلّه استبرق أن یشقّها أربعه أخمره بین الفواطم.

کلام علی علیه السّلام فی ردّ

القول بجواز لبس الحریر للرجل و أمره علیه السّلام بنزعهما و إعطاء أحدهما فاطمه علیها السّلام و شقّ الآخر باثنین لبعض نسائه.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی ثیاب فاطمه علیها السّلام: شبره لفاطمه علیها السّلام شبرا من نطاقها.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله فی مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی المحشر: إن حشر فاطمه علیها السّلام و مجی ء ابنتی علیها حلّه الکرامه.

أمر النبی صلّی اللّه علیه و آله فی جهازها: أن یجعل ثلثیه فی الطیب و ثلثا فی الثیاب.

اشتراء مقینعه فی جهازها و صبغها بزعفران.

دعوه نساء قریش فاطمه علیها السّلام إلی عرسهنّ و نزول جبرئیل مع حلّه لفاطمه علیها السّلام و تاج من الذهب المصفی و معها سبعون وصیفه أمامها و سبعون وصیفه خلفها و بعضهنّ فائزات بشرف الإسلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:383

1
المتن:

روی أن الیهود کان لهم عرس، فجاؤوا إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قالوا: لنا حق الجوار فنسألک أن تبعث فاطمه علیها السّلام بنتک إلی دارنا حتی یزداد عرسنا بها، و ألحّوا علیه فقال: إنها زوجه علی بن أبی طالب علیه السّلام و هی بحکمه و سألوه أن یشفع إلی علی علیه السّلام فی ذلک.

و قد جمع الیهود الطمّ و الرّم من الحلیّ و الحلل و ظنّ الیهود أن فاطمه علیها السّلام تدخل فی بذلتها و أرادوا استهانه بها.

فجاء جبرئیل بثیاب من الجنه و حلیّ و حلل لم یروا مثلها، فلبستها فاطمه علیها السّلام و تحلّت بها، فتعجّب الناس من زینتها و ألوانها و طیبها. فلما دخلت فاطمه علیها السّلام دار الیهود، سجد لها نساؤهم یقبلن الأرض بین یدیها و أسلم بسبب ما رأوا

خلق کثیر من الیهود.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 30 ح 37، عن الخرائج.

2. الخرائج، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:384

2
المتن:

روی أن علیا علیه السّلام استقرض من یهودی شعیرا، فاسترهنه شیئا فدفع إلیه ملاءه فاطمه علیها السّلام رهنا و کانت من الصوف. فأدخلها الیهودی إلی دار و وضعها فی بیت. فلما کانت اللیله، دخلت زوجته البیت الذی فیه الملاءه بشغل، فرأت نورا ساطعا من البیت أضاء به کلّه.

فانصرفت إلی زوجها فأخبرته بأنها رأت فی ذلک البیت ضوءا عظیما، فتعجب الیهودی زوجها و قد نسی أن فی بیته ملاءه فاطمه علیها السّلام. فنهض مسرعا و دخل البیت، فإذا ضیاء الملاءه ینشر شعاعها کأنه یشتعل من بدر منیر یلمع من قریب. فتعجب من ذلک فأنعم النظر فی موضع الملاءه، فعلم أن ذلک النور من ملاءه فاطمه علیها السّلام. فخرج الیهودی یعدو إلی أقربائه و زوجته تعدو إلی أقربائها، فاجتمع ثمانون من الیهود فرأوا ذلک، فأسلموا کلهم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 30 ح 36، عن المناقب و الخرائج.

2. الخرائج، علی ما فی البحار.

3. المناقب لابن شهرآشوب، علی ما فی البحار.

4. مقامات فاطمیه: ص 40 ح 24.

5. بحار الأنوار: ج 37 ص 97.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 196.

7. الثاقب فی المناقب: ص 301 ح 255، بتفاوت یسیر.

3
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 17 384 المتن: ..... ص : 384 عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال:

صلّی بنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه العصر، فلما انفتل جلس فی قبلته و الناس حوله. فبینا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:385

هم کذلک إذا أقبل إلیه شیخ من مهاجره العرب، علیه سمل قد تهلّل و أخلق ...،

و الحدیث طویل، إلی أن قال:

فعمدت فاطمه علیها السّلام إلی جلد کبش مدبوغ بالقرظ- کان ینام علیه الحسن و الحسین علیهما السّلام- فقالت: خذ هذا أیها الطارق، فعسی اللّه أن یرتاح لک ما هو خیر منه. قال الأعرابی: یا بنت محمد، شکوت إلیک الجوع فناولتینی جلد کبش! ما أنا صانع به مع ما أجد من السغب؟

قال: فعمدت لما سمعت هذا من قوله إلی عقد کان فی عنقها أهدته لها فاطمه بنت عمّها حمزه بن عبد المطلب، فقطعته من عنقها و نبذته إلی الأعرابی فقالت: خذه و بعه فعسی اللّه أن یعوّضک به ما هو خیر منه.

فأخذ الأعرابی العقد و انطلق إلی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 57 ح 50، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی بشاره المصطفی: بالإسناد إلی أبی علی الحسن بن محمد الطوسی، عن محمد بن الحسین المعروف بابن الصقال، عن محمد بن معقل العجلی، عن محمد بن أبی الصهبان، عن ابن فضّال، عن حمزه بن حمران، عن الصادق، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال.

4
المتن:

قال: حدثنی حمید الشامی، عن سلیمان المنبهی، عن ثوبان مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال:

و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا سافر، کان آخر عهده بإنسان من أهله فاطمه علیها السّلام، و أول من یدخل علیه إذا قدم فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:386

فقال: فقدم من غزاه له فأتاها، فإذا هی بمسح علی بابها و رأی علی الحسن و الحسین علیهما السّلام قلبین من فضه، فرجع و لم یدخل. فلما رأت ذلک فاطمه علیها السّلام، ظنّت أنه لا یدخل علیها من أجل ما رأی. فهتکت الستر و نزعت القلبین عن الصبی فقطّعته و دفعته إلیها، فأتیا النبی صلّی اللّه علیه و آله و هما یبکیان.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا ثوبان، خذ هذا فانطلق إلی بیت بالمدینه، فإن هؤلاء أهل بیتی و إنی أکره أن یأکلوا طیباتکم فی حیاتکم الدنیا. یا ثوبان، اشتر لفاطمه علیها السّلام قلاده عن عصب و سوارا من عاج.

المصادر:

1. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 203.

2. النهایه فی غریب الحدیث و الأثر: ج 3 ص 245، شطرا من ذیله.

3. لسان العرب: ج 9 ص 230، شطرا من ذیله.

4. الشرح الکبیر: ج 1 ص 74.

5. المبسوط للسرخسی: ج 1 ص 204.

6. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 332.

7. مسند أحمد: ج 5 ص 275.

8. جواهر العقدین: ص 437.

9. کنز العمال: ج 3 ص 203.

10. مصابیح السنه: ج 3 ص 227.

11. بحار الأنوار: ج 43 ص 89 ح 10، عن کشف الغمه.

12. کشف الغمه: ج 1 ص 451.

13. إحقاق الحق: ج 10 ص 291، بتفاوت یسیر.

14.

مشکاه المصابیح: ج 2 ص 499، علی ما فی الإحقاق.

15. ذخائر العقبی: ص 51، علی ما فی الإحقاق.

16. نهایه الإرب: ج 5 ص 264، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

17. ینابیع الموده: ص 200، علی ما فی الإحقاق.

18. معامله المحبوب: ج 1 ص 524، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

19. المعجم الکبیر: ص 76، علی ما فی الإحقاق.

20. جمع الفوائد: ج 1 ص 310، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:387

21. وسیله المال (مخطوط): ص 92، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

22. إتحاف الساده: ج 9 ص 365، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

1. فی المعجم الکبیر: حدثنا علی بن عبد العزیز، نا محمد بن عبد اللّه الرقاشی و حدثنا حفض بن عمر الرقی، نا أبو معمر المقعد، نا عبد الوارث، عن محمد بن الحجاره، نا حمید الشامی، عن سلیمان المنهی، عن ثوبان.

2. فی وسیله المال: روی الحدیث من طریق أحمد، عن ثوبان.

5
المتن:

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام- و قد رأت قمیصه مخروقا و بطنه خمیصا و قد بکت عند ذلک-: أ ما یرضیک یا فاطمه ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی الفصل الرابع من هذا المجلد، الرقم 120، متنا و مصدرا.

6
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی مساواه علی علیه السّلام مع الأنبیاء:

... و یعقوب ارتدّ بصیرا بقمیص ابنه، و کان لعلی علیه السّلام قمیص من غزل فاطمه علیها السّلام یتّقی به نفسه فی الحروب ....

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 246.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:388

7
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی معجزاتها علیها السّلام:

و رهنت کسوه لها عند امرأه زید الیهودی فی المدینه و استقرضت الشعیر. فلما دخل زید داره قال: ما هذه الأنوار فی دارنا؟ قالت: لکسوه فاطمه علیها السّلام. فأسلم فی الحال و أسلمت امرأته و جیرانه، حتی أسلم ثمانون نفسا.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 339.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 47، عن المناقب.

8
المتن:

روی الفضیل، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

صلّت فاطمه علیها السّلام فی درع و خمارها علی رأسها، لیس علیها أکثر ما وارت به شعرها و أذنیها.

المصادر:

1. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 167 ح 36.

2. وسائل الشیعه: ج 2 ص 294 ح 1.

9
المتن:

حمّاد بن سلمه، عن أبی المهزم، عن أبی هریره:

أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أمر أم سلمه أو فاطمه علیها السّلام أن تجرّ ذیلها ذرعا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:389

المصادر:

1. میزان الاعتدال: ج 4 ص 426 ح 406.

2. مسند أحمد: ج 2 ص 263.

3. سنن ابن ماجه: ج 2 ص 1185.

4. مسند أحمد: ج 2 ص 416.

5. تحفه الأشراف: ج 10 ص 420 ح 14837.

10
المتن:

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال:

خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یرید فاطمه علیها السّلام و أنا معه. فلما انتهینا إلی الباب، وضع یده علیه فدفعه ثم قال: السلام علیکم ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الرابع من هذا المجلد، الرقم 28، متنا و مصدرا و سندا.

11
المتن:

عن عبد اللّه بن سلمان الفارسی، عن أبیه، قال:

خرجت من منزلی یوما بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعشره أیام .... فهرولت إلی منزل فاطمه بنت محمد علیها السّلام إذا هی جالسه و علیها قطعه عباء إذا خمّرت رأسها انجلی ساقها و إذا غطّت ساقا انکشف رأسها. فلما نظرت إلیّ اعتجرت ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الرابع من هذا المجلد، الرقم 30، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:390

12
المتن:

عن ابن عباس، قال:

خرج أعرابی من بنی سلیم یتبدّی فی البریّه ...، و الحدیث طویل إلی أن قال:

قالت علیها السّلام: یا سلمان، خذ درعی هذا ثم امض به إلی شمعون الیهودی و قل له: تقول لک فاطمه بنت محمد: أقرضنی علیه صاعا من تمر و صاعا من شعیر، أردّه علیک إن شاء اللّه تعالی.

قال فأخذ سلمان الدرع، ثم أتی به إلی شمعون الیهودی فقال له: یا شمعون، هذا درع فاطمه بنت محمد علیها السّلام، تقول لک: أقرضنی علیه صاعا من تمر و صاعا من شعیر، أردّه علیک إن شاء اللّه.

قال: فأخذ شمعون الدرع، ثم جعل یقلّبه فی کفّه و عیناه تذرفان بالدموع و هو یقول:

یا سلمان، هذا هو الزهد فی الدنیا، هذا الذی أخبرنا به موسی بن عمران فی التوراه. أنا أشهد أن لا إله إلا اللّه و أشهد أن محمدا صلّی اللّه علیه و آله عبده و رسوله. فأسلم و حسن إسلامه ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الرابع من هذا المجلد، الرقم 30، متنا و مصدرا و سندا.

13
المتن:

قالت أسماء بنت عمیس:

کنت عند فاطمه علیها السّلام، إذ دخل علیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فی عنقها قلاده من ذهب، کان اشتراها لها علی بن أبی طالب علیه السّلام من فی ء. فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه! لا یقول الناس: إن فاطمه بنت محمد تلبس لباس الجبابره. فقطّعتها و باعتها و اشترت بها رقبه فأعتقتها، فسرّ بذلک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:391

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 81 ح 3، عن عیون الأخبار.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 26 ح 28، عن صحیفه الرضا علیه السّلام.

4. صحیفه الرضا علیه السّلام: ص 256، بتفاوت یسیر.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 287.

6. ذخائر العقبی: ص 51.

7. عیون الأخبار: ج 2 ص 44 ح 161.

8. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 289.

9. کتاب أبی الجعد: ص 21.

10. لوامع الأنوار: ص 83، بتفاوت.

11. مستدرک السفینه: ج 4 ص 366.

الأسانید:

فی عیون الأخبار: بالأسانید الثلاثه، عن الرضا، عن آبائه، عن علی بن الحسین علیهم السّلام، أنه قال: حدثتنی أسماء بنت عمیس، قالت.

14
المتن:

عن علی علیه السّلام، أنه قال لرجل من بنی سعد:

أ لا أحدّثک عنی و عن فاطمه علیها السّلام أنها کانت عندی و کانت من أحبّ أهله إلیه، و أنها استقت القربه حتی أثّرت فی صدرها، و طحنت بالرحی حتی مجلت یداها، و کسحت البیت حتی اغبرّت ثیابها، و أوقدت النار تحت القدر حتی دکنت ثیابها؛ فأصابها من ذلک ضرر شدید ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 82 ح 5، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ص 366 ح 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:392

الأسانید:

فی علل الشرائع: القطان، عن السکری، عن الحکم بن أسلم، عن ابن علیّه، عن الحریری. عن أبی الورد بن تمامه، عن علی علیه السّلام.

15
المتن:

عن زراره، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا أراد السفر سلّم علی من أراد التسلیم علیه من أهله، ثم یکون آخر من یسلّم علیه فاطمه علیها السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثالث من هذا المجلد، الرقم 14، متنا و مصدرا و سندا.

16
المتن:

عن الکاظم علیه السّلام، قال:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دخل علی ابنته فاطمه علیها السّلام و فی عنقها قلاده، فأعرض عنها فقطّعتها و رمت بها. فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنت منی، ائتینی یا فاطمه. ثم جاء سائل فناولته القلاده.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 84 ح 6، عن المکارم.

2. مکارم الأخلاق: ص 94.

3. کتاب أبی صالح المؤذن، علی ما فی البحار.

4. الأشعثیّات لأبی علی الکوفی: ص 184.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:393

17
المتن:

فی تفسیر الثعلبی، عن جعفر بن محمد علیه السّلام، و تفسیر القشیری، عن جابر الأنصاری:

أنه رأی النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام و علیها کساء من أجلّه الإبل، و هی تطحن بیدیها و ترضع ولدها. فدمعت عینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا بنتاه! تعجّلی مراره الدنیا بحلاوه الآخره؟

فقالت: یا رسول اللّه، الحمد للَّه علی نعمائه و الشکر للَّه علی آلائه؛ فأنزل اللّه «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 85 ح 8، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 342.

3. تفسیر الثعلبی، علی ما فی المناقب.

4. تفسیر القشیری، علی ما فی المناقب.

5. شواهد التنزیل: ج 2 ص 445 ح 1109، بنقیصه فیه.

6. إحقاق الحق: ج 14 ص 466، عن شواهد التنزیل.

7. إحقاق الحق: ج 10 ص 262.

8. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 64.

9. المستطرف: ج 2 ص 45.

10. نهایه الإرب: ج 5 ص 260، علی ما فی الإحقاق.

11. إتحاف الساده المتقین: ج 9 ص 355، علی ما فی الإحقاق.

12. البیان و التعریف: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

13. نور الثقلین: ج 5 ص 594 ح 10، عن المناقب.

14. نور الثقلین: ج 5 ص 595 ح 11، عن مجمع البیان.

15. مجمع البیان، علی ما فی نور الثقلین.

الأسانید:

1. فی شواهد التنزیل: أخبرنا أبو الحسن الشیرازی، أخبرنا أبو الحسن البصری،

______________________________

(1). سوره الضحی: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:394

حدثنا محمد بن یونس، حدثنا حمّاد بن عیسی غریق الجحفه، قال: حدثنا جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر، قال.

2. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: روی بسنده المنتهی إلی أبی الفرج، أخبرنا أحمد بن علی، أخبرنا أحمد بن کامل، أخبرنا محمد بن یونس، أخبرنا حمّاد، أخبرنا جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر، قال.

18
المتن:

ابن شاهین فی مناقب فاطمه علیها السّلام و أحمد فی مسند الأنصار بإسنادهما، عن أبی هریره و ثوبان، أنهما قالا:

کان النبی صلّی اللّه علیه و آله یبدأ فی سفر بفاطمه علیها السّلام و یختم بها. فجعلت وقتا سترا من کساء الخیبریه لقدوم أبیها ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثالث من هذا المجلد، الرقم 15، متنا و مصدرا و سندا.

19
المتن:

من کتاب زهد النبی صلّی اللّه علیه و آله لأبی جعفر أحمد القمی:

إنه لما نزلت هذه الآیه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ» «1»، و الحدیث طویل إلی أن قال: فنهضت (فاطمه علیها السّلام) و التفّت بشمله لها خلقه قد خیطت فی اثنی عشر مکانا بسعف النخل. فلما خرجت، نظر سلمان الفارسی إلی الشمله و بکی و قال: وا حزناه، إن بنات قیصر و کسری لفی السندس و الحریر و ابنه محمد علیها السّلام علیها شمله صوف خلقه قد خیطت فی اثنی عشر مکانا!

______________________________

(1). سوره الحجر: الآیه 43.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:395

فلما دخلت فاطمه علیها السّلام علی النبی صلّی اللّه علیه و آله قالت: یا رسول اللّه، إن سلمان تعجّب من لباسی، فو الذی بعثک بالحق ما لی و لعلی علیه السّلام منذ خمس سنین إلا مسک کبش نعلف علیها بالنهار بعیرنا فإذا کان اللیل افترشناه، و إن مرفقتنا لمن أدم حشوها لیف.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا سلمان، إن ابنتی لفی الخیل السوابق ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 20، متنا و مصدرا و سندا.

20
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه و ما کان خمارها إلا هکذا، و أومأ بیده إلی وسط عضده و ما استثنی أحدا.

المصادر:

مکارم الأخلاق: ص 93.

21
المتن:

قال الصادق علیه السّلام فی خبر الصداق:

... و سکب الدراهم فی حجره، فأعطی منها قبضه- کانت ثلاثه و ستین أو سته و ستین- إلی أم أیمن لمتاع البیت، و قبضه إلی أسماء بنت عمیس للطیب، و قبضه إلی أم سلمه للطعام، و أنفذ عمارا و أبا بکر و بلالا لابتیاع ما یصلحها.

و کان مما اشتروه: قمیص بسبعه دراهم و خمار بأربعه دراهم و قطیفه سوداء خیبریه و سریر مزمّل بشریط و فراشان من خیش مصر ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:396

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 352، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ج 10 ص 39.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 94 ح 5، عن الأمالی للطوسی.

4. سیره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 328.

الأسانید:

فی الأمالی: حدثنی جماعه، عن أحمد بن محمد الزراری، عن خاله، عن الأشعری، عن أحمد بن أبی عبد اللّه، عن علی بن أسباط، عن داود بن یعقوب، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

22
المتن:

فی مناقب ابن شهرآشوب عند ذکر ثیابها:

و روی أن جبرئیل أتی بحلّه قیمتها الدنیا. فلما لبستها، تحیّرت نسوه قریش منها و قلن: من أین لک هذا؟ قالت: هذا من عند اللّه.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 354.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 115 ح 24، عن المناقب.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 231.

4. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 280، عن البحار.

23
المتن:

عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

لما تزوّج علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام بسط البیت کثیبا، و کان فراشهما إهاب کبش و مرفقتهما محشوّه لیفا و نصبوا عودا یوضع علیه السقاء فستره بکساء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:397

و عن الحسین بن نعیم، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: سمعته یقول: أدخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام علی علی علیه السّلام و سترها عباءه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 117 ح 25، عن المکارم.

2. مکارم الأخلاق: ص 131.

24
المتن:

عن أبی ذر، قال:

کنت أنا و جعفر بن أبی طالب مهاجرین إلی بلاد الحبشه، فأهدیت لجعفر جاریه قیمتها أربعه آلاف درهم. فلما قدمنا المدینه، أهداها لعلی علیه السّلام تخدمه، فجعلها علی علیه السّلام فی منزل فاطمه علیها السّلام.

فدخلت فاطمه علیها السّلام یوما فنظرت إلی رأس علی علیه السّلام فی حجر الجاریه، فقالت: یا أبا الحسن! فعلتها؟ فقال: لا و اللّه یا بنت محمد، ما فعلت شیئا، فما الذی تریدین؟ قالت:

تأذن لی فی المصیر إلی منزل أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال لها: قد أذنت لک. فتجلّلت بجلالها و تبرقعت ببرقعها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 147 ح 3، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع، علی ما فی البحار.

الأسانید:

1. فی علل الشرائع: أبی، عن سعد، عن الحسن بن عرفه، عن وکیع، عن محمد بن إسرائیل، عن أبی صالح، عن أبی ذر.

2. عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: والدی أبو القاسم و عمار بن یاسر و ولده سعد جمیعا، عن إبراهیم بن نصر الجرجانی، عن محمد بن حمزه المرعشی، عن محمد بن الحسن، عن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:398

محمد بن جعفر، عن حمزه بن إسماعیل، عن أحمد بن الخلیل، عن یحیی بن عبد الحمید، عن شریک، عن لیث بن أبی سلیم، عن مجاهد، عن ابن عباس.

25
المتن:

عن سلمی امرأه أبی رافع، قالت:

مرضت فاطمه علیها السّلام، فلما کانت یوم الذی ماتت فیه قالت: هیّئی لی ماء. فصببت لها فاغتسلت کأحسن ما کانت تغتسل، ثم قالت: ائتینی بثیاب جدد فلبستها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 2، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی الأمالی: ابن حمویه، عن أبی الحسین، عن أبی خلیفه، عن العباس بن الفضل، عن محمد بن أبی رجاء، عن إبراهیم، عن سعد، عن أبی إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن سلمی امرأه أبی رافع، قالت.

26
المتن:

أبو عبد اللّه حمّویه بن علی البصری و أحمد بن حنبل و أبو عبد اللّه بن بطه بأسانیدهم، قالت أم سلمی امرأه أبی رافع:

اشتکت فاطمه علیها السّلام شکواها التی قبضت فیها و کنت أمرّضها. فأصبحت یوما أسکن ما کانت، فخرج علی علیه السّلام إلی بعض حوائجه فقالت: اسکبی لی غسلا. فسکبت فقامت و اغتسلت أحسن ما یکون من الغسل، ثم لبست أثوابها الجدد ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:399

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 183 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 364.

3. أبو رافع مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 67، بتفاوت فیه.

27
المتن:

قیل فی کیفیه وفاتها علیها السّلام:

قالت فاطمه علیها السّلام لأسماء بنت عمیس حین توضّأت وضوءها للصلاه: هاتی طیبی الذی أتطیّب به و هاتی ثیابی التی أصلّی فیها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 185 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 500.

28
المتن:

روی مرفوعا إلی سلمی أم بنی رافع، قالت:

کنت عند فاطمه بنت محمد علیها السّلام فی شکواها التی ماتت فیها، قالت: فلما کان فی بعض الأیام و هی أخفّ ما نراها، فغدا علی بن أبی طالب علیه السّلام فی حاجته و هو یری یومئذ أنها أمثل ما کانت، فقالت: یا أمّه، اسکبی لی غسلا. ففعلت فاغتسلت کأشدّ ما رأیتها، ثم قالت لی: اعطینی ثیابی الجدد. فأعطیتها فلبست ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 187 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 501.

3. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 344.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:400

29
المتن:

قال صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فقد رأت قمیصه مخروقا ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی الفصل الرابع من هذا المجلد، القم 118، متنا و مصدرا و سندا.

30
المتن:

قال المجلسی فی بیان عاج الفیل:

... قال فی المصباح: العاج أنیاب الفیله. قال اللیث: و لا یسمّی غیر الناب عاجا، و العاج ظهر السلحفاه البحریه و علیه یحمل قوله: إنه کان لفاطمه علیها السّلام سوار من عاج، و لا یجوز حمله علی أنیاب الفیله لأن أنیابها میته بخلاف السلحفاه، و الحدیث حجه لمن یقول بالطهاره.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 63 ص 51.

31
المتن:

عن زراره، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

رجع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من سفر، فدخل علی فاطمه علیها السّلام فرأی علی بابها سترا و فی یدیها سوارین من فضه. فخرج من بیتها ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثالث من هذا المجلد، الرقم 6، متنا مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:401

32
المتن:

قال أبو ذر الغفاری: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه، فقال: یا أبا ذر، ایتنی بابنتی فاطمه علیها السّلام. قال: فقمت و دخل علیها و قلت: یا سیده النسوان، أجیبی أباک. قال: فلبست جلبابها و خرجت حتی دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فلما رأت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، انکبّت علیه و بکت و بکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لبکائها و ضمّها إلیه، ثم قال: یا فاطمه، لا تبکی فداک أبوک، فأنت أول من تلحقین بی مظلومه مغصوبه، و سوف تظهر بعدی حسیکه النفاق و یسمل جلباب الدین؛ أنت أول من یرد علیّ الحوض.

قالت: یا أبت، أین ألقاک؟ قال: تلقانی عند الحوض و أنا أسقی شیعتک و محبیک و أطرد أعداءک و مبغضیک. قالت: یا رسول اللّه، فإن لم ألقک عند الحوض؟ قال: تلقانی عند المیزان. قالت: یا أبت، فإن لم ألقک عند المیزان؟ قال: تلقانی عند الصراط و أنا أقول: سلّم سلّم شیعه علی علیه السّلام.

قال أبو ذر: فسکن قلبها، ثم التفت إلیّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا أبا ذر، فاطمه بضعه منّی فمن آذاها فقد آذانی، ألا إنها سیده نساء العالمین و بعلها سید

الوصیین و ابنیها الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه؛ و إنهما إمامان قاما أو قعدا و أبوهما خیر منهما، و سوف یخرج من صلب الحسین علیه السّلام تسعه من الأئمه قوّامون بالقسط، و منّا مهدی هذه الأمه.

قالت: قلت: یا رسول اللّه، فکم الأئمه بعدک؟ قال: عدد نقباء بنی إسرائیل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 288 ح 110، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 5.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: أبو الفرج المعافا بن زکریا، عن محمد بن همام بن سهیل، عن محمد بن معافی السلمانی، عن محمد بن عامر، عن عبد اللّه بن زاهر، عن عبد القدوس، عن الأعمش، عن جیش بن المعتمر، قال: قال أبو ذر الغفاری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:402

33
المتن:

عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام، قال:

دخلنا علی جابر بن عبد اللّه، فلما انتهینا إلیه سأل عن القوم ....

و قدم علی علیه السّلام من الیمن ببدن النبی صلّی اللّه علیه و آله، فوجد فاطمه علیها السّلام فیمن أحلّ و لبست ثیابا صبیغا و اکتحلت. فأنکر علی علیه السّلام ذلک علیها، فقالت: أبی أمرنی بهذا. و کان علی علیه السّلام یقول بالعراق: فذهبت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله محرّشا علی فاطمه علیها السّلام بالذی صنعت مستفتیا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالذی عنه فأنکرت ذلک، قال: صدقت، صدقت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 382 ح 9، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 256.

2. بحار الأنوار: ج 21 ص 404 ح 40، عن المنتقی، بتفاوت فیه.

5. سنن النسائی: ج 5 ص 144، بتفاوت یسیر.

6. لسان العرب: ج 7 ص 281، بتفاوت و اختصار.

7. الدرر فی اختصار المغازی و السیر: ص 281.

8. الدرر فی اختصار المغازی و السیر: ص 278.

9. مسند أحمد: ج 3 ص 320.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: حمّویه بن علی، عن محمد بن محمد بن بکر، عن الفضل بن حباب، عن مکّی بن مروک، عن علی بن بحر، عن حاتم بن إسماعیل، عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام.

34
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أقام بالمدینه عشر سنین لم یحج، ثم أنزل اللّه عز و جل علیه: «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالًا وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:403

عَمِیقٍ» .... «1»

و قدم علی علیه السّلام من الیمن علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو بمکه، فدخل علی فاطمه علیها السّلام و هی أحلّت، فوجد ریحا طیبا و وجد علیها ثیابا مصبوغه، فقال: ما هذا یا فاطمه؟! فقالت:

أمرنا بهذا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فخرج علی علیه السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مستفتیا فقال: یا رسول اللّه! إنی رأیت قد أحلّت و علیها ثیاب مصبوغه. قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: و أنا أمرت الناس بذلک، فأنت یا علی بما أهللت؟ قال: یا رسول اللّه، إهلال کإهلال النبی صلّی اللّه علیه و آله. فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: قرّ علی إحرامک مثلی و أنت شریکی فی هدیی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 391 ح 13، عن الکافی.

2. الکافی: ج 3 ص 233.

3. تاریخ جرجان: ص 415، بتفاوت فیه.

4. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 91 ح 262.

5. سنن أبی داود: ج 2 ص 158.

الأسانید:

فی الکافی: علی بن إبراهیم، عن أبیه، و محمد بن إسماعیل، عن الفضل بن شاذان جمیعا، عن ابن أبی عمیر، عن معاویه بن عمار، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

35
المتن:

عن عمران بن حصین: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: أ لا تنطلق بنا نعود فاطمه علیها السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الرابع من هذا المجلد، الرقم 15، متنا و مصدرا و سندا.

______________________________

(1). سوره الحج: الآیه 27.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:404

36
المتن:

عن علی علیه السّلام:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لما زوّجه فاطمه علیها السّلام، بعث معها بخمیله .... و أتاهما النبی صلّی اللّه علیه و آله و قد دخلا فی قطیفتهما؛ إذا غطّیا رءوسهما انکشفت أقدامهما و إذا غطّیا أقدامهما تکشف رءوسهما. فثارا فقال: مکانکما ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 10 ص 371، عن صفه الصفوه.

2. صفه الصفوه: ج 2 ص 4، علی ما فی الإحقاق.

3. ذخائر العقبی: ص 105، علی ما فی الإحقاق.

4. مطالب السئول: ص 9، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 371، علی ما فی الإحقاق.

6. الإصابه: ج 4 ص 368، علی ما فی الإحقاق.

7. الثغور الباسمه: ص 2، علی ما فی الإحقاق.

8. إحقاق الحق: ج 25 ص 43.

9. عیون الأخبار فی مناقب الأخیار، علی ما فی الإحقاق.

10. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 136، علی ما فی الإحقاق.

11. إتحاف السائل: ص 77.

12. العلم و العلماء: ص 238، علی ما فی الإحقاق.

13. إحقاق الحق: ج 25 ص 270.

14. إحقاق الحق: ج 25 ص 586.

15. العلم و العلماء: ص 237.

16. مسند أحمد: ج 1 ص 106.

17. جامع المسانید و السنن: ج 19 ص 221.

18. مسند أحمد: ج 1 ص 106.

19. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 330.

20. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 48.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:405

الأسانید:

1. فی الإصابه: قال ابن سعد، أخبرنا عفّان، حدثنا حمّاد بن سلمه، عن عطاء بن السائب، عن أبیه، عن علی علیه السّلام.

2. فی عیون الأخبار: أخبرنا أبو علی بن شاذان، أنبأ أحمد بن السندی، نبأ علی بن الحسین، أنبأ محمد بن الصباح، نبأ علی بن هاشم، عن کثیر النواء، عن عمران.

3. فی الثغور الباسمه: تقی الدین الشمنی، قال: أخبرنا عبد اللّه بن علی، قال: أخبرنا أبو الحسن العریضی، قال: أنبأتنا زینب بنت مکّی، أنبأنا محمد بن مقبل، عن الصلاح بن أبی عمر، قال: أنبأنا أبو الحسن بن البخاری، قال: أخبرنا أبو علی الرصافی،

قال: أخبرنا القاسم بن الحصین، قال: أخبرنا أبو علی التمیمی، قال: أخبرنا أبو بکر القطیفی، قال:

حدثنا أحمد بن حنبل، قال: حدثنا أبی، قال: حدثنا عفّان، قال: حدثنا عماد، قال: أخبرنا عطاء، عن أبیه، عن علی علیه السّلام.

37
المتن:

خرج علی بن أبی طالب علیه السّلام یبیع إزار فاطمه علیها السّلام لیأکلوا بثمنه. فباعه سته دراهم، فرآه سائل فأعطاه إیاها ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردنا فی الفصل الرابع من هذا المجلد، الرقم 44، متنا و مصدرا و سندا.

38
المتن:

ذکر ابن الجوزی:

إن النبی صلّی اللّه علیه و آله صنع لها قمیصا جدیدا لیله زفافها و کان لها قمیص مرقّع، و إذا بسائل علی الباب یقول: أطلب من بیت النبوه قمیصا خلقا. فهمّت أن تدفع له المرقّع فتذکّرت قوله تعالی: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» «1»، فدفعت له الجدید.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 92.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:406

فلما قرب الزفاف، نزل جبرئیل و قال: یا محمد، إن اللّه تعالی یقرؤک السلام و أمرنی أن أسلّم علی فاطمه علیها السّلام، و قد أرسل لها معی هدیه من ثیاب الجنه من السندس الأخضر.

فلما بلغها السلام من ربها و ألبسها القمیص الذی جاء به جبریل من الجنه، لفّها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالعباء و لفّها جبریل بأجنحته حتی لا یأخذ نور القمیص بالأبصار.

فلما جلست بین النساء المسلمات و المشرکات و مع کل واحده شمعه و مع فاطمه علیها السّلام سراج، رفع جبریل جناحه و رفع العباء، و إذا بالأنوار قد طبّقت المشرق و المغرب. فلما وقع النور علی أبصار المشرکات، خرج الشرک من قلوبهم و قلن: أشهد أن لا إله إلا اللّه و أن محمدا صلّی اللّه علیه و آله رسول اللّه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 346، عن مختصر المحاسن.

2. مختصر المحاسن المجتمعه: ص 186، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 19 ص 114، عن أهل البیت علیهم السّلام.

4. أهل البیت علیهم السّلام: ص 138، علی ما فی الإحقاق، باختصار فیه.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 401.

6. نزهه المجالس: ج 2 ص 226، علی ما فی الإحقاق.

7. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 105، عن تبر المذاب.

8. تبر المذاب،

علی ما فی ریاحین الشیعه.

9. عوالم العلوم: ج 11 ص 230، عن نزهه المجالس.

10. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه: ص 81.

39
المتن:

قال الصفوری فی نزول المتاع و الثیاب لفاطمه علیها السّلام من السماء لیله عرسها:

رأیت فی عقائق: أن فاطمه علیها السّلام بکت لیله عرسها، فسألها النبی صلّی اللّه علیه و آله عن ذلک فقالت له:

تعلم أنی لا أحبّ الدنیا، و لکن نظرت إلی فقری فی هذه اللیله فخشیت أن یقول لی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:407

علی علیه السّلام بأیّ شی ء جئت؟ فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: لک الأمان، فإن علیا علیه السّلام لم یزل راضیا مرضیا ....

فقالت النساء: من أین لک هذا یا فاطمه؟ فقالت: من أبی، فقلن: من أین لأبیک؟

قالت: من جبرئیل. قلن: من أین لجبریل؟ قالت: من الجنه. فقلن: نشهد أن لا إله إلا اللّه و أن محمدا صلّی اللّه علیه و آله رسول اللّه؛ فمن أسلم زوجها استمرّت معه و إلا تزوّجت غیره.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 402، عن نزهه المجالس.

2. نزهه المجالس: ج 2 ص 226، عن الإحقاق.

40
المتن:

قال المحبّ الطبری فی روایه:

فأتی صلّی اللّه علیه و آله و علینا قطیفه إذا لبسناها طولا خرجت منها جنوبنا و إذا لبسناها عرضا خرجت منها أقدامنا و رءوسنا.

المصادر:

1. ذخائر العقبی: ص 49.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 396، عن ذخائر العقبی.

3. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 94.

41
المتن:

روی عن الحسن البصری، قال:

کان لعلی و فاطمه علیها السّلام قطیفه، إذا ألبسوها بالطول انکشفت ظهورهما و إذا ألبسوها بالعرض انکشفت رءوسهما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:408

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 400.

2. شرح المواهب اللدنیه: ج 2 ص 7، علی ما فی الإحقاق.

3. السیره النبویه: ج 2 ص 10، علی ما فی الإحقاق.

4. إنسان العیون: ج 2 ص 207، علی ما فی الإحقاق.

42
المتن:

روی من طریق سلام بن أبی الصهباء، أبی المنذر البصری الفزاری، عن أنس:

أن فاطمه علیها السّلام جاءت تشکو مجل یدیها من أثر الطحن. فأتاها النبی صلّی اللّه علیه و آله بغلام و علیها ثوب، فذهبت تغطّی رأسها فخرج رجلاها و ذهبت تغطّی رجلیها فخرج رأسها، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما هذا أبوک و هذا غلامک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 266، عن لسان المیزان.

2. لسان المیزان: ج 3 ص 58، علی ما فی الإحقاق.

3. الرصف للعاقولی: ج 2 ص 255، بتفاوت فیه.

4. جامع المسانید و السنن: ج 21 ص 72 ح 489، بتفاوت فیه.

5. جامع الأصول: ج 7 ص 422 ح 4952.

6. سنن أبی داود: ج 4 ص 62.

7. الجامع لأحکام القرآن: ج 12 ص 234.

8. التفسیر الکبیر: ج 23 ص 207.

43
المتن:

قال علی علیه السّلام: لقد تزوّجت فاطمه علیها السّلام و ما لی و لها فراش ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 32، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:409

44
المتن:

عن ثوبان، قال: جاءت بنت هبیره إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و فی یدها فتخ من ذهب خواتیم ضخام، فجعل النبی صلّی اللّه علیه و آله یضرب یدها، فأتت فاطمه علیها السّلام تشکو إلیها. قال ثوبان: فدخل النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و أنا معه و قد أخذت من عنقها سلسله من ذهب، فقالت: هذا أهدی لی أبو حسن و فی یدها السلسله.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، أ یسرّک أن یقول الناس: فاطمه بنت محمد، فی یدها سلسله من نار؟ فخرج و لم یقعد. فعمدت فاطمه علیها السّلام إلی السلسله فباعتها فاشترت بها نسمه فأعتقتها. فبلغ النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: الحمد للَّه الذی نجی فاطمه علیها السّلام من النار.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 288.

2. مسند أبی داود: ص 133، علی ما فی الإحقاق.

3. سنن النسائی: ج 2 ص 284، علی ما فی الإحقاق.

4. سنن النسائی: ج 8 ص 158، علی ما فی الإحقاق.

5. المستدرک للنیشابوری: ج 3 ص 153.

6. تلخیص المستدرک: ج 3 ص 153، علی ما فی الإحقاق.

7. لسان المیزان: ج 5 ص 29، علی ما فی الإحقاق.

8. میزان الاعتدال: ج 3 ص 451.

9. المصنّف: ج 11 ص 73 ح 199449.

10. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 152.

11. جمع الفوائد: ج 1 ص 874.

12. أسد الغابه: ج 7 ص 294 ح 7347.

13. کنز العمال: ج 3 ص 203.

14. الترغیب و الترهیب: ج 1 ص 557 ح 30.

15. السنن الکبری: ج 4 ص 141.

16. مسند أحمد: ج 5 ص 278، بتفاوت.

17. إباحه التحلّی بالذهب: ص 71، بزیاده فیه.

الموسوعه الکبری

عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:410

18. آداب الزفاف: ص 158، بتفاوت.

19. الإتحاف: ج 9 ص 365، علی ما فی الإحقاق.

20. جمع الفوائد: ج 1 ص 310، علی ما فی الإحقاق.

21. ینابیع الموده: ص 200، علی ما فی الإحقاق.

22. وسیله المال: ص 92، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

1. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو بکر محمد بن الحسن بن فورک، أنبأ عبد اللّه بن جعفر، ثنا یونس بن حبیب، ثنا أبو داود، ثنا همام، عن یحیی بن زید، عن أبی سلام، عن أبی أسماء، عن ثوبان.

2. فی أسد الغابه: أخبرنا أبو القاسم الفقیه بأسناده، عن النسائی، أخبرنا عبد اللّه بن سعید، حدثنا معاذ بن هشام، حدثنا أبی، عن علی، عن زید، عن أبی سلام، عن أبی أسماء.

3. فی مسند أبی داود: حدثنا أبو داود، قال: حدثنا هشام، عن یحیی بن کثیر، عن أبی سلام، عن أبی أسماء، عن ثوبان، قال.

4. فی سنن النسائی: أخبرنا عبید اللّه بن سعید، قال: حدثنا معاذ بن هشام، قال:

حدثنی أبی، عن یحیی بن أبی کثیر، قال: حدثنی زید، عن أبی سلام.

5. فی سنن النسائی أیضا: أخبرنا محمد بن الحسن بن فورک، أنبأ عبد اللّه بن جعفر، ثنا یونس بن حبیب، ثنا أبو داود الطیاسی، ثنا همام، عن یحیی بن کثیر.

6. فی المستدرک: أبو العباس محمد بن یعقوب، ثنا بکار بن قتیبه القاضی، ثنا أبو داود الطیاسی، ثنا همام، عن یحیی بن أبی کثیر.

45
المتن:

قال عمران بن حصین:

کانت لی من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منزله و جاه ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الرابع من هذا المجلد، الرقم 81، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:411

46
المتن:

قال یزید لعلی بن الحسین علیه السّلام:

وعدتک بقضاء ثلاث حاجات اذکرها، فقال علیه السّلام: الأولی ترینی وجه سیدی الحسین علیه السّلام لأتزوّد منه، و الثانیه تردّ علینا ما أخذ منا، و الثالثه إن کنت عزمت علی قتلی فوجّه مع النسوه من یوصلهنّ إلی حرم جدّهن.

قال: أما وجه أبیک فلا تراه أبدا، و أما قتلک فقد عفوت عنک فما یوصلهم إلی المدینه غیرک، و أما ما أخذ منکم فأنا أعوّضکم عنه أضعاف قیمته. فقال علیه السّلام: أما مالک فما نریده و هو موفّر علیک، و إنما طلبت ما أخذ منا لأن فیه مغزل فاطمه بنت محمد علیها السّلام و مقنعتها و قلادتها و قمیصها.

فأمر بردّ ذلک و زاد علیه مائتی دینار. فأخذها زین العابدین علیه السّلام و فرّقها فی الفقراء و المساکین، ثم أمر بردّ الأساری و سبایا البتول إلی أوطانهم بمدینه الرسول.

المصادر:

1. مثیر الأحزان: ص 106.

2. بحار الأنوار: ج 45 ص 143.

3. اللهوف: ص 81.

4. الدمعه الساکبه: ج 5 ص 146.

5. عوالم العلوم: ج 17 ص 445، عن اللهوف.

47
المتن:

قال المجلسی: فی بعض مؤلفات الأصحاب: أنه حکی عن السید علی الحسینی، قال: کنت مجاورا فی مشهد مولای علی بن موسی الرضا علیه السّلام ...، و کان معنا فی المجلس

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:412

جاهل مرکب یدّعی العلم و لا یعرفه، فقال: لیس هذا بصحیح و العقل لا یعتقده، و کثر البحث بیننا و افترقنا عن ذلک المجلس و هو مصرّ علی العناد فی تکذیب الحدیث.

نام ذلک الرجل تلک اللیله فرأی فی منامه کأن القیامه قد قامت و حشر الناس فی صعید صفصف لا تری فیها عوجا و لا أمتا، و قد نصب الموازین و امتدّ الصراط و وضع الحساب و نشرت الکتب و أسعرت النیران و زخرفت الجنان و اشتدّ الحرّ علیه، و إذا هو قد عطش عطشا شدیدا و بقی یطلب الماء فلا یجده.

فالتفت یمینا و شمالا و إذا هو بحوض عظیم الطول و العرض، قال: فقلت فی نفسی:

هذا هو الکوثر، فإذا فیه ماء أبرد من الثلج و أحلی من العذب، و إذا عند الحوض رجلان و امرأه أنوارهم تشرق علی الخلائق و مع ذلک لبسهم السواد ....

قال: فدنوت إلی سیده النساء فاطمه علیها السّلام فقلت لها: یا بنت رسول اللّه، إنی عطشان.

فنظرت إلیّ شزرا و قالت لی: أنت الذی تنکر فضل البکاء علی مصاب ولدی الحسین علیه السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 44 ص 293 ح 38.

2. بعض مؤلفات الأصحاب، علی ما فی البحار.

3. عوالم العلوم: ج 17 ص 534 ح 9.

48
المتن:

قال محمد بن قیس:

کان النبی صلّی اللّه علیه و آله إذا قدم من سفر، بدأ بفاطمه علیها السّلام فدخل علیها ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثالث من هذا المجلد، الرقم 5، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:413

49
المتن:

عن أسامه بن زید، قال:

افتقد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم علیا علیه السّلام فقال: اطلبوا إلیّ أخی فی الدنیا و الآخره ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی هذا المجلد، الفصل الثانی، الرقم 48، متنا و مصدرا و سندا.

50
المتن:

قال علی علیه السّلام:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دخل علی ابنته فاطمه علیها السّلام و إذا فی عنقها قلاده، فأعرض عنها فقطّعتها و رمت بها، فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنت منی یا فاطمه. ثم جاء سائل فناولته القلاده، ثم قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: اشتدّ غضب اللّه و غضبی علی من أهرق دمی و آذانی فی عترتی.

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 566 ح 7 المجلس الحادی و السبعون.

2. حلیه الأبرار: ج 1 ص 117، عن الأمالی للصدوق. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 17 413 الأسانید: ..... ص : 413 فی الأمالی: حدثنا الحسین بن أحمد، قال: حدثنا أبی، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن عیسی، قال: أخبرنی محمد بن یحیی الخزّاز، قال: حدثنی موسی بن إسماعیل، عن أبیه، عن موسی بن جعفر، عن أبیه، عن آبائه، عن أمیر المؤمنین علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:414

51
المتن:

عن جابر بن عبد اللّه، قال: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و هی تطحن بالرحی و علیها کساء من أجلّه الإبل ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 92، متنا و مصدرا و سندا.

52
المتن:

عن جابر:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رأی علی فاطمه علیها السّلام کساء من أوبار الإبل ....

إلی آخر الحدیث، کما مرّ فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 30، متنا و مصدرا و سندا.

53
المتن:

قال صاحب جواهر الکلام فی جواز صلاه المرأه بالدرع و الخمار:

بناء علی ما ذکره غیر واحد من أن الغالب فی الدرع عدم ستره الکفّین، الذی یقصر معارضته بما فی الحدائق من أن الغالب فیه العکس مدّعیا أنه المشاهد فی نساء العرب الآن، و الأصل عدم التغییر، و إنه الذی أومئ إلیه فی بعض النصوص کالمرسل: أن فاطمه علیها السّلام کانت تجرّ ادراعها و ذیولها.

المصادر:

جواهر الکلام: ج 8 ص 171.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:415

54
المتن:

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال:

أهدی لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حلّه سیراء سداها حریر و لحمتها «1». فأرسل بها إلیّ، فأتیته فقلت: یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ما ذا أصنع بهذه، ألبسها أو ما ذا؟ قال: إنی لا أرضی لک إلا ما أرضاه لنفسی و أکره لک ما أکره لنفسی، و لکن اجعلها خمرا للفواطم.

المصادر:

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 198 ح 671.

55
المتن:

عن جابر، قال:

دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و علیها کساء من جلد الإبل. فلما رآها بکی و قال:

یا فاطمه، تعجّلی مراره الدنیا بنعیم الآخره غدا، فأنزل اللّه تعالی: «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی». «2»

المصادر:

1. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 319 ح 433، عن شواهد التنزیل.

2. عن شواهد التنزیل: ج 2 ص 344.

الأسانید:

فی الموسوعه: قال: أخبرنا أبو الحسن الشیرازی، أخبرنا أبو الحسن البصری، أخبرنا محمد بن یونس، أخبرنا حمّاد بن عیسی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر و فیه سقط.

(2). سوره الضحی: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:416

56
المتن:

عن أنس:

إن النبی صلّی اللّه علیه و آله أتی فاطمه علیها السّلام ثوبا إذا قنّعت به رأسها لم یبلغ رجلیها و إذا غطّت به رجلیها لم یبلغ رأسها. فلما رأی ما تلقی قال: إنه لیس علیک بأس، إنما هو أبوک و غلامک.

المصادر:

1. جمع الفوائد: ج 1 ص 646 ح 4352.

2. مصابیح السنه: ج 2 ص 409 ح 2320، بتفاوت یسیر.

3. السنن الکبری: ج 7 ص 95.

الأسانید:

فی السنن الکبری: أخبرنا أبو علی الروذباری، أنبأ أبو بکر بن داسه، ثنا أبو داود، ثنا محمد بن عیسی، ثنا أبو جمیع سالم، عن ثابت، عن أنس.

57
المتن:

روی عن علی علیه السّلام أنه قال:

أنه أهدی إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حلّه استبرق، فقال: اجعلها خمرا بین الفواطم، فشققتها أربعه أخمره؛ خمارا لفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و خمارا لفاطمه بنت أسد و خمارا لفاطمه بنت حمزه، و لم یذکر الرابعه؛ قال ابن حجر: قلت: و لعلها امرأه عقیل.

المصادر:

1. الصحیح من سیره النبی الأعظم صلّی اللّه علیه و آله للسید جعفر مرتضی: ج 5 ص 88.

2. الإصابه: ج 4 ص 481، علی ما فی الصحیح من سیره النبی صلّی اللّه علیه و آله.

3. أسد الغابه: ص 519، علی ما فی الصحیح من سیره النبی صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:417

58
المتن:

عن مالک بن عمیر، قال:

إنی لقاعد معی علی علیه السّلام، إذ جاءه صعصعه بن صوحان فقال: یا أمیر المؤمنین، انهنا عما نهاک عنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قال: نهانا عن الدباء و الحنتم و النقیر و المیثره الحمراء، و نهانا عن لبس الحریر، و نهانا عن لبس القسی عن حلق الذهب.

قال: و کسانی النبی صلّی اللّه علیه و آله بردین من حریر، فخرجت فیهما إلی الناس لینظروا إلی کسوه النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام. فرآهما علی علیه السّلام فأمرنی بنزعهما؛ فأعطی أحدهما فاطمه علیها السّلام و شقّ الآخر باثنین لبعض نسائه.

المصادر:

1. تاریخ دمشق: ج 24 ص 71.

2. مختصر تاریخ دمشق: ج 11 ص 85 ح 58.

3. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 16 ص 403 ح 8520.

4. مسند أحمد: ج 1 ص 119.

الأسانید:

فی تاریخ دمشق: فأخبرناه أبو بکر محمد بن عبد الباقی و أنا أبو محمد الجوهری، أخبرنا أبو القاسم عبد العزیز بن جعفر بن محمد الخرقی، نا أبو الفضل جعفر بن أحمد بن محمد بن الصباح الجرلجرائی، نا وهب بن بقیه الواسطی، أنا خالد بن عبد اللّه، عن إسماعیل، عن مالک بن عمیر، قال.

59
المتن:

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال:

أهدی أمیر أذرعات إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله حلّه مسیره بحریر إما سداءها و إما لحمتها. فبعث

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:418

بها إلیّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقلت: ما أصنع بها، ألبسها؟ فقال: إنی لا أرضی لک ما أکره لنفسی، فاجعلها خمرا بین الفواطم.

فشققت منها أربعه أخمره؛ خمار لفاطمه بنت أسد بن هاشم و هی أم علی علیه السّلام و خمار لفاطمه بنت محمد علیها السّلام و خمار لفاطمه بنت حمزه بن عبد المطلب، قال یزید بن ابن زیاد: و ذکر فاطمه أخری نسیتها.

المصادر:

1. کتاب الغوامض و المبهمات لخلف بن عبد الملک: ج 1 ص 450 ح 419.

2. التبیین فی أنساب القرشیین: ص 149، بتفاوت فیه.

3. کنز العمال: ج 15 ص 476، بتفاوت و نقیصه.

4. کنز العمال: ج 15 ص 475، بتفاوت و نقیصه.

5. النهایه: ج 3 ص 458.

6. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 89.

الأسانید:

فی الغوامض: أخبرنا أبو عمران موسی بن عبد الرحمن، عن أبی عمر النمری، قال:

ثنا عبد الوارث بن سفیان، ثنا قاسم بن أصبغ، ثنا إبراهیم بن إسحاق النیشابوری، ثنا عبد السلام، ثنا عمران بن عیینه، ثنا یزید بن ابن زیاد، عن فاخته، عن جعده بن هبیره، عن علی بن أبی طالب علیه السّلام.

60
المتن:

قال عبد اللّه بن مسلم بن قتیبه فی قول النبی صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: اجعله خمرا أو أقسمه بین الفواطم: أما إحداهن لفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام زوج علی بن أبی طالب علیه السّلام، و الثانیه فاطمه بنت أسد بن هاشم زوج أبی طالب و أم علی علیه السّلام و جعفر و عقیل و طالب بنی أبی طالب، و کانت أسلمت و یقال: أنها أول هاشمیه ولدت لهاشمی و لا أعرف الثالثه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:419

المصادر:

1. کتاب الغوامض و المبهمات: ج 1 ص 451 ح 420.

2. الفائق فی غریب الحدیث: ج 2 ص 214، بتفاوت فیه.

3. لسان العرب: ج 10 ص 289، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی الغوامض: قرأت علی أبی عبد اللّه جعفر بن محمد بن مکی بن أبی طالب، قال: أنبأ أبو مروان عبد الملک سراج- غیر مره-، قال: ثنا أبو القاسم إبراهیم بن محمد بن زکریا، قال: ثنا أبی، قال: ثنا قاسم بن أصبغ، قال: ثنا أبو محمد عبد اللّه بن مسلم بن قتیبه.

61
المتن:

عن علی علیه السّلام، قال:

أهدی للنبی صلّی اللّه علیه و آله حلّه من حریر، فبعث بها إلی علی علیه السّلام قال: یا علی، إنی لم أبعث بها إلیک لتلبسها، إنی أکره لک ما أکره لنفسی و أحبّ لک ما أحبّ لنفسی، و لکن قطّعه خمرا فاکسها فاطمه ابنتی و فاطمه أمک.

المصادر:

1. کتاب الغوامض و المبهمات: ج 1 ص 452 ح 421.

2. موضح أوهام الجمع و التفریق: ج 1 ص 455، بتفاوت فیه.

3. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام للسیوطی: ص 8 ح 22، بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی کتاب الغوامض: و أخبرنا أبو محمد، عن أبی عمر النمری، قال: ثنا محمد بن عبد الملک، ثنا عبد اللّه بن یونس، ثنا بقی «1»، ثنا یحیی بن عبد الحمید، قال: ثنا شریک، عن أبی إسحاق، عن هبیره بن یریم، عن علی علیه السّلام.

2. فی موضح الأوهام: ذکر أحمد بن الحارث، أخبرنا الحسن بن أبی بکر، أخبرنا

______________________________

(1). هکذا فی المصدر و لعل فیه سقط أو تصحیف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:420

أبو الفضل عیسی بن موسی، أخبرنی أبو بکر محمد بن خلف، حدثنا أحمد بن الحارث، أخبرنا أبو الحسن المدائنی، عن محمد بن عبد اللّه، عن المقبری، عن أبی هریره.

62
المتن:

عن علی علیه السّلام:

إن النبی صلّی اللّه علیه و آله أهدیت له حلّه من حریر، قال: فکسانیها. قال علی علیه السّلام: فخرجت فیها، فقال لی النبی صلّی اللّه علیه و آله: إنی لست أرضی لک ما أکره لنفسی. قال: و أمرنی فشققتها بین نسائی خمرا؛ فاطمه علیها السّلام و عمته.

المصادر:

1. مسند أبی یعلی: ج 1 ص 270 ح 319.

2. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 165 ح 514، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی مسند أبی یعلی: حدثنا عبید اللّه، حدثنا غندر، حدثنا شعبه، عن إسحاق، عن هبیره یحدّث عن علی علیه السّلام.

63
المتن:

عن إبراهیم بن عبد اللّه، عن أبیه: أنه سمع علی بن أبی طالب علیه السّلام یقول:

نهانی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن تختّم الذهب و عن لبس القسّی و المعصفر و عن قراءه القرآن و أنا ساجد. قال: فکسانی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حله سیرا، فخرجت فیها فقال: یا علی! لم أکسکها لتلبسها. قال: فرجعت فشققتها، ثم طرحتها إلی فاطمه علیها السّلام فقلت: ألبسی و أکسی نساءک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:421

المصادر:

1. السنن الکبری: ج 2 ص 424.

2. المعجم الکبیر: ج 24 ص 357، بتفاوت و زیاده.

الأسانید:

1. فی السنن الکبری: أنبأه أبو سعید محمد بن موسی، ثنا محمد بن یعقوب، ثنا أحمد بن عبد الحمید، ثنا أبو أسامه، عن الولید، حدثنی إبراهیم بن عبد اللّه، عن أبیه.

2. فی المعجم الکبیر: حدثنا محمد بن علی الصائغ، ثنا یعقوب بن حمید، ثنا عمران بن عینیه، عن یزید بن أبی زیاد، عن أبی فاخته، عن جعده، بن هبیره، عن علی علیه السّلام.

64
المتن:

عن علی بن زید، عن أم الحسن، أن أم سلمه، حدّثتهم:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شبّر لفاطمه علیها السّلام شبرا من نطاقها.

المصادر:

1. جامع المسانید و السنن: ج 16 ص 404 ح 13855.

2. تحفه الأشراف: ج 13 ص 49 ح 18257.

3. مجمع الزوائد: ج 5 ص 127، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی جامع المسانید و السنن: حدثنا عفان، حدثنا حمّاد بن سلمه، قال: حدثنا علی بن زید، عن أم الحسن، أن أم سلمه حدّثتهم.

65
المتن:

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام أعزّ البریه علیّ. و عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: تحشر ابنتی فاطمه علیها السّلام و علیها حلّه الکرامه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:422

المصادر:

إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح علیهم السّلام: ص 134.

66
المتن:

قال فی ذکر جهازها علیها السّلام:

و أمر النبی صلّی اللّه علیه و آله أن یجعل ثلثیه فی الطیب و ثلثا فی الثیاب ....

المصادر:

1. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 224.

2. المطالب العالیه لابن حجر: ج 8 ص 70.

67
المتن:

قال الخیامی فی ذکر جهازها علیها السّلام:

... و قد اشترت مقینعه فصبّغتها بزعفران ....

المصادر:

زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 332.

68
المتن:

روی أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان ذات یوم جالسا بإزاء المسجد الحرام متکئا بجدار الکعبه، إذ أتته جماعه من نساء قریش لابسین ثیاب من قباطی مصر متلفعین بمذهبه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:423

من عمل الأفرنج، و هم فی أتمّ الفرح و السرور و قد سقاهم الدهر کاسات من الغرور؛ یتبخترن فی خطواتهن و ینظرن فی قاماتهن و اعطافهن.

فجعلوا یمشون رویدا رویدا حتی وصلوا إلیه، فسلّموا علیه و قالوا له: إنک و إن کنت مخالفا لنا فی المله فأنت عزیز لأنک فی النسب قریب و جار حبیب، فلا تقطع حبل النسب منا و لا تختار البعد عنا، و فی هذا الیوم عندنا عرس و زفاف و نلتمس من حضرتک الشریفه و طلعتک المنیفه أن ترسل معنا خاتون القیامه فاطمه الزهراء علیها السّلام لنزیّن مجلسنا و تنور محفلنا و یکون لجمعنا حفله و نظام یحصل لعرسنا عزّ و إکرام؛ و إنما أرادوا خجالتها بینهم.

قال: فأطرق النبی صلّی اللّه علیه و آله رأسه إلی الأرض مفکّرا، ثم قال: غدا أرسلها معکم إن شاء اللّه تعالی.

فمضوا و قام النبی صلّی اللّه علیه و آله من وقته و ساعته فأتی إلی ابنته و بضعته و شجره عترته، فقال لها: یا قره عینی و مهجه قلبی، إن نساء قریش قد التمسوا منی حضورک معهم فی زفافهم و قد زعموا أن یحملوک علی أعناقهم فضلا، و قد أمرنی ربی عز و جل بأن أقابل جفاء العدو بالصبر و کثره الأذی بالرضا و الشکر، فما تقولین یا قره العین؟

فأطرقت رأسها و قالت: أنا أمه الجبّار و خادمه

المختار و لا أستطیع التجاوز عن حکمک و لا التعدّی عن أمرک، فأمرنی بما شئت، فلیس المقصود إلا رضاک و لا المطلوب إلا قضاء حقک و ثناک؛ و فی المعنی اقول:

عذّب بما شئت فإنی به راض إذا کان عذابی رضاک ثم قالت: یا أبتاه، إن أمرک مطاع و لکن أیّه حلّه أتزیّن بها و أیّه حلّه ألبسها؟ أ ألبس ردائی المرقّع أم إزاری المخرق؟ و نسوه قریش متزیّنین أفخر الثیاب و اللباس جالسین فی أعلا المجالس و أنا لا أملک غیر ذا الرداء المخرق. فکیف بی إذا وصلت إلیهم و جلست لدیهم و کل منهم ینظر فیّ بالکبریاء و ترمقنی بالمسخره و الاستهزاء؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:424

فکیف أصبر أن أری مسخرتهم بی؟ أم کیف أستطیع أن أری ضحکهم علیّ؟ أم کیف أنظر إلی نساء عتبه و شیبه و أفعالهم القبیحه المریبه و وجوههم المغبره الصلیبه؟

أم کیف أنظر إلی أخت أبی جهل ذات الخبث و الجهل و حمّاله الحطب زوجه أبی لهب؟ أم کیف أنظر إلی هند زوجه أبی سفیان ذات الکفر و الطغیان؟

و أنت تعلم یا أبتاه إن هؤلاء کلهم کانوا لأمی خدما یقبّلون أعتابها إجلالا و إعظاما و الیوم لابسین الحلل الیمانیّه و المعاجز الحلبیه و المقانع الأجوانیه، متکئین علی المساند الرومیه، و علی رءوسهم تیجان الذهب الأحمر. فإذا رأونی سخروا و قالوا لی:

یا فاطمه، ما فعلت بمال أمک التی کان عقدها یساوی خراج مصر؟ فما الذی أردّ علیهم من الجواب یا أبتاه؟ و نسوه قریش ینظرن إلی الزینه الدنیویه قد عموا عن الزینه الأخرویه. ثم بکت فاطمه علیها السّلام.

فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا بنیه، لا تغتمی من

هذه الدنیا الدنیه و لا تحزنی علی لذات فانیه، فإن هذا کله زائل کظعن قائل تحت ظلّ شجره بها یسرا ثم رحل عنها، و ما الحیاه الدنیا إلا متاع الغرور، و أفراحها کطیف النائم فإذا استیقظ لم یر شیئا. یا بنتاه، إن لبسنا و تفاخرنا قد أخّرناه إلی یوم القیامه و أعرضنا عنها فی الدنیا و ترکناه لمن یریدها. أ ما تری لون الطاوس و تاج الهدهد و رائحه العطنه؟ هؤلاء یشابهون هؤلاء فی اللباس و السواد و الخیاس «1» و إن کانوا فی هذه الدنیا کالورد زاهرین، فهم فی الآخره فی جهنم داخرین. أ ما علمت أن الفقر فخر الأنبیاء و الإعسار شعار الأولیاء.

فبینما هما کذلک، إذ هبط الأمین جبرئیل من الرب الجلیل و قال: یا محمد، العلی الأعلی یقرؤک السلام و یخصّک بالتحیه و الإکرام و یقول لک: ابعث فاطمه علیها السّلام إلی زفافهن فإن اللّه تعالی سیظهر لها معجزات و کرامات و تفوز بکرامات قدومها بعض من نساء قریش فی دوله الإسلام.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:425

فالتفت النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام و قال: یا بنتاه، هذا أخی جبرئیل قد نزل من الرب الجلیل یأمرک بالمسیر إلیهنّ فقالت: سمعا و طاعه، إذا رضی ربی و أبی فهو مطلبی.

فقامت من وقتها و ساعتها و لبست مقنعه القنوع و تردّت برداء الطاعه و توجّهت بنحو النساء و عدها و لیس معها خادمه تؤنسها و لا أمه تحتشمها.

فأرسل اللّه إلیها فوجا من الحور العین، فحفّوا بها فغیّبوها عن أعین الخلائق لئلا أحد ینظر إلیها. فلما وصلت إلی مجلسهن و دخلت علیهن، سطع منها نور شعشعانی انفطر

منه أربعه أرکان المجلس من غلبه ذلک النور حتی غشی علی أبصارهم و حارت أفکارهم و وضعوا کمامهم علی رءوسهم.

فلما أفاقوا مما دهاهم، نظروا إلیها قد أقبلت تمشی رویدا تسحب أذیالها، و علیها حلّه لم تر العیون مثلها، و علی رأسها تاج من الذهب المصفّی تخطف الأبصار من لمعانه و قد رصع فیه جواهر تضی ء مثل المصابیح و درّ و یاقوت و لؤلؤ و زمرد فلم تر عیون الناس مثله، و فی یدها أساور من ذهب، و فی رجلها خلاخل من ذهب مرصّع فیه الجوهر، و قد نظم ذیل قمیصها باللؤلؤ و المرجان، و معها و صائف کالنجوم الزاهرات و إماء کالبدور النیّره؛ حافّین بها من أربع الجهات، و واحده منهنّ رافعه ذیل ردائها لئلا یقع علی الأرض و واحده بیدها مجمره من ذهب مرصّع بالجوهر فیه قطع العنبر تبخترها به، و أخری بیدها مجمر من الفضه فیه عود تبخرها به، و سبعون وصیفه أمامها و سبعون وصیفه خلفها کأنهن الشموس المشرقات رافعن أصواتهن بالتهلیل و التکبیر للَّه العلی الکبیر.

قال: فلما دخلت المجلس، دهشوا و حاروا و لم یعرفوا ما یقولون، و تلجلجت ألسنتهم و ذهلت عقولهم و غشی علیهم و لم یقدروا أن یردّوا إلا برءوسهم، و قالت بعضهن لبعض: من هذه التی أرعبت قلوبنا و أدهشت عقولنا، و من أین لها هذه الحلی و الحلل الفاخره التی لم توجد فی خزائن الأکاسره و مواریث القیاصره؟ و ما علموا أنه من عند رب الدنیا و الآخره، أرسله إجلالا للصدیقه الطاهره علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:426

فمنهنّ من فرّت من المجلس لما أصابها من الغمّ و حملوا ما شاهدوه علی السحر، و منهنّ

من أکرمها اللّه بالسعاده الأبدیه علی ید البضعه الزهراء الأحمدیه ....

المصادر:

مولود الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام لأبی عزیز الخطی: ص 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:427

الفصل السادس خوادمها و جواریها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:428

فی هذا الفصل
اشاره

إن جواری فاطمه الزهراء علیها السّلام و خوادمها، کلهم کانوا فوق المستوی العادی فی العقل و الإیمان و الأخلاق و المحبه لأهل البیت علیهم السّلام و خاصه لفاطمه علیها السّلام.

فهذه فضه التی قال أمیر المؤمنین علیه السّلام فی حقها: «اللهم بارک لنا فی فضّتنا»، و کانت عالمه بالإکسیر، و لم تنطق عشرین سنه إلا بالقرآن و فهّمت کلامها بالآیات، و أشربت فی وجودها محبه فاطمه و أهل البیت علیهم السّلام علی حد أنها أقامت بعد وفاه فاطمه علیها السّلام فی بیت علی علیه السّلام إلی یوم استشهاده و عیّرت ابن ملجم و لعنته فی فعاله، کما و کانت مع آل البیت علیهم السّلام فی کربلاء تساعد سیدتها زینب فی حضانه الأطفال فی الطریق.

و أم أیمن امرأه قال النبی صلّی اللّه علیه و آله الصادق المصدّق صلّی اللّه علیه و آله فیها: إنها من نساء الجنه، و هی کانت خادمه لآمنه و حاضنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بوابه فاطمه علیها السّلام.

و أسماء امرأه صاحبه صدق و وفاء و سداد و محبه و معرفه لأهل البیت علیهم السّلام، و کانت عند خدیجه حین وفاتها و أنفذت وصیه خدیجه علیها السّلام فی لیله زفاف فاطمه علیها السّلام و دعا لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی دنیاها و آخرتها، و مع أنها کانت زوجه أبی بکر فلقد حامی أمیر المؤمنین علیه السّلام ضد مؤامره أبی بکر و عمر و خالد لقتله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:429

و أم سلمه امرأه فوّض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أمر ابنته إلیها و قد شارکت و

ساعدت فی زفاف فاطمه علیها السّلام.

من خوادم فاطمه علیها السّلام ساره و آسیه و مریم و کلثم و حور العین حین ولادتها علیها السّلام، و آسیه و خدیجه أمها حجّاب فاطمه علیها السّلام، و کان جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و آلاف من الملائکه فی زفافها من خوادمها، و فی عملها فی البیت یساعدها جبرائیل و میکائیل و إسرافیل و الحور العین و الملائکه السیّاحون و کرام الملائکه، و یخدمها فی المحشر جبرائیل و الملائکه حین قدومها إلی المحشر و عند الصراط و إلی الجنه و ابنه سلیمان النبی صلّی اللّه علیه و آله مع آلاف وصیفه و حوریه من خوادمها علیها السّلام، و من خادمیها من الرجال: سلمان و أبی ذر و المقداد و عمار و بلال و غیرهم.

و نحن نورد نبذه من أحوال خوادمها و جواریها و جلالتهن.

یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 106 حدیثا:

إنفاذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعد نزول آیه «فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَیْسُوراً» «1» جاریه إلی فاطمه علیها السّلام للخدمه و سمّاها فضّه.

إن قنبر غلام أمیر المؤمنین علیه السّلام و فضه جاریه فاطمه علیها السّلام کانا من أبناء الملوک و کانت فضّه أخت قنبر.

کانت فضّه النوبیه جاریه الزهراء علیها السّلام فی درجه عالیه من الإیمان و التقوی.

إن فضه النوبیه شاطره فی الخدمه، تعلیم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إیّاها دعاء للمشاکل، عمل العجن و حمل الحطب علی عهدتها، من فضلها کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام فیها: اللهم بارک فی فضّتنا، و فی کتاب عمر إلی معاویه: فأجابتنی الأمه فضه.

تقسیم فاطمه علیها السّلام عمل البیت بینها و بین فضه: یوم لها و یوم لفضّه.

______________________________

(1). سوره

الإسراء: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:430

عله تأخیر إعطاء الخادمه لفاطمه علیها السّلام هی أن لهذا البیت یلیق جاریه مثل فضه و لا غیر.

إلقاء فاطمه علیها السّلام شیئا من علم الإکسیر إلی فضّه و إجراؤها مره عند فقدان درهمه، نهی فاطمه علیها السّلام عن إجراء صنعه هذا العلم.

إن رغیف أمیر المؤمنین علیه السّلام فی إمارته بالکوفه خبز یابس شعیر مع نخالته.

إن الحاضرین فی تجهیز فاطمه علیها السّلام هم الحسن و الحسین و زینب و أم کلثوم علیهم السّلام و فضه جاریتها و أسماء بنت عمیس ....

مجی ء فضه فی الهجوم الأول خلف الباب و احتجاجها مع عمر و دفاعها عن علی علیه السّلام، قول أمیر المؤمنین علیه السّلام لها- حین سقط الجنین-: یا فضه! مولاتک فأقبلی منها ما تقبله النساء، فقد جاءها المخاض من الرفسه.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام: إن یوم السقیفه و إحراق النار علی باب أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین و فاطمه و زینب و أم کلثوم علیهم السّلام و فضه أدهی و أمرّ.

کتاب عمر إلی معاویه فی حضور فضه عند الهجوم ...، کلام فاطمه علیها السّلام لها: آه یا فضّه، إلیک فخذینی.

إن فی مرض الحسین علیه السّلام و نذر علی و فاطمه علیهما السّلام و نزول الآیه تشترک فضه معهم.

انقطاع فضه فی البادیه عن القافله و تکلّمها مع القشیری و جوابها بآیات القرآن.

حضور أم سلمه و أم أیمن و فضه و الحسنین علیهما السّلام و عبد اللّه بن عباس و سلمان و عمار و المقداد و أبی ذر و حذیفه عند تجهیز فاطمه علیها السّلام.

زواج فضه من أبی ثعلبه و بعده من أبی ملیک الغطفانی و اختلافها مع أبی ملیک

و تحاکمهما عند عمر.

کلام فضه مع الإمام الحسین علیه السّلام فی إعطائه إلی سائل عشره آلاف درهم و جوابه لها، هویه فضه من حیث النسب و الحسب و من حیث الجلاله و المعرفه بعلی و فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:431

امتناع فضه من إیصال الماء لوضوء أمیر المؤمنین علیه السّلام لکونها حائضا، دعاء علی علیه السّلام للبرکه فی علمها و أولادها، شرکتها مع أهل البیت علیهم السّلام فی آیات التمجید و التقدیر لإعطائها طعامها إلی المسکین و الیتیم و الأسیر.

تعییر عمرو بن حریث لفضه بعد رؤیته طعام أمیر المؤمنین علیه السّلام و أنها خبز الشعیر مع نخالته، و جواب فضه: أنه من نهی عن أخذ نخالته و تطییبه.

کلام الکفعمی فی أن بوّاب فاطمه علیها السّلام أمتها فضه.

اعتراض سلمان فی طحن الزهراء علیها السّلام الشعیر و فضه قائم لا تفعل شیئا و جواب فاطمه علیها السّلام إن هذه وصیه أبی و مساعده سلمان لها فی طحن الشعیر.

إخبار فضه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن فقدان الحسنین علیهما السّلام و بکاء فاطمه علیها السّلام و ذهاب النبی صلّی اللّه علیه و آله علی أثرهما.

تعلیم النبی صلّی اللّه علیه و آله دعاء لفضه و استجابته و هو: یا واحدا لیس کمثله أحد ....

تعییر فضه لابن ملجم بقولها: لا بأس علی أمیر المؤمنین علیه السّلام و جوابه لها بسقی السیف سمّا، تشریح فضّه شهاده فاطمه علیها السّلام لورقه بن عبد اللّه علی تفصیلها.

لقاء مالک بن دینار شهره بنت مسکه بنت فضه خادمه الزهراء علیها السّلام و مناجاتها فی الطریق إلی الحج و کراماتها و عنایات اللّه لها.

إخبار فضه للأسد فی کربلاء عن وطئ الخیول

علی أجساد الشهداء بعد قتل الحسین علیه السّلام و مشی الأسد عند الحسین علیه السّلام و وضع یدیه علی جسده و منعه عن إرادتهم.

مساعده فضه لزینب یوم خروجهن من کربلاء بعد ما رکبت النساء و الأطفال و الإمام زین العابدین علیه السّلام.

استئذان فضه من زینب للدعاء فی شأن الأطفال حیث أضر بهم الجوع، مجیؤها إلی تلّ صغیر و الصلاه فیها رکعتین لاستجابه الدعاء فإذا قصعه مملوءه باللحم و المرق و فوقها قرصان من الخبز و أکل أهل البیت علیهم السّلام و الأطفال منها إلی یوم بعد ذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:432

قصه فضه و زوجها و شاه لها و ذبحها للضیف و إعطاء اللّه شاه آخر أحسن من شاتهما لأجل إکرامهما الضیف، خروج اللبن و العسل من ثدی الشاه و توصیه أولادها بهذا الشاه الطیب.

حضور أسماء بنت عمیس عند زفاف فاطمه علیها السّلام و ما جری بینها و بین رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی هذا المجال.

کلام السید القزوینی فی خدمه أسماء بنت عمیس لفاطمه علیها السّلام و وفاؤها و عاطفته الذاتیه و ذکاؤها و عقلها و حسن خلقها و طیبه معاشرتها و جمّه خدماتها لفاطمه علیها السّلام و أمها السیده خدیجه و حضورها عند ولاده الحسین علیه السّلام و أنها مع تزویجها بأبی بکر کانت ثابته فی وفائها و صفائها لأهل البیت علیهم السّلام و ذهابها إلی دار علی علیه السّلام لخدمه الزهراء علیها السّلام و أولادها و استیناسها بها و تسکینها و بثّ آلامها إلیها و کأنها أحبّ الناس إلیها و أقربهنّ إلی قلبها و بدأ خدماتها من عند خدیجه حین وفاتها و اتصلت ذلک إلی زفاف فاطمه علیها السّلام

و استمرت إلی أیام مرضها و إلی حین وفاتها علیها السّلام.

شکر فاطمه علیها السّلام من خدمه أسماء عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و استحیاؤها منها و طلبها خادما و تعلیمها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تسبیح فاطمه علیها السّلام.

إخبار أسماء لعلی بن الحسین علیه السّلام عن کونها قابله للحسن و الحسین علیهما السّلام.

بکاء فاطمه علیها السّلام فی نعی جعفر علیه السّلام زوج أسماء و تعزیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لها.

کلام محمد بن یوسف الکنجی فی اشتباه أسماء بنت یزید مع أسماء بنت عمیس و ردّ هذا القول و الجواب عنه فی محله.

إسلام أسماء بنت عمیس و أمها هند و بیعتها و هجرتها إلی الحبشه مع زوجها جعفر و تزویجها من أبی بکر بعد جعفر و خدمتها لفاطمه علیها السّلام إلی وفاتها و بعد أبی بکر من علی بن أبی طالب علیه السّلام.

حال أسماء حین وفاه فاطمه علیها السّلام و ما جری بینها و بین الحسن و الحسین علیهما السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:433

ردّ أبی بکر شهاده أسماء لکونها زوجه لجعفر بن أبی طالب و لکونها خادمه فاطمه الزهراء علیها السّلام.

نداء فاطمه علیها السّلام أسماء و فضه حین سقط ولدها من شده العصره بین الباب و الجدار و سقط ولدها المحسن علیه السّلام قبل دخول البیت.

إخبار أسماء لعلی علیه السّلام توطئه أبی بکر و عمر و خالد لقتله علیه السّلام بقراءه آیه «إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِکَ لِیَقْتُلُوکَ ...». «1»

مکث أسماء بنت عمیس عند فاطمه علیها السّلام إلی أسبوع من زفافها بوصیه خدیجه و دعاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لها فی دنیاها و آخرتها.

کلام

فاطمه علیها السّلام فی آخر ساعات من عمرها لأسماء بنت عمیس بغسلها هی و علی علیه السّلام و بحضور طیبها و ثیابها الجدد للصلاه و أمرها للجلوس عند رأسها و النداء وقت الصلاه و ما جری عند وفاه فاطمه علیها السّلام بینها و بین فاطمه علیها السّلام و بین ولدیها الحسن و الحسین علیهما السّلام و تغسیلها و تکفینها.

کلام السید الخوئی فی أسماء بنت عمیس أنها من موالی أمیر المؤمنین و الصدیقه الطاهره علیهما السّلام و أن نجابه محمد بن أبی بکر من قبل أمه أسماء.

جعل أسماء بنت عمیس لفاطمه علیها السّلام نعشا من جرائد النخل لمواراه جسمها و تحسین فاطمه علیها السّلام لذلک، مجی ء عائشه بعد وفاه فاطمه علیها السّلام و منع أسماء من دخولها و شکواها لأبیها أبی بکر و جواب أسماء أنه من أمر فاطمه علیها السّلام.

کلام الحسّون فی أن أسماء من المهاجرات بهجرتین: هجره إلی أرض الحبشه مع زوجها جعفر و هجره إلی المدینه المنوره و هی من المؤمنات الموالیات لسیده نساء العالمین علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره القصص: الآیه 20.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:434

کلام البلاذری فی تغسیل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام من معقد الإزار و تغسیل أسماء الأسفل من ذلک.

حضور أسماء بنت عمیس عند علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد ضرب ابن ملجم و إغماؤه و إفاقته و کلماته علیه السّلام فی آخر ساعات من عمره الشریف.

کلام ابن عباس فی زفاف فاطمه علیها السّلام و عرسها و تطییب فاطمه علیها السّلام و تنظیم بیت عرسها و اتخاذها أم أیمن بوّابه لها.

کلام الخراسانی أن أم أیمن من خوادم الصدیقه الطاهره علیها السّلام و اسمها برکه الحبشیه و هی

حاضنه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خطابه لها ب «یا أمّه»، و قوله صلّی اللّه علیه و آله: «إنها أمی بعد أمی و هی بقیه أهل بیتی».

کلام المجلسی: أن أم أیمن کانت جاریه النبی صلّی اللّه علیه و آله و حاضنته، کلام فاطمه علیها السّلام لأبی بکر و عمر عند شهاده أسماء و أم أیمن لفدک و ردّهما ذلک.

حضور أم أیمن فی زواج فاطمه و علی علیهما السّلام و زفافها و ما جری بین علی علیه السّلام و أم أیمن.

مجی ء فاطمه علیها السّلام مع أم أیمن فی زفاف فاطمه علیها السّلام و قعود کل منهما فی جانب من البیت و طلب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الماء و مجّه فیه ....

إخراج فاطمه علیها السّلام صحفه فیها ترید و عراق و أکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام منها ... و الصحفه عند قائم آل محمد علیه السّلام.

إخبار أم أیمن فی بیت فاطمه علیها السّلام عن دوران الرحی من غیر ید و اهتزاز المهد و تسبیح الکفّ قریبا من کفّ فاطمه علیها السّلام، کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن الطحان جبرئیل و اهتزاز مهد الحسین علیه السّلام من میکائیل و الملک المسبّح میکائیل.

قول عمر فی شهاده علی علیه السّلام و أم أیمن لفدک فاطمه علیها السّلام: إن علیا زوجها و هو جارّ إلی نفسه و شهاده أم أیمن تامه مع نفر آخر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:435

إخبار فاطمه علیها السّلام عن وفاتها و إحضار أم أیمن و أسماء عند وفاتها و احضار علی علیه السّلام و وصیتها

له.

دعوه فاطمه علیها السّلام أم أیمن حین وفاتها و طلبها عنها نعشا لمواراه جسدها و دعاؤها علیها السّلام لها.

خروج أم أیمن من المدینه إلی مکه بعد وفاه فاطمه علیها السّلام و إصابتها عطشا شدیدا و استغاثتها إلی اللّه و طلبها الماء و نزول دلو من السماء و شربها منه و استغناؤها عن الطعام و الشراب سبع سنین.

کلام أم سلمه فی تفویض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أمر فاطمه علیها السّلام إلیها و قوله فیها أنها و اللّه آدب منی و أعرف بالأشیاء کلها.

کلام أم سلمه فی زواج علی و فاطمه علیهما السّلام و مجی ء علی علیه السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خاطبا لفاطمه علیها السّلام.

حضور ساره و آسیه و مریم و کلثم أخت موسی بن عمران عند خدیجه حین ولاده فاطمه علیها السّلام، و حضور عشر من الحور العین مع طست و إبریق من ماء الکوثر.

فخریّه إسرافیل علی جبرئیل و فخریّه جبرئیل علیه و اختصامهما إلی اللّه تعالی، أمر اللّه لهما بالسکوت و نظرهما إلی ساق العرش الأیمن فإذا مکتوب فیه: لا إله إلا اللّه محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و سؤال جبرائیل من اللّه تعالی أن یجعله خادمهم، فجبرائیل من أهل البیت علیهم السّلام و أنه لخادمهم.

نزول جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و سبعون ألف ملک فی زفاف فاطمه علیها السّلام، کل واحد منهم لشغل عند مجی ء فاطمه علیها السّلام فی لیله العرس إلی بیت علی علیه السّلام.

رؤیه علی علیه السّلام لیله زفافها فی السماء جوار مزیّنات معهن هدایا و قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و

آله:

یا علی، أولئک خدمک و خدم فاطمه علیها السّلام فی الجنه، مجی ء جوار من الحور العین مع الطیب من السماء إلی فاطمه علیها السّلام و فیهن جاریه حسناء کأنها القمر لیله البدر و سؤال

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:436

فاطمه علیها السّلام: لمن أنتنّ؟ و قولها: نحن لک و لأهل بیتک و لشیعتک من المؤمنین، سؤال فاطمه علیها السّلام: أ فیکنّ من أزواج ابن عمی أحد؟ و جوابها: أنت زوجته فی الدنیا و الآخره و نحن خدمک و خدم ذریتک ....

إن لعیا حوراء من حور الجنه، أهل الجنان ناظرین إلی لعیا و حسنها فی الجنان و لها سبعون ألف وصیفه و سبعون ألف قصر و سبعون ألف مقصوره و لها سبعون ألف غرفه مکلّله بأنواع الجواهر و المرجان و قصر لعیا أعلی من تلک القصور و ضیاء الجنه من ضوء خدّها و جبینها، أمر اللّه تعالی لها بالهبوط إلی الأرض لخدمه فاطمه علیها السّلام فی ولاده ولدها الحسین علیه السّلام، أمر اللّه إلی صفوف الملائکه بالتسبیح و التقدیس و إلی جبرئیل و میکائیل و إسرافیل بالنزول إلی الأرض، حضور لعیا عند فاطمه علیها السّلام نزول صرصائیل المطرود إلی مولود فاطمه علیها السّلام و شفاعته عند اللّه لها ....

دعاء فاطمه علیها السّلام عند غروب الشمس.

إعتاق فاطمه علیها السّلام غلاما صار بعد ذلک مع معاویه و کان من أشدّ الناس علی علی علیه السّلام، قصه جاریه و أم أیمن و فاطمه و علی علیهما السّلام و إعطاؤها فاطمه علیها السّلام.

إسلام أبی نیرز من أبناء ملوک العجم فی صغره و هو مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بعده مع فاطمه علیها السّلام و ولدیها و

هکذا عبد اللّه بن مسعود ....

قصه حنفیه و اشتراء علی علیه السّلام إیاها و إعطاؤها لفاطمه علیها السّلام و بیع فاطمه علیها السّلام إیاها ...، و لها بنت اسمها عونه بنت مکمل و هی أخت محمد بن الحنفیه لأمه.

إهداء جعفر جاریه لعلی علیه السّلام قیمتها أربعه آلاف درهم و جعلها علی علیه السّلام فی منزل فاطمه علیها السّلام، رؤیه فاطمه علیها السّلام رأس علی علیه السّلام فی حجر الجاریه و ذهابها إلی منزل أبیها و نزول جبرئیل ....

توصیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی غلام کان من المصلّین.

توصیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فی غلام لها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:437

بعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله امرأه شابّه إلی فاطمه علیها السّلام لخدمه بیتها و توصیته لها لنهی جبرئیل عن ضرب المصلّین.

فی ذکر سوده بنت مسرح: أنها قابله لفاطمه علیها السّلام فی ولاده الحسن علیه السّلام.

فی ذکر طول عمر رقیه مولاه فاطمه علیها السّلام و هو مقیمه عند قبر سیدتها فاطمه علیها السّلام.

إعطاء فاطمه علیها السّلام جاریه لها صدقه لا إنفاق و کلام فاطمه علیها السّلام لفضل أهل البربر و فضل إکرامهم و إعزازهم.

فی ذکر سلمی امرأه أبی رافع و خدمتها فی آخر ساعات من عمر فاطمه علیها السّلام.

کلام المامقانی فی ترجمه سلمی خادمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هی امرأه أبی رافع، و هی مولاه النبی صلّی اللّه علیه و آله و قابله بنی فاطمه و قابله إبراهیم، تغسیلها فاطمه علیها السّلام مع أمیر المؤمنین علیه السّلام و أسماء بنت عمیس ....

مرور فاطمه علیها السّلام علی الصراط مع سبعین ألف جاریه

من الحور العین.

إن آسیه و مریم و خدیجه ماشیات أمام فاطمه علیها السّلام کالحجّاب إلی الجنه.

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن جهاز بنت سلیمان و تاج صهره و علی علیه السّلام حاضر فی المجلس ....

رؤیه علی علیه السّلام فی المنام بعد وفاه فاطمه علیها السّلام أنها فی الجنه قاعده علی سریر و حوالی سریرها الحور العین ...، و جاریه فی غایه الحسن ...، و سؤال علی علیه السّلام: یا فاطمه! من هذه الجاریه؟ و جوابها: هی ابنه سلیمان النبی ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:438

1
المتن:

فی الصحیحین: أن علیا علیه السّلام قال:

أشتکی مما أندأ بالقرب .... فلما نزلت هذه الآیه، أنفذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جاریه إلیها للخدمه و سمّاها فضه ....

إلی آخر الحدیث، کما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الثانی، الرقم 42، متنا و مصدرا و سندا.

2
المتن:

قال ولی الدین الخوانساری فی النور الثانی:

أنه کان لأمیر المؤمنین علیه السّلام غلاما اسمه قنبر و أمه اسمها فضه، و یستفاد عن بعض الأخبار أن قنبرا کان أخو فضّه و أنهما کانا ابن و ابنه ملک حبشه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:439

المصادر:

الأنوار لولی الدین (مخطوط): النور الثانی.

3
المتن:

قال فی أعلام النساء المؤمنات:

إن فضه النوبیّه کانت جاریه فاطمه الزهراء علیها السّلام و کانت علی درجه عالیه من الإیمان و التقوی ....

المصادر:

1. أعلام النساء المؤمنات: ص 594 ح 356.

2. أسد الغابه: ج 7 ص 236 ح 7202، شطرا من صدر الحدیث.

4
المتن:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أخدم فاطمه علیها السّلام ابنته جاریه اسمها فضّه النوبیه و کانت تشاطرها الخدمه، فعلّمها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دعاء تدعو به. فقالت لها فاطمه علیها السّلام: أ تعجنین أو تخبزین؟

فقالت: بل أعجن یا سیدتی و احتطب.

فذهبت و احتطبت و بیدها حزمه، و أرادت حملها فعجزت. فدعت بالدعاء الذی علّمها: یا واحد لیس کمثله أحد «1» تمیت کل أحد و أنت علی عرشک واحد، لا تأخذه سنه و لا نوم.

______________________________

(1). فی بعض المصادر: لیس کمثله أحد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:440

و قال أمیر المؤمنین علیه السّلام فیها: اللهم بارک فی فضّتنا.

و لما جاء عمر بن الخطاب علی باب فاطمه علیها السّلام، أجابت عنه أولا، کما کتب عمر فی کتابه إلی معاویه: حتی أتیت دار علی و فاطمه .... فأجابتنی الأمه (فضه) و هی احتجّب علیّ ....

المصادر:

1. محدّثات الشیعه: ص 262 ح 170.

2. الجنّه العاصمه: ص 226، بزیاده و نقیصه.

3. الإصابه: ج 4 ص 376.

4. إحقاق الحق: ج 10 ص 276، عن الإصابه.

5. کتاب المستغیثین، علی ما فی الإصابه.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 1043 ح 5، عن الإصابه.

الأسانید:

فی کتاب المستغیثین: من طریقه بسند له من طریق الحسین بن العلاء، عن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی علیه السّلام.

5
المتن:

قال دهخدا فی ماده «ف ض ض»:

إن فضه فی القصص اسم خادمه فاطمه بنت نبی الإسلام علیها السّلام.

و فی المثل: عمل البیت الیوم لفضه ...، و هذا المثل مأخوذ من حدیث فاطمه علیها السّلام و فضه، و هو إن فاطمه علیها السّلام قسّمت عمل البیت بینها و بین فضه؛ فیوم لها و یوم لفضه.

المصادر:

لغت نامه دهخدا: ج 10 ص 15150.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:441

6
المتن:

قال الکعبی: یقول علی بن أبی طالب علیه السّلام:

کانت فضّه شاطره العمل، فقالت لها فاطمه علیها السّلام یوما: أ تعجنین أو تخبزین؟ فقالت:

بل أعجن یا سیدتی و احتطب. فذهبت و احتطبت ....

تمثّل هذه المعامله مفاوضه فاطمه علیها السّلام و تسلیمها زمام الاختیار لخادمتها فضّه حسب رغبتها فیما تشاء و تختار فی التعیین من أنواع العمل.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 248.

7
المتن:

قیل:

لعل عله تأخیر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إعطاء الخادمه لفاطمه علیها السّلام هی أنه ینبغی لهذا البیت خادمه مثل فضه لیتحمل کیفیه هذا العیش و یصبر فی مشاقّه. هذا من جانب و من جانب آخر أن ولاءها و حبها لأهل البیت علیهم السّلام ینبغی أن تکون فی درجه یشترک فی شأن نزول «هل أتی» مع أهل البیت علیهم السّلام و لو بدرجه أدنی منهم.

و حقا لا ینبغی و لا یقدر لهذه المنزله إلا هذه المرأه الکامله العارفه بحق أهل البیت علیهم السّلام و إن کان علوّ مقامه السامیه تکاملت فی هذا البیت الشریف، فبلغت ما بلغت من درجاتها و جلالتها.

المصادر:

أحوال فضه (مخطوط): فی فضائل فضه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:442

8
المتن:

قال فی کتاب «اعلموا أنی فاطمه»:

و نقل بعضهم أن فاطمه الزهراء علیها السّلام ألقت شیئا من هذا العلم- أی علم الإکسیر- إلی أمتها فضه. فاتفق أنها بعثتها یوما بدراهم لتبتاع لها من السوق شیئا من طعام. ففقدت الدراهم و استحیت أن تعود للزهراء علیها السّلام فتسألها الدراهم المفقوده و ربما عزّ علیها بدلها، و کان عندها- أی عند فضه- شی ء من کبریت و زئبق. فألقته فی بوتقه کان عندها (أو کانت معها) و مضت إلی حدّاد و سألته أن یصهره و یذیبه فی النار. فصنعت لها قطعه من ذهب و باعتها و اشترت بثمنها کل ما هم فی حاجه إلیه.

و استغربت الزهراء علیها السّلام کثره المشتریات مع قله الدراهم و سألتها عما حدث، فأعلمتها بما صنعت، قالت: و هل بقی من المال شی ء؟ قالت: نعم. قالت: تصدّقی به و لا تعودی لمثلها مره أخری، فما علّمنا هذا العلم و غیره لنعلو به فی الدنیا، بل لنحتمل القناعه و الزهد فترفع به درجاتنا فی الآخره.

المصادر:

1. اعلموا أنی فاطمه: ج 3 ص 543.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 1044 ح 8، عن اعلموا أنی فاطمه.

9
المتن:

عن سوید، قال:

دخلت علی علی علیه السّلام فی هذا القصر- یعنی قصر الإماره بالکوفه- و بین یدیه رغیف من شعیر و قدح من لبن و الرغیف یابس، تاره یکسره بیده و تاره برکبتیه. فشقّ علیّ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:443

ذلک، فقلت لجاریه له یقال لها فضه: أ لا ترحمین الشیخ و تنخلین له هذا الشعیر؟

أ ما ترین نشارته علی وجهه و ما یعانی منه؟ فقالت: لأیّ شی ء یوجر هو و أنا، ثم نحن أنه عهد إلینا أن لا ننخل له طعاما قط.

فالتفت إلیّ و قال: ما تقول لها یا ابن غفله؟ فأخبرته و قلت: یا أمیر المؤمنین! ارفق بنفسک. فقال لی: ویحک یا سوید! ما شبع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أهله من خبز بر ثلاثا حتی لقی اللّه و لا نخل له طعام قطّ، و لقد جعت مره بالمدینه جوعا شدیدا فخرجت أطلب العمل، فإذا بامرأه قد جمعت مدرا تریدان تبلّه. فقاطعتها علی دلو بتمره، فمددت سته عشر دلوا حتی مجلت یدای.

و فی روایه: فتحت ثم أخذت التمر و أتیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأخبرته فأکل منه.

المصادر:

1. تذکره الخواص: ص 112.

2. الفضائل لأحمد، کما فی التذکره.

3. مسند أحمد، کما فی التذکره.

4. الحلیه لأبی نعیم، علی ما فی التذکره.

الأسانید:

1. فی تذکره الخواص: أخبرنا عبد الملک بن مظفر، أخبرنا محمد بن ناصر، أنبأنا المبارک بن عبد الجبار و عبد القادر بن محمد، قالا: أنبأنا أبو إسحاق البرمکی، أنبأنا أبو بکر بن نجیب، حدثنا أبو جعفر بن علی، حدثنا هناد، عن وکیع، عن ابن ثعلبه، عن سوید بن غفله، قال.

2. فی فضائل أحمد: أنبأنا علی بن حکیم الأزدی، حدثنا شریک، عن موسی الطحّان، عن مجاهد، عن علی علیه السّلام.

10
المتن:

عن أنس بن مالک، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:444

صلّی بنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه العصر و أبطأ فی رکوعه ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: ما الذی خلّفک عن الصفّ الأول؟ قال: شککت أننی علی غیر طهر. فأتیت منزل فاطمه علیها السّلام فنادیت: یا حسن یا حسین یا فضه، فلم یجبنی أحد ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 116 ح 4، عن الطرائف.

2. الطرائف: ص 86.

3. المناقب للخوارزمی: ص 304.

4. أحسن الکبار (مخطوط): ج 2 ص 131 ح 55.

الأسانید:

فی المناقب للخوارزمی: عن أحمد بن محمد الدقاق، عن أبی المظفر بن إبراهیم السیفی، عن علی بن یوسف، عن الحسین بن جعفر، عن إسماعیل بن إسحاق، عن محمد بن علی الکفرتوثی، عن حمید الطویل، عن أنس بن مالک، قال.

11
المتن:

قال محمد بن همام:

و روی أنها قبضت لعشر بقین من جمادی الآخره و قد کمل عمرها یوم قبضت ثمانیه عشر سنه و خمسا و ثمانین یوما بعد وفاه أبیها. فغسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام و لم یحضرها غیره و الحسن و الحسین علیهما السّلام و زینب و أم کلثوم و فضّه جاریتها و أسماء بنت عمیس، و أخرجها إلی البقیع فی اللیل و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام، و صلّی علیها و لم یعلم بها، و لا حضر وفاتها و لا صلّی علیها أحد من سائر الناس غیرهم، و دفنها بالروضه و عمّی موضع قبرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:445

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 171 ح 11، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 46.

3. بحار الأنوار: ج 78 ص 310 ح 31، عن دلائل الإمامه.

12
المتن:

عن المفضل بن عمر، قال:

سألت سیدی الصادق علیه السّلام: هل للمأمور المنتظر المهدی علیه السّلام من وقت موقّت یعلمه الناس ...، الحدیث طویل جدا، إلی أن قال:

و قول عمر: اخرج یا علی إلی ما أجمع علیه المسلمون و إلا قتلناک، و قول فضه جاریه فاطمه علیها السّلام: إن أمیر المؤمنین علیه السّلام مشغول و الحق له إن أنصفتم من أنفسکم و أنصفتموه، و جمعهم الجزل و الحطب علی الباب لإحراق بیت أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین و زینب و أم کلثوم علیهم السّلام و فضه، و إضرامهم علی الباب و خروج فاطمه علیها السّلام إلیهم و خطابها لهم من وراء الباب ...، إلی قوله:

و خروج أمیر المؤمنین علیه السّلام من داخل الدار محمرّ العین حامرا، حتی ألقی ملاءته علیها و ضمّها إلی صدره و قوله لها: یا بنت رسول اللّه، قد علمتی أن أباک بعثه اللّه رحمه للعالمین، فاللَّه اللّه أن تکشفی خمارک و ترفعی ناصیتک، فو اللّه یا فاطمه، لئن فعلت ذلک لا أبقی اللّه علی الأرض من یشهد أن محمدا صلّی اللّه علیه و آله رسول اللّه و لا موسی و لا عیسی و لا إبراهیم و لا نوح و لا آدم و لا دابّه تمشی علی الأرض و لا طائرا فی السماء إلا أهلکه اللّه.

ثم قال: یا ابن الخطاب! لک الویل من یومک هذا و ما یعده و ما یلیه أخرج قبل أن أشهّر سیفی فأفنی غابر الأمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء،

الأنصاری ،ج 17،ص:446

فخرج عمر و خالد بن الولید و قنفذ و عبد الرحمن بن أبی بکر فصاروا من خارج الدار، و صاح أمیر المؤمنین علیه السّلام بفضه: یا فضه، مولاتک فأقبلی منها ما تقبله النساء فقد جاءها المخاض من الرفسه و ردّ الباب، فأسقطت محسنا علیه قتیلا.

و عرّفت أمیر المؤمنین علیه السّلام إلیه التسلیم فقال لها: یا فضه، لقد عرّف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عرّفنی و عرّف فاطمه علیها السّلام و عرف الحسن علیه السّلام و عرّف الحسین علیه السّلام الیوم بهذا الفعل، و نحن فی نور الأظلّه أنوار عن یمین العرش، فواریه بقعر البیت فإنه لاحق بجده رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 53 ص 18 ح 1، عن الهدایه الکبری.

2. الهدایه الکبری: ص 406.

3. نوائب الدهور: ج 3 ص 149.

4. حلیه الأبرار: ج 2 ص 667.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 567 ح 19.

6. جامع النورین: ص 206.

13
المتن:

قال الصادق علیه السّلام:

إن یوم السقیفه و إحراق النار علی باب أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین و فاطمه و زینب و أم کلثوم علیهم السّلام و فضه و قتل محسن علیه السّلام بالرفسه، أعظم و أدهی و أمرّ لأنه أصل یوم العذاب.

المصادر:

نوائب الدهور: ج 3 ص 157.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:447

14
المتن:

قال عمر فی کتابه إلی معاویه کما مرّ بطوله و مصادره:

... حتی أتیت دار علی و فاطمه و ابنیهما الحسن و الحسین و ابنیتهما زینب و أم کلثوم و الأمه المدعوّه بفضه .... فقرعت الباب علیهم قرعا شدیدا، فأجابتنی الأمه فقلت لها:

قولی لعلی: دع الأباطیل و لا ثلّج نفسک إلی طمع الخلافه فلیس الأمر لک، الأمر لمن اختاره المسلمون و اجتمعوا ....

فقامت الأمه فضه و قد قلت لها: قولی لعلی: یخرج إلی بیعه أبی بکر فقد اجتمع علیه المسلمون. فقالت: إن أمیر المؤمنین علیا علیه السّلام مشغول. فقلت: خلّی عند هذا و قولی یخرج و إلا دخلنا علیه و أخرجناه کرها.

فخرجت فاطمه و وقفت من وراء الباب ...، و قد صرخت صرخه حسبت جعل أعلی المدینه أسفلها و قالت: یا أبتاه یا رسول اللّه! هکذا کان یفعل بحبیبتک و ابنتک؟ آه یا فضه، إلیک فخذینی، فقد و اللّه قتل ما فی أحشائی من حمل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 286 ح 151، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه (مخطوط): ج 2، علی ما فی البحار.

3. أسرار الشهاده: ص 119، عن البحار.

4. الزهراء علیها السّلام فی السنه و التاریخ و الأدب: ج 2 ص 315.

15
المتن:

قال الإمام الباقر علیه السّلام فی قوله تعالی: «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ» «1»، قال:

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:448

مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام و هما صبیان صغار، فعادهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و معه رجلان، فقال أحدهما: یا أبا الحسن، لو نذرت فی ابنیک نذرا إن اللّه عافاهما. فقال:

أصوم ثلاثه أیام شکرا للَّه تعالی، و کذلک قالت فاطمه علیها السّلام، و قال الصبیان: نحن أیضا نصوم ثلاثه أیام، و کذلک قالت جاریتهم فضه.

فألبسهما اللّه العافیه، فأصبحوا صیاما و لیس عندهم طعام ....

إلی آخر الحدیث، کما مرّ فی الفصل الرابع من هذا المجلد، الرقم 46، متنا مصدرا و سندا.

16
المتن:

أبو القاسم القشیری فی کتابه:

قال بعضهم: انقطعت فی البادیه عن القافله، فوجدت امرأه فقلت لها: من أنت؟

فقالت: «وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ». «1» فسلّمت علیها فقلت: ما تصنعین هاهنا؟ قالت: «مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ». «2» فقلت: أمن الجنّ أنت أم من الإنس؟ قالت: «یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ». «3»

فقلت: من أین أقبلت؟ قالت: «یُنادَوْنَ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ». «4» فقلت: أین تقصدین؟ قالت:

«وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ». «5» فقلت: متی انقطعت؟ قالت: و «لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ». «6» فقلت: أ تشتهین طعاما؟ فقالت: «وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا یَأْکُلُونَ

______________________________

(1). سوره الزخرف: الآیه 89.

(2). سوره الزمر: الآیه 37.

(3). سوره الاعراف: الآیه 31.

(4). سوره فصّلت: الآیه 44.

(5). سوره آل عمران: الآیه 97.

(6). سوره ق: الآیه 38.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:449

الطَّعامَ». «1»

فأطعمتها، ثم قلت: هرولی و لا تعجّلی. قالت: «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها». «2» فقلت:

أردفک؟ فقالت: «لَوْ کانَ فِیهِما

آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا». «3» فنزلت فأرکبتها، فقالت: «سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا». «4»

فلما أدرکنا القافله، قلت: أ لک أحد فیها؟ قالت: «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلِیفَهً فِی الْأَرْضِ» «5»، «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ» «6»، «یا یَحْیی خُذِ الْکِتابَ» «7»، «یا مُوسی إِنِّی أَنَا اللَّهُ». «8»

فصحت بهذه الأسماء، فإذا أنا بأربعه شباب متوجّهین نحوها، فقلت: من هؤلاء منک؟

قالت: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیاهِ الدُّنْیا». «9»

فلما أتوها قالت: «یا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ». «10» فکافونی بأشیاء، فقالت: «وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ» «11»، فزادوا علیّ. فسألتهم عنها فقالوا: هذه أمنا فضّه جاریه الزهراء علیها السّلام؛ ما تکلّمت منذ عشرین سنه إلا بالقرآن.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 86 ح 8، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 343.

3. کتاب أبی القاسم القشیری، علی ما فی المناقب.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 674.

______________________________

(1). سوره الأنبیاء: الآیه 8.

(2). سوره البقره: الآیه 286.

(3). سوره الأنبیاء: الآیه 22.

(4). سوره الزخرف: الآیه 13.

(5). سوره ص: الآیه 26.

(6). سوره آل عمران: الآیه 144.

(7). سوره مریم: الآیه 12.

(8). سوره القصص: الآیه 30.

(9). سوره الکهف: الآیه 46.

(10). سوره القصص: الآیه 26.

(11). سوره البقره: الآیه 261.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:450

5. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 291، عن البحار.

6. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 2 ص 429.

7. ریاحین الشریعه: ج 4 ص 42، باختصار فیه.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 408.

9. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 92.

10. عوالم العلوم: ج 11 ص 1045 ح 9.

17
المتن:

روی أنها توفّت علیها السّلام بعد غسلها و تکفینها و حنوطها، لأنها طاهره لا دنس فیها و أنها أکرم علی اللّه تعالی أن یتولّی ذلک منها غیرها، و إنه لم یحضرها إلا أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و أسماء بنت عمیس ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 348، عن إرشاد القلوب.

2. إرشاد القلوب، علی ما فی البحار.

3. اعلموا أنی فاطمه: ج 8 ص 710، بتفاوت فیه.

18
المتن:

روی لما جاءت فضه إلی بیت الزهراء علیها السّلام، لم تجد هناک إلا السیف و الدرع و الرحی، و کانت بنت ملک الهند و کانت عندها ذخیره من الإکسیر ....

إلی آخر الحدیث، کما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 57، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:451

19
المتن:

قال أبو عبد اللّه الصادق علیه السّلام فی حدیث:

... قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: فلما انتبهت من مرقدها صاحت بی، فأتیتها فقلت لها: ما تشتکین؟ فخبّرتنی بخبر الرؤیا، ثم أخذت علیّ عهد اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله أنها إذا توفّت لا أعلم أحدا إلا أم سلمه زوج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أم أیمن و فضه، و من الرجال ابنیها و عبد اللّه بن عباس و سلمان الفارسی و عمار بن یاسر و المقداد و أبو ذر و حذیفه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 208 ح 36، عن الدلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 440.

3. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه علیها السّلام ج 1 ص 185.

4. بحار الأنوار: ج 78 ص 310 ح 30، عن دلائل الإمامه.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن أحمد بن محمد بن الخشاب، عن زکریا بن یحیی، عن ابن أبی زائده، عن أبیه، عن محمد بن الحسن، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

20
المتن:

قال ابن شهرآشوب: ذکر الجاحظ عن النظّام فی کتاب الفتیا ما ذکر عمر بن داود عن الصادق علیه السّلام، قال:

کان لفاطمه علیها السّلام جاریه یقال لها فضّه، فصارت من بعدها لعلی علیه السّلام؛ فزوّجها من أبی ثعلبه الحبشی، فأولدها ابنا. ثم مات عنها أبو ثعلبه و تزوّجها من بعده أبو ملیک الغطفانی. ثم توفّی ابنها من أبی ثعلبه فامتنعت من ملیک أن یقرّبها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:452

فاشتکاها إلی عمر و ذلک فی أیامه، فقال لها عمر: ما یشتکی منک ملیک یا فضّه؟

فقالت: أنت تحکم فی ذلک و ما یخفی علیک. قال عمر: ما أجد لک رخصه. قالت: یا أبا حفص، ذهب بک المذاهب، إن ابنیّ من غیره مات، فأردت أن أستبرئ نفسی بحیضه، فإذا أنا حضت علمت أن ابنی مات و لا أخ له و إن کنت حاملا کان الولد فی بطنی أخوه.

فقال عمر: شعره من آل أبی طالب أفقه من عدیّ.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 40 ص 227 ح 7، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 361.

3. کتاب الفتیا للنظام، علی ما فی المناقب.

4. الصراط المستقیم: ج 2 ص 17.

5. شرح الأخبار: ج 2 ص 228 ح 672، بتفاوت یسیر.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 1043 ح 6.

21
المتن:

إن الحسین بن علی بن أبی طالب علیه السّلام دفع ذات یوم إلی سائل عشره آلاف درهم، فقالت له جاریه یقال لها فضه: و اللّه لقد أسرفت یا ابن بنت رسول اللّه. فقال لها: یا فضه، أو أنشأ یقول:

إذا جمعت مالا یدای و لم أنل فلا انبسطت کفی و لا نهضت رجلی

أرینی بخیلا نال خلدا ببخله و هاتی أرینی باذلا مات من بذل

علی اللّه اخلاف الذی أتلفت یدی فلا مُهلکی بذلی و لا مخلدی بخلی المصادر:

تاریخ مدینه دمشق: ج 51 ص 265 ح 6069.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:453

الأسانید:

فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا أبو القاسم علی بن إبراهیم، أنبأنا عبد اللّه بن عبد الرحمن، أنبأنا محمد بن سلیمان، أخبرنی أبو زرعه، أخبرنی فلان بإسناد ذکره.

22
المتن:

فی سیره الزهراء علیها السّلام فی أحوال فضه خادمه الزهراء علیها السّلام: الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 17 453 المتن: ..... ص : 453

ّلام.

کانت فضه تقوم بخدمه فاطمه علیها السّلام و قد بلغت ببرکتها مقاما عالیا من المعرفه و الولایه، نذکر النموذج التالی کشاهد علی ذلک و هو الحدیث الذی نقله السید هاشم البحرانی:

فی أحد الأیام و حین أراد الإمام علی أن یتوضّأ، ناداها لتأتیه بالماء فلم تجبه. فکرّر النداء مرتین و ثلاث فلم یسمع جوابا.

نهض الإمام لیأتی بالماء و حین غادر الحجره سمع هاتفا یقول: الماء علی یمینک فأخذ علی علیه السّلام الماء و توضّأ.

دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله فی تلک الأثناء و الماء ما یزال یقطر من لحیه علی علیه السّلام فقال الرسول صلّی اللّه علیه و آله:

یا علی، هل تعلم من کان المنادی و ما کان النداء؟ أجاب علی علیه السّلام: رسول اللّه یعلم أفضل.

فقال صلّی اللّه علیه و آله: کان ذلک نداء أخی جبرئیل و هو یقول: رب العالمین یبلغک السلام و یقول:

لا تغضب من فضه فهی لم تجلب لک الماء لکونها حائضا.

انظروا کم منحها اللّه معرفه هذه العائله بحیث تفهم أن مقام علی علیه السّلام أعظم شأنا من المسجد، فلا تدخله و هی حائض.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:454

دعاء أمیر المؤمنین علیه السّلام لفضه و هنا دعا لها علی علیه السّلام قائلا: اللهم بارک لنا فی فضّتنا، أی أنه یعتبر فضه منهم، و فضه خادمه أهل البیت علیهم السّلام

شریکه معهم فی آیات التمجید و التقدیر لأنها- و بالتبعیه لسیدها و سیدتها علیهما السّلام- أعطت خبزها للمسکین و الیتیم و الأسیر، و لهذا کانت موضع لطف و عنایه اللّه تعالی، و هذا کله من برکات الولایه، و ببرکه دعاء أمیر المؤمنین علیه السّلام بارک اللّه فی علم و مال و أولاد فضه.

المصادر:

1. سیره الزهراء علیها السّلام: ص 87.

2. الخصائص الفاطمیه: ص 252.

23
المتن:

عن سوید بن غفله، قال:

دخلت علی علی بن أبی طالب علیه السّلام العصر، فوجدته جالسا بین یدیه صحیفه فیها لبن حازر، أجد ریحه من شده حموضته، و فی یده رغیف أری قشار الشعیر فی وجهه، و هو یکسر بیده أحیانا فإذا غلبه کسره برکبته و طرحه فیه.

فقال: ادن فأصب من طعامنا هذا. فقلت: إنی صائم. فقال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: «من منعه الصوم من طعام یشتهیه کان حقّا علی اللّه أن یطعمه من طعام الجنه و یسقیه من شرابها».

قال: فقلت لجاریته و هی قائمه بقریب منه: ویحک یا فضه! ألّا تتّقین اللّه فی هذا الشیخ؟ ألّا تنخلون له طعاما مما أری فیه من النخاله؟ فقالت: لقد تقدم إلینا أن لا ننخل له طعاما. قال: ما قلت لها فأخبرته فقال: بأبی و أمی من لم ینخل له طعام و لم یشبع من خبز البرّ ثلاثه أیام حتی قبضه اللّه عز و جل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:455

عن ابن غفله: مثله، ثم قال: و قال لعقبه بن علقمه: یا أبا الجندب، أدرکت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یأکل أیبس من هذا و یلبس أخشن من هذا، فإن أنا لم آخذ من خفت أن لا ألحق به.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 40 ص 331 ح 13، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 162، عن المناقب.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 305.

4. الغارات: ص 56.

5. شرح نهج البلاغه: ج 2 ص 201.

6. إرشاد القلوب: ص 215.

7. بحار الأنوار: ج 63 ص 322 ح 1، عن إرشاد القلوب.

الأسانید:

فی الغارات: حدثنا محمد، قال: حدثنا الحسن، قال: حدثنا إبراهیم قال: و أخبرنی أحمد بن محمد، قال: أخبرنی عبد الرحمن بن معمر، عن عمران بن مسلم، عن سوید بن غفله، قال.

24
المتن:

فی مناقب ابن شهرآشوب، عن الأصبغ بن نباته، قال علی علیه السّلام:

دخلت بلادکم بأشمالی هذه و رحلتی و راحلتیها هی، فإن أنا خرجت من بلادکم بغیر ما دخلت فإننی من الخائنین.

و فی روایه: یا أهل البصره، ما تنقمون منی؟ إن هذا لمن غزل أهلی، و أشار إلی قمیصه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:456

و ترصّد غداءه عمرو بن حریث، فأتت فضه بجراب مختوم، فأخرج خبزا متغیّرا خشنا. فقال عمرو: یا فضه! لو نخلت هذا الدقیق و طیّبته. قالت: کنت أفعل فنهانی، و کنت أضع فی جرابه طعام طیّبا فختم جرابه، ثم إن أمیر المؤمنین علیه السّلام فتّه فی قصعه و صبّ علیه الماء، ثم ذرّ علیه الملح و حسر عن ذراعه. فلما فرغ قال: یا عمرو، لقد حانت هذه- و مدّ یده إلی محاسنه- و خسرت هذه أن أدخلها النار من أجل الطعام و هذا یجزینی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 40 ص 325 ح 7، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 305.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 210.

25
المتن:

قال الکفعمی:

ولدت فاطمه علیها السّلام فی العشرین من جمادی الآخر یوم الجمعه سنه اثنتین من المبعث، و قیل: سنه خمس من المبعث؛ و کان نقش خاتمها: «أمن المتوکّلون»، و بوّابها فضه أمتها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 9 ح 14، عن المصباح للکفعمی.

26
المتن:

روی أن سلمان قال: کانت فاطمه علیها السّلام جالسه قدّامها رحی تطحن بها الشعیر ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:457

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 11، متنا و مصدرا و سندا.

27
المتن:

عن سلمان الفارسی: خرجت مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات لیله و أنا أرید الصلاه، فحاذیت باب علی علیه السّلام فإذا بهاتف من داخل الدار یقول: اشتدّ صداع رأسی و خلا بطنی و دبرت کفّای من طحن الشعیر.

فمضّ القول مضّا شدیدا، فدنوت من الباب و قرعته قرعا خفیفا، فأجابتنی فضه جاریه فاطمه علیها السّلام و قالت: من هذا؟ قلت سلمان: قالت: وراءک یا أبا عبد اللّه، فإن ابنه رسول اللّه علیها السّلام قریبه من الباب، علیها یسیر من الثیاب. فرمیت بعباءتی داخل الباب فلبستها، ثم قالت: یا فضه، قولی لسلمان یدخل فإن سلمان منا أهل البیت.

فدخلت فإذا بفاطمه علیها السّلام جالسه و قدّامها رحی تطحن بها الشعیر، و علی عمود الرحی دم سائل قد أفضی إلی الحجر. فحانت منی التفاته فإذا بالحسن بن علی علیه السّلام فی ناحیه الدار یتضوّر من الجوع، فقلت: جعلنی اللّه فداک یا بنت رسول اللّه، قد دبرت کفاک من طحن الشعیر و فضه قائمه!؟ فقالت: یا أبا عبد اللّه، أوصانی أبی أن تکون الخدمه یوما لی و یوما لها، و کان أمس یوم خدمتها و الیوم یوم خدمتی.

فقلت: جعلنی اللّه فداک، إنی مولی عتاقه. فقالت: أنت منا أهل لبیت. قلت: فاختاری إحدی الخصلتین: إما أن أطحن لک الشعیر أو أسکت لک الحسن علیه السّلام. قالت: یا أبا عبد اللّه، أنا أسکت الحسن علیه السّلام فإنی أرفق، و أنت

تطحن الشعیر.

فسمعت الإقامه فمضیت و صلّیت مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. و لما فرغت من الصلاه رأیت علیا علیه السّلام و هو علی میمنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فجذبت رداءه و قلت: أنت هاهنا و فاطمه علیها السّلام قد دبرت کفّاها من طحن الشعیر؟! فقام و إن دموعه لتتحدّر علی لحیته، و إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لینظر إلیه حتی خرج من باب المسجد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:458

فلم یمکث إلا قلیلا حتی رجع یتبسّم من غیر أن تستبین أسنانه، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

یا علی، خرجت و أنت باک و رجعت و أنت مبتسم؟! قال: دخلت الدار و إذا فاطمه علیها السّلام نائمه مستلقیه و الحسن علیه السّلام نائم علی صدرها و الرحی تدور من غیر ید.

فتبسّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثم قال: یا علی، أ ما علمت أن للَّه ملائکه سائره فی الأرض یخدمون محمدا و آل محمد علیهم السّلام إلی أن تقوم الساعه.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 49.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 28 ح 33، عن الخرائج.

3. الخرائج، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنا أبو المفضل محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا محمد بن إبراهیم، قال: حدثنا عبد اللّه بن بحر، قال: حدثنا أحمد، قال: حدثنا محمد، قال: حدثنا عبد اللّه، قال: حدثنا أبی، عن المفضل بن عمر، قال: حدثنی أبو عبد اللّه جعفر بن محمد، قال: قال سلمان الفارسی.

28
المتن:

قال أبو جعفر المنصور- قبل أیام خلافته- للشیخ الشامی:

أیها الشیخ، هل لک أن أحدّثک بحدیث تقرّ به عینک؟ قال: نعم. فقلت: أخبرنی والدی، عن أبیه، عن جده، قال: کنا جلوسا عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا أتته فضه جاریه الزهراء علیها السّلام، فقالت له و هی باکیه العینین: إن الحسن و الحسین علیهما السّلام خرجا من عند سیدتی فاطمه علیها السّلام و ما ندری أین ذهبا و هی باکیه.

فقام صلّی اللّه علیه و آله من ساعته حتی دخل منزل فاطمه علیها السّلام فوجدها باکیه حزینه، فقال لها: لا تبک یا فاطمه و لا تحزنی، فو اللّه الذی نفسی بیده إن اللّه تعالی هو ألطف بها منک و أرحم؛

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:459

و رفع یده إلی السماء فقال: اللهم إنهما لولدای و قره عینای و ثمرتا فؤادی و أنت أرحم و أعلم بموضعهما؛ یا لطیف ألطف بلطفک؛ احفظهما و سلّمهما أینما کانا من الأرض ....

المصادر:

إرشاد القلوب: ص 428.

29
المتن:

عن خلف بن عبد الملک بن مسعود من کتابه المستغیثین، قال:

دعاء علّمه النبی صلّی اللّه علیه و آله لفضه جاریه فاطمه علیها السّلام فاستجیب لها: یا واحدا لیس کمثله أحد، تمیت کل أحد و تفنی کل أحد و أنت واحد لا تأخذک سنه لا نوم.

المصادر:

1. المجتنی من الدعاء المجتبی للسید ابن طاوس: ص 7، عن کتاب المستغیثین.

2. کتاب المستغیثین، علی ما فی المجتنی.

30
المتن:

قال الشاه عبد العظیمی فی أحوال فضه فی خبر شهاده أمیر المؤمنین علیه السّلام:

قالت فضه لابن ملجم: یا عدو اللّه! لا بأس علی أمیر المؤمنین علیه السّلام و اللّه مخزیک فی الدنیا و أن مصیرک إلی النار. فقال ابن ملجم: ابکی إن کنت باکیه فلقد سقیت السیف سمّا حتی قذفه، و لو ضربت به أهل مصرکم هذا ما نجی منهم أحد.

المصادر:

الإیقاد: ص 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:460

31
المتن:

قال المجلسی:

وجدت فی بعض الکتب خبرا فی وفاتها علیها السّلام فأحببت إیراده و إن لم آخذه من أصل یعوّل علیه:

روی ورقه بن عبد اللّه الأزدی، قال: خرجت حاجّا إلی بیت اللّه الحرام راجیا لثوب اللّه رب العالمین. فبینما أنا أطوف و إذا أنا بجاریه سمراء و ملیحه الوجه عذبه الکلام، و هی تنادی بفصاحه منطقها و هی تقول:

اللهم رب الکعبه الحرام و الحفظه الکرام و زمزم و المقام و المشاعر العظام و رب محمد صلّی اللّه علیه و آله خیر الأنام الکرام، أسألک أن تحشرنی مع ساداتی الطاهرین و أبنائهم الغرّ المحجّلین المیامین.

ألا فاشهدوا یا جماعه الحجّاج و المعتمرین أن موالیّ خیره الأخیار و صفوه الأبرار، و الذین علا قدرهم علی الأقدار و ارتفع ذکرهم فی سائر الأمصار، المرتدین بالفخار.

قال ورقه بن عبد اللّه: فقلت: یا جاریه! إنی لأظنّک من موالی أهل البیت علیهم السّلام. فقالت:

أجل. قلت لها: و من أنت من موالیهم؟ قالت: أنا فضه أمه فاطمه الزهراء ابنه محمد المصطفی صلی اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها.

فقلت لها: مرحبا بک و أهلا و سهلا، فقد کنت مشتاقا إلی کلامک و منطقک، فأرید منک الساعه أن تجیبینی من مسأله أسألک؛ فإذا أنت فرغت من الطواف قفی لی عند سوق الطعام حتی آتیک و أنت مثابه مأجوره، فافترقنا.

فلما فرغت من الطواف و أردت الرجوع إلی منزلی، جعلت طریقی علی سوق الطعام و إذا أنابها جالسه فی معزل عن الناس. فأقبلت علیها و اعتزلت بها و أهدیت إلیها هدیه و لم أعتقد أنها صدقه، ثم قلت لها: یا فضه! أخبرینی عن موالاتک فاطمه الزهراء

علیها السّلام و ما الذی رأیت منها عند وفاتها بعد موت أبیها محمد صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:461

قال ورقه: فلما سمعت کلامی، تغرغرت عیناها بالدموع، ثم انتحبت نادبه و قالت:

یا ورقه بن عبد اللّه، هیّجت علیّ حزنا ساکنا و أشجانا فی فؤادی کانت کامنه، فاسمع الآن ما شاهدت منها علیها السّلام:

اعلم أنه لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، افتجع له الصغیر و الکبیر و کثر علیه البکاء و قلّ العزاء، و عظم رزؤه علی الأقرباء و الأصحاب و الأولیاء و الأحباب و الغرباء و الأنساب، و لم تلق إلا کل باک و باکیه و نادب و نادبه، و لم یکن فی أهل الأرض و الأصحاب و الأقرباء و الأحباب أشدّ حزنا و أعظم بکاء و انتحابا من موالاتی فاطمه الزهراء علیها السّلام، و کان حزنها یتجدّد و یزید و بکاؤها یشتدّ.

فجلست سبعه أیام، لا یهدأ لها أنین و لا یسکن منها الحنین، کل یوم جاء کان بکاؤها أکثر من الیوم الأول. فلما کان فی الیوم الثامن، أبدت ما کتمت من الحزن، فلم تطق صبرا إذ خرجت و صرخت فکأنها من فم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تنطق. فتبادرت النسوان و خرجت الولائد و الولدان و ضجّ الناس بالبکاء و النحیب و جاء الناس من کل مکان و أطفأت المصابیح لکیلا تتبیّن صفحات النساء و خیّل إلی النسوان أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قد قام من قبره، و صارت الناس فی دهشه و حیره لما قد رهقهم، و هی علیها السّلام تنادی و تندب أباه: وا أبتاه، وا صفیّاه، وا محمداه! وا

أبا القاسماه، وا ربیع الأرامل و الیتامی! من للقبله و المصلّی و من لابنتک الوالهه الثکلی؟

ثم أقبلت تعثر فی أذیالها و هی لا تبصر شیئا من عبرتها و من تواتر دمعتها، حتی دنت من قبر أبیها محمد صلّی اللّه علیه و آله. فلما نظرت إلی الحجره وقع طرفها علی المأذنه، فقصرت خطاها و دام نحیبها و بکاها، إلی أن أغمی علیها.

فتبادرت النسوان إلیها، فنضحن الماء علیها و علی صدرها و جبینها حتی أفاقت.

فلما أفاقت من غشیتها، قامت و هی تقول: رفعت قوتی و خاننی جلدی و شمت بی عدوی و الکمد قاتلی. یا أبتاه! بقیت والهه وحیده و حیرانه فریده، فقد انخمد صوتی و انقطع ظهری و تنغّص عیشی و تکدّر دهری؛ فما أجد- یا أبتاه- بعدک أنیسا لوحشتی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:462

و لا رادّا لدمعتی و لا معینا لضعفی، فقد فنی بعدک محکم التنزیل و مهبط جبرئیل و محلّ میکائیل. انقلبت بعدک- یا أبتاه- الأسباب و تغلّقت دونی الأبواب، فأنا للدنیا بعدک قالیه و علیک ما تردّدت أنفاسی باکیه، لا ینفد شوقی إلیک و لا حزنی علیک.

ثم نادت: یا أبتاه و الباه، ثم قالت:

إن حزنی علیک حزن جدیدو فؤادی و اللّه صبّ عنید

کل یوم یزید فیه شجونی و اکتیابی علیک لیس یبید

جلّ خطبی فبان عنی عزائی فبکائی کل وقت جدید

إن قلبا علیک یألف صبراأو عزاء فإنه لَجلید ثم نادت: یا أبتاه! انقطعت بک الدنیا بأنوارها و زوت زهرتها و کانت بهجتک زاهره، فقد اسودّ نهارها؛ فصار یحکی حنادسها رطبها و یابسها. یا أبتاه! لا زلت آسفه علیک إلی التلاق؛ یا أبتاه! زال غمضی منذ حق الفراق یا أبتاه! من للأرامل و المساکین و من

للامه إلی یوم الدین؟ یا أبتاه! أمسینا بعدک من المستضعفین؛ یا أبتاه! أصبحت الناس عنّا معرضین و لقد کنّا بک معظّمین فی الناس غیر مستضعفین، فأیّ دمعه لفراقک لا تنهمل، و أیّ حزن بعدک علیک لا یتصل، و أیّ جفن بعدک بالنوم یکتحل، و أنت ربیع الدین و نور النبیین؟ فکیف للجبال لا تمور و للبحار بعدک لا تغور و الأرض کیف لم تتزلزل؟

رمیت یا أبتاه بالخطب الجلیل و لم تکن الرزیّه بالقلیل، و طرقت یا أبتاه بالمصاب العظیم و بالفادح المهول.

بکتک یا أبتاه الأملاک و وقفت الأفلاک، فمنبرک بعدک مستوحش و محرابک خال من مناجاتک و قبرک فرح بمواراتک، و الجنه مشتاقه إلیک و إلی دعائک و صلاتک.

یا أبتاه! ما أعظم ظلمه مجالسک؟ فوا أسفاه علیک إلی أن أقدم عاجلا علیک و أثکل أبو الحسن علیه السّلام المؤتمن أبو ولدیک- و الحسن و الحسین علیهما السّلام- و أخوک و ولیّک و حبیبک

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:463

و من ربّیته صغیرا و واخیته کبیرا، و أحلی أحبابک و أصحابک إلیک من کان منهم سابقا و مهاجرا و ناصرا، و الثکل شاملنا و البکاء قاتلنا و الأسی لازمنا.

ثم زفرت زفره و أنّت أنّه کادت روحها أن تخرج، ثم قالت:

قلّ صبری و بان عنّی عزائی بعد فقدی لخاتم الأنبیاء

عین یا عین اسکبی الدمع سحّاویک لا تبخلی بفیض الدماء

یا رسول الإله یا خیره اللّه و کهف الأیتام و الضعفاء

قد بکتک الجبال و الوحش جمعاو الطیر و الأرض بعد بکی السماء

و بکاک الحجون و الرکن و المشعر یا سیدی مع البطحاء

و بکاک المحراب و الدرس للقرآن فی الصبح مُعلِنا و المساء

بکاک الإسلام إذ صار فی الناس غریبا من سائر الغرباء

لو تری المنبر

الذی کنت تعلوه علاه الظلام بعد الضیاء

یا إلهی عجّل وفاتی سریعافلقد تنغّصت الحیاه یا مولائی قالت: ثم رجعت إلی منزلها و أخذت بالبکاء و العویل لیلها و نهارها، و هی ترقأ دمعتها و لا تهدأ زفرتها.

و اجتمع شیوخ أهل المدینه و أقبلوا إلی أمیر المؤمنین علی علیه السّلام فقالوا له: یا أبا الحسن! إن فاطمه علیها السّلام تبکی اللیل و النهار فلا أحد منا یتهنّأ بالنوم فی اللیل علی فرشنا و لا بالنهار لنا قرار علی أشغالنا و طلب معایشنا، و إنا نخبّرک أن تسألها إما أن تبکی لیلا أو نهارا. فقال علیه السّلام: حبّا و کرامه.

فأقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام حتی دخل علی فاطمه علیها السّلام و هی لا تفیق من البکاء و لا ینقع فیها العزاء. فلما رأته سکنت هنیئه له، فقال لها: یا بنت رسول اللّه، إن شیوخ المدینه یسألونی أن أسألک إما أن تبکین أباک لیلا و إما نهارا.

فقالت: یا أبا الحسن! ما أقلّ مکثی بینهم و ما أقرب مغیبی من بین أظهرهم، فو اللّه لا أسکت لیلا و لا نهارا أو ألحق بأبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال لها علی علیه السّلام: افعلی یا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:464

بنت رسول اللّه ما بدا لک.

ثم إنه بنی لها بیتا فی البقیع نازحا عن المدینه یسمّی بیت الأحزان، و کانت إذا أصبحت، قدّمت الحسن و الحسین علیهما السّلام أمامها و خرجت إلی البقیع باکیه؛ فلا تزال بین القبور باکیه، فإذا جاء اللیل أقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام إلیها و ساقها بین یدیه إلی منزلها.

و لم تزل علی ذلک إلی أن مضی لها بعد موت أبیها سبعه و عشرون

یوما و اعتلّت العله التی توفّیت فیها.

فبقیت إلی یوم الأربعین، و قد صلّی أمیر المؤمنین علیه السّلام صلاه الظهر و أقبل یرید المنزل، إذا استقبلته الجواری باکیات حزینات، فقال لهنّ: ما الخبر و ما لی أراکنّ متغیّرات الوجوه و الصور؟! فقلن: یا أمیر المؤمنین! أدرک ابنه عمّک الزهراء علیها السّلام و ما نظنّک تدرکها.

فأقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام مسرعا حتی دخل علیها، و إذا بها ملقاه علی فراشها و هو من قباطیّ مصر و هی تقبض یمینا و تمدّ شمالا. فألقی الرداء عن عاتقه و العمامه عن رأسه و حلّ أزراره، و أقبل حتی أخذ رأسها و ترکه فی حجره و ناداها: یا زهراء! فلم تکلّمه، فناداها: یا بنت محمد المصطفی! فلم تکلّمه، فناداها: یا بنت من حمل الزکاه فی طرف ردائه و بذلها علی الفقراء! فلم تکلّمه، فناداها: یا بنه من صلّی بالملائکه فی السماء مثنی مثنی! فلم تکلّمه، فناداها: یا فاطمه! کلّمینی فأنا بن عمّک علی بن أبی طالب.

قال: ففتحت عینیها فی وجهه و نظرت إلیه و بکت و بکی و قال: ما الذی تجدینه فأنا بن عمک علی بن أبی طالب.

فقالت: یا ابن العم! إنی أجد الموت الذی لا بدّ منه و لا محیص عنه، و أنا أعلم أنک بعدی لا تصبر علی قلّه التزویج؛ فإن أنت تزوّجت امرأه، اجعل لها یوما و لیله و اجعل لأولادی یوما و لیله یا أبا الحسن و لا تصح فی وجوههما فیصبحان یتیمین غریبین منکسرین؛ فإنهما بالأمس فقدا جدهما و الیوم یفقدان أمهما، فالویل لأمه تقتلهما و تبغضهما. ثم أنشأت تقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:465 ابکنی إن بکیت یا خیر هادی و اسبل الدمع

فهو یوم الفراق

یا قرین البتول أوصیک بالنسل فقد أصبحا حلیف اشتیاق

ابکنی و ابک للیتامی و لاتنس قتیل العِدَی بطفّ العراق

فارقوا فأصبحوا یتامَی حیارَی یحلف اللّه فهو یوم الفراق قالت: فقال لها علی علیه السّلام: من أین لک- یا بنت رسول اللّه- هذا الخبر و الوحی انقطع عنا؟ فقالت: یا أبا الحسن، رقدت الساعه فرأیت حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قصر من الدرّ الأبیض، فلما رآنی قال: هلمّی إلیّ یا بنیّه فإنی إلیک مشتاق. فقلت: و اللّه إنی لأشدّ شوقا منک إلی لقائک. فقال: أنت اللیله عندی، و هو الصادق لما وعد و الموفی لما عاهد.

فإذا أنت قرأت یس فاعلم أنی قد قضیت نحبی. فغسّلنی و لا تکشف عنی فإنی طاهره مطهّره، و لیصلّ علیّ معک من أهلی الأدنی فالأدنی و من رزق أجری، و ادفنّی لیلا فی قبری؛ بهذا أخبرنی حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فقال علی علیه السّلام: و اللّه لقد أخذت فی أمرها و غسّلتها فی قمیصها و لم أکشفه عنها، فو اللّه لقد کانت میمونه طاهره مطهّره، ثم حنّطتها من فضله حنوط رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کفّنتها و أدرجتها فی أکفانها. فلما هممت أن أعقد الرداء، نادیت: یا أم کلثوم، یا زینب، یا سکینه، یا فضه، یا حسن، یا حسین! هلمّوا تزوّدوا من أمکم فهذا الفراق و اللقاء فی الجنه.

فأقبل الحسن و الحسین علیهما السّلام و هما ینادیان: وا حسرتا، لا تنطفئ أبدا من فقد جدنا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و أمنا فاطمه الزهراء علیها السّلام. یا أم الحسن و أم الحسین، إذا لقیت جدنا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و

آله فاقرئیه منا السلام و قولی له: إنا قد بقینا بعدک یتیمین فی دار الدنیا.

فقال أمیر المؤمنین علی علیه السّلام: إنی أشهد اللّه أنها قد حنّت و أنّت و مدّت یدیها و ضمّتهما إلی صدرها ملیّا، و إذا بهاتف من السماء ینادی: یا أبا الحسن! ارفعهما عنها فلقد أبکیا و اللّه ملائکه السماوات، فقد اشتاق الحبیب إلی المحبوب.

قال: فرفعتهما عن صدرها، و جعلت أعقد الرداء و أنا أنشد بهذه الأبیات:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:466 فراقک أعظم الأشیاء عندی و فقدک فاطم أدهَی الثکول

سأبکی حسره و أنوح شجواعلی خلّ مضی أسنَی سبیل

ألا یا عین جودی و اسعدینی فحزنی دائم أبکی خلیلی ثم حملها علی یده و أقبل بها إلی قبر أبیها و نادی:

السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علیک یا حبیب اللّه، السلام علیک یا نور اللّه، السلام علیک یا صفوه اللّه؛ منّی السلام علیک و التحیّه واصله منّی إلیک ولدیک، و من ابنتک النازله علیک بفنائک، و إن الودیعه قد استردّت و الرهینه قد أخذت؛ فوا حزناه علی الرسول صلّی اللّه علیه و آله، ثم من بعده علی البتول علیها السّلام، و لقد اسودّت علیّ الغبراء و بعدت عنّی الخضراء، فوا حزناه ثم وا أسفاه.

ثم عدل بها علی الروضه، فصلّی علیه فی أهله و أصحابه و موالیه و أحبّائه و طائفه من المهاجرین و الأنصار. فلما واراها و ألحدها فی لحدها، أنشأ بهذه الأبیات یقول:

أرَی علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل

لکل اجتماع من خلیلین فُرقَهو إن بقائی عندکم لَقلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل المصادر:

بحار الانوار: ج 43 ص 174، عن بعض الکتب.

32
المتن:

قال ابن شهرآشوب: قبض النبی

صلّی اللّه علیه و آله و لها یومئذ ثمانی عشره سنه و سبعه أشهر، و عاشت بعده اثنین و سبعین یوما، و یقال: خمسه و سبعین یوما، و قیل: أربعه أشهر، و قال القربانی: قیل: أربعین یوما و هو أصحّ؛ و توفّیت علیها السّلام لیله الأحد لثلاث عشره لیله خلت من شهر ربیع الآخر سنه إحدی عشره من الهجره، و مشهدها بالبقیع، و قالوا: إنها دفنت فی بیتها، و قالوا: قبرها بین قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و منبره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:467

السمعانی فی الرساله، و أبو نعیم فی الحلیه، و أحمد فی فضائل الصحابه، و النطنزی فی الخصائص، و ابن مردویه فی فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام و الزمخشری فی الفائق، عن جابر:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی قبل موته: السلام علیک أبا الریحانتین، أوصیک بریحانتیّ من الدنیا، فعن قلیل ینهدّ رکناک علیک. قال: فلما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال علی علیه السّلام: هذا أحد الرکنین. فلما ماتت علیها السّلام قال علی علیه السّلام: هذا هو الرکن الثانی.

البخاری و مسلم و الحلیه و مسند أحمد بن حنبل: روت عائشه أن النبی صلّی اللّه علیه و آله دعا فاطمه علیها السّلام فی شکواه الذی قبض فیه، فسارّها بشی ء فبکت، ثم دعا (فسارّها) فضحکت. فسألت عن ذلک فقالت: أخبرنی النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه مقبوض فبکیت، ثم أخبرنی أنی أول أهله لحوقا به فضحکت.

کتاب ابن شاهین: قالت أم سلمه و عائشه: أنها لما سئلت عن بکائها و ضحکها قالت:

أخبرنی النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه مقبوض ثم أخبر أن بنیّ سیصیبهم

بعدی شده فبکیت، ثم أخبرنی أنی أول أهله لحوقا به فضحکت.

و فی روایه أبی بکر الجعابی و أبی نعیم الفضل بن دکین و الشعبی عن مسروق، و فی السنن عن القزوینی، و الإبانه عن العکبری، و المسند عن الموصلی، و الفضائل عن أحمد، بأسانیدهم، عن عروه، عن مسروق، قالت عائشه: أقبلت فاطمه علیها السّلام تمشی کأن مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: مرحبا بابنتی. فأجلسها عن یمینه و أسرّ إلیها حدیثا فبکت، ثم أسرّ إلیها حدیثا فضحکت. فسألتها عن ذلک فقالت: ما أفشی سرّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

حتی إذا قبض سألتها، فقالت: إنه أسرّ إلیّ فقال: إن جبرئیل کان یعارضنی بالقرآن کل سنه مره و إنه عارضنی به العام مرتین و لا أرانی إلا و قد حضر أجلی، و إنک لأول أهل بیتی لحوقا بی و نعم السلف أنا لک، بکیت لذلک. ثم قال: أ لا ترضین أن تکونی سیده نساء المؤمنین، فضحکت لذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:468

و روی أنها ما زالت بعد أبیها معصّبه الرأس، ناحله الجسم، منهدّه الرکن، باکیه العین، محترقه القلب، یغشی علیها ساعه بعد ساعه، و تقول لولدیها: أین أبو کما الذی کان یکرمکما و یحملکما مره بعد مره؟ أین أبوکما الذی کان أشدّ الناس شفقّه علیکما فلا یدعکما تمشیان علی الأرض؟ و لا أراه یفتح هذا الباب أبدا و لا یحملکما علی عاتقه کما لم یزل یفعل بکما.

ثم مرضت و مکثت أربعین لیله، ثم دعت أم أیمن و أسماء بنت عمیس و علیا علیه السّلام، و أوصت إلی علی علیه السّلام بثلاث: أن یتزوّج

بابنه أختها أمامه لحبّها أولادها، و أن یتخذ نعشا لأنها کانت رأت الملائکه تصوّروا صورته و وصفته له، و أن لا یشهد جنازتها ممّن ظلمها و أن لا یترک أن یصلّی علیها أحد منهم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 174 ح 15، عن بعض الکتب.

2. بعض الکتب، علی ما فی البحار.

3. مجمع النورین: ص 127.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 250.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 791 ح 26.

33
المتن:

عن مالک بن دینار:

رأیت فی مودع الحج امرأه ضعیفه علی دابّه نحیفه، و الناس ینصحونها لتنکص.

فلما توسّطنا البادیه، کلّت دابّتها فعذلتها فی إتیانها. فرفعت رأسها إلی السماء و قالت: لا فی بیتی ترکتنی و لا إلی بیتک حملتنی، فوعزتک و جلالک لو فعل بی هذا غیرک لما شکوته إلا إلیک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:469

فإذا شخص أتاها من الفیفاء و فی یده زمام ناقه، فقال لها: ارکبی. فرکبت و سارت الناقه کالبرق الخاطف. فلما بلغت المطاف رأیتها تطوف، فحلفتها: من أنت؟ فقالت: أنا شهره بنت مسکه بنت فضّه خادمه الزهراء علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 46 ح 46، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 337.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 675، عن البحار.

4. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 249، عن البحار.

5. القطره: ج 1 ص 269 ح 264، عن المناقب.

6. الخرائج: ج 2 ص 531 ح 7.

7. تحفه الفاطمیه: ص 156، عن البحار.

8. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 481، باختصار فیه.

9. عوالم العلوم: ج 11 ص 1042 ح 4، عن المناقب.

34
المتن:

عن إدریس بن عبد اللّه، قال: لما قتل الحسین علیه السّلام، أراد القوم أن یطؤوه الخیل. فقالت فضّه لزینب: یا سیدتی! إن سفینه «1» کسر به فی البحر، فخرج إلیه جزیره فإذا بأسد، فقال:

یا أبا الحارث، أنا مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فهمهم بین یدیه حتی وقفه علی الطریق و الأسد رابض فی ناحیه. فدعینی أمضی إلیه و أعلمه ما هم صانعون غدا.

قال: فمضت إلیه فقالت: یا أبا الحارث، فرفع رأسه ثم قالت: أ تدری ما یریدون أن یعملوا غدا بأبی عبد اللّه علیه السّلام؟ یریدون أن یطؤوا الخیل ظهره! قال: فمشی حتی وضع یدیه علی جسد الحسین علیه السّلام، فأقبلت الخیل، فلما نظروا إلیه قال لهم عمر بن سعد: فتنه لا تثیروها انصرفوا، فانصرفوا.

______________________________

(1). «سفینه» لقب مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، یکنّی أبا ریحانه و اسمه قیس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:470

المصادر:

1. الکافی: ج 1 ص 466 ح 8.

2. بحار الأنوار: ج 45 ص 169 ح 17، عن الکافی.

3. المنتخب للطریحی: ص 328، بتفاوت یسیر.

4. أسرار الشهاده: ص 429.

5. إثبات الهداه: ج 2 ص 571 ح 7.

6. مفتاح الکتب الأربعه: ج 25 ص 241.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 1041 ح 1، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی: الحسین بن أحمد، قال: حدثنی أبو کریب و أبو سعید الأشجّ، قال: حدثنا عبد اللّه بن إدریس بن عبد اللّه الأودی، قال.

35
المتن:

قال الفاضل الدربندی فی خروج أهل البیت علیهم السّلام من کربلاء:

فلما نظر الإمام زین العابدین علیه السّلام إلی ذلک، لم یتمالک علی نفسه دون أن قام و هو یرتعش من الضعف. فأخذ عصاه یتوکّأ علیها و أتی إلی عمّته و ثنّی رکبتیه و قال: ارکبی فلقد کسرت قلبی و زدت کربی.

فأخذ لیرکبها، فارتعش من الضعف و سقط علی الأرض. فلما رآه الشمر أتی إلیه و بیده سوط، فضربه و هو ینادی: وا جدّاه، وا محمداه، وا علیاه، وا حسیناه. فبکت زینب، فقالت: ویلک یا شمر! رفقا بیتیم النبوه و سلیل الرساله و حلیف التقی و تاج الخلافه. فلم تزل تقول کذا نحّته عنه، و إذا بجاریه مسنّه سوداء، قد أقبلت إلی زینب فأرکبتها؛ فسألت عنها فقالوا: هذه فضّه جاریه فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

المصادر:

أسرار الشهاده: ص 368.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:471

36
المتن:

قال الفاضل الدربندی فی دخول أهل البیت علیهم السّلام الکوفه و استقرارهم خارج الکوفه:

... فجاءت فضه إلی زینب الصدیقه الطاهره و قالت: یا سیدتی و سیده النساء! أ ما ترین الأطفال و ما فیهم من ضرّ الجوع؟ فقالت الصدیقه: ما الحیله یا فضه؟ قالت: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: إن لک ثلاث دعوات مستجابه، فمضت دعوتان منها و بقیت الثالثه، فأذن لی أن أدعوا اللّه تعالی حتی یفرجنا فی شأن الأطفال.

فرخّصتها فجاءت إلی ناحیه فیها تلّ صغیر، فصلّت فیه رکعتین لاستجابه الدعاء فدعت اللّه تعالی. فبینما هی فی أثناء دعوتها فإذا قد نزلت من السماء قصعه مملوءه باللحم و المرق و فوقها قرصان من الخبز، و کانت نفحات المسک و العنبر و الزعفران تفوح من تلک القصعه.

فکان غذاء أهل البیت علیهم السّلام عن سید الساجدین و النساء و الأطفال من تلک القصعه و هذین؛ فکانوا کلما یحتاجون إلی الغذاء یأکلون منها و یشبعون، ثم کانت القصعه بحالها- أی مملوءه باللحم و المرق- کأنها لم ینقص منها شی ء أصلا و کذا القرصان؛ فکانت هذه الآیه الساطعه و النعمه الإلهیه و المائده السماویه موجوده عند أهل البیت علیهم السّلام إلی الیوم الذی وردوا المدینه، فبعد ذلک الیوم فقدت و ارتفعت.

المصادر:

أسرار الشهاده: ص 408.

37
المتن:

قال اعتماد السلطنه فی أحوال فضه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:472

أنها جاریه فاطمه علیها السّلام و صحابیه جلیله القدر، و آیه: «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ» «1» شامله علیها.

و فی نفحات الأنس: أنها صاحب المقامات، و کانت لها شاه لبنها ممزوج بالعسل.

قال الشیخ أبو الربیع المالقی: ما کنت أحبّ زیاره النسوان، و لکن نظرا إلی شهره فضه الخادمه ذهبت إلی قریه سکنت فیها. فدخلنا و سلّمنا علیها فقلت لها: إنی أرید أن أری شاتک. فسلّمتها لنا فاحتلبتها، فخرج من ثدیها اللبن و العسل.

فسألتها قصتها فقالت: أنها قد کان لی زوجا صالحا فقیرا و کانت لنا شاه، فقال لی زوجی: الیوم عید الأضحی و لیس لنا غیر هذه الشاه، فنجعل أضحیتنا هذه. قلت: إنا نحتاج بهذا الشاه و لیس لنا فی ترکه بأس.

و جاء لنا هذا الیوم ضیف و لیس فی بیتنا غیر هذه الشاه شی ء فنقدّم للضیف، فقلت له: تذبح هذه الشاه لإکرام الضیف و اصنع له طعاما. قال: أخاف أن یبکی الأطفال. قلت:

اذبح فی خارج البیت خلف الحائط. فذبحها و أراق دمائها، فإذا شاه فوق الحائط، فنزلت و جاءت داخل الدار إنی ظننت أنها فرّت من الذبح.

فأتیت خارج البیت رأیت أن زوجی کان یسلخها، فقلت له قصه الشاه فوق الجدار و نزوله إلی داخل الدار فقال: إن اللّه تعالی أعطی لنا شاه أحسن من شاه ذبحنا لضیفنا، و لأجل إکرامنا الضیف خرج من ثدی هذا الشاه اللبن و العسل، فقولی: یا أولادی، هذا الشاه طیب و طاهر، فإذا تغیّرت قلوبکم و مالت إلی الذنوب تغیّر لبن هذه الشاه، فعلیکم بطهاره قلوبکم.

المصادر:

1. خیرات حسان: ج 2 ص 26، عن نفحات الأنس.

2. نفحات الأنس، علی ما فی

خیرات حسان.

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:473

38
المتن:

قال فی حضور أسماء عند زفاف فاطمه علیها السّلام:

ثم إن النبی صلّی اللّه علیه و آله قام حتی دخل علی النساء فقال: إنی زوّجت ابنتی ابن عمی و قد علمتنّ منزلتها منی و أنا دافعها إلیه، فدونکنّ ابنتکنّ. فقمن النساء إلیها فغلفنها من طیبهن و ألبسنها من ثیابهن و حلینها من حلیهنّ.

ثم إن النبی صلّی اللّه علیه و آله دخل، فلما رآه النساء و ثبن و بینهن و بین النبی صلّی اللّه علیه و آله ستره و تخلّفت أسماء بنت عمیس، فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: کما أنت علی رسلک! من أنت؟ قالت: أنا التی أحرس لبنتک؛ إن الفتاه لیله یا بنی بها لا بد لها من امرأه تکون قریبا منها، إن عرضت لها حاجه أو أرادت شیئا أفضت بذلک إلیها. قال: فإنی أسأل إلهی أن یحرسک من بین یدیک و من خلفک و عن یمینک و عن شمالک من الشیطان الرجیم.

ثم صرخ بفاطمه علیها السّلام فأقبلت، فلما رأت علیا علیه السّلام جالسا إلی جنب النبی صلّی اللّه علیه و آله، حصرت و بکت. فأشفق النبی صلّی اللّه علیه و آله أن یکون بکاؤها لأن علیا علیه السّلام لا مال له، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما یبکیک فما ألوتک فی نفسی و قد أصبت لک خیر أهل، و أیم الذی نفسی بیده لقد زوّجتک سعیدا فی الدنیا و أنه فی الآخره لمن الصالحین. فلان منها، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا أسماء، ائتینی بالمخضب و املئیه ماء.

فأتته أسماء بالمخضب فملأته ماء، ثم تمسح النبی صلّی

اللّه علیه و آله و غسّل قدمیه و وجهه علیه السّلام، ثم دعا فاطمه علیها السّلام فأخذ کفّا من ماء فضرب به علی رأسها و کفّا بین یدیها، ثم رسّ جلده و جلدها، ثم التزمهما فقال: اللهم إنهما منی و أنا منهما؛ اللهم کما أذهبت عنا الرجس و طهّرتنی فطهّرهما.

ثم دعا بمخضب آخر ثم دعا علیا علیه السّلام، فصنع به کما صنع بها، ثم دعا له کما دعا لها ثم قال: قوما إلی بینکما، جمع اللّه بینکما و بارک فی سیرکما و أصلح بالکما. ثم قام فأغلق علیهما بابه بیده.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:474

قال ابن عباس: فأخبرتنی أسماء بنت عمیس أنها رمقت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یدعو لهما خاصه، لا یشرکهما فی دعائه أحد حتی تواری فی حجره.

المصادر:

1. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 24 ص 134 ح 362.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 122، عن کشف الغمه، بتفاوت فیه.

3. کشف الغمه ج 1 ص 351، عن المناقب.

4. المناقب للخوارزمی: ص 339.

5. لباب الأنساب: ج 1 ص 361، بتغییر فیه.

39
المتن:

قال السید القزوینی فی أحوال فاطمه علیها السّلام مع أسماء بنت عمیس:

اختارت السیده فاطمه علیها السّلام زوجها العظیم لیقوم بتمریضها، و لا أعلم کیفیه تمریض الإمام إیاها؛ فهل کانت الإمام یصنع لها طعاما یلیق بالمرضی أو یتولّی هو أمور بیته بنفسه؟

و علی کل تقدیر، فقد کانت أسماء بنت عمیس لها شرف التعاون فی تمریض السیده فاطمه علیها السّلام، و لعل السبب فی انتخابها لهذه المهمه هو أنه کانت العلاقات بید السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام و بین أسماء بنت عمیس ودّیه و طیبه للغایه، إلی درجه أنها کانت تعتبر نفسها من أسره بنی هاشم، و خاصه و إن جعفر بن أبی طالب قد تزوّجها.

و کانت هی بالذات امرأه عاطفیه، تؤمن بالوفاء و الإنسانیه، و تقدّر الحقوق لأهلها، و تلزم بالقیم و المفاهیم العلیا.

و یستفاد من مطاوی التاریخ أنها کانت- بالإضافه إلی ذکائها الوافر و عقلها الوقّاد- حسنه الأخلاق، طیبه المعاشره، و کانت السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام تبادلها نفس الحبّ و الموده و الشعور.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:475

و لما قتل جعفر بن أبی طالب فی غزوه مؤته و بلغ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الخبر، بکی الرسول صلّی اللّه علیه و آله و بکت الصحابه، و وصل الخبر إلی حجرات الرسول صلّی اللّه علیه و آله فبکت الهاشمیات.

و أقبل الرسول صلّی اللّه علیه و آله و دخل علی أسماء، فدعی

بأولاد جعفر و جعل یمسح علی رءوسهم و یشمّهم و یضمّهم إلی صدره.

فأحسّت أسماء بالشرّ و قالت: یا رسول اللّه! هل بلغک شی ء عن جعفر؟ فبکی الرسول صلّی اللّه علیه و آله و قال لها: احتسبی جعفرا فقد قتل. فبکت و صاحت.

و أقبل الرسول صلّی اللّه علیه و آله إلی دار ابنته فاطمه علیها السّلام و قال لها: اصنعی طعاما لآل جعفر فإنهم مشغولون بالعزاء. فعمدت السیده فاطمه علیها السّلام إلی الدقیق و عجنته و خبزت خبزا کثیرا، و عمدت إلی مقدار من التمر و أرسلت بالخبز و التمر إلی دار آل جعفر.

و العجیب أن الرسول صلّی اللّه علیه و آله لم یأمر إحدی زوجاته و لا سائر الهاشمیات بذلک! فلعل السبب فی ذلک أن الرسول صلّی اللّه علیه و آله أراد أن یکون هذا الثواب الجزیل من نصیب ابنته فاطمه علیها السّلام، أو أن الرسول صلّی اللّه علیه و آله اختار لها هذا العمل نظرا للعلاقات الطیبه و السوابق الحسنه و الخدمات الجمّه التی أسدتها أسماء بنت عمیس إلی أهل بیت الرسول علیهم السّلام.

فلقد مرّ علیک أن أسماء حضرت عند السیده خدیجه ساعه وفاتها، و أنها ساهمت فی التدابیر التی اتخذت فی زواج السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام، بل و حضرت أسماء عند السیده فاطمه علیها السّلام ساعه ولاده الإمام الحسین علیه السّلام و قامت بدور القابله المولّده و ساعدتها بعض النساء أیضا.

و بالرغم من أنها تزوّجت بأبی بکر بعد مقتل زوجها جعفر، فإنها استمرّت علی ولائها و لم تتغیّر قید شعره و حتی بعد وفاه الرسول صلّی اللّه علیه و آله، و موقف أبی بکر تجاه أهل البیت علیهم السّلام کان موقفا معروفا.

و

بالرغم من الحرب البارده بین أهل البیت علیهم السّلام و بین السلطه المتمثّله فی أبی بکر، فإن أسماء بنت عمیس لم تتأثّر بعواطف زوجها، و تحدّث السلطه تحدّیا لا تنقضی عجائبه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:476

فکیف کان أبو بکر یسمح لها بالذهاب إلی دار علی علیه السّلام لخدمه الزهراء علیها السّلام و خدمه أولادها؟ و کیف لم یأمرها بقطع علاقاتها مع أهل البیت علیهم السّلام فی تلک الظروف الخاصه؟

و علی کل حال، فقد کانت السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام تستأنس بأسماء و تنسجم معها و تسکن إلیها و تبثّ إلیها آلامها، و کأنها أختها و کأنها أحبّ الناس إلیها و أقربهن إلی قلبها.

قالت لها السیده فاطمه علیها السّلام فی أواخر أیام حیاتها: کیف أصنع و قد صرت عظاما و قد یبس الجلد علی العظم؟

و فی روایه التهذیب عن أبی عبد اللّه الصادق علیه السّلام، قال: ... و قالت (فاطمه) علیها السّلام لأسماء:

إنی نحلت و ذهب لحمی، أ لا تجعلین لی شیئا یسترنی؟ قالت أسماء: إنی کنت بأرض الحبشه رأیتهم یصنعون شیئا، أ فلا أصنع لک، فإن أعجبک أصنع لک؟ قالت: نعم.

فدعت (أسماء) بسریر فأکبّته لوجهه، ثم دعت بجرائد فشددته علی قوائمه، ثم جلّلته ثوبا فقالت: هکذا رأیتهم یصنعون. فقالت: اصنعی لی مثله؛ استرینی سترک اللّه من النار.

و فی روایه الإستیعاب: فقالت فاطمه علیها السّلام: ما أحسن هذا و أجمله؛ لا تعرف به المرأه من الرجل.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 587.

40
المتن:

قال الکعبی فی ذکر لیله زفافها:

... ثم قام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لینصرف، قالت له فاطمه علیها السّلام: إن أسماء خدمتنی مده و أنا استحیی منها و لا طاقه لی أیضا بخدمه البیت، فأخدمنی خادمه تخدمنی و تعیننی علی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:477

أمر البیت. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لها: یا فاطمه، أو لا تریدین خیرا من الخادم؟ (فعلّمها التسبیحه).

و فی روایه أخری: إن طلبها الخادم من أبیها إنما کان بعد مده مدیده، حیث جاءت إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و قالت: یا أبه، لا أطیق علی اشغال البیت، فاعطنی خادمه تعیننی علی الخدمه. فعلّمها النبی صلّی اللّه علیه و آله التسبیحه المذکوره ....

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 100.

2. تفسیر جلاء الأذهان و جلاء الأحزان: ج 7 ص 54، بتفاوت یسیر.

41
المتن:

عن الرضا علیه السّلام بالأسانید الثلاثه فی عیون الأخبار، عن الرضا، عن آبائه، عن علی بن الحسین علیهم السّلام، قال: حدّثتنی أسماء بنت عمیس، قالت:

قبّلت جدتک فاطمه علیها السّلام بالحسن و الحسین علیهما السّلام، فلما ولد الحسن علیها السّلام جاء النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا أسماء، هاتی ابنی. فدفعته إلیه فی خرقه صفراء، فرمی بها النبی صلّی اللّه علیه و آله و قال: یا أسماء، أ لم أعهد إلیکم أن تلفّوا المولود فی خرقه صفراء، فلففته فی خرقه بیضاء و دفعته إلیه. فأذّن فی أذنه الیمنی و أقام فی الیسری ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 239 ح 4، عن عیون الأخبار.

2. عیون الأخبار: ج 2 ص 24، بتفاوت یسیر.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 2 ص 286.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:478

42
المتن:

قال ابن عبد البر فی ذکر جعفر الطیار:

... و لما أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله نعی جعفر، أتی امرأته أسماء بنت عمیس فعزّاها فی زوجها جعفر، و دخلت فاطمه علیها السّلام و هی تبکی و تقول: وا عمّاه. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: علی مثل جعفر فلتبک البواکی.

المصادر:

الإستیعاب فی معرفه الأصحاب: ج 1 ص 243.

43
المتن:

قال محمد بن یوسف الکنجی الشافعی صاحب کتاب کفایه الطالب:

هکذا رواه ابن بطّه و هو حسن عال، و ذکر أسماء بنت عمیس فی هذا الحدیث غیر صحیح، لأن أسماء هذه امرأه جعفر بن أبی طالب؛ تزوّجها بعده أبو بکر، فولدت له محمدا. فلما مات أبو بکر تزوّجها علی بن أبی طالب علیه السّلام، و إن أسماء التی حضرت فی عرس فاطمه علیها السّلام إنما هی أسماء بنت یزید بن السکن الأنصاری، و أسماء بنت عمیس کان مع زوجها جعفر بالحبشه و قدم بها یوم فتح خیبر سنه سبع، و کان زواج فاطمه علیها السّلام بعد وقعه بدر بأیام یسیره. فصحّ بهذا أن أسماء المذکوره فی هذا الحدیث إنما هی بنت یزید، و لها أحادیث عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، انتهی.

أقول: هذا غیر صحیح، أجیب عنه فی محله.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 134 ح 32، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 372.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:479

44
المتن:

قال الصفدی: أسماء بنت عمیس الخثعمیه و أمها هند؛ أسلمت قبل دخول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دار الأرقم بمکه، و بایعت و هاجرت إلی الحبشه مع زوجها جعفر بن أبی طالب؛ فولدت له هناک عبد اللّه و عونا و محمدا. فلما استشهد بمؤته، تزوّجها أبو بکر فولدت له محمدا. ثم توفّی فتزوّجها علی بن أبی طالب علیه السّلام فولدت له یحیی و عونا.

و فی روایه: و محمدا فهی تدعی أم المحمدین. و کانت تخدم فاطمه علیها السّلام إلی أن توفّیت ....

المصادر:

الوافی بالوفیات: ج 9 ص 53 ح 3962.

45
المتن:

عن بعض الکتب القدیمه:

اختلفت الروایات فی وقت وفاتها .... لما توفّیت علیها السّلام، شقّت أسماء حبیبها و خرجت فتلقاها الحسن و الحسین علیهما السّلام فقالا: أین أمنا؟ فسکتت، فدخلا البیت فإذا هی ممتدّه.

فحرّکها الحسین علیه السّلام فإذا هی میته، فقال: یا أخاه! آجرک اللّه فی الوالده، و خرجا ینادیان: یا محمداه، یا أحمداه، الیوم جدّد لنا موتک إذ ماتت أمّنا.

ثم أخبر علیا علیه السّلام و هو فی المسجد، فغشی علیه حتی رشّ علیه الماء. ثم أفاق فحملهما حتی أدخلهما بیت فاطمه علیها السّلام و عند رأسها أسماء تبکی و تقول: وا یتامی محمد، کنا نتعزّی بفاطمه علیها السّلام بعد موت جدکما، فبمن نتعزّی بعدها. فکشف علی علیه السّلام عن وجهها فإذا برقعه عند رأسها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:480

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

2. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

46
المتن:

قال أبو بکر فی ردّ شهود فاطمه علیها السّلام فی أمر فدک:

... أما علی علیه السّلام فزوجها، و أما الحسن و الحسین علیهما السّلام ابناها، و أما أم أیمن فمولاتها، و أما أسماء بنت عمیس فقد کانت تحت جعفر بن أبی طالب، فهی تشهد لبنی هاشم و قد کانت تخدم فاطمه علیها السّلام، و کل هؤلاء یجرّون إلی أنفسهم.

فقال علی علیه السّلام: أما فاطمه علیها السّلام فبضعه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و من آذاها فقد آذی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و من کذّبها فقد کذّب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أما الحسن و الحسین علیهما السّلام فابنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سیدا شباب أهل الجنه و من کذّبهما فقد کذّب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذ کان أهل الجنه صادقین، و أما أنا فقد قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «أنت منی و أنا منک و أنت أخی فی الدنیا و الآخره، و الرادّ علیک هو الرادّ علیّ و من أطاعک فقد أطاعنی و من عصاک فقد عصانی.

و أما أم أیمن فقد شهد لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالجنه، و دعا لأسماء بنت عمیس و ذریتها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 197 ح 40، عن کشکول العلامه.

2. کشکول العلامه: ص 203، علی ما فی البحار.

47
المتن:

قال العلیاری التبریزی فی جدول تاریخ موالید المعصومین علیهم السّلام:

أسماء بوّابها، فضّه أمتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:481

المصادر:

بهجه الآمال فی شرح زبده المقال: ج 1 فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

48
المتن:

عن بعض کتب التواریخ فی ذکر هجوم القوم علی بیت علی و فاطمه علیهما السّلام، قال:

... ثم جعل الثانی یعالج الباب لیحرقه. فلما رأت علیها السّلام إصرار القوم علی ذلک ...،

فتحت لهم الباب و لاذت خلفه. فعصّرها الثانی ما بین الحائط و الباب حتی کادت روحها أن تخرج من شده العصره و نبع الدم من صدرها و من جنبیها.

فدخلت إلی دارها و نادت: یا أسماء و یا فضّه و یا فلانه! تعالین و تعاهدین منی ما تتعاهد النساء من النساء.

قالت أسماء: فما دخلنا البیت إلا و قد أسقطت جنینا سمّاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله محسنا ....

المصادر:

1. الکوکب الدری: ج 1 ص 194، عن بعض الکتب.

2. بعض کتب التواریخ، علی ما فی الکوکب الدری.

49
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما منع أبو بکر فاطمه علیها السّلام فدکا و أخرج وکیلها، جاء أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی المسجد و أبو بکر جالس و حوله المهاجرون و الأنصار .... فقال أبو بکر (لخالد): نرید أن نحملک علی أمر عظیم. قال: احملنی علی ما شئت و لو علی قتل علی. قال: فهو قتل علی. قال: فصر بجنبه فإذا أنا سلّمت فاضرب عنقه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:482

فبعثت أسماء بنت عمیس- و هی أم محمد بن أبی بکر- خادمتها فقالت: اذهبی إلی فاطمه علیها السّلام فاقرئیها السلام، فإذا دخلت من الباب فقولی: «إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِکَ لِیَقْتُلُوکَ فَاخْرُجْ إِنِّی لَکَ مِنَ النَّاصِحِینَ». «1» فإن فهمتها و إلا فأعیدیها مره أخری.

فجاءت فدخلت و قالت: إن مولاتی تقول: یا بنت رسول اللّه! کیف أنتم؟ ثم قرأت هذه الآیه: «إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِکَ لِیَقْتُلُوکَ ...». «2» فلما أرادت أن تخرج قرأتها، فقال لها أمیر المؤمنین علیه السّلام: اقرئی مولاتک منی السلام و قولی لها: إن اللّه عز و جل یحول بینهم و بین ما یریدون إن شاء اللّه ....

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 191 ح 1.

2. الاحتجاج: ج 1 ص 125.

3. یسألونک عن الزهراء علیها السّلام: ص 245.

الأسانید:

فی علل الشرائع: أبی، قال: حدثنا علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عمن ذکره، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

50
المتن:

عن ابن شهرآشوب فی ذکر زواج فاطمه علیها السّلام و زفافها و عرسها:

... ثم خرج صلّی اللّه علیه و آله إلی الباب یقول: طهّرکما و طهّر نسلکما، أنا سلم لمن سالمکما و حرب لمن حاربکما؛ أستودعکما اللّه و أستخلفه علیکما. و باتت عندها أسماء بنت عمیس أسبوعا بوصیه خدیجه إلیها، فدعا لها النبی صلّی اللّه علیه و آله فی دنیاها و آخرتها.

______________________________

(1). سوره القصص: الآیه 20.

(2). سوره القصص: الآیه 20.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:483

ثم أتاهما فی صبیحتهما و قال: السلام علیکم، أدخل رحمکم اللّه. ففتحت أسماء الباب و کانا نائمین تحت کساء، فقال صلّی اللّه علیه و آله: علی حالکما. فأدخل رجلیه بین أرجلهما، فأخبر اللّه عن أورادهما «تَتَجافی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ ...» .... «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 117 ح 24، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 355.

51
المتن:

عن أسماء بنت عمیس، قالت: أوصتنی فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام. فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

و قیل: قالت فاطمه علیها السّلام لأسماء بنت عمیس حین توضّأت وضوءها للصلاه: هاتی طیبی الذی أتطیّب به، و هاتی ثیابی التی أصلّی فیها. فتوضّأت ثم وضعت رأسها، فقالت لها: اجلسی عند رأسی فإذا جاء وقت الصلاه فأقیمینی، فإن قمت و إلا فأرسلی إلی علی علیه السّلام.

فلما جاء وقت الصلاه، قالت: الصلاه یا بنت رسول اللّه، فإذا هی قد قبضت. فجاء علی علیه السّلام فقالت له: قد قبضت ابنه رسول اللّه. قال علی علیه السّلام: متی؟ قالت: حین أرسلت إلیک.

قال: فأمر أسماء فغسّلتها و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء، و دفنها لیلا و سوّی قبرها، فعوتب علی ذلک فقال: بذلک أمرتنی.

و روی أنها بقیت بعد أبیها أربعین صباحا، و لما حضرتها الوفاه قالت لأسماء: إن جبرئیل أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله لما حضرته الوفاه بکافور من الجنه فقسّمه أثلاثا؛ ثلثا لنفسه و ثلثا لعلی علیه السّلام و ثلثا لی و کان أربعین درهما، فقال: یا أسماء، ایتینی ببقیه حنوط والدی من

______________________________

(1). سوره السجده: الآیه 16.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:484

موضع کذا و کذا فضعیه عند رأسی، فوضعته، ثم تسجّت بثوبها و قالت: انتظرینی هنیهه و ادعینی، فإن أجبتک و إلا فاعلمی أنی قد قدمت علی أبی صلّی اللّه علیه و آله.

فانتظرتها هنیهه ثم نادتها فلم تجبها، فنادت: یا بنت محمد المصطفی! یا بنت أکرم من حملته

النساء! قال: فلم تجبها، فکشفت الثوب عن وجهها فإذا بها قد فارقت الدنیا.

فوقعت علیها تقبّلها و هی تقول: فاطمه! إذا قدمت علی أبیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاقرئیه عن أسماء بنت عمیس السلام.

فبینا هی کذلک إذ دخل الحسن و الحسین علیهما السّلام فقالا: یا أسماء! ما ینیم أمنا فی هذه الساعه؟ قالت: یا بنی رسول اللّه، لیست أمکما نائمه، قد فارقت الدنیا. فوقع علیها الحسن علیه السّلام یقبّلها مره و یقول: یا أماه، کلّمینی قبل أن تفارق روحی بدنی. قالت: و أقبل الحسین علیه السّلام یقبّل رجلها و یقول: یا أماه، أنا ابنک الحسین علیه السّلام کلّمینی قبل أن یتصدّع قلبی فأموت.

قالت لهما أسماء: یا بنی رسول اللّه، انطلقا إلی أبیکما علی علیه السّلام فأخبراه بموت أمکما.

فخرجا حتی إذا کانا قرب المسجد، رفعا أصواتهما بالبکاء. فابتدرهما جمیع الصحابه فقالوا: ما یبکیکما یا بنی رسول اللّه لا أبکی اللّه أعینکما؟ لعلکما نظرتما إلی موقف جدکما فبکیتما شوقا إلیه؟

فقالا: لا، أو لیس قد ماتت أمنا فاطمه علیها السّلام. قال: فوقع علی علیه السّلام علی وجهه یقول: بمن العزاء یا بنت محمد؟ کنت بک أتعزّی ففیم العزاء من بعدک؟ ثم قال:

لکل اجتماع من خلیلین فُرقهو کل الذی دون الفراق قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل ثم قال: یا أسماء، غسّلیها و حنّطیها و کفّنیها. قال: فغسّلوها و کفّنوها و حنّطوها و صلّوا علیها لیلا و دفنوها بالبقیع، و ماتت بعد العصر.

و قال ابن بابویه: جاء هذا الخبر کذا، و الصحیح عندی أنها دفنت فی بیتها، فلما زاد بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:485

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 185 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 500.

52
المتن:

قال السید الخوئی فی المعجم فی ذکر أسماء بنت عمیس:

عدّها الشیخ فی رجاله من أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، و أن أمیر المؤمنین علیه السّلام قد تزوّج بها بعد وفاه أبی بکر، و أنها کانت موالیه لأمیر المؤمنین علیه السّلام و للصدیقه الطاهره علیها السّلام.

و ذکر ابن شهرآشوب: أن أسماء بنت عمیس قالت: أوصت إلیّ فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام، فأعنت علی غسلها.

و تقدّم فی ترجمه محمد بن أبی بکر فی روایتین: أن نجابته أتت من قبل أمه أسماء بنت عمیس.

المصادر:

معجم رجال الحدیث: ج 23 ص 171 ح 15544.

53
المتن:

و روی أنها أوصت علیا علیه السّلام و أسماء بنت عمیس أن یغسّلاها.

و روی ابن عباس، قال: مرضت فاطمه علیها السّلام مرضا شدیدا فقالت لأسماء بنت عمیس:

أ لا ترین إلی ما بلغت؟ لا تحملینی علی سریر ظاهر. فقالت: لا لعمری، و لکن أصنع نعشا کما رأیت یصنع بالحبشه. قالت: فأرینیه. فأرسلت إلی جرائد رطبه فقطعت من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:486

الأسواق، ثم جعلت علی السریر نعشا و هو أول ما کان النعش، فتبسّمت و ما رؤیت متبسّمه إلا یومئذ.

ثم حملناها فدفنّاها لیلا، و صلّی علیها العباس بن عبد المطلب، و نزل فی حفرتها هو و علی علیه السّلام و الفضل بن عباس.

و عن أسماء بنت عمیس: أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام قالت لأسماء: إنی استقبحت ما یصنع بالنساء؛ أنه یطرح علی المرأه الثوب فیصفها لمن رأی. فقالت أسماء: یا بنت رسول اللّه، أنا أریک شیئا رأیته بأرض الحبشه؛ قال: فدعت بجریده رطبه حسّنتها، ثم طرحت علیها ثوبا. فقالت فاطمه علیها السّلام: ما أحسن هذا و أجمله؛ لا تعرف به المرأه من الرجل.

قال: قالت فاطمه علیها السّلام: فإذا متّ فاغسلینی أنت و لا یدخلنّ علیّ أحد. فلما توفّیت فاطمه علیها السّلام، جاءت عائشه تدخل علیها فقالت أسماء: لا تدخلی. فکلّمت عائشه أبا بکر فقالت: إن هذه الخثمیّه تحول بیننا و بین ابنه رسول اللّه و قد جعلت لها مثل هودج العروس.

فقالت أسماء لأبی بکر: أمرتنی أن لا یدخل علیها أحد و أریتها هذا الذی صنعت و هی حیّه، فأمرتنی أن أصنع لها ذلک. فقال أبو بکر: اصنعی ما أمرتک. فانصرف، و غسّلها علیّ علیه

السّلام و أسماء.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 189 ح 19، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 503.

54
المتن:

قال محمد الحسّون فی ذکر الأسماء بنت عمیس:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:487

من المسلمات الأوائل و من اللواتی هاجرن الهجرتین حیث أسلمت قبل دخول الرسول صلّی اللّه علیه و آله دار الأرقم بمکه، و هاجرت إلی أرض الحبشه مع زوجها جعفر بن أبی طالب علیه السّلام، ثم هاجرت إلی المدینه المنوره، و هی من المؤمنات الموالیات لعلی بن أبی طالب علیه السّلام- قبل أن تتزوّج منه- و سیده نساء العالمین فاطمه الزهراء علیها السّلام. روت الحدیث عن النبی صلّی اللّه علیه و آله و روی عنها جماعه من الصحابه و التابعین.

المصادر:

أعلام النساء المؤمنات: ص 110 ح 18.

55
المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

أول نعش أحدث فی الإسلام نعش فاطمه علیها السّلام؛ إنها اشتکت شکوتها التی قبضت فیها، و قالت لأسماء: إنی نحلت و ذهب لحمی، أ لا تجعلین لی شیئا یسترنی؟ قالت أسماء: إنی إذ کنت بأرض الحبشه رأیتهم یصنعون شیئا، أ فلا أصنع لک؟ فإن أعجبک أصنع لک. قالت: نعم.

فدعت بسریر فأکبّته لوجهه، ثم دعت بجرائد فشدّدته علی قوائمه، ثم جلّلته ثوبا فقالت: هکذا رأیتهم یصنعون. فقالت: اصنعی لی مثله، استرینی سترک اللّه من النار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 212 ح 43، عن التهذیب.

2. التهذیب، ج 1 ص 469.

الأسانید:

فی التهذیب: سلمه بن الخطاب، عن أحمد بن یحیی بن زکریا، عن أبیه، عن حمید بن المثنّی، عن أبی عبد الرحمن الحذّاء، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:488

56
المتن:

عن ابن عباس، قال:

مرضت فاطمه علیها السّلام مرضا شدیدا، فقالت لأسماء بنت عمیس: أ لا ترین إلی ما بلغت؟

فلا تحملینی علی سریر ظاهر. فقالت: لا لعمری، و لکن أصنع نعشا کما رأیت یصنع بالحبشه. قالت: فأرینیه.

فأرسلت إلی جرائد رطبه، فقطعت من الأسواق، ثم جعلت علی السریر نعشا، و هو أول ما کان النعش. فتبسّمت و ما رؤیت متبسّمه إلا یومئذ.

ثم حملناها فدفنّاها لیلا، و صلّی علیها العباس بن عبد المطلب، و نزل فی حفرتها هو و علی علیه السّلام و الفضل بن عباس.

و عن أسماء بنت عمیس: أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام قالت لأسماء: إنی استقبحت ما یصنع بالنساء؛ أنه یطرح علی المرأه ثوب فیصفها لمن رأی. فقالت أسماء: یا بنت رسول اللّه، أنا أریک شیئا رأیته بأرض الحبشه. قال: فدعت بجریده رطبه فحسّنتها ثم طرحت علیها ثوبا. فقالت فاطمه علیها السّلام: ما أحسن هذا و أجمله؛ لا تعرف به المرأه من الرجل ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 189 ح 19، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 503.

3. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 162.

4. مسند فاطمه علیها السّلام للعطاردی: 429 ح 56، عن المستدرک.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 1107 ح 1، عن المستدرک.

6. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 82، شطرا من أوله.

7. الثغور الباسمه للسیوطی: ص 17، بتفاوت و نقیصه.

8. مفتاح النجا (مخطوط): ص 103.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:489

9. تاریخ الإسلام للذهبی: ج 2 ص 96، باختصار فیه.

10. أنساب الأشراف: ج 1 ص 405، بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین للخوارزمی: عن أحمد بن الحسین هذا، حدثنا أبو عبد اللّه الحافظ، أخبرنا الحسن بن محمد، حدثنا جدی یحیی بن الحسن، حدثنا بکر بن عبد الوهاب، حدثنا محمد بن عمر الواقدی، حدثنا عمر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن الحسین علیه السّلام، عن ابن عباس، قال.

2. فی الثغور الباسمه: قال ابن سعد: أخبرنا محمد بن عمر، أخبرنا عمر بن محمد، أخبرنا عمر بن علی بن حسین، عن ابن عباس.

57
المتن:

قالت أسماء بنت عمیس: أوصت إلیّ فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام، فأعنت علیا علیه السّلام علی غسلها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 184 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 364.

58
المتن:

کتاب البلاذری:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام غسّلها من معقد الإزار، و إن أسماء بنت عمیس غسّلتها من أسفل ذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:490

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 184 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 364، عن کتاب البلاذری.

3. کتاب البلاذری، علی ما فی المناقب.

59
المتن:

قالت أسماء بنت عمیس:

أنا لعند علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد ما ضربه ابن ملجم، إذ شهق شهقه ثم أغمی علیه، ثم أفاق فقال: مرحبا مرحبا، الحمد للَّه الذی صدّقنا وعده و أورثنا الجنه. فقیل له: ما تری؟ قال: هذا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أخی جعفر و عمی حمزه، و أبواب السماء مفتّحه، و الملائکه ینزلون و یستبشرون، و هذه فاطمه علیها السّلام قد طاف بها و صائفها من الحور، و هذه منازلی فی الجنه، «لِمِثْلِ هذا فَلْیَعْمَلِ الْعامِلُونَ». «1»

المصادر:

ربیع الأبرار و نصوص الأخبار للزمخشری: ج 4 ص 208.

60
المتن:

عن ابن عباس، قال:

کانت فاطمه علیها السّلام تذکر لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلا یذکرها أحد إلا صدّ عنه حتی یئسوا منها ....

فذکر زواجها من علی علیه السّلام و خطبتها و ولیمتها و زفافها، إلی أن قال: ثم إن النبی صلّی اللّه علیه و آله قام حتی دخل النساء فقال: إنی زوّجت ابنتی ابن عمی، و قد علمتهن منزلتها منی و إنی لدافعها إلیه، ألا فدونکنّ ابنتکن.

______________________________

(1). سوره الصافات: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:491

فقام النساء فغلفنها من طیبهنّ و حلیهنّ و جعلن فی بیتها فراشا حشوه لیف و وساده و کساء خیبریا و مخضبا، و اتخذن أم أیمن بوّابه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 121 ح 30، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 350، عن المناقب.

3. المناقب للخوارزمی: ص 338.

4. کفایه الطالب: ص 305، بتفاوت یسیر.

61
المتن:

قال الشیخ محمد هاشم الخراسانی فی ذکر أم أیمن:

أنها من خوادم الصدیقه الطاهره علیها السّلام و اسمها برکه ثعلبیه، و کانت حبشیه و حاضنه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إنه أمی بعد أمی، و قال لها: یا أمّه، و کلما نظر إلیه قال: هی بقیه أهل بیتی.

المصادر:

منتخب التواریخ: ص 96.

62
المتن:

قال العلامه المجلسی:

... إن أم أیمن جاریه النبی صلّی اللّه علیه و آله و حاضنته ....

المصادر:

مرآه العقول: ج 5 ص 346.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:492

63
المتن:

قال أبو بکر بعد إشهاد فاطمه علیها السّلام أسماء و أم أیمن: فلعلّ أن تکونی صادقه و لکن احضری شاهدا لا یجرّ إلی نفسه. فقالت فاطمه علیها السّلام: أ لم تسمعا من أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: أسماء و أم أیمن من أهل الجنه؟ فقالا: بلی. فقالت: امرأتان من أهل الجنه تشهدان بباطل؟! فانصرفت ....

المصادر:

1. الطرائف: ص 248.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 776، عن تاریخ العباسی.

3. تاریخ العباسی، علی ما فی الطرائف.

4. تاریخ الروحی، علی ما فی الرائف.

64
المتن:

ذکر الإربلی عن المناقب فی ذکر زواج علی علیه السّلام و عرسها:

... قالت أم أیمن: فقال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: انطلقی إلی علی علیه السّلام فائتینی به. فخرجت (أم أیمن) من عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فإذا علی ینتظرنی لیسألنی عن جواب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فلما رآنی قال: ما وراک یا أم أیمن؟ قلت: أجب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 131 ح 32، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 360، عن المناقب للخوارزمی.

3. المناقب للخوارزمی: ص 351.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:493

65
المتن:

عن أنس بن مالک فی حدیث طویل فی زواج فاطمه علیها السّلام:

... فجاءت (فاطمه علیها السّلام) مع أم أیمن فقعدت فی جانب البیت و أنا فی جانب، و جاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: هاهنا أخی. قالت أم أیمن: أخوک و قد زوّجته ابنتک قال: نعم. و دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال لفاطمه علیها السّلام: ائتینی بماء. فقامت إلی قعب فی البیت فأتت به بماء، فأخذه النبی صلّی اللّه علیه و آله و مجّ فیه ....

المصادر:

1. الریاض النضره: ج 3 ص 126.

2. جواهر المطالب: ج 1 ص 147.

66
المتن:

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: یا فاطمه، قومی فأخرجی تلک الصحفه. فقامت فأخرجت صحفه فیها ترید و عراق یفور، فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ثلاثه عشر یوما.

ثم إن أم أیمن رأت الحسین علیه السّلام معه شی ء، فقالت له: من أین لک هذا؟ قال: إنا لنأکله منذ أیام. فأتت أم أیمن فاطمه علیها السّلام فقالت: یا فاطمه! إذا کان عند أم أیمن شی ء فإنما هو لفاطمه و لولدها، و إذا کان عند فاطمه شی ء فلیس لأم أیمن منه شی ء؟

فأخرجت لها منه، فأکلت منه أم أیمن و نفدت الصحفه، فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: أما لو لا أنک أطعمتها لأکلت منها أنت و ذریتک إلی أن تقوم الساعه. ثم قال أبو جعفر علیه السّلام:

و الصحفه عندنا، یخرج بها قائمنا علیه السّلام فی زمانه. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 17 494 المصادر: ..... ص : 494 1. بحار الأنوار: ج 43 ص 63 ح 55، عن الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 460 ح 460.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل، عن صالح بن عقبه، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال.

67
المتن:

قال المجلسی: رأیت فی بعض مؤلفات أصحابنا أن أم أیمن قالت: مضیت ذات یوم إلی منزل مولاتی فاطمه علیها السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 7، متنا و مصدرا و سندا.

68
المتن:

إن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال فی حدیث:

فأخذ عمر الکتاب من فاطمه علیها السّلام فمزّقه و قال: هذا فی ء المسلمین. و قال: أوس بن الحدثان و عائشه و حفصه یشهدون علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأنه قال: إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه، و إن علیا زوجها یجرّ إلی نفسه، و أم أیمن فهی امرأه صالحه لو کان معها غیرها لنظرنا فیه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 134 ح 28، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 155.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:495

الأسانید:

فی تفسیر القمی: علی بن إبراهیم، أبی، عن ابن أبی عمیر، عن عثمان بن عیسی و حمّاد بن عثمان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

69
المتن:

قال الفتّال النیشابوری: مرضت فاطمه علیها السّلام مرضا شدیدا، و مکثت أربعین لیله فی مرضها إلی أن توفّیت. فلما نعیت إلیها نفسها، دعت أم أیمن و أسماء بنت عمیس و وجّهت خلف علی علیه السّلام و أحضرته فقالت: یا ابن عم، إنه قد نعیت إلی نفسی ....

المصادر:

1. الأنوار البهیّه: ص 47، عن روضه الواعظین.

2. روضه الواعظین: ج 1 ص 151.

70
المتن:

عن أبی جعفر، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه، کانت قد ذابت من الحزن و ذهب لحمها، فدعت أسماء بنت عمیس؛ و قال أبو بصیر فی حدیثه عن أبی جعفر علیه السّلام أنها دعت أم أیمن فقالت: یا أم أیمن، اصنعی لی نعشا یواری جسدی، فإنی قد ذهب لحمی. فقالت لها: یا بنت رسول اللّه، أ لا أریک شیئا یصنع فی أرض الحبشه؟ قالت فاطمه علیها السّلام: بلی. فصنعت لها مقدار ذراع من جرائد النخل و طرحت فوق النعش ثوبا فغطّاه. فقالت فاطمه علیها السّلام:

سترتینی سترک اللّه من النار.

قال الفرات بن أحنف فی حدیثه: قال أبو جعفر علیه السّلام: و ذلک النعش أول نعش عمل علی جنازه امرأه فی الإسلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:496

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 255 ح 14، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

71
المتن:

روی أن أم أیمن لما توفّیت فاطمه علیها السّلام، حلفت أن لا تکون بالمدینه إذ لا تطیق أن تنظر إلی مواضع کانت بها، فخرجت إلی مکه. فلما کانت فی بعض الطریق، عطشت عطشا شدیدا، فرفعت یدیها قالت: یا رب، أنا خادمه فاطمه علیها السّلام، تقتلنی عطشا؟!

فأنزل اللّه علیها دلوا من السماء، فشربت فلم تحتج إلی الطعام و الشراب سبع سنین، و کان الناس یبعثونها فی الیوم الشدید الحرّ فما یصیبها عطش.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 28 ح 32، عن الخرائج.

2. الخرائج، علی ما فی البحار.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 46 ح 35، عن المناقب.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 338، بتفاوت یسیر.

5. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 292، عن الخرائج.

6. القطره: ج 1 ص 272 ح 271.

7. تحفه الفاطمیه: ص 155، عن الخرائج.

8. منتهی الآمال: ص 97.

9. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 458، عن الخرائج.

10. عوالم العلوم: ج 11 ص 1046 ح 1، عن المناقب.

72
المتن:

عن ابن عباس فی ولاده فاطمه علیها السّلام و نشأتها و هجرتها من مکه إلی المدینه و إقامتها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:497

فیها، قال: و تزوّج (رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله) سوده أول دخولها المدینه و نقل فاطمه علیها السّلام إلیها، ثم تزوج أم سلمه، فقالت أم سلمه: تزوّجنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فوّض أمر ابنته إلیّ؛ فکنت أؤدّبها، و کانت و اللّه آدب منی و أعرف بالأشیاء کلها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 10 ح 16، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 11.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 10.

4. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 294.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی محمد بن هارون، قال: حدثنا أبی، قال: أخبرنی أحمد بن محمد بن أبی العرب، قال: حدثنا محمد بن زکریا، قال: حدثنا شعیب بن واقد، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، عن ابن العباس.

73
المتن:

الإربلی عن المناقب، عن أم سلمه و سلمان الفارسی و علی بن أبی طالب علیه السّلام، و کل قالوا: لما أدرکت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام مدرک النساء، خطبها أکابر قریش .... فذکر خطبه أبی بکر و عمر و ردّهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خطبه علی علیه السّلام و قال: ثم إن علی بن أبی طالب علیه السّلام حلّ عن ناضحه و أقبل یقوده إلی منزله. فشدّه فیه و لبس نعله و أقبل إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فکان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی منزل زوجته أم سلمه ابنه أبی أمیّه بن المغیره المحزومی.

فدقّ علی علیه السّلام الباب، فقالت أم سلمه: من بالباب؟ فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من قبل أن یقول علی علیه السّلام: أنا علی، قومی یا أم سلمه فافتحی له الباب و مریه بالدخول، فهذا رجل یحبّه اللّه و رسوله و یحبّهما. فقالت أم سلمه: فداک أبی و أمی، و من هذا الذی تذکر فیه هذا و أنت لم تره؟ فقال: مه یا أم سلمه، فهذا رجل لیس بالخرق و لا بالنزق، هذا أخی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:498

و ابن عمی و أحبّ الخلق إلیّ.

قالت أم سلمه: فقمت مبادره أکاد أن أعثر بمرطی ففتحت الباب، فإذا أنا بعلی بن أبی طالب علیه السّلام، و و

اللّه ما دخل حین فتحت حتی علم أنی قد رجعت إلی خدری. ثم إنه دخل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: السلام علیک یا رسول اللّه و رحمه اللّه و برکاته. فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: و علیک السلام یا أبا الحسن، اجلس.

قالت أم سلمه: فجلس علی بن أبی طالب علیه السّلام بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و جعل ینظر إلی الأرض کأنه قصد الحاجه و هو یستحیی أن یبدیها، فهو مطرق إلی الأرض حیاء من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فقالت أم سلمه: فإن النبی صلّی اللّه علیه و آله علم ما فی نفس علی علیه السّلام فقال له: یا أبا الحسن، إنی أری أنک أتیت لحاجه، فقل حاجتک و أبد ما فی نفسک فکل حاجه لک عندی مقضیّه.

قال علی علیه السّلام: فقلت: فداک أبی و أمی، إنک لتعلم أنک أخذتنی من عمک أبی طالب و من فاطمه بنت أسد و أنا صبیّ لا عقل لی. فغذّیتنی بغذائک و أدّبتنی بأدبک، فکنت إلیّ أفضل من أبی طالب و من فاطمه بنت أسد فی البرّ و الشّفقه، و إن اللّه تعالی هدانی بک و علی یدیک و استنقذنی مما کان علیه آبائی و أعمالی من الحیره و الشک، و إنک و اللّه- یا رسول اللّه- ذخری و ذخیرتی فی الدنیا و الآخره.

یا رسول اللّه، فقد أحببت مع ما شدّ اللّه من عضدی بک أن یکون لی بیت و أن یکون لی زوجه أسکن إلیها، و قد أتیتک خاطبا راغبا أخطب إلیک ابنتک فاطمه، فهل أنت مزوّجی یا رسول اللّه؟

قالت أم سلمه: فرأیت وجه رسول

اللّه صلّی اللّه علیه و آله یتهلّل فرحا و سرورا، ثم تبسّم فی وجه علی علیه السّلام فقال: یا أبا الحسن، فهل معک شی ء أزوّجک به؟ فقال علی علیه السّلام: فداک أبی و أمی، و اللّه ما یخفی علیک من أمری شی ء؛ أملک سیفی و درعی و ناضحی و ما أملک شیئا غیر هذا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:499

فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، أما سیفک فلا غنی بک عنه؛ تجاهد به فی سبیل اللّه و تقاتل به أعداء اللّه، و ناضحک تنضح به علی نخلک و أهلک و تحمل علیه رحلک فی سفرک، و لکنی قد زوّجتک بالدرع و رضیت بها منک. یا أبا الحسن، أبشّرک؟ قال علی علیه السّلام: قلت: نعم فداک أبی و أمی، بشّرنی فإنک لم تزل میمون النقیبه، مبارک الطائر، رشید الأمر، صلّی اللّه علیک.

فقال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ابشر یا أبا الحسن فإن اللّه عز و جل قد زوّجکها فی السماء من قبل أن أزوّجک فی الأرض، و لقد هبط علیّ فی موضعی من قبل أن تأتینی ملک من السماء؛ له وجوه شتّی و أجنحه شتّی، لم أر قبله من الملائکه مثله، فقال لی: السلام علیک و رحمه اللّه و برکاته، ابشر یا محمد باجتماع الشمل و طهاره النسل. فقلت: و ما ذاک أیها الملک؟ فقال لی: یا محمد، أنا سیطائیل الملک الموکّل بإحدی قوائم العرش، سألت ربی عز و جل أن یأذن لی فی بشارتک، و هذا جبرئیل فی أثری یخبرک عن ربک عز و جل بکرامه اللّه عز و جل.

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: فما

استتمّ کلامه حتی هبط علیّ جبرئیل، فقال: السلام علیک و رحمه اللّه و برکاته، یا نبی اللّه. ثم إنه وضع فی یدی حریره بیضاء من حریر الجنه و فیه سطران مکتوبان بالنور. فقلت: حبیبی جبرئیل! ما هذه الحریره و ما هذه الخطوط؟

فقال جبرئیل: یا محمد، إن اللّه عز و جل اطلع إلی الأرض اطلاعه فاختارک من خلقه فانبعثک برسالته، ثم اطلع إلی الأرض ثانیه فاختار لک منها أخا و وزیرا و صاحبا و ختنا، فزوّجه ابنتک فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 124 ح 32، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 353، عن المناقب.

3. المناقب للخوارزمی: ص 343.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:500

الأسانید:

فی المناقب للخوارزمی: أنبأنی عبد الملک بن علی، أخبرنا محمد بن عبد الباقی و هبه اللّه بن عبد الواحد، قالا: أخبرنا علی بن المحسن إذنا، أخبرنا أحمد بن إبراهیم، حدثنا محمد بن الحسن، حدثنا الحسن بن محمد، حدثنا عبد الوهاب بن جابر، حدثنا محمد بن عمیر، عن أیوب، عن عاصم، عن ابن سیرین، عن أم سلمه و سلمان و علی بن أبی طالب علیه السّلام.

74
المتن:

عن المفضل بن عمر، قال:

قلت لأبی عبد اللّه الصادق علیه السّلام: کیف کانت ولاده فاطمه علیها السّلام؟ ....

و الحدیث طویل، ذکرناه فی المجلد الثانی، الفصل الثالث، الرقم الأول بطوله و مصادره و أسانیده، و نذکر هنا ما یرتبط بفصلنا من خوادم فاطمه علیها السّلام و جواریها بعد ما ترکن نسوه مکه إعانتها فی ولاده فاطمه علیها السّلام:

... فبینا هی کذلک، إذ دخل علیها أربع نسوه سمر طوال کأنهن من نساء بنی هاشم، ففزعت منهن لما رأتهن. فقالت إحداهن: لا تحزنی یا خدیجه، فأرسلنا ربک إلیک و نحن أخواتک؛ أنا ساره و هذه آسیه بنت مزاحم و هی رفیقتک فی الجنه و هذه مریم بنت عمران و هذه کلثم أخت موسی بن عمران «1»؛ بعثنا اللّه إلیک لنلی منک ما تلی النساء.

فجلست واحده منهنّ عن یمینها و أخری عن یسارها و الثالثه بین یدیها و الرابعه من خلفها، فوضعت فاطمه علیها السّلام طاهره مطهّره. فلما سقطت إلی الأرض أشرق منها النور حتی دخل بیوتات مکه، و لم یبق فی شرق الأرض و لا غربها موضع إلا أشرق فیه ذلک النور.

______________________________

(1). فی العدد القویه: و هذه صفراء بنت شعیب مکان کلثم أخت موسی بن عمران.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:501

و دخل

عشر من الحور العین، کل واحده منهنّ معها طست من الجنه و إبریق ماء من الکوثر. فتناولتها المرأه التی کانت بین یدیها فغسّلتها بماء الکوثر، و أخرجت خرقتین بیضاوین أشدّ بیاضا من اللبن و أطیب ریحا من المسک و العنبر، فلفّتها بواحده و قنّعتها بالثالثه.

ثم استنطقها، فنطقت فاطمه علیها السّلام بالشهادتین و قالت: أشهد أن لا إله إلا اللّه، و أن سید الأنبیاء، و أن بعلی سید الأوصیاء، و ولدی ساده الأسباط. ثم سلّمت علیهن و سمّت کل واحده منهن باسمها و أقبلن یضحکن إلیها.

و تباشرت الحور العین و بشّر أهل السماء بعضهم بعضا بولاده فاطمه علیها السّلام، و حدث فی السماء نور زاهر لم تره الملائکه قبل ذلک.

و قالت النسوه: خذیها یا خدیجه طاهره مطهره زکیه میمونه، بورک فیها و فی نسلها ....

المصادر:

العدد القویه: ص 222 ح 15، و سته و عشرون مصادر أخری.

75
المتن:

عن أبی ذر الغفاری، قال:

سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: افتخر إسرافیل علی جبرئیل فقال: أنا خیر منک. قال:

و لم أنت خیر منی؟ قال: لأنی صاحب الثمانیه حمله العرش، و أنا صاحب النفخه فی الصور، و أنا أقرب الملائکه إلی اللّه تعالی.

قال جبرئیل: أنا خیر منک. فقال: بما أنت خیر منی؟ قال: لأنی أمین اللّه علی وحیه، و أنا رسوله إلی الأنبیاء و المرسلین، و أنا صاحب الخسوف و الکسوف، و ما أهلک اللّه أمه من الأمم إلا علی یدی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:502

فاختصما إلی اللّه تعالی، فأوحی اللّه إلیهما: اسکتا، فوعزتی و جلالی لقد خلقت من هو خیر منکما. قالا: یا رب! أو تخلق خیرا منا و نحن خلقنا من نور؟ قال اللّه تعالی: نعم، و أوحی إلی حجب القدره: انکشفی. فانکشفت فإذا علی ساق العرش الأیمن مکتوب:

لا إله إلا اللّه، محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین. «1»

فقال جبرئیل: یا رب! فإنی أسألک بحقهم علیک إلا جعلتنی خادمهم. قال اللّه تعالی:

فجعلت. فجبرائیل من أهل البیت و إنه لخادمنا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 344 ح 17، عن إرشاد القلوب.

2. إرشاد القلوب: ص 214.

3. تأویل الآیات: ج 2 ص 834 ح 7.

4. مدینه المعاجز: ج 4 ص 55 ح 1368083.

5. بحار الأنوار: ج 16 ص 364 ح 68، عن إرشاد القلوب.

6. مدینه المعاجز: ج 2 ص 49.

7. معالی السبطین: ج 1 ص 93، عن المنتخب.

8. المنتخب، علی ما فی معالی السبطین.

76
المتن:

روی أنه لما زفّت فاطمه علیها السّلام إلی علی علیهما السّلام، نزل جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و معهم سبعون ألف ملک، و قدّمت بغله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الدلدل و علیها فاطمه علیها السّلام مشتمله، قال:

فأمسک جبرئیل باللجام، و أمسک إسرافیل بالرکاب، و أمسک میکائیل بالثفر، و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یسوّی علیها الثیاب. فکبّر جبرئیل و کبّر إسرافیل و کبّر میکائیل و کبّرت الملائکه، و جرت السنه بالتکبیر فی الزفاف إلی یوم القیامه.

______________________________

(1). فی المصدر: محمد رسول اللّه و علی و فاطمه و الحسن و الحسین أحبّاء اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:503

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 409 ح 39، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 368.

77
المتن:

قال عمار بن یاسر:

سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول لعلی علیه السّلام یوم زوّجه فاطمه علیها السّلام: یا علی، ارفع رأسک إلی السماء فانظر ما ذا تری؟ قال: فرفعت رأسی و رأیت جوار مزیّنات، معهنّ هدایا.

قال صلّی اللّه علیه و آله: فأولئک خدمک و خدم فاطمه علیها السّلام فی الجنه، فانطلق إلی منزلک و لا تحدث شیئا حتی آتیک.

قال عمار: فما کان إلا أن مضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی منزله، و أمرنی أن أهدی لهما طیبا.

قال عمار: فلما کان من الغد، جئت إلی منزل فاطمه علیها السّلام و معی الطیب، فقالت: یا أبا الیقظان! ما هذا الطیب؟ قلت: طیب أمرنی به أبوک أن أهدیه لک. قالت: و اللّه لقد أتانی من السماء طیب مع جوار من الحور العین، و إن فیهنّ جاریه حسناء کأنها القمر لیله البدر.

فقلت: من بعث بهذا الطیب؟ قالت: دفعه لی رضوان خازن الجنه، و أمر هؤلاء الجواری أن ینحدرن معی، و مع کل واحده منهنّ ثمره من ثمار الجنه فی الید الیمنی، و فی الید الیسری طاقه من ریاحین الجنه. فنظرت الجواری و إلی حسنهنّ فقلت: لمن أنتنّ؟ فقلن: نحن لک و لأهل بیتک و لشیعتک من المؤمنین. فقلت: أ فیکنّ من أزواج ابن عمی أحد؟ قلن: أنت زوجته فی الدنیا و الآخره و نحن خدمک و خدم ذریتک ....

المصادر:

1. نوادر المعجزات: ص 96 ح 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:504

2. مدینه المعاجز: ج 1 ص 171.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 432 ح 59، عن دلائل الإمامه.

4. دلائل الإمامه: ص 26.

5. مدینه المعاجز: ص 61 ح 30، عن الدلائل.

الأسانید:

1. فی نوادر المعجزات و دلائل الإمامه: روی جابر الجعفی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن الحسین علیهم السّلام، عن محمد بن عمار بن یاسر، قال.

2. دلائل الإمامه: حدثنی إبراهیم بن أحمد، قال: أخبرنا الحسین بن علی بن عمر، قال: أخبرنا محمد بن زکریا، قال: حدثنی جعفر بن محمد بن عماره، قال: حدثنی أبی، عن جابر الجعفی، عن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، عن محمد بن عمار بن یاسر، قال: سمعت أبی یقول.

78
المتن:

عن ابن عباس، قال:

لما أراد اللّه تعالی أن یهب لفاطمه الزهراء علیها السّلام الحسین علیه السّلام، کان مولده فی رجب فی ثانی عشره لیله خلت منه. فلما وقعت فی طلقها، أوحی اللّه عز و جل إلی لعیاء؛ و هی حوراء من حور الجنه و أهل الجنان إذا أرادوا أن ینظروا إلی شی ء حسن نظروا إلی لعیاء، قال: و لها سبعون ألف و صیفه و سبعون ألف قصر و سبعون ألف مقصوره و سبعون ألف غرفه، مکلّله بأنواع الجواهر و المرجان، و قصر لعیاء أعلی من تلک القصور و من کل قصر فی الجنه، إذا أشرفت علی الجنه نظرت جمیع ما فی الجنه و أضاءت الجنه من ضوء خدّها و جبینها.

فأوحی اللّه عز و جل أن اهبطی إلی دار الدنیا إلی بنت حبیبی محمد علیها السّلام فأنسی لها، و أوحی اللّه إلی رضوان خازن الجنان أن زخرف الجنه و زیّنها کرامه لمولود یولد فی الدار الدنیا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:505

فأوحی اللّه إلی الملائکه أن قوموا صفوفا بالتسبیح و التقدیس و الثناء علی اللّه تعالی، و أوحی اللّه إلی جبرائیل و

میکائیل و إسرافیل أن اهبطوا إلی الأرض فی قندیل من الملائکه؛ قال ابن عباس: القندیل ألف ألف ملک.

فبینا هم قد هبطوا من سماء إلی سماء، و إذا فی السماء الرابعه ملک یقال له:

صرصائیل، له سبعون ألف جناح، قد نشرها من المشرق إلی المغرب و هو شاخص نحو العرش، لأنه قد ذکر فی نفسه فقال: تری اللّه یعلم ما فی قرار هذا البحر و ما یسیر فی ظلمه اللیل وضوء النهار؟! فعلم اللّه ما فی نفسه، فأوحی اللّه تعالی إلیه أن أقم فی مکانک لا ترکع و لا تسجد عقوبه لک لما فکّرت.

قال: و هبطت لعیاء علی فاطمه علیها السّلام و قالت لها: مرحبا بک یا بنت محمد، کیف حالک؟

قالت: بخیر، و لحق فاطمه علیها السّلام الحیاء من لعیاء، لم تدر ما تفرش لها. فبینما هی متفکّره إذ هبطت حوراء من الجنه و معها درنوک من درانیک الجنه، فبسطته فی منزل فاطمه علیها السّلام فجلست علیه لعیاء.

ثم إن فاطمه علیها السّلام ولدت الحسین علیه السّلام فی وقت الفجر، فقبّلتها لعیاء و قطّعت سرّته و نشفته بمندیل من منادیل الجنه و قبّلت عینه و تفلت فی فیه، و قالت له: بارک اللّه فیک من مولود و بارک فی والدیک.

و هنّأت الملائکه و جبرائیل محمدا صلّی اللّه علیه و آله سبعه أیام بلیالیها. فلما کان فی الیوم السابع، قال جبرائیل: یا محمد، ائتنا بابنک حتی نراه. قال فدخل النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و أخذ الحسین علیه السّلام و هو ملفوف بقطعه صفراء، فأتی به إلی جبرائیل. فحطّه و قبّل بین عینیه، و تفل فی فیه و قال: بارک اللّه فیک من مولود،

و بارک اللّه فی والدیک یا صریع کربلاء.

و نظر إلی الحسین علیه السّلام و بکی و بکی النبی صلّی اللّه علیه و آله و بکت الملائکه، و قال له جبرائیل: اقرأ فاطمه علیها السّلام ابنتک منی السلام و قل لها: تسمّیه الحسین علیه السّلام فقد سمّاه اللّه جلّ اسمه، و إنما سمّی الحسین لأنه لم یکن فی زمانه أحسن منه وجها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:506

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا جبرائیل، تهنّأنی و تبکی؟ قال: نعم، آجرک اللّه فی مولودک هذا. فقال: یا حبیبی جبرائیل! و من یقتله؟ قال: شرّ أمه من أمّتک یرجون شفاعتک، أنالهم اللّه ذلک. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: خابت أمه قتلت ابن بنت نبیها. قال جبرائیل: خابت ثم خابت من أمر اللّه، و خاضت فی عذاب اللّه.

و دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام فأقرأها من اللّه السلام، و قال لها: یا بنیّه، سمّیه الحسین فقد سمّاه اللّه الحسین. فقالت: من مولای السلام و إلیه یعود السلام و السلام علی جبرائیل، و هنّأها النبی صلّی اللّه علیه و آله و بکی. فقالت: یا أبتاه! تهنّئنی و تبکی؟ قال: نعم یا بنیّه، آجرک اللّه فی مولودک هذا.

فشهقت شهقه و أخذت فی البکاء، و ساعدتها لعیاء و وصائفها، و قالت: یا أبتاه! من یقتل ولدی و قرّه عینی و ثمره فؤادی؟ قال: شرّ أمه من أمتی یرجون شفاعتی، لا أنالهم اللّه ذلک.

قالت فاطمه علیها السّلام: خابت أمه قتلت ابن بنت نبیها، قالت لعیاء: خابت من رحمه اللّه و خاضت فی عذابه. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبا اقرأ جبرائیل عنی السلام

و قل له: فی أیّ موضع یقتل؟ قال: فی موضع یقال له کربلاء؛ فإذا نادی الحسین علیه السّلام لم یجبه أحد منهم، فعلی القاعد عن نصرته لعنه اللّه و الملائکه و الناس أجمعین، إلا أنه لن یقتل حتی یخرج من صلبه إمام یکون منه الأئمه. ثم سمّاهم بأسمائهم إلی آخرهم، و هو الذی یخرج فی آخر الزمان مع عیسی بن مریم. فهؤلاء مصابیح الرحمن و عروه الاسلام و محبّهم یدخل الجنه و مبغضهم یدخل النار.

قال: و عرج جبرائیل و عرج الملائکه و عرجت لعیاء، فلقیهم الملک صرصائیل فقال: یا حبیبی! أقامت القیامه علی أهل الأرض؟ قال: لا و لکن هبطنا إلی الأرض فهنّأنا محمدا صلّی اللّه علیه و آله بولده الحسین علیه السّلام. قال: حبیبی جبرائیل، فاهبط إلی الأرض فقل له: یا محمد، اشفع إلی ربک فی الرضا عنی فإنک صاحب الشفاعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:507

قال: فقام النبی صلّی اللّه علیه و آله و دعا بالحسین علیه السّلام، فرفعه بکلتا یدیه إلی السماء و قال: اللهم بحق مولودی هذا علیک إلا رضیت علی الملک. فإذا النداء من قبل العرش: یا محمد، قد فعلت و قدرک عندی عظیم.

قال ابن عباس: و الذی بعث محمدا صلّی اللّه علیه و آله بالحق نبیا إن صرصائیل یفتخر علی الملائکه أنی عتیق الحسین علیه السّلام، و لعیاء تفتخر علی الحور العین بأنها قابله الحسین علیه السّلام.

لهف نفسی علی الذی قد نعاه جبرائیل الأمین یوم ولاد

و بکاه کذا الملائک جمعاو بکاه ذخیره للمعاد

و بکاه محمد و علی صفوه اللّه من جمیع العباد

و بکته البتول یا لک رزءلا یری مثله بکل البلاد المصادر:

1. مدینه المعاجز: ج 2 ص 259.

2. حلیه الأبرار: ج

3 ص 108 ح 2.

3. مجمع النورین: ص 159، عن معالم الزلفی.

4. معالم الزلفی، علی ما فی مجمع النورین.

5. المنتخب للطریحی: ج 1 ص 151.

6. ناسخ التواریخ: مجلدات سید الشهداء علیه السّلام ج 4 ص 126.

7. لوامع الأنوار: ص 80، عن معالم الزلفی.

8. أسرار الشهاده: ص 102، عن المنتخب.

79
المتن:

قال الشیخ الحر العاملی فی أعمال الجمعه:

و یستحبّ الدعاء یوم الجمعه بین فراغ الخطیب و استواء الصفوف و فی آخر ساعه منه، فإن هاتین الوقتین ساعتا استجابه الدعاء، و کانت فاطمه علیها السّلام تقول لغلامها: اصعد علی الظراب، فإذا رأیت نصف الشمس تدلی للغروب فأعلمنی حتی أدعو.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:508

المصادر:

بدایه الهدایه: ج 1 ص 137.

80
المتن:

عن أنس:

أن فاطمه علیها السّلام جاءت تشکو مجل یدیها ....

إلی آخر الحدیث، کما مرّ فی الفصل الخامس من هذا المجلد، الرقم 41، متنا و مصدرا و سندا.

81
المتن:

عن زاذان، عن سلمان، قال:

أتیت ذات یوم منزل فاطمه علیها السّلام فوجدتها نائمه ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 35، متنا و مصدرا و سندا.

82
المتن:

عن أسامه بن زید، قال:

افتقد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم علیا علیه السّلام ....

إلی آخر الحدیث، کما مرّ فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 48، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:509

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 291 ح 249.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 192 ح 6، عن الثاقب.

83
المتن:

فی حدیث طویل فی زواج فاطمه علیها السّلام و لیله زفافها:

... قال علی علیه السّلام: ثم قام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لینصرف، فقالت له فاطمه علیها السّلام: یا أبه، لا طاقه لی بخدمه البیت، فأخدمنی خادما تخدمنی و تعیننی علی أمر البیت. فقال لها: یا فاطمه، أو لا تریدین خیرا من الخادم؟ فقال علی علیه السّلام: قولی: بلی. قالت: یا أبه، خیرا من الخادم.

فقال: تسبّحین اللّه عز و جل فی کل یوم ثلاثا و ثلاثین مره و تحمدنیه ثلاثا و ثلاثین مره و تکبّرینه أربعا و ثلاثین مره، فذلک مائه باللسان و ألف حسنه فی المیزان. یا فاطمه، إنک إن قلتها فی صبیحه کل یوم کفاک اللّه ما أهمّک من أمر الدنیا و الآخره.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 124 ح 32، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 363.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 586، عن العلم و العلماء.

4. العلم و العلماء: ص 237، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

إن الأحادیث فی مسألتها علیها السّلام النبی صلّی اللّه علیه و آله خادما أکثر جدا فی المصادر من أن یذکر، و إنما ذکر نموذجا من المصادر الکثیره عن الخاصه و العامه.

84
المتن:

قال محمد بن علی علیه السّلام: بعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سلمان إلی فاطمه علیها السّلام، قال: فوقفت بالباب ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:510

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 15، متنا و مصدرا و سندا.

85
المتن:

روی أنه دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه الزهراء علیها السّلام فوجدها تطحن شعیرا و هی تبکی ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 57، متنا و مصدرا و سندا.

86
المتن:

قال معاویه لخدیج: ادع لی عبد اللّه بن مسعده الفزاری. فدعوته و کان آدم شدید الأدمه بیّض «1» بها ولدک و هو عبد اللّه بن مسعده بن حذیفه بن بدر؛ قال عوانه: و کان فی بنی فزاره، فوهبه النبی صلّی اللّه علیه و آله لابنته فاطمه علیها السّلام فأعتقه؛ کان غلاما ربّته فاطمه و علی علیهما السّلام و أعتقته، فکان بعد ذلک مع معاویه أشدّ الناس علی علی علیه السّلام.

ذکر الواقدی: إن عبد اللّه بن مسعده قتل فی حیاه النبی صلّی اللّه علیه و آله، فلعل هذا أخ له سمّی باسمه.

المصادر:

1. تاریخ دمشق: ج 33 ص 47 ح 3572.

2. الإصابه: ج 4 ص 127 ح 4943، بتغییر فیه.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر و فی العباره إغلاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:511

87
المتن:

عن محمد بن علی بن حسین علیه السّلام، قال:

دخلت أم أیمن علی فاطمه علیها السّلام، فرأت فی وجهها شیئا فقالت: ما لک؟ فلم تذکر لها شیئا. فقالت: و اللّه ما کان أبوک یکتمنی شیئا. قالت: جاریه أعطیها علی علیه السّلام. فخرجت أم أیمن رافعه صوتها فقالت: أما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فمن یحفظ فی أهله. فقال لها علی علیه السّلام: ما شأنها؟ قالت: تقول کذا، قال: فالجاریه لها.

المصادر:

ذخائر العقبی: ص 39.

88
المتن:

قال ابن شهرآشوب فی ذکر خدّام فاطمه علیها السّلام:

و خدّامه أبو نیزر من أبناء ملوک المعجم؛ رغب فی الإسلام و هو صغیر، فأتی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأسلم و کان معه. فلما توفّی صلّی اللّه علیه و آله، صار مع فاطمه و ولدیها علیهم السّلام.

و کان عبد اللّه بن مسعود فی سبی فزاره، فوهبه النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام، فکان بعد ذلک مع معاویه.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 306.

2. مناقب أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 80 ح 568، شطرا من صدر الحدیث.

3. ربیع الأبرار للزمخشری: ج 4 ص 388، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی مناقب أمیر المؤمنین علیه السّلام: و بالإسناد قال: حدثنا محمد، قال: حدثنا أحمد بن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:512

محمد و محمد بن عبد الرحمن، قال: حدثنا عیسی بن عبد اللّه، عن جماعه من أهله.

و حدثنی علی بن حکیم، عن الربیع بن عبد اللّه، عن عبد اللّه بن حسین، عن محمد بن علی، قالوا.

89
المتن:

روی عن أسماء بنت عمیس أنها قالت:

رأیت الحنفیه سوداء حسنه الشعر، اشتراها علی علیه السّلام بذی المجاز- سوق العرب- أوان مقدمه من الیمن. فوهبها لفاطمه علیها السّلام و باعتها فاطمه علیها السّلام من مکمل الغفاری، و ولدت له عونه بنت مکمل، و هی أخت محمد لأمه و لا یصحّ أنها کانت من سبی خالد بن الولید.

المصادر:

1. سرّ السلسله العلویه: ص 81.

2. ناسخ التواریخ: مجلدات أمیر المؤمنین علیه السّلام ج 4 ص 332.

90
المتن:

عن أبی ذر، قال: کنت أنا و جعفر بن أبی طالب مهاجرین إلی بلاد الحبشه، فأهدیت لجعفر جاریه قیمتها أربعه آلاف درهم. فلما قدمنا المدینه، أهداها لعلی علیه السّلام فخدمه، فجعلها علی علیه السّلام فی منزل فاطمه علیها السّلام.

فدخلت فاطمه علیها السّلام یوما فنظرت إلی رأس علی علیه السّلام فی حجر الجاریه، فقالت: یا أبا الحسن! فعلتها؟ فقال: لا و اللّه یا بنت محمد ما فعلت شیئا، فما الذی تریدین؟ قالت:

تأذن لی فی المصیر إلی منزل أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال لها: قد أذنت لک.

فتجلّلت بجلالها و تبرقعت ببرقعها و أرادت النبی صلّی اللّه علیه و آله، فهبط جبرئیل فقال: یا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:513

محمد، إن اللّه یقرؤک السلام و یقول لک: إن هذه فاطمه علیها السّلام قد أقبلت تشکو علیا علیه السّلام فلا تقبل منها فی علی علیه السّلام شیئا. فدخلت فاطمه علیها السّلام، فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: جئت تشکین علیا علیه السّلام؟ قالت: إی و رب الکعبه. فقال لها: ارجعی إلیه فقولی له: رغم أنفی لرضاک.

فرجعت إلی علی علیه السّلام فقالت له: یا أبا الحسن، رغم أنفی لرضاک، تقولها ثلاثا. فقال لها علی علیه السّلام: شکوتنی إلی خلیلی و حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ وا سوأتاه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أشهد اللّه- یا فاطمه- أن الجاریه حرّه لوجه اللّه و أن الأربع مائه درهم التی فضلت من عطائی صدقه علی فقراء أهل المدینه.

ثم تلبّس و انتعل و أراد

النبی صلّی اللّه علیه و آله، فهبط جبرئیل فقال: یا محمد، إن اللّه یقرؤک السلام و یقول لک: قل لعلی علیه السّلام: قد أعطیتک الجنه بعتقک الجاریه فی رضی فاطمه علیها السّلام، و النار بالأربعمائه درهم التی تصدّقت بها؛ فأدخل الجنه من شئت برحمتی، و أخرج من النار من شئت بعفوی. فعندها قال علی علیه السّلام: أنا قسیم اللّه بین الجنه و النار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 148 ح 3، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 163.

الأسانید:

فی علل الشرائع: أبی، عن سعد، عن الحسن بن عرفه، عن وکیع، عن محمد بن إسرائیل، عن أبی صالح، عن أبی ذر، قال.

91
المتن:

أبو جمیع، عن ثابت، عن أنس، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله؛ أعطی علیا و فاطمه علیهما السّلام غلاما و قال:

أحسنا إلیه فإنی رأیته یصلّی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:514

المصادر:

1. مجمع الزوائد: ج 4 ص 328.

2. جامع المسانید و السنن: ج 21 ص 273 ح 591.

3. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 6 ص 174.

4. تاریخ جرجان: ص 203 ح 476.

5. سنن أبی داود: ج 4 ص 62، بتغییر فیه.

6. الجامع لأحکام القرآن: ج 12 ص 234، بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی الکامل: حدثنا أبو یعلی، ثنا أبو بکر بن أبی شیبه، ثنا محمد بن الحسن، ثنا جمیع الهجیمی، عن ثابت، عن أنس.

2. فی تاریخ جرجان: أخبرنا عبد اللّه بن عدی، أخبرنا الفضل بن عبد اللّه، حدثنا أبو نعیم، حدثنا عبید اللّه بن عمرو، عن معمّر، عن الزهری، عن أنس.

92
المتن:

روی أنه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام حین أخدمها غلاما:

لا تکلّفیه ما لا تطیق.

المصادر:

رسائل السید المرتضی: ج 2 ص 244.

93
المتن:

عن محمد بن علی، عن أبیه علیهما السّلام، أنه ذکر تزویج فاطمه علیها السّلام، ثم ذکر أن فاطمه علیها السّلام سألت من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خادما:

... ثم غزا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ساحل البحر، فأصاب سبیا فقسّمه فأمسک امرأتین؛

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:515

إحداهما شابه و الأخری امرأه قد دخلت فی السنّ لیست بشابّه. فبعث إلی فاطمه علیها السّلام و أخذ بید المرأه فوضعها فی ید فاطمه علیها السّلام و قال: یا فاطمه، هذه لک و لا تضربیها فإنی رأیتها تصلّی، و ان جبرئیل نهانی أن أضرب المصلّین، و جعل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یوصیها بها.

فلما رأت فاطمه علیها السّلام ما یوصیها بها، التفتت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قالت: یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، علیّ یوم و علیها یوم. ففاضت عینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالبکاء و قال: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ». «1»

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 69.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 353 ح 18.

الأسانید:

فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: أخبرنی أبو النجیب هذا فیما کتب إلیّ بأسناده، عن الحافظ أبی بکر بن مردویه، أخبرنا إبراهیم بن أبان بن رسته، أخبرنا إبراهیم بن عبد اللّه، أخبرنا عبد الرحمن بن حمّاد، أخبرنا أبو عبد الرحمن المدنی، عن محمد بن علی، عن أبیه علیهما السّلام.

94
المتن:

قال صلاح الدین المنجد فی تزویج بنت الرسول علیهما السّلام، عن الإمام الباقر علیه السّلام:

قال علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام رویدا: استخدمیه. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا رسول اللّه، إنی کنت فی عیالک و کنت مکفیّه، و قد أفردت بنفسی و قد شقّ علیّ العمل، فأخدمنی یا رسول اللّه ....

فقال: فلبث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر، ثم غزا لساحل البحر، فأصاب سبیا فقسّمه، فأمسک امرأتین؛ إحداهما شابّه و الأخری قد دخلت فی السنّ لیست بشابّه و لا قریبه.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 124.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:516

فدعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام، فأخذ بید المرأه فوضعها فی ید فاطمه علیها السّلام و قال: یا فاطمه، هذه خادمه فلا تضربیها فإنی قد رأیتها تصلّی، و إن جبرائیل قد نهانی أن أضرب المصلّین.

المصادر:

تزویج بنت الرسول علیها السّلام: ص 11.

95
المتن:

عن أنس:

إن فاطمه علیها السّلام جاءت تشکو مجل یدیها من أثر الطحن. فأتاها النبی صلّی اللّه علیه و آله بغلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی الفصل الخامس من هذا المجلد، الرقم 42، متنا و مصدرا و سندا.

96
المتن:

قال المحلاتی فی ذکر سوده بنت مسرح:

أنها کانت قابله لفاطمه علیها السّلام حین وضعت الحسن علیه السّلام، و هی التی لما جاءت بالحسن علیه السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفّته فی خرقه صفراء. فنزعتها عنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لفّه فی خرقه بیضاء، قال: أ لم أنهکم أن تلفه خرقه صفراء؟

و ذکر بعض أسماء بنت عمیس مکان سوده، و هو اشتباه لأن أسماء حینئذ کانت فی الحبشه، و یمکن أنها کانت أخته سلمی زوجه حمزه بن عبد المطلب.

المصادر:

1. ریاحین الشریعه: ج 4 ص 353.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:517

2. الإستیعاب: ج 4 ص 1866 ح 3392.

3. الإستیعاب: ج 4 ص 1868 ح 3395.

97
المتن:

قال ابن حجر فی جواری و خوادم فاطمه علیها السّلام:

رقیه مولاه فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیها السّلام ...؛ عمّرت حتی جعلها الحسین بن علی علیه السّلام مقیمه عند قبر سیدتها فاطمه علیها السّلام، لأنه لم یکن بقی من یعرف القبر غیرها.

المصادر:

1. الإصابه لابن حجر: ج 8 ص 84 ح 429، عن أخبار المدینه.

2. أخبار المدینه، علی ما فی الإصابه.

98
المتن:

روی أن فاطمه الزهراء بنت رسول اللّه علیها السّلام أعطت جاریه لها صدقه بعد وفاه الرسول صلّی اللّه علیه و آله، و قالت لها: امضی إلی السوق بها و قولی: من یقبل صدقه بنت رسول اللّه؟

فمن قبلها فأتینی به.

فمضت الجاریه إلی السوق و قالت: من یقبل صدقه بنت رسول اللّه علیها السّلام؟ فقال رجل مغربی: أنا موضع صدقه آل بیت رسول اللّه علیهم السّلام. فأعطته الصدقه و قالت له: أجب بنت رسول اللّه علیها السّلام. فقال لها: نعم.

فلما بلغ الباب، سألته علیها السّلام: من أنت؟ فقال لها: أنا رجل مغربی. فقالت له: من أیّ المغرب؟ فقال: من البربر. فبکت فاطمه علیها السّلام و قالت: قال والدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لکل نبی حواری و حواری ذریتی البربر؛ سیقتل الحسن و الحسین علیهما السّلام و یفرّ أولادهما إلی المغرب، فلا یأویهما إلا البربر. فیا شؤم من فعل بهم ذلک و طوبی لمن أکرمهم و أعزّهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:518

المصادر:

1. أحسن القصص: ج 5 ص 59.

2. الدرّ المنثور فی طبقات ربّات الخدور: فی أحوال فاطمه علیها السّلام، عن کتاب الجمان.

3. الجمان، علی ما فی الدرّ المنثور.

99
المتن:

أبو عبد اللّه حمّویه بن علی البصری و أحمد بن حنبل و أبو عبد اللّه بن بطّه بأسانیدهم: قالت أم سلمی امرأه أبی رافع:

اشتکت فاطمه علیها السّلام شکواها التی قبضت فیها ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الخامس من هذا المجلد، الرقم 26، متنا و مصدرا و سندا.

100
المتن:

عن سلمی امرأه أبی رافع، قالت:

مرضت فاطمه علیها السّلام، فلما کان الیوم الذی ماتت فیه قالت: هیّئی ماء. فصببت لها فاغتسلت کأحسن ما کانت تغتسل، ثم قالت: ائتینی بثیاب جدد فلبستها. ثم أتت البیت الذی کانت فیه فقالت: افرشی لی فی وسطه، ثم اضطجعت و استقبلت القبله و وضعت یدها تحت خدّها و قالت: إنی مقبوضه الآن، فلا أکشفنّ فإنی قد اغتسلت. قالت:

و ماتت، فلما جاء علی علیه السّلام أخبرته، فقال: لا تکشف، فحملها یغسّلها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 12، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:519

الأسانید:

فی الأمالی: ابن حمّویه، عن أبی الحسین، عن أبی خلیفه، عن العباس بن الفضل، عن محمد بن أبی رجاء، عن إبراهیم، عن سعد، عن أبی إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن سلمی امرأه أبی رافع، قال.

101
المتن:

قال العلامه المامقانی فی ترجمه سلمی:

سلمی خادمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ عدّها ابن عبد البرّ و ابن منده و أبو نعیم و ابن الأثیر من الصحابیات، و هی مولاه صفیه بنت عبد المطلب، و هی امرأه أبی رافع، و یقال: إنها أیضا مولاه النبی صلّی اللّه علیه و آله، و کانت قابله بنی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، و قابله إبراهیم بن رسول اللّه، و هی التی غسّلت فاطمه علیها السّلام مع زوجها أمیر المؤمنین علیه السّلام و أسماء بنت عمیس، و شهدت خیبر مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. تنقیح المقال: ج 3 ص 80، عن فصل النساء.

2. الإستیعاب: ج 4 ص 1862 ح 3383.

3. تهذیب الأسماء و اللغات: ج 2 ص 347 ح 744.

4. أسد الغابه: ج 7 ص 147 ح 7000، بزیاده و نقیصه فیه.

102
المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

إذا کان یوم القیامه نادی مناد من بطنان العرش: یا أهل الجمع، نکّسوا رءوسکم و غضّوا أبصارکم حتی تجوز فاطمه علی الصراط. فتمرّ و معها سبعون ألف جاریه من الحور العین کالبرق اللامع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:520

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 57.

2. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه علیها السّلام ج 1 ص 360، عن الدلائل.

3. فرائد السمطین: ج 2 ص 49.

الأسانید:

1. فی دلائل الإمامه: أخبرنی الشریف أبو محمد النقیب، قال: أخبرنی عبد اللّه محمد بن أحمد الصفوانی، قال: حدثنا أبو أحمد عبد العزیز بن یحیی الجلودی البصری، قال:

حدثنا محمد بن یونس القرشی، قال: حدثنا الحسین الأشقر، قال: حدثنا قیس بن الربیع، عن سعد بن طریف، عن الأصبغ بن نباته، عن أبی أیوب الأنصاری، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی فرائد السمطین: أخبرنی محمد بن الأمیر، و محمد بن عمر بن المظفر و محمد بن أحمد الجاجرمی إجازه و عثمان بن موفّق بقراءتی علیه، بروایتهم عن والدی محمد بن المؤید الحموینی إجازه.

و أخبرنی أقضی القضاه فخر الدین عبد العزیز بن عبد الرحمن، بروایتهما عن أحمد بن عمر، قال: أنبأنا محمد بن عمر، أنبأنا أبو العباس أحمد بن أبی الفضل، قال: أنبأنا سعد بن محمد، أنبأنا أبو القاسم السراج، حدثنا أبو القاسم علی بن المؤید، حدثنا محمد بن یونس، أنبأنا حسین بن الحسن الأشقر، حدثنا قیس بن ربیع، عن سعد بن طریف، عن الأصبغ بن نباته، عن أبی أیوب الأنصاری، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله.

103
المتن:

قال ابن شهرآشوب:

إن آسیه بنت مزاحم و مریم بنت عمران و خدیجه یمشین أمام فاطمه علیها السّلام کالحجّاب لها إلی الجنه.

المصادر:

مناقب ابن شهرآشوب: ج 3 ص 323.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:521

104
المتن:

السمعانی فی الرساله القوامیّه و الزعفرانیّ فی فضائل الصحابه و الأشنهی فی اعتقاد أهل السنه و العکبریّ فی الإبانه و أحمد فی الفضائل و ابن المؤذّن فی الأربعین بأسانیدهم، عن الشعبی، عن أبی جحیفه و عن ابن عبّاس و الأصبغ، عن أبی أیوب؛ و قد روی حفص بن غیاث، عن القزوینی، عن عطاء، عن أبی هریره کلهم، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال:

إذا کان یوم القیامه و وقف الخلائق بین یدی اللّه تعالی، نادی مناد من وراء الحجاب:

أیها الناس! غضّوا أبصارکم و نکّسوا رءوسکم، فإن فاطمه بنت محمد علیها السّلام تجوز علی الصراط.

و فی حیث أبی أیوب: فتمرّ معها سبعون جاریه من الحور العین کالبرق اللامع.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 223 ح 10، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 326.

3. الرساله القوامیه، علی ما فی المناقب.

4. فضائل الصحابه، علی ما فی المناقب.

5. اعتقاد أهل السنه، علی ما فی المناقب.

6. الإبانه للعکبری، علی ما فی المناقب.

7. فضائل أحمد، علی ما فی المناقب.

105
المتن:

روی أن ابنه سلیمان کانت فی الجنه خادمه لفاطمه علیها السّلام، کما فی مصابیح القلوب: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان یحدث ذات یوم: أن سلیمان النبی صلّی اللّه علیه و آله قد جهّز لابنته جهازا عظیما و أشیاء و قد صوّغ لصهره تاج من الذهب مکلّلا بسبعمائه جوهره، و کان علی بن أبی طالب علیه السّلام حاضرا فی ذلک المجلس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:522

فلما أتی إلی منزله أخبره فاطمه علیها السّلام بما استمع من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من جهاز ابنه سلیمان، فخطر فی قلبها: عسی أن یکون خطر فی قلب علی بن أبی طالب علیه السّلام بأنه سلیمان کان نبیا عظیما جلیلا و نبینا محمد أجلّ قدرا و أعظم شأنا منه؛ ابنه سلیمان النبی کان لها مثل ذلک الجهاز و ابنه نبینا لیس لها شی ء من الجهاز، و تاج ذلک الصهر بتلک الصفه و هذا الصهر فی هذا الفقر و الحاجه، لکن فاطمه البتول علیها السّلام اخفته فی قلبها و ما أظهرت به لأحد حتی قبضت.

فرآها علی بن أبی طالب علیه السّلام فی بعض اللیالی فی المنام أنها فی الجنه قاعده علی سریر و حوالی سریرها الحور العین واقفات فی خدمتها منتظرون لأمرها، و جاریه فی غایه الحسن و کمال الجمال و تمام الدلال مزیّنه بالحلل

الرائقه، علی یدها طبقتین لنثارها واقفه بین یدیها منتظره لأمرها.

فقال لها علی بن أبی طالب علیه السّلام: یا فاطمه! ابنه من هذه الجاریه. قالت: هی ابنه سلیمان، أوقفوها فی خدمتی، و اعلم یا علی إن ذلک الیوم الذی ذکرت لی عن أبی حدیث جهازها، خطر فی قلبی همّه، فلذلک أوقفوها بین یدیّ کرامه لی و عوّض لک من ذلک التاج الذی صاغه سلیمان لصهره أن جعل بیدک لواء الحمد یوم القیامه.

المصادر:

1. مجمع النورین: ص 38.

2. مستدرک السفینه: ج 8 ص 250، عن مجمع النورین.

3. مصابیح القلوب (مخطوط)، علی ما فی هامش مجمع النورین.

4. روضه الشهداء: ص 131.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:523

الفصل السابع خاتمها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:524

فی هذا الفصل
اشاره

فی نقش خاتم فاطمه علیها السّلام أقوال، و الظاهر الأصحّ أنه کان: أمن المتوکّلون.

و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی سته أحادیث:

کلام المحدّث القمی أن نقش خاتم فاطمه علیها السّلام «أمن المتوکلون».

کلام الکفعمی بعد ذکر تاریخ ولاده فاطمه علیها السّلام: إن نقش خاتمها «أمن المتوکلون».

کلام المولی محمد علی القراجه داغی فی نقش خاتمها علیها السّلام: إن نقش خاتم الزهراء علیها السّلام «اللّه ولی عصمتی»، و علی قول: کان خاتمها من الفضه و نقشه: «نعم القادر اللّه»، و علی قول: «أمن المتوکلون»، تأثیر نقش هذه الکلمات فی فصّ الخاتم لدفع الأعداء و حفظ الأموال و الأولاد ...، و علی قول نقش خاتمها نقش خاتم سلیمان بن داود و هو: «سبحان من ألجم الجنّ بکلماته».

کلام صاحب کتاب نسب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن نقش خاتم فاطمه علیها السّلام: «من صبر نجی».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:525

فی حدیث عن الامام العسکری عن آبائه علیهم السّلام: إن خاتم فاطمه عقیق أعطته للحسن علیه السّلام عند وفاتها و أعطاه الحسن علیه السّلام للحسین علیه السّلام عند الوفاه و قول عیسی بن مریم للحسین علیه السّلام فی المنام فی نقش خاتمه: «لا إله إلا اللّه الملک الحق المبین» فإنه أول التوراه و آخر الإنجیل.

طلب فاطمه علیها السّلام من رسول اللّه خاتما و أمر النبی صلّی اللّه علیه و آله بالصلاه و إعطاء اللّه له خاتم یاقوت تحت المصلّی، رؤیتها فی المنام قصرها فی الجنه و سریرها علی ثلاث قوائم و نقص أحد القوائم لأجل الخاتم، ردّ فاطمه علیها السّلام الخاتم تحت المصلّی و رؤیته فی المنام السریر علی أربع قوائم.

الموسوعه

الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:526

1
المتن:

قال المحدث القمی فی السفینه فی ماده «ختم»:

... کان نقش خاتم فاطمه علیها السّلام: أمن المتوکلون.

المصادر:

1. سفینه البحار: ج 1 ص 376.

2. تذکره الأئمه علیهم السّلام (مخطوط): ص 48.

3. الأنوار لولی الدین: النور الثانی.

4. بهجه الآمال: ج 7 ص 634.

5. الرسول الأعظم و أهل بیته الأطهار علیهم السّلام: ص 76.

6. مستدرک سفینه البحار: ج 3 ص 8.

2
المتن:

قال الکفعمی فی مصباحه فی ذکر الزهراء علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:527

ولدت فاطمه علیها السّلام فی عشرین من جمادی الآخره یوم الجمعه سنه اثنتین من المبعث، و قیل: سنه خمس من المبعث، و کان نقش خاتمها: أمن المتوکلون، و بوّابها فضّه أمتها.

المصادر:

1. المصباح للکفعمی: ص 512، 522.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 9 ح 14، عن الکفعمی.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 65 ح 1، شطرا منه.

3
المتن:

قال المولی محمد علی القراجه داغی فی نقش خاتمها علیها السّلام:

و کان نقش خاتم الزهراء علیها السّلام: اللّه ولیّ عصمتی، و قیل: کان خاتمها من الفضه و نقشه:

نعم القادر اللّه، و قیل: أمن المتوکلون.

و ذکروا أن لنقش هذه الکلمات فی فصّ الخاتم تأثیرا عجیبا لدفع الأعداء و حفظ الأموال و الأولاد و البدن عن شرّ الإنس و الجنّ و الأهرمن و جمیع المکاره و الآفات و الأسواء و البلیّات.

و قیل نقش خاتمها علیها السّلام نقش خاتم سلیمان بن داود و هو: سبحان من ألجم الجنّ بکلماته.

المصادر:

1. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 284.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 65 ح 2، عن اللمعه البیضاء.

3. جنات الخلود: ص 19 ح 8، بتفاوت یسیر.

4. تاریخ الأمجاد: فی نقش خاتمها علیها السّلام، شطرا من صدر الحدیث.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:528

4
المتن:

قال فی نسب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی ذکر نقش خاتم فاطمه علیها السّلام:

إن نقش خاتمها علیها السّلام: من صبر نجی.

المصادر:

نسب رسول اللّه و الأئمه المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): ص 16.

5
المتن:

قال الشیخ فی الغیبه: أخبرنی جماعه، عن أبی محمد هارون، عن أبی علی محمد بن همام: قال أبو علی:

و علی خاتم أبی جعفر السمّان: لا إله إلا الملک الحق المبین. فسألته عنه فقال:

حدثنی أبو محمد- یعنی صاحب العسکر- عن آبائه علیهم السّلام، أنهم قالوا: کان لفاطمه علیها السّلام خاتم فضّه عقیق، فلما حضرتها الوفاه دفعته إلی الحسن علیه السّلام، فلما حضرته الوفاه دفعه إلی الحسین علیه السّلام. قال الحسین علیه السّلام: فاشتهیت أن أنقش علیه شیئا، فرأیت فی النوم المسیح عیسی بن مریم- علی نبینا و آله و علیه السلام- فقلت له: یا روح اللّه، ما أنقش علی خاتمی هذا؟ قال: انقش علیه: لا إله إلا اللّه الملک الحق المبین؛ فإنه أول التوراه و آخر الإنجیل.

المصادر:

1. الغیبه للطوسی: ص 180.

2. الأوائل للتستری: ص 214، عن الغیبه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:529

6
المتن:

فی المناقب:

و سألت (فاطمه علیها السّلام) رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خاتما، فقال: أ لا أعلّمک ما هو خیر من الخاتم؟ إذا صلّیت صلاه اللیل فاطلبی من اللّه عز و جل خاتما، فإنک تنالین حاجتک. قالت: فدعت ربها تعالی فإذا بهاتف یهتف: یا فاطمه، الذی طلبت منی تحت المصلّی. فرفعت المصلّی فإذا الخاتم یاقوت لا قیمه له، فجعلته فی إصبعها و فرحت.

فلما نامت فی لیلتها، رأت فی منامها کأنها فی الجنه؛ فرأت ثلاثه قصور لم تر فی الجنه مثلها، قالت: لمن هذه القصور؟ قالوا: لفاطمه بنت محمد. قالت: فکأنها دخلت قصرا من ذلک و دارت فیه، فرأت سریرا قد مال علی ثلاث قوائم، فقالت: ما لهذا السریر قد مال علی ثلاثه؟ قالوا: لأن صاحبته طلبت من اللّه تعالی خاتما فنزع أحد القوائم و صیغ لها خاتم و بقی السریر علی ثلاث قوائم.

فلما أصبحت، دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قصّت القصه، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: معاشر آل عبد المطلب! لیس لکم الدنیا إنما لکم الآخره و میعادکم الجنه؛ ما تصنعون بالدنیا فإنها زائله غرّاره. فأمرها النبی صلّی اللّه علیه و آله أن تردّ الخاتم تحت المصلّی، فردّت ثم نامت علی المصلّی. فرأت فی المنام أنها دخلت الجنه، فدخلت ذلک القصر و رأت السریر علی أربع قوائم، فسألته عن حاله فقالوا: ردّت الخاتم و رجع السریر علی هیئته.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 339.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 47 ح 46، عن المناقب.

3. سفینه البحار: ج 1 ص 276، شطرا منه، عن البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 17،ص:530

الفهرست

المطاف التاسع: حیاتها الشخصیه 7

الفصل الأول: بیتها الشریف 9

الفصل الثانی: عملها علیها السّلام فی البیت 107

الفصل الثالث: أثاث بیتها علیها السّلام 183

الفصل الرابع: مطعمها علیها السّلام 235

الفصل الخامس: ملبسها علیها السّلام (ثیابها) 377

الفصل السادس: خوادمها و جواریها علیها السّلام 427

الفصل السابع: خاتمها علیها السّلام 523

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:5

الجزء الثامن عشر

[مقدمه المؤلف]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

تم إعداد الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی خمسه و عشرین مجلدا، یختص الأول منها بخلقها النوری قبل هذا العالم و المجلد الرابع و العشرون بأحوالها علیها السّلام بعد هذا العالم، و المجلد الأخیر بالفهارس و الاثنان و العشرون البواقی بحیاتها و سیرتها فی هذا العالم.

و هذا هو المجلد الثامن عشر من الموسوعه فی مختصاتها، و هو المطاف العاشر من قسم «فاطمه الزهراء علیها السّلام فی هذا العالم» و یتضمن سبعه فصول.

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک و أحصاه کتابک، و اجعلنا من شیعتها و محبیها و الذابین عنها بأیدینا و ألسنتنا و قلوبنا و الحمد للّه رب العالمین.

قم المقدسه، یوم میلاد فاطمه الزهراء علیها السّلام 20 جمادی الثانیه 1427 إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:6

المطاف العاشر مختصاتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:7

الفصل الأول أنها علیها السّلام مدار أهل البیت علیهم السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:8

فی هذا الفصل
اشاره

لفظه «أهل البیت» فی اللغه یطلق علی من کان فی البیت، و فی اصطلاح المتشرعه- بالأخص منتحلی التشیع- هم أهل بیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ و هم علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

فأهل البیت فی آیه التطهیر ینحصر فی من سکنوا فی بیت تسکنه سیده نساء العالمین علیها السّلام، و هم علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و أراد اللّه فی هذه الآیه هذا البیت و أراد فی الآیه السابقه بیوت زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله بقوله «و قرن فی بیوتکن» «1»، و المراد منه بیوت النبی صلّی اللّه علیه و آله جمیعا التی تسکن فیها زوجاته.

هذا ابن تیمیه روی فی رساله أهل البیت علیهم السّلام و حقوقهم عن أحمد و الترمذی و غیرهما عن أم سلمه: إنه لما نزلت آیه «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ» «2» أدار النبی صلّی اللّه علیه و آله کساءه علی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه: 33.

(2). سوره الأحزاب: الآیه: 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:9

فأذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا، و إن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی جواب زید بن أرقم حین سئل عن أهل بیته و قوله «أ لیس نساؤه من أهل بیته»؟ قال: «أهل بیتی من حرم الصدقه علیه بعدی».

فکل ما قاله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الذی یستفاد من الآیات و أخبار أئمه الطاهرین علیهم السّلام من فضل أهل البیت، لا یشمل إلا الخمسه الذین قال

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بشأنهم: هؤلاء أهل بیتی، و هم علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

و أهل البیت علیهم السّلام علی ما ورد من فضلهم و مکانتهم عند اللّه و عند الرسول صلّی اللّه علیه و آله، کانت فاطمه علیها السّلام مفتاحهم و مدارهم و نقطه الدائره التی یدورون حولها، کما نری فی حدیث الکساء؛ حیث جاء واحد بعد واحد؛ الرسول و الحسن و الحسین و علی علیهم السّلام و ابتدءوا بفاطمه علیها السّلام و سلّموا علیها و جاءوا بعدها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، و کذا حین عرّف اللّه تعالی الخمسه الطیبه لملائکته، عرّفهم اللّه بها و قال: «هم فاطمه و أبوها و بعلها و بنوها»، و کذلک فی حدیث لولاک و فی موارد أخری.

و من هذا المنطلق، نذکر أحادیث ینبئ مشروحا عن المقصود، و یأتی فی فصلنا هذا العناوین التالیه فی 34 حدیثا:

ذکر ملخّص حدیث الکساء و إخبار اللّه تعالی فیه عمن هو تحت الکساء و تعریفهم بقوله: «هم فاطمه و أبوها و بعلها و بنوها».

إلقاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کساء خیبریا علیهم و قوله: «اللهم هؤلاء أهل بیتی».

اجتماعهم فی بیت فاطمه علیها السّلام و إخبار جبرئیل عن قتلهم و قبورهم.

إخباره صلّی اللّه علیه و آله عن فضلهم و دعاؤه لهم.

اجتماعهم عند النبی صلّی اللّه علیه و آله تحت ثوب و قراءته آیه التطهیر لهم.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله عن نزول آیه التطهیر بشأن الخمسه علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:10

مرور النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر ببیت فاطمه علیها السّلام و قراءته کل یوم آیه

التطهیر.

أمر معاویه سعد بن أبی وقاص بسبّ علی علیه السّلام و ذکر سعد ثلاثا من فضائل علی علیه السّلام.

مجی ء فاطمه علیها السّلام مع الحسن و الحسین علیهما السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و معها برمه فیها سخینه.

ذکر قصه مجلس المأمون و صعوده إلی المنبر و ذکر منزله أئمتنا الطاهرین الواجب ذکرهم فی التشهد و ما وقع فیه. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 10 فی هذا الفصل ..... ص : 8 کلام الجاحظ فی منع قیاس أهل البیت علیهم السّلام بأحد من الناس.

الکلام فی الثقلین و العتره و الذریه و أهل بیت الرسول علیهم السّلام.

کلام السید جعفر مرتضی فی بحث حدیث النجوم و حدیث الثقلین و التمسک بهما و إخراج أبی لهب عن أهل البیت علیهم السّلام علی أیّ تقدیر.

کلام الزمخشری فی ذکر قرابه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی آیه الموده و وجوب مودتهم علیهم السّلام.

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن مصائب الحسن و الحسین علیهما السّلام و کلامه فی أن المضیّع لکتاب کالمضیّع لسنتی و المضیّع لسنتی کالمضیّع لعترتی ....

کلام السید الأمین فی نزول آیه التطهیر و البحث عن أهل البیت علیهم السّلام بالتفصیل.

کلام السید شکر الحسینی فی عدم شمول أهل البیت لزوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و البحث و الاستدلال فی ذلک بالتفصیل.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مبغضی أهل البیت علیهم السّلام و حرمه الجنه علی ظالمیهم و قاتلیهم و المعین علیهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:11

کلام أبی الفتوح الرازی فی منع کون المراد نساء النبی صلّی اللّه علیه و آله فی آیه التطهیر، بدلیل أن الخطاب

فیه للرجال دون النساء فی قوله «عنکم».

دخول علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و اعتناقهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قوله: «اللهم إلیک لا إلی النار، أنا و أهل بیتی».

قصه سفینه نوح و ضرب المسامیر الخمسه، کل واحد باسم واحد من الخمسه الطیبه علیهم السّلام.

نزول آیه التطهیر فی بیت أم سلمه و إدخال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی کساء أو مرط مرحل أسود.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:12

1
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن فاطمه الزهراء بنت رسول اللّه علیها السّلام، قال:

سمعت فاطمه علیها السّلام أنها قالت: دخل علیّ أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعض الأیام ...، إلی قوله:

فلما اکتملنا جمیعا تحت الکساء، أخذ أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بطرفی الکساء و أومئ بیده الیمنی إلی السماء و قال: اللهم إن هؤلاء أهل بیتی و خاصّتی و حامّتی؛ لحمهم لحمی و دمهم دمی، یؤلمنی ما یؤلمهم و یحزننی ما یحزنهم. أنا حرب لمن حاربهم و سلم لمن سالمهم و عدو لمن عاداهم و محبّ لمن أحبّهم؛ إنهم منی و أنا منهم، فاجعل صلواتک و برکاتک و رحمتک و غفرانک و رضوانک علیّ و علیهم، و أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

فقال اللّه عز و جل: یا ملائکتی و یا سکّان سماواتی، إنی ما خلقت سماء مبنیّه و لا أرضا مدحیّه و لا قمرا منیرا و لا شمسا مضیئه و لا فلکا یدور و لا بحرا یجری و لا فلکا تسری، إلا

فی محبه هؤلاء الخمسه الذین هم تحت الکساء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:13

فقال الأمین جبرائیل: یا رب! و من تحت الکساء؟ فقال عز و جل: هم أهل بیت النبوه و معدن الرساله؛ هم فاطمه و أبوها و بعلها و بنوها علیهم السّلام ....

المصادر:

عوالم العلوم: ج 11 ص 931.

و بقیه المصادر و الأسناد سیأتی بطولها فی فصل حدیث الکساء.

2
المتن

قد أخرج عن شهر بن حوشب، عن أم سلمه زوج النبی صلّی اللّه علیه و آله:

أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام: ایتینی بزوجک و ابنیک، فجاءت بهما. فألقی صلّی اللّه علیه و آله کساء کان تحتی أصبناه من خیبر، ثم قال: اللهم هؤلاء آل محمد، فاجعل صلواتک و برکاتک علی آل محمد کما جعلتها علی آل إبراهیم إنک حمید مجید.

المصادر:

1. رشفه الصادی للحضرمی: ص 68.

2. تاریخ دمشق: ج 13 ص 206، بتفاوت فیه.

3. التشیع للغریفی: ص 173 ح 4، عن مسند أحمد.

4. مسند أحمد: ج 6 ص 292، علی ما فی التشیع.

الأسانید:

فی تاریخ دمشق: أخبرنا أبو عبد اللّه الفراوی و أبو المظفر القشیری، قالا: أنا أبو سعد الأدیب، أنا أبو عمرو بن حمدان.

و أخبرتنا أم المجتبی العلویه، قالت: قرأ علیّ إبراهیم بن منصور، أنا أبو بکر بن المقرئ، قالا «1»: أنا أبو یعلی، نا محمد بن إسماعیل بن أبی سمینه، نا عبد اللّه بن داوود، عن فضیل، عن عطیّه، عن أبی سعید، عن أم سلمه.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:14

3
المتن

و روی أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان یوما فی بیت فاطمه علیها السّلام و عنده علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و قد ملأ بهم سرورا و فرحا، إذ هبط الأمین جبرئیل فقال: السلام یقرؤک السلام و یقول: یا محمد، أفرحت باجتماع شملک بأهل بیتک فی دار الدنیا؟

فقال صلّی اللّه علیه و آله: نعم، و الحمد لربی علی ذلک. فقال: إن اللّه سبحانه و تعالی یقول: إنهم صرعی و قبورهم شتّی. فبکی النبی صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

عوالی اللآلی: ج 4 ص 83 ح 92.

4
المتن

عن ابن عباس، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم و عنده علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فقال: اللهم إنک تعلم أن هؤلاء أهل بیتی و أکرم الناس علیّ، فأحبّ من یحبّهم و أبغض من یبغضهم و وال من والاهم و عاد من عاداهم و أعن من أعانهم، و اجعلهم مطهّرین من کل رجس، معصومین من کل ذنب و أیّدهم بروح القدس منک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 429، عن أهل البیت علیهم السّلام.

2. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 24.

5
المتن

عن واثله الأسقع، قال: جئت أطلب علیا علیه السّلام فلم أجده، فقالت فاطمه علیها السّلام: انطلق إلی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:15

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یدعوه فجلس. «1» فجاء مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فدخلا فدخلت معهما. فدعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حسنا و حسینا علیهما السّلام، فأجلس کل واحد منهما علی فخذه و أدنی فاطمه علیها السّلام من حجره و زوجها، ثم لفّ علیهم ثوبه و أنهم منتبز فقال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «2»؛ اللهم هؤلاء أهلی، اللهم أهلی أحقّ.

المصادر:

1. المجموع: ج 3 ص 467

2. کشف الغطاء: ص 8، بتفاوت فیه.

3. مسند أحمد: ج 6 ص 323، بتفاوت فیه.

4. مسند أحمد: ج 6 ص 322، بتفاوت فیه.

5. مسند أحمد: ج 6 ص 304، بتفاوت فیه.

6. مسند أحمد: ج 4 ص 107، بتفاوت فیه.

7. الجوهر النقی: ج 1 ص 66، شطرا منه.

8. تشنیف الآذان: ج 2 ص 464 ح 6976، بتفاوت.

9. فاطمه الزهراء علیها السّلام لمأمون غریب: ص 92، بتفاوت.

10. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 6 ص 267 ح 7908.

11. جامع المسانید و السنن: ج 12 ص 329 ح 9725.

12. خصائص أمیر المؤمنین علیه السّلام للنسائی: ص 70 ح 52، بزیاده.

13. وصول الأخیار إلی أصول الأخبار: ص 45، بتفاوت.

14. غایه المرام و حجه الخصام: ص 212، بتغییر فیه.

15. تاریخ دمشق: ج 13 ص 203.

الأسانید:

1. فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا أبو أحمد الزبیری، ثنا سفیان، عن زبید، عن شهر بن حوشب، عن أم سلمه.

2. فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا عبد الوهاب، بن عطا، ثنا عوف،

______________________________

(1). هکذا فی المصدر.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:16

عن أبی المعدل عطیه الطفاوی، قال: حدثنی أبی، عن أم سلمه، قالت.

3. فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا عفّان، ثنا حمّاد بن سلمه، قال: ثنا علی بن زید، عن شهر بن حوشب، عن أم سلمه.

4. فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا محمد بن مصعب، قال: ثنا الأوزاعی، عن شدّاد أبی عمار، قال: دخلت علی واثله.

5. فی تشنیف الآذان: أخبرنا عبد اللّه بن محمد بن سلم، حدثنا عبد الرحمن بن إبراهیم، حدثنا ابن مسلم و عمر

بن عبد الواحد، قالا: حدثنا الأوزاعی، عن شدّاد بن عمار، عن واثله.

6. فی جامع المسانید: حدثنا محمد بن مصعب، قال: حدثنا الأوزاعی، عن شدّاد، قال: دخلت علی واثله.

7. فی خصائص النسائی: أخبرنا محمد بن المثنّی، قال: أخبرنا أبو بکر الحنفی، قال:

حدثنا بکیر، قال: سمعت عامر یقول: قال معاویه لسعد بن وقاص.

6
المتن

عن أبی سعید، قال:

نزلت هذه الآیه فی خمسه نفر و سمّاهم: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»؛ فی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 206.

2. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 206.

3. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 206.

4. مسند أحمد: ج 6 ص 292، بزیاده فیه.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:17

5. مسند أحمد: ج 6 ص 296، بزیاده فیه.

6. مسند أحمد: ج 6 ص 298، بزیاده فیه.

7. مسند أحمد: ج 6 ص 299، بزیاده فیه.

8. علّموا أولادکم محبه آل النبی علیهم السّلام: ص 16، بزیاده فیه، عن مسند أحمد.

9. علّموا أولادکم محبه آل النبی علیهم السّلام: ص 24، عن الترمذی، بتفاوت.

10. سنن الترمذی، علی ما فی علّموا أولادکم.

11. الکلمه الغرّاء: ص 12.

12. تفسیر اللاهیجی: ج 3 ص 631.

الأسانید:

1. فی تاریخ دمشق: أخبرنا جعفر بن محمد بن الحسین بن هارون بن النجّار، أنا محمد بن القاسم، نا عباد بن یعقوب، نا المسعودی، عن کثیر النواء، عن عطیه، عن أبی سعید.

2. فی تاریخ دمشق: أخبرنا أبو القاسم بن السمرقندی، أنا عاصم بن الحسن، أنا أبو عمر بن مهدی، أنا أبو العباس بن عقده، نا یعقوب بن یوسف، نا محمد بن إسحاق بن عمار، نا هلال أبو أیوب الصیرفی، قال: سمعت عطیّه العوفی.

3. فی تاریخ دمشق: أخبرناه عالیا أبو الحصین القاسم بن الحصین، أنا أبو طالب بن منصور، أنا أبو بکر الشافعی، نا إسحاق بن الحسن، نا أبو غسّان، نا فضیل، و هو ابن مرزوق، عن عطیّه، عن أبی سعید.

4. فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا عبد اللّه بن نمیر، قال: ثنا عبد الملک، یعنی ابن أبی سلیمان، عن عطاء بن أبی رباح، قال: حدثنی من سمع أم سلمه.

5. حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا

أبو النضر، ثنا عبد الحمید، حدثنی شهر، قال:

سمعت أم سلمه.

6. فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا محمد بن جعفر، قال: ثنا عوف، عن أبی المعدل عطیّه الطفاوی، عن أبیه: أن أم سلمه حدّثته، قالت.

7
المتن

قال الشیخ محمد جواد مغنیه فی شرح خطبه 200 فی ذکر فاطمه علیها السّلام نقلا عن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:18

أبی علم: ... هؤلاء هم أهل البیت؛ فاطمه الزهراء و زوجها علی و أولادهما الحسن و الحسین علیهم السّلام و أحفادهما ....

المصادر:

1. فی ظلال نهج البلاغه: ج 3 ص 219.

2. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم، علی ما فی فی ظلال نهج البلاغه.

8
المتن

عن جعفر بن محمد علیه السّلام، أن سائلا سأله فقال: یا ابن رسول اللّه، أخبرنی عن آل محمد من هم؟ قال: هم أهل بیته خاصه. قال: فإن العامه یزعمون أن المسلمین کلهم آل محمد. فتبسّم أبو عبد اللّه ثم قال: کذبوا و صدقوا. قال السائل: یا ابن رسول اللّه! ما معنی قولک: کذبوا و صدقوا؟!

قال: کذبوا بمعنی و صدقوا بمعنی؛ کذبوا فی قولهم المسلمون هم آل محمد الذین یوحّدون اللّه و یقرّون بالنبی صلّی اللّه علیه و آله علی ما هم فیه من النقص فی دینهم و التفریط فیه، و صدقوا فی أن المؤمنین منهم من آل محمد و إن لم یناسبوه، و ذلک لقیامهم بشرائط القرآن لا علی أنهم آل محمد الذین أذهب اللّه عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فمن قام لشرائط القرآن و کان متّبعا لآل محمد علیهم السّلام فهو من آل محمد علی التولّی لهم، و إن بعدت نسبته من نسبه محمد صلّی اللّه علیه و آله.

قال السائل: أخبرنی ما تلک الشرائط؟ ... إلی آخره و الحدیث طویل.

المصادر:

دعائم الإسلام للقاضی أبی حنیفه المغربی: ج 1 ص 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:19

9
المتن

عن أنس بن مالک: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان یمرّ ببیت فاطمه علیها السّلام سته أشهر- إذا خرج إلی الفجر- فیقول: الصلاه یا أهل البیت، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

المصادر:

1. مسند أحمد: ج 3 ص 260.

2. مسند أحمد: ج 3 ص 285.

3. التفسیر الوسیط: ج 11 ص 208، بتفاوت فیه.

4. جامع الأصول: ج 10 ص 100 ح 6691.

الأسانید:

1. فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا أسود بن عامر، ثنا حمّاد بن سلمه، عن علی بن زید، عن أنس بن مالک.

2. فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا عفان، ثنا حمّاد، أنا علی بن زید، عن أنس بن مالک.

10
المتن

روی مسلم فی صحیحه بسنده، عن عامر بن سعد بن أبی وقاص، عن أبیه، قال:

أمر معاویه بن أبی سفیان سعدا فقال: ما منعک أن تسبّ أبا تراب؟ فقال: أما ما ذکرت، ثلاثا قالهنّ له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فلن أسبّه، لأن تکون لی واحده منهنّ أحبّ إلیّ من حمر النعم؛ سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول له، خلّفه فی مغازیه، و قال له علی علیه السّلام: خلّفتنی

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:20

من النساء الصبیان؟ فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أ ما ترضی أن تکون منّی بمنزله هارون من موسی، إلا أنه لا نبوه بعدی.

و سمعته یقول یوم خیبر: لأعطینّ الرایه رجلا یحبّ اللّه و رسوله و یحبّه اللّه و رسوله. قال: فتطاولنا لها فقال: ادعوا لی علیا. فأتی به أرمد، فبصق فی عینه و دفع الرایه إلیه، ففتح اللّه علیه.

و لما نزلت هذه الآیه: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ» «1»، دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام فقال: اللهم هؤلاء أهلی.

المصادر:

1. صحیح مسلم: ج 15 ص 175.

2. الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام: ج 2 ص 17.

3. الریاض النضره: ج 3 ص 134، بتفاوت فیه.

4. الکشّاف: ج 1 ص 193، بتفاوت فیه.

5. مسند أحمد: ج 1 ص 185، بتفاوت فیه.

6. تفسیر المنار: ج 3 ص 322، بتفاوت فیه.

7. جمع الفوائد: ج 2 ص 647 ح 8998، بتفاوت فیه.

8. جمع الفوائد: ج 2 ص 649 ح 9006، بتفاوت فیه.

9. جمع الفوائد: ج 2 ص 650 ح 9007، بتفاوت فیه.

10.

نشأه التشیع و الشیعه: ص 119.

11. تفسیر جلاء الأذهان و جلاء الأحزان: ج 9 ص 22.

11
المتن

عن شهر، سمع أم سلمه:

أن فاطمه علیها السّلام جاءت و هی متورّکه الحسن أو الحسین علیهما السّلام آخذه بید آخر، معها برمه

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:21

فیها سخینه. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أین أبو حسن؟ فقالت: فی البیت. فأرسل إلیه، قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی.

المصادر:

1. التاریخ الکبیر للبخاری: ج 2 ص 69 ح 1719.

2. غریب الحدیث لإبراهیم إسحاق: باب «سخن».

الأسانید:

1. فی التاریخ الکبیر: أثال بن قره: قال النضر بن محمد: حدثنا عکرمه، قال: حدثنا أثال و شعیب بن أبی المنیع، عن شهر، سمع أم سلمه.

2. فی غریب الحدیث: حدثنا الیمامی، حدثنا نصر بن محمد، حدثنا عکرمه بن عمار، حدثنی أثال بن قرّه: سمعت شهر بن حوشب، حدّثتنی أم سلمه.

12
المتن

قال السید محمد باقر الداماد بعد نقل اجتماع علماء المذاهب فی مجلس المأمون و صعود المأمون علی المنبر:

و بالجمله: إن أعلام الطریق و علماء المذاهب علی شده عتوّهم و فرط تعصّبهم، لم یسع أحدا منهم أن یستنکر قدر أئمتنا الطاهرین و ساداتنا المعصومین علیهم السّلام، فهم و فاطمه علیها السّلام جمیعا آل محمد، الواجب ذکرهم فی تشهّد الصلاه عند أصحابنا أجمع و أبو حنیفه و الشافعی، إلی أن المعنی بآل محمد علیهم السّلام فی التشهّد علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام لا غیر.

قال بعض نحاریر المتأخرین من علماء الشافعیه فی شرح الهیاکل: آل الشخص من یؤوّل إلی ذلک الشخص، فاله صلّی اللّه علیه و آله من یؤوّل إلیه إما بحسب النسب أو بحسب النسبه.

المصادر:

نبراس الضیاء و تسواء السواء: ص 27.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:22

13
المتن

قال ابن عبد البر:

فی مناقب علی علیه السّلام لما نزلت: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه و علیا و حسنا و حسینا علیهم السّلام فی بیت أم سلمه و قال:

اللهم إن هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و تطهّرهم تطهیرا.

المصادر:

1. الإستیعاب: ج 3 ص 1100.

2. کفایه الطالب: ص 372، بتفاوت فیه.

3. عارضه الأحوذی: ج 13 ص 249، بتفاوت فیه.

4. غرائب القرآن: ص 35.

5. الزهراء علیها السّلام للسید محمد جمال: ص 59، بتفاوت فیه.

6. المعجم الکبیر: ج 23 ص 308 ح 696، بتفاوت فیه.

7. المعجم الکبیر: ج 23 ص 249 ح 503.

8. المعجم الکبیر: ج 23 ص 286 ح 627.

9. التبیان فی تفسیر القرآن: ج 8 ص 339.

10. خصائص أمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 32 ح 9، بزیاده فیه.

11. مسند أحمد: ج 6 ص 292، بتفاوت.

12. مسند أحمد: ج 4 ص 107، بتفاوت.

13. مسند أحمد: ج 6 ص 298، بتفاوت.

14. مسند أحمد: ج 6 ص 296، بتفاوت.

15. مسند أحمد: ج 6 ص 304، بتفاوت.

16. مسند أحمد: ج 1 ص 185، بتفاوت.

17. مسند أحمد: ج 1 ص 331، بتفاوت.

18. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 98 ح 4933.

19. تاریخ دمشق: ج 42 ص 112.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:23

20. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 122.

21. أسد الغابه: ج 7 ص 222.

22. الصوارم المهرقه: ص 145.

23. المعیار المعرب: ج 12 ص 197.

24. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 146.

25. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 150.

26. القول الصراح: ص 49، بتفاوت یسیر.

27. دعائم الإسلام: ج 1

ص 68، بتفاوت یسیر.

28. أضواء البیان: ج 1 ص 284، بتفاوت یسیر.

29. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 24.

30. المعجم الأوسط: ج 3 ص 136 ح 2281، بتغییر فیه.

31. تفسیر الأعقم: ص 541.

32. خدیجه أم المؤمنین: ص 482.

33. فهرس أحادیث نوادر الأصول: ص 32.

34. الشرح الکبیر: ج 6 ص 230.

35. معالم التنزیل: ج 4 ص 125.

36. کتاب القطع و الائتناف: ص 575.

37. أضواء البیان: ج 6 ص 576.

38. تفسیر الحبری: ص 297 ح 50.

39. أعلام النساء المؤمنات: ص 532.

40. دراسات و بحوث فی التاریخ و الإسلام: ج 2 ص 287.

41. المناقب الثلاثه للإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 103.

42. القائد: ص 129.

43. ذکر أخبار أصفهان لأبی نعیم: ج 2 ص 252.

44. روح المعانی للآلوسی: ج 22 ص 14.

45. الرصف: ج 2 ص 298.

46. التفسیر الکاشف لمغنیه: ج 1 ص 88.

47. الفتوحات المکیّه لابن العربی: ج 1 ص 196، علی ما فی التفسیر الکاشف.

48. التسهیل لعلوم التنزیل: ج 3 ص 137.

49. الجامع لأحکام القرآن: ج 14 ص 182.

50. مجمع الفائده و البرهان: ج 2 ص 277.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:24

51. التشیع للغریضی: ص 172.

52. مناقب الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام لابن المغازلی: ص 254 ح 345.

53. أحکام القرآن لابن العربی: ج 3 ص 571.

54. تفسیر جلاء الأذهان: ج 8 ص 7.

55. تفسیر جوامع الجامع فی تفسیر القرآن: ج 1 ص 372.

56. الوجیز لدخیّل: فی آیه التطهیر.

57. مجمع البیان: ج 8 ص 559.

58. جامع البیان: ج 22 ص 6.

59. المعجم لابن الأعرابی: ج 3 ص 30.

60. سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ج 1 ص 452.

61. المعجم الأوسط: ج

2 ص 491 ح 1847.

62. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 11 ص 243 ح 33226.

63. أیسر التفاسیر: ج 4 ص 267.

64. أضواء علی متشابهات القرآن: ج 2 ص 117.

65. متشابه القرآن و مختلفه: ج 2 ص 52.

66. مراح لبید: ج 2 ص 183.

67. الإتقان فی علوم القرآن: ج 2 ص 1269.

68. إرشاد العقل السلیم: ج 7 ص 103.

69. الفردوس: ج 3 ص 63.

70. تفسیر صفی: ص 855.

71. مناقب الزهراء علیها السّلام للکسائی: ص 21، عن عده کتب.

72. ینابیع الموده: ص 229.

73. المستدرک للحاکم: ج 2 ص 416.

74. سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 212.

75. صحیح الترمذی: ج 13 ص 200.

76. تفسیر الطبری: ج 22 ص 8.

77. ما نزل من القرآن فی أهل البیت علیهم السّلام: ص 71.

الأسانید:

1. فی المعجم الکبیر: حدثنا محمد بن محمد بن عقبه الشیبانی، ثنا الحسن بن علی الحلوانی، ثنا محمد بن خالد بن عثمه، ثنا موسی بن یعقوب الزمعی، عن هاشم بن هاشم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:25

بن عتبه، عن عبد اللّه بن وهب بن زمعه قال: أخبرتنی أم سلمه.

2. فی المعجم الکبیر: حدثنا علی بن عبد العزیز، ثنا أبو نعیم، ثنا فضیل بن مرزوق، ثنا عطیه، عن أبی سعید، قال.

3. فی التبیان: روی أبو سعید و أنس بن مالک و عائشه و أم سلمه و وائله.

4. فی خصائص أمیر المؤمنین علیه السّلام: أخبرنا قتیبه بن سعید و هشام بن عمار، قالا:

حدثنا حاتم، عن بکیر بن مسمار، عن عامر بن سعد بن أبی وقاص، عن أبیه، قال.

5. المعجم الأوسط: حدثنا أحمد بن مجاهد، قال. حدثنا عبد اللّه بن عمر، قال:

حدثنا زافر بن سلیمان، عن طعمه بن عمرو، عن أبی الجحاف،

عن شهر بن حوشب، قال.

6. فی ذکر أخبار أصفهان: محمد بن إسحاق یروی عن عبد اللّه بن عمر أخی رسته، حدثنا أبو إسحاق بن حمزه، ثنا محمد بن إسحاق بن الولید، ثنا محمد بن هارون، ثنا عثمان بن عمر، ثنا عبد الرحمن بن عبد اللّه بن دینار، عن شریک بن أبی عمر، عن عطاء بن یسار، عن أم سلمه، أنها قالت.

7. فی المعجم: نا الحسین بن حمید، نا مخول بن إبراهیم، أنا عبد الجبار بن عباس، عن عمار الدهنی، عن عمره بنت أفعی، قالت: سمعت أم سلمه تقول.

8. فی المعجم الأوسط: حدثنا أحمد، قال: حدثنا محمد بن عباد، قال: حدثنا أبو الجوّاب الأحوص بن جوّاب، عن سلیمان بن قرم، عن هارون بن سعد، عن عطیه العوفی، قال.

14
المتن

قال الجاحظ- و هو من أعظم الناس عداوه لأمیر المؤمنین علیه السّلام-:

صدق علی علیه السّلام فی قوله: نحن أهل بیت لا یقاس بنا أحد! کیف یقاس بقوم منهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الأطیبان علی و فاطمه علیهما السّلام و السبطان الحسن و الحسین علیهما السّلام و الشهیدان أسد اللّه حمزه و ذو الجناحین جعفر و سید الوادی عبد المطلب؟ ....

المصادر:

1. عبقات الأنوار: مجلدات الغدیر: ج 3 ص 204.

2. نهج الحق و کشف الصدق: ص 107.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:26

15
المتن

قال الزبیدی فی ذکر العتره:

... و العامه تظنّ أنها ولد الرجل خاصه، و إن عتره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ولد فاطمه علیها السّلام؛ هذا قول ابن سیده.

و قال الأزهری: و فی حدیث زید بن ثابت قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنی تارک فیکم الثقلین خلفی، کتاب اللّه و عترتی، فإنهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض.

و قال: قال محمد بن إسحاق: و هذا حدیث صحیح.

و رفعه نحوه زید بن أرقم و أبو سعید الخدری و فی بعضها: إنی تارک فیکم الثقلین، کتاب اللّه و عترتی أهل بیتی؛ فجعل العتره أهل البیت.

و قال أبو عبید و غیره: عتره الرجل و أسرته و فصیلته رهطه الأدنون.

قال ابن الأثیر: عتره الرجل أخصّ أقاربه.

و قال ابن الأعرابی: العتره ولد الرجل و ذریته و عقبه من صلبه، قال: فعتره النبی صلّی اللّه علیه و آله ولد فاطمه البتول علیها السّلام.

و روی عن أبی سعید، قال: العتره ساق الشجره، و قال: و عتره النبی صلّی اللّه علیه و آله عبد المطلب و ولده، و قیل: عترته أهل بیته الأقربون و هم أولاده و علی علیه السّلام و أولاده ....

المصادر:

لسان العرب: ج 9 ص 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:27

16
المتن

قال العلامه السید جعفر مرتضی العاملی فی بحث أن أهل البیت علیهم السّلام هم فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام:

قال السید فی جواب مجله المجتمع الکویتیه فی حدیث النجوم:

و قبل أن نأتی علی نهایه الحدیث، نودّ أن نشیر إلی أن حدیث النجوم لا یستطیع أن یقاوم حدیث الثقلین؛ المتواتر الوارد فی الکتب المعتبره عند العامه، مثل صحیح مسلم و الترمذی و مسند أحمد و غیرها بأسانید کثیره جدا، حیث یأمرنا فی هذا الحدیث و یأمر الصحابه باتباع الخلیفتین؛ أحدهما کتاب اللّه و الآخر أهل بیته علیهم السّلام، و جعل الاهتداء مشروطا باتباعهما و التمسک بهما حیث قال: «ما إن تمسّکتم بهما لن تضلّوا أبدا»، و أهل بیته هم علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فالأجدر بنا أن نهتدی بهداهم.

و قال السید فی ص 280 فی جواب عبید اللّه العلوی:

... و أما ما ذکرت من أن ذلک یلزم منه دخول أبی لهب فی أهل البیت، فسواء اعتبرت الصحابی هذا أو ذاک فإن أهل البیت لا یدخل فیهم أبو لهب و لا غیره، إذ قد عیّنهم الرسول صلّی اللّه علیه و آله نفسه و حصرهم فی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، حتی العباس عمّ النبی صلّی اللّه علیه و آله خرج عنهم.

المصادر:

دراسات و بحوث فی التاریخ و الإسلام: ج 2 ص 269.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:28

17
المتن

قال السید محمد باقر الداماد فی قوله تعالی: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی» «1»:

قال الزمخشری فی الکشّاف: إنها لما نزلت، قیل: یا رسول اللّه، من قرابتک هؤلاء الذین وجبت علینا مودّتهم؟ قال: علی و فاطمه و ابناهما علیهما السّلام، ثم قال: و قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

من مات علی حبّ آل محمد علیهم السّلام مات شهیدا، و إلی آخر الحدیث.

و قال إمامهم الرازی فی التفسیر الکبیر: هذا هو الذی رواه صاحب الکشّاف، و أنا أقول آل محمد علیهم السّلام هم الذین یؤوّل امرهم إلیه. فکل من کان مال أمرهم إلیه هم الآل، و لا شک أن فاطمه و علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام کان التعلّق بینهم و بین رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أشدّ التعلّقات، و هذا کان المعلوم بالنقل المتواتر، فوجب أن یکونوا هم الآل. و إذا ثبت هذا، وجب أن یکونوا مخصوصین بمزید التعظیم، و یدلّ علیه وجوه:

الأول: قوله تعالی: «إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی»، و وجه الاستدلال به ما سبق.

الثانی: لا شک إن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان یحبّ فاطمه علیها السّلام؛ قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی یؤذینی ما یؤذیها، و ثبت بالنقل المتواتر أنه کان یحبّ علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و إذا ثبت ذلک وجب أن یجب علی کل الأمّه مثله، لقوله تعالی: «وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» «2»، و لقوله:

«فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ» «3»، و لقوله: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ» «4»، و لقوله

تعالی: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ». «5»

______________________________

(1). سوره الشوری: الآیه 23.

(2). سوره الأعراف: الآیه 158.

(3). سوره النور: الآیه 63.

(4). سوره آل عمران: الآیه 31.

(5). سوره الأحزاب: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:29

الثالث: إن الدعاء للآل منصب عظیم، و لذلک جعل هذا الدعاء خاتمه للمتشهّد فی الصلوات، و هو قوله: اللهم صلّ علی محمد و آل محمد واجبه. قال الشافعی:

یا راکبا قف بالمحصّب من منی و اهتف بساکن خیفها و الناهض

سحرا إذا فاض الحجیج إلی منی فیضا کما کملتطم الفرات الفائض

إن کان رفضا حبّ آل محمدفلیشهد الثقلان إنی رافضی انتهی کلامه فی التفسیر الکبیر: ج 27 ص 165، 166.

المصادر:

1. نبراس الضیاء و تسواء السواء: ص 32.

2. تفسیر آیه الموده للخفاجیّ: ص 43، عن تفسیر الکشّاف.

3. إحقاق الحق: ج 18 ص 336.

4. الإشراف علی فضل الأشراف (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

5. مناقب علی علیه السّلام: ص 35.

6. ضوء الشمس: ص 101.

7. البریقه المحمودیه: ج 1 ص 12.

8. وسیله النجاه: ص 41.

9. مرآه المؤمنین: ص 2.

10. شرح الجامع الصغیر: ص 73.

11. منال الطالب (مخطوط): ص 15.

12. تفسیر الأعقم: ص 624.

13. علی علیه السّلام إمام المتقین: ج 1 ص 49.

14. غرر البیان ص 465.

15. الشهاب الثاقب: ص 87.

16. الإمام علی علیه السّلام للخلیلی: ص 215.

17. تشیید المراجعات و تفنید المکابرات للمیلانی: ص 45، عن تراثنا.

18. المعجم الکبیر: ج 3 ص 47.

19. المواهب اللدنیه: ج 2 ص 527.

20. رساله أصول الدین للأردبیلی: ص 278.

21. الجامع لأحکام القرآن: ج 16 ص 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:30

22. علی خطی أهل البیت علیهم السّلام: فی مولد الحسنین علیهما السّلام.

23. التشیع للغریفی: ص 179.

24. التشیع للغریفی: ص 456.

25.

الإتحاف بحبّ الأشراف: ص 18.

26. إحقاق الحق: ج 9 ص 92.

27. الکشف و البیان (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

28. المعجم الکبیر: ص 131، علی ما فی الإحقاق.

29. نزول القرآن (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

30. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

31. ذخائر العقبی: ص 25، علی ما فی الإحقاق.

32. منهاج السنه: ج 2 ص 250.

33. شرح المقاصد: ج 2 ص 219، علی ما فی الإحقاق.

34. المواهب اللدنیّه: ج 7 ص 3، علی ما فی الإحقاق.

35. الکاف الشاف: ص 145، علی ما فی الإحقاق.

36. المواهب اللدنیّه: ج 2 ص 123، علی ما فی الإحقاق.

37. فتح البیان: ج 8 ص 270، علی ما فی الإحقاق.

38. إحیاء المیت: ص 110، علی ما فی الإحقاق.

39. شرح دیوان أمیر المؤمنین علیه السّلام (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

40. رشفه الصادی: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

41. الإتحاف: ص 13، علی ما فی الإحقاق.

42. أرجح المطالب: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

43. مفتاح النجا (مخطوط): ص 12، علی ما فی الإحقاق.

44. ینابیع الموده: ص 261.

45. ینابیع الموده: ص 194.

46. رفع اللبس و الشبهات: ص 8، علی ما فی الإحقاق.

47. تاریخ آل محمد علیهم السّلام: ص 44، علی ما فی الإحقاق.

48. الشرف المؤبّد: ص 72، علی ما فی الإحقاق.

49. الأنوار المحمدیه: ص 433.

50. الفتح الربانی: ج 18 ص 265.

51. فضائل الصحابه (مخطوط): ص 218، علی ما فی الإحقاق.

52. تفسیر الکشّاف: ج 3 ص 402، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:31

53. تفسیر الرازی: ج 27 ص 166، علی ما فی الإحقاق.

54. العمده: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

55. مطالب السئول: ص 8، علی ما فی الإحقاق.

56. تفسیر

البیضاوی: ج 4 ص 123، علی ما فی الإحقاق.

57. ذخائر العقبی: ص 138، علی ما فی الإحقاق.

58. کفایه الخصام: ص 396، علی ما فی الإحقاق.

59. تفسیر النیشابوری: ج 25 ص 31، علی ما فی الإحقاق.

60. تفسیر بحر المحیط: ج 7 ص 516، علی ما فی الإحقاق.

61. تفسیر ابن کثیر: ج 4 ص 112، علی ما فی الإحقاق.

62. مجمع الزوائد: ج 9 ص 103، علی ما فی الإحقاق.

63. تفسیر تبصیر الرحمن: ج 2 ص 247، علی ما فی الإحقاق.

64. الفصول المهمه: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

65. تفسیر الإتقان: ج 6 ص 7، علی ما فی الإحقاق.

66. الإکلیل: ص 190، علی ما فی الإحقاق.

67. حبیب السیر: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

68. الصواعق المحرقه: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

69. المناقب المرتضویه: ص 49، علی ما فی الإحقاق.

70. المواهب: ج 2 ص 243، علی ما فی الإحقاق.

71. الإتحاف: ص 5، علی ما فی الإحقاق.

72. فتح القدیر: ج 4 ص 522، علی ما فی الإحقاق.

73. السیف المسلول: ص 9، علی ما فی الإحقاق.

74. القول الفصل: ص 482، علی ما فی الإحقاق.

75. تفسیر جلاء الاذهان و جلاء الأحزان: ج 9 ص 22.

76. التشیع للغریفی: ص 179.

77. التشیع للغریفی: ص 180.

78. المستدرک للحاکم: ج 3 ص 172.

18
المتن

قال المحبّ الطبری فی ذکر أهل البیت علیهم السّلام: ... فقال رجل لابن عمر: یا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:32

أبا عبد الرحمن، فعلی علیه السّلام؟ قال ابن عمر: علی علیه السّلام من أهل البیت علیهم السّلام، لا یقاس بهم؛ علی علیه السّلام مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی درجته؛ إن اللّه عز و جل یقول: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا

وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ» «1». فاطمه علیها السّلام مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی درجته و علی علیه السّلام مع فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

الریاض النضره: ج 3 ص 158.

19
المتن

قال کاشف الغطاء: روی أحمد فی مسنده، عن أنس بن مالک: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان یمرّ بباب فاطمه الزهراء علیها السّلام سته أشهر إذا خرج إلی صلاه الفجر یقول: الصلاه یا أهل البیت؛ «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «2»

المصادر:

1. کشف الغطاء: ص 13، عن مسند أحمد.

2. مسند أحمد: ج 3 ص 259.

3. وسائل الشیعه: ج 8 ص 448 ح 7، بتفاوت یسیر.

4. سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ج 1 ص 733، عن تاریخ ابن کثیر.

5. تاریخ ابن کثیر: ج 5 ص 321.

6. مختصر التفسیر الکبیر: ج 2 ص 302.

7. مسند أبی یعلی الموصلی: ج 7 ص 59 ح 3978.

8. آیه التطهیر فی أحادیث الفریقین: ج 2 ص 302.

9. شواهد التنزیل: ج 2 ص 18 ح 526.

10. بحار الأنوار: ج 86 ص 246 ح 6، عن الأمالی للصدوق.

11. الأمالی للصدوق: ص 88.

12. کفایه الطالب: ص 376.

______________________________

(1). سوره الطور: الآیه 21.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:33

13. سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ج 1 ص 751، عن الذخائر.

14. ذخائر العقبی: ص 24.

15. فضائل الصحابه لأحمد بن حنبل: ج 2 ص 76 ح 1340.

16. إحقاق الحق: ج 25 ص 181.

17. إحقاق الحق: ج 33 ص 3.

18. المؤتلف و المختلف: ج 4 ص 2121، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

19. تهذیب الکمال: ج 33 ص 260، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

20. عقیله الطهر و الکرم: ص 28، عن عده کتب، علی ما فی الإحقاق.

21. معارج القبول: ج 2 ص 483.

22. خدیجه أم المؤمنین: ص 482.

23. فهارس مسند

أحمد: ج 1 ص 369.

24. مقدمه مسند أهل البیت علیهم السّلام: ص 4.

25. مختصر المحاسن المجتمعه: ص 184.

26. موسوعه أطراف الحدیث النبوی: ج 6 ص 360.

27. مراقد أهل البیت علیهم السّلام بالقاهره: ص 9، علی ما فی الإحقاق.

28. إحقاق الحق: ج 33 ص 187.

29. درّ السحابه: ص 266 ح 5، بتفاوت فیه.

30. التشیع للغریفی: ص 173 ح 3.

31. صحیح الترمذی: ج 5 ص 352 ح 3206، علی ما فی التشیع.

الأسانید:

1. فی مسند أبی یعلی: حدثنا إبراهیم الحجاج السامی، حدثنا حمّاد بن سلمه، حدثنا علی بن زید، عن أنس.

2. حدثنا أبو سهل أحمد بن محمد بن زیاد، حدثنا موسی بن هارون، حدثنا إبراهیم بن حبیب، یعرف بابن المیته الکوفی، حدثنا عبد اللّه بن مسلم الملائی، عن أبی الجحاف، عن عطیه، عن أبی سعد الخدری.

20
المتن

حدثنی زید بن علی، عن أبیه، عن جده، عن علی علیهما السّلام، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:34

لما ثقل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مرضه و البیت غاصّ بمن فیه، قال: ادعوا لی الحسن و الحسین علیهما السّلام، فدعوتهما. فجعل یلثمهما حتی أغمی علیه. قال: فجعل علی علیه السّلام یرفعهما عن وجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال: ففتح عینیه فقال: دعهما یتمتّعان منی و أتمتّع منهما، فإنه سیصیبهما بعدی أثره، ثم قال: یا أیها الناس! إنی خلّفت فیکم کتاب اللّه و سنّتی و عترتی أهل بیتی، فالمضیّع لکتاب اللّه کالمضیّع لسنتی، و المضیّع لسنّتی کالمضیّع لعترتی؛ أما إن ذلک لن یفترقا حتی ألقاه علی الحوض.

المصادر:

مسند زید بن علی: ص 360.

21
المتن

عن أم سلمه: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دعا علیا و فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام، فجلّلهم بکساء ثم تلا: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، قال: و فیهم أنزلت.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 4.

2. موضح أوهام الجمع و التفریق: ج 2 ص 312، علی ما فی الإحقاق.

3. مسند أبی یعلی: ج 12 ص 451، علی ما فی الإحقاق.

4. سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 385، علی ما فی الإحقاق.

5. مسند الشاملین: ج 1 ص 210، علی ما فی الإحقاق.

6. معجم الشیوخ: ص 133، علی ما فی الإحقاق.

7. الصحیح المسند من التفسیر النبوی للقرآن الکریم، علی ما فی الإحقاق.

8. قواعد الأدیان: ص 26، علی ما فی الإحقاق.

9. تاریخ مدینه دمشق: ج 17 ص 329، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:35

10. التنبیهات السنیه علی العقیده الواسطیه، علی ما فی الإحقاق.

11. خدیجه أم المؤمنین: ص 363، علی ما فی الإحقاق.

12. تحریر المرأه فی عصر الرساله: ج 3 ص 14، علی ما فی الإحقاق.

13. الروض الدانی: ج 1 ص 231، علی ما فی الإحقاق.

14. ریاض الجنه: ص 18، علی ما فی الإحقاق.

15. عقیله الطهر و الکرم: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

16. سیر أعلام النبلاء: ج 10 ص 346، بزیاده فیه.

17. شرح الکوکب المنیر: ج 2 ص 242.

18. مختصر الأشراف: ج 12 ص 397.

19. مختصر الأشراف: ج 13 ص 12.

20. المستدرک للحاکم: ص 90.

21. فهرس مسند أبی یعلی: ج 14 ص 90.

22. معارج القبول: ج 2 ص 483.

23. إحقاق الحق: ج 33 ص 186.

24. مراقد أهل البیت

علیهم السّلام بالقاهره: ص 9.

25. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 24، عن عده کتب.

26. المحاسن و المساوی: ص 297.

27. القول الفصل: ج 2 ص 215.

28. سنن البیهقی: ج 2 ص 149.

29. البدایه و النهایه: ج 8 ص 34.

30. تفسیر الطبری: ج 22 ص 8.

31. خصائص النسائی: ص 16.

32. صحیح الترمذی: ج 13 ص 248.

33. مسند أحمد: ج 6 ص 298.

34. المعجم الکبیر للطبرانی (مخطوط) ص 134.

35. ذخائر العقبی: ص 23.

36. نظم درر السمطین: ص 238.

37. إحقاق الحق: ج 9 ص 31.

38. أخبار الدول للقرمانی: ص 120.

39. الأربعون لملا علی: ص 61.

40. نفحات اللاهوت: ص 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:36

41. المنتقی: ص 168.

42. تفسیر الطبری: ج 22 ص 6.

43. مجمع الزوائد: ج 9 ص 167.

44. نظم درر السمطین: ص 238.

45. درّ بحر المناقب (مخطوط).

46. المناقب للخوارزمی: ص 34.

47. القول الفصل: ص 185.

48. مسند أحمد: ج 3 ص 259.

49. الکنی للبخاری: ص 25.

50. إحقاق الحق: ج 18 ص 392.

51. ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ مدینه دمشق: ص 78.

52. ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ مدینه دمشق: ص 91.

53. کنز العمال: ج 13 ص 89. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 36 المصادر: ..... ص : 34 55. رشفه الصادی: ص 58.

56. موده القربی: ص 102.

57. تفسیر الخازن: ج 3 ص 67.

58. معالم التنزیل: ج 3 ص 529.

59. تفسیر روح البیان: ج 7 ص 171.

60. أنوار التنزیل: ج 2 ص 245.

61. کشف الحقائق: ج 3 ص 28.

62. قادتنا کیف نعرفهم: ج 7 ص 388.

63. تفسیر شریف البلابل و القلاقل: ج 3 ص 70.

64. المعجم الکبیر: ج 22 ص 65 ح 159.

65. المعجم

الکبیر: ج 33 ص 281 ح 612.

66. المعجم لابن الأعرابی: ص 33.

67. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 219.

68. غایه المرام و حجه الخصام: ج 1 ص 160.

الأسانید:

1. فی مسند أبی یعلی: حدثنا أبو خیثمه، حدثنا محمد بن عبد اللّه الأسدی، حدثنا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:37

سفیان، عن زبید، عن شهر بن حوشب، عن أم سلمه.

2. فی موضح أوهام الجمع و التفریق: أخبرنا أبو سعد أحمد بن محمد المالینی، أخبرنا الحسن بن رشیق بمصر، حدثنا علی بن سعید بن بشیر الرازی، حدثنی أبو أمیه عمرو بن یحیی، حدثنا عمّی عبید بن سعید عن الثوری، عن عمرو بن قیس، عن زبید، عن شهر بن حوشب، عن أم سلمه.

3. فی سیر أعلام النبلاء: الأوزاعی، حدثنا أبو عمار، حدثنی واثله بن الأسقع.

4. فی مسند الشامیین: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا محمد بن مصعب، قال: ثنا الأوزاعی، عن شدّاد أبی عمار، قال.

5. فی معجم الشیوخ: حدثنا محمد بن عمار بالکوفه، حدثنا محمد بن عبید، حدثنا أبو حفص الأعشی، عن إسماعیل بن أبی خالد، عن محمد بن سوقه، عمن أخبره، عن أم سلمه، قالت.

6. فی الصحیح المسند: حدثنا أبو العباس محمد بن یعقوب، أنبأنا العباس بن الولید بن مزید، أخبرنی أبی، قال: سمعت الأوزاعی، یقول: حدثنی أبو عمار، قال: حدثنی واثله بن الأسقع.

7. فی ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ مدینه دمشق: أخبرتنا أم المجتبی فاطمه بنت ناصر، قالت: قرئ علیّ إبراهیم بن منصور، أنبأ أبو بکر بن المقرئ، قالا: أنبأنا أبو یعلی، أنبأنا محمد بن إسماعیل، أنبأنا محمد بن مصعب، أنبأنا الأوزاعی، عن أبی عمار، عن واثله.

8. فی معالم التنزیل: ثنا أبو الفضل زیاد بن

محمد الحنفی، أنا أبو محمد عبد الرحمن بن محمد الأنصاری، أنا أبو محمد یحیی بن محمد، أنا أبو همام الولید، أنا یحیی بن زکریا بن زائده، أنا أبی، عن مصعب بن شیبه، عن صفیه بنت شیبه، عن عائشه، قالت.

9. فی المعجم لابن الأعرابی: نا أبو سعید الحارثی، نا حسین الأشقر، نا منصور بن أبی الأسود، نا الأعمش، عن حبیب بن أبی ثابت، عن شهر بن حوشب، عن أم سلمه.

22
المتن

قال السید الأمین فی نزول آیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»:

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:38

نزلت فی علی و فاطمه و ابنیهما علیهم السّلام؛ روی الواحدی فی أسباب النزول بسنده عن أبی سعید، قال: نزلت فی خمسه فی النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

و فی الإصابه: قالت أم سلمه: فی بیتی نزلت: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، قالت: فأرسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهما السّلام فقال: هؤلاء أهل بیتی ...؛ أخرجه الترمذی و الحاکم فی المستدرک: و قال صحیح علی شرط مسلم. أقول: الذی فی المستدرک و تلخیصه صحیح علی شرط البخاری و لم یخرجاه.

و فی الدر المنثور أخرج الترمذی و صحّحه ابن جریر و ابن المنذر و الحاکم و صحّحه و ابن مردویه و البیهقی فی سننه من طرق عن أم سلمه، قالت: فی بیتی نزلت:

«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ»، و فی البیت فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

فجلّلهم صلّی اللّه علیه و آله بکساء کان علیه ثم قال: هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

و أخرج ابن مردویه عن أم سلمه قالت: نزلت هذه الآیه فی بیتی: «أَنَّما یُرِیدُ اللَّهُ ...»،

و فی البیت سبعه: جبریل میکائیل و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و أنا علی باب البیت. قلت: یا رسول اللّه، أ لست من أهل البیت؟ قال: إنک إلی خیر، إنک من أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله.

و رواه فی أسد الغابه بسنده، عن أم سلمه نحوه.

و روی الحاکم فی المستدرک بسنده عن واثله بن الأسقع: أتیت علیا علیه السّلام فلم أجده، فقالت لی فاطمه علیها السّلام: انطلق إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یدعوه. فجاء مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فدخلا و دخلت معهما. فدعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الحسن و الحسین علیهما السّلام فأقعد کل واحد منهما علی فخذیه و أدنی فاطمه علیها السّلام من حجره و زوجها، ثم لفّ علیهم ثوبا و قال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»، ثم قال: هؤلاء أهل بیتی، اللهم

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:39

أهل بیتی أحق.

هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین.

و روی الحاکم فی المستدرک بسنده، عن عامر بن سعد، عن سعد: نزل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الوحی فأدخل علیا و فاطمه و ابنیهما علیهم السّلام تحت ثوبه ثم قال: اللهم هؤلاء أهلی و أهل بیتی.

و بسنده عن عبد اللّه بن جعفر بن أبی طالب: لما نظر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله

إلی الرحمه هابطه قال: ادعوا لی ادعوا لی. فقالت صفیه: من یا رسول اللّه؟ قال: أهل بیتی؛ علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فجی ء بهم، فألقی علیهم النبی صلّی اللّه علیه و آله کساءه ثم رفع یدیه ثم قال:

اللهم هؤلاء آلی، فصلّ علی محمد و علی آل محمد. و أنزل اللّه عز و جل: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1». قال: هذا حدیث صحیح الأسناد، و قد صحّت الروایه علی شرط الشیخین، أنه علّمهم الصلاه علی أهل بیته کما علّمهم الصلاه علی آله.

و أخرج ابن أبی شیبه و أحمد و الترمذی و حسّنه و ابن جریر و ابن المنذر و الطبرانی و الحاکم و صحّحه و ابن مردویه عن أنس: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان یمرّ بباب فاطمه علیها السّلام إذا خرج إلی صلاه الفجر و یقول: الصلاه یا أهل البیت الصلاه، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ ...».

و روی الحاکم فی المستدرک و قال: صحیح علی شرط مسلم بسنده عن أنس: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان یمرّ بباب فاطمه علیها السّلام سته أشهر إذا خرج لصلاه الفجر، یقول: الصلاه یا أهل البیت، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».

و أخرج ابن مردویه عن أبی سعید الخدری: لما دخل علی علیه السّلام بفاطمه علیها السّلام، جاء النبی صلّی اللّه علیه و آله أربعین صباحا إلی بابها یقول: السلام علیکم أهل البیت و رحمه اللّه و برکاته،

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:40

الصلاه رحمکم اللّه، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ

...»، أنا حرب لمن حاربکم، أنا سلم لمن سالمتم.

و أخرج ابن جریر و ابن مردویه، عن أبی الحمراء: حفظت من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثمانیه أشهر بالمدینه، لیس من مره یخرج إلی صلاه الغداه إلا أتی إلی باب علی علیه السّلام فوضع یده علی جنبتی الباب، ثم قال: الصلاه الصلاه، «إنما یرید اللّه ...».

و أورده ابن خالویه فی کتاب الآل عن نافع بن أبی الحمراء نحوه.

و فی الدر المنثور: أخرج ابن مردویه، عن ابن عباس: شهدنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تسعه أشهر، یأتی کل یوم باب علی بن أبی طالب علیه السّلام عند وقت کل صلاه فیقول: السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته أهل البیت؛ «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، الصلاه رحمکم اللّه، کل یوم خمس مرات.

و أخرج الطبرانی عن أبی الحمراء: رأیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یأتی باب علی و فاطمه علیها السّلام سته أشهر فیقول: «أَنَّما یُرِیدُ ...».

و فی کتاب وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی للسمهودی: أسند یحیی، عن أبی الحمراء: شهدت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أربعین صباحا یجی ء إلی باب علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام حتی یأخذ بعضادتی الباب و یقول: السلام علیکم أهل البیت، «أَنَّما یُرِیدُ اللَّهُ ...».

قال: و فی روایه له: رابطت بالمدینه سبعه أشهر کیوم واحد، و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یأتی باب علی علیه السّلام کل یوم.

و فی روایه: عند صلاه الصبح فیقول: الصلاه الصلاه ثلاث مرات، «أَنَّما یُرِیدُ اللَّهُ ...».

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 18،ص:41

و أخرج ابن جریر و ابن أبی حاتم، عن قتاده فی قوله: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»، قال: هم أهل بیت طهّرهم اللّه من السوء و اختصّهم برحمته.

قال و حدّث الضحاک بن مزاحم: أن نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان یقول: نحن أهل بیت طهّرهم اللّه من شجره النبوه و موضع الرساله و مختلف الملائکه و بیت الرحمه و معدن العلم.

المصادر:

أعیان الشیعه: ج 2 ص 276.

23
المتن

عن زینب بنت أم سلمه: إن المصطفی صلّی اللّه علیه و آله دخل علیه الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام.

فجعل الحسن علیه السّلام من شقّ و الحسین علیه السّلام من شقّ و جعل فاطمه علیها السّلام فی حجره و قال: رحمه اللّه و برکاته علیکم أهل البیت إنه حمید مجید.

المصادر:

1. إتحاف السائل بما لفاطمه علیها السّلام من المناقب و الفضائل: ص 69.

2. سیدات نساء أهل الجنه: ص 157، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 33 ص 55.

4. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 70.

5. إحقاق الحق: ج 18 ص 391.

6. کنز العمال: ج 16 ص 254.

7. ذکر أخبار أصفهان: ج 1 ص 108.

الأسانید:

فی ذکر أخبار أصفهان: حدثنا سلیمان بن أحمد، ثنا أحمد بن مجاهد الأصبهانی، ثنا عبد اللّه بن عمر بن أبان، ثنا زاخر بن سلیمان، عن طعمه بن عمر و الجعفری، عن أبی الجحاف داوود بن أبی عوف، عن شهر بن حوشب، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:42

24
المتن

قال السید أحمد شکر الحسینی نقلا عن أحد علمائنا:

... و لا دلیل لهؤلاء- أی الذین قالوا أن الآیه تشمل زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله- إلا سیاق الآیه و ترتیبها، أو ما یکفی مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی باب بیت علی و فاطمه علیها السّلام أربعین صباحا أو سته أشهر أو تسعه أشهر، یطرق علیهم الباب و یتلو علیهم الآیه، لیکون دلیلا علی أن المقصود بآیه التطهیر هم أهل هذا البیت فقط، و لم یعهد من النبی صلّی اللّه علیه و آله طرق باب إحدی من زوجاته، و تلی علیها الآیه و لو مره واحده.

ثم إن سیاق الآیه و أسلوبها لا یدلّان علی کلامنا، فإن الخطابات الموجّهه إلی زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله فی الآیه کلها ضمائر مؤنثه؛ قال اللّه تعالی: «یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفاً وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الْأُولی وَ أَقِمْنَ الصَّلاهَ وَ آتِینَ الزَّکاهَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً وَ اذْکُرْنَ ما یُتْلی فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِکْمَهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ لَطِیفاً خَبِیراً». «1»

و یظهر بکل وضوح أن الضمائر الموجوده فی آیه التطهیر

تختلف عما سبقتها و لحقتها من الآیات و الخطابات، فقد قال اللّه تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»، و لم یقل عنکنّ و یطهّرکن.

فالعدول عن الضمائر المؤنثه إلی الضمائر المذکره یدلّ علی اختصاص الخطابات بغیر نساء النبی صلّی اللّه علیه و آله المخاطبات فی الآیه، و نقول: لو کانت نازله فی زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله، فکیف خرجت عائشه علی أمیر المؤمنین علیه السّلام.

المصادر:

قبسات من حیاه سیده نساء العالمین: ص 21.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:43

25
المتن

قال صاحب الدره الیتیمه فی ذکر أهل البیت علیهم السّلام:

... و فی روایه: أنا حرب لمن حاربهم و سلم لمن سالمهم ...؛ قاله لعلی و فاطمه و ولدیهما علیهم السّلام.

و فی أخری: و الذی نفسی بیده لا یبغضنا أهل البیت أحد إلا أکبّه اللّه تعالی فی النار.

و قال صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه حرّم الجنه علی من ظلم أهل بیتی علیهم السّلام، أو قاتلهم أو أعان علیهم أو سبّهم.

و قال لعلی علیه السّلام: أ ما ترضی أن تکون رابع أربعه؛ أول من یدخل الجنه أنا و أنت و الحسن و الحسین علیهما السّلام و أزواجنا.

و زاد فی روایه: و أشیاعنا عن أیماننا و شمائلنا.

المصادر:

الدرّه الیتیمه فی فضائل السیده العظیمه علیها السّلام: ص 11.

26
المتن

عن مولی لأم سلمه:

إن فاطمه علیها السّلام کانت عند النبی صلّی اللّه علیه و آله، فلما تهوّر اللیل قال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما أری أهلک إلا قد أعجبهم أن تأتیهم. فانطلقت حامله للحسین علیه السّلام و تقود حسنا علیه السّلام. فاستقفاهم النبی صلّی اللّه علیه و آله و هو جالس ثم قال: اللهم إن هؤلاء عترتی و أهل بیتی، اللهم إنی أحبّهم فأحبّهم؛ قال ذلک ثلاثا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:44

المصادر:

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام للکوفی القاضی: ج 2 ص 156 ح 633.

الأسانید:

فی مناقب الإمام: حدثنا عثمان، قال: حدثنا محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا عبد الرحمن، قال: حدثنا علی بن هاشم، عن مسلم الملائی، عن مولی لأم سلمه.

27
المتن

عن جعفر بن محمد علیه السّلام:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جمع علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی بیت أم سلمه ابنه أبی أمیه ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا ....

المصادر:

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 159 ح 635.

الأسانید:

فی مناقب الإمام: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا عثمان بن محمد الألثغ، قال: حدثنا جعفر بن محمد الرمانی، قال: حدثنا حسن بن حسین، عن إسحاق بن عمار، عن جعفر بن محمد علیه السّلام.

28
المتن

قال الشیخ أبو الفتوح الرازی فی آیه التطهیر:

إن المراد من قوله أهل البیت فی الآیه هو أهل بیت رسول اللّه علیهم السّلام، و فی الآیه قولان:

أحده أنه فی نساء النبی صلّی اللّه علیه و آله، و ظاهر الآیه یمنع هذا القول بقوله: عنکم و یطهّرکم، و الخطاب فیه للرجال لا للنساء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:45

و روی المخالف و المؤالف بأخبار متواتره عن أبی سعید الخدری، أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: أن الآیه فی حق الخمسه؛ أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

تفسیر أبی الفتوح الرازی: ج 4 ص 317.

29
المتن

قال ابن البطریق فی تفسیر قوله تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»:

إن أهل البیت علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

العمده: ص 183.

30
المتن

قال عمر بن الخطاب: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی حظیره القدس فی قبه بیضاء و سقفها عرش الرحمن.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 195.

2. فرائد السمطین (مخطوط).

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:46

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أنبأنی عبد المنعم بن یحیی، عن عبد الرحمن بن عبد السمیع، عن شاذان القمی، عن أبی عبد اللّه بن عبد العزیز، عن أبی عبد اللّه بن أحمد، قال: حدثنا محمد بن أحمد، قال: حدثنا محمد بن عبد الواحد، قال: أخبرنی عبد الرزاق بن أبی حفص، قال:

حدثنا أبو بکر بن فورک، قال: حدثنا محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا سمانه بنت حمدان، عن أبیها، عن عمر بن زیاد، عن عبد العزیز بن محمد، حدثنی زید بن أسلم، عن أبیه، عن عمر بن الخطاب، قال.

31
المتن

عن عطیه، قال: حدثنی أبی، عن أم سلمه زوج النبی صلّی اللّه علیه و آله، قالت:

بینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بیتی إذ قالت «1» الخادم: إن علیا و فاطمه علیهما السّلام بالسدّه. قالت: قومی عن أهل بیتی. فقمت فتنحّیت فی ناحیه البیت قریبا. فدخل علی و فاطمه علیهما السّلام و معهما الحسن و الحسین علیهما السّلام صبیّان صغیران، فأخذ الصبیین فقبّلهما و وضعهما فی حجره و اعتنق علیا و فاطمه علیهما السّلام. ثم أغدف علیهم ببرده له و قال: اللهم إلیک لا إلی النار، أنا و أهل بیتی. قالت: فقلت: یا رسول اللّه، و أنا؟ قال: و أنت. «2»

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 453، عن تاریخ دمشق.

2. تاریخ دمشق: «3» ص 70، علی ما فی الإحقاق.

3. کنز العمال: ج 16 ص 256، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت یسیر.

4. إحقاق الحق: ج 9 ص 145.

5. مناقب أحمد (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

6. الکنی و الأسماء: ج 2 ص 121، علی ما فی الإحقاق.

7. الکنی و الأسماء: ج 2 ص 122، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر.

(2). الظاهر علی ما فی سائر الروایات فیه سقط و الصحیح: و أنت علی خیر.

(3). هکذا فی الإحقاق و لعلّه فی المخطوط منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:47

8. المعجم الکبیر (مخطوط) «1» ص 134، علی ما فی الإحقاق.

9. الإصابه: ج 1 ص 329، علی ما فی الإحقاق.

10. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 96، علی ما فی الإحقاق.

11. مقتل الحسین علیه السّلام: ص 52، علی ما فی الإحقاق.

12. مجمع الزوائد: ج 9 ص 166، علی ما فی الإحقاق.

13. ینابیع الموده: ص 228، علی

ما فی الإحقاق.

14. ینابیع الموده: ص 167، علی ما فی الإحقاق.

15. القول الفصل: ج 2 ص 198، علی ما فی الإحقاق.

16. تاریخ ابن عساکر: فی منتخبه، علی ما فی الإحقاق.

17. ذخائر العقبی: ص 21، علی ما فی الإحقاق.

18. شرف النبی صلّی اللّه علیه و آله (مخطوط): ص 225، علی ما فی الإحقاق.

19. مفتاح النجا (مخطوط): ص 14، علی ما فی الإحقاق.

20. کنوز الحقائق: ص 26، علی ما فی الإحقاق.

21. ینابیع الموده: ص 179، علی ما فی الإحقاق.

22. أرجح المطالب: ص 323، علی ما فی الإحقاق.

23. تاریخ دمشق: ج 13 ص 203، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

1. فی مناقب أحمد: حدثنا عبد اللّه، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنی محمد بن جعفر، قال: حدثنا عوف بن أبی المعدل، عن عطیّه الطفاوی، عن أبیه، عن أم سلمه.

2. فی الکنی و الأسماء: أخبرنی أحمد بن شعیب، قال: أخبرنا سلیمان بن سالم، قال:

أنبأ النضر، حدثنا عوف.

3. فی الکنی و الأسماء: حدثنا علی بن معبد بن نوح، قال: حدثنا عبد الوهاب الخفاف، قال: حدثنا عوف.

4. فی المعجم الکبیر: حدثنا محمد بن العباس المؤدب، نا هوده بن خلیفه، نا عوف، عن عطیه أبی المعدل، عن أبیه، عن أم سلمه، قالت.

5. فی مقتل الحسین علیه السّلام: أخبرنا علی بن أحمد العاصمی، أخبرنا إسماعیل بن أحمد البیهقی، أخبرنا والدی أحمد بن الحسین، أخبرنا أحمد بن الحسن، أخبرنا محمد جعفر الأنباری، أخبرنا محمد بن أحمد، أخبرنا عبد الوهاب، أخبرنا عوف.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر، و الظاهر أنه فی لمخطوط منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:48

32
المتن

عن أنس بن مالک، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: لما أراد اللّه أن یهلک قوم نوح، أوحی إلیه أن شقّ ألواح السبّاح. فلما شقّها لم یدر ما یصنع بها. فهبط جبرئیل فأراه هیئه السفینه تابوت فیه مائه ألف مسمار و تسعه و عشرون ألف مسمار. فسمر بالمسامیر کلها السفینه حتی بقیت خمسه مسامیر.

فضرب بیده إلی مسمار منها، فأشرق فی یده و أضاء کما یضی ء الکوکب الدری فی أفق السماء، فتحیّر من ذلک نوح. فأنطق اللّه ذلک المسمار بلسان طلق ذلق فقال: علی اسم خیر الأنبیاء محمد بن عبد اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فهبط إلیه جبرئیل فقال له: یا جبریل! ما هذا المسمار الذی ما رأیت مثله؟ فقال: هذا باسم خیر

الأولین و الآخرین محمد بن عبد اللّه، أسمره فی أولها علی جانب السفینه الیمنی.

و ضرب بیده علی مسمار ثان فأشرق و أنار، فقال نوح: ما هذا المسمار؟ قال: مسمار أخیه و ابن عمه علی بن أبی طالب علیه السّلام، فأسمره علی جانب السفینه الیسار فی أولها.

ثم ضرب بیده إلی مسمار ثالث فزهر و أشرق و أنار، فقال: هذا مسمار فاطمه علیها السّلام، فأسمره فی جانب مسمار أبیها.

ثم ضرب بیده إلی مسمار رابع فزهر و أنار، فقال: هذا مسمار الحسن علیه السّلام، فأسمره إلی جانب مسمار أبیه.

ثم ضرب بیده إلی مسمار خامس فأشرق و أنار و بکی، فقال: یا جبریل! ما هذا النداوه؟ قال: هذا مسمار الحسین بن علی سید الشهداء علیه السّلام، فأسمره إلی جانب مسمار أخیه.

ثم قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: «وَ حَمَلْناهُ عَلی ذاتِ أَلْواحٍ وَ دُسُرٍ» «1»، و قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: الألواح خشب السفینه و نحن الدسر؛ لولانا ما سارت السفینه بأهلها.

______________________________

(1). سوره القمر: الآیه 13.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:49

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 204، عن ذیل اللآلی.

2. ذیل اللآلی: ص 68، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی ذیل اللآلی: ابن النجار: أنبأنا القاضی أبو الفتح محمد بن أحمد بن بحار الواسطی، عن أبی جعفر محمد بن الحسن بن محمد الهمدانی، أنبأنا السید أبو عبد اللّه الحسین القصبی، حدثنا الشریف أبو محمد الحسن بن أحمد العلوی المحمدی، حدثنا القاضی أبو محمد الحسن بن عبد الرحمن بن خلّاد و بکر بن أحمد بن مخلّد و أبو عبد اللّه الغالبی، قالوا: حدثنا محمد بن هارون المنصور العباسی، حدثنا أحمد بن شاکر، حدثنا یحیی بن أکثم القاضی، حدثنا المأمون، عن عطیّه العوفی، عن ثابت البنانی، عن أنس بن مالک، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال.

33
المتن

قالت أم سلمه:

إن هذه الآیه نزلت فی بیتی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، قالت: و أنا جالسه عند الباب فقلت: یا رسول اللّه، أ لست من أهل البیت؟

فقال: إنک إلی خیر، أنت من أزواج رسول اللّه.

قالت: و فی البیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام، فجلّلهم بکسائه و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

المصادر:

1. جامع الأصول لابن الأثیر: ج 10 ص 100 ح 6689.

2. جامع الأصول: ج 10 ص 100 ح 6690.

3. درّ السحابه: ص 265.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:50

34
المتن

قالت عائشه:

خرج النبی صلّی اللّه علیه و آله مرط مرحّل أسود. فجاءه الحسن علیه السّلام فأدخله، ثم جاءه الحسین علیه السّلام فأدخله، ثم جاءت فاطمه علیها السّلام فأدخله، ثم جاء علی علیه السّلام فأدخله، ثم قال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ». «1»

المصادر:

1. جامع الأصول: ج 10 ص 101 ح 6692.

2. درّ السحابه: ص 265 ح 3.

3. التشیع للغریفی: ص 172، عن فضائل الصحابه.

4. فضائل الصحابه، علی ما فی التشیع.

5. التشیع للغریفی: ص 174 ح 5، عن المستدرک.

6. المستدرک علی الصحیحین للحاکم، علی ما فی التشیع.

7. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 202، بتفاوت فیه.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:51

الفصل الثانی نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:52

فی هذا الفصل
اشاره

أولاد الزهراء علیها السّلام ینسبون من قبل الأمّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، حیث یقول صلّی اللّه علیه و آله: «کل بنی أمّ ینتمون إلی عصبتهم إلا ولد فاطمه علیها السّلام، فإنی أنا أبوهم و عصبتهم و إلی هذا أشار الشاعر:

کل بنی نسله من صلبه و خصّ منه أحمد من ربه

أن جعل اللّه نسله العلی و سرّه المصون من صلب علی و قوله تعالی: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» «1»، بشری للنبی صلّی اللّه علیه و آله بأن نسله کثیر من الأخیار و هو الخیر الکثیر و هو الکوثر، و وعید لشانئه الذی زعم أنه أبتر لا ذریه و لا نسل له.

و قال صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه تبارک و تعالی سیجعل نسلی منها و سیجعل من نسلها أئمه فی الأمه، یجعلهم خلفاؤه فی أرضه بعد انقضاء وحیه و هو الخیر الکثیر.

و نحن نذکر فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 93 حدیثا:

______________________________

(1). سوره الکوثر: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:53

مذاکره موسی بن جعفر علیه السّلام مع هارون فی اتصال نسبه علیه السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و إثباته من القرآن الکریم و ما جری بینه و بین هارون.

إحضار الحجّاج الشعبی فی مجلسه لرؤیه إجراء أمره فی قتل یحیی بن یعمر لقوله أن الحسن و الحسین علیهما السّلام من ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إثبات یحیی قوله بآیه من القرآن و إطلاقه الحجاج و إعطاؤه عشره آلاف درهم.

فی ذکر أولاد النبی صلّی اللّه علیه و آله و موت کلهم قبله و لا عقب له إلا من ولد فاطمه علیها السّلام.

قصه

ابن الزبیر و الکعبه و رؤیه عبد اللّه بن ربیعه کتابا علی الصخور فیه اسم النبی صلّی اللّه علیه و آله و أوصافه و اسم الأئمه علیهم السّلام واحدا بعد واحد.

قصه معراج النبی صلّی اللّه علیه و آله و إراءه اللّه إیاه علیا و فاطمه و الحسن و الحسین إلی المهدی علیهم السّلام فی ضحضاح من نور.

خطبه عمر أم کلثوم أسطوره لأنها من ولد فاطمه علیها السّلام.

عله تسمیه فاطمه علیها السّلام بالزهراء إضاءه السماوات و الأرض بنورها.

فی حدیث سلیم أن أولاد فاطمه علیها السّلام أولاد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فعال یزید بن معاویه فی أیام خلافته من قتل الحسین علیه السّلام و منعه الماء عنه و عن حرمه و إساره عیاله و بناته و سبی أهل المدینه و إباحته دماءهم و حریمهم ثلاثه أیام، إنفاذ حصین بن نمیر لقتال عبد اللّه بن الزبیر و رمی الکعبه بالحجاره و هتک حرمه حرم اللّه تعالی و حرم رسوله صلّی اللّه علیه و آله و التجاهر بالفساد فی العباد و البلاد، وصول الخلافه إلی الولید بن یزید الزندیق و رمیه المصحف بالنشاب.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أن ذریه کل نبی من صلبه و ذریتی من علی علیه السّلام و ابنتی فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:54

إن فی الإنجیل فی وصف النبی صلّی اللّه علیه و آله: أنه ذو النسل القلیل و نسله من مبارکه یعنی فاطمه علیها السّلام.

إن فاطمه علیها السّلام أصغر بنات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سنّا لکونها وارثا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لأن نسل النبی صلّی اللّه علیه و آله

منها.

تعلیم أبی جعفر علیه السّلام لأبی الجارود آیه فی أن الحسن و الحسین علیهما السّلام ابنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

حضور علی بن موسی الرضا علیه السّلام مع زید بن موسی أخیه فی مجلس بخراسان و کلامه علیها السّلام له: إن لمحسننا من الأجر کذا و لمسیئنا ضعفان من العذاب.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن کل سبب و صهر منقطع یوم القیامه إلا سببی و نسبی.

شعر محمد بن عبد الرحمن فی أن کل نبی نسله من صلبه إلا النبی صلّی اللّه علیه و آله.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: أنت ختنی و أبو ولدی.

مناظره موسی بن جعفر علیه السّلام مع هارون فی أن بنی علی علیه السّلام ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و استدلاله علیه السّلام بآیه: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ ...» «1» و آیه المباهله.

کلام الزمخشری فی أن أقوی دلیل علی فضل أصحاب الکساء أن أولاد فاطمه علیها السّلام هم أبناء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ینتسبون إلیه.

قول الحسن علیه السّلام لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا أبا الحسن، و قول الحسین علیه السّلام له: یا أبا الحسین!

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الخمسه: أنا الشجره و فاطمه علیها السّلام فرعها و علی علیه السّلام لقاحها و الحسن و الحسین علیهما السّلام ثمرتها و شیعتنا ورقها ....

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: أن کل بنی بنت بنو أبیهم إلا أولاد فاطمه علیها السّلام، فإنهم أولادی، منع أمیر المؤمنین علیه السّلام فی صفین عن قتال الحسن و الحسین علیهما السّلام مخافه

قطع نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بقتلهم.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:55

مکاتبه محمد بن عبد اللّه بن الحسن النفس الزکیه مع المنصور ... فی نسب بنی فاطمه.

کلام السید جعفر مرتضی العاملی بأن الحسن و الحسین علیهما السّلام ابنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لإخراجهما إلی المباهله لقوله تعالی: «أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ». «1»

قال الطبرسی فی الجوامع فی تفسیر الکوثر: هو کثره النسل و الذریه فی نسله من ولد فاطمه علیها السّلام.

کلام القرطبی فی عدّ عیسی من ذریه إبراهیم فی الآیه مع أنه ابن البنت، فأولاد فاطمه علیها السّلام ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله.

فی فضائل العلویین: من خصائصه صلّی اللّه علیه و آله أن أولاد فاطمه علیها السّلام أولاد بضعه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ینسبون إلیه حسبا من الأئمه علیهم السّلام و علماء آل البیت و من فی وجه الأرض شرقا و غربا و من الیمن و الحجاز و الشام و مصر و العراق و الهند و السند و سائر البلاد من السادات.

کلام ابن رویش العلوی الأندونیسی فی أن ولد فاطمه علیها السّلام عصبتهم و أبوهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

عن الصدوق کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن الحسن و الحسین علیهما السّلام- سیدا شباب أهل الجنه- ولدای.

قال محمد مهران: من إکرام اللّه تعالی السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام حفظ ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی ذریتها و إبقاء عقبه فی عقبها.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: إن الحسن و الحسین من صلبک و لکنکم منی و أنا منکم.

______________________________

(1). سوره

آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:56

کلام العلامه الأمینی فی تسمیه اللّه سبحانه أسباط نوح ذریه له و لیست الذریه إلا ولد الرجل، و قال سبحانه: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ ... وَ عِیسی» «1»، فعدّ عیسی من ذریه نوح و هو ابن بنته مریم ...، ذکر قول الرازی و القرطبی و مالک بأن أبناء البنات یسمّون أبناء ....

کلام عبد الرحیم الخطیب فی أن نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من الحسن و الحسین علیهما السّلام.

کلام المغنیه بأن نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منقطع إلا من فاطمه علیها السّلام.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله عن جبرئیل فی ولاده فاطمه علیها السّلام أنها النسله الطاهره المیمونه و أن نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منها و من نسلها أئمه الأمه علیهم السّلام.

کلام ابن الأعرابی: أن العتره ولد الرجل و ذریته و تسمیه ذریه محمد صلّی اللّه علیه و آله من علی و فاطمه علیهما السّلام عتره محمد صلّی اللّه علیه و آله.

کلام الصدوق فی معنی الذریه و العتره أنهم ولد الحسن و الحسین علیهما السّلام دون غیرهم من ولد جعفر و غیره.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی فضل الحسنین علیهما السّلام: ... إن ذریتی منهما.

قصه عامر الشعبی مع الحجاج و استدلال عامر لکون الحسن و الحسین علیهما السّلام ابنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من القرآن، أمر الحجاج بإعطاء عشره آلاف دینار لعامر.

کلام الفیروزآبادی فی أن ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله من صلبه من فاطمه علیها السّلام.

عن سلیم بن قیس فی احتجاج الحسن علیه السّلام أنه لا یوجد ما بین

المشرق و المغرب ولد للنبی صلّی اللّه علیه و آله غیری و غیر أخی.

کلام أبی علم: إن مشیه اللّه تعالی أن تکون السیده الزهراء علیها السّلام وعاء طاهرا لذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله بای من القرآن و ذلک ردّ لقول الشاعر:

بنونا بنو أبنائنا و بناتنابنوهنّ أبناء الرجال الأباعد

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 85.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:57

کلام ابن أبی الحدید فی أن الحسن و الحسین علیهما السّلام أبناء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الجرح و التعدیل فیه.

تشریح أحمد بن یحیی فتوی ابن مرزوق بثبوت الشرف من قبل الأم و الجرح و التعدیل فیه بالتفصیل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:58

1
المتن

قال الإمام موسی بن جعفر علیه السّلام:

لما أدخلت علی الرشید سلّمت علیه فردّ علیّ السلام، ثم قال: یا موسی بن جعفر، خلیفتین یجبی إلیهما الخراج؟ فقلت: یا أمیر المؤمنین، أعیذک باللّه أن تبوء بإثمی و إثمک و تقبل الباطل من أعدائنا علینا، فقد علمت أنه قد کذب علینا منذ قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بما علم ذلک عندک. فإن رأیت بقرابتک من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن تأذن لی أحدّثک بحدیث أخبرنی به أبی، عن آبائه، عن جدّی رسول اللّه علیهم السّلام؟ فقال: قد أذنت لک.

فقلت: أخبرنی أبی، عن آبائه، عن جدّی رسول اللّه علیهم السّلام قال: إن الرحم إذا مسّت الرحم تحرّکت و اضطربت. فناولنی یدک جعلنی اللّه فداک. فقال: ادن. فدنوت منه فأخذ بیدی، ثم جذبنی إلی نفسه و عانقنی طویلا، ثم ترکنی و قال: اجلس یا موسی فلیس علیک بأس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:59

فنظرت إلیه فإذا أنه

قد دمعت عیناه، فرجعت إلی نفسی فقال: صدقت و صدق جدک صلّی اللّه علیه و آله، لقد تحرّک دمی و اضطربت عروقی حتی غلبت علیّ الرقّه و فاضت عینای، و أنا أرید أن أسألک عن أشیاء تتلجلج فی صدری منذ حین لم أسأل عنها أحدا، فإن أنت أجبتنی عنها خلّیت عنک و لم أقبل قول أحد فیک، و قد بلغنی أنک لم تکذب قطّ، فأصدقنی عما أسألک مما فی قلبی.

فقلت: ما کان علمه عندی فإنی مخبرک به إن أنت آمنتنی؟ قال: لک الأمان إن صدقتنی و ترکت التقیه التی تعرفون بها معشر بنی فاطمه. فقلت: لیسأل أمیر المؤمنین عما شاء؟

قال: أخبرنی لم فضّلتم علینا و نحن و أنتم من شجره واحده و بنو عبد المطلب و نحن و أنتم واحد؛ إنا بنو العباس و أنتم ولد أبی طالب، و هما عمّا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قرابتهما منه سواء؟

فقلت: نحن أقرب. قال: و کیف ذلک؟ قلت: لأن عبد اللّه و أبا طالب لأب و أم، و أبوکم العباس لیس هو من أمّ عبد اللّه و لا من أمّ أبی طالب. قال: فلم ادعیتم أنکم ورثتم النبی صلّی اللّه علیه و آله و العمّ یحجب ابن العمّ، و قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد توفّی أبو طالب قبله و العباس عمّه حیّ؟

فقلت له: إن رأی أمیر المؤمنین أن یعفینی من هذه المسأله و یسألنی عن کل باب سواه یریده. فقال: لا أو تجیب. فقلت: فآمنّی؟ قال: قد آمنتک قبل الکلام. فقلت: إن فی قول علی بن أبی طالب علیه السّلام إذ لیس مع ولد الصلب ذکرا کان أو أنثی

لأحد سهم إلا للأبوین و الزوج و الزوجه، و لم یثبت للعمّ مع ولد الصلب میراث، و لم ینطق به الکتاب إلا أن تیما و عدیّا و بنی أمیّه قالوا: العمّ والد رأیا منهم بلا حقیقه و لا أثر عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

و من قال بقول علی علیه السّلام من العلماء قضایاهم خلاف قضایا هؤلاء؛ هذا نوح بن درّاج یقول فی هذه المسأله بقول علی علیه السّلام و قد حکم به، و قد ولّاه أمیر المؤمنین المصرین

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:60

الکوفه و البصره، و قد قضی به فأنهی إلی أمیر المؤمنین فأمر بإحضاره و إحضار من یقول بخلاف قوله، منهم سفیان الثوری و إبراهیم المدنی و الفضیل بن عیّاض. فشهدوا أنه قول علی علیه السّلام فی هذه المسأله، فقال لهم فیما أبلغنی بعض العلماء من أهل الحجاز:

فلم لا تفتون به و قد قضی به نوح به درّاج؟ فقالوا: جسر نوح و جبنّا و قد أمضی أمیر المؤمنین قضیّته بقول قدماء العامه عن النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه قال: علی علیه السّلام أقضاکم، و کذلک قال عمر بن الخطاب: علی علیه السّلام أقضانا، و هو اسم جامع لأن جمیع ما مدح به النبی صلّی اللّه علیه و آله أصحابه من القراءه و الفرائض و العلم داخل فی القضاء.

قال: زدنی یا موسی. قلت: المجالس بالأمانات و خاصه مجلسک؟ فقال: لا بأس علیک. فقلت: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یورّث من لم یهاجر، و لا أثبت له ولایه حتی یهاجر. فقال:

ما حجتک فیه؟ قلت: قول اللّه تبارک و تعالی: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یُهاجِرُوا ما لَکُمْ مِنْ

وَلایَتِهِمْ مِنْ شَیْ ءٍ حَتَّی یُهاجِرُوا» «1»، و إن عمّی العباس لم یهاجر.

فقال لی: أسألک یا موسی هل أفتیت بذلک أحدا من أعدائنا أم أخبرت أحدا من الفقهاء فی هذه المسأله بشی ء؟ فقلت: اللهم لا، و ما سألنی عنها إلا أمیر المؤمنین.

ثم قال: لم جوّزتم للعامه و الخاصه أن ینسبوکم إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و یقولون لکم: یا بنی رسول اللّه و أنتم بنو علی علیه السّلام، و إنما ینسب المرء إلی أبیه و فاطمه علیها السّلام إنما هی وعاء و النبی صلّی اللّه علیه و آله جدّکم من قبل أمّکم؟

فقلت: یا أمیر المؤمنین، لو أن النبی صلّی اللّه علیه و آله نشر فخطب إلیک کریمتک هل کنت تجیبه؟

فقال: سبحان اللّه! و لم لا أجیبه؟ بل أفتخر علی العرب و العجم و قریش بذلک. فقلت:

لکنه صلّی اللّه علیه و آله لا یخطب إلیّ و لا أزوّجه. فقال: و لم؟ فقلت: لأنه ولّدنی و لم یلدک. فقال:

أحسنت یا موسی.

ثم قال: کیف قلتم إنا ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله و النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یعقّب و إنما العقب للذکر لا الأنثی، و أنتم ولد الابنه و لا یکون لها عقب؟ فقلت: أسألک بحق القرابه و القبر و من فیه إلا ما أعفیتنی عن هذه المسأله.

______________________________

(1). سوره الأنفال: الآیه: 72.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:61

فقال: لا أو تخبرنی بحجّتکم فیه یا ولد علی علیه السّلام، و أنت یا موسی یعسوبهم و إمام زمانهم؛ کذا أنهی إلیّ، و لست أعفیک فی کل ما أسألک عنه حتی تأتینی فیه بحجه من کتاب اللّه. فأنتم تدّعون معشر ولد علی علیه السّلام أنه

لا یسقط عنکم منه شی ء ألف و لا واو إلا و تأویله عندکم و احتججتم بقوله عز و جل: «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ ءٍ» «1»، و قد استغنیتم من رأی العلماء و قیاسهم.

فقلت: تأذن لی فی الجواب؟ قال: هات. فقلت: أعوذ باللّه من الشیطان الرجیم، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی» «2»؛ من أبو عیسی یا أمیر المؤمنین؟

فقال: لیس لعیسی أب. فقلت: إنما ألحقناه بذراری الأنبیاء علیهم السّلام من طریق مریم، و کذلک ألحقنا بذراری النبی صلّی اللّه علیه و آله من قبل أمنا فاطمه علیها السّلام. أزیدک یا أمیر المؤمنین؟ قال: هات.

قلت: قول اللّه عز و جل: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ» «3»، و لم یدّع أحد أنه أدخل النبی صلّی اللّه علیه و آله تحت الکساء عند مباهله النصاری إلا علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فکان تأویل قوله عز و جل: «أَبْناءَنا» الحسن و الحسین علیهما السّلام و «نِساءَنا» فاطمه علیها السّلام و «أَنْفُسَنا» علی بن أبی طالب علیه السّلام.

إن العلماء قد أجمعوا علی أن جبرئیل قال یوم أحد: یا محمد، إن هذه لهی المواساه من علی علیه السّلام، قال: لأنه منی و أنا منه. فقال جبرئیل: و أنا منکما یا رسول اللّه، ثم قال: لا سیف إلا ذو الفقار و لا فتی إلا علی علیه السّلام. فکان

کما مدح اللّه عز و جل به خلیله إذ یقول: «فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ إِبْراهِیمُ» «4». إنا معشر بنی عمّک نفتخر بقول جبرئیل، إنه منّا.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 38.

(2). سوره الأنعام: الآیه 85.

(3). سوره آل عمران: الآیه 61.

(4). سوره الأنبیاء: الآیه 60.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:62

فقال: أحسنت یا موسی، ارفع إلینا حوائجک. فقلت له: أول حاجه أن تأذن لابن عمک أن یرجع إلی حرم جده صلّی اللّه علیه و آله و إلی عیاله. فقال: ننظر إن شاء اللّه.

فروی أنه أنزله عند السندی بن شاهک، فزعم أنه توفّی عنده، و اللّه أعلم.

المصادر:

1. عیون الأخیار: ج 1 ص 81.

2. الاحتجاج: ج 2 ص 161.

3. بحار الأنوار: ج 48 ص 125 ح 2.

4. بحار الأنوار: ج 93 ص 240 ح 4.

5. البرهان: ج 2 ص 96 ح 1، عن عیون الأخبار.

6. البرهان: ج 2 ص 94 ح 3، عن الاختصاص.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 1027 ح 12.

8. عوالم العلوم: ج 21 ص 266، عن عیون الأخبار.

9. لیالی پیشاور: ص 103، شطرا منه.

10. الأوائل للتستری: ص 155.

11. مصابیح الأنوار لبشبّر: ج 2 ص 307 ح 162.

12. جواهر الکلام: ج 16 ص 94.

13. الاختصاص: ص 54، بتفاوت.

الأسانید:

1. فی عیون أخبار الرضا علیه السّلام: هانی بن محمد بن محمود، عن أبیه، رفعه إلی موسی بن جعفر علیه السّلام، قال.

2. فی الاختصاص: محمد بن الحسن بن أحمد، عن أحمد بن إدریس، عن محمد بن أحمد بن إسماعیل العلوی، قال: حدثنی محمد بن الزبرقان، قال: قال أبو الحسن موسی بن جعفر علیه السّلام.

2
المتن

قال الشعبی: کنت بواسط و کان یوم أضحی، فحضرت صلاه العید مع الحجّاج

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:63

فخطب خطبه بلیغه. فلما انصرف جاءنی رسوله، فأتیته فوجدته جالسا مستوفزا قال:

یا شعبی، هذا یوم أضحی و قد أردت أن أضحّی فیه برجل من أهل العراق و أحببت أن تستمع قوله، فتعلم أنی قد أصبت الرأی فیما أفعل به.

فقلت: أیها الأمیر، أو تری أن تستنّ بسنّه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تضحّی بما أمر أن یضحّی به و تفعل مثل فعله و تدع ما أردت أن تفعله به فی هذا الیوم العظیم إلی غیره؟ فقال: یا شعبی، إنک إذا سمعت ما یقول صوّبت رأیی فیه، لکذبه علی اللّه و علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله و إدخال الشبهه فی الإسلام.

قلت: أ فیری الأمیر أن یعفینی من ذلک؟ قال: لا بد منه. ثم أمر بنطع فبسط و بالسیّاف فأحضر و قال: احضروا الشیخ. فأتوا به فإذا هو یحیی بن یعمر، فاغتممت غمّا شدیدا و قلت فی نفسی: و أیّ شی ء یقوله یحیی مما یوجب قتله.

فقال له الحجاج: أنت تزعم أنک زعیم العراق؟ قال یحیی: أنا فقیه من فقهاء العراق.

قال: فمن أیّ فقهک زعمت أن الحسن و الحسین علیهما السّلام من ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله! قال: ما

أنا زاعم ذلک بل قائله بحق. قال: و بأیّ حق قلته؟ قال: بکتاب اللّه عز و جل.

فنظر إلیّ الحجّاج و قال: اسمع ما یقول، فإن هذا مما لم أکن سمعته عنه، أ تعرف أنت فی کتاب اللّه عز و جل أن الحسن و الحسین علیهما السّلام من ذریه محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ فجعلت أفکّر فی ذلک فلم أجد فی القرآن شیئا یدلّ علی ذلک، و فکّر الحجاج ملیّا ثم قال لیحیی: لعلک ترید قول اللّه تعالی: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ» «1»، و أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خرج للمباهله و معه علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام؟

قال الشعبی: فکأنما أهدی إلی قلبی سرورا و قلت فی نفسی: قد خلص یحیی، و کان الحجّاج حافظا للقرآن. فقال له یحیی: و اللّه إنها لحجه فی ذلک بلیغه، و لکن لیس

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:64

منها احتجّ لما قلت. فاصفرّ وجه الحجاج و أطرق ملیّا، ثم رفع رأسه إلی یحیی و قال له:

إن أنت جئت من کتاب اللّه بغیرها فی ذلک فلک عشره ألف درهم و إن لم تأت بها فأنا فی حلّ من دمک. قال: نعم.

قال الشعبی: فغمّنی قوله و قلت: أ ما کان فی الذی نزع به الحجاج ما یحتجّ به یحیی و یرضیه بأنه قد عرفه و سبقه إلیه و یتخلّص منه حتی ردّ علیه و أفحمه؟ فإن جاءه بعد هذا بشی ء لم

آمن أن یدخل علیه فیه من القول ما یبطل به حجته لئلا یقال أنه قد علم ما قد جهله هو.

فقال یحیی للحجاج: قول اللّه تعالی: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ»، من عنی بذلک؟

قال الحجاج: إبراهیم. قال: فداود و سلیمان من ذریته؟ قال: نعم. قال یحیی: من نصّ اللّه علیه بعد هذا أنه من ذریته؟ فقرأ الحجاج: «وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ». قال یحیی: و من؟ قال: «وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی» «1». قال یحیی: و من أین کان عیسی من ذریه إبراهیم و لا أب له؟ قال: من أمه مریم. قال یحیی: فمن أقرب: مریم من إبراهیم أم فاطمه علیها السّلام من محمد صلّی اللّه علیه و آله و عیسی من إبراهیم الحسن و الحسین علیهما السّلام من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟

قال الشعبی: فکأنما ألقمه حجرا، فقال: أطلقوه- قبّحه اللّه- و ادفعوا إلیه عشره ألف درهم لا بارک اللّه له فیها. ثم أقبل علیّ فقال: کان رأیک صوابا و لکنا أبیناه. و دعا بجزور فنحره و قام فدعا بالطعام، فأکل و أکلنا معه و ما تکلّم بکلمه حتی انصرفنا و لم یزل مما احتجّ به یحیی بن یعمر واجما.

المصادر:

1. بحار الانوار: ج 10 ص 147 ح 1، عن کنز الفوائد للکراجکی.

2. کنز الفوائد للکراجکی: ص 147.

3. بحار الأنوار: ج 25 ص 243 ح 26.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 85.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:65

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 1021 ح 6، بتفاوت یسیر، عن بعض کتب المناقب.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 1023، عن کنز الکراجکی.

6. ریاض المصائب: ج 5 ص

233.

7. بحار الأنوار: ج 43 ص 228 ح 1، عن بعض الکتب.

8. بعض الکتب، علی ما فی البحار.

9. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 89.

10. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 224 ح 688.

11. الأمالی للصدوق: ص 504 ح 3.

12. بحار الأنوار: ج 93 ص 242 ح 7.

الأسانید:

1. فی بعض الکتب: أخبرنا أبو الحسن بن بشران، عن أبی عمرو بن سماک.

2. فی مناقب الإمام: حدثنا خضر بن أبان، قال: حدثنا یحیی بن عبد الحمید، حدثنا شریک، عن عبد الملک بن عمیر، قال.

3. فی الأمالی: أبی، عن محمد بن علی، عن عبد اللّه بن الحسن، عن أحمد بن علی الأصبهانی، عن الثقفی، عن علی بن هلال، عن شریک، عن عبد الملک بن عمیر.

3
المتن

قال ابن شهرآشوب فی ذکر أولاد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

ولد من خدیجه القاسم و عبد اللّه و هما الطاهر و الطیب، و أربع بنات: زینب و رقیه و أم کلثوم- و هی آمنه- و فاطمه علیها السّلام- و هی أم أبیها- و لم یکن له ولد من غیرها إلا إبراهیم من ماریه؛ ولد بعالیه فی قبیله مازن فی مشرب أم إبراهیم، و یقال ولد بالمدینه سنه ثمان من الهجره و مات بها و له سنه و عشره شهر و ثمانیه أیام و قبره بالبقیع.

و فی الأنوار و الکشف و اللمع و کتاب البلاذری: إن زینب و رقیه کانتا ربیبته من جحش، فأما القاسم و الطیب فماتا بمکه صغیرین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:66

قال مجاهد: مکث القاسم سبع لیال، و أما زینب فکانت عند أبی العاص القاسم بن الربیع، فولدت أم کلثوم و تزوّج بها علی علیه السّلام، و کان أبو العاص أسر یوم بدر فمنّ علیه النبی صلّی اللّه علیه و آله و أطلقه من غیر فداء، و أتت زینب الطائف، ثم أتت النبی صلّی اللّه علیه و آله بالمدینه فقدم أبو العاص المدینه فأسلم و ماتت زینب بالمدینه بعد مصیر النبی صلّی اللّه علیه و

آله إلیها بسبع سنین و شهرین، و أما رقیه فتزوّجها عتبه، و أم کلثوم تزوّجها عتیق و هما ابنا أبی لهب فطلّقاها. فتزوّج عثمان رقیه بالمدینه و ولدت له عبید اللّه صبیا لم یجاوز ست سنین، و کان دیک نقره علی عینه فمات، و بعده أم کلثوم، و لا عقب للنبی صلّی اللّه علیه و آله إلا من ولد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 140.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 52 ح 4، عن المناقب.

4
المتن

و روی عن محمد بن أحمد بن عبید اللّه الهاشمی، قال:

أخبرنی به بسرّمن رأی سنه تسع و ثلاثین و ثلاث مائه، قال: حدثنی عمّ أبی موسی بن عیسی، عن الزبیر بن بکّار، عن عتیق بن یعقوب، عن عبد اللّه بن ربیعه رجل من أهل مکه، قال: قال لی أبی: إنی محدّثک الحدیث فاحفظه عنّی و اکتمه علیّ ما دمت حیّا أو یأذن اللّه فیه بما یشاء:

کنت مع من عمل مع ابن الزبیر فی الکعبه حدثنی أن ابن الزبیر أمر العمّال أن یبلغوا فی الأرض، قال: فبلغنا صخرا أمثال الإبل، فوجدت علی تلک الصخور کتابا موضوعا فتناولته و سترت أمره. فلما صرت إلی منزلی تأمّلته فرأیت کتابا لا أدری من أیّ شی ء هو و لا أدری الذی کتب به ما هو، إلا أنه ینطوی کما ینطوی الکتب، فقرأت فیه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:67

باسم الأول لا شی ء قبله، لا تمنعوا الحکمه أهلها فتظلموهم و لا تعطوها غیر مستحقّها فتظلموها، إن اللّه یصیب بنوره من یشاء، و اللّه یهدی من یشاء، و اللّه فعّال لما یرید. باسم الأول لا نهایه له، القائم علی کل نفس بما کسبت، کان عرشه علی الماء.

ثم خلق الخلق بقدرته و صوّرهم بحکمته و میّزهم بمشیئته کیف شاء، و جعلهم شعوبا و قبائل و بیوتا لعلمه السابق فیهم. ثم جعل من تلک القبائل مکرّمه سمّاها قریشا و هی أهل الأمانه. ثم جعل من تلک القبیله بیتا خصّه اللّه بالنبإ و الرفعه، و هم ولد عبد المطلب، حفظه هذا البیت و عمّاره و ولاته و سکّانه.

ثم

اختار من ذلک البیت نبیا یقال له محمد، یدعی فی السماء أحمد؛ یبعثه اللّه تعالی فی آخر الزمان نبیّا و لرسالته مبلّغا و للعبّاد إلی دینه داعیا، منعوتا فی الکتب؛ تبشّر به الأنبیاء و یرث علمه خیر الأوصیاء؛ یبعثه اللّه و هو ابن أربعین عند ظهور الشرک و انقطاع الوحی و ظهور الفتن، لیظهر اللّه به دین الإسلام و یدّخر به الشیطان و یعبد به الرحمن.

قوله فصل و حکمه عدل، یعطیه اللّه النبوه بمکه و السلطان بطیبه، له مهاجره من مکه إلی طیبه و بها موضع قبره، یشهر سیفه و یقاتل من خالفه و یقیم الحدود فیمن اتبعه؛ هو علی الأمه شهید و لهم یوم القیامه شفیع. یؤیّده بنصره و یعضده بأخیه و ابن عمه و صهره و زوج ابنته و وصیّه فی أمته من بعده و حجه اللّه علی خلقه. ینصبه لهم علما عند اقتراب أجله؛ هو باب اللّه، فمن أتی اللّه من غیر الباب ضلّ. یقبضه اللّه و قد خلّف فی أمته عمودا بعد أن یبیّن لهم، یقول بقوله فیهم و یبیّنه لهم؛ هو القائم من بعده و الإمام و الخلیفه فی أمته. فلا یزال مبغضا محسودا مخذولا و من حقه ممنوعا، لأحقاد فی القلوب و ضغائن فی الصدور، لعلوّ مرتبته و عظم منزلته و علمه و حلمه.

و هو وارث العلم و مفسّره؛ مسئول غیر سائل، عالم غیر جاهل، کریم غیر لئیم، کرّار غیر فرّار، لا تأخذه فی اللّه لومه لائم، یقبضه اللّه عز و جل شهیدا، بالسیف مقتولا، هو یتولّی قبض روحه، و یدفن فی الموضع المعروف بالغریّ، یجمع اللّه بینه و بین النبی صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه

الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:68

ثم القائم من بعده ابنه الحسن علیه السّلام، سید الشباب و زین الفتیان، یقتل مسموما، یدفن بأرض طیبه فی الموضع المعروف بالبقیع.

ثم یکون بعده الحسین علیه السّلام، إمام عدل، یضرب بالسیف و یقری الضیف، یقتل بالسیف علی شاطئ الفرات فی الأیام الزاکیات، یقتله بنو الطوامث و البغیّات، یدفن بکربلاء، قبره للناس نور و ضیاء و علم.

ثم یکون القائم من بعده ابنه علی علیه السّلام، سید العابدین و سراج المؤمنین، یموت موتا، یدفن فی أرض طیبه فی الموضع المعروف بالبقیع.

ثم یکون الإمام القائم بعده المحمود فعاله محمد علیه السّلام، باقر العلم و معدنه و ناشره و مفسّره، یموت موتا، یدفن بالبقیع من أرض طیبه.

ثم یکون بعده الإمام جعفر علیه السّلام، و هو الصادق، بالحکمه ناطق، مظهر کل معجزه، و سراج الأمه، یموت موتا بأرض طیبه، موضع قبره البقیع.

ثم الإمام بعده المختلف فی دفنه، سمّی المناجی ربه موسی بن جعفر علیه السّلام، یقتل بالسمّ فی محبسه، یدفن فی الأرض المعروفه بالزوراء.

ثم القائم بعده ابنه الإمام علی الرضا علیه السّلام، المرتضی لدین اللّه، إمام الحق، یقتل بالسمّ فی أرض العجم.

ثم القائم الإمام بعده ابنه محمد علیه السّلام، یموت موتا، یدفن فی الأرض المعروفه بالزوراء.

ثم القائم بعده ابنه علی علیه السّلام، للّه ناصر، و یموت موتا، و یدفن فی المدینه المحدثه.

ثم القائم بعده الحسن علیه السّلام، وارث علم النبوه و معدن الحکمه، یستنار به من الظلم، یموت موتا، یدفن فی المدینه المحدثه.

ثم المنتظر بعده، اسمه اسم النبی، یأمر بالعدل و یفعله، و ینهی عن المنکر و یجتنبه، یکشف اللّه به الظلم و یجلو به الشک و العمی، یرعی الذئب فی أیامه مع الغنم، و یرضی

الموسوعه الکبری عن

فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:69

عنه ساکن السماء و الطیر فی الجوّ و الحیتان فی البحار. یا له من عبد! ما أکرمه علی اللّه، طوبی لمن أطاعه و ویل لمن عصاه، طوبی لمن قاتل بین یدیه فقتل أو قتل، أولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و أولئک هم المهتدون و أولئک هم المفلحون و أولئک هم الفائزون.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 217 ح 19، عن مقتضب الأثر.

2. مقتضب الأثر: ص 14.

5
المتن

عن أبی سلمی راعی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال:

سمعت النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول: لیله أسری بی إلی السماء قال العزیز جل ثناؤه: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ» «1». قلت: «و المؤمنون»؟ قال: صدقت یا محمد، من خلّفت لأمتک؟

قلت: خیرها. قال: علی بن أبی طالب علیه السّلام؟ قلت نعم. قال: یا محمد، إنی أطلعت علی الأرض اطلاعه فاخترتک منها، فشققت لک اسما من أسمائی، فلا أذکر فی موضع إلا و ذکرت معی؛ فأنا المحمود و أنت محمد. ثم اطلعت فاخترت منها علیا علیه السّلام، و شققت له اسما من أسمائی؛ فأنا الأعلی و هو علی.

یا محمد، إنی خلقتک و خلقت علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام من سنخ نوری، و عرضت ولایتکم علی أهل السماوات و الأرضین. فمن قبلها کان عندی من المؤمنین، و من جحدها کان عندی من الکافرین.

یا محمد، لو أن عبدا من عبادی عبدنی حتی ینقطع أو یصیر کالشنّ البالی ثم أتانی جاحدا لولایتکم، ما غفرت له أو یقرّ بولایتکم.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 285.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:70

یا محمد، تحبّ أن تراهم؟ قلت: نعم یا رب. فقال لی: التفت عن یمین العرش.

فالتفتّ فإذا بعلی و فاطمه و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و المهدی علیهم السّلام فی ضحضاح من نور قیاما یصلّون، و هو

فی وسطهم- یعنی المهدی علیه السّلام- کأنه کوکب درّی.

فقال: یا محمد، هؤلاء الحجج، و هو الثائر من عترتک، و عزتک و جلالی إنه الحجه الواجبه لأولیائی و المنتقم من أعدائی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 216 ح 18، عن المقتضب.

2. مقتضب الأثر: ص 12.

3. إثبات الهداه: ج 1 ص 548 ح 374.

4. إحقاق الحق: ج 5 ص 44.

5. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 95.

6. تأویل الآیات: ج 1 ص 98.

7. البرهان: ج 1 ص 266 ح 4.

8. الطرائف: ص 173.

9. فرائد السمطین: ج 2 ص 319 ح 571.

10. الأحادیث القدسیه المسنده: ص 204.

الأسانید:

1. فی المقتضب: أحمد بن محمد بن عیاش، عن علی بن سنان الموصلی، عن أحمد بن محمد الخلیلی، عن محمد بن صالح الهمدانی، عن سلیمان بن أحمد، عن الریّان بن مسلم، عن عبد الرحمن بن یزید، عن سلام بن أبی عمره، عن أبی سلمی.

2. فی تأویل الآیات: رواه المقلد بن غالب، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن وهبان، عن محمد بن أحمد، عن عبد الرحمن بن یزید بن جابر، عن سلامه، قال: سمعت أبا سلمی.

3. فی الطرائف: رواه أخطب خوارزم، قال: حدثنا محمد بن الحسین، قال: الحسین بن محمد، قال: أخبرنا محمد بن أحمد، حدثنا أحمد بن أحمد، قال حدثنا علی بن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:71

شاذان، عن أحمد بن محمد، عن سلیمان محمد، عن زیاد بن مسلم، عن عبد الرحمن، عن زید بن جابر، عن سلامه عن سلیمان.

4. فی فرائد السمطین: بالإسناد إلی أخطب الخوارزمی، قال: أخبرنی محمد بن الحسین، أنبأنا الحسین بن محمد، عن محمد بن أحمد، أنبأنا أحمد بن محمد، عن سلمان بن محمد، عن زیاد بن مسلم، عن عبد الرحمن بن زید، عن سلامه.

6
المتن

بالإسناد إلی مسند عبد اللّه بن أحمد بن حنبل، بأسناده قال:

إن عمر بن الخطاب خطب إلی علی علیه السّلام أم کلثوم، فاعتلّ علیه بصغرها، فقال له:

لم اکن أرید الباه، و لکنی سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: کل سبب و نسب «1» ینقطع یوم القیامه ما خلا سببی و نسبی، کل قوم عصبتهم لأبیهم ما خلا ولد فاطمه علیها السّلام، فإنی أنا أبوهم و عصبتهم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 247 ح 4، عن العمده.

2. العمده لابن البطریق: ص 150.

3. بحار الأنوار: ج 42 ص 97 ح 29، عن الطرائف.

4. الطرائف: ص 19.

5. العمده: ص 156، شطرا منه، عن مناقب ابن المغازلی.

6. العمده: ص 157، شطرا منه، عن مناقب ابن المغازلی.

7. العمده: ص 156، بزیاده فیه، عن مناقب ابن المغازلی.

8. کنز الفوائد: ص 166.

9. مناقب ابن المغازلی، علی ما فی العمده.

10. جامع الأحادیث: ج 13 ص 440 ح 1664.

11. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 68.

12. عوالم العلوم: ج 11 ص 1020 ح 3، بزیاده فیه.

______________________________

(1). فی الطرائف: کل حسب و نسب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:72

13. العمده: ص 287.

14. إفحام الأعداء و الخصوم: ص 77، بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی مناقب ابن المغازلی: بأسناده عنه، عن أبی طالب بن أحمد بن عثمان، عن علی بن محمد، عن الحسن بن أحمد بن سعید، عن الحسن بن هاشم الحرانی، عن محمد بن طلحه، عن عبد اللّه بن عمر، عن زید، عن المنهال بن عمرو، عن ابن جبیر، عن ابن عباس، عن عمر بن الخطاب.

2. فیه أیضا: عن الحسن بن أحمد، عن هلال بن محمد، عن إسماعیل بن علی، عن أبیه، عن أخی دعبل، عن سفیان الثوری، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد، عن أبیه محمد بن علی علیهما السّلام.

3. فی کنز الفوائد: عن القاضی السلمی أسد بن إبراهیم، عن العتکی عمر بن علی، عن محمد بن إسحاق: عن الکدیمی، عن بشر بن مهران، عن شریک بن شبیب، عن عرقده، عن المستطیلی بن حصین، قال.

7
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال [جابر]: قلت: لم سمّیت فاطمه الزهراء علیها السّلام زهراء؟ فقال:

لأن اللّه عز و جل خلقها من نور عظمته، فلما أشرقت أضاءت السماوات و الأرض بنورها و غشیت أبصار الملائکه، و خرّت الملائکه للّه ساجدین و قالوا: إلهنا و سیدنا، ما هذا النور؟ فأوحی اللّه إلیهم هذا نور من نوری و أسکنته فی سمائی، خلقته من عظمتی، أخرجه من صلب نبی من أنبیائی، أفضّله علی جمیع الأنبیاء، و أخرج من ذلک النور أئمه یقومون بأمری، یهدون إلی حقی و أجعلهم خلفائی فی أرضی بعد انقضاء وحیی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 12 ح 5، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 179 ح 1.

3. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:73

الأسانید:

فی علل الشرائع: أبی، عن محمد بن معقل القرمیسینی، عن محمد بن یزید الجزری، عن إبراهیم بن إسحاق النهاوندی، عن عبد اللّه بن حماد، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

8
المتن

عن أبان، عن سلیم و عمر بن أبی سلمه، قالا:

قدم معاویه حاجّا فی خلافه المدینه بعد ما قتل أمیر المؤمنین علیه السّلام و صالح الحسن- و الحدیث طویل جدا- إلی أن قال سلیم: فکان فیما ناشدهم الحسین علیه السّلام:

ثم نهی الناس أن یناموا فی المسجد غیره و کان یجنب فی المسجد و منزله فی منزل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فولّد لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیه أولاد. قالوا: اللهم نعم.

قال المجلسی فی بیانه: فولّد لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أی ولّد له أولاد من فاطمه علیها السّلام کانوا أولادا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس: ج 2 ص 777 ح 26.

2. بحار الأنوار: ج 33 ص 183 ح 456، عن کتاب سلیم.

3. بحار الأنوار: ج 44 ص 128، عن کتاب سلیم.

9
المتن

قال السید فی الطرائف:

و من الحوادث التی حدثت بطریق ذلک القول و بطریق یلزم الأربعه المذاهب فی الإمامه بالاختیار من بعض الأمه، أن الناس لما أرادوا دفع بنی هاشم عن حقوقهم و مقام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:74

نبیهم و اطراح وصایا النبی صلّی اللّه علیه و آله بهم، تعصّب قوم لآل حرب و بنی أمیه و اختاروا منهم خلفاء و بایعوهم، و تأسّوا فی ذلک علی من جعل الخلافه بالاختیار.

فکان ذلک أیضا سبب وصول الخلافه إلی معاویه الذی قاتل خلیفه المسلمین و وصیّ رسول رب العالمین و قاتل وجوه بنی هاشم و الصحابه و التابعین و فعل ما فعل.

و کان ذلک أیضا سبب وصول الخلافه إلی یزید بن معاویه الذی قتل فی أول خلافته الحسین بن علی علیه السّلام و ابن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام؛ ولد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أحد سیدی شباب أهل الجنه.

و قد تقدم فی روایتهم من کتبهم الصحاح بعض ما أثبتوه من وصایا النبی صلّی اللّه علیه و آله فیه و فی أخیه و أبیه و تعظیم اللّه لهم و دلالته علیهم ما لا حاجه إلی تکراره، و بلغ یزید بن معاویه إلی منع الحسین علیه السّلام و حرمه علی ید عمر بن سعد من شرب ماء الفرات و قتل خواصه و جماعه من أهل بیته، ثم قتله علیه السّلام بعده و نهب رحاله و سلب عیاله و حمل رأسه علی رماح أهل

الإسلام، و سیر حرم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من العراق إلی الشام علی الأقتاب مکشوفات الوجوه بین الأعداء و بین أهل الارتیاب، و أتبع یزید ذلک بنهب مدینه الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

فقد رووا فی صحاحهم فی مسند أبی هریره و غیره أن النبی صلّی اللّه علیه و آله لعن من یحدث فی المدینه حدثا و جعلها حرما، و کان ذلک النهب علی ید مسلم بن عقبه نائبه الذی نفّذه إلیهم، و سبی أهل المدینه و بایعهم علی أنهم عبید قنّ «1» لیزید بن معاویه، و أباحها ثلاثه أیام حتی ذکر جماعه من أصحاب التواریخ أنه ولد منهم فی تلک المده أربعه آلاف مولود لا یعرف لهم أب، و کان فی المدینه وجوه بنی هاشم و الصحابه و التابعین و حرم خلق عظیم من المسلمین.

______________________________

(1). القنّ: بکسر أوله: عبد ملک هو و أبواه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:75

و أتبع یزید ذلک فی وصیته لمسلم بن عقبه بإنفاذ الحصین بن نمیر السکونی لقتال عبد اللّه بن الزبیر بمکه. فرمی الکعبه بخرق الحیض و الحجاره! و هتک حرمه حرم اللّه تعالی و حرم رسوله صلّی اللّه علیه و آله و تجاهر بالفساد فی العباد و البلاد، و کان ذلک الاختیار سبب وصول الخلافه إلی سفهاء بنی أمیه، و إلی هرب بنی هاشم منهم خوفا علی أنفسهم، و إلی قتل الصالحین و الأخیار، و إلی إحیاء سنن الجبابره و الأشرار، حتی وصل الأمر إلی خلافه الولید بن یزید الزندیق الذی تفأّل یوما من المصحف فخرج: «وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ» «1»، فرمی المصحف من یده و أمر أن یجعل هدفا و

رماه بالنشّاب و أنشد:

تهدّدنی بجبّار عنیدفها أنا ذاک جبّار عنید

إذا ما جئت ربک یوم حشرفقل یا رب مزّقنی الولید و لو کان المسلمون قد قنعوا باختیار اللّه تعالی و رسوله لهم و ما نصّ النبی صلّی اللّه علیه و آله من تعیین الخلافه فی عترته، ما وقع هذا الخلل و الاختلاف فی أمته و شریعته.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 38 ص 192 ح 2، عن الطرائف.

2. الطرائف: ص 41.

10
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن لکل نبی عصبه ینتمون إلیها إلا ولد فاطمه علیها السّلام، فأنا ولیهم و أنا عصبتهم و هم عترتی، خلقوا من طینتی، و ویل للمکذّبین بفضلهم، من أحبّهم أحبّه اللّه و من أبغضهم أبغضه اللّه.

______________________________

(1). سوره إبراهیم: الآیه 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:76

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 105 ح 2، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 47.

3. إحقاق الحق: ج 18 ص 331.

4. کنز العمال: ج 13 ص 84، علی ما فی الإحقاق.

5. جامع الأحادیث: ج 3 ص 130 ح 7711.

6. کنز العمال: ج 12 ص 98 ح 34168، بتفاوت فیه.

7. مختصر تاریخ دمشق: ج 15 ص 145 ح 12.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 1021 ح 5، عن کنز العمال.

9. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 56، شطرا من صدره.

10. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 40، شطرا منه.

الأسانید:

1. فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: محمد بن الحسن الجوانی، عن الحسین بن علی الداعی، عن جعفر بن محمد الحسینی، عن محمد بن عبد اللّه الحافظ، عن عبد العزیز بن عبد الملک الأموی، عن سلیمان بن أحمد بن یحیی، عن محمد بن الربیع، عن حمّاد بن عیسی، عن طاهره بنت عمرو بن دینار، عن أبیها، عن جابر بن عبد اللّه، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی مختصر تاریخ دمشق: روی عن سلیمان بن أحمد بسنده، عن جابر بن عبد اللّه، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

11
المتن

بالإسناد عن الصادق، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه تعالی جعل ذریه کل نبی من صلبه و جعل ذریتی من صلب علی بن أبی طالب مع فاطمه علیها السّلام ابنتی، و إِنَّ اللَّهَ تعالی اصطفاهم کما «اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ». «1»

فاتبعوهم یهدوکم إلی صراط مستقیم، و قدّموهم و لا تتقدّموا علیهم، فإنهم أحلمکم صغارا و أعلمکم کبارا فاتبعوهم، فإنهم لا یدخلونکم فی ضلال و لا یخرجونکم من هدی. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 76 المتن ..... ص : 76 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 99 المصادر: ..... ص : 99 20. مرآت المؤمنین: ص 18، علی ما فی الإحقاق.

21. الروضه البهیه: ص 63، علی ما فی الإحقاق.

22. بغیه المستفید: ص 133، علی ما فی الإحقاق.

23. نزل الأبرار: ص 87.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:100

33
المتن

قال فی الکشاف: لا دلیل أقوی من هذا علی فضل أصحاب الکساء، لأنها لما نزلت دعاهم صلّی اللّه علیه و آله، فاحتضن الحسین علیه السّلام و أخذ بید الحسن علیه السّلام و مشت فاطمه علیها السّلام خلفه و علی علیه السّلام خلفها، فعلم أنهم المراد من الآیه و أن أولاد فاطمه علیها السّلام و ذریتهم یسمّون أبناؤه و ینتسبون إلیه نسبه صحیحه نافعه فی الدنیا و الآخره.

و قد حکی أن الحجّاج بن یوسف الثقفی أحضر الشریف یحیی بن یعمر. فلما دخل علیه همّ بقتله و قال له: لتقرأنّ علیّ آیه من کتاب اللّه تعالی نصّا علی أن العلویه من ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله أو لأقتلنّک و

لا أرید قوله تعالی: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ ...». «1»

فتلا الشریف یحیی قوله تعالی: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی» «2»، ثم قال: فعیسی من ذریه نوح من جهه الأب أو من جهه الأمّ. فبهت الحجاج و ردّه بجمیل.

المصادر:

رشفه الصادی: ص 61.

34
المتن

قال الحاکم النیشابوری بسنده عن علی علیه السّلام، قال:

ما سمّانی الحسن و الحسین علیهما السّلام «یا أبت» حتی توفّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ کانا یقولان لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یا أبت یا أبت، و کان الحسن علیه السّلام یقول لی: یا أبا حسن، و کان الحسین علیه السّلام یقول لی: یا أبا حسین.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

(2). سوره الأنعام: الآیه 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:101

قال الحاکم: فقد صحّت الروایه من ولد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و الحسن بن الحسن بن علی و عبد اللّه و حسن و علی و زید ابنی الحسن بن الحسین بن علی و عمرو بن الحسن بن علی و محمد بن عمرو بن حسن بن علی و الحسن بن زید بن حسن بن علی و موسی بن عبد اللّه بن حسن بن حسن و محمد بن عبد اللّه بن حسن بن حسن بن علی و عن علی بن الحسین بن علی و فاطمه بنت الحسین بن علی و محمد و عبد اللّه و زید و عمر و حسین ابنی علی بن الحسین، و عن جعفر بن محمد بن علی و الحسین بن زید بن علی؛ فهؤلاء قد صحّت عنهم الروایات، قد روی الحدیث عن زهاء مائتی رجل و امرأه من أهل البیت.

المصادر:

کتاب معرفه الحدیث للحاکم النیشابوری: ص 50.

الأسانید:

فی معرفه الحدیث: حدثنا أبو الحسین بن ماتی من أصل کتابه، ثنا الحسین بن الحکم، قال: حدثنا حسن بن حسین، قال: ثنا عیسی بن عبد اللّه بن عمر بن علی، عن أبیه، عن جده، عن علی علیه السّلام، قال.

35
المتن

روی الحاکم فی المستدرک علی الصحیحین عن عبد الرحمن بن عوف، أنه قال:

خذوا عنی من قبل أن یشاب الأحادیث بالأباطیل، سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: أنا الشجره و فاطمه علیها السّلام فرعها و علی علیه السّلام لقاحها و الحسن و الحسین علیهما السّلام ثمرتها و شیعتنا ورقها، و أصل الشجره فی جنه عدن و سائر ذلک فی الجنه، و هذا ظاهر فی التلازم بینهم و بین النبی صلّی اللّه علیه و آله و بین الشیعه.

المصادر:

الذکری: ص 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:102

36
المتن

قال فی نسبه أولاد فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

و أولاد سیدتنا فاطمه علیها السّلام لم تهجر نسبتهم إلیها، فینسبون إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بواسطتها، و قیل: إنهم خصّوا بالنسبه إلیه صلّی اللّه علیه و آله تشریفا و إکراما لهم، و قد روی بعض مشایخنا عن شمس الأئمه الحلوانی فی هذا حدیثا عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنه قال: کان بنی بنت بنو أبیهم إلا أولاد فاطمه علیها السّلام، فإنهم أولادی.

المصادر:

بدائع الصنائع: ج 7 ص 345.

37
المتن

فی ذکر آل النبی علیهم السّلام:

فرع فی بیان آل النبی علیهم السّلام المأمور بالصلاه علیهم، و فیهم ثلاثه أوجه لأصحابنا:

الصحیح فی المذهب أنهم بنو هاشم و بنو المطلب، و هو الذی نصّ علیه الشافعی و حرمله و نقله عنه الأزهری و البیهقی و قطع به جمهور الأصحاب.

و الثانی أنهم عترته الذی ینسبون إلیه صلّی اللّه علیه و آله و هم أولاد فاطمه علیها السّلام و نسلهم أبدا؛ حکاه الأزهری و آخرون.

و الثالث أنهم کل المسلمین التابعین له صلّی اللّه علیه و آله إلی یوم القیامه؛ حکاه القاضی أبو الطیب فی تعلیقه عن بعض أصحابنا، و اختاره الأزهری و آخرون، و هو قول سفیان الثوری و غیره من المتقدمین؛ رواه البیهقی عن جابر بن عبد اللّه الصحابی و سفیان الثور و غیرهما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:103

المصادر:

المجموع: ج 3 ص 466.

38
المتن

قال السمهودی فی انتساب أولاد فاطمه علیها السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله:

... اشتمل هذا الذکر علی دلیل اختصاصه صلّی اللّه علیه و آله بانتساب أولاد ابنته إلیه بالنبوه و الأبوه و النسل، و لهذا لما رأی علی بن أبی طالب علیه السّلام الحسن علیه السّلام یسرع إلی الحرب فی بعض أیام صفین قال: أیها الناس! أملکوا عنی هذین الغلامین فإنی أنفس لهما علی القتل؛ أخاف أن ینقطع بهما نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. الإشراف علی فضل الأشراف: ص 51.

2. منهاج البراعه: ج 13 ص 96، بزیاده فیه.

39
المتن

قال الوزیر الکاتب منصور بن الحسین الآبی فی مکاتبه محمد بن عبد اللّه بن الحسن النفس الزکیه مع المنصور، قال فی جواب کتاب المنصور:

من عبد اللّه محمد المهدی أمیر المؤمنین إلی عبد اللّه بن محمد. أما بعد، «طسم، تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ» «1»، «نَتْلُوا عَلَیْکَ مِنْ نَبَإِ مُوسی وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ» «2»، ... إلی أن قال:

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 1.

(2). سوره القصص: الآیه 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:104

و أنا أعرض علیک من الأمان مثل الذی أعطیتنی، فقد تعلم أن الحق حقنا و أنکم إنما طلبتموه بنا و نهضتم فیه بشیعتنا و خطبتموه بفضلنا و إن أبانا علیا علیه السّلام کان الوصی و الإمام، فکیف ورثتموه دوننا و نحن أحیاء؟ و قد علمت أنه لیس أحد من بنی هاشم یمتّ بمثل فضلنا و لا یفخر بمثل قدیمنا و حدیثنا و نسبنا و سببنا، و إنا بنو أم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه بنت عمرو فی الجاهلیه دونکم و بنو بنته فاطمه علیها السّلام فی الإسلام من بنیکم، و أنا أوسط بنی هاشم نسبا و خیرهم. أما و أبا لم تلدنی العجم و لم تعرق فیّ أمّهات الأولاد.

إن اللّه تبارک و تعالی لم یزل یختار لنا؛ فولّدنی من النبیین أفضلهم محمد صلّی اللّه علیه و آله، و من أصحابه أقدمهم إسلاما و أوسعهم علما و أکثرهم جهادا علی بن أبی طالب علیه السّلام، و من نسائه أفضلهنّ خدیجه بنت خویلد؛ أول من آمن باللّه و صلّی القبله، و من بناته أفضلهنّ سیده نساء أهل الجنه

علیها السّلام، و من المولودین فی الإسلام الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه.

ثم قد علمت أنّ هاشما ولّد علیا مرتین و إن عبد المطلب ولّد الحسن علیه السّلام مرتین و إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ولّدنی مرتین من قبل جدیّ الحسن و الحسین علیهما السّلام.

فما زال اللّه عز و جل یختار لی، حتی اختار لی فی النار؛ فولّدنی أرفع الناس درجه فی الجنه و أهون أهل النار عذابا، و أنا بن خیر الأخیار و ابن خیر أهل الجنه و ابن خیر أهل النار ....

المصادر:

نثر الدرر للوزیر الکاتب: ص 368.

40
المتن

قال أبو المکارم الحسنی فی تفسیر آیه: «فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّکَ قَدِیراً» «1»:

______________________________

(1). سوره الفرقان: الآیه 54.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:105

... إن ربک قادر کمال القدره و مضی حکمه بأنه لا یبقی منک ابن فی العالم، و لکن یبقی بواسطه علی و فاطمه علیهما السّلام، و جعلنا علیا علیه السّلام صهرک لیکون صهرک سبب نسبک، و من هنا قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: کل حسب و نسب ینقطع إلا نسبی و حسبی و صهری.

المصادر:

تفسیر شریف البلابل و القلاقل: ج 2 ص 508.

41
المتن

قال العلامه السید جعفر مرتضی العاملی فی استدلاله بالمباهله بأن الحسن و الحسین علیهما السّلام ابنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... إن إخراج الحسنین علیهما السّلام إلی المباهله بعنوان أنهما ابناء الرسول الأکرم محمد صلّی اللّه علیه و آله، مع أنهما ابنته الصدیقه الطاهره علیها السّلام له دلاله هامه و مغزی عمیق کما سنری.

المصادر:

الحیاه السیاسیه للإمام الحسن علیه السّلام: فصل المباهله.

42
المتن

قال الطبرسی فی الجوامع فی تفسیر سوره الکوثر:

... و قیل: هو کثره النسل و الذریه، و قد ظهر ذلک فی نسله من ولد فاطمه علیها السّلام، إذ لا ینحصر عددهم و یتصل بحمد اللّه إلی آخر الدهر مددهم. و هذا یطابق ما ورد فی سبب نزول السوره أن العاص بن وائل السهمی سمّاه الأبتر لما توفّی ابنه عبد اللّه ....

المصادر:

جوامع الجامع فی تفسیر القرآن الکریم: ج 1 ص 553.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:106

43
المتن

قال جمال الدین أحمد بن عنبه فی نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من فاطمه علیها السّلام:

... و نسل متصل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من فاطمه علیها السّلام أم الحسن و الحسین علیهما السّلام، و نسله صلّی اللّه علیه و آله یذکر فی نسل أبی طالب.

المصادر:

الفصول الفخریه: ص 88.

44
المتن

عن جابر، قال:

کان النبی صلّی اللّه علیه و آله یشهد مع المشرکین مشاهدهم، قال: فسمع ملکین خلفه و أحدهما یقول لصاحبه: اذهب حتی یقوم خلف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال: کیف نقوم خلفه و إنما عهده باستلام الأصنام قبل؟ قال: فلم یقدم بعد ذلک یشهد مع المشرکین مشاهدهم.

و قلت له: حدثنا عثمان قال: حدثنا جریر، عن شیبه بن نعامه، عن فاطمه بنت الحسین بن علی، عن فاطمه الکبری علیها السّلام، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: لکل بنی أب عصبه ینتمون إلیه إلا ولد فاطمه علیها السّلام، أنا عصبتهم.

المصادر:

الضعفاء الکبیر: ج 3 ص 222 ح 1223.

الأسانید:

فی الضعفاء الکبیر: حدثنا عبد اللّه بن أحمد بن حنبل، قال: حدّثت أبی بحدیث حدثناه عثمان بن محمد بن أبی شیبه، عن جریر بن عبد الحمید، عن الثوری، عن أبی عقیل، عن جابر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:107

45
المتن

قال محمد سالم البیحانی فی أسره النبی صلّی اللّه علیه و آله و أهل بیته علیهم السّلام فی أرجوزته:

...

و بنته البتول زوجها علی و هو ابن عم المصطفی و هو الولی

و لیس للنبی نسل باقی فی سائر الجهات و الآفاق

إلا بنی فاطمه الأطهارو الشمس قالوا تلد الأقمار المصادر:

أشعه الأنوار: ج 1 ص 181.

46
المتن

قال القرطبی فی تفسیر قوله تعالی: «نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ» «1»:

... و عدّ عیسی من ذریه إبراهیم و إنما هو ابن البنت، فأولاد فاطمه علیها السّلام ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله، و بهذا تمسک من رأی أن ولد البنات یدخلون فی اسم الولد.

المصادر:

الجامع لاحکام القرآن: ج 7 ص 31.

47
المتن

قال فی فضائل العلویین:

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 133.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:108

... و من خصائصه صلّی اللّه علیه و آله: أن أولاد فاطمه علیها السّلام أولاد بضعه منه ینسبون إلیه حسبا.

و قال الفخر الرازی: الکوثر أولاده صلّی اللّه علیه و آله، لأن هذه السوره نزلت ردّا علی من زعم أنه الأبتر، و المعنی أنه یجی ء من بضعته فاطمه الزهراء علیها السّلام نسلا یبقون علی مرّ الزمان.

فانظر کم قتل من أهل البیت علیهم السّلام، ثم العالم مملوّ منهم و لم یبق من بنی أمیه أحد یعبأ به، و علماء آل البیت علیهم السّلام الأکابر لا حدّ لهم و لا حصر منهم؛ الباقر و الصادق و الکاظم و الرضا و التقی و النقی و الزکی علیهم السّلام، و قد ملأ منهم الأرض شرقا و غربا و یمنا و حجازا و شاما و مصرا و هندا و سندا «1»، فهؤلاء أهل البیت علیهم السّلام.

المصادر:

1. النهایه فی فضائل العلویین (مخطوط): ج 2 ص 212.

2. تفسیر الفخر الرازی: ج 30 فی، تفسیر سوره الکوثر.

48
المتن

قال عیدروس بن أحمد العلوی الحسینی الأندونیسی المعروف بابن رویش المعاصر: ج 2 ص 435، قال:

الحادی و الاربعون فی قوله صلّی اللّه علیه و آله: أنا عصبه ولد فاطمه علیها السّلام، رواه جماعه من أعلام القوم و المحدثین، منهم:

1. الطبرانی فی کتابه المعجم الکبیر: ج 22 ص 423: روی مسندا إلی عمر، قال:

سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: کل بنی أنثی فإن عصبتهم لأبیهم ما خلا ولد فاطمه علیها السّلام، فإنی عصبتهم و أنا أبوهم؛ و رواه فی: ص 130، بالإسناد عن فاطمه علیها السّلام.

2. الطبری فی ذخائر العقبی: ص 121.

______________________________

(1). مع الأسف عدّ علماء أهل البیت علیهم السلام من البلاد و لم یسمّ إیران، مع أن علماء أهل البیت علیهم السلام فی إیران أکثر من کل بلاد بأضعاف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:109

3. القندوزی فی کتابه ینابیع الموده: ص 267 (طبع إستامبول).

4. الهیثمی فی مجمع الزوائد: ج 4 ص 224 (طبع القاهره) و فی ص 172، روی عن فاطمه علیها السّلام.

5. السیوطی فی الجامع الصغیر: ج 2 ص 234 (طبع مصر) فی إحیاء المیّت (المطبوع بهامش الإتحاف): ص 113.

6. النبهانی فی الفتح الکبیر: ج 2 ص 323 (طبع مصر).

7. ابن حمزه- و هو العلامه نقیب مصر و الشام- السید إبراهیم بن محمد الحسینی فی البیان و التعریف: ج 2 ص 144، 145.

8. الحبیب علوی الحدّاد فی القول الفصل: ج 2 ص 18 (طبع جاوا).

9. الإدریسی و هو السید أحمد بن سوده المغربی- خطیب الحرم- فی کتابه رفع اللبس و الشبهات: ص

87 (طبع مصر).

10. الأمر تسری الحنفی فی أرجح المطالب: ص 261 (طبع لاهور).

11. ابن حجر فی الصواعق: ص 185 (طبع عبد اللطیف)، عن ابن عمر.

12. البدخشی فی مفتاح النجا: ص 100 (مخطوط).

13. الکاظمی و هو السید العلامه شاه تقی علی الحنفی فی کتابه الروض الأزهر: ص 103 (طبع حیدرآباد).

14. الخوارزمی فی مقتل الحسین علیه السّلام: ص 88 (طبع الغری)، روی عن فاطمه علیها السّلام.

15. الحاکم فی المستدرک: ج 3 ص 164، (طبع حیدرآباد)، عن جابر.

16. الکمشخانوی فی کتابه راموز الأحادیث: ص 128 (طبع قشله همایون بالآستانه).

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:110

17. النبهائی فی کتابه الشرف المؤبّد: ص 97 (طبع الحلبی و أولاده).

18. نور اللّه الحسینی فی إحقاق الحق: ج 9 ص 644، 655 (طبع الإسلامیه طهران).

19. نور اللّه الحسینی فی إحقاق الحق: ج 9 ص 436، الحدیث الثانی و الأربعون، اتصال نسبه و سببه إلی یوم القیامه.

رواه جماعه من أعاظم المحدثین و أعلام القوم، منهم:

1. ابن سعد فی کتابه الطبقات الکبری: ج 8 ص 463 (طبع بیروت)، روی عن عمر بن الخطاب، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: کل نسب و سبب منقطع یوم القیامه إلا نسبی و سببی.

2. الخطیب البغدادی فی کتابه تاریخ بغداد: ج 6 ص 182 ....

3. الطبرانی فی کتابه المعجم الکبیر: ص 130.

4. الأصفهانی فی کتابه محاضرات الأدباء: ج 4 ص 479.

5. البیهقی فی السنن الکبری: ج 4 ص 63.

6. ابن أبی الحدید فی شرح نهج البلاغه: ج 3 ص 124.

7. الذهبی فی تذکره الحفّاظ: ج 3 ص 117.

8. الهیثمی فی مجمع الزوائد: ج 9 ص 173.

9. السیوطی فی الجامع الصغیر: ص 236.

10. ابن الدیبع فی تمییز الطیب

من الخبیث: ص 150.

11. الإدریس فی رفع اللبس و الشبهات: ص 81.

12. البدخشی فی مفتاح النجا: ص 100.

13. القندوزی فی ینابیع الموده: ص 186.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:111

14. الکمشخانوی فی راموز الأحادیث: ص 340.

15. المنّاوی فی کنوز الحقائق: ص 113.

16. النبهانی فی کتابه الفتح الکبیر: ج 2 ص 324.

17. الحبیب علوی الحدّاد فی القول الفصل: ج 2 ص 19.

18. الأمر تسری الحنفی فی أرجح المطالب: ص 242.

19. ابن کثیر فی تفسیره: ج 7 ص 34.

20. السید صدیق حسن خان ملک بهوپال فی تفسیره فتح البیان: ج 6 ص 261.

21. الحاکم فی المستدرک: ج 3 ص 158.

22. ابن حجر فی الصواعق: ص 186، 234.

23. ابن عبد ربه فی العقد الفرید: ج 2 ص 32.

24. ابن الأثیر فی النهایه: ج 2 ص 149.

25. ابن منظور فی لسان العرب: ج 1 ص 459.

26. إحقاق الحق: ج 9 ص 656- 670.

المصادر:

المقتطفات: ج 2 ص 435.

49
المتن

قال السیوطی: قال العلماء: انقرض نسب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلا فاطمه علیها السّلام، لأن أمامه بنت بنته زینب تزوّجت بعلی علیه السّلام ثم بعده بالمغیره بن نوفل و جاءها منها أولاد. قال الزبیر بن بکار: انقرض عقب زینب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:112

المصادر:

1. الثغور الباسمه: ص 52.

2. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 22، شطرا من صدره.

3. المشرع الروی: ج 1 ص 85.

50
المتن

قال السید ابن طاوس فی ذکر ولاده فاطمه علیها السّلام:

اعلم أن یوم ولاده سیدتنا الزهراء البتول علیها السّلام ابنه أفضل الرسول صلّی اللّه علیه و آله هو یوم عظیم الشأن، من أعظم أیام الإسلام و الإیمان لأمور:

منها أن نسب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله انقطع إلا منها، و منها أن أئمه المسلمین و الدعاه إلی رب العالمین علیهم السلام من ذریتها و صادر عن مقدس ولادتها.

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 623.

51
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

کل بنی آدم ینتمون إلی عصبتهم إلا ولد فاطمه علیها السّلام، فإنی أنا أبوهم و عصبتهم.

المصادر:

1. فرائد السمطین: ج 2 ص 69 ح 393.

2. اللؤلؤه البیضاء فی فضائل الزهراء علیها السّلام: ص 90.

3. کنز العمال: ج 6 ص 220، علی ما فی اللؤلؤه البیضاء.

4. رشفه الصادی: ص 81، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:113

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أنبأنی علی بن محمد بن محمد، أنبأنا مورّخ بغداد محمد بن محمود، أنبأنا الإمام ناصر بن أبی المکارم، أنبأنا أخطب خوارزم، قال: أخبرنی إسماعیل بن أحمد الواعظ، قال: أنبأنا الإمام أحمد بن الحسین البیهقی، أنبأنا أبو عبد اللّه الحافظ، أنبأنا أبو محمد الخراسانی، حدثنا ابن أبی العوام، حدثنا أبی، حدثنا جریر بن عبد الحمید، عن شیبه بن نعامه، عن فاطمه بنت الحسین، عن فاطمه الکبری علیها السّلام، قالت.

52
المتن

حدثنا عاصم بن بهدله، قال:

اجتمعوا یوما عند الحجاج، فذکر الحسین بن علی علیه السّلام فقال الحجاج: إنه لم یکن من ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله! و عنده یحیی بن یعمر فقال له: کذبت أیها الأمیر. فقال الحجاج: لتأتینی علی ما قلت بمصداق من کتاب اللّه عز و جل أو لأقتلنّک.

فقال یحیی: قال اللّه عز و جل: «تِلْکَ حُجَّتُنا آتَیْناها إِبْراهِیمَ عَلی قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ. وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلًّا هَدَیْنا وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ. وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی». «1»

فأخبر اللّه عز و جل أن عیسی من ذریه إبراهیم، و إنما عدّه من ذریه إبراهیم بأمّه مع الفصل الطویل بینهما، و الحسین أولی بأن یعدّ من ذریه محمد صلّی اللّه علیه و آله بأمه

علیها السّلام لأن أمه بنت رسول اللّه بلا فصل، و أما أم عیسی فبینها و بین إبراهیم فواصل کثیره.

قال الحجاج: صدقت، فما حملک علی تکذیبی فی مجلسی؟ قال: ما أخذ اللّه علی حاملی أمانات الأنبیاء لتبیّننّه للناس و لا یکتمونه و ما ذمّهم علی ترکه حیث قال اللّه

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیات 83- 85.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:114

عز و جل: «وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا فَبِئْسَ ما یَشْتَرُونَ» «1»، قال: فنفاه إلی خراسان.

قال الحاکم: و حدثنا أبو أحمد الحافظ، قال: حدثنا محمد بن الحسین الخثعمی، قال: حدثنا محمد بن عبید المحاربی، قال: حدثنا صالح بن موسی الطلحی، عن عاصم بن أبی النجود، عن یحیی بن یعمر العامری، قال:

أرسل إلیّ الحجّاج، فأتیته فقال: یا یحیی، أنت الذی تدّعی أن ولد علی علیه السّلام من فاطمه علیها السّلام ولد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ قلت: إن آمنتنی تکلّمت؟ قال: أنت آمن، تکلّم. قلت: أقرأ به علیک کتاب اللّه عز و جل؛ إن اللّه تعالی یقول- و قوله الحق-: «وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلًّا هَدَیْنا وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ. وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی وَ إِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ» «2»، ثم ذکره بنحوه.

المصادر:

1. فرائد السمطین: ج 2 ص 203 ح 482.

2. اللؤلؤ البیضاء: ص 91.

الأسانید:

فی فرائد السمطین: فأخبرناه أبو إسحاق أحمد بن محمد، قال: حدثنا أحمد بن موسی، قال: حدثنا محمد بن عبید النحّاس، قال: حدثنا صالح بن موسی، قال، حدثنا عاصم بن بهدله، قال.

53
المتن

قال ابن شهرآشوب فی فضل فاطمه علیها السّلام عند ذکر قوله تعالی: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 187.

(2). سوره الأنعام: الآیتان 54، 55.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:115

هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی» «1»: ... و أما فاطمه علیها السّلام فإنها ولیده الإسلام و من أهل العباء و المباهله و المهاجره فی أصعب وقت، و ورد فیها آیه التطهیر و افتخر جبرئیل بکونه منهم و أم الحسن و الحسین علیهما السّلام، و منها عقب النبی صلّی اللّه علیه و آله و جعله «2» صاحب سرّه

المصادر:

متشابه القرآن و مختلفه لابن شهرآشوب: ج 2 ص 39.

54
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ... یا فاطمه، ما بعث اللّه نبیا إلا جعل له ذریته من صلبه و جعل ذریتی من صلب علی علیه السّلام، و لو لا علی علیه السّلام ما کانت لی ذریه. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا رسول اللّه، ما أختار علیه أحدا من أهل الأرض، فزوّجها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

تفسیر القمی: ج 2 ص 338.

55
المتن

قال الصدوق بأسناده: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن علیا علیه السّلام وصیی و خلیفتی و زوجته سیده نساء العالمین علیها السّلام ابنتی، و الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه ولدای ....

المصادر:

1. من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 303 ح 916.

2. إثبات الهداه: ج 1 ص 466 ح 100، عن من لا یحضره الفقیه.

______________________________

(1). سوره النجم: الآیه 3 و 4.

(2). الظاهر ان الضمیر یرجع إلی أمیر المؤمنین علیه السلام فی صدر الحدیث فی المصدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:116

الأسانید:

فی کمال الدین: بأسناده عن المعلی بن محمد البصری، عن جعفر بن سلیمان، عن عبد اللّه بن حکم، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، قال.

56
المتن

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

إن لکل بنی أب عصبه ینتمون إلیها إلا ولد فاطمه علیها السّلام، فأنا ولیهم و أنا عصبتهم و هم خلقوا من طینتی. ویل للمکذبین بفضلهم، من أحبّهم أحبّه اللّه و من أبغضهم أبغضه اللّه.

المصادر:

1. کنز العمال، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 114.

3. نزل الأبرار: ص 86.

4. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 78.

57
المتن

قال الشیخ المهاجر فی ذکر سوره الکوثر:

... قوله: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» «1»، أی فاطمه فی مقابل الذین زعموا أنه أبتر لا ذریه له و لا نسل ...، و فیها بشری للنبی صلّی اللّه علیه و آله و وعید لشانئه- عدوه- بالقطع و الأبتر ....

... ثم إن الکوثر هو العطاء الکثیر، و هو و إن شمل کل خیر حتی ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله و لکن یخصّ الزهراء علیها السّلام بالذات، و ذلک لأن سیاق السوره یدلّ علی هذا الشی ء و لا یدلّ علی غیره أبدا.

______________________________

(1). سوره کوثر: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:117

المصادر:

اعلموا أنی فاطمه: ج 8 ص 314.

58
المتن

عن أبی حرب بن أبی الأسود، قال:

أرسل الحجاج إلی یحیی بن معمر، قال: بلغنی أنک تزعم أن الحسن و الحسین علیهما السّلام من ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله، تجدونه فی کتاب اللّه و قد قرأت کتاب اللّه من أوله إلی آخره فلم أجده!؟

قال: أ لیس تقرأ سوره الأنعام: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ»، حتی بلغ: «وَ یَحْیی وَ عِیسی» «1»، قال: أ لیس عیسی من ذریه إبراهیم و لیس له أب؟ قال: صدقت.

المصادر:

1. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 367 ح 53.

2. البرهان: ج 1 ص 539.

3. بحار الأنوار: ج 93 ص 243 ح 9.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 1024 ح 9.

5. تفسیر المیزان: ج 7 ص 276، عن الدرّ المنثور.

6. الدرّ المنثور، علی ما فی المیزان.

7. الغدیر: ج 7 ص 123.

59
المتن

قال عبد اللّه بن عمر: کنّا نفاضل فنقول: عمر و أبو بکر و عثمان و یقول قائلهم: فلان و فلان. فقال له رجل: یا عبد الرحمن! فعلی علیه السّلام؟! فقال: علی علیه السّلام من أهل البیت علیهم السّلام،

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:118

لا یقاس بهم أحد من الناس؛ علی علیه السّلام مع النبی صلّی اللّه علیه و آله فی درجته، إن اللّه عز و جل یقول:

«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ» «1». ففاطمه ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله، و هی معه فی درجته و علی علیه السّلام مع فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. اللوامع: ص 414.

2. تفسیر محمد بن العباس، علی ما فی اللوامع.

الأسانید:

فی تفسیر محمد بن العباس، قال: حدثنا أحمد بن القاسم، عن عیسی بن مهران، عن داوود بن المجیر، عن ولید بن محمد، عن زید بن جدعان، عن عمه علی بن زید: قال عبد اللّه بن عمر.

60
المتن

عن ابن عباس فی قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ» «2»، قال: نزلت فی النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السلام.

المصادر:

1. اللوامع: ص 414، عن تفسیر محمد بن العباس.

2. تفسیر محمد بن العباس، علی ما فی اللوامع.

الأسانید:

فی تفسیر محمد بن العباس: عنه قال: حدثنا عبد العزیز بن یحیی، عن إبراهیم بن محمد، عن علی بن نصیر، عن الحکم بن ظهیر، عن السدّی، عن أبی مالک، عن ابن عباس.

______________________________

(1). سوره الطور: الآیه 21.

(2). سوره الطور: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:119

61
المتن

الطبرانی بأسناده عن ابن عباس، و أربعین ابن المؤذن و تاریخ الخطیب بأسانیدهم إلی جابر: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

إن اللّه عز و جل جعل ذریه کل نبی من صلبه و جعل ذریتی من صلبی و من صلب علی بن أبی طالب علیه السّلام؛ إن کل بنی بنت ینسبون إلی أبیهم إلا أولاد فاطمه علیها السّلام، فإنی أنا أبوهم.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 16 ص 56 ح 1، عن المناقب.

2. المناقب: ج 3 ص 387، عن المعجم.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 284 ح 50.

4. المعجم للطبرانی، علی ما فی المناقب.

5. الأربعین للمؤذن، علی ما فی المناقب.

6. تاریخ بغداد للخطیب، علی ما فی المناقب.

62
المتن

قال محمد بیّومی:

قد أجمع المسلمون علی أن سبطی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الإمام الحسن و الإمام الحسین علیهما السّلام أبناء سیده نساء العالمین السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام إنما هم ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله المطلوب لهم من اللّه الصلاه، و ذلک لأن أحدا من بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یعقّب غیر السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام، فمن انتسب إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله من أولاد بناته إنما هم من أولاد السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام، و من ثمّ فقد اعتبر بیت الزهراء علیها السّلام هو بیت النبوه.

روی الإمام أحمد فی الفضائل بسنده عن أنس: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان یمرّ بباب فاطمه علیها السّلام سته أشهر إذا خرج إلی صلاه الصبح و یقول: الصلاه الصلاه «أَنَّما یُرِیدُ اللَّهُ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:120

لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1».

و هکذا أکرم اللّه تعالی السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام بأن حفظ ذریه نبیه صلّی اللّه علیه و آله فی ذریتها و أبقی عقبه فی عقبها؛ فهی وحدها- دون بناته و بنیه- أمّ السلاله الطاهره و العتره الخیره و الصفوه المختاره من عباد اللّه من أمه محمد صلّی اللّه علیه و آله، ذلک لأن ابناء النبی صلّی اللّه علیه و آله الذکور ماتوا جمیعا

و هم أطفال لم یشبوا عن الطوق و لم یبلغ الحلم بعد.

و أما بناته فلم یترکن وراءهن أطفالا ما عدا السیده زینب، فلم تنجب سوی علی الذی مات صغیرا و أمامه التی تزوّجها الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد وفاه الزهراء علیها السّلام بوصیه منها، و لکنها لم تنجب له أولادا.

و لم یبق بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله من بناته الطاهرات غیر الزهراء البتول علیها السّلام، و قد أنجبت من الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام الحسن و الحسین و محسن علیهم السلام الذی مات صغیرا و أم کلثوم و زینب الکبری الشهیره بعقیله بنی هاشم، ذات المقام المشهور فی القاهره حیث شرّفت مصر کلها.

و هکذا لم یکن لسیدنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عقب إلا من سیده نساء العالمین السیده فاطمه الزهراء علیها السلام و أعظم بها مفخره، و هکذا کان من ذریه الزهراء علیها السلام من ابناء الإمام الحسن و الإمام الحسین علیهما السلام جمیع إخواننا و أهلنا الساده الأشراف، ذریه مولانا و سیدنا و جدّنا محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

الإمامه و أهل البیت علیهم السلام: ج 2 ص 251.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:121

63
المتن

عن أبی سعید فی شرف النبی صلّی اللّه علیه و آله: أنه صلّی اللّه علیه و آله قال لعلی علیه السلام:

أوتیت ثلاثا لم یؤتهنّ أحد و لا أنا: أوتیت صهرا مثلی و لم أوت أنا مثلی، و أوتیت زوجه صدیقه مثل ابنتی علیها السلام و لم أوت مثلها زوجه، و أوتیت الحسن و الحسین علیهما السلام من صلبک و لم أوت من صلبی مثلها، و لکنکم منی و أنا منکم.

المصادر:

1. الغدیر: ج 2 ص 312، عن شرف النبوه.

2. شرف النبوه، علی ما فی الغدیر.

3. الریاض النضره: ج 2 ص 202.

64
المتن

فی مجمع البیان: قال صلّی اللّه علیه و آله:

إن کل بنی بنت ینسبون إلی أبیهم إلا أولاد فاطمه علیها السلام، فإنی أبوهم.

المصادر:

1. تفسیر نور الثقلین: ج 4 ص 284 ح 140، عن مجمع البیان.

2. مجمع البیان، علی ما فی نور الثقلین.

65
المتن

قال العلامه الأمینی فی ردّ قول الشاعر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:122 بنونا بنو أبنائنا و بناتنابنوهنّ أبناء الرجال الأباعد قال البغدادی فی خزانه الأدب، ج 1 ص 300: هذا البیت لا یعرف قائله مع شهرته فی کتب النحاه و غیرهم.

قال العینی: هذا البیت استشهد به النحاه علی جواز تقدیم الخبر، و الفرضیّون علی دخول أبناء الأبناء فی المیراث و إن الانتساب إلی الآباء، و الفقهاء کذلک فی الوصیه، و أهل المعانی و البیان فی التشبیه، و لم أر أحدا منهم عزاه إلی قائله.

و قال: رأیت فی شرح الکرمانی فی شواهد شرح الکافیه للخبیصی أنه قال: هذا البیت قائله أبو فراس همام الفرزدق ابن غالب، ثم ترجمه و اللّه أعلم بحقیقه الحال.

سبحانک اللهم ما أجرأهم علی هذا الرأی السیاسی فی دین اللّه لإخراج آل اللّه علیهم السلام عن بنوّه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟! ما قیمه قول الشاعر تجاه قول اللّه تعالی: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ» «1»؟ فهو نصّ صریح علی أن الحسنین علیهم السلام السبطین ابنی النبی الأقدس صلّی اللّه علیه و آله.

و قد سمّی اللّه سبحانه أسباط نوح ذریه له و لیست الذریه إلا ولد الرجل، کما فی القاموس: ج 2 ص 34، فقال سبحانه: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ ... وَ یَحْیی وَ عِیسی» «2»؛ فعدّ عیسی من ذریه نوح و هو ابن بنته مریم.

قال الرازی فی تفسیره: ج 2 ص 488: هذه الآیه- یعنی آیه «فَقُلْ تَعالَوْا»- دالّه علی أن الحسن

و الحسین علیهما السلام کانا ابنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله وعد أن یدعو ابناءه، فدعا الحسن و الحسین علیهما السلام، فوجب أن یکونا ابنیه و

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

(2). سوره الأنعام: الآیه 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:123

و ممّا یؤکّد هذا قوله تعالی فی سوره الأنعام: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ ... وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی» «1»، و معلوم أن عیسی إنما انتسب إلی إبراهیم بالأمّ لا الأب، فثبت أن ابن البنت قد یسمّی ابنا، و اللّه أعلم.

و قال القرطبی فی تفسیره: ج 4 ص 104: فیها- یعنی آیه «تَعالَوْا»- دلیل علی أن ابناء البنات یسمّون أبناء.

و قال فی ج 7 ص 31: عدّ عیسی من ذریه إبراهیم و إنما هو ابن البنت، فأولاد فاطمه علیها السلام ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله، و بهذا تمسّک من رأی أن ولد البنات یدخلون فی اسم الولد.

قال أبو حنیفه و الشافعی: من وقف وقفا علی ولده و ولد ولده أنه یدخل فیه ولد ولده و ولد بناته ما تناسلوا، و کذلک إذا أوصی لقرابته یدخل فیه ولد البنت، و القرابه عند أبی حنیفه کل ذی رحم محرّم ...، إلی أن قال:

و قال مالک: لا یدخل فی ذلک ولد البنات، و قد تقدم نحو هذا عن الشافعی، ج 4 ص 104: و الحجه لهما قوله سبحانه: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ» «2»، فلم یعقل المسلمون من ظاهر الآیه إلا ولد الصلب و ولد الابن خاصه ...، إلی أن قال:

و قال ابن القصّار: و حجه من أدخل البنات فی الأقارب قوله صلّی اللّه علیه و آله للحسن بن علی علیه السلام:

إن

ابنی هذا سید، و لا نعلم أحدا یمتنع أن یقول فی ولد البنات لأنهم ولد لأبی أمّهم، و المعنی یقتضی ذلک لأن الولد مشتقّ من التولّد و هم متولّدون عن أبی أمهم لا محاله، و التولّد من جهه الأم کالتولّد من جهه الأب، و قد دلّ القرآن علی ذلک؛ قال اللّه تعالی:

«وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ ... مِنَ الصَّالِحِینَ» «3»، فجعل عیسی من ذریته و هو ابن بنته.

المصادر:

الغدیر: ج 7 ص 122.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 84.

(2). سوره النساء: الآیه 11.

(3). سوره الأنعام: الآیه 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:124

66
المتن

قال صلّی اللّه علیه و آله:

کل قوم فعصبتهم لأبیهم إلا أولاد فاطمه علیها السلام، فإنی عصبتهم و أنا أبوهم ....

المصادر:

روضات الجنات: ج 2 ص 326.

67
المتن

عن نصر بن مزاحم المنقری: قال لعلی علیه السلام:

... و لکن أحببتک لخصال خمس: إنک ابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أول من آمن به، و زوج سیده نساء الأمه فاطمه بنت محمد علیها السلام، و أبو الذریه التی بقیت فینا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

وقعه صفین للمنقری: فی قصه صفین.

68
المتن

قال الذهبی فی ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله:

... و قد انقطع نسب النبی صلّی اللّه علیه و آله إلا من قبل فاطمه علیها السلام.

المصادر:

سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 122.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:125

69
المتن

قال عبد الرحیم الخطیب:

... إن ذریه و نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یعنی السادات و سیدات الحسنی و الحسینی کلهم من الحسن و الحسین علیهما السلام، ابناء طیّب سیدتنا فاطمه بنت رسول اللّه علیها السلام، و هذان سلاله طاهره علی بن أبی طالب علیه السلام، فأصل و منشأ ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی بن أبی طالب علیه السلام زوج فاطمه علیها السلام.

و قال صلّی اللّه علیه و آله فیه لعمّه عباس بن عبد المطلب: إن اللّه خلق نسل الأنبیاء من صلب نفسه و جعل نسلی من صلب هذا (علی بن أبی طالب علیه السلام).

المصادر:

صهرین عثمان و علی علیه السلام: ص 156.

70
المتن

قال الشیخ مغنیه فی ذکر فاطمه علیها السلام:

... و هی أصغر بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أحبهنّ إلیه: و انقطع نسله إلا منها ....

المصادر:

الشیعه فی المیزان: ص 213.

71
المتن

قال النبهانی فی نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... و لم یکن لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عقب إلا من ابنته فاطمه علیها السلام، فانتشر نسله الشریف ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:126

المصادر:

الأنوار المحمدیه: ص 147.

72
المتن

عن عمر بن الخطاب، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال:

کل سبب و نسب منقطع یوم القیامه إلا سببی و نسبی، و کل ولد أمّ فإن عصبتهم لأبیهم ما خلا ولد فاطمه علیها السلام فإنی أنا أبوهم و عصبتهم.

المصادر:

1. جواهر العقدین: ص 272.

2. جواهر العقدین: ص 191، بتفاوت فیه.

73
المتن

قال الصادق علیه السلام فی ذکر ولاده فاطمه علیها السلام فی حدیث:

... و کانت خدیجه تکتم ذلک عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فدخل یوما و سمع خدیجه تحدث فاطمه علیها السلام، فقال لها: یا خدیجه! من یحدّثک؟ قالت: الجنین الذی فی بطنی یحدّثنی و یؤنسنی.

فقال صلّی اللّه علیه و آله لها: هذا جبرئیل یبشّرنی أنها أثنی، و أنها النسمه الطاهره المیمونه، و أن اللّه تبارک و تعالی سیجعل نسلی منها، و سیجعل من نسلها أئمه فی الأمه، یجعلهم خلفاءه فی أرضه بعد انقضاء وحیه.

المصادر:

1. العدد القویه: ص 222 ح 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:127

2. بحار الأنوار: ج 16 ص 80.

3. الأمالی للصدوق: ص 593 المجلس السابع و الثمانون ح 1.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 112، عن الأمالی للصدوق.

5. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

6. دلائل الإمامه: ص 18.

7. روضه المتقین: ج 1 ص 143.

8. الثاقب فی المناقب: ص 285 ح 244، شطرا منه.

الأسانید:

فی الأمالی: ابن بابویه، قال: حدثنا أحمد بن محمد، عن محمد بن أبی بکر، عن أحمد بن محمد، عن إسحاق بن یزید، عن حمّاد بن عیسی، عن زرعه بن محمد، عن المفضل، قال.

74
المتن

قال ابن الأعرابی:

العتره قطاع المسک الکبار فی النافخه و تصغیرها عتیره ...، و العتره ولد الرجل و ذریته من صلبه، و لذلک سمیّت ذریه محمد صلّی اللّه علیه و آله من علی و فاطمه علیهما السلام عتره محمد صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

إکمال الدین: ج 1 ص 245.

الأسانید:

فی إکمال الدین: حکی محمد بن بحر الشیبانی، عن محمد بن عبد الجبار صاحب أبی العباس ثعلب، قال: حدثنی أبو العباس ثعلب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:128

75
المتن

قال الصدوق فی الإکمال: قال محمد بن علی بن الحسین مصنف هذا الکتاب:

العتره علی بن أبی طالب علیه السلام و ذریته من فاطمه علیها السلام و سلاله النبی صلّی اللّه علیه و آله، و هم الذین نصّ اللّه تبارک و تعالی علیهم بالإمامه علی لسان نبیه صلّی اللّه علیه و آله و هم اثنا عشر ....

المصادر:

إکمال الدین: ج 1 ص 246.

76
المتن

قال الصدوق فی مقدمه إکمال الدین فی معنی ذریه الرسول صلّی اللّه علیه و آله:

.... إن کل بنی ابنه ینتمون إلی عصبتهم ما خلا ولد فاطمه علیها السلام، فإن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عصبتهم و أبوهم، و الذریه هم الولد لقول اللّه عز و جل: «إِنِّی أُعِیذُها بِکَ وَ ذُرِّیَّتَها مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ». «1»

المصادر:

إکمال الدین: ج 1 ص 115.

77
المتن

قال الصدوق فی مقدمه إکمال الدین فی معنی الذریه و العتره:

إن العتره هم الذریه و إن الذریه هم ولد الحسن و الحسین علیهما السلام، دون غیرهم من ولد جعفر و غیره ممن أمهاتهم فاطمیات.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:129

المصادر:

إکمال الدین: ص 97.

78
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لجابر فی فضل الحسنین علیهما السلام فی حدیث: ... أ لا أخبرک یا جابر بفضلهما؟ قلت: بلی جعلت فداک. قال:

إن اللّه خلقنی من نطفه بیضاء، فنقلها من آدم فی الأصلاب و الأرحام الطاهره.

فافترقت شطرا إلی أبی فولّدنی، و ختم اللّه تعالی بی النبوه، و شطرا إلی أبی طالب فولّد علیا علیه السلام، فختم اللّه به الوصیه.

ثم اجتمعت النطفتان منی و من علی و فاطمه علیهما السلام فولّدنا الجهر و الجهیر، فختم اللّه بهما أسباط النبوه و جعل ذریتی منهما، و أقسم ربی لیظهرنّ بهما ذریه طیبه یملأ بهم الأرض عدلا کما ملئت جورا. فهما طاهران مطهّران و هما سیدا شباب أهل الجنه؛ طوبی لمن أحبهما و أباهما و أمهما، و ویل لمن عاداهم و أبغضهم.

المصادر:

الصراط المستقیم: ج 2 ص 35.

79
المتن

قال ابن شهرآشوب فی ذکر أولاد خدیجه:

ولد من خدیجه القاسم و عبد اللّه و هما الطاهر و الطیب، و أربع بنات زینب و رقیه و أم کلثوم- و هی آمنه- و فاطمه علیها السلام- و هی أم أبیها- ...، و لا عقب للنبی صلّی اللّه علیه و آله إلا من ولد فاطمه علیها السلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:130

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 162.

80
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

کل بنی أمّ ینتمون إلی عصبتهم إلا ولد فاطمه علیها السلام، فإنی أنا أبوهم و عصبتهم، و قال صلّی اللّه علیه و آله:

ذریه کل نبی من صلبه و ذریتی من ابنتی فاطمه علیها السلام، و قیل: المراد من الکوثر کثره الذراری فی قوله تعالی: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» «1».

و الحاصل: إن أولاد فاطمه علیها السلام و ذریتها هم أولاد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ذریته، و یستدلّ علی ذلک بآیات عدیده، منها قوله تعالی: «وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلًّا هَدَیْنا وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ. وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی» «2»، و منها آیه المباهله فی قوله تعالی: «أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ». «3»

المصادر:

شجره طوبی: ج 2 ص 378.

81
المتن

عن عامر الشعبی، قال:

بعث إلیّ الحجاج ذات لیله، فخشیت فقمت فتوضأت و أوصیت. ثم دخلت علیه فنظرت فإذا نطع منشور و سیف مسلول. فسلّمت علیه فردّ علیّ السلام. فقال:

______________________________

(1). سوره الکوثر: الآیه 1.

(2). سوره الأنعام: الآیه 84.

(3). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:131

لا تخف، فقد أمنتک اللیله و غدا إلی الظهر، و أجلسنی عنده. ثم أشار فأتی برجل مقیّد بالکبول و الأغلال، فوضعوه بین یدیه، فقال: إن هذا الشیخ یقول: إن الحسن و الحسین علیهما السلام کانا ابنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، لیأتینی بحجه أو لأضربنّ عنقه.

فقلت: تحبّ أن تحلّ قیده، فإنه إذا احتجّ فلا محاله یذهب و إن لم یحتجّ فإن السیف لا یقطع هذا الحدید.

فخلّوا قیوده و کبّلوه، فنظرت فإذا هی سعید بن جبیر. فحزنت من ذلک و قلت:

کیف یجد حجه علی ذلک من القرآن؟ فقال له الحجاج: ائتنی بحجه من القرآن علی ما ادعیت و إلا ضربت عنقک. فقال له: انتظر. فسکت ساعه ثم قال له مثل ذلک، فقال:

انتظر. فسکت ساعه ثم قال له مثل ذلک، فقال: انتظر. فسکت ساعه ثم قال له مثل ذلک، فقال:

أعوذ باللّه من الشیطان الرجیم، بسم اللّه الرحمن الرحیم، «وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ ... کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ»، ثم قال للحجاج: اقرأ ما بعده، فقرأ: «وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی» «1»، فقال سعید: کیف یلیق هاهنا عیسی؟ قال: إنه من ذریته. قال: إن کان عیسی من ذریه إبراهیم و لم یکن له أب بل کان ابن بنته، فنسب إلیه مع بعده، فالحسن و الحسین علیهما السلام أولی أن ینسبا إلی رسول

اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع قرابتهما منه. فأمر بعشره آلاف دینار، و أمر بأن یحملوه معه إلی داره و أذن له فی الرجوع ....

المصادر:

شجره طوبی: ج 2 ص 378.

82
المتن

کلام الفیروزآبادی فی ترک القوم بعد نصّ الغدیر علیا علیه السلام و اتخاذهم أبا بکر و عمر

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:132

خلیفه:

... ثم نبذوا هذه النصوص کلها وراء ظهورهم و اتخذوا أبا بکر خلیفه، و بدّلوا شخصا غیر الذی قیل لهم، و هجموا بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله بأیام قلائل علی دار فاطمه علیها السّلام، و لم یخلّف فیهم النبی صلّی اللّه علیه و آله ذریه من صلبه سوی فاطمه علیها السّلام، و هی سیده نساء العالمین و أفضلهم ....

المصادر:

السبعه من السلف: ص 30.

83
المتن

عن سلیم بن قیس، قال:

قام الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام علی المنبر حین اجتمع مع معاویه، فحمد اللّه و أثنی علیه ثم قال:

أیها الناس! إن معاویه زعم إنی رأیته للخلافه أهلا و لم أر نفسی لها أهلا، و کذب معاویه ....

أیها الناس! إنکم لو التمستم فیما بین المشرق و المغرب، لم تجدوا رجلا من ولد النبی صلّی اللّه علیه و آله غیری و غیر أخی.

المصادر:

کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 938 ح 76.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:133

84
المتن

قال الصدوق فی معنی العتره:

العتره ولد الرجل و ذریته من صلبه، فلذلک سمّیت ذریه محمد صلّی اللّه علیه و آله من علی و فاطمه علیهما السّلام عتره محمد صلّی اللّه علیه و آله.

و قال أیضا: و عتره محمد علیهم السّلام لا محاله ولد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

معانی الأخبار: ص 91.

85
المتن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 133 المتن ..... ص : 133 ... شاءت إراده اللّه سبحانه و تعالی أن تکون السیده الزهراء علیها السّلام هی الوعاء الطاهر للسلاله الطاهره، و المنبت الطیب لدوحه الشرف من آل البیت علیهم السلام.

و الذریه الطاهره من فاطمه علیها السّلام هی ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أصدق شاهد علی ذلک تجده فی سیره النبی نفسه صلّی اللّه علیه و آله؛ فقد کان یبذل لأولاد الزهراء علیها السّلام و الحسن و الحسین علیهما السّلام بالخصوص، ما کان لا یقصر عما یبذله أیّ أب تجاه أولاده ....

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام لتوفیق أبی علم: ص 92.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:134

86
المتن

فی کفایه الطالب، فی بیان أن ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله من صلب علی علیه السّلام قال:

ففی قوله صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه تعالی جعل ذریه کل نبی فی صلبه و جعل ذریتی فی صلب علی علیه السّلام.

کما أخبرنا الحافظ یوسف، أخبرنا ابن أبی زید، أخبرنا ابن فاذشاه، حدثنا الطبرانی، حدثنا محمد عثمان بن أبی شیبه، حدثنا عباده بن زیاد الأسدی حدثنا یحیی بن العلا الرازی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

إن اللّه عز و جل جعل ذریه کل نبی فی صلبه، و إن اللّه عز و جل جعل ذریتی فی صلب علی بن أبی طالب علیه السّلام.

قلت: رواه الطبرانی فی معجمه الکبیر فی ترجمه الحسن. فإن قیل: لا اتصال لذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله إلا من جهه فاطمه علیها السّلام، و أولاد البنات لا تکون ذریه لقول الشاعر:

بنونا بنو ابنائنا و بناتنابنوهنّ ابناء الرجال الأباعد قلت: فی التنزیل حجه واضحه تشهد بصحه هذه الدعوی، و هو قوله عز و جل فی سوره الأنعام: «وَ وَهَبْنا لَهُ» أی لإبراهیم «إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلًّا هَدَیْنا وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ» أی من ذریه نوح «داوُدَ وَ سُلَیْمانَ»، إلی أن قال: «وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی وَ إِلْیاسَ» «1».

فعدّ عیسی من جمله الذریه الذین نسبهم إلی نوح و هو ابن بنت لا اتصال له إلا من جهه أمه مریم، و فی هذا أکّد دلیل أن أولاد فاطمه علیها السّلام

ذریه للنبی صلّی اللّه علیه و آله، و لا عقب له إلا من جهتها، و انتسابهم إلی شرف النبوه، و إن کان من جهه الأمّ لیس بممتنع کانتساب عیسی إلی نوح إذ لا فرق و صیانه.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:135

المصادر:

کفایه الطالب: ص 379.

87
المتن

فی السیره النبویه فی أهل بیت النبی علیهم السّلام:

... و من فاطمه علیها السّلام العقب الباقی لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و الذی یملأ التاریخ ذکره و المؤلّفات فیهم لا تحصی، و من الانتساب إلی فاطمه علیها السّلام قامت دول ذوات عدد، کبری و صغری.

المصادر:

السیره النبویه: ص 359.

88
المتن

قال الشیخ مغنیه فی بحث آیه: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ ... وَ یَحْیی وَ عِیسی» «1»:

قال الرازی فی تفسیر هذه الآیه: أنها تدلّ علی أن الحسن و الحسین علیهما السّلام من ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، لأن اللّه تعالی جعل عیسی من ذریه إبراهیم ....

المصادر:

التفسیر الکاشف: ج 3 ص 219.

89
المتن

قال الخوئی فی شرح نهج البلاغه فی أن الحسن و الحسین علیهما السّلام و ابناءهما ابناء

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:136

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: قال الشارح المعتزلی:

فإن قلت: یجوز أن یقال للحسن و الحسین علیهما السّلام و ولدهما ابناء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ولد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟

قلت: نعم، لأن اللّه تعالی سمّاهم ابناه فی قوله: «نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ» «1»: و إنما عنی الحسن و الحسین علیهما السّلام، و لو أوصی لولد فلان بمال دخل فیه أولاد البنات و سمّی اللّه تعالی عیسی ذریه إبراهیم فی قوله تعالی: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ ... وَ یَحْیی وَ عِیسی» «2»، و لم یختلف أهل اللغه فی أن ولد البنات من نسل الرجل.

فإن قلت: فما تصنع بقوله تعالی: «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ» «3»؟

قلت: أسألک عن أبوّته لإبراهیم بن ماریه، فکلّ ما تجیب به عن ذلک فهو جوابی عن الحسن و الحسین علیهما السّلام، و الجواب الشامل للجمیع أنه عنی زید بن حارثه، لأن العرب کانت تقول: زید بن محمد علی عادتهم فی تبنّی العبد. فأبطل اللّه ذلک و نهی عن سنه الجاهلیه و قال: إن محمدا لیس أبا لواحد من الرجال الباغین المعروفین بینکم لیفتری إلیه بالنبوه، و ذلک لا ینفی کونه أبا لأطفال لم یطلق علیهم لفظه الرجال کإبراهیم و حسن و حسین علیهما السّلام.

فإن قلت: أ نقول إن ابن البنت ابن

علی الحقیقه الأصلیه أم علی سبیل المجاز؟

قلت: لذاهب أن یذهب إلی أنه حقیقه أصلیه لأن الأصل فی الاستعمال الحقیقه، و قد یکون اللفظ مشترکا بین مفهومین و هو فی أحدهما أشهر، و لا یلزم من کونه أشهر فی أحدهما أن لا یکون حقیقه فی الآخر، و لذاهب أن یذهب إلی أنه حقیقه عرفیه، و لذاهب إلی کونه مجازا قد استعمله الشارع، فجاز إطلاقه فی کل حال و استعماله کسائر المجازات المستعمله.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

(2). سوره الأنعام: الآیه 84.

(3). سوره الأحزاب: الآیه 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:137

قال: و ما یدلّ علی اختصاص ولد فاطمه علیها السّلام دون بنی هاشم کافّه بالنبی صلّی اللّه علیه و آله أنه ما کان یحلّ له صلّی اللّه علیه و آله أن ینکح بنات الحسن و الحسین علیهما السّلام و لا بنات ذریتهما و إن بعدت و طال الزمان، و یحلّ له نکاح بنات غیرهم من بنی هاشم من الطالبیّین و غیرهم، و هذا یدلّ علی مزید الأقربیّه و هی کونهم أولاده.

المصادر:

منهاج البراعه: ج 3 ص 98.

90
المتن

قال ابن عساکر فی ذکر ابناء و بنات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

کان أول من ولد لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بمکه قبل النبوه القاسم و به کان یکنّی، ثم ولد له زینب، ثم رقیه، ثم فاطمه علیها السّلام، ثم أم کلثوم، ثم ولد له فی الإسلام عبد اللّه فسمّی الطیب و الطاهر و أمهم جمیعا خدیجه بنت خویلد بن أسد بن عبد العزّی بن قصی، و أمها فاطمه بنت زائده بن الأصم بن رواحه بن حجر بن عبد بن معیص بن عامر بن لؤی.

فکان أول

من مات من ولده القاسم، ثم مات عبد اللّه بمکه؛ فقال العاص بن وائل السهمی: قد انقطع ولده فهو أبتر. فأنزل اللّه عز و جل: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ». «1»

المصادر:

تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 125.

الأسانید:

فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا أبو بکر الفرضی، أنبأنا أبو محمد الجوهری أنبأنا أبو عمر بن حیّویه، أنبأنا أبو الحسن أحمد بن معروف، أخبرنا الحارث بن أبی أسامه، حدثنا محمد بن سعد، أنبأنا هشام بن محمد بن السائب الکلبی، عن أبیه، عن أبی صالح، عن ابن عباس، قال.

______________________________

(1). سوره الکوثر: الآیه 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:138

91
المتن

قال ابن العربی فی ذیل آیه المباهله:

فیها مسألتان: المسأله الأولی فی سبب نزولها: روی المفسرون أن النبی صلّی اللّه علیه و آله ناظر أهل نجران حتی ظهر علیهم بالدلیل و الحجه، فأبوا الانقیاد و الإسلام. فأنزل اللّه عز و جل هذه الآیه، فدعا حینئذ فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، ثم دعا النصاری إلی المباهله.

المسأله الثانیه: هذا یدلّ علی أن الحسن و الحسین علیهما السّلام ابناه و قد ثبت عنه صلّی اللّه علیه و آله قال فی الحسن علیه السّلام: إن ابنی هذا سید، و لعل اللّه یصلح به بین فئتین عظیمتین من المسلمین.

المصادر:

أحکام القرآن: ج 1 ص 360.

92
المتن

تشریح أحمد بن یحیی فتوی ابن مرزوق بثبوت الشرف من قبل الأم:

و سئل عن مسأله إثبات الشرف من قبل الأم شیخ شیوخنا الشیخ الفقیه الحافظ الإمام أبو عبد اللّه محمد بن مرزوق بما نصه:

سیدی- أدام اللّه سعادتکم و بلغکم فی الدارین إرادتکم.-، جوابکم أبقاکم اللّه و سددکم فی مسأله رجل أثبت أن أمه التی ولّدته شریفه النسب، فهل یثبت لهذا الرجل شرف النسب من جهه الأم و یحترم بحرمه الشرفاء و یندرج فی سلکهم أو لا؟ بیّنوا لنا ذلک، و السلام علیکم و رحمه اللّه تعالی و برکاته، و إن ثبت له ذلک فهل یثبت لذریته کما ثبت له؛ جوابکم شافیا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:139

فأجاب بما نصه: الحمد للّه وحده، یثبت للمذکور شرف النسب من جهه الأم و یحترم بحرمه الشرفاء و یندرج فی سلکهم، و یثبت ذلک له و لذریته؛ هذا هو الذی اختاره و به أفتی علماؤنا التلمسانیون من أصحابنا المعاصرین و أشیاخهم و أشیاخ أشیاخهم، و به أفتی رئیس البجائیین؛ خاتمه المجتهدین فی زمانه الإمام العلامه ناصر الدین أبو علی المشدالی.

و حکی أن الإمام العلامه رئیس التونسیین فی زمانه إسحاق بن عبد الرفیع أفتی بخلافهم، لکن ما وقع إلیّ من فتاوی أصحابنا إنما رأیته مجرد الإعلام بالحکم من غیر إبداء مستند لأحد منهم إلا علی سبیل الإجمال، و لعمری إنه من شأن المفتین قدیما و حدیثا، فإنهم لم یزالوا یفتون من غیر إبداء المستند، و سیما المقلّد المحض، فإنه لا یفیده أن عیّن هذه المسأله لما لم نطلع فیها علی نصوص المتقدمین إلا بالترجیح، حسن أن لا تخلو من الاستدلال. فلذلک آثرت ذکر شی ء

من الاستدلال مع الحکم، لا سیما و قد اضطربت الآراء فیها.

فأقول- و باللّه التوفیق و هو المستعان سبحانه و تعالی- دلیل ما ذکروه من الحکم ینتجه قیاس من الضرب الأول من الشکل الأول، و هو أبین شکل، و هو کل من کانت أمه شریفه النسب فهو من قرابه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نسبا فهو شریف النسب شرعا و عرفا، فمن کانت أمه شریفه النسب فهو شریف النسب شرعا و عرفا.

أما إثبات الصغری علی الاختصار فمن عشره أوجه:

الأول: أن أصل ما ثبت منه الشرف الشرعی المعروف عند الناس فی سائر الأقطار هو من کان ینسب إلی الحسن و الحسین علیهما السّلام ابنی فاطمه علیها السّلام بنت مولانا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. ثم هذا الشرف إنما یثبت بالانتماء إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کون الشریف من أقاربه، و هذه القرابه لیست إلا من ابن البنت. فلما کان أصل قرابه الشریف التواصل بالأم کان کل من کانت أمه شریفه من أقاربه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:140

الثانی: إن کل من له أم شریفه فهو من ذریته صلّی اللّه علیه و آله، و من کان من ذریته فهو من أقاربه، فمن کانت أمه شریفه فهو من أقاربه. أما کبری هذا القیاس فظاهره، و أما صغراه فلقوله تعالی: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ» إلی قوله: «وَ عِیسی» «1»، فأخبر سبحانه و تعالی عن عیسی أنه من ذریه نوح أو إبراهیم علی اختلاف المفسرین فی ضمیر ذریته علی من یعود منهما.

و علی کل تقدیر فلیس بابن ابن أحدهما، بل ابن بنت إذ لا أب له.

و بهذه الآیه تخلّص الشعبی أو یحیی بن یعمر من الحجاج حین قال له: بلغنی أنک تقول فی الحسن علیه السّلام إنه ابن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و اللّه عز و جل یقول: «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ» «2»، إن لم تأت بالمخرج لأضربنّ عنقک، فلما تلاها أمسک.

و هذه الحکایه تدلّ علی أن الابن و الذریه واحد، فإن أحد المذکورین عالم بلسان العرب و وافقه الحجاج و هو عربی، و أیضا فإن ابن العطار الموثّق من فقهاء المالکیه حکی فی قول القائل وقف علی ذریتی أن ولد البنت یدخل اتفاقا، و إذا کان من ذریته فهو من أقاربه.

فإن قلت: قد حکی ابن رشد أن من الأشیاخ من قال لا یدخل ولد البنت فی النسل و الذریه کالعقب، و منهم من قال یدخل، و قال ابن العطار یدخل فی الذریه لا فی النسل.

قلت: لا أقل من أن یکون ما حکی فیه الاتفاق مشهورا، و من هذا الخلاف و أشباهه وقع اختلاف فی هذه المسأله، علی أن خلافهم فی دخول فی الوقف فی مثل هذا و ینفی کونه قریبا المستلزم کونه شریفا الذی أردنا إثباته، لأن مدرک الخلاف فی الدخول فی الوقف أمر آخر غیر القرابه، لأن الدخول فی الوقف و إن کان من مقتضی اللغه إلا أنه شبیه بباب المیراث و لیس حرمان المیراث بالکلیه کما فی حجب الإسقاط

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 84.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:141

أو تقلیله کما فی حجب النقص و الأنوثه بالذی ینفی القرابه أو یقلّلها، و هو ظاهر لا یخفی.

الثالث: إن ولد البنت ذکرا أو أنثی، بینه و بین جدته أو

جده للأم تحریم النکاح، و کل من بینهما تحریم النکاح بغیر صهر أو رضاع أو لعان أو تزویج فبعضهم من أقارب بعض، فولد البنت من قرابه جدته أو جده لأمه.

و معلوم من استقراء الشریعه أن تحریم النکاح بینهما لیس بواحد مما ذکر فهو للقرابه، و أما التحریم لقوله تعالی: «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهاتُکُمْ وَ بَناتُکُمْ» «1» شمل الأم و أمها ما علت، و البنت و ابنتها ما سفلت. فکما أن الأم ما علت یصدق علیها أمّ لغه و شرعا بمقتضی الآیه، فالبنت و ابنتها ما سفلت یصدق علیها بنت کذلک، و کل من یصدق علیها ابنه شخص هی من أقاربه، فابن بنت الشخص و ابنتها من أقاربه.

الرابع: أن ابن الخاله من القرابه، فابن البنت کذلک؛ إما بقیاس المساواه لأنهما ممتازان بجهه واحده و هی قرابه الأم، لأن الخال أخو الأم، و ابن البنت حفید لأم الأم، و إما بقیاس أحروی، لأن من المعلوم من الشریعه أن من یدلی بالبنوه أقرب قرابه ممن یدلی بالأبوه، و الأظهر أنه من المساواه.

و أما ابن الخاله من القرابه فلقوله تعالی: «وَ لا یَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْکُمْ وَ السَّعَهِ أَنْ یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبی» «2»، و أنها لما نزلت أعاد أبو بکر النفقه إلی مسطح بن أثاثه و هو ابن خالته، و قد کان حلف ألا ینفق علیه لما خاض فیه من الإفک، قال رضی اللّه عنه: بل أحبّ أن یغفر اللّه لی.

الخامس: أن ولد البنت ابن لغه و شرعا، و کل ولد کذلک فهو من القرابه، فولد البنت من القرابه. أما الأول فلقوله تعالی: «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهاتُکُمْ وَ بَناتُکُمْ» «3» و قد تقدّم، و لما

______________________________

(1). سوره النّساء: الآیه 23.

(2). سوره النور:

الآیه 22.

(3). سوره النّساء: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:142

روینا فی صحیح البخاری و غیره و السند و المتن للبخاری؛ قال: حدثنا صدقه قال: أنبأنا ابن عیینه و موسی، عن الحسن سمع أبا بکره: سمعت النبی صلّی اللّه علیه و آله علی المنبر و الحسن علیه السّلام إلی جنبه ینظر إلی الناس مره و یقول: ابنی هذا سید و لعل اللّه أن یصلح به بین فئتین عظیمتین من المسلمین. و الأصل فی الألفاظ الشرعیه أن تکون حقیقه لغه و شرعا حتی یدلّ الدلیل علی خلاف ذلک.

و أما إن کان ابن فهو من القرابه فمما لا یخفی. روینا عن الترمذی من حدیث أبی أنعم أن عراقیا سأل ابن عمر عن دم البعوض یصیب الثوب، فقال ابن عمر: انظروا إلی هذا یسأل عن دم البعوض و قد قتل ابن رسول اللّه علیه السّلام، سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول:

إن الحسن و الحسین علیهما السّلام هما ریحانتای من الدنیا.

قال أبو عیسی: هذا حدیث صحیح، فسمّی ابن عمر الحسین علیه السّلام ابنا.

و روینا أیضا عنه فی کتاب التفسیر من جامعه، بسنده إلی عامر بن سعد بن أبی وقاص، عن أبیه، قال: لما نزل: «نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ» «1»، دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام و قال: اللهم هؤلاء أهلی.

فإن قلت: الثابت من هذا الحدیث أنهم من الأهل لا أنهم ابن.

قلت: بل فیه دلاله علی ذلک، لأن اللّه تعالی لما أمره بدعاء أبنائه لم یکن بدّ من الامتثال، أو نقول لما أمره أن یقول لهم تلک المقاله، فلا بد من إمکان مقتضاها إما لأن

التکلیف لا یکون إلا بالممکن، أو لأن المقاله لا بد من صدقها، و أیضا لو لم یکونا ابنین لاعترض لذلک نصاری نجران، فکانوا یقولون لیس هؤلاء بأبناء لکم.

فإن قلت: أما الامتثال فحاصل بقدر الإمکان، و أما النصاری فلما لم یباهلوا و یحتاجوا إلی ذلک.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:143

قلت: أمر اللّه إیاه بذلک دلیل علی أنه ممکن، إذ أکثر الأوامر کذلک و الابن حقیقه فی الذکور و الابن الاماء (کذا)، و لو کان المطلوب مطلق الولد لاکتفی بفاطمه علیها السّلام، و أما ترک النصاری للمباهله فلعجزهم عن المعارضه، فلو وجدوا أدنی اعتراض لما أقرّوا بالعجز، و لو سلم أن الثابت من الحدیث کونه من الأهل خاصه لکفی فی مطلوبنا، و یکون حینئذ من الدلیل الذی بعده.

السادس: أن ابن بنت الرجل من أهل بیته، و کل من هو من أهل بیت الرجل فهو من أقاربه، فابن بنته من أقاربه. أما أنه من أهل بیته فلما روینا فی صحیح مسلم، قال: حدثنا أبو بکر بن أبی شیبه و محمد بن عبد اللّه بن عمر- و اللفظ لأبی بکر- قالا: حدثنا محمد بن بشر، عن زکریا، عن مصعب بن شیبه، عن صفیه بنت شیبه، قالت: قالت عائشه:

خرج النبی صلّی اللّه علیه و آله و علیه مرط مرجّل من شعر أسود، فجاء الحسن بن علی علیه السّلام فأدخله، ثم جاء الحسین علیه السّلام فدخل معه، ثم جاءت فاطمه علیها السّلام فأدخلها، ثم جاء علی علیه السّلام فأدخله، فقال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»؛ رواه الترمذی عن أبی سلمه ربیب النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال:

نزل علی النبی صلّی اللّه علیه و آله: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ» فی بیت أم سلمه. فدعا النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام فجلّلهم بکساء و علی علیه السّلام خلف ظهره، ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. قالت أم سلمه: أنا معهم یا نبی اللّه. قال: أنت علی مکانک و أنت إلی خیر، و فی هذا الحدیث دلیل علی خروج الزوجه من أهل البیت، و أما الکبری فظاهره.

و مما یدلّ علی أن ابن البنت من أهل بیت جده لأمه ما فهمه البخاری، فإنه ذکر فی ترجمه باب مناقب الحسن و الحسین علیهما السّلام: حدثنا یحیی بن معین و صدقه، قالا: حدثنا محمد بن جعفر، عن شیبه، عن وقاد «2» بن محمد، عن أبیه، عن ابن عمر، قال: قال أبو بکر: «ارقبوا محمدا صلّی اللّه علیه و آله فی أهل بیته»، فلو لا أنهما من أهل بیته لم یکن لإدخال هذا الحدیث فی ترجمته فائده.

______________________________

(1). سوره الاحزاب: الآیه 33.

(2). فی نسخه: عن واقد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:144

السابع: أن ابن البنت ولد، و کل ولد فهو من القرابه؛ أما الکبری فظاهره، و أما أنه ولد فلما روینا فی الترمذی من حدیث ابن بریره، قال: سمعت أبا بریره یقول: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یخطبنا، إذ جاء الحسن و الحسین علیهما السّلام علیهما قمیصان أحمران یمشیان و یعثران. فنزل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن المنبر فحملهما و وضعهما بین یدیه، ثم قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ

فِتْنَهٌ» «1»؛ نظرت إلی هذین الصبیّین یمشیان و یعثران فلم أصبر حتی قطعت حدیثی و رفعتهما. قال أبو عیسی: هذا حدیث حسن غریب.

فإن قلت: و قد نصّ مالک فی المدوّنه علی أن ولد البنات لا یدخلون فی قوله:

حبس علی ولدی أو علی ولدی و ولد ولدی، قال: للإجماع أنهم لم یدخلوا فی قوله تعالی: «یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ» «2».

قال ابن رشد: و هو مذهب جمیع أصحابه المتقدمین، لأن الولد شرعا لا یقع حقیقه إلا علی من یرفع نسبه إلیه من ولد الابناء دون ولد البنات.

قلت: قد قال ابن رشد المذکور: و قد ذهب جماعه من العلماء إلی أن ولد البنات من الأولاد و الأعقاب، و أنهم یدخلون فی قوله: «حبست علی ولدی أو عقبی»، و مال لذلک من خالف مذهب مالک من الشیوخ المتأخرین کابن عبد البر و غیره، انتهی.

قلت: فما ذهب إلیه مالک معارض لما ذهب إلیه غیره، و أیضا فإن قول مالک فیهم:

«و یدخلون» لا یستلزم أنهم لیسوا من الولد، و أن معناه ما أشار إلیه ابن رشد أن للعرب فی مثل هذه الألفاظ حملها علی من یرث الإنسان.

و هو معنی قولنا المتقدم إنه من باب المیراث، و لیس کل من لا یرث تنتفی عنه القرابه، و إلا لما کانت العمّه من القرابه، و هو باطل. و لما روینا فی صحیح البخاری و غیره- و اللفظ للبخاری- أن أبا هریره قال: قام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حین أنزل اللّه تعالی:

______________________________

(1). سوره الأنفال: الآیه 28.

(2). سوره النساء: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:145

«وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» «1»، قال: یا معشر قریش- أو کلمه نحوها-! اشتروا أنفسکم لا أغنی عنکم

من اللّه شیئا. یا بنی عبد مناف لا أغنی عنکم من اللّه شیئا. یا عباس بن عبد المطلب! لا أغنی عنک من اللّه شیئا، و یا صفیّه عمّه رسول اللّه! لا أغنی عنک من اللّه شیئا، و یا فاطمه بنت محمد! سلینی من مالی ما شئت و أغنی عنک من اللّه شیئا.

فنداؤه صفیه عمته یدلّ علی أنها من عشیرته الأقربین، بل إنها لا ترث، و لو کان حرمه المیراث یمنع لمنعتها فاطمه علیها السّلام لأن الأنبیاء لا یورثون، و سیأتی شی ء من هذا.

و أیضا فابن رشد اختار فی قوله: «ولدی» أن یدخل ولد البنت، و فی قوله: «ولدی و ولد ولدی» دخولهم، و لا موجب لتحقیق دخوله فی المسأله الثانیه إلا صدق اسم الولد علیه، و هو موجود فی الأولی.

و کذا ما ذکر من أن الظاهر من مذهب مالک فیما إذا قال: «حبست علی أولادی ذکورهم و إناثهم» و لم یسمّهم، ثم قال: «علی أعقابهم» أن ولد البنات یدخلون، ثم قال:

«و علی أولادهم» دخل ولد البنات علی مذهب مالک و جمیع أصحابه المتقدمین و المتأخرین کابن أبی زمنین و أبی عمر الإشبیلی و من تلاهم من شیوخنا الذین أدرکناهم، إلا ما روی عن ابن زرب و هو خطأ صراح لا وجه له فلا یعد خلافا، لأنه لم یقله برأیه بل بالقیاس علی ما ذهب إلیه من تقلید غیره.

قلت: و إذا حقّقت هذه المسائل، لم تجد موجبا لدخولهم إلا صدق اسم الولد و العقب علیهم، و ذلک یقتضی استواء جمیع المسائل فی الدخول لغه، و إن عدم دخولهم عند مالک فی الولد فی العرف کما تقدم.

و أما استدلال ابن رشد فی المسأله علی أن الولد لیس

إلا من یرث و أن ذلک المقصود منه، بدلیل قوله تعالی حکایه عن زکریا: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی» «2» فضعیف، لأن لفظ الآیه الولی و المسئول علیه و الولد، فأین أحدهما من الآخر؟

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 214.

(2). سوره مریم: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:146

فإن قلت: الولی یشمل الولد و غیره، فإن لزم المیراث الولی لزم للولد، لأن لازم الأعم لازم الأخص.

قلت: إن عنیت شمول الاستغراق فلیس کذلک، إذ الولیّ فی الآیه مطلق لا عام. هذا علی قراءه جزم یرث، و فیها إشکال لیس هذا موضعه. و أما علی قراءه الرفع فی یرث فالتخصیص ظاهر، إذ الجمله صفه لولی.

و بالجمله النکره فی الثبوت لا تعم، إن أردت العموم الصلاحی فمسلم، لکن الأعم لا دلاله له علی الأخص المعین فیلزم، و أما الترجیح من غیر مرجّح إن حمل علی الولد، أو توریث کل من یصدق علیه اسم الولی إن حمل علی جمیع ما یصلح له.

فإن قلت: القرینه فی الحمل علی الولد المیراث إذ لا یرث إلا هو.

قلت: الحاصر باطل لا یخفی، و أیضا یلزم الدور لأنه جعل الولد دلیلا علی من یرث، فلو جعل المیراث دلیلا علی تفسیر الولد لدار، و لئن سلّم مساواه الولی للولد فی هذا الحمل لا دلاله له علی أخصّ معین فیلزم.

أما الترجیح فهو لم یطلب ولدا بالإطلاق بل من یرثه، و قد لا یرث و یسمّی ولدا باتفاق، کابن الابن مع وجود أبیه و ابن الصلب لمانع الرقّ أو الکفر أو قتل العمد و غیر ذلک من الموانع.

هذا کله إن جعل المیراث فی الآیه وراثه المال، و إلا فالتحقیق أنها وراثه النبوه، لأن الأنبیاء لا یورثون.

و قوله

أیضا الولد علی ثلاثه أقسام و یسمّی ولدا لغه و شرعا من ثبتت له أحکام الشریعه من الوراثه و النسب، و من یسمّی به لغه و هو من ثبت له معنی الولاده بأحکام الشریعه یسمّی له مجازا، کالدعی و کمن یقال له یا ولدی تقریبا.

قال: فیحمل قوله تعالی: «وَ بَناتُکُمْ» علی عمومه بحسب اللغه لوجود الدلاله، فتحرم بنت البنت و إن سفلت، و ثبت بالسنه و الإجماع أن الولد فی قوله تعالی:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:147

«یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ» «1» من ینسب إلی أبیه دون من لا ینسب، و یختصّ بذلک الولد الشرعی من غیره.

قلت: جعله «وَ بَناتُکُمْ» من الولد اللغوی فیه نظر، فإن ألفاظ القرآن یجب حملها علی معانیها اللغویه و الشرعیه جمیعا، إذ تصلح لها و لا دلیل علی تخصیص أحدهما، لا سیما و النکاح المقترن بها هنا هو الشرعی الذی هو العقد و الوطی المستند إلیه.

فلو حمل البنات علی المعنی اللغوی لوجب أن یکون النکاح للمعنی اللغوی، لأنه الأنسب به للاطراد، و لو حمل علی اللغوی لتناول الأعلی و نحوها.

فإن قیل: تسمیه الدعی ابنه مجازا.

قلنا: المجاز من اللغوی، و لأن اللغه منها حقیقه و منها مجاز.

ثم فی قوله ثبت بالسنه و الإجماع أنه فی «یُوصِیکُمُ» من ینسب إلی أبیه، دلیل علی أنه لو لا الدلیل المنفصل من السنه و الإجماع لساوی «وَ بَناتُکُمْ» فی حمله المعنی اللغوی، و فیها فی الأول من ألفاظ القرآن ما یجب حملها علی اللغوی و الشرعی جمیعا حتی یدلّ علی تخصیص أحدهما، أو یجب حملها علی الشرعی علی الخلاف فیما له مسمّی شرعی و مسمّی لغوی هل هو محمل الصلاحیه لهما، و هو ظاهر لأنه

عرفه الشرعی.

و بقی فی کلامه أبحاث و هی و إن کانت تناسب مسألتنا، غیر أن ذلک یؤدّی إلی الخروج عن المقصود، و لعل اللّه أن یمنّ علینا بتألیف فی هذه المسأله و تحقیقها. فهناک یکون البحث معه و مع غیره إن شاء اللّه تعالی.

و نقل عن بعض العلماء أن ولد البنت لا یسمّی ولدا إلا مجازا، و حمل علیه قوله صلّی اللّه علیه و آله:

إن ابنی هذا سید، و یستدلّ له بقول الشاعر:

بنونا بنو أبنائنا و بناتنابنوهنّ أبناء الرجال الأباعد

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:148

و ردّ الأول بأن الإجماع علی تحریم بنت البنت من القرآن لا من غیره، و لو کان مجازا ما صحّ ذلک.

و أما البیت فمعناه بنو أبنائنا یرثوننا و ینسبون إلینا، و بنو بناتنا لیسوا کذلک، لا أنه أراد لیسوا بولدنا، و إنما هو من لطیف الاستعاره، کما یقول الرجل لمن لا یعطیه من ولده لیس هذا بابنی.

قال: استدلّ بالبیت علی أن ولد البنت لا یسمّی ولدا فقد أفسد معناه و أبطل فائدته و تأوّل علی قائله بما لا یصحّ، إذ تسمیه ولد البنت ابنا أولی من تسمیه ولد الابن به، لأن معنی الولاده الذی اشتقّ منه الولد فی ولد البنت أقوی، لأنها فیه بالحقیقه و فی ولد الابن بالنسب، و إخراج مالک إیاهم فی بعض الألفاظ لما تقدم لا لعدم صدق اللفظ علیهم.

قلت: کلامه هذا و إن کان فیه من البحث ما لا یمنع من استیفائه أن الحمل لا یلیق به کما ذکرنا، غیر أنه غیر ما ذهبنا إلیه فی مسألتنا.

الثامن: أن من قال: حبس علی أقاربی، فقال أشهب فی المجموعه: یدخل فیه کل ذی

رحم من قبل الرجال و النساء. فعلی قوله إنّ البنت و ابنتها من الأقارب، و لیس قول من خالف أشهب فی هذه المسأله و أخرجها من هذا اللفظ لعدم کونها من الأقارب، بل لمعنی آخر کما تقدم.

التاسع: إن ابن البنت من أقارب أمه و أقاربها من أقارب أبیها، فابن البنت من أقارب أبی أمه، لأن قریب القریب قریب، لأن القرب نسبه إضافیه.

لا یقال: لم یتکرّر الوسط فی هذا القیاس.

لأنا نقول: لیس هذا من الأقیسه التی یشترط فیها ذلک، و أیضا الابن بضعه من الأم، و الأم بضعه من أبیها، فالابن بضعه من أبی أمه، لأن البضعه من البضعه من الشی ء بضعه من ذلک الشی ء، و هذا القیاس نوع من الذی قبله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:149

العاشر: ابن البنت حفید و کل حفید من الأقارب، فابن البنت من الأقارب و المقدمتان ظاهرتان، أو تقول الجد للأم أب لابن ابنته و کل أب فهو من الأقارب و القرب نسبه إضافیه، فابن البنت من الأقارب.

أما أن الجد للأمّ أب، فلما نقله أهل المذهب منهم اللخمی و غیره؛ قال اللخمی فی کتاب القذف: و إن قال أنت ابن فلان، یرید جده لأبیه أو لأمه لم یحدّ.

قال ابن القاسم: و لو کان فی المشاتمه لأن الجد للأم أب، لقول اللّه تبارک و تعالی:

«وَ لا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آباؤُکُمْ مِنَ النِّساءِ» «1»، فلا یجوز لابن الابنه نکاح جدته لأمه، فقد ثبت أن من کانت أمه شریفه فهو من أقاربه صلّی اللّه علیه و آله، و أن من هو من أقاربه صلّی اللّه علیه و آله نسبا فهو شریف النسب شرعا و عرفا.

فهذا مما لا نزاع فیه، لأن الشرف و إن

کان لکونه إضافیا له اعتبارات کثیره یطلق علیها بالاشتراک و التشکیک و التواطئ، غیر أنه فی مسألتنا بحسب العرف و البحث.

و لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ولاده علی آبائه أو علیه و له منه صلّی اللّه علیه و آله قرب بالنسب، و ثمره ما یثبت لمن حصلت له هذه القرابه من علوّ مرتبتهم و تعظیم قدرهم فی الناس لاختصاصهم بالقرب من نبینا صلّی اللّه علیه و آله، و ما أوجب اللّه علی الناس من برورهم و مراعاه حقوقهم و أن لا یصل إلیهم أحد بأذاءه أو إهانه، لأن فی برورهم إکراما لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و فی إهانتهم انتقاص لحقهم، و قد یکفر سابّهم و العیاذ باللّه.

و لیس هذا الشرف خاصا بمن ثبت له النسب الملتزم للمیراث کما یشیر إلیه کلام بعضهم، فإن مولاتنا فاطمه علیها السّلام بنت مولانا محمد صلّی اللّه علیه و آله هی أصل الشرف بعد أبیها، کما لا یشکّ فیه مسلم، مع أنها لا ترث لقوله صلّی اللّه علیه و آله: «نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث ما ترکناه صدقه».

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 22.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:150

فإذا کان سبب أصل الشرف لا یستلزم المیراث، ففرعه أولی بذلک. فمطلق النسب إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یفید الشرف کان من النسب الوراثی أم لا بعد أن یکون من النسب الذی یثبت به للمنسوب إلیه ولاده له صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

المعیار المعرب: ج 12 ص 193.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:151

الفصل الثالث الأئمه علیهم السّلام من نسلها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:152

فی هذا الفصل
اشاره

هذا الفصل عطف علی الفصل السابق من أن «نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منها علیها السّلام». قال اللّه سبحانه: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» «1»، فأعطاه اللّه خیرا کثیرا من نسل فاطمه علیها السّلام، و أیّ خیر أفضل و أشرف من الأئمه علیهم السّلام الذین هم من نسل فاطمه علیها السّلام.

و یشعر بهذا کلام الرسول صلّی اللّه علیه و آله لأبی ذر: أنها بضعه منی ...، و أن الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه و أنهما إمامان ...، ثم یخرج من صلب الحسین علیه السّلام تسعه من الأئمه علیهم السّلام.

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی آیه «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا ...» «2»، نزلت فی ولد فاطمه علیها السّلام.

و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 116 حدیثا:

______________________________

(1). سوره الکوثر: الآیه 1.

(2). سوره السجده: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:153

نزول جبرائیل مع دردائیل إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله لتهنئه ولاده الحسین علیه السّلام و تعزیته و تبشیره بأنه إمام و الأئمه الهادیه بعده من ولده.

بشاره جبرئیل من اللّه لفاطمه علیها السّلام لولاده غلام و قتله أمه النبی صلّی اللّه علیه و آله و کون الإمامه و الوراثه و الخزانه فیه.

دعاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی و فاطمه علیهما السّلام ببرکه ذریتهما و جعلهم أئمه یهدون بأمر اللّه إلی طاعته.

کلام ابن شهرآشوب فی فضائل فاطمه علیها السّلام منها أن لها أمومه الأئمه علیهم السّلام إلی یوم القیامه.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی فضل علی و فاطمه علیهما السّلام و أن منهما حجه

اللّه علی الخلق.

انقلاب نور الزهراء علیها السّلام فی وجوه الأئمه علیهم السّلام إمام بعد إمام إلی یوم القیامه.

إخراج نور الزهراء علیها السّلام من صلب النبی صلّی اللّه علیه و آله و إخراج الأئمه علیهم السّلام من ذلک النور.

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن بطن خدیجه علیها السّلام وعاء للإمامه.

إرضاع الحسین علیه السّلام من لسان النبی صلّی اللّه علیه و آله و قوله للحسین علیه السّلام إن الإمامه فیک و فی ولدک.

قول النبی صلّی اللّه علیه و آله أن الأئمه علیهم السّلام من ولدها أمناء ربی.

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن حواریّ الزهراء علیها السّلام الأئمه الاثنا عشر بعده من صلب علی و فاطمه علیهما السّلام.

قوله تعالی: «مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً» «1» الشجره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فرعها علی علیه السّلام و غصنها فاطمه علیها السّلام و ثمراتها الأئمه من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام.

رؤیه إبراهیم فی جنب العرش نور محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه علیهما السّلام و نور الأئمه من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام.

______________________________

(1). سوره إبراهیم: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:154

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام عن اختیار اللّه تعالی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله للنبوه و علیا علیه السّلام للخلافه فی الأمه و فاطمه علیها السّلام لسیاده نساء أهل الجنه و أحد عشر رجلا من ولد فاطمه و علی علیهما السّلام.

إن علی بن أبی طالب و الأئمه علیهم السّلام من ولد فاطمه علیها السّلام هم صراط اللّه.

إخبار اللّه تعالی زکریا بأن النبوه لمحمد صلّی اللّه علیه و

آله و الإمامه لعلی علیه السّلام من بعده و الذریه من صلب علی علیه السّلام و بطن فاطمه علیها السّلام.

قول الإمام الصادق علیه السّلام فی «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها ...» «1»: أن الشمس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و القمر أمیر المؤمنین علیه السّلام و النهار الإمام من ذریه فاطمه علیها السّلام.

انتقام نور الأئمه علیهم السّلام من ولد الحسین علیه السّلام إلی یوم القیامه.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی خلق الأئمه التسعه من صلب الحسین علیه السّلام.

إخبار جبرئیل للنبی صلّی اللّه علیه و آله و النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام أن من الحسین علیه السّلام الأئمه و الأوصیاء علیهم السّلام.

حدیث لوح فاطمه علیها السّلام و فیه أسماء الأوصیاء الاثنی عشر، أولهم علی علیه السّلام و بعدهم أحد عشر من ولد فاطمه علیها السّلام و آخرهم القائم.

رؤیه جابر فی لوح فاطمه علیها السّلام أسماء الأئمه علیهم السّلام واحدا بعد واحد.

فی حدیث مفضل: خلق نور الأئمه الأربعه عشر علیهم السّلام قبل خلق الخلق بأربعه عشر ألف عام و هم محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه من ولد الحسین علیهم السّلام آخرهم القائم علیه السّلام.

قول الإمام الباقر علیه السّلام فی قوله تعالی «فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَهَ عَیْناً» «2»: أن الأئمه اثنا عشر إماما مع علی علیه السّلام، کلهم هداه الأمه.

______________________________

(1). سوره الشمس: الآیه 1.

(2). سوره البقره: الآیه 60.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:155

تسمیه الأئمه الاثنی عشر علیهم السّلام من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام.

إحضار الإمام الباقر علیه السّلام جابر و إخبار جابر عن صحیفه فی ید فاطمه علیها السّلام، فیها أسماء الأئمه

علیهم السّلام من ولد فاطمه علیها السّلام مع اسم آبائهم و أمهاتهم.

کلام الراوندی فی جعل الوصیه و الإمامه فی علی بن أبی طالب علیه السّلام ثم الحسن و الحسین علیهما السّلام و فی أولاد الحسین علیهم السلام، کلهم ولد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من فاطمه علیها السّلام.

کلمه سلیم بن قیس فی أوصیاء علی علیه السّلام: أنهم الحسن و الحسین علیهما السّلام ثم تسعه من ولد الحسین علیهما السّلام، و فی سته مواضع من هذا الحدیث ذکر الأوصیاء واحدا بعد واحد.

کلمه أبو زهره فی فضائل الإمام الصادق علیه السّلام: ... أنها من فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین و بقاء العتره النبویه منها و فی أولادها و ذریتها إلی یوم القیامه.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله للیهودی عن وصیه؛ علی و الأئمه علیهم السّلام بأسمائهم.

إخبار الراهب النصرانی عن کتاب بإملاء عیسی بن مریم و خط والده شمعون فی محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و وصیه علی بن أبی طالب علیه السّلام و أحد عشر إماما من ولد أول الاثنی عشر.

کلام سلیم بن قیس عن أمیر المؤمنین علیه السّلام عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی اختیار اللّه عز و جل من الخلق أحد عشر إماما بعد علی علیهم السّلام، کلهم هادون مهدیون من صلب الحسین علیه السّلام و أمهم فاطمه علیها السّلام.

کلمه علی بن الحسین علیه السّلام لمحمد بن الحنفیه فی أن الوصیه و الإمامه فی عقب الحسین علیه السّلام و تحاکمهما إلی الحجر الأسود، تکلّم الحجر الأسود بقوله: إن الوصیه و الإمامه بعد الحسین علیه السّلام إلی علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب و

ابن فاطمه علیهم السّلام، و انصراف محمد و تولیه علی بن الحسین علیه السّلام.

ذکر فضل یوم ولاده فاطمه علیها السّلام و أن جعل أئمه المسلمین من ذریتها علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:156

فی زیاره فاطمه الزهراء علیها السّلام و الإشعار فیها بأن أنوار الأئمه علیهم السّلام منها و الأئمه علیهم السّلام من ذریتها.

خلق أحد عشر إماما من صلب علی علیه السّلام بتزویج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام.

إخبار علی بن الحسین علیه السّلام عن ولده محمد بأنه باقر العلم.

إخبار الإمام الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام عن اثنی عشر إماما من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام ما منهم إلا مسموم أو مقتول.

تسبیح و تقدیس و تمجید الجام فی راحه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بلسان عربی و تسلیمه علیه بصفوته و تفضیله علی الأولین و الآخرین و علی وصیه أمیر المؤمنین علیه السّلام و ابنته علیها السّلام خیر نساء العالمین و أم الائمه الراشدین المعصومین.

کلام النوبختی فی صفات الإمام و کونه منصوص علیه من الإمام الذی قبله.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی تفسیر آیه «أَوْ کَظُلُماتٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ ...». «1»

کلام الإمام الباقر علیه السّلام فی تفسیر آیه: «آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا ...». «2»

کلام الإمام الباقر علیه السّلام فی تفسیر آیه: «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ ...». «3»

أسئله جندل بن جناده عن الاعتقادات و أجوبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عنها و عن أوصیائه الاثنی عشر ....

تسمیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الأئمه الاثنا عشر بعد نزول آیه التطهیر.

______________________________

(1). سوره النور:

الآیه 40.

(2). سوره آل عمران: الآیه 84.

(3). سوره إبراهیم: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:157

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی آیه «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا» «1»، و أنهم ولد فاطمه علیها السّلام.

تفسیر أبی جعفر علیه السّلام أولی الأمر بالأئمه من ولد علی و فاطمه علیهم السلام.

تفسیر الإمام الصادق علیه السّلام النهار بالإمام من ذریه فاطمه علیها السّلام فی آیه «وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها». «2»

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن شیعه علی علیه السّلام و انعقاد نطفتهم من ماء الجنه، فهم علی بینه من ربهم و من نبیهم و من وصیه و من ابنته الزهراء علیها السّلام، ثم الحسن ثم الحسین ثم الأئمه علیهم السّلام.

رفع العذر عن الجاهلین عن معرفه الولاه فی ولد فاطمه علیها السّلام.

کلام ابن شهرآشوب فی فضل النکت و الإشارات و الحساب علی عددهم علی الآیات.

أسماء الملوک فی کتاب فاطمه علیها السّلام، و ما فیه لولد الحسن علیه السّلام شیئا.

کلام موسی بن جعفر علیه السّلام فی اثنی عشر سبطا من ولد الحسن و الحسین علیهما السّلام ابنی علی و فاطمه علیهما السّلام.

وصیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالتمسک بالشمس و هو النبی صلّی اللّه علیه و آله و القمر هو علی علیه السّلام و الفرقدین هما الحسن و الحسین علیهما السّلام و النجوم فهم الأئمه التسعه من صلب الحسین علیهم السّلام و التاسع مهداهم علیه السّلام.

تسمیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأبی الأئمه التسعه من صلبه علیهم السلام، تاسعهم قائمهم علیه السّلام.

کلام الإمام الرضا علیه السّلام فی تفویض اختیار الإمام بدعوه الرسول صلّی اللّه علیه و آله من

نسل المطهره البتول.

قول الزیدیه و المؤتمه: إن الحجه من ولد فاطمه علیها السّلام بقول النبی صلّی اللّه علیه و آله.

______________________________

(1). سوره فاطر: الآیه 2.

(2). سوره الشمس: الآیه 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:158

بشری رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله للخدیجه بأن ما فی بطنها بنت، هی أمّ أحد عشر من خلفائه.

عن أبی جعفر: أن آیه «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» «1» نزلت فی ولد فاطمه علیها السّلام خاصه.

إخبار اللّه تعالی لراحیل عن أئمه دعاه دینه و معادن علمه من ذریه علی و فاطمه علیهما السّلام.

بشری جبرئیل بولاده الحسین علیه السّلام و إخباره بأن الإمامه و الولایه و الوصیه فی ذریته.

إخبار اللّه تعالی عن ذریه طیبه من صلب الحسین علیه السّلام.

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن اجتماع النطفتین منه و من علی علیه السّلام و ولاده الحسن و الحسین علیهما السّلام منها و ظهور ذریه طیبه منهما.

إخبار جبرئیل لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن الآیه: أن «أَزْواجِنا» خدیجه علیها السّلام «وَ ذُرِّیَّاتِنا» فاطمه علیها السّلام و «قُرَّهَ أَعْیُنٍ» الحسن و الحسین علیهما السّلام «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً» «2» علی بن أبی طالب علیه السّلام.

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی خلق فاطمه علیها السّلام من نور عظمه اللّه و إخراجه الأئمه علیهم السّلام من ذلک النور.

إن حواری رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله اثنا عشر أئمه من بعده علیهم السّلام من صلب علی و فاطمه علیهما السّلام، دعاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بجعل عترته الهادیه من علی و فاطمه علیهما السّلام.

کلام السید جعفر مرتضی العاملی بأن الخلافه بالقرابه و بالنصّ و ذکر أکذوبه مفضوحه عن المخالفین.

إخبار

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن أفضل أمته و هم نفسه و علی علیه السّلام و أحد عشر إماما علیهم السّلام أوصیاؤه منهم المهدی علیه السّلام.

مجی ء أبی لبابه و طهمان إلی الإمام جعفر الصادق علیه السّلام و إراءتهم ودائع الإمامه و ردّهم الأمانات إلیه علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره الأنبیاء: الآیه 73.

(2). سوره الفرقان: الآیه 74.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:159

ذکر علی علیه السّلام کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعد نزول آیه التطهیر فی أنها نزلت فیه و فی علی و ابنته فاطمه و فی ابنیه و فی تسعه أئمه من ولد الحسین علیهم السّلام.

ذکر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فضل فاطمه علیها السّلام و لعنه مبغض علی علیه السّلام و منکر إمامه ولدها علیهم السّلام.

کلمه الأمینی بأن أهل البیت هم الأئمه الاثنا عشر علیهم السّلام من أهل البیت و أمهم الزهراء علیها السّلام لا جمیع بنی هاشم للإجماع.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن الأئمه من قریش ثم من بنی هاشم ثم من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام و هم اثنا عشر، آخرهم المهدی علیه السّلام.

إطفاء نور أبی طالب أنوار الخلائق إلا خمسه أنوار و نور ولد الحسین علیهم السّلام من الأئمه علیهم السّلام.

کلمه أبی عبد اللّه علیه السّلام فی آیه النور و تفسیره: «نُورٌ عَلی نُورٍ» «1» إمام منهم بعد إمام من ولد فاطمه علیها السّلام.

کلمه علی بن إبراهیم: إن المقربین هم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام.

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن خلق حجج اللّه من

علی و فاطمه علیهما السّلام.

قول الإمام أبی جعفر علیه السّلام: نحن و اللّه الأوصیاء الخلفاء من بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من ذریه الحسین علیه السّلام.

کلمه عمر بن الخطاب عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن أهل بیتی من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام و تسعه من صلب الحسین أئمه أبرار علیهم السّلام.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: إن من صلب الحسین علیه السّلام الأئمه التسعه علیهم السّلام و مهدی هذا الأمه علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 35.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:160

قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، أنت الإمام و الخلیفه بعدی و بعدک الحسن علیه السّلام ...،

و عدّ الأئمه علیهم السّلام بأسمائهم، فهم أئمه الحق و ألسنه الصدق.

قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: ... أنت الإمام و الخلیفه بعدی و من ذریتکم العتره الطاهره عدد نقباء بنی إسرائیل.

قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعه من ولد الحسین علیهم السّلام حجج اللّه ....

قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: أنا و أخی علی و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعه أئمه من ولد الحسین علیهم السّلام أربعه عشر انسانا فی منزل واحد ....

قول النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: منا خاتم النبیین و خیر الأوصیاء و شهیدنا خیر الشهداء عمک و منا من له جناحان ابن عمک و منا سبطا هذه الأمه و تسعه من الأئمه من صلب الحسین علیهم السّلام و منا مهدی هذه الأمه

علیه السّلام.

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام فی: «فَأَتَمَّهُنَّ» «1»، یعنی إلی القائم علیه السّلام اثنا عشر إماما؛ تسعه من ولد الحسین علیه السّلام.

کلمه الحائری الیزدی: إن الأئمه الاثنی عشر لا ینطبق إلا فی بنی فاطمه علیهم السّلام.

قول النبی صلّی اللّه علیه و آله لجابر: تسعه من صلب الحسین علیهم السلام أئمه أبرار و التاسع قائمهم علیه السّلام.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی فضل علی علیه السّلام و أنه و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعه من ولد الحسین علیهم السّلام حجج اللّه.

کلمه سعد بن عبد اللّه فی أن الإمامه دائمه جاریه فی عقب علی علیه السّلام إلی یوم القیامه فی ولده من فاطمه علیها السّلام.

کلام المفید فی بحث الإمامه و نقل قول الجارودیه و الإمامیه و النقض و الإبرام فیه.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 124.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:161

1
المتن

قال ابن عباس: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول:

إن للّه تبارک و تعالی ملکا یقال له: دردائیل، کان له سته عشر ألف جناح، ما بین الجناح إلی الجناح هواء و الهواء کما بین السماء و الأرض.

فجعل یوما یقول فی نفسه: أ فوق ربنا جل جلاله شی ء؟ فعلم اللّه تبارک و تعالی ما قال، فزاده أجنحه مثلها فصار له اثنان و ثلاثون ألف جناح. ثم أوحی اللّه عز و جل إلیه أن طر. فطار مقدار خمسمائه عام، فلم ینل رأسه قائمه من قوائم العرش.

فلما علم اللّه عز و جل إتعابه، أوحی إلیه: أیها الملک: عد إلی مکانک، فأنا عظیم فوق کل عظیم و لیس فوقی شی ء و لا أوصف بمکان. فسلبه اللّه أجنحته و مقامه من صفوف

الملائکه.

فلما ولد الحسین بن علی علیه السّلام- و کان مولده عشیّه الخمیس لیله الجمعه-، أوحی اللّه إلی مالک خازن النیران أن أخمد النیران علی أهلها لکرامه مولود ولد لمحمد صلّی اللّه علیه و آله، و أوحی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:162

إلی رضوان خازن الجنان أن زخرف الجنان و طیّبها لکرامه مولد ولد لمحمد صلّی اللّه علیه و آله فی دار الدنیا، و أوحی إلی حور العین أن تزیّنّ و تزاورن لکرامه مولود ولد لمحمد صلّی اللّه علیه و آله فی دار الدنیا.

و أوحی اللّه إلی الملائکه أن قوموا صفوفا بالتسبیح و التحمید و التمجید و التکبیر لکرامه مولود ولد لمحمد صلّی اللّه علیه و آله فی دار الدنیا، و أوحی اللّه عز و جل إلی جبرئیل أن اهبط إلی نبیی محمد صلّی اللّه علیه و آله فی ألف قبیل، فی القبیل ألف ألف ملک علی خیول بلق مسرّجه ملجمه، علیها قباب الدرّ و الیاقوت، معهم ملائکه یقال لهم الروحانیون، بأیدیهم حراب من نور، أن هنّؤوا محمدا صلّی اللّه علیه و آله بمولوده، و أخبره- یا جبرئیل- أنی قد سمّیته الحسین و و هنّئه و عزّه و قل له: یا محمد، یقتله شرار أمتک علی شرار الدواب. فویل للقاتل و ویل للسائق و ویل للقائد؛ قاتل الحسین علیه السّلام أنا منه بری ء و هو منی بری ء، لأنه لا یأتی أحد یوم القیامه إلا و قاتل الحسین علیه السّلام أعظم جرما منه، قاتل الحسین علیه السّلام یدخل النار یوم القیامه مع الذین یزعمون أن مع اللّه إلها آخر، و النار أشوق إلی قاتل الحسین علیه السّلام ممن أطاع اللّه إلی الجنه.

قال: فبینا جبرئیل یهبط من السماء

إلی الأرض إذ مرّ بدردائیل، فقال له دردائیل: یا جبرائیل، ما هذه اللیله فی السماء، هل قامت القیامه علی أهل الدنیا؟ قال: لا، و لکن ولد لمحمد صلّی اللّه علیه و آله مولود فی دار الدنیا، و قد بعثنی اللّه عز و جل إلیه لأهنّئه بمولوده.

فقال الملک له: یا جبرئیل، بالذی خلقک و خلقنی إن هبطت إلی محمد صلّی اللّه علیه و آله فأقرأه منی السلام و قل له: بحق هذا المولود علیک إلا ما سألت اللّه ربک أن یرضی عنی و یردّ علیّ أجنحتی و مقامی من صفوف الملائکه.

فهبط جبرئیل علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و هنّأه کما أمره اللّه عز و جل و عزّاه. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: تقتله أمتی؟! قال: نعم. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما هؤلاء بأمتی، أنا بری ء منهم و اللّه بری ء منهم. قال جبرئیل: و أنا بری ء منهم یا محمد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:163

فدخل النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و هنّأها و عزّاها. فبکت فاطمه علیها السّلام و قالت: یا لیتنی لم ألده، قاتل الحسین علیه السّلام فی النار. و قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أنا أشهد بذلک یا فاطمه، و لکنه لا یقتل حتی یکون منه إمام تکون منه الأئمه الهادیه بعده.

ثم قال صلّی اللّه علیه و آله: الأئمه بعدی؛ الهادی علی، المهتدی الحسن، الناصر الحسین، المنصور علی بن الحسین، الشافع محمد بن علی، النفّاع جعفر بن محمد، الأمین موسی بن جعفر، الرضا علی بن موسی، الفعّال محمد بن علی، المؤتمن علی بن محمد العلّام الحسن بن علی، و من یصلّی

خلفه عیسی بن مریم علیهم السّلام. فسکتت فاطمه علیها السّلام من البکاء.

ثم أخبر جبرئیل النبی صلّی اللّه علیه و آله بقضیه الملک و ما أصیب به إلی السماء، ثم قال: اللهم بحق هذا المولود علیک لا بحقک علیه و علی جده محمد و إبراهیم و إسماعیل و إسحاق و یعقوب، إن کان للحسین بن علی علیه السّلام ابن فاطمه علیها السّلام عندک قدر فارض عن دردائیل و ردّ علیه أجنحته و مقامه من صفوف الملائکه.

فاستجاب اللّه دعاءه و غفر للملک، و الملک لا یعرف فی الجنه إلا بأن یقال: هذا مولی الحسین بن علی علیه السّلام ابن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. إکمال الدین: ص ج 1 ص 282 ح 36.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 248 ح 24، عن إکمال الدین.

3. فرائد السمطین: ج 2 ص 151 ح 446.

الأسانید:

1. فی إکمال الدین: ماجیلویه، عن عمّه، عن البرقی، عن الکوفی، عن أبی الربیع الزاهرانی، عن حریز، عن لیث بن أبی سلیم، عن مجاهد، قال: قال ابن عباس.

2. فی فرائد السمطین: أنبأنا یوسف بن علی المطهّر الحلی، عن الحسین بن أبی الفرج، عن محمد بن الحسین، عن والده، عن جده محمد، عن أبیه، عن جماعه منهم:

السید أبو البرکات علی بن الحسین و محمد بن أحمد و أبو جعفر محمد بن إبراهیم، بروایتهم عن أبی جعفر محمد بن علی بن بابویه جمیع مصنفاته و روایاته، قال: حدثنا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:164

علی بن ماجیلویه، قال: حدثنا عمی محمد بن أبی القاسم، عن أحمد بن أبی عبد اللّه البرقی، قال: حدثنا محمد بن علی القرشی، قال: حدثنا أبو الربیع الزهرانی، قال: حدثنا جریر، عن لیث بن أبی سلیم، عن مجاهد: قال ابن عباس.

2
المتن

عن عبد الرحمن بن کثیر الهاشمی، قال:

قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: جعلت فداک، من أین جاء لولد الحسین علیه السّلام الفضل علی ولد الحسن علیه السّلام و هما یجریان فی شرع واحد؟ فقال: لا أراکم تأخذون به؛ إن جبرئیل نزل علی محمد صلّی اللّه علیه و آله و ما ولد الحسین علیه السّلام بعد فقال له: یولد لک غلام تقتله أمتک من بعدک.

فقال: یا جبرئیل، لا حاجه لی فیه، فخاطبه ثلاثا.

ثم دعا علیا علیه السّلام فقال له: إن جبرئیل یخبرنی عن اللّه عز و جل أنه یولد لک غلام تقتله أمتک من بعدک. فقال: لا حاجه لی فیه یا رسول اللّه. فخاطب علیا علیه السّلام ثلاثا ثم قال: إنه یکون فیه و فی ولده الإمامه و الوراثه و الخزانه.

فأرسل إلی فاطمه علیها

السّلام أن اللّه یبشّرک بغلام تقتله أمتی من بعدی. فقالت فاطمه علیها السّلام:

لیس لی حاجه فیه یا أبه! فخاطبها ثلاثا، ثم أرسل إلیها: لا بدّ أن یکون فیه الإمامه و الوراثه و الخزانه. فقالت له: رضیت عن اللّه عز و جل.

فعلقت و حملت بالحسین علیه السّلام، فحملت سته أشهر ثم وضعته، و لم یعش مولود قطّ لسته أشهر غیر الحسین بن علی علیه السّلام و عیسی بن مریم، فکفّلته أم سلمه. و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یأتیه فی کل یوم، فیضع لسانه فی فم الحسین فیمصّه حتی یروی. فأنبت اللّه عز و جل لحمه من لحم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لم یرضع من فاطمه علیها السّلام و لا من غیرها لبنا قطّ.

فلما أنزل اللّه تبارک و تعالی فیه: «وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّی إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَهً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلی والِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:165

صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 245 ح 20، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 206.

3. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 12 ح 14، عن العلل.

4. الإمامه و التبصره لوالد الصدوق: ص 51 ح 37.

5. بحار الأنوار: ج 25 ص 254 ح 14، عن العلل.

الأسانید:

فی علل الشرائع: أحمد بن الحسن، عن ابن زکریا، عن ابن حبیب، عن ابن بهلول، عن علی بن حسان، عن عبد الرحمن بن کثیر الهاشمی.

3
المتن

سأل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام فی صبیحه عرس فاطمه علیها السّلام:

کیف وجدت أهلک؟ قال: نعم العون علی طاعه اللّه. و سأل فاطمه علیها السّلام فقالت: خیر بعل.

فقال: اللهم اجمع شملهما و ألّف بین قلوبهما و اجعلهما و ذریتهما من ورثه جنه النعیم، و ارزقهما ذریه طاهره طیبه مبارکه، و اجعل فی ذریتهما البرکه، و اجعلهم أئمه یهدون بأمرک إلی طاعتک و یأمرون بما یرضیک.

ثم أمر بخروج أسماء و قال: جزاک خیرا، ثم خلا بها بإشاره الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 43 ص 117.

______________________________

(1). سوره الأحقاف: الآیه 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:166

4
المتن

قال ابن شهرآشوب:

تزوّج النبی صلّی اللّه علیه و آله من الشیخین و زوّج عثمان بنتین. قلنا: التزویج لا یدلّ علی الفضل، و إنما هو مبنیّ علی إظهار الشهادتین. ثم إنه صلّی اللّه علیه و آله تزوّج فی جماعه. و أما عثمان ففی زواجه خلاف کثیر، و أنه کان زوّجهما من کافرین قبله، و لیست حکم فاطمه علیها السّلام مثل ذلک لأنها ولیده الإسلام و من أهل العباء و المباهله و المهاجره فی أصعب وقت، و ورد فیها آیه التطهیر و افتخر جبرئیل بکونه منهم، و شهد اللّه لهم بالصدق، و لها أمومه الأئمه علیهم السّلام إلی یوم القیامه، و منها الحسن و الحسین علیهما السّلام، و عقب الرسول صلّی اللّه علیه و آله و هی سیده نساء العالمین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 107 ح 22، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 182.

5
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی زواج علی علیه السّلام:

... لقد أخبرنی جبرئیل: إن الجنه مشتاقه إلیکما، و لو لا أن اللّه عز و جل قدّر أن یخرج منکما ما یتخذه علی الخلق حجه لأجاب فیکما الجنه و أهلها. فنعم الأخ أنت و نعم الختن أنت و نعم الصاحب أنت و کفاک برضی اللّه رضی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 63 ص 103 ح 12، من الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 654.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:167

6
المتن

عن أبان بن تغلب، قال:

قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: یا ابن رسول اللّه، لم سمّیت الزهراء علیها السّلام زهراء؟ فقال: لأنها تزهر لأمیر المؤمنین علیه السّلام فی النهار ثلاث مرات بالنور ...، فلم یزل ذلک النور فی وجهها حتی ولّدت الحسین علیه السّلام، فهو یتقلّب فی وجوهنا إلی یوم القیامه فی الأئمه منّا أهل البیت، إمام بعد إمام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 11 ح 2، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 180.

الأسانید:

فی العلل: أبی، عن سعد، عن جعفر بن سهل، عن محمد بن إسماعیل، عمن حدّثه، عن محمد بن جعفر، عن أبان بن تغلب، قال.

7
المتن

عن جابر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

قلت: لم سمّیت فاطمه الزهراء علیها السّلام زهراء؟ فقال: لأن اللّه عز و جل خلقها من نور عظمته. فلما أشرقت، أضاءت السماوات و الأرض بنورها و غشیت أبصار الملائکه و خرّت الملائکه للّه ساجدین، و قالوا: إلهنا و سیدنا! ما هذا النور؟ فأوحی اللّه إلیهم: هذا نور من نوری و أسکنته فی سمائی، خلقته من عظمتی، أخرجه من صلب نبی من أنبیائی، أفضّله علی جمیع الأنبیاء، و أخرج من ذلک النور أئمه یقومون بأمری؛ یهدون إلی حقی و أجعلهم خلفائی فی أرضی بعد انقضاء وحیی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:168

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 12 ح 5، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 179 ح 1.

3. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

4. العدد القویه: ص 227 ح 21، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی العلل: أبی، عن محمد بن معقل القرمیسینی، عن محمد بن یزید الجزری، عن إبراهیم بن إسحاق، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

8
المتن

قال ابن شهرآشوب:

و دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام فرآها منزعجه، فقال لها: ما بک؟ فقالت: الحمیراء افتخرت علی أمّی أنها لم تعرف رجلا قبلک و أن أمی عرفتها مسنّه. فقال صلّی اللّه علیه و آله: إن بطن أمک کان للإمامه وعاء.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 43 ح 42، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 335.

9
المتن

فی المناقب:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:169

بشّرت مریم بولدها: «إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَهٍ» «1»، و بشّرت فاطمه علیها السّلام بالحسن و الحسین علیهما السّلام.

فی الحدیث: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله بشّرها عند ولاده کل منهما بأن یقول لها: لیهنئک أن ولدت إماما یسود أهل الجنه و أکمل اللّه تعالی ذلک فی عقبها.

قوله: «وَ جَعَلَها کَلِمَهً باقِیَهً فِی عَقِبِهِ» «2»، یعنی علیا علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 48 ح 46، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 358.

10
المتن

عن برّه ابنه أمیه الخزاعی، قالت:

لما حملت فاطمه علیها السّلام بالحسن علیه السّلام، خرج النبی صلّی اللّه علیه و آله فی بعض وجوهه فقال لها: إنک ستلدین غلاما قد هنّأنی به جبرئیل، فلا ترضعیه حتی أصیر إلیک. قالت: فدخلت علی فاطمه علیها السّلام حین ولدت الحسن علیه السّلام و له ثلاث ما أرضعته. قلت لها: أعطینیه حتی أرضعه.

فقالت: کلّا. ثم أدرکتها رقّه الأمهات فأرضعته، فقال: أبی اللّه إلا ما أراد.

فلما حملت بالحسین علیه السّلام، قال لها: یا فاطمه، إنک ستلدین غلاما قد هنّأنی به جبرئیل، فلا ترضعیه حتی أجی ء إلیک و لو أقمت شهرا. قالت: أفعل ذلک، و خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بعض وجوهه.

فولدت فاطمه علیها السّلام الحسین علیه السّلام، فما أرضعته حتی جاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال لها: ما ذا صنعت؟ قالت: ما أرضعته. فأخذه فجعل لسانه فی فمه، فجعل الحسین علیه السّلام یمصّ حتی

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 45.

(2). سوره الزخرف: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:170

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أیها حسین أیها حسین، ثم قال: أبی اللّه إلا ما یرید هی فیک و فی ولدک، یعنی الإمامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 254 ح 32، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 50.

11
المتن

قال العلامه فی کشف الحق:

روی الزمخشری- و کان من أشدّ الناس عنادا لأهل البیت علیهم السّلام و هو الثقه المأمون عند الجمهور- بأسناده، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

فاطمه علیها السّلام مهجه قلبی، و ابناها ثمره فؤادی، و بعلها نور بصری، و الأئمه من ولدها أمناء ربی و حبل ممدود بینه و بین خلقه، من اعتصم بهم نجا و من تخلّف عنهم هوی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 649 ح 68.

2. نهج الحق و کشف الصدق: ص 227.

3. بحار الأنوار: ج 23 ص 142 ح 95، عن الفضائل و الروضه.

4. الفضائل: ص 197.

5. الروضه: ص 144.

6. إحقاق الحق: ج 9 ص 198.

7. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 95، شطرا منه.

8. المناقب للزمخشری: ص 213، علی ما فی الإحقاق.

9. فرائد السمطین: ج 2 ص 606 ح 390.

10. ینابیع الموده: ص 82.

11. درّ بحر المناقب: ص 106، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:171

12. إحقاق الحق: ج 9 ص 208.

13. إحقاق الحق: ج 4 ص 288.

14. المنتخب للطریحی: ص 103.

15. إرشاد القلوب: ص 423.

16. مائه منقبه لابن شاذان: ص 76.

17. الصراط المستقیم: ج 2 ص 32.

18. الخلافه المغتصبه: ص 76.

19. غایه المرام و حجه الخصام: ج 1 ص 186.

20. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 134.

21. کشف الغطاء: ص 8.

الأسانید:

1. فی الفضائل و الروضه: بالإسناد، یرفعه إلی الإمام جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین علیهم السّلام، عن جابر الأنصاری، قال.

2. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ذکر محمد بن أحمد بن علی بن شاذان، أخبرنی الحسن بن حمزه، عن علی بن محمد بن قتیبه، عن الفضل بن شاذان، عن محمد بن زیاد، عن حمید بن صالح، عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: حدثنی أبی، عن أبیه، عن الحسین علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

3. فی فرائد السمطین: أخبرنی عیسی بن الحسین الطبری إجازه، قال: أخبرنی یحیی بن الحسن الحسنی، عن جمال الدین بن معین، عن مصنفه أخطب

خوارزم، قال فیه: و ذکر محمد بن أحمد بن علی بن شاذان.

4. فی مائه منقبه: حدثنا الحسن بن حمزه، قال: حدثنی علی بن محمد بن قتیبه، قال: حدثنی الفضل بن شاذان، قال: حدثنی محمد بن زیاد، قال: حدثنی جمیل بن صالح، عن جعفر بن محمد، قال: حدثنی أبی، عن أبیه، عن الحسین بن علی علیهم السّلام، قال.

12
المتن

هشام بن زید، عن أنس قال: سألت النبی صلّی اللّه علیه و آله: من حواریّک یا رسول اللّه؟ فقال: الأئمه من بعدی اثنا عشر من صلب علی و فاطمه علیهما السّلام و هم حواریّی و أنصار دینی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:172

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 15 ص 135 ح 71، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 258.

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 271 ح 92.

13
المتن

عن سلام، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

سألته عن قول اللّه تعالی: «مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً ...» «1»، قال: الشجره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و نسبه ثابت فی بنی هاشم، و فرع الشجره علی بن أبی طالب علیه السّلام، و غصن الشجره فاطمه علیها السّلام، و ثمراتها الأئمه علیهم السّلام من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام، و شیعتهم ورقها، و إن المؤمن من شیعتنا لیموت فتسقط من الشجره ورقه، و إن المؤمن لیولد فتورق الشجره ورقه.

قلت: أ رأیت قوله: «تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها»؟ «2» قال: یعنی بذلک ما یفتی الأئمه شیعتهم فی کل حج و عمره من الحلال و الحرام، ثم ضرب اللّه لأعداء آل محمد علیهم السلام مثلا فقال: «وَ مَثَلُ کَلِمَهٍ خَبِیثَهٍ کَشَجَرَهٍ خَبِیثَهٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ». «3»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 9 ص 218 ح 97، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ج 1 ص 347.

14
المتن

عن أبی بصیر، قال:

______________________________

(1). سوره إبراهیم: الآیه 25.

(2). سوره إبراهیم: الآیه 24.

(3). سوره إبراهیم: الآیه 25.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:173

سأل جابر الجعفی أبا عبد اللّه علیه السّلام عن تفسیر قوله تعالی: «وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ» «1»، فقال علیه السّلام: إن اللّه سبحانه لما خلق إبراهیم کشف له عن بصره، فنظر فرأی نورا إلی جنب العرش فقال: إلهی! ما هذا النور؟ فقیل له: هذا نور محمد صلّی اللّه علیه و آله؛ صفوتی من خلقی. و رأی نورا إلی جنبه فقال: إلهی! و ما هذا النور؟ فقیل له: هذا نور علی بن أبی طالب علیه السّلام؛ ناصر دینی.

و رأی إلی جنبهم ثلاثه أنوار فقال: إلهی! و ما هذه الأنوار؟ فقیل له: هذا نور فاطمه علیها السّلام؛ فطمت محبیها من النار، و نور ولدیها الحسن و الحسین علیهما السّلام. فقال: إلهی، و أری تسعه أنوار قد حفّوا بهم!؟ قیل: یا إبراهیم، هؤلاء الأئمه من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 80 ح 20، عن تأویل الآیات الباهره.

2. تفسیر محمد بن العباس بن ماهیار، علی ما فی تأویل الآیات.

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 151 ح 131، عن کنز الفوائد.

4. کنز الفوائد، علی ما فی البحار.

5. مدینه المعاجز: ج 4 ص 37 ح 125.

6. تأویل الآیات: ج 2 ص 496 ح 9.

7. بحار الأنوار: ج 36 ص 213 ح 15، عن الفضائل و الروضه.

8. البرهان: ج 4 ص 20 ح 2.

9. مستدرک الوسائل: ج 4 ص 187 ح 11.

10. إثبات الهداه: ج 1 ص 646 ح 787.

11. إثبات الهداه: ج 1 ص 656 ح 837.

12. اللوامع النورانیه: ص 322،

عن تأویل الآیات.

13. الفضائل: ص 166.

14. الروضه: ص 33.

15. المحجه للسید البحرانی: ص 181.

16. الکوکب الدری: ج 1 ص 127.

______________________________

(1). سوره الصافات: الآیه 83.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:174

الأسانید:

فی تفسیر ابن ماهیار: عن محمد بن وهبان، عن محمد بن علی، عن العباس بن محمد، عن أبیه، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه البطائنی، عن أبیه، عن أبی بصیر، قال.

15
المتن

قال سلیم: سمعت سلمان الفارسی یقول:

کنت جالسا بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی قبض فیه، فدخلت فاطمه علیها السّلام.

فلما رأت ما برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من الضعف، خنقتها العبره حتی جرت دموعها علی خدیها.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: بنیّه، ما یبکیک؟ قالت: یا رسول اللّه، أخشی علی نفسی و ولدی الضیعه من بعدک.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله- و اغرورقت عیناه بالدموع-: یا فاطمه، أو ما علمت إنا أهل بیت اختار اللّه لنا الآخره علی الدنیا و أنه حتم الفناء علی جمیع خلقه، و إن اللّه تبارک و تعالی اطلع إلی الأرض اطلاعه فاختارنی منهم فجعلنی نبیا.

ثم اطلع إلی الأرض ثانیه فاختار بعلک و أمرنی أن أزوّجک إیاه، و أن أتخذه أخا و وزیرا و وصیا، و أن أجعله خلیفتی فی أمتی. فأبوک خیر أنبیاء اللّه و رسله، و بعلک خیر الأوصیاء و الوزراء، و أنت أول من یلحقنی من أهلی.

ثم اطلع إلی الأرض اطلاعه ثالثه فاختارک و أحد عشر رجلا من ولدک و ولد أخی بعلک منک. فأنت سیده نساء أهل الجنه و ابناک الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه.

و أنا و أخی و الأحد عشر

إماما أوصیائی إلی یوم القیامه؛ کلهم هادون مهدیون. أول الأوصیاء بعد أخی الحسن علیه السّلام ثم الحسین علیه السّلام، ثم تسعه من ولد الحسین علیهم السّلام، فی منزل واحد فی الجنه، و لیس منزل أقرب إلی اللّه من منزلی، ثم منزل إبراهیم و آل إبراهیم ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:175

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 565 ح 1.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 52 ح 21، عن إکمال الدین.

3. إکمال الدین: ص 262.

4. إحقاق الحق: ج 5 ص 33.

الأسانید:

فی إکمال الدین: ابن الولید، عن الصفار، عن ابن یزید، عن حمّاد بن عیسی، عن ابن أذینه، عن أبان بن أبی عیاش و إبراهیم بن عمر الیمانی، عن سلیم بن قیس الهلالی، قال.

16
المتن

عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه، عن آبائه، عن علی علیهم السّلام، قال: قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

یا علی: ... إن اللّه أشرف إلی الدنیا فاختارنی علی رجال العالمین، ثم اطلع الثانیه فاختارک علی رجال العالمین، ثم اطلع الثالثه فاختار فاطمه علیها السّلام علی نساء العالمین، ثم اطلع الرابعه فاختار الحسن و الحسین و الأئمه من ولدها علیهم السّلام علی رجال العالمین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 18 ص 388 ح 97، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 50.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: جماعه، عن أبی المفضل، عن جعفر بن محمد بن عبد اللّه الموسوی. عن عبید اللّه بن أحمد بن نهیک، عن ابن أبی عمیر، عن ابن رئاب، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه، عن آبائه، عن علی علیهم السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:176

17
المتن

قال أبان، عن سلیم، قال:

انتهیت إلی حلقه فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، و الحدیث طویل جدا، إلی أن قال:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

أیها الناس! لیبلّغ مقالتی شاهدکم غائبکم، اللهم اشهد علیهم.

یا أیها الناس! إن اللّه نظر نظره ثالثه فاختار منهم بعدی اثنی عشر وصیا من أهل بیتی، و هم خیار أمتی، منهم أحد عشر إماما بعد أخی واحدا بعد واحد؛ کلما هلک واحد قام واحد منهم. مثلهم کمثل النجوم فی السماء؛ کلما غاب نجم طلع نجم، لأنهم أئمه هداه مهتدون، لا یضرّهم کید من کادهم و لا خذلان من خذلهم، بل یضرّ اللّه بذلک من کادهم و خذلهم.

فهم حجه اللّه فی أرضه و شهداؤه علی خلقه، من أطاعهم أطاع اللّه و من عصاهم عصی اللّه، هم مع القرآن و القرآن معهم، لا یفارقونه و لا یفارقهم حتی یردوا علی حوضی.

أول الأئمه أخی علی علیه السّلام خیرهم، ثم ابنی الحسن علیه السّلام، ثم ابنی الحسین علیه السّلام، ثم تسعه من ولد الحسین علیه السّلام، و أمهم ابنتی فاطمه علیها السّلام .... الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 176 المصادر: ..... ص : 176 1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 686 ح 14.

2. بحار الأنوار: ج 3 ص 312 ح 152.

18
المتن

عن حمران، قال: سمعت أبا جعفر علیه السّلام یقول فی قول اللّه تعالی: «وَ أَنَّ هذا صِراطِی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:177

مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ» «1»، قال: علی بن أبی طالب و الأئمه من ولد فاطمه علیهم السّلام، هم صراط اللّه، فمن أتاهم سلک السبل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 15 ح 17، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 41.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: جعفر بن محمد الفزاری معنعنا، عن حمران، قال: سمعت جعفر علیه السّلام یقول.

19
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» «2»، قال:

نزلت فی ولد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 157 ح 19، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 120.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: الفزاری، عن أحمد بن الحسین الهاشمی، عن محمد بن حاتم، عن الثمالی، عن أبی جعفر علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 153.

(2). سوره السجده: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:178

20
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً» «1»، قال:

نزلت فی ولد فاطمه علیها السّلام خاصه، و جعل اللّه منهم أئمه یهدون بأمره.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 158 ح 20، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 121.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: أحمد بن محمد بن أحمد بن طلحه الخراسانی بأسناده، عن أبی جعفر علیه السّلام.

21
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» «2»، قال أبو جعفر علیه السّلام:

یعنی الأئمه من ولد فاطمه علیها السّلام، یوحی إلیهم بالروح فی صدورهم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 158 ح 21، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 154.

الأسانید:

فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن الفزاری، عن محمد بن الحسن، عن محمد بن علی، عن محمد بن الفضیل، عن أبی حمزه.

______________________________

(1). سوره السجده: الآیه 24.

(2). سوره الأنبیاء: الآیه 73.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:179

22
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

نزلت هذه الآیه فی ولد فاطمه خاصه: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 158 ح 23، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 229.

الأسانید:

فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن علی بن عبد اللّه، عن إبراهیم بن محمد الثقفی، عن علی بن هلال الأحمسی، عن الحسن بن وهب العبسی، عن جابر الجعفی، عن أبی جعفر علیه السّلام.

23
المتن

حدّثنی أبو الحسن موسی بن جعفر علیه السّلام، قال:

کنت عند أبی یوما قاعدا حتی أتی رجل فوقف به قال: أ فیکم باقر العلم و رئیسه محمد بن علی؟ قیل له: نعم. فجلس طویلا ثم قام إلیه فقال: یا ابن رسول اللّه، أخبرنی عن قول اللّه عز و جل فی قصه زکریا: «وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً». «2»

______________________________

(1). سوره السجده: الآیه 24.

(2). سوره مریم: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:180

قال: نعم الموالی بنو العمّ و أحبّ اللّه أن یهب له ولیّا من صلبه، و ذلک أنه فیما کان علم من فضل محمد صلّی اللّه علیه و آله قال: یا رب، أ مع ما شرّفت محمدا صلّی اللّه علیه و آله و کرّمته و رفعت ذکره حتی قرنته بذکرک، فما یمنعک- یا سیدی- أن تهب له ذریه من صلبه فیکون فیها النبوه؟

قال: یا زکریا، قد فعلت ذلک بمحمد صلّی اللّه علیه و آله و لا نبوه بعده و هو خاتم الأنبیاء، و لکن الإمامه لابن عمه و أخیه علی بن أبی طالب علیه السّلام من بعده، و أخرجت الذریه من صلب علی علیه السّلام إلی بطن فاطمه بنت محمد علیها السّلام و صیّرت بعضها من بعض. فخرجت منه الأئمه علیهم السّلام حججی علی خلقی، و إنی مخرج من صلبک ولدا یرث و یرث من آل یعقوب. فوهب اللّه له یحیی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 373 ح 101، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 152.

الأسانید:

عن کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن محمد بن همام، عن سهل، عن محمد بن إسماعیل العلوی، عن عیسی بن داوود، قال: حدثنی أبو الحسن موسی بن جعفر علیه السّلام.

24
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: سألته عن قول اللّه: «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها»، قال:

الشمس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أوضح اللّه به للناس دینهم. قلت: «وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها»؟ قال: ذاک أمیر المؤمنین علیه السّلام. قلت: «وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها»؟ قال: ذاک الإمام من ذریه فاطمه علیها السّلام؛ یسأل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیجلی لمن سأله، فحکی اللّه سبحانه عنه فقال: «وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:181

قلت: «وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشاها»؟ قال: ذاک أئمه الجور الذین استبدّوا بالأمر دون آل رسول اللّه علیهم السّلام؛ جلسوا مجلسا کان آل رسول اللّه علیهم السّلام أولی به منهم، فغشّوا دین رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالظلم و الجور، و هو قوله: «وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشاها»، قال: یغشی ظلمه اللیل ضوء النهار، «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها»، قال: خلقها و صوّرها.

و قوله: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها»، أی عرّفها و ألهمها، ثم خیّرها فاختارت. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها»، یعنی نفسه طهّرها، «وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها» «1»، أی أغواها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 70 ح 4، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 726.

3. اللوامع النورانیه: ص 515، عن الکافی.

4. الکافی: ج 8 ص 50 ح 12.

5. تفسیر محمد بن العباس، علی ما فی اللوامع.

6. تفسیر فرات: ص 213.

الأسانید:

1. فی الکافی: عن جماعه، عن سهل، عن محمد، عن أبیه، عن أبی محمد، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی تفسیر القمی: أبی، عن سلیمان الدیلمی، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

3. فی تفسیر محمد بن العباس، عن محمد بن القاسم، عن جعفر، عن أبیه، عن محمد بن عبد اللّه، عن محمد بن عبد الرحمن، عن محمد بن عبد اللّه، عن أبی جعفر القمی، عن محمد بن عمر، عن سلیمان الدیلمی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

25
المتن

عن معاذ بن جبل، أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال:

______________________________

(1). سوره الشمس: الآیه 10- 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:182

إن اللّه خلقنی و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام من قبل أن یخلق الدنیا بسبعه آلاف عام. قلت: فأین کنتم یا رسول اللّه؟ قال: قدّام العرش، نسبّح اللّه و نحمده و نقدّسه و نمجّد.

قلت: علی أیّ مثال؟ قال: أشباح نور، حتی إذا أراد اللّه عز و جل أن یخلق صورنا صیّرنا عمود نور. ثم قذفنا فی صلب آدم، ثم أخرجنا إلی أصلاب الآباء و أرحام الأمّهات، و لا یصیبنا نجس الشرک و لا سفاح الکفر، یسعد بنا قوم و یشقی بنا آخرون.

فلما صیّرنا إلی صلب عبد المطلب، أخرج ذلک النور فشقّه نصفین، فجعل نصفه فی عبد اللّه و نصفه فی أبی طالب. ثم أخرج الذی لی إلی آمنه، و النصف إلی فاطمه بنت أسد. فأخرجتنی آمنه و أخرجت فاطمه علیا علیه السّلام.

ثم أعاد عز و جل العمود إلیّ فخرجت منی فاطمه علیها السّلام. ثم أعاد عز و جل العمود إلی علی علیه السّلام فخرج منه الحسن و

الحسین علیهما السّلام- یعنی من النصفین جمیعا-. فما کان من نور علی علیه السّلام فصار فی ولد الحسن علیه السّلام، و ما کان من نوری صار فی ولد الحسین علیه السّلام، فهو ینتقل فی الأئمه من ولده إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 15 ص 7 ح 7، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ص 208 ح 11.

3. مدینه المعاجز: ج 2 ص 176.

4. نوادر المعجزات: ص 81.

الأسانید:

فی علل الشرائع: إبراهیم بن هارون، عن محمد بن أحمد بن أبی الثلج، عن عیسی بن مهران، عن منذر الشراک، عن إسماعیل بن علیّه، عن أسلم بن میسره، عن أنس بن مالک، عن معاذ بن جبل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:183

26
المتن

عن سلمان الفارسی رضی اللّه عنه فی حدیث طویل، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

یا سلمان، فهل علمت من نقبائی و من الاثنا عشر الذین اختارهم اللّه للإمامه بعدی؟

فقلت: اللّه و رسوله أعلم. قال:

یا سلمان، خلقنی اللّه من صفوه نوره و دعانی فأطعت، و خلق من نوری علیا علیه السّلام فدعاه فأطاعه، و خلق من نوری و نور علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام فدعاها فأطاعته، و خلق منی و من علی و فاطمه علیهما السّلام الحسن و الحسین علیهما السّلام فدعاهما فأطاعاه. فسمّانا بالخمسه الأسماء من أسمائه؛ اللّه المحمود و أنا محمد، و اللّه العلی و هذا علی علیه السّلام، و اللّه الفاطر و هذه فاطمه علیها السّلام، و اللّه ذو الإحسان و هذا الحسن علیه السّلام، و اللّه المحسن و هذا الحسین علیه السّلام.

ثم خلق منّا من صلب الحسین علیه السّلام تسعه أئمه علیهم السّلام فدعاهم فأطاعوه، قبل أن یخلق اللّه سماء مبنیّه و أرضا مدحیّه أو هوءا أو ماء أو ملکا أو بشرا، و کنّا بعلمه نورا نسبّحه و نسمع و نطیع ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 15 ص 9 ح 9، عن مختصر البصائر.

2. مختصر البصائر: علی ما فی البحار.

3. حلیه الأبرار: ج 2 ص 644، عن الدلائل.

4. دلائل الإمامه: ص 237.

5. صفوه الأخبار: ص 135.

الأسانید:

1. فی مختصر البصائر: الحسین بن حمدان، عن الحسین المقرئ الکوفی، عن أحمد بن زیاد، عن المخول بن إبراهیم، عن رشده بن عبد اللّه، عن خالد المخزومی، عن سلمان الفارسی.

2. فی دلائل الإمامه: حدثنا أبو المفضل، قال: حدثنی علی بن الحسن، قال: حدثنی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:184

أحمد بن زید، عن المکحول بن إبراهیم، عن رشد بن عبد اللّه، عن سلیمان، عن محمد بن خلف، عن زاذان، عن سلمان.

27
المتن

عن الحسین بن زید، عن آبائه علیهم السّلام، قال: نزل جبرئیل علی النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا محمد، إنه یولد لک مولود تقتله أمتک من بعدک. فقال: یا جبرئیل! لا حاجه لی فیه. فقال: یا محمد، إن منه الأئمه و الأوصیاء علیهم السّلام. قال: و جاء النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام فقال لها: إنک تلدین ولدا تقتله أمتی من بعدی. فقالت: لا حاجه لی فیه. فخاطبها ثلاثا، ثم قال لها: إن منه الأئمه و الأوصیاء علیهم السّلام. فقالت: نعم یا أبت ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 272 ح 23، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 30.

3. الکافی: ج 1 ص 464 ح 2، بزیاده و تغییر فیه.

4. کامل الزیارات: ص 56 ح 3، بتفاوت فیه.

5. کامل الزیارات: ص 56 ح 4، بتفاوت فیه.

6. تأویل الآیات: ج 2 ص 578 ح 3.

الأسانید:

فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن محمد بن همام، عن عبد اللّه بن جعفر، عن الخشاب، عن إبراهیم بن یوسف العبدی، عن إبراهیم بن صالح، عن الحسین بن زید، عن آبائه علیهم السّلام، قال.

2. فی الکافی: محمد بن یحیی، عن علی بن إسماعیل، عن محمد بن عمرو الزیات، عن رجل من أصحابنا، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

3. فی کامل الزیارات: حدثنی أبی، عن سعد بن عبد اللّه، عن محمد بن حمّاد، عن أخیه أحمد بن حماد، عن محمد بن عبد اللّه، عن أبیه، قال.

4. فی کامل الزیارات: حدثنی محمد بن جعفر، قال: حدثنی محمد بن الحسین، عن محمد بن عمرو بن سعید، قال: حدثنی رجل من أصحابنا، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:185

28
المتن

قال أبو جعفر علیه السّلام: لا یعذر اللّه یوم القیامه أحدا یقول: یا رب، لم أعلم أن ولد فاطمه علیهم السّلام هم الولاه علی الناس کافه، و فی شیعه ولد فاطمه علیها السّلام أنزل اللّه هذه الآیه خاصه:

«یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ ...». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 80 ح 16، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ص 579.

3. معانی الأخبار: ص 37.

الأسانید:

1. فی تفسیر القمی: جعفر بن محمد، عن عبد الکریم، عن محمد بن علی، عن محمد بن الفضیل، عن أبی حمزه، قال: قال: أبو جعفر علیه السّلام.

2. فی معانی الأخبار: عن محمد العطار، عن الحسین بن إسحاق التاجر، عن ابن مهزیار، عن الحسن بن سعید، عن محمد بن الفضیل.

29
المتن

إن جابر بن عبد اللّه الأنصاری قال:

دخلت علی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و قدّامها لوح یکاد ضوؤه یغشی الأبصار، فیه اثنا عشر اسما؛ ثلاثه فی ظاهره و ثلاثه فی باطنه و ثلاثه فی آخره و ثلاثه أسماء فی طرفه، فعددتها فإذا هی اثنا عشر. فقلت: أسماء من هؤلاء؟ قالت: هذه أسماء الأوصیاء علیهم السّلام، أولهم ابن عمی و أحد عشر من ولدی، آخرهم القائم علیه السّلام. قال جابر: فرأیت فیها محمدا محمدا محمدا فی ثلاثه مواضع و علیا علیا علیا علیا فی أربعه مواضع.

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:186

المصادر:

1. کمال الدین: ص 181.

2. عیون الأخبار: ص 28.

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 201 ح 4.

4. فرائد السمطین: ج 2 ص 139 ح 33.

5. إلزام الناصب للیزدی: ج 1 ص 215.

الأسانید:

1. فی کمال الدین و عیون الأخبار: ابن شاذویه و الفامی معا، عن محمد الحمیری، عن أبیه، عن الفزاری، عن مالک السلولی، عن درست، عن عبد الحمید، عن عبد اللّه بن القاسم، عن عبد اللّه بن جبله، عن أبی السفاح، عن جابر الجعفی، عن أبی جعفر محمد بن علی الباقر علیه السّلام، عن جابر.

2. فی فرائد السمطین: بأسناده، عن ابن بابویه، قال: حدثنا علی بن الحسین المؤدب و أحمد بن هارون الفامی، قالا: أنبأنا محمد بن عبد اللّه بن جعفر الحمیری، عن أبیه، عن جعفر بن محمد بن مالک، عن محمد بن نعمه السلولی، عن درست، عن عبد الحمید، عن عبد اللّه بن القاسم، عن عبد اللّه بن حیله، عن أبی السفاح، عن جابر الجعفی، عن أبی جعفر علیه السّلام، عن جابر، قال.

30
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال:

دخلت علی فاطمه علیها السّلام و بین یدیها لوح فیه أسماء الأوصیاء علیهم السلام. فعددت اثنی عشر، آخرهم القائم علیه السّلام؛ ثلاثه منهم محمد و أربعه منهم علی علیهم السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 201 ح 5.

2. کمال الدین: ص 181.

3. عیون الأخبار: ص 28.

4. الخصال: ج 2 ص 78.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:187

5. کمال الدین: ص 157.

6. الغیبه للطوسی: ص 100.

7. الکافی: ج 1 ص 532 ح 9: بتفاوت فیه.

8. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 359.

9. الأخبار الدخیله للتستری: ص 2.

الأسانید:

1. فی کمال الدین و عیون الأخبار: العطّار، عن أبیه، عن ابن أبی الخطاب، عن ابن محبوب، عن أبی الجارود، عن أبی جعفر علیه السّلام، عن جابر.

2. فی الخصال: أبی، عن سعد، قال: حدثنا محمد بن الحسین بن أبی الخطاب، عن الحسن بن محبوب، عن أبی الجارود، عن أبی جعفر، عن جابر.

3. فی کمال الدین و عیون الأخبار أیضا: ابن إدریس، عن أبیه، عن ابن عیسی و ابن هاشم معا، عن ابن محبوب.

4. فی کمال الدین: ابن المتوکل، عن محمد العطار و الحمیری معا، عن أبی الخطاب، عن ابن محبوب.

5. فی الغیبه للطوسی: جماعه، عن أبی المفضل، عن الحمیری، عن أبیه، عن الفزاری، عن محمد بن نعمه السلولی، عن وهیب بن حفص، عن عبد اللّه بن القاسم، عن عبد اللّه بن خالد، عن أبی السفاح، عن جابر بن یزید، عن أبی جعفر علیه السّلام.

6. فی الکافی: محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن ابن محبوب، عن أبی الجارود، عن أبی جعفر علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال.

31
المتن

عن محمد بن سنان، عن سیدنا أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام، قال:

قال أبی لجابر بن عبد اللّه: لی إلیک حاجه أرید أن أخلو بک فیها. فلما خلا به فی بعض الأیام قال له: أخبرنی عن اللوح الذی رأیته فی ید أمی فاطمه علیها السّلام. قال جابر:

أشهد باللّه لقد دخلت علی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لأهنّئها بولدها الحسین علیه السّلام، فإذا بیدها لوح أخضر من زبرجده خضراء، فیه کتاب أنور من الشمس و أطیب رائحه من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:188

المسک الأذفر. فقلت: ما هذا یا بنت رسول اللّه؟

فقالت: هذا لوح أهداه اللّه عز و جل إلی أبی، فیه اسم أبی و اسم بعلی و اسم الأوصیاء بعده من ولدی. فسألتها أن تدفعه إلیّ لأنسخه ففعلت. فقال له: فهل لک أن تعارضنی بها؟ قال: نعم.

فمضی جابر إلی منزله و أتی بصحیفه من کاغذ، فقال له: انظر فی صحیفتک حتی أقرؤها علیک، فکان فی صحیفته مکتوب:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا کتاب من اللّه العزیز العلیم، أنزله الروح الأمین إلی محمد خاتم النبیین.

یا محمد، عظّم أسمائی و اشکر نعمائی و لا تجحد آلائی و لا ترج سوای و لا تخش غیری، فإنه من یرج سوای و یخش غیری أعذّبه عذابا لا أعذّبه أحدا من العالمین.

یا محمد، إنی اصطفیتک علی الأنبیاء، و فضّلت وصیّک علی الأوصیاء، و جعلت الحسن علیه السّلام عیبه علمی من بعد انقضاء مده أبیه، و الحسین علیه السّلام خیر أولاد الأولین و الآخرین فیه تثبت الإمامه، و منه یعقّب علی زین العابدین، و محمد الباقر لعلمی و الداعی إلی سبیلی علی منهاج الحق، و جعفر الصادق فی القول و العمل تنشب من بعده فتنه صمّاء، فالویل کل الویل للمکذّب بعبدی و خیرتی من خلقی موسی، و علی الرضا یقتله عفریت کافر بالمدینه التی بناها العبد الصالح إلی جنب شرّ خلق اللّه، و محمد الهادی إلی سبیلی الذابّ عن حریمی و القیّم فی رعیّته حسن أغرّ، یخرج منه ذو الاسمین علی و الحسن، و الخلف محمد یخرج فی آخر الزمان، علی رأسه غمامه بیضاء تظلّه من الشمس، ینادی بلسان فصیح یسمعه الثقلین و الخافقین، هو المهدیّ من آل محمد، یملأ الأرض عدلا کما ملئت جورا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 202 ح

6، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 182.

3. إحقاق الحق: ج 5 ص 114.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:189

4. درّ بحر المناقب: ص 33، علی ما فی الإحقاق.

5. کمال الدین: ج 1 ص 308، بزیاده فیه.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: الفحّام، عن عمّه، عن أحمد بن عبد اللّه، عن عبد الرحمن بن عبد اللّه، عن أبی سلمه، قال: حدثنی محمد بن المغیره، عن محمد بن سنان، عن سیدنا أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: قال أبی لجابر.

32
المتن

عن المفضل بن عمر، قال: قال الصادق علیه السّلام: إن اللّه تبارک و تعالی خلق أربعه عشر نورا قبل خلق الخلق بأربعه عشر ألف عام، فهی أرواحنا. فقیل له: یا ابن رسول اللّه، و من الأربعه عشر؟ فقال: محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه من ولد الحسین علیهم السّلام، آخرهم القائم الذی یقوم بعد غیبته و یطهّر الأرض من کل جور و ظلم.

المصادر:

1. إلزام الناصب: ج 1 ص 219، عن إعلام الوری.

2. إعلام الوری: ص 408.

الأسانید:

فی إعلام الوری: حدثنا الحسن بن أحمد، قال: حدثنا أبی، عن محمد بن الحسین، عن الحسن بن موسی، عن علی بن سماعه، عن علی بن الحسن، عن أبیه، عن المفضل.

33
المتن

جابر الجعفی، عن الباقر علیه السّلام فی خبر طویل فی قوله: «فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَهَ عَیْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ» «1»، فقال:

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:190

إن قوم موسی لمّا شکوا إلیه الجدب و العطش، استسقوا موسی فاستسقی لهم فسمعت ما قال اللّه له، و مثل ذلک جاء المؤمنون إلی جدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قالوا: یا رسول اللّه، تعرّفنا من الأئمه بعدک. فقال: ...، إلی أن قال اللّه تعالی:

فإنک إذا زوّجت علیا علیه السّلام من فاطمه علیها السّلام خلقت منها أحد عشر إماما من صلب علی علیه السّلام؛ یکونون مع علی علیه السّلام اثنی عشر إماما. کلهم هداه لأمّتک، یهتدون بها کل أمه بإمام منها و یعلمون کما علم قوم موسی مشربهم.

الأصبغ بن نباته، عن أمیر المؤمنین علیه السّلام فی خبر، و لقد سئل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أنا عنده عن الأئمه فقال: «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ» «1»، إن عددهم بعدد البروج و رب اللیالی و الأیام و الشهور، عددهم کعدّه الشهور.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 265 ح 86، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 200.

3. عوالم العلوم: ج 15 ص 233 ح 222، عن المناقب.

4. إثبات الهداه: ج 3 ص 131 ح 891.

5. البرهان: المقدمه ص 244.

6. نوادر المعجزات: ص 90 ح 10.

7. مدینه المعاجز: ص 146 ح 28.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی أبو المفضل محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا أبو العباس غیاث الدیلمی، عن الحسن بن محمد، عن زید الهروی، عن الحسن بن مسکان، عن نجیّه، عن جابر الجعفی، عن الباقر علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره البروج: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:191

34
المتن

قال أبو ذر الغفاری:

دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه فقال: یا أبا ذر، ایتینی بابنتی فاطمه علیها السّلام ...، إلی قوله:

ثم التفت إلیّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا أبا ذر، إنها بضعه منی فمن آذاها فقد آذانی. ألا إنها سیده نساء العالمین و بعلها علیه السّلام سید الوصیین و ابنیها الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه، و إنهما إمامان قاما أو قعدا و أبوهما خیر منهما، و سوف یخرج من صلب الحسین علیه السّلام تسعه من الأئمه علیهم السّلام قوّامون بالقسط، و منا مهدی هذه الأمه.

قال: قلت: یا رسول اللّه، فکم الأئمه من بعدک؟ قال: عدد نقباء بنی إسرائیل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 288 ح 110، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 5.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: أبو الفرج المعافا بن زکریا، عن محمد بن همام بن سهیل، عن محمد بن معافی السلمانی، عن محمد بن عامر، عن عبد اللّه بن زاهر، عن عبد القدوس، عن الأعمش، عن جیش المعتمر، قال: قال أبو ذر الغفاری.

35
المتن

عن یونس بن ظبیان، قال:

دخلت علی الصادق علیه السّلام فقلت: یا ابن رسول اللّه! إنی دخلت علی مالک و أصحابه و عنده جماعه یتکلّمون فی اللّه؛ فسمعت بعضهم یقول: إن للّه وجها ...، إلی أن قال علیه السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:192

یا یونس، إذا أردت العلم الصحیح فعندنا أهل البیت علیهم السّلام، فإنا ورثناه و أوتینا شرع الحکمه و فصل الخطاب.

فقلت: یا ابن رسول اللّه، و کل من کان من أهل البیت علیهم السّلام ورث کما ورثتم من کان من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام؟ فقال: ما ورثه إلا الأئمه الاثنا عشر علیهم السّلام.

قلت: سمّهم لی یا ابن رسول اللّه. قال: أولهم علی بن أبی طالب، و بعده الحسن و الحسین، و بعده علی بن الحسین، و بعده محمد بن علی الباقر، ثم أنا، و بعدی موسی ولدی، و بعد موسی علی ابنه، و بعد علی محمد ابنه، و بعد محمد علی ابنه، و بعد علی الحسن ابنه، و بعد الحسن الحجه صلوات اللّه علیهم؛ اصطفانا اللّه و طهّرنا و آتانا ما لم یؤت أحدا من العالمین ...

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 403 ح 15، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 34.

3. تفسیر برهان: ج 4 ص 65 ح 6.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: علی بن الحسین، عن هارون بن موسی، عن محمد بن همام، عن الحمیری، عن عمر بن علی، عن داوود بن کثیر، عن یونس بن ظبیان.

36
المتن

عن أبی نضره، قال:

لما احتضر أبو جعفر بن علی الباقر علیه السّلام عند الوفاه، دعا بابنه الصادق علیه السّلام لیعهد إلیه عهدا، فقال له أخوه زید بن علی علیه السّلام: لو امتثلت فیّ بمثال الحسن و الحسین علیهما السّلام لرجوت أن لا تکون أتیت منکرا. فقال له: یا أبا الحسین، إن الأمانات لیست بالمثال و العهود بالرسول، و إنما هی أمور سابقه عن حجج اللّه عز و جل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:193

ثم دعا بجابر بن عبد اللّه فقال له: یا جابر، حدّثنا بما عاینت من الصحیفه. فقال له جابر: نعم یا با جعفر، دخلت إلی مولاتی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لأهنّئها بمولد الحسن علیه السّلام، فإذا بیدها صحیفه بیضاء من درّه، فقلت: یا سیده النسوان! ما هذه الصحیفه التی أراها معک؟ قالت: فیها أسماء الأئمه من ولدی. قلت لها: ناولینی لأنظر فیها. قالت:

یا جابر، لو لا النهی لکنت أفعل، لکنّه قد نهی أن یمسّها إلا نبی أو وصی نبی أو أهل بیت نبی، و لکنه مأذون لک أن تنظر إلی باطنها من ظاهرها.

قال جابر: فقرأت فإذا «أبو القاسم محمد بن عبد اللّه المصطفی أمه آمنه، أبو الحسن علی بن أبی طالب المرتضی أمه فاطمه بنت أسد بن هاشم بن عبد مناف، أبو محمد الحسن بن علی البرّ، أبو عبد اللّه الحسین بن علی التقی أمهما فاطمه بنت محمد، أبو محمد علی بن الحسین العدل أمه شهر بانویه بنت یزدجرد، أبو جعفر محمد بن

علی الباقر أمه أم عبد اللّه بنت الحسن بن علی بن أبی طالب، أبو عبد اللّه جعفر بن محمد الصادق أمه أم فروه بنت القاسم بن محمد بن أبی بکر، أبو إبراهیم موسی بن جعفر أمه جاریه اسمها حمیده، أبو الحسن علی بن موسی الرضا أمه جاریه و اسمها نجمه، أبو جعفر محمد بن علی الزکیّ أمه جاریه اسمها خیزران، أبو الحسن علی بن محمد الأمین أمه جاریه اسمها سوسن، أبو محمد الحسن بن علی الرقیق أمه جاریه اسمها سمانه و تکنّی أم الحسن، أبو القاسم محمد بن الحسن هو حجه اللّه القائم أمه جاریه اسمها نرجس، صلوات اللّه علیهم أجمعین».

قال الصدوق: جاء هذا الحدیث هکذا بتسمیه القائم علیه السّلام، و الذی أذهب إلیه النهی عن تسمیته.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 193 ح 2، عن کمال الدین و عیون الأخبار.

2. عیون الأخبار: ص 32 ح 1.

3. کمال الدین: ص 178.

4. الاحتجاج: ج 2 ص 136.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:194

الأسانید:

فی کمال الدین و العیون: الطالقانی، عن الحسن بن إسماعیل، عن سعید بن محمد، عن عبید اللّه بن محمد، عن محمد بن عبد الرحیم، عن محمد بن سعید، عن العباس بن أبی عمر، عن صدقه بن أبی موسی، عن أبی نضره.

37
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

قال أبی لجابر بن عبد اللّه الأنصاری: إن لی إلیک حاجه فمتی یخفّ علیک أن أخلو بک فأسألک عنها؟ قال له جابر: فی أیّ الأوقات شئت. فخلا به أبی علیه السّلام فقال له: یا جابر، أخبرنی عن اللوح الذی رأیته فی یدی أمی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و ما أخبرتک به أمی أن فی ذلک اللوح مکتوبا.

قال جابر: أشهد باللّه أنی دخلت علی أمک فاطمه علیها السّلام فی حیاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أهنّئها بولاده الحسین علیه السّلام، فرأیت فی یدها لوحا أخضر ظننت أنه زمرد، و رأیت فیه کتابا أبیض شبه نور الشمس. فقلت لها: بأبی أنت و أمی یا بنت رسول اللّه! ما هذا اللوح؟ فقالت:

هذا اللوح أهداه اللّه عز و جل إلی رسوله صلّی اللّه علیه و آله؛ فیه اسم أبی و اسم بعلی و اسم ابنیّ و أسماء الأوصیاء من ولدی علیهم السّلام. فأعطانیه أبی لیسرّنی بذلک. قال جابر: فأعطتنیه أمک فاطمه علیها السّلام فقرأته و انتسخته.

فقال أبی علیه السّلام: فهل لک- یا جابر- أن تعرضه علیّ؟ قال: نعم. فمشی معه أبی علیه السّلام

حتی انتهی إلی منزل جابر، فأخرج إلی أبی صحیفه من رقّ، قال جابر: فأشهد باللّه أنی هکذا رأیته فی اللوح مکتوبا:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا کتاب من اللّه العزیز العلیم لمحمد نوره و سفیره و حجابه و دلیله؛ نزل به الروح الأمین من عند رب العالمین. عظّم یا محمد أسمائی و اشکر نعمائی و لا تجحد آلائی. إنی أنا اللّه لا إله إلا أنا، قاسم الجبّارین و مذلّ الظالمین

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:195

و دیّان الدین. إنی أنا اللّه لا إله إلا أنا، فمن رجا غیر فضلی أو خاف غیر عدلی عذّبته عذابا لا أعذّبه أحدا من العالمین، فإیّای فاعبد و علیّ فتوکّل.

إنی لم أبعث نبیّا فأکملت أیامه و انقضت مدته إلا جعلت له وصیّا، و إنی فضّلتک علی الأنبیاء، و فضّلت وصیّک علی الأوصیاء.

و أکرمتک بشبلیک بعده و بسبطیک حسن و حسین. فجعلت حسنا معدن علمی بعد انقضاء مده أبیه و جعلت حسینا خازن وحیی و أکرمته بالشهاده و ختمت له بالسعاده؛ فهو أفضل من استشهد و أرفع الشهداء درجه. جعلت کلمتی التامه معه و الحجه البالغه عنده، بعترته أثیب و أعاقب.

و أولهم علی سید العابدین و زین أولیاء الماضین.

و ابنه شبیه جده المحمود محمد، الباقر لعلمی و المعدن لحکمی.

سیهلک المرتابون فی جعفر، الرادّ علیه کالرادّ علیّ. حقّ القول منّی لأکرمنّ مثوی جعفر و لأسرّنّه فی أشیاعه و أنصاره و أولیائه.

انتجبت بعده موسی، و انتجبت بعده فتنه عمیاء حندس، لأن خیط فرضی لا ینقطع و حجتی لا تخفی و أن أولیائی لا یشقون. ألا و من جحد واحدا منهم فقد جحد نعمتی، و من غیّر آیه من کتابی فقد افتری علیّ، و ویل

للمفترین الجاحدین عند انقضاء مده عبدی موسی و حبیبی و خیرتی.

إن المکذّب بالثامن مکذّب بکل أولیائی، و علی ولیی و ناصری و من أضع علیه أعباء النبوه و أمنحه بالاضطلاع بها. یقتله عفریت مستکبر، یدفن بالمدینه التی بناها العبد الصالح إلی جنب شرّ خلقی.

حقّ القول منّی لأقرّنّ عینه بمحمد ابنه و خلیفته من بعده. فهو وارث علمی و معدن حکمی و موضع سرّی و حجتی علی خلقی، جعلت الجنه مثواه و شفّعته فی سبعین ألفا من أهل بیته، کلّهم قد استوجبوا النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:196

و أختم بالسعاده لابنه علی ولیی و ناصری و الشاهد فی خلقی و أمینی علی وحیی.

أخرج منه الداعی إلی سبیلی و الخازن لعلمی الحسن.

ثم أکمل ذلک بابنه رحمه للعالمین، علیه کمال موسی و بهاء عیسی و صبر أیّوب، سیذلّ أولیائی فی زمانه، و یتهادون رءوسهم کما تتهادی رءوس الترک و الدیلم؛ فیقتلون و یحرقون، و یکونون خائفین مرعوبین وجلین؛ تصبغ الأرض بدمائهم و یفشو الویل و الرنین فی نسائهم. أولئک أولیائی حقّا، بهم أدفع کل فتنه عمیاء حندس، و بهم أکشف الزلازل و أدفع الآصار و الأغلال. أولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و أولئک هم المهتدون.

قال عبد الرحمن بن سالم: قال أبو بصیر: لو لم تسمع فی دهرک إلا هذا الحدیث لکفاک، فصنه إلا عن أهله.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 195 ح 3، عن الإکمال و العیون.

2. إکمال الدین: ص 179.

3. عیون الأخبار: ص 25.

4. الاختصاص: ص 210.

5. تقریب المعارف: ص 421.

6. الاحتجاج: ص 41.

7. الغیبه للطوسی: ص 101.

8. الغیبه للنعمانی: ص 29.

9. الزام الناصب للیزدی: ج 1 ص 213، عن إعلام الوری.

10. إعلام

الوری: ص 392.

الأسانید:

1. فی إکمال الدین و عیون الأخبار: أبی و ابن الولید معا، عن سعد و الحمیری معا، عن صالح بن أبی حمّاد و الحسن بن طریف معا، عن بکر بن صالح، و حدثنا أبی و ابن المتوکل و ماجیلویه و أحمد بن علی بن إبراهیم و ابن ناتانه و الهمدانی جمیعا، عن علی، عن أبیه، عن بکر بن صالح، عن عبد الرحمن بن سالم، عن أبی بصیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:197

2. فی الاختصاص: محمد بن معقل، عن أبیه، عن عبد اللّه بن جعفر، عن الحسن بن طریف، عن بکر بن صالح.

3. فی الغیبه للطوسی: عن محمد بن سفیان، عن أحمد بن إدریس و الحمیری معا، عن صالح بن أبی حمّاد و الحسن بن طریف معا، عن بکر بن صالح، عن عبد الرحمن بن سالم، عن أبی بصیر.

4. فی الغیبه للنعمانی: موسی بن محمد و أبو القاسم، عن سعد بن عبد اللّه، عن بکر بن صالح.

38
المتن

قال الراوندی فی الخرائج: اعلم أن اللّه تعالی کما أمر آدم أن یخرج من الجنه إلی الأرض و أن یهاجر إلیها، أمر محمدا صلّی اللّه علیه و آله أن یخرج من مکه إلی المدینه، و کما ابتلی آدم بقتل ابنه هابیل، ابتلی محمدا صلّی اللّه علیه و آله بقتل ابنیه الحسن و الحسین علیهما السّلام ....

و إن أعطی اللّه یعقوب الأسباط من سلاله صلبه و مریم بنت عمران من بناته فقال:

«وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ جَعَلْنا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّهَ وَ الْکِتابَ» «1»، فقد أعطی محمدا صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام من صلبه و هی سیده نساء العالمین، و جعل الوصیه و الإمامه فی

أخیه و ابن عمه علی بن أبی طالب علیه السّلام، ثم فی الحسن و الحسین و فی أولاد الحسین علیهم السلام، إلی أن تقوم الساعه؛ کلهم ولد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من فاطمه علیها السّلام، کما کان عیسی من ولد الأنبیاء؛ قال اللّه: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ. وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی» «2» ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 17 ص 250 ح 4، عن الخرائج.

2. الخرائج: ص 259.

______________________________

(1). سوره العنکبوت: الآیه 27.

(2). سوره الأنعام: الآیتان 84، 85.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:198

39
المتن

عن علی المرتضی علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

الأئمه من ولدی، فمن أطاعهم فقد أطاع اللّه و من عصاهم فقد عصی اللّه، و هم عروه الوثقی و هم الوسیله إلی اللّه تعالی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 504.

2. موده القربی: ص 99، علی ما فی الإحقاق.

40
المتن

عن أبی سلمی راعی إبل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: لیله أسری بی إلی السماء ....

إلی آخر الحدیث، کما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الثانی، الرقم 5، متنا و مصدرا و سندا.

41
المتن

أبان، عن سلیم، قال: رأیت علیا علیه السّلام فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی خلافه عثمان و جماعه یتحدّثون و یتذاکرون الفقه و العلم. فذکروا قریشا و فضلها و سوابقها و هجرتها و ما قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیهم ...، إلی قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أوصیائه علیهم السّلام:

علی علیه السّلام أخی و وزیری و وارثی و وصیی و خلیفتی فی أمتی و ولی کل مؤمن بعدی، ثم ابنی الحسن علیه السّلام، ثم ابنی الحسین علیه السّلام، ثم تسعه من ولد ابنی الحسین علیهم السّلام واحدا بعد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:199

واحد. القرآن معهم و هم مع القرآن، لا یفارقونه و لا یفارقهم حتی یردوا علیّ حوضی.

و قال صلّی اللّه علیه و آله: ... و أمرکم بالولایه، و إنی أشهدکم أنها لهذا خاصه- و وضع یده علی علی بن أبی طالب علیه السّلام- ثم لابنیه بعده ثم للأوصیاء من بعدهم من ولدهم، لا یفارقون القرآن و لا یفارقهم القرآن حتی یردوا علیّ حوضی.

و قال فی آیه التطهیر: إنما نزلت فیّ و فی أخی و فی ابنتی فاطمه علیها السّلام و فی ابنیّ و فی تسعه من ولد ابنی الحسین علیهم السّلام خاصه، لیس معنا فیها أحد غیرهم.

و قال فی آیه 78 من سوره الحج: عنی بذلک ثلاثه عشر

رجلا خاصه دون هذه الأمه.

قال سلمان: بیّنهم لنا یا رسول اللّه. فقال: أنا و أخی و أحد عشر من ولدی.

و قال صلّی اللّه علیه و آله فی بیان العتره و أهل البیت علیهم السّلام: أولهم أخی علی علیه السّلام و وزیری و وارثی و خلیفتی فی أمتی و ولی کل مؤمن بعدی، هو أولهم. ثم ابنی الحسن ثم ابنی الحسین، ثم تسعه من ولد الحسین علیهم السّلام واحد بعد واحد، حتی یردوا علیّ الحوض، شهداء اللّه فی أرضه و حججه علی خلقه و خزّان علمه و معادن حکمته، من أطاعهم أطاع اللّه و من عصاهم عصی اللّه.

و قال علی علیه السّلام فی تسمیه الأئمه علیهم السّلام نقلا عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ... فسمّانی أولهم ثم ابنی هذا- و أدنی بیده إلی الحسن علیه السّلام- ثم الحسین علیه السّلام ثم تسعه من ولد ابنی هذا- یعنی الحسین علیه السّلام-.

و قال علی علیه السّلام فی أوصیائه بعده: ... ابنی هذا الحسن علیه السّلام، ثم یدفعه ابنی الحسن علیه السّلام عند موته إلی ابنی هذا الحسین علیه السّلام، ثم یصیر إلی واحد بعد واحد من ولد الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس: ج 2 ص 636 ح 11.

2. إحقاق الحق: ج 22 ص 285 ح 15.

3. آل محمد علیهم السّلام: ص 197، علی ما فی الإحقاق، شطرا من الحدیث، بتغییر.

4. إحقاق الحق: ج 3 ص 118.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:200

5. ینابیع الموده: ص 60، شطرا منه، بتغییر.

6. فرائد السمطین: ج 1 ص 312 ح 250.

الأسانید:

أنبأنی عبد الحمید بن فخار، أنبأنا والدی بروایته عن شاذان بن جبرئیل، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن أبی جعفر ابن بابویه، قال: حدثنا أبی و محمد بن الحسن، قالا:

حدثنا سعد، قال: حدثنا یعقوب عن حمّاد، عن عمر بن أذینه، عن أبان.

42
المتن

قال أبو زهره فی فضائل الإمام الصادق علیه السّلام:

... و الإمام جعفر الصادق علیه السّلام هو ابن الإمام محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن أبی طالب علیهم السّلام، من فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام کما قال سید المرسلین صلّی اللّه علیه و آله، و هی بنت محمد، و هی التی بقیت منها العتره النبویه و السلاله المحمدیه، ففی أولادها و ذریتها إلی یوم القیامه العبقه النبویه و السلاله الهاشمیه ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 28 ص 446.

2. المیراث عند الجعفریه: ص 34، علی ما فی الإحقاق.

43
المتن

روی الحموینی بسنده عن مجاهد، عن ابن عباس، قال:

قدم یهودی یقال له نعثل فقال: یا محمد، أسألک عن أشیاء ...، فأخبرنی عن وصیک من هو فما من نبی إلا و له وصی، و ان نبیّنا موسی بن عمران أوصی یوشع بن نون. فقال:

إن وصیی علی بن أبی طالب، و بعده سبطای الحسن و الحسین، تتلوه تسعه أئمه من صلب الحسین علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:201

قال: یا محمد، فسمّهم لی. قال: إذا مضی الحسین فابنه علی، فإذا مضی علی فابنه محمد، فإذا مضی محمد فابنه جعفر، فإذا مضی جعفر فابنه موسی، فإذا مضی موسی فابنه علی، فإذا مضی علی فابنه محمد، فإذا مضی محمد فابنه علی، فإذا مضی علی فابنه الحسن، فإذا مضی الحسن فابنه الحجه محمد المهدی، فهؤلاء اثنا عشر علیهم السّلام ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 13 ص 49.

2. فرائد السمطین (مخطوط).

3. إحقاق الحق: ج 4 ص 79.

44
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

من أحبّ أن یتمسک بدینی و یرکب سفینه النجاه بعدی فلیقتد بعلی بن أبی طالب علیه السّلام و لیعاد عدوه و لیوال ولیه، فإنه وصیی و خلیفتی علی أمتی فی حیاتی و بعد وفاتی ...، و الحسن و الحسین علیهما السّلام إماما أمتی بعد أبیهما و سیدا شباب أهل الجنه، أمهما سیده نساء العالمین علیها السّلام و أبوهما سید الوصیین، و من ولد الحسین علیه السّلام تسعه أئمه علیهم السّلام، تاسعهم القائم من ولدی علیه السّلام ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 81.

2. فرائد السمطین (مخطوط).

3. البرهان: ج 3 ص 194 ح 5.

4. إلزام الناصب: ج 1 ص 81.

5. المحجّه للبحرانی: ص 162.

6. کمال الدین: ج 1 ص 260.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:202

الأسانید:

1. فی فرائد السمطین: أنبأنی فخار بن معد، قال: أنبأنا والدی شمس الدین إجازه، قال: أخبرنا شاذان بن جبرئیل، عن جعفر بن محمد الدورستی، عن أبیه، قال: أنبأنا أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه القمی، قال: نبّأنا محمد بن علی ماجیلویه، قال: نبّأنا علی بن إبراهیم بن هاشم، عن أبیه، عن علی بن معبد، عن الحسن بن خالد، عن علی بن موسی الرضا، عن آبائه علیهم السّلام، قال.

2. فی کمال الدین: حدثنی محمد بن علی ماجیلویه، قال: حدثنا علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن علی بن معبد، عن الحسین بن خالد، عن علی بن موسی الرضا، عن أبیه، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

45
المتن

أبان، عن سلیم، قال: أقبلنا من صفین مع أمیر المؤمنین علیه السّلام، فنزل العسکر قریبا من دیر نصرانی ...، إلی أن ذکر الکتب عنده، إملاء عیسی بن مریم و خط والد شمعون:

محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ثم أخوه صاحب اللواء یوم القیامه یوم الحشر الأکبر و أخوه و وصیه و وزیره و خلیفته فی أمته و أحبّ خلق اللّه إلی اللّه بعده علی بن أبی طالب علیه السّلام ولی کل مؤمن بعده.

ثم أحد عشر إماما من ولد أول الاثنی عشر؛ اثنان سمیّ ابنی هارون شبر و شبیر، و تسعه من ولد أصغرهما (و هو الحسین علیه السّلام)، واحدا بعد واحد،

آخرهم الذی یصلّی عیسی بن مریم خلفه.

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس: ج 2 ص 708 ح 16.

2. إحقاق الحق: ج 5 ص 96 ح 99.

3. درّ بحر المناقب: ص 95.

4. الفضائل لابن شاذان: ص 142، بتفاوت یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:203

46
المتن

عن سلیم بن قیس، یرویه إلی أبی ذر الغفاری و المقداد و سلمان جمیعا، قالوا: قال لنا أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام:

إنی مررت بالصهّاکی یوما فقال لی: ما مثل محمد صلّی اللّه علیه و آله و أهل بیته علیهم السّلام إلا کمثل نخله نبتت فی کناسه. فأتیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فذکرت له ذلک. فغضب صلّی اللّه علیه و آله و خرج مغضبا و صعد المنبر ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه عز و جل نظر إلی الأرض ثالثه فاختار منها أحد عشر إماما من أهل بیتی علیهم السّلام، فهم خیار أمتی و منهم أحد عشر إماما، حتی أنه کلما هلک واحد قام واحد کمثل نجوم السماء؛ کلما غاب نجم طلع نجم. أئمه هادین مهدیین، لا یضرّهم کید من کادهم و لا خذلان من خذلهم، و هم حجج اللّه فی أرضه و شهّاده علی خلقه. من أطاعهم فقد أطاع اللّه و من عصاهم فقد عصی اللّه، هم مع القرآن و القرآن معهم، لا یفارقهم حتی یردوا الحوض.

أولهم ابن عمی علی بن أبی طالب علیه السّلام و هو خیرهم و أفضلهم، ثم ابنی الحسن، ثم الحسین و أمهم فاطمه ابنتی و تسعه من ذریتها ولد الحسین علیهم السّلام، ثم من بعدهم جعفر بن أبی طالب عمی حمزه بن عبد المطلب ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 5 ص 40.

2. درّ بحر المناقب، علی ما فی الإحقاق.

3. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 856 ح 45، بتفاوت فیه و اختصار.

4. مشارق أنوار الیقین: ص 191، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:204

47
المتن

روی عن أبی جعفر الباقر علیه السّلام، قال:

لما قتل الحسین بن علی علیه السّلام، أرسل محمد بن الحنفیّه إلی علی بن الحسین علیه السّلام و خلا به، ثم قال: یا ابن أخی! قد علمت أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جعل الوصیه و الإمامه من بعده لعلی بن أبی طالب علیه السّلام ثم إلی الحسن علیه السّلام ثم إلی الحسین علیه السّلام، و قد قتل أبوک- رضی اللّه عنه و صلّی اللّه علیه- و لم یوص، و أنا عمّک و صنو أبیک و أنا فی سنّی و قدمتی أحقّ بها منک فی حداثتک، فلا تنازعنی الوصیه و الإمامه و لا تخالفنی.

فقال له علی بن الحسین علیه السّلام: یا عم، اتق اللّه و لا تدّع ما لیس لک بحق، إنی أعظک أن تکون من الجاهلین. یا عم، إن أبی- صلوات اللّه علیه- أوصی إلیّ قبل أن یتوجّه إلی العراق و عهد إلیّ فی ذلک قبل أن یستشهد بساعه، و هذا سلاح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عندی، فلا تعرّض لهذا فإنی أخاف علیک نقص العمر و تشتّت الحال، و إن اللّه تبارک و تعالی آلی أن لا یجعل الوصیه و الإمامه إلا فی عقب الحسین علیه السّلام. فإن أردت أن تعلم فانطلق بنا إلی الحجر الأسود حتی نتحاکم إلیه و نسأله عن ذلک.

قال الباقر علیه السّلام: و کان الکلام

بینهما و هما یومئذ بمکه. فانطلقا حتی أتیا الحجر الأسود، فقال علی بن الحسین علیه السّلام لمحمد: ابدأ فابتهل إلی اللّه و اسأله أن ینطق لک الحجر ثم أسأله. فابتهل محمد فی الدعاء و سأل اللّه، ثم دعا الحجر فلم یجبه. فقال علی بن الحسین علیه السّلام: أما إنک- یا عم- لو کنت وصیّا و إماما لأجابک. فقال له محمد: فادع أنت یا ابن أخی و اسأله. فدعا اللّه علی بن الحسین علیه السّلام بما أراد ثم قال: أسألک بالذی جعل فیک میثاق الأنبیاء و میثاق الأوصیاء و میثاق الناس أجمعین لمّا أخبرتنا بلسان عربی مبین من الوصی و الإمام بعد الحسین بن علی علیه السّلام؟

فتحرّک الحجر حتی کاد أن یزول عن موضعه، ثم أنطقه اللّه بلسان عربی مبین فقال:

اللهم إن الوصیه و الإمامه بعد الحسین بن علی علیه السّلام إلی علی بن الحسین بن علی بن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:205

أبی طالب علیه السّلام و ابن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام. فانصرف محمد و هو یتولّی علی بن الحسین علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 46 ص 111 ح 2، عن الاحتجاج.

2. الاحتجاج: ج 2 ص 46.

3. منتخب البصائر: ص 14.

4. بصائر الدرجات: ص 502.

5. إعلام الوری: ص 353.

6. الکافی: ج 1 ص 348 ح 5.

7. المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 147.

8. مدینه المعاجز: ج 3 ص 69.

9. إثبات الهداه: ج 3 ص 6 ح 4.

10. الإمامه و التبصره لوالد الصدوق: ص 60 ح 49.

الأسانید:

1 و 2. فی البصائر و المنتخب: أحمد بن محمد و محمد بن الحسین معا، عن ابن محبوب، عن ابن رئاب، عن أبی عبد اللّه و زراره، عن أبی جعفر علیه السّلام.

3 و 4. فی إعلام الوری و المناقب: عن محمد بن أحمد بن یحیی بالإسناد، عن جابر، عن الباقر علیه السّلام.

5. فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن ابن محبوب، عن علی بن رئاب، عن أبی عبیده و زراره جمیعا، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

48
المتن

قال محمد بیومی:

إن آل بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله إنما کان رأیهم أن الخلافه یجب أن تکون فی بیت النبوه، و المقدم فیهم سیدنا الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام و أبناؤه من السیده فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین و بنت النبی المصطفی علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:206

و قالت الشیعه الاثنا عشریه: إن الإمامه خاصه بالإمام علی و ولدیه الحسن و الحسین علیهما السّلام ثم لأولاد الحسین علیهم السّلام فقط ....

المصادر:

الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام: ج 1 ص 57.

49
المتن

قال السید ابن طاوس فی فضل یوم العشرین من جمادی الآخره:

اعلم أن یوم ولاده سیدتنا الزهراء البتول علیها السّلام ابنه أفضل الرسول صلّی اللّه علیه و آله هو یوم عظیم الشأن من أعظم أیام الإسلام و الإیمان لأمور:

منها: إن نسب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله انقطع إلا منها.

و منها: أن أئمه المسلمین و الدعاه إلی رب العالمین علیهم السّلام من ذریتها و صادر عن مقدس ولادتها.

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 623.

50
المتن

قال السید: تقول فی زیارتها:

السلام علیک یا بنت رسول اللّه، السلام علیک یا بنت نبی اللّه .... أنا یا مولاتی بک و بأبیک و بعلک و الأئمه من ولدک موقن و بولایتهم مؤمن و بطاعتهم ملتزم. أشهد أن الدین دینهم و الحکم حکمهم، و أنهم قد بلّغوا عن اللّه عز و جل و دعوا إلی سبیل اللّه بالحکمه و الموعظه الحسنه، لا تأخذهم فی اللّه لومه لائم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:207

و صلوات اللّه علیک و علی أبیک و بعلک و ابنیک و ذریتک الأئمه الطاهرین من ذراریک ...، و تفاحه الفردوس و الخلد التی شرّفت مولدها بنساء الجنه و سللت منها أنوار الأئمه و أرخیت دونها حجاب النبوه.

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 625.

51
المتن

فی الحدیث القدسی: عن جابر بن یزید، عن الباقر علیه السّلام:

... جاء المؤمنون إلی جدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقالوا: یا رسول اللّه، تعرّفنا من الأئمه بعدک؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: ...، إلی قوله تعالی: فإنک إذا زوّجت علیا علیه السّلام من فاطمه علیها السّلام خلّفت أحد عشر إماما من صلب علی علیه السّلام، یکونون مع علی اثنی عشر إماما.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 23 ص 32 ح 1، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 243.

3. عوالم العلوم: ج 20 ص 29 ح 1، عن المناقب.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 655 ح 829.

5. مناقب فاطمه علیها السّلام و ولدها، علی ما فی إثبات الهداه.

52
المتن

قال علی بن الحسین علیه السّلام فی حدیث لقاسم بن عوف:

... إیاک أن تشدّ راحله ترحلها، تأتی هاهنا تطلب العلم حتی یمضی لکم بعد موتی سبع حجج. ثم یبعث اللّه لکم غلاما من فاطمه علیها السّلام، تنبت الحکمه من صدره کما ینبت

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:208

الطلّ الزرع. قال: فلما مضی علی بن الحسین علیه السّلام حسبنا الأیام و الجمع و الشهور و السنین، فما زادت یوما و لا نقصت حتی تکلّم محمد بن علی بن الحسین علیه السّلام باقر العلم.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 19 ص 42 ح 1، عن رجال الکشی.

2. رجال الکشی: ص 124 ح 196.

3. بحار الأنوار: ج 2 ص 162 ح 22.

4. مدینه المعاجز: ج 3 ص 110.

5. عوالم العلوم: ج 3 ص 472 ح 11.

الأسانید:

فی رجال الکشی: علی بن محمد بن قتیبه، عن جعفر بن أحمد، عن محمد بن خالد- أظنّه البرقی-، عن محمد بن سنان، عن أبی الجارود، عن القاسم بن عوف، قال.

53
المتن

قال جناده بن أبی أمیه:

دخلت علی الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام فی مرضه الذی توفّی فیه و بین یدیه طست یقذف علیه الدم و یخرج کبده قطعه قطعه من السمّ الذی أسقاه معاویه لعنه اللّه، فقلت: یا مولای، ما لک لا تعالج نفسک؟ فقال: یا عبد اللّه، بما ذا أعالج الموت؟ قلت: إنا للّه و إنا إلیه راجعون. ثم التفت إلیّ فقال: و اللّه لقد عهد إلینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن هذا الأمر یملکه اثنی عشر إماما من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام، ما منا إلا مسموم أو مقتول. ثم دفع الطست و اتّکی ....

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 6 ص 280 ح 5، عن کفایه الأثر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:209

2. کفایه الأثر: ص 226.

3. بحار الأنوار: ج 44 ص 138 ح 6.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 217 ح 19.

5. الروائع المختاره: ص 23.

6. الدمعه الساکبه: ج 3 ص 326.

7. الأنوار البهیه: ص 80.

8. الإمام المهدی علیه السّلام من المهد إلی اللحد: ص 637، بتفاوت فیه.

9. کنوز الحکم و فنون الکلم: ص 138.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: محمد بن وهبان، عن داوود بن الهیثم، عن جده إسحاق بن بهلول، عن أبیه بهلول بن حسان، عن طلحه بن زید الرقی، عن الزبیر بن عطاء، عن عمیر بن مانی العبسی، عن جناده بن أبی أمیه، قال.

54
المتن

قال الدیلمی فی حدیث الجام، مرفوعا إلی الصادق علیه السّلام، قال:

... و الجام یسبّح اللّه تعالی و یقدّسه و یمجّده بلسان عربی حتی نزل فی بطن راحه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الیمنی یقول: السلام علیک یا حبیب اللّه و صفوته و رسوله المختار من العالمین و المفضّل علی أهل ملک اللّه أجمعین من الأولین و الآخرین، و علی وصیّک خیر الوصیین و إمام المتقین و أمیر المؤمنین و نور المستنیرین و سراج المتقین، و علی زوجته ابنتک فاطمه خیر نساء العالمین الزهراء فی الزاهرین البتول أم الأئمه الراشدین المعصومین، و علی سبطیک و نوریک و ریحانتیک و قرّتی عینیک الحسن و الحسین علیهما السّلام ....

المصادر:

إرشاد القلوب: ص 287.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:210

55
المتن

قال النوبختی فی بحث فرق الشیعه و هم فرقه علی بن أبی طالب علیه السّلام المسمّون بشیعه علی علیه السّلام فی زمان النبی صلّی اللّه علیه و آله و بعده، معرفون بانقطاعهم إلیه و القول بإمامته:

... و قالوا: إنه لا بد مع ذلک من أن یقوم مقامه بعده رجل من ولده من ولد فاطمه بنت محمد علیها السّلام، معصوم من الذنوب، طاهر من العیوب، تقی نقی مأمون رضی مبرأ من الآفات و العاهات فی کل منصوص علیه من الإمام الذی قبله، مشار إلیه بعینه و اسمه، و الموالی له ناج و المعادی له کافر هالک، و المتّخذ دونه ولیجه ضالّ مشرک، و إن الإمامه جاریه فی عقبه ما اتصلت أمور اللّه و أمره و نهیه ....

المصادر:

فرق الشیعه للنوبختی: ص 38.

56
المتن

عن المفضل بن محمد الجعفی، قال:

سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن قول اللّه عز و جل: «حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ»، قال: الحبّه فاطمه علیها السّلام و السبع السنابل سبعه من ولدها، سابعها قائمهم علیه السّلام. قلت: الحسن علیه السّلام؟ قال: إن الحسن إمام مفترض طاعته و لکن لیس من السنابل السبعه؛ أو لهم الحسین علیه السّلام آخرهم القائم علیه السّلام. فقلت: قوله: «فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ» «1»، فقال: یولد الرجل منهم فی الکوفه مائه من صلبه و لیس ذلک إلا هؤلاء السبعه. «2»

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 261.

(2). قال الحر العاملی فی إثبات الهداه: إن هؤلاء السبعه من جمله الاثنی عشر، و لیس فیه إشعار بالحصر کما هو واضح، و لعل المراد السابع من الصادق علیه السّلام لأنه هو المتکلم بهذا الکلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:211

المصادر:

1. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 282 ح 1106، عن تفسیر العیّاشی.

2. تفسیر العیّاشی: ج 1 ص 147 ح 480.

3. إثبات الهداه: ج 3 ص 548 ح 550.

4. القطره للمستنبط: ج 1 ص 265.

5. الفوائد الطوسیه: ص 298، بزیاده فیه.

6. إلزام الناصب للیزدی: ج 1 ص 52، عن تفسیر العیّاشی.

7. البرهان: ج 1 ص 253. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 211 57 ..... ص : 211

المتن

عن المفضل بن عمر، قال: قلت لأبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام:

کیف کانت ولاده فاطمه علیها السّلام؟ ... إلی قوله: فقال صلّی اللّه علیه و آله: یا خدیجه، هذا جبرئیل یبشّرنی ....

إلی آخر الحدیث، کما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الثانی، الرقم 78، متنا و مصدرا و سندا.

58
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام فی قول اللّه: «أَوْ کَظُلُماتٍ» فلان و فلان، «فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ»:

یعنی نعثل من فوقه موج طلحه و زبیر، «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ» معاویه و یزید و فتن بنی أمیه، «أَخْرَجَ یَدَهُ» فی ظلمه فتنتهم، «لَمْ یَکَدْ یَراها وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ» «1» یعنی إماما من ولد فاطمه علیها السّلام، فما له من نور فما له من إمام یوم القیامه یمشی

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 4.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:212

بنوره یعنی، کما فی قوله: «یَسْعی نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ» «1»، قال: إنما المؤمنون یوم القیامه نورهم یسعی بین أیدیهم و بأیمانهم حتی ینزلوا منازلهم من الجنان.

المصادر:

1. تفسیر القمی: ج 2 ص 106.

2. تأویل الآیات: ج 1 ص 364 ح 14، عن الکافی.

3. الکافی: ج 1 ص 159 ح 5.

4. البرهان: ج 3 ص 140 ح 1، عن الکافی.

5. تفسیر نور الثقلین: ج 3 ص 611 ح 196.

الأسانید:

فی الکافی: عن علی بن محمد و محمد بن الحسن، عن سهل بن زیاد، عن محمد بن الحسن، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن، عن عبد اللّه بن القاسم، عن صالح بن سهل، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

59
المتن

عن سلام، عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله: «آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا»، قال:

إنما عنی بذلک علیا و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام و جرت بعدهم فی الأئمه علیهم السلام، قال: ثم یرجع القول من اللّه فی الناس فقال: «فإن آمنوا» یعنی الناس «بمثل ما آمنتم به» یعنی علیا و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه من بعدهم علیهم السّلام «فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِی شِقاقٍ». «2»

المصادر:

تفسیر العیّاشی: ج 1 ص 62.

______________________________

(1). سوره الحدید: الآیه 12.

(2). سوره إبراهیم: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:213

60
المتن

عن سلام الخثعمی، قال:

دخلت علی أبی جعفر محمد بن علی علیه السّلام فقلت: یا ابن رسول اللّه، قول اللّه تعالی:

«أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ»؟ قال: یا سلام، الشجره محمد صلّی اللّه علیه و آله، و الفرع علی أمیر المؤمنین علیه السّلام، و الثمر الحسن و الحسین علیهما السّلام، و الغصن فاطمه علیها السّلام، و شعب ذلک الغصن الأئمه من ولد فاطمه علیهم السّلام، و الورق شیعتنا و محبونا أهل البیت، فإذا مات من شیعتنا رجل تناثر من الشجره ورقه، و إذا ولد لمحبینا مولود اخضرّ مکان تلک الورقه ورقه.

فقلت: یا ابن رسول اللّه، قول اللّه تعالی: «تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها» «1» ما یعنی؟

قال: یعنی الأئمه، تفتی شیعتهم فی الحلال و الحرام فی کل حج و عمره.

المصادر:

شواهد التنزیل: ج 1 ص 406 ح 428.

الأسانید:

فی الشواهد: أخبرنا أبو عبد اللّه الشیرازی، قال: أخبرنا أبو بکر الجرجرائی، قال:

حدثنا أبو أحمد البصری، قال: حدثنی المغیره بن محمد، قال: حدثنی جابر بن سلمه، قال: حدثنی حسین بن حسن، عن عامر، عن سلام.

61
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال:

______________________________

(1). سوره ابراهیم: الآیه 25.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:214

دخل جندل بن جناده بن جبیر علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا رسول اللّه، أخبرنی عمّا لیس للّه و عمّا لیس عند اللّه و عمّا لا یعلمه اللّه. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أما ما لیس للّه فلیس للّه شریک، و أما ما لیس عند اللّه فلیس عند اللّه ظلم للعباد، و أما ما لا یعلمه اللّه فذلک قولکم یا معاشر الیهود: إن عزیز ابن اللّه، و اللّه لا یعلم له ولدا.

فقال جندل: أشهد أن لا إله إلا اللّه و أنک محمد رسول اللّه حقا، ثم قال: یا رسول اللّه، إنی رأیت البارحه فی النوم موسی بن عمران فقال لی: یا جندل، أسلم علی ید محمد صلّی اللّه علیه و آله و استمسک بالأوصیاء من بعده. فقد أسلمت و رزقنی اللّه ذلک، فأخبرنی من الأوصیاء بعدک لأتمسّک بهم؟ فقال: یا جندل، أوصیائی من بعدی بعدد نقباء بنی إسرائیل. فقال:

یا رسول اللّه، إنهم کانوا اثنا عشر، هکذا وجدناهم فی التوراه. قال: نعم، الأئمه بعدی اثنا عشر.

فقال: یا رسول اللّه، کلهم فی زمن واحد؟ قال: لا و لکن خلف بعد خلف و إنک لن تدرک منهم إلا ثلاثه؛ أو لهم سید الأوصیاء بعدی، أبو الأئمه علی بن أبی طالب علیهم السّلام، ثم ابناه الحسن و الحسین علیهما السّلام. فاستمسک

بهم من بعدی و لا یغرّنک جهل الجاهلین.

فإذا أوقت ولاده ابنه علی بن الحسین علیه السّلام ...، إلی آخر الأئمه علیهم السّلام.

المصادر:

البرهان: ج 3 ص 146 ح 7.

الأسانید:

فی البرهان: ابن بابویه، قال: حدثنا محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا موسی بن عبد اللّه، قال: حدثنا محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا محمد بن حمّاد، قال: حدثنا عیسی بن إبراهیم، قال: حدثنا الحارث بن تیهان، قال حدثنا عتبه بن یقظان، عن أبی سعید، عن مکحول، عن واثله، عن جابر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:215

62
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بیت أم سلمه و قد نزلت علیه هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، هذه الآیه فیک و فی سبطیّ و الأئمه من ولدک علیهم السّلام.

فقلت: یا رسول اللّه، کم الأئمه بعدک؟ قال: أنت یا علی، ثم ابناک الحسن و الحسین، و بعد الحسین علی ابنه، و بعد علی محمد ابنه، و بعد محمد جعفر ابنه، و بعد جعفر موسی ابنه، و بعد موسی علی ابنه، و بعد علی محمد ابنه، و بعد محمد علی ابنه، و بعد علی الحسن ابنه، و الحجّه من ولد الحسین علیهم السّلام؛ هکذا أسماؤهم مکتوبه علی ساق العرش، فسألت اللّه عن ذلک فقال: یا محمد، هذه الأئمه بعدک مطهّرون معصومون و أعداؤهم ملعونون.

المصادر:

البرهان: ج 3 ص 310 ح 6.

الأسانید:

فی البرهان: عن ابن بابویه، قال: حدثنا علی بن الحسین، قال: حدثنا هارون بن موسی، قال: حدثنا عیسی بن موسی، قال: حدثنی أبی، عن أبیه، عن آبائه، عن الحسین بن علی علیهم السّلام، قال.

63
المتن

عن أحمد بن عمر، قال: سألت أبا الحسن الرضا علیه السّلام عن قول اللّه عز و جل: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا» «2»، فقال: ولد فاطمه علیها السّلام، السابق بالخیرات الإمام، و المقتصد العارف بالإمام و الظالم لنفسه الذی لا یعرف الإمام.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). سوره فاطر: الآیه 32.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:216

المصادر:

1. البرهان: ج 3 ص 362 ح 3.

2. الکافی: ج 1 ص 214 ح 1.

الأسانید:

فی الکافی: عن الکلینی، عن الحسین بن محمد، عن معلّی، عن أحمد بن عمر، قال:

سألت أبا الحسن الرضا علیه السّلام.

64
المتن

عن أبی بصیر، قال: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن هذه الآیه: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا» «1»، قال: أیّ شی ء تقول؟ قلت: أقول: أنها خاصه لولد فاطمه علیهم السّلام.

فقال علیه السّلام: أما من سلّ سیفه و دعا الناس إلی نفسه إلی الضلال من ولد فاطمه علیهم السّلام و غیرهم فلیس بداخل فی هذه الآیه.

قلت: من یدخل فیها؟ قال: الظالم لنفسه الذی لا یدعو الناس إلی ضلال و لا هدی، و المقتصد منا أهل البیت العارف حق الإمام: و السابق بالخیرات الإمام.

المصادر:

1. تفسیر نور الثقلین: ج 4 ص 364، عن الاحتجاج.

2. الاحتجاج: ج 2 ص 138.

65
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: رفع عن أمتی أربع خصال؛ خطاها و نسیانها و ما أکرهوا علیه و ما لم یطیقوا ...، إلی قوله جل جلاله: إنی خلقتک و خلقت علیا و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه من ولده علیهم السّلام من نوری ....

______________________________

(1). سوره فاطر: الآیه 32.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:217

مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الثانی، الرقم 5، متنا و مصدرا و سندا.

66
المتن

عن أبی بصیر، عن أبی جعفر علیه السّلام فی قول اللّه عز و جل: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» «1»، قال: الأئمه من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام، إلی أن تقوم الساعه.

المصادر:

1. البرهان: ج 1 ص 383 ح 10، عن إکمال الدین.

2. إکمال الدین: ج 1 ص 222 ح 8.

3. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 499 ح 330.

4. اللوامع النورانیه: ص 84، عن إکمال الدین.

5. إثبات الهداه: ج 1 ص 495 ح 190.

الأسانید:

فی إکمال الدین: حدثنا أبی، قال: حدثنا عبد اللّه بن جعفر الحمیری، قال: حدثنا محمد بن الحسین بن أبی الخطاب، عن عبد اللّه بن محمد الحجال، عن حماد بن عثمان، عن أبی بصیر، عن أبی جعفر علیه السّلام.

67
المتن

قال أبو الحسن العاملی فی مقدمه تفسیر البرهان بعد ذکر «وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها» «2»:

و فی روایه الصدوق و غیره عن الصادق علیه السّلام فی الآیه المذکوره، قال: ذاک الإمام من ذریه فاطمه علیها السّلام، یسأل عن دین رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیجلیه لمن یسأله عن الخبر.

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 59.

(2). سوره الشمس: الآیه 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:218

المصادر:

مرآه الأنوار: ص 316.

68
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: لما علقت فاطمه علیها السّلام بالحسین علیه السّلام قال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إن اللّه قد وهب لک غلاما اسمه الحسین، تقتله أمتی. قالت: فلا حاجه لی فیه.

قال: إن اللّه عز و جل قد وعدنی فیه أن یجعل الأئمه من ولده. قالت: قد رضیت یا رسول اللّه.

المصادر:

1. علل الشرائع: ص 205 ح 1.

2. إکمال الدین: ج 2 ص 415 ح 6، بتفاوت فیه.

3. الإمامه و التبصره من الحیره لوالد الصدوق: ص 50 ح 33.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 520 ح 267.

الأسانید:

1. فی علل الشرائع: أبی، حدثنا عبد اللّه بن جعفر، عن علی بن إسماعیل، عن سعدان، عن بعض رجاله، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی إکمال الدین: حدثنا محمد بن موسی، حدثنا علی بن الحسین، عن أحمد بن أبی عبد اللّه، عن أبیه، عن محمد بن أبی عمیر، عن غیر واحد، عن أبی بصیر.

69
المتن

سأل ابن مهران عبد اللّه بن عباس عن تفسیر قوله تعالی: «وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ. وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ» «1»، فقال ابن عباس: إنا کنا عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأقبل علی بن

______________________________

(1). سوره الصافات: الآیتان 165، 166.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:219

أبی طالب علیه السّلام. فلما رآه النبی صلّی اللّه علیه و آله، تبسّم فی وجهه و قال: مرحبا بمن خلقه اللّه قبل آدم بأربعین ألف عام ....

إلی أن قال من حال شیعه علی علیه السّلام، هو طاهر الوالدین، تقی نقی مؤمن موقن باللّه، فإذا أراد أب واحدهم أن یواقع أهله جاء ملک من الملائکه الذین بأیدیهم أباریق من ماء الجنه فیطرح من ذلک الماء فی آنیته التی یشرب منها. فیشرب من ذلک الماء فینبت الإیمان فی قلبه کما ینبت الزرع. فهم علی بینه من ربه و من نبیهم و من وصیه و من ابنتی الزهراء، ثم الحسن، ثم الحسین ثم الأئمه من ولدها الحسین علیهم السّلام.

فقلت: یا رسول اللّه، و من هم الأئمه؟ قال: أحد عشر منی و أبوهم علی بن أبی طالب علیه السّلام.

المصادر:

1. البرهان: ج 4 ص 309 ح 3.

2. الأنوار الساطعه: ج 2 ص 91.

3. تأویل الآیات: ص 501 ح 20.

4. بحار الأنوار: ج 24 ص 88 ح 4.

5. بحار الأنوار: ج 35 ص 29 ح 25.

6. بحار الأنوار: ج 26 ص 345 ح 18.

7. إرشاد القلوب: ص 404.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: محمد بن العباس مرفوعا إلی محمد بن زیاد، قال: سأل ابن مهران عبد اللّه بن عباس.

70
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: لا یعذر أحد یوم القیامه بأن یقول: یا رب لم أعلم أن ولد فاطمه علیهم السّلام هم الولاه، و فی ولد فاطمه علیهم السّلام أنزل اللّه هذه الآیه خاصه: «یا عِبادِیَ الَّذِینَ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:220

أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ». «1»

المصادر:

البرهان: ج 4 ص 78 ح 2.

الأسانید:

فی البرهان: ابن بابویه، قال: حدثنا أبی، قال: حدثنا محمد بن یحیی العطّار، عن الحسین بن إسحاق التاجر، عن علی بن مهزیار، عن الحسین بن سعید، عن محمد بن الفضیل، عن الثمالی.

71
المتن

قال أبو جعفر علیه السّلام: لا یعذر اللّه یوم القیامه أحدا یقول: لم أعلم أن ولد فاطمه علیها السّلام هم الولاه علی الناس کافه، و فی شیعه ولد فاطمه علیهم السّلام أنزل اللّه هذه الآیه خاصه: «یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ». «2»

المصادر:

1. البرهان: ج 4 ص 78 ح 3.

2. البرهان: ج 4 ص 78 ح 4، بتفاوت یسیر.

3. تأویل الآیات: ج 2 ص 518 ح 21.

4. بحار الأنوار: ج 24 ص 258 ح 8.

5. البرهان: ج 4 ص 78 ح 4.

الأسانید:

1. فی البرهان: علی بن إبراهیم، قال: حدثنا جعفر بن محمد، قال: حدثنی عبد الکریم، عن محمد بن علی، عن محمد بن الفضیل، عن أبی حمزه.

2. فی البرهان: محمد بن العباس، قال: حدثنا أحمد بن إدریس، عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن ابن فضّال، عن محمد بن فضیل، عن أبی حمزه.

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 53.

(2). سوره الزمر: الآیه 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:221

72
المتن

قال ابن شهرآشوب فی فصل النکت و الإشارات و الحساب علی عددهم علی الآیات: ... «ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» «1» یوافق ذلک، و ذریه نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله من فاطمه و أمیر المؤمنین علیهما السّلام، و هم أحد عشر منهم مهدیّهم القائم بالحق. حساب کل واحد منهما ثلاثه آلاف و مائه و سبعه و خمسون.

«وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّهً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً» «2» یوافق ذلک هؤلاء، هم الأئمه الأمناء اثنا عشر العلماء أهل بیت المصطفی و أصحاب الأعراف یوم القیامه علیهم السّلام. حساب کل واحد منهما ثلاثه آلاف و تسعه و تسعون.

«کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» «3» یوافق ذلک، و هم النبی صلّی اللّه علیه و آله و الأئمه الاثنا عشر أهل البیت أمناء اللّه علیهم السّلام. حساب کل واحد منهما ألفان و سبعمائه و واحد و أربعون ....

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 306.

73
المتن

عن فضیل، قال: دخلت علی أبی عبد اللّه علیه السّلام فقال: یا فضیل، أ تدری فی أیّ شی ء کنت أنظر قبل؟ فقلت: لا. قال: کنت أنظر فی کتاب فاطمه علیها السّلام فلیس ملک یملک إلا و هو مکتوب باسمه و اسم أبیه، فما وجدت لولد الحسن علیه السّلام فیه شیئا.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 34.

(2). سوره البقره: الآیه 142.

(3). سوره آل عمران: الآیه 110.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:222

المصادر:

علل الشرائع: ص 208 ح 7.

الأسانید:

فی العلل: حدثنا محمد بن الحسن، قال: حدثنا الحسین بن الحسن بن أبان، عن الحسین بن سعید، عن القاسم بن محمد، عن عبد الصمد بن بشیر، عن فضیل بن سکره، قال.

74
المتن

قال عبید اللّه بن عبد اللّه: سألت علی بن موسی بن جعفر علیه السّلام عما یقال فی بنی الأفطس، فقال: إن اللّه عز و جل أخرج من بنی إسرائیل- و هو یعقوب بن إسحاق بن إبراهیم- اثنی عشر سبطا و جعل فیهم النبوه و الکتاب، و نشر من الحسن و الحسین علیهما السّلام ابنی أمیر المؤمنین علیهم السّلام من فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام اثنی عشر سبطا.

ثم عدّ الاثنی عشر من ولد إسرائیل ....

المصادر:

الخصال: ج 2 ص 548 ح 5.

75
المتن

عن سلمان الفارسی، قال: خطبنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال:

معاشر الناس! إنی راحل عن قریب و منطلق إلی الغیب. أوصیکم فی عترتی خیرا، و إیاکم و البدع، فإن کل بدعه ضلاله و الضلاله و أهلها فی النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:223

معاشر الناس! من افتقد الشمس فلیتمسّک بالقمر، و إذا فقدتم القمر فتمسّکوا بالفرقدین، و إذا فقدتم الفرقدین فتمسّکوا بالنجوم الزاهره بعدی. أقول قولی هذا و أستغفر اللّه لی و لکم.

قال: فلم یزل حتی دخل بیت عائشه. فدخلت إلیه فقلت: بأبی أنت و أمی یا رسول اللّه! سمعتک تقول: إذا فقدتم الشمس فتمسّکوا بالقمر، ما الشمس و ما القمر و ما الفرقدان و ما النجوم الزاهره؟

فقال: أنا الشمس و علی علیه السّلام القمر فإذا فقدتمونی فتمسّکوا به بعدی، و أما الفرقدان فالحسن و الحسین علیهما السّلام إذا فقدتم القمر فتمسّکوا بهما، و أما النجوم الزاهره فهم الأئمه التسعه من صلب الحسین علیهم السّلام، و التاسع مهداهم علیه السّلام.

المصادر:

1. أسرار الشهاده: ص 30.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 281.

76
المتن

بأسناده، عن زینب بنت علی، عن فاطمه علیها السّلام، قالت:

دخل أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند ولاده ابنی الحسین علیه السّلام. فناولته إیاه فی خرقه صفراء، فرمی بها و أخذ خرقه بیضاء فلفّه فیها، ثم قال: خذیه یا فاطمه، فإنه الإمام و أبو الأئمه علیهم السّلام؛ تسعه من صلبه أبرار، و التاسع قائمهم علیه السّلام.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 17 ص 74 ح 1، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 194.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 254.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:224

4. بحار الأنوار: ج 36 ص 290 ح 113، عن کفایه الأثر.

5. تقریب المعارف: ص 182.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: أخبرنا أبو المفضل، قال: حدثنا أبو بکر محمد بن مسعود النبلی، قال: حدثنا الحسین بن عقیل الأنصاری، قال: حدثنی أبو إسماعیل إبراهیم بن أحمد، قال: حدثنا عبد اللّه بن موسی، عن أبی خالد عمرو بن خالد، عن زید بن علی، عن أبیه علی بن الحسین علیه السّلام، عن عمّته زینب.

77
المتن

قال عبد العزیز بن مسلم:

کنّا فی أیام علی بن موسی الرضا علیه السّلام بمرو، فاجتمعنا فی الجامع یوم الجمعه من بدء مقدمنا. فأداروا أمر الإمامه و ذکروا کثره اختلاف الناس فیها. فدخلت علی سیدی علیه السّلام فأعلمته خوضان الناس. فتبسّم علیه السّلام ثم قال:

یا عبد العزیز بن مسلم، جهل القوم و خدعوا عن أدیانهم ...، و الحدیث طویل، إلی أن قال:

فکیف لهم باختیار الإمام؟ و الإمام عالم لا یجهل و راع لا ینکل، معدن القدس و الطهاره و النسک و الزهاده و العلم و العباده، مخصوص بدعوه الرسول و هو نسل المطهّره البتول علیها السّلام ....

المصادر:

إکمال الدین: ج 2 ص 675 ح 31.

الأسانید:

فی إکمال الدین: حدثنا محمد بن موسی، قال: حدثنا محمد بن یعقوب، قال: حدثنا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:225

القاسم بن العلاء، قال: حدثنا القاسم بن مسلم، عن أخیه عبد العزیز بن مسلم.

و حدثنا محمد بن إبراهیم، قال: حدثنا القاسم بن محمد، قال: حدثنا أبو حامد عمران بن موسی، عن الحسن بن القاسم، حدثنی قاسم بن مسلم، عن أخیه عبد العزیز بن مسلم، قال.

78
المتن

قالت الزیدیّه و المؤتمّه «1»: الحجّه من ولد فاطمه علیها السّلام بقول الرسول صلّی اللّه علیه و آله المجمع علیه، فی حجه الوداع و یوم خرج إلی الصلاه فی مرضه الذی توفّی فیه:

أیها الناس! قد خلّفت فیکم کتاب اللّه و عترتی، ألا إنهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض. ألا و إنکم لن تضلّوا ما استمسکتم بهما ....

المصادر:

إکمال الدین: ج 1 ص 94.

79
المتن

ذکر الشیخ عز الدین عبد السلام الشافعی فی رسالته:

أنه لما حملت خدیجه بفاطمه علیها السّلام، کانت تکلّمها ما فی بطنها و کانت تکتمها عن النبی صلّی اللّه علیه و آله. فدخل علیها یوما و وجدها تتکلّم و لیس معها غیرها! فسألها عمّن کانت تخاطبه فقالت: مع ما فی بطنی، فإنه یتکلّم معی. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: ابشری یا خدیجه، هذه بنت جعلها اللّه أم أحد عشر من خلفائی، یخرجون بعدی و بعد أبیهم.

______________________________

(1). المؤتمّه: الإمامیه الاثنا عشریه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:226

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 12، عن تجهیز الجیش.

2. تجهیز الجیش: ص 99، علی ما فی الإحقاق.

3. أحسن الکبار (مخطوط): ج 2 ص 197، بتفاوت فیه.

80
المتن

عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» «1»، قال:

نزلت فی ولد فاطمه علیها السّلام خاصه؛ جعل اللّه منهم أئمه یهدون بأمره.

المصادر:

1. شواهد التنزیل: ج 1 ص 583 ح 625.

2. شواهد التنزیل: ج 1 ص 583 ح 624، بنقیصه فیه.

3. عوالم العلوم: ج 23 ص 38 ح 27، عن شواهد التنزیل.

4. تأویل الآیات: ج 2 ص 444 ح 8، بتفاوت فیه.

5. بحار الأنوار: ج 24 ص 158 ح 23، عن تأویل الآیات.

6. البرهان: ج 3 ص 289 ح 4.

7. عوالم العلوم: ج 20 ص 34 ح 37، عن الشواهد.

8. اللوامع النورانیه: ص 301، بتفاوت یسیر.

9. تفسیر فرات: ص 121.

10. تفسیر فرات: ص 120، بتفاوت فیه.

11. تفسیر فرات: ص 143.

الأسانید:

1. فی شواهد التنزیل: عن فرات، قال: حدثنی أحمد بن محمد بن طلحه، قال: حدثنا علی بن الحسن بن فضّال، قال: حدثنا إسماعیل بن مهران، قال: حدثنا یحیی بن أبان، عن عمرو بن شمر، عن جابر.

______________________________

(1). سوره السجده: الآیه 120.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:227

2. فی شواهد التنزیل: فرات بن إبراهیم، قال: حدثنی جعفر بن محمد الفزاری، قال:

حدثنا محمد بن الحسین، عن محمد بن حاتم، عن أبی حمزه الثمالی.

3. فی تأویل الآیات: محمد بن العباس، حدثنا علی بن عبد اللّه، عن إبراهیم محمد الثقفی، عن علی بن هلال، عن الحسن بن وهب، عن جابر الجعفی، عن أبی جعفر محمد بن علی علیه السّلام، قال.

81
المتن

عن أمیر المؤمنین علیه السّلام فی حدیث تزویجه فاطمه علیها السّلام أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال:

ثم نادی منا و ... إلی قوله لراحیل: یا راحیل، إن من برکتی علیهما إنی أجمعهما علی محبتی و أجعلهما حجه علی خلقی، و عزتی و جلالی لأخلقنّ منهما خلقا و لأنشئنّ منهما ذریه أجعلهم خزّانی فی أرضی و معادن لعلمی و دعاه إلی دینی، بهم أحتجّ علی خلقی بعد النبیین و المرسلین.

المصادر:

1. الجواهر السنیه: ص 234، عن المحاسن للبرقی.

الأسانید:

فی المحاسن، قال: حدثنا محمد بن الحسن بن الولید، عن محمد بن الحسن الصفّار، عن سلمه بن الخطاب البراوستانی، عن إبراهیم بن مقاتل، عن حامد بن محمد، عن عمر بن هارون، عن الصادق، عن آبائه، عن أمیر المؤمنین علیهم السّلام.

82
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إن جبرئیل نزل علی محمد صلّی اللّه علیه و آله فقال: إن اللّه یقرؤک السلام و یبشّرک بمولود یولد لک من فاطمه علیها السّلام، تقتله أمّتک من بعدک. فقال: یا جبرئیل، و علی ربی السلام، لا حاجه لی بمولود یولد من فاطمه علیها السّلام، تقتله أمتی من بعدی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:228

فخرج إلی السماء ثم هبط و قال مثل ذلک. فقال: یا جبرئیل، و علی ربی السلام، لا حاجه لی بمولود تقتله أمتی. فعرج إلی السماء، ثم هبط فقال له: یا محمد، إن ربک یقرؤک السلام و یبشّرک بأنه جاعل فی ذریته الإمامه و الولایه و الوصیه. فقال: قد رضیت.

ثم أرسل إلی فاطمه علیها السّلام و قال لها: إن اللّه یبشّرنی بمولود یولد لک، تقتله أمتی من بعدی. فأرسلت إلیه أن لا حاجه لی بمولود تقتله أمتک من بعدک. فأرسل إلیها: إن اللّه جعل فی ذریته الإمامه و الولایه و الوصیه. فأرسلت إلیه: إنی قد رضیت. «حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً ...». «1»

المصادر:

1. الجواهر السنیّه: ص 579 ح 5.

2. الکافی: ج 1 ص 464 ح 4.

3. البرهان: ج 4 ص 172.

4. نور الثقلین: ج 5 ص 13 ح 18.

الأسانید:

فی الکافی: عن محمد بن یحیی، عن علی بن إسماعیل، عن محمد بن عمرو الزیّات، عن رجل من أصحابنا، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

83
المتن

قال سلمان الفارسی:

دخلت علی فاطمه علیها السّلام و الحسن و الحسین علیهما السّلام یلعبان بین یدیها ...، إلی قوله تعالی:

و ستخرج فیما بینهما ذریه طیبه، و هما سراجا الجنه الحسن و الحسین علیهما السّلام، و یخرج من صلب الحسین علیه السّلام أئمه یقتلون و یخذلون، فالویل لقاتلهم و خاذلهم.

______________________________

(1). سوره الأحقاف: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:229

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 1 ص 236 ح 16.

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 361 ح 232.

3. کنز جامع الفوائد: (مخطوط).

4. مدینه المعاجز: ص 233 ح 2.

5. مسائل البلدان، علی ما فی تأویل الآیات.

6. مجمع النورین: ص 22، عن کنز الفوائد.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: رواه الشیخ أبو جعفر محمد الطوسی، عن رجاله، عن الفضل بن شاذان، ذکره فی کتابه مسائل البلدان، یرفعه إلی سلمان الفارسی، قال.

84
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله عز و جل: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» «1»، قال أبو جعفر علیه السّلام: یعنی الأئمه من ولد فاطمه علیهم السّلام، یوحی إلیهم بالروح فی صدورهم.

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 1 ص 328 ح 12.

2. بحار الأنوار: ج 24 ص 158 ح 21.

3. البرهان: ج 3 ص 66 ح 3.

4. اللوامع النورانیه: ص 301.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: قال محمد بن العباس، حدثنا جعفر بن محمد بن مالک، عن محمد بن الحسن، عن محمد بن علی، عن محمد بن الفضیل، عن أبی حمزه، عن أبی جعفر علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره الأنبیاء: الآیه 73.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:230

85
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: الأئمه علیهم السّلام بعدی اثنا عشر، کلهم من قریش، تسعه من صلب الحسین علیه السّلام، و المهدی علیه السّلام منهم.

المصادر:

1. مدینه البلاغه: ج 1 ص 145، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 34، بنقیصه.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: بالإسناد، عن الصفوانی، عن فیض بن المفضل، عن مسعر بن کدام، عن سلمه بن کهیل، عن أبی الصدیق، عن أبی سعید.

86
المتن

قال مولانا علی بن الحسین علیه السّلام: کنت أمشی خلف عمّی الحسن علیه السّلام و أبی الحسین علیه السّلام فی بعض طرقات المدینه، و أنا یومئذ غلام قد ناهزت الحلم أو کدت. فلقیهما جابر بن عبد اللّه الأنصاری و أنس بن مالک و جماعه من قریش و الأنصار، فسلّم هنا لک جابر حتی انکبّ علی أیدیهما و أرجلهما یقبّلهما ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

ثم اجتمعت النطفتان منی و من علی و فاطمه علیهما السّلام، فولدنا الجهر و الجهیره «1». فختم اللّه بهما أسباط النبوه و جعل ذریتی منهما، و أمرنی بفتح مدینه- أو قال مدائن- الکفر، و أقسم ربی لیظهرنّ منهما ذریه طیبه تملأ الأرض عدلا بعد ما ملأت جورا، فهما طهران مطهّران و هما سیدا شباب أهل الجنه، طوبی لمن أحبّهما و أباهما و أمهما و ویل لمن عاداهم و أبغضهم.

______________________________

(1). و فی نسخه: الحسن و الحسین علیهما السلام بدل الجهر و الجهیره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:231

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 1 ص 380 ح 16، عن کتاب ما اتفق فیه من الأخبار.

2. کتاب ما اتفق فیه من الأخبار فی فضل الأئمه الأطهار علیهم السّلام، علی ما فی تأویل الآیات.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: ما رواه الشیخ أبو جعفر محمد بن جعفر الحائری فی کتابه ما اتفق فیه من الأخبار فی فضل الأئمه الأطهار علیهم السّلام حدیثا مسندا، یرفعه إلی مولانا علی بن الحسین علیه السّلام.

87
المتن

عن أبی سعید الخدری فی قول اللّه عز و جل: «رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً» «1»:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لجبرئیل: من أزواجنا؟ قال: خدیجه. قال: و ذریاتنا؟ قال: فاطمه.

قال: قره أعین؟ قال الحسن و الحسین. قال: و اجعلنا للمتقین إماما؟ قال: علی بن أبی طالب، صلوات اللّه علیهم أجمعین، صلاه باقیه إلی یوم الدین.

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 1 ص 385 ح 27.

2. تفسیر القمی: ص 469.

3. بحار الأنوار: ج 24 ص 134 ح 5.

4. البرهان: ج 3 ص 177 ح 2.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: قال محمد بن العباس، حدثنا محمد بن القاسم بن سلام، عن عبید بن کثیر، عن الحسین بن نصر بن مزاحم، عن علی بن زید الخراسانی، عن عبد اللّه بن وهب، عن أبی هارون العبدی، عن أبی سعید الخدری.

______________________________

(1). سوره الفرقان: الآیه 74.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:232

88
المتن

روی جابر بن عبد اللّه، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

إنما سمّیت فاطمه علیها السّلام الزهراء لأن اللّه خلقها من نور عظمته ...، إلی قوله عز و جل:

و أخرج من ذلک النور أئمه یقومون بأمری و یهدون إلیّ خلقی و أجعلهم خلفائی فی أرضی.

المصادر:

1. نوادر المعجزات: ص 82 ح 3.

2. علل الشرائع: ص 179 ح 1.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 12 ح 5.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 76 ح 5، عن العلل الشرائع.

5. الجواهر السنیّه: ص 240.

89
المتن

هشام بن زید، عن أنس، قال:

سألت النبی علیه السّلام: من حواریّک یا رسول اللّه؟ فقال: الأئمه من بعدی اثنی عشر من صلب علی و فاطمه علیهما السّلام و هم حواریی و أنصار دینی، علیهم من اللّه التحیّه و السلام، و فیهم الأسباط أولاد یعقوب و هم اثنا عشر؛ قوله: «وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَهَ أَسْباطاً أُمَماً». «1»

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 300.

2. عوالم العلوم: ج 20 ص 43.

______________________________

(1). سوره الأعراف: الآیه 160.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:233

90
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال:

لما زوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام ...، إلی أن قال: ثم رفع صلّی اللّه علیه و آله یده فقال: یا رب، إنک لم تبعث نبیا إلا و قد جعلت له عتره. اللهم فاجعل العتره الهادیه من علی و فاطمه علیهما السّلام ....

المصادر:

1. نوادر المعجزات: ص 94 ح 14.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 104 ح 15، عن الأمالی للطوسی.

3. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 263.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 195 ح 35.

5. دلائل الإمامه: ص 23.

6. مدینه المعاجز: ص 148، عن کتاب مسند فاطمه علیها السّلام.

7. مسند فاطمه علیها السّلام، علی ما فی مدینه المعاجز.

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی: أبو عمرو، عن ابن عقده، عن محمد بن أحمد بن الحسن، عن موسی بن إبراهیم، عن موسی بن جعفر، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، عن جابر بن عبد اللّه.

2. فی نوادر المعجزات: حدثنا أبو المفضل محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد، قال: حدثنا أحمد بن محمد، عن موسی بن إبراهیم، قال: حدثنا موسی بن جعفر، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، عن جابر.

91
المتن

قال العلامه السید جعفر مرتضی العاملی فی بحث الخلافه بالقرابه أو بالنص و ذکر أکذوبه المفضوحه عن المخالفین:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:234

و بعد ... فقد ذکر بعض أهل الأهواء کابن قتیبه و ابن عبد ربه واقعه خیالیّه: إن المأمون قال لعلی بن موسی علیه السّلام: علام تدّعون هذا الأمر؟ قال: بقرابه علی و فاطمه علیهما السّلام من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فقال المأمون: إن لم تکن إلا القرابه فقد خلّف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من هو أقرب إلیه من علی علیه السّلام أو من هو فی قعدده، و إن ذهبت إلی قرابه فاطمه علیها السّلام من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فإن الأمر بعدها للحسن و الحسین علیهما السّلام، فقد ابتزّهما علی حقهما و هما حیّان صحیحان فاستولی علی ما لا حقّ له فیه .... فلم یحر علی بن موسی علیه السّلام له جوابا ...، انتهی.

قال السید فی ردّ هذه الروایه:

و هی واقعه مزیّفه و مجعوله من أجل التغطیه علی الواقعه الحقیقیّه التی جرت بینهما و التی تنسجم مع کل الأحداث و الوقائع، و جمیع الدلائل و الشواهد متظافره علی صحتها ....

و الدلیل

علی زیف هذه الروایه أنها لا توافق نظره أئمه أهل البیت علیهم السّلام و رأیهم فی الخلافه و مستحقّها، لأنهم یرون- کما تدلّ علیه تصریحاتهم المتکرّره و أقوالهم المتضافره- أن منصب الإمامه لا یکون إلا بالنصّ.

و أما الاستدلال بالقرابه، فقد قلنا فی الفصل الأول من هذا الکتاب: إن أول من التجأ إلیه أبو بکر، ثم عمر، ثم الأمویون فالعباسیون، ثم أکثر، إن لم یکن کلّ مطالبا بالخلافه ...، و أنه إذا کان فی کلام الأئمه علیهم السّلام و شیعتهم ما یفهم منه ذلک، فإنما اقتضاه الحجاج مع خصومهم ....

و قال فی ص 333: ... و لکن الأمر هنا مختلف تماما، إذ أن مختلق الروایه هنا قد غفل عن أن روایته المختلقه تتنافی کلیّا مع نظره الأئمه علیهم السّلام و رأیهم فی الخلافه و مستحقّها، و یبدو أنه لم یکن مطّلعا علی الآراء المختلفه الشائعه آنذاک فی مسأله الإمامه. و لذا نراه ینسب إلی الإمام علیه السّلام رأیا لا یقول به و لا یقرّه، و إنما هو یناسب رأی الشیعه الزیدیه القائلین بإمامه ولد علی علیه السّلام من فاطمه علیها السّلام بشرط أن یکون بلیغا شجاعا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:235

عادلا مجتهدا یخرج بالسیف ضدّ کل ظلم و انحراف ...، و بأن إمامه علی علیه السّلام قد ثبت بالوصف و الإشاره إلیه لا بالتصریح و النصّ علیه.

المصادر:

الحیاه السیاسیه للإمام الرضا علیه السّلام: ص 330.

92
المتن

قال سلیم بن قیس: سمعت سلمان الفارسی یقول:

کنت جالسا بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی قبض فیه، فدخلت فاطمه علیها السّلام.

فلما رأت ما برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من الضعف، خنقتها العبره حتی جرت دموعها علی خدّیها.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا بنیّه! ما یبکیک؟ ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

ثم اطلع إلی الأرض اطلاعه ثالثه فاختارک و أحد عشر رجلا من ولدک و ولد أخی بعلک منک. فأنت سیده نساء أهل الجنه، و ابناک الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه، و أنا و أخی و أحد عشر إماما أوصیائی إلی یوم القیامه کلهم هادون مهدیّون؛ أول الأوصیاء بعد أخی الحسن، ثم الحسین، ثم تسعه من ولد الحسین علیهم السّلام فی منزل واحد فی الجنه ....

و قال صلّی اللّه علیه و آله: أخی علی علیه السّلام أفضل أمتی، و حمزه و جعفر هذان أفضل أمتی بعد علی و بعدک و بعد ابنیّ و سبطیّ الحسن و الحسین علیهما السّلام و بعد الأوصیاء من ولد ابنی هذا علیهم السّلام- و أشار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بیده إلی الحسین علیه السّلام-، منهم المهدی علیه السّلام و الذی قبله أفضل منه؛ الأول خیر من الآخر لأنه إمامه و الآخر وصی الأول ....

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 565 ح 1.

2. حلیه الأبرار: ج 1 ص 460.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:236

3. إکمال الدین: ج 1 ص 262.

4. بحار الأنوار: ج 28 ص 54 ح 22.

الأسانید:

فی إکمال الدین: حدثنا محمد بن الحسن بن أحمد، قال: حدثنا محمد بن الحسن الصفار، عن یعقوب بن یزید، عن حمّاد بن عیسی، عن عمر بن أذینه، عن أبان، عن سلیم.

93
المتن

عن الحسن بن علی بن فضال، قال: قال موسی بن عطیه النیسابوری:

اجتمع وفد خراسان من أقطارها؛ کبارها و علماؤها و قصدوا داری، و اجتمع علماء الشیعه و اختاروا أبا لبابه و طهمان و جماعه شتی و قالوا بأجمعهم: رضینا بکم أن تردّوا المدینه فتسألوا عن المستخلف فیها لنقلّده أمرنا، فقد ذکر أن باقر العلم علیه السّلام قد مضی و لا ندری من نصبه اللّه بعده من آل الرسول علیهم السلام من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام.

و دفعوا إلینا مائه ألف درهم ذهبا و فضه و قالوا: لتأتونا بالخبر و تعرّفونا الإمام، فتطالبوه بسیف ذی الفقار و القضیب و الخاتم و البرده و اللوح الذی فیه تثبت الأئمه من ولد علی و فاطمه علیهم السّلام، فإن ذلک لا یکون إلا عند الإمام، فمن وجدتم ذلک عنده فسلّموا إلیه المال.

فحملناه و تجهّزنا إلی المدینه، و حللنا بمسجد الرسول صلّی اللّه علیه و آله فصلّینا رکعتین و سألنا:

من القائم بأمور الناس و المستخلف فیها؟ فقالوا لنا: زید بن علی و ابن أخیه جعفر بن محمد علیه السّلام. فقصدنا زیدا فی مسجده و سلّمنا علیه، فردّ علینا السلام و قال: من أین أقبلتم؟ قلنا: أقبلنا من أرض خراسان لنعرف إمامنا و من نقلّده أمورنا. فقال: قوموا، و مشی بین أیدینا حتی دخل داره. فأخرج إلینا طعاما فأکلنا، ثم قال: ما تریدون؟ فقلنا له: نرید أن ترینا ذا الفقار و القضیب و الخاتم و البرد و اللوح الذی

فیه تثبت الأئمه علیهم السّلام، فإن ذلک لا یکون إلا عند الإمام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:237

قال: فدعا بجاریه له، فأخرجت إلیه سفطا، فاستخرج منه سیفا فی أدیم أحمر علیه سجف أخضر فقال: هذا ذو الفقار، و أخرج إلینا قضیبا و دعا بدرع من فضّه و استخرج منه خاتما و بردا و لم یخرج اللوح الذی فیه تثبیت الأئمه علیهم السّلام. فقال أبو لبابه من عنده:

قوموا بنا حتی نرجع إلی مولانا غدا فنستوفی ما نحتاج إلیه و نوفّیه ما عندنا و معنا.

فمضینا نرید جعفر بن محمد علیه السّلام، فقیل لنا: إنه مضی إلی حائط له. فما لبثنا إلا ساعه حتی أقبل و قال: یا موسی بن عطیه النیسابوری و یا أبا لبابه و یا طهمان، یا أیها الوافدون من أرض خراسان، إلیّ فأقبلوا.

ثم قال: یا موسی، ما أسوأ ظنّک بربک و بإمامک! لم جعلت فی الفضّه التی معک فضه غیرها و فی الذهب ذهبا غیره؟ أردت أن تمتحن إمامک و تعلم ما عنده فی ذلک؟

و جمله المال مائه ألف درهم.

ثم قال: یا موسی بن عطیه، إن الأرض و من علیها للّه و لرسوله صلّی اللّه علیه و آله و للإمام من بعد رسوله. أتیت عمّی زیدا فأخرج إلیکم من السفط ما رأیتم، و قمتم من عنده قاصدین إلیّ.

ثم قال: یا موسی بن عطیه، یا أیها الوافدون من خراسان، أرسلکم أهل بلدکم لتعرفوا الإمام و تطالبوه بسیف اللّه ذی الفقار الذی فضّل به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و نصر به أمیر المؤمنین علیه السّلام و أیّده، فأخرج إلیکم زید ما رأیتموه.

قال: ثم أومأ بیده إلی فصّ خاتم له، فقلعه ثم قال: سبحان

اللّه الذی أودع الذخائر ولیّه و النائب عنه فی خلیقته، لیریهم قدرته و یکون الحجّه علیهم، حتی إذا عرضوا علی النار بعد المخالفه لأمره فقال: أ لیس هذا بالحق؟ «قالُوا بَلی وَ رَبِّنا قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ». «1»

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 106.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:238

قال: ثم أخرج لنا من وسط الخاتم البرده و القضیب و اللوح الذی فیه تثبیت الأئمه علیهم السّلام، ثم قال: سبحان الذی سخّر للإمام کل شی ء و جعل له مقالید السماوات و الأرض لینوب عن اللّه فی خلقه و یقیم فیهم حدوده، کما تقدم إلیه لیثبت حجه اللّه علی خلقه. فإن الإمام حجه اللّه تعالی فی خلقه، ثم قال: ادخل الدار أنت و من معک بإخلاص و إیقان و إیمان.

قال: فدخلت أنا و من معی، فقال: یا موسی، تری النور الذی فی زاویه البیت؟ فقلت:

نعم. قال: ائتنی به. فأتیته و وضعته بین یدیه و جئت بمروحه و نقرّبها علی النور، و تکلّم بکلام خفی.

قال: فلم تزل الدنانیر تخرج منه حتی حالت بینی و بینه، ثم قال: یا موسی بن عطیه، اقرأ: بسم اللّه الرحمن الرحیم: «لقد کفر الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیاءُ» «1» لم نرد ما لکم لأنا فقراء، و ما أردناه إلا لنفرّقه علی أولیائنا من الفقراء، و ننتزع حق اللّه من الأغنیاء، فإنها عقده فرضها اللّه علیکم، قال اللّه عز و جل: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» «2»، و قال عز و جل: «الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ. أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ

رَحْمَهٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ». «3»

قال: ثم رمق الدنانیر بعینه فتبادرت إلی کوّ کان فی المجلس، ثم قال: أحسنوا إلی إخوانکم المؤمنین، وصلوهم و لا تقطعوهم، فإنکم إن وصلتموهم کنتم منا و معنا و لنا لا علینا، و إن قطعتموهم انقطعت العصمه بیننا و بینکم لا موصلین و لا مفصّلین. فردّ المال إلی أصحابه و أخذ الفضّه التی وضعت فی الفضه و الذهب الذی وضع فی الذهب، و أمرهم أن یصلوا بذلک أولیاءنا و شیعتنا الفقراء، فإنه الواصل إلینا و نحن المکافئون علیه.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 81.

(2). سوره التوبه: الآیه 111.

(3). سوره البقره: الآیه 157.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:239

قال: ثم قال: یا موسی بن عطیه، أراک أصلع، أدن منی. فدنوت منه فأمرّ یده علی رأسی، فرجع الشعر قططا، فقال: یکون معک ذا حجه.

فقال: ادن منی یا أبا لبابه، و کان فی عینه کوکب، فتفل فی عینه فسقط ذلک الکوکب، و قال: هاتان حجتان إذا سألکما سائل فقولا: إمامنا فعل ذلک بنا.

و ودّعنا ودّعناه، و هو إمامنا إلی یوم البعث، و رجعنا إلی بلدنا بالذهب و الفضه.

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 416 ح 352.

2. عوالم العلوم: ج 20 ص 375 ح 1، عن الثاقب.

3. مدینه المعاجز: ص 411 ح 212.

94
المتن

أبان، عن سلیم، و زعم أبا هارون العبدی أنه سمعه من عمر بن أبی سلمه:

إن معاویه دعا أبا الدرداء و نحن مع أمیر المؤمنین علیه السّلام بصفین ...، و الحدیث طویل جدا، إلی قول علی علیه السّلام لأبی الدرداء و أبی هریره و من حوله:

أیها الناس! أ تعلمون أن اللّه تبارک و تعالی أنزل فی کتابه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، فجمعنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام معه فی کسائه و قال: اللهم هؤلاء عترتی و خاصتی و أهل بیتی فأذهب عنکم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

فقالت أم سلمه: أنا یا رسول اللّه؟ فقال: إنک علی خیر، و إنما أنزلت فیّ و فی أخی علی و ابنتی فاطمه و فی ابنیّ الحسن و الحسین و فی تسعه أئمه من ولد الحسین ابنی علیهم السّلام خاصه لیس معنا غیرنا ....

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:240

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 748 ح 25.

2. عوالم العلوم: ج 20 ص 34، شطرا منه، عن کتاب سلیم.

3. بحار الأنوار: ج 33 ص 141 ح 421، عن کتاب سلیم.

4. الغیبه للنعمانی: ص 45، عن کتاب سلیم بالإسناد.

الأسانید:

فی الغیبه للنعمانی: رواه أحمد بن محمد و محمد بن همام و عبد العزیز و عبد الواحد ابنا عبد اللّه بن یونس، عن رجالهم، عن عبد الرزاق بن همام، عن معمر بن راشد، عن أبان.

و هارون بن محمد، قال: حدثنی أحمد بن عبید اللّه، قال: حدثنی عمرو بن جامع، قال:

حدثنا عبد اللّه بن المبارک، قال: حدثنا عبد الرزاق، عن أبان، و ذکر أبان أنه سمعه عن معمر، عن سلیم.

95
المتن

عن حمّاد بن سلمه، عن حمید الطویل، عن أنس، قال: سألنی الحجاج بن یوسف عن حدیث عائشه ...، إلی قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: الویل لمن شک فی فضل فاطمه علیها السّلام، و لعن اللّه من یبغض بعلها و لم یرض بإمامه ولدها ....

المصادر:

الثاقب فی المناقب: ص 293 ح 250.

96
المتن

قال الأمینی بعد ما استدلّ علی عصمه أهل البیت علیهم السلام من الذنوب و الخطاء:

إنه لا یمکن أن یراد بأهل البیت جمیع بنی هاشم، بل هو من العام المخصوص بمن ثبت اختصاصهم بالفضل و العلم و الزهد و العفه و النزاهه من أئمه أهل البیت

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:241

الطاهر علیهم السّلام، و هم الأئمه الاثنا عشر و أمهم الزهراء البتول علیهم السّلام، للإجماع علی عدم عصمه من عداهم ....

المصادر:

الغدیر: ج 3 ص 298.

97
المتن

فی موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام:

جاء من طرق الفریقین عن النبی صلّی اللّه علیه و آله أن الأئمه علیهم السّلام من قریش، ثم من بنی هاشم، ثم من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام، ثم إنهم اثنا عشر، ثم النصّ علیهم بأسمائهم، فیکون المهدی المنتظر علیه السّلام آخرهم.

المصادر:

موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام للسید القزوینی: ج 1 ص 117.

98
المتن

عن أمیر المؤمنین علی علیه السّلام أنه کان جالسا فی الرحبه و الناس حوله، فقام إلیه رجل فقال له: یا أمیر المؤمنین! إنک بالمکان الذی أنزلک اللّه و أبوک معذّب فی النار؟ فقال له:

مه، فضّ اللّه فاک، و الذی بعث محمدا صلّی اللّه علیه و آله بالحق نبیا، لو شفع أبی فی کل مذنب علی وجه الأرض لشفّعه اللّه، أ أبی معذّب فی النار و ابنه قسیم الجنه و النار.

و الذی بعث محمدا بالحق إن نور أبی طالب یوم القیامه لیطفئ أنوار الخلائق إلا خمسه أنوار؛ نور محمد و نور فاطمه و نور الحسن و الحسین و نور ولده من الأئمه علیهم السّلام.

ألا إن نوره من نورنا، خلقه اللّه من قبل خلق آدم بألفی عام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:242

المصادر:

کنز الفوائد: ج 1 ص 183.

الأسانید:

فی کنز الفوائد: حدثنا الشیخ الفقیه أبو الحسن محمد بن أحمد بن علی بن الحسن بن شاذان القمی، قال: حدثنی أبو الحسین محمد بن عثمان، قال: حدثنا جعفر بن محمد العلوی، قال: حدثنا عبید اللّه بن أحمد، قال: حدثنا محمد بن زیاد، قال: حدثنا مفضل بن عمر، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن الحسین، عن أبیه، عن أمیر المؤمنین علی علیهم السّلام.

99
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام فی قول اللّه عز و جل: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍ»:

فاطمه علیها السّلام، «فِیها مِصْباحٌ» الحسن علیه السّلام، «الْمِصْباحُ فِی زُجاجَهٍ» الحسین علیه السّلام، «الزُّجاجَهُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ» فاطمه علیها السّلام، فکوکب دری بین نساء أهل الدنیا. «یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبارَکَهٍ» إبراهیم، «زَیْتُونَهٍ لا شَرْقِیَّهٍ وَ لا غَرْبِیَّهٍ» لا یهودیه و لا نصرانیه، «یَکادُ زَیْتُها یُضِی ءُ» یکاد العلم ینفجر منها، «وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی نُورٍ» إمام منها بعد إمام، «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» یهدی للأئمه علیهم السلام من یشاء، «وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ».

قلت: «أو کظلمات»؟ قال: الأول و صاحبه، «یغشاه موج» الثالث و فتن بنی أمیه، إذا أخرج یده المؤمن فی ظلمه فتنتهم لم یکد یراها، «وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً» إماما من ولد فاطمه علیها السّلام، «فَما لَهُ مِنْ نُورٍ» «1» یوم القیامه.

المصادر:

1. اللوامع النورانیه: ص 246، عن الکافی.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:243

2. الکافی: ج 1 ص 195 ح 5.

3. رشفه الصادی: ص 64، بتفاوت فیه.

4. مجمع النورین: ص 22، عن المناقب لابن المغازلی.

5. المناقب لابن المغازلی: ص 293، بتفاوت.

6. مسائل علی بن جعفر: ص 226 ح 795.

الأسانید:

فی الکافی: عن علی بن محمد و محمد بن الحسن، عن سهل بن زیاد، عن محمد بن الحسن بن شمعون، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن، عن عبد اللّه بن قاسم، عن صالح بن سهل، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

100
المتن

علی بن إبراهیم فی قوله: «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ ... عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ» «1»: و هم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام.

المصادر:

1. اللوامع النورانیه: ص 498.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 411.

101
المتن

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام: لقد هممت بتزویج فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: فأبشر یا علی، فإن اللّه تبارک و تعالی قد أکرمک بکرامه لم یکرمها اللّه بمثلها أحدا، قد زوّجتک فاطمه علیها السّلام ابنتی علی ما زوّجک الرحمن فوق عرشه، و قد رضیت لها ما رضی اللّه لها، فدونک أهلک فإنک أحقّ بها منی، و لقد أخبرنی جبرئیل: أن الجنه و أهلها

______________________________

(1). سوره المطففین: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:244

لمشتاقه إلیکما، و لو لا أن اللّه قدّر أن یخرج منکما ما یتخذ به علی الخلق حجه لأجاب فیکما الجنه و أهلها ....

المصادر:

تفسیر فرات: ص 157.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: حدثنا أبو القاسم عبد الرحمن بن محمد بن عبد الرحمن الحسینی، قال: حدثنا فرات بن إبراهیم الکوفی، قال: حدثنا محمد بن علی، قال: حدثنا عقبه بن مکرم، قال: حدثنا أبو تراب عمرو بن عبد اللّه بن هارون، قال: حدثنا أحمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا محمد بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین، عن أبیه، عن آبائه، عن علی علیهم السلام.

102
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال علیه السّلام: أنه قال صلّی اللّه علیه و آله:

إن اللّه تعالی خلق أربعه عشر نورا من نور عظمته قبل خلق آدم بأربعه عشر ألف عام، فهی أرواحنا. فقیل له: یا ابن رسول اللّه عدّهم بأسمائهم فمن هؤلاء الأربعه عشر نورا؟

فقال: هو محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعه من ذریه الحسین علیهم السّلام، تاسعهم قائمهم. ثم عدّهم بأسمائهم، ثم قال علیه السّلام: نحن و اللّه الأوصیاء الخلفاء من بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 17 ص 6 ح 1، عن کتاب المحتضر.

2. المحتضر: ص 129، عن کتاب منهج التحقیق. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 245 المصادر: ..... ص : 244 4. منهج التحقیق، علی ما فی المحتضر.

الأسانید:

فی منهج التحقیق: بأسناده عن محمد بن الحسین رفعه، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام.

103
المتن

عن عمر بن الخطاب، قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول:

أیها الناس! إنی فرط لکم و إنکم واردون علیّ الحوض، حوضا عرضه ما بین صنعاء إلی بصری، فیه قدحان عدد النجوم من فضه، و إنی سائلکم حین تردّون علیّ عن الثقلین. فانظروا کیف تخلفونی فیهما؛ السبب الأکبر کتاب اللّه، طرفه بید اللّه و طرفه بأیدیکم فاستمسکوا به و لا تبدلوا؛ و عترتی أهل بیتی علیهم السّلام، فإنه نبّأنی اللطیف الخبیر أنهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض.

فقلت: یا رسول اللّه، من عترتک؟ قال: أهل بیتی من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام و تسعه من صلب الحسین علیهم السّلام، أئمه أبرار، هم عترتی من لحمی و دمی.

المصادر:

کفایه الأثر: ص 91.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: حدثنا علی بن الحسن بن محمد بن منده، قال: حدثنا هارون بن موسی، قال: حدثنا أبو الحسن، محمد بن منصور الهاشمی، قال: حدثنی أبو موسی عیسی بن أحمد، قال: حدثنا أبو ثابت المدنی، قال: حدثنا عبد العزیز بن أبی حازم، عن هشام بن سعید، عن عیسی بن عبد اللّه، عن عمر بن الخطاب، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:246

104
المتن

عن عمار: لما حضرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الوفاه، دعا بعلی علیه السّلام فسارّه طویلا ثم قال: یا علی، أنت وصیی و وارثی، قد أعطاک اللّه علمی و فهمی، فإذا متّ ظهرت لک ضغائن فی صدور قوم و غصبت علی حقّک.

فبکت فاطمه علیها السّلام و بکی الحسن و الحسین علیهما السّلام، فقال لفاطمه علیها السلام: یا سیده النسوان، ممّ بکاؤک؟ قالت: یا أبه، أخشی الضیعه بعدک. قال: ابشری یا فاطمه، فإنک أول من یلحقنی من أهل بیتی، و لا تبکی و لا تحزنی فإنک سیده نساء أهل الجنه، و أباک سید الأنبیاء، و ابن عمک خیر الأوصیاء، و ابناک سیدا شباب أهل الجنه، و من صلب الحسین علیه السّلام یخرج اللّه الأئمه التسعه علیهم السّلام مطهّرون معصومون، و منا مهدی هذه الأمه علیه السّلام ....

المصادر:

1. کفایه الأثر: ص 124.

2. عوالم العلوم: ص 177 ح 147، عن کفایه الأثر.

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 328 ح 184، عن کفایه الأثر.

4. إثبات الهداه: ج 2 ص 533 ح 528.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: حدثنی علی بن الحسن، قال: حدثنی هارون بن موسی، قال:

حدثنی محمد بن علی بن معمر، قال: حدثنی عبد اللّه بن معبد، قال: حدثنا موسی بن إبراهیم، قال: حدثنی عبد الکریم بن هلال، عن أسلم، عن أبی الطفیل، عن عمار.

105
المتن

عن سهل بن سعد الأنصاری، قال: سألت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عن الأئمه علیهم السّلام، فقالت: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول لعلی علیه السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:247

یا علی، أنت الإمام و الخلیفه بعدی و أنت أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضیت فابنک الحسن علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی الحسن علیه السّلام فابنک الحسین علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی الحسین علیه السّلام فابنک علی بن الحسین علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی علی علیه السّلام فابنه محمد علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی محمد علیه السّلام فابنه جعفر علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی جعفر علیه السّلام فابنه موسی علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی موسی علیه السّلام فابنه علی علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی علی علیه السّلام فابنه محمد علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی محمد علیه السّلام فابنه علی علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی علی علیه السّلام فابنه الحسن علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی الحسن علیه السّلام فالقائم المهدی علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، یفتح اللّه تعالی به مشارق الأرض و مغاربها، فهم الأئمه الحق و ألسنه الصدق، منصور من نصرهم، مخذول من خذلهم.

المصادر:

1. کفایه الأثر: ص 195.

2. عوالم العلوم: ج 17 ص 75 ح 3، عن کفایه الأثر.

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 351 ح 221، عن کفایه الأثر.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 597 ح 564.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: حدثنی الحسین بن علی، قال: حدثنی هارون بن موسی، قال: حدثنا محمد بن إسماعیل الفراری، قال: حدثنا عبد اللّه بن صالح، قال: حدثنا رشد بن سعد، قال:

حدثنا أبو یوسف الحسین بن یوسف الأنصاری من بنی الخزرج، عن سهل بن سعد الأنصاری، قال.

106
المتن

عن عمران بن الحصین، قال: سمعت النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول لعلی علیه السّلام: أنت وارث علمی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:248

و أنت الإمام و الخلیفه بعدی، تعلّم الناس ما لا یعلمون، و أنت أبو سبطیّ و زوج ابنتی، و من ذریتکم العتره الهادیه المعصومون علیهم السّلام. فسأله سلمان عن الأئمه علیهم السّلام فقال: عدد نقباء بنی إسرائیل.

المصادر:

1. إثبات الهداه: ج 1 ص 587.

2. کفایه الأثر: ص 133، بزیاده فیه.

الأسانید:

کفایه الأثر: أخبرنا محمد بن عبد المطلب، عن أحمد بن محمد، عن عبد العزیز المروزی، عن الحسن بن علی البلوی، عن عبد اللّه بن نجیح، عن علی بن هشام، عن علی بن جزور، عن الأصبغ، عن عمران.

107
المتن

عن أنس، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث قال:

أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعه من ولد الحسین علیهم السّلام حجج اللّه علی خلقه، أعداؤنا أعداء اللّه و أولیاؤنا أولیاء اللّه.

المصادر:

1. إثبات الهداه: ج 1 ص 616 ح 643، عن مشارق الانوار.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 527 ح 288، عن الأمالی للصدوق.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: قال: حدثنا جعفر بن محمد بن مسرور، عن الحسین بن محمد بن عامر، عن عمّه عبد اللّه بن عامر، عن ابن أبی عمیر، عن حمزه بن حمران، عن أبیه، عن أبی حمزه، عن علی بن الحسین علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:249

108
المتن

عن عبد اللّه بن عباس، قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: أنا و علی و الحسن و الحسین و تسعه من ولد الحسین علیهم السّلام مطهّرون معصومون.

المصادر:

فرائد السمطین: ج 2 ص 133 ح 430.

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أنبأنی عبد الرزاق بن أبی بکر بن حیدر، أخبرنی محمد بن خالد الأبهری، قال: أنبأنا السید فضل اللّه بن علی، أنبأنا السید ذو الفقار بن محمد، أنبأنا الشیخ أبو جعفر الطوسی، أنبأنا محمد بن محمد بن النعمان و الحسین بن عبید اللّه و جعفر بن الحسین ابن حسکه و أبو زکریا محمد بن سلیمان البحرانی، قالوا کلهم: أنبأنا أبو جعفر محمد بن علی بن بابویه، قال: أخبرنا علی بن محمد بن عبد اللّه، قال: أخبرنا سعد بن عبد اللّه، قال: أنبأنا الهیثم بن أبی مسروق، عن الحسین بن علوان، عن عمرو بن خالد، عن سعد بن طریف، عن الأصبغ بن نباته، عن عبد اللّه بن عباس.

109
المتن

أبان، عن سلیم، قال: حدثنی عبد اللّه بن جعفر بن أبی طالب، قال:

کنت عند معاویه و معنا الحسن و الحسین علیهما السّلام ...، فقلت: بلی، قد سمعت من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: لیس فی جنه عدن منزل أشرف و لا أفضل و لا أقرب إلی عرش ربی من منزلی. نحن فیه أربعه عشر إنسانا؛ أنا و أخی علی علیه السّلام- و هو خیرهم و أحبّهم إلیّ-، و فاطمه علیها السّلام و هی سیده نساء أهل الجنه، و الحسن و الحسین و تسعه أئمه من ولد الحسین علیهم السلام. فنحن فیه أربعه عشر إنسانا فی منزل واحد، أذهب اللّه عنا الرجس و طهّرنا تطهیرا، هداه مهدیین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:250

أنا المبلّغ عن اللّه و هم المبلّغون عنی و عن اللّه عز و جل، و هم حجج اللّه تبارک و تعالی علی خلقه و شهداؤه فی أرضه و خزّانه علی علمه و

معادن حکمه. من أطاعهم أطاع اللّه و من عصاهم عصی اللّه، لا تبقی الأرض طرفه عین إلا ببقائهم و لا تصلح الأرض إلا بهم، یخبرون الأمه بأمر دینهم و بحلالهم و حرامهم، یدلّونهم علی رضی ربهم و ینهونهم عن سخطه بأمر واحد و نهی واحد، لیس فیهم اختلاف و لا فرقه و لا تنازع، یأخذ آخرهم عن أولهم إملائی و خط أخی علی علیه السّلام بیده یتوارثونه إلی یوم القیامه ....

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 834 ح 42.

2. إثبات الهداه: ج 1 ص 660 ح 847، عن کتاب سلیم، شطرا من الحدیث.

3. بحار الأنوار: ج 44 ص 102.

4. الکافی: ج 1 ص 529 ح 4.

5. الاحتجاج للطبرسی: ج 2 ص 3.

الأسانید:

1. فی الکافی: علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن حمّاد بن عیسی، عن إبراهیم بن عمر الیمانی، عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس.

2. فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن ابن أبی عمیر، عن عمر بن أذینه، عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس.

110
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال:

کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الشکاه التی قبض فیها فإذا فاطمه علیها السّلام عند رأسه، قال: فبکت حتی ارتفع صوتها. فرفع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله طرفه إلیها فقال: حبیبتی فاطمه، ما الذی یبکیک؟ قالت: أخشی الضیعه من بعدک. قال: یا حبیبتی، لا تبکین، فنحن أهل بیت قد أعطانا اللّه سبع خصال لم یعطها أحدا قبلنا و لا یعطیها أحدا بعدنا؛ منا خاتم النبیین

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:251

و أحبّ المخلوقین إلی اللّه عز و جل و هو أنا أبوک، و وصینا خیر الأوصیاء و أحبّهم و هو بعلک، و شهیدنا خیر الشهداء و أحبّهم إلی اللّه و هو عمّک، و منا من له جناحان فی الجنه یطیر بهما مع الملائکه و هو ابن عمّک، و منا سبطا هذه الأمه و هما ابناک الحسن و الحسین علیهما السّلام، سوف یخرج اللّه من صلب الحسین تسعه من الأئمه علیهم السّلام أمناء معصومون، و منا مهدی هذه الأمه علیه السّلام ....

المصادر:

1. الأنوار البهیه: ص 37، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 62.

3. عوالم العلوم: ج 15 ص 123 ح 48، عن کفایه الأثر.

4. بحار الأنوار: ج 36 ص 307 ح 146.

5. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 239 ح 303.

6. فرائد السمطین: ج 2 ص 84.

7. المعجم الکبیر: ص 135.

8. ذخائر العقبی: ص 135.

9. ذیل اللآلی: ص 56.

10. مفتاح النجا: ص 263.

11. إحقاق الحق: ج 9 ص 262.

الأسانید:

1. فی کفایه الأثر: أبو المفضل الشیبانی، عن عبد الرزاق بن سلیمان، عن معافی، عن عبد الوهاب بن همام، عن ابن أبی شیبه، عن شریک، عن الرکین بن الربیع، عن القاسم بن حسان، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال.

2. فی فرائد السمطین: أخبرنی أبو عمرو عثمان بن الموفق الأذکانی، قلت له:

أخبرکم عبد الحمید بن محمد، قال: أنبأنی الحسن بن أحمد الحدّاد، قال: حدثنا محمد بن رزیق بن جامع المصری، حدثنا الهیثم بن حبیب، حدثنا سفیان بن عیینه، عن علی بن علی الهلالی، عن أبیه، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:252

111
المتن

عن المفضل بن عمر، عن الصادق علیه السّلام قال:

سألته عن قول اللّه عز و جل «وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ» «1»، ما هذه الکلمات؟ قال:

هی الکلمات التی تلقّاها آدم من ربه فتاب علیه، و هو أنه قال: یا رب! أسألک بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام إلا تبت علیّ، «فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ». «2»

فقلت: یا ابن رسول اللّه، فما یعنی عز و جل بقوله: «فَأَتَمَّهُنَّ»؟ قال: یعنی فأتمهنّ إلی القائم علیه السّلام اثنا عشر إماما تسعه من ولد الحسین علیه السّلام ....

المصادر:

1. إلزام الناصب: ج 1 ص 51، عن المحجه.

2. المحجه للسید البحرانی، عن الخصال.

3. الخصال: ص 304.

112
المتن

قال الحائری الیزدی فی الفرع العاشر: إن الأئمه الاثنی عشر لا ینطبق إلا فی بنی فاطمه علیهم السّلام.

اعلم أنه إذا تأمّل المنصف العرف إن الأحادیث الشریفه النبویه فی خصوص الاثنی عشر لا تنطبق إلا علی مذهب الإمامیه لقرائن کثیره:

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 124.

(2). سوره البقره: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:253

منها: أن خلیفه النبی صلّی اللّه علیه و آله لا بد و أن یکون عالما عاملا عاقلا و رعا تقیا حاویا للخصال الحمیده و منزّها عن الصفات القبیحه، تارکا لما یجب و ینبغی ترکه، بصیرا حاذقا إلی غیر ذلک مما هو من لوازم خلافه مثله صلّی اللّه علیه و آله؛ المبعوث لهدایه الخلق و تهذیبهم و تکمیلهم و تزکیتهم و تعلیمهم الکتاب و الحکمه.

فمن خلّفه و جلس مجلسه لا بد و أن یکون له حظّ وافر من ذلک حتی یصدق علیه الخلافه التی أخبر بها، من جهه نبوته و رسالته لا من حیث سلطنته و ملکیته و غلبه علی البلاد و العباد، مع أن فی طرق بعض الأخبار المذکوره یعمل بالهدی و دین الحق و جعلهم بمنزله نقباء بنی إسرائیل و حواری عیسی و قیام الدین و عزته بهم، و عزّ الدین بصلاح أهله لا بسعه الملک و کثره المال و إن لم یکن لهم حظّ من الدین إلا الإقرار باللسان.

و هذا المعنی فی هذا العدد من هذه القبیله لم یتفق بالاتفاق إلا فی الاثنی عشر الذین اتخذهم الإمامیه، فإنهم عند جمع من أهل السنه علماء حکماء صلحاء عبّاد زاهدون جامعون لکل ما ینبغی أن یکون

فی الخلیفه، کما لا یخفی علی المتتبع فی الإخبار.

ثم ذکر الأقوال فی إثبات هذا المعنی ورد و إخراج الخلفاء و الثلاثه و بنی أمیه و بنی مروان و بنی العباس ....

المصادر:

إلزام الناصب: ج 1 ص 246.

113
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال:

کنت عند النبی صلّی اللّه علیه و آله فی بیت أم سلمه، فأنزل اللّه هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:254

الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1». فدعا النبی صلّی اللّه علیه و آله بالحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام و أجلسهم بین یدیه، و دعا علیا علیه السّلام فأجلسه خلف ظهره و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

قالت أم سلمه: و أنا معهم یا رسول اللّه؟ قال: أنت علی خیر. فقلت: یا رسول اللّه، لقد أکرم اللّه هذه العتره الطاهره و الذریه المبارکه بذهاب الرجس عنهم؟ قال: یا جابر، لأنهم عترتی من لحمی و دمی، فأخی سید الأوصیاء و ابنای خیر الأسباط و ابنتی سیده النسوان و منا المهدی علیه السّلام.

قلت: یا رسول اللّه! و من المهدی؟ قال: تسعه من صلب الحسین أئمه أبرار علیهم السّلام، التاسع قائمهم، یملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملأت ظلما و جورا، یقاتل علی التأویل کما قاتلت علی التنزیل.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 15 ص 193 ح 3، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 90.

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 308 ح 147، عن کفایه الأثر.

4. إثبات الهداه: ج 2 ص 519 ح 495، عن کفایه الأثر.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: بأسناده إلی زید بن الحسن الأنماطی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر، قال.

114
المتن

عن أمیر المؤمنین علیه السّلام: أنه جاء إلیه رجل فقال له: یا أبا الحسن، إنک تدّعی أمیر المؤمنین، فمن أمّرک علیهم؟ قال علیه السّلام: اللّه جل جلاله أمّرنی علیهم.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:255

فجاء الرجل إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أ یصدق علیّ فیما یقول: إن اللّه أمّره علی خلقه؟ فغضب النبی صلّی اللّه علیه و آله ثم قال: إن علیا علیه السّلام أمیر المؤمنین بولایه من اللّه عز و جل، عقدها له فوق عرشه و أشهد علی ذلک ملائکته: إن علیا خلیفه اللّه و حجه اللّه، و أنه إمام المسلمین، طاعته مقرونه بطاعه اللّه و معصیته مقرونه بمعصیه اللّه. فمن جهله فقد جهلنی و من عرفه فقد عرفنی، و من أنکر إمامته فقد أنکر نبوتی، و من جحد إمرته فقد جحد رسالتی، و من دفع فضله فقد تنقّصنی، و من قاتله فقد قاتلنی، و من سبّه فقد سبّنی، لأنه منی خلق من طینتی، و هو زوج فاطمه علیها السّلام ابنتی و أبو ولدیّ الحسن و الحسین علیهما السّلام.

ثم قال: أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعه من ولد الحسین علیهم السّلام حجج اللّه علی خلقه، أعداؤنا أعداء اللّه و أولیاؤنا أولیاء اللّه.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 15 ص 226 ح 21، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 113 ح 8.

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 227 ح 5.

4. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 24.

الأسانید:

فی الأمالی: ابن سرور، عن ابن عامر، عن عمه، عن ابن أبی عمیر، عن حمزه بن حمران، عن أبیه، عن أبی حمزه، عن علی بن الحسین، عن أبیه، عن أمیر المؤمنین علیهم السّلام.

115
المتن

قال سعد بن عبد اللّه الأشعری فی بحث الفرق: ... فجمیع أصول الفرق کلها الجامعه لها أربعه فرق: الشیعه و المرجئه و المعتزله و الخوارج ... و فرقه منهم (الشیعه)، قالت:

إن علی بن أبی طالب إمام و مفروض الطاعه من اللّه و رسوله بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، بوجوب علی الناس القبول منه و الأخذ منه، لا یجوز لهم غیره ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:256

و قالوا: إنه لا بد مع ذلک من أن تکون تلک الإمامه دائمه جاریه فی عقبه إلی یوم القیامه، تکون فی ولده من ولد فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، ثم فی ولد ولده منها یقوم مقامه أبدا ....

المصادر:

کتاب المقالات و الفرق للأشعری: فی بحث الفرق.

116
المتن

قال المفید فی الإمامه: قالت الجارودیه أیضا: فإن لنا الحجه من اختصاص الحسن و الحسین و ولدهما علیهم السّلام بالإمامه دون غیرهم من ولد أمیر المؤمنین علیه السّلام و سائر بنی هاشم و کافه الناس، و هی قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: إنی مخلف فیکم الثقلین، ما إن تمسّکتم بهما لن تضلّوا، و هما کتاب اللّه و عترتی أهل بیتی علیهم السّلام و إنهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض.

قالت الإمامیه: هذا الخبر إذا کان حجه لمن جعل الإمامه فی جمیع بنی هاشم فهو أولی من أن یکون حجه لمن جعلها فی ولد فاطمه علیها السّلام، لأن جمیع عتره النبی صلّی اللّه علیه و آله و أهل بیته بلا اختلاف، و إلا فإن اقترحتم فیه بالحکم علی أنه مصروف إلی ولد فاطمه علیها السّلام، اقترح خصومکم من الإمامیه الحکم به علی أنه من ولد فاطمه علیها السّلام فی ولد الحسین علیه السّلام بعده و بعد أخیه الحسن علیه السّلام فلا تجدون منه فصلا.

قالت الجارودیه: فإن العتره فی کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله هم اللباب و الخاصه من ذلک، فیقال مثلا عتره المسک یراد به خاصه، و ذلک موجب لکون عتره النبی صلّی اللّه علیه و آله و ورثته دون غیرهم من بنی هاشم.

قالت الإمامیه: أجل، عتره النبی علیهم السلام خاصه و لبابه کما استشهدتم فی المسک، لکنه لیس اللباب و الخاصه هم الذریه دون الأخوّه و العمومه و بنی العم، و لو کان الأمر علی ما ذکرتموه خرج أمیر المؤمنین علیه السّلام من العتره علیهم السّلام، و هو سید الأئمه و أفضلها لخروجه

من جمله الذریه، و هذا باطل بالاتفاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:257

قالت الجارودیه: فهذا یلزم الإمامیه و یجب أن یکون العباس و ولده و عبد شمس و ولده داخلین فی جمله العتره التی خلّفها النبی صلّی اللّه علیه و آله فی أمته و قومه، إذا کانت العتره یتعدّی الورثه إلی غیرها من الأهل، و هذا ینقص مذهب الشیعه.

قالت الإمامیه: فهذا یلزم هنا لو تعلّقنا فی الإمامه باسم العتره کما تعلقت الزیدیه، لکنا لا نعتمد ذلک و لا نجعله أصلنا فی الحجه، فکیف یوجّه علینا ما ظننتموه لو لا التحریف فی الأحکام؟

قالت الجارودیه: فهب إنکم لن تعتمدوا فی تخصیص ولد الحسین علیه السّلام بالإمامه علی قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: إنی مخلف فیکم الثقلین الکتاب و العتره کما اعتمدنا نحن ذلک فی تحصیص ولد فاطمه علیها السّلام بها، أ لستم تبثون هذا الخبر و تجعلونه حجه لکم فی الإمامه علی وجه من الوجوه، فما الذی یمنع من قول خصومکم إنه یوجب الإمامه فی جمیع بنی هاشم أو قریش علی اختلافهم فی هذا الباب إذا کانت العتره عندکم تقید الزیدیه و غیرها من الآل؟

قالت الإمامیه: نحن و إن احتججنا بقول النبی صلّی اللّه علیه و آله: إنی مخلف فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتی فی إمامه أمیر المؤمنین علیه السّلام و من بعده من الأئمه علیهم السّلام، فإنا نرجع فیه إلی معناه المعلوم بالاعتبار، و هو إن عتره الرجل کبار أهله و أجلّهم و خاصتهم فی الفصل و لبابهم، و قد ثبت عندنا بأدله من غیر هذا الخبر فضل أمیر المؤمنین علیه السّلام فی وقته علی سائر أهل بیت النبی صلّی اللّه علیه و

آله، و کذلک فضل الحسن و الحسین علیهما السّلام من بعده و فضل الأئمه من ولد الحسین علیهم السّلام علی غیرهم من کافه الناس. فوجب ذلک أن یکون المخلفون فینا من جمله الرسول صلّی اللّه علیه و آله دون من سواهم علی ما ذکرناه و أنهم العتره للنبی صلّی اللّه علیه و آله من جمله أهله لما بیّناه.

و وجه آخر و هو إن لفظ الخبر فی ذکر العتره عموم مخصوص بما اقترن إلیه من البیان من قوله صلّی اللّه علیه و آله: إنهم لا یفارقون الکتاب، و ذلک موجب لعصمتهم من الآثام و مانع من تعلق السهو بهم و النسیان، إذ لو وقع منهم عصیان أو سهو فی الأحکام لفارقوا به

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:258

القرآن فیما ضمنه من البرهان. فإذا ثبت عصمه أمیر المؤمنین و الأئمه من ولده علیهم السّلام بواضح البیان، ثبت أنهم الموادّون بالعتره من ذکر الاستخلاف، و هذا خلاف مذهب الجارودیه فی الأئمه علیهم السّلام، و لو انتحلوه لنا فی أصولهم من دفع الخصوم إلی أن هیّئ طریق العلم بما ذکرناه من العصمه و الفضل علی الأنام ....

المصادر:

الثقلان الکتاب و العتره علیهم السّلام للمفید: ص 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:259

الفصل الرابع المهدی علیه السّلام من ولدها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:260

فی هذا الفصل
اشاره

المهدی علیه السّلام من ولد فاطمه علیها السّلام، و لا یوجد و لم یخلق اللّه من لدن آدم إلی انقراض العالم رحما یلیق أن یکون وعاء لولد یولد من نسلها المهدی علیه السّلام إلا فاطمه الزهراء علیها السّلام.

نعم، لا بد لهذه الأمه و لإصلاح أمور العالم من العرب و العجم و الجنّ و الإنس من المسلمین و النصاری و الیهود و المجوس بل و ممن لا دین له، من مهدی یظهر فی آخر الزمان لیملأ الأرض عدلا و قسطا کما ملأت ظلما و جورا.

و هذا المهدی من عتره النبی صلّی اللّه علیه و آله و من نسل علی و فاطمه علیهما السّلام و من ولد الحسین تاسع الأئمه الطاهرین علیهم السّلام، بأوصاف أخبرنا رسول اللّه و أئمتنا علیهم السّلام.

و هذه الأوصاف من النسب و الأفعال و العلامات و حتی الشمائل و غیرها لا یوجد إلا فی شخص واحد. فکل من ادّعی المهدویه غیره کاذب مردود مطرود بنصّ الآیات و الروایات.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:261

و الکلام فیه یتطلب بحثا طویلا و کتابا مستقلا، کما قد کان من علمائنا المحدثین و المفسرین و المتکلمین، جزاهم اللّه عن نبیهم و عن أئمتهم علیهم السّلام خیر الجزاء.

و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 65 حدیثا:

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام بأنه لا بد لهذه الأمه من مهدی من ولدها.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی إعطاء اللّه لهم، منهم مهدی هذه الأمه من نسل الحسین علیه السّلام.

کلام الإربلی فی أربعین حدیثا عن أبی نعیم فی أمر المهدی علیه السّلام عن النبی صلّی اللّه

علیه و آله.

ذکر المهدی علیه السّلام فی کتاب کفایه الطالب من طرق العامه و أنه من ولد فاطمه و النصوص فی بقاءه مستدلا بالکتاب و السنه.

عمل المهدی علیه السّلام بسنه النبی صلّی اللّه علیه و آله و لبثه سبع سنین و وفاته علیه السّلام و صلاه المسلمین علیه.

کلمه ابن أبی الحدید فی شرح قوله علیه السّلام: «بنا یختم لا بکم» إشاره إلی المهدی علیه السّلام.

کلام السید ابن طاوس فی ذکر المهدی علیه السّلام من کتاب السنن لابن ماجه و من کتاب المقتصّ علی محدّث الأعوام.

قول النبی صلّی اللّه علیه و آله عن عائشه: فاطمه علیها السّلام خیر بناتی ...، و من شرفها أن المهدی من ولدها.

کلام محی الدین فی خروج المهدی علیه السّلام و فی أنه من عتره النبی صلّی اللّه علیه و آله و من ولد فاطمه علیها السّلام من نسل الحسین علیه السّلام، خروج المهدی علیه السّلام من مکه کارها و هو من ولد فاطمه علیها السّلام.

کلام سعد بن عبد اللّه فی عبد اللّه معاویه أنه حی و ذکر خروجه و تسلیم الأمر إلی رجل من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام، قول عبد اللّه بن عمر فی أوصاف الإمام المهدی علیه السّلام و خروجه و اسمه و اسم أبیه و هو من ولد فاطمه علیها السّلام.

کلام علی علیه السّلام فی فعال المهدی علیه السّلام بعد خروجه بالسیف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:262

روایه سلیم بن قیس فی ما جری عند دیر النصرانی فی المراجعه عن صفین فی الأئمه علیهم السّلام الذین آخرهم المهدی علیه السّلام.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: منا خیر الأنبیاء و منا خیر الأوصیاء و

منا حمزه و جعفر سبطا هذه الأمه و منا المهدی علیه السّلام.

قصه افتتان قوم موسی و اتخاذهم العجل و کذا افتتان أمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إصلاح أمرهم برجل من ذریه محمد صلّی اللّه علیه و آله و هو المهدی علیه السّلام.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله بأن خلفائی بعدی اثنا عشر، أولهم أخی و آخرهم المهدی علیه السّلام.

نهی الإمام الباقر علیه السّلام عن خروج زید و کلامه فی خروج رجل من ولد فاطمه علیها السّلام قبل السفیانی و قتله و خروج القائم علیه السّلام بعد السفیانی.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی فتح جزائر أندلس و خروج رجل من المغرب الأقصی و هو المهدی علیه السّلام.

رؤیه جابر فی ید فاطمه علیها السّلام لوحا أخضر فیه اسم النبی صلّی اللّه علیه و آله و الأئمه علیهم السّلام، فیه ثلاثه عشر اسما.

قصه أم المهدی علیه السّلام و رؤیتها سیده النساء فاطمه علیها السّلام و إخبار الإمام الهادی علیه السّلام بأنها زوجه أبی محمد و أم القائم علیه السّلام.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی تفسیر «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها ...» «1»: الشمس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و القمر أمیر المؤمنین علیه السّلام و النهار إمام من ذریه فاطمه علیها السّلام یعنی القائم علیه السّلام.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی علامات آخر الزمان و أن المهدی علیه السّلام من نسل فاطمه علیها السّلام.

کلام الحسن بن علی علیه السّلام فی ذکر المهدی علیه السّلام و فی خفاء ولادته و غیبه شخصه و طول عمره و ظهوره فی صوره شابّ له دون أربعین و هو من ولد

الحسین علیه السّلام ابن سیده النساء علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره الشمس: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:263

مکاتبه عبد الملک بن مروان مع موسی بن نصیر و فی آخر کتاب موسی أشعار فیه إشاره إلی القائم علیه السّلام.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فی أهل البیت علیهم السّلام و المهدی علیه السّلام من ذریته.

قول شرف الدین فی قوله تعالی: «وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ» «1»: ویل للمکذبین بوصیک یا محمد، و أن تکذیبه القائم أن یقول: «لست من ولد فاطمه علیها السّلام».

کلام قتاده لسعید بن المسیّب: أن المهدی علیه السّلام حق و هو من قریش، من بنی هاشم من بنی عبد المطلب من ولد فاطمه علیها السّلام.

کلام السید الصدر فی أن المهدی من آل محمد من أهل البیت علیهم السّلام من أولاد علی و فاطمه علیها السّلام من أولاد الحسن و الحسین علیهما السّلام من ذوی القربی.

فی أن القائم علیه السّلام من ذریه علی و فاطمه علیهما السّلام من ولد الحسین علیه السّلام.

إخبار أبی جعفر المنصور عن رجل من ولد فاطمه علیها السّلام و نقل الأقوال بعده.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام خیر بناتی ...، و من سؤدتها أن المهدی علیه السّلام من ذریتها.

قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: لا بد من قائم من أولاد فاطمه علیها السّلام من المغرب.

کلام الإمام الباقر علیه السّلام: إن من علامات المهدی علیه السّلام أنه أشبه خلق اللّه برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلام صدر الدین الشیرازی فی ذکر المهدی علیه السّلام: إن الروایات من طرق العامه فی صحاحهم و أصولهم جمیعا و فی مسانیدهم طرق مستفیضه و فی

صحاحهم السته و جامع أصولهم.

ذکر فاطمه الزهراء علیها السّلام فی کتاب یوحنّا و الإیماء فیه إلی ولدها المهدی علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره المرسلات: الآیه 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:264

1
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فی مرضه: و الذی نفسی بیده لا بد لهذه الأمه من مهدی و هو و اللّه من ولدک.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ص 155.

2. بحار الأنوار: ج 51 ص 67 ح 6، عن الأمالی للطوسی.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: المفید، عن إسماعیل بن یحیی العبسی، عن محمد بن جریر الطبری، عن محمد بن إسماعیل الصواری، عن أبی الصلت الهروی، عن الحسین الأشقر، عن قیس بن الربیع، عن الأعمش، عن عبایه بن ربعی، عن أبی أیوب الأنصاری، قال:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:265

2
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: المهدی علیه السّلام رجل من ولد فاطمه علیها السّلام و هو رجل آدم.

المصادر:

1. الغیبه للطوسی: ص 114.

2. بحار الأنوار: ج 51 ص 43 ح 32، عن الغیبه للطوسی.

3. إحقاق الحق: ج 29 ص 155.

4. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 94.

الأسانید:

فی الغیبه للطوسی: أحمد بن إدریس، عن علی بن محمد بن قتیبه، عن الفضل بن شاذان، عن محمد بن سنان، عن عمار بن مروان، عن المنحل بن جمیل، عن جابر الجعفی، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال.

3
المتن

عن أم سلمه، قالت: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: المهدی من عترتی من ولد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. الغیبه للطوسی: ص 114.

2. الغیبه للطوسی: ص 115.

3. الکامل للجرجانی: ج 3 ص 1053، علی ما فی الإحقاق.

4. الکامل للجرجانی: ج 3 ص 1053، علی ما فی الإحقاق.

5. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 93، علی ما فی الإحقاق.

6. آل محمد علیهم السّلام: ص 82، علی ما فی الإحقاق.

7. الفردوس للدیلمی: ج 4 ص 223، علی ما فی الإحقاق.

8. إحقاق الحق: ج 29 ص 161.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:266

9. إحقاق الحق: ج 29 ص 200.

10. عقد الدرر: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

11. البرهان: ص 89، علی ما فی الإحقاق.

12. تحفه الأحوذی: ج 6 ص 486، علی ما فی الإحقاق.

13. نثر الدرّ المکنون: ص 129، علی ما فی الإحقاق.

14. مختصر النهایه: ص 33، علی ما فی الإحقاق.

15. ثلاثه ینتظرهم العالم: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

16. مختصر سنن أبی داود: ج 6 ص 159، علی ما فی الإحقاق.

17. تحفه الأشراف: ج 13 ص 7، علی ما فی الإحقاق.

18. المهدی المنتظر علیه السّلام: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

19. علامات الساعه: ص 52، علی ما فی الإحقاق.

20. سنن ابن ماجه، علی ما فی الإحقاق.

21. کنز العمال، علی ما فی الإحقاق.

22. أطراف الحدیث النبوی: ج 7 ص 387، علی ما فی الإحقاق.

23. إحقاق الحق: ج 29 ص 211.

24. إحقاق الحق: ج 13 ص 98.

25. السنن لأبی داوود: ج 4 ص 151، علی ما فی الإحقاق.

26. إحقاق الحق: ج 13 ص 106.

27. الفتح الکبیر: ص 259، علی ما فی الإحقاق.

28. تعلیقه علی تاریخ الرقه: ص

70، علی ما فی الإحقاق.

29. السراج المنیر: ص 409، علی ما فی الإحقاق.

30. إثبات الهداه: ج 3 ص 613.

31. میزان الاعتدال: ج 2 ص 87 ح 2927.

32. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 331.

الأسانید:

1. فی الغیبه للطوسی: أخبرنا جماعه، عن التلعکبری، عن أحمد بن علی الرازی، عن محمد بن علی، عن عثمان بن أحمد السمّاک، عن إبراهیم بن العلاء الهاشمی، عن أبی الملیح، عن زیاد بن بنان، عن علی بن نفیل، عن سعید بن المسیّب، عن أم سلمه، قالت.

2. فی الغیبه للطوسی: محمد بن علی، عن عثمان بن أحمد السماک، عن إبراهیم بن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:267

عبد اللّه الهاشمی، عن إبراهیم بن هانی، عن نعیم بن حماد المروزی، عن بقیه بن الولید، عن أبی بکر بن أبی مریم، عن الفضل بن یعقوب الرخامی، عن عبد اللّه بن جعفر، عن أبی الملیح، عن زیاد بن بنان، عن علی بن نفیل، عن سعید بن المسیب، عن أم سلمه، قالت.

3. فی الکامل: ثنا أحمد بن عبد الرحمن، ثنا أبو جعفر النفیلی، ثنا أبو الملیح، ثنا الثقه، عن علی بن نفیل، سمعت ابن علی، عن سعید بن المسیب، عن أم سلمه.

4. فی الکامل: ثنا الحسین بن عبد اللّه و جعفر بن أبی أحمد، قالا: ثنا علی بن جمیل، ثنا أبو الملیح عن زیاد، عن علی ... الخ.

5. فی عقد الدرر: أخرجه أبو داوود فی سننه و النسائی فی سننه و البیهقی و أبو عمرو الدانی.

6. فی البرهان: و أخرج أبو داوود و ابن ماجه و الطبرانی و الحاکم، عن أم سلمه.

7. فی تحفه الأشراف: عن أحمد بن إبراهیم، عن عبد اللّه بن جعفر الرقّی عن

أبی الملیح الحسن بن عمر، عن زیاد بن بیان، عن علی بن نفیل، عن سعید به، قال عبد اللّه بن جعفر: و سمعت أبا الملیح یثنی علی علی بن نفیل و یذکر فیه صلاحا ...، عن أبی بکر بن أبی شیبه، عن أحمد بن عبد الملک الحرّانی، عن أبی الملیح به.

8. فی المهدی المنتظر علیه السّلام: خرجه أبو داوود، ثنا أحمد بن إبراهیم، ثنا عبد اللّه بن جعفر الرقی، ثنا أبو الملیح الحسن بن عمر، عن زیاد بن بیان، عن علی بن نفیل، عن سعید بن المسیّب، ثنا أبو الملیح الحسن بن عمر، عن زیاد بن بیان، عن علی بن نفیل، عن سعید بن المسیّب، عن أم سلمه.

9. فی سنن أبی داوود: حدثنا أحمد بن إبراهیم، ثنا عبد اللّه بن جعفر، ثنا أبو الملیح بن عمر، عن زیاد بن بیان، عن علی بن نفیل، عن سعید بن المسیّب، عن أم سلمه.

10. فی علامات یوم القیامه: قال أبو داوود: حدثنا أحمد بن إبراهیم، حدثنا عبد اللّه بن جعفر الرقی، حدثنا أبو الملیح الحسن بن عمر، عن زیاد بن بیان، عن علی بن نفیل، عن سعید بن المسیّب، عن أم سلمه، قالت.

4
المتن

قال أبو جعفر الطوسی عند ذکر هذا الحدیث فی حدیث طویل اختصرناه، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:268

یا بنیه، إنا أعطینا- أهل البیت- سبعا لم یعطها أحد قبلنا؛ نبینا خیر الأنبیاء و هو أبوک، و وصینا خیر الأوصیاء و هو بعلک، و شهیدنا خیر الشهداء و هو عمّ أبیک حمزه، و منا من له جناحان خضیبان یطیر بهما فی الجنه و هو ابن

عمک جعفر، و منا سبطا هذه الأمه و هما ابناک الحسن و الحسین علیهما السّلام، و منا و اللّه الذی لا إله إلا هو مهدی هذه الأمه علیه السّلام الذی یصلّی خلفه عیسی بن مریم «1». ثم ضرب بیده علی منکب الحسین علیه السّلام فقال: من هذا، ثلاثا.

المصادر:

1. الغیبه للطوسی: ص 116.

2. بحار الأنوار: ج 51 ص 76 ح 32، عن الغیبه للطوسی.

3. إحقاق الحق: ج 15 ص 157، عن أرجح المطالب، بتغییر و زیاده.

4. أرجح المطالب: ص 26، 394، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 15 ص 166، عن المناقب لابن المغازلی.

6. المناقب لابن المغازلی: ص 232.

7. إحقاق الحق: ج 10 ص 641.

8. المعجم الصغیر: ص 18، علی ما فی الإحقاق.

9. ذخائر العقبی: ص 44.

10. الصواعق: ص 98.

11. المعجم الکبیر، علی ما فی الإحقاق.

12. إحقاق الحق: ج 4 ص 354، بتفاوت یسیر.

13. الرساله القوامیه (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

14. مفتاح النجا: ص 17، بتغییر فیه.

15. إحقاق الحق: ج 4 ص 158، عن الینابیع، بتفاوت فیه.

16. ینابیع الموده: ص 80، بتفاوت فیه.

17. إحقاق الحق: ج 13 ص 109.

18. ینابیع الموده: ص 434، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

19. البیان فی أخبار الزمان: ص 310، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

20. لیالی بیشاور لسلطان الواعظین: ص 650.

21. المهدی الموعود المنتظر علیه السّلام للعسکری: ص 36.

______________________________

(1). فی مناقب ابن المغازلی: فهو من ولدک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:269

الأسانید:

1. فی الغیبه للطوسی: بالإسناد، عن أحمد بن إدریس، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن الحسین بن سعید الأهوازی، عن الحسین بن علوان، عن أبی هارون العبدی، عن أبی سعید الخدری، قال: قال رسول اللّه صلّی

اللّه علیه و آله.

2. فی مناقب ابن المغازلی: أخبرنا أبو غالب محمد بن أحمد إذنا، أن أبا الفتح محمد بن الحسن البغدادی حدّثهم، قال: قرء علی أبی محمد بن جعفر بن نصیر الجلدی الأشقر، عن قیس، عن الأعمش، عن عبایه بن ربعی، عن أبی أیوب الأنصاری.

3. فی المعجم الصغیر: ثنا أحمد بن محمد بن العباس المری القنطری، ثنا حرب بن الحسن الطحّان، ثنا حسین بن الحسن الأشقر، ثنا قیس بن الربیع، عن الأعمش، عن حبابه یعنی ابن ربعی، عن أبی أیوب الأنصاری، قال.

4. فی البیان: أخبرنا محمد بن إسماعیل و محمد بن عبد الهادی، قالا: أخبرنا یحیی بن محمود، أخبرنا أبو عدنان و فاطمه بنت عبد اللّه، قالا: أخبرنا ابن ربده، أخبرنا أبو القاسم الطبرانی، أخبرنا أحمد بن محمد، حدثنا حرب بن الحسن، حدثنا حصین بن الحسن، حدثنا قیس بن الربیع، عن الأعمش، عن عبایه بن ربعی، عن أبی أیوب الأنصاری.

5
المتن

قال الإربلی: ... وقع لی أربعون حدیثا جمعها الحافظ أبو نعیم أحمد بن عبد اللّه فی أمر المهدی علیه السّلام، أوردتها سردا کما أوردها و اقتصرت علی ذکر الراوی عن النبی صلّی اللّه علیه و آله ...،

إلی قوله:

الرابع: فی قوله صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: المهدی علیه السّلام من ولدک. عن الزهری، عن علی بن الحسین، عن أبیه علیهما السّلام أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام: المهدی من ولدک.

الخامس: قوله صلّی اللّه علیه و آله: إن منهما مهدی هذه الأمه علیه السّلام یعنی الحسن و الحسین علیهما السّلام. عن علی بن هلال، عن أبیه، قال: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و

هو فی الحاله التی قبض فیها، فإذا فاطمه علیها السّلام عند رأسه، فبکت حتی ارتفع صوتها. فرفع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلیها رأسه فقال:

حبیبتی فاطمه! ما الذی یبکیک؟ فقالت: أخشی الضیعه من بعدک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:270

فقال: یا حبیبتی، أ ما علمت أن اللّه عز و جل اطلع علی الأرض اطلاعه فاختار منها أباک فبعثه برسالته. ثم اطلع اطلاعه فاختار منها بعلک و أوحی إلیّ أن أنکحک إیاه.

یا فاطمه، و نحن أهل بیت قد أعطانا اللّه عز و جل سبع خصال لم یعط أحدا قبلنا و لا یعطی أحدا بعدنا؛ أنا خاتم النبیین و أکرم النبیین علی اللّه عز و جل و أحبّ المخلوقین إلی اللّه عز و جل و أنا أبوک، و وصیی خیر الأوصیاء و أحبّهم إلی اللّه عز و جل و هو بعلک، و شهیدنا خیر الشهداء و أحبّهم إلی اللّه عز و جل و هو حمزه بن عبد المطلب عمّ أبیک و عم بعلک، و منا من له جناحان یطیر فی الجنه مع الملائکه حیث یشاء و هو ابن عم أبیک و أخو بعلک، و منا سبطا هذه الأمه و هما ابناک الحسن و الحسین علیهما السّلام و هما سیدا شباب أهل الجنه و أبوهما- و الذی بعثنی بالحق- خیر منهما.

یا فاطمه، و الذی بعثنی بالحق إن منهما مهدی هذه الأمه علیه السّلام، إذا صارت الدنیا هرجا و مرجا و تظاهرت الفتن و انقطعت السبل و أغار بعضهم علی بعض، فلا کبیر یرحم صغیرا و لا صغیر یوقّر کبیرا، فیبعث اللّه عند ذلک منهما من یفتح حصون الضلاله و قلوبا غلفا، یقوم بالدین فی آخر الزمان

کما قمت به فی آخر الزمان و یملأ الأرض عدلا کما ملأت جورا ....

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 2 ص 468.

2. بحار الأنوار: ج 51 ص 78 ح 37، عن کشف الغمه.

3. بحار الأنوار: ج 51 ص 91 ح 38، عن کشف الغمه.

4. إحقاق الحق: ج 15 ص 263، عن ینابیع الموده.

5. ینابیع الموده: ص 223.

6. إحقاق الحق: ج 15 ص 394، بتفاوت و زیاده.

7. ترجمه الإمام علی علیه السّلام من تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 239.

8. إحقاق الحق: ج 29 ص 156، شطرا منه.

9. عقد الدرر: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

10. إحقاق الحق: ج 29 ص 219.

11. عقد الدرر: ص 151، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:271

12. عقد الدرر: ص 217، علی ما فی الإحقاق.

13. المهدی المنتظر علیه السّلام: ص 60، علی ما فی الإحقاق.

14. إحقاق الحق: ج 29 ص 244، شطرا منه.

15. إحقاق الحق: ج 9 ص 262.

16. المعجم الکبیر للطبرانی: ص 135، علی ما فی الإحقاق.

17. ذخائر العقبی: ص 135، علی ما فی الإحقاق.

18. فرائد السمطین: ج 2 ص 84، علی ما فی الإحقاق.

19. ذیل اللآلی: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

20. مفتاح النجا: ص 18، علی ما فی الإحقاق.

21. إحقاق الحق: ج 9 ص 478.

22. وسیله المال: ص 79، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

23. إحقاق الحق: ج 5 ص 271.

24. مجمع الزوائد: ج 9 ص 165.

25. مجمع الزوائد: ج 8 ص 253.

26. أسد الغابه: ج 4 ص 42.

27. إحقاق الحق: ج 4 ص 111.

28. إحقاق الحق: ج 13 ص 116.

29. الأربعون حدیثا فی ذکر المهدی علیه السّلام: ح 5، علی ما فی الإحقاق.

30. البیان

فی أخبار آخر الزمان: ص 350، علی ما فی الإحقاق.

31. الحاوی للفتاوی: ص 66، علی ما فی الإحقاق.

32. ینابیع الموده: ص 426.

33. الأنوار البهیه: ص 310.

34. حدیقه الشیعه: ص 717.

35. حلیه الأبرار: ج 2 ص 699.

36. حلیه الأبرار: ج 2 ص 700.

37. حلیه الأبرار: ج 1 ص 460.

38. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 555 ح 1، بزیاده فیه.

39. إکمال الدین: ج 1 ص 262، بزیاده فیه.

40. بحار الأنوار: ج 28 ص 54 ح 22، بزیاده فیه.

41. إثبات الهداه: ج 3 ص 505 ح 310.

42. إثبات الهداه: ج 3 ص 617 ح 170.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:272

43. المهدی علیه السّلام للصدر: ص 64.

44. کفایه الأثر: ص 62.

45. المهدی الموعود علیه السّلام: ص 85 ح 73.

46. عقد الدرر: ص 161 ح 157.

47. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 403 ح 171.

الأسانید:

1. فی الینابیع: روی من طریق الحافظ أبی العلاء الهمدانی فی الأحادیث الأربعین فی المهدی علیه السّلام، عن علی بن الهلال.

2. فی تاریخ مدینه دمشق: أنبأنا أبو علی الحسن بن أحمد و غیره، قالوا: أنبأنا أبو بکر بن زبده، أنبأنا سلیمان بن أحمد، أنبأنا محمد بن رزیق بن جامع المصری، أنبأنا الهیثم بن حبیب، أنبأنا سفیان بن عیینه، عن علی بن علی الهلالی، عن أبیه، قال.

3. فی المهدی المنتظر علیه السّلام: خرجه أبو نعیم، قال: ثنا سلیمان بن أحمد یعنی الطبرانی، ثنا محمد بن زریق بن جامع، عن الهیثم بن حبیب، عن سفیان بن عیینه، عن علی بن علی الهلالی، عن أبیه.

4. فی البیان: أبو الفتوح المرتضی بن أحمد، عن أبی الفرج یحیی بن محمود، عن أبی علی بن الحسن، أخبرنا الحافظ

أبو نعیم، قال: أخبرنا سلیمان بن أحمد، و أخبرنا أبو الحجاج بن یوسف بن خلیل، أخبرنا محمد بن أبی زید، أخبرتنا فاطمه بنت عبد اللّه، أخبرنا أبو بکر بن زبده، أخبرنا أبو القاسم الطبرانی، حدثنا محمد بن زریق بن جامع، حدثنا الهیثم بن حبیب، حدثنا سفیان بن عیینه، عن علی الهلالی، أبیه.

5. فی کمال الدین: ابن بابویه قال: حدثنا محمد بن الحسن الولید، قال: حدثنا محمد بن الحسن الصفار، عن یعقوب بن یزید، عن حماد، عن عمر بن أذینه، عن أبان، عن سلیم.

6. فی فرائد السمطین: أخبرنی عثمان بن الموفق قلت له: أخبرکم عبد الحمید بن محمد، أنبأنا الحسن بن أحمد، قال: أنبأنا الحسن بن أحمد، قال: أنبأنا أحمد بن عبد اللّه، حدثنا سلیمان بن أحمد، حدثنا محمد بن زریق، حدثنا الهیثم، حدثنا سفیان، عن علی بن علی الهلالی، عن أبیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:273

6
المتن

قال الإربلی: ذکر الشیخ أبو عبد اللّه محمد بن یوسف بن محمد الشافعی فی کتاب کفایه الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب علیه السّلام، و قال فی أوله: إنی جمعت هذا الکتاب و عریته من طرق الشیعه لیکون الاحتجاج به آکد، فقال: فی المهدی علیه السّلام.

الباب الأول: فی ذکر خروجه فی آخر الزمان ... إلی آخر الباب.

الباب الثانی: فی قوله صلّی اللّه علیه و آله: المهدی علیه السّلام من عترتی من ولد فاطمه علیهم السّلام.

عن سعید بن المسیب، قال: کنا عند أم سلمه فتذاکرنا المهدی علیه السّلام فقال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: المهدی علیه السّلام من عترتی من ولد فاطمه علیهم السّلام. أخرجه ابن ماجه فی سننه.

و عنه عنها قال: سمعت رسول

اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: المهدی من عترتی من ولد فاطمه علیها السّلام.

أخرجه الحافظ أبو داوود فی سننه.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 2 ص 475.

2. بحار الأنوار: ج 51 ص 85 ح 38، عن کشف الغمه.

3. کفایه الطالب، علی ما فی کشف الغمه.

4. سنن ابن ماجه، علی ما فی کشف الغمه.

5. سنن أبی داود، علی ما فی کشف الغمه.

6. إحقاق الحق: ج 29 ص 158، شطرا منه.

7. عقد الدرر: ص 21، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:274

7
المتن

قال الإربلی نقلا عن کفایه الطالب فی ذکر دلیل بقاء المعمّرین:

... أما بقاء المهدی علیه السّلام فقد جاء فی الکتاب و السنه. أما الکتاب فقد قال سعید بن جبیر فی تفسیر قوله عز و جل: «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» «1»، قال: هو المهدی علیه السّلام من عتره فاطمه علیها السّلام، و أما من قال إنه عیسی فلا تنافی بین القولین، إذ هو مساعد للإمام.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 2 ص 490، عن کفایه الطالب.

2. کفایه الطالب، علی ما فی کشف الغمه.

3. بحار الأنوار: ج 51 ص 98 ح 38، عن کشف الغمه.

4. إحقاق الحق: ج 19 ص 700.

5. البیان فی أخبار آخر الزمان: ص 521، علی ما فی الإحقاق.

6. حلیه الأبرار: ج 2 ص 724.

8
المتن

روی عن سعید بن المسیب، عن أم سلمه، قالت، سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول:

المهدی علیه السّلام من عترتی من ولد فاطمه علیها السّلام.

و یروی: و یعمل فی الناس بسنه نبیهم صلّی اللّه علیه و آله؛ فیلبث سبع سنین ثم یتوفّی و یصلّی علیه المسلمون.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 2 ص 438.

2. بحار الأنوار: ج 51 ص 104 ح 39، عن کشف الغمه.

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:275

3. إحقاق الحق: ج 29 ص 176.

4. تمییز الطیب من الخبیث: ص 179، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 29 ص 160، شطرا من صدر الحدیث.

6. مسند أبی داوود: ج 2 ص 270، علی ما فی الإحقاق.

7. سنن ابن ماجه: ج 2 ص 511، علی ما فی الإحقاق.

8. کنز العمال: ج 4 ص 557، علی ما فی الإحقاق.

9. سنن أبی عمرو الدانی: ص 99، علی ما فی الإحقاق.

10. الطرائف: ج 1 ص 175.

11. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 85 ح 222.

12. حلیه الأبرار: ج 2 ص 694، شطرا منه.

13. حلیه الأبرار: ج 2 ص 694، شطرا منه.

14. حلیه الأبرار: ج 2 ص 696، شطرا منه.

15. حلیه الأبرار: ج 2 ص 709.

16. شرح الأخبار: ج 3 ص 395 ح 1274.

17. العمده: ص 433 ح 909.

18. العمده: ص 436 ح 920.

19. إحقاق الحق: ج 33 ص 306.

20. علامات یوم القیامه: ص 27.

21. إثبات الهداه: ج 3 ص 606 ح 109.

22. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 439، بنقیصه فیه.

23. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 443، بنقیصه فیه.

24. مناقب أهل

البیت علیهم السّلام: ص 300.

25. إسعاف الراغبین: ص 145.

26. المهدی علیه السّلام للصدر: ص 64، عن الصواعق.

27. ینابیع الموده: ص 430، علی ما فی المهدی علیه السّلام.

28. مشکاه المصابیح، علی ما فی المهدی علیه السّلام.

29. دفاع عن الکافی: ج 1 ص 377.

30. دفاع عن الکافی: ج 1 ص 324.

31. البرهان: ص 89 ح 2.

32. ینابیع الموده: ص 432.

33. إلزام الناصب: ج 1 ص 165.

34. البیان: ص 485.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:276

9
المتن

قال المجلسی:

قال ابن أبی الحدید فی شرح: «بنا یختم لا بکم»: فی بعض الخطب إشاره إلی المهدی علیه السّلام الذی یظهر فی آخر الزمان، و أکثر المحدثین علی أنه من ولد فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 51 ص 131 ح 25، عن شرح ابن أبی الحدید.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 1 ص 224.

3. بحار الأنوار: ج 32 ص 14 ح 5.

4. البیان و التبیین للجاحظ: ص 44.

10
المتن

قال السید ابن طاوس فی ذکر خروج المهدی علیه السّلام:

و روی فی هذا الباب من ذلک الکتاب من هذه النسخه (أی کتاب السنن روایه محمد بن یزید ماجه) سبعه أحادیث بأسانیدها، فی خروج المهدی علیه السّلام و أنه من ولد فاطمه علیها السّلام و أنه یملأ الأرض عدلا کما ملأت جورا، و ذکر کشف الحاله و فضلها و یرفعها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله.

قال السید: و وقفت أیضا علی کتاب المقتص علی محدث الأعوام لبناء ملاحم غابر الأیام ....

ثم روی ثمانیه عشر حدیثا بأسانیدها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله بتحقیق خروج المهدی علیه السّلام و ظهوره و أنه من ولد فاطمه بنت رسول اللّه علیها السلام و أنه یملأ الأرض عدلا، و ذکر کمال سیرته و جلاله ولایته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:277

المصادر:

1. الطرائف: ج 1 ص 180، عن المقتص.

2. بحار الأنوار: ج 51 ص 106 ص 41، عن الطرائف.

3. المقتص علی محدث الأعوام، علی ما فی الطرائف.

11
المتن

روی من طریق الطبرانی، عن أبی أیّوب الأنصاری، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام:

نبینا خیر الأنبیاء و هو أبوک، و شهیدنا خیر الشهداء و هو عمّ أبیک حمزه، و منا من له جناحان یطیر بهما فی الجنه حیث شاء و هو ابن عمّ أبیک جعفر، و منا سبطا هذه الأمه الحسن و الحسین علیهما السّلام و هما ابناک، و منا المهدی علیه السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 397، عن وسیله المال.

2. وسیله المال: ص 79، علی ما فی الإحقاق.

3. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 330، عن الذخائر.

4. ذخائر العقبی: ص 44.

12
المتن

روی النزار من طریق عائشه، قالت: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

فاطمه علیها السّلام خیر بناتی، أنها أصیبت بی، و من شرفها أن المهدی علیه السّلام الذی یملأ الأرض عدلا من ولدها، و قد اختصّت بهذه المزایا دون أخواتها، و فضائلها أکثر من أن یحصر.

ذکر ذلک کله السهیلی فی کتابه الروض الأنف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:278

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 526، عن جواهر المطالب.

2. جواهر المطالب فی مناقب الإمام أبی الحسنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 22.

3. الروض الأنف، علی ما فی جواهر المطالب.

13
المتن

حدثنا سعید أبو عثمان، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: هو (أی المهدی علیه السّلام) من بنی هاشم من ولد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 29 ص 153.

2. الفتن و الملاحم للخزاعی المروزی: ج 1 ص 373.

14
المتن

روی من طریق ابن عساکر عن الحسین، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

ابشری یا فاطمه فإن المهدی علیه السّلام منک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 66.

2. کنز العمال: ج 13 ص 91، علی ما فی الإحقاق.

3. زوائد الجامع الصغیر: ج 1 ص 35، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت یسیر.

4. إحقاق الحق: ج 29 ص 152.

5. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 47، علی ما فی الإحقاق.

6. الإذاعه: ص 129، علی ما فی الإحقاق.

7. آل محمد علیهم السّلام: ص 20، علی ما فی الإحقاق.

8. تاریخ مدینه دمشق، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:279

9. المهدی المنتظر علیه السّلام: ص 56، علی ما فی الإحقاق. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 279 المصادر: ..... ص : 278 11. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 96، علی ما فی الإحقاق.

12. منتخب کنز العمال: ج 6 ص 32، علی ما فی الإحقاق.

13. الفقه الأکبر: ج 2 ص 70، علی ما فی الإحقاق.

14. مشارق الأنوار: ص 152، علی ما فی الإحقاق.

15. الحاوی للفتاوی: ص 66، علی ما فی الإحقاق.

16. مفتاح النجا: ص 194، علی ما فی الإحقاق.

17. کنوز الحقائق: ص 3، علی ما فی الإحقاق.

18. ینابیع الموده: ص 179، علی ما فی الإحقاق.

19. الفتح الکبیر: ج 1 ص 17، علی ما فی الإحقاق.

20. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 54 ح 90.

21. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 85 ح 223، بتفاوت یسیر.

22. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 331.

23. البرهان: ص 94 ح 17.

24. کنز العمال: ج 12 ص 105 ح 34208.

25. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 1 ص 35.

26. جامع الأحادیث

للسیوطی: ج 12 ص 130.

15
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أبشّر بالمهدی علیه السّلام من ولد فاطمه علیها السّلام، یظهر من جهه المغرب فیملأ الأرض عدلا. فقیل: یا رسول اللّه! و متی یکون ذلک؟ فقال: إذا ارتشت القضاه و فجرت الأمه و هو الفرید الغریب. قیل: و کیف ذلک یا رسول اللّه؟ قال: ینفرد من أهله و یتغرّب عن وطنه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 679.

2. المناقب و المثالب (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:280

16
المتن

قال ابن العربی فی الفتوحات: اعلموا أنه لا بد من خروج المهدی علیه السّلام، لکن لا یخرج حتی تمتلئ الأرض جورا و ظلما فیملؤها قسطا و عدلا، و هو من عتره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من ولد فاطمه علیها السّلام؛ جده الحسین بن علی بن أبی طالب علیه السّلام و والده الإمام الحسن العسکری، ابن الإمام علی النقی- بالنون-، ابن الإمام محمد التقی- بالتاء-، ابن الإمام علی الرضا، ابن الإمام موسی الکاظم، ابن الإمام جعفر الصادق، ابن الإمام محمد الباقر، ابن الإمام زین العابدین علی بن الحسین، ابن الإمام علی بن أبی طالب علیهم السّلام.

یواطئ اسمه اسم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، یبایعه المسلمون بین الرکن و المقام، یشبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الخلق- بفتح الخاء- و ینزل عنه فی الخلق- بضمّها- إذا یکون أحد مثل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الخلق- بفتح الخاء- و ینزل عنه فی الخلق- بضمّها-، إذ لا یکون أحد مثل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أخلاقه.

أسعد الناس به أهل الکوفه، یقسّم المال بالسویّه و یعدل به فی الرعیه، و یمشی الخضر بین یدیه، یعیش خمسا أو سبعا أو تسعا، یقفو أثر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لا یخطأ له ملک یسدّده من حیث لا یراه، یفتح المدینه الرومیه بالتکبیر سبعین ألفا من المسلمین ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 697.

2. الفتوحات المکیّه، علی ما فی الإحقاق.

3. إسعاف الراغبین: ص 154.

4. بشاره الإسلام: ص 293.

5. الأنوار النعمانیه: ج 2 ص 37، بتفاوت فیه.

6. إلزام الناصب: ج 2 ص 107.

7. روضات الجنات: ج 8

ص 58.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:281

17
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: المهدی علیه السّلام رجل منّا من ولد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 29 ص 156.

2. الفتن و الملاحم للمروزی: ج 1 ص 375 ح 1328، علی ما فی الإحقاق.

3. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 1 ص 407، علی ما فی الإحقاق.

4. البرهان: للمتقی الهندی ص 95، علی ما فی الإحقاق.

5. المهدی المنتظر علیه السّلام: ص 73، علی ما فی الإحقاق.

6. إحقاق الحق: ج 13 ص 321.

7. الحاوی للفتاوی: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

8. الفتوی الحدیثیه: ص 30، علی ما فی الإحقاق.

9. کنز العمال: ج 7 ص 262، علی ما فی الإحقاق.

10. منتخب کنز العمال: ج 6 ص 34، علی ما فی الإحقاق.

11. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 85 ح 225.

12. کنز العمال: ج 14 ص 591 ح 39675.

18
المتن

عن کعب، قال: المهدی من ولد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 29 ص 158.

2. الفتن و الملاحم: ج 1 ص 374.

3. إحقاق الحق: ج 29 ص 161.

4. المعجم الکبیر: ج 23 ص 267، علی ما فی الإحقاق.

5. الکامل: ج 3 ص 1164 علی ما فی الإحقاق.

6. جمهره الفهارس: ص 271، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:282

7. موسوعه أطراف الحدیث النبوی: ج 8 ص 687.

8. إحقاق الحق: ج 13 ص 98.

9. التاریخ الکبیر: ج 4 ص 409، علی ما فی الإحقاق.

10. سنن المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ج 2 ص 519، علی ما فی الإحقاق.

11. میزان الاعتدال: ج 1 ص 355، علی ما فی الإحقاق.

12. تاریخ الرقه: ص 70، علی ما فی الإحقاق.

13. تاریخ الرقه: ص 71، علی ما فی الإحقاق.

14. المستدرک للحاکم: ج 4 ص 557، علی ما فی الإحقاق.

15. الجمع بین الصحاح (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

16. نهایه البدایه: ج 1 ص 37، علی ما فی الإحقاق.

17. التذکره: ص 616، علی ما فی الإحقاق.

18. الفقه الأکبر: ج 2 ص 65، علی ما فی الإحقاق.

19. الفصول المهمّه: ص 276، علی ما فی الإحقاق.

20. مشکاه المصابیح: ج 3 ص 24، علی ما فی الإحقاق.

21. میزان الاعتدال: ج 2 ص 240، علی ما فی الإحقاق.

22. الصواعق: ص 97، علی ما فی الإحقاق.

23. مصابیح السنه: ج 3 ص 134، علی ما فی الإحقاق.

24. مطالب السئول: ص 89، علی ما فی الإحقاق.

25. البیان فی أخبار آخر الزمان: ص 311، علی ما فی الإحقاق.

26. منتخب کنز العمال: ج 6 ص 30، علی ما فی الإحقاق.

27. تذکره الحفاظ: ج 1 ص 463، علی ما

فی الإحقاق.

28. المقاصد الحسنه: ص 435، علی ما فی الإحقاق.

29. جالیه الکدر: ص 208، علی ما فی الإحقاق.

30. الفتاوی الحدیثیه: ص 29، علی ما فی الإحقاق.

31. أشعه اللمعات: ج 4 ص 337، علی ما فی الإحقاق.

32. نهایه البدایه: ج 1 ص 40، علی ما فی الإحقاق.

33. الجامع الصغیر: ج 2 ص 57، علی ما فی الإحقاق.

34. الحاوی للفتاوی: ج 2 ص 74، علی ما فی الإحقاق.

35. منهاج السنه: ج 4 ص 211، علی ما فی الإحقاق.

36. الأرجوزه السعدی الآبی: ص 37، علی ما فی الإحقاق.

37. کنوز الحقائق: ص 164، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:283

38. إحقاق الحق: ج 13 ص 104، علی ما فی الإحقاق.

39. العرائس الواضحه: ص 208، علی ما فی الإحقاق.

40. تمییز الطیب: ص 220، علی ما فی الإحقاق.

41. تیسیر الوصول: ج 2 ص 237، علی ما فی الإحقاق.

42. ذخائر المواریث: ج 4 ص 292، علی ما فی الإحقاق.

43. مفتاح النجا: ص 100، علی ما فی الإحقاق.

44. إسعاف الراغبین: ص 147، علی ما فی الإحقاق.

45. الکنوز: حرف المیم، علی ما فی الإحقاق.

46. الجامع الصغیر: حرف المیم، علی ما فی الإحقاق.

47. إنسان العیون: ج 1 ص 193، علی ما فی الإحقاق.

48. ینابیع الموده: ص 86، علی ما فی الإحقاق.

49. راموز الأحادیث: ص 236، علی ما فی الإحقاق.

50. القول المختصر: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

51. الطرائف: ج 1 ص 180، بزیاده فیه، علی ما فی الإحقاق.

52. الطرائف: ج 1 ص 181، عن ذکر المهدی علیه السلام.

53. ذکر المهدی علیه السّلام، علی ما فی الطرائف.

54. حدیقه الشیعه: ص 717.

55. حلیه الأبرار: ج 2 ص 708.

56. إثبات الهداه: ج 3 ص 572

ح 699.

57. إثبات الهداه: ج 3 ص 598 ح 54.

58. إثبات الهداه: ج 3 ص 605 ح 105.

59. إثبات الهداه: ج 3 ص 66 ح 606.

60. میزان الاعتدال: ج 3 ص 160 ح 5959.

61. کتابخانه ابن طاوس: ص 391، بتفاوت یسیر.

62. الملاحم و الفتن للسید ابن طاوس: ص 75.

63. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 331.

64. سنن ابن ماجه، علی ما فی الفضائل.

65. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشیروانی: ص 299.

66. أعیان الشیعه: ج 3/ 4 ص 30.

67. إسعاف الراغبین: ص 96.

68. الفتح الکبیر: ج 1 ص 259.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:284

69. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 101.

70. الفتاوی الحدیثیه: ص 30، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

71. مشارق الأنوار للحمزاوی: ص 152، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

72. الحاوی للفتاوی: ص 66، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

73. الفتح الکبیر: ج 1 ص 17، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

74. کنوز الحقائق: ص 3، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

75. کشف الغمه: ج 2 ص 438، بزیاده فیه.

76. کشف الغمه: ج 2 ص 477.

77. البرهان: للمتقی الهندی ص 94 ح 17.

78. ینابیع الموده: ص 434.

79. المغنی فی الضعفاء: ج 1 ص 242 ح 2222.

80. سیر أعلام النبلاء: ج 1 ص 663.

81. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 3 ص 196.

82. الوقوف علی الموقوف: 135.

83. القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر علیه السّلام: ص 21.

84. المهدی الموعود المنتظر علیه السّلام للعسکری: ص 234.

85. المهدی الموعود المنتظر علیه السّلام للعسکری: ص 291، عن المشارق.

86. مشارق الأنوار: ص 104، علی ما فی المهدی علیه السّلام.

87.

تاریخ الإسلام: ج 1 ص 193 ح 180.

88. المعجم الکبیر: ج 23 ص 267.

89. المؤتلف و المختلف: ج 4 ص 2271.

90. الضعفاء الکبیر: ج 2 ص 76 ح 522.

91. عقد الدرر: ص 80 ح 25.

92. سنن ابن ماجه، علی ما فی عقد الدرر.

93. سنن عمرو المقرئ، علی ما فی عقد الدرر.

94. عقد الدرر: ص 80 ح 26.

الأسانید:

1. فی الفتن و الملاحم: حدّثنا بقیه بن الولید، عن بکر بن أبی مریم، عن ضمره بن حبیب، عن أبی هزان، عن کعب.

2. فی المعجم: حدثنا الحسین بن إسحاق: ثنا عبد السلام بن عبد الحمید، ثنا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:285

أبو الملیح الرقی، عن زیاد بن بیان، عن علی بن تفیل، عن سعید بن المسیّب، عن أم سلمه قالت.

3. فی الکامل: ثنا إسحاق بن إبراهیم بن یونس، ثنا سوید بن سعید، ثنا سفیان بن عیینه، عن عاصم، عن زر، عن عبد اللّه، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

4. فی التاریخ الکبیر: یونس بن أبی الفرات، قال: عبید اللّه بن سعید، قال محمد بن بکر: حدثنا یونس بن أبی الفرات مولی قریش و کان هاهنا عن عائد، عن أبی مرایه قوله:

سمع قتاده، عن سعید بن المسیّب.

5. فی سنن المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: حدثنا أبو بکر بن أبی شیبه، ثنا أحمد بن عبد الملک، ثنا أبو الملیح الرقی، عن زیاد بن بیان، عن علی بن نفیل، عن سعید بن المسیّب، عن أم سلمه قالت.

6. فی تاریخ الرقه: حدثنا أحمد بن بزیغ، حدثنا أبو شجار عبد الحکم بن عبد الملک بن أبی شجاع، حدثنا أبو الملیح. حدثنا هلال بن العلاء، حدثنا أبی، حدثنا ابن أبی

شجاع.

7. فی المستدرک للحاکم: أخبرنی أبو النضر، ثنا عثمان بن سعید، ثنا عبد اللّه بن صالح، أنبأ أبو الملیح.

8. فی البیان فی أخبار آخر الزمان: أخبرنا أبو طالب عبد اللطیف بن القطیفی، قال:

أخبرنا طاهر بن محمد، عن أبی منصور محمد بن الحسین المقوّمی، عن القاسم بن المنذر، عن علی بن إبراهیم، أخبرنا الحافظ محمد بن یزید بن ماجه، حدثنا أبو بکر بن أبی شیبه، حدثنا أحمد بن عبد الملک، حدثنا أبو الملیح الرقی.

9. فی تذکره الحافظ: أخبرنا عبد الحافظ بن بدران، أنا عبد اللّه بن أحمد، أنا أبو الفتح بن البطی، أنا أبو الفضل بن خیرون، أنا الحسن بن أحمد البزّاز، أنا أحمد بن محمد القطّان، أنا أبو جعفر محمد بن غالب، حدثنی أحمد بن عبد الملک، أنا أبو الملیح الرقی.

10. فی الملاحم و الفتن: قال: حدثنا نعیم، عن الولید، عن أبی بکر بن أبی مریم، عن ضمره بن حبیب، عن أبی هزان، عن کعب.

11. فی سیر أعلام النبلاء: و أسماء: الضعفاء قرأت علی عبد الحافظ بن بدران، أخبرنا، عبد اللّه بن قدامه، أخبرنا محمد بن عبد الباقی، أخبرنا أبو الفضل بن خیرون، أخبرنا الحسن بن أحمد، أخبرنا أبو سهل بن زیاد، حدثنا أبو جعفر محمد بن غالب، حدثنا أحمد بن عبد الملک الحرانی، حدثنا أبو الملیح، عن زیاد بن بیان، عن علی بن نفیل، عن سعید بن المسیّب، عن أم سلمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:286

19
المتن

عن أم سلمه زوج النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: ذکر عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله المهدی علیه السّلام فقال: نعم هو حق و هو من ولد فاطمه علیها السّلام، أو قال: من

بنی فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 29 ص 158.

2. عقد الدرر: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

3. الملاحم لابن المنادی، علی ما فی الإحقاق.

4. المهدی المنتظر علیه السّلام: ص 81، علی ما فی الإحقاق.

5. البرهان: للمتقی الهندی ص 95، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت یسیر.

6. التاریخ الکبیر: ج 2 ص 316، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 13 ص 98، عن التاریخ الکبیر.

8. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 331، عن المستدرک.

9. المستدرک: ج 4 ص 557.

10. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 443، بنقیصه فیه.

الأسانید:

فی التاریخ الکبیر: قال عبد الغفار بن داوود: حدثنا أبو الملیح الرقی: سمع زیاد بن بیان: سمع علی بن نفیل جد النفیلی: سمع سعید بن المسیّب، عن أم سلمه.

20
المتن

أخرج نعیم بن حمّاد، عن الزهری، قال: یستخرج المهدی علیه السّلام کارها من مکه من ولد فاطمه علیها السّلام فیبایع.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 29 ص 163.

2. المهدی المنتظر علیه السّلام: ص 82، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:287

21
المتن

عن قتاده، قال: قلت لسعید بن المسیّب: المهدی علیه السّلام حق هو؟ قال: حق. قال: قلت:

ممن هو؟ قال: من قریش. قلت: من أیّ قریش؟ قال: من بنی هاشم. قلت: من أیّ بنی هاشم؟ قال: من بنی عبد المطلب. قلت: من أیّ عبد المطلب؟ قال: من ولد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 29 ص 159.

2. الفتن و الملاحم: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

3. الدرر فی أخبار المنتظر علیه السّلام: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

4. الدرر فی أخبار المنتظر علیه السّلام: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

5. شرح الأخبار: ج 3 ص 394 ح 1173.

6. الملاحم و الفتن للسید ابن طاوس: ص 74.

7. الملاحم و الفتن للسید ابن طاوس: ص 164، بنقیصه فیه، عن کتاب الفتن.

8. کتاب الفتن لزکریا، علی ما فی الملاحم.

9. تاریخ الخلفاء الفاطمیین: ص 21.

الأسانید:

1. فی الفتن و الملاحم و الملاحم و الفتن للسید: حدثنا ابن المبارک و ابن ثور و عبد الرزاق، عن معمر، عن قتاده، قال: قلت لسعید بن المسیّب.

2. فی شرح الأخبار: و من حدیث عبد الرزاق، عن معمر بن سعید بن أبی عروفه، عن قتاده، قال: قلت لسعید.

3. فی الملاحم للسید: قال: حدثنی أبو زائده زکریا بن یحیی بن أبی زائده، قال:

حدثنا عون بن عماره، عن سلیمان التمیمی، عن سعید بن المسیّب، عن ابن عباس.

22
المتن

عن الزهری، قال: المهدی علیه السّلام رجل من ولد فاطمه علیها السّلام ابنه النبی صلّی اللّه علیه و آله و ما الخلافه إلا فیهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:288

المصادر:

1. البرهان: ص 95، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 29 ص 164.

23
المتن

قال سعد بن عبد اللّه بعد عدّ الفرق: ... و فرقه قالت: إن عبد اللّه معاویه حی لم یمت و أنه الوصی و إلیه یرجع الأمر، و أن طاعته مفروضه و أنه مقیم فی جبل أصفهان، و لا یموت أبدا حتی یخرج و یقود نواصی الخیل إلی رجل من بنی هاشم من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام. فإذا سلّمها إلیه مات حینئذ، لأنه القائم المهدی علیه السّلام الذی بشّر به النبی صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

المقالات و الفرق للأشعری: ص 44.

24
المتن

عن عبد اللّه بن عمر، قال:

یخرج المهدی علیه السّلام من ولد الحسین علیه السّلام إلی أن قال: أ لا أصفه لکم؟ ألا إن الدهر فینا قسّمت حدوده و لنا أخذت عهوده و إلینا تردّ شهوده. ألا و إن حرم اللّه عز و جل سیطلبون لنا بالفضل من عرف عودتنا فهو مشاهدنا. ألا فهو أشبه خلق اللّه عز و جل برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و اسمه علی اسمه و اسم أبیه علی اسم أبیه، من ولد فاطمه ابنه محمد علیها السّلام من ولد الحسین علیه السّلام. ألا فمن توالی غیره لعنه اللّه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 29 ص 223.

2. عقد الدرر: ص 222.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:289

25
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: یفرّج اللّه الفتن برجل منا؛ یسومهم خسفا، لا یعطیهم إلا السیف؛ یضع السیف علی عاتقه ثمانیه أشهر حتی یقولوا: ما هذا من ولد فاطمه علیها السّلام و لو کان من ولد فاطمه علیها السّلام لرحمنا. یغزیه اللّه ببنی العباس و بنی أمیه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 29 ص 560.

2. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 1 ص 405 ح 1324، علی ما فی الإحقاق.

3. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 85 ح 224.

4. الغارات للثقفی: ص 10، بزیاده و نقیصه.

5. ینابیع الموده: ص 498، بتغییر فیه.

26
المتن

عن أبی أیوب، قال: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله مرض، فأتته فاطمه علیها السّلام و بکت، فقال: یا فاطمه، إن لکرامه اللّه إیاک .... و الذی نفسی بیده منا مهدی هذه الأمه علیه السّلام و هو من ولدک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 264.

2. جواهر العقدین، علی ما فی ینابیع الموده.

3. ینابیع الموده: ص 436.

4. مجمع الزوائد: ج 8 ص 253.

5. الفصول المهمه: ص 277، بتفاوت و زیاده، علی ما فی الإحقاق.

6. شرح الأخبار: ج 2 ص 509 ح 900، بتغییر و زیاده.

7. شرح الأخبار: ج 1 ص 118 ح 43، بتفاوت فیه.

8. شرح الأخبار: ج 1 ص 122 ح 51، بزیاده فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:290

27
المتن

عن عبد الرحمن بن أبی لیلی، قال: قال أبی:

دفع النبی صلّی اللّه علیه و آله الرایه یوم خیبر إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام، ففتح اللّه تعالی علی یده ...،

فعند ذلک یظهر القائم علیه السّلام فیهم. قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: اسمه کاسمی و اسم أبیه کاسم أبی (کذا). هو من ولد ابنتی فاطمه علیها السّلام، یظهر اللّه الحق بهم و یخمد الباطل بأسیافهم و یتبعهم الناس ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 5 ص 54.

2. المناقب للخوارزمی: ص 61.

3. الطرائف: ص 521، عن المناقب.

4. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 361.

5. بشاره الإسلام: ص 18.

الأسانید:

1. فی المناقب: أنبأنی أبو المظفر عبد الملک بن علی، أخبرنی محمد بن الحسین، أخبرنی أبو منصور محمد بن علی، أخبرنی هلال بن محمد، حدثنی محمد بن عمر الحافظ، حدثنی أبو الحسن علی بن موسی من کتابه، حدثنی الحسن بن علی الهاشمی، حدثنی إسماعیل بن أبان، حدثنی أبو مریم، عن ثویر بن أبی فاخته، عن عبد الرحمن بن أبی لیلی، قال.

2. فی الأمالی للطوسی: بالإسناد أخبرنا الحفّار، قال: حدثنا أبو بکر محمد بن عمر، و البقیه مثل ما فی المناقب.

28
المتن

عن سلیم بن قیس، أنه قال: أقبلنا من صفین مع علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: فمررنا قریبا من دیر النصرانی، قال: فخرج إلینا من الدیر شیخ کبیر ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:291

إلی أن قال النصرانی: و باسمه جری القلم فی اللوح المحفوظ، فی أم الکتاب یذکره محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صاحب اللواء یوم القیامه، یوم الحشر الأکبر، و أخوه و وصیه و وزیره و خلیفته فی أمته و أحبّ خلق اللّه إلیه بعده علی بن أبی طالب علیه السّلام ابن عمه لأبیه و أمه و ولی کل مؤمن و مؤمنه بعده.

ثم أحد عشر رجلا من بعده من ولد محمد صلّی اللّه علیه و آله من ابنته فاطمه علیها السّلام، أول ولدهم مثل ابنی هارون شبّر و شبیر، و تسعه من ولدهم علیهم السّلام أصغرهم واحدا بعد واحد، آخرهم الذی یؤمّ بعیسی بن مریم خلفه، و فیه تسمیه أنصاره و من یظهر منهم. ثم یملأ الأرض عدلا و قسطا و یملکون ما بین المشرق إلی المغرب حتی یظهرهم اللّه علی أهل الأدیان ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 5 ص 96.

2. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 705 ح 16، بتفاوت یسیر.

3. درّ بحر المناقب (مخطوط): ص 95، علی ما فی الإحقاق.

29
المتن

عن عبایه بن ربعی، عن أبی أیوب الأنصاری، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام:

منا خیر الأنبیاء و هو أبوک، و منا خیر الأوصیاء و هو بعلک، و منا خیر الشهداء و هو عمّ أبیک حمزه، و منا من له جناحان یطیر بهما فی الجنه حیث یشاء و هو ابن عمّ أبیک حمزه، و منا سبطا هذه الأمه سیدا شباب أهل الجنه الحسن و الحسین علیهما السّلام و هما ابناک، و منا المهدی علیه السّلام و هو من ولدک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 355.

2. جواهر العقدین، علی ما فی الینابیع.

3. ینابیع الموده: ص 434.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:292

4. المعجم الأوسط للطبرانی، علی ما فی الإحقاق.

5. المهدی علیه السّلام للسید الصدر: ص 65، عن الینابیع.

6. مجمع الزوائد: ج 9 ص 166، بنقیصه فیه.

7. ینابیع الموده: ص 436.

8. البیان فی أخبار صاحب الزمان علیه السّلام: ص 10.

30
المتن

قال وهب بن منبّه لأبی هارون العبدی: یا با هارون، إن موسی بن عمران لما فتن قومه و اتخذوا العجل، کبر علی موسی فقال: یا رب! فتنت قومی حیث غبت عنهم؟ قال اللّه: یا موسی، إن کل من کان قبلک من الأنبیاء افتتن قومه، و کذلک من هو کائن بعدک من الأنبیاء. فأفتتن أمتهم إذا قعدوا بینهم.

قال موسی: و أمه أحمد أیضا مفتونون و قد أعطیتهم من الفضل و الخیر ما لم یعطه من کان قبله فی التوراه؟ فأوحی اللّه تعالی إلی موسی أن أمه أحمد سیصیبهم فتنه عظیمه من بعده حتی یعبد بعضهم بعضا و یتبرّأ بعضهم من بعض حتی یصیبهم حال أو حتی یجحدوا ما أمرهم به نبیهم. ثم یصلح اللّه أمرهم برجل من ذریه أحمد. فقال: یا رب، اجعله من ذریتی.

و قال: یا موسی، أنه من ذریه أحمد و عترته علیهم السّلام، و قد جعلته فی الکتاب السابق أنه من ذریه أحمد و عترته، أصلح به أمر الناس و هو المهدی علیه السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 355.

2. الرساله القوامیه (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:293

31
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن خلفائی و أوصیائی و حجج اللّه علی الخلق بعدی الاثنا عشر:

أولهم أخی و آخرهم ولدی.

قیل: یا رسول اللّه! و من أخوک؟ قال: علی بن أبی طالب علیه السّلام. قیل: فمن ولدک؟ قال:

المهدی علیه السّلام الذی یملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملأت جورا و ظلما، و الذی بعثنی بالحق بشیرا لو لم یبق من الدنیا إلا یوم واحد لطوّل اللّه ذلک الیوم حتی یخرج «1» فیه ولدی المهدی علیه السّلام. ینزل روح اللّه عیسی بن مریم فیصلّی خلفه، و تشرق الأرض بنور ربها و یبلغه سلطانه المشرق و المغرب.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 93.

2. در السمطین (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

3. شرح أصول الکافی لصدر الدین الشیرازی: ج 1 فی أوصاف المهدی علیه السّلام.

الأسانید:

فی درر السمطین: أخبرنی محمد بن علی بن أبی الغنائم إجازه، قال: أنبأنا خطر الدین محمود بن محمد، عن عمّه عبد الجبار، عن أبیه، عن الصفی أبی تراب، عن أبی محمد، عن الشیخ المفید، عن ابن بابویه، قال: حدثنا جعفر بن محمد المسرور، قال:

حدثنا الحسین بن محمد بن عامر، عن المعلّی بن محمد المصری، عن جعفر بن سلیمان، عن عبد اللّه بن الحکم، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن عبد اللّه بن العباس، قال.

32
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: دخلت علی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و قدّامها لوح یکاد ضوؤه یغشی الأبصار ....

______________________________

(1). فی شرح أصول الکافی: حتی یلی هذه الخلیفه من عتره رسول اللّه علیهم السلام من ولد فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:294

و تمام الحدیث قد مرّ فی هذا المجلد، الفصل الثالث، الرقم 29، متنا و مصدرا و سندا.

33
المتن

فی الینابیع: لما استشار زید بن علی أخاه محمد الباقر علیه السّلام فی الخروج نهاه و قال:

أخشی أن تکون المقتول المصلوب بظهر الکوفه. أ ما علمت أنه لا یخرج أحد من ولد فاطمه علیها السّلام قبل خروج السفیانی إلا قتل، و بعده یخرج قائمنا المهدی علیه السّلام. «1» خرج زید و قتل و صلب بالکوفه کما قال أخوه.

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 440.

2. إحقاق الحق: ج 13 ص 331، عن الینابیع.

34
المتن

روی من حدیث معاویه بن أبی سفیان فی حدیث طویل عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال:

ستفتح بعدی جزائر تسمّی بالأندلس، فیغتلب علیهم أهل الکفر .... فیخرج رجل من المغرب الأقصی من ولد فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، و هو المهدی القائم علیه السّلام فی آخر الزمان، و هو أول أشراط الساعه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 13 ص 297.

2. التذکره للقرطبی، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). الظاهر أن فیه تصحیف و الأصل: کما خرج.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:295

35
المتن

قال ابن العربی:

إن للّه خلیفه یخرج من عتره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من ولد فاطمه علیها السّلام یواطئ اسمه اسم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الخلق- بالفتح- و یقصر عنه فی الخلق- بالضمّ- أسعد الناس به أهل الکوفه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 13 ص 110.

2. الفتوحات لمحی الدین، علی ما فی الإحقاق.

36
المتن

عن الزهری، عن علی بن حسین، عن أبیه علیهما السّلام، أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام:

المهدی علیه السّلام من ولدک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 13 ص 107.

2. الأربعون حدیثا فی المهدی علیه السّلام: الحدیث الرابع، علی ما فی الإحقاق.

3. ذخائر العقبی: ص 136، علی ما فی الإحقاق.

4. کنز العمال: ج 7 ص 259، علی ما فی الإحقاق.

5. حلیه الأبرار: ج 2 ص 700.

6. دراسات و بحوث للسید جعفر مرتضی العاملی: ج 1 ص 60.

7. کشف الغمه: ج 2 ص 468.

8. سبل الهدی و الإرشاد: ج 10 ص 173.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:296

37
المتن

قال السید ابن طاوس: ... و اعلم أننا روینا؛ نحن و أکثر أهل الإسلام أیضا، أن نبینا محمدا صلّی اللّه علیه و آله قال: لا بد من مهدی من ولد فاطمه ابنته علیها السّلام، یظهر، فیملأ الأرض عدلا و قسطا کما ملأت ظلما و جورا.

و قد روی أیضا جماعه من رجال الأربعه المذاهب فی کتبهم و أجمع علیه أهل الإسلام.

المصادر:

1. الطرائف: ج 1 ص 175.

2. حلیه الأبرار: ج 2 ص 718، بتفاوت یسیر.

38
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: قال أبی لجابر بن عبد اللّه:

لی إلیک حاجه أرید أن أخلو بک فیها. فلما خلا به فی بعض الأیام قال له: أخبرنی عن اللوح الذی رأیته فی ید أمی فاطمه علیها السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، فی الفصل الثالث، الرقم 31، متنا و مصدرا و سندا.

39
المتن

قال عبید اللّه بن عبد اللّه السدآبادی فی اعتقاد الإمامیه فی الأئمه علیهم السّلام:

... و أما روایات الخاصه- و هم الإمامیه- فالخبر المجمع علیه خبر اللوح.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:297

و هو ما روی عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری مع علی بن الحسین علیه السّلام، بأنه رأی فی ید فاطمه الزهراء علیها السّلام لوحا أخضر من زمرده خضراء، فیه کتابه بیضاء.

فقال جابر: قلت لها علیها السّلام: ما هذا اللوح یا بنت رسول اللّه؟ فقالت: لوح أهداه اللّه تعالی إلی أبی، و أهداه أبی إلیّ، فیه اسم أبی و اسم بعلی و الأئمه من ولدی علیهم السّلام.

قال جابر: فنظرت فی اللوح فرأیت فیه ثلاثه عشرا اسما، کان فیهم محمد فی أربعه مواضع.

المصادر:

المقنع فی الإمامه للسدآبادی: ص 150.

40
المتن

عن أبی الجارود، عن أبی جعفر، قال:

سألته متی یقوم قائمکم علیه السّلام؟ قال: یا أبا الجارود، لا تدرکون. فقلت: أهل زمانه؟ فقال:

و لن تدرک أهل زمانه، یقوم قائمنا علیه السّلام بالحق بعد إیاس من الشیعه، یدعو الناس ثلاثا فلا یجیبه أحد. فإذا کان یوم الرابع، تعلّق بأستار الکعبه فقال: یا رب، انصرنی. و دعوته لا تسقط، فیقول تبارک و تعالی للملائکه الذین نصروا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یوم بدر و لم یحطوا سروجهم و لم یضعوا أسلحتهم، فیبایعونه، ثم یبایعه من الناس ثلاثمائه و ثلاثه عشر رجلا.

یسیر إلی المدینه فیسیر الناس، حتی یرضی اللّه عز و جل، فیقتل ألف و خمسمائه قرشیا لیس فیهم إلا فرخ زنیه. ثم یدخل المسجد فینقض الحائط حتی یضعه إلی الأرض.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:298

ثم یخرج الأزرق و زریق- لعنهما اللّه- غضّین طریّین، یکلّمهما فیجیبانه، فیرتاب عند ذلک المبطلون؛ فیقولون: یکلّم الموتی! فیقتل منهم خمسمائه مرتاب جوف المسجد.

ثم یحرقهما بالحطب الذی جمعاه لیحرقا به علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و ذلک الحطب عندنا نتوارثه، و یهدم قصر المدینه.

و یسیر إلی الکوفه فیخرج منها سته عشر ألفا من البتریه، شاکّین فی السلاح، قرّاء القرآن، فقهاء فی الدین، قد قرحوا جباههم و سمروا ساماتهم و عمّهم النفاق، و کلهم یقولون: یا ابن فاطمه، ارجع لا حاجه لنا فیک. فیضع السیف فیهم علی ظهر النجف عشیه الاثنین من العصر إلی العشاء، فیقتلهم أسرع من جزر جزور. فلا یفوت منهم رجل و لا یصاب من أصحابه أحد، دمائهم قربان إلی اللّه. ثم یدخل الکوفه فیقتل مقاتیلها حتی یرضی اللّه.

قال:

فلم أعقل المعنی. فمکثت قلیلا ثم قلت: جعلت فداک، و ما یدریه- جعلت فداک- متی یرضی اللّه عز و جل؟ قال: یا أبا الجارود، إن اللّه أوحی إلی أم موسی و هو خیر من أم موسی، و أوحی اللّه إلی النحل و هو خیر من النحل. فعقلت المذهب، فقال لی:

أعقلت المذهب؟ قلت: نعم.

فقال: إن القائم علیه السّلام لیملک ثلاثمائه و تسع سنین کما لبث أصحاب الکهف فی کهفهم، یملأ الأرض عدلا و قسطا کما ملأت ظلما و جورا، و یفتح اللّه علیه شرق الأرض و غربها، یقتل الناس حتی لا یری إلا دین محمد صلّی اللّه علیه و آله، یسیر بسیره سلیمان بن داوود، یدعوا الشمس و القمر فیجیبانه و یطوی له الأرض، فیوحی اللّه إلیه فیعمل بأمر اللّه.

المصادر:

دلائل الإمامه: ص 241.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: بالإسناد، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام؛ قال: حدثنا محمد بن حمران، عن علی بن أسباط، عن الحسن بن بشیر، عن أبی الجارود، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال. «1»

______________________________

(1). هکذا فی المصدر، و الظاهر أنها عن الصادق علیه السّلام عن الباقر علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:299

41
المتن

قال الحلبی: و رووا قصه اللوح الذی أهبطه اللّه تعالی علی نبیه صلّی اللّه علیه و آله، فیه أسماء الأئمه الاثنا عشر. و رووا ذلک من عده طرق عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: دخلت علی فاطمه علیها السّلام و بین یدیها لوح أسماء الأوصیاء من ولدها علیهم السلام. فعددت اثنی عشر، أحدهم القائم علیه السّلام بالحق، اثنان منهم محمد و أربعه منهم علی علیهم السّلام.

المصادر:

1. تقریب المعارف: ص 421.

2. إکمال الدین: ص 311، بتفاوت یسیر.

3. کشف الغمه: ج 2 ص 448.

الأسانید:

فی الإکمال: حدثنا أحمد بن محمد بن یحیی، قال: حدثنی أبی، عن محمد بن الحسین بن أبی الخطاب، عن الحسن بن محبوب، عن أبی الجارود، عن أبی جعفر علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال.

42
المتن

قال بشیر بن سلیمان النخّاس:

... بینا أنا ذات لیله فی منزلی بسرّمن رأی و قد مضی هو منها، إذا قرع الباب قارع.

فعدوت مسرعا فإذا أنا بکافور خادم مولانا أبی الحسن علی بن محمد العسکری یدعونی إلیه ...، و الحدیث طویل، إلی قالت ابنه قیصر:

فأریت أیضا بعد أربعه عشر لیله کأن سیده النساء فاطمه علیها السّلام و معها مریم بنت عمران و ألف و صائف الجنان، فتقول لی مریم: هذه سیده النساء علیها السّلام أم زوجک أبی محمد علیه السّلام.

فأتعلّق بها و أبکی و أشکو إلیها امتناع أبی محمد علیه السّلام من زیارتی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:300

فقالت سیده النساء علیها السّلام: إن ابنی أبا محمد علیه السّلام لا یزورک و أنت مشرکه باللّه علی مذهب النصرانیه، هذه أختی مریم ابنه عمران تبرؤ إلی اللّه من ذلک، فإن ملت إلی رضی اللّه و رضی المسیح و مریم عنک و زیاره ابنی أبی محمد علیه السّلام إیاک فقولی: أشهد أن لا إله إلا اللّه و أن محمدا رسول اللّه. فلما تکلّمت بهذه الکلمه، ضمّتنی سیده النساء علیها السّلام إلی صدرها و طیّبت نفسی و قالت: الآن توقّعی زیاره ابنی أبی محمد علیه السّلام، إیاک فإنی منفذته إلیک.

فانتبهت و أنا أقول: وا شوقاه إلی لقاء أبی محمد.

فلما کانت اللیله القابله، رأیت أبا محمد علیه السّلام کأننی أقول له: لم جفوتنی یا حبیبی بعد أن شغلت قلبی بجوامع حبک؟ قال: فما کان

تأخّری عنک إلا لشرکک، و إذ قد أسلمت فإنی زائرک کل لیله إن یجمع اللّه شملنا فی العیان. فما قطع عنی زیارته بعد ذلک إلی هذه الغایه ....

قال بشر: فلما انکفأت بها إلی سرّ من رأی، دخلت علی مولانا أبی الحسن علیه السّلام بها، فقال لها، کیف أراک اللّه عز و جل عزّ الإسلام و ذلّ النصرانیه و شرف أهل بیت نبیه محمد علیهم السّلام؟ قالت: کیف أصف لک یا ابن رسول اللّه ما أنت أعلم به منی؟

قال: فإنی أحبّ أن أکرمک؛ فأیما أحبّ إلیک: عشره ألف درهم أم بشری لک بشرف الأبد؟ قالت: بل البشری. قال: ابشری بولد یملک الدنیا شرقا و غربا و یملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملأت ظلما و جورا. فقالت: ممن؟ قال: ممن خطبک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لیله کذا من شهر کذا بالرومیه. قالت: من ابنک محمد؟ قال: فهل تعرفینه؟ قالت: و هل خلت لیله من زیارته إیای منذ اللیله التی أسلمت علی ید سیده النساء علیها السّلام.

فقال أبو الحسن علیه السّلام: یا کافور، ادع لی حکیمه. فلما دخلت علیه قال لها: ها هی.

فاعتنقها طویلا و سألت بها کثیرا. فقال مولانا: یا بنت رسول اللّه، خذیها إلیک و علّمیها الفرائض و السنن، فإنها زوجه أبی محمد علیه السّلام و أمّ القائم علیه السّلام.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 263.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:301

2. حدیقه الشیعه: ص 706.

3. إکمال الدین: ج 2 ص 417 ح 1.

4. الغیبه للطوسی: ص 124.

5. أعیان الشیعه: ج 3/ 4 ص 9، عن إکمال الدین.

6. دار السلام: ج 1 ص 207، عن إکمال الدین.

7. إلزام الناصب: ج 1 ص 312.

8.

بحار الأنوار: ج 51 ص 6 ح 12، عن الغیبه للطوسی.

الأسانید:

1. فی الدلائل و الغیبه: حدثنی أبو المفضل محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا أبو الحسین محمد بن یحیی الذهبی، قال.

2. فی إکمال الدین: حدثنا محمد بن علی بن حاتم، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن عیسی الوشاء، قال: حدثنا أحمد بن طاهر، قال: حدثنا أبو الحسین محمد بن بحر الشیبانی.

43
المتن

قال السید شرف الدین الأسترآبادی فی تأویل سوره الشمس:

عن سلیمان الدیلمی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: سألته عن قول اللّه عز و جل: «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها»؟ قال: الشمس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أوضح للناس دینهم. قلت: «وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها»؟

قال: ذاک أمیر المؤمنین علیه السّلام، تلا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قلت: «وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها» «1»؟ قال: ذاک الإمام من ذریه فاطمه علیها السّلام نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فیجلی ظلام الجور و الظلم فحکی اللّه سبحانه عنه. فقال: «وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها» یعنی به القائم علیه السّلام.

المصادر:

1. تأویل الآیات الظاهره: ج 2 ص 805 ح 3.

______________________________

(1). سوره الشمس: الآیه 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:302

2. البرهان: ج 4 ص 467 ح 1.

3. بحار الأنوار: ج 24 ص 70 ح 4، عن تفسیر القمی.

4. تفسیر القمی: ص 726.

5. المحجّه للسید البحرانی: ص 251، عن تأویل الآیات.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: روی محمد بن العباس، عن محمد بن القاسم، عن جعفر بن عبد اللّه، عن محمد بن عبد الرحمن، عن محمد بن عبد اللّه، عن أبی جعفر القمی، عن محمد بن عمر، عن سلیمان الدیلمی.

44
المتن

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال:

المهدی علیه السّلام من نسل فاطمه سیده نساء هذه الأمه علیها السّلام، طالت الأیام أو قصرت یخرج فیملأ الأرض عدلا و قسطا کما ملأت جورا و ظلما.

قیل: و متی یخرج یا رسول اللّه؟ قال: إذا کان زلازل فی أطراف الأرض و ارتشت القضاه و فجرت الأمه، یخرج من المغرب فی ساقه شامه و بین کتفیه شامه فردا غریبا.

قیل: و کیف یکون فردا غریبا یا رسول اللّه؟ قال: لأنه ینفرد من أهله و یتغرّب عن وطنه و کذلک قام فردا غریبا من المغرب، و کانت قبل قیامه زلازل، و کانت به العلامه التی وصفها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لم یقم حتی ارتشت القضاه و صار القضاه، کذلک یتقبّل بالمال و فجرت الأمه.

المصادر:

1. شرح الأخبار: ج 3 ص 363 ح 1233.

2. شرح الأخبار: ج 3 ص 394 ح 1272، بتغییر فیه.

3. تاریخ الخلفاء الفاطمیین: ص 2.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:303

45
المتن

روی زاذان، عن سلمان الفارسی، أنه قال:

لا بد من قائم من ولد فاطمه علیها السّلام یقوم من المغرب فیکسر شوکه المبتدعین و یقتل الظالمین، و کذلک قام المهدی علیه السّلام من المغرب و هو من فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 395 ح 1275.

46
المتن

عن الحسن بن علی علیه السّلام فی حدیث قال:

أ ما علمتم أنه ما منّا إلا و تقع فی عنقه بیعه لطاغیه زمانه إلا القائم علیه السّلام الذی یصلّی عیسی بن مریم خلفه، و أن اللّه عز و جل یخفی ولادته و یغیب شخصه لئلا یکون لأحد فی عنقه بیعه. إذا خرج ذلک التاسع من ولد أخی الحسین بن سیده النساء علیها السّلام، یطیل اللّه عمره فی غیبته، ثم یظهره بقدرته فی صوره شابّ ابن دون أربعین سنه لیعلم أن اللّه علی کل شی ء قدیر.

المصادر:

إثبات الهداه: ج 3 ص 465 ح 119.

47
المتن

عن الشعبی، قال: إن عبد الملک بن مروان دعانی فقال: یا أبا عمرو، إن موسی بن نصیر العبدی کتب إلیّ- و کان عامله علی المغرب- یقول: بلغنی أن مدینه من صفر کان

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:304

ابتناها نبی اللّه تعالی سلیمان بن داوود؛ أمر الجنّ أن یبنوها له. فاجتمعت العفاریت من الجنّ علی بنائها و أنها من عین القطر التی ألانها اللّه لسلیمان بن داوود، و أنها فی مفازه الأندلس، و إن فیها من الکنوز التی استودعها سلیمان. و قد أردت أن أتعاطی الارتحال إلیها.

فأعلمنی العلام بهذا الطریق أنه صعب لا یتمطّی إلا بالاستعداد من الظهور، و الازواد الکثیره مع بعد المسافه و صعوبتها، و إن أحدا لم یهتمّ بها الأقصر عن بلوغها إلا دارا ابن دارا.

فلما قتله الإسکندر قال: و اللّه لقد جئت الأرض و الأقالیم کلها، دان لی أهلها، و ما أرض إلا و قد وطأتها إلا هذه الأرض من الأندلس فقد أدرکها دار ابن دارا، و إنی لجدیر بقصدها کی لا أقصر عن غایه بلغها دارا.

فتجهّز الإسکندر و استعدّ للخروج عاما کاملا. فلما ظنّ أنه قد استعدّ لذلک و قد کان بعث روّاده فأعلموه أن موانع دونها. فکتب عبد الملک بن مروان إلی موسی بن نصیر یأمره بالاستعداد و الاستخلاف علی عمله. فاستعدّ و خرج فرآها و ذکر أحوالها. فلما رجع کتب إلی عبد الملک بحالها، قال فی آخر الکتاب:

فلما مضت الأیام و فنیت الأزواد، سرنا نحو بحیره ذات شجر و سرت مع سور المدینه؛ فصرت إلی مکان من السور، فیه کتاب بالعربیه. فوقفت علی قراءته و أمرت بانتساخه، فإذا هو شعر:

لیعلم المرء

ذو العزّ المنیع و من یرجو الخلود و ما حیّ بمخلود

لو أنّ خلقا ینال الخلد فی مهل لنال ذاک سلیمان بن داوود

سألت له القطر عین القطر فائضهبالقطر منه عطاء غیر مصدود

فقال للجنّ ابنوا لی به أثرایبقی إلی الحشر لا یبلی و لا یؤدی

فصیّروه صفاحا ثم هیل له إلی السماء بأحکام و تجوید

و أفرغ القطر فوق السور منصلتافسار أصلب من صماء صیخود

و بثّ فیه کنوز الأرض قاطبهو سوف یظهر یوما غیر محدود

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:305 و صار فی قعر بطن الأرض مضطجعامصمّدا بطوابیق الجلامید

لم یبق من بعده للملک سابقهحتی یضمن رمسا غیر أخدود

هذا لیعلم أن الملک منقطع إلا من اللّه ذو النعماء و الجود

حتی إذا ولدت عدنان صاحبهامن هاشم کان منها خیر مولود

و خصّه اللّه بالآیات منبعثاإلی الخلیقه منها البیض و السود

له مقالید أهل الأرض قاطبهو الأوصیاء له أهل المقالید

هم الخلائف اثنا عشره حججامن بعده الأوصیاء الساده الصید

حتی یقوم بأمر اللّه قائمهم من السماء إذا ما باسمه نودی فلما قرء عبد الملک الکتاب و أخبره طالب بن مدرک- و کان رسوله إلیه- بما عاین من ذلک- و عنده محمد بن شهاب الزهری- قال: ما ذا تری فی هذا الأمر العجیب؟ فقال الزهری: أری و أظنّ أن جنّا کانوا موکّلین بما فی تلک المدینه؛ حفظه لها، یخیلون إلی من کان صعدها.

قال عبد الملک: فهل علمت من أمر المنادی باسمه من السماء شیئا؟ قال: أله عن هذا یا أمیر المؤمنین! قال عبد الملک: و کیف ألهو عن ذلک و هو أکبر أو طاری؟ لتقولنّ بأشدّ ما عندک فی ذلک ساءنی أم سرّنی؟

فقال الزهری: أخبرنی علی بن الحسین علیه السّلام أن هذا المهدی من ولد فاطمه بنت رسول اللّه علیها

السّلام. فقال عبد الملک: کذبتما، لا تزالان تدحضان فی بولکما و تکذبان فی قولکما، ذلک رجل منّا.

قال الزهری: أما أنا فرویته لک عن علی بن الحسین علیه السّلام، فإن شئت فاسأله عن ذلک، و لا لوم علیّ فیما قلته لک، فإن یک کاذبا فعلیه کذبه، و إن یک صادقا یصبکم بعض الذی یعدکم.

فقال عبد الملک: لا حاجه لی إلی سؤال ابن أبی تراب. فخفّض علیک یا زهری بعض هذا القول فلا یسمعه منک أحد. قال الزهری: لک علیّ ذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:306

المصادر:

1. مقتضب الأثر: ص 45.

2. بحار الأنوار: ج 51 ص 164، عن المقتضب.

3. الصراط المستقیم: ج 2 ص 136.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 712 ح 162.

الأسانید:

فی المقتضب: حدثنی عبد اللّه بن القاسم، قال: حدثنا أبو مسلم الکجی عبد اللّه بن مسلم، قال: حدثنا أبو السمح عبد اللّه بن عمیر الثقفی، قال: حدثنا هرمز بن حوران، قال:

حدثنا فراس، عن الشعبی، قال.

48
المتن

عن عبد اللّه بن عباس، قال: سمعت سلمان الفارسی و هو یقول:

لمّا أن مرض النبی صلّی اللّه علیه و آله المرضه التی قبضه اللّه فیها، دخلت فجلست بین یدیه و دخلت علیه فاطمه علیها السّلام ...، إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

إن علیا علیه السّلام أول من آمن باللّه و هو ابن عم رسول اللّه و أخ الرسول و وصی رسول اللّه و زوج بنت رسول اللّه، و ابناه سبطا رسول اللّه، و عمّه سید الشهداء عمّ رسول اللّه، و أخوه جعفر الطیّار فی الجنه ابن عم رسول اللّه، و المهدی الذی یصلّی عیسی خلفه منک و منه ....

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 179.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 496 ح 43، عن تفسیر فرات.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 155.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:307

الأسانید:

فی تفسیر فرات: عن فرات، عن محمد بن القاسم بن عبید معنعنا، عن عبد اللّه بن عباس، قال: سمعت سلمان الفارسی.

49
المتن

قال سلمان الفارسی: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی قبض فیه، فجلست بین یدیه فسألته عما یجد و قمت لأخرج، فقال لی: اجلس یا سلمان، فیستشهدک اللّه عز و جل أمرا أنه لمن خیر الأمور، فجلست.

فبینا أنا کذلک، إذ دخل علیه رجال من أهل بیته و رجال من أصحابه، و دخلت فاطمه علیها السّلام ابنته فیمن دخل ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام:

ثم إن اللّه تعالی اختارنی من أهل بیتی و اختار علیا و الحسن و الحسین علیهم السلام و اختارک.

فأنا سید ولد آدم، و علی علیه السّلام سید العرب، و أنت سیده النساء، و الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه، و من ذریتک المهدی علیه السّلام، یملأ الأرض عدلا کما ملأت من قبله جورا.

المصادر:

اللوامع النورانیه: ص 403 ح 825.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: أخبرنا جماعه، عن أبی المفضل، قال: حدثنا محمد بن فیروز بن غیاث، قال: حدثنا محمد بن الفضل بن مختار، قال: حدثنا أبو الفضل بن مختار، عن الحکم بن طهیر، عن ثابت بن أبی حمزه، قال: حدثنی أبو عامر القسم بن عوف عن أبی الطفیل عامر بن واثله، قال: حدثنی سلمان الفارسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:308

50
المتن

قال شرف الدین النجفی فی قوله تعالی: «وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ»:

«وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ» «1» بوصیک یا محمد، و قوله تعالی: «إِذا تُتْلی عَلَیْهِ آیاتُنا قالَ أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ» «2»، یعنی تکذیبه بالقائم علیه السّلام، إذا یقول له: لسنا نعرفک و لست من فاطمه علیها السّلام، کما قال المشرکون لمحمد صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. اللوامع النورانیه: ص 498 ح 1067، عن تأویل الآیات. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 308 المصادر: ..... ص : 308 3. البرهان: ج 4 ص 437.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: شرف الدین النجفی، قال: روی أحمد بن إبراهیم، عن عباد، عن عبد اللّه بن بکیر، رفعه إلی أبی عبد اللّه علیه السّلام.

51
المتن

عن قتاده، قال:

قلت لسعید بن المسیّب: المهدی حق؟ قال: حق. قلت: ممّن؟ قال: من کنانه. قلت:

ثم ممّن؟ قال: من قریش. قلت: ثم ممّن؟ قال: من بنی هاشم. قلت: ثم ممّن؟ قال: من ولد فاطمه علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره المرسلات: الآیه 15.

(2). سوره المطففین: الآیه 13.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:309

المصادر:

1. المهدی علیه السّلام للصدر: ص 47، عن عقد الدرر.

2. عقد الدرر: ص 80 ح 27.

3. سنن أبی عمر، علی ما فی عقد الدرر.

4. إحقاق الحق: ج 13 ص 103.

5. الإشراف: ص 63.

6. أعیان الشیعه: ج 4 ص 40.

7. الصواعق المحرقه: ص 235.

8. جواهر العقدین (مخطوط)، علی ما فی الینابیع.

9. ینابیع الموده: ص 432.

52
المتن

قال السید صدر الدین الصدر: إذا کان المهدی المنتظر علیه السّلام من آل محمد و من العتره الطاهره و من أهل البیت علیهم السلام- کما عرفت- و من أولاد علی و فاطمه علیهما السّلام و من أولاد الحسن و الحسین علیهما السّلام، کان من ذوی القربی الذین وجبت مودتهم علی الناس أجمعین.

المصادر:

المهدی علیه السّلام للصدر: ص 59.

53
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام- فی حدیث-، قال:

إن جبرئیل أتانی فأقرأنی من ربی السلام و قال: یا محمد، إن اللّه اختار من بنی هاشم سبعه لم یخلق مثلهم فیما مضی و لا یخلق مثلهم فیما بقی؛ أنت یا رسول اللّه سید النبیین، و علی بن أبی طالب علیه السّلام وصیک سید الوصیین، و الحسن و الحسین علیهما السّلام سبطاک سید الأسباط، و حمزه عمّک سید الشهداء، و جعفر ابن عمّک الطیّار فی الجنه یطیر مع

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:310

الملائکه کیف یشاء، و منکم القائم علیه السّلام یصلّی عیسی بن مریم خلفه إذا أهبطه اللّه إلی الأرض، من ذریّه علی و فاطمه من ولد الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

إثبات الهداه: ج 1 ص 462 ح 92.

الأسانید:

فی إثبات الهداه: عده من أصحابنا، عن سهل بن زیاد، عن محمد بن سلیمان، عن میثم بن أسلم، عن معاویه بن عمار، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

54
المتن

قال العمیدی: روی الشیخ المفید عن سیف بن عمیره أنه قال:

کنت عند أبی جعفر المنصور، فقال لی ابتداء: یا سیف بن عمیره، لا بد من مناد ینادی من السماء باسم رجل من ولد أبی طالب علیه السّلام، فقلت: جعلت فداک، یا أمیر المؤمنین! تروی هذا؟ قال: إی و الذی نفسی بیده لسماع أذنی له.

فقلت: یا أمیر المؤمنین، إن هذا الحدیث ما سمعته قبل وقتی هذا. فقال: یا سیف، إنه لحق، و إذا کان فنحن أول من یجیبه، أما إن النداء إلی رجل من بنی عمّنا. فقلت: رجل من ولد فاطمه علیها السّلام؟ فقال: نعم یا سیف، لو لا أننی سمعت من أبی جعفر محمد بن علی یحدّثنی به و حدّثنی به أهل الأرض کلهم ما قبلته منهم، و لکنه محمد بن علی.

و مما یؤیّد هذا الحدیث، الحدیث الذی أخرجه أکثر المحدثین بأن المهدی علیه السّلام حق هو من ولد فاطمه علیها السّلام، حتی صرّح بعضهم بتواتر کون المهدی من ولد فاطمه علیها السّلام و لا معارض له بقوه ثبوته.

قال السفارینی الحنبلی فی لوائح الأنوار، فی ترجمه الإمام محمد بن الحسن العسکری علیه السّلام، و تحت عنوان: «الأحادیث فی کون المهدی علیه السّلام من ولد العباس» ما نصّه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:311

إن الروایات الکثیره و الأخبار الغزیره ناطقه أنه من ولد فاطمه البتول علیها السّلام ابنه النبی الرسول صلّی اللّه علیه و آله- و سلام اللّه علیها و علی أولادها الطاهرین-، و جاء فی بعض الأحادیث

أنه من ولد العباس، و الأول أصح. «1»

ثم ذکر جمله من هذه الأحادیث معلقا علیها بقوله: فهذه الأخبار کلها لا تنافی أن المهدی علیه السّلام من ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من ولد فاطمه الزهراء علیها السّلام، لأن الأحادیث التی فیها أن المهدی علیه السّلام من ولدها أکثر و أصحّ، بل قال بعض حفّاظ الأمه و أعیان الأئمه: إن کون المهدی علیه السّلام من ذریته صلّی اللّه علیه و آله مما تواتر عنه ذلک، فلا یسوغ العدول و لا الالتفات إلی غیره.

و لهذا ردّ الألبانی علی محمد رشید رضا صاحب المنار الذی أعلّ الأحادیث الوارده فی الإمام المهدی علیه السّلام بعله التعارض؛ فقال: و هذه عله مدفوعه لأن التعارض شرطه التساوی فی قوه الثبوت، و أما نصب التعارض بین قوی و ضعیف فمما یسوغه عاقل منصف، و التعارض المزعوم من هذا القبیل.

المصادر:

1. دفاع عن الکافی: ج 1 ص 308.

2. عقد الدرر: ص 175 ح 177، شطرا من صدره.

3. الأوائل للتستری: ص 160.

55
المتن

قال محمد رسول البرزنجی فی کتابه الإشاعه لأشراط الساعه:

ان أحادیث وجود المهدی علیه السّلام و خروجه آخر الزمان و أنه من عتره رسول اللّه علیهم السّلام و من ولد فاطمه علیها السّلام بلغت حد التواتر المعنوی، فلا معنی لإنکارها.

______________________________

(1). و فیه نظر، فإنه یقتضی قوله: «و الأول أصح» أن القول الثانی أیضا صحیح، و هذا خلاف مذهبنا لأن قول ولد العباس غلط محض لا شک فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:312

المصادر:

1. دفاع عن الکافی: ج 1 ص 374، عن الإشاعه.

2. الإشاعه لأشراط الساعه: ص 87، علی ما فی دفاع عن الکافی.

56
المتن

أخرج نعیم بن حمّاد، عن قتاده، قال:

قلت لسعید بن المسیّب: المهدی علیه السّلام حق هو؟ قال: نعم. قلت: ممن هو؟ قال: من ولد فاطمه علیها السّلام ابنته صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

البرهان: ص 95 ح 20.

57
المتن

قال السید الصدر فی موقف الآخرین من الإمام المهدی علیه السّلام:

... إنهم سوف یقولون: أن هذا لیس من ذریه فاطمه علیها السّلام، لو کان من ذریتها لرحمنا، أو یقولون: هذا لیس من آل محمد علیهم السّلام، لو کان من آل محمد علیهم السّلام لرحمنا، کما نطقت بذلک الأخبار.

المصادر:

تاریخ ما بعد الظهور: ص 603.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:313

58
المتن

سعید بن المسیّب، عن أم سلمه زوج النبی صلّی اللّه علیه و آله، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: المهدی علیه السّلام حق من ولد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

التاریخ الکبیر: ج 3 ص 346 ح 1171.

الأسانید:

فی التاریخ الکبیر: زیاد بن بیان، قال: عبد الغفار بن داوود، حدثنا أبو الملیح الرقی، سمع زیاد بن بیان- و ذکر من فضله-، سمع علی بن نفیل جدّ النفیلی، سمع سعید بن المسیّب، عن أم سلمه زوج النبی صلّی اللّه علیه و آله.

59
المتن

قال السهیلی: قد روی البزّاز من طریق عائشه أنه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام:

هی خیر بناتی، أنها أصیبت بی، فحق لمن کانت هذه حاله أن یسود نساء أهل الجنه، و من سؤدتها أیضا أن المهدی المبشّر به آخر الزمان من ذریتها.

المصادر:

1. الروض الأنف للسهیلی: ج 2 ص 429.

2. عقد الدرر: ص 226 ح 250.

60
المتن

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال: لا بدّ من قائم من أولاد فاطمه علیها السّلام، یقوم من المغرب بین الخمسه إلی التسعه، یکسر شوکه المبتدعین و یقتل الضالین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:314

المصادر:

تاریخ الخلفاء الفاطمیین: ص 3.

61
المتن

قال یوسف بن یحیی المقدسی السلمی فی ذکر أن المهدی علیه السّلام من ولد فاطمه علیها السّلام و بعد ذکر حدیث ابن مسعود عن النبی صلّی اللّه علیه و آله ما قال:

تذهب الأیام و اللیالی حتی یملک رجل من أهل بیتی یواطئ اسمه اسمی ...، کما ذکرناه آنفا. فقد اتضح لمن أنصف من جمله الکلام أن المهدی علیه السّلام من ولد الزهراء فاطمه علیها السّلام لا ابن مریم.

المصادر:

1. عقد الدرر: ص 8.

2. سنن أبی عمر و المقرئ، علی ما فی عقد الدرر.

62
المتن

قال یوسف بن یحیی المقدسی بعد ذکر حدیث جابر بن یزید الجعفی عن الإمام الباقر علیه السّلام بطولها من العلامات:

... ألا فهو أشبه خلق اللّه عز و جل برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و اسمه علی اسمه و اسم أبیه علی اسم أبیه، من ولد فاطمه ابنه محمد علیها السلام من ولد الحسین علیه السّلام. ألا فمن توالی غیره لعنه اللّه.

المصادر:

عقد الدرر: ص 94.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:315

63
المتن

قال صدر الدین الشیرازی فی شرح أصول الکافی فی ذکر المهدی علیه السّلام:

... فهذه الرویات بأسرها مستصحبه الأسانید من طرق العامه، مثبته الصحه فی صحاحهم و أصولهم جمیعا، و هنا لک من الطریقین مسانید صحاح و طرق مستفیضه یجمعها أنه صلّی اللّه علیه و آله قال: الأئمه بعدی ....

و فی صحاحهم السته و جامع أصولهم أنه صلّی اللّه علیه و آله قال: المهدی علیه السّلام من عترتی من ولد فاطمه علیها السّلام یملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملأت ظلما و جورا ....

المصادر:

1. شرح أصول الکافی: ج 2 ص 481.

2. المهدی المنتظر علیه السّلام للعسکری: ص 187، شطرا منه.

3. المعیار المعرب: ج 2 ص 454، شطرا منه.

4. المهدی المنتظر علیه السّلام: ص 63، شطرا منه.

5. تحفه الأشراف: ج 13 ص 7، شطرا منه.

6. مقدمه ابن خالدون: ج 1 ص 631، شطرا منه.

7. مقدمه ابن خالدون: ج 1 ص 653، شطرا منه.

8. عقد الدرر: ص 69، شطرا منه.

9. الفردوس: ص 223 ح 6670، شطرا منه.

64
المتن

قال الباعونی فی فضائل فاطمه علیها السّلام:

... و من شرفها أن المهدی علیه السّلام الذی یملأ الأرض عدلا من ولدها و قد اختصّت بهذه المزایا دون أخواتها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:316

المصادر:

جواهر المطالب: ج 1 ص 152.

65
المتن

قال النصیری الواسطی فی الفصل الرابع من کتابه:

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی رؤیا یوحنّا

قال النصیری: یوحنّا یبشّر بالزهراء علیها السّلام؛ نلاحظ فی الفقره الأولی و الخامسه من رؤیا یوحنا الإشاره إلی فاطمه الزهراء علیها السّلام، هذا مع العلم بأن النصّ العبری فی «رؤیا یوحنا» یتضمّن قرائن فی غایه الوضوح و القوه لتأکید منزله و مقام الشهیده المظلومه علیها السّلام، و هذا ما سنسلّط الضوء علیه من خلال الترجمه العربیه للنصّ العبری:

1. قی گادول نرآی بشامایم إشّا أشیر هشّیمش لقوشا قی هیّاریّح تحت زگلیها قی عل روشاه عطیرت شنیم عاسار کوخاقیم.

5. قتیلد بن زاخار أشیر یرعیه کل هگویم بشیقط برزل قیلّاقح بناه إل ها إیلوهیم قی إل کسؤ.

أما الترجمه العربیه لهذا النصّ فهی کما یأتی:

1. و ستظهر آیه عظمی فی السماء؛ امرأه مستربله بالشمس و القمر تحت رجلیها و علی رأسها إکلیل من اثنی عشر کوکبا.

5. و ستلد ابنا ذکرا سیرعی جمیع الأمم بعصا من حدید و سیرفع ابنها إلی اللّه و إلی عرشه.

و یتّضح من خلال الترجمه للنصّ أعلاه، أنه یتضمّن قرائن لتأکید منزله و مقام سیده نساء العالمین علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:317

و تتمثّل هذه القرائن فی الفقره الأولی من النص: «... و علی رأسها إکلیل من اثنی عشر کوکبا»، حیث أشارت الفقره إلی الأئمه الاثنی عشر علیهم السّلام. أما الفقره الخامسه من النصّ: «ستلد ابنا ذکرا سیرعی جمیع الأمم ...»، و سیرفع ابنها إلی اللّه و إلی عرشه. ففیها إشاره إلی الإمام المهدی علیه السّلام.

و قد تبیّن لی من خلال تحلیل النصّ العبری لغویا أن الإشاره بخصوص فاطمه الزهراء علیها السّلام جاءت بصیغه الاستقبال: «ستظهر

آیه عظمی ...»، «و ستلد ابنا ذکرا» حسب الفقرتین الأولی و الثانیه.

هذا مع العلم بأن هناک روایات تروی من قبل الفریق الآخر، ذکرت أن المهدی علیه السّلام من ذریه فاطمه علیها السّلام.

نعیم بن حمّاد المروزی أبو هارون، عن عمرو بن قیس الملائی، عن المنهال بن عمرو، عن زر بن حبیش: سمع علیا علیه السّلام عنه یقول: المهدی رجل منا من ولد فاطمه علیها السّلام.

و عنه سعید أبو عثمان، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: هو من بنی هاشم من ولد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

أهل البیت علیهم السّلام فی الکتاب المقدس و التوراه و الإنجیل: ص 83.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:319

الفصل الخامس أسماؤها و ألقابها و کناها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:320

فی هذا الفصل
اشاره

إن الأسماء تنزل من السماء و هذا فی المعصومین علیهم السلام عین الحقیقه بأن أسمائهم نزلت من العالم العلوی و سمّاهم اللّه عز و جل بهذه الأسماء.

و لقد قال أبو عبد اللّه الصادق علیه السّلام: لفاطمه علیها السّلام تسعه أسماء عند اللّه عز و جل: فاطمه و الصدیقه و المبارکه و الطاهره و الزکیه و الراضیه و المرضیه و المحدّثه و الزهراء.

و الأسماء علی ثلاثه أقسام فی الحقیقه:

الأسماء کمحمد و فاطمه، و الألقاب کالمصطفی و الزهراء و الکنی کأبی القاسم و أم الحسنین، و جاءت الثلاثه فی الروایات بصوره علی حدّه أو مرکبا. و نحن نذکر أسماء و ألقاب و کنی فاطمه علیها السّلام کما جاء فی الروایات و النصوص.

و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 76 حدیثا:

کلمه ابن شهرآشوب فی ذکر خمسه من کنی فاطمه علیها السّلام و عده من أسمائها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:321

ذکر عده من ألقاب فاطمه علیها السّلام و کناها و تسمیه أبی الحسن علیه السّلام ثلاثه کنی لها:

أم البرکات، أم الهادی، أم الرحبه.

ذکر الإمام الصادق علیه السّلام تسعه أسماء لها من عند اللّه عز و جل و تفسیر فاطمه علیها السّلام و ذکر کفویه علی علیه السّلام لها.

کلام جعفر بن محمد علیه السّلام فی کنیه «أم أبیها» لفاطمه علیها السّلام.

کلام السید فی قصه المباهله فی ذکر محمد صلّی اللّه علیه و آله بعد المسیح، و ذکر عده من ألقاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ذکر «البهلوله» فی أسماء فاطمه علیها السّلام.

فی دعوات الراوندی بعد الصلاه رکعتین: ... بحق الزهراء مریم الکبری.

فی زیاره الزهراء علیها السّلام: السلام علی

البتول الطاهره و الصدیقه المعصومه و البرّه التقیه ....

أیضا فی زیارتها علیها السّلام: السلام علی البتوله الشهیده، ابنه نبی الرحمه صلّی اللّه علیه و آله.

أیضا فی زیارتها علیها السّلام ذکرت أسماء کثیره، منها: مبشّره الأولیاء، حلیفه الورع، تفاحه الفردوس.

ذکر بعض أسمائها فی دعاء العبرات کخیره الأخیار و أم الأنوار.

فی زیارتها فی نسخه قدیمه علی نقل المجلسی: السلام علی النبعه النبویه الناضره، السلام علی الزکیه العارفه، السلام علی المظلومه الصابره، السلام علی خصیمه الفجره، السلام علی أم الأئمه البرره.

ذکر أسماء و ألقاب و کنی الصدیقه الطاهره علیها السّلام فی الکتب و الآثار، نذکرها بالاختصار مع اسم الکتب و رقم الصفحات:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، ص 12: قال علی علیه السّلام عند منصرفه من نهروان: أنا زوج البتول فاطمه علیها السّلام، التقیه الزکیه البره المهدیه.

فی سبائک الذهب، ص 319: من أسمائها علیها السّلام البتول و الزهراء و طاهره و مطهره و فاطمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:322

فی سیدات نساء أهل الجنه، ص 99: لفاطمه علیها السّلام تسعه أسماء: فاطمه و المبارکه و الزکیه و الصدیقه و الراضیه المرضیه و المحدّثه و الزهراء.

فی إتحاف السائل ص 25، و المعجم الکبیر ج 22 ص 29: کنیه فاطمه علیها السّلام أم أبیها، و هذا قول مصعب بن عبد اللّه و المدینی.

فی مناقب ابن المغازلی ص 278 عن الباقر علیه السّلام و تنقیح المقال، ج 2 ص 82: کنیه فاطمه علیها السّلام أم أبیها.

فی میزان الاعتدال ج 2 ص 400 و لسان المیزان ج 3 ص 267: إن فاطمه علیها السّلام المنصوره.

فی جنات الخلود ص 18: فی حروف اسم فاطمه علیها السّلام من فاء إلی هاء رموزا،

و کلامه فی عله تسمیه أسمائها.

فی أسد الغابه ج 5 ص 520 و فضائل الخمسه علیهم السّلام ج 3 ص 126 و الإستیعاب ج 2 ص 752: إن کنیه فاطمه علیها السّلام أم أبیها.

فی تاریخ دمشق ج 3 ص 155 و الاکتفاء ص 217: إن کنیه فاطمه علیها السّلام أم أبیها.

فی ناسخ التواریخ، مجلد عیسی علیه السّلام ج 3 ص 488: إن ألقابها علیها السّلام البتول و الحصان و الحرّه و السیده و العذراء و الزهراء و الحوراء و المبارکه و الطاهره و الزکیه و الراضیه و المرضیه و المحدّثه و المعصومه و مریم الکبری و الصدیقه الکبری و سیده نساء العالمین.

فی أعلام المنجد ص 518: ذکر مدینه «فاطیما» فی البرتغال المنسوبه إلی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

فی الهدایه ص 176: من أسمائها علیها السّلام فاطمه، و «فاطم» ترخیم، و عدّ من کناها و ألقابها 25 لقبا و کنیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:323

فی نوادر المعجزات ص 84: ذکر تسعه أسماء لها، و فی العدد القویه ص 226: ذکر 17 اسما و لقبا و کنیه لها.

فی التهذیب ج 18 ص 112 و فی الکافی ج 2 ص 95: ذکر قصه مولود ولد للسکونی و تسمیتها بفاطمه و توصیته علیه السّلام بإکرامها.

فی التهذیب ج 6 ص 10 فی زیارتها: السلام علیک أیتها الصدیقه الشهیده ...، أیتها الرضیه المرضیه ....

فی الجامع العباسی فی تسمیه المولود ص 303: أن یسمی الولد باسم محمد و أحمد و علی و حسن و حسین و جعفر و طالب و عبد اللّه و فاطمه.

فی الغدیر ج 2 ص 312: تسمیه أبوها لها بالصدیقه و ذکرها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله

فضائل علی علیه السّلام.

فی نزل الأبرار ص 131: تسمیتها به 12 اسما و لقبا و کنیه.

فی الوسیله ص 315: فی تسمیه الأولاد بأسماء أفضلها محمد و علی و الحسن و الحسین و فاطمه.

فی الفاطمیه من أسمائها: أن له تسعه و تسعین اسما، و ذکر نبذه منها.

فی تاج العروس ج 9 ص 13: ذکر حله سیراء و شق علی علیه السّلام لها و تقسیمها بین الفواطم.

فی تذکره الهداه ص 20: شعر نظام العلماء فی ألقاب فاطمه الزهراء علیها السّلام.

فی الإصابه ج 8 ص 157: فیه ذکر من اسمه فاطمه ثلاثین نفرا من الصحابیات.

فی تاریخ أهل البیت علیهم السّلام ص 121: فی ذکر ألقاب و کنی فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:324

فی القاموس ج 4 ص 225: ذکر عشرین صحابیه اسمهنّ فاطمه، و ذکر الفواطم التی فی الحدیث.

فی التعلیقات ج 2 ص 710: ذکر شعر بدیع الزمان: یا ابن الفواطم ...، یرید فاطمه بنت عمرو أم أبی طالب و فاطمه بنت الأصم أم خدیجه و فاطمه بنت أسد أم علی علیه السّلام و فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

فی أساس الأدیان (مخطوط)، فی أحوال فاطمه علیها السّلام: اسمها فاطمه علیها السّلام و کنیتها أم الأئمه و لقبها الزهراء و البتول ....

فی معجم الرموز و الإشارات ص 207: فلها علیها السّلام أکثر من ثلاثین اسما و کنیه و أشهرها الزهراء و أم أبیها.

فی حدیقه السعداء (مخطوط)، فی ذکر تسمیتها علیها السّلام فاطمه: و کناها أم محمد، و أما ألقابها الرضیه و المرضیه و المیمونه و الزکیه و الزهراء علیها السّلام.

فی ألقاب الرسول و عترته علیهم السّلام (مخطوط): ذکر 29 اسما من أسمائها.

فی مظاهر الأنوار ص

76: فی ذکر کنیتها أم محمد و ألقابها المبارکه و الطاهره و الزاکیه و الراضیه و المرضیه و البتول.

فی دوائر المعارف: کناها أم الحسن، أم الحسین، أم المحسن، أم الأئمه، أم الخیره، أم المؤمنین، أم الفضائل، أم الأخیار، أم النجباء، أم الأزهار.

فی تراجم أعلام النساء ج 2 ص 301: ذکر 17 لقبا و کنیه لها علیها السّلام.

فی تذکره الصحابیات، فی کناها المشهوره و هی سته، و ألقابها المشهوره و هی اثنا عشر.

فی تقویم الأئمه علیهم السّلام ص 21: فی ذکر اثنی عشره من کناها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:325

فی مجمع النورین ص 10: فی کناها و ألقابها علیها السّلام و هی أم القری المبارکه، أم أبیها، خامسه أهل الکساء، مکمله أصحاب العباء ....

فی سرور الشیعه (مخطوط): فی ذکر نبذه من ألقابها علیها السّلام و تسمیتها فی السماء بالمنصوره و فی الأرض فاطمه، و فی کتاب جاماس و زند: شاه زنان، و فی حدیث التزویج: النور، و فی التوراه: عابده، و فی الإنجیل: مخدومه، و فی کتاب ذوهر:

تاج النساء، و فی کتاب البراهمه: شمه الکبری، و فی کتاب الیونانیین: حبیبه اللّه.

فی الجنّه العاصمه ص 66: نظم ألقاب فاطمه الزهراء علیها السّلام و هی 102 اسما.

فی المعجم الکبیر ج 22 ص 397 و کشف الغمه ج 1 ص 462 و ریاحین الشریعه ج 1 ص 4: ذکر کنیتها بأم أبیها.

فی فضائل ابن شاذان ص 80: مفاخره علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام و ذکر فاطمه علیها السّلام کثیرا من ألقابها.

فی ریاحین الشریعه ج 1 ص 14: فی ذکر کثیر من ألقاب و کنی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

فی مجمع البحرین ص 315: إن الکوثر من ألقاب

فاطمه علیها السّلام.

فی «فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد» ص 51 ذکر عده کثیره من أسمائها.

فی دعاء التوسل إلی الأئمه الاثنی عشر علیهم السلام ص 2: فی الصلاه علی فاطمه علیها السّلام ذکر نبذه من أسمائها.

فی کشف الغمه ج 1 ص 454: فی فضائل فاطمه علیها السّلام هی سلیله النبوه ...، و ذکر عده من أسمائها.

فی تاریخ الأئمه لابن أبی الثلج ص 17: من أسماء و ألقاب فاطمه علیها السّلام: فاطمه، البتول، الزهراء، الحصان، السیده، أم الأئمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:326

فی لغت نامه دهخدا ج 10 ص 4943: من ألقابها علیها السّلام سیده العالمین، الطاهره، الصدیقه، الزاکیه، الراضیه، المرضیه، البتول، الزهراء.

فی مراقد أهل البیت علیهم السلام بالقاهره: من ألقابها علیها السّلام الزهراء و البتول و النبویه.

فی سبائک الذهب ص 319: أسمائها علیها السّلام المدعوّ بها: البتول، الزهراء، الطاهره، المطهره، فاطمه.

فی تذکره الأئمه علیهم السّلام، فی ذکر أسماء لها، کما مرّ فی سرور الشیعه.

فی مزار الشهید ص 10: السیده الکبری و السیده الزهراء.

فی مقتل الخوارزمی ج 1 ص 51 و تهذیب التهذیب ج 12 ص 441: کنیتها أم أبیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:327

1
المتن

قال محمد بن علی بن شهرآشوب فی أسماء فاطمه علیها السّلام و کناها:

کناها: أم الحسن، و أم الحسین، و أم المحسن، و أم الأئمه، و أم أبیها.

و أسماؤها علی ما ذکره أبو جعفر القمی: فاطمه، البتول، الحصان، الحرّه، السیده، العذراء، الزهراء، الحوراء، المبارکه، الطاهره، الزکیه، الراضیه، المرضیه، المحدثه، مریم الکبری، الصدیقه الکبری، و یقال لها فی السماء: النوریه، السماویه، الحانیه. «1»

و قلنا: الصدیقه بالأقوال، و المبارکه بالأحوال، و الطاهره بالأفعال، الزکیه بالعداله، و الرضیه بالمقاله، و

المرضیه بالدلاله، المحدّثه بالشفقه، و الحرّه بالنفقه، و السیده بالصدقه.

______________________________

(1). قال المجلسی: الحانیه، أی المشفقه علی زوجها و أولادها.

قال الجزری: الحانیه التی تقیم علی ولدها لا تتزوّج شفقه و عطفا، و منه الحدیث فی نساء قریش: أحناه علی ولد و أرعاه علی زوج.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:328

الحصان بالمکان، و البتول فی الزمان، و الزهراء بالإحسان، مریم الکبری فی الستر، فاطم بالسرّ، و فاطمه بالبرّ، النوریه بالشهاده، و السماویه بالعباده، و الحانیه بالزهاده، و العذراء بالولاده، الزاهده الصفیه، العابده الرضیه، الراضیه المرضیه، المتهجده الشریفه، القانته العفیفه.

سیده النسوان، و حبیبه حبیب الرحمن، و المحتجبه عن خزان الجنان، و صفیه الرحمن، ابنه خیر المرسلین، و قره عین سید الخلائق أجمعین، و واسطه العقد بین سیدات نساء العالمین، و المتظلّمه بین یدی العرش یوم الدین.

ثمره النبوه، و أم الأئمه، و زهر فؤاد شفیع الأمه، الزهراء المحترمه، و الغراء المحتشمه، المکرمه تحت القبه الخضراء، و الإنسیه الحوراء، و البتول العذراء، ستّ النساء، وارثه سید الأنبیاء، و قرینه سید الأوصیاء، و فاطمه الزهراء.

الصدیقه الکبری، راحه روح المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، حامله البلوی من غیر فزع و لا شکوی، و صاحبه شجره طوبی، و من أنزل فی شأنها و شأن زوجها و أولادها سوره هل أتی، ابنه النبی، و صاحبه الوصی، و أم السبطین، و جده الأئمه، و سیده نساء الدنیا و الآخره.

زوجه المرتضی علیه السّلام، و والده المجتبی علیه السّلام، و ابنه المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، السیده المفقوده، الکریمه المظلومه الشهیده، السیده الرشیده، شقیقه مریم، و ابنه محمد الأکرم صلّی اللّه علیه و آله، المفطومه من کل شرّ، المعلومه بکل خیر، المنعوته فی الإنجیل، الموصوفه

بالبرّ و التبجیل، درّه صاحب الوحی و التنزیل، جدها الخلیل، و مادحها الجلیل، و خاطبها المرتضی بأمر المولی جبرئیل.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 357.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 16 ح 15، عن المناقب.

3. الجنّه العاصمه: ص 68، عن المناقب.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 67 ح 3، شطرا من صدره.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 89 ح 2، شطرا یسیرا من صدره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:329

2
المتن

قال فی اللؤلؤه البیضاء فی ذکر ألقابها علیها السّلام:

و ألقابها: الزهراء، و البتول، و الحصان، و الحوراء، و السیده، و الصدیقه، و مریم الکبری، و والده الحسن و الحسین علیهما السّلام، و أم النقی، و أم التقی، و أم البلجه، و أم الرأفه، و أم العطیه، و أم الموانح، و أم النورین، و أم العلاء، و أم البدیه، و أم الرواق الحسیبه، و أم البدرین.

و من أسماء أبی الحسن علیه السّلام لها: أم البرکات، و أم الهادی، و أم الرحبه.

المصادر:

اللؤلؤه البیضاء: ص 12.

3
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام:

لفاطمه علیها السّلام تسعه أسماء عند اللّه عز و جل؛ فاطمه، و الصدیقه، و المبارکه، و الطاهره، و الزکیه، و الراضیه، و المرضیه، و المحدثه، و الزهراء «1». ثم قال: أ تدری أیّ شی ء تفسیر فاطمه؟ قلت: أخبرنی یا سیدی. قال: فطمت من الشرّ، ثم قال: لو لا أن أمیر المؤمنین علیه السّلام تزوّجها لما کان لها کفو إلی یوم القیامه علی وجه الأرض؛ آدم فمن دونه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 10 ح 1، عن الأمالی للصدوق و علل الشرائع و الخصال.

2. الأمالی للصدوق: ص 592 ح 18 المجلس 86.

3. علل الشرائع: ج 1 ص 178 ح 3.

______________________________

(1). فی إعلام الوری: الزاهره مکان الزهراء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:330

4. الخصال: 2 ص 481 ح 3.

5. دلائل الإمامه: ص 10.

6. إعلام الوری: ص 148، شطرا منه، بتفاوت.

7. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 241، عن العلل.

8. منتهی الآمال: ج 1 ص 96، عن الأمالی.

9. روضه الواعظین: ج 1 ص 148.

10. حدیقه الشیعه: ص 16.

11. الکوکب الدرّی: ج 1 ص 126.

12. مستدرک سفینه البحار: ج 5 ص 168.

13. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للیزدی: ص 289.

14. معاجز الولایه: ص 17.

15. مقامات فاطمیه: ص 25، عن الأمالی.

16. عوالم العلوم: ج 11 ص 66 ح 1.

17. کشف الغمه: ج 1 ص 463.

18. المحتضر: ص 138.

19. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 48.

20. بیت الأحزان: ص 10.

الأسانید:

1. فی الأمالی و العل و الخصال: ابن المتوکل، عن السعدآبادی، عن البرقی، عن عبد العظیم الحسنی، عن الحسن بن عبد اللّه بن یونس، عن یونس بن ظبیان، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی دلائل الإمامه: عن الحسن بن أحمد العلوی، عن الصدوق، مثله.

4
المتن

قال المجلسی: روی فی مقاتل الطالبیین بأسناده إلی جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام:

أن فاطمه علیها السّلام کانت تکنّی أم أبیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:331

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 19 ح 19، عن مقاتل الطالبیین.

2. مقاتل الطالبیین: ص 29.

3. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 4، عن مقاتل الطالبیین.

5
المتن

قال السید فی قصه المباهله فی ذکر محمد صلّی اللّه علیه و آله بعد المسیح:

... و أما محمد صلّی اللّه علیه و آله أخو قریش هذا القاطن بیثرب، فآیاته حق مؤمن أجل و هو و المعبود أحمد، الذی نبّأت به کتب اللّه عز و جل و دلّت علیه آیاته و هو حجه اللّه عز و جل و رسوله صلّی اللّه علیه و آله، الخاتم الوارث حقا و لا نبوه و لا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لا حجه بین ابن البتول و الساعه غیره، بلی و من کان منه من ابنته البهلوله «1» الصدیقه، فأنتما ببلاغ اللّه لکنما من نبوه محمد صلّی اللّه علیه و آله فی أمر مستقر ....

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 505.

6
المتن

روی عن الأئمه علیهم السّلام:

إذا حزنک أمر فصلّ رکعتین؛ تقرأ فی الرکعه الأولی الحمد و آیه الکرسی و فی الثانیه الحمد و إنا أنزلناه، ثم خذ المصحف و ارفعه فوق رأسک و قل: اللهم إنی أسألک بحقّ ما أرسلته إلی خلقک ...، و بحق الزهراء علیها السّلام مریم الکبری سیده نساء العالمین ....

______________________________

(1). هذا من أسمائها الشریفه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:332

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 89 ص 113 ح 3، عن الدعوات.

2. الدعوات للراوندی: ص 58، عن الدعوات.

3. بحار الأنوار: ج 88 ص 376 ح 33، عن الدعوات.

7
المتن

قال السید ابن طاوس فی زیاره الزهراء علیها السّلام فی الروضه:

تقف فی الموضع المذکور و تقول: السلام علی البتول الطاهره، و الصدیقه المعصومه، و البرّه التقیه، سلیله المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، و حلیله المرتضی علیه السّلام، أم الائمه النجباء ....

المصادر:

1. مصباح الزائر: ص 52.

2. بحار الأنوار: ج 97 ص 197 ح 15، عن المصباح.

8
المتن

قال السید فی زیارتها علیها السّلام فی بیتها و بالبقیع:

تقول: السلام علی البتوله الشهیده، ابنه نبی الرحمه، و زوجه الوصی الحجه، و والده الساده الأئمه. السلام علیک یا فاطمه الزهراء، ابنه النبی المصطفی صلّی اللّه علیه و آله. السلام علیک و علی أبیک. السلام علیک علی بعلک و بنیک. السلام علیک أیتها الممتحنه. السلام علیک أیتها المظلومه الصابره ....

المصادر:

1. مصباح الزائر: ص 53.

2. بحار الأنوار: ج 97 ص 198 ح 16، عن المصباح.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:333

9
المتن

قال السید فی باب زیارتها: تقول: السلام علیک یا بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، السلام علیک یا أم المؤمنین، السلام علیک یا أیتها الصدیقه الشهیده، السلام علیک أیتها الرضیه المرضیه، السلام علیک أیتها الصادقه الرشیده، السلام علیک أیتها الفاضله الزکیه، السلام علیک أیتها الحوراء الإنسیه، السلام علیک أیتها التقیه النقیه، السلام علیک أیتها المحدّثه العلیمه، السلام علیک أیتها المعصومه المظلومه، السلام علیک أیتها الطاهره المطهّره، السلام علیک أیتها المظلومه المضطهده المغصوبه، السلام علیک أیتها الغرّاء الزهراء ....

اللهم صلّ علی محمد و أهل بیته، و صلّ علی البتول الطاهره، الصدیقه المعصومه، التقیه النقیه الزکیه الرشیده المظلومه المقهوره، المغصوبه حقها، الممنوعه إرثها، المکسوره ضلعها، المظلوم بعلها، المقتول ولدها، فاطمه بنت رسولک، و بضعه لحمه، و صمیم قلبه، و فلذه کبده، و النخبه منک له، و التّحفه خصّصت بها وصیه، و حبیبه المصطفی، و قرینه المرتضی، و سیده النساء، و مبشّره الأولیاء، حلیفه الورع و الزهد، و تفّاحه الفردوس و الخلد، التی شرّفت مولدها بنساء الجنه، و سللت منها أنوار الأئمه، و أرخیت دونها حجاب النبوه ....

المصادر:

1. إقبال الأعمال: ص 624.

2. بحار الأنوار: ج 97 ص 199 ح 20، عن الإقبال.

10
المتن

قال السید: حدثنی صدیقی و المؤاخی لی محمد بن محمد بن محمد القاضی ...،

و ذکر حدیثا عجیبا و سببا غریبا: و هو أنه کان قد حدثت له حادثه، فوجد هذا الدعاء فی أوراق ...، و یمسی دعاء العبرات، و هو:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:334

اللهم إنی أسألک یا راحم العبرات و یا کاشف الکربات، أنت الذی تقشع سحاب المحن ...، و أتقرّب إلیک بخیره الأخیار، و أم الأنوار، و الإنسیه الحوراء، البتول العذراء، فاطمه الزهراء ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 92 ص 376 ح 27، عن مهج الدعوات.

2. مهج الدعوات: ص 427.

11
المتن

قال العلامه المجلسی فی باب الزیارات الجامعه فی زیاره الحادیه عشره:

زیاره المصافقه وجدت فی نسخه قدیمه من تألیفات أصحابنا ما هذا الفظه:

روی غیر واحد أن زیاره ساداتنا إنما هی تجدید العهد و المیثاق المأخوذ فی رقاب العباد، و سبیل الزائر أن یقول عند زیارتهم علیهم السّلام:

جئتک یا مولای زائرا لک و مسلّما علیک ...، إلی قوله:

السلام علی الصدیقه الطاهره، السلام علی النبعه النبویه الناضره، السلام علی الزکیه العارفه، السلام علی المظلومه الصابره، السلام علی خصیمه الفجره، السلام علی أم الأئمه البرره، السلام علی البضعه النبویه، السلام علی الدرّه الأحمدیه، السلام علی فاطمه البتول، السلام علی الزهراء ابنه الرسول.

السلام علی المطهّره من الأرجاس، السلام علی المبرّات من الأدناس، السلام علی المحروسه من الوسواس، السلام علی المفضّله علی کافه الناس، السلام علی مریم الکبری، السلام علی الإنسیه الحوراء، السلام علی من والدها النبی صلّی اللّه علیه و آله، السلام علی من بعلها الوصی، السلام علی من بورکت و بورک نسلها، السلام علی من الأئمه من ذریّتها و ولدها، السلام علی الشجره الزیتونه المبارکه المیمونه و رحمه اللّه و برکاته ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:335

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 197، عن نسخه قدیمه.

2. النسخه القدیمه، علی ما فی البحار.

12
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام قال: خطب أمیر المؤمنین علیه السّلام بالکوفه عند منصرفه من نهروان ...،

إلی أن قال علیه السّلام:

أنا زوج البتول سیده نساء العالمین، فاطمه التقیه الزکیه البرّه المهدیّه، حبیبه حبیب اللّه و خیر بناته و سلالته و ریحانه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 33 ص 82 ح 547، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 12.

3. معانی الأخبار: ص 58.

4. بحار الأنوار: ج 35 ص 45 ح 1، عن معانی الأخبار.

5. المحتضر: ص 41.

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و معانی الأخبار: الحسن بن الحسین بابویه، عن عمّه محمد بن الحسن، عن أبیه الحسین، عن عمّه أبی جعفر بن بابویه، عن الطالقانی، عن الجلودی، عن مغیره بن محمد، عن رجاء بن أبی سلمه، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام.

13
المتن

قال السویدی فی مناقب الزهراء علیها السّلام: ... و کان لها أسماء تدعی بها، و هی البتول، و الزهراء، و طاهره، و مطهّره، و فاطمه و کان یحبّها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:336

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 33 ص 255، عن سبائک الذهب.

2. سبائک الذهب للسویدی: ص 319، علی ما فی الإحقاق.

14
المتن

قال الشناوی فی مولد و تسمیه فاطمه علیها السّلام:

... و لفاطمه علیها السّلام تسعه أسماء: فاطمه، و المبارکه، و الزکیه، و الصدیقه، و الراضیه، و المرضیه، و المحدّثه، و الزهراء- لأنها زهره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله- و الطاهره، و کان یطلق علیها أم النبی أو أم أبیها، کما لقّبت بالبتول لأن اللّه عز و جل قطعها عن النساء حسنا و فضلا و شرفا، أو لأنه لا شهوه لها للرجال، أو لانقطاعها إلی اللّه و تفرغت لعبادته ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 12.

2. سیدات نساء أهل الجنه: ص 99، علی ما فی الإحقاق.

15
المتن

قال الطبرانی: حدثنا الحسین بن فهم، ثنا مصعب بن عبد اللّه الزبیری، قال: کنیه فاطمه علیها السّلام أم أبیها.

و حدثنا محمد بن علی المدینی فستقه قال: و کانت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تکنّی أم أبیها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 29.

2. المعجم الکبیر: ج 22 ص 397، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:337

16
المتن

فی إتحاف السائل فی ذکر کنیتها علیها السّلام:

بم کنّیت؟ و کنّیت بأم أبیها کما أخرجه الطبرانی عن ابن المدینی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 29.

2. اتحاف السائل: ص 95 علی ما فی الإحقاق.

17
المتن

عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام، قال: کنیه فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أم أبیها.

المصادر:

1. المناقب لابن المغازلی: ص 278 ح 392.

2. إحقاق الحق: ج 19 ص 13، عن المناقب.

الأسانید:

فی مناقب ابن المغازلی: أخبرنا أحمد بن محمد بن عبد الوهاب إذنا، أخبرنا أبو أحمد عمر بن عبد اللّه بن شوذب، حدثنا الحسن بن علی بن منصور، حدثنا أبو إسماعیل محمد بن إسماعیل، حدثنا عثمان بن أبی شیبه، حدثنا بعض أصحابنا، عن کثیر بن یزید، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، قال.

18
المتن

قال المامقانی فی فصل النساء عند ذکر اسم فاطمه علیها السّلام: ... و کانت تکنّی أم أبیها، و کانت أحبّ الناس إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:338

المصادر:

تنقیح المقال: ج 2 ص 82، عن فصل النساء.

19
المتن

عن ابن عباس، قال: لما ولدت فاطمه بنت النبی علیها السّلام، سمّاها المنصوره. فنزل جبرائیل فقال: اللّه یقرؤک السلام و یقرأ مولودک السلام.

المصادر:

1. میزان الاعتدال: ج 2 ص 400 ح 4243.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 134، عن میزان الاعتدال.

3. میزان الاعتدال: ج 3 ص 439 ح 7070.

4. لسان المیزان: ج 3 ص 267.

الأسانید:

فی میزان الاعتدال: روی ابن القاضی، حدثنی عبد اللّه بن جبیر رجل من بنی سعد، أنبأنا عبید اللّه بن نمیر، عن مجالد، عن الشعبی، عن ابن عباس، قال.

20
المتن

قال محمد رضا الإمامی فی أسماء و ألقاب و کنی فاطمه علیها السّلام: إن فی حروف اسم فاطمه علیها السّلام- من فاء إلی هاء- رموزا لیست فی أحد من الأسماء، و سیأتی فی عله التسمیه بأسمائها.

و أما کناها فهی: أم أبیها، و أم الأئمه المعصومین، و أم الحسنین، و أم الخیره، و أم المؤمنین، و أم الفضائل، و أم الأخیار، و أم النجباء، و أم الأزهار ....

و أما ألقابها فعدّ منها: البتول، و الرضیه، و المرضیه، و السیده، و المحدّثه، و الطاهره، و الزکیّه، و بضعه النبوه، و المعصومه، و الدرّه البیضاء، و الصدیقه، ابنه المختار، و العذراء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:339

المصادر:

جنّات الخلود للإمامی المدرّس: ص 18 ح 8.

21
المتن

ذکر الکفعمی أسماء و ألقاب و الکنی و أحوال المعصومین علیهم السلام فی جدول، منها فاطمه علیها السّلام و قال: الاسم فاطمه، و الکنیه أم أبیها، و الألقاب الزهراء.

و اکتفی بکل واحد منهم علیهم السّلام بکنیه واحده و لقب واحد و لم یذکر کل الألقاب و الکنی منهم.

المصادر:

المصباح للکفعمی: ص 522.

22
المتن

قال ابن الأثیر فی ترجمه فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام:

و کانت تکنّی أم أبیها ....

المصادر:

1. أسد الغابه: ج 5 ص 520، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

2. فضائل الخمسه علیهم السلام: ج 3 ص 126، عن أسد الغابه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:340

23
المتن

ذکر ابن عبد البر، عن جعفر بن محمد علیه السّلام، أنه قال: کانت کنیه فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أم أبیها.

المصادر:

1. الإستیعاب: ج 2 ص 752، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

2. فضائل الخمسه علیهم السلام: ج 3 ص 126، عن الإستیعاب.

24
المتن

عن سلیمان الجعفری، قال: لا یدخل الفقر بیتا فیه اسم محمد أو أحمد أو علی أو الحسن أو الحسین أو جعفر أو طالب أو عبد اللّه، أو فاطمه من النساء ....

المصادر:

1. الکافی: ج 6 ص 19 ح 8.

2. وسائل الشیعه: ج 15 ص 129 ح 1، عن الکافی.

3. عدّه الداعی: ص 77.

4. التحفه السنیه: ص 297.

الأسانید:

فی الکافی: عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن بکر بن صالح، عن سلیمان الجعفری، قال.

25
المتن

عن زید بن علی علیه السّلام، قال: کانت کنیه فاطمه علیها السّلام أم أبیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:341

المصادر:

1. الاکتفاء: ص 217 ح 4، عن تاریخ مدینه دمشق.

2. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 155، علی ما فی الاکتفاء.

الأسانید:

فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا أبو الفضل بن ناصر، أنبأنا أبو الفضل بن خیرون، أنبأنا محمد بن علی، أنبأنا الحسن بن الحسین، أنبأنا جدی لأبی إسحاق بن محمد، قالا:

أنبأنا عبد اللّه بن إسحاق، أنبأنا قعنب بن المحرر أبو عمرو الباهلی، أنبأنا أبو نعیم، عن حسین بن زید بن علی بن جعفر بن محمد، عن أبیه، قال.

26
المتن

قال لسان الملک سپهر فی ألقاب فاطمه علیها السّلام: أنها علیها السّلام البتول، الحصان، الحرّه، السیده، العذراء، الزهراء، الحوراء، المبارکه، الطاهره، الزکیه، الراضیه، المرضیه، المحدّثه، المعصومه، مریم الکبری، الصدیقه الکبری، سیده نساء العالمین.

المصادر:

ناسخ التواریخ: مجلدات عیسی ج 3 ص 488.

27
المتن

قال فی أعلام المنجد عند ذکر فاطمه علیها السّلام:

فاطمه (فاطیما) قریه فی البرتغال علی بعد 100 کیلومتر من لیشبونه، ظهرت فیها العذراء لثلاثه أولاد 1917، أصبحت البلده مزارا عالمیا.

المصادر:

المنجد فی الأعلام: ص 518.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:342

28
المتن

قال الحسین بن حمدان الخصیبی فی باب سیده النساء علیها السّلام: و أسماؤها علیها السّلام: فاطمه و فاطم ترخیما.

و کناها علیها السّلام: أم الحسن و الحسین و أم الأئمه و أم أبیها.

و ألقابها علیها السّلام: الزهراء، و البتول، و الحصان، و الحوراء، و السیده و الصدیقه، و مریم الکبری، و والده الحسن و الحسین، أم النقی، و أم التقی، و أم البلجه، و أم الرأفه، و أم العطیّه، و أم الموانح، و أم النورین، و أم العلاء، و أم البدیه، و أم الرواق الحسیبه، و أم البدرین.

و من أسماء أبی الحسن علیه السّلام لها: أم البرکات، و أم الهادی، و أم الرحبه.

المصادر:

1. الهدایه الکبری: ص 176.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 90 ح 6، شطرا منه.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 93 ح 3.

29
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: لفاطمه علیها السّلام تسعه أسماء: فاطمه، و المدوّنه، و المبارکه، و الظاهره، و الزکیه، و المرضیه، و المحدّثه، و الزهراء، و البتول.

المصادر:

1. نوادر المعجزات: ص 84 ح 6.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 67 ح 2.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:343

30
المتن

ذکر علی بن یوسف بن المطهّر الحلّی من کتاب الدرّ و کتاب موالید الأئمه علیهم السّلام:

اسمها: فاطمه، و المرضیه، و المبارکه، و الطاهره، و الزکیه، و الرضیه، و المحدثه، و الزهراء، و البتول، و أم الحسن، و أم الحسین، و أم الأئمه، و الحصان، و الحوراء، و السیده، و الصدیقه، و مریم الکبری ....

المصادر:

1. العدد القویه: ص 226 ح 21، عن کتاب الدرّ و موالید الأئمه علیهم السّلام.

2. الدرّ، علی ما فی العدد القویه.

3. موالید الأئمه علیهم السّلام، علی ما فی العدد القویه.

31
المتن

عن السکونی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

دخلت علی أبی عبد اللّه علیه السّلام و أنا مغموم مکروب، فقال لی: یا سکونی! ما غمّک؟

فقلت له: ولدت لی بنت. فقال لی: یا سکونی، علی الأرض ثقلها و علی اللّه رزقها، تعیش فی غیر أجلک و تأکل من غیر رزقک. فسرّی و اللّه عنی.

فقال: ما سمّیتها؟ فقلت: فاطمه. فقال: آه آه! ثم وضع یده علی جبهته فقال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

حقّ الولد علی والده إذا کان ذکرا أن یستفره أمه، و یستحسن اسمه، و یعلّمه کتاب اللّه عز و جل، و یطهّره، و یعلّمه السباحه. و إذا کانت أنثی أن یستفره أمها، و یستحسن اسمها، و یعلّمها سوره النور و لا یعلّمها سوره یوسف، و لا ینزلها الغرف، و یعجّل سراحها بیت زوجها. أما إذا سمّیتها فاطمه فلا تسبّها و لا تلعنها و لا تضربها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:344

المصادر:

1. تهذیب الأحکام: ج 8 ص 112 ح 387.

2. الکافی: ج 2 ص 95.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 461، عن الکافی.

4. التحفه السنیّه: ص 299.

5. اللؤلؤه البیضاء: ص 11.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 52.

7. وسائل الشیعه: ج 7 باب الأولاد.

الأسانید:

فی التهذیب: محمد بن یعقوب، عن علی بن محمد، عن ابن جمهور، عن أبیه، عن فضاله بن أیوب، عن السکونی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

32
المتن

قال أبو جعفر الطوسی: تقول فی زیارتها:

السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...، السلام علیک أیتها الصدیقه الشهیده، السلام علیک أیتها الرضیه المرضیه، السلام علیک أیتها الفاضله الزکیه، السلام علیک أیتها الحوراء الإنسیه، السلام علیک أیتها التقیه النقیه، السلام علیک أیتها المحدّثه العلیمه، السلام علیک أیتها المظلومه المغصوبه، السلام علیک أیتها المضطهده المقهوره ....

المصادر:

التهذیب: ج 6 ص 10 ح 12.

33
المتن

قال شیخنا البهائی فی جامع العباسی فی تسمیه المولود: الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 345 المتن ..... ص : 344

من النساء.

المصادر:

1. جامع العباسی: ص 303.

2. اللؤلؤه البیضاء: ص 11.

34
المتن

قال العلامه الأمینی فی اسم «الصدیقه»:

یعنی به فاطمه بنت النبی علیها السلام؛ سمّاها بها أبوها فیما أخرجه أبو سعید فی شرف النبوه عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنه قال لعلی علیه السّلام: أوتیت زوجه صدیقه مثل ابنتی و لم أوت مثلها زوجه، و أوتیت الحسن و الحسین علیهما السّلام من صلبک و لم أوت من صلبی مثلها و لکنها منی و أنا منکم.

المصادر:

1. الغدیر: ج 2 ص 312.

2. شرف النبوه، علی ما فی الغدیر.

3. الریاض النضره: ج 2 ص 202.

35
المتن

قال البدخشانی فی ذکر سیده النساء علیها السّلام فی أسمائها و ألقابها:

... و کانت تکنّی أم الحسن و أم محمد، و تلقّب سیده النساء و الزهراء و المبارکه و الطاهره و الطاهره و الزاکیه و الراضیه و المرضیه و المحدّثه و البتول؛ و البتول المنقطعه عن الدنیا إلی اللّه تعالی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:346

المصادر:

نزل الأبرار: ص 131.

36
المتن

قال فی الوسیله فی تسمیه الأولاد:

... و أفضل الأسماء أسماء الأنبیاء و أسماء الأئمه علیهم السّلام، و أفضلهما محمد و علی و الحسن و الحسین، و للبنات فاطمه و أسماء بنات النبی و الأئمه علیهم السّلام.

المصادر:

الوسیله: ص 315.

37
المتن

قال محمد الأمین: إن أسماء فاطمه علیها السّلام تسعه و تسعین، منها: السیده، المنصوره، المصلّیه، القائمه، الشاهده، الصائمه، الولیه، الزاکیه، النقیه، العلیه، السلیمه، الحلیمه، الحبیبه، الجمیله، الحفیفه، الطاهره، الصالحه، المصلحه، الصبیحه، المحمده، النصیبه، المجیبه، الشریفه، المکرمه، العالمه، الفاتحه، المنعمه، الداعیه، المعلمه، الشافعه، المشفقه، الجاهده، الناصحه، المتجهده، الراقیه، الناصیه، الحاضره، الوافیه، المحدّثه، المعصومه، فاطمه، طاهره، الراضیه، المرضیه، المبارکه، الحرّه، الزکیه، البتول، الحصان، الزهراء، العذراء، الحوراء، مریم الکبری، الصدیقه الکبری، أم الحسن، أم الحسین، أم المحسن، أم الحسنین، أم الأئمه، أم أبیها ....

المصادر:

الفاطمیه للأمین: فی ذکر أسماء فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:347

38
المتن

قال الزبیدی فی ماده «فطم»:

و فاطمه عشرون صحابیه، بل أربعه و عشرون و هنّ: فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سیده نساء العالمین، و ابنه أسد بن هاشم الهاشمیه أم علی علیه السّلام و إخوته ....

و الفواطم التی فی الحدیث: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله أعطی علیا علیه السّلام حلّه سیراء و قال: شقّقها خمرا بین الفواطم.

قال القتیبی: إحداهنّ سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام، الثانیه فاطمه بنت أسد بن هاشم الهاشمیه ....

و قیل: الحسن و الحسین علیهما السّلام ابنا الفواطم؛ فاطمه علیها السّلام أمهما و فاطمه بنت أسد جدتهما علیها السلام ....

المصادر:

1. تاج العروس: ج 9 ص 13.

2. منتهی الإرب: ج 3 ص 971، شطرا من صدره.

39
المتن

قال المیرزا محمد نظام العلماء النائینی فی ذکر أسماء و ألقاب فاطمه علیها السّلام:

ألقابها تذکر فی الکتاب کما أتت فی کتب الأصحاب

معصومه رضیه مرضیهصدیقه میمونه زکیه

و البضعه و النبویه بهاقرینه من جمله ألقابها

ذات صفات من أبیها مورثهو البعض من ألقابها محدّثه

و الدرّه البیضاء و المبارکهسیده النساء بلا مشارکه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:348 فاطمه الزهراء و العذراءو ابنه مختار لها العلیا

نظیرها فی العالمین لا یری سمّیت أم الحسنین فی الوری

أم الفضائل و أم الخیرهو أم الأطهار هی المطهّره

و أم الأزهار بتول زاهرهأم الأئمه لها المفاخره

أم أبیها قیل من کناهاو لیطلب التحقیق فی معناها المصادر:

تذکره الهداه للنائینی: ص 20.

40
المتن

قال ولی الدین الخوانساری فی ذکر ولادتها و أسمائها:

إن ألقابها کثیره منها: الزهراء و البتول و البضعه و العدیله و مریم و سیده النساء.

و ذکر بعض لها تسعه أسماء و هی: فاطمه و الصدیقه و المبارکه و الطاهره و الزکیه و الرضیه و المحدّثه و الزهراء، و کنیتها أم الهناء.

المصادر:

الأنوار: النور الثانی.

41
المتن

قال ابن حجر فی ذکر من اسمه فاطمه و عدّ ثلاثین نفرا من الصحابیه، اسمهنّ فاطمه، إلی أن قال:

فاطمه الزهراء علیها السّلام بنت إمام المتقین رسول اللّه محمد بن عبد اللّه بن عبد المطلب بن هاشم صلّی اللّه علیه و آله، الهاشمیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:349

کانت تکنّی أم أبیها بکسر الموحّده بعدها تحتانیه ساکنه، و نقل ابن فتحون عن بعضهم بسکون الموحّده بعدها نون و هو تصحیف.

و تقلّب بالزهراء، روت عن أبیها، روی عنها ابناها و أبوهما و عائشه و أم سلمه و سلمی أم رافع و أنس.

المصادر:

الإصابه: ج 8 ص 157 ح 826.

42
المتن

فی تاریخ أهل البیت علیهم السلام بإسناد ذکر فی الفصل الثانی من الفریابی إلی أبی عبد اللّه علیه السّلام فی ذکر أمهات النبی صلّی اللّه علیه و آله و الأئمه علیهم السّلام:

أم الحسن و الحسین علیهما السّلام، فاطمه الزهراء بنت رسول اللّه علیها السّلام.

و قال فی الفصل الرابع ص 129 فی ألقاب النبی صلّی اللّه علیه و آله و الأئمه علیهم السّلام بالإسناد: لقب فاطمه علیها السّلام: البتول، الزهراء، الحصان، السیده، أم الأئمه.

المصادر:

تاریخ أهل البیت علیهم السّلام: ص 121 الفصل الثالث.

43
المتن

قال الفیروزآبادی فی ماده «فطم»:

فاطمه عشرون صحابیه، و الفواطم التی فی الحدیث: فاطمه الزهراء علیها السّلام، و بنت أسد أم علی علیه السّلام، و بنت حمزه، أو الثالثه، بنت عتبه بن ربیعه، و الفواطم اللّاتی و لدن النبی صلّی اللّه علیه و آله قرشیه، و وقیسیّتان، و یمانیّتان، و أزدیّه، و خزاعیّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:350

المصادر:

القاموس المحیط: ج 4 ص 225.

44
المتن

نقل المحدث الأرموی من شعر بدیع الزمان:

یا ابن الفواطم و العواتک و الترائک و الأرائک یرید بالفواطم: فاطمه بنت عمرو المخزومیه أم أبی طالب و عبد اللّه بن عبد المطلب والد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و فاطمه بنت الأصمّ أم خدیجه الکبری زوج النبی صلّی اللّه علیه و آله، و فاطمه بنت أسد أم علی بن أبی طالب علیه السّلام و جعفر و عقیل، و فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

المصادر:

تعلیقات نقض للأرموی: ج 2 ص 710.

45
المتن

قال فی أساس الأدیان فی أحوال فاطمه علیها السّلام:

اسمها فاطمه علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، کنیتها أم الأئمه، و لقبها زهراء و البتول و الرضیه و الزکیه و المبارکه و الطاهره و الصدیقه، و أمها خدیجه الکبری، و تولّدت فی مکه المعظمه فی یوم الجمعه 20 شهر جمادی الآخره، فی خامس المبعث فی سنه 45 من عام الفیل فی أیام سلطنه یزدجرد بن شهریار.

أولادها خمسه؛ الحسن و الحسین علیهما السّلام و زینب و کلثوم و المحسن السقط، مدفونه بالمدینه و عمرها 18 و خمسه و أربعین یوما ...، ماتت بضرب عمر و بقیت بعد أبیها 45 یوما، و دفنت متصله بأبیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:351

المصادر:

أساس الأدیان (مخطوط): فی أحوال الزهراء علیها السّلام.

46
المتن

قال المامقانی: و أما مولاتنا فاطمه بنت رسول اللّه علیها السلام فلها أکثر من ثلاثین اسما و کنیه، إلا أنه قیل أشهر ألقابها الزهراء، کما أن أشهر کناها أم أبیها، صلوات اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها.

المصادر:

معجم الرموز و الإشارات: ص 207.

47
المتن

قال الفضولی البغدادی: ... لما علم النبی صلّی اللّه علیه و آله ولاده فاطمه علیها السّلام، دخل الحجره التی فیها تولّدت. فقدّمتها خدیجه فی خرقه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فسمّاها فاطمه و کنّاها أم محمد، و ألقابها الرضیه و المرضیه و المیمونه و الزکیه و الزهراء.

المصادر:

حدیقه السعداء للفضولی (مخطوط بالترکیه): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

48
المتن

فی کتاب ألقاب الرسول و عترته علیهم السلام فی أحوال فاطمه علیها السّلام:

... هی: بتول، الطهر، و الطاهره، الزهره، الزهراء، الزاهره، المحدّثه العلیمه، العالمه، الحکیمه، الحلیمه، التقیه، النقیه، حبیبه أبیها، السیده، الزاهده، حوراء إنسیه، بضعه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:352

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، شجنه نبی اللّه، المظلومه، المضطهده، الشهیده، مونسه خدیجه الکبری فی بطنها، أم الأئمه، والده حجج اللّه تعالی، أمه اللّه، بنت النبی، زوجه الوصی، سیده نساء أهل الجنه، سیده نساء العالمین، الأمه البارّه، المدفونه باللیل، الکاظمه، الرءوفه.

المصادر:

ألقاب الرسول و عترته علیهم السّلام (مخطوط): فی ذکر فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

49
المتن

إن کنیه فاطمه علیها السّلام أم محمد، و ألقابها: المبارکه، و الطاهره، و الزاکیه، و الراضیه، و المرضیه، و البتول، ....

المصادر:

مظاهر الأنوار فی مناقب الأئمه الأطهار علیهم السّلام: ص 76.

50
المتن

قال السید محمد مهدی الفاطمی فی أحوال فاطمه علیها السّلام: ... کناها أم الحسن، و أم الحسین، و أم المحسن، و أم الأئمه، و أم الخیره، و أم المؤمنین، و أم الفضائل، و أم الأخیار، و أم النجباء، و أم الأزهار.

و کان النبی صلّی اللّه علیه و آله یعظّم شأنها و یرفع مکانها، و کان یکنّیها بأم أبیها.

و قیل فی تحیّتها: اللهم صلّ علی الصدیقه فاطمه الزهراء، الزکیه، حبیبه نبیک، و أم أحبائک و أصفیائک، التی انتجبتها و فضّلتها و اخترتها علی نساء العالمین.

المصادر:

دوائر المعارف: ص 20 ح 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:353

51
المتن

قال الشیخ الأعلمی فی ذکر فاطمه علیها السّلام: ... و یقال لها: أم أبیها، و أم الحسن و الحسین، و أم الأئمه، و الزهراء، و الزکیه، و الصدیقه، و الطاهره، و الراضیه، و المرضیه، و البتول، و سیده النساء، و المبارکه، و المیمونه، و المحدثه، و المنصوره، و الحوراء، و العذراء.

المصادر:

تراجم أعلام النساء للأعلمی: ج 2 ص 301.

52
المتن

قالت أم الحسنین الکهنویه فی ألقاب و کنیه فاطمه علیها السّلام: إن کناها المشهوره:

أم الحسن، أم الحسین، أم المحسن، أم الأئمه، أم السبطین، أم أبیها، ....

و ألقابها المشهوره: البتول، و الزهراء، و الطاهره، و المطهّره.

و فی روایه أبی جعفر القمی: المبارکه، و الزکیه، و الراضیه، و المرضیه، و المحدّثه، و مریم الکبری، و الصدیقه الکبری.

المصادر:

تذکره الصحابیات لأم الحسنین الکهنویه: فی ذکر أسماء و ألقاب فاطمه علیها السّلام.

53
المتن

قال شریعت الطالقانی فی ذکر کنیه فاطمه علیها السّلام: إن کنیتها: أم أبیها، أم الأئمه، أم الحسنین، أم المؤمنین، أم الفضائل، أم الأخیار، أم النجباء، أم الأزهار، أم العلوم، أم الکتاب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:354

المصادر:

تقویم الأئمه علیهم السّلام: ص 21.

54
المتن

قال المرندی فی مقدمه کتابه «مجمع النورین»: أما بعد، فلما کانت أم القری المبارکه، بل أم أبیها، خامسه أهل الکساء و مکمّله أصحاب العباء، و لولاها لم یجتمع شملهم و لا یتمّ عددهم لأنها وعائهم و محل ظهور أشباحهم، و هی الکلمه التامه الجامعه لهم و الکلمه طبعا متأخره عن الحروف و الصفه عن الموصوف ....

المصادر:

مجمع النورین: ص 10.

55
المتن

قال فی سرور الشیعه: إن ألقابها کثیره منها: الصدیقه و معناه المعصومه، و المبارکه، و الطاهره، و الزکیه، و الراضیه، و المحدّثه، و الزهراء، و البتول العذراء، و سیده نساء العالمین، و هی فی السماء منصوره، و فی الأرض فاطمه علیها السّلام؛ فطمت من السوء و فطمت شیعتها من نار جهنم.

و اسمها فی کتاب جاماس و زند: شاه زنان، و فی حدیث التزویج سمّاها اللّه تبارک و تعالی: النور، و فی التوراه: عابده، و فی الإنجیل: مخدومه، و فی کتاب ذوهر: تاج النساء، و فی کتاب البراهمه: شمسه الکبری، و فی کتاب الیونانیین: حبیبه اللّه.

و کنیتها: أم الحسن، و أم الحسین، و أم المحسن، و أم الأئمه.

المصادر:

سرور الشیعه (مخطوط): الباب الثانی فی أحوال الزهراء علیها السّلام الفصل الأول.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:355

56
المتن

قال السید المیر جهانی: و أما ألقابها، نظّمت بعضها و هی هذه:

ألقاب بنت المصطفی کثیرهنظمت منها نبذه یسیره

نفسی فداها و فدا أبیهاو بعلها الولیّ مع بنیها

سیده إنسیه حوراءنوریّه حانیه عذراء

کریمه رحیمه شهیدهعفیفه قانعه رشیده

شریفه حبیبه محترمهصابره سلیمه مکرّمه

صفیّه عالمه علیمهمعصومه مغضوبه مظلومه

میمونه منصوره محتشمهجمیله جلیله معظّمه

حامله البلوی بغیر شکوی حلیفه العباده و التقوی

حبیبه اللّه و بنت الصفوهرکن الهدی و آیه النبوه

شفیعه العصاه أم الخیرهتفّاحه الجنه و المطهّره

سیده النساء بنت المصطفی صفوه ربها و موطن الهدی

قرّه عین المصطفی و بضعته مهجه قلبه کذا بقیته

حکیمه فهیمه عقیلهمحزونه مکروبه علیله

عابده زاهده قوّامهباکیه صابره صوّامه

عطوفه رءوفه حنّانهالبرّه الشفیقه الأنّانه

والده السبطین دوحه النبی نور سماویّ و زوجه الوصی

بدر تمام غرّه غرّاروح أبیه درّه بیضاء

واسطه قلاده الوجوددرّه بحر الشرف و الجود

ولیّه اللّه و سرّ اللّه أمینه الوحی و عین اللّه

مکینه فی عالم السماءجمال الإباء شرف الابناء

درّه بحر العلم و الکمال جوهره العزه و الجلال

قطب رحی المفاخر السنیّهمجموعه الماثر العلیّه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:356 مشکاه نور اللّه و الزجاجهکعبه الآمال لأهل الحاجه

لیله قدر لیله مبارکهابنه من صلّت به الملائکه

قرار قلب أمّها المعظّمهعالیه المحلّ سرّ العظمه

مکسوره الضلع رضیض الصدرمغصوبه الحق خفیّ القبر المصادر:

1. الجنّه العاصمه: ص 66.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 93 ح 3، عن الجنّه العاصمه.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 90.

4. بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 29.

57
المتن

قال الطبرانی: إن کنیه فاطمه علیها السّلام أم أبیها. و قال: و کانت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تکنّی أم أبیها.

المصادر:

المعجم الکبیر: ج 22 ص 397.

58
المتن

قال الإربلی: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان یحبّها و یکنّیها بأم أبیها.

المصادر:

1. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 4.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 462، بتفاوت یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:357

59
المتن

روی أنه جاء فی الخبر: أن الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام کان ذات یوم- هو و زوجته فاطمه علیها السّلام- یأکلان تمرا فی الصحراء، إذ تداعبا بینهما بالکلام؛ فقال علی علیه السّلام: یا فاطمه، إن النبی صلّی اللّه علیه و آله یحبّنی أکثر منک. فقالت: وا عجبا منک! یحبّک أکثر منی و أنا ثمره فؤاده و عضو من أعضائه و غصن من أغصانه و لیس له ولد غیری. فقال لها علی علیه السّلام: یا فاطمه، إن لم تصدقینی فامضی بنا إلی أبیک محمد صلّی اللّه علیه و آله.

قال: فمضینا إلی حضرته صلّی اللّه علیه و آله، فتقدّمت و قالت: یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أیّنا أحبّ إلیک، أنا أم علی علیه السّلام؟ قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أنت أحبّ إلیّ و علی علیه السّلام أعزّ علیّ منک.

فعندها قال سیدنا و مولانا الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام: أ لم أقل لک أنا ولد فاطمه ذات التقی. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا ابنه خدیجه الکبری. قال علی علیه السّلام: و أنا ابن الصفا. قالت فاطمه علیها السّلام: أنا ابنه سدره المنتهی. قال علی علیه السّلام: و أنا فخر الوری. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا ابنه دنی فتدلّی و کان من ربه قاب قوسین أو أدنی. قال علی علیه السّلام: و أنا ولد المحصنات. قالت فاطمه علیها السّلام: أنا بنت الصالحات و المؤمنات

قال علی علیه السّلام: خادمی جبرائیل. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا خاطبنی فی

السماء راحیل و خدمتنی الملائکه جیلا بعد جیل. قال علی علیه السّلام و أنا ولدت فی المحل البعید المرتقی.

قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا زوّجت فی الرفیع الأعلی و کان ملاکی فی السماء. قال علی علیه السّلام: أنا حامل اللواء. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا ابنه من عرج به إلی السماء صلّی اللّه علیه و آله. قال علی علیه السّلام: أنا ابن صالح المؤمنین. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا ابنه خاتم النبیین صلّی اللّه علیه و آله. قال علی علیه السّلام: و أنا الضارب علی التنزیل. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا صاحبه التأویل. قال علی علیه السّلام: و أنا شجره تخرج من طور سینین.

قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا الشجره التی تخرج أکلها أعنی الحسن و الحسین علیهما السّلام. قال علی علیه السّلام: و أنا المثانی و القرآن الحکیم. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا ابنه النبی الکریم صلّی اللّه علیه و آله. قال علی علیه السّلام: و أنا النبأ العظیم. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا ابنه الصادق الأمین صلّی اللّه علیه و آله. قال علی علیه السّلام: و أنا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:358

الحبل المتین. قالت فاطمه علیها السّلام و أنا ابنه خیر الخلق أجمعین صلّی اللّه علیه و آله. قال علی علیه السّلام: أنا لیث الحروب. قالت فاطمه علیها السّلام: أنا من یغفر اللّه به الذنوب. قال علی علیه السّلام: و أنا المتصدّق بالخاتم.

قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا ابنه سید العالم صلّی اللّه علیه و آله.

قال علی علیه السّلام: أنا سید بنی هاشم. قالت: أنا ابنه محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله. قال علی علیه السّلام:

أنا الإمام المرتضی. قالت فاطمه علیها السّلام: أنا ابنه سید المرسلین صلّی اللّه علیه و آله. قال علی علیه السّلام: أنا سید الوصیین. قالت فاطمه علیها السّلام: أنا ابنه النبی العربی صلّی اللّه علیه و آله. قال علی علیه السّلام: و أنا الشجاع الکمی. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا ابنه أحمد النبی صلّی اللّه علیه و آله. قال علی علیه السلام: أنا المبطل «1» الأروع. قالت فاطمه علیها السّلام: أنا الشفیع المشفّع. قال علی صلّی اللّه علیه و آله: أنا قسیم الجنه و النار.

قالت فاطمه علیها السّلام: أنا ابنه محمد المختار صلّی اللّه علیه و آله. قال علی علیه السّلام: أنا قاتل الجانّ. قالت فاطمه علیها السّلام: أنا ابنه رسول الملک الدیّان صلّی اللّه علیه و آله. قال علی علیه السّلام: أنا خیره الرحمن. قالت فاطمه علیها السّلام:

و أنا خیره النسوان. قال علی علیه السّلام: و أنا مکلّم أصحاب الرقیم. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا ابنه من أرسل رحمه للمؤمنین و بهم رءوف رحیم صلّی اللّه علیه و آله. قال علی علیه السّلام: و أنا الذی جعل اللّه نفسی نفس محمد صلّی اللّه علیه و آله حیث یقول فی کتابه العزیز: «وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ». قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا الذی قال فیّ: «أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ». «2».

قال علی علیه السّلام: أنا علّمت شیعتی القرآن. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا یعتق اللّه من أحبّنی من النیران. قال: أنا شیعتی من علمی یسطرون. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا من بحر علمی یغترفون.

قال علی علیه السّلام: أنا الذی اشتقّ اللّه تعالی اسمی من اسمه؛ فهو العالی و أنا علی.

قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا کذلک؛ فهو الفاطر و أنا فاطمه.

قال علی علیه السّلام: أنا حیاه العارفین. قالت فاطمه علیها السّلام: أنا مسلک نجاه الراغبین. قال علی علیه السّلام:

و أنا الحوامیم. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا ابنه الطواسین. قال علی علیه السّلام: و أنا کنز الغنی. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا الکلمه الحسنی. قال علی علیه السّلام: أنا أبی تاب اللّه علی آدم فی خطیئته. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا بی قبل اللّه توبته.

______________________________

(1). أی مبطل الباطل.

(2). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:359

قال علی علیه السّلام: أنا کسفینه نوح من رکبها نجی. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا أشارکک فی الدعوی.

قال علی علیه السّلام: أنا طوفانه. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا سورته. قال علی علیه السّلام: و أنا النسیم المرسل لحفظه. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا منی أنهار الماء و اللبن و الخمر و العسل فی الجنان. قال علی علیه السّلام: و أنا الطور. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا الکتاب المسطور. قال علی علیه السّلام: و أنا الرق المنشور. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا البیت المعمور. قال علی علیه السّلام: و السقف المرفوع. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا البحر المسجور.

قال علی علیه السّلام: أنا علم النبیین. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا ابنه سید المرسلین صلّی اللّه علیه و آله من الأولین و الآخرین. قال علی علیه السّلام: أنا البئر و القصر المشیّد. قالت فاطمه علیها السّلام: أنا منی شبّر و شبیر علیهما السلام.

قال علی علیه السّلام: و أنا بعد الرسول صلّی اللّه علیه و آله خیر البریه. قالت فاطمه علیها

السّلام: أنا البرّه الزکیه.

فعندها قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لا تکلّمی علیا علیه السّلام فإنه ذو البرهان. قالت فاطمه علیها السّلام: أنا ابنه من أنزل علیه القرآن صلّی اللّه علیه و آله. قال علی علیه السّلام: أنا البطین الأصلع. قالت فاطمه علیها السّلام: أنا الکوکب الذی یلمع. قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: فهو الشفاعه یوم القیامه. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا خاتون یوم القیامه.

فعند ذلک قالت فاطمه علیها السّلام لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لا تحام لابن عمک ودعنی و إیاه. قال علی علیه السّلام: یا فاطمه، أنا من محمد صلّی اللّه علیه و آله عصبته و نخبته. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا لحمه و دمه. قال علی علیه السّلام: أنا الصحف. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا الشرف. قال علی علیه السّلام: و أنا ولی الزلفی. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا الخمصاء الحسناء. قال علی علیه السّلام: و أنا نور الوری. قالت فاطمه علیها السّلام: و أنا الزهراء.

فعندها قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: یا فاطمه، قومی و قبّلی رأس ابن عمک، فهذا جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و عزرائیل مع أربعه آلاف من الملائکه یحامون مع علی علیه السّلام، و هذا أخی راحیل و دردائیل مع أربعه آلاف من الملائکه ینظرون بأعینهم.

قال: فقامت فاطمه الزهراء علیها السّلام فقبّلت رأس الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام بین یدی النبی صلّی اللّه علیه و آله، و قالت: یا أبا الحسن، بحقّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله معذره إلی اللّه عز و جل و إلیک و إلی ابن عمک. قال:

فوهبها الإمام علیه السّلام، و قبّلت ید أبیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:360

المصادر:

1. الفضائل لشاذان بن جبرئیل: ص 80.

2. الجنّه العاصمه: ص 70، عن الفضائل.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 261 ح 1، عن الفضائل.

60
المتن

قال المحلاتی: أبتدئ فی کتابی هذا من کنی فاطمه علیها السّلام بترتیب الحروف.

فذکر کناها و ألقابها علیها السّلام: فأما کناها: أم أبیها، أم أسماء، أم الهناء، أم العلوم، أم الفضائل، أم الکتاب، أم الحسن، أم الحسین، أم المحسن، أم الأئمه المعصومین، أم السبطین، أم الریحانتین، أم الخیره، أم البرره، أم الأزهار، أم الأخیار، أم النجباء، أم الأنوار، أم الأطهار، أم الأبرار.

و أما ألقابها: البتول، الطاهره، السیده، سیده النسوان، الحوراء، العذراء، التقیه، الحرّه، الحصان، الحانیه، الزهراء، المنصوره، الصدیقه الکبری، الزکیه، الراضیه، المرضیه، المبارکه، النوریه، المریم الکبری، المحدّثه، أمه اللّه، أم الأئمه، بهجه الفؤاد، آیه اللّه، بضعه رسول اللّه، تفاحه الفردوس، ابنه الصفوه، بقیه النبوه، التقیه، إحدی الکبر، بقیه النبوه، ثمره النبوه، أعزّ البریه، بیضاء بضّه.

بتول، ثالثه الشمس و القمر، آیه اللّه العظمی، باکیه العین، جمال الآباء، ارومه العناصر، برزخ النبوه و الولایه، الجمیله، الجلیله، جرثومه المفاخر، ستر اللّه الکبری، حبل اللّه الممدود، حجاب اللّه المرخی، سیده نساء الجنه، العارفه بالأشیاء، حامله البلوی، سیده نساء هذه الأمه، عدیله مریم الکبری، الحبّه النابته، سیده نساء الأولین و الآخرین، عقیله الرساله، حبیبه المصطفی، العالمه بما کان و ما یکون.

حجه اللّه الکبری، سیده بنات آدم، حظیره القدس، سفینه النجاه، العابده، التقیه، الخیره من الخیر، سماء الکواکب الدریه، عین الحیاه، حبّها خیر العمل، سلاله الفخر، عین

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:361

الحجه، خامسه أهل العباء، شرف الابناء، عروه الوثقی، دعوه مستجابه، شفیعه الأمه، عیبه العلم، درّه التوحید، الشهیده، العفیفه، الدره المنضّده، الشمس المضیئه، عالیه الهمه، الذروه الشامخه، صاحبه

الجنه السامیه، الغرّه الغراء، ذریعه الشیعه، صفوه الشرف، فلذه کبد المصطفی، ریحانه النبی.

صاحبه المصحف، الفاضله، روح بین جنبی المصطفی، الصلاه الوسطی، فخر الأئمه، رکن الدین، صاحبه الأحزان الطویله، قلاده الوجود، ربیبه المکرمه، الصابره فی المحن، قره عین الخلائق، الراضیه المرضیه، الصادقه فی السرّ و العلن، القانعه، الرشیده، صدف الفخار، القانته، زوجه ولی اللّه الأعظم، الصائمه فی النهار، القدوه المسدّده.

الزهراء، ضامن الشفاعه، قرار القلب، زجاجه الوحی، الطاهره المیلاد، القائمه فی اللیل، زین الفواطم، الطاهره فی الأفعال، کلمه اللّه التامه، کلمه التقوی، الممنوعه إرثها، النعمه الجلیله، الکوکب الدرّی، المظلومه، ناحله الجسم، الکریمه فی النفقه، المتعوبه فی الدنیا.

النبیله، الکئیبه، المیمونه، نور الأنوار، الکلمه الطیبه، المعصومه، نجمه إکلیل النبوه، لیله القدر، المنعوته فی الإنجیل، والده الحجج، المزوّجه فی الملأ الأعلی، الموصوفه بالبرّ و التبجیل، ودیعه الرسول، المعروفه فی السماء، الولیده فی الإسلام، مبشّره الأولیاء.

مشکاه الأنوار، معدن الحکمه، مهجه العالم، و سلاله الرضوان، معدن الحکمه، المتهجده، وعاء المعرفه، ولیه اللّه العظمی، موطن الرحمه، هی الکوثر، نخبه أبیها، و أنها لإحدی الکبر، الممتحنه، ینبوع العلم، الناطقه بالشهادتین عند الولاده، و ینابیع الحکمه.

محترقه القلب، الوالهه الثکلی، معصّبه الرأس، الوحیده الفریده، مکسوره الضلع، المضطهده، مقتول الجنین، المنهدّه الرکن، المغصوبه حقها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:362

المصادر:

1. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 14.

2. عوالم العلوم: ج 1 ص 95 ح 4، بزیاده فیه.

61
المتن

قال المحلاتی فی ذکر اسم فاطمه علیها السّلام فی الکتب السماویه:

... إن فی کتب جاماسب فسّر عن فاطمه الزهراء علیها السّلام ب «شاه زنان»، و هکذا فی صحف الأنبیاء؛ من آدم و شیث و إدریس و نوح و هود و إبراهیم، و فی التوراه و الزبور الإنجیل کان وصفها فی موارد متعدّده ...

المصادر:

ریاحین الشریعه: ج 1 ص 57.

62
المتن

قال الشیخ محمد علی القراجه داغی الأنصاری:

و ذکر بعضهم أن من جمله کناها: أم الخیره، و أم المؤمنین، و أم الأخیار، و أم الفضائل، و أم الأزهار، و أم العلوم، و أم الکتاب.

المصادر:

اللمعه البیضاء: ص 50.

63
المتن

قال بعض اللغویین و المفسرین: إن الکوثر من ألقاب فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:363

قال الطریحی فی ماده «کثر» فی معنی کوثر، بعد ذکر «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» «1»:

... و قیل: کثره النسل و الذریه، و قد ظهر ذلک فی نسله من ولد فاطمه علیها السّلام: إذ لا ینحصر عددهم و یتّصل بحمد اللّه إلی آخر الدهر مددهم.

المصادر:

مجمع البحرین: ص 315.

64
المتن

قال السید الهاشمی بعد ذکر تسعه عشر من ألقابها و أسمائها:

و إلیک جمله من ألقابها و الکنی الأخری: ابنه الصفوه، إحدی الکبر، أرومه العناصر، أعزّ البریه، أم الأبرار، أم الأخیار، أم الأزهار، أم الأطهار، أم الأنوار، أم البدریّین، أم البرره، أم البریّه، أم التقی، أم الحسن، أم الحسین، أم الخیره، أم الرأفه، أم الریحانتین، أم السبطین، أم العطیه، أم العبلا، أم العلوم، أم الفضائل، أم الکتاب، أم المحسن، أم المؤمنین، أم الموانح، أم النجباء، أم النقی، أم النورین.

أمه اللّه، آیه اللّه، آیه اللّه العظمی، باکیه العین، برزخ النبوه و الولایه، بقیه النبوه، بهجه الفؤاد، تفاحه الفردوس، التقیه، ثالثه الشمس و القمر، ثمره النبوه، جمال الآباء، الجمیله، الجلیله، حامله البلوی، حبّها خیر العمل، حبیبه المصطفی، حجه اللّه الکبری، الحرّه، الحصان (أی المرأه العفیفه)، خامسه أهل العباء، الخیره من الخیر، درّه التوحید، الدعوه المستجابه، ربیبه مکه الرشیده، رکن الدین، روح بین جنبی المصطفی، ریحانه النبی، زجاجه الوحی، زوجه ولیّ اللّه الأعظم، الزهراء، زین الفواطم.

______________________________

(1). سوره الکوثر: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:364

ستر اللّه الکبری، سفینه النجاه، سلاله الرضوان، سلاله الفخر، سماء الکواکب الدریه، السیده، سیده بنات آدم، سیده نساء الأولین و الآخرین، سیده نساء الجنه، سیده نساء هذه الأمه، سیده النسوان.

شرف الأبناء، شفیعه الأمه، الشفیعه یوم القیامه، الشمس المضیئه، الشهیده، الصائمه فی النهار، الصابره فی المحن، صاحبه الأحزان الطویله، صاحبه الجنّه السامیه، صاحبه المصحف، الصادقه فی السرّ و العلن، الصدیقه الکبری، صفوه الشرف، الطاهره فی الأفعال، الطاهره المیلاد، ظلّ اللّه الممدود.

العابده، التقیه، العارفه بالأشیاء، العالمه بما کان و ما یکون، عالیه الهمّه، عدیله مریم الکبری، العذراء، العروه الوثقی، العفیفه، عقیله الرساله،

عیبه العلم، عین الحجّه، عین الحیاه، الغرّه، الغرّاء، الفاضله الفضلی، فخر الأئمه، فلذه کبد المصطفی.

القائمه فی اللیل، القانته، القانعه، القدوه المسدّده، قره عین الخلائق، قلاده الوجود، الکئیبه، کریمه فی النفقه، کلمه اللّه التامه، کلمه التقوی، الکلمه الطیّبه، الکوکب الدرّی، لیله القدر.

مبشّره الأولیاء، المتعوبه فی الدنیا، المتهجّده، محترقه القلب، مریم الکبری، المزوّجه فی الملأ الأعلی، مشکاه الأنوار، المضطهده، المظلومه، معدن الحکمه، المعروفه فی السماء، معصّبه الرأس، المعصومه، المغصوبه حقها، مقتوله الجنین، مکسوره الضلع، الممتحنه، الممنوعه إرثها، المنصوره، المنعوته فی الإنجیل، المنهدّه الرکن، الموصوفه البرّ و التبجیل، موطن الرحمه، مهجه العالم، مهجه قلب المصطفی، المیمونه.

ناحله الجسم، الناطقه بالشهادتین عند الولاده، النبیله، نجمه إکلیل النبوه، نخبه أبیها، النعمه الجلیله، نور الأنوار، النوریّه، والده الحجج، والده الحسن و الحسین، الوالهه الثکلی، الوحیده، الفریده، ودیعه الرسول، وعاء المعرفه، ولیّه اللّه العظمی، الولیده فی الإسلام، ینابیع الحکمه، ینبوع العلم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:365

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 51.

65
المتن

فی دعاء التوسل إلی الأئمه الاثنی عشر علیهم السّلام، أنشأه نصیر المله و الدین الخواجه نصیر الدین الطوسی:

... اللهم صلّ و سلّم و زد و بارک علی السیده الجلیله الجمیله الکریمه النبیله المکروبه المعصومه المظلومه، ذات الأحزان الطویله فی المده القلیله، المدفونه سرّا و المغصوبه جهرا و المجهوله قدرا و المخفیه قبرا، سیده النساء، الإنسیه، الحوراء، البتول، العذراء، أم الأئمه النقباء النجباء، بنت خیر الأنبیاء، فاطمه الزهراء، ....

المصادر:

دعاء التوسل إلی الأئمه الاثنی عشر علیهم السلام لخواجه نصیر الدین الطوسی: ص 2.

66
المتن

قال الخوارزمی فی ذکر فضائل فاطمه علیها السّلام: إن فاطمه علیها السّلام کانت أصغر بنات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سنا. ولدت و قریش تبنی الکعبه، و کانت فیما قبل تکنّی أم أسماء.

المصادر:

مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 51.

الأسانید:

فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: عن الحافظ أبی منصور الدیلمی بروایته، عن أبی علی الحداد، عن أبی نعیم الحافظ فی معرفه الصحابه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:366

67
المتن

قال الإربلی فی فضائل فاطمه علیها السّلام: إن فاطمه علیها السّلام هی سلیله النبوه و رضیعه در الکرم الأبوه، و دره صدف الفخار، و غرّه شمس النهار، و ذباله مشکاه الأنوار، و صفوه الشرف و الجود، و واسطه قلاده الوجود، نقطه دائره المفاخر، قمر هاله الماثر، الزهره الزهراء، و الغرّه الغرّاء، العالیه المحل، الحاله فی رتبه العلاء السامیه، المکانه المکینه فی عالم السماء، و المضیئه النور، المنیره الضیاء، المستغنیه باسمها عن حدّها و وسمها.

قره عین أبیها، و قرار قلب أمها، الحالیه بجواهر علاها، العاطله من زخرف دنیاها، أمه اللّه، و سیده النساء، جمال الآباء، شرف الأبناء، یفخر آدم بمکانها، و یبوح نوح بشده شأنها، و یسمو آدم بکونها من نسله، و ینجح إسماعیل علی أخواته إذ هی فرع أصله، و کانت ریحانه محمد صلّی اللّه علیه و آله من بین أهله، فما یجاریها فی مفخر إلا مغلب، و لا یباریها فی مجد إلا مؤنب، و لا یجحد حقها إلا مأفون، و لا یصرف عنها وجه إخلاصه إلا مغبون.

المصادر:

کشف الغمه: ج 1 ص 454.

68
المتن

قال الشیخ الثقه الأقدم ابن أبی الثلج البغدادی فی ذکر ألقاب فاطمه علیها السّلام:

فاطمه، البتول، الزهراء، الحصان، السیده، أم الأئمه.

المصادر:

تاریخ الأئمه علیهم السّلام لابن أبی الثلج: ص 17.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:367

69
المتن

قال علی أکبر دهخدا فی ذکر فاطمه علیها السّلام: و هی تدعی بألقاب: سیده نساء العالمین، طاهره، صدیقه، زاکیه، راضیه، مرضیه، بتول، زهراء علیها السّلام.

المصادر:

لغت نامه دهخدا: ج 10 ص 14943.

70
المتن

قال محمد زکی فی ذکر فاطمه علیها السّلام: ... و من ألقابها: الزهراء و البتول و النبویه ....

المصادر:

مراقد أهل البیت علیهم السلام بالقاهره: ص 19.

71
المتن

قال السویدی فی ذکر فاطمه علیها السّلام: ... و کان لها أسماء تدعی بها و هی: البتول، و الزهراء، و طاهره، و مطهّره، و فاطمه ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 255.

2. سبائک الذهب: ص 319، علی ما فی الإحقاق.

72
المتن

قال الشیخ محمد باقر بن محمد تقی بعد عدّ نبذه من أسمائها علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:368

و اسمها فی التوراه عادله، و فی الإنجیل مخدومه، و فی حدیث التزویج سمّاها اللّه النور، و فی کتاب جاماسب خورشید جهان، و فی کتاب زند شاه زنان، و فی کتاب ذوهر یهود تاج النساء، و فی کتاب البراهمه شمسه کبری، و فی کتاب الیونانیین مسطور بأن الملک یحدث مع بنت نبی آخر الزمان کما یتکلّم مع أم المسیح، و اسمها المظلومه.

المصادر:

تذکره الأئمه علیهم السّلام (مخطوط): ص 48.

73
المتن

قال الشهید فی زیاره النبی صلّی اللّه علیه و آله من بعید: و السیده الکبری، و السیده الزهراء.

المصادر:

1. المزار للشهید: ص 10، علی ما فی العوالم.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 67، عن المزار للشهید.

74
المتن

الخوارزمی، روی بأسناده، عن أبی نعیم فی معرفه الصحابه: أن فاطمه علیها السّلام تکنّی:

أم أسماء.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 90 ح 3، عن مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 51.

3. معرفه الصحابه، علی ما فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:369

75
المتن

قال ابن حجر:

فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تکنّی أم أبیها و تعرف بالزهراء.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 90 ح 4.

2. تهذیب التهذیب: ج 12 ص 441.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:371

الفصل السادس عله التسمیه بأسمائها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:372

فی هذا الفصل
اشاره

کل اسم سمّیت بها فاطمه علیها السّلام فإنما سمّیت لمناسبه و صفه کانت فیها فی أعلی درجه من تلک الصفه.

فسمّیت فاطمه لأن اللّه تعالی فطمها و ذریتها من النار، و سمّیت الزهراء لإضاءه نورها المشارق و المغارب و إضاءتها لعلی علیه السّلام کل یوم ثلاث مرات، و سمّیت بتولا لانقطاعها عن عادات النساء و عن الدنیا إلی اللّه و رجوعها کل لیله بکرا. و هکذا سائر أسمائها.

و نحن نورد علل تسمیه أسمائها من الروایات بالعناوین التالیه فی 107 حدیثا:

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی عله تسمیتها فی السماء بالمنصوره و فی الأرض بفاطمه.

عن عبد اللّه بن الحسن: تلقیبها بالزهراء لطهارتها من الحیض.

کلمه علی علیه السّلام فی تسمیتها فاطمه علیها السّلام لفطمها و ذریتها من النار.

کلمه أبی جعفر علیه السّلام: تسمیتها بفاطمه لطهارتها من کل دنس و من کل رفث و نفاس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:373

کلمه أبی عبد اللّه علیه السّلام فی «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» «1»: اللیله فاطمه علیها السّلام و القدر اللّه ....

کلمه أبی عبد اللّه علیه السّلام فی تسمیتها بالمحدّثه لندائها الملائکه و تحدیثها معها کمریم بنت عمران.

فی اشتقاق اسم فاطمه علیها السّلام من اسم اللّه، فهذه فاطمه و هو فاطر السماوات و الأرضین.

فاطم أعداء اللّه من رحمه و فاطم أولیاءه من کل شین ....

کلام المجلسی فی زیارتها: السلام علیک أیتها الغرّاء الزهراء: ... الغراء: البیضاء و المنوره، و المیمونه: المبارکه ...، و الزهراء: البیضاء المنیره، و البتول: المنقطعه عن نساء زمانها و عن الدنیا.

إشراق السماوات و الأرض بنور الزهراء علیها السّلام و تسمیتها بالزهراء لذلک.

فی الدعاء فی اللیله التاسعه

عشر من رمضان إشعار بفطم محبی فاطمه علیها السّلام من النار.

خلق نور الزهراء علیها السّلام و روحها و إشراق المشارق و المغارب منها و تسمیتها لأجل ذلک بالزهراء.

تسمیتها بالبتول لطهارتها من الحمره، فإن مریم بتول و فاطمه بتول.

تسمیتها بالبتول لتبتّلها و تقطّعها عما هو معتاد النساء فی کل شهر و رجوعه کل لیله بکرا.

تسمیتها بفاطمه لفطمها عن الطمث.

تسمیتها بالزهراء لإشراق نورها من محرابها لأهل السماء کإشراق الکواکب لأهل الأرض.

قول أم سلیم بطهاره فاطمه علیها السّلام من دم الحیض و النفاس.

______________________________

(1). سوره القدر: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:374

ذکر أبی علم صفاتها الحسنه المشعره ببعض أسمائها.

فی عله تسمیتها بالحوراء الآدمیه لأنها طاهره من الحیض و الطمث.

عله التسمیه بالبتول لأنه لا شهوه لها للرجال و لقطعها من النساء حسنا و فضلا و شرفا و انقطاعها إلی اللّه تعالی.

عله التسمیه بالزهراء لأنها زهره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

کلمه المناوی بأن سرّ هذه التسمیه و علّتها أنها بإلهام من اللّه.

کلمه المنجد فی عله التسمیه بالزهراء أنها لحسنها.

کلام عبد اللّه بن الحسن: إن عله تسمیتها بفاطمه لقطع طمع الناس عن طمع هذا الأمر.

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی تسمیتها بفاطمه أنها فطم محبیها و محبی ذریتها من النار.

عله تسمیتها بالزهراء علیها السّلام خلقها من نور عظمه اللّه و إضاءه السماوات و الأرض بنورها.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی تسمیتها بالزهراء علیها السّلام و أنها لإشراق نورها لأمیر المؤمنین علیه السّلام و فی حجرات أهل المدینه ثلاث مرات فی کل یوم.

عله تسمیتها بالمحدّثه لحدیثها مع الملائکه، کما حدّث ساره امرأه إبراهیم.

کلام ابن الصبّان فی معنی فاطمه لغه و معناها فی الحدیث المفطومه.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله

عائشه عن عله تسمیتها ببعض أسمائها.

عله تسمیتها بالزهراء لأنها أزهر اللون- أی نیّر اللون- من الزهره و هی البیاض المنیر.

کلام الطریحی فی عله التسمیه باسمها البتول.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:375

عله تقبیل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام لأنها من تفاحه الجنه.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی تفسیر «إِنَّا أَنْزَلْناهُ ...» «1» و ذکر معرفه الزهراء علیها السّلام.

عله تسمیتها بالحوریه الإنسیه لطهاره بنات الأنبیاء من الحیض.

خلق نور فاطمه علیها السّلام کالقندیل و تعلیقها فی قرط العرش و إشراق نورها السماوات و الأرضین.

کلام ابن شهرآشوب فی أن اسم فاطمه خمسه أحرف و جملتها ثمانیه و أبواب الجنه ثمانیه ....

تفسیر اسم فاطمه علیها السّلام: فطمها من الشرّ و فطمها من الطمث.

تحریم النساء علی علی علیه السّلام فی حیاه فاطمه علیها السّلام لطهارتها من الحیض و تسمیتها بالبتول لتبتّلها عن الرجال و عن النظیر.

تسمیه فاطمه علیها السّلام بالزهراء لأن لها فی الجنه قبّه من یاقوته حمراء کالکواکب الدرّیه الزاهره ....

إخبار اللّه تعالی فی لیله الإسراء للنبی صلّی اللّه علیه و آله بأنه لا إله إلا اللّه و هو فاطر السماوات و الأرض و تسمیه اللّه تعالی ابنتها علیها السّلام فاطمه.

کلام دهخدا أن الزهراء بلده فی المغرب، و الزهراء لقب فاطمه علیها السّلام لکرمها و صفائها و هی مأخوذه من الزهره بمعنی البیاض و الحسن.

شهاده أسماء بطهاره فاطمه علیها السّلام من الدم عند ولاده ولدها، و أنها حوریه فی صوره إنسیه.

______________________________

(1). سوره القدر: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:376

فی روضه الفجاء فی تسمیه فاطمه علیها السّلام بالبتوله لانقطاعها عن حبّ الدنیا و عن الحیض.

عله تسمیتها بالزهراء طهارتها و نورها و بالبتول لانقطاعها

بالفضل عن الناس.

کلام المجلسی فی جلاء العیون فی معانی أسماء فاطمه علیها السّلام.

فی المعجم الوسیط: البتول من النساء العذراء، المنقطعه عن الزواج إلی اللّه.

فی المعجم الوسیط ذکر الدوله الفاطمیه و الخلفاء المنسوب إلی فاطمه علیها السّلام فی المغرب و فی مصر.

کلام المجلسی فی أسمائها: إن تسمیتها بتلک الأسماء کانت بإلهام من اللّه.

کلام دهخدا فی اسمها البتول و معانیها و نقل قول ناظم الأطباء: أنها لتفرّدها بالفضل و الدین و الحسب.

کلام المیر غنی فی معنی الزهراء و فی معنی البتول.

کلام الکعبی فی معانی بعض أسماء فاطمه علیها السّلام و البحث فیها.

ذکر السید محمد المیلانی 19 اسما من أسمائها و علّه تسمیتها بهذه الأسماء.

کلام السید محمد المیلانی فی تحقیق أم أبیها و ذکر 12 کنیه من کناها.

کلمه الجهرمی فی عله تسمیتها بأم أبیها أنها لتعدّد أسمائها الحاکیه عن صفاته العلیا.

ذکر خمسه مصادر فی لقب فاطمه و هی: الکلینی و السید فی الزیارتین و الطوسی و بعض قدماء المحدّثین.

ذکر الکرمانشاهی 11 کنیه من کنی فاطمه علیها السّلام و شرح کل منها فی کتابه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:377

کلام السید المقرّم فی ذکر أم أبیها و عله التسمیه بها هی فرط حنانها علی أبیها و حبّها له المنتزع من کمال معرفتها.

کلام البعض فی أم أبیها أنها عوضا عن عطف الأم حیث أن موت أم النبی صلّی اللّه علیه و آله فی طفولیته، و ردّ السید جعفر مرتضی هذا القول بدلائل فیه.

کلام الأدیب فی تشریح أم أبیها فی معان و أبعاد مختلفه.

کلام أکرم برکات فی معنی المحدّثه و الکلام فی حقیقه مصحف فاطمه علیها السّلام.

کلام المقرّم فی ذکر اسمها الزهراء علیها السّلام، غلبه نور وجهها علی ضیاء القمر عند

حضورها فی الاستهلال.

ذکر الکجوری فی خصائصه عده من ألقاب و کنی فاطمه علیها السّلام و ذکر عللها و أسبابها.

ذکر عائشه آثار نور الزهراء علیها السّلام و عله تسمیتها بالزهراء علیها السّلام.

کلام ابن شهرآشوب أن لفاطمه علیها السّلام عشرون اسما.

کلام أبی عبد اللّه علیها السّلام فی غسل أمیر المؤمنین فاطمه علیها السّلام لأنها صدیقه و أمیر المؤمنین علیه السّلام صدیق.

تفسیر الرازی «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» «1» بثلاث و تشریح معنی الکوثر.

فی ذکر لقبها الصدیقه و الصادقه و الشهیده عن علل الشرائع و أمالی الطوسی و عن الطرف و عن الکافی.

______________________________

(1). سوره الکوثر: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:378

1
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: معاشر الناس! تدرون لمن خلقت فاطمه علیها السّلام؟ ... إلی قوله:

قلت: یا جبرئیل، و من المنصوره؟ قال: جاریه تخرج من صلبک و اسمها فی السماء منصوره و فی الأرض فاطمه. فقلت: یا جبرئیل، و لم سمّیت فی السماء منصوره و فی الأرض فاطمه؟ قال: سمّیت فاطمه فی الأرض لأنه فطمت شیعتها من النار، و فطموا أعداؤها عن حبّها، و ذلک قول اللّه فی کتابه: «وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ» «1»، بنصر فاطمه علیها السّلام (لمحبّیها).

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 18 ح 17، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 119.

3. معانی الأخبار: ج 2 ص 277.

______________________________

(1). سوره الروم: الآیه 4.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:379

الأسانید:

1. فی تفسیر فرات: موسی بن علی بن موسی بن عبد الرحمن المحاربی معنعنا، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد بن علی، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی معانی الأخبار: ابن المتوکل، عن الحمیری، عن ابن یزید، عن ابن فضّال، عن عبد الرحمن بن الحجاج، عن سدیر الصیرفی، عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2
المتن

فی روایه التی أخرجها الحافظ من طریق الطبرانی، عن عبد اللّه بن الحسن، عن أمه، عن جدتها:

و هی- أی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام- أشبه الناس به و سیده نساء العالمین، تلقّبت بالزهراء. قیل: لأنها لم تحض أصلا.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 76 ح 4، عن الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 19 ص 12.

3. الفتوحات الربانیه: ج 2 ص 50.

3
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول:

سمّیت فاطمه علیها السّلام لأن اللّه فطمها و ذریتها من النار، من لقی اللّه منهم بالتوحید و الإیمان بما جئت به.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:380

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 18 ح 18، عن الأمالی للشیخ.

2. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 183.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 50.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 73 ح 13، عن الأمالی للطوسی.

الأسانید:

فی الأمالی: جماعه، عن أبی المفضل، عن جعفر بن محمد العلوی، عن محمد بن علی بن الحسین بن زید، عن الرضا، عن آبائه، عن علی علیهم السّلام.

4
المتن

عن أبی جعفر، عن آبائه علیهم السّلام، قال: إنما سمّیت فاطمه بنت محمد علیها السّلام الطاهره لطهارتها من کل دنس، و طهارتها من کل رفث، و ما رأت قطّ یوما حمره و لا نفاسا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 19 ح 20، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 6 ص 597.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 82 ح 3، عن البحار.

5
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» «1»، لیله فاطمه و القدر اللّه، فمن عرف فاطمه علیها السّلام حق معرفتها فقد أدرک لیله القدر، و إنما سمّیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها.

______________________________

(1). سوره القدر: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:381

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 65 ح 58، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 218.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 72 ح 11.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: محمد بن القاسم بن عبید معنعنا، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

6
المتن

عن أبی هریره، قال: إنما سمّیت فاطمه علیها السّلام فاطمه لأن اللّه فطم من أحبّها من النار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 65 ص 123 ح 66، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بحار الأنوار: ج 3 ص 13 ح 8.

3. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 159.

4. إحقاق الحق: ج 10 ص 19، بتفاوت یسیر.

5. التحذیر: ص 32، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

6. إحقاق الحق: ج 25 ص 27.

7. التذکره المشفوعه: ص 24، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

8. الصراط المستقیم: ج 1 ص 171، بتغییر فیه.

9. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 300.

10. علل الشرائع: ج 1 ص 178.

11. إرشاد القلوب: ج 2 ص 232.

12. تذکره الصحابیات لأم الحسنین الکهنویه: فی ذکر فاطمه علیها السّلام.

13. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 413، بتفاوت یسیر.

14. الأنوار المحمدیه: ص 146.

15. بحار الأنوار: ج 43 ص 16 ح 14، عن المناقب.

16. المناقب: ج 2 ص 110.

17. تاریخ أبی علی السلامی، علی ما فی المناقب.

18. عوالم العلوم: ج 11 ص 69 ح 3، 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:382

الأسانید:

1. عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: عن یحیی بن محمد الجوانی، عن الحسین بن علی بن الداعی، عن جعفر بن محمد الحسینی، عن محمد بن عبد اللّه الحافظ، عن عبد الباقی بن نافع و الحسن بن محمد الأزهری، عن محمد بن زکریا بن دینار، عن یحیی بن کثیر، عن أبیه، عن أبی هریره، قال.

2. فی التحذیر: أنبأنا الحسن بن أحمد، أنبأنا هلال بن محمد، أنبأنا محمد بن إسحاق، حدثنا محمد بن زکریا، حدثنا ابن عمیر، حدثنا بشر بن إبراهیم الأنصاری، حدثنا الأوزاعی، عن

یحیی بن الکثیر، عن أبیه، عن أبی هریره.

3. فی علل الشرائع: حدثنا أحمد بن الحسن، حدثنا الحسن بن علی، حدثنا محمد بن زکریا، حدثنا مخدج، قال: حدثنا إبراهیم الأنصاری، عن الأوزاعی، عن یحیی بن أبی کثیر، عن أبیه، عن أبی هریره، قال.

4. فی تاریخ أبی علی السلامی: بأسناده عن الأوزاعی، عن یحیی بن أبی کثیر، عن أبی هریره، قال علی علیه السّلام.

7
المتن

عن الرضا، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما سمّیت ابنتی فاطمه علیها السّلام لأن اللّه فطمها و فطم من أحبّها من النار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 65 ص 133 ح 66، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 12 ح 4.

3. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 159.

4. إحقاق الحق: ج 19 ص 7.

5. عیون الأخبار: ج 2 ص 46 ص 174.

6. المناقب لابن المغازلی: ص 65.

7. إحقاق الحق: ج 10 ص 20.

8. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 51.

9. التحذیر: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

10. عمده التحقیق: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:383

11. مودّه القربی: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

12. وسیله المال: ص 87، علی ما فی الإحقاق.

13. ینابیع الموده: ص 194، علی ما فی الإحقاق.

14. فرائد السمطین: ج 2 ص 58، علی ما فی الإحقاق.

15. المناقب لابن المغازلی: ص 106.

16. کشف الیقین: ص 352.

17. عوالم العلوم: ج 11 ص 730.

18. صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام: ص 89.

19. جواهر العقدین: ص 265.

20. کتاب أبی الجعد: ص 3.

21. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 54.

22. مسند الإمام الرضا علیه السّلام: ص 23.

23. الجنّه العاصمه: ص 51.

24. شعاع من نور فاطمه علیها السّلام: ص 9.

25. عوالم العلوم: ج 11 ص 74.

26. بحار الأنوار: ج 43 ص 15 ح 12.

27. الأمالی للطوسی: ص 294.

الأسانید:

1. عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: عن یحیی، عن جامع بن أحمد، عن علی بن الحسن بن العباس، عن إبراهیم بن محمد الثعالبی، عن یعقوب بن أحمد السری، عن محمد بن عبد اللّه بن محمد، عن عبد اللّه بن أحمد بن عامر الطائی، عن أبیه، عن الرضا، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه

علیه و آله.

2. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: بإسنادی عن أحمد بن الحسین، أخبرنا الحسن بن محمد، أخبرنا محمد بن عبد اللّه، أخبرنا عبد اللّه بن أحمد، قال: حدثنی أبی، قال:

حدثنی علی بن موسی، حدثنی موسی بن جعفر، حدثنی أبی جعفر بن محمد، حدثنی أبی محمد بن علی، حدثنی أبی علی بن الحسین، حدثنی أبی الحسین بن علی، حدثنی علی بن أبی طالب علیهم السّلام. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 383 الأسانید: ..... ص : 383

علی بن موسی، و باقی السند مثل فی مقتل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:384

الحسین علیه السّلام للخوارزمی.

4. فی فرائد السمطین: أخبرنی یحیی بن الحسین و بدر الدین و نجم الدین و علاء الدین و أحمد بن محمد، عن عز الدین و سراج الدین، عن الإمام زاهر بن طاهر، أنبأنا الحسن بن أحمد، أنبأنا الحسن بن محمد، قال: حدثنا محمد بن عبد اللّه، حدثنا عبد اللّه بن أحمد، حدثنی أبی، قال: حدثنا علی بن موسی الرضا، عن آبائه، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال.

5. فی الأمالی للطوسی: الفحّام، عن المنصوری، عن عمّ أبیه، عن أبی الحسن الثالث علیه السّلام.

8
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

إنما سمّیت فاطمه علیها السّلام محدّثه لأن الملائکه کانت تهبط من السماء فتنادیها کما تنادی مریم بنت عمران؛ فتقول: یا فاطمه، إن اللّه اصطفاک و طهّرک و اصطفاک علی نساء العالمین. یا فاطمه اقنتی لربک و اسجدی و ارکعی مع الراکعین. فتحدّثهم و یحدّثونها.

فقالت لهم: ذات لیله: أ لیست المفضّله علی نساء العالمین مریم بنت عمران؟

فقالوا: إن مریم کانت سیده نساء عالمها، و إن اللّه عز و جل جعلک سیده

نساء عالمک و عالمها و سیده نساء الأولین و الآخرین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 14 ص 206 ح 23، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 182 ح 1.

3. دلائل الإمامه: ص 11.

4. العدد القویه: ص 226 ح 21.

5. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 250.

6. تفسیر الصافی: ج 1 ص 336.

7. تأویل الآیات: ج 1 ص 111 ح 18.

8. بحار الأنوار: ج 43 ص 78 ح 65، عن العلل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:385

9. عوالم العلوم: ج 11 ص 88 ح 1.

10. الزهراء علیها السّلام فی الکتاب و السنه و الأدب: ج 1 ص 26.

11. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 337 ح 131.

الأسانید:

1. فی دلائل الإمامه: أخبرنی محمد بن هارون، قال: أخبرنی محمد بن علی بن الحسین، قال: حدثنا أحمد بن الحسن، قال: حدثنا الحسن بن علی، عن أحمد بن زکریا، قال: حدثنی شعیب بن واقد، قال: حدثنی إسحاق بن جعفر بن محمد بن عیسی بن زید بن علی بن علی، قال سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی علل الشرائع: حدثنا أحمد بن الحسن، قال: حدثنا الحسن بن علی، عن محمد بن زکریا، قال: حدثنا شعیب بن واقد، قال: حدثنی إسحاق بن جعفر بن محمد بن عیسی بن زید بن علی، قال سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام.

3. فی علل الشرائع: القطّان، عن العسکری، عن الجوهری، عن شعیب، عن إسحاق بن جعفر، قال.

9
المتن

قال الحسین بن علی علیه السّلام: إن اللّه تعالی لمّا خلق آدم و سوّاه و علّمه أسماء کل شی ء و عرضهم علی الملائکه، جعل محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أشباحا خمسه فی ظهر آدم ....

فقال (آدم): ما هذه الأشباح یا رب؟ فقال: یا آدم، هذه الأشباح أفضل خلائقی و بریّاتی؛ هذا محمد صلّی اللّه علیه و آله و أنا الحمید المحمود فی أفعالی، شققت اسما من اسمی. و هذا علی علیه السّلام و أنا العلی العظیم، شققت اسما من اسمی. و هذه فاطمه علیها السّلام و أنا فاطر السماوات و الأرضین، فاطم أعدائی عن رحمتی یوم فصل قضائی و فاطم أولیائی عما یعتریهم و یشینهم، فشققت اسما من اسمی. و هذا الحسن علیه السّلام و هذا الحسین علیه السّلام و أنا المحسن المجمل، شققت لهما اسما من اسمی ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:386

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 326 ح 10، عن تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام: ص 88.

3. تفسیر الصافی: ج 1 ص 115، بتفاوت فیه.

10
المتن

سأل جابر الجعفی أبا عبد اللّه علیه السّلام عن تفسیر قوله تعالی: «وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ» «1»، فقال: إن اللّه سبحانه لمّا خلق إبراهیم کشف له عن بصره ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الثالث، الرقم 14، متنا و مصدرا و سندا.

11
المتن

قال المجلسی فی بیان حدیث العشرین فی قوله: «السلام علیک أیتها الغرّاء الزهراء»:

الغراء: البیضاء المنوّره و المیمونه المبارکه مأخوذه من غرّه الفرس أو الشریفه الکریمه، و الزهراء: البیضاء المنیره.

و قال الجزری: سمّیت فاطمه علیها السّلام البتول لانقطاعها عن نساء زمانها فضلا و دینا و حسنا، و قیل: لانقطاعها عن الدنیا إلی اللّه تعالی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 201 ح 20، عن الإقبال.

2. إقبال الأعمال: ص 100.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 26.

______________________________

(1). سوره الصافات: الآیه 83.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:387

4. النهایه: ج 1 ص 71، علی ما فی الإحقاق.

5. لسان العرب: ج 11 ص 43، علی ما فی الإحقاق.

6. تاج العروس: ص 220، علی ما فی الإحقاق.

7. أعلام النساء: ج 3 ص 1217، علی ما فی الإحقاق.

8. الأنوار المحمدیه: ص 146، علی ما فی الإحقاق.

12
المتن

بالإسناد، عن أنس بن مالک، قال: صلّی بنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بعض الأیام صلاه الفجر، ثم أقبل علینا بوجهه الکریم ...، إلی أن قال صلّی اللّه علیه و آله:

ثم أمر اللّه الظلمات أن تمرّ علی سحائب النظر، فأظلمت السماوات علی الملائکه.

فضجّت الملائکه بالتقدیس و التسبیح و قالت: إلهنا و سیدنا! منذ خلقتنا و عرّفتنا هذه الأشباح لم نر بأسا، فبحقّ هذه الأشباح إلا ما کشفت عنّا هذه الظلمه.

فأخرج اللّه من نور ابنتی فاطمه علیها السّلام قنادیل فعلّقها فی بطنان العرش، فأزهرت السماوات و الأرض ثم أشرقت بنورها، فلأجل ذلک سمّیت الزهراء. فقالت الملائکه: إلهنا و سیدنا! لمن هذا النور الزاهر الذی قد أشرقت به السماوات و الأرض؟ فأوحی اللّه إلیها: هذا نور اخترعته من نور جلالی لأمتی؛ فاطمه علیها السّلام ابنه حبیبی و زوجه ولیی و أخی نبیی و أبو حججی علی عبادی فی بلادی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 82 ح 51، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد (مخطوط)، علی ما فی البحار.

3. مصباح الأنوار، علی فی کنز الفوائد.

4. البرهان: ج 1 ص 392.

5. تأویل الآیات: ج 1 ص 138، عن المصباح.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:388

13
المتن

قال السید فی الإقبال: فیما نذکره من زیادات و دعوات فی اللیله التاسعه عشر منه (من رمضان) و یومها، و فیه عده زیادات ...، إلی آخر قوله:

ثم تصلّی رکعتین و تقول: سبحان من أکرم محمدا صلّی اللّه علیه و آله، سبحان من انتخب محمدا صلّی اللّه علیه و آله، سبحان من انتخب علیا علیه السّلام، سبحان من خصّ الحسن و الحسین علیهما السّلام، سبحان من فطم بفاطمه علیها السّلام من أحبّها من النار ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 95 ص 122 ح 3، عن الإقبال.

2. الإقبال: ص 166.

14
المتن

روی عن عبد اللّه بن مسعود، قال: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فسلّمت و قلت: یا رسول اللّه، أرنی الحقّ أنظر إلیه بیانا. فقال: یا ابن مسعود، ...، إلی قوله:

فضجّت الملائکه و نادت: إلهنا و سیدنا، بحقّ الأشباح التی خلقتها إلا ما فرّجت عنّا هذه الظلمه. فعند ذلک تکلّم اللّه بکلمه أخری، فخلق منها روحا فاحتمل النور الروح، فخلق منه الزهراء فاطمه علیها السّلام. فأقامها أمام العرش، فأزهرت المشارق و المغارب، فلأجل ذلک سمّیت الزهراء ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 73 ح 24، عن کنز جامع الفوائد.

2. کنز جامع الفوائد (مخطوط): علی ما فی البحار.

3. المنتخب للطریحی: ج 2 ص 405.

4. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 17.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:389

5. الفضائل لابن شاذان: ص 129.

6. تأویل الآیات: ج 2 ص 611.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 74 ح 1.

15
المتن

عن أمیر المؤمنین علیه السّلام: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله سئل: ما البتول؟ فإنا سمعناک یا رسول اللّه تقول:

إن مریم بتول و إن فاطمه علیها السّلام بتول؟ فقال: البتول التی لم تر حمره قطّ (أی لم تحض)، فإنه مکروه فی بنات الأنبیاء.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 112 ح 36، عن مصباح الأنوار.

2. ذخائر المعارف: ص 20.

3. دلائل الإمامه: ص 54.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 80.

5. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

6. إحقاق الحق: ج 19 ص 11.

7. ینابیع الموده: ص 260.

8. أهل البیت علیهم السلام: ص 112.

9. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 330.

10. إحقاق الحق: ج 10 ص 26.

11. أرجح المطالب: ص 241، علی ما فی الإحقاق.

12. علل الشرائع: ج 1 ص 181 ح 1.

13. روضه الواعظین: ص 149.

14. معانی الأخبار: ج 1 ص 62 ح 17.

15. الجنّه العاصمه: ص 61.

16. مستدرک سفینه البحار: ج 1 ص 239.

17. فاطمه الزهراء علیها السّلام المثل الأعلی: ص 117.

18. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 54.

19. بحار الأنوار: ج 43 ص 15 ح 13.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:390

الأسانید:

فی العلل و المعانی: حدثنا أحمد بن محمد بن عیسی بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب، قال: حدثنا محمد بن إبراهیم بن أسباط، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن زیاد القطّان، قال: حدثنی أبو الطیّب، قال: حدثنی عیسی بن جعفر بن محمد بن عبد اللّه بن محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب، عن آبائه، عن عمر بن علی، عن أبیه علی بن أبی طالب علیه السّلام.

16
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: سمّی الناس مؤمنین من أجل علی علیه السّلام و لو لم یؤمن علی علیه السّلام لم یکن مؤمن فی أمتی، و سمّی مختارا لأن اللّه تعالی اختاره، و سمّی المرتضی لأن اللّه تعالی ارتضاه، و سمّی علیا لأنه لم یسمّ أحدا باسمه، و سمّیت فاطمه علیها السّلام بتولا لأنها تبتّلت

و تقطّعت عما هو معتاد العورات فی کل شهر، و لأنها ترجع کل لیله بکرا، و سمّیت مریم بتولا لأنها ولدت عیسی بکرا، عن أم سلمه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 5 ص 7 ح 57.

2. المناقب المرتضویه: ص 119، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 1 ص 25.

4. المناقب المرتضویه: ص 119، علی ما فی الإحقاق.

5. موده القربی: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 79 ح 1.

17
المتن

أخرج الدیلمی مرفوعا:

إنما سمّیت فاطمه علیها السّلام فاطمه لأن اللّه فطمها و محبّیها عن النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:391

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 541، عن الدیلمی.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 377، بزیاده فیه.

3. مراقد أهل البیت علیهم السّلام بالقاهره: ص 19، بزیاده فیه، علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 33 ص 255، بتفاوت فیه.

5. معجم الشیوخ: ص 344، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

6. الفقه الأکبر: ص 122.

7. إحقاق الحق: ج 25 ص 24.

8. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 56.

9. آیه الموده: ص 30، علی ما فی الإحقاق.

10. عیون الأخبار: ص 44، علی ما فی الإحقاق.

11. الدرر المجموعه: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

12. الأشراف: ص 44، علی ما فی الإحقاق.

13. فردوس الأخبار: ج 1 ص 346، علی ما فی الإحقاق.

14. آل محمد علیهم السّلام: ص 150، علی ما فی الإحقاق.

15. جامع الأنساب، علی ما فی الإحقاق.

16. نوادر المعجزات: ص 81 ح 2.

17. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 289.

18. بحار الأنوار: ج 43 ص 16 ح 14.

19. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 110.

20. الفردوس للدیلمی، علی ما فی المناقب.

21. عوالم العلوم: ج 11 ص 68 ح 1، عن المناقب، بتفاوت فیه.

22. تاریخ بغداد: ج 12 ص 331 ح 6772، علی ما فی العوالم.

الأسانید:

1. فی معجم الشیوخ: حدثنا غانم بن حمید ببغداد، حدثنا أبو عمّاره أحمد بن محمد، حدثنا الحسن بن عمرو بن سیف السدوسی، حدثنا القاسم بن مطیّب، حدثنا منصور بن صدقه، عن أبی معبد، عن ابن عباس، قال.

2. فی عیون الأخبار: أخبرنا محسن بن أحمد، أخبرنا هلال بن محمد بن جعفر، أخبرنا محمد بن إسحاق، أخبرنا محمد بن زکریا، أخبرنا ابن عمیر، أخبرنا بشر بن إبراهیم، عن الأوزاعی، عن یحیی بن أبی کثیر، عن أبیه،

عن أبی هریره، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:392

18
المتن

لمّا سئل النبی صلّی اللّه علیه و آله لم سمّیتها فاطمه؟ کان یقول: إن اللّه عز و جل قد فطمها و ذریاتها من النار یوم القیامه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 256.

2. أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 42، علی ما فی الإحقاق.

3. المشرع الروی: ج 1 ص 85، بتفاوت فیه.

19
المتن

قال أحمد بن یحیی: سمّیت فاطمه علیها السّلام البتول لانقطاعها عن نساء زمانها و عن نساء الأمه دینا و فضلا و حسبا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 257.

2. المعلم بفوائد مسلم: ج 2 ص 130، علی ما فی الإحقاق.

3. العقد الفرید: ص 183، علی ما فی الإحقاق.

4. أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 42، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 19 ص 11.

6. منهج السنه فی الزواج: ص 42، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 25 ص 20.

8. غریب الحدیث: ج 1 ص 54، علی ما فی الإحقاق.

20
المتن

قال الهاشمی فی ألقاب فاطمه علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:393

... لقّبوها بالزهراء لأنها کانت بیضاء اللون، و کانت تلقّب بالمحدّثه لأنه قال الرواه:

إن الملائکه تهبط من السماء فتنادیها کما کانت تنادی مریم ابنه عمران و یحدّثها روح القدس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 258.

2. أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 42، علی ما فی الإحقاق.

21
المتن

روی عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

إن ابنتی فاطمه علیها السّلام حوراء إذ لم تحض و لم تطمث، و إنما سمّاها فاطمه لأن اللّه عز و جل فطمها و محبیها من النار.

و قال أبو جعفر محمد الباقر علیه السّلام: لما ولدت فاطمه علیها السّلام، أوحی اللّه إلی ملک فأنطق به لسان محمد صلّی اللّه علیه و آله فسمّاها فاطمه، ثم قال: إن اللّه تعالی فطمک عن الطمث.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 8.

2. أهل البیت علیهم السّلام: ص 112، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 16، بتفاوت یسیر من صدر الحدیث.

4. تاریخ بغداد: ج 13 ص 331، علی ما فی الإحقاق.

5. ذخائر العقبی: ص 26، علی ما فی الإحقاق.

6. کنز العمال: ج 13 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

7. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 97، علی ما فی الإحقاق.

8. مفتاح النجا: ص 10، علی ما فی الإحقاق.

9. رشفه الصادی: ص 47، علی ما فی الإحقاق.

10. أرجح المطالب: ص 240، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:394

11. شرح جامع الصغیر: ص 328، علی ما فی الإحقاق.

12. الفیض القدیر: ج 1 ص 206، علی ما فی الإحقاق.

13. وسیله المال: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

14. التحذیر: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

15. الشرف المؤبّد: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

16. إسعاف الراغبین: ص 191، علی ما فی الإحقاق.

17. الموضوعات: ج 1 ص 421، شطرا منه.

18. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 421.

19. أعلام النساء المؤمنات: ص 536.

20. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 56، شطرا منه.

21. اللؤلؤه البیضاء: ص 8، شطرا من ذیله.

22. فاطمه

الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 51.

الأسانید:

فی تاریخ دمشق: أخبرنا عبد اللّه بن علی و علی بن الحسین، قالا: أخبرنا محمد بن أحمد، حدثنا غانم بن حمید، حدثنا أبو عماره أحمد بن محمد، حدثنا الحسن بن عمر، حدثنا القاسم بن مطیّب، حدثنا منصور بن صدقه، عن أبی معبد، عن ابن عباس.

22
المتن

قال صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه عز و جل فطم ابنتی فاطمه علیها السّلام و ولدها و من أحبّهم عن النار.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 8.

2. الدرّه الیتیمه: ص 2، علی ما فی الإحقاق.

23
المتن

عن عبد اللّه بن الحسن، عن أمه، عن جدتها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:395

و هی- أی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام- أشبه الناس به صلّی اللّه علیه و آله و سیده نساء العالمین. تلقّبت بالزهراء، قیل: لأنها لم تحض أصلا، و بالبتول لتبتّلها و انقطاعها إلی اللّه عز و جل.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 12.

2. الفتوحات الربانیّه: ج 2 ص 50، علی ما فی الإحقاق.

24
المتن

قالت أم سلیم: لم یر لفاطمه علیها السّلام دم فی حیض و لا نفاس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 12.

2. تاریخ مدینه دمشق (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام المثل الأعلی للمرأه المسلمه: ص 117.

الأسانید:

فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا عبد الرحمن بن عبد اللّه، أخبرنا جدی الحسن بن أحمد، أخبرنا المسدّد بن علی، حدثنا محمد بن سلیمان، حدثنا أحمد بن عثمان، حدثنا ابن أبی الدنیا، حدثنا إسحاق الأشقر، حدثنا العباس بن بکار، حدثنا عبد اللّه بن المثنّی، عن عمّه ثمامه بن عبد اللّه بن أنس، عن أنس بن مالک، عن أمه أم سلیم.

25
المتن

قالت أبو علم فی ذکر ألقاب الزهراء علیها السّلام و کناها:

و تلقّبت بالزهراء، و بالصدیقه، و المبارکه، و الطاهره، و الزکیه، و الراضیه، و المرضیه، و هی آیات علی ما اتّسمت به من الصدق و البرکه و الطهاره و الرضا، و الطمأنینه،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:396

و بالمحدّثه لأن الملائکه کانت تهبط من السماء فتنادیها، کما کانت تنادی مریم ابنه عمران و یحدّثها روح القدس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 13.

2. أهل البیت علیهم السّلام: ص 12، علی ما فی الإحقاق.

26
المتن

عن أبی نعیم: إن فاطمه علیها السّلام کانت أصغر بنات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سنا، ولدت و قریش تبنی الکعبه، و کانت فیما قبل تکنّی أم أسماء.

المصادر:

مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 51.

الأسانید:

فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: عن المحافظ أبی منصور الدیلمی بروایته، عن أبی علی الحدّاد، عن أبی نعیم الحافظ فی کتابه معرفه الصحابه.

27
المتن

عن أبی هریره: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إنما سمّیت ابنتی فاطمه علیها السّلام لأن اللّه فطمها و ذریتها و محبیها عن النار.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 19.

2. جواهر العقدین، علی ما فی ینابیع الموده.

3. ینابیع الموده: ص 397.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:397

4. کنز العمال: ج 13 ص 94، علی ما فی الإحقاق.

5. مفتاح النجا: ص 100، علی ما فی الإحقاق.

6. نور الأبصار: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 10 ص 23.

8. ینابیع الموده: ص 240، بتفاوت یسیر.

9. الصواعق المحرقه: ص 230، بتفاوت یسیر.

10. إسعاف الراغبین: ص 20، بتفاوت یسیر.

11. مشارق الأنوار: ص 107، بتفاوت یسیر.

12. جواهر البحار: ج 4 ص 91، بتفاوت یسیر.

13. المحاسن المجتمعه: ص 188، بتفاوت یسیر.

14. الفصول المهمه: ص 49، بنقیصه فیه.

15. نور الأبصار: ص 52، بنقیصه فیه.

16. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشیروانی: ص 79، بنقیصه فیه.

17. ینابیع الموده: ص 340، بنقیصه فیه.

18. ینابیع الموده: ص 358، بنقیصه فیه.

19. ینابیع الموده: ص 397.

20. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 330، بنقیصه.

21. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 53.

22. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 21، بنقیصه فیه.

23. اللؤلؤه البیضاء: ص 7.

28
المتن

عن جابر، مرفوعا:

ابنتی فاطمه علیها السّلام حوراء آدمیه، لم تحض و لم تطمث، إنما سمّاها اللّه فاطمه لأن اللّه عز و جل فطمها و ولدها و محبیها عن النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:398

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 20.

2. ینابیع الموده: ص 194.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 16، بنقیصه فیه.

4. توضیح الدلائل: ص 326، بنقیصه فیه.

5. آل محمد علیهم السّلام: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

6. آل محمد علیهم السّلام: ص 102، علی ما فی الإحقاق.

7. فرائد السمطین: ج 2 ص 48، علی ما فی الإحقاق.

8. الصواعق المحرقه: ص 160.

9. فضائل الخمسه علیهم السلام: ج 3 ص 124.

10. تاریخ بغداد: ج 12 ص 331، علی ما فی الفضائل.

11. سنن النسائی، علی ما فی الفضائل.

12. العدد القویه: ص 227 ح 22.

13. إحقاق الحق: ج 19 ص 8.

14. غالیه المواعظ: ج 2 ص 95، علی ما فی الإحقاق.

15. مرآه المؤمنین: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

16. نوادر المعجزات: ص 81 ح 2، شطرا من صدره.

17. تفسیر آیه الموده: ص 174.

18. تفسیر آیه الموده: ص 100، بتفاوت یسیر.

19. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 52، بتفاوت یسیر.

20. کنز العمال: ج 12 ص 109، بتفاوت یسیر.

21. الموضوعات: ج 1 ص 421.

22. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 52.

23. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 53.

24. ذخائر العقبی: ص 16.

25. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 53، عن الإسعاف.

26. إسعاف الراغبین: ص 191، بنقیصه فیه.

27. عوالم العلوم: ج 11 ص 73 ح 2.

28. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:399

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أخبرنی عمر بن عبد المنعم، قال: أنبأنا عبد الصمد بن محمد

قراءه علیه، قال: أنبأنا علی بن المسلم، قال: أنبأنا الحسین بن محمد، قال: الحسین بن محمد، قال: حدثنا غانم بن حمید، حدثنا أحمد بن محمد، حدثنا الحسن بن عمر، حدثنا القاسم بن مطیّب، حدثنا منصور بن صدقه، عن أبی معید، عن ابن عباس.

29
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام:

یا فاطمه، تدرین لم سمّیت فاطمه؟ قال علی علیه السّلام: یا رسول اللّه، لم سمّیت فاطمه؟

قال: إن اللّه عز و جل قد فطمها و ذریتها عن النار یوم القیامه.

أخرجه الحافظ الدمشقی و قال: قد رواه الإمام علی بن موسی الرضا علیه السّلام فی مسنده و لفظه: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: إن اللّه عز و جل فطم ابنتی فاطمه علیها السّلام و ولدها و من أحبّهم من النار، فلذلک سمّیت فاطمه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 21.

2. ذخائر العقبی: ص 26.

3. عمده التحقیق، علی ما فی الإحقاق.

4. ینابیع الموده: ص 194.

5. نزهه المجالس: ج 2 ص 226.

6. الصواعق المحرقه: ص 160، شطرا من صدره.

7. الدره الیتیمه فی بعض فضائل السیده العظیمه علیها السّلام: ص 4.

8. تفسیر آیه الموده: ص 173، بتفاوت یسیر.

9. تنزیه الشریعه المرفوعه: ج 1 ص 413، بتفاوت یسیر.

10. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 49، شطرا من صدرها.

11. إشراق الإصباح: ص 125.

12. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 54.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:400

13. إحقاق الحق: ج 19 ص 9.

14. فضل آل البیت علیهم السلام: ص 51، علی ما فی الإحقاق.

15. الإشراف علی فضل الأشراف، علی ما فی الإحقاق.

16. مرآه المؤمنین: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

17. أهل البیت علیهم السلام لأبی علم: ص 112، علی ما فی الإحقاق.

18. الدره الیتیمه عن فضل آل البیت علیهم السّلام، علی ما فی الإحقاق.

19. شرح الفقه الأکبر: ص 123، علی ما فی الإحقاق.

20. إحقاق الحق: ج 25 ص 22، علی ما فی

الإحقاق.

21. تفسیر آیه الموده (مخطوط): ص 50، علی ما فی الإحقاق.

22. توضیح الدلائل: ص 326، علی ما فی الإحقاق.

23. أعلام النساء المؤمنات: ص 536، علی ما فی الإحقاق.

24. عوالم العلوم: ج 11 ص 73 ح 15.

30
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، تدرین لم سمّیتک فاطمه؟ قالت: لا یا رسول اللّه. قال: إن اللّه قد فطمک و ذریتک من النار.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 23.

2. ینابیع الموده: ص 269.

3. أرجح المطالب: ص 24، 263، 445.

4. الأنوار المحمدیه: ص 146.

31
المتن

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما سمّیت فاطمه علیها السّلام البتول لأنها تبتّلت من الحیض و النفاس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:401

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 25.

2. ینابیع الموده: ص 260.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام المثل الأعلی للمرأه المسلمه: ص 117.

32
المتن

أبو هریره، عن علی علیه السّلام، أنه قال: إنما سمّیت علیها السّلام فاطمه لأن اللّه فطمها و حجبها عن النار.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 12.

2. سیدات نساء أهل الجنه: ص 99، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 27.

4. الفردوس للدیلمی، علی ما فی الإحقاق.

5. إتحاف السائل: ص 24.

33
المتن

قال المناوی: و لقّبت علیها السّلام بالبتول لأنه لا شهوه لها للرجال، و لأنه تعالی قطعها عن النساء حسنا و فضلا و شرفا، أو لانقطاعها إلی اللّه تعالی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 20.

2. إتحاف السائل: ص 24.

3. ناسخ التواریخ: مجلدات الإمام الکاظم علیه السّلام ج 10 ص 375.

4. منتهی الإرب: ج 1 ص 52، بتفاوت یسیر.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 8 ح 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:402

34
المتن

قال محمد بن المدنی فی ذکر ألقاب الزهراء علیها السّلام:

و سمّیت بتولا لانقطاعها عن نساء زمانها فضلا و دینا و حسبا، و قیل: لانقطاعها عن الدنیا إلی اللّه تعالی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 20.

2. الدرر المکنونه: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

3. ناسخ التواریخ: مجلدات الإمام الکاظم علیه السّلام ج 10 ص 375.

4. النهایه فی غریب الحدیث و الأثر: ج 1 ص 94.

5. عوالم العلوم: ج 1 ص 81 ح 9، عن النهایه.

6. النهایه: ص 94.

35
المتن

قال المناوی فی أسمائها علیها السّلام: و سمّیت بالزهراء علیها السّلام لأنها زهره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 21.

2. إتحاف السائل: ص 24، علی ما فی الإحقاق.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 79 ح 2.

36
المتن

و قد رواه الإمام علی بن موسی الرضا علیه السّلام فی مسنده، و لفظه: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال:

إن اللّه فطم ابنتی فاطمه علیها السّلام و ولدها و من أحبّهم من النار، فلذلک سمّیت فاطمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:403

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 23.

2. توضیح الدلائل: ص 326، علی ما فی الإحقاق.

37
المتن

قال المناوی: بم سمّاها النبی صلّی اللّه علیه و آله و ما سرّ هذه التسمیه؟ و سمّی فاطمه علیها السّلام بإلهام من اللّه تعالی، لأن اللّه فطمها عن النار.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 27.

2. إتحاف السائل: ص 24.

38
المتن

فی المنجد: فاطمه الزهراء علیها السّلام بنت النبی صلّی اللّه علیه و آله ...، لقّبت بالزهراء علیها السّلام لحسنها.

المصادر:

المنجد فی الأعلام: ص 518.

39
المتن

أخرج الدیلمی و الحافظ الدمشقی مرفوعا:

إن اللّه فطم ابنتی و ولدها و من أحبّهم من النار، و لذلک سمّیت فاطمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:404

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 28.

2. الدرر المکنونه: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

3. ذخائر العقبی: ص 26.

4. مناقب الزهراء علیها السّلام ص 54، عن الذخائر.

40
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، أ تدرین لم سمّیت فاطمه؟ فقال علی علیه السّلام: لم سمّیت؟

قال: لأنها فطمت هی و شیعتها من النار.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 179 ح 1.

2. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 2 ص 71 ح 336.

3. عوالم العلوم: ج 23 ص 262 ح 2، عن عیون الأخبار.

4. الجنّه العاصمه: ص 52.

الأسانید:

1. فی العلل: حدثنا محمد بن الحسن، قال: حدثنا أحمد بن علویه، عن إبراهیم بن محمد الثقفی، عن جندل بن والق، قال: حدثنا محمد بن عمر البصری، عن جعفر بن محمد بن علی، عن أبیه علیهما السّلام، قال.

2. عن عیون الأخبار: حدثنا محمد بن أحمد، قال: حدثنا علی بن محمد، قال:

حدثنا دارم بن قبیصه، قال: حدثنا علی بن موسی الرضا و محمد بن علی علیهما السّلام، قالا: سمعنا المأمون یحدث عن الرشید، عن المهدی، عن المنصور، عن أبیه، عن جده، قال: قال ابن عباس.

41
المتن

قال عبد اللّه بن الحسن بن الحسن: قال لی أبو الحسن:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:405

لم سمّیت فاطمه علیها السّلام فاطمه؟ قلت: فرقا بینه و بین الأسماء؟ قال: إن ذلک لمن الأسماء و لکن الاسم الذی سمّیت به إن اللّه تبارک و تعالی علم ما کان قبل کونه، فعلم أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یتزوّج فی الأحیاء و أنهم یطمعون فی وارثه هذا الأمر فیهم من قبله. فلما ولدت فاطمه علیها السّلام، سمّاها اللّه تبارک و تعالی فاطمه لما أخرج منها و جعل فی ولدها، فقطعهم عما طمعوا. فبهذا سمّیت فاطمه، لأنها فطمت طمعهم.

و معنی فطمت: قطعت.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 178 ح 2.

2. منهاج البراعه: ج 13 ص 4، بتفاوت یسیر.

3. الجنّه العاصمه: ص 50.

4. بحار الأنوار: ج 34 ص 13 ح 7.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 72 ح 12.

الأسانید:

فی العلل: أبی، قال: حدثنا علی بن إبراهیم، عن محمد بن عیسی، قال: حدثنا محمد بن زیاد، قال: حدثنا شیخ لنا ثقه یقال له بخیه بن إسحاق، قال: حدثنا عبد اللّه بن الحسن بن الحسن، قال.

42
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: لفاطمه علیها السّلام تسعه أسماء ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، فی الفصل الخامس، الرقم الثانی، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:406

43
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: لما ولدت فاطمه علیها السّلام، أوحی اللّه عز و جل إلی ملک فأنطق به لسان محمد صلّی اللّه علیه و آله فسمّاها فاطمه، ثم قال: إنی فطمتک بالعلم و فطمتک عن الطمث.

ثم قال أبو جعفر علیه السّلام: و اللّه لقد فطمها اللّه تبارک و تعالی بالعلم و عن الطمث بالمیثاق.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 179 ح 4.

2. الکافی: ج 1 ص 460 ح 6.

3. الفاطمیه لمحمد الأمین (مخطوط): مقدمه الکتاب.

4. الجنّه العاصمه: ص 52.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 13 ح 9.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 70 ح 7، عن العلل.

7. مصباح الأنوار، علی ما فی العوالم.

الأسانید:

1. فی علل الشرائع: حدثنا محمد بن علی ماجیلویه، قال: حدثنا محمد بن یحیی العطار، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن صالح بن عقبه، عن یزید بن عبد الملک، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال.

2. فی الکافی: الأسناد کما فی علل الشرائع بحذف محمد بن علی ماجیلویه.

44
المتن

قال أبو جعفر علیه السّلام: لفاطمه علیها السّلام وقفه علی باب جهنم. فإذا کان یوم القیامه، کتب بین عینی کل رجل مؤمن أو کافر. فیؤمر بمحبّ قد کثرت ذنوبه إلی النار. فتقرأ فاطمه علیها السّلام بین عینیه محبّا، فتقول: إلهی و سیدی، سمّیتنی فاطمه و فطمت بی من تولّانی و تولّی ذریّتی من النار، و وعدک الحق و أنت لا تخلف المیعاد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:407

فیقول اللّه عز و جل: صدقت یا فاطمه، إنی سمّیتک فاطمه و فطمت بک من أحبّک و تولّاک و أحبّ ذریتک و تولّاهم من النار و وعدی الحق و أنا لا أخلف المیعاد، و إنما أمرت بعبدی هذا إلی النار لتشفعی فیه فأشفّعک و لیتبیّن لملائکتی و أنبیائی و رسلی و أهل الموقف موقفک منی و مکانتک عندی. فمن قرأت بین عینیه مؤمنا فخذی بیده و ادخلیه الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 14 ح 11، عن العلل.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 179 ح 6.

3. الکوکب الدری: ج 1 ص 126.

4. الجنّه العاصمه: ص 52، عن العلل.

5. شعاع من نور فاطمه علیها السّلام: ص 15.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 50.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 69 ح 5، عن علل الشرائع.

الأسانید:

فی العلل: حدثنا محمد بن موسی بن المتوکل، قال: حدثنا سعد بن عبد اللّه، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن محمد بن سنان، عن عبد اللّه بن مسکان، عن محمد بن مسلم الثقفی، قال: سمعت أبا جعفر علیه السّلام، یقول.

45
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

قلت: لم سمّیت فاطمه الزهراء علیها السّلام زهراء؟ فقال: لأن اللّه عز و جل خلقها من نور عظمته. فلما أشرقت، أضاءت السماوات و الأرض بنورها و غشیت أبصار الملائکه، و خرّت الملائکه للّه ساجدین و قالوا: إلهنا و سیدنا! ما هذا النور؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:408

فأوحی اللّه إلیهم: هذا نور من نوری و أسکنته فی سمائی، خلقته من عظمتی، أخرجه من صلب نبی من أنبیائی أفضّله علی جمیع الأنبیاء، و أخرج من ذلک النور أئمه یقومون بأمری یهدون إلی حقی و أجعلهم خلفائی فی أرضی بعد انقضاء وحیی.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 179 ح 1.

2. الجواهر السنیه فی الأحادیث القدسیه: ص 239.

3. نوادر المعجزات: ص 82 ح 3.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 31 ح 2.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 12 ح 5.

6. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

7. العدد القویه: ص 227 ح 21، بتفاوت یسیر.

8. الجنّه العاصمه: ص 59، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی العلل: أبی، قال: حدثنا محمد بن معقل القرمسینی، عن محمد بن زید الجزری، عن إبراهیم بن إسحاق النهاوندی، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

46
المتن

عن أبان بن تغلب، قال:

قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: یا ابن رسول اللّه، لم سمّیت الزهراء علیها السّلام زهراء؟ فقال: لأنها تزهر لأمیر المؤمنین علیه السّلام فی النهار ثلاث مرات بالنور؛ کان یزهر نور وجهها صلاه الغداه و الناس فی فراشهم، فیدخل بیاض ذلک النور إلی حجراتهم بالمدینه فتبیضّ حیطانهم فیعجبون من ذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:409

فیأتون النبی صلّی اللّه علیه و آله فیسألونه عمّا رأوا، فیرسلهم إلی منزل فاطمه علیها السّلام، فیأتون منزلها فیرونها قاعده فی محرابها تصلّی و النور یسطع من محرابها من وجهها. فیعلمون أن الذی رأوه کان من نور فاطمه علیها السّلام.

فإذا انتصف النهار و ترتّبت للصلاه، زهر نور وجهها علیها السّلام بالصفره، فتدخل الصفره فی حجرات الناس فتصفرّ ثیابهم و ألوانهم. فیأتون النبی صلّی اللّه علیه و آله فیسألونه عمّا رأوا، فیرسلهم إلی منزل فاطمه علیها السّلام، فیرونها قائمه فی محرابها و قد زهر نور وجهها- صلوات اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها- بالصفره، فیعلمون أن الذی رأوا کان من نور وجهها.

فإذا کان آخر النهار و غربت الشمس، احمرّ وجه فاطمه علیها السّلام، فأشرق وجهها بالحمره فرحا و شکرا للّه عز و جل. فکان تدخل حمره وجهها حجرات القوم و تحمرّ حیطانهم.

فیعجبون من ذلک و یأتون النبی صلّی اللّه علیه و آله و یسألونه عن ذلک فیرسلهم إلی منزل فاطمه علیها السّلام فیرونها جالسه تسبّح اللّه و تمجّده

و نور وجهها یزهر بالحمره، فیعلمون أن الذی رأوا کان من نور وجه فاطمه علیها السّلام.

فلم یزل ذلک النور فی وجهها حتی ولد الحسین علیه السّلام، فهو یتقلّب فی وجوهنا إلی یوم القیامه فی الأئمه منّا أهل البیت إمام بعد إمام.

المصادر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 409 المصادر: ..... ص : 409 2. بحار الأنوار: ج 43 ص 11 ح 2.

3. القطره: ج 1 ص 268 ح 8، شطرا منه.

4. الجنّه العاصمه: ص 58، عن العلل.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 76 ح 6.

الأسانید:

فی العلل: أبی، قال: حدثنا سعد بن عبد اللّه، قال: حدثنی جعفر بن سهل، عن محمد بن إسماعیل الدارمی، عمن حدّثه، عن محمد بن جعفر الهرمزانی، عن أبان بن تغلب، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:410

47
المتن

روی جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن فاطمه علیها السّلام: لم سمّیت الزهراء؟ قال: لأنها کانت إذا قامت فی محرابها تزهر نورها لأهل السماء کما تزهر نور الکواکب لأهل الأرض.

و روی أنها سمّیت الزهراء لأن اللّه عز و جل خلقها من نور عظمته.

و قیل: أنها لما وضعتها السیده خدیجه، حدث فی السماء نور زاهر لم تره الملائکه قبل ذلک الیوم و لذلک لقّبت بالزهراء.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 10.

2. معانی الأخبار: ج 1 ص 62 ح 15، شطرا منه.

3. دلائل الإمامه: ص 54، شطرا منه.

4. مجمع البحرین: ص 278 ماده «زهر»، شطرا منه.

5. علل الشرائع: ج 1 ص 181 ح 3، شطرا منه.

6. الجنّه العاصمه: ص 60، عن معانی الأخبار.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 78 ح 7.

8. إحقاق الحق: ج 19 ص 10.

9. أهل البیت علیهم السّلام: ص 112، علی ما فی الإحقاق.

10. بحار الأنوار: ج 3 ص 12.

11. منهاج البراعه: ج 13 ص 7، بتفاوت فیه.

12. بیت الأحزان للیزدی: ص 29، شطرا منه.

الأسانید:

1. فی العلل و المعانی: حدثنا محمد بن إبراهیم بن إسحاق، قال: حدثنا عبد العزیز بن یحیی الجلودی، قال: حدثنا محمد بن زکریا الجوهری، عن جعفر بن محمد بن عماره، عن أبیه، قال.

2. دلائل الإمامه: حدثنی أبو الحسین محمد بن هارون، قال: أخبرنی أبو جعفر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:411

محمد بن علی بن الحسین بن موسی القمی، قال: حدثنا محمد بن إسحاق، قال: حدثنا عبد العزیز بن یحیی الجلودی، قال: حدثنا محمد بن زکریا، عن جعفر بن محمد بن عماره، عن أبیه، قال.

48
المتن

قال سلیمان: قال محمد بن أبی بکر: لما قرأ: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍ محدث»، قلت: و هل یحدّث الملائکه إلا الأنبیاء؟ قال: مریم لم تکن نبیّه و کانت محدّثه، و أم موسی بن عمران کانت محدّثه و لم تکن نبیّه، و ساره امرأه إبراهیم قد عاینت الملائکه فبشّروها بإسحاق و من ورائه یعقوب و لم تکن نبیّه، و فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کانت محدّثه و لم تکن نبیّه.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 183 ح 2.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 88 ح 2.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 79 ح 66.

الأسانید:

فی العلل: أبی، قال: حدثنا عبد اللّه بن الحسن المؤدب، عن أحمد بن علی، عن إبراهیم بن محمد الثقفی، عن إسماعیل بن بشار، قال: حدثنا علی بن جعفر الحضرمی بمصر منذ ثلاثین سنه، قال: حدثنا سلیمان: قال محمد بن أبی بکر.

49
المتن

قال محمد بن علی الصبّان فی ذکر فاطمه علیها السّلام: و فاطمه- کما قال ابن درید- مشتقّه من الفطم و هو القطع أی المنع، یقال: فطمت المرأه الصبی إذا قطعت عنه اللبن. سمّیت علیها السّلام بذلک لأن اللّه تعالی فطمها عن النار، کما وردت به الأخبار الآتیه، فهی فاطمه بمعنی مفطومه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:412

المصادر:

إسعاف الراغبین: ص 91.

50
المتن

عن ابن عباس، قال: لما ولدت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، سمّاها المنصوره. فنزل جبرائیل فقال: اللّه یقرؤک السلام و یقرأ مولودک السلام و هو یقول: ما ولد مولود أحبّ إلیّ منها، و أنها قد لقّبها باسم خیر مما سمّیتها؛ سمّاها فاطمه لأنها تفطم شیعتها من النار.

المصادر:

میزان الاعتدال: ج 3 ص 439 ح 7070.

الأسانید:

فی میزان الاعتدال: قال البخاری فی الضعفاء: ابن أبی القاضی، حدثنی عبد اللّه بن جریر- رجل من بنی سعد-، حدثنا عبد اللّه بن نمیر، عن مجالد، عن الشعبی، عن ابن عباس، قال.

51
المتن

فی مسند الرضا علیه السّلام: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: إنما سمّیت ابنتی علیها السّلام فاطمه لأن اللّه سبحانه فطمها و فطم من أحبّها من النار، و سمّاها النبی صلّی اللّه علیه و آله البتول أیضا.

و قال لعائشه: یا حمیراء، إن فاطمه علیها السّلام لیست کنساء الآدمیین و لا تعتلّ کما تعتلّون.

و معناه ما جاء فی الحدیث الآخر: إن فاطمه علیها السّلام لم تر دما فی حیض.

و قد روت العامه أیضا، عن أنس بن مالک، عن أم سلیم زوجه أبی طلحه الأنصاری، أنها قالت: لم تر فاطمه علیها السّلام دما قطّ فی حیض و لا نفاس، و کانت من ماء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:413

الجنه؛ و ذلک إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لما أسری به، دخل الجنه و أکل من فاکهه الجنه و شرب من ماء الجنه.

رواه أیضا عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 148، عن مسند الرضا علیه السّلام.

2. مسند الرضا علیه السّلام، علی ما فی إعلام الوری.

3. فاطمه الزهراء علیها السلام المثل الأعلی للمرأه المسلمه: ص 117.

52
المتن

قال الطریحی فی ماده «زهر»: إنما سمّیت علیها السّلام الزهراء لأن اللّه خلقها من نور عظمته و من صفاته.

أزهر اللون، أی نیّر اللون من الزهره، و هی البیاض المنیر و هو أحسن الألوان ....

المصادر:

1. مجمع البحرین: ص 278.

2. دلائل الإمامه: ص 54، شطرا من صدره.

53
المتن

قال الطریحی فی ماده «بتل»: ... و البتول- کرسول-: العذراء المنقطعه عن الأزواج.

و یقال: هی المنقطعه عن الدنیا، و البتول فاطمه الزهراء علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

قیل: سمّیت بذلک لانقطاعها إلی اللّه و عن نساء زمانها و نساء الأمه فعلا و حسبا و دینا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:414

و فی روایه: و قد سئل صلّی اللّه علیه و آله: إنا سمعناک یا رسول اللّه تقول: إن مریم بتول و إن فاطمه علیها السّلام بتول، ما البتول؟ فقال: البتول التی لم تر حمره قطّ.

المصادر:

1. مجمع البحرین: ص 478.

2. نزل الأبرار: ص 131، شطرا منه، عن القاموس.

3. القاموس المحیط: ج 3 ص 332، علی ما فی نزل الأبرار.

4. شرح الأزهار: ج 2 ص 386، شطرا منه.

5. المجموع: ج 17 ص 103، شطرا منه.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام المثل الأعلی للمرأه المسلمه: ص 115، شطرا منه.

54
المتن

قال الطریحی فی ماده «فطم»: ... الفطیم- ککریم-: هو الذی انتهت مده رضاعه، و فطم عن الدنس ...، و فاطمه بنت رسول اللّه علیها السلام، روی: إنما سمّیت علیها السّلام فاطمه لأنها فطمت شیعتها من النار و فطم أعداؤها عن حبّها.

قیل: سمّیت بذلک لأن اللّه تعالی فطمها بالعلم و من الطمث.

المصادر:

1. مجمع البحرین: ص 554.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 52، شطرا من ذیله، بتفاوت.

55
المتن

قال بعض العلماء: البتول من لم تر حمره قطّ، أی لم تحض.

المصادر:

نزل الأبرار: ص 131.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:415

56
المتن

قال سهل بن سعد الساعدی: سألت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقلت: یا رسول اللّه، لم سمّیت فاطمه علیها السّلام فاطمه؟ قال: لأن اللّه فطمها و ذریتها عن النار.

المصادر:

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام للکوفی: ج 2 ص 188.

الأسانید:

فی المناقب: حدثنا أحمد بن عبدان، قال: حدثنا سهل بن سقیر، قال: حدثنا موسی بن عبد ربه، قال: سمعت سهل بن سعد الساعدی یقول.

57
المتن

عن عائشه، قالت: قلت: یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ما لک إذا جاءت فاطمه علیها السّلام قبّلتها حتی تجعل لسانک فی فیها کله، کأنک ترید أن تلعقها عسلا؟ قال: نعم، یا عائشه، إنی لمّا أسری بی إلی السماء، أدخلنی جبرئیل الجنه فناولنی منها تفاحه. فأکلتها فصارت نطفه فی صلبی. فلما نزلت واقعت خدیجه، ففاطمه علیها السّلام من تلک النطفه، و هی حوراء إنسیه؛ کلّما اشتقت إلی الجنه قبّلتها.

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 124.

2. تاریخ بغداد: ج 5 ص 87، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

3. ذخائر العقبی: ص 36.

4. شرف النبوه، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:416

58
المتن

عن الطبری، ذکر حدیثا عن أسماء فی ولاده فاطمه علیها السّلام بالحسن علیه السّلام، قالت أسماء:

فقلت: یا رسول اللّه، إنی لم أر لها دما فی حیض و لا نفاس!؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: أ ما علمت أن ابنتی طاهره مطهّره لا یری لها دم فی طمث و لا ولاده؟

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 124.

2. ذخائر العقبی: ص 44.

3. دلائل الإمامه: ص 55.

الأسانید:

فی الدلائل: أخبرنی الحسن بن أحمد، قال: أخبرنی محمد بن أحمد، قال: حدثنا أبو أحمد، قال: حدثنا محمد بن زکریا، قال: حدثنا عبد اللّه بن محمد، قال: حدثنا إسماعیل بن عمر، عن عمر بن موسی، عن زید بن علی، عن أبیه، عن زینب بنت علی، قالت.

59
المتن

عن الصادق علیه السّلام، أنه قال: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» «1»، اللیله فاطمه علیها السّلام، و القدر اللّه. فمن عرف فاطمه علیها السّلام حق معرفتها فقد أدرک لیله القدر، و إنما سمّیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 218.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 65 ح 58، عن تفسیر فرات.

______________________________

(1). سوره القدر: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:417

3. القطره: ج 1 ص 270، عن تفسیر فرات.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 51.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: محمد بن القاسم بن عبید معنعنا، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

60
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: لفاطمه علیها السّلام تسعه أسماء: فاطمه و الصدیقه ....

کما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الخامس، الرقم الثانی، متنا و مصدرا و سندا.

61
المتن

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: إنما سمّیت فاطمه علیها السّلام فاطمه لأنها فطمت، هی و شیعتها و ذریتها من النار.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 54.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 14 ح 10، عن علل الشرائع.

3. علل الشرائع: ص 179.

4. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الأسانید:

1. فی الدلائل: أخبرنی محمد بن هارون بن موسی، قال: أخبرنی أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن موسی القمی، قال: حدثنا محمد بن أحمد بن الحسین البغدادی، قال:

حدثنا علی بن محمد بن عنبسه، قال: حدثنا یحیی بن عیسی بن یحیی بن الحسن بن زید بن علی بن الحسین بن علی، عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال.

2. فی علل الشرائع: ابن الولید، عن علویه الأصفهانی، عن إبراهیم بن محمد الثقفی،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:418

عن جندل بن والق، عن محمد بن عمر البصری، عن جعفر بن محمد بن علی، عن أبیه علیهما السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

62
المتن

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال: إن فاطمه علیها السّلام خلقت حوریه إنسیه، و إن بنات الأنبیاء لا یحضن.

المصادر:

العدد القویه: ص 227 ح 23.

63
المتن

مرفوعا إلی سلمان الفارسی، قال: کنت جالسا عند النبی المکرّم صلّی اللّه علیه و آله، إذ دخل العباس بن عبد المطلب فسلّم فردّ النبی صلّی اللّه علیه و آله و رحّب به. فقال: یا رسول اللّه، بم فضّل علینا أهل البیت علی بن أبی طالب علیه السّلام و المعادن واحده؟ فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: إذا أخبرک یا عم ...، إلی قوله:

فخلق نور فاطمه علیها السّلام یومئذ کالقندیل و علّقه فی قرط العرش، فزهرت السماوات السبع و الأرضون السبع، و من أجل ذلک سمّیت فاطمه علیها السّلام الزهراء، و کانت الملائکه تسبّح اللّه و تقدّسه، فقال اللّه عز و جل: و عزتی و جلالی، لأجعلنّ ثواب تسبیحکم و تقدیسکم إلی یوم القیامه لمحبّی هذه المرأه و أبیها و بعلها و بنیها.

المصادر:

1. إرشاد القلوب: ج ص 403.

2. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 244.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 17 ح 16، عن إرشاد القلوب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:419

64
المتن

قال ابن شهرآشوب:

اسم فاطمه علیها السّلام خمسه أحرف، تکون الجمله ثمانیه و أبواب الجنه ثمانیه، و اسم الحسن علیه السّلام ثلاثه أحرف و اسم الحسین علیه السّلام أربعه أحرف و أبواب جهنم سبعه. من أحبّ علیا و فاطمه علیهما السّلام فتح علیه ثمانیه أبواب الجنه، و من أحبّ الحسن و الحسین علیهما السّلام أغلقت عنه سبعه أبواب جهنم.

و محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام تسعه عشر حرفا، فمن أحبّهم وقی شرّ الزبانیه التسعه عشر، بسم اللّه الرحمن الرحیم یوازی أسماء هؤلاء الخمسه علیهم السّلام.

و قال محاسب کمال الدین:

بعلی و ابنیه استویافی مائه و ستّ و ثمانین المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 401.

65
المتن

عن الصادق علیه السّلام: أ تدری أیّ شی ء تفسیر فاطمه؟ قلت: أخبرنی یا سیدی. قال:

فطمت علیها السّلام من الشر. و یقال: أنها سمّیت فاطمه لأنها فطمت عن الطمث.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 330.

2. معاجز الولایه: ص 71.

3. الجنّه العاصمه: ص 50، شطرا من صدره.

4. مجموعه المقالات: ج 2 ص 33، شطرا منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:420

5. اللؤلؤه البیضاء: ص 11، شطرا منه.

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 16، عن المناقب.

7. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 51، بتفاوت.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 70 ح 6، بتفاوت.

66
المتن

قال صلّی اللّه علیه و آله لعائشه: یا حمیراء، إن فاطمه علیها السّلام لیست کنساء الآدمیین؛ لا تعتلّ کما یعتلن.

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: حرّم النساء علی علی علیه السّلام ما دامت فاطمه علیها السّلام حیه، لأنها طاهره لا تحیض.

و قال عبید الهروی فی الغریبین: سمّیت مریم بتولا لأنها بتلت عن الرجال، و سمّیت فاطمه علیها السّلام بتولا لأنها بتلت عن النظیر.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 330.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 80 ح 7، عن المناقب، شطرا من ذیل الحدیث.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 16، عن المناقب.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 82 ح 4، عن المناقب، شطرا منه.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 83 ح 5، عن الأمالی للطوسی.

6. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 42.

7. بحار الأنوار: ج 43 ص 153 ح 12.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: جماعه، عن أبی غالب الرازی، عن خاله، عن الأشعری، عن أبی عبد اللّه، عن منصور بن العباس، عن إسماعیل بن سهل، عن أبی طالب الغنوی، عن علی بن حمزه عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:421

67
المتن

قال أبو هاشم العسکری: سألت صاحب العسکر علیه السّلام: لم سمّیت فاطمه علیها السّلام الزهرا؟

قال: فقال: کان وجهها یزهر لأمیر المؤمنین علیه السّلام من أول النهار کالشمس الضاحیه، و عند الزوال کالقمر المنیر، و عند الغروب- غروب الشمس- کالکوکب الدری.

قال الحسن بن یزید: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: لم سمّیت فاطمه علیها السّلام الزهراء؟ قال: لأن لها فی الجنه قبّه من یاقوته حمراء، ارتفاعها فی الهواء مسیره سنه، معلّقه بقدره الجبار، لا علاقه لها من فوقها فتمسکها و لا دعامه لها من تحتها فتلزمها، لها مائه ألف باب، علی کل باب ألف من الملائکه، یراها أهل الجنه کما یری أحدکم الکوکب الدری الزاهر فی أفق السماء، فیقولون: هذه الزهراء لفاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 330.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 16 ح 14.

3. الفاطمیه لمحمد أمین: مقدمه الکتاب، شطرا من ذیله.

4. مسند الإمام العسکری علیه السّلام: ص 72 ح 6، شطرا من أوله.

5. تاریخ آل عبا علیهم السّلام (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام، شطرا من ذیله.

6. بیت الأحزان للقمی: ص 11.

7. الجنّه العاصمه: ص 60.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 78 ح 8.

68
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لیله أسری بی إلی السماء، صرت إلی سدره المنتهی، فقال لی جبرئیل: ...، إلی قوله تعالی:

یا محمد، إنی أنا اللّه لا إله إلا أنا العلی الأعلی، وهبت لأخیک اسما من أسمائی، فسمّیته علیا و أنا العلی الأعلی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:422

یا محمد، إنی أنا اللّه لا إله إلا أنا فاطر السموات و الأرض، وهبت لابنتک اسما من أسمائی، فسمّیتها فاطمه و أنا فاطر کل شی ء.

یا محمد، إنی أنا اللّه لا إله إلا أنا الحسن البلاء، وهبت لسبطیک اسمین من أسمائی، فسمّیتها الحسن و الحسین و أنا الحسن البلاء ....

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 2 ص 624 ح 7.

3. بحار الأنوار: ج 24 ص 323 ح 36، عن کنز الفوائد.

4. البرهان: ج 4 ص 245 ح 11.

5. کنز الفوائد: ص 314، علی ما فی البحار.

الأسانید:

1. فی الأمالی: حدثنا أحمد بن هوذه الباهلی، عن إبراهیم بن اسحاق النهاوندی، عن عبد اللّه بن حمّاد الأنصاری، عن محمد بن عبد اللّه، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده، عن علی علیهم السّلام.

2. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، إلی آخر ما فی الأمالی.

69
المتن

فاطمه الزهراء بنت النبی علیها السّلام، ولدت بمکّه قبل الهجره، لقّبت بالزهراء لحسنها.

زوّجها الرسول صلّی اللّه علیه و آله من ابن عمّه علی بن أبی طالب علیه السّلام، فولدت له الحسن و الحسین علیهما السّلام و أم کلثوم و زینب.

قامت الدوله الفاطمیه بانتسابهم إلیها.

المصادر:

المنجد فی الأعلام: ص 518.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:423

70
المتن

قال علی أکبر دهخدا: الزهراء بلده فی المغرب، الزهری نسب ینسب بالزهراء، مدینه السلطان بقرطبه من بلاد المغرب، و منه: أبو علی حسین بن محمد بن أحمد العسانی الزهری.

المصادر:

1. لغت نامه دهخدا: ج 8 ص 11482، 11489.

2. معجم البلدان، علی ما فی لغت نامه دهخدا.

71
المتن

قال علی أکبر دهخدا فی ماده «زها»: ... الزهراء لقب فاطمه علیها السّلام لکرمها و صفائها، نقله عن منتهی الإرب و ناظم الأطباء.

الزهراء لقب فاطمه علیها السّلام لأنها کانت بیاض اللون، و هی مأخوذه من الزهره بمعنی البیاض و الحسن ...، نقلا من آنندراج.

سمّیت بالزهراء لأنها إذا قامت فی محرابها زهر نورها لأهل السماء کما یظهر نور الکواکب لأهل الأرض، نقلا عن ناظم الأطباء.

المصادر:

لغت نامه دهخدا: ج 8 ص 11481.

72
المتن

عن أسماء بنت عمیس، قالت: شهدت فاطمه علیها السّلام و قد ولدت بعض ولدها، فلم یر لها دم. فذکرت ذلک لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: إن فاطمه علیها السّلام خلقت حوریه فی صوره إنسیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:424

المصادر:

إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح علیهم السّلام (مخطوط): ص 131.

73
المتن

ذکر فی بعض الکتب: یقال لفاطمه علیها السّلام الزهراء بتوله، أی منقطعه عن حبّ الدنیا.

و قیل: عن الحیض أصلا.

المصادر:

الروضه الفیحاء: ص 222 ح 51.

74
المتن

ذکر فی شرح ذات الشفاء، قال: إنما یقال لفاطمه علیها السّلام الزهراء لطهارتها و وضاءتها، و البتول لانقطاعها إلی اللّه، أو لانقطاعها بالفضل عن الناس، أو لأنها لم تحض قطّ.

المصادر:

1. الروضه الفیحاء: ص 224، عن شرح ذات الشفاء.

2. رفع الخفاء شرح ذات الشفاء، علی ما فی الروضه الفیحاء.

75
المتن

قال الآلائی الکردی: سمّیت علیها السّلام بفاطمه لأن اللّه تعالی فطمها و من أحبّها من النار، و بالزهراء لأنها لم تحض قطّ، کما رواه الغسّانی، و بالبتول لانقطاعها عن نساء زمانها فضلا و حسبا، أو لانقطاعها إلی اللّه تعالی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:425

المصادر:

رفع الخفاء فی شرح ذات الشفاء للآلائی الکردی: ج 2 ص 18.

76
المتن

قال المجلسی فی الجلاء بعد ذکر أسمائها التسعه:

الصدیقه بمعنی المعصومه، و المبارکه بمعنی صاحب البرکه فی العلم و الفضل و الکمالات و المعجزات و أولاده الکرام، و الطاهره بمعنی طهارتها عن صفات النقص، و الزکیه بمعنی النموّ فی الکمالات و الخیرات، و الراضیه بمعنی الراضی لقضاء اللّه، و المرضیه بمعنی منتخب اللّه و أولیائه، و المحدّثه بمعنی أنه یحدّثه الملک، و الزهراء بمعنی النورانی بنوره الصوری و المعنوی.

المصادر:

جلاء العیون: ص 162.

77
المتن

فی تراجم أعلام النساء: ... فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، یقال لها فاطمه لأنها فطمت شیعتها من النار و فطمت من الطمث فی المیثاق.

المصادر:

1. تراجم أعلام النساء للأعلمی: ص 301.

2. بیت الأحزان: ص 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:426

78
المتن

قال فی المعجم فی ماده «بتل»: البتول من النساء: العذراء، المنقطعه عن الزواج إلی اللّه.

المصادر:

المعجم الوسیط: ص 38.

79
المتن

قال فی المعجم: انفطم: انقطع عن الرضاع و عن الشی ء و انصرف.

الفاطمیه: الدوله الفاطمیه: دوله ینتسب خلفاؤها إلی السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام، شبّت فی المغرب و فی مصر من سنه 359 ه إلی سنه 567 ه

المصادر:

المعجم الوسیط: ص 695.

80
المتن

قال ابن المنظور فی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام:

لم قیل لها البتول؟ فقال: لانقطاعها عن نساء أهل زمانها و نساء الأمه عفافا و فضلا و دینا و حسبا، و قیل: لانقطاعها عن الدنیا إلی اللّه عز و جل.

المصادر:

لسان العرب: ج 1 ص 312.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:427

81
المتن

قال ابن الجوزی فی باب الباء: قال ثعلب: و سمّیت فاطمه البتول لانقطاعها عن نساء زمانها فضلا و دینا و حسبا.

المصادر:

غریب الحدیث: ج 1 ص 54.

82
المتن

قال المجلسی فی المرآه: ... و الحاصل أن تسمیتها بتلک کانت لإلهام من اللّه ....

المصادر:

مرآه العقول: ج 5 ص 344.

83
المتن

قال دهخدا فی کلمه «بتول»: ... العذراء من انقطعت من الدنیا و اتصلت إلی اللّه و ألزمت نفسها بعالم الآخره، و هذه الصفه مختصّه لسیده نساء العالمین فاطمه الزهراء علیها السّلام بنت خاتم النبیین صلّی اللّه علیه و آله.

قال ناظم الأطباء: أنه لقب فاطمه بنت النبی علیها السّلام لأنها فی الفضل و الدین و الحسب متفرّده لا نظیر لها فی نساء زمانها.

و فی آنندراج: إن فاطمه علیها السّلام قاطعه علائق الدنیا فقالوا لها: بتول.

المصادر:

لغت نامه دهخدا: ج 3 ص 3773.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:428

84
المتن

قال السید عبد اللّه بن المیر غنی الحسینی فی أحوال فاطمه علیها السّلام: ... و لقّبت بالزهراء لإشراق وجهها و شبهها بالنبی صلّی اللّه علیه و آله حتی فی الکلام، و لکونها لم تحض أصلا، و بالبتول لانقطاعها إلی اللّه عز و جل، أو لانقطاعها عن نساء زمنها فضلا و دینا و حسبا.

المصادر:

الدرّه الیتیمه فی بعض فضائل السیده العظیمه علیها السّلام: ص 8.

85
المتن

قال الکعبی: و فی الأخبار الکثیره أنه قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: إن اللّه شقّ لک یا فاطمه اسما من أسمائه و هو الفاطر و أنت فاطمه.

و بیان هذه جمله من الأخبار الوارده فی المقام، و قد تلخّص منها وجوه متعدده لتسمیتها علیها السّلام بتلک التسمیه، مثل فطم نفسها بالعلم، و فطمها من الشر، و فطمها عن الطمث، و فطم ذریتها و شیعتها من النار، و کذلک فطم من تولاها و أحبّها منها، و فطم الأعداء عن طمع الوراثه فی الملک و عن حبّها و نحو ذلک، و لا منافات بین الأخبار لأن الفطم معنی یصدق مع کل من الوجوه المذکوره، و اختلاف الأخبار من جهه اختلاف حال الروات و الحضّار من حیث الاستعدادات الذاتیه.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 1 ص 303.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:429

86
المتن

قال السید المیلانی فی ذکر أسمائها و کناها: لم نقتصر أسماء القدّیسه علیها السّلام و لم ننحصر بفاطمه و الزهراء، بل لها أسماء عدیده أخری و لها کنی تنبؤ عن أوصافها و فضائلها الکثیره. فإلیک قائمه بذلک، و هی- بعدد حروف بسم اللّه الرحمن الرحیم- تسعه عشر اسما و کنیه کما یلی:

1. فاطمه علیها السّلام، سمّاها اللّه بذلک.

2. منصوره علیها السّلام، سمّاها اللّه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بذلک أولا.

3. الزهراء علیها السّلام، سمّیت بذلک لأن نورها زهر لأهل السماء و فی المحراب.

4. الصدیقه علیها السّلام، لأنها لم تکذب قط.

5. المبارکه علیها السّلام، لظهور برکاتها.

6. الطاهره علیها السّلام، لشمولها آیه التطهیر.

7. الزکیه علیها السّلام، لأنها کانت أزکی أنثی عرفتها البشریه.

8. الراضیه علیها السّلام، لرضاها بقضاء اللّه و قدره.

9. المرضیه علیها السّلام، لأن اللّه سیرضیها بمنحها حق الشفاعه.

10. المحدّثه علیها السّلام، لأن الملائکه کانت تحدّثها.

11. البتول علیها السّلام، لأنها تبتّلت عن دماء النساء.

12. أم أبیها علیها السّلام، کناها بذلک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

13. أم الأئمه علیها السّلام، لأنها والده الأئمه الأحد عشر علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:430

14. الحانیه علیها السّلام، لأنها کانت تحنّ حنان الأمّ علی أبیها النبی صلّی اللّه علیه و آله و بعلها و علی أولادها علیهم السّلام و الأیتام و المساکین.

15. کوثر علیها السّلام، کما سمّاها اللّه جل و علا فی القرآن فی سوره الکوثر.

16. الحوراء علیها السّلام، لأن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: هی الحوراء الإنسیه.

17. بضعه النبی صلّی اللّه علیه و آله، لأن النبی صلّی اللّه

علیه و آله وصفها بذلک.

18. سیده النساء علیها السّلام، لأن النبی صلّی اللّه علیه و آله وصفها بذلک.

19. أم الحسنین علیهم السّلام، لأنهما ولداها.

المصادر:

قدّیسه الإسلام: ص 95.

87
المتن

قال السید المیلانی فی تحقیق کنیتها أم أبیها: أن معنی أم أبیها هو أنها أم لجمیع الخلق و الأوصاف المحمدیه و الصفات النبویه، ففاطمه أم الرساله المحمدیه حقا، حدوثا و بقاء. فکانت ترعاه برعایه الأم طیله حیاتها معه صلّی اللّه علیه و آله، و ترعی الرساله بعد وفاته حینما ارتدّ الناس علی أعقابهم حتی ذهبت ضحیّه الرساله شهیده مظلومه.

فأم أبیها یعنی أنها أم الرساله، أم الأمه، أم التطهیر و العصمه، أم التضحیه و الإیثار، أم العفه و الحیاء، أم العباده، أم التربیه، أم المعجزه، أم البلاغه، أم المصیبه، أم الشفاعه، أم الأئمه علیهم السّلام.

المصادر:

قدّیسه الإسلام: ص 115.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:431

88
المتن

قال الجهرمی فی ذکر أسمائها: فمنها: أم الأسماء، ذکره الخوارزمی فی مقتله، و لعله لتعدّد أسمائها الحسنی الحاکیه عن صفاتها العلیا و مناقبها العظمی.

المصادر:

نخبه البیان: ص 86.

89
المتن

ذکر العقیلی فی ذکر لقب فاطمه علیها السّلام الشهیده خمسه مصادر و هی:

1. الکلینی، عن محمد بن یحیی، عن العمرکی، عن علی بن جعفر، عن أخیه أبی الحسن علیهما السّلام، قال: إن فاطمه صدیقه شهیده.

2. بعض المحدّثین من القدماء فی ألقاب الرسول و عترته علیهم السّلام، قال: عند ذکره لألقابها: شهیده.

3. السید ابن طاوس فی باب زیارتها بقوله: السلام علیک أیتها الصدیقه الشهیده.

4. السید ابن طاوس فی باب زیارتها بقوله: السلام علی البتول الشهیده ابنه نبی الرحمه.

5. الشیخ الطوسی فی باب زیارتها بقوله: السلام علیک أیتها الصدیقه الشهیده.

المصادر:

1. ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام للعقیلی: ص 198.

2. الکافی: ج 1 ص 458 ح 2، شطرا من صدر الحدیث.

3. ألقاب الرسول و عترته علیهم السلام (مخطوط): ص 245، شطرا منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:432

4. الإقبال: فی باب زیارتها ص 24، شطرا منه.

5. مصباح الزائر: ص 25، شطرا منه.

6. التهذیب: ج 6 ص 10، شطرا منه.

90
المتن

قال محمد علی الکرمانشاهی فی ذکر کنی فاطمه الزهراء علیها السّلام فی مجلس الثانی و الستون:

أم الأئمه و أم النجباء و أم الأطهار و أم الحسن و أم الحسین و أم المحسن و أم السبطین و أم الأخیار.

و ذکر فی مجلس الخامس و الستون: أم الرسول و أم النبی و أم أبیها، و ذکر فی شرح کل منها معان متعدده، من أراد الاطلاع فلیراجع هناک.

المصادر:

المجالس فی أحوال فاطمه علیها السّلام: ج 2 ص 565، 595.

91
المتن

قال السید المقرّم فی ذکر أم أبیها: إن فاطمه علیها السّلام لفرط حنانها علی أبیها و حبّها له- المنتزع من کمال معرفتها له و عرفانها بحقیقه أمره بما تقاصر عنه الکاملون- کنّیت أم أبیها.

المصادر:

وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام: ص 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:433

92
المتن

إن البعض زعم أن الزهراء علیها السّلام قد عوّضت النبی صلّی اللّه علیه و آله عن عطف الأمّ، حیث أن أمه ماتت و هو لا یزال طفلا، فلأجل ذلک أطلق علیها لقب أم أبیها.

و قد ردّ ذلک العلامه السید جعفر مرتضی العاملی بقوله:

إن هذا الکلام لا یمکن قبوله إذ لا یمکننا قبول مقوله أن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان یعانی من عقده نقص نشأت عن فقده أمه فاحتاج إلی من یعوّضه ما فقده، بل معنی هذه الکلمه أن الزهراء علیها السّلام کانت تهتمّ بأبیها کما تهتمّ الأم بولدها، و هذا لا یعنی أن ذلک سیعوّض النبی صلّی اللّه علیه و آله عن عاطفه فقدها، أو سیکمل نقصا یعانی منه.

و بعد، فهل یمکن أن یقبل هذا البعض أن غیر الزهراء علیها السّلام کان بإمکانها أن تملأ هذا الفراغ لو حدبت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و منحته قسطا من العاطفه التی هو بحاجه إلیها؟

إن الکلمه المذکوره أم أبیها ترید أن تبیّن لنا حقیقه و أبعاد تعامل السیده الزهراء علیها السّلام مع أبیها، و لا ترید أن تتحدّث عن ملأ فراغات أو حلّ عقد نقص فی الشخصیه النبویه المقدسه، و العیاذ باللّه.

المصادر:

مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 1 ص 59.

93
المتن

قال الأدیب فی تشریح أم أبیها معان و أبعاد، منها:

... فقد کانت الزهراء علیها السّلام عند النبی صلّی اللّه علیه و آله بمثابه الوالده الرءوفه التی تلثم جراحات ابنها المکافح من أجل إیقاظ الأمه و هدایتها إلی سبیل الرشاد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:434

و منها: قد تکون هذه الکلمه «أم أبیها» إشاره إلی مضمون الحدیث القدسی الناصّ علی عله خلق الموجودات: «یا أحمد، لولاک لما خلقت الأفلاک، و لو لا علی علیه السّلام لما خلقتک، و لو لا فاطمه علیها السّلام لما خلقتکما».

و منها: لربما تخلّل هذه الکلمه ضرب من النکات الفلسفیه، إذ أن مصطلح الأم فی اللغه هو أساس وجود الشی ء، فالزهراء علیها السّلام هی أساس الشریعه الحقه و قوامها، قد تسألنی الآن: کیف ذلک؟

بدایه: حملت الزهراء علیها السّلام هموم إیصال صوت الحق إلی الملأ کافه من خلال مساندتها لأبیها طوال حیاته.

و بعد رحیل خاتم الرسل صلّی اللّه علیه و آله، وقفت الزهراء علیها السّلام فی وجه، أعظم محفط یرمی إلی إنقاض الکیان الإسلامی. فضجّت بکل غال و نفیس من أجل إبطال أهداف هذا المخطط.

الاحتمال الأخیر: هو إن الزهراء علیها السّلام هی النور الوضّاء الذی اندلع عنه سنا الأئمه الاثنا عشر علیهم السّلام الذین رفعوا قوام العقیده و حملوا لواء الإسلام، خفّاق علی مرّ العصور المختلفه.

المصادر:

یسألونک عن الزهراء علیها السّلام: ص 42.

94
المتن

قال أکرم برکات فی معنی محدّثه:

إن الکلام فی مصحف فاطمه علیها السّلام أنه قد کتبه الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام مما سمعه من حدیث الملک جبرئیل مع السیده فاطمه علیها السّلام، و قد أتاها بعد وفاه أبیها؛ یحسن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:435

عزاءها و یطیب نفسها و یخبرها عن أبیها و مکانه و بما یکون بعدها فی ذریتها، إلی آخر ما تقدم فی محتوی المصحف.

و لم یکن حدیث جبرئیل معها هو السبب الوحید لاتصاف السیده فاطمه علیها السّلام بالمحدّثه، بل ثمّه روایات أخری تحکی عن حدیث الملائکه معها فی مواطن أخری ....

المصادر:

حقیقه مصحف فاطمه علیها السّلام عند الشیعه: ص 161.

95
المتن

قال السید المقرّم فی ذکر اسمها علیها السّلام الزهراء:

اشتهرت بالزهراء لجمال هیأتها و النور الساطع فی غرّتها، حتی إذا قامت فی محرابها زهر نورها لأهل السماء کما یزهر الکواکب لأهل الأرض، و إن حضرت للاستهلال أول الشهر لا یری نور الهلال لغلبه نور وجهها علی ضیائه، و إذا ارتفعت ظهور نوره ....

المصادر:

وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام: ص 15.

96
المتن

عن الکلبی، عن جعفر بن محمد علیهما السلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام:

هل تدری لم سمّیت علیها السّلام فاطمه؟ قال علی علیه السّلام: لم سمّیت فاطمه یا رسول اللّه؟ قال:

لأنها فطمت هی و شیعتها من النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:436

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 15 ح 14، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 11.

3. مولد فاطمه علیها السّلام لابن بابویه، علی ما فی المناقب.

4. شرف النبی صلّی اللّه علیه و آله للخرکوشی، علی ما فی المناقب.

5. الإبانه لابن بطّه، علی ما فی المناقب.

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 12 ح 3، عن عیون الأخبار.

7. عیون الأخبار: ج 1 ص 78.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 71 ح 8.

9. کشف الغمه: ج 1 ص 463.

10. علل الشرائع: ج 1 ص 79 ح 5.

11. صحیفه الرضا علیه السّلام، علی ما فی البحار.

12. عوالم العلوم: ج 11 ص 73 ح 16.

الأسانید:

فی علل الشرائع: ابن الولید، عن أحمد بن علویه، عن إبراهیم بن محمد، عن جندل بن والق، عن محمد بن عمر، عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام، قال.

97
المتن

قال الکجوری فی الخصائص فی معانی کنی فاطمه علیها السّلام:

منها: أم أسماء، و دعیت بهذه الکنیه قبل الولاده و قبل الهجره، و لعلها تکنّی بها باعتبار أنه ستولد لها بنتا فتکون أم أسماء، أو لأنهم کانوا أسماء اللّه الحسنی کما قال:

نحن أسماء اللّه الحسنی، و یقرأ بالألف و اللام و بدونها.

و منها: أم الهناء، و هی مأخوذه من الهینئی، و منه الآیه الکریمه: «فَکُلُوهُ هَنِیئاً مَرِیئاً» «1»، لعل المعنی أن فاطمه علیها السّلام رأس کل هنیئه فی الدنیا و الآخره لبعله أمیر المؤمنین علیه السّلام، و هکذا هی هنیئ و حلاوه لأبیها، کما قال صلّی اللّه علیه و آله فیها: لفاطمه حلاوه الولد.

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 4.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:437

و کفی بوجود هذه الکنیه فی الأحادیث قول شیخنا محمد بن الحسن الحر العاملی:

و قد رووا کنیتها أم الهناءأم الأئمه الهداه الأمنا و منها أم العلوم و أم الفضائل و أم الکتاب و أم أبیها و غیرها.

و لکل من هذه الکناه معان عدیده، ذکرها بطولها.

المصادر:

الخصائص الفاطمیه: ص 33.

98
المتن

قالت عائشه: کنّا نخیط و نغزل و ننظم الإبره فی ضوء وجه فاطمه علیها السّلام.

و قالت: إذا أقبلت فاطمه علیها السّلام، کانت مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و کانت لا تحیض قطّ لأنها خلقت من تفاحه الجنه، و لقد وضعت الحسن علیه السّلام بعد العصر و طهرت من نفاسها فاغتسلت و صلّت المغرب، و لذلک سمّیت الزهراء علیها السّلام.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 75 ح 3.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 244.

3. أخبار الدول: ص 87، علی ما فی الإحقاق.

99
المتن

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: و إنما سمّیت فاطمه علیها السّلام بالبتول، لأنها تبتّلت من الحیض و النفاس، لأن ذلک عیب فی بنات الأنبیاء، أو قال: نقصان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:438

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 79 ح 1، عن الینابیع.

2. ینابیع الموده: ص 360.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 25.

4. موده القربی: ص 103.

100
المتن

قال الطبرسی فی المجمع: سمّیت فاطمه علیها السّلام بالبتول لانقطاعها إلی عباده اللّه تعالی.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 80 ح 8، عن المصباح.

2. المصباح للکفعمی: ص 659.

3. مجمع البیان للطبرسی، علی ما فی المصباح.

101
المتن

قال ابن شهرآشوب فی مناقب فاطمه علیها السّلام: ... و قد مدح اللّه تعالی مریم فی القرآن بعشرین مدحه، و صحّ فی الأخبار: لفاطمه علیها السّلام عشرون اسما، کل اسم یدلّ علی فضیله، ذکرها ابن بابویه فی کتاب مولد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 50 ح 46، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 135.

3. مولد فاطمه علیها السّلام لابن بابویه، علی ما فی المناقب لابن شهرآشوب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:439

102
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

إن اللّه تبارک و تعالی أمهر فاطمه علیها السّلام ربع الدنیا فربعها لها، و أمرها الجنه و النار؛ تدخل أعداءها النار و تدخل أولیاءها الجنه، و هی الصدیقه الکبری، و علی معرفتها دارت القرون الأولی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 105 ح 19، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 668.

الأسانید:

فی الأمالی: الحسین بن إبراهیم القزوینی، عن محمد بن وهبان، عن علی بن حبیش، عن العباس بن محمد بن الحسین، عن أبیه، عن صفوان، عن الحسین بن أبی غندر، عن اسحاق بن عمّار و أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال.

103
المتن

قال أبی الحسن الخزاز القمی فی الأحکام الشرعیه:

سئل أبو عبد اللّه علیه السّلام عن فاطمه علیها السّلام: من غسّلها؟ قال: غسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام، لأنها کانت صدیقه لا یغسّلها إلا صدیق.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 184، عن المناقب لابن شهرآشوب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 138.

3. الأحکام الشرعیه، علی ما فی المناقب لابن شهرآشوب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:440

104
المتن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 440 المتن ..... ص : 440 و قال ثعلب: لانقطاعها عن نساء زمانها، أو عن نساء الأمه فضلا و دینا و حسبا و عفافا، و هی سیده نساء العالمین.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 81 ح 10، عن تاج العروس.

2. تاج العروس: ص 220، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 26.

105
المتن

قال الرازی فی تفسیر الکوثر فی قوله تعالی: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» «1»:

... القول الثالث: الکوثر أولاده، لأن هذه السوره إنما نزلت ردّا علی من عابه صلّی اللّه علیه و آله بعدم الأولاد، فالمعنی أنه یعطیه نسلا یبقون علی مرّ الزمان.

فانظر کم قتل من أهل البیت، ثم العالم ممتلئ منهم و لم یبق من بنی أمیه فی الدنیا أحد یعبأ به، ثم انظر کم کان فیهم من الأکابر من العلماء، کالباقر و الصادق و الکاظم و الرضا علیهم السّلام و النفس الزکیه و أمثالهم ....

و قال الآلوسی فی تفسیر: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» «2»: الأبتر الذی لا عقب له، لا یبقی منه نسل و لا حسن ذکر، و أما أنت فتبقی ذریتک ...، و فیه دلاله علی أن أولاد البنات من الذریه.

______________________________

(1). سوره الکوثر: الآیه 1.

(2). سوره الکوثر: الآیه 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:441

و فی مستدرک العوالم: یستفاد من کلامهما أن فاطمه الزهراء علیها السّلام وسیله لکثره أولاده و بقاء نسله صلّی اللّه علیه و آله، و إن ذریتها ذریته و أولادها أولاده، و هذا من أعظم برکاته صلّی اللّه علیه و آله، و هذا معنی کوثر.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 92 ح 1.

2. تفسیر الرازی: ج 32 ص 124، 128، شطرا منه.

3. روح المعانی: ج 30 ص 247، شطرا منه.

106
المتن

قال فی استدراک عوالم العلوم فی لقبها الصدیقه و الصادقه و الشهیده:

1. عن الریاض النضره و شرف النبوه: ... إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لعلی علیه السّلام: أوتیت زوجه صدیقه مثل ابنتی.

2. عن علل الشرائع: بأسناده، عن المفضل، قال فی غسل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام: ... فإنها صدیقه لم یکن یغسّلها إلا صدیق.

3. عن الأمالی للطوسی: عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی حدیث قال: و هی الصدیقه الکبری و علی معرفتها دارت القرون الأولی.

4. عن الطرف: عن الکاظم علیه السّلام فی حدیث، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، إنی قد أوصیت فاطمه علیها السّلام ابنتی بأشیاء و أمرتها أن تلقّیها إلیک فانفذها، فهی الصادقه الصدوقه ....

5. عن الکافی: عن علی بن جعفر، عن أخیه أبی الحسن علیه السّلام، قال: إن فاطمه علیها السّلام صدیقه شهیده.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:442

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 91 ح 1.

2. الریاض النضره: ج 2 ص 202، علی ما فی العوالم.

3. علل الشرائع: ج 1 ص 184، علی ما فی العوالم.

4. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 280، علی ما فی العوالم.

5. الکافی: ج 1 ص 458 ح 2، علی ما فی العوالم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:443

الفصل السابع أنها بضعه رسول الله صلّی اللّه علیه و آله

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:444

فی هذا الفصل
اشاره

إن فاطمه علیها السّلام بضعه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و قطعه من جسمه و روحه. فمن سرّ فاطمه علیها السّلام کمن سرّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و من آذاها و أغضبها کمن آذی و أغضب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

و من ضرب علی جسم فاطمه علیها السّلام أو علی یدها أو رأسها کمن ضرب علی جسم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و یده و رأسه؛ و من أهانها کمن أهان روح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فطوبی لمن أکرم و سرّ بضعه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و ویل لمن آذاها أو أغضبها أو ضربها.

و «البضعه» جاء فی الأحادیث بألفاظ مختلفه ترجع کلها إلی معنی واحد و هی:

بضعه منی، شجنه منی، قطعه منی، لحمه منی، مضغه منی، روحی التی بین جنبیّ، حذیه منی، بهجه قلبی، شعره منی، بضعه لحمی، فلذه کبدی، بضعه النبوه، لحمه الرساله.

و یأتی فی هذا الفصل أحادیث و نصوص بالعناوین التالیه فی 96 حدیثا:

إقرار أبی بکر و عمر عند فاطمه علیها السّلام بسماعهما قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، دعاؤها علیهما لإیذائها و غصب حقها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:445

عیاده أبی ذر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه و کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لأبی ذر أن فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

قول النبی صلّی اللّه علیه و آله لأمیر المؤمنین علیه السّلام: یا علی، إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی و نور عینی و ثمره فؤادی.

کلام رسول اللّه

صلّی اللّه علیه و آله بالإسناد الثلاثه عن مسور بن مخرمه: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی و إیذاؤها إیذائی.

شهاده رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قصه احتجاب فاطمه علیها السّلام عن الأعمی أنها بضعته.

فی زیارتها الجامعه فی مزار البحار: السلام علی الصدیقه الطاهره ...، السلام علی البضعه النبویه ....

کلام السید ابن طاوس فی مولد فاطمه علیها السّلام: السلام علی بنت رسول اللّه ...، فاطمه بنت رسول اللّه علیها السلام و بضعه لحمه.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند اجتماعهم عنده: ... و أما ابنتی فاطمه فإنها سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، و هی بضعه منی و هی نور عینی ....

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فی سکرات الموت: ... و أنت بضعه منی و روحی التی بین جنبیّ.

کلام سلیم بن قیس فی قصه عیاده الرجلین و شهادتهما علی قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

کلام علی علیه السّلام فی مناشدته یوم الشوری: هل فیکم أحد له زوجه مثل زوجتی فاطمه علیها السّلام و بضعه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سیده نساء أهل الجنه.

کلام الدیلمی فی خبر وفاه الزهراء علیها السّلام نقلا عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله عن الباقر و الصادق علیهما السّلام: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:446

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه شجنه منی، غضبها غضبی و رضاها رضای.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله بعد جواب

فاطمه علیها السّلام: خیر للنساء أن لا یرین الرجال و لا یراهنّ الرجال: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی ...، شعره منی، شجنه منی، قلبی الذی بین جنبیّ.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی عیاده الرجلین و الإقرار بسماعهما من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

نقل علی علیه السّلام فی قصه تشییع الجنازه- بمجمره و قندیل- کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

نقل المجلسی کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن المخالفین: فاطمه علیها السّلام بضعه منی: 1. البخاری فی باب المناقب، و أبواب النکاح، 2. مسلم فی صحیحه، 3. الترمذی فی صحیحه، 4. ابن الأثیر فی جامع الأصول، 5. فی المشکاه عن المسور ...، و نقل عن الإمامیه: 1.

ابن شهرآشوب فی المناقب فی عده موارد، 2. السید فی الطرائف، 3. ابن بطریق فی العمده و المستدرک، 4. علی بن عیسی فی کشف الغمه، و غیرهم أخبارا کثیره فی هذا المعنی.

کلام الصدوق فی اعتقاداته: أنها سیده نساء العالمین ...، و فاطمه علیها السّلام بضعه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إیذاؤها إیذاؤه و سرورها سروره ....

فی کشف الغمه: فی حمل خدیجه فاطمه علیها السّلام و مؤانستها من بطنها و کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله فیها: أنها بضعه منی ....

کلام الرسول صلّی اللّه علیه و آله فی أنها شجنه منی، قبضها قبضی و بسطها بسطی.

خطبه حسن بن حسن ابنه المسور و ردّه لما عنده من بنات فاطمه علیها السّلام لقول النبی صلّی اللّه علیه و آله:

فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

فعال عمر بن عبد العزیز مع عبد اللّه بن حسن

لرجاء شفاعته لقول النبی صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

تعریف النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بقوله: هی بضعه منی و هی قلبی و روحی التی بین جنبیّ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:447

کلام الرسول صلّی اللّه علیه و آله عن علی بن الحسین علیه السّلام فی خبر المسور: إن فاطمه علیها السّلام لمضغه أو بضعه منی.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی و تعبها تعبی ....

کلامه صلّی اللّه علیه و آله فی رجوعه عن حجه الوداع: اللّه اللّه فی عترتی و أهل بیتی، فاطمه علیها السّلام بضعه منی و ولدیها عضدای.

عن جعفر بن محمد علیه السّلام کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بهجه قلبی و ابناها ثمره فؤادی و بعلها نور بصری.

فی حدیث المسور کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما فاطمه علیها السّلام شجنه منی رضاها رضای و سخطها سخطی.

قصه ربط أبی لبابه نفسه علی الأسطوانه و حلفه بحلّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و مجی ء فاطمه علیها السّلام لحلّه و إبائه من أجل قسمه و قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما فاطمه علیها السلام بضعه منی.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند قول فاطمه علیها السّلام فی لزوم المرأه قعر بیتها: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

کلام القاسم بن سلام فی قوله صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام شجنه منی: إنه من قوله: «شجر متشجّن» أی ملتفّ بعضه ببعض، و الشجن کالغصن من الشجره.

کلام ابن الأثیر فی حدیث فیه: إنما فاطمه علیها السّلام حذیه

منی، قبضها قبضی.

کلام الطوسی فی زیارتها: ... لأنک بضعه منه و روحه الذی بین جنبیه.

کلام الطبرسی فی إعلام الوری: إن قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «فاطمه علیها السّلام بضعه منی» دلیل علی عصمتها.

شکوی فاطمه علیها السّلام إلی أبیها: یا أبتاه! من إضرام النار علی بیتی و قتل ولدی المحسن سقطا، فکأنی ما أنا بضعه منک ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:448

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قول أبی جعفر المنصور لسلیمان الأعمش: ... إن الحسن و الحسین علیهما السّلام أبوهما إمام المتقین ...، و أمهما فاطمه علیها السّلام بضعه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فی إشراق الإصباح عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: أحبّ أهلی إلیّ فاطمه علیها السّلام ...، فإنما هی بضعه منی، و عنه: إنما فاطمه علیها السّلام شجنه منی، نشاطها نشاطی و غیظها غیظی.

کلام علی علیه السّلام بعد ما ردّ عمر شهاده علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام: أما فاطمه علیها السّلام فبضعه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إیذاؤها إیذاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تکذیبها تکذیب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلام السید ابن طاوس فی الصلوات علیها بعد زیارتها: اللهم صلّ علی محمد و أهل بیته، و صلّ علی البتول الطاهره ...، فاطمه بنت رسولک و بضعه لحمه و فلذه کبده ....

کلام البلاذری فی حصر فاطمه علیها السّلام فی الباب و إسقاط محسنها مع علم کل أحد بقول أبیها: فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی، مسرّتها مسرّتی و مساءتها مساءتی.

کلام الحافظ البرسی: ...

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام سید سادات أهل الدنیا و الآخره، و زوجته الزهراء رحمهم اللّه سیده النساء لأنها بضعه النبوه و لحمه الرساله ....

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، أبناؤک من فاطمه علیها السّلام سادات لأنها بضعه منی و أنا سید السادات.

قال الخفاجی و ذکر آیه «وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ» «1» و إلحاق اللّه وجود أهل بیته علیهم السّلام فی الأمه بوجوده لقوله: «اللهم إنهم منی و أنا منهم»، و قد یقوّی هذا بأن فاطمه علیها السّلام بضعه منه صلّی اللّه علیه و آله.

تحریم الجنه لظالمی أهل البیت علیهم السّلام و من آذی الرسول صلّی اللّه علیه و آله فی عترته لقوله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

______________________________

(1). سوره الأنفال: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:449

1
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال:

کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الشکاه التی قبض فیها، فإذا فاطمه علیها السّلام عند رأسه، قال: فبکت حتی ارتفعت صوتها. فرفع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله طرفه إلیها، فقال: حبیبتی فاطمه، ما الذی یبکیک؟ قالت: أخشی الضیعه من بعدک ....

قال جابر: فلما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، دخل إلیها رجلان من الصحابه فقالا لها: کیف أصبحت یا بنت رسول اللّه؟ قالت: أصدقانی هل سمعتما من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه بضعه منی فمن آذاها فقد آذانی؟ قالا: نعم، و اللّه لقد سمعنا ذلک منه. فرفعت یدیها إلی السماء و قالت: اللهم إنی أشهدک أنهما قد آذیانی و غصبا حقی. ثم أعرضت عنهما فلم تکلّمهما بعد ذلک.

و عاشت بعد أبیها

خمسه و سبعین یوما حتی ألحقها اللّه به.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:450

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 307 ح 146، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 63.

3. عوالم العلوم فی النصوص علی الأئمه الاثنی عشر علیهم السّلام: ج 3 ص 124 ح 48، عن کفایه الأثر.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: أبو المفضل الشیبانی، عن عبد الرزاق بن سلیمان بن غالب الأزدی، عن الحسن بن علی، عن عبد الوهاب بن همام الحمیری، عن ابن أبی شیبه، عن شریک، عن الرکین بن الربیع، عن القاسم بن حسان، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال.

2
المتن

قال أبو ذر الغفاری: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه، فقال: یا أبا ذر، ایتینی بابنتی فاطمه علیها السّلام. قال: فقمت و دخلت علیها و قلت: یا سیده النسوان، أجیبی أباک. قال: فلبست جلبابها و خرجت حتی دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فلما رأت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، انکبّت علیه و بکت و بکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لبکائها و ضمّها إلیه، ثم قال: یا فاطمه، لا تبکی فداک أبوک ....

ثم التفت إلیّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا أبا ذر، إنها بضعه منی فمن آذاها فقد آذانی، و أنها سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 288 ح 110، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 37.

3. عوالم العلوم النصوص: ج 3 ص 43 ح 82، عن کفایه الأثر.

4. الصراط المستقیم: ج 2 ص 118، شطرا منها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:451

الأسانید:

فی کفایه الأثر: أبو الفرج بن المعافا بن زکریا، عن محمد بن همام بن سهیل، عن محمد بن معافی السلمانی، عن محمد بن عامر، عن عبد اللّه بن زاهر، عن عبد القدوس، عن الأعمش، عن حبش بن المعتمر، قال: قال أبو ذر الغفاری.

3
المتن

عن ابن عباس، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا یوما و عنده علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهما السّلام، فقال: اللهم إنک تعلم أن هؤلاء أهل بیتی و أکرم الناس علیّ فأحبّ من یحبّهم و أبغض من یبغضهم ....

ثم التفت إلی علی علیه السّلام فقال: یا علی، إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی و نور عینی و ثمره فؤادی، یسوؤنی ما ساءها و یسرّنی ما سرّها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 84 ح 52، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 177.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 24 ح 20، عن الأمالی للطوسی.

4. الأمالی للصدوق: ص 486 المجلس 73 ح 18.

5. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 247.

الأسانید:

1. فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و الأمالی للصدوق: بالإسناد إلی الصدوق، عن الهمدانی، عن علی بن إبراهیم، عن جعفر بن سلمه، عن إبراهیم محمد الثقفی، عن إبراهیم بن موسی بن أخت الواقدی، عن أبی قتاده الحرانی، عن عبد الرحمن بن العلاء الحضرمی، عن سعید بن المسیّب، عن ابن عباس، قال.

2. فی الأمالی للصدوق: أحمد بن زیاد، حدثنا علی بن إبراهیم، قال: حدثنا جعفر بن سلمه الأهوازی، قال: حدثنا إبراهیم بن محمد، عن إبراهیم بن موسی، قال: حدثنا أبو قتاده، عن عبد الرحمن بن العلاء الحضرمی، عن سعید بن المسیّب، عن ابن عباس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:452

4
المتن

ابن البطریق، عن صحیح البخاری: فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه.

عن مسور بن مخرمه: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أغضبها أغضبنی.

و بالإسناد عن مسلم، عن أحمد بن عبد اللّه بن یونس، عن لیث، عن عبد اللّه بن عبید اللّه بن أبی ملیکه، عن مسور بن مخرمه، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال: إنما ابنتی بضعه منی، یریا بنی ما رابها و یؤذینی ما آذاها.

و بالإسناد إلی مسلم، عن أبی معمر، عن شقیق، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی یؤذینی ما آذاها.

و بالإسناد أیضا، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أغضبها فقد أغضبنی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 66 ح 38، عن العمده.

2. العمده لابن البطریق: ص 200.

3. الأربعون للزاولی: الباب العاشر ح 2، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی العمده: بأسناده، عن البخاری، عن ابن الولید، عن ابن عیینه، عن عمر بن دینار، عن ابن ملیکه، عن مسور بن مخرمه.

5
المتن

عن علقمه، قال: قال الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام و قد قلت له: یا ابن رسول اللّه،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:453

أخبرنی عمن تقبل شهادته و من لا تقبل ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: ألا إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن آذاها فقد آذانی و من سرّها فقد سرّنی و من غاظها فقد غاظنی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 67 ص 2 ح 3، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 63 ح 3.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 240، شطرا من ذیله.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: أبی، عن ابن قتیبه، عن حمدان بن سلیمان، عن نوح بن شعیب، عن محمد بن إسماعیل، عن صالح، عن علقمه، قال: قال الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام.

6
المتن

عن الراوندی بأسناده، عن موسی بن جعفر، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال علی علیه السّلام: استأذن أعمی علی فاطمه علیها السّلام فحجبته، فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لم حجبته و هو لا یراک؟! فقالت:

إن لم یکن یرانی فأنا أراه و هو یشمّ الریح. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أشهد أنک بضعه منی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 101 ص 38 ح 36، عن نوادر الراوندی.

2. نوادر الراوندی: ص 13.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 91 ح 16، عن نوادر الراوندی.

4. مستدرک الوسائل: ج 14 ص 289 ح 1، عن الجعفریات.

5. الجعفریات: ص 95، علی ما فی المستدرک.

6. الأشعثیات: ص 95.

7. العدد القویه: ص 224 ح 16.

الأسانید:

فی الجعفریات: أخبرنا عبد اللّه، أخبرنا محمد، حدثنی موسی، قال: حدثنی أبی، عن أبیه، عن جده جعفر بن محمد، عن أبیه علیهم السلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:454

7
المتن

قال المجلسی فی کتاب المزار من البحار فی الزیاره الثانیه عشر: ... السلام علی الصدیقه الطاهره، السلام علی النبعه النبویه الناضره، السلام علی الزکیه العارفه، السلام علی المظلومه الصابره، السلام علی خصیمه الفجره، السلام علی أم الأئمه البرره، السلام علی البضعه النبویه، السّلام علی الدره الأحمدیه ....

المصادر:

بحار الأنوار: ج 99 ص 200.

8
المتن

عن المسور بن مخرمه، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أغضبها أغضبنی أو آذاها فقد آذانی.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 43 ص 76 ح 63.

9
المتن

قال السید فی تعظیم مولد السیده الزهراء علیها السّلام: زیارتها، تقول فیها: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...، إلی قوله: اللهم صلّ علی محمد و أهل بیته، و صلّ علی البتول، الطاهره، الصدیقه، المعصومه، التقیه، النقیه، الرضیه، المرضیه، الزکیه، الرشیده، المظلومه، المقهوره، المغصوبه حقها، الممنوعه إرثها، المکسور ضلعها، المظلوم بعلها، المقتول ولدها، فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بضعه لحمه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:455

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 199 ح 20، عن الإقبال.

2. إقبال الأعمال: ص 100.

10
المتن

عن ابن عباس، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم، إذ أقبل الحسن علیه السلام. فلما رآه بکی ...، إلی أن قال صلّی اللّه علیه و آله: و أما ابنتی فاطمه علیها السلام، فإنها سیده نساء العالمین و الآخرین، و هی بضعه منی و هی نور عینی و هی ثمره فؤادی، هی روحی التی بین جنبیّ و هی الحوراء الإنسیّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 38 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 68 ح 2.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 13، عن الأمالی للصدوق.

4. شعاع من نور فاطمه علیها السلام: ص 34.

5. فرائد السمطین: ج 2 ص 34 ح 371.

6. الفضائل لابن شاذان: ص 8.

7. إرشاد القلوب: ص 295.

8. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 299، عن الأمالی للصدوق.

9. غایه المرام: ص 212.

الأسانید:

1. فی الأمالی للصدوق: ابن موسی، عن الأسدی، عن النخعی، عن النوفلی، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، قال.

2. فی فرائد السمطین: أنبأنی علی بن أنجب بن عبید اللّه، عن کتاب ناصر بن أبی المکارم، عن أبی المؤید بن الموفق، أنبأنا علی بن أحمد بن موسی، قال: أنبأنا محمد بن أبی عبد اللّه، قال: أنبأنا موسی بن عمران، عن عمه الحسین بن یزید النوفلی، عن الحسن بن علی، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:456

11
المتن

روی جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: دخلت فاطمه علیها السّلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو فی سکرات الموت، فانکبّت علیه تبکی. ففتح عینیه و أفاق، ثم قال: یا بنیّه، أنت المظلومه بعدی و أنت المستضعفه بعدی، فمن آذاک فقد آذانی، فمن غاظک فقد غاظنی، و من سرّک فقد سرّنی و من برّک فقد برّنی، و من جفاک فقد جفانی، و من وصلک فقد وصلنی، و من قطعک فقد قطعنی، و من أنصفک فقد أنصفنی، و من ظلمک فقد ظلمنی، لأنک منی و أنا منک و أنت بضعه منی و روحی التی بین جنبیّ. ثم قال: إلی اللّه أشکو ظالمیک من أمتی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 76 ح 34، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 58.

12
المتن

أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس، قال: کنت عند عبد اللّه بن عباس فی بیته و معنا جماعه من شیعه علی علیه السّلام، فحدّثنا ... إلی أن قال فی عیاده الرجلان:

فسدّت قناعها و حوّلت وجهها إلی الحائط. فدخلا و سلّما و قالا: ارضی عنا رضی اللّه عنک. فقالت: ما دعاکما إلی هذا؟ فقالا: اعترفنا بالإساءه و رجونا أن تعفی عنّا و تخرجی سخیمتک. فقالت: إن کنتما صادقین فأخبرانی عمّا أسألکما عنه، فإنی لا أسألکما من أمر إلا و أنا عارفه بأنکما تعلمانه. فإن صدّقتما علمت أنکما صادقان فی مجیئکما. قالا: سلی عمّا بدا لک.

قالت: نشدتکما باللّه هل سمعتما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: فاطمه بضعه منی فمن آذاها فقد آذانی؟ قالا: نعم، فرفعت یدها إلی السماء فقالت: اللهم إنهما قد آذیانی، فأنا أشکوهما إلیک و إلی رسولک، لا و اللّه لا أرضی عنکما أبدا ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:457

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 862 ح 48.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 297 ح 48.

3. الاحتجاج: ج 2 ص 119.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 220 ح 1.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 197 ح 29، عن کتاب سلیم، بتفاوت فیه.

6. دلائل الإمامه: ص 45، بتفاوت و اختصار.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی محمد بن هارون، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنی محمد بن همام، قال: روی أحمد بن محمد، عن أحمد بن محمد، عن عبد الرحمن بن بحر، عن عبد اللّه بن سنان، عن ابن مسکان، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

13
المتن

عن عامر بن واثله، قال: کنت فی البیت یوم الشوری، فسمعت علیا علیه السّلام و هو یقول:

استخلف الناس أبا بکر و أنا و اللّه أحقّ بالأمر و أولی به منه ...، إلی أن قال علیه السّلام فی مناشدته علیه السّلام: نشدتکم باللّه هل فیکم أحد له زوجه مثل زوجتی فاطمه علیها السّلام، بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بضعه منه و سیده نساء أهل الجنه غیری؟ قالوا: اللهم لا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 31 ص 315 ح 1، عن الخصال.

2. الخصال: ج 2 ص 553.

الأسانید:

فی الخصال: أبی و ابن الولید، عن سعد، عن ابن أبی الخطاب، عن الحاکم بن مسکین، عن أبی الجارود و هشیم بن أبی ساسان و أبی طارق السراج، عن عامر بن واثله، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:458

14
المتن

قال الدیلمی فی مثالبهم: منها: ما تضمّنه خبر وفاه الزهراء علیها السّلام قره عین الرسول صلّی اللّه علیه و آله و أحبّ الناس إلیه، مریم الکبری و الحوراء التی أفرغت من ماء الجنه من صلب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، التی قال فی حقها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه یرضی لرضاک و یغضب لغضبک، و قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من آذاها فقد آذانی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 347 ح 164، عن إرشاد القلوب.

2. إرشاد القلوب، علی ما فی البحار.

15
المتن

عن سعد بن أبی وقّاص: سمعت النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من سرّها فقد سرّنی و من ساءها فقد ساءنی، فاطمه علیها السّلام أعزّ البریه علیّ.

مستدرک الحاکم: عن أبی سهل بن زیاد، عن إسماعیل.

و حلیه أبی نعیم: عن الزهری و ابن أبی ملیکه و المسور بن مخرمه: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال:

إنما فاطمه علیها السّلام شجنه منی، یقبضنی ما یقبضها و یبسطنی ما یبسطها.

و جاء سهل بن عبد اللّه إلی عمر بن عبد العزیز فقال: إن قومک یقولون: إنک تؤثر علیهم؛ ولد فاطمه؟! فقال عمر: سمعت الثقه من الصحابه أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یرضینی ما أرضاها و یسخطنی ما أسخطها. فو اللّه إنی لحقیق أن أطلب رضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و رضاه و رضاها فی رضا ولدها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 39 ح 41، عن المناقب لابن شهرآشوب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 112.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:459

الأسانید:

فی الأمالی للمفید و الطوسی: عن المراغی، عن الحسن بن علی الکوفی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن عبد اللّه بن الحسن الأحمسی، عن خالد بن عبد اللّه، عن یزید بن ابن زیاد، عن عبد اللّه بن الحارث، عن سعد بن أبی وقاص، قال.

16
المتن

فی المناقب: عن عامر الشعبی و الحسن البصری و سفیان الثوری و مجاهد و ابن جبیر و جابر الأنصاری و محمد الباقر و جعفر الصادق علیهما السّلام، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال:

إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أغضبها فقد أغضبنی.

أخرجه البخاری عن المسور بن مخرمه.

و فی روایه جابر: فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه.

و فی مسلم و الحلیه: إنما فاطمه علیها السّلام ابنتی بضعه منی، یریا بنی ما أرابها و یؤذینی ما آذاها.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 43 ص 39 ح 40.

17
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: إن فاطمه علیها السّلام شجنه منی، یؤذینی ما آذاها و یسرّنی ما سرّها، و إن اللّه تبارک و تعالی لیغضب لغضب فاطمه علیها السّلام و یرضی لرضاها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 26 ح 26، عن معانی الأخبار.

2. معانی الأخبار: ص 303.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:460

الأسانید:

فی معانی الأخبار: القطان، عن أحمد الهمدانی، عن المنذر بن محمد، عن جعفر بن محمد، عن جعفر بن سلیمان، عن إسماعیل بن مهران، عن عبایه، عن ابن عباس، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال.

18
المتن

روی علی علیه السّلام قال: کنّا جلوسا عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: أخبرونی أیّ شی ء خیر للنساء ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

و روی عن مجاهد، قال: خرج النبی صلّی اللّه علیه و آله و هو آخذ بید فاطمه علیها السّلام، فقال: من عرف هذه فقد عرفها و من لم یعرفها فهی فاطمه بنت محمد علیها السّلام، و هی بضعه منی، و هی قلبی و روحی التی بین جنبیّ. فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه.

و عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام شجنه منی، یسخطنی ما أسخطها و یرضینی ما أرضاها.

و نقلت من کتاب لأبی إسحاق الثعلبی، عن مجاهد، قال: خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد أخذ بید فاطمه علیها السّلام و قال: من عرف هذه فقد عرفها، و من لم یعرفها فهی فاطمه بنت محمد علیها السّلام، و هی بضعه منی، و هی قلبی الذی بین جنبیّ، فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه.

و عن جابر بن عبد اللّه، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام

شعره منی، فمن آذی شعره منی فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه و من آذی اللّه لعنه اللّه ملأ السماوات و الأرض.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 3 ص 54 ح 48، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 95.

3. المحتضر: ص 56، شطرا منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:461

4. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 363.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 141.

6. تفسیر الثعلبی، علی ما فی کشف الغمه.

19
المتن

الإربلی، عن المناقب، عن علی علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أتانی ملک فقال: یا محمد، إن اللّه عز و جل یقرأ علیک السلام و یقول: قد زوّجت فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام، فزوّجها منه ...، و الحدیث طویل، إلی أن قال:

ثم صاح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا علی. فقلت: لبیک یا رسول اللّه. قال: ادخل بیتک و ألطف بزوجتک و ارفق بها، فإن فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤلمنی ما یؤلمها و یسرّنی ما یسرّها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 124 ح 32، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه علی ما فی بحار الأنوار.

3. إحقاق الحق: ج 15 ص 688، عن المناقب للخوارزمی.

4. المناقب للخوارزمی: ص 353.

5. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 284.

الأسانید:

فی المناقب: أنبأنی عبد الملک بن علی بن محمد الهمدانی، أخبرنی محمد بن عبد الباقی و عبد اللّه بن عبد الواحد، قالا: أخبرنا علی بن المحسن السرخی، أخبرنا أحمد بن إبراهیم، أخبرنی محمد بن الحسن بن الحسین قراءه علینا من لفظه و من کتابه، حدثنی الحسن بن محمد بن الصفار، حدثنی عبد الوهاب بن جابر، حدثنی محمد بن عمر، عن أیوب، عن عاصم الأحول، عن ابن سیرین، عن أم سلمه و سلمان و علی بن أبی طالب علیه السّلام، کل قالوا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:462

20
المتن

عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: قبضت فاطمه علیها السّلام فی جمادی الآخره ...، و کان الرجلان من أصحاب النبی صلّی اللّه علیه و آله سألا أمیر المؤمنین علیه السّلام أن یشفع لها إلیها. فسألها أمیر المؤمنین علیه السّلام، فلما دخلا علیها قالا لها: کیف أنت یا بنت رسول اللّه؟ قالت: بخیر بحمد اللّه. ثم قالت لهما: ما سمعتما النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول: فاطمه بضعه منی فمن آذاها فقد آذانی، و من آذانی فقد آذی اللّه؟ قالا: بلی. قالت: فو اللّه لقد آذیتمانی. قال: فخرجا من عندها و هی سخطه علیهما.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 170 ح 11، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 45.

3. حدیقه الشیعه: ص 32، بتفاوت فیه.

4. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 184، عن الدلائل.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن محمد بن هارون بن موسی، عن أبیه، عن محمد بن همام، عن أحمد البرقی، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن عبد الرحمن بن أبی نجران، عن ابن سنان، عن ابن مسکان، عن أبی بصیر.

21
المتن

أتی رجل أبا عبد اللّه علیه السّلام فقال له: یرحمک اللّه، هل تشیّع الجنازه بنار و یمشی معها بمجمره و قندیل أو غیر ذلک مما یضاء به؟ ...، إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

یا علی، أ ما علمت أن فاطمه علیها السّلام بضعه منی و أنا منها، فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه، و من آذاها بعد موتی کان کمن آذاها فی حیاتی و من آذاها فی حیاتی کان کمن آذاها بعد موتی ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:463

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 202 ح 31، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 2.

الأسانید:

فی العلل: حدثنا علی بن أحمد، قال: حدثنا أحمد بن محمد، عن عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا.

22
المتن

قال المجلسی بعد کلامه فی عصمه فاطمه علیها السّلام للإجماع القطعی المتواتر و الأخبار المتواتره، و الحجه علی المخالفین بآیه التطهیر الداله علی عصمتها، و بالأخبار المتواتره الداله علی أن إیذاءها إیذاء الرسول صلّی اللّه علیه و آله و أن اللّه یغضب لغضبها و یرضی لرضاها: و لنذکر هنا بعض ما رواه المخالفون فی ذلک، فمنها:

1. ما رواه البخاری فی صحیحه فی باب مناقبها علیها السّلام عن المسور بن مخرمه، أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أغضبها أغضبنی.

2. و روی أیضا فی أبواب النکاح عن المسور بن مخرمه، قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول- و هو علی المنبر-: إن بنی هاشم بن المغیره استأذنونی فی أن ینکحوا ابنتهم علی بن أبی طالب علیه السّلام فلا آذن لهم، ثم لا آذن لهم إلا أن یرید علی بن أبی طالب علیه السّلام أن یطلق ابنتی و ینکح ابنتهم؛ فإنما هی بضعه منی، یریبنی ما رابها و یؤذینی ما آذاها.

3. و قد روی الخبرین مسلم فی صحیحه، و روی مسلم و البخاری: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما آذاها.

4. و روی الترمذی فی صحیحه، عن ابن الزبیر، قال: إن علیا علیه السّلام ذکر بنت أبی جهل، فبلغ ذلک النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما آذاها و ینصبنی ما أنصبها.

و قد ذکر الروایات المذکوره

ابن الأثیر فی جامع الأصول مع روایات أخری یؤیّدها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:464

5. و روی فی المشکاه، عن المسور، أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أغضبها أغضبنی.

قال و فی روایه: یریا بنی ما أرابها و یؤذینی ما آذاها، ثم قال: متّفق علیه.

و روی ابن شهرآشوب فی المناقب، و السید فی الطرائف، و ابن بطریق فی العمده و المستدرک، و علی بن عیسی فی کشف الغمه، و غیرهم أخبارا کثیره فی هذا المعنی من أصول المخالفین، أوردتها فی أبواب فضائلها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 335 ح 1- 5.

2. صحیح البخاری: ج 5 ص 36 ح 255، علی ما فی البحار.

3. صحیح البخاری: ج 7 ص 48، علی ما فی البحار.

4. صحیح مسلم: ج 4 ص 1902 ح 93، علی ما فی البحار.

5. صحیح مسلم: ج 4 ص 1903 ح 94، علی ما فی البحار.

6. صحیح البخاری: ص 12 فی فضائل الصحابه، علی ما فی البحار.

7. صحیح الترمذی: ج 5 ص 698، علی ما فی البحار.

8. جامع الأصول: ج 9 ص 125، علی ما فی البحار.

9. مشکاه المصابیح: ص 568، علی ما فی البحار.

10. مناقب ابن شهرآشوب: ج 3 ص 325، 332، 334، علی ما فی البحار.

11. الطرائف: ص 75، علی ما فی البحار.

12. العمده لابن بطریق: ص 383، علی ما فی البحار.

13. کشف الغمه: ج 2 ص 5- 32، علی ما فی البحار.

23
المتن

فی اعتقادات الصدوق:

و أما فاطمه علیها السّلام، فاعتقادنا أنها سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، و أن اللّه عز و جل یغضب لغضبها و یرضی لرضاها، و أنها خرجت من الدنیا ساخطه علی ظالمها و غاصبها و مانعی إرثها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:465

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من آذاها فقد آذانی و من غاظها فقد غاظنی و من سرّها فقد سرّنی.

و قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، و هی روحی التی بین جنبیّ، یسوؤنی ما ساءها و یسرّنی ما سارّها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 27 ص 62 ح 21، عن العقائد.

2. الاعتقادات للصدوق: ص 111.

24
المتن

نقل صاحب کشف الغمه، عن ابن مردویه، عن أنس و ...: فلما حملت خدیجه بفاطمه علیها السّلام، کانت فاطمه تحدّثها من بطنها و تؤنسها فی وحدتها ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

و فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یریا بنی ما رابها و یؤذینی ما یؤذیها و یسرّنی ما یسرّها، «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی». «1»

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 3 ص 277، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ص 95.

25
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث:

أنّ فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما آذاها و ینصبنی ما أنصبها.

______________________________

(1). سوره الشوری: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:466

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 187، عن عده کتب.

2. مسند أحمد بن حنبل: ج 4 ص 5، علی ما فی الإحقاق.

3. صحیح الترمذی: ج 13 ص 247، علی ما فی الإحقاق.

4. مستدرک الحاکم: ج 3 ص 159، علی ما فی الإحقاق.

5. الصواعق: ص 188، علی ما فی الإحقاق.

6. کنز العمال: ج 13 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

7. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 96، علی ما فی الإحقاق.

8. نفثات صدر المکمد: ج 2 ص 502، علی ما فی الإحقاق.

9. لسان العرب: ج 1 ص 758، علی ما فی الإحقاق.

10. النهایه: ص 156، علی ما فی الإحقاق.

11. مجمع بحار الأنوار: ج 3 ص 360، علی ما فی الإحقاق.

12. مفتاح النجا: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

13. فضائل سیده النساء علیها السّلام: ص 9، علی ما فی الإحقاق.

14. ینابیع الموده: ص 172، علی ما فی الإحقاق.

15. أرجح المطالب: ص 245، علی ما فی الإحقاق.

16. إثبات الهداه: ج 2 ص 348 ح 119.

17. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 152.

18. صحیح الترمذی: ج 2 ص 319.

19. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 49.

20. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 55.

21. نزل الأبرار: ص 83.

22. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 153.

الأسانید:

1. فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا إسماعیل بن إبراهیم، قال: أنا أیوب، عن عبد اللّه بن أبی ملیکه، عن عبد اللّه بن الزبیر، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی صحیح الترمذی: حدثنا أحمد بن منیع، حدثنا إسماعیل بن علیه، ثم قال: قال أبو عیسی: هذا حدیث صحیح هکذا، قال أیوب: عن ابن أبی ملیکه، عن

ابن الزبیر، و قال غیر واحد: عن ابن أبی ملیکه، عن المسور بن مخرمه، و یحتمل أن یکون ابن أبی ملیکه روی عنها جمیعا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:467

3. فی المستدرک: حدثنا بکر بن محمد الصیرفی، ثنا موسی بن سهل بن کثیر.

4. فی الصواعق: روی الحدیث من طریق أحمد و الترمذی و الحاکم عن ابن الزبیر.

5. فی فضائل سیده النساء علیها السّلام: حدثنا أبو الحسن شعیب بن محمد الزارع و العباس بن بشر بن عیسی الرخجی، ثنا محمود بن خداش، ثنا إسماعیل بن إبراهیم، ثنا أیوب.

26
المتن

عن المسور بن مخرمه، حدّثه أنه سمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی المنبر قال فی حدیث فی شأن فاطمه علیها السّلام: فإنما ابنتی بضعه منی، یریا بنی ما رابها و یؤذینی ما آذاها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 190، عن عده کتب.

2. صحیح مسلم: ج 7 ص 140، علی ما فی الإحقاق.

3. أنساب الأشراف: ص 403، علی ما فی الإحقاق.

4. صحیح الترمذی: ج 13 ص 246، علی ما فی الإحقاق.

5. صفه الصفوه: ج 2 ص 5، علی ما فی الإحقاق.

6. معجم الصحابه: ص 141، علی ما فی الإحقاق.

7. الخصائص للنسائی: ص 35، علی ما فی الإحقاق.

8. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 40، علی ما فی الإحقاق.

9. أخبار الأول: ص 42، علی ما فی الإحقاق.

10. الإصابه: ج 4 ص 366، علی ما فی الإحقاق.

11. خلاصه تذهیب الکمال: ص 425، علی ما فی الإحقاق.

12. التذکره لابن الجوزی: ص 319، علی ما فی الإحقاق.

13. فوائد المشوق إلی علوم القرآن: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

14. المختار فی مناقب الأخیار: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

15. وسیله المال: ص 87، علی ما فی الإحقاق.

16. جمع الفوائد: ص 525، علی ما فی الإحقاق.

17. رشفه الصادی: ص 61، علی ما فی الإحقاق.

18. مشارق الأنوار: ج 2 ص 130، علی ما فی الإحقاق.

19. جامع الأصول: ج 10 ص 183، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:468

20. مصابیح السنه: ص 205، علی ما فی الإحقاق.

21. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 52، علی ما فی الإحقاق.

22. أسد الغابه: ج 5 ص 521، علی ما فی الإحقاق.

23. النهایه: ج 2 ص 25، علی ما فی الإحقاق.

24. تفسیر

ابن کثیر: ج 7 ص 33، علی ما فی الإحقاق.

25. البدایه و النهایه: ج 6 ص 333، علی ما فی الإحقاق.

26. تذکره الحفاظ: ج 1 ص 734، علی ما فی الإحقاق.

27. مرآه الجنان: ج 1 ص 61، علی ما فی الإحقاق.

28. کنز العمال: ج 13 ص 97، علی ما فی الإحقاق.

29. مشکاه المصابیح: ج 2 ص 255، علی ما فی الإحقاق.

30. تهذیب التهذیب: ج 12 ص 441، علی ما فی الإحقاق.

31. منهاج السنه: ج 2 ص 170، علی ما فی الإحقاق.

32. منهاج السنه: ج 3 ص 194، علی ما فی الإحقاق.

33. المعتصر من المختصر: ج 1 ص 307، علی ما فی الإحقاق.

34. کنوز الحقائق: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

35. نظم درر السمطین: ص 176، علی ما فی الإحقاق.

36. الثغور الباسمه: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

37. الصواعق المحرقه: ص 188، علی ما فی الإحقاق.

38. خلاصه تهذیب الکمال: فی باب فاطمه علیها السّلام، علی ما فی الإحقاق.

39. أعلام الموقعین: ج 1 ص 112، علی ما فی الإحقاق.

40. ینابیع الموده: ص 171، 173، علی ما فی الإحقاق.

41. الأنوار المحمدیه: ص 316، علی ما فی الإحقاق.

42. سعد الشموس و الأقمار: ص 24، علی ما فی الإحقاق.

43. تاج العروس: فی ماده «ریب»، علی ما فی الإحقاق.

44. تجهیز الجیش: ص 33، 174، علی ما فی الإحقاق.

45. السیف الیمانی المسلول: ص 16، علی ما فی الإحقاق.

46. فضائل سیده النساء علیها السّلام: ص 10، علی ما فی الإحقاق.

47. إحقاق الحق: ج 33 ص 276، شطرا منه، بتغییر.

48. الغنیه: ص 365، علی ما فی الإحقاق.

49. تذکره الخواص: ص 310، بزیاده فیه.

50. فضائل الخمسه علیهم السلام: ج 3 ص 151، عن البخاری.

الموسوعه الکبری

عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:469

51. صحیح البخاری: کتاب النکاح، علی ما فی الفضائل.

52. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 152، عن صحیح مسلم.

53. صحیح مسلم: باب فضائل فاطمه علیها السّلام.

54. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 154.

55. أعلام النساء المؤمنات: ص 542 ح 29.

الأسانید:

1. فی صحیح مسلم: حدثنا أحمد بن عبد اللّه بن یونس و قتیبه بن سعد کلاهما، عن اللیث بن سعید، قال ابن یونس: حدثنا لیث، حدثنا عبد اللّه بن عبید اللّه بن أبی ملیکه القرشی التیمی: أن المسور بن مخرمه حدّثه.

2. فی أنساب الأشراف: حدثنا عمر بن محمد، عن سفیان بن عیینه، عن عمرو بن دینار، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور بن مخرمه، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال.

3. عن صحیح الترمذی: حدثنا قتیبه، حدثنا اللیث، فذکر الحدیث بعین ما تقدّم عن صحیح مسلم سندا و متنا.

قال أبو عیسی: هذا حدیث صحیح، و قد رواه عمرو بن دینار، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور بن مخرمه نحو هذا.

4. فی معجم الصحابه: أخبرنا عبد اللّه، قال: حدثنی جدی و أبو خثیمه، قالا: نا أبو النصر، و حدثنا أبو بکر بن أبی شیبه، قال: نا شبابه، قال: نا لیث بن سعد، فذکر الحدیث بعین ما تقدم عن صحیح مسلم سندا و متنا.

5. أخبرنا أحمد بن سلیمان، قال: حدثنا یحیی بن آدم، حدثنا بشر بن السری، قال:

حدثنا اللیث بن السعید، فذکر الحدیث بعین ما تقدم عن صحیح مسلم سندا و متنا.

ثم قال: و قال: أخبرنا محمد بن شعیب، قال: أخبرنا قتیبه، قال: حدثنا اللیث، فذکر الحدیث بعین ما تقدم عنه أولا، و زاد فی آخر الحدیث:

و من آذی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقد حبط عمله.

6. فی حلیه الأولیاء: حدثنا محمد بن أحمد بن الحسین، ثنا محمد بن عثمان بن أبی شیبه، ثنا أحمد بن یونس، فذکر الحدیث بعین ما تقدم عن صحیح مسلم سندا و متنا، ثم قال: و رواه عمرو بن دینار، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور.

7. عن مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: بالإسناد، عن أحمد بن الحسین، أخبرنا أبو علی الرودباری، أخبرنا محمد بن داسه، أخبرنا أبو داوود، أخبرنا محمد بن یونس، أخبرنا اللیث بن سعد، فذکر الحدیث بعین ما تقدم عن صحیح مسلم سندا و متنا، ثم قال:

قرأت هذا الحدیث علی أبی الفضل الکرمانی فی أمالی فخر القضاه الأرسابندی بروایه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:470

المسور بن مخرمه أیضا، قال: هذا حدیث متّفق علی صحته و سمعته.

8. فی أسد الغابه: أخبرنا غیر واحد بأسانیدهم عن أبی عیسی، حدثنا عبد اللّه بن یونس و قتیبه بن سعید، فذکر الحدیث بعین ما تقدم عن صحیح مسلم.

9. فی تذکره الحفاظ: أخبرنا محمد بن عبد السلام و أحمد بن هبه اللّه عن عبد المعزّ بن محمد، أنا محمد بن إسماعیل، أنا سعید بن أبی سعید، أنا عبید اللّه بن محمد، أنا محمد بن إسحاق، نا قتیبه، نا اللیث بن سعد.

10. فی فضائل سیده النساء علیها السّلام: حدثنا عبد اللّه بن محمّد، ثنا أبو بکر بن أبی شیبه، و ثنا عبد اللّه أیضا، قال: حدثنی جدی و أبو خثیمه، قالا: ثنا أبو النضر، ثنا اللیث بن سعد، فذکر الحدیث بعین ما تقدم عن صحیح مسلم، قال: و حدثنا عبد اللّه بن الأشعث، عن عیسی بن حمّاد، ثنا ابن

اللیث، فذکر الحدیث.

27
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما فاطمه علیها السّلام شجنه منی، یبسطنی ما یبسطها و یقبضنی ما یقبضها.

هذا حدیث صحیح الأسناد.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 200، عن عده کتب.

2. المستدرک للحاکم: ج 3 ص 153، علی ما فی الإحقاق.

3. تلخیص المستدرک: ج 3 ص 154، علی ما فی الإحقاق.

4. مجمع الزوائد: ج 9 ص 203، علی ما فی الإحقاق.

5. الإتحاف: ج 6 ص 244، علی ما فی الإحقاق.

6. کنز العمال: ج 13 ص 96، علی ما فی الإحقاق.

7. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 97، علی ما فی الإحقاق.

8. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 96، علی ما فی الإحقاق.

9. نهایه اللغه: ج 3 ص 252، علی ما فی الإحقاق.

10. لسان العرب: ج 7 ص 259، علی ما فی الإحقاق.

11. مفتاح النجا (مخطوط): ص 101، علی ما فی الإحقاق.

12. تاج العروس: ج 5 ص 73، 185، علی ما فی الإحقاق.

13. مجمع بحار الأنوار: ج 1 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:471

14. مجمع بحار الأنوار: ج 1 ص 97، علی ما فی الإحقاق.

15. ینابیع الموده: ص 185.

16. إحقاق الحق: ج 25 ص 158، عن عده کتب.

17. تاریخ مدینه دمشق: ج 11 ص 231، بزیاده، علی ما فی الإحقاق.

18. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 247، علی ما فی الإحقاق.

19. الحلی: ص 121، علی ما فی الإحقاق.

20. سیدات نساء أهل الجنه: ص 154، علی ما فی الإحقاق.

21. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 50، علی ما فی الإحقاق.

22. إتحاف السائل: ص 58 ح 3.

23. فضائل الخمسه علیهم السلام: ج 3 ص 153.

24. کنز العمال: ج 6 ص

219، علی ما فی الفضائل.

25. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 114.

26. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 50.

27. نزل الأبرار: ص 83.

28. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه: ص 155.

29. أعلام النساء المؤمنات: ص 542.

الأسانید:

1. فی المستدرک: حدثنا أحمد بن محمد، ثنا إسماعیل بن إسحاق، ثنا إسحاق بن محمد، ثنا عبد اللّه بن جعفر، عن جعفر بن محمد، عن عبد اللّه بن أبی رافع، عن المسور بن مخرمه، قال.

2. فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا أبو نصر بن رضوان و أبو غالب بن البناء و أبو محمد عبد اللّه بن محمد، قالوا: أخبرنا أبو محمد الجوهری، أخبرنا أبو بکر القطیعی، أخبرنا عبد اللّه بن أحمد، حدثنی أبی، حدثنا أبو سعید مولی بنی هاشم، أخبرنا عبد اللّه بن جعفر، حدثنا أبو بکر، حدثنا المسور بن مخرمه، عن عبید اللّه بن أبی رافع، عن المسور.

3. فی الحلی: من طریق عبد اللّه بن جعفر، حدثنا أم بکر بنت المسور، عن عبید اللّه بن أبی رافع، عن المسور.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:472

28
المتن

عن المسور، أنه بعث إلیه حسن بن حسن یخطب ابنته، فقال له:

قل له: فیلقانی فی العتمه. قال: فلقیه فحمد اللّه المسور و أثنی علیه، ثم قال: أما بعد، أیم اللّه ما من نسب و لا سبب و لا صهر أحبّ إلیّ من نسبکم و سببکم و صهرکم، و لکن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یقبضنی ما یقبضها و یبسطنی ما یبسطها، و إن الأنساب یوم القیامه تنقطع غیر نسبی و سببی و صهری و عندک ابنتها، و لو زوّجتک لقبضها ذلک، فانطلق عاذرا له.

هذا الحدیث صحیح الأسناد.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 200. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 472 المصادر: ..... ص : 472 3. حلیه الأولیاء: ج 3 ص 206، علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 9 ص 665 ح 4.

5. السنن الکبری للبیهقی: ج 7 ص 64، علی ما فی الإحقاق.

6. مجمع الزوائد: ج 9 ص 203.

7. ذخائر العقبی: ص 38.

8. تلخیص المستدرک: ج 3 ص 158، علی ما فی الإحقاق.

9. الصواعق المحرقه: ص 186.

10. مجمع الزوائد: ج 9 ص 173.

11. الجامع الصغیر: ص 169، علی ما فی الإحقاق.

12. الجامع الصغیر: ص 236، علی ما فی الإحقاق.

13. کنز العمال: ج 5 ص 96، علی ما فی الإحقاق.

14. تعلیق الزینه: ج 2 ص 132، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

15. راموز الحدیث: ص 321، علی ما فی الإحقاق.

16. راموز الحدیث: ص 340، علی ما فی الإحقاق.

17. ینابیع الموده: ص 266.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:473

18. ینابیع الموده: ص 186.

19. جالیه الکدر: ص 195، علی ما فی الإحقاق.

20. الفتح الکبیر: ج 2 ص

195، علی ما فی الإحقاق.

21. الفتح الکبیر: ج 2 ص 263.

22. الفتح الکبیر: ج 2 ص 326.

23. فتح البیان: ج 6 ص 260.

24. القول الفصل: ج 2 ص 8.

25. أعیان الشیعه: ج 2 ص 274.

26. القول الفصل: ج 2 ص 21.

27. رفع اللبس: ص 13.

28. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 49.

29. ذخائر العقبی: ص 38.

30. الخصائص الکبری: ج 2 ص 256.

31. مختصر تاریخ دمشق: ج 24 ص 305.

32. أعلام النساء المؤمنات: ص 542.

33. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 2 ص 365.

34. تاریخ مدینه دمشق: ج 58 ص 159.

35. مسند أحمد: ج 4 ص 323.

الأسانید:

1. فی المستدرک: أحمد بن جعفر القطیعی، ثنا عبد اللّه بن أحمد، حدثنی أبی، ثنا أبو سعید مولی بنی هاشم، ثنا عبد اللّه بن جعفر، حدثنا أم بکر بنت المسور بن مخرمه، عن عبید اللّه بن أبی رافع، عن المسور.

2. فی حلیه الأولیاء: حدثنا محمد بن أحمد، حدثنا محمد بن أیوب، ثنا إسحاق القروی، ثنا عبد اللّه بن جعفر، عن جعفر بن محمد، عن عبید اللّه بن أبی رافع، عن المسور بن مخرمه، قال.

3. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو الحسین بن الفضل، أنبأ أبو سهل بن زیاد، ثنا إسماعیل بن إسحاق، ثنا إسحاق بن محمد، ثنا عبد اللّه بن جعفر، عن أم بکر بنت المسور، عن المسور، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:474

29
المتن

ابن قتیبه الدینوری، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما فاطمه علیها السّلام حذیه منی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 285.

2. فهارس کتب غریب الحدیث: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

30
المتن

عن سعید بن أبان القرشی، قال:

دخل عبد اللّه بن حسن علی عمر بن عبد العزیز و هو حدیث السنّ و له و قره. فرفع مجلسه و أقبل علیه و قضی حوائجه، ثم أخذ عکنه من عکنه فغمزها حتی أوجعه، و قال له: أذکرها عندک للشفاعه.

فلما خرج، لامه أهله و قالوا: فعلت هذا بغلام حدیث السنّ؟ فقال: إن الثقه حدّثنی- حتی کأنی أسمعه من فی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله- قال: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یسرّنی ما یسرّها، و أنا أعلم أن فاطمه علیها السّلام لو کانت حیه لسرّها ما فعلت بابنها. قالوا: فما معنی غمزک بطنه و قولک ما قلت؟ قال: إنه لیس أحد من بنی هاشم إلا و له شفاعه، فرجوت أن أکون فی شفاعه هذا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 203، عن عده کتب.

2. الأغانی: ج 8 ص 7، علی ما فی الإحقاق.

3. التبصیر فی الدین: ص 161، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

4. الصواعق المحرقه: ص 230، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:475

5. ینابیع الموده: ص 173، علی ما فی الإحقاق.

6. مفتاح النجا (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

7. الشرف المؤبد: ص 63، علی ما فی الإحقاق.

8. وسیله المال: ص 200، علی ما فی الإحقاق.

9. تفسیر آیه الموده (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

10. إحقاق الحق: ج 33 ص 149، عن تفسیر آیه الموده.

11. تجرید الأغانی: ج 3 ص 1092، علی ما فی الإحقاق.

12. إحقاق الحق: ج 25 ص 174، عن تجرید الأغانی و کتب أخری.

13. مناقل الدرر: ص 111، علی ما فی الإحقاق.

14. الإمام المهاجر: ص 209، علی ما فی الإحقاق.

15. الدرر المکنونه: ص

16، علی ما فی الإحقاق.

16. التبصیر فی الدین: ص 166، علی ما فی الإحقاق.

17. الاستجلاب: ص 34، علی ما فی الإحقاق.

18. إحقاق الحق: ج 19 ص 78، علی ما فی الإحقاق.

19. أهل البیت علیهم السّلام: ص 120، علی ما فی الإحقاق.

20. أنساب الأشراف (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

21. الإشراف (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

22. وفاء الوفاء: ج 2 ص 442.

23. أعیان الشیعه: ج 2 ص 274، باختصار فیه.

24. شرح الأخبار: ج 3 ص 59 ح 977.

25. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 154، عن الصواعق.

26. الصواعق المحرقه: ص 107، علی ما فی الإحقاق.

27. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 50.

28. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 157.

29. أعلام النساء المؤمنات: ص 542.

الأسانید:

1. فی الأغانی: حدثنی أبو عبیده الصیرفی، قال: حدثنا الفضل بن الحسن المصری، قال: حدثنا عبد اللّه بن عمر القواریری، قال: حدثنا یحیی بن سعید، عن سعید بن أبان القرشی، قال.

2. روی أبو الفرج الأصبهانی من طریق عبید اللّه بن عمر، أنبأ یحیی بن سعید، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:476

31
المتن

عن المسور بن مخرمه، أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما آذاها و یغضبنی ما أغضبها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 205، عن عده کتب.

2. معجم الصحابه: ص 141، علی ما فی الإحقاق.

3. نظم درر السمطین: ص 176، علی ما فی الإحقاق.

4. التاریخ الکبیر: ج 1 ص 298، علی ما فی الإحقاق.

5. فضائل سیده النساء علیها السّلام (مخطوط): ص 10، علی ما فی الإحقاق.

6. روضه الأحباب (مخطوط): ص 665، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 33 ص 276.

8. مجلس من الأمالی لأبی نعیم: ص 47، علی ما فی الإحقاق.

9. شرح الشفاء: ج 2 ص 48، علی ما فی الإحقاق.

10. إتحاف السائل: ص 59 ح 5، بتفاوت یسیر.

11. إثبات الهداه: ج 2 ص 365 ح 192، بتفاوت فی الألفاظ.

12. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 158.

13. معجم الصحابه (مخطوط): ص 48.

الأسانید:

1. فی معجم الصحابه: أخبرنا عبد اللّه، قال: نا أبو معمّر الهذلی و إسحاق بن إبراهیم، قالا: نا ابن عیینه، عن عمرو، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور بن مخرمه.

2. فی مجلس من الأمالی: حدثنا إبراهیم بن أحمد، ثنا محمد بن عبد اللّه، ثنا خلّاد بن أسلم، ثنا سفیان بن عیینه، عن عمرو بن دینار، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور.

3. معجم الصحابه: أخبرنا عبد اللّه، قال: نا أبو معمر و إسحاق بن إبراهیم، قالا: نا ابن عیینه، عن عمرو، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:477

32
المتن

عن المسور بن مخرمه، أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أغضبها.

أغضبنی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 206، عن عده کتب.

2. صحیح البخاری: ج 5 ص 21، 29، علی ما فی الإحقاق.

3. کتاب الشفاء لقاضی عیاض: ج 2 ص 22، علی ما فی الإحقاق.

4. الخصائص للنسائی: ص 35، علی ما فی الإحقاق.

5. مصابیح السنه: ص 205، علی ما فی الإحقاق.

6. صفه الصفوه: ج 2 ص 5، علی ما فی الإحقاق.

7. کنز العمال: ج 13 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

8. فیض القدیر: ص 62، علی ما فی الإحقاق.

9. عمده القاری: ج 16 ص 223، علی ما فی الإحقاق.

10. محاضرات الأدباء: ج 4 ص 479.

11. وسیله المال: ص 87.

12. الإتحاف: ج 6 ص 244.

13. المناقب للشافعی (مخطوط): ص 208، بتفاوت یسیر.

14. إحقاق الحق: ج 10 ص 216، عن المناقب للشافعی.

15. الطرائف: ج 2 ص 262، عن صحیح مسلم.

16. صحیح مسلم، علی ما فی الطرائف.

17. الطرائف: ج 2 ص 262.

18. الجمع بین الصحاح السته، علی ما فی الطرائف.

19. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 158.

الأسانید:

1. فی صحیح البخاری: حدثنا أبو الولید، حدثنا ابن عیینه، عن عمرو بن دینار، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور بن مخرمه.

2. فی الخصائص: أخبرنا أحمد بن شعیب، قال: حدثنا الحرث بن مسکین، قرأته

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:478

علیه و أنا أسمع، عن سفیان، عن عمرو، فذکر الحدیث.

3. فی عمده القاری: ذکر الحدیث المتقدم عن صحیح البخاری، و الحدیث أخرجه البخاری أیضا فی النکاح عن قتیبه، و فی الطلاق عن أبی الولید، و أخرجه مسلم فی الفضائل عن أحمد بن یونس و قتیبه و عن أبی معمر، و أخرجه أبو داوود فی النکاح عن أحمد بن یونس و

قتیبه، و أخرجه الترمذی فی المناقب عن قتیبه، و أخرجه النسائی عن قتیبه و عن الحارث بن مسکین، و أخرجه ابن ماجه فی النکاح عن عیسی بن حمّاد.

33
المتن

عن المسور بن مخرمه، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما آذاها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 209، عن عده کتب.

2. صحیح البخاری: ج 7 ص 140، علی ما فی الإحقاق.

3. السنن الکبری للبیهقی: ج 10 ص 201، علی ما فی الإحقاق.

4. الشفاء للقاضی عیاض: ج 2 ص 291، علی ما فی الإحقاق.

5. فضائل سیده النساء علیها السّلام (مخطوط): ص 10، علی ما فی الإحقاق.

6. نفحات اللاهوت: ص 21.

7. البرکه فی فضل السعی و الحرکه: ص 17، علی ما فی الإحقاق.

8. مفتاح النجا (مخطوط): ص 101، علی ما فی الإحقاق.

9. علم الکتاب: ص 254، علی ما فی الإحقاق.

10. سیف الیمانی المسلول: ص 17، علی ما فی الإحقاق.

11. تاریخ آل محمد علیهم السّلام لبهلول أفندی: ص 152، علی ما فی الإحقاق.

12. تجهیز الجیش (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

13. أرجح المطالب: ص 245، علی ما فی الإحقاق.

14. موده القربی: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

15. ینابیع الموده: ص 260، علی ما فی الإحقاق.

16. إحقاق الحق: ج 19 ص 82، علی ما فی الإحقاق.

17. أهل البیت علیهم السّلام، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:479

18. الطرائف: ج 2 ص 262.

19. نهج الإیمان: ص 622.

20. نهج الإیمان: ص 623.

21. کشف الیقین: ص 351.

22. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 152، عن صحیح مسلم.

23. صحیح مسلم: فضائل فاطمه علیها السّلام.

24. أعلام النساء المؤمنات: ص 542.

الأسانید:

1. فی صحیح مسلم: حدثنی أبو معمر، حدثنی سفیان، عن عمرو، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور، قال.

2. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو عبد اللّه الحافظ، أنبأ أبو بکر بن إسحاق، أنبأ إسحاق بن الحسن، ثنا أبو الولید الطیالسی، ثنا سفیان بن عیینه، عن عمرو بن دینار، عن ابن أبی ملیکه، عن

المسور.

3. فی فضائل سیده النساء علیها السّلام، قال: و حدثنا عبد اللّه بن جعفر بن حشیش، ثنا یوسف بن موسی القطان، ثنا هشام بن عبد الملک، ثنا لیث بن سعد.

4. فی السیف المسلول: حدثنی أبو معمر، حدثنا سفیان، عن عمر، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور، قال.

34
المتن

روی عن مجاهد، قال: خرج النبی صلّی اللّه علیه و آله و هو آخذ بید فاطمه علیها السّلام فقال: من عرف فاطمه علیها السّلام فقد عرفها، و من لم یعرفها فهی فاطمه بنت محمد، و هی بضعه منی، و هی قلبی و روحی التی بین جنبیّ، فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 212، عن عده کتب.

2. الفصول المهمه: ص 128، علی ما فی الإحقاق.

3. نزهه المجالس: ج 2 ص 228، علی ما فی الإحقاق.

4. نور الأبصار: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:480

5. أرجح المطالب: ص 245، علی ما فی الإحقاق.

6. أئمه الهدی: ص 82، علی ما فی الإحقاق.

7. تظلم الزهراء علیها السّلام: فی إیذائها، علی ما فی الإحقاق.

8. إرشاد الساری: ج 6 ص 144، علی ما فی الإحقاق.

9. الجامع الصغیر: ص 269، علی ما فی الإحقاق.

10. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 96، علی ما فی الإحقاق.

11. مشکاه المصابیح: ج 3 ص 255، علی ما فی الإحقاق.

12. کنوز الحقائق: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

13. کنوز الحقائق: ص 44، علی ما فی الإحقاق.

14. ینابیع الموده: ص 171.

15. ینابیع الموده: ص 172.

16. ینابیع الموده: ص 179.

17. ینابیع الموده: ص 180.

18. الفتح الکبیر: ج 2 ص 263، علی ما فی الإحقاق.

19. منتخب الصحیحین: ص 121، علی ما فی الإحقاق.

20. الأنوار المحمدیه: ص 146، 436، علی ما فی الإحقاق.

21. الشرف المؤبد: ص 53، علی ما فی الإحقاق.

22. البیان و التعریف: ج 1 ص 270، علی ما فی الإحقاق.

23. تجهیز الجیش (مخطوط): ص 33، 174، علی ما فی الإحقاق.

24. مفتاح النجا (مخطوط): ص

101، علی ما فی الإحقاق.

25. الروضه الندیه: ص 14، علی ما فی الإحقاق.

26. أعلام النساء: ج 3 ص 1216، علی ما فی الإحقاق.

27. السیف الیمانی المسلول: ص 17، علی ما فی الإحقاق.

28. الجمع بین الصحاح السته (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

29. إسعاف الراغبین: ص 191، علی ما فی الإحقاق.

30. جالیه الکدر: ص 195، علی ما فی الإحقاق.

31. محاضرات الأدباء: ج 4 ص 479، علی ما فی الإحقاق.

32. إتحاف الساده: ج 7 ص 281، علی ما فی الإحقاق.

33. إحقاق الحق: ج 19 ص 75.

34. أهل البیت علیهم السلام: ص 135، علی ما فی الإحقاق.

35. ناسخ التواریخ، مجلد فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 363.

36. الاعتقادات للصدوق: ص 105، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:481

35
المتن

عن العرائس الواضحه: و مما ورد فی فضلها ما صحّ عن أبیها صلّی اللّه علیه و آله من قوله: أحبّ أهلی إلیّ فاطمه علیها السّلام ...، إلی قوله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یغضبنی ما یغضبها و یبسطنی ما یبسطها ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 218.

2. العرائس الواضحه: ص 195، علی ما فی الإحقاق.

3. جمع الوسائل: ج 1 ص 82، علی ما فی الإحقاق.

4. إتحاف الساده: ج 7 ص 281، علی ما فی الإحقاق.

36
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یقبضنی ما یقبضها و یبسطنی ما یبسطها، و إن الأنساب تنقطع یوم القیامه غیر نسبی و سببی و صهری.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 13 ص 93، عن عده کتب.

2. کنز العمال: ج 13 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

3. تفسیر القرآن: ج 7 ص 33، علی ما فی الإحقاق.

4. فیض القدیر: ص 62، علی ما فی الإحقاق.

5. إتحاف السائل: ص 58 ح 2.

6. الصواعق المحرقه: ص 188.

7. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 56.

الأسانید:

1. فی کنز العمال: روی من طریق الحاکم و أحمد، عن المسور، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:482

2. فی تفسیر القرآن: قال أحمد، حدثنا أبو سعید مولی بنی هاشم، حدثنا عبد اللّه بن جعفر، حدثتنا أم بکر بنت المسور بن مخرمه، عن عبد اللّه بن رافع، عن المسور بن مخرمه.

37
المتن

عنه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه حذیه منی، یقبضنی ما یقبضها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 220.

2. النهایه: ج 1 ص 244، علی ما فی الإحقاق.

3. مجمع بحار الأنوار: ج 1 ص 248، علی ما فی الإحقاق.

4. النهایه: ج 1 ص 357، بتفاوت.

38
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یسوؤنی ما ساءها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 220، عن الطبقات.

2. الطبقات الکبری: ج 8 ص 262، علی ما فی الإحقاق.

3. تفسیر جلاء الأذهان: ج 7 ص 54.

39
المتن

فی النهایه: عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: ... فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یسعفنی ما أسعفها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:483

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 221.

2. النهایه: ج 2 ص 175، علی ما فی الإحقاق.

3. لسان العرب: ج 9 ص 152، علی ما فی الإحقاق.

4. مجمع بحار الأنوار: ج 2 ص 115، علی ما فی الإحقاق.

5. النهایه: ج 2 ص 368، بزیاده فیه.

40
المتن

روی عن أنس بن مالک، قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فاطمه علیها السّلام حوراء إنسیه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 222.

2. الروض الفائق: ص 214، علی ما فی الإحقاق.

3. الرقائق: ص 250، علی ما فی الإحقاق.

41
المتن

أخبرنی علی بن الحسین علیه السّلام، خبّر أن المسور بن مخرمه أخبره، أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال:

إن فاطمه علیها السّلام لمضغه- أو بضعه- منی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 222.

2. الخصائص: ص 35، علی ما فی الإحقاق.

3. الخصائص: ص 36، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

4. المحلّی: ج 8 ص 57، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

5. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 63، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:484

6. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 53، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

7. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 69، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

8. المختار فی مناقب الأخیار: ص 56، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

9. جمع الفوائد: ص 575، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

10. عمده الأخبار: ص 76، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

11. حلیه الأولیاء: ص 40، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

12. الروض الأنف: ج 1 ص 160، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

13. الروض الأنف: ج 2 ص 196، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

14. لسان العرب: ج 8 ص 12، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

15. النهایه: ج 1 ص 99، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

16. الإجابه: ص 71، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

17. الفقه الأکبر: ص 120، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

18. الثغور الباسمه: ص 8.

19. الحاوی للفتاوی: ج 2 ص 294، علی ما فی الإحقاق.

20. مجمع الزوائد: ج 4 ص 255، علی ما فی الإحقاق.

21. مجمع الزوائد: ج 9 ص 202، علی ما فی الإحقاق.

22. أرجح المطالب: ص 244، علی ما

فی الإحقاق.

23. إسعاف الراغبین: ص 191، علی ما فی الإحقاق.

24. مسائل الجاهلیه: ص 48، علی ما فی الإحقاق.

25. تذکره الحفاظ: ج 4 ص 48، علی ما فی الإحقاق.

26. إرشاد الساری: ج 6 ص 80، علی ما فی الإحقاق.

27. تجهیز الجیش: ص 98، علی ما فی الإحقاق.

28. السیف الیمانی: ص 17، علی ما فی الإحقاق.

29. مجمع بحار الأنوار: ج 3 ص 57، علی ما فی الإحقاق.

30. تاریخ الخمیس: ج 1 ص 265، علی ما فی الإحقاق.

31. الأنوار المحمدیه: ص 150، علی ما فی الإحقاق.

32. جواهر البحار: ج 1 ص 272، علی ما فی الإحقاق.

33. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 154، بتفاوت.

34. سیر أعلام النبلاء: ص 125، بتفاوت.

35. إحقاق الحق: ج 25 ص 177.

36. تهذیب خصائص: ص 78.

37. آل محمد علیهم السلام: ص 138، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:485

الأسانید:

1. فی الخصائص: أخبرنا محمد بن خالد، قال: حدثنا بشر بن شعیب، عن أبیه، عن الزهری، قال: أخبرنی علی بن الحسین، خبّر أن المسور بن مخرمه أخبر.

2. فی الخصائص: أخبرنا عبد اللّه بن سعد، قال: أخبرنا أبی، عن الولید بن کثیر، عن محمد بن عمرو، أنه حدّثه أن ابن شهاب حدّثه، أن علی بن حسین حدّثه، أن المسور قال.

3. فی المحلّی: رویناه من طریق حمّاد بن سلمه، عن علی بن زید بن جدعان، عن علی بن الحسین، قال.

4. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: بالإسناد المتقدم فی کتابه، عن أبی العلاء، أخبرنا أبو علی، الحدّاد، أخبرنا أبو نعیم، أخبرنا إبراهیم بن أحمد، أخبرنا جدی أبو حصین، أخبرنا یحیی الحمانی، أخبرنا قیس، عن عبد اللّه بن عمران، عن علی بن زید، عن سعید بن

المسیّب، عن علی علیه السّلام.

5. عن مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: روی بأسناده عن مردویه، قال: أخبرنا عثمان بن محمد، حدثنا محمد بن الحسین، سمعت الحسین بن عبد العزیز، سمعت عبید اللّه القواریری یقول: اختلف أصحابنا، یعنی یحیی بن سعید و عبد الرحمن بن مهدی.

6. فی سیف الیمانی: قال: حدثنا عبد اللّه بن عبد الرحمن الدارمی، أخبرنا شعیب، عن الزهری، أخبرنی علی بن الحسین، أن المسور بن مخرمه أخبره.

7. تهذیب خصائص النسائی: أخبرنا محمد بن خالد، قال: حدثنا بشر بن شعیب، عن أبیه، عن الزهری، قال: أخبرنی علی بن الحسین علیه السّلام خبرا: أن المسور أخبره.

42
المتن

ذکر المخبّ الطبری ما هو أبلغ، فإنه أورد حدیث المسور بن مخرمه الذی رواه أحمد و الحاکم و الطبرانی عنه:

أنه لما خطب إلیه حسن بن حسن، فاعتذر إلیه بقوله صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یغضبنی ما یغضبها، و یبسطنی ما یبسطها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 276، عن عده کتب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:486

2. شرح الشفاء: ج 4 ص 565، علی ما فی الإحقاق.

3. نسیم الریاض: ج 4 ص 565، علی ما فی الإحقاق.

4. معارج القبول: ج 2 ص 484، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

5. ریاض الجنه: ص 17، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

6. خدیجه علیها السّلام أم المؤمنین: ص 480، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

7. سیره سیدنا أبی الحسن علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 85، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

8. البیان و التعریف: ص 116، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

9. الکنز الثمین: ص 361، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

10. العقد الفرید: ص 183، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

11. أحکام السوق: ص 474، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

12. فهارس البخاری: ص 243، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

13. جمهره الفهارس: ص 280، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

14. موسوعه أطراف الحدیث: ج 3 ص 510، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

16. فهرس الموضوعات: ص 193، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

17. الخلفاء الراشدون: ص 22، بنقیصه فیه، علی ما فی الإحقاق.

18. مختصر المحاسن: ص 190، بتغییر فیه.

19. بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله: 168، بتغییر فیه.

43
المتن

عن أحمد بن حنبل، عن المسور، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام مضغه منی، یقبضنی ما قبضها.

المصادر:

1. مسند أحمد بن حنبل: ج 2 ص 678، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 280، عن مسند أحمد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:487

44
المتن

عن الحاکم، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: إنما فاطمه علیها السّلام شجنه منی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 281.

2. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 2 ص 413، علی ما فی الإحقاق.

3. موسوعه أطراف الحدیث: ج 3 ص 355، علی ما فی الإحقاق.

4. معرفه الصحابه: ج 3 ص 154، علی ما فی الإحقاق.

5. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 3 ص 153.

6. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 132.

7. المطالب العالیه: ج 8 ص 67.

45
المتن

روی عن ابن عباس، قال صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی، هی نور عینی و ثمره فؤادی، یسوؤنی ما ساءها و یسرّنی ما سرّها ...

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 76، عن أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم.

2. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 124، علی ما فی الإحقاق.

3. روضه الواعظین: ج 1 ص 150، بزیاده فیه.

4. المنتخب: ج 1 ص 150.

5. جواهر العقدین: ص 297، بتفاوت فیه.

46
المتن

السیوطی، روی من طریق الحاکم، عن أبی حنظله، قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من آذاها فقد آذانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:488

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 78.

2. الجامع الکبیر: ج 3 ص 127، علی ما فی الإحقاق.

3. السیف الماسح: ص 141، علی ما فی الإحقاق.

4. ضوء الشمس: ص 101، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت یسیر.

5. إتحاف السائل: ص 59 ح 4، بنقیصه فیه.

6. السنن الکبری: ج 10 ص 201.

الأسانید:

فی السنن الکبری: أخبرنا أبو عبد اللّه، أنبأ أبو بکر بن إسحاق، ثنا أبو الولید، ثنا سفیان بن عیینه، عن عمرو بن دینار، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور.

47
المتن

قال الشناوی: کانت الزهراء علیها السّلام أعزّ ابناء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بناته عنده، فعن مکانتها یقول المسور بن مخرمه: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی- أی جزء منی-، فمن أغضبها فقد أغضبنی.

أما عن الحکم فیمن یسبّها، فیقول السهیلی: إن من سبّها فقد کفر.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 589.

2. سیدات نساء أهل الجنه: ص 154.

48
المتن

قال صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یقبضنی ما یقبضها و یبسطنی ما یبسطها، و أن الأنساب تنقطع یوم القیامه غیر نسبی و صهری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:489

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 81.

2. الدره الیتیمه (مخطوط): ص 4، علی ما فی الإحقاق.

3. أهل البیت علیهم السلام: ص 120، علی ما فی الإحقاق.

4. المطالب العالیه: ج 4 ص 67، علی ما فی الإحقاق، بتغییر فیه.

5. ضوء الشمس: ص 97، علی ما فی الإحقاق.

6. الدره الخریده: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

7. الجامع الکبیر: ج 3 ص 127، علی ما فی الإحقاق.

8. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 287 ح 335، بنقیصه فیه.

9. السنن الکبری: ج 7 ص 64.

10. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 6 ص 258 ح 14725.

11. حلیه الأولیاء: ج 3 ص 206.

12. فیض القدیر: ج 4 ص 421 ح 5834.

13. الجامع الصغیر: ج 2 ص 208 ح 5834.

14. جامع الأحادیث: ج 3 ص 202.

15. کشف الخفاء: ج 2 ص 86.

16. الفصول فی سیره الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 342، بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی المطالب العالیه: روی من طریق أبی یعلی، عن المسور بن مخرمه، رفعه قال:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی السنن الکبری: حدثنا أبو عبد اللّه أحمد بن جعفر، ثنا عبد اللّه بن أحمد، حدثنی أبی، ثنا أبو سعید، مولی بنی هاشم، ثنا عبد اللّه بن جعفر، قال: حدثنا أم بکر بنت المسور، عن عبید اللّه بن أبی رافع، عن المسور.

49
المتن

فی الإصابه، عن الصحیحین، عن المسور بن مخرمه: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی المنبر یقول: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی من آذاها و یریا بنی من أرابها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:490

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 83.

2. أهل البیت علیهم السّلام: ص 119، علی ما فی الإحقاق.

3. کشف القناع من متن الإقناع: ج 6 ص 428، علی ما فی الإحقاق.

4. ابتسام البرق فی شرح منظومه الحق، علی ما فی الإحقاق.

5. فضل آل البیت علیهم السلام: ص 37، علی ما فی الإحقاق.

6. بهجه النفوس: ج 3 ص 91، علی ما فی الإحقاق.

7. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 114، بتفاوت یسیر.

50
المتن

قال السفارینی فی النفثات: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، ینصبنی ما أنصبها، أی یتعبنی ما أتبعها، و یقال: نصبه و أنصبه أی تعبه و أتعبه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 85.

2. نفثات صدر المکمد: ج 2 ص 502، علی ما فی الإحقاق.

3. زوائد الجامع الصغیر، علی ما فی الإحقاق.

4. منال الطالب: ص 23، ص علی ما فی الإحقاق.

5. أهل البیت علیهم السّلام ص 119، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

6. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 230، بنقیصه فیه.

7. لسان العرب: ج 14 ص 154، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی زوائد الجامع الصغیر: روی الحدیث من طریق أحمد و الترمذی و الحاکم، عن الزبیر، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:491

51
المتن

عن المسور بن مخرمه: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أغضبها أغضبنی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 86.

2. التبصره لبسط بن الجوزی: ج 1 ص 452، علی ما فی الإحقاق.

3. أشعه اللمعات: ج 4 ص 69، علی ما فی الإحقاق.

4. الدره الیتیمه: ص 4، علی ما فی الإحقاق.

5. الإدراک: ص 48، علی ما فی الإحقاق.

6. تاریخ الأحباب: ص 409، علی ما فی الإحقاق.

7. مرقاه المفاتیح: ج 11 ص 347، علی ما فی الإحقاق.

8. منال الطالب: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

9. مرآه المؤمنین: ص 186، علی ما فی الإحقاق.

10. وسیله النجاه: ص 213، علی ما فی الإحقاق.

11. الدره الخریده: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

12. ضوء الشمس: ص 97، علی ما فی الإحقاق.

13. أهل البیت علیهم السّلام: ص 119، علی ما فی الإحقاق.

14. الجامع الکبیر: ج 3 ص 135، علی ما فی الإحقاق.

15. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 159، علی ما فی الإحقاق.

16. إتحاف السائل: ص 57 ح 1، بتفاوت یسیر.

17. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 231.

18. شرح الأخبار: ج 3 ص 61 ح 982.

19. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشه اد: ص 114.

20. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 48، عن صحیح البخاری.

21. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 56.

22. أعلام النساء المؤمنات: ص 542.

23. الشیعه فی المیزان: ص 213.

24. المصنف لعبد اللّه بن محمد الکوفی: ج 6 ص 388.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:492

25. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 333.

26. أعلام النساء المؤمنات: ص 542.

27. جامع الأحادیث: ج 2 ص 258.

28. سیره

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ج 1 ص 719.

29. فیض القدیر: ج 4 ص 421.

30. الجامع الصحیح: ص 104.

31. الجامع الصغیر: ج 2 ص 208.

32. أخبار النساء: ص 183.

33. کشف الخفاء: ج 2 ص 86.

الأسانید:

1. فی التبصره: أخبرنا عبد الأول، أخبر الداوودی، حدثنا ابن أعین، حدثنا القریری، حدثنا البخاری، حدثنا الولید بن عیینه، عن عمرو بن دینار، عن أبی ملیکا، عن المسور بن مخرمه، أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال.

52
المتن

روی ابن المغازلی بسنده، عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام حدیثا، و فی آخره: فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: صدقت، أن فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 90.

2. المناقب لابن المغازلی: ص 381.

3. کفایه الأخیار: ج 2 ص 163، علی ما فی الإحقاق.

4. الدرر و اللآل: ص 209، علی ما فی الإحقاق.

5. ابتسام البرق فی شرح منظومه القصص الحق، علی ما فی الإحقاق.

6. المدهش: ص 129، علی ما فی الإحقاق.

7. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 133، علی ما فی الإحقاق.

8. بغیه المستفید: ص 281، علی ما فی الإحقاق.

9. کفایه الأخیار: ج 2 ص 163، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:493

10. وسیله النجاه: ص 207، علی ما فی الإحقاق.

11. إحقاق الحق: ج 25 ص 179.

12. آل محمد علیهم السّلام: ص 138، علی ما فی الإحقاق.

13. آل محمد علیهم السلام: ص 193، علی ما فی الإحقاق.

14. المرأه المسلمه: ص 109، علی ما فی الإحقاق.

15. إتحاف السائل: ص 30، علی ما فی الإحقاق.

16. أحکام النساء: ص 36، علی ما فی الإحقاق.

17. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 702، علی ما فی الإحقاق.

18. خصائص النسائی: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

19. سیدات نساء أهل الجنه: ص 154، علی ما فی الإحقاق.

20. إسعاف الملحّین: ص 92، علی ما فی الإحقاق.

21. الموعظه الحسنه: ص 201، علی ما فی الإحقاق.

22. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 154.

23. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 50.

24. أعلام النساء المؤمنات: ص 542، بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی آل محمد علیهم السّلام: أخبرنا محمد بن خالد، قال: حدثنا بشر بن شعیب، عن أبیه، عن الزهری، قال: أخبرنی علی بن الحسین خبرا، أن المسور بن مخرمه أخبره.

2. فی آل محمد علیهم السّلام و تهذیب الخصائص: أخبرنا عبد اللّه بن سعید، قال: أخبرنا أبی،

عن الولید بن کثیر، عن محمد بن عمرو بن طلحه أنه حدّثه، أن ابن شهاب حدّثه، أن علی بن الحسین حدّثه، أن المسور بن مخرمه قال.

53
المتن

عن ابن حسنویه، روی بسنده، رفعه إلی ابن عباس أنه قال: لما رجعنا عن حجه الوداع جلسنا مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مسجده، فقال: أ تدرون ما أرید أقول لکم؟ قالوا: اللّه و رسوله أعلم. قال: اعلموا أن اللّه عز و جل منّ علی أهل الدین إذ هداهم، و أنا أمنّ علی أهل الدین إذا أهداهم بعلی بن أبی طالب علیه السّلام ابن عمی و أبو ذریتی. ألا و من اهتدی بهم نجی، و من تخلّف عنهم ضلّ و غوی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:494

أیها الناس! اللّه اللّه فی عترتی و أهل بیتی علیهم السلام؛ فاطمه علیها السّلام بضعه منی و ولدیها عضدای، و أنا و بعلها کالضوء من الضوء. اللهم و ارحم من رحمهم و لا تغفر لمن ظلمهم.

ثم دمعت عینه و قال: کأنی أنظر الحال.

المصادر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 494 المصادر: ..... ص : 494 2. درّ بحر المناقب: ص 116، علی ما فی الإحقاق.

54
المتن

عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: حدثنی أبی، عن أبیه، عن الحسین علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

فاطمه علیها السّلام بهجه قلبی و ابناها ثمره فؤادی و بعلها نور بصری و الأئمه من ولدها علیهم السّلام أمناء ربی و حبله الممدود بینه و بین خلقه. من اعتصم بهم نجی و من تخلّف عنهم هوی.

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 59.

2. إحقاق الحق: ج 9 ص 198.

3. المناقب للزمخشری (مخطوط): ص 213، علی ما فی الإحقاق.

4. ینابیع الموده: ص 82.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: و ذکر الإمام محمد بن أحمد بن علی بن شاذان، أخبرنی الحسن بن حمزه، عن علی بن محمد بن قتیبه، عن الفضل بن شاذان، عن محمد بن زیاد، عن حمید بن صالح، عن جعفر بن محمد علیه السّلام.

2. فی فرائد السمطین (مخطوط): أخبرنی عیسی بن الحسین إجازه، قال: أخبرنی أبو طالب یحیی بن الحسن الحسنی، عن جمال الدین بن معین، عن مصنفه أخطب خوارزم، قال فیه: و ذکر محمد بن أحمد بن علی بن شاذان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:495

55
المتن

روی عن المسور بن مخرمه، قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: إنما فاطمه علیها السّلام شجنه منی، یرضینی ما أرضاها و یسخطنی ما أسخطها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 150، عن عده کتب.

2. مختصر تاریخ دمشق: ص 64، علی ما فی الإحقاق.

3. سیدات نساء أهل الجنه: ص 151، علی ما فی الإحقاق، باختلاف فیه. «1»

4. المعجم الکبیر: ج 20 ص 25، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه و زیاده.

5. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 53، علی ما فی الإحقاق.

6. المعجم الکبیر: ج 22 ص 404، علی ما فی الإحقاق.

7. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 363.

الأسانید:

1. فی المعجم الکبیر: حدثنا موسی بن هارون، ثنا محمد بن عباد، ثنا أبو سعید، ثنا عبد اللّه بن جعفر، عن أم بکر بنت المسور، عن جعفر بن محمد، عن عبید اللّه بن رافع، عن المسور.

2. فی المعجم الکبیر: حدثنا جعفر بن هارون، ثنا عبد العزیز بن عبد اللّه، قال: ثنا عبد اللّه بن جعفر، عن أم بکر بنت المسور.

56
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله:

إن ابنتی فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یریا بنی ما أرابها و یؤذینی ما آذاها.

______________________________

(1). زاد فیه بعد شجنه منی: شعبه من کل شی ء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:496

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 152، عن عده کتب.

2. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 53.

3. فضائل الصحابه: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

4. تاریخ الإسلام و وفیات مشاهیر الأعلام: ج 3 ص 44، علی ما فی الإحقاق.

5. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 246، علی ما فی الإحقاق.

6. التبر المذاب: ص 115، علی ما فی الإحقاق.

7. سیدات نساء أهل الجنه: ص 154، علی ما فی الإحقاق.

8. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 9، علی ما فی الإحقاق.

9. تحذیر العبقری: ج 2 ص 239، علی ما فی الإحقاق.

10. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام لابن شاهین: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

11. المعجم الکبیر: ج 22 ص 404، علی ما فی الإحقاق.

12. المعیار المعرب: ج 2 ص 545، علی ما فی الإحقاق.

13. الفائق: ص 25، علی ما فی الإحقاق.

14. الإمام المهاجر: ص 164، علی ما فی الإحقاق.

15. تهذیب الکمال: ج 22 ص 143، علی ما فی الإحقاق.

16. آل محمد علیهم السّلام: ص 158، علی ما فی الإحقاق.

17. رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی القرآن: ص 435، علی ما فی الإحقاق.

18. تفسیر سوره النور: ص 24، علی ما فی الإحقاق.

19. إثبات الهداه: ج 2 ص 379 ح 286.

20. أعیان الشیعه: ج 2 ص 273.

21. أعیان الشیعه: ج 2 ص 274، عن حلیه الأولیاء.

22. أعیان الشیعه: ج 2 ص 274، عن صحیح الترمذی.

23. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 48،

صحیح البخاری.

24. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 49، عن صحیح مسلم.

25. أعلام النساء المؤمنات: ص 542.

26. مرآه الجنان: ج 1 ص 54.

27. أسد الغابه: ج 7 ص 222.

28. روضات الجنات: ج 3 ص 224.

29. مرآه الجنان: ج 1 ص 61.

30. المعیار المعرب: ج 2 ص 545، بزیاده و نقیصه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:497

الأسانید:

1. فی فضائل الصحابه: الحارث بن مسکین قراءه علیه، عن سفیان، عن عمرو بن أبی ملیکه، عن المسور بن مخرمه.

2. فی فضائل الصحابه: أخبرنا قتیبه بن سعید، قال: أنا اللیث، عن أبی ملیکه، عن المسور.

3. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام: حدثنا عبد اللّه بن محمد البغوی، حدثنا أبو بکر بن أبی شیبه و حدثنا عبد اللّه أیضا، قال: حدثنی جدی و أبو خیثمه، قالا: أنبأنا أبو النضر، حدثنا اللیث بن سعد، حدثنی عبد اللّه بن عبید اللّه بن أبی ملیکه، عن المسور بن مخرمه، قال.

4. فی المعجم الکبیر: حدثنا مطلب بن شعیب الأزدی، ثنا عبد اللّه بن صالح، حدثنی اللیث، حدثنی عبد اللّه بن عبید اللّه بن أبی ملیکه، أن المسور بن مخرمه أخبره.

5. فی المعجم الکبیر: حدثنا موسی بن هارون، ثنا قتیبه بن سعید، ثنا ابن أبی لهیعه، ثنا ابن أبی ملیکه، عن المسور بن مخرمه.

57
المتن

إن فاطمه علیها السّلام قد أنزلها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منزلته حتی قال: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أبغضها أبغضنی.

و لذلک کان لها الفضل علی من سواها من بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله.

و یتأکّد ما ذکرناه بما روی عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أن أبا لبابه حین ربط نفسه بساریه من سواری المسجد حتی

تاب اللّه علیه، أقسم ألا یحلّه إلا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فروی حمّاد بن سلمه، عن علی بن زید، عن علی بن الحسین علیهما السّلام: أن فاطمه علیها السّلام أرادت حلّه حین نزلت توبته، فقال: قد أقسمت ألا یحلّنی إلا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی. فصلّی اللّه علیه و علی فاطمه.

و قد احتجّ العلماء بهذا علی أن من سبّها کفر و من صلّی علیها فقد صلی علی أبیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:498

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 159.

2. المعیار المعرب: ج 12 ص 219، علی ما فی الإحقاق.

3. الدرر المکنونه: ص 109، علی ما فی الإحقاق.

4. جواهر المطالب: ص 21، علی ما فی الإحقاق.

58
المتن

عن المسور، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من أغضبها أغضبنی.

المصادر:

1. آل محمد علیهم السّلام (مخطوط): ص 138، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 163.

3. سنن النسائی، علی ما فی الإحقاق.

4. آل محمد علیهم السّلام (مخطوط): ص 150، علی ما فی الإحقاق.

5. آل محمد علیهم السّلام (مخطوط): ص 158، علی ما فی الإحقاق.

6. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 42، علی ما فی الإحقاق.

7. المعجم الکبیر: ج 22 ص 404، علی ما فی الإحقاق.

8. الدرر المکنونه: ص 109، علی ما فی الإحقاق.

9. المختاره من صحیح البخاری: ج 2 ص 41، علی ما فی الإحقاق.

10. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 50، علی ما فی الإحقاق.

11. فردوس الأخبار: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

12. تبصره المبتدی: ص 200، علی ما فی الإحقاق.

13. سعاده الکونین: ص 97، علی ما فی الإحقاق.

14. توضیح الدلائل: ص 327، علی ما فی الإحقاق.

15. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 245، علی ما فی الإحقاق.

16. تهذیب خصائص النساء: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

17. ینابیع الموده: ص 179.

18. ینابیع الموده: ص 171، عن صحیح البخاری.

19. صحیح البخاری، علی ما فی الینابیع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:499

20. العمده: ص 384 ح 757.

21. مناقب أهل البیت علیهم السلام للشروانی: ص 230.

22. مناقب أهل البیت علیهم السلام للشروانی: ص 231.

23. المصابیح للبغوی، علی ما فی المناقب.

24. صحیح البخاری: ج 4 ص 210.

25. صحیح البخاری: ج 4 ص 219.

26. إثبات الهداه: ج 2 ص 381 ح 300.

27. إثبات الهداه: ج 2 ص 379 ح 287.

28. إثبات الهداه: ج 2 ص 363 ح 183.

29.

إثبات الهداه: ج 2 ص 348 ح 120.

30. إثبات الهداه: ج 2 ص 334 ح 54.

31. أعیان الشیعه: ج 2 ص 273، عن صحیح البخاری.

32. أعیان الشیعه: ج 2 ص 273، عن خصائص النسائی.

الأسانید:

1. فی العمده: بالإسناد قال: حدثنا أبو الولید، حدثنا ابن عیینه، عن عمرو بن دینار، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور بن مخرمه.

2. فی آل محمد علیهم السّلام: أخبرنا أحمد بن شعیب، قال: حدثنا الحارث بن مسکین، عن سفیان، عن عمرو، عن أبی ملیکه، عن المسور بن مخرمه، قال.

3. حدثنا عبد اللّه بن محمد البغوی، حدثنا أبو یعمر البغوی، حدثنا ابن عیینه، عن عمرو بن دینار، عن أبی ملیکه، عن المسور بن مخرمه.

4. فی المعجم الکبیر: حدثنا أحمد بن محمد الخزاعی، ثنا أبو الولید الطیالسی، ثنا سفیان بن عیینه، عن عمرو بن دینار، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور بن مخرمه، قال.

5. فی تبصره المبتدی: أخبرنا عبد الأول، قال: أخبرنا الداوودی، قال: حدثنا ابن أعین، قال: حدثنا العزیزی، قال: حدثنا البخاری، قال: حدثنا الولید بن عتبه، عن عمرو بن دینار، عن أبی ملیکه، عن المسور بن مخرمه.

6. فی خصائص النسائی: أخبرنا أحمد بن شعیب، قال: حدثنا الحرث بن مسکین قرأته علیه و أنا أسمع، عن سفیان، عن عمرو، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور بن مخرمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:500

59
المتن

عن المناوی: قال السهیلی: إن من سبّها فقد کفر، و یشهد له أن أبا لبابه حین ربط نفسه و حلف أن لا یحلّه إلا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و جاءت فاطمه علیها السّلام لتحلّه فأبی من أجل قسمه، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

و قال بعضهم: إن کل من وقع منهم فی حق فاطمه علیها السّلام شی ء فتأذّت به فالنبی صلّی اللّه علیه و آله یتأذّی به، و لا شی ء أعظم من

إدخال الأذی علیها من قبل ولدها، و هذا عرف بالاستقراء ..

معالجه من اللّه تعالی ذلک بالعقوبه فی الدنیا و لعذاب الآخره أشدّ.

المصادر:

1. إتحاف لسائل: ص 57 ح 1.

2. جمع الجوامع: ج 1 ص 297، علی ما فی الإتحاف.

60
المتن

عن الراوندی بأسناده، عن موسی بن جعفر، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال علی علیه السّلام:

سأل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أصحابه عن المرأه ما هی؟ قالوا: عوره. قال: فمتی تکون أدنی من ربها؟ فلم یدروا. فلما سمعت فاطمه علیها السّلام ذلک قالت: أدنی ما تکون من ربها أن تلزم قعر بیتها. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 92 ح 1، عن نوادر الراوندی.

2. نوادر الراوندی: ص 14.

3. مستدرک الوسائل: ج 14 ص 182 ح 2.

4. الجعفریات: ص 95، علی ما فی المستدرک.

5. العدد القویه: ص 224 ح 17، بزیاده فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:501

61
المتن

قال السید جعفر مرتضی العاملی فی أن للزهراء علیها السّلام الدور الکبیر و الحساس فی بقاء هذا الدین: إنها المعیار و المیزان الذی یوزن به إیمان الناس، و درجه استقامتهم علی طریق الهدی و الخیر و الخلوص و الإخلاص، و نعرف به رضا اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله و غضب اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله.

و هذا ما یشیر إلیه قول النبی الأکرم صلّی اللّه علیه و آله: هی بضعه منی و هی قلبی الذی بین جنبیّ، من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه، أو یرضینی ما أرضاها و یسخطنی ما أسخطها، أو نحو ذلک.

و الملاحظ أنه صلّی اللّه علیه و آله قد جعل المرتکز لمقوله یرضینی ما یرضیها أو من آذاها فقد آذانی هو کونها بضعه منه صلّی اللّه علیه و آله، و من الواضح أن کونها جزءا من کیانه الجسدی و المادی من حیث بنوّتها النسبیه له، لیس هو السبب فی کون ما یرضیها یرضیه، و ذلک لأمرین:

الأول: أنه صلّی اللّه علیه و آله لا ینطلق فی مواقفه من موقع العصبیه للقرابه أو للعرق أو ما إلی ذلک، بل هو إنما یرید أن یکون کل ما لدیه من خصوصیات أو امتیازات أو قدرات مادیه أو معنویه فی خدمه هذا الدین و من أجله و فی سبیله.

الثانی: إن البنوّه النسبیه أو

بالتبنّی لا تکفی بحسب طبیعتها لاکتساب امتیاز بهذا المستوی من الخطوره، و إن کانت لها أهمیتها من حیث أنها تشیر إلی صفاء العنصر و طهاره العرق، لأنها علیها السّلام کانت نورا فی الأصلاب الشامخه و الأرحام المطهره، و لکن من الواضح إن الحفاظ علی هذا الطهر بحاجه إلی جهد، و حین لن یبذل ابن نوح- الذی تحدثت بعض الروایات عن أنه ابن له بالتبنّی لا بالولاده- هذا الجهد هلک و ضل، حتی قال اللّه عنه لأبیه نوح: «إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ» «1»، و لذلک لم یکن رضا ابن نوح رضی اللّه و رسوله و لا غضبه غضب اللّه و رسوله.

______________________________

(1). سوره هود: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:502

فالمراد بکونها «بضعه منه» لا بد أن یکون معنی یصلح أن یکون مرتکزا لکون رضاها رضاه صلّی اللّه علیه و آله و أذاها أذاه، خصوصا مع علمنا بأنه صلّی اللّه علیه و آله قد قال ذلک حینما أجابت عن سؤال: ما خیر للمرأه؟ أن لا تری الرجال و لا یراها الرجال، کما سیأتی.

المصادر:

مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 1 ص 56.

62
المتن

عن المسور بن مخرمه، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام شجنه منی، یبسطنی ما یبسطها و یقبضنی ما یقبضها.

قال الجنابذی: متفق علی صحته من حدیث مسور بن مخرمه، غریب من روایته عن جعفر الصادق علیه السّلام، و للحدیث طرق.

المصادر:

1. فرائد السمطین: ج 2 ص 45 ح 377.

2. أعیان الشیعه: ج 2 ص 274، شطرا من صدره.

3. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 58، شطرا من صدره.

4. مسند أحمد: ج 4 ص 332.

5. نثر الدرر: ج 1 ص 243.

6. سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ج 1 ص 767، بتفاوت.

7. المطالب العالیه: ج 8 ص 67، بتغییر فیه.

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أخبرنا عثمان بن الموفق بقراءتی بأسفرایین، قلت له: أخبرک والدی محمد بن المؤید الحموینی إجازه؟ قال: نعم؛ قال: أنبأنا أحمد بن عمر بن محمد إجازه، قال: أخبرنا محمد بن عمر بن علی الطوسی، أنبأنا أحمد بن أبی الفضل، أنبأنا محمد بن طلحه، أنبأنا عبد الرحمن بن محمد، أنبأنا محمد بن إسحاق، حدثنا الحسن بن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:503

علی بن زیاد، حدثنا إسحاق بن محمد، حدثنا عبد اللّه بن جعفر بن محمد بن عبد الملک بن محمد بن أبی رافع، عن المسور، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

63
المتن

روی أبو هریره حدیثا بهذا المعنی:

إن علیا علیه السّلام خطب ابنه أبی جهل «1» فی حیاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأسخطه. فخطب علی المنبر فقال: لاها اللّه لا تجتمع ابنه ولی اللّه و ابنه عدو اللّه أبی جهل. إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما یؤذیها. فإن کان علی علیه السّلام یرید ابنه أبی جهل فلیفارق ابنتی و لیقل ما یرید.

إن راوی هذا الحدیث الکرابیسی، قال السید المرتضی فی کتاب تنزیه الأنبیاء و الأئمه علیهم السّلام: إن الحسین الکرابیسی کذّاب و عدوّ لأهل البیت علیهم السّلام و حدیثه لا قیمه له ....

المصادر:

1. ناسخ التواریخ: مجلدات أمیر المؤمنین علیه السّلام ج 5 ص 216.

2. صحیح البخاری: ج 4 ص 212، بتغییر فیه.

الأسانید:

فی صحیح البخاری: حدثنا أبو الیمان، أخبرنا شعیب، عن الزهری، قال: حدثنی علی بن الحسین: أن المسور بن مخرمه قال.

64
المتن

روی البزّاز، عن علی، قال: کنت عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أیّ شی ء خیر

______________________________

(1). هذا الحدیث و ما فی معناه أجنباه فی فصل زواجها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:504

للمرأه؟ فسکتوا. فلما رجعت قلت لفاطمه علیها السّلام: أیّ شی ء خیر للنساء؟ قالت: لا یراهنّ الرجال. فذکرت ذلک للنبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

و روی البخاری: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أغضبها أغضبنی.

المصادر:

1. إسعاف الراغبین: ص 187.

2. العمده: ص 388 ح 769، شطرا من ذیله.

3. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام للکوفی: ج 2 ص 211 ح 680، بتفاوت.

4. مستدرک الوسائل: ج 14 ص 289 ح 7102.

5. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه علیها السّلام: ج 2 ص 362.

6. مجمع الزوائد: ج 9 ص 203.

7. إحقاق الحق: ج 10 ص 257.

8. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 40، علی ما فی الإحقاق.

9. وسائل الشیعه: ج 14 ص 43 ح 7.

10. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 153.

11. کنز العمال: ج 8 ص 315، علی ما فی الفضائل.

12. العدد القویه: ص 225، باختصار.

13. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 50، بزیاده.

15. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 22.

16. أعلام النساء المؤمنات: ص 542، بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی مناقب الإمام: حدثنا أبو أحمد، قال: حدثنا غیر واحد، عن أبی غسان مالک بن إسماعیل منهم علی بن عبد الواحد، قال: حدثنا قیس بن الربیع، قال: حدثنا عبد اللّه بن عمران، عن علی بن زید بن جدعان، عن سعید بن المسیّب.

2. فی الحلیه: حدثنا عبد اللّه بن محمد، ثنا یعقوب، ثنا عمرو، ثنا هشیم، ثنا یونس، عن الحسن، عن أنس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:505

65
المتن

بالإسناد، عن مردویه هذا، أخبرنا عثمان بن محمد البصری، حدثنا محمد بن الحسین، سمعت الحسن بن عبد العزیز، سمعت عبید اللّه القواریری یقول:

اختلف أصحابنا- یعنی یحیی بن سعید و عبد الرحمن بن مهدی- فی عائشه و فاطمه علیها السّلام، أیتهما أفضل. فأرسلونی إلی عبد اللّه بن داود الخریبی، فسألته فقال: أما فاطمه علیها السّلام فإن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، و لم أکن أفضّل علی بضعه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أحدا.

المصادر:

مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 70.

66
المتن

فی الینابیع عن صحیح مسلم: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما آذاها و یسرّنی ما أسرّها.

و فی الترمذی: عن المسور: إنها بضعه منی، یریا بنی ما رابها و یؤذینی ما آذاها، هذا حدیث حسن.

و فی الترمذی: عن ابن الزبیر: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما آذاها و ینصبنی ما أنصبها، هذا حدیث حسن صحیح.

و فی الشفاء: أنها بضعه منی، یغضبنی ما یغضبها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:506

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 171.

2. صحیح مسلم، علی ما فی الینابیع.

3. صحیح الترمذی، علی ما فی الینابیع.

4. الشفاء، علی ما فی الینابیع.

5. العمده: ص 384 ح 758، شطرا من صدره.

6. العمده: ص 385 ح 762، شطرا من صدره، عن صحیح مسلم.

7. صحیح مسلم، علی ما فی العمده.

8. إثبات الهداه: ج 2 ص 381 ح 300، شطرا من صدره.

9. إثبات الهداه: ج 2 ص 362 ح 182، شطرا من ذیله.

10. إعلام الوری: ج 1 ص 149، شطرا منه.

11. أعیان الشیعه: ج 2 ص 274، عن الشفاء، شطرا من ذیله.

12. غریب الحدیث: ج 2 ص 292، شطرا منه.

13. مسند أحمد: ج 4 ص 5، شطرا منه.

14. النهایه: ج 5 ص 62، شطرا منه.

15. مسند أحمد: ج 4 ص 5، شطرا منه.

16. التفسیر الکبیر: ج 9 ص 16، بتفاوت.

17. سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ج 1 ص 719، شطرا منه.

الأسانید:

1. فی العمده: عن صحیح مسلم فی الجزء الرابع: و بالإسناد قال: حدثنا أبو معمر إسماعیل بن إبراهیم الهذلی، حدثنا سفیان، عن عمرو، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور.

2. فی العمده: بالإسناد، قال: حدثنا أبو معمر إسماعیل بن ابراهیم الهذلی، حدثنا سفیان، عن عمر، عن ابن أبی ملیکه، عن المسور.

67
المتن

عن عائشه، رفعته: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن آذاها فقد آذانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:507

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 260.

2. إثبات الهداه: ج 2 ص 370 ح 221.

3. شرح الأخبار: ج 3 ص 30.

4. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 58.

68
المتن

إن المسور بن مخرمه حدّثه أنه سمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی المنبر یقول:

إن بنی هاشم المغیره استأذنونی أن ینکحوا ابنتهم من علی بن أبی طالب علیه السّلام فلا آذن لهم، ثم لا آذن له إلا أن یرید ابن أبی طالب علیه السّلام أن یطلّق ابنتی و ینکح ابنتهم. فإنما ابنتی بضعه منی، یریا بنی ما رابها و یؤذینی ما آذاها.

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 53.

2. العمده: ص 385 ح 761، عن صحیح مسلم.

3. صحیح مسلم: ج 16 ص 2.

4. شرح الأخبار: ج 3 ص 60 ح 981، بتفاوت فیه.

5. نهج الإیمان: ص 623، عن صحیح مسلم.

6. التاج الجامع: ج 3 ص 353، بتفاوت یسیر.

7. کفایه الطالب: ص 365، بتفاوت یسیر.

8. أنساب الأشراف: ج 1 ص 403، بتفاوت یسیر.

9. الإحسان بترتیب ابن حبان: ج 9 ص 53، بتفاوت یسیر.

10. المعجم الکبیر: ج 22 ص 404، بتفاوت یسیر.

11. کفایه الطالب: ص 365، بتفاوت یسیر.

12. الصواعق المحرقه: ص 190.

13. أسطوره تزوّج علی علیه السّلام بنت أبی جهل للأنصاری: ص 2.

14. الثغور الباسمه: ص 36، بتفاوت فیه.

15. نزل الأبرار: ص 83، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:508

16. ذخائر العقبی: ص 37، بتفاوت فیه.

17. المعجم المختص بالمحدثین: ص 9، بتفاوت فیه.

18. تحفه الأشراف: ج 8 ص 381، بتفاوت فیه.

19. النکت الظراف: ج 8 ص 1381 ح 11267، بتفاوت فیه.

20. الخصائص الکبری: ج 2 ص 255، بتفاوت فیه.

21. أسد الغابه: ج 5 ص 176 ح 4919، بتفاوت فیه.

22. سیر أعلام النبلاء: ج 5 ص 90، بتفاوت فیه.

23. الصحابه علی لسان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 185، بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: بالإسناد، عن أحمد بن الحسین، أخبرنا الرودباری، أخبرنا محمد بن داسه، أخبرنا أبو داود، أخبرنا محمد بن یونس، أخبرنا اللیث بن سعد، حدثنی عبد اللّه بن عبید اللّه، أن المسور حدّثه.

2. فی کفایه الطالب: أخرجه الطبرانی، عن أبی مسلم، عن عبد الحمید بن بحر، حدثنا خالد بن عبد اللّه، عن بیان، عن الشعبی، عن أبی جحیفه.

3. فی العمده:

عن صحیح مسلم بالإسناد، قال: حدثنا أحمد بن عبد اللّه بن یونس و قتیبه بن سعید کلاهما، عن لیث بن سعد: قال ابن یونس: حدثنا لیث، حدثنا عبد اللّه بن عبید اللّه، أن المسور حدّثه.

69
المتن

حدثنا علی بن عبد العزیز، قال: سمعت القاسم بن سلام یقول فی معنی قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: «الرحم شجنه من اللّه عز و جل»: یعنی أنه قرابه مشتبکه کاشتباک العروق.

و قول القائل: «الحدیث ذو شجون»، إنما هو تمسّک بعضه ببعض.

و قال بعض أهل العلم: یقال: «شجر متشجّن»، إذا التفت بعضه ببعض.

و یقال: شجنه و شجنه و الشجن، کالغصن یکون من الشجره، و قد قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام شجنه منی، یؤذینی ما آذاها و یسرّنی ما یسرّها، صلوات اللّه علیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:509

المصادر:

معانی الأخبار: ج 2 ص 288 ح 1.

الأسانید:

فی معانی الأخبار: أخبرنا أبو الحسین محمد بن هارون الزنجانی فیما کتب إلیّ، قال: حدثنا علی بن عبد العزیز، قال سمعت القاسم بن سلام یقول.

70
المتن

عن ابن عباس، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال:

إن فاطمه علیها السلام شجنه منی، یؤذینی ما آذاها و یسرّنی ما یسرّها، و إن اللّه تبارک و تعالی لیغضب لغضب فاطمه علیها السّلام و یرضی لرضاها.

المصادر:

1. معانی الأخبار: ج 2 ص 288.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 114، شطرا منه.

الأسانید:

فی معانی الأخبار: حدثنا بذلک أحمد بن الحسن القطان، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن سعید الکوفی مولی بنی هاشم، قال: أخبرنا المنذر بن محمد قراءه، قال: حدثنا جعفر بن سلیمان التمیمی، قال: حدثنا إسماعیل بن مهران، عن عبایه، عن ابن عباس.

71
المتن

قال الحسن: همّ علی علیه السّلام أن یتزوّج علی فاطمه ابنه رسول اللّه علیها السّلام ابنه أبی جهل، فقال بعض أصحاب النبی صلّی اللّه علیه و آله: و ما بأس بذلک، قد علم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن بنات الأقوام یتزوّج علیهنّ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:510

و بلغ ذلک النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: و ما یمنعنی أن یسوؤنی ما ساء فاطمه علیها السّلام و هل فاطمه إلا بضعه منی، أ فینطلق الرجل منکم فیجمع بین بضعه من رسول اللّه و بین بضعه عدو اللّه؟!

المصادر:

1. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام للکوفی: ج 2 ص 200 ح 673.

2. القول الصراح: ص 149، بتفاوت فیه.

3. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 58، بتفاوت فیه.

4. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 77، بتغییر فیه.

5. نزل الأبرار: ص 82، بتفاوت فیه.

6. تاریخ الخمیس: ص 412، بتفاوت فیه.

7. مسند أحمد: ج 4 ص 326.

8. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 331.

9. مسالک الحنفاء للسیوطی: ص 67.

الأسانید:

فی مناقب الإمام: حدثنا أحمد بن علی، حدثنا الحسن بن علی، قال: أخبرنا علی، قال: أخبرنا محمد، عن إسماعیل بن مسلم، عن الحسن، قال.

72
المتن

قال ابن الأثیر فی النهایه: و منه الحدیث: إنما فاطمه علیها السّلام حذیه منی، یقبضنی ما یقبضها.

المصادر:

مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 230.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:511

73
المتن

قال الطوسی فی زیارتها علیها السّلام أن یقول: السلام علیک یا بنت رسول اللّه، السلام علیک یا بنت نبی اللّه ...، إلی أن یقول:

أشهد أنک مضیت علی سنه من ربک و إن من سرّک فقد سرّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و من جفاک فقد جفا رسول اللّه، و من قطعک فقد قطع رسول اللّه، لأنک بضعه منه و روحه الذی بین جنبیه ....

المصادر:

1. مصباح المتهجد: ج 2 ص 654.

2. إقبال الأعمال: ص 624.

3. التهذیب: ج 6 ص 10 ح 12.

74
المتن

قال الطبرسی فی إعلام الوری: و مما یدلّ أیضا علی عصمتها قول النبی صلّی اللّه علیه و آله فیها: «إنها بضعه منی، یؤذینی ما آذاها»، و قوله صلّی اللّه علیه و آله: «من آذی فاطمه علیها السّلام فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه عز و جل»، و قوله: «إن اللّه لیغضب لغضب فاطمه علیها السّلام و یرضی لرضاها».

المصادر:

1. إعلام الوری بأعلام الهدی: ج 1 ص 149.

2. الاستغاثه: ص 37، شطرا منه.

3. الغدیر: ج 9 ص 387.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:512

75
المتن

ابن شهرآشوب، عن عامر الشعبی و الحسن البصری و سفیان الثوری و مجاهد و ابن جبیر و جابر الأنصاری و محمد الباقر و جعفر الصادق علیهما السّلام، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال:

إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أغضبها فقد أغضبنی.

أخرجه البخاری عن المسور بن مخرمه.

و فی روایه جابر: فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه.

و فی مسلم و الحلیه: إنما فاطمه علیها السّلام ابنتی بضعه منی، و یریا بنی ما أرابها و یؤذینی ما آذاها.

سعد بن أبی وقاص: سمعت النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من سرّها فقد سرّنی و من ساءها فقد ساءنی، فاطمه علیها السّلام أعزّ البریه.

مستدرک الحاکم: عن أبی سهل بن زیاد، عن إسماعیل، و حلیه أبی نعیم: عن الزهری و ابن أبی ملیکه و المسور بن مخرمه، أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: إنما فاطمه علیها السّلام شجنه منی، یقبضنی ما یقبضها و یبسطنی ما یبسطها.

و جاء سهل بن عبد اللّه إلی عمر بن عبد العزیز فقال: إن قومک یقولون: إنک تؤثر علیهم- ولد فاطمه علیها السّلام-!؟ فقال عمر: سمعت الثقه من الصحابه: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال:

فاطمه علیها السلام بضعه منی، یرضینی ما أرضاها و یسخطنی ما أسخطها. فو اللّه إنی لحقیق أن أطلب رضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و رضاه و رضاها فی رضا ولدها.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 332.

2. الأمالی للمفید: ص 260 ح 2، شطرا منه، ما علی ما رواه سعد بن أبی وقاص.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:513

الأسانید:

فی الأمالی: أخبرنی

علی بن خالد، حدثنا الحسن بن علی، قال، حدثنا جعفر بن محمد، قال: حدثنا أبی، قال: حدثنا عبد اللّه بن الحسن، قال: حدثنا خالد بن عبد اللّه، عن یزید بن أبی زیاد، عن عبد اللّه بن الحارث، قال: سمعت سعد بن مالک، یعنی ابن أبی وقاص.

76
المتن

قال الدیلمی فی فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام: ... و منها: أنه خصّ بتزویج فاطمه علیها السّلام التی قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی حقها: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من آذاها فقد آذانی، یرضی اللّه لرضاها و یغضب لغضبها، و هی سیده نساء العالمین.

المصادر:

إرشاد القلوب: ص 231.

77
المتن

قال الطریحی فی تظلّم فاطمه علیها السّلام إلی أبیها: ... یا أبتاه! قتلوا بعلی أمیر المؤمنین علیه السّلام، و أدیر الحطب علی بیتی و أضرمت النار فیه، و فتحت باب داری علیّ کرها، و قتل ولدی المحسن سقطا، کأنی لم أکن بضعه منک یا رسول اللّه، و لا أنا الذی قلت فیّ: فاطمه بضعه منی، یریا بنی ما أرابها و یزرینی ما یزریها ....

المصادر:

المنتخب للطریحی: ص 186.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:514

78
المتن

عن سلیمان بن مهروان «1» الأعمش، قال: بینا أنا ذات لیله إذ أیقظنی صیاح الجرس و صکّ الباب علیّ. فقمت مرعوبا و نادیت الغلام: ما هذا؟ قال: رسل «2» أبی جعفر المنصور. فقلت: إنا للّه و إنا إلیه راجعون! و فتحت الباب، فقال الرسول: أجب أمیر المؤمنین ...، إلی قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی خطبته:

أ لا أدلّکم علی خیر الناس أبا و أما؟ قالوا: بلی یا رسول اللّه. قال: الحسن و الحسین علیهما السّلام؛ أبوهما إمام المتقین و من افترض طاعته علی الخلق أجمعین علی بن أبی طالب، و أمهما فاطمه علیها السّلام بضعه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

إرشاد القلوب: ص 429.

79
المتن

قال الحضرمی فی الإشراق: عن النبی صلّی اللّه علیه و آله:

أحبّ أهلی إلیّ فاطمه علیها السّلام، من أبغضها فقد أبغضنی، فإنما هی بضعه منی. أحبّ ما سرّها و أکره ما ساءها.

و عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما آذاها.

و عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: إنما فاطمه علیها السّلام شجنه منی، ینشطنی ما ینشطها و یغیظنی ما یغیظها و ینصبنی ما أنصبها.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر و الصحیح سلیمان بن مهران.

(2). هکذا فی المصدر، و الظاهر أن الصحیح: رسول أبی جعفر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:515

المصادر:

إشراق الإصباح للصنعانی الحضرمی (مخطوط): ص 135.

80
المتن

روی عن الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام: أنه لما ولّی أبو بکر بن أبی قحافه، قال له عمر: إن الناس عبید هذه الدنیا لا یریدون غیرها، فامنع عن علی و أهل بیته الخمس و الفی ء ...، إلی أن قال علی علیه السّلام بعد ما ردّ عمر شهاده علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و أم أیمن و أسماء:

أما فاطمه علیها السّلام فبضعه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و من آذاها فقد آذی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و من کذّبها فقد کذّب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

المنتخب للطریحی: ج 1 ص 132.

81
المتن

قد روی مسلم فی الجزء الرابع من صحیحه بعدّه طرق:

فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یریا بنی ما رابها و یؤذینی ما آذاها.

و بعض المعصوم معصوم.

المصادر:

الصراط المستقیم: ج 1 ص 170.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:516

82
المتن

قال السید ابن طاوس فی ذکر زیارتها و دفنها علیها السّلام علی وجه المساتره عیوب من أحوجها إلی ذلک الغضب الموافق لغضب جبار الجبابره و غضب أبیها:

صاحب المقامات الباهره إذ کان سخطها سخطه و رضاها رضاه، و قد نقل العلماء أن أباها صلّی اللّه علیه و آله قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما آذاها.

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 624.

83
المتن

قال السید ابن طاوس: تقول بعد زیارتها علیها السّلام:

اللهم صلّ علی محمد و أهل بیته، و صلّ علی البتول، الطاهره، الصدیقه، المعصومه، التقیه، النقیه، الزکیه، الرشیده، المظلومه، المقهوره، المغصوبه حقها، الممنوعه إرثها المکسوره ضلعها، المظلوم بعلها، المقتول ولدها؛ فاطمه علیها السّلام بنت رسولک صلّی اللّه علیه و آله، و بضعه لحمه، و صمیم قلبه، و فلذه کبده، و النخبه منک له، و التحفه خصّصت بها وصیه، و حبیبه المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، و قرینه المرتضی علیه السّلام، و سیده النساء، و مبشّره الأولیاء ....

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 625.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:517

84
المتن

قال النباطی البیاضی فی طعن عمر بظلمه و عدوانه: و منها: ما رواه البلاذری و اشتهر فی الشیعه، أنه حصر فاطمه علیها السّلام فی الباب حتی أسقطت محسنا، مع علم کل أحد بقول أبیها لها: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من آذاها فقد آذانی.

المصادر:

1. الصراط المستقیم: ج 3 ص 12.

2. الاعتقادات للصدوق: ص 105، بتفاوت فیه.

85
المتن

قال النباطی فی طعن أبی بکر بظلمه فی حق فاطمه علیها السلام: ... و منها: منعه فاطمه علیها السّلام قریتین من قری خیبر، نحلها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لها، و قد ادعتها مع عصمتها فی آیه التطهیر.

و أورد فی مناقبها: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یریا بنی ما أرابها، و من أغضبها أغضبنی ....

المصادر:

الصراط المستقیم: ج 2 ص 282.

86
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه و من آذی اللّه أکبّه اللّه فی النار.

المصادر:

عوالی اللآلی: ج 4 ص 93 ح 131.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:518

87
المتن

عن عامر: أن رجلا أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا نبی اللّه، ما تقول فی علی علیه السّلام؟ قال: علی علیه السّلام قدیم هجرته، حسن سمته، حسن بلاؤه، کریم حسبه. فقال: إنی لست عن هذا أسألک و لکنه خطب إلیّ ابنتی فأحببت أن أعلم ما مبلغ ذلک من مسرّتک أو مساءتک. فقال: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی، أحبّ ما سرّها و أکرم ما ساءها. قال: فو الذی بعثک بالحق نبیا لا أنکح علیا علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام حیّه.

المصادر:

1. المناقب لابن المغازلی: ص 243 ح 327.

2. جمهره النسب: ج 2 ص 377.

3. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ح 4933.

4. مختصر تاریخ دمشق: ج 18 ص 27 ح 1.

الأسانید:

فی مناقب ابن المغازلی: أخبرنا أبو الحسن محمد بن محمد بن مخلّد، حدثنا محمد بن الحسن، حدثنا أبی، حدثنا عباس، حدثنا أبو سلمه، حدثنا أبو عوانه، عن إسماعیل بن سالم، عن عامر.

88
المتن

قال الشیخ البرسی فی أسرار الخمسه: ... فأمیر المؤمنین علیه السّلام سید سادات أهل الدنیا و الآخره، و زوجته الزهراء علیها السّلام سیده النساء لأنها بضعه النبوه و لحمه الرساله و شمس الجلاله و دار العصمه و بقیه النبوه ....

المصادر:

مشارق أنوار الیقین: ص 64.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:519

89
المتن

عن سوید بن غفله، قال: خطب علی علیه السّلام بنت أبی جهل، فاستشار النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: أ عن حسبها تسألنی؟ فقال: لا، و لکن أ تأمرنی بها؟ قال: لا، فاطمه علیها السّلام بضعه منی و لا أحسب إلا أنها تحزن أو تجزع. فقال علی علیه السّلام: أتی شیئا تکرهه. «1»

المصادر:

1. الثغور الباسمه: ص 39.

2. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 74.

90
المتن

قال الزاولی فی أربعینه فی الباب السابع، الحدیث الثالث: ... یا علی، ابناؤک من فاطمه علیها السّلام سادات، لأنها بضعه منی و أنا سید السادات.

و زاد فی غیره: أنا سید ولد آدم و فاطمه علیها السّلام سیده النساء و الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدی شبّان الجنه.

المصادر:

الأربعون لشهاب الشمس عمر الزاولی (مخطوط): الباب السابع ح 3.

91
المتن

قال المحقق الأردبیلی فی ذیل آیه، «وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَ ... لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» «2»:

______________________________

(1). فی بعضه: ما کنت آتی شیئا تکرهه.

(2). سوره التوبه: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:520

یشمل حال حیاته و موته ...، و کذا ذریته، کما روی أنه قال صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من آذاها فقد آذانی، و غیر ذلک من الأخبار الداله علی ذلک.

المصادر:

زبده البیان فی أحکام القرآن للأردبیلی: ج 1 ص 257.

92
المتن

قال الذهبی بعد ذکر ترجمه الحدّاد: ... ثم قال: و فیه أحادیث أعلی من هذا إذا سمعتها من أبی، ساویت البخاری و مسلما، و من جملتها حدیث المسور: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

المصادر:

1. سیر أعلام النبلاء للذهبی: ج 19 ص 487 ح 283.

2. جامع الأحادیث: ص 221، 223، بتفاوت فیه.

3. المصنف لأبی شیبه؟: ج 6 ص 388، 389، بتفاوت فیه.

4. عارضه الأحوذی: ج 13 ص 246، 247، بتفاوت فیه.

5. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 119، بتفاوت فیه.

6. کنز العمّال: ج 12 ص 106 ح 34212، بتفاوت فیه.

7. منهاج البراعه: ج 13 ص 6، بتفاوت فیه.

8. منهاج البراعه: ج 13 ص 17، بتفاوت فیه.

9. منهاج البراعه: ج 13 ص 18، بتفاوت فیه.

10. منهاج البراعه: ج 13 ص 20، بتفاوت فیه.

11. ملامح شخصیه الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 117، بتفاوت فیه.

12. النهایه: ج 1 ص 133، بتفاوت فیه.

13. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 45، بتفاوت فیه.

14. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 158، بتفاوت فیه.

15. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 331، 333، بتفاوت فیه.

16. تذکره الحفاظ: ج 4 ص 1266 ح 1067، بزیاده فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:521

17. ملاک التأویل للغرناطی: ج 1 ص 322، بتفاوت فیه و زیاده.

18. مبسوط السرخسی: ج 30 ص 288، بزیاده و تفاوت فیه.

19. غریب الحدیث: ج 1 ص 75، بتفاوت.

20. المطالب العالیه: ج 8 ص 68.

21. سنن الترمذی: ج 5 ص 359.

22. روضات الجنات: ج 3 ص 190.

23. مسند أحمد: ج 4 ص 326.

24. مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 342.

25. لسان العرب: ج 1 ص

425.

26. المبسوط: ج 30 ص 288.

27. جواهر المطالب: ج 1 ص 152.

28. الأنوار المحمدیه: ص 146.

29. سنن ابن ماجه: ج 1 ص 644.

93
المتن

قال الخفاجی فی ذکر آیه: «وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ» «1»: و ألحق اللّه تعالی وجود أهل بیته علیهم السّلام فی الأمه بوجوده، فجعلهم أمانا لهم لما سیأتی فی قوله صلّی اللّه علیه و آله فیهم: اللهم إنهم منی و أنا منهم. و قد یقوّی هذا بأن فاطمه علیها السّلام منهم بضعه منه صلّی اللّه علیه و آله، کما فی الصحیح.

المصادر:

تفسیر آیه المودّه للخفاجی: ص 96.

94
المتن

فی تفسیر الکاشف فی تفسیر آیه المودّه:

______________________________

(1). سوره الأنفال: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:522

... عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: حرّمت الجنه علی من ظلم أهل بیتی علیهم السّلام و آذونی فی عترتی، و کان یقول: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما یؤذیها ....

المصادر:

تفسیر الکاشف: ج 6 ص 522.

95
المتن

من سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع الزهراء علیها السّلام، قد ذکرت فی محلها. و أما الأحادیث و النصوص فکثیره، و منها قوله صلّی اللّه علیه و آله:

فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه، فاطمه علیها السّلام روحی التی بین جنبیّ، فاطمه علیها السّلام ریحانتی، فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین، فاطمه علیها السّلام یرضی اللّه لرضاها و یسخط لسخطها ...، باب فاطمه علیها السّلام بابی و حجابها حجابی، یرضینی ما یرضیها و یسخطنی ما یسخطها. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 18 522 المصادر: ..... ص : 522 فی رحاب محمد و أهل بیته علیهم السّلام: ص 41.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 18،ص:523

الفهرست

بقیه المطاف العاشر: مختصاتها علیها السّلام 7

الفصل الأول: أنها علیها السّلام مدار أهل البیت علیهم السلام 7

الفصل الثانی: نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منها علیها السّلام 51

الفصل الثالث: الأئمه علیهم السّلام من نسلها علیها السّلام 151

الفصل الرابع: المهدی علیه السّلام من ولدها علیها السّلام 259

الفصل الخامس: أسماؤها و ألقابها و کناها علیها السّلام 319

الفصل السادس: عله التسمیه بأسمائها علیها السّلام 371

الفصل السابع: أنها بضعه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله 443

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:5

الجزء التاسع عشر

[مقدمه المؤلف]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

تم إعداد الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی خمسه و عشرین مجلدا، یختص الأول منها بخلقها النوری قبل هذا العالم و المجلد الرابع و العشرون بأحوالها علیها السّلام بعد هذا العالم، و المجلد الأخیر بالفهارس و الاثنان و العشرون البواقی بحیاتها و سیرتها فی هذا العالم.

و هذا هو المجلد التاسع عشر من الموسوعه فی بقیه مختصاتها، و هو بقیه المطاف العاشر من قسم «فاطمه الزهراء علیها السّلام فی هذا العالم» و یتضمن ثمانیه فصول.

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک و أحصاه کتابک، و اجعلنا من شیعتها و محبیها و الذابین عنها بأیدینا و ألسنتنا و قلوبنا و الحمد للّه رب العالمین.

قم المقدسه، یوم میلاد فاطمه الزهراء علیها السّلام 20 جمادی الثانیه 1427 إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:6

فی هذا المجلد تسعه فصول من المطاف العاشر:

1. أنها سیده النساء

2. اللّه یقرؤها السلام

3. تحف اللّه و هدایاه لها

4. أنها الحوراء الإنسیه

5. مصحفها

6. لوحها

7. معرفتها

8. أنها من أصحاب الکساء

9. أنها من أصحاب المباهله

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:7

[تتمه المطاف العاشر]

الفصل الأول أنها علیها السّلام سیده النساء

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:8

فی هذا الفصل
اشاره

مناقب فاطمه علیها السّلام أکثر من أن تحصی، و السیاده لنساء العالمین واحده منها، بل هو أعظم فضائلها.

و إنما الکلام فی أن سیادتها هل یقتصر فی أنها سیده النساء، أو سیده نساء العالمین، أو سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، أو سیده نساء المؤمنین، أو سیده نساء الجنه، أو سیده نساء أهل الجنه، أو سیده سادات نساء الجنه، أو سیده نساء الأمه، أو سیده النسوان، أو سیده بنات آدم، أو زین نساء العالمین، خیر نساء البریه، خیر نساء العالمین، خیر نساء البریه، سیده نساء أهل الدنیا، سیده نساء أهل الجنه، أو سیده أمه أبیه؟!

ثم إنا لا نقتصر فی سیادتها بهذا المستوی، لأن فاطمه علیها السّلام مضافا علی ما ذکرنا أنها فی الحقیقه سیده نساء و رجال العالمین من الأولین و الآخرین، و هی سیده نساء و رجال أهل الجنه أجمعین، و سیده الجنّ و الإنس و الملائکه، بل هی سیده الأنبیاء و الأوصیاء و الأئمه الطاهرین علیهم السّلام إلا أبیها محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و بعلها أمیر المؤمنین علیه السّلام.

فإن کمال نبوه الأنبیاء بإقرارهم بفضلها و ولایتها دلیل علی سیادتها علیهم،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:9

و حدیث «نحن حجه اللّه علی خلقه و فاطمه علیها السّلام حجه علینا»، و حدیث «إن لی فی ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أسوه حسنه» دلیل علی سیادتها علی الأئمه علیهم السّلام من أولادها.

و هذه سیاده فی الحقیقه و الواقع، و أما فی الظاهر فنقتصر بما قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی سیاده ابنتها و بضعتها من أنها سیده النساء، و سیده

نساء العالمین من الأولین و الآخرین، و سیده نساء أهل الجنه أجمعین.

و سیأتی فی هذا الفصل خلال الأحادیث ما یتّضح لنا المقصود، و یأتی فیه العناوین التالیه فی 261 حدیثا:

کلام الملائکه لها بأن مریم سیده نساء عالمها و إنک سیده نساء عالمک و عالمها و سیده نساء الأولین و الآخرین.

نداء المنادی فی المحشر من تحت العرش إلی الخلائق بغضّ أبصارهم لمرور فاطمه بنت محمد سیده نساء العالمین علیها السّلام علی الصراط.

ردّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الصحابه فی خطبتهم فاطمه علیها السّلام و تزویجه إیاها بعلی علیه السّلام.

أمر الخلائق بغضّ أبصارهم فی المحشر لمرور فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام إلا محمد و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و تعلّق محبّیها أکثر من ألف فئام بأهداب مرطها ممدودا علی الصراط و نجاتهم من النار.

إعطاء اللّه تعالی یعقوب علیه السّلام الأسباط من صلبه و مریم من بناته، و إعطاء اللّه محمدا صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام من صلبه و هی سیده نساء العالمین.

بیعه حمزه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالوفاء و الاستقامه و کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لهم: ید اللّه فوق أیدیکم، علیّ أمیر المؤمنین علیه السّلام و حمزه سید الشهداء و جعفر الطیار فی الجنه، و فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین و السبطان الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه ....

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: علی بن أبی طالب علیه السّلام أفضل خلق اللّه غیری ...، و إن فاطمه علیها السّلام سیده

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:10

نساء العالمین ....

مکتوب علی ساق العرش: لا إله إلا

اللّه، محمد رسول اللّه، علی بن أبی طالب أمیر المؤمنین و زوجته فاطمه سیده نساء العالمین و الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنه.

عن جعفر بن محمد علیه السّلام، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، أنت أمیر المؤمنین ...، یا علی، أنت زوج سیده نساء العالمین علیها السّلام.

کلام الصدوق فی اعتقاداته: فأما فاطمه علیها السّلام فاعتقادنا أنها سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین ....

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرض وفاته لفاطمه علیها السّلام: ... و أنت سیده نساء أهل الجنه ....

کلام حذیفه فی خطبته فی المدائن بعد قتل عثمان و استخلاف علی علیه السّلام: أیها الناس! إنما ولیکم اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین علیه السّلام حقا حقا ...، و زوج الزهراء البتول سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

کلام أم أیمن لأمیر المؤمنین علیه السّلام فی خطبته حین مطالبته بالبیعه: ... أنا ابن عم النبی صلّی اللّه علیه و آله و أبو بنیه ...، و أنا وصیه و زوج ابنته سیده نساء العالمین فاطمه بنت محمد علیها السّلام ....

کلام علی علیه السّلام لأبی بکر بعد إخراج وکیل فاطمه علیها السّلام من فدک و مطالبه البینه: إن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه، فهل سیده نساء أهل الجنه تدّعی غیر ماله؟!

کلمه المجلسی فی حقیه المدعی فی دعوی سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین باتفاق المخالفین و المؤالفین و شهاده أمیر المؤمنین علیه السّلام لها.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله فی أن أفضل نساء أهل الجنه: خدیجه و فاطمه علیها السّلام و مریم و آسیه.

حبّ عمرو بن الحمق لعلی علیه

السّلام بخصال خمس: منها أنه زوج سیده نساء الأمه.

ذکر قیس بن سعد مناقب علی علیه السّلام منها: إن منهم فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:11

فی خطبه أمیر المؤمنین علیه السّلام بالکوفه: ... أنا سید الأوصیاء، أنا زوج البتول سیده نساء العالمین ....

خطبه زیاد بن أبیه: ... العجب من ابن آکله الأکباد و رأس النفاق یتهدّدنی و بینی و بینه ابن عم رسول اللّه علیه السّلام و زوج سیده نساء العالمین ....

بشاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بأنه سیده نساء العالمین أو سیده نساء هذه الأمه.

کلمه جابر لفاطمه علیها السّلام عند تهنئته بمولد الحسن علیه السّلام: یا سیده النسوان! ما هذه الصحیفه؟

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أمر الناس باقتداء علی علیه السّلام و إمامه الحسن و الحسین علیهما السّلام و أنهما سیدا شباب أهل الجنه و أن أمهما سیده نساء العالمین ....

کلمه محمود بن لبید لفاطمه علیها السّلام عند قبر حمزه: یا سیده النسوان، قد و اللّه قطعت نیاط قلبی.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنا خیر النبیین ...، و ابنتی فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه فی الخلق أجمعین.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: معاشر الناس! أ لا أدلّکم علی خیر الناس جدا و جده ...؛ و أمهما فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام.

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، إنی مزوّجک فاطمه علیها السّلام ابنتی و سیده نساء العالمین.

کلام علی علیه السّلام علی المنبر: ... أنا عبد اللّه و أخو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله

و النکاح من سیده نساء الأمه علیها السّلام.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: خیر رجالکم علی علیه السّلام و خیر شبابکم الحسن و الحسین علیهما السّلام و خیر نسائکم فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:12

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، أنت زوج سیده النساء فاطمه علیها السّلام ابنتی ....

عن علی علیه السّلام، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا أم سلمه، هذا علی بن أبی طالب علیه السّلام أمیر المؤمنین و سید المسلمین و زوجته سیده نساء العالمین علیها السّلام.

قوله صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، أنت أمیر المؤمنین ...، و أنت زوج سیده نساء العالمین، و قوله صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: أنت- یا فاطمه- سیده نساء أهل الجنه ....

کلام علی علیه السّلام للناس: إنی لأخو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، زوج سیده ولده و سیده نساء العالمین علیها السّلام، و کلامه علیه السّلام علی منبر الکوفه: أنا سید الوصیین ...، و زوج سیده نساء العالمین علیها السّلام.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: أنا سید ولد آدم و علی علیه السّلام سید العرب و أنت سیده النساء علیها السّلام.

کلمه عمرو بن میمون فی علی علیه السّلام عن عده من أصحاب محمد صلّی اللّه علیه و آله: إن علیا علیه السّلام زوج فاطمه علیها السّلام سیده نساء الأولین و الآخرین.

کلام المفید فی ذکر أولاد أمیر المؤمنین علیه السّلام: ... الحسن و الحسین علیهما السّلام و زینب الکبری و زینب الصغری المکنّاه بأم کلثوم، أمهم فاطمه البتول سیده

نساء العالمین علیها السّلام ....

کلام أبی أمامه لمعاویه: یا معاویه، علی علیه السّلام ابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و زوج ابنته سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

کلام الحسین علیه السّلام فی جواب سؤال الأعرابی: من أبوک؟: أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام، و فی جواب: من أمک؟ فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده نساء العالمین.

فی شرح النهج فی مناقب علی علیه السّلام: .... إن ابن عمه محمد صلّی اللّه علیه و آله ...، و زوجته سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

فزع فاطمه علیها السّلام و سؤال أسماء: ما عله فزعک یا سیده نساء العالمین؟ ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:13

تعریف الحسن بن علی علیه السّلام نفسه فی مجلس معاویه: أنا الحسن بن علی و ابن سیده النساء فاطمه علیها السّلام ....

کلام الحسن بن علی علیه السّلام بعد ما سمّه جعده: الحمد للّه علی لقاء محمد سید المرسلین صلّی اللّه علیه و آله و أبی سید الوصیین علیه السّلام و أمی سیده نساء العالمین علیها السّلام.

قول کامل لعمر بن سعد فی ذمّه قتل الحسین علیه السّلام: و هو قره عین الرسول صلّی اللّه علیه و آله و ثمره فؤاده و ابن سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

کلام زینب الکبری فی مجلس یزید حین رؤیتها رأس الحسین علیه السّلام: یا حسیناه! یا حبیب رسول اللّه! یا ابن فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

فی خطبه علی بن الحسین علیه السّلام فی مجلس یزید: أنا ابن فاطمه الزهراء علیها السّلام، أنا ابن سیده النساء.

فی دعاء الافتتاح: ... و صلّ علی الصدیقه الطاهره فاطمه سیده نساء العالمین ....

مذاکره المهدی العباسی مع شریک القاضی و

ذکره لها بسوء صلوات اللّه علیه و قول شریک للربیع: یا ماجن! فما ذکرک سیده نساء العالمین و ابنه سید المرسلین علیها السّلام فی مجالس الرجال؟ ....

کتاب المأمون فی جواب کتاب بنی هاشم: ... و علی علیه السّلام زوج فاطمه سیده نساء العالمین و سیده نساء أهل الجنه علیها السّلام ....

رؤیا والده القائم علیه السّلام سیده نساء العالمین علیها السّلام و ضمّ سیده نساء العالمین علیها السّلام إیاها إلی صدرها.

کلام جابر فی زیاره قبر الحسین علیه السّلام و شهادته بأن الحسین علیه السّلام ابن النبیین و ابن سید المؤمنین و ابن فاطمه سیده النساء علیها السّلام.

شهاده حمزه بلا إله إلا اللّه و محمد صلّی اللّه علیه و آله رسول اللّه و أن فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:14

فی دعاء الندبه: ... و زوّجه ابنته سیده نساء العالمین ....

فی الدعاء لرؤیه المیّت فی منامه: اللهم أنت الحدّ الذی لا یوصف ...، و بحق فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام.

فی الدعاء بعد صلاه الحاجه: اللهم و أتقرّب إلیک بولیک ...، زوج البتول سیده نساء العالمین علیها السّلام.

فی دعاء بعد رکعتین: اللهم إنی أسألک بحق نبیک صلّی اللّه علیه و آله ...، و بحق الزهراء مریم الکبری سیده نساء العالمین علیها السّلام.

دعاء موسی فی طلب السقی لقومه: إلهی بحق محمد سید الأنبیاء و بحق علی سید الأوصیاء و بحق فاطمه سیده النساء.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن علیا علیه السّلام وصیی و خلیفتی و زوجته سیده نساء العالمین.

استیذان ملک لبشاره النبی صلّی اللّه علیه و آله أن الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه و أن فاطمه

علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام أنها سیده نساء العالمین أو سیده نساء هذه الأمه.

کلام المجلسی فی إخراجه أکثر أخبار فضائل فاطمه و الحسنین علیهم السّلام من جامع الأصول لا سیما أخبار سیاده الزهراء علیها السّلام للنساء.

کلام المفید فی ذکر من هو قائم محاذاه أمیر المؤمنین علیه السّلام: السلام علی سیدنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، السلام علی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یوم غدیر خم: إن علیا منی و أنا من علی علیه السّلام ...، و هو زوج سیده نساء العالمین علیها السّلام.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی زیاره رأس الحسین علیه السّلام: السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا ابن الصدیقه الطاهره سیده نساء العالمین ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:15

فی الدعاء فی مسجد الکوفه: ... فأسألک باسمک المخزون ...، و بفاطمه الطاهره سیده نساء العالمین ....

فی زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام: السلام علی أمیر المؤمنین ...، السلام علی فاطمه بنت رسول اللّه سیده نساء العالمین.

فی زیاره الحسین علیه السّلام بعد زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام: السلام علیک یا أبا عبد اللّه ...،

السلام علیک یا ابن فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین.

فی وداع علی بن أبی طالب علیه السّلام: السلام علی رسول اللّه، السلام علی فاطمه سیده نساء العالمین ....

فی زیاره فاطمه علیها السّلام: السلام علیک یا بنت خیر البریه، السلام علیک یا سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین.

ذکر الصلوات بعد زیاره فاطمه علیها السّلام: اللهم صلّ و سلّم علی عبدک و رسولک ...، و صلّ علی

فاطمه بنت محمد سیده نساء العالمین.

کلام الکفعمی فی زیاره فاطمه علیها السّلام: السلام علیک یا رسول اللّه ...، السلام علیک یا فاطمه سیده نساء العالمین.

کلام الشیخ فی القول عند بیت فاطمه علیها السّلام: اللهم إنی یوهمنی غالب ظنی أن هذه الروضه مواراه سیده نساء العالمین.

فی زیاره فاطمه علیها السّلام: السلام علیک یا بنت رسول اللّه، السلام علیک یا سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین.

فی ذکر کلمه سیده النساء فی البحار فی عده موارد بضبط مجلّدها و رقم صفحاتها.

کلام الإمام الرضا علیه السّلام فی أن الحسن و الحسین علیهما السّلام خیر أهل الأرض بعدی و بعد أبیها، و أمهما أفضل نساء أهل الأرض.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:16

اختیار اللّه تعالی فاطمه علیها السّلام علی نساء العالمین.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله بأن خیر نساء العالمین أربع: مریم بنت عمران و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد و آسیه بنت مزاحم.

نداء سبعین ألف ملک من المقربین باصطفاء و تطهیر فاطمه علیها السّلام علی نساء العالمین.

اصطفاء فاطمه علیها السّلام علی نساء العالمین و علی نساء الإسلام.

إن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه من الأولین و الآخرین.

کلام شیخ من مهاجره العرب بعد دعاء الأعرابی و إخباره عن إعطاء فاطمه بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله سیده بنات آدم ....

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام بعد نزول المائده: أنت شبیهه بسیده نساء العالمین فی نساء بنی إسرائیل.

کلام علی علیه السّلام: ... زوجتی خیر نساء الأمه و أنا خیر الوصیین.

کلام قوم من وجوه المهاجرین بعد اعتذارهم: یا سیده النساء، و ذکروا أمر البیعه ....

شکوی علی علیه السّلام إلی رسول اللّه صلّی

اللّه علیه و آله عن قله صبره عن الصفیه و ضعف تجلّدها عن سیده النساء علیها السّلام.

ادعاء فاطمه علیها السّلام فدکها و شهاده علی علیه السّلام و أم أیمن و أم سلمه بأن فاطمه علیها السّلام صادقه و هی سیده نساء أهل الجنه.

فی کتاب عمر إلی معاویه: و وثوبه علی علی المصاهر لمحمد علی المرأه التی جعلوها سیده نساء العالمین.

فی کتاب سلیم عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن ابنتی سیده نساء أهل الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:17

مناشده علی علیه السّلام یوم الشوری بقوله: هل فیکم أحد له زوجه مثل زوجتی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و بضعه منه و سیده نساء أهل الجنه غیری؟ قالوا: اللهم لا.

کلام عمرو بن الحمق لعلی علیه السّلام: إنک ابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أولی الناس بالناس و زوج فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

الکلام فی زیاره فاطمه علیها السّلام: السلام علیک یا سیده نساء العالمین ....

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله فی الحسن و الحسین علیهما السّلام أن أبوهما علی علیه السّلام و أمهما فاطمه بنت خدیجه سیده نساء العالمین علیها السّلام.

کلام السید فی فضائل فاطمه علیها السّلام: ... و منها أنها المزوّجه فی السماء ...، و هی المختاره من سائر النساء.

کلام السید فی زیارتها: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...، السلام علیک یا سیده نساء العالمین.

فی أعمال یوم عرفه: السلام علیک یا زین نساء العالمین.

کلام المامقانی فی فضل فاطمه علیها السّلام أنها معصومه و قولها حجه و هی سیده نساء العالمین.

کلام ابن الأثیر فی أن فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین و أهل الجنه.

فی

کتاب علی علیه السّلام إلی معاویه جوابا له: و منا خیر نساء العالمین.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: یا فاطمه، أنت خیر نساء البریه و سیده نساء أهل الجنه.

فی زیاره الغدیر لعلی علیه السّلام: السلام علی فاطمه بنت رسول اللّه سیده نساء العالمین.

کلام الکفعمی فی زیاره الحسین علیه السّلام فی أول لیله من رجب: السلام علیک یا ابن فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:18

کلام الکفعمی فی زیاره النبی صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام: السلام علی رسول اللّه، اللهم صلّ علی الطیبه الطاهره المطهره المنتخبه المفضّله علی نساء العالمین.

کلام علی علیه السّلام مع جاثلیق و قوله: إن عندنا لصفتک و صورتک ...، و صوره فاطمه علیها السّلام زوجتک سیده نساء العالمین.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی ...، و هی سیده نساء العالمین.

کلام جعفر بن محمد علیه السّلام فی أحقّ الناس بالأمر: علی بن أبی طالب علیه السّلام و بعده الحسن و الحسین علیهما السّلام سبطا رسول اللّه و ابنا خیره النسوان علیها السّلام.

بشارات الملائکه فی کل سماء لیله الإسراء للنبی صلّی اللّه علیه و آله باختیار اللّه تعالی فاطمه علیها السّلام علی نساء العالمین.

تسبیح الجام فی ید رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تسلیمه علیه بقوله: السلام علیک یا حبیب اللّه و علی ابنتک فاطمه خیر نساء العالمین.

بشاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی عیاده فاطمه علیها السّلام بقوله: فو اللّه إنک لسیده نساء العالمین.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن مریم سیده نساء عالمها و أما ابنتی فهی سیده

نساء العالمین من الأولین و الآخرین.

مکتوب علی باب الجنه: لا إله إلا اللّه، محمد رسول اللّه، علی حبیب اللّه، و الحسن و الحسین صفوه اللّه، و فاطمه خیره اللّه ....

مکتوب فی رخامه: ... هذا قبر فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

کلام الشوشتری فی الموازاه بین الحسین علیه السّلام و بین الأنبیاء: ... عیسی ابن سیده نساء عالمها، الحسین علیه السّلام ابن سیده نساء العالمین علیها السّلام.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام بعد وضع ید فاطمه علیها السّلام فی ید علی علیه السّلام: هذه و اللّه سیده نساء العالمین، هذه مریم الکبری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:19

إخبار الحسن بن علی علیه السّلام عن خروج التاسع من ولد أخیه الحسین علیه السّلام ابن سیده نساء العالمین علیها السّلام.

کلام الحسن بن علی علیه السّلام فی خطبته: ... أنا ابن النبی المصطفی صلّی اللّه علیه و آله ...، و أنا ابن فاطمه سیده النساء علیها السّلام.

کلام المفید فی باب الخبر عن أمیر المؤمنین علیه السّلام: أول أئمه المؤمنین ...، و صهره علی ابنته فاطمه البتول سیده نساء العالمین علیها السّلام.

مجی ء فاطمه علیها السّلام عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بکاؤها و کلامه صلّی اللّه علیه و آله لها: یا فاطمه، أنت سیده نساء الجنه.

کلام علی علیه السّلام علی المنبر: أنا عبد اللّه و أخو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و رثت نبی الرحمه و نکحت سیده نساء أهل الجنه علیها السّلام.

کلام المفید فی ذکر الإمام بعد أمیر المؤمنین علیه السّلام: ابنه الحسن علیه السّلام ابن سیده نساء العالمین علیها السّلام.

کلام الإمام الحسن علیه السّلام فی ذکر

الإمام القائم علیه السّلام: فی خروج ذاک التاسع من ولد أخی الحسین علیه السّلام ابن سیده النساء علیها السّلام.

إرشاد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عبد الرحمن بن سمره عند اختلاف الأهواء: فعلیک بعلی بن أبی طالب علیه السّلام، و هو أخی و هو زوج ابنتی فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله فی فضل غدیر خم: إن فیه نصب أخی علی بن أبی طالب علیه السّلام ...، و هو أمیر المؤمنین ... و زوج سیده نساء العالمین.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنا سید الأنبیاء و المرسلین ...، و ابنتی فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:20

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، أنت خلیفتی علی أمتی ...، یا علی، أنت زوج سیده النساء فاطمه علیها السّلام ابنتی.

عن أبی ذر، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال فی فاطمه علیها السّلام: أنها سیده نساء العالمین و بعلها سید الوصیین ....

قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام فی کونه أحقّ للاستخلاف: لقدمتک فی الإسلام ...،

و عندک فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، أنت أمیر المؤمنین ...، أنت زوج سیده نساء العالمین.

قوله صلّی اللّه علیه و آله لأم سلمه فی علی علیه السّلام: إنه قرینی فی الآخره ...، و إن زوجته سیده نساء العالمین.

کلام ابن الصبان فی مناقب علی علیه السّلام: هو أخو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و صهره علی فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

کلام

الحسن بن علی علیه السّلام: ... و فی السطر الخامس من التوراه فی الحسن و الحسین علیهما السّلام: أمهما فاطمه سیده نساء العالمین.

کلام زینب عند فی مقتل أخیه الحسین علیه السّلام: بأبی محمد المصطفی، بأبی خدیجه الکبری، بأبی علی المرتضی، بأبی فاطمه الزهراء سیده النساء.

کلام علی بن الحسین علیه السّلام فی خطبته فی مجلس یزید: ... أنا ابن فاطمه الزهراء علیها السّلام، أنا ابن سیده النساء.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: فی أنه سیده نساء هذه الأمه، أو نساء العالمین.

بشاره الرسول صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام بسیاده نساء أمتها کسیاده مریم علی نساء عالمها.

فخر علی علیه السّلام بتزویج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منه خیر نساء هذه الأمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:21

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لها: فداک نفسی، أنت سیده نساء العالمین.

من روایه أبی مخنف، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: المهدی علیه السّلام من نسل فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

کلام السید ابن طاوس فی الظلم و الأذی علی فاطمه علیها السّلام و الروایات فی حقها من الشهاده بطهارتها و جلالتها و شرفها علی سائر النسوان و أنها سیده نساء أهل الجنه.

کلام السید فی شهاده المذاهب الأربعه بتصدیق مدح فاطمه علیها السّلام و أنها سیده نساء العالمین ....

کلام السید فی أن أشرف أولاد الرسول صلّی اللّه علیه و آله هی فاطمه علیها السّلام لقوله صلّی اللّه علیه و آله سیده نساء العالمین أربع منهنّ فاطمه علیها السّلام.

کلام السید فی تکذیب فاطمه علیها السّلام و تکذیب شهودها و هی سیده نساء أهل الجنه.

کلام معاویه بن أبی سفیان فی

الحسن بن علی علیه السّلام: أن جده سید من مضی و من بقی و أمه فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ...، و کلام الحسن بن علی علیه السّلام بعده: أنا ابن أشجع العرب، والدتی فاطمه علیها السّلام سیده النساء و خیره الأمهات.

فی کتاب عمرو بن العاص إلی معاویه فی علی علیه السّلام: ... و هو أخو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و زوج ابنته سیده نساء العالمین علیها السّلام.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام خیر من نساء العالمین.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی کثره تقبیل فم فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

کلام محمد بن إسحاق فی الأخبار الداله علی أن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الدنیا کما هی سیده نساء أهل الجنه.

إخبار راحیل الملک فی زواج فاطمه علیها السّلام: اختیار اللّه تعالی عبد عظمته (أی علی علیه السّلام) لأمته سیده النساء علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:22

کلام ابن شهرآشوب فی اصطفاء آدم فی آیه: «ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ» «1» و فاطمه علیها السّلام و ذریتها من جملتهم، قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین.

امتناع بلال عن الأذان لشهقه فاطمه علیها السّلام و تعلیله لها بأن الامتناع من الأذان خشیه علی نفس الزهراء علیها السّلام.

من فضائل علی علیه السّلام مصاهرته للنبی صلّی اللّه علیه و آله ...، لأن فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

کلام الحافظ البرسی فی سیاده علی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام لأهل الجنه و هم سادات الخلائق ....

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: إنک

سیده نساء أمتی کسیاده مریم علی قومها.

کلام حذیفه بعد وصول کتاب علی علیه السّلام بالمدائن: إنما ولیکم اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین علیه السّلام حقا حقا و زوج الزهراء البتول سیده نساء العالمین علیها السّلام.

بشاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند وفاته لفاطمه علیها السّلام: إنک سیده نساء أهل الجنه.

ذکر شیخنا المفید عده من سیره أبی بکر و فعاله: منها فعاله بفاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

استخفاف المأمون بأبی الحسن الرضا علیه السّلام و خروجه علیه السّلام عن مجلسه و قوله: و حق المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و المرتضی علیه السّلام و سیده النساء علیها السّلام ...، و دعاؤه علی المأمون.

بشاره النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام باختیارها و أمها و جعلهما سیدتی نساء العالمین.

اصطفاء اللّه تعالی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام ...، و زوجته خیر نساء العالمین.

کلام المفید فی سبب ردّ خاطبی فاطمه علیها السّلام لأنها سیده نساء العالمین ....

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:23

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: أنها سیده نساء المؤمنین أو سیده نساء أهل الجنه.

فی زیارتها علیها السّلام عند الروضه: السلام علیک یا رسول اللّه و علی ابنتک ...، السلام علیک ... یا سیده نساء العالمین.

تعبیر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قصه المباهله عن فاطمه علیها السّلام بأفضل نساء العالمین.

استدعاء أحمد بن إسحاق عن الإمام العسکری علیه السّلام للعوده إلی حضرته بعد الصلاه علی جده و أبیه و أمه سیده النساء علیها السّلام.

تسلیم أصحاب الکهف و الرقیم

علی علی علیه السّلام خیر الوصیین ... و زوج فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین.

ذکر سیده النساء فی مزار الشهید فی 11 موردا.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنا سید ولد آدم و أخی علی علیه السّلام سید العرب و فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه ....

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: نحن أربعه عشر إنسانا فی جنه عدن؛ أنا و أخی علی علیه السّلام و هو خیرهم و أحبّهم إلیّ و فاطمه علیها السّلام و هی سیده نساء أهل الجنه.

أمر اللّه تعالی علیا علیه السّلام بتزویجه فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لابن سمره: أن علیا علیه السّلام منی، روحه من روحی، و هو زوج ابنتی فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین.

نداء الملائکه لفاطمه علیها السّلام باصطفائها و طهارتها و اصطفائها علی نساء العالمین.

ذکر «سیده النساء» فی مصباح الکفعمی فی سته موارد.

ذکر «سیده النساء» فی مصباح الزائر فی خمسه موارد.

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن لحوق فاطمه علیها السّلام به و أنها سیده نساء أهل الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:24

ذکر ابن شهرآشوب کنی فاطمه علیها السّلام: أم الحسن و أم محمد و لقبها سیده النساء.

کلام ابن الأثیر فی أن فاطمه علیها السّلام أصغر بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أنها سیده نساء العالمین.

قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، أنت سید الوصیین و أنت زوج سیده نساء العالمین.

کلام الملائکه فی ملکوت السماوات للنبی صلّی اللّه علیه و آله: إنک أفضل النبیین

و علی أفضل الوصیین و فاطمه سیده نساء العالمین.

کلام الحاکم فی المستدرک: ... إن فاطمه علیها السّلام أفضل الأربع و سیده نساء العالمین بلا استثناء.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: فضل عائشه علی النساء کفضل الثرید علی سائر الطعام ...،

و فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله بعد فقدان الحسنین علیهما السّلام فی الدعاء لهما بحفظهما و عافیتهما و تسلیمهما علی فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام.

قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ... أنا خیر النبیین و فاطمه علیها السّلام ابنتی سیده نساء أهل الجنه أجمعین.

قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعائشه: إن ابنتی سیده نساء العالمین ....

قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث: الحسن و الحسین علیهما السّلام إماما أمتی ...، و أمهما سیده نساء العالمین و أبوهما سید الوصیین.

قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أهل البیت علیهم السّلام: إنهم عترتی؛ فأخی سید الأوصیاء و ابنای خیر الأسباط و ابنتی سیده النسوان.

کلام ابن سعد فی فضائل علی علیه السّلام: هو أخو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالموافاه و صهره علی فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:25

کلام أبی بکر لفاطمه علیها السّلام: و هذه حالی و مالی هی لک ...، و إنک أنت سیده أمه أبیک و الشجره الطیبه لبنیک.

کلام علی علیه السّلام فی شوری عمر: هل فیکم أحد زوجته سیده نساء العالمین علیها السّلام غیری؟

کلام علی علیه السّلام لیهودی: ... و محمد صلّی اللّه علیه و آله أعظم فی الخیر نصیبا، إذ جعل فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من

بناته، و الحسن و الحسین علیهما السّلام من حفدته.

کلام الإمام الحسن علیه السّلام: یا أعور ثقیف، ما أنت من قریش .... یا ویحک! أنا ابن خیره الإماء و سیده النساء علیها السّلام.

کلام موسی بن جعفر علیه السّلام: نحن مکتوبون علی عرش ربنا؛ محمد خیر النبیین و علی سید الوصیین و فاطمه سیده نساء العالمین.

إخبار أبی بکر عن قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه و جواب أم أیمن له: و هل سیده نساء أهل الجنه مدّعیه للباطل من غیر حق.

کلام علی علیه السّلام فی المسجد: ... أنا وصیه و زوج ابنته سیده نساء العالمین فاطمه بنت محمد علیها السّلام.

من فضائل علی علیه السّلام: أن ابن عمه محمدا صلّی اللّه علیه و آله سید الأولین و الآخرین و أن أخاه ذو الجناحین و أن زوجته سیده نساء العالمین.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: أن فاطمه علیها السّلام سیده النساء یوم القیامه.

کتاب علی علیه السّلام إلی معاویه: ... و منا خیر نساء العالمین و منکم حمّاله الحطب.

کلام حفصه فی لیله عرس فاطمه علیها السّلام:

فاطمه خیر نساء البشرو من لها وجه کوجه القمر کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه، سیده نساء العالمین، سیده نساء المؤمنین، أفضل نساء أهل الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:26

کلام الآلوسی فی الزهراء علیها السّلام: و فاطمه علیها السّلام سید تلک العتره.

کلام السید شرف الدین: إن تفضیلها علی مریم مفروغ عنه عند أئمه العتره علیهم السّلام، و هکذا عند کثیر من محققی أهل السنه کالسبکی و السیوطی و الزرکشی و غیرهم.

کلام السیوطی فی أربع

نسوه سادات عالمهنّ: مریم بنت عمران، و آسیه و خدیجه و فاطمه بنت محمد علیها السّلام، و أفضلهنّ علما فاطمه علیها السّلام، اختیار اللّه تعالی فاطمه علیها السّلام علی نساء العالمین.

کلام الرسول صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: إنک سیده نساء العالمین.

بشاره ملک نزل من السماء أن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أمتی.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أن سیده نساء أهل الجنه مریم بنت عمران، ثم فاطمه علیها السّلام، ثم خدیجه، ثم آسیه.

کلام ابن عباس: أفضل نساء أهل الجنه خدیجه و فاطمه علیها السّلام.

تعریف فاطمه علیها السّلام من قبل اللّه تعالی لحواء: هذه صوره فاطمه سیده نساء ولدک.

قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: یا فاطمه، أنت خیر النساء فی البریه و أنت «1» أهل الجنه و أهلها.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: أفضل رجال العالمین فی زمانی هذا علی علیه السّلام، و أفضل العالمین من نساء الأولین و الآخرین فاطمه علیها السّلام.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: أنت سیده نساء هذه الأمه کما أن مریم سیده نساء بنی إسرائیل.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر و لعل الصحیح: و أنت سیده نساء أهل الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:27

کلام الخوئی فی شرح النهج: إن فاطمه علیها السّلام بضعه من أبیها سید ولد آدم فهی سیده نساء العالمین مطلق.

کتاب عبد اللّه بن محمد المهدی إلی عبد اللّه بن محمد: ... من الأزواج أفضلهنّ خدیجه، و من البنات فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه.

فی زیاره سلمان: السلام علیک یا خیر تابع الوصی زوج سیده النسوان.

إن تبدیل أمیر المؤمنین علیه السّلام اسم

شاه زنان ب «شهربانو» لأن شاه زنان بالعربیه سیده النساء و هی مختصه بفاطمه البتول علیها السّلام.

إن شاه زنان (شهر بانویه) بنت یزدجرد و تسمیتها أمیر المؤمنین بفاطمه علیها السّلام.

إن اسم بنت یزدجرد «کیهان بانویه» و معناها سیده الدنیا و الآخره، فتبدیلها بسیده البلد لأنها هی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

إن اسم سکینه بنت رباب آمنه أو أمینه أو أمیمه و هی سیده نساء عصرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:28

1
المتن

قال جعفر بن محمد بن عیسی: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول:

إنما سمّیت فاطمه علیها السّلام محدّثه .... فقالوا (الملائکه): إن مریم کانت سیده نساء عالمها و إن اللّه عز و جل جعلک سیده نساء عالمک و عالمها و سیده نساء الأولین و الآخرین.

و الحدیث أوردناه بتمامه فی المجلد الثامن عشر، الفصل السادس، رقم 8، متنا و مصدرا و سندا.

2
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال:

إن اللّه تعالی إذا بعث الخلائق من الأولین و الآخرین، نادی منادی ربنا من تحت عرشه: یا معشر الخلائق! غضّوا أبصارکم لتجوز فاطمه بنت محمد سیده نساء العالمین علی الصراط ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:29

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 8 ص 68 ح 12، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام: ص 434.

3
المتن

فی باب مناظرات أصحاب الرضا علیه السّلام فی تفضیل أمیر المؤمنین علیه السّلام علی من سواه:

... إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قد فضّل أمیر المؤمنین علیه السّلام علی سائر الخلق، و آخی بنیه و بین نفسه، و جعله بحکم اللّه فی المباهله نفسه، و سدّ أبواب القوم إلا بابه، و ردّ أکثر الصحابه عن إنکاحهم ابنته سیده نساء العالمین علیها السّلام و أنکحه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 10 ص 378 ح 9، عن الفصول المختاره.

2. الفصول المختاره: ج 1 ص 115.

4
المتن

بالإسناد إلی أبی محمد العسکری علیه السّلام، أنه قال: قیل لأمیر المؤمنین علیه السّلام: هل لمحمد صلّی اللّه علیه و آله آیه مثل آیه موسی فی رفعه الجبل فوق رءوس الممتنعین عن قبول ما أمروا به؟ فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: إی و الذی بعثه بالحق نبیا ....

و الحدیث طویل، إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: الفرقه الثانیه لما آمنوا و رأوا ظهور فاطمه علیها السّلام فی الهواء و إنجاءهم عن الإحراق فی النار، أ تدرون من هی؟ قالوا: لا. قال:

تلک تکون ابنتی فاطمه علیها السّلام و هی سیده النساء، إن اللّه تعالی إذا بعث الخلائق من الأولین و الآخرین، نادی منادی ربنا من تحت عرشه: یا معشر الخلائق! غضّوا أبصارکم لتجوز فاطمه بنت محمد سیده نساء العالمین علیها السّلام علی الصراط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:30

فتغضّ الخلائق کلهم أبصارهم، فتجور فاطمه بنت محمد سیده نساء العالمین علیها السّلام علی الصراط. فتغضّ الخلائق کلهم أبصارهم فتجوز فاطمه علیها السّلام علی الصراط؛ لا یبقی فی القیامه إلا غضّ بصره عنها إلا محمد و علی و الحسن و الحسین و الطاهرون من أولادهم علیهم السّلام فإنهم محارمها.

فإذا دخلت الجنه، بقی مرطها ممدودا علی الصراط؛ طرف منه بیدها و هی فی الجنه و طرف فی عرصات القیامه. فینادی منادی ربنا: یا أیها المحبّون لفاطمه علیها السّلام، تعلّقوا بأهداب مرط فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام. فلا یبقی محبّ لفاطمه علیها السّلام إلا تعلّق بهدبه من أهداب مرطها، حتی یتعلّق بها أکثر من ألف فئام. قالوا:

و کم فئام واحد یا رسول اللّه؟ قال:

ألف ألف، و ینجون من النار.

المصادر:

1. تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام: ص 434.

2. الاحتجاج: ص 18، باختصار فیه.

3. بحار الأنوار: ج 17 ص 239 ح 2، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

5
المتن

عن ابن عباس: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم إذ أقبل الحسن علیه السّلام ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی الثامن عشر، الفصل السابع، الرقم 10، متنا و مصدرا و سندا.

6
المتن

قال الراوندی فی الخرائج: اعلم أن اللّه تعالی کما أمر آدم أن یخرج من الجنه إلی الأرض و أن یهاجر إلیها، أمر محمدا صلّی اللّه علیه و آله أن یخرج من مکه إلی المدینه .... و إن أعطی اللّه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:31

یعقوب الأسباط من سلاله صلبه و مریم بنت عمران من بناته فقال: «وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ جَعَلْنا فِی ذُرِّیَّتِهِ النُّبُوَّهَ وَ الْکِتابَ» «1»، فقد أعطی محمدا صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام من صلبه، و هی سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. الخرائج: ص 259.

2. بحار الأنوار: ج 17 ص 250 ح 4، عن الخرائج.

7
المتن

قال السید فی کتاب الطرف نقلا عن کتاب الوصیه لعیسی بن المستفاد، عن موسی بن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام، قال:

لما هاجر النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی المدینه .... ثم دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام و حمزه و فاطمه علیها السّلام فقال لهم: بایعونی بیعه الرضا. فقال حمزه: بأبی أنت و أمی، علی ما نبایع، أ لیس قد بایعنا؟ فقال: یا أسد اللّه و أسد رسوله، تبایع للّه و لرسوله بالوفاء و الاستقامه لابن أخیک، إذن تستکمل الإیمان. قال: نعم، سمعا و طاعه، و بسط یده.

فقال لهم: ید اللّه فوق أیدیکم علی أمیر المؤمنین علیه السّلام، و حمزه سید الشهداء، و جعفر الطیّار فی الجنه، و فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین، و السبطان الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه ....

و قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لحمزه: الأئمه من ذریته الحسن و الحسین علیهما السّلام و فی ذریته. قال حمزه: آمنت و صدّقت. و قال صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین. قال: نعم، صدقت ....

______________________________

(1). سوره العنکبوت: الآیه 27.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:32

المصادر:

1. الطرف: ص 8، علی ما فی البحار.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 278 ح 32، عن الطرف.

3. کتاب الوصیه لعیسی بن المستفاد، علی ما فی الطرف.

4. مجمع النورین: ص 67، عن الطرف.

8
المتن

عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: علی بن أبی طالب علیه السّلام أفضل خلق اللّه غیری، و الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه و أبوهما خیر منهما، و إن فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین، و إن علیا ختنی و لو وجدت لفاطمه علیها السّلام خیرا من علی علیه السّلام لم أزوّجها منه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 260 ح 18، عن الإیضاح.

2. إیضاح دفائن النواصب: ص 2.

3. بحار الأنوار: ج 57 ص 302 ح 12، عن التفضیل.

4. التفضیل للکراجکی: ص 26.

9
المتن

قال أبو ذر الغفاری: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه، فقال: یا أبا ذر، ایتینی بابنتی فاطمه علیها السّلام. قال: فقمت و دخلت علیها و قلت: یا سیده النسوان، أجیبی أباک ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی المجلد الثامن عشر، الفصل السابع، الرقم 2، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:33

10
المتن

عن الرضا علیه السّلام، قال: إن آدم لما أکرمه اللّه تعالی بإسجاده ملائکته له و بإدخاله الجنه، ناداه اللّه: ارفع رأسک- یا آدم- فانظر إلی ساق عرشی. فنظر فوجد علیه مکتوبا: لا إله إلا اللّه، محمد رسول اللّه، علی بن أبی طالب أمیر المؤمنین، و زوجته فاطمه سیده نساء العالمین، و الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنه.

فقال آدم: یا رب! من هؤلاء؟ قال عز و جل: هؤلاء ذریتک، لولاهم ما خلقتک.

المصادر:

1. قصص الأنبیاء (مخطوط)، علی ما فی البحار.

2. بحار الأنوار: ج 27 ص 6 ح 11، عن قصص الأنبیاء.

3. الأحادیث القدسیه المسنده (مخطوط): ص 110.

4. معانی الأخبار: ج 1 ص 123 ح 1.

5. عیون الأخبار: ص 170.

6. بحار الأنوار: ج 16 ص 362 ح 62، عن العیون.

7. مرآه الأنوار: ص 31.

8. قصص الأنبیاء للجزائری: ص 39، عن معانی الأخبار.

الأسانید:

1. فی معانی الأخبار: حدثنا عبد الواحد بن محمد، قال: حدثنا علی بن محمد، عن حمدان، عن عبد السلام الهروی قال.

2. فی العیون: ابن عبدوس، عن ابن قتیبه، عن حمدان بن سلیمان، عن الهروی، عن الرضا علیه السّلام.

11
المتن

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، أنت أمیر المؤمنین و إمام المتقین. یا علی أنت سید الوصیین و وارث علم النبیین و خیر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:34

الصدیقین و أفضل السابقین. یا علی، أنت زوج سیده نساء العالمین و خلیفه المرسلین ...

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 27 ص 199 ح 66، عن الإیضاح.

2. المناقب لمحمد بن أحمد بن شاذان، علی ما فی الإیضاح.

3. إیضاح دفائن النواصب: ص 6.

4. کنز الفوائد للکراجکی: ص 185، علی ما فی البحار.

الأسانید:

إیضاح دفائن النواصب: عن المناقب لمحمد بن أحمد بن شاذان و رواه الکراجکی عنه، عن نوح بن أحمد بن أیمن، عن إبراهیم بن أحمد بن أبی حصین، عن جده، عن یحیی بن عبد الحمید، عن قیس بن الربیع، عن سلیمان الأعمش، عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام.

12
المتن

قال الصدوق فی اعتقاداته: ... و أما فاطمه علیها السّلام، فاعتقادنا أنها سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، و أن اللّه عز و جل یغضب لغضبها و یرضی لرضاها، و أنها خرجت من الدنیا ساخطه عن ظالمها و غاصبها و مانعی إرثها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 27 ص 62 ح 21، عن الاعتقادات للصدوق.

2. الاعتقادات للصدوق: ص 111.

13
المتن

قال سلیم بن قیس الهلالی: سمعت سلمان الفارسی قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:35

کنت جالسا بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضته التی قبض فیها، فدخلت فاطمه علیها السّلام ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

ثم اطلع إلی الأرض اطلاعه ثالثه فاختارک و ولدک، و أنت سیده نساء أهل الجنه و ابناک حسن و حسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه، و أبناء بعلک أوصیائی إلی یوم القیامه ...

المصادر:

1. کمال الدین: ج 1 ص 262 ح 1.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 52 ح 21.

3. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 565 ح 1، بتفاوت فیه.

4. إرشاد القلوب: ص 419، بتفاوت یسیر.

5. حلیه الأبرار: ج 1 ص 460، عن کمال الدین.

6. إثبات الهداه: ج 1 ص 506 ح 221.

الأسانید:

فی کمال الدین: ابن الولید، عن الصفار، عن ابن یزید، عن حمّاد بن عیسی، عن ابن أذینه، عن أبان بن أبی عیاش و إبراهیم بن عمر الیمانی، عن سلیم بن قیس الهلالی، قال.

14
المتن

قال الدیلمی فی الإرشاد فی أن حذیفه کان والیا لعثمان علی المدائن و بعد قتله استخلاف علی علیه السّلام و کتاب علی علیه السّلام و صعود حذیفه المنبر و خطبته، إلی قوله:

أیها الناس! إنما ولیکم اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین علیه السّلام حقا حقا و خیر من نعلمه بعد نبینا محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ... أخی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ابن عمه و أبی الحسن و الحسین علیهما السّلام و زوج الزهراء البتول علیها السّلام سیده نساء العالمین. فقوموا- أیها الناس- فبایعوا علی کتاب اللّه و سنه نبیه فإن للّه فی ذلک رضی و لکم مقنع و صلاح، و السلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:36

فقام الناس بأجمعهم فبایعوا أمیر المؤمنین علیه السّلام أحسن بیعه و أجمعها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 89 ح 3، عن الإرشاد.

2. إرشاد القلوب: ج 2 ص 112.

15
المتن

عن أبی الحسن الرضا، عن آبائه علیهم السّلام، قال: لما أتی أبو بکر و عمر إلی منزل أمیر المؤمنین علیه السّلام و خاطباه فی أمر البیعه و خرجا من عنده، خرج أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی المسجد فحمد اللّه و أثنی علیه ...، ثم قال:

إن فلانا و فلانا أتیانی و طالبانی بالبیعه لمن سبیله أن یبایعنی! أنا بن عم النبی صلّی اللّه علیه و آله و أبو بنیه و الصدیق الأکبر و أخو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، لا یقولها أحد غیری إلا کاذب، و أسلمت و صلّیت قبل کل أحد، و أنا وصیه و زوج ابنته سیده نساء العالمین فاطمه بنت محمد علیها السّلام و أبو حسن و حسین علیهما السّلام سبطی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 248 ح 29، عن الأمالی للمفید و الطوسی.

2. الأمالی للمفید: ص 85.

3. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 181.

الأسانید:

فی الأمالی للمفید و الأمالی للطوسی: عن أبی المفضل، عن أحمد بن علی بن مهدی إملاء من کتابه، عن أبیه، عن أبی الحسن الرضا، عن آبائه علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:37

16
المتن

عن عبد اللّه بن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جلس أبو بکر مجلسه، بعث إلی وکیل فاطمه علیها السّلام فأخرجه من فدک ...، إلی أن قال:

فقال لها علیها السّلام: هلمّی ببیّنتک. قال: فجاءت بأم أیمن و علی علیه السّلام. فقال أبو بکر: یا أم أیمن! إنک سمعت من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول فی فاطمه؟ فقالت: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: إن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه. ثم قالت أم أیمن: فمن کانت سیده نساء أهل الجنه تدّعی ما لیس لها؟! و أنا امرأه من أهل الجنه ما کنت لأشهد بما لم أکن سمعت من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال عمر: دعینا یا أم أیمن من هذه القصص ...

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 190 ح 39، عن الاختصاص.

2. الاختصاص: ص 183.

17
المتن

قال المجلسی فی بیان ما یدلّ علی کونها علیها السّلام محقّه فی دعوی فدک:

مع قطع النظر عن عصمتها ...، فهل یشکّ عاقل فی حقّیه دعوی کان المدعی فیها سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین علیها السّلام باتفاق المخالفین و المؤالفین؟! و الشاهد لها أمیر المؤمنین علیه السّلام الذی قال النبی صلّی اللّه علیه و آله فیه: إن الحق لا یفارقه و أنه الفاروق بین الحق و الباطل و أن من اتبعه اتبع الحق و من ترکه ترک الحق و غیر ذلک.

و روی البخاری و مسلم و الترمذی و أبو داود فی صحاحهم علی ما رواه فی جامع الأصول فی حدیث طویل، قال فی آخره: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: یا فاطمه، أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء المؤمنین أو سیده نساء الأمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:38

و فی روایه أخری رواها البخاری و مسلم: أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء أهل الجنه، و أنک أول أهلی لحوقا بی.

و روی ابن عبد البر فی الاستیعاب فی ترجمه خدیجه، عن أبی هریره، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: خیر نساء العالمین أربع: مریم بنت عمران و ابنه مزاحم امرأه فرعون و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد علیها السّلام.

و عن ابن عباس: أنهنّ أفضل نساء أهل الجنه.

و عن أنس: إنهنّ خیر نساء العالمین.

و عن ابن عباس، قال: خطّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الأرض أربعه خطوط ثم قال: أ تدرون ما هذا؟ قالوا: اللّه و رسوله أعلم.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أفضل نساء أهل الجنه؛ خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد علیها السّلام و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم امرأه فرعون.

و روی فی ترجمه فاطمه علیها السّلام بالإسناد، عن عمران بن حصین: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله عاد فاطمه علیها السّلام و هی مریضه، فقال لها: کیف تجدینک یا بنیّه؟ قالت: إنی لوجعه و إنی لیزیدنی أنی ما لی طعام آکله. قال: یا بنیه، أ لا ترضین أنک سیده نساء العالمین؟ فقالت: یا أبه! فأین مریم بنت عمران؟ قال: تلک سیده نساء عالمها و أنت سیده نساء عالمک، أما و اللّه لقد زوّجتک سیدا فی الدنیا و الآخره.

و قال البخاری: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 343.

2. جامع الأصول: ج 9 ص 125 ح 6670، شطرا منه.

3. صحیح الترمذی: ج 5 ص 703، شطرا منه.

4. صحیح البخاری: ج 8 ص 79، شطرا منه.

5. صحیح مسلم: ج 4 ص 1904، شطرا منه.

6. صحیح أبی داود: ج 4 ص 355، شطرا منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:39

7. جامع الأصول: ج 9 ص 129، شطرا منه.

8. صحیح البخاری: ج 4 ص 248، شطرا منه.

9. صحیح مسلم: ج 4 ص 1904، شطرا منه.

10. الاستیعاب: ج 4 ص 284، شطرا منه.

11. الاستیعاب: ج 4 ص 375، شطرا منه.

12. صحیح البخاری: ج 1 ص 25، شطرا منه.

13. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 79، بتفاوت فیه.

14. ذخائر العقبی: ص 43، شطرا من ذیله.

15. قصص الأنبیاء: ج 2 ص 377.

16. سیر أعلام النبلاء: ج 2

ص 126.

17. مرآه المؤمنین: ص 184.

18. جامع الأحادیث للمدینان: ص 685، علی ما فی الإحقاق.

19. إحقاق الحق: ج 19 ص 48.

20. الأحادیث الصحیحه: ص 195.

الأسانید:

فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: أخبرنی الحسن بن أحمد، أخبرنا الحسن بن أحمد المقرئ، أخبرنا أحمد بن عبد اللّه، أخبرنا أبو حامد، حدثنا محمد بن إسحاق، حدثنا محمد بن الصباح، حدثنا علی بن هاشم، عن کثیر النواء، عن عمران.

18
المتن

قال نصر بن مزاحم فی کتاب صفین فی کلمات أصحاب أمیر المؤمنین علیه السّلام له:

... قال عمرو بن الحمق یومئذ: و اللّه یا أمیر المؤمنین ما أجبتک و لا بایعتک علی قرابه بینی و بینک و لا إراده مال تؤتینیه و لا إراده سلطان ترفع به ذکری، و لکنی أجبتک بخصال خمس: إنک ابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أول من آمن به، و زوج سیده نساء الأمه فاطمه بنت محمد علیها السّلام، و أبو الذریه التی بقیت فینا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أسبق الناس إلی الإسلام، و أعظم المهاجرین سهما فی الجهاد ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:40

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 32 ص 399 ح 369، عن کتاب صفین.

2. کتاب صفین لنصر بن مزاحم: ص 92.

3. الاختصاص: ص 15، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی الاختصاص: حدثنا جعفر بن الحسین، عن محمد بن جعفر المؤدب، عن أحمد بن أبی عبد اللّه البرقی، عن أبیه رفعه، قال: قال عمرو بن الحمق الخزاعی.

19
المتن

کتاب سلیم بن قیس الهلالی: عن أبان، عن سلیم و عن عمر بن أبی سلمه، قالا:

قدم معاویه حاجّا فی خلافته المدینه بعد ما قتل أمیر المؤمنین علیه السّلام ...، إلی أن قال:

فلم یدع قیس شیئا من مناقبه (علی علیه السّلام) إلا ذکرها و احتجّ بها، و قال: منهم جعفر بن أبی طالب الطیّار فی الجنه بجناحین اختصّه اللّه بذلک من بین الناس، و منهم حمزه سید الشهداء، و منهم فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 777 ح 26.

2. بحار الأنوار: ج 33 ص 173 ح 456، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

3. الغدیر: ج 2 ص 107، کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

20
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: خطب أمیر المؤمنین علیه السّلام بالکوفه عند منصرفه من نهروان، و بلغه أن معاویه یسبّه و یعیبه و یقتل أصحابه. فقام خطیبا فحمد اللّه و أثنی علیه و صلّی علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی أن قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:41

أنا سید الأوصیاء و وصی خیر الأنبیاء، أنا باب مدینه العلم و خازن علم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و وارثه، أنا زوج البتول سیده نساء العالمین فاطمه علیها السّلام التقیه الزکیه البرّه المهدیه، حبیبه حبیب اللّه و خیر بناته و سلالته و ریحانه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، سبطاه خیر الأسباط و ولدای خیر الأولاد ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 33 ص 283 ح 457، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 12.

3. بحار الأنوار: ج 35 ص 45 ح 1، عن معانی الأخبار.

4. معانی الأخبار: ص 58.

5. علل الشرائع: ص 56، بتفاوت و نقیصه.

6. المحتضر: ص 42، عن معانی الأخبار.

7. الدمعه الساکبه: ج 2 ص 27.

الأسانید:

فی معانی الأخبار و بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: الطالقانی، عن الجلودی، عن المغیره بن محمد، عن رجاء بن سلمه، عن عمرو بن شمر، عن جابر الجعفی، عن أبی جعفر محمد بن علی علیه السّلام.

21
المتن

نهج البلاغه: فی کتاب له علیه السّلام إلی زیاد بن أبیه، و قد بلغه أن معاویه قد کتب إلیه یرید خدیعته ... فلما ورد الکتاب (أی کتاب علی علیه السّلام) علی زیاد، قام فخطب الناس و قال:

العجب من ابن آکله الأکباد و رأس النفاق یتهدّدنی و بینی و بینه ابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و زوج سیده نساء العالمین و أبو السبطین و صاحب الولاء و المنزله و الإخاء، فی مائه ألف من المهاجرین و الأنصار و التابعین لهم بإحسان ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:42

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 33 ص 57 ح 713، عن نهج البلاغه.

2. نهج البلاغه: باب الکتب ح 44.

22
المتن

روی البخاری فی صحیحه فی باب مرض النبی صلّی اللّه علیه و آله ... إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

و إنی لا أری الأجل إلا قد اقترب. فاتقی اللّه و اصبری فإنی نعم السلف أنا لک.

فبکیت بکائی الذی رأیت. فلما رأی جزعی، سارّنی الثانیه فقال: یا فاطمه، أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء العالمین- أو سیده نساء هذه الأمه- ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 231.

2. صحیح البخاری، علی ما فی البحار.

3. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 156، شطرا من ذیله.

23
المتن

عن أبی نضره، قال: لما احتضر أبو جعفر محمد بن علی الباقر علیه السّلام عند الوفاه، دعا بابنه الصادق علیه السّلام لیعهد إلیه عهدا ...، إلی أن قال جابر:

یا با جعفر، دخلت إلی مولاتی فاطمه علیها السّلام بنت محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لأهنّئها بمولد الحسن علیه السّلام، فإذا بیدها صحیفه بیضاء من درّه، فقلت: یا سیده النسوان! ما هذه الصحیفه التی أراها معک؟ قالت: فیها أسماء الأئمه من ولدی علیهم السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:43

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 193 ح 2، عن کمال الدین و عیون الأخبار.

2. کمال الدین: ص 178.

3. عیون الأخبار: ص 24.

4. الإحتجاج «1»، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی کمال الدین و العیون: الطالقانی، عن الحسن بن إسماعیل، عن سعید بن محمد بن نصر القطان، عن عبید اللّه بن محمد السلمی، عن محمد بن عبد الرحیم، عن محمد بن سعید بن محمد، عن العباس بن أبی عمرو، عن صدقه بن أبی موسی، عن أبی نضره، قال.

24
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من أحبّ أن یستمسک بدینی و یرکب سفینه النجاه بعدی فلیقتد بعلی بن أبی طالب علیه السّلام .... الحسن و الحسین علیهما السّلام إماما أمتی بعد أبیهما و سیدا شباب أهل الجنه، أمهما سیده نساء العالمین و أبوهما سید الوصیین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 254 ح 70، عن کمال الدین.

2. کمال الدین: ج 1 ص 260 ح 60.

3. التحصین للسید ابن طاوس: ص 553 ح 14، عن نور الهدی.

4. نور الهدی، علی ما فی التحصین.

5. فرائد السمطین: ج 1 ص 54. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 43 المصادر: ..... ص : 43 7. المحجّه: ص 162.

الأسانید:

1. فی کمال الدین و الیقین: ماجیلویه، عن علی، عن أبیه، عن علی بن معبد- سعید-

______________________________

(1). لیس فی الاحتجاج الذی فی أیدینا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:44

عن الحسین بن خالد، عن علی بن موسی الرضا، عن أبیه، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی فرائد السمطین: أنبأنی عبد الحمید بن فخّار، قال: أنبأنی والدی فخّار بن معد، قال: أخبرنا شاذان بن جبرئیل، عن جعفر بن محمد الدورستی، عن أبیه، قال: أنبأنا ابن بابویه، قال: حدثنا محمد بن علی بن ماجیلویه، قال علی بن موسی الرضا، عن أبیه، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

25
المتن

عن محمود بن لبید، قال: لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، کانت فاطمه علیها السّلام تأتی قبور الشهداء و تأتی قبر حمزه و تبکی هناک. فلما کان فی بعض الأیام، أتیت قبر حمزه فوجدتها علیها السّلام تبکی هناک. فأمهلتها حتی سکنت، فأتیتها و سلّمت علیها و قلت: یا سیده النسوان، قد و اللّه قطّعت نیاط قلبی من بکائک. فقالت: یا با عمرو، لحقّ لی البکاء، فلقد أصبت بخیر الآباء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 352 ح 224، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 26.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: علی بن الحسن، عن محمد بن الحسین الکوفی، عن محمد بن علی بن زکریا، عن عبد اللّه بن الضحاک، عن هشام بن محمد، عن عبد الرحمن، عن عاصم بن عمرو، عن محمود بن لبید، قال.

26
المتن

عن أبی قیس، یرفعه إلی أبی ذر الغفاری و المقداد و سلمان ...، إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:45

أنا خیر النبیین و المرسلین، و علی علیه السّلام خیر الأوصیاء من أهل بیتی علی خیر الوصیین، و أهل بیته علیهم السّلام خیر بیوت النبیین، و ابنتی فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه فی الخلق أجمعین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 294 ح 124، عن الفضائل و الروضه.

2. الفضائل: ص 175، علی ما فی البحار.

3. الروضه: ص 38، علی ما فی البحار.

27
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: معاشر الناس! أ لا أدلّکم علی خیر الناس جدا و جده؟ قلنا: بلی یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قال: الحسن و الحسین علیهما السّلام؛ أنا جدهما سید المرسلین و جدتهما خدیجه سیده نساء أهل الجنه.

أ لا أدلّکم علی خیر الناس أبا و أما؟ قلنا: بلی یا رسول اللّه. قال: الحسن و الحسین علیهما السّلام؛ أبوهما علی بن أبی طالب علیه السّلام و أمهما فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 319 ح 170، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 98.

3. شرح الأخبار: ج 3 ص 120 ح 1064، بتغییر یسیر.

4. شرح الأخبار: ج 2 ص 375 ح 734، بتفاوت یسیر.

5. عوالم العلوم فی النصوص: ج 15/ 3 ص 167 ح 133.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: الحسن بن علی بن الحسن الرازی، عن إسحاق بن محمد بن خالویه، عن یزید بن سلیمان، عن شریک، عن الرکین بن الربیع، عن القاسم بن حسّان، عن زید بن ثابت، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:46

28
المتن

عن الحسن البصری یرفعه، قال: أتی جبرئیل النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال له: یا محمد، إن اللّه عز و جل یأمرک أن تزوّج فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام أخیک. فأرسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی علی علیه السّلام فقال له: یا علی، إنی مزوّجک فاطمه علیها السّلام ابنتی و سیده نساء العالمین و أحبّهنّ إلیّ بعدک ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 272 ح 94، عن الغیبه للنعمانی.

2. الغیبه للنعمانی: ص 39.

3. مقتضب الأثر: ص 29.

4. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 135 ح 73.

الأسانید:

1. فی الغیبه للنعمانی: أحمد بن هوزه، عن إبراهیم بن إسحاق، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن عمرو بن شمر، عن المبارک بن فضاله، عن الحسن بن أبی الحسن البصری یرفعه، قال.

2. فی المقتضب: عن عبد الصمد بن علی، عن الحسن بن علی بن علویه، عن إسماعیل بن عیسی، عن داود بن الزبیر و المبارک بن فضاله، عن الحسن، مثله.

29
المتن

عن عقبه الهجری، عن عمّه، قال: سمعت علیا علیه السّلام علی المنبر و هو یقول: لأقولنّ الیوم قولا لم یقله أحد قبلی و لا یقوله أحد بعدی إلا کاذب: أنا عبد اللّه و أخو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، نکحت سیده نساء الأمه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 38 ص 334 ح 9، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 52.

3. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 911 ح 63، بتفاوت یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:47

الأسانید:

عن الأمالی للطوسی: المفید، المراغی، عن عبد اللّه بن مسلم، عن سعید بن عبد الرحمن، عن إسماعیل بن صبیح، عن صباح المزنی، عن حکیم بن جبیر، عن عقبه الهجری، عن عمّه، قال.

30
المتن

عن المناقب: فی تاریخ الخطیب بالإسناد، عن علقمه بن عبد اللّه، قال: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خیر رجالکم علی بن أبی طالب علیه السّلام و خیر شبابکم الحسن و الحسین علیهما السّلام و خیر نسائکم فاطمه بنت محمد علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 38 ص 9 ح 13، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 556.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 130.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 42.

5. راموز الأحادیث: ص 281، علی ما فی الإحقاق.

6. راموز الأحادیث: ص 181، علی ما فی الإحقاق.

7. مفتاح النجا (مخطوط): ص 16، علی ما فی الإحقاق.

8. مفتاح النجا: ص 116، علی ما فی الإحقاق.

9. المناقب المرتضویه: ص 17.

10. عوالم العلوم: ج 11 ص 130 ح 30، عن تاریخ بغداد.

. 11 تاریخ بغداد: ج 4 ص 391.

. 12 إحقاق الحق: ج 9 ص 258.

. 13 المناقب المرتضویه: ص 117، علی ما فی الإحقاق.

. 14 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 54 ح 85.

. 15 إحقاق الحق: ج 22 ص 215.

. 16 تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 14، علی ما فی الإحقاق.

. 17 مسند الإمام زید بن علی: ص 362، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:48

18. إحقاق الحق: ج 15 ص 279.

. 19 تاریخ بغداد: ج 4 ص 391، علی ما فی الإحقاق.

. 20 کنز العمال: ج 5 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

. 21 ینابیع الموده: ص 247.

. 22 تاریخ مدینه دمشق ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام: ص 122، علی ما فی الإحقاق.

. 23 إحقاق الحق: ج

18 ص 398.

. 24 إحقاق الحق: ج 10 ص 114، عن عده کتب.

. 25 أرجح المطالب: ص 311، علی ما فی الإحقاق.

. 26 إحقاق الحق: ج 25 ص 65.

. 27 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 47.

. 28 تاریخ آل محمد علیهم السّلام (مخطوط): ص 92.

. 29 تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 167.

. 30 المشرع الروی: ج 1 ص 85، بتغییر فیه.

. 31 کنز العمال: ج 12 ص 102.

. 32 مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 79.

31
المتن

عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، أنت خلیفتی علی أمتی فی حیاتی و بعد موتی ....

یا علی، أنت زوج سیده النساء فاطمه علیها السّلام ابنتی و أبو سبطیّ الحسن و الحسین علیهما السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 38 ص 103 ح 26، عن الامالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 221.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الفامی، عن محمد الحمیری، عن أبیه، عن أیوب بن نوح، عن ابن أبی عمیر، عن أبان، عن ابن طریف، عن ابن نباته، عن ابن عباس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:49

32
المتن

قال السید: نقلنا من نسخه عتیقه من کتب المخالفین بأسناده، عن مولانا علی علیه السّلام ما هذا لفظه: ... إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا أم سلمه، اسمعی و اشهدی هذا علی بن أبی طالب أمیر المؤمنین و سید المسلمین علیه السّلام .... اشهدی أن زوجته سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 38 ص 122 ح 70، عن الیقین.

2. الیقین: ص 414 ح 154.

33
المتن

عن عمران بن حصین: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام: أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء العالمین؟ قالت: فأین مریم بنت عمران؟ قال لها: أی بنیه، تلک سیده نساء عالمها و أنت سیده نساء عالمک، و الذی بعثنی بالحق لقد زوّجتک سیدا فی الدنیا و سیدا فی الآخره.

فلا یحبّه إلا مؤمن و لا یبغضه إلا منافق.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 278 ح 56، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 84.

3. بحار الأنوار: ج 37 ص 68.

4. المستدرک ابن بطریق، علی ما فی البحار.

5. الجوهره: ص 17، بتفاوت یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:50

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: یحیی بن محمد الجوانی، عن الحسن بن علی، عن جعفر بن محمد الحسینی، عن محمد بن عبد اللّه، عن علی بن حمّاد، عن أحمد بن علی، عن لیث بن داود، عن مبارک بن فضاله، عن عمران بن حصین.

34
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، أنت أمیر المؤمنین و إمام المتقین. یا علی، أنت سید الوصیین و وارث علم النبیین و خیر الصدیقین و أفضل السابقین. یا علی، أنت زوج سیده نساء العالمین و خلیفه خیر المرسلین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 38 ص 134 ح 88، عن الیقین.

2. الیقین: ص 236 ح 76.

الأسانید:

فی الیقین: بالأسانید إلی محمد بن شهریار الخازن، عن محمد بن هارون التلعکبری، عن والده، عن محمد بن أحمد، عن نوح بن أحمد، عن إبراهیم بن أحمد، عن جده، عن یحیی بن عبد الحمید، عن میسره بن الربیع، عن سلیمان الأعمش، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن الحسین، عن أبیه علیهم السّلام، قال: حدثنی أمیر المؤمنین علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

35
المتن

قال الطبرسی فی إعلام الوری فی کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی شأن علی علیه السّلام:

... و منها قوله صلّی اللّه علیه و آله لابنته الزهراء علیها السّلام: إن اللّه عز و جل اطلع إلی أهل الأرض اطلاعه فاختار منهم أباک فجعله نبیا، و اطلع علیهم ثانیه فاختار منهم بعلک فجعله وصیا ...،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:51

هو أخی فی الدنیا و الآخره لیس ذلک لغیره من الناس، و أنت- یا فاطمه- سیده نساء أهل الجنه زوجته، و سبطا الرحمه سبطای ولده ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 38 ص 188 ح 1، عن إعلام الوری.

2. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 162.

36
المتن

عن ابن عباس، قال: نظر علی علیه السّلام فی وجوه الناس فقال: إنی لأخو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و وزیره، و لقد علمتم أنی أولکم إیمانا باللّه عز و جل و رسوله صلّی اللّه علیه و آله ثم دخلتم بعدی فی الإسلام رسلا رسلا، و إنی لابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أخوه و شریکه فی نسبه، و أبو ولده و زوج سیده ولده و سید نساء العالمین علیها السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 38 ص 240 ح 40، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ص 24.

37
المتن

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام فی بعض خطبه: أیها الناس! اسمعوا قولی و أعقلوه عنی فإن الفراق قریب: أنا إمام البریه، و وصیی خیر الخلیقه و زوج سیده نساء هذه الأمه علیها السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 335 ح 4، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 360.

3. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 338 ح 136، عن الأمالی للصدوق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:52

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 467 ح 105.

5. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 191.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الطالقانی، عن الهمدانی، عن المنذر بن محمد، عن جعفر بن سلیمان، عن عبد اللّه بن الفضل، عن سعد بن طریف، عن الأصبغ بن نباته، قال.

38
المتن

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام ذات یوم علی منبر الکوفه: أنا سید الوصیین و وصی سید النبیین صلّی اللّه علیه و آله، أنا إمام المسلمین و قائد المتقین و ولی المؤمنین و زوج سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 341 ح 12، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 17.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: أبی، عن سعد، عن ابن علوان، عن عمرو بن ثابت، عن أبیه، عن ابن طریف عن ابن نباته، قال: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام.

39
المتن

عن سلمان، قال: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی قبض فیه، فجلست بین یدیه و سألته عما یجد، و قمت لأخرج فقال لی: اجلس یا سلمان، فسیشهد اللّه عز و جل أمرا إنه لمن خیر الأمور، فجلست.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:53

فبینا أنا کذلک، إذ دخل رجال من أهل بیته و رجال من أصحابه، و دخلت فاطمه علیها السّلام ابنته ...، إلی أن قال صلّی اللّه علیه و آله: ثم إن اللّه تعالی اختارنی من أهل بیتی و اختار علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام و اختارک. فأنا سید ولد آدم و علی علیه السّلام سید العرب و أنت سیده النساء و الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه، و من ذریتک المهدی علیه السّلام یملأ اللّه عز و جل به الأرض عدلا کما ملأت عن قبله جورا ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 40 ص 67 ح 100، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 32.

3. البرهان: ج 4 ص 211 ح 6، عن الأمالی للطوسی.

4. اللوامع النورانیه: ص 403، عن الأمالی للطوسی.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: جماعه، عن أبی المفضل، عن محمد بن فیروز، عن محمد بن الفضل، عن أبیه، عن الحکم بن ظهیر، عن أبی حمزه الثمالی، عن القاسم بن عوف، عن أبی الطفیل، عن سلمان.

40
المتن

عن عمرو بن میمون: أنه ذکر عنده علی بن أبی طالب علیه السّلام فقال:

إن قوما ینالون منه، أولئک هم وقود النار، و لقد سمعت عده من أصحاب محمد صلّی اللّه علیه و آله منهم حذیفه بن الیمان و کعب بن عجره، یقول کل رجل منهم: لقد أعطی علی علیه السّلام ما لم یعطه بشر؛ هو زوج فاطمه علیها السّلام سیده نساء الأولین و الآخرین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 40 ص 69 ح 104.

2. الأمالی للطوسی: ص 9.

3. الغدیر: ج 1 ص 209 ح 20.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:54

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: جماعه، عن أبی المفضل، عن محمد بن عبد اللّه الجندی من أصل کتابه، عن علی بن منصور، عن الحسن بن عنبسه، عن شریک بن عبد اللّه، عن أبی إسحاق، عن عمرو بن میمون.

41
المتن

قال المفید: أولاد أمیر المؤمنین علیه السّلام سبعه و عشرون ولدا ذکرا و أنثی: الحسن و الحسین علیهما السّلام و زینب الکبری و زینب الصغری المکنّاه بأم کلثوم، أمهم فاطمه البتول سیده نساء العالمین علیها السّلام بنت سید المرسلین و خاتم النبیین محمد النبی صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 42 ص 89 ح 18، عن الإرشاد.

2. الإرشاد للمفید: ص 167.

42
المتن

قال المجلسی: رأیت فی بعض مؤلفات أصحابنا: روی أنه دخل أبو أمامه الباهلی علی معاویه فقرّبه و أدناه. ثم دعا بالطعام، فجعل یطعم أبا أمامه بیده، ثم أوسع رأسه و لحیته طیبا بیده و أمر له ببدره من دنانیر فدفعها إلیه ...، إلی أن قال أبو أمامه:

أ تدری من علی علیه السّلام یا معاویه؟ ابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و زوج ابنته سیده نساء العالمین علیها السّلام، و أبو الحسن و الحسین سیدی شباب أهل الجنه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 42 ص 179 ح 25، عن بعض المؤلفات.

2. بعض مؤلفات الأصحاب، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:55

43
المتن

عن خالد بن ربعی، قال: إن أمیر المؤمنین علیه السّلام دخل مکه فی بعض حوائجه، فوجد أعرابیا متعلقا بأستار الکعبه .... فأقام الأعرابی بمکه أسبوعا و خرج فی طلب أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی مدینه الرسول و نادی: من یدلّنی علی دار أمیر المؤمنین علی علیه السّلام؟

فقال الحسین بن علی علیه السّلام من بین الصبیان: أنا أدلّک علی دار أمیر المؤمنین علیه السّلام و أنا ابنه الحسین بن علی. فقال الأعرابی: من أبوک؟ قال: أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام.

قال: من أمک؟ قال: فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 41 ص 45 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 280.

3. إرشاد القلوب: ص 221.

4. مدینه المعاجز: ج 1 ص 113 ح 65، عن الأمالی للصدوق.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الهمدانی، عن عمر بن سهل بن إسماعیل، عن زید بن إسماعیل الصائغ، عن معاویه بن هشام، عن سفیان، عن عبد الملک بن عمیر، عن خالد بن ربعی، قال.

44
المتن

قال فی شرح نهج البلاغه بعد عدّ جمله من مناقب علی علیه السّلام:

و جاء فی الخبر أنه لما توفّی أبو طالب، أوحی إلیه و قیل له: أخرج منها فقد مات ناصرک، و له مع شرف هذه الأبوّه أن ابن عمّه محمد صلّی اللّه علیه و آله سید الأولین و الآخرین، و أخاه جعفر ذو الجناحین الذی قال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أشبهت خلقی و خلقی، و زوجته سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:56

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 41 ص 151، عن شرح نهج البلاغه.

2. شرح نهج البلاغه: ج 1 ص 7.

45
المتن

ذکر شیخ المحدثین ببغداد بأسناده، عن أسماء بنت واثله، قالت: سمعت أسماء بنت عمیس تقول: سمعت سیدتی فاطمه علیها السّلام تقول:

لیله دخل بی علی علیه السّلام أفزعنی فی فراشی، قلت: بما ذا أفزعک یا سیده نساء العالمین؟

قالت: سمعت الأرض تحدّثه و یحدّثها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 41 ص 270 ح 24.

2. الطرائف: ج 1 ص 110.

3. مدینه المعاجز: ج 1 ص 56.

46
المتن

کلام الإمام الحسن بن علی علیه السّلام لمغیره بن شعبه فی مجلس معاویه:

... و أنت ضربت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام حتی أدمیتها و ألقت ما فی بطنها، استذلالا منک لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و مخالفه منک لأمره و انتهاکا لحرمته، و قد قال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنت سیده نساء أهل الجنه. و اللّه مصیرک إلی النار ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 44 ص 83، عن الاحتجاج.

2. الاحتجاج: ص 414.

3. کشف الغمه: ج 1 ص 279.

4. الدمعه الساکبه: ج 3 ص 394.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:57

47
المتن

روی أن عمرو بن العاص قال لمعاویه:

إن الحسن بن علی علیه السّلام رجل عیّیّ و إنه إذا صعد المنبر و رمقوه بأبصارهم خجل و انقطع، لو أذنت له. فقال معاویه: یا أبا محمد، لو صعدت المنبر و وعظتنا. فقام فحمد اللّه و أثنی علیه، ثم قال: من عرفنی فقد عرفنی و من لم یعرفنی فأنا الحسن بن علی و ابن سیده النساء فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 44 ص 88 ح 2، عن الخرائج.

2. الخرائج، علی ما فی البحار.

48
المتن

إن معاویه بذل لجعده بنت محمد بن الأشعث زوجه أبی محمد علیه السّلام عشره آلاف دینار و أقطاعات کثیره من شعب سورا سواد الکوفه، و حمل إلیها سمّا فجعلته فی طعام. فلما وضعته بین یدیه قال: إنا للّه و إنا إلیه راجعون، و الحمد للّه علی لقاء محمد سید المرسلین صلّی اللّه علیه و آله و أبی سید الوصیین علیه السّلام و أمی سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

روی أنه دفن مع أمه سیده نساء العالمین علیها السّلام فی قبر واحد.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 44 ص 140 ح 7، عن عیون المعجزات.

2. عیون المعجزات: ص 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:58

49
المتن

قال کامل لعمر بن سعد لعنه اللّه: و اللّه لو أعطیت الدنیا و ما فیها علی قتل رجل واحد من أمه محمد صلّی اللّه علیه و آله لما فعلت، فکیف ترید قتل الحسین علیه السّلام ابن بنت رسول اللّه علیها السّلام؟ و ما الذی تقول غدا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا وردت علیه و قد قتلت ولده و قره عینه و ثمره فؤاده و ابن سیده نساء العالمین علیها السّلام و ابن سید الوصیین علیه السّلام و هو سید شباب أهل الجنه من الخلق أجمعین؟ ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 44 ص 306، عن بعض المؤلفات.

2. بعض مؤلفات المعاصرین، علی ما فی البحار.

50
المتن

فی البحار فی ذکر مجلس یزید بن معاویه:

... و أما زینب، فإنها لما رأته علیه السّلام أهوت إلی جیبها فشقّته، ثم نادت بصوت حزین تفزع القلوب: یا حسیناه! یا حبیب رسول اللّه! یا بن مکه و منی، یا بن فاطمه الزهراء سیده النساء علیها السّلام، یا ابن محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

قال: فأبکت و اللّه کل من کان فی المجلس و یزید ساکت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 45 ص 132.

2. الاحتجاج: ج 2 ص 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:59

51
المتن

قال علی بن الحسین علیه السّلام فی خطبته فی مجلس یزید بن معاویه: ... أنا بن فاطمه الزهراء، أنا ابن سیده النساء علیها السّلام. فلم یزل یقول: أنا أنا، حتی ضجّ الناس بالبکاء و النحیب ....

المصادر:

بحار الأنوار: ج 45 ص 139.

52
المتن

فی دعاء المعروف بدعاء الافتتاح: ... و صلّ علی الصدیقه الطاهره فاطمه سیده نساء العالمین، ....

المصادر:

1. الإقبال: ص 60.

2. مفاتیح الجنان: ص 179، دعاء الافتتاح.

3. المصباح للکفعمی: ص 580.

53
المتن

فی المناقب، عن ابن عبد ربه فی العقد:

إن المهدی رأی فی منامه شریکا القاضی مصروفا وجهه عنه. فلما انتبه، قصّ رؤیاه علی الربیع فقال: إن شریکا مخالف لک، فإنه فاطمی محض. قال المهدی: علیّ بشریک، فأتی به.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:60

فلما دخل علیه قال: بلغنی أنک فاطمی؟ قال: أعیذک باللّه أن تکون غیر فاطمی، إلا أن تعنی فاطمه بنت کسری. قال: و لکن أعنی فاطمه بنت محمد علیها السّلام. قال: فتلعنها؟ قال:

لا معاذ اللّه. قال: فما تقول فیمن یلعنها. قال: علیه لعنه اللّه. قال: فالعن هذا (یعنی الربیع).

قال: لا و اللّه ما ألعنها یا أمیر المؤمنین.

قال له شریک: یا ماجن، فما ذکرک لسیده نساء العالمین علیها السّلام و ابنه سید المرسلین صلّی اللّه علیه و آله فی مجالس الرجال؟ قال المهدی: فما وجه المنام؟ قال: إن رؤیاک لیست برؤیا یوسف و إن الدماء لا تستحلّ بالأحلام.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 114.

2. بحار الأنوار: ج 48 ص 139 ح 14، عن المناقب.

3. العقد الفرید: ج 2 ص 178.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 43 ح 42.

5. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 344.

6. عوالم العلوم: مجلدات موسی بن جعفر علیه السّلام ص 227 ح 1، عن المناقب.

54
المتن

کتاب المأمون فی جواب ما کتبه بنو هاشم إلیه: أما بعد، فإن اللّه تعالی بعث محمدا صلّی اللّه علیه و آله علی فتره من الرسل ...، و هو علی علیه السّلام زوج فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین و سیده نساء أهل الجنه، و هو ختن خدیجه و هو ابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 49 ص 210 ح 3، عن الطرائف.

2. الطرائف: ج 1 ص 277.

3. الدمعه الساکبه: ج 7 ص 354.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:61

55
المتن

قال بشر بن سلیمان النخّاس- و هو من ولد أبی أیوب الأنصاری أحد موالی أبی الحسن و أبی محمد علیهما السّلام و جارهما بسرّمن رأی-:

أتانی کافور الخادم فقال: مولانا أبو الحسن علی بن محمد العسکری علیه السّلام یدعوک إلیه. فأتیته، فلما جلست بین یدیه قال لی: یا بشر، إنک من ولد الأنصار ...، إلی أن ذکر أحوال أم صاحب العصر عجل اللّه تعالی فرجه و قصه رؤیاها فاطمه الزهراء علیها السّلام، فقالت:

فأریت أیضا بعد أربعه عشره لیله کأن سیده نساء العالمین فاطمه علیها السّلام قد زارتنی و معها مریم بنت عمران و ألف من وصائف الجنان، فتقول لی مریم: هذه سیده النساء علیها السّلام أم زوجک أبی محمد علیه السّلام. فأتعلّق بها و أبکی و أشکو إلیها امتناع أبی محمد علیه السّلام من زیارتی.

فقالت سیده النساء علیها السّلام: إن ابنی أبا محمد علیه السّلام لا یزورک و أنت مشرکه باللّه علی مذهب النصاری، و هذه أختی مریم بنت عمران تبرؤ إلی اللّه من دینک. فإن ملت إلی رضی اللّه تعالی و رضی المسیح و مریم و زیاره أبی محمد علیه السّلام إیاک فقولی: أشهد أن لا إله إلا اللّه و أن أبی محمدا صلّی اللّه علیه و آله رسول اللّه.

فلما تکلّمت بهذه الکلمه، ضمّتنی إلی صدرها سیده نساء العالمین علیها السّلام و طیّب نفسی و قالت: الآن توقّعی زیاره أبی محمد علیه السّلام و إنی منفذته إلیک. فانتبهت أنول و أتوقّع لقاء أبی محمد علیه السّلام. فلما کان

فی اللیله القابله رأیت أبا محمد علیه السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 51 ص 8 ح 12، عن الغیبه للطوسی.

2. الغیبه للطوسی: ص 208.

3. حلیه الأبرار: ج 2 ص 515، عن کمال الدین.

4. کمال الدین: ج 2 ص 417 ح 1.

5. حدیقه الشیعه: ص 706.

6. روضه الواعظین: ج 1 ص 252.

7. الأنوار النعمانیه: ج 2 ص 14.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:62

الأسانید:

1. فی الغیبه للطوسی: جماعه، عن أبی المفضل الشیبانی، عن محمد بن بحر بن سهل الشیبانی، قال: قال بشر بن سلیمان النخّاس.

2. فی کمال الدین: ابن بابویه، قال: حدثنا محمد بن علی بن أحمد، قال: حدثنا أحمد بن عیسی الوشاء، قال: حدثنا أحمد بن طاهر، قال: حدثنا محمد بن یحیی الشیبانی، قال.

56
المتن

عن عطیّه العوفی، قال: خرجت مع جابر بن عبد اللّه الأنصاری زائرین قبر الحسین بن علی بن أبی طالب علیه السّلام ...، إلی قوله:

فأشهد أنک ابن النبیین، و ابن سید المؤمنین، و ابن حلیف التقوی و سلیل الهدی و خامس أصحاب الکساء، و ابن سید النقباء، و ابن فاطمه سیده النساء ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 65 ص 130 ح 62، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 74.

3. بحار الأنوار: ج 98 ص 195 ح 31، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

الأسانید:

بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: عن محمد بن شهریار، عن محمد بن محمد البرسی، عن محمد بن الحسین، عن أحمد بن أحمد، عن محمد بن علی، عن عبید اللّه بن محمد، عن عمر بن مدرک، عن محمد بن زیاد، عن جریر بن عبد الحمید، عن الأعمش، عن عطیّه العوفی، قال.

57
المتن

عن موسی بن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:63

لما هاجر النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی المدینه و حضر خروجه إلی بدر، دعا الناس إلی البیعه ....

و لما کانت اللیله التی أصیب حمزه فی یومها .... فقال: یا حمزه، تشهد أن لا إله إلا اللّه مخلصا و أنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، بعثنی بالحق؟ قال حمزه: شهدت ...، و قال: و فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین؟ قال: نعم صدّقت ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 65 ص 396، عن الطرف.

2. الطرف: ص 8.

58
المتن

فی دعاء الندبه یدعی بها فی الأعیاد الأربعه: ... و زوّجه ابنته سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. الإقبال: ص 295.

2. جمال الأسبوع: ص 557.

3. مفاتیح الجنان: ص 532، دعاء الندبه.

4. مصباح الزائر، علی ما فی هامش جمال الأسبوع.

5. المزار القدیم للراوندی، علی ما فی هامش جمال الأسبوع.

6. المزار لابن المشهدی، علی ما فی هامش جمال الأسبوع.

7. تحیه الزائر للنوری: ص 5.

الأسانید:

فی هامش جمال الأسبوع: أن دعاء الندبه منقول فی المزارات الثلاثه: الأول المزار الکبیر لمحمد بن المشهدی، و الثانی فی مصباح الزائر للسید، و الثالث المزار القدیم.

و الظاهر أنه من مؤلفات قطب الراوندی، و نقلوا هذه المزار الثلاثه عن کتاب أبی قره، نقل هو عن کتاب البزوفری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:64

59
المتن

قال السید فیمن أراد رؤیا میته فی منامه:

عن بعضهم علیهم السّلام، قال: إذا أردت أن تری میتک، فبت علی طهر و انضجع علی یمینک و سبّح تسبیح فاطمه علیها السّلام، ثم قل: اللهم أنت الحدّ الذی لا یوصف .... أسألک ببسم اللّه الرحمن الرحیم، و بحق محمد صلّی اللّه علیه و آله سید النبیین، و بحق علی علیه السّلام خیر الوصیین، و بحق فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین، و بحق الحسن و الحسین علیهما السّلام اللذین جعلتهما سیدی شباب أهل الجنه، علیهم أجمعین السلام، أن تصلّی علی محمد و أهل بیته، و أن ترینی میّتی فی الحال التی هو فیها.

فإنک تراه إن شاء اللّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 73 ص 215، عن فلاح السائل.

2. فلاح السائل: ص 275.

3. بحار الأنوار: ج 74 ص 177، عن مصباح المتهجد.

4. مصباح المتهجد: ص 85.

5. المصباح للکفعمی: ص 47، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی فلاح السائل: حدّث أبو محمد هارون بن موسی، قال: حدثنا محمد بن همام، عن جعفر بن محمد بن مالک، عن محمد بن حسین الصائغ، عن أحمد بن الحسن أعطانیه فی رقعه، عن محمد بن بکر الطحّان، عن أبیه، عن بعضهم علیهم السّلام، قال.

60
المتن

قال أبو جعفر الطوسی فی صلاه الحاجه: روی عاصم بن حمید، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:65

إذا حضر أحدکم الحاجه، فلیصم یوم الأربعاء و یوم الخمیس و یوم الجمعه. فإذا کان یوم الجمعه، اغتسل و لبس ثوبا نظیفا، ثم یصعد إلی أعلی موضع فی داره فیصلّی رکعتین، ثم یمدّ یده إلی السماء و یقول: اللهم إنی حللت بساحتک لمعرفتی بوحدانیتک و صمدانیتک .... اللهم و أقترب إلیک بولیک و خیرتک من خلقک ...،

و زوج البتول سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 87 ص 29 ح 2، عن مصباح المتهجد.

2. مصباح المتهجد: ص 226.

61
المتن

فی الدعوات للراوندی: روی عن الأئمه علیهم السّلام: إذا حزنک أمر فصلّ رکعتین؛ تقرأ فی الرکعه الأولی الحمد و آیه الکرسی و فی الثانیه الحمد و إنا أنزلناه. ثم خذ المصحف و ارفعه فوق رأسک و قل: اللهم أسألک بحق ما أرسلته إلی خلقک و بحق کل آیه هی لک فی القرآن و بحق کل مؤمن و مؤمنه مدحتهما فی القرآن، و لا أحد أعرف بحقک منک.

و تقول: یا سیدی یا اللّه، عشرا. بحق محمد و آل محمد، عشرا. و بحق علی أمیر المؤمنین علیه السّلام، عشرا.

ثم تقول: اللهم إنی أسألک بحق نبیک المصطفی، و بحق ولیک و وصی رسولک المرتضی، و بحق الزهراء مریم الکبری سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 88 ص 376 ح 33، عن الدعوات.

2. الدعوات للراوندی: ص 58.

3. بحار الأنوار: ج 89 ص 113 ح 3، عن الدعوات.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:66

62
المتن

فی تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام فی قوله تعالی: «وَ إِذِ اسْتَسْقی مُوسی لِقَوْمِهِ» «1»، قال:

و اذکروا بنی إسرائیل «إِذِ اسْتَسْقی مُوسی لِقَوْمِهِ»، طلب لهم السقی لما لحقهم العطش فی التیه و ضجّوا بالبکاء إلی موسی و قالوا: هلکنا بالعطش. فقال موسی: إلهی بحق محمد سید الأنبیاء، و بحق علی سید الأوصیاء، و بحق فاطمه سیده النساء، و بحق الحسن سید الأولیاء، و بحق الحسین أفضل الشهداء، و بحق عترتهم و خلفائهم ساده الأزکیاء لمّا سقیت عبادک هؤلاء.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 91 ص 8 ح 10، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام: ص 123.

63
المتن

عن ابن عباس، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن علیا علیه السّلام وصیی و خلیفتی، و زوجته فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ابنتی، و الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه ولدای، من والاهم فقد والانی و من عاداهم فقد عادانی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 35 ح 2، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 283.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: أبی و ابن مسرور، عن ابن عامر، عن المعلّی، عن جعفر بن سلیمان، عن عبد اللّه بن الحکم، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 60.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:67

64
المتن

قال حذیفه: قال لی النبی صلّی اللّه علیه و آله: أ ما رأیت الشخص الذی اعترض لی؟ قلت: بلی یا رسول اللّه. قال: ذاک ملک لم یهبط قطّ إلی الأرض قبل الساعه، استأذن اللّه عز و جل فی السلام علیّ فأذن له، فسلّم علیه و بشّرنی أن الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه و أن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 48 ح 26، عن الأمالی للمفید.

2. الأمالی للمفید: ص 23 ح 4 المجلس الثالث.

3. بحار الأنوار: ج 37 ص 39 ح 10، عن الأمالی للطوسی.

4. الأمالی للطوسی: ص 83.

5. کشف الغمه: ص 135، بزیاده فیه.

6. المستدرک لابن بطریق، علی ما فی البحار.

7. حلیه الأولیاء، علی ما فی المستدرک.

8. شرح الأخبار: ج 3 ص 65 ح 990، بتفاوت یسیر.

9. مسند أحمد: ج 5 ص 391، باختصار.

10. صحیح الترمذی: ج 2 ص 306، باختصار.

. 11 خصائص النسائی: ص 118، باختصار.

. 12 نزل الأبرار: ص 84.

. 13 الصواعق المحرقه: ص 187، بتفاوت فیه.

. 14 ینابیع الموده: ص 164، بتفاوت یسیر.

. 15 ینابیع الموده: ص 222.

. 16 ینابیع الموده: ص 265.

. 17 فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 139، بتفاوت فیه.

. 18 فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 141، بتفاوت فیه.

. 19 خصائص النسائی: ص 24.

. 20 الجنّه العاصمه: ص 198.

. 21 اللؤلؤه البیضاء: ص 51.

. 22 عوالم العلوم: ج 11 ص 136 ح 49، 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:68

الأسانید:

1. فی الأمالی للمفید: عمر بن محمد الصیرفی، عن محمد بن إدریس، عن الحسن بن عطیه، عن إسرائیل بن میسره، عن المنهال زرّ بن حبیش، عن حذیفه، قال: قال لی النبی صلّی اللّه علیه و آله.

2. الأمالی للطوسی: المفید، عن الجعابی، عن عمر بن سعید السجستانی، عن محمد بن یزید، عن إسرائیل، عن میسره بن حبیب، عن المنهال بن عمرو، عن زرّ بن حبیب، عن حذیفه، قال.

65
المتن

عن الجمع بین الصحاح السته من سنن أبی داود بأسناده، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال:

إن النبی صلّی اللّه علیه و آله سارّ فاطمه علیها السّلام و قال لها: أ لا ترضین أن تکونی سیده نساء العالمین أو سیده نساء هذه الأمه؟ فقالت: فأین مریم بنت عمران و آسیه امرأه فرعون؟ فقال: مریم سیده نساء عالمها و آسیه سیده نساء عالمها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 68.

2. الجمع بین الصحاح السته، علی ما فی العمده.

3. العمده لابن بطریق: ص 200.

4. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 54، باختصار.

الأسانید:

فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: بالإسناد، عن أحمد بن الحسین هذا، أخبرنا أبو عبد اللّه الحافظ، أبو عمرو محمد بن عبد اللّه، أخبرنا أبو بکر الإسماعیلی، أخبرنی الحسن بن سفیان، أخبرنی أبو کامل، أخبرنی أبو عوانه، عن فراس، عن عامر، عن مسروق، عن عائشه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:69

66
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: إن فاطمه علیها السّلام شکت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال: أ لا ترضین أنی زوّجتک أقدم أمتی سلما و أحلمهم حلما و أکثرهم علما؟ أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء أهل الجنه إلا ما جعل اللّه لمریم بنت عمران و أن ابنیک سیدا شباب أهل الجنه؟

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 40، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 155.

الأسانید:

فی الأمالی: أبو عمرو، عن ابن عقده، عن أبی الفضل بن یوسف، عن محمد بن عکاشه، عن حمید بن المثنّی، عن یحیی بن طلحه، عن أیوب بن الحرّ، عن أبی إسحاق السبیعی، عن الحارث، عن علی علیه السّلام.

67
المتن

قال المجلسی: قد أخرجت أکثر أخبار فضائل فاطمه و الحسنین علیهم السّلام من جامع الأصول، لا سیما أخبار سیاده النساء، و قد روی ما مرّ من روایه عائشه من صحاح البخاری و مسلم و أبی داود و الترمذی إلی قولها:

یا فاطمه، أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء المؤمنین أو سیده نساء هذه الأمه؟

و فی روایه مسلم و الترمذی، فقال صلّی اللّه علیه و آله: أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء أهل الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 71.

2. صحیح البخاری: ج 7 ص 142، بزیاده و نقیصه.

3. الذریه الطاهره: ص 144 ح 182، بتفاوت فیه، شطرا من ذیله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:70

4. الذریه الطاهره: ص 147 ح 185، بتفاوت فیه، شطرا من ذیله.

5. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشیروانی: ص 230، بتفاوت فیه.

6. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 343، بزیاده و نقیصه.

الأسانید:

1. فی الذریه الطاهره: حدثنا أبو موسی، نا محمد بن خالد، نا موسی بن یعقوب، نا هاشم بن هاشم، عن عبد اللّه بن وهب.

2. فی الذریه الطاهره: حدثنا أبو خالد، نا سعید بن أبی مریم، أنا نافع بن یزید، عن أبی غزیه، عن محمد بن عبد اللّه، عن أمه فاطمه بنت حسین حدّثته: أن عائشه کانت تقول.

3. عن الأمالی للطوسی: بالإسناد قال: حدثنا أحمد بن محمد، قال: حدثنا أحمد بن محمد، قال: حدثنا یعقوب بن یوسف، قال: حدثنا عبید اللّه بن موسی، قال: حدثنا زکریا، عن فراس، عن مسروق، عن عائشه.

68
المتن

عن ابن عباس، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا یوما و عنده علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

إنها علیها السّلام سیده نساء العالمین. فقیل: یا رسول اللّه! هی سیده نساء عالمها؟ فقال: ذاک لمریم بنت عمران، فأما ابنتی فاطمه علیها السّلام فهی سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 85 ح 50، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

و بقیه المصادر و الأسانید کما أوردناه فی المجلد الثامن عشر، الفصل السابع، الرقم 3.

69
المتن

قال المفید: تقول فی محاذاه قبر أمیر المؤمنین علیه السّلام: السلام علی سیدنا رسول اللّه ...،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:71

السلام علی فاطمه بنت رسول اللّه: یوم غدیر خم أفضل أعیاد أمتی ....

السلام علیک یا مولای یا أبا عبد اللّه و رحمه اللّه و برکاته ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 293 ح 19، عن المزار الکبیر.

2. المزار الکبیر: ص 172.

70
المتن

قال المجلسی فی باب فضل الکوفه و مسجدها و أعمال مسجدها و الدعاء فیها، إلی أن یقول:

... فأسألک باسمک المخزون المکنون الطهر الطاهر المطهّر الذی جعلته فی ذلک، فاستقرّ فی علمک و غیبک فلا یخرج منهما أبدا. فبک یا رب أسألک، و بنبیک محمد صلّی اللّه علیه و آله، و بأخی نبیک أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام، و بفاطمه علیها السّلام الطاهره سیده نساء العالمین و الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدی شباب أهل الجنه من الأولین و الآخرین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 422، عن مصباح الزائر.

2. مصباح الزائر: ص 47.

71
المتن

قال المجلسی فی باب زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام:

... السلام علی أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب وصی رسول اللّه و خلیفته و القائم بأمره من بعده سید الوصیین و رحمه اللّه و برکاته. السلام علی فاطمه بنت رسول اللّه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:72

سیده نساء العالمین. السلام علی الحسن و الحسین سیدی شباب أهل الجنه من الخلق أجمعین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 285 ح 18، عن المزار للمشهدی.

2. المزار للمشهدی: ص 62.

72
المتن

قال فی باب زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام: ... ثم قبّل الضریح و استقبل قبر الحسین بن علی علیه السّلام بوجهک و اجعل القبله بین کتفیک و قل:

السلام علیک یا أبا عبد اللّه، السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا ابن أمیر المؤمنین، السلام علیک یا ابن فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 286، عن مصباح الزائر.

2. مصباح الزائر: ص 62.

73
المتن

فی باب زیاره علی بن أبی طالب علیه السّلام فی وداعه، قال:

... السلام علی رسول اللّه، السلام علی فاطمه سیده نساء العالمین، السلام علی أمیر المؤمنین، السلام علی الحسن و الحسین ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:73

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 289.

2. مصباح الزائر: ص 68.

3. المزار للشهید: ص 18.

74
المتن

قال الشیخ: هذه الزیاره وجدتها مرویه لفاطمه علیها السّلام: الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 73 المتن ..... ص : 73

... السلام علیک یا بنت خیر البریه، السلام علیک یا سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین ....

المصادر:

بحار الأنوار: ج 97 ص 195 ح 12.

75
المتن

قال الشیخ بعد ذکر زیاره فاطمه علیها السّلام: ثم قل:

اللهم صلّ و سلّم علی عبدک و رسولک محمد بن عبد اللّه خاتم النبیین و خیر الخلائق أجمعین، و صلّ علی وصیه علی بن أبی طالب أمیر المؤمنین و إمام المسلمین و خیر الوصیین، و صلّ علی فاطمه بنت محمد سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 197 ح 13، عن من لا یحضره الفقیه.

2. من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 341.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:74

76
المتن

قال الکفعمی فی زیاره فاطمه علیها السّلام: تقول:

السلام علیک یا رسول اللّه و علی ابنتک الصدیقه الطاهره، السلام علیک یا فاطمه سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 197 ح 14، عن البلد الأمین.

2. البلد الأمین، علی ما فی البحار.

77
المتن

قال الشیخ فی المصباح: تقول:

اللهم إنی یوهمنی غالب ظنّی أن هذه الروضه مواراه سیده نساء العالمین و مثواها و موضع قبرها و معزّاها. فصلّ علیها و بلّغها منی السلام حیث کانت و حلّت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 198، عن مصباح الزائر.

2. مصباح الزائر: ص 52.

78
المتن

قال السید ابن طاوس فی زیارتها علیها السّلام: تقول:

السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...، السلام علیک یا سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:75

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 199 ح 20، عن الإقبال.

2. الإقبال: ص 100.

3. تهذیب الأحکام: ج 6 ص 10، بزیاده فیه.

79
المتن

قد جاء کلمه سیده النساء عند ذکر فاطمه علیها السّلام فی مجلدین کتاب المزار من البحار مجلد 98 و 99-، نذکرها بالإجمال و الاختصار مع ذکر المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 98 ص 179، کامل الزیارات: ص 230: اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک و زوجه ولیک و أم السبطین الحسن و الحسین، الطاهره المطهّره الصدیقه الزکیه، سیده نساء أهل الجنه أجمعین ....

2. بحار الأنوار: ج 98 ص 199، مصباح المتهجد: ص 499: فی زیاره الحسین علیه السّلام:

السلام علیک یا ابن فاطمه سیده نساء العالمین، السلام علیک و علی الأئمه من ولدک ....

3. بحار الأنوار: ج 98 ص 201، مصباح المتهجد: ص 499، الإقبال: ص 335: فی زیاره الشهداء علیهم السّلام: السلام علیکم یا أنصار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، السلام علیکم یا أنصار أمیر المؤمنین علیه السّلام، السلام علیکم یا أنصار فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

4. بحار الأنوار: ج 98 ص 209، المزار الکبیر: ص 120: فی زیاره الحسین علیه السّلام حین رؤیه القبر: ... السلام علی رسول اللّه أمین اللّه علی وحیه ...، السلام علی الطاهره الصدیقه فاطمه سیده نساء العالمین.

5. بحار الأنوار: ج 98 ص 256، المزار الکبیر: 172، المقنعه: ص 469: فی زیاره الحسین علیه السّلام: السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا ابن أمیر المؤمنین، السلام علیک یا ابن الصدیقه الطاهره سیده نساء العالمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:76

6. بحار الأنوار: ج 98 ص 260: فی زیاره الحسین علیه السّلام: قال فی

المزار الکبیر: ثم ادخل عند القبر و قم عند الرأس خاشعا قلبک و قل: السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا ابن أمیر المؤمنین سید الوصیین، السلام علیک یا ابن فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین.

7. بحار الأنوار: ج 98 ص 262 ح 42: فی بعض مؤلفات الأصحاب تقول: السلام علیک یا رسول اللّه ...، السلام علیک یا فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین.

و تقول فی إذن الدخول: أ أدخل یا فاطمه سیده نساء العالمین ....

8. بحار الأنوار: ج 98 ص 291، عن کامل الزیارات: ص 174: فی زیارته علیه السّلام یوم عاشوراء تقول: السلام علیک یا أبا عبد اللّه، السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا خیره اللّه و ابن خیرته، السلام علیک یا ابن أمیر المؤمنین و ابن سید الوصیین ...،

السلام علیک یا بن فاطمه سیده النساء ....

9. بحار الأنوار: ج 98 ص 294، مصباح المتهجد: 715، کامل الزیارات: ص 176:

فی زیاره یوم عاشوراء تقول: السلام علیک یا أبا عبد اللّه، السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا ابن أمیر المؤمنین و ابن سید الوصیین، السلام علیک یا ابن فاطمه سیده نساء العالمین ....

10. بحار الأنوار: ج 98 ص 323: تقول بعد زیاره عاشوراء: اللهم فبحرمه هذا المکان المنیف، صلّ علی محمد و آل محمد ...، إلی قوله: و بفاطمه سیده نساء العالمین ....

. 11 بحار الأنوار: ج 98 ص 325: و تقول أیضا بعد زیاره عاشوراء: ... فصلّ علی محمد رسولک إلی الثقلین و سید الأنبیاء المصطفین، و علی أخیه و ابن عمه الذین لم یشرکا بک طرفه عین أبدا، و علی فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

الموسوعه

الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:77

12. بحار الأنوار: ج 98 ص 333: تقول فی زیاره الأربعین: السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا ابن علی المرتضی وصی رسول اللّه، السلام علیک یا ابن فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

. 13 بحار الأنوار: ج 98 ص 336 ح 1، عن مصباح الزائر: ص 154: تقول: السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا ابن فاطمه سیده نساء العالمین ....

. 14 بحار الأنوار: ج 98 ص 350، عن مصباح الزائر: ص 171 و المزار للشهید: ص 51، المزار الکبیر: ص 137: فی زیاره الحسین علیه السّلام شهر رمضان تقول: السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا ابن أمیر المؤمنین، السلام یا ابن الصدیقه الطاهره فاطمه سیده نساء العالمین ....

. 15 بحار الأنوار: ج 98 ص 353، عن مصباح الزائر: ص 172 و المزار للشهید ص 48: فی لیلتی عید الفطر و الأضحی تقول: السلام علیک یا أبا عبد اللّه، السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا ابن سید الوصیین، السلام علیک یا ابن فاطمه سیده نساء العالمین ....

. 16 و فیه تقول فی زیاره علی بن الحسین علیه السّلام: السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا ابن خاتم النبیین، السلام علیک یا ابن فاطمه سیده نساء العالمین ....

. 17 بحار الأنوار: ج 98 ص 359، عن الکتب المذکوره فی زیاره لیله عرفه و یومها تقول: السلام علی رسول اللّه، السلام علی أمیر المؤمنین، السلام علی فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

. 18 و فیه فی ص 362: فی زیاره علی بن الحسین علیه السّلام تقول: السلام علیکم یا

أولیاء اللّه و أحبّاءه، السلام علیکم یا أصفیاء اللّه و أودّاءه، السلام علیکم یا أنصار دین اللّه و أنصار نبیه و أنصار أمیر المؤمنین و أنصار فاطمه سیده نساء العالمین ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:78

19. و فیه فی ص 371: تقول فی زیارته من بعد البلاد: السلام علیک یا ولی اللّه ...،

إلی أن تقول: السلام علی أمّک فاطمه بنت رسول رب العالمین ...، و تقول بعد الزیاره:

اللهم صلّ علی محمد و آله الطاهرین. یا اللّه یا رب محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه من ولد الحسین علیهم السّلام ...، و تقول أیضا: اللهم إنی أسألک بحق نبینا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، و بحق ولیک و وصی نبیک أمیر المؤمنین علی المرتضی علیه السّلام، و بحق الزهراء فاطمه الکبری سیده النساء علیها السّلام ....

. 20 بحار الأنوار: ج 98 ص 373، عن المزار الکبیر: ص 220: تقول فی الاستغاثه إلی صاحب الزمان علیه السّلام: سلام اللّه الکامل التام .... السلام علیک یا ابن فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

. 21 بحار الأنوار: ج 98 ص 374، عن الإقبال: 595: زیاره جامعه للبعید تقول:

السلام علیک یا رسول اللّه ...، السلام علیک یا فاطمه البتول، السلام علیک یا زین نساء العالمین، السلام علیک یا بنت رسول اللّه العالمین.

. 22 بحار الأنوار: ج 99 ص 44، عن عیون الأخبار: ج 2 ص 267 و کامل الزیارات:

ص 231، 310: فی کیفیه زیاره الرضا علیه السّلام تقول: اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک و زوجه ولیک و أم السبطین الحسن و الحسین سیدی شباب أهل الجنه، الطهر الطاهره المطهّره التقیه النقیه

الرضیه الزکیه سیده نساء العالمین ....

. 23 و فیه فی ص 46: تقول: السلام علیک یا ولی اللّه ...، السلام علیک یا وارث فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

. 24 و فیه فی ص 51: تقول فی وداعه علیه السّلام: ... و أشهد أن من زارک فقد وصل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أبهج فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام و نال من اللّه الفور العظیم.

. 25 و فیه فی ص 53: تقول فی زیارته: ... السلام علی غوث اللهفان و من صارت به أرض خراسان خراسان. السلام علی قلیل الزائرین و قره عین فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:79

26. بحار الأنوار: ج 99 ص 63، عن مصباح الزائر: ص 210: فی زیاره أبی محمد الحسن العسکری علیه السّلام، تقول فی إذن دخوله: .... أ أدخل یا نبی اللّه؟ أ أدخل یا أمیر المؤمنین؟ أ أدخل یا فاطمه سیده نساء العالمین؟ ...، و تقول فی زیارته: السلام علیک یا ابن خاتم النبیین، السلام علیک یا ابن سید الوصیین، السلام علیک یا ابن فاطمه سیده نساء العالمین ....

. 27 و فیه فی ص 66: تقول فی زیارته علیه السّلام: السلام علیک یا مولای یا أبا محمد الحسن العسکری ابن علی الهادی المهتدی و رحمه اللّه و برکاته .... السلام علیک یا بن سیده نساء العالمین .... و تقول بعد زیارته: و أتوسّل إلیک بفاطمه الزهراء علیها السّلام والده الأئمه المهدیین و سیده نساء العالمین ....

. 28 بحار الأنوار: ج 99 ص 98، عن مصباح الزائر: ص 225 و دار السلام: ج 2 ص 139: فی زیاره

الحجه علیه السّلام تقول: سلام اللّه الکامل التامّ الشامل العام .... السلام علیک یا ابن فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

. 29 بحار الأنوار: ج 99 ص 180: فی الزیاره الجامعه تقول: ... اللهم و صلّ علی الطاهره البتول الزهراء ابنه الرسول، أم الأئمه الهادین، سیده نساء العالمین ....

. 30 بحار الأنوار: ج 99 ص 192: فی الزیاره الجامعه تقول: ... اللهم إنی أسألک یا رافع السماوات المبنیّات .... السلام علی الطاهره الحمیده و البرّه التقیه الرشیده التقیه من الأرجاس، المبرّات من الأدناس، الزاکیه المفضّله علی نساء العالمین ....

. 31 بحار الأنوار: ج 99 ص 220: فی زیارتهم أیام الأسبوع تقول: ... السلام و الصلاه علی السیده فاطمه الزهراء الرشیده، السلام علی سیده فاطمه الزهراء الرشیده، السلام علی سیده نساء العالمین .... و فیه أیضا: اللهم صلّ علی السیده المفقوده الکریمه المحموده الرشیده العالیه الکریمه المحموده الشهیده العالیه الرشیده، أم الأئمه، سیده نساء الأمه، بنت نبیک، صاحبه ولیک، سیده النساء ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:80

و فیه أیضا فی ص 227: فی زیارتهم أیام الأسبوع تقول: ... اللهم کما خصّصته بجده النبی المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و بعلی المرتضی علیه السّلام و بفاطمه الزهراء علیها السّلام سیده النساء ....

و فیه أیضا ص 246: السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان، یا ابن أمیر المؤمنین و ابن فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

بحار الأنوار: ج 98 ص 266: فی زیاره فاطمه المعصومه، تقول فی زیارتها: السلام علی آدم صفوه اللّه ...، السلام علیک یا فاطمه سیده نساء العالمین ....

80
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: الحسن و الحسین علیهما السّلام خیر أهل

الأرض بعدی و بعد أبیهما و أمهما أفضل نساء أهل الأرض.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 20 ح 5، عن العیون.

2. عیون الأخبار: ج 2 ص 62 ح 252.

الأسانید:

فی عیون الأخبار بإسناد التمیمی، عن الرضا، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله.

81
المتن

عن الحسن بن زیاد، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه» أ سیده نساء عالمها؟ قال: تاک مریم، و فاطمه سیده نساء أهل الجنه من الأولین و الآخرین. فقلت: فقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه؟ قال: هما و اللّه سیدا شباب أهل الجنه من الأولین و الآخرین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:81

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 21 ح 10، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 125 ح 7.

3. معانی الأخبار: ج 1 ص 106 ح 1.

4. دلائل الإمامه: ص 54.

الأسانید:

1. فی الأمالی للصدوق: ابن الولید، عن الصفار، عن ابن معروف، عن أبی إسحاق، عن الحسن بن زیاد العطار، قال.

2. فی معانی الأخبار: حدثنا أحمد بن زیاد، حدثنا علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن محمد بن سنان، عن المفضل، قال.

3. فی دلائل الإمامه: أخبرنی الشریف أبو محمد الحسن بن أحمد، قال: أخبرنی محمد بن علی بن الحسین، قال: حدثنا أحمد بن زیاد، قال: حدثنا علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن محمد بن سنان، عن المفضل بن عمر، قال.

82
المتن

عن ابن عباس، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال فی خبر طویل: ابنتی فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 22 ح 13، عن الأمالی للصدوق.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 13، عن الأمالی للصدوق.

3. الأمالی للصدوق: ص 374.

الأسانید:

1. فی الأمالی للصدوق: ابن موسی، عن الأسدی، عن البرمکی، عن جعفر بن أحمد التمیمی، عن أبیه، عن عبد الملک بن عمیر، عن أبیه، عن جده، عن ابن عباس، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی الأمالی للصدوق أیضا: الدقاق، عن الأسدی، عن النخعی، عن النوفلی، عن ابن البطائنی، عن أبیه، عن ابن جبیر، عن ابن عباس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:82

83
المتن

قالت عائشه: أقبلت فاطمه علیها السّلام تمشی، لا و اللّه الذی لا إله إلا هو ما مشیها یخرم من مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فلما رآها قال صلّی اللّه علیه و آله: مرحبا بابنتی مرتین. قالت فاطمه علیها السّلام: فقال لی:

أ ما ترضین أن تأتی یوم القیامه سیده نساء المؤمنین أو سیده نساء هذه الأمه؟

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 23 ح 19، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 334.

3. الطرائف: ج 1 ص 263، باختصار و تفاوت.

4. صحیح البخاری: ج 4 ص 96، علی ما فی نزل الأبرار.

5. صحیح مسلم: ج 4 ص 1904.

6. نزل الأبرار: ص 84.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: بالإسناد إلی عبید بن موسی، عن زکریا، عن فراس، عن مسروق، عن عائشه، قالت.

84
المتن

فیما أوصی به النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی علی علیه السّلام: یا علی، إن اللّه عز و جل أشرف علی الدنیا فاختارنی منها علی رجال العالمین. ثم اطلع الثانیه فاختارک علی رجال العالمین بعدی. ثم اطلع الثالثه فاختار الأئمه من ولدک علیهم السّلام علی رجال العالمین بعدک. ثم اطلع الرابعه فاختار فاطمه علیها السّلام علی نساء العالمین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 26 ح 24، عن الخصال.

2. الخصال: ج 1 ص 227 ح 25.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:83

3. المواعظ للصدوق: ص 47، بزیاده فیه.

4. مدینه البلاغه: ج 1 ص 425.

الأسانید:

فی الخصال: حدثنا محمد بن علی بن الشاه، قال: حدثنا أبو حامد، قال: حدثنا أبو یزید أحمد بن خالد، قال: حدثنا محمد بن أحمد، عن أبیه، قال: حدثنا محمد بن حاتم، عن حمّاد بن عمرو، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال.

85
المتن

عن المفضل: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: أخبرنی عن قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی فاطمه علیها السّلام أنها سیده نساء العالمین، أ هی سیده نساء عالمها؟ قال: ذاک لمریم کانت سیده نساء عالمها، و فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 26 ح 25، عن معانی الأخبار.

2. معانی الأخبار: ص 107.

3. البرهان: ج 3 ص 281 ح 3، عن معانی الأخبار.

الأسانید:

فی معانی الأخبار: الهمدانی، عن علی، عن أبیه، عن محمد بن سنان، عن المفضل، قال:

86
المتن

عن علی علیه السّلام: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قرأ: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ ...» «1»، فقال لی: یا علی، خیر

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:84

نساء العالمین أربع: مریم بنت عمران و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد علیها السّلام، و آسیه بنت مزاحم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 36 ح 39، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 104.

3. کتاب أبی بکر الشیرازی، علی ما فی المناقب.

الأسانید:

فی المناقب: عن کتاب أبی بکر الشیرازی، و روی أبو الهذیل عن مقاتل، عن محمد بن الحنفیه، عن أبیه علیه السّلام.

87
المتن

فی المناقب: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، و أنها لتقوم فی محرابها فیسلّم علیها سبعون ألف ملک من المقربین، و ینادونها بما نادت به الملائکه مریم فیقولون: یا فاطمه، «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 49، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 135.

3. المنتخب للطریحی: ص 150.

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:85

88
المتن

فی المناقب: روت عائشه و غیرها عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال: یا فاطمه، ابشری فإن اللّه تعالی اصطفاک علی نساء العالمین و علی نساء الإسلام و هو خیر دین.

حذیفه: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: أتانی ملک فبشّرنی أن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه أو نساء أمتی.

البخاری و مسلم فی صحیحها، و أبو السعادات فی فضائل العشره، و أبو بکر بن شیبه فی أمالیه و الدیلمی فی فردوسه، أنه صلّی اللّه علیه و آله قال: فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه.

حلیه أبی نعیم: روی جابر بن سمره، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی خبر: أما أنها سیده نساء یوم القیامه.

تاریخ البلاذری: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام: أنت أسرع أهلی لحاقا بی، فوجمت. فقال لها: أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء أهل الجنه، فتبسّمت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 37 ح 39، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 104.

3. إسعاف الراغبین: ص 187، شطرا منه.

4. ینابیع الموده: ص 172، عن صحیح البخاری.

5. صحیح البخاری، علی ما فی الینابیع، شطرا منه.

6. ینابیع الموده: ص 180، شطرا منه.

89
المتن

فی المناقب، عن الشعبی، عن مسروق، عن عائشه، قالت: أسرّ النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام شیئا فضحکت. فسألتها فقالت: قال لی: أ لا ترضین أن تکونی سیده نساء أهل الجنه أو نساء أمتی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:86

حلیه الأولیاء و کتاب الشیرازی، روی عمران بن حصین و جابر بن سمره: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله دخل علی فاطمه علیها السّلام فقال: کیف تجدینک یا بنیّه؟ قالت: إنی لوجعه و إنه لیزیدنی أنه ما لی طعام آکله. قال: یا بنیّه، أ ما ترضین أنک سیده نساء العالمین؟ قالت: یا أبه، فأین مریم بنت عمران؟ قال: تلک سیده نساء عالمها، و إنک سیده نساء عالمک، أم و اللّه زوّجتک سیدا فی الدنیا و الآخره.

و قیل للصادق علیه السّلام: قال الرسول صلّی اللّه علیه و آله: «فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه» أی سیده نساء عالمها؟ قال: ذلک مریم، و فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه من الأولین و الآخرین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 37 ح 40، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 105.

3. روضه الواعظین: ص 148.

4. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 69، بتفاوت فیه.

5. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 107، عن حلیه الأولیاء.

6. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 42، بتفاوت فیه.

7. الذریه الطاهره: ص 143 ح 180.

8. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 140.

90
المتن

عن کتاب معالم العتره علیهم السّلام لعبد العزیز بن الأخضر بأسانیده، مرفوعا إلی قتاده، عن أنس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

خیر نسائها مریم و خیر نسائها فاطمه بنت محمد علیها السّلام.

و بأسناده إلی أحمد بن حنبل، یرفعه إلی أنس: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: حسبک من نساء العالمین مریم بنت عمران و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد علیها السّلام و آسیه بنت مزاحم امرأه فرعون.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:87

و بأسناده، عن أنس: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: حسبک من نساء العالمین مریم بنت عمران و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد علیها السّلام.

و منه: قالت عائشه لفاطمه علیها السّلام: أ لا أبشّرک أنی سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: لسیدات نساء أهل الجنه أربع: مریم بنت عمران و فاطمه بنت محمد علیها السّلام و خدیجه بنت خویلد و آسیه بنت مزاحم امرأه فرعون.

و عن مسند أحمد، عن عائشه، قالت: أقبلت فاطمه علیها السّلام تمشی کأن مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: أ لا ترضین أن تکونی سیده نساء هذه الأمه

و نساء المؤمنین؟ قالت: فضحکت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 51 ح 48، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 8.

91
المتن

عن الصادق، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: صلّی بنا رسول اللّه صلاه العصر، فلما انفتل حبس فی قبلته و الناس حوله. فبینا هم کذلک، إذ أقبل إلیه شیخ من مهاجره العرب ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله بعد دعاء الأعرابی: و کیف لا یصنع اللّه لک و قد أعطتکه فاطمه بنت محمد علیها السّلام سیده بنات آدم ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 57 ح 50، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 219.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:88

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: بالإسناد إلی أبی علی الحسن بن محمد الطوسی، عن محمد بن الحسن المعروف بالصقال، عن محمد بن معقل العجلی، عن محمد بن أبی الصهبان، عن ابن فضّال، عن حمزه بن حمران، عن الصادق، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر بن عبد اللّه، قال.

92
المتن

عن جابر بن عبد اللّه: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله أقام أیاما لم یطعم طعاما حتی شقّ ذلک علیه ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: الحمد للّه الذی جعلک شبیهه بسیده نساء العالمین فی نساء بنی إسرائیل فی وقتهم ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 68، عن بعض کتب المناقب.

2. بعض کتب المناقب، علی ما فی البحار.

3. تفسیر الثعلبی، علی ما فی المناقب.

4. الأربعون لابن المؤذن، علی ما فی المناقب.

الأسانید:

فی بعض کتب المناقب: بأسناده، عن أحمد بن محمد الثعلبی، عن عبد اللّه بن حامد، عن أبی محمد المزنی، عن أبی یعلی الموصلی، عن سهل بن زنجله الرازی، عن عبد اللّه بن صالح، عن ابن لهیعه، عن محمد بن المنکدر، عن جابر بن عبد اللّه.

93
المتن

روی ابن شیرویه فی الفردوس، عن ابن عباس و أبی سعید، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال:

فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین، ما خلا مریم عمران.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:89

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 76، عن الفردوس.

2. الفردوس لابن شیرویه، علی ما فی البحار.

94
المتن

روی عن الأصبغ بن نباته، قال: سمعت أمیر المؤمنین علیه السّلام یقول:

و اللّه لأتکلّمنّ بکلام لا یتکلّم به غیری إلا کذّاب: ورثت نبی الرحمه و زوجتی خیر نساء الأمه و أنا خیر الوصیین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 143 ح 37، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 32.

3. إعلام الوری: ج 1 ص 151، بتفاوت یسیر.

95
المتن

قال سوید بن غفله بعد عیاده نساء المهاجرین و الأنصار:

فأعادت النساء قولها علیها السّلام علی رجالهنّ. فجاء إلیها قوم من وجوه المهاجرین و الأنصار معتذرین و قالوا: یا سیده النساء! لو کان أبو الحسن ذکر لنا هذا الأمر من قبل أن نبرم العهد و نحکم العقد لما عدلنا عنه إلی غیره. فقالت علیها السّلام: إلیکم عنی، فلا عذر بعد تعذیرکم و لا أمر بعد تقصیرکم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 161 ح 9، عن الاحتجاج.

2. الاحتجاج: ج 1 ص 149.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:90

96
المتن

عن أحمد فی الفضائل بأسانیدهم، عن عروه، عن مسروق، قالت عائشه:

أقبلت فاطمه علیها السّلام تمشی کأن مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: أ لا ترضین أن تکونی سیده نساء المؤمنین؟ فضحکت لذلک ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 181 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 136.

3. کشف الغمه: ج 1 ص 453، بتفاوت فیه.

4. الأمالی للصدوق: ص 595 ح 2 المجلس السابع و الثمانون.

5. ذخائر العقبی: ص 39.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: حدثنا محمد بن أحمد بن الولید، قال: حدثنا أحمد بن علویه، عن إبراهیم بن محمد الثقفی، قال: حدثنا أبو نعیم الفضل، قال: حدثنا زکریا بن أبی زائده، قال: حدثنا فراس، عن الشعبی، عن مسروق، عن عائشه.

97
المتن

عن علی بن الحسین، عن أبیه الحسین علیهما السّلام:

لما مرضت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، وصّت إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام أن یکتم أمرها و یخفی خبرها ...، إلی قوله علیه السّلام:

قلّ یا رسول اللّه عن صفیّتک صبری و ضعف عن سیده النساء تجلّدی ... الحدیث.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:91

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 211 ح 40.

2. الأمالی للمفید: ص 281.

3. الأمالی للطوسی: ص 107.

4. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 337 ح 132، عن الکافی.

5. الکافی: ج 1 ص 459 ح 3.

الأسانید:

فی الأمالی للمفید و الطوسی و الکافی: المفید، عن الصدوق، عن أبیه، عن أحمد بن إدریس، عن محمد بن عبد الجبار، عن القاسم بن محمد الرازی، عن علی بن محمد الهرمرازی، عن علی بن الحسین علیه السّلام.

98
المتن

... فی حلیه الاولیاء، و اعتقاد أهل السنه و مسند الأنصار، عن أحمد، بالإسناد، عن حذیفه، قال النبی صلّی اللّه علیه و آله فی خبر:

أ ما رأیت العارض الذی عرض لی؟ قلت: بلی. قال: ذاک ملک لم یهبط إلی الأرض قبل الساعه، فاستأذن اللّه تعالی أن یسلّم علیّ و یبشّرنی أن الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه و أن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 292 ح 54، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 163.

3. الاکتفاء: ص 219 ح 9.

4. مدینه المعاجز: ج 1 ص 51، بتفاوت فیه.

5. کشف الغمه: ج 1 ص 452.

6. عوالم العلوم: مجلد الإمام الحسن علیه السّلام ص 39 ح 4، عن المناقب.

7. عوالم العلوم، مجلد الإمام الحسن علیه السّلام ص 97 ح 1، عن المناقب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:92

8. نور الأبصار: ص 51.

9. ناسخ التواریخ: مجلدات سید الشهداء علیه السّلام ج 4 ص 46.

10. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 55.

. 11 تاریخ مدینه دمشق: ج 12 ص 268، بزیاده فیه.

الأسانید:

1. فی الاکتفاء: أخبرنا أبو القاسم بن الحصین، نا أبو علی بن المذهب، أنا أحمد بن جعفر، نا عبد اللّه بن أحمد، حدثنی أبی، نبأنا حسین بن محمد، نبأنا إسرائیل، عن میسره بن حبیب، عن المنهال، عن زرّ بن حبیش، عن حذیفه، قال.

2. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: بالإسناد، أحمد بن الحسین، أخبرنا أبو عبید اللّه الحافظ، أخبرنا محمد بن یعقوب، أخبرنا الحسن بن علی، أخبرنا إسحاق بن منصور، أخبرنا إسرائیل، عن میسره، عن منهال، عن زرّ، عن حذیفه، قال.

99
المتن

قال عمر بن عبد العزیز لقریش و مشایخ أهل الشام:

قد صحّ عندی و عندکم أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ادعت فدک و کانت فی یدها، و ما کانت لتکذب علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع شهاده علی علیه السّلام و أم أیمن و أم سلمه، و فاطمه علیها السّلام عندی صادقه فیما تدعی و إن لم تقم البیّنه و هی سیده نساء أهل الجنه ....

المصادر:

بحار الأنوار: ج 29 ص 209.

100
المتن

عن سعید بن المسیّب، قال: لما قتل الحسین بن علی علیه السّلام و ورد نعیه إلی المدینه ...،

و الحدیث طویل، إلی أن قال عمر عند الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:93

و لقد و ثبت وثبه علی شهاب بنی هاشم الثاقب و قرنها الزاهر و علمها الناصر و عدّتها و عددها، المسمّی بحیدره، المصاهر لمحمد علی المرأه التی جعلوها سیده نساء العالمین، یسمّونها فاطمه، حتی أتیت دار علی و فاطمه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 290 ح 151، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ج 2 «1»، علی ما فی البحار.

3. مجمع النورین: ص 107، عن دلائل الإمامه.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنا أبو الحسین محمد بن هارون بن موسی التلعکبری، قال:

حدثنا أبی، قال: حدثنا أبو علی محمد بن همام، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن مالک الفزاری الکوفی، قال: حدثنی عبد الرحمن بن سنان الصیرفی، عن جعفر بن علی الحوار، عن الحسن بن مسکان، عن المفضل بن عمر الجعفی، عن جابر الجعفی، عن سعید بن المسیّب، قال.

101
المتن

قال أبان، قال سلیم: انتهیت إلی حلقه فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی قوله علیه السّلام:

أنشدکم باللّه أ ما سمعتم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: إن ابنتی سیده نساء أهل الجنه؟ قالوا: اللهم نعم، قد سمعناها من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

قالت علیها السّلام: أ فسیده نساء أهل الجنه تدّعی الباطل و تأخذ ما لیس لها؟! أ رأیتم لو أن أربعه شهدوا علیّ بفاحشه أو رجلان بسرقه، أ کنتم مصدّقین علیّ؟! فأما أبو بکر فسکت، و أما عمر فقال: و نوقع علیک الحدّ. فقالت: کذبت و لؤمت، إلا أن تقرّ أنک لست علی دین محمد صلّی اللّه علیه و آله، و إن الذی یجیز علی سیده نساء أهل الجنه شهاده أو یقیم علیها حد لملعون، کافر بما أنزل اللّه علی محمد صلّی اللّه علیه و آله ....

______________________________

(1). نقل المجلسی (ره) من دلائل الامامه ج 2 و هو الیوم مفقود.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:94

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 306، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

2. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 675 ح 104.

102
المتن

عن عامر بن واثله، قال: کنت فی البیت یوم الشوری، فسمعت علیا علیه السّلام و هو یقول:

استخلف الناس أبا بکر و أنا و اللّه أحقّ بالأمر و أولی به منه ...، إلی أن قال فی مناشداته:

نشدتکم باللّه هل فیکم أحد له زوجه مثل زوجتی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و بضعه منه و سیده نساء أهل الجنه غیری؟ قالوا: اللهم لا ....

و قال أیضا: ... و فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام زوجتی سیده نساء أهل الجنه غیری؟ قالوا:

اللهم لا.

و فیه قال أیضا: نشدتکم باللّه هل فیکم أحد زوجته سیده نساء أهل الجنه غیری؟

قالوا: لا.

المصادر:

1. الخصال: ج 2 ص 553.

2. بحار الأنوار: ج 31 ص 315 ح 1، عن الخصال.

3. فرائد السمطین: ج 1 ص 321 ح 251، شطرا منه.

4. إرشاد القلوب: ص 259، بتفاوت و زیاده و نقیصه.

5. الغدیر: ج 1 ص 160، شطرا منه.

6. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 243.

7. بناء المقاله الفاطمیه: ص 411.

8. شرح الأخبار: ج 2 ص 185 ح 529.

9. الأمالی للطوسی: ص 342، بزیاده و نقیصه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:95

الأسانید:

1. فی الخصال: أبی و ابن الولید معا، عن سعد، عن ابن أبی الخطاب، عن الحکم بن مسکین، عن أبی الجارود و هشیم بن أبی ساسان، و أبی طارق السرّاج، عن عامر بن واثله، قال.

2. فی الأمالی للطوسی: بالإسناد، أخبرنا أحمد بن محمد بن صلت، قال: أخبرنا أحمد بن محمد بن سعید إجازه، قال: حدثنا علی بن محمد بن حبیبه الکندی، قال:

حدثنا حسن بن حسین، قال: حدثنا أبو غیلان سعد بن طالب الشیبانی، عن إسحاق، عن أبی الطفیل، قال.

103
المتن

قال عمرو بن الحمق الخزاعی لأمیر المؤمنین علیه السّلام: و اللّه ما جئتک لمال من الدنیا تعطینیها و لا لالتماس السلطان ترفع به ذکری، ما جئتک إلا لأنک ابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أولی الناس بالناس، و زوج فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین، و أبو الذریه التی بقیت لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 34 ص 276 ح 1021.

2. الاختصاص: ص 15 ص 28.

الأسانید:

فی الاختصاص: جعفر بن الحسین، عن محمد بن جعفر المؤدب، عن أحمد بن أبی عبد اللّه البرقی، عن أبیه، رفعه قال: قال عمرو بن حمق الخزاعی.

104
المتن

عن عائشه، قالت: کنّ أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله عنده، لم یغادر منهنّ واحده. فأقبلت فاطمه علیها السّلام تمشی ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:96

یا فاطمه، أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء المؤمنین أو سیده نساء هذه الأمه؟ قالت:

فضحکت، فحکی الذی رأیت.

المصادر:

1. صحیح مسلم: ج 16 ص 6.

2. صحیح مسلم: ج 16 ص 7، بتفاوت فیه.

3. بحار الأنوار: ج 37 ح 67، عن صحیح مسلم.

4. صحیح مسلم: ج 7 ص 142.

5. تذکره الخواص: ص 309، بتفاوت و زیاده و نقیصه.

6. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 137، عن صحیح البخاری، بتفاوت فیه.

7. صحیح البخاری، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

8. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 138.

9. صحیح البخاری، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

الأسانید:

1. فی صحیح مسلم: أبو کامل الجحدری فضیل بن حسین، حدثنا أبو عوانه، عن فراس، عن عامر، عن مسروق، عن عائشه.

2. فی صحیح مسلم: أبو بکر بن أبی شیبه و حدثنا عبد اللّه بن نمیر، عن زکریا، و حدثنا ابن نمیر، حدثنا أبی، حدثنا زکریا، عن فراس، عن عامر، عن مسروق، عن عائشه.

105
المتن

فی روایه فی قوله تعالی: «إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ» «1»، قال: استهمّوا علیها، فخرج منهم زکریا فکفل بها.

قال زید بن رکانه: اختصموا فی بنت حمزه کما اختصموا فی مریم. قال: قلت له:

حمزه استنّ السنن و الأمثال کما اختصموا فی بنت حمزه؟ قال: نعم، «وَ اصْطَفاکِ عَلی

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 44.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:97

نِساءِ الْعالَمِینَ». «1» قال: نساء عالمها؟ قال: و کانت فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 3 ص 283 ح 17.

2. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 174 ح 48.

106
المتن

قال السید: تقول فی زیاره فاطمه علیها السّلام: السلام علیک یا سیده نساء العالمین، السلام علیک یا والده الحجج علی الناس أجمعین، السلام علیک أیتها المظلومه الممنوعه حقها ....

المصادر:

الإقبال: ص 623.

107
المتن

عن علی بن إبراهیم، قال: حدثنا أبی، عن بعض أصحابه رفعه، قال:

کانت فاطمه علیها السّلام لا یذکرها أحد لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلا أعرض عنه ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

یا فاطمه، أ ما علمت أن اللّه عز و جل أشرف علی الدنیا فاختارنی علی رجال العالمین نبیّا. ثم اطلع أخری فاختار علیا علیه السّلام علی رجال العالمین وصیا. ثم اطلع فاختارک علی نساء العالمین ....

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:98

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 4 ص 247 ح 2، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 336.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 99 ح 11.

108
المتن

عن عبد اللّه بن عباس، أنه قال: کنّا ذات یوم مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إذ أقبلت فاطمه علیها السّلام تبکی. فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فداک أبوک! ما یبکیک؟ قالت: إن الحسن و الحسین علیهما السّلام خرجا فما أدری أین باتا هما؟ ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: الحسن و الحسین علیهما السّلام، أبوهما علی بن أبی طالب علیه السّلام و أمهما فاطمه بنت خدیجه علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

المصادر:

فرائد السمطین: ج 2 ص 90 ح 406.

الأسانید:

أخبرنی أبو محمد الحسن بن الشریف مودود کتابه منها إلیّ و عبد المحیی بن أحمد إجازه، قالا: أنبأنا مجد الدین بن الربیع إجازه، قالا: أنبأنا جامع بن أبی نصر بن عبد الرحمن، أنبأنا أبی إسحاق بن إبراهیم حیلوله، و أخبرنا محمد بن محمد، قال: أنبأنا محمد بن أبی الفتوح، قال: أنبأنا والدی أبو الفتوح بن أبی عبد اللّه، قال: أنبأنا محمد بن علی، قال: أنبأنا الفضل بن محمد الفاریدی، قال: حدثنا عبد الرحمن المقتول ظلما، أنبأنا محمد بن الحاکم، أنبأنا أبو بکر بن أبی بکر، حدثنا محمد بن یحیی، أنبأنا محمد بن عثمان، أنبأنا إسحاق بن سلیمان الهاشمی، قال.

109
المتن

عن حذیفه بن الیمان، قال: رأیت مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رجلا علیه ثیاب بیاض، قال صلّی اللّه علیه و آله:

و هل رأیته؟ قلت: نعم. قال: ذلک ملک من الملائکه لم یهبط إلی الأرض، استأذن ربه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:99

عز و جل فی زیارتی فأذن له. فبشّرنی أن الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه و أمهما سیده نساء أهل الجنه.

المصادر:

1. فرائد السمطین: ج 2 ص 20 ح 363.

2. فرائد السمطین: ج 2 ص 21.

3. فرائد السمطین: ج 2 ص 21.

4. فرائد السمطین: ج 2 ص 21.

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أخبرنی الشیخان عبد اللّه و شهاب الدین، أنبأ عبد الأعلی فیما کتبا إلیّ منها أن الشیخین محمود بن أحمد و عبد اللطیف بن محمد إجازه لهما روایه جمیع مسموعاتها، قالا: أنبأنا زاهر بن طاهر الشحامی إجازه إن لم سماعا، قال: أخبرنا أحمد بن الحسین البیهقی، قال: أنبأنا محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا أبو الولید، حدثنا عبد اللّه بن محمد، حدثنا عبد اللّه بن عبد اللّه، حدثنا حفص بن عبد الرحمن، حدثنا قیس بن الربیع، عن میسره، عن المنهال، عن زرّ بن حبیش، عن حذیفه بن الیمان، قال.

110
المتن

قال السید فی تعظیم یوم العشرین- یوم ولاده الصدیقه- و فی فضائلها و مناقبها:

منها: أن أئمه المسلمین و الدعاه إلی رب العالمین علیهم السّلام من ذریته و صادر عن مقدس ولادتها.

و منها: أنها أفضل من کل امرأه کانت أو تکون فی الوجود، و هذا فضل عظیم السعود.

و منها: أنها المزوّجه فی السماء، و المختصّه بالطهاره و المباهله، و هی المختاره من سائر النساء ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:100

المصادر:

الإقبال: ص 623.

111
المتن

قال السید فی زیارتها علیها السّلام:

تقول: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...، السلام علیک یا سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین ...، و قرینه المرتضی و سیده النساء و مبشّره الأولیاء ....

المصادر:

الإقبال: ص 624.

112
المتن

قال السید فی أعمال یوم عرفه: ثم تقول: السلام علیک یا رسول اللّه ...، السلام علیک یا فاطمه البتول، السلام علیک یا زین نساء العالمین ....

المصادر:

الإقبال: ص 382.

113
المتن

قال العلامه المامقانی فی فضل النساء:

فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و أمها خدیجه، و من ضروریات مذهبنا کونها معصومه و کون قولها حجه، و هی سیده نساء العالمین باتفاق الفریقین و أخبارهم فی ذلک متواتره ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:101

المصادر:

تنقیح المقال: ج 3 ص 81 فی فصل النساء.

114
المتن

قال ابن الأثیر فی ذکر سنه خمس و أربعین و مائه و ظهور محمد بن عبد اللّه بن الحسن و کتاب محمد إلی المنصور، فیه:

... إن اللّه اختارنا و اختار لنا؛ فوالدنا من النبیین محمد صلّی اللّه علیه و آله أفضلهم، و منهم السلف أولهم إسلاما علی علیه السّلام، و من الأزواج أفضلهنّ خدیجه الطاهره و أول من صلّی إلی القبله، و من البنات خیرهنّ فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین و أهل الجنه ....

المصادر:

الکامل فی التاریخ: ج 5 ص 5.

115
المتن

من کتاب لأمیر المؤمنین علیه السّلام إلی معاویه جوابا: ... و منا خیر نساء العالمین و منکم حمّاله الحطب ....

المصادر:

1. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 337 ح 133.

2. نهج البلاغه: ص 3 ج 32.

116
المتن

قال أبو هریره: لما أسری بالنبی صلّی اللّه علیه و آله ثم هبط إلی الأرض، مضی لذلک زمان. ثم إن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:102

فاطمه علیها السّلام أتت النبی صلّی اللّه علیه و آله فقالت: بأبی أنت و أمی یا رسول اللّه، ما الذی رأیت لی؟ فقال لی:

یا فاطمه، أنت خیر نساء البریه و سیده نساء أهل الجنه ....

المصادر:

فرائد السمطین: ج 1 ص 47 ح 13.

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أخبرنی عبد اللّه بن محمود، قال: أنبأنا عبد المجیب بن أبی القاسم، قال: أخبرنا محمد بن ناصر، أنبأ محمد بن عبد المنعم، قال: أنبأنا الصاحب السعید الحسن بن علی، قال: أخبرنا الحسن بن أحمد و أحمد بن أحمد، قال: أخبرنا أحمد بن عبد اللّه، قال: أنبأنا عمر بن أحمد، قال: حدثنا أحمد بن محمد، قال: أنبأنا أبو یوسف بن یعقوب و کتبه، عن عثمان بن أبی شیبه، أنبأنا منبّه بن عثمان، قال: أنبأنا إسماعیل بن عیاش، قال: سمعت یحیی بن عبد اللّه یحدّث، عن أبیه، قال: سمعت أبا هریره.

117
المتن

قال الکفعمی فی زیاره الغدیر لعلی علیه السّلام:

السلام علی رسول اللّه ...، السلام علی فاطمه بنت رسول اللّه سیده نساء العالمین ....

المصادر:

المصباح للکفعمی: ص 476.

118
المتن

قال الکفعمی فی زیاره الحسین علیه السّلام فی أول لیله من رجب و یومه و نصفه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:103

تقول: السلام علیک یا ابن رسول اللّه ...، السلام علیک یا ابن فاطمه سیده نساء العالمین ....

المصادر:

المصباح للکفعمی: ص 491.

119
المتن

قال الکفعمی فی زیاره النبی صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه و الأئمه علیهم السّلام:

السلام علی رسول اللّه .... اللهم صلّ علی فاطمه الطیبه الطاهره المطهّره التی انتجبتها و طهّرتها و فضّلتها علی نساء العالمین ....

المصادر:

المصباح للکفعمی: ص 506.

120
المتن

فی کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام مع جاثلیق فی حدیث طویل جدا:

... ثم بکی و بکی القوم معه، ثم ودّعوه و قالوا: نشهد لک بالوصیه و الإمامه و الأخوه، و إن عندنا لصفتک و صورتک، و سیقام و قد بعد هذا الرجل من قریش علی الملک و لیخرجنّ إلیهم صوره الأنبیاء و صوره ابنیک الحسن و الحسین علیهما السّلام و صوره فاطمه علیها السّلام زوجتک سیده نساء العالمین ....

المصادر:

إرشاد القلوب: ص 315.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:104

121
المتن

قال الدیلمی فی عدّ فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام:

و منها أنه خصّ بتزویج فاطمه علیها السّلام التی قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی حقها: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من آذاها فقد آذانی، یرضی اللّه لرضاها و یغضب لغضبها، و هی سیده نساء العالمین.

المصادر:

إرشاد القلوب: ص 232.

122
المتن

یرفعه إلی الأعمش، عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال:

سألته عن أفضل الخلق بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أحقهم بالأمر، فقال: علی بن أبی طالب علیه السّلام، و بعده الحسن علیه السّلام ثم الحسین علیه السّلام؛ سبطا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ابنا خیره النسوان ....

المصادر:

إرشاد القلوب: ص 421.

123
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

یا علی، إنه لما أسری بی إلی السماء، تلقّتنی الملائکه بالبشارات فی کل سماء حتی لقینی جبرئیل فی محفل من الملائکه فقال: ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:105

یا علی، إن اللّه أشرف إلی الدنیا فاختارنی علی رجال العالمین. ثم اطلع الثانیه فاختارک علی رجال العالمین. ثم اطلع الثالثه فاختار فاطمه علیها السّلام علی نساء العالمین ....

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 255.

2. مدینه المعاجز: ج 1 ص 88 ح 44، عن الأمالی للطوسی.

3. بحار الأنوار: ج 18 ص 388 ح 97، عن الأمالی للطوسی.

4. بحار الأنوار: ج 40 ص 35 ح 70، عن الأمالی للطوسی.

5. إثبات الهداه: ج 1 ص 467 ح 104.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی، قال: أخبرنا جماعه، عن أبی المفضل، قال: حدثنا أبو القاسم جعفر بن محمد، قال: حدثنی مؤدّبی عبید اللّه بن أحمد، قال: حدثنا محمد بن زیاد بن أبی عمیر، قال: حدثنی علی بن رئاب، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام.

124
المتن

عن أبی عبد اللّه الصادق علیه السّلام، قال: جلس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی رحبه مسجده بالمدینه ...،

إلی قوله: الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 105 المتن ..... ص : 105

و الجام یسبّح للّه تعالی و یقدّسه بلسان عربی مبین، حتی نزل فی بطن راحه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو یقول: السلام علیک یا حبیب اللّه و صفوته ...، و علی ابنتک فاطمه خیر نساء العالمین، الزهراء فی الزاهرین، البتول أم الأئمه الراشدین ....

المصادر:

1. الهدایه الکبری: ص 32.

2. مدینه المعاجز: ج 1 ص 155، عن الهدایه.

3. معالم الزلفی: ص 318.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:106

الأسانید:

فی الهدایه: بالإسناد عن المفضل بن عمر الجعفی، عن أبی عبد اللّه الصادق علیه السّلام، قال.

125
المتن

روی عن عمران بن حصین أنه قال: کانت لی من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منزله و جاه، فقال: یا عمران، إن لک عندنا منزله و جاها، فهل لک فی عیاده فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام؟ فقلت:

نعم ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله لها: ابشری فو اللّه إنک لسیده نساء أهل الجنه ....

المصادر:

1. الأنوار النعمانیه: ج 3 ص 271.

2. المناقب لابن المغازلی: ص 315 ح 453.

الأسانید:

فی المناقب: أخبرنا الحسین بن الحسین، أخبرنا علی بن عبد اللّه، أخبرنا محمد بن علی بن خالد، حدثنا أحمد بن یحیی، حدثنا عبد اللّه بن داهر، عن عمرو بن جمیع، عن عروه بن عبید، عن الحسن بن أبی الحسن، عن عمران بن الحصین.

126
المتن

فی مجمع البیان فی آیه «وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ» «1»:

أی علی نساء عالمی زمانک، لأن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام سیده نساء العالمین. و هو قول أبی جعفر علیه السّلام، و قد روی عن النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه قال:

فضّلت خدیجه علی نساء أمتی کما فضّلت مریم علی نساء العالمین.

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:107

المصادر:

1. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 336 ح 129، عن مجمع البیان.

2. مجمع البیان، علی ما فی نور الثقلین.

127
المتن

عن ابن عباس، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن علیا علیه السّلام وصیّی و خلیفتی و زوجته فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ابنتی ....

المصادر:

1. من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 302 ح 916.

2. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 337 ح 134.

3. الأمالی للصدوق: ص 57 ح 10.

4. الأمالی للصدوق: ص 473 ح 6.

5. إثبات الهداه ج 1 ص 466 ح 100.

6. المواعظ للصدوق: ص 134.

الأسانید:

1. من لا یحضر الفقیه: روی المعلّی بن محمد البصری، عن جعفر بن سلمه، عن عبد اللّه بن الحکم، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، قال.

2. فی الأمالی للصدوق: حدثنا جعفر بن محمد بن سرور، قال: حدثنا الحسین بن محمد، عن المعلّی بن محمد، عن جعفر بن سلیمان، عن عبد اللّه بن الحکم، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

3. فی الأمالی للصدوق: حدثنا الحسین بن محمد، عن المعلّی بن محمد، عن جعفر بن سلیمان، عن عبد اللّه بن الحکم، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

128
المتن

فی الأمالی للصدوق بأسناده إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:108

أیّما امرأه صلّت فی الیوم و اللیله خمس صلوات و صامت شهر رمضان و حجّت بیت اللّه الحرام و زکّت مالها و أطاعت زوجها و والت علیا علیه السّلام دخلت الجنه بشفاعه ابنتی و فاطمه علیها السّلام، و أنها لسیده نساء العالمین.

فقیل له: یا رسول اللّه، هی سیده نساء عالمها!؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: ذاک مریم ابنه عمران، و أما ابنتی فهی سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین ....

المصادر:

1. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 338 ح 135.

2. الأمالی للصدوق: ص 575.

3. الجنّه العاصمه: ص 142.

129
المتن

عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

لیله عرج بی إلی السماء، رأیت علی باب الجنه مکتوبا: لا إله إلا اللّه، محمد رسول اللّه، علی حبیب اللّه، و الحسن و الحسین صفوه اللّه، فاطمه خیره اللّه، علی مبغضیهم لعنه اللّه.

المصادر:

1. تاریخ بغداد: ج 1 ص 259، علی ما فی الغدیر.

2. الغدیر: ج 2 ص 314.

3. المناقب للخوارزمی: ص 240.

130
المتن

قال المسعودی فی وفاه الإمام الصادق علیه السّلام و دفنه بالبقیع مع أبیه و جده علیهما السّلام: و علی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:109

قبورهم فی هذا الموضع من البقیع رخامه مکتوب علیها:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، الحمد للّه مبید الأمم و محیی الرم، هذا قبر فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. الدمعه الساکبه: ج 6 ص 275.

131
المتن

أسند الخطیب فی تاریخه قول النبی صلّی اللّه علیه و آله:

خیر رجالکم علی علیه السّلام، و خیر شبابکم الحسن و الحسین علیهما السّلام، و خیر نسائکم فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. الصراط المستقیم: ج 2 ص 69.

2. تاریخ بغداد، علی ما فی الصراط المستقیم.

132
المتن

قال الشوشتری فی بیان الموازاه الوارده فی الروایات بین الحسین علیه السّلام و بین الأنبیاء علیهم السّلام:

... عیسی ابن مریم العذراء، حسین ابن فاطمه الزهراء علیها السّلام ...؛ عیسی ابن سیده نساء عالمها، الحسین ابن سیده نساء العالمین ....

المصادر:

الخصائص الحسینیه: ص 281.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:110

133
المتن

أبو هریره، قال: لما أسری بالنبی صلّی اللّه علیه و آله ثم هبط إلی الأرض، مضی لذلک زمان. ثم إن فاطمه علیها السّلام أتت النبی صلّی اللّه علیه و آله فقالت: بأبی و أمی یا رسول اللّه، ما الذی رأیت لی؟ فقال: یا فاطمه، أنت خیر نساء البریه و سیده نساء أهل الجنه ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 209.

2. ذیل اللآلی: ص 62، علی ما فی الإحقاق.

3. فضائل الصحابه لأبی نعیم، علی ما فی ذیل اللآلی.

الأسانید:

فی فضائل الصحابه: أنبأنا عمرو بن أحمد، حدثنا أحمد بن محمد، حدثنا یعقوب دینار و کتبه عنی عثمان بن أبی شیبه، حدثنا منبّه بن عثمان، حدثنا إسماعیل بن عیاش، سمعت یحیی بن عبید اللّه یحدّث عن أبیه، سمعت أبا هریره قال.

134
المتن

قال البیاضی بالإسناد: لمّا ثقل النبی صلّی اللّه علیه و آله و خیف علیه الموت، دعا بعلی و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام و أخرج من فی البیت، و استدنا علیا علیه السّلام و أخذ بید فاطمه علیها السّلام بعد بکاء الجمیع و وضعها فی ید علی علیه السّلام و قال: هذه ودیعه اللّه و ودیعه رسوله عندک، فاحفظنی فیها فإنک الفاعل. هذه و اللّه سیده نساء العالمین، هذه مریم الکبری ....

المصادر:

1. الصراط المستقیم: ج 2 ص 92.

2. خصائص الأئمه علیهم السّلام، علی ما فی الصراط المستقیم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:111

135
المتن

عن أبی عبد اللّه الصادق، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، قال: مرض النبی صلّی اللّه علیه و آله المرضه الأولی التی عوفی منها، فعادته فاطمه علیها السّلام سیده النساء و معها الحسن و الحسین علیهما السّلام ....

المصادر:

1. عوالم العلوم: مجلد الإمام الحسن علیه السّلام ص 81 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 360 ح 8.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 266 ح 25.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: ابن المتوکل، عن السعدآبادی، عن البرقی، عن أبیه، عن فضاله، عن زید الشحّام، عن الصادق، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، قال.

136
المتن

عن الحسن بن علی علیه السّلام فی حدیث قال: ... إذا خرج ذلک التاسع من ولد أخی الحسین علیه السّلام ابن سیده النساء علیها السّلام، یطیل اللّه عمره فی غیبته، ثم یظهره بقدرته فی صوره شاب ابن دون أربعین سنه لیعلم أن اللّه علی کل شی ء قدیر.

المصادر:

1. إثبات الهداه: ج 3 ص 465.

2. الکفایه للخزّاز، علی ما فی إثبات الهداه.

137
المتن

عن المنهال بن عمرو، أن معاویه سأل الحسن علیه السّلام أن یصعد المنبر و ینتسب. فصعد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:112

فحمد اللّه و أثنی علیه، ثم قال:

أیها الناس! من عرفنی فقد عرفنی و من لم یعرفنی فسأبیّن له نفسی؛ بلدی مکه و أنا ابن المروه و الصفا، و أنا ابن النبی المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، و أنا بن من علا الجبال الرواسی، و أنا ابن من کسا محاسن وجهه الحیاء، و أنا بن فاطمه سیده النساء علیها السّلام ....

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 178.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 356 ح 34.

3. عوالم العلوم: مجلد الإمام الحسن علیه السّلام ص 125.

138
المتن

قال المفید فی باب الخبر عن أمیر المؤمنین علیه السّلام:

... أول أئمه المؤمنین و ولاه المسلمین و خلفاء اللّه تعالی فی الدین بعد رسول اللّه الصادق الأمین محمد بن عبد اللّه خاتم النبیین، صلوات اللّه علیه و آله الطاهرین. أخوه و ابن عمّه و وزیره علی أمره و صهره علی ابنته فاطمه البتول سیده نساء العالمین علیها السّلام، أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف، سید الوصیین، علیه أفضل الصلاه و التسلیم.

المصادر:

الإرشاد للمفید: ج 1 ص 5.

139
المتن

عن أبی هارون، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:113

أتیت أبا سعید الخدری فقلت: هل شهدت بدرا؟ فقال نعم. قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول لفاطمه علیها السّلام و قد جاءته ذات یوم تبکی: ... و أنت- یا فاطمه- سیده نساء أهل الجنه ....

المصادر:

الإرشاد للمفید: ج 1 ص 37.

الأسانید:

فی الإرشاد: أخبرنی أبو الحسن محمد بن المظفر البزّاز، قال: حدثنا عمر بن عبد اللّه بن عمران، قال: حدثنا أحمد بن بشیر، قال: حدثنا عبید اللّه بن موسی، عن قیس، عن أبی هارون، قال.

140
المتن

عن عبد اللّه بن الحارث و عثمان، عن عبد اللّه، عن حکیم، قالوا:

لشهدنا علیا أمیر المؤمنین علیه السّلام علی المنبر یقول: أنا عبد اللّه و أخو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و ورثت نبی الرحمه، و نکحت سیده نساء أهل الجنه علیها السّلام ....

المصادر:

الإرشاد للمفید: ج 1 ص 353.

الأسانید:

فی الإرشاد: علی بن مسهر، عن الأعمش، عن موسی بن طریف، عن عبایه و موسی بن أکیل، عن عمران بن میثم، عن عبایه و موسی الوجیهی، عن المنهال بن عمر، عن عبد اللّه بن الحارث و عثمان بن سعید، عن عبد اللّه بن بکیر، عن حکیم بن جبیر، قالوا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:114

141
المتن

قال المفید فی ذکر الإمام بعد أمیر المؤمنین علیه السّلام: و الإمام بعد أمیر المؤمنین علیه السّلام ابنه الحسن علیه السّلام ابن سیده نساء العالمین فاطمه علیها السّلام بنت محمد سید المرسلین صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

الإرشاد للمفید: ج 2 ص 5.

142
المتن

عن أبی سعید عقیصا، قال: لما صالح الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام معاویه بن أبی سفیان و دخل علیه الناس، فلامه بعضهم علی بیعته، فقال الحسن علیه السّلام:

... أ ما علمتم أنه ما منّا أحد إلا و یقع فی عنقه بیعه لطاغیه زمانه إلا القائم علیه السّلام الذی یصلّی خلفه روح اللّه عیسی بن مریم، فإن اللّه عز و جل یخفی ولادته و یغیّب شخصه لئلا یکون لأحد فی عنقه بیعه إذا خرج؛ ذاک التاسع من ولد أخی الحسین علیه السّلام ابن سیده النساء علیها السّلام ....

المصادر:

1. عوالم العلوم: مجلد الإمام الحسن علیه السّلام ص 175 ح 4، عن الاحتجاج.

2. الاحتجاج: ج 2 ص 9.

3. کمال الدین: ص 315 ح 2.

4. بحار الأنوار: ج 44 ص 19 ح 3.

الأسانید:

1. فی کمال الدین: المظفر العلوی، عن ابن عیّاش، عن أبیه، عن جبرئیل بن أحمد، عن موسی بن جعفر البغدادی، عن الحسن بن محمد الصیرفی، عن حنّان بن سدیر.

2. فی الاحتجاج: عن حنّان بن سدیر، عن أبیه سدیر، عن أبیه، عن أبی سعید عقیصا، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:115

143
المتن

عن عبد الرحمن بن سمره، قال: قلت: یا رسول اللّه، أرشدنی إلی النجاه. فقال:

یا ابن سمره، إذا اختلفت الأهواء و تفرّقت الآراء، فعلیک بعلی بن أبی طالب علیه السّلام ...، و هو أخی و أنا أخوه و هو زوج ابنتی فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین ....

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 26 ح 3 المجلس السابع.

2. إثبات الهداه: ج 1 ص 501 ح 213.

3. کمال الدین: ج 1 ص 256 ح 1، بزیاده فیه.

4. التحصین: ص 625 ح 22.

5. روضه الواعظین: ج 1 ص 100.

6. مشارق أنوار الیقین: ص 56.

7. مدینه البلاغه: ج 1 ص 156.

8. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 91 ح 101.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق و کمال الدین: حدثنا أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمی، قال: حدثنا محمد بن علی ماجیلویه، قال: حدثنا عمّی محمد بن أبی القاسم، عن محمد بن علی الکوفی، عن محمد بن سنان، عن المفضل بن عمر، عن جابر بن یزید، عن سعید بن المسیّب، عن عبد الرحمن بن سمره، قال.

144
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

یوم غدیر خم أفضل أعیاد أمتی، و هو الیوم الذی أمرنی اللّه تعالی ذکره فیه بنصب أخی علی بن أبی طالب علیه السّلام علما لأمتی ...، و هو أمیر المؤمنین و قائد الغرّ المحجّلین و یعسوب المؤمنین و خیر الوصیین و زوج سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:116

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 125 ح 8 مجلس السادس و العشرون.

2. روضه الواعظین: ج 1 ص 102، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: حدثنا جعفر بن مسرور، قال: حدثنا الحسین بن محمد، عن عمّه عبد اللّه بن عامر، عن ابن أبی عمیر، عن حمزه بن حمران، عن أبیه، عن أبی حمزه، عن علی بن الحسین، عن أبیه.

145
المتن

عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنا سید الأنبیاء و المرسلین و أفضل من الملائکه المقربین ...، و ابنتی فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 298 ح 12 المجلس التاسع و الأربعون.

2. التحصین للسید ابن طاوس: ص 561 ح 19، عن نور الهدی.

3. نور الهدی، علی ما فی التحصین.

الأسانید:

فی الأمالی و التحصین: حدثنا علی بن أحمد بن موسی، قال: حدثنا محمد بن جعفر، قال: حدثنا محمد بن إسماعیل، قال: حدثنا جعفر بن أحمد، عن أبیه، قال: حدثنا عبد الملک بن عمیر، عن أبیه، عن جده، عن ابن عباس، قال.

146
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، أنت خلیفتی علی أمتی فی حیاتی و بعد موتی .... یا علی، أنت زوج سیده النساء فاطمه علیها السّلام ابنتی ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:117

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 367 ح 17 المجلس الثامن و الخمسون.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 57.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق و بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: حدثنا أحمد بن هارون الفامی، قال:

حدثنا محمد بن عبد اللّه، عن أبیه، عن أیوب بن نوح، عن محمد بن أبی عمیر، عن أبان الأحمر، عن سعد الکنانی، عن الأصبغ بن نباته، عن عبد اللّه بن عباس، قال.

147
المتن

عن أبی ذر، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث أنه قال فی فاطمه علیها السّلام:

إنها سیده نساء العالمین، و بعلها سید الوصیین، و ابناها الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه ....

المصادر:

1. إثبات الهداه: ج 1 ص 575 ح 485، عن کفایه الأثر.

2. عوالم العلوم: 15/ 3 ص 143 ح 82، عن کفایه الأثر.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: حدثنا المعافی بن زکریا، عن محمد بن همام، عن محمد بن عامر، عن عبد اللّه بن زاهر، عن عبد القدوس، عن الأعمش، عن جیش بن المعتمر، عن أبی ذر.

148
المتن

قال الکنجی بعد ذکر قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام:

لو کنت مستخلفا أحدا لم یکن أحد أحق منک، لقدمتک فی الإسلام و قرابتک من رسول اللّه و صهرک و عندک فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:118

المصادر:

1. الغدیر: ج 1 ص 395، عن کفایه الطالب.

2. کفایه الطالب: ص 69، علی ما فی الغدیر.

149
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، أنت أمیر المؤمنین و إمام المتقین.

یا علی، أنت سید الوصیین و وارث علم النبیین و خیر الصدیقین و أفضل السابقین.

یا علی، أنت زوج سیده نساء العالمین علیها السّلام و خلیفه خیر المرسلین ....

المصادر:

1. الیقین للسید ابن طاوس: ص 236 ح 76.

2. بحار الأنوار: ج 38 ص 134 ح 88.

الأسانید:

فی الیقین: حدثنی نوح بن أحمد بن الحسن، عن إبراهیم بن أحمد، قال: حدثنی جدی، عن یحیی بن عبد الحمید، قال: حدثنی میسره بن الربیع، عن سلیمان الأعمش، عن جعفر بن محمد، عن أبیه محمد بن علی، عن أبیه علی بن الحسین، عن أبیه الحسین بن علی علیهم السّلام، قال: حدثنی أمیر المؤمنین، قال.

150
المتن

عن مولانا علی علیه السّلام: هاتوا من سمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول ما أقول لکم و کأنی معه الآن و هو یقول: ... اشهدی یا أم سلمه إنه قرینی فی الآخره و قره عینی و ثمره قلبی.

اشهدی إن زوجته سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:119

المصادر:

1. الیقین للسید ابن طاوس: ص 415 ح 154.

2. بحار الأنوار: ج 38 ص 121 ح 70، عن الیقین.

151
المتن

قال ابن الصبان فی مناقب علی علیه السّلام: ... و هو أحد العشره المشهود بالجنه و أخو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالمؤاخاه و صهره علی فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

المصادر:

إسعاف الراغبین: ص 163.

152
المتن

عن الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال:

جاء نفر من الیهود إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

و فی السطر الخامس (من التوراه): أمها فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

و فی التوراه اسم وصیی إیلیا و اسم سبطیّ شبّر و شبیر و هما نورا فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 187 ح 1 المجلس 35.

2. مدینه البلاغه: ج 2 ص 370 ح 7، عن الأمالی للصدوق.

3. بحار الأنوار: ج 13 ص 332 ح 11، عن الأمالی للصدوق.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: عن محمد بن علی ماجیلویه، عن عمّه محمد بن أبی القاسم،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:120

عن أحمد بن أبی عبد اللّه البرقی، عن أبی الحسن علی بن الحسین البرقی، عن عبد اللّه بن جبله، عن معاویه بن عمار، عن الحسن بن عبد اللّه، عن أبیه عن جده الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال.

153
المتن

نادت زینب علیها السّلام عند مقتل الحسین علیه السّلام بصوت حزین و قلب کئیب: وا محمداه، صلّی علیک ملیک السماء. هذا حسین مرمّل بالدماء .... بأبی محمد المصطفی، بأبی خدیجه الکبری، بأبی علیا المرتضی، بأبی فاطمه الزهراء سیده النساء ....

المصادر:

ناسخ التواریخ: مجلدات سید الشهداء علیه السّلام ج 3 ص 28.

154
المتن

قال علی بن الحسین علیه السّلام فی خطبته فی مجلس یزید: أیها الناس! أعطینا ستّا ...، إلی قوله: أنا بن فاطمه الزهراء علیها السّلام، أنا بن سیده النساء، أنا بن خدیجه الکبری ....

المصادر:

ناسخ التواریخ: مجلدات سید الشهداء علیه السّلام ج 3 ص 161.

155
المتن

عن عائشه، أنها قالت: أقبلت یوما فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تمشی ...، إلی قولها علیها السّلام:

فقال لی: یا فاطمه، إنی لک نعم السلف، أو ما ترضین أن تکونی سیده نساء هذه الأمه- أو قال: نساء المؤمنین-؟ فسررت بذلک و ضحکت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:121

و فی آخر عنه صلّی اللّه علیه و آله أنه نظر یوما إلی فاطمه علیها السّلام فقال لها: یا فاطمه، إنک سدت نساء أمتی کما سادت مریم ابنه عمران علی نساء عالمها.

المصادر:

1. شرح الأخبار: ج 3 ص 23 ح 958.

2. روضه المتقین: ج 1 ص 150.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 362.

4. السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام لشکر الحسینی: ص 17.

156
المتن

عن الحکم بن سلیمان بأسناده، عن علی علیه السّلام أنه قال: زوّجنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خیر نساء هذه الأمه و أنا خیر الوصیین.

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 27 ح 964.

157
المتن

الربیع بن صبیح بأسناده، عن عائشه أنها سئلت: أیّ النساء أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟

قالت: فاطمه علیها السّلام و من الرجال علی علیه السّلام ...، و فاطمه علیها السّلام التی یقول لها: فداک نفسی، أنت سیده نساء العالمین. فقیل له: یا رسول اللّه! فأین مریم؟ قال: تلک سیده نساء قومها.

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 55 ح 975.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:122

158
المتن

قال أبو حنیفه القاضی النعمان المغربی: و من روایه مخنف بن عبد اللّه بأسناده، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنه قال: المهدی علیه السّلام من نسل فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 394 ح 1272.

159
المتن

قال ابن طاوس:

و من الطرائف العجیبه ما تجدّد علی فاطمه علیها السّلام بنت محمد نبیهم صلّی اللّه علیه و آله من الأذی و الظلم و کسر حرمتها و حرمه أبیها و الاستخفاف بتعظیمه لها و تزکیتها، کما تقدّمت روایاتهم عنه فی حقّها من الشهاده بطهارتها و جلالتها و شرفها علی سائر النسوان و أنها سیده نساء أهل الجنه.

المصادر:

الطرائف: ج 1 ص 247.

160
المتن

قال السید: و من طریف ما أکثر التعجب و یحقّ لی أن أعجب من شهاده هؤلاء الأربعه المذاهب بتصدیق هذه الأحادیث و ما تقدم منهم فی مدح فاطمه علیها السّلام، و أنها سیده نساء العالمین، و أن من أغضبها فقد أغضب أباها محمدا صلّی اللّه علیه و آله و من آذاها فقد آذاه، و کتابهم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:123

یتضمّن: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ» «1»، ثم یشهدون و یصحّحون أن أبا بکر أغضبها و آذاها و هجرته سته أشهر حتی ماتت.

ثم و کیف تصدق العقول أن سیده نساء العالمین و سیده نساء أهل الجنه علیها السّلام تدّعی باطلا و تطلب محالا و ترید ظلم جمیع المسلمین و تأخذ صدقتهم و تموت مصرّه علی ذلک؟! ما یقبل هذا عقل صحیح و لا یعتقده ذو بصیره.

المصادر:

الطرائف: ج 1 ص 267.

161
المتن

قال السید فی الطرائف: ... إن أشرف أولاد الرسول صلّی اللّه علیه و آله هی فاطمه علیها السّلام، و لذلک قال صلّی اللّه علیه و آله:

«سیده نساء العالمین أربع»، و عدّ منهنّ فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

1. الطرائف: ج 2 ص 520.

2. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 42.

162
المتن

قال السید ابن طاوس:

و من طریف ما تجدّد فی هذا المعنی: أن فاطمه بنت نبیهم علیها السّلام المشهود لها بالفضائل و أنها سیده نساء أهل الجنه، یکذّبونها و یکذّبون شهودها و یطعنون فیهم ....

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:124

المصادر:

الطرائف: ج 1 ص 257.

163
المتن

قال الجاحظ: و أتی الحسن بن علی علیه السّلام معاویه بن أبی سفیان و قد سبقه ابن عباس، فأمر معاویه بإنزاله ...، إلی أن قال معاویه:

أ فأفاخر رجلا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جده و هو سید من مضی و من بقی، و أمه فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین. و قال الحسن بن علی علیه السّلام: ... و أنا بن أشجع العرب، ولّدتنی فاطمه علیها السّلام سیده النساء و خیره الأمهات ....

المصادر:

1. المحاسن و الأضداد للجاحظ: ص 108، علی ما فی الإحقاق.

2. الروائع المختاره: ص 80 ح 47، بتفاوت و زیاده.

3. إحقاق الحق: ج 5 ص 60.

164
المتن

قال الخوارزمی فی المناقب:

فکتب إلیه (أی إلی معاویه): من عمرو بن العاص صاحب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی معاویه بن أبی سفیان: أما بعد، فقد وصل إلیّ کتابک فقرأته و فهمته. فأما ما دعوتنی إلیه من خلع ربقه الإسلام من فتقی و التهوّر فی ضلاله معک و أعاننی إیاک علی الباطل و اختراط السیف وجه علی علیه السّلام و هو أخو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و وصیه و وارثه و قاضی دینه و منجز وعده و زوج ابنته علیها السّلام سیده نساء العالمین و أهل الجنه ... الحدیث.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:125

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 5 ص 51، عن مناقب الخوارزمی.

2. المناقب للخوارزمی: ص 125.

165
المتن

و رووا عن أنس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام خیر من نساء العالمین.

و عن ابن عباس، قال: أفضل نساء أهل الجنه خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد علیها السّلام و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم.

المصادر:

إعلام الوری: ص 150.

166
المتن

عن الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام أنه قال: بلغنا عن آبائنا أنهم قالوا: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یکثر تقبیل فم فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

المصادر:

إعلام الوری: ص 150.

167
المتن

قد أشار محمد بن إسحاق الأخبار الصحیحه الداله علی أن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الدنیا کما هی سیده نساء أهل الجنه بما فیه الغنیه و الکفایه، تدبّر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:126

المصادر:

بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 253.

168
المتن

قال ابن شهرآشوب فی تزویجها علیها السّلام فی خبر خطبه راحیل: ... اختار الملک الجبار صفوه کرمه و عبد عظمته لأمته سیده النساء علیها السّلام بنت خیر النبیین و سید المرسلین و إمام المتقین صلّی اللّه علیه و آله. فوصل حبله بحبل رجل من أهله و صاحبه المصدّق دعوته، المبادر إلی کلمته علی الوصول بفاطمه البتول علیها السّلام ابنه الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 348.

169
المتن

قال ابن شهرآشوب فی آیه: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ ... ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ» «1»:

و فاطمه و ذریتها علیهم السّلام من جملتهم، و قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین.

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 360.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه: 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:127

170
المتن

روی أنه لما قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله، امتنع بلال من الأذان ...، إلی أنه شرع بالأذان بأمر فاطمه علیها السّلام و شهقتها بعد «أشهد أن محمدا» و إفاقتها بعد: و سألته أن یتمّ الأذان فلم یفعل و قال لها: یا سیده النسوان، إنی أخشی علیک مما تنزلنیه بنفسک إذا سمعت صوتی بالأذان، فأعفته عن ذلک.

المصادر:

من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 194 ح 906.

171
المتن

قال فی أنوار الهدایه: من فضائل علی علیه السّلام مصاهرته لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فإنها من مفاخره العظیمه و کرائمه المنیعه لا مثلها مفخره و لا فوقها کرامه، لأن فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین و اختارها اللّه رب العالمین لعلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و اختاره لها ....

المصادر:

أنوار الهدایه للباقری النجفی: ص 234.

172
المتن

قال البیّومی فی الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام: ... بل إن البخاری إنما یطلق هذا اللقب الجلیل کذلک علی سیده نساء العالمین؛ السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام.

و قال فی ص 23: کما أطلق الطبری لقب صلوات اللّه علیها علی السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:128

المصادر:

الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام: ج 2 ص 22.

173
المتن

قال البرسی: ... کل من سکن الجنه من الإنس و الجن فالحسن و الحسین علیهما السّلام سیداه، و أهل الجنه ساده الخلائق فالحسن و الحسین علیهما السّلام ساده السادات و لا یسود أهل الآخره إلا من ساد أهل الدنیا، و أبوهما خیر منهما بنصّ الحدیث الذی علیه الإجماع.

فأمیر المؤمنین علیه السّلام سید سادات أهل الدنیا و الآخره و زوجته الزهراء سیده النساء لأنها بضعه النبوه و لحمه الرساله ....

المصادر:

مشارق انوار الیقین: ص 64.

174
المتن

روی عن الصحابه الصادقین: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله دخل علی فاطمه علیها السّلام فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أبوک الیوم ضیفک. فقالت فاطمه علیها السّلام: الحسن و الحسین علیهما السّلام یطالبان بشی ء من الزاد ...، إلی أن قال الحسین علیه السّلام:

عن إذنک یا رسول اللّه و عن إذنک یا أمیر المؤمنین و عن إذنک یا سیده نساء رب العالمین و عن إذنک یا حسن. فقالوا جمیعا: نعم قل یا حسین، فما شئت؟ فقال: أرید رطبا. فوافقوا علی ذلک ....

المصادر:

نوادر المعجزات: ص 87 ح 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:129

175
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أ ما ترضین إنی زوّجتک أول المسلمین إسلاما و أعلمهم علما؟

فإنک سیده نساء أمتی کما سادت مریم قومها ....

المصادر:

1. کنز العمال: ج 6 ص 153، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

2. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 1 ص 173.

3. إحقاق الحق: ج 15 ص 363.

176
المتن

قال حذیفه بعد وصول کتاب علی علیه السّلام إلیه بالمدائن: ... أیها الناس! إنما ولیکم اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین علیه السّلام حقا حقا ...، أخی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ابن عمّه و أبی الحسن و الحسین علیهما السّلام و زوج الزهراء البتول علیها السّلام سیده نساء العالمین. فقوموا- أیها الناس- فبایعوا علی کتاب اللّه و سنه نبیّه ....

المصادر:

الأنوار النعمانیه: ج 4 ص 329.

177
المتن

قال أبو ذر الغفاری: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل السابع، الرقم 2، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:130

178
المتن

قال عمّار: لما حضرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الوفاه دعا بعلی علیه السّلام ...، قال لفاطمه علیها السّلام: یا سیده النسوان، ممّ بکاؤک؟ قالت: یا أبه! أخشی الضیعه بعدک. قال: ابشری یا فاطمه فإنک أول من یلحقنی من أهل بیتی، و لا تبکی و لا تحزنی فإنک سیده نساء أهل الجنه ....

المصادر:

کفایه الأثر: ص 124.

179
المتن

قال المفید فی البحث عن آیه «أَذِلَّهٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَی الْکافِرِینَ» «1» و عرضها علی أبی بکر:

فإنه لم یعرف له قتیل فی الإسلام ...، و لا سفک بید لأحد المشرکین دما و لا کان له فیهم جریح و لم یزل من قتالهم هاربا و من حربهم ناکلا، و کان علی المؤمنین غلیظا و لم یکن بهم رحیما. أ لا تری ما فعله بفاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین و ما أدخله من الذلّ علی ولدها ....

المصادر:

الإفصاح: ص 133.

180
المتن

قال الهروی: رفع إلی المأمون أن أبا الحسن علی بن موسی الرضا علیه السّلام یعقد مجالس

______________________________

(1). سوره المائده: الآیه 54.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:131

الکلام و الناس یفتتنون بعلمه. فأمر محمد بن عمرو الطوسی حاجب المأمون، فطرد الناس عن مجلسه و أحضره. فلما نظر إلیه المأمون زبره «1» و استخفّ به.

فخرج أبو الحسن الرضا علیه السّلام من عنده مغضبا و هو یدمدم بشفتیه و یقول: و حق المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و المرتضی و سیده النساء علیهما السّلام لاستنزلنّ من حول اللّه تعالی بدعائی علیه ما یکون سببا لطرد کلاب أهل هذه الکوره إیاه و استخفافهم به و بخاصته و عامته ....

المصادر:

1. عوالم العلوم: مجلد الإمام الرضا علیه السّلام ص 163 ح 4.

2. بحار الأنوار: ج 49 ص 82 ح 82.

3. بحار الأنوار: ج 49 ص 84.

4. مدینه المعاجز: ص 495 ح 108.

5. حلیه الأبرار: ج 2 ص 354.

6. عیون الأخبار: ج 1 ص 184.

الأسانید:

فی عیون الأخبار: الورّاق و المکتب و حمزه العلوی و الهمدانی جمیعا، عن علی، عن أبیه، عن الهروی، و حدثنا جعفر بن نعیم بن شاذان، عن أحمد بن إدریس، عن إبراهیم بن هاشم، عن الهروی، قال.

181
المتن

عن زید بن علی، قال: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی علی و فاطمه علیهما السّلام و أخذ بعضادتی الباب و قال: السلام علیکم یا أهل بیت الرحمه و موضع الرساله و منزل الملائکه. یا بنیه، إن اللّه سبحانه و تعالی اطلع علی أهل الأرض اطلاعه فاختار أباک فجعله نبیا. ثم اطلع الثانیه فاختار منهم زوجک علیا علیه السّلام فجعله لی أخا و وصیا. ثم اطلع الثالثه فاختارک و أمک فجعلکما سیدتی نساء العالمین. ثم اطلع الرابعه فاختار ابنیک فجعلهما سیدتی شباب أهل الجنه ....

______________________________

(1). الزبر: الزجر و المنع و الانتهار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:132

المصادر:

مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 67.

الأسانید:

فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: عن محی السنه هذا، أخبرنا الحسین بن علی، أخبرنا الفضل بن الفضل، أخبرنا محمد بن سهل، أخبرنا عبد اللّه بن محمد البلوی، حدثنی إبراهیم بن عبد اللّه، حدثنی أبی، عن زید بن علی، عن أبیه علی بن الحسین، عن أبیه الحسین بن علی، عن أبیه علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال.

182
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

قال لی ربی لیله أسری بی: من خلّفت علی أمتک یا محمد؟ فقلت: یا رب، أنت أعلم. فقال: یا محمد، إنی انتجبتک لرسالتی و اصطفیتک لنفسی، فأنت نبیی خیر خلقی.

ثم الصدیق الأکبر الذی خلقته من طینتک و جعلته وزیرک، و هو أبو سبطیک الشهیدین سیدی شباب أهل الجنه، و زوجته خیر نساء العالمین.

أنت شجرتها و علی علیه السّلام أغصانها و فاطمه علیها السّلام ورقها و الحسن و الحسین علیهما السّلام ثمارها.

خلقتکم من طینه علیّین، و خلقت شیعتکم منکم لأنها لو ضربوا علی أنفسهم بالسیف لم یزدادوا لکم إلا حبّا.

قال: قلت: یا رب، و من الصدیق الأکبر؟ قال: علی علیه السّلام.

المصادر:

1. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 1 ص 478 ح 384.

2. الغدیر: ج 2 ص 313 ح 4، عن شمس الأخبار، بتفاوت یسیر.

3. شمس الأخبار: ص 33، علی ما فی الغدیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:133

الأسانید:

فی مناقب الإمام: حدثنا محمد بن منصور، عن الحکم بن سلیمان، قال: أخبرنی یزید، عن محمد بن عمر، عن عباد بن العوام، قال: حدثنی أبو محمد الهمدانی، عن أبی إسحاق، عن الحارث و عن عبد خیر، قالا.

183
المتن

قال المفید فی الجواب عن المسائل العکبریه فی جواب المسأله الخمسون:

... و أما فاطمه علیها السّلام، فإن السبب الذی من أجله ردّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خاطبیها حتی جاء الوحی بتزویجها أمیر المؤمنین علیه السّلام، فلأنها کانت سیده نساء العالمین، و واحده الأبرار من النساء أجمعین، و کانت بفضلها فی الدین تفوّق علی کافه نساء العالمین. فلم یکن لها کفو إلا أمیر المؤمنین علیه السّلام ....

المصادر:

المسائل العکبریه: ص 120.

184
المتن

فی ذخائر العقبی بعد ذکر أحادیث فی إسرار النبی صلّی اللّه علیه و آله مع فاطمه علیها السّلام:

... و قد تضمّن حدیث مسلم عن عائشه فی الذکر قبله أنه صلّی اللّه علیه و آله أخبرها أولا بشیئین:

بموته و أنها أول أهله لحوقا به فبکت، و أخبرها ثانیا بشی ء واحد و هی أنها سیده نساء المؤمنین أو سیده نساء أهل الجنه فضحکت.

و تضمّن حدیث الدولابی عن أم سلمه أنه أسرّ إلیها أولا بموته فقط فبکت، و فی الثانیه بأنها سیده المؤمنین فضحکت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:134

و تضمّن حدیثه عن فاطمه علیها السّلام نفسها أنه أسرّ إلیها أولا بموته فبکت، و ثانیا بشیئین بلحوقها به و أنها سیده نساء أهل الجنه فضحکت ....

المصادر:

ذخائر العقبی: ص 42.

185
المتن

قال المفید: فإذا أردت زیارتها فقف بالروضه و قل: السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علی ابنتک الصدیقه الطاهره، السلام علیک یا فاطمه بنت رسول اللّه یا سیده نساء العالمین ....

المصادر:

المزار للمفید: ص 179 ح 8.

186
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لأهل نجران: هلمّوا الآن نبتهل فنجعل لعنه اللّه علی الکاذبین.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: اللهم هذا نفسی و هو عندی عدل نفسی، اللهم هذه نسائی أفضل نساء العالمین، و قال: اللهم هذان ولدای و سبطای، فأنا حرب لمن حاربوا و سلم لمن سالموا.

میّز اللّه بذلک الصادقین من الکاذبین، فجعل محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أصدق الصادقین و أفضل المؤمنین؛ فأما محمد صلّی اللّه علیه و آله فأفضل رجال العالمین، فأما علی علیه السّلام فهو نفس محمد صلّی اللّه علیه و آله أفضل رجاء العالمین، و أما فاطمه علیها السّلام فأفضل نساء العالمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:135

المصادر:

تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام: ص 658 ح 374.

187
المتن

قال أحمد بن إسحاق للإمام العسکری علیه السّلام: یا ابن رسول اللّه، قد دنت الرحله و اشتدّت المحنه، فنحن نسأل اللّه أن یصلّی علی المصطفی صلّی اللّه علیه و آله جدک، و علی المرتضی علیه السّلام أبیک، و علی سیده النساء أمک فاطمه الزهراء علیها السّلام، و علی سیدی شباب أهل الجنه عمّک و أبیک، و علی الأئمه من بعدهما آبائک علیهم السّلام، و أن یصلّی علیک و علی ولدک و نرغب إلیه أن یعلی کعبک و یکبت عدوک و لا جعل اللّه هذا آخر عهدنا من لقائک ....

المصادر:

1. الاحتجاج: ج 2 ص 276.

2. الثاقب فی المناقب: ص 588 ح 534.

3. کمال الدین: ص 454 ح 1، بزیاده فیه.

4. الخرائج: ج 1 ص 481 ح 22.

5. ینابیع الموده: ص 459.

6. حلیه الأبرار: ج 2 ص 557.

7. بحار الأنوار: ج 52 ص 87 ح 1، عن کمال الدین.

الأسانید:

فی کمال الدین: حدثنا محمد بن علی بن محمد، قال: حدثنا أحمد بن عیسی، قال:

حدثنا أحمد بن طاهر القمی، قال: حدثنا محمد بن بحر بن سهل، قال: حدثنا أحمد بن مسرور، عن سعد بن عبد اللّه، قال.

188
المتن

عن أنس، قال: کنّا جلوسا فی المسجد عند النبی صلّی اللّه علیه و آله ...، و الحدیث طویل، فیه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:136

حضور الأصحاب و فیهم أبو بکر و عمر و معهم أمیر المؤمنین علیه السّلام عند أصحاب الکهف و الرقیم و تسلیم الأصحاب علیهم و امتناعهم عن الجواب، الی أن قال:

فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: أیتها الفتیه! ما بالکم لم تردّوا السلام علی أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ فقالوا: یا أبا الحسن، قد أمرنا أن لا نسلّم إلا علی النبی أو وصی نبی، و أنت خیر الوصیین و ابن عمّ خیر النبیین صلّی اللّه علیه و آله، و أنت أبو الأئمه المهدیین علیهم السّلام و زوج فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین ....

المصادر:

الثاقب فی المناقب: ص 174 ح 160.

189
المتن

قال الشهید فی آداب الزیاره بعد زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام:

ثم قبّل الضریح و استقبل قبر الحسین علیه السّلام و قل: السلام علیک یا أبا عبد اللّه، السلام علیک یا بن رسول اللّه، السلام علیک یا بن أمیر المؤمنین، السلام علیک یا بن فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 63: و تقول فی وداع أمیر المؤمنین علیه السّلام: ... السلام علی رسول اللّه، السلام علی فاطمه سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 122: و تقول فی إذن دخول حرم الحسین علیه السّلام: أ أدخل یا رسول اللّه؟ الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 136 المتن ..... ص : 136

أ أدخل یا نبی اللّه؟ أ أدخل یا أمیر المؤمنین؟ أ أدخل یا سید الوصیین؟ أ أدخل یا فاطمه سیده نساء العالمین؟

و قال فی ص 142: و تقول فی زیاره الحسین علیه السّلام فی رجب و لیله النصف من شعبان:

السلام علیک یا أبا عبد اللّه، السلام علیک یا حسین بن علی، السلام علیک یا بن فاطمه سیده نساء العالمین ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:137

و قال فی ص 161: و تقول فی زیاره علی بن الحسین علیه السّلام: السلام علیک یا ولی اللّه، السلام علیک یا بن رسول اللّه، السلام علیک یا بن خاتم النبیین، السلام علیک یا بن فاطمه سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 163: و تقول فی زیاره النصف من رجب: ... یا سیدی و أستشفع إلی اللّه بجدک سید النبیین و بأبیک سید الوصیین و بأمک فاطمه سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 167: و تقول فی زیاره

لیله القدر و العیدین: السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا بن أمیر المؤمنین، السلام علیک یا بن الصدیقه الطاهره فاطمه سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 171: و تقول فی زیاره یوم عرفه: السلام علی رسول اللّه، السلام علی أمیر المؤمنین، السلام علی فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 176: و تقول فی زیاره الشهداء: السلام علیکم یا أولیاء اللّه و أحبّاءه، السلام علیکم یا أصفیاء اللّه و أودّاءه، السلام علیکم یا أنصار دین اللّه و أنصار نبیّه صلّی اللّه علیه و آله و أنصار أمیر المؤمنین علیه السّلام و أنصار فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 179: و تقول فی زیاره یوم عاشوراء: السلام علیک یا أبا عبد اللّه، السلام علیک یا بن رسول اللّه، السلام علیک یا بن أمیر المؤمنین و ابن سید الوصیین، السلام علیک یا بن فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

المصادر:

المزار للشهید الأول: ص 45.

190
المتن

أبان، عن سلیم، قال: رأیت علیا علیه السّلام فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، و الحدیث طویل إلی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:138

أن قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: أ فتقرّون أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: أنا سید ولد آدم، و أخی علی علیه السّلام سید العرب، و فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه، و ابنای الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه؟ قالوا: اللهم نعم.

المصادر:

کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 634 ح 11.

191
المتن

أبان، عن سلیم، قال: حدثنی عبد اللّه بن جعفر بن أبی طالب، قال: کنت عند معاویه و معنا الحسن و الحسین علیهما السّلام ...، إلی أن قال علی علیه السّلام: قد سمعت من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول:

لیس فی جنّه عدن منزل أشرف و لا أفضل و لا أقرب إلی عرش ربی من منزلی، نحن فیه أربعه عشر إنسانا؛ أنا و أخی علی علیه السّلام و هو خیرهم و أحبّهم إلیّ، و فاطمه علیها السّلام و هی سیده نساء أهل الجنه ....

المصادر:

کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 832 ح 42.

192
المتن

قال سلیم: سمعت سلمان یقول: قلت: یا رسول اللّه، إن اللّه لم یبعث نبیا قبلک إلا و له وصی، فمن وصیک یا نبی اللّه؟ ...، إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

یا سلمان، إن اللّه اطلع علی الأرض اطلاعه فاختارنی منهم. ثم اطلع ثانیه فاختار منهم علیا علیه السّلام أخی، و أمرنی فزوّجته سیده نساء أهل الجنه علیها السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:139

المصادر:

کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 909 ح 62.

193
المتن

حدیث سعید بن المسیّب، عن عبد الرحمن بن سمره، قال: کنّا عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...،

إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا بن سمره، إن علیا علیه السّلام منی؛ روحه من روحی و طینته من طینتی، و هو أخی و أنا أخوه و هو زوج ابنتی فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین ....

المصادر:

1. العدد القویه: ص 90 ح 154.

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 226 ح 2.

3. کمال الدین: ص 275.

4. الأمالی للصدوق: ص 78.

الأسانید:

فی کمال الدین و الأمالی للصدوق: ماجیلویه، عن عمّه، عن محمد بن علی الکوفی، عن محمد بن سنان، عن المفضل بن عمر، عن جابر بن یزید، عن سعید بن المسیّب، عن عبد الرحمن بن سمره قال.

194
المتن

من کتاب الدرّ و کتاب الموالید: اسمها فاطمه علیها السّلام ...- إلی أن قال: و محدّثه لأن الملائکه کانوا ینادونها: یا فاطمه، إن اللّه اصطفاک و طهّرک و اصطفاک علی نساء العالمین ....

فقالت لهم ذات لیله: ما السبب المفضّله علی نساء العالمین مریم بنت عمران؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:140

فقالوا: إن مریم کانت سیده نساء عالمها، إن اللّه عز و جل جعلک سیده نساء عالمک و سیده نساء الأولین و الآخرین ....

المصادر:

1. العدد القویه: ص 226 ح 21، عن الدرّ.

2. کتاب الدرّ، علی ما فی العدد القویه.

3. کتاب الموالید، علی ما فی العدد القویه.

195
المتن

قال الکفعمی: من أراد رؤیا میته فی منامه فلیقل: اللهم أنت الحی الذی لا یوصف ...، و بحق حبیبک محمد صلّی اللّه علیه و آله سید النبیین، و بحق علی علیه السّلام خیر الوصیین، و بحق فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 158: و تقول فی الاستغاثه إلی المهدی علیه السّلام بعد الغسل و الصلاه تحت السماء: سلام اللّه الکامل التام ...، السلام علیک یا صاحب الزمان، یا ابن أمیر المؤمنین علیه السّلام، و ابن فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 194: و تقول فی دعاء الافتتاح: اللهم صلّ علی علی أمیر المؤمنین و وصی رسول رب العالمین صلّی اللّه علیه و آله، و صلّ علی الصدیقه الطاهره فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 292: و تقول فی زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام عند الاستیذان: ... السلام علی فاطمه بنت رسول اللّه سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 388: و تقول فی دعاء الاعتقاد: ... اللهم و قد أصبحت فی یومی هذا و لا ثقه لی و لا رجاء و لا مفزع و لا ملجأ و لا ملتجأ غیر من توسّلت بهم إلیک و هم رسولک و آله؛ علی أمیر المؤمنین علیه السّلام و سیدتی فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده النساء ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:141

المصادر:

البلد الأمین: ص 34 إلی ص 388.

196
المتن

قال السید فی مصباح الزائر ص 123: تقول فی زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام: السلام علی أمیر المؤمنین ...، السلام علی فاطمه بنت رسول اللّه سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 125: و تقول أیضا بعد تقبیل الضریح و استقبال قبر الحسین علیه السّلام بوجهک: السلام علیک یا أبا عبد اللّه، السلام علیک یا بن رسول اللّه، السلام علیک یا ابن أمیر المؤمنین، السلام علیک یا بن فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 161: و فی زیارته یوم الغدیر عند الدخول: السلام علی أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب وصی رسول اللّه و خلیفته و القائم بأمره من بعده سید الوصیین و رحمه اللّه و برکاته، السلام علی فاطمه بنت رسول اللّه سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 199: و فی زیاره الحسین علیه السّلام: اللهم أنت السلام و منک السلام ...،

السلام علی أئمه الهدی الراشدین، السلام علی الصدیقه الطاهره فاطمه سیده نساء العالمین ....

و قال فی ص 245: و فی زیاره الحسین علیه السّلام أیضا: السلام علیک یا أبا عبد اللّه، السلام علیک یا خیره اللّه و ابن خیرته، السلام علیک یا مولای یا أبا عبد اللّه یا بن خاتم النبیین و ابن سید الوصیین یا بن سیده نساء العالمین ....

المصادر:

مصباح الزائر: ص 123- 248.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:142

197
المتن

قال البخاری فی مرویات فاطمه علیها السّلام: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أخبرها أنه یقبض فی وجعه، و أنها أول أهل بیته تتبعه، و أنها سیده نساء أهل الجنه.

المصادر:

1. نزل الأبرار: ص 134، عن صحیح مسلم.

2. صحیح البخاری: ج 2 ص 352.

3. صحیح مسلم: ج 4 ص 1904 ح 245.

198
المتن

قال ابن شهرآشوب فی ذکر فاطمه علیها السّلام: و کانت تکنّی أم الحسن و أم محمد و تلقّب سیده النساء ....

المصادر:

1. نزل الأبرار: ص 131.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 357.

199
المتن

قال ابن الأثیر فی جامع الأصول: ... أما فاطمه علیها السّلام ...، و هی أصغر بناته فی قول، و هی سیده نساء العالمین.

المصادر:

1. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 231.

2. جامع الأصول لابن الأثیر، علی ما فی المناقب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:143

200
المتن

قال ابن أبی الحدید: أما قول الرضی عند دفن سیده النساء علیها السّلام فلأنه قد تواتر الخبر عنه صلّی اللّه علیه و آله أنه قال: فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

المصادر:

1. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشیروانی: ص 232.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 590.

201
المتن

قال ابن عبد البر: فاطمه علیها السّلام ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سیده نساء العالمین.

المصادر:

1. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشیروانی: ص 232.

2. الاستیعاب لابن عبد البر: ج 4 ص 373.

202
المتن

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، أنت أمیر المؤمنین و إمام المتقین. یا علی، أنت سید الوصیین و وارث علم النبیین و خیر الصدیقین و أفضل السابقین. یا علی، أنت زوج سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. مائه منقبه لابن شاذان: ص 28 ح 9.

2. الیقین: ص 237.

3. بحار الأنوار: ج 27 ص 199 ح 66.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:144

4. غایه المرام: ص 17 ح 9، علی ما فی مائه منقبه.

5. غایه المرام: ص 44 ح 48، علی ما فی مائه منقبه.

6. إثبات الهداه: ج 4 ص 168 ح 507.

الأسانید:

فی مائه منقبه: حدثنی نوح بن أحمد بن أیمن، قال: حدثنی إبراهیم بن أحمد بن أبی حصین، قال: حدثنی جدی، قال: حدثنی یحیی بن عبد الحمید، قال: حدثنی قیس بن ربیع، قال: حدثنی سلیمان الأعمش، عن جعفر بن محمد، قال: حدثنی أبی، قال:

حدثنی علی بن الحسین، عن أبیه، قال: حدثنی أبی أمیر المؤمنین علیهم السّلام، قال.

203
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما مررت فی لیله أسری بی بشی ء من ملکوت السماوات و لا علی شی ء من الحجب من فوقها ...، إلی أن قالت الملائکه: یا محمد، إنک أفضل النبیین، و علی علیه السّلام أفضل الوصیین، و فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. مائه منقبه: ص 62 ح 35.

2. غایه المرام: ص 66 ح 56، عن مائه منقبه.

3. غایه المرام: ص 586 ح 80، عن مائه منقبه.

الأسانید:

فی مائه منقبه: حدثنا أبو الطیب محمد بن الحسین، حدثنی مطیر بن محمد، قال:

حدثنی یحیی الجمال، قال: حدثنی هشام، قال: حدثنی أبو هارون العبدی، عن أبی سعید الخدری، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:145

204
المتن

قال الحاکم بعد ذکر خیر نساء العالمین أربع: ... و کیف کان فلا ریب عندنا أن فاطمه علیها السّلام أفضل الأربع و سیده نساء العالمین بلا استثناء.

المصادر:

1. دلائل الصدق: ج 2 ص 366.

2. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 3 ص 154، شطرا منه.

205
المتن

قال المظفر بعد ذکر مناقب الزهراء علیها السّلام أنها سیده النساء: و قد رغب بعض القوم أن یعارض حدیث سیاده الزهراء علیها السّلام بما وضعه علی لسان النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه قال: فضل عائشه علی النساء کفضل الثرید علی سائر الطعام. و هو ظاهر الوضع، إذ لا یحسن نسبه هذا التشبیه الواهی إلی من أعطی جوامع الکلم و کان أفصح من نطق بالضاد، و کیف لا یجزم بکذبه من عرف طریقه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی لطف کلامه و حسن بیانه و بدیع تشبیهاته؟ و أین هو من قوله: فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین؟ و لیت شعری أ یکون الفضل جزافا؟

و قد خالقت أمر اللّه فی کتابه بقرارها فی بیتها و خرجت علی إمام زمانها الذی قال فیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: حربک حربی! و جاهرت بعداوته و قد قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: من عاداک عادانی و من عادانی عادی اللّه! و استمرّت علی بغضه و قد جعل الرسول صلّی اللّه علیه و آله بغضه دلیل النفاق و قال فیه: من أبغضک أبغضنی و من أبغضنی أبغض اللّه!

و کیف تکون أفضل النساء و قد ضرب اللّه سبحانه مثلها و صاحبتها فی کتابه المجید بقوله: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ»! «1»

______________________________

(1). سوره التحریم: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:146

المصادر:

دلائل الصدق: ج 2 ص 367.

206
المتن

عن سلیمان الأعمش قال: وجّه إلیّ المنصور فی جوف اللیل أن أجب الخلیفه ...،

و الحدیث طویل، إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

إلهی بحق إبراهیم خلیلک و بحق آدم صفوتک إن کانا قرّتا عینی فی برّ أو بحر أو سهل أو جبل فاحفظهما و سلّمهما علی فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

المصادر:

1. الفضائل لابن شاذان: ص 117.

2. المناقب لابن المغازلی: ص 154 ح 188.

الأسانید:

فی الفضائل: عن أبی طالب أحمد بن الفرج بن الأزهر، رفعه عن رجاله إلی سلمان بن سالم، قال: أخبرنی الأعمش، قال.

207
المتن

عن سلیم بن قیس، یرفعه إلی أبی ذر و المقداد و سلمان، قالوا: قال لنا أمیر المؤمنین علیه السّلام: إنی مررت بالصهاکی ...، إلی قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

أنا خیر النبیین و المرسلین، و علی خیر الوصیین، و أهل بیتی علیهم السّلام خیر بیوت أهل النبیین، و فاطمه علیها السّلام ابنتی سیده نساء أهل الجنه أجمعین ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:147

المصادر:

1. الفضائل لابن شاذان: ص 134، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

2. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ص 236.

208
المتن

بالإسناد، یرفعه إلی عائشه أنها قالت: کنت عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فذکر علیا علیه السّلام فقال: یا عائشه، ... إن ابنتی سیده نساء العالمین و إن بعلها لا یقاس بأحد من الناس.

المصادر:

الفضائل لابن شاذان: ص 169.

209
المتن

عن عمار، قال: لما حضرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الوفاه دعا بعلی علیه السّلام، فسارّه طویلا ثم قال: یا علی، أنت وصیی و وارثی، قد أعطاک اللّه علمی و فهمی. فإذا متّ ظهرت لک ضغائن فی صدور قوم و غضبت علی حقک. فبکت فاطمه علیها السّلام و بکی الحسن و الحسین علیهما السّلام، فقال: لفاطمه علیها السّلام: یا سیده النسوان، ممّ بکاؤک؟ قالت: یا أبه! أخشی الضیعه بعدک. قال:

ابشری یا فاطمه فإنک أول من یلحقنی من أهل بیتی، فلا تبکی و لا تحزنی فإنک سیده نساء أهل الجنه ....

المصادر:

1. کفایه الأثر: ص 124.

2. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 177 ح 147.

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 328 ح 184.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:148

الأسانید:

فی کفایه الأثر: علی بن الحسن، عن هارون بن موسی، عن محمد بن علی، عن عبد اللّه بن معبد، عن موسی بن إبراهیم، عن عبد الکریم بن هلال، عن أسلم، عن أبی الطفیل، عن عمار.

210
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث: الحسن و الحسین علیهما السّلام إماما أمتی بعد أبیهما و سیدا شباب أهل الجنه، و أمهما سیده نساء العالمین، و أبوهما سید الوصیین.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 289 ح 1، عن کمال الدین.

2. کمال الدین: ص 260 ح 6.

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 254 ح 70.

الأسانید:

فی کمال الدین: ماجیلویه، عن علی، عن أبیه، عن علی بن معبد، عن الحسین بن خالد، عن علی بن موسی الرضا، عن أبیه، عن آبائه علیهم السّلام، قال.

211
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: کنت عند النبی صلّی اللّه علیه و آله ... إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: یا جابر، لأنهم عترتی من لحمی و دمی، فأخی سید الأوصیاء، و ابنای خیر الأسباط و ابنتی سیده النسوان ....

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 193 ح 3، عن کفایه الأثر.

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 308 ح 147، عن کفایه الأثر.

3. کفایه الأثر: ص 66.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:149

الأسانید:

فی کفایه الأثر: بأسناده إلی زید بن الحسن الأنماطی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری.

212
المتن

و أخرج ابن سعد: فی فضائل علی علیه السّلام أحادیث ...، و هو أخو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالمؤاخاه و صهره علی فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. الصواعق المحرقه: ص 120، عن الطبقات.

2. الطبقات لابن سعد، علی ما فی الصواعق.

213
المتن

قال أبو بکر فی جواب فاطمه علیها السّلام بعد إلقاء خطبتها علیها السّلام: ... و هذه حالی و مالی هی لک و بین یدیک، لا تزوی عنک و لا ندّخر دونک، و أنک أنت سیده أمه أبیک و الشجره الطیبه لبنیک ....

المصادر:

الاحتجاج: ج 1 ص 142.

214
المتن

قال محمد بن علی الباقر علیه السّلام: إن عمر بن الخطاب لما حضرته الوفاه و أجمع علی الشوری ...، إلی قوله علیه السّلام: نشدتکم باللّه، هل فیکم أحد زوجته سیده نساء العالمین غیری؟ قالوا: لا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:150

المصادر:

الاحتجاج: ج 1 ص 195.

الأسانید:

فی الاحتجاج: روی عمرو بن شمر، عن جابر الجعفی، عن أبی جعفر محمد بن علی الباقر علیه السّلام، قال.

215
المتن

روی عن موسی بن جعفر، عن أبیه، عن آبائه علیهم السّلام، عن الحسین بن علی علیه السّلام، قال:

إن یهودیا من یهود الشام و أحبارهم کان قد قرأ التوراه و الإنجیل و الزبور و صحف الأنبیاء و عرف دلائلهم، جاء إلی مجلس فیه أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فیهم علی بن أبی طالب علیه السّلام ...، إلی قوله:

فإن هذا یعقوب أعظم فی الخیر نصیبه، إذ جعل الأسباط من سلاله صلبه و مریم بنت عمران من بناته.

قال علی علیه السّلام: لقد کان کذلک، و محمد صلّی اللّه علیه و آله أعظم فی الخیر نصیبا، إذ جعل فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من بناته و الحسن و الحسین علیهما السّلام من حفدته ....

المصادر:

الاحتجاج: ج 1 ص 314.

216
المتن

وفد الحسن بن علی علیه السّلام علی معاویه، فحضر مجلسه و إذا عند هؤلاء القوم ... فنکس مروان رأسه و بقی مغیره مبهوتا. فالتفت إلی الحسن علیه السّلام فقال: أعور ثقیف! ما أنت من قریش فأفاخرک. أ جهلتنی یا ویحک! أنا بن خیره الإماء و سیده النساء ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:151

المصادر:

الاحتجاج: ج 1 ص 417.

217
المتن

عن أبی المغراء، عن موسی بن جعفر علیه السّلام، قال: سمعته یقول: ... نحن مکتوبون علی عرش ربنا؛ مکتوبون محمد خیر النبیین و علی سید الوصیین و فاطمه سیده نساء العالمین ....

المصادر:

1. الاختصاص: ص 90.

2. بحار الأنوار: ج 7 ص 336.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 126 ح 17، عن الاختصاص.

الأسانید:

فی الاختصاص: أبو الفرج، عن أبی سعید سهل بن زیاد، عن رجل، عن عبد اللّه بن جبله، عن أبی المعزاء.

218
المتن

أبو محمد، عن عبد اللّه بن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جلس أبو بکر مجلسه، بعث إلی وکیل فاطمه علیها السّلام فأخرجه من فدک ...، إلی قول أمیر المؤمنین علیه السّلام و أم أیمن:

سمعنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: إن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه. ثم قال أم أیمن: فمن کانت سیده نساء أهل الجنه تدّعی ما لیس لها؟ و أنا امرأه من أهل الجنه ما کنت لأشهد إلا بما سمعت من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:152

المصادر:

1. الاختصاص: ص 183.

2. بحار الأنوار: ج 29 ص 190، عن الاختصاص.

219
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: إن فاطمه علیها السّلام شکت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: أ لا ترضین إنی زوّجتک أقدم أمتی سلما و أحلمهم حلما و أکثرهم علما؟ أ ما ترضی أن تکونی سیده نساء أهل الجنه إلا ما جعل اللّه لمریم بنت عمران، و إن ابنیک سیدا شباب أهل الجنه ....

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 253.

2. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 247، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی: أبو العباس، قال: حدثنا أبو الفضل بن یوسف الجعفی، قال:

حدثنا محمد بن عکاشه، قال: حدثنا أبو المغزاء حمید بن المثنّی، عن یحیی بن طلحه النهدی، عن أیوب بن الحر، عن أبی إسحاق السبیعی، عن الحارث، عن علی علیه السّلام.

2. فی الأمالی للطوسی قال: أخبرنا جماعه، عن أبی المفضل، قال: حدثنا أحمد بن محمد، قال: حدثنی أسد بن یوسف بن یعقوب، قال: حدثنا محمد بن عکاشه، قال:

حدثنا أبو المعزاء و هو حمید بن المثنّی، عن یحیی بن طلحه النهدی و عن أیوب بن الحر، عن أبی إسحاق السبیعی، عن الحارث، عن علی علیه السّلام، قال.

220
المتن

قال الحسین بن علی علیه السّلام: لما أتی أبو بکر و عمر إلی منزل أمیر المؤمنین علیه السّلام و خاطباه فی البیعه و خرجا من عنده، خرج أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی المسجد ...، إلی قوله علیه السّلام: و أنا وصیه و زوج ابنته سیده نساء العالمین فاطمه بنت محمد علیها السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:153

المصادر:

الأمالی للطوسی: ج 2 ص 181.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: حدثنا محمد بن الحسن الطوسی، قال: أخبرنا جماعه، عن أبی المفضل، قال: حدثنی أبو علی أحمد بن علی، قال: حدثنا الرضا أبو الحسن علی بن موسی، قال: أبی موسی بن جعفر، قال: حدثنی أبی جعفر بن محمد، قال: حدثنی أبی محمد بن علی، قال: أبی علی بن الحسین بن علی علیهم السّلام، قال.

221
المتن

و جاء فی الخبر: لما توفّی أبو طالب، أوحی إلیه صلّی اللّه علیه و آله: أخرج من مکه فقد مات ناصرک. و لعل مع شرف أبیه، أن ابن عمّه محمدا صلّی اللّه علیه و آله سید الأولین و الآخرین، و أن أخاه جعفر ذو الجناحین، و أن زوجته سیده نساء العالمین ....

المصادر:

ینابیع الموده: ص 151.

222
المتن

عن فاطمه علیها السّلام، قالت: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء العالمین أو نساء أمتی.

و عن أبی الأسلمی، قال: دخلت مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام، قال: أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء هذه الأمه کما کانت مریم بنت عمران سیده نساء بنی إسرائیل.

و فی ص 261: أبو هریره رفعه: إن اللّه أخبرنی أن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه و الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:154

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 260.

2. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 141.

3. کنز العمال: ج 7 ص 111، بزیاده فیه.

223
المتن

روی أبو داود الطیالسی فی أحادیث النساء و قال: (فاطمه علیها السّلام) سیده نساء العالمین أو سیده نساء هذه الأمه.

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 138.

2. مسند الطیالسی: ج 6 فی أحادیث النساء، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

3. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 39، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

4. مشکل الآثار للطحاوی: ج 1 ص 48، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

5. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 156، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

224
المتن

روی بسنده، عن جابر بن سمره، قال: جاء نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی أن قال صلّی اللّه علیه و آله: أما أنها سیده النساء یوم القیامه.

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 140.

2. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 42.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 40.

4. المجالس الحسینیه لدخیل: ص 46.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 113.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:155

225
المتن

کتاب علی علیه السّلام إلی معاویه فی جواب کتابه: ... أما بعد، فقد أتانی کتابک ...، و منا خیر نساء العالمین و منکم حمّاله الحطب ....

المصادر:

1. نهج السعاده: ج 4 ص 190 ح 70.

2. نهج البلاغه: ص 28.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 132 ح 35.

4. الغدیر: ج 2 ص 25، علی ما فی العوالم.

226
المتن

قالت حفصه بنت عمر فی زفاف الزهراء علیها السّلام لیله عرسها:

فاطمه خیر نساء البشرو من لها وجه کوجه القمر

فضّلک اللّه علی کل الوری بفضل من خصّ بای الزمر إلی آخر الأبیات.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 355.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 116.

3. عوالم العلوم: مجلد فاطمه علیها السّلام ج 11 ص 301.

4. أعیان الشیعه: ج 1 ص 312.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 2628.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:156

227
المتن

قال المیر جهانی: إنه نقل جمع کثیر بطرق کثیره أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال فی مرض موته لفاطمه علیها السّلام: یا فاطمه، أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء العالمین أو سیده نساء هذه الأمه؟

المصادر:

1. الجنّه العاصمه: ص 196.

2. مسند للطیالسی: ص 196، علی ما فی جنّه العاصمه.

3. الطبقات الکبری: ج 8 ص 26، علی ما فی جنّه العاصمه.

4. الخصائص للنسائی: ص 34، علی ما فی جنّه العاصمه.

5. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 3 ص 156، علی ما فی جنّه العاصمه.

6. جواهر البحار: ج 1 ص 360، علی ما فی جنّه العاصمه.

7. الإستیعاب: ج 2 ص 750، علی ما فی جنّه العاصمه.

8. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 39، علی ما فی جنّه العاصمه.

9. مقتل الحسین علیه السّلام: ص 54، علی ما فی جنّه العاصمه.

10. مصابیح السنه: ص 204، علی ما فی جنّه العاصمه.

. 11 أسد الغابه: ج 5 ص 22، علی ما فی جنّه العاصمه.

. 12 تاریخ الإسلام للذهبی: ج 2 ص 94، علی ما فی جنّه العاصمه.

. 13 الإصابه: ج 4 ص 367، علی ما فی جنّه العاصمه.

. 14 الخصائص للسیوطی: ج 2 ص 265، علی ما فی جنّه العاصمه.

. 15 کنز العمال: ج 13 ص 95، علی ما فی جنّه العاصمه.

. 16 کنز العمال: ج 5 ص 97، علی ما فی جنّه العاصمه.

. 17 صلح الأخوان: ص 116، علی ما فی جنّه العاصمه.

. 18 الروض الأزهر: ص 103، علی ما فی جنّه العاصمه.

. 19 إتحاف الساده المتقین: ج 7 ص 184، علی ما فی جنّه العاصمه.

. 20 فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 29،

عن الکتب المذکوره.

. 21 ینابیع الموده: ص 260.

. 22 عوالم العلوم: ج 11 ص 130.

. 23 إحقاق الحق: ج 10 ص 27.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:157

24. مشکل الآثار: ج 1 ص 28، علی ما فی الإحقاق.

. 25 المختار فی مناقب الأخیار: ص 56.

. 26 ذخائر العقبی: ص 42.

. 27 المعتصر: ج 2 ص 247.

. 28 تاریخ الإسلام: ج 2 ص 91، علی ما فی الإحقاق.

. 29 نظم درر السمطین: ص 179، علی ما فی الإحقاق.

. 30 طرح التثریب: ج 1 ص 149، علی ما فی الإحقاق.

. 31 الإصابه: ج 4 ص 275، علی ما فی الإحقاق.

. 32 وسیله المال: ص 80، علی ما فی الإحقاق.

. 33 الثغور الباسمه: ص 14، علی ما فی الإحقاق.

. 34 السیره النبویه: ج 2 ص 6، علی ما فی الإحقاق.

. 35 مشارق الأنوار: ص 105، علی ما فی الإحقاق.

. 36 فضائل سیده النساء علیها السّلام: ص 5، علی ما فی الإحقاق.

. 37 الشرف المؤبّد: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

. 38 رشفه الصادی: ص 226، علی ما فی الإحقاق.

. 39 أعلام النساء: ج 3 ص 1215، علی ما فی الإحقاق.

. 40 المناقب للشافعی (مخطوط): ص 209، علی ما فی الإحقاق.

. 41 شرح النهج: ص 457، علی ما فی الإحقاق.

. 42 الخصائص للنسائی: ص 120 ح 129.

. 43 سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 130.

. 44 عنوان النجابه: ص 242.

228
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه إلا مریم بنت عمران.

و قال: یا فاطمه، أ لا ترضین أن تکونی سیده نساء العالمین؟

و قال لها: أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء

المؤمنین؟ و فی روایه: أفضل نساء أهل الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:158

المصادر:

1. الدره الیتیمه: ص 3.

2. الثغور الباسمه: ص 42، بتفاوت یسیر.

229
المتن

أخرج البیهقی عن حذیفه بن الیمان، قال: صلّی بنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: أن فاطمه سیده نساء أهل الجنه.

المصادر:

1. اللؤلؤه البیضاء: ص 51.

2. الحاوی فی الفتاوی للبیهقی: ج 2 ص 267، علی ما فی اللؤلؤه.

3. الفضائل للقطیعی: علی ما فی اللؤلؤه.

4. تاریخ دمشق، علی ما فی اللؤلؤه.

5. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 151، علی ما فی اللؤلؤه.

6. الخصائص للنسائی: ص 34، علی ما فی اللؤلؤه.

7. مجمع الزوائد: ج 9 ص 201، علی ما فی اللؤلؤه.

8. الثغور الباسمه: ص 13، علی ما فی اللؤلؤه.

9. الصواعق المحرقه: ص 185.

10. الثغور الباسمه: ص 45، بتفاوت یسیر.

. 11 فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام لابن شاهین: ص 29، بتفاوت فیه.

. 12 رشفه الصادی: ص 226.

. 13 فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 35.

. 14 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 49 ح 62.

. 15 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 54 ح 86.

. 16 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 55 ح 98.

. 17 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 56 ح 105.

. 18 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 57 ح 110، 112، بتفاوت فیه.

. 19 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 59 ح 128، 131، بتفاوت فیه.

. 20 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 69 ح 169.

. 21 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 75 ح 189.

. 22 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 76 ح 195.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:159

230
المتن

عن عائشه، قالت: أقبلت فاطمه علیها السّلام ... إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: أ لا ترضین أن تکونی سیده نساء هذه الأمه- أو نساء المؤمنین-؟

المصادر:

1. اللؤلؤه البیضاء: ص 54.

2. صحیح مسلم ج 7 ص 142.

3. المناقب المرتضویه، علی ما فی اللؤلؤه البیضاء.

4. تاریخ بغداد: ج 4 ص 392، علی ما فی اللؤلؤه البیضاء.

5. راموز الأحادیث: ص 281، علی ما فی اللؤلؤه البیضاء.

6. وسیله العمال: ص 171، علی ما فی اللؤلؤه البیضاء.

7. تاریخ الإسلام للذهبی: ج 2 ص 92، علی ما فی اللؤلؤه البیضاء، بتفاوت یسیر.

8. کنز العمال: ج 6 ص 221، علی ما فی اللؤلؤه البیضاء، بتفاوت یسیر.

9. الخصائص للنسائی: ص 24، علی ما فی اللؤلؤه البیضاء، بتفاوت یسیر.

. 11 أنساب الأشراف: ص 552، علی ما فی اللؤلؤه البیضاء، بتفاوت یسیر.

. 12 منتخب تاریخ ابن عساکر: ج 1 ص 298، بتفاوت یسیر.

. 13 المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 156، بتفاوت یسیر.

. 14 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 57 ح 113، بتفاوت یسیر.

. 15 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 103 ح 283، بتفاوت یسیر.

. 16 عوالم العلوم: ج 11 ص 123 ح 11، عن کشف الغمه.

. 17 کشف الغمه: ج 1 ص 450.

. 18 بحار الأنوار: ج 43 ص 51 ح 48.

. 19 تذکره الخواص: ص 309، بتفاوت یسیر.

. 20 ذخائر العقبی: ص 39.

. 21 مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 54.

. 22 إحقاق الحق: ج 25 ص 96.

. 23 غایه الوسائل: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

. 24 أحسن القصص: ج 5 ص 56، علی ما فی الإحقاق.

. 25 الاعتقاد علی مذهب السلف: ص 187، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه

الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:160

26. الجمع بین الصحیحین: ج 25 ص 98، علی ما فی الإحقاق.

. 27 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 119، علی ما فی الإحقاق.

. 28 تهذیب خصائص النسائی: ص 74، علی ما فی الإحقاق.

. 29 المجالسه: ص 209، علی ما فی الإحقاق.

. 30 الجمع بین الصحاح السبعه: ص 170، علی ما فی الإحقاق.

. 31 توضیح الدلائل: ص 328، علی ما فی الإحقاق.

. 32 تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 433، علی ما فی الإحقاق.

. 33 إتحاف السائل: ص 80، علی ما فی الإحقاق.

. 34 تهذیب الخصائص للنسائی: ص 99، علی ما فی الإحقاق.

. 35 المعجم الکبیر: ج 22 ص 418، علی ما فی الإحقاق.

. 36 حیاه الإمام علی علیه السّلام: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

. 37 دلائل النبوه: ج 6 ص 364، علی ما فی الإحقاق.

. 38 دلائل النبوه: ج 7 ص 164، علی ما فی الإحقاق.

. 39 الحدائق: ج 1 ص 434، علی ما فی الإحقاق.

. 40 أنساب الصحابه القرشیین: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

. 41 تهذیب الکمال: ج 22 ص 43، علی ما فی الإحقاق.

. 42 آل محمد علیهم السّلام: ص 91، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 43 حیاه الإمام علی علیه السّلام لشلبی: ص 55، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 44 تهذیب خصائص النسائی: ص 99، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 45 مسند فاطمه علیها السّلام: ص 55، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 46 جامع الأحادیث: ج 3 ص 58، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 47 آل محمد علیهم السّلام: ص 141، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 48 تحفه

الأشراف: ج 10 ص 90، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 49 تبصره المبتدی: ص 200، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 50 إتمام الدرایه: ص 18، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 51 منهاج البراعه: ج 19 ص 139، عن الینابیع.

. 52 الطبقات الکبری: ج 2 ص 248.

53. غایه المرام: ص 69 ح 3.

54. غایه المرام: ص 69 ح 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:161

231
المتن

قال الآلوسی: لو علم النبی صلّی اللّه علیه و آله بقاءها علیها السّلام لربما قال: خذوا کل دینکم عن الزهراء علیها السّلام ...،

علی أن قوله علیه الصلاه و السلام: «إنی ترکت فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتی، لا یفترقان حتی یردا علیّ الحوض» یقوم مقام ذلک الخبر و زیاده کما لا یخفی، کیف لا؟ و فاطمه علیها السّلام سیده تلک العتره.

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 94.

2. تفسیر روح المعانی: ج 3 ص 155.

232
المتن

قال العلامه المجاهد السید شرف الدین: إن تفضیلها علی مریم أمر مفروغ عنه عند أئمه العتره الطاهره علیهم السّلام و أولیائهم من الإمامیه و غیرهم، و صرّح بأفضلیتها علی سائر النساء حتی السیده مریم کثیر من محقّقی أهل السنه و الجماعه؛ کالتقی السبکی و الجلال السیوطی و البدر و الزرکشی و التقی المقریزی و ابن أبی داود و المناوی و غیرهم.

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 94.

2. النص و الاجتهاد: ص 114.

233
المتن

قال السیوطی: أربع نسوه سادات عالمهنّ: مریم بنت عمران و آسیه امرأه فرعون و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد علیها السّلام، و أفضلهنّ علما فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:162

المصادر:

مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 145.

234
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه قال فی وصیه له: یا علی، إن اللّه عز و جل أشرف علی الدنیا ...، إلی قوله: ثم اطلع الرابعه فاختار فاطمه علیها السّلام علی نساء العالمین.

المصادر:

1. الخصال: ج 1 ص 96.

2. بحار الأنوار: ج 26 ص 270 ح 7، عن الخصال.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 25 ح 15، عن الخصال.

4. بحار الأنوار: ج 16 ص 354 ح 40، عن الخصال.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 26 ح 24، عن الخصال.

6. إحقاق الحق: ج 18 ص 456.

7. موده القربی: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی الخصال: محمد بن علی بن الشاه، عن أبی حامد، عن أحمد بن خالد الخالدی، عن محمد بن أحمد بن صالح التمیمی، عن أبیه، عن محمد بن حاتم، عن حمّاد بن عمرو، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

235
المتن

ابن المغازلی، روی بسند عن عمران بن الحصین حدیثا طویلا، و فیه قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: فو الذی بعثنی بالنبوه حقا، إنک سیده نساء العالمین ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:163

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 18، عن عده کتب.

2. المناقب لابن المغازلی: ص 328.

3. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 127، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

4. ینابیع الموده: ص 198، بتفاوت فیه.

5. فتح الملک المعبود: ج 4 ص 8، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

6. مرآه المؤمنین: ص 183، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

7. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 128 بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

8. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 176، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

9. تقریب المرام للسنندجی: ص 332، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

10. الجامع الکبیر، علی ما فی الإحقاق.

. 11 تفریح الأحباب: ص 409، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 12 الإدراک: ص 48، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 13 مرآت المؤمنین: ص 19، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 14 أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 127، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 15 الدره الیتیمه (مخطوط)، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 16 وسیله الخادم إلی المخدوم: ص 293، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 17 إحقاق الحق: ج 33 ص 294.

. 18 الخلفاء الراشدون: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

. 19 فهرس أحادیث نوادر الأصول: ص 12، علی ما فی الإحقاق.

. 20 إحقاق الحق: ج 15 ص 53.

. 21 تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 247، علی ما

فی الإحقاق.

. 22 إحقاق الحق: ج 4 ص 43.

. 23 مشکل الآثار: ج 1 ص 48، علی ما فی الإحقاق.

. 24 فرائد السمطین (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 163 المصادر: ..... ص : 163

. 25 الأنس الجلیل: ص 68، علی ما فی الإحقاق.

. 26 إحقاق الحق: ج 25 ص 42، بتفاوت یسیر.

. 27 عیون الأخبار: ص 46، علی ما فی الإحقاق.

. 28 مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 136، علی ما فی الإحقاق.

. 29 إتحاف السائل: ص 77، علی ما فی الإحقاق.

. 30 الجوهره: ص 17، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:164

31. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 45، علی ما فی الإحقاق.

. 32 سیدات نساء أهل الجنه: ص 160، علی ما فی الإحقاق.

. 33 توضیح الدلائل: ص 329، علی ما فی الإحقاق.

. 34 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 52، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 35 غایه المرام للباذلی: ص 294، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 36 التبر المذاب: ص 115، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 37 إتحاف السائل: ص 71، بزیاده، علی ما فی الإحقاق.

. 38 آل محمد علیهم السّلام: ص 92، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

. 38 آل محمد علیهم السّلام: ص 50، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

. 39 سیدات نساء أهل الجنه: ص 113، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

. 40 الرحیق المختوم: ص 430، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

. 41 منهاج البراعه: ج 19 ص 141.

. 42 زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 336.

. 43 الحقیبه: ص 247، بتفاوت فیه.

. 44 فی رحاب محمد و أهل

بیته علیهم السّلام: ص 39.

. 45 منهاج البراعه: ج 13 ص 17.

. 46 المعجم الکبیر: ج 22 ص 416.

. 47 المعجم الکبیر: ج 22 ص 418.

. 48 المصنف لابن شیبه: ج 6 ص 388.

. 49 مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 242.

. 50 الصحیفه المهدیه: ص 222، بتفاوت فیه.

. 51 الصحیفه المهدیه: ص 75، بتفاوت فیه.

. 52 الصحیفه المهدیه: ص 108، بتفاوت فیه.

53. الفردوس للدیلمی: ج 3 ص 145، بتفاوت فیه.

54. إشراق الإصباح: ص 131.

55. مصباح الزائر: ص 198، بتغییر یسیر.

56. مصباح الزائر: ص 227، بتغییر یسیر.

57. مصباح الزائر: ص 246، بتغییر یسیر.

58. مصباح الزائر: ص 269، بتغییر یسیر.

59. مصباح الزائر: ص 291، بتغییر یسیر.

60. مصباح الزائر: ص 332، بتغییر یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:165

61. مصباح الزائر: ص 404، بتغییر یسیر.

62. مصباح الزائر: ص 405، بتغییر یسیر.

63. مصباح الزائر: ص 411، بتغیر یسیر.

64. مصباح الزائر: ص 435، بتغییر یسیر.

65. حقائق اللدنّی: ص 149، بزیاده.

66. مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 1 ص 41.

67. المشرع الروی: ج 1 ص 85.

68. التحفه السنیه: ص 196.

69. الأئمه الاثنا عشر: ص 63.

70. أسد الغابه: ج 7 ص 223.

71. المجدی: ص 6.

72. مناظره الشیخ عبد الصمد: ص 47.

73. کشف الأستار: ج 1 ص 408.

74. شرح أصول الکافی: ج 2 ص 521.

75. جزاء أعداء الصدیقه علیها السّلام: ص 25.

76. الإمام علی علیه السّلام للخلیلی: ص 215.

77. سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ج 1 ص 759.

78. بهجه الآمال: ج 7 ص 559.

79. غایه المرام: ج 1 ص 181.

80. غایه المرام: ج 1 ص 193 ح 4.

81. غایه المرام: ج 1 ص 193 ح 5.

82. غایه المرام: ج 1

ص 200 ح 13.

83. غایه المرام: ج 1 ص 204 ح 19.

84. غایه المرام: ج 1 ص 216 ح 3.

85. غایه المرام: ج 1 ص 308 ح 20.

86. تفسیر کنز الدقائق: ج 2 ص 83.

87. تاریخ الخلفاء الفاطمیین: ص 430.

88. جواهر الفقه: ص 248 ح 33.

89. مجمع البیان: ج 2 ص 745.

90. تفسیر القرآن الکریم: ص 90.

91. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 327.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:166

92. مسند أحمد: ج 3 ص 135.

93. عوالم: مجلد حدیث الغدیر ص 228.

94. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 546.

95. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 513.

96. نثر الدرر: ص 102.

97. الوجیر فی تفسیر الکتاب العزیز: ص 70.

98. معادن الحکمه: فی مکاتیب علی علیه السّلام.

99. الأربعون حدیثا فی فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 391.

100. الشرف المؤبّد: ص 54.

102. علّموا أولادکم محبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 51.

103. التبیان للطوسی: ج 2 ص 456.

236
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أ لا ترضین أن تکون سیده نساء المؤمنین أو سیده نساء هذه الأمه؟ قال لابنته فاطمه الزهراء علیها السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 25، عن عده کتب.

2. زاد المسلم: ج 1 ص 125، علی ما فی الإحقاق.

3. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 120، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

4. الریاض المستطابه: ص 284، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

5. التبصره: ص 452، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

6. شرح الفقه الأکبر: ص 33، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

7. مرآه المؤمنین: ص 183، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

8. ابتسام البرق لمحمد بن بهران، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

9. وسیله النجاه: ص 217، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

10. منال الطالب (مخطوط): ص 23، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 11 إحقاق الحق: ج 33 ص 266.

. 12 موسوعه أمهات المؤمنین: ص 493، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:167

13. إحقاق الحق: ج 33 ص 268.

. 14 مجلس من الأمالی: ص 53، علی ما فی الإحقاق.

. 15 إحقاق الحق: ج 33 ص 289.

. 16 خصائص الإمام علی علیه السّلام: ص 99، علی ما فی الإحقاق.

. 17 موسوعه الأطراف: ج 11 ص 217، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

. 18 الأمالی لأبی نعیم: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

. 19 وقایه الإنسان: ص 318، علی ما فی الإحقاق.

. 20 مسند أبی یعلی: ج 12 ص 111، علی ما فی الإحقاق.

. 21 إحقاق الحق: ج 15 ص 502، علی ما فی الإحقاق.

. 22 شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 1 ص

208، علی ما فی الإحقاق.

. 23 إحقاق الحق: ج 10 ص 42، بزیاده و نقیصه.

. 24 موده القربی: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

. 25 إحقاق الحق: ج 25 ص 479.

. 26 آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 251، علی ما فی الإحقاق.

. 27 تاریخ الإسلام: ج 1 ص 547، علی ما فی الإحقاق.

. 28 التاج الجامع: ج 3 ص 354.

. 29 تهذیب الکمال: ج 35 ص 249.

. 30 الخصائص للنسائی: ص 119 ح 128.

. 31 زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 335.

. 32 سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 46.

. 33 زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 334.

. 34 زاد المسلم: ج 1 ص 125.

. 35 سیره رسول اللّه و أهل بیته علیهم السّلام: ج 1 ص 729.

. 36 علّموا أولادکم محبه آل بیت النبی علیهم السّلام: ص 93.

. 37 ریاض الصالحین: ص 247.

237
المتن

عن أبی هریره، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن ملکا من السماء لم یکن زارنی، فاستأذن ربی فی زیارتی فبشّرنی و أخبرنی أن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أمتی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:168

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 28، عن عده کتب.

2. أهل البیت علیهم السّلام: ص 125، علی ما فی الإحقاق.

3. مرآه المؤمنین: ص 184، علی ما فی الإحقاق.

4. الدفاع عن أبی هریره: ص 172، علی ما فی الإحقاق.

5. الجامع الکبیر: ج 2 ص 152، علی ما فی الإحقاق.

6. إحقاق الحق: ج 33 ص 287.

7. تهذیب الکمال: ج 26 ص 391، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

8. إحقاق الحق: ج 23 ص 536.

9. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 42.

10. إحقاق الحق: ج 20 ص 517.

. 11 جامع الأحادیث للمدینان: ج 2 ص 152، علی ما فی الإحقاق.

. 12 الخصائص للنسائی: ص 119 ح 127.

. 13 سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 127.

. 14 مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 392، باختلاف یسیر.

. 15 مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 395، باختلاف یسیر.

238
المتن

روی عن حذیفه بن الیمان، قال: أتیت النبی صلّی اللّه علیه و آله، فخرج فاتبعته، فقال: ملک عرض لی و استأذن ربه أن یسلّم علیّ و یخبرنی أن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 31، عن عده کتب.

2. کنز العمال: ج 16 ص 28، علی ما فی الإحقاق.

3. الإدراک: ص 49، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

4. ابتسام البرق، علی ما فی الإحقاق.

5. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 123، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

6. منال الطالب: ص 22، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

7. غالیه المواعظ: ج 2 ص 73، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:169

8. مرآه المؤمنین للکنهوئی: ص 184، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

9. قصص الأنبیاء: ج 2 ص 377، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

10. وسیله النجاه: ص 225، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 11 مرآه المؤمنین للمولوی: ص 187، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 12 صفوه الشمس: ص 97، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 13 کشف القناع عن متن الإقناع: ج 5 ص 31، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 14 فتح الباری: ج 8 ص 111، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 15 أشعه اللمعات: ج 4 ص 693، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 16 وسیله النجاه: ص 228، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 17 کنز العمال: ج 16 ص 281، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 18 تاریخ مدینه دمشق: ج 6 حرف الواو، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

. 19 الفضل و الوصف: ص 281، بتفاوت، علی ما

فی الإحقاق.

. 20 الإدراک: ص 48، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

. 21 تفریح الأحباب: ص 408، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

. 22 إحقاق الحق: ج 19 ص 40.

. 23 إحقاق الحق: ج 6 ص 474، عن أرجح المطالب.

. 24 أرجح المطالب: ص 680، علی ما فی الإحقاق.

. 25 إحقاق الحق: ج 27 ص 50، عن آل بیت الرسول علیهم السّلام.

. 26 آل بیت الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 255.

. 27 إحقاق الحق: ج 33 ص 265، عن عده کتب.

. 28 مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 44، علی ما فی الإحقاق.

. 29 تهذیب الکمال: ج 35 ص 249، علی ما فی الإحقاق.

. 30 عالم الملائکه الأبرار: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

. 31 الصحیح الجامع: ج 1 ص 419، علی ما فی الإحقاق.

. 32 موسوعه أمهات المؤمنین: ص 493، علی ما فی الإحقاق.

. 33 إحقاق الحق: ج 33 ص 266، عن عده کتب.

. 34 ریاض الجنه: ص 18، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 35 خصائص الإمام علی علیه السّلام: ص 99، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 36 ذمّ البخل و فضل السخاء: ص 204، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 37 نهایه الإیجاز: ج 2 ص 288، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 38 حقیقه التوسل: ص 502، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:170

39. هدیه الباری: ج 1 ص 177، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 40 مسند أبی یعلی: ص 110، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 41 الکنز الثمین فی أحادیث النبی الأمین: ص 361، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 42 عظمه

الإسلام: ص 390، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 44 مختصر تاریخ دمشق: ج 26 ص 86، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 45 مختصر المحاسن: ص 188، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 46 فهرس الموضوعات: ص 365، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 47 تاریخ دمشق: ج 25 ص 253، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 48 نبؤات الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 52، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 49 إحقاق الحق: ج 5 ص 41.

. 50 در بحر المناقب (مخطوط)، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 51 إحقاق الحق: ج 15 ص 364، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 52 رساله الحلبی (مخطوط): ص 62، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

53. إحقاق الحق: ج 15 ص 680، بتفاوت.

54. المناقب لابن المغازلی: ص 112.

55. إحقاق الحق: ج 18 ص 385.

56. صحیح الترمذی: ج 5 ص 326، علی ما فی الإحقاق.

57. تاریخ مدینه دمشق ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام: ص 51، علی ما فی الإحقاق.

58. موده القربی: ص 106، علی ما فی الإحقاق.

59. وسیله النجاه: ص 207، علی ما فی الإحقاق.

60. المطالب العالیه: ج 4 ص 67، علی ما فی الإحقاق.

61. کنز العمال: ج 16 ص 252، علی ما فی الإحقاق.

62. مرقاه المفاتیح: ج 1 ص 393، علی ما فی الإحقاق.

63. کنز العمال: ج 16 ص 281، علی ما فی الإحقاق.

64. مرقاه المفاتیح: ج 11 ص 390، علی ما فی الإحقاق.

65. الفیض القدیر: ج 2 ص 60، علی ما فی الإحقاق.

66. إحقاق الحق: ج 4 ص 349، علی ما فی الإحقاق.

67. نزهه المجالس: ج 2 ص 226، علی ما فی الإحقاق.

68.

إحقاق الحق: ج 10 ص 48.

69. مکاشفه القلوب: ص 505، علی ما فی الإحقاق.

70. إحقاق الحق: ج 10 ص 69، عن عده کتب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:171

71. صحیح الترمذی: ج 13 ص 197، علی ما فی الإحقاق.

72. مسند أحمد بن حنبل: ج 5 ص 391، علی ما فی الإحقاق.

73. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 3 ص 151، علی ما فی الإحقاق.

74. حلیه الأولیاء: ج 4 ص 190، علی ما فی الإحقاق.

75. الاعتقاد: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

76. التاریخ: ج 4 ص 95، علی ما فی الإحقاق.

77. التاریخ: ج 4 ص 206، علی ما فی الإحقاق.

78. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 55، علی ما فی الإحقاق.

79. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 130، علی ما فی الإحقاق.

80. المختار فی مناقب الأخیار: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

81. جامع الأصول: ج 10 ص 82، علی ما فی الإحقاق.

82. أسد الغابه: ج 5 ص 574، علی ما فی الإحقاق.

83. کفایه الطالب: ص 275، علی ما فی الإحقاق.

84. وسیله المال: ص 161، علی ما فی الإحقاق.

85. مصابیح السنه: ص 108، علی ما فی الإحقاق.

86. ذخائر العقبی: ص 129، علی ما فی الإحقاق.

87. کنز العمال: ج 12 ص 95، علی ما فی الإحقاق.

88. المنتخب من صحیح البخاری و مسلم: ص 219، علی ما فی الإحقاق.

89. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 90، علی ما فی الإحقاق.

90. سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 168، علی ما فی الإحقاق.

91. تلخیص المستدرک: ج 3 ص 151، علی ما فی الإحقاق.

92. تیسیر الوصول: ج 2 ص 154، علی ما فی الإحقاق.

93. البدایه و النهایه: ج 3 ص 206، علی ما فی

الإحقاق.

94. الفصول المهمّه: ص 127، علی ما فی الإحقاق.

95. الحاوی للفتاوی: ج 2 ص 267، علی ما فی الإحقاق.

96. الخصائص الکبری: ج 2 ص 226، علی ما فی الإحقاق.

97. الجامع الصغیر: ج 1 ص 7، علی ما فی الإحقاق.

98. کنز العمال: ج 13 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

99. کنز العمال: ج 5 ص 97، علی ما فی الإحقاق.

100. الصواعق المحرقه: ص 185، علی ما فی الإحقاق.

101. روضه الأحباب: ص 665، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:172

102. الحبائک: ص 105، علی ما فی الإحقاق.

103. العرائس الواضحه: ص 195، علی ما فی الإحقاق.

104. جالیه الکدر: ص 195، علی ما فی الإحقاق.

105. حسن الأسوه: ص 290، علی ما فی الإحقاق.

106. ینابیع الموده: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

107. أرجح المطالب: ص 241، علی ما فی الإحقاق.

108. التاج الجامع: ج 3 ص 317، علی ما فی الإحقاق.

109. جمع الوسائل: ج 1 ص 269، علی ما فی الإحقاق.

110. سعد الشموس: ص 203، علی ما فی الإحقاق.

111. الفتح الکبیر: ج 1 ص 28، علی ما فی الإحقاق.

112. جواهر البحار: ج 1 ص 360، علی ما فی الإحقاق.

113. الروض الأزهر: ص 200، علی ما فی الإحقاق.

114. موده القربی: ص 122.

115. مجمع الزوائد: ج 9 ص 201، علی ما فی الإحقاق.

116. الثغور الباسمه: ص 13، علی ما فی الإحقاق.

117. ینابیع الموده: ص 154، علی ما فی الإحقاق.

118. صحیح البخاری: ج 4 ص 203، علی ما فی الإحقاق.

119. الخصائص للنسائی: ص 33، علی ما فی الإحقاق.

120. مشکل الآثار: ج 1 ص 48، علی ما فی الإحقاق.

121. أنساب الأشراف: ص 405، علی ما فی الإحقاق.

122. بذل القوه: ص 299، علی

ما فی الإحقاق.

123. إرشاد الساری: ج 6 ص 80، علی ما فی الإحقاق.

124. عمده القاری: ج 16 ص 154، علی ما فی الإحقاق.

125. سعد الشموس: ص 203، علی ما فی الإحقاق.

126. مفتاح النجا: ص 106، علی ما فی الإحقاق.

127. الأنوار المحمدیه: ص 146، علی ما فی الإحقاق.

128. البدایه: ج 2 ص 61، علی ما فی الإحقاق.

129. مشکاه المصابیح: ص 568، علی ما فی الإحقاق.

130. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 95، علی ما فی الإحقاق.

131. نظم درر السمطین: ص 178، علی ما فی الإحقاق.

132. ذخائر العقبی: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:173

133. کنز العمال: ج 13 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

134. ینابیع الموده: ص 172، علی ما فی الإحقاق.

135. السیف الیمانی: ص 9، علی ما فی الإحقاق.

136. الروض الأنف: ج 1 ص 160، علی ما فی الإحقاق.

137. فضائل سیده النساء علیها السّلام: ص 3، علی ما فی الإحقاق.

138. وسیله المال: ص 88، علی ما فی الإحقاق.

139. مرآه الجنان: ص 61، علی ما فی الإحقاق.

140. تجهیز الجیش: ص 96، علی ما فی الإحقاق.

141. أرجح المطالب: ص 241، علی ما فی الإحقاق.

142. مفتاح النجا: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

143. صحیح الترمذی: ج 13 ص 250، علی ما فی الإحقاق.

144. الطبقات الکبری: ج 2 ص 248، علی ما فی الإحقاق.

145. الخصائص: ص 33، علی ما فی الإحقاق.

146. ذخائر العقبی: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

147. أسد الغابه: ج 5 ص 523، علی ما فی الإحقاق.

148. جامع الأصول: ج 10 ص 84، علی ما فی الإحقاق.

149. مشکاه المصابیح: ج 3 ص 268، علی ما فی الإحقاق.

150. منتخب کنز العمال: ج 5 ص

97، علی ما فی الإحقاق.

151. الثغور الباسمه: ص 13، علی ما فی الإحقاق.

152. تیسیر الوصول: ص 159، علی ما فی الإحقاق.

153. ینابیع الموده: ص 172، علی ما فی الإحقاق.

154. مفتاح النجا: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

155. فضائل سیده النساء علیها السّلام: ص 4، علی ما فی الإحقاق.

156. المختار: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

157. وسیله المال: ص 88، علی ما فی الإحقاق.

158. المغازی و السیر: ص 286، علی ما فی الإحقاق.

159. الإستیعاب: ج 2 ص 750، علی ما فی الإحقاق.

160. مسند أحمد: ج 3 ص 64، علی ما فی الإحقاق.

161. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 154، علی ما فی الإحقاق.

162. الاعتقاد: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

163. ذخائر العقبی: ص 42، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:174

164. الخصائص للنسائی: ص 33، علی ما فی الإحقاق.

165. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 91، علی ما فی الإحقاق.

166. تلخیص المستدرک: ج 3 ص 154، علی ما فی الإحقاق.

167. نظم درر السمطین: ص 167، علی ما فی الإحقاق.

168. البدایه و النهایه: ج 2 ص 61، علی ما فی الإحقاق.

169. الإصابه: ج 4 ص 366، علی ما فی الإحقاق.

170. الصواعق المحرقه: ص 189، علی ما فی الإحقاق.

171. مجمع الزوائد: ج 9 ص 201، علی ما فی الإحقاق.

172. الخصائص للسیوطی: ج 2 ص 265، علی ما فی الإحقاق.

173. الثغور الباسمه: ص 14، علی ما فی الإحقاق.

174. الجامع الصغیر: ج 1 ص 518، علی ما فی الإحقاق.

175. خلاصه تهذیب الکمال: ص 425، علی ما فی الإحقاق.

176. کنوز الحقائق: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

177. تهذیب التهذیب: ج 12 ص 441، علی ما فی الإحقاق.

178. ینابیع الموده:

ص 198، علی ما فی الإحقاق.

179. مفتاح النجا: ص 102، علی ما فی الإحقاق.

180. وسیله المال: ص 80، علی ما فی الإحقاق.

181. الروض الأزهر: ص 200، علی ما فی الإحقاق.

182. الفتح الکبیر: ج 2 ص 263، علی ما فی الإحقاق.

183. جواهر البحار: ج 1 ص 198، علی ما فی الإحقاق.

184. مشارق الأنوار: ص 109، علی ما فی الإحقاق.

185. إسعاف الراغبین: ص 128، علی ما فی الإحقاق.

186. مناقب ابن المغازلی: ص 5، علی ما فی الإحقاق.

187. صحیح البخاری: ج 5 ص 20، علی ما فی الإحقاق.

188. القول الجلی: ص 302، علی ما فی الإحقاق.

189. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 4 ص 44، علی ما فی الإحقاق.

190. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 591، علی ما فی الإحقاق.

191. نهایه الإرب: ج 18 ص 172، علی ما فی الإحقاق.

192. شرح المقاصد: ج 2 ص 221، علی ما فی الإحقاق.

193. شرح جامع الصغیر: ص 328، علی ما فی الإحقاق.

194. جمع الوسائل: ج 1 ص 270، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:175

195. شرح الفقه الأکبر: ص 120، علی ما فی الإحقاق.

196. مکاشفه القلوب: ص 255، علی ما فی الإحقاق.

197. البرکه: ص 17، علی ما فی الإحقاق.

198. إسعاف الراغبین: ص 128، علی ما فی الإحقاق.

199. جالیه الکدر: ص 195، علی ما فی الإحقاق.

200. إحقاق الحق: ج 25 ص 480، علی ما فی الإحقاق.

201. فضائل الصحابه: ص 76، علی ما فی الإحقاق.

202. دلائل النبوه: ج 7 ص 164، علی ما فی الإحقاق.

203. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

204. الإحسان بترتیب صحیح ابن حبّان: ج 9 ص 52، علی ما

فی الإحقاق.

205. جامع الأحادیث: ج 6 ص 292، علی ما فی الإحقاق.

206. المعجم الکبیر: ج 22 ص 417، علی ما فی الإحقاق.

207. حیاه الإمام علی علیه السّلام: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

208. تهذیب خصائص النسائی: ص 73، علی ما فی الإحقاق.

209. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

210. مسند علی علیه السّلام للسیوطی: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

211. جامع الأحادیث: ج 8 ص 527، علی ما فی الإحقاق.

212. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

213. عیون الأخبار: ص 55، علی ما فی الإحقاق.

214. جامع الأحادیث: ج 4 ص 18، علی ما فی الإحقاق.

215. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 55، علی ما فی الإحقاق.

216. تهذیب خصائص النسائی: ص 74، علی ما فی الإحقاق.

217. الاعتقاد علی مذهب السلف: ص 187، علی ما فی الإحقاق.

218. حیاه الإمام علی علیه السّلام: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

219. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 255، علی ما فی الإحقاق.

220. آل محمد علیهم السّلام: ص 7، علی ما فی الإحقاق.

221. تهذیب خصائص الإمام علی علیه السّلام: ص 99، علی ما فی الإحقاق.

222. تهذیب الکمال: ج 22 ص 143، علی ما فی الإحقاق.

223. الحدائق: ج 1 ص 434، علی ما فی الإحقاق.

224. إتحاف السائل: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

225. الجوهره: ص 17، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:176

226. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 50، علی ما فی الإحقاق.

227. فضائل الصحابه: ص 76، علی ما فی الإحقاق.

228. توضیح الدلائل: ص 348، علی ما فی الإحقاق.

229. الاعتقاد و الهدایه: ص 213، علی ما فی الإحقاق.

230. آل محمد علیهم السّلام: ص

92، علی ما فی الإحقاق.

231. فضائل فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام: ص 105، علی ما فی الإحقاق.

232. مختصر تاریخ دمشق: ج 7 ص 5، علی ما فی الإحقاق.

233. المعجم الکبیر: ج 22 ص 402، علی ما فی الإحقاق.

234. التبر المذاب: ص 112، علی ما فی الإحقاق.

235. إتمام الدرایه: ص 19، علی ما فی الإحقاق.

236. جامع الأحادیث: ج 2 ص 480.

237. جامع الأحادیث: ج 6 ص 172.

238. إتحاف السائل: ص 79، علی ما فی الإحقاق.

239. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 255، علی ما فی الإحقاق.

240. آل محمد علیهم السّلام: ص 155، علی ما فی الإحقاق.

241. توضیح الدلائل: ص 328، علی ما فی الإحقاق.

242. تحفه الأحوذی: ج 10 ص 394، علی ما فی الإحقاق.

243. تهذیب خصائص النسائی: ص 74، علی ما فی الإحقاق.

244. تهذیب خصائص الإمام علی علیه السّلام: ص 98، علی ما فی الإحقاق.

245. آل محمد علیهم السّلام: ص 109، علی ما فی الإحقاق.

246. حیاه الإمام علی علیه السّلام للشلبی: ص 51، علی ما فی الإحقاق.

247. تحذیر العبقری: ج 2 ص 239، علی ما فی الإحقاق.

248. الموعظه الحسنه: ص 201، علی ما فی الإحقاق.

249. الإعلام و الاهتمام: ص 398، علی ما فی الإحقاق.

250. العلم و العلماء: ص 236، علی ما فی الإحقاق.

251. الفائق من اللفظ الرائق: ص 98، علی ما فی الإحقاق.

252. الدرر المکنونه: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

253. مناقب الإمام أبی الحسنین علیه السّلام: ص 21، علی ما فی الإحقاق.

254. التبر المذاب: ص 70، علی ما فی الإحقاق.

255. العلم و العلماء: ص 236، علی ما فی الإحقاق.

256. منهاج البراعه: ج 19 ص 138، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء،

الأنصاری ،ج 19،ص:177

257. منهاج البراعه: ج 19 ص 140، عن البخاری، علی ما فی الإحقاق.

258. منهاج البراعه: ج 19 ص 140، علی ما فی الإحقاق.

259. تهذیب الکمال: ج 35 ص 249.

260. الخصائص للنسائی: ص 117.

261. الخصائص للنسائی: ص 118 ح 125.

262. الخصائص للنسائی: ص 118 ح 126.

263. دلائل النبوه: ج 6 ص 78.

264. عارضه الأحوذی: ج 13 ص 25 ح 60.

265. العقد الثمین: ص 285.

266. کنز العمال: ج 13 ص 674.

267. الطبقات الکبری: ج 2 ص 248.

268. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 131.

269. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 123.

270. منهاج البراعه: ج 13 ص 5.

271. کنز العمال: ج 12 ص 108.

272. کنز العمال: ج 12 ص 109.

273. کنز العمال: ج 12 ص 110.

274. المصنف لابن أبی شیبه: ج 6 ص 388.

275. المصنف لابن أبی شیبه: ج 6 ص 388.

276. مشکل الآثار: ج 1 ص 50.

277. المطالب العالیه: ج 8 ص 67.

278. مصابیح السنه: ج 4 ص 196.

279. مصابیح السنه: ج 4 ص 203.

280. مسند أحمد: ج 5 ص 391.

281. مسند أبی یعلی: ج 2 ص 395.

282. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 3 ص 151.

283. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 3 ص 154.

284. مرآه الجنان: ج 1 ص 54.

285. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 1 ص 56.

286. جامع الأحادیث: ج 2 ص 136.

287. جامع الأحادیث: ج 18 ص 221.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:178

288. الجامع الصغیر للسیوطی: ج 2 ص 209.

289. جواهر المطالب: ج 1 ص 152.

290. تاریخ الأمم و الملوک: ج 4 ص 431.

291. الصحابه علی لسان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 185.

292. فضائل الصحابه: ص 757.

293. الروض الأنف: ج 2

ص 429.

294. إشراق الإصباح: ص 131.

295. جامع البیان: ج 3 ص 180.

296. مسند أحمد: ج 5 ص 391.

297. مسند أحمد: ج 3 ص 64.

298. مسند أحمد: ج 3 ص 136.

299. مسند أحمد: ج 6 ص 282.

300. تشنیف الآذان: ج 2 ص 454.

301. أنساب الأشراف: ج 1 ص 405.

302. المشرع الروی: ج 1 ص 85.

303. المشرع الروی: ج 1 ص 85.

304. تاریخ مدینه دمشق: ج 11 ص 207.

305. أسد الغابه: ج 7 ص 224.

306. عوالم: مجلد الغدیر ص 373.

308. روضات الجنات: ج 3 ص 190.

309. أعلام النساء المؤمنات: ص 538.

310. الصحابه علی لسان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 185.

311. تاریخ مدینه دمشق: ج 33 ص 269.

312. عنوان النجابه: ص 242.

313. کنز العمال: ج 12 ص 96.

314. مجمع الفوائد: ج 2 ص 612.

315. جامع المسانید و السنن: ج 33 ص 231.

316. مصابیح السنه: ج 4 ص 203.

317. الجامع الصغیر: ج 1 ص 20.

318. مسند أبی یعلی: ج 12 ص 312.

319. جامع الأصول: ج 10 ص 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:179

320. طرح التقریب: ص 149.

321. کشف الخفاء: ج 1 ص 358.

322. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 4 ص 248.

323. الدرر فی اختصار المغازی و السیر: ص 286.

324. علّموا أولادکم محبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 51.

325. علّموا أولادکم محبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 93.

326. مرآه الجنان: ج 1 ص 61.

327. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام للسیوطی: ص 184.

328. الأحادیث الصحیحه: ص 195.

329. الأحادیث الصحیحه: ص 193.

330. مسند أحمد: ج 3 ص 80.

331. الخصائص الکبری: ج 2 ص 202.

239
المتن

روی عن ابن عباس: قال رسول اللّه

صلّی اللّه علیه و آله: سیده نساء أهل الجنه مریم بنت عمران، ثم فاطمه علیها السّلام، ثم خدیجه، ثم آسیه امرأه فرعون.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 41، عن عده کتب.

2. المسند الفردوس: ص 179، علی ما فی الإحقاق.

3. ضوء الشمس: ص 91، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

4. السراج المنیر: ص 271، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

5. قصص الأنبیاء: ج 2 ص 377، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

6. طبقات المحدثین: ص 92، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 25 ص 47، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

8. المعجم الکبیر، علی ما فی الإحقاق.

9. تهذیب الکمال: ج 35 ص 249.

10. العقد الثمین: ص 285.

. 11 مختصر تاریخ دمشق: ج 26 ص 85.

. 12 المشرع الروی: ج 1 ص 85، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:180

الأسانید:

فی قصص الأنبیاء: قال ابن عساکر: أنبأنا أبو الحسن بن الفراء و أبو غالب و أبو عبد اللّه، أبنا البناء، قالوا: أنبأنا أبو جعفر بن مسلمه، أنبأنا أبو طاهر المخلص، حدثنا أحمد بن سلیمان، حدثنا الزبیر، حدثنا محمد بن الحسن، عن عبد العزیز بن محمد، عن موسی بن عقبه، عن کریب، عن ابن عباس.

240
المتن

داود بن أبی الفرات، عن علباء، عن عکرمه، عن ابن عباس مرفوعا: أفضل نساء أهل الجنه خدیجه و فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 51، عن عده کتب.

2. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 124، علی ما فی الإحقاق.

3. مناقب سیدتنا فاطمه علیها السّلام لابن شاهین (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

4. الدره الیتیمه (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 33 ص 267، علی ما فی الإحقاق.

6. جامع الشمل: ج 1 ص 56، علی ما فی الإحقاق. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 180 المصادر: ..... ص : 180

7. جمهره الفهارس: ص 277، علی ما فی الإحقاق.

8. موسوعه أطراف الحدیث النبوی الشریف: ج 2 ص 311، علی ما فی الإحقاق.

9. إحقاق الحق: ج 25 ص 32.

10. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 124، علی ما فی الإحقاق.

. 11 سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 124.

241
المتن

عن جابر مرفوعا: لما خلق اللّه آدم و حوا، تبخترا فی الجنه و قالا: من أحسن منا؟

فبینما هما کذلک، إذ هما بصوره جاریه لم یر مثلها؛ لها نور شعشعانی یکاد یطفؤ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:181

الأبصار، قالا: یا رب! ما هذه؟ قال: صوره فاطمه علیها السّلام سیده نساء ولدک. قال: ما هذا التاج علی رأسها؟ قال: علی علیه السّلام بعلها. قال: فما القرطان؟ قال: ابناها، وجد ذلک فی غامض علمی قبل أن أخلقک بألفی عام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 7 ص 20.

2. لسان المیزان: ج 3 ص 346.

3. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 65.

4. إحقاق الحق: ج 9 ص 259، عن مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی.

5. إحقاق الحق: ج 15 ص 509، بتفاوت فیه.

6. میزان الاعتدال: ج 2 ص 73.

7. المناقب للخوارزمی: ص 111.

الأسانید:

1. فی لسان المیزان: عبد اللّه بن محمد بن جعفر بن شاذان بن محمد بن مهران الرازی، حدثنا مولای الحسن بن علی صاحب العسکر، حدثنی علی بن محمد بن علی، حدثنا أبی، حدثنا علی بن موسی الرضا، حدثنی أبی، حدثنی جعفر بن محمد، عن أبیه علیهم السّلام، عن جابر.

2. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: أخبرنی محمود بن سلیمان، أخبرنی محمد بن عبد الباقی و یحیی بن الحسن، قالا: أخبرنا محمد بن علی بن محمد، أخبرنا ابن شاهین، أخبرنا عبد اللّه بن محمد، أخبرنا أحمد بن محمد، حدثنی مولای الحسن العسکری، حدثنی أبی علی بن محمد، حدثنی أبی محمد بن علی، حدثنی أبی علی بن موسی، حدثنی أبی موسی بن جعفر، حدثنی أبی جعفر بن محمد، حدثنی أبی محمد بن علی علیهم السّلام، حدثنی جابر بن عبد اللّه: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

242
المتن

أخبرنا محمد بن محمود بن شهریار فی البصره، فی جامعها یرفعه، عن جماعه من الصادقین یسندونه إلی عائشه أنها قالت:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:182

ما رأیت رجلا قط أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من علی و فاطمه علیهما السّلام؛ قالت فاطمه علیها السّلام یوما و أنا حاضره: فدتک نفسی یا رسول اللّه- صلّی اللّه علیک- أیّ شی ء رأیت لی؟ فقال: یا فاطمه، أنت خیر النساء فی البریه و أنت «1» أهل الجنه و أهلها ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 5 ص 90.

2. الأربعون لأبی الفوارس (مخطوط): ص 43، علی ما فی الإحقاق.

243
المتن

عن عبد اللّه بن عباس: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أفضل رجال العالمین فی زمانی هذا علی علیه السّلام، و أفضل العالمین من نساء الأولین و الآخرین فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 42.

2. المناقب المرتضویه: ص 113، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 37.

4. آل محمد علیهم السّلام: ص 46، علی ما فی الإحقاق.

5. موده القربی (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

244
المتن

عن ابن عباس، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال:

أربع نسوه سیدات سادات عالمهنّ: مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد علیها السّلام، و أفضلهنّ عالما فاطمه علیها السّلام.

______________________________

(1). و لعل قیه سقط و الصحیح: و أنت سیده نساء أهل الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:183

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 49.

2. ذخائر العقبی: ج 43.

3. نظم درر السمطین: ص 178، علی ما فی الإحقاق.

4. کنز العمال: ج 13 ص 128، علی ما فی الإحقاق.

5. مفتاح النجا (مخطوط): ص 102، علی ما فی الإحقاق.

6. الفتح البیان: ج 2 ص 41، علی ما فی الإحقاق.

7. راموز الأحادیث: ص 302، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

8. وسیله المال: ص 80، علی ما فی الإحقاق.

9. إحقاق الحق: ج 25 ص 54، علی ما فی الإحقاق.

10. توضیح الدلائل: ص 329، علی ما فی الإحقاق.

. 11 جامع الأحادیث: ج 1 ص 408، بتفاوت یسیر.

. 12 جامع الأحادیث: ج 6 ص 24، بتفاوت یسیر.

245
المتن

عن عکرمه، عن ابن عباس، قال: خطّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الأرض أربع خطوط، قال:

تدرون ما هذا؟ فقالوا: اللّه و رسوله أعلم. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أفضل نساء أهل الجنه:

خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد علیها السّلام و آسیه بنت مزاحم امرأه فرعون و مریم ابنه عمران.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 52.

2. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 293، علی ما فی الإحقاق.

3. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 322، علی ما فی الإحقاق.

4. مشکل الآثار: ج 1 ص 48، علی ما فی الإحقاق.

5. الاستیعاب: ج 2 ص 750، علی ما فی الإحقاق.

6. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 3 ص 160، علی ما فی الإحقاق.

7. الاعتقاد: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:184

8. ذخائر العقبی: ص 42، علی ما فی الإحقاق.

9. أسد الغابه: ج 5 ص 437، علی ما فی الإحقاق.

10. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 92، علی ما فی الإحقاق.

. 11 تذهیب التذهیب: ص 134، علی ما فی الإحقاق.

. 12 البدایه و النهایه: ج 2 ص 59، علی ما فی الإحقاق.

. 13 تفسیر القرآن: ج 9 ص 467، علی ما فی الإحقاق.

. 14 الإصابه: ج 4 ص 366، علی ما فی الإحقاق.

. 15 تهذیب التهذیب: ج 12 ص 441، علی ما فی الإحقاق.

. 16 تاریخ الخمیس: ج 1 ص 265، علی ما فی الإحقاق.

. 17 منتخب کنز العمال: ج 5 ص 484، علی ما فی الإحقاق.

. 18 کنز العمال: ج 13 ص 126، علی ما فی الإحقاق.

. 19 الخصائص للسیوطی: ج 2 ص 265، بتغییر فیه،

علی ما فی الإحقاق.

. 20 الجامع الصغیر: ج 1 ص 168، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 21 روضه الأحباب: ص 626، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 22 طرح التثریب: ص 149، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 23 إرشاد الساری: ج 6 ص 168، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 24 البیان و التعریف: ج 1 ص 123، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 25 وسیله المال: ص 80، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 26 ینابیع الموده: ص 172، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 27 مفتاح النجا: ص 102، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 28 حسن الأسوه: ص 31، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 29 الفتح الکبیر: ج 1 ص 214، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 30 ذخائر العقبی: ص 42، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 31 البدایه و النهایه: ج 2 ص 61، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 32 تذهیب التهذیب: ص 143، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 33 تهذیب التهذیب: ج 12 ص 441، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 34 الإصابه: ج 4 ص 366، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 35 الاستیعاب: ج 2 ص 750، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 36 معالم التنزیل: ج 1 ص 291، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 37 ذخائر العقبی: ص 42، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 38 معالم العتره النبویه علیهم السّلام: ص 19، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:185

39. التفسیر: ج 1 ص 291، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 40 مشکاه المصابیح: ج

3 ص 268، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 41 کنز العمال: ج 13 ص 127، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 42 تفسیر القرآن: ج 2 ص 224، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 43 الفصول المهمّه: ص 127، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 44 تفسیر الثعلبی: ص 206، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 45 الخصائص للسیوطی: ج 2 ص 265، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 46 الجامع الصغیر: ج 1 ص 505، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 47 الثغور الباسمه: ص 13، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 48 جمع الوسائل: ج 1 ص 270، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 49 روضه الأحباب: ص 665، علی ما فی الإحقاق.

. 50 ینابیع الموده: ص 172، علی ما فی الإحقاق.

. 51 ینابیع الموده: ص 183، علی ما فی الإحقاق.

. 52 أرجح المطالب: ص 243، علی ما فی الإحقاق.

53. شرح ثلاثیات: ج 2 ص 511، علی ما فی الإحقاق.

54. وسیله المال: ص 80، علی ما فی الإحقاق.

55. جامع الأصول: ج 2 ص 223، علی ما فی الإحقاق.

56. الفتح الکبیر: ج 2 ص 72، علی ما فی الإحقاق.

57. مفتاح النجا: ص 102، علی ما فی الإحقاق.

58. السیف الیمانی: ص 20، علی ما فی الإحقاق.

59. کفایه الطالب: ص 218، بتغییر فیه، علی ما فی الإحقاق.

60. إحقاق الحق: ج 25 ص 30.

61. تهذیب الکمال: ج 22 ص 143، علی ما فی الإحقاق.

62. آل محمد علیهم السّلام: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

63. آل محمد علیهم السّلام: ص 46، علی ما فی الإحقاق.

64. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 255، علی ما فی الإحقاق.

65. سیدات

أهل الجنه: ص 159، علی ما فی الإحقاق.

66. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 46، علی ما فی الإحقاق.

67. إتحاف السائل: ص 74، علی ما فی الإحقاق.

68. فضائل الصحابه: ص 76، علی ما فی الإحقاق.

69. المعجم الکبیر: ج 11 ص 336.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:186

70. الاعتقاد علی مذهب السلف: ص 187، علی ما فی الإحقاق.

71. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

72. أحسن القصص: ج 5 ص 16، علی ما فی الإحقاق.

73. الاعتقاد و الهدایه: ص 213، علی ما فی الإحقاق.

74. تهذیب الکمال: ج 35 ص 249، علی ما فی الإحقاق.

75. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 336.

76. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 126.

77. المعجم الکبیر: ج 22 ص 407.

78. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 3 ص 160.

79. تحفه الأشراف: ج 5 ص 152.

80. عنوان النجابه: ص 243.

81. العقد الثمین: ج 8 ص 204.

82. کنز العمال: ج 12 ص 143.

83. سیره رسول اللّه و أهل بیته علیهم السّلام: ج 1 ص 729.

84. سیره رسول اللّه و أهل بیته علیهم السّلام: ج 1 ص 714.

246
المتن

عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: سیده نساء أهل الجنه مریم، ثم فاطمه بنت محمد علیها السّلام، ثم خدیجه، ثم آسیه امرأه فرعون.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 65، عن عده کتب.

2. الاستیعاب: ج 2 ص 750، علی ما فی الإحقاق.

3. طرح التثریب: ص 149، علی ما فی الإحقاق.

4. جمع الوسائل: ج 1 ص 270، علی ما فی الإحقاق.

5. مجمع الزوائد: ج 9 ص 201، علی ما فی الإحقاق.

6. کنز العمال: ج 13 ص 128، علی ما فی الإحقاق.

7. البدایه و النهایه: ج 2 ص 61، علی ما فی الإحقاق.

8. تذهیب التهذیب: ص 134، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:187

9. تهذیب التهذیب: ج 12 ص 441، علی ما فی الإحقاق.

10. وسیله المال: ص 80، علی ما فی الإحقاق.

. 11 نور الأبصار: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

. 12 الفصول المهمّه: ص 127، علی ما فی الإحقاق.

. 13 کنز العمال: ج 13 ص 127، علی ما فی الإحقاق.

. 14 الفتح الکبیر: ج 2 ص 169، علی ما فی الإحقاق.

. 15 شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 591، علی ما فی الإحقاق.

. 16 التبصیر فی الدین: ص 161، علی ما فی الإحقاق.

. 17 نظم درر السمطین: ص 178، علی ما فی الإحقاق.

. 18 جامع الأحادیث: ج 6 ص 20.

. 19 فضائل الصحابه: ج 2 ص 760.

. 20 سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 116.

. 21 النکت الظراف: ج 5 ص 200.

247
المتن

عن أبی الأسلمی، قال: دخلت مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام، قال: أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء هذه الأمه کما کانت مریم بنت عمران سیده نساء بنی إسرائیل؟

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 102، عن عده کتب.

2. ینابیع الموده: ص 260.

3. طرح التثریب: ج 1 ص 149، علی ما فی الإحقاق.

4. جمع الوسائل: ج 1 ص 270، علی ما فی الإحقاق.

5. شرح الفقه الأکبر: ص 120، علی ما فی الإحقاق.

6. لسان العرب: ج 12 ص 455، علی ما فی الإحقاق.

7. رساله المفاضله بین الصحابه: ص 216، علی ما فی الإحقاق.

8. الخصائص للنسائی: ص 34، بتغییر یسیر، علی ما فی الإحقاق.

9. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 92، بتغییر یسیر، علی ما فی الإحقاق.

10. مجمع الزوائد: ج 9 ص 201، بتغییر یسیر، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:188

11. إسعاف الراغبین: ص 191، بتغییر یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 12 الشرف المؤبّد: ص 53، بتغییر یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 13 أرجح المطالب: ص 311، بتغییر یسیر، علی ما فی الإحقاق.

. 14 مسند أحمد بن حنبل: ج 6 ص 282، علی ما فی الإحقاق.

. 15 صحیح مسلم: ج 7 ص 142، علی ما فی الإحقاق.

. 16 أنساب الأشراف: ص 552، علی ما فی الإحقاق.

. 17 الخصائص للسیوطی: ص 34، علی ما فی الإحقاق.

. 18 الاعتقاد علی مذهب السلف: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

. 19 صفه الصفوه: ج 2 ص 5، علی ما فی الإحقاق.

. 20 مشکل الآثار: ج 1 ص 45، علی ما فی الإحقاق.

. 21 ذخائر العقبی: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

.

22 أمالی السمعانی (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

. 23 طرح التثریب: ج 1 ص 149، علی ما فی الإحقاق.

. 24 المختار فی مناقب الأخیار: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

. 25 نظم درر السمطین: ص 179، علی ما فی الإحقاق.

. 26 التذکره لابن الجوزی: ص 319، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 27 تظلّم الزهراء علیها السّلام (مخطوط): ص 26، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 28 شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 591، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 29 أنساب القرشیین (مخطوط)، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 30 التاریخ الکبیر: ج 1 ص 298، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 31 تاریخ الإسلام: ج 2 ص 88، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 32 تذهیب التهذیب: ص 134، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 33 البدایه و النهایه: ج 5 ص 226، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 34 الصواعق المحرقه: ص 188، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 35 الثغور الباسمه: ص 12، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 36 المعتصر: ج 2 ص 327، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 37 منتخب کنز العمال: ج 5 ص 98، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 38 تاریخ الخمیس: ج 2 ص 192، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 39 مشارق الأنوار: ص 109، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 40 کنوز الحقائق: ص 52، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 41 مبارق الأزهار: ج 2 ص 130، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:189

42. وسیله المال: ص 87، بتفاوت فیه، علی ما فی

الإحقاق.

. 43 الفتح الکبیر: ج 3 ص 400، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 44 جمع الفوائد: ج 2 ص 233، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 45 تکمله المنهل: ج 3 ص 222، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 46 مشکل الآثار: ج 1 ص 49.

. 47 مسند أحمد: ج 6 ص 282.

. 48 تقریب التهذیب: ج 2 ص 609، باختلاف فیه.

. 49 إشراق الإصباح (مخطوط): ص 131، باختصار فیه.

. 50 حقائق اللدنّی: ص 149.

. 51 أنساب الأشراف: ج 1 ص 552.

. 52 المشرع الروی: ج 1 ص 85.

53. وقعه صفین: فضائل علی علیه السّلام.

54. غایه المرام: ص 96 ح 10.

55. إتمام الدرایه: ص 19.

56. غایه المرام: ج 1 ص 216.

57. موسوعه رجال کتب التسعه: ج 4 ص 341.

58. تفسیر کنز الدقائق: ج 2 ص 86.

59. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 327.

60. کفایه الطالب: ص 387، بتفاوت یسیر.

61. عوالم العلوم: مجلد حدیث الغدیر ص 228.

248
المتن

علی علیه السّلام، رفعه: قال صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، إن اللّه أشرف علی الدنیا فاختارنی علی رجال العالمین. ثم اطلع الثانیه فاختارک علی رجال العالمین. ثم اطلع الثالثه فاختار الأئمه من ولدک علی رجال العالمین. ثم اطلع الرابعه فاختار فاطمه علیها السّلام علی نساء العالمین.

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 247.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 165، عن الینابیع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:190

249
المتن

أخرج البخاری، عن عائشه، قالت: اجتمع نساء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فجاءت علیها السّلام تمشی، ما تخطئ مشیتها مشیه أبیها، فقال: مرحبا بابنتی ...، أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء المؤمنین؟ فضحکت.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 38، عن عده کتب.

2. الإمام المهاجر: ص 164، علی ما فی الإحقاق.

3. إتحاف السائل: ص 87، علی ما فی الإحقاق.

4. حیاه فاطمه علیها السّلام: ص 306، علی ما فی الإحقاق.

5. فضائل الصحابه: ص 77، علی ما فی الإحقاق.

6. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 254، علی ما فی الإحقاق.

7. إتحاف السائل: ص 66، علی ما فی الإحقاق.

8. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 49، علی ما فی الإحقاق.

9. سیدات نساء أهل الجنه: ص 156، علی ما فی الإحقاق.

10. إسعاف الملحّین: ص 174، علی ما فی الإحقاق.

. 11 الصحابه علی لسان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 185.

. 12 فضائل الصحابه: ص 763.

. 13 إشراق الصحابه (مخطوط): ص 131.

. 14 الأنوار المحمدیه: ص 147.

. 15 مناقب علی و الحسنین و أمهما علیهم السّلام: ص 254.

. 16 الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور: ج 6 ص 407، بتغییر فیه.

250
المتن

کان ثابت البنانی یحدّث عن أنس بن مالک: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: خیر نساء العالمین أربع: مریم بنت عمران، و آسیه بنت مزاحم امرأه فرعون، و خدیجه بنت خویلد، و فاطمه بنت محمد علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:191

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 56.

2. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 4 ص 1533، علی ما فی الإحقاق.

3. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 126، علی ما فی الإحقاق.

4. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

5. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 46، علی ما فی الإحقاق.

6. المعجم الکبیر: ج 22 ص 402، علی ما فی الإحقاق.

7. الإحسان بترتیب صحیح ابن حبّان: ج 9 ص 52، علی ما فی الإحقاق.

8. تهذیب الکمال: ج 22 ص 143، علی ما فی الإحقاق.

9. إتحاف الطالب: ص 219، علی ما فی الإحقاق.

10. عنوان النجابه: ص 243.

. 11 جامع البیان: ج 3 ص 180.

. 12 تشنیف الآذان: ج 2 ص 454.

. 13 تاریخ مدینه دمشق: ج 35 ص 136.

. 14 العقد الثمین: ج 8 ص 204.

. 15 تاریخ بغداد: ج 9 ص 404.

. 16 مختصر تاریخ دمشق: ج 22 ص 9.

. 17 الجامع لأحکام القرآن: ج 4 ص 83.

. 18 تفسیر القرآن العظیم: ج 3 ص 370.

. 19 الأحادیث الصحیحه: ص 195.

. 20 موارد الظمان: ج 7 ص 168.

. 21 جامع الأحادیث للسیوطی: ج 4 ص 311.

. 22 وسیله الإسلام لابن قنفذ: فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

251
المتن

عن قتاده، عن أنس: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال:

حسبک من نساء العالمین مریم ابنه عمران و خدیجه بنت خویلد و فاطمه ابنه محمد علیها السّلام و آسیه امرأه فرعون.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:192

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 61.

2. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 255، علی ما فی الإحقاق.

3. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

4. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 126، علی ما فی الإحقاق.

5. المعجم الکبیر: ج 23 ص 7، علی ما فی الإحقاق.

6. التدوین: ج 1 ص 482، علی ما فی الإحقاق.

7. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 46، علی ما فی الإحقاق.

8. تهذیب الکمال: ج 22 ص 143، علی ما فی الإحقاق.

9. العرائس: ص 156، علی ما فی الإحقاق.

10. إتمام الدرایه: ص 18، علی ما فی الإحقاق.

. 11 منهاج البراعه: ج 19 ص 140، عن جمع الفوائد.

. 12 سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 176.

. 13 کفایه الطالب: ص 363.

. 14 المعجم الکبیر: ج 22 ص 402.

. 15 مشکل الآثار: ج 1 ص 50.

. 16 مصابیح السنه: ج 4 ص 202.

. 17 المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 3 ص 156.

. 18 مختصر تاریخ دمشق: ج 26 ص 85.

. 19 فضائل الصحابه: ج 2 ص 755.

. 20 فضائل الصحابه: ج 2 ص 758.

. 21 کفایه الطالب: ص 363.

. 22 إشراق الإصباح (مخطوط): ص 131.

. 23 عنوان النجابه: ص 243.

. 24 جامع البیان: ج 3 ص 180.

. 25 سنن الترمذی: ج 5 ص 367.

. 26 سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 116.

. 27 المشرع الروی: ج 1 ص 85.

. 28 مختصر تاریخ

دمشق: ج 22 ص 9.

. 29 جامع المسانید و السنن: ج 23 ص 206.

. 30 المصنف لعبد الرزاق: ج 11 ص 430.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:193

31. التفسیر الکبیر للرازی: ج 8 ص 43.

. 32 الجامع لأحکام القرآن: ج 18 ص 204.

. 33 تفسیر القرآن العظیم: ج 3 ص 370.

. 34 علّموا أولادکم محبه آل بیت النبی علیهم السّلام: ص 93.

. 35 التبیان للطوسی: ج 2 ص 456.

252
المتن

قال الخوئی فی شرح نهج البلاغه: قال الکمره ای فی بضعه النبی علیها السّلام: ... لما کانت فاطمه علیها السّلام بضعه من أبیها خاتم النبیین، سید ولد آدم صلّی اللّه علیه و آله- کما رواه الفریقان فی جوامعهم الروائیه- فهی علیها السّلام سیده نساء العالمین مطلقا. فقوله تعالی فی مریم: «وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ» «1» محمول علی أنها مصطفاه علیهنّ لا مطلقا، بل من بعض الوجوه.

فلیتأمّل فی قول الإمام أبی جعفر علیه السّلام فی معنی الآیه: اصطفاک لذریه الأنبیاء و طهّرک من السفاح و اصطفاک لولاده عیسی من غیر فحل ....

المصادر:

منهاج البراعه: ج 19 ص 141.

253
المتن

عن جابر، قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: حسبک منهنّ أربع سیدات نساء العالمین: فاطمه و خدیجه و آسیه بنت مزاحم و مریم بنت عمران.

المصادر:

1. ذکر أخبار أصبهان لأبی نعیم: ج 2 ص 117.

2. طبقات المحدثین: ج 3 ص 39.

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:194

الأسانید:

فی ذکر أخبار أصبهان: عبد الرحمن بن یحیی، یروی عن أبی مسعود و عقیل بن یحیی، حدثنا عبد اللّه بن محمد، ثنا عبد الرحمن بن یحیی، ثنا یحیی بن حاتم العسکری، ثنا بشر بن مهران، ثنا محمد بن دینار، عن داود بن أبی هند، عن الشعبی، عن جابر، قال:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

254
المتن

کتب عبد اللّه المهدی إلی عبد اللّه بن محمد: «طسم تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ» «1»، إلی أن قال: إن اللّه عز و جل اختارنا و اختار لنا؛ فوالدنا من الناس محمد صلّی اللّه علیه و آله أفضلهم، و من الناس و من السلف أولهم إسلاما علی علیه السّلام، و من الأزواج أفضلهنّ خدیجه الطاهره و أول من صلّی القبله، و من البنات خیرهنّ فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه، و من المولودین فی الإسلام حسن و حسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه.

المصادر:

1. تاریخ الموصل: ص 146.

2. أنساب الأشراف: ج 3 ص 97.

255
المتن

عن محمد بن إسماعیل البخاری فی الصحاح و الإمام أحمد فی المسند، عن عائشه، أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام: یا فاطمه، ابشری فإن اللّه اصطفاک و طهّرک علی نساء العالمین و علی نساء الإسلام و هو خیر دین.

کما جاء فی ج 4 ص 64 فی صحیح البخاری، و ج 2 فی صحیح مسلم فی باب فضائل فاطمه علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره طسم: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:195

المصادر:

الإمام علی علیه السّلام للخلیلی: ص 215.

256
المتن

روی القلندر الهندی بسنده، عن عائشه، قالت: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه: یا فاطمه، أ لا ترضین أن تکونی سیده نساء العالمین و سیده نساء المؤمنین و سیده نساء هذه الأمه؟

المصادر:

1. مناقب الزهراء علیها السّلام للسید الکسائی: ص 58.

2. الروض الأزهر: ص 103، علی ما فی مناقب الزهراء علیها السّلام.

257
المتن

قال السید: إن فی زیاره الرابعه لسلمان تقول: ... السلام علیک یا خیر من تابع الوصی زوج سیده النسوان.

المصادر:

1. مصباح الزائر (مخطوط): فی زیاره سلمان.

2. حدائق المقربین (مخطوط): الباب الثالث.

258
المتن

قال الطبرسی فی أعلام الوری فی ذکر الإمام علی بن الحسین سید العابدین علیه السّلام:

... و اسم أمه شاه زنان، و قیل: شهربانویه، و کان أمیر المؤمنین علیه السّلام ولّی حریث بن جابر الحنفی جانبا من المشرق. فبعث إلیه ببنتی یزدجرد بن شهریار. فنحل ابنه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:196

الحسین علیه السّلام إحداهما فأولدها زین العابدین علیه السّلام، و نحل الأخری محمد بن أبی بکر فولدت له القاسم بن محمد بن أبی بکر، فهما ابنا خاله.

أقول: و یذهب بعض المؤرخین إلی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام أبدل اسمه شاه زنان ب «شهربانو» لئلا یشارک الزهراء علیها السّلام لقبها؛ فإن شاه زنان تعنی فی العربیه: سیده النساء و قد خصّت فاطمه البتول علیها السّلام بلقب سیده نساء العالمین.

المصادر:

إعلام الوری: ص 256.

259
المتن

قال ابن شهرآشوب فی أحوال الإمام علی بن الحسین علیه السّلام: و أمه شهربانویه بنت یزدجرد بن شهریار الکسری، و یسمّونها أیضا ب شاه زنان بنت شیرویه بن کسری أبرویز، و یقال: هی برّه بنت نوشجان و الصحیح هو الأول، و کان أمیر المؤمنین علیه السّلام سمّاها مریم و یقال: سمّاها فاطمه، و کانت تدعی سیده النساء. «1»

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 311.

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 13 ح 24، عن المناقب لابن شهرآشوب.

3. عوالم العلوم: مجلد الإمام علی بن الحسن علیه السّلام: ص 10، عن المناقب لابن شهرآشوب.

260
المتن

عن ابن فندق، قال: قالوا لبنت کسری: اختری لنفسک الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام (للزوجیه)، فقال: قد ظلمت نفسی إذا جلست فی مکان قام عنها فاطمه الزهراء علیها السّلام.

______________________________

(1). لا یخفی أن لقب سیده النساء مختصّه لفاطمه الزهراء علیها السّلام، و إنما تدعی بها أحیانا إکراما لها لا أنها من ألقابها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:197

و قال ابن فندق: قیل: لما زوّج الحسین علیه السّلام بنت یزدجرد، دخل أمیر المؤمنین علیه السّلام لیهنّأها، و سأل عن اسمها قالوا: اسمها «کیهان بانویه» و معناها سیده الدنیا و الآخره.

فقال علیه السّلام: إن سیده الدنیا و الآخره هی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، فتسمّوها «سیده البلد»، فیسمّونها «شهربانویه».

المصادر:

التحقیق فی أول أربعین سید الشهداء علیه السّلام للسید القاضی: ص 698.

261
المتن

قال محمد إلیاس عبد الغنی فی ذکر سکینه بنت الحسین: ... و سکینه لقب لقّبتها به أمها الرباب بنت امرؤ القیس، و اختلفت فی اسمها؛ فقیل آمنه، و قیل أمینه، و قیل أمیمه.

کانت سیده «1» نساء عصرها و أظرفهنّ و أحسنهنّ أخلاقا، و لها نوادر و حکایات طریفه مع الشعراء. توفّیت فی ربیع الأول سنه سبع عشر و مائه.

المصادر:

بیوت الصحابه حول المسجد النبوی الشریف: ص 130.

______________________________

(1). تسمیتها بهذا اللقب لجلالتها و مکانتها فی زمانها لا أنها لقب لها کفاطمه الزهراء علیها السّلام، کما قلنا فی تلقیب شهر بانویه بهذا اللقب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:199

الفصل الثانی السلام من قبل الله تعالی علیها

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:200

فی هذا الفصل
اشاره

السلام من قبل اللّه تعالی علی الأنبیاء و المرسلین کثیر فی الروایات و الآثار، غیر أن السلام من قبل اللّه تعالی علی النساء قلیل جدا. فمن ذلک سلام اللّه بإرسال جبرئیل علی فاطمه علیها السّلام فی موارد، و منها سلام اللّه علی أمها خدیجه، و هذا ینبأ عن کرامه اللّه لها و لأمها و هی من أعظم فضائلها و مناقبها.

و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 3 أحادیث:

سلام اللّه علیها بعد وفاه أمها و تسلیه جبرئیل إیاها بأن أمک فی بیت من قصب عند آسیه و مریم و جواب فاطمه علیها السّلام بأن اللّه هو السلام و منه السلام و إلیه السلام.

سلام اللّه علی فاطمه علیها السّلام حین استماعها أحوال المحشر و أن أهل الدنیا هناک عراه و سوء حالها من استماعه و تسلّی جبرئیل لها بعد السلام بأن لها یوم القیامه حلّتین من نور و کذا أن علیا علیه السّلام أکرم علی اللّه من أن یعریه یوم القیامه.

سلام اللّه علی فاطمه علیها السّلام حین أعطت قمیص عرسها الجدید للسائل و إرسال اللّه تعالی هدیه من ثیاب الجنه من السندس الأخضر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:201

1
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إن خدیجه لمّا توفّیت، جعلت فاطمه علیها السّلام تلوذ برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تدور حوله و تسأله: یا رسول اللّه، أین أمی؟ فجعل النبی صلّی اللّه علیه و آله لا یجیبها. فجعلت تدور علی من تسأله و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لا یدری ما یقول. فنزل جبرئیل فقال: إن ربک یأمرک أن تقرأ علی فاطمه السلام و تقول لها: إن أمک فی بیت من

قصب؛ کعابه من ذهب و عمده من یاقوت أحمر، بین آسیه امرأه فرعون و مریم بنت عمران. فقالت فاطمه علیها السّلام: إن اللّه هو السلام و منه السلام و إلیه السلام.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 179.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 27 ح 31، عن الخرائج.

3. الخرائج: ج 2 ص 529.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: بالإسناد، قال: أخبرنا الشیخ المفید أبو علی الحسن بن محمد بن الحسن بن علی الطوسی، قال: أخبرنا الشیخ السعید الوالد أبو جعفر محمد بن الحسن،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:202

قال: أخبرنا محمد بن محمد، قال: أخبرنا أبو القاسم جعفر بن محمد، عن أبیه، عن سعد بن عبد اللّه، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن العباس بن عامر القصبانی، عن أبان بن عثمان الأحمر، عن یزید العجلی، قال: سمعت أبا عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام یقول.

2
المتن

روی عن الزهری، عن علی بن الحسین علیه السّلام، قال: قال علی بن أبی طالب علیه السّلام: ... قالت فاطمه علیها السّلام: فقلت: یا أبه! أهل الدنیا یوم القیامه عراه؟ فقال: نعم یا بنیه. فقلت: و أنا عریانه؟ قال: نعم، و أنت عریانه، و أنه لا یلتفت فیه أحد إلی أحد. قالت فاطمه علیها السّلام: فقلت له: وا سوأتاه یومئذ من اللّه عز و جل.

فما خرجت حتی قال لی: هبط جبرئیل الروح الأمین فقال لی: یا محمد، اقرأ فاطمه السلام و اعلمها أنها استحیت من اللّه تبارک و تعالی فاستحیی اللّه منها، فقد وعدها أن یکسوها یوم القیامه حلّتین من نور.

قال علی علیه السّلام: فقلت لها: فهلّا سألتیه عن ابن عمک؟ فقالت: قد فعلت فقال: إن علیا علیه السّلام أکرم علی اللّه عز و جل من أن یعریه یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 55، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 119.

3
المتن

ذکر ابن الجوزی أن النبی صلّی اللّه علیه و آله صنع لها علیها السّلام قمیصا جدیدا لیله عرسها و زفافها و کان لها قمیص مرقوع، و إذا بسائل علی الباب یقول: أطلب من بیت النبوه قمیصا خلقا.

فأرادت أن تدفع إلیه القمیص المرقوع، فتذکّرت قوله تعالی: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:203

مِمَّا تُحِبُّونَ» «1»، فدفعت له الجدید.

فلما قرب الزفاف، نزل جبرئیل و قال: یا محمد! إن اللّه یقرؤک السلام و أمرنی أن أسلّم علی فاطمه، و قد أرسل لها معی هدیه من ثیاب الجنه من السندس الأخضر. فلما بلغها السلام و ألبسها القمیص الذی جاء به، لفّها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالعباءه و لفّها جبرئیل بأجنحته حتی یأخذ نور القمیص بالأبصار.

المصادر:

1. نزهه المجالس، علی ما فی العوالم.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 230 ح 1، عن نزهه المجالس.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 92.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:205

الفصل الثالث تحف الله و هدایاه لها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:206

فی هذا الفصل
اشاره

تحف اللّه و هدایاه لفاطمه علیها السّلام کثیرا ما وقع فی حیاته من حین ولادتها إلی آخر عمرها القصیر.

تحف اللّه تعالی خرقتان بیضاوان، و ماء الکوثر و الإبریق و المندیل حین ولادتها، و ثیاب الجنه و الرداء و العمامه الخفّ للحسن و الحسین علیهما السّلام، و الفواکه، و الأطعمه، و التفاحه، و السفرجله، و الرمان، و العنب، و الأرغفه، و طیور مشوی، و عسل، و شراب الجنه، و جام من لین، و کأس من شراب الجنه و من ماء معین، و الجفنه، و طعام کسکنجبین و الزبیب و دجاجه مشویه و التمر الصیحانی، و قدس الماء و السطل فیه ماء الکوثر، و ثیاب من الجنه و الحلی و الحلل لحضوره عرس الیهود و إرسال حله و قمیص و حلیّ و حلل فی عرسها، و کافور الجنه لحنوطها، و غیر ما ذکر من التحف و الهدایا.

و یأتی تفصیلها فی هذا الفصل بالعناوین التالیه فی 60 حدیثا:

حضور جفنه من ثرید و عراق کثیر و کأن رائحتها المسک فی وسط البیت عند فاطمه علیها السّلام من عند اللّه تعالی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:207

نزول جبرئیل بإهداء اللّه تعالی تفاحه علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عنده علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و تحیأته کل واحد منهم هذه التفاحه و سقوطه من أطراف أنامله و انفلاقه بنصفین و إذا علیه سطران مکتوبان: هذه تحیه من اللّه عز و جل إلی محمد المصطفی و علی المرتضی و فاطمه الزهراء و الحسن و الحسین سبطی رسول اللّه و أمان لمحبیهم یوم القیامه من النار.

إهداء اللّه بطبق

فیه رمان و عنب و فی البیت فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و تسبیح العنب و الرمان حین الأکل.

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لإطعام الحسن و الحسین علیهما السّلام، دعاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله للطعام و حضور سفرجله فی ید النبی صلّی اللّه علیه و آله و تنصیفها للحسن و الحسین علیهما السّلام اجتماع النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و جعفر عند فاطمه علیها السّلام و هی فی صلاتها فإذا فی یمینها طبق رطب و فی یسارها سبعه أرغفه و سبعه طیور و جام لین و طاس عسل و کأس من شراب الجنه و کوز من ماء معین و ذکر مرائد الجنه، مجی ء الشیطان للأکل من طعام الجنه و طرده رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

قصه ابن أبی الدنیا و سبب طول عمره و حوله أولاده و أولاد أولاده و أن سنه أکثر من ثلاثمائه و ذهابه إلی ماء الحیاه و شربه منه ...، إلی نقله حدیث الطیر المشوی.

مجی ء النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی منزل فاطمه علیها السّلام و قصه الطیرین و مجی ء إبلیس لأخذ طعام الجنه و طرده رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

نزول مائده من السماء علیهم و أکلهم منها سبعه أیام.

نزول جبرئیل و معه صحفه من الذهب ...، مملوءه من الثرید و عراق، جلوسهم و أکلهم و مجی ء امرأه یهودیه لأخذ من هذا الطعام ...

دعاء فاطمه علیها السّلام لنزول المائده و نزول المائده من ثرید عراق و تسبیح الصحفه و الثرید و العراق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:208

نزول

طبق مملوء خبزا و لحما من عند اللّه، أکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و أهل بیته علیهم السّلام منها و بقاء الطعام کما هو و إرساله علی جیرانها.

نزول جفنه من عند اللّه و هی فی مصلاها ....

دخول ثلاث جواری فی بیت فاطمه علیها السّلام لسلمان و أبی ذر و مقداد و إهداء اللّه لها طبقا من رطب أبیض ....

نزول الإبریق و ماء الکوثر و خرقتین بیضاوین عند ولاده فاطمه علیها السّلام.

إهداء فاطمه علیها السّلام رغیفین و بضعه لحم إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، نزول جفنه مملوءه خبزا و لحما من عند اللّه.

دعوه الیهود فاطمه علیها السّلام إلی عرسهم و مجی ء جبرئیل بثیاب من الجنه و حلیّ و حلل، دخول فاطمه علیها السّلام مجلسهم بهذا الثیاب و الحلل، تعجب نساء الیهود و سجودهم و إسلامهم خلق کثیر من الیهود.

مفاضله مناقب مریم مع فاطمه علیها السّلام: إن لمریم «تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا» «1» و للزهراء علیها السّلام حدیث التمر الصیحانی و قدس الماء.

فی مفاضلتها أیضا: «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ» «2» و للزهراء علیها السّلام من هذا الباب حدیث المقداد و خبر الطائر و الرمان و العنب و السفرجل و التفاح و غیرها.

إخراج صحفه فیها ترید من عند اللّه و أکله النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ثلاثه عشر یوما.

قصه إعراب بنی سلیم و صلاه فاطمه علیها السّلام و دعاؤها فی المخدع و نزول صحفه من الطعام من عند اللّه تعالی.

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 25.

(2). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:209

مجی ء جبرئیل بقمیصین من حلل الجنه لابنیه

الحسن و الحسین علیهما السّلام.

إهداء ملک الحبشه قطیفه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قیمتها ثلاثه آلاف مثقال من ذهب و إعطاؤها علیا علیه السّلام و إعطاؤها علی علیه السّلام للمهاجرین و الأنصار و دخول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع المهاجرین و الأنصار بیت علی علیه السّلام للغداه، فإذا فی البیت جفنه مملوءه ثریدا من عند اللّه تعالی و وضعها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

عیاده النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام و هی جائعه و أخذه من طاق البیت طبقا فیه زبیب و کعک و أقط و قطف عنب و وضعه بین یدی فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و أکلهم منه ....

نزول جبرئیل فی زفاف فاطمه علیها السّلام بسله فیها کعک و موز و زبیب و فی یده سفرجله و إعطاء نصفها علیا علیه السّلام و نصفها فاطمه علیها السّلام و قوله: هذه هدیه من الجنه إلیکما.

نزول جبرئیل فی زفاف فاطمه علیها السّلام بحلّه لها قیمتها الدنیا و تحیّر نسوه قریش من رؤیه هذه الحلّه.

بشاره النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام بإلحاقها به و أخذها تحفه من ثمار الجنه قبل إلحاقها برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

إراءه جبرئیل للنبی صلّی اللّه علیه و آله جفنه منکوسه فی ناحیه البیت فیها ثرید و لحم کثیر و أکلهم منها ....

مطالبه الحسن و الحسین علیهما السّلام بشی ء من الطعام و قول النبی صلّی اللّه علیه و آله لعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام: بأیّ شی ء اشتهاؤکم من الطعام؟ قول الحسین علیه السّلام له: اشتهائی یا

رسول اللّه برطب جنیّ و إهداء اللّه تعالی رطبا جنیا فی طبق بلّور مغطّی بمندیل من السندس الأخضر ....

استقراض علی علیه السّلام دینارا و إعطاؤه رجلا فإذا فی منزله ثریدا و قول النبی صلّی اللّه علیه و آله له: هذا بذل دینارک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:210

إهداء جبرئیل طعاما لعلی علیه السّلام ثلاثه أیام و کلام فاطمه علیها السّلام مع علی علیه السّلام.

نثار شجره طوبی من الحلی و الحلل و تزئین حور العین فی عرس فاطمه علیها السّلام.

طلب فاطمه عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عنبا فی غیر أوانه، دعاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لحضور العنب مع أفضل أمته و دخول علی علیه السّلام و معه مکتل من عنب.

إتحاف اللّه تعالی لعلی و فاطمه علیهما السّلام جنّه سوی جنانهما من لؤلؤه قصبه إلی آخر أوصافها.

إعطاء اللّه طبقا موضوع علیه رطب من تمر و جفنه من ثرید و حملها فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام.

جلوس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بیت فاطمه علیها السّلام و هی فی الصلاه، رؤیه فاطمه علیها السّلام بعد الفراغ جفنه من خبز و لحم من عند اللّه.

إعطاء اللّه تعالی فاطمه علیها السّلام عین التسنیم و هی تحت قائمه قبّتها علی برد الکافور و طعم الزنجبیل و ریح المسک ...، إلی آخر أوصافها.

نزول جبرئیل و إتحاف اللّه حلّه من الجنه لفاطمها علیها السّلام و حضورها بعد لبسها فی عرس الیهود، إسلام نساء الیهود بعد رؤیتهنّ هذه الکرامه لفاطمه علیها السّلام.

طلب فاطمه علیها السّلام من اللّه بعد صلاه اللیل خاتما و إعطاء اللّه لها تحت

مصلاها قصه رؤیاها و قصرها و سریرها فی الجنه ....

إعطاء اللّه تعالی جفنه مملوءه عوض إعطاء قوت الصبیه ضیفها.

إعطاء اللّه تعالی کافورا من الجنه أثلاثا؛ ثلثا للنبی صلّی اللّه علیه و آله و ثلثا لعلی علیه السّلام و ثلثا لفاطمه علیها السّلام.

إراءه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام جواری مزیّنات، معهنّ هدایا و هی خدم علی و فاطمه علیهما السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:211

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام إلی فاطمه علیها السّلام و ما عندها طعام، فإذا بصحفه مملوءه ثریدا و لحما.

إعطاء اللّه تعالی فاطمه علیها السّلام عفاصا مغطی بمندیل فیه کعک أبیض و زبیب تمر العجوه أو الصیحانی.

رؤیه فاطمه علیها السّلام بین النائمه و الیقظانه أباها فی الفردوس الأعلی و إراءتها أبوها قصورا مشرقات، فیها ألوان الطرائف و الحلی و الحلل و بشارته لها: إن هذه مسکنک و مسکن زوجک و ولدیک و من أحبّک و أحبّهما.

إعطاء اللّه سفرجله فی ید رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و شقّها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بنصفین؛ نصفا للحسن علیه السّلام و نصفا للحسین علیه السّلام.

إرسال اللّه تعالی غمامه و إلقاؤها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سفره علیها رمان له ثلاثه قشور، کسر الرمان و فیه ثلاثه ألوان من الحبّ، فیه طعم کل شی ء من اللذه ....

إعطاء جبرئیل لابنی فاطمه علیها السّلام الحسن و الحسین علیهما السّلام تفاحه و سفرجله و رمانه و أکلهم منها أیام حیاه فاطمه علیها السّلام و بعدها و فقدان الرمان بعد وفاه فاطمه علیها السّلام و فقدان السفرجل بعد شهاده علی

علیه السّلام و فقدان التفاح بعد شهاده الحسین علیه السّلام و بقاء ریحها عند قبر الحسین علیه السّلام.

إعطاء سوره الدهر لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لصیام أهل البیت علیهم السّلام ثلاثه أیام و إعطاء إفطارهم للأسیر و الیتیم و ابن السبیل.

إهداء أترجه من أترج الجنه و تقسیمها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بخمس قطع واحده لعلی علیه السّلام و واحده لفاطمه علیها السّلام و واحده للحسن علیه السّلام و واحده للحسین علیه السّلام.

إعطاء اللّه تعالی طریّان و إتیانه و وضعه بین یدی أهل البیت علیهم السّلام.

کلام مؤلف الحدائق: إن نزول المائده السماویه فضیله لجاریتها فضه و خادمتها أم أیمن و لا مرتبه و فضل لها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:212

مجی ء نساء قریش إلی عرس فاطمه علیها السّلام علی حلی و حلل، نزول جبرئیل و إعطاء اللّه لفاطمه علیها السّلام حله قیمتها الدنیا.

إعطاء اللّه تعالی طبقا من الرمان عوضا لإعطاء علی علیه السّلام رمانه فاطمه علیها السّلام فقیرا مریضا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:213

1
المتن

عن حذیفه بن الیمان، قال: لما خرج جعفر بن أبی طالب من أرض الحبشه إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، قدم جعفر رحمه اللّه و النبی صلّی اللّه علیه و آله بأرض خیبر. فأتاه بالفرع من الغالیه و القطیفه، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: لأدفعنّ هذه القطیفه إلی رجل یحبّ اللّه و رسوله و یحبّه اللّه و رسوله. فمدّ أصحاب النبی صلّی اللّه علیه و آله أعناقهم إلیها، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أین علی؟ فوثب عمار بن یاسر فدعا علیا علیه السّلام. فلما جاء قال له النبی صلّی اللّه علیه

و آله: یا علی، خذ هذه القطیفه إلیک.

فأخذها علی علیه السّلام و أمهل حتی قدم المدینه، فانطلق إلی البقیع- و هو سوق المدینه- فأمر صائقا ففصّل القطیفه سلکا سلکا. فباع الذهب- و کان ألف مثقال- ففرّقه علی علیه السّلام فی فقراء المهاجرین و الأنصار. ثم رجع إلی منزله و لم یترک من الذهب قلیلا و لا کثیرا.

فلقیه النبی صلّی اللّه علیه و آله من غد فی نفر من أصحابه فیهم حذیفه و عمار فقال: یا علی، إنک أخذت بالأمس ألف مثقال، فاجعل غدائی الیوم و أصحابی هؤلاء عندک، و لم یکن علی علیه السّلام یرجع یومئذ إلی شی ء من العروض؛ ذهب أو فضه، فقال حیاء منه و تکرّما: نعم یا رسول اللّه و فی الرحب و السعه، ادخل یا نبی اللّه أنت و من معک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:214

قال: فدخل النبی صلّی اللّه علیه و آله ثم قال لنا: ادخلوا. قال حذیفه: و کنا خمسه نفر؛ أنا و عمار و سلمان و أبو ذر و المقداد. فدخلنا و دخل علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام یبتغی عندها شیئا من زاد. فوجد فی وسط البیت جفنه من ثرید تفور و علیها عراق کثیر، و کأن رائحتها المسک.

فحملها علی علیه السّلام حتی وضعها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و من حضر معه. فأکلنا منها حتی تملأنا و لا ینقص منها قلیل و لا کثیر.

و قام النبی صلّی اللّه علیه و آله حتی دخل علی فاطمه علیها السّلام، و قال: أنّی لک هذا الطعام یا فاطمه؟ فردّت علیه و نحن نسمع قولهما فقالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ

یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ» «1»، فخرج النبی صلّی اللّه علیه و آله إلینا مستعبرا و هو یقول: الحمد للّه الذی لم یمتنی حتی رأیت لابنتی ما رأی زکریا لمریم؛ کان إذا دخل علیها المحراب وجد عندها رزقا، فیقول لها: یا مریم أنّی لک هذا؟ فتقول: «هو من عند اللّه إن اللّه یرزق من یشاء بغیر حساب». الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 214 المصادر: ..... ص : 214

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 19 ح 14، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 36.

3. الدر النظیم، علی ما فی البحار، بتفاوت یسیر.

4. بحار الأنوار: ج 37 ص 105 ح 8، عن الأمالی للطوسی، بتفاوت یسیر.

5. دلائل الإمامه: ص 51، بتفاوت یسیر.

6. تفسیر البرهان: ج 1 ص 281.

7. مدینه المعاجز: ج 1 ص 152، عن الأمالی للطوسی.

8. إثبات الهداه: ج 1 ص 298 ح 201، عن الأمالی للطوسی.

9. سعد السعود: ص 90، بتفاوت یسیر.

10. تأویل ما أنزل من القرآن الکریم، علی ما فی سعد السعود.

. 11 حلیه الأبرار: ج 1 ص 372.

. 12 عوالم العلوم: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 1 ص 207 ح 5.

. 13 بحار الأنوار: ج 43 ص 76، عن سعد السعود، باختصار فیه.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:215

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی و دلائل الإمامه: جماعه عن أبی المفضل، عن عبد الرحمن بن سلیمان الأزدی، عن الحسن بن علی الأزدی، عن عبد الوهاب بن الهمام، عن جعفر بن سلیمان، عن أبی هارون العبدی، عن ربیعه السعدی، عن حذیفه بن الیمان، قال.

2. فی سعد السعود: حدثنا محمد بن القاسم، قال: حدثنا جعفر بن عبد اللّه، قال:

حدثنا یحیی بن هاشم، عن جعفر بن سلیمان، عن أبی هارون، عن أبی سعید الخدری.

2
المتن

عن ابن عباس، قال: کنت جالسا بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم و بین یدیه علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، إذ هبط علیه جبرئیل و بیده تفّاحه. فحیّا بها النبی صلّی اللّه علیه و آله و حیّی بها النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام، فتحیّی بها علی علیه السّلام و ردّها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله. فتحیّی بها النبی صلّی اللّه علیه و آله و حیّی بها الحسن علیه السّلام، فقبّلها و ردّها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله. فتحیّی بها النبیّ صلّی اللّه علیه و آله و حیّی بها الحسین علیه السّلام، فتحیّی بها الحسین علیه السّلام و قبّلها و ردّها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله. فتحیّی بها النبی و حیّی بها فاطمه علیها السّلام، فقبّلتها و ردّتها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله. و تحیّی بها النبی صلّی اللّه علیه و آله ثانیه و حیّی بها علیا علیه السّلام، فتحیّی بها علی علیه السّلام ثانیه.

فلما هم أن یردّها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، سقطت التفّاحه من أطراف أنامله فانفلقت

بنصفین، فسطع منها نور حتی بلغ السماء الدنیا، و إذا علیه سطران مکتوبان:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذه تحیّه من اللّه عز و جل إلی محمد المصطفی و علی المرتضی و فاطمه الزهراء و الحسن و الحسین سبطی رسول اللّه، و أمان لمحبّیهم یوم القیامه من النار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 99 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 355 ح 3 المجلس السابع و الثمانون.

3. مدینه المعاجز: ج 1 ص 172.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:216

4. المنتخب للطریحی: ص 103.

5. الأحادیث القدسیه المسنده (مخطوط): ص 76.

6. المائه منقبه: ص 26.

7. الدمعه الساکبه: ج 2 ص 72.

8. القطره: ج 1 ص 290.

9. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 134.

10. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 95.

. 11 عوالم العلوم: ج 16 ص 62.

. 12 الجواهر السنیه: ص 233.

. 13 ناسخ التواریخ: مجلدات الإمام الحسن علیه السّلام ج 1 ص 159.

الأسانید:

1. فی الأمالی للصدوق: حدثنا أحمد بن الحسن، قال: حدثنا عبد الرحمن بن محمد، قال: حدثنا فرات، قال: حدثنی الحسن بن الحسین، قال: أخبرنی علی بن أحمد، قال:

حدثنا الحسن بن جبرئیل، قال: أخبرنا إبراهیم بن جبرئیل، قال: حدثنا أبو عبد اللّه الجرجانی، عن نعیم النخعی، عن الضحاک، عن ابن عباس.

2. فی الأمالی للصدوق: القطان، عن عبد الرحمن بن محمد الحسینی، عن فرات بن إبراهیم، عن الحسن بن الحسین، عن علی بن أحمد بن الحسین، عن الحسن بن جبرئیل، عن إبراهیم بن جبرئیل، عن أبی عبد اللّه الجرجانی، عن نعیم النخعی، عن الضحاک، عن ابن عباس، قال.

3
المتن

عن أم سلمه: إن فاطمه علیها السّلام جاءت إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله حامله حسنا و حسینا علیهما السّلام و قد حملت فخارا فیه حریره، فقال: ادعی ابن عمک. فأجلس أحدهما علی فخذه الیمنی و الآخر علی فخذه الیسری، و جعل علیا و فاطمه علیهما السّلام أحدهما بین یدیه و الآخر خلفه، فقال:

اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا- ثلاث مرات-، و أنا عند عتبه الباب فقلت: و أنا منهم؟ قال: أنت إلی خیر، و ما فی البیت أحد غیر هؤلاء و جبرئیل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:217

ثم أغدف خمیصه کساء خیبری فجلّلهم به و هو معهم. ثم أتاهم جبرئیل بطبق فیه رمان و عنب. فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله فسبّح، ثم أکل الحسن و الحسین علیهما السّلام فتناولا منه فسبّح العنب و الرمان فی أیدیهما. فدخل علی علیه السّلام فتناول منه فسبّح أیضا. ثم دخل رجل من أصحابه و أراد أن یتناول فلم یسبّح، فقال جبرئیل: إنما یأکل من هذا

نبی و وصی و ولد نبی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 100 ح 3، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 1 ص 48.

4
المتن

روی أن فاطمه علیها السّلام قالت: یا رسول اللّه، إن الحسن و الحسین علیهما السّلام جائعان. قال: ما لکما یا حبیبیّ؟ قالا: نشتهی طعاما. فقال: اللهم أطعمهما طعاما. قال سلمان: فنظرت فإذا بید النبی صلّی اللّه علیه و آله سفرجله مشبهه بالجرّه الکبیره، أشدّ بیاضا من اللبن. ففرکها بإبهامه فصیّرها نصفین، فدفع نصفها للحسن علیه السّلام و نصفها للحسین علیه السّلام. فجعلت أنظر إلیها و أنا أشتهی، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: هذا طعام من الجنه، لا یأکله رجل حتی ینجو من الحساب غیرنا و إنک علی خیر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 101 ح 5، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 537.

5
المتن

العلّانی بأسناده إلی ابن عباس فی خبر طویل: أنه اجتمع النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و جعفر عند فاطمه علیها السّلام و هی فی صلاتها. فلمّا سلّمت أبصرت عن یمینها رطبا علی طبق، و علی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:218

یسارها سبعه أرغفه، و سبع طیور مشویّات، و جام من لبن، و طاس من عسل، و کأس من شراب الجنه، و کوز من ماء معین. فسجدت و حمدت و صلّت علی أبیها، و قدّمت الرطب.

فلما فرغوا من أکله، قدّمت المائده، فإذا بسائل ینادی من وراء الباب: أهل بیت الکرم! هل لکم فی إطعام المساکین؟ فمدّت فاطمه علیها السّلام یدها إلی رغیف و وضعت علیه طیرا و حملت بالجام و أرادت أن تدفع إلی السائل، فتبسّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی وجهها و قال: إنها محرّمه علی هذا السائل. ثم نبّأها بأنه إبلیس لعنه اللّه و أنه لو واسیناه لصار من أهل الجنه.

فلما فرغوا من الطعام، خرج علی علیه السّلام من الدار و واجه إبلیس و بکته و وبّخه و قال له:

الحکم بینی و بینک السیف، أ لا تعلم بفناء من نزلت یا لعین؟ شوّشت ضیافه نور اللّه فی أرضه- فی کلام له- فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: کل أمره إلی دیّان یوم الدین. فقال إبلیس: یا رسول اللّه، اشتقت إلی رؤیه علی فجئت آخذ منه الحظّ الأوفر، و أیم اللّه إنی من أودّائه و إنی لأوالیه.

أبو صالح المؤذن فی الأربعین، بأسناده عن زینب بنت جحش فی حدیث دخول النبی

صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و قوله لها: هاتی ذلک الطریقان- و کان من موائد الجنه-. فإذا سائل فقال: السلام علیکم یا أهل البیت! أطعمونا مما رزقکم اللّه. فردّ النبی صلّی اللّه علیه و آله: یطعمک اللّه یا عبد اللّه. فجاء مره أخری فردّه ....

کتاب أبی إسحاق العدل الطبری، عن عمر بن علی، عن أبیه أمیر المؤمنین علیه السّلام، قال:

دعانا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، ثم نادی بالصحفه، فیها طعام کهیئه السکنجبین و کهیئه الزبیب الطائفی الکبار، فأکلنا منه. فوقف سائل علی الباب، فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: اخسأ، ثم قال: ارفع ما فضّل، فرفعه. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا رسول اللّه! لقد رأیتک صنعت الیوم شیئا ما کنت تفعله؛ سأل سائل فقلت: اخسأ، و رفعت فضل الطعام، و لم أرک رفعت طعاما قط!؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: إن الطعام کان من طعام الجنه، و إن السائل کان شیطانا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:219

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 101 ح 6، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 412.

3. ناسخ التواریخ: مجلدات أمیر المؤمنین علیه السّلام ج 5 ص 35.

6
المتن

عن عبد اللّه بن مسعود، قال: جاء علی علیه السّلام إلی أبی ثعلبه الجهنی فقال له: یا أبا ثعلبه، أقرضنی دینارا. قال: أمن حاجه یا أبا الحسن؟ قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: نعم. قال: فشطر مالی لک فخذه حلالا فی الدنیا و الآخره. فقال له علی علیه السّلام: ما بی حاجه إلی غیر ما سألتک.

قال: فربع مالی أو ما أردت منه خذه حلالا فی الدنیا و الآخره. قال: ما أرید غیر قرض دینار، فإن فعلت و إلا أنصرف فدفع إلیه دینارا واحدا.

فأخذه لیشتری به لأهله ما یقوتهم و قد مضت لهم ثلاثه أیام لم یطعموا شیئا. فمرّ بالمقداد قاعدا فی ظلّ جدار قد غارتا عیناه من الجوع. فقال له علی علیه السّلام: یا مقداد، ما أقعدک فی هذه الظهیره فی ظلّ هذا الجدار. قال: یا أبا الحسن، أقول کما قال العبد الصالح لما تولّی إلی الظلّ: «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ». «1» قال: مذ کم یا مقداد؟

قال: مذ أربع یا أبا الحسن. قال علی علیه السّلام: فنحن مذ ثلاث و أنت مذ أربع؟ أنت أحقّ بالدیانار. فأعطاه الدیا نار.

و مضی علی علیه السّلام إلی المسجد فصلّی فیه الظهر و العصر و المغرب مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کان ذلک الیوم صائما. فأتاه جبرائیل فقال: یا محمد، یکون إفطارک اللیله عند علی و فاطمه علیهما السّلام. فلما قضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه المغرب، أخذ بید علی

علیه السّلام و مشی معه إلی منزله و دخلا.

______________________________

(1). سوره القصص: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:220

فقالت فاطمه علیها السّلام: وا سوأتاه من رسول اللّه! أ ما علم أبو الحسن أنه لیس فی منزلنا شی ء؟ و دخلت إلی البیت فصلّت رکعتین، ثم قالت:

اللهم إنک تعلم أن هذا محمد رسولک، و أن هذا صهره علی ولیک، و أن هذین الحسن و الحسین سبطا نبیک، و أنی فاطمه بنت نبیک و قد نزل بی من الأمر ما أنت أعلم به منی. اللهم فأنزل علینا مائده من السماء کما أنزلتها علی بنی إسرائیل. اللهم إن بنی إسرائیل کفروا بها و إنا لا نکفر بها.

ثم التفت، فإذا هی بصحفه مملوءه ثرید علیه عراق کثیر تفور من غیر نار، تفوح منها رائحه المسک. فحمدت اللّه و شکرته و احتملتها، فوضعتها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و دعت الحسن و الحسین علیهما السّلام، و جلست معهم. فجعل علی علیه السّلام یأکل و ینظر إلیها.

فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا أبا الحسن، کل و لا تسأل حبیبتی عن شی ء، فالحمد للّه الذی رأیت فی منزلک مثل مریم بنت عمران؛ «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1» هذا- یا أبا الحسن- بالدیانار الذی أعطیته المقداد، قسّمه اللّه عز و جل علی خمسه و عشرین جزءا، عجّل لک منها جزءا فی الدنیا، و أخّر لک أربعه و عشرین منها إلی الآخره.

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 25.

7
المتن

قال الصدوق: حدثنا عبد اللّه بن محمد بن عبد الوهاب الشجری، عن محمد بن القاسم الرقّی و علی بن الحسن بن جنکاء اللائکی، قال:

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:221

لقینا بمکه رجلا من أهل المغرب، فدخلنا علیه مع جماعه من أصحاب الحدیث ممّن کان حضر الموسم فی تلک السنه و هی سنه تسع و ثلاثمائه. فرأینا رجلا أسود الرأس و اللحیه کأنه شنّ بال، و حوله جماعه من أولاده و أولاد أولاده و مشایخ من أهل بلده؛ ذکروا أنهم من أقصی بلاد المغرب بقرب باهره العلیا.

و شهدوا هؤلاء المشایخ أنهم سمعوا آباءهم حکوا عن آبائهم و أجدادهم أنهم عاهدوا هذا الشیخ المعروف بأبی الدنیا معمّرا و اسمه علی بن عثمان بن خطاب بن مره بن مؤید، و ذکر أنه همدانی و أن أصله من صعد الیمن.

فقلنا له: أنت رأیت علی بن أبی طالب علیه السّلام؟ فقال بیده، ففتح عینیه- و قد کان وقع حاجباه علی عینیه- ففتحهما کأنهما سراجان فقال: رأیته بعینیّ هاتین و کنت خادما له، و کنت معه فی وقعه صفین و هذه الشجّه من دابه علی علیه السّلام، و أرانا أثرها علی حاجبه الأیمن. و شهد الجماعه الذین کانوا حوله من المشایخ و من حفدته و أسباطه بطول العمر و أنهم منذ ولدوا عاهدوه علی هذه الحاله و کذا سمعنا من آبائنا و أجدادنا.

ثم إنا فاتحناه و سألناه عن قصته و حاله و سبب طول عمره، فوجدناه ثابت العقل یفهم ما یقال له و یجیب عنه بلبّ و عقل.

فذکر أنه کان له والد قد نظر فی کتب الأوائل قرأها، و قد

کان وجد فیها ذکر نهر الحیوان و أنها تجری فی الظلمات، و أنه من شرب منها طال عمره، فحمله الحرص علی دخول الظلمات. فتزوّد و حمل حسب ما قدّر أنه یکتفی به فی مسیره، و أخرجنی معه و أخرج معنا خادمین بازلین و عده جمال لبون و روایا و زادا و أنا یومئذ ابن ثلاث عشره سنه.

فسار بنا إلی أن وافینا طرف الظلمات، ثم دخلنا الظلمات. فسرنا فیها نحو سته أیام بلیالیها و کنّا نمیّز بین اللیل و النهار بأن النهار کان أضوأ قلیلا و أقلّ ظلمه من اللیل.

فنزلنا بین جبال و أودیه و رکوات، و قد کان والدی یطوف فی تلک البقعه فی طلب النهر لأنه وجد فی الکتب التی قرأها أن مجری نهر الحیوان فی ذلک الموضع. فأقمنا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:222

فی تلک البقعه أیاما حتی فنی الماء الذی کان معنا و أسقیناه جمالنا و لو لا أن جمالنا کانت لبونا لهلکنا و تلفنا عطشا، و کان والدی یطوف فی تلک البقعه فی طلب النهر و یأمرنا أن نوقد نارا لیهتدی بضوئها إذا أراد الرجوع إلینا.

فمکثنا فی تلک البقعه نحو خمسه أیام و والدی یطلب النهر فلا یجده. و بعد الأیاس، عزم علی الانصراف حذرا من التلف لفناء الزاد و الماء و الخدم الذین کانوا معنا، فأحسوا فی أنفسهم خیفه من الطلب، فألحّوا علی والدی بالخروج من الظلمات.

فقمت یوما من الرحل لحاجتی فتباعدت من الرحل قدر رمیه سهم، فعثرت بنهر ماء أبیض اللون عذب لذیذ؛ لا بالصغیر من الأنهار و لا بالکبیر، یجری جریا لیّنا.

فدنوت منه و غرفت منه بیدی غرفتین أو ثلاثا، فوجدته عذبا باردا لذیذا. فبادرت مسرعا إلی الرحل

فبشّرت الخدم بأنی قد وجدت الماء. فحملوا ما کان معنا من القرب و الأداوی لنملأها و لم أعلم أن والدی فی طلب ذلک النهر و کان سروری بوجود الماء لما کنا فیه من عدم الماء، و کان والدی ذلک الوقت غائبا من الرحل، مشغولا بالطلب.

فجهدنا و طفنا ساعه هویّه فی طلب النهر، فلم نهتد إلیه حتی أن الخدم کذّبونی و قالوا لی لم تصدق.

فلما انصرفت إلی الرحل و انصرف والدی، أخبرته بالقصه فقال لی: یا بنیّ! الذی أخرجنی إلی ذلک المکان و تحمّل الخطر کان لذلک النهر، و لم أرزق أنا و أنت رزقته و سوف یطول عمرک حتی تملّ الحیاه. و رحلنا منصرفین وعدنا إلی أوطاننا و بلدنا، و عاش والدی بعد ذلک سنیّات ثم مات رحمه اللّه.

فلما بلغ سنّی قریبا من ثلاثین سنه- و کان قد اتصل بنا وفات النبی صلّی اللّه علیه و آله و وفات الخلیفتین بعده- خرجت حاجّا، فلحقت آخر أیام عثمان. فمال قلبی من بین جماعه أصحاب النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام. فأقمت معه أخدمه، و شهدت معه وقائع، و فی وقعه صفین أصابتنی هذه الشجّه من دابّته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:223

فما زلت مقیما معه، إلی أن مضی لسبیله علیه السّلام. فألحّ علیّ أولاده و حرمه أن أقیم عندهم، فلم أقم و انصرفت إلی بلدی. و خرجت أیام بنی مروان حاجّا، و انصرفت مع أهل بلدی إلی هذه الغایه؛ ما خرجت فی سفر إلا ما کان الملوک فی بلاد المغرب یبلغهم خبری و طول عمری فیشخّصونی إلی حضرتهم لیرونی و یسألونی عن سبب طول عمری و عما شاهدت و

کنت أتمنّی. و أشتهی أن أحجّ حجّه أخری، فحملنی هؤلاء حفدتی و أسباطی الذین ترونهم حولی، و ذکر أنه قد سقطت أسنانه مرتین أو ثلاثه.

فسألناه أن یحدّثنا بما سمع من أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام، فذکر أنه لم یکن له حرص و لا همه فی طلب العلم وقت صحبته لعلی بن أبی طالب علیه السّلام، و الصحابه أیضا کانوا متوافرین. فمن فرط میلی إلی علی علیه السّلام و محبتی له لم أشتغل بشی ء سوی خدمته و صحبته، و الذی کنت أتذکّر مما کنت سمعته منه قد سمعه منّی عالم کثیر من الناس ببلاد المغرب و مصر و الحجاز و قد انقرضوا و تفانوا، و هؤلاء أهل بلدی و حفدتی قد دوّنوه. فأخرجوا إلینا النسخه و أخذ یملی علینا من خطّه:

حدثنا أبو الدنیا معمّر المغربی، قال: سمعت علی بن أبی طالب علیه السّلام یقول: أصاب النبی صلّی اللّه علیه و آله جوع شدید و هو فی منزل فاطمه علیها السّلام، قال علی علیه السّلام: فقال لی النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، هات المائده. فقدّمت المائده فإذا علیها خبز و طیر مشوی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 51 ص 225 ح 1، عن کمال الدین.

2. کمال الدین: ص 541 ب 50.

8
المتن

عن المناقب لابن شهرآشوب: الخرگوشی فی شرف المصطفی صلّی اللّه علیه و آله عن زینب بنت حصین فی خبر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:224

أن النبی صلّی اللّه علیه و آله دخل علی فاطمه علیها السّلام غداه من الغدوات فقالت: یا أبتاه، قد أصبحنا و لیس عندنا شی ء. فقال: هاتی ذینک الطیرین. فالتفت فإذا طیران خلفها، فوضعتهما عنده. فقال لعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام: کلوا باسم اللّه.

فبینما هم یأکلون، إذا جاءهم سائل فقام علی الباب فقال: السلام علیکم أهل البیت، أطعمونا مما رزقکم اللّه. فردّ النبی صلّی اللّه علیه و آله: یطعمک اللّه یا عبد اللّه. فمکث غیر بعید، ثم رجع فقال: یا بنتاه، هذا هو الشیطان، جاء لیأکل من هذا الطعام و لم یکن اللّه لیطعمه؛ هذا من طعام الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 120 ح 1، عن المناقب.

2. المناقب: ج 2 ص 397.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 220 ح 16، عن المناقب.

9
المتن

فی الطرائف: عن الثعلبی بأسناده إلی ابن عباس: و زاد محمد بن علی الغزالی علی ما ذکره الثعلبی فی کتابه المعروف بالبلغه: أنهم نزلت علیهم مائده من السماء، فأکلوا منها سبعه أیام. قال: حدیث المائده و نزولها علیهم مذکور فی سائر الکتب.

ثم قال السید: روی أخطب خوارزم حدیث المائده فی کتابه، و روی الواحدی حدیث نزول السوره، کما مرّ فی تفسیره.

قال المجلسی: و روی الزمخشری أیضا فی الکشّاف نحوا من ذلک مع اختصار، و کذا البیضاوی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 248 ح 6، عن الطرائف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:225

2. الطرائف: ص 27.

3. تفسیر الکشّاف: ج 3 ص 239، علی ما فی البحار.

4. تفسیر البیضاوی: ج 2 ص 247، علی ما فی البحار.

10
المتن

روی أبو صالح و مجاهد و الضحّاک و الحسن و عطا و قتاده و مقاتل و اللیث و ابن عباس و ابن مسعود و ابن جبیر و عمرو بن شعیب و الحسن بن مهران و النقاش و القشیری و الثعلبی و الواحدی فی تفاسیرهم و صاحب أسباب النزول، و الخطیب المکّی فی الأربعین و أبو بکر الشیرازی فی نزول القرآن فی أمیر المؤمنین علیه السّلام، و الأشنهی فی اعتقاد أهل السنه و أبو بکر محمد بن أحمد بن الفضل النحوی فی العروس فی الزهد، و روی أهل البیت عن الأصبغ بن نباته و غیره، عن الباقر علیه السّلام و اللفظ له-:

و أصبحوا مفطرین لیس عندهم شی ء. ثم قال: فرآهم النبی صلّی اللّه علیه و آله جیاعا، فنزل جبرئیل و معه صحفه من الذهب و مرصّعه بالدر و الیاقوت، مملوء من الثرید و عراق، یفوح منه رائحه المسک و الکافور. فجلسوا و أکلوا حتی شبعوا و لم تنقص منها لقمه واحده.

و خرج الحسین علیه السّلام و معه قطعه عراق، فنادته امرأه یهودیه: یا أهل بیت الجوع! من أین لکم هذا؟ أطعمنیها. فمدّ یده الحسین علیه السّلام لیطعمها، فهبط جبرئیل و أخذها من یده و رفع الصحفه إلی السماء. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: لو لا ما أراد الحسین علیه السّلام من إطعام الجاریه، تلک القصعه لبرکت تلک الصحفه فی أهل بیتی، یأکلون منها إلی

یوم القیامه لا تنقص لقمه.

و نزول «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ» «1»، و کانت الصدقه فی لیله خمس و عشرین من ذی الحجه، و نزل «هل أتی» فی یوم الخامس و العشرین منه.

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:226

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 242 ح 2، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 375.

11
المتن

أبو القاسم العلوی عن فرات بن إبراهیم معنعنا، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، قال:

مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام مرضا شدیدا، فعادهما سید ولد آدم محمد صلّی اللّه علیه و آله .... ثم دخلت (فاطمه علیها السّلام) مخدعا لها فصلّت رکعتین، ثم نادت: یا إله محمد، هذا محمد صلّی اللّه علیه و آله نبیک، و هذا فاطمه علیها السّلام بنت نبیک، و علی علیه السّلام ختن نبیک و ابن عمه، و هذان الحسن و الحسین علیهما السّلام سبطا نبیک. اللهم فإن بنی إسرائیل سألوک أن تنزل علیهم مائده من السماء، فأنزلتها علیهم و کفروا بها، اللهم فإن آل محمد لا یکفرون بها.

ثم التفت مسلّمه، فإذا فیها هی بصحفه مملوءه من ثرید و عراق. فاحتملتها و وضعتها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأهوی بیده إلی الصحفه فسبّحت الصحفه و الثرید و العراق، فتلا النبی صلّی اللّه علیه و آله: «وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» «1»، ثم قال: یا علی، کل من جوانب الصحفه و لا تهدموا ذورتها فإن فیها البرکه.

فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و یأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و ینظر إلی علی علیه السّلام متبسّما و علی علیه السّلام و ینظر إلی فاطمه علیها السّلام متعجّبا، فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: کل یا علی و لا تسأل عن فاطمه الزهراء علیها السّلام عن شی ء. الحمد للّه الذی جعل

مثلک و مثلها مثل مریم بنت عمران و زکریا؛ «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً ...». «2» یا علی، هذا بالدیانار الذی أقرضته، لقد أعطاک اللیله خمسا و عشرین جزءا من المعروف. فأما جزء

______________________________

(1). سوره الإسراء: الآیه 44.

(2). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:227

واحد فجعل لک فی دنیاک أن أطعمک من جنّه، و أما أربعه و عشرون جزءا فذخّرها لک لآخرتک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 251، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 196.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 223 ح 20، عن تفسیر فرات.

12
المتن

قال ابن طاوس: فی لیله خمس و عشرین من ذی الحجه تصدّق أمیر المؤمنین و فاطمه علیهما السّلام، و فی الیوم الخامس و العشرین منه نزلت فیهما و فی الحسن الحسین علیهم السّلام سوره «هل أتی».

ثم ساق الحدیث نحوا مما مرّ فی خبر علی بن عیسی. ثم روی نزول المائده عن الثعلبی و الخوارزمی، ثم قال:

و ذکر حدیث المائده الزمخشری فی الکشّاف، و لکنه لم یذکر نزولها فی الوقت الذی ذکرناه، قال: عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: أنه جاع فی قحط، فأهدت له فاطمه علیها السّلام رغیفین و بضعه لحم آثرته بها. فرجع بها إلیها فقال: هلمّی یا بنیّه، و کشف عن الطبق، فإذا هو مملوء خبزا و لحما. فبهتت و علمت أنها نزلت من عند اللّه، فقال لها: أنی لک هذا؟ قالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1» فقال صلّی اللّه علیه و آله: الحمد للّه الذی جعلک شبیه سیده نساء بنی إسرائیل.

ثم جمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی بن أبی طالب و الحسن و الحسین و جمیع أهل بیته علیهم السّلام حتی شبعوا و بقی الطعام کما هو، و أوسعت فاطمه علیها السّلام علی جیرانها.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:228

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 255 ح 14، عن الإقبال.

2. الإقبال: ص 528.

13
المتن

روی أبی سعید الخدری، قال: أصبح علی علیه السّلام ذات یوم فقال: یا فاطمه، هل عندک شی ء تغدّیناه؟ قالت: لا ...، إلی قوله: فأخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بید علی علیه السّلام، فانطلقا حتی دخلا علی فاطمه علیها السّلام و هی فی مصلاها، قد قضت صلاتها و خلفها جفنه تفور دخانا. فلما سمعت کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، خرجت من مصلاها، فسلّمت علیه- و کانت أعزّ الناس علیه- فردّ السلام و مسح بیده علی کریمتها و قال لها: یا بنتاه، کیف أمسیت رحمک اللّه؟

قالت: بخیر. قال: عشّینا، رحمک اللّه و قد فعل. فأخذت الجفنه فوضعتها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام.

فلما نظر علی علیه السّلام إلی الطعام و شمّ ریحه، رمی فاطمه علیها السّلام ببصره رمیا شحیحا، قالت له فاطمه علیها السّلام: سبحان اللّه! ما أشحّ نظرک و أشدّه؟ هل أذنبت فیما بینی و بینک ذنبا استوجبت به السخط منک؟ فقال: أیّ ذنب أعظم من ذنب أصبتیه؟ أ لیس عهدی بک الیوم الماضی و أنت تحلفین باللّه مجتهده ما طعمت طعاما منذ یومین؟ قال: فنظرت إلی السماء و قالت: إلهی یعلم فی سمائه و أرضه أنی لم أقل إلا حقّا. فقال لها: یا فاطمه، أنّی لک هذا الطعام الذی لم أنظر إلی مثل لونه و لم أشمّ مثل رائحته قطّ و لم آکل أطیب منه؟

قال: فوضع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کفّه الطیبه المبارکه بین کتفی أمیر المؤمنین علیه السّلام فغمزها، ثم قال: یا علی، هذا

بدل دینارک، هذا جزاء دینارک من عند اللّه، «إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ».

ثم استعبر صلّی اللّه علیه و آله باکیا ثم قال: الحمد للّه الذی أبی لکما أن تخرجا من الدنیا حتی یجریک- یا علی- مجری زکریا، و یجری فاطمه علیها السّلام مجری مریم بنت عمران، عند قوله

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:229

تعالی: «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

1.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 93 ص 148 ح 25، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 125.

4. ذخائر العقبی: ص 45.

5. تأویل الآیات: ج 1 ص 108 ح 15، عن مصباح الأنوار.

6. شرح الأخبار: ج 2 ص 401 ح 746، بتفاوت یسیر.

7. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 265، باختصار فیه.

8. حلیه الأبرار: ج 1 ص 372.

9. عوالم العلوم: ج 11 ص 203.

10. عوالم العلوم: ج 11 ص 212.

. 11 مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 201 ح 124.

. 12 بحار الأنوار: ج 43 ص 29 ح 35، عن الخرائج.

. 13 الخرائج: ص 532، باختصار فیه.

. 14 إحقاق الحق: ج 10 ص 323، عن الذخائر.

. 15 ینابیع الموده: ص 199.

. 16 کفایه الطالب: ص 223.

. 17 فضائل سیده النساء علیها السّلام لأبی حفص: ص 36.

. 18 وسیله المال (مخطوط): ص 89.

. 19 إحقاق الحق: ج 25 ص 355، عن فضائل سیده النساء علیها السّلام.

. 20 الأمالی للطوسی: ج 2 ص 228.

. 21 بحار الأنوار: ج 37 ص 103 ح 7، عن

کشف الغمه.

. 22 کشف الغمه: ص 14.

. 23 بحار الأنوار: ج 43 ص 59 ح 51، عن تفسیر فرات.

. 24 تفسیر فرات: ص 22.

. 25 الدمعه الساکبه: ج 1 ص 158.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:230

26. عوالم العلوم: ج 11 ص 218 ح 13.

. 27 المعیار و الموازنه: ص 236.

. 28 مرآت العقول: ج 5 ص 346.

. 29 کفایه الطالب: ص 368.

الأسانید:

1. فی الأمالی الطوسی: أخبرنا جماعه، عن أبی المفضل، قال: حدثنا محمد بن جعفر، قال: حدثنی عبد الحمید بن عبد الرحمن، قال: حدثنی عبد اللّه بن قیس، عن أبی هارون العبدی، عن أبی سعید الخدری.

2. فی مناقب الإمام علیه السّلام: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا خضر بن أبان و محمد بن منصور و أحمد بن حازم، قالوا: حدثنا یحیی بن عبد الحمید الحمّانی، عن قیس بن الربیع، عن أبی هارون العبدی، عن أبی سعید الخدری.

3. فی کفایه الطالب: أخبرنا محمد بن هبه اللّه، أخبرنا علی بن الحسن، أخبرنا عبد الرحمن بن محمد بن علی بن محمد، حدثنا أبو حفص بن شاهین، حدثنا أحمد بن محمد، حدثنا محمد بن خلف، حدثنا حسین بن حسن، حدثنا قیس بن الربیع، عن أبی هارون، عن أبی سعید و عن عمرو بن قیس، عن عطیه، عن أبی سعید.

4. فی فضائل سیده النساء علیها السّلام: حدثنا أحمد بن محمد، حدثنا محمد بن خلف، حدثنا حسین بن حسن، حدثنا قیس بن الربیع، عن أبی هارون، عن أبی سعید، عن عمرو بن قیس، عن عطیّه، عن أبی سعید.

14
المتن

عن عبد الأعلی، قال:

أکلت مع أبی عبد اللّه علیه السّلام، فدعا و أتی بدجاجه محشوه بخبیص، فقال أبو عبد اللّه علیه السّلام:

هذه أهدیت لفاطمه علیها السّلام «1»، ثم قال: یا جاریه، ائتنا بطعامنا المعروف. فجاءت بثرید خلّ و زیت.

______________________________

(1). قیل: إن المراد بفاطمه زوجته علیه السّلام، و هی بنت الحسین الأثرم بن الحسین بن علی بن أبی طالب أو اسم إحدی بناته، أو فاطمه بنت الحسین بن علی بن أبی طالب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:231

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 63 ص 319، عن المحاسن.

2. المحاسن: ص 400.

3. عوالم العلوم: مجلد الإمام الصادق علیه السّلام: ج 20 ص 166.

4. بحار الأنوار: ج 47 ص 23 ح 24.

الأسانید:

فی المحاسن: عن محمد بن علی، عن یونس بن یعقوب، عن عبد الأعلی، قال.

15
المتن

عن سلمان، قال: کنت خارجا من منزلی ذات یوم بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إذ لقینی أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام فقال: مرحبا یا سلمان، صر إلی منزل فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فإنها إلیک مشتاقه و أنها قد أتحفت بتحفه من الجنه، ترید أن تتحفک منها.

قال سلمان: فمضیت إلیها فطرقت الباب و استأذنت، فأذنت لی بالدخول. فدخلت فإذا هی جالسه فی صحن الحجره، علیها قطعه عباءه، قالت: اجلس، فجلست فقالت:

کنت بالأمس جالسه فی صحن الحجره شدیده الغمّ علی النبی صلّی اللّه علیه و آله أبکیه و أندبه، و کنت رددت باب الحجره بیدی، إذا انفتح الباب و دخل علیّ ثلاث جواری لم أر کحسنهنّ و لا نضاره وجوههنّ. فقمت إلیهنّ منکره لشأنهنّ و قلت: من أین أنتنّ؛ من مکه أو من المدینه؟ فقلن: لا من أهل مکه و لا من أهل المدینه، نحن من أهل دار السلام، بعث بنا إلیک رب العالمین، یسلّم علیک و یعزّیک بأبیک محمد صلّی اللّه علیه و آله.

قالت فاطمه علیها السّلام: فجلست أمامهنّ و قلت للّتی أظنّ أنها أکبرهن: ما اسمک؟ قالت:

ذرّه. قلت: و لم سمّیت ذرّه؟ قالت: لأن اللّه عز و جل خلقنی لأبی ذر الغفاری. و قلت لأخری: ما اسمک؟ قالت: مقداده. فقلت: و لم سمّیت مقداده؟ قالت: لأن اللّه عز و جل خلقنی للمقداد. و قلت للثالثه: ما اسمک؟ قالت: سلمی. قلت: و لم سمّیت سلمی؟

قالت: لأن اللّه عز و جل خلقنی لسلمان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:232

و قد أهدوا إلیّ هدیه من

الجنه، و قد خبأت لک منها. فأخرجت إلیّ طبقا من رطب أبیض ما یکون من الثلج و أزکی رائحه من المسک، فدفعت إلیّ خمس رطبات و قالت لی: کل یا سلمان هذا عند إفطارک.

و أقبلت أرید المنزل، فو اللّه ما مررت بملإ من الناس إلا قالوا: تحمل المسک یا سلمان؟ حتی أتیت المنزل. فلما کان وقت الافطار، أفطرت علیهنّ فلم أجد لهنّ نوی و لا عجما. حتی إذا أصبحت، بکّرت إلی منزل فاطمه علیها السّلام فأخبرتها. فتبسّمت ضاحکه و قالت:

یا سلمان، من أین یکون له نوی؟ و إنما هو عز و جل خلقه لی تحت عرشه بدعوات کان علّمنیها النبی صلّی اللّه علیه و آله. فقلت: حبیبتی، علّمینی تلک الدعوات. فقالت: إن أحببت أن تلقی اللّه و هو عنک غیر غضبان، فواظب علی هذا الدعاء و هو:

بسم اللّه النور، بسم اللّه الذی یقول للشی ء کن فیکون، بسم اللّه الذی یعلم خائنه الأعین و ما تخفی الصدور، بسم اللّه الذی خلق النور من النور، بسم اللّه الذی هو بالمعروف مذکور، بسم اللّه الذی أنزل النور علی الطور، بقدر مقدور، فی کتاب مسطور، علی نبی محبور.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 91 ص 226 ح 2، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 28.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 66 ح 59، عن مهج الدعوات، بتغییر فیه.

4. مهج الدعوات: ص 6.

5. بحار الأنوار: ج 92 ص 37 ح 22، عن مهج الدعوات، بتغییر فیه.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 862 ح 25.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 235 ح 1، عن مهج الدعوات.

الأسانید:

1. فی دلائل الإمامه، قال: روی علی بن الحسن الشافعی، عن یوسف بن یعقوب القاضی، عن محمد بن الأشعث، محمد بن عون الطائی، عن داود بن أبی هند، عن أبان،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:233

عن سلمان.

2. فی مهج الدعوات: عن الشیخ علی بن محمد بن علی بن عبد الصمد، عن جده، عن الفقیه أبی الحسن، عن أبی البرکات علی بن الحسین الجوزی، عن الصدوق، عن الحسن بن محمد بن سعید، عن فرات بن إبراهیم، عن جعفر بن محمد بن بشرویه، عن محمد بن إدریس بن سعید الأنصاری، عن داود بن رشید و الولید بن شجاع بن مروان، عن عاصم، عن عبد اللّه بن سلمان الفارسی، عن أبیه، قال.

16
المتن

عن المفضل بن عمر، قال: قلت لأبی عبد اللّه الصادق علیه السّلام: کیف کانت ولاده فاطمه علیها السّلام؟ فقالت نعم: .... فلما سقطت إلی الأرض، أشرق منها النور حتی دخل بیوتات مکه، و لم یبق فی شرق الأرض و لا غربها موضع إلا أشرق منها النور حتی دخل بیوتات مکه، و لم یبق فی شرق الأرض و لا غربها موضع إلا أشرق فیه ذلک النور، و دخل عشر من الحور العین، کل واحده منهنّ معها طست من الجنه و إبریق من الجنه، و فی الإبریق ماء من الکوثر.

فتناولتها المرأه التی کانت بین یدیها فغسّلتها بماء الکوثر، و أخرجت خرقتین بیضاوین؛ أشدّ بیاضا من اللبن و أطیب ریحا من المسلک و العنبر فلفّتها بواحده و قنّعتها بالثانیه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 2 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 691.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: أحمد بن محمد الخلیلی، عن محمد بن أبی بکر الفقیه، عن أحمد بن محمد النوفلی، عن إسحاق بن یزید، عن حماد بن عیسی، عن زرعه بن محمد، عن المفضل بن عمر، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:234

17
المتن

روی عن جابر بن عبد اللّه، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أقام أیاما و لم یطعم طعاما حتی شقّ ذلک علیه. فطاف می دیار أزواجه فلم یصب عند إحداهنّ شیئا. فأتی فاطمه علیها السّلام فقال: یا بنیه، هل عندک شی ء آکله فإنی جائع؟ قالت: لا و اللّه بنفسی و أخی.

فلما خرج عنها، بعثت جاریه لها رغیفین و بضعه لحم، فأخذته و وضعته تحت جفنه و غطّت علیها و قالت: لأوثرنّ بها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی نفسی و غیری و کانوا محتاجین إلی شبعه طعام. فبعثت حسنا أو حسینا علیهما السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فرجع إلیها فقالت: قد أتانا اللّه بشی ء فخبأته لک. فقال: هلمّی علیّ یا بنیه. فکشفت الجفنه فإذا هی مملوءه خبزا و لحما.

فلما نظرت إلیه، بهتت و عرفت أنه من عند اللّه. فحمدت اللّه و صلّت علی نبیه أبیها صلّی اللّه علیه و آله و قدّمته إلیه. فلما رآه حمد اللّه و قال: من أین لک هذا؟ قالت: «مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

فبعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی علی علیه السّلام و أحضره، و أکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جمیع أزواج النبی صلّی اللّه علیه و

آله حتی شبعوا. قالت فاطمه علیها السّلام: و بقیت الجفنه کما هی، فأوسعت منها علی جمیع جیرانی، جعل اللّه فیها برکه و خیرا کثیرا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 27 ح 30، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 328.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 352، عن عیون الأخبار.

4. عیون الأخبار فی مناقب الأخیار: ص 46، علی ما فی الإحقاق.

5. الکشف و البیان: ج 2 ص 30، علی ما فی الإحقاق.

6. العرائس: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:235

7. الثاقب فی المناقب: ص 256.

8. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 339.

9. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 58.

10. فرائد السمطین: ج 2 ص 51.

. 11 بحار الأنوار: ج 43 ص 68 ح 60، عن بعض کتب المناقب.

. 12 بعض کتب المناقب، علی ما فی البحار، بزیاده فیه.

. 13 المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 347، 350، ج 3 ص 135.

. 14 تفسیر الثعلبی، علی ما فی البحار.

. 15 الأربعون لابن المؤذن، علی ما فی البحار.

. 16 إحقاق الحق: ج 10 ص 314، عن البدایه و النهایه.

. 17 البدایه و النهایه: ج 6 ص 111، علی ما فی الإحقاق.

. 18 تفسیر القرآن: ج 2 ص 222، علی ما فی الإحقاق.

. 19 مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

. 20 التکمله: ص 87، علی ما فی الإحقاق.

. 21 صفوه التفاسیر: ص 302، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 22 إحقاق الحق: ج 25 ص 358، عن سیدات نساء أهل الجنه.

. 23 سیدات نساء أهل الجنه: ص 123.

. 24 فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج

3 ص 146.

. 25 قصص الأنبیاء للثعلبی: ص 513.

. 26 الکشاف: فی تفسیر «کلما دخل علیها المحراب».

. 27 الدر المنثور: فی تفسیر «کلما دخل علیها المحراب».

. 28 عوالم العلوم: ج 11 ص 202 ح 1، عن الخرائج.

. 29 بحار الأنوار: ج 43 ص 27 ح 30، عن الخرائج.

. 30 أعلام النساء المؤمنات: ص 540.

. 31 سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 47.

. 32 حیاه الصحابه: ج 3 ص 637، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی بعض کتب المناقب: بأسناده، عن أحمد بن محمد الثعلبی، عن عبد اللّه بن حامد، عن أبی محمد المزنی، عن أبی یعلی الموصلی، عن سهل بن زنجله الرازی، عن عبد اللّه بن صالح، عن أبی لهیعه، عن محمد بن المنکدر، عن جابر بن عبد اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:236

2. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: أخبرنا عبد الواحد بن الحسن، أخبرنا أبو الفضل العباس بن أبی العباس، أخبرنا علی بن أحمد الواحدی، أخبرنا أحمد بن محمد، أخبرنا عبد اللّه بن حامد، أخبرنا أبو محمد المزنی، أخبرنا أبو یعلی الموصلی.

18
المتن

روی أن الیهود کان لهم عرس، فجاؤوا إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قالوا: لنا حقّ الجوار، فنسألک أن تبعث فاطمه علیها السّلام بنتک إلی دارنا حتی یزداد عرسنا بها. و ألحّوا علیه، فقال:

إنها زوجه علی بن أبی طالب علیه السّلام و هی بحکمه، و سألوه أن یشفع إلی علی علیه السّلام فی ذلک.

و قد جمع الیهود الطمّ و الرمّ من الحلی و الحلل، و ظنّ الیهود أن فاطمه علیها السّلام تدخل فی بذلتها و أرادوا استهانه بها.

فجاء جبرئیل بثیاب من الجنه و حلی و حلل لم یروا مثلها. فلبستها فاطمه علیها السّلام و تحلّت بها، فتعجّب الناس من زینتها و ألوانها و طیبها. فلما دخل فاطمه علیها السّلام دار الیهود، سجد لها نساؤهم؛ یقبّلن الأرض بین یدیها، و أسلم بسبب ما رأوا خلق کثیر من الیهود.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 30 ح 37، عن الخرائج.

2. الخرائج: ص 538 ح 14.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 229 ح 3، عن الخرائج.

19
المتن

فی المناقب فی مفاضله مناقب مریم مع فاطمه علیها السّلام: و قیل لمریم: «تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا فَکُلِی وَ اشْرَبِی» «1»، یحتمل أن النخله و النهر کانا موجودین قبل ذلک، لأنه لم یبق

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 25.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:237

لهما أثر مثل ما بقی لزمزم و المقام و موضع التنور و انفلاق البحر و ردّ الشمس، و للزهراء علیها السّلام حدیث التمر الصیحانی و قدس الماء.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 49 ح 46، عن المناقب.

2. المناقب: ج 3 ص 134.

20
المتن

فی المناقب: قال ابن شهرآشوب فی مفاضلتها علیها السّلام مع مریم: و أنه «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً» «1»، و لیس فی نفس الآیه أن ذلک کان اللّه تعالی یخلقه اختراعا أو یأتیها به الملک، و إنما هو یدلّ علی کثره شکرها للّه تعالی کما تقول: رزقنی اللّه الیوم درهما، کما قال: «قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» «2»، و للزهراء علیها السّلام من هذا الباب ما لا ینکره مسلم من حدیث المقداد و خبر الطائر و الرمان و العنب و التفاح و السفرجل و غیرها.

و ذلک مما یقطع علی أنها کانت تأکل ما لم یکن لغیرها من جمیع الخلق بعد هبوط آدم و حوا، و فی الحدیث: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله دخل علی فاطمه علیها السّلام و هی فی مصلاها، خلفها جفنه یفور دخانها. فأخرجت فاطمه علیها السّلام الجفنه فوضعتها بین أیدیهما. فسأل علی علیه السّلام: أنّی لک هذا؟ قالت: هو من فضل اللّه و رزقه، «إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «3»

و رزق مریم من الجنه و خلق فاطمه علیها السّلام من رزق الجنه.

و فی الحدیث: فناولنی جبرئیل رطبه من رطبها، فأکلتها فتحوّلت ذلک نطفه فی صلبی.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

(2). سوره النساء: الآیه 78.

(3). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:238

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 50 ح 46، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 360.

21
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه: یا فاطمه، قومی فأخرجی تلک الصحفه. فقامت فأخرجت صحفه فیها ترید و عراق یفور. فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ثلاثه عشر یوما.

ثم إن أم أیمن رأت الحسین علیه السّلام معه شی ء، فقالت له: من أین لک هذا؟ قال: إنا لنأکله منذ أیام. فأتت أم أیمن فاطمه علیها السّلام فقالت: یا فاطمه! إذا کان عند أم أیمن شی ء فإنما هو لفاطمه و لولدها، و إذا کان عند فاطمه شی ء فلیس لأم أیمن منه شی ء؟ فأخرجت لها منه، فأکلت منه أم أیمن و نفدت الصحفه. فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: أما لو لا أنک أطعمتها لأکلت منها أنت و ذریتک إلی أن تقوم الساعه.

ثم قال أبو جعفر علیه السّلام: و الصحفه عندنا، یخرج بها قائمنا علیه السّلام فی زمانه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 63 ح 55، عن الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 460 ح 7.

3. إثبات الهداه: ج 1 ص 226 ح 11.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 221 ح 18، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل، عن صالح بن عقبه، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:239

22
المتن

عن ابن عباس: خرج أعرابی من سلیم یتبدّی فی البریه ...، إلی قوله: ثم و ثبت فاطمه بنت محمد علیها السّلام حتی دخلت إلی مخدع لها، فصفّت قدمیها فصلّت رکعتین، ثم رفعت باطن کفّیها إلی السماء و قالت: إلهی و سیدی، هذا محمد نبیک، و هذا علی ابن عم نبیک، و هذان الحسن و الحسین سبطا نبیک. إلهی أنزل علینا مائده من السماء کما أنزلتها علی بنی إسرائیل؛ أکلوا منها و کفروا بها. اللهم أنزلها علینا فإنا بها مؤمنون.

قال ابن عباس: و اللّه ما استتمّت الدعوه فإذا هی بصحفه من ورائها یفور قتارها، و إذا قتارها أزکی من المسک الأزفر. فاحتضنتها ثم أتت بها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فلما أن نظر إلیها علی بن أبی طالب علیه السّلام قال لها: یا فاطمه! من لک هذا؟

و لم یکن عهد عندها شیئا. فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: کل یا أبا الحسن و لا تسأل. الحمد للّه الذی لم یمتنی حتی رزقنی ولدا مثلها مثل مریم بنت عمران؛ «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

قال: فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام،

و خرج النبی صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 3 ص 74 ح 61.

2. کتاب المناقب، علی ما فی البحار.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 318، عن نزهه المجالس.

4. نزهه المجالس: ج 1 ص 224، باختلاف فیه.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 320، عن مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی.

6. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 71، بزیاده فیه.

7. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 251.

8. عوالم العلوم: ج 11 (مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام) ص 204 ح 14.

9. عوالم العلوم: ج 11 (مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام) ص 86، باختصار.

10. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 122.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:240

الأسانید:

فی کتاب المناقب و مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: عن أبی الفرج محمد بن أحمد المکّی، عن المظفر بن أحمد بن عبد الواحد، عن محمد بن علی الحلوانی، عن کریمه بنت أحمد بن محمد المروزی، و أخبرنی أیضا به عالیا قاضی القضاه محمد بن الحسین البغدادی، عن الحسین بن محمد بن علی الزینبی، عن الکریمه فاطمه بنت أحمد بن محمد المروزی بمکه حرسها اللّه تعالی، عن أبی علی زاهر بن أحمد، عن معاذ بن یوسف الجرجانی، عن أحمد بن محمد بن غالب، عن عثمان بن أبی شیبه، عن ابن نمیر، عن مجالد، عن ابن عباس.

23
المتن

أبو عبد اللّه المفید النیشابوری فی أمالیه: قال الرضا علیه السّلام: عری الحسن و الحسین علیهما السّلام و أدرکهما العید، فقالا لأمهما: قد زیّنوا صبیان المدینه إلا نحن، فما لک لا تزیّنینا؟

فقالت: ثیابکما عند الخیاط، فإذا أتانی زیّنتکما. فلما کانت لیله العید، أعاد القول علی أمهما. فبکت و رحمتهما فقالت لهما ما قالت فی الأولی، فردّا علیها.

فلما أخذ الظلام، قرع الباب قارع. فقالت فاطمه علیها السّلام: من هذا؟ قال: یا بنت رسول اللّه، أنا الخیاط، جئت بالثیاب. ففتحت الباب فإذا رجل و معه من لباس العید. قالت فاطمه علیها السّلام:

و اللّه لم أر رجلا أهیب شیمه منه. فناولهما مندیلا مشدودا ثم انصرف. فدخلت فاطمه علیها السّلام ففتحت المندیل، فإذا فیه قمیصان و دراعتان و سروالان و رداءان و عمامتان و خفان أسودان معقبان بحمره. فأیقظتهما و ألبستهما.

و دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هما مزیّنان، فحملهما و قبّلهما ثم قال: رأیت الخیاط؟ قالت:

نعم یا رسول اللّه، و الذی أنفذته من الثیاب. قال: یا بنیه، ما هو خیاط،

إنما هو رضوان خازن الجنه. قالت فاطمه علیها السّلام: فمن أخبرک یا رسول اللّه؟ قال: ما عرج حتی جاءنی و أخبرنی بذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:241

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 391.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 289 ح 52، عن المناقب.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 200 ح 1.

4. مدینه المعاجز: ج 3 ص 323 ح 72.

24
المتن

روی فی المراسیل: إن الحسن و الحسین علیهما السّلام کان علیهما ثیاب خلق و قد قرب العید، فقالا لأمهما فاطمه علیها السّلام: إن بنی فلان خیطت لهم الثیاب الفاخره، أ فلا تخیطین لنا ثیابا للعید یا أماه؟ فقالت: یخاط لکما إن شاء اللّه.

فلما أن جاء العید، جاء جبرئیل بقمیصین من حلل الجنه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما هذا یا أخی جبرئیل؟! فأخبره بقول الحسن و الحسین علیهما السّلام لفاطمه علیها السّلام و بقول فاطمه علیها السّلام: یخاط لکما إن شاء اللّه. ثم قال جبرئیل: قال اللّه تعالی لما سمع قولها:

لا نستحسن أن نکذّب فاطمه علیها السّلام بقولها: یخاط لکما إن شاء اللّه.

و عن سعید الحفّاظ الدیلمی بأسناده، عن أنس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

بینما أهل الجنه فی الجنه یتنعّمون و أهل النار فی النار یعذّبون، إذا لأهل الجنه نور ساطع، فیقول بعضهم لبعض: ما هذا النور؟ لعل رب العزه اطلع فنظر إلینا. فیقول لهم رضوان: لا و لکن علی علیه السّلام مازح فاطمه علیها السّلام، فتبسّمت فأضاء ذلک النور من ثنایاها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 75 ح 62، عن کتاب المناقب.

2. کتاب المناقب، علی ما فی البحار.

3. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 76.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 201 ح 3.

5. القطره: ج 1 ص 290 ح 305.

6. الدمعه الساکبه: ج 3 ص 256.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:242

25
المتن

قال السید ابن طاوس: وجدت فی کتاب ما نزل من القرآن الحکیم فی النبی صلّی اللّه علیه و آله و أهل بیته علیهم السّلام تألیف محمد بن العباس بن علی بن مروان، قال: حدثنا محمد بن القاسم بن عبید البخاری، عن جعفر بن عبد اللّه العلوی، عن یحیی بن هاشم، عن جعفر بن سلیمان، عن أبی هارون العبدی، عن أبی سعید الخدری، قال:

أهدیت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قطیفه منسوجه بالذهب؛ أهداها له ملک الحبشه، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لأعطینّها رجلا یحبّ اللّه و رسوله و یحبّه اللّه و رسوله. فمدّ أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أعناقهم إلیها، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أین علی علیه السّلام؟ قال عمار بن یاسر: فلما سمعت ذلک، و ثبت حتی أتیت علیا علیه السّلام فأخبرته. فجاء فدفع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله القطیفه إلیه فقال: أنت لها.

فخرج بها إلی سوق اللیل، فنقضها سلکا سلکا فقسّمها فی المهاجرین و الأنصار، ثم رجع إلی منزله و ما معه منها دینار. فلما کان من غد، استقبله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا أبا الحسن! أخذت أمس ثلاثه آلاف مثقال من ذهب، فأنا و المهاجرون و الأنصار نتغدّی عندک غدا. فقال علی

علیه السّلام: نعم یا رسول اللّه.

فلما کان الغد، أقبل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی المهاجرین و الأنصار حتی قرعوا الباب.

فخرج إلیهم و قد عرق من الحیاء، لأنه لیس فی منزله قلیل و لا کثیر. فدخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و دخل المهاجرون و الأنصار حتی جلسوا، و دخل علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام فإذا هو بجفنه مملوءه ثریدا، علیها عراق یفور منها ریح المسک الأذفر. فضرب علی علیه السّلام بیده علیها فلم یقدر علی حملها، فعاونته فاطمه علیها السّلام علی حملها حتی أخرجها فوضعها بین یدی رسول اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:243

فدخل صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام فقال: أی بنیّه! أنّی لک هذا؟ قالت: یا أبت، «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1» فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: الحمد للّه الذی لم یخرجنی من الدنیا حتی رأیت فی ابنتی ما رأی زکریا فی مریم بنت عمران. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبه، أنا خیر أم مریم؟ فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنت فی قومک و مریم فی قومها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 76 ح 63، عن سعد السعود.

2. سعد السعود: ص 90.

26
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: أقبلت فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فعرف فی وجهها الخمص- قال: یعنی الجوع- فقال لها: یا بنیّه! هاهنا، فأجلسها علی فخذه الأیمن.

فقالت: یا أبتاه، إنی جائعه. فرفع یدیه إلی السماء فقال: اللهم رافع الوضعه و مشبع الجاعه، أشبع فاطمه بنت نبیک علیها السّلام. قال أبو جعفر علیه السّلام: فو اللّه ما جاعت بعد یومها حتی فارقت الدنیا.

و عن أمیر المؤمنین علیه السّلام، قال: إن فاطمه بنت محمد علیها السّلام وجدت عله، فجاءها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عائدا فجلس عندها و سألها عن حالها، فقالت: إنی أشتهی طعاما طیبا.

فقام النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی طاق فی البیت، فجاء طبق فیه زبیب و کعک و أقط و قطف عنب فوضعه بین یدی فاطمه علیها السّلام. فوضع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یده فی الطبق و سمّی اللّه و قال: کلوا بسم اللّه.

فأکلت فاطمه علیها السّلام و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

فبینما هم یأکلون، إذ وقف سائل علی الباب فقال: السلام علیکم، أطعمونا مما رزقکم اللّه. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: اخسأ. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا رسول اللّه، ما هکذا تقول

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:244

للمسکین! فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إنه الشیطان و أن جبرئیل جاءکم بهذا الطعام من الجنه، فأراد الشیطان أن یصیب منه و ما کان ذلک ینبغی له.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 77 ح 64، عن المصباح.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی

البحار.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 221 ح 17، عن المصباح.

27
المتن

روی أنه لما کان وقت زفاف فاطمه علیها السّلام، اتخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله طعاما و خبیصا و قال لعلی علیه السّلام:

ادع الناس. قال علی علیه السّلام: جئت إلی الناس فقلت: أجیبوا الولیمه. فأقبلوا، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

أدخل عشره. فدخلوا و قدّم إلیهم الطعام و الثرید فأکلوا. ثم أطعمهم السمن و التمر، فلا یزداد الطعام إلا برکه.

فلما أطعم الرجال، عمد إلی ما فضّل منها فتفل فیها و بارک علیها، و بعث منها إلی نسائه و قال: قل لهنّ: کلن و أطعمن من غشیکنّ.

ثم إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دعا بصحفه فجعل فیها نصیبا فقال: هذا لک و لأهلک. و هبط جبرئیل فی زمره من الملائکه بهدیه، فقال لأم سلمه: املئی القعب ماء، فقال لی: یا علی، اشرب نصفه، ثم قال لفاطمه علیها السّلام: اشربی و أبقی. ثم أخذ الباقی فصبّه علی وجهها و نحرها.

ثم فتح السلّه، فإذا فیها کعک و موز و زبیب، فقال: هذا هدیه جبرئیل. ثم أقلب من یده سفرجله فشقّها نصفین، و أعطی علیا علیه السّلام و قال: هذه هدیه من الجنه إلیکما، و أعطی علیا علیه السّلام نصفا و فاطمه علیها السّلام نصفا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:245

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 106 ح 21، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 536.

3. ناسخ التواریخ: مجلدات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ج 1 ص 119.

المتن

قال المجلسی فی ذکر زفاف فاطمه علیها السّلام فی کلام طویل: ... و کان النبی صلّی اللّه علیه و آله أمر نساءه أن یزیّنها و یصلحن من شأنها فی حجره أم سلمه. فاستدعین من فاطمه علیها السّلام طیبا، فأتت بقاروره فسألت عنها فقالت: کان دحیه الکلبی یدخل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیقول لی: یا فاطمه، هاتی الوساده فاطرحیها لعمّک. فکان إذا نهض، سقط من بین ثیابه شی ء فیأمرنی بجمعه. فسئل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن ذلک فقال: هو عنبر یسقط من أجنحه جبرئیل.

و أتت بماء ورد، فسألت أم سلمه عنه فقالت: هذا عرق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، کنت آخذه عند قیلوله النبی صلّی اللّه علیه و آله عندی.

و روی أن جبرئیل أتی بحله قیمتها الدنیا. فلما لبستها، تحیّرت نسوه قریش منها و قلن: أنی لک هذا؟ قالت: هذا من عند اللّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 115.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 231 ح 1، عن مسند فاطمه علیها السّلام، شطرا من ذیل الحدیث.

3. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 86 ح 79.

28
29
المتن

عن ابن عباس، قال: دخلت فاطمه علیها السّلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه، قال: نعیت إلیّ نفسی. فبکت فاطمه علیها السّلام فقال لها: لا تبکین، فإنک لا تمکثین من بعدی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:246

إلا اثنین و سبعین یوما و نصف یوم حتی تلحقی بی، و لا تلحقی بی حتی تتحفی بثمار الجنه. فضحکت فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 156 ح 3، عن قصص الأنبیاء.

2. قصص الأنبیاء: ص 308.

الأسانید:

فی قصص الأنبیاء: الصدوق، عن السنانی، عن الأسدی، عن البرمکی، عن جعفر بن سلیمان، عن عبد اللّه بن یحیی، عن الأعمش، عن عبایه، عن ابن عباس، قال.

30
المتن

عن عائشه، قالت: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جائعا لا یقدر علی ما یأکل، فقال لی: هاتی ردای. فقلت: أین ترید؟ قال: إلی فاطمه علیها السّلام ابنتی ...، إلی أن قال جبرئیل:

یا محمد، ادع بالجفنه المنکوسه التی فی ناحیه البیت. قال: فدعا بها. فلما حملت فإذا فیها ثرید و لحم کثیر. فقال: کل یا محمد و أطعم ابنیک و أهل بیتک.

قال: فأکلوا فشبعوا، قال: ثم أرسل بها إلیّ، فأکلوا و شبعوا و هو علی حالها. قال:

ما رأیت جفنه أعظم برکه منها. فرفعت عنهم، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: و الذی بعثنی بالحق لو سکتّ لتداولها فقراء أمتی إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 310، عن بعض الکتب القدیمه.

2. بعض کتب القدیمه، علی ما فی البحار.

3. ناسخ التواریخ: مجلدات الإمام الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 89.

4. ناسخ التواریخ: مجلدات الإمام الحسن علیه السّلام: ج 1 ص 162.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:247

الأسانید:

فی بعض الکتب القدیمه: روی رکن الأئمه عبد الحمید بن میکائیل، عن یوسف بن منصور الساوی، عن عبد اللّه بن عمرو، عن الحسن بن موسی، عن سعدان، عن مالک بن سلیمان، عن ابن جریح، عن عطاء، عن عائشه، قالت.

31
المتن

قال المجلسی: وجدت فی بعض مؤلفات أصحابنا أنه روی مرسلا عن جماعه من الصحابه، قالوا: دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله دار فاطمه علیها السّلام فقال: یا فاطمه، إن أباک الیوم ضیفک. فقالت:

یا أبت، إن الحسن و الحسین علیهما السّلام یطالبانی بشی ء من الزاد فلم أجد لهما شیئا یقتاتان.

ثم إن النبی صلّی اللّه علیه و آله دخل و جلس مع علی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام، و فاطمه علیها السّلام متحیّره ما تدری کیف تصنع. ثم إن النبی صلّی اللّه علیه و آله نظر إلی السماء ساعه و إذا بجبرئیل قد نزل، و قال: یا محمد، العلی الأعلی یقرؤک السلام و یخصّک بالتحیه و الإکرام و یقول لک: قل لعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام: أیّ شی ء یشتهون من فواکه الجنه؟

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی و یا فاطمه و یا حسن و یا حسین، إن رب العزه علم أنکم جیاع، فأیّ شی ء تشتهون من فواکه الجنه؟ فأمسکوا عن الکلام و لم یردّوا جوابا حیاء من النبی صلّی اللّه علیه و آله. فقال الحسین علیه السّلام: عن إذنک یا أباه یا أمیر المؤمنین، و عن إذنک یا أماه یا سیده نساء العالمین، و عن إذنک یا أخاه الحسن الزکی، أختار لکم شیئا من فواکه الجنه. فقالوا جمیعا: قل یا حسین ما شئت، فقد رضینا بما تختاره

لنا. فقال: یا رسول اللّه، قل لجبرئیل: إنا نشتهی رطبا جنیّا. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: قد علم اللّه ذلک، ثم قال: یا فاطمه، قومی و ادخلی البیت و احضری إلینا ما فیه.

فدخلت فرأت فیه طبقا من البلّور، مغطّی بمندیل من السندس الأخضر، و فیه رطب جنیّ فی غیر أوانه. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، أنّی لک هذا؟ قالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:248

یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ» «1»، کما قالت مریم بنت عمران.

فقام النبی صلّی اللّه علیه و آله و تناوله و قدّمه بین أیدیهم، ثم قال: بسم اللّه الرحمن الرحیم، ثم أخذ رطبه واحده فوضعها فی فم الحسین علیه السّلام فقال: هنیئا مریئا لک یا حسین. ثم أخذ رطبه فوضعها فی فم الحسن علیه السّلام و قال: هنیئا مریئا یا حسن. ثمّ أخذ رطبه ثالثه فوضعها فی فم فاطمه الزهراء علیها السّلام و قال لها: هنیئا مریئا لک یا فاطمه الزهراء. ثم أخذ رطبه رابعه فوضعها فی فم علی علیه السّلام و قال: هنیئا مریئا لک یا علی. ثم ناول علیا علیه السّلام رطبه أخری و النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول له: هنیئا مریئا لک یا علی. ثم وثب النبی صلّی اللّه علیه و آله قائما ثم جلس، ثم أکلوا جمیعا عن ذلک الرطب. فلما اکتفوا و شبعوا، ارتفعت المائده إلی السماء بإذن اللّه تعالی.

فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبه! لقد رأیت الیوم منک عجبا!؟ فقال: یا فاطمه، أما الرطبه الأولی التی وضعتها فی فم الحسین علیه السّلام و قلت له: هنیئا یا حسین، فإنی سمعت میکائیل و

إسرافیل یقولان: هنیئا لک یا حسین، فقلت أیضا موافقا لهما فی القول. ثم أخذت الثانیه فوضعتها فی فم الحسن علیه السّلام، فسمت جبرئیل و میکائیل یقولان: هنیئا لک یا حسن، فقلت أنا موافقا لهما فی القول. ثم أخذت الثالثه فوضعتها فی فمک یا فاطمه، فسمعت الحور العین مسرورین مشرفین علینا من الجنان و هنّ یقلن: هنیئا لک یا فاطمه، فقلت موافقا لهنّ بالقول.

و لما أخذت الرابعه فوضعتها فی فم علی علیه السّلام، سمعت النداء من قبل الحق سبحانه و تعالی یقول: هنیئا مریئا لک یا علی، فقلت موافقا لقول اللّه عز و جل. ثم ناولت علیا علیه السّلام رطبه أخری ثم أخری و أنا أسمع صوت الحق سبحانه و تعالی یقول: هنیئا مریئا لک یا علی. ثم قمت إجلالا لرب العزه جل جلاله، فسمعته یقول: یا محمد، و عزتی و جلالی، لو ناولت علیا علیه السّلام من هذه الساعه إلی یوم القیامه رطبه رطبه لقلت له: هنیئا مریئا بغیر انقطاع.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:249

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 310، عن بعض مؤلفات الأصحاب.

2. بعض مؤلفات الأصحاب، علی ما فی البحار.

3. حلیه الأبرار: ج 1 ص 576.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 228 ح 23.

5. نوادر المعجزات: ص 78 ح 42.

6. الدمعه الساکبه: ج 2 ص 77.

7. مدینه المعاجز: ج 1 ص 160.

32
المتن

قال الصفوری: رأیت فی شرح البخاری لابن أبی حمزه: إن علیا علیه السّلام دخل منزله و أولاده یبکون. فسأل فاطمه علیها السّلام عن ذلک، فقالت: من الجوع. فاستقرض دینارا و إذا برجل یقول: یا أبا الحسن، هلّا عشّیتنی اللیله؟ قال: نعم، ثقه منه باللّه عز و جل. فدخل منزله فوجد ثریدا، فقدّمه النبی صلّی اللّه علیه و آله. فلما أکل قال: هذا بالدیانار الذی أعطیته فلانا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 8 ص 622، عن نزهه المجالس.

2. نزهه المجالس: ج 1 ص 223، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 8 ص 706، عن نزهه المجالس.

4. نزهه المجالس: ج 1 ص 233، بزیاده فیه.

33
المتن

عن أبی سعید الخدری: انقضّ علی و فاطمه علیهما السّلام، فقالت له فاطمه علیها السّلام: لیس فی الرحل شی ء. فخرج علی علیه السّلام یبتغی، قال: فوجد دینارا، فعرّفه حتی سئم فلم یجد له طالبا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:250

و لم یصب شیئا و رجع. فقالت له فاطمه علیها السّلام: ما صنعت؟ قال: ما أصبت شیئا إلا أنّی وجدت دینارا، فعرّفته حتی سئمت فلم أجد له طالبا باغیا. فقالت: هل لک فی خیر؟

هل لک فی أن نقترضه فنتعشّی به، فإذا جاء صاحبه أعطیته دینارا؟ فإنما هو دینار مکان دینار. فقال علی علیه السّلام: أفعل.

فأخذ الدیا نار و أخذ وعاء، ثم خرج إلی السوق فإذا رجل عنده طعام یبیعه، فقال له علی علیه السّلام: کیف تبیع من طعامک هذا؟ قال: کذا و کذا بدیا نار. فناوله علی علیه السّلام الدیا نار، ثم فتح وعاء «1» فکال له حتی إذا فرغ، ضمّ علی علیه السّلام وعاه «2» و ذهب لیقوم، ردّ علیه الدیا نار و قال:

لتأخذنّه و اللّه، فأخذه.

و رجع إلی فاطمه علیها السّلام فحدّثها حدیثه، فقالت فاطمه علیها السّلام: هذا رجل عرف حقّنا و قرابتنا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأکلوه حتی انفدوه و لم یصیبوا میسره. فقالت له فاطمه علیها السّلام: هل لک فی خیر تستقرضه فنتعشّی به، مثل قولها الأول. قال: أفعل. فخرج إلی السوق، فإذا صاحبه فقال له مثل قوله الأول، و فعل

الرجل مثل فعله الأول. فرجع فأخبر فاطمه علیها السّلام، فدعت له مثل دعائها، فأکلوا حتی أنفدوا.

فلما کان الثالثه، قالت له فاطمه علیها السّلام: إن ردّ علیک الدیا نار فلا تقبله. فذهب علی علیه السّلام فوجده، فلما کان له ذهب لیردّه علیه، فقال له علی علیه السّلام: و اللّه لا آخذه، فسکت عنه.

قال أبو هارون: فقمت فانصرفت من عنده. فمررت برجل من الأنصار له صحبه یطین بیته. فسلّمت علیه فردّ علیّ، و جلست و ساءلنی فقال: ما حدّثکم الیوم أبو سعید؟ فقلت: حدّثنا بکذا و کذا. فقال لی الأنصاری: من کان الذی اشتری منه علی علیه السّلام؟ قلت: لا أعلم. قال: کتمکم أبو سعید. قلت: و من کان البائع؟ قال: لما ذهب علی علیه السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال له: یا علی، تخبرنی أو أخبرک؟ قال: أخبرنی یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: صاحب الطعام جبرئیل، و لو لا لم تحلف لوجدته ما دام الدیا نار فی یدک.

______________________________

(1). الظاهر أنهما وعاءه.

(2). الظاهر أنهما وعاءه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:251

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 8 ص 709، المناقب للخوارزمی.

2. المناقب للخوارزمی: ص 224.

3. المناقب لابن المغازلی: ص 175، بتفاوت یسیر.

4. مناقب الکاشی، عن مناقب ابن المغازلی.

الأسانید:

1. فی المناقب للخوارزمی: أخبرنی شهردار هذا إجازه، أخبرنی أبو الفتح عبدوس بن عبد اللّه بن عبدوس، أخبرنی أبی، حدثنی أبو بلال، حدثنی القاسم بن بندار، حدثنی إبراهیم بن الحسین، حدثنی أبو المظفر، حدثنی جعفر بن سلیمان، عن أبی هارون، عن أبی سعید الخدری.

2. فی مناقب ابن المغازلی: أخبرنا أحمد بن محمد بن عبد الوهاب بن طاوان، نا أبو علی بن محمد بن علی بن المعلّی السلمی المعدل، ثنا علی بن عبد اللّه بن میسر، ثنا جابر بن کردی، ثنا یزید بن هارون، ثنا مبارک بن فضاله، ثنا أبو هارون العبدی، عن أبی سعید الخدری.

34
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 251 المتن ..... ص : 251

المتن

قال الصفوری فی زواج علی و فاطمه علیهما السّلام: قال صلّی اللّه علیه و آله: ابشر یا أبا الحسن إن اللّه قد زوّجک فی السماء قبل أن أزوّجک فی الأرض ...، و إن اللّه تعالی أوحی إلی الجنان أن تزخر فی و إلی الحور أن تزیّنی و إلی شجره طوبی أن انثری ما علیک من الحلی و الحلل.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 342، عن نزهه المجالس.

2. نزهه المجالس: ج 2 ص 223، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:252

35
المتن

قال ابن أبی الحدید: بینما عمر بن عبد العزیز جالس فی مجلسه، دخل حاجبه و معه امرأه أدماء طویله حسنه الوجه و القامه و رجلان متعلقان بها ...، إلی أن قال:

نشدتک باللّه یا أمیر المؤمنین، أ لم تعلم أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام و هو عندها فی بیتها عائد لها: یا بنیه، ما علّتک؟ قالت: الوعک یا أبتاه، و کان علی علیه السّلام غائبا فی بعض حوائج النبی صلّی اللّه علیه و آله. فقال لها: أ تشتهین شیئا؟ قالت: نعم، أشتهی عنبا و أنا أعلم أنه عزیز و لیس وقت عنب. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه قادر علی أن یجیئنا به، ثم قال: اللهم ائتنا به مع أفضل أمتی عندک منزله.

فطرق علی علیه السّلام الباب و دخل و معه مکتل قد ألقی علیه طرف ردائه، فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما هذا یا علی؟ قال: عنب التمسته لفاطمه علیها السّلام. فقال: اللّه أکبر، اللّه أکبر! اللهم کما سررتنی بأن خصصت علیا علیه السّلام بدعوتی فاجعل فیه شفاء بنیّتی. ثم قال: کلی علی اسم اللّه یا بنیه.

فأکلت، و ما خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی استقلت و برأت ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 15 ص 604، عن شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 3 ص 520.

36
المتن

عن عبد اللّه بن مسعود، قال: سأحدّثکم بحدیث سمعته من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلم أزل أطلب الشهاده للحدیث فلم أرزقها، سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی غزوه تبوک و

نحن نسیر معه یقول:

إن اللّه تعالی أمرنی أن أزوّج فاطمه علیها السّلام علیا علیه السّلام ففعلت، فقال جبرئیل: إن اللّه تعالی بنی جنه من لؤلؤه قصبه، بین کل قصبه إلی قصبه لؤلؤه من یاقوت مشدّده بالذهب، و جعل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:253

سقوفها زبرجدا أخضر، و جعل فیها طاقات من اللؤلؤ مکلّله بالیاقوت، ثم جعل علیها غرفا؛ لبنه من ذهب و لبنه من فضه و لبنه من درّ و لبنه من یاقوت و لبنه من زبرجد. ثم جعل فیها عیونا تنبع فی نواحیها و حفت بالأنهار، و جعل علی الأنهار قبابا من درّ، قد شبعت بسلاسل الذهب و جفت بأنواع الشجر، و بنی فی کل قصر قبه، و جعل فیه أریکه من درّه بیضاء، غشّاها السندس و الإستبرق. فرشّ أرضها بالزعفران، و فتق ما بین ذلک بالمسک و العنبر، و جعل فی کل قبه حوراء، و القبه لها مائه باب، علی کل باب عینان جاریتان، و شجرتان فی کل قبه مفرش، و مکتوب حول القباب آیه الکرسی.

فقلت: یا جبرئیل، لمن بنی اللّه عز و جل هذه الجنان؟ قال: بناها لعلی بن أبی طالب و فاطمه ابنتک علیهما السّلام سوی جنانهما؛ تحفه اتحفهما اللّه و لتقرّ بذلک عینک یا رسول اللّه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 472، عن کفایه الطالب.

2. کفایه الطالب: ص 180، علی ما فی الإحقاق.

3. شرح الأخبار: ج 3 ص 61 ح 984.

4. نوادر المعجزات: ص 98 ح 16.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 41، شطرا منه.

6. دلائل الإمامه: ص 50.

7. الموضوعات: ج 1 ص 414.

8. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 411.

الأسانید:

فی کفایه الطالب: أخبرنا الحافظ یوسف بن خلیل بن عبد اللّه الدمشقی بمدینه حلب، أخبرنا أبو عبد اللّه محمد بن أبی زید بن حمد بن أبی نصر الکرانی، أخبرنا محمود بن إسماعیل، أخبرنا أبو الحسین بن فاذشاه، أخبرنا الحافظ أبو القاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب اللخمی الطبرانی، حدّثنا علی بن سعید الحافظ الرازی، حدثنا إسماعیل بن موسی السدی، حدثنا بشر بن الولید الهاشمی، حدثنا عبد النور بن عبد اللّه المسمعی، عن شعبه بن الحجاج، عن عمرو بن مره، عن إبراهیم، قال: حدثنی مسروق، عن عبد اللّه.

2. فی شرح الأخبار: إسماعیل بن موسی بأسناده، عن عبد اللّه بن مسعود.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:254

37
المتن

قال أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: لقد علم المستحفظون من أصحاب النبی محمد صلّی اللّه علیه و آله أنه لیس فیهم رجل له منقبه إلا و قد شرکته فیها و فصلته، و لی سبعون منقبه لم یشرکنی فیها أحد منهم. قلت: یا أمیر المؤمنین! فأخبرنی بهنّ. فقال: ... و أما الثامنه و الأربعون، فإن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أتانی فی منزلی و لم یکن طعمنا منذ ثلاثه أیام، فقال: یا علی، هل عندک من شی ء؟ فقلت: و الذی أکرمک بالکرامه و اصطفاک بالرساله ما طعمت و زوجتی و ابنای منذ ثلاثه أیام. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، ادخلی البیت و انظری هل تجدین شیئا؟ فقالت: خرجت الساعه. فقلت: یا رسول اللّه، أدخله أنا؟

فقال: ادخل باسم اللّه.

فدخلت فإذا أنا بطبق موضوع علیه رطب من تمر و جفنه من ثرید. فحملتها إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال: یا علی،

رأیت الرسول الذی حمل هذا الطعام؟ فقلت: نعم. فقال:

صفه لی. فقلت: من بین أحمر و أخضر و أصفر. فقال: تلک خطط جناح جبرئیل مکلّله بالدرّ و الیاقوت.

فأکلنا من الثرید حتی شبعنا، فما رأی إلا خدش أیدینا و أصابعنا، فخصّنی اللّه عز و جل بذلک من بین أصحابه.

المصادر:

1. الخصال: ج 2 ص 698 ح 1.

2. الثاقب فی المناقب: ص 57 ح 28.

الأسانید:

فی الخصال: حدثنا أحمد بن الحسن و محمد بن أحمد و علی بن موسی و الحسین بن إبراهیم و علی بن عبد اللّه، قالوا: حدثنا أبو العباس، قال: حدثنا بکر بن عبد اللّه، قال:

حدثنا تمیم بن بهلول، قال: حدثنا سلیمان، عن ثور بن یزید، عن مکحول، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:255

38
المتن

قال السید: نذکره من الکشّاف للزمخشری من حدیث زکریا و مریم بلفظه:

روی أنه کان لا یدخل علیها إلا هو وحده، و کان إذا خرج غلق علیها سبعه أبواب، و وجد عندها رزقا کان رزقها؛ ینزل علیها من الجنه و لم توضع ثدیا قط، و کان یجد عندها فاکهه الشتاء فی الصیف و فاکهه الصیف فی الشتاء، یقولها: أنّی لک هذا، من أین لک هذا الرزق الذی لا یشبه أرزاق الدنیا و هو آت فی غیر حینه، و الأبواب مغلقه علیک لا سبیل للداخل به إلیک؟! قالت: هو من عند اللّه فلا تستبعد. قیل: تکلّمت و هی صغیره کما تکلّم عیسی فی المهد صبیا.

و عن النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه جاع فی زمن قحط. فأهدت له فاطمه علیها السّلام رغیفین و بضعه لحم آثرته فیها، فرجع إلیها فقال: هلمّی یا بنیه، و کشفت عن الطبق، فإذا هو مملوء خبزا و لحما.

فبهتت و علم أنها أنزلت من اللّه، فقال لها صلّی اللّه علیه و آله: أنّی لک هذا؟ قالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1» فقال: الحمد اللّه الذی جعلک شبیهه سیده نساء بنی إسرائیل.

ثم جمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی بن أبی طالب و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جمیع أهل

بیته، فأکلوا منه حتی شبعوا و بقی الطعام کما هو، و أوسعت فاطمه علیها السّلام علی جیرانها.

المصادر:

1. سعد السعود: ص 130، عن الکشّاف.

2. الکشّاف للزمخشری، علی ما فی سعد السعود.

3. الصراط المستقیم: ج 1 ص 171، عن الکشّاف.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 203 ح 2، شطرا من ذیله.

5. مرآت العقول: ج 5 ص 346.

6. تفسیر غرائب القرآن: ص 1.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:256

7. المطالب العالیه: ج 4 ص 24، باختلاف فیه.

8. الدرر و اللآلی: ص 207، باختصار فیه.

9. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 43، علی ما فی الإحقاق.

10. إحقاق الحق: ج 19 ص 149، عن أهل البیت علیهم السّلام.

39
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: إن فاطمه علیها السّلام ضمنت لعلی علیه السّلام عمل العجین و الخبز و قمّ البیت، و ضمن لها علی علیه السّلام ما کان خلف الباب ... فأقبل (علی علیه السّلام) فوجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جالسا و فاطمه علیها السّلام تصلّی و بینهما شی ء مغطّی. فلما فرغت، أحضرت ذلک الشی ء، فإذا جفنه من خبز و لحم. قال: یا فاطمه! أنّی لک هذا؟ قالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أ لا أحدّثک بمثلک و مثلها؟ قال: بلی. قال: مثل زکریا؛ إذا دخل علی مریم المحراب فوجد عندها رزقا، «قال یا مریم أنّی لک هذا قالت هو من عند اللّه إن اللّه یرزق من یشاء بغیر حساب».

فأکلوا منها شهرا، و هی الجفنه التی یأکل منها القائم علیه السّلام و هو عندنا.

المصادر:

1. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 172 ح 41.

2. البرهان: ج 1 ص 282 ح 9، عن العیاشی.

3. تفسیر الصافی: ج 1 ص 332.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام للشیرازی: ص 30، عن العیاشی.

5. بحار الأنوار: ج 5 ص 317.

6. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 333 ح 117.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 222 ح 19، عن العیاشی.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:257

40
المتن

عن همام بن أبی علی، قال: قلت لکعب الحبر: ما تقول فی هذه الشیعه؛ شیعه علی بن أبی طالب علیه السّلام؟ قال: یا همام، إنی لأجد صفتهم فی کتاب اللّه المنزل أنهم حزب اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله و أنصار دینه و شیعه ولیه، و هم خاصه اللّه من عباده و نجبائه من خلقه اصطفاهم لدینه و خلقهم لجنته. مسکنهم الجنه فی الفردوس الأعلی فی خیام الدرّ و غرفهم اللؤلؤ، و هم فی المقربین الأبرار، یشربون من الرحیق المختوم.

و تلک عین یقال لها تسنیم، لا یشرب منها غیرهم؛ فإن التسنیم عین وهبها اللّه تعالی لفاطمه بنت محمد علیها السّلام زوجه علی بن أبی طالب علیه السّلام، تخرج من تحت قائمه قبّتها علی برد الکافور، و طعم الزنجبیل و ریح المسک، ثم تسیل فیشرب منها شیعتنا و أحباؤنا.

و إن لقبّتها أربع قوائم؛ قائمه من لؤلؤه بیضاء، تخرج من تحتها عین تسیل فی سبل أهل الجنه، یقال لها السلسبیل. و قائمه من دره صفراء، تخرج من تحتها عین یقال لها طهورا، و هی التی قال اللّه تعالی فی کتابه: «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً». «1» و قائمه من زمرده خضراء، تخرج من تحتها عینان نضاختان

من خمر و عسل. فکل عین منها تسیل إلی أسفل الجنان إلا التسنیم، فإنها تسیل إلی علیین، فیشرب منها خاصه أهل الجنه و هم شیعه علی علیه السّلام و أحباؤه، ذلک قول اللّه عز و جل فی کتابه: «یُسْقَوْنَ مِنْ رَحِیقٍ مَخْتُومٍ خِتامُهُ مِسْکٌ وَ فِی ذلِکَ فَلْیَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ» «2»، فهنیئا لهم.

ثم قال کعب: و اللّه لا یحبّهم إلا من أخذ اللّه عز و جل منه المیثاق.

قال محمد بن أبی القاسم: لحریّ أن یکتب الشیعه هذا الخبر بالذهب لأیمانهم و تحفظه و تعمل بها، تدرک به هذه الدرجات العظیمه، لا سیما و رواته رواه العامه.

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 21.

(2). سوره المطففین: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:258

فیکون أبلغ فی الحجه و أوضح فی الصحه. رزقنا اللّه العلم و العمل بما أدّی إلینا الهداه الأئمه علیهم السّلام.

المصادر:

بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 50.

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: أخبرنا الشریف أبو البرکات عمر بن إبراهیم بن حمزه العلوی و أبو غالب سعید بن محمد الثقفی الکوفیان بها سنه عشره و خمسمائه، قال:

أخبرنا الشریف أبو عبد اللّه محمد بن علی بن عبد الرحمن العلوی، قال: أخبرنا أبی، قال:

حدثنا أبو العباس أحمد بن علی المرهبی النحوی، قال: حدثنا علی بن مخالد الجعفی، قال: حدثنا جعفر بن حفظ الملطی ببغداد، قال: حدثنا سواده بن محمد بن سواده أصله کوفی، قال: حدثنا أبو العباس الضریر الدمشقی، عن أبی الصباح، عن همام بن أبی علی، قال.

41
المتن

فی نزهه المجالس، عن العقائق: إن فاطمه علیها السّلام بکت لیله عرسها، فسألها النبی صلّی اللّه علیه و آله عن ذلک، فقالت له: تعلم إنی لا أحبّ الدنیا، و لکن نظرت إلی فقری فی هذه اللیله فخشیت أن یقول لی علی علیه السّلام: بأیّ شی ء جئت؟ فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: لک الأمان، فإن علیا علیه السّلام لم یزل راضیا مرضیّا.

ثم بعد ذلک تزوّجت امرأه من الیهود و کانت کثیره المال، فدعت النساء إلی عرسها.

فلبسن أفخر ثیابهنّ، ثم قلن: نرید أن ننظر إلی بنت محمد و فقرها فدعونها. فنزل جبرئیل بحله من الجنه. فلما لبستها و اتزرت و جلست بینهن، رفعت الإزار فلمعت الأنوار، فقالت النساء: من أین لک هذا یا فاطمه؟! فقالت: من أبی. فقلن: من أین لأبیک؟! قالت: من جبرئیل. قلن: من أین لجبرئیل؟! قالت: من الجنه. فقلن: نشهد أن لا إله إلا اللّه و أن محمدا رسول اللّه. فمن أسلم زوجها استمرّت معه و إلا تزوّجت غیره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:259

المصادر:

1. الغدیر: ج 2 ص 318، عن نزهه المجالس.

2. نزهه المجالس: ج 2 ص 226، عن العقائق، علی ما فی الغدیر.

3. العقائق، علی ما فی نزهه المجالس.

42
المتن

سألت علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خاتما فقال: أ لا أعلّمک ما هو خیر من الخاتم؟ إذا صلّیت صلاه اللیل، فاطلبی من اللّه عز و جل خاتما فإنک تنالین حاجتک. قال: فدعت ربها تعالی، فإذا بهاتف یهتف: یا فاطمه، الذی طلبت منّی تحت المصلّی. فرفعت المصلّی فإذا الخاتم یاقوت لا قیمه له، فجعلته فی إصبعها و فرحت.

فلمّا نامت من لیلتها، رأت فی منامها کأنها فی الجنه؛ فرأت ثلاثه قصور لم تر فی الجنه مثلها، قالت: لمن هذه القصور؟ قالوا: لفاطمه بنت محمد. قال: فکأنها دخلت قصرا من ذلک. و دارت فیه فرأت سریرا قد مال علی ثلاث قوائم، فقالت: ما لهذا السریر قد مالت علی ثلاث؟ قالوا: لأن صاحبته طلبت من اللّه خاتما، فنزع أحد القوائم و صیغ لها خاتما و بقی السریر علی ثلاث قوائم.

فلما أصبحت، دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قصّت القصه، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: معاشر آل عبد المطّلب، لیس لکم الدنیا، إنما لکم الآخره و میعادکم الجنه، ما تصنعون بالدنیا فإنها زائله غرّاره. فأمرها النبی صلّی اللّه علیه و آله أن تردّ الخاتم تحت المصلّی، فردّت.

ثم نامت علی المصلّی، فرأت فی المنام أنها دخلت الجنه، فدخلت ذلک القصر و رأت السریر علی أربع قوائم. فسألت عن حاله فقالوا: ردّت الخاتم و رجع السریر إلی هیئته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:260

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 339.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 199 ح 1، عن المناقب.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 47 ح 46.

43
المتن

فی المناقب: عن تفسیر أبی یوسف یعقوب بن سفیان و علی بن حرب الطائی و جاهد بأسانیدهم، عن ابن عباس و أبی هریره.

روی جماعه، عن عاصم بن کلیب، عن أبیه- و اللفظ له-، عن أبی هریره:

أنه جاء رجل إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فشکا إلیه الجوع. فبعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی أزواجه فقلن: ما عندنا إلا الماء. فقال صلّی اللّه علیه و آله: من لهذا الرجل اللیله؟ فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: أنا یا رسول اللّه. فأتی فاطمه علیها السّلام و سألها: ما عندک یا بنت رسول اللّه؟ فقالت: ما عندنا إلا قوت الصبیه، لکنّا نؤثر ضیفنا به.

فقال علی علیه السّلام: یا بنت محمد، نوّمی الصبیّه و أطفئی المصباح ...، و جعلا یمضغان بألسنتهما. فلما فرغ من الأکل، أتت بسراج فوجدت الجفنه مملوءه من فضل اللّه.

فلما أصبح، صلّی مع النبی صلّی اللّه علیه و آله. فلما سلّم النبی صلّی اللّه علیه و آله، نظر إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و بکی بکاء شدیدا و قال: یا أمیر المؤمنین! لقد عجب الرب من فعلکم البارحه. اقرأ:

«و یؤثرون علی أنفسهم و لو کان بهم خصاصه» أی مجاعه، «و من یوق شحّ نفسه» یعنی علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، «فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». «1»

______________________________

(1). سوره الحشر: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:261

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 73.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 211.

3. بحار الأنوار: ج 41 ص 28.

4. مستدرک الوسائل: ج 7 ص 214 ح 10.

44
المتن

عن أسماء بنت عمیس، قالت: أوصتنی فاطمه علیها السّلام ...، إلی أن قال علیها السّلام:

إن جبرئیل أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله لما حضرته الوفاه بکافور من الجنه، فقسّمه أثلاثا؛ ثلثا لنفسه و ثلثا لعلی علیه السّلام و ثلثا لی، و کان أربعین درهما.

فقالت: یا أسماء، ایتینی ببقیه حنوط والدی من موضع کذا و کذا فضعیه عند رأسی.

فوضعته ثم تسجّت ....

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 500.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 185 ح 18.

3. وسائل الشیعه: ج 2 ص 731 ح 9.

45
المتن

عن محمد بن عمار بن یاسر، قال: سمعت أبی یقول: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول لعلی علیه السّلام یوم زوّجه فاطمه علیها السّلام: یا علی، ارفع رأسک إلی السماء فانظر ما تری؟ فقال: أری جواری مزیّنات، معهنّ هدایا. قال: فهی خدمک و خدم فاطمه علیها السّلام فی الجنه. انطلق إلی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:262

منزلک و لا تحدّث شیئا حتی آتیک. فما کان «1» حتی مضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی منزله و أمرنی أن أهدی لهما طیبا.

قال عمار: فلما کان من الغد، جئت إلی منزل فاطمه علیها السّلام و معی الطیب. فقالت: یا أبا الیقظان، ما هذا الطیب؟ قلت: طیب أمرنی به أبوک أن أهدیه لک. فقالت: و اللّه لقد أتانی من السماء طیب مع جوار من الحور العین، و إن فیهنّ جاریه حسناء کأنها القمر لیله البدر، فقلت: من بعث بهذا الطیب؟ فقالت: بعثه رضوان خازن الجنان، و أمر هؤلاء الجواری أن ینحدرن معی و مع کل واحده منهنّ ثمره من ثمار الجنان فی الید الیمنی، و فی الید الیسری طاقه من ریاحین الجنه، و نظرت إلی الجواری و إلی حسنهنّ فقلت:

لمن أنتنّ؟ فقلن: لک و لأهل بیتک و لشیعتک من المؤمنین. فقلت: أ فیکنّ من أزواج ابن عمی أحمد، قلن: أنت زوجته فی الدنیا و الآخره و نحن خدمک و خدم ذریتک. قال:

و حملت بالحسن علیه السّلام، فلما رزقته حملت بعد أربعین یوما بالحسین علیه السّلام. ثم رزقت زینب و أم

کلثوم و حملت بمحسن.

فلما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جری ما جری فی یوم دخول القول علیها دارها و أخرج ابن عمها أمیر المؤمنین علیه السّلام و ما لحقها من الرجل، أسقطت به ولدا تماما، و کان ذلک أصل مرضها و وفاتها، صلوات اللّه علیها.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 26.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 199 ح 4، عن دلائل الإمامه.

3. نوادر المعجزات: ص 96 ح 15.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی إبراهیم بن أحمد، قال: أخبرنا علی بن عمر، قال: أخبرنا محمد بن زکریا، قال: حدثنی جعفر بن محمد بن عماره، قال: حدثنی أبی، عن جابر الجعفی، عن أبی جعفر محمد بن علی، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، عن محمد بن عمار.

______________________________

(1). فی نوادر المعجزات أ فما کان إلا أن مضی و هذا هو الصحیح.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:263

46
المتن

عن زینب بنت علی، قالت: صلّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه الفجر، ثم أقبل بوجهه الکریم علی علی علیه السّلام فقال: هل عندکم طعام؟ فقال: لم آکل منذ ثلاثه أیام طعاما و ما ترکت فی منزلی طعاما.

قال صلّی اللّه علیه و آله: امض بنا إلی فاطمه علیها السّلام. فدخلا علیها و هی تتلوی من الجوع و ابناها معها، فقال:

یا فاطمه! فداک أبوک، هل عندک طعام؟ فاستحیت فقالت: نعم. فقامت و صلّت، ثم سمعت حسّا. فالتفت فإذا بصحفه ملؤ ثریدا و لحما، فاحتملتها فجاءت بها و وضعتها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فجمع علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و جعل علی علیه السّلام یطیل النظر إلی فاطمه علیها السّلام و یتعجّب و یقول: خرجت من عندها و لیس عندها طعام فمن أین هذا؟

ثم أقبل علیها فقال: یا بنت رسول اللّه! أنّی لک هذا؟ قالت: «هو من عند اللّه إن اللّه یرزق من یشاء بغیر حساب». فضحک النبی صلّی اللّه علیه و آله و قال: الحمد اللّه الذی جعل فی أهلی نظیر زکریا و مریم إذ قال لها: «أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ

بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

فبینما هم یأکلون، إذ جاء سائل بالباب فقال: السلام علیکم یا أهل البیت، أطعمونی مما تأکلون. فقال صلّی اللّه علیه و آله: اخسأ اخسأ. ففعل ذلک ثلاثا، و قال علی علیه السّلام: أمرتنا أن لا نردّ سائلا! من هذا الذی أنت تخسأه؟ فقال: یا علی، إن هذا إبلیس، علم أن هذا طعام الجنه، فتشبّه بسائل لنطعمه منه.

فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام حتی شبعوا، ثم رفعت الصحفه فأکلوا من طعام الجنه فی الدنیا.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:264

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 295 ح 251.

2. مدینه المعاجز: ص 54 ح 109.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 219 ح 15.

47
المتن

عن عبد الرحمن بن أبی لیلی مرسلا، قال: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام ...،

و ذکر فضل نفسها و فضل زوجها و ابنیها فی حدیث طویل:

فقالت علیها السّلام: یا رسول اللّه، و اللّه لقد بات ابنای جائعین. فقال صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، قومی فهاتی العفاص من المسجد. فقالت: یا رسول اللّه! ما لنا من عفاص. قال: یا فاطمه، قومی فإنه من أطاعنی فقد أطاع اللّه و من عصانی فقد عصی اللّه.

قال: فقامت إلی المسجد، و إذا هی بعفاص مغطّی. قال: فوضعته قدّام النبی صلّی اللّه علیه و آله. فقام النبی صلّی اللّه علیه و آله فإذا هو مغطّی بمندیل شامی، فقال: علیّ بعلی علیه السّلام و أیقظی الحسن و الحسین علیهما السّلام. ثم کشف عن الطبق، فإذا فیه کعک أبیض یشبه کعک الشام و زبیب یشبه زبیب الطائف و تمر یشبه العجوه یسمّی الرائع- و فی روایه غیره: و صیحانی من صیحانی المدینه-، فقال لهم النبی صلّی اللّه علیه و آله: کلوا.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 218 ح 12، عن الثاقب فی المناقب.

2. الثاقب فی المناقب: ص 55 ح 26.

3. مدینه المعاجز: ص 190.

48
المتن

ذکر ابن الجوزی: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله صنع لها قمیصا جدیدا لیله عرسها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:265

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الثانی، الرقم 3، متنا و مصدرا و سندا.

49
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: لمّا قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ما ترک إلا الثقلین ...، و الحدیث طویل، و فیه کلامها مع أبیها بین النائمه و الیقظانه فی الفردوس الأعلی، فقالت فی هذه الحاله: و قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لی: یا حبیبتی! أ ما ترین ما أعدّ اللّه لک و ما تقدمین علیه؟

فأرانی قصورا مشرقات، فیها ألوان الطرائف و الحلی و الحلل، و قال: هذه مسکنک و مسکن زوجک و ولدیک و من أحبّک و أحبّهما. فطیبی نفسا فإنک قادمه علیّ إلی أیام.

قالت: فطار قلبی، و اشتدّ شوقی، و انتبهت من رقدتی مرعوبه.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 43.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 232 ح 2، عن دلائل الإمامه.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 207 ح 36.

4. بحار الأنوار: ج 81 ص 310 ح 30.

5. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 185 ح 8.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن أحمد بن محمد، عن زکریا بن یحیی، عن ابن أبی زائده، عن أبیه، عن محمد بن الحسن، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

50
المتن

عن ابن شاذان بأسناده، عن زاذان، عن سلمان، قال: أتیت النبی صلّی اللّه علیه و آله فسلّمت علیه. ثم دخلت علی فاطمه علیها السّلام فقالت: یا عبد اللّه، هذان الحسن و الحسین علیهما السّلام جائعان یبکیان،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:266

فخذ بأیدیهما فأخرج بهما إلی جدهما. فأخذت بأیدیهما و حملتهما حتی أتیت بهما إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: ما لکما یا حسنای؟ قالا: نشتهی طعاما یا رسول اللّه. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

اللهم أطعمنا، ثلاثا.

قال: فنظرت فإذا بسفرجله فی ید رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شبیهه بقله من قلال هجر، أشدّ بیاضا من الثلج و أحلی من العسل و ألین من الزبد. ففرکها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بإبهامه فصیّرها نصفین، ثم دفع إلی الحسن علیه السّلام نصفها و إلی الحسین علیه السّلام نصفها. فجعلت أنظر إلی النصفین فی أیدیهما و أنا أشتهیها، قال: یا سلمان، لعلک تشتهیها؟ قلت: نعم. قال: یا سلمان، هذا طعام من الجنه، لا یأکله أحد حتی ینجو من الحساب.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 308، عن بعض کتب المناقب.

2. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

3. الدمعه الساکبه: ج 3 ص 256.

51
المتن

عن عبد الرزاق، عن معمّر، عن الزبیر، عن سعید بن المسیّب، قال:

إن السماء طمثت علی عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لیلا. فلما أصبح، قال لعلی علیه السّلام: انهض بنا إلی العقیق لننظر إلی حسن الماء فی حفر الأرض. قال علیه السّلام:

فاعتمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی یدی فمضینا. فلما وصلنا إلی العقیق، نظرنا إلی صبّ الماء فی حفر الأرض، فقال علی علیه السّلام لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لو أعلمتنی من اللیل لاتخذت لک سفره من الطعام. فقال: یا علی، إن الذی أخرجنا إلیه لا یضعنا.

فبینا نحن وقوف، إذا نحن بغمامه قد أظلّتنا ببرق و رعد حتی قربت منّا، فألقت بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سفره علیها رمّان لم تر العیون مثله، علی کل رمانه ثلاثه أقشار؛ قشر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:267

من اللؤلؤ و قشر من الفضه و قشر من الذهب. فقال لی: قل: بسم اللّه و کل یا علی، هذا أطیب من سفرتک.

فکسّرنا عن الرمان فإذا فیه ثلاثه ألوان من الحبّ؛ حبّ کالیاقوت الأحمر، و حبّ کاللؤلؤ الأبیض، و حبّ کالزمرد الأخضر، فیه طعم کل شی ء من اللذه. فلما أکلت، ذکرت فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فضربت یدی بثلاث رمانات فوضعتهنّ فی کمّی، ثم رفعت السفره.

ثم انقلبنا نرید منازلنا، فلقینا رجلان من أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال أحدهما: من أین أقبلت یا رسول اللّه؟ قال: من العقیق. قالا: لو

أعلمتنا لاتخذنا لک سفره تطیب منها.

فقال: إن الذی أخرجنا لن یضیّعنا. و قال الآخر: یا أبا الحسن، إنی أجد فیکما رائحه طیبه، فهل کان من طعام؟ فضربت بیدی إلی کمّی لأعطیهما رمّانه فلم أر فی کمّی شیئا، فاغتممت لذلک.

فلما افترقنا و مضی النبی صلّی اللّه علیه و آله و قربت من باب فاطمه علیها السّلام، وجدت فی کمّی خشخشه.

فنظرت فإذا الرمان فی کمّی. فدخلت و ألقیت رمّانه إلی فاطمه علیها السّلام و آخرتین إلی الحسن و الحسین علیهما السّلام، ثم خرجت إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله. فلما رآنی قال: یا أبا الحسن، تحدّثنی أم أحدّثک؟ فقلت: تحدثنی یا رسول اللّه، فإنه أشفی الغلیل. فأخبر بما کان، فقلت: یا رسول اللّه، کأنک کنت معی!

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 58 ح 29.

2. معالم الزلفی: ص 403.

3. الدمعه الساکبه: ج 2 ص 72.

52
المتن

قال السید فی فصل یوم العشرین من جمادی الآخره: فی فضل هذا الیوم من ولاده

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:268

سیدتنا الصدیقه الکبری علیها السّلام و ذکر قطره من بحار فضائلها و مناقبها، صلوات اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها ....

و منها: أنها المشرّفه بنزول المائده علیها من السماء، و هذا مقام عظیم من مقامات الأنبیاء علیهم السّلام.

المصادر:

الإقبال: ص 623.

53
المتن

قال ابن حمزه فی ذیل قصه زکریا و مریم: ... فأما مریم، فکفّلها زکریا و ضمّها إلیه و جلست هی فی محرابها تعبد اللّه عز و جل، یأتیها رزقها بکره و عشیّا.

و إن اللّه جلّ ثناؤه قد أعطی فاطمه الزهراء علیها السّلام مثل ذلک، و جاءت به فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: فاطمه! أنّی لک هذا؟ قالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

المصادر:

الثاقب فی المناقب: ص 199.

54
المتن

روی عن أم سلمه: إن الحسن و الحسین علیهما السّلام دخلا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کان عنده جبرئیل، فجعلا یدوران حوله یشبهانه بدحیه الکلبی. فجعل جبرئیل یومئ نحو السماء کالمتناول شیئا، فإذا بید جبرئیل تفاحه و سفرجله و رمانه. فناولتهما الجمیع،

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:269

فتهلّلت وجوههما فرحا و سعیا إلی جدهما، فقبلهما و قال لهما: اذهبا إلی منزلکما و ابدا بأبیکما.

ففعلا کما أمرهما جدهما و لم یأکلوا منها شیئا حتی جاء النبی صلّی اللّه علیه و آله إلیهم، فجلسوا جمیعا، أکلوا حتی شبعوا. و لم یزالوا یأکلون من ذلک السفرجل و التفاح و الرمان و هو یرجع کما کان أولا، حتی قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله و لم یلحقه التغییر و النقصان فی مده أیام حیاه فاطمه الزهراء علیها السّلام.

قال الحسین علیه السّلام: فلما توفّت أمی فاطمه الزهراء علیها السّلام، فقدنا الرمان و بقی التفاح و السفرجل أیام حیاه أبی. فلما استشهد أبی علی بن أبی طالب علیه السّلام، فقدنا السفرجل و بقی التفاح علی هیئته، إلی الوقت الذی منعت من شرب الماء، فکنت أشمّ هذه التفاحه إذا عطشت فیسکن لهیب عطشی. فلما دنی أجلی، رأیتها قد تغیّرت، فأیقنت بالفناء.

قال علی بن الحسین علیه السّلام: أبی یقول ذلک قبل مقتله بساعه. فلما قضی نحبه، وجد رائحه التفاح فی مصرعه. فالتمست التفاحه فلم أجد لها أثرا. فبقی ریحها بعد قتل الحسین علیه السّلام، و لقد زرت قبره الشریف فشممت منه رائحه التفاح من قبره علیه السّلام. فمن أراد ذلک من شیعتنا الصالحین الزائرین لقبر الحسین علیه السّلام

فیلتمس ذلک فی أوقات السحر، فإنه یجد رائحه التفاح عند قبر الحسین علیه السّلام إن کان مخلصا موالیا ....

المصادر:

1. أسرار الشهاده: ص 398.

2. الثاقب فی المناقب: ص 55 ح 24، باختلاف فیه.

55
المتن

بإسناده إلی ابن عباس، قال: مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام، فعادهما جدهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و معه أبو بکر و عمر، و عادهما عامه العرب فقالوا: یا أبا الحسن، لو نذرت علی ولدیک نذرا ...، إلی أن قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:270

فهبط جبرئیل فقال: یا محمد، هنّأک اللّه فی أهل بیتک. قال: و ما آخذ یا جبرئیل؟

فاقرأه: «هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ» «1» إلی قوله: «إنما نطعمکم لوجه اللّه لا نرید منکم جزاء و لا شکورا»، إلی آخر السوره.

و زاد محمد بن علی الغزالی علی ما ذکره الثعلبی فی کتابه المعروف بالبلغه: أنهم علیهم السّلام نزلت علیهم مائده من السماء، فأکلوا منها سبعه أیام. قال: و حدیث المائده مذکور فی سائر الکتب ....

المصادر:

1. الطرائف: ج 1 ص 107 ح 160، عن الثعلبی.

2. تفسیر الثعلبی، علی ما فی الطرائف.

3. البلغه للثعلبی، علی ما فی الطرائف.

4. إحقاق الحق: ج 2 ص 156.

5. توضیح الدلائل: ص 322، علی ما فی الإحقاق.

6. فتح الرحمن: ص 167، علی ما فی الإحقاق.

7. تبصره المبتدی (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

8. مرآه المؤمنین: ص 62، علی ما فی الإحقاق.

9. التذکره الحمدونیه: ص 70، علی ما فی الإحقاق.

10. کفایه الطالب: ص 347، علی ما فی الإحقاق.

. 11 الفوائد المجموعه: ص 676.

الأسانید:

فی تبصره المبتدی: قال الإمام الصالحانی: قرأت علی الحافظ أبو موسی المدینی عودا علی بدء، قلت له: أخبرکم أحمد بن عمر، أنا الحاکم أبو منصور محمد بن أحمد بنوغان، أنا أحمد بن محمد بن إبراهیم، أنا عبد اللّه بن حامد، أنا أبو محمد أحمد بن عبد اللّه، نبأ محمد بن أحمد، حدثنی محمد بن زکریا، حدثنی شعیب بن واقد، نبأ القاسم بن بهرام، عن لیث، عن مجاهد، عن ابن عباس.

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 1 إلی آخر السوره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:271

56
المتن

عن أبی الزبیر، عن جابر، قال: أهدیت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أترجه من أترج الجنه، ففاح ریحها بالمدینه حتی کاد أهل المدینه أن یعتبقوا بریحها. فلما أصبح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی منزل أم سلمه، دعا بالأترجه فقطعها خمس قطع. فأکل واحده و أطعم علیا علیه السّلام واحده و أطعم فاطمه علیها السّلام واحده و أطعم الحسن علیه السّلام واحده و أطعم الحسین علیه السّلام واحده. فقالت له أم سلمه: أ لست من أزواجک؟ قال: بلی یا أم سلمه، و لکنها تحفه من تحف الجنه، أتانی بها جبرئیل، أمرنی أن آکل منها و أطعم عترتی. یا أم سلمه، إن رحمنا أهل البیت موصوله بالرحمن، منوطه بالعرش، فمن وصلها وصله اللّه و من قطعها قطعه اللّه.

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 61 ح 33.

2. معالم الزلفی: ص 405، عن الثاقب.

3. مدینه المعاجز: ج 1 ص 178.

57
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه دخل علی فاطمه علیها السّلام و هی غیر طیبه النفس فقال:

ما لی أراک؟! فقال: یا أبتاه، أصبحنا و لیس عندنا شی ء، و حسن و حسین علیهما السّلام نائمان.

فقال: أ یقضیها. فأیقظتهما و جلسا فقال: یا فاطمه، هاتی ذلک الطریان. فالتفت فإذا هو خلفها. فوضعته ثم قال: کلوا بسم اللّه.

فبینما هم یأکلون، إذ جاء سائل فردّ علیه، ثم مالثه «1»، فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبتاه، سائل!؟

فقال: یا بنیه، هذا الشیطان، جاء لیأکل من هذا الطعام و لم یکن اللّه لیطعمه من طعام الجنه.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر المخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:272

المصادر:

إشراق الإصباح: ص 131.

58
المتن

قال مؤلف حدائق الإشارات فی نزول المائده علی فاطمه علیها السّلام من عند اللّه تعالی:

... و أما نزول المائده السماویه فلیست مرتبه لها و شانا، بل إنها فضیله لجاریتها فضه و خادمتها أم أیمن، کنا سیأتی فی مناقبها ....

المصادر:

حدائق الإشارات للنمازی الخوئی (مخطوط): فی مقدمه الکتاب.

59
المتن

قال فی تفسیر جلاء الأذهان فی سوره الفرقان: ... بینا فاطمه علیها السّلام عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إذ جاء نفر و قال: یا رسول اللّه، إن نساء قریش یجئن علی حلیهنّ و حللهنّ بتهنئه عرس فاطمه علیها السّلام. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: اللهم أنزل إلی فاطمه علیها السّلام حله ما رأی مثلها أحد لئلا یلمن فاطمه علیها السّلام. فنزل جبرئیل بحله من الجنه، قیمتها الدنیا و ما فیها، و لبست فاطمه علیها السّلام هذه الحله و جلست. فإذا جئن النساء و رأین هذه الحله، تحیّرن و قلن: یا فاطمه، من أین هذه الحله، لیست مثلها فی الدنیا و ما رأینا و ما سمعنا مثلها؟ فقالت: هی من عند اللّه.

المصادر:

تفسیر جلاء الاذهان و جلاء الأحزان: ج 7 ص 54.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:273

60
المتن

روی أن فاطمه علیها السّلام مرضت، فسألها أمیر المؤمنین علیه السّلام: أیّ شی ء تشتهی؟ فأجابت:

أشتهی رمّانا و لیس أوانه. فخرج أمیر المؤمنین علیه السّلام فی طلب الرمان، قیل: یا علی! إن شمعون الیهودی عنده رمان. فذهب علیه السّلام منزل شمعون و قال: هل عندک رمان للبیع؟

فقال: نعم، کان عندنا إلی الأمس. فخرجت زوجته و قالت: عندی رمانه لا تحرم علی بن أبی طالب. فأعطی علی علیه السّلام قیمته و ما أخذ الیهودی.

فانطلق أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی منزله، فسمع صوتا حزینا من الخراب. فدخل فرأی فقیرا مریضا و قال له: أیّ شی ء تشتهی؟ فقال: إذ کان رمانا أشتهیه. فشقّ علی علیه السّلام الرمانه بنصفین و أعطاه حبّه حبّه. فقال الرجل: لو کان نصفه الآخر، فأعطاه علیه السّلام نصفه الآخر، و رجع إلی منزله.

و لما دخل بیت فاطمه علیها السّلام، رأی طبقا من الرمان بین یدیه فقال: من أین لک هذا الرمان یا فاطمه؟ فقالت: لما خرجت أنت من المنزل، أتاه رجل و قال: أرسلها علی علیه السّلام. و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حاضرا فقال: نعم، کان کذا، لأن العلی الأعلی أرسله من الجنه. فأکلت منه فاطمه علیها السّلام فأفاقت من مرضها.

المصادر:

1. کتاب هادی المضلّین: ص 98.

2. فواکه الاعتقادیه: ص 99.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:275

الفصل الرابع الحوراء الإنسیه

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:276

فی هذا الفصل
اشاره

معنی قول النبی صلّی اللّه علیه و آله فی ابنته أنها «حوراء إنسیه» أو «حوراء آدمیه» أو «خلقت حوریه فی صوره إنسیه»، أنها حوریه فی خلقها و صفاتها من بدو انعقاد نطفتها و ولادتها، و إنسیه فی هیئتها و صورتها الظاهریه، و لیست فیها ما کان فی نساء الآدمیین من حیض و لا نفاس و غیرها من الأرجاس و الأدناس.

و نحن نذکر فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 15 حدیثا:

ذکر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بدو انعقاد نطفه فاطمه علیها السّلام من رطب الجنه و لذلک رائحتها رائحه الجنه.

سبب حبّ النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام أکثر من سائر أهل بیته أن انعقاد نطفتها من ثمر شجره طوبی.

فی الزیاره الجامعه التاسعه: السلام علی الطاهره ... الحوریه الزهراء ....

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی جمع أهل بیته: و أما ابنتی فاطمه علیها السّلام فإنها سیده نساء العالمین ... و هی الحوراء الإنسیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:277

انعقاد نطفتها من رطب الجنه و تقبیل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إیاها لاشتیاقه إلی رائحه الجنه.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أن فاطمه علیها السّلام خلقت حوریه فی صوره إنسیه.

کلام أسماء فی طهاره فاطمه علیها السّلام من دم النفاس و کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله فی عله ذلک بأنها حوراء إنسیه.

خلق فاطمه علیها السّلام قبل خلق السماء و الأرض و کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام حوراء إنسیه.

شهاده أسماء بأن فاطمه علیها السّلام فی ولاده أولادها طاهر من دم النفاس، فاطمه

علیها السّلام حوریه فی صوره إنسیه.

کلام السید فی الزیاره المشار إلیها لفاطمه علیها السّلام: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...،

السلام علیک أیتها الحوراء الإنسیه.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أنها حوراء إنسیه لا إنسیه و خلقها من عرق جبرئیل و زغبه و من تفاحه هدیه ربی و امتزاج عرق التفاحه فی صدر جبرئیل.

أکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله هذه التفاحه و لمعان النور من وسطها و هو نور المنصوره فاطمه علیها السّلام.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أن ابنتی فاطمه علیها السّلام حوراء آدمیه، طاهره من دم الحیض و الطمث.

رؤیه النبی صلّی اللّه علیه و آله ملائکه و معهم التفاحه و أخذها و وضعها تحت جناح جبرائیل، فأکلها و جمع ماؤها فی ظهر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و انعقاد نطفتها منها و الوحی من اللّه: إنه قد ولد لک حوراء إنسیه.

کلام السید المیلانی فی ذکر نعم الجنه و لذائذها من شراب الکافور و الأرائک و الأوانی من فضه و أکواب و شراب الزنجبیل ...، إلا ذکر الحور العین إجلالا لفاطمه الحوراء سیده النساء علیها السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:278

1
المتن

عن الهروی، قال: قلت للرضا علیه السّلام: یا ابن رسول اللّه، أخبرنی عن الجنه و النار أ هما الیوم مخلوقتان؟ فقال: نعم ...، إلی قوله علیه السّلام: و قال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

لما عرج بی إلی السماء، أخذ بیدی جبرئیل فأدخلنی الجنه. فناولنی من رطبها فأکلته، فتحوّل ذلک نطفه فی صلبی. فلما هبطت إلی الأرض، واقعت خدیجه فحملت بفاطمه علیها السّلام. ففاطمه علیها السّلام حوراء إنسیه، فکلّما اشتقت إلی

رائحه الجنه شممت رائحه ابنتی فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 8 ص 119 ح 6، عن عیون و الأمالی للصدوق و التوحید.

2. عیون الأخبار: ج 1 ص 94 ح 3.

3. الأمالی للصدوق: ص 276 ح 7 المجلس السبعون.

4. التوحید: ص 118.

5. الاحتجاج: ج 2 ص 191.

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 4 ح 2، عن الأمالی للصدوق و العیون، شطرا منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:279

7. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 209.

8. الغدیر: ج 3 ص 18، بتغییر فیه.

9. نوادر الأخبار: ص 360 ح 2.

10. عوالم العلوم: ج 20 ص 245 ح 1، شطرا منه.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق و العیون و التوحید: الهمدانی، عن علی، عن أبیه، عن الهروی، قال: قلت للرضا علیه السّلام.

2
المتن

عبید بن کثیر معنعنا، عن سلمان، قال: قال بعض أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا رسول اللّه! مالک تحبّ فاطمه علیها السّلام حبّا ما تحبّ أحدا من أهل بیتک؟ قال: إنه لما أسری بی إلی السماء، انتهی بی جبرئیل إلی شجره طوبی، فعمد إلی ثمره من أثمار طوبی ففرکه بین إصبعیه ثم أطعمنیه. ثم مسح یده بین کتفی، ثم قال: یا محمد، إن اللّه تعالی یبشّرک بفاطمه علیها السّلام من خدیجه بنت خویلد.

فلما أن هبطت إلی الأرض فکان الذی کان، فعلقت خدیجه بفاطمه علیها السّلام. فأنا إذا اشتقت إلی الجنه، أدنیتها فشممت ریح الجنه، فهی حوراء إنسیه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 8 ص 151 ح 89، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 73.

3. الموضوعات: ج 1 ص 412، بتفاوت فیه.

3
المتن

قال السید: تقول فی الزیاره الجامعه التاسعه للإمام المزور:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:280

اللهم إنی أسألک یا رافع السماوات المبنیات .... السلام علی الطاهره الحمیده، و البرّه التقیه الرشیده، التقیه من الأرجاس، المبرّات من الأدناس، الزاکیه المفضّله علی نساء العالمین، السعیده المظلومه بالأحقاد، المفجوعه بالأولاد، الحوریه الزهراء ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 191.

2. مصباح الزائر: ص 254.

4
المتن

عن ابن عباس، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم، إذ أقبل الحسن علیه السّلام. فلما رآه بکی ثم قال: إلیّ یا بنی ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

و أما ابنتی فاطمه علیها السّلام فإنها سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، و هی بضعه منی، و هی نور عینی، و هی ثمره فؤادی، و هی روحی التی بین جنبیّ، و هی الحوراء الإنسیه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 37 ح 1، عن الأمالی.

2. الأمالی للصدوق: ص 67 ح 2 المجلس الرابع و العشرون.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 13، عن الأمالی، شطرا منه.

4. فرائد السمطین: ج 2 ص 34 ح 371.

5. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 299، عن الأمالی للصدوق.

6. الفضائل لابن شاذان: ص 9.

7. منهاج البراعه: ج 13 ص 17.

الأسانید:

1. فی الأمالی للصدوق: ابن موسی، عن الأسدی، عن النخعی، عن النوفلی، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:281

2. فی فرائد السمطین: أنبأنی علی بن أنجب، عن کتاب ناصر بن أبی المکارم، عن أبی المؤید بن الموفق، أنبأنا علی بن أحمد، أنبأنا محمد بن أبی عبد اللّه، أنبأنا موسی بن عمران، عن عمه الحسین بن یزید، عن الحسن بن علی بن حمزه، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

5
المتن

عن حذیفه بن الیمان، قال: دخلت عائشه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و هو یقبّل فاطمه علیها السّلام، فقالت:

یا رسول اللّه! أتقبّلها و هی ذات بعل؟ فقال لها: أما و اللّه لو علمت ودّی لها إذا لازددت لها ودّا. إنه لما عرج بی إلی السماء ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

ثم تقدّمت أمامی فإذا أنا برطب ألین من الزبد الزلال و أحلی من العسل. فأکلت رطبه منها و أنا أشتهیها، فتحوّلت الرطبه نطفه فی صلبی. فلما هبطت إلی الأرض، واقعت خدیجه فحملت بفاطمه علیها السّلام. ففاطمه حوراء إنسیه، فإذا اشتقت إلی رائحه الجنه، شممت رائحه ابنتی فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 81 ح 94، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ص 137.

3. تفسیر فرات: ص 10.

4. بحار الأنوار: ج 44 ص 240 ح 33، عن تفسیر فرات، بتفاوت یسیر.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 5 ح 5، عن علل الشرائع.

6. علل الشرائع: ج 1 ص 184.

7. بحار الأنوار: ج 8 ص 190 ح 165، عن تفسیر فرات.

8. عوالم العلوم: ج 17 ص 121 ح 1، عن تفسیر فرات.

الأسانید:

1. فی تفسیر فرات: محمد بن زید الثقفی، عن أبی نصر بن أبی مسعود، عن جعفر بن أحمد، عن الحسن بن إسماعیل، عن علی بن محمد، عن موسی بن عبد اللّه، عن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:282

أبی فزاره، عن حذیفه.

2. فی علل الشرائع: القطان، عن السکری، عن الجوهری، عن عمر بن عمران، عن عبید اللّه بن موسی، عن جبله المکی، عن طاوس الیمانی، عن ابن عباس، قال.

6
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام خلقت حوریه فی صوره إنسیه، و إن بنات الأنبیاء لا یحضن.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 112 ح 37، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 52.

3. العدد القویه: ص 227 ح 23.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن الحسین بن إبراهیم، عن علی بن محمد، عن صعصعه بن ناجیه، عن زید بن موسی، عن أبیه، عن جده جعفر بن محمد، عن أبیه، عن عمه زید بن علی، عن أبیه، عن سکینه و زینب ابنتی علی، عن علی علیهم السّلام، قال.

7
المتن

بأسناده، عن أسماء بنت عمیس، قالت: قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد کنت شهدت فاطمه علیها السّلام و قد ولدت بعض ولدها فلم نر لها دما، فقلت: یا رسول اللّه! إن فاطمه علیها السّلام ولدت فلم نر لها دما؟ فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا أسماء، إن فاطمه علیها السّلام خلقت حوراء إنسیه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 112 ح 37، عن الدلائل.

2. دلائل الإمامه: ص 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:283

الأسانید:

فی دلائل الإمامه، قال: حدّثتنی خدیجه، قالت: حدثنا أبو عبد اللّه، قال: حدثنا أبو أحمد، قال: حدثنا محمد بن زکریا، قال: حدثنا محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا إسماعیل بن عمرو، عن عمرو بن موسی، عن زید بن علی، قال: حدّثتنی أسماء، قالت:

قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

8
المتن

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: خلق نور فاطمه علیها السّلام قبل أن یخلق الأرض و السماء. فقال بعض الناس: یا نبی اللّه! فلیست هی إنسیه؟ فقال:

فاطمه علیها السّلام حوراء إنسیه. قالوا: یا نبی اللّه! و کیف هی حوراء إنسیه؟ قال: خلقها اللّه عز و جل من نوره قبل أن یخلق آدم ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 4 ح 3، عن معانی الأخبار.

2. معانی الأخبار: ج 2 ص 377.

3. تفسیر البرهان: ج 3 ص 258، عن معانی الأخبار.

الأسانید:

فی معانی الأخبار: ابن المتوکل، عن الحمیری، عن ابن یزید، عن ابن فضّال، عن عبد الرحمن بن الحجاج، عن سدیر الصیرفی، عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام، قال.

9
المتن

فی کتاب مولد فاطمه علیها السّلام لابن بابویه، یرفعه إلی أسماء بنت عمیس، قالت:

قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد کنت شهدت فاطمه علیها السّلام و قد ولدت بعض ولدها، فلم أر لها دما، فقال صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام خلقت حوریه فی صوره إنسیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:284

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 7 ح 8، عن کشف الغمه.

2. إشراق الإصباح: ص 131.

4. دلائل الإمامه: ص 55.

5. إحقاق الحق: ج 19 ص 5.

6. المناقب لابن المغازلی: ص 369.

7. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 112، علی ما فی الإحقاق.

8. إحقاق الحق: ج 33 ص 255، عن معجم الشیوخ.

9. معجم الشیوخ: ص 44، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

1. فی مناقب ابن المغازلی: أخبرنا الحسن بن أحمد، أخبرنا أبو أحمد، حدثنا محمد بن یحیی، حدثنا الغلالی، حدثنا ابن عائشه، قال: حدثنا إسماعیل بن عمر، عن عمر بن موسی، عن زید بن علی، عن أبیه، عن زینب، قالت: حدّثتنی أسماء.

2. فی معجم الشیوخ: حدثنا غانم بن حمید، حدثنا أبو عماره، حدثنا الحسن بن عمرو، حدثنا القاسم بن المطیب، حدثنا منصور بن صدقه، عن أبی معبد، عن ابن عباس.

3. فی دلائل الإمامه: أخبرنی الحسن بن أحمد، قال: أخبرنی محمد بن أحمد، قال:

حدثنا أبو أحمد، قال: حدثنا محمد بن زکریا، قال: حدثنا عبد اللّه بن محمد، قال: حدثنا إسماعیل بن عمر، عن عمر بن موسی، عن زید بن علی، عن أبیه، عن زینب بنت علی، قالت: حدّثتنی أسماء، قالت.

10
المتن

قال السید ابن طاوس فی ذکر الزیاره المشار إلیها لمولاتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام تقول:

السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...، السلام علیک أیتها الحوراء الإنسیه ....

المصادر:

1. إقبال الأعمال: ص 624.

2. التهذیب: ج 6 ص 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:285

11
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: معاشر الناس! تدرون لما خلقت فاطمه علیها السّلام؟ قالوا: اللّه و رسوله أعلم. قال: خلقت فاطمه علیها السّلام حوراء إنسیه لا إنسیه، و قال صلّی اللّه علیه و آله: خلقت من عرق جبرئیل و من زغبه. قالوا: یا رسول اللّه! استشکل ذلک علینا؛ تقول: حوراء إنسیه لا إنسیه، ثم تقول:

من عرق جبرئیل و من زغبه!؟ قال: إذا أنبئکم: أهدی إلیّ ربی تفاحه من الجنه، أتانی بها جبرئیل فضمّها إلی صدره. فعرق جبرئیل و عرقت التفاحه، فصار عرقهما شیئا واحدا، ثم قال: السلام علیک یا رسول اللّه و رحمه اللّه و برکاته. قلت: و علیک السلام یا جبرئیل.

فقال: إن اللّه أهدی إلیک تفاحه من الجنه. فأخذتها و قبّلتها و وضعتها علی عینی و ضممتها إلی صدری.

ثم قال: یا محمد، کلها. قلت: یا حبیبی یا جبرئیل، هدیه ربی تؤکل؟ قال: نعم، قد أمرت بأکلها. فأفلقتها فرایت منها نورا ساطعا، ففزعت من ذلک النور. قال: کل فإن ذلک نور المنصوره فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 18 ح 17، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 119.

3. دار السلام للنوری: ج 4 ص 133، عن تفسیر فرات.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: قال فرات: حدثنا موسی بن محمد معنعنا، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

12
المتن

عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ابنتی فاطمه علیها السّلام حوراء آدمیه، لم تحض و لم تطمث، إنما سمّاها اللّه فاطمه علیها السّلام لأن اللّه تعالی فطمها و محبیها عن النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:286

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 16، عن عده کتب.

2. توضیح الدلائل: ص 326، علی ما فی الإحقاق.

3. تفسیر آیه الموده (مخطوط): ص 30، علی ما فی الإحقاق.

4. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 50، علی ما فی الإحقاق.

5. آل محمد علیهم السّلام (مخطوط): ص 22، علی ما فی الإحقاق.

6. آل محمد علیهم السّلام (مخطوط): ص 102، علی ما فی الإحقاق.

7. الدرر المکنونه (مخطوط): ص 236، علی ما فی الإحقاق.

8. إحقاق الحق: ج 10 ص 16، عن عده کتب.

9. تاریخ بغداد: ج 13 ص 331، علی ما فی الإحقاق.

10. ذخائر العقبی: ص 26، علی ما فی الإحقاق.

. 11 کنز العمال: ج 13 ص 94، علی ما فی الإحقاق.

. 12 منتخب کنز العمال: ج 5 ص 97، علی ما فی الإحقاق.

. 13 مفتاح النجا (مخطوط): ص 100، علی ما فی الإحقاق.

. 14 رشفه الصادی: ص 47، علی ما فی الإحقاق.

. 15 أرجح المطالب: ص 240، علی ما فی الإحقاق.

. 16 أرجح المطالب: ص 245، علی ما فی الإحقاق.

. 17 شرح الجامع الصغیر: ص 328، علی ما فی الإحقاق.

. 18 الفیض القدیر: ج 1 ص 206، علی ما فی الإحقاق.

. 19 وسیله المال: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

. 20 التحذیر: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

. 21 الشرف المؤبد: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

. 22 إسعاف الراغبین: ص 191، علی ما فی الإحقاق.

.

23 فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 112، عن تاریخ بغداد.

. 24 فرائد السمطین: ج 2 ص 48.

. 25 نوادر المعجزات: ص 81 ح 2، بتفاوت یسیر.

. 26 مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 56 ح 107.

. 27 أعلام النساء المؤمنات: ص 536، بتفاوت فیه.

. 28 فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 22.

. 29 فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 124.

. 30 العدد القویه: ص 227 ح 22.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:287

31. إسعاف الراغبین: ص 188، شطرا منه.

. 32 تنزیه الشریعه: ج 1 ص 412.

. 33 المشرع الروی: ج 1 ص 85.

. 34 الموضوعات: ج 1 ص 412.

الأسانید:

1. فی تاریخ بغداد: أخبرنا عبد اللّه بن علی بن عیاض و أبو نصر علی بن الحسین، قالا: أخبرنا محمد بن أحمد، حدثنا غانم بن حمید، حدثنا أبو عماره أحمد بن محمد، حدثنا الحسن بن عمرو، حدثنا بن مطیب، حدثنا منصور بن صدقه، عن أبی معبد، عن ابن عباس.

2. فی فرائد السمطین: أخبرنی عمر بن عبد المنعم، قال: أنبأنا جمال الدین عبد الصمد بن محمد، قال: أنبأنا علی بن المسلم، قال: أنبأنا الحسین بن محمد، قال: أنبأنا الحسین بن محمد، قال: حدثنا غانم بن حمید، حدثنا أبو عماره أحمد بن محمد، حدثنا الحسن بن عمر، حدثنا القاسم بن مطیب، حدثنا منصور بن صدقه، عن أبی معبد، عن ابن عباس.

3. فی نوادر المعجزات: روی منصور بن صدقه، عن سعید، عن ابن عباس، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله.

13
المتن

روی الشیخ أبو جعفر الطوسی، عن رجاله، عن الفضل بن شاذان، ذکره فی کتاب مسائل البلدان، یرفعه إلی سلمان الفارسی:

دخلت علی فاطمه علیها السّلام و الحسن و الحسین علیهما السّلام یلعبان بین یدیها ...، إلی أن ذکر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قصه المعراج، فقال:

فبینا أنا کذلک، إذ رأیت ملائکه و معهم تلک التفاحه، فقالوا: یا محمد، ربنا السلام یقرأ علیک السلام و قد أتحفک بهذه التفاحه. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فأخذت تلک التفاحه فوضعتها تحت جناح جبرئیل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:288

فلما هبط بی إلی الأرض، أکلت تلک التفاحه، فجمع اللّه ماءها فی ظهری. فغشیت خدیجه بنت خویلد، فحملت بفاطمه علیها السّلام من ماء التفاحه. فأوحی اللّه عز و جل إلیّ أن قد ولد لک حوراء إنسیه ....

المصادر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 288 المصادر: ..... ص : 288

1. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 186، عن کنز الفوائد.

2. مجمع النورین: ص 21، عن کنز الفوائد.

3. کنز الفوائد، علی ما فی البحار.

4. مسائل البلدان، علی ما فی کنز الفوائد.

5. بحار الأنوار: ج 36 ص 361 ح 232.

6. تأویل الآیات: ص 236 ح 16.

7. مدینه المعاجز: ص 233.

14
المتن

عن فرات معنعنا، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لما تزوّجت خدیجه، عرج بی إلی السماء، فانطلق بی جبرئیل إلی شجره طوبی نستظلّ بظلّها. فتناول جبرئیل من ثمرها فناولنیه، فأکلته فصارت نطفه فی صلبی. فواقعت خدیجه، فولدت فاطمه علیها السّلام. فإذا اشتقت إلی الجنه شممتها. ففاطمه علیها السّلام حوراء إنسیه.

المصادر:

تفسیر فرات: ص 77.

15
المتن

قال السید محمد المیلانی فی ذکر نزول «هل أتی» فی شأنهم علیهم السّلام: ... فنزلت فیهم «هل أتی» کما أجمع الروات و المفسرون من الفریقین- الشیعه و العامه- علی ذلک. فذکر اللّه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:289

لهم نعم الجنه و لذائذها، من شراب الکافور و الأرائک و أوانی من فضه و أکواب قواریر و شراب الزنجبیل و السلسبیل و الولدان المخلّدون و ثیاب سندس خضر و استبرق و أساور من فضه و الشراب الطهور. فذکر اللّه لهم ذلک، و لکنه لم یتطرّق لذکر الحور العین إجلالا لفاطمه الحوراء سیده النساء علیها السّلام.

و هل للحور العین فخر سوی أن تکون فی خدمه خادمه فاطمه علیها السّلام فضه؟ و هی التی شارکت أهل البیت علیهم السّلام فی الصیام و الإیثار.

أجل، فما یصنع علی علیه السّلام بالحور العین و هو زوج الحوراء فاطمه الزهراء علیها السّلام؟

المصادر:

قدّیسه الإسلام: ص 66.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:291

الفصل الخامس مصحفها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:292

فی هذا الفصل
اشاره

الجفر و الجامعه و مصحف فاطمه علیها السّلام، و لیس هنا مجال البحث عن الجفر الجامعه، و أما مصحف فاطمه علیها السّلام فقد ورد فی الآثار أنها مثل القرآن ثلاث مرات، و ما فیه من القرآن حرف واحد.

و هو أن فاطمه علیها السّلام مکثت بعد أبیها مده قلیله فی حزن شدید علی أبیها، و کان جبرئیل أو ملک یأتیها و یسلّیها و یحسن عزاؤها علی أبیها و یخبرها عن أبیها و مکانه، و یخبرها بما یکون بعدها فی ذریتها. و کانت فاطمه علیها السّلام تملی و علی علیه السّلام یکتب ذلک. فهذا مصحف فاطمه علیها السّلام.

و فیه خبر ما کان و ما یکون إلی یوم القیامه. و فیه خبر سماء سماء و عدد الملائکه فی السماوات و غیر ذلک. و فیه أسماء کل ملک یملک و أسماء الأئمه و صفتهم علیهم السّلام.

و التعریف بالمصحف یأتی فی هذا الفصل بالعناوین التالیه فی 46 حدیثا:

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی تشریح مصحف فاطمه علیها السّلام و ما فیه من العلم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:293

کلام الإمام الصادق علیه السّلام أن فی مصحف فاطمه علیها السّلام مکتوب اسم کل ملک باسمه و اسم أبیه.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی أن عنده صحیفه طولها سبعون ذراعا، و عندنا مصحف فاطمه علیها السّلام.

قول الإمام الصادق علیه السّلام: إن عندنا الجامعه ...، و إن عندنا الجفر ...، و إن عندنا لمصحف فاطمه علیها السّلام.

قول الإمام الصادق علیه السّلام: إن عندنا سلاح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و عندنا سیفه و درعه، و عندنا و اللّه مصحف فاطمه علیها السّلام.

کلام الإمام الصادق

علیه السّلام: فی الجفر و الجامعه و مصحف فاطمه علیها السّلام بإملاء فاطمه علیها السّلام و خط علی علیه السّلام.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام: فی مصحف فاطمه علیها السّلام أنه لیس بقرآن و لکنه کلام من کلام اللّه تعالی.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی الجفر: فیه الحلال و الحرام إلی یوم القیامه بإملاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خط علی علیه السّلام، و مصحف فاطمه، و أن عنده خاتم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و درعه و سیفه و لؤلؤه و عندی الجفر علی رغم راغم.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی المصحف: فإن فیه وصیه فاطمه علیها السّلام و سلاح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی الجفر: هو و اللّه مسک ماعز و مسک ضأن ...

قول الإمام الباقر علیه السّلام: إن قریر العین من عنده سیف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و درعه و رایته المغلبه و مصحف فاطمه علیها السّلام.

کلام عبد الحلیم الجندی: من التراث العلمی عند الشیعه مصحف فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:294

عن أبی بصیر فی نزول آیه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ. لِلْکافِرینَ» بولایه علی علیه السّلام «لَیْسَ لَهُ دافِعٌ» «1» ...، هکذا هو و اللّه مثبت فی مصحف فاطمه علیها السّلام.

الکلام فی کتاب فاطمه علیها السّلام و مکالمه محمد بن خالد مع أبی عبد اللّه علیه السّلام فیه.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام: ما من نبی و لا وصی و لا ملک إلا و هو فی مصحف فاطمه علیها السّلام، و اللّه ما لمحمد بن عبد اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیه اسم.

کلام الإمام الصادق

علیه السّلام: إن عندی الجفر الأحمر و الجفر الأبیض و مصحف فاطمه علیها السّلام ...، و أما مصحف فاطمه علیها السّلام ففیه کل حادث و اسم کل ملک إلی یوم القیامه.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام: إن عندی الجفر الأبیض و فیه زبور داود و توراه موسی و إنجیل عیسی و صحف إبراهیم و الحلال و الحرام و مصحف فاطمه علیها السّلام ....

فی فهرس التراث: إن لفاطمه الزهراء علیها السّلام کتابا عند أئمه أهل البیت علیهم السّلام میراثا.

کلام علی علیه السّلام فی السؤال عن علم البلایا و المنایا و الأنساب و حدیث الجفر و الجامعه و مصحف فاطمه علیها السّلام.

کلام الإمام الرضا علیه السّلام: إن للإمام علامات ...، و إن عنده الجفر الأکبر و الأصغر و مصحف فاطمه علیها السّلام.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام: إن عندنا الجفر الأحمر و الجفر الأبیض و مصحف فاطمه علیها السّلام و فیه کل حادث و أسماء کل ملک إلی یوم القیامه.

کلام ابن شهرآشوب فی الکتب المکتوبه فی الإسلام: ... و کتاب علی علیه السّلام و مصحف فاطمه علیها السّلام.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام مرات عدیده و مکتوب فی صحیفه الصدیقه الطاهره المعصومه فاطمه الزهراء علیها السّلام أن سید الساجدین

______________________________

(1). سوره المعارج: الآیه 2.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:295

زین العابدین علیه السّلام هو الإمام بعد أبیه سید الشهداء علیه السّلام.

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام: وفاه أبی جعفر علیه السّلام بعد قبض مصحف فاطمه علیها السّلام.

توصیف الإمام الباقر علیه السّلام مصحف فاطمه علیها السّلام و ما فیه من الأخبار.

کلام السید الکفائی فی صفه مصحف فاطمه علیها السّلام و

إخبارها کلام الملک إلی علی علیه السّلام و تسجیله.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی جواب عبد الملک بن أعین: و اللّه إن عندی لکتابین، فیهما تسمیه کل نبی و کل ملک، لا و اللّه ما من محمد بن عبد اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی واحد منهما.

جواب الإمام علیه السّلام ب «نعم» فی سؤال المرزبان: أمن شیعتکم أنا؟ و اسمی مکتوب فی الأسماء؟

سؤال حبابه الوالبیه أبا عبد اللّه علیه السّلام: إن لی أب و أخ، أ هما من شیعتکم، أمره بإحضار صحیفه و نشرها و نظرها فیه و جوابه لها: نعم، هو ذا اسمه و اسم أبیه.

سؤال داود الرقی أبا الحسن الماضی بأن اسمی عندکم فی الصحف فی شیعتکم؟

و جوابه: إی و اللّه.

رؤیه رجل من بنی حنیفه اسمه و اسم عمّه فی الصحیفه و کلام علی بن الحسین علیه السّلام و هی دیوان شیعتنا.

مجی ء ابن أبی حمزه مع أبی بصیر إلی دار أبی عبد اللّه علیه السّلام و عنده صحیفه فیها أسماء الشیعه.

عن حذیفه بن الأسد الغفاری فی دیوان الشیعه و فیه أسماء الشیعه ....

سؤال شیخ معه ابنه عن الصادق علیه السّلام: أمن شیعتکم أنا؟ و جوابه: إن اسم ابنه قبل اسمه.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام: إن شیعتنا لمکتوبون عندنا بأسمائهم و أسماء آبائهم ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:296

استماع فاطمه علیها السّلام بعد وفاه أبیها حسیسا و إملاؤها ذلک إلی علی علیه السّلام و کتابته و تسمیته مصحف فاطمه علیها السّلام.

فی ذکر ما فی مصحف فاطمه علیها السّلام و المشهور أن حروفها بأسرها نورانیه، عن صاحب الکشاف و الرازی فی فضله کلمات کثیره و مجموعها «صراط علی حق نمسکه»، و هذا الکتاب

معروف کالجفر الجامع و مفتتح السور.

فی تذکره الأئمه علیهم السّلام فی ذکر مصحف فاطمه علیها السّلام: إخبار جبرئیل القصص إلی یوم القیامه و إملاء فاطمه علیها السّلام و کتابه علی علیه السّلام و تسمیته بمصحف فاطمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:297

1
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: تظهر الزنادقه سنه ثمانیه و عشرین و مائه، و ذلک لأنی نظرت فی مصحف فاطمه علیها السّلام. قال: فقلت: و ما مصحف فاطمه علیها السّلام؟ فقال: إن اللّه تبارک و تعالی لما قبض نبیه صلّی اللّه علیه و آله، دخل علی فاطمه علیها السّلام من وفاته من الحزن ما لا یعلمه إلا اللّه عز و جل.

فأرسل إلیها ملکا یسلّی عنها غمّها و یحدّثها. فشکت ذلک إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام، فقال لها:

إذا أحسست بذلک و سمعت الصوت، قولی لی. فأعلمته، فجعل یکتب کل ما سمع حتی أثبت من ذلک مصحفا.

قال: ثم قال: أما إنه لیس من الحلال و الحرام و لکن فیه علم ما یکون.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 44 ح 77، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 157 ح 18.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 80 ح 68، عن البصائر.

4. بحار الأنوار: ج 47 ص 65 ح 7، عن البصائر.

5. الکافی: ج 1 ص 240 ح 2.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:298

6. عین الحیاه: ص 52.

7. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 186.

8. الدمعه الساکبه: ج 6 ص 398.

9. مسند فاطمه علیها السّلام للعطاردی: ص 282 ح 2.

10. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 225.

. 11 ینابیع المعاجز: ص 130.

. 12 حقیقه مصحف فاطمه علیها السّلام: ص 181، بنقیصه فیها.

. 13 مدینه المعاجز: ج 3 ص 282.

. 14 عوالم العلوم: ج 11 ص 836 ح 4.

الأسانید:

فی البصائر و الکافی: أحمد بن محمد، عن عمر بن عبد العزیز، عن حمّاد بن عثمان، قال.

2
المتن

عن فضیل، قال: دخلت علی أبی عبد اللّه علیه السّلام فقال: یا فضیل، أ تدری فی أیّ شی ء کنت أنظر؟ فقلت: لا. قال: کنت أنظر فی کتاب فاطمه علیها السّلام، فلیس ملک یملک إلا و هو مکتوب باسمه و اسم أبیه، فما وجدت لولد الحسن علیه السّلام فیه شیئا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 259 ح 20، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 207 ح 7.

3. بحار الأنوار: ج 26 ص 155 ح 3، عن البصائر.

4. بصائر الدرجات: ص 169 ح 3، بتفاوت یسیر.

5. الکافی: ج 1 ص 242 ح 8.

6. ینابیع المعاجز: ص 127، عن البصائر.

7. ینابیع المعاجز: ص 128، عن الکافی.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 842 ح 18، عن علل الشرائع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:299

9. إلزام الناصب: ج 1 ص 47.

10. الإمامه و التبصره: ص 50.

الأسانید:

1. فی العلل: ابن الولید، عن ابن أبان، عن الحسین بن سعید، عن القاسم بن محمد، عن عبد الصمد بن بشیر، عن فضیل بن سکره، قال.

2. فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن القاسم بن محمد، عن عبد الصمد بن بشیر، عن فضیل بن سکره، قال.

3
المتن

عن محمد بن عبد الملک، قال: کنا عند أبی عبد اللّه علیه السّلام نحوا من ستین رجلا و هو وسطنا. فجاء عبد الخالق بن عبد ربه فقال له: کنت مع إبراهیم بن محمّد جالسا فذکروا أنک تقول: إن عندنا کتاب علی علیه السّلام!؟ فقال: لا و اللّه ما ترک علی علیه السّلام کتابا و إن کان ترک علی علیه السّلام کتابا ما هو إلا إهابین، و لوددت أنه عند غلامی هذا فما أبالی علیه.

قال: فجلس أبو عبد اللّه علیه السّلام، ثم أقبل علینا فقال: ما هو و اللّه کما یقولون، إنهما جفران مکتوب فیهما، لا و اللّه إنهما لإهابان علیهما أصوافهما و أشعارهما مدحوسین؛ کتبا فی أحدهما، و فی الآخر سلاح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و عندنا و اللّه صحیفه طولها سبعون ذرعا؛ ما خلق اللّه من حلال و حرام إلا و هو فیها حتی أن فیها أرش الخدش- و قال بظفره علی ذراعه فخطّ به-، و عندنا مصحف فاطمه علیها السّلام، أما و اللّه ما هو بالقرآن.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 38 ح 69، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 151 ح 2.

3. بحار الأنوار: ج 47 ص 270 ح 2، عن البصائر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:300

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: أحمد بن الحسن، عن أبیه، عن ابن بکیر و أحمد بن محمد، عن محمد بن عبد الملک، قال.

4
المتن

عن أبی بصیر، قال: دخلت علی أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: فقلت له: إنّی أسألک- جعلت فداک- عن مسأله، لیس هاهنا أحد یسمع کلامی؟ قال: فرفع أبو عبد اللّه علیه السّلام سترا بینی و بین و بین بیت آخر فاطلع فیه، ثم قال: یا با محمد، سل عما بدا لک. قال: قلت: جعلت فداک، إن الشیعه یتحدّثون أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علّم علیا علیه السّلام بابا یفتح منه ألف باب.

قال: فقال أبو عبد اللّه علیه السّلام: یا با محمد، علّم و اللّه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام ألف باب، یفتح له من کل باب ألف باب. قال: قلت له: هذا و اللّه العلم. فنکت ساعه فی الأرض ثم قال: إنه لعلم و ما هو بذاک.

قال: ثم قال: یا با محمد، و إن عندنا الجامعه، و ما یدریهم ما الجامعه. قال: قلت:

جعلت فداک، و ما الجامعه؟ قال: صحیفه طولها سبعون ذراعا بذراع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إملاء من فلق فیه و خط علی علیه السّلام بیمینه. فیها کل حلال و حرام و کل شی ء یحتاج الناس إلیه حتی الأرش فی الخدش، و ضرب بیده إلیّ فقال: تأذن لی یا با محمد؟ قال: قلت:

جعلت فداک، أنا لک أصنع ما شئت، فغمزنی بیده فقال: حتی أرش هذا، کأنه مغضب.

قال: قلت: جعلت فداک، هذا و اللّه العلم. قال: إنه لعلم و لیس بذاک.

ثم سکت ساعه ثم قال: إن عندنا الجفر، و ما یدریهم ما

الجفر؛ مسک شاه أو جلد بعیر. قال: قلت: جعلت فداک، ما الجفر؟ قال: وعاء أحمر و أدیم أحمر، فیه علم النبیین و الوصیین. قلت: هذا و اللّه هو العلم. قال: إنه لعلم و ما هو بذاک.

ثم سکت ساعه ثم قال: و إن عندنا لمصحف فاطمه علیها السّلام، و ما یدریهم ما مصحف فاطمه علیها السّلام، قال: فیه مثل قرآنکم هذا ثلاث مرات. و اللّه ما فیه من قرآنکم حرف واحد، إنما

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:301

هو شی ء أملأ اللّه علیها و أوحی إلیها. قال: قلت: هذا و اللّه هو العلم. قال: إنه لعلم و لیس بذاک.

قال: ثم سکت ساعه ثم قال: إن عندنا لعلم ما کان و ما هو کائن إلی أن تقوم الساعه.

قال: قلت: جعلت فداک، هذا هو و اللّه العلم. قال: إنه لعلم و ما هو بذاک. قال: قلت:

جعلت فداک، فأیّ شی ء هو العلم؟ قال، ما یحدث باللیل و النهار الأمر بعد الأمر و الشی ء بعد الشی ء إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 39 ح 70، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 151 ح 3.

3. الکافی: ج 1 ص 238 ح 1.

4. تأویل الآیات: ج 1 ص 102 ح 6.

5. دفاع عن الکافی: ج 2 ص 353 ح 12.

6. المحتضر: ص 114، بتفاوت یسیر.

7. ینابیع المعاجز: ص 128، عن الکافی.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 841 ح 14.

9. الوافی: ج 2 ص 135.

الأسانید:

1. فی البصائر و الکافی: أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن أحمد بن عمر، عن أبی بصیر، قال.

2. فی الکافی: رواه محمد بن الحسن، عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن أحمد بن عمر الحلبی، عن أبی بصیر، قال.

5
المتن

عن علی بن سعید، قال: کنت جالسا عند أبی عبد اللّه علیه السّلام و عنده محمد بن عبد اللّه بن علی إلی جنبه جالسا، و فی المجلس عبد الملک بن أعین و محمد الطیار و شهاب بن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:302

عبد ربه، فقال رجل من أصحابنا: جعلت فداک، إن عبد اللّه بن الحسن یقول: لنا فی هذا الأمر ما لیس لغیرنا.

فقال أبو عبد اللّه علیه السّلام بعد کلام: أ ما تعجبون من عبد اللّه یزعم أن أباه علیّ من لم یکن إماما، و یقول: إنه لیس عندنا علم و صدق. و اللّه ما عنده علم و لکن و اللّه- و أهوی بیده إلی صدره- إن عندنا سلاح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سیفه و درعه، و عندنا و اللّه مصحف فاطمه علیها السّلام، ما فیه آیه من کتاب اللّه، و إنه لإملاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خطّه علی علیه السّلام بیده، و الجفر و ما یدرون ما هو؛ مسک شاه أو مسک بعیر.

ثم أقبل إلینا و قال: ابشروا، أ ما ترضون أنکم تجیئون یوم القیامه آخذین بحجزه علی علیه السّلام و علی علیه السّلام آخذ بحجزه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 40 ح 71، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 153 ح 5.

3. حقیقه مصحف فاطمه علیها السّلام: ص 17.

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: محمد بن الحسین، عن البزنطی، عن حمّاد بن عثمان، عن علی بن سعید، قال.

6
المتن

عن أبی عبیده، قال: سأل أبو عبد اللّه علیه السّلام بعض أصحابنا عن الجفر فقال: هو جلد ثور مملوء علما. فقال له: ما الجامعه؟ فقال: تلک صحیفه طولها سبعون ذراعا فی عرض الأدیم مثل فخذ الفالج، فیها کل ما یحتاج الناس إلیه، و لیس من قضیه إلا و فیها حتی أرش الخدش.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:303

قال له: فمصحف فاطمه علیها السّلام؟ فسکت طویلا ثم قال: إنکم لتبحثون عما تریدون و عما لا تریدون، إن فاطمه علیها السّلام مکثت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما و قد کان دخلها حزن شدید علی أبیها، و کان جبرئیل یأتیها فیحسن عزاءها علی أبیها و یطیّب نفسها و یخبرها عن أبیها و مکانه و یخبرها بما یکون بعدها فی ذریتها، و کان علی علیه السّلام یکتب ذلک، فهذا مصحف فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 41 ح 72، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 153 ح 6.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 79 ح 67، عن البصائر.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 194 ح 22، عن الکافی.

5. الکافی: ج 1 ص 458 ح 1، باختصار فیه.

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 156 ح 4، عن الخرائج.

7. الخرائج: ج 2 ص 894.

8. الکافی: ج 1 ص 241 ح 5.

9. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 187.

10. ناسخ التواریخ: مجلدات الخلفاء ج 1 ص 185.

. 11 مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 1 ص 109.

. 12 مسند فاطمه علیها السّلام للعطاردی: ص 281 ح 1.

. 13 عوالم العلوم: ج 11 ص 835 ح 3.

. 14 إلزام الناصب: ج 1 ص 18.

الأسانید:

1. فی البصائر: أحمد بن محمد و محمد بن الحسین، عن ابن محبوب، عن ابن رئاب، عن أبی عبیده، قال.

2. فی الکافی: محمد بن یحیی ...، إلی آخر أسناد البصائر.

7
المتن

عن محمد بن مسلم، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام لأقوام کانوا یأتونه و یسألونه عمّا خلّف

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:304

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و دفعه إلی علی علیه السّلام و عمّا خلّف علی علیه السّلام و دفع إلی الحسن علیه السّلام: و لقد خلّف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عندنا جلدا ما هو جلد جمال و لا جلد ثور و لا جلد بقره إلا إهاب شاه، فیها کل ما یحتاج إلیه حتی أرش الخدش و الظفر. و خلّفت فاطمه علیها السّلام مصحفا ما هو قرآن، و لکنه کلام من کلام اللّه أنزله علیها إملاء رسول اللّه و خط علی علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 41 ح 73، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 155، بزیاده فیه.

3. القطره: ج 1 ص 364 ح 254.

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: أحمد بن موسی، عن الحسن بن علی بن النعمان، عن أبی زکریا یحیی، عن عمرو الزیات، عن أبان و عبد اللّه بن بکیر، قال: لا أعلمه إلا ثعلبه أو علاء بن رزین، عن محمد بن مسلم، قال.

8
المتن

عن علی بن سعید، قال: کنت قاعدا عند أبی عبد اللّه علیه السّلام و عنده أناس من أصحابنا، فقال له معلّی بن خنیس: جعلت فداک، ما لقیت من الحسن بن الحسن؟

ثم قال له الطیّار: جعلت فداک، بینا أنا أمشی فی بعض السکک إذا لقیت محمد بن عبد اللّه بن الحسن علی حمار حوله أناس من الزیدیه، فقال لی: أیها الرجل! إلیّ إلیّ فإن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: من صلّی صلاتنا و استقبل قبلتنا و أکل ذبیحتنا فذاک المسلم الذی له ذمه اللّه و ذمه رسوله، من شاء أقام و من شاء ظعن. فقلت له: اتق اللّه و لا تغرّنّک هؤلاء الذین حولک.

فقال أبو عبد اللّه علیه السّلام للطیّار: فلم تقل له غیره؟ قال: لا. قال: فهلّا؟ قلت: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال ذلک و المسلمون مقرّون له بالطاعه، فلما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و وقع الاختلاف، انقطع ذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:305

فقال محمد بن عبد اللّه بن علی: العجب لعبد اللّه بن الحسن؛ أنه یهزأ و یقول: هذا فی جفرکم الذی تدّعون!

فغضب أبو عبد اللّه علیه السّلام فقال: العجب لعبد اللّه بن الحسن؛ یقول: لیس فینا إمام صدق، ما هو بإمام و لا کان أبوه إماما. یزعم أن علی بن أبی طالب علیه السّلام لم یکن إماما، و یردّد ذلک.

و أما

قوله فی الجفر، فإنما هو جلد ثور مذبوح کالجراب، فیه کتب و علم ما یحتاج الناس إلیه إلی یوم القیامه من حلال و حرام، إملاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خط علی علیه السّلام بیده، و فیه مصحف فاطمه علیها السّلام، ما فیه آیه من القرآن، و إن عندی خاتم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و درعه و سیفه و لواؤه، و عندی الجفر علی رغم أنف من زعم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 43 ح 74، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 156.

3. بصائر الدرجات: ص 160 ح 30، بتفاوت یسیر و اختصار فیه.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 838 ح 9.

الأسانید:

1. فی البصائر: ابن یزید و محمد بن الحسین، عن ابن أبی عمیر، عن ابن أذینه، عن علی بن سعید، قال.

2. فی البصائر: عمران بن موسی، عن محمد بن الحسین، عن عبیس بن هشام، عن محمد بن أبی حمزه و أحمد بن عائذ، عن ابن أذینه، عن علی بن سعید، قال.

9
المتن

عن عمر بن یزید، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: الذی أملی جبرئیل علی علی علیه السّلام أ قرآن؟

قال: لا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 43 ح 75، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 157.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:306

الأسانید:

فی البصائر: محمد بن عبد الحمید، عن محمد بن عمرو، عن حمّاد بن عثمان، عن عمر بن یزید، قال.

10
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إن فی الجفر الذی یذکرونه لما یسوؤهم، لأنهم لا یقولون الحق و الحق فیه. فلیخرجوا قضایا علی علیه السّلام و فرائضه إن کانوا صادقین و سلوهم عن الخالات و العمّات، و لیخرجوا مصحف فاطمه علیها السّلام فإن فیه وصیه فاطمه علیها السّلام أو سلاح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إن اللّه یقول: «ائْتُونِی بِکِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَهٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ». «1»

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 837 ح 8.

2. الکافی: ج 1 ص 241 ح 4.

3. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 9 ح 7، عن الکافی.

4. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 9 ح 8، عن الکافی.

5. بحار الأنوار: ج 26 ص 43 ح 76، عن البصائر.

6. بصائر الدرجات: ص 157 ح 16.

7. بصائر الدرجات: ص 158 ح 21.

الأسانید:

1. فی البصائر: ابن هاشم، عن یحیی بن أبی عمران، عن یونس، عن رجل، عن سلیمان بن خالد، قال.

2. فی البصائر: أحمد بن محمد، عن النضر، عن هشام بن سالم، عن سلیمان بن خالد.

3. فی الکافی: علی بن إبراهیم، عن محمد بن عیسی، عن یونس، عمن ذکره، عن سلیمان بن خالد، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره الاحقاف: الآیه 4.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:307

11
المتن

عن عبد صالح علیه السّلام، قال: عندی مصحف فاطمه علیها السّلام، لیس فیه شی ء من القرآن.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 45 ح 79، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 154 ح 1.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 843 ح 20.

الأسانید:

فی البصائر: عباد بن سلیمان، عن سعد بن سعد، عن علی بن أبی حمزه، عن عبد صالح علیه السّلام، قال.

12
المتن

عن عنبسه بن مصعب، قال: کنّا عند أبی عبد اللّه علیه السّلام، فأثنی علیه بعض القوم حتی کان من قوله: و أخزی عدوک من الجنّ و الإنس. فقال أبو عبد اللّه علیه السّلام: لقد کنّا و عدونا کثیر، و لقد أمسینا و ما أحد أعدی لنا من ذوی قراباتنا و من ینتحل حبّنا، إنهم لیکذبون علینا فی الجفر.

قال: قلت: أصلحک اللّه! و ما الجفر؟ قال: هو و اللّه مسک ما عز و مسک ضأن ینطبق أحدهما بصاحبه، فیه سلاح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الکتب و مصحف فاطمه علیها السّلام، أما و اللّه ما أزعم أنه قرآن.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 45 ح 80، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 154 ح 9.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 154 ح 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:308

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: ابن یزید، عن الحسن بن علی، عن عبد اللّه بن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

13
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إن عبد اللّه بن الحسن یزعم أنه لیس عنده من العلم إلا ما عند الناس، فقال: صدق و اللّه عبد اللّه بن الحسن، ما عنده من العلم إلا ما عند الناس، و لکن عندنا و اللّه الجامعه، فیها الحلال و الحرام. و عندنا الجفر، أ یدری عبد اللّه بن الحسن ما الجفر؟ مسک بعیر أم مسک شاه. و عندنا مصحف فاطمه علیها السّلام، أما و اللّه ما فیه حرف من القرآن و لکنه إملاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خط علی علیه السّلام، کیف یصنع عبد اللّه إذا جاء الناس من کل أفق یسألونه؟

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 46 ح 86، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 157 ح 19.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 839 ح 10.

الأسانید:

فی البصائر: السندی بن محمد، عن أبان بن عثمان، عن علی بن الحسین، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

14
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال فی بنی عمّه: لو أنکم إذا سألوکم و احتجّوکم بالأمر کان أحبّ إلیّ أن تقولوا لهم: إنا لسنا کما یبلغکم، و لکنا قوم نطلب هذا العلم عند من هو أهله و من صاحبه، و هو السلاح، عند من هو؟ و هو الجفر، عند من هو و من صاحبه؟

فإن یکن عندکم فإنا نبایعکم و إن یکن عند غیرکم فإنا نطلبه حتی نعلم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:309

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 46 ح 85، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 158 ح 20.

الأسانید:

فی البصائر: محمد بن الحسین، عن صفوان بن یحیی، عن معلّی بن خنیس، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

15
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: مصحف فاطمه علیها السّلام، ما فیه شی ء من کتاب اللّه، و إنما هو شی ء ألقی علیها بعد موت أبیها، صلوات اللّه علیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 48 ح 89، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 159 ح 27.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 842 ح 17، عن البصائر.

الأسانید:

فی البصائر: عبد اللّه بن جعفر، عن موسی بن جعفر، عن الوشاء، عن أبی حمزه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

16
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: قیل له: إن عبد اللّه بن الحسن یزعم أنه لیس عنده من العلم إلا ما عند الناس. فقال: صدق و اللّه، ما عنده من العلم إلا ما عند الناس، و لکن عندنا و اللّه الجامعه، فیها الحلال و الحرام. و عندنا الجفر، أ فیدری عبد اللّه أمسک بعیر أو مسک شاه.

و عندنا مصحف فاطمه علیها السّلام، أما و اللّه ما فیه حرف من القرآن و لکنه إملاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خط

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:310

علی علیه السّلام. کیف یصنع عبد اللّه إذا جاءه الناس من کل فنّ یسألونه؟ أ ما ترضون أن یکونوا یوم القیامه آخذین بحجزتنا و نحن آخذون بحجزه نبینا صلّی اللّه علیه و آله و نبینا صلّی اللّه علیه و آله آخذ بحجزه ربه؟

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 49 ح 92، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 161 ح 33.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 839 ح 12.

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: محمد بن الحسین، عن أحمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن أبان بن عثمان، عن علی بن أبی حمزه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

17
المتن

عن الحذّاء، قال: قال لی أبو جعفر علیه السّلام: یا با عبیده، من کان عنده سیف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و درعه و رایته المغلبه و مصحف فاطمه علیها السّلام قرّت عینه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 211 ح 22، عن البصائر.

2. بصائر الدرجات: ص 51، علی ما فی البحار.

3. عوالم العلوم: ج 19 ص 69 ح 1.

الأسانید:

فی البصائر: إبراهیم بن هاشم، عن الحسین بن سیف، عن أبیه، عن فضیل بن عثمان، عن الحذّاء، قال.

18
المتن

قال عبد الحلیم الجندی: ... من التراث العلمی عند الشیعه ما یسمّی مصحف

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:311

فاطمه علیها السّلام. حدّثوا عن الصادق علیه السّلام إذ سئل عنه: إن فاطمه علیها السّلام مکثت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما و کان قد دخلها حزن علی أبیها، و کان جبرئیل یأتیها فیحسن عزاءها و یطیب نفسها و یخبرها بما یکون بعدها فی ذریتها، و کان علی علیه السّلام یکتب ذلک، فهذا مصحف فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 28 ص 387.

2. الإمام جعفر الصادق علیه السّلام: ص 200، علی ما فی الإحقاق.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام للأمینی: ص 235، بتفاوت فیه.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 94.

5. القطره: ج 1 ص 264 ح 254.

6. ناسخ التواریخ: مجلدات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ج 4 ص 171.

19
المتن

عن أبی بصیر، قال: بینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم جالسا، إذا أقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام ....

ثم أتی الوحی إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: «سأل سائل بعذاب واقع للکافرین» بولایه علی علیه السّلام «لَیْسَ لَهُ دافِعٌ مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ». «1» قال: قلت: جعلت فداک، لا نقرؤها هکذا! فقال: هکذا نزل بها جبرئیل علی محمد صلّی اللّه علیه و آله و هکذا هو و اللّه مثبت فی مصحف فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 324 ح 22، عن الکافی.

2. روضه الکافی: ص 57.

3. بحار الأنوار: ج 37 ص 176 ح 63، عن الکنز.

4. کنز الفوائد (مخطوط)، علی ما فی البحار، باختصار فیه.

5. تفسیر البرهان: ج 4 ص 382 ح 5، شطرا منه.

______________________________

(1). سوره المعارج: الآیه 1- 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:312

6. تأویل الآیات: ج 2 ص 724.

7. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 412 ح 6.

8. إثبات الهداه: ج 2 ص 18 ح 73.

9. اللوامع النورانیه: ص 374.

10. شرح الأخبار: ج 1 ص 241 ح 260، بتفاوت فیه.

. 11 مدینه المعاجز: ج 2 ص 267 ح 544.

. 12 عوالم العلوم: ج 15 ص 130، عن کنز الفوائد.

. 13 مدینه المعاجز: ج 1 ص 375.

الأسانید:

1. فی روضه الکافی: العده، عن سهل، عن محمد بن سلیمان، عن أبیه، عن أبی بصیر، قال.

2. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن محمد بن خالد، عن الحسن بن القاسم، عن عمر بن الحسن، عن آدم بن حمّاد، عن حسین بن محمد، عن سفیان، مثله.

و قال أیضا: حدثنا أحمد بن القاسم، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن خالد، عن محمد بن سلیمان، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

20
المتن

عن حبیب الخثعمی، قال: کتب أبو جعفر الخلیفه إلی محمد بن خالد بن عبد اللّه القسری- و کان عامله علی المدینه- أن یسأل أهل المدینه عن الخمسه فی الزکاه من المائتین، کیف صارت وزن سبعه و لم یکن هذا علی عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. و أمره أن یسأل فیمن یسأل عبد اللّه بن الحسن و جعفر بن محمد علیه السّلام.

فسأل أهل المدینه فقالوا: أدرکنا من کان قبلنا علی هذا. فبعث إلی عبد اللّه و جعفر علیه السّلام، فسأل عبد اللّه فقال کما قال المستفتون من أهل المدینه. قال: فما تقول أنت یا أبا عبد اللّه؟ فقال: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله جعل فی کل أربعین أوقیه أوقیه، فإذا حسبت ذلک کان علی وزن سبعه و قد کانت وزن سته، کانت الدراهم خمسه دوانیق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:313

قال حبیب: فحسبناه فوجدناه کما قال. فأقبل علیه عبد اللّه بن الحسن فقال: من أین أخذت هذا؟ فقال: قرأته فی کتاب أمک فاطمه علیها السّلام، ثم انصرف.

فبعث إلیه محمد: ابعث إلیّ بکتاب فاطمه علیها السّلام. فأرسل إلیه أبو عبد اللّه علیه السّلام: إنی إنما أخبرتک أنی قرأته و

لم أخبرک أنه عندی. قال حبیب: فجعل محمد یقول: ما رأیت مثل هذا قط.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 93 ص 39 ح 11، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 2 ص 61.

3. بحار الأنوار: ج 47 ص 227 ح 17، عن الکافی.

4. الکافی: ج 3 ص 507 ح 2.

5. مصابیح الأنوار: ج 2 ص 436 ح 254.

6. الدمعه الساکبه: ج 6 ص 320.

7. وسائل الشیعه: ج 6 ص 100 ح 1.

الأسانید:

فی علل الشرائع: أبی و ابن الولید معا، عن سعد و الحمیری معا، عن البرقی، عن سلمه، عن الحسین بن راشد، عن علی بن إسماعیل، عن حبیب الخثعمی، قال.

21
المتن

سئل (الصادق علیه السّلام) عن محمد بن عبد اللّه بن الحسن، فقال علیه السّلام:

ما من نبی و لا وصی و لا ملک إلا و هو فی کتاب عندی- یعنی مصحف فاطمه علیها السّلام-، و اللّه ما لمحمد بن عبد اللّه فیه اسم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:314

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 47 ص 32، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 249.

3. ینابیع المعاجز: ص 128.

4. بصائر الدرجات: ص 169 ح 6، بتفاوت فیه.

5. بصائر الدرجات: ص 169 ح 4.

6. عوالم العلوم: ج 20 ص 102.

الأسانید:

فی ینابیع المعاجز: محمد بن الحسن الصفار، عن علی بن اسماعیل، عن صفوان بن یحیی، عن العیص بن القاسم، عن المعلّی بن خنیس، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

22
المتن

عن الصادق علیه السّلام، قال: علمنا غابر و مزبور و نکت فی القلوب و نقر فی الأسماع، و إن عندنا الجفر الأحمر و الجفر الأبیض و مصحف فاطمه علیها السّلام، و ان عندنا الجامعه فیها جمیع ما یحتاج الناس إلیه.

و فی مشارق أنوار الیقین: ... و أما مصحف فاطمه علیها السّلام، ففیه ما یکون من الحوادث و اسم من تملک إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 47 ص 26، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 397.

3. الإرشاد للمفید: ص 274، بزیاده فیه.

4. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 284.

5. الدمعه الساکبه: ج 6 ص 309.

6. الاحتجاج: ج 2 ص 134.

7. المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 276.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:315

8. مشاق أنوار الیقین: ص 95.

9. عوالم العلوم: ج 11 ص 842 ح 19، بزیاده فیه.

10. عوالم العلوم: ج 20 ص 66 ح 1، عن المناقب.

23
المتن

عن ابن أبی العلاء، قال: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول: إن عندی الجفر الأبیض. قال:

قلت: فأیّ شی ء فیه؟ قال: زبور داود، و توراه موسی، و إنجیل عیسی، و صحف إبراهیم، و الحلال و الحرام، و مصحف فاطمه علیها السّلام، ما أزعم أن فیه قرآنا، و فیه ما یحتاج الناس إلینا و لا نحتاج إلی أحد، حتی فیه الجلده و نصف الجلده و ربع الجلده و أرش الخدش ....

المصادر:

1. الکافی: ج 1 ص 240 ح 3.

2. بصائر الدرجات: ص 150.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 837 ح 3.

4. شرح أصول الکافی: المقدمه ص 85.

الأسانید:

فی الکافی و بصائر الدرجات: عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن الحسین بن أبی العلاء، قال.

24
المتن

قال فی فهرس التراث: و کان لفاطمه الزهراء علیها السّلام کتابا توارثه بنوها من أئمه أهل البیت علیهم السّلام.

نقل عنه الکلینی فی الکافی فی المجلد الأول و الثالث.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:316

المصادر:

فهرس التراث: ج 7 ص 77.

25
المتن

قد روی عن علی علیه السّلام عبایه بن ربعی الأسدی، قال: سمعته و هو یقول: سلونی قبل أن تفقدونی، أ لا تسألونی عن علم البلایا و المنایا و الأنساب.

و حدیث الجفر و الجامعه و مصحف فاطمه علیها السّلام و غیر ذلک غیر خاف عند علماء أهل البیت علیهم السّلام و فی إحصاء ذلک کثیره.

المصادر:

الثاقب فی المناقب: ص 21 ح 115.

26
المتن

عن أبی الحسن علی بن موسی الرضا علیه السّلام، قال: للإمام علامات: یکون أعلم الناس، و أحکم الناس، و اتقی الناس، و أحکم الناس، و أشجع الناس، و أسخی الناس، و أعبد الناس ...، إلی قوله علیه السّلام:

و یکون عنده الجفر الأکبر و الأصغر إهاب ما عز و إهاب کبش، فیهما جمیع العلوم حتی أرش الخدش و حتی الجلده و نصف الجلده و ثلث الجلده، و یکون عنده مصحف فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. الخصال: ج 2 ص 628 ح 1.

2. عیون الأخبار: ج 1 ص 169 ح 1.

3. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:317

4. معانی الأخبار: ج 1 ص 102 ح 4.

5. إلزام الناصب: ج 1 ص 24.

الأسانید:

فی معانی الأخبار: حدثنا محمد بن إبراهیم، قال: أخبرنا أحمد بن محمد، قال:

حدثنا علی بن الحسن، عن أبیه، عن علی بن موسی الرضا علیه السّلام.

27
المتن

قال الإمام الصادق علیه السّلام: ... و إن عندنا الجفر الأحمر و الجفر الأبیض و مصحف فاطمه علیها السّلام .... و أما مصحف فاطمه علیها السّلام، ففیها ما یکون من حادث و أسماء کل من یملک إلی أن تقوم الساعه ....

المصادر:

1. إعلام الوری: ص 285.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 170، بزیاده فیه.

3. روضه الواعظین: ج 1 ص 210، بزیاده فیه.

28
المتن

قال ابن شهرآشوب فی معالم العلماء: الصحیح أن أول من صنّف فی الإسلام أمیر المؤمنین علیه السّلام؛ جمع کتاب اللّه، ثم سلمان الفارسی، ثم أبو ذر الغفاری، ثم الأصبغ بن نباته، ثم عبد اللّه بن أبی رافع، ثم الصحیفه الکامله عن زین العابدین علیه السّلام، انتهی.

و قد تواتر النصّ بأن النبی صلّی اللّه علیه و آله أمر أمیر المؤمنین علیه السّلام بکتابه جمیع التنزیل و التأویل، بل بکتابه جمیع السنه و ما ألقاه إلیه من الأحادیث و الأحکام الشرعیه، بل بکتابه ما کان و ما یکون إلی یوم القیامه، و أمره أن یکتب ذلک لشرکائه. فقال: من شرکائی؟ قال:

الأئمه من ولدک علیهم السّلام مع عصمتهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:318

و کتاب علی علیه السّلام و مصحف فاطمه علیها السّلام، و الجفر و الجامعه و صحیفه الفرائض، و غیر ذلک مما کتبه علی علیه السّلام بیده و أملأه علیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أکثر من أن یحصی و أشهر من أن یخفی، قد تجاوز النصّ به حدّ التواتر.

المصادر:

الفوائد الطوسیه: ص 242.

29
المتن

قال الفاضل الدربندی فی ذکر إمامه علی بن الحسین علیه السّلام فی کربلاء مع حداثه سنّه و کون محمد بن علی الباقر علیه السّلام فیها:

... إن التوفیق و الجمع بین الأخبار مما لا صعوبه فیه، و بیان ذلک أن کون سید الساجدین زین العابدین علیه السّلام هو الإمام بعد أبیه سید الشهداء علیه السّلام کما کان مقدّرا عند اللّه تعالی، و مما لا یتطرّق إلیه البداء و قد أخبر بذلک النبی صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام مرات عدیده، و قد کان ذلک أیضا مکتوبا فی صحیفه الصدیقه الطاهره المعصومه فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

المصادر:

أسرار الشهاده: ص 406.

30
المتن

قال أبو بصیر: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول: ما مات أبو جعفر علیه السّلام حتی قبض مصحف فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:319

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 158 ح 23.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 841 ح 15، عن البصائر.

3. بحار الأنوار: ج 26 ص 47 ح 86.

الأسانید:

فی البصائر: حدثنا محمد بن عبد الجبار، عن ابن فضال، عن حمّاد بن عثمان، قال:

حدّثنی أبو بصیر.

31
المتن

عن أبی بصیر، قال: سألت أبا جعفر محمد بن علی علیه السّلام عن مصحف فاطمه علیها السّلام، فقال:

أنزل علیها بعد موت أبیها. قلت: ففیه شی ء من القرآن؟ فقال: ما فیه شی ء من القرآن.

قلت: فصفه لی. قال: له دفّتان من زبرجدتین علی طول الورق و عرضه حمراوین.

قلت: جعلت فداک، فصف لی ورقه. قال: ورقه من درّ أبیض، قیل له کن فکان.

قلت: جعلت فداک، فما فیه؟ قال: فیه خبر ما کان و خبر ما یکون إلی یوم القیامه، و فیه خبر سماء سماء، و عدد ما فی السماوات من الملائکه و غیر ذلک، و عدد کل من خلق اللّه مرسلا و غیر مرسل و أسمائهم و أسماء من أرسل إلیهم و أسماء من کذب و من أجاب، و أسماء جمیع من خلق اللّه من المؤمنین و الکافرین من الأولین و الآخرین، و أسماء البلدان، و صفه کل بلد فی شرق الأرض و غربها، و عدد ما فیها من المؤمنین و عدد ما فیها من الکافرین، و صفه کل من کذب، و صفه القرون الأولی و قصصهم، و من ولّی من الطواغیت و مده ملکهم و عددهم، و أسماء الأئمه و صفتهم و ما یملک کل واحد واحد، و صفه کبرائهم و جمیع من تردّد فی الأدوار.

قلت: جعلت فداک، و کم الأدوار؟ قال: خمسون ألف عام، و هی سبعه أدوار، فیه أسماء جمیع ما خلق اللّه و آجالهم، و صفه أهل الجنه و عدد من یدخلها و عدد من یدخل النار، و أسماء هؤلاء و هؤلاء، و فیه علم القرآن کما

أنزل، و علم التوراه کما أنزلت، و علم الإنجیل کما أنزل، و علم الزبور، و عدد کل شجره و مدره فی جمیع البلاد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:320

قال أبو جعفر علیه السّلام: و لما أراد اللّه تعالی أن ینزل علیها جبرئیل و میکائیل و إسرافیل أن یحملوه، فینزل به علیها و ذلک فی لیله الجمعه من الثلث الثانی من اللیل. فهبطوا به و هی قائمه تصلّی، فما زالوا قیاما حتی قعدت. و لما فرغت من صلاتها، سلّموا علیها و قالوا: السلام یقرؤک السلام، و وضعوا المصحف فی حجرها. فقالت: للّه السلام و منه السلام و إلیه السلام و علیکم یا رسل اللّه السلام. ثم عرجوا إلی السماء.

فما زالت من بعد صلاه الفجر إلی زوال الشمس تقرؤه، حتی أتت علی آخره، و لقد کانت علیها السّلام مفروضه الطاعه علی جمیع من خلق اللّه من الجنّ و الإنس و الطیر و الوحش و الأنبیاء و الملائکه.

قلت: جعلت فداک، فلمن صار ذلک المصحف بعد مضیّها؟ قال، دفعته إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام. فلما مضی صار إلی الحسن علیه السّلام، ثم إلی الحسین علیه السّلام، ثم عند أهله حتی یدفعوه إلی صاحب هذا الأمر علیه السّلام.

فقلت: إن هذا العلم کثیر! قال: یا أبا محمد، إن هذا الذی و صفته لک لفی ورقتین من أوله، و ما وصفت لک بعد ما فی الورقه الثانیه و لا تکلّمت بحرف منه.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 27.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 252.

3. الزهراء علیها السّلام فی السنه و التاریخ و الأدب: ج 1 ص 37.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 833 ح 1، عن دلائل الإمامه.

5. مستدرک السفینه:

ج 6 ص 198.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی أبو الحسین محمد بن هارون، قال: حدثنا جعفر بن محمد، قال: حدثنا محمد بن أحمد، قال: حدثنی علی بن سلیمان و جعفر بن محمد، عن علی بن أسباط، عن الحسن بن أبی العلاء و علی بن أبی حمزه، عن أبی بصیر، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:321

32
المتن

قال السید الکفائی: إن فاطمه علیها السّلام تحدث الملائکه و یحدّثونها، کما أنها أمها خدیجه و هی فی بطنها؛ کانت تحدّثها و تؤنسها.

و ما روی عن مصحف فاطمه علیها السّلام، فهو مصحفها الذی فیه علم مکان و ما یکون، کانت الملائکه و جبرئیل معهم یحدّثونها و یخبرها جبرئیل عن أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و ذلک مده حزنها و جزعها علی فراقه. فکانت الملائکه تسلّیها و جبرئیل یحدّثها عنه و عن مکانه، و بما یکون بعدها و ما یجری علی ذریتها. فکانت تخبر علیا علیه السّلام بذلک فیسجّل علی علیه السّلام ذلک، فکان مصحفا سمّی مصحف فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

الزهراء علیها السّلام فی السنه و التاریخ و الأدب: ج 1 ص 36.

33
المتن

قال الولید: قال لی أبو عبد اللّه علیه السّلام: یا ولید، إنی نظرت فی مصحف فاطمه علیها السّلام، فاسئل «1» فلم أجد لبنی فلان فیها إلا کغبار النعل.

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 161 ح 32.

2. بصائر الدرجات: ص 169 ح 7.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 841 ح 16، عن البصائر.

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: حدثنا محمد بن إسماعیل، عن ابن أبی نجران، عن محمد بن سنان، عن داود بن سرحان و یحیی بن معمر و علی بن أبی حمزه، عن الولید بن صبیح.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:322

34
المتن

قال عبد الملک بن أعین لأبی عبد اللّه علیه السّلام: إن الزیدیه و المعتزله قد أطافوا بمحمد بن عبد اللّه، فهل له سلطان؟ فقال علیه السّلام: و اللّه إن عندی لکتابین، فیهما تسمیه کل نبی و کل ملک یملک الأرض. لا و اللّه ما من محمد بن عبد اللّه فی واحد منهما.

المصادر:

1. ینابیع المعاجز: ص 128، عن الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 242.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یعقوب، عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن فضیل بن یسار، عن یزید بن معاویه و زراره، عن عبد الملک بن أعین، قال.

35
المتن

قال المرزبان: سألت الرضا علیه السّلام عن نفسی فقلت: أسألک عن أهمّ الأشیاء: أمن شیعتکم أنا؟ فقال علیه السّلام: نعم. فقلت: جعلت فداک، أ فتعرف اسمی فی الأسماء؟ قال: نعم.

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 173.

2. ینابیع المعاجر: ص 135، عن البصائر.

الأسانید:

فی البصائر: عن أحمد بن محمد، عن البرقی، عن المرزبان بن عمران، قال.

36
المتن

قالت حبابه الوالبیه لأبی عبد اللّه علیه السّلام: إن لی ابن أخ و هو یعرف فضلکم و إنی أحبّ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:323

أن تعلمنی أ من شیعتکم هو؟ قال: و ما اسمه؟ قال: فلان بن فلان. قال: فقال: یا فلانه، هات الناموس. فجاءت بصحیفه تحملها کبیره، فنشرها فنظر فیها فقال: نعم، هو ذا اسمه و اسم أبیه هاهنا.

المصادر:

1. ینابیع المعاجز: ص 133.

2. بصائر الدرجات: ص 170.

الأسانید:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 323 الأسانید: ..... ص : 323

فی البصائر: محمد بن الحسن الصفّار، عن یعقوب بن یزید، عن الحسن بن علی بن فضّال، عن طریف بن ناصح و غیره، عمن رواه، عن حبابه الوالبیه، قال.

37
المتن

قال داود الرقی: قلت لأبی الحسن الماضی علیه السّلام: اسمی عندکم فی الصحف التی فیها أسماء شیعتکم؟ قال علیه السّلام: إی و اللّه و فی الناموس.

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 173 ح 7.

2. ینابیع المعاجز: ص 135، عن البصائر.

الأسانید:

فی البصائر: عن علی بن الحسین، عن الحسن بن الحسین، عن الحسین بن یسار، عن داود الرقی.

38
المتن

عن رجل من بنی حنیفه، قال: کنت مع عمی، أنه دخل علی علی بن الحسین علیه السّلام،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:324

فرأی بین یدیه صحائف «1» ینظر فیها. فقال له: أیّ شی ء هذه الصحیفه جعلت فداک؟

فقال: هذه دیوان شیعتنا. قال: أ فتأذن لی أطلب اسمی فیه؟ قال: نعم. قال: فإنی لست أقرأ و ابن أخی علی الباب، فتأذن له یدخل حتی یقرأ؟ قال: نعم.

فأدخلنی عمی فنظرت فی الکتاب، فأول شی ء هجمت علیه اسمی، فقلت: اسمی و رب الکعبه!! قال: ویحک! فأین أنا؟ فجزت بخمسه أسماء أو سته، ثم وجدت اسم عمی. فقال علی بن الحسین علیه السّلام: أخذ اللّه میثاقهم علی ولایتنا، لا یزیدون و لا ینقصون.

إن اللّه خلقنا من علیین و خلق شیعتنا أسفل من ذلک، و خلق عدونا من سجّین و خلق أولیاءهم منهم من أسفل من ذلک النار.

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 171.

2. ینابیع المعاجز: ص 133، عن البصائر.

الأسانید:

فی البصائر: عن محمد بن الحسن الصفّار، عن أحمد بن محمد، عن علی بن حکم، عن سیف بن عمیره، عن أبی بکر الحضرمی، عن رجل بنی حنیفه.

39
المتن

عن ابن أبی حمزه، قال: خرجت بأبی بصیر أقوده إلی باب أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: فقال لی: لا تتکلّم و لا تقل شیئا. فانتهیت به الباب فتنحنح، فسمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول: یا فلانه، افتحی لأبی محمد الباب. قال: فدخلنا و السراج بین یدیه، و إذا سفط بین یدیه مفتوح. قال فوقعت علیّ الرعده، فجعلت أرتعد.

______________________________

(1). لم یسمّ أن هذه الصحائف صحیفه فاطمه علیها السّلام، و لکن یحتمل بقرائن سائر روایات المصحف أنها هو، و یحتمل أنها صحائف أخری غیر صحیفه فاطمه علیها السّلام و تسمّی بالدیوان، فیه أسماء شیعتهم، و فی الکتب روایات عدیده بهذا الاسم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:325

فرفع رأسه إلیّ فقال: أنت ابن أبی حمزه، أ بزّاز أنت؟ قلت: نعم، جعلنی اللّه فداک.

قال: فرمی إلیّ بملاءه قوهیه کانت علی المرفقه فقال: اطو هذه. فطویتها، ثم قال: أ بزّاز أنت؟ و هو ینظر فی الصحیفه. فازددت رعده.

قال: فلما خرجنا قلت: یا با محمد! رأیت ما مرّ بی اللیله؟ إنی وجدت بین یدی أبی عبد اللّه علیه السّلام سفطا قد أخرج منه صحیفه فنظر فیها. فکلما نظر فیها أخذتنی الرعده! قال: فضرب أبو بصیر علی جبهته ثم قال: ویحک! أ لا أخبرتنی؟ فتلک و اللّه الصحیفه التی فیها أسماء الشیعه، و لو أخبرتنی لسألته أن یریک اسمک فیها.

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 172 ح 5.

2. ینابیع المعاجز: ص 134، عن البصائر.

الأسانید:

فی البصائر: عن الصفار، عن یعقوب بن یزید، عن الحسن بن علی الوشاء، عن ابن أبی حمزه، قال.

40
المتن

عن حذیفه بن أسد الغفاری، قال: لما وادع الحسن بن علی علیه السّلام معاویه و انصرف إلی المدینه، صحبته فی منصرفه، و کأنه بین عینیه حمل بعیر لا یفارقه حیث توجّه. فقلت له ذات یوم: جعلت فداک یا با محمد، هذا الحمل لا یفارقک حیثما توجّهت!؟ فقال: یا حذیفه، أ تدری ما هو؟ قلت: لا. قال: هذا الدیوان. قلت: دیوان ما ذا؟ قال: دیوان شیعتنا؛ فیه أسماؤهم. قلت: جعلت فداک، فأرنی اسمی. فقال: أغد بالغداه.

قال: فغدوت إلیه علیه السّلام و معی ابن أخ لی، و کان یقرأ و لم أکن أقرأ. فقال لی: ما غدا بک؟ قلت: الحاجه التی وعدتنی. قال: من ذا الذی الفتی معک؟ قلت: ابن أخ لی، و هو یقرأ و لست أقرأ. فقال لی: اجلس. فجلست، ثم قال: علیّ بالدیوان الأوسط. فأتی به،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:326

قال: فنظر الفتی فإذا الأسماء تلوح. قال: فبینما هو یقرأ قال: یا عمّاه! هو ذا اسمی. قلت:

ثکلتک أمک! انظر أین اسمی. فصفّح ثم قال: هو ذا اسمک. قال: استبشرنا و استشهد الفتی مع الحسین بن علی علیه السّلام.

و عنه، عن علی بن الحسین بن الحسن بن الحسین السجانی، عن الحسین بن یسار، عن داود الرقّی، قال: قلت لأبی الحسن الماضی علیه السّلام: اسمی عندکم فی الصحف التی فیها أسماء شیعتکم؟ قال علیه السّلام: إی و اللّه و فی الناموس.

و عنه، عن أحمد بن محمد، عن البرقی، عن المرزبان بن عمران، قال: سألت الرضا علیه السّلام عن نفسی فقلت: أسألک عن أهمّ الأشیاء؛ أمن شیعتکم أنا؟

فقال علیه السّلام: نعم.

فقلت: جعلت فداک، أ فتعرف اسمی فی الأسماء؟ قال: نعم.

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 172 ح 6.

2. ینابیع المعاجز: ص 135، عن البصائر.

الأسانید:

فی البصائر: عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن فضاله بن أیوب، عن أحمد بن سلیمان، عن عمر بن أبی بکران، عن رجل، عن حذیفه بن أسد الغفاری، قال.

41
المتن

قال الکرخی: کنت عند أبی عبد اللّه علیه السّلام، فدخل علیه شیخ و معه ابنه، فقال له الشیخ:

جعلت فداک، أمن شیعتکم أنا؟ فأخرج إلیه أبو عبد اللّه علیه السّلام صحیفه مثل فخذا البعیر فناوله طرفها، ثم قال له: أدرج، فأدرجه حتی أوقفه علی حرف من حروف المعجم، فإذا اسم ابنه قبل اسمه. فصاح الابن فرحا: اسمی و اللّه. فرحم الشیخ ثم قال: أدرج. فأدرج، ثم أوقفه أیضا علی اسمه کذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:327

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 173.

2. ینابیع المعاجز: ص 137، عن البصائر.

الأسانید:

فی البصائر: عن عبد اللّه بن محمد، عن محمد بن الحسن السری الکرخی، قال.

42
المتن

عن عبد اللّه بن الفضل، قال: کنت عند الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام، إذ دخل مفضل بن عمر. فلما بصر به ضحک إلیه، ثم قال: إلیّ یا مفضل، فو ربی إنی لأحبّک و أحبّ من یحبّک. یا مفضل، لو عرف جمیع أصحابی ما تعرف ما اختلف اثنان.

فقال له المفضل: یا ابن رسول اللّه، لقد حسبت أن أکون قد أنزلت فوق منزلتی! فقال علیه السّلام: بل أنزلت المنزله التی أنزلک اللّه بها. فقال: یا ابن رسول اللّه، فما منزله جابر بن یزید منکم؟ قال: منزله سلمان من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قال: فما منزله داود بن کثیر الرقی منکم؟ قال: منزله المقداد من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

قال: ثم أقبل علیّ فقال: یا عبد اللّه بن الفضل، إن اللّه تبارک و تعالی خلقنا من نور عظمته و صنعنا برحمته، و خلق أرواحکم منّا. فنحن نحنّ إلیکم و أنتم تحنّون إلینا. و اللّه لو جهد أهل المشرق و المغرب أن یزیدوا فی شیعتنا رجلا أو ینقصوا منهم رجلا ما قدروا علی ذلک، و أنهم المکتوبون عندنا بأسمائهم و أسماء آبائهم و عشائرهم و أنسابهم. یا عبد اللّه بن الفضل، و لو شئت لأریتک اسمک فی صحیفتنا.

قال: ثم دعا بصحیفه، فنشرها فوجدتها بیضاء لیس فیها أثر الکتابه. فقلت: یا ابن رسول اللّه! ما أری فیها أثر الکتابه. قال: فسمح یده علیها فوجدتها مکتوبه، و وجدت فی أسفلها اسمی، فسجدت للّه شکرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:328

المصادر:

1. الاختصاص: ص 216.

2. بحار الأنوار: ج 11 ص 224، عن الاختصاص.

3. بحار الأنوار: ج 7 ص 307، شطرا منه.

الأسانید:

فی الاختصاص: محمد بن علی، قال: حدثنی محمد بن موسی بن المتوکل، قال:

حدثنا علی بن إبراهیم، عن محمد بن عیسی بن عبید، عن أبی أحمد الأزدی، عن عبد اللّه بن الفضل الهاشمی، قال.

43
المتن

روی أن فاطمه علیها السّلام لما توفّی أبوها صلّی اللّه علیه و آله قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام: إنی لأسمع من یحدّثنی بأشیاء و وقائع تکون فی ذریتی. قال: فإذا سمعتیه فأملیه علیّ. فصارت تملیه و هو یکتبه.

فروی أنه بقدر القرآن ثلاث مرات، لیس فیه شی ء من القرآن. فلما کمله، سمّاه «مصحف فاطمه علیها السّلام»، لأنها کانت محدّثه تحدّثها الملائکه.

المصادر:

1. المحتضر: ص 132.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 842 ح 21.

44
المتن

قال السید اللاهیجی: .... و من جلالتها أنها کانت یکلّم معها الملائکه و یحدّثونها بعد أبیها صلّی اللّه علیه و آله. فقد روی بأسانید معتبره أنها لما کانت بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مهمومه مغمومه کئیبه حزینه، أنزل اللّه جبرئیل إلیها و قصّ علیها القصص و الأخبار المستقبله إلی یوم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:329

القیامه، و ما یفعله هذه الأمه، و ما یقع فی الدنیا إلی انقضائها، و ما یفعله المنافقون و خلفاء الجور من بنی أمیه و بنی العباس، و ما یفعله سلاطین الکفر و الإسلام فی أطراف العالم و أقطاره إلی یوم القیامه.

و بالجمله قصّها بأسرها جبرئیل و أملأها علی بن أبی طالب علیه السّلام، و هذا هو الطومار المسمّی بمصحف فاطمه علیها السّلام، الکائن عند صاحبنا مع أشیاء آخر فی محلها نذکر.

و المشهور بین الجمهور إن حروفها بأسرها نورانیه و مفتتح السور القرآنیه.

و قد ذکر صاحب الکشّاف و الثعلبی و الفخر الرازی و غیرهم من فضلاء العامه فی فضله کلمات کثیره و مجموعها: «صراط علی حق نمسکه»، و هذا الکتاب معروف کالجفر الجامع و مفتتح السور لا یحتاج إلی التوضیح.

المصادر:

ریاض المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): فی أحوال سیده النساء علیها السّلام.

45
المتن

قال العلامه المجلسی فی ذکر مصحف فاطمه علیها السّلام فی شرح قوله علیه السّلام: «أمثل قرآنکم» أی القرآن الذی عند الإمام، «ما فیه من قرآنکم» أی فیه علم بما کان و ما یکون.

فإن قلت: فی القرآن أیضا بعض الأخبار؟ قلت: لعلّه لم یذکر فیه ما فی القرآن.

فإن قلت: یظهر من بعض الأخبار اشتمال مصحف فاطمه علیها السّلام أیضا علی الأحکام؟

قلت: لعل ما فیه لیس فی القرآن.

فإن قلت: قد ورد فی کثیر من الأخبار اشتمال القرآن علی جمیع الأحکام و الأخبار مما کان أو یکون. قلت: لعل المراد به ما نفهم من القرآن لا ما یفهمون علیهم السّلام منه، و لذا قال علیه السّلام: قرآنکم. علی أنه یحتمل أن یکون المراد لفظ القرآن.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:330

ثم الظاهر من أکثر الأخبار اشتمال مصحفها علیها السّلام علی الأخبار فقط، فیحتمل أن یکون المراد عدم اشتماله علی أحکام القرآن.

«علم ما کان و ما هو کائن» أی جهه غیر مصحف فاطمه علیها السّلام أیضا.

المصادر:

مرآه العقول: ج 3 ص 56 ح 1.

46
المتن

قال فی تذکره الأئمه علیهم السّلام فی ذکر مصحف فاطمه علیها السّلام: انّه کلّما حدّثها جبرئیل بعد أبیها من الأخبار و القصص و ما جری إلی یوم القیامه، و ما یصنع المنافقون من هذه الأمه و خلفاء الجور من بنی أمیه و بنی العباس و غیرهم من سلاطین الکفر و الإسلام فی کل العالم، أملأها فاطمه علیها السّلام و کتب أمیر المؤمنین علیه السّلام فی طومار سمّی مصحف فاطمه علیها السّلام، و هو الآن عند صاحب العصر علیه السّلام، و المشهور، أن حروفه نورانیه، و فتحه سور قرآنیه و مجموعه فی أربعین حروف: صراط علی حق نمسکه.

و هذا الکتاب کالجفر الجامع و حروف مفتحه سور قرآنیه و هی: ص و القرآن، الر، الم، طه، عم، لم یکن، یس، حم، ق و القرآن، ن و القلم، سبحان الذی أسری، کهیعص، حمعسق.

المصادر:

تذکره الأئمه علیهم السّلام (مخطوط)، فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:331

الفصل السادس لوحها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:332

فی هذا الفصل
اشاره

لوح فاطمه علیها السّلام هو الذی رآها جابر فی یدها علیها السّلام، و کان عند محمد بن علی الباقر علیه السّلام سندا قویا لمذهب الإمامیه؛ فإن أئمتهم الاثنی عشر علیهم السّلام بأسمائهم و أسماء آبائهم و صفاتهم مذکورون فی هذا اللوح من عند اللّه تعالی، و هو فی أیدیهم تنتقل یدا بید، واحدا بعد واحد کمیراث عقائدی.

و فی هذا المضمار أحادیث کثیره بعبارات مختلفه، و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 14 حدیثا:

إخبار جابر بن عبد اللّه الأنصاری عن لوح فاطمه علیها السّلام، فیه أسماء الأئمه الاثنی عشر مع أوصافهم.

إرجاع سته أحادیث إلی المجلد التاسع الفصل الثانی فی ذکر لوح فاطمه علیها السّلام.

حضور جابر عند فاطمه علیها السّلام و فی یدها صحیفه من دره بیضاء فیها أسماء الأئمه علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:333

رؤیه جابر بین یدی فاطمه علیها السّلام لوح مکتوب فیه أسماء الأوصیاء الاثنی عشر علیهم السّلام، آخرهم القائم علیه السّلام، ثلاثه منهم محمد و أربعه منهم علی.

رؤیه جابر فی ید فاطمه علیها السّلام لوحا أخضر من زمرده خضراء فیه کتابه بیضاء، و هو هدیه اللّه تعالی للنبی صلّی اللّه علیه و آله و إهداء النبی صلّی اللّه علیه و آله تلک إلی فاطمه علیها السّلام، فیه اسم النبی صلّی اللّه علیه و آله و اسم علی و الأئمه علیهم السّلام من ولد فاطمه علیها السّلام.

اجتماع محمد بن علی الباقر علیه السّلام و عمه زید بن علی و ولده و إخراجه کتابا بخط علی علیه السّلام و إملاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مکتوب فیه: هذا کتاب من اللّه العزیز الحکیم

....

کلام المفید فی خبر اللوح الذی جاء من الجنه لفاطمه علیها السّلام، و فیه روایه إعطاء اللّه إلی نبیه کتابا مختوما باثنی عشر خاتما و أمره بدفعه إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام ...، إلی أن ینتهی إلی آخر الأئمه علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:334

1
المتن

عن محمد بن سنان، عن سیدنا أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: قال أبی لجابر بن عبد اللّه:

لی إلیک حاجه أرید أن أخلو بک فیها. فلما خلا به فی بعض الأیام قال له: أخبرنی عن اللوح الذی رأیته فی ید أمی فاطمه علیها السّلام. قال جابر: أشهد باللّه لقد دخلت علی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لأهنّئها بولدها الحسین علیه السّلام، فإذا بیدها لوح أخضر من زبرجده خضراء، فیه کتاب أنور من الشمس و أطیب رائحه من المسک الأذفر.

فقلت: ما هذا یا بنت رسول اللّه؟ فقالت: هذا لوح أهداه اللّه عز و جل إلی أبی، فیه اسم أبی و اسم بعلی و اسم الأوصیاء بعده من ولدی علیهم السّلام. فسألتها أن تدفعه إلیّ لأنسخه ففعلت. فقال له: فهل لک أن تعارضنی بها؟ قال: نعم.

فمضی جابر إلی منزله و أتی بصحیفه من کاغذ، فقال له: انظر فی صحیفتک حتی أقرؤها علیک، فکان فی صحیفته مکتوب:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:335

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا کتاب من اللّه العزیز العلیم، أنزله الروح الأمین إلی محمد خاتم النبیین. یا محمد، عظّم أسمائی و اشکر نعمائی و لا تجحد آلائی و لا ترج سوای و لا تخش غیری، فإنه من یرج سوای و یخش غیری أعذّبه عذابا لا أعذّبه أحدا من العالمین.

یا محمد، إنی اصطفیتک علی الأنبیاء،

و فضّلت وصیّک علی الأوصیاء، و جعلت الحسن علیه السّلام عیبه علمی من بعد انقضاء مده أبیه، و الحسین علیه السّلام خیر أولاد الأولین و الآخرین، فیه تثبت الإمامه. و منه یعقّب علی زین العابدین علیه السّلام، و محمد علیه السّلام الباقر لعلمی و الداعی إلی سبیلی علی منهاج الحق، و جعفر علیه السّلام الصادق فی القول و العمل، تنشب من بعده فتنه صمّاء.

فالویل کل الویل للمکذّب بعبدی و خیرتی من خلقی موسی علیه السّلام، و علی الرضا علیه السّلام یقتله عفریت کافر بالمدینه التی بناها العبد الصالح إلی جنب شرّ خلق اللّه، و محمد علیه السّلام الهادی إلی سبیلی الذابّ عن حریمی و القیّم فی رعیته حسن أغر، یخرج منه ذو الاسمین علی و الحسن علیهما السّلام، و الخلف محمد علیه السّلام، یخرج فی آخر الزمان، علی رأسه غمامه بیضاء تظلّه من الشمس، ینادی بلسان فصیح یسمعه الثقلین و الخافقین، هو المهدی من آل محمد علیهم السّلام، یملأ الأرض عدلا کما ملأت جورا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 202 ح 6، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 297.

3. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 183.

4. الجواهر السنیه: ص 206، عن الأمالی للطوسی.

5. تفسیر البرهان: ج 2 ص 123.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 847 ح 5، عن الأمالی للطوسی.

7. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 67 ح 5، عن الأمالی للطوسی.

8. الأحادیث القدسیه المسنده: ص 30، شطرا منه.

9. حلیه الأبرار: ج 2 ص 683، عن الأمالی للطوسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:336

10. إرشاد القلوب: ص 290.

. 11 تأویل الآیات الطاهره: ج 1 ص 204 ح 13، بتفاوت یسیر.

. 12 إحقاق

الحق: ج 4 ص 123.

. 13 فرائد السمطین: ج 4 ص 122.

. 14 إثبات الهداه: ج 1 ص 558 ح 403.

. 15 المناقب: ج 1 ص 296، عن مولد فاطمه علیها السّلام.

. 16 مولد فاطمه علیها السّلام للصدوق، علی ما فی الإحقاق.

. 17 المحجه: ص 93، عن تأویل الآیات، شطرا منه.

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی و البشاره: أبو محمد الفحام، قال: حدّثنی عمی، قال: حدثنی أبو العباس أحمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا عبد الرحمن بن عبد اللّه، قال: حدثنا یحیی بن المغیره، قال: حدثنی أخی محمد بن المغیره، عن محمد بن سنان، عن سیدنا أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: قال أبی لجابر بن عبد اللّه.

2. فی تأویل الآیات: رواه المقلد بن غالب الحسنی، عن رجاله بإسناد متصل إلی عبد اللّه بن سنان الأسدی، عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال.

3. فی فرائد السمطین: أنبأنی السید أحمد بن طاوس و السید عبد الحمید بن فخار جعفر بن الحسن، عن السید فخار بن معد، عن شاذان، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن أبی جعفر محمد بن علی الصدوق، قال: حدثنی أبی و محمد بن الحسن عنهما، قالا: نبأنا سعد بن عبد اللّه و عبد اللّه بن جعفر جمیعا، عن أبی الخیر و الحسن بن طریف جمیعا، عن بکر بن صالح.

و حدثنا أبی و محمد بن موسی و محمد بن علی و أحمد بن علی و الحسن بن إبراهیم و أحمد بن زیاد، قالوا: حدثنا علی بن إبراهیم، عن بکر بن صالح، عن عبد الرحمن بن سالم، عن أبی بصیر.

2
المتن

قال أبو نضره: لما احتضر أبو جعفر محمد بن علی الباقر علیه السّلام عند الوفاه، دعا بابنه الصادق علیه السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:337

إلی آخر الحدیث، مثل أوردناه فی المجلد التاسع، الفصل الثانی، الرقم 7، متنا و مصدرا و سندا.

و یزید فی مصادره: إثبات الهداه: ج 1 ص 468 ح 107.

3
المتن

عن أبی جعفر محمد بن علی الباقر علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: دخلت علی مولاتی ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد التاسع، الفصل الثانی، الرقم 9، متنا و مصدرا و سندا.

4
المتن

روی جابر، قال: دخلت علی مولاتی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لأهنّئها بمولد الحسین علیه السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد التاسع، الفصل الثانی، الرقم 10، متنا و مصدرا و سندا.

5
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: دخلت علی فاطمه علیها السّلام و بین یدیها لوح ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد التاسع، الفصل الثانی، الرقم 11، متنا و مصدرا و سندا مع مزید فی مصادرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:338

المصادر:

1. جامع الأخبار للسبزواری: ص 62.

2. غایه المرام: ج 1 ص 264 ح 75.

6
المتن

عن أبی عبد اللّه، قال: قال أبی لجابر بن عبد اللّه الأنصاری: إن لی إلیک حاجه، فمتی یخفّ علیک أن أخلو بک؟ ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد التاسع، الفصل الثانی، الرقم 8، متنا و مصدرا و سندا مع مزید فی مصادرها.

المصادر:

1. جامع الأخبار للسبزواری: ص 62.

2. غایه المرام: ج 1 ص 164 ح 75.

3. غایه المرام: ج 1 ص 259 ح 75.

4. الأحادیث القدسیه المسنده: ص 20.

5. إلزام الناصب: ج 2131.

6. إثبات الداه: ج 1 ص 253.

7. الفضائل: ص 113.

8. الغیبه للنعمانی: ص 42.

7
المتن

عن أبی جعفر محمد بن علی علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: دخلت علی فاطمه علیها السّلام و فی یدها لوح من زمرد أخضر ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد التاسع، الفصل الثانی، الرقم 13، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:339

8
المتن

روی جابر: قال: دخلت علی مولاتی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لأهنّئها بمولد الحسن علیه السّلام، و إذا بیدها صحیفه من درّه بیضاء! فقلت: یا سیده النساء، ما هذه الصحیفه؟

فقالت: فیها أسماء الأئمه من ولدی علیهم السّلام.

قلت لها: ناولینی لأنظر فیها. قالت: إلیک مأذون أن تنظر إلی باطنها من ظاهرها.

فقرأت فیها عدد الأئمه الاثنی عشر علیهم السّلام بأسمائهم، حتی أنتهی إلی أبی القاسم محمد بن الحسن الحجه القائم علیه السّلام.

المصادر:

العدد القویه: ص 70 ح 108.

9
المتن

قال جابر: دخلت علی فاطمه علیها السّلام و بین یدیها لوح مکتوب فیه أسماء الأوصیاء علیهم السّلام.

فعددت اثنی عشر، آخرهم القائم علیه السّلام؛ ثلاثه منهم محمد و أربعه منهم علی علیهم السّلام.

المصادر:

1. کمال الدین: ج 1 ص 311 ح 3.

2. کمال الدین: ج 1 ص 313 ح 4.

3. العدد القویه: ص 71 ح 109، بنقیصه فیه.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 466 ح 102.

5. إثبات الهداه: ج 1 ص 459 ح 79.

6. الکافی: ج 1 ص 532 ح 2.

7. کشف الغمه: ج 2 ص 505.

8. من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 133.

9. وسائل الشیعه: ج 11 ص 49 ح 20.

10. عوالم العلوم: ج 20 ص 40 ح 5.

. 11 إعلام الوری: ص 386.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:340

الأسانید:

1. فی کمال الدین: حدثنا أحمد بن محمد بن یحیی، قال: حدثنی أبی، عن محمد بن الحسین، عن الحسن بن محبوب، عن أبی الجارود، عن أبی جعفر علیه السّلام.

2. فی کمال الدین: حدثنا الحسین بن أحمد، حدثنا أبی، عن أحمد بن محمد و إبراهیم بن هاشم جمیعا، عن الحسن بن محبوب، عن أبی الجارود، عن أبی جعفر علیه السّلام.

10
المتن

روی جابر بن عبد اللّه الأنصاری: أنه رأی فی ید فاطمه الزهراء علیها السّلام لوحا أخضر من زمرده خضراء، فیه کتابه بیضاء. فقال جابر: قلت لها علیها السّلام: ما هذا اللوح یا بنت رسول اللّه؟

قالت: هذا لوح أهداه اللّه عز و جل إلی أبی و أهداه أبی إلی، فیه اسم أبی و اسم بعلی و الأئمه من ولدی علیهم السّلام. قال جابر: فنظرت فی اللوح، فرأیت فیها ثلاثه عشر اسما فیهم محمد فی أربعه مواضع.

المصادر:

1. العدد القویه: ص 84.

2. وسائل الشیعه: ج 11 ص 491 ح 21، بتغییر یسیر.

3. عیون الأخبار: ص 37 ح 5.

4. کمال الدین: ص 311 ح 2، بتفاوت فیه.

5. إحقاق الحق: ج 4 ص 102.

الأسانید:

فی العیون: عن علی بن الحسن بن شاذویه، و أحمد بن هارون الفامی جمیعا، عن محمد بن عبد اللّه بن جعفر الحمیری، عن أبیه، عن جعفر بن محمد بن مالک، عن درست، عن عبد اللّه بن القاسم، عن عبد اللّه بن جبله، عن أبی السفاتج، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:341

11
المتن

عن إسحاق بن عمار، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، أنه قال: یا إسحاق، أ لا أبشّرک؟ قلت: بلی جعلنی اللّه فدک یا ابن رسول اللّه. قال: وجدنا صحیفه بإملاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خط أمیر المؤمنین علیه السّلام، فیها:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا کتاب من اللّه العزیز العلیم ...، و ذکر الحدیث مثل ما مرّ فی حدیث رقم 6، إلا أنه قال فی آخر حدیثه: ثم قال الصادق علیه السّلام: یا إسحاق هذا دین الملائکه و الرسل، فصنه عن غیر أهله یصنک اللّه و یصلح بالک. ثم قال: من دان بهذا أمن عقاب اللّه عز و جل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 200 ح 4، عن إکمال الدین و العیون.

2. إکمال الدین: ص 180.

3. عیون الأخبار: ص 36.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 851.

5. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 68 ح 6.

6. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 74 ح 7.

7. الجواهر السنیه: ص 205.

الأسانید:

فی إکمال الدین و عیون الأخبار: حدثنا أبو محمد الحسن بن حمزه العلوی، قال:

حدثنا أبو جعفر محمد بن الحسین بن درست السروی، عن جعفر بن محمد بن مالک، قال: حدثنا محمد بن عمران الکوفی، عن عبد الرحمن بن أبی نجران و صفوان بن یحیی، عن إسحاق بن عمار، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، أنه قال.

12
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: دخلت علی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و فی یدها لوح من زمرد أخضر ... و ذکر الحدیث المتقدم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:342

المصادر:

1. کفایه الأثر: ص 196.

2. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 199 ح 179.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: علی بن الحسن، عن محمد بن الحسین الکوفی، عن میسره بن عبد اللّه، عن عبد اللّه بن محمد بن عبد اللّه، عن محمد بن سعد صاحب الواقدی، عن محمد بن عمر الواقدی، عن أبی هارون، عن أبی جعفر محمد بن علی علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال.

13
المتن

حدثنی عبد اللّه بن محمد، عن أبیه، عن جده: إن محمد بن علی الباقر علیهم السّلام جمع ولده و فیهم عمهم زید بن علی. ثم أخرج إلیهم کتابا بخط علی علیه السّلام و إملاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مکتوب فیه:

هذا کتاب من اللّه العزیز الحکیم .... و حدیث اللوح إلی الموضع الذی یقول فیه:

و أولئک هم المهتدون.

ثم قال فی آخره: قال عبد العظیم: العجب کل العجب لمحمد بن جعفر و خروجه قد سمع أباه یقول هذا و یحکیه. ثم قال: هذا سرّ اللّه و دینه و دین ملائکته فصنه إلا عن أهله و أولیائه.

المصادر:

1. عیون الأخبار: ص 35 ح 2.

2. إکمال الدین: ص 181.

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 201 ح 4.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 852 ح 7.

5. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 68 ح 4.

6. الجواهر السنیه: ص 205.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:343

الأسانید:

فی إکمال الدین و عیون الأخبار: أبو العباس محمد بن إبراهیم بن إسحاق الطالقانی، قال، حدثنا الحسن بن إسماعیل، قال: حدثنا سعید بن محمد القطان، قال: حدثنا عبد اللّه بن موسی الرویانی أبو تراب، عن عبد العظیم بن عبد اللّه الحسنی، عن جده علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن أبی طالب، قال: حدثنی عبد اللّه بن محمد بن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام.

14
المتن

عن جابر بن عبد اللّه، عن فاطمه علیها السّلام: أنه وجد معها صحیفه من دره فیها أسماء الأئمه من ولدها علیهم السّلام. فقرأها إلی أن قال: أبو القاسم محمد بن الحسن علیه السّلام، حجه اللّه علی خلقه القائم، أمه جاریه اسمها نرجس.

المصادر:

وسائل الشیعه: ج 11 ص 18.

الأسانید:

فی الوسائل: عن محمد بن إبراهیم، عن الحسین بن إسماعیل، عن عبد اللّه بن محمد، عن محمد بن عبد الرحمن، عن محمد بن سعید، عن العباس بن أبی عمرو، عن صدقه بن أبی موسی، عن أبی نصره، عن أبی جعفر علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه، عن فاطمه علیها السّلام.

15
المتن

قال أبو عبد اللّه محمد بن محمد بن النعمان العکبری الشیخ المفید: ... و روت الشیعه خبر اللوح الذی هبط به جبرئیل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من الجنه فأعطاه فاطمه علیها السّلام، مثل ما روی أن اللّه تعالی أنزل إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله کتابا مختوما باثنی عشر خاتما، و أمره أن یدفعه إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و یأمره أن یفضّ الخاتم الأول فیه فیعمل بما تحته. ثم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:344

یدفعه عند وفاته إلی الحسن علیه السّلام و یأمره بفضّ الخاتم الثانی و یعمل بما تحته. ثم یدفعه عند حضور وفاته إلی الحسین علیه السّلام فیفضّ الخاتم الثالث و یعمل بما تحته. ثم یدفعه عند وفاته إلی ابنه علی بن الحسین علیه السّلام و یأمره بمثل ذلک. ثم یدفعه إلی ابنه محمد بن علی علیه السّلام و یأمره بمثل ذلک. ثم یدفعه إلی ولده، حتی ینتهی إلی آخر الأئمه علیهم السّلام.

المصادر:

1. الإرشاد: ج 2 ص 159.

2. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 266.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:345

الفصل السابع معرفتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:346

فی هذا الفصل
اشاره

لا یعرف الزهراء علیها السّلام إلا اللّه و أبوها و بعلها و بنوها علیهم السّلام. فإذ یقصر الإنسان عن درک معرفتها، فإظهار العجز و الإقرار بالقصور یعتبر شی ء قلیل من المعرفه.

و علی عجزنا و قصورنا، نذکر ما وصل إلینا فی الروایات و الآثار حول معرفتها بالعناوین التالیه فی 14 حدیثا:

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی معنی لیله القدر: إن اللیله فاطمه علیها السّلام و القدر اللّه، فمعرفه فاطمه علیها السّلام معرفه لیله القدر.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی أن معرفه فاطمه علیها السّلام مدار القرون الأولی.

قول المرندی فی ذیل الحدیث المذکور: إن القرون الأولی معناه قرون جمیع الأنبیاء و الأوصیاء و أممهم، من آدم فمن دونه حتی خاتم الأنبیاء صلّی اللّه علیه و آله ....

أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بید فاطمه علیها السّلام و تعریفها بقوله: هی فاطمه بنت محمد علیها السّلام، و هی بضعه منی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:347

فی کتاب الحجه الغراء فی المقصد الأول: أدله وجوب معرفه الزهراء علیها السّلام، و الثانی:

إن معرفتها سبب کمال الإیمان.

کلام الصدوق فی اعتقاداته: فاعتقادنا أنها سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین و غضبها غضب اللّه و رضاها رضا اللّه.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی معرفه محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أنهم عالمون بخلق اللّه عز و جل ذرأه و برأه، و أنهم کلمه التقوی و خزّان السماوات و الأرضین ....

عن المرندی: تکامل نبوه الأنبیاء بالإقرار بفضلها و محبتها.

عن الصادق علیه السّلام: تنبّأ الأنبیاء بعد الإقرار بمعرفتهم.

تسمیه النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و الحسن و

الحسین علیهم السّلام بالخمسه الأشباح لعدم معرفه الناس بماهیتهم و صفاتهم ....

قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعه من ولد الحسین علیهم السّلام حجج اللّه علی خلقه و أعداؤنا أعداء اللّه و أولیاؤنا أولیاء اللّه.

کلام الحافظ البرسی فی قوله تعالی: «حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطی» «1»: إن الصلاه الوسطی هی صلاه المغرب ظاهرا، و أما فی الباطن و الرمز فهی فاطمه الزهراء علیها السّلام لأن الصلوات الخمس بالحقیقه هم السادات الخمسه الذین عدم معرفتهم و عدم ذکرهم سبب لبطلان الصلاه.

کلام الإمام الکاظم علیه السّلام فی تفسیر «حم» «2»: أما «حم» فهو محمد صلّی اللّه علیه و آله، و أما «الْکِتابِ الْمُبِینِ» فهو أمیر المؤمنین علی علیه السّلام و أما ال «لَیْلَهٍ» ففاطمه علیها السّلام ....

کلام الفراتی فی معرفه الزهراء علیها السّلام بدلائل کثیره، منها تکوّن العالم بکونها و منها أفضلیه الزهراء علیها السّلام علی الأنبیاء و الأئمه علیهم السّلام کما فی کلام الحجه علیه السّلام: و فی ابنه رسول اللّه لی أسوه حسنه ....

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 238.

(2). سوره الدخان: الآیه 1- 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:348

1
المتن

فرات، عن محمد بن القاسم بن عبید معنعنا، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، أنه قال:

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» «1»، اللیله فاطمه علیها السّلام و القدر اللّه، فمن عرف فاطمه علیها السّلام حق قدرها فقد أدرک لیله القدر، و إنما سمّیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 65 ح 58، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 581.

3. جزاء أعداء الصدیقه الشهیده الزهراء علیها السّلام: ص 31، عن تفسیر فرات.

4. مجمع النورین: ص 41، عن تفسیر فرات.

5. اعلموا أنی فاطمه: ج 3 ص 77.

6. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 43.

7. القطره: ج 1 ص 270، عن تفسیر فرات.

______________________________

(1). سوره القدر: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:349

2
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إن اللّه تبارک و تعالی أمهر فاطمه علیها السّلام ربع الدنیا فربعها لها، و أمهرها الجنه و النار، تدخل أعداءها النار و تدخل أولیاءها الجنه، و هی الصدیقه الکبری و علی معرفتها دارت القرون الأولی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 105 ح 19، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 668.

3. جزاء أعداء الصدیقه الشهیده الزهراء علیها السّلام: ص 11، عن الأمالی للطوسی.

4. اعلموا أنی فاطمه: ج 8 ص 519.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 86.

6. فاطمه علیها السّلام حوریه الأرض: ص 23.

7. القطره: ج 1 ص 268، شطرا منه.

8. القطره: ج 1 ص 270.

9. العقائد الحقه: ص 332.

10. مستدرک السفینه: ج 8 ص 244.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: الحسین بن إبراهیم القزوینی، عن محمد بن وهبان، عن علی بن حبیش، عن العباس بن محمد بن الحسین، عن أبیه، عن صفوان، عن الحسین بن أبی غندر، عن إسحاق بن عمار و أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

3
المتن

قال المرندی فی ذیل حدیث: و علی معرفتها دارت القرون الأولی:

إن المراد بالقرون هی قرون جمیع الأنبیاء و الأوصیاء و أممهم من آدم فمن دونه حتی نفس خاتم الأنبیاء صلّی اللّه علیه و آله، یعنی ما بعث اللّه عز و جل أحدا من الأنبیاء و الأوصیاء حتی أقرّوا بفضل الصدیقه الکبری علیها السّلام و محبتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:350

و یؤیّده ما ذکره السید فی مدینه المعاجز عند ما تکاملت النبوه لنبی حتی أقرّ بفضلها و محبتها.

و یؤیّده ما ذکره الأصبغ بن نباته عن أمیر المؤمنین فی خطبه الافتخار: أنا قاتل الأقران، أنا مبید الشجعان، أنا صاحب القرون الأولین.

و إلیه الإشاره بما رواه سلمان و أبو ذر عن أمیر المؤمنین: أنا صاحب یونس فی بطن الحوت، و أنا الذی جاوزت موسی فی البحر و أهلکت القرون الأولی.

و قال الصادق علیه السّلام: ما تنبّأ نبی قط إلا بعد إقراره بمعرفتنا.

المصادر:

1. مجمع النورین: ص 40.

2. اعلموا أنی فاطمه: ج 8 ص 519.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 86، عن مجمع البحرین.

4
المتن

عن مجاهد، قال: خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد أخذ بید فاطمه علیها السّلام و قال: من عرف هذه فقد عرفها، و من لم یعرفها فهی فاطمه بنت محمد علیها السّلام و هی بضعه منی، و هی قلبی الذی بین جنبیّ. فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 54 ح 48، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 466، عن کتاب أبی إسحاق.

3. کتاب أبی إسحاق، علی ما فی کشف الغمه.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 80 ح 69، عن الکافی.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 154.

6. نور الأبصار: ص 52.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:351

7. فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده النساء و أم الأئمه: ص 161، عن عده کتب.

8. الفصول لمهمه: ص 128.

9. نزهه المجالس: ج 2 ص 228، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه.

10. نور الأبصار للشبلنجیّ: ص 52.

. 11 أرجح المطالب: ص 245.

. 12 أئمه الهدی علیهم السّلام: ص 82، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء.

. 13 تظلّم الزهراء علیها السّلام، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء.

. 14 إرشاد الساری: ج 1 ص 144، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء.

. 15 جامع الصغیر: ص 269، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء.

. 16 منتخب کنز العمال: ج 5 ص 96، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء.

. 17 کنوز الحقائق:

ص 103، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء.

. 18 ینابیع الموده: ص 171.

. 19 الفتح الکبیر: ص 263، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء.

. 20 ریاحین الشریعه: ج 1 ص 219.

. 21 إشراق الإصباح (مخطوط): ص 32.

. 22 تاریخ آل العبا علیهم السّلام (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

5
المتن

قال فی کتاب الحجه الغرّاء: إن فی هذا الکتاب المقصد الأول نقل أدله وجوب معرفه الزهراء علیها السّلام، المقصد الثانی فی أن معرفتها علیها السّلام سبب کمال الإیمان ....

أقول: لما کان هذا الکتاب بأسرها فی معرفه الزهراء علیها السّلام لم ننقل عنها، و إنما عرفناه لمن أراد الرجوع إلیها. «1»

المصادر:

الحجه الغراء فی بیان حدود المعرفه الواجبه لمقام الزهراء علیها السّلام (مخطوط).

______________________________

(1). الکتاب موجود فی مکتبه السید المرعشی بقم تحت رقم 5910.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:352

6
المتن

قال شیخنا الصدوق فی اعتقاداته: ... و أما فاطمه علیها السّلام، فاعتقادنا أنها سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، و أن اللّه عز و جل یغضب لغضبها و یرضی لرضاها، و أنها خرجت من الدنیا ساخطه علی ظالمها و غاضبها و مانعی إرثها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 27 ص 62 ح 21، عن الاعتقادات للصدوق.

2. الاعتقادات للصدوق: ص 111.

7
المتن

بأسناده إلی المفضل، قال: دخلت علی الصادق علیه السّلام ذات یوم فقال لی: یا مفضل، هل عرفت محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام کنه معرفتهم؟ قلت: یا سیدی، ما کنه معرفتهم؟ قال: یا مفضل، من عرفهم کنه معرفتهم کان مؤمنا فی السنام الأعلی.

قال: قلت: عرّفنی ذلک یا سیدی. قال: یا مفضل، تعلم أنهم علموا ما خلق اللّه عز و جل ذرأه و برأه، و أنهم کمله التقوی و خزّان السماوات و الأرضین و الجبال و الرمال و البحار، و علموا کم فی السماء من نجم و ملک، و وزن الجبال وکیل ماء البحار و أنهارها و عیونها، و ما تسقط من ورقه إلا علموها، و لا حبه فی ظلمات الأرض و لا رطب و لا یابس إلا فی کتاب مبین، و هو فی علمهم و قد علموا ذلک.

فقلت: یا سیدی، قد علمت ذلک و أقررت به و آمنت. قال: نعم یا مفضل، نعم یا مکرم، نعم یا محبور، نعم یا طیب. طبت و طابت لک الجنه و لکل مؤمن بها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:353

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 116 ح 22، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 8، عن تفسیر فرات.

4. القطره: ج 1 ص 29.

5. تفسیر البرهان: ج 4 ص 7.

6. حدائق المقربین (مخطوط): فی أحوال الزهراء علیها السّلام.

7. وقائع الأیام: ص 578، عن منهاج الحق.

8. منهاج الحق، علی ما فی وقائع الأیام.

8
المتن

نقل المرندی عن مدینه المعاجز: ما تکاملت النبوه لنبی حتی أقرّ بفضلها و محبتها.

المصادر:

1. مدینه المعاجز، علی ما فی مجمع النورین.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 86.

3. مجمع النورین: ص 40.

4. اعلموا أنی فاطمه: ج 8 ص 519.

9
المتن

قال الصادق علیه السّلام: ما تنبأ نبی قط إلا بعد إقراره بمعرفتنا.

المصادر:

1. مجمع النورین: ص 41، بحار الأنوار.

2. بحار الأنوار: ج 26 ص 280.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:354

10
المتن

قال الدیلمی: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما عرفک- یا علی- حق معرفتک إلا اللّه و أنا.

و لهذا السبب سمّی النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام بالخمسه الأشباح، لأن الناس ما یعرفون ماهیتهم و صفاتهم لجلاله شأنهم و ارتفاع منازلهم کالشبه الذی لا تعرف حقیقته.

المصادر:

إرشاد القلوب: ص 209.

11
المتن

عن أمیر المؤمنین علیه السّلام، أنه جاء إلیه رجل فقال له: یا أبا الحسن، إنک تدعی أمیر المؤمنین، فمن أمّرک علیهم؟ قال علیه السّلام: اللّه جل جلاله أمّرنی علیهم ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعه من ولد الحسین علیهم السّلام حجج اللّه علی خلقه، أعداؤنا أعداء اللّه و أولیاؤنا أولیاء اللّه.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 226 ح 210، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 113.

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 225 ح 5.

4. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 24.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: ابن مسرور، عن ابن عامر، عن عمه، عن ابن أبی عمیر، عن حمزه بن حمران، عن أبیه، عن أبی حمزه، عن علی بن الحسین، عن أبیه، عن أمیر المؤمنین علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:355

12
المتن

قال الشیخ البرسی فی ذکر قوله تعالی: «حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطی» «1»:

أدخلها إجمالا و أفردها إجلالا، و الصلاه الوسطی هی صلاه المغرب ظاهرا، و فی وقت أدائها تفتح أبواب السماء و یجب التعجیل بها لقوله: عجّلوا بالمغرب، و أما فی الباطن و الرمز فهی فاطمه الزهراء علیها السّلام، لأن الصلوات الخمس بالحقیقه هم السادسه الخمسه الذین إذا لم یعرفوا و لم یذکروا فلا صلاه.

فالظهر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و من ثمّ بدا النور، أول ما خلق اللّه نوره، أول ما خلق اللّه اللوح، أول ما خلق اللّه القلم. فالعقل نور محمد صلّی اللّه علیه و آله، و اللوح و القلم علی و فاطمه علیهما السّلام، و إلیه الإشاره بقوله تعالی: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» «2»، و فریضه العصر أمیر المؤمنین علی علیه السّلام، و المغرب الزهراء علیها السّلام. أمرهم اللّه تعالی بالمحافظه علی حبّها و حبّ عترتها.

فصغّروا قدرها و حقّروا عظیم أمرها لما غربت عنها شمس النبوه، و حبّها الفرض و تمام الفرض و قبول الفرض، لأن النبی صلّی اللّه علیه و آله حصر رضاه فی رضاها فقال: و اللّه- یا فاطمه- لا یرضی اللّه حتی ترضی و لا أرضی حتی ترضی.

و معنی هذا الرمز إن فاطمه علیها السّلام ینبوع الأسرار و شمس العصمه و مقر الحکمه، لأنها بضعه النبی صلّی اللّه علیه و آله و حبیبه الولی

و معدن السرّ الإلهی. فمن غضبت علیه أم الأبرار علیها السّلام فقد غضب علیه نبیه صلّی اللّه علیه و آله و ولیه علیه السّلام، و من غضب علیه النبی صلّی اللّه علیه و آله و الولی علیه السّلام فهو الشقی کل الشقی.

و صلاه العشاء الحسن علیه السّلام، حیث احتجب عنه نور النبی صلّی اللّه علیه و آله و الولی علیه السّلام.

و الصبح الحسین علیه السّلام، لأنه بذل نفسه فی مرضاه اللّه تعالی حتی أخرج نور الحق فی دجنه الباطل، و لولاه لعمّ الظلام إلی یوم القیامه.

______________________________

(1). السوره البقره: الآیه 238.

(2). السوره القلم: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:356

المصادر:

مشارق أنوار الیقین: ص 24.

13
المتن

عن الکاظم علیه السّلام: أنه سأله نصرانی عن تفسیر هذه الآیه فی الباطن، فقال: أما «حم» «1» فهو محمد صلّی اللّه علیه و آله، و هو فی کتاب هود الذی أنزل علیه و هو منقوص الحروف. و أما «الْکِتابِ الْمُبِینِ» فهو أمیر المؤمنین علی علیه السّلام، و أما اللیله ففاطمه علیها السّلام.

و أما قوله: «فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ» «2»، یقول: یخرج منها خیر کثیر، فرجل حکیم و رجل حکیم و رجل حکیم.

فقال الرجل: صف لی الأول و الآخر من هؤلاء الرجال؟ فقال: إن الصفات تشتبه.

و لکن الثالث من القوم أصف لک؛ ما یخرج من نسله و أنه عندکم لفی کتاب التی نزلت علیکم إن لم تغیّر أو تحرّفوا و تکفروا، و قدیما ما فعلتم الحدیث. «3»

المصادر:

مجمع النورین: ص 42.

14
المتن

قال فی عظمه الصدیقه الکبری علیها السّلام: إن العقل یقف حائرا أمام سیره النبی صلّی اللّه علیه و آله مع الصدیقه الکبری علیها السّلام، لا سیما عند ما نراه یقبّل یدها الکریمه، فقد روت عائشه: إن فاطمه علیها السّلام کانت إذا دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قام إلیها فأخذ بیدها و قبّلها و أجلسها فی

______________________________

(1). سوره الدخان: الآیه 1- 4.

(2). سوره الدخان: الآیه 1- 4.

(3). قد نقل الحدیث بدون المصدر و السند و لم أجده فی المصادر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:357

مجلسه، و کان إذا دخل علیها قامت إلیه فأخذت بیده فقبّلته و أجلسته فی مجلسها. «1»

النبی صلّی اللّه علیه و آله هو الوحید الذی کان یدرک سرّ الصدیقه الکبری علیها السّلام و یعی کامل نورانیتها و ما استودع من الأسرار الإلهیه فی شخص فاطمه علیها السّلام. إنها وعاء الإمامه و قطب النبوه التی أبی اللّه إلا أن تکون طینتها من الجنه ....

و قال فی ص 49: و الإنسان الذی لم یعرفه إلا اللّه و الإمام علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، صارت أمه ...، الروح التی یتحرّک معها عالم التکوین، تکوّن فداء لفاطمه علیها السّلام ....

إن الأحادیث و الروایات فی فضلها و علوّ منزلتها و شرف مقامها کثیره جدا، و لکنا سوف نقتصر علی بعض منها:

1. ما دلّ منها علی أفضلیه الصدیقه الکبری علیها السّلام علی الأنبیاء و الأئمه علیهم السّلام باستثناء الرسول الأکرم صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین علیه السّلام. قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: قال اللّه تعالی: لو لم أخلق علیا علیه السّلام لما کان لفاطمه علیها

السّلام ابنتک کفو علی وجه الأرض، من آدم فمن دونه ...، و قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فداها أبوها .... «2»

و قال الإمام الحجه أرواح العالمین له الفداء: و فی ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لی أسوه حسنه. «3»

إنه علی کماله الأنور یتأسّی بجدته الطاهره، علی الرغم من أنه کلمه اللّه التامه.

و کذلک قول الإمام الحسن العسکری علیه السّلام: و هی (فاطمه علیها السّلام) حجه علینا «4»، أی علی الأئمه علیهم السّلام. و الحجیه تعنی اعترافهم بفضلها و کمالها و شرفها، و أن کلامها حجه علیهم و علیهم طاعتها فی کل شی ء باستثناء الإمام علی علیه السّلام.

و یتّضح الکمال عند ما نمرّ علی الروایه الشریفه عن الإمام الباقر علیه السّلام: و لقد کانت مفروضه الطاعه علی جمیع من خلق اللّه من الجنّ و الإنس و الطیر و الوحش و الأنبیاء

______________________________

(1). مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی و سنن الترمذی: ج 5 ص 361.

(2). التهذیب: ج 7 ص 470 ح 9.

(3). بحار الأنوار: ج 53 ص 178 ح 9.

(4). تفسیر أطیب البیان: ج 13 ص 225.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:358

و الملائکه .... «1»

و إن الأنبیاء الکبار- أولو العزم- کانوا یسألون اللّه بحق محمد و آل محمد علیهم السّلام، و لا شک أن فاطمه علیها السّلام قطب آل محمد علیهم السّلام لأنها حلقه الوصل بین النبوه و الإمامه، أو أنهم یسألونه تعالی بحق الخمسه علیهم السّلام؛ محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

فمثلا نقلت کتب الفریقین أن الکلمات التی تاب اللّه تعالی بها علی آدم هی أسماء الخمسه علیهم السّلام «2»، باعتبارهم واسطه الفیض الإلهی. و

کذلک فی قصه سمر المسامیر الخمسه فی سفینه نوح، و قصه زکریا و یحیی و غیرهم، أو ما ورد من الأخبار حول نورها فی أعلی السماوات، أو نقش اسمها الشریف علی أرکان العرش و أبواب الجنه، مثل ما قاله النبی صلّی اللّه علیه و آله: لما عرج بی إلی السماء، رأیت علی باب الجنه مکتوبا: لا إله إلا اللّه، محمد رسول اللّه، علی حبیب اللّه، الحسن و الحسین صفوه اللّه، فاطمه أمه اللّه علی باغضیهم لعنه اللّه .... «3»

و ما دلّ من الأخبار علی کونها علیها السّلام عله غائیه لخلق العالم. ففی الحدیث القدسی الشریف قال اللّه تعالی مخاطبا للنبی صلّی اللّه علیه و آله: یا أحمد، لولاک لما خلقت الأفلاک، و لو لا علی علیه السّلام لما خلقتک، و لو لا فاطمه علیها السّلام لما خلقتکما. «4»

و قال فی ص 54: و ما دلّ من الأخبار علی قرب منزلتها من قلب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أغضبها أغضبنی. و قال: ... فاطمه علیها السّلام أعزّ البریه علیّ. و قال: ... فاطمه علیها السّلام روحی التی بین جنبیّ. و عن عائشه، قالت: کان أحبّ الناس إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام.

لقد استطاع النبی صلّی اللّه علیه و آله أن یرسم حقائق الزهراء علیها السّلام للأمه الإسلامیه حتی صارت الزهراء علیها السّلام محورا تدور الأمه الإسلامیه حولها، بل أنه جعلها مظهرا لرضاه و سخطه بالأصاله، کما أنها مظهر لرضا اللّه و سخطه ....

______________________________

(1). دلائل الإمامه: ص 28.

(2). بحار الأنوار: ج 37 ص 65.

(3). الأمالی للطوسی:

ج 1 ص 366.

(4). مستدرک سفینه البحار: ج 3 ص 334، عن مجمع النورین و کشف اللآلی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:359

و کان یطلّ علیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی کل یوم بل کل حین عند ما أمر المسلمین أن یغلقوا و یلغوا أبواب بیوتهم المطلّه علی المسجد سوی باب فاطمه علیها السّلام؛ أنه لقاء فی رحاب اللّه، و لأن بیت فاطمه علیها السّلام أعلی منزله و قدسیه من المسجد، لأنه بیت الوحی و الرساله و النبوه و الإمامه ....

محمد و علی و فاطمه علیهم السّلام فی لقاءات علی مستوی الرساله العالیه ...، فی حواریات تنعکس کمالا و لطفا علی الناس ...، قمم المجد التی لا یدانیها أحد.

المصادر:

عظمه الصدیقه الکبری فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 45.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:361

الفصل الثامن إنّها علیها السّلام من أصحاب الکساء

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:362

فی هذا الفصل
اشاره

حدیث الکساء من منن اللّه تعالی علی عباده، و من عطاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لأمته. حدیث الکساء من هدایا الصدیقه الکبری علیها السّلام إلی محبیها و من تحف الخمسه الطیبه علیهم السّلام لشیعتهم.

حدیث الکساء غایه آمال المنتحلین إلی مذهب آل محمد علیهم السّلام و هو حلّال مشکلات المضطرین و رجاء من التجأ إلی أهله فی کل ملمّه و مهمه. إنه من برکات الدهر و حسنات الزمان و مناخ رحال الراحلین إلی رحابهم و العاکفین علی أبوابهم.

حدیث الکساء مزید فی کرامه الخمسه الطیبه علیهم السّلام و ینبئ عن خلق اللّه تعالی ما سواه لأجلهم و محبتهم.

حدیث الکساء عقیده لنا قبل أن یکون قصه فی زمن محدود فی عصر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:363

و کانت فاطمه علیها السّلام مدارا لأهل الکساء کما فی قول اللّه عز و جل: «هم فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها»، صلوات اللّه علیها و علی بعلها و بنیها.

یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 112 حدیثا:

متن حدیث الکساء الکامل عن الشیخ البحرانی بأسانید صحیحه؛ عن السید هاشم البحرانی معنعنا إلی جابر بن یزید الجعفی، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن فاطمه الزهراء علیها السّلام بمصادر کثیره یقرب ثلاثین مصدرا.

مختصر حدیث الکساء بنقل ابن بطریق بأسناده إلی أم سلمه.

شعر السید علی خان المشعشعی فی أهل البیت علیهم السّلام، و فیه إشاره إلی حدیث الکساء و أهل الکساء.

شعر السید الحمیری و فیه إشاره إلی أهل الکساء.

إدخال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام فی

الکساء.

اجتماع النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام علی المنامه فی کساء خیبری.

إتیان حریره لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و دعوته علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام بأکلهم منها و إلقاء الکساء الخیبری علیهم و قراءته آیه التطهیر.

اشتمال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام بعباءه قطوانیه و قوله:

اللهم هؤلاء أهلی، أنا حرب لمن حاربهم و سلم لمن سالمهم، محبّ لمن أحبّهم و مبغض لمن أبغضهم.

حضور رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بیت أم سلمه و مجی ء فاطمه علیها السّلام و دعوه النبی صلّی اللّه علیه و آله زوجها و ابنیها و اجتماعهم تحت کساء خیبری و نزول آیه التطهیر ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:364

کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام فی الشوری بعد وفاه عمر فی طرح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثوبه علی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و قوله: أنا و أهل بیتی هؤلاء، و منعه عن دخول أم سلمه تحت الکساء.

مدّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الکساء الفدکی و قوله: اللهم هؤلاء أهل بیتی، و قول جبرئیل: و أنا منکم یا محمد؟ و قوله صلّی اللّه علیه و آله: و أنت منا یا جبرئیل، و قول أم سلمه: و أنا من أهل بیتک؟

و قوله صلّی اللّه علیه و آله: إنک إلی خیر.

کلام أم سلمه فی أن نزول آیه التطهیر فی بیتی و اعتناق النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام بیمینه و الحسن علیه السّلام

بشماله و الحسین علیه السّلام علی بطنه و فاطمه علیها السّلام عند رجلیه و قوله: اللهم هؤلاء أهلی و عترتی ....

نزول آیه التطهیر و فی البیت سبعه: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جبرئیل و میکائیل و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، استبعاد الصدوق عن حضور میکائیل فإن الآیه نزلت فی خمسه سادسهم جبرئیل.

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی تأویل آیه «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» «1» أن نزولها فی علی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام، إدخالهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تحت الکساء و قوله: اللهم إن لکل نبی ثقلا و أهلا فهؤلاء أهلی و ثقلی.

إن نزول آیه التطهیر فی محمد و أهل بیته علیهم السّلام حین اجتماعهم تحت الکساء.

کلام أم سلمه عند اجتماع الخمسه علیهم السّلام تحت کساء خیبری: بأبی أنت و أمی، فأنا؟

و قوله صلّی اللّه علیه و آله: إنک علی خیر، و نزول آیه التطهیر فی النبی و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 364 فی هذا الفصل ..... ص : 362

کلام عائشه فی نزول آیه التطهیر فی بیت أم سلمه و دعوه النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و ابنیها علیهم السّلام و إلقائه علیهم ثوبا خیبریا و قوله: إلیک لا إلی النار، ذاتی و عترتی و أهل بیتی من لحمی و دمی.

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:365

کلام واثله بن الأسقع بعد استماع شتمهم علیا علیه السّلام و سؤاله عن شداد بن عمار عن عله شتمه، جوابه

علیه السّلام له بقصه الکساء و تلاوته صلّی اللّه علیه و آله آیه التطهیر و قوله: اللهم هؤلاء أهل بیتی و أهل بیتی أحق.

نقل واثله بن الأسقع حدیث الکساء برؤیته فی منزل فاطمه علیها السّلام.

عن ابن عباس فی أخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله ثوبه و وضعه علی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و تلاوته آیه التطهیر.

أشعار الملک الصالح فی ولاء و محبه أهل الکساء علیهم السّلام.

أشعار الصنوبری فی غدیریته و فیه ذکر أهل الکساء علیهم السّلام.

کلام الأمینی: فی أن المراد من الأهل فی الآیه محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام عند اجتماعهم تحت الکساء و منعه أم سلمه بقوله: إنک علی خیر، إیعازا إلی قصره هذه المنحه علیهم.

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله حامله حسنا و حسینا علیهما السّلام معها حریره، کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعد اجتماعهم: اللهم هؤلاء أهل بیتی، إلقاؤه علیهم کساء خیبریا، مجی ء جبرئیل بطبق فیه رمان و عنب و تسبیح العنب و الرمان، و أکلهم منها و منع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن أکل غیر أهل البیت علیهم السّلام.

جمع رسول اللّه و أهل البیت علیهم السّلام تحت کساء خیبری و قوله: اللهم هؤلاء أهل بیتی، منعه أم سلمه عن دخولها و قوله: أنت علی خیر و إلی خیر، فإنها خاصه لی و لهم.

عن سلیم بن قیس فی سؤال الحسن البصری عن خیر هذه الأمه و جوابه: علی و زوجته و ابناه علیهم السّلام ثم جعفر و حمزه.

کلامه صلّی اللّه علیه و آله فی أصحاب الکساء: هؤلاء ثقلی و

عترتی فی أهل بیتی، نزول آیه التطهیر فیّ و فی هؤلاء ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:366

کلام ابن شهرآشوب فی فضائل فاطمه علیها السّلام: إنها خامسه أهل العباء، افتخار جبرئیل بقوله: من مثلی و أنا سادس خمسه.

کلام الإمام الحسن علیه السّلام عن جمع النبی صلّی اللّه علیه و آله بعد نزول آیه التطهیر إیاه و أخیه و أمه و أبیه فی کساء خیبری فی حجره أم سلمه و قوله: اللهم هؤلاء أهل بیتی و خاصتی، و تلاوته آیه التطهیر.

مجی ء فاطمه علیها السّلام عشیّه ببرمه فیها عصیده إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و إحضاره علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام و إلقاء الکساء علیهم و قوله: اللهم هؤلاء أهل بیتی، و دعاؤه لابن عمه علی و ابنته و ابنیهما علیهم السّلام.

نقل مصادر حدیث الکساء و شأن نزول آیه التطهیر بمصادرها و أسانیدها الکثیره، منها ثمانین مصدرا لحدیث واحد.

سؤال مجمع بن عمیر عائشه عن خروجه یوم الجمل و سؤاله عن منزله علی علیه السّلام و جوابه: إنه علیه السّلام أحبّ الناس إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و نقلها قصه الکساء و کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن طهارتهم.

دخول علی علیه السّلام علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و بسطه صلّی اللّه علیه و آله شمله و جلوسه مع علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، مجی ء فاطمه علیها السّلام بزوجها و ابنیها علیهم السّلام و إلقاء الکساء علیهم و دعاؤه لهم بالصلوات و البرکات.

دخول فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لفّه صلّی

اللّه علیه و آله علیهم ثوبا و قراءته آیه التطهیر.

خروج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله غداه و علیه مرط مرحل من شعر أسود و إدخاله الحسن و الحسین و فاطمه و علی علیهم السّلام علیه و تلاوته آیه التطهیر.

سؤال معاویه عامر بن سعد عن سبب ترک سبّ علی علیه السّلام، ذکر عامر بن سعد من فضائل علی علیه السّلام منها قصه الکساء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:367

إتیان جبرئیل ترابا أحمر من تربه أرض کربلاء لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إخباره بقتل الحسین علیه السّلام ابنه فیها، بکاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إحضاره علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جمعهم فیه و دعاؤه لهم، مجی ء جاریه فاطمه علیها السّلام و معها عصیده و خبز فی طبق و أکلهم منها جمیعا.

عن علی علیه السّلام فی مناقبه: إلقاء النبی صلّی اللّه علیه و آله علینا عباءه قطوانیه و إنزال اللّه تبارک و تعالی فینا آیه التطهیر و کون جبرئیل سادسنا.

کلام الطریحی فی ماده «کسا»: أهل الکساء هم الخمسه الأشباح علیهم السّلام و فی شأنهم آیه التطهیر.

فی تفسیر الإمام علیه السّلام: إحضار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جمعهم بعباءه قطوانیه و قوله: هؤلاء خمسه لا سادس لهم من البشر، منعه أم سلمه عن الدخول و انقطاع طمع البشر عنها و کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله لجبرئیل: أنت سادسنا و ارتقائه السماوات و قوله: بخّ بخّ! من مثلی؟ أنا جبرئیل سادس محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

فی

روایه أن آیه «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ» «1» أنها أهل البیت علیهم السّلام و هم أصحاب الکساء: محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی آیه التطهیر أن نزولها فیّ و فی أخی علی علیه السّلام و فی ابنیّ الحسن و الحسین علیهما السّلام و فی تسعه من ولد ابنیّ الحسین علیهم السّلام خاصه لیس معنا فیها أحد غیرنا ....

سؤال عمر بن الخطاب عائشه عن آیه التطهیر و إحالتها علی أم سلمه بقولها أنها أعلم بها منی، و قول ابن المغازلی مسندا إلی أم سلمه فی نزولها فی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:368

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی کون یوم عاشوراء یوم مصیبه و غمّ و جزع و بکاء لأن الحسین علیه السّلام آخر أهل الکساء، فبقاؤه کبقاء جمیعهم و ذهابه کذهاب جمیعهم فلذلک یومه أعظم الأیام مصیبه.

کلام السید المرتضی فی صدق دعوی فاطمه علیها السّلام فی مطالبه فدک و عصمتها الداله علیها آیه التطهیر.

عن واثله بن أسقع رؤیه النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی حضیره من قصب و إلقائه علیهم ثوبا.

کلام النباطی البیاضی فی قصه الکساء و آیه التطهیر و البحث عنها.

تکذیب الإمام الصادق علیه السّلام قول القائلین بأن آیه «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ ...» «1» لأقارب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قوله: أنها فینا خاصه فی أهل البیت علیهم السّلام؛ فی علی و فاطمه و الحسن و الحسین

علیهم السّلام أصحاب الکساء.

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أم سلمه بصنع حریره و إحضاره علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جمعهم تحت الکساء الفدکی و قوله «اللهم هؤلاء أهل بیتی و خاصتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا»، ثلاث مرات.

شعر بولس سلامه فی الخمسه أهل الکساء علیهم السّلام، منها:

جمع اللّه خمسه فی کساءلیس فیهم إلا الجسوم فواصل کلام البدخشانی فی تحقیق معنی الآل و الأهل بعد ذکر علی و فاطمه و ابنیها علیهم السّلام.

شعر الشیخ مهدی الحجاز فی منظومته الکسائیه.

منظومه السید محمد القزوینی فی حدیث الکساء، و فی آخره إشاره إلی هجوم القوم إلی بیت فاطمه علیها السّلام من غیر استیذان، و کلام سلیم بن قیس مع سلمان الفارسی فی کیفیه الهجوم.

______________________________

(1). سوره الشوری: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:369

حدیث الکساء المنظوم لسید عدنان الغریفی بطوله.

کلام السید محی الدین الموسوی الغریفی فی خروج نساء النبی صلّی اللّه علیه و آله من آیه التطهیر و حصرها فی أهل البیت علیهم السّلام و هم الخمسه الطیبه علیهم السّلام؛ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلام الأمینی فی تعلیقاته: إن الرواه فی شأن نزول آیه التطهیر و حدیث الکساء موثوق بها عند العامه و کذا التابعین من بعدهم من القرن الأول إلی القرن الرابع عشر، بالغا عددهم ثلاثمائه راویا و ناقلا.

کلام السید محمد المیلانی فی ذکر مسند فاطمه علیها السّلام: ولدینا أحادیث کثیره منتهیه أسانیدها إلی سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام، ذکر أسانیدها إلی سیده النساء فاطمه علیها السّلام.

کلام ابن شهرآشوب فی فضل فاطمه علیها السّلام علی أختیها: إنها

ولیده الإسلام و من أهل العباء و المباهله و المهاجره فی أصعب وقت، و فیها آیه التطهیر و فخر جبرئیل بکونه منهم.

کلام الزمخشری فی الکشّاف: أنه لا دلیل أقوی من هذا علی فضل أصحاب الکساء و هم علی و فاطمه و الحسنان علیهم السّلام، و إن بعد نزول آیه التطهیر جمع النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و أنهم المراد من الآیه.

کلام السید ابن طاوس فی أن هؤلاء الأربعه الأنفس علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و إجماع النبی صلّی اللّه علیه و آله تحت الکساء و قوله: هؤلاء أهل بیتی.

کلام السید المیلانی فی قادتنا: «إن روایه حدیث الکساء عن جمع من الصحابه و التابعین فوق الاستقصاء». و ذکره قریبا من سبعین مأخذا من المئات، و ذکره فی الکتاب من هذا السبعین أربعه ماخذ، و روایه جماعه من أکابر العلماء و المؤلفین و ذکر أسماء بعضهم: حبّ التسلسل الزمنی فی أربعه و ثلاثین منهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:370

ذکر أن المراد من أهل البیت علیهم السّلام علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و ذکر قصه الکساء.

کلام أبی عامر فی جلوسه فی عده شاتمه لعلی علیه السّلام و نهیه واثله بن الأسقع و ذکره حدیث الکساء.

کلام زید بن علی بن الحسین علیه السّلام فی فضل علی علیه السّلام و جعفر: أن جعفر ذو الجناحین و أشبه الناس بالنبی صلّی اللّه علیه و آله خلقا و خلقا، و لکنه ما هو من أصحاب الکساء.

کلام أبی الوفاء الحنفی فی خطبه کتابه: ... و أشهد أن محمدا عبد اللّه و رسوله ...،

آخر الأنبیاء

خصوصا أهل الکساء.

کلام السید الجفری فی أن أهل الکساء أعظم الوسائل إلی اللّه فی نیل کل مهمه و دفع ملمّه.

مکالمه شهر بن حوشب مع أم سلمه فی سابّ علی علیه السّلام و قاتله و ذکره قصه الکساء.

دخول علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و وضعها فی حجره و تقبیلهما و اعتناقه علیا و فاطمه علیهما السّلام و جعله علیهم خمیله سوداء و قوله: اللهم إلیک لا إلی النار.

کلام صاحب الدره البیضاء فی ذکر سند حدیث الکساء معنعنا بالترتیب من اثنی عشر کتابا و ذکر اسم الکتب.

کلام الفقیه الأکبر السید محمد کاظم الیزدی فی ذکر أصل القضیه الکسائیه و إمکان تعدّد وقوعه و کیفیته و الإشکال فی قضاء الحوائج و تصحیحه من باب المقتضیات.

ذکر مصادر حدیث الکساء منصوصا عن کثیر من الصحابه و التابعین، و هو الدافع لهم فی تشکیک أصحاب الأغراض السیاسیه و الأهواء و العصبیات الجاهلیه، و ذکر مصادر کثیره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:371

1
المتن

عن الشیخ عبد اللّه بن نور اللّه البحرانی، قال: رأیت بخط السید هاشم ...، إلی آخر الأسناد، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن فاطمه الزهراء بنت رسول اللّه علیها السّلام، قال:

سمعت فاطمه علیها السّلام أنها قالت:

أنها دخلت علیّ أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بعض الأیام فقال: السلام علیک یا فاطمه.

فقلت: علیک السلام. قال إنی أجد فی بدنی ضعفا. فقلت له، أعیذک باللّه یا أبتاه من الضعف. فقال: یا فاطمه، ایتینی بالکساء الیمانی فغطّینی به. فأتیته بالکساء الیمانی فغطّیته به، و صرت أنظر إلیه و إذا وجهه یتلألأ کأنه البدر فی لیله تمامه و

کماله.

فما کانت إلا ساعه و إذا بولدی الحسن علیه السّلام، قد أقبل و قال: السلام علیک یا أماه.

فقلت: و علیک السلام یا قره عینی و ثمره فؤادی. فقال: یا أماه، إنی أشمّ عندک رائحه طیبه کأنها رائحه جدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقلت: نعم، إن جدک تحت الکساء. فأقبل الحسن علیه السّلام نحو الکساء و قال: السلام علیک یا جداه یا رسول اللّه، أ تأذن لی أن أدخل معک تحت الکساء؟ قال: و علیک السلام یا ولدی و یا صاحب حوضی، قد أذنت لک.

فدخل معه تحت الکساء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:372

فما کانت إلا ساعه و إذا بولدی الحسین علیه السّلام قد أقبل و قال: السلام علیک یا أماه.

فقلت: و علیک السّلام یا ولدی و یا قره عینی و ثمره فؤادی. فقال لی: یا أماه، إنی أشمّ عندک رائحه طیبه کأنها رائحه جدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقلت: نعم، إن جدک و أخاک تحت الکساء. فدنی الحسین علیه السّلام نحو الکساء و قال: السلام علیک یا جداه، السلام علیک یا من اختاره اللّه، أ تأذن لی أن أدخل معکما تحت الکساء؟ فقال: و علیک السلام یا ولدی و یا شافع أمتی، قد أذنت لک. فدخل معهما تحت الکساء.

فأقبل عند ذلک أبو الحسن علی بن أبی طالب علیه السّلام و قال: السلام علیک یا بنت رسول اللّه. فقلت: و علیک السلام یا أبا الحسن و یا أمیر المؤمنین. فقال: یا فاطمه، إنی أشمّ عندک رائحه طیبه کأنها رائحه أخی و ابن عمّی رسول اللّه. فقلت: نعم، ها هو مع ولدیک تحت الکساء. فأقبل علی علیه السّلام نحو الکساء و

قال: السلام علیک یا رسول اللّه، أ تأذن لی أن أکون معکم تحت الکساء؟ قال له: و علیک السلام یا أخی یا وصیی و خلیفتی و صاحب لوائی، قد أذنت لک. فدخل علی علیه السّلام تحت الکساء.

ثم أتیت نحو الکساء و قلت: السلام علیک یا أبتاه یا رسول اللّه، أ تأذن لی أن أکون معکم تحت الکساء؟ قال: و علیک السلام یا بنتی و یا بضعتی، قد أذنت لک. فدخلت تحت الکساء.

فلما اکتملنا جمیعا تحت الکساء، أخذ أبی رسول اللّه بطرفی الکساء و أومأ بیده الیمنی إلی السماء و قال:

اللهم إن هؤلاء أهل بیتی و خاصتی و حامّتی، لحمهم لحمی و دمهم دمی، یؤلمنی ما یؤلمهم و یحزننی ما یحزنهم. أنا حرب لمن حاربهم و سلم لمن سالمهم و عدوّ لمن عاداهم و محبّ لمن أحبّهم، إنهم منّی و أنا منهم. فاجعل صلواتک و برکاتک و رحمتک و غفرانک و رضوانک علیّ و علیهم، و أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

فقال اللّه عز و جل: یا ملائکتی و یا سکّان سماواتی، إنی ما خلقت سماء مبنیّه و لا أرضا مدحیّه و لا قمرا منیرا و لا شمسا مضیئه و لا فلکا یدور و لا بحرا یجری و لا فلکا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:373

یسری، إلا فی محبّه هؤلاء الخمسه الذینهم تحت الکساء.

فقال الأمین جبرائیل: یا رب! و من تحت الکساء؟ فقال عز و جل:

هم أهل بیت النبوه و معدن الرساله؛ هم فاطمه و أبوها و بعلها و بنوها.

فقال جبرائیل: یا رب، أ تأذن لی أن أهبط إلی الأرض لأکون معهم سادسا؟ فقال اللّه:

نعم، قد أذنت لک. فهبط الأمین جبرائیل و قال: السلام علیک یا

رسول اللّه، العلی الأعلی یقرؤک السلام و یخصّک بالتحیه و الإکرام و یقول لک: و عزتی و جلالی، إنی ما خلقت سماء مبنیّه و لا أرضا مدحیّه و لا قمرا منیرا و لا شمسا مضیئه و لا فلکا یدور و لا بحرا یجری و لا فلکا یسری إلا لأجلکم و محبتکم، و قد أذن لی أن أدخل معکم.

فهل تأذن لی یا رسول اللّه؟

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: و علیک السلام یا أمین وحی اللّه، إنه نعم، قد أذنت لک. فدخل جبرائیل معنا تحت الکساء. فقال لأبی: إن اللّه قد أوحی إلیکم یقول: إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

فقال علی علیه السّلام لأبی: یا رسول اللّه، أخبرنی ما لجلوسنا هذا تحت الکساء من الفضل عند اللّه؟ فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: و الذی بعثنی بالحق نبیا و اصطفانی بالرساله نجیّا، ما ذکر خبرنا هذا فی محفل من محافل أهل الأرض و فیه جمع من شیعتنا و محبینا، إلا و نزلت علیهم الرحمه و حفّت بهم الملائکه و استغفرت لهم إلی أن یتفرّقوا. فقال علی: إذا و اللّه فزنا و فاز شیعتنا و رب الکعبه.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله ثانیا: یا علی، و الذی بعثنی بالحق نبیا و اصطفانی بالرساله نجیّا، ما ذکر خبرنا هذا فی محفل من محافل أهل الأرض و فیه جمع من شیعتنا و محبّینا، و فیهم مهموم إلا و فرّج اللّه همّه، و لا مغموم إلا و کشف اللّه غمّه، و لا طالب حاجه إلا و قضی اللّه حاجته.

فقال علی علیه السّلام: إذا و اللّه فزنا و سعدنا و کذلک

شیعتنا، فازوا و سعدوا فی الدنیا و الآخره و رب الکعبه.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:374

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 930.

2. إحقاق الحق: ج 2 ص 554.

3. المنتخب للطریحی: ج 2 ص 259.

4. الغرر و الدرر: ص، شطرا منه.

5. رساله الحسین العلوی الدمشقی الحنفی (مخطوط).

6. نور الآفاق للرازی الکنی.

7. الدمعه الساکبه: ج 5 ص 301، عن المنتخب.

8. آیه التطهیر فی أحادیث الفریقین: ج 1 ص 43.

9. أعیان النساء للحکیمی: ص 394، عن المنتخب.

10. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للسید المقرّم: ص 45، عن المنتخب.

. 11 من فقه الزهراء علیها السّلام للسید الشیرازی: ج 1 ص 49.

. 12 الزهراء علیها السّلام أم الحسنین علیهما السّلام لعبد الحلیم شوح السلوم: ص 96.

. 13 قبسات من حیاه سیده نساء العالمین علیها السّلام للسید شکر الحسنی: ص 22، عن العوالم.

. 14 فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 116.

. 15 قدّیسه الإسلام: ص 271.

. 16 الاکتفاء: ص 87.

. 17 ریاض المصائب: ج 5 ص 161.

. 18 ضیاء الصالحین للجوهرچی: ص 423.

. 19 إرشاد القلوب: علی ما فی حدیث الکساء و منزلته.

. 20 حدیث الکساء و منزلته: ص 37.

. 21 غرر الأخبار، علی ما فی حدیث الکساء و منزلته.

. 22 نهج المحجّه، علی ما فی حدیث الکساء و منزلته.

الأسانید:

فی عوالم العلوم: رأیت بخط الشیخ الجلیل السید هاشم البحرانی، عن شیخه السید ماجد البحرانی، عن الحسن بن زین الدین الشهید الثانی، عن شیخه المقدس الأردبیلی، عن شیخه علی بن عبد العالی الکرکی، عن الشیخ علی بن هلال الجزائری، عن الشیخ أحمد بن فهد الحلی، عن الشیخ علی بن الخازن الحائری، عن الشیخ ضیاء الدین علی بن الشهید الأول، عن أبیه، عن فخر المحققین، عن شیخه العلامه الحلی، عن شیخه المحقق،

الموسوعه

الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:375

عن شیخه ابن نماء الحلّی، عن شیخه محمد بن إدریس الحلّی عن ابن حمزه الطوسی صاحب ثاقب المناقب، عن الشیخ الجلیل محمد بن شهرآشوب، عن الطبرسی صاحب الاحتجاج، عن شیخه الجلیل الحسن بن محمد بن الحسن الطوسی، عن أبیه شیخ الطائفه، عن شیخه المفید، عن شیخه ابن قولویه القمی، عن شیخه الکلینی، عن علی بن إبراهیم، عن أبیه إبراهیم بن هاشم، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر البزنطی، عن قاسم بن یحیی الجلاء الکوفی، عن أبی بصیر، عن أبان بن تغلب الکبری، عن جابر بن یزید الجعفی، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن فاطمه الزهراء بنت رسول اللّه علیها السّلام.

2
المتن

روی ابن بطریق فی العمده بأسناده، عن الثعلبی من تفسیره، بأسناده إلی أم سلمه:

أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام: ایتینی بزوجک و ابنیک. فجاءت بهم، فألقی علیهم کساء، ثم رفع یده علیهم فقال: اللهم هؤلاء آل محمد، فاجعل صلواتک و برکاتک علی آل محمد، فإنک حمید مجید. قالت: فرفعت الکساء لأدخل معهم، فاجتذبه و قال: إنک علی خیر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 242 ح 23، عن العمده.

2. العمده لابن البطریق: ص 17.

3. تفسیر البرهان: ج 4 ص 126 ح 27، عن الجمع بین الصحاح السته.

4. الجمع بین الصحاح السته، علی ما فی البرهان.

3
المتن

قال السید علی خان المشعشعی فی أهل البیت علیهم السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:376 هم حجه اللّه فی خلقه هم صفوه اللّه من ذی الوری

هم دوحه فرعها فی السماءو مرکزها بیت رب السماء ...

من الرجس طهّرهم ربهم و دلّت علیهم بذاک العبا

و کان الکساء لتخصیصهم فطاب الکساء و الذی فی الکسا

لقد خطّ فی اللوح أسماؤهم و فی العرش قبل بدوّ الضیاء

بهم باهل الطهر أعداءه فما باهلوه و خافوا النوا

المصادر:

الغدیر: ج 11 ص 311.

4
المتن

من غدیریات السید الحمیری:

...

و خبر المسجد إذ خصّه محلّلا من عرصه الدار

إن جنبا کان و إن طاهرافی کل إعلان و إسرار

و أخرج الباقین منه معابالوحی من إنزال جبار

حبا علیا و حسینا معاو الحسن الطهر لأطهار

و فاطما أهل الکساء الأولی خصّوا بإکرام و إیثار.

المصادر:

الغدیر: ج 2 ص 218.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:377

5
المتن

روی عن أم سلمه: أنه صلّی اللّه علیه و آله أدخل علیا و فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام فی کساء و قال:

اللهم هؤلاء أهلی- أو أهل بیتی-. فقالت أم سلمه: أنا منکم؟ قال: أنت بخیر- أو علی خیر-.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 239 ح 21، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ص 15.

6
المتن

عن أم سلمه: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله بینا هو ذات یوم جالسا، إذا أتته فاطمه علیها السّلام ببرمه فیها عصیده. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أین علی و أبناه؟ قالت: فی البیت. قال: ادعیهم لی. فأقبل علی علیه السّلام و الحسن و الحسین علیهما السّلام بین یدیه و فاطمه علیها السّلام أمامه. فلما بصر بهم النبی صلّی اللّه علیه و آله، تناول کساء کان علی المنامه خیبریا، فجلّل به نفسه و علیا و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام، ثم قال:

اللهم إن هؤلاء أهل بیتی، أحبّ الخلق إلیّ، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فأنزل اللّه تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ ...». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 240 ح 21، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 45.

3. کشف الغمه: ج 1 ص 91، شطرا منه.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:378

7
المتن

عن الحسن البصری فی حدیث، قال: إن خیر الناس أصحاب الکساء؛ حین نزلت آیه التطهیر، ضمّ فیه نفسه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه و علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام ثم قال: اللهم هؤلاء ثقلی و عترتی و أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

فقالت أم سلمه: أدخلنی معهم و معک فی الکساء. فقال لها: أنت یا أم سلمه بخیر و إلی خیر، و إنما نزلت هذه الآیه فی هؤلاء خاصه.

المصادر:

إثبات الهداه: ج 1 ص 658 ح 842.

8
المتن

قال زید بن علی: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بیت أم سلمه، فأتی بحریره فدعا علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فأکلوا منها. ثم جلّل علیهم کساء خیبریا ثم قال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1» فقال أم سلمه: و أنا معهم یا رسول اللّه؟ قال: أنت إلی خیر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 213 ح 3، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 236.

3. تفسیر البرهان: ج 3 ص 312 ح 14.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 646 ح 786، عن کتاب ما نزل من القرآن.

5. ما نزل من القرآن فی أهل البیت علیهم السّلام، علی ما فی إثبات الهداه.

6. إثبات الهداه: ج 1 ص 677 ح 2، بتفاوت یسیر، عن مجمع البیان.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:379

7. إثبات الهداه: ج 1 ص 677 ح 3، بتفاوت یسیر، عن تفسیر الثعلبی.

8. تفسیر مجمع البیان، علی ما فی الإثبات.

9. تفسیر الثعلبی، علی ما فی الإثبات.

10. موضح أوهام الجمع و التفریق: ج 2 ص 312 ح 357، بتفاوت یسیر.

. 11 المعجم الکبیر: ج 9 ص 11.

. 12 مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 329.

. 13 سنن الترمذی: ج 5 ص 30.

. 14 المعجم الکبیر: ج 23 ص 334.

الأسانید:

1. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن أحمد بن محمد بن سعید، عن الحسن بن علی بن بزیع، عن إسماعیل بن بشّار الهاشمی، عن قتیبه بن محمد الأعشی، عن هاشم بن البرید، عن زید بن علی، عن أبیه، عن جده علیهما السّلام، قال.

2. فی موضح الأوهام: أخبرنا أبو سعد أحمد بن محمد، أخبرنا الحسن بن رشیق، حدثنا علی بن سعید، حدثنا أبو أمیه عمرو بن یحیی، حدثنا عمّی عبید بن سعید، عن الثوری، عن عمرو بن قیس، عن شهر بن حوشب.

9
المتن

قال الإمام (العسکری) علیه السّلام: ما أظهر اللّه عز و جل لنبی صلّی اللّه علیه و آله تقدّم آیه إلا و قد جعل لمحمد صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام مثلها و أعظم منها ....

و أما تأیید اللّه عز و جل بعیسی بروح القدس، فإن جبرئیل هو الذی لما حضر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو قد اشتمل بعباءته القطوانیه علی نفسه و علی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و قال: اللهم هؤلاء أهلی، أنا حرب لمن حاربهم و سلم لمن سالمهم، محبّ لمن أحبّهم و مبغض لمن أبغضهم. فکن لمن حاربهم حربا و لمن سالمهم سلما و لمن أحبّهم محبّا و لمن أبغضهم مبغضا. فقال اللّه عز و جل: لقد أجبتک إلی ذلک یا محمد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:380

فرفعت أم سلمه جانب العباء لتدخل، فجذبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: لست هناک و إن کنت فی خیر و إلی خیر.

و جاء جبرئیل مدّثرا و قال: یا رسول اللّه، اجعلنی منکم. قال: أنت منا. قال: فأرفع العباء

و أدخل معکم؟ قال: بلی. فدخل فی العباء.

ثم خرج و صعد إلی السماء إلی الملکوت الأعلی و قد تضاعف حسنه و بهاؤه، و قالت الملائکه: قد رجعت بجمال خلاف ما ذهبت به من عندنا!؟ قال: فکیف لا أکون ذلک و قد شرّفت بأن جعلت من آل محمد و أهل بیته علیهم السّلام. قالت الأملاک فی ملکوت السماوات و الحجب و الکرسی و العرش: حق لک هذا الشرف أن تکون کما قلت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 17 ص 262 ح 5، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام: ص 376.

10
المتن

فی مسند أحمد بن حنبل من عده طرق، و فی الجمع بین الصحاح السته، عن أم سلمه، قالت:

کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بیتی، فأتت فاطمه علیها السّلام فقال: ادعی زوجک و ابنیک. فجاء علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و کان تحته کساء خیبری. فأنزل اللّه تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

فأخذ فضل الکساء و کساهم به، ثم أخرج یده فألوی بها إلی السماء و قال: هؤلاء أهل بیتی و خاصتی، اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فأدخلت رأسی البیت و قلت: و أنا معکم یا رسول اللّه؟ قال: إنک إلی خیر.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:381

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 7 ص 474.

2. مسند أحمد، علی ما فی الإحقاق.

3. کتاب یوحنّا بن إسرائیل المصری (جدید الإسلام): ص 66.

4. دلائل الصدق: ج 2 ص 310.

5. المعجم الکبیر: ج 3 ص 54.

6. مسند أحمد: ج 6 ص 292.

11
المتن

عن أبی المفضل بأسناده، عن أبی ذر فیما أمرهم عمر بعده بالشوری، قال لهم علی بن أبی طالب علیه السّلام:

إنی أحبّ أن تسمعوا منّی ما أقول لکم ...، فهل فیکم أحد طرح علیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثوبه و أنا تحت الثوب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ثم قال: اللهم أنا و أهل بیتی هؤلاء إلیک لا إلی النار، غیری؟! قالوا: لا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 31 ص 381 ح 24، عن إرشاد القلوب.

2. إرشاد القلوب: ج 2 ص 51.

12
المتن

عن أبان، عن سلیم بن قیس، قال: و حدثنی أیضا عمر بن أبی سلمه و زعم أبو هریره العبدی أنه سمعه عن عمر بن أبی سلمه، قال:

إن معاویه دعا أبا الدرداء و نحن مع أمیر المؤمنین علیه السّلام بصفین ...، إلی قوله علیه السّلام لأبی الدرداء و أبی هریره و من حوله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:382

یا أیها الناس! إن اللّه تبارک و تعالی أنزل فی کتابه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1» فجمعنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی کساء و قال: اللهم هؤلاء أحبّتی و عترتی و حامتی و أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

فقالت أم سلمه: و أنا؟ فقال: إنک إلی خیر، و إنما أنزلت فیّ و فی أخی علی و ابنتی فاطمه و ابنی الحسن و الحسین علیهم السّلام خاصه، لیس معنا غیرنا، و فی تسعه من ولد الحسین علیهم السّلام من بعدی.

فقام کلهم فقالوا: نشهد أن أم سلمه حدّثتنا بذلک. فسألنا عن ذلک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فحدثنا به کما حدثتنا أم سلمه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 33 ص 149 ح 421، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

2. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 748 ح 25.

3. إحقاق الحق: ج 3 ص 119، عن فرائد السمطین.

4. فرائد السمطین: ص 114.

5. إحقاق الحق: ج 5 ص 33، عن فرائد السمطین.

6. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 27 ح 19، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أنبأنی عبد الحمید بن فخار، قال: أنبأنا والدی فخار بن معد، عن شاذان بن جبرئیل، عن جعفر بن محمد الدورستی، عن أبیه، عن أبی جعفر محمد بن علی بابویه، قال: حدثنا أبی و محمد بن الحسن، قالا: أنبأنا سعد بن عبد اللّه، قال: حدثنا یعقوب بن یزید. عن حماد بن عیسی، عن عمر بن أذینه، عن أبان، عن سلیم بن قیس.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:383

13
المتن

فی روایه أبی الجارود، عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، قال:

نزلت هذه الآیه فی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و ذلک فی بیت أم سلمه زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله. دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ثم ألبسهم کساء له خیبریا و دخل معهم فیه، ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی الذین وعدتنی فیهم ما وعدتنی. اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

فنزلت هذه الآیه، فقالت أم سلمه: و أنا معهم یا رسول اللّه؟ قال: أبشری یا أم سلمه فإنک إلی خیر.

قالت أبو الجارود: و قال زید بن علی بن الحسین: إن جهّالا من الناس یزعمون إنما أراد اللّه بهذه الآیه أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله! و قد کذبوا و أثموا. و أیم اللّه لو عنی بها أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله لقال: لیذهب عنکنّ الرجس و یطهّرکنّ تطهیرا، و لکان الکلام مؤنثا کما قال: «وَ

اذْکُرْنَ ما یُتْلی فِی بُیُوتِکُنَ وَ لا تَبَرَّجْنَ ... لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ ...». «2»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 206 ح 6: عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ص 530.

14
المتن

بإسناد أخی دعبل، عن الرضا، عن آبائه، عن علی بن الحسین علیهم السّلام، عن أم سلمه، قالت: نزلت هذه الآیه فی بیتی و فی یومی و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عندی. فدعا علیا و فاطمه

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:384

و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جاء جبرئیل، فمدّ علیهم کساء فدکیا ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی، اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

قال جبرئیل: و أنا منکم یا محمد؟ فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: و أنت منا یا جبرئیل. قالت أم سلمه:

فقلت: یا رسول اللّه، أنا من أهل بیتک؟ و جئت لأدخل معهم، فقال: کونی مکانک یا أم سلمه، إنک إلی خیر، أنت من أزواج نبی اللّه.

فقال جبرئیل، اقرأ یا محمد: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

فی النبی و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 208 ح 6، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 378.

3. تفسیر البرهان: ج 3 ص 313 ح 21.

15
المتن

عن أم سلمه زوج النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنها قالت- نزلت هذه الآیه فی بیتها: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «2»-:

أمرنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن أرسل إلی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فلما أتوه اعتنق علیا علیه السّلام بیمینه و الحسن علیه السّلام بشماله و الحسین علیه السّلام علی بطنه و فاطمه علیها السّلام عند رجلیه، ثم قال: اللهم هؤلاء أهلی و عترتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا، قالها ثلاث مرات. قلت: فأنا یا رسول اللّه؟ فقال: إنک علی خیر إن شاء اللّه.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:385

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 209، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 165.

3. تفسیر البرهان: ج 3 ص 313 ح 20، بنقیصه فیه.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: أبو عمر، عن ابن عقده، عن أحمد بن یحیی، عن عبد الرحمن، عن أبیه، عن أبی إسحاق، عن عبد اللّه بن معین مولی أم سلمه، عن أم سلمه.

16
المتن

عن عمره ابنه أفعی، قالت: سمعت أم سلمه تقول: نزلت هذه الآیه فی بیتی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، قالت: و فی البیت سبعه:

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جبرئیل و میکائیل و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. قالت: و أنا علی الباب. فقلت: یا رسول اللّه، أ لست من أهل البیت؟ قال: إنک من أزواج النبی، و ما قال: إنک من أهل البیت.

قال الصدوق فی الخصال: هذا حدیث غریب لا أعرفه إلا بهذا الطریق، و المعروف أن أهل البیت الذین نزلت فیهم الآیه خمسه و سادسهم جبرئیل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 209 ح 9، عن الخصال و الأمالی للصدوق.

2. الخصال: ج 2 ص 36.

3. الأمالی للصدوق: ص 283.

4. تفسیر فرات: ص 123.

5. المستدرک لابن بطریق، علی ما فی البحار.

6. تفسیر البرهان: ج 3 ص 313 ح 17.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:386

7. أعیان الشیعه: ج 2 ص 276.

8. تأویل الآیات: ج 2 ص 459 ح 24.

9. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 1 ص 227.

الأسانید:

1. فی الخصال و الأمالی للصدوق: أبی، عن المؤدب، عن أحمد الاصبهانی، عن الثقفی، عن مخول بن إبراهیم، عن عبد الجبار بن العباس، عن عمار أبی معاویه، عن عمره ابنه أفعی، قالت.

2. فی المستدرک: عن أبی نعیم بأسناده، عن أم سلمه.

17
المتن

فی روایه أبی بصیر، عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» «1»، قال:

نزلت فی علی علیه السّلام ...، إلی قوله تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «2» فکان علی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام تأویل هذه الآیه؛ فأخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بید علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فأدخلهم تحت الکساء فی بیت أم سلمه و قال: اللهم إن لکل نبی ثقلا و أهلا، فهؤلاء ثقلی و أهلی. فقالت أم سلمه: أ لست من أهلک؟ قال: إنک إلی خیر و لکن هؤلاء ثقلی و أهلی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 211 ح 12، عن تفسیر العیاشی.

2. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 250.

3. الکافی: ج 1 ص 287 ح 1، بزیاده فیه.

4. تفسیر البرهان: ج 1 ص 382 ح 6، عن الکافی.

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 59.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:387

5. تفسیر البرهان: ج 1 ص 385 ح 18، عن تفسیر العیاشی، بتفاوت یسیر.

6. المحجه البیضاء: ج 3 ص 182.

7. تفسیر فرات: ص 34.

8. إثبات الهداه: ج 1 ص 442 ح 20.

الأسانید:

فی الکافی: علی بن إبراهیم، عن محمد بن عیسی، عن یونس و علی بن محمد، عن سهل بن زیاد أبی سعید، عن محمد بن عیسی، عن یونس، عن ابن مسکان، عن أبی بصیر، قال.

18
المتن

عن أبی سعید الخدری، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی قوله تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، و أنزلت فی محمد و أهل بیته علیهم السّلام حین جمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، ثم أدار علیهم الکساء ثم قال:

اللهم هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا، و کانت أم سلمه قائمه بالباب، فقالت: یا رسول اللّه و أنا منهم؟ فقال: و أنت علی خیر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 213 ح 14، عن الفضائل و الروضه.

2. الفضائل: ص 99.

3. الروضه: ص 2.

4. شرح الأخبار: ج 2 ص 338 ح 679، بتفاوت یسیر.

5. شرح الأخبار: ج 2 ص 159 ح 635، بزیاده فیه.

6. أسماء الضعفاء: ج 4 ص 39.

7. الضعفاء: ج 3 ص 304.

8. إثبات الهداه: ج 1 ص 698.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:388

9. مجموعه من کتب مخطوطه: ص 39.

10. أخبار النساء: ص 183.

. 11 تنبیه الخواطر: ج 1 ص 23.

. 12 عوالم العلوم: مجلد الغدیر ص 235، بتفاوت.

. 13 غایه المرام: ص 160 ح 34.

. 14 غایه المرام: ص 277.

. 15 المعجم الکبیر: ج 3 ص 53.

الأسانید:

فی شرح الأخبار: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا عثمان بن محمد، قال: حدثنا جعفر بن محمد، قال: حدثنا حسن بن حسین، قال إسحاق بن عمار، عن جعفر بن محمد علیه السّلام.

19
المتن

فرات بن إبراهیم الکوفی معنعنا، عن شهر بن حوشب، قال:

أتیت أم سلمه زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله لأسلّم علیها، فقلت: أ ما رأیت هذه الآیه یا أم المؤمنین: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»؟

قالت: أنا و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی منامه لنا تحت کساء خیبری. فجاءت فاطمه علیها السّلام و معها الحسن و الحسین علیهما السّلام فقال: أین ابن عمک؟ قالت: فی البیت. قال: فاذهبی فادعیه. قالت:

فدعته، فأخذ الکساء من تحتنا فعطفه، فأخذ جمیعه بیده فقال: هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

و أنا جالسه خلف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقلت: یا رسول اللّه بأبی أنت و أمی، فأنا؟ قال: إنک علی خیر.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:389

و نزلت هذه الآیه فی النبی و علی و فاطمه و الحسن و الحسین، علیهم الصلاه و السلام و التحیه و الإکرام و رحمه اللّه و برکاته.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 213 ح 15، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 121.

20
المتن

عبید بن کثیر معنعنا، عن أبی عبد اللّه الجدلی، قال:

دخلت علی عائشه فقلت: أین نزلت هذه الآیه: «أَنَّما یُرِیدُ اللَّهُ ...» «1»؟ قالت: نزلت فی بیت أم سلمه. قالت أم سلمه: لو سألت عائشه لحدّثتک أن هذه الآیه فی بیتی. قالت:

بینما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذ قال: لو کان أحد یذهب فیدعو لنا علیا و فاطمه و ابنیها علیهم السّلام. قال:

قلت: ما أحد غیری. قالت: فدفعت فجئت بهم جمیعا.

فجلس علی علیه السّلام بین یدیه و جلس الحسن و الحسین علیهما السّلام عن یمینه و شماله و أجلس فاطمه علیها السّلام خلفه، ثم تجلّل بثوب خیبری ثم قال: نحن جمیعا إلیک. فأشار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثلاث مرات: إلیک لا إلی النار، ذاتی و عترتی و أهل بیتی من لحمی و دمی.

قالت أم سلمه: یا رسول اللّه! أدخلنی معهم. قال، یا أم سلمه، إنک من صالحات أزواجی. فنزلت هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «2»

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:390

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 215 ح 19، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 124.

21
المتن

علی بن محمد بن مخلّد الجعفی معنعنا، عن أم سلمه، قالت:

فی بیتی نزلت هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، و ذلک أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جلّلهم فی مسجده بکساء، ثم رفع یده فنصبها علی الکساء و هو یقول: اللهم إن هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس کما أذهبت عن آل إسماعیل و إسحاق و یعقوب، و طهّرهم من الرجس کما طهّرت آل لوط و آل عمران و آل هارون.

قلت: یا رسول اللّه، لا أدخل معکم؟ قال: إنک علی خیر و إنک من أزواج النبی. قالت بنته: سمّیهم یا أمّه. قالت: فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 217 ح 23، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 126.

22
المتن

روی أحمد فی مسنده و الثعلبی فی تفسیره بإسنادهما إلی شدّاد بن عمار، قال:

دخلت علی واثله بن الأسقع و عنده قوم. فذکروا علیا علیه السّلام فشتموه فشتمته معهم. فلما

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:391

قاموا قال لی: لم شتمت هذا الرجل؟ قلت: رأیت القوم یشتمونه فشتمته معهم. فقال:

أ لا أخبرک بما رأیت من رسول اللّه؟ قلت: بلی.

قال: أتیت فاطمه أسألها عن علی علیه السّلام فقالت: توجّه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فجلست أنتظر، حتی جاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فجلس و معه علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام، أخذ کل واحد منهما بیده حتی دخل. فأدنی علیا و فاطمه علیهما السّلام فأجلسهما بین یدیه، فأجلس حسنا و حسینا علیهما السّلام کل واحد منهما علی فخذه. ثم لفّ علیهم ثوبه- أو قال: کساء-، ثم تلا هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1» ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و أهل بیتی أحق.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 217 ح 24، عن الطرائف.

2. الطرائف: ص 123 ح 188، عن تفسیر الثعلبی و مسند أحمد.

3. تفسیر الثعلبی، علی ما فی الطرائف.

4. مسند أحمد، علی ما فی الطرائف.

5. العمده: ص 16.

6. فرائد السمطین: ج 2 ص 22 ح 364، شطرا منه.

7. نهج الإیمان: ص 79.

8. تذکره الخواص: ص 233.

9. الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام: ج 2 ص 214.

10. المعجم الکبیر: ج 22 ص 65.

. 11 المعجم الکبیر: ج 3 ص 53.

الأسانید:

1. فی تفسیر الثعلبی: عن الحسین بن محمد، عن عمر بن الخطاب، عن عبد اللّه بن الفضل، عن أبی بکر بن أبی شیبه، عن محمد بن مصعب، عن الأوزاعی، عن شداد بن عمار.

2. فی فرائد السمطین: أخبرنا محمد بن أبی القاسم، قال: أخبرنا یوسف بن

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:392

عبد الرحمن.

و أخبرنی جماعه منهم محمد بن الحسین، قالوا: أخبرنا عبد الرحمن بن علی، قال:

هبه اللّه بن محمد، أنبأنا الحسن بن علی، أنبأنا أحمد بن جعفر، قال: حدثنا عبد اللّه بن أحمد بن محمد، قال: حدثنی أبی أحمد، قال: حدثنا محمد بن مصعب، قال: حدثنا الأوزاعی، عن شداد، قال.

23
المتن

و من ذلک فی المعنی ما یدلّ علی أن واثله بن الأسقع رأی ذلک من النبی صلّی اللّه علیه و آله دفعات.

فمن روایه واثله بن الأسقع فی دفعه أخری من مسند أحمد بن حنبل، بأسناده إلی واثله بن الأسقع، قال:

طلبت علیا علیه السّلام فی منزله، فقالت فاطمه علیها السّلام: ذهب یأتی برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فجاءا جمیعا فدخلا و دخلت معهما. فأجلس علیا علیه السّلام عن یساره و فاطمه علیها السّلام عن یمینه و الحسن و الحسین علیهما السّلام بین یدیه. ثم التفع علیهم بثوبه و قال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

و من ذلک فی المعنی دفعه أخری عن واثله مما رواه أحمد بن حنبل فی مسنده بأسناده إلی شدّاد بن عبد اللّه؛ عن واثله بن الأسقع، قال:

رأیتنی ذات یوم و قد جئت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو فی بیت أم سلمه. فجاء الحسن علیه السّلام فأجلسه علی

فخذه الیمنی و قبّله، و جاء الحسین علیه السّلام فأجلسه علی فخذه الیسری و قبّله، ثم جاءت فاطمه علیها السّلام فأجلسها بین یدیه، ثم دعا علیا علیه السّلام فجاء. ثم أغدف علیهم کساء خیبریا کأنی أنظر إلیه، فقال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «2»

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:393

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 218 ح 25، عن الطرائف.

2. الطرائف: ص 124 ح 189.

3. مسند أحمد، علی ما فی الطرائف.

4. العمده: ص 17.

5. أعیان الشیعه: ج 2 ص 277، بتفاوت فیه.

6. جامع البیان للطبری: ج 22 ص 7.

7. خصائص الوحی المبین: ص 68.

الأسانید:

فی جامع البیان: حدثنی عبد الکریم بن أبی عمیر، قال: ثنا الولید بن مسلم، قال: ثنا أبو عمرو، قال: ثنی شداد أبو عمار، قال: سمعت واثله بن الأسقع یحدّث، قال.

24
المتن

حدثنا عمرو بن میمون، قال: إنی لجالس إلی ابن عباس، إذا أتاه تسعه رهط فقالوا:

یا ابن عباس ...، إلی أن قال ابن عباس:

و أخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله ثوبه فوضعه علی علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام و قال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

المصادر:

1. فرائد السمطین: ج 2 ص 329 ح 255.

2. الغدیر: ج 1 ص 49 ح 76، عن الخصائص للنسائی.

3. الخصائص للنسائی: ص 7، علی ما فی الغدیر.

4. الغدیر: ج 2 ص 195 ح 23، عن الخصائص.

5. شرح الأخبار: ج 2 ص 300 ح 618.

6. الریاض النضره: ج 3 ص 153.

7. الإصابه: ج 4 ص 275.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:394

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أخبرنی عبد الغفار بن عبد الکریم، و علاء الدین محمد بن أبی بکر بروایتهما، عن محمد بن عبد الرحمن و عبد اللّه بن إبراهیم، قالا: أنبأنا محمد بن الفضل و زاهر بن طاهر، قالا: أنبأنا أحمد بن الحسین، قال: أنبأنا أبو عبد اللّه الحافظ، قال:

أنبأنا أحمد بن جعفر، قال: حدثنا عبد اللّه بن أحمد، قال: أنبأنی أبی، قال: حدثنا یحیی بن حماد، قال: حدثنا أبو عوانه، قال: حدثنا أبو بلج، قال: حدثنا عمرو بن میمون، قال.

25
المتن

قال الملک الصالح فی ولاء محبه خمسه أهل الکساء علیهم السّلام:

إن النبی محمدا و وصیه و ابنیه و ابنته البتول الطاهره

أهل العباء فإننی بولائهم أرجوا السلامه و النجاء فی الآخره

و أری محبه من یقول بفضلهم سببا یجیر من السبیل الحائره

أرجو بذاک رضا المهیمن وحده یوم الوقوف علی ظهور الساحره قال أیضا:

لا تعذلنی إننی لا أقتفی سبل الضلال لقول کل عدول

عند التباهل ما علمنا سادساتحت الکساء منهم سوی جبرئیل

المصادر:

الغدیر: ج 4 ص 364.

26
المتن

قال أبو القاسم الصنوبری فی غدیریته:

ما فی المنازل حاجه تقضیهاإلا السلام و أدمع نذریها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:395

...

حبّ النبی محمد و وصیه مع حبّ فاطمه و حبّ بنیها

أهل الکساء الخمسه الغرر التی یا بنی العلی بعلاهم بأبیها ...

المصادر:

الغدیر: ج 3 ص 367 ح 18.

27
المتن

قال العلامه الأمینی فی معنی الأهل: ... إن موضوع الأهل کلما له صله من إحدی النواحی بالمضاف إلیه، فتعیّن المراد القرائن المحتفّه به کما فی آیه التطهیر.

فالمراد بها محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، قد اجتمعوا تحت الکساء. فدعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ربه بمنحه القداسه لهم و سمّاهم أهل بیته. فنزل قوله تعالی:

«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1» حتی أن أم سلمه استاذنته فی أن تدخل معهم، فأذن لها بعد نزول الآیه، و استحفته عن دخولها فی مفاد الآیه الکریمه فقال: إنک علی خیر، إیعازا إلی قصر هذه المنحه علیهم.

المصادر:

الغدیر: ج 6 ص 170.

28
المتن

و من ذلک فی المعنی فی تفسیر الثعلبی، عن أبی سعید الخدری، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال:

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:396

نزلت هذه الآیه فی خمسه؛ فیّ و فی علی علیه السّلام و فی حسن و حسین و فاطمه علیهم السّلام: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

و رواه أبو الحسن علی بن أحمد الواحدی فی الجزء الرابع من التفسیر الوسیط بین المقبوض و البسیط و هو معتبر عندهم، عنده تفسیره لآیه الطهاره، و هو من علماء المخالفین لأهل البیت علیهم السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 222 ح 30، عن الطرائف.

2. الطرائف: ص 126 ح 196.

29
المتن

روی السید أیضا فی سعد السعود من تفسیر محمد بن العباس بن مروان، عن أم سلمه زوج النبی صلّی اللّه علیه و آله:

أن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان فی بیتها علی منامه، علیه کساء خیبری. فجاءت فاطمه علیها السّلام ببرمه فیها حریره، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ادعی زوجک و ابنیه حسنا و حسینا علیهم السّلام، فدعتهم. فبینما هم یأکلون، إذ نزلت علی النبی صلّی اللّه علیه و آله هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «2» قالت: فأخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بفضل الکساء فغشیهم إیاه، ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و خاصتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا؛ قال النبی صلّی اللّه علیه و آله ثلاث مرات.

فأدخلت رأسی فی الکساء فقلت: یا رسول اللّه، و أنا معکم؟ فقال: إنک إلی خیر.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:397

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 223 ح 34، عن سعد السعود.

2. سعد السعود: ص 106، عن تفسیر محمد بن العباس.

3. تفسیر محمد بن العباس بن مروان، علی ما فی السعد السعود.

الأسانید:

فی تفسیر محمد بن العباس: عن محمد بن العباس بن موسی، عن یحیی بن محمد بن صاعد، عن عمار بن خالد التمار، عن إسحاق بن یوسف، عن عبد الملک، عن أبی لیل الکندی، عن أم سلمه.

30
المتن

روی عن أم سلمه: أن فاطمه علیها السّلام جاءت إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله حامله حسنا و حسینا علیهما السّلام و قد حملت فخارا فیه حریره، فقال: ادعی ابن عمک. فأجلس أحدهما علی فخذه الیمنی و الآخر علی فخذه الیسری، و جعل علیا و فاطمه علیهما السّلام أحدهما بین یدیه و الآخر خلفه، فقال: اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا، ثلاث مرات.

و أنا عند عتبه الباب، فقلت: و أنا معهم؟ قال: أنت إلی خیر، و ما فی البیت أحد غیر هؤلاء و جبرئیل. ثم أغدف خمیصه کساء خیبری فجلّلهم به و هو معهم. ثم أتاهم جبرئیل بطبق فیه رمان و عنب.

فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله فسبّح، ثم أکل الحسن و الحسین علیهما السّلام فتنالا منه فسبّح العنب و الرمان فی أیدیهما، فدخل علی علیه السّلام فتناول منه فسبّح أیضا. ثم دخل رجل من أصحابه و أراد أن یتناول فلم یسبّح. فقال جبرئیل: إنما یأکل من هذا نبی و وصی و ولد نبی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 100 ح 3، عن الخرائج.

2. الخرائج، علی ما فی البحار.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 148.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:398

4. مسند أبی یعلی الموصلی: ج 12 ص 383 ح 6951، بتفاوت فیه.

5. المعجم الکبیر: ج 23 ص 281 ح 612.

31
المتن

قال الحسن بن علی علیه السّلام فی خطبتها فی مجلس معاویه:

... جمعنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ أنا و أخی و أمی و أبی علیهم السّلام فجعلنا و نفسه فی کساء لأم سلمه خیبری- و ذلک فی حجرتها فی یومها- فقال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و هؤلاء أهلی و عترتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فقالت أم سلمه: أنا أدخل معهم یا رسول اللّه؟ فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یرحمک اللّه، أنت علی خیر و إلی خیر و ما أرضانی عنک، و لکنها خاصه لی و لهم.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 177.

2. تفسیر البرهان: ج 2 ص 152 ح 1.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی، قال: أخبرنا جماعه، عن أبی المفضل، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد، قال: حدثنا عبد الرحمن بن کثیر، عن أبی جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن الحسین علیه السّلام.

32
المتن

قال سلیم بن قیس الهلالی: حدثنی أبو ذر و سلمان و المقداد، ثم سمعته من علی علیه السّلام قالوا: إن رجلا فاخر علی بن أبی طالب علیه السّلام ...، إلی أن قال الحسن البصری: فقلت له: من خیر هذه الأمه بعد علی علیه السّلام؟ قال: زوجته و ابناه. قلت: ثم من؟ قال: ثم جعفر و حمزه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:399

خیر الناس و أصحاب الکساء الذین نزلت فیهم آیه التطهیر. ضمّ صلّی اللّه علیه و آله فیه نفسه و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، ثم قال: هؤلاء ثقلی و عترتی فی أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

فقالت أم سلمه: أدخلنی معک فی الکساء. فقال لها: یا أم سلمه، أنت بخیر و إلی خیر، إنما نزلت هذه الآیه فیّ و فی هؤلاء.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 40 ص 93 ح 115، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

2. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 601 ح 6.

33
المتن

قال ابن شهرآشوب فی مفاضله فاطمه مع مریم: ... و قیل لمریم: «أَلَّا تَحْزَنِی» «1»، و قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إن اللّه یرضی لرضاک. و قیل لها: «فَنَفَخْنا فِیهِ مِنْ رُوحِنا» «2»، و فاطمه علیها السّلام خامسه أهل العباء علیهم السّلام و افتخار جبرئیل بکل واحد منهم قوله: من مثلی و أنا سادس خمسه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 49 ح 46، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 359.

34
المتن

عن جعفر الصادق، عن أبیه محمد الباقر، عن جده علی بن الحسین علیهم السّلام، أن الحسن بن علی علیهم السّلام بعد الحمد و الثناء علی اللّه و التصلیه علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله:

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 24.

(2). سوره التحریم: الآیه 12.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:400

إنا أهل بیت أکرمنا اللّه و اختارنا ...، و قد قال اللّه تبارک و تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1» فلما نزلت هذه، جمعنا جدی صلّی اللّه علیه و آله إیای و أخی و أمی و أبی و نفسه علیهم السّلام فی کساء خیبری فی حجره أم سلمه فقال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و خاصتی، أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 400 المتن ..... ص : 399

فقالت أم سلمه: أنا أدخل معهم یا رسول اللّه؟ فقال لها: قفی مکانک یرحمک اللّه، أنت علی خیر و أنها خاصه لی و لهم.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 5 ص 60.

2. ینابیع الموده: ص 480.

35
المتن

من مسند أحمد بن حنبل، بأسناده إلی سهل، قال: قالت أم سلمه زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله، حین جاءها نعی الحسین بن علی علیه السّلام لعنت أهل العراق و قالت: قتلوه قتلهم اللّه، غرّوه و أذلّوه لعنهم اللّه، فإنی رایت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد جاءته فاطمه علیها السّلام عشیّه ببرمه قد صنعت فیها عصیده تحملها فی طبق حتی وضعتها بین یدیه، فقال لها: أین ابن عمک؟ قالت:

هو فی البیت قال: اذهبی فادعیه و أتینی یا بنیه.

قالت: و جاءت تقود ابنیها؛ کل واحد منهما بید علی علیه السّلام یمشی بأثرها حتی دخلوا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأجلسهما فی حجره، و جلس علی علیه السّلام عن یمینه و جلست فاطمه علیها السّلام عن یساره.

قالت أم سلمه: فاجتذب من تحتی کساء خیبریا کان بساطا لنا، فلفّه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أخذ طرفی الکساء و ألوی بیده الیمنی إلی ربه عز و جل و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:401

فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. قلت: یا رسول اللّه، أ لست من أهلک؟ قال: بلی.

قالت: فأدخلنی فی الکساء بعد ما قضی دعاؤه لابن عمه علی و ابنته علیهما السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 45 ص 198 ح 38، عن الطرائف.

2. الطرائف: ص 126 ح 196.

3. بحار الأنوار: ج 5 ص 221 ح 29، عن الطرائف.

4. العمده: ص 18.

5. نهج الإیمان: ص 84.

6. عوالم العلوم: ج 17 ص 376 ح 7، عن الطرائف.

7. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 151 ح 627.

8. الإمامه

و أهل البیت علیهم السّلام: ج 2 ص 216.

9. جامع البیان: ج 22 ص 7، شطرا منها.

10. مسند أحمد: ج 6 ص 298.

. 11 الأمالی الشهیره: ج 1 ص 181.

الأسانید:

1. فی العمده: بأسناده، عن عبد اللّه بن أحمد، عن أبیه، عن أبی النصر هاشم بن القاسم، عن عبد الحمید بن بهرام، عن سهل.

2. فی مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: حدثنا عثمان، قال: حدثنا محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا محمد بن بکار، قال: حدثنا عبد الحمید بن بهرام، عن شهر بن حوشب، قال.

3. فی الأمالی الشهیره: أخبرنا أبو طاهر، قال: أخبرنا أحمد بن جعفر، قال: حدثنی عبد اللّه بن أحمد، قال: حدثنی أبی، حدثنا هاشم، حدثنا عبد الحمید، حدثنا شهر بن حوشب.

36
المتن

فی الإحقاق و مستدرکه مدارک حدیث الکساء و شأن نزول آیه التطهیر بمصادر و أسانید کثیره منهما، عن أبی سعید الخدری، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی قوله تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:402

لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، قال:

جمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، ثم أدار علیهم الکساء فقال:

هؤلاء أهل بیتی، اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. و أم سلمه علی الباب فقالت: یا رسول اللّه، أ لست منهم؟ فقال: إنک لعلی خیر- أو إلی خیر-.

المصادر:

1. احقاق الحق: ج 2 ص 507.

2. تاریخ بغداد: ج 10 «2»، علی ما فی الإحقاق.

3. الإستیعاب: ج 2 ص 460، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

4. أسباب النزول: ص 267، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

5. مصابیح السنه: ج 2 ص 204، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

6. تفسیر الکشّاف: ج 1 ص 193، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

7. أحکام القرآن: ج 2 ص 166، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

8. الشفاء بتعریف حقوق المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

9. المناقب للخوارزمی: ص 35، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

10. تفسیر الرازی: ج 2 ص 700، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 11 جامع الأصول: ج 1 ص 101، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 12 العمده: ص 16، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 13 أسد الغابه: ج 2 ص 12، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 14 أسد الغابه: ج 2 ص 20، بتفاوت فیه، علی ما

فی الإحقاق.

. 15 أسد الغابه: ج 3 ص 413، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 16 أسد الغایه: ج 3 ص 11، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 17 أسد الغابه: ج 2 ص 9، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 18 التذکره لسبط بن الجوزی: ص 244، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 19 کفایه الطالب: ص 232، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 20 مطالب السئول: ص 8، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 21 الجامع لأحکام القرآن: ج 14 ص 182، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). لم یذکر رقم الصفحه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:403

22. شرح المهذّب: ص 39، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 23 تفسیر البیضاوی: ص 387 فی سوره الشوری، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 24 ذخائر العقبی: ص 21، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 25 المدارک للنسفی: ص 48، 95، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 26 مشکاه المصابیح: ص 568، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 27 تفسیر أبی الفداء: ج 3 ص 483، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 28 مجمع الزوائد: ج 1 ص 166، 168، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 29 الفصول المهمه لابن الصبّاغ: ص 7، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 30 الإصابه: ج 2 ص 502، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 31 الکافی الشافی: ص 26، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

32. فتح الباری: ج 3 ص 422، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 33 تلخیص المستدرک: ج 3 ص 416، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 34 الحدائق الوردیه (مخطوط)،

بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 35 تفسیر النیشابوری: ج 3 سوره الأحزاب، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 36 روضه الأحباب: فی آیه التطهیر، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 37 الدر المنثور للسیوطی: ج 5 ص 198، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 38 الخصائص الکبری: ج 2 ص 294، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 39 الإتقان: ج 2 ص 200، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 40 حبیب السیر: ج 1 ص 407، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 41 الصواعق المحرقه: ص 85، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 42 المناقب المرتضویه: ص 43، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 43 منتخب کنز العمال: ج 5 ص 96، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 44 السراج المنیر: فی آیه التطهیر، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 45 بحر المناقب (مخطوط): بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 46 شرح الفقه الأکبر: ص 38، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 47 مدارج النبوه: ص 589، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 48 الإتحاف: ص 5، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 49 إسعاف الراغبین: ص 105، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 50 الروض النضیر: ج 1 ص 106، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 51 فتح القدیر: ج 4 ص 270، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 52 روح المعانی: ج 22 ص 14، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:404

53. نور الأبصار: ص 112، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

54. تشریف البشر: ص 4، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

55. مشارق الأنوار: ص 84، بتفاوت

فیه، علی ما فی الإحقاق.

56. مشارق الأنوار: ص 92، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

56. الشرف المؤبّد: ص 6، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

57. رشفه الصادی: ص 12، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

58. السیف الیمانی: ص 9، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

59. القول الفصل: ج 1 ص 48، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

60. القول الفصل: ج 2 ص 162، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

61. القول الفصل: ج 2 ص 320، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

62. التفسیر الوسیط: ج 4 فی حدیث الکساء، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

63. الجمع بین الصحیحین: فی آیه التطهیر ح 4، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

64. الجمع بین الصحاح السته: فی آیه التطهیر ح 4، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

65. إثبات الهداه: ج 1 ص 640 ح 767، بتفاوت یسیر، علی ما فی الإحقاق.

37
المتن

عن صبیح، قال: کنت بباب النبی صلّی اللّه علیه و آله، فجاء علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فجلسوا ناحیه. فخرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلینا فقال: إنکم علی خیر. و علیه کساء خیبری، فجلّلهم به و قال: أنا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 166.

2. مجمع الزوائد: ج 9 ص 169.

3. الفصول المهمه: ص 137، بتفاوت فیه.

4. ینابیع الموده: ص 83.

5. الإصابه: ج 3 ص 234 ح 4028.

6. المعجم الأوسط: ج 3 ص 407.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:405

38
المتن

قال مجمع: دخلت مع أمی علی عائشه، فسألتها أمی قالت: أ رأیت خروجک یوم الجمل؟ قالت: أنه کان قدرا من اللّه تعالی. فسألتها عن علی علیه السّلام فقالت: سألتنی عن أحبّ الناس کان إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ لقد رأیت علیا و فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام و قد جمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفوعا علیهم، ثم قال: هؤلاء أهل بیتی و خاصتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. قالت أم سلمه: یا رسول اللّه، أنا من أهلک؟ قال: تنحّی، إنک إلی خیر.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 2 ص 546.

2. تفسیر البرهان: ج 4 ص 322 ح 48.

3. بحار الأنوار: ج 35 ص 222 ح 30، عن الطرائف.

4. تفسیر الثعلبی، علی ما فی البرهان و الطرائف.

5. الطرائف: ص 127 ح 196، عن تفسیر الثعلبی.

6. فرائد السمطین: ج 2 ص 367 ح 296.

7. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 132 ح 617، بتفاوت.

8. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 24، شطرا منه.

9. المناقب للشروانی: ص 93.

10. المحاسن و المساوی: ص 298.

. 11 تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 260.

الأسانید:

1. فی تفسیر الثعلبی: أخبرنی الحسین بن محمد، حدثنا عمر بن الخطاب، حدثنا عبد اللّه بن الفضل، حدثنا الحسن بن علی، حدثنا یزید بن هارون، أخبرنا العوام بن حوشب، حدثنی ابن عم له یقال له مجمع.

2. فی فرائد السمطین: أخبرنا أحمد بن محمد، قال: أنبأنا والدی نجم الدین، قال:

أنبأنا أحمد بن إسماعیل، أنبأنا ناصر بن سهل و أبو محمد بن المنتصر حیلوله، و أخبرنی عثمان بن الموفق، عن المؤید بن محمد، قال: أنبأنا جدی لأمی محمد بن محمد المعروف بعباسه، قالوا ثلاثتهم: انبأنا القاضی محمد بن سعید، قال: أنبأنا أحمد بن محمد، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:406

أخبرنی الحسین بن محمد، حدثنا عمر بن الخطاب، حدثنا عبد اللّه بن الفضل، حدثنا الحسن بن علی، حدثنا یزید بن هارون، أنبأنا العوام، حدثنی ابن عم لی یقال له مجمع.

3. فی مناقب الإمام: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا عثمان بن سعید.

39
المتن

عن عبد اللّه بن جعفر، عن أبیه، قال: لما نظر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی الرحمه هابطه من السماء قال: من یدع- مرتین-. قالت زینب: أنا یا رسول اللّه. فقال: ادعی علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. قال: فجعل حسنا علیه السّلام عن یمینه و حسینا علیه السّلام عن شماله و علیا و فاطمه علیهما السّلام تجاهه، ثم غشّاهم کساء خیبریا ثم قال: اللهم إن لکل نبی أهلا و هؤلاء أهل بیتی.

فأنزل اللّه عز و جل: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

فقالت زینب: یا رسول اللّه! أ لا أدخل معکم؟ فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: مکانک إلی خیر إن شاء اللّه

تعالی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 2 ص 546.

2. تفسیر الثعلبی: فی ذکر آیه التطهیر، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 3 ص 254.

4. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 3 ص 148.

5. الطرائف: ص 127 ح 197، عن تفسیر الثعلبی.

6. فرائد السمطین: ج 2 ص 18 ح 362.

7. الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام: ج 2 ص 217.

8. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 138 ح 621.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:407

الأسانید:

1. فی تفسیر الثعلبی: أخبرنی الحسین بن محمد، حدثنا ابن حبش المقرئ، حدثنا أبو زرعه، حدثنی عبد الرحمن بن عبد الملک، حدثنی أبو فدیک، حدثنی ابن أبی ملیکه، عن إسماعیل بن عبد اللّه بن جعفر الطیار، عن أبیه، قال.

2. فرائد السمطین: أخبرنا أحمد بن محمد، قال: أخبرنی نجم الدین محمد بن محمد حیلوله، و أخبرنی محمد بن عبد اللّه، قال: أنبأنا عبد اللّه بن الحسن إجازه، و أخبرنی یحیی بن الحسین، قالوا: أنبأنا أحمد بن إسماعیل الطالقانی، قال: أنبأنا الشیخان ناصر بن سهل و محمد بن المنتصر، قال: أنبأنا محمد بن سعید الفرّخزادی، أخبرنا أبو إسحاق أحمد بن محمد، قال: أخبرنی الحسین بن محمد، حدثنا ابن حبش، حدثنا أبو زرعه، حدثنا عبد الرحمن بن عبد الملک بن شیبه، أخبرنی ابن أبی فدیک، حدثنی ابن أبی ملیکه، عن إسماعیل بن عبد اللّه بن جعفر، عن أبیه، قال.

3. فی مناقب الإمام: حدثنا عثمان بن سعید، قال: حدثنا محمد بن عبد اللّه، قال:

حدثنی أبو ذر، قال: حدثنی أبو زرعه، قال: حدثنا عبد الرحمن، قال: أخبرنی ابن أبی فدیک، قال: أخبرنی موسی بن یعقوب، قال: أخبرنی ابن أبی ملیکه، عن

إسماعیل بن عبد اللّه، عن أبیه.

4. فی المستدرک: حدثنا أبو الحسن إسماعیل بن محمد الشعرانی، ثنا جدی، ثنا أبو بکر بن أبی شیبه الخرامی، ثنا محمد بن إسماعیل بن فدیک، حدثنی عبد الرحمن بن أبی بکر الملیکی، عن إسماعیل بن عبد اللّه بن جعفر بن أبی طالب، عن أبیه، قال.

40
المتن

عن علی علیه السّلام: أنه دخل علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و قد بسط شمله. فجلس علیها هو و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، ثم أخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله بمجامعه ثم قال: اللهم ارض عنهم کما أنا عنهم راض.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 205.

2. کنز العمال: ج 5 ص 96، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:408

3. مجمع الزوائد: ج 9 ص 169، علی ما فی الإحقاق.

4. ینابیع الموده: ص 259، علی ما فی الإحقاق.

5. القول الفصل: ج 2 ص 210، علی ما فی الإحقاق.

6. آیه التطهیر فی أحادیث الفریقین: ج 1 ص 53 ح 9، عن شواهد التنزیل.

7. شواهد التنزیل: ج 2 ص 54 ح 704.

8. آیه التطهیر فی أحادیث الفریقین: ج 1 ص 53 ح 8، عن ینابیع الموده.

9. ینابیع الموده: ص 259.

10. إحقاق الحق: ج 9 ص 205.

. 11 مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام للسیوطی: ص 203.

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: أبو الحسن النجّار، أخبرنا أبو الحسین الصفار، أخبرنا تمتام، أخبرنا غسان بن الربیع، أخبرنا عبید بن طفیل، عن ربعی بن خراش، عن فاطمه علیها السّلام.

41
المتن

عن أم سلمه أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام: ائتینی بزوجک و ابنیک، فجاءت بهم، فألقی علیهم کساء فدکیا، قال: ثم وضع یده علیهم ثم قال: اللهم هؤلاء آل محمد، فاجعل صلواتک و برکاتک علی محمد و علی آل محمد، إنک حمید مجید.

و قد أخرجه الطحاوی، قال: حدثنا ابن مرزوق، حدثنا حماد بن سلمه، فذکره، و أخرجه البیهقی بمثله، و أخرجه الدیلمی عن واثله بن الأسقع، و له من جهه مالک بسند صحیح علی شرط مسلم و الطحاوی، و ابن عساکر بسند جیّد عنها: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 3 ص 271.

2. مسند أحمد: ج 6 ص 623.

3. إحقاق الحق: ج 9 ص 590.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:409

4. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 96.

5. فرائد السمطین (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

6. تاریخ ابن عساکر: ج 4 ص 204، علی ما فی الإحقاق.

7. أرجح المطالب: ص 314، علی ما فی الإحقاق.

8. مجمع الزوائد: ج 9 ص 166، علی ما فی الإحقاق.

9. تفسیر الثعلبی (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

10. ینابیع الموده: ص 108، علی ما فی الإحقاق.

. 11 القول الفصل: ص 185، علی ما فی الإحقاق.

. 12 رشفه الصادی: ص 30، علی ما فی الإحقاق.

. 13 المناقب للخوارزمی: ص 360، بزیاده و تغییر، علی ما فی الإحقاق.

. 14 منتخب کنز العمال: ج 5 ص 272، علی ما فی الإحقاق، علی ما فی الإحقاق.

. 15 منتخب کنز العمال: ج 5 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

. 16 مجمع الزوائد: ج 9 ص 167، علی ما فی الإحقاق.

.

17 الصواعق المحرقه: ص 231، علی ما فی الإحقاق.

. 18 القول البدیع: ص 36، علی ما فی الإحقاق.

. 19 وسیله المال: ص 75، علی ما فی الإحقاق.

. 20 مفتاح النجا: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

. 21 ینابیع الموده: ص 295، علی ما فی الإحقاق.

. 22 سعاده الدارین: ص 75، علی ما فی الإحقاق.

. 23 سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 133، علی ما فی الإحقاق.

. 24 الکامل فی الضعفاء: ج 5 ص 279.

. 25 ینابیع الموده: ص 229.

. 26 إحقاق الحق: ج 26 ص 121.

. 27 حلیم آل البیت علیهم السّلام: ج 26 ص 121.

. 28 مختصر تاریخ دمشق: ج 7 ص 13، علی ما فی الإحقاق.

. 29 بحار الأنوار: ج 35 ص 220 ح 28.

. 30 الطرائف: ص 125 ح 193، بزیاده فیه.

. 31 العمده: ص 17، بزیاده فیه.

. 31 نهج الإیمان: ص 82.

. 32 الذریه الطاهره: ص 150 ح 193.

. 33 الإمامه و أهل البیت: ج 2 ص 213.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:410

34. ذخائر العقبی: ص 21.

. 35 مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 71 ح 174.

. 36 الطرائف: ج 1 ص 113 ح 170.

. 37 تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 203.

. 38 لباب الأنساب: ج 1 ص 215.

. 39 تحفه الأبرار (مخطوط).

. 40 تفسیر آیه الموده: ص 33.

. 41 جامع الأحادیث للسیوطی: ج 10 ص 12.

. 42 جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 220.

. 43 المعجم الکبیر: ج 3 ص 53.

. 44 مسند أبی یعلی الموصلی: ج 12 ص 344 ح 6912.

. 45 مسند أبی یعلی الموصلی: ج 12 ص 456 ح 7026.

42
المتن

حدثنی واثله بن الأسقع، قال:

جئت أرید علیا علیه السّلام فلم أجده، فقالت فاطمه علیها السّلام: انطلق إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یدعوه. فجلست، فجاء مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فدخل و دخلت معهما، قال:

فدعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حسنا و حسینا علیهما السّلام فأجلس کل واحد منهما علی فخذه، و أدنی فاطمه علیها السّلام من حجره و زوجها، ثم لفّ علیهم ثوبه- و أنا مشاهد- فقال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، اللهم هؤلاء أهل بیتی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 2.

2. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 2 ص 416، علی ما فی الإحقاق.

3. المعتصر من المختصر: ج 2 ص 67، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

4. الکشّاف و البیان (مخطوط)، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

5. السنن الکبری: ج 2 ص 152، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:411

6. ذخائر العقبی: ص 24.

7. تفسیر ابن کثیر: ج 8 ص 72، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

8. المواهب اللدنیه: ج 7 ص 3، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

9. مجمع الزوائد: ج 9 ص 167.

10. نفحات اللاهوت: ص 52.

. 11 سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 212، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 12 سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 258، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 13 مشارق الأنوار: ص 113، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 14 بدائع المنن: ج 2 ص 495، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 15 أرجح المطالب: ص 325، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 16 القول

الفصل: ج 2 ص 203، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 17 أئمه الهدی: ص 145، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 18 صحیح الترمذی: ج 13 ص 200، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 19 جامع البیان: ج 22 ص 8، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 20 التبیان (مخطوط): ص 125، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 21 الأربعون حدیثا للقاری: ص 61، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 22 المنتقی: ص 188، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 23 مفتاح النجا: ص 14، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 24 القول الفصل: ج 2 ص 223، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 25 أرجح المطالب: ص 52، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 26 رفع اللبس و الشبهات: ص 65، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 27 المحاسن و المساوی: ص 97، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 28 فرائد السمطین (مخطوط)، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 29 نظم درر السمطین: ص 133، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 30 القول الفصل: ج 2 ص 215، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 31 السنن الکبری: ج 2 ص 149، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 32 جامع البیان: ج 22 ص 6، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 33 الجمع بین الصحیحین (مخطوط)، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 34 معالم التنزیل: ج 5 ص 213، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 35 ذخائر العقبی: ص 24، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 36 البدایه و النهایه: ج 8 ص 34، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء،

الأنصاری ،ج 19،ص:412

37. تهذیب تاریخ ابن عساکر: فی تفسیر آیه التطهیر، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 38 تفسیر الخازن: ج 5 ص 213، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 39 منهاج السنه: ج 3 ص 4، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 40 منهاج السنه: ج 4 ص 20، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 41 التبیان (مخطوط): ص 125، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 42 المنتقی (مخطوط): ص 188، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 43 مشکاه المصابیح: ص 568، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 44 المنتقی من منهاج الاعتدال: ص 168.

. 45 شرح دیوان أمیر المؤمنین علیه السّلام (مخطوط): ص 185، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 46 الصواعق المحرقه: ص 227، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 47 سنن الهدی (مخطوط): ص 563، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 48 نفخات اللاهوت: ص 53، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 49 ذخائر المواریث: ج 4 ص 277، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 50 مناقب الشافعی (مخطوط): ص 15، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 51 مفتاح النجا (مخطوط): ص 14، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 52 ینابیع الموده: ص 107، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

53. ینابیع الموده: ص 229، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

54. فتح البیان: ج 7 ص 227، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

55. حسن الأسوه: ص 115، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

56. تیسیر الوصول: ص 160، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

57. الشرف المؤبّد: ص 9، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

58. جواهر البحار: ج 4 ص 82، بتفاوت فیه، علی ما

فی الإحقاق.

59. القول الفصل: ج 2 ص 210، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

60. رشفه الصادی: ص 15، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

61. السیف الیمانی: ص 9، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

62. أرجح المطالب: ص 52، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

63. رفع اللبس و الشبهات: ص 65، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

64. التاج الجامع: ج 3 ص 308، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

65. جمع الوسائل: ج 1 ص 147، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

66. جامع البیان: ج 22 ص 8، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

67. السنن الکبری: ج 7 ص 63، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:413

68. أرجح المطالب: ص 53، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

69. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 185، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

70. صحیح مسلم: ج 2 ص 119، علی ما فی الإحقاق.

71. صحیح الترمذی: ج 13 ص 171، علی ما فی الإحقاق.

72. نفحات اللاهوت: ص 52، علی ما فی الإحقاق.

73. الخصائص للنسائی: ص 4، علی ما فی الإحقاق.

74. الخصائص: ص 16، علی ما فی الإحقاق.

75. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 3 ص 108، علی ما فی الإحقاق.

76. الفردوس (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

77. المناقب للخوارزمی: ص 64، علی ما فی الإحقاق.

78. أسد الغابه: ج 4 ص 25، علی ما فی الإحقاق.

79. التذکره: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

80. فرائد السمطین (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

81. تلخیص المستدرک: ج 3 ص 108، علی ما فی الإحقاق.

82. نظم درر السمطین: ص 107، علی ما فی الإحقاق.

83. مرآه الجنان: ج 1 ص 109، علی ما فی

الإحقاق.

84. الإصابه: ج 2 ص 503، علی ما فی الإحقاق.

85. فتح الباری: ج 7 ص 60، علی ما فی الإحقاق.

86. البدایه و النهایه: ج 7 ص 339، علی ما فی الإحقاق.

87. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 53، علی ما فی الإحقاق.

88. مفتاح النجا (مخطوط): ص 44، علی ما فی الإحقاق.

89. سعد الشموس و الأقمار: ص 209، علی ما فی الإحقاق.

90. القول الفصل: ج 2 ص 217، علی ما فی الإحقاق.

91. صحیح الترمذی: ج 13 ص 248، علی ما فی الإحقاق.

92. مسند أحمد: ج 6 ص 298، علی ما فی الإحقاق.

93. جامع البیان: ج 22 ص 7.

94. جامع البیان: ج 22 ص 8، علی ما فی الإحقاق.

95. جامع البیان: ج 22 ص 6، علی ما فی الإحقاق.

94. التاریخ الکبیر: ج 1 ص 70، علی ما فی الإحقاق.

95. تاریخ بغداد: ج 9 ص 126، علی ما فی الإحقاق.

96. المعجم الکبیر: ص 134، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:414

97. أخلاق النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 116، علی ما فی الإحقاق.

98. الکشف و البیان (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

99. الأنوار المحمدیه: ص 434، علی ما فی الإحقاق.

100. أسباب النزول: ص 267، علی ما فی الإحقاق.

101. أخبار أصبهان: ج 1 ص 108، علی ما فی الإحقاق.

102. أخبار أصبهان: ج 2 ص 253، علی ما فی الإحقاق.

103. معالم التنزیل: ص 213، علی ما فی الإحقاق.

104. موضح أوهام الجمع و التفریق: ج 2 ص 281، علی ما فی الإحقاق.

105. أسد الغابه: ج 4 ص 29، علی ما فی الإحقاق.

106. الریاض النضره: ج 2 ص 188، علی ما فی الإحقاق.

107. ذخائر العقبی: ص 23، علی ما

فی الإحقاق.

108. تاریخ الإسلام: ص 6، علی ما فی الإحقاق.

109. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 89، علی ما فی الإحقاق.

110. تاریخ مدینه دمشق: ج 4 ص 204، علی ما فی الإحقاق.

111. ذخائر المواریث: ج 4 ص 293، علی ما فی الإحقاق.

112. نظم درر السمطین: ص 238، علی ما فی الإحقاق.

113. السنن الکبری: ج 2 ص 15، علی ما فی الإحقاق.

114. المعتصر من المختصر: ج 2 ص 266، علی ما فی الإحقاق.

115. مقحمات القرآن: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

116. شرف النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 224، علی ما فی الإحقاق.

117. المواهب اللدنیه: ج 7 ص 4، علی ما فی الإحقاق.

118. الإصابه: ج 4 ص 366، علی ما فی الإحقاق.

119. سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 190، علی ما فی الإحقاق.

120. سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 168، علی ما فی الإحقاق.

121. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 165، علی ما فی الإحقاق.

120. تهذیب التهذیب: ج 2 ص 297، علی ما فی الإحقاق.

121. البیان و التعریف: ج 2 ص 149، علی ما فی الإحقاق.

122. مشارق الأنوار للحمزاوی: ص 113، علی ما فی الإحقاق.

123. أخبار الدول: ص 120، علی ما فی الإحقاق.

124. نفحات اللاهوت: ص 53، علی ما فی الإحقاق.

125. التبیان (مخطوط): ص 125، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:415

126. السیره النبویه: ج 3 ص 329، علی ما فی الإحقاق.

127. الأربعون حدیثا: ص 61، علی ما فی الإحقاق.

128. تیسیر الوصول: ص 160، علی ما فی الإحقاق.

129. البیان و التعریف: ج 1 ص 150، علی ما فی الإحقاق.

130. مفتاح النجا: ص 14، علی ما فی الإحقاق.

131. رشفه الصادی: ص 14، علی

ما فی الإحقاق.

132. نفحات اللاهوت: ص 59، علی ما فی الإحقاق.

133. المنتقی: ص 168، علی ما فی الإحقاق.

134. الجواهر الحسان: ص 294، علی ما فی الإحقاق.

135. ینابیع الموده: ص 106، علی ما فی الإحقاق.

136. ینابیع الموده: ص 107، علی ما فی الإحقاق.

137. ینابیع الموده: ص 108، علی ما فی الإحقاق.

138. ینابیع الموده: ص 294، علی ما فی الإحقاق.

139. ینابیع الموده: ص 228، علی ما فی الإحقاق.

136. جالیه الکدر: ص 196، علی ما فی الإحقاق.

137. حسن الأسوه: ص 115، علی ما فی الإحقاق.

138. فتح البیان: ج 7 ص 276، علی ما فی الإحقاق.

139. القول الفصل: ج 2 ص 165، علی ما فی الإحقاق.

140. القول الفصل: ج 2 ص 174، علی ما فی الإحقاق.

141. القول الفصل: ج 2 ص 177، علی ما فی الإحقاق.

142. القول الفصل: ج 2 ص 183، علی ما فی الإحقاق.

143. القول الفصل: ج 2 ص 184، علی ما فی الإحقاق.

144. القول الفصل: ج 2 ص 187، علی ما فی الإحقاق.

145. القول الفصل: ج 2 ص 192، علی ما فی الإحقاق.

146. القول الفصل: ج 2 ص 193، علی ما فی الإحقاق.

147. القول الفصل: ج 2 ص 194، علی ما فی الإحقاق.

148. القول الفصل: ج 2 ص 195، علی ما فی الإحقاق.

149. القول الفصل: ج 2 ص 197، علی ما فی الإحقاق.

140. مناقب العشره: ص 189، علی ما فی الإحقاق.

141. أرجح المطالب: ص 52، علی ما فی الإحقاق.

142. جلاء العینین: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:416

143. الشرف المؤبّد: ص 18، علی ما فی الإحقاق.

144. الشرف المؤبد: ص 9، علی ما فی الإحقاق.

145. الشرف المؤبد: ص 7، علی ما فی

الإحقاق.

144. الإشراف: ص 10، علی ما فی الإحقاق.

145. البدایه و النهایه: ج 7 ص 338، علی ما فی الإحقاق.

146. إحقاق الحق: ج 22 ص 3، علی ما فی الإحقاق.

147. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 470، عن الإحقاق.

148. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 477، عن الإحقاق.

149. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 134، عن الإحقاق.

150. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 167، عن الإحقاق.

151. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 289، عن الإحقاق.

149. إحقاق الحق: ج 22 ص 6.

150. ما نزل من القرآن فی علی علیه السّلام: ص 175، عن الإحقاق.

151. ما نزل من القرآن فی علی علیه السّلام: ص 179، عن الإحقاق.

151. تهذیب الکمال: ج 2 ص 81، عن الإحقاق.

152. الکشف و البیان: ج 10 ص 346، عن الإحقاق.

153. عیون الأخبار: ص 41، عن الإحقاق، بتفاوت فیه.

154. عیون الأخبار: ص 42، عن الإحقاق، بتفاوت فیه.

155. عیون الأخبار: ص 43، عن الإحقاق، بتفاوت فیه.

154. توضیح الدلائل: ص 165، عن الإحقاق، بتفاوت فیه.

155. الابتهاج: ص 111، عن الإحقاق، بتفاوت فیه.

156. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 20، بتفاوت فیه.

157. تفسیر الطبری: ج 6 ص 22، بتفاوت فیه.

158. مسند أحمد: ج 4 ص 107، بتفاوت فیه.

158. مجمع الزوائد: ج 9 ص 167، بتفاوت فیه.

159. تفسیر الطبری: ج 7 ص 22، بتفاوت فیه.

160. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 26، بتفاوت فیه.

161. تفسیر الطبری: ج 5 ص 22، بتفاوت فیه.

162. تحفه الأحوذی: ج 9 ص 66، بتفاوت فیه.

163. تفسیر الطبری: ج 8 ص 22، بتفاوت فیه.

164. دلائل النبوه: ج 1 ص 170، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:417

165. الرصف: ص 382، بتفاوت فیه.

166. الجمع بین

الصحیحین: ج 4 ص 114، بتفاوت فیه.

167. الکامل فی الرجال: ج 3 ص 1107، بتفاوت فیه.

168. الکامل فی الرجال: ج 5 ص 1107، بتفاوت فیه.

169. الکامل فی الرجال: ج 5 ص 1917، بتفاوت فیه.

170. الکامل فی الرجال: ج 5 ص 1963، بتفاوت فیه.

169. مختصر تاریخ دمشق: ج 7 ص 5، بتفاوت فیه.

170. أعیان الشیعه: ج 3 ص 86، بتفاوت فیه.

171. الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام: ج 2 ص 215، بتفاوت فیه.

172. المعجم الکبیر: ج 3 ص 54، بتفاوت فیه.

173. تاریخ مدینه دمشق: ج 17 ص 123، بتفاوت فیه.

174. السنن الکبری: ج 2 ص 152، بتفاوت فیه.

175. مختصر تاریخ دمشق: ج 26 ص 241، بتفاوت فیه.

176. مسند أحمد: ج 4 ص 107، بتفاوت فیه.

177. تاریخ مدینه دمشق: ج 41 ص 25، بتفاوت فیه.

43
المتن

عن صفیه بنت شیبه، قالت: قالت عائشه: خرج النبی صلّی اللّه علیه و آله غداه و علیه مرط مرحل من شعر أسود. فجاء الحسن بن علی علیه السّلام فأدخله، ثم جاء الحسین علیه السّلام فدخل معه، ثم جاءت فاطمه علیها السّلام فأدخلها، ثم جاء علی علیه السّلام فأدخله، ثم قال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 186.

2. آل البیت الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 229، علی ما فی الإحقاق.

3. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 44، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:418

4. علم الحدیث: ص 267، باختصار فیه، علی ما فی الإحقاق.

5. تحفه الأشراف: ج 12 ص 397، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

6. تحفه الأشراف: ج 13 ص 12، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

7. تحفه الأشراف: ج 1 ص 290، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

8. استشهاد الحسین علیه السّلام: ص 138، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

9. العمده: ص 44 ح 31، علی ما فی الإحقاق.

10. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 202، علی ما فی الإحقاق.

. 11 اکتفاء: ص 63 ح 1، علی ما فی الإحقاق.

. 12 بحار الأنوار: ج 35 ص 225، عن صحیح مسلم.

. 13 صحیح مسلم: ج 15 ص 194.

. 14 جامع الأصول، علی ما فی البحار.

. 15 العمده: ص 45 ح 33.

. 16 عین الحیاه للمجلسی: ص 48، عن الکشّاف.

. 17 تفسیر الکشّاف، علی ما فی عین الیقین.

. 18 الطرائف: ص 123، عن صحیح البخاری.

. 19 صحیح البخاری، علی ما فی الطرائف.

. 20 الإمامه و أهل

البیت علیهم السّلام: ج 2 ص 212.

. 21 لوامع صاحبقرانی: ج 5 ص 575.

. 22 نور الأبصار: ص 123.

. 23 المناقب للشیروانی: ص 90.

. 24 من مناقب أهل البیت علیهم السّلام للجفری: ص 72.

. 25 فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 1 ص 224.

. 26 إثبات الهداه: ج 1 ص 692 ح 60.

. 27 الصواعق: ص 229.

. 28 ینابیع الموده: ص 107.

. 29 کشف الغمه: ج 1 ص 309.

. 30 الذکری للشهید: ص 4.

. 31 جامع الأصول: ج 10 ص 692.

. 32 الرصف: ج 2 ص 199.

. 33 جامع البیان: ج 22 ص 6.

. 34 کفایه الطالب: ص 374.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:419

35. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 147.

. 36 الطرائف: ص 43 ح 37.

. 37 تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 202.

. 38 جواهر العقدین: ص 193.

. 39 جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 104.

. 40 مسند إسحاق بن راهواه: ج 3 ص 678.

. 41 تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 202.

. 42 تفسیر غریب القرآن: ص 213.

. 43 الإشراف: ص 7.

. 44 مصابیح السنه: ج 4 ص 183.

. 45 المعیار المعرب: ج 12 ص 197.

. 46 تفسیر آیه الموده: ص 103.

. 47 روضات الجنات: ج 3 ص 189.

. 48 دایره معارف قرآن الکریم: ص 163.

الأسانید:

فی صحیح مسلم: حدثنا أبو بکر بن شیبه و محمد بن عبد اللّه بن نمیر- و اللفظ لأبی بکر-، قالا: حدثنا محمد بن بشر، عن زکریا، عن مصعب، عن صفیه بنت شیبه، قالت: قالت عائشه.

44
المتن

قال ابن عباس: دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الحسن و الحسین و علیا و فاطمه علیهم السّلام و مدّ علیهم ثوبا، ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و حامّتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 15 ص 629.

2. تاریخ دمشق ترجمه الإمام علی علیه السّلام: ج 1 ص 183، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:420

45
المتن

روی عن أبی بکر الحنفی، ثنا بکیر بن مسمار، سمعت عامر بن سعد، یقول: الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 420 المتن ..... ص : 420

قال معاویه لأبی: ما یمنعک أن تسبّ ابن أبی طالب؟ فقال: لا أسبّه ما ذکرت ثلاثا قالهنّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، لأن تکون لی واحده منهنّ أحبّ إلیّ من حمر النعم. قال معاویه: ما هنّ؟ قال: حین أنزل علیه فأخذ علیا و فاطمه و ابنیهما علیهم السّلام فأدخلهم تحت ثوبه، ثم قال:

رب إن هؤلاء أهل بیتی.

المصادر:

1. تلخیص المستدرک: ج 3 ص 108، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 15 ص 657، عن تلخیص المستدرک.

3. إحقاق الحق: ج 21 ص 192.

3. المقاصد السنیه: ص 152، علی ما فی الإحقاق.

4. تلخیص المتشابه: ج 2 ص 145، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

5. إحقاق الحق: ج 22 ص 287، عن المقاصد السنیه.

6. المقاصد السنیه: ص 152، بزیاده فیه، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 22 ص 360.

8. جامع الأحادیث للمدینان: ج 5 ص 18، عن الإحقاق.

9. إحقاق الحق: ج 22 ص 398، 648.

10. الوسیله: ص 18.

. 11 عبقات الأنوار: مجلد حدیث المنزله ص 43.

. 12 الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام: ج 2 ص 218.

. 13 مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 65.

. 14 مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 24.

. 15 تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 113.

. 16 جامع الأحادیث للسیوطی: ج 16 ص 487 ح 8811.

. 17 تلخیص المتشابه: ج 2 ص 645.

. 18 مشکل الآثار: ج 1 ص 332.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:421

الأسانید:

1. فی المقاصد السنیه: روی بإسناد المشایخ العشره المذکورین إلی ابن عرفه، قال:

حدثنی علی بن ثابت، عن بکیر بن مسمار مولی عامر بن سعد، قال: سمعت عامر بن سعد یقول: قال سعد.

2. فی تلخیص المتشابه: أنا أبو عمر بن مهدی و محمد بن أحمد رزقویه و محمد بن الحسین بن الفضل و عبد اللّه بن یحیی و محمد بن محمد، قالوا: أنبأنا إسماعیل بن الصفار، نا الحسن بن عرفه، حدثنی علی بن ثابت، عن بکیر بن مسمار، قال: سمعت عامر بن سعد، یقول: قال سعد.

46
المتن

قال ابن عباس: ... و أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثوبه فوضعه علی علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام فقال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 23 ص 108.

2. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 9، علی ما فی الإحقاق.

3. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

4. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 124، علی ما فی الإحقاق.

5. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

6. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

7. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 575، علی ما فی الإحقاق.

8. عبقات الأنوار: مجلد حدیث المنزله ص 895.

9. الذریه الطاهره علیهم السّلام: ص 150 ح 192، بتفاوت فی الألفاظ.

10. ذخائر العقبی: ص 21، بتفاوت فیه.

. 11 إثبات الهداه: ج 1 ص 688 ح 58، عن مسند أحمد.

. 12 إثبات الهداه: ج 1 ص 688 ح 61، عن مسند أحمد.

. 13 ذخائر العقبی: ص 87.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:422

14. ینابیع الموده: ص 35، بتفاوت یسیر.

. 15 کشف الغمه: ج 1 ص 82.

. 16 کشف الغمه: ج 1 ص 178، شطرا منه.

. 17 الریاض النضره: ج 3 ص 154.

. 18 الإصابه: ج 4 ص 270.

. 19 غایه المرام: ج 1 ص 177.

. 20 الخصائص للنسائی: ص 11.

. 21 مسند أحمد: ج 1 ص 331.

. 22 درّ السحابه: ص 216.

. 23 تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 4933.

. 24 خصائص الوحی المبین: ص 90.

. 25 إثبات الهداه: ج 1 ص 702.

47
المتن

أبو غسّان مالک بن إسماعیل بأسناده، عن عطیه، عن أبی سعید، عن أم سلمه، قالت:

لما نزلت هذه الآیه فی بیتی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1» فی علی و فاطمه و الحسن و

الحسین علیهم السّلام، قالت: فقلت: یا رسول اللّه، أ لست من أهل البیت؟ قال: إنک علی خیر، إنک من أزواج النبی، و أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أهل البیت.

المصادر:

شرح الأخبار فی فضائل الأئمه الأطهار علیهم السّلام: ج 2 ص 338.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:423

48
المتن

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جاء و معه علی و فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام، قد أخذ کل واحد منهما بیده حتی دخل. فأدنی علیا و فاطمه علیهما السّلام و أجلسهما بین یدیه، و أجلس حسنا و حسینا علیهما السّلام کل واحد منهما علی فخذه. ثم لفّ علیهم کساء، ثم تلا هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

و فی روایه: اللهم هؤلاء آل محمد علیهم السّلام، فاجعل صلواتک و برکاتک علی آل محمد کما جعلتها علی آل إبراهیم، إنک حمید مجید.

و فی روایه أم سلمه، قالت: فرفعت الکساء لأدخل معهم، فجذبه من یدی. فقلت:

و أنا معکم یا رسول اللّه؟! فقال: أنت من أزواج رسول اللّه علی خیر ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 539.

2. إتحاف الإسلام (مخطوط): فی آیه التطهیر.

3. نور الأبصار: ص 123.

4. إسعاف الراغبین: ص 114، بتفاوت فیه.

5. المواهب اللدنیه: ص 528.

6. مسند أحمد: ج 4 ص 107.

49
المتن

عن عمر بن أبی سلمه ربیب النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: لما نزلت هذه الآیه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «2» فی بیت أم سلمه، فدعا

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:424

فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام فجلّلهم بکساء، و علی علیه السّلام خلف ظهره فجلّله بکساء ثم قال:

اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. قالت أم سلمه: و أنا معهم یا نبی اللّه؟ قال: أنت علی مکانک و أنت علی خیر.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 14 ص 40.

2. جامع الترمذی: ج 4 ص 164، علی ما فی الإحقاق.

3. وسیله المال: ص 73، علی ما فی الإحقاق.

4. وسیله النجاه: ص 204، علی ما فی الإحقاق.

5. کتاب الکنی: ج 2 ص 121، علی ما فی الإحقاق.

6. تنزیل الآیات: ص 20، علی ما فی الإحقاق.

7. تنزیل الآیات: ص 21، علی ما فی الإحقاق.

8. تنزیل الآیات: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

7. مرقاه المفاتیح: ج 11 ص 370، علی ما فی الإحقاق.

8. وسیله المال: ص 73، علی ما فی الإحقاق.

9. وسیله المال: ص 74، علی ما فی الإحقاق.

10. المناقب لابن المغازلی: ص 110، علی ما فی الإحقاق.

. 11 الحسن و الحسین علیهما السّلام: ص 7، علی ما فی الإحقاق.

. 12 وسیله المال: ص 72، علی ما فی الإحقاق.

. 13 المناقب لابن المغازلی: ص 111، علی ما فی الإحقاق.

. 14 مرقاه المفاتیح: ج 11 ص 370، علی ما فی الإحقاق.

. 15 شواهد التنزیل: ج 2 ص 11، 12- 91، عده أحادیث بأسانیدها.

.

16 أعیان الشیعه: ج 3 ص 85، بتفاوت فیها.

. 17 الإتحاف: ص 18، بتفاوت فیها.

. 18 إثبات الهداه: ج 1 ص 725 ح 229، بتفاوت فیها.

. 19 ذخائر العقبی: ص 21، بتفاوت فیها.

. 20 الجوهره: ص 65.

. 21 مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 157 ح 92.

. 22 وصول الأخیار إلی أصول الأخبار: ص 45.

. 23 کفایه الطالب: ص 372.

. 24 سنن الترمذی: ج 5 ص 621.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:425

الأسانید:

فی مناقب الإمام: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا محمد بن سلیمان الأصبهانی، عن یحیی بن عبید، عن عطاء بن أبی رباح، عن عمر بن أبی سلمه.

50
المتن

روی فی بعض الأخبار: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان نائما فی بیت عائشه وقت القائله.

فاستیقظ من نومه و هو یبکی، فقالت له عائشه: ما یبکیک یا رسول اللّه؟! فداک أبی و أمی و نفسی. قال لها: إن جبرئیل أتانی فی نومی و قال: أبسط یدک یا محمد. فناولنی قبضه من تراب أحمر، قال لی: هذه تربه من أرض کربلاء، و یقتل فیها ابنک الحسین علیه السّلام؛ تقتله أمتک یا محمد.

قالت عائشه: فجعل النبی صلّی اللّه علیه و آله یحدّثنی و هو یبکی و یقول: من ذا یقتل ابنی حسینا علیه السّلام؟

من ذا یقتل قره عینی حسینا علیه السّلام؟ لا أنا له اللّه شفاعتی یوم القیامه.

ثم قالت عائشه: و اللّه لقد قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ادع لی ابنتی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

فأسرعت إلیها، فجاءت و هی تقود ابنیها الحسن و الحسین علیهما السّلام کل واحد منها بید، و جاء علی علیه السّلام یمشی خلفهما حتی دخلوا حجره النبی صلّی اللّه علیه و آله.

فأجلس علیا علیه السّلام عن یمینه و أجلس فاطمه علیها السّلام عن شماله و أجلس الحسنین علیهما السّلام بین یدیه. ثم تناول کساء جریا فلفّهم فیه جمیعا، و أخذ بیده الیمنی طرفا من الکساء و بیده الیسری الطرف الآخر، و رفع رأسه إلی نحو السماء و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی، اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا، حتی قالها ثلاث مرات.

فقالت عائشه: ثم جاءت جاریه فاطمه علیها السّلام

و معها إناء فیه عصیده و خبز فی طبق، فوضعته بین أیدیهم. فجعلوا یأکلون جمیعا و النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول: کلوا هنیئا مریئا، قد أذهب اللّه عنکم الرجس و طهّرکم تطهیرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:426

المصادر:

المنتخب للطریحی: ج 2 ص 321.

51
المتن

قال ابن حجر فی الآیات الوارده فیهم علیهم السّلام، فی قوله تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»:

... أخرج أحمد، عن أبی سعید الخدری أنها نزلت فی خمسه: النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

و أخرجه ابن جریر مرفوعا بلفظ: أنزلت هذه الآیه فی خمسه: فیّ و فی علی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام.

و أخرجه الطبرانی أیضا و لمسلم: أنه صلّی اللّه علیه و آله أدخل أولئک تحت کساء علیه و قرأ هذه الآیه. و صحّ أنه صلّی اللّه علیه و آله جعل علی هؤلاء کساء و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و حامّتی- أی خاصتی- أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فقالت أم سلمه: و أنا معهم؟ قال: إنک علی خیر ....

المصادر:

الصواعق المحرقه: ص 143.

52
المتن

قال أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام فی أصحاب النبی محمد صلّی اللّه علیه و آله:

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:427

أنه لیس فیهم رجل له منقبه إلا و قد شرکته فیها و فضّلته، و لی سبعون منقبه ... إلی قوله:

و أما السبعون، فإن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نام و نوّمنی و زوجتی فاطمه و ابنیّ الحسن و الحسین علیهم السّلام و ألقی علینا عباءه قطوانیه، فأنزل اللّه تبارک و تعالی فینا: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1» و قال جبرئیل: أنا منکم یا محمد، فکان سادسنا جبرئیل.

المصادر:

1. الخصال: ج 2 ص 686 ح 1 أبواب السبعین.

2. تفسیر البرهان: ج 3 ص 313 ح 12، عن الخصال.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 1 ص 596.

الأسانید:

فی الخصال: حدثنا أحمد بن الحسن، و محمد بن أحمد و علی بن موسی و الحسین بن إبراهیم و علی بن عبد اللّه، قالوا: حدثنا تمیم بن بهلول، قال: حدثنا سلیمان بن حکیم، عن ثور بن یزید، عن مکحول، قال: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام.

53
المتن

قال الطریحی فی ماده «کسا»: أهل الکساء هم الخمسه الأشباح علیهم السّلام الذین نزلت فیهم آیه التطهیر.

و الکساء- بالکسر و المد واحد- الأکیسه ....

المصادر:

مجمع البحرین: ص 75.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:428

54
المتن

عن أم سلمه قالت: بینما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بیتی إذ أقبل علی و فاطمه علیهما السّلام بالسده فقال:

قومی عن أهل بیتی. فقمت فتنحّیت فی ناحیه قریبا. فدخل علی و فاطمه علیهما السّلام و معهما الحسن و الحسین علیهما السّلام و هما صبیان صغیران. فأخذ الصبیین فقبّلهما و وضعهما فی حجره، و اعتنق علیا و فاطمه علیهما السّلام ثم أغدف علیهم ببرده له و قال: اللهم إلیک لا إلی النار، أنا و أهل بیتی. قالت: فقلت: یا رسول اللّه أنا؟ فقال: و أنت علی خیر.

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 52.

2. مجمع الزوائد: ج 9 ص 166.

3. بحار الأنوار: ج 35 ص 219 ح 21، عن الطرائف.

4. الطرائف: ص 124 ح 191.

5. العمده: ص 16.

6. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 302، علی ما فی الاکتفاء.

7. الاکتفاء: ص 63 ح 2.

8. نهج الإیمان: ص 80.

9. الذریه الطاهره: ص 150 ح 194، بتفاوت یسیر.

10. الإمامه و أهل البیت: ج 2 ص 213.

. 11 ذخائر العقبی: ص 21.

. 12 مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 70 ح 173.

. 13 تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 203.

. 14 مسند أحمد: ج 6 ص 296.

. 15 مسند أحمد: ج 6 ص 304.

. 16 مسند أبی یعلی: ج 12 ص 313.

. 17 غریب الحدیث: ج 2 ص 280.

. 18 تفسیر الحبری: ص 302 ح 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:429

الأسانید:

1. فی العمده: بأسناده، عن عبد اللّه بن أحمد، عن أبیه، عن محمد بن جعفر، عن عوف بن العدل، عن عطیه: مثله.

2. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: و أخبرنا علی بن أحمد العاصمی، أخبرنا إسماعیل بن أحمد البیهقی، أخبرنا والدی أحمد بن الحسین، أخبرنا أحمد بن الحسن، أخبرنا عبد الوهاب. أخبرنا عوف بن عطیه، أخبرنا أبی، عن أم سلمه.

3. فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا أبو القاسم. أنا أبو علی، أنا أحمد، نا عبد اللّه، حدثنی أبی، نا محمد بن جعفر، نا عوف، عن أبی المعدل، عن أبیه، أن أم سلمه حدّثته، قالت.

55
المتن

فی تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ... و الذی بعثنی بالحق نبیا إنکم لن تؤمنوا حتی یکون محمد و آله أحبّ إلیکم من أنفسکم و أهلیکم و أموالکم و من فی الأرض جمیعا.

ثم دعا بعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فغمّتهم بعباءته القطوانیه، ثم قال:

هؤلاء خمسه لا سادس لهم من البشر. ثم قال: أنا حرب لمن حاربهم و سلم لمن سالمهم.

فقالت أم سلمه: و رفعت جانب العباء لأدخل، فکفّها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: لست هناک و إن کنت فی خیر و إلی خیر. فانقطع عنها طمع البشر.

و کان جبرئیل معهم، فقال: یا رسول اللّه، و أنا سادسکم؟ فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: نعم، أنت سادسنا. فارتقی السماوات، و قد کساه اللّه من زیاده الأنوار ما کادت الملائکه لا تبیّنه حتی قال: بخّ بخّ، من مثلی؟ أنا جبرئیل سادس محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. و ذلک ما فضّل

اللّه به جبرئیل علی سائر الملائکه فی الأرضین و السماوات.

قال: ثم تناول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الحسن علیه السّلام بیمینه و الحسین علیه السّلام بشماله فوضع هذا علی کاهله الأیمن و هذا علی کاهله الأیسر، ثم وضعهما إلی الأرض.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:430

المصادر:

1. تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام: ص 458 ح 299.

2. بحار الأنوار: ج 39 ص 107 ح 12، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

56
المتن

قال الکفعمی فی الثلاثون فی الأدعیه المنسوبه إلی الأنبیاء و الأئمه علیهم السّلام: دعاء آدم:

روی أنه رکع إلی جانب الرکن الیمانی رکعتین ثم قال: اللهم إنی أسألک إیمانا تباشر به قلبی و یقینا صادقا حتی أعلم أنه لن یصیبنی إلا ما کتبت لی و رضّنی من العیش بما قسمت لی یا أرحم الراحمین. «1»

و قوله تعالی: «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ» «2»، قیل: الکلمات هی قوله علیه السّلام: ربنا ظلمنا أنفسنا و إن لم تغفر لنا و ترحمنا لنکوننّ من الخاسرین.

و قیل: هی قوله أیضا: لا إله إلا أنت، ظلمت نفسی، فاغفر لی إنه لا یغفر الذنوب إلا أنت.

و قیل: هی قوله: سبحانک اللهم و بحمدک لا إله إلا أنت، عملت سوءا و ظلمت نفسی و اعترفت بذنبی، فاغفر لی إنک أنت خیر الغافرین.

سبحانک اللهم و بحمدک لا إله إلا أنت، عملت سوءا و ظلمت نفسی و اعترفت بذنبی، فاغفر لی إنک أنت التوّاب الرحیم.

و قیل: هی التسبیحات الأربع.

و فی روایه أهل البیت علیهم السّلام: هی أسماء أصحاب الکساء؛ محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

______________________________

(1). روی أنه لما دعا به، أوحی اللّه إلیه: یا آدم، ما حفظ من ذریتک هذا الدعاء إلا أعطیته ما یحبّ و جنّبته ما یکره و نزعت حبّ الدنیا عن قلبه و ملأت جوفه حکمته.

(2). سوره البقره: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:431

المصادر:

المصباح للکفعمی: ص 294.

57
المتن

عن سلیم بن قیس الهلالی، قال: رأیت علیا علیه السّلام فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی خلافه عثمان و جماعه یتحدّثون ...، ثم قال علی علیه السّلام:

أیها الناس! أ تعلمون أن اللّه عز و جل أنزل فی کتابه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، فجمعنی و فاطمه و ابنیّ حسنا و حسینا علیهم السّلام، ثم ألقی علینا کساء و قال: اللهم إن هؤلاء أهل بیتی و لحمتی، یؤلمنی ما یؤلمهم و یجرحنی ما یجرحهم، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فقالت أم سلمه: و أنا یا رسول اللّه؟

فقال: أنت علی خیر، إنما أنزلت فیّ و فی أخی علی علیه السّلام و فی ابنیّ الحسن و الحسین علیهما السّلام و فی تسعه من ولد ابنی الحسین علیهم السّلام خاصه، لیس معنا فیها أحد غیرنا؟

فقالوا کلهم: نشهد أن أم سلمه حدّثتنا بذلک، فسألنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فحدّثنا کما حدّثتنا أم سلمه.

المصادر:

1. کمال الدین: ج 1 ص 274 ح 25.

2. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 636 ح 11.

3. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 211 ح 26.

4. الغیبه للنعمانی: ص 52.

5. الاحتجاج: ج 1 ص 210.

6. التحصین: الباب 25.

7. فرائد السمطین: ج 1 ص 312 ح 250.

8. الغدیر: ج 1 ص 163.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:432

9. ینابیع الموده: ص 114.

10. نزهه الکرام لمحمد بن الحسین: ص 539.

. 11 التحصین: ص 630 ح 25.

الأسانید:

1. فی کمال الدین: حدثنا أبی و محمد بن الحسن، قالا: حدثنا سعد بن عبد اللّه، قال:

حدثنا یعقوب بن یزید، عن حمّاد بن عیسی، عن عمر بن أذینه، عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس، قال.

2. فی الغیبه للنعمانی: رواه أحمد بن محمد، و محمد بن همام بن سهل و عبد العزیز و عبد الواحد ابنا عبد اللّه بن یونس، عن رجالهم، عن عبد الرزاق بن همام، عن معمر بن راشد، عن أبان، عن سلیم.

3. فی الغیبه للنعمانی: هارون بن محمد، قال: حدثنی أحمد بن عبید اللّه، قال: حدثنی أبو الحسن عمرو بن جامع، قال: حدثنا عبد اللّه بن المبارک شیخ لنا: قال عبد الرزاق: عن معمر، عن أبان.

4. فرائد السمطین: بسنده، أنبأنی السید عبد الحمید بن فخار، قال: أنبأنی والدی فخار الموسوی إجازه بروایته، عن شاذان بن جبرئیل القمی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن أبی جعفر بن بابویه، قال: حدثنا أبی و محمد بن الحسن، قالا: حدثنا سعد بن عبد اللّه، قال: حدثنا یعقوب بن یزید، عن حمّاد بن عیسی، عن عمر بن أذینه، عن أبان، عن سلیم بن

قیس، قال.

58
المتن

فی الینابیع: أنه أخرجه مرفوعا الطبرانی و المسلم:

أنه صلّی اللّه علیه و آله أدخل أولئک تحت کسائه و قرأ هذه الآیه.

و صحّ أنه صلّی اللّه علیه و آله جعل علی هؤلاء کساءه و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و خاصتی، أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فقالت أم سلمه: و أنا معهم یا رسول اللّه؟ قال: إنک علی خیر ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:433

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 294.

2. الاکتفاء: ص 64 ح 3، عن تاریخ مدینه دمشق، بتفاوت فیه.

3. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 203، علی ما فی الاکتفاء، بتفاوت فیه.

4. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 204، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

5. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 205، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

6. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 206، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

7. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 207، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

8. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 260، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

9. تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 137، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

10. تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 138، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 11 تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 139، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 12 تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 140، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 13 تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 141، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 14 تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 142، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 15 تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 143، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت

فیه.

. 16 تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 144، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 17 تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 145، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 18 تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 146، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 19 تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 147، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 20 تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 148، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 21 نهج الإیمان: ص 78، بتفاوت.

59
المتن

عن عطاء، قال: حدثنی من سمع أم سلیم تذکر: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان فی بیتها، فأتته فاطمه علیها السّلام ببرمه فیها خزیره. فدخلت بها علیه فقال لها: ادعی لی زوجک و ابنیک. قالت:

فجاء علی و حسن و حسین علیهم السّلام، فدخلوا فجلسوا یأکلون من تلک الخزیره و هو علی منامه له کان تحته کساء حبری، قال: و أنا فی الحجره أصلّی. فأنزل اللّه تعالی هذه الآیه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:434

«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1» قالت: فأخذ فضل الکساء غشاهم به، ثم أخرج یدیه فألوی بهما إلی السماء ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و خاصتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

قالت: فأدخلت رأسی البیت و قلت: أنا معکم یا رسول اللّه؟ قال: إنک إلی خیر، إنک إلی خیر.

المصادر:

1. أسباب النزول: ص 295.

2. نور الأبصار: ص 123، شطرا منه.

3. إسعاف الراغبین: ص 15، بتفاوت یسیر.

4. الطرائف: ص 125 ح 192، عن مسند أحمد.

5. بحار الأنوار: ج 35 ص 220 ح 27.

6. مجمع البیان: ج 8 ص 356.

7. مسند أحمد، علی فی الطرائف.

8. حدیقه الشیعه: ص 51، بتفاوت.

9. نهج الإیمان: ص 81، بتفاوت یسیر.

10. أعیان الشیعه: ج 3 ص 85.

. 11 أعیان الشیعه: ج 2 ص 277.

. 12 تأویل الآیات: ج 2 ص 457 ح 20.

. 13 الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام: ج 2 ص 215.

. 14 اعلموا أنی فاطمه: ج 1 ص 311.

. 15 کشف الغمه: ج 2 ص 58، بتفاوت فیه.

. 16 مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 161 ح 638.

. 17 المواهب اللدنیّه: ص 52.

. 18

مسند أحمد: ج 6 ص 292.

الأسانید:

فی أسباب النزول: أخبرنا أبو سعد النضوی، قال: أخبرنا أحمد بن جعفر القطیعی،

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:435

قال: أخبرنا عبد اللّه بن أحمد بن حنبل، قال: حدثنی أبی، قال: أخبرنا ابن نمیر، قال:

أخبرنا عبد الملک، عن عطاء بن أبی رباح، قال: حدثنی من سمع أم سلیم. «1»

60
المتن

فی نهج الإیمان: أنه روی الشیخ السعید المفید محمد بن محمد بن النعمان فی ذکر آیه التطهیر أن هذه الآیه نزلت فی بیت أم سلمه، و رفع السند إلیها، أنها قالت:

کان النبی صلّی اللّه علیه و آله فی البیت و معه علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و قد جلّلهم بعباء خیبریه و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی. فأنزل اللّه تعالی الآیه، فتلاها علیهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فقالت أم سلمه: أ لست- یا رسول اللّه- من أهل بیتک؟ فقال لها: إنک علی خیر، و لم یقل إنک من أهل بیتی.

و روی أصحاب الحدیث: أن عمر بن الخطاب سئل عن هذه الآیه، فقال: سلوا عنها عائشه، فقالت عائشه: أنها نزلت فی أختی أم سلمه، فسلوها عنها فإنها أعلم بها منی.

و أما ما ذکره أصحاب المذاهب الأربعه فی ذلک فکثیر؛ فمنه ما رواه الفقیه الشافعی علی بن المغازلی فی کتابه المعروف بالمناقب مسندا إلی أم سلمه، أنها قالت: نزلت هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «2»، فی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام.

المصادر:

نهج الإیمان: ص 77.

______________________________

(1). الظاهر أنها أم سلمه لا أم سلیم.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:436

61
المتن

رواه ابن عبد ربه فی الجزء التاسع و العشرین من العقد فی فضائل علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: جمع النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فألقی علیهم کساءه و ضمّهم إلی نفسه، ثم تلا هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

فتأوّلت الشیعه «الرجس» أنه هاهنا الخوض فی غمره الدنیا و لذاتها.

المصادر:

نهج الإیمان: ص 79.

62
المتن

قال السید ابن طاوس فی زیاره السبط الشهید أبی محمد الحسن علیه السّلام:

فإذا أردت زیارته علیه السّلام، فاغتسل و اقصد البقیع، وقف علی باب الدخول و استأذن ببعض ما ذکرناه و نذکره من الإذن من أمثاله علیه السّلام، ثم ادخل وقف علی قبره المقدس و قل:

السلام علیک یا بقیه المؤمنین و ابن أول المسلمین، و کیف لا یکون ذلک کذلک؟

و أنت سبیل الهدی، و حلیف التقوی، و خامس أصحاب الکساء. «2» غذّتک ید الرحمه، و ربّیت فی حجر الإسلام، و رضعت من ثدی الإیمان. فطبت حیا و میتا، غیر أن الأنفس غیر طیبه لفراقک و لا شاکه فی حیاتک.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). المشهور إن الإمام الحسن علیه السّلام رابع أصحاب الکساء علیهم السّلام، و الظاهر أن الاشتباه من النساخ، کما سیأتی فی زیاره الحسین علیه السّلام الآتیه من نفس الکتاب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:437

المصادر:

1. مصباح الزائر: ص 190.

2. کامل الزیارات: ص 53.

3. المقنعه: ص 466.

4. التهذیب: ج 6 ص 41 ح 85.

5. بحار الأنوار: ج 97 ص 206 ح 4.

الأسانید:

فی کامل الزیارات: حدثنی حکیم بن داود، قال: حدثنی سلمه بن الخطاب، عن عمر بن علی، عن عمه، عن عمر بن یزید بیاع السابری رفعه، قال: کان محمد بن علی بن الحنفیه یأتی قبر الحسن بن علی علیه السّلام فیقول.

63
المتن

قال السید ابن طاوس فی زیاره الحسن بن علی علیه السّلام: السلام علیک یا ابن خاتم النبیین، و ابن سید الوصیین، و ابن إمام المتقین، و ابن قائد الغرّ المحجّلین إلی جنات النعیم. و کیف لا تکون کذلک؟ و أنت باب الهدی، و إمام التقی، و العروه الوثقی، و الحجه علی أهل الدنیا، و خامس أصحاب الکساء علیهم السّلام ....

المصادر:

1. مصباح الزائر: ص 349.

2. المزار للمفید (مخطوط)، علی ما فی هامش مصباح الزائر.

3. المزار للشهید: ص 170.

4. المزار لابن المشهدی: ص 667.

5. بحار الأنوار: ج 98 ص 360.

6. الإقبال: ص 332.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:438

64
المتن

و من ذلک ما رواه عن شداد بن عبد اللّه: قال واثله بن الأسقع و قد جی ء برأس الحسین بن علی علیه السّلام، قال:

فلقیه رجل من أهل الشام فأظهر سرورا، فغضب واثله و قال: و اللّه لا أزال أحبّ علیا و حسنا و حسینا علیهم السّلام أبدا، بعد إذ سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی منزل أم سلمه، و جاء الحسن علیه السّلام فأجلسه علی فخذه الیمنی و قبّله، و جاء الحسین علیه السّلام فأجلسه علی فخذه الیسری و قبّله، ثم جاءت فاطمه علیها السّلام فأجلسها بین یدیه، ثم دعا بعلی علیه السّلام فجاء فجلس بین یدیه، ثم أردف علیهم کساء خیبریا کأنی أنظر إلیه، ثم قال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

قلت لواثله: ما الرجس؟ قال: الشک فی اللّه.

المصادر:

1. نهج الإیمان: ص 83.

2. اللوامع النورانیه: ص 307، عن مسند أحمد.

3. مسند أحمد، علی ما فی اللوامع.

4. الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام: ج 2 ص 214.

الأسانید:

فی مسند أحمد: رواه أحمد، قال: حدثنا عبد اللّه بن سلیمان، قال: حدثنا أحمد بن محمد، قال: حدثنا عمر بن یونس، قال: حدثنا سلیمان بن أبی سلیمان، قال: حدثنا ابن أبی کثیر، قال: حدثنا عبد الرحمن بن أبی عمرو، حدثنی شدّاد بن عبد اللّه، قال:

سمعت واثله.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:439

65
المتن

عن عبد اللّه بن الفضل، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: یا ابن رسول اللّه! کیف صار یوم عاشوراء یوم مصیبه و غمّ و جزع و بکاء، دون الیوم الذی قبض فیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و الیوم الذی ماتت فیه فاطمه علیها السّلام، و الیوم الذی قتل فیه أمیر المؤمنین علیه السّلام، و الیوم الذی قتل فیه الحسن علیه السّلام بالسمّ؟

فقال: إن یوم الحسین علیه السّلام أعظم مصیبه من جمیع سائر الأیام، و ذلک إن أصحاب الکساء علیهم السّلام- الذین کانوا أکرم الخلق علی اللّه عز و جل- کانوا خمسه. فلما مضی عنهم النبی صلّی اللّه علیه و آله، بقی أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فکان للناس فیهم عزاء و سلوه.

فلما مضت فاطمه علیها السّلام، کان فی أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام للناس عزاء و سلوه. فلما مضی الحسن علیه السّلام، کان للناس فی الحسین علیه السّلام عزاء و سلوه. فلما قتل الحسین علیه السّلام، لم یکن بقی من أصحاب الکساء علیهم السّلام أحد للناس فیه بعده عزاء و سلوه.

فکان ذهابه کذهاب جمیعهم، کما کان بقاؤه کبقاء جمیعهم. فلذلک صار یومه أعظم الأیام مصیبه.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 17 ص 516 ح 1، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 225 ح 1.

3. بحار الأنوار: ج 44 ص 269 ح 1.

4. ناسخ التواریخ: مجلدات الإمام الحسین علیه السّلام ج 3 ص 263.

5. الدمعه الساکبه: ج 4 ص 126.

الأسانید:

فی علل الشرائع: محمد بن علی بن بشار، عن المظفر بن أحمد، عن الأسدی، عن سهل، عن سلیمان بن عبد اللّه، عن عبد اللّه بن الفضل، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:440

66
المتن

قال الشریف السید المرتضی علم الهدی فی ذکر فدک و صدق دعوی فاطمه علیها السّلام فی مطالبتها:

و مما یدلّ أیضا علی صدقها علیها السّلام فی دعواها، قیام الدلاله علی عصمتها، و یدلّ علی ذلک قوله تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

و قد روی أهل النقل بغیر خلاف بینهم أن النبی صلّی اللّه علیه و آله جلّل علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام بکساء و قال: اللهم إن هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

فنزلت الآیه و کان ذلک فی بیت أم سلمه، فقالت له صلّی اللّه علیه و آله: أ لست من أهلک؟ فقال: لا، إنک علی خیر.

المصادر:

الذخیره فی علم الکلام للسید مرتضی: ص 579.

67
المتن

عن واثله بن الأسقع، قال: خرجت و أنا أرید علیا علیه السّلام، فقیل لی: هو عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فأسلمت إلیهم، فأجدهم فی حظیره من قصب؛ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام، قد جعلهم تحت ثوب، قال: اللهم اجعل صلواتک و رحمتک مغفرتک و رضوانک علیّ و علیهم.

المصادر:

الإمامه و أهل البیت: ج 2 ص 218.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:441

68
المتن

قال أمین الإسلام أبو علی الطبرسی فی ذکر ما یوجب الدلاله علی عصمه فاطمه علیها السّلام:

من أوکد الدلائل علی عصمتها قوله سبحانه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

و وجه الدلاله: أن الأمه اتفقت أن المراد بأهل البیت فی الآیه هم أهل بیت رسول اللّه علیهم السّلام، و وردت الروایه من طریق الخاص و العام أنها مختصه بعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و أن النبی صلّی اللّه علیه و آله جلّلهم بعباء خیبریه ثم قال: اللهم إن هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا، فقالت أم سلمه: و أنا- یا رسول اللّه- من أهل بیتک؟ فقال لها: إنک علی خیر.

و لا تخلوا الإراده فی الآیه، إما أن تکون إراده محضه لم یتبعها الفعل، أو إراده وقع الفعل عندها. و الأول باطل لأن ذلک لا تخصیص فیه لأهل البیت علیهم السّلام، بل هو عام لجمیع المکلفین و لا مدح فی الإراده بمجردها، و اجتمعت الأمه علی أن الآیه فیها تفصیل لأهل البیت علیهم السّلام و آیه لهم عمن سواهم.

فثبت الوجه الثانی، و فی ثبوته ما یقتضی عصمه من عنی بالآیه، و إن شیئا من القبائح لا یجوز أن یقع منهم، علی أن غیر من سمّیناه لا شک أنه غیر مقطوع علی عصمته، و الآیه موجبه للعصمه. فثبت أنها فیمن ذکرناهم لبطلان تعقلها بغیرهم.

المصادر:

إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 148.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:442

69
المتن

قال النباطی البیاضی فی قصه الکساء و آیه التطهیر:

و أسند ابن حنبل إلی واثله بن الأسقع: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله أجلس علیا علیه السّلام علی یساره و فاطمه علیها السّلام علی یمینه و الحسنین علیهم السّلام بین یدیه، ثم التفع علیهم بثوبه و تلا هذه الآیه، ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی، هؤلاء أحق.

و فی الروایه: قالت أم سلمه: أنا معکم؟ قال: إنک علی خیر.

قالوا: عنی بالخیر نزول الآیه فیهنّ. قلنا: لو کنّ معنیات بالآیه لم یکن لقول أم سلمه فائده، و أیضا فقد أسند ابن حنبل إلیها أنها لما قالت ذلک، قال صلّی اللّه علیه و آله لها: تنحّی عن أهل بیتی. قالت: فتنحّیت.

و أسند أیضا إلیها أنه ألقی علیهم کساء فدکیا، ثم وضع یده علیهم و قال: اللهم هؤلاء آل محمد، فاجعل صلواتک و برکاتک علی محمد و آل محمد، إنک حمید مجید. قالت:

فرفعت الکساء لأدخل معهم، فجذبه من یدی و قال: إنک علی خیر.

و رواه فی المصابیح عن عائشه، و رواه عن أحمد بن حنبل، عن أم سلمه بطریق آخر، و رواه البخاری و مسلم فی صحیحها بطریق آخر فی الجزء الرابع للبخاری علی کراسین.

المصادر:

الصراط المستقیم: ج 1 ص 185.

70
المتن

عن أبی عبد اللّه الجدلی، قال: أتیت عائشه فقلت: یا أم المؤمنین! فی أیّ شی ء نزلت

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:443

هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»؟ قالت: ائت أم سلمه؟ فأسألها عن ذلک، ففی بیتها نزلت هذه الآیه. فأتیت أم سلمه فأخبرتها بمجیئی إلی عائشه و بما سألتها فأحالتنی علیها، فقالت أم سلمه: أما أنها لو شاءت أن تخبرک أخبرتک فی أیّ شی ء نزلت هذه الآیه، لکنی أخبرک:

أتانی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: لو أن عندی من أرسله إلی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام مما کان غیری. فدعوتهم، و أجلس الحسن علیه السّلام عن یمینه و الحسین علیه السّلام عن یساره و فاطمه علیها السّلام بین یدیه و علیا علیه السّلام عند رأسه، ثم أخذ ثوبا حبریّا فجلّلهم الثوب ثم قال: اللهم هؤلاء عترتی و أهل بیتی، إلیک لا إلی النار. اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

قالت أم سلمه: فقلت: یا نبی اللّه، أدخلنی معهم. فقال: لا یدخله إلا من هو منی و أنا منه، و أنت من صالحات أزواجی و أنت إلی خیر.

المصادر:

شرح الأخبار فی فضائل الأئمه الأطهار علیهم السّلام: ج 2 ص 338 ح 377.

71
المتن

عن أم سلمه زوج النبی صلّی اللّه علیه و آله، قالت: صنعت لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله طعاما و هو فی بیتی علی منامه- و المنامه علی دکان-. فأتیته بالطعام، فوضعته بین یدیه فقال لی: ادع علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فدعوتهم له فأکلوا معه، فقال: اللهم هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا (و خاصتی).

المصادر:

شرح الأخبار: ج 2 ص 48 ح 868.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:444

72
المتن

عن الصادق علیه السّلام، أنه قال: ما یقول أهل البصره فی هذه الآیه: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ ...» «1»؟ قیل:

إنهم یقولون أنها لأقارب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قال: کذبوا، إنما نزلت فینا خاصه؛ فی أهل البیت؛ فی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أصحاب الکساء.

المصادر:

1. تفسیر الصافی: ج 4 ص 373، عن الکافی.

2. تفسیر البرهان: ج 4 ص 122 ح 2، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی: عن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن إسماعیل بن عبد الخالق، قال: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام.

73
المتن

قال فرات بن إبراهیم: حدثنا عبّاد بن سعید بن عباد الجعفی معنعنا، عن أم سلمه زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله، قالت:

أمرنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن أصنع له حریره فصنعتها، ثم دعا علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام إلی جانب فاطمه علیها السّلام- قالت: و کانت لیله قاره-. فأدخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رجلیه و ساقیه إلی فخذ علی و فاطمه علیهما السّلام، ثم ألبسهم الکساء الفدکی ثم قال: أهل بیتی و خاصتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا، یکرّر من ثلاث مرات. قالت: أم سلمه:

أ لست من أهلک یا رسول اللّه؟ قال: إنک علی خیر.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 123.

2. الطرائف: ج 1 ص 130 ح 202، شطرا منه.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:445

74
المتن

قال بولس سلامه فی أهل البیت علیهم السّلام و فی خمسه أهل الکساء:

عتره الطهر یا ورود الخمائل عطّری الجوّ بالشذا و الفضائل

یا شروق الأنوار فی غیهب الأزمان ظلّی علی العصور مشاعل ...

قال طه ترکت فیکم کتاب اللّه بعدی و أهل بیتی و سائل

فاحفظونی فی عترتی أهل بیتی یحفظ الکفّ من أحبّ الأنامل

جمع اللّه خمسه فی کساءلیس فیهم إلا الجسوم فواصل ...

المصادر:

عید الغدیر أول ملحمه عربیه لبوس سلامه المسیحی: ص 119.

75
المتن

قالت أم سلمه: جاءت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام غدیّه ببرمه و قد صنعت له فیها عصیده، تحملها فی طبق لها حتی وضعتها بین یدیه صلّی اللّه علیه و آله، فقال لها: أین ابن عمک؟ قالت:

هو فی البیت. قال: اذهبی فادعیه و أتنی بابنیه. قالت: فجاءت تقود ابنیها- کل واحد منهما بید- و علی علیه السّلام یمشی فی أثرهما حتی دخلوا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأجلسهما فی حجره و جلس علی علیه السّلام علی یمینه و فاطمه علیها السّلام علی یساره.

قالت أم سلمه: و اجتذب من تحتی کساء خیبریا کان بساطا لنا علی المنامه، فلفّهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جمیعا و أخذ بطرفی الکساء و أومأ بیده الیمنی إلی ربه عز و جل و قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:446

اللهم أهل بیتی، أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا، اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا، اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

قلت: یا رسول اللّه لست منهم؟ قال: قال: بلی، فادخلی فی الکساء. قالت: فدخلت فی الکساء بعد ما قضی دعاءه لابن عمه و لابنته و لابنیه ....

المصادر:

1. ذخائر العقبی: ص 23.

2. جامع البیان: ج 22 ص 7.

3. سیر أعلام النبلاء: ج 1 ص 346.

4. سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ج 1 ص 750، بتفاوت یسیر.

5. المعجم الکبیر: ج 3 ص 54 ح 2666.

6. مسند أحمد: ج 6 ص 298.

الأسانید:

فی سیر أعلام النبلاء: أنبأنا جماعه، عن أسعد بن روح، أخبرتنا فاطمه بنت عبد اللّه، أخبرنا ابن ریذه، أخبرنا سلیمان، حدثنا أبو خلیفه، حدثنا أبو الولید، حدثنا عبد الحمید بن بهرام، حدثنا شهر بن حوشب.

76
المتن

قال البدخشانی الحارثی فی تحقیق معنی الآل و الأهل بعد ذکر علی و فاطمه و ابنیها علیهم السّلام: إن هؤلاء الأربعه قد فازوا من جمله أهل البیت بعلوّ الفضائل و سموّ المناقب، و آل العباء عباره عن هؤلاء، لأنه صحّ عن عائشه و أم سلمه و غیرهما بروایات کثیره: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله جلّل هؤلاء الأربعه بکساء کان علیه ثم قال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1» ....

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:447

المصادر:

نزل الأبرار: ص 32.

77
المتن

قال ابن أبی الحدید فی قصیدته الرائیه:

و أعجب إنسانا من القوم کثرهفلم یغن شیئا ثم هرول مدبرا ...

یزاحمه جبریل تحت عباءهلها قیل کالصید فی جانب الفرا قال بالبیت الأول: أراد بالإنسان أبا بکر فإنه لما رأی یوم حنین الکثره قال: یا رسول اللّه، لن تغلب الیوم من قله فأصابهم عینه حتی انکسروا.

و بالبیت الثانی: یعنی العباءه التی ألقاها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی أهل بیته علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ثم قال: اللهم إن هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

فأنزل اللّه تعالی فیهم: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، فقال جبرئیل: و أنا من أهل بیتک یا رسول اللّه. فقال: و أنت من أهل بیتی یا جبرئیل.

المصادر:

الدمعه الساکبه: ج 3 ص 68.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:448

78
المتن

عن أم سلمه: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لما نزلت: «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ...»، دعا علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فجلّلهم ثوبا کان علیه ثم قال:

«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

قالت: و أنا جالسه علی باب البیت فقلت: یا رسول اللّه، أ لست من أهل البیت؟ قال:

أنت إلی خیر، إنک من أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 2 ص 125 ح 611.

2. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 2 ص 124 ح 610، بنقیصه فیه.

3. الدره الیتیمه فی بعض فضائل السیده العظیمه علیها السّلام (مخطوط): ص 5.

الأسانید:

1. فی مناقب الإمام: حدثنا أحمد بن علی، قال: حدثنا الحسن بن علی، قال: أخبرنا علی، قال: أخبرنا محمد، عن فضیل بن مرزوق، عن عطیه، عن أبی سعید، عن أم سلمه.

2. فی مناقب الإمام: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا أحمد بن علی، قال: حدثنا الحسن بن علی، قال: أخبرنا محمد بن فضیل، عن شهر بن حوشب، عن أم سلمه.

79
المتن

قال الشیخ مهدی الحجار فی منظومه الکسائیه:

صلّوا علی الخمسه أصحاب العباأفضل خلق اللّه أما و أبا

روت لنا البتول خیر القصص حدیث سبطیها و طه و الوصی

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:449 قالت أتانی والدی محمدفقال یا بنتاه ضعفا أجد

فقلت عوّذنک بالرحمن یا أبتا من طارق الزمان

فقال یا بنتاه ناولینی الکساء الیمانی و به غطّینی

فمذ تغطی فیه صرت أنظرلوجهه کالبدر حین یسفر

فما تقضت ساعه من الزمن حتی أتی قره عینی الحسن

فقال یا أماه ما هذا الشذاجدی هنا قلت بلی ها هو ذا

فجاء نحو جده ملتمسابأن یکون معه تحت الکسا

مسلما علیه بالتبجیل مستأذنا علیه بالدخول

فقال یا ریحانتی و شبحی أدخل معی فأنت روح الروح

فما استمرّ ساعه من الأمدحتی أتی الشهید فلذه الکبد

و بالسلام بعد ما حیّانی یا أم یا سیدتی نادانی

إنی أشمّ نفحه فی الدارکأنها رائحه المختار

قلت أجل یا ولدی إن أبی و ابنی فی هذا الکساء مختبی

فقال و هو للسرور یبدی علیک صلی ربنا یا جدی

تأذن یا جداه بالدخول قال نعم و أنعم القبول

أ لست منی یا حسین و أنامنک فما الحاجه أن تستأذنا

ثم أتی من بعدهم علی أبو الحسین السید الوصی

فقال یا فاطمه الزکیهعلیک منی أفضل التحیه

أشمّ فی دارک خیر شمّ کأنها رائحه ابن عمی

قلت أجل إن أخاک المصطفی و ابنیک فی هذا الکساء التحفا

فأقبل الکرار خیر البشربعد النبی الطاهر المطهر

و بالصلاه و

السلام أعلناعلی النبی ثم منه استأذنا

قال أخی أن أغدو معک قال بلی أخی قد أذنت لک

فادخل فأنت یا علی منی هارون من موسی فبلّغ عنی

ثم أتت سیده النساءمن بعدهم تمشی إلی الکساء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:450 و افتتحت بأفضل السلام علی أبیها سید الأنام

و بعد ذاک استأذنت علیه بأن تضمّ نفسها إلیه

فقال یا بضعه خیر الرسل ریحانتی أنت هامی فادخلی

فقال لما اکتملوا و اجتمعوارب السما یا ساکنیها استمعوا

و عزتی و رفعتی و جودی أهل الکساء عله الوجود

لولاهم لم أخلق إلا ملاکاکلا و لا النجوم و الأفلاکا

کلا و لا أرضا و لا سما و لاشمسا و لا بدرا و لا کان الملأ

غایه خلقی للوری حبّهم فقال جبریل إلهی من هم

قال هم خمسه و هو طه و فاطم و بعلها و ابناها

فقال جبرائیل یا رب العلی تأذن لی علیهم أن أنزلا

لکی أکون سادس الأشباح قال إذا تفوز بالنجاح

فأنزل علیهم و اتل قولی إنمایرید تطهیرکم رب السما

فجاء و هو رافع للصوت بآیه الطهر لأهل البیت

و قال یا من قد هدی إلا نامارب السما یقرؤک السلاما

و هو یقول لک إی و حقی من أجل حبّکم خلقت خلقی

و أنه آذن بالمصیرلکی أکون سادس العشیر

فهل تری لی یا نبی الرحمهبأن أکون معکم للخدمه

قال نعم حبیبی یا جبریل أدخل فقد جاز لک الدخول

فعندنا قال علی ذو العلی لأحمد المختار أیا مولی الملا

بیّن لنا یا عالی الجناب ما لجلوسنا من الثواب

فقال و هو الصادق الأمین و عنه یروی الخبر الیقین

حدیثنا ما ذکرته الأمهفی محفل إلا و نالوا الرحمه

و لا دعا اللّه به مهموم إلا و عنه زالت الهموم

و طالب الحاجه إن دعا به فورا یری قضاءها من ربه

قال إذا فزنا و رب الکعبهو نالت الشیعه أعلی الرتبه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:451

المصادر:

آیه التطهیر للغریفی: ص

111.

80
المتن

منظومه السید محمد القزوینی فی حدیث الکساء:

روت لنا فاطمه خیر النساحدیث أهل الفضل أصحاب الکسا

تقول إن سید الأنام قد جاءنی یوما من الأیام

فقال لی إنی أری فی بدنی ضعفا أراه الیوم قد أنحلنی

قومی علیّ بالکسا الیمانی و فیه غطّینی بلا توانی

فقمت نحوه و قد لبّیته مسرعه و بالکسا غطّیته

و صرت أرنو وجهه کالبدرفی أربع بعد لیال عشر

فما مضی إلا الیسیر من زمن حتی أتی أبو محمد الحسن

فقال یا أماه إنی أجدرائحه طیبه أعتقد

بأنها رائحه النبی أخ الوصی المرتضی علی

قلت نعم ها هو ذا تحت الکسامدّثر به تغطی و اکتسا

فجاء نحوه ابنه مسلّمامستأذنا فقال ادخل کرما

فما مضی إلا القلیل إلاجاء الحسین السبط مستقلا

فقال یا أم أشمّ عندک رائحه کأنها المسلک الذکی

و حق من أولاک منه شرفاأظنّها ریح النبی المصطفی

قلت نعم تحت الکساء هذابجنبه أخوک فیه لا ذا

فأقبل السبط له مستأذنامسلّما قال له أدخل معنا

فما مضی من ساعه إلا و قدجاء أبوهما الغضنفر الأسد

أبو الأئمه الهداه النجباالمرتضی رابع أصحاب العبا

فقال یا سیده النساءو من بها زوّجت فی السماء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:452 إنی أشمّ فی حماک رائحهکأنها الورد الندی فائحه

یبکی شذاها عرف سید البشرو خیر من طاف و لبّی و اعتمر

قلت له تحت الکساء التحفاو ضمّ شبلیک و فیه اکتنفا

فجاء یستأذن منه سائلامنه الدخول قال ادخل عاجلا

قالت فجئت نحوهم مسلمهقال ادخلی محبوه مکرمه

فعند ما بهم أضاء الموضع و کلهم تحت الکساء اجتمعوا

نادی إله الخلق جلّ و علایسمع أملاک السماوات العلی

أقسم بالعزه و الجلال و بارتفاعی فوق کل عالی

ما من سما رفعتها مبنیهو لیس أرض فی الثری مدحیه

و لا خلقت قمرا منیراکلا و لا شمسا أضاءت نورا

إلا لأجل من تحت الکسامن لم یکن أمرهم ملتبسا

قال الأمین قلت یا رب و من تحت الکساء تجمعهم

لنا أبن

فقال لی هم معدن الرسالهو مهبط التنزیل و الجلاله

و قال هم فاطمه و بعلهاو المصطفی و الحسنان نسلها

فقال یا رباه هل تأذن لی أن أهبط الأرض لذاک المنزل

فأغتدی تحت الکساء سادساکما جعلت خادما و حارسا

قال نعم فجاءهم مسلّمامستأذنا یتلو علیهم إنما

یقول إن اللّه خصکم بهامعجزه لمن غدا منتبها

أقرأکم رب العلی سلامهو خصّکم بغایه الکرامه

و هو یقول معلنا و مفهماأملاکه الغرّ بما تقدما

قال علی قلت یا حبیبی ما لاجتماعنا من النصیب

قال النبی و الذی اصطفانی و خصّنی بالوحی و اجتبانی

ما إن جری ذکر لهذا الخیرفی محفل الأشیاع خیر معشر

إلا و أنزل الإله الرحمهو فیهم حفّت جنود جمه

من الملائک الذین صدقواتحرسهم فی الدهر ما تفرّقوا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:453 کلّا و لیس فیهم مغموم إلا و عنه کشفت هموم

کلّا و لا طالب حاجه یری قضاءها علیه قد تعسرا

إلا قضی اللّه الکریم حاجته و أنزل السرور فضلا ساحته

قال علی نحن و الأطیاب أشیاعنا الذین قدما طالبوا

فزنا بما نلنا و رب الکعبهفلیذکرن کل فرد ربه إلی هنا انتهی حدیث الکساء، و قد ختم السید أرجوزته بمصائب الزهراء علیها السّلام فقال:

یا عجبا یستأذن الأمین علیهم و یهجم الخئون

قال سلیم قلت یا سلمان هل هجموا و لم یک استئذان

فقال إی و عزه الجبارو ما علی الزهراء من خمار

لکنها لاذت وراء الباب رعایه للستر و الحجاب

فمذ رأوها عصروها عصرهکادت بنفسی أن تموت حسره

تصیح یا فضه سنّدینی فقد و ربی قتلوا جنینی

فأسقطت بنت الهدی وا حزناجنینها ذاک المسمّی محسنا

و لم یرعها کلما قد فعلوالکنها قد خرجت تولول

فانبعثت تصیح بین الناس خلّوه أو لأکشفنّ رأسی

و لو یشاء فرّق الجموعاو ترک العاصی له مطیعا

بصوله تری الجنین أشیباتذکّر المنافقین مرحبا

و ضربه یبری لها أعناقهامن قبلها عمرو بن ودّ ذاقها

المصادر:

1. آیه التطهیر فی

الخمسه أهل الکساء علیهم السّلام للغریفی: ص 95.

2. وفاه الصدیقه علیها السّلام للمقرّم: ص 47.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 930، شطرا منه.

4. إحقاق الحق: ج 2 ص 558.

5. البابلیات: ج 5 ص 252.

6. أعیان النساء للحکیمی: ص 396.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:454

7. قبسات من حیاه سیده نساء العالمین علیها السّلام: ص 26. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 454 المصادر: ..... ص : 453

8. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 118.

9. الاکتفاء: ص 90، عن شعراء الحله.

10. شعراء الحله، علی ما فی الاکتفاء

11. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 123.

81
المتن

حدیث الکساء المنظومه للسید عدنان الغریفی:

یا طالبا للکسا شرحا نبیّنه اسمع مقالی و ما أروی بتبیان

روی الثقلات الکرام الصادقون لناروایه وردت عن خیر نسوان

بنت الرسول البتول الطهر فاطمهذات الفخار و ذات القدر و الشأن

أن النبی أتی یوما لمنزلهایشکو من الضعف شکوی المدنف العانی

قالت فقلت له إنی أعیذک بالله المهیمن من ضعف و أهوان

فقال قومی و غطّینی بنیّه بالکسا الیمانی فإن الضعف أصنانی

قالت فغطّیته مذ قال لی و إذاذاک المحیا و ذاک البدر سیّان

فما مضت ساعه إلا و قد قدم السبط الزکی إلی عندی و حیّانی

و قال إنی أشمّ الیوم رائحه المختار جدی بلا زور و بهتان

فقلت ها هو ذا تحت الکساء أیاسرور قلبی و یا روحی و ریحانی

فجاءه ثم حیّاه و قال ألاهل یأذن الجد أن أغدو له ثانی

فقال ادخل و کن تحت الکساء معی یا نور عینی و یا روحی و جثمانی

فما مضت ساعه من بعد ذا و إذابالسبط نجلی غریب الطفّ وافانی

و قال لی بعد أن حیا تحیته مستبشرا جذلا قولا بإعلان

یا أم إنی

أشمّ الیوم رائحهلدیک طیبه أودت بأشجانی

کأنها یا بنت المختار رائحه الجدّ العطوف و نجل الطهر عدنان

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:455 فقلت ها هو ذا و المجتبی ولدی أخوک تحت الکساء الشامی ضجیعان

فجاءه ثم حیّاه و قال له هل یدخل الیوم أیضا سبطک الثانی

فقال ادخل و کن تحت الکساء معی یا سلوه البضعه الزهرا و سلوانی

قالت و جاء أمیر المؤمنین إلی عندی سریعا و حیّانی و نادانی

یا بنت أکرم مبعوث لأمته و أشرف الخلق من إنس و من جان

إنی أشمّ لدیک الیوم رائحه الهادی أبوکی ابن عمی خیر خلان

فقلت ها هو ذا تحت الکساء مع السبطین یا حصنی و إحصانی

فجاء نحو الکساء مستبشرا جذلامسلما غیر کسلان و لا وانی

و قال هل یأذن الهادی النبی بأن أکون تحت الکساء إن کان یهوانی

فقال ادخل أخی فیه و کن معناذا الیوم یا خیر مطعام و مطعان

قالت فجئت أنا من بعد ما دخلوافیه و سلّمت تسلیما بإحسان

فقلت هل یأذن البرّ العطوف أبی لی بالدخول فأعطانی و غطّانی

قالت فلما اجتمعنا فیه خمستنانادی الإله بإظهار و إعلان

أیا ملائکتی و الساکنین من الغرّ الکرام سماواتی و أکوانی

و عزتی و جلالی ما خلقت سمامبنیّه لا و لا أرضا و سکان

إلا لحبّ الکرام الخمس من جمعواتحت الکساء بهذا الوقت و الآن

فقال جبریل من تحت الکساء أیارب العباد و مولی کل سلطان

فقال هم أهل بیت للنبوه بل هم معدن لرسالاتی و خزّانی

هم هم فاطم الزهرا و والدهاو بعلها و بنوها آل عدنان

فقال جبریل یا ربی أ تأذن لی أکون سادس ساداتی و إخوانی

فقال فاهبط و أبلغ للنبی أخ القدر العلی تحیاتی و رضوانی

قالت فجاء و حیّاه و قال ألاإن العلی الجلیل القدر و الشأن

یقریک عنه تحیات معظمهمشفوعه بکرامات و أیمان

و أنه مادحا

أرضا و لا خلق السبع الطباق بتشیید و بنیان

و لا جری أبدا بحر و سار به فلک و لا ضاء فی الآفاق بدران

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:456 کلّا و لا دار فی السبع العلی فلک إلا لأجلکم من غیر بهتان

و قد رضی یا أخی أنی أکون لکم تحت الکساء سادسا هل أنت ترضانی

فقال ادخل فإنی قد رضیت بمایرضی الإله به یا خیر إخوانی

فعندها قال إن اللّه طهّرکم و أذهب الرجس عنکم خیر منان

قالت فقال علی للنبی ألایا أشرف الخلق من إنس و من جان

ما فی الجلوس لنا تحت الکساء من الفضل المعدّ لدی ربی و رحمانی

فقال اعلم و من بالحق أرسلنی ثم اصطفانی و نبّأنی و نجّانی

ما محفل جمع الأشیاع و اذکرواهذا الحدیث به یا خیر إنسان

إلا و قد أنزل الرحمن رحمته علیهم و جزاهم خیر إحسان

و حفّ فیهم إلی حین افتراقهم غرّ الملائک من قاص و من دانی

و استغفرت لهم عن کل ما اکتسبت أیدیهم و انثنوا عنهم بغفران

فقال و اللّه قد فزنا و فاز بناأشیاعنا و العدی بائت بخسران

و قال ما اجتمعت أشیاعنا و تلت هذا الحدیث بتصدیق و إیمان

و فیهم کان مهموم لنائبهأو فیهم کان مغموم بأحزان

إلا و فرّج عنه الهمّ و انکشفت تلک الغموم و أضحی غیر ولهان

فقال حیدره فزنا و خالقنایوم القیام و فی الدنیا برضوان

و فاز شیعتنا طرّا و قد سعدواکما سعدنا بحق و ثم ولدان

المصادر:

1. آیه التطهیر للغریفی: ص 101.

2. أعیان النساء للحکیمی: ص 398.

3. وفاه الصدیقه علیها السّلام للمقرّم: ص 50.

82
المتن

قال السید محی الدین الموسوی الغریغی فی خروج نساء النبی صلّی اللّه علیه و آله من آیه: «أَنَّما

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:457

یُرِیدُ اللَّهُ ...» «1»: و حصرها فی أهل البیت علیهم السّلام و هم الخمسه الطیبه؛ رسول اللّه و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

«إنما» أداه حصر، حصرت إراده اللّه تعالی فی أهل البیت علیهم السّلام دون غیرهم، و اللام متعلقه ب «یرید»، و قیل بمحذوف. و التقدیر و إرادته «لیذهب» و فیه تکلّف الإضمار، و قیل اللام زائده، و علی کل تقدیر، فالفعل منصوب بأن مضمره بعد اللام.

و «الرجس» هو عمل الشیطان و ما لیس للّه فیه رضی، کما نصّ علیه أهل اللغه، و هو المرویّ عن ابن عباس.

و «أهل» منصوب علی الاختصاص، و قد تبدّل الهاء من أهل همزه ثم تلیّن فیقال «آل»، کما تبدّل هاء هیهات همزه فیقال أیهات. فلذا إذا صغّر آل یرجع إلی أصله فیقال أهیل، إذ أن التصغیر یرجع الأشیاء إلی أصولها.

و الألف و اللام فی «البیت» عهدیه و هو بیت النبی صلّی اللّه علیه و آله.

و «تطهیرا» مصدر مؤکّد.

و لا شک و لا شبهه و لا ریب فی آیه التطهیر الکریمه، نزلت فیمن جلّلوا بالکساء؛ هم خمسه لا غیر النبی محمد و وصیه علی و بضعته فاطمه و ابناه الحسنان علیهم السّلام.

و لم یشارکهم فی هذه المکرمه غیرهم من النساء و غیرهنّ، و قد أجمعت الشیعه علی ذلک، و قد تواترت النصوص من طرقهم فیما أجمعوا علیه حتی أورد غایه المرام صفحه 292 أربعه و

ثلاثین حدیثا علی نزولها فی الخمسه أهل الکساء علیهم السّلام.

و کذلک أهل السنه قد تواترت الأحادیث من طرقهم علی نزولها فی الخمسه علیهم السّلام، و قد ذکر لهم فی غایه المرام صفحه 287 أحد و أربعین حدیثا، و قد رواها السیوطی فی تفسیره الدر المنثور ج 5 صفحه 198 بعشرین طریقا، کما رواها ابن جریر الطبری فی تفسیره جامع البیان ج 22 صفحه 5 بسته عشر طریقا، و کما رواها جلّ المفسرین

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:458

و المؤرخین و أهل السیر و عوّلوا علیها فی تصریحاتهم باختصاص الآیه الکریمه فی الخمسه أهل الکساء علیهم السّلام، و سنذکر ما تیّسر لنا ذکره من الأحادیث تبصره و معتبر.

المصادر:

آیه التطهیر فی الخمسه أهل الکساء علیهم السّلام للغریفی: ص 11.

83
المتن

فی کتاب فاطمه الزهراء علیها السّلام للعلامه الأمینی فی تعلیقاته، قال فی التعلیق الأول فی الروات فی شأن نزول آیه التطهیر و روات حدیث الکساء:

إن شأن نزول آیه التطهیر فی شأن الخمسه علیهم السّلام و رواتها الذین موثوق بهم عند العامه رووا حدیث الکساء و نقلوا تابعین و من بعدهم من القرن الأول إلی القرن 14، یبلغ تعدادهم إلی 300 راویا و ناقلا.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام للعلامه الأمینی: ص 387- 510.

84
المتن

قال السید محمد المیلانی فی ذکر مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام:

و لدینا أحادیث کثیره تنتهی أسانیدها إلی سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام، فأنا أروی حسب إجازاتی الروائیه المتصله إلیها بعض الأحادیث تیمّنا و تبرکا هنا:

فأروی عن أستادی الأعظم الخوئی عن مشایخه، و أروی عن الشیخ آقا بزرک الطهرانی عن مشایخه، و أروی عن السید الجدّ (المیلانی) عن مشایخه، و أروی عن السید عبد اللّه الشیرازی عن مشایخه، و أروی عن غیرهم أیضا عنها علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:459

فأروی دعاء النور بالأسانید المتصله، عن سلمان الفارسی، عن فاطمه الزهراء علیها السّلام، قال: أعطتنی فاطمه علیها السّلام رطبا ...، إلی أن قال: و أروی حدیث الکساء بسند صحیح متصل عن جابر بن عبد اللّه ....

المصادر:

قدّیسه الإسلام: ص 269.

85
المتن

قال ابن شهرآشوب فی فضل فاطمه علیها السّلام من أختیها: و أما فاطمه علیها السّلام فإنها ولیده الإسلام و من أهل العباء و المباهله و المهاجره فی أصعب وقت، و ورد فیها آیه التطهیر، و افتخر جبریل بکونه منهم ....

المصادر:

متشابه القرآن و مختلفه: ج 2 ص 39.

86
المتن

عن واثله، قال: أتیت فاطمه علیها السّلام أسألها عن علی علیه السّلام فقالت: توجّه إلیّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فجلس. فجاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و معه علی و حسن و حسین علیهم السّلام- کل واحد منهما آخذ بیده- حتی دخل. فأدنی علیا و فاطمه علیهما السّلام فأجلسهما بین یدیه و أجلس حسنا و حسینا علیهما السّلام کل واحد منهما علی فخذه، ثم لفّ علیهم ثوبه- أو قال: کساءه-، ثم تلا هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ» «1»، ثم قال: اللهم إن هؤلاء أهل بیتی و أهل بیتی أحق. فقلت: یا رسول اللّه و أنا من أهلک؟ فقال: و أنت من أهلی. قال واثله: إنها لمن أرجی ما أرجو.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:460

المصادر:

1. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 68 ح 163.

2. جواهر العقدین: ص 195.

3. کنز العمال: ج 13 ص 602 ح 37543.

4. سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 385، شطرا منه.

87
المتن

عن واثله: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جمع فاطمه و علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام تحت ثوبه و قال: اللهم قد جعلت صلواتک و رحمتک و مغفرتک و رضوانک علی إبراهیم و علی آل ابراهیم. اللهم إن هؤلاء منی و أنا منهم، فاجعل صلواتک و رحمتک و مغفرتک و رضوانک علیّ و علیهم.

قال واثله: و کنت علی الباب و قلت: و علیّ یا رسول اللّه بأبی أنت و أمی؟ قال: اللهم و علی واثله:

المصادر:

1. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 68 ح 164.

2. الصواعق المحرقه: ص 233.

88
المتن

قال فی الکشّاف: لا دلیل أقوی من هذا علی فضل أصحاب الکساء و هم علی فاطمه و الحسنان علیهم السّلام، لأنها لما نزلت دعاهم صلّی اللّه علیه و آله، فاحتضن الحسین علیه السّلام و أخذ بید الحسن علیه السّلام و مشت فاطمه علیها السّلام خلفه و علی علیه السّلام خلفها، فعلم أنهم المراد من الآیه و أن أولاد فاطمه علیها السّلام فذریتهم یسمّون أبناءه و ینسبون إلیه نسبه صحیحه نافعه فی الدنیا و الآخره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:461

المصادر:

1. الصواعق المحرقه: ص 155، عن الکشّاف.

2. الکشّاف، علی ما فی الصواعق.

89
المتن

قال الإمام الحسن بن علی علیه السّلام فی حدیث بعد قصه المباهله: قال اللّه تبارک و تعالی:

«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1» فلما نزلت هذه، جمعنا جدی صلّی اللّه علیه و آله؛ إیای و أخی و أمی و أبی و نفسه علیهم السّلام فی کساء خیبری فی حجره أم سلمه فقال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و خاصتی، أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فقالت أم سلمه: أنا أدخل معهم یا رسول اللّه؟ فقال لها: قفی مکانک یرحمک اللّه أنت علی خیر و أنها خاصه لی و لهم.

المصادر:

ینابیع الموده: ص 482.

90
المتن

قال السید ابن طاوس فی علی و فاطمه و ابناهما علیهم السّلام: ... فهؤلاء الأربعه الأنفس علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام الذین رووا أن نبیهم جمعهم تحت الکساء، قال: هؤلاء أهل بیتی ....

المصادر:

الطرائف: ج 1 ص 204 ح 295.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:462

91
المتن

قال شهر بن حوشب عن أم سلمه: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله جلّل علیا و حسنا و حسینا و فاطمه علیهم السّلام کساء ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و خاصتی. اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. قالت أم سلمه: قلت: یا رسول اللّه، أنا منهم؟ قال: إنک إلی خیر.

المصادر:

تهذیب الکمال: ج 3 ص 229.

92
المتن

عن حکیم بن سعد، قال: ذکرنا علی بن أبی طالب علیه السّلام عند أم سلمه، قالت: فیه نزلت «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

قالت أم سلمه: جاء النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی بیتی فقال: لا تأذنی لأحد. فجاءت فاطمه علیها السّلام فلم أستطع أن أحجبها عن أبیها، ثم جاء الحسن علیه السّلام فلم أستطع أن أمنعت أن یدخل علی جده و أمه، و جاء الحسین علیه السّلام فلم أستطع أن أحجبه.

فاجتمعوا حول النبی صلّی اللّه علیه و آله علی بساط، فجلّلهم نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله بکساء کان علیه، ثم قال:

هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فنزلت هذه الآیه حین اجتمعوا علی البساط.

قالت: فقلت: یا رسول اللّه! و أنا؟ قالت: فو اللّه ما أنعم، و قال: إنک إلی خیر.

و قال آخرون: بل عنی بذلک أزواج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:463

المصادر:

1. جامع البیان: ج 22 ص 6.

2. جواهر العقدین: ص 195.

الأسانید:

فی جامع البیان: حدثنا ابن حمید، قال: ثنا عبد اللّه بن عبد القدوس، عن الأعمش، عن حکیم بن سعید، قال.

93
المتن

لما نزلت: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، قالت أم سلمه:

و أنا جالسه عند الباب فقلت: یا رسول اللّه! أ لست من أهل البیت؟ فقال: إنک إلی خیر، أنت من أزواج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قالت: و فی البیت رسول اللّه و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام، فجلّلهم بکساء و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

المصادر:

1. الرصف: ج 2 ص 299.

2. جامع البیان: ج 22 ص 7.

94
المتن

فی المعجم الغسانی، عنها «2» قالت: کان النبی صلّی اللّه علیه و آله عندنا منکسا رأسه، فعملت له فاطمه علیها السّلام حریره. فجاءت و معها حسن و حسین علیهما السّلام، فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: أین زوجک؟

اذهبی فادعیه. فجاءت به فأکلوا، فأخذ کساءه فأداره علیهم و أمسک طرفه بیده

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). الظاهر: ان الضمیر یرجع إلی أم سلمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:464

الیسری، ثم رفع الیمنی إلی السماء و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و حامتی. اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. أنا حرب لمن حاربهم و سلم لمن سالمهم و عدوّ لمن عاداهم.

المصادر:

جواهر العقدین: ص 194.

95
المتن

عن أم سلمه: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله جلّل علی الحسن و الحسین و علی و فاطمه علیهم السّلام کساء ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و خاصتی، و أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فقالت أم سلمه: و أنا معهم یا رسول اللّه؟ قال: إنک إلی خیر.

المصادر:

1. عارضه الأحوذی: ج 13 ص 248 ح 3880.

2. مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 231.

3. مسند أبی یعلی الموصلی: ج 12 ص 451، بتفاوت یسیر.

4. الذکری للشهید: ص 4، بتفاوت.

5. الجوهر النقی: ج 1 ص 66.

6. الحدائق فی علم الحدیث: ج 1 ص 396.

7. أسد الغابه: ج 4 ص 110.

8. جامع المسانید: ج 9 ص 156.

9. تحفه الأشراف: ج 13 ص 12.

10. عارضه الأحوذی: ج 13 ص 249.

. 11 الإشراف علی فضل الأشراف: ص 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:465

96
المتن

قال السید العلم الحجه السید محمد هادی المیلانی فی بحث الکساء:

روی حدیث الکساء جمع من الصحابه و التابعین، و إذ لم یتیسّر استقصاؤهم جمیعا، نکتفی بذکر بعضهم.

فذکر ما یقرّب سبعین مأخذا من مات ماخذ، و نحن ذکرنا من هذا السبعین، أربعه ماخذ:

فمنهم ما روی محمد بن صدر العالم فی معارج العلی علیه السّلام فی مناقب المرتضی:

المعراج التاسع ص 152: بأسناده عن علی علیه السّلام: أنه دخل علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و قد بسط شمله، فجلس علیها هو و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. ثم أخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله بجامعه فعقد علیهم ثم قال: اللهم ارض عنهم کما أنا راض عنهم.

و منهم ما نقل فی ص 391 من هذا المصدر ص 139 قال: قال محمد بن صدر العالم:

أخرج ابن أبی شیبه و أحمد و ابن جریر و ابن المنذر و ابن أبی حاتم و الطبرانی و الحاکم و صحّحه و البیهقی فی سننه، عن واثله بن الأسقع، قال: جاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه و معه علی و حسن و

حسین علیهم السّلام حتی دخل، فأدنی علیا و فاطمه علیهما السّلام و أجلسهما بین یدیه و أجلس الحسن و الحسین علیهما السّلام کل واحد منهما علی فخذه، ثم لفّ علیهم ثوبه و أنا مستدبرهم، ثم تلا هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ» «1»، و قال:

اللهم هؤلاء أهل بیتی، اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. قلت: یا رسول اللّه! و أنا من أهلک؟ قال: و أنت من أهلی. قال واثله: إنه لأرجی ما أرجو.

أقول: واثله بن الأسقع بن کعب اللیثی، أسلم قبیل غزوه تبوک. قیل: خدم النبی صلّی اللّه علیه و آله ثلاث سنین.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:466

و منهم ما نقل فی ص 394 من هذا المصدر، ص 138 و قال: قال محمد بن صدر العالم: أخرج ابن جریر و الحاکم و ابن مردویه، عن سعد، قال: نزل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الوحی، فأدخل علیا و فاطمه و ابنیها علیهم السّلام تحت ثوبه، ثم قال: اللهم هؤلاء أهلی و أهل بیتی.

و منهم ما نقل فی ص 395 فی موده القربی من ملحقات ینابیع الموده ص 259، قال:

روی میر سید علی الهمدانی عن فاطمه علیها السّلام: أنها زارت النبی صلّی اللّه علیه و آله، فبسط ثوبا فأجلسها علیه. ثم جاء ابنها الحسن علیه السّلام فأجلسه، ثم جاء الحسین علیه السّلام فأجلسه، ثم جاء علی علیه السّلام فأجلسه معهم، ثم ضمّ الثوب علیهم ثم قال: هؤلاء أهل بیتی و أنا منهم، اللهم ارض عنهم کما أنا عنهم راض.

قال السید المیلانی فی ص 402: أقول روی حدیث الکساء جماعه من أکابر العلماء و المؤلفین،

و لنذکر أسماء بعضهم علی حسب التسلسل الزمنی.

فذکر أربعه و ثلاثین منهم مع اسم کتبهم، فلیراجع.

المصادر:

قادتنا کیف نعرفهم: ص 388.

97
المتن

قال عبد الغنی: المراد من أهل البیت علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، کما روی عن أم سلمه، قالت: جاءت فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: أین ابن عمک و ابناک؟

فقالت: فی البیت. فقال صلّی اللّه علیه و آله: ادعیهم. فجاءت إلی علی علیه السّلام فقالت: أجب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أنت و ابناک.

قالت أم سلمه: فلما رآهم مقبلین، مدّ یده إلی کساء کان علی المنامه، فمدّه و بسطه و أجلسهم علیه. ثم أخذ بأطراف الکساء الأربعه بشماله فضمّه فوق رءوسهم،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:467

و أومأ بیده الیمنی إلی ربه فقال: اللهم هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

قال الآلوسی: و هذا الحدیث دلیل علی أن علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام هم أهل البیت ....

المصادر:

بیوت الصحابه حول المسجد النبوی الشریف: ص 35.

98
المتن

قال أبو عامر: جلست فی حلقه بدمشق، فیها واثله بن الأسقع صاحب النبی صلّی اللّه علیه و آله.

فوقعوا فی علی علیه السّلام یشتمونه و ینتقصونه حتی إذا افترقت الحلقه، جعلت أتوقّع فی علی علیه السّلام، فقال لی واثله: أ رأیت علیا علیه السّلام؟ قلت: لا. قال: لم تقع فیه؟ قلت: لأنی سمعت هؤلاء یقعون فیه. قال: أ فلا أخبرک عن علی علیه السّلام؟

قال: أتیت منزله فقرعت الباب، فاستجابت لی فاطمه ابنه رسول اللّه علیها السّلام قالت: من ذا؟ قلت: واثله. قالت: و ما حاجتک؟ قلت: أردت أبا الحسن. قالت: أرقب الساعه یأتیک.

فقعدت، فأتی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله متکئا علی علی علیه السّلام فسلّمنا. فلما دخلا الدار، دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بمرط. فأدخل رأسه تحته و أدخل رأس فاطمه علیها السّلام و رأس علی علیه السّلام و رأس الحسن و الحسین علیهما السّلام تحته، ثم قال: اللهم هؤلاء أهلی- ثلاثا- ثم قال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:468

فقلت- و أنا من خارج-: و أنا من أهلک؟ فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: و أنت من أهلی و اللّه ما أرجو غیرها. «1»

المصادر:

مختصر تاریخ دمشق: ج 29 ص 48.

99
المتن

عن أم سلمه: إن الآیه نزلت فی بیتها و النبی و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی البیت. فأخذ عباء فجلّلهم بها، ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فقلت- و أنا عتبه الباب-: یا رسول اللّه، و أنا منهم أو معهم؟ قال: انک لعلی خیر.

المصادر:

1. تفسیر الحبری: ص 300 ح 52.

2. المعجم الکبیر: ج 23 ص 333.

الأسانید:

فی تفسیر الحبری: حدثنا علی بن محمد، قال: حدثنی الحبری، قال: حدثنا مالک بن إسماعیل، عن أبی اسرائیل یعنی الملائی، عن زبید، عن شهر بن حوشب، عن أم سلمه.

100
المتن

عن أم سلمه، قالت: اعتنق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام بید و فاطمه علیها السّلام بید و عطف علیهما خمیصه کانت علیه سوداء، و قبّل علیا و فاطمه علیهما السّلام و قال: اللهم إلیک لا إلی النار، أنا

______________________________

(1). هکذا فی المصدر و فیه تخلیط او توجیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:469

و أهل بیتی. قالت أم سلمه: قلت: إی رسول اللّه و أنا؟ قالت: و أنت. «1»

المصادر:

1. المعجم الطبرانی: ج 23 ص 330 ح 759.

2. مسند أبی یعلی: ج 12 ص 313 ح 6888، بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی المعجم: حدثنا إبراهیم بن صالح الشیرازی، ثنا عثمان بن الهیثم؛ و حدثنا محمد بن العباس، ثنا هوذه، قالا: ثنا عوف؛ و حدثنا العباس بن الفضل، ثنا أبو ظفر عبد السلام بن مطهّر، ثنا جعفر بن سلیمان، عن عوف، عن عطیه أبی المعدل، عن أبیه، عن أم سلمه، قالت.

2. فی مسند أبی یعلی: حدثنا محمد بن إسماعیل بن أبی سمینه، حدثنا عبد اللّه بن داود، عن فضیل، عن عطیه، عن أبی سعید، عن أم سلمه.

101
المتن

عن عطیه، قال: دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و هی تعصد عصیده. فجلس حتی بلغت و عندها الحسن و الحسین علیهما السّلام، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أرسلوا إلیّ. فجاء فأکلوا، ثم اجترّ بساطا کانوا علیه، فجلّلهم به ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فسمعت أم سلمه فقالت: یا رسول اللّه، و أنا معهم؟ فقال: إنک علی خیر.

المصادر:

أسد الغابه: ج 4 ص 46 ح 3691.

الأسانید:

فی أسد الغابه: أورده إسماعیل فی الصحابه، و روی بأسناده، عن عمیر أبی عرفجه، عن عطیه، قال.

______________________________

(1). و الظاهر الأصحّ سقط کلمه: إلی خیر أو علی خیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:470

102
المتن

عن المدائنی، عن غسّان بن عبد الحمید، قال: سألت زید بن علی بن الحسین:

أ علی علیه السّلام أفضل أم جعفر؟ فقال: إن جعفرا لذو الجناحین و أشبه الناس بالنبی صلّی اللّه علیه و آله خلقا و خلقا، و لکنه لیس من أصحاب الکساء.

المصادر:

أنساب الأشراف: ج 2 ص 153.

103
المتن

قال أبو الوفاء القرشی الحنفی فی خطبه کتابه بعد الحمد:

و أشهد أن محمدا عبد اللّه و رسوله المسمّی بخیر الأسماء؛ أحمد و محمد و الماحی و الحاشر و العاقب، آخر الأنبیاء خصوصا أهل الکساء ....

المصادر:

الجواهر المضیئه فی طبقات الحنفیه: ج 1 ص 3.

104
المتن

عن عبد اللّه بن وهب، قال: أخبرتنی أم سلمه:

أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جمع فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام «1»، ثم أدخلهم تحت ثوبه، ثم جار إلی اللّه فقال: رب هؤلاء أهلی. قالت أم سلمه: فقلت: یا رسول اللّه، أدخلنی معهم؟

فقال: إنک من أهلی.

______________________________

(1). لعل اسم علی علیه السّلام سقط من الناسخین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:471

المصادر:

ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من قسم الغیر المطبوع من الطبقات: ص 33.

الأسانید:

فی ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام: أخبرنا خالد بن مخلّد، قال: حدثنا موسی بن یعقوب الرمعی، قال: حدثنی هاشم بن هاشم، عن عبد اللّه بن وهب، قال: أخبرتنی أم سلمه.

105
المتن

قال السید الجفری: ... و لیعلم أن أهل الکساء أعظم الوسائل إلی اللّه تعالی فی نیل کل مهمه و دفع ملمّه، فعن بعض الساده العلویین فی التوسل بأهل بیت سید المرسلین:

اللهم بحق الحسن و أخیه و جده و بنیه و أمه و أبیه علیهم السّلام نجّنی من الکرب الذی نحن فیه.

المصادر:

من مناقب أهل البیت علیهم السّلام للسید الجفری: ص 53.

106
المتن

قال محمد بن علی الحسینی البغدادی فی العیون، عن شهر بن حوشب، عن أم سلمه، قال:

أتیتها فسألتها عن علی علیه السّلام، فقالت: من قتله؟ فقلت: لمن یسبّه و یسبّ من تحته.

فبکت و بکیت لبکائها، ثم قالت: ثکلتنی أمی! أ تسبّ النبی صلّی اللّه علیه و آله و أنتم أحیاء؟ قلت: لیس یعنون رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لنا، نسبّون علیا علیه السّلام. فقالت: أ لیس یسبّون من تحته؟

قلت: بلی. فقالت: و اللّه لقد رأیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یحبّه، و نزلت هذه الآیه و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مسجّی بثوب أبیض: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:472

فأمرنی ألا أدع أحدا یدخل علیه فأعقبت. فجاء الحسن و الحسین علیهما السّلام حتی دخلا علیه، ثم جاء علی و فاطمه علیهما السّلام حتی دخلا علیه. فجمعهم و أخذ کساء کذا نلبسه أحیانا و نبسطه أحیانا، فغطّاه علیهم ثم قال: رب هؤلاء حامتی و أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله بإصبعه فأدارها علیهم. قلت لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

و أنا منهم؟ فسکت، ثم أعددتها ثلاثا فقال: إنک إلی خیر. قالت: فو اللّه ما زادنی بعد ثالثه علی أن قال: إنک إلی خیر.

المصادر:

عیون الأخبار فی مناقب الأخبار للبغدادی (مخطوط فی مکتبه واتیکان بإیتالیا): ص 41 المجلس الرابع.

107
المتن

قال القاضی التستری: لما نزلت آیه المباهله، جمع علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جلّلهم بکساء فدکی.

المصادر:

الصوارم المهرقه: ص 145.

108
المتن

عن البراء بن عازب، قال: دخل علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، فخرج النبی صلّی اللّه علیه و آله بردائه علیهم فقال: اللهم هؤلاء عترتی.

المصادر:

الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 6 ص 211.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:473

الأسانید:

فی الکامل: حدثنا إسحاق بن إبراهیم بن یونس، ثنا سوید بن سعید، ثنا محمد بن عمر الکلاعی، عن إسحاق بن زید، عن البراء بن عازب، قال.

109
المتن

فی المسند من حدیث أم سلمه، قالت: دخل علی و فاطمه علیهما السّلام و معهما الحسن و الحسین علیهما السّلام. فوضعهما فی حجره فقبّلهما و اعتنق علیا علیه السّلام بإحدی یدیه و فاطمه علیها السّلام بالأخری، فجعل علیهم خمیله سوداء فقال: اللهم إلیک لا إلی النار.

المصادر:

1. الإصابه: ج 2 ص 12.

2. مسند أبی یعلی: ج 13 ص 470 ح 7486، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی مسند أبی یعلی: حدثنا محمد بن إسماعیل بن أبی سمنه البصری، حدثنا محمد بن مصعب، حدثنا الأوزاعی، عن أبی عمار شدّاد، عن واثله بن الأسقع، قال.

110
المتن

فی دره البیضاء، قال مؤلفه: رأیت حدیث الکساء معنعنا بهذا الترتیب، فکتبته بعینه فهذا لفظه: نقل حدیث شریف الکساء صحیحا عن اثنی عشر کتب معتبره؛ سته منها من کتب معتبره من الشیعه، و سته منها من کتب معتبره من العامه باختلاف نسخها؛ مرسلا و معنعنا:

1. فی مناقب العتره علیهم السّلام: عن أحمد بن محمد بن فهد الحلّی مرسلا، عن زید بن الحسن بن الإمام، عن أم سلمه، عن فاطمه الزهراء علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:474

2. فی موده القربی: عن أبی سعید الخدری مرسلا، عن زینب بنت أم سلمه، عن الزهراء علیها السّلام.

3. فی ذخائر العقبی: عن واثله بن الأسقع.

4. فی درر السمطین فی مناقب السبطین علیهما السّلام: عن جمال الدین الزرندی المدنی معنعنا، عن الصادق، عن محمد الباقر، عن زین العابدین، عن الحسین، عن الحسن علیهم السّلام.

5. فی المنتخب: عن الشیخ الطریحی.

6. فی صحیح البخاری: عن عائشه.

7. فی سنن الترمذی: فی مناقب أهل البیت علیهم السّلام، عن زینب ربیبه النبی صلّی اللّه علیه و آله، عن عائشه.

8. فی شرح الکبریت الأحمر لعلاء الدوله السمنانی: عن البیهقی، عن عائشه.

9. فی جواهر العقدین لأهل بیت النبوه علیهم السّلام.

10. عن الهلالی فی سیرته: عن عمر بن سلمه.

. 11 فی قصص النبوه فی برکات أهل بیت النبوه علیهم السّلام.

. 12 عن الغشائی: عن حفصه بنت عمر فی معجمه.

. 13 عن الشیخ الثقه الشیخ محمد حسین السیستانی فی سند هذا الحدیث الشریف، قال: سمعت عن السید حسن بن السید مرتضی

الیزدی، قال: روی صاحب العوالم فی المجلد الثانی و الستین ....

المصادر:

الدره البیضاء فی شرح حدیث الکساء للسیستانی (مخطوط): فی خاتمه الکتاب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:475

111
المتن

قال الفقیه الأکبر السید محمد کاظم الطباطبائی الیزدی فی جواب السائل عن حدیث الکساء و ما فیه من استجابه الدعاء ما هذا ملخّصه:

إن أصل القضیه الکسائیه فی الجمله من المعلومات، کما یستفاد من أخبار کثیره مما ورد فی آیه التطهیر، منها خبر منتخب الطریحی.

و أما مکان وقوعه فملخّص ما قیل: أنه یستفاد من عده أخبار أنه کان فی بیت أم سلمه، و فی خبر أنه فی بیت زینب زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله، و فی خبر أنه فی المسجد، و یستفاد من خبر المنتخب أنه کان فی بیت الصدیقه الطاهره علیها السّلام، و یمکن وقوعه مرات عدیده.

و یمکن رفع الاختلاف أیضا بأن الاختلاف فی الثوب الذی جمعوا تحته؛ فمن جمله الأخبار أنه کان کساء خیبریا و یعبّر فی بعضها بکساء فدکیه، و فی بعضها کساء کوفیه، و یسمّی بعباء قطوانیه من نواحی کوفه، و عبّر فی بعضها بخمیصه سوداء، و فی بعضها قال: التفع علیهم ثوبه و قال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ ...» «1»، و فی خبر المنتخب: کساء یمانیه.

و بعد کل هذه الاختلاف، یمکن تعدد وقوع هذه القضیه و کان واحد منها فی بیت فاطمه علیها السّلام.

و أما إشکال عدم قضاء الحوائج أحیانا بعد قراءته، فمدفوع بأن للدعاء شرائط یلزم أن یکون موجودا، و أیضا للاستجابه موانع یلزم أن یکون مرفوعا. فیکون عدم الاستجابه من جهه فقد الشرائط أو وجود المانع.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:476

کیف و الإشکال لا یختص بهذا الحدیث فقط، بل یرد الإشکال علی القرآن

أیضا؛ فإن اللّه تعالی أخبر باستجابه الدعاء بقوله: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» «1»، بأنه لا یستجاب غالبا، فیلزم خلاف قوله تعالی و تعالی اللّه عن ذلک.

و أیضا ورد فی أخبار کثیره و فی الصلوات لقضاء الحاجات و کشف الکربات، معلوم أن اللّه تعالی- جلّت قدرته- قاضی الحاجات، منفّس الکربات، معطی السؤلات، ولی الرغبات، کافی المهمات، و بناء علی الإشکال المذکور یلزم خلاف ما ذکر.

و الجواب عن کل هذه أنه من باب المقتضیات لا أنه عله تامه فی الاستجابه، فالاستجابه موقوف لوجود الشرائط و فقد الموانع. فلو کان الدعاء أو صلاه الحاجه أو کل ورد و ختوم عله تامه لقضاء الحاجات من غیر حاجه بشروطها. فتعلیمها للعباء خلاف المصلحه و موجب لإخلال النظام و سبب لهرج و مرج، کما أنه من الواضح أن اسم الأعظم عله تامه و هو مخفی عن عامه الناس.

المصادر:

السؤال و الجواب من فتاوی السید محمد کاظم الیزدی: ج 1 ص 407.

112
المتن

قال فی رساله حدیث الکساء فی مصادره: إن لحدیث الکساء نصوصا کثیره عن کثیر من الصحابه و التابعین و کلها یفید:

أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أخذ ثوبا فجلّل فیه علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و قال: إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا، أو دعا لهم بذلک، و الأکثر یصرّح بأنه صلّی اللّه علیه و آله قد منع إحدی النساء عن الدخول مع أهل الکساء؛ عائشه أو أم سلمه أو زینب ....

______________________________

(1). سوره غافر: الآیه 60.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:477

و أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قد أصرّ إصرارا عظیما علی هذا الأمر و حاول أن یزید الأمر ثبوتا و تأکدا و رسوخا، یزید أیّه شبهه أو ریب فیما یرتبط بالمراد من أهل البیت علیهم السّلام، و یسلب أصحاب الأغراض السیاسیه و الأهواء و العصبیات الجاهلیه أیّه فرصه للتحریف أو للتزییف.

أقول: و ما ذکر أهل البیت علیهم السّلام فی حدیث الکساء فی النصوص و الآثار فوق مستوی الإحصاء، و لکن بقاعده ما لا یدرک کله لا یترک کله ذکر المؤلف نبذه منها و نذکره هنا فیما یلی:

1. آیه التطهیر فی أحادیث الفریقین للسید علی الموحد الأبطحی.

2. منهاج السنه لابن تیمیه: ج 3 ص 4 و ج 4 ص 20.

3. راجع هذه الأحادیث الکثیره جدا علی اختلاف ألفاظها فی المصادر التالیه:

جامع البیان: ج 22 ص 5- 7، و الدر المنثور: ج 5 ص 198- 199، عنه و عن ابن المنذر و ابن أبی حاتم، و الطبرانی و ابن

مردویه و الخطیب و الترمذی و الحاکم و صحّحاه و البیهقی فی سننه و ابن أبی شیبه و أحمد و مسلم و فتح القدیر: ج 4 ص 279 280، و جوامع الجامع: ص 372، و التسهیل لعلوم التنزیل: ج 3 ص 137، و تأویل الآیات الظاهره: ج 2 ص 457- 459، و الطرائف: ص 122، و المناقب لابن المغازلی:

ص 301- 307، و شواهد التنزیل: ج 2 ص 11- 92، و مسند الطیالسی: ص 274، و العمده لابن بطریق: ص 31- 46، و مجمع الزوائد: ج 7 ص 9، 91، 121، 119، 146، 167، 169، 172.

و أسد الغابه: ج 4 ص 2، 49 و ج 9 ص 3، 12، 20، 413 و ج 5 ص 66، 174، 521، 589، و آیه التطهیر فی أحادیث الفریقین: المجلد الأول کله، و أسباب النزول: ص 203، مجمع البیان: ج 9 ص 138 و ج 8 ص 356، 357، و البحار: ج 35 ص 206- 223 و ج 45 ص 199 و ج 37 ص 35، 36، و نهج الحق: ص 173- 175، و الجامع لأحکام القرآن: ج 14 ص 182، و صحیح مسلم: ج 7 ص 130، و سعد السعود: ص 106، 107،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:478

204، و ذخائر العقبی: ص 21- 25، 87، و کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام:

405، و الإیضاح لابن شاذان: ص 170، و مسند أحمد: ج 4 ص 107 و ج 3 ص 259، 285 و ج 6 ص 292، 298، 304 و ج 1 ص 331.

و تفسیر القرآن العظیم: ج 3 ص 483- 486، و کفایه الطالب: ج 54،

242، 371- 377، و ترجمه الإمام علی بن أبی طالب من تاریخ دمشق (بتحقیق المحمودی): ج 1 ص 183، 184، و المعجم الصغیر: ج 1 ص 65، 135، و الجامع الصحیح: ج 5 ص 351، 352، 663، 699، و خصائص الإمام علی علیه السّلام للنسائی: ص 49، 63، المستدرک علی الصحیحین: ج 2 ص 416 و ج 3 ص 133، 146، 147، 158، 172، و تلخیصه للذهبی (مطبوع بهامشه)، و تفسیر القمی: ج 2 ص 193، و التبیان: ج 8 ص 307، 309، و التفسیر الحدیث: ج 8 ص 261، 262، مختصر تاریخ دمشق: ج 7 ص 13، و البرهان (تفسیر): ج 3 ص 309، 325، و تفسیر فرات: ص 332، 340، و وفاء الوفاء: ج 1 ص 450.

و راجع نزهه المجالس: ج 2 ص 222، و منتخب ذیل المذیل للطبری: ص 83، و حبیب السیر: ج 1 ص 407 و ج 2 ص 11، و الشفاء لعیاض: ج 2 ص 48، و سیر أعلام النبلاء: ج 10 ص 346، 347 و ج 3 ص 270، 351، 385، 254، و الغدیر: ج 1 ص 50 و ج 3 ص 196، و إحقاق الحق (الملحقات): 19- 69 و ج 3 ص 513، 531 و ج 2 ص 502- 573 و ج 14 ص 40- 105 و ج 18 ص 359- 383 عن مصادر کثیره جدا.

و سلیم بن قیس: ص 52، 53، 105، و راجع: ص 100، و نزل الأبرار: ص 102- 104، 108، و کنز العمال: ج 13 ص 646، و نوادر الأصول: ص 69، 265، و الصراط المستقیم: ج 1 ص 184- 188، و قال

فی جمله ما قال: و أسند نزولها فیهم صاحب کتاب الآیات المنتزعه، و قد وقفه المستنصر بمدرسته و شرط أن لا یخرج من خزانته، و هو بخط ابن البوّاب و فیه سماع لعلی بن هلال الکاتب، و خطه لا یمکن أحد أن یزوّره علیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:479

و مرقاه الوصول: ص 105- 107، و ذکر أخبار أصبهان: ج 2 ص 253 و ج 1 ص 108، و تهذیب التهذیب: ج 2 ص 297، و الریاض النضره: ج 3 ص 152، 153، و نهج الحق (المطبوع ضمن إحقاق الحق): ج 2 ص 502، 563، و مصابیح السنه للبغوی: ج 4 ص 183، و الکشّاف: ج 1 ص 369، و الإنفاق: ج 2 ص 199، 200، و تذکره الخواص: ص 233، و أحکام القرآن لابن العربی: ج 3 ص 1538، و الفصول المهمه لابن الصبّاغ: ص 7، 8، الإصابه: ج 2 ص 509 و ج 4 ص 378.

و ترجمه الإمام الحسن علیه السّلام لابن عساکر (بتحقیق المحمودی): ص 63- 70، و الصواعق المحرقه: ص 141- 143، 137، و متشابه القرآن و مختلفه: ج 2 ص 52، و تفسیر نور الثقلین: ج 4 ص 270- 277، و إسعاف الراغبین (مطبوع بهامش نور الأبصار): ص 106، 107، و نور الأبصار: ص 110- 112، و فضائل الخمسه علیهم السّلام من الصحاح السته: ج 1 ص 224- 243، و راجع 253، و الإستیعاب (مطبوع بهامش الإصابه): ج 4 ص 46 و ج 3 ص 37، و فرائد السمطین: ج 1 ص 316، 368 و ج 2 ص 10، 19، 22، 23، و ینابیع الموده: ص 107، 108، 167، 228،

229، 230، 260، 15، 8، 174، 294، 193، و العقد الفرید: ج 4 ص 311، و مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 2 ص 61، 62.

و راجع التاریخ الکبیر للبخاری: ج 1 قسم 2 ص 69، 70، 110، و راجع 197، و کتاب الکنی للبخاری: ص 25، 26، و نظم درر السمطین: ص 133، 238، 239، و تهذیب تاریخ دمشق: ج 4 ص 207- 209، و النهایه فی اللغه: ج 1 ص 446، و لباب التأویل: ج 3 ص 466، الکلمه الغرّاء فی تفضیل الزهراء علیها السّلام (ملحق بالفصول المهمه):

ص 203، 217، و أنساب الأشراف: ج 2 ص 104، 106، و ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ دمشق (بتحقیق المحمودی): ص 60، 76، المعتصر من المختصر: ج 2 ص 266، 267.

و المواهب اللدنیّه: ج 2 ص 122، المحاسن و المساوی: ج 1 ص 481، و نفحات اللاهوت: ص 84، 85، و تیسیر الوصول: ج 2 ص 161، و الکافی: ج 1 ص 287،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:480

منتخب کنز العمال (بهامش مسند أحمد): ج 5 ص 96 عن ابن أبی شیبه، و کنز العمال:

ج 16 ص 257، و الاتحاف: ص 18، و تاریخ الإسلام للذهبی: عهد الخلفاء الراشدین ص 44، و أحکام القرآن للجصّاص: ج 5 ص 230، و تاریخ بغداد: ج 10 ص 278 و ج 9 ص 126، 127، و المناقب للخوارزمی: ص 23، 224، و السیره النبویه لدحلان: ج 2 ص 300، و مشکل الآثار: ج 1 ص 332- 339، و السنن الکبری: ج 2 ص 146- 152 و ج 7 ص 63، و البدایه و النهایه: ج 5 ص

321 و ج 8 ص 35، 205، عن ذخائر المواریث: ج 4 ص 293، و عن میزان الاعتدال: ج 2 ص 17، و منهاج السنه: ج 3 ص 4 و ج 4 ص 20.

و جامع البیان: ج 22 ص 5، و کنز العمال: ج 16 ص 257، و منتخب کنز العمال (بهامش مسند أحمد)، ج 5 ص 96، عن ابن أبی شیبه، و لباب التأویل: ج 3 ص 466، و التفسیر الحدیث: ج 8 ص 262، و الدر المنثور: ج 5 ص 199، و تفسیر القرآن العظیم:

ج 3 ص 483، و الفصول المهمه للمالکی: ص 8، و ینابیع الموده: ص 108، 193، 260، و مجمع الزوائد: ص 121، 168، و البرهان (تفسیر): ج 3 ص 324، و الطرائف: ص 128، و مسند أحمد: ج 3 ص 259، 285، و شواهد التنزیل: ج 2 ص 11- 15، 48، 50، 92، و البحار: ج 35 ص 223، 227.

و الجامع الصحیح: ج 5 ص 352، و مستدرک الحاکم: ج 3 ص 158، و سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 134، و أحکام القرآن لابن العربی: ج 3 ص 1538، و أسد الغابه: ج 5 ص 521، و تیسیر الوصول: ج 2 ص 161، و أنساب الأشراف: ج 2 ص 104، و ذخائر العقبی: ص 24، و البدایه و النهایه: ج 8 ص 205.

و راجع الدر المنثور: ج 5 ص 199 عن ابن مردویه، و الطرائف: ص 128، و المناقب للخوارزمی: ص 23، و البحار: ج 35 ص 223، و إحقاق الحق: ج 9 ص 63 عن تفسیر الثعلبی، و نهج الحق: ص 174، و فی المطبوع ضمن إحقاق

الحق: ص 563، و البرهان (تفسیر): ج 3 ص 323، و تفسیر فرات: ص 339، و مشکل الآثار: ج 1 ص 338، 339، و ینابیع الموده: ص 174، 193، و التاریخ الکبیر للبخاری (کتاب الکنی): ص 25، 26، و العمده لابن البطریق: ص 41، 45، و ذخائر العقبی: ص 24، 25، عن عبد بن حمید

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:481

و شواهد التنزیل: ج 4 ص 29، 52، و کفایه الطالب: ص 376، و کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 405، و البحار: ج 35 ص 214، 223.

جامع البیان: ج 22 ص 6، و فتح القدیر: ج 4 ص 280 و عن ابن مردویه، و وفاء الوفاء: ج 2 ص 450، و راجع 467، و منتخب ذیل المذیل (للطبری): ص 3، و شواهد التنزیل: ج 2 ص 50، 91، نور الأبصار: ص 122، و إسعاف الراغبین (مطبوع بهامش نور الأبصار): ص 108، و البدایه و النهایه: ج 5 ص 321، و تفسیر القرآن العظیم: ج 3 ص 483.

الدر المنثور: ج 5 ص 199 عن ابن جریر و ابن مردویه، و شواهد التنزیل: ج 2 ص 28، 50، 51، 89، 91، و کفایه الطالب: ص 376، و ینابیع الموده: ص 260، و نور الأبصار: ص 112، و إسعاف الراغبین (مطبوع بهامش نور الأبصار: ص 107، مسند الطیالسی: ص 274، و أسد الغابه: ج 5 ص 66، الدر المنثور: ج 5 ص 199 عن ابن مردویه، و المناقب للخوارزمی: ص 23، و وفاء الوفاء: ج 2 ص 450، و راجع ص 467، و شواهد التنزیل: ج 2 ص 27، 28، 51، و مجمع الزوائد:

ج 9 ص 169، و الصراط المستقیم: ج 1 ص 188.

و نور الأبصار: ص 112، و تفسیر فرات: ص 338، 339، و البرهان (تفسیر): ج 3 ص 313، 324، و الأمالی للطوسی: ج 1 ص 257، و البحار 35/ 209، 213، ی 215، 216.

مجمع الزوائد 9/ 169 و شواهد التنزیل 2/ 50، و ینابیع الموده: ص 260.

و راجع تفسیر فرات: ص 339، و نهج الحق (المطبوع ضمن إحقاق الحق): ج 2 ص 563، و راجع نهج الحق (المطبوع مستقلا): ص 174، و کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 405، و البحار: ج 35 ص 214.

راجع الدر المنثور: ج 5 ص 199 عن ابن أبی شیبه و ابن جریر و الترمذی و حسّنه و أحمد و ابن المنذر و الطبرانی و الحاکم و صحّحه و ابن مردویه عن أنس، و البرهان ج 3 ص 313، و نور الأبصار: ص 112، و إسعاف الراغبین (مطبوع بهامش نور الأبصار)،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:482

و فتح القدیر: ج 4 ص 280، عمن ذکرهم السیوطی، و الأمالی للمفید: ص 318، و الأمالی للطوسی: ج 1 ص 88، و أسد الغابه: ج 5 ص 174 و قال: أخرجه الثلاثه.

و نزهه المجالس: ج 2 ص 179، و شواهد التنزیل: ج 2 ص 47، 50، و نظم درر السمطین: ص 239، و ینابیع الموده: ص 8، 9، و الإستیعاب (بهامش الإصابه): ج 4 ص 46، و مشکل الآثار: ج 1 ص 338، و المعتصر من المختصر: ج 2 ص 267، و البحار: ج 35 ص 208، 37، 36.

البرهان (تفسیر): ج 3 ص 317، و البحار: 35 ص 207، و

تفسیر القمی: ج 2 ص 67.

ینابیع الموده: ص 260.

تفسیر القرآن العظیم: ج 3 ص 485، و شواهد التنزیل: ج 2 ص 37، 38، 39 و فیه:

و لم یدخلنی معهم، و فرائد السمطین: ج 1 ص 368، و الصراط المستقیم: ج 1 ص 185، 187، و کفایه الطالب: ص 323، و التفسیر الحدیث: ج 8 ص 262 عن الطبرسی و ابن کثیر، و العمده لابن البطریق: ص 40، مجمع البیان: ج 8 ص 357، و البحار: ج 35 ص 222.

البحار: ج 35 ص 222، 223، و الطرائف: ص 128، و فرائد السمطین: ج 2 ص 19، و تفسیر القرآن العظیم: ج 3 ص 485، و شواهد التنزیل: ج 2 ص 32، و الصراط المستقیم: ج 1 ص 187، و العمده لابن البطریق: ص 40، و أشار إلیه فی نفحات اللاهوت: ص 84، و إحقاق الحق: ج 9 ص 52 عن تفسیر الثعلبی.

جامع البیان: ج 22 ص 7، و الدر المنثور: ج 5 ص 198.

الدر المنثور: ج 5 ص 198 عن ابن مردویه و الخطیب، و أسد الغابه: ج 2 ص 12، و الجامع الصحیح للترمذی: ج 5 ص 351، 663، و التفسیر الحدیث: ج 8 ص 261 عن التاج الجامع: ج 3 ص 308، 309، و نزل الأبرار: ص 103، 104، و ینابیع الموده: ص 107، 230، و شواهد التنزیل: ج 2 ص 69، 70 و فیها: اجلسی مکانک فإنک علی خیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:483

و الجامع لأحکام القرآن: ج 14 ص 183، و البحار: ج 35 ص 227، و مختصر التحفه الاثنی عشریه: ص 151.

ذخائر العقبی: ص 21، و ترجمه الإمام الحسین علیه

السّلام لابن عساکر (بتحقیق المحمودی): ص 64، و ینابیع الموده: ص 107، 228 عن الدولابی و الترمذی و فیه:

قفی مکانک ...، و البحار: ج 35 ص 223.

تفسیر فرات: ص 335، و راجع 337 فثمّه حدیث آخر فیه تفصیلات أخری، و نقله فی البحار: ج 35 ص 215 مکتفیا بالفقره الأولی.

هذا القول موجود فی جلّ- إن لم یکن کل المصادر- التی تقدّمت و ستأتی، و لکننا مع ذلک نذکر القارئ بالمصادر التالیه:

الدرّ المنثور: ج 5 ص 198 عن الطبرانی و ابن مردویه و ابن جریر و ابن المنذر و ابن أبی حاتم و الخطیب، و فتح القدیر: ج 4 ص 279، و جامع البیان: ج 22 ص 6، 7، و جوامع الجامع: ص 372، و الفصول المهمه للمالکی: ص 8، و تأویل الآیات الظاهره:

ج 2 ص 457، 458، 459، و کفایه الطالب: ص 112، 372، و إسعاف الراغبین (مطبوع بهامش نور الأبصار): ص 106، و تفسیر فرات: ص 332، 340، و مجمع البیان: ج 8 ص 356، 357، و أسد الغابه: ج 3 ص 413 و ج 2 ص 12 و ج 4 ص 29، و الجامع الصحیح: ج 5 ص 351، 663، 699.

و مشکل الآثار: ج 1 ص 333، 336، و نور الثقلین: ج 4 ص 270، 277، و البرهان (تفسیر): ج 3 ص 309، 325، و ذخائر العقبی: ص 21، 22، و شواهد التنزیل: ج 2 ص 23، 24، 31، 55، 58، 62، 64، 65، 67، 71، 73، 79- 90، و العمده لابن البطریق: ص 33، 39، و الطرائف: ص 124- 126، و البحار: ج 35 ص 207، 220، 226، 209، 213، 214، 219.

و

تاریخ بغداد: ج 9 ص 126، 127 و ج 10 ص 278، و حبیب السیر: ج 1 ص 304 و ج 2 ص 11، و ینابیع الموده: ص 107، 228، 230، 294، و مستدرک الحاکم: ج 2 ص

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:484

416، و تفسیر القرآن العظیم: ج 3 ص 483، 484، 485، و المواهب اللدنیّه: ج 2 ص 122، و أسباب النزول: ص 203، و التفسیر الحدیث: ج 8 ص 261، 262، و نزل الأبرار:

ص 103، 104.

و مختصر تاریخ دمشق: ج 7 ص 13، و تهذیب تاریخ دمشق: ج 4 ص 207، و مناقب الإمام علی علیه السّلام لابن المغازلی: ص 303، 305، و الصواعق المحرقه: ص 141، 227، و لباب التأویل للخازن: ج 3 ص 466، و مسند أحمد: ج 6 ص 292، 304، و السنن الکبری: ج 2 ص 150، و الکافی: ج 1 ص 287، و نظم درر السمطین: ص 133، 238، 239، و فرائد السمطین: ج 1 ص 316، و ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ دمشق: ص 62، 64، 66، 67، 68، 70، 71، 73، و کتاب سلیم بن قیس: ص 53، 150، و نفحات اللاهوت: ص 84، و تفسیر القمی: ج 2 ص 193، و مرقاه الوصول: ص 106، و السیره النبویه لدحلان: ج 2 ص 300، و إحقاق الحق: ج 2 ص 568، و مجمع البیان: ج 8 ص 357.

مشکل الآثار: ج 1 ص 334، و حیاه الإمام الحسن علیه السّلام من تاریخ دمشق: ص 70، و جامع البیان: ج 22 ص 7، و شواهد التنزیل: ج 2 ص 55، 56، 57، 58، 60، 71،

و العمده لابن البطریق: ص 44، و لباب التأویل للخازن: ج 3 ص 466، و تفسیر القرآن العظیم: ج 3 ص 485، و نزل الأبرار: ص 103، تیسیر الوصول: ج 2 ص 161، نفحات اللاهوت: ص 84، و مرقاه الوصول: ص 106، و البحار: ج 35 ص 217، 218.

إحقاق الحق: ج 2 ص 568.

الکافی: ج 1 ص 287، و تاریخ بغداد: ج 10 ص 278، و السیره النبویه لدحلان: ج 2 ص 300، البحار: ج 35 ص 211، و تفسیر العیاشی: ج 1 ص 250- 252.

المستدرک علی الصحیحین: ج 2 ص 416 و تلخیصه للذهبی بهامشه.

جامع البیان: ج 22 ص 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:485

کتاب سلیم بن قیس ص 53.

الأمالی للطوسی ج 1 ص 387، و البحار: ج 35 ص 208.

مشکل الآثار: ج 1 ص 326، و شواهد التنزیل: ج 2 ص 88، و راجع: تفسیر فرات:

ص 227.

البحار: ج 35 ص 316.

الصواعق المحرقه: ص 227.

نفحات اللاهوت: ص 84.

جامع البیان: ج 22 ص 7، و تفسیر القرآن العظیم: ج 3 ص 483.

ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ دمشق: ص 69، و شواهد التنزیل: ج 2 ص 82، و نظم درر السمطین: ص 238، و تفسیر فرات: ص 334، و البرهان: ج 3 ص 313، و تأویل الآیات الظاهره: ج 2 ص 459، و راجع البحار: ج 35 ص 209، و الخصال: ج 2 ص 403.

التبیان: ج 8 ص 308، و متشابه القرآن و مختلفه: ج 2 ص 52، و البحار: ج 35 ص 231.

مشکل الآثار: ج 1 ص 335، و راجع ص 333، و تفسیر فرات: ص 335، و البرهان:

ج 3 ص 321،

و شواهد التنزیل: ج 2 ص 74- 75، و الطرائف: ص 126، و ذخائر العقبی:

ص 22- 23، و العمده لابن البطریق: ص 34، و ینابیع الموده: ص 228، 294، و البحار ج 35 ص 221 و ج 45 ص 199، و الصواعق المحرقه: ص 142، و ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ دمشق (بتحقیق المحمودی): ص 65، و مسند أحمد، ج 6 ص 298.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:486

ذخائر العقبی: ص 22، و ینابیع الموده: ص 108، 109، 294، و راجع نور الأبصار:

ص 112، إسعاف الراغبین بهامشه: ص 107، و الصواعق المحرقه: ص 142.

و من أراد الوقوف علی خصوصیات الحدیث المختلفه، فلیراجع کتاب آیه التطهیر فی أحادیث الفریقین، فی مجلدیه الأول و الثانی.

المصادر:

حدیث الکساء فی مصادره: ص 2.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:487

الفصل التاسع إنّها علیها السّلام من أصحاب المباهله

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:488

فی هذا الفصل
اشاره

إن فی حدیث المباهله کرامه من اللّه لأهل المباهله، و هم رسول اللّه و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و ذلک أن اللّه انتخب أمیر المؤمنین علیه السّلام فقط من بین الصحابه و فیهم سلمان و أبو ذر و مقداد، و انتخب فاطمه علیها السّلام من بین النساء و الصحابیات و أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله و فیهنّ من نساء الجنه کأم أیمن و أم سلمه، و من بین الأبناء الحسن و الحسین علیهما السّلام، و نزلت آیه المباهله فی شأنهم.

و جعل فیها أمیر المؤمنین علیه السّلام نفس النبی صلّی اللّه علیه و آله و انحصرت فاطمه علیها السّلام وحدها من النساء و لم تحضر فی المباهله أحد من النساء غیر فاطمه علیها السّلام- بنقل الفریقین- و اختص الحسن و الحسین علیهما السّلام بأبناء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و هذا ینبئنا بأنه لم یوجد بل لم یخلق اللّه علی وجه الأرض و تحت السماء مقدّسین منتخبین من عند اللّه إلا هذه الخمسه.

و کانت الصدیقه الکبری علیها السّلام إحدی هذه الشخصیات جعلت بین أربعه من المعصومین: النبی و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و بینهم معصومه من النساء و هی فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:489

و هذا أکبر فضیله لعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و یدلّ علیه القرآن بما قرن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنفسهم بنفسه. فکما لا ینعقد المباهله إلا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، کذلک لا ینعقد إلا بهم علیهم السّلام.

و کان ذلک یوم

عزه الإسلام و ذلّه النصاری و تکریم أهل البیت علیهم السّلام و خفّه المخالفین المنافقین و کسر رقابهم.

یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 88 حدیثا:

کلام الطبرسی فی نزول آیات المباهله و استنظار نصاری نجران رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی الغد، مجی ء النبی صلّی اللّه علیه و آله غدا آخذا بید علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام بین یدیه و فاطمه علیها السّلام خلفه و خروج النصاری یقدّمهم أسقفهم، رجوع الأسقف عن المباهله عند رؤیه النبی صلّی اللّه علیه و آله مع أهل بیته علیهم السّلام و مصالحتهم علی ألفی حله من الحلل الأواقی ....

کلام عبد المسیح للنصاری: إن محمدا نبی مرسل و المباهله مع النبی صلّی اللّه علیه و آله هلاکه.

قدوم السید و العاقب أسقفا نجران فی سبعین راکبا وفدا علی النبی صلّی اللّه علیه و آله، مجی ء النبی صلّی اللّه علیه و آله مع علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کسح ما بین شجرتین و نشر الکساء علیهما و دخولهم تحت الکساء معتمدا علی قوسه و رفع یده إلی السماء و اصفرار لون السید و العاقب ....

کتاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی أهل نجران و مجیئهم إلیه و مجی ء النبی صلّی اللّه علیه و آله مشتملا علی الحسن و الحسین علیهما السّلام فی خمیله له و فاطمه علیها السّلام ماشیا خلفه و علی علیه السّلام خلفها، ترک کبیر النصاری الملاعنه عند رؤیه النبی و أهل بیته علیهم السّلام.

کلام الأمینی أنه تصریح فی الآیه بمشارکه فاطمه علیها السّلام فی المباهله بین أربعه من المعصومین علیهم

السّلام و هی معصومه من النساء، ففاطمه الزهراء علیها السّلام من المقدسین المنتخبین من عند اللّه تعالی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:490

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله للمباهله بالحسن و الحسین و فاطمه و علی علیهم السّلام و إتیان العاقب و السید بابنین علی أحدهما درّتان کأنهما بیضتا حمام، ترکهم المباهله عند رؤیه النبی صلّی اللّه علیه و آله مع أهل بیته علیهم السّلام.

کلام عبد الرحمن بن الجوزی فی ذکر المباهله و معناها بعد إقامه الحجه و حضورهم فی میعادهم و أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بید الحسن و الحسین علیهما السّلام و إباؤهما عن المباهله عند رؤیته صلّی اللّه علیه و آله.

فی أنه ما فی الأرض عباد أکرم من علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام لمباهله النصاری و أمر اللّه إیاه بالمباهله مع هؤلاء، فهم أفضل الخلق.

دعوه النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی المباهله و خوفهم و إباءهم عنه عند رؤیه النبی صلّی اللّه علیه و آله و تراضیهم بالجزیه و انصرافهم.

دعوه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند نزول آیه المباهله علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و کلامه: اللهم هؤلاء أهل بیتی.

کلام السید ابن طاوس فی فضل أهل المباهله بشهاده أهل الخلاف ....

وفد نصاری نجران و حضور صلاتهم و إقبالهم بضرب الناقوس و بعده الصلاه، إخبار السید و العاقب و الأهتم لمباهله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأهل بیته علیهم السّلام خاصه و انصرافهم عنها و مصالحتهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی الجزیه.

دعوه النبی صلّی اللّه علیه و آله العاقب و الطیّب رئیسیهم

إلی الإسلام و قوله لهم: «إنه منعکم من الإسلام حبّ الصلیب و شرب الخمر» و دعوتهم إلی الملاعنه، ترکهم الملاعنه عند مجی ء النبی صلّی اللّه علیه و آله بخواصّه، مجی ء حبرین من أحبار النصاری من أهل نجران و تکلّمهم فی أمر عیسی و نزول آیه «إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ ...» «1» و أخذه صلّی اللّه علیه و آله بید علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام عند المباهله و اشتباک یده فی یده و رفعهما إلی السماء و انصرافهم عن المباهله.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:491

أخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله بید علی و فاطمه و ابنیهما علیهم السّلام عند نزول آیه المباهله و أمر رجل من الیهود بترک المباهله لإصابتهم العنت.

أمر معاویه سعدا بسبّ أبی تراب علیه السّلام و ترکه ذلک لثلاث فضائل لعلی علیه السّلام، منها قصه المباهله.

خروج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله للمباهله بعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و أنفسنا یعنی علیا علیه السّلام.

کلام جابر فی آیه المباهله: إن «أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ» رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و «أبناءنا» الحسن و الحسین علیهما السّلام و «نساءنا» فاطمه علیها السّلام، نقل قصه المباهله عن خمسه عشر کتابا بأسانیدها.

سؤال نصاری نجران عن والد عیسی و نزول الآیه: «إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ ...» «1» و نزول آیه المباهله و حضورهم غدا و إباء النصاری عن المباهله و مصالحتهم علی الجزیه.

دعوه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نصاری نجران إلی الإسلام و قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: منعکم

من الإسلام ثلاث: أکل الخنزیر و تعلیق الصلیب و قولکم فی عیسی بن مریم و نزول الآیه: «إِنَّ مَثَلَ عِیسی ...» و تواعدهم للمباهله غدا و إباؤهم عن الملاعنه حین رؤیه النبی صلّی اللّه علیه و آله مع أهل بیته علیهم السّلام.

قدوم وفد نجران إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و مجی ء أسقفهم إلی الیهود فی بیت المدارس و مکالمتهم معهم و مجیؤهم بعد حضور النبی صلّی اللّه علیه و آله و مناظرتهم فی عیسی علیهم السّلام و کلامهم فی المباهله و مصالحتهم بالجزیه و ترک المباهله بعد رؤیه النبی صلّی اللّه علیه و آله مع أهل بیته علیهم السّلام.

عن السید ابن طاوس عن محمد بن عباس راویا خبر المباهله عن أحد و خمسین طریقا من الصحابه و غیرهم بأسمائهم و نقل قصتها بالتفصیل و ترک نصاری نجران

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:492

المباهله بإعطائهم ألف سیف و ألف درع و ألف جحفه و ألف دینار کل عام علی أن الدرع و السیف و الجحف عنده صلّی اللّه علیه و آله إعاره إلی إظهار رأینا؛ فإما الإسلام و إما الجزیه و بالأخیر ترک المباهله بالجزیه.

کلام الإمام الرضا علیه السّلام فی أکبر فضیله لأمیر المؤمنین علیه السّلام أنه قصه المباهله بأنه نفس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

حضور الإمام الرضا علیه السّلام فی مجلس المأمون بمرو و کلامه فی المباهله بهم فی آیه الابتهال و إحضار النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جعله أنفسهم قرینا بنفسه ....

کلام الإمام الکاظم علیه السّلام فی حدیث النجرانی للمباهله أن فی الکساء رسول اللّه صلّی

اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فتأویل «أبناءنا» الحسن و الحسین علیهما السّلام و «نساءنا» فاطمه علیها السّلام و «أنفسنا» علی بن أبی طالب علیه السّلام.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حین مباهله النصاری: اللهم هذا نفسی و هو عندی عدل نفسی، اللهم هذه نسائی أفضل نساء العالمین، و هذا ولدای و سبطای ....

خطبه الحسن بن علی علیهما السّلام بعد شهاده أبیه فی مجیئه مع جده یوم المباهله: من الأنفس أبی علیه السّلام و من البنین أنا و أخی الحسین علیه السّلام و من النساء أمی فاطمه علیها السّلام، فنحن أهله و لحمه و دمه و نحن منه و هو منا.

کلام القاضی نور اللّه التستری فی مصادر نزول آیه المباهله فی شأن الخمسه علیهم السّلام و إجماع المفسرین بأن «أبناءنا» الحسن و الحسین علیهما السّلام و «نساءنا» فاطمه علیها السّلام و «أنفسنا» علی علیه السّلام.

کلام شیخنا المفید فی تفضیل أمیر المؤمنین علیه السّلام علی سائر الصحابه و ذکر قصه المباهله و الحکم بأنه عدله و نفسه و المساواه بینه و بینه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:493

کلام الإمام الکاظم علیه السّلام فی جواب الرشید بأنهم ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بدلیل آیه «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ ...» «1» و بدلیل آیه المباهله.

فی تفسیر النقاش فی آیه المباهله: إن هذه الفضیله للحسن و الحسین علیهما السّلام من بین أبناء جمیع أهل بیت رسول اللّه علیهم السّلام و أبناء أمته، و لفاطمه علیهما السّلام من بین بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أهل بیته و امته، و لأمیر المؤمنین

علیه السّلام من بین أقارب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و من بین أهل بیته و أمته لجعله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کنفسه فی قوله: «و أنفسنا و أنفسکم».

مجی ء وفد نجران علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و فیهم السید و العاقب و أبو الحارث عبد المسیح بن نونان أسقف نجران مع ساده أهل نجران و خروج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، إباؤهم عن الملاعنه و مصالحتهم علی الجزیه.

إن فی جمله حدیث یشتمل علی أحوال نبینا صلّی اللّه علیه و آله المنقوله فی التوراه: «فطوباه و طوبی لأمته الذین علی ملته یحیون و علی سنته یموتون ...»، کلامه صلّی اللّه علیه و آله فی المباهله:

هؤلاء أوجه من علی وجه الأرض بعدی عند اللّه عز و جل وجهه و أقربهم إلیهما وسیله.

فی مشارق الشموس فی استحباب صوم یوم المباهله، مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله محتضنا الحسین علیه السّلام آخذا بید الحسن علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام ماشیه خلفه و علی علیه السّلام خلفها و قول أعلم النصاری و أقدمهم: إن لهم وجوها یزیل دعاؤهم الجبال من مکانه، و ترکهم المباهله.

عن ابن عباس فی قوله «تعالوا ندع ...» و نزوله فی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام نفسه، و «نساءنا و نساءکم» فی فاطمه علیها السّلام، و «أبناءنا و أبناءکم» فی حسن و حسین علیهما السّلام، و الدعاء علی الکاذبین فی العاقب و السید و عبد المسیح و أصحابه.

مجی ء النبی صلّی اللّه علیه و آله للمباهله مع أهل بیته علیهم

السّلام و سؤال الأسقف عنهم و جوابه: إن هذا ابن عمه علی بن أبی طالب علیه السّلام و صهره و أبو ولده و أحبّ الخلق إلیه، و هذه الجاریه بنته

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:494

فاطمه أعزّ الناس إلیه و أقربهم إلی قلبه، کلام الأسقف أن مباهلته مع أهله و مصالحتهم بألفی حله قیمه کل حله أربعون درهما جیادا و بینهم کتاب فیه بعد البسمله: هذا الکتاب من محمد النبی رسول اللّه لنجران ....

کلام المفید فی قصه أهل نجران و ذکر فضل علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام من آیه المباهله و قوله: و هذا فضل لا یشرکهم فیه أحد من الأمه و لأقاربهم فیه و لأماثلهم فی معناه.

فی الخصال فی مشارکه علی علیه السّلام فی کل منقبه للأصحاب و له سبعون منقبه لا مشارکه لهم فیها أحد ...، و الرابعه و الثلاثون: قصه نجران و المباهله ....

کلام الدیلمی فی فضیله المباهله و فیه دلاله علی فضل تام و ورع کامل لمولانا أمیر المؤمنین علیه السّلام و ولدیه و زوجته علیهم السّلام، کلام علی علیه السّلام فی مشاوره أمرهم بعد عمر بن الخطاب: فهل فیکم ...، و إخباره عن المباهله و نزول الآیه.

فی تأویل الآیات فی سبب نزول آیه المباهله و تأویلها و قصه المباهله.

فی ذکر فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام فی آیه المباهله: إن «أبناءنا» إشاره إلی الحسن و الحسین علیهما السّلام و «نساءنا» إشاره إلی فاطمه علیها السّلام و «أنفسنا» إشاره إلی علی علیه السّلام و هو نفس محمد صلّی اللّه علیه و آله، و المراد المساواه و مساوی الأکمل الأولی بالتصرف أکمل و أولی بالتصرف.

کلام

ابن شهرآشوب فی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام أفضل الصحابه بأن موضوع المباهله لتمییز المحق من المبطل، و هذا صحیح لمن هو مأمون الباطن مقطوع علی صحه عقیدته: أفضل الناس عند اللّه ....

کلام الملکی التبریزی فی فضیله یوم المباهله بقوله: فیه عزه الإسلام و ذلّه النصاری و إکرام الشیعه بتکریم أهل بیت نبیه علیهم السّلام بنزول آیه المباهله.

کلام الیعقوبی فی ذکر مکاتیب الرسول صلّی اللّه علیه و آله و کتابه إلی نجران ...، إلی قوله: إنی أدعوکم إلی عباده اللّه من عباده العباد و أدعوکم من ولایه اللّه من ولایه العباد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:495

کلام موسی بن جعفر علیه السّلام فی إلحاق أبناء علی و فاطمه علیهما السّلام فی قصه المباهله.

فی ذکر مباهله أهل نجران و قبول الجزیه و قول النبی صلّی اللّه علیه و آله فی إتیان البشیر بهلکه أهل نجران بعد الملاعنه ....

مباهله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام نصاری نجران و مجی ء ذکر المباهله بعلی و زوجته و ولدیه علیهم السّلام فی محکم القرآن.

کلام السید الأمین فی إجماع أهل القبله حتی الخوارج فی حضور فاطمه و الحسن و الحسین و علی علیهم السّلام فی المباهله و ترک النبی صلّی اللّه علیه و آله من سواهم من أمهات المؤمنین.

کلام القندوزی فی نزول آیه المباهله بقول أکثر المفسرین فی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام لتذکیر ضمیر عنکم و یطهّرکم.

مراجعه أهل نجران بعد رؤیه النبی صلّی اللّه علیه و آله مع أهل بیته علیهم السّلام.

کلام البیضاوی فی إباء أهل نجران عن المباهله لعلمهم بأن فی مباهلتهم هلاک النصاری و

اضطرام الوادی علیهم نارا و مسخهم قرده و خنازیر و هو دلیل علی نبوته و فضل أهل بیته علیهم السّلام.

کلام الإمام الکاظم علیه السّلام فی أن آیه المباهله کانت من أفضل مناقب أمیر المؤمنین علیه السّلام و مناظرته مع المأمون.

ذکر البلاغی فی تفسیر عده مصادر لآیه المباهله من المتقدمین و المتأخرین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:496

1
المتن

قال الطبرسی فی نزول الآیات: «إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ...

عَلَی الْکاذِبِینَ» «1»:

قیل: نزلت فی وفد نجران: السید و العاقب و من معهما، قالوا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: هل رأیت ولدا من غیر ذکر؟ فنزلت: «إن مثل عیسی ...» الآیات، فقرأها علیهم.

عن ابن عباس و قتاده و الحسن: فلما دعاهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی المباهله، استنظروه إلی صبیحه غد من یومهم ذلک. فلما رجعوا إلی رحالهم، قال لهم الأسقف: انظروا محمدا فی غد، فإن غدا بولده و أهله فاحذروا مباهله و إن غدا بأصحابه فباهلوه فإنه علی غیر شی ء.

فلما أن کان من الغد، جاء النبی صلّی اللّه علیه و آله آخذا بید علی بن أبی طالب علیه السّلام و الحسن و الحسین علیهم السّلام بین یدیه یمشیان و فاطمه علیها السّلام تمشی خلفه، و خرج النصاری یقدّمهم أسقفهم.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:497

فلما رأی النبی صلّی اللّه علیه و آله قد أقبل بمن معه، سأل عنهم فقیل له: هذا ابن عمه و زوج ابنته و أحبّ الخلق إلیه، و هذان ابنا بنته من علی علیه السّلام، و هذه الجاریه بنته فاطمه علیها السّلام أعزّ الناس علیه و أقربهم إلیه.

و تقدم

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فجثا علیه رکبتیه، فقال أبو حارثه الأسقف: جثا و اللّه کما جثا الأنبیاء للمباهله. فرجع و لم یقدم علی المباهله. فقال له السید: ادن یا حارثه للمباهله.

قال: لا، إنی لأری رجلا جریئا علی المباهله، و أنا أخاف أن یکون صادقا، و لئن کان صادقا لم یحل علینا الحول- و اللّه- و فی الدنیا نصرانی یطعم الماء.

فقال الأسقف: یا أبا القاسم، إنا لا نباهلک و لکن نصالحک؛ فصالحنا علی ما ننهض به. فصالحهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی ألفی حله من حلل الأواقی، قیمه کل حله أربعون درهما، فما زاد أو نقص فعلی حساب ذلک و علی عاریه ثلاثین درعا و ثلاثین رمحا و ثلاثین فرسا إن کان بالیمن کید، و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ضامن حتی یؤدّ بها و کتب لهم کتابا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 277.

2. مجمع البیان: ج 2 ص 451.

3. کشف الغمه: ج 1 ص 232، بتفاوت و یسیر.

4. منتهی الآمال: ج 1 ص 69.

5. أعیان الشیعه: ج 3 ص 274، عن مجمع البیان.

2
المتن

روی أنه لما دعاهم إلی المباهله، قالوا: حتی نرجع و ننظر. فلما تخالفوا قالوا:

للعاقب- و کان ذا رأیهم- یا عبد المسیح ما تری؟ فقال: و اللّه لقد عرفتم یا محشر النصاری أن محمدا صلّی اللّه علیه و آله نبی مرسل و لقد جاءکم بالفصل من أمر صاحبکم، و اللّه ما باهل قوم نبیا قط فعاش کبیرهم و لا ثبت صغیرهم، و لئن فعلتم لتهلکنّ. فإن أبیتم إلا ألف دینکم و الإقامه علی ما أنتم علیه فوادعوا الرجل و انصرفوا إلی بلادکم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:498

فأتوا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد غدا محتضنا الحسین علیه السّلام آخذا بید الحسن علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام تمشی خلفه و علی علیه السّلام خلفها و هو یقول: إذا أنا دعوت فأمّنوا. فقال أسقف نجران: یا محشر النصاری! إنی لأری وجوها لو شاء اللّه أن یزیل جبلا من مکانه لأزاله بها.

فلا تباهلوا فتهلکوا و لا یبق علی وجه الأرض نصرانی إلی یوم القیامه. فقالوا: یا أبا القاسم! رأینا أن لا نباهلک و أن نقرّک علی دینک و نثبت علی دیننا ....

و عن عائشه: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خرج و علیه مرط مرحل من شعر أسود، فجاء الحسن علیه السّلام فأدخله، ثم جاء الحسین علیه السّلام فأدخله، ثم فاطمه علیها السّلام ثم علی علیه السّلام ثم قال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ

أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 280.

2. صحیح مسلم: ج 7 ص 130، علی ما فی البحار، شطرا من ذیله.

3. الطرائف: ج 1 ص 42.

4. الطرائف: ج 1 ص 45 ح 40، بتفاوت فیه.

5. العمده: ص 189 ح 290، بتفاوت فیه.

6. کشف الغمه: ج 1 ص 234.

7. کشف الغمه: ج 1 ص 308.

8. أعیان الشیعه، ج 3 ص 274، شطرا من ذیله.

9. المناقب للشروانی: ص 85، شطرا من ذیله.

10. المناقب للشروانی: ص 85.

3
المتن

قال التستری: إنه لما أراد صلّی اللّه علیه و آله المباهله لنصاری نجران، احتضن الحسین علیه السّلام و أخذ بید الحسن علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام تمشی خلفه و علی علیه السّلام یمشی خلفها، و هو یقول لهم: إذا أنا دعوت فأمّنوا.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:499

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 7 ص 426.

2. تفسیر البرهان: ج 1 ص 290 ح 15، عن تفسیر الثعلبی.

3. تفسیر الثعلبی، علی ما فی البرهان.

4
المتن

عن محمد بن المنکدر، عن أبیه، عن جده، قال: لما قدم السید و العاقب أسقفا نجران فی سبعین راکبا وفدا علی النبی صلّی اللّه علیه و آله کنت معهم ...، إلی أن قال:

فلما کان من الغد، غدا النبی صلّی اللّه علیه و آله بیمینه علی علیه السّلام و بیساره الحسن و الحسین علیهما السّلام و من ورائهم فاطمه علیها السّلام، علیهم النمار النجرانیه و علی کتف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کساء قرقف رقیق خشن، لیس بکثیف و لا لیّن.

فأمر بشجرتین فکسح ما بینهما، و نشر الکساء علیهما و أدخلهم تحت الکساء و أدخل منکبه الأیسر معهم تحت الکساء معتمدا علی قوسه النبع، و رفع یده إلی السماء للمباهله.

و أشرف «1» الناس ینظرون، و اصفرّ لون السید و العاقب و کرّا حتی کاد أن تطیش عقولهما ....

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 1 ص 288 ح 6، عن الاختصاص.

2. الاختصاص: ص 112.

الأسانید:

فی الاختصاص، قال: حدّثنی أبو بکر محمد بن إبراهیم، قال: حدثنا عبد اللّه بن

______________________________

(1). فی الاختصاص: و اشرأب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:500

محمد، قال: حدثنا الحسین بن محمد و جعفر الدقاق، قال: حدثنا محمد بن الفیض، قال:

حدثنی إبراهیم بن عبد اللّه، قال: حدثنا عبد الرزاق، قال: حدثنا معمر، قال: حدثنا محمد بن المنکدر.

5
المتن

قال السیوطی فی الدر المنثور: أخرج البیهقی فی الدلائل من طریق سلمه بن عبد یشوع، عن أبیه، عن جده:

أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کتب إلی أهل نجران قبل أن ینزل علیه طس سلیمان: بسم إله إبراهیم و إسحاق و یعقوب، من محمد رسول اللّه إلی أسقف نجران و أهل نجران ...،

إلی قوله:

فانطلق الوفد حتی أتوا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فسألهم و سألوه. فلم یزل به و بهم المسأله حتی قالوا له: ما تقول فی عیسی بن مریم؟ فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما عندی فیه شی ء یومی هذا، فأقیموا حتی أخبرکم بما یقال لی فی عیسی صبح الغد. فأنزل اللّه هذه الآیه: «إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ ... فَنَجْعَلْ لَعْنَه اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ». «1» فأبوا أن یقرّوا بذلک.

فلما أصبح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الغد بعد ما أخبرهم الخبر، أقبل مشتملا علی الحسن و الحسین علیهما السّلام فی خمیله و فاطمه علیها السّلام تمشی عند ظهره و خلفها علی علیه السّلام للملاعنه، و له یومئذ عده نسوه. فقال شرحبیل لصاحبیه: إنی أری أمرا مقبلا؛ إن کان الرجل نبیا مرسلا فلعنّاه لا یبقی علی وجه الأرض من شعر و لا ظفر إلا هلک. فقالا له: ما رأیک؟ فقال: رأیی

أن أحکّمه، فإنی أری رجلا لا یحکم شططا أبدا، فقالا له: أنت و ذاک. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 500 المتن ..... ص : 500

فتلقّی شرحبیل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: إنی قد رأیت خیرا من ملاعنتک. قال: و ما هو؟

قال: حکمک الیوم إلی اللیل و لیلتک إلی الصباح، فمهما حکمت فینا جائز. فرجع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لم یلاعنهم و صالحهم علی الجزیه.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیات 59- 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:501

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 286.

2. تفسیر الدر المنثور: ج 2 ص 38.

6
المتن

قال الأمینی: إن الآیه الشریفه تنادی بالتصریح أن الصدیقه الکبری علیها السّلام تشارک فی المباهله و هی جعلت بین أربعه من المعصومین: منهم معصومان «أبناءنا» الحسن و الحسین علیهما السّلام، و معصومان النبی الأکرم صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین علیه السّلام، و معصومه بینهم من النساء ینحصر بفاطمه الزهراء علیها السّلام.

و بالنظر بأن المباهله أمرا عادیا و لا ینعقد و یترتب الأثر إلا بالذین کانوا مقدسین منتخبین من عند اللّه، کانت الصدیقه الکبری علیها السّلام من إحدی هذه الشخصیات التی تشمل هذه الآیه الکریمه.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیهما السّلام للعلامه الأمینی: ص 70.

7
المتن

قال الطبرسی فی إعلام الوری: قال أبان: حدثنی الحسین بن دینار، عن الحسن البصری، قال:

غدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله آخذا بید الحسن و الحسین علیهما السّلام، تتبعه فاطمه علیهما السّلام و بین یدیه علی علیه السّلام، و غدا العاقب و السید بابنین، علی أحدهما درّتان کأنهما بیضتا حمام فحفّوا بأبی حارثه. فقال أبو حارثه: من هؤلاء معه؟ قالوا: هذا ابن عمه زوج ابنته، و هذان ابنا ابنته، و هذه بنته أعزّ الناس علیه و أقربهم إلی قلبه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:502

فتقدّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فجثا علی رکبتیه، فقال أبو حارثه: جثّا و اللّه کما جثّا الأنبیاء للمباهله. فکعّ و لم یقدم علی المباهله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 338 ج 2.

2. إعلام الوری: ص 129.

8
المتن

قال عبد الرحمن بن الجوزی فی ذکر المباهله: أراد القرابه القریبه، ذکرهما علی بن أحمد النیسابوری.

فأما الابتهال، فقال ابن قتیبه: هو التداعی باللعن، یقال: علیه بهله اللّه، و بهلته أی:

لعنته. و قال الزجاج: معنی الابتهال فی اللغه المبالغه فی الدعاء، و أصله الالتعان، یقال:

بهله اللّه، أی لعنه، و أمر بالمباهله بعد إقامه الحجه.

قال جابر بن عبد اللّه: قدم وفد نجران فیهم السید و العاقب، فذکر الحدیث إلی أن قال: فدعاهما إلی الملاعنه، فواعداه أن یغادیاه. فغدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأخذ بید علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، ثم أرسل إلیهما، فأبیا أن یجیباه فأقرّا له بالخراج، فقال:

و الذی بعثنی بالحق، لو فعلا لأمطر الوادی نارا.

المصادر:

زاد المسیر: ج 1 ص 339.

9
المتن

عن أبی ریاح مولی أم سلمه رفعه، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لو علم اللّه تعالی أن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:503

فی الأرض عبادا أکرم من علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام لأمرنی أن أباهل بهم، و لکن أمرنی بالمباهله مع هؤلاء و هم أفضل الخلق فغلبت بهم النصاری.

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 244.

2. إحقاق الحق: ج 9 ص 208، عن الینابیع.

10
المتن

قال السید الشبر فی ذکر آیه المباهله: ... دعاهم- یعنی دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نصاری نجران- إلی الشهادتین و أن عیسی عبد مخلوق یأکل و یشرب و یحدث، فأبوا فقال:

فلیحضر کل منا و منکم نفسه و أعزه أهله فتدعوا علی الکاذب من الفریقین، فقبلوا.

فأتی النبی صلّی اللّه علیه و آله بأمیر المؤمنین و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام، فخافوا و لم یرضوا و رضوا بالجزیه و انصرفوا.

المصادر:

تفسیر القرآن الکریم للسید الشبّر: ص 92.

11
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حین خرج لمباهله النصاری بی و بفاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 339 ح 3، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 162.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:504

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: أبو عمرو، عن ابن عقده، عن محمد بن أحمد بن الحسین، عن أبیه، عن هاشم بن المنذر، عن الحارث بن الحصین، عن أبی صادق. عن ربیعه بن ناجد، عن علی علیه السّلام.

12
المتن

عن مجاهد، قال: قلت لابن عباس: من الذین أراد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یباهل بهم؟ قال:

علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و الأنفس النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 339 ح 4، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 278.

3. الأمالی للطوسی: ص 343.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: أبو عمرو و ابن الصلت معا، عن ابن عقده، عن أحمد بن یحیی، عن یعقوب بن یوسف الضبّی، عن محمد بن إسحاق بن عمار، عن هلال بن أیوب، عن عبد الکریم، عن أبی أمیه، عن مجاهد، قال.

13
المتن

عن عامر بن سعد، عن أبیه، قال: لما نزلت هذه الآیه: «نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ» «1»، دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی ....

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:505

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 340 ح 5، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 313.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 190، عن عده کتب.

4. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 75، علی ما فی الإحقاق.

5. علم الحدیث: ص 267، علی ما فی الإحقاق.

6. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 3، علی ما فی الإحقاق.

7. تاریخ الأحمدی، علی ما فی الإحقاق.

8. الإمام جعفر الصادق علیه السّلام: ص 74، علی ما فی الإحقاق.

9. الطرائف: ج 1 ص 44 ص 39، علی ما فی الإحقاق.

10. الطرائف: ج 1 ص 129 ج 201، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: محمد بن أحمد بن أبی الفوارس، عن أحمد بن محمد الصانع، عن محمد بن إسحاق السراج، عن قتیبه بن سعید، عن حاتم، بکیر بن یسار، عن عامر بن سعد، عن أبیه، قال.

14
المتن

قال السید ابن طاوس فی فضل أهل المباهله و السعاده: اعلم أن شهاده أهل الخلاف لأهل المباهله بشرف الأوصاف مع ما یعاملونهم به من الانحراف أبلغ من شهاده شیعتهم و أظهر فی أنوار حجتهم.

فمن ذلک ما رواه مسلم فی صحیحه: إن الذین باهل بهم النبی صلّی اللّه علیه و آله علی و فاطمه و الحسن و الحسین.

و رواه أیضا الثعلبی و مقاتل و الکلبی و الحافظ مردویه و عبد اللّه بن عباس و جابر بن عبد اللّه الأنصاری و الحسن البصری و الشعبی و السدی، و غیرهم ممّن لا یحضرنی ذکر أسمائهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:506

و رواه أیضا الزمخشری فی کتاب الکشّاف فی تفسیر قوله تعالی: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ...» «1»، فقال الزمخشری ما هذا لفظه: إنه لما دعاهم إلی المباهله قالوا: حتی نرجع و ننظر فلما تخالوا ... إلی آخر الحدیث.

المصادر:

الإقبال: ص 513.

15
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام: إن نصاری نجران لما وفدوا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و کان سیدهم الأهتم و العاقب و السید و حضرت صلواتهم. فأقبلوا یضربون بالناقوس و صلّوا ...، إلی أن قال رؤساؤهم السید و العاقب و الأهتم: إن باهلنا بقومه باهلناه فإنه لیس بنبی، و إن باهلنا بأهل بیته خاصه فلا نباهله فإنه لا یقدم علی أهل بیته إلا و هو صادق.

فلما أصبحوا، جاءوا إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و معه أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فقال النصاری: من هؤلاء؟ فقیل لهم: هذا ابن عمه و وصیه و ختنه علی بن أبی طالب علیه السّلام، و هذه ابنته فاطمه علیها السّلام، و هذان ابناه الحسن و الحسین علیهما السّلام. ففرّقوا و قالوا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: نعطیک الرضا فاعفنا عن المباهله فصالحهم رسول صلّی اللّه علیه و آله علی الجزیه، فانصرفوا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 340 ح 6، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ص 94.

3. تفسیر البرهان: ج 1 ص 285 ح 1، عن تفسیر القمی.

4. اللوامع النورانیه، ص 47.

5. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 347 ح 157، عن تفسیر القمی.

6. تفسیر الصافی: ج 1 ص 344.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیات 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:507

الأسانید:

تفسیر القمی: علی بن إبراهیم، قال: حدثنی أبی، عن النضر بن سوید، عن ابن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

16
المتن

روی أنه لما قدم وفد نجران، دعا النبی صلّی اللّه علیه و آله العاقب و الطیّب رئیسیهم إلی الإسلام، فقالا: أسلمنا قبلک. فقال: کذبتکما، یمنعکما من ذلک حبّ الصلیب و شرب الخمر.

فدعاهما إلی الملاعنه، فواعداه علی أن یغادیاه.

فغدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لقد أخذ بید علی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام، فقالا: أتی بخواصه واثقا بدیانتهم، فأبوا الملاعنه. فقال صلّی اللّه علیه و آله: لو فعلا لأمطر الوادی علیهم نارا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 341 ح 7، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 1 ص 126.

3. إحقاق الحق: ج 20 ص 84.

4. توضیح الدلائل: ص 155، علی ما فی الإحقاق.

5. ما نزل من القرآن فی علی علیه السّلام: ص 49، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

6. مختار مناقب الأبرار: ص 17، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

7. إحقاق الحق: ج 22 ص 50، بزیاده فیه.

8. تثبیت دلائل نبوه سیدنا محمد صلّی اللّه علیه و آله: ص 194، بزیاده فیه، علی ما فی الإحقاق.

9. تفسیر البرهان: ج 1 ص 290 ج 17، عن المناقب لابن المغازلی.

10. المناقب لابن المغازلی: ص 235.

. 11 الطرائف: ج 1 ص 46 ح 38، بتفاوت.

. 12 العمده: ص 190، بتفاوت فیه.

. 13 اللوامع النورانیه: ص 50، عن المناقب.

. 14 فرائد السمطین: ج 2 ص 23 ح 365.

. 15 نهج الإیمان: ص 343، عن المناقب لابن المغازلی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:508

16. الخرائج و الجرائح: ص 126.

. 17 أسباب النزول: ص 90.

. 18 شواهد التنزیل: ج 1 ص 158 ح 170.

الأسانید:

1. فی المناقب لابن المغازلی: بالإسناد قال: أخبرنا محمد بن أحمد، قال: أخبرنا محمد بن إسماعیل، قال: حدثنا أبو بکر بن أبی داود، قال: حدثنا یحیی بن حاتم، قال:

حدثنا بشر بن مهران، قال: حدثنا محمد بن دینار، عن داود بن أبی سعید، عن الشعبی، عن جابر.

2. فی فوائد السمطین: أنبأنی عبد الحمید بن فخار، عن أبی طالب بن عبد السمیع، عن شاذان بن جبرئیل، عن محمد بن عبد العزیز، عن محمد بن أحمد، قال: أنبأنا محمود بن إسماعیل، قال: أنبأنا أبو الحسن بن فاذشاه، قال: حدثنا سلیمان بن أحمد، قال:

حدثنا

أحمد بن داود و محمد بن زکریا، قال: حدثنا بشر بن مهران، قال حدثنا محمد بن دینار، عن داود بن أبی هند، عن الشعبی، عن جابر.

3. فی أسباب النزول: أخبرنا عبد الرحمن بن محمد، أخبرنا أحمد بن جعفر، حدثنا عبد اللّه بن أحمد، حدثنا أبی، قال: حدثنا حسین، قال: حدثنا عماد بن سلمه، عن یونس، عن حسن، قال.

4. فی أسباب النزول: أخبرنی الوالد، عن أبی حفص، قال: أخبرنا عبد اللّه بن سلیمان، حدثنا یحیی بن حاتم، قال: حدثنا بشر بن مهران، قال: حدثنا محمد بن دینار، عن داود بن أبی هند، عن الشعبی، عن جابر، قال.

17
المتن

عن حریز، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إن أمیر المؤمنین علیه السّلام؛ سئل عن فضائله فذکر بعضها، ثم قالوا له: زدنا. فقال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أتاه حبران من أحبار النصاری من أهل نجران، فتکلّما فی أمر عیسی، فأنزل اللّه هذه الآیه: «إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ ...». «1»

فدخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأخذ بید علی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام، ثم خرج و رفع کفّه إلی السماء و فرّج بین أصابعه و دعاهم إلی المباهله.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:509

قال: و قال أبو جعفر علیه السّلام: و کذلک المباهله، یشبّک یده فی یده یرفعهما إلی السماء.

فلما رآه الحبران، قال أحدهما لصاحبه: و اللّه لئن کان نبیا لنهلکنّ، و إن کان غیر نبی کفانا قومه. فکفّا و انصرفا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 342 ح 8، عن تفسیر العیاشی.

2. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 175.

3. تفسیر البرهان: ج 1 ص 289 ح 9، عن تفسیر العیاشی.

4. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 347 ح 58، عن تفسیر العیاشی.

5. دعائم الإسلام لأبی حنیفه المغربی: ج 1 ص 18.

18
المتن

عن المنذر، قال: حدثنا علی علیه السّلام، قال: لما نزلت هذه الآیه: «تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ ...» «1»، قال: أخذ بیده علی و فاطمه و ابنیهما علیهم السّلام. فقال رجل من الیهود: لا تفعلوا فتصیبکم عنت، فلم یدعوه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 342 ح 10، عن تفسیر العیاشی.

2. تفسیر العیاشی ج 1 ص 177.

19
المتن

عن عامر بن سعد، قال: قال معاویه لأبی: ما یمنعک أن تسبّ أبا تراب؟ قال: لثلاث

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:510

رویتهنّ عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: لما نزلت آیه المباهله: «تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ ...» «1»، أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بید علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، قال: هؤلاء أهلی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 342 ح 11، عن تفسیر العیاشی.

2. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 177.

3. کشف الغمه: ص 32.

4. إحقاق الحق: ج 4 ص 461، عن عده کتب.

5. مسند أحمد: ج 1 ص 185، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت و زیاده.

6. صحیح مسلم: ج 2 ص 119، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت و زیاده.

7. صحیح الترمذی: ج 13 ص 171، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

8. صحیح مسلم: ج 7 ص 120، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

9. إحقاق الحق: ج 3 ص 46، عن صحیح مسلم.

10. إحقاق الحق: ج 9 ص 70، عن عده کتب.

. 11 السنن الکبری ص 63، علی ما فی الإحقاق.

. 12 الشفاء: ج 2 ص 41، علی ما فی الإحقاق.

. 13 منهاج السنه: ج 4 ص 34، علی ما فی الإحقاق.

. 14 مقاصد الطالب: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

. 15 نزول القرآن (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

. 16 المنتقی فی سیره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 188، علی ما فی الإحقاق.

. 17 الصواعق المحرقه: ص 72، علی ما فی الإحقاق.

. 18 مشکاه المصابیح: ج 3 ص 254، علی ما فی الإحقاق.

. 20 ذخائر المواریث: ج 1 ص 226،

علی ما فی الإحقاق.

. 21 مفتاح النجا: ص 12، علی ما فی الإحقاق.

. 22 تیسیر الأصول: ج 2 ص 160، علی ما فی الإحقاق.

. 23 ینابیع الموده: ص 244، علی ما فی الإحقاق.

. 24 ینابیع الموده: ص 281، علی ما فی الإحقاق.

. 25 ینابیع الموده: ص 232، علی ما فی الإحقاق.

. 26 سنن الهدی: ص 563، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:511

27. مناقب العشره: ص 189، علی ما فی الإحقاق.

. 28 تاریخ الخلفاء: ص 65، علی ما فی الإحقاق.

. 29 إتحاف ذوی النجابه: ص 154، علی ما فی الإحقاق.

. 30 انتهاء الإفهام: ص 197، علی ما فی الإحقاق.

. 31 المختار فی مناقب الأخیار: ص 3، علی ما فی الإحقاق.

. 32 فتح البیان: ج 2 ص 55، علی ما فی الإحقاق.

. 33 أرجح المطالب: ص 37، علی ما فی الإحقاق.

. 34 أرجح المطالب: ص 326، علی ما فی الإحقاق.

. 35 رفع اللبس و الشبهات: ص 40، علی ما فی الإحقاق.

. 36 السیف الیمانی: ص 9، علی ما فی الإحقاق.

. 37 علم الکتاب: ص 263، علی ما فی الإحقاق.

. 38 البدایه و النهایه: ج 5 ص 52، علی ما فی الإحقاق.

. 39 نزول القرآن فی أمیر المؤمنین علیه السّلام (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

. 40 دلائل النبوه: ص 297، علی ما فی الإحقاق.

. 41 تفسیر فتح البیان: ج 2 ص 55، علی ما فی الإحقاق.

. 42 تفسیر القرآن: ج 2 ص 236، علی ما فی الإحقاق.

. 43 أسباب النزول: ص 75، علی ما فی الإحقاق.

. 44 صفوه الزلال: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

. 45 دلائل النبوه: ص

298، علی ما فی الإحقاق.

. 46 أرجح المطالب: ص 55، علی ما فی الإحقاق.

. 47 الصواعق: ص 154، علی ما فی الإحقاق.

. 48 انتهاء الإفهام: ص 198، علی ما فی الإحقاق.

. 49 أرجح المطالب: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

. 50 ینابیع المودّه: ص 52، علی ما فی الإحقاق.

. 51 أسباب النزول: ج 3 ص 46، علی ما فی الإحقاق.

. 52 الأغانی: ج 10 ص 295، علی ما فی الإحقاق.

53. المناقب للخوارزمی: ص 96، علی ما فی الإحقاق.

54. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 194، علی ما فی الإحقاق.

55. مرآه الجنان: ج 1 ص 109، علی ما فی الإحقاق.

56. السیره الحلبیه: ج 3 ص 213، علی ما فی الإحقاق.

57. فتوح البلدان: ص 75، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:512

58. شرح المقاصد: ج 2 ص 219، علی ما فی الإحقاق.

59. شرح المواهب اللدنیه: ج 4 ص 43، علی ما فی الإحقاق.

60. إمتاع الإسماع: ص 502، علی ما فی الإحقاق.

61. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 4 ص 108، علی ما فی الإحقاق.

62. المواقف: ج 2 ص 614، علی ما فی الإحقاق.

63. شرح دیوان أمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 184، علی ما فی الإحقاق.

64. ینابیع الموده: ص 295، علی ما فی الإحقاق.

65. مفتاح النجا (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

66. روضه الأحباب: ص 561، علی ما فی الإحقاق.

67. تاریخ حضرموت: ج 2 ص 244، علی ما فی الإحقاق.

68. تاریخ الإسلام و الرجال: ص 255، علی ما فی الإحقاق.

69. أئمه الهدی: ص 146، علی ما فی الإحقاق.

70. انتهاء الإفهام: ص 199، علی ما فی الإحقاق.

71. رشفه الصادی: ص 25، علی ما فی الإحقاق.

72. سیر أعلام

النبلاء: ج 3 ص 192، علی ما فی الإحقاق.

73. تفسیر القرآن: ج 1 ص 134، علی ما فی الإحقاق.

74. إحقاق الحق: ج 5 ص 656، علی ما فی الإحقاق.

75. إحقاق الحق: ج 18 ص 389.

76. الرصف: ص 382، علی ما فی الإحقاق.

77. ضوء الشمس: ص 11 علی ما فی الإحقاق.

78. شرح وصایا أبی حنیفه: ص 176، علی ما فی الإحقاق.

79. أشعه اللمعات: ج 4 ص 692، علی ما فی الإحقاق.

80. مرآه المؤمنین: ص 59، علی ما فی الإحقاق.

81. غالیه المواعظ: ج 3 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

82. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 144، علی ما فی الإحقاق.

83. إحقاق الحق: ج 20 ص 86.

84. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 130، علی ما فی الإحقاق.

85. إحقاق الحق: ج 3 ص 17.

86. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 627، علی ما فی الإحقاق.

87. الاختلاف فی الردّ: ص 43، علی ما فی الإحقاق.

88. القول القیم: ص 21، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:513

89. تحفه الأحوذی: ج 8 ص 349، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

90. تحفه الأحوذی: ج 8 ص 350، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

91. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 71، علی ما فی الإحقاق.

92. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 75، علی ما فی الإحقاق.

93. تفسیر القرآن الکریم: ج 2 ص 309، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

94. جواهر المطالب: ص 22، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

95. إحقاق الحق: ج 23 ص 72، علی ما فی الإحقاق.

96. آل بیت الرسول علیهم السّلام ص 10، علی ما فی الإحقاق.

97. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 102، علی ما

فی الإحقاق.

98. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

99. إحقاق الحق: ج 22 ص 43.

100. الأنوار القدسیه: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

101. غایه المرام فی رجال البخاری: ص 211، علی ما فی الإحقاق.

102. عیون المسائل: ص 83، علی ما فی الإحقاق.

103. الابتهاج: ص 192، علی ما فی الإحقاق.

104. زهر الحدیقه: ص 173، علی ما فی الإحقاق.

105. فقه الملوک: ص 472، علی ما فی الإحقاق.

106. تحفه الأشراف: ج 3 ص 1291، علی ما فی الإحقاق.

107. توضیح الدلائل: ص 156، علی ما فی الإحقاق.

108. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 14، علی ما فی الإحقاق.

109. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 322، علی ما فی الإحقاق.

110. علی علیه السّلام و مناوءوه: ص 40، علی ما فی الإحقاق.

111. الجامع بین الصحیحین: ص 534، علی ما فی الإحقاق.

112. سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 286، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

113. مراح لبید: ص 102، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

114. البریقه المحمودیه: ج 1 ص 211، بزیاده فیه.

115. تاریخ الأحمدی: ص 102، بزیاده فیه.

116. العشره المبشّرون بالجنه: ص 206، بزیاده فیه.

117. عیون التواریخ: ج 1 ص 44، بزیاده فیه.

118. الدرر و اللآل: ص 208، بزیاده فیه.

119. الکوکب المضی ء: ص 43، بزیاده فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:514

120. الدرر المکنونه: ص 9، بزیاده فیه.

121. إحقاق الحق: ج 22 ص 266.

122. الجوهره: ص 69، علی ما فی الإحقاق.

123. تلخیص المتشابه: ج 2 ص 130، علی ما فی الإحقاق.

124. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 420، علی ما فی الإحقاق.

125. الأنوار اللمعه: ص 168، علی ما فی الإحقاق.

126. الجمع بین الصحیحین: ص 125، علی ما

فی الإحقاق.

127. الجمع بین الصحیحین: ص 534، علی ما فی الإحقاق.

128. تهذیب خصائص النسائی: ص 19، علی ما فی الإحقاق.

129. تفسیر البرهان: ج 1 ص 286 ح 1.

130. تفسیر البرهان: ج 1 ص 286 ح 5.

131. تفسیر البرهان: ج 1 ص 290 ح 13.

132. تفسیر البرهان: ج 1 ص 290 ح 14.

133. اللوامع النورانیه: ص 49.

134. فرائد السمطین: ج 1 ص 377 ج 307.

135. کشف الیقین: ص 282.

136. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 165، شطرا منه.

137. من مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 34، شطرا منه.

138. من مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 72.

الأسانید:

1. فی مسند أحمد: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا قتیبه بن سعید، ثنا حاتم بن إسماعیل، عن بکیر بن مسمار، عن عامر بن سعد، عن أبیه، قال.

2. فی الأمالی للطوسی: بأسناده، قال: حدثنا أبو الفتح محمد بن أحمد بن أبی الفوارس، قال: أخبرنا أبو حامد أحمد بن محمد الصائغ، قال: حدثنا محمد بن إسحاق، قال: حدثنا قتیبه بن سعید، قال: حدثنا حاتم بن بکیر بن یسار، عن عامر بن سعد.

3. فی فرائد السمطین: أخبرنا عبد اللّه بن أبی القاسم، قیل له: أخبرکم عبد العزیز بن المبارک، قال: أنبأنا عبد الملک بن أبی القاسم، أنبأنا أبو عامر بن محمود و عبد العزیز بن محمد و أحمد بن عبد الصمد، عن عبد الجبار، عن محمد بن أحمد، عن محمد بن عیسی، قال: حدثنا قتیبه، قال: حدثنا حاتم، عن بکیر، عن عامر بن سعد، عن أبیه، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:515

20
المتن

فی المناقب: عن تفسیر ابن عباس و قتاده و مجاهد و ابن جبیر و الکلبی و الحسن و أبی صالح و القزوینی و المغربی و الوالبی.

و فی صحیح مسلم و شرف الخرکوشی و اعتقاد الأشنهی فی قوله تعالی: «وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ» «1» کانت فاطمه علیها السّلام فقط، و هو المروی عن الصادق و سائر أهل البیت علیهم السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 342 ح 12، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 102، علی ما فی البحار.

21
المتن

علی بن الحسین القرشی معنعنا، عن أبی هارون، قال: نزلت: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ» «2»، خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و قال: أنفسنا یعنی علیا علیه السّلام.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 18.

2. تفسیر فرات: ص 19، بزیاده فیه.

22
المتن

أبو نعیم الأصفهانی فی ما نزل من القرآن فی أمیر المؤمنین علیه السّلام، أنه قال الشعبی: قال

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

(2). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:516

جابر: «أنفسنا و أنفسکم» رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام، و «أبناءنا» الحسن و الحسین علیهما السّلام، و «نساءنا» فاطمه علیها السّلام.

و روی الواحدی فی أسباب نزول القرآن بأسناده، عن عبد اللّه بن أحمد بن حنبل، عن أبیه، و روی ابن البیّع فی معرفه علوم الحدیث عن الکلبی، عن أبی صالح، عن ابن عباس، و روی مسلم فی الصحیح، و الترمذی فی الجامع، و أحمد بن حنبل فی المسند و فی الفضائل أیضا، و ابن بطّه فی الإبانه، و ابن ماجه القزوینی فی السنن و فی المسند، و الأشنهی فی اعتقاد أهل السنه، و الخرکوشی فی شرف النبی صلّی اللّه علیه و آله.

و قد رواه محمد بن إسحاق، و قتیبه بن سعید، و الحسن البصری، و محمود الزمخشری، و ابن جریر الطبری، و القاضی أبو یوسف، و القاضی المعتمد أبو العباس.

و روی عن ابن عباس، و سعید بن جبیر، و مجاهد، و قتاده، و الحسن، و أبی صالح، و الشعبی، و الکلبی، و محمد بن جعفر بن زبیر، و أسند أبو الفرج الأصفهانی فی الأغانی عن شهر بن حوشب و عن عمر بن علی و عن الکلبی و عن أبی صالح و ابن عباس و عن الشعبی و عن الثمالی و عن شریک و عن جابر و عن أبی رافع و عن الصادق و عن الباقر و

عن أمیر المؤمنین علیهم السّلام.

و قد اجتمعت الإمامیه و الزیدیه مع اختلاف روایاتهم علی ذلک، و مجمع الحدیث من الطرق جمیعا:

أن وفد نجران کانوا أربعین رجلا، و فیهم السید و العاقب و قیس و الحارث و عبد المسیح بن یونان أسقف نجران. فقال الأسقف: یا أبا القاسم، موسی من أبوه؟ قال:

عمران. قال: فیوسف من أبوه؟ قال: یعقوب. قال: فأنت من أبوک؟ قال: أبی عبد اللّه بن عبد المطلب. قال: فعیسی من أبوه؟ فأعرض النبی صلّی اللّه علیه و آله عنهم، فنزل: «إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ ...» «1»، فتلاها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فغشی علیه.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:517

فلما أفاق قال: أ تزعم أن اللّه أوحی إلیک أن عیسی خلق من تراب؟ ما نجد هذا فیما أوحی إلیک، و لا نجده فیما أوحی إلینا، و لا یجده هؤلاء الیهود فیما أوحی إلیهم! فنزل:

«فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ...» «1»، قالوا: أنصفتنا یا أبا القاسم، فمتی نباهلک؟ فقال: بالغداه إن شاء اللّه، و انصرف النصاری.

فقال السید لأبی الحارث: ما تصنعون بمباهلته؟ إن کان کاذبا ما نصنع بمباهلته شیئا، و إن کان صادقا لنهلکنّ. فقال الأسقف: إن غدا فجاء بولده و أهل بیته فاحذروا مباهلته، و إن غدا بأصحابه فلیس بشی ء.

فغدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله محتضنا الحسین علیه السّلام، آخذا بید الحسن علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام تمشی خلفه و علی علیه السّلام خلفها، و فی روایه: آخذا بید علی علیه السّلام و الحسن و الحسین علیه السّلام بین یدیه و فاطمه علیها السّلام تتبعه. ثم جثّا برکبتیه و

جعل علیا علیه السّلام أمامه بین یدیه و فاطمه علیها السّلام بین کتفیه و الحسن علیه السّلام عن یمینه و الحسین علیه السّلام عن یساره و هو یقول لهم: إذا دعوت فأمّنوا.

فقال الأسقف: جثّا و اللّه محمد کما یجثوا الأنبیاء للمباهله. و خافوا فقالوا: یا أبا القاسم! أقلنا أقال اللّه عترتک. فقال: نعم، قد أقلتکم. فصالحوه علی ألفی حله و ثلاثین درعا و ثلاثین فرسا و ثلاثین جملا. و لم یلبث السید و العاقب إلا یسیرا حتی رجعا إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و أسلما، و أهدی العاقب له حله و عصا و قدحا و نعلین.

و روی أنه قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: و الذی نفسی بیده، إن العذاب قد تدلّی علی أهل نجران، و لو لاعنوا لمسخوا قرده و خنازیر، و لأضرم علیهم الوادی نارا، و لاستأصل اللّه نجران و أهله حتی الطیر علی رءوس الشجر، و لما حال الحول علی النصاری کلهم حتی یهلکوا.

و فی روایه: لو باهلتمونی بمن تحت الکساء لأضرم اللّه علیکم نارا تتأجّج، ثم ساقها إلی من روائکم فی أسرع من طرفه العین، فأحرقتهم تأجّجا.

و فی روایه: لو لاعنونی لقلعت دار کل نصرانی فی الدنیا.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:518

و فی روایه: أما و الذی نفسی بیده، لو لاعنونی ما حال الحول و بحضرتهم منهم بشر.

و کانت المباهله یوم الرابع و العشرین من ذی الحجه، و روی یوم الخامس و العشرین، و الأول أظهر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 343 ح 13، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 142.

23
المتن

قال ابن عباس فی قوله تعالی: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ» «1»، قال:

وفد وفد نجران علی نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فیهم السید و العاقب و أبو الحارث- و هو عبد المسیح بن یومان أسقف نجران- ساده أهل نجران فقالوا: لم تذکر صاحبنا؟ قال:

و من صاحبکم؟ قالوا: عیسی بن مریم، تزعم أنه عبد اللّه؟ قال: أجل هو عبد اللّه. قالوا:

فأرنا فیمن خلق اللّه عبدا مثله.

فأعرض النبی صلّی اللّه علیه و آله عنهم، فنزل جبرئیل بقوله تعالی: «إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»، إلی قوله: «فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ». «2» فقال لهم:

«تعالوا ندع أبناءنا و أبناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و أنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه اللّه علی الکاذبین». قالوا: نعم، نلاعنک،

فخرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأخذ بید علی علیه السّلام و معه فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: هؤلاء ابناؤنا و نساؤنا و أنفسنا. فهمّوا أن یلاعنوه، ثم إن السید قال

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

(2). سوره آل عمران: الآیات 59- 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:519

لأبی الحارث و العاقب: ما تصنعون بملاعنه هذا؟ إن کان کاذبا ما نصنع بملاعنته شیئا، و إن کان صادقا لنهلکنّ. فصالحوا علی الجزیه.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أما و الذی نفسی بیده، لو لاعنونی ما حال الحول و بحضرتهم بشر.

قال الصادق علیه السّلام: إن الأسقف قال لهم: إن غدا

فجاء بولده و أهل بیته فاحذروا مباهلته، و إن غدا بأصحابه فلیس بشی ء. فغدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله آخذا بید علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام بین یدیه و فاطمه علیها السّلام تتبعه، و تقدّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فجثا لرکبتیه. فقال الأسقف: جثّا و اللّه محمد کما یجثوا الأنبیاء للمباهله وکاع عن التقدم.

و قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لو لاعنونی- یعنی النصاری- لقطعت دابر کل نصرانی فی الدنیا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 345 ح 14، عن الروضه.

2. روضه الواعظین: ص 141.

24
المتن

عن الحسین بن سعید معنعنا، عن أبی جعفر علیه السّلام: فی قوله تعالی: «أبناءنا و أبناءکم» و الحسن و الحسین علیهما السّلام، و «أنفسنا و أنفسکم» رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب علیه السّلام، و «نساءنا و نساءکم» فاطمه الزهراء علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 346 ح 15، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 14.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:520

25
المتن

عن جعفر بن محمد بن سعید الأحمسی معنعنا، عن أبی رافع، قال: قال: مرّ صهیب مع أهل نجران، فذکر لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ما خاصموه به من أمر عیسی بن مریم و أنهم دعوه ولد اللّه. فدعاهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فخاصمهم و خاصموه فقال: «تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ...». «1»

فدعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام فأخذ بیده فتوکّأ علیه و معه ابناه الحسین و الحسین علیهما السّلام و فاطمه علیها السّلام خلفهم. فلما رأی النصاری، أشار علیهم رجل منهم فقال: ما أری لکم تلاعنوه فإن کان نبیا هلکتم، و لکن صالحوه. قال: فصالحوه.

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لو لاعنونی ما وجد لهم أهل و لا ولد و لا مال.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 346 ح 16، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 15.

26
المتن

الحسین بن سعید و أحمد بن الحسن معنعنا، عن الشعبی، قال: جاء العاقب و السید النجرانیان إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فدعاهم إلی الإسلام فقالا: إنّنا مسلمان. فقال: إنه یمنعکما من الإسلام ثلاث: أکل الخنزیر و تعلیق الصلیب و قولکم فی عیسی بن مریم. فقالا:

و من أین عیسی؟ فسکت، فنزل القرآن: «إن مثل عیسی عند اللّه کمثل آدم خلقه من تراب»، إلی آخر القصّه، فنبتهل «فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ». «2» فقالا: فنباهلک، فتواعدوا لغد.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

(2). سوره آل عمران: الآیات 59- 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:521

فقال أحدهما لصاحبه: لا تلاعنه، فو اللّه لئن کان نبیا لا ترجع إلی أهلک و لا لک علی وجه الأرض أهل و لا مال.

فلما أصبح النبی صلّی اللّه علیه و آله، أخذ بید علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و قدّمهم و جعل فاطمه علیها السّلام وراءهم، ثم قال لهما: تعالیا فهذا ابناؤنا الحسن و الحسین علیهما السّلام و هذا نساؤنا فاطمه علیها السّلام و أنفسنا علی علیه السّلام. فقالا: لا نلاعنک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 347 ح 17، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 16.

27
المتن

عن أحمد بن جعفر معنعنا، عن علی علیه السّلام، قال: لما قدم وفد نجران علی النبی علیه السّلام، قدم فیهم ثلاثه من النصاری من کبارهم؛ العاقب و محسن و الأسقف. فجاؤوا إلی الیهود و هم فی بیت المدارس، فصاحوا بهم: یا إخوه القرده و الخنازیر، هذا الرجل بین ظهرانیّکم قد غلبکم، انزلوا إلینا.

فنزل إلیهم منصور الیهودی و کعب بن الأشرف الیهودی، فقالوا لهم: احضروا غدا نمتحنه. قال: و کان النبی صلّی اللّه علیه و آله إذا صلّی الصبح قال: هاهنا من الممتحنه أحد؟ فإن وجد أحدا أجابه و إن لم یجد أحدا قرأ علی أصحابه ما نزل علیه فی تلک اللیله.

فلما صلّی الصبح، جلسوا بین یدیه فقال له الأسقف: یا أبا القاسم، فذاک موسی من أبوه؟ قال: عمران. قال: فیوسف من أبوه؟ قال: یعقوب؟ قال: فأنت- فداک أبی و أمی- من أبوک؟ قال: عبد اللّه بن عبد المطلب. قال: فعیسی من أبوه؟ قال: فسکت النبی صلّی اللّه علیه و آله، و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ما احتاج إلی شی ء من المنطق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:522

فینقض علیه جبرئیل من السماء السابعه فیصل له منطقه فی أسرع من طرفه العین؛ فذاک قول اللّه تعالی: «وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَهٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ» «1»، قال: فجاء جبرئیل. فقال: هو روح اللّه و کلمته. فقال له الأسقف: یکون روح بلا جسد؟ قال: فسکت النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال:

فأوحی إلیه: «إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ». «2»

قال:

فنزا الأسقف نزوه إعظاما لعیسی أن یقال له: من تراب، ثم قال: ما نجد هذا یا محمد فی التوراه و لا فی الإنجیل و لا فی الزبور، و لا تجد هذا عندک. قال: فأوحی اللّه إلیه: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ». «3» فقالوا: أنصفتنا یا أبا القاسم، فمتی موعدک؟ قال: بالغداه إن شاء اللّه.

قال: فانصرف و هم یقولون: لا إله إلا اللّه، ما نبالی أیّهما أهلک اللّه: النصرانیه و الحنیفیّه إذا هلکوا غدا.

قال علی بن أبی طالب علیه السّلام: فلما صلّی النبی صلّی اللّه علیه و آله الصبح، أخذ بیدی فجعلنی بین یدیه، و أخذ فاطمه علیها السّلام فجعلها خلف ظهره، و أخذ الحسن و الحسین علیهما السّلام عن یمینه و عن شماله، ثم برک لهم بارکا. فلما رأوه قد فعل ذلک، ندموا و تؤامروا فیما بینهم و قالوا: و اللّه إنه لنبی، و لئن باهلنا لیستجیبنّ اللّه له علینا فیهلکنا، و لا ینجینا شی ء منه إلا أن نستقبله.

قال: فأقبلوا حتی جلسوا بین یدیه، ثم قالوا: یا أبا القاسم، أقلنا. قال: نعم، قد أقلتکم، أما و الذی بعثنی بالحق لو باهلتکم ما ترک اللّه علی ظهر الأرض نصرانیه إلا أهلکه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 347 ح 17، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 16.

______________________________

(1). سوره القمر: الآیه 50.

(2). سوره آل عمران: الآیه 59.

(3). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:523

28
المتن

عن أحمد بن الحسن بن إسماعیل بن صبیح معنعنا، عن شهر بن حوشب، قال:

قدم علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عبد المسیح بن أبقی و معه العاقب و قیس أخوه و معه حارث بن عبد المسیح و هو غلام و معه أربعون حبرا. فأوحی اللّه تعالی إلیه: «إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ». «1» فقال إجلالا له مما یقول: بل هو اللّه.

فأنزل اللّه: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ ...». «2»

فلما سمع ذکر الابناء، غضب غضبا شدیدا و دعا الحسن و الحسین و علیّا و فاطمه علیهم السّلام، فأقام الحسن علیه السّلام عن یمینه و الحسین علیه السّلام عن یساره و علی علیه السّلام إلی صدره و فاطمه علیها السّلام إلی ورائه فقال: هؤلاء ابناؤنا و نساؤنا و أنفسنا، فائتیا لهم بأکفاء. قال: فوثب العاقب فقال: أذکّرک اللّه أن تلاعن هذا الرجل! فو اللّه إن کان کاذبا ما لک فی ملاعنته خیر، و إن کان صادقا لا یحول الحول و منکم نافخ ضرمه. قال: فصالحوه کل الصلح.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 349 ح 18، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 17.

29
المتن

أحمد بن یحیی معنعنا، عن الشعبی، قال: لما نزلت الآیه: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ» «3»، أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بید الحسن و الحسین علیهما السّلام و تبعتهم فاطمه علیها السّلام، قال: فقال: هذه ابناؤنا و هذه نساؤنا و هذه أنفسنا. فقال

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 59.

(2). سوره آل عمران: الآیه 61.

(3). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:524

رجل لشریک: یا أبا عبد اللّه، «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدی ...» «1»، قال:

یلعنهم کل شی ء حتی الخنافس فی جحرها.

ثم غضب شریک و استشاط فقال: یا معافا. فقال له رجل یقال له ابن المقعد: یا أبا عبد اللّه، إنه لم یعنک. فقال: أنت له أنفع، إنما أرادنی، ترکت ذکر علی بن أبی طالب علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 349 ح 19، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 27.

30
المتن

قال السید ابن طاوس فی کتاب سعد السعود: رأیت فی کتاب تفسیر ما نزل من القرآن فی النبی و أهل بیته علیهم السّلام تألیف محمد بن العباس بن مروان، أنه روی خبر المباهله من أحد و خمسین طریقا ممن سمّاه من الصحابه و غیرهم:

رواه عن أبی الطفیل عامر بن واثله، و عن جریر بن عبد اللّه السجستانی، و عن أبی قیس المدنی، و عن أبی أویس المدنی، و عن الحسن بن مولانا علی علیه السّلام، و عن عثمان بن عفان، و عن سعد بن أبی وقّاص، و عن بکر بن سمال، و عن طلحه بن عبد اللّه، و عن الزبیر بن العوام، و عن عبد الرحمن بن عوف، و عن عبد اللّه بن العبّاس، و عن أبی رافع مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و عن جابر بن عبد اللّه، و عن البراء بن عازب، و عن أنس بن مالک، و عن المنکدر بن عبد اللّه عن أبیه، و عن علی بن الحسین علیه السّلام، و عن أبی جعفر محمد بن علی بن الحسین علیه السّلام، و عن أبی عبد اللّه جعفر الصادق علیه السّلام، و عن الحسن البصری، و عن قتاده، و عن علباء بن أحمر، و عن عامر بن شراحیل الشعبی، و عن یحیی بن یعمر، و عن مجاهد، و عن شهر بن حوشب.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 159.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:525

و نحن نذکر حدیثا واحدا فإنه أجمع، و هو من أول الوجهه الأوله من القائمه السادسه من الجزء الثانی بلفظه:

المنکدر بن عبد

اللّه، عن أبیه، حدثنا أبو عبد اللّه الحسین بن محمد بن سعید البزّاز، قال: حدثنا محمد بن الفیض بن فیّاض أبو الحسن بدمشق، قال: حدثنی عبد الرزاق بن همام الصنعانی، قال: حدثنا عمر بن راشد، قال: حدثنا محمد بن المنکدر، عن أبیه، قال:

لما قدم السید و العاقب أسقفا نجران فی سبعین راکبا وفدا علی النبی صلّی اللّه علیه و آله، کنت معهم فبینا کرز یسیر- و کرز صاحب نفقاتهم-. فعثرت بغلته فقال: تعس من نأتیه، یرید بذلک النبی صلّی اللّه علیه و آله. فقال له صاحبه و هو العاقب: بل تعست و انتکست. فقال: و لم ذاک؟

فقال: لأنک أتعست النبی الأمی أحمد. قال: و ما علمک بذاک؟ قال: أ ما تقرأ المصباح الرابع من الوحی إلی المسیح:

أن قل لبنی إسرائیل: ما أجهلکم تتطیّبون بالطیب لتطیبوا به فی الدنیا عند أهلها و أهلکم و أجوافکم عندی جیف المیته. یا بنی إسرائیل، آمنوا برسولی النبی الأمی الذی یکون فی آخر الزمان، صاحب الوجه الأقمر و الجمل الأحمر و المشرب بالنور، ذی الجناب الحسن و الثیاب الخشن، سید الماضین عندی و أکرم الباقین علیّ، المستنّ بسنّتی و الصابر فی ذات نفسی و المجاهد بیده المشرکین من أجلی. فبشّر به بنی إسرائیل، و مر بنی إسرائیل أن یعزّروه و ینصروه.

قال عیسی: قدّوس! من هذا العبد الصالح الذی قد أحبّه قلبی و لم تره عینی؟ قال:

هو منک و أنت منه، و هو صهرک علی أمک. قلیل الأولاد، کثیر الأزواج، یسکن مکه من موضع أساس وطئ إبراهیم. نسله من مبارکه، و هی ضرّه أمک فی الجنه. له شأن من الشأن؛ تنام عیناه و لا ینام قلبه، یأکل الهدیه و لا یأکل

الصدقه. له حوض من شفیر زمزم إلی معرب الشمس حیث یعرف؛ فیه شرابان من الرحیق و التسنیم، فیه أکاویب عدد نجوم السماء، من شرب منه شربه لا یظمأ بعده أبدا، و ذلک بتفضیلی إیاه علی سائر المرسلین. یوافق قوله فعله و سریرته علانیته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:526

فطوباه و طوبی أمته؛ الذین علی ملته یحیون، و علی سنّته یموتون، و مع أهل بیته یمیلون آمنین مؤمنین مطمئنّین مبارکین. یکون فی زمن قحط و جدب، فیدعونی فیرخی السماء عزالیها حتی یری أثر برکاتها فی أکنافها، و أبارک فیما یصنع یده فیه.

قال: إلهی سمّه. قال: نعم، هو أحمد و هو محمد، رسولی إلی الخلق کافه، أقربهم منّی منزله و أخصّهم منّی شفاعه. لا یأمر إلا بما أحبّ و لا ینهی إلا عمّا أکره.

قال له صاحبه: فأنّی تقدم بنا علی من هذه صفته؟ قال: نشهد أقواله و ننظر آیاته، فإن یکن هو هو ساعدناه بالمسالمه و نکفّه بأموالنا عن أهل دیننا من حیث لا یشعر بنا، و إن یکن کذابا کفیناه بکذبه علی اللّه.

قال له صاحبه: و لم إذا رأیت العلامه «1» لا تتّبعه؟ قال: أ ما رأیت ما فعل بنا هؤلاء القوم؟ کرّمونا و مولونا و نصبوا لنا کنایسنا و أعلوا فیها ذکرنا، فکیف تطیب النفس بدین یستوی فیه الشریف و الوضیع؟

فلما قدموا المدینه، قال من یراهم من أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما رأیناه وفدا من وفود العرب کانوا أجمل من هؤلاء؛ لهم شعورا و علیهم ثیاب الحبر، و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله متناء عن المسجد. فحضرت صلاتهم، فقاموا یصلّون فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و

آله تلقاء المشرق. فهمّ رجال من أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بمنعهم، فأقبل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: دعوهم.

فلما قضوا صلاتهم، جلسوا إلیه و ناظروه فقالوا: یا أبا القاسم، حاجّنا فی عیسی.

فقال: عبد اللّه و رسوله و کلمته ألقاها إلی مریم و روح منه. فقال أحدهم: بل هو ولده و ثانی اثنین، و قال آخر: بل ثالث ثلاثه: أب و ابن و روح قدس، و قد سمعنا فی قرآن نزل علیک یقول: فعلنا و جعلنا و خلقنا، و لو کان واحدا لقال: خلقت و جعلت و فعلت.

______________________________

(1). خ ل: الحق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:527

فتغشّی النبی صلّی اللّه علیه و آله الوحی و نزل علی صدره سوره آل عمران إلی قوله رأس الستّین منها: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ». «1» فقصّ علیهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله القصه و تلا علیهم القرآن. فقال بعضهم لبعض: قد و اللّه أتاکم بالفصل من خبر صاحبکم.

و قال لهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه قد أمرنی بمباهلتکم. فقالوا: إذا کان غدا باهلناک. فقال القوم بعضهم لبعض: حتی ننظر بمن یباهلنا غدا؛ بکثره أتباعه من أوباش الناس أم بأهله الصفوه و الطهاره؟ فإنهم وشیج الأنبیاء و موضع بهلهم.

فلما کان من غد، غدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، بیمینه علی علیه السّلام و بیساره الحسن و الحسین علیهما السّلام و من ورائهم فاطمه علیها السّلام، علیهم الحلل النجرانیه و علی کتف

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کساء قطوانی رقیق خشن لیس بکثیف و لا لیّن. فأمر بشجرتین فکسح ما بینهما و نشر الکساء علیهما و أدخلهم تحت الکساء و أدخل منکبه الأیسر معهم تحت الکساء معتمدا علی قوسه النبع، و رفع یده الیمنی إلی السماء للمباهله و أشرف الناس ینظرون.

و اصفرّ لون السید و العاقب و زلزلا حتی کاد أن یطیش عقولهما، فقال أحدهما لصاحبه: أ نباهله؟ قال: أو ما علمت أنه ما باهل قوم قط نبیا فنشأ صغیرهم و بقی کبیرهم، و لکن أره أنک غیر مکترث و أعطه من المال و السلاح ما أراد فإن الرجل محارب، و قل له: أ بهؤلاء تباهلنا لئلا یری أنه قد تقدّمت معرفتنا بفضله و فضل أهل بیته؟

فلما رفع النبی صلّی اللّه علیه و آله یده إلی السماء للمباهله، قال أحدهما لصاحبه: أیّ رهبانیه؟ «2» دارک الرجل، فإنه إن فاه ببهله لم نرجع إلی أهل و لا مال. فقالا: یا أبا القاسم! أ بهؤلاء تباهلنا؟ قال: نعم، هؤلاء أوجه من علی وجه الأرض بعدی إلی اللّه وجهه و أقربهم إلیه

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

(2). قیل: وا رهباناه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:528

وسیله. قال: فبصبصا- یعنی ارتعدا و کرّا- و قالا له: یا أبا القاسم، نعطیک ألف سیف و ألف درع و ألف حجفه و ألف دینار کل عام، علی أن الدرع و السیف و الحجف عندک إعاره حتی نأتی من ورائنا من قومنا فنعلمهم بالذی رأینا و شاهدنا فیکون الأمر علی ملإ منهم، فإما الإسلام و إما الجزیه و إما المقاطعه فی کل عام.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: قد قبلت، أما و

الذی بعثنی بالکرامه لو باهلتمونی بمن تحت الکساء لأضرم اللّه علیکم الوادی نارا تأجّج، ثم ساقها إلی من ورائکم فی أسرع من طرف العین فحرّقتهم تأجّجا.

فهبط علیه جبرئیل الروح الأمین فقال: یا محمد، إن اللّه یقرؤک السلام و یقول لک:

و عزتی و جلالی لو باهلت بمن تحت الکساء أهل السماء و أهل الأرض لتساقطت علیهم السماء کسفا متهافته و لتقطّعت الأرضون زبرا سائحه، فلم یستقرّ علیها بعد ذلک.

فرفع النبی صلّی اللّه علیه و آله یدیه حتی رئی بیاض إبطیه، ثم قال: علی من ظلمکم حقکم و بخسنی الأجر الذی افترضه اللّه علیهم فیکم بهله اللّه، تتابع إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 350 ح 20، عن سعد السعود.

2. سعد السعود: ص 91.

31
المتن

قال الشیخ المفید: قال المأمون یوما للرضا علیه السّلام: أخبرنی بأکبر فضیله لأمیر المؤمنین علیه السّلام یدلّ علیها القرآن. قال: فقال له الرضا علیه السّلام: فضیله فی المباهله .... فدعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الحسن و الحسین علیهما السّلام فکانا ابنیه، و دعا فاطمه علیها السّلام فکانت فی هذا الموضع نساؤه، و دعا أمیر المؤمنین علیه السّلام فکان نفسه بحکم اللّه عز و جل. فقد ثبت أنه لیس أحد من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:529

خلق اللّه تعالی أجلّ من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أفضل، فوجب أن لا یکون أحد أفضل من نفس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بحکم اللّه تعالی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 10 ص 350 ح 10، عن الفصول المختاره.

2. الفصول المختاره: ج 1 ص 38.

3. بحار الأنوار: ج 35 ص 257.

4. عوالم العلوم: ج 22 ص 29 ح 2.

5. الدمعه الساکبه: ج 7 ص 271.

32
المتن

قال حجّاج الخشّاب: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول لأبی جعفر الأحول: ... خبّرونی عن النبی صلّی اللّه علیه و آله إذا نزلت به شدیده، من خصّ بها؟ أ لیس إیّانا خصّ بها حین أراد أن یلاعن أهل نجران؟ أخذ بید علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و یوم بدر قال لعلی علیه السّلام و حمزه و عبیده بن الحارث، قال: فأبوا یقرّون لی، أ فلکم الحلو و لنا المرّ.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 240 ح 8، عن المحاسن.

2. المحاسن: ص 144.

3. تفسیر البرهان: ج 1 ص 290 ح 12، بتفاوت فیه.

4. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 176.

33
المتن

قال الکراجکی فیما ورد من القرآن فی تفضیل علی علیه السّلام: قال اللّه عز و جل لنبیه صلّی اللّه علیه و آله عند

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:530

مناظرته وفد نجران فی المسیح: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ...». «1» فأمر سبحانه بأن یحضر لمباهلتهم فی إثبات الحجه علیهم أبناءه و نساءه و نفسه.

فأجمعت الأمه علی أنه صلّی اللّه علیه و آله أتاهم و معه علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و أراد بقوله «نساؤنا» فاطمه علیها السّلام و أنه عبّر عنها بلفظ الجمع، و بقوله «أنفسنا» علی بن أبی طالب علیه السّلام، و أن اللّه تعالی أقامه علی طریق التشبیه و التمثیل فی المنزله و علوّ القدر فی الدنیا و إثبات الحق علی المخالفین بالحجه فی نفس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. التفضیل للکراجکی: ص 10.

34
المتن

عن الریّان بن الصلت، قال: حضر الرضا علیه السّلام مجلس المأمون بمرو و قد اجتمع فی مجلسه جماعه من علماء العراق و خراسان، فقال المأمون: أخبرونی عن معنی هذه الآیه: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا» «2» ...، إلی أن قال الرضا علیه السّلام: فسّر الاصطفاء فی الظاهر یسوی الباطن فی اثنی عشر موطنا و موضعا ....

و أما الثالثه: فحین میّز اللّه الطاهرین من خلقه، فأمر نبیه صلّی اللّه علیه و آله بالمباهله بهم فی آیه الابتهال؛ فقال عز و جل: «فَمَنْ حَاجَّکَ ...». «3» فأبرز النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام، و قرن أنفسهم بنفسه ...، و عنی بالنساء فاطمه علیها السّلام ....

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

(2). سوره فاطر: الآیه 32.

(3). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:531

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 224 ح 20، عن الأمالی للصدوق و العیون.

2. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ص 179.

3. الأمالی للصدوق: ص 312.

4. تفسیر البرهان: ج 1 ص 289 ح 7، عن الأمالی للصدوق.

5. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 349 ح 163، عن عیون الأخبار.

6. تحف العقول: ص 320.

7. الدمعه الساکبه: ج 7 ص 261.

8. ینابیع الموده: ص 9.

9. ینابیع الموده: ص 44.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق و العیون: ابن شاذویه جعفر بن محمد معا، عن محمد الحمیری، عن أبیه، عن الریان بن الصلت.

35
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 531 المتن ..... ص : 531

المتن

قال أبو الحسن موسی بن جعفر علیه السّلام: لما أمر هارون الرشید بحملی، دخلت علیه ...،

إلی قوله علیه السّلام: اجتمعت الأمه؛ برّها و فاجرها أن حدیث النجرانی حین دعاه النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی المباهله لم یکن فی الکساء إلا النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فقال اللّه تبارک و تعالی: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ ...». «1» فکان تأویل أبناءنا الحسن و الحسین علیهما السّلام و نساءنا فاطمه علیها السّلام و أنفسنا علی بن أبی طالب علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 48 ص 121 ح 1، عن الاختصاص.

2. الاختصاص: ص 54.

3. تفسیر البرهان: ج 1 ص 286 ح 3، عن الاختصاص.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:532

4. تفسیر البرهان: ج 2 ص 94 ح 3، عن الاختصاص.

5. اللوامع النورانیه: ص 48، عن الاختصاص.

6. عوالم العلوم: ج 21 ص 260 ح 1، عن الاختصاص.

7. الدمعه الساکبه: ج 7 ص 96.

الأسانید:

فی الاختصاص: ابن الولید، عن أحمد بن إدریس، عن محمد بن أحمد، عن محمد بن إسماعیل العلوی، قال: حدثنی محمد بن الزقان الدمغانی: قال أبو الحسن موسی بن جعفر علیه السّلام.

36
المتن

قال موسی بن جعفر علیه السّلام: لما أدخلت علی الرشید، سلّمت علیه فردّ علیّ السلام ...،

إلی أن قال موسی بن جعفر علیه السّلام لهارون: قول اللّه عز و جل: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ...» «1»، و لم یدّع أحد أنه أدخل النبی صلّی اللّه علیه و آله تحت الکساء عند مباهله النصاری إلا علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فکان تأویل قوله عز و جل: «أبناءنا» الحسن و الحسین علیهما السّلام و «نساءنا» فاطمه علیها السّلام و «أنفسنا» علی بن أبی طالب علیه السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 48 ص 128 ح 2، عن العیون.

2. عیون الأخبار: ج 1 ص 81.

3. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 348 ح 162.

4. تفسیر الصافی: ج 1 ص 344.

الأسانید:

فی عیون الأخبار: هانئ بن محمد، عن أبیه بأسناده، رفعه إلی موسی بن جعفر علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:533

37
المتن

قال السید ابن طاوس: و فی الیوم الرابع و العشرین من ذی الحجه من سنه تسع من الهجره، باهل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعلی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام نصاری نجران و جاء بذکر المباهله به و بزوجته و ولدیه علیهم السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 95 ص 198، عن کتاب العدد.

2. العدد علی ما فی البحار.

38
المتن

عن علی علیه السّلام: خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حین خرج لمباهله النصاری بی و بفاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 265.

2. الاکتفاء: ص 83 ح 52، عن تاریخ مدینه دمشق.

3. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 229، علی ما فی الاکتفاء.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: أخبرنا أبو عمر، قال: أخبرنا أحمد، قال: أخبرنا محمد بن أحمد، قال: حدثنا أبی، قال: حدثنا هاشم، عن الحارث بن الحصین، عن أبی صادق، عن ربیعه بن ناجذ، عن علی علیه السّلام.

فی تاریخ مدینه دمشق: أبو القاسم بن السمرقندی، أنا عاصم بن الحسن، أنا أبو عمر بن مهدی، أنا أبو العباس بن عقده، نا محمد بن أحمد، نا أبی، نا هاشم بن المنذر، عن الحارث بن حصیره، عن أبی صادق، عن ربیعه بن ناجد، عن علی علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:534

39
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما سوی اللّه قط امرأه برجل إلا ما کان من تسویه اللّه فاطمه علیها السّلام بعلی علیه السّلام و إلحاقها، و هی امرأه بأفضل رجال العالمین، و کذلک ما کان الحسن و الحسین علیهما السّلام و إلحاق اللّه إیاهما بالأفضلین الأکرمین لما أدخلهم فی المباهله.

فألحق اللّه فاطمه علیها السّلام بمحمد و علی علیهما السّلام فی الشهاده و ألحق الحسن و الحسین علیهما السّلام بهم؛ قال اللّه عز و جل: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ ...». «1» فکان الابناء الحسن و الحسین علیهما السّلام، جاء بهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأقعدهما بین یدیه کجروی الأصد. و أما النساء فکانت فاطمه علیها السّلام، جاء بها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أقعدها خلفه کلبوه الأسد. و أما الأنفس فکان علی بن أبی طالب علیه السّلام، جاء به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأقعده عن یمینه کالأسد. و ربض هو صلّی اللّه علیه و آله کالأسد و قال لأهل نجران: هلمّوا الآن

نبتهل فنجعل لعنه اللّه علی الکاذبین.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: اللهم هذا نفسی و هو عندی عدل نفسی، اللهم هذه نسائی أفضل نساء العالمین، و قال: اللهم هذان ولدای و سبطای، أنا حرب لمن حاربوا و سلم لمن سالموا، میّز اللّه بذلک الصادقین عن الکاذبین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 48 ح 27، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 276.

40
المتن

قال السید ابن طاوس: ... اعلم أن من التنبیه علی أن فضل یوم الغدیر ما عرف مثله بعده و لا قبله لأحد من الأوصیاء و الأعیان فیما مضی من الأزمان وجوه.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:535

منها: أن اللّه جل جلاله جعل نفس علی علیه السّلام نفس النبی صلّی اللّه علیه و آله فی آیه المباهله؛ فقال تعالی:

«فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ» «1»، و قد ذکرنا فی الطرائف عن المخالف أن الابناء الحسن و الحسین علیهما السّلام و النساء فاطمه علیها السّلام و أنفسنا علی بن أبی طالب علیه السّلام ....

المصادر:

الإقبال: ص 466.

41
المتن

خطب الحسن بن علی علیه السّلام بعد شهاده أبیه علیه السّلام، قال: أیها الناس! أنا ابن البشیر و أنا ابن النذیر .... فاخرج جدی صلّی اللّه علیه و آله یوم المباهله من الأنفس أبی علیه السّلام و من البنین أنا و أخی الحسین علیه السّلام و من النساء أمی فاطمه علیها السّلام، فنحن أهله و لحمه و دمه و نحن منه و هو منا ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 422، عن الینابیع.

2. ینابیع الموده: ص 479.

3. فلک النجاه للطبرانی، علی ما فی الإحقاق.

5. تفسیر أبی حاتم، علی ما فی الإحقاق.

6. الوسیط للواحدی، علی ما فی الإحقاق.

7. هدایه السائل للسید صدیق، علی ما فی الإحقاق.

8. الإتحاف بحبّ الأشراف، علی ما فی الإحقاق.

9. انتهاء الأفهام: ص 119، علی ما فی الإحقاق.

10. إحقاق الحق: ج 5 ص 102، عن انتهاء الأفهام.

. 11 تفسیر البرهان: ج 1 ص 286 ح 2، عن الأمالی للطوسی.

. 12 الأمالی للطوسی: ج 2 ص 177.

. 13 تفسیر البرهان: ج 2 ص 153 ح 1.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:536

14. اللوامع النورانیه: ص 48، عن الأمالی للطوسی.

. 15 الروائع المختاره: ص 56.

. 16 ینابیع الموده: ص 8.

. 17 ینابیع الموده: ص 52، بتفاوت.

. 18 ینابیع الموده: ص 479.

. 19 ینابیع الموده: ص 482.

الأسانید:

1. فی الینابیع: أخرج جمال الدین الزرندی المدنی بسنده، عن أبی الکفیل عامر بن واثله و جعفر بن حبّان، قال.

2. فی الأمالی للطوسی: أخبرنا جماعه، عن أبی المفضل، قال: حدثنی أحمد بن محمد، قال: حدثنا محمد بن المفضل، قال: حدثنی علی بن حسان، قال: حدثنی عبد الرحمن بن کثیر، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین، عن عمّه الحسن علیهم السّلام، قال.

42
المتن

قال القاضی السید نور اللّه الحسینی المرعشی التستری فی مدارک نزول آیه المباهله فی شأن الخمسه الأطهار علیهم السّلام: أجمع المفسرون علی أن «أبناءنا» إشاره إلی الحسن و الحسین علیهما السّلام، و «نساءنا» إشاره إلی فاطمه علیها السّلام، و «أنفسنا» إشاره إلی علی علیه السّلام فجعله اللّه تعالی نفس محمد صلّی اللّه علیه و آله، و المراد المساواه؛ مساواه الأکمل.

المصادر:

إحقاق الحق: ج 3 ص 46.

43
المتن

قال الشیخ الأکبر شیخنا المفید فی تفضیل أمیر المؤمنین علیه السّلام علی سائر الصحابه: ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:537

فمن ذلک أنه صلّی اللّه علیه و آله لما دعا نصاری نجران إلی المباهله لیوضّح عن حقه و یبرهن عن ثبوت نبوته و یدلّ علی عنادهم فی مخالفتهم له بعد الذی أقامه من الحجه علیهم، جعل علیا علیه السّلام فی مرتبته و حکم بأنه عدله و قضی له بأنه نفسه و لم یحطّطه عن مرتبه فی الفضل، و ساوی بینه و بینه؛ فقال مخبرا عن ربه عز و جل بما حکم به من ذلک و شهد و قضی و وکّد: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ...». «1»

فدعا الحسن و الحسین علیهما السّلام للمباهله، فکانا ابنیه فی ظاهر اللفظ، و دعا فاطمه علیها السّلام و کانت المعبّر عنها بنسائه، و دعا أمیر المؤمنین علیه السّلام فکان المحکوم له بأنه نفسه ....

المصادر:

تفضیل أمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 21.

44
المتن

عن عامر بن سعد، عن أبیه، قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول له و خلفه فی بعض مغازیه: .... و لما نزلت هذه الآیه: «نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ ...» «2»، دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 3 ص 47، عن عده کتب.

2. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 185، علی ما فی الإحقاق.

3. تفسیر الطبری: ج 3 ص 192، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

4. أحکام القرآن: ج 2 ص 16، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

5. المستدرک: ج 2 ص 150، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

6. معرفه علوم الحدیث: ص 50، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

7. تفسیر الثعلبی، علی ما فی العمده و الإحقاق، بتفاوت فیه.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

(2). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:538

8. العمده لابن البطریق: ص 95، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

9. دلائل النبوه: ص 297، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

10. أسباب النزول: ص 74، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 11 معالم التنزیل: ج 1 ص 302، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 12 مصابیح السنه: ج 2 ص 204، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 13 تفسیر الکشّاف: ج 1 ص 193، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 14 أحکام القرآن: ج 1 ص 115، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 15 تفسیر فخر الدین الرازی: ج 8 ص 85، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 16 جامع الأصول: ج 9 ص 470، علی ما فی الإحقاق،

بتفاوت فیه.

. 17 مستدرک الحاکم: ج 3 ص 150، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 18 مطالب السئول: ص 7، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 19 أسد الغابه: ج 4 ص 25، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 20 التذکره: ص 17، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 21 الجامع لأحکام القرآن: ج 3 ص 104، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 22 تفسیر البیضاوی: ج 2 ص 22، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 23 ذخائر العقبی: ص 25، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 24 الریاض النضره: ص 188، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 25 تفسیر النسفی: ج 1 ص 136، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

. 26 تبصیر الرحمن: ج 1 ص 114، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 27 مشکاه المصابیح: ص 568، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 28 السراج المنیر: ج 1 ص 182، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 29 تفسیر النیشابوری: ج 3 ص 206، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 30 تفسیر الشهیر: ج 1 ص 30، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 31 البحر المحیط: ج 2 ص 479، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 32 تفسیر ابن کثیر: ج 1 ص 370، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 33 البدایه و النهایه: ج 5 ص 52، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 34 مبارق الأزهار: ج 2 ص 356، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 35 الإصابه: ج 2 ص 503، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 36 الکاف الکشاف: ص 26، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 37 الفصول المهمّه: ص

108، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 38 المواهب: ج 1 ص 71، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:539

39. معارج النبوه: ج 1 ص 315، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 40 الدر المنثور: ج 4 ص 38، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 41 تاریخ الخلفاء: ص 115، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 42 الصواعق المحرقه: ص 119، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 43 تفسیر أبی السعود: ج 2 ص 143، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 44 السیره المحمدیه: ج 3 ص 35، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 45 مدارج النبوه: ص 500، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 46 المناقب المرتضویه: ص 44، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 47 الإتحاف: ص 5، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 48 فتح القدیر: ج 1 ص 316، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 49 روح المعانی: ج 3 ص 167، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 50 تفسیر الجواهر: ج 2 ص 120، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 51 رشفه الصادی: ص 35، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

. 52 التاج الجامع للأصول: ج 3 ص 329، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

53. مناقب ابن المغازلی: ص 388، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

54. حسن الأسوه: ص 32، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

55. السیره النبویه: ج 3 ص 4، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

56. تفسیر المنار: ج 3 ص 321، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

57. إحقاق الحق: ج 14 ص 131، عن عده کتب، بتفاوت فیه.

58. جامع الترمذی: ج 4

ص 82، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

59. شواهد التنزیل: ج 1 ص 124، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

60. مناقب علی علیه السّلام، ص 54، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

61. الرصف: ص 382، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

62. زاد المسیر: ج 1 ص 399، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

63. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 195، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

64. موده القربی: ص 31، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

65. العقیده الطحاویه: ص 311، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

66. محاضرات الأدباء: ج 1 ص 345، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

67. مشکاه المصابیح: ج 11 ص 370، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

68. الإدراک: ص 49، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

69. تنزیل الآیات (مخطوط): ص 6، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:540

70. وسیله المال: ص 76، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

71. وسیله النجاه: ص 250، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

72. التاج الجامع: ج 3 ص 296، علی ما فی الإحقاق.

73. الرصف: ص 369، علی ما فی الإحقاق.

74. ضوء الشمس: ص 99، علی ما فی الإحقاق.

75. إعجاز القرآن: ج 2 ص 52، علی ما فی الإحقاق.

76. قصه کبیره: ص 337، علی ما فی الإحقاق.

77. زاد المسیر: ج 1 ص 399، علی ما فی الإحقاق.

78. شواهد التنزیل: ج 1 ص 122، علی ما فی الإحقاق.

79. مناقب ابن المغازلی (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

80. تنزیل الآیات: ص 5، علی ما فی الإحقاق.

81. شواهد التنزیل: ج 1 ص 123، علی ما فی الإحقاق.

82. شواهد التنزیل: ج 1 ص 126، علی ما فی

الإحقاق.

83. شواهد التنزیل: ج 1 ص 127، علی ما فی الإحقاق.

84. مناقب ابن المغازلی: ص 115، علی ما فی الإحقاق.

85. شواهد التنزیل: ج 1 ص 120، علی ما فی الإحقاق.

86. موده القربی: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

87. شواهد التنزیل: ج 1 ص 128، علی ما فی الإحقاق.

88. تاریخ الخمیس: ج 2 ص 196، علی ما فی الإحقاق.

89. خزانه الأدب: ص 373، علی ما فی الإحقاق.

90. وسیله النجاه: ص 67، علی ما فی الإحقاق.

91. مناقب ابن المغازلی: ص 102، علی ما فی الإحقاق.

92. إحقاق الحق: ج 33 ص 21.

93. عقیله الطهر: ص 24، علی ما فی الإحقاق.

94. القول القیّم: ص 51، علی ما فی الإحقاق.

95. الاختلاف فی اللفظ: ص 43، علی ما فی الإحقاق.

96. القول القیّم: ص 21، علی ما فی الإحقاق.

97. ریاض الجنه: ص 18، علی ما فی الإحقاق.

98. الصحیح المسند من التفسیر: ص 19، علی ما فی الإحقاق.

99. معارج القبول: ج 2 ص 474، علی ما فی الإحقاق.

100. التفسیر الأعظم: ص 76، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:541

101. تحریر المرأه: ج 3 ص 40، علی ما فی الإحقاق.

102. نظرات فی إشراق فجر الإسلام: 383، علی ما فی الإحقاق.

103. إحقاق الحق: ج 33 ص 253.

104. إحقاق الحق: ج 33 ص 591.

105. إحقاق الحق: ج 22 ص 43.

106. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 502، بزیاده.

107. العمده لابن البطریق: ص 188 ح 288، بزیاده فیه.

108. العمده لابن البطریق: ص 188 ح 289، عن صحیح مسلم.

109. عبقات الأنوار: حدیث المنزله ص 18.

110. عبقات الأنوار: حدیث المنزله ص 35.

111. عبقات الأنوار: حدیث المنزله ص 38.

112. عبقات الأنوار: حدیث المنزله ص

49.

113. عبقات الأنوار: حدیث المنزله 802.

114. فرائد السمطین: ج 2 ص 207 ح 486، شطرا منه.

115. نهج الإیمان: ص 347، عن صحیح مسلم.

116. أعیان الشیعه: ج 3 ص 83.

116. أعیان الشیعه: ج 3 ص 84.

117. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 84، عن صحیح مسلم.

118. صحیح مسلم: ج 4 ص 187.

119. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 85.

120. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 86.

121. المناقب لابن المغازلی: ص 108 ح 115.

122. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 177.

123. أعلام النساء المؤمنات: ص 531.

124. الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام: ج 2 ص 209.

125. الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام: ج 2 ص 210.

126. الصواعق: ص 121.

127. شواهد التنزیل: ج 1 ص 161 ح 72، شطرا منه.

128. ینابیع الموده: ص 232.

129. الرصف: ج 2 ص 269.

130. علّموا أولادکم محبه آل النبی علیهم السّلام: ص 16.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:542

131. السنن الکبری: ج 7 ص 63.

132. مسند أحمد: ج 1 ص 185.

133. زاد المسیر: ج 1 ص 339.

134. الرصف: ج 4 ص 298.

135. الإصابه: ج 4 ص 270.

136. أسد الغابه: ج 4 ص 104.

45
المتن

دخل موسی الکاظم علیه السّلام علی الرشید، فقال له: ... لم قلتم إنا ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جوّزتم للناس أن ینسبوکم إلیه و أنتم بنو علی علیه السّلام و إنما ینسب الرجل لأبیه؟

فقال علیه السّلام: أعوذ باللّه من الشیطان الرجیم، بسم اللّه الرحمن الرحیم، «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی وَ إِلْیاسَ» «1»، و لیس لعیسی أب و

إنما ألحق بذریه الأنبیاء من قبل أمه، و لذلک ألحقنا بذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله من قبل أمّنا فاطمه علیها السّلام.

قال تعالی: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ» «2»، و لم یدع صلّی اللّه علیه و آله عند مباهله النصاری غیر علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و هما الابناء.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 12 ص 1313، عن الإتحاف.

2. الإتحاف بحبّ الأشراف: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

3. الصواعق المحرقه: ص 121، علی ما فی الإحقاق.

4. أخبار الدول: ص 123، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 84.

(2). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:543

5. مفتاح النجا (مخطوط): ص 174، علی ما فی الإحقاق.

6. تفسیر البرهان: ج 1 ص 289 ح 8، عن العیون.

7. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج؟ ص.

8. نثر الدرر للوزیر الکاتب: ج 1 ص 358.

الأسانید:

فی العیون: حدثنی أبو أحمد هانی بن أبی محمد، قال: حدثنی أبی بأسناده، رفعه إلی موسی بن جعفر علیه السّلام.

46
المتن

من طریق المخالفین ما رواه ابن المغازلی، یرفعه إلی ابن عباس فی قوله تعالی:

«وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً» «1»، قال:

لا تقتلوا أهل بیت نبیکم علیهم السّلام، إن اللّه یقول فی کتابه: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ» «2»، قال: کان أبناء هذه الأمه الحسن و الحسین علیهما السّلام و کان نساؤهم فاطمه علیها السّلام و أنفسهم النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام.

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 1 ص 364 ح 14، عن المناقب.

2. المناقب لابن المغازلی: ص.

3. اللوامع النورانیه: ص 76، عن المناقب.

47
المتن

قال الخوارزمی فی إحصاء مناقب أمیر المؤمنین علیه السّلام: و أنزلت هذه الآیه: «فَقُلْ تَعالَوْا

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 29.

(2). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:544

نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ ...» «1»، فدعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: علیا و فاطمه و حسنا و حسینا علیهما السّلام فقال: اللهم هؤلاء أهلی.

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 2 من المقدمه.

2. ینابیع الموده: ص 51، شطرا منه.

48
المتن

عن عبد اللّه بن عبید اللّه بن أبی رافع، قال: لما قدم صهیب مع أهل نجران، ذکر لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ما خاصموه به من أمر عیسی بن مریم؛ فإنهم ادعوه ولدا. فدعاهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فخاصمهم و خاصموه، فقال: «تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ». «2»

فدعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فجمعهم، فقال لهم العاقب:

ما أری لکم أن تلاعنوه، فإن کان نبیا هلکتم، و لکن صالحوه.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لو لاعنونی ما وجدوا لهم أهلا و لا مالا و لا ولدا.

المصادر:

مصباح المتهجد: ص 704.

49
المتن

یستحب صوم یوم المباهله و هو الرابع و العشرون من ذی الحجه، أمر اللّه تعالی

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

(2). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:545

رسوله صلّی اللّه علیه و آله بأن یباهل بأمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام نصاری نجران ....

المصادر:

تذکره الفقهاء: ج 1 ص 278.

50
المتن

و قد ذکر النقاش فی تفسیره «شفاء الصدور» ما هذا لفظه: قوله عز و جل: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ» «1»، قال أبو بکر: جاءت الأخبار بأن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أخذ بید الحسن علیه السّلام و حمل الحسین علیه السّلام علی صدره- و یقال: بیده الأخری- و علی علیه السّلام معه و فاطمه علیها السّلام من ورائهم.

فحصلت هذه الفضیله للحسن و الحسین علیهما السّلام من بین أبناء جمیع أهل بیت رسول اللّه علیهم السّلام و أبناء أمته، و حصلت هذه الفضیله لفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام من بین بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله و بنات أهل بیته و بنات أمته، و حصلت هذا الفضیله لأمیر المؤمنین علی علیه السّلام من بین أقارب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و من أهل بیته و أمته بأن جعله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کنفسه؛ یقول:

«و أنفسنا و أنفسکم».

المصادر:

الطرائف: ص 44 ح 38.

51
المتن

قال ابن عباس فی قوله تعالی: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ» «2»، قال: وفد وفد

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

(2). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:546

نجران علی نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فیهم السید و العاقب و أبو الحرث عبد المسیح بن نونان أسقف نجران، ساده أهل نجران ...، إلی أن قالوا: نعم، نلاعنک.

فخرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأخذ بید علی علیه السّلام و معه فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: هؤلاء ابناؤنا و نساؤنا و أنفسنا، فهمّوا أن یلاعنوه. ثم إن السید قال لابن الحارث و العاقب: ما تصنعون بملاعنه هذا؟ لأنه إن کان کاذبا ما نصنع بملاعنته شیئا، و إن کان صادقا لنهلکنّ. فصالحوه علی الجزیه.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أما و الذی نفسی بیده لو لاعنونی ما حال الحول و بحضرتهم بشر.

قال الصادق علیه السّلام: إن الأسقف قال لهم: إن غدا فجاء بولده و أهل بیته فاحذروا مباهلته، و إن جاء بأصحابه فلیس بشی ء. فغدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله آخذا بید علی علیه السّلام و الحسن و الحسین علیهما السّلام بین یدیه و فاطمه علیها السّلام تتبعه. و تقدّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فجثا لرکبتیه، فقال الأسقف: جثّا و اللّه محمد کما تجثوا الأنبیاء للمباهله، وکاع عن التقدم و وکاع الکلب فی الرمل- أی مشی علی کوعه-.

و قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لو لاعنونی النصاری لقطعت دابر کل نصرانی فی الدنیا.

المصادر:

1. روضه الواعظین: ج 1 ص 164.

2. شرح

الأخبار: ج 2 ص 339 ح 680، بتفاوت یسیر.

3. حبیب السیر: ج 1 ص 142، بتفاوت.

52
المتن

قال الشیخ الحر العاملی: روی المفید فی کتاب الاختصاص جمله من النصوص السابقه، و روی أیضا بإسناد تقدم فی النصوص علی النبی صلّی اللّه علیه و آله فی جمله حدیث یشتمل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:547

علی أحوال نبیّنا صلّی اللّه علیه و آله المنقوله فی التوراه، یقول فیه: فطوباه و طوبی لأمته الذین علی ملته یحیون و علی سنته یموتون و مع أهل بیته یمیلون، آمنین مؤمنین مطمنین.

و الکلام المنقول من التوراه طویل- کما تقدم نقله عن السید و العاقب-، و فی آخر الحدیث:

إن النبی صلّی اللّه علیه و آله لما أراد المباهله و أخرج معه علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، قال السید و العاقب له: یا محمد، بهؤلاء تباهلنا؟ قال: نعم، هؤلاء أوجه من علی وجه الأرض بعدی إلی اللّه عز و جل وجهه و أقربهم إلیه وسیله.

المصادر:

إثبات الهداه: ج 1 ص 635 ح 744.

53
المتن

یستحب صوم یوم المباهله و هو الرابع و العشرون من ذی الحجه، فیه جمع النبی صلّی اللّه علیه و آله أهل بیته علیهم السّلام لمباهله نصاری نجران؛ فخرج- باتفاق العامه و الخاصه- محتضنا الحسین علیه السّلام آخذا بید الحسن علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام تمشی خلفه و علی علیه السّلام خلفها، و هو یقول: إذا أنا دعوت فأمّنوا.

فلما نظر إلیهم أعلم النصاری و أقدمهم قال: یا معشر النصاری! إنی لأری وجوها لو سألوا اللّه أن یزیل جبلا من مکانه لأزاله، فلا تباهلوا فتهلکوا.

المصادر:

مشارق الشموس: ص 453.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:548

54
المتن

قال الشبلنجی فی ذکر مناقب الحسن و الحسین علیهما السّلام و فی معنی أهل البیت: ...

و یشهد للقول بأنهم علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ما وقع منه صلّی اللّه علیه و آله حین أراد المباهله هو و وفد نجران، کما ذکره المفسرون فی تفسیر آیه المباهله و فی قوله تعالی:

«فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ» «1»، و قیل: أراد بالابناء الحسن و الحسین علیهما السّلام و بالنساء فاطمه علیها السّلام و بالنفس نفسه و علیا علیه السّلام.

المصادر:

نور الأبصار: ص 122.

55
المتن

عن عمرو بن سعد بن معاذ، قال: قدم وفد نجران العاقب و السید ...، إلی قوله: فأخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بید علی علیه السّلام و معه فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام و قال: هؤلاء ابناؤنا و أنفسنا و نساؤنا، فهمّا أن یفعلا.

ثم إن السید قال للعاقب: ما تضع بملاعنته، لئن کان کاذبا ما تصنع بملاعنته، و لئن کان صادقا لنهلکنّ. فصالحوه علی الجزیه.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله یومئذ: و الذی نفسی بیده لو لاعنونی ما حال الحول و بحضرتهم منهم أحد.

المصادر:

1. شواهد التنزیل: ج 1 ص 156 ح 168.

2. شواهد التنزیل: ج 1 ص 157 ح 169.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:549

الأسانید:

حدثنی الوالد، عن أبی حفص، عن موسی بن القاسم، عن محمد بن إبراهیم، قال:

حدثنی أبی، قال: حدثنی محمد بن عمر، عن عتبه، عن حصین، عن عمرو بن سعد.

56
المتن

عن ابن عباس فی قوله عز و جل: «تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ» «1»، قال: نزلت فی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام نفسه، و «نساءنا و نساءکم» فی فاطمه علیها السّلام، و «أبناءنا و أبناءکم» فی حسن و حسین علیهما السّلام، و الدعاء علی الکاذبین نزلت فی العاقب و السید و عبد المسیح و أصحابه.

المصادر:

فرائد السمطین: ج 2 ص 205 ح 484.

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أخبرناه أبو الحسین علی بن عبد الرحمن، قال: حدثنا الحسین بن الحکم، قال: حدثنا الحسن بن الحسین، قال: حدثنا حبّان بن علی، قال: حدثنا الکلبی، عن أبی صالح، عن ابن عباس.

57
المتن

عن ابن جریح فی قوله تعالی: «إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ» «2»: بلغنا أن نصاری نجران قدم وفدهم علی النبی صلّی اللّه علیه و آله المدینه، فیهم السید و العاقب ...، إلی قوله: فأخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله بید علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جعلوا فاطمه علیها السّلام وراءهم، ثم قال: هؤلاء ابناؤنا و أنفسنا و نساؤنا، فهلمّوا أنفسکم و أبناءکم و نساءکم و نجعل لعنه اللّه علی الکاذبین.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

(2). سوره آل عمران: الآیه 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:550

فأبی السید من المباهله فقالوا: نصالحک. فصالحوه علی ألف حلّه کل عام، فی کل رجب ألف حله.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: و الذی بیده نفسی، لو لاعنونی ما حال الحول و منهم بشر إلا هلک اللّه الکاذبین.

المصادر:

فرائد السمطین: ج 2 ص 205 ح 485.

الأسانید:

فی فرائد السمطین: قال الحاکم: و أخبرنا محمد بن علی بن عبد الحمید، قال: حدثنا علی بن المتبرک، قال: حدثنا أبو عبد اللّه الصنعانی، قال: حدثنا محمد بن بور، عن ابن جریح.

58
المتن

قال ابن الأثیر فی ذکر وفد نجران مع العاقب و السید: ... و أما نصاری نجران، فإنهم أرسلوا العاقب و السید فی نفر إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أرادوا مباهلته. فخرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و معه علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فلما رأوهم قالوا: هذه وجوه لو أقسمت علیه اللّه أن یزیل الجبال لأزالها، و لم یباهلوا.

و صالحوه علی ألفی حله، ثمن کل حله أربعون درهما، و علی أن یضیفوا رسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و جعل لهم ذمه اللّه تعالی و عهده أن لا یفتنوا عن دینهم و لا یعشروا، و شرط علیهم أن لا یأکلوا الربا و لا یتعاملوا به ....

المصادر:

1. الکامل فی التاریخ: ص 200.

2. أعیان الشیعه: ج 3 ص 273، عن الکامل.

3. سیره رسول اللّه و أهل بیته علیهم السّلام: ج 1 ص 753.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:551

59
المتن

قال أبو عبد اللّه محمد بن محمد بن النعمان الشیخ المفید من مجی ء الوفود إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله: و کان فی من وفد علیه أبو حارثه أسقف نجران فی ثلاثین رجلا من النصاری، منهم العاقب و السید و عبد المسیح ...، إلی قوله:

فلما کان من الغد، جاء النبی صلّی اللّه علیه و آله آخذا بید أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام و الحسن و الحسین علیهما السّلام بین یدیه یمشیان و فاطمه علیها السّلام تمشی خلفه، و خرج النصاری یقدّمهم أسقفهم.

فلما رأی النبی صلّی اللّه علیه و آله قد أقبل بمن معه، سأل عنهم فقیل له: هذا ابن عمه علی بن أبی طالب علیه السّلام و هو صهره و أبو ولده و أحبّ الخلق إلیه، و هذان الطفلان ابنا بنته من علی علیه السّلام و هما من أحبّ الخلق إلیه، هذه الجاریه بنته فاطمه علیها السّلام أعزّ الناس علیه و أقربهم إلی قلبه.

فنظر الأسقف إلی العاقب و السید و عبد المسیح و قال لهم: انظروا إلیه، قد جاء بخاصته من ولده و أهله لیباهل بهم واثقا بحقه، و اللّه ما جاء بهم و هو یتخوف الحجه علیه. فاحذروا مباهلته، و اللّه لو لا مکان قیصر لأسلمت له، و لکن صالحوه علی ما یتفق بینکم و بینه و ارجعوا إلی بلادکم و ارتئوا لأنفسکم.

فقالوا له: رأینا لرأیک تبع. فقال الأسقف: یا أبا القاسم! إنا لا نباهلک و لکنا نصالحک؛

فصالحنا علی ما ننهض به.

فصالحهم النبی صلّی اللّه علیه و آله علی ألفی حله من حلل الأواقی، قیمه کل حله أربعون درهما جیادا، فما زاد أو نقص کان بحاسبه ذلک. و کتب لهم النبی صلّی اللّه علیه و آله کتابا بما صالحهم علیه؛ و کان الکتاب:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا کتاب من محمد النبی رسول اللّه لنجران و حاشیتها فی کل صفراء و بیضاء و ثمره و رقیق؛ لا یؤخذ منه شی ء منهم غیر ألفی حله من حلل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:552

الأواقی؛ ثمن کل حله أربعون درهما. فما زاد أو نقص فعلیّ حساب ذلک. یؤدّون ألفا منها فی صفر و ألفا منها فی رجب. و علیهم أربعون دینارا مثواه رسولی مما فوق ذلک، و علیهم فی کل حدث یکون بالیمن من کل ذی عدن عاریه مضمونه لهم بذلک، جوار اللّه و ذمه محمد بن عبد اللّه. فمن أکل الربا منهم بعد عامهم هذا فذمتی منه بریئه.

و أخذ القوم الکتاب و انصرفوا.

المصادر:

1. الإرشاد: ص 168.

2. أعیان الشیعه: ص 275.

60
المتن

قال الشیخ المفید فی قصه أهل نجران: ... إن اللّه تعالی حکم فی آیه المباهله لأمیر المؤمنین علیه السّلام بأنه نفس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، کاشفا بذلک عن بلوغه نهایه الفضل و مساواته للنبی صلّی اللّه علیه و آله فی الکمال و العصمه من الآثام.

و أن اللّه جل ذکره جعله و زوجته و ولدیه- مع تقارب سنهما- حجه لنبیه صلّی اللّه علیه و آله و برهانا علی دینه، و نصّ علی الحکم بأن الحسن و الحسین علیهما السّلام ابناؤه و أن فاطمه علیها السّلام نساؤه المتوجه إلیهنّ الذکر و الخطاب فی الدعاء إلی المباهله و الاحتجاج، و هذا فضل لا یشرکهم فیه أحد من الأمه، و لا قاربهم فیه و لا ماثلهم فی معناه.

المصادر:

الإرشاد: ص 170.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:553

61
المتن

قال شیخنا المفید فی أعمال شهر ذی الحجه: فی الیوم الرابع و العشرین منه باهل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام نصاری نجران، و جاء بذکر المباهله به و بزوجته و ولدیه محکم التبیان.

المصادر:

مسارّ الشیعه: ص 41.

62
المتن

عن مکحول: قال أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: لقد علم المستحفظون من أصحاب النبی محمد صلّی اللّه علیه و آله أنه لیس رجل له منقبه إلا و قد شرکته فیها و فضّلته، و لی سبعون منقبه لم یشرکنی فیها أحد منهم. قلت: یا أمیر المؤمنین! فأخبرنی بهنّ.

فقال علیه السّلام: إن أول منقبه لی ...، إلی أن قال:

و أما الرابعه و الثلاثون: فإن النصاری ادعوا أمرا، فأنزل اللّه عز و جل فیه: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ». «1» فکانت نفسی نفس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و النساء فاطمه علیها السّلام و الابناء الحسن و الحسین علیهما السّلام.

ثم ندم القوم، فسألوا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الإعفاء فأعفاهم. و الذی أنزل التوراه علی موسی و الفرقان علی محمد صلّی اللّه علیه و آله، لو باهلونا لمسخوا قرده و خنازیر.

المصادر:

1. الخصال: ج 2 ص 693 ح 1 باب السبعین.

2. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 349 ح 164.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:554

63
المتن

قال أبو محمد الحسن بن محمد الدیلمی فی ذکر مناقب أمیر المؤمنین علیه السّلام: و منها فضیله المباهله و هی تدلّ علی فضل تامّ و ورع کامل لمولانا أمیر المؤمنین و ولدیه و زوجته علیهم السّلام، حیث استعان بهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الدعاء إلی اللّه تعالی و التأمین علی دعائه لتحصل له الإجابه.

المصادر:

إرشاد القلوب للدیلمی: ص 231.

64
المتن

روی عن أبی المفضل بأسناده عن أبی ذر: إن علیا علیه السّلام و عثمان و طلحه و الزبیر و عبد الرحمن بن عوف و سعد بن أبی وقاص، أمرهم عمر بن الخطاب أن یدخلوا بیتا و یغلقوا بابه و یتشاوروا فی أمرهم ...، إلی أن قال علی علیه السّلام:

فهل فیکم أحد أنزل اللّه فیه و فی زوجته و ولدیه آیه المباهله و جعل اللّه عز و جل نفسه و نفس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله غیری؟ قالوا: لا.

المصادر:

إرشاد القلوب: ص 262.

65
المتن

فی «تأویل الآیات» فی تأویل و سبب نزول آیه المباهله، قال: ... فلما نزلت (الآیه)، دعاهم إلی المباهله فأجابوه. فخرج النبی صلّی اللّه علیه و آله آخذا بید علی علیه السّلام و الحسن و الحسین علیهم السّلام بین یدیه و فاطمه علیها السّلام وراءه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:555

فلما رآهم الأسقف- و کان رئیسهم- سأل: من هؤلاء الذین معه؟ فقیل: هذا علی بن أبی طالب علیه السّلام ابن عمّه و زوج ابنته فاطمه علیها السّلام هذه، و هذان ولداهما.

فقال الأسقف لأصحابه: إنی لأری وجوها لو سألوا اللّه أن یزیل جبلا من مکانه لأزاله، فلا تباهلوا فتهلکوا و لا یبقی علی وجه الأرض نصرانی إلی یوم القیامه.

ثم قال الأسقف للنبی صلّی اللّه علیه و آله: یا أبا القاسم! إنا لا نباهلک و لکن نصالحک، فصالحنا علی ما ننهض به.

فصالحهم علی ألفی حله و ثلاثین رمحا و ثلاثین درعا و ثلاثین فرسا، و کتب لهم بذلک کتابا و رجعوا إلی بلادهم.

و قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: و الذی نفسی بیده، لو لاعنونی لمسخوا قرده و خنازیر و اضطرم الوادی علیهم نارا، و لما حال الحول علی النصاری حتی یهلکوا کلهم.

المصادر:

تاویل الآیات: ج 1 ص 112 ح 19.

66
المتن

فی ذکر فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام: السادسه: آیه المباهله؛ أجمع المفسرون علی أن «أبناءنا» إشاره إلی الحسن و الحسین علیهما السّلام، و «نساءنا» إشاره إلی فاطمه علیها السّلام، و «أنفسنا» إشاره إلی علی علیه السّلام؛ فجعله اللّه نفس محمد صلّی اللّه علیه و آله و المراد المساواه و مساوی الأکمل الأولی بالتصرف أکمل و أولی بالتصرف ....

المصادر:

1. دلائل الصدق: ج 2 ص 82.

2. توفیق التطبیق: ص 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:556

67
المتن

قال فی أنوار الهدایه فی إثبات الخلافه بالکتاب: ... الآیه الحادیه عشره: قوله تعالی:

«فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ» «1»، و اتفق الفریقان علی نزولها فی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و أن اللّه سبحانه أمر نبیه صلّی اللّه علیه و آله أن یرید بابنائه الحسنین علیهما السّلام و بنسائه فاطمه الزهراء علیها السّلام و بنفسه علی بن أبی طالب علیه السّلام، و تسالموا علی أنه صلّی اللّه علیه و آله لم یدع للمباهله إلا هؤلاء ....

المصادر:

أنوار الهدایه فی مباحث الإمامه و الولایه: فی اثبات الخلافه بالکتاب.

68
المتن

قال الثعلبی فی تفسیره: قال مقاتل و الکلبی: لما قرأ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله هذه الآیه علی وفد نجران و دعاهم إلی المباهله ...، إلی قوله: فأتوا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد غدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله محتضنا الحسین علیه السّلام و آخذا بید الحسن علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام خلفه و علی علیه السّلام خلفها و هو یقول:

إذا دعوت أنا فأمّنوا.

فقال الأسقف: یا معشر النصاری! إنی أری وجوها لو سألوا اللّه أن یزیل جبلا من مکانه لأزاله، فلا تبتهلوا فتهلکوا فلا یبقی علی وجه الأرض نصرانی إلی یوم القیامه ....

المصادر:

1. نهج الأیمان: ص 346، عن تفسیر الثعلبی.

2. تفسیر الثعلبی، علی ما فی نهج الإیمان.

3. کشف الحقائق: ج 1 ص 74، بتفاوت فیه.

4. مراح لبید: ج 1 ص 102.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:557

5. محاسن التأویل: ج 4 ص 114، بتفاوت فیه.

6. الکشّاف: ج 1 ص 193، بتفاوت فیه.

7. التفسیر الکبیر: ج 8 ص 80.

8. المناقب الثلاثه: ص 5.

9. تفسیر غرائب القرآن: ص 213.

10. القائد: ص 136.

. 11 الوحده العقائدیه: ص 246.

69
المتن

قال ابن شهرآشوب: قوله سبحانه: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ ...» «1»، إجماع علی أنها نزلت فی النبی صلّی اللّه علیه و آله و فی علی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام. فاستدلّ أصحابنا علی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام أفضل الصحابه من وجهین:

أحدهما: أن موضوع المباهله لیتمیّز المحق من المبطل، و ذلک لا یصحّ أن یفعل إلا بمن هو مأمون الباطن، مقطوع علی صحه عقیدته، أفضل الناس عند اللّه تعالی، و لو أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله وجد من یقوم مقامهم لباهل بهم. و هذا دالّ علی فضلهم و نقص غیرهم.

و الثانی: أنه جعل مثل نفسه فی قوله: «وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ»، لأنه أراد بقوله: «أبناءنا» الحسن و الحسین علیهما السّلام و «نساءنا» فاطمه علیها السّلام بلا خلاف ....

المصادر:

متشابه القرآن و مختلفه لابن شهرآشوب: ج 2 ص 33.

70
المتن

قال الملکی التبریزی فی ذکر یوم المباهله: و من عظائم الأوقات و شرائف الأیام فی

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:558

هذا الشهر العظیم الیوم الرابع و العشرون، لما وقع فیه من إقدام سید المرسلین صلّی اللّه علیه و آله لمباهله النصاری و ظهور تغیّر فی العالم بحیث أذلّ رقابهم بقبول الصغار و إعطاء الجزیه عن ید و هم صاغرون.

و بالجمله أعزّ اللّه تعالی فی هذا الیوم الإسلام بذلّه النصاری و إکرام الشیعه بتکریم أهل بیت نبیه علیهم السّلام، حیث أنزل آیه المباهله و أمر رسوله صلّی اللّه علیه و آله أن یباهل الکفار بعلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام زوجته سیده نساء العالمین و ولدیه الحسنین علیهما السّلام سیدی شباب أهل الجنه أجمعین، و عبّر فی هذه الآیه الکریمه عن علی علیه السّلام بنفس النبی صلّی اللّه علیه و آله و أذلّ بذلک رقاب المخالفین المنافقین.

المصادر:

المراقبات: ص 263.

71
المتن

قال الکراجکی فی ذکر خبر یحیی بن یعمر مع الحجاج: قال الشعبی: کنت بواسط- و کان یوم أضحی- فحضرت صلاه العید مع الحجاج، فخطب خطبه بلیغه. فلما انصرف جاءنی رسول فأتیته، فوجدته مستوفزا ....

إلی أن قال الشعبی: فنظر إلیّ الحجاج و قال: اسمع ما یقول، فإن هذا مما لم أکن سمعته عنه؛ أ تعرف أنت فی کتاب اللّه عز و جل أن الحسن و الحسین علیهما السّلام من ذریه محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟

فجعلت أفکّر فی ذلک فلم أجد فی القرآن شیئا یدلّ علی ذلک، و فکّر الحجاج ملیّا ثم قال لیحیی: لعلک ترید قول اللّه عز و جل: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ...» «1»، و أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خرج للمباهله و معه علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام؟

و قال الشعبی: فکأنما أهدی بقلبی سرورا ....

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:559

المصادر:

کنز الفوائد: ج 1 ص 358.

72
المتن

قال الیعقوبی فی ذکر مکاتیب الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ... و کتب إلی نجران: بسم اللّه، من محمد رسول اللّه إلی أسقفه نجران: بسم اللّه، فإنی أحمد إلیکم إله إبراهیم و إسماعیل و إسحاق و یعقوب. أما بعد، ذلکم فإنی أدعوکم إلی عباده اللّه من عباده العباد و أدعوکم إلی ولایه اللّه من ولایه العباد، فإن أبیتم فالجزیه، و إن أبیتم آذنتکم بحرب و السلام ....، إلی قوله:

فرضوا بالمباهله.

فلما أصبحوا، قال أبو حارثه: انظروا من جاء معه. و غدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله آخذا بید الحسن و الحسین علیهما السّلام، تتبعه فاطمه علیها السّلام و علی بن أبی طالب علیه السّلام بین یدیه، و غدا العاقب و السید بابنین لهما علیهما الدرر و الحلی و قد حفّوا بأبی حارثه. فقال أبو حارثه: من هؤلاء معه؟ قالوا: هذا ابن عمّه و هذا ابنته و هذان ابناها. فجثا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی رکبتیه ثم رکع ....

المصادر:

1. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 82.

2. زاد المعاد لابن قیّم الجوزیه: ج 3 ص 46، بتفاوت یسیر.

73
المتن

قال موسی بن جعفر علیه السّلام فی إلحاق أبناء علی و فاطمه علیهما السّلام برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: قول اللّه عز و جل: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ...» «1»، و لم یدّع أحد أنه أدخله

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:560

النبی صلّی اللّه علیه و آله تحت الکساء عند مباهله النصاری إلا علی بن أبی طالب علیه السّلام و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام؛ «أبناءنا» الحسن و الحسین علیهما السّلام، و «نساءنا» فاطمه علیها السّلام، و «أنفسنا» علی بن أبی طالب علیه السّلام.

علی أن العلماء قد أجمعوا علی أن جبرئیل قال یوم أحد: یا محمد، إن هذه لهی المواساه من علی علیه السّلام. قال: لأنه منی و أنا منه. فقال جبرئیل: و أنا منکما یا رسول اللّه ....

المصادر:

الاحتجاج: ج 2 ص 165.

74
المتن

عن الشعبی، قال: لما أراد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یلاعن أهل نجران، قبلوا الجزیه أن یعطوها، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لقد أتانی البشیر بهلکه أهل نجران لو تمّوا علی الملاعنه، حتی الطیر علی الشجر أو العصفور علی الشجره. و لما غدا إلیهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله آخذا بید حسن و حسین علیهما السّلام و کانت فاطمه علیها السّلام تمشی خلفه. «1» الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 19 560 المصادر: ..... ص : 560

المصادر:

مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 24 ح 5.

75
المتن

عن ابن عباس و الحسن و الشعبی و السدی، قالوا فی حدیث المباهله: إن وفد نجران أتوا النبی صلّی اللّه علیه و آله ... فلما أصبحوا، بعث النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی أهل المدینه و من حولها، فلم تبق بکر لم تر الشمس إلا خرجت. خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام بین یدیه

______________________________

(1). الظاهر انه سقط فی آخر الحدیث: و علی علیه السّلام بین یدیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:561

و الحسن علیه السّلام عن یمینه قابضا بیده و الحسین علیه السّلام عن شماله و فاطمه علیها السّلام خلفه، ثم قال:

هلمّوا فهؤلاء ابناؤنا الحسن و الحسین علیهما السّلام و هؤلاء أنفسنا لعلی علیه السّلام و نفسه و هذه نساؤنا فاطمه علیها السّلام.

قال: فجعلوا یستترون بالأساطین و یستتر بعضهم ببعض، تجوفا أن یبدأهم بالملاعنه. ثم أقبلوا و برکوا بین یدیه و قالوا، أقلنا أقالک اللّه یا أبا القاسم. قال: أقلتکم، و صالحوه علی ألفی حله.

المصادر:

المناقب لابن المغازلی: ص 159 ح 189.

76
المتن

قال فی العدد القویه فی ذکر وقائع الیوم الرابع و العشرین: ... و فی الیوم الرابع و العشرین من ذی الحجه من سنه تسع من الهجره، باهل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعلی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام نصاری نجران، و جاء بذکر المباهله به و بزوجته و ولدیه علیهم السّلام محکم القرآن.

المصادر:

1. العدد القویه: ص 307 ح 8.

2. بحار الأنوار: ج 95 ص 198.

77
المتن

قال السید الأمین: أجمع أهل القبله حتی الخوارج منهم علی أن النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یدع للمباهله من النساء سوی بضعته الزهراء علیها السّلام، و من الابناء سوی سبطیه و ریحانتیه من الدنیا، و من الأنفس إلا أخاه الذی کان منه بمنزله هارون من موسی. فهؤلاء أصحاب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:562

هذه الآیه بحکم الضروره التی لا یمکن جحودها، لم یشارکهم فیها أحد من العالمین، کما هو بدیهی لکل من ألّم بتاریخ المسلمین، و بهم خاصه نزلت لا بسواهم.

فباهل النبی صلّی اللّه علیه و آله بهم خصومه من أهل نجران؛ فبهلهم و أمهات المؤمنین کنّ حینئذ فی حجراته. فلم یدع واحده منهنّ و هنّ بمرأی منه و مسمع. و لم یدع صفیه و هی شقیقه أبیه و بقیه أهلیه، و لا أم هانی ذات الشأن و المکانه و هی کریمه عمه، الفارج لهمه، ذی الأیادی، التی هی من المسلمین طوق الهوادی. و لا دعا غیرها من عقائل الشرف و المجد و خفرات عمر العلی و شیبه الحمد، و لا واحده من نساء الخلفاء الثلاثه و غیرهم من المهاجرین و الأنصار.

کما أنه لم یدع مع سیدی شباب أهل الجنه أحدا من أبناء الهاشمیین، علی أنهم کانوا «إذا رأیتهم حسبتهم لؤلؤا منثورا». و لا دعا أحدا من أبناء الصحابه علی کثرتهم و وفور فضلهم.

کذلک لم یدع من الأنفس مع علی علیه السّلام عمّه و صنو أبیه العباس بن عبد المطلب، و هو شیخ الهاشمیین و أجود القرشیین و أعظم الناس عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. بل لم

یدع أحدا من کافه عشیرته الأقربین. و لا واحدا من السابقین الأولین، رضی اللّه تعالی عنهم أجمعین، و کانوا بمرأی من المباهله و مسمع و منتدی من أهلها و مجمع.

فلم ینتدب واحدا منهم مع من انتدبهم إلیها، بل لم ینتدب أحدا من سائر أهل الأرض بالطول و العرض، و إنما خرج صلّی اللّه علیه و آله- کما نصّ علیه الرازی فی تفسیره الکبیر- و علیه مرط من شعر أسود، و قد احتضن الحسین علیه السّلام و أخذ بید الحسن علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام تمشی خلفه و علی علیه السّلام خلفها و هو یقول: إذا أنا دعوت فأمّنوا. فقال أسقف نجران: یا معشر النصاری! إنی لأری وجوها لو سألوا اللّه أن یزیل جبلا لأزاله بها، فلا تباهلوهم فتهلکوا و لا یبقی علی وجه الأرض نصرانی إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. الکلمه الغرّاء فی تفضیل الزهراء علیها السّلام: ص 5.

2. أعلام النساء المؤمنات: ص 531.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:563

78
المتن

قال السدابادی فی فصل الکلام فی الإمامه: و لما جاءوه نصاری نجران و طال بینهم الخطاب و وقع فی بعض أصحابه الارتیاب، أوحی اللّه تعالی إلی نبیه صلّی اللّه علیه و آله بأن یباهل؛ فقال عز و جل: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ...». «1» إن ربی عز و جل أمرنی بالمباهله، و واعدهم إلی غد ذلک الیوم. فظن النصاری و من ارتاب بالنبی صلّی اللّه علیه و آله من الصحابه أنه یباهل بهم و بعده النصاری، و هم سبعون رجلا و فیهم المعروف بالسید و العاقب.

فلما غدوا إلیه صلّی اللّه علیه و آله، أمر أمیر المؤمنین علیا علیه السّلام بأن یدعو الحسن و الحسین علیهما السّلام. فلما حضروا، أدخلهم تحت أغصان شجره و جلّلهم بالعباءه التی کانت علی فاطمه علیها السّلام و أدخل منکبه الأیسر معهم، و قال للنصاری: إنی مباهل. فقالوا احتکم: یا أبا القاسم! و لا تباهل، فإنا راضون بحکمک. فقرّر علیهم ما یؤدّونه فی کل سنه.

فلما خرجت الزهراء و ولداها و بعلها علیهم السّلام من تحت الشجره، قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

و الذی نفس محمد بیده، لو باهلونی لأضرم اللّه الوادی علیهم نارا.

قال أهل العدل: کانت نفس أمیر المؤمنین علیه السّلام نفس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ولده الحسن و الحسین علیهما السّلام ولدیه، و نساؤهم فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

المقنع فی الإمامه: ص 65.

79
المتن

عن حذیفه بن الیمان، قال: جاء العاقب و السید أسقفا نجران یدعوان النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:564

الملاعنه، فقال العاقب للسید: إن لاعن بأصحابه فلیس بنبی و إن لاعن بأهل بیته فهو نبی.

فقام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فدعا علیا علیه السّلام فأقامه عن یمینه، ثم دعا الحسن علیه السّلام فأقامه عن یساره، ثم دعا الحسین علیه السّلام فأقامه عن یمین علی علیه السّلام، ثم دعا فاطمه علیها السّلام فاقامها خلفه. فقال العاقب للسید: لا تلاعنه، إنک إن لاعنته لا نفلح نحن و لا أعقابنا. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

لو لاعنونی ما بقیت بنجران عین تطرف.

المصادر:

شواهد التنزیل: ج 1 ص 163 ح 174.

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: حدثنا الفضل بن دکین، قال: حدثنا یحیی بن ذکریا، عن أبیه، عن أبی إسحاق، عن صله بن زفرنا، عن حذیفه.

80
المتن

عن ابن عباس فی قوله تعالی: «إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ ...» «1» ...، إلی قوله:

قالوا: نعم، نلاعنک. فأخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بیدی ابن عمّه علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام و قال: هؤلاء ابناؤنا و نساؤنا و أنفسنا. فهمّوا أن یلاعنوه، ثم إن الحرث قال لعبد المسیح:

ما نصنع بملاعنته هذا شیئا؛ لئن کان کاذبا ما ملاعنته بشی ء و لئن کان صادقا لنهلکنّ إن لاعنّاه. فصالحوه علی ألفی حله کل عام. فزعم أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: و الذی نفس محمد بیده، لو لاعنونی ما حال الحول و بحضرتهم أحد إلا أهلکه اللّه عز و جل.

المصادر:

شواهد التنزیل: ج 1 ص 164.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:565

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: حدثنی الحسین بن أحمد، قال: أخبرنا عبد الرحمن بن محمد، قال: أخبرنا إسماعیل بن عبد اللّه، قال: أخبرنا أحمد بن الحرب، قال: حدثنا صالح بن عبد اللّه، قال: أخبرنا محمد بن الحسن، عن الکلبی، عن أبی صالح، عن ابن عباس، قال.

81
المتن

عن قتاده فی قوله تعالی: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ» «1»، قال: بلغنا أن نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله خرج لیلا عن أهل نجران. فلما رأوه خرج، هابوا و فرّقوا فرجعوا. قال معمر: قال قتاده: لما أراد النبی صلّی اللّه علیه و آله أهل نجران، أخذ بید حسن و حسین علیهما السّلام، فقال لفاطمه علیها السّلام: اتبعینا. فلما رأی ذلک أعداء اللّه رجعوا.

المصادر:

جامع البیان: ج 3 ص 211.

الأسانید:

فی جامع البیان: حدثنا الحسن بن یحیی، قال: أخبرنا عبد الرزاق، قال: أخبرنا عن قتاده.

82
المتن

أخرج الترمذی و الحاکم و غیرهما فی المستدرک علی الصحیحین: لما نزلت هذه الآیه: «نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ» «2»، دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

(2). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:566

المصادر:

1. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 150.

2. المعیار المعرب: ج 12 ص 197، بتفاوت فیه.

3. مصابیح السنه: ج 4 ص 183 ح 4795، بتفاوت فیه.

4. سنن الترمذی: ج 5 ص 302، بتفاوت فیه.

5. التشیع (نشوءه، مراحله، مقوماته): ص 184، بتفاوت فیه.

6. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 185، بتفاوت فیه.

7. المناقب الثلاثه: ص 108، بتفاوت فیه.

8. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 300، بتفاوت فیه.

9. رجال صحیح مسلم: ج 2 ص 51 ح 1126، بتفاوت فیه.

10. تاریخ الإسلام و وفات المشاهیر الإسلام: ص 627، بتفاوت فیه.

. 11 روضات الجنات: ج 3 ص 189، بتفاوت فیه.

. 12 سنن الترمذی: ج 4 ص 293، بتفاوت فیه.

. 13 فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 185، بتفاوت فیه.

. 14 أهل البیت و آیه المباهله للوشنوی: ص 4، بتفاوت فیه.

. 15 صفوه التفاسیر: ج 1 ص 209، بتفاوت فیه.

. 16 الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز: ج 1 ص 102، بتفاوت فیه.

. 17 التبیان فی تفسیر القرآن: ج 2 ص 484، بتفاوت فیه.

. 18 تفسیر الشریف للاهیجی: ج 1 ص 332، بتفاوت فیه.

. 19 رساله فی تفضیل أمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 200، بتفاوت فیه.

. 20 أهل البیت علیهم السّلام فی سفینه نوح: ص 42.

. 21 جوامع

الجامع فی تفسیر القرآن الکریم: ج 1 ص 6، بتفاوت فیه.

. 22 أحکام القرآن: ج 2 ص 14، بتفاوت فیه.

. 23 المحرّر الوجیز: ج 2 ص 449، بزیاده فیه.

. 24 أحکام القرآن لابن العربی: ج 1 ص 360.

. 25 مناقب الإمام أمیر المؤمنین و نجلیه علیهم السّلام ...: ص 4.

. 26 مصابیح السنه: ج 4 ص 183 ج 4795.

. 27 علّموا أولادکم محبه آل بیت النبی علیهم السّلام: ص 16.

. 28 المناقب الثلاثه: ص 4، بتفاوت فیه.

. 29 جامع البیان للطبری: ج 3 ص 212.

. 30 جامع البیان للطبری: ج 3 ص 213، بتفاوت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:567

31. الأئمه الاثنا عشر علیهم السّلام: ص 53.

. 32 روح المعانی للآلوسی: ج 3 ص 186.

. 33 تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 167، بتفاوت فیه.

. 34 أسد الغابه: ج 4 ص 104.

. 35 تفسیر المنار: ج 3 ص 322.

. 36 الریاض النضره: ج 3 ص 134.

. 37 فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 1 ص 170.

. 38 تفسیر الحبری: ج 13 ص 248، بتفاوت و زیاده.

. 39 التسهیل لعلوم التنزیل: ج 1 ص 109.

. 40 کتاب معرفه الحدیث: ص 50.

. 41 العقد الفرید: ج 5 ص 62، بتفاوت فیه.

83
المتن

قال البیضاوی فی قصه المباهله: ... فأتوا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد غدا محتضنا الحسین علیه السّلام آخذا بید الحسن علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام تمشی خلفه و علی علیه السّلام خلفها، و هو یقول: إذا أنا دعوت فأمّنوا. فقال أسقفهم: یا معشر النصاری! إنی لأری وجوها لو سألوا اللّه تعالی أن یزیل جبلا من مکانه لأزاله، فلا تباهلوا فتهلکوا. فأذعنوا لرسول

اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بذلوا له الجزیه؛ ألفی حله حمراء و ثلاثین درعا من حدید.

فقال صلّی اللّه علیه و آله: و الذی نفسی بیده، لو تباهلوا لمسخوا قرده و خنازیر و اضطرم علیهم الوادی نارا و لاستاصل اللّه نجران و أهله حتی الطیر علی الشجر.

و هو دلیل علی نبوته و فضل علی من أتی من أهل بیته علیهم السّلام.

المصادر:

1. أنوار التنزیل و أسرار التأویل للبیضاوی: ج 1 ص 163.

2. حاشیه الصاوی علی تفسیر الجلالین: ج 1 ص 159، بتفاوت فیه.

3. الجامع لأحکام القرآن: ج 4 ص 104، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:568

4. تفسیر المراغی: ج 3 ص 175، بتفاوت فیه.

5. تفسیر الجلالین للسیوطی: فی تفسیر آیه المباهله، بتفاوت فیه.

6. إمتاع الأسماع: ج 1 ص 502، شطرا منه.

7. روح المعانی: ج 3 ص 188، بتفاوت فیه.

84
المتن

قال السید الشریف الرضی فی ذیل آیه المباهله: فلما دعاهم إلی الملاعنه، أقعد بین یدیه أمیر المؤمنین علیا علیه السّلام و من ورائه فاطمه علیها السّلام و عن یمینه الحسن علیه السّلام و عن یساره الحسین علیهم السّلام، و دعاهم هو صلّی اللّه علیه و آله أن یلاعنوه. فامتنعوا من ذلک خوفا عن أنفسهم و إشفاقا عن عواقب صدقه و کذبهم.

و کان دعاء الابناء مصروفا إلی الحسن و الحسین علیهما السّلام و دعاء النساء مصروفا إلی فاطمه علیها السّلام و دعاء الأنفس مصروفا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام، إذ لا أحد فی الجماعه یجوز أن یکون ذلک متوجها إلیه غیره، لأن دعاء الإنسان نفسه لا یصحّ، کما لا یصحّ أن یأمر نفسه.

المصادر:

حقائق التأویل فی متشابه التنزیل للشریف الرضی: ص 203.

85
المتن

قال السید الشریف الرضی فی ذکر المباهله: ... و من شجون هذه المسأله ما حکی عن القاسم بن سهل النوشجانی، قال: کنت بین یدی المأمون فی إیوان أبی مسلم بمرو و علی بن موسی الرضا علیه السّلام قاعد عن یمینه. فقال لی المأمون: یا قاسم، أیّ فضائل صاحبک أفضل؟ فقلت: لیس شی ء منها أفضل من آیه المباهله، فإن اللّه سبحانه جعل نفس رسوله صلّی اللّه علیه و آله و نفس علی علیه السّلام واحده.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:569

فقال لی: إن قال لک خصمک: إن الناس قد عرفوا الابناء فی هذه الآیه و النساء و هم الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام و أما الأنفس فهی نفس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله وحده، بأیّ شی ء تجیبه؟ قال النوشجانی: فأظلم علیّ ما بینه و بینی و أمسکت لا أهتدی بحجه.

فقال المأمون للرضا علیه السّلام: ما تقول فیها یا أبا الحسن؟ فقال: فی هذا شی ء لا مذهب عنه. قال: و ما هو؟ قال: هو إنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله داع و لذلک قال اللّه سبحانه: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ» «1»، و الداعی لا یدعو نفسه، إنما یدعو غیره. فلما دعا الابناء و النساء و لم یصحّ أن یدعو نفسه، لم یصحّ أن یتوجّه دعاء الأنفس إلا إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام، إذ لم یکن بحضرته- بعد من ذکرناه- غیره ممن یجور توجّه دعاء الأنفس إلیه. و لو لم یکن ذلک کذلک لبطل معنی الآیه.

قال النوشجانی: فانجلی عن بصری، و أمسک المأمون قلیلا ثم قال له: یا أبا

الحسن! إذا أصیب الصواب انقطع الجواب.

المصادر:

حقائق التأویل فی متشابه التنزیل: ص 230.

86
المتن

قال البلاغی فی تفسیر آیه المباهله: فقال بعضهم لبعض: إن جاءنا بأهله و خاصته فهو علی یقین من أمره فلا تباهلوه. فغدا صلّی اللّه علیه و آله علیهم للمیعاد و معه علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ....

و فی حدیث جاء کما فی مستدرک الحاکم و أسباب النزول للواحدی و غیرهما:

«أبناءنا» الحسن و الحسین علیهما السّلام و «نساءنا» فاطمه علیها السّلام و «أنفسنا» علی بن أبی طالب علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:570

و فی صواعق ابن حجر: أخرج الدارقطنی أن علیا علیه السّلام یوم الشوری احتجّ علی أهلها فقال: أنشدکم باللّه هل فیکم أحد أقرب إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الرحم منّی و من جعله نفسه و ابناؤه ابناؤه و نساؤه نساؤه غیری؟ قالوا: اللهم لا.

أقول: و القدر المشترک فی الأحادیث هو أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دعا علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام لیباهل بهم نصاری نجران. رواه الفریقان بأسانیدهم عن جماعه من الصحابه و التابعین و أئمه أهل البیت علیهم السّلام:

ففی کتب أهل السنه: أخرجه مسلم و الترمذی فی جامعیهما و أبو نعیم فی الدلائل و البیهقی فی سننه و ابن أبی شیبه و سعید بن منصور و عبد اللّه بن حمید و ابن جریر و ابن المنذر و الحاکم فی مستدرکه و ابن مردویه و الثعلبی فی تفسیره و الواحدی فی أسباب النزول و ابن إسحاق فی المغازی و موفق بن أحمد و ابن المغازلی و الحموینی و المالکی فی فصوله و السیوطی فی الدر

المنثور و غیرهم بأسانیدهم، عن سعد بن وقاص و جابر و ابن عباس و علیا علیه السّلام و الیشکری و جد سلمه، و عن الشعبی و الحسن علیه السّلام و السدی و مقاتل و الکلبی، بل ذکره جلّ المفسرین و قلّ ما یخلو من روایته کتاب تفسیر.

و فی کتب الشیعه: أخرجه القمی فی تفسیره و المفید فی اختصاصه و الصدوق فی العیون و الشیخ فی أمالیه، عن أمیر المؤمنین علیه السّلام و عن أبی ذر أن علیا احتجّ ذلک یوم الشوری و سعد بن أبی وقاص و الحسن السبط علیه السّلام و جدّ محمد المنکدر و الصادق و الکاظم و الرضا و الهادی علیهم السّلام.

فهذا الحدیث مروی بالأسانید المتعدده عن تسعه من الصحابه و خمسه من التابعین و سته من أئمه أهل البیت علیهم السّلام.

المصادر:

آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن: ص 290.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:571

87
المتن

قال الحاکم: و قد تواترت الأخبار فی التفاسیر عن عبد اللّه بن عباس و غیره: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أخذ یوم المباهله بید علی و حسن و حسین علیهم السّلام و جعلوا فاطمه علیها السّلام وراءهم، ثم قال: هؤلاء أبناؤنا و أنفسنا و نساؤنا، فهلمّوا أنفسکم و أبناءکم و نساءکم ثم نبتهل فنجعل لعنه اللّه علی الکاذبین.

المصادر:

معرفه علوم الحدیث: ص 50.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 19،ص:572

الفهرست

بقیه المطاف العاشر: مختصاتها علیها السّلام ... 6

الفصل الأول: أنها علیها السّلام سیده النساء ... 7

الفصل الثانی: السلام من قبل اللّه تعالی علیها ... 199

الفصل الثالث: تحف اللّه و هدایاه لها علیها السّلام ... 205

الفصل الرابع: الحوراء الإنسیه ... 275

الفصل الخامس: مصحفها علیها السّلام ... 291

الفصل السادس: لوحها علیها السّلام ... 331

الفصل السابع: معرفتها علیها السّلام ... 345

الفصل الثامن: من أصحاب الکساء ... 361

الفصل التاسع: من أصحاب المباهله ... 487

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:5

الجزء العشرون

[مقدمه المؤلف]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

تم إعداد الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی خمسه و عشرین مجلدا، یختص الأول منها بخلقها النوری قبل هذا العالم و المجلد الرابع و العشرون بأحوالها علیها السّلام بعد هذا العالم، و المجلد الأخیر بالفهارس و الاثنان و العشرون البواقی بحیاتها و سیرتها فی هذا العالم.

و هذا هو المجلد العشرون من الموسوعه فی محبیها و أعدائها و هو المطاف الحادی عشر، و بعده أوصافها فی المطاف الثانی عشر من قسم «فاطمه الزهراء علیها السّلام فی هذا العالم».

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک و أحصاه کتابک، و اجعلنا من شیعتها و محبیها و الذابین عنها بأیدینا و ألسنتنا و قلوبنا و الحمد للّه رب العالمین.

قم المقدسه، یوم میلاد فاطمه الزهراء علیها السّلام 20 جمادی الثانیه 1427 إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:7

المطاف الحادی عشر محبوها و أعداؤها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:8

فی هذا المجلد:

المطاف الحادی عشر فی محبوها و أعداؤها و هو فی خمسه فصول:

الفصل الأول: حبّها علیها السّلام الفصل الثانی: أعداؤها علیها السّلام الفصل الثالث: لعن أعدائها علیها السّلام الفصل الرابع: جزاء أعدائها علیها السّلام الفصل الخامس: من آذاها علیها السّلام الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:9

الفصل الأول حبّها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:10

فی هذا الفصل
اشاره

کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یحبّ فاطمه علیها السّلام حبا شدیدا، و کذلک الأئمه من أولادها المعصومین علیهم السّلام؛ کما أن کل الأنبیاء و المرسلین و الملائکه المقربین یحبّون فاطمه علیها السّلام.

هذا و کل إنسان یلیق بشأن الإنسانیه بل کل ما خلق اللّه حتی الحیوانات و الجمادات یحبّون فاطمه علیها السّلام.

و حبّها فی کل ما ذکرنا جبلیّ؛ فإن کل إنسان بل کل موجود یحبّ الکمال و ارتکز الکمال کل الکمال فی ذات و صفات فاطمه علیها السّلام.

و من جانب آخر فإن اللّه خلق کل شی ء حتی الأنبیاء و الملائکه المقربین بطفیل فاطمه علیها السّلام؛ فکل شی یحبّ فاطمه علیها السّلام لأنها عله إیجاده و تکوّنه. و قبل هذا کله فإن خالق فاطمه علیها السّلام الحی القیوم یحبّها.

و بعد کل هذا فنحن- عبیدها و أتباعها- نحبّ فاطمه علیها السّلام و أکثر من حبّنا إیاها أنها علیها السّلام تحبّنا، فداها أنفسنا و آباؤنا و أمهاتنا أولادنا، علی مستوی أنها سألت اللّه تعالی أن یجعل صداقها شفاعتنا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:11

نذکر فی هذا المجال نبذه مما وصل إلینا من الروایات و الآثار؛ فیأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 166 حدیثا:

نفع حبّ فاطمه علیها السّلام فی مائه مواطن، رضی اللّه و رضی رسوله صلّی اللّه علیه و آله فی رضی فاطمه علیها السّلام و غضبهما فی غضبها.

إخبار اللّه تعالی برفع العذاب عن محبّی فاطمه علیها السّلام و عن محبّی عترته علیهم السّلام.

تسمیتها بفاطمه علیها السّلام فی الأرض لفطم شیعتها من النار و فطم أعدائها عن حبّها، و تسمیتها بالمنصوره فی السماء لنصر فاطمه علیها السّلام لمحبیها.

انعقاد

نطفه فاطمه علیها السّلام من رطب الجنه.

مکتوب بین عینی کل رجل: مؤمن أو کافر، شفاعه فاطمه علیها السّلام لولیّ فاطمه و محب فاطمه علیها السّلام.

دعاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لمحبی فاطمه علیها السّلام و علی مبغضی فاطمه علیها السّلام، إعطاء اللّه تعالی من شجره طوبی رقاعا لمحبی فاطمه علیها السّلام فیها براءه من النار.

الاهتداء إلی ولایه آل محمد علیهم السّلام من إصابه نور النبی و فاطمه و علی و أهل بیته علیهم السّلام.

معنی خیر العمل برّ فاطمه علیها السّلام.

دخول صانع المعروف إلی فاطمه علیها السّلام و ذریتها الجنه قبل محاسبه العباد.

التقاط فاطمه علیها السّلام محبیها و محبی ذریتها کالتقاط الطیر الحبّ الجید من الحب الردی ء و إرسالهم إلی الجنه، التقاط شیعه فاطمه علیها السّلام لآخرین و أمر اللّه لهم بشفاعه محبیهم لحبّ فاطمه علیها السّلام.

قول النبی صلّی اللّه علیه و آله بأن أحبّ الرجال إلیه علی علیه السّلام و أحبّ النساء فاطمه علیها السّلام، مهر فاطمه علیها السّلام ربع الدنیا و الجنه و النار و إدخالها أولیائها الجنه و أعدائها النار و دوران القرون الأولی علی معرفتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:12

أمان شیعه فاطمه علیها السّلام من النار لعباده فاطمه علیها السّلام.

إعطاء اللّه تعالی لکل محبّ لأهل البیت علیهم السّلام یوم القیامه رقعه و صکّا فیه فکاکه من النار.

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام فی فضل الشیعه.

شفاعه فاطمه علیها السّلام لذریتها و شیعتها و شیعه ذریتها و محبیها و محبی ذریتها.

مرور فاطمه علیها السّلام و شیعتها علی الصراط کالبرق الخاطف و إلقاء أعدائها و أعداء ذریتها فی جهنم.

رکوب فاطمه علیها السّلام نجیبها و دخولها الجنه مع ذریتها و أولیاؤها عن یمینها و

شمالها.

إعطاء اللّه تعالی یوم القیامه الجنه لفاطمه علیها السّلام و ولدها و ذریتها و محبیها.

إهداء اللّه تعالی تفاحه و انفلاقها بنصفین و علیها سطران مکتوبان: تحیه من اللّه ...

أمان لمحبی فاطمه علیها السّلام یوم القیامه من النار.

اشاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه فی جواب: أیّ أهلک أحب إلیک؟ خمس سجدات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لحبّ اللّه تعالی علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و محبیهم.

شعر الشافعی فی لعن من نسب الرفض إلی محبّی أهل البیت علیهم السّلام، منها:

علی آل الرسول صلاه ربی و لعنته لتلک الجاهلیه کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن محبّ الحسن و الحسین و أمّهما و أبیهما علیهم السّلام مع النبی صلّی اللّه علیه و آله فی درجته یوم القیامه.

إن خلق شیعتهم و محبیهم من فاضل طینتهم، دعاء الناس یوم القیامه بأسماء أمهاتهم و دعاء شیعتهم و محبیهم بأسمائهم و أسماء آبائهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:13

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی أن عباده ألف عام ثم ألف عام ثم ألف عام بین الصفا و المروه من دون محبتهم علیهم السّلام یجازی بدخول النار.

حب علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام إیمان و بغضهم نفاق و حرمان عن شفاعه النبی صلّی اللّه علیه و آله.

کلمه فاطمه علیها السّلام فی جواب السائل: إن العامل أمرهم و التارک نهیهم من شیعتهم و إلا فلا نجاه للمخالفین لأوامرهم و نواهیهم من المحبین إلا بعد تطهیرهم بالبلایا و الرزایا بأنواع الشدائد أو فی الطبق الأعلی من جهنم.

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأن فاطمه علیها السّلام أحبّ

إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من علی علیه السّلام و علی علیه السّلام أعزّ علیه من فاطمه علیها السّلام.

إن موده علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام واجب لقوله تعالی: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ ...» «1».

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنه صلّی اللّه علیه و آله شجره و فاطمه علیها السّلام حملها و علی علیه السّلام لقاحها و الحسن و الحسین علیهما السّلام ثمرها و المحبون لأهل البیت علیهم السّلام و رقها فی الجنه.

شعر ابن جبیر فی أن حبّ النبی و آله علیهم السّلام فرض علی کل مسلم و أسنی الذخائر یوم القیامه.

کلمه عمر بن الخطاب فی حبّ فاطمه علیها السّلام و أبیها صلّی اللّه علیه و آله.

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام فی أن حبهم علامه طیب الولاده و إحلال فاطمه و الإمام الصادق علیهما السّلام الفی ء لشیعتهم لطیب مولدهم.

قصه شریک بن عبد اللّه و سعایه الربیع منه إلی المهدی العباسی ...

قصه شریک و أبی سیف و عافیه الأودی و سعایتهما عند الخلیفه بأن شریکا فاطمی و إحضاره هارون و مکالمتهم فیها.

______________________________

(1). سوره الشوری: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:14

قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند دخول علی و فاطمه علیها السّلام: أنت و شیعتک فی الجنه.

رفع العذاب عن مرأه فیها ثلاث خصال.

حبّ فاطمه علیها السّلام رضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و رضاه رضی اللّه و غضبها غضب اللّه، و الویل لظالم فاطمه علیها السّلام و ظالم ذریتها.

قصیده أبی فراس بن حمدان فی فی ء آل رسول اللّه علیهم السّلام و فعال بنی العباس فیه.

حبّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله

لفاطمه علیها السّلام و تقبیلها و إجلاسها مجلسه.

دخول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی عائشه و ما جری بینها و بین زینب بنت جحش و فاطمه علیها السّلام.

تربیه فاطمه علیها السّلام أطفال الشیعه من المؤمنین فی الجنه.

أحوال أطفال المؤمنین فی الجنه مع والده أو بعض أهل بیته أو فاطمه علیها السّلام إلی قدوم أبویه فی الجنه.

حبّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و قوله صلّی اللّه علیه و آله: أنتم منی و أنا منکم.

حبّ أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جبرئیل و میکائیل و إسرافیل للمؤمن و توصیتهم لعزرائیل فی قبض روحه.

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام فی قبض روح المؤمن و تخییره فی قبض روحه و رجوعه إلی الدنیا.

أحوال السید الحمیری عند وفاته و شعره عند الاحتضار ضاحکا مستبشرا:

کذب الزاعمون أن علیالن ینجّی محبّه من هنات رؤیه المحتضر علیا و فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام و توصیتهم فی قبض روحه برفق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:15

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام فی وقت احتضار المحبین: أمامک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه علیهما السّلام.

شهاده المؤمن بلسانه بالتوحید و النبوه و الولایه و بقلبه عند اعتقال لسانه.

جلاله فاطمه فی مجیئها إلی المحشر و ذهابها إلی الجنه مع المحبین و دخولها الجنه و التقاؤها اثنی عشر حوراء، وضع الموائد من الجوهر لشیعتها و هم آکلین منها و الناس فی الحساب.

ورود فاطمه علیها السّلام إلی المحشر و جوازها من الصراط و تعلّق محبیها بأهداب مرط فاطمه علیها السّلام و نجاه ألف فئام و ألف

فئام بها من النار.

نجاه بعض شیعه المقصرین من شدائد یوم القیامه بأیدی خیار شیعتهم کسلمان و المقداد و أبی ذر و عمار و نظرائهم.

مجی ء النبی صلّی اللّه علیه و آله و إبراهیم و علی و اسماعیل و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام ثم النداء من بطنان العرش: .. نعم الشیعه شیعتک، ألا إن محمدا و وصیه و سبطیه و الأئمه علیهم السّلام من ذریته هم الفائزون.

معجزه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی صحراء ملساء کآیه موسی.

إن آیه: «یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ» «1» فی شیعه ولد فاطمه علیها السّلام و أمان شیعه فاطمه علیها السّلام من النار.

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام بمنزله شعرات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

ملاقاه فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند الحوض حین إسقاء شیعتها.

کلام عائشه: علی علیه السّلام أحبّ الرجال إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام أحب النساء.

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:16

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام فی صفات الشیعه و تمنّی إبراهیم کونه من شیعه أمیر المؤمنین علیه السّلام.

فضل زیاره عاشوراء و بشاره جبرئیل بدوام السرور لمحمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام و شیعتهم إلی یوم البعث.

تفسیر آیه: «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ و یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» «1» بعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و حبّ المؤمن و بغض الکافر لهم.

خلق الشیعه من نور الخمسه علیهم السّلام و تعلّم

الملائکه التسبیح منهم و اختصاصهم و شیعتهم فی أعلی علیین.

خلق نور أهل البیت علیهم السّلام من نور جلال اللّه و جعل ثواب تسبیح و تقدیس الملائکه لفاطمه علیها السّلام إلی یوم القیامه.

استواء البرّ و الفاجر فی حبّ فاطمه علیها السّلام، و اختصاص حبّ علی علیه السّلام بالمؤمن و بغضه بالمنافق.

کلام عمر فی حبّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام و إظهار حبّه لفاطمه علیها السّلام فی تفسیر آیه الأعراف، و أهل الأعراف النبی و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

تشاجر علی و جعفر و زید بن حارثه بأنه أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

قوله تعالی: «مثل کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ» «2»: الشجره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فرع الشجره علی علیه السّلام و غصن الشجره فاطمه علیها السّلام و ثمراتها الأئمه من ولد علی و فاطمه علیهم السّلام و شیعتهم و رقها.

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی اجتماعهم مع محبیهم یوم القیامه قبل محاسبه الناس.

______________________________

(1). سوره الرحمن: الآیه 19 و 20.

(2). سوره إبراهیم: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:17

إن فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام کلهم قائلون: أنا أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و احتضان النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام و جعل الحسنین علیهما السّلام أحدهما عن یمینه و الآخر عن شماله.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأنه میزان العلم و علی علیه السّلام کفّتاه و الحسن و الحسین علیهما السّلام خیوطه و فاطمه علیها السّلام علاقته و الأئمه علیهم السّلام عموده لتوزین أعمال المحبین لنا و

المبغضین.

قول النبی صلّی اللّه علیه و آله بأن حبّ الحسن و الحسین و فاطمه و علی علیهم السّلام حبّی و بغضهم بغضی.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أول الداخلین إلی الجنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و من ورائهم ذراریهم و بعدهم ذراریهم شیعتهم عن أیمانهم و عن شمائلهم.

قول النبی صلّی اللّه علیه و آله لعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام: أنا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم.

و قوله صلّی اللّه علیه و آله لهم: محب هؤلاء محبی و مبغضهم مبغضی.

فطم فاطمه و ولدها و محبیها علیهم السّلام عن النار.

فضل محبّ آل محمد علیهم السّلام و أن موته شهاده و أنه مغفور له و ...

دعاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الأئمه علیهم السّلام لزائر الحسین علیه السّلام.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: أحبّ أهلی إلیّ فاطمه علیها السّلام.

إن فاطمه علیها السّلام أصغر بنات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أحبّهن إلیه.

حبّ النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام و إکرامها و قوله فی مناقبها.

تکنیه النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بأم أبیها لشده حبّه لها ...

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن فاطمه علیها السّلام أحبّ إلیه منه و علی علیه السّلام أکرم علیه منها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:18

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أن لفاطمه علیها السّلام مقام محمود لشفاعه محبیها و شیعتها و فی أن ظالمیها بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ملعون

ملعون.

إن لفاطمه علیها السّلام تسعه أسماء عند اللّه، شفاعتها لذریتها و شیعتها و محبّوها و محبّو ذریتها.

الدعاء بعد زیاره عاشوراء بجعله من شیعه محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و ذریتهم علیهم السّلام.

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأن لفاطمه علیها السّلام یوم القیامه موقفا و لشیعتها موقفا و دعاء فاطمه علیها السّلام و شفاعتها.

إن روح المؤمن من الشیعه بعد موته مع النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

قوله تعالی لیله المعراج: یا محمد، أنت الشجره و علی علیه السّلام أغصانها و فاطمه علیها السّلام و رقها و الحسن و الحسین علیهما السّلام ثمارها و شیعتکم منکم.

رؤیا المهدی العباسی فی منامه شریکا القاضی مصروفا وجهه عنه و قصته مع الربیع و کلامه فی جزاء من شتم فاطمه علیها السّلام.

رؤیه فاطمه علیها السّلام عده جواری لأهل بیته و شیعته من المؤمنین.

کلام رجب البرسی حول آیه: «وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ ...» «1».

کلمه فاطمه علیها السّلام فی فدک و الخمس و الصدقات.

إن فاطمه علیها السّلام أحبّ أولاد النبی صلّی اللّه علیه و آله إلیه و أحظاهنّ عنده بل أحبّ الناس إلیه مطلقا.

أحوال المؤمن من محبیهم عند الموت و عدوهم عند خروج الروح من جسده.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 110.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:19

کلام الطریحی فی نقل فخر النار علی الجنه و قوله تعالی فی فضل الجنه و تزیینها بمحمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام و شیعتهم.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن شیعه علی علیه السّلام طاهر الوالدین تقی نقی مؤمن باللّه.

إن ثواب

تسبیح و تقدیس الملائکه إلی یوم القیامه لمحبّی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها علیهم السّلام.

أشعار القاضی الحسین بن هارون فی حب الخمسه الأطهار علیهم السّلام.

النداء فی لیله المعراج إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله بدخول جمیع أمته الجنه إلا منکری ولایه علی علیه السّلام.

کلام ابن أبی الحدید فی ذکر فاطمه علیها السّلام و کثره حب النبی صلّی اللّه علیه و آله لها.

الدعاء بعد الصلاه رکعتین و فیه فطم محبّی فاطمه علیها السّلام عن النار.

زیاره فاطمه علیها السّلام و فیه إن الطهاره بولایه فاطمه علیها السّلام.

فضل الطواف عن الأئمه و عن فاطمه علیها السّلام و أن ولایتهم هی الدین المقبوله من العباد.

کلام العسقلانی فی ترجمه البعض بأنه الشیعه.

کلام السید ابن طاوس فی صلاه کل یوم من رمضان و الدعاء لموالاه فاطمه علیها السّلام.

زیاره فاطمه علیها السّلام و فیها الإیمان بولایتهم و الالتزام بطاعتهم.

کلام محمد بن طلحه فی حبّ النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام و أنها أحبّ إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله من غیرها.

قصیده علاء الدین الحلی فی أهل البیت علیهم السّلام و فیه محبه و ولایه فاطمه علیها السّلام.

نثار قراطیس فی الجنه فی زفاف فاطمه علیها السّلام فی کل قرطاسه اسم واحد من الشیعه و أنه معتق من النار لکرامه فاطمه و علی علیهما السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:20

قصیده الصنوبری فی حبّ النبی و فاطمه و أهل بیته علیهم السّلام و مصائبهم.

قصیده العجلونی فی آل البیت من نسل الزهراء علیها السّلام.

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام فی البکاء علی الحسین علیه السّلام و فضله عند اللّه و عند الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

قصه إرسال عصابه

الشیعه ثلاثین ألف دینار و خمسین ألف درهم و شقه من الثیاب و إرسال شطیطه بدرهم و شقه خام من غزل یدها إلی الإمام الکاظم علیه السّلام، قبول الإمام درهم الشطیطه و شقّتها و ردّه الدراهم و الدنانیر و شقه الثیاب إلی أهلها.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأنه ما علی وجه الأرض خلق أحبّ إلی اللّه عز و جل و أکرم منا.

استیذان أبی بکر علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قصته مع عائشه و علی علیه السّلام.

کلمه السید شرف الدین فی أن القربی فی الآیه علی و فاطمه و ابناهما علیهم السّلام، و أن الحسنه فی الآیه مودّتهم ...

عرض حب علی و فاطمه و ذریتهما علیهم السّلام علی البریه و مبادره الرسل و بعدهم الشیعه بالإجابه ....

إن تکامل النبوه للأنبیاء بالإقرار بفضل فاطمه علیها السّلام و محبتها.

مفاخره علی و فاطمه علیهما السّلام بفضائلهما و حکم النبی صلّی اللّه علیه و آله بینهما بأن لفاطمه علیها السّلام حلاوه الولد و له عزّ الرجال و هو أحبّ إلیّ منک.

رؤیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه علیها السّلام مضطجعین تجاه الشمس و إلقاء الکساء الخیبری علیهم.

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی دخول الجنه أولا علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و من ورائهم محبّونا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:21

شده حبّ عبد الزهراء الکعبی لسیدتها فی تسمیته و ولادته فی یوم ولادتها و وفاته یوم وفاتها علیها السّلام.

کیفیه حضور ملک الموت عند محب فاطمه علیها السّلام و محب أولادها و کیفیه إدخال المحب علی قبره و دخول النکیر و المنکر علیه، حضوره فی

عرصات المحشر و عند الصراط.

حال شیعه علی و فاطمه علیهما السّلام فی القیامه و فی الصراط و إلی الجنه.

إن الجنه لمن فی قلبه مثقال حبه من خردل من محبه أهل البیت علیهم السّلام و إن دخول النار لمن فی قلبه مثقال حبه من خردل من بغض أحدهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:22

1
المتن

عن سلمان الفارسی، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا سلمان! من أحبّ فاطمه علیها السّلام ابنتی فهو فی الجنه معی، و من أبغضها فهو فی النار.

یا سلمان! حبّ فاطمه ینفع فی مائه مواطن، أیسر تلک المواطن الموت و القبر و المیزان و المحشر و الصراط و المحاسبه؛ فمن رضیت عنه ابنتی فاطمه علیها السّلام رضیت عنه و من رضیت عنه رضی اللّه عنه، و من غضبت علیه فاطمه علیها السّلام غضبت علیه و من غضبت علیه غضب اللّه علیه.

یا سلمان! ویل لمن یظلمها و یظلم ذریتها و شیعتها.

المصادر:

1. إیضاح دفائن النواصب: ص 39.

2. بحار الأنوار: ج 27 ص 116 ح 94، عن الإیضاح.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 166.

4. ینابیع الموده: ص 263.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:23

5. موده القربی: ص 116.

6. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 59.

7. إرشاد القلوب: ص 294.

8. المائه منقبه: ص 127.

9. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 92.

10. شعاع من نور فاطمه علیها السّلام: ص 16.

11. إتحاف السائل: ص 3.

12. فرائد السمطین: ج 2 ص 67.

13. عوالم العلوم: ج 11 ص 171 ح 1.

14. غایه المرام: ج 18 ح 17.

15. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 112.

16. الإرشاد للمفید: ص 112.

17. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه: ص 142.

18. فرائد السمطین: ج 2 ص 62 ح 387.

19. نور الأنوار للمرندی: ص 274.

20. غایه المرام و حجه الخصام: ص 74 ح 17.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ذکر محمد بن شاذان، أخبرنا أبو الطیب، عن علی بن العباس، عن بکار بن محمد، عن نصر بن مزاحم، عن زیاد بن المنذر، عن زاذان، عن سلمان، قال.

2. فی فرائد السمطین: أنبأنی محمد بن أحمد و إبراهیم بن عماد الدین بروایتهما، عن أبی الحسن علی بن أبی عبد اللّه، قال: محمد بن ناصر، قال: أنبأنا محمد بن الحسن، قال:

أنبأنا محمد بن إسحاق، قال: حدثنا حاتم، قال: حدثنا یحیی بن إسماعیل، حدثنا یحیی الحمانی، حدثنا ابن عیینه، عن ابن أبی نجیح، عن أبیه، عن رجلا یقول: سمعت علیا علیه السّلام.

2
المتن

عن أبی ذر، قال: رأیت سلمان و بلالا یقبلان إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، إذا انکبّ سلمان علی قدم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقبّلها ...، إلی أن قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:24

فیوحی اللّه عز و جل إلیها: یا فاطمه! سلینی أعطک و تمنّی علیّ أرضک. فتقول: إلهی أنت المنی و فوق المنی، أسألک ألّا تعذّب محبّی و محبی عترتی بالنار.

فیوحی اللّه إلیها: یا فاطمه، و عزتی و جلالی و ارتفاع مکانی لقد آلیت علی نفسی- من قبل أن أخلق السماوات و الأرض بألفی عام- ألّا أعذّب محبیک و محبّی عترتک بالنار.

المصادر:

1. کنز جامع الفوائد: ص 253.

2. بحار الأنوار: ج 27 ص 139 ح 144، عن کنز الفوائد.

3. تأویل الآیات: ج 2 ص 484 ح 12.

4. تفسیر البرهان: ج 3 ص 365 ح 1.

5. عوالم: ج 11 ص 140 ح 8.

الأسانید:

فی کنز جامع الفوائد: روی الصدوق، عن عبد اللّه بن محمد بن عبد الوهاب، عن أحمد بن محمد الشعرانی، عن عبد الباقی، عن عمر بن سنان، عن حاجب بن سلیمان، عن وکیع بن الجراح، عن الأعمش، عن ابن ظبیان، عن أبی ذر، قال.

3
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: خلق نور فاطمه علیها السّلام قبل أن یخلق الأرض و السماء ...، إلی قوله:

سمّیت فی الأرض فاطمه لأنها فطمت شیعتها من النار و فطم أعداؤها عن حبها، و هی فی السماء المنصوره، و ذلک قول اللّه عز و جل: «وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ. یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ» «1»، یعنی نصر فاطمه علیها السّلام لمحبیها.

______________________________

(1) سوره الروم: الآیات 4 و 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:25

المصادر:

1. معانی الأخبار: ص 396 ح 53.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 4 ح 3، عن معانی الأخبار.

3. تفسیر فرات: ص 119، بتفاوت فیه.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 18 ح 17، عن تفسیر فرات.

5. القطره: ج 1 ص 275.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 40 ح 15، عن معانی الأخبار.

7. تفسیر البرهان: ج 3 ص 258 ح 6.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 86 ح 1، عن تفسیر فرات.

الأسانید:

1. فی معانی الأخبار: ابن المتوکل، عن الحمیری، عن ابن یزید، عن ابن فضّال، عن عبد الرحمن بن الحجاج، عن سدیر الصیرفی، عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام.

2. فی تفسیر فرات: موسی بن علی بن موسی معنعنا، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، قال.

4
المتن

عن ابن عباس، قال: دخلت عائشه علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو یقبّل فاطمه علیها السّلام، فقالت له:

أ تحبّها یا رسول اللّه؟ قال: أما و اللّه لو علمت حبّی لها لازددت لها حبا. إنه لما عرج بی إلی السماء الرابعه ...، إلی قوله:

ثم تقدّمت أمامی فإذا أنا برطب ألین من الزبد و أطیب رائحه من المسک و أحلی من العسل. فأخذت رطبه فأکلتها، فتحوّلت الرطبه نطفه فی صلبی. فلما أن هبطت إلی الأرض، واقعت خدیجه فحملت بفاطمه علیها السّلام. ففاطمه حوراء إنسیه، فإذا اشتقت إلی الجنه شممت رائحه فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:26

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 183 ح 1.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 6 ح 5، عن علل الشرائع.

3. الصراط المستقیم: ج 1 ص 170، بتفاوت فیه.

4. دلائل الإمامه: ص 53.

الأسانید:

1. فی علل الشرائع: القطان، عن السکری، عن الجوهری، عن عمر بن عمران، عن عبید اللّه بن موسی العبسی، عن جبله المکی، عن طاوس الیمانی، عن ابن عباس، قال.

2. فی دلائل الإمامه: أخبرنی القاضی أبو إسحاق، قال: حدثتنی خدیجه، قالت:

حدثنا أبو عبد اللّه، قال: حدثنا أبو أحمد، قال: حدثنا محمد بن زکریا، قال: حدثنا عثمان بن عمران، قال: حدثنا عبد اللّه بن موسی، قال: حدثنا جبله، عن طاوس الیمانی عن ابن عباس، قال.

5
المتن

قال ابن عباس لمعاویه: أ تدری لم سمّیت فاطمه علیها السّلام فاطمه؟ قال: لا. قال: لأنها فطمت هی و شیعتها من النار، سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقوله.

المصادر:

1. عیون الأخبار: ج 2 ص 72 ح 336.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 12 ح 3.

3. عوالم العلوم: ج 23 ص 262 ح 2، عن عیون الأخبار.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 58 ح 11.

الأسانید:

عن عیون الأخبار: بالإسناد إلی دارم، قال: حدثنا علی بن موسی الرضا و محمد بن علی علیهما السّلام، قالا: سمعنا المأمون یحدّث عن الرشید، عن المهدی، عن المنصور، عن أبیه، عن جده، قال: قال ابن عباس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:27

6
المتن

عن الرضا، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنی سمّیت ابنتی علیها السّلام فاطمه لأن اللّه عز و جل فطمها و فطم من أحبّها من النار.

المصادر:

1. عیون الأخبار: ج 2 ص 46 ح 174.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 12 ح 4، عن عیون الأخبار.

3. إحقاق الحق: ج 18 ص 541، عن إرشاد القلوب.

4. إرشاد القلوب: ص 232.

5. فرائد السمطین: ج 2 ص 57 ح 384.

6. شعاع من نور فاطمه علیها السّلام: ص 9.

7. صحیفه الرضا علیه السّلام: ص 89 ح 22.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 73 ح 14.

الأسانید:

1. فی عیون الأخبار: بالأسانید الثلاثه، عن الرضا، عن آبائه علیهم السّلام، قال.

2. فی فرائد السمطین: أخبرنی أحمد بن هبه اللّه و محی الدین ابنا الشهاب و عبد الصمد بن عبد الوهاب و علی بن أنجب بروایتهم، عن عبد المعز بن محمد و زینب بنت أبی القاسم.

و أخبرنی یحیی بن الحسین و محمد بن عبد الرزاق و عبد الغفار بن عبد الکریم و محمد بن أبی بکر و أحمد بن محمد بروایتهم، عن عبد الرحمن بن المعالی و عبد اللّه بن إبراهیم بروایتهم، عن زاهر بن طاهر، أنبأنا الحسن بن أحمد، أنبأنا الحسن بن محمد، قال: حدثنا محمد بن عبد اللّه، حدثنا عبد اللّه بن أحمد، حدثنی أبی، قال: حدثنا علی بن موسی الرضا، حدثنی أبی موسی، حدثنی أبی جعفر بن محمد، حدثنی أبی محمد بن علی، حدثنی أبی علی بن الحسین، حدثنی أبی الحسین بن علی، حدثنی أبی علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:28

7
المتن

عن أبی هریره، قال: إنما سمّیت فاطمه علیها السّلام فاطمه لأن اللّه عز و جل فطم من أحبّها من النار.

المصادر:

1. معانی الأخبار: ص 64 ح 14، 178.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 178 ح 1.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 13 ح 8، عن معانی الأخبار و علل الشرائع.

4. نور الأبصار: ص 52.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 69 ح 3.

6. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 123.

7. بحار الأنوار: ج 65 ص 133 ح 16.

8. عوالم: ج 11 ص 54.

الأسانید:

فی معانی الأخبار و علل الشرائع: القطان، عن السکری، عن الجوهری، عن فحدج بن عمیر الحنفی، عن بشیر بن إبراهیم الأنصاری، عن الأوزاعی، عن یحیی بن أبی کثیر، عن أبیه، عن أبی هریره، قال.

8
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، أ تدرین لم سمّیت فاطمه؟ فقال علی علیه السّلام: یا رسول اللّه! سمّیت؟ قال: لأنها فطمت هی و شیعتها من النار.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 179 ح 5.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 14 ح 10، عن العلل.

3. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:29

4. إحقاق الحق: ج 25 ص 22.

5. تفسیر آیه الموده: ص 50، علی ما فی الإحقاق.

6. توضیح الدلائل: ص 326، علی ما فی الإحقاق.

7. الصواعق المحرقه: ص 160.

8. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 126.

9. ذخائر العقبی: ص 26.

10. عوالم: ج 11 ص 56 ح 6.

الأسانید:

فی العلل: ابن الولید، عن أحمد بن علویه الأصبهانی، عن إبراهیم بن محمد الثقفی، عن جندل بن والق، عن محمد بن عمر البصری، عن جعفر بن محمد بن علی، عن أبیه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

9
المتن

قال محمد بن مسلم الثقفی: سمعت أبا جعفر علیه السّلام یقول: لفاطمه علیها السّلام وقفه علی باب جهنم، فإذا کان یوم القیامه کتب بین عینی کل رجل مؤمن أو کافر. فیؤمر بمحبّ قد کثرت ذنوبه إلی النار، فتقرأ فاطمه علیها السّلام بین عینیه محبا فتقول: إلهی و سیدی! سمّیتنی فاطمه و فطمت بی من تولّانی و تولّی ذریتی من النار، و وعدک الحق و أنت لا تخلف المیعاد.

فیقول اللّه عز و جل: صدقت یا فاطمه؛ إنی سمّیتک فاطمه، و فطمت بک من أحبّک و تولّاک و أحبّ ذریتک و تولاهم من النار، و وعدی الحق و أنا لا أخلف المیعاد، و إنما أمرت بعبدی هذا إلی النار لتشفعی فیه فأشفّعک، و لیتبیّن ملائکتی و أنبیائی و رسلی و أهل الموقف موقفک منی و مکانتک عندی. فمن قرأت بین عینیه مؤمنا فخذی بیده و ادخلیه الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:30

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 179 ح 6.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 14 ح 11، عن علل الشرائع.

3. بحار الأنوار: ج 8 ص 50 ح 58، عن العلل، بتفاوت یسیر.

4. الأحادیث القدسیه المسنده: ص 100.

5. القطره: ج 2 ص 76.

6. الجواهر السنیه: ص 247.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 56، 55.

8. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 290.

الأسانید:

فی العلل: ابن المتوکل، عن سعد، عن ابن عیسی، عن محمد بن سنان، عن ابن مسکان، عن محمد بن مسلم الثقفی، قال.

10
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: هل تدری لم سمّیت فاطمه؟ قال علی علیه السّلام: لم سمّیت فاطمه یا رسول اللّه؟ قال: لأنها فطمت هی و شیعتها من النار.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 110.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 15 ح 14، عن المناقب.

3. کتاب مولد فاطمه علیها السّلام، علی ما فی المناقب.

4. شرف النبی صلّی اللّه علیه و آله للخرکوشی: علی ما فی المناقب.

5. الإبانه لابن بطه، علی ما فی المناقب.

6. عوالم: ج 11 ص 57 ح 7.

الأسانید:

فی الإبانه: عن الکلبی، عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:31

11
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما سمّیت ابنتی فاطمه علیها السّلام لأن اللّه عز و جل فطمها و فطم من أحبّها من النار.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ص 294.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 15 ح 12، عن الأمالی للطوسی.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 23.

4. توضیح الدلائل: ص 326، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 33 ص 377.

6. مراقد أهل البیت علیهم السّلام فی القاهره: ص 19، علی ما فی الإحقاق.

7. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 148.

8. المناقب لابن المغازلی: ص 106 ح 92.

9. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 131.

10. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 51.

11. فرائد السمطین: ج 2 ص 57 ح 384.

12. عوالم العلوم: ج 11 ص 59 ح 13.

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی: الفحّام، عن المنصوری، عن عمّ أبیه، عن أبی الحسن الثالث، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: عن یحیی بن محمد، عن الحسن بن علی، عن جعفر بن محمد، عن محمد بن عبد اللّه، عن عبد الباقی و الحسن بن محمد، عن محمد بن زکریا، عن یحیی بن أبی کثیر، عن أبیه، عن أبی هریره، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:32

12
المتن

قال علی علیه السّلام: إنما سمّیت علیها السّلام فاطمه لأن اللّه فطم من أحبّها عن النار.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 110.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 15 ح 14، عن المناقب. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 32 المصادر: ..... ص : 32

3. تاریخ أبی علی السلامی، علی ما فی المناقب.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 55 ح 3.

الأسانید:

فی تاریخ أبی علی: بأسناده، عن الأوزاعی، عن یحیی بن أبی کثیر، عن أبی هریره، قال.

13
المتن

عن جابر الأنصاری، قال، قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إنما سمّیت ابنتی علیها السّلام فاطمه لأن اللّه فطمها و فطم محبیها عن النار.

المصادر:

1. المناقب: ج 3 ص 110.

2. الفردوس لشیرویه، علی ما فی المناقب.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 16 ح 14.

4. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 51.

5. عیون الأخبار فی مناقب الأخیار: ص 44.

6. إحقاق الحق: ج 25 ص 24.

7. تفسیر آیه الموده: ص 30، علی ما فی الإحقاق.

8. الدر المجموعه: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

9. الأشراف: ص 44، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:33

10. فردوس الأخبار: ج 1 ص 346، علی ما فی الإحقاق.

11. آل محمد علیهم السّلام: ص 150، علی ما فی الإحقاق.

12. إتحاف السائل: ص 24، علی ما فی الإحقاق.

13. التذکره المشفوعه: ص 24، علی ما فی الإحقاق.

14. الدر المکنونه: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

15. إحقاق الحق: ج 33 ص 255، بتفاوت.

16. معجم الشیوخ: ص 344، علی ما فی الإحقاق.

17. الصراط المستقیم: ج 1 ص 171، بتفاوت فیه.

18. ینابیع الموده: ص 24.

19. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 413.

20. الموضوعات: ج 1 ص 421.

21. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 126.

22. کنز العمال: ج 6 ص 219.

23. عوالم العلوم: ج 11 ص 68 ح 1، عن المناقب.

24. إسعاف الراغبین: ص 118.

14
المتن

عن ابن عباس، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم و عنده علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فقال: اللهم إنک تعلم أن هؤلاء أهل بیتی و أکرم الناس علیّ، فأحبب من أحبّهم، و أبغض من أبغضهم، و وال من والاهم، و عاد من عاداهم، و أعن من أعانهم، و اجعلهم مطهّرین من کل رجس، معصومین من کل ذنب، و أیّدهم بروح القدس منک ....

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 574.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 24 ح 30، عن الأمالی للطوسی.

3. معانی الأخبار: ص 55، بتغییر و زیاده.

4. بحار الأنوار: ج 37 ص 47 ح 23، عن معانی الأخبار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:34

5. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 218، بزیاده فیه.

6. بحار الأنوار: ج 37 ص 84 ح 52، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

7. إحقاق الحق: ج 18 ص 429.

8. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 24، علی ما فی الإحقاق.

9. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 24، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الهمدانی، عن علی بن إبراهیم، عن جعفر بن سلمه الأهوازی، عن إبراهیم بن محمد الثقفی، عن إبراهیم بن موسی، عن أبی قتاده، عن عبد الرحمن بن علاء الحضرمی، عن سعید بن المسیّب، عن ابن عباس.

15
المتن

أبو بکر مردویه فی کتابه بالإسناد، عن سنان الأوسی، قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: حدثنی جبرئیل أن اللّه تعالی لما زوّج فاطمه علیها السّلام علیا علیه السّلام، أمر رضوان فأمر شجره طوبی، فحملت رقاعا لمحبّی آل بیت محمد علیهم السّلام، ثم أمطرها ملائکه من نور بعدد تلک الرقاع فأخذ تلک الملائکه الرقاع.

فإذا کان یوم القیامه و استوت بأهلها، أهبط اللّه الملائکه بتلک الرقاع، فإذا لقی ملک تلک الملائکه رجلا من محبّی آل بیت محمد علیهم السّلام، دفع إلیه رقعه: براءه من النار.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 109.

2. کتاب مردویه، علی ما فی المناقب.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 44 ح 44، عن کتاب أبو بکر مردویه.

الأسانید:

فی المناقب: أبو بکر ابن مردویه بالإسناد، عن سنان الأوسی: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:35

16
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: لما خلق اللّه الجنه، خلقها من نور وجهه. ثم أخذ ذلک النور فقذفه، فأصابنی ثلث النور و أصاب فاطمه علیها السّلام ثلث النور و أصاب علیا و أهل بیته علیهم السّلام ثلث النور. فمن أصابه من ذلک النور اهتدی إلی ولایه آل محمد علیهم السّلام، و من لم یصبه من ذلک النور ضلّ عن ولایه آل محمد علیهم السّلام.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 106.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 44 ح 44، عن المناقب.

3. عوالم: ج 11 ص 144.

17
المتن

سئل الصادق علیه السّلام عن معنی حیّ علی خیر العمل، فقال: خیر العمل برّ فاطمه علیها السّلام، و فی خبر آخر: الولایه.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 107.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 44 ح 44، عن المناقب.

18
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه، نادی مناد من بطنان العرش: غضّوا أبصارکم حتی تمرّ بنت حبیب اللّه إلی قصرها ...، إلی قوله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:36

إنی لأنظر فی محاسبه العباد حتی تدخل الجنه أنت و ذریتک و شیعتک، و من أولاکم معروفا ممّن لیس هو من شیعتک قبل أن أنظر فی محاسبه العباد.

فتدخل فاطمه ابنتی علیها السّلام الجنه و ذریتها و شیعتها و من أولاها معروفا ممن لیس من شیعتها، فهو قول اللّه عز و جل: «لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ»، قال: هول یوم القیامه، «وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ» «1». هی و اللّه فاطمه علیها السّلام و ذریتها و شیعتها و من أولاهم معروفا ممن لیس هو من شیعتها.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 97.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 63 ح 54، عن تفسیر فرات.

3. بحار الأنوار: ج 7 ص 335 ح 21، عن تفسیر فرات.

4. بحار الأنوار: ج 65 ص 59 ح 109، عن تفسیر فرات.

5. عوالم: ج 11 ص 151 ح 12.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: فرات بن إبراهیم، عن الحسین بن سعید معنعنا، عن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام، قال.

19
المتن

قال جابر لأبی جعفر علیه السّلام: جعلت فداک یا ابن رسول اللّه! حدّثنی بحدیث فی فضل جدتک فاطمه علیها السّلام، إذا أنا حدّثت به الشیعه فرحوا بذلک ...، إلی قوله علیه السّلام:

فیقول اللّه: یا بنت حبیبی، ارجعی فانظری من کان فی قلبه حبّ لک أو لأحد من ذریتک، خذی بیده فأدخلیه الجنه.

______________________________

(1). سوره الأنبیاء: الآیات 102، 103.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:37

قال أبو جعفر علیه السّلام: و اللّه- یا جابر- إنها ذلک الیوم؛ لتلتقط شیعتها و محبیها کما یلتقط الطیر الحبّ الجیّد من الحبّ الردی ء. فإذا صار شیعتها معها عند باب الجنه یلقی اللّه فی قلوبهم أن یلتفتوا، فإذا التفتوا فیقول اللّه عز و جل: یا أحبائی ما التفاتکم و قد شفّعت فیکم فاطمه بنت حبیبی علیها السّلام؟ فیقولون: یا رب! أحببنا أن یعرف قدرنا فی مثل هذا الیوم.

فیقول اللّه: یا أحبائی، ارجعوا و انظروا من أحبّکم لحبّ فاطمه علیها السّلام، انظروا من کساکم لحب فاطمه علیها السّلام، انظروا من سقاکم شربه فی حب فاطمه علیها السّلام، انظروا من ردّ عنکم غیبه فی حب فاطمه علیها السّلام خذوا بیده و أدخلوه الجنه ....

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 113.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 64 ح 57، عن تفسیر فرات.

3. بحار الأنوار: ج 8 ص 51 ح 59، عن تفسیر فرات.

4. شرح الأخبار: ج 3 ص 62 ح 985، عن تفسیر فرات.

5. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 361.

6. شعاع من نور فاطمه علیها السّلام: ص 34.

7. عوالم: ج 11 ص 149 ح 11.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: سهل بن أحمد الدینوری معنعنا، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: قال جابر لأبی جعفر علیه السّلام.

20
المتن

عن ابن شهرآشوب عن فضائل العشره عن أبی السعادات و فضائل الصحابه عن السمعانی، و فی روایات عن الشریک و الأعمش و کثیر النواء و ابن الحجام، کلهم عن جمیع بن عمیر، عن عائشه و عن أسامه، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

و روی عن عبد اللّه بن عطا، عن عبد اللّه بن بریده، عن أبیه، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:38

سألت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أیّ النساء أحب إلیک؟ قال: فاطمه علیها السّلام. قلت: من الرجال؟ قال:

زوجها.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 111.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 38 ح 40، عن المناقب.

3. فضائل العشره، علی ما فی المناقب.

4. فضائل الصحابه، علی ما فی المناقب.

5. جامع الترمذی، علی ما فی المناقب.

6. إحقاق الحق: ج 10 ص 169، بتفاوت فیه.

7. نظم درر السمطین: ص 177، بتفاوت فیه.

8. مشکاه المصابیح: ج 3 ص 258، بتفاوت فیه.

9. مفتاح النجا: ص 101، بتفاوت فیه.

10. تاریخ آل محمد علیهم السّلام: ص 152، بتفاوت فیه.

11. أعلام النساء لکحاله: ج 3 ص 1217، بتفاوت فیه.

12. المختار: ص 56، بتفاوت فیه.

13. قره العینین: ص 166، بتفاوت فیه.

14. موده القربی: ص 101، بتفاوت فیه.

15. جمع الفوائد: ح 2 ص 233، بتفاوت فیه.

16. وسیله المال: ص 78، بتفاوت فیه.

17. إحقاق الحق: ج 33 ص 97، بتفاوت فیه.

18. العبقریات الإسلامیه: ج 2 ص 125، بتفاوت فیه.

19. الخلفاء الراشدون: ص 23، بتفاوت فیه.

20. مختصر المحاسن: ص 182، بتفاوت فیه.

21. بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 198، بتفاوت فیه.

22. غریب الحدیث: ج 1 ص 291، بتفاوت فیه.

23. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 194.

24. عوالم:

ج 11 ص 126.

25. إحقاق الحق: ج 33 ص 262.

26. البیان و التعریف: ص 68، علی ما فی الإحقاق.

27. العبقریات: ج 3 ص 215، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:39

28. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 2 ص 486، علی ما فی الإحقاق.

29. تلخیص المتشابه: ج 2 ص 765، علی ما فی الإحقاق.

30. جامع الشمل: ج 1 ص 38، علی ما فی الإحقاق.

31. مقدمه مسند أحمد: ص 10، علی ما فی الإحقاق.

32. الکنز الثمین: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی مناقب الإمام: حدثنا خضر بن أبان، قال: حدثنا أبو نعیم الفضل بن دکین، قال:

حدثنا شریک، عن الأعمش، عن عمیر بن جمیع أو جمیع بن عمیر، عن عمّته، قال: قلت لعائشه.

21
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إن اللّه تبارک و تعالی أمهر فاطمه علیها السّلام ربع الدنیا فربعها لها، و أمهرها الجنه و النار، تدخل أعداءها النار و تدخل أولیاءها الجنه، و هی الصدیقه الکبری، و علی معرفتها دارت القرون الأولی.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 458 ح 23.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 105 ح 19.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 352.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 113 ح 24، عن المناقب، أورد صدر الحدیث.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 464 ح 9.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 360 ح 6.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: الحسین بن إبراهیم القزوینی، عن محمد بن وهبان، عن علی بن جیش، عن العباس بن محمد بن الحسین، عن أبیه، عن صفوان، عن الحسین بن أبی غندر، عن إسحاق بن عمار و أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:40

22
المتن

عن ابن عباس فی خبر طویل، إلی قوله: یا ملائکتی، انظروا إلی أمتی فاطمه علیها السّلام سیده إمائی قائمه بین یدی، ترتعد فرائصها من خیفتی، و قد أقبلت بقلبها علی عبادتی. أشهدکم أنی قد آمنت شیعتها من النار.

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 176.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 13، عن الأمالی للصدوق.

3. منهاج البراعه: ج 13 ص 17.

الأسانید:

فی الأمالی الصدوق: الدقاق، عن الأسدی، عن النخعی، عن النوفلی، عن ابن البطائنی، عن أبیه، عن ابن جبیر، عن ابن عباس.

23
المتن

عن بلال بن حمامه، قال: طلع علینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم و وجهه مشرق کداره القمر. فقام إلیه عبد الرحمن بن عوف فقال: یا رسول اللّه! ما هذا النور؟ قال: بشاره أتتنی من ربی فی أخی و ابن عمی و ابنتی؛ و أن اللّه زوّج علیا علیه السّلام من فاطمه علیها السّلام، و أمر رضوان خازن الجنان فهزّ شجره طوبی، فحملت رقاعا- یعنی صکاکا- بعدد محبّی أهل بیتی علیهم السّلام، و أنشأ من تحتها ملائکه من نور و دفع إلی کل ملک صکّا. فإذا استوت القیامه بأهلها، نادت الملائکه فی الخلائق، فلا یبقی محبّ لأهل البیت علیهم السّلام إلا دفعت إلیه صکّا فیه فکاکه من النار؛ بأخی و ابن عمی و ابنتی فکاک رقاب رجال و نساء من أمتی من النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:41

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 123 ح 31، عن کشف الغمه.

2. المناقب للخوارزمی: ص 238.

3. کشف الغطاء: ص 8.

4. أسد الغابه: ج 1 ص 206.

5. إحقاق الحق: ج 6 ص 618، عن أسد الغابه.

6. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 60.

7. ینابیع الموده: ص 177.

8. ینابیع الموده: ص 263.

9. الإصابه: ج 2 ص 81، علی ما فی الإحقاق.

10. إحقاق الحق: ج 6 ص 619.

11. إحقاق الحق: ج 15 ص 472.

12. المحاسن المجتمعه (مخطوط): ص 194، علی ما فی الإحقاق.

13. إحقاق الحق: ج 15 ص 495.

14. مرآه المؤمنین: ص 5، علی ما فی الإحقاق.

15. تاریخ بغداد: ج 4 ص 210، علی ما فی الإحقاق.

16. إحقاق الحق: ج 4 ص 473.

17. إحقاق الحق: ج 4 ص 457.

18. إحقاق الحق: ج 18 ص 180، عن

موده القربی.

19. موده القربی: ص 120، علی ما فی الإحقاق.

20. وسیله النجاه: ص 220، علی ما فی الإحقاق.

21. إحقاق الحق: ج 18 ص 512.

22. الإشراف: ص 76، علی ما فی الإحقاق.

23. إحقاق الحق: ج 10 ص 388.

24. رشفه الصادی: ص 43، علی ما فی الإحقاق.

25. أرجح المطالب: ص 254، علی ما فی الإحقاق.

26. لسان المیزان: ج 6 ص 125، علی ما فی الإحقاق.

27. وسیله المال: ص 85، علی ما فی الإحقاق.

28. کشف الغمه: ج 1 ص 92 بتفاوت یسیر.

29. کتاب الآل، علی ما فی کشف الغمه.

30. کشف الغمه: ج 1 ص 353.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:42

31. ینابیع الموده: ص 304.

32. مائه منقبه: ص 166 ح 92.

33. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه علیها السّلام ص 348.

34. أعلام النساء المؤمنات: ص 547.

35. کشف الغمّه: ج 1، ص 457.

24
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه نصب لفاطمه علیها السّلام قبّه من نور، و أقبل الحسین علیه السّلام و رأسه فی یده ...، إلی قوله: ثم قال أبو عبد اللّه علیه السّلام:

رحم اللّه شیعتنا، شیعتنا و اللّه هم المؤمنون، فقد و اللّه شرکونا فی المصیبه بطول الحزن و الحسره.

المصادر:

1. ثواب الأعمال: ص 217.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 221 ح 7، عن ثواب الأعمال.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 345.

الأسانید:

فی ثواب الأعمال: ماجیلویه، عن محمد العطار، عن الأشعری، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن سنان، عن بعض أصحابه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

25
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

إذا کان یوم القیامه تقبل ابنتی فاطمه علیها السّلام علی ناقه من نوق الجنه ...، إلی قوله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:43

فتقول علیها السّلام: إلهی و سیدی! ذریتی و شیعتی و شیعه ذریتی و محبّی و محبّی ذریتی. فإذا النداء من قبل اللّه جل جلاله: أین ذریه و فاطمه و شیعتها و محبّوها و محبّو ذریتها؟

فیقبلون و قد أحاط بهم ملائکه الرحمه، فتقدّمهم فاطمه علیها السّلام حتی تدخلهم الجنه.

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 17 ح 4 المجلس الخامس.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 219 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

3. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 19.

4. الفضائل لابن شاذان: ص 11.

5. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 343، عن الأمالی للصدوق.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام للأمینی: ص 240.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الطالقانی، عن محمد بن جریر الطبری، عن الحسن بن عبد الواحد، عن إسماعیل بن علی السدی، عن منبع بن الحجاج، عن عیسی بن موسی، عن جعفر الأحمر، عن أبی جعفر محمد بن علی الباقر علیه السّلام، قال: سمعت جابر بن عبد اللّه الأنصاری یقول.

26
المتن

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یمثّل لفاطمه علیها السّلام رأس الحسین علیه السّلام متشحّطا بدمه، فتصیح: وا ولداه، وا ثمره فؤاداه ...، إلی قوله:

ثم ینادی مناد من بطنان العرش: یا أهل القیامه! غضّوا أبصارکم فهذه فاطمه بنت محمد رسول اللّه تمرّ علی الصراط. فتمرّ فاطمه علیها السّلام و شیعتها علی الصراط کالبرق الخاطف؛ قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یلقی أعداءها و أعداء ذریتها فی جهنم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:44

المصادر:

1. ثواب الأعمال: ص 219، 220.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 222 ح 9، عن ثواب الأعمال.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 346، عن ثواب الأعمال.

الأسانید:

فی ثواب الأعمال: ابن البرقی، عن أبیه، عن جده، عن أبیه، عن محمد بن خالد، یرفعه إلی عنبسه الطائی، عن أبی خیر، عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

27
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إذا کان یوم القیامه، جمع اللّه الأولین و الآخرین فی صعید واحد ... إلی قوله: ثم ترکب فاطمه علیها السّلام نجیبها حتی تدخل الجنه و معها الملائکه المشیّعون لها، و ذریتها بین یدیها و أولیاؤهم من الناس عن یمینها و شمالها.

المصادر:

1. الأمالی للمفید: ص 130 ح 6 المجلس الخامس عشر.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 224 ح 11، عن الأمالی للمفید.

الأسانید:

فی الأمالی للمفید: الصدوق، عن أبیه، عن علی، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن أبان بن عثمان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

28
المتن

عن ابن عباس: إذا کان یوم القیامه نادی مناد: یا معشر الخلائق! غضّوا أبصارکم حتی تمرّ فاطمه بنت محمد ...، إلی قوله: فتقول علیها السّلام: ثم أتمّ علیّ نعمته و هنّأنی کرامته

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:45

و أباحنی جنّته، أسأله ولدی و ذریتی و من ودّهم. فیعطیها اللّه ذریتها و ولدها و من ودّهم لها و حفظهم فیها، فیقول: الحمد للّه الذی أذهب عنا الحزن و أقرّ بعینی.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 443.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 224 ح 12، عن تفسیر فرات.

3. کنز العمال: ج 12 ص 105، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: أبو القاسم العلوی الحسنی معنعنا، عن ابن عباس.

29
المتن

عن ابن عباس، قال: کنت جالسا بین یدی النبی صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم، بین یدیه علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، إذ هبط جبرئیل و معه تفاحه ...، إلی أن قال:

سقطت التفاحه من بین أنامله فانفلقت بنصفین، فسطع منها نور حتی بلغ إلی السماء الدنیا، فإذا علیها سطران مکتوبان:

بسم اللّه الرحمن الرحیم تحیه من اللّه تعالی إلی محمد المصطفی و علی المرتضی و فاطمه الزهراء و الحسن و الحسین سبطی رسول اللّه علیهم السّلام، و أمان لمحبیها یوم القیامه من النار.

المصادر:

1. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 207 ح 72، عن بعض الکتب القدیمه.

3. الأمالی للصدوق: ص 355.

4. بحار الأنوار: ج 37 ص 99 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

5. إحقاق الحق: ج 9 ص 192.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:46

6. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 95.

7. الجواهر السنیه: ص 233.

8. المنتخب للطریحی: ص 103.

9. الأحادیث القدسیه المسنده: ص 77.

10. عوالم العلوم: ج 16 ص 62 ح 2.

11. الدمعه الساکبه: ج 2 ص 72.

12. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 134.

الأسانید:

1. فی بعض الکتب المناقب القدیمه: عن محمد بن أحمد بن علی بن شاذان بأسناده، عن ابن عباس، قال.

2. الأمالی للصدوق: القطان، عن عبد الرحمن، عن فرات، عن الحسن بن الحسین، عن علی بن أحمد، عن الحسن بن جبرئیل، عن إبراهیم بن جبرئیل، عن أبی عبد اللّه الجرجانی، عن نعیم النخعی، عن الضحّاک، عن ابن عباس، قال.

30
المتن

قال أسامه بن زید: کنت جالسا إذ جاء علی علیه السّلام و العباس یستأذنان، فقالا: یا أسامه، استأذن لنا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقلت: یا رسول اللّه، علی علیه السّلام و العباس یستأذنان. فقال:

أ تدری ما جاء بهما؟ قلت: لا. قال: النبی صلّی اللّه علیه و آله: لکنی أدری، ائذن لهما. فدخلا فقالا: یا رسول اللّه! جئناک نسألک أیّ أهلک أحبّ إلیک؟ قال: فاطمه بنت محمد علیها السّلام ....

المصادر:

1. کنز العمال للمتقی الهندی: ج 13 ص 272 ح 3680.

2. جمع الفوائد: ج 2 ص 558 ح 8575، بتفاوت فیه.

3. تاریخ مدینه دمشق: ج 8 ص 53، بتفاوت یسیر.

4. بعض الکتب المناقب، علی ما فی البحار.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 68 ح 60، عن بعض الکتب.

6. الأجوبه المرضیه: ج 2 ص 761 ح 198، بزیاده و نقیصه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:47

7. المعجم الکبیر: ج 1 ص 158 ح 369.

8. ربیع الأبرار: ج 1 ص 820، بتفاوت فیه.

9. سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ج 1 ص 719.

10. المستدرک علی الصحیحین: ج 2 ص 417.

11. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 366.

12. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 333.

13. عنوان النجابه: ص 244.

14. مسند الطیالسی: ص 88.

15. کشف الغطاء: ص 19.

16. علّموا أولادکم محبه أولاد النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 92.

17. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 260 ح 4933.

18. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 261.

19. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 262.

20. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 264.

21. تاریخ بغداد: ج 9 ص 62، بزیاده.

22. التبیین: ص 9،

بتفاوت.

23. الصحابه: ص 41.

24. کشف الغطاء: ص 19.

25. الطرائف: ص 38، شطرا منه.

26. بحار الأنوار: ج 38 ص 313 ح 15، عن الطرائف.

27. إحقاق الحق: ج 10 ص 167.

28. المناقب للخوارزمی: ص 38.

29. إحقاق الحق: ج 10 ص 176.

30. صحیح الترمذی: ج 13 ص 219، علی ما فی الإحقاق.

31. المعتصر: ج 2 ص 353، علی ما فی الإحقاق.

32. المعجم الکبیر: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

33. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

34. ذخائر العقبی: ص 35.

35. تفسیر ابن کثیر: ج 8 ص 85، علی ما فی الإحقاق.

36. التاریخ الکبیر: ج 2 ص 393، علی ما فی الإحقاق.

37. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 356، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:48

38. الصواعق: ص 189، علی ما فی الإحقاق.

39. الجامع الصغیر: ج 1 ص 30، علی ما فی الإحقاق.

40. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 97، علی ما فی الإحقاق.

41. وسیله المال: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

42. مفتاح النجا: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

43. کنوز الحقائق: ص 6، علی ما فی الإحقاق.

44. إسعاف الراغبین: ص 189، علی ما فی الإحقاق.

45. أرجح المطالب: ص 244، علی ما فی الإحقاق.

46. الشرف المؤبّد: ص 53، علی ما فی الإحقاق.

47. الفتح الکبیر: ج 1 ص 249، علی ما فی الإحقاق.

48. الأنوار المحمدیه: ص 146، علی ما فی الإحقاق.

49. ینابیع الموده: ص 179.

50. جالیه الکدر: ص 159.

51. علم الکتاب: ص 254.

52. الاکتفاء: ص 218 ح 8.

53. شواهد التنزیل: ج 1 ص 347.

54. شواهد التنزیل: ج 1 ص 349.

55. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 56.

56. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 95.

57. عوالم

العلوم: ج 11 ص 166 ح 10.

58. مصابیح السنه: ص 198، شطرا منه.

الأسانید:

1. فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا زاهر و وجیه ابنا طاهر و عبد الوهاب بن شاه، قالوا: أنا أحمد بن الحسن الأزهری، أنا الحسن بن أحمد، أنا الأسفراینی، نا محمد بن عوف، نا محمد بن یحیی، نا حمّاد بن قیراط، عن ابن عوانه، عن عمر بن أبی سلمه، عن أبیه، أخبرنی أسامه بن زید، قال.

2. فی المعجم الکبیر: حدثنا خلف بن عمرو، ثنا معلّی بن مهدی، أنبأ أبو عوانه، عن عمر بن أبی سلمه، عن أبیه، حدثنی أسامه بن زید.

3. فی تاریخ بغداد: أخبرنی عبید اللّه بن محمد، حدثنا عبید اللّه الزهری، حدثنا أبو محمد الطوسی، حدثنا إسماعیل، حدثنا محمد بن سلمه، حدثنا محمد بن إسحاق،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:49

عن یزید بن عبد اللّه، عن محمد بن أسامه بن زید، عن أبیه، قال.

4. فی شواهد التنزیل: أخبرنا السید أبو محمد بن أبی الحسین، قال: أخبرنا أبو محمد عبد اللّه بن أحمد، قال حدثنا أبو جعفر محمد بن عوف، قال: حدثنا محمد بن یحیی النیسابوری قال: حدثنا حمّاد، عن أبی عوانه، عن عمر بن أبی سلمه، عن أبیه، قال: أخبرنی أسامه بن زید، قال.

5. فی شواهد التنزیل: أخبرنا أبو القاسم عبد الرحمن بن محمد القرشی، قال: أخبرنا أبو بکر بن قریش، قال: أخبرنا الحسن بن سفیان، قال: حدثنا أبو الحجاج و معلّی بن مهدی، قالا: حدثنا أبو عوانه، عن عمر بن أبی سلمه، عن أبیه، حدثنی أسامه بن زید.

31
المتن

بأسناده، عن ابن عباس، قال: رأیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قد سجد خمس سجدات بلا رکوع، فقلت: یا رسول اللّه، سجود بلا رکوع!؟ فقال: نعم، أتانی جبرئیل فقال لی: یا محمد، إن

اللّه عز و جل یحبّ علیا علیه السّلام، فسجدت و رفعت رأسی، فقال لی: إن اللّه عز و جل یحبّ فاطمه علیها السّلام، فسجدت و رفعت رأسی، فقال لی: إن اللّه یحبّ الحسن علیه السّلام، فسجدت و رفعت رأسی، فقال لی: إن اللّه یحبّ الحسین علیه السّلام، فسجدت و رفعت رأسی، فقال لی: إن اللّه یحبّ من أحبّهم، فسجدت و رفعت رأسی.

المصادر:

1. الدرّ النظیم، علی ما فی البحار و العوالم.

2. بحار الأنوار: ج 83 ص 219 ح 36، عن درّ النظیم.

3. بحار الأنوار: ج 37 ص 60 ح 28، عن المناقب.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 90.

5. المحاضرات، علی ما فی المناقب.

6. الفوائد المجموعه: ص 395 ح 124، بنقیصه فیه.

7. الموضوعات: ج 2 ص 4.

8. إحقاق الحق: ج 18 ص 395.

9. محاضرات الأدباء: ج 4 ص 479، علی ما فی الإحقاق.

10. مرآت المؤمنین: ص 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:50

11. إحقاق الحق: ج 10 ص 134، بنقیصه فیه.

12. لسان المیزان: ج 2 ص 26.

13. إحقاق الحق: ج 25 ص 119.

14. الدرر المجموعه: ص 10، علی ما فی الإحقاق.

15. التذکره المشفوعه: ص 7، علی ما فی الإحقاق.

16. حلیه الأبرار: ج 1 ب 47 ح 3.

17. المناقب: ج 3 ص 326.

18. عوالم العلوم: ج 11 ص 160 ح 1.

19. المستدرک: ج 5 ص 150 ح 20.

20. التذکره المشفوعه: ص 7.

21. إحقاق الحق: ج 10 ص 124.

22. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 413.

32
المتن

قیل للشافعی: إن ناسا لا یصبرون علی سماع منقبه أو فضیله لأهل البیت علیهم السّلام، و إذا سمعوا أحدا یذکرها قالوا: هذا رافضی و أخذوا فی حدیث آخر! فأنشأ الشافعی یقول:

إذا فی مجلس ذکروا علیاو سبطیه و فاطمه الزکیه

فأجری بعضهم ذکروا سواهم فأیقن أنه لسلقلقیه

و قال تجازوا یا قوم هذافهذا من حدیث الرافضیه

برئت إلی المهیمن من أناس یرون الرفض حبّ الفاطمیه

علی آل الرسول صلاه ربی و لعنته لتلک الجاهلیه

المصادر:

1. تنزیه الشریعه المرفوعه: ج 1 ص 399.

2. تفسیر آیه الموده: ص 74، شطرا منها.

3. رشفه الصادی: ص 163، بتفاوت فیه.

4. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 129.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:51

5. نور الأبصار: ص 127.

6. منهج الانتماء: ص 205.

7. الغدیر: ج 4 ص 324.

33
المتن

عن علی بن جعفر بن محمد، حدثنا أخی موسی بن جعفر، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله أخذ بید الحسن و الحسین علیهما السّلام فقال: من أحبّنی و أحبّ هذین و أباهما و أمهما کان معی فی درجتی یوم القیامه.

المصادر:

1. کفایه الطالب: ص 80.

2. تهذیب التهذیب: ج 10 ص 384 ح 781.

3. سیر أعلام النبلاء: ج 12 ص 135.

4. الأمالی للصدوق: ص 138.

5. بحار الأنوار: ج 37 ص 37 ح 5، عن الأمالی للصدوق.

6. الطرائف: ص 27.

7. بحار الأنوار: ج 37 ص 64 ح 36، عن الطرائف.

8. العمده: ص 206، بزیاده فیه.

9. المستدرک، ما فی البحار.

10. بحار الأنوار: ج 37 ص 72 ح 39، عن العمده.

11. بحار الأنوار: ج 37 ص 75.

12. إحقاق الحق: ج 25 ص 208.

13. تهذیب الکمال: ج 13 ص 47، علی ما فی الإحقاق.

14. جواهر المطالب: ص 35.

15. إحقاق الحق: ج 33 ص 109، بتفاوت فیه.

16. جواهر المطالب: ص 35، علی ما فی الإحقاق.

17. تهذیب الکمال: ج 29 ص 359، علی ما فی الإحقاق.

18. عقیله الطهر: ص 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:52

19. إحقاق الحق: ج 33 ص 284.

20. جواهر المطالب: ص 35، علی ما فی الإحقاق.

21. إحقاق الحق: ج 33 ص 284.

22. أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 42.

23. العمده: ص 274 ح 436.

24. عوالم العلوم: ج 11 ص 170 ح 2.

25. فرائد السمطین: ج 2 ص 26.

26. کنز العمال: ج 12 ص 103.

27. کنز العمال: ج 12 ص 97.

28. مسند أحمد: ج 1 ص 77.

الأسانید:

1. فی کفایه الطالب: أخبرنا المنجّمی عبد اللّه بن عمر بن علی بن زید اللیثی- قدم علینا دمشق-، قال: أخبرنا أبو الوقت عبد الأول بن عیسی بن شعیب الشجری الهروی، أخبرنا أبو عاصم فضیل بن یحیی بن فضیل، حدثنا أبو محمد عبد الرحمن بن أبی شریح الأنصاری، حدثنا عبد اللّه بن محمد بن إبراهیم الشجری، حدثنا عامر بن محمد

بن عبد الرحمن أبو عبد اللّه المدنی، قال: حدثنا نضر بن علی، حدثنا علی بن جعفر بن محمد، حدثنا أخی موسی بن جعفر، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام.

أخبرت عن الشافعی بسند یطول ذکره، أنه قال: هذا سندی لو قرأ علی مصروع لأفاق.

و قال الحاکم: أصحّ الأسانید أهل البیت؛ جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، إذا کان الراوی عن جعفر ثقه و الراوی عنهم عن نضر بن علی الجهضمی شیخ الإمامین البخاری و مسلم، وقع إلینا عالیا بحمد اللّه.

2. فی الأمالی للصدوق: العسکری، عن محمد بن منصور، عن أبی یزید معا، عن نضر بن علی، عن علی بن جعفر، عن أخیه موسی، عن آبائه، عن علی علیهم السّلام، قال.

34
المتن

عن أبی هریره، قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول لعلی علیه السّلام: أ لا أبشّرک یا علی؟ قال:

بلی بأبی و أمی یا رسول اللّه. قال: أنا و أنت و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام خلقنا من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:53

طینه واحده، و فضّلت منها فضله فجعل منها شیعتنا و محبینا. فإذا کان یوم القیامه دعی الناس بأسماء أمهاتهم ما خلا نحن و شیعتنا و محبینا، فإنهم یدعون بأسمائهم و أسماء آبائهم.

المصادر:

1. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 24.

2. بحار الأنوار: ج 64 ص 126 ح 30، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: عن محمد بن أحمد بن شهریار، عن أبی منصور، عن أبی عمیر السماک، عن محمد بن أحمد، عن عمر بن الخطاب السجستانی، عن إسماعیل بن العباس، عن أبی زیاد، عن أبی هریره، قال.

35
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: خلق الأنبیاء من أشجار شتّی و خلقنی و علیا علیه السّلام من شجره واحده، فأنا أصلها و علی علیه السّلام فرعها و فاطمه علیها السّلام لقاحها و الحسن و الحسین علیهما السّلام ثمرها. فمن تعلّق بغصن من أغصانها نجا و من زاغ هوی. و لو أن عبدا عبد اللّه بین الصفا و المروه ألف عام ثم ألف عام ثم ألف عام ثم لم یدرک محبّتنا إلا أکبّه اللّه علی منخریه فی النار، ثم تلا: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی». «1»

المصادر:

1. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 65 ح 6933.

2. تفسیر القرآن العظیم لابن کثیر: ج 4 ص 112.

3. الأربعین للزاوی (مخطوط): الباب الأول.

4. الأمالی الشهیره: ج 1 ص 144.

______________________________

(1). سوره الشوری: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:54

5. تفسیر آیه الموده: ص 31.

6. کتاب الناسخ و المنسوخ لأبی جعفر النحّاس: ص 217.

7. إرشاد العقل السلیم: ج 8 ص 30.

8. الجامع لأحکام القرآن: ج 16 ص 21.

9. أعلام النساء المؤمنات: ص 534.

10. تفسیر الصافی: ج 4 ص 373.

الأسانید:

1. فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا ابن السمار، أنا علی بن الحسن الصوری و نا سلیمان بن أحمد بن أیوب، نا الحسین بن إدریس التستری، نا أبو عثمان طالوت بن عباد البصری، نا فضال بن جبیر، نا أبو أمامه الباهلی، قال.

2. فی الأمالی الشهیره: أخبرنا أحمد بن علی التنوری، قال: أخبرنا المرزبانی، قال:

حدثنا عمر بن داود، قال: حدثنا محمد بن عیسی، قال: حدثنا یحیی الحمانی، قال:

حدثنا الحسین الأشقر، عن قیس بن الربیع، عن الأعمش، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

36
المتن

قال صلّی اللّه علیه و آله: من أحبّنی فلیحبّ علیا علیه السّلام، و من أحبّ علیا علیه السّلام فلیحبّ فاطمه علیها السّلام، و من أحبّ فاطمه علیها السّلام فلیحبّ الحسن و الحسین علیهما السّلام، و إن أهل الجنه لیتباشرون و یسارعون إلی رؤیتهم و ینظرون إلیهم. محبتهم إیمان و بغضهم نفاق، و من أبغض أحدا من أهل بیتی فقد حرم شفاعتی، فإننی نبی مکرم، بعثنی اللّه بالصدق، فأحبّوا أهلی و أحبّوا علیا علیه السّلام.

المصادر:

1. الفوائد المجموعه: ص 395 ح 125.

2. الموضوعات: ج 2 ص 4 ح 4.

3. إحقاق الحق: ج 33 ص 108، بتفاوت فیه.

4. تنزیه الشریعه: ص 413، علی ما فی الإحقاق.

5. تنزیه الشریعه: ص 49، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:55

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 160 ح 4.

7. الرقائق: ص 303، علی ما فی الإحقاق.

8. إحقاق الحق: ج 9 ص 200، عن الرقائق.

9. اللالی المصنوعه: ج 1 ص 405.

37
المتن

قال علیه السّلام: قال رجل لامرأته: اذهبی إلی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فسلیها عنّی أنا من شیعتکم أم لست من شیعتکم. فسألتها، فقالت علیها السّلام: قولی له: إن کنت تعمل ما أمرناک به و تنتهی عما زجرناک عنه فأنت من شیعتنا و إلا فلا. فأخبرته فقال: یا ویلی! و من ینفک من الذنوب و الخطایا؟ فأنا إذا خالد فی النار؛ فإن من لیس من شیعتهم فهو خالد فی النار.

فرجعت المرأه فقالت لفاطمه علیها السّلام ما قال لها زوجها، فقالت فاطمه علیها السّلام: قولی له: لیس هکذا، فإن شیعتنا من خیار أهل الجنه و کلّ محبینا و موالی أولیائنا و معادی أعداءنا و المسلّم بقلبه و لسانه لنا، لیسوا من شیعتنا إذا خالفوا أوامرنا و نواهینا فی سائر الموبقات، و هم مع ذلک فی الجنه و لکن بعد ما یطهّرون من ذنوبهم بالبلایا و الرزایا، أو فی عرصات القیامه بأنواع شدائد، أو فی الطبق الأعلی من جهنم بعذابها، إلا أن نستنقذهم بحبّنا منهم إلی حضرتنا.

المصادر:

1. درر الأخبار: ج 1 ص 162 ح 3.

2. تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام: ص 308.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام للسید الشیرازی: ص 33، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

4. مشکاه النیرین: الفصل الثالث ح 1.

5. مستدرک سفینه البحار: ج 2 ص 155، عن مجمع النورین.

6. مجمع النورین: ص 29.

7. بحار الأنوار: ج 65 ص 155 ح 11، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

8. تفسیر البرهان: ج 4 ص 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:56

9. شعاع من نور فاطمه علیها السّلام: ص 106.

10. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 438.

38
المتن

عن ابن عباس، قال: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی علی و فاطمه علیهما السّلام و هما یضحکان، فلما رأیا النبی صلّی اللّه علیه و آله سکتا. فقال لهما النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما لکما کنتما تضحکان، فلما رأیتمانی سکتما؟

فبادرت فاطمه علیها السّلام فقالت: بأبی أنت یا رسول اللّه، قال هذا: أنا أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منک، فقلت: بل أنا أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منک. فتبسّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: یا بنیه، لک رقّه الولد و علی علیه السّلام أعزّ علیّ منک.

المصادر:

1. المعجم الکبیر: ج 11 ص 66 ح 11063.

2. إحقاق الحق: ج 7 ص 10، بتفاوت فیه.

3. مجمع الزوائد: ج 9 ص 202، بتفاوت فیه.

4. نزهه المجالس: ج 2 ص 222، عن مجمع الزوائد، علی ما فی الإحقاق.

5. الصواعق المحرقه: ص 189، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

6. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 97، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

7. کنوز الحقائق: ص 103، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

8. البیان و التعریف: ج 2 ص 118، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

9. مفتاح النجا (مخطوط): ص 29، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

10. ینابیع الموده: ص 180، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

11. مشارق الأنوار: ص 109، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

12. إسعاف الراغبین: ص 189، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

13. الشرف المؤبّد: ص 53، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

14. إحقاق الحق: ج 7 ص 12، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

15. الخصائص: ص 37، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

16. الفائق: ج 1 ص 269، بتفاوت، علی ما

فی الإحقاق. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 56 المصادر: ..... ص : 56

17. أسد الغابه: ج 5 ص 522، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

18. التذکره: ص 316، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:57

19. ذخائر العقبی: ص 27، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

20. فرائد السمطین (مخطوط)، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

21. نظم درر السمطین: ص 183، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

22. البدایه و النهایه: ج 7 ص 341، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

23. کشف الغمه للشعرانی: ج 2 ص 75، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

24. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 35، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

25. جامع العلوم (مخطوط): ص 138، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

26. روضه الأحباب: ص 665، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

27. ینابیع الموده: ص 196، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

28. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 68، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

29. کنوز الحقائق: ص 201، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

30. إحقاق الحق: ج 10 ص 174، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

31. کنز العمال: ج 13 ص 94، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

32. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 39، علی ما فی الإحقاق.

33. ذخائر العقبی: ص 29، علی ما فی الإحقاق.

34. نظم درر السمطین: ص 138، علی ما فی الإحقاق.

35. جامع العلوم: ص 138، علی ما فی الإحقاق.

36. فرائد السمطین (مخطوط): ص 24، علی ما فی الإحقاق.

37. البدایه و النهایه: ج 7 ص 341، علی ما فی الإحقاق.

38. الجامع الصغیر: ص 169، علی ما فی الإحقاق.

39. المحاسن المجتمعه: ص 188، علی ما فی الإحقاق.

40. التذکره: ص 316، علی ما فی الإحقاق.

41. الفائق: ج

1 ص 269، علی ما فی الإحقاق.

42. ینابیع الموده: ص 196، علی ما فی الإحقاق.

43. إحقاق الحق: ج 10 ص 1418.

44. وسیله المال: ص 85، علی ما فی الإحقاق.

45. إعلام الوری: ص 150.

46. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 541.

47. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 470.

48. إتحاف السائل: ص 29.

49. عوالم العلوم: ج 11 ص 167 ح 11.

50. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 44.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:58

الأسانید:

فی المعجم الکبیر: حدثنا عبد الرحمن بن خلاد، ثنا ملحان بن سلیمان، ثنا عبد اللّه بن داود، ثنا الأعمش، عن مجاهد، عن ابن عباس، قال.

39
المتن

عن ابن عباس، قال: لما نزلت: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی» «1»، قالوا: یا رسول اللّه! من قرابتک؛ هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم؟ قال: علی و فاطمه و ابناهما علیهم السّلام.

المصادر:

1. المعجم الکبیر: ج 1 ص 444 ح 2259.

2. تفسیر کنز الدقائق: ج 8 ص 255.

3. أنوار التنزیل: ج 2 ص 362.

4. تفسیر شریف البلابل: ج 1 ص 243.

5. تفسیر شریف البلابل: ج 3 ص 203، بتفاوت فیه.

6. التفسیر المنیر: ج 25 ص 64، بتفاوت فیه.

7. تفسیر الصفی: ص 963، بتفاوت فیه.

8. کشف الحقائق: ج 3 ص 130، بتفاوت فیه.

9. إحقاق الحق: ج 9 ص 92، عن عده کتب.

10. الکشف و البیان (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

11. المعجم الکبیر: ص 131، علی ما فی الإحقاق.

12. نزول القرآن (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

13. الکشّاف: ج 3 ص 402، علی ما فی الإحقاق.

14. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

15. ذخائر العقبی: ص 25، علی ما فی الإحقاق.

16. منهاج السنه: ج 2 ص 250، علی ما فی الإحقاق.

17. شرح المقاصد: ج 2 ص 219، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). سوره الشوری: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:59

18. المواهب اللدنیه: ج 7 ص 3، علی ما فی الإحقاق.

19. الکاف الشاف: ص 145، علی ما فی الإحقاق.

20. المواهب اللدنیه: ج 7 ص 123، علی ما فی الإحقاق.

21. فتح البیان: ج 8 ص 270، علی ما فی الإحقاق.

22. إحیاء المیت: ص 110، علی ما فی الإحقاق.

23. شرح دیوان أمیر المؤمنین علیه السّلام (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

24. رشفه الصادی: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

25. فضائل الصحابه: ص 218، علی

ما فی الإحقاق.

26. مسند أحمد، علی ما فی الینابیع، علی ما فی الإحقاق.

27. تفسیر الفخر الرازی: ج 27 ص 166، علی ما فی الإحقاق.

28. العمده لابن البطریق: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

29. کفایه الطالب لکنجی، علی ما فی الإحقاق.

30. مطالب السئول: ص 8، علی ما فی الإحقاق.

31. تفسیر البیضاوی: ج 4 ص 123.

32. تفسیر النسفی: ص 95، علی ما فی الإحقاق.

33. کفایه الخصام: ص 396، علی ما فی الإحقاق.

34. تفسیر النیسابوری: ج 25 ص 31، علی ما فی الإحقاق.

35. تفسیر البحر المحیط: ج 7 ص 516، علی ما فی الإحقاق.

36. تفسیر ابن کثیر: ج 4 ص 112، علی ما فی الإحقاق.

37. مجمع الزوائد: ج 9 ص 103.

38. تبصره الرحمن: ج 2 ص 247، علی ما فی الإحقاق.

39. الفصول المهمه: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

40. تفسیر السیوطی: ج 6 ص 7، علی ما فی الإحقاق.

41. الإکلیل: ص 190، علی ما فی الإحقاق.

42. نور الأبصار: ص 112، علی ما فی الإحقاق.

43. الإتحاف: ج 13 ص 5، علی ما فی الإحقاق.

44. المناقب للشافعی: ص 70، علی ما فی الإحقاق.

45. أرجح المطالب: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

46. مفتاح النجا: ص 12، علی ما فی الإحقاق.

47. ینابیع الموده: ص 261، علی ما فی الإحقاق.

48. رفع اللبس و الشبهات: ص 8، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:60

49. تاریخ آل محمد علیهم السّلام: ص 44، علی ما فی الإحقاق.

50. الشرف المؤبّد: ص 72، علی ما فی الإحقاق.

51. الأنوار المحمدیه: ص 433، علی ما فی الإحقاق.

52. الفتح الربانی: ج 18 ص 265.

53. حبیب السیر: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

54. الصواعق المحرقه: ص 101، علی ما

فی الإحقاق.

55. المناقب المرتضویه: ص 49، علی ما فی الإحقاق.

56. المواهب: ج 2 ص 243، علی ما فی الإحقاق.

57. فتح القدیر: ج 4 ص 522، علی ما فی الإحقاق.

58. السیف المسلول: ص 9، علی ما فی الإحقاق.

59. القول الفصل: ص 482، علی ما فی الإحقاق.

60. المناقب لابن المغازلی: ص 112، علی ما فی الإحقاق.

61. إحقاق الحق: ج 14 ص 106، علی ما فی الإحقاق.

62. شواهد التنزیل: ج 1 ص 189.

63. وسیله المال: ص 66، علی ما فی الإحقاق.

64. شواهد التنزیل: ج 2 ص 142، علی ما فی الإحقاق.

65. وسیله المال: ص 65، علی ما فی الإحقاق.

66. الحسن و الحسین علیهما السّلام: ص 7، علی ما فی الإحقاق.

67. شواهد التنزیل: ج 2 ص 140، علی ما فی الإحقاق.

68. إحقاق الحق: ج 33 ص 17.

69. تفسیر الأعقم: ص 624، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

70. ریاض الجنه: ص 16، علی ما فی الإحقاق.

71. علی علیه السّلام إمام المتقین: ج 1 ص 49، علی ما فی الإحقاق.

72. الدرر المکنونه: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

73. خدیجه أم المؤمنین: ص 484، علی ما فی الإحقاق.

74. غرر التبیان: ص 465، علی ما فی الإحقاق.

75. التنبیهات السنیّه: ص 310، علی ما فی الإحقاق.

76. المعیار المعرب: ج 2 ص 545، علی ما فی الإحقاق.

77. موسوعه أطراف الحدیث: ج 5 ص 467، علی ما فی الإحقاق.

78. تفسیر آیه الموده: ص 12، علی ما فی الإحقاق.

79. إحقاق الحق: ج 33 ص 252.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:61

80. إحقاق الحق: ج 33 ص 410.

81. إحقاق الحق: ج 33 ص 590.

82. الصراط المستقیم: ج 1 ص 277.

83. حدیقه الشیعه: ص 54.

84. بحار الأنوار: ج 36 ص

119.

85. کشف الغمه: ص 91.

86. الصواعق المحرقه: ص 170.

87. الصواعق المحرقه: ص 227.

88. متشابه القرآن: ج 2 ص 60.

89. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 117.

90. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 131.

91. ینابیع الموده: ص 368.

92. الکشّاف: فی تفسیر آیه الموده.

93. المنتخب للطریحیّ: ص 103.

94. تأویل الآیات: ج 2 ص 545.

95. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 259.

96. دلائل الصدق: ج 2 ص 75.

97. اللوامع النورانیه: ص 360.

98. تفسیر الصافی: ج 4 ص 373.

99. نهج الإیمان: 495، عن مسند أحمد.

100. مسند أحمد، علی ما فی نهج الإیمان.

101. الغدیر: ج 2 ص 307، عن عده کتب.

102. تفسیر أبی السعود، علی ما فی الغدیر.

103. تفسیر أبی حیان، علی ما فی الغدیر.

104. الفصول المهمه: ص 12، علی ما فی الغدیر.

105. المواهب القسطلانی، علی ما فی الغدیر.

106. شرح المواهب: ج 7 ص 3، علی ما فی الغدیر.

107. إسعاف الراغبین: ص 105، علی ما فی الغدیر.

108. شواهد التنزیل: ج 2 ص 190، علی ما فی الغدیر.

109. شواهد التنزیل: ج 2 ص 191، علی ما فی الغدیر.

110. شواهد التنزیل: ج 2 ص 193، علی ما فی الغدیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:62

111. شواهد التنزیل: ج 2 ص 194، علی ما فی الغدیر.

112. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 47.

113. منهج الانتماء المذهبی: فی الموده.

114. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 57.

115. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 38.

116. فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 94.

117. خصائص الوحی المبین: ص 81.

118. تفسیر آیه الموده: ص 73.

119. تفسیر روح المعانی: ج 25 ص 31.

120. تفسیر روح البیان: ج 8 ص 311.

121. تفسیر مجمع البیان: ج 9

ص 43.

122. أضواء علی متشابهات القرآن: ج 2 ص 191.

123. جوامع الجامع: ج 1 ص 429.

124. الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز: ص 642.

125. محاسن التأویل: ج 14 ص 307.

126. سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ج 1 ص 754.

127. الواحده العقائدیه: ص 249.

128. تفسیر جلاء الأذهان: ج 9 ص 22.

129. الفتوحات الإلهیه: ج 4 ص 61.

الأسانید:

1. فی المعجم الکبیر: حدثنا محمد بن عبد اللّه الحضرمی، ثنا حرب بن الحسن الطحان، ثنا حسین الأشقر عن قیس، عن الأعمش، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس قال.

2. الکشف و البیان: أخبرنی الحسین بن محمد، حدثنا برهان، حدثنا محمد بن عبد اللّه، حدثنا حرب بن الحسن، حدثنا حسین الاشقر، عن قیس، عن الاعمش، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:63

40
المتن

عن ابن عباس: قال صلّی اللّه علیه و آله: أنا شجره و فاطمه علیها السّلام حملها و علی علیه السّلام لقاحها و الحسن و الحسین علیهما السّلام ثمرها و المحبّون لأهل البیت ورقها فی الجنه حقا حقا.

المصادر:

1. فردوس للدیلمی: ج 1 ص 53.

2. الذکری: ص 5، عن المستدرک، بتفاوت.

3. المستدرک علی الصحیحین، علی ما فی الذکری.

4. إحقاق الحق: ج 18 ص 398.

5. ضوء الشمس: ص 96، علی ما فی الإحقاق.

6. کشف الغمه: ج 1 ص 51.

7. الأمالی للمفید: ص 145 المجلس 28.

8. فرائد السمطین: ج 2 ص 30 ح 369.

9. تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 168.

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أخبرنی عبد الصمد بن أحمد و محمد بن عبد الرزاق، قالا: أنبأنا عبد العزیز بن أحمد، قال: أنبأنا سعید بن أحمد قراءه علیه، قال: أخبرنا محمد بن محمد قیل له: أخبرکم محمد بن عمر، قال: حدثنا محمد بن السری، قال: حدثنا نصر بن شعیب، قال: حدثنا موسی بن نعمان، قال: حدثنا لیث، عن ابن جریح، عن مجاهد، عن ابن عباس.

41
المتن

من أشعار ابن جبیر فی رحلته إلی الحجاز فی 614 ه:

أحبّ النبی المصطفی و ابن عمه علیا و سبطیه و فاطمه الزهراء

هم أهل بیت أذهب اللّه عنهم و أطلعهم أفق الهدی أنجما زهرا

موالاتهم فرض علی کل مسلم و حبّهم أسنی الذخائر للأخری

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:64

المصادر:

تاریخ الأدب العربی: ج 6 ص 115.

42
المتن

عن أسلم، قال:

إن عمر بن الخطاب دخل علی فاطمه علیها السّلام فقال: یا بنه رسول اللّه! ما من الخلق أحد أحبّ إلینا من أبیک، و ما أحد أحبّ إلینا منک بعد أبیک. «1»

المصادر:

1. جواهر العقدین: ص 385.

2. کنز العمال: ج 13 ص 674 ح 37724.

3. حیاه الصحابه: ج 2 ص 258.

4. إحقاق الحق: ج 10 ص 171.

5. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 3 ص 155، علی ما فی الإحقاق.

6. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

7. تلخیص المستدرک: علی ما فی الإحقاق.

8. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 97، علی ما فی الإحقاق.

43
المتن

قال الشیخ فی کتاب الغیبه فی ذکر المذمومین الذین ادعوا البابیه و السفاره:

أولهم المعروف بالشریعی ...، و منهم محمد بن نصیر النمیری ...، و منهم أحمد بن هلال الکرخی ...، و منهم محمد بن علی بن بلال ...، و منهم الحسین بن إبراهیم ...،

و منهم أبو جعفر ابن أبی العزاقر ....

______________________________

(1). هذا الکلام من شده نفاقه، فإن إحراق بیتها و إهانتها و ضربها لا یلائم حبّها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:65

قالت الکبیره أم کلثوم بنت أبی جعفر العمری: و قد کنت أخبرت الشیخ أبا القاسم أن أم أبی جعفر بن بسطام قالت لی یوما، و قد دخلنا إلیها فاستقبلتنی و أعظمتنی و زادت فی إعظامی حتی انکبّت علی رجلی تقبّلها. فانکرت ذلک و قلت لها: مهلا یا ستی، فإن هذا أمر عظیم، و انکببت علی یدها فبکت.

ثم قالت: کیف لا أفعل بک هذا و أنت مولاتی فاطمه علیها السّلام؟ فقلت لها: و کیف ذاک یا ستّی؟ فقالت: إن الشیخ أبا جعفر قال لنا: إن روح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله انتقلت إلی أبیک- یعنی أبا جعفر محمد بن عثمان- و روح أمیر المؤمنین علیه السّلام انتقلت إلی بدن الشیخ أبی القاسم حسین بن روح، و روح مولاتنا

فاطمه علیها السّلام انتقلت إلیک، فکیف لا أعظمک یا ستنا؟

فقلت لها: مهلا، لا تفعلی فإن هذا کذب ....

فلما انصرفت من عندها، دخلت إلی الشیخ أبی القاسم بن روح فأخبرته بالقصه و کان یثق بی و یرکن إلی قولی، فقال لی: یا بنیّه! إیاک أن تمضی إلی هذه المرأه بعد ما جری منها و لا تقبلی لها رقعه إن کاتبتک و لا رسولا إن أنفذته إلیک و لا تلقاها بعد قولها، فهذا کفر باللّه تعالی و إلحاد، قد أحکمه هذا الرجل الملعون فی قلوب هؤلاء القوم لیجعله طریقا إلی أن یقول لهم: بأن اللّه تعالی اتحد به و حلّ فیه، کما تقول النصاری فی المسیح، و یعدو إلی قول الحلاج لعنه اللّه.

المصادر:

1. الغیبه للطوسی: ص 248.

2. بحار الأنوار: ج 51 ص 367، عن الغیبه.

3. أعیان الشیعه: ج 3/ 4 ص 23.

4. عین الحیاه: ص 259.

44
المتن

عن الفضیل، عن الصادق علیه السّلام: من وجد برد حبنا علی کبده فلیحمد اللّه علی أول النعم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:66

قال: قلت: جعلت فداک، ما أول النعم؟ قال: طیب الولاده، ثم قال: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام: أحلّی نصیبک من الفی ء لآباء شیعتنا لیطیبوا.

ثم قال الصادق علیه السّلام: إنا أحللنا أمهات شیعتنا لآبائهم لیطیبوا.

المصادر:

1. الأوائل للتستری: ص 197، عن التهذیب.

2. التهذیب: ج 4 ص 143 ح 23.

3. وسائل الشیعه: ج 4 ص 381 ح 10.

4. الجواهر: ج 16 ص 150.

5. طهاره الشیخ: ص 531، بتفاوت.

6. طهاره الشیخ: ص 550.

7. مجمع الفائده و البرهان: ج 4 ص 353.

8. منتهی المطلب: ج 1 ص 548.

9. مجمع الفائده و البرهان: ج 7 ص 481.

10. تذکره الفقهاء: ج 1 ص 255.

11. ریاض المسائل: ج 1 ص 294.

12. ریاض المسائل: ج 1 ص 298.

13. لوامع صاحبقرانی: ج 5 ص 603.

الأسانید:

فی التهذیب: محمد بن الحسن الصفار، عن یعقوب بن یزید، عن الحسن بن علی الوشاء، عن القاسم بن بریر، عن الفضیل، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

45
المتن

قال الوزیر الکاتب فی ترجمه شریک: سئل عن أبی حنیفه فقال: أعلم الناس بما یکون و أجهلهم بما یکون. و دخل علی المهدی فقال له: یا شریک! بلغنی أنک فاطمی؟

فقال: أ تحبّ فاطمه علیها السّلام؟ قال: أعثر اللّه من لا یحبّ فاطمه علیها السّلام. فقال المهدی: آمین. فلما

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:67

خرج شریک، قال المهدی لمن عنده: لعنه اللّه، ما أظنّه إلا عنانی.

و قال له یوما: أیّنا أشرف؛ نحن أم ولد علی علیه السّلام؟ فقال شریک: هات أمّا مثل فاطمه علیها السّلام حتی تساویهم الشرف.

المصادر:

نثر الدرر للوزیر الکاتب: ج 5 ص 158.

46
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إذا کان یوم القیامه نادی مناد: أین زوّار الحسین بن علی؟

فیقوم عنق من الناس لا یحصیهم إلا اللّه عز و جل، فیقول لهم: ما ذا أردتم بزیاره قبر الحسین علیه السّلام؟ فیقول: یا رب، حبا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و حبا لعلی و فاطمه علیهما السّلام و رحمه له مما ارتکب منه. فیقال لهم: هذا محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فألحقوا بهم، فأنتم معهم فی درجتهم؛ ألحقوا بلواء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فیکونون فی ظلّه- و هو فی ید علی علیه السّلام- حتی یدخلون الجنه جمیعا، فیکونون أمام اللواء و عن یمینه و عن یساره و من خلفه.

المصادر:

1. کامل الزیارات: ص 141.

2. بحار الأنوار: ج 98 ص 21 ح 11، عن کامل الزیارات.

3. معالی السبطین: ج 1 ص 128.

4. أسرار الشهاده: ص 131.

الأسانید:

فی کامل الزیارات: أبی، عن سعد، عن ابن أبی الخطاب، و حدثنی محمد بن جعفر، عن ابن أبی الخطاب. عن بعض أصحابه، عن جویریه، عن بعض أصحابه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:68

47
المتن

عن الصادق علیه السّلام: إذا بلغت نفس المؤمن الحنجره و أهوی ملک الموت بیده إلیها، یری قره عین و یقال لها: انظر عن یمینک. فیری رسول اللّه و علیا و فاطمه و الحسن الحسین علیهم السّلام، فیقولون: إلینا إلی الجنه.

و فی ص 49: قال: هذه فاطمه علیها السّلام، تلی أباها و بعلها، فطمت محبیها من النار.

المصادر:

1. ناسخ التواریخ: مجلد سید الشهداء علیه السّلام: ج 4 ص 46.

2. مدینه المعاجز: ج 4 ص 36.

48
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: أ تدری ما تفسیر حیّ علی خیر العمل؟ قال: قلت: لا. قال:

دعاک إلی البرّ، أ تدری برّ من؟ قلت: لا. قال: دعاک إلی برّ فاطمه و ولدها علیهم السّلام.

المصادر:

1. معانی الأخبار: ص 42.

2. علل الشرائع: ج 2 ص 56.

3. بحار الأنوار: ج 81 ص 141 ح 35، عن معانی الأخبار و علل الشرائع.

4. القطره: ج 1 ص 279.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 172 ح 1.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 172 ح 2.

الأسانید:

فی المعانی و العلل: بالإسناد، عن العباس بن سعید، عن أبی نصر، عن عیسی بن مهران، عن الحسن بن عبد الوهاب، عن محمد بن مروان، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:69

49
المتن

قال شریک بن عبد اللّه: سعی بی الربیع إلی المهدی و زعم أنی رافضی. قال: فأرسل إلیّ، فأخذت أخذا عنیفا و علی کمّه لاطئه و کساء أبیض و خفّان. فدخلت علیه فسلّمت فقال: لا سلّم اللّه علیک. قال: قلت: یا أمیر المؤمنین! إن اللّه یقول: «إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها». «1» فو اللّه ما حیّیتنی بأحسن من تحیّتی و لا رددتها علیّ.

قال: أ لم أوطئ الرجال عقیبک و أنت رافضی ملعون. قال: قلت: یا أمیر المؤمنین! مثلک لا یمنّ بمعروفه، و أما قولک إنی رافضی فإن کان رافضی من أحبّ رسول اللّه و فاطمه و علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام فأنا أشهد اللّه و أشهدک إنی رافضی، أتبعهم یا أمیر المؤمنین؟ قال: معاذ اللّه، ثم قال: ما أحسبنا إلا قد روّعناک، هاتوا بدرّه. فأتوا ببدره و فدفعت إلیّ، فحملها علی عنقی.

فلما خرجت، قال لی الربیع: فکیف رأیت؟ قال: قلت: إذا شئت فعد.

المصادر:

أخبار القضاه للوکیع: ج 3 ص 156.

الأسانید:

فی أخبار القضاه، قال: حدثنی محمد بن حمزه العلوی، قال: حدثنی أبو عثمان المازنی، قال: حدثنی إبراهیم بن عبد الرحمن بن مهدی، عن أبیه، قال: حدثنی شریک بن عبد اللّه، قال.

50
المتن

قال محمد بن عمر: کان أبو سیف و عافیه الأودی یحسدان شریکا و یقعان به

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 86.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:70

و یعیبانه عند الخلیفه، و إذا حضر لم یشقا غباره و لم یتکلّما معه، فقالا له: إنه فاطمی یری شقّ عصا المسلمین و الخروج علی الأئمه.

و دخل شریک علی نفیه ذلک، قال له هارون: زعموا أنک فاطمی!؟ فقال، و اللّه إنی لأحبّ فاطمه و أبا فاطمه و زوج فاطمه و ابنی فاطمه علیهم السّلام، أ فتبغضهم؟ قال لا. قال: فما ذکر العزم فی مجلسک یا أمیر المؤمنین؟ قال هارون: صدق ما ذکرکم العزم. فقال شریک:

ما هذان و هذا المجلس؟ أما هذا فرأیا أباه فلاسا- یعنی أبا یوسف-، و أما هذا فرأیته رائضا بالأمس.

فحدّثت علی بن حکیم بهذا الحدیث فقال: إنما کان عاملا علی رستاق فی حداثته.

المصادر:

أخبار القضاه: ج 3 ص 159.

51
المتن

قال ابن خلّکان فی ذکر القاضی شریک النخعی بعد ذکر إحضار الشریک عند المهدی: ... و کان شریک یشاحن الربیع صاحب شرطه المهدی، فکان یحمل المهدی علیه. فدخل شریک یوما علی المهدی، فقال له المهدی: بلغنی أنک ولدت فی قوصره.

قال: یا أمیر المؤمنین، ولدت بخراسان و القواصر هناک غریزه. قال: إنی لأراک فاطمیّا خبیثا. قال: و اللّه إنی لأحبّ فاطمه علیها السّلام و أبا فاطمه صلّی اللّه علیه و آله.

قال: أنا و اللّه أحبّهما، و لکنی رأیتک فی منامی مصروفا وجهک عنّی، و ما ذاک إلا لبغضک لنا و ما أرانی إلا قاتلک لأنک زندیق. قال: یا أمیر المؤمنین! إن الدماء لا تسفک بالأحلام و لیست رؤیاک رؤیا یوسف، و أما قولک إنی زندیق فإن للزنادقه علامه یعرفون بها. قال: و هی؟ قال: شرب الخمور و الضرب بالطنبور. قال: صدقت أبا عبد اللّه، و أنت خیر من الذی حملنی علیک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:71

المصادر:

وفیات الأعیان: ج 2 ص 466 ح 291.

52
المتن

قالت أم سلمه: کانت لیلتی من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فأتته فاطمه علیها السّلام و معها علی علیه السّلام. فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: أنت و شیعتک فی الجنه.

المصادر:

تنزیه الشریعه المرفوعه: ج 1 ص 366 ح 74.

53
المتن

عن کتاب ورام بن أبی فراس: ثلاث من النساء یرفع اللّه عنهنّ عذاب القبر و یکون محشرهنّ مع فاطمه بنت محمد علیها السّلام؛ امرأه صبرت علی غیره زوجها، و امرأه صبرت علی سوء خلق زوجها، و امرأه وهبت صداقها لزوجها. یعطی اللّه کل واحده منهنّ ثواب ألف شهید و یکتب بکل واحده منهنّ عباده سنه.

المصادر:

1. بدایه الهدایه: ج 2 ص 250.

2. وسائل الشیعه: ج 21 ص 285 ب 26 من أبواب المهور ح 3.

54
المتن

روی عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنه قال لسلمان: یا سلمان، من أحبّ ابنتی فاطمه علیها السّلام فأنا عنه راض و من رضیت عنه رضی اللّه عنه، و من غضب علیه فاطمه علیها السّلام غضب اللّه علیه.

یا سلمان، ویل لمن ظلم فاطمه و بعلها علیا ویل لمن ظلم ذریه فاطمه علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:72

المصادر:

1. منوّر القلوب (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام، عن نهج المهجه.

2. نهج المهجه، علی ما فی منوّر القلوب.

55
المتن

قال عماد الدین فی ذکر المعزّ لدین اللّه فی سنه 334 و شعراء عصره بعد ذکر أبی الطیب: ... إن أبا فراس بن حمدان فارس الحرب الصندید و ناظم الشعر المجید، و کان أبو فراس شیعیا محبا لآل النبی من فاطمه الزهراء و أمیر المؤمنین علی علیهما السّلام، و هو منشئ القصیده التی أولها:

الدین مخترم و الحق مهتضم و فی ء آل رسول اللّه مقتسم و منها:

لا یطغین بنی العباس ملکهم بنو علی موالیهم و إن زعموا

المصادر:

تاریخ الخلفاء الفاطمیین بالمغرب: ج 2 ص 9.

56
المتن

عن عائشه، أنها قالت: ما رأیت أحدا کان أشبه سمتا و هدیا و ذلا- و فی روایه حدیثا و کلاما- برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من فاطمه علیها السّلام؛ کانت إذا دخلت علیه، قام إلیها فأخذ بیدها فقبّلها و أجلسها فی مجلسه، و کان إذا دخل علیها، قامت إلیه فأخذت بیده فقبّلتها و أجلسته فی مجلسها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:73

المصادر:

1. مصابیح السنه: ج 3 ص 284 ح 3633.

2. الجوهره: ص 16، بتفاوت یسیر.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 140.

4. إحقاق الحق: ج 25 ص 581.

5. تعلیقه علی تاریخ الثقات: ص 523، بزیاده، علی ما فی الإحقاق.

57
المتن

قال جلال الدین محمد بن المعمر الطاهر: و نقلته أنا من تلک النسخه من ید مملوکه و عتیقه آتش الرومی، و هو روایه أسعد بن إبراهیم الإربلی:

الحدیث الخامس و العشرون: عن زید بن العوام و عن أبی أمامه، قالا: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه، جی ء بمیزان العالم، و حبّ علی علیه السّلام کفّتاه و حبّ الحسن و الحسین علیهما السّلام خیوطه و حبّ فاطمه علیها السّلام علاقته. یوزن به محبه المحبّ و المبغض لی و لأهل بیتی علیهم السّلام، ثم قرأ: «فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ. فَهُوَ فِی عِیشَهٍ راضِیَهٍ. وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ. فَأُمُّهُ هاوِیَهٌ» «1».

المصادر:

فی مجموعه فی الفضائل (مخطوط).

58
المتن

عن الصادق علیه السّلام، قال: إن سلمان أقبل إلی فاطمه علیها السّلام فی البقیع، فقالت فاطمه علیها السّلام: یا سلمان! کیف رأیت أهل المدینه؟ قال: کثیرا ما یبیعون و یشترون. قالت: لست أسأل عن هذا، بل أسأل عن حبّ بعلی علیا علیه السّلام. قال سلمان: یظهرون الآن.

______________________________

(1). سوره القارعه: الآیات 6- 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:74

قالت: یا سلمان! بحق اللّه الذی خلق العباد من ماء دافق و خلق الجنه، ما من عدوّ لنا مات إلا رآنا عند الموت بوجه قبیح، و ما من محبّ لنا مات إلا رآنا عند الموت بوجه حسن.

یا سلمان! أ ما سمعت أبی و بعلی: من أحبّ أهل بیتی فلیلبس جلباب الفقر ....

المصادر:

أحسن الکبار (مخطوط): ج 2 ص 12 ح 11.

59
المتن

قال علی بن إبراهیم فی تفسیر قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ» «1»: حدثنی أبی، عن سلیمان الدیلمی، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

إن أطفال شیعتنا من المؤمنین تربّیهم فاطمه علیها السّلام. قوله: «ألحقنا بهم ذریتهم»، قال: یهدون إلی آبائهم یوم القیامه.

المصادر:

1. تفسیر القمی: ج 2 ص 332.

2. بحار الأنوار: ج 5 ص 289 ح 1، عن تفسیر القمی.

3. بحار الأنوار: ج 6 ص 229 ح 34، عن تفسیر القمی.

4. تفسیر البرهان: ج 4 ص 241.

5. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 140 ح 23.

6. التوحید: ص 394 ح 8.

______________________________

(1). سوره الطور: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:75

60
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إذا مات طفل من أطفال المؤمنین، نادی مناد فی ملکوت السماوات و الأرض: ألا إن فلان بن فلان قد مات. فإن کان مات والداه أو أحدهما أو بعض أهل بیته من المؤمنین دفع إلیه یغذوه، و إلا دفع إلی فاطمه علیها السّلام تغذوه، حتی یقدّم أبواه أو أحدهما أو بعض أهل بیته فتدفعه إلیه.

المصادر:

1. من لا یحضره الفقیه: ج 3 ص 316 ح 1535.

2. بحار الأنوار: ج 5 ص 293 ح 17، عن من لا یحضره الفقیه.

3. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 141 ح 29.

4. الأنوار النعمانیه: ج 4 ص 245.

61
المتن

لیث بن أبی سلیم قال: أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله علیّ و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم التحیه و الإکرام، کلّهم یقول: أنا أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأخذ صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام مما یلی بطنه و علیا علیه السّلام مما یلی ظهره و الحسن علیه السّلام عن یمینه و الحسین علیه السّلام عن یساره ثم قال صلّی اللّه علیه و آله: أنتم منی و أنا منکم.

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 9.

2. بحار الأنوار: ج 37 ص 35 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الهمدانی، عن علی بن إبراهیم، عن جعفر بن سلمه، عن إبراهیم بن محمد الثقفی، عن عثمان بن أبی شیبه و محرز، قالا: حدثنا مطلب بن زیاد، عن لیث بن أبی سلیم، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:76

62
المتن

عن أبی بصیر، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: جعلت فداک، یستکره المؤمن علی خروج نفسه؟ قال: فقال: لا و اللّه. قال: قلت: و کیف ذاک؟ قال: إن المؤمن إذا حضرته الوفاه، حضر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أهل بیته؛ أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین و جمیع الأئمه علیهم السّلام- و لکن أکنّوا عن اسم فاطمه علیها السّلام-، و یحضره جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و عزرائیل.

قال: فیقول أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: یا رسول اللّه، إنه کان ممّن یحبّنا و یتولانا فأحبّه. قال: فیقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا جبرئیل! إنه ممن کان یحبّ علیا و ذریته علیهم السّلام فأحبّه، و قال جبرئیل لمیکائیل و إسرافیل مثل ذلک. ثم یقولون جمیعا لملک الموت:

إنه ممن کان یحبّ محمدا و آله علیهم السّلام و یتولّی علیا و ذریته علیهم السّلام، فأرفق به.

قال: فیقول ملک الموت: و الذی اختارکم و کرّمکم و اصطفی محمدا صلّی اللّه علیه و آله بالنبوه و خصّه بالرساله، لأنا أرفق به من والد رفیق و أشفق علیه من أخ شقیق.

ثم قام إلیه ملک الموت فیقول: یا عبد اللّه، أخذت فکاک رقبتک؟ أخذت رهان أمانک؟ فیقول: نعم. فیقول الملک: فی ما ذا؟ فیقول: بحبّی محمدا و آله علیهم السّلام و بولایتی علی بن أبی طالب

و ذریته علیهم السّلام.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 209.

2. بحار الأنوار: ج 6 ص 162 ص 31، عن تفسیر فرات.

3. المحجه البیضاء: ج 8 ص 260، بتفاوت یسیر.

4. شجره طوبی: ج 2 ص 365.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:77

63
المتن

قال الإفریقی: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن المؤمن، أ یستکره علی قبض روحه؟ قال: لا و اللّه. قلت: و کیف ذاک؟ قال: لأنه إذا حضر ملک الموت جزع، فیقول له ملک الموت:

لا تجزع، فو اللّه لأنا أبرّ بک و أشفق من والد رحیم لو حضرک. افتح عینیک و انظر. قال:

و یتهلّل له رسول اللّه و أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب و الحسن و الحسین و الأئمه من بعدهم و الزهراء علیهم السّلام، قال: فینظر إلیهم فیستبشر بهم، فما رأیت شخوصه؟ قلت: بلی.

قال: فإنما ینظر إلیهم.

قال: قلت: جعلت فداک، قد یشخص المؤمن و الکافر؟ قال: ویحک! إن الکافر یشخص منقلبا إلی خلفه لأن ملک الموت إنما یأتیه لیحمله من خلفه، و المؤمن ینظر أمامه و ینادی روحه مناد عن قبل رب العزه من بطنان العرش فوق الأفق الأعلی و یقول:

«یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ» إلی محمد و آله علیهم السّلام «ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً. فَادْخُلِی فِی عِبادِی، وَ ادْخُلِی جَنَّتِی». «1» فیقول ملک الموت: إنی قد أمرت أن أخیّرک الرجوع إلی الدنیا و المضی. فلیس شی أحبّ إلیه من إسلال روحه.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 210.

2. بحار الأنوار: ج 6 ص 163 ح 32، عن تفسیر فرات.

3. تأویل الآیات: ج 2 ص 796 ح 9.

4. فضائل الشیعه: ص 29.

5. بحار الأنوار: ج 24 ص 94 ح 7.

6. تفسیر البرهان: ج 4 ص 461 ح 10.

7. بحار الأنوار: ج 61 ص 48 ح 24.

8. الکافی: ج 3 ص 127 ح 2.

9. تفسیر الصافی: ج 5 ص 328.

______________________________

(1). سوره الفجر: الآیات 27- 30.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:78

الأسانید:

فی تفسیر فرات: محمد بن عیسی بن زکریا الدهقان معنعنا، عن محمد بن سلیمان الدیلمی، عن أبیه، قال: سمعت الإفریقی یقول: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام.

فی تأویل الآیات: روی أبو جعفر محمد بن بابویه، عن أبیه، عن سعد بن عبد اللّه، عن عباد بن سلیمان، عن سدیر الصیرفی، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام.

64
المتن

الحسین بن عون، قال: دخلت علی السید بن محمد الحمیری عائدا فی علّته التی مات فیها، فوجدته یساق به، و وجدت عنده جماعه من جیرانه و کانوا عثمانیه، و کان السید جمیل الوجه رحب الجبهه عریض ما بین السالفین.

فبدت فی وجهه نکته سوداء مثل النقطه من المداد، ثم لم تزل تزید و تنمی حتی طبقت وجهه بسوادها. فاغتمّ لذلک من حضره من الشیعه و ظهر من الناصبه سرور و شماته. فلم یلبث بذلک إلا قلیلا حتی بدت فی ذلک المکان من وجهه لمعه بیضاء، فلم تزل تزید أیضا و تنمی حتی اسفرّ وجهه و أشرق، و افترّ «1» السید ضاحکا مستبشرا فقال:

کذب الزاعمون أن علیالن ینجّی محبّه من هنات

قد و ربی دخلت جنه عدن و عفا لی الإله عن سیئاتی

فابشروا الیوم أولیاء علی و توالوا الوصی حتی الممات

ثم من بعده توالوا بنیه واحدا بعد واحد بالصفات ثم أتبع قوله هذا: أشهد أن لا إله إلا اللّه حقا حقا، و أشهد أن محمدا رسول اللّه حقا حقا، و أشهد أن علیا أمیر المؤمنین حقا حقا، أشهد أن لا إله إلا اللّه. ثم أغمض عینه لنفسه، فکأنما کانت روحه زباله طفأت أو حصاه سقطت.

______________________________

(1). افترّ: ضحک ضحکا حسنا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:79

قال علی بن الحسین: قال لی أبی الحسین بن عون: و

کان أذینه حاضرا فقال: اللّه أکبر! ما من شهد کمن لم یشهد، أخبرنی و إلا صمتا الفضیل بن یسار، عن أبی جعفر علیه السّلام و عن جعفر علیه السّلام، أنهما قالا: حرام علی روح أن تفارق جسدها حتی تری الخمسه؛ محمدا و علیا و فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام، بحیث تقرّ عینها أو تسخن عینها.

فانتشر هذا الحدیث فی الناس، فشهد جنازته و اللّه الموافق و المفارق.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 2 ص 40، 41.

2. بحار الأنوار: ج 6 ص 192 ح 42، عن کشف الغمه.

3. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 340.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 23، بتغییر فیه.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: جماعه، عن أبی المفضل، عن یحیی بن عبد الجبار، عن عمه محمد بن عبد الجبار، عن علی، عن أبیه.

65
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: و الذی نفسی بیده، لا تفارق روح جسد صاحبها حتی تأکل من ثمار الجنه أو من شجره الزقوم، و حین تری ملک الموت و ترانی و تری علیا و فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام. فإن کان یحبّنا قلت: یا ملک الموت ارفق به، إنه کان یحبّنی و یحبّ أهل بیتی علیهم السّلام، و إن کان یبغضنا قلت: یا ملک الموت شدّد علیه، إنه کان یبغضنی و یبغض أهل بیتی علیهم السّلام.

المصادر:

1. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 25.

2. بحار الأنوار: ج 6 ص 194 ح 43، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:80

3. مدینه المعاجز: ج 2 ص 130، بتفاوت فیه.

4. أحسن الکبار: ج 1 ص 156.

5. إحقاق الحق: ج 9 ص 459.

6. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 109.

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: محمد بن أحمد بن شهریار، عن محمد بن محمد النوسی، عن محمد بن علی القرشی، عن جعفر بن محمد بن عمر الأحمسی، عن عبید بن کثیر الهلالی، عن یحیی بن مساور، عن أبی الجارود، عن أبی جعفر، عن آبائه، عن النبی علیهم السّلام.

قال: عن یحیی بن مساور، أخبرنا أبو خالد الواسطی، عن زید بن علی، عن أبیه علیه السّلام، قالوا: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

66
المتن

قال عبد الحمید بن عوّاض: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول: إذا بلغت نفس أحدکم هذه قیل له: أما ما کنت تحزن من همّ الدنیا و حزنها فقد أمنت منه، و یقال له: أمامک رسول اللّه و علی و فاطمه علیهم السّلام.

المصادر:

1. المحاسن: ج 1 ص 175 ح 155.

2. بحار الأنوار: ج 6 ص 184 ح 17، عن المحاسن.

3. الکافی: ج 3 ص 134 ح 10.

4. بحار الأنوار: ج 6 ص 200 ح 54، عن الکافی.

الأسانید:

1. فی المحاسن: ابن فضّال، عن حمّاد بن عثمان، عن عبد الحمید بن عوّاض، قال:

سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول.

2. فی المحاسن: ابن فضّال، عن أبی جمیله، عن أبی بکر الحضرمی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:81

3. فی الکافی: العده، عن سهل، عن البزنطی، عن حمّاد بن عثمان، عن عبد الحمید بن عوّاض، قال.

67
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إن أشدّ ما یکون عدوّکم کراهه لهذا الأمر إذا بلغت نفسه هذه- و أشاره بیده إلی حلقه-، و أشدّ ما یکون أحدکم اغتباطا بهذا الأمر إذا بلغت نفسه هذه- و أومأ بیده إلی حلقه- فینقطع عنه أهوال الدنیا و ما کان یحاذر منها، و یقال: أمامک رسول اللّه و علی و فاطمه علیهم السّلام. ثم قال: أما فاطمه علیها السّلام فلا تذکرها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 6 ص 184 ح 18، عن المحاسن.

2. المحاسن للبرقی: ج 1 ص 175 ح 156.

3. کتاب الحسین بن سعید، علی ما فی البحار.

الأسانید:

1. فی المحاسن: أبی، عن النضر بن سوید، عن یحیی الحلبی، عن عبد الحمید الطائی، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

68
المتن

عن سدیر، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: جعلت فداک یا بن رسول اللّه، هل یکره المؤمن علی قبض روحه؟ قال: لا و اللّه؛ إنه إذا أتاه ملک الموت لقبض روحه جزع عند ذلک، فیقول له ملک الموت: یا ولی اللّه لا تجزع، فو الذی بعث محمدا صلّی اللّه علیه و آله لأنا أبرّ بک و أشفق علیک من والد رحیم لو حضرک، افتح عینیک فانظر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:82

قال: و یمثّل له رسول اللّه و أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه من ذریتهم علیهم السّلام، فیقال له: هذا رسول اللّه و أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام رفقاؤک. قال: ففتح عینیه فینظر، فینادی روحه مناد من قبل رب العزه فیقول: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ.» إلی محمد و أهل بیته علیهم السّلام «ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ. راضِیَهً» بالولایه «مَرْضِیَّهً.» بالثواب، «فَادْخُلِی فِی عِبادِی.» یعنی محمدا و أهل بیته علیهم السّلام «وَ ادْخُلِی جَنَّتِی». «1» فما من شی ء أحبّ إلیه من استلال روحه و اللحوق بالمنادی.

المصادر:

1. الکافی: ج 3 ص 127.

2. بحار الأنوار: ج 6 ص 196 ح 49، عن الکافی.

3. بحار الأنوار: ج 58 ص 48 ح 24، عن الکافی.

4. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 577 ح 28.

5. تفسیر البرهان: ج 4 ص 461 ح 10.

6. فضائل الشیعه للصدوق: ص 29.

الأسانید:

فی الکافی: عده من أصحابنا، عن سهل بن زیاد، عن محمد بن سلیمان، عن أبیه، عن سدیر الصیرفی، قال.

69
المتن

عن ابن ظبیان، قال: کنت عند أبی عبد اللّه علیه السّلام فقال: ما یقول الناس فی أرواح المؤمنین؟ قلت: یقولون: فی حواصل طیور خضر. فقال: سبحان اللّه! المؤمن أکرم علی اللّه من ذلک إذا کان ذلک، أتاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و معهم ملائکه اللّه عز و جل المقربون.

______________________________

(1). سوره الفجر: الآیات 27- 30.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:83

فإن أنطق اللّه لسانه بالشهاده له بالتوحید و للنبی صلّی اللّه علیه و آله بالنبوه و الولایه لأهل البیت علیهم السّلام شهد علی ذلک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و الملائکه المقربون معهم، و إن اعتقل لسانه حضر اللّه نبیه صلّی اللّه علیه و آله و یعلم ما فی قلبه من ذلک فشهد به و شهد علی شهاده النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام علی جماعتهم من اللّه أفضل السلام و من حضر معهم من الملائکه.

فإذا قبضه اللّه إلیه صیّر تلک الروح إلی الجنه فی صوره کصورته، فیأکلون و یشربون. فإذا قدم علیهم القادم، عرفهم بتلک الصوره التی کانت فی الدنیا.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 33.

2. بحار الأنوار: ج 6 ص 229 ح 32، عن الأمالی للطوسی.

3. الکافی: ج 3 ص 245 ح 6.

4. دار السلام للنوری: ج 4 ص 292.

5. المحتضر: ص 6.

6. کتاب الزهر الأهوازی: ص 89.

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی: المفید، عن ابن قولویه، عن محمد بن همام، عن الحمیری، عن عیسی، عن الحسین بن سعید، عن القاسم بن محمد، عن الحسین بن أحمد، عن ابن ظبیان، قال.

2. فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن القاسم بن محمد، عن الحسین بن أحمد، عن یونس بن ظبیان، قال.

70
المتن

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم علی فاطمه علیها السّلام و هی حزینه، فقال لها: ما حزنک یا بنیه؟ قالت: یا أبه، ذکرت المحشر ... إلی أن قال: الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 84 المتن ..... ص : 83

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:84

ثم یقول جبرئیل: یا فاطمه، سلی حاجتک. فتقولین: یا رب شیعتی. فیقول اللّه:

قد غفرت لهم. فتقولین: یا رب شیعه ولدی. فیقول اللّه: قد غفرت لهم. فتقولین: یا رب شیعه شیعتی. فیقول اللّه: انطلقی فمن اعتصم بک فهو معک فی الجنه. فعند ذلک تودّ الخلائق أنهم کانوا فاطمیین.

فتسیرین و معک شیعتک و شیعه ولدک و شیعه أمیر المؤمنین علیه السّلام آمنه روعاتهم مستوره عوراتهم، قد ذهبت عنهم الشدائد و سهّلت لهم الموارد. یخاف الناس و هم لا یخافون، و یظمأ الناس و هم لا یظمئون.

فإذا بلغت باب الجنه، تلقّتک اثنا عشر ألف حوراء، لم یتلقّین أحدا قبلک و لا یتلقّین أحدا کان بعدک، بأیدیهم حراب من نور علی نجائب من نور، حمائلها من الذهب الأصفر و الیاقوت، أزمّتها من لؤلؤ رطب، علی کل نجیب نمرقه من سندس.

فإذا دخلت الجنه تباشر بک أهلها، و وضع لشیعتک موائد من جوهر علی عمد من نور. فیأکلون منها، و الناس فی

الحساب و هم فیما اشتهت أنفسهم خالدون ....

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 172.

2. بحار الأنوار: ج 8 ص 53 ح 62، عن تفسیر فرات.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 346، عن تفسیر فرات.

71
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: إن اللّه تعالی إذا بعث الخلائق من الأولین و الآخرین، نادی منادی ربنا من تحت عرشه: یا معشر الخلائق! غضّوا أبصارکم لتجوز فاطمه بنت محمد علیها السّلام سیده نساء العالمین علی الصراط. فتغضّ الخلائق کلهم أبصارهم فتجوز فاطمه علیها السّلام علی الصراط، لا یبقی أحد فی القیامه إلا غضّ بصره عنها إلا محمد و علی و الحسن و الحسین و الطاهرین من أولادهم علیهم السّلام فإنهم أولادها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:85

فإذا دخلت الجنه، بقی مرطها ممدودا علی الصراط؛ طرف منها بیدها و هی فی الجنه و طرف فی عرصات القیامه. فینادی منادی ربنا: یا أیها المحبون لفاطمه، تعلّقوا بأهداب مرط فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام. فلا یبقی محبّ لفاطمه علیها السّلام إلا تعلّق بهدبه من أهداب مرطها، حتی تعلّق بها أکثر من ألف فئام و ألف فئام. قالوا: و کم فئام واحد؟ قال:

ألف ألف، ینجون بها من النار.

المصادر:

1. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 434.

2. بحار الأنوار: ج 8 ص 68 ح 12، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

3. مستدرک السفینه: ج 8 ص 249، بتفاوت فیه.

72
المتن

إن الصادق علیه السّلام قال: فأما فی یوم القیامه، فإنا و أهلنا نجزی عن شیعتنا کل جزاء؛ لیکونن علی الأعراف بین الجنه و النار محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الطیبون من آلهم علیهم السّلام. فتری بعض شیعتنا فی تلک العرصات ممن کان منهم مقصّرا فی بعض شدائدها. فنبعث علیهم خیار شیعتنا کسلمان و المقداد و أبی ذر و عمار و نظرائهم فی العصر الذی یلیهم و فی کل عصر إلی یوم القیامه، فینقضون علیهم کالبزاه و الصقور و یتناولونهم کما تتناول البزاه و الصقور صیدها، فیزفونهم إلی الجنه زفّا ....

المصادر:

1. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 241.

2. بحار الأنوار: ج 8 ص 337 ح 13، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:86

73
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إذا کان یوم القیامه، دعی محمد صلّی اللّه علیه و آله فیکسی حله وردیّه، ثم یقام عن یمین العرش. ثم یدعی إبراهیم فیکسی حله بیضاء، فیقام عن یسار العرش. ثم یدعی بعلی أمیر المؤمنین علیه السّلام فیکسی حله وردیه، فیقام عن یمین النبی علیه السّلام. ثم یدعی بإسماعیل فیکسی حله بیضاء، فیقام عن یسار إبراهیم. ثم یدعی بالحسن علیه السّلام فیکسی حله وردیه، فیقام عن یمین أمیر المؤمنین علیه السّلام. ثم یدعی بالحسین علیه السّلام فیکسی حله وردیه، فیقام عن یمین الحسن علیه السّلام. ثم یدعی بالأئمه علیهم السّلام فیکسون حللا وردیه، فیقام کل واحد عن یمین صاحبه. ثم یدعی بالشیعه، فیقومون أمامهم. ثم یدعی بفاطمه علیها السّلام و نساؤها من ذریتها و شیعتها فیدخلون الجنه بغیر حساب.

ثم ینادی مناد من بطنان العرش من قبل رب العزه و الأفق الأعلی: نعم الأب أبوک یا محمد و هو إبراهیم، و نعم الأخ أخوک و هو علی بن أبی طالب علیه السّلام، و نعم السبطان سبطاک و هو الحسن و الحسین علیهما السّلام، و نعم الجنین جنینک و هو محسن، و نعم الأئمه الراشدون ذریتک علیهم السّلام و هو فلان و فلان، و نعم الشیعه شیعتک. ألا إن محمدا و وصیه و سبطیه و الأئمه من ذریته علیهم السّلام هم الفائزون.

ثم یؤمر بهم إلی الجنه، و ذلک قوله: فمن زحزح عن النار و أدخل الجنه فقد فاز.

المصادر:

1. تفسیر القمی: ص 128.

2. بحار الأنوار: ج 12 ص 6 ح 14، عن تفسیر القمی.

3. اللوامع النورانیه: ص 70 ح 117.

74
المتن

قال الإمام أبو محمد العسکری علیه السّلام: قیل لأمیر المؤمنین علیه السّلام: هل لمحمد صلّی اللّه علیه و آله آیه مثل آیه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:87

موسی ... إلی قوله: فجاءت الفرقه الثانیه یبکون و یقولون: نشهد أنک رسول اللّه رب العالمین و سید الخلق أجمعین. مضینا إلی صحراء ملساء و نحن نتذاکر بیننا قولک، فنظرنا السماء قد تشقّقت بجمر النیران تتناثر عنها، و رأینا الأرض قد تصدّعت و لهب النیران یخرج منها.

فما زالت کذلک حتی طبقت الأرض و ملأتها و مسّنا من شده حرّها حتی سمعنا لجلودنا نشیشا من شده حرّها و أیقنّا بالاشتواء و الاحتراق بتلک النیران. فبینما نحن کذلک إذ رفع لنا فی الهواء شخص امرأه قد أرّخت خمارها فتدلی طرفه إلینا بحیث تناله أیدینا، و إذا مناد من السماء ینادینا: إن أردتم النجاه فتمسّکوا ببعض أهداب هذا الخمار.

فتعلق کل واحد منا بهدبه من أهداب ذلک الخمار، فرفعنا فی الهواء و نحن نشقّ جمر النیران و لهبها، لا یمسّنا شررها و لا یؤذینا حرّها و لا نثقل علی الهدبه التی تعلّقنا بها، و لا تنقطع الأهداب فی أیدینا علی دقتها.

فما زالت کذلک حتی جازت بنا تلک النیران، ثم وضع کل واحد منا فی صحن داره سالما معافا. ثم خرجنا فالتقینا، فجئناک عالمین بأنه لا محیص عن دینک و لا معدل عنک و أنت أفضل من لجأ إلیه و اعتمد بعد اللّه إلیه، صادق فی أقوالک، حکیم فی أفعالک.

المصادر:

1. تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام: ص 433.

2. بحار الأنوار: ج 17 ص 239 ح 2، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

75
المتن

قال أبو جعفر علیه السّلام: لا یعذر اللّه یوم القیامه أحدا یقول: یا رب، لم أعلم أن ولد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:88

فاطمه علیهم السّلام هم الولاه علی الناس کافه، و فی شیعه ولد فاطمه علیهم السّلام أنزل اللّه هذه الآیه خاصه:

«یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ ...» «1».

المصادر:

1. تفسیر القمی: ص 578.

2. بحار الأنوار: ج 23 ص 80 ح 16، عن تفسیر القمی.

3. معانی الأخبار: ص 37.

4. بحار الأنوار: ج 68 ص 14 ح 15، عن تفسیر القمی.

5. تأویل الآیات: ج 2 ص 518 ح 21.

6. بحار الأنوار: ج 24 ص 258 ح 8.

7. تفسیر البرهان: ج 4 ص 78 ح 4.

الأسانید:

1. فی معانی الأخبار: أبی، عن محمد العطار، عن الحسین بن إسحاق التاجر، عن ابن مهزیار، عن الحسن بن سعید، عن محمد بن الفضیل: مثله.

2. فی تأویل الآیات: قال محمد بن العباس: حدثنا أحمد بن إدریس، عن أحمد بن محمد، عن الحسن بن سعید، عن ابن فضّال، عن محمد بن الفضیل، عن أبی حمزه الثمالی، قال: قال أبو جعفر علیه السّلام.

76
المتن

عن ابن عباس، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم ...، إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: و یقول اللّه عز و جل لملائکته: یا ملائکتی، انظروا إلی أمتی فاطمه علیها السّلام سیده إمائی قائمه بین یدیّ، ترتعد فرائصها من خیفتی؛ و قد أقبلت بقلبها علی عبادتی. أشهدکم أنی قد آمنت شیعتها من النار ....

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:89

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 68 ج 2 المجلس 24.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 37 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

3. الفضائل: ص 9.

4. فرائد السمطین: ج 2 ص 34.

5. منهاج البراعه: ج 13 ص 17، عن الأمالی للصدوق.

6. بحار الأنوار: ج 14 ص 205 ح 17، عن الأمالی للصدوق.

7. بحار الأنوار: ج 43 ص 173 ح 13، عن الأمالی للصدوق.

8. المحتضر: ص 109.

الأسانید:

1. فی الأمالی للصدوق: ابن موسی، عن الأسدی، عن النخعی، عن النوفلی، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، قال.

2. فی فرائد السمطین: أنبأنی علی بن أنجب، عن کتاب ناصر بن أبی المکارم، عن أبی المؤید بن ابن الموفق، أنبأنا علی بن أحمد، قال: أنبأنا محمد بن أبی عبد اللّه، أنبأنا موسی بن عمران، عن عمه الحسین بن یزید، عن الحسن بن علی بن حمزه، عن أبیه، عن سعید بن جبیر.

77
المتن

عن أبی ذر: أن علیا علیه السّلام و عثمان و طلحه و الزبیر و عبد الرحمن بن عوف و سعد بن أبی وقّاص أمرهم عمر بن الخطاب أن یدخلوا بیتا و یغلقوا علیهم بابه و یتشاوروا فی أمرهم ...، إلی أن قال علیه السّلام:

فهل فیکم أحد قال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من أحبّ هذه الشعرات فقد أحبّنی و من أحبّنی فقد أحب اللّه تعالی، و من أبغضها و آذاها فقد أبغضنی و آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه تعالی و من آذی اللّه تعالی لعنه اللّه و أعدّ له جهنم و ساءت مصیرا. فقال أصحابه: و ما شعراتک هذه یا رسول اللّه؟ قال: علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، غیری؟ قالوا: لا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:90

المصادر:

1. إرشاد القلوب: ج 2 ص 51.

2. بحار الأنوار: ج 31 ص 372 ح 24، عن إرشاد القلوب.

78
المتن

قال أبو ذر الغفاری: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه فقال: یا أبا ذر، ائتنی بابنتی فاطمه ...، إلی أن قالت فاطمه علیها السّلام:

یا أبت، أین ألقاک؟ قال: تلقانی عند الحوض و أنا أسقی شیعتک و محبیک و أطرد أعداءک و مبغضیک ....

المصادر:

1. کفایه الأثر: ص 36.

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 288 ح 110، عن کفایه الأثر.

3. عوالم العلوم: ج 15 ص 143 ح 82، عن کفایه الأثر.

4. إحقاق الحق: ج 18 ص 489.

5. ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ دمشق: ص 129، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

6. کنز العمال: ج 13 ص 87.

7. کحل البصر: ص 179.

8. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 156.

الأسانید:

1. فی ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ دمشق: حدثنی محمود بن عبد الرحمن، أنبأنا أبو بکر بن خلف، أنبأنا الحاکم أبو عبد اللّه، أخبرنی الحسین بن محمد، أنبأنا عمر بن إبراهیم، أنبأنا حمدون بن عیسی، أنبأنا یحیی بن سلیمان، أنبأنا عباد بن عبد الصمد، عن الحسن، عن أنس بن مالک، قال.

2. فی کفایه الأثر: أبو الفرج المعافی بن زکریا، عن محمد بن سهیل، عن محمد بن معافی السلیمانی، عن محمد بن عامر، عن عبد اللّه بن زاهر، عن عبد القدوس، عن الأعمش، عن حبیش بن المعتمر، قال: قال أبو ذر الغفاری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:91

79
المتن

ابن شهرآشوب، عن جامع الترمذی و إبانه العکبری و أخبار فاطمه علیها السّلام عن أبی علی الصولی و تاریخ خراسان عن السلامی مسندا، أن جمیعا التیمی قال:

دخلت مع عمتی علی عائشه، فقالت لها عمّتی: ما حملک علی الخروج علی علی علیه السّلام؟ فقالت عائشه: دعینا، فو اللّه ما کان أحد من الرجال أحبّ إلی رسول اللّه من علی علیه السّلام و لا من النساء أحبّ إلیه من فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 332.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 38 ح 40، عن المناقب لابن شهرآشوب.

3. جامع الترمذی، علی ما فی المناقب لابن شهرآشوب.

4. إبانه العکبری، علی ما فی المناقب لابن شهرآشوب.

5. أخبار فاطمه علیها السّلام، علی ما فی المناقب لابن شهرآشوب.

6. تاریخ خراسان، علی ما فی المناقب لابن شهرآشوب.

7. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 149.

8. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 331.

9. أعیان الشیعه: ج 2 ص 275، شطرا منه.

10. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 207.

11. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 24.

12. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 340.

13. بحار الأنوار: ج 40 ص 120 ح 7.

14. بحار الأنوار: ج 43 ص 23 ح 18.

15. عوالم العلوم: ج 11 ص 163 ح 5.

16. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه: ص 144.

الأسانید:

عن الأمالی للطوسی: ابن الصلت، عن ابن عقده، عن یعقوب بن یوسف، عن عبید اللّه بن موسی، عن جعفر الأحمری، عن الشیبانی، عن جمیع بن عمیر، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:92

80
المتن

عن أبی بصیر، قال: سأل جابر الجعفی أبا عبد اللّه علیه السّلام عن تفسیر قوله تعالی: «وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ» «1»، إلی قول إبراهیم:

إلهی و ما هذه الأنوار؟ فقیل له: هذا نور فاطمه علیها السّلام، فطمت محبیها من النار و نور ولدیها الحسن و الحسین علیهما السّلام. فقال: إلهی و أری تسعه أنوار قد حفّوا بهم!؟ قیل: یا إبراهیم، هؤلاء الأئمه من ولد علی و فاطمه علیهم السّلام.

فقال: إلهی و سیدی! أری أنوارا قد أحدقوا بهم، لا یحصی عددهم إلا أنت. قیل: یا إبراهیم، هؤلاء شیعتهم؛ شیعه أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام. فقال إبراهیم: و بم تعرف شیعتهم؟ قال: بصلاه الإحدی و الخمسین و الجهر ببسم اللّه الرحمن الرحیم و القنوت قبل الرکوع، و التختّم فی الیمین. فعند ذلک قال إبراهیم: اللهم اجعلنی من شیعه أمیر المؤمنین علیه السّلام.

قال: فأخبر اللّه تعالی فی کتابه فقال: «وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ» «2».

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 151 ح 131.

2. بحار الأنوار: ج 82 ص 80 ح 20، عن تأویل الآیات.

3. تأویل الآیات: ج 1 ص 496 ح 9.

4. تفسیر البرهان: ج 4 ص 20 ح 2.

5. إثبات الهداه: ج 3 ص 85.

6. المستدرک: ج 1 ص 279 ح 11.

7. اللوامع النورانیه: ص 332 ح 63.

8. المحجه: ص 181.

______________________________

(1). سوره الصافات: الآیه 83.

(2). سوره الصافات: الآیه 83.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:93

الأسانید:

1. فی تأویل الآیات: نقلا من تفسیر محمد بن العباس، عن محمد بن وهبان، عن محمد بن علی، عن العباس بن محمد، عن أبیه، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، عن أبی بصیر، قال.

2. فی المحجه: محمد بن الحسن، عن محمد بن وهبان، عن محمد بن علی، عن العباس بن محمد، قال: حدثنی أبی، عن الحسن بن علی، عن یحیی بن أبی القاسم، عن جابر بن یزید.

81
المتن

عن سیف بن عمیره، قال: خرجت مع صفوان بن مهران الجمّال و جماعه من أصحابنا إلی الغریّ بعد ما ورد أبو عبد اللّه علیه السّلام، فزرنا أمیر المؤمنین علیه السّلام. فلما فرغنا من الزیاره، صرف صفوان وجهه إلی ناحیه أبی عبد اللّه علیه السّلام و قال: نزور الحسین بن علی علیه السّلام من هذا المکان من عند رأس أمیر المؤمنین علیه السّلام ...، إلی قوله علیه السّلام عن جبرئیل مضمونا بهذا الضمان، قال:

آلی اللّه عز و جل أن من زار الحسین بن علی علیه السّلام بهذه الزیاره من قرب أو بعد فی یوم عاشوراء و دعاء بهذا الدعاء، قبلت زیارته و شفّعته فی مسألته بالغا ما بلغ و أعطیته سؤله، ثم لا ینقلب عنّی خائبا و أقلبه مسرورا قریرا عینه بقضاء حوائجه و الفوز بالجنه و العتق من النار، و شفّعته فی کل من یشفع ما خلا الناصب لأهل البیت علیهم السّلام. آلی اللّه بذلک علی نفسه و أشهد ملائکته علی ذلک.

و قال جبرئیل: یا محمد، إن اللّه أرسلنی إلیک مبشّرا لک و لعلی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه من ولدک علیهم السّلام، فدام إلی یوم القیامه سرورک یا محمد و سرور

علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام و شیعتکم إلی یوم البعث ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:94

المصادر:

1. المزار الکبیر: ص 65.

2. بحار الأنوار: ج 97 ص 311 ح 24، عن المزار الکبیر.

3. بحار الأنوار: ج 98 ص 300 ح 3، عن المصباح.

4. مصباح المتهجد: ص 542.

82
المتن

علی بن محمد بن مخلّد معنعنا، عن أبی ذر الغفاری فی قوله تعالی: «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ»، قال:

أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب و فاطمه علیهما السّلام، «یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» «1» الحسن و الحسین علیهما السّلام. فمن رأی مثل هؤلاء الأربعه؟ لا یحبهم إلا مؤمن و لا یبغضهم إلا کافر، فکونوا مؤمنین بحب أهل البیت علیهم السّلام و لا تکونوا کفارا ببغض أهل البیت علیهم السّلام فتلقوا فی النار.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 177.

2. بحار الأنوار: ج 37 ص 64 ح 35، عن تفسیر فرات.

3. کنز الفوائد (مخطوط).

4. بحار الأنوار: ج 37 ص 96 ح 63، عن کنز الفوائد.

5. تفسیر البرهان: ج 4 ص 265.

الأسانید:

فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن محمد بن أحمد، عن محفوظ بن بشر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره الرحمن: الآیه 19، 20.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:95

83
المتن

من کتاب مولد فاطمه علیها السّلام لأبی جعفر بن بابویه، روی حدیثا مرفوعا إلی جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول:

إن اللّه عز و جل خلقنی و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام من نور، فعصر ذلک النور عصره فخرج منها شیعتنا. فسبّحنا فسبّحوا و قدّسنا و قدّسوا و هلّلنا فهلّلوا و مجّدنا فمجّدوا و وحّدنا فوحّدوا. ثم خلق السماوات و الأرضین و خلق الملائکه. فمکثت الملائکه مائه عام لا تعرف تسبیحا و لا تقدیسا. فسبّحنا فسبّحت شیعتنا فسبّحت الملائکه «و کذلک البواقی».

فنحن الموحّدون حیث لا موحد غیرنا، و حقیق علی اللّه عز و جل کما اختصّنا و اختصّ شیعتنا أن ینزلنا و شیعتنا فی أعلی علیین. إن اللّه اصطفی شیعتنا من قبل أن تکون أجساما، فدعانا فأجبنا، فغفر لنا و لشیعتنا من قبل أن نستغفر اللّه تعالی.

المصادر:

1. کشف الغمه: ص 137.

2. بحار الأنوار: ج 37 ص 80 ح 49، عن کشف الغمه.

3. المحتضر: ص 112.

4. جامع الأخبار: ص 46.

84
المتن

عن أنس، قال: صلّی بنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بعض الأیام صلاه الفجر ...، إلی أن قال صلّی اللّه علیه و آله:

فقالت الملائکه: إلهنا و سیدنا! لمن هذا النور الزاهر الذی قد أشرقت به السماوات و الأرض؟ فأوحی اللّه إلیها: هذا نور اخترعته من نور جلالی لأمتی فاطمه علیها السّلام، ابنه حبیبی و زوجه ولیّی و أخی نبیی و أبو حججی علی عبادی فی بلادی. أشهدکم ملائکتی أنی قد جعلت ثواب تسبیحکم و تقدیسکم لهذه المرأه و شیعتها و محبیها إلی یوم القیامه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:96

المصادر:

1. کنز الفوائد (مخطوط).

2. تفسیر البرهان: ج 1 ص 392.

3. بحار الأنوار: ج 37 ص 82 ح 51، عن کنز الفوائد.

4. مصباح الأنوار (مخطوط): ص 69.

5. تأویل الآیات: ج 1 ص 137 ح 16.

85
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن ابنتی فاطمه علیها السّلام قد استوی فی حبّها البرّ و الفاجر، و إنی عهد إلیّ أن لا یحبّک إلا مؤمن و لا یبغضک إلا منافق.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 22 ص 468.

2. جامع الأحادیث للمدینان: ص 4 ص 432، علی ما فی الإحقاق.

3. حلیه الأولیاء: ج 4 ص 185.

4. غایه المرام: ص 585 ح 69.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 170، عن الحلیه و غایه المرام.

6. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 65 ح 157.

7. جامع الأحادیث: ج 16 ص 275 ح 7938.

86
المتن

عن أسلم: إن عمر بن الخطاب دخل علی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فقال: یا فاطمه، و اللّه ما رأیت أحدا أحبّ إلی رسول اللّه منک، و اللّه ما کان أحد من الناس بعد أبیک أحبّ إلیّ منک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:97

المصادر:

1. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 74 ح 185.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 145، بزیاده فیه.

3. المستدرک للحاکم: ج 3 ص 155، علی ما فی فاطمه علیها السّلام.

4. تلخیص المستدرک: علی ما فی فاطمه علیها السّلام.

5. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 97.

6. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 220.

7. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 336.

87
المتن

عن ابن عباس فی قوله تعالی: «وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ» «1»، قال:

النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام علی سور بین الجنه و النار، یعرفون المحبین لهم ببیاض الوجوه و المبغضین لهم بسواد الوجوه.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 47.

2. بحار الأنوار: ج 24 ص 255 ح 18، عن تفسیر فرات.

88
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام و قد سئل عن قول اللّه عز و جل: «وَ بَیْنَهُما حِجابٌ» «2»، فقال: سور بین الجنه و النار، قائم علیه محمد و علی و الحسن و الحسین و فاطمه و خدیجه علیهم السّلام.

فینادون: أین محبّونا، أین شیعتنا؟ فیقبلون إلیهم فیعرفون بأسمائهم و أسماء آبائهم،

______________________________

(1). سوره الأعراف: الآیه 46.

(2). سوره الأعراف: الآیه 47.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:98

و ذلک قوله تعالی: «یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ». «1» فیأخذون بأیدیهم فیجوزون بهم علی الصراط و یدخلونهم الجنه ....

المصادر:

1. کنز الفوائد: 89.

2. بحار الأنوار: ج 24 ص 255 ح 19، عن کنز الفوائد.

89
المتن

عن أسامه: اجتمع علی علیه السّلام و جعفر و زید بن حارثه، فقال جعفر: أنا أحبّکم إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقالوا: انطلقوا بنا إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی نسأله. فجاؤوا یستأذنونه، فقال:

اخرج فانظر من هؤلاء؟ فقلت: هذا جعفر و زید و علی علیه السّلام، ما أقول، آذن؟ قال: ائذن لهم.

فدخلوا فقالوا: یا رسول اللّه! من أحبّ إلیک؟ قال: فاطمه علیها السّلام. قالوا: نسألک عن الرجال. قال: أما أنت یا جعفر فأشبه خلقی خلقک و أشبه خلقی خلقک و أنت منی و شجرتی، و أما أنت یا علی فختنی و أبو ولدی و أنا منک و أنت منی.

المصادر:

1. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 129، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 4 ص 336.

3. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 125، علی ما فی الإحقاق.

4. المناقب للخوارزمی: ص 38.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 168.

6. الأمالی للعدوی: ص 91، علی ما فی الإحقاق.

7. کنز العمال: ج 5 ص 129، علی ما فی الإحقاق.

28. کشف الغمه: ج 1 ص 98.

9. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 93.

______________________________

(1). سوره الأعراف: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:99

10. تاریخ بغداد: ج 9 ص 262، علی ما فی العوالم.

11. عوالم العلوم: ج 11 ص 167.

12. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 66 ح 159.

13. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 143.

14. مناقب علی و الحسنین و أمها فاطمه علیهم السّلام: ص 244 ح 463.

15. مدینه المعاجز: ج 1 ص 34.

الأسانید:

فی المناقب للخوارزمی: أنبأنی أبو العلاء بهذا، أخبرنی الحسین بن أحمد، أخبرنی أحمد بن عبد اللّه، حدثنی محمد بن أحمد، حدثنی أحمد بن حسین، عن نصر، حدثنی إسماعیل بن عبید، حدثنی محمد بن سلمه، عن محمد بن إسحاق، عن یزید بن عبد اللّه، عن محمد بن أسامه، عن أبیه، قال.

90
المتن

عن سلام، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: سألته عن قول اللّه تعالی: «مثل کَلِمَهً طَیِّبَهً ...» «1»، قال:

الشجره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و نسبه ثابت فی بنی هاشم، و فرع الشجره علی بن أبی طالب علیه السّلام، و غصن الشجره فاطمه علیها السّلام، و ثمراتها الأئمه من ولد علی و فاطمه علیهم السّلام، و شیعتهم ورقها، و إن المؤمن من شیعتنا لیموت فتسقط من الشجره ورقه، و إن المؤمن لیولد فتورق الشجره ورقه.

قلت: أ رأیت قوله: «تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها» «2»، قال: یعنی بذلک ما یفتی الأئمه علیهم السّلام شیعتهم فی کل حج و عمره من الحلال و الحرام. ثم ضرب اللّه لأعداء آل محمد علیهم السّلام مثلا فقال: «وَ مَثَلُ کَلِمَهٍ خَبِیثَهٍ کَشَجَرَهٍ خَبِیثَهٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ». «3»

______________________________

(1). سوره إبراهیم: الآیه 24.

(2). سوره إبراهیم: الآیه 25.

(3). سوره إبراهیم: الآیه 26.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:100

المصادر:

1. تفسیر القمی: ص 347.

2. بحار الأنوار: ج 9 ص 217 ح 97، عن تفسیر القمی.

3. إحقاق الحق: ج 14 ص 590.

4. شواهد التنزیل: ج 1 ص 406 ح 428.

الأسانید:

1. فی تفسیر القمی: أبی، عن ابن محبوب، عن أبی جعفر الأحول، عن سلام بن مستنیر، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال.

2. فی شواهد التنزیل: أخبرنا أبو عبد اللّه الشیرازی، أخبرنا الجرجرانی، حدثنا أبو أحمد البصری، حدثنا المغیره، حدثنی جابر بن سلمه، قال: حدثنی حسین بن حسن، عن عامر السراج، عن سلام.

91
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: أنا و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام مجتمعون و من أحبّنا یوم القیامه، نأکل و نشرب حتی یفرق بین العباد. فبلغ ذلک رجلا من الناس فسأل عنه فأخبرته، فقال: کیف بالعرض و الحساب؟ فقلت له: کیف کان لصاحب یاسین بذلک حین أدخل الجنه من ساعته؟

المصادر:

1. المعجم الکبیر: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 9 ص 191.

3. مجمع الزوائد: ج 9 ص 174.

4. مفتاح النجا: ص 15.

5. إسعاف الراغبین: ص 123.

6. أرجح المطالب: ص 311.

7. إحقاق الحق: ج 25 ص 210.

8. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 45، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:101

9. إتحاف السائل: ص 70.

10. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 52 ح 76، باختصار.

11. کنز العمال: ج 12 ص 98 ح 34165.

الأسانید:

فی المعجم الکبیر: حدثنا عبد الرحمن بن مسلم، نا محمد بن یحیی، نا عیسی بن عبد اللّه، حدثنی أبی، عن أبیه، عن جده، عن علی علیه السّلام.

92
المتن

عن علی علیه السّلام: أنه هو و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام، قال کل إنسان منهم: أنا أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأتوا نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی ذلک فسمع ما یقولون. فأخذ فاطمه علیها السّلام فاحتضنها إلیه و أخذ حسنا و حسینا علیهما السّلام فجعل أحدهما عن یمینه و الآخر عن شماله و أخذ علیا علیه السّلام، ثم ضمّهم إلیه و قال: إنهم منّی و أنا منهم.

المصادر:

1. نظم درر السمطین: ص 100، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 9 ص 255.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 167 ح 13.

93
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنا میزان العلم و علی علیه السّلام کفّتاه و الحسن و الحسین علیهما السّلام خیوطه و فاطمه علیها السّلام علاقته و الأئمه من بعدی علیهم السّلام عموده، یوزن فیه أعمال المحبین لنا و المبغضین لنا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:102

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 256.

2. الأربعین للدامغانی (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

3. الفردوس (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

4. المناقب المرتضویه: ص 79، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 18 ص 417.

6. موده القربی: ص 34، علی ما فی الإحقاق.

94
المتن

قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من أحبّ هؤلاء فقد أحبّنی و من أبغضهم فقد أبغضنی- یعنی الحسن و الحسین و فاطمه و علیا علیهم السّلام-.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 261.

2. مفتاح النجا: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

3. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 54 ح 87.

4. کنز العمال: ج 12 ص 103 ح 34194.

95
المتن

قال علی علیه السّلام: أخبرنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنه أول من یدخل الجنه أنا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. قال: قلت: یا رسول اللّه، فذرارینا؟ قال: ذرارینا من ورائنا، و خلف ذرارینا شیعتنا عن أیماننا و عن شمائلنا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:103

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 405.

2. کنز العمال: ج 13 ص 90، علی ما فی الإحقاق.

3. وسیله المال: ص 77، علی ما فی الإحقاق.

4. مرآه المؤمنین: ص 19، علی ما فی الإحقاق.

5. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 1 ص 143، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

6. الدرر المکنونه فی النسبه الشریفه المکنونه، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 23 ص 547.

8. إحقاق الحق: ج 33 ص 91، بتفاوت فیه.

9. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 68، علی ما فی الإحقاق.

10. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 381، علی ما فی الإحقاق.

11. إحقاق الحق: ج 33 ص 411.

12. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 45، علی ما فی الإحقاق.

13. شرح الأخبار: ج 2 ص 475 ح 832.

96
المتن

عن زید بن أرقم: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال لعلی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام: أنا حرب لمن حاربکم، سلم لمن سالمکم.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 411.

2. المعجم الصغیر: ج 2 ص 3، علی ما فی الإحقاق.

3. المعجم الکبیر: ج 5 ص 207، علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 33 ص 89، بزیاده فیه.

5. جواهر المطالب: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

6. العبقریات الإسلامیه: ج 2 ص 125، علی ما فی الإحقاق.

7. العلل المتناهیه: ج 1 ص 268، علی ما فی الإحقاق.

8. القول الجلی: ص 393، علی ما فی الإحقاق.

9. التنصیف الفقهی: ج 2 ص 680، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:104

10. فهرس أحادیث و آثار المستدرک: ص 466، علی ما فی الإحقاق.

11. موسوعه أطراف الحدیث: ج 2 ص 516، علی ما فی الإحقاق.

12. إحقاق الحق: ج 33 ص 307، بتفاوت فیه.

13. الخلفاء الراشدون: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

14. کشف الغمه: ج 1 ص 95.

15. کشف الغمه: ج 1 ص 297.

16. کشف الغمه: ج 1 ص 298.

17. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 178.

18. المناقب لابن المغازلی: ص 105 ح 90.

19. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 61.

20. مسند أحمد: ج 2 ص 442.

21. جواهر المطالب: ج 1 ص 173.

22. مصابیح السنه: ج 4 ص 190.

23. أسد الغابه: ج 7 ص 225.

24. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 149.

25. الاعتقادات للصدوق: ص 81.

الأسانید:

1. فی المعجم الصغیر: حدثنا محمد بن أحمد الأزدی، حدثنا أبو غسان، حدثنا أسباط بن نصر، عن السدی، عن صبیح مولی أم سلمه، عن زید بن أرقم.

2. فی المعجم الکبیر: حدثنا علی بن العزیز و محمد بن النضر، قالا: ثنا أبو غسان، ثنا أسباط بن نصر، عن السدی، عن صبیح مولی أم سلمه،

عن زید بن أرقم.

3. فی المناقب لابن المغازلی: أخبرنا أحمد بن محمد إجازه، أن أبا أحمد أخبرهم، حدثنا الحسین بن إسحاق، حدثنا زکریا بن یحیی، حدثنا فضیل بن عبد الوهاب، حدثنا تلید بن سلمان، قال: حدثنا أبو الجحاف، عن أبی حازم، عن أبی هریره.

97
المتن

عن زید بن أرقم: کنت عند النبی صلّی اللّه علیه و آله فی مسجده، فمرّت الزهراء علیها السّلام خارجه من بیتها إلی حجره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و معها الحسن و الحسین علیهما السّلام، ثم تبعهما علی علیه السّلام. فرفع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رأسه فقال: من أحبّ هؤلاء فقد أحبّنی و من أبغض هؤلاء فقد أبغضنی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:105

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 445.

2. أهل البیت علیهم السّلام: ص 273، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 243.

4. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 7، علی ما فی الإحقاق.

98
المتن

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه تعالی فطم ابنتی فاطمه علیها السّلام و ولدها و من أحبّهم عن النار، فلذلک سمّیت فاطمه.

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 441.

2. ینابیع الموده، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

99
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من مات علی حبّ آل محمد علیهم السّلام مات شهیدا، و من مات علی حب آل محمد علیهم السّلام مات مغفورا له، ألا و من مات علی حب آل محمد علیهم السّلام فیفتح فی قبره بابان من الجنه، ألا و من مات علی حب آل محمد علیهم السّلام بشّره ملک الموت بالجنه ثم منکرا و نکیرا، ألا و من مات علی حب آل محمد علیهم السّلام یزفّ إلی الجنه کما تزفّ العروس إلی بیت زوجها، ألا و من مات علی حب آل محمد علیهم السّلام مات تائبا، ألا و من مات علی حب آل محمد علیهم السّلام جعل اللّه زوّار قبره ملائکه الرحمه، ألا و من مات علی حب آل محمد علیهم السّلام مات علی السنه و الجماعه، ألا و من مات علی حب آل محمد علیهم السّلام مات مؤمنا مستکمل الإیمان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:106

ألا و من مات علی بغض آل محمد علیهم السّلام جاء یوم القیامه مکتوب بین عینیه: آیس من رحمه اللّه، ألا و من مات علی بغض آل محمد علیهم السّلام لم یشمّ رائحه الجنه، ألا و من مات علی بغض آل محمد علیهم السّلام مات کافرا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 491.

2. موده القربی: ص 117، علی ما فی الإحقاق.

3. وسیله النجاه: ص 51، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

4. مرآه المؤمنین: ص 5، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

5. ضوء الشمس: ص 100، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

6. الإشراف (مخطوط)، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

7. مناقب علی علیه السّلام: ص 50، شطرا منه، علی ما فی

الإحقاق.

8. الدره الخریطه: ج 1 ص 211، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

9. أهل البیت لأبی علم: ص 49، شطرا منه، علی ما فی الإحقاق.

10. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 129.

11. تفسیر الکشّاف، علی ما فی فاطمه علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد.

12. تفسیر الکبیر للرازی: ج 27 ص 165.

100
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ابنتی فاطمه علیها السّلام حوراء آدمیه؛ لم تحض و لم تطمث، و إنما سمّاها فاطمه لأن اللّه فطمها و محبیها عن النار.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 16.

2. تاریخ بغداد: ج 13 ص 331، علی ما فی الإحقاق.

3. ذخائر العقبی: ص 26، علی ما فی الإحقاق.

4. کنز العمال: ج 13 ص 94، علی ما فی الإحقاق.

5. مفتاح النجا: ص 100، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:107

6. رشفه الصادی: ص 47، علی ما فی الإحقاق.

7. أرجح المطالب: ص 240، علی ما فی الإحقاق.

8. شرح جامع الصغیر: ص 328، علی ما فی الإحقاق.

9. الفیض القدیر: ج 1 ص 206، علی ما فی الإحقاق.

10. وسیله المال: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

11. التحذیر: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

12. الشرف المؤبّد: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

13. إسعاف الراغبین: ص 191، علی ما فی الإحقاق.

14. جواهر العقدین: ص 397، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

15. کنز العمال: ج 13 ص 94، علی ما فی الإحقاق.

16. نور الأبصار: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

17. ینابیع الموده: ص 194، علی ما فی الإحقاق.

18. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 51، علی ما فی الإحقاق.

19. نزهه المجالس: ج 2 ص 226، علی ما فی الإحقاق.

20. المناقب لابن المغازلی: ص 207، علی ما فی الإحقاق.

21. عمده التحقیق: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

22. موده القربی: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

23. أرجح المطالب: ص 263، علی ما فی الإحقاق.

24. الأنوار المحمدیه: ص 146، علی ما فی الإحقاق.

25. ینابیع الموده: ص 240، علی ما فی الإحقاق.

26. الصواعق المحرقه: ص 230، علی

ما فی الإحقاق.

27. إسعاف الراغبین: ص 120، علی ما فی الإحقاق.

28. جواهر البحار: ج 4 ص 91، علی ما فی الإحقاق.

29. المحاسن المجتمعه: ص 188، علی ما فی الإحقاق.

30. آل محمد علیهم السّلام: ص 22، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

31. الدرر المکنونه: ص 236، علی ما فی الإحقاق.

32. إحقاق الحق: ج 25 ص 18، علی ما فی الإحقاق.

33. الصواعق المحرقه: ص 160.

34. فرائد السمطین: ج 2 ص 48 ح 479.

35. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 124.

36. تاریخ بغداد: ج 12 ص 331، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:108

37. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 22.

38. أعلام النساء المؤمنات: ص 536.

39. الموضوعات: ج 1 ص 421.

الأسانید:

1. فی تاریخ بغداد: أخبرنا أبو محمد عبد اللّه بن علی و أبو نصر، قالا: أخبرنا محمد بن أحمد الغسانی، حدثنا غانم بن حمید، حدثنا أبو عماره، حدثنا الحسن بن عمرو، حدثنا القاسم بن مطیب، حدثنا منصور بن صدقه، عن أبی معید، عن ابن عباس.

2. فی التحذیر: أنبأ الحسن بن أحمد، أنبأنا هلال بن محمد، أنبأنا أبو بکر محمد بن إسحاق، حدثنا محمد بن زکریا، حدثنا ابن عمیر، حدثنا بشر بن إبراهیم الأنصاری، عن الأوزاعی، عن یحیی بن الکثیر، عن أبیه، عن أبی هریره.

3. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: بإسنادی عن أحمد بن الحسین، أخبرنا أبو القاسم الحسن بن محمد، أخبرنا أبو بکر محمد بن عبد اللّه، أخبرنا عبد اللّه بن أحمد، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنی علی بن موسی، حدثنی موسی بن جعفر، حدثنی أبی جعفر بن محمد، حدثنی أبی محمد بن علی، حدثنی أبی

علی بن الحسین، حدثنی أبی الحسین بن علی، حدثنی أبی علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال.

4. فی فرائد السمطین: أخبرنی عمر بن عبد المنعم، قال: أنبأنا عبد الصمد بن محمد، قال: أنبأنا الإمام علی بن مسلم، أنبأنا الحسین بن محمد، أنبأنا الحسین بن محمد، قال:

حدثنا غانم بن حمید، حدثنا أبو عماره أحمد بن محمد، حدثنا الحسن بن عمر، حدثنا القاسم بن مطیب، حدثنا منصور بن صدقه، عن أبی معبد، عن ابن عباس.

101
المتن

عن بریده قال: کان أحبّ النساء إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام و من الرجال علی علیه السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 172.

2. صحیح الترمذی: ج 13 ص 247، علی ما فی الإحقاق.

3. تذهیب التهذیب: ص 134، علی ما فی الإحقاق.

4. مفتاح النجا: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:109

5. ینابیع الموده: ص 172.

6. ذخائر المواریث: ج 1 ص 111، علی ما فی الإحقاق.

7. وسیله المال: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

8. أنساب القرشیین (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

9. شرح الأخبار: ج 3 ص 55.

10. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 146.

11. تحفه الأشراف: ج 2 ص 86 ح 1981.

12. تاریخ الإسلام: ص 633.

13. التاج الجامع: ج 3 ص 355.

14. عارضه الأحوذی: ج 13 ص 247.

15. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 3 ص 155.

102
المتن

عن عبد الرحمن بن عوف، أنه قال: أ لا تسألونی قبل أن تشیب الأحادیث بالأباطیل؟ قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنا شجره و فاطمه علیها السّلام أصلها أو فرعها و علی علیه السّلام لقاحها و الحسن و الحسین علیهما السّلام ثمرتها و شیعتنا ورقها. فالشجره أصلها فی جنه عدن و الأصل و الفرع و اللقاح و الورق و الثمر فی الجنه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 23 ص 134.

2. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 2 ص 748، علی ما فی الإحقاق.

3. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 6 ص 2451، علی ما فی الإحقاق.

4. تفسیر آیه الموده: ص 46، باختصار فیه، علی ما فی الإحقاق.

5. استجلاب ارتقاء الغرف: ص 35، باختصار فیه، علی ما فی الإحقاق.

6. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 15، باختصار فیه، علی ما فی الإحقاق.

7. فردوس الأخبار: ص 8، باختصار فیه، علی ما فی الإحقاق.

8. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 15، بسند آخر، باختصار فیه، علی ما فی الإحقاق.

9. المنتخب للطریحی: ص 158.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:110

الأسانید:

1. فی مدینه دمشق: أخبرنا السمرقندی، حدثنا إسماعیل بن مسعده، أخبرنا حمزه بن یوسف، أخبر أبو أحمد بن عدی، نا عمر بن سنان، أخبرنا الحسن بن علی الأزدی، أخبرنا عبد الرزاق، عن أبیه، عن مینا مولی عبد الرحمن، أنه قال.

2. فی الکامل: ثنا عمر بن سنان، ثنا الحسن بن علی الأزدی، ثنا عبد الرزاق، عن أبیه، عن مینا مولی عبد الرحمن، عن عبد الرحمن بن عوف.

3. فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا أبو الفرج عبد الخالق، أخبرنا أبو نصر محمد بن محمد، أخبرنا محمد بن عمر، أخبرنا أبو بکر محمد بن السدی، أخبرنا نصر بن شعیب، أخبرنا موسی بن نعمان، أخبرنا لیث بن سعد، عن ابن جریح، عن مجاهد، عن ابن عباس، قال.

103
المتن

عن معاویه بن وهب، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: قال لی: یا معاویه، لا تدع زیاره قبر الحسین علیه السّلام، فإن من ترکه رأی من الحسره ما یتمنّی أن قبره کان عنده. أ ما تحب أن یری اللّه شخصک و سوادک فیمن یدعو له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الأئمه علیهم السّلام؟ أ ما تحب أن تکون ممّن ینقلب بالمغفره لما مضی و یغفر له ذنوب سبعین سنه؟ أ ما تحب أن تکون غدا ممن یخرج و لیس له ذنب یتبع به؟ أ ما تحب أن تکون غدا ممن یصافحه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

تهذیب الأحکام: ج 6 ص 47 ح 103.

الأسانید:

فی التهذیب: محمد بن أحمد، عن محمد بن الحسن، عن محمد بن یحیی، عن محمد بن أحمد، عن موسی بن عمر، عن غسّان، عن معاویه بن وهب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:111

104
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أحبّ أهلی إلیّ فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 122.

2. تحذیر العبقری: ج 2، علی ما فی الإحقاق.

3. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 49، علی ما فی الإحقاق.

4. آل محمد علیهم السّلام: ص 26، علی ما فی الإحقاق.

5. إتحاف السائل: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

6. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 244، علی ما فی الإحقاق.

7. المعجم الکبیر: ج 22 ص 403، علی ما فی الإحقاق.

8. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 76، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

9. التبر المذاب: ص 115، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

10. المعجم الکبیر: ج 22 ص 404، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

11. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 61، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

12. الجوهره: ص 17، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

13. توضیح الدلائل: ص 327، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

14. حیاه الإمام علی علیه السّلام: ص 70، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

15. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 44، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

16. آل محمد علیهم السّلام: ص 46، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

17. توضیح الدلائل: ص 327، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

18. التبیین: ص 11، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 111 المصادر: ..... ص : 111

19. جامع الأحادیث: ج 2 ص 39، علی ما فی الإحقاق.

20. إحقاق الحق: ج 25 ص 582.

21. إتحاف السائل: ص 28.

22. عوالم العلوم: ج 11 ص 169 ح 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:112

الأسانید:

1. فی المعجم الکبیر: حدثنا زکریا بن یحیی، ثنا خالد بن یوسف السمتی، ثنا أبو عوانه، عن عمر بن أبی سلمه، عن أبیه، قال: أخبرنی أسامه.

2. فی التبر المذاب: روی الإمام محمد

بن عیسی الترمذی مسنده إلی جمیع بن عمیر، قال.

3. فی المعجم الکبیر: حدثنا علی بن عبد العزیز، ثنا أبو نعیم، ثنا عبد السلام بن حرب، عن أبی الجحاف، عن جمیع بن عمیر.

105
المتن

عن ابن جریح، قال لی غیر واحد: کانت فاطمه علیها السّلام أصغرهنّ- أی فی بنات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله- و أحبّهن إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 589.

2. تقریب التهذیب: ص 292، علی ما فی الإحقاق.

3. المعجم الکبیر: ج 22 ص 397، بتفاوت فیه.

106
المتن

عن الذهبی: ... و قد کان النبی صلّی اللّه علیه و آله یحبّها و یکرمها و یسرّ إلیها، و مناقبها غزیره، و کانت صابره دیّنه خیّره صیّنه قانعه شاکره للّه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 590.

2. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 119، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:113

107
المتن

قال محمد زکی إبراهیم فی مولد فاطمه علیها السّلام: ... و قد کنّاها والدها المصطفی صلّی اللّه علیه و آله بأم أبیها لشدّه حبّه لها و حبّها له، و کان یقوم لها إذا أقبلت و یقبّلها و یجلسها فی مکانه، و جعل سکنها فی جوار بیته ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 377.

2. مراقد أهل البیت علیهم السّلام بالقاهره: ص 19، علی ما فی الإحقاق.

108
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: أردت أن أخطب إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ابنته فاطمه علیها السّلام ...، فقلت له: یا رسول اللّه، أیّنا أحبّ إلیک؛ أنا أم هی؟ فقال: هی أحبّ إلیّ منک و أنت أکرم علیّ منها.

المصادر:

1. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 185 ح 659.

2. کفایه الطالب: ص 38، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا أحمد بن عبدان البرذعی، قال: حدثنا سهل بن سقیر، قال: حدثنا جعفر بن محمد، عن أبیه، عن آبائه، عن علی علیه السّلام.

109
المتن

عن الصادق علیه السّلام: قال جدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ملعون ملعون من یظلم بعدی فاطمه ابنتی علیها السّلام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:114

و یغصبها حقها و یقتلها، ثم قال: یا فاطمه، ابشری فلک عند اللّه مقام محمود، تشفعین فیه لمحبیک و شیعتک فتشفعین.

یا فاطمه، لو أن کل نبی بعثه اللّه و کل ملک قرّبه اللّه شفّعوا فی مبغض لک، غاصب لک ما أخرج اللّه من النار أبدا.

المصادر:

1. العدد القویه: ص 225 ح 19.

2. روضات الجنات: ج 6 ص 182.

110
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: لفاطمه علیها السّلام تسعه أسماء عند اللّه ...، إلی قولها علیها السّلام: إلهی و سیدی، ذریتی و شیعتی و شیعه ذریتی و محبّی و محبّی ذریتی. فإذا النداء من قبل اللّه تعالی: أین ذریه فاطمه علیها السّلام و شیعتها و محبّوها و محبّو ذریتها. فیقبلون و قد أحاط بهم ملائکه الرحمه، فتقدّمهم فاطمه علیها السّلام حتی تدخلهم الجنه.

المصادر:

روضه الواعظین: ج 1 ص 149.

111
المتن

قال السید ابن طاوس فی زیاره عاشوراء و فضلها و کیفیتها:

تقول فی الدعاء بعد الصلاه: ... اللهم لا تفرّق بینی و بین آل محمد صلواتک علیه و علیهم، و اجعلنی یا مولای من شیعه محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و ذریتهم الطاهره المنتجبه علیهم السّلام، هب لی التمسّک بحبلهم و الرضا بسبیلهم و الأخذ بطریقتهم، إنک جواد کریم ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:115

المصادر:

1. مصباح الزائر: ص 265.

2. مصباح المتهجد: ص 786.

112
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن لفاطمه علیها السّلام یوم القیامه موقفا و لشیعتها موقفا، و إن فاطمه علیها السّلام تدعی فتلبّی، و تشفع فتشفّع علی رغم کل راغم.

المصادر:

الثاقب فی المناقب: ص 293 ح 250.

113
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، أنه قال: إذا مات المؤمن منکم، جعل روحه مع النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 482 ح 1390.

114
المتن

أبو محمد الهمدانی بأسناده، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال: قال لی ربی لیله أسری بی ...

إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: یا محمد، أنت شجره و علی علیه السّلام أغصانها و فاطمه علیها السّلام ورقها و الحسن و الحسین علیهما السّلام ثمارها، خلقتها من طینه علیین، و جعلت شیعتکم منکم لأنهم لو ضربوا علی أنوفهم بالسیوف لم یزدادوا لکم إلا حبّا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:116

المصادر:

شرح الأخبار: ج 2 ص 490 ح 870.

115
المتن

عن ابن عبد ربه: إن المهدی رأی فی منامه شریکا القاضی مصروفا وجهه عنه. فلما انتبه، قصّ رؤیاه علی الربیع، فقال: إن شریکا مخالف لک و إنه فاطمی محض.

قال المهدی: علیّ بشریک. فأتی به، فلما دخل علیه قال: بلغنی أنک فاطمی؟ قال:

أعیذک باللّه أن تکون غیر فاطمی إلا أن تعنی فاطمه بنت کسری. قال: لا و لکن أعنی فاطمه بنت محمد علیها السّلام.

قال: فتلعنها؟ قال: لا معاذ اللّه. قال: فما تقول فیمن یلعنها؟ قال: علیه لعنه اللّه. قال:

فالعن هذا- یعنی الربیع- فإنه یلعنها، فعلیه لعنه اللّه. قال: لا و اللّه، ما ألعنها یا أمیر المؤمنین. قال له شریک: یا ماجن! فما ذکرک لسیده نساء العالمین علیها السّلام و ابنه سید المرسلین صلّی اللّه علیه و آله مجالس الرجال؟ قال المهدی: فما وجه المنام؟ قال: إن رؤیاک لیست برؤیا یوسف و إن الدماء لا تستحلّ بالأحلام.

و أتی برجل شتم فاطمه علیها السّلام إلی الفضل بن الربیع، فقال لابن غانم: انظر فی أمره ما تقول؟ قال: یجب علیه الحدّ. قال له الفضل: هی ذا أمک إن حدّدته، فأمر بأن یضرب ألف سوط و یصلب فی الطریق.

المصادر:

1. العقد الفرید: ج 2 ص 43.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 335، عن العقد الفرید.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 43 ح 42، عن المناقب لابن شهرآشوب.

4. بحار الأنوار: ج 48 ص 139 ح 14، عن المناقب لابن شهرآشوب.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 72 ح 1، عن المناقب لابن شهرآشوب.

6. عوالم العلوم: ج 21 ص 227 ح 1، عن المناقب لابن شهرآشوب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:117

116
المتن

قال عمار بن یاسر: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول لعلی علیه السّلام یوم زوّجه فاطمه علیها السّلام: یا علی، ارفع رأسک إلی السماء فانظر ما تری؟ ...، إلی أن قالت فاطمه علیها السّلام: و نظرت إلی الجواری و إلی حسنهنّ فقلت: لمن أنتنّ؟ فقلن: لک و لأهل بیتک و لشیعتک من المؤمنین ....

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 26.

2. نوادر المعجزات: ص 96 ح 15.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی أبو إسحاق إبراهیم بن أحمد، قال: أخبرنا القاضی أبو الحسین، قال: أخبرنا محمد بن زکریا، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن عماره، قال:

حدثنی أبی، عن جابر الجعفی، عن أبی جعفر محمد بن علی بن الحسین، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، عن محمد بن عمار بن یاسر، قال: سمعت أبی.

117
المتن

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: إنما سمّیت فاطمه علیها السّلام فاطمه لأنها فطمت هی و شیعتها و ذریتها من النار.

المصادر:

دلائل الإمامه: ص 54.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: أخبرنی أبو الحسین محمد بن هارون، قال: أخبرنی أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین، قال: حدثنا محمد بن أحمد بن الحسین، قال: حدثنا علی بن محمد، قال: حدثنا یحیی بن عیسی بن یحیی بن الحسن بن زید بن علی بن الحسین بن علی، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:118

118
المتن

عن عائشه: أن علیا علیه السّلام قال للنبی صلّی اللّه علیه و آله لما جلس بینه و بین فاطمه علیها السّلام و هما مضطجعان:

أیّنا أحبّ إلیک؛ أنا أو هی؟ قال: هی أحبّ إلیّ و أنت أعزّ علیّ.

و لا یمکن أن یکون جواب أحسن من هذا عند السؤال عن منزله علی و فاطمه علیهما السّلام عند الرسول صلّی اللّه علیه و آله؛ ففاطمه علیها السّلام أحبّ إلیه حبّ حنان و شفقه و رأفه، و علی علیه السّلام أعزّ علیه عزه فضل و مکانه.

المصادر:

1. أعیان الشیعه: ج 2 ص 274.

2. قوت القلوب، علی ما فی العوالم، شطرا منه.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 164 ح 5.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 331.

119
المتن

قال الحافظ رجب البرسی فی سرّ النجاه بالإیمان: ... إن الجسد تابع للأرواح، و إلیه الإشاره بقوله: «وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ کَما لَمْ یُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّهٍ» «1»، لأن الإیمان من ذلک الیوم. دلیله قوله: «وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ» «2»، یعنی یصلون حبّ اللّه بحبّ محمد صلّی اللّه علیه و آله، و حبّ محمد صلّی اللّه علیه و آله بحبّ علی صلّی اللّه علیه و آله، و حبّ علی علیه السّلام بحبّ فاطمه علیها السّلام، و حبّ فاطمه علیها السّلام بحبّ عترتها علیهم السّلام، و یخشون ربهم فی ترک الولایه، و یخافون سوء الحساب لمن یؤمن بآل محمد علیهم السّلام.

المصادر:

مشارق أنوار الیقین: ص 194.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 110.

(2). سوره الرعد: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:119

120
المتن

قالت فاطمه علیها السّلام فی احتجاجها: ... أما فدک، فقد أوجبه اللّه لی و لولدی من دون موالینا و شیعتنا، و أما الخمس فقسّمه اللّه لنا و لموالینا و شیعتنا، کما تقرأ فی کتاب اللّه تعالی.

قال عمر: فما لسائر المهاجرین و الأنصار و التابعین بإحسان؟ فقالت فاطمه علیها السّلام: إن کانوا من موالینا و أشیاعنا فلهم ما لنا و علیهم ما علینا، و إن لم یکونوا من أشیاعنا فلهم الصدقات التی أوجبها اللّه فی کتابه فقال: «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکِینِ وَ الْعامِلِینَ عَلَیْها وَ الْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّقابِ»، «1» ....

المصادر:

المنتخب للطریحی: ص 132.

121
المتن

فی سیدات نساء أهل الجنه، قال فی ذکر فاطمه علیها السّلام: أنها کانت رابعه بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أصغرهنّ، و أحبّ أولاده و أحظاهنّ عنده بل أحبّ الناس إلیه مطلقا.

المصادر:

1. سیدات نساء أهل الجنه: ص 99، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 12.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 169 ح 18.

4. تراجم سیدات بیت النبوه: ص 582، بتفاوت فیه.

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 60.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:120

122
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إذا بلغت نفس المؤمن الحنجره و أهوی ملک الموت بیده إلیها، یری قره عین؛ یقال له: انظر عن یمینک، فیری رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فیقولون له: إلینا إلی الجنه.

و اللّه لو بلغت روح عدونا إلی صدره و أهوی ملک الموت بیده إلیها، لا بد أن یقال:

انظر عن یسارک، فیری منکرا و نکیرا یهدّدانه بالعذاب.

المصادر:

1. المنتخب للطریحی: ص 159.

2. ناسخ التواریخ: مجلدات الإمام الحسن علیه السّلام ج 2 ص 223.

3. مدینه المعاجز: ج 3 ص 36 ح 1071.

123
المتن

قال الطریحی فی المنتخب:

نقل أنه افتخرت النار علی الجنه و قالت: أنا مسکن الملوک و الجبابره و القساوره و أنت لا یسکنک إلا الفقراء و المساکین. فشکت الجنه إلی ربها، فأتاها النداء: اسکتی، و عزتی و جلالی لأزیّنک یوم القیامه بمحمد صلّی اللّه علیه و آله خیرتی من بریّتی، و علی علیه السّلام ولی أمری و خلیفتی، و فاطمه الزهراء علیها السّلام التی من أحبّها أفطم من النار بإرادتی، و الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدی شباب أهل الجنه رحمتی، و الأئمه المعصومین علیهم السّلام زبده خلیفتی و شیعتهم، یتنافسون فی قصورک بعطیّتی.

المصادر:

المنتخب للطریحی: ص 305.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:121

124
المتن

قال ابن عباس: إنا کنا عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: فما أحد من شیعه علی علیه السّلام إلا و هو طاهر الوالدین، تقی نقی مؤمن باللّه؛ فإذا أراد أبو أحدهم أن یواقع أهله، جاء ملک من الملائکه الذین بأیدیهم أباریق ماء الجنه فیطرح من ذلک الماء فی آنیته التی یشرب منها فیشرب به. فبذلک الماء ینبت الإیمان فی قلبه کما ینبت الزرع. فهم علی بینه من ربهم و من نبیهم صلّی اللّه علیه و آله و من وصیه علی علیه السّلام و من ابنته الزهراء علیها السّلام ثم الحسن ثم الحسین ثم الأئمه من ولد الحسین علیهم السّلام ....

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 2 ص 501 ح 20.

2. المحتضر: ص 165.

3. إرشاد القلوب: ص 404.

4. بحار الأنوار: ج 26 ص 345 ح 18، عن إرشاد القلوب.

5. تفسیر البرهان: ج 4 ص 109 ح 3.

6. بحار الأنوار: ج 24 ص 88 ص 4.

7. بحار الأنوار: ج 35 ص 29 ح 25.

8. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 22.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: روی مرفوعا إلی محمد بن زیاد، قال: سأل ابن مهران عبد اللّه بن العباس.

125
المتن

عن سلمان الفارسی، قال: کنت جالسا عند النبی المکرم صلّی اللّه علیه و آله، إذ دخل العباس بن عبد المطلب ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: فلما أراد اللّه أن یبلوا الملائکه، أرسل علیهم سحابا من ظلمه؛ فکانت الملائکه لا ینظر أولها من آخرها و لا آخرها من أولها. فقالت الملائکه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:122

إلهنا و سیدنا! منذ خلقنا ما رأینا مثل ما نحن فیه، فنسألک بحق هذه الأنوار إلا ما کشفت عنا. فقال اللّه تبارک و تعالی: و عزتی و جلالی، لأجعلنّ ثواب تسبیحکم و تقدیسکم إلی یوم القیامه لمحبّی هذه المرأه و أبیها و بعلها و بنیها علیهم السّلام.

المصادر:

1. إرشاد القلوب: ص 403.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 17 ح 16، عن إرشاد القلوب.

3. نوادر المعجزات: ص 82 ص 4.

4. عوالم العلوم: ج 16 ص 10 ح 1، عن إرشاد القلوب.

126
المتن

أنشد القاضی أبو عبد اللّه الحسین بن هارون بن محمد سنه إحدی و ثلاثین و ثلاثمائه فی حبّ الخمسه الأطهار علیهم السّلام:

بأبی و أمی خمسه أحببتهم فی اللّه لا لعطیّه أعطاها

بأبی النبی محمد و وصیه الطیّبان و بنته و ابناها

بأبی الذین بحبّهم و بذکرهم أرجو النجاه من التی أخشاها

قوم إذا والاهم متدیّن و الی ولیّ الطیبین اللّه

المصادر:

بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 268.

127
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لما عرج بی إلی السماء، نادانی ربی جل جلاله: یا محمد، أقسمت بی- و أنا اللّه الذی لا إله إلا أنا- أن أدخل الجنه جمیع أمتک إلا من أبی. فقلت: رب! و من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:123

یأبی دخول الجنه؟ فقال: إنی اخترتک نبیا و اخترت علیا علیه السّلام ولیا، فمن أبی عن ولایته فقد أبی دخول الجنه، لأن الجنه لا یدخلها إلا محبه، و هی محرّمه علی الأنبیاء حتی تدخلها أنت و علی و فاطمه و عترته علیهم السّلام و شیعتهم. فسجدت شکرا ....

المصادر:

الأحادیث القدسیه المسنده: ص 143.

128
المتن

قال ابن أبی الحدید فی ذکر فاطمه علیها السّلام: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مال إلیها و أحبّها، فازداد ما عند فاطمه علیها السّلام بحسب زیاده میله و أکرم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إکراما عظیما، أکثر مما کان الناس یظنّونه و أکثر من إکرام الرجال لبناتهم؛ حتی خرج بها عن حدّ حبّ الآباء و الأولاد ....

المصادر:

1. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 9 ص 193.

2. اعلموا أنی فاطمه: ج 4 ص 556.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 169 ح 19.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 93.

129
المتن

قال الطوسی بعد ذکر دعاء العافیه و ذکر حدیث بعده: اللهم إنک حفظت الغلامین لصلاح أبویهما، و دعاک المؤمنون فقالوا: ربنا لا تجعلنا فتنه للقوم الظالمین ....

إلی آخر الدعاء، و الصلاه رکعتین و الدعاء بعدها، و الصلاه رکعتین مره أخری و الدعاء بعدها، و الصلاه مره ثالثه و الدعاء بعدها بما تقول: سبحان من أکرم محمدا صلّی اللّه علیه و آله، سبحان من انتخب محمدا صلّی اللّه علیه و آله، سبحان من انتخب علیا علیه السّلام، سبحان من خصّ الحسن و الحسین علیهما السّلام، سبحان من فطم بفاطمه علیها السّلام من أحبّها النار ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:124

المصادر:

تهذیب الأحکام: ج 3 ص 96 ح 258.

الأسانید:

فی التهذیب: علی بن حاتم، عن محمد بن أحمد، قال: حدثنی علی بن إسحاق بن عماره، عن عبد الرحمن، عن حمّاد بن عیسی، عن إبراهیم بن عمر، عنهم علیهم السّلام.

130
المتن

قال أبو جعفر علیه السّلام ذات یوم للعریضی: إذا صرت قبر جدتک فاطمه علیها السّلام فقل: یا ممتحنه امتحنک اللّه الذی خلقک قبل أن یخلقک فوجدک لما امتحنک صابره، و زعمنا إنا لک أولیاء و مصدّقون و صابرون لکل ما أتانا به أبوک صلّی اللّه علیه و آله و أتانا به وصیه علیه السّلام. فإنا نسألک إن کنّا صدقناک إلا ألحقتنا بتصدیقنا لهما بالبشری، لنبشّر أنفسنا بأنا قد طهرنا بولایتک ....

المصادر:

تهذیب الأحکام: ج 6 ص 10 ح 19.

الأسانید:

فی التهذیب: محمد بن أحمد، عن محمد بن وهبان، قال: حدثنا الحسن بن محمد، قال: حدثنا العباس بن الولید، قال: حدثنا إبراهیم بن محمد، قال: حدثنا أبو جعفر علیه السّلام.

131
المتن

عن موسی بن القاسم، قال: قلت لأبی جعفر الثانی علیه السّلام: قد أردت أن أطوف عنک و عن أبیک، فقیل لی: إن الأوصیاء لا یطاف عنهم!؟ فقال لی: بل طف ما أمکنک فإنه جائز.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:125

ثم قلت له بعد ذلک بثلاث سنین: إنی کنت استأذنتک فی الطواف عنک و عن أبیک، فأذنت لی فی ذلک فطفت عنکما ما شاء اللّه. ثم وقع فی قلبی شی ء فعملت به. قال: و ما هو؟ قلت: طفت یوما عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال ثلاث مرات: صلّی اللّه علی رسول اللّه. ثم الیوم الثانی عن أمیر المؤمنین علیه السّلام، ثم طفت الیوم الثالث عن الحسن علیه السّلام، و الرابع عن الحسین علیه السّلام، و الخامس عن علی بن الحسین علیه السّلام، و السادس عن أبی جعفر علیه السّلام، و الیوم السابع عن جعفر بن محمد علیه السّلام، و الیوم الثامن عن أبیک موسی علیه السّلام، و الیوم التاسع عن أبیک علی علیه السّلام، و الیوم العاشر عنک یا سیّدی. و هؤلاء الذین أدین اللّه بولایتهم.

فقال: إذن و اللّه تدین اللّه بالدین الذی لا یقبل من العباد غیره، قلت: و ربما طفت عن أمّک فاطمه علیها السّلام و ربما لم أطف. فقال: استکثر من هذا فإنه أفضل ما أنت عامله إن شاء اللّه.

المصادر:

الکافی: ج 4 ص 314 ح 2.

الأسانید:

فی الکافی: أبو علی الأشعری، عن الحسن بن علی، عن علی بن مهزیار، عن موسی بن القاسم، قال: قلت لأبی جعفر الثانی علیه السّلام.

132
المتن

عن الصادق علیه السّلام، قال: من أحبّ أن یکون مسکنه فی الجنه و مأواه فی الجنه فلا یدع زیاره المظلوم. قلت: و من هو؟ قال: الحسین علیه السّلام، فمن أتاه شوقا إلیه و حبّا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و حبا لفاطمه علیها السّلام و حبا لأمیر المؤمنین علیه السّلام أقعده اللّه تعالی علی موائد الجنه، یأکل معهم و الناس فی الحساب.

المصادر:

أسرار الشهاده: ص 137.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:126

133
المتن

قال العسقلانی فی ترجمه الحسن بن إبراهیم بن الحسن بن الحسن بن الحسین زولاق: صنّف عده تواریخ لمصر و فضائلها و قضاتها و أمرائها.

و رمی ابن أعین الغزال زولاقا بالکذب، و ابن أعین الغزال لا أعرفه و ابن زولاق صدوق لا شک فیه، لکنه کان یظهر التشیع للفاطمیین، و لا یبعد أنه کان حقیقه فإن ذلک یظهر من تصانیفه التی صنّفها قدیما ....

المصادر:

لسان المیزان: ج 2 ص 191.

134
المتن

قال السید ابن طاوس فی الصلاه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله فی کل یوم من شهر رمضان: تقول:

«إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً» «1»، لبیک یا رب و سعدیک و سبحانک، اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و بارک علی محمد و آل محمد ...، إلی أن تقول:

اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک محمد علیه و آله السلام، و وال من والاها و عاد من عاداها، و ضاعف العذاب علی من ظلمها و العن من آذی نبیک فیها ....

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 97.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 56.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 126 المصادر: ..... ص : 126

إقبال الأعمال: ص 97.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 56.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:127

135
المتن

قال السید ابن طاوس: تقول فی زیارتها علیها السّلام: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...، إلی أن تقول: أشهد اللّه و ملائکته أنی راض عمن رضیت عنه و ساخط علی من سخطت علیه، ولیّ لمن والاک و عدوّ لمن عاداک و حرب لمن حاربک. أنا یا مولاتی بک و بأبیک و بعلک و الأئمه من ولدک علیهم السّلام موقن و بولایتهم مؤمن و بطاعتهم ملتزم ....

المصادر:

إقبال الاعمال: ص 624.

136
المتن

قال محمد بن طلحه الشافعی بعد نقل أخبار فی حبّ النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: فثبت بهذه الأحادیث الصحیحه و الأخبار الصریحه کون فاطمه علیها السّلام أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من غیرها، و أنها سیده نساء أهل الجنه و أنها سیده نساء هذه الأمه و سیده نساء أهل المدینه.

المصادر:

1. مطالب السئول: ص 7، علی ما فی لیالی بیشاور.

2. لیالی بیشاور: ص 366، عن مطالب السئول.

137
المتن

روی الإمام علی بن موسی الرضا علیه السّلام: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: إن اللّه عز و جل فطم ابنتی فاطمه و ولدها علیهم السّلام و من أحبّهم من النار، فلذلک سمّیت فاطمه.

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 126.

2. مسند الإمام الرضا علیه السّلام، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:128

138
المتن

من قصائد علاء الدین الحلی فی أهل البیت علیهم السّلام و فیه محبه فاطمه علیها السّلام:

یا عین ما سفحت غروب دماک إلا بما ألهمت حب دماک ...

لیت الخیال یجود منّک بنظرهإن کان عزّ علی المحبّ لقاک ...

و شکرت منّته علیک و حسن ماأولاک من نعمائه مولاک

أولاک حب محمد و وصیه خیر الأنام فنعم ما أولاک ...

هذا رسول اللّه حسبک فی غدیوم الحساب إذا الخلیل جفاک ...

و زویت بضعه أحمد عن إرثهاو لبعلها إذ ذاک طال أذاک

یا بضعه الهادی النبی و حق من أسماک حین تقدّست أسماک ...

لهفی لا لک یا رسول اللّه فی أیدی الطغاه نوائحا و بواکی ...

و ولاء جدک و البتول و حیدرو التسعه النجباء من ابناک

قوم علیهم فی المعاد توکلی و بهم من الأسر الوثیق فکاکی

قلیهن عبدکم علیا فوزه بجنان خلد فی جنان علاک

صلّی علیک اللّه ما أملاکه طافت مقدسه بقدس حماک

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:129

المصادر:

الغدیر: ج 6 ص 378.

139
المتن

قال الجزائری: و روی أن شجره طوبی- و هی شجره فی الجنه- فی منزل علی بن أبی طالب علیه السّلام، و فی کل منزل من منازل الشیعه غصن من أغصانها، فیه جمیع أنواع الثمار. اهتزّت فی ذلک الیوم و ألقت جمیع أنواع الحلی و الحلل و الجواهر و الیواقیت، فالتقطه أهل الجنه لکونه نثار فاطمه علیها السّلام، فهم یتهادون به إلی یوم القیامه. و کان فیما ألقت تلک الشجره قراطیس کثیره، و فی کل قرطاسه اسم واحد من الشیعه، و أنه معتق من النار لکرامه فاطمه و علی علیهما السّلام، و تلک القراطیس عند أهل الجنه.

المصادر:

الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 71.

140
المتن

قال أبو القاسم الصنوبری (م 334 ه) فی حبّ النبی و فاطمه و أهل بیته علیهم السّلام و مصائبهم:

ما فی المنازل حاجه تقضیهاإلا السلام و أدمع نذریها ...

أبکی المنازل لو تدری الذی بحث البکاء لکنت أستبکیها ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:130 حبّ النبی محمد و وصیه مع حبّ فاطمه و حبّ بنیها

أهل الکساء الخمسه الغرر التی یا بنی العلا بعلاهم بانیها

کم نعمه أولیت یا مولاهم فی حبّهم فالحمد للمولیها

إن السفاه بشغل مدحی عنهم فیحقّ لی ألّا أکون سفیها

هم صفوه الکرم الذی أصفاهم ودّی و أصفیت الذی یصفیها

أرجو شفاعتهم فتلک شفاعهیلتذ برد رجائها راجیها

صلّوا علی بنت النبی محمدبعد الصلاه علی النبی أبیها

و ابکوا دماء لو تشاهد سفکهافی کربلا لما ونت تبکیها ....

المصادر:

الغدیر: ج 3 ص 367 ح 18.

141
المتن

قال العجلونی فی حب آل البیت علیهم السّلام من نسل الزهراء علیها السّلام:

لقد حاز آل المصطفی أشرف الفخربنسبتهم للطاهر الطیب الذکر

فحبّهم فرض علی کل مؤمن أشار إلیه اللّه فی محکم الذکر

و من یدّعی من غیرهم نسبه له فذلک ملعون أتی أقبح الوزر

و قد خصّ منهم نسل زهراء الأشرف بأطراف تیجان من السندس الخضر

و یغنیهم عن لبس ما خصّهم به وجوه لهم أبهی من الشمس و البدر

و لم یمتنع من غیرهم لبس أخضرعلی رأی من یعزی لأسیوط ذی الخیر

و قد صحّحوا عن غیره حرمه الذی رآه مباحا فاعلم الحکم بالسبر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:131

المصادر:

1. الغدیر: ج 3 ص 173، عن الکشف الخفاء.

2. کشف الخفاء: ج 1 ص 19، علی ما فی الغدیر.

142
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: یا زراره، إن السماء بکت علی الحسین علیه السّلام أربعین صباحا بالدم ...،

إلی قوله:

و ما من عین أحبّ إلی اللّه و لا عبره من عین بکت و دمعت علیه و ما من باک یبکیه إلا و قد وصل فاطمه علیها السّلام و أسعدها علیه و وصل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فأدّی حقنا ....

المصادر:

1. کامل الزیارات: ص 81 ح 6.

2. الدمعه الساکبه: ج 5 ص 169، عن کامل الزیارات.

الأسانید:

فی کامل الزیارات: حدثنی محمد بن عبد اللّه بن جعفر الحمیری، عن أبیه، عن علی بن محمد بن سالم، عن محمد بن خالد، عن عبد اللّه بن حماد البصری، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن الأصم، عن أبی یعقوب، عن أبان بن عثمان، عن زراره، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

143
المتن

قال علی بن أبی طالب علیه السّلام: یا رسول اللّه، أیّما أحبّ إلیک؛ أنا أم فاطمه؟ قال: فاطمه علیها السّلام أحبّ إلیّ منک و أنت أعزّ علیّ منها، و کأنی بک و أنت علی حوضی تذود عنه الناس و إن علیه الأباریق مثل عدد نجوم السماء، و إنی و أنت و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام و عقیلا و جعفرا فی الجنه إخوانا علی سرر متقابلین، لا ینظر أحدهم فی قفا صاحبه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:132

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 69.

2. إتحاف السائل: ص 26.

3. مجمع الزوائد: ج 9 ص 173.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 165 ح 6، عن مجمع الزوائد و المستدرک.

5. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 155.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 168 ح 14، بزیاده و نقیصه.

7. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 100، علی ما فی العوالم.

8. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 56 ح 106، باختصار فیه.

9. الدره الیتیمه: ص 4، شطرا منه.

10. کفایه الطالب: ص 309.

11. مستدرک الوسائل: ج 8 ص 243.

الأسانید:

فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: أخبرنی سعد بن عبد اللّه، أخبرنا الحسن بن أحمد، أخبرنی عبد الرزاق بن عمر، أخبرنا أحمد بن موسی، أخبرنا سلیمان بن أحمد، أخبرنا محمد بن موسی، أخبرنا الحسن بن کثیر، أخبرنا سلیمان بن عقبه، أخبرنا مکرمه، عن یحیی بن أبی کثیر، عن أبی سلمه، عن أبی هریره، قال: قال علی بن أبی طالب قال علیه السّلام.

144
المتن

أبو علی ابن راشد و غیره فی خبر طویل: أنه اجتمعت عصابه الشیعه بنیسابور و اختاروا محمد بن علی النیسابوری، فدفعوا إلیه ثلاثین ألف دینار و خمسین ألف درهم و شقّه من الثیاب، و أتت شطیطه بدرهم صحیح و شقّه خام من غزل یدها تساوی أربعه دراهم فقالت: إن اللّه لا یستحیی من الحق.

قال: فثنّیت درهمهما و جاءوا بجزء فیه مسائل ملئ سبعین ورقه- فی کل ورقه مسأله و باقی الورق بیاض- لیکتب الجواب تحتها، و قد حزمت کل ورقتین بثلاث حزم و ختم علیها بثلاث خواتیم علی کل حزام خاتم، و قالوا: ادفع إلی الإمام لیله و خذ منه فی غد ...، إلی أن قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:133

فأخذ درهم شطیطه و إزارها، ثم استقبلنی و قال: إن اللّه لا یستحیی من الحق. فقال الإمام الکاظم علیه السّلام: یا أبا جعفر، أبلغ شطیطه سلامی و و أعطها هذه الصرّه- و کانت أربعین درهما- ثم قال: و أهدیت لها شقه من أکفانی من قطن قریتنا صیدا قریه فاطمه علیها السّلام و غزل أختی حلیمه ابنه أبی عبد اللّه جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام.

ثم قال: و قال لها ستعیشین تسعه عشر یوما من وصول أبی جعفر و وصول الشقه و الدراهم.

فأنفقی علی نفسک منها سته عشر درهما و اجعلی أربعه و عشرین صدقه عنک و ما یلزم عنک، و أنا أتولّی الصلاه علیک. فإذا رأیتنی یا أبا جعفر فاکتم علیّ فإنه أبقی لنفسک. ثم قال: و اردد الأموال إلی أصحابها ....

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 291.

2. بحار الأنوار: ج 48 ص 73 ح 100.

3. الثاقب فی المناقب: ص 439 ح 376.

4. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 224.

5. الدمعه الساکبه: ج 7 ص 21.

6. الخرائج: ص 328.

الأسانید:

فی الثاقب فی المناقب: عن عثمان بن سعید، عن أبی علی بن راشد، قال.

145
المتن

عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، قال: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم جالسا و عنده علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فقال: و الذی بعثنی بالحق نبیا ما علی وجه الأرض خلق أحبّ إلی اللّه عز و جل و لا أکرم منّا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:134

المصادر:

1. بحر المعارف: ص 487.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 66 ح 8.

146
المتن

عن النعمان بن بشیر: استأذن أبو بکر علی المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، فسمع عائشه عالیا و هی تقول: و اللّه لقد عرفت أن فاطمه و علیا أحبّ إلیک منی و من أبی، مرّتین أو ثلاثا. و استأذن أبو بکر فأهوی علیا علیه السّلام فقال: یا بنت فلان، أ لا سمعتک ترفعین صوتک علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. إتحاف السائل: ص 29.

2. مسند أحمد: ج 4 ص 275.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 165 ح 7، عن مسند أحمد.

147
المتن

قال السید شرف الدین: أجمع أهل البیت علیهم السّلام و تصافق أولیاء و هم فی کل خلف علی أن القربی هنا إنما هم علی و فاطمه و ابناهما علیهم السّلام، و إن الحسنه فی الآیه إنما هی مودّتهم، و أن اللّه تعالی غفور شکور لأهل ولایتهم، و هذا عندنا من الضروریات المفروغ عنها، و فیه صحاح متواتره من أئمه العتره الطاهره علیهم السّلام، و إلیک ما هو مأثور عن غیرهم.

المصادر:

الکلمه الغراء: ص 26.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:135

148
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه- له الحمد- عرض حبّ علی و فاطمه و ذریتهما علیهم السّلام علی البریه، فمن بادر منهم بالإجابه جعل منهم الرسل، و من أجاب بعد ذلک جعل منهم الشیعه، و إن اللّه جمعهم فی الجنه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 191.

2. المناقب المرتضویه: ص 97، علی ما فی الإحقاق.

3. خلاصه المناقب، علی ما فی المناقب المرتضویه.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 161 ح 1، عن المناقب المرتضویه.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 58.

6. إحقاق الحق: ج 9 ص 191.

7. المناقب المرتضویه: ج 2 ص 80، علی ما فی الإحقاق.

8. القطره: ج 2 ص 80.

149
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما تکاملت النبوه لنبی حتی أقرّ بفضلها و محبتها علیها السّلام.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 161 ح 2، عن فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 86، عن مدینه المعاجز.

3. مدینه المعاجز، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

4. جزاء أعداء الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:136

150
المتن

عن جمیع بن عمیر، قال: دخلت مع أمّی علی عائشه، فسمعتها من وراء الحجاب و هی تسألها عن علی علیه السّلام فقالت: تسألینی عن رجل- و اللّه- ما أعلم رجلا کان أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من علی علیه السّلام، و لا فی الأرض امرأه کانت أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من فاطمه علیها السّلام، و کان صلّی اللّه علیه و آله یقبّلها فی فیها و یمصّها بلسانه.

المصادر:

1. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 121، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 19 ص 101، عن أهل البیت علیهم السّلام.

3. المستدرک علی الصحیحین، علی ما فی أهل البیت علیهم السّلام.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 162 ح 4.

5. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 254، بتفاوت فیه.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 161 ح 2، عن الأمالی للطوسی.

7. صحیح الترمذی: ج 5 ص 701 ح 3874، باختصار.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: أبو عمر، عن أبی العباس، عن محمد بن أحمد، قال: حدثنا عباد بن ثابت، قال: حدثنا علی بن صالح، عن أبی إسحاق الشیبانی، قال: و حدثنی یحیی بن عبد الملک بن أبی غنیه و عباد بن الربیع و عبد اللّه بن أبی غنیه، عن أبی إسحاق، عن جمیع بن عمیر.

151
المتن

قال بریده: سألت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أیّ النساء أحبّ إلیک؟ قال فاطمه علیها السّلام. قلت: من الرجال؟ قال: زوجها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:137

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 163.

2. فضائل العشره، علی ما فی العوالم.

3. صحیح الترمذی: ج 5 ص 698 ح 3868، عن فی العوالم.

4. فضائل الصحابه، علی ما فی العوالم.

5. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 64 ح 154، بتغییر فیه.

6. جمع الفوائد: ج 2 ص 641 ح 8966، بزیاده فیه.

7. جامع الأصول: ج 1 ص 81 ح 6659.

8. روضات الجنات: ج 8 ص 121.

9. روضات الجنات: ج 8 ص 190.

10. الریاض النضره: ج 3 ص 104.

11. عارضه الأحوذی: ج 13 ص 247، بتغییر.

152
المتن

عن جابر بن عبد اللّه: إنه افتخر علی و فاطمه علیهما السّلام بفضائلهما، فأخبر جبرئیل النبی صلّی اللّه علیه و آله:

أنهما قد أطالا الخصومه فی محبّتک، فاحکم بینهما. فدخل و قصّ علیهما مقالتهما، ثم أقبل علی فاطمه علیها السّلام و قال: لک حلاوه الولد و له عزّ الرجال و هو أحبّ إلیّ منک. فقالت فاطمه علیها السّلام: و الذی اصطفاک و اجتباک و هداک و هدی بک الأمه لا زلت مقرّه له ما عشت.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 111.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 38، عن المناقب.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 165، عن المناقب.

153
المتن

عن أبی هاشم مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال: کانت أمی أمه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، هو أعتق أبی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:138

و أمّی: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جاء من المسجد فوجد علیا و فاطمه علیهما السّلام مضطجعین و قد غشیتهما الشمس. فقام عند رءوسهما، علیه کساء خیبری فمدّه دونهم ثم قال:

قوما أحب باد و حاضر، ثلاث مرات؛ أخرجه أبو موسی.

المصادر:

1. أسد الغابه: ج 5 ص 314، علی ما فی فضائل الخمسه علیهم السّلام.

2. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 187.

3. الإصابه: ج 4 ص 211، علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 9 ص 245.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 165 ح 9.

154
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: أخبرنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن أول من یدخل الجنه أنا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فقلت: یا رسول اللّه! فمحبّونا؟ قال: من ورائکم.

المصادر:

1. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 69 ح 167.

2. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 151.

155
المتن

قال الجندی فی ذکر أهل بیت رسول اللّه علیهم السّلام: أما فاطمه علیها السّلام فتمشی مشیه أبیها، و هی أحبّ الناس إلیه، و کانت آخر من یراه إذا خرج لغزو أو سفر و أول من یراه إذا رجع.

المصادر:

فی السیره النبویه: ص 359.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:139

156
المتن

قیل فی أحوال عبد الزهراء الکعبی و شده حبّه لسیدتها فاطمه الزهراء علیها السّلام:

أنه کان یوم میلاده یوم میلاد سیده نساء العالمین فاطمه الزهراء علیها السّلام و لذلک سمّی ب «عبد الزهراء»، و کان یوم وفاته یوم وفاتها، و کفی بذلک صدقه ذات معنی عمیق ....

المصادر:

الحسین علیه السّلام قتیل العبره لعبد الزهراء الکعبی: ص 7 فی المقدمه.

157
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: فقلت: یا رسول اللّه، أ هی- أی فاطمه علیها السّلام- أحبّ إلیک أم أنا؟ قال: هی أحبّ إلیّ منک و أنت أعزّ علیّ منها.

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 147.

2. کنز العمال: ج 13 ص 94، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

3. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 93، 97، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

4. نظم درر السمطین: ص 138، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

5. جامع العلوم: ص 138، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

6. البدایه و النهایه: ج 7 ص 341، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

7. الجامع الصغیر: ص 169، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

8. المحاسن المجتمعه: ص 188، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

9. التذکره لسبط بن الجوزی: ص 316، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

10. الفائق للزمخشری، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

11. ینابیع الموده: ص 196، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

12. فرائد السمطین: ج 2 ص 62 ح 387، فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

13. بهجه الآمال: ج 7 ص 559، بتفاوت یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:140

14. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 47، شطرا منه.

15. کنز العمال: ج 12 ص 109 ح 34225.

16. الجامع الصغیر: ج 2 ص 209 ح 5836.

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أنبأنی محمد بن أحمد، و إبراهیم بن عماد الدین بقراءتی علیه بروایتهما، عن علی بن أبی عبد اللّه، أنبأنا محمد بن ناصر، قال: أنبأنا محمد بن الحسن، قال: أنبأنا محمد بن إسحاق، قال: حدثنا حاتم بن عقیل، حدثنا یحیی بن إسماعیل، حدثنا یحیی الحمانی، حدثنا ابن عیینه، عن ابن أبی نجیح، عن أبیه، أنه سمع رجلا یقول: سمعت علیا علیه السّلام علی منبر الکوفه.

158
المتن

قال المرندی: و فی روایه أنه إذا حضر ملک الموت لقبض روح عبد من عباد اللّه، فإن کان هو من محب فاطمه علیها السّلام و محب أولادها، جاء ملک الرحمه من عند فاطمه علیها السّلام و یقول لعزرائیل: ارفق لهذا العبد فإنه کان یحبّنی و یحبّ أولادی و لیّن له لحبّه لی و لأولادی فی دار الدنیا. فقال ملک الموت: سمعا و طاعه. فقبضه بلین؛ فکأنه یستریح هذا المؤمن، لا یحسّ ألم الموت أبدا.

و إذا أدخلوه علی القبر، جاء ذلک الملک من عند السیده فاطمه علیها السّلام و یقول: یا قبر، ارفع ضغطتک و ظلمتک و ضیق لحدک عن هذا المؤمن لأنه من محبّینا. فقال: سمعا و طاعه، فوسّع القبر لأمر فاطمه علیها السّلام.

و دخل النکیر و المنکر علی القبر، فجاء ذلک الملک من عند فاطمه علیها السّلام و قال: تقول فاطمه علیها السّلام: إن حساب هذا العبد علینا، لأنه یحبّ ولدی المظلوم و یبکی علیه فی دار الدنیا. فیترکه الملکان و یخرجان من القبر بدون السؤال عنه.

و إذا حضر الخلائق فی عرصات المحشر؛ قائمین تحت الشمس و الأرض کالنحاس المذاب، ینادی ملک من قبل فاطمه علیها السّلام: أین الذین یحبّون فاطمه علیها السّلام و أولادها

الموسوعه الکبری عن

فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:141

فی دار الدنیا؟ فیرکبونهم علی مراکب النور و ینزلونهم فی ظلّ العرش لئلا یمسّهم الشمس.

و إذا حضر الخلائق فی موقف الحساب، جاء رسول من قبل السیده فاطمه علیها السّلام و یقول: إن فاطمه علیها السّلام یقول: إن حساب محبّنا علینا فلا یتعرّضوا لها. فیقولون: سمعا و طاعه.

و إذا جمع الخلائق عند الصراط الذی طوله ثلاثه آلاف سنه و هو أدقّ من الشعر و أحدّ من السیف و أظلم من اللیل، فیعلو من الناس صوت: وا نفسی وا نفسی، و بعضهم معلّقون بالصراط، و بعضهم أخذه نار جهنم، و بعضهم معلّقون من أبدانهم علی الصراط، و بعضهم علی نار جهنم. فإذا یجی ء رسول من عند فاطمه علیها السّلام و یأمر ملائکه الرحمه، فیرکبون محبّی فاطمه علیها السّلام و أولادها علی أکتافهم و یطیرون و یجیزون علی الصراط و یدخلونهم الجنه.

المصادر:

لوامع الأنوار للمرندی: ص 85.

159
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: أحبّ أهلی إلیّ فاطمه علیها السّلام، من أبغضها فقد أبغضنی، فإنما هی بضعه منی، أحبّ ما سرّها و أکره ما ساءها.

المصادر:

1. إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح علیهم السّلام: ص 133.

2. الدره الیتیمه: ص 3، شطرا من صدرها.

3. الجامع الصغیر: ج 1 ص 37 ح 203، شطرا منه.

4. المعجم الکبیر: ج 22 ص 403.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:142

0

16
المتن

قال کازر فی تفسیره: ... أنه یقال للملائکه: إن هذه ودائع عندکم لشیعه علی و فاطمه علیهما السّلام إلی یوم القیامه. فإذا کان یوم القیامه، قوموا علی الصراط و انظروا إلی من مرّ بکم، فإذا کان فی قلبه مثقال حبه من محبه فاطمه و ولدها علیهم السّلام اعطوا من هذا الجواز؛ و هو جواز للجنه و براءه من النار بلا حساب، و هذا حکم أنا حکمت به قبل أن أخلق الخلق.

و إذا کان یوم القیامه، أقوم علی الصراط و هذه الملائک یقومون عندی و فی أیدیهنّ هذه الطوامیر.

فإذا مرّ بنا واحد من شیعتنا و محبینا، یعطی واحدا من هذا المکتوب فی یده الیمنی و فیه هذا العنوان: براءه من العلی الجبار لشیعه علی و فاطمه من النار. و یأتون لهم نجائب من نور؛ سرجها من یاقوت أحمر و فرس عبقریّ، علیه حریر أخضر. و فیرکبونها أولیاؤنا ....

المصادر:

تفسیر جلاء الأذهان و جلاء الأحزان: ج 7 ص 38.

161
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: أ لا أحدّثک عنی و عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام؟ و کانت من أحبّ أهله إلیه ....

المصادر:

1. إتحاف الطالب: ص 220 ح 223.

2. کنز العمال: ج 12 ص 108 ح 34218، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:143

162
المتن

عن أسامه: سئل النبی صلّی اللّه علیه و آله: أیّ الناس أحبّ إلیک؟ قال: فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 133.

2. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 125.

3. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 131، بتفاوت سیر.

4. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 157.

5. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 333.

6. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 337.

7. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 338.

8. أسد الغابه: ج 7 ص 223.

9. عارضه الأحوذی: ج 13 ص 251.

10. التاج الجامع: ج 3 ص 355.

الأسانید:

فی سیر أعلام النبلاء: ابن إسحاق، عن ابن قسیط، عن محمد بن أسامه، عن أبیه.

163
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لمّا خلق اللّه آدم و نفخ فیه من روحه، التفت آدم یمنه العرش فإذا خمسه أشباح ...، إلی أن قال اللّه تعالی:

آلیت علی نفسی أنه لا یأتینی أحد و فی قلبه مثقال حبه من خردل من محبه أحدهم إلا أدخلته جنتی، و آلیت بعزتی أنه لا یأتینی أحد و فی قلبه مثقال حبه من خردل من بغض أحدهم إلا أدخلته ناری.

یا آدم، هؤلاء صفوتی من خلقی، بهم أنجی من أنجی و بهم أهلک من أهلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:144

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 27 ص 5، عن قصص الأنبیاء.

2. قصص الأنبیاء، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی قصص الأنبیاء: بالإسناد إلی الصدوق، عن إبراهیم بن هارون، عن أبی بکر أحمد بن محمد، عن محمد بن یزید القاضی، عن قتیبه بن سعید، عن اللیث بن سعد و إسماعیل بن جعفر، عن أبیه، عن أبی هریره، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:145

الفصل الثانی أعداؤها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:146

فی هذا الفصل
اشاره

یعرف حال أعداء فاطمه علیها السّلام بأن مشیهم علی وجه الأرض حرام إلی أن تقوم الساعه بقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، بمعنی أنه لیس لأعدائها حق الحیاه فی دار الدنیا علی وجه الأرض، فإن الأرض من صداقها.

و هذا بالإضافه إلی أن خلق الأرض بطفیلها، فالأرض کلها ملک لفاطمه علیها السّلام و لا ترضی المشی و السکونه لأعدائها فی ملکه. فیحرم مشی أعدائها علیها. و هذا جزاء أعدائها فی دار الدنیا، و لهم فی الآخره عذاب ألیم و نکال مهین.

و ما قلنا فی فضل حبّ فاطمه علیها السّلام و محبیها فی الفصل السابق، ینعکس فی أعدائها فإن الأشیاء تعرف بأضدادها. فلا نطیل الکلام فی هذا الفصل فی مقدمته و نورد من الروایات و الآثار ما وصل إلینا.

یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 76 حدیثا:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:147

خلق نور فاطمه علیها السّلام قبل أن یخلق الأرض و السماء، فطم أعداء فاطمه علیها السّلام عن حبّها، إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله محبّ لمحبّ علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و مبغض لمبغضهم، حال أعداء فاطمه علیها السّلام فی المحشر کما فی الآیه: «فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ وَ لا صَدِیقٍ حَمِیمٍ». «1»

إن الفرفخ بقله فاطمه علیها السّلام و تسمیه بنو أمیه لها ب «البقله الحمقاء» لعداوه فاطمه علیها السّلام و بغض أهل البیت علیهم السّلام.

إن ربع الدنیا و الجنه و النار مهر فاطمه علیها السّلام و إدخالها أولیاؤها الجنه و أعداؤها النار.

إن مشی مبغض فاطمه علیها السّلام علی الأرض حرام لأن الأرض من صداقها.

ذکر نبذه من أسماء أعداء فاطمه

علیها السّلام و فعالهم تصریحا أو کنایه و إشاره بالاختصار فی 26 موردا.

إقامه الحدّ علی الحمیراء بعد ظهور المهدی علیه السّلام لفریتها علی أم إبراهیم و الانتقام منها لابنه محمد صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام.

ذکر قصه جبل کمد و هو واد من أودیه جهنم و ذکر أسماء من فیه، و هو من بین طریق مکه و مدینه.

خلق آدم و رؤیته أشباح الخمسه الطیبه علیهم السّلام.

ذکر ظالمی فاطمه علیها السّلام و ذریتها و شیعتها و مکانهم و مأوی محبّی فاطمه علیها السّلام.

لقاء فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند الحوض و سقایه النبی صلّی اللّه علیه و آله شیعه فاطمه علیها السّلام و محبیها و طرد أعدائها و مبغضیها.

مکتوب علی باب الجنه: لا إله إلا اللّه ...، علی ناکرهم و باغضهم لعنه اللّه.

ذکر محبی فاطمه و علی علیهما السّلام و أعدائها.

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 101.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:148

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام: أنا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم.

جزاء الموالین و المنکرین لولایه النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

إن محبّ علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام مؤمن و مبغضهم کافر و مأواه النار.

ذکر تولّی علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و التبری من أعدائهم و کلام زید بن علی مع البتریه.

إن الظالم لأهل البیت علیهم السّلام عذابهم مع المنافقین فی الدرک الأسفل من النار.

حال باغض علی و فاطمه علیهما السّلام عند اللّه تعالی.

اجتماع النبی صلّی اللّه علیه و آله

و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی الیوم التاسع من ربیع الأول و ذکر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله برکه ذلک الیوم و فضله و ما وقع فیه.

فی ذکر أن إجماع الشیعه الإمامیه علی أن المهاجم علی بیت فاطمه علیها السّلام ولد زنا، و فی الحدیث أن ولد الزنا لا ینجب، و عنهم علیهم السّلام أن علامه ولد الزنا بغضنا أهل البیت و مبغض أهل البیت کافر، و الأمر بإحراق بیت فاطمه و علی و الحسنین علیهم السّلام من غایه الکفر و النفاق لا منتهی له.

إن الجاحد لولایه أهل البیت علیهم السّلام حرام له الجنه و ظلّ العرش.

ذکر حال أبی بکر و عمر و إرجاعهما فی عالم الدنیا و عذابهما و شرح حال الزهراء علیها السّلام و ظلاماتها من عمر و قنفذ و خالد بن الولید.

فی ذکر المذاهب الباطله و القائلین بألوهیه محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام.

فی ذکر القصاص من الرجلین و قتلهما فی کل یوم و لیله ألف قتله ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:149

کلمه الصادق علیه السّلام فی إعجابه أقاویل الناس فی علی علیه السّلام بین القائلین أنه رب معبود و القائلین أنه عبد عاص للمعبود ....

فی زیاره مولاتنا فاطمه علیها السّلام: ... إنی ولی لولیک و عدو لعدوک ....

کلمه فاطمه الزهراء علیها السّلام لعمر بعد قصه الهجوم و تهدیده بالدعاء علیه فی نزول البلاء.

محاجّه أمیر المؤمنین علیه السّلام فی المسجد بعد أخذ أبی بکر فدکا و إخراج وکیل فاطمه علیها السّلام.

قصه حارث بن عمر الفهری فی غدیر خم و نزول العذاب علیه و نزول جندله علی هامته و نزول الوحی

إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله: «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ...» «1».

کلمه کاشف الغطاء فی نسب معاویه بأن حمل هند به کان من عمر ....

فی ذکر الکبائر السبع، منها قذف المحصنات کارتکابهم بقذف فاطمه الطاهره علیها السّلام.

من نمازج شعر مهیار فی مدح أهل البیت علیهم السّلام.

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی ذکر علی و فاطمه علیهما السّلام.

کلام ابن میثم البحرانی فی ضغن عائشه و العداوه بینها و بین فاطمه علیها السّلام.

قول أبی جعفر المنصور العباسی لمحمد بن عبد اللّه بن حسن بن حسن بن علی بن أبی طالب: (یا ابن اللخناء)، و محاجته أنها أیّ فاطمه علیها السّلام؟ و جواب المنصور: و لا واحده من هؤلاء.

کلام الشوشتری فی عداوه المتوکل العباسی لأهل البیت علیهم السّلام بالخصوص مع الزهراء علیها السّلام و منع زیاره الحسین علیه السّلام و تخریب قبره ....

______________________________

(1). سوره المعارج: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:150

فی ذکر کید أعداء آل محمد علیهم السّلام و کیدهم علیا و فاطمه علیهما السّلام.

فی بغض عائشه لأمیر المؤمنین علیه السّلام و مقتها الخدیجه و تعدّی عداوتها إلی ابنتها فاطمه علیها السّلام.

فی زیاره فاطمه علیها السّلام و ذکر إیذائها و ظلمها و کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیها، إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام من فتنه الظالمین بعده و قولهم علیهم السّلام له: الصبر لأمر اللّه و قضائه.

فی ذکر المنافقین زمن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و زمن أمیر المؤمنین و الأئمه علیهم السّلام.

کلام المفید فی آیه: «أَذِلَّهٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَی الْکافِرِینَ» «1» و ذکر ظلم فاطمه علیها السّلام

و إدخال الذلّ علی ولدها و شیعتها.

فی ذکر قاتل فاطمه علیها السّلام و شرح کیفیه شهاده فاطمه المعصومه علیها السّلام، قصه موسی بن عبد اللّه بن الحسن و أبیه بمکه مع رجل من أهل الطائف و ما جری بینهما.

ذکر أسماء فاطمه علیها السّلام و أعدائها فی تذکره الأئمه علیهم السّلام.

قصیده الشیخ مفلح الصیمری فی مصائب آل محمد علیهم السّلام.

ذکر قصه أرض فدک و سهمه من خیبر و هجره فاطمه علیها السّلام أبا بکر.

ذکر ضرب أبی لؤلؤ عمر بن الخطاب و شقّ بطنه و تمنّی أمیر المؤمنین علیه السّلام حیاه فاطمه علیها السّلام و رؤیته قتل عمر.

مکالمه عیسی الضریر و الإمام الکاظم علیه السّلام و ذکر الوقائع بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله.

فی ذکر المذاهب الباطله و الحلول و شیعه علی بن أبی طالب علیه السّلام.

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی القیامه فی لمّه من نسائها و حال قتله الحسین علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره المائده: الآیه 54.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:151

فی أن الجاهل لظلم أهل البیت علیهم السّلام ... شریک مع الظالم لهم.

فی أن عدو أهل البیت علیهم السّلام عدو اللّه و مخالفهم مخالف علی اللّه و مستوجب للعذاب الألیم.

فی أن المتولّین علیا و زوجته و ذریتهما علیهم السّلام فی الجنه و بحبوحه کرامه اللّه و المعادین لهم تضاعف علیهم عذاب اللّه و لعنته.

فی عدم قبول عمل ثلاثه و عدم صعود عملهم إلی السماء: من فی قلبه بغض لأهل البیت علیهم السّلام و ولّی عدوهم و المتولّی لأبی بکر و عمر.

قصه بشار المکاری و ضرب الجلواز رأس امرأه من الشیعه و سوقها إلی الحبس لأجل لعنها علی ظالمی فاطمه علیها السّلام و دعاء الإمام الصادق

علیه السّلام لها فی مسجد السهله و إطلاقها و ما جری فی القصه.

قصه فاطمه علیها السّلام مع عائشه و کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی ردّ عائشه.

قصه عائشه مع عثمان و مطالبتها من بیت المال و طردها و ردّها عثمان.

قصه عمر بن الخطاب عند الموت مع أمیر المؤمنین علیه السّلام عرضه إلی التوبه، امتناعه من قول علی علیه السّلام و موته علی أسوأ حال و فی أنحس الساعات بعد قوله: النار و لا العار.

قصه عائشه و حفصه مع عثمان و مطالبتهما شیئا و ردهما و تذکیر عثمان شهادتهما علی حق فاطمه علیها السّلام.

مجی ء أبی سفیان إلی المدینه و استجارته عن أهل البیت علیهم السّلام و أبی بکر و عمر و ردّهم و إقباله إلی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله و تکلّمه فیها.

کلام السید الرضوی فی ردّ مفتریات و أکاذیب الجبهان علی الشیعه فی فاطمه علیها السّلام.

کلمه الحسن بن علی علیه السّلام فی مروان و لعن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیها و هو فی صلب أبیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:152

کلام النمازی فی ذمّ مبغض فاطمه و أهل البیت علیهم السّلام و أنه کافر حلال الدم و ثواب اللعن علی أعدائهم.

إیذاء خالد بن عبد الملک علی بن أبی طالب علیه السّلام علی المنبر و کلام داود بن قیس الفرّاء.

کلام ابن هانی فی نذر نسوه نحر عشر قلائص لقتل الحسین علیه السّلام.

فی أخبار المنتظر: الخسف بالبیداء و ارتکاب السفیانی أعمالا بعد خروجه.

قصه أبی جهل و فاطمه علیها السّلام فی الطریق و لطمها أبو جهل لطمه شدیده و ما جری بعدها.

من عقائد الغالیه: زعمهم حلول اللّه تعالی فی خمسه

أشخاص؛ فی النبی صلّی اللّه علیه و آله و فی علی و فی الحسن و فی الحسین و فی فاطمه علیهم السّلام.

قصه زید بن علی و خروجه و شهادته بالکوفه.

قصه شیخ فی البصره فی مجلس السلطان و کلامه فی فضل عائشه تشنیعا لها.

قصه رأس الحسین علیه السّلام فی المدینه و نصبه و صراخ نساء آل أبی طالب و کلام مروان فی صراخهنّ.

قصه جعفر الدقّاق و رفیقه مع رجل عالم من أتباع الشافعی المنکر فضائل علی و فاطمه علیهما السّلام و طعنه علیهما ....

کلمه أمیر المؤمنین علیه السّلام لعمر بن الخطاب من إخراجهما عن قبرهما غضّین طریّین و صلبهما علی الدوحات ....

قصه ملک شاه السلجوقی و وزیره مع العلوی و العباسی و ذکر قصه خالد و تسمیته بسیف اللّه المسلول و ما جری بینهما فی أمر خالد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:153

1
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: خلق نور فاطمه علیها السّلام قبل أن یخلق الأرض و السماء ...، و فطم أعداءها عن حبّها.

مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، رقم 3، متنا و مصدرا و سندا.

2
المتن

عن ابن عباس، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم و عنده علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ...، إلی قوله:

ثم رفع یده إلی السماء فقال: اللهم إنی أشهدک أنی محبّ لمن أحبّهم و مبغض لمن أبغضهم و سلم لمن سالمهم و حرب لمن حاربهم و عدو لمن عاداهم و ولی لمن والاهم.

مثل ما مرّ فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 14، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:154

3
المتن

قال جابر لأبی جعفر علیه السّلام: جعلت فداک، حدّثنی بحدیث فی فضل جدتک فاطمه علیها السّلام ...، إلی قوله علیه السّلام:

و اللّه لا یبقی فی الناس إلا شاک أو کافر أو منافق. فإذا صاروا بین الطبقات، نادوا کما قال اللّه تعالی: «فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ وَ لا صَدِیقٍ حَمِیمٍ»، فیقولون: «فَلَوْ أَنَّ لَنا کَرَّهً فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ». «1»

قال أبو جعفر علیه السّلام: هیهات هیهات! منعوا ما طلبوا: «وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ.» «2»

مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 19، متنا و مصدرا و سندا.

4
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: لیس علی وجه الأرض بقله أشرف و لا أنفع من الفرفخ و هو بقله فاطمه علیها السّلام، ثم قال: لعن اللّه بنی أمیه، هم سمّوها بقله الحمقاء بغضا لنا و عداوه لفاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 89 ح 11، عن الکافی.

2. الکافی: ج 6 ص 376.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن عثمان بن عیسی، عن فرات بن أحنف.

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیات 100- 102.

(2). سوره الأنعام: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:155

5
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إن اللّه تبارک و تعالی أمهر فاطمه علیها السّلام ربع الدنیا فربعها لها، و أمهرها الجنه و النار، تدخل أعداءها النار و تدخل أولیاءها الجنه ....

مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 21، متنا و مصدرا و سندا.

6
المتن

قیل للنبی صلّی اللّه علیه و آله: قد علمنا مهر فاطمه علیها السّلام فی الأرض، فما مهرها فی السماء؟ قال: سل عمّا یعنیک ودع ما لا یعنیک. قیل: هذا مما یعنینا یا رسول اللّه. قال: کان مهرها فی السماء خمس الأرض، فمن مشی علیها مبغضا لها و لولدها، مشی علیها حراما إلی أن تقوم الساعه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 113 ح 24، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 128.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 141 ح 36، عن کشف الغمه.

4. کشف الغمه: ح 1 ص 472، بتفاوت فیه.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 145 ح 49، عن مصباح الأنوار.

6. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

7. المحتضر: ص 133، شطرا من ذیل الحدیث.

8. إحقاق الحق: ج 7 ص 277، عن عده کتب.

9. فردوس الأخبار (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

10. ینابیع الموده: ص 264، علی ما فی الإحقاق.

11. المناقب للخوارزمی: ص 229، علی ما فی الإحقاق.

12. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 65، علی ما فی الإحقاق.

13. مفتاح النجا (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

14. تظلّم الزهراء رحمهم اللّه (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:156

15. فرائد السمطین: ص 25، علی ما فی الإحقاق.

16. ینابیع الموده: ص 257، علی ما فی الإحقاق.

17. ینابیع الموده: ص 236، علی ما فی الإحقاق.

18. الطرائف: ج 1 ص 254 ح 353.

19. المنتخب: ص 288.

20. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 286.

21. القطره: ج 1 ص 270.

22. روضه المتقین: ج 1 ص 146.

7
المتن

نذکر فی هذا المجال من أعدائها و خصومها بذکر أسمائهم أو فعالهم تصریحا أو کنایه و إشاره، اقتصارا بأسماء الکتب و أرقام الصفحات و اختصارا مهما یمکن بهذا الاقتصار:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 148 ح 4، عن المناقب: ... هذا ابن أبی قحافه ...، و اللّه لقد أجهر فی خصامی و ألفیته ألدّ فی کلامی ....

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 159 ح 8، عن معانی الأخبار: و قالت: إذا أنا متّ فادفنّی لیلا و لا تؤذننّ

رجلین ....

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 170 ح 11، عن دلائل الإمامه: و کان سبب وفاتها أن قنفذا مولی عمر لکزها بنعل السیف بأمره، و أسقطت محسنا و مرضت من ذلک مرضا شدیدا.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 170 ح 11، عن دلائل الإمامه: و لم تدع أحدا ممن آذاها یدخل علیها.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 171 ح 11، عن دلائل الإمامه: قالت: فو اللّه لقد آذیتمانی.

قال: فخرجا من عندها علیها السّلام و هی ساخطه علیهما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:157

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 182 ح 16، عن المناقب: أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یعلم إذا ماتت أبو بکر و لا عمر و لا یصلّیا علیها.

7. بحار الأنوار: ج 43 ص 182 ح 16، عن المناقب: فهجرته (أی أبا بکر) و لم تکلّمه حتی توفّیت و لم یؤذن بها أبو بکر یصلّی علیها.

8. بحار الأنوار: ج 43 ص 182 ح 16، عن المناقب: و أوصت ... أن لا یشهد أحد جنازتها ممّن ظلمها و أن لا یترک أن یصلّی علیها أحد منهم.

9. بحار الأنوار: ج 43 ص 83 ح 16، عن المناقب: سئل أمیر المؤمنین علیه السّلام عن دفنها لیلا فقال: أنها کانت ساخطه علی قوم کرهت حضورهم جنازتها و حرام علی من یتولّاهم أن یصلّی علی أحد من ولدها.

10. بحار الأنوار: ج 43 ص 192 ح 20، عن روضه الواعظین: قالت: أوصیک أن لا یشهد أحد جنازتی من هؤلاء الذین ظلمونی و أخذوا حقی، فإنهم عدوّی و عدو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

11. بحار الأنوار: ج 43 ص 197 ح 28، عن الاحتجاج: قال الإمام الحسن

علیه السّلام لمغیره:

أنت ضربت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام حتی أدمیتها و ألقت ما فی بطنها، استذلالا منک لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و مخالفه منک لأمره و انتهاکا لحرمته.

12. بحار الأنوار: ج 43 ص 202 ح 31، عن علل الشرائع: ثم قالت: اللهم إنی أشهدک و اشهدوا یا من حضرنی أنهما قد آذیانی فی حیاتی و عند موتی، و اللّه لا أکلّمکما من رأسی کلمه حتی ألقی ربی و أشکوکما إلیه ....

13. بحار الأنوار: ج 43 ص 206 ح 34، عن العلل: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار؟ قال: لأنها أوصت أن لا یصلّی علیها الرجلان الأعرابیان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:158

14. بحار الأنوار: ج 43 ص 218 ح 49، عن مصباح الأنوار: و أوصته أن لا یؤذن بها الشیخین ففعل.

15. بحار الأنوار: ج 43 ص 219 ح 1، عن الأمالی للصدوق: و تقول: إلهی و سیدی، احکم بینی و بین من ظلمنی. اللهم احکم بینی و بین من قتل ولدی.

16. بحار الأنوار: ج 43 ص 223 ح 9، عن ثواب الأعمال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: و یلقی أعداءها و أعداء ذریتها فی جهنم.

17. بحار الأنوار: ج 28 ص 232 ح 17، عن مجالس المفید: قالت فاطمه علیها السّلام فی هجوم القوم علی بیتها: لا عهد لی بقوم أسوأ محضرا منکم ....

18. بحار الأنوار: ج 28 ص 304 ح 48، عن کتاب سلیم: قالت فاطمه علیها السّلام فی وصیته:

أن لا یشهد أحدا من أعداء اللّه جنازتی و لا دفنی و لا الصلاه علیّ ....

19. بحار الأنوار:

ج 30 ص 386: قال زید بن علی الثقفی لعبد اللّه بن الحسن: أتعلم أن فاطمه علیها السّلام ماتت و لم تکلّمهما- یعنی أبا بکر و عمر-، و أوصت أن لا یصلّیا علیها؟

قال: نعم.

20. بحار الأنوار: ج 30 ص 387: و قال: فأشهدک أنی منهما بری ء و أنا علی رأی علی و فاطمه علیهما السّلام.

21. بحار الأنوار: ج 31 ص 228 ح 5، عن الأمالی للصدوق: قال صلّی اللّه علیه و آله: أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعه من ولد الحسین علیهم السّلام حجج اللّه علی خلقه، أعداؤنا أعداء اللّه و أولیاؤنا أولیاء اللّه.

22. بحار الأنوار: ج 37 ص 47 ح 23، عن معانی الأخبار: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: اللهم إنی أشهدک أنی سلم لمن سالمهم و حرب لمن حاربهم و محب لمن أحبهم و مبغض لمن أبغضهم و عدو لمن عاداهم و ولی لمن والاهم، لأنهم منی و أنا منهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:159

23. بحار الأنوار: ج 37 ص 84 ح 52، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا یوما و عنده علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ...، و قوله: اللهم إنی أشهدک أنی محب لمن أحبّهم، مبغض لمن أبغضهم، سلم لمن سالمهم و حرب لمن حاربهم و عدو لمن عاداهم و ولی لمن والاهم.

24. بحار الأنوار: ج 99 ص 220 فی ذکر السلام و الصلاه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله: اللهم صلّ علی الصدیقه السیده المفقوده .... اللهم صلّ علی محمد و علی آل محمد،

و أعل کعبها و أکرم مآبها و أجزل ثوابها و ادن منک مجلسها و شرّف لدیک مکانها و مثواها، و انتقم لها من عدوّها و ضاعف العذاب علی من ظلمها و النقمه علی من غصبها و خذلها. یا رب بحقّها إنک علی کل شی ء قدیر.

25. إحقاق الحق: ج 9 ص 261، عن مفتاح النجا: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من أحبّ هؤلاء فقد أحبّنی و من أبغضهم فقد أبغضنی؛ یعنی الحسن و الحسین و فاطمه و علیا علیهم السّلام.

26. الاختصاص: ص 180: قالت علیها السّلام: سألتک بحق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا أنا متّ ألا یشهدانی و لا یصلّیا علیّ. قال: فلک ذلک. فلما قبضت، دفنها لیلا فی بیتها.

8
المتن

قال أبو جعفر علیه السّلام: أما لو قام قائمنا علیه السّلام، لقد ردّت إلیه الحمیراء حتی یجلدها الحدّ و حتی ینتقم لابنه محمد فاطمه علیها السّلام منها. قلت: جعلت فداک! و لم یجلدها الحدّ؟ قال:

لفریتها علی أم إبراهیم. قلت: فکیف أخّره اللّه للقائم علیه السّلام؟ فقال له: لأن اللّه تبارک و تعالی بعث محمدا صلّی اللّه علیه و آله رحمه و بعث القائم علیه السّلام نقمه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 242 ح 8، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ص 580.

3. بحار الأنوار: ج 52 ص 314 ح 9، عن العلل.

4. إثبات الهداه: ج 3 ص 498.

5. مستدرک الوسائل: ج 18 ص 92.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:160

الأسانید:

عن العلل: ماجیلویه، عن عمّه، عن البرقی، عن أبیه، عن محمد بن سلیمان، عن داود بن النعمان، عن عبد الرحیم، قال: قال لی أبو جعفر علیه السّلام.

9
المتن

قال الأرجانی: صحبت أبا عبد اللّه علیه السّلام طریق مکه من المدینه ... إلی أن ذکر قصه جبل کمد و هو واد من أودیه جهنم، و ذکر أسماء من فیه، منهم قتله الحسین علیه السّلام و الرجلان ...،

قاتل أمیر المؤمنین علیه السّلام و قاتل فاطمه و محسن و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فأما معاویه و عمر فما یطمعان فی الخلاص، و معهم کل من نصب لنا العداوه و أعان علینا بلسانه و یده و ماله ....

المصادر:

1. کامل الزیارات: ص 326.

2. بحار الأنوار: ج 25 ص 372 ح 24.

3. الاختصاص: ص 341.

4. بحار الأنوار: ج 30 ص 189 ح 50، عن کامل الزیارات.

5. تأویل الآیات الباهره: ج 2 ص 885 ح 12.

الأسانید:

فی کامل الزیارات: محمد الحمیری، عن أبیه، عن علی بن محمد بن سلیمان، عن محمد بن خالد، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن عبد اللّه بن الأصم، عن عبد اللّه بن بکر الأرجانی، قال.

10
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لمّا خلق اللّه آدم و نفخ فیه من روحه، التفت آدم یمنه العرش فإذا خمسه أشباح ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:161

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم الآخر، متنا و مصدرا و سندا.

11
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا سلمان، من أحبّ فاطمه ابنتی علیها السّلام فهو فی الجنه معی ...، إلی قوله: ویل لمن یظلمها و یظلم ذریتها و شیعتها.

کما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم الأول، متنا و مصدرا و سندا.

12
المتن

قال أبو ذر: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی قولها علیها السّلام: یا أبت! أین ألقاک؟ قال:

تلقانی عند الحوض و أنا أسقی شیعتک و محبیک و أطرد أعداءک و مبغضیک ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 78، متنا و مصدرا و سندا.

13
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: لما عرج بی إلی السماء، رأیت علی باب الجنه مکتوبا: لا إله إلا للّه، محمد رسول اللّه، علی ولی اللّه، الحسن و الحسین سبطا رسول اللّه، و فاطمه الزهراء صفوه اللّه، علی ناکرهم و باغضهم لعنه اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:162

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 76 ح 41، عن الفضائل.

2. الفضائل، علی ما فی البحار.

3. إحقاق الحق: ج 15 ص 90.

4. أرجح المطالب: ص 30، 312، علی ما فی الإحقاق.

5. تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 170.

6. ما ذا تقضون: ص 476.

الأسانید:

فی الفضائل: سلیمان بن مهران، عن جابر، عن مجاهد، عن ابن عباس.

14
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن علیا علیه السّلام وصیّی و خلیفتی، و زوجته فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ابنتی، و الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه ولدای، من والاهم فقد والانی، و من عاداهم فقد عادانی، و من ناواهم فقد ناوانی، و من جفاهم فقد جفانی، و من برّهم فقد برّنی.

و صل اللّه من وصلهم، و قطع من قطعهم، و نصر من أعانهم، و خذل من خذلهم.

اللهم من کان له من أنبیائک و رسلک ثقل و أهل بیت، فعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أهل بیتی و ثقلی، فأذهب اللّه عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 162 المصادر: ..... ص : 162

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 283.

2. بحار الأنوار: ج 37 ص 35 ح 2، عن الأمالی للصدوق.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: أبی و ابن مسرور، عن ابن عامر، عن المعلّی، عن جعفر بن سلیمان، عن عبد اللّه بن الحکم، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:163

15
المتن

عن زید بن أرقم، قال: خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إذا علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فقال: أنا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 43 ح 18، عن الأمالی للصدوق و بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. الأمالی للصدوق: ص 214.

3. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 143، علی ما فی البحار.

4. إحقاق الحق: ج 18 ص 411.

5. المعجم الصغیر: ج 2 ص 3، علی ما فی الإحقاق.

6. المعجم الکبیر: ج 5 ص 207، علی ما فی الإحقاق.

7. ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ دمشق: ص 100، علی ما فی الإحقاق.

8. کنز العمال: ج 16 ص 252، علی ما فی الإحقاق.

9. مناقب سیدنا علی کرّم اللّه وجهه: ص 27، علی ما فی الإحقاق.

10. وسیله المال: ص 77، علی ما فی الإحقاق.

11. تعلیقات المرسی علی تذکره القرطبی: ص 82، علی ما فی الإحقاق.

12. الإدراک لتخریج أحادیث الأشراک: ص 49، علی ما فی الإحقاق.

13. مناقب علی بن أبی طالب لابن المغازلی: ص 63، علی ما فی الإحقاق.

14. کنز العمال: ج 13 ص 84، علی ما فی الإحقاق.

15. موده القربی: ص 107، علی ما فی الإحقاق.

16. الدره الیتیمه (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

17. مرآه المؤمنین: ص 16، علی ما فی الإحقاق.

18. قره العینین: ص 120، علی ما فی الإحقاق.

19. مرآه المؤمنین: ص 84، علی ما فی الإحقاق.

20. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 8، 227، علی ما فی الإحقاق.

21. إحقاق الحق: ج 25 ص 237.

22. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 44.

23. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص

70.

24. جواهر المطالب: ص 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:164

25. الصراط المستقیم: ج 3 ص 91.

26. عارضه الأحوذی: ج 13 ص 248، بتفاوت.

27. الاعتقادات للصدوق: ص 81.

28. رأب الصدع: ج 1 ص 304.

29. العمده: ص 51.

30. عبقات الأنوار: مجلد غدیر خم ص 229.

الأسانید:

1. فی الأمالی للصدوق: ابن الصلت، عن ابن عقده، عن إبراهیم بن محمد بن إسحاق، عن محمد بن إسحاق، عن صباح، عن السدّی، عن صبیح، عن زید بن أرقم، قال.

2. فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: یحیی بن محمد الجوانی، عن الحسین بن علی الداعی، عن جعفر بن محمد الحسینی، عن محمد بن عبد اللّه الحافظ، عن محمد بن یعقوب، عن العباس بن محمد الدوری، عن مالک بن إسماعیل، عن أسباط بن نصر، عن السدی.

3. فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: بهذا الأسناد، عن محمد بن عبد اللّه، عن المنذر، عن أبیه، عن جده، عن سلیمان بن قرم، عن ابن الحجّاف، عن إبراهیم بن عبد اللّه بن صبیح، عن أبیه، عن جده، عن زید بن أرقم.

16
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لما أسری بی إلی السماء، قال لی العزیز: ...، إلی أن قال:

یا محمد، خلقتک و خلقت علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أشباح نور من نوری و عرضت ولایتکم علی السماوات و أهلها و علی الأرضین و من فیهنّ. فمن قبل ولایتکم کان عندی من الأظفرین «1»، و من جحدها کان عندی من الکفار.

یا محمد، لو أن عبدا عبدنی حتی ینقطع کالشنّ البالی ثم أتانی جاحدا لولایتکم، ما غفرت له حتی یقرّ بولایتکم.

______________________________

(1). فی بعض النسخ: من الأطهرین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:165

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 62 ح 30، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 5.

3. تفسیر فرات: ص 7.

الأسانید:

1. فی تفسیر فرات: عبید بن کثیر، عن محمد بن جنید، عن یحیی بن یعلی، عن إسرائیل، عن جابر بن یزید، عن أبی جعفر علیه السّلام.

2. فی تفسیر فرات: و حدثنا جعفر بن محمد بن سعید، عن الحسن بن الحسین، عن یحیی بن یعلی: مثله.

17
المتن

عن أبی ذر الغفاری فی قوله تعالی: «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ» «1»، قال:

أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب و فاطمه علیهما السّلام، یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان؛ الحسن و الحسین علیهما السّلام. فمن رأی مثل هؤلاء الأربعه؟ لا یحبّهم إلا مؤمن و لا یبغضهم إلا کافر. فکونوا مؤمنین بحبّ أهل البیت علیهم السّلام و لا تکونوا کفارا ببغض أهل البیت علیهم السّلام فتلقوا فی النار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 64 ح 35، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 177.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: علی بن محمد بن مخلّد معنعنا، عن أبی ذر الغفاری.

______________________________

(1). سوره الرّحمن: الآیه 19.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:166

18
المتن

عن سدیر، قال: دخلت علی أبی جعفر علیه السّلام و معی سلمه بن کهیل و أبو المقدام ثابت الحدّاد و سالم بن أبی حفصه و کثیر النواء و جماعه معهم و عند أبی جعفر علیه السّلام أخوه زید بن علی علیه السّلام، فقالوا لأبی جعفر علیه السّلام:

نتولّی علیا و حسنا و حسینا علیهم السّلام و نتبرّأ من أعدائهم. قال: نعم. قالوا: نتولّی أبا بکر و عمر و نتبرّأ من أعدائهم. قال: فالتفت إلیهم زید بن علی و قال لهم: أ تتبرّءون من فاطمه علیها السّلام؟! بترتم أمرنا بترکم اللّه. فیومئذ سمّوا البتریّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 69 ص 178 ح 1.

2. رجال الکشّی: ص 205.

3. المهذّب البارع: ج 5 ص 416.

4. عوالم العلوم: ج 19 ص 421 ح 1، عن رجال الکشّی.

الأسانید:

فی رجال الکشّی: سعد بن جناح، عن علی بن محمد بن یزید، عن ابن عیسی، عن الأهوازی، عن فضاله، عن الحسین بن عثمان، عن سدیر.

19
المتن

روی عن علی علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: الویل لظالم أهل بیتی علیهم السّلام؛ عذابهم مع المنافقین فی الدرک الأسفل من النار.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 470.

2. موده القربی: ص 109، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:167

20
المتن

قال النباطی البیاضی فی ردّ الشبهات الوارده من مخالفیه: ... و لما حدث الخدری أبا بکر بقول النبی صلّی اللّه علیه و آله: من أحبّ أن یلقی اللّه و هو علیه عصبان «1» فلیبغضن علیا و فاطمه علیهما السّلام، منعه.

و شکّ أنس فی قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن علیا علیه السّلام یدخل فیأکل معه من الحلواء فلم یتیقّن حتی دخل.

فهذا حال من صاحب الرسول صلّی اللّه علیه و آله و شاهدوا منه ما بهر العقول.

المصادر:

الصراط المستقیم: ج 3 ص 107.

21
المتن

قال ابن عبد ربه: إن المهدی رأی فی منامه شریکا القاضی مصروفا وجهه عنه ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 116، متنا و مصدرا و سندا.

22
المتن

عن الإمام أبی الحسن العسکری فی حدیث الیوم التاسع من شهر ربیع الأول:

إن حذیفه بن الیمان دخل فی مثل هذا الیوم- و هو الیوم التاسع من شهر ربیع الأول- علی جدّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فرأیت سیدی أمیر المؤمنین علیه السّلام مع ولدیه الحسن

______________________________

(1). الظاهر أنه: غضبان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:168

و الحسین علیهما السّلام یأکلون مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یتبسّم فی وجوههم و یقول لولدیه الحسن و الحسین علیهما السّلام: کلا هنیئا لکما ببرکه هذا الیوم الذی یقبض اللّه فیه عدوه و عدو جدکما و یستجیب فیه دعاء أمکما، کلا فإنه الیوم الذی فیه یقبل اللّه تعالی أعمال شیعتکما و محبیکما، کلا فإنه الیوم الذی یصدق فیه قول اللّه تعالی: «فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خاوِیَهً بِما ظَلَمُوا» «1»، کلا فإنه الیوم الذی تکسر فیه شوکه مبغض جدکما، کلا فإنه الیوم الذی یعمد اللّه فیه إلی ما عملوا من عمل فیجعله هباء منثورا ....

المصادر:

1. المحتضر: ص 47.

2. دلائل الإمامه، علی ما فی المحتضر.

3. مصباح الأنوار، علی ما فی المحتضر.

4. المصباح الکفعمی، علی ما فی المحتضر.

5. بحار الأنوار: ج 31 ص 122.

6. بحار الأنوار: ج 98 ص 351.

23
المتن

عن مولانا علی بن محمد الهادی علیه السّلام فی الکلام عن الرجلین: و کیف لا تصدر هذه الأمور الفظیعه الشنیعه عنه و قد اجتمعت الشیعه الإمامیه علی أنه ولد زنا، و قد روی فی الحدیث أن ولد الزنا لا ینجب؛ و هو یعمّ ولد الزنا فی سائر الأزمنه و لا یخصّه فی زمن دون زمن، لأنه قد روی عنهم علیهم السّلام أن علامه ولد الزنا بغضنا أهل البیت علیهم السّلام و مبغض أهل البیت علیهم السّلام کافر، یلحقه هذا الاسم و هذه الصفه فی کل أحواله و طول عمره و لا ینفکّ عن بغضهم ما دام یسمّی ولد زنا.

فثبت بما قلناه کفره باطنا و کونه من إظهار الإسلام منافقا. و إذا ثبت أنه کان منافقا فصاحبه کذلک، لعدم القائل بالفرق، و لا یجوز إحداث قول ثالث بغیر دلیل

______________________________

(1). سوره النمل: الآیه 52.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:169

و لو لم یکن منها إلا الأمر بإحراق بیت فیه فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام، الذین أذهب اللّه عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا، و جعل نفس علی علیه السّلام نفس محمد صلّی اللّه علیه و آله فی آیه المباهله، و جعل فاطمه علیها السّلام بضعه من النبی صلّی اللّه علیه و آله؛ یؤذیه ما یؤذیها، و جعل الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدی شباب أهل الجنه و سائر أهل الجنه شباب من نبی و وصی و مؤمن، و جعلهما زینه

عرش اللّه تعالی.

فلما صحّ أنهما همّا بإحراق هذا البیت الشریف علی من فیه، علمنا أنهما انتهیا إلی غایه من الکفر و النفاق، لیس وراءهما منتهی.

المصادر:

المحتضر: ص 55.

24
المتن

عن أمیر المؤمنین علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لمّا أسری بی إلی السماء، أوحی إلیّ ربی جل جلاله: یا محمد، إنی اطلعت إلی الأرض اطلاعه فاخترتک منها، فجعلتک نبیا و شققت لک من اسمی اسما؛ فأنا المحمود و أنت محمد. ثم اطلعت ثانیه فاخترت له اسما من اسمی؛ فأنا العلی الأعلی و هو علی.

و جعلت فاطمه و الحسن و الحسین من نورکما، ثم عرضت ولایتکما علی الملائکه فمن قبلها کان عندی من المقربین.

یا محمد، إن عبدا عبدنی حتی ینقطع و یصیر کالشن البالی ثم یأتی جاهدا لولایتکم ما أسکنه جنّتی و أظللته تحت عرشی، یا محمد أ تحب أن تراهم؟ قلت: نعم یا ربّ فقال عز و جل: ارفع رأسک، فرفعت رأسی فإذا أنا بانوار علی و فاطمه و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه بن الحسن و هو قائم فی وسطهم کأنه کوکب درّی ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:170

قلت: یا رب! من هؤلاء؟ قال: هؤلاء الأئمه علیهم السّلام و القائم، هذا الذی یحلّ حلالی و یحرم حرامی. به أنتقم من أعدائی و هو راحه أولیائی، و هو الذی یشفی قلوب شیعتک من الظالمین و الجاحدین و الکافرین؛ فیخرج اللات و العزّی طریّین فیحرقهما، فلفتنه الناس یومئذ أشدّ من فتنه العجل و السامری.

المصادر:

1. المحتضر: ص 90.

2. عیون الأخبار: ج 1 ص 47 ح 27.

الأسانید:

فی عیون الأخبار: و ثنا محمد بن إبراهیم، قال: حدثنا محمد بن همام، قال: حدثنا أحمد بن بندار، قال: حدثنا أحمد بن هلال، عن محمد بن أبی عمیر، عن المفضل بن عمر، عن الصادق علیه السّلام.

25
المتن

عن المفضل قال: قلت للصادق علیه السّلام: یا سیدی، فمن فرعون و هامان و جنودهما؟ قال:

أبو بکر و عمر، ثم لکأنی أنظر- یا مفضل- إلینا معاشر الأئمه بین یدی جدنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نشکو إلیه ما نزل بنا ....

ثم تبتدئ فاطمه علیها السّلام بشکوی ما نالها من أبی بکر و عمر، و أخذ فدک و إخراجها الصحیفه و أخذ عمر إیاها منها و نشرهما علی رءوس الأشهاد من قریش و المهاجرین و الأنصار و سائر العرب و تفله فیها و تمزیقه إیاها و بکائها و رجوعها إلی قبر أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله باکیه حزینه تمشی علی الرمضاء، قد أقلعتها و استغاثتها باللّه و بأبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...،

إلی قوله:

و أخذت النار فی خشب الباب و إدخال قنفذ یده یروم فتح الباب، و ضرب عمر لها بالسوط علی عضدها حتی کان کالدملج الأسود و رکل الباب برجله حتی أصاب الباب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:171

بطنها و هی حامل بالمحسن لسته أشهر و إسقاطها إیاه، و هجوم عمر و قنفذ و خالد بن ولید، و صفقه خدّها حتی بدأ قرطها تحت خمارها، و هی تجهر بالبکاء و تقول: یا أبتاه یا رسول اللّه! ابنتک تکذب و تضرب و تقتل جنین بطنها ....

المصادر:

1. الهدایه الکبری (مخطوط): ص 8.

2. إلزام الناصب: ج 2 ص 267، عن الهدایه.

الأسانید:

فی الهدایه الکبری: قال الحسین بن حمدان الخصیبی، حدثنی محمد بن إسماعیل و علی بن عبد اللّه الحسنیان، عن أبی شعیب محمد بن نصیر، عن ابن الفرات، عن محمد بن المفضل، قال.

26
المتن

قال الکشّی: فی مقاله بشّار هی مقاله العلیاویه؛ یقولون: إن علیا علیه السّلام هو رب و ظهر بالعلویه و الهاشمیه، و أظهر أنه عبده و رسوله بالمحمدیه، أی إنهم- لعنهم اللّه- ادعوا ربوبیه علی علیه السّلام و قالوا: أنه ظهر بصوره علی علیه السّلام و مره بصوره محمد صلّی اللّه علیه و آله، و أظهر أنه عبد اللّه مع أنه عین اللّه، و أظهر أنه رسوله بالمحمدیه، مع أنه عینه.

قال: و وافقهم أصحاب أبی الخطاب فی أربعه أشخاص؛ علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و أن معنی الأشخاص الثلاثه- أی فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام- تلبیس، و فی الحقیقه هم شخص علی علیه السّلام لأنه أولهم فی الإمامه.

قال، و أنکر- أی أصحاب أبی الخطاب- محمدا صلّی اللّه علیه و آله- یعنی الألوهیه- و زعموا أن محمدا صلّی اللّه علیه و آله عبد علی علیه السّلام و علی علیه السّلام الرب، و أقاموا محمدا صلّی اللّه علیه و آله مقام ما أقامه الخمسه سلمان و جعلوه رسولا لمحمد صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:172

المصادر:

1. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 62.

2. المقالات و الفرق: ص 59، بتفاوت یسیر.

3. بحار الأنوار: ج 25 ص 305 ح 71، عن رجال الکشّی.

4. رجال الکشّی: ص 252.

27
المتن

قال الصادق علیه السّلام فی حدیث المفضل: ... یا مفضل، و اللّه لیردنّ و لیحضرن السید الأکبر أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام و کل من محض الإیمان محضا أو محض الکفر محضا و لیقتصّ منهما «1» لجمیعهم، حتی أنهما لیقتلان فی کل یوم و لیله ألف قتله و یردان إلی ما شاء ربهما ....

المصادر:

1. الهدایه الکبری (مخطوط): ص 7.

2. إلزام الناصب: ج 2 ص 264، عن الهدایه.

الأسانید:

فی الهدایه الکبری، قال: الحسین بن حمدان، مثل ما مرّ قبیل هذا.

28
المتن

عن علقمه، قال: قال الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام و قد قلت له: یا ابن رسول اللّه! أخبرنی عمّن تقبل شهادته ...، إلی أن قال علیه السّلام:

______________________________

(1). أی أبی بکر و عمر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:173

أ لم ینسبوه إلی أنه علیه السّلام أراد أن یتزوّج ابنه أبی جهل علی فاطمه علیها السّلام و أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شکاه علی المنبر إلی المسلمین فقال: إن علیا علیهما السّلام یرید أن یتزوّج ابنه عدوّ اللّه علی ابنه نبی اللّه. ألا إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن آذاها فقد آذانی و من سرّها فقد سرنی و من غاظها فقد غاظنی.

ثم قال الصادق علیه السّلام: یا علقمه، ما أعجب أقاویل الناس فی علی علیه السّلام؛ کم بین من یقول أنه رب معبود و بین من یقول أنه عبد عاص للمعبود؟! و لقد کان قول من ینسبه إلی العصیان أهون علیه من قول من ینسبه إلی الربوبیه ....

المصادر:

الأمالی للصدوق: ص 102 ح 3 المجلس 22.

29
المتن

قال السید ابن طاوس فی ذکر زیاره مولاتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...، إلی أن تقول: أشهد اللّه و ملائکته أنی ولی لمن والاک و عدو لمن عاداک و حرب لمن حاربک ....

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 624.

30
المتن

عن أبی جعفر و أبی عبد اللّه علیهما السّلام، قالا: إن فاطمه علیها السّلام لما أن کان من أمرهم ما کان، أخذت بتلابیب عمر فجذبته إلیها، ثم قالت: أما و اللّه یا ابن الخطاب، لو لا أنّی أکره أن یصیب البلاء من لا ذنب له، لعلمت أنی سأقسم علی اللّه ثم أجده سریع الإجابه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:174

المصادر:

الکافی: ج 1 ص 460 ح 5.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل، عن صالح بن عقبه، عن عبد اللّه بن محمد الجعفی، عن أبی جعفر و أبی عبد اللّه علیهما السّلام، قالا.

31
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام: لما منع أبو بکر فاطمه علیها السّلام فدکا و أخرج وکیلها، جاء أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی المسجد ...، إلی أن قال علیه السّلام:

فأخبرنی عن قول اللّه عز و جل: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، أ فینا أو فی غیرنا نزلت؟ قال: فیکم. قال: فأخبرنی لو أن شاهدین من المسلمین شهدا علی فاطمه علیها السّلام بفاحشه، ما کنت صانعا؟ قال: کنت أقیم علیها الحدّ کما أقیم علی نساء المسلمین. قال: إذن عند اللّه من الکافرین. قال: لم؟ قال: لأنک کنت ترد شهاده اللّه و تقبل شهاده غیره، لأن اللّه عز و جل قد شهد لها بالطهاره. فإذا رددت شهاده اللّه و قبلت شهاده غیره کنت عند اللّه من الکافرین. قال: فبکی الناس و تفرّقوا و دمدموا ....

المصادر:

علل الشرائع: ج 1 ص 190 ح 1.

الأسانید:

فی علل الشرائع: أبی، قال: حدثنا علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عمن ذکره، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:175

32
المتن

عن أبی بصیر، قال: بینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جالسا، إذ أقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام، فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فیک شبها من عیسی بن مریم ...، إلی قوله:

فغضب الحارث بن عمرو الفهری فقال: «اللهم إن کان هذا هو الحق من عندک» إن بنی هاشم یتوارثون هرقل بعد هرقل، «فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَهً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِیمٍ». «1» فأنزل اللّه علیه مقاله الحارث و نزلت هذه الآیه، و ما کان اللّه لیعذّبهم و أنت فیهم و ما کان اللّه معذّبهم و هم یستغفرون.

ثم قال له: یا ابن عمرو، إما تبت و إما رحلت. فقال: یا محمد، بل تجعل لسائر قریش شیئا مما فی یدیک، فقد ذهبت بنو هاشم بمکرمه العرب و العجم. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: لیس ذلک إلیّ، ذلک إلی اللّه تبارک و تعالی. فقال: یا محمد، قلّبی ما یتابعنی علی التوبه و لکن أرحل عنک. فدعا براحلته فرکبها.

فلما صار بظهر المدینه، أتته جندله فرضت هامته. ثم أتی الوحی إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال:

«سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْکافِرینَ» بولایه علی علیه السّلام «لَیْسَ لَهُ دافِعٌ. مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ» «2»، قال: قلت: جعلت فداک، أما لا نقرؤها هکذا. فقال: هکذا- و اللّه- نزل بها جبرئیل علی محمد صلّی اللّه علیه و آله و هکذا هو و اللّه مثبت فی مصحف فاطمه علیها السّلام.

فقال رسول اللّه

صلّی اللّه علیه و آله لمن حوله من المنافقین: انطلقوا إلی صاحبکم فقد أتاه ما استفتح به ....

المصادر:

1. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 412 ح 6، عن الکافی (الروضه).

2. الکافی: ج 8 (الروضه) ص 57 ح 18.

3. تفسیر البرهان: ج 4 ص 381 ح 3، عن تفسیر محمد بن العباس.

______________________________

(1). سوره الأنفال: الآیه 32، 33.

(2). سوره المعارج: الآیات 1- 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:176

4. تفسیر محمد بن العباس، علی ما فی البرهان.

5. ناسخ التواریخ: مجلدات أمیر المؤمنین علیه السّلام ج 4 ص 388.

الأسانید:

1. فی الکافی: عده من أصحابنا، عن سهل بن زیاد، عن محمد بن سلیمان، عن أبیه، عن أبی بصیر، قال.

2. فی تفسیر البرهان: محمد بن العباس، قال: حدثنا علی بن محمد بن مخلد، عن الحسن بن قاسم، عن عمرو بن الحسن، عن آدم بن حماد، عن حسین بن محمد، قال:

سألت سفیان بن عیینه عن قول اللّه عز و جل.

33
المتن

قال السید الکفائی نقلا عن الشیخ محمد حسین آل کاشف الغطاء فی نسب معاویه:

أما معاویه فلی فیه رأی خاص لعلّی قد انفردت به علی الظاهر، و هو أن هندا حملت به من ماء الخلیفه الثانی (عمر) فهو ولده بلا ریب، ولی علی ذلک شواهد کثیره لا مجال لذکرها الآن فی هذه اللمحه العابره.

المصادر:

الزهراء علیها السّلام فی السنه و التاریخ و الأدب: ج 2 ص 236.

34
المتن

عن معاذ بن کثیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: یا معاذ، الکبائر لسبع، فینا أنزلت و منا استخفّت، و أکبر الکبائر الشرک باللّه، و قتل النفس التی حرّم اللّه، و عقوق الوالدین، و قذف المحصنات، و أکل مال الیتیم، و الفرار من الزحف، و إنکار حقنا أهل البیت.

فأما الشرک باللّه، فإن اللّه قال فینا ما قال، و قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ما قال. فکذبوا اللّه و کذبوا رسوله صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:177

و أما قتل النفس التی حرّم اللّه، فقد قتلوا الحسین بن علی علیه السّلام و أصحابه.

و أما عقوق الوالدین، فإن اللّه قال فی کتابه: «النَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ» «1»، و هو أب لهم. فقد عقّوا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی ذریته و أهل بیته علیهم السّلام.

و أما قذف المحصنات، فقد قذفوا فاطمه علیها السّلام علی منابرهم.

و أما أکل مال الیتیم، فقد ذهبوا بفیئنا فی کتاب اللّه.

و أما الفرار فی الزحف، فقد أعطوا أمیر المؤمنین علیه السّلام بیعتهم غیر کارهین، ثم فرّوا عنه و خذلوه.

و أما إنکار حقنا، فهذا مما لا یتعاجمون فیه.

المصادر:

1. فی تفسیر العیاشی: ج 1 ص 237 ح 105.

2. تفسیر البرهان: ج 1 ص 365 ح 7.

3. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 202.

4. بحار الأنوار: ج 76 ص 14 ح 19، عن تفسیر العیاشی.

5. بحار الأنوار: ج 27 ص 211 ح 14، عن علل الشرائع.

6. علل الشرائع: ج 2 ص 474 ح 1.

7. بحار الأنوار: ج 76 ص 6 ح 7، عن عیون الأخبار و علل الشرائع.

8. من لا یحضره الفقیه:

ج 3 ص 367 ح 1745.

9. الخصال: ج 2 ص 411 ح 56.

10. عیون الأخبار: ج 1 ص 285.

11. التهذیب: ج 4 ص 150 ح 417.

الأسانید:

1. فی العلل: حدثنا محمد بن الحسن، قال: حدثنا محمد بن الحسن الصفّار، عن علی بن حسان الواسطی، عن عمّه عبد الرحمن بن کثیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:178

2. فی العلل و الخصال: عن القطّان، عن ابن زکریا، عن ابن حبیب، عن محمد بن عبد اللّه، عن علی بن حسان، عن عبد الرحمن بن کثیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

3. فی العیون و العلل: عن ابن المتوکل، عن السعدآبادی، عن البرقی، عن عبد العظیم الحسنی، عن أبی جعفر الثانی، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام.

4. فی التهذیب: أبو العباس أحمد بن محمد بن سعید بن عقده، عن أبی جعفر محمد بن المفضل، قال: حدثنا الحسن بن علی بن زیاد، عن عبد الکریم بن عمر، عن عبد اللّه بن أبی یعفور، و معلّی بن خنیس، عن أبی الصامت، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

35
المتن

من نماذج شعر مهیار فی المذهب قوله یمدح أهل البیت علیهم السّلام:

بکی النار سترا علی الموقدو غار یغالط فی المنجد ...

و لم أک أحمد أفعاله فلی أسوه ببنی أحمد ...

و بیت تقاصر عنه البیوت و طال علیا علی الفرقد ...

یعزّ علی هاشم و النبی تلاعب تیم بها أو عدی

و إرث علیّ لأولاده إذا آیه الإرث لم تفسد ...

تسلّط بغیا أکفّ النفاق منهم علی سید سید ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:179 أبوهم و أمهم من علمت فأنقص مفاخرهم أو زد

أری الدین من بعد یوم الحسین علیلا له الموت بالمرصد

و ما الشرک للّه من قبله إذا أنت قست بمستبعد

و ما آل حرب جنوا إنماأعادوا الضلال علی من بدی

سیعلم من فاطم خصمه بأیّ نکال غدا یرتدی

و من ساء

أحمد یا سبطه فباء بقتلک ما ذا یدی

فداؤک نفسی و من لی بذاک لو أن مولی بعبد فدی ...

عسی الدهر یشفی غدا من عداک قلب مغیظ بهم مکمد ...

بسمعی لقائکم دعوهیلبّی لها کل مستنجد

أنا العبد و الأکم عقدهإذا القول بالقلب لم یعقد

و فیکم ودادی و دینی معاو إن کان فی فارس مولدی

خصمت ضلالی بکم فاهتدیت و أولاکم لم أکن أهتدی

و جرّدتمونی و قد کنت فی ید الشرک کالصارم المغمد

و لا زال شعری من نائح ینقّل فیکم إلی منشد

و ما فاتنی نصرکم باللسان إذا فاتنی نصرکم بالید

المصادر:

الغدیر: ج 4 ص 240.

36
المتن

قال أبو جعفر علیه السّلام: إیاکم و ذکر علی و فاطمه علیهما السّلام، فإن الناس لیس شی ء أبغض إلیهم من ذکر علی و فاطمه علیهما السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:180

المصادر:

1. الکافی: ج 8 (الروضه) ص 159.

2. مرآت العقول: ج 26 ص 21.

الأسانید:

فی روضه الکافی: جعفر، عن عنبسه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

37
المتن

قال ابن میثم البحرانی فی ذکر ضغن عائشه و عداوتها بینها و بین فاطمه علیها السّلام:

منها ما کان بینها و بین فاطمه علیها السّلام بسبب تزویج الرسول صلّی اللّه علیه و آله لها عقیب موت خدیجه أم فاطمه علیها السّلام و إقامتها مقامها، و من المعلوم المعتاد ما یقع بین المرأه و ابنه زوجها من غیرها من الکدر. و کان سبب البغض من المرأه لبنت الزوج حرکه المتخیّله بإقامه البنت مقام الأم التی هی ضرّه لها و تشبیهها بها، فتقیمها مقام الضرّه و تتوهّم فیها العداوه و البغضاء، ثم ینشأ ذلک الخیال و یقوّی بأسباب أخری. فیتأکّد البغض، خصوصا إن کان الزوج أکرم لبنته، کما هو المنقول من الرسول صلّی اللّه علیه و آله فی حق فاطمه علیها السّلام.

و أما من جهه البنت، فلتخیّلها أنها ضرّه أمها و توهّمها بسبب ذلک بغضها لها، و الباغض للأم باغض للبنت لا محاله ....

و منها ما کان من أمر قذف عائشه، و نقل أن علیا علیه السّلام کان من المشیرین بطلاقها، تنزیها لعرض الرسول صلّی اللّه علیه و آله من أقوال المنافقین؛ و قال له لمّا استشاره: إن هی إلا شسع نعلک ....

و منها کون النبی صلّی اللّه علیه و آله سدّ باب أبی بکر من المسجد و فتح باب صهره ....

و منها بعثه إیاها بسوره البراءه، ثم أخذها منه و دفعها إلی علی علیه السّلام.

إلی غیر ذلک من الأسباب الجزئیه التی تشهد بها قرائن الأحوال و لا تکاد تتبیّن بالأقوال، فإن کل ذلک ممّا یثیر الأحقاد و یؤکّد الأضغان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 20،ص:181

المصادر:

1. شرح نهج البلاغه للبحرانی: ج 3 ص 258 ح 155.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 9 ص 192 ح 156.

3. ناسخ التواریخ: مجلدات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ج 4 ص 298، شطرا منه، عن شرح ابن أبی الحدید.

38
المتن

قال أبو جعفر المنصور لمحمد بن عبد اللّه بن حسن بن حسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام:

یا ابن اللخناء. فقال محمد: و إنک لتقول هذا؟! لیت شعری أیّ الفواطم لخنت یا ابن سلامه؟ أ فاطم بنت الحسین، أم فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، أم جدّتی فاطمه بنت أسد بن هاشم جده أبی، أم فاطمه ابنه عمرو بن عائد بن عمران بن مخزوم جده جدتی؟

قال: و لا واحده من هؤلاء و حمله.

المصادر:

تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 370.

39
المتن

فی الخصائص الحسینیه: إن المتوکل من بنی العباس لعنه اللّه، لشده عداوته بالخصوص مع الزهراء و بنیها علیهم السّلام، منع أشدّ المنع- أی زیاره الحسین علیه السّلام-. و لما رأی أن ذلک لا یفید، أمر بتخریب القبر. ثم رأی أن ذلک لا یفید، أمر بمحو أثره بالحرث و النبش و إجراء الماء. فجعل اللّه من خصائص الحسین علیه السّلام أن هذا الذی خرب القبر و حرثه و نبشه و أجری الماء علیه، أمر بتعمیر القبر و نادی المنادی بأمره فی الإذن لزوّار الحسین علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:182

المصادر:

الخصائص الحسینیه: ص 195.

40
المتن

عن أبی بصیر فی قوله: «فَما لَهُ مِنْ قُوَّهٍ وَ لا ناصِرٍ» «1»، قال علیه السّلام: ما له قوه یقوّی بها علی خالقه و لا ناصر من اللّه ینصره إن أراد به سوءا. قلت: «إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً وَ أَکِیدُ کَیْداً»؟

قال: کادوا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کادوا علیا علیه السّلام کادوا فاطمه علیها السّلام، فقال اللّه:

یا محمد «إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً وَ أَکِیدُ کَیْداً فَمَهِّلِ الْکافِرِینَ»، یا محمد «أَمْهِلْهُمْ رُوَیْداً» «2» لوقت بعث القائم علیه السّلام، فینتقم له من الجبابره و الطواغیت من قریش و بنی أمیه و سائر الناس.

المصادر:

1. تفسیر القمی: ج 2 ص 416.

2. المحجّه: ص 248.

3. تأویل الآیات: ج 2 ص 784، عن تفسیر القمی.

4. جزاء أعداء الصدیقه علیها السّلام: ص 101، عن تأویل الآیات.

الأسانید:

فی تفسیر القمی: علی بن إبراهیم، قال: حدثنا جعفر بن أحمد، عن عبد اللّه بن موسی، عن الحسن بن علی، عن ابن أبی حمزه، عن أبیه، عن أبی بصیر.

41
المتن

المفید فی أسباب بغض عائشه لأمیر المؤمنین علیه السّلام: و سادسها: و کانت عائشه تمقت

______________________________

(1). سوره الطلاق: الآیه 10.

(2). سوره الطلاق: الآیات 15- 17.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:183

خدیجه بنت خویلد و تشنؤها شنان الضرائر، و کانت تعرف مکانها من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیثقل ذلک علیها، و تعدّی مقتها إلی ابنتها فاطمه علیها السّلام. فتمقتنی «1» و تمقت فاطمه علیها السّلام و خدیجه، و هذا معروف فی الضرائر.

المصادر:

الجمل و النصره للمفید: ص 411.

42
المتن

عن الشیخ أبو جعفر الطوسی فی زیاره فاطمه علیها السّلام: هذه الزیاره وجدتها مرویه لفاطمه علیها السّلام ...:

السلام علیک یا بنت رسول اللّه .... أشهد أنک مضیت علی بیّنه من ربک، و أن من سرّک فقد سرّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و من جفاک فقد جفا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و من آذاک فقد آذی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و من وصلک فقد وصل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و من قطعک فقد قطع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، لأنک بضعه منه و روحه التی بین جنبیه کما قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

أشهد اللّه و رسله و ملائکته أنی راض عمن رضیت عنه، و ساخط علی من سخطت علیه، و متبرّئ ممن تبرّأت منه. موال لمن والیت، و معاد لمن عادیت، مبغض لمن أبغضت، محبّ لمن أحببت، و کفی باللّه شهیدا و حسیبا و جازیا و مثیبا.

ثم تصلّی علی النبی و الأئمه علیهم السّلام.

المصادر:

تهذیب الأحکام: ج 6 ص 10 ح 19.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:184

الأسانید:

فی التهذیب: محمد بن أحمد بن محمد بن وهبان، قال: حدثنا الحسن بن محمد، قال: حدثنا العباس بن الولید، قال: حدثنا إبراهیم بن محمد، قال: حدثنا أبو جعفر علیه السّلام.

43
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: جمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و أغلق علیه و علیهم الباب و قال: یا أهلی و أهل اللّه، إن اللّه عز و جل یقرأ علیکم السلام، و هذا جبرئیل معکم فی البیت یقول: إن اللّه عز و جل یقول: إنی قد جعلت عدوکم لکم فتنه، فما تقولون؟ قالوا: نصبر یا رسول اللّه لأمر اللّه، و ما نزل من قضائه حتی نقدّم علی اللّه عز و جل و نستکمل جزیل ثوابه، فقد سمعناه یعد الصابرین الخیر کله.

فبکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی سمع نحیبه من خارج البیت، فنزلت هذه الآیه: «وَ جَعَلْنا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَهً أَ تَصْبِرُونَ وَ کانَ رَبُّکَ بَصِیراً» «1»، إنهم سیبصرون، أی سیبصرون کما قالوا علیهم السّلام.

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 1 ص 372 ح 3.

2. بحار الأنوار: ج 24 ص 219 ح 16.

3. بحار الأنوار: ج 28 ص 81 ح 41.

4. تفسیر البرهان: ج 3 ص 158 ح 1.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: محمد بن العباس، قال: حدثنا محمد بن همام، عن محمد بن إسماعیل العلوی، عن عیسی بن داود النجار، قال: حدثنی مولای أبو الحسن موسی بن جعفر، عن أبی جعفر علیهما السّلام.

______________________________

(1). سوره الفرقان: الآیه 20.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:185

44
المتن

عن أبی جعفر الباقر علیه السّلام، قال: لما أراد أمیر المؤمنین علیه السّلام أن یسیر إلی الخوارج بالنهروان و استنفر أهل الکوفه و أمرهم أن یعسکروا بالمدائن، فتخلّف عنهم شبث بن ربعی و الأشعث بن قیس الکندی و جریر بن عبد اللّه البجلی و عمرو بن حریث، فقالوا:

یا أمیر المؤمنین، أ تأذن لنا أن نقضی حوائجنا و نصنع ما نرید ثم نلحق بک؟ فقال لهم:

فعلمتموها سوءه لکم من مشایخ. و اللّه ما لکم تتخلّفون حاجه، و لکنّکم تتّخذون سفره و تخرجون إلی النزهه. فتأمرون و تجلسون و تنظرون فی منظر، تتنحون عن الجاده و تبسط سفرتکم بین أیدیکم، فتأکلون من طعامکم ...، إلی قوله:

لئن کان مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منافقون فإن معی منافقون و أنتم هم. أما و اللّه یا شبث بن ربعی و أنت یا عمرو بن حریث و محمد ابنک و أنت یا أشعث بن قیس، لتقتلنّ ابنی الحسین علیه السّلام، هکذا حدّثنی حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فالویل لمن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خصمه و فاطمه بنت محمد علیها السّلام.

فلمّا قتل الحسین بن علی علیه السّلام، کان شبث بن ربعی و عمرو بن حریث و محمد بن الأشعث فیمن صار إلیه من الکوفه و قاتلوه بکربلاء حتی قتلوه، و کان هذا من دلائله.

المصادر:

1. إرشاد القلوب: ج 1 ص 275.

2. الهدایه للحضینی: ص 134.

الأسانید:

فی الهدایه: عنه، عن محمد بن علی، عن علی بن محمد بن میمون، عن علی بن أبی حمزه، عن عاصم الخیاط، عن أبی حمزه الثمالی، عن أبی جعفر علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:186

45
المتن

قال المفید فی البحث عن آیه: «أَذِلَّهٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَی الْکافِرِینَ ...» «1»: ...

لا یمکن أحد ادعاؤه لأبی بکر إلا بالعصبیه أو الظنّ دون الیقین .... أ لا تری ما فعله بفاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین و ما أدخله من الذلّ علی ولدها، و ما صنع بشیعتها، و ما کان من شدته علی صاحب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عامله علی الصدقات و من کان فی حیّزه من المسلمین، حتی سفک دماءهم بید المنافق الرجیم و أشباح حریمهم بما لا یوجب ذلک فی الشرع و الدین.

المصادر:

الإفصاح: ص 133.

46
المتن

قال محمد باقر بن محمد تقی فی أحوال فاطمه علیها السّلام: و قاتلها عمر بن الخطاب، لمّا دفع الباب علی بطنها و ضرب السکین علی بطنه من ثقبه الباب، و ضرب قنفذ مولی عمر بالسوط علی عضدها و کسّر یدها حین غصب خلافه أمیر المؤمنین علیه السّلام و ارتحل سیدتنا المعصومه علیها السّلام بجوار رحمه اللّه تعالی.

المصادر:

تذکره الأئمه علیهم السّلام (مخطوط): ص 52.

47
المتن

عن موسی بن عبد اللّه بن الحسن، قال: کنت مع أبی بمکه، فلقیت رجلا من أهل

______________________________

(1). سوره المائده: الآیه 54.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:187

الطائف مولی لثقیف، نال من أبی بکر و عمر. فأوصاه أبی بتقوی اللّه، فقال الرجل: یا أبا محمد! أسألک برب هذه البیّنه و رب هذا البیت، هل صلّیا علی فاطمه علیها السّلام؟ قال:

اللهم لا.

قال: فلما مضی الرجل، قال موسی: سببته و کفرته. فقال: أی بنیّ، لا تسبّه و لا تکفّره، و اللّه لقد فعلا فعلا عظیما.

و فی روایه أخری: أی بنیّ لا تکفّره، فو اللّه ما صلّیا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لقد مکثت ثلاثا ما دفنوه، إنه شغلهم ما کانا یبرمان.

المصادر:

تقریب المعارف: ص 251.

48
المتن

فی تذکره الأئمه علیهم السّلام فی أحوال فاطمه علیها السّلام، قال بعد ذکر أسمائها: و أعداؤها فی کهنم «1»، و أکبّه اللّه أعداءها علی منخرهم النار.

المصادر:

تذکره الأئمه علیهم السّلام (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

49
المتن

قصیده الشیخ مفلح الصیمری فی رزایا و مصائب آل محمد علیهم السّلام:

أعدلک یا هذا الزمان محرّم أم الجور مفروض علیک محتم ...

______________________________

(1). کهنم معرّبه جهنم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:188 إذا زاد فضل المرء زاد امتحانه و ترعی لمن لا فضل فیه و ترحم

و ذاک لأن الدین و العلم و الندی له معدن أهلوه یؤخذ عنهم

فمعدته آل النبی محمدو خیرهم صنو النبی الأعظم ...

علی بیت بنت المصطفی و أمامهم ینادی: ألا فی بیتها النار أضرموا

و تغصب میراث النبی محمدو توجع ضربا بالسیاط و تلطم ...

فخصمکم فیه النبی و حیدرو فاطمه و السجن فیها جهنم

أهل تخصمون المصطفی و ابن عمه و فاطمه لم ذلک الیوم تخصوا ...

أیا سادتی یا آل بیت محمدبکم مفلح مستعصم متلزم ...

ألا فاقبلوا من عبدکم ما استطاعه فعبدکم عبد مقل و معدم

فأنتم مما قلت أو قال قائل من الناس طرّا یا موالی أعظم

المصادر:

المنتخب للطریحی: ص 136.

50
المتن

عن عائشه: إن فاطمه علیها السّلام و عباس أتیا أبا بکر یطلبان میراثهما من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و هما حینئذ یطلبان أرضه من فدک و سهمه من خبیر. فقال لهما أبو بکر: أما إنی سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: لا نورّث، ما ترکنا فهو صدقه، إنما یأکل آل محمد علیهم السّلام فی هذا المال ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:189

قال: فهجرته فاطمه علیها السّلام فلم تکلّمه فی ذلک حتی ماتت، فدفنها علی علیه السّلام لیلا ....

المصادر:

تاریخ الأمم و الملوک: ج 3 ص 201.

51
المتن

و فی روایه قال المفضل: لما ضرب أبو لؤلؤ عمر بن الخطاب و شقّ بطنه و رجع إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و قال: یا مولای، شققت بطنه. فلما سمع أمیر المؤمنین علیه السّلام، بکی بکاء شدیدا ثم قال علیه السّلام: یا لیت أن بنت رسول اللّه علیها السّلام کانت حیّه.

فسمعته قال مولای جعفر علیه السّلام: کل ظلامه حدثت فی الإسلام أو تحدث و کل دم مسفوک حرام و منکر مشهود و أمر غیر محمود، فوزره فی أعناقهما و أعناق من شایعهما أو تابعهما و رضی بولایتهما إلی یوم القیامه.

المصادر:

مجمع النورین: ص 124.

52
المتن

عن الکاظم علیه السّلام، قال: قلت لأبی: فما کان بعد خروج الملائکه عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...،

إلی أن قال صلّی اللّه علیه و آله:

یا علی، ویل لمن ظلمها، و ویل لمن ابتزّها حقها، و ویل لمن هتک حرمتها، و ویل لمن أحرق بابها، و ویل لمن آذی خلیلها، و ویل لمن شاقّها و بارزها. اللهم إنی بری ء منهم و هم منّی براء. ثم سمّاهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:190

و ضمّ فاطمه علیها السّلام إلیه و علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام و قال: اللهم إنی لهم و لمن شایعهم سلم و زعیم بأنهم یدخلون الجنه، و عدو و حرب لمن عاداهم و ظلمهم و تقدّمهم أو تأخّر عنهم و عن شیعتهم، زعیم بأنهم یدخلون النار ....

المصادر:

1. الطرف، علی ما فی مجمع النورین.

2. مجمع النورین: ص 66، عن الطرف.

53
المتن

قال ابن الأثیر فی حوادث سنه أربعین و ثلاثمائه:

فی هذه السنه رفع إلی المهلّبی: أن رجلا یعرف بالبصری مات ببغداد و هو مقدم القراقریه، یدّعی أن روح أبی جعفر محمد بن علی بن أبی القراقر قد حلّت فیه، و إنه خلّف مالا کثیرا کان یجبیه من هذه الطائفه، و أن له أصحابا یعتقدون ربوبیته، و أن أرواح الأنبیاء و الصدیقین حلّت فیهم.

فأمر بالختم علی الترکه و القبض علی أصحابه و الذی قام بأمرهم بعده، فلم یجد إلا مالا یسیرا و رأی دفاتر فیها أشیاء من مذاهبهم. و کان فیهم غلام شاب یدّعی أن روح علی بن أبی طالب علیه السّلام حلّت فیه، و امرأه یقال لها فاطمه، تدّعی أن روح فاطمه علیها السّلام حلّت فیها، و خادم لبنی بسطام یدّعی أنه میکائیل. فأمر بهم المهلّبی، فضربوا و نالهم مکروه.

ثم إنهم توصلوا بمن ألقی إلی معز الدوله من أنهم شیعه علی بن أبی طالب علیه السّلام، فأمر بإطلاقهم، و خاف المهلّبی أن یقیم علی تشدده فی أمرهم فینسب إلی ترک التشیع، فسکت عنهم.

المصادر:

الکامل فی التاریخ: ج 6 ص 339.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:191

54
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: إذا کان یوم القیامه، جاءت فاطمه الزهراء علیها السّلام فی لمّه من نساء الجنه فیقال لها: ادخلی. فتقول: لا أدخل حتی أعلم ما صنع بولدی الحسین علیه السّلام. فیقال لها:

انظری فی قلب القیامه.

فتنظر یمینا و شمالا فتری الحسین علیه السّلام و هو قائم لیس علیه رأس. فتصرخ صرخه عالیه و تصرخ الملائکه لصرختها، و تقول: وا ولداه، وا ثمره فؤاداه. قال: فیشتدّ غضب اللّه عند ذلک، فیأمر اللّه نارا اسمها هبهب، قد أوقدوا علیها ألف عام حتی اسودّت و أظلمت، لا یدخلها روح و لا یخرج منها همّ و لا غمّ أبدا، فیقال لها: التقطی قتله الحسین علیه السّلام، فتلقتهم جمیعا واحدا بعد واحد.

فإذا صاروا فی حوصلتها، صهلت بهم و صهلوا بها و شهقت بهم و شهقوا بها و اشتدّ علیهم العذاب، فیقولون: ربنا لم أوجبت علینا النار قبل عبده الأوثان؟ فیأتیهم الجواب عن اللّه: إن من علم لیس کمن لا یعلم، «فذوقوا عذاب الهون بما کنتم تعلمون».

المصادر:

المنتخب للطریحی: ص 31.

55
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: من لم یعرف سوء ما أوتی إلینا من ظلمنا و ذهاب حقنا و ما نکبنا به، فهو شریک من أتی إلینا فیما ولّینا به.

المصادر:

1. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال: ص 248 ح 6.

2. جزاء أعداء الصدیقه علیها السّلام: ص 6، عن ثواب الأعمال.

3. بحار الأنوار: ج 27 ص 55، عن ثواب الأعمال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:192

الأسانید:

فی ثواب الأعمال و عقاب الأعمال: بالإسناد، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام.

56
المتن

قالت فاطمه علیها السّلام فی احتجاجها فی أمر فدک: ... و من عادانا فقد عادی اللّه، و من خالفنا فقد خالف اللّه و من خالف اللّه فقد استوجب من اللّه العذاب الألیم و العقاب الشدید فی الدنیا و الآخره ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 196 ح 40، عن کشکول العلامه.

2. کشکول العلامه، علی ما فی البحار.

3. الفخری: ص 129.

57
المتن

قال اللّه تعالی فی حدیث: یا محمد، ... فبی حلفت و علی نفسی حتمت أنه لا یتولین علیا و زوجته و ذریتهما علیهم السّلام أحد من خلقی إلا رفعت لوائه إلی قائمه عرشی و جنتی و بحبوحه کرامتی و سقیته من حظیره قدسی، و لا یعادیهم أحد و لا یعدل عن ولایتهم إلا سلبته ودّی و باعدته من قربی و ضاعفت علیهم عذابی و لعنتی ....

المصادر:

1. الیقین: ص 426 ح 158.

2. جزاء أعداء الصدیقه علیها السّلام: ص 124، عن الیقین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:193

الأسانید:

فی الیقین: حدثنا محمد بن الحسن، حدثنا فرات، قال: حدثنا محمد بن علی الهمدانی، قال: حدثنا أبو الحسن بن خلف، قال: حدثنا عبد الأعلی الصنعانی، قال:

عبد الرزاق، قال: حدثنا معمر، عن أبی یحیی، عن مجاهد، عن ابن عباس.

58
المتن

عن سلام بن سعید: قال الإمام الباقر علیه السّلام: ثلاثه لا یصعد عملهم إلی السماء و لا یقبل منهم عمل: من مات و لنا أهل البیت فی قلبه بغض، و من تولّی عدوّنا، و من تولّی أبا بکر و عمر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 383.

2. جزاء أعداء الصدیقه علیها السّلام: ص 113 ح 287، عن البحار.

59
المتن

عن بشّار المکاری، أنه قال: دخلت علی أبی عبد اللّه علیه السّلام بالکوفه و قد قدّم له طبق رطب طبرزد و هو یأکل، فقال لی: یا بشّار، ادن فکل. قلت: هنّأک اللّه و جعلنی فداک، قد أخذتنی الغیره من شی ء رأیته فی طریقی، أوجع قلبی و بلغ منّی. فقال لی: بحقی لما دنوت فأکلت.

قال: فدنوت فأکلت، فقال لی: حدیثک؟ قلت، رأیت جلوازا یضرب رأس امرأه یسوقها إلی الحبس و هی تنادی بأعلی صوتها: المستغاث باللّه و رسوله، و لا یغیثها أحد. قال: و لم فعل بها ذاک؟! قال: سمعت الناس یقولون: إنها عثرت فقالت: لعن اللّه ظالمیک یا فاطمه، فارتکب منها ما ارتکب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:194

قال: فقطع الأکل و لم یزل یبکی حتی ابتلّ مندیله و لحیته و صدره بالدموع، ثم قال:

یا بشّار! قم بنا إلی مسجد السهله فندعو اللّه و نسأله خلاص هذه المرأه. قال: و وجّه بعض الشیعه إلی باب السلطان و تقدّم إلیه بأن لا یبرح إلی أن یأتیه رسوله، فإن حدث بالمرأه حدث ثار إلینا حیث کنّا.

قال: فصرنا إلی مسجد السهله و صلّی کل واحد منّا رکعتین، ثم رفع الصادق علیه السّلام یده إلی السماء و قال: أنت اللّه لا إله إلا أنت مبدئ الخلق و معیدهم، و أنت اللّه لا إله إلا أنت خالق الخلق و رازقهم، و أنت اللّه لا إله إلا أنت القابض الباسط، و أنت اللّه لا إله إلا أنت مدبّر الأمور و باعث من فی القبور، و أنت وارث الأرض و من علیها، أسألک باسمک

المخزون المکنون الحیّ القیوم، و أنت اللّه لا إله إلا أنت عالم السر و أخفی، أسألک باسمک الذی إذا دعیت به أجبت و إذا سئلت به أعطیت.

و أسألک بحق محمد و أهل بیته و بحقّهم الذی أوجبته علی نفسک أن تصلّی علی محمد و آل محمد و أن تقضی لی حاجتی الساعه الساعه. یا سامع الدعاء، یا سیّداه یا مولاه، یا غیاثاه، أسألک بکل اسم سمّیت به نفسک أو استأثرت به فی علم الغیب عندک، أن تصلّی علی محمد و آل محمد و أن تعجّل خلاص هذه المرأه. یا مقلّب القلوب و الأبصار، یا سمیع الدعاء.

قال: ثم خرّ ساجدا لا أسمع منه إلا النفس، ثم رفع رأسه فقال: قم فقد أطلقت المرأه. قال: فخرجنا جمیعا.

فبینما نحن فی بعض الطریق، إذ لحق بنا الرجل الذی وجّهنا إلی باب السلطان، فقال له: ما الخبر؟ قال له: لقد أطلق عنها. قال: کیف کان إخراجها؟ قال: لا أدری، و لکننی کنت واقفا علی باب السلطان، إذ خرج حاجب فدعاها و قال لها: ما الذی تکلّمت به؟

قالت: عثرت فقلت: لعن اللّه ظالمیک یا فاطمه، ففعل بی ما فعل. قال: فأخرج مأتی درهم و قال: خذی هذه و اجعل الأمیر فی حلّ، فأبت أن تأخذها. فلما رأی ذلک منها، دخل و أعلم صاحبه بذلک، ثم خرج فقال: انصرفی إلی بیتک، فذهبت إلی منزلها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:195

فقال أبو عبد اللّه علیه السّلام: أبت أن تأخذ مأتی درهم؟ قال: نعم، و هی و اللّه محتاجه إلیها.

فقال: فأخرج من جیبه صرّه فیها سبعه دنانیر و قال: اذهب أنت بهذه إلی منزلها فأقرءها منّی السلام و ادفع إلیها هذه الدنانیر.

فقال: فذهبنا جمیعا

فأقرأناها منه السلام فقالت: باللّه أقرئنی جعفر بن محمد السلام؟! فقلت لها: رحمک اللّه، و اللّه إن جعفر بن محمد أقرأک السلام. فشهقت و وقعت مغشیّه علیها. قال: فصبرنا حتی أفاقت، و قالت: أعدها علیّ. فأعدناها علیها حتی فعلت ذلک ثلاثا، ثم قلنا لها: خذی، هذا ما أرسل به إلیک و ابشری بذلک. فأخذته منّا و قالت: سلوه أن یستوهب أمته من اللّه، فما أعرف أحدا أتوسّل به إلی اللّه أکبر منه و من آبائه و أجداده علیهم السّلام.

قال: فرجعنا إلی أبی عبد اللّه علیه السّلام، فجعلنا نحدّثه بما کان منها. فجعل یبکی و یدعو لها.

ثم قلت: لیت شعری متی أری فرج آل محمد علیهم السّلام. قال: یا بشار، إذا توفّی ولی اللّه و هو الرابع من ولدی فی أشدّ البقاع بین شرار العباد، فعند ذلک تصل إلی بنی فلان مصیبه سوداء مظلمه. فإذا رأیت ذلک، التقت حلق البطان و لا مردّ لأمر اللّه.

المصادر:

1. المزار الکبیر: ص 27.

2. المزار للشهید: ص 254، شطرا منه.

3. بحار الأنوار: ج 47 ص 379.

4. بحار الأنوار: ج 97 ص 441، عن المزار للشهید و المزار الکبیر.

5. جزاء أعداء الصدیقه علیها السّلام: ص 32، عن البحار.

6. کتاب المقتل لبعض المتأخرین، علی ما فی البحار.

7. فضل الکوفه و مساجدها: ص 46.

8. المزار للمشهدی: ص 137.

الأسانید:

فی المزار الکبیر: و حدّثنا جماعه، عن الشیخ المفید أبی علی الحسن بن محمد بن علی الطوسی و عن الشریف أبی الفضل المنتهی بن أبی زید الحسینی و عن الشیخ الأمین

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:196

محمد بن شهریار الخازن و عن الشیخ الجلیل ابن شهرآشوب، عن المقری، عن عبد الجبار الرازی، و کلهم یروون عن الشیخ أبی جعفر محمد بن علی الطوسی، عن الحسین بن عبید اللّه الغضائری، عن أبی المفضل محمد بن عبید اللّه السلمی، قالوا:

و حدّثنا الشیخ المفید أبو علی الحسن بن محمد الطوسی و الشیخ محمد بن أحمد بن شهریار، قالا: حدثنا محمد بن أحمد بن عبد العزیز العکبری المعدل فی داره ببغداد سنه سبع و ستین و أربعمائه، قال: حدثنا أبو الفضل محمد بن عبد اللّه بن المطلب ببغداد سنه سبع و ستین و أربعمائه، قال: حدثنا أبو الفضل محمد بن عبد اللّه بن المطلب الشیبانی، عن محمد بن یزید، عن أبی الأزهر النحوی، عن محمد بن عبد اللّه بن زید النهشلی، عن أبیه، عن الشریف زید بن جعفر العلوی، عن محمد بن وهبان، عن الحسین بن علی بن سفیان البزوفری، عن أحمد بن إدریس بن محمد بن أحمد العلوی، عن محمد بن جمهور العمّی، عن الهیثم بن عبد اللّه الناقد، عن بشّار المکاری.

60
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منزله، فإذا عائشه مقبله علی فاطمه علیها السّلام تصایحها و هی تقول: و اللّه یا بنت خدیجه! ما ترین إلا أن لأمک علینا فضلا، و أیّ فضل کان لها علینا؟ ما هی إلا کبعضنا. فسمع مقالتها لفاطمه علیها السّلام.

فلما رأت فاطمه

علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بکت، فقال: ما یبکیک یا بنت محمد؟ قالت:

ذکرت أمّی فتنقّصتها فبکیت. فغضب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثم قال: مه یا حمیراء، فإن اللّه تبارک و تعالی بارک فی الودود الولود، و إن خدیجه- رحمها اللّه- ولدت منّی طاهرا و هو عبد اللّه و هو المطهّر، و ولدت منّی القاسم و فاطمه و رقیه و أم کلثوم و زینب، و أنت ممّن أعقم اللّه رحمه فلم تلدی شیئا.

المصادر:

1. الخصال: ص 405.

2. بحار الأنوار: ج 16 ص 3 ح 6، عن الخصال.

3. شجره طوبی: ج 2 ص 233.

3. جزاء أعداء الصدیقه علیها السّلام: ص 31 ح 207، عن الخصال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:197

الأسانید:

فی الخصال: ابن الولید، عن الصفّار، عن البرقی، عن أبی علی الواسطی، عن عبد اللّه بن عصمه، عن یحیی بن عبد اللّه، عن عمرو بن أبی المقدام، عن أبیه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

61
المتن

عن أبی جعفر محمد بن علی علیه السّلام، قال: جاءت عائشه إلی عثمان فقالت له: أعطنی ما کان یعطینی أبی و عمر بن الخطاب. فقال لها: لا أجد لک موضعا فی الکتاب و لا فی السنه، و إنما کان أبوک و عمر بن الخطاب یعطیانک بطیبه من أنفسهما و أنا لا أفعل.

قالت له: فأعطنی میراثی من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال لها: أو لم تجیئینی أنت و مالک بن أوس النصری فشهدتما أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لا یورّث، حتی منعتما فاطمه میراثها و أبطلتما حقها، فکیف تطلبین الیوم میراثا من النبی صلّی اللّه علیه و آله؟ فترکته و انصرفت.

و کان عثمان إذا خرج إلی الصلاه، أخذت قمیص رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی قصبه فرفعته علیها ثم قالت: إن عثمان قد خالف صاحب هذا القمیص و ترک سنته.

المصادر:

1. الأمالی للمفید: ص 125.

2. بحار الأنوار: ج 31 ص 483 ح 7، عن الأمالی للمفید.

الأسانید:

فی الأمالی للمفید: حدّثنی علی بن محمد الکاتب، عن الزعفرانی، عن الثقفی، عن الحسن بن الحسین الأنصاری، عن سفیان، عن فضیل بن الزبیر، عن فروه بن مجاشع، عن أبی جعفر علیه السّلام.

62
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 197 المتن ..... ص : 197

المتن

قال عبد اللّه بن عمر: لما دنت الوفاه من أبی، کان یغمی علیه تاره و یفیق أخری. فلما

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:198

أفاق قال: یا بنی! أدرکنی بعلی بن أبی طالب قبل الموت .... قال عبد اللّه بن عمر:

فمضیت إلی علی علیه السّلام و قلت له: یا ابن عم رسول اللّه! أبی یدعوک لأمر قد أحزنه. فقام علی علیه السّلام معی.

فلما دخل علیه، قال له عمر: یا علی بن أبی طالب! أنتم أهل بیت الرحمه و معدن الرساله و الحکمه و أنتم أحقّ الناس بالعفو، فهل لک أن تعفو عنی و تجعلنی فی حلّ عنک و عن زوجتک فاطمه الزهرا؟ فقال علی علیه السّلام: نعم، أجمع المهاجرین و الأنصار و أصدق الحقّ الذی کنت علیه من مکه و ما کان بینی و بین صاحبک أبی بکر من معاهدتنا و أقرّ بحقّنا، و أعفو عنک و جعلک فی حلّ.

قال عبد اللّه: فلما سمع عمر کلام علی علیه السّلام، حوّل وجهه إلی نحو الحائط و قال: النار و لا العار. فقام علی علیه السّلام و خرج عنه.

فقال عبد اللّه بن عمر: فقلت له: یا أبت! لقد أنصفک الرجل بکلامه! فقال: یا بنی! أراد و اللّه أن ینبش أبی بکر فی قبره و یضرم له و لأبیک نارا و تصبح قریش موالین ابن أبی طالب، و اللّه لا کان ذلک أبدا.

ثم إنه تأوّه ساعه و مات فی أنحس الساعات و صار إلی سقر «لا تُبْقِی وَ لا تَذَرُ» «1»، و دفن فی الیوم التاسع من ربیع الأول سنه ثلاثه و عشرین من الهجره.

المصادر:

1. عقد الدرر: ص 68.

2. مدینه المعاجز: ج 2 ص 95 ح 420، بتفاوت

یسیر.

3. جزاء أعداء الصدیقه علیها السّلام: ص 26 ح 203.

63
المتن

روی شریک بن عبد اللّه فی حدیث رفعه: أن عائشه و حفصه أتتا عثمان حین نقص

______________________________

(1). سوره المدّثر: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:199

أمهات المؤمنین ما کان یعطیهنّ عمر فسألتاه أن یعطیهما ما فرض لهما عمر، فقال: لا و اللّه، ما ذاک لکما عندی. فقالتا له: فاتنا میراثنا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من حیطانه.

و کان عثمان متّکئا و کان علی بن أبی طالب علیه السّلام جالسا عنده، فقال: ستعلم فاطمه علیها السّلام أنّی ابن عم لها الیوم، ثم قال: أ لستما اللتین شهدتما عند أبی بکر و لفّقتما معکما أعرابیا یتطهّر ببوله؛ مالک بن الحویرث الحدثان، فشهدتم أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: إنا معاشر الأنبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقه. فإن شهدتما بحقّ فقد أجزت شهادتکما علی أنفسکما، و إن کنتما شهدتما بباطل فعلی من شهد بالباطل لعنه اللّه و الملائکه و الناس أجمعین.

فقالتا له: یا نعثل! و اللّه لقد شبّهک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بنعثل الیهودی. فقال لهما: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ». «1» فخرجتا من عنده.

المصادر:

1. الإیضاح: ص 256.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 769 ح 3، عن الإیضاح.

3. قاموس الرجال: ج 7 ص 461، علی ما فی العوالم.

4. جزاء أعداء الصدیقه علیها السّلام: ص 37 ح 212، عن الإیضاح.

64
المتن

قال ابن عبد البر فی استجاره أبی سفیان: ... فخرج أبو سفیان إلی المدینه لیشدّ العقد و یزید فی المده. فلقی بدیل بن ورقاء بعسفان، فکتمه بدیل مسیره إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و أخبره أنه إنما سار بخزاعه علی الساحل. فنهض أبو سفیان حتی أتی المدینه، فدخل علی ابنته أم حبیبه أم المؤمنین. فذهب لیقعد علی فراش رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فطوته عنه فقال: یا بنیه! ما أدری أرغبت بی عن هذا الفراش أم رغبت به عنّی؟ قالت: بل هو فراش رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أنت رجل مشرک نجس، فلم أحبّ أن تجلس علیه. فقال لها: یا بنیّه، لقد أصابک بعدی شرّ.

______________________________

(1). سوره التحریم: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:200

ثم أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله فی المسجد، فکلّمه فلم یجبه بکلمه. ثم ذهب أبو سفیان إلی أبی بکر فکلّمه فی أن یکلّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیما أتی له، فأبی علیه أبو بکر من ذلک. فلقی عمر فکلّمه فی ذلک، فقال له عمر: أنا أفعل هذا؟! و اللّه لو لم أجد إلا الذر لجاهدتکم به.

فدخل علی علی بن أبی طالب علیه السّلام، فوجده و فاطمه بنت رسول اللّه و الحسن علیهم السّلام و هو صبی، فکلّمه و فیما أتی له. فقال له علی علیه السّلام: و اللّه ما أستطیع أن أکلّم رسول اللّه

صلّی اللّه علیه و آله فی أمره قد عزم علیه. فالتفت أبو سفیان إلی فاطمه علیها السّلام فقال: یا بنت محمد! هل لک أن تأمری بنیّک هذا فیجیر علی الناس. فقالت له: ما بلغ بنیّ ذلک و ما یجیر أحد علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فقال له علی علیه السّلام: یا أبا سفیان! أنت سید بنی کنانه، فقم فأجر علی الناس و ألحق بأرضک و هزء به. فقال له: یا أبا الحسن، أ تری ذلک نافعی و مغنیا عنّی شیئا؟ قال:

ما أظنّ ذلک، و لکن لا أجد لک سواه.

فقام أبو سفیان فی المسجد فقال: یا أیها الناس! إنی قد أجرت علی الناس. ثم رکب و انطلق راجعا إلی مکه. فلما قدمها، أخبر قریشا بما لقی و بما فعل، فقال له: ما جئت بشی ء و ما زاد علی بن أبی طالب علی أن نلعب بک.

المصادر:

1. الدرر فی اختصار المغازی و السیر: ص 255.

2. کتاب الأموال: ج 1 ص 403 ح 675، بتفاوت فیه.

3. السیره النبویه لابن هشام: ج 4 ص 38، بتفاوت فیه.

4. الروض الأنف: ج 7 ص 85، بتفاوت فیه.

5. المغازی النبویه: ص 87، بتفاوت فیه.

6. إمتاع الأسماع: ج 1 ص 359، بتفاوت فیه.

7. الثفنات: ج 2 ص 39، بتفاوت فیه.

8. تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام: المغازی، بتفاوت فیه.

9. الفصول فی سیره الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 195، بتفاوت فیه.

10. التفسیر الکبیر: ج 9 ص 236، بتفاوت و زیاده فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:202

65
المتن

و إن لفاطمه علیها السّلام بنت محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من القداسه و التبجیل و الإکبار المحل الأسمی عند العرب و العجم من الشیعه ما لیس لبضعه المصطفی و أم الأئمه الطاهرین علیهم السّلام عندکم یا أدعیاء الإسلام و منتحلی السنه نسبه الواحد إلی المائه؛ و هی عندهم سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، فهل هی عندکم کذلک؟

و ولاء الشیعه من العجم خاصه أکثر من ولاء العرب منهم لها و لابنائها علیهم السّلام و ذراریهم، لأن نصیبهم من المحبه و الإیمان بآل الرسول علیهم السّلام أوفر و أوثق من العرب و غیرهم. و هذا أمر أشهر من أن یذکر و لا یحتاج إثباته إلی دلیل؛ فإن إنفاقهم الأموال الطائله فی سبیلها و فی سبیل ابنائها لا ینکره إلا مکابر، و هم یقیمون عشرات من الأیام فی کل عام مجالس العزاء بمناسبه وفاتها علی اختلاف الروایات الوارده فیها؛ یذکرون فیها فضائلها و مناقبها و المصائب التی ألّمت بها بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه

و آله. و من حضر بلدانهم شاهد ذلک بأمّ عینیه. و الجمّ الغفیر منهم یسمّی بناته بأسمائها و أسماء بناتها حبّا لها و تقدیسا لمکانتها.

و یکفی لبطلان أکاذیب و مفتریات جبهان ما کتب الشیعه خاصه، بحثوا فیه عن شخصیه فاطمه بنت محمد علیها السّلام و عن مختلف أدوار حیاتها، ما کانت تتمتّع بها من فضائل نفسیه و ما لها من مکارم و صفاتها الملکوتیه التی لا یدرک و لم یبلغ مشاعر جبهان و من کان فی هذا المستوی.

أقول: حینما نکتب هذه الکلمات فی هذه الصفحات، نذکر هنا الکتب التی ألّفها الشیعه عن فاطمه الزهراء علیها السّلام و نخصّ منها العجم بأکثرها، و هی تبلغ 2800 مجلدا علی ما وصل إلینا، و یمکن أن یکون أکثر من هذا لم نطّلع علیها.

و من هذا العدد، جمعنا فی مکتبتنا «مکتبه فاطمه الزهراء التخصصیه» بالغا نحو 1500 مجلدا کتابا مستقلا فیها علیها السّلام فی ثمانیه و عشرین لغه حیّه فی العالم، و کان مضافا علی هذا العدد من المطبوع و المخطوط ما لم یصل إلینا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:203

المصادر:

کذبوا علی الشیعه: ص 139.

66
المتن

عن أبی یحیی الأعرج، قال: کنت بین الحسن و الحسین علیهما السّلام و مروان یتسابّان، فجعل الحسن علیه السّلام یسکت الحسین علیه السّلام. فقال مروان: أهل بیت ملعونون. فغضب الحسن علیه السّلام و قال: قلت: أهل بیت ملعونون؟ فو اللّه لقد لعنک اللّه علی لسان نبیه صلّی اللّه علیه و آله و أنت فی صلب أبیک.

هذا حدیث صحیح، أخرجه الطبرانی فی معجمه فی هذه الترجمه.

المصادر:

1. کفایه الطالب: ص 375.

2. المعجم الطبرانی، علی ما فی کفایه الطالب.

الأسانید:

فی کفایه الطالب: أخبرنا یوسف الحافظ بحلب، أخبرنا ابن أبی زید بأصبهان، أخبرنا محمود الأشتر، أخبرنا أبو الحسین بن فاذشاه، حدثنا الإمام أبو القاسم، حدثنا عبد اللّه بن أحمد بن حنبل، حدثنا إبراهیم بن الحجاج السامی، حدثنا حمّاد بن سلمه، عن عطاء بن السائب.

67
المتن

قال النمازی فی مستدرکه فی ماده «بغض» فی ذم بغض فاطمه علیها السّلام:

یأتی فی «حبب» ما یتعلق بذلک، و ذمّ مبغضهم و أنه کافر حلال الدم، و ثواب اللعن علی أعدائهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:204

المصادر:

مستدرک سفینه البحار: ج 1 ص 339.

68
المتن

قال خالد بن القاسم: استعمل هشام بن عبد الملک خالد بن عبد الملک علی المدینه.

فکان یؤذی علی بن أبی طالب علیه السّلام علی المنبر؛ فسمعته یوما علی منبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو یقول: و اللّه لقد استعمل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و هو یعلم أنه کذا و کذا، و لکن فاطمه علیها السّلام کلمته فیه.

قال محمد بن عمر: فحدثنی أبو قدید، قال: فرأیت داود بن قیس الفرّاء برک علی رکبته فقال: کذبت کذبت، حتی خفّضه الناس.

المصادر:

1. تاریخ مدینه دمشق: ج 16 ص 172.

2. جواهر العقدین: ص 251، بزیاده فیه.

الأسانید:

فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا محمد بن عبد الباقی بن محمد، قال: أنا الحسن بن علی الشیرازی، أنا محمد بن العباس، أنا سلیمان بن إسحاق، نا الحارث بن أبی أسامه، نا محمد بن سعد، أنا محمد بن عمر، حدثنی خالد بن القاسم، قال.

69
المتن

قال ابن هانی للحجاج: أصلح اللّه الأمیر، ذاک فإن لنا مناقب لیست لأحد من العرب.

قال الحجاج: و ما هی؟ قال: منا نسوه نذرن إن قتل الحسین بن علی علیه السّلام أن تنحر کل واحده عشره قلائص ففعلن. قال الحجاج: منقبه و اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:205

قال: و ما منا رجل عرض علیه شتم أبی تراب و لعنه إلا فعل، و زاد ابنیه حسنا و حسینا و أمهما فاطمه! قال الحجاج: منقبه و اللّه.

المصادر:

الإمام علی علیه السّلام نبراس و متراس: ص 23.

70
المتن

قال المقدسی فی أخبار المنتظر فی الخسف بالبیداء و ما ارتکب السفیانی بعد خروجه: ... و یحلّ لهم الفواحش و یحرّم علیهم کل ما افترض اللّه تعالی علیهم من الفرائض، و لا یرتدع من الظلم و الفجور بل یزداد تمرّدا و عتوّا و طغیانا، و یقتل من کان اسمه محمدا و أحمدا و علیا و جعفرا و حمزه و حسنا و حسینا و فاطمه و زینب و رقیه و أم کلثوم و خدیجه و عاتکه، حنقا و بغضا لآل بیت رسول اللّه علیهم السّلام.

المصادر:

عقد الدرر فی أخبار المنتظر: الفصل الثانی ح 157.

71
المتن

قال أحمد خلیل فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... فقد کانت فاطمه الزهراء علیها السّلام تمرّ ذات یوم بأبی جهل فإذا به یرمیها بنظره قاسیه، ثم یلطمها لطمه قویه یودعها کل بغضه و حقده لأبیها و لها و تتألّم سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام ألما شدیدا لهذه اللطمه الحاقده، و تنظر إلی الرعد ید أبی جهل الذی تطاول علی فتاه لا تملک سلاحا و لا قوه فیضربها. فتنزل منزلته إلی الحضیض، و ذلک المجتمع الذی یحتقر مثل هذه الأعمال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:206

و أبصرت فاطمه الزهراء علیها السّلام أبا سفیان بن حرب- و کان حاکما فی قریش- فشکت إلیه ما فعل النذل الجبان أبو جهل. فإذا بأبی سفیان تأخذه حمیّه الحق، فیرجع بفاطمه الزهراء علیها السّلام إلی حیث یجلس أبو جهل ثم یقول لها: ألطمیه قبّحه اللّه. و تلطم فاطمه الزهراء علیها السّلام أبا جهل کما لطمها و تقتصّ لنفسها، و إذا بأبی جهل ینکس رأسه ....

المصادر:

1. نساء أهل البیت علیهم السّلام فی ضوء القرآن و الحدیث: ص 539.

2. أنساب الأشراف: ص 8 ح 16، باختصار فیه.

72
المتن

قال أبو الحسن الأشعری فی عدّ فرق المسلمین، فی ذکر الغلاه:

و الصنف الثالث عشر من أصناف الغالیه هم أصحاب الشریعی، یزعمون أن اللّه حلّ فی خمسه أشخاص؛ فی النبی و فی علی و فی الحسن و فی الحسین و فی فاطمه علیهم السّلام، فهؤلاء آلهه عندهم.

المصادر:

مقالات الإسلامیین: ص 82.

73
المتن

قال سعد بن عبد اللّه الأشعری فی عدّ الفرق: و المخمّسه هم أصحاب أبی الخطاب، و إنما سمّوا المخمّسه لأنهم زعموا أن اللّه جل و عز هو محمد صلّی اللّه علیه و آله و أنه ظهر فی خمسه أشباح و خمس صوره مختلفه؛ ظهر فی صوره محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و زعموا أن أربعه من هذه الخمسه تلتبس لا حقیقه لها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:207

و المعنی شخص محمد صلّی اللّه علیه و آله و صورته لأنه أول شخص ظهر و أول ناطق نطق، لم یزل بین خلقه موجودا بذاته یتکوّن فی أیّ صوره شاء ...، إلی أن قال:

و کذلک الأئمه من بعده، مقامهم مقام محمد صلّی اللّه علیه و آله. و کذلک فاطمه علیها السّلام، زعموا أنها هی محمد صلّی اللّه علیه و آله و هی الرب! و جعلوا سوره التوحید لها: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» «1»، أنها واحدیه مهدیه.

المصادر:

المقالات و الفرق: ص 56.

74
المتن

قال الشرقاوی فی فعال حکّام الأمویین من لعنهم علیا و زوجته علیهما السّلام: و کان الحکّام یحاولون أن یختفوا الفکر و الرأی و أن یعطّلوا عمل العقل، إلی أن قال: ثم رفعوهم علی المنابر، یلعنون فاطمه بنت الرسول علیها السّلام و زوجها الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام کلما نودی علی الصلاه من یوم الجمعه.

و قال فی ص 32 فی ذکر زید بن علی بن الحسین: و رشقوا جماعه زیدا بالنبال، و خرج رجل علی فرس من جیش الأمویین فی حمایه السهام و سبّ فاطمه الزهراء علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سبّا قبیحا. فبکی الإمام زید حتی ابتلّت لحیته و هو یصیح: أما أحد یغضب لفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام؟ أما أحد یغضب لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟

فبرز رجل من أصحاب زید فقتل الفاجر علی فرسه، و حاول الأمویون قتله بالشهام و لکن أصحاب زید حملوا علیهم حمله باسله حتی أنقذوا الرجل و أحدثوا فی الأمویین مقتله عظیمه.

______________________________

(1). سوره التوحید: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:208

فاحتضنه زید و قبّل ما بین عینیه و هو یقول: أدرکت و اللّه ثارنا، أدرکت و اللّه شرف الدنیا و الآخره و ذخرها.

و قال فی ص 39: ... فقد ظلّ الإمام علی علیه السّلام یلعن علی المنابر و تلعن معه زوجته فاطمه الزهراء بنت رسول اللّه علیها السّلام.

و سمع جعفر علیه السّلام هذه اللعنات طیله صباه و جزء من صدر شبابه، حتی جاء الخلیفه الأموی عمر بن عبد العزیز فتبرّأ إلی اللّه من هذا العار.

المصادر:

أئمه الفقه التسعه: ص 20، 32، 39.

75
المتن

عن الشیخ یوسف البحرانی فی کشکوله عن الأنوار النعمانیه: کان من مشایخنا رجلا مزّاحا، و کان ذات یوم بمجلس سلطان البصره، فسأله السلطان المزبور بمحضر جماعه من علماء المخالفین و کان ذلک السلطان منهم أیضا، و قال:

یا شیخ! أیّما أفضل؛ فاطمه علیها السّلام أم عائشه؟ فقال ذلک الشیخ: عائشه أفضل، فقال: و لم ذلک؟ فقال: لقول اللّه تعالی: «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَی الْقاعِدِینَ درجات» «1»، و عائشه خرجت من المدینه إلی البصره و جهّزت العساکر و جاهدت علیا علیه السّلام و بنی هاشم و أکابر الصحابه حتی قتل بسببها خلق کثیر، و أما فاطمه علیها السّلام فقد لزمت بیتها و ما خرجت منه إلا إلی المسجد لطلب فدک و العوالی من ید أبی بکر، و لما منعها منه استقرّت فی مکانها إلی یوم موتها.

فضحک السلطان و الحاضرون و قال السلطان: یا شیخ، هذا تشنیع لطیف.

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 95، 96.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:209

المصادر:

1. الکشکول للبحرانی: ج 1 ص 344، عن الأنوار النعمانیه.

2. الأنوار النعمانیه، علی ما فی الکشکول.

76
المتن

قال البلاذری فی مقتل آل أبی طالب: ... و حدثنا عمر بن شبه، قال: حدثنی أبو بکر عیسی بن عبد اللّه بن محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب، عن أبیه، قال:

رعف عمرو بن سعید علی منبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال بیار الأسلمی- و کان زاجرا-: أنه لیوم دم. قال فجی ء برأس الحسین علیه السّلام فنصب. فصرخ نساء آل أبی طالب، فقال مروان:

عجّت نساء بنی زبید عجّه کعجیج نسوتنا غداه الأرنب. ثم صحن أیضا، فقال مروان:

ضربت ذو شر فیهم ضربه أثبتت أرکان ملک فاستقرّ.

و قام ابن أبی جیش و عمر یخطب، فقال: رحم اللّه فاطمه علیها السّلام. فمضی عمر و فی خطبته شیئا، ثم قال: و اعجبا لهذا الألثغ «1»، و ما أنت و فاطمه علیها السّلام؟ قال: أمها خدیجه؛ یرید أنها من بنی أسد ابن عبد العزی. قال: نعم و اللّه، و ابنه محمد أخذتها یمینا و أخذتها شمالا، وددت و اللّه أن أمیر المؤمنین کان نحاه عنی و لم یرسل به إلیّ، و وددت و اللّه أن رأس الحسین کان علی عنقه و روحه کان فی جسده.

المصادر:

أنساب الأشراف: ج 3 ص 217.

77
المتن

عن جعفر بن محمد الدوریستی فی قصه جعفر الدقاق و رفیقه مع رجل عالم من أتباع الشافعی، قال:

______________________________

(1). الألثغ من کان بلسانه لثغه، أی ینطق بالسین کالثاء أو بالراء کالغین أو کالیاء أو کاللام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:210

... و کلما أملی حدیثا من فضائل أهل البیت علیهم السّلام طعن فیه و فی راویه، حتی کان یوما من الأیام فأملی فی فضائل البتول الزهراء علیها السّلام، ثم قال: و ما تنفع هذه الفضائل علیا و فاطمه علیهما السّلام فإن علیا علیه السّلام کان یقتل المسلمین. و طعن فی فاطمه علیها السّلام فقال فیها کلمات منکره.

قال جعفر الدقاق: فقلت لرفیقی: لا ینبغی لنا أن نأتی هذا الرجل، فإنه لا دین له و لا دیانه، و أنه لا یزال یطول لسانه فی علی و فاطمه علیهما السّلام و لیس هذا بمذهب المسلمین. فقال رفیقی: إنک لصادق، و من حقنا أن نذهب إلی غیره و لا نعود إلیه.

المصادر:

1. روضات الجنات: ج 6 ص 271.

2. الدمعه الساکبه: ج 2 ص 252.

78
المتن

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام لعمر بن الخطاب: من علمک الجهاله یا مغرور ...، إلی قوله علیه السّلام:

و لکأنی أنظر إلیکما و قد أخرجتما من قبریکما غضّین طریّین، حتی تصلبا علی الدوحات، فیکون ذلک فتنه لمن أحبّکما. ثم یؤتی بالنار التی أضرمت إلی إبراهیم و یحیی و جرجیس و دانیال و کل نبی و صدیق و مؤمن، ثم یؤمر بالنار، و هی النار التی أضرمتموها علی باب داری لتحرقونی و فاطمه بنت رسول اللّه و ابنیّ الحسن و الحسین علیهم السّلام و ابنتیّ زینب و أم کلثوم حتی تحرقوا بهما، و یرسل علیکما ریحا صرّه «1» فتنسفکم فی الیمّ نسفا، و یأخذ السیف من کان منکما و یصیر مصیرکما جمیعا إلی النار ....

______________________________

(1). فی الهدایه: مدبره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:211

المصادر:

1. حلیه الأبرار: ج 2 ص 601، عن الهدایه.

2. الهدایه الکبری: ص 162.

3. مشارق أنوار الیقین: ص 79.

4. مدینه المعاجز: ج 1 ص 367.

5. إرشاد القلوب: ح 369.

الأسانید:

فی الهدایه: روی الخصیبی بأسناده، عن أحمد بن الخطیب، عن أبی المطلب جعفر بن محمد بن الفضیل، عن محمد بن سنان الزهری، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن الأصم، عن مدلج، عن هارون بن سعید، قال.

79
المتن

قال السلطان ملک شاه السلجوقی للوزیر بعد نقل العلوی قصه خالد بن الولید و مالک بن نویره: هل صحیح ما ذکره العلوی فی حق خالد و أبی بکر؟! قال الوزیر: نعم هکذا ذکر المورّخون. قال الملک: فلما ذا یسمّی بعض الناس خالدا بسیف اللّه المسلول؟ قال العلوی: إنه سیف الشیطان المشلول، و لکن حیث أنه کان عدوا لعلی بن أبی طالب علیهما السّلام و کان مع عمر فی حرق باب دار فاطمه الزهراء علیها السّلام، سمّاه بعض السنه بسیف اللّه!

قال الملک: و هل أهل السنه أعداء علی بن أبی طالب علیه السّلام؟! قال العلوی: إذا لم یکونوا أعداءه فلما ذا مدحوا من غصب حقه و التفّوا حول أعدائه و أنکروا فضائله و مناقبه؟ حتی بلغ بهم الحقد و العداء إلی أن یقولوا: إن أبا طالب مات کافرا! و الحال إن أبا طالب کان مؤمنا و هو الذی نصر الإسلام أشدّ ظروفه و دافع عن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی رسالته ....

المصادر:

مؤتمره علماء بغداد: ص 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:213

الفصل الثالث لعن أعدائها

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:214

فی هذا الفصل
اشاره

اللعن دعاء و لیس بشتم و لا سبّ؛ و إذا ثبت لأحد أنه عدو للّه و عدو لدینه و عدو لرسوله صلّی اللّه علیه و آله و عدو لأهل بیته علیهم السّلام و ذریته، فعلیه لعنه الخالق و المخلوق و یکون لعنه و براءته واجبان علی الکل.

و کما أن البعض ینبغی و یلیق له الرحمه و الاسترحام، فکذا البعض الآخر ینبغی له طلب البعد من رحمه اللّه تعالی، و هذا هو اللعن فی اللغه و الاصطلاح.

و جاء فی الذکر الحکیم و القرآن الکریم أربعون آیه فی اللعن؛ قال العلی الأعلی:

1. «إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْکافِرِینَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِیراً»، سوره الأحزاب: الآیه 64.

2. «فَبِما نَقْضِهِمْ مِیثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَهً»، سوره المائده: الآیه 13.

3. «وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِیماً»، سوره النساء: الآیه 93.

4. «مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَیْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَهَ وَ الْخَنازِیرَ»، سوره المائده: الآیه 60.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:215

5. «وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ»، سوره البقره: الآیه 88.

6. «وَ لکِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا»، سوره النساء: الآیه 46.

7. «أُولئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ مَنْ یَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِیراً»، سوره النساء: الآیه 52.

8. «هِیَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِیمٌ»، سوره التوبه: الآیه 68.

9. «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ»، سوره الأحزاب:

الآیه 57.

10. «أُولئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمی أَبْصارَهُمْ»، سوره محمد صلّی اللّه علیه و آله: الآیه 23.

11. «وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ

ساءَتْ مَصِیراً»، سوره الفتح: الآیه 6.

12. «فَنَرُدَّها عَلی أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ»، سوره النساء: الآیه 47.

13. «أُولئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ مَنْ یَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِیراً»، سوره النساء: الآیه 52.

14. «ثُمَّ یَوْمَ الْقِیامَهِ یَکْفُرُ بَعْضُکُمْ بِبَعْضٍ وَ یَلْعَنُ بَعْضُکُمْ بَعْضاً»، سوره العنکبوت:

الآیه 25.

15. «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدی مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ»، سوره البقره: الآیه 159.

16. «وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»، سوره البقره: الآیه 159.

17. «رَبَّنا آتِهِمْ ضِعْفَیْنِ مِنَ الْعَذابِ وَ الْعَنْهُمْ لَعْناً کَبِیراً»، سوره الأحزاب: الآیه 68.

18. «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ عَلی لِسانِ داوُدَ وَ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ»، سوره المائده: الآیه 78.

19. «قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَهٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا»، سوره المائده: الآیه 64.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:216

20. «إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ»، سوره النور: الآیه 23.

21. «فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَهُ اللَّهِ عَلَی الْکافِرِینَ»، سوره البقره: الآیه 89.

22. «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ»، سوره البقره: الآیه 161.

23. «ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ»، سوره آل عمران: الآیه 61.

24. «أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَهَ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ»، سوره آل عمران:

الآیه 87.

25. «فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ»، سوره الأعراف: الآیه 44.

26. «أَلا لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ»، سوره هود: الآیه 18.

27. «وَ أُتْبِعُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا لَعْنَهً وَ یَوْمَ الْقِیامَهِ»، سوره هود: الآیه 60.

28. «وَ أُتْبِعُوا فِی هذِهِ لَعْنَهً وَ یَوْمَ الْقِیامَهِ»، سوره هود: الآیه 99.

29. «وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ

لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»، سوره الرعد: الآیه 25.

30. «وَ إِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَهَ إِلی یَوْمِ الدِّینِ»، سوره الحجر: الآیه 35.

31. «وَ الْخامِسَهُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَیْهِ إِنْ کانَ مِنَ الْکاذِبِینَ»، سوره النور: الآیه 7.

32. «وَ أَتْبَعْناهُمْ فِی هذِهِ الدُّنْیا لَعْنَهً وَ یَوْمَ الْقِیامَهِ هُمْ مِنَ الْمَقْبُوحِینَ»، سوره القصص:

الآیه 42.

33. «یَوْمَ لا یَنْفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»، سوره غافر:

الآیه 52.

34. «إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلی یَوْمِ الدِّینِ»، سوره ص: الآیه 78.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:217

35. «أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»، سوره البقره: الآیه 159.

36. «مَلْعُونِینَ أَیْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِیلًا»، سوره الأحزاب: الآیه 61.

37. «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْناکَ إِلَّا فِتْنَهً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَهَ الْمَلْعُونَهَ فِی الْقُرْآنِ»، سوره الإسراء: الآیه 60.

38. «کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّهٌ لَعَنَتْ أُخْتَها»، سوره الأعراف: الآیه 38.

39. «فَنَرُدَّها عَلی أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ»، سوره النساء: الآیه 47.

40. «لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِکَ نَصِیباً مَفْرُوضاً»، سوره النساء: الآیه 118.

هذه آیات من القرآن، و نورد أحادیث و نصوص فی الموضوع بالعناوین التالیه فی 62 حدیثا:

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی لعن قاتل فاطمه علیها السّلام و الامر و الراضی و المعین و المظاهر علیها و الظالم بعلها و ابنیها ....

فی حدیث سلیم: إن الجاهد حقنا و القائل بالبراءه منّا کافر و مشرک ملعون.

کلام حبیب بن أبی ثابت فی جواب القائل: أبو بکر أفضل من علی علیه السّلام: الآیه نازله فیهما: «الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دائِرَهُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ ...». «1»

کلام فاطمه علیها السّلام فی احتجاجه علی أبی بکر أن المجیز علی سیده نساء العالمین علیها

السّلام شهاده و المقیم الحدّ علیها لملعون کافر.

لعن أبی ذر علی باغض آل محمد علیهم السّلام و مفتریهم و ظالم حقهم و قول عمر: آمین، اللعن علی ظالمیهم حقّهم.

______________________________

(1). سوره الفتح: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:218

کلام عثمان فی جواب عائشه و حفصه: ... علیکما و علی مجیز شهادتکما علی أهل هذا البیت لعنه اللّه و الملائکه و الناس أجمعین.

هجو عمرو بن العاص رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بقصیده سبعین بیتا و لعن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عمرو بن العاص سبعین لعنه بکل بیت، لعنه تتری علی عقبه إلی یوم القیامه ....

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله بلحوق فاطمه علیها السّلام أباه مکروبه مغمومه مغصوبه مقتوله، لعنه صلّی اللّه علیه و آله ظالمیها و غاصبیها و المسقط ولدها و قول الملائکه عند ذلک: آمین.

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی أنه میزان العلم ...، إلی قوله: و المبغضین للأئمه علیهم السّلام الذین علیهم لعنه اللّه و لعنه اللاعنین.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: خیر هذه الأمه بعدی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و علی القائل غیر هذا لعنه اللّه.

نداء دیک أبیض من الجنه: لا إله إلا اللّه ...، یا غافلین اذکروا اللّه، علی مبغض أهل البیت علیهم السّلام لعنه اللّه.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: علی موذی فاطمه علیها السّلام لعنه اللّه ملأ السماوات و الأرض.

فی أعمال شهر رمضان: الصلاه علی فاطمه بنت نبیک علیها السّلام و اللعن علی موذی نبیک صلّی اللّه علیه و آله فیها.

فی زیاره فاطمه علیها السّلام اللعن علی مانع إرث فاطمه علیها السّلام

و دافعه عن حقها و الرادّ علیها و أشیاعهم و أتباعهم.

قول ابن عمر: الدنیا ملعون و ملعون ما فیها إلا مبتغی لمحمد و آل محمد علیهم السّلام.

فی الزیاره بعد دعاء یوم عرفه اللعن علی غاصب حق فاطمه علیها السّلام و البراءه منه و من شیعته.

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله: ملعون ملعون الظالم بعدی فاطمه ابنتی علیها السّلام و غاصب حقها و قاتلها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:219

شعر الشیخ حسن بن صالح بن الحسن الجزائری فی رسالته إلی الشیخ البهائی و جوابه فی حبّ أمیر المؤمنین علیه السّلام و سبّ أبی بکر و عمر.

کلام المرندی: إن ثواب اللعن أزید من ثواب الصلوات علی محمد و آل محمد و من ثواب السلام و ردّ جوابه فی حدیث علوی فیه: إن اللعن أفضل من السلام و ردّ السلام و من الصلاه علی آل محمد علیهم السّلام.

قصه الحجاج بن یوسف: ویل للشاک فی فضل فاطمه علیها السّلام و اللعن علی باغض بعلها.

مکتوب علی باب الجنه: لا إله إلا اللّه ...، علی مبغضیهم لعنه اللّه.

کلامها علیها السّلام لأبی بکر عند إرساله قنفدا و دعاؤها علیه فی الصلاه.

کلام البخاری أن غضب فاطمه علیها السّلام غضب النبی صلّی اللّه علیه و آله و إیذاءها إیذاؤه و غضب فاطمه علیها السّلام غضب اللّه، قوله تعالی: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ». «1»

مناظره یوحنّا المصری المستبصر «جدید الإسلام» مع علماء المذاهب الأربعه و ذکره غصب الخلافه و إیذاء النبی صلّی اللّه علیه و آله بإیذاء فاطمه علیها السّلام.

و جواز لعن المخالفین بدلیل القرآن و حدیث البخاری.

کلام ابن شهرآشوب فی حفظ بعض الناس رسول اللّه صلّی

اللّه علیه و آله فی زوجته عائشه و حفصه و عدم الحفظ فی ابنته فاطمه علیها السّلام و لعنهم ظالم عائشه و ترکهم لعن ظالم فاطمه علیها السّلام.

إن فی جابلقا سبعون ألف أمه، أعمالهم و أقوالهم الدعاء علی الأول و الثانی و البراءه منهما.

إن وراء أرضکم أرضا بیضاء فیها خلق، فعلهم و قولهم التبرّی من فلان و فلان.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:220

إن وراء شمسکم هذه أربعین عین شمس فیها خلق کثیر، و إن وراء قمرکم أربعین قمرا فیها خلق کثیر، شغلهم لعنه فلان و فلان.

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی خلق جبل من زبرجده خضراء، و فیها خلق فریضتهم اللعن علی رجلین من هذه الأمه.

خلق سبعین ألف عام وراء هذه الحجاب فیها خلق أکثر من عدد الإنس و الجنّ و کلهم لاعنین فلانا و فلانا.

إن خلف مغربکم هذا تسعه و ثلاثین مغربا أرضا بیضاء، مملوءه خلقا کثیرا شغلهم التبرّی من فلان و فلان ....

إن وراء هذه أربعین عین شمس و ما بین شمس إلی شمس أربعون أربعون عاما فیها خلق کثیر و هکذا أربعون قمرا، فعلهم لعنه الأول و الثانی فی کل وقت من الأوقات و العذاب عند ترکهم اللعن.

إخبار أمیر المؤمنین علیه السّلام عن قاتله و عن رجلین بالکنایه و الإشاره إلیهما و لعنهما.

تعلیم الإمام الرضاء علیه السّلام دعاء فی سجده الشکر، أوله: اللهم اللذین بدّلا دینک و غیّرا نعمتک ....

دعاء بعد صلاه العصر فی سجده الشکر، و فیها اللعن علی ظالمی فاطمه و الحسن و الحسین و أمیر المؤمنین علیهم السّلام.

دعاء صنمی قریش و قراءته علی علیه السّلام له فی قنوته و مواظبته علیه.

کتاب علی بن سوید

إلی الإمام موسی بن جعفر علیه السّلام و سؤاله عن رجلین و جوابه علیه السّلام:

هما الکافران، علیهما لعنه اللّه و الملائکه و الناس أجمعین ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:221

کلام علی بن إبراهیم فی نزول آیه «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ ...» «1» فی غاصب حق أمیر المؤمنین علیه السّلام و آخذ حق فاطمه علیها السّلام و إیذائها.

کلام علی بن إبراهیم فی نزول آیه «أُولئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ ...» «2» فی الغاصبین لآل محمد علیهم السّلام حقهم و الحاسدین منزلتهم.

لعن الإمام الصادق علیه السّلام فی دبر کل مکتوبه أربعه من الرجال و أربعه من النساء.

کلمه أبی جعفر علیه السّلام فی أن المتوفّی منّا ساخط علیهما و فیه وصیه الکبیر منّا الصغیر.

کلمه أبی جعفر علیه السّلام فی توبه ولد یعقوب من فعلهما و عدم توبه الشیخین من فعلهما بأمیر المؤمنین علیه السّلام، فعلیهما لعنه اللّه و الملائکه و الناس أجمعین.

کلام علی علیه السّلام لرجل قصد بیعته علی عمل زریق و حبتر فی ردّه و لعنهما.

من تفسیر الإمام علیه السّلام فی نفاقهم و کفرهم و أمر النبی صلّی اللّه علیه و آله بلعنهم، جریان ذلک اللعن فی الدنیا بلسان خیار عباد اللّه و ابتلاؤهم فی الآخره بشدائد عقاب اللّه.

سؤال أبی حمزه علی بن الحسین علیه السّلام عن الأول و الثانی و جوابه: علیهما لعائن اللّه کلها.

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام فی أمر کبارهم و صغارهم بسبّهما و البراءه منهما.

عن أبی جعفر علیه السّلام فی زیاره عاشوراء: اللهم اللعن أول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد ...، اللهم خصّ أنت أول ظالم باللعن منی.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام: فی الأمر لأولیائهم و أشیاعهم بقراءه دعاء بعد الصلاه،

فیه اللعن علی الرجلین و ابنتیهما ....

إن للّه مدینتین؛ مدینه بالمشرق و مدینه بالمغرب، لا فتره لأهلهما من لعن أبی بکر و عمر.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 57.

(2). سوره النساء: الآیه 52.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:223

1
المتن

قال سلیم بن قیس: قلت لعبد اللّه بن العباس- و جابر بن عبد اللّه الأنصاری إلی جنبه-: شهدت النبی صلّی اللّه علیه و آله عند موته؟ قال: نعم، لمّا ثقل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، جمع کل محتلم من بنی عبد المطلب و امرأه و صبی قد عقل. فجمعهم جمیعا فلم یدخل معهم غیرهم ...، إلی قوله:

ثم أقبل صلّی اللّه علیه و آله علی ابنته علیها السّلام فقال: إنک أول من یلحقنی من أهل بیتی و أنت سیده نساء أهل الجنه، و سترین بعدی ظلما و غیظا حتی تضربی و یکسر ضلع من أضلاعک. لعن اللّه قاتلک و لعن اللّه الامر و الراضی و المعین و المظاهر علیک و ظالم بعلک و ابنیک ....

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 905 ح 61.

2. الغیبه للطوسی: ص 117، شطرا منه.

الأسانید:

فی الغیبه للطوسی: أخبرنا ابن أبی جید، عن محمد بن الحسن بن الولید، عن محمد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:224

بن أبی القاسم البرقی، عن محمد بن علی أبی سمینه الکوفی، عن حمّاد بن عیسی، عن إبراهیم بن عمر، عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس الهلالی، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری و عبد اللّه بن عباس.

2
المتن

عن سلیم، قال: حدثنی عبد اللّه بن جعفر بن أبی طالب، قال: کنت عند معاویه و معنا الحسن و الحسین علیهما السّلام و عنده عبد اللّه بن العباس و الفضل بن العباس ...، إلی قوله علیه السّلام:

إنما الناس ثلاثه: مؤمن یعرف حقنا و یسلّم لنا و یأتمّ بنا، فذلک ناج نجیب للّه ولی.

و ناصب لنا العداوه، یتبرّأ منّا و یلعننا و یستحلّ دماءنا و یجحد حقّنا و یدین بالبراءه منا، فهذا کافر به مشرک ملعون. و رجل آخذ بما لا یختلفون فیه و ردّ علم ما أشکل علیه إلی اللّه من ولایتنا و لم یعادنا، فنحن نرجو له فأمره إلی اللّه ....

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 834 ح 42.

2. بحار الأنوار: ج 44 ص 102.

3. بحار الأنوار: ج 33 ص 265.

4. الکافی: ج 1 ص 529 ح 4.

5. عیون الأخبار: ج 1 ص 38 ح 8.

6. بحار الأنوار: ج 36 ص 231 ح 13.

7. بحار الأنوار: ج 36 ص 231 ح 13.

8. الخصال: ص 526 ح 41.

9. الغیبه للطوسی: ص 91.

10. الاحتجاج للطبرسی: ج 2 ص 3.

11. المعتبر للحلی: ص 4.

12. تقریب المعارف (مخطوط): ص 177.

13. العدد القویه: ص 46 ح 61.

14. بحار الأنوار: ج 22 ص 329.

15. بحار الأنوار: ج 44 ص 97.

16. عوالم العلوم: ج 16 ص 246.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:225

الأسانید:

1. فی الکافی: بهذا السند، علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن حمّاد بن عیسی، عن إبراهیم بن عمر، عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس.

2. فی عیون الأخبار: بهذا السند، حدثنا أبی، قال: حدثنا سعد بن عبد اللّه، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن محمد بن أبی عمیر، عن عمر بن أذینه، عن أبان بن أبی عیاش.

3. فی إکمال الدین و الخصال: بهذا السند، حدثنا أبی، قال: حدثنا سعد بن عبد اللّه، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن أبی عمیر، عن عمر بن أذینه، عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس الهلالی.

4. الغیبه للطوسی: بهذا السند، روی محمد بن عبد اللّه بن جعفر الحمیری فیما أخبر به جماعه، عن أبی المفضل، عنه، عن أبیه، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن أبی عمیر، عن عمر بن أذینه، عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس.

3
المتن

عن معمّر بن زائده، قال: کنّا عند حبیب بن أبی ثابت، قال بعض القوم: أبو بکر أفضل من علی علیه السّلام. فغضب حبیب، ثم قام قائما فقال: و اللّه الذی لا إله إلا هو لفیهما نزلت: «الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دائِرَهُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ ...» «1».

المصادر:

تقریب المعارف: ص 256.

4
المتن

قال أبان: عن سلیم، قال: انتهیت إلی حلقه فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی أن قالت فاطمه علیها السّلام فی احتجاجه فی فدک: أ فسیده نساء أهل الجنه تدّعی الباطل و تأخذ ما لیس لها؟! أ رأیتم لو أن أربعه شهدوا علیّ بفاحشه أو رجلان بسرقه، أ کنتم مصدّقین علیّ؟

فأما أبو بکر فسکت، و أما عمر فقال: نعم و نوقع علیک الحد.

______________________________

(1). سوره الفتح: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:226

فقالت: کذبت و لؤمت، إلا أن تقرّ أنک لست علی دین محمد صلّی اللّه علیه و آله؛ إن الذی یجیز علی سیده نساء العالمین شهاده و یقیم علیها الحدّ لملعون کافر بما أنزل اللّه علی محمد صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 678 ح 14.

2. الغیبه للنعمانی: ص 52.

3. مشارق أنوار الیقین: ص 191.

الأسانید:

فی الغیبه للنعمانی: بهذه الأسناد- و عن کتاب سلیم- مما رواه أحمد بن محمد بن سعید و محمد بن همام بن سهیل و عبد العزیز و عبد الواحد ابنا عبد اللّه بن یونس، عن رجالهم، عن عبد الرزاق بن همام، عن معمر بن راشد، عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس الهلالی.

5
المتن

عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس، قال: سمعت سلمان الفارسی قال: لما أن قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله و صنع الناس ما صنعوا ...، و الحدیث طویل جدا، إلی أن قال أبو ذر:

یا عمر! أ فتعیّرنا بحبّ آل محمد علیهم السّلام و تعظیمهم؟ لعن اللّه- و قد فعل- من أبغضهم و افتری علیهم و ظلمهم حقهم و حمل الناس علی رقابهم و ردّ هذه الأمه القهقری علی أدبارها. فقال عمر: آمین! لعن اللّه من ظلمهم حقّهم ....

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 596 ح 4.

2. منهاج الفاضلین (مخطوط): ص 259.

3. بحار الأنوار: ج 28 ص 261.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 220 ح 1.

5. مدینه المعاجز: ص 132.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:227

6. کفایه الموحدین: ج 2 ص 230.

7. الکافی: ج 8 (الروضه) ص 343 ح 541.

8. الاحتجاج: ج 1 ص 105.

9. بحار الأنوار: ج 22 ص 506.

10. إثبات الوصیه: ص 7.

11. المحتضر: ص 60.

الأسانید:

فی روضه الکافی: بهذا السند: عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن حمّاد بن عیسی، عن إبراهیم بن عمر الیمانی، عن سلیم بن قیس.

6
المتن

قال أبان، عن سلیم، قال: انتهیت إلی حلقه فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و قد مرّ الحدیث فی هذا الفصل الرقم 3 متنا و سندا، و نضیف إلیه قول علی علیه السّلام فی ذیل الحدیث:

ثم بایع ابن عوف عثمان، فبایعوه و قد سمعوا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی عثمان ما قد سمعوا من لعنه إیاه فی غیر موطن. فعثمان علی ما کان علیه خیر منهما. و لقد قال منذ أیام قولا رققت له و أعجبتنی مقالته؛ بینما أنا قاعد عنده فی بیته إذ أتته عائشه و حفصه تطلبان میراثهما من ضیاع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمواله التی بیده، فقال: لا و اللّه و لا کرامه لکما و لا نعمت عنه، و لکن أجیز شهادتکما علی أنفسکما؛ فإنکما شهدتما عند أبویکما أنکما سمعتما من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: النبی لا یورّث ما ترک فهو صدقه. ثم لقّنتما أعرابیا جلفا یبول علی عقبیه یتطهّر ببوله مالک بن الحدثان فشهد معکما، و لم یکن فی أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من المهاجرین و لا من الأنصار أحد شهد بذلک غیرهما و غیر أعرابی. أما و اللّه ما أشک أنه قد کذب علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کذبتما علیه معه، و لکنی أجیز شهادتکما علی أنفسکما. فاذهبا فلا حق لکما. فانصرفتا من عنده تلعنانه و تشتمانه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:228

فقال:

ارجعا، أ لیس قد شهدتما بباطل؟ فعلیکما و علی من أجاز شهادتکما علی أهل هذا البیت لعنه اللّه و الملائکه و الناس أجمعین ....

المصادر:

کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 678 ح 14.

7
المتن

أبان، عن سلیم، قال: بلغ أمیر المؤمنین علیه السّلام أن عمرو بن العاص خطب الناس بالشام ...، إلی أن قام علی علیه السّلام فقال:

العجب لطغاه أهل الشام حیث یقبلون قول عمرو و یصدّقونه، و قد بلغ من حدیثه و کذبه و قله ورعه أن یکذّب علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و قد لعنه سبعین لعنه و لعن صاحبه الذی یدعو إلیه فی غیر موطن؛ و ذلک أنه هجا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بقصیده سبعین بیتا، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: اللهم إنی لا أقول الشعر و لا أحلّه، فالعنه أنت و ملائکتک بکل بیت لعنه تتری علی عقبه إلی یوم القیامه ....

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 736 ح 22.

2. بحار الأنوار: ج 33 ص 261 ح 533.

8
المتن

عن ابن عباس فی خبر طویل، أخبر فیه النبی صلّی اللّه علیه و آله بظلم أهل البیت و ابنته علیهم السّلام: قال صلّی اللّه علیه و آله لها: فتکون أول من یلحقنی من أهل بیتی، فتقدم علیّ محزونه مکروبه مغمومه مغصوبه مقتوله. فأقول عند ذلک: اللهم العن من ظلمها و عاقب من غصبها و ذلّل من أذلّها و خلّد فی نارک من ضرب جنبیها حتی ألقت ولدها. فتقول الملائکه عند ذلک: آمین ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:229

إلی آخر الحدیث و المصادر و الأسانید، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 79.

9
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنا میزان العلم و علی علیه السّلام کفّتاه و الحسن و الحسین علیهما السّلام حباله و فاطمه علیها السّلام علاقته و الأئمه من بعدهم علیهم السّلام یزنون المحبین و المغضبین الذین علیهم لعنه اللّه و لعنه اللاعنین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 106 ح 6، عن کنز الفوائد.

2. کنز جامع الفوائد: ص 49، علی ما فی البحار.

3. مصباح الأنوار، علی ما فی کنز جامع الفوائد.

الأسانید:

فی کنز جامع الفوائد: ذکر الشیخ أبو جعفر الطوسی فی کتاب مصباح الأنوار بأسناده، عن الصادق، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

10
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: خیر هذه الأمه بعدی علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و من قال غیر هذا فعلیه لعنه اللّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 27 ص 228 ح 31، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 63، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:230

الأسانید:

فی کنز الفوائد: و حدثنا ابن شاذان، عن عمر بن إبراهیم، عن عبد اللّه بن محمد البغوی، عن عبید اللّه بن عمر، عن عبد الملک بن عمیر، عن سالم بن البزّاز، عن أبی هریره، قال.

11
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: رأیت لیله أسری بی إلی السماء الرابعه دیکا بدنه درّه بیضاء و عیناه یاقوتتان حمراوان و رجلاه من الزبرجد الأخضر، و هو ینادی: لا إله إلا اللّه، محمد رسول اللّه، علی بن أبی طالب أمیر المؤمنین ولی اللّه، فاطمه و ولدها الحسن و الحسین صفوه اللّه، یا غافلین اذکروا اللّه، علی مبغضهم لعنه اللّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 47 ح 24، عن الیقین.

2. الیقین: ص 391 ح 141، عن الرساله.

3. رساله فیه اثنا عشر حدیثا، علی ما فی الیقین.

الأسانید:

فی الیقین: قال الحسن بن علی: و أخبرنی والدی أبو البرکات یقرأ علیه، قال:

أخبرنی أبو إسحاق یقرأ علیه والدی بإجازته لی، قالا: أخبرنا أبونا أبو البرکات علی بن الحسن بن عمار قراءه علیه، قال: أخبرنا أحمد بن عبد الباقی، قال: حدثنا عبد الملک بن عیسی العسکری، قال: أخبرنا علی بن عثمان بن سعدویه الرازی، قال: أخبرنا أحمد بن بسر، قال: حدثنا عبد اللّه بن مسلم، قال: حدثنا محمد بن موسی اللؤلؤی، قال: حدثنا عبد الرزاق، عن معمر، عن الزهری، عن عبید اللّه بن عبد اللّه، عن ابن عباس، قال.

12
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام شعره منی، فمن آذی شعره منی فقد آذانی، و من آذانی فقد آذی اللّه، و من آذی اللّه لعنه اللّه ملأ السماوات و الأرض.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:231

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 54 ح 48، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 95.

3. کتاب أبی إسحاق، علی ما فی البحار.

4. لیالی بیشاور: ص 699.

5. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 2 ص 363.

6. إثبات الهداه: ج 2 ص 350 ح 28.

13
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: لیس علی وجه الأرض بقله أشرف و لا أنفع ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 4، متنا و مصدرا و سندا.

14
المتن

عن السید ابن طاوس فی أعمال أیام شهر رمضان: تقول: ... اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک و العن من آذی نبیّک فیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 95 ص 109 ح 3، عن الإقبال.

2. الإقبال: ص 97.

15
المتن

عن السید ابن طاوس فی زیاره أخری لفاطمه الزهراء علیها السّلام: ... لعن اللّه مانعک إرثک

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:232

و دافعک عن حقک و الرادّ علیک قولک. لعن اللّه أشیاعهم و أتباعهم و ألحقهم بدرک الجحیم.

صلّی اللّه علیک و علی أبیک و بعلک و ولدک الأئمه الراشدین و علیهم السلام و رحمه اللّه و برکاته.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 197 ح 14، عن البلد الأمین.

2. البلد الأمین: ص 278.

16
المتن

عن ابن عمر: الدنیا ملعون و ملعون ما فیها إلا ما یبتغی لمحمد و آل محمد علیهم السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 513.

2. وسیله النجاه: ص 47، علی ما فی الإحقاق.

17
المتن

عن سلمان، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا سلمان، من أحبّ فاطمه علیها السّلام بنتی فهو فی الجنه ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 1، متنا و مصدرا و سندا.

18
المتن

قال السید ابن طاوس فی الزیاره بعد دعاء یوم العرفه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:233

السلام علیک یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، السلام علیک یا أم الحسن و الحسین، لعن اللّه أمه غصبتک حقک و منعتک ما جعله اللّه لک حلالا. أنا بری ء إلیک منهم و من شیعتهم ....

المصادر:

1. إقبال الأعمال: ص 382.

2. مستدرک الوسائل: ج 10 ص 369 ح 12200، عن الإقبال.

19
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ملعون ملعون من یظلم بعدی فاطمه علیها السّلام ابنتی و یغصبها حقها و یقتلها. ابشری یا فاطمه لو أن کل نبی بعثه اللّه و کل ملک قرّبه اللّه شفّعوا فی کل مبغض لک غاصب ما أخرجه اللّه عن النار أبدا.

المصادر:

1. العدد القویه: ص 225 ح 19.

2. روضات الجنات: ج 6 ص 182.

الأسانید:

فی روضات الجنات: مما حدثنا به الشیخ الفقیه أبو الحسن بن شاذان، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنا ابن الولید محمد بن الحسن، قال: حدثنا الصفار بن محمد بن الحسن، قال: حدثنا محمد بن زیاد، عن المفضل بن عمر، عن یونس بن یعقوب، قال: سمعت الصادق علیه السّلام یقول.

20
المتن

قال الشیخ صالح بن حسن الجزائری فی رسالته إلی الشیخ البهائی:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:234 أهوی علیا أمیر المؤمنین و لاأرضی لسبّ أبی بکر و لا عمرا

و لا أقول إذا لم یعطیا فدکابنت النبی رسول اللّه قد کفرا

اللّه یعلم ما ذا یعطیا فدکایوم القیامه من عذر إذا اعتذار فأجاب الشیخ البهائی:

یا أیها المدّعی حب الوصی و لم تسمح بسبّ أبی بکر و لا عمرا

کذبت و اللّه فی دعوی محبّته تبّت یداک ستصلی فی غد سقرا

فکیف تهوی أمیر المؤمنین و قدأراک فی سبّ من عاداه متنکرا

فإن تکن صادقا فیما نطقت به فابرأ إلی اللّه ممن خان أو غدرا

و أنکر النصّ فی خمّ و بیعته و قال أن رسول اللّه قد هجرا

أتیت تبغی قیام العذر فی فدک أ تحسب الأمر بالتمویه مستترا

إن کان فی غصب حق الطهر فاطمهسیقبل العذر ممن جاء معتذرا

فکل ذنب له عذر غداه غدو کل ظلم یری فی الحشر مغتفرا

فلا تقول لمن أیامه صرفت فی شیخیکم قد ضلّ أو کفرا

بل سامحوه و قولوا لا تؤاخذه عسی أن یکون له عذرا إذا اعتذرا

فکیف بالعذر مثل الشمس إذ بزغت فالأمر متّضح کالصبح إذ ظهرا

لکن إبلیس أغواکم و صیّرکم عمیا و صمّا فلا سمعا و لا بصرا

المصادر:

ذکری شهاده أم الأئمه علیها السّلام: ص 4.

21
المتن

قال المرندی فی فصل أن ثواب اللعن أزید من ثواب الصلوات علی محمد و آل محمد علیهم السّلام و من ثواب السلام و ردّ جوابه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:235

فی حدیث علوی نقل من خط محمد بن الحسن الحر العاملی المجاور بالمشهد المقدس الرضوی: أن أمیر المؤمنین علیه السّلام کان یطوف بالکعبه، فرأی رجلا متعلّقا بأستار الکعبه و هو یصلّی علی محمد و آله علیهم السّلام و یسلّم علیه، و مرّ به ثانیا و لم یسلّم علیه، فقال:

یا أمیر المؤمنین! لم لم تسلّم هذه المره؟ فقال علیه السّلام: خفت أن أشغلک عن اللعن و هو أفضل من السلام و ردّ السلام و من الصلاه علی محمد و آل محمد علیهم السّلام.

المصادر:

مجمع النورین: ص 208.

22
المتن

عن السائب بن خلّاد الأنصاری، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

من أخاف أهل المدینه أخافه اللّه عز و جل و علیه لعنه اللّه و الملائکه و الناس أجمعین، و لا یقبل اللّه منه یوم القیامه صرفا و لا عدلا.

المصادر:

1. فضائل المدینه المنوره: ص 237.

2. المعجم الکبیر: ج 7 ص 145.

3. فضائل أهل المدینه: ص 339 ح 305.

23
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جلس أبو بکر مجلسه، بعث إلی وکیل فاطمه علیها السّلام فأخرجه من فدک ...، إلی أن قامت فاطمه علیها السّلام مغضبه و قالت: «اللهم إنهما ظلما ابنه نبیک حقّها، فاشدد وطأتک علیهما»، ثم خرجت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:236

المصادر:

1. الاختصاص: ص 183.

2. بحار الأنوار: ج 29 ص 189 ح 39، عن الاختصاص.

الأسانید:

فی الاختصاص: أبو محمد، عن عبد اللّه بن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

24
المتن

عن أنس، قال: سألنی الحجاج بن یوسف عن حدیث عائشه و حدیث القدر التی رأت فاطمه علیها السّلام ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: ویل لمن شکّ فی فضل فاطمه علیها السّلام، لعن اللّه من یبغض بعلها و لم یرض بإمامه ولدها ....

المصادر:

الثاقب فی المناقب: ص 293 ح 250.

25
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أدخلت الجنه فرأیت علی بابها مکتوبا بالذهب: لا إله إلا اللّه، محمد حبیب اللّه، علی ولی اللّه، فاطمه أمه اللّه، الحسن و الحسین صفوه اللّه، علی مبغضیهم لعنه اللّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 8 ص 191 ح 167، عن الخصال.

2. الخصال: ج 1 ص 157.

3. بحار الأنوار: ج 27 ص 3 ح 6، عن الخصال.

4. المناقب لابن شاذان (إیضاح دفائن النواصب): ص 36.

5. بحار الأنوار: ج 27 ص 6 ح 8، عن الأمالی للطوسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:237

6. الأمالی للطوسی: ص 227.

7. کنز الفوائد: ص 63، علی ما فی البحار.

8. إحقاق الحق: ج 4 ص 279، بتفاوت فیه.

9. المناقب للخوارزمی: ص 240، علی ما فی الإحقاق.

10. لسان المیزان: ج 5 ص 70، علی ما فی الإحقاق.

11. کفایه الطالب: ص 274، علی ما فی الإحقاق.

12. ذیل اللئالی: ص 66، علی ما فی الإحقاق.

13. إحقاق الحق: ج 4 ص 130.

14. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 108، علی ما فی الإحقاق.

15. إحقاق الحق: ج 4 ص 378.

16. میزان الاعتدال: ج 2 ص 217، علی ما فی الإحقاق.

17. إحقاق الحق: ج 9 ص 257. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 237 المصادر: ..... ص : 236

18. درّ بحر المناقب (مخطوط): ص 31، علی ما فی الإحقاق.

19. مفتاح النجا: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

20. إحقاق الحق: ج 9 ص 268.

21. إحقاق الحق: ج 15 ص 438.

22. تاریخ بغداد: ج 1 ص 259، علی ما فی الإحقاق.

23. إحقاق الحق: ج 22 ص 262.

24. مسند الفردوس: ج 3 ص 18، علی ما فی الإحقاق.

25. الفائق: ص 77، علی ما

فی الإحقاق.

26. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 4.

27. مدینه المعاجز: ج 2 ص 136، بتفاوت فیه.

28. مدینه المعاجز: ج 2 ص 234، بتفاوت فیه.

29. إرشاد القلوب: ص 232، بتفاوت فیه.

30. الجواهر السنیه: ص 299، بتفاوت فیه.

31. القطره: ج 1 ص 35.

32. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 177.

33. لسان المیزان: ج 4 ص 194.

34. کشف الغمه: ج 1 ص 94.

35. الغدیر: ج 2 ص 315.

36. الطرائف: ج 64 ح 65.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:238

الأسانید:

1. فی الخصال: أبو علی الحسن بن علی، عن سلیمان بن أیوب، عن محمد بن محمد المصری، عن موسی بن إسماعیل بن موسی بن جعفر، عن أبیه، عن آبائه، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام.

2. جامع الفوائد: حدثنا الفقیه ابن شاذان، عن سهل بن أحمد، عن عبد اللّه الدیباجی، عن موسی بن جعفر، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

3. فی المناقب للخوارزمی: أنبأنی عبد الملک بن علی، أنبأنا محمد بن الحسین، أخبرنی محمد بن محمد، حدّثنی هلال بن أحمد، حدثنی علی بن أحمد، حدثنی محمد بن إسحاق، حدثنی علی بن حمّاد، حدثنی علی بن الحمد، حدثنی وکیع بن جرّاح، حدثنی سلیمان بن مهران، حدثنی جابر بن مجاهد، عن ابن عباس.

4. فی کفایه الطالب: أخبرنا محمد بن هبه اللّه بن محمد، أخبرنا علی بن الحسن، أخبرنا علی بن إبراهیم و علی بن أحمد و أبو منصور بن خیرون، قالوا: أخبرنا أحمد بن علی بن ثابت، أخبرنا هلال بن محمد بن جعفر، حدثنی علی بن أحمد بن حمویه، حدثنی إسحاق المقرئ، حدثنا علی بن حمّاد، حدثنی ابن المدینی، حدثنا

وکیع بن الجراح، حدثنا سلیمان بن مهران، حدثنا جابر بن مجاهد، عن ابن عباس.

5. فی لسان المیزان: روی الخطیب، قال: حدثنا هلال، حدثنی علی بن أحمد بن حمویه، حدثنا محمد بن إسحاق، حدثنا علی بن حمشاذ، حدثنا علی بن المدینی، حدثنا وکیع، حدثنا الأعمش، حدثنا جابر.

6. أخبرنا عبدوس بن عبد اللّه، أخبرنا المفضل بن محمد، أخبرنا محمد بن موسی بن مردویه، حدثنی جدی، حدثنی محمد بن علی، حدثنی علی بن شهمرد، حدثنی جعفر بن أحمد، حدثنی موسی بن إسماعیل بن موسی بن جعفر، عن أبیه، عن جده موسی بن جعفر، عن أبیه جعفر بن محمد، عن أبیه محمد بن علی، عن أبیه علی بن الحسین، عن أبیه حسین بن علی، عن أبیه علی بن أبی طالب علیهم السّلام.

7. فی میزان الاعتدال: حدثنا هلال الحفار، حدثنی علی بن أحمد، حدثنا محمد بن إسحاق، حدثنا علی بن حمّاد، حدثنا علی بن المدینی، حدثنا وکیع، حدثنا الأعمش، حدثنا جابر، عن مجاهد، عن ابن عباس مرفوعا.

26
المتن

قال المفید بعد شرح التسبیح فی کل یوم فی شرح الصلاه علی النبی و الأئمه علیهم السّلام فی کل یوم منه إلی آخرها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:239

و تتبع هذا التسبیح بالصلاه علی محمد و آله ...، إلی قوله: اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک محمد علیه و آله السلام، و العن من آذی نبیک فیها ....

المصادر:

1. المقنعه: ص 331.

2. التهذیب: ج 3 ص 119.

3. مصباح المتهجد: ص 563.

4. البلد الأمین: ص 21.

27
المتن

قال المفید فی زیاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا أردت زیارته صلّی اللّه علیه و آله فاغتسل و البس أنظف ثیابک ...، إلی قوله:

السلام علیک یا فاطمه بنت رسول اللّه، السلام علیک أیتها البتول الشهیده الطاهره.

لعن اللّه من ظلمک و منعک حقک و دفعک عن إرثک و لعن اللّه من کذبک و أعنتک و غصّصک بریقک و أدخل الذلّ فی بیتک، و لعن اللّه أشیاعهم و ألحقهم بدرک الجحیم ....

المصادر:

1. المقنعه: ص 459.

2. بحار الأنوار: ج 97 ص 197 ح 14.

3. المزار للمفید: ص 179 ح 1.

28
المتن

ذکر ابن قتیبه فی تاریخه: إن أبا بکر أرسل قنفذا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام یدعوه للبیعه ...، إلی أن قالت علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:240

فإنی أشهد اللّه و ملائکته أنکما أسخطتمانی، و إن لقیت النبی صلّی اللّه علیه و آله لأشکونّکما إلیه.

ثم ذکر قولها لأبی بکر: و اللّه لأدعونّ اللّه علیک فی کل صلاه.

المصادر:

1. الإمامه و السیاسه: ص 13.

2. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: 401، عن الإمامه و السیاسه.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 578.

29
المتن

عن بشّار المکاری، أنه قال: دخلت علی أبی عبد اللّه علیه السّلام بالکوفه ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 59، متنا و مصدرا و سندا.

30
المتن

عن البخاری فی ذکر فاطمه علیها السّلام: من أغضبها فقد أغضبنی، و فی مسلم: و یؤذینی ما آذاها، و رووا جمیعا أنه صلّی اللّه علیه و آله قال:

إن اللّه لیغضب لغضب فاطمه علیها السّلام، و قد قال اللّه تعالی: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ». «1»

المصادر:

1. إثبات الهداه: ج 2 ص 366 ح 195.

2. صحیح البخاری، علی ما فی الإثبات، شطرا من صدره.

3. صحیح مسلم، علی ما فی الإثبات، شطرا منه.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:241

31
المتن

عن یوحنّا بن إسرائیل المصری المستبصر «جدید الإسلام» فی مناظرته مع علماء المذاهب الأربعه:

... قال علماء المذاهب الأربعه لیوحنّا: إن الروافض وجدوا حججا حسنه علی مذهبهم، و لکن إن ترکوا شیئا واحدا ما أعرضنا عنهم. قال یوحنّا: و ما ذلک الشی ء؟ قال أحد من العلماء: إن الروافض یطعنون علی أبی بکر و عمر و عثمان و عائشه بنت أبی بکر و یسبّونهم.

قال یوحنّا: و هل یقولون من عند أنفسهم أو لهم حجج فی ذلک؟ فقال مولانا رشید من علمائهم: بل لهم حجج و دلائل علی أقوالهم، و دلیلهم أنه لا شک أن أبا بکر غصب الخلافه بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله کما قلنا، و آذوا فاطمه الزهراء سیده النساء علیها السّلام حتی أعرضت عنه و غضب علیه و لم تتکلّمه حتی توفّیت.

قال یوحنّا: هذه القصه منقوله فی صحیح البخاری و مسلم و الحمیدی و لا یمکن إنکارها، و أیضا نقلتم عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنه قال: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی فمن آذاها آذی اللّه، و نقلتم بالإجماع أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: فاطمه بضعه منی و من آذاها فقد آذانی.

و قد قال اللّه عز و جل: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ». «1»

فعلی هذا إما أن صحیح البخاری قد کذب و إما أن القرآن- و نعوذ باللّه- خطأ، أو أن

لعنهم جائز.

المصادر:

کتاب یوحنّا المصری: ص 86.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:242

32
المتن

عن ابن شهرآشوب، قال: ... و من عجب أمرکم أنه یجب أن یحفظ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی زوجته و لا یوجبون أن یحفظ فی ابنته فاطمه علیها السّلام! ثم إنه إنما یجب الاحترام لزوجتیه اللتین تظاهرتا علیه، فکان ذلک لمکان أبویهما لا لمکانه النبی صلّی اللّه علیه و آله بل لبغضهما أهل البیت علیهم السّلام و خروجهما علی أمیر المؤمنین علیه السّلام قولا و فعلا. ثم یلعنون من ظلم عائشه تعنون علیا علیه السّلام و تثنون علی قاتلها و هو خال المؤمنین یخفون أمره، و لا یستطیعون أن تسمعوا لعن من ظلم فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

مثالب النواصب لابن شهرآشوب: ص 27.

33
المتن

عن أمیر المؤمنین علیه السّلام، قال: إن للّه بلده خلف المغرب یقال لها «جابلقا»، و فی جابلقا سبعون ألف أمه لیس منها أمه إلا مثل هذه الأمه. فما عصوا اللّه طرفه عین، فما یعملون عملا و لا یقولون قولا إلا الدعاء علی الأولین و البراءه منهما و الولایه لأهل بیت رسول اللّه علیهم السّلام.

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 490 ح 1.

2. بحار الأنوار: ج 30 ص 195، عن البصائر.

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: حدثنا محمد بن الحسین، عن صفوان بن یحیی، عن بعض رجاله، عن أبی عبد اللّه، عن أبیه، عن علی بن الحسین، عن أمیر المؤمنین علیهم السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:243

34
المتن

عن أبی عبد اللّه، قال: إن وراء أرضکم هذه أرضا بیضاء ضوؤها منها، فیها خلق یعبدون اللّه لا یشرکون به شیئا، یتبرّؤون من فلان و فلان.

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 490 ح 2.

2. بحار الأنوار: ج 30 ص 196 ح 59، عن البصائر.

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: حدثنا یعقوب بن إسحاق بن إبراهیم الجریری، عن أبی عمران الأرمنی، عن الحسین بن جارود، عمن حدّثه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

35
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إن من وراء شمسکم هذه أربعین عین شمس فیها خلق کثیر، و إن من وراء قمرکم أربعین قمرا فیها خلق کثیر، لا یدرون أن اللّه خلق آدم أم لم یخلقه. ألهموا إلهاما لعنه فلان و فلان.

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 490 ح 3.

2. بحار الأنوار: ج 30 ص 196 ح 60، عن البصائر.

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: حدثنا أحمد بن موسی، عن الحسین بن موسی الخشّاب، عن علی بن حسان، عن عبد الرحمن بن کثیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:244

36
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: إن اللّه خلق جبلا محیطا بالدنیا من زبرجد خضر، و إنما خضره السماء من خضره ذلک الجبل، و خلق خلقا و لم یفرض علیهم شیئا مما افترض علی خلقه من صلاه و زکاه، و کلهم یلعن رجلین من هذه الأمه و سمّاهما.

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 492 ح 6.

2. بحار الأنوار: ج 30 ص 196 ح 61، عن البصائر.

3. مختصر بصائر الدرجات: ص 11.

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: حدثنا سلمه، عن أحمد بن عبد الرحمن بن عبد ربه الصیرفی، عن محمد بن سلیمان، عن یقطین الجوالیقی، عن قلقله، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال.

37
المتن

عن أبی الحسن علیه السّلام، قال: إن اللّه خلق هذا النطاق زبرجده خضراء فمن خضرتها اخضرّت السماء، قال: قلت: و ما النطاق؟ قال الحجاب، و للّه وراء ذلک سبعون ألف عالم أکثر من عدد الإنس و الجن، و کلهم یلعن فلانا و فلانا.

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 492 ح 7.

2. بحار الأنوار: ج 30 ص 197، عن البصائر.

3. مختصر بصائر الدرجات: ص 12.

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: حدثنا أحمد بن الحسین، عن علی بن زیّات، عن عبید اللّه بن عبد اللّه الدهقان، عن أبی الحسن علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:245

38
المتن

عن عجلان، قال: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن قبه آدم فقلت له: هذه قبّه آدم. فقال: نعم، و للّه قباب کثیره؛ أما أن خلف مغربکم هذا تسعه و ثلاثین مغربا أرضا بیضا و مملوءه خلقا، یستضیؤون بنورنا، لم یعصوا اللّه طرفه عین، لا یدرون أخلق اللّه آدم أم لم یخلقه، یبرؤون من فلان و فلان.

قیل له: کیف هذا! یتبرّؤون من فلان و فلان و هم لا یدرون أخلق اللّه آدم أم لم یخلقه؟ فقال للسائل: أ تعرف إبلیس؟ قال: لا إلا بالخبر. قال: فأمرت باللعنه و البراءه منه. قال: نعم. قال: فکذلک أمر هؤلاء.

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 493 ح 8.

2. بصائر الدرجات: ص 493 ح 10.

3. بحار الأنوار: ج 30 ص 198 ح 64، عن البصائر.

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: حدثنا محمد بن هارون، عن أبی یحیی الواسطی، عن سهل بن زیاد، عن عجلان أبی صالح، قال.

39
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام: إن من وراء هذه أربعین عین شمس، ما بین شمس إلی شمس أربعون أربعون عاما، فیها خلق کثیر، ما یعلمون أن اللّه خلق آدم أو لم یخلقه. و إن ما وراء قمرکم هذا أربعین قمرا، ما بین قمر إلی قمر مسیره أربعین یوما، فیها خلق کثیر، ما یعلمون أن اللّه خلق آدم أو لم یخلقه، قد ألهموا کما ألهمت النحل لعنه الأول و الثانی فی کل وقت من الأوقات، و قد وکّل بهم ملائکه متی لم یلعنوها عذّبوا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:246

المصادر:

1. بصائر الدرجات: ص 493 ح 9.

2. بحار الأنوار: ج 30 ص 199 ح 65، عن البصائر.

3. مختصر بصائر الدرجات: ص 12.

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: حدثنا محمد بن عیسی، عن یونس، عن عبد الصمد، عن أبی جعفر علیه السّلام.

40
المتن

قال سلیم: شهدت علیا علیه السّلام حین عاد زیاد بن عبید بعد ظهوره علی أهل الجمل ...،

إلی أن قال علیه السّلام: أخبرنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن الشهاده من ورائی و أن لحیتی ستخضب من دم رأسی، بل قاتلی أشقی الأولین و الآخرین رجل أحیمر یعدل عاقر الناقه و یعدل قابیل قاتل أخیه هابیل و فرعون الفراعنه و الذی حاجّ إبراهیم فی ربه و رجلین من بنی اسرائیل بدّلا کتابهم و غیّرا سنتهم. ثم قال صلّی اللّه علیه و آله: و رجلین من أمتی.

ثم قال علیه السّلام: إن علیهما خطایا أمه محمد صلّی اللّه علیه و آله؛ إن کل دم سفک إلی یوم القیامه و مال یؤکل حراما و فرج یغشی حراما و حکم یجار فیه علیهما، من غیر أن ینقص من إثم من عمل به شی ء.

قال عمار: یا أمیر المؤمنین! سمّهما لنا فنلعنهما. قال: یا عمار، أ لست تتولّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تبرؤ من عدوه؟ قال: بلی. قال: و تتولانی و تبرؤ من عدوی؟ قال: بلی.

قال: حسبک یا عمار، قد برئت منهما و لعنتهما و إن لم تعرفهما بأسمائهما.

قال: یا أمیر المؤمنین! لو سمّیتهما لأصحابک فبرؤوا منهما کان أمثل من ترک ذلک.

قال: رحم اللّه سلمان و أبا ذر و المقداد، ما کان أعرفهم بهما و أشدّ براءتهم منهما و لعنتهم لهما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:247

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 920 ح 67.

2. بحار الأنوار: ج 30 ص 390.

41
المتن

ذکر السید ابن طاوس فی أدعیه سجده الشکر، قال: دعاء آخر لمولانا الرضا علیه السّلام فی سجده الشکر، رویناه بإسنادنا إلی سعد بن عبد اللّه فی کتاب فضل الدعاء.

و قال أبو جعفر، عن محمد بن إسماعیل بن بزیع، عن الرضا علیه السّلام، و بکیر بن صالح، عن سلیمان بن جعفر، عن الرضا علیه السّلام، قالا: دخلنا علیه و هو ساجد فی سجده الشکر.

فأطال فی سجوده، ثم رفع رأسه، فقلنا له: أطلت السجود! فقال: من دعا فی سجده الشکر بهذا الدعاء کان کالرامی مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یوم بدر. قالا: قلنا: فنکتبه؟ قال: اکتبا إذا أنتما سجدتما سجده الشکر: فتقولا:

اللهم العن اللذین بدّلا دینک، و غیّرا نعمتک، و اتّهما رسولک صلّی اللّه علیه و آله، و خالفا ملتک، و صدّا عن سبیلک، و کفرا آلاءک، و ردّا علیک کلامک، و استهزءا برسولک صلّی اللّه علیه و آله، و قتلا ابن نبیک، و حرّفا کتابک، و جحدا آیاتک، و سخرا بآیاتک، و استکبرا عن عبادتک، و قتلا أولیاءک، و جلسا فی مجلس لم یکن لهما بحق، و حملا الناس علی أکتاف آل محمد علیهم السّلام.

اللهم العنهما لعنا یتلو بعضه بعضا، و احشرهما و أتباعهما إلی جهنم زرقا. اللهم إنا نتقرّب إلیک باللعنه لهما و البراءه منهما فی الدنیا و الآخره. اللهم العن قتله أمیر المؤمنین علیه السّلام و قتله الحسین بن علی و ابن فاطمه بنت رسول اللّه علیهم السّلام.

اللهم زدهما عذابا فوق عذاب و هوانا فوق هوان و ذلا فوق ذلّ و خزیا فوق

خزی.

اللهم دعّهما فی النار دعّا، و أرکسهما فی الیمّ عقابک رکسا. اللهم احشرهما و أتباعهما إلی جهنم زمرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:248

اللهم فرّق جمعهم، و شتّت أمرهم، و خالف بین کلمتهم، و بدّد جماعتهم، و العن أئمّتهم، و اقتل قادتهم و سادتهم و کبراءهم، و العن رؤساءهم، و اکسر رایتهم، و الق البأس بینهم، و لا تبق منهم دیّارا.

اللهم العن أبا جهل و الولید لعنا یتلو بعضه بعضا و یتبع بعضه بعضا. اللهم العنهما لعنا یلعنهما به کل ملک مقرب و کل نبی مرسل و کل مؤمن امتحنت قلبه للإیمان. اللهم العنهما لعنا یتعوّذ منه أهل النار. اللهم العنهما لعنا لم یخطر لأحد ببال. اللهم العنهما فی مستتر سرّک و ظاهر علانیتک، و عذّبهما عذابا فی التقدیر، و شارک معهما ابنتیهما و أشیاعهما و محبیهما و من شایعهما، إنک سمیع الدعاء.

المصادر:

1. مهج الدعوات: ص 257.

2. بحار الأنوار: ج 30 ص 393 ح 166، 167، عن مهج الدعوات.

3. المصباح للکفعمی: ص 553، عن مهج الدعوات.

42
المتن

قال الکفعمی فیما یقال بعد صلاه العصر: تقول بعد سجده الشکر: اللهم صلّ علی أمیر المؤمنین علیه السّلام و عاد من عاداه و وال من والاه، و العن من ظلمه و وثب علیه، و اقتل من قتل الحسن و الحسین علیهما السّلام، و العن من شرک فی دمائهما، و صلّ علی فاطمه بنت رسولک، و العن من آذی نبیک صلّی اللّه علیه و آله فیها ....

المصادر:

البلد الأمین: ص 21.

43
المتن

قال الکفعمی عند ذکر دعاء صنمی قریش: هذا الدعاء رفیع الشأن عظیم المنزله،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:249

رواه عبد اللّه بن عباس عن علی علیه السّلام، أنه کان یقنت به و قال: إن الداعی به کالرامی مع النبی صلّی اللّه علیه و آله فی بدر و حنین بالف الف سهم.

و قال أیضا: هذا الدعاء من غوامض الأسرار و کرائم الأذکار، و کان أمیر المؤمنین علیه السّلام یواظب فی لیله و نهاره و أوقات أسحاره، و الدعا هذا:

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد. اللهم العن صنمی قریش و جبتیهما و طاغوتیهما و إفکیهما و ابنتیهما، اللذین خالفا أمرک، و أنکرا وحیک، و جحدا إنعامک، و عصیا رسولک، و قلّبا دینک، و حرّفا کتابک، و عطّلا أحکامک، و أبطلا فرائضک، و ألحدا فی آیاتک، و عادیا أولیاءک، و والیا أعداءک، و خرّبا بلادک، و أفسدا عبادک.

اللهم العنهما و أتباعهما و أولیاءهما و أشیاعهما و محبیهما، فقد أخربا بیت النبوه، و ردما بابه، و نقضا سقفه، و ألحقا سماءه بأرضه و عالیه بسافله و ظاهره بباطنه، و استأصلا أهله، و أبادا أنصاره، و قتلا أطفاله، و أخلیا منبره من وصیّه و وارث علمه، و جحدا إمامته، و أشرکا بربهما. فعظّم ذنبهما و خلّدهما فی سقر «وَ ما أَدْراکَ ما سَقَرُ. لا تُبْقِی وَ لا تَذَرُ». «1»

اللهم العنهم بعدد کل منکر أتوه، و حقّ أخفوه، و منبر علوه، و مؤمن أرجوه، و منافق ولّوه، و ولی آذوه، و طرید آووه، و صادق طردوه، و کافر نصروه، و إمام قهروه، و فرض غیّروه، و أثر أنکروه، و شرّ آثروه، و دم أراقوه، و خبر

بدّلوه، و حکم قلّبوه، و کفر أبدعوه، و کذب دلسوه، و إرث غصبوه، و فی ء اقتطعوه، و سحت أکلوه، و خمس استحلّوه، و باطل أسّسوه، و جور بسطوه، و ظلم نشروه، و وعد أخلفوه، و عهد نقضوه، و حلال حرّموه، و حرام حلّلوه، و نفاق أسرّوه، و غدر أضمروه، و بطن فتقوه، و ضلع کسروه، و جنین أسقطوه، و صکّ مزّقوه، و شمل بدّدوه، و عزیز أذلّوه، و ذلیل أعزّوه، و حق منعوه، و إمام خالفوه.

اللهم العنهما بکل آیه حرّفوها، و فریضه ترکوها، و سنه غیّروها، و أحکام عطّلوها، و رسوم منعوها، و أرحام قطعوها، و شهادات کتموها، و وصیه ضیّعوها، و أیمان

______________________________

(1). سوره: الآیتان 27 و 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:250

نکثوها، و دعوی أبطلوها، و بیّنه أنکروها، و حیله أحدثوها، و خیانه أوردوها، و عقبه ارتقوها، و دباب دحرجوها، و أزیاف لزموها، و أمانات خانوها، و شهادات کتموها، و وصیه ضیّعوها.

اللهم العنهما فی مکنون السرّ و ظاهر العلانیه، لعنا کثیرا دائبا أبدا سرمدا، لا انقطاع لأمده و لا نفاد لعدده؛ لعنا یغدو أوله و لا یروح آخره، لهم و لأعوانهم و أنصارهم و محبیهم و موالیهم و المائلین إلیهم و الناهضین بأجنحتهم و المقتدین بکلامهم و المصدّقین بأحکامهم.

ثم قل أربع مرات: اللهم عذّبهم عذابا یستغیث منه أهل النار، آمین رب العالمین.

المصادر:

1. البلد الأمین للکفعمی: ص 551، علی ما فی البحار. «1»

2. المصباح للکفعمی: ص 552.

3. بحار الأنوار: ج 82 ص 260 ح 5، عن البلد الأمین.

4. النور المبین لمحمد طاهر بن محمد حسین: الباب السادس.

5. رشح الولاء فی شرح الدعاء، علی ما فی الذریعه.

6. المحتضر: ص 61.

7. تحفه الأبرار للسید الشفتی،

علی ما فی الذریعه.

8. شرح دعاء صنمی قریش للمدرسی، علی ما فی الذریعه.

9. شرح دعاء صنمی قریش للعراقی، علی ما فی الذریعه.

10. شرح دعاء صنمی قریش للأردبیلی، علی ما فی الذریعه.

11. شرح دعاء صنمی قریش للطوسی، علی ما فی الذریعه.

12. شرح دعاء صنمی قریش (نسیم العیش) للموسوی، علی ما فی الذریعه.

13. شرح دعاء صنمی قریش لمؤلفه علی ما فی الذریعه.

14. ذخر العالمین فی شرح دعاء الصنمین للقزوینی، علی ما فی الذریعه.

15. غدیر دوّم: ص 144.

______________________________

(1). نقل المجلسی هذا الدعاء عن البلد الامین و لم یوجد فی نسخه الموجود عندنا، و یمکن إخراجه عن الکتاب فی هذه الطبعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:251

44
المتن

قال الکفعمی فی ذکر أدعیه أیام شهر رمضان: اللهم صلّ علی علی أمیر المؤمنین و وصی رسول رب العالمین، و وال من والاه و عاد من عاداه و ضاعف العذاب علی من شرک فی دمه. اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک محمد و العن من آذی نبیک صلّی اللّه علیه و آله فیها ....

المصادر:

البلد الأمین: ص 230.

45
المتن

عن علی بن سوید، قال: کتبت إلی أبی الحسن موسی علیه السّلام- و هو فی الحبس- کتابا أسأله عن حاله و عن مسائل کثیره. فاحتبس الجواب علیّ أشهر، ثم أجابنی بجواب هذه نسخته:

بسم اللّه الرحمن الرحیم ...، إلی قوله علیه السّلام: و سألت عن رجلین اغتصبا رجلا مالا کان ینفقه علی الفقراء و المساکین و ابناء السبیل و فی سبیل اللّه. فلما اغتصباه ذلک و یرضیا حیث غصباه، حتی حملاه إیاه کرها فوق رقبته إلی منازلهما. فلما أحرزاه، تولّیا إنفاقه، أ یبلغان بذلک کفرا؟

فلعمری لقد نافقا قبل ذلک و ردّا علی اللّه عز و جل کلامه و هزآ رسوله صلّی اللّه علیه و آله، و هما الکافران علیهما لعنه اللّه و الملائکه و الناس أجمعین. و اللّه ما دخل قلب أحد منهما شی ء من الإیمان منذ خروجهما عن حالتیهما ما ازداد إلا شکا. کانا خدّاعین، مرتابین، منافقین حتی توفّتهما ملائکه العذاب إلی محل الخزی فی دار المقام.

المصادر:

الکافی: ج 8 ص 124 ح 95.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:252

الأسانید:

فی الکافی: العده، عن سهل بن زیاد، عن إسماعیل بن مهران، عن محمد بن منصور، عن علی بن سوید و محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل، عن عمّه، عن علی بن سوید.

و الحسن بن محمد، عن محمد بن أحمد النهدی، عن إسماعیل بن مهران، عن محمد بن منصور، عن علی بن سوید، قال.

46
المتن

عن علی بن إبراهیم، قوله تعالی: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً» «1»، قال علیه السّلام: نزلت فیهنّ؛ غصب أمیر المؤمنین علیه السّلام حقه و أخذ حق فاطمه علیها السّلام و أذاها.

و قد قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من آذاها فی حیاتی کمن آذاها بعد موتی، و من آذاها بعد موتی کمن آذاها فی حیاتی، و من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه، و هو قول اللّه: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً».

المصادر:

تفسیر القمی: ج 2 ص 196.

47
المتن

عن علی بن إبراهیم، قوله تعالی: «أُولئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ مَنْ یَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِیراً» «2»، قال علیه السّلام:

إنها نزلت فی الذین غصبوا آل محمد علیهم السّلام حقّهم و حسدوا منزلتهم.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 57.

(2). سوره النساء: الآیه 52.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:253

المصادر:

تفسیر القمی: ج 1 ص 168.

48
المتن

عن الحسین بن ثویر و أبی سلمه السراج، قالا: سمعنا أبا عبد اللّه علیه السّلام و هو یلعن فی دبر کل مکتوبه أربعه من الرجال و أربعا من النساء؛ فلان و فلان و فلان و معاویه و یسمّیهم، و فلانه و فلانه و هند و أم الحکم أخت معاویه.

المصادر:

الکافی: ج 3 ص 342 ح 10.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل بن بزیع، عن الخیبری، عن الحسین بن ثویر و أبی سلمه السراج، قالا: سمعنا أبا عبد اللّه علیه السّلام.

49
المتن

عن سدیر، قال: سألت أبا جعفر علیه السّلام عنهما فقال: یا أبا الفضل، ما تسألنی عنهما، فو اللّه ما مات منا میت قطّ إلا ساخطا علیهما، یوصی بذلک الکبیر منا الصغیر. إنهما ظلمانا حقنا و منعانا فیئنا، و کانا أول من رکب أعناقنا و بثقا علینا بثقا فی الإسلام لا یسکر أبدا، حتی یقوم قائمنا علیه السّلام أو یتکلّم متکلّمنا.

ثم قال: أما و اللّه لو قد قام قائمنا علیه السّلام أو تکلّم متکلّمنا لأبدی من أمورهما ما کان یکتم و لکنتم من أمورهما ما کان یظهر. و اللّه ما أسّست من بلیه و لا قضیه تجری علینا أهل البیت إلا هما أسّسا أولها. فعلیهما لعنه اللّه و الملائکه و الناس أجمعین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:254

المصادر:

الکافی: ج 8 ص 245 ح 340.

الأسانید:

فی الکافی: علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن حنّان بن سدیر، عن أبیه، قال.

50
المتن

حنّان، عن أبیه، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: قلت له: ما کان ولد یعقوب أنبیاء؟ قال:

و لکنهم کانوا أسباط الأنبیاء، و لم یکن یفارق الدنیا إلا سعداء؛ تابوا و تذکروا ما صنعوا، و إن الشیخین فارقا الدنیا و لم یتوبا و لم یتذکرا ما صنعا بأمیر المؤمنین علیه السّلام. فعلیهما لعنه اللّه و الملائکه و الناس أجمعین.

المصادر:

الکافی: ج 8 ص 246 ح 343.

51
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: بینا أمیر المؤمنین علیه السّلام یوما جالسا فی المسجد و أصحابه حوله، فأتاه رجل من شیعته فقال له: یا أمیر المؤمنین، ...، إلی أن قال:

أبسط یدک لأبایعک. فقال علی علیه السّلام: علی ما ذا؟ قال: علی ما عمل به زریق و حبتر.

فقال له: اصفق، لعن اللّه الاثنین، و اللّه لکأنی بک قد قتلت علی ضلال و وطأ وجهک دواب العراق و لا یعرفک قومک.

قال: فلم یلبث أن خرج علیه أهل النهروان، و خرج الرجل معهم فقتل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:255

المصادر:

1. الاختصاص: ص 312.

2. بصائر الدرجات: ص 392.

الأسانید:

فی الاختصاص و البصائر: عباد بن سلیمان بن محمد بن سلیمان، عن أبیه سلیمان الدیلمی، عن هارون بن الجهم، عن سعد بن طریف الخفاف، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال.

52
المتن

قال الإمام العسکری علیه السّلام فی نفاق المنافقین الذین خالفوا بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله: قال الإمام موسی بن جعفر علیه السّلام: ... إن اللّه یطلع نبیّه علی نفاقهم و کذبهم و کفرهم، و یأمره بلعنهم فی لعنه الظالمین الناکثین، و ذلک اللعن لا یفارقهم؛ فی الدنیا یلعنهم خیار عباد اللّه و فی الآخره یبتلون بشدائد عقاب اللّه.

المصادر:

تفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السّلام: ص 113.

53
المتن

قال أبو حمزه الثمالی: قلت لمولای علی بن الحسین علیه السّلام: أسألک عن شی ء تنفی به عنّی ما خامر نفسی. قال: ذاک إلیک. قلت: أسألک عن الأول و الثانی. فقال: علیهما لعائن اللّه کلها، مضیا و اللّه مشرکین کافرین باللّه العظیم.

المصادر:

تأویل الآیات: ج 2 ص 631 ح 4.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:256

54
المتن

عن أبی حمزه الثمالی: عن علی بن الحسین علیه السّلام، قال: قلت له: أسألک- جعلت فداک- علی ثلاث خصال أنفی عنی فیه التقیه. قال: فقال: ذلک. قلت: أسألک عن فلان و فلان.

قال: فعلیهما لعنه اللّه بلعناته کلها، ماتا و اللّه و هما کافران مشرکان باللّه العظیم.

المصادر:

بصائر الدرجات: ص 269 ح 2.

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: حدثنی أحمد بن محمد، عن عمر بن عبد العزیز، عن محمد بن فضیل، عن أبی حمزه الثمالی، قال.

55
المتن

قال الإمام الصادق علیه السّلام: نحن معاشر بنی هاشم نأمر کبارنا و صغارنا بسبّهما و البراءه منهما.

المصادر:

اختیار معرفه الرجال: ص 207.

56
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: تقول فی زیاره عاشوراء: السلام علیک یا أبا عبد اللّه ...، إلی أن تقول: اللهم العن أول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک ....

اللهم خصّ أنت أول ظالم باللعن منی، و ابدأ به أولا ثم الثانی و الثالث و الرابع، اللهم العن یزید خامسا، و العن عبید اللّه بن زیاد و ابن مرجانه و عمر بن سعد و شمرا و آل أبی سفیان و آل زیاد و آل مروان إلی یوم القیامه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:257

المصادر:

مصباح المتهجد: ص 715.

57
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، أنه قال: من حقّنا علی أولیائنا و أشیاعنا أن لا ینصرف الرجل من صلاته حتی یدعو بهذا الدعاء، و هو: اللهم إنی أسألک باسمک العظیم أن تصلّی علی محمد و آله الطاهرین ...، إلی قوله علیه السّلام:

اللهم و ضاعف لعنتک و بأسک و نکالک و عذابک علی اللذین کفرا نعمتک، و خوّنا رسولک، و اتّهما نبیک، و بایناه و حلّا عقده فی وصیته، و نبذا عهده فی خلیفته من بعده، و ادّعیا مقامه، و غیّرا أحکامه، و بدّلا سننه، و قلّبا دینه، و صغّرا قدر حججک، و بدا بظلمهم، و طرّقا طریق الغدر علیهم، و الخلاف عن أمرهم، و القتل لهم، و إرهاج الحروب علیهم، و منع خلیفتک من سدّ الثلم، و تقویم العوج، و تثقیف الأود، و إمضاء الأحکام، و إظهار دین الإسلام، و إقامه حدود القرآن.

اللهم العنهما، و ابنتیهما، و کل من مال میلهم، و حذا حذوهم، و سلک طریقهم، و تصدّر ببدعتهم؛ لعنا لا یخطر علی بال و یستعیذ منه أهل النار.

و العن اللهم من دان بقولهم، و اتبع أمرهم، و دعا إلی ولایتهم، و شکّ فی کفرهم من الأولین و الآخرین.

المصادر:

1. مهج الدعوات: ص 333.

2. بحار الأنوار: ج 30 ص 395 ح 169، عن مهج الدعوات.

3. بحار الأنوار: ج 83 ص 59 ح 67، عن مهج الدعوات.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:258

الأسانید:

فی مهج الدعوات، فقال ما هذا لفظه: وجدت فی مجموع بخط قدیم ذکرنا نسخه و هو مصنّفه أن اسمه محمد بن محمد بن عبد اللّه بن فاطر، رواه عن شیوخه، حدثنا محمد بن علی، عن أبیه، عن محمد بن أحمد، عن أبی جعفر محمد بن علی، عن أبیه، قال: حدثنا عبد اللّه بن جعفر الحمیری، عن محمد بن عیسی، قال: حدثنا عبد الرحمن بن أبی هاشم، عن أبی یحیی المدائنی، أنه قال.

58
المتن

قال علیه السّلام: إن للّه عز و جل مدینتین؛ مدینه بالمشرق و مدینه بالمغرب، لا یفتران من لعن أبی بکر و عمر.

المصادر:

1. تقریب المعارف: ص 256.

2. بحار الأنوار: ج 30 ص 390، عن تقریب المعارف.

59
المتن

روی الکراجکی فی حدیث: ... ملعون ملعون من یظلم بعدی فاطمه ابنتی علیها السّلام و یغصبها حقها و یقتلها.

المصادر:

کنز الفوائد: ص 63.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:259

الفصل الرابع جزاء أعدائها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:260

فی هذا الفصل
اشاره

إن أقلّ جزاء شاتم فاطمه الصدیقه علیها السّلام قتله فی دار الدنیا، و هو تجاه جزائه الأخروی الذی هو العذاب الألیم و النکال و الخزی العظیم أقلّ قلیل جدا، و إن قتل شاتمها و سابّها و لاعنها واجب علی فتوی العلماء و المجتهدین علی ما هو المستفاد من الآیات و روایات المعصومین علیهم السّلام.

فمن أعدائها و ظالمیها من یری جزء من جزاء ظلمه و جسارته فی هذه الأدنی، و لکن لا یتمّ جزاؤه فی الدنیا فقط. بل یبقی جزاؤه الأصلی لیوم الجزاء فی أهوال القیامه و فی النار السعیر، فإن مساحه هذا الکون أصغر و أدون لمحکمه ظلامات الظالمین و جنایات المتجرّئین و المتجاسرین للصدیقه الکبری علیها السّلام، بل ینعقد غدا محکمه لمحاسبتهم فی حضور الأنبیاء و المرسلین و الملائکه المقربین و الشهداء و الصالحین و الأئمه المعصومین و النبی الأمین و الرسول الأکبر علیهم السّلام فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:261

و نحن فی هذا المجال لسنا بصدد تسمیه کل الظالمین و المتجاسرین بساحه الزهراء علیها السّلام و جزائهم فی دار الدنیا، فإن المهاجمین علی بیتها الشریف فقط کانوا أکثر من ثلاثمائه شخص من الأشرار، بل نورد ما عثرنا فی جمله من الروایات و النصوص بالعناوین التالیه فی 17 حدیثا:

قتل المنتصر أباه لشتمه فاطمه علیها السّلام و قصور عمره بعده بسبعه أشهر.

قتل المأمون شاتم فاطمه علیها السّلام و ترکه شاتم عائشه.

ترک بهلول شتم فاطمه علیها السّلام و شتمه عائشه مع أبیها بنصف درهم.

خروج محمد بن جعفر الصادق علیه السّلام لسبّ رجل فاطمه علیها السّلام و جمیع أهل البیت علیهم السّلام.

دعاء فاطمه علیها

السّلام للحکم بینها و بین ظالمیها و بین قاتل ولده.

إن التقرّب إلی الخلیفه الأموی بلعن الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام و سبّ فاطمه الزهراء علیها السّلام و إبطال عمر بن عبد العزیز تلک الأحدوثه الشانئه.

کلام أبی الفرج الأصفهانی فی مقتل زید بن علی، و فیه شتم رجل شامی فاطمه علیها السّلام و قتله سعید بضرب عنقه ....

قصه المهدی العباسی و شریک القاضی و الکلام بینهما فی شتم فاطمه علیها السّلام و جزاء شتمها علیها السّلام.

کلمه صاحب الجواهر فی کفر السابّ للأنبیاء و الأئمه و فاطمه علیهم السّلام.

قصه قتل عمر بطعنه أبی لؤلؤه و قتل عثمان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:262

1
المتن

قال أبو المفضل: إن المنتصر سمع أباه یشتم فاطمه علیها السّلام، فسأل رجلا من الناس عن ذلک، فقال له: قد وجب علیه القتل، إلا أنه من قتل أباه لم یطل له عمر. قال: ما أبالی إذا أطعت اللّه بقتله أن لا یطول لی عمر. فقتله و عاش بعده سبعه أشهر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 45 ص 495 ح 4، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 328.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: عنه، عن أبی المفضل، عن سعید بن أحمد، عن الفضل بن محمد بن عبد الحمید، قال: دخلت علی إبراهیم الدیرج.

2
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: یا معاذ، الکبائر سبع ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:263

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 34، متنا و مصدرا و سندا.

3
المتن

أتی المأمون بالرقه برجلین؛ شتم أحدهما فاطمه علیها السّلام و الآخر عائشه. فأمر بقتل الذی شتم فاطمه علیها السّلام و ترک الآخر.

المصادر:

الصارم المسلول علی شاتم الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 571.

4
المتن

قیل لبهلول: تأخذ درهما و تشتم فاطمه؟ قال: لا، و لکن هاتوا نصف درهم حتی أشتم عائشه و أزیدکم أباها.

المصادر:

1. نثر الدرر للوزیر الکاتب: ج 3 ص 265.

2. مثالب النواصب لابن شهرآشوب: ص 256.

5
المتن

قال الشیخ الزین فی ذکر الثائرین علی المأمون: ... و کان من الثائرین علی المأمون محمد بن جعفر الصادق علیه السّلام؛ خرج بالسیف سنه 199- و قیل سنه 200- بمکه- و قیل بالمدینه-، و بایعه أهل الحجاز ...، و کان سبب خروجه أن رجلا کتب کتابا یسبّ فیه فاطمه بنت رسول اللّه و جمیع أهل البیت علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:264

المصادر:

الشیعه فی التاریخ: ص 91.

6
المتن

قال ابن هانی للحجاج: أصلح اللّه الأمیر، ذاک فإن لنا مناقب لیست لأحد من العرب ....

إلی آخر الحدیث ...، مثل ما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 69.

7
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه، تقبل ابنتی فاطمه علیها السّلام ...، إلی أنها تقول:

إلهی و سیدی، احکم بینی و بین من ظلمنی. اللهم أحکم بینی و بین من قتل ولدی.

فإذا النداء من قبل اللّه جل جلاله: یا حبیبتی و ابنه حبیبی، سلینی تعطی و اشفعی تشفّعی، و عزتی و جلالی لا أجازی ظلم ظالم ....

و صدر الحدیث مع الصادر و الأسناد، أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 26.

8
المتن

قال الشرقاوی: و کان الصادق علیه السّلام من أکثر الناس حرصا علی حمایه الأمه من سموم هؤلاء المرتزقه، و فی الحق أن الحکام الأمویین کانوا یحسنون مکافأه هؤلاء المتملّقین، فیجزلون لهم العطاء و یولّون بعضهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:265

و کان بعض هؤلاء الولاه یحبّ أن یبدو فقیها عالما علی الرغم من جهله المرکب، و قد تعود أحد هؤلاء المرتزقه المنافقین أن یتقرّب إلی الخلیفه الأموی بلعن الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام و سبّ فاطمه الزهراء علیها السّلام بعد أن کان الخلیفه عمر بن عبد العزیز کان قد مات بکل عدله و حزمه و صفائه، و ما بقی فی الدوله من رجال إلا هذا الصنف من الضالّین و صناع الضلال.

و عرف الصادق علیه السّلام أن ذلک الفقیه المرتزق الذی کان قد کوفأ بتعیینه والیا، ما زال یسبّ علیا و فاطمه علیهما السّلام و یهدّد الناس أن خالفوه و الناس قد أسکتهم الخوف.

المصادر:

1. أئمه الفقه التسعه: ج 1 ص 27، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 28 ص 456.

9
المتن

قال سعید بن خیثم: و کنّا مع زید فی خمسمائه و أهل الشام اثنا عشر ألفا، و کان من بایع زیدا أکثر من اثنی عشر ألفا. فغدروا إذ فصل رجل من أهل الشام من کلب علی فرس رائع، فلم یزل شتما لفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

فجعل زید یبکی حتی ابتلّت لحیته، و جعل یقول: أما أحد یغضب لفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، أما أحد یغضب لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أما أحد یغضب للّه؟! ثم تحوّل الشامی عن فرسه فرکب بغله، قال: و کان الناس فرقتین؛ نظاره و مقاتله.

قال سعید: فجئت إلی مولی، فأخذت منه مشملا کان معه، ثم استترت من خلف النطّاره، حتی إذا صرت من ورائه ضربت عنقه، و أنا متمکّن منه بالمشمل فوق رأسه بین یدی بغلته. ثم رمیت جیفته من السرج، و شدّ أصحابه علیّ حتی کادوا یرهقوننی، و کبّر أصحاب زید و حملوا علیهم و استنقذونی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:266

فرکبت فأتیت زیدا، فجعل یقبّل بین عینیّ و یقول: أدرکت و اللّه ثارنا، أدرکت و اللّه شرف الدنیا و الآخره و ذخرها، اذهب بالبغله فقد نفلتکها.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 19 ص 365 ح 1، عن مقاتل الطالبیین.

2. مقاتل الطالبیین: ص 93.

10
المتن

عن ابن عبد ربه: إن المهدی رأی فی منامه شریکا القاضی مصروفا وجهه عنه ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 118، متنا و مصدرا و سندا.

11
المتن

عن جعفر بن محمد الدوریستی، قال: حضرت بغداد ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 77، متنا و مصدرا و سندا.

12
المتن

قال صاحب الجواهر فی کفر السابّ للأنبیاء علیهم السّلام:

من سبّ الإمام العادل وجب قتله بلا خلاف أجده فیه، بل فی ظاهر المنتهی و محکی التذکره الإجماع علیه، کما عن صریح جماعه، و هو الحجه بعد قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: من سمع

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:267

أحدا یذکرنی فالواجب علیه أن یقتل من شتمنی و لا یرفع إلی السلطان، و إذا رفع إلیه کان علیه أن یقتل من نال منّی ....

بل الظاهر إلحاق سبّ فاطمه علیها السّلام بهم و کذا باقی الأنبیاء بهم و الملائکه، إذ الجمیع من شعائر اللّه تعالی شأنه، فهتکها علیها السّلام هتک حرمه اللّه تعالی شأنه ....

المصادر:

جواهر الکلام: ج 21 ص 344.

13
المتن

قال جعفر الدقّاق: إنه کان لی رفیق یتعلّم معی، و کان فی محله باب البصره رجل یروی الأحادیث و الناس یسمعون منه، یقال له أبو عبد اللّه المحدث، و کنت و رفیقی نذهب إلیه برهه من الزمان و نکتب عنده الأحادیث، و کلما أملی حدیثا من فضائل أهل البیت علیهم السّلام طعن فیه و فی روایته.

حتی کان یوما من الأیام، فأملی فی فضائل البتول الزهراء علیها السّلام، ثم قال: و ما تنفع هذه الفضائل علیا و فاطمه، فإن علیا یقتل المسلمین، و طعن فاطمه علیها السّلام و قال فیها کلمات منکره.

و قال جعفر: قلت لرفیقی: لا ینبغی لنا أن نأخذ من هذا الرجل، فإنه رجل لا دین له و لا دیانه؛ فإنه لا یزال یطول لسانه فی علی و فاطمه علیهما السّلام و هذا لیس بمذهب المسلمین.

فقال رفیقی: إنک لصادق، فمن حقنا أن نذهب إلی غیره لا نعود إلیه.

فرأیت فی تلک اللیله کأنی أمشی إلی المسجد الجامع. فالتفت فرأیت أبا عبد اللّه المحدث و رأیت أمیر المؤمنین علیه السّلام راکبا حمارا معربا یمشی إلی المسجد الجامع.

فقلت فی نفسی: وا ویلاه! أخاف أن یضرب عنقه بسیفه. فلما قرب منه، ضرب بقضیبه عینه الیمنی و قال: یا ملعون، لم تسبّنی و فاطمه علیها السّلام؟ فوضع المحدث یده علی عینه و قال:

أوه! أعمیتنی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:268

قال جعفر: فانتبهت و هممت أن أذهب إلی رفیقی و أحکی له ما رأیت، فإذا هو قد جاءنی متغیّر اللون، فقال: أ لا تدری ما وقع؟ فقلت له: قل. فقال: رأیت البارحه رؤیا فی أبی عبد اللّه المحدث. فذکرها فکان کما ذکرته من غیر

زیاده و لا نقصان. فقلت له: أنا رأیت مثل ذلک، و کنت هممت لآتیک لأذکره لک، فاذهب بنا الآن مع المصحف لنحلف له إنا رأینا ذلک و نعلم و لم نتواطئ علیه، و لیصحّ له ذلک لیرجع عن هذا الاعتقاد.

فقمنا و مشینا إلی باب داره، فإذا الباب مغلق. فقر عناه، فجاءت جاریه و قالت:

لا یمکن أن یری الآن، و رجعت. ثم قرعنا الباب ثانیه، فجاءت و قالت: لا یمکن ذلک.

فقلنا: ما وقع له؟ فقالت: إنه قد وضع یده علی عینه و یصیح من نصف اللیل و یقول: إن علی بن أبی طالب قد أعمانی، و یستغیث من وجع العین. فقلنا لها: افتحی الباب فإنا قد جئناه لهذا الأمر.

ففتحت فدخلنا، فرأیناه علی أقبح هیئته، و هو یستغیث و یقول: ما لی و لعلی بن أبی طالب، ما فعلت به؟ فإنه قد ضرب بقضیب علی عینی البارحه و أعمانی. قال جعفر: فذکرنا له ما رأینا فی المنام، و قلنا له: ارجع عن اعتقادک الذی أنت علیه و لا تطول لسانک فیه.

فأجاب و قال: لا جزاکم اللّه خیرا، لو کان علی بن أبی طالب أعمی عینی الأخری لما قدّمته علی أبی بکر و عمر. فقمنا من عنده و قلنا: لیس فی هذا الرجل خیر.

ثم رجعنا إلیه بعد ثلاثه أیام لنعلم ما حاله. فلما دخلنا علیه وجدناه أعمی بالعین الأخری، فقلنا له: أ ما تعتبر؟ قال: لا و اللّه لا أرجع عن هذا الاعتقاد، فلیفعل علی بن أبی طالب ما أراد. فقمنا و رجعنا.

ثم عدنا إلیه بعد أسبوع لنعلم إلی ما وصل حالته، فقیل لنا: قد دفنّاه و ارتدّ عن دینه و لحق بالروم غضبا علی علی بن أبی

طالب علیه السّلام، و رجعنا فقرأنا: «فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:269

ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ». «1»

و قد نقلت ذلک من النسخه التی نسخها جعفر الدوریستی بخطه، و نقلها إلی الفارسیه فی سنه ثلاث و سبعین و أربعمائه، و نحن نقلناها إلی العربیه من الفارسیه ثانیا ببلده کاشان، و اللّه موفق فی مثل هذه السنه؛ سنه ستین و خمسمائه.

المصادر:

دار السلام: ج 1 ص 224.

14
المتن

عن إرشاد القلوب ... إن عمر قد جعل لنفسه سربا تحت الأرض من بیته إلی المسجد. فقعد أبو لؤلؤه فی السرب، فضربه بخنجر فی بطنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 3 ص 374، عن إرشاد القلوب.

2. إرشاد القلوب، علی ما فی البحار.

15
المتن

قال یاسین بن أحمد الصوّاف فی حدیث بعد طعنه أبی لؤلؤه لبطن عمر:

... و احتمل عمر إلی منزله. ثم دعی طبیبا، فسقاه نبیذا حلوا، فخرج من جوفه فلم یدر نبیذ هو أم دم. فدعی بطبیب آخر، فسقاه لبنا، فخرج اللبن من جرحه أبیضا بحاله. فقال له الطبیب: أوص بما شئت فإنک میت ....

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 45.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:270

المصادر:

عقد الدرر للصوّاف: ص 65.

16
المتن

قال علی بن یوسف المطهر الحلّی فی قتل عثمان: ... و حاصروه تسعه و أربعین یوما، و قیل: حاصروه شهرین و عشرین یوما. و کان أول من دخل إلیه الدار محمد بن أبی بکر فأخذ بلحیته، فقال: دعها یا ابن أخی، فو اللّه لقد کان أبوک یکرمها، فاستحیی و خرج.

ثم دخل رومان بن سرحان، عداده فی مراد، و هو من ذی أصبح معه خنجر.

فاستقبله به قال: علی أیّ دین أنت یا نعثل؟ ...، و ضربه علی صدغه الأیسر، فقتله فخرّ .... و دخل رجل من أهل مصر معه السیف فقال: و اللّه لأقطعنّ أنفه.

المصادر:

العدد القویه: ص 202.

17
المتن

فی جزاء أعداء الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ... و بقی عثمان یومه کذلک مطروحا إلی اللیل.

فحمله رجل علی باب لیدفنوه، فعرض لهم ناس لیمنعوهم من دفنه.

اختلف فیمن باشر قتل عثمان بنفسه؛ فقیل محمد بن أبی بکر ضربه بمشقص، و قیل رومان، و قیل سودان، و قیل: أن محمد بن أبی بکر أخذ بلحیته فهزّها و قال:

ما أغنی عنک معاویه و ما أغنی عنک ابن أبی سرحان و ما أغنی عنک ابن عامر. و أشار إلی من معه، فطعنه أحدهم فقتلوه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:271

و ألقی علی بعض مزابل المدینه، لا یقدم أحد علی مواراته خوفا من المهاجرین و الأنصار. حتی احتیل لدفنه بعد ثلاث؛ فأخذ سرا فدفن فی «حشّ کوکب»، و هی مقبره کانت للیهود بالمدینه.

فلما ساروا إلی المقبره لیدفنوه، ناداهم قوم من بنی مازن: و اللّه لئن دفنتموه هاهنا لنخبرنّ الناس غدا. فاحتملوه و کان علی باب و إن رأسه علی الباب لیقول: طق طق، حتی ساروا به إلی حشّ کوکب. فاحتفروا له.

قال الأعثم الکوفی: إنهم دفنوه بعد ما ذهب الکلاب بإحدی رجلیه.

المصادر:

جزاء أعداء الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 138.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:273

الفصل الخامس إیذاؤها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:274

فی هذا الفصل
اشاره

نکتفی فی مقدمه هذا الفصل بآیه من الکتاب العزیز و روایتین عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عن فاطمه الزهراء علیها السّلام، و هذه الآیه و الروایتین تنبؤ عن عظیم الجرم فی إیذاء السیده الصدیقه الطاهره علیها السّلام.

1. قال اللّه تبارک و تعالی: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ». «1»

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه، و هو قول اللّه عز و جل: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...». «2»

2. عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دخول أبی بکر و عمر علی فاطمه علیها السّلام لعیادتها فی حدیث طویل: ... فقالت: نشدتکما باللّه، هل سمعتما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: فاطمه بضعه منی، فمن آذاها فقد آذانی؟ قالا: نعم. فرفعت یدها إلی السماء فقالت: اللهم إنهما قد آذیانی، فأنا أشکوهما إلیک و إلی رسولک، و لا و اللّه لا أرضی عنکما أبدا حتی ألقی

______________________________

(1). الأحزاب: الآیه 57.

(2). تفسیر القمی: ج 2 ص 196.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:275

أبی. «1»

یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 29 حدیثا:

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی إیذاء فاطمه علیها السّلام و ذکر آیتین من کتاب اللّه عز و جل.

کلمه أبی عبد اللّه علیه السّلام فی لعن المغیره بن سعید و الیهودیه الساحره و فی قوم المکذّبین لأهل البیت علیهم السّلام.

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی سکرات الموت فی إیذاء فاطمه علیها السّلام و ظلمها.

فی آیه الموده و النهی عن إیذاء فاطمه

علیها السّلام.

فی الدعاء بعد الصلوات و فیه الصلاه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی علی علیه السّلام و اللعن فی إیذاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیها علیها السّلام.

کلام القندوزی عن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی أن إیذاء قرابتی کإیذائی و إیذائی کإیذاء اللّه.

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی أن الجنه حرام علی ظالم أهل بیتی علیهم السّلام و من آذانی فی عترتی.

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی اشتداد غضب اللّه علی من آذی عترته علیهم السّلام.

فی آیه إیذاء المؤمنین و المؤمنات و إیذاء اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله.

کلمه الشیخ المفید فی عصمه فاطمه علیها السّلام و قول النبی صلّی اللّه علیه و آله فی أن إیذاء فاطمه علیها السّلام إیذاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فی أن فاطمه علیها السّلام بضعه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إیذاؤها إیذاؤه ....

کلمه السید ابن طاوس فی الصلاه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و اللعن علی من آذی فاطمه علیها السّلام.

کلمه السید فی وفاه الزهراء علیها السّلام و إیذاؤها.

______________________________

(1). کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 862 ح 48.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:276

کلمه السید فی زیاره فاطمه علیها السّلام و أن إیذاؤها إیذاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلمه الطبرسی فی عصمتها علیها السّلام فی أن غضب اللّه لغضب فاطمه علیها السّلام و موذی فاطمه علیها السّلام موذی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلمه السید الجزائری فی طعن الثلاثه عن طرق العامه و نقلهم طعنا علی علی علیه السّلام فی روایه مفتعله فی

تزویجه ....

کلمه السید الیزدی فی ذکر الجمع بین اثنتین من ولد فاطمه علیها السّلام.

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی أن إیذاء ذمته إیذاؤه و کلام الصدوق بعده.

کلمه القسطلانی فی حدیث الإیذاء: ففیه تحریم إیذائه بکل حال و علی کل وجه، سخط فاطمه علیها السّلام علیهم و موت أبی بکر میته جاهلیه.

کلمه الشیخ المهاجر فی تفسیر الآیه: أن أذی فاطمه علیها السّلام یعنی الشرک باللّه.

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن غضب اللّه لغضب فاطمه علیها السّلام.

فی عیاده الرجلین لفاطمه علیها السّلام و ذکرها حدیث إیذاء فاطمه علیها السّلام.

مناظره الشیخ البهائی مع عالم من علماء مصر فی حدیث إیذاء فاطمه علیها السّلام بأن إیذاءها إیذاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إیذاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إیذاء اللّه و إیذاء اللّه کفر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:277

1
المتن

قال علی بن إبراهیم: قوله تعالی: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً» «1»، قال: نزلت فیمن غصب أمیر المؤمنین علیه السّلام حقه و أخذ حق فاطمه علیها السّلام و آذاها، و قد قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من آذاها فی حیاتی کمن آذاها بعد موتی، و من آذاها بعد موتی کمن آذاها فی حیاتی، و من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه، و هو قول اللّه: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...»، «الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ» یعنی علیا و فاطمه علیهما السّلام «بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً» «2»، و هی جاریه فی الناس کلهم.

المصادر:

1. تفسیر القمی: ج 2 ص 196.

2. بحار الأنوار: ج 7 ص 27 ح 2.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 25 ح 23، عن تفسیر القمی.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 57.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 58. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 278 المصادر: ..... ص : 277

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:278

4. تفسیر نور الثقلین: ج 4 ص 305 ح 237، عن تفسیر القمی.

5. تفسیر الصافی: ج 4 ص 202 ح 57.

6. تفسیر الصافی: ج 4 ص 203 ح 58.

2
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام یوما لأصحابه: لعن اللّه المغیره بن سعید و لعن اللّه یهودیه کان یختلف إلیها، یتعلّم منها السحر و الشعبذه و المخاریق. إن المغیره کذب علی أبی علیه السّلام فسلبه اللّه الإیمان، و إن قوما کذبوا علیّ. ما لهم؟ أذاقهم اللّه حرّ الحدید .... ویلهم! ما لهم لعنهم اللّه؟ لقد آذوا اللّه و آذوا رسوله صلّی اللّه علیه و آله فی قبره و أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی علیهم السّلام، و ها أنا ذا بین أظهرکم لحم رسول اللّه و جلد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 289 ح 46، عن رجال الکشّی.

2. رجال الکشّی: ص 147.

الأسانید:

فی رجال الکشّی: محمد بن قولویه، عن سعد، عن الحسن بن موسی، عن علی بن حسان، عن عمّه عبد الرحمن بن کثیر، قال.

3
المتن

جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: دخلت فاطمه علیها السّلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو فی سکرات الموت، فانکبّت علیه تبکی. ففتح عینیه و أفاق، ثم قال: یا بنیه! أنت المظلومه بعدی و أنت المستضعفه بعدی، فمن آذاک فقد آذانی و من غاظک فقد غاظنی و من سرّک فقد سرّنی و من برّک فقد برّنی و من جفاک فقد جفانی و من وصلک فقد وصلنی و من قطعک

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:279

فقد قطعنی و من أنصفک فقد أنصفنی و من ظلمک فقد ظلمنی، لأنک منّی و أنا منک، و أنت بضعه منی و روحی التی بین جنبیّ.

ثم قال صلّی اللّه علیه و آله: إلی اللّه أشکو ظالمیک من أمتی ....

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 2 ص 58.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 76 ح 34، عن کشف الغمه.

4
المتن

قال سلیم بن قیس: کنت عند عبد اللّه بن عباس فی بیته ... و الحدیث طویل، إلی أن دخل أبو بکر و عمر علی فاطمه علیها السّلام، فقالت: نشدتکما باللّه هل سمعتما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: فاطمه بضعه منی فمن آذاها فقد آذانی؟ قالا: نعم. فرفعت یدها إلی السماء فقالت: اللهم إنهما قد آذیانی، فأنا أشکوهما إلیک و إلی رسولک صلّی اللّه علیه و آله، لا و اللّه لا أرضی عنکما أبدا حتی ألقی أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأخبره بما صنعتما، فیکون هو الحاکم فیکما.

قال: فعند ذلک دعا أبو بکر بالویل و الثبور و جزع جزعا شدیدا، فقال عمر: تجزع یا خلیفه رسول اللّه من قول امرأه!

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 862 ح 48.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 297 ح 48.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 199 ح 29، عن کتاب سلیم.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 220 ح 1.

5. بحار الأنوار: ج 37 ص 319 ح 51.

6. الاحتجاج للطبرسی: ج 2 ص 119.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:280

5
المتن

قال الإربلی فی قوله: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی» «1»: فی الحدیث عن النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه قال: لا تؤذوا فاطمه و علیا و ولدیهما علیهم السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ح 64.

2. کشف الغمه: ص 91.

6
المتن

قال الطوسی فی تعقیب الصلوات: یستحبّ أن یدعو الإنسان بعد الفراغ من صلاته: اللهم صلّ علی محمد المصطفی خاتم النبیین، اللهم صلّ علی علی أمیر المؤمنین، و عاد من عاداه و العن من ظلمه، و اقتل من قتل الحسن و الحسین علیهما السّلام و العن من شرک فی دمهما، و صلّ علی فاطمه بنت رسول اللّه و العن من آذی نبیک صلّی اللّه علیه و آله فیها.

المصادر:

1. المصباح للطوسی: ص 80.

2. البلد الأمین: ص 21.

3. بحار الأنوار: ج 83 ص 42 ح 50.

7
المتن

عن السید ابن طاوس فی أعمال أیام شهر رمضان تقول: ....

______________________________

(1). سوره الشوری: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:281

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثالث من هذا المجلد، الرقم 14، متنا و مصدرا و سندا.

8
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام شعره منّی ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثالث من هذا المجلد، الرقم 12، متنا و مصدرا و سندا.

9
المتن

قال السید ابن طاوس فی ذکر زیاره مولاتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام: ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الثانی من هذا المجلد، الرقم 29، متنا و مصدرا و سندا.

10
المتن

قال القندوزی بعد ذکر اجتماع أهل البیت علیهم السّلام تحت الکساء و نزول آیه التطهیر:

و فی روایه أنه أدرج معهم جبرئیل و میکائیل إشاره إلی علوّ قدرهم.

و فی روایه قال بعد قوله: أنا حرب لمن حاربهم و سلم لمن سالمهم: ألا من أذی قرابتی فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه.

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 294.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:282

2. إحقاق الحق: ج 9 ص 173، عن الینابیع.

3. مرآه المؤمنین: ص 18، شطرا من ذیله.

4. إحقاق الحق: ج 18 ص 501.

5. ذخائر العقبی: ص 7.

11
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: حرّمت الجنه علی من ظلم أهل بیتی و آذانی فی عترتی علیهم السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 459.

2. الکشّاف للزمخشری: ج 3 ص 402، علی ما فی الإحقاق.

12
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: اشتدّ غضب اللّه علی الیهود، و اشتدّ غضب اللّه علی النصاری، و اشتدّ غضب اللّه علی من آذانی فی عترتی علیهم السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 439.

2. المناقب لابن المغازلی: ص 106، علی ما فی الإحقاق.

3. الدره الخریده: ج 1 ص 411، علی ما فی الإحقاق.

4. فیض القدیر: ج 2 ص 28، علی ما فی الإحقاق.

5. المناقب لابن المغازلی: ص 42، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

6. إحقاق الحق: ج 18 ص 457، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

7. الإشراف: ص 81، علی ما فی الإحقاق.

8. إحقاق الحق: ج 18 ص 474، علی ما فی الإحقاق.

9. کنز العمال: ج 13 ص 82، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:283

الأسانید:

1. فی مناقب ابن المغازلی: أخبرنا محمد بن إسماعیل العلوی، أنا أبو محمد عبد اللّه بن محمد، نبأ علی بن عباس، نبأ محمد بن عبد الملک، نبأ نسر بن الهذیل، حدثنی أبو إسرائیل، عن عطیه العوفی، عن أبی، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی مناقب ابن المغازلی: أخبرنا أحمد بن المظفر، قال: أخبرنا عبد اللّه بن محمد، قال: أخبر محمد بن محمد، قال: حدثنا موسی بن إسماعیل، قال: حدثنی أبی، عن أبیه، عن جده، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین، عن أبیه، عن جده علی علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

3. فی الإشراف: روی عبید اللّه و عمر بن محمد بن علی، عن أبیهما، عن جدهما، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام.

13
المتن

عن ابن مردویه، عن مقاتل، فی قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ ...» «1»:

نزلت فی أعداء علی و فاطمه علیهما السّلام، و ذلک أن نفرا من المنافقین کانوا یؤذونه و یؤذونها و یکذبون علیهما.

و قال القمی فی قوله تعالی: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...» «2»، نزلت فیمن غصب علیا علیه السّلام حقه و أخذ حق فاطمه علیها السّلام و آذاها، و قد قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من آذاها فقد آذانی، و من آذاها بعد مماتی کمن آذاها فی حیاتی ....

المصادر:

1. مقدمه مرآه الأنوار: ص 88.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 196، شطرا عن ذیل الحدیث.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 58.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:284

14
المتن

قال السید مرتضی: و من کلام الشیخ (المفید)- أدام اللّه عزه- فی إثبات الحکم بقول فاطمه علیها السّلام، قال الشیخ أیّده اللّه: قد ثبت عصمه فاطمه علیها السّلام بإجماع الأمه علی ذلک. فتیا مطلقه و إجماعهم علی أنه لو شهد علیها شهود بما یوجب إقامه الحد من الفعل المنافی للعصمه، لکان الشهود مبطلین فی شهادتهم، و وجب علی الأمه تکذیبهم و علی السلطان عقوبتهم. فإن اللّه تعالی قد دلّ علی ذلک بقوله: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1».

و لا خلاف بین نقله الآثار أن فاطمه علیها السّلام کانت من أهل هذه الآیه، و قد بینّا فیما سلف أن ذهاب الرجس عن أهل البیت الذین عنوا بالخطاب یوجب عصمتهم، و لإجماع الأمه أیضا علی قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: من آذی فاطمه علیها السّلام فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه عز و جل.

و لو لا أن فاطمه علیها السّلام کانت معصومه من الخطأ مبرّاه من الزلل، لجاز منها وقوع ما یجب أذاها به بالأدب و العقوبه. و لو وجب ذلک لوجب أذاها و لو جاز وجوب أذاها لجاز أذی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الأذی للّه عز و جل. فلما بطل ذلک، دلّ أنها علیها السّلام کانت معصومه بحسب ما ذکرناه.

و إذا ثبت عصمه فاطمه علیها السّلام، وجب القطع بقولها و استغنت عن الشهود فی دعواها، لأن المدّعی إنما افتقر للشهود له لارتفاع

العصمه عنه و جواز ادعائه الباطل. فیستظهر بالشهود علی قوله لئلا یطمع کثیر من الناس فی أموال غیرهم و جحد الحقوق الواجبه علیهم. و إذا کانت العصمه مغنیه عن الشهاده، وجب القطع عن قول فاطمه علیها السّلام و علی ظلم مانعها فدکا و مطالبها بالبینه علیها.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:285

المصادر:

الفصول المختاره: ص 88.

15
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من آذاها فقد آذانی و من غاظها فقد غاظنی و من سرّها فقد سرّنی.

و قال صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی و هی روحی التی بین جنبیّ، یسوؤنا ما ساءها و یسرّنی ما سرّها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 27 ص 62، عن الاعتقادات للصدوق.

2. الاعتقادات للصدوق: ص 111.

3. بحار الأنوار: ج 29 ص 337، بتفاوت فیه.

4. صحیح مسلم: ج 4 ص 1903، علی ما فی البحار.

5. صحیح مسلم: ج 13 ص 16، علی ما فی البحار، بتفاوت فیه.

6. صحیح الترمذی: ج 5 ص 698، علی ما فی البحار، بتفاوت فیه.

7. جامع الأصول لابن الأثیر: ج 9 ص 125، علی ما فی البحار، بتفاوت فیه.

8. المشکاه: ص 568، علی ما فی البحار، بتفاوت فیه.

9. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 322، علی ما فی البحار، بتفاوت فیه.

10. العمده: ص 383، علی ما فی البحار، بتفاوت فیه.

11. إرشاد القلوب: ص 232، علی ما فی البحار.

12. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

13. بحار الأنوار: ج 29 ص 32.

14. کفایه الأثر: ص 36، بتفاوت یسیر.

15. کفایه الأثر: ص 64، بتفاوت یسیر.

16. بحار الأنوار: ج 36 ص 288 ح 110، عن کفایه الأثر.

17. بحار الأنوار: ج 36 ص 308 ح 146، عن کفایه الأثر.

18. بحار الأنوار: ج 37 ص 67، 66 ح 38، عن العمده.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:286

19. العمده: ص 200.

20. بحار الأنوار: ج 67 ص 3 ح 4، عن الأمالی للصدوق.

21. الأمالی للصدوق: ص 63.

22. بحار الأنوار: ج 43 ص 26 ح 26، عن معانی الأخبار.

23. معانی الأخبار: ص 303.

24.

بحار الأنوار: ج 43 ص 39 ح 40، عن المناقب.

25. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 112.

26. بحار الأنوار: ج 43 ص 54 ح 48.

28. بحار الأنوار: ج 43 ص 80 ح 69، عن المحتضر.

29. المحتضر: ص 133.

30. دلائل الإمامه: ص 45.

31. بحار الأنوار: ج 43 ص 171 ح 11، عن الدلائل.

32. بحار الأنوار: ج 43 ص 202 ح 31، عن علل الشرائع.

33. علل الشرائع: ج 1 ص 185.

34. إحقاق الحق: ج 19 ص 75.

35. أهل البیت لأبی علم: ص 135، 119، علی ما فی الإحقاق.

36. السیف الماسح: ص 141، علی ما فی الإحقاق.

37. ضوء الشمس: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

38. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 37، علی ما فی الإحقاق.

39. زوائد الجامع الصغیر للسیوطی، علی ما فی الإحقاق.

40. وسیله النجاه: ص 213، علی ما فی الإحقاق.

41. الدره الخریده: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

42. الجامع الکبیر للسیوطی: ج 3 ص 135، علی ما فی الإحقاق.

43. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 159، علی ما فی الإحقاق.

44. فضائل الصحابه: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

45. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 44، علی ما فی الإحقاق.

46. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 246، علی ما فی الإحقاق.

47. التبر المذاب: ص 115، علی ما فی الإحقاق.

48. سیدات نساء أهل الجنه: ص 154، علی ما فی الإحقاق.

49. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 49، علی ما فی الإحقاق.

50. تحذیر العبقری: ج 2 ص 239، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:287

51. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام لابن شاهین: ص 9، 41، علی ما فی الإحقاق.

52. المعجم الکبیر: ج 22 ص 404، علی ما

فی الإحقاق.

53. الإمام المهاجر: ص 164، علی ما فی الإحقاق.

54. تفسیر سوره النور: ص 24، علی ما فی الإحقاق.

55. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام لابن شاهین: ص 42، علی ما فی الإحقاق.

56. إحقاق الحق: ج 25 ص 154، عن الکتب المذکوره.

57. مسند أحمد بن حنبل: ج 4 ص 5، علی ما فی الإحقاق.

58. صحیح الترمذی: ج 13 ص 247، علی ما فی الإحقاق.

59. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 159، علی ما فی الإحقاق.

60. الصواعق المحرقه: ص 188، علی ما فی الإحقاق.

61. کنز العمال: ج 13 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

62. نفثات صدر المکمد و قره عین المسهد: ج 2 ص 502، علی ما فی الإحقاق.

63. لسان العرب: ج 1 ص 758، علی ما فی الإحقاق.

64. النهایه: ص 156، علی ما فی الإحقاق.

65. مجمع بحار الأنوار: ج 3 ص 260، علی ما فی الإحقاق.

66. مفتاح النجا (مخطوط): ص 101، علی ما فی الإحقاق.

67. ینابیع الموده: ص 172.

68. أرجح المطالب: ص 245، علی ما فی الإحقاق.

69. صحیح مسلم: ج 7 ص 140، علی ما فی الإحقاق.

70. أنساب الأشراف: ص 403، علی ما فی الإحقاق.

71. صفه الصفوه: ج 2 ص 5، علی ما فی الإحقاق.

72. معجم الصحابه: ص 141، علی ما فی الإحقاق.

73. الخصائص للنسائی: ص 35، علی ما فی الإحقاق.

74. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 40، علی ما فی الإحقاق.

75. أخبار الأول: ص 42، علی ما فی الإحقاق.

76. الإصابه: ج 4 ص 366، علی ما فی الإحقاق.

77. خلاصه تهذیب الکمال: ص 425، علی ما فی الإحقاق.

78. تذکره الخواص: ص 319، علی ما فی الإحقاق.

79. وسیله المال: ص 87، علی ما فی الإحقاق.

80. مجمع الفوائد: ص

525، علی ما فی الإحقاق.

81. مشارق الأنوار: ج 2 ص 130، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:288

82. جامع الأصول: ج 10 ص 183، علی ما فی الإحقاق.

83. مصابیح السنه: ص 205، علی ما فی الإحقاق.

84. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 52، علی ما فی الإحقاق.

85. أسد الغابه: ج 5 ص 521، علی ما فی الإحقاق.

86. تفسیر ابن کثیر: ج 7 ص 33، علی ما فی الإحقاق.

87. البدایه و النهایه: ج 6 ص 333، علی ما فی الإحقاق.

88. تذکره الحفاظ: ج 1 ص 734، علی ما فی الإحقاق.

89. مرآه الجنان: ج 1 ص 61، علی ما فی الإحقاق.

90. کنز العمال: ج 13 ص 97.

91. مشکاه المصابیح: ج 3 ص 255.

92. تهذیب التهذیب: ج 12 ص 441.

93. منهاج السنه: ج 2 ص 170.

94. منهاج السنه: ج 3 ص 194.

95. المعتصر: ج 1 ص 307، علی ما فی الإحقاق.

96. نظم درر السمطین: ص 176، علی ما فی الإحقاق.

97. الثغور الباسمه: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

98. أعلام الموقعین: ج 1 ص 112، علی ما فی الإحقاق.

99. الأنوار المحمدیه: ص 316، علی ما فی الإحقاق.

100. سعد الشموس: ص 24، علی ما فی الإحقاق.

101. السیف الیمانی: ص 116، علی ما فی الإحقاق.

102. فضائل سیده النساء علیها السّلام لابن شاهین: ص 10، علی ما فی الإحقاق.

103. معجم الصحابه: ص 141، علی ما فی الإحقاق.

104. التاریخ الکبیر: ج 1 ص 298، علی ما فی الإحقاق.

105. روضه الأحباب: ص 665، علی ما فی الإحقاق.

106. السنن الکبری: ج 10 ص 201، علی ما فی الإحقاق.

107. الشفاء: ج 2 ص 291، علی ما فی الإحقاق.

108. نفحات اللاهوت: ص 21، علی

ما فی الإحقاق.

109. البرکه فی فضل السعی و الحرکه: ص 17.

110. علم الکتاب: ص 254.

111. السیف الیمانی المسلول: ص 17.

112. تاریخ آل محمد علیهم السّلام: ص 152، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:289

113. أرجح المطالب: ص 245، علی ما فی الإحقاق.

114. موده القربی: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

115. ینابیع الموده: ص 260، علی ما فی الإحقاق.

116. الفصول المهمه: ص 128، علی ما فی الإحقاق.

117. نزهه المجالس: ج 2 ص 228، علی ما فی الإحقاق.

118. نور الأبصار: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

119. أئمه الهدی: ص 82، علی ما فی الإحقاق.

120. إرشاد الساری: ج 6 ص 144، علی ما فی الإحقاق.

121. الجامع الصغیر: ص 269، علی ما فی الإحقاق.

122. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 96، علی ما فی الإحقاق.

123. کنوز الحقائق: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

124. ینابیع الموده: ص 172، 180، علی ما فی الإحقاق.

125. الفتح الکبیر: ج 2 ص 263، علی ما فی الإحقاق.

126. منتخب الصحیحین: ص 121، علی ما فی الإحقاق.

127. الشرف المؤبّد: ص 53، علی ما فی الإحقاق.

128. البیان و التعریف: ج 1 ص 270، علی ما فی الإحقاق.

129. تجهیز الجیش: ص 33، 174، علی ما فی الإحقاق.

130. الروضه الندیه: ص 14، علی ما فی الإحقاق.

131. أعلام النساء: ج 3 ص 1216، علی ما فی الإحقاق.

132. إحقاق الحق: ج 33 ص 276.

133. مجلس من الأمالی لأبی نعیم: ص 47، علی ما فی الإحقاق.

134. شرح الشفاء للقاری: ج 2 ص 48، علی ما فی الإحقاق.

135. الخصائص النبویه: ص 191، علی ما فی الإحقاق.

136. شرح الشفاء للعیاض: ج 4 ص 565، علی ما فی الإحقاق.

137. نسیم الریاض: ج

4 ص 565، علی ما فی الإحقاق.

138. معارج القبول: ج 2 ص 484، علی ما فی الإحقاق.

139. الخلفاء الراشدون: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

140. مختصر المحاسن: ص 190، علی ما فی الإحقاق.

141. بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 168، علی ما فی الإحقاق.

142. إحقاق الحق: ج 33 ص 378، علی ما فی الإحقاق.

143. مراقد أهل البیت علیهم السّلام بالقاهره: ص 19، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:290

144. الغدیر: ج 9 ص 387، علی ما فی الإحقاق.

145. إقبال الأعمال: ص 624.

146. حدیقه الشیعه: ص 32.

147. صحیح مسلم: ج 16 ص 2.

148. منتهی الآمال: ص 97.

149. المنتخب للطریحی: ص 133.

150. الصراط المستقیم: ج 1 ص 170.

151. الصراط المستقیم: ج 2 ص 118.

152. الطرائف: ص 267.

153. الملاحم و الفتن للسید: ص 120.

154. أعیان الشیعه: ج 2 ص 273.

155. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 204.

156. تنقیح المقال: ج 3 ص 82.

157. نهج الإیمان: ص 622.

158. إثبات الهداه: ج 3 ص 770.

159. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 331.

160. کشف الیقین: ص 351.

161. تذکره الخواص: ص 310.

162. الصواعق المحرقه: ص 190.

163. کحل البصر: ص 179.

164. المحتضر: ص 56.

165. عوالی اللئالی: ج 4 ص 93 ح 131.

166. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 2 ص 363.

167. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 185.

168. خطبه علی علیه السّلام ابنه أبی جهل: ص 20 ح 2، عن صحیح البخاری.

169. صحیح البخاری: ج 9 ص 268.

170. أسطوره تزوّج علی علیه السّلام بنت أبی جهل: ص 2.

171. عوالم العلوم: ج 15 ص 124 ح 48.

172. ذخائر العقبی: ص 37.

173. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3

ص 151.

174. سنن أبی داود: ج 1 ص 460 ح 2071.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:291

175. مسند أحمد: ج 3 ص 328.

176. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 40.

177. الاستغاثه: ص 37.

178. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 58.

179. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 59.

180. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 154.

181. فاطمه الزهراء علیها السّلام للأمینی: ص 286.

182. ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام للعقیلی: ص 253.

183. إتحاف السائل: ص 64.

184. ظلامات الزهراء علیها السّلام للجزائری: ص 469.

185. ظلامات الزهراء علیها السّلام للجزائری: ص 76.

186. ظلامات الزهراء علیها السّلام للجزائری: ص 79.

187. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام و سیده النساء: ص 152.

188. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام و سیده النساء: ص 154.

189. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام و سیده النساء: ص 157.

190. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام و سیده النساء: ص 160.

191. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام و سیده النساء: ص 161.

192. إثبات الهداه: ج 2 ص 334 ح 53.

193. إثبات الهداه: ج 2 ص 353 ح 182.

194. إثبات الهداه: ج 2 ص 365 ح 192.

195. إثبات الهداه: ج 2 ص 370 ح 221.

196. إثبات الهداه: ج 2 ص 376 ح 270.

197. إثبات الهداه: ج 2 ص 381 ح 300.

198. الإحسان بترتیب ابن حبّان: ج 9 ص 53.

199. التاج الجامع: ج 3 ص 353.

200. المعجم الکبیر: ج 22 ص 404.

201. أسد الغابه: ج 7 ص 222.

202. ملامح شخصیه الإمام: ص 117.

203. کفایه الطالب: ص 365.

204. سنن الترمذی: ج 5 ص 359.

205. فی رحاب محمد

و أهل بیته علیهم السّلام: ص 41.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:292

206. کفایه الطالب: ص 366.

207. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 331.

208. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 333.

209. الشهاب فی الحکم و الآداب: ص 35.

210. الشفاء بتعریف حقوق المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ج 2 ص 308.

211. الإمامه للآمدی: ص 192.

212. مرآت العقول: ج 5 ص 316.

213. مرآت العقول: ج 5 ص 323.

214. منهاج البراعه: ج 13 ص 18.

215. منهاج البراعه: ج 13 ص 20.

216. مصابیح السنه: ج 4 ص 185.

217. تفسیر کنز الدقائق: ج 8 ص 222.

218. تاریخ آل العباء علیهم السّلام (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

219. المطالب العالیه: ج 8 ص 67.

220. التفسیر الکبیر: ج 9 ص 160.

221. مسند أحمد: ج 4 ص 5.

222. عارضه الأحوذی: ج 13 ص 246.

223. عارضه الأحوذی: ج 13 ص 247.

224. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 119.

225. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 159.

226. کنز العمال: ج 12 ص 107.

227. تاریخ مدینه دمشق: ج 58 ص 159.

228. تاریخ مدینه دمشق: ج 58 ص 160.

229. تاریخ الخمیس: ص 412.

230. مرآت الجنان: ج 1 ص 54.

231. روضات الجنات: ج 3 ص 224.

232. روضات الجنات: ج 3 ص 190.

233. رساله أصول الدین للأردبیلی: ص 280.

234. المعیار المعرب: ج 12 ص 260.

235. دفاع عن السنه المحمدیه: ص 70.

236. العقائد الحقه: ص 168.

237. الأربعین للزاولی: ص 168.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:293

238. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 3 ص 202.

239. خصائص أمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 115.

240. أعلام النساء المؤمنات: ص 542.

241. معاجز الولایه: ص 61.

242. مناقب علی و الحسنین و

أمهما فاطمه علیهم السّلام: ص 245.

243. الثغور الباسمه: ص 36.

244. الثغور الباسمه: ص 41.

245. فضائل فاطمه علیهم السّلام لابن شاهین: ص 40.

246. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 230.

247. إشراق الإصباح: ص 133.

248. مستدرک سفینه البحار: ج 1 ص 69.

249. تفسیر أبی الفتوح الرازی: ج 1 ص 560.

250. تاریخ الأمم و الملوک: ج 3 ص 201.

251. مسلسلات: ص 104.

252. المعجم المختص بالمحدثین: ص 9.

253. معجم الصحابه (مخطوط): ص 48.

254. کشف الغطاء: ص 12.

255. مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 1 ص 56.

256. لیالی بیشاور: ص 699.

16
المتن

قال السید ابن طاوس فی الصلاه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله فی کل یوم من شهر رمضان:

«إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً». «1»

لبیک یا رب و سعدیک و سبحانک، اللهم صلّ علی محمد و آل محمد ...، إلی أن تقول:

اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک محمد، و وال من والاها و عاد من عاداها و ضاعف العذاب علی من ظلمها و العن من آذی نبیک فیها ....

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 56.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:294

المصادر:

1. إقبال الأعمال: ص 97.

2. تهذیب الأحکام: ج 3 ص 119.

3. المقنعه: ص 329.

17
المتن

قال السید ابن طاوس: روینا عن جماعه من أصحابنا، ذکرناهم فی کتاب التعریف للمولد الشریف: إن وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام کانت یوم ثالث جمادی الآخره. فینبغی أن یکون أهل الوفاء محزونین فی ذلک الیوم، علی ما جری علیها من المظالم الباطنه و الظاهره، حتی أنها دفنت مظهره للغضب علی من ظلمها و آذاها و آذی أباها، صلوات اللّه علیه و علی روحها الطاهره.

المصادر:

1. إقبال الأعمال: ص 623.

2. التعریف للمولد الشریف، علی ما فی الإقبال.

18
المتن

قال السید ابن طاوس: تقول فی زیاره فاطمه علیها السّلام: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...، إلی أن تقول:

أشهد أنک مضیت علی بیّنه من ربک، و أن من سرّک فقد سرّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و من جفاک فقد جفا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و من آذاک فقد آذی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و من وصلک فقد وصل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و من قطعک فقد قطع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

تهذیب الأحکام: ج 6 ص 10 ح 19.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:295

19
المتن

قال أمین الإسلام الطبرسی: و مما یدلّ علی عصمتها قول النبی صلّی اللّه علیه و آله فیها: إنها بضعه منی، یؤذینی ما آذاها، و قوله: إن اللّه لیغضب لغضب فاطمه علیها السّلام و یرضی لرضاها. و لو کانت ممّن لا یفارق الذنوب لم یکن موذیها علیها السّلام موذیا له صلّی اللّه علیه و آله علی کل حال، بل یکون متی فعل المستحق من ذمّها و من آذاها و إقامته الحدّ إن کان الفعل یقتضیه سارا له.

المصادر:

إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 149.

20
المتن

قال السید الجزائری: و اعلم أن مخالفینا لما رأوا أن الطعن علی الثلاثه قد تکثر من طرقهم و بعد عن ساحه عزّ علی علیه السّلام، رام بعضهم أن یذکر له طعنا حتی یشارک الثلاثه فیه. فجال فی میدان التفحّص، فما وجد إلا أن علیا علیه السّلام أغار فاطمه علیها السّلام بأن أراد أن یتزوّج علیها. فشکته إلی أبیها فقال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من آذاها فقد آذانی ....

المصادر:

الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 73.

21
المتن

قال السید محمد کاظم الطباطبائی الیزدی فی ذکر الجمع بین ثنتین من ولد فاطمه علیها السّلام: ... و کیف کان، فالأقوی عدم الحرمه، و إن کان النص الوارد فی المنع صحیحا، علی ما رواه الصدوق فی العلل بأسناده، عن حمّاد، قال: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول: لا یحلّ لأحد أن یجمع بین ثنتین من ولد فاطمه علیها السّلام، إن ذلک یبلغها فیشقّ علیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:296

قلت: یبلغها؟! قال: إی و اللّه.

و ذلک لاعراض المشهور عنه، مع أن تعلیله ظاهر فی الکراهه، إذ لا نسلّم أن مطلق کون ذلک شاقّا علیها و إیذاء لها، حتی یدخل فی قوله صلّی اللّه علیه و آله: من آذاها فقد آذانی.

المصادر:

العروه الوثقی: ج 2 ص 837.

22
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: من آذی ذمّتی فقد آذانی. فإذا کان فی إیذائهم إیذاء النبی صلّی اللّه علیه و آله، فکیف فی قتلهم؟ و إنما أراد النبی صلّی اللّه علیه و آله بذلک فاطمه علیها السّلام و قال: إذا کان من آذی ذمّتی فقد آذانی لمنعی من ظلمه و إیذائه، فکیف من آذی ابنتی و واحدتی التی هی بضعه منی و سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین؟ و أتبع ذلک بأن قال: من آذاها فقد آذانی و من غاظها فقد غاظنی و من سرّها فقد سرّنی.

المصادر:

من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 93.

23
المتن

أورد القسطلانی فی ذیل حدیث: فاطمه علیها السّلام بضعه منی فمن أغضبها أغضبنی: زاد فی روایه: و یؤذینی ما آذاها. قالوا: ففیه تحریم إیذائه صلّی اللّه علیه و آله بکل حال و علی کل وجه و إن تولّد الإیذاء مما أصله مباح، و هذا من خصائصه صلّی اللّه علیه و آله.

و قال النووی فی شرح صحیح مسلم: قال العلماء: فی هذا الحدیث تحریم إیذاء النبی صلّی اللّه علیه و آله بکل حال و علی کل وجه، و إن تولد ذلک الإیذاء مما کان أصله مباحا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:297

و قال المناوی فی فیض القدیر فی ذیل الحدیث: استدلّ به السهیلی علی أن من سبّها علیها السّلام کفر، لأنه یغضبه صلّی اللّه علیه و آله، و أنها أفضل من الشیخین ....

قال السمهودی: و معلوم أن أولادها بضعه منها، فیکون بواسطتها بضعه منه. و من ثمّ لما رأت أم الفضل فی النوم أن بضعه منه وضعت فی حجرها، أوّلها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأن تلد فاطمه علیها السّلام غلاما فیوضع فی حجرها. فولد الحسن علیه السّلام، فوضع فی حجرها.

فکل من یشاهد الآن من ذریتها بضعه من تلک البضعه و إن تعدّدت الوسائط، و من تأمّل ذلک انبعث من قلبه، داعی الإجلال لهم و تجنّب بغضهم علی أیّ حال کانوا علیه.

قال ابن حجر: و فیه تحریم أذی من یتأذّی المصطفی صلّی اللّه علیه و آله بتأذّیه. فکل من وقع منه فی حق فاطمه علیها السّلام شی ء فتأذّت به، فالنبی صلّی اللّه علیه و آله یتأذّی به بشهاده هذا الخبر، و لا شی ء أعظم من إدخال

الأذی علیها من قبل ولدها. و لهذا عرف بالاستقراء معاجله من تعاطی ذلک بالعقوبه فی الدنیا، و لعذاب الآخره أشدّ.

و قال العلامه الأمینی- حشره اللّه مع أولیائه الکرام- بعد نقله الحدیث علی اختلاف ألفاظه و ذکر تسعه و خمسین مصدرا له من صحاح العامه و مسانیدها: هذه مطلقات تشمل جمیع موجبات الرضا و الغضب من الصدیقه علیها السّلام حتی المباحات شأن أبیها الأقدس، کما فهمه القسطلانی و الحمراوی فی شرح البخاری.

و ذلک ینکشف عن أنها علیها السّلام لا ترضی إلا لما فیه مرضاه المولی سبحانه و لا تغضب إلا علی ما یغضبه، حتی أنها لو رضیت أو غضبت علی أمر مباح فإن هناک جهه شرعیه تدخله فی الراجحات أو یجعله من المکروهات. فلن تجد منها فی أیّ من الرضا و الغضب وجهه نفسیه أو صبغه شهویه، و ذلک معنی العصمه.

و قال العلامه المجلسی: اعلم أن المخالفین فی صحاحهم رووا أخبارا کثیره فی أن من خالف الإمام و خرج من طاعته و فارق الجماعه و لم یعرف إمام زمانه مات میته جاهلیه؛ روی فی جامع الأصول من صحیح مسلم و النسائی عن أبی هریره، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من خرج من الطاعه و فارق الجماعه فمات میته جاهلیه .... و أما من طرق أصحابنا فالأخبار فیها أکثر من أن تحصی، و ستأتی فی مظانّها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:298

فنقول: لا أظنّک ترتاب بعد ما أسلفناه من الروایات المنقوله من طریق المخالف و المؤالف فی أن فاطمه علیها السّلام کانت ساخطه علیهم، حاکمه بکفرهم و ضلالهم، غیر مذعنه بإمامتهم و لا مطیعه لهم، و أنها قد استمرّت علی تلک الحاله حتی

سبقت إلی کرامه اللّه و رضوانه.

فمن قال بإمامه أبی بکر، لا محیص له عن القول بأن سیده نساء العالمین علیها السّلام و من طهّرها اللّه فی کتابه من کل رجس و قال النبی صلّی اللّه علیه و آله فی فضلها ما قال، قد ماتت میته جاهلیه و میته کفر و ضلال و نفاق، و لا أظنّ ملحدا و زندیقا رضی بهذا القول الشنیع.

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ج 1 ص 49.

2. إرشاد الساری: ج 6 ص 21، علی ما فی بهجه المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، شطرا من صدره.

3. شرح صحیح مسلم: ج 9 ص 334، علی ما فی بهجه المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، شطرا منه.

4. فیض القدیر: ج 4 ص 421، علی ما فی بهجه المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، شطرا منه.

5. الغدیر: ج 7 ص 236، علی ما فی بهجه المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، شطرا منه.

24
المتن

قال المهاجر فی قوله تعالی: «لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ» «1»، فی تفسیر الآیه و سبب نزولها: إن أذی فاطمه علیها السّلام یعنی الشرک باللّه، و النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یشرک طرفه عین، لأن الآیه جعلت ملاک الشرک هنا هو أذی فاطمه علیها السّلام، و النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یؤذ فاطمه علیها السّلام. و کیف یؤذیها و هو القائل: من آذی فاطمه علیها السّلام فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه، و یقول فی موطن آخر: إن رضی فاطمه علیها السّلام من رضای و سخطها من سخطی.

و فی حدیث ثالث یقول: إن اللّه لیغضب لغضب فاطمه علیها السّلام و یرضی لرضاها. کما جاءت هذه الأحادیث فی صحاح المسلمین و فی البحار و الکتب الأربعه، و غیرها من کتب التفسیر و الحدیث و التاریخ ....

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 65.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:299

المصادر:

اعلموا أنی فاطمه: ج 2 ص 188.

25
المتن

عن عبد اللّه بن الزبیر، قال: قال صلّی اللّه علیه و آله: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما آذاها و یغضبنی ما یغضبها.

المصادر:

1. إتحاف السائل: ص 59.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام و سیده النساء: ص 158.

26
المتن

قال صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إن اللّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک. فمن آذی أحدا من ولدها فقد تعرّض لهذا الخطر العظیم لأنه أغضبها، و من أحبّهم فقد تعرّض لرضاها.

المصادر:

1. الصواعق المحرقه: ص 175.

2. شرف النبوه لأبی سعید، علی ما فی الصواعق.

27
المتن

قال أبو ذر الغفاری: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه، فقال: یا أبا ذر، ائتنی بابنتی فاطمه علیها السّلام .... إلی آخر الحدیث.

مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 81. متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:300

28
المتن

أتی رجل أبا عبد اللّه علیه السّلام فقال له: یرحمک اللّه، هل تشیّع الجنازه بنار و یمشی معها بمجمره أو قندیل أو غیر ذلک ...، و الحدیث طویل، إلی عیاده الرجلین و کلام فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام:

إنی لا أکلّمهما من رأسی کلمه حتی أسألهما عن شی ء سمعاه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فإن صدقانی رأیت رأیی. قالا: اللهم ذلک لها، و إنا لا نقول إلا حقا و لا نشهد إلا صدقا.

فقالت: أنشدکما اللّه أ تذکران أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله استخرجکما فی جوف اللیل لشی ء کانت حدث من أمر علی علیه السّلام؟ فقالا: اللهم نعم. فقالت: أنشدکما باللّه هل سمعتما النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول: فاطمه بضعه منی و أنا منها، من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه، و من آذاها بعد موتی فکان کمن آذاها فی حیاتی و من آذاها فی حیاتی کان کمن آذاها بعد موتی؟ قالا: اللهم نعم.

قالت: الحمد للّه، ثم قالت: اللهم إنی أشهدک فاشهدوا یا من حضرنی إنهما قد آذیانی فی حیاتی و عند موتی، و اللّه لا أکلّمکما من رأسی کلمه حتی ألقی ربی فأشکوکما بما صنعتما بی و ارتکبتما منی.

فدعا أبو بکر بالویل و الثبور و قال: لیت أمی لم تلدنی. فقال عمر:

عجبا للناس! کیف ولّوک أمورهم و أنت شیخ قد خرفت؟ تجزع لغضب امرأه و تفرح برضاها و ما لمن أغضب امرأه. و قاما و خرجا.

المصادر:

علل الشرائع: ص 185 ح 2.

29
المتن

مناظره شیخنا البهائی مع عالم من علماء مصر و هو أعلمهم و أفضلهم، و کان شیخنا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:301

البهائی یظهر إلی ذلک العالم أنه علی دینه، فقال له: ما تقول الرافضه الذین من قبلکم فی الشیخین؟

فقال له البهائی، و قد ذکر والی حدیثین فعجزت عن جوابهم فقال: ما یقولون؟

قلت: یقولون إن مسلم روی فی صحیحه: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: من آذی فاطمه علیها السّلام فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه و من آذی اللّه فقد کفر.

و روی أیضا مسلم بعد هذا الحدیث بعد خمسه أوراق: إن فاطمه علیها السّلام خرجت من الدنیا و هی ساخطه غاضبه علی أبی بکر و عمر، فما أدری ما التوفیق بین الحدیثین! فقال له العالم: دعنی اللیله أنظر الکتاب.

فلما صار الصبح، جاء ذلک العالم و قال للبهائی: أ لم أقل لک إن الرافضه تکذب فی نقل الحدیث؟ البارحه طالعت الکتاب فوجدت بین الخبرین أکثر من خمس أوراق.

هذا اعتذاره عن معارضه الحدیثین!

المصادر:

1. الکشکول للبحرانی: ج 1 ص 344.

2. الأنوار النعمانیه، علی ما فی الکشکول.

3. بهجه الآمال: ج 7 ص 559.

4. فضائل الصحابه، لأحمد بن حنبل: ص 754.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:303

المطاف الثانی عشر أوصافها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:304

الفصل الأول ایمانها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:305

فی هذا الفصل
اشاره

هذا الفصل (الفصل السادس فی أوصافها) و فیه 19 وصفا، سیأتی علی ترتیب الحروف الهجائیه:

أولها إیمانها علیها السّلام:

ما أقول فی إیمان فاطمه علیها السّلام، فإنها أصل الإیمان و کل الإیمان، فالأحسن فی تعریف إیمانها أن أقول ما قاله أبوها فی شأنها: إن ابنتی فاطمه علیها السّلام ملأ اللّه قلبها و جوارحها إیمانا و یقینا و ما أدری أنا و الکبراء و الکمّلین معیار إیمانها.

و سیأتی نبذه من الروایات بالعناوین التالیه فی هذا المضمار فی 11 حدیثا:

رؤیه أبی ذر من فاطمه علیها السّلام ما هو دالّ علی قوه إیمانها و إحاطه الإیمان قلبها و جوارحها.

کلمه القاضی النعمان فی تفسیر آیه دعاء إبراهیم بأنهم الأئمه و الأمه التی من ذریته ثم شیعتهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:306

کلمه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام فی بدو خلق نورها و علمها بالماضی و المستقبل و ....

فی أن دوران الرحی بدون المدیر دلیل علی إیمان فاطمه علیها السّلام و مدیرها زوقائیل الملک.

سؤال الملکان عن فاطمه علیها السّلام فی قبرها عن ربها و نبیها و ولیها و إمامها ....

قصه أبی ذر و غنیماته و مجی ء الذئب و أخذه حملا من القطیع و مجی ء الأسد و استنقاذ الحمل من الذئب و ردّه إلی القطیع.

فی آیه: «آمَنَّا بِاللَّهِ» «1»، معناه علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام.

فی آیه: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» «2»، فی أمیر المؤمنین و ولده علیهم السّلام.

فی أن محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أصدق الصادقین و أفضل المؤمنین.

عن تفسیر مقاتل و عطا فی تفسیر قوله تعالی: «یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ ...» «3».

کلمه

السید جعفر مرتضی فی المعیار و المیزان الذی به توزین إیمان الناس و درجه استقامتهم علی طریق الهدی.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 8.

(2). سوره المؤمنون: الآیه 1.

(3). سوره التحریم: الآیه 8. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 307 1 ..... ص : 307

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:307

1
المتن

قال أبو ذر: بعثنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أدعوا علیا علیه السّلام. فأتیت بیته، فنادیته فلم یجبنی أحد، و الرحی تطحن و لیس معها أحد. فنادیته فخرج، و أصغی إلیه رسول اللّه فقال له شیئا لم أفهمه. فقلت: عجبا من رحی فی بیت علی علیه السّلام تدور و لیس معها أحد! قال: إن ابنتی فاطمه علیها السّلام، ملأ اللّه قلبها و جوارحها إیمانا و یقینا، و إن اللّه علم ضعفها فأعانها علی دهرها و کفاها. أ ما علمت أن للّه ملائکه موکلین لمعونه آل محمد صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 29 ح 34، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 531 ح 7.

2
المتن

قال القاضی النعمان المغربی فی تفسیر آیه دعاء إبراهیم: ... فهذه الآیه تدلّ علی أن الأئمه و الأمه المسلمه التی دعا لها إبراهیم من ذریته، ممن لم یعبد غیر اللّه قط. ثم قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:308

«فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ» «1». فخصّ دعاء إبراهیم الأئمه و الأمه التی من ذریته، ثم دعا لشیعتهم کما دعا لهم.

فأصحاب دعوه إبراهیم و إسماعیل، رسول اللّه و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام، و من کان متولّیا لهؤلاء من ولد إبراهیم و إسماعیل فهو من أهل دعوتهما لأن جمیع ولد إسماعیل قد عبدوا الأصنام، غیر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و کانت دعوه إبراهیم و إسماعیل لهم.

المصادر:

دعائم الإسلام: ج 1 ص 34.

3
المتن

قالت فاطمه علیها السّلام: اعلم یا أبا الحسن، إن اللّه تعالی خلق نوری، و کان یسبّح اللّه جل جلاله، ثم أودعه شجره من شجر الجنه فأضاءت. فلما دخل أبی الجنه، أوحی اللّه تعالی إلیه إلهاما أن اقتطف الثمره من تلک الشجره و أدرها فی لهواتک، ففعل.

فأودعنی اللّه سبحانه صلب أبی صلّی اللّه علیه و آله، ثم أودعنی خدیجه بنت خویلد فوضعتنی. و أنا من ذلک النور، أعلم ما کان و ما یکون و ما لم یکن. یا أبا الحسن، المؤمن ینظر بنور اللّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 8 ح 11، عن عیون المعجزات.

2. عیون المعجزات: ص 46.

______________________________

(1). سوره إبراهیم: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:309

4
المتن

قال محمد بن علی بن الحسین بن علی علیه السّلام: بعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سلمان إلی فاطمه علیها السّلام، قال: فوقفت بالباب وقفه حتی سلّمت، فسمعت فاطمه علیها السّلام تقرأ القرآن من جوّا و الرحی تدور من برّا، و ما عندها أنیس، و قال فی آخر الخبر:

فتبسّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: یا سلمان، إن ابنتی فاطمه علیها السّلام، ملأ اللّه قلبها و جوارحها إیمانا إلی مشاشها؛ تفرّغت لطاعه اللّه، فبعث اللّه ملکا اسمه زوقائیل- و فی خبر آخر جبرئیل- فأدار لها الرحی و کفاها اللّه مؤونه الدنیا مع مؤونه الآخره.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 46 ح 44، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 373.

3. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 351.

4. الثاقب فی المناقب: ص 290 ح 248.

5. دلائل الإمامه: ص 48.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدّثنی أحمد بن الفرج بن منصور، قال: حدثنا علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمی، قال: حدثنا إبراهیم بن محمد بن سعید، قال: حدثنی عثمان بن سعید، قال: حدثنی أحمد بن حمّاد، قال: حدثنی عمرو بن ثابت، عن أبیه، عن محمد بن علی بن الحسین بن علی علیه السّلام، قال.

5
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: صلّی بنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه العصر ...، إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أتانی الروح- یعنی جبرئیل-: أنها إذا هی قبضت و دفنت، یسألها الملکان فی قبرها: من ربک؟ فتقول: اللّه ربی. فیقولان: فمن نبیک؟ فتقول: أبی.

فیقولان: فمن ولیّک؟ فتقول: هذا القائم علی شفیر قبری علی بن أبی طالب علیه السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:310

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 58 ح 50، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 220.

3. إحقاق الحق: ج 19 ص 118.

4. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 139، علی ما فی الإحقاق.

5. عمار بن یاسر: ص 64.

6. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 264.

7. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 303.

8. مستدرک سفینه البحار: ج 1 ص 297.

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: بالإسناد إلی أبی علی الحسن بن محمد الطوسی، عن محمد بن الحسین المعروف بابن الصقّال، عن محمد بن معقل العجلی، عن محمد بن أبی الصهبان، عن ابن فضال، عن حمزه بن حمران، عن الصادق، عن أبیه علیهم السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری.

6
المتن

قال الإمام العسکری علیه السّلام: حدثنی أبی، عن آبائه علیهم السّلام: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان من خیار أصحابه عنده أبو ذر الغفاری. فجاء ذات یوم فقال: یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إن لی غنیمات قدر ستین شاه.

فذکر صلاته و مجی ء الذئب علی غنمه و أخذه حملا من أغنامه، و مجی ء الأسد و استنقاذ الحمل من الذئب و ردّه إلی القطیع و مجی ء أبی ذرّ إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و إخباره القصه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فتعجّب من حول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: صدقت یا أبا ذر، لقد آمنت به أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فقال بعض المنافقین: هذا المواطاه بین محمد و أبی ذر ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:311

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 394 ح 1، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 74.

7
المتن

عن سلام، عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله: «آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا» «1»، قال: عنی بذلک علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جرت بعدهم فی الأئمه علیهم السّلام، قال: ثم رجع القول من اللّه فی الناس فقال: «فَإِنْ آمَنُوا» یعنی الناس «بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ» یعنی علیا و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه من بعدهم علیهم السّلام، «فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِی شِقاقٍ». «2»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 355 ح 6، عن العیاشی.

2. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 62.

3. الکافی: ج 1 ص 415.

4. بحار الأنوار: ج 24 ص 152 ح 40، عن تفسیر العیاشی.

5. تأویل الآیات: ج 1 ص 80 ح 61، بزیاده فیه.

6. اللوامع النورانیه: ص 29، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن الحسن بن محبوب، عن محمد بن النعمان، عن سلام بن عمره، عنه علیه السّلام.

8
المتن

بالإسناد عن أبی الحسن موسی، عن أبیه علیهما السّلام فی قوله عز و جل: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ»

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 126.

(2). سوره البقره: الآیه 137.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:312

إلی قوله: «هُمْ فِیها خالِدُونَ» «1»، قال: نزلت فی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فی أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

و قال علیه السّلام: نزل فی أمیر المؤمنین و ولده علیهم السّلام: «إِنَّ الَّذِینَ هُمْ مِنْ خَشْیَهِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ وَ الَّذِینَ هُمْ بِآیاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ» إلی قوله تعالی: «وَ هُمْ لَها سابِقُونَ». «2»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 382 ح 74.

2. کنز جامع الفوائد: ص 180.

9
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما سوّی اللّه قط امرأه برجل إلا ما کان من تسویه اللّه فاطمه بعلی علیهما السّلام و إلحاقها و هی امرأه بأفضل رجال العالمین .... فذکر أصحاب المباهله و قال:

فجعل محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أصدق الصادقین و أفضل المؤمنین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 48 ح 27، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 276.

10
المتن

ابن شهرآشوب، عن تفسیر مقاتل، عن عطا، عن ابن عباس: «یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَ»، لا یعذّب اللّه محمدا صلّی اللّه علیه و آله، «وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ»، لا یعذّب علی بن أبی طالب

______________________________

(1). سوره المؤمنون: الآیه 1- 11.

(2). سوره المؤمنون: الآیات 57- 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:313

و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و حمزه و جعفرا. «نُورُهُمْ یَسْعی»، یضی ء علی الصراط لعلی و فاطمه علیهما السّلام مثل الدنیا سبعین مره. فیسعی نورهم «بَیْنَ أَیْدِیهِمْ» و یسعی عن أیمانهم و هم یتبعونها.

فیمضی أهل بیت محمد و آله علیهم السّلام زمره علی الصراط مثل البرق الخاطف. ثم قوم مثل الریح، ثم قوم مثل عدو الفرس، ثم یمضی قوم مثل المشی، ثم قوم مثل الجثو، ثم قوم مثل الزحف، و یجعله اللّه علی المؤمنین عریضا و علی المذنبین دقیقا.

قال اللّه تعالی: «یَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا» «1»، حتی نجتاز به علی الصراط. قال: فیجوز أمیر المؤمنین علیه السّلام فی هودج من الزمرد الأخضر و معه فاطمه علیها السّلام علی نجیب من الیاقوت الأحمر، حولها سبعین ألف حور کالبرق اللامع.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 155.

2. اللوامع النورانیه: ص 460 ح 955، عن المناقب.

11
المتن

قال السید جعفر مرتضی فی ذکر معیار إیمان الناس و مبحث النشاط الاجتماعی:

إنه المعیار و المیزان الذی یوزن به إیمان الناس و درجه استقامتهم علی طریق الهدی و الخیر و الخلوص و الإخلاص، و نعرف به رضی اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله و غضب اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله. و هذا ما یشیر إلیه قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: هی بضعه منی و هی قلبی الذی بین جنبیّ، من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه، أو یرضینی ما أرضاها و یسخطنی ما أسخطها أو نحو ذلک.

______________________________

(1). سوره التحریم: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:314

و الملاحظ أنه صلّی اللّه علیه و آله قد جعل المرتکز لمقوله «یرضینی ما یرضیها» أو «من آذاها فقد آذانی» هو کونها بضعه منه صلّی اللّه علیه و آله.

و من الواضح: أن کونها جزءا من کیانه الجسدی و المادّی من حیث بنوّتها النسبیه له، لیس هو السبب فی کون ما یرضیها یرضیه ....

إلی أن قال: و مهما یکن من أمر، فإن المراد بهذه الکلمه لا بد أن یکون معنی منسجما مع کون أذاها أذاه، و هو أن مزایاها من مزایا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کمالها من کماله.

فالحدیث عنها بما هی جزء من کیان النبی صلّی اللّه علیه و آله و وجوده الإنسانی و الرسالی بکل میزاته و دقائقه و خصوصیاته التفصیلیه ....

المصادر:

مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 1 ص 56.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:315

الفصل الثانی برکاتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:316

فی هذا الفصل
اشاره

برکات الزهراء علیها السّلام فوق إحصائنا بل فوق تصورنا، ففی کل صفاتها و أفعالها و أقوالها و ما صدر عنها برکات.

نعم، إن فی ولادتها برکات، و فی نورها برکات، و فی کل واحد من أدعیتها برکات، و فی مرویاتها برکات، و فی ملاءتها برکات فلقد أسلم ببرکتها ثمانون نفسا من الیهود فی مجلس واحد. و فی تسبیحها برکات من حین علّمها أبوها إلی زماننا هذا و ما بقی الدهر، و فی إحرازها برکات، و فی بیتها برکات منذ سکنت فیه و من حین أحرقه ابن حنتمه و من زمن أولادها و أحفادها و إلی الآن.

فی قبرها المخفیه عن الأنظار برکات من ساعه دفنها ابن عمها علیه السّلام فی منتصف اللیل إلی الآن، کانت مطافا و مزارا للأملاک و للمؤمنین من الجنّ و الإنس، و فی خطبتها برکات کانت أنیسا و جلیسا للعلماء الربانیین، بل استفاد من حلاوه کلامها و عذوبه بیانها و غزاره علومها المندرجه فیها آلاف آلاف من المحبین و المنتحلین بطرقها، بل کل من سمعها حتی المخالفین و حتی الأجانب من الخارجین عن الإسلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:317

و أما الکلام إذا بلغ بأولادها و ذریتها، فالأحسن السکوت فی شأنهم و مکانتهم و برکاتهم.

فهذا الحسن السبط الأکبر علیه السّلام و کلماتها و روایاتها و صفاتها و أخلاقها و أولادها الحسنیون.

و هذا الحسین الشهید علیه السّلام و الشهداء من أولادها فی الطفّ و أولادها و ذریتها الحسینی إلی زماننا هذا، و هذا کربلاؤه و استجابه الدعاء تحت قبته و الأئمه علیهم السّلام من ولده.

هذه الحوراء زینب عقیله العرب و العجم ابنتها.

و هذه الأئمه المعصومین علیهم السّلام

من أولادها.

و هذا صاحبنا و إمامنا و ملاذنا و ملجأنا حجه بن الحسن المهدی، فداه أنفسنا و آباؤنا و أمهاتنا آخر ولدها من الحجج الاثنی عشر من برکاتها.

هذه کلها من برکاتها، و برکاتها حقا فوق مستوی أفکارنا و تصورنا.

نعم هذه هی الکوثر الذی قال خالقها عز من قائل:

«إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ. فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ. إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» «1».

و نحن نورد فی هذا المضار نبذه من الروایات و النصوص ما وصل إلینا مما یناسب الموضوع بالعناوین التالیه فی 37 حدیثا:

تسمیه فاطمه علیها السّلام فی الإنجیل «مبارکه» و الإخبار عن بیتها فی الجنه و عن ابنیها المستشهدین.

برکه جفنه من عند اللّه لفاطمه علیها السّلام و إنفاقها علی أهل البیت علیهم السّلام و علی جمیع جیرانها.

قدوم فاطمه علیها السّلام إلی عرس الیهود و إتیان جبرئیل بثیاب و حلی و حلل و إسلام خل؟؟؟

کثیر بسببها.

______________________________

(1). سوره الکوثر: الآیات 1- 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:318

استرهان الیهودی ملاءه فاطمه علیها السّلام و إسلامه بها و إسلام زوجته و إسلام ثمانین من أقربائه الیهود.

إتحاف جفنه من عند اللّه لفاطمه علیها السّلام فیها خبز و لحم و أکل أهل البیت علیهم السّلام منها شهرا و هی عند الأئمه إلی القائم علیهم السّلام.

قصه إعطاء فاطمه علیها السّلام عقدها للأعرابی و ابتیاعها عمار و إرجاعها إلی فاطمه علیها السّلام مع الغلام و ضحک الغلام من برکه العقد.

إخراج فاطمه علیها السّلام صحفه فیها ترید و عراق و أکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام منها ثلاثه عشر یوما و أکل أم أیمن منه، کلام أبی جعفر علیه السّلام: إن الصحفه عندنا إلی خروج

قائمنا علیه السّلام.

قصه أعرابی بنی سلیم و قصه صحفه عند فاطمه علیها السّلام و تمثیل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لها بمریم بنت عمران.

قصه زفاف فاطمه علیها السّلام و ولیمتها و دعاء النبی صلّی اللّه علیه و آله ببرکه طعام الولیمه و أکل أکثر من أربعه آلاف رجل، أخذ صحفات من الطعام و إرسالها إلی منازل أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله و إلی بیت فاطمه و بعلها علیهما السّلام.

دعاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی زواج فاطمه علیها السّلام بالبرکه فیهما و فی نسلهما.

إخبار اللّه تعالی إلی آدم عن البرکه و التطهیر فیها و فی سبطیها.

إن قمیص علی علیه السّلام من غزل فاطمه علیها السّلام و اتقائه به فی الحروب.

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، إن لک کنزا فی الجنه، کلمه الصدوق عن بعض مشایخه: إن هذا الکنز هو ولده المحسن علیه السّلام.

دعاء أعرابی أعمی لکشف بصره و إعطاء اللّه بصره ببرکه فاطمه علیها السّلام.

فی الزیاره الجامعه الثانیه عشره: السلام علی الشجره الزیتونه المبارکه المیمونه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:319

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام بالدخول علی أهلها باسم اللّه و البرکه.

تزویج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام بأربعمائه مثقال فضه و دعاؤه لهما بالخیر و البرکه.

کلام اللّه عز و جل فی زواج علی و فاطمه علیهما السّلام: إن من برکتی علیهما جمعهما علی محبتی و جعلی لهما حجه علی خلقی ....

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی دعائه لهما بذریه طاهره طیبه مبارکه ....

دعاء رسول اللّه

صلّی اللّه علیه و آله فی زواجهما بالبرکه فی سرهما و إصلاح بالهما.

البرکه فی بیت فیه اسم محمد و أحمد و علی و الحسن و الحسین و جعفر و طالب و عبد اللّه و فاطمه.

تعلیم الإمام جعفر بن محمد علیه السّلام سنان بن سلمه دعاء لمرضه، فیه السؤال بحق نبی الطیب المبارک صلّی اللّه علیه و آله و بحق ابنته فاطمه المبارکه علیها السّلام ....

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی خطبه فاطمه علیها السّلام فی دعائه لهما بالبرکه لعلی و فاطمه علیهما السّلام.

دعاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالبرکه لطعام فاطمه علیها السّلام و برکته کثیرا و إرسال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منه قرصه قرصه و مرق لعائشه و أم سلمه و لعلی و فاطمه علیهما السّلام و جیرانها و أکلهم منه أیاما.

دعاء النبی صلّی اللّه علیه و آله لعلی و فاطمه علیهما السّلام بجمع شملهما و طیب نسلهما و بالبرکه لهما.

دعاء النبی صلّی اللّه علیه و آله فی علی و فاطمه علیهما السّلام بذریه طیبه مبارکه و البرکه فی ذریتهما و جعلهم الأئمه علیهم السّلام الهادین بأمر اللّه إلی طاعته و أمرهم بما یرضی اللّه.

فی تفسیر سوره الکوثر مبشّره بالخیر الکثیر فی النسل الکثیر من ابنته المیمونه فاطمه الزهراء علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:320

1
المتن

عن عبد اللّه بن سلیمان، قال: قرأت فی الإنجیل فی وصف النبی صلّی اللّه علیه و آله: نکّاح النساء، ذو النسل القلیل. إنما نسله من مبارکه علیها السّلام، لها بیت فی الجنه؛ لا صخب فیه و لا نصب.

یکفلها فی آخر الزمان کما کفل زکریا أمک، لها فرخان مستشهدان ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 22 ح 14، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 346.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الطالقانی، عن الجلودی، عن هشام بن جعفر، عن حمّاد، عن عبد اللّه بن سلیمان، قال.

2
المتن

روی عن جابر بن عبد اللّه، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أقام أیاما ...، إلی قوله: فبعث

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:321

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی علی علیه السّلام فدعاه و أحضره، و أکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جمیع أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله حتی شبعوا. قالت فاطمه علیها السّلام: و بقیت الجفنه کما هی، فأوسعت منها علی جمیع جیرانی، جعل اللّه فیها برکه و خیرا کثیرا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 27 ح 30، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 528.

3. الثاقب فی المناقب: ص 296.

4. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 58.

5. فرائد السمطین: ج 2 ص 51.

6. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 339.

7. بحار الأنوار: ج 43 ص 68 ح 60.

8. تفسیر العیاشی، علی ما فی البحار.

9. الأربعین لابن المؤذن، علی ما فی البحار.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: أخبرنا عبد الواحد بن الحسن، أخبرنا أبو الفضل بن أبی العباس، أخبرنا علی بن أحمد، أخبرنا أحمد بن محمد، أخبرنا عبد اللّه بن حامد، أخبرنا أبو محمد المزنی، أخبرنا أبو یعلی.

2. فی فرائد السمطین: أخبرنی الشیخ عثمان بن الموفق و أحمد بن هبه اللّه، قالا: أنبأنا المؤید بن محمد، أنبأنا محمد بن العباس، أنبأنا محمد بن سعید، قال: أنبأنا أحمد بن محمد، قال: عبد اللّه بن حامد، أنبأنا أبو محمد بن عبد اللّه، حدثنا أبو یعلی الموصلی، حدثنا سهل بن زنجویه، أنبأنا عبد اللّه بن صالح، حدثنی ابن طبعه، عن محمد بن المنکدر، عن جابر.

3
المتن

روی أن الیهود کان لهم عرس، فجاؤوا إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قالوا: لنا حقّ الجوار، فنسألک أن تبعث فاطمه علیها السّلام بنتک إلی دارنا حتی یزداد عرسنا بها، و ألحّوا علیه. فقال صلّی اللّه علیه و آله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:322

إنها زوجه علی بن أبی طالب علیه السّلام و هی بحکمه. و سألوه أن یشفع إلی علی علیه السّلام فی ذلک.

و قد جمع الیهود الطمّ و الرمّ من الحلی و الحلل، و ظنّ الیهود أن فاطمه علیها السّلام تدخل فی بذلتها و أرادوا استهانه بها. فجاء جبرئیل بثیاب من الجنه و حلی و حلل، لم یروا مثلها.

فلبستها فاطمه علیها السّلام و تحلّت بها، فتعجّب الناس من زینتها و ألوانها و طیبها. فلما دخلت فاطمه علیها السّلام دار الیهود، سجد لها نساؤهم یقبّلن الأرض بین یدیها، و أسلم بسبب ما رأوا خلق کثیر من الیهود.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 30 ح 37، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 538.

4
المتن

روی أن علیا علیه السّلام اقترض من یهودی شعیرا و استرهنه شیئا، فدفع إلیه ملاءه فاطمه علیها السّلام رهنا و کانت من الصوف، فأدخلها الیهودی إلی دار و وضعها فی بیت. فلما کانت اللیله، دخلت زوجته البیت الذی فیه الملاءه بشغل، فرأت نورا ساطعا فی البیت؛ أضاء به کله.

فانصرفت إلی زوجها فأخبرته بأنها رأت فی ذلک البیت ضوءا عظیما. فتعجّب الیهودی زوجها و قد نسی أن فی بیته ملاءه فاطمه علیها السّلام. فنهض مسرعا و دخل البیت، فإذا ضیاء الملاءه ینشر شعاعها کأنه یشتعل من بدر منیر یلمع من قریب. فتعجّب من ذلک فأنعم النظر فی موضع الملاءه، فعلم أن ذلک النور من ملاءه فاطمه علیها السّلام.

فخرج الیهودی یعدو إلی أقربائه و زوجته تعدو إلی أقربائها، فاجتمع ثمانون من الیهود، فرأوا ذلک فأسلموا کلهم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 30 ح 36.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:323

2. المناقب: ج 3 ص 339، شطرا منه.

3. الخرائج: ج 2، ص 537 ح 13.

4. مستدرک سفینه البحار: ج 9 ص 444، بتفاوت فیه.

5. مستدرک سفینه البحار: ج 1 ص 297، بتفاوت فیه.

5
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: إن فاطمه علیها السّلام ضمنت لعلی علیه السّلام عمل البیت و العجین و الخبز و قمّ البیت، و ضمن لها علی علیه السّلام ما کان خلف الباب ...، إلی قوله:

فأقبل (علی علیه السّلام) فوجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جالسا و فاطمه علیها السّلام تصلّی و بینهما شی ء مغطّی.

فلما فرغت، اجترّت ذلک الشی ء فإذا جفنه من خبز و لحم، قال: یا فاطمه! أنّی لک هذا؟

قالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ».

فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أ لا أحدّثک بمثلک و مثلها؟ قال: بلی. قال: مثلک زکریا إذ دخل علی مریم المحراب فوجد «عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ» «1»، فأکلوا منها شهرا.

و هی الجفنه التی یأکل منها القائم علیه السّلام و هی عندنا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 31 ح 38، عن تفسیر العیاشی.

2. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 171 ح 41.

6
المتن

عن جابر بن عبد اللّه، قال: صلّی بنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ... و جاء فی آخره:

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:324

فعمد عمار إلی العقد فطیّبه بالمسک و لفّه فی برده یمانیّه، و کان له عبد اسمه سهم ابتاعه من ذلک السهم الذی أصابه بخیبر. فدفع العقد إلی المملوک و قال له: خذ هذا العقد فادفعه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أنت له.

فأخذ المملوک العقد و أتی به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أخبره بقول عمار، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: انطلق إلی فاطمه علیها السّلام فادفع إلیها العقد و أنت لها. فجاء المملوک بالعقد و أخبرها بقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فأخذت فاطمه علیها السّلام العقد و اعتقت المملوک.

فضحک الغلام، فقالت: ما یضحکک یا غلام؟ فقال: أضحکنی عظم برکه هذا العقد؛ أشبع جائعا و کسی عریانا و أغنی فقیرا و أعتق عبدا و رجع إلی ربه.

و الحدیث طویل أوردنا شطرا منه بمصادره و أسانیده فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 5.

7
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: یا فاطمه، قومی فأخرجی تلک الصحفه. فقامت فأخرجت صحفه فیها ترید و عراق یفور. فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ثلاثه یوما.

ثم إن أم أیمن رأت الحسین علیه السّلام معه شی ء، فقالت له: من أین لک هذا؟ قال: إنا لنأکله منذ أیام. فأتت أم أیمن فاطمه علیها السّلام فقالت: یا فاطمه! إذا کان عند

أم أیمن شی ء فإنما هو لفاطمه و لولدها، و إذا کان عند فاطمه شی ء فلیس لأم أیمن منه شی ء؟

فأخرجت لها منه، فأکلت منه أم أیمن و نفدت الصفحه، فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: أما لو لا أنک أطعمتها لأکلت منها أنت و ذریتک إلی أن تقوم الساعه.

ثم قال أبو جعفر علیه السّلام: و الصحفه عندنا، یخرج بها قائمنا علیه السّلام فی زمانه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:325

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 63 ح 55، عن الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 460 ح 7.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل، عن صالح بن عقبه، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام.

8
المتن

عن ابن عباس، قال: خرج أعرابی من بنی سلیم ...، إلی أن قال ابن عباس:

و اللّه ما استتمّت الدعوه، فإذا هی بصحفه من ورائها یفور قتارها، و إذا قتارها أزکی من المسک الأذفر. فاحتضنتها ثم أتت بها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

فلما أن نظر إلیها علی بن أبی طالب علیه السّلام قال لها: یا فاطمه! من أین لک هذا؟ و لم یکن عهد عندها شیئا. فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: کل یا أبا الحسن و لا تسأل. الحمد للّه الذی لم یمتنی حتی رزقنی ولدا مثلها علیها السّلام مثل مریم بنت عمران؛ «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ ...». «1»

قال: فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و خرج النبی صلّی اللّه علیه و آله، و تزوّد الأعرابی و استوی علی راحلته و أتی بنی سلیم ....

إلی آخر القصه و إسلام أربعه آلاف رجل من بنی سلیم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 69 ح 61، عن بعض کتب المناقب.

2. بعض کتب المناقب، علی ما فی البحار.

3. کتاب قدیم من مؤلفات العامه، علی ما فی البحار.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:326

الأسانید:

1. فی بعض کتب المناقب: عن محمد بن أحمد، عن أحمد بن عبد الواحد، عن محمد بن علی، عن کریمه بنت أحمد بن محمد.

و أخبرنی أیضا به عالیا محمد بن الحسین، عن الحسین بن محمد، عن الکریمه فاطمه بنت أحمد بن محمد، عن أبی علی زاهر بن أحمد، عن معاذ بن یوسف، عن أحمد بن محمد، عن عثمان بن أبی شیبه، عن ابن نمیر، عن مجالد، عن ابن عباس.

2. فی کتاب قدیم: حدثنا أبو بکر الطرشیشی، قال: حدثنا کریمه بنت أحمد بن محمد، قالت: أخبرنا زاهر بن أحمد، عن عثمان بن أبی شیبه، عن ابن نمیر، عن مجالد، عن ابن عباس.

9
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام: لما زوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام دخل علیها ...، إلی أن ذکر قصه زواجها بطوله إلی ولیمتها، فقال علی علیه السّلام:

فأقبل الناس إرسالا، فاستحییت من کثره الناس و قله الطعام. فعلم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ما تداخلنی فقال: یا علی، إنی سأدعو اللّه بالبرکه. قال علی علیه السّلام: فأکل القوم عن آخرهم طعامی و شربوا شرابی و دعوا لی بالبرکه و صدروا و هم أکثر من أربعه آلاف رجل و لم ینقص من الطعام شی ء.

ثم دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالصحاف فملأت و وجّه بها إلی منازل أزواجه، ثم أخذ صحفه و جعل فیها طعاما و قال: هذا لفاطمه و بعلها علیهما السّلام ....

ثم قال: یا فاطمه، ایتینی بماء. فقامت إلی قعب فی البیت، فملأته ماء ثم أتته به.

فأخذ جرعه فتمضمض بها ثم مجّها فی القعب، ثم صبّ منها علی رأسها ثم قال: أقبلی، فلما أقبلت،

نضح منها بین ثدییها ثم قال: أدبری، فأدبرت فنضح منه بین کتفیها، ثم قال:

اللهم هذه ابنتی و أحبّ الخلق إلیّ، اللهم و هذا أخی و أحبّ الخلق إلیّ، اللهم اجعله لک ولیا و بک حفیا و بارک له فی أهله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:327

ثم قال: یا علی، أدخل بأهلک، بارک اللّه لک و رحمه اللّه و برکاته علیکم، إنه حمید مجید.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 94 ح 5، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ج 40 ص 14.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 1 ص 295، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: جماعه، عن أبی غالب أحمد بن محمد الرازی، عن خالد، عن الأشعری، عن البرقی، عن ابن أسباط، عن داود، عن یعقوب بن شعیب، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

10
المتن

ذکر ابن شهرآشوب زواج فاطمه علیها السّلام بالتفصیل، إلی أن ذکر ولیمتها .... ثم دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالصحاف فملأت و وجّه إلی منازل أزواجه. ثم أخذ صحفه و قال: هذا لفاطمه و بعلها علیهما السّلام.

ثم دعا فاطمه علیها السّلام، و أخذ یدها فوضعها فی ید علی علیه السّلام و قال: بارک اللّه لک فی ابنه رسول اللّه. یا علی، نعم الزوج فاطمه، و یا فاطمه نعم البعل علی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 114 ح 24، عن مناقب ابن شهرآشوب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 353.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:328

11
المتن

فی المناقب، قال: و فی خبر: و قد زوّجتک ابنتی فاطمه علیها السّلام علی ما زوّجک الرحمن و قد رضیت بما رضی اللّه لها، فدونک أهلک فإنک أحقّ بها منی.

و فی خبر: فنعم الأخ أنت و نعم الختن أنت و نعم الصاحب أنت، و کفاک برضی اللّه رضی. فخرّ علی علیه السّلام ساجدا شکرا للّه تعالی و هو یقول: «رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ ...» «1»، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: آمین.

فلما رفع رأسه، قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: بارک اللّه علیکما و بارک اللّه فیکما و أسعد جدکما و جمع بینکما، و أخرج منکما الکثیر الطیّب. ثم أمر النبی صلّی اللّه علیه و آله بطبق بسر و أمر بنهبه، فدخل حجره النساء ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 111 ح 24، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 351.

3. ذخائر العقبی: ص 31، بتفاوت فیه.

4. کفایه الطالب: ص 299، بتفاوت فیه.

5. الموضوعات: ج 1 ص 417، بتفاوت فیه.

6. جواهر العقدین: ص 301، بتفاوت فیه.

7. الریاض النضره: ج 3 ص 130، بتغییر فیه.

12
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله فی زفاف فاطمه و علی علیهما السّلام: اللهم بارک فیهما و بارک علیهما و بارک لهما فی شبلیهما.

______________________________

(1). سوره النمل: الآیه 19.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:329

و روی أنه صلّی اللّه علیه و آله قال: اللهم إنهما أحبّ خلقک إلیّ، فأحبّهما و بارک فی ذریتهما و اجعل علیهما منک حافظا، و إنی أعیذهما بک و ذریتهما من الشیطان الرجیم ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 117 ح 24، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 355.

3. کشف الغمه: ج 1 ص 395، بتفاوت یسیر.

4. ینابیع الموده: ص 174، بتغییر فیه.

5. جواهر العقدین: ص 191، بتغییر فیه.

13
المتن

عن أنس، قال: کنت عند النبی صلّی اللّه علیه و آله فغشیه الوحی، فلما أفاق قال لی: یا أنس! أ تدری ما جاءنی به جبرئیل من عند صاحب العرش؟ قال: قلت: اللّه و رسوله أعلم. قال: أمرنی أن أزوّج فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام ...، إلی قوله:

ثم قام علی علیه السّلام فخرّ للّه ساجدا، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: جعل اللّه فیکم الخیر الکثیر الطیب و بارک فیکما. قال أنس: و اللّه لقد أخرج منهما الکثیر الطیّب ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 122 ح 29، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 349.

3. إحقاق الحق: ج 6 ص 596.

4. المناقب للخوارزمی: ص 234، بتفاوت فیه.

5. الریاض النضره: ج 2 ص 183، علی ما فی الإحقاق.

6. ذخائر العقبی: ص 29، علی ما فی الإحقاق.

7. تذکره الخواص: ص 316، علی ما فی الإحقاق.

8. فرائد السمطین (مخطوط): ص 23، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

9. نظم درر السمطین: ص 185، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:330

10. الفصول المهمه: ص 126، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

11. الصواعق المحرقه: ص 140، علی ما فی الإحقاق.

12. روضه الأحباب: ص 211، علی ما فی الإحقاق.

13. کنوز الحقائق: ص 31، علی ما فی الإحقاق.

14. أخبار الاول: ص 36، علی ما فی الإحقاق.

15. البیان و التعریف: ج 1 ص 174، علی ما فی الإحقاق.

16. ینابیع الموده: ص 175، علی ما فی الإحقاق.

17. السیره النبویه: ج 2 ص 8، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

18. مشارق الأنوار: ص 108، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

19. مفتاح النجا: ص 36.

20. نور الأبصار:

ص 42.

21. جالیه الکدر: ص 194.

22. الإبداع: ص 211.

23. رشفه الصادی: ص 7.

الأسانید:

فی المناقب للخوارزمی: بالإسناد، عن أحمد بن الحسین هذا، أخبرنی أبو عبد اللّه الحافظ، أخبرنی أبو الفضل بن أبی نصر، حدثنی عبد اللّه بن محمد، حدثنی محمد بن أحمد، حدثنی علی بن محیا، حدثنی عبد الملک بن حباب، حدثنی محمد بن دینار، حدثنی هشیم، عن یونس، عن الحسن، عن أنس بن مالک، قال.

14
المتن

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام:

إن أبا بکر أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا رسول اللّه، زوّجنی فاطمه. فأعرض عنه ...، إلی قوله:

فجاء بها علیها السّلام فأدخلها علی علی علیه السّلام فأجلسها إلی جنبه علی الحصیر القطری، ثم قال:

اللهم بارک لهما و بارک علیهما و اجعل لهما ذریه طیبه، إنک سمیع الدعاء ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:331

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 141 ح 36، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 370.

3. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 369 ح 577، عن الموضوعات.

4. الموضوعات: ج 1 ص 420، علی ما فی الموسوعه.

15
المتن

قال الإربلی: و روی ابن بابویه عن حدیث طویل أورده فی تزویج أمیر المؤمنین علیه السّلام بفاطمه علیها السّلام: ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله لهما: ... قوما إلی بیتکما، جمع اللّه بینکما و بارک فی سیرکما و أصلح بالکما ....

و فی روایه أنه صلّی اللّه علیه و آله قال: بارک اللّه لکما فی سیرکما و جمع شملکما و ألّف علی الأیمان بین قلوبکما، شأنک بأهلک، السلام علیکما.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 142 ح 37، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 352، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی الموضوعات: بسنده، حدثنا معبد بن عمرو النصری، حدثنا جعفر، عن آبائه علیهم السّلام، أن أسماء بنت عمیس، قالت.

16
المتن

عن أبی عبد اللّه البرقی رفعه، قال: لما زوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام قالوا: بالرفاء و البنین. قال: لا، بل علی الخیر و البرکه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:332

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 144 ح 46، عن الکافی.

2. الکافی: ج 5 ص 568 ح 52.

3. روضه المتقین: ج 8 ص 169، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی: علی، عن أبیه، عن أبی عبد اللّه البرقی رفعه، قال.

17
المتن

عن یزید بن عبد الملک، عن أبیه، عن جده، قال: دخلت علی فاطمه علیها السّلام، فبدأتنی بالسلام ثم قالت: ما غدا بک؟ قلت: طلب البرکه. قالت: أخبرنی أبی و هو ذا: من سلّم علیه أو علیّ ثلاثه أیام أوجب اللّه له الجنه. قلت لها: فی حیاته و حیاتک؟ قالت: نعم، و بعد موتنا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 185 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه، علی ما فی البحار.

3. تهذیب الأحکام: ج 6 ص 9 ح 11.

4. المزار للمفید: ص 177 ح 1.

5. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 365.

6. المزار: ص 35 ح 9.

7. بحار الأنوار: ج 97 ص 194 ح 9.

الأسانید:

1. فی التهذیب: محمد بن أحمد، عن علی بن حبشی، قال: حدثنا علی بن سلیمان، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل، عن الخیبری، عن یزید بن عبد الملک، عن أبیه، عن جده، قال.

2. فی المزار للمفید: محمد بن الحسین بن أبی الخطاب، عن محمد بن إسماعیل، عن الحسین بن یزید بن عبد الملک، عن أبیه، عن جده.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:333

18
المتن

عن السید حسن بن کبش فی کتابه، بأسناده مرفوعا إلی عده من أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ... إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: فأوحی اللّه عز و جل إلیه: یا آدم، هؤلاء وسیلتک و وسیله من أسعدت من خلقی، هؤلاء السابقون المقربون و الشافعون المشفّعون؛ و هذا أحمد سیدهم و سید بریتی، اخترته بعلمی و اشتققت اسمه من اسمی؛ فأنا المحمود و هذا أحمد. و هذا صنوه و وصیه و وارثه، و جعلت برکاتی و تطهیری فی عقبه. و هی سیده إمائی و البقیه فی علمی من أحمد. و هذان السبطان و الخلفان لهم ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 312 ح 77.

2. کتاب تفضیل الأئمه علیهم السّلام علی الأنبیاء، علی ما فی البحار.

3. کتاب حسن کبش، علی ما فی کتاب تفضیل الأئمه علیهم السّلام.

19
المتن

قال ابن شهرآشوب: ... و یعقوب ارتدّ بصیرا بقمیص ابنه، و کان لعلی علیه السّلام قمیص من غزل فاطمه علیها السّلام، یتّقی به نفسه فی الحروب.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 54، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 35.

20
المتن

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال له: یا علی، إن لک کنزا فی الجنه و أنت ذو قرنیها، فلا تتبع النظره فی الصلاه، فإن لک الأولی و لیست لک الأخیره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:334

قال الصدوق معنی قوله صلّی اللّه علیه و آله: «إن لک کنزا فی الجنه»: یعنی مفتاح نعمها، و ذلک إن الکنز المتعارف لا یکون إلا المال من ذهب أو فضه، و لا یکنز إلا خیفه الفقر و لا یصلحان إلا للإنفاق فی أوقات الافتقار إلیهما، و لا حاجه فی الجنه و لا فقر و لا فاقه لأنها دار السلام من جمیع ذلک الآفات کلها و فیها ما تشتهی الأنفس و تلذّ الأعین.

و هذا الکنز هو المفتاح، و ذلک أنه علیه السّلام قسیم الجنه و النار، و إنما صار علیه السّلام قسیم الجنه و النار لأن قسمه الجنه و النار إنما هی علی الإیمان و الکفر، و قد قال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، حبک إیمان و بغضک نفاق و کفر، فهو بهذا الوجه قسیم الجنه و النار.

و قد سمعت بعض المشایخ یذکر أن هذا الکنز هو ولده المحسن علیه السّلام، و هو السقط الذی ألقته فاطمه علیها السّلام لما ضغطت بین البابین. و احتجّ علی ذلک بما روی فی السقط أنه یکون محبنطأ علی باب الجنه، فیقال له: ادخل الجنه. فیقول: لا حتی یدخل أبوای قبلی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 41 ح 13، عن معانی الأخبار.

2. معانی الأخبار: ص 205.

الأسانید:

الأشنانی، عن جده، عن محمد بن عمار، عن موسی بن إسماعیل، عن حمّاد بن سلمه، عن محمد بن إسحاق، عن محمد بن إبراهیم، عن سلمه، عن أبی الطفیل، عن علی بن أبی طالب علیه السّلام.

21
المتن

عن الأعمش، قال: خرجت حاجّا فرأیت بالبادیه أعرابیا أعمی و هو یقول: اللهم إنی أسألک بالقبّه التی اتسع فناؤها و طالت أطنابها و تدلّت أغصانها و عذب ثمرها و اتسق فرعها و أسبغ و رقها و طاب مولدها إلا رددت علیّ بصری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:335

قال: فخنقتنی العبره، فدنوت إلیه و قلت له: یا أعرابی! لقد دعوت فأحسنت، فما القبّه التی اتسع فناؤها؟ قال: محمد صلّی اللّه علیه و آله. قلت: فقولک: طالت أطنابها؟ قال: أعنی فاطمه علیها السّلام. قلت: و تدلّت أغصانها؟ قال: علی علیه السّلام وصی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قلت: و عذب ثمرها؟ قال: الحسن و الحسین علیهما السّلام. قلت: و اتسق فرعها؟ قال: حرّم اللّه ذریه فاطمه علیها السّلام علی النار. قلت: و أسبغ ورقها؟ قال: بأمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام؟

فأعطیته دینارین و مضیت، و قضیت الحج و رجعت. فلما وصلت إلی البادیه، رأیته فإذا عیناه مفتوحتان کأنه ما عمی قط، قلت: یا أعرابی! کیف کان حالک؟ قال: کنت أدعو بما سمعت، فهتف بی هاتف و قال: إن کنت صادقا إنک تحبّ نبیک و أهل بیت نبیک علیهم السّلام فضع یدک علی عینیک. فوضعتها علیها، ثم کشفت عنها و قد ردّ اللّه علیّ بصری.

فالتفت یمینا و شمالا فلم أر أحدا، فصحت: أیها الهاتف، باللّه من أنت؟ فسمعت: أنا الخضر، أحبّ علی بن أبی طالب علیه السّلام، فإن حبّه

خیر الدنیا و الآخره.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 91 ص 40 ح 24، عن الدعوات للراوندی.

2. الدعوات للراوندی: ص 195.

22
المتن

قال المجلسی فی باب الزیارات الجامعه: الزیاره الثانیه عشره، زیاره وجدتها أیضا فی الکتاب المذکوره، و المظنون أنها من المؤلّفات غیر مرویه من الأئمه الهداه علیهم السّلام، و هی هذه:

السلام علی کافه الأنبیاء و المرسلین ...، إلی قوله: السلام علی الإنسیه الحوراء، السلام علی من والدها النبی صلّی اللّه علیه و آله، السلام علی من بعلها الوصی علیه السّلام، السلام علی من بورکت و بورک نسلها، السلام من الأئمه من ذریتها و ولدها علیهم السّلام، السلام علی الشجره الزیتونه المبارکه المیمونه و رحمه اللّه و برکاته ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:336

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 198، عن نسخه قدیمه.

2. نسخه قدیمه من تألیفات الأصحاب، علی ما فی البحار.

23
المتن

عن أنس، قال: جاء أبو بکر ثم عمر یخطبان فاطمه علیها السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، فسکت

و لم یرجع إلیهما عیناه. فانطلقا إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام یأمرانه یطلب ذلک ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: أدخل بأهلک باسم اللّه و البرکه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 460، عن المواهب اللدنیّه.

2. المواهب اللدنیّه: ج 2 ص 4، علی ما فی الإحقاق.

3. المناقب لأحمد، علی ما فی الإحقاق.

4. الصواعق المحرقه: ص 142.

5. مجمع الزوائد: ج 9 ص 206.

6. المناقب لابن المغازلی: ص 383 ح 399.

24
المتن

أورد أحمد بن عیسی بن زید، قال: حدثنی الحسین بن زید، عن عمومته و أهله، قالوا:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حین زوّج علیا علیه السّلام من فاطمه علیها السّلام، خطب، و ساق الخطبه إلی أن قال:

ثم إن اللّه أمرنی أن أزوّج فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام، و قد زوّجته علی أربع مائه مثقال فضه إن رضی بذلک علی علیه السّلام. فقال علی علیه السّلام: رضیته عن اللّه ....

ثم دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لهما بالخیر و البرکه و طیب الذریه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:337

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 6 ص 596، عن الأوائل.

2. الأوائل: ص 53، علی ما فی الإحقاق.

25
المتن

قال ابن عباس: لما سقطت فاطمه الزهراء علیها السّلام إلی الأرض، أزهرت الأرض ...، إلی قوله: و تباشرت الحور العین، و بشّر أهل السماوات بعضهم بعضا بولاده فاطمه علیها السّلام، و حدث فی السماء نور زاهر لم تره الملائکه قبل ذلک، و قالت النسوه: خذیها یا خدیجه طاهره مطهّره زکیه میمونه، بورک لک فیها و فی نسلها.

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 286 ح 245.

2. الأمالی للصدوق: ص 593 ح 1 المجلس 87، بتفاوت فیه.

و بقیه المصادر و الأسانید مثل ما أوردناه فی المجلد الثانی، الفصل الثالث، الرقم 1.

26
المتن

عن بریده، قال: فدعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بماء فتوضأ، ثم أفرغه علی علی علیه السّلام ثم قال: اللهم بارک فیهما و بارک لهما فی نسلهما.

و فی روایه: فی شملهما، و فی أخری: شبلهما.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 20 ص 595.

2. آل محمد علیهم السّلام: ص 62، علی ما فی الإحقاق.

3. جامع الأحادیث للمدینان: ج 2 ص 85، علی ما فی الإحقاق.

4. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 151، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:338

5. الصراط المستقیم: ص 61، علی ما فی الإحقاق.

6. مناقب العشره: ص 338، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

7. الذریه الطاهره: ص 96، علی ما فی الإحقاق.

8. الاستجلاب: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

9. إحقاق الحق: ج 23، علی ما فی الإحقاق.

10. آل محمد علیهم السّلام: ص 568، علی ما فی الإحقاق.

11. إحقاق الحق: ج 23 ص 650، علی ما فی الإحقاق.

12. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 84.

13. إحقاق الحق: ج 23 ص 661، بتفاوت فیه.

14. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 151.

15. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 79 ح 206، بزیاده فیه.

16. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 101 ح 273.

17. جامع الأحادیث: ج 18 ص 225، بتفاوت یسیر.

18. جواهر العقدین: ص 299، بتفاوت یسیر.

19. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 323، بتفاوت یسیر.

20. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 411، بتفاوت یسیر.

21. الموضوعات: ج 1 ص 417.

22. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 124، بتفاوت یسیر.

23. تاریخ مدینه دمشق: ج 11 ص 136.

24. المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم، ج 3 ص 187.

27
المتن

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: لقد هممت بتزویج فاطمه علیها السّلام ...، إلی قوله:

فخطب (راحیل) بخطبه لم یسمع بمثلها أهل السماء و لا أهل الأرض، ثم نادی مناد: ألا یا ملائکتی و سکان جنتی، بارکوا علی علی بن أبی طالب علیه السّلام

حبیب محمد صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه بنت محمد علیها السّلام، فقد بارکت علیهما، ألا إنی زوّجت أحبّ النساء إلیّ من أحب الرجال إلیّ بعد النبیین و المرسلین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:339

فقال راحیل الملک: یا رب، و ما برکتک فیهما بأکثر مما رأینا لهما فی جنانک و دارک؟ فقال عز و جل: یا راحیل، إن من برکتی علیهما أن أجمعهما علی محبتی و أجعلهما حجه علی خلقی. و عزتی و جلالی لأخلقنّ منهما خلقا و لأنشئنّ منهما ذریه أجعلهم خزانی فی أرضی و معادن لعلمی و دعاه إلی دینی، بهم أحتجّ علی خلقی بعد النبیین و المرسلین ....

المصادر:

الأمالی للصدوق: ص 558 ح 1 المجلس الثالث و الثمانون.

و بقیه المصادر و الأسانید کما ذکرنا فی المجلد الثالث، الفصل الثانی، الرقم 40، و زاد علی ما ذکر: الجواهر السنیه: ص 234.

28
المتن

ابن الأعرابی بأسناده، عن أسماء بنت عمیس، أنها قالت: کنت فیمن زفّت فاطمه علیها السّلام ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: اللهم احفظ أهل البیت، و بارک فیهم و بارک علیهم، و اجعلهم مبارکین أین کانوا ....

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 28 ح 967.

29
المتن

فی المناقب لابن شهرآشوب، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث طویل فی فضل علی و فاطمه علیهما السّلام، و فیه قال صلّی اللّه علیه و آله:

و ارزقهما ذریه طاهره طیبه مبارکه، و اجعل فی ذریتهما البرکه، و اجعلهم أئمه یهدون بأمرک إلی طاعتک ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:340

المصادر:

1. تفسیر نور الثقلین: ج 3 ص 441 ح 107، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 132.

3. الأنوار الساطعه: ج 3 ص 5، عن المثالب.

4. المثالب لابن شهرآشوب، علی ما فی الأنوار الساطعه.

30
المتن

عن ابن عباس، قال: کانت فاطمه علیها السّلام تذکر لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلا یذکرها أحد إلا صدّ عنه .... ثم دعا صلّی اللّه علیه و آله بمخضب آخر، ثم دعا علیا علیه السّلام فصنع به کما صنع بها ثم دعا له کما دعا لها، ثم قال: قوما إلی بیتکما، جمع اللّه بینکما و بارک فی سرّکما و أصلح بالکما. ثم قام فأغلق علیه بابه بیده.

المصادر:

1. المناقب للخوارزمی: ص 340 ح 359.

2. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 24 ص 135، بتفاوت فیه.

3. جواهر العقدین: ص 303.

الأسانید:

فی المناقب للخوارزمی: أنبأنی الحسن بن أحمد العطار، أخبرنا محمود بن إسماعیل، أخبرنا أحمد بن محمد، أخبرنا سلیمان بن أحمد، حدثنا إسحاق بن إبراهیم الصنعانی، عن عبد الرزاق، عن یحیی بن العلاء، عن عمه شعیب بن خالد، عن حنظله بن سبره، عن أبیه، عن جده، عن ابن عباس.

31
المتن

عن سلیمان، قال: سمعت أبا الحسن علیه السّلام یقول: لا یدخل الفقر بیتا فیه اسم محمد و أحمد و علی و الحسن و الحسین، أو جعفر أو طالب أو عبد اللّه أو فاطمه من النساء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:341

المصادر:

التهذیب: ج 7 ص 438 ح 1748.

الأسانید:

فی التهذیب: عنه، عن عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن بکر بن صالح، عن سلیمان بن جعفر الجعفری، قال.

32
المتن

عن أبی زینب، قال: بینا أنا عند جعفر بن محمد علیه السّلام، إذ أتاه سنان بن سلمه مصفر الوجه فقال له: ما لک؟ فوصف له ما یقاسه من شده الضربان فی المفاصل. فقال له:

ویحک! قل: اللهم إنی أسألک بأسمائک و برکاتک و دعوه نبیک الطیب المبارک المکین عندک صلّی اللّه علیه و آله، و بحقه و بحق ابنته فاطمه المبارکه علیها السّلام، و بحق وصیه أمیر المؤمنین علیه السّلام، و حق سیدی شباب أهل الجنه علیهما السّلام إلا أذهبت عنی شرّ ما أجد، بحقهم بحقهم بحقهم، بحقک یا إله العالمین. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 341 المتن ..... ص : 341

فو اللّه ما قام من مجلسه حتی سکن ما به.

المصادر:

طبّ الأئمه علیهم السّلام: ص 70.

33
المتن

عن بریده: إن علیا علیه السّلام لما خطب فاطمه علیها السّلام، قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: مرحبا و أهلا، اللهم بارک له و بارک علیها.

المصادر:

المناقب لابن المغازلی: ص 282 ح 398.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:342

الأسانید:

فی المناقب لابن المغازلی: أخبرنا إبراهیم بن طلحه إجازه، أن أبا یعقوب یوسف بن یعقوب حدّثهم، قال: حدثنا یعقوب بن غیلان، حدثنا أحمد بن عبده، حدثنا سفیان، حدثنا حمید بن عبد الرحمن، عن أبیه، عن عبد الکریم بن سلیط، عن ابن بریده، عن أبیه.

34
المتن

إن علیا علیه السّلام قال: دخلت السوق فابتعت لحما بدرهم و ذره بدرهم فأتیت بهما فاطمه علیها السّلام، حتی إذا فرغت من الخبز و الطبخ، قالت: لو أتیت أبی فدعوته. فخرجت و هو مضطجع و هو یقول: أعوذ باللّه من الجوع ضجیعا. فقلت: یا رسول اللّه، عندنا طعام. فاتّکأ علیّ و مضینا نحو فاطمه علیها السّلام.

فلما دخلنا قال: هلمّ طعامک یا فاطمه. فقدّمت إلیه البرمه و القرص، فغطّی القرص و قال: اللهم بارک لنا فی طعامنا، ثم قال: اغرفی لعائشه، ثم قال: اغرفی لأم سلمه. فما زالت تغرف حتی وجّهت إلی نسائه التسع بقرصه قرصه و مرق، ثم قال: اغرفی لأبیک و بعلک، ثم قال: اغرفی و کلی و اهدی لجیرانک. ففعلت، و بقی عندهم ما یأتکلون أیاما.

المصادر:

1. الخرائج و الجرائح: ص 99.

2. عین الحیاه للمجلسی: ص 37.

35
المتن

نقل الشیخ أبو علی الحسن بن أحمد بن إبراهیم بن سنان مرفوعا إلی أنس، قال:

... إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: فجمع اللّه شملهما و بارک لهما و أطاب نسلهما، و جعل نسلهما مفاتیح الرحمه و معادن الحکمه و أمن الأمه، أقول قولی هذا و أستغفر اللّه لی و لکم ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:343

المصادر:

1. نور الأبصار: ص 53.

2. جواهر العقدین: ص 91.

36
المتن

فی کتاب ابن مردویه: ... فسأل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام: کیف وجدت أهلک؟ قال: نعم العون علی طاعه اللّه. و سأل فاطمه علیها السّلام، فقالت: خیر بعل. فقال: اللهم اجمع شملها و ألّف بین قلوبهما و اجعلهما و ذریتها من ورثه جنه النعیم، و ارزقهما ذریه طاهره طیبه مبارکه، و اجعل فی ذریتهما البرکه، و اجعلهم أئمه یهدون بأمرک إلی طاعتک و یأمرون بما یرضیک ....

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 356.

37
المتن

فی أسئله القرآن، فی ذکر سوره الکوثر: فأما شأن نزول هذه السوره، فقد قیل أنها نزلت فی العاص بن وائل السهمی، و ذلک أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خرج من المسجد فالتقی به عند باب بنی سهم، و کان أناس من صنادید قریش جلوسا فی المسجد. فلما دخل العاص قالوا: من الذی کنت تتحدّث معه؟ و کان قد توفّی قبل ذلک عبد اللّه بن رسول اللّه من خدیجه، و کان العرب یقولون لمن لا ولد له أبتر، فقال: مع الأبتر.

فبلغ ذلک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاغتمّ لذلک، فنزلت هذه السوره مبشّره بالخیر الکثیر فی النسل الکثیر من ابنته المیمونه فاطمه الزهراء علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:344

و قال الطبرسی فی مجمع البیان: و من المعانی للکوثر کثره النسل و الذریه، و قد ظهرت الکثره فی نسله من ولد فاطمه علیها السّلام حتی لا یحصی عددهم و اتصل إلی یوم القیامه مددهم.

المصادر:

أسئله القرآن و أجوبتها للرازی: ص 35.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:345

الفصل الثالث بکاؤها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:346

فی هذا الفصل
اشاره

کفی فی کثره بکاء الزهراء علیها السّلام و شدته أن بکاءها فی خمسه و سبعین یوما یعادل بکاء آدم فی ثلاثمائه أو أربعمائه سنه، و بکاء یعقوب فی أربعین سنه، و بکاء علی بن الحسین علیه السّلام فی خمسه و ثلاثین سنه بعد شهاده أبیه الحسین علیه السّلام، و هذا ینبئ عن کیفیه بکائه و شدته و کثرته.

و یعلم أیضا أن بکاءها و شدّه تألّماتها و حرقه قلبها کانت مشوبه بالصیحه و الصرخه. فلذا جاء أهل المدینه إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و قالوا: قل لفاطمه علیها السّلام: قد آذیتنا بکثره بکائک، فإما أن تبکی لیلا أو أن تبکی نهارا.

فیا حسره علی أهل مدینه لم یحثوا التراب علی رءوسهم و لم یبکوا بدل الدموع دما تشریکا لمصائبها، بل شکوا من کثره بکائها، حتی اتخذت السیده الصدیقه علیها السّلام مکانا خارجا عن المدینه لبکائها، سمّی بیت الأحزان.

و نذکر فی بکائها أحادیث بالعناوین التالیه فی 120 حدیثا:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:347

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام فی البکّائین: آدم و یعقوب و یوسف و فاطمه بنت محمد و علی بن الحسین علیهم السّلام.

کلمه ابن شهرآشوب فی ثمانیه هم رأس البکائین: آدم و نوح و یعقوب و یوسف و شعیب و داود و فاطمه و زین العابدین علیهم السّلام.

حدیث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام و بکاؤها و حدیثه الآخر و ضحکها و تشریح فاطمه علیها السّلام عله بکائها و ضحکها ....

بکاء فاطمه علیها السّلام عند رؤیه أبیها فی مرضه.

رؤیه فاطمه علیها السّلام أبیها فی مرض موتها و قولها: و أکرب لکربک یا أبتاه، و بکاؤها.

زیاره

فاطمه علیها السّلام عند قبر حمزه و الشهداء و دعاؤها و بکاؤها حتی وفاتها.

تعاقد الملأ من قریش باللات و العزی لقتل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إقبال فاطمه علیها السّلام إلی أبیها و إخبارها.

الکلام فی بکاء فاطمه علیها السّلام و بکاء الفاطمیات فی کربلاء.

إخبار فضه أحوال سیدتها فاطمه علیها السّلام و شده بکائها و قصه هجمه الأشرار علی بابها.

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله عند بکاء فاطمه علیها السّلام و بکاء زید بن حارثه و صیحتها.

بکاء فاطمه علیها السّلام عند رؤیه أبیها و سلوه أبیها لها.

بکاء النساء عند موت رقیه بنت رسول اللّه و ضرب عمر الباکین بسوطه و نهی النبی صلّی اللّه علیه و آله عن الضرب.

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالبکاء لحمزه و صنع الطعام لأهله.

رؤیه فاطمه علیها السّلام الدم فی وجه النبی صلّی اللّه علیه و آله و بکاؤها و تغسیله و تداویه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:348

بکاء فاطمه علیها السّلام علی أختها رقیه و علی قتل أمیر المؤمنین علیه السّلام حین استماعها ذلک من أبیها و عند استماع تنقیص أمها عن عائشه.

بکاء فاطمه علیها السّلام عند رؤیتها فی المنام ما یکرهه و حزنها و نزول آیه: «إِنَّمَا النَّجْوی مِنَ الشَّیْطانِ». «1»

دخول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و تقدیمها إلیه کسره یابسه من خبز شعیر و إفطاره منها.

قدوم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من السفر إلی منزل فاطمه علیها السّلام و رؤیتها فی یدها سوارین من فضه و علی بابها ستر و بکاؤها لحال أبیها و نزعها الستر من بابها و خلع السوارین من یدها و

إرسالها إلی أبیها ....

بکاء فاطمه علیها السّلام عند خطبتها علی علیه السّلام و إشفاق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لها و ذکره أن علیا علیه السّلام سیدا فی الدنیا و أنه فی الآخره من الصالحین.

تزویج النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام و بکاء فاطمه علیها السّلام و ذکر النبی صلّی اللّه علیه و آله من فضائل علی علیه السّلام بأنه أکثرهم علما و أفضلهم حلما و أولهم سلما.

تزویج فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام بصداقها الخمس.

بکاء فاطمه علیها السّلام لشماته نساء قریش تزویجه علیا علیه السّلام و کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأن تزویجها من اللّه تعالی.

بکاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إخباره عن شرار الأمه و ظلمهم بعده صلّی اللّه علیه و آله و بکاء فاطمه علیها السّلام لفراق أبیها و تبشیرها بسرعه اللحاق.

بکاء فاطمه علیها السّلام عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه و إخباره لها بلحاقها به.

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام لبکائه علی ابن عمه جعفر.

______________________________

(1). سوره المجادله: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:349

امتناع بلال من الأذان بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمره فاطمه علیها السّلام به و أخذه بالأذان و شهقه فاطمه علیها السّلام حین استماعه و إمساک بلال.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله عن حال فاطمه علیها السّلام بعده من بکائها و حزنها لفراق أبیها.

حال فاطمه علیها السّلام بعد أبیها معصّبه الرأس ناحله الجسم منهده الرکن باکیه العین ....

بکاء فاطمه علیها السّلام عند وفاتها علی مصائب علی علیه

السّلام بعدها و وصیتها لمنع الشیخین عن حضور جنازتها.

بکاء فاطمه علیها السّلام حین ولاده الحسین علیه السّلام لاستماعها خبر شهادتها.

کلام صاحب الجواهر بجواز البکاء و النوح علی المیت لبکاء فاطمه علیها السّلام علی أبیها.

دخول فاطمه علیها السّلام فی سکرات موت النبی صلّی اللّه علیه و آله و بکاؤها و کلام أبیها لها: یا بنیه، أنت المظلومه بعدی.

بکاء فاطمه علیها السّلام عند رأس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی احتضاره و غشوته علیه صلّی اللّه علیه و آله.

هجمه عمر مع جماعه علی باب فاطمه علیها السّلام و نداؤها بأعلی صوتها باکیه: یا رسول اللّه ...

إن فی ما بین صدر جعفر و منکبه تسعین جراحه و إتیان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أسماء بنت عمیس لتسلیتها و مجی ء فاطمه علیها السّلام إلیها و بکاؤها و قولها: وا عمّاه ....

بکاء فاطمه علیها السّلام عند رأس النبی صلّی اللّه علیه و آله و قولها:

و أبیض یستسقی الغمام بوجهه ثمال الیتامی عصمه للأرامل إرسال النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام إلی غزوه ذات السلاسل و بکاء فاطمه علیها السّلام إشفاقا علیه.

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی أحد و قعودها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بکاؤها ببکائه و انتخابها بانتحابه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:350

إلقاء المشرکین سلی جمل علی رأس النبی صلّی اللّه علیه و آله و مجی ء ابنته فاطمه علیها السّلام و هی باکیه و دعاؤها علیهم: اللهم علیک بقریش ....

قصه صیام علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ثلاثه أیام، نداء فاطمه علیها السّلام باکیه:

وا غوثاه باللّه ثم بک یا رسول اللّه من الجوع.

إخبار رسول اللّه

صلّی اللّه علیه و آله عن قتل علی علیه السّلام مظلوما و استماع فاطمه علیها السّلام ذلک و بکاؤها من وراء الحجاب ....

إحضار النبی صلّی اللّه علیه و آله فی مرض موتها فاطمه علیها السّلام و بکاؤها و بکاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ضمّها إلیه.

عیاده النبی صلّی اللّه علیه و آله عن فاطمه علیها السّلام و بکاؤها عن قله الطعم و کثره الهمّ و شده السقم ....

خروج الحسن و الحسین علیهما السّلام عن المنزل و فقدانهما و مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و بکاء فاطمه علیها السّلام لفقدانهما.

بکاء فاطمه علیها السّلام عند النبی صلّی اللّه علیه و آله لتعییرها نساء قریش لتزویجها أبوها من معدم لا مال له.

قصه غزوه الخندق و أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام بالجلوس لمکان بکاء فاطمه علیها السّلام.

ندبه فاطمه علیها السّلام علی قبر أبیها بعد دفنها علیها السّلام.

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله عن قتل ولده الحسین علیه السّلام و بکاء فاطمه علیها السّلام.

مساعده فاطمه علیها السّلام فی بکائها ألف نبی و ألف صدیق و ألف شهید و من الکرّوبین ألف ألف.

رؤیا سکینه فی المنام جدتها الزهراء علیها السّلام و مقالتها معها من شهاده أبیها و بکاء فاطمه علیها السّلام.

خطبه عمرو بن سعید فی قتل الحسین علیه السّلام و تحسینه لیزید بفعاله و ردّ عبد اللّه بن السائب کلامه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:351

کلمه أبی عبد اللّه الحسین علیه السّلام فی آثار بکاء فاطمه علیها السّلام.

أمر فاطمه علیها السّلام لذره النائحه بإنشاد هذه أشعار، أولها:

أیها العینان فیضاو استهلا لا تغیظا بکاء فاطمه علیها

السّلام لیله الزفاف علی نفسها عند ذهاب عمرها و دخولها فی لحدها و قبرها.

عیاده رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام و بکاؤها لوجعها و أمر أبیها بالصبر.

نزول سوره «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ» «1» و نعی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نفسها و بکاء فاطمه علیها السّلام.

حدیث المفضل و قصه الهجوم و الإحراق و ارتداد الأمه و صفقه عمر خدّ فاطمه علیها السّلام و بکاؤها و نداؤها أباها و شکواها ضربها و قتل جنینها.

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام بترک البکاء و قوله: یا فاطمه، إن علیا علیه السّلام و شیعته هم الفائزون.

قصه عبد اللّه بن عمر مع یزید فی قتل الحسین علیه السّلام و إراءه یزید طومار عمر إلی معاویه و سکون عبد اللّه بن عمر من فورته.

بکاء فاطمه علیها السّلام عند رؤیه ضعف أبیه فی مرض الموت و أمره فاطمه علیها السّلام بالصبر.

دخول عائشه بنت طلحه علی فاطمه علیها السّلام و هی باکیه و شکواها عن مصائبها.

احتجاج علی علیه السّلام یوم الشوری ببکاء فاطمه علیها السّلام و تعزیتها بصوت مسموع بدون شخص.

شکوی فاطمه علیها السّلام بعد غصب فدک إلی أبیها و إلقاء نفسها علی قبره و بکاؤها و ندبتها.

______________________________

(1). سوره الفتح: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:352

أخذ عمر کتاب فدک من فاطمه علیها السّلام و تمزیقه و بکاء فاطمه علیها السّلام.

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی باب فاطمه علیها السّلام و بکاؤها من شده الجوع و صداع رأسه من طحن الشعیر.

بکاء زینب أخت فاطمه علیها السّلام عند مهاجره علی و فاطمه علیهما السّلام من مکه و

بکاء فاطمه علیها السّلام رحمه لها.

کلام الفاضل الدربندی فی تحقیق بعض الأسرار و استنباطه من بکاء الصدیقه فاطمه علیها السّلام.

قصه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه علیها السّلام لیله زفافهما و إخبار أبیها عن ولاده الحسنین علیهما السّلام و قتل الحسین علیه السّلام غریبا عطشانا و بکاء فاطمه علیها السّلام.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله مع فاطمه علیها السّلام فی مسارّتها و ضحکها و بکاؤها و عله بکائها خبر موت أبیها و عله ضحکها أنها أول أهله لحوقا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

بکاء فاطمه علیها السّلام فی تزویجها من علی علیه السّلام و قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن علیا علیه السّلام خیر أهل بیتی.

مرور النبی صلّی اللّه علیه و آله ببیوتات الأنصار و استماعه بکاء النوائح علی قتلاهنّ و مجی ء فاطمه علیها السّلام و اجتماع النساء عند فاطمه علیها السّلام و مساعدتهنّ فی البکاء علی حمزه.

بکاء فاطمه علیها السّلام قبل خطبتها فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله و بکاء القوم لبکائها و أنینها.

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن حال فاطمه علیها السّلام بعده محزونه مکروبه باکیه ....

بکاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لقتل الحسین علیه السّلام و لعن قاتله و سالبه و بکاء فاطمه علیها السّلام لبکائه.

إتیان فاطمه علیها السّلام بین الیومین و الثلاثه عند قبور الشهداء و بکاؤها و دعاؤها عندهم.

قدوم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام لیله عرسها و بکاء فاطمه علیها السّلام و قول أبیها لها: إن علیا علیه السّلام أقدم القوم إسلاما و أعظمهم حلما و أحسنهم خلقا

و أعلمهم باللّه علما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:353

بکاء فاطمه علیها السّلام فی استشاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی تزویجها من علی علیه السّلام و قوله صلّی اللّه علیه و آله: إن هذا بأمر اللّه تعالی و إذنه لی من السماء.

کلمه الشیخ الشوشتری فی انشقاق البحار حین بکاء فاطمه علیها السّلام و شهیقها.

بکاء فاطمه علیها السّلام عند مرض موت أبیها و تسلّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بقوله: منا خاتم النبیین ....

مسارّه النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام و إخباره عن ظهور ضغائن القوم و غصب حق فاطمه علیها السّلام، بکاؤها و إبشاره بأن فاطمه علیها السّلام أول أهل بیته لحوقا و بأنه سیده نساء أهل الجنه.

مجی ء فاطمه علیها السّلام فی مرض موت النبی صلّی اللّه علیه و آله و بکاؤها و نهی أبیها عن البکاء.

کلمه المنجد فی رثاء فاطمه علیها السّلام أباها بأبیات مع الحنین و البکاء.

نهی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بعد موته عن النداء بالویل و إقامه النائحه علیه.

بکاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حین نزول آیه: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ. لَها سَبْعَهُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ» «1»، بکاء أصحابه و بکاء فاطمه علیها السّلام لبکاء أبیها.

بکاء فاطمه علیها السّلام عند خطبتها حیاء و لفراق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قوله لها: إن تزویجک بأمر من السماء.

بکاء فاطمه علیها السّلام لقتل الحسین علیه السّلام و إخبار أبیها بأن الأئمه علیهم السّلام من ولد الحسین علیه السّلام و سکون نفسها و طیبها.

بکاء فاطمه علیها السّلام لتنقیص عائشه أمها و غضب رسول

اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعائشه.

بکاء فاطمه علیها السّلام علی أبیها و تعزّیها جبرئیل و إخبارها بالحوادث بعدها.

شعر العبدی فی بکاء فاطمه علیها السّلام من تعییر النساء.

______________________________

(1). سوره الحجر: الآیتین 43، 44.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:354

حدیث ورقه بن عبد اللّه عن فضه فی حدیث طویل فیه بکاء فاطمه علیها السّلام و تجدید حزنها و بکاؤها کل یوم.

رؤیا علی بن موسی الرضا علیه السّلام السید إسماعیل الحمیری و أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله للرضا علیه السّلام بالسلام علی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و علی شاعرنا و مادحنا السید إسماعیل الحمیری و أمره بإنشاد قصیدته المعروفه، أوله: لأم عمرو باللوی مربع ....

کلمه فاطمه علیها السّلام بعد دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بکاؤها و ندبتها علیه.

کلام فاطمه علیها السّلام مع أبیها و بکاؤها و حزنها لفراق أبیها صلّی اللّه علیه و آله.

هبوط جبرئیل من عند اللّه و تخییر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بموت الحسین علیه السّلام أو إبراهیم ابنه و اختیار النبی صلّی اللّه علیه و آله موت ابنه إبراهیم علی الحسین علیه السّلام.

نداء فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: وا سوأه صباحاه.

رؤیا فاطمه علیها السّلام علیا علیه السّلام فی حربه مع الجنّ و بکاؤها، کشف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن بصر فاطمه علیها السّلام و رؤیتها حرب علی علیه السّلام مع الشیاطین و الجن.

رؤیا بعض الصالحین فاطمه علیها السّلام فی منامه باکیه بالثیاب السواد فی أشدّ العزاء و بیدها قمیص الحسین علیه السّلام.

کلام فاطمه علیها السّلام بعد دفن رسول اللّه صلّی

اللّه علیه و آله لأنس و بکاء و نداؤها: یا أبتاه ....

بکاء فاطمه علیها السّلام و علی علیه السّلام لأنین طفلیهما باللیل و کلام جبرئیل: إن بکاء أطفال الشیعه لا إله إلا اللّه و الاستغفار ....

بکاء فاطمه علیها السّلام لبکاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لمصائب فاطمه علیها السّلام بعده.

مجی ء أهل المدینه و کلامهم فی ترک بکاء فاطمه علیها السّلام لیلا أو نهارا، خروجها إلی البقیع باکیه بین القبور.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:355

بکاء فاطمه علیها السّلام عند رؤیه قمیص رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، بکاؤها تحت ظلّ شجره و بعدها فی بیت الأحزان.

بکاء فاطمه علیها السّلام عند رؤیه زائر الحسین علیه السّلام و دعاؤها لهم بکل خیر و استجابه دعائها.

بکاء فاطمه علیها السّلام لمکابده الطحین و شغل البیت و سؤالها عن أبیها جاریه لمساعده الطحن.

بکاء فاطمه علیها السّلام بعد الهجوم و أنینها و قولها: وا محمداه، وا حبیباه، و أباه، وا أبا القاسماه ....

دخول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و بکاؤها و کلام أبیها لها ....

توصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام و دعاؤها فیهما و علیهما بالبرکه.

قصیده السید الرضی فی مقتل الحسین علیه السّلام، أوله: کربلا لا زلت کربا و بلا.

إن فاطمه علیها السّلام بعد وفاه أمها خدیجه دائمه البکاء.

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن السماوات و الأرضین و عرش اللّه و ما حوله من الملائکه باکیه ببکاء فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:356

1
المتن

قال أبو عبد اللّه الصادق علیه السّلام: البکّاءون خمسه: آدم و یعقوب و یوسف و فاطمه

بنت محمد علیها السّلام و علی بن الحسین علیهم السّلام.

فأما آدم، فبکی علی الجنه حتی صار فی خدّیه أمثال الأودیه.

و أما یعقوب، فبکی علی یوسف حتی ذهب بصره و حتی قیل له: «تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّی تَکُونَ حَرَضاً أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهالِکِینَ». «1»

و أما یوسف، فبکی علی یعقوب حتی تأذّی به أهل السجن فقالوا له: إما أن تبکی باللیل و تسکت بالنهار، و إما أن تبکی بالنهار و تسکت باللیل. فصالحهم علی واحده منهما.

و أما فاطمه علیها السّلام، فبکت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی تأذّی به أهل المدینه فقالوا لها:

قد آذیتنا بکثره بکائک. فکانت تخرج إلی مقابر الشهداء، فتبکی حتی تقضی حاجتها ثم تنصرف.

______________________________

(1). سوره یوسف: الآیه 85.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:357

و أما علی بن الحسین علیه السّلام، فبکی علی الحسین علیه السّلام عشرین سنه أو أربعین سنه، ما وضع بین یدیه طعام إلا بکی، حتی قال له مولی له: جعلت فداک یا ابن رسول اللّه! إنی أخاف علیک أن تکون من الهالکین. قال: «إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ». «1» إنی لم أذکر مصرع بنی فاطمه إلا خنقتنی لذلک عبره.

المصادر:

1. الخصال للصدوق: ج 1 ص 302 ح 15.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 155 ح 1، عن الخصال.

3. الأمالی للصدوق: ص 140 المجلس 29 ح 5، بتفاوت یسیر.

4. بحار الأنوار: ج 11 ص 204 ح 2، عن علل الشرائع.

5. علل الشرائع: ص 167.

6. بحار الأنوار: ج 12 ص 264 ح 27، عن الخصال.

7. بحار الأنوار: ج 12 ص 311 ح 126، عن تفسیر العیاشی.

8. تفسیر العیاشی: ج 2

ص 188 ح 20.

9. بحار الأنوار: ج 79 ص 86 ح 33، عن الخصال.

10. بحار الأنوار: ج 46 ص 109، عن الخصال.

11. الأنوار النعمانیه: ج 2 ص 242.

12. الاکتفاء: ص 275 ح 117.

13. حلیه الأبرار: ج 2 ص 72.

14. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 243.

15. منتهی الآمال: ج 1 ص 99.

16. تفسیر نور الثقلین: ج 2 ص 452 ح 152.

17. إرشاد القلوب: ص 95.

18. المنتخب للطریحی: ص 95.

19. عوالم العلوم: ج 18 ص 156 ح 1.

20. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 293.

21. روضه الواعظین: ج 1 ص 170.

22. روضه الواعظین: ج 2 ص 450.

23. قصص الأنبیاء للجزائری: ص 47.

______________________________

(1). سوره یوسف: الآیه 86.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:358

24. قصص الأنبیاء للجزائری: ص 175.

25. تذکره المصائب: ص 20.

26. منهاج البراعه: ج 13 ص 16.

27. أنوار الولاء: ص 121.

28. ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام للعقیلی: ص 166.

الأسانید:

1. فی الخصال: ابن الولید، عن الصفّار، عن ابن معروف، عن محمد بن سهیل البحرانی، یرفعه إلی أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی الأمالی للصدوق: الحسین بن أحمد بن إدریس، عن أبیه، عن ابن عیسی، عن ابن معروف.

3. فی تفسیر العیاشی: عن محمد بن سهل البحرانی، عن بعض أصحابنا، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2
المتن

قال ابن شهرآشوب: و رأس البکّائین ثمانیه: آدم و نوح و یعقوب و یوسف و شعیب و داود و فاطمه و زین العابدین علیهما السّلام.

قال الصادق علیه السّلام: أما فاطمه علیها السّلام، فبکت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی تأذّی أهل المدینه فقالوا لها: قد آذیتنا بکثره بکائک، إما أن تبکی بالنهار. فکانت تخرج إلی مقابر الشهداء فتبکی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 35 ح 39، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 322.

3. لبّ عین البکاء (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

4. المنتخب للطریحی: ص 186، شطرا من ذیله.

5. حبیب السیر: ج 1 ص 150.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:359

6. منهاج البراعه: ج 13 ص 26، بتفاوت فیه.

7. ظلامات الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 178.

8. ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام للعقیلی: ص 167.

9. الزهراء علیها السّلام فی السنه و التاریخ و الأدب: ص 388، بتفاوت فیه.

10. الصوارم الحاسمه، علی ما فی الزهراء علیها السّلام.

3
المتن

عن عائشه، قالت: أقبلت فاطمه علیها السّلام تمشی کأن مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال:

مرحبا بابنتی. ثم أجلسها عن یمینه أو عن شماله، ثم أسرّ إلیها حدیثا فبکت. قلت:

استخصّک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بحدیثه ثم تبکین؟ ثم أسرّ إلیها فضحکت، فقلت: ما رأیت فرحا أقرب من حزن! فسألتها عما قال، فقالت: ما کنت لأفشی سرّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

حتی قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، سألتها فقالت: أسرّ إلیّ فقال: إن جبرئیل کان یعارضنی بالقرآن فی کل عام مره و إنه عارضنی به العام مرتین، و لا أراه إلا قد حضر أجلی، و إنک أول أهل بیتی لحوقا بی و نعم السلف أنا لک. فبکیت لذلک، فقال: أ لا ترضین أن تکونی سیده نساء هذه الأمه و نساء العالمین؟ قالت: فضحکت لذلک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 51 ح 48، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 453.

3. مصابیح السنه: ج 4 ص 184 ح 4798، بتغییر فیه.

4. مسانید أبی یحیی: ص 78 ص 21.

5. لطائف المعارف: ص 207، باختصار فیه.

6. تاریخ الإسلام للذهبی: ص 546.

7. جامع المسانید و السنن: ج 35 ص 14 ح 905.

8. جامع المسانید و السنن: ج 35 ص 15 ح 906.

9. صحابه الرسول صلّی اللّه علیه و آله فی الکتاب و السنه: ص 173 ح 618.

10. صحیح البخاری، علی ما فی صحابه الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:360

11. صحیح مسلم، علی ما فی صحابه الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

12. المعجم الکبیر: ج 11 ص 330 ح 11907.

13. حیاه الصحابه:

ج 2 ص 266، بتفاوت فیه، عن طبقات ابن سعد.

14. حیاه الصحابه: ج 2 ص 267، بتفاوت فیه.

15. طبقات ابن سعد: ج 2 ص 39، علی ما فی حیاه الصحابه.

16. المنتظم: ج 4 ص 35.

17. المنتظم: ج 6 ص 77.

18. مسند أحمد: ج 6 ص 77.

19. مسند أحمد: ج 6 ص 240.

20. الرصف: ج 2 ص 294.

21. زاد المسلم: ج 2 ص 397.

22. جامع المسانید و السنن: ج 37 ص 173.

23. ریاض الصالحین: ص 223 ح 677.

24. بحار الأنوار: ج 43 ص 180 ح 16.

25. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 361، 362.

26. بحار الأنوار: ج 35 ص 230، عن صحیح البخاری.

27. صحیح مسلم: ج 7 ص 142، علی ما فی الإحقاق.

28. إحقاق الحق: ج 19 ص 23.

29. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 120، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

30. الریاض المستطابه: ص 284، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

31. إحقاق الحق: ج 9 ص 35.

32. أشعه اللمعات: ج 4 ص 693، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

33. وسیله النجاه: ص 228، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

34. مرآه المؤمنین: ص 190، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

35. کنز العمال: ج 16 ص 281، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

36. قصص الأنبیاء: ج 2 ص 377، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

37. تاریخ مدینه دمشق (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

38. الرصف: ص 281، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

39. أشعه اللمعات: ج 4 ص 714، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

40. تفریح الأحباب: ص 408، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

41. إحقاق الحق: ج 19 ص 172، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:361

42. تاریخ ابن الوردی: ص 181،

علی ما فی الإحقاق، باختصار.

43. جواهر السیره النبویه: ص 24، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

44. القصه الکبیره: ص 355، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

45. أشعه اللمعات: ج 4 ص 625، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

46. مرقاه المفاتیح: ج 11 ص 249، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

47. حیاه الصحابه: ج 2 ص 314، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

48. المطالب العالیه: ج 4 ص 69، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

49. إحقاق الحق: ج 10 ص 439، بتفاوت فیه.

50. صحیح الترمذی: ج 13 ص 249، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

51. جامع الأصول: ج 10 ص 86، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

52. الطبقات الکبری: ج 2 ص 247، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

53. صحیح البخاری: ج 6 ص 21، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

54. الأدب المفرد: ص 244، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

55. مسند أحمد: ج 6 ص 77، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

56. ذخائر العقبی: ص 4.

57. الجمع بین رجال الصحیحین: ج 1 ص 611، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

58. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 95، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

59. عمده القاری: ج 18 ص 63.

60. إرشاد الساری: ج 6 ص 555.

61. الثغور الباسمه: ص 13.

62. صحیح البخاری، علی ما فی البحار.

63. بحار الأنوار: ج 37 ص 67، عن العمده.

64. العمده: ص 200.

65. الأنس الجلیل: ص 192، علی ما فی الإحقاق.

66. ذخائر المواریث: ج 4 ص 226، علی ما فی الإحقاق.

67. مجمع بحار الأنوار: ج 2 ص 281، علی ما فی الإحقاق.

68. الإتحاف: ج 10 ص 396، علی ما فی الإحقاق.

69. الأنوار المحمدیه: ج 2 ص 281، علی ما

فی الإحقاق.

70. السیره النبویه: ج 3 ص 339، علی ما فی الإحقاق.

71. مشارق الأنوار: ص 75، علی ما فی الإحقاق.

72. أرجح المطالب: ص 255، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:362

73. شفاء الغرام: ج 2 ص 384، علی ما فی الإحقاق.

74. فتح الملک المعبود: ج 3 ص 23، علی ما فی الإحقاق.

75. فضل اللّه الصمد: ج 2 ص 401، علی ما فی الإحقاق.

76. نزل الأبرار: ص 85، بتفاوت یسیر.

77. وسیله المال: ص 88، علی ما فی الإحقاق.

78. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 97، علی ما فی الإحقاق.

79. محاضره الأوائل: ص 8، علی ما فی الإحقاق.

80. کنوز الحقائق: ص 203، علی ما فی الإحقاق.

81. الکوکب الدریه: ج 1 ص 21، علی ما فی الإحقاق.

82. الأنوار المحمدیه: ص 485، علی ما فی الإحقاق.

83. الفتح الکبیر: ج 1 ص 471، علی ما فی الإحقاق.

84. الروض الفائق: ص 327، علی ما فی الإحقاق.

85. مکاشفه القلوب: ص 266، علی ما فی الإحقاق.

86. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 591، علی ما فی الإحقاق.

87. البدء و التاریخ: ج 5 ص 61، علی ما فی الإحقاق.

88. إمتاع الأسماع: ص 547، علی ما فی الإحقاق.

89. الاعتقاد علی مذهب السلف: ص 152، علی ما فی الإحقاق.

90. إحقاق الحق: ج 10 ص 26.

91. مسند الطیالسی: ص 196، علی ما فی الإحقاق.

92. الطبقات الکبری: ج 8 ص 26، علی ما فی الإحقاق.

93. الخصائص: ص 34، علی ما فی الإحقاق.

94. الاستیعاب: ج 2 ص 750، علی ما فی الإحقاق.

95. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 750، علی ما فی الإحقاق.

96. مصابیح السنه: ج 2 ص 39، علی ما فی الإحقاق.

97. أسد

الغابه: ج 5 ص 522، علی ما فی الإحقاق.

98. إحقاق الحق: ج 25 ص 38.

99. الإمام المهاجر: ص 164، علی ما فی الإحقاق.

100. إتحاف السائل: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

101. حیاه فاطمه علیها السّلام للشلبی: ص 306، علی ما فی الإحقاق.

102. فضائل الصحابه: ص 77، علی ما فی الإحقاق.

103. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 254، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:363

104. المعجم الکبیر: ج 22 ص 417، علی ما فی الإحقاق.

105. الإمام علی علیه السّلام للشلبی: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

106. خصائص النسائی: ص 73، علی ما فی الإحقاق.

107. تهذیب خصائص النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 98، علی ما فی الإحقاق.

108. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

109. مسند علی علیه السّلام للسیوطی: ج 1 ص 184، علی ما فی الإحقاق.

110. جامع الأحادیث المدنیان: ج 6 ص 172، علی ما فی الإحقاق.

111. المعجم الکبیر: ج 22 ص 421، علی ما فی الإحقاق.

112. آل محمد علیهم السّلام: ص 155، علی ما فی الإحقاق.

113. تحفه الأحوذی: ج 10 ص 394، علی ما فی الإحقاق.

114. تهذیب خصائص النسائی: ص 74، علی ما فی الإحقاق.

115. تهذیب خصائص الإمام علی علیه السّلام: ص 98.

116. غایه الوسائل: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

117. أحسن القصص: ج 5 ص 56، علی ما فی الإحقاق.

118. الجمع بین الصحیحین: ص 130، علی ما فی الإحقاق.

119. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 119، علی ما فی الإحقاق.

120. المجالسه: ص 209، علی ما فی الإحقاق.

121. توضیح الدلائل: ص 328.

122. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 433.

123. إتحاف السائل: ص 80، علی ما فی الإحقاق.

124.

دلائل النبوه: ج 6 ص 364، علی ما فی الإحقاق.

125. الحدائق: ج 1 ص 434، علی ما فی الإحقاق.

126. التبیین: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

127. تهذیب الکمال: ج 22 ص 743، علی ما فی الإحقاق.

128. إتحاف السائل: ص 44.

129. إحقاق الحق: ج 25 ص 481.

130. دلائل النبوه: ج 7 ص 164، علی ما فی الإحقاق.

131. معجم کرامات الصحابه: ص 128، علی ما فی الإحقاق.

132. تاریخ الإسلام: ج 1 ص 547، علی ما فی الإحقاق.

133. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

134. المعجم الکبیر: ج 22 ص 420، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:364

135. تحفه الأشراف: ج 12 ص 471، علی ما فی الإحقاق.

136. الإحسان: ج 9 ص 52، علی ما فی الإحقاق.

137. العلم و العلماء: ص 238، علی ما فی الإحقاق.

138. الأنوار اللمعه: ص 170، علی ما فی الإحقاق.

139. تهذیب الکمال: ج 2 ص 145، علی ما فی الإحقاق.

140. المعجم الکبیر: ج 11 ص 330، علی ما فی الإحقاق.

141. دلائل النبوه: ج 7 ص 167، علی ما فی الإحقاق.

142. جامع الأحادیث: ج 8 ص 492، علی ما فی الإحقاق.

143. إحقاق الحق: ج 25 ص 493، علی ما فی الإحقاق.

144. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین: ص 31، علی ما فی الإحقاق.

145. المطالب العالیه: ج 4 ص 69، علی ما فی الإحقاق.

146. تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 88، علی ما فی الإحقاق.

147. سیدات نساء أهل الجنه: ص 140، علی ما فی الإحقاق.

148. تحفه الأشراف: ج 12 ص 348، علی ما فی الإحقاق.

149. نظم الدرر: ص 52، علی ما فی الإحقاق.

150. الرحیق المختوم: ص 43، علی

ما فی الإحقاق.

151. سیدات نساء أهل الجنه: ص 164، علی ما فی الإحقاق.

152. سیدات نساء أهل الجنه: ص 147، علی ما فی الإحقاق.

153. إحقاق الحق: ج 33 ص 287، علی ما فی الإحقاق.

154. تهذیب الکمال: ج 26 ص 39، علی ما فی الإحقاق.

155. تهذیب الکمال: ج 35 ص 249، علی ما فی الإحقاق.

156. تهذیب خصائص الإمام علی علیه السّلام: ص 99، علی ما فی الإحقاق.

157. معارج القبول: ج 2 ص 484، علی ما فی الإحقاق.

158. إحقاق الحق: ج 33 ص 295، علی ما فی الإحقاق.

159. الإصابه: ج 3 ص 367، علی ما فی الإحقاق.

160. مسند أبی یعلی: ج 12 ص 111، علی ما فی الإحقاق.

161. تفسیر القرآن الکریم: ج 2 ص 865، علی ما فی الإحقاق.

162. تاریخ مدینه دمشق: ج 25 ص 253، علی ما فی الإحقاق.

163. المنتظم: ج 4 ص 35، علی ما فی الإحقاق.

164. مائه أوائل من النساء: ص 156، علی ما فی الإحقاق.

165. عقیده الشیعه: ص 30، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:365

166. إظهار الحق: ج 2 ص 154، علی ما فی الإحقاق.

167. أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 79، علی ما فی الإحقاق.

168. طبائع النساء: ص 178، علی ما فی الإحقاق.

169. شیوعات الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 52، علی ما فی الإحقاق.

170. أخبار النساء: ص 138، علی ما فی الإحقاق.

171. أخبار النساء: ص 182، علی ما فی الإحقاق.

172. إحقاق الحق: ج 33 ص 388.

173. العبقریات: ج 2 ص 332، علی ما فی الإحقاق.

174. ینابیع الموده: ص 54.

175. ذخائر العقبی: ص 39.

176. شرح الأخبار: ج 3 ص 23 ح 958.

177. الأمالی للصدوق: ص

595 ح 2 المجلس 87.

178. تذکره الخواص: ص 309.

179. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 229.

180. روضه الواعظین: ج 1 ص 150.

181. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 137.

182. کنز العمال: ج 7 ص 111، بتفاوت فیه.

183. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 157.

184. صحیح الترمذی: ج 2 ص 319.

185. تحفه الأشراف: ج 12 ص 471.

الأسانید:

1. فی مسانید أبی یحیی: حدثنا سلیمان بن أحمد، حدثنا علی بن عبد العزیز، حدثنا أبو نعیم، حدثنا زکریا بن أبی زائد، عن فراس، عن الشعبی، عن مسروق، عن عائشه ....

2. فی جامع المسانید: حدثنا یزید، قال: أخبرنا إبراهیم بن سعد، قال: حدثنی أبی، عن عروه بن زبیر، عن عائشه ....

3. فی المعجم الکبیر: حدثنا أحمد بن یحیی الحلوانی، حدثنا سعید بن سلیمان، عن عباد بن العوام، عن هلال بن خباب، عن عکرمه، عن ابن عباس.

4. فی صحیح مسلم، قال: حدثنا فضیل بن حسین، حدثنا أبو عوانه، عن فراس، عن عامر، عن مسروق، عن عائشه، قالت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:366

4
المتن

عن أبی أیوب الأنصاری، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مرض مرضه، فأتته فاطمه علیها السّلام تعوده و هو ناقه من مرضه. فلما رأت ما برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من الجهد و الضعف، خنقتها العبره حتی جرت دمعتها علی خدها. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله لها: یا فاطمه! إن اللّه جل ذکره اطلع إلی الأرض اطلاعه فاختار منها بعلک، فأوحی إلیّ فأنکحتکه. أ ما علمت یا فاطمه أن لکرامه اللّه إیاک زوّجک أقدمهم سلما و أعظمهم حلما و أکثرهم علما.

قال: فسرّت بذلک فاطمه علیها السّلام و استبشرت بما قال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأراد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یزیدها مزید الخیر کله من الذی قسّمه اللّه له و لمحمد و آل محمد علیهم السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 97 ح 8، عن الخصال.

2. شرح الأخبار: ج 1 ص 122 ح 51، بزیاده فیه.

3. إحقاق الحق: ج 4 ص 107، بتفاوت فیه.

4. ذخائر العقبی: ص 135.

5. مجمع الزوائد: ج 8 ص 253.

6. جواهر العقدین: ص 436، علی ما فی الإحقاق.

7. ذیل اللالی: ص 65، علی ما فی الإحقاق.

8. مفتاح النجا (مخطوط): ص 18، علی ما فی الإحقاق.

9. إحقاق الحق: ج 15 ص 157، بتفاوت.

10. أرجح المطالب: علی ما فی الإحقاق.

11. أرجح المطالب: علی ما فی الإحقاق.

12. المناقب لابن المغازلی: ص 112، علی ما فی الإحقاق.

13. ینابیع الموده: ص 80.

14. مناقب علی علیه السّلام: ص 31، علی ما فی الإحقاق.

15. إحقاق الحق: ج 15 ص 394.

16. ترجمه الإمام علی علیه السّلام من تاریخ دمشق: ج 1 ص 239، علی

ما فی الإحقاق.

17. ینابیع الموده: ص 223، بتفاوت فیه.

18. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 154.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:367

19. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 213.

20. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 168.

21. شرح الأخبار: ج 2 ص 211 ح 2543.

22. شرح الأخبار: ج 2 ص 509 ح 900.

23. الخصال: ص 412 ح 16.

24. کشف الیقین: ص 117.

25. کشف الیقین: ص 268.

26. إرشاد القلوب: ص 419.

27. مصادر نهج البلاغه: ج 1 ص 127 ح 13.

28. أرجح المطالب: ص 26.

الأسانید:

1. فی الخصال: الطالقانی، عن الحسن بن علی، عن عمرو بن المختار، عن یحیی الحمّانی، عن قیس بن الربیع، عن الأعمش، عن عبایه بن ربعی، عن أبی أیوب الأنصاری، قال.

2. فی المناقب لابن المغازلی: أخبرنی محمد بن أحمد إذنا أن أبا الفتح حدّثهم، قال:

قرأ علیّ أبی محمد بن جعفر، نا محمد بن عبد اللّه، نا محمد بن مرزوق، نا حسین الأشقر، عن قیس، عن الأعمش، عن عبایه بن ربعی، عن أبی أیوب الأنصاری.

3. فی ینابیع الموده: روی موفق بن أحمد بسنده، عن أبی أیوب الأنصاری.

4. فی الأمالی للطوسی: أخبرنا أبو علی الحسن بن محمد الطوسی، قال: أخبرنا الوالد أبو جعفر الطوسی، قال: حدثنا محمد بن محمد، قال: حدثنا إسماعیل بن یحیی، قال: حدثنا أبو جعفر محمد بن جریر الطبری، قال: حدثنا محمد بن إسماعیل، قال:

حدثنی عبد السلام بن صالح، قال: حدثنا الحسین بن الحسن، قال: حدثنا قیس بن الربیع، عن الأعمش، عن عبایه، عن أبی أیوب الأنصاری، قال.

5. فی مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا محمد بن منصور المرادی و خضر بن أبان

و أحمد بن حازم، قالوا: حدثنا یحیی بن عبد الحمید الحمّانی، عن قیس بن الربیع، عن الأعمش، عن عبایه، عن أبی أیوب.

6. فی المناقب للخوارزمی: أخبرنی شهردار، أخبرنا عبدوس، حدثنا أبو طالب، حدثنا ابن مردویه، حدثنا أحمد بن محمد، حدثنا عمران بن عبد الرحیم، حدثنا أبو الصلت، حدثنا حسین بن حسن، حدثنا قیس، عن الأعمش، عن عبایه، عن أبی أیوب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:368

5
المتن

عن أنس بن مالک: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله لما ثقل، ضمّته فاطمه علیها السّلام إلی صدرها و قالت: وا کرباه لکربک یا أبتاه! فقال صلّی اللّه علیه و آله: لا کرب علی أبیک بعد الیوم.

و عن ابن عباس، قال: لما نزلت: «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ» «1»، قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: نعیت إلیّ نفسی. قال: یقول: إنه مقبوض فی تلک السنه.

و عن الواقدی فی أسناده، قال: بکت فاطمه عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال: یا بنیّه لا تبکی، و إذا متّ فقولی: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» «2»، فإن فیها من کل میت معوضه. قالت: و منک رسول اللّه؟ قال: نعم و منّی.

قال: و بکت أم أیمن، فقیل لها: لا تبکی، فإنما خیّر فاختار ما عند ربه. قالت: إنما أبکی انقطاع خبر السماء عنّا.

و عن الکلبی، عن أبی صالح: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لما اشتدّ به وجعه الذی توفّی فیه، جعلت فاطمه علیها السّلام تبکی و تقول: بأبی أنت و أمی، أنت و اللّه کما قال القائل:

و أبیض یستسقی الغمام بوجهه ثمال الیتامی عصمه للأرامل فأفاق صلّی اللّه علیه و آله فقال: هذا قول

عمی أبی طالب، و قرأ: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ». «3»

المصادر:

1. زهول العقول بوفاه الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 169.

______________________________

(1). سوره الفتح: الآیه 1.

(2). سوره البقره: الآیه 156.

(3). سوره آل عمران: الآیه 144.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:369

2. زهول العقول بوفاه الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 134، بتفاوت فیه.

3. الثقات لابن حبّان: ج 2 ص 163، بتفاوت فیه.

4. تفسیر البرهان: ج 4 ص 490 ح 3، عن تأویل الآیات.

5. تأویل الآیات: ج 2 ص 832.

6. اللوامع النورانیه: ص 526، شطرا من صدره، بزیاده فیه.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: عن محمد بن العباس، عن أحمد بن محمد، عن أحمد بن إبراهیم، عن الحسن بن أبی عبد اللّه، عن جعفر بن سلام، عن أبی حمزه الثمالی، عن أبی جعفر علیه السّلام، عن جابر، قال.

6
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ... کانت تزور قبر حمزه، ترمّه و تصلحه و قد تعلّمته بحجر.

و روی رزین عنه: إن فاطمه علیها السّلام کانت تزور قبور الشهداء هناک و تدعو تبکی حتی ماتت.

و روی الحاکم، عن علی علیه السّلام: إن فاطمه علیها السّلام کانت تزور قبر عمّها حمزه کل جمعه فتصلّی و تبکی عنده.

المصادر:

1. وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ج 3 ص 932.

2. المحجّه البیضاء: ح 8 ص 289، باختصار فیه.

3. کتاب رأب الصدع: ج 2 ص 822، بتفاوت فیه.

4. السنن الکبری للبیهقی: ج 4 ص 78، بتفاوت فیه.

5. التمهید لابن عبد البر: ج 3 ص 233، بتفاوت فیه.

6. بحار الأنوار: ج 36 ص 352 ح 224، عن کفایه الأثر.

7. کفایه الأثر: ص 26، بتفاوت و زیاده فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:370

9. شفاء الغرام: ج 2 ص 350.

10. أهل البیت علیهم السّلام: ص 165.

11. الغدیر: ج 5 ص 169 ح 26.

12. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 257.

13. الطبقات الکبری: ج 3 ص 19.

14. عوالم العلوم: مجلد الغدیر ص 264، عن کفایه الأثر.

15. المنتظم: ج 3 ص 182.

16. تلخیص الحبیر: ج 5 ص 248.

17. عوالم العلوم: ج 11 ص 783 ح 7.

18. المستدرک علی الصحیحین: ج 1 ص 377.

19. دلائل النبوه: ج 3 ص 308.

الأسانید:

فی دلائل النبوه: أخبرنا أبو عبد اللّه و أبو سعید، قالا: أخبرنا محمد بن عبد اللّه، قال: الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 370 الأسانید: ..... ص : 370

حدثنا أبو بکر بن أبی الدنیا، قال: حدثنا علی بن شعیب، قال: حدثنا ابن أبو فدیک، قال:

أخبرنی سلیمان داود، عن أبیه، عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام.

7
المتن

عن ابن عباس: إن الملأ من قریش اجتمعوا فی الحجر فتعاقدوا باللات و العزی و مناه الثالثه الأخری و نائله و إساف، لو قد رأینا محمدا لقمنا إلیه قیام رجل واحد، فلم نفارقه حتی نقتله.

فأقبلت ابنته فاطمه علیها السّلام تبکی، حتی دخلت علی النبی صلّی اللّه علیه و آله فقالت: هذا الملأ من قومک قد تعاقدوا علیک لو قد رأوک قاموا إلیک فقتلوک، فلیس منهم رجل إلا عرف نصیبه من ذلک.

قال: یا بنیه، ائتنی بوضوء، ثم دخل المسجد. فلما رأوه قالوا: ها هو ذا، ها هو ذا.

فخفضوا أبصارهم و سقطت أذقانهم فی صدورهم، فلم یرفعوا إلیه بصرا و لم یقم إلیه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:371

منهم رجل. فأقبل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی قام علی رءوسهم، فأخذ قبضه من تراب و قال:

شاهت الوجوه، ثم حصهم. فما أصاب رجلا منهم من ذلک الحصی حصاه إلا قتل یوم بدر.

المصادر:

1. موارد الضمان: ج 5 ص 305 ح 1691.

2. المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم: ج 2 ص 379.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 290.

4. سیدات نساء أهل الجنه: ص 100، علی ما فی الإحقاق.

5. مسند أحمد: ج 1 ص 303.

الأسانید:

1. فی موارد الضمان: أخبرنا الحسن بن سفیان، حدثنا عبد الأعلی بن حمّاد النرسی، حدثنا مسلم بن خالد الزنجی، حدثنی ابن خیثم، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

2. فی المنتظم: أخبرنا ابن الحصین، قال: أخبرنا ابن المذهب، قال: أخبرنا أحمد بن جعفر، قال: حدثنا عبد اللّه بن أحمد بن حنبل، قال: حدثنی أبی، قال: أخبرنا عبد الرزاق، قال: حدثنا معمّر بن أبی خیثم، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

8
المتن

کلام صاحب الجواهر فی نوح النائحه بالباطل، قال:

الإجماع المحکی عن المنتهی، لکن للجمع بین ذلک و بین ما دلّ علی الجواز من السیره و النصوص المستفیضه المعتضده بالمحکی من فعل فاطمه علیها السّلام بل الفاطمیات فی کربلاء و غیرها ....

المصادر:

جواهر الکلام: ج 22 ص 54.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:372

9
المتن

قال المجلسی: وجدت فی بعض الکتب خبرا فی وفاتها و أحببت إیراده ....

الحدیث طویل جدا، و فیه ما نقلته فضّه من أحوال سیدتها فاطمه علیها السّلام و شده بکائها، علی ما أوردناه فی المجلد السابع عشر، الفصل السادس، الرقم 31، متنا و مصدرا و سندا.

10
المتن

عن ابن عباس: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه ابنته علیها السّلام و هی شاکیه فأقعدها، فغمی علیها فذرفت عیناه. فلما رآه زید بن حارثه یبکی، وضع یده علی رأسه ثم صاح. فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: مهلا یا زید، فإنه لا حظّ لصائح.

المصادر:

تلخیص المتشابه: ج 1 ص 519.

الأسانید:

فی التلخیص: أخبرنی أبو الخطاب بن محمد بن محمد بن مکرم، أنبأنا أبو بکر الأبهری، نا محمد بن حزیم الدمشقی، نا هشام بن عمّار، نا سعید بن یحیی، نا إسحاق، عن عباس بن عبد اللّه بن معبد، عن بعض أهله، عن ابن عباس.

11
المتن

عن أبی ثعلبه الخشنی یقول:

قدم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من غزاه له، فدخل المسجد فصلّی فیه رکعتین. ثم خرج فأتی فاطمه علیها السّلام، فبدأ بها قبل بیوت أزواجه. فاستقبله فاطمه علیها السّلام و جعلت تقبّل وجهه و عینیه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:373

تبکی، فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما یبکیک؟! قالت: أراک قد شحب لونک! فقال لها: یا فاطمه، إن اللّه عز و جل بعث أباک بأمر لم یبق علی ظهر الأرض بیت مدر و لا شعر إلا أدخله به عزا أو ذلا، یبلغ حیث بلغ اللیل.

المصادر:

1. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 30.

2. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 11 ص 17.

3. حلیه الأولیاء: ج 9 ص 123.

4. المعجم الکبیر: ص 225 ح 595.

5. إحقاق الحق: ج 25 ص 180.

6. اتحاف السائل: ص 84.

7. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 1، علی ما فی الإحقاق.

8. مجمع الزوائد: ج 9 ص 131، عن حلیه الأولیاء.

9. کنز العمال: ج 1 ص 77، عن المجمع.

10. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 166.

11. الاستیعاب: ج 2 ص 750، علی ما فی فاطمه علیها السّلام.

12. المستدرک علی الصحیحین: ج 1 ص 488، علی ما فی فاطمه علیها السّلام.

13. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 63، علی ما فی فاطمه علیها السّلام.

14. ذخائر العقبی: ص 37، علی ما فی فاطمه علیها السّلام.

15. الجامع الصغیر: ج 2 ص 294، علی ما فی فاطمه علیها السّلام.

16. وسیله المال: ص 79، علی ما فی فاطمه علیها السّلام.

17. ینابیع الموده: ص 198، علی ما فی فاطمه علیها السّلام.

18. تاریخ المدینه: ج 1 ص 331، علی

ما فی فاطمه علیها السّلام.

19. الفتح الکبیر: ج 2 ص 361، علی ما فی فاطمه علیها السّلام.

الأسانید:

1. فی حلیه الأولیاء: حدثنا علی بن محمد بن إسماعیل الطوسی، حدثنا محمد بن إسحاق بن خزیمه، حدثنا محمد بن أبان، حدثنا یونس بن الکبیر، عن أبی فروه یزید بن سنان، عن عروه بن رویم.

2. فی المعجم الکبیر: حدثنا طالب بن قروه، ثنا محمد بن عیسی، ثنا یحیی بن سعید، ثنا أبو فروه یزید بن سنان، عن عروه بن رویم، عن أبی ثعلبه الخشنی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:374

12
المتن

عن ابن عباس، قال: لما ماتت رقیه بنت رسول اللّه، قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: الحقی بسلفنا الخیر عثمان بن مظعون. قال: فبکت النساء، فجعل عمر یضربهنّ بسوطه. فأخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله بیده و قال: دعهنّ یا عمر، و قال: و إیاکنّ و نعیق الشیطان، فإنه مهما یکن من العین و القلب فمن اللّه و من الرحمه، و مهما یکن من الید و من اللسان فمن الشیطان.

قال: فبکت فاطمه علیها السّلام علی شفیر القبر، فجعل النبی صلّی اللّه علیه و آله یمسح الدموع عن عینیها بطرف ثوبه.

المصادر:

1. تاریخ المدینه المنوره: ج 1 ص 102.

2. مختصر إتحاف الساده: ج 3 ص 151.

3. بحار الأنوار: ج 6 ص 266 ح 113، من الکافی.

4. الکافی: ج 1 ص 66، بتفاوت یسیر.

5. بحار الأنوار: ج 22 ص 64 ح 24، عن الکافی.

6. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 467 ح 2482، بتفاوت فیه.

7. مسند أحمد: ج 1 ص 335.

8. کتاب التغازی: ص 22 ح 45.

9. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 273. «1»

10. الغدیر: ج 6 ص 159.

11. وسائل الشیعه: ج 2 ص 921.

12. إفحام الأعداء: ص 115.

13. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 131.

14. الطبقات: ج 8 ص 24.

15. تاریخ الإسلام: ص 359.

16. عوالم العلوم: ج 11 ص 179 ح 13.

______________________________

(1). فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: لما ماتت زینب، مکان رقیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:375

الأسانید:

1. فی تاریخ المدینه: حدثنا موسی بن إسماعیل، قال: حدثنا حمّاد بن سلمه، عن علی بن زید، عن یوسف بن مهران، عن ابن عباس.

2. فی التغازی: محمد بن علی الحسینی بأسناده، عن شعبه بن ثابت، عن أنس بن مالک.

13
المتن

فی الطبقات فی شهاده حمزه: قالت أسماء بنت عمیس:

فخرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دخل علی ابنته فاطمه علیها السّلام و هی تقول: وا عمّاه! فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: علی مثل جعفر فلتبک الباکیه. ثم قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: اصنعوا لآل جعفر طعاما فقد شغلوا عن أنفسهم الیوم.

المصادر:

1. الطبقات الکبری: ج 8 ص 282.

2. أنساب الأشراف: ج 1 ص 380 ح 808، بزیاده فیه.

3. جمل من أنساب الأشراف: ج 2 ص 298.

4. الاستیعاب: ج 1 ص 243.

14
المتن

قال البلاذری فی شجّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یوم أحد: ... قالوا: و رأت فاطمه علیها السّلام ما بوجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فاعتنقه و بکت و جعلت تسمح الدم عن وجهه. و أتی علی علیه السّلام بماء فجعلت تغسّل وجهه، و قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لن ینالوا منا مثلها أبدا.

فلم یرقأ الدم حتی أحرقت فاطمه علیها السّلام قطعه حصیر، و أخذت رمادها فألصقته بالجرح، و روی أنه دووی بصوفه محرقه، و یقال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تداوی بعظم بال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:376

المصادر:

1. أنساب الأشراف: ج 1 ص 324 ح 702.

2. الکامل فی التاریخ: ج 2 ص 109، بتفاوت یسیر.

15
المتن

قال النمازی فی ماده «بکی» فی بکاء فاطمه علیها السّلام: بکاؤها علیها السّلام علی أختها رقیه فی البحار:

ج 6 ص 266.

بکاؤها علیها السّلام علی أمیر المؤمنین علیه السّلام حین سمعت عن النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه یقتل مظلوما فی البحار: ج 36 ص 265.

بکاؤها علیها السّلام حین سمعت من عائشه تنقیص أمها خدیجه و غضب الرسول صلّی اللّه علیه و آله فی البحار: ج 16 ص 3.

المصادر:

مستدرک السفینه: ج 1 ص 358.

16
المتن

قال القمی فی سبب نزول قوله تعالی: «إِنَّمَا النَّجْوی مِنَ الشَّیْطانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا» «1»:

إن فاطمه علیها السّلام رأت فی منامها أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله همّ أن یخرج هو و فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام من المدینه. فخرجوا حتی جاوزوا من حیطان المدینه فتعرض لهم طریقا، فأخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات الیمین حتی انتهی بهم إلی موضع فیه نخل و ماء.

فاشتری رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شاه کبراء- و هی التی فی إحدی أذنیه نقط بیض- فأمر

______________________________

(1). سوره المجادله: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:377

بذبحها، فلما أکلوا ماتوا فی مکانهم. فانتبهت فاطمه علیها السّلام باکیه ذعره فلم تخبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بذلک.

فلما أصبحت، جاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بحمار فأرکب علیه فاطمه علیها السّلام، و أمر أن یخرج أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام من المدینه کما رأت فاطمه علیها السّلام فی نومها. فلما خرجوا من حیطان المدینه عرض له طریقان، فأخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات الیمین- کما رأت فاطمه علیها السّلام- حتی انتهوا إلی موضع فیه نخل ماء، فاشتری رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شاه کما رأت فاطمه علیها السّلام. فأمر بذبحها فذبحت و شوّیت.

فلما أرادوا أکلها، قامت فاطمه علیها السّلام و تنحّت ناحیه منهم تبکی مخافه أن یموتوا.

فطلبها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی وقع علیها و هی تبکی، فقال: ما شأنک یا بنیّه؟! قالت: یا رسول اللّه، إنی رأیت البارحه کذا و کذا

فی نومی، و قد فعلت أنت کما رأیته. فتنحّیت عنکم فلا أراکم تموتون ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 90 ح 14، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 355.

3. بحار الأنوار: ج 58 ص 87 ح 53، عن تفسیر القمی.

4. تفسیر البرهان: ج 4 ص 304، عن تفسیر القمی.

5. دار السلام للنوری: ج 1 ص 63.

الأسانید:

فی تفسیر القمی، قال: حدثنی أبی، عن محمد بن أبی عمیر، عن أبی بصیر. عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

17
المتن

فی أخبار فاطمه علیها السّلام: عن أبی علی الصولی: قال عبد اللّه بن الحسن:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:378

دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام، فقدّمت إلیه کسره یابسه من خبز شعیر. فأفطر علیها ثم قال: یا بنیه، هذا أول خبز أکل أبوک منذ ثلاثه أیام. فجعلت فاطمه علیها السّلام تبکی و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یمسح وجهها بیده.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 40 ح 41، عن المناقب لابن شهرآشوب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 333.

3. أخبار فاطمه علیها السّلام، علی ما فی المناقب.

18
المتن

عن زراره، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا أراد السفر ...، إلی قوله:

فلما قدم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، دخل المسجد فتوجّه نحو بیت فاطمه علیها السّلام کما کان یصنع.

فقامت فرحه إلی أبیها صبابه و شوقا إلیه، فنظر فإذا فی یدها سواران من فضه و إذا علی بابها ستر، فقعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حیث ینظر إلیها. فبکت فاطمه علیها السّلام و حزنت و قالت: ما صنع بی قبلها!

فدعت ابنیها فنزعت الستر من بابها و خلعت السوارین من یدیها، ثم دفعت السوارین إلی أحدها و الستر إلی الآخر، ثم قالت لهما: انطلقا إلی أبی فاقرآه السلام و قولا له: ما أحدثنا بعدک غیر هذا، فما شأنک به ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 83 ح 6.

2. مکارم الأخلاق: ص 94.

19
المتن

عن ابن عباس، قال: کانت فاطمه تذکر لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی أن قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:379

ثم صرخ بفاطمه علیها السّلام فأقبلت، فلما رأت علیا علیه السّلام جالسا إلی جنب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حصرت و بکت. فأشفق النبی صلّی اللّه علیه و آله أن یکون بکاؤها لأن علیا علیه السّلام لا مال له، فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما یبکیک؟ فو اللّه ما ألوتک و نفسی فقد أصبت لک خیر أهلی؛ و أیم الذی نفسی بیده، لقد زوّجتکه سیدا فی الدنیا و إنه فی الآخره لمن الصالحین. فلان منها و أمکنته من کفّها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 120 ح 30، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 350.

3. إحقاق الحق: ج 15 ص 651.

4. المناقب للخوارزمی: ص 338، بتفاوت فیه.

5. إحقاق الحق: ج 25 ص 380.

6. المعجم الکبیر: ج 22 ص 410.

7. شرح الأخبار: ج 2 ص 355 ح 713.

8. مجمع الزوائد: ج 9 ص 207.

9. المعجم الکبیر: ج 24 ص 134.

10. النهایه فی غریب الحدیث: ج 1 ص 395.

11. کفایه الطالب: ص 305.

الأسانید:

فی المناقب للخوارزمی: أنبأنی الحسن بن أحمد، أخبرنی محمود بن إسماعیل، أخبرنی أحمد بن محمود، أخبرنی سلیمان بن أحمد، حدثنی إسحاق بن إبراهیم، عن عبد الرزاق، عن یحیی بن العلاء، عن عمّه شعیب، عن حنظله، عن أبیه، عن جده، عن ابن عباس.

20
المتن

قال الإربلی: و نقلت من کتاب الذریه الطاهره ...: خطب أبو بکر و عمر إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فأبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال عمر: أنت لها یا علی. فقال: ما لی من شی ء إلا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:380

درعی أرهنها. فزوّجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام. فلما بلغ ذلک فاطمه علیها السّلام بکت، قال: فدخل علیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: ما یبکیک یا فاطمه؟ فو اللّه لقد أنکحتک أکثرهم علما و أفضلهم حلما و أولهم سلما.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 136 ح 33، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 393، 394.

3. إحقاق الحق: ج 32 ص 45.

4. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 381، علی ما فی الإحقاق.

5. الإمام جعفر الصادق علیه السّلام: ص 21، علی ما فی الإحقاق.

6. إحقاق الحق: ج 33 ص 324.

7. العبقریات: ج 2 ص 304، علی ما فی الإحقاق.

8. حدیقه الشیعه: ص 175.

9. الذریه الطاهره: ص 93.

الأسانید:

فی الذریه الطاهره: حدثنا أحمد بن یحیی، نا إسماعیل بن أبان، نا أبو مریم، عن أبی إسحاق، عن الحارث، عن علی علیه السّلام، قال.

21
المتن

عن یعقوب بن شعیب، قال: لما زوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا فاطمه علیها السّلام، دخل علیها و هی تبکی، فقال لها: ما یبکیک؟ فو اللّه لو کان فی أهلی خیر منه ما زوّجتکه، و ما أنا زوّجتکه و لکن اللّه زوّجک و أصدق عنک الخمس ما دامت السماوات و الأرض.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 144 ح 43، عن الکافی.

2. الکافی: ج 5 ص 378 ح 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:381

الأسانید:

فی الکافی: عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن علی بن أسباط، عن داود، عن یعقوب بن شعیب، قال.

22
المتن

عن ابن عباس، یرفعه إلی سلمان الفارسی، قال: کنت واقفا بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أسکب الماء علی یدیه، إذا دخلت فاطمه علیها السّلام و هی تبکی. فوضع النبی صلّی اللّه علیه و آله یده علی رأسها و قال: ما یبکیک لا أبکی اللّه عینیک یا حوریه؟! قالت: مررت علی ملأ من نساء قریش و هنّ مخضبات. فلما نظرن إلیّ، وقعوا فیّ و فی ابن عمّی.

فقال لها: و ما سمعتی منهنّ؟ قالت: قلن: کان قد عزّ علی محمد أن یزوّج ابنته من رجل فقیر قریش و أقلّهم مالا. فقال لها: و اللّه یا بنیه، ما زوّجتک و لکن اللّه زوّجک من علی علیه السّلام فکان بدوه منه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 149 ح 6، عن الفضائل و الروضه.

2. الفضائل: ص 94، بتفاوت فیه.

3. الروضه: ص 122، بتفاوت فیه.

4. إحقاق الحق: ج 5 ص 116.

5. درّ بحر المناقب (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

6. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 1 ص 70، عن فضائل ابن شاهین.

7. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین، علی ما فی الناسخ.

23
المتن

عن عبد اللّه بن العباس، قال: لما حضرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الوفاه، بکی حتی بلّت دموعه لحیته. فقیل له: یا رسول اللّه! ما یبکیک؟ فقال: أبکی لذریتی و ما تصنع بهم شرار أمتی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:382

من بعدی؛ کأنی بفاطمه علیها السّلام بنتی و قد ظلمت بعدی، و هی تنادی: یا أبتاه، فلا یعینها أحد من أمتی.

فسمعت ذلک فاطمه علیها السّلام فبکت، فقال رسول اللّه: لا تبکین یا بنیه. فقالت: لست أبکی لما یصنع بی من بعدک، و لکنی أبکی لفراقک یا رسول اللّه. فقال لها: ابشری یا بنت محمد بسرعه اللحاق بی، فإنک أول من یلحق بی من أهل بیتی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 156 ح 2، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 191.

3. بحار الأنوار: ج 28 ص 41 ح 4، عن الأمالی للطوسی.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 303، عن الأمالی للطوسی.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: المفید، عن الصدوق، عن أبیه، عن أحمد بن إدریس، عن محمد بن عبد الجبار، عن ابن أبی عمیر، عن أبان بن عثمان، عن أبان بن تغلب، عن عکرمه، عن عبد اللّه بن العباس، قال.

24
المتن

عن ابن عباس، قال: دخلت فاطمه علیها السّلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه، قال: نعیت إلیّ نفسی. فبکت فاطمه علیها السّلام، فقال لها: لا تبکین، فأنک لا تمکثین من بعدی إلا اثنین و سبعین یوما و نصف یوم حتی تلحقی بی، و لا تلحقی بی حتی تتحفی بثمار الجنه. فضحکت فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 156 ح 36، عن قصص الأنبیاء.

2. قصص الأنبیاء: ص 307، 308 ح 411.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 548 ح 4، عن قصص الأنبیاء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:383

الأسانید:

فی قصص الأنبیاء: الصدوق، عن السنائی، عن الأسدی، عن البرمکی، عن جعفر بن سلیمان، عن عبد اللّه بن یحیی، عن الأعمش، عن عبایه، عن ابن عباس، قال.

25
المتن

قال الصادق علیه السّلام: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: اذهبی فابکی علی ابن عمّک «1» فإن تدعی بثکل، فما قلت فقد صدقت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 57 ح 8، عن إعلام الوری.

2. إعلام الوری: ص 104.

3. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 384 ح 2254.

26
المتن

روی أنه لما قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله، امتنع بلال من الأذان، قال: لا أؤذن لأحد بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. و قالت فاطمه علیها السّلام ذات یوم: إنی أشتهی أن أسمع صوت مؤذّن أبی بالأذان.

فبلغ ذلک بلالا فأخذ بالأذان، فلما قال: اللّه أکبر اللّه أکبر، ذکرت أباها و أیامه، فلم تتمالک من البکاء. فلما بلغ إلی قوله: أشهد أن محمدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، شهقت فاطمه علیها السّلام و سقطت لوجهها و غشی علیها.

فقال الناس لبلال: أمسک یا بلال فقد فارقت ابنه رسول اللّه علیها السّلام. و سألته أن یتمّ الأذان، فلم یفعل و قال لها: یا سیده النسوان! إنی أخشی علیک مما تنزلینه بنفسک إذا سمعت صوتی بالأذان، فأعفته عن ذلک.

______________________________

(1). و هو جعفر بن أبی طالب علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:384

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 157 ح 7، عن من لا یحضره الفقیه.

2. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 194 ح 906.

3. اعلموا أنی فاطمه: ج 9 ص 13، شطرا منه.

4. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام: ص 96، شطرا منه.

27
المتن

عن ابن عباس فی خبر طویل ...، إلی أن قال صلّی اللّه علیه و آله: فلا تزال بعدی محزونه مکروبه باکیه، تتذکّر انقطاع الوحی عن بیتها مره و تتذکر فراقی أخری، و تستوحش إذا جنّها اللیل لفقد صوتی الذی کانت تستمع إلیه إذا تهجّدت بالقرآن. ثم تری نفسها ذلیله بعد أن کانت فی أیام أبیها عزیزه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 13، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 176.

3. بحار الأنوار: ج 28 ص 37 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الدقاق، عن الأسدی، عن النخعی، عن النوفلی، عن ابن البطائنی، عن أبیه، عن ابن جبیر، عن ابن عباس، قال.

28
المتن

روی أنها علیها السّلام ما زالت بعد أبیها معصّبه الرأس، ناحله الجسم، منهدّه الرکن، باکیه العین، محترقه القلب، یغشی علیها ساعه بعد ساعه، و تقول لولدیها: أین أبوکما الذی یکرمکما و یحملکما مره بعد مره؟ أین أبوکما الذی کان أشدّ الناس شفقه علیکما؛ فلا یدعکما

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:385

تمشیا علی الأرض، و لا أراه یفتح هذا الباب أبدا و لا یحملکما علی عاتقه کما یزل یفعل بکما.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 181 ح 16، عن المناقب لابن شهرآشوب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 137.

3. روضه الواعظین: ج 1 ص 150.

4. بیت الأحزان: ص 139.

29
المتن

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال: لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه بکت، فقال لها أمیر المؤمنین علیه السّلام: یا سیدتی، ما یبکیک؟ قالت: أبکی ما تلقی بعدی. فقال لها: لا تبکی، فو اللّه إن ذلک لصغیر عندی فی ذات اللّه. قال: و أوصته أن لا یؤذن بها الشیخین، ففعل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 218 ح 49، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. بحار الأنوار: ج 53 ص 391، عن مصباح الأنوار.

4. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 290 ح 1995.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 345.

30
المتن

مرضت فاطمه علیها السّلام مرضا شدیدا ...، فقالت: یا ابن عم! إنه قد نعیت إلیّ نفسی، و إننی و أری مآبی إلا أننی لاحق بأبی ساعه بعد ساعه، و أنا أوصیک بأشیاء فی قلبی .... ثم بکیا جمیعا ساعه، و أخذ علی علیه السّلام رأسها و ضمّها إلی صدره ثم قال: أوصینی بما شئت، فإنک تجدنی فیها أمضی کما أمرتنی به و أختار أمرک علی أمری ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:386

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 192 ح 20، عن الروضه.

2. روضه الواعظین: ص 150، 151.

31
المتن

قال ابن شهرآشوب: أنشدت الزهراء علیها السّلام بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله:

و قد رزئنا به محضا خلیقته صافی الضرائب و الأعراق و النسب

و کنت بدرا و نورا یستضاء به علیک تنزل من ذی العزه الکتب

و کان جبریل روح اللّه زائرنافغاب عنا و کل الخیر محتجب ...

فسوف نبکیک ما عشنا و ما بقیت منا العیون بتمهال لها سکب عن عمرو بن دینار، عن الباقر علیه السّلام، قال: ما رؤیت فاطمه علیها السّلام ضاحکه قطّ منذ قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی قبضت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 196 ح 27، عن المناقب لابن شهرآشوب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 136.

32
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه نصب لفاطمه علیها السّلام قبّه من نور، و أقبل الحسین علیه السّلام رأسه فی یده. فإذا رأته شهقت شهقه لا یبقی فی الجمع ملک مقرب و لا نبی مرسل و لا عبد مؤمن إلا بکی لها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:387

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 221 ح 7، عن ثواب الأعمال.

2. ثواب الأعمال: ص 216.

الأسانید:

فی ثواب الأعمال: ماجیلویه، عن محمد العطار، عن الأشعری، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن سنان، عن بعض أصحابه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

33
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه، جاءت فاطمه علیها السّلام فی لمّه من نسائها، فیقال لها:

ادخلی الجنه. فتقول: لا أدخل حتی أعلم ما صنع بولدی من بعدی؟ فیقال لها: انظری فی قلب القیامه. فتنظر إلی الحسین علیه السّلام قائما و لیس علیه رأس، فتصرح صرخه و أصرخ لصراخها و تصرخ الملائکه لصراخنا ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 222 ح 8، عن ثواب الأعمال.

2. ثواب الأعمال: ص 217.

3. مثیر الأحزان: ص 81.

4. المنتخب للطریحی: ص 288.

الأسانید:

فی ثواب الأعمال: ابن المتوکل، عن محمد العطار، عن الأشعری، عن ابن یزید، عن محمد بن منصور، عن رجل، عن شریک، یرفعه قال.

34
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن للّه تبارک و تعالی ملکا یقال له دردائیل ...، إلی أن ذکر قصه ولاده الحسین علیه السّلام و رضی اللّه تعالی عن دردائیل و ردّ أجنحته، إلی قوله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:388

فدخل النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و هنّأها و عزّاها، فبکت فاطمه علیها السّلام و قالت: یا لیتنی لم ألده، قاتل الحسین علیه السّلام فی النار. و قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أنا أشهد بذلک یا فاطمه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 248 ح 24، عن کمال الدین.

2. کمال الدین: ج 1 ص 282 ح 36.

3. فرائد السمطین: ص 151 ح 446.

4. حلیه الأبرار: ج 1 ص 548.

الأسانید:

1. فی کمال الدین: ماجیلویه، عن عمّه، عن البرقی، عن الکوفی، عن أبی الربیع الزهرانی، عن حریز، عن لیث بن أبی سلیم، عن مجاهد، قال: قال ابن عباس.

2. فی فرائد السمطین: أنبأنا یوسف بن علی المطهر الحلی، عن الحسین بن أبی الفرج بروایته، عن محمد بن الحسین، عن والده، عن جده محمد، عن أبیه، عن جماعه؛ منهم علی بن الحسین و محمد بن أحمد و محمد بن إبراهیم بروایتهم، عن محمد بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه جمیع مصنفاته و روایاته، قال: حدثنا علی بن ماجیلویه، قال: حدثنا محمد بن أبی القاسم، عن أحمد بن أبی عبد اللّه البرقی، قال:

حدثنا محمد بن علی، قال: حدثنا أبو الربیع، قال: حدثنا جریر، عن لیث بن أبی سلیم، عن مجاهد.

35
المتن

قال صاحب الجواهری فی جواز البکاء و النوح علی المیّت: ... و روی أن فاطمه علیها السّلام ناحت علی أبیها فقالت: یا أبتاه من ربه ما أدناه، یا أبتاه إلی جبرئیل أنعاه، یا أبتاه أجاب ربا دعاه.

کما روی عن علی علیه السّلام أنه أخذت قبضه من تراب قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله فوضعتها علی عینها، ثم قالت:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:389 ما ذا علی المشتمّ تربه أحمدأن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا

صبّت علیّ مصائب لو أنهاصبّت علی الأیام صرن لیالیا

المصادر:

1. جواهر الکلام: ج 4 ص 365.

2. بحار الأنوار: ج 79 ص 106.

3. الغدیر: ج 5 ص 147، عن التحفه.

4. التحفه لابن عساکر، علی ما فی الغدیر.

5. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 487 ح 898.

6. شفاء الغرام: ج 2 ص 387، علی ما فی الموسوعه.

7. مسند أحمد: ج 3 ص 197.

8. تحفه الأشراف: ج 1 ص 153 ح 487.

الأسانید:

1. فی التحفه: من طریق طاهر بن یحیی، قال: حدثنی أبی، عن جدی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی علیهم السّلام، قال.

2. فی شفاء الغرام: أنبأنا أبو جعفر الواسطی، عن أبی طالب، عن ابن یوسف، أخبرنا أبو الحسن بن الآبنوسی، عن عمر بن شاهین، أخبرنا محمد بن موسی، حدثنا أحمد بن محمد، حدثنی طاهر بن یحیی، حدثنی أبی، عن جدی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن أبی طالب، عن فاطمه علیهم السّلام.

36
المتن

روی جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: دخلت فاطمه علیها السّلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو فی سکرات الموت، فانکبّت علیه تبکی. ففتح عینه و أفاق، ثم قال: یا بنیّه! أنت المظلومه بعدی و أنت المستضعفه بعدی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 76 ح 34، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 119.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:390

37
المتن

عن جعفر بن محمد علیه السّلام، أنه قال: لمّا احتضر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله غشی علیه، فبکت فاطمه علیها السّلام. فأفاق صلّی اللّه علیه و آله و هی تقول: من لنا بعدک یا رسول اللّه؟ فقال: أنتم المستضعفون بعدی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 79 ص 168، عن الدعائم.

2. دعائم الإسلام: ج 1 ص 225، علی ما فی البحار.

38
المتن

روی أبو محمد بن مسلم بن قتیبه، عن أبی عفیر، عن أبی عون، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن الأنصاری قصه السقیفه بطولها، نحوا مما رواه ابن أبی الحدید من کتاب السقیفه ...، إلی قوله:

ثم قام عمر فمشی معه جماعه، حتی أتوا باب فاطمه علیها السّلام فدقّوا الباب. فلما سمعت أصواتهم، نادت بأعلی صوتها باکیه: یا رسول اللّه! ما ذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن أبی قحافه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 356 ح 69، عن الإمامه و السیاسه.

2. الإمامه و السیاسه: ج 1 ص 12.

3. کتاب السقیفه لابن أبی الحدید، علی ما فی الإمامه السیاسه.

4. إحقاق الحق: ج 33 ص 360.

5. المرأه فی القدیم و الحدیث: ج 6 ص 186، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:391

39
المتن

عن سلیم بن قیس الهلالی، قال: سمعت سلمان الفارسی قال: کنت جالسا بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی قبض فیه، فدخلت فاطمه علیها السّلام. فلما رأت ما بأبیها من الضعف، بکت حتی جرت دموعها علی خدّیها، فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما یبکیک یا فاطمه؟ قالت: یا رسول اللّه! أخشی الضیعه علی نفسی و ولدی بعدک ....

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 565 ح 1.

2. إکمال الدین: ج 1 ص 262.

3. بحار الأنوار: ج 28 ص 52 ح 21.

4. بحار الأنوار: ج 22 ص 502 ح 48، بتفاوت یسیر.

5. إرشاد القلوب: ج 2 ص 419، بتفاوت یسیر.

6. کفایه الأثر: ص 62، بتفاوت یسیر.

7. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 154، بتفاوت یسیر.

8. إحقاق الحق: ج 9 ص 262، عن عده کتب، بتفاوت یسیر.

9. ذخائر العقبی: ص 135، عن عده کتب، علی ما فی الإحقاق.

10. المعجم الکبیر: ص 135، عن عده کتب، علی ما فی الإحقاق.

11. ذیل اللالی: ص 56، عن عده کتب، علی ما فی الإحقاق.

12. جواهر العقدین: ص 436، عن عده کتب، علی ما فی الإحقاق.

13. الفصول المهمه لابن الصبّاغ: ص 277.

14. أخبار آخر الزمان: ص 81.

15. بحار الأنوار: ج 36 ص 369، عن فضائل الصحابه، بتفاوت.

16. فضائل الصحابه للسمعانی، علی ما فی البحار.

17. بحار الأنوار: ج 36 ص 307 ح 146، عن کفایه الأثر.

18. بحار الأنوار: ج 36 ص 328 ح 184.

19. کفایه الأثر: ص 9.

20. بحار الأنوار: ص 37 ص 66 ح 37، عن الطرائف.

21. الطرائف: ص 32.

22. بحار الأنوار: ج 40 ص 66 ح 100.

الموسوعه الکبری عن فاطمه

الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:392

23. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 219.

24. إحقاق الحق: ج 9 ص 478.

25. وسیله المال: ص 79، علی ما فی الإحقاق.

26. إحقاق الحق: ج 23 ص 259.

27. المهدی المنتظر علیه السّلام: ص 40، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

28. إحقاق الحق: ج 4 ص 104، بتفاوت فیه.

29. مناقب أمیر المؤمنین علیه السّلام لابن المغازلی (مخطوط): ص 101 ح 144.

30. المناقب للخوارزمی: ص 67.

31. إحقاق الحق: ج 4 ص 354.

32. الرساله القوامیه (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

33. إحقاق الحق: ج 5 ص 271.

34. مجمع الزوائد: ج 9 ص 165.

35. أسد الغابه: ج 4 ص 42، علی ما فی الإحقاق.

36. إحقاق الحق: ج 15 ص 263.

37. ینابیع الموده: ص 223، علی ما فی الإحقاق.

38. فرائد السمطین: ج 2 ص 84.

39. تفسیر فرات: ص 179، بتفاوت فیه.

40. عوالم العلوم: ج 15 ص 305 ح 14، بتفاوت فیه.

41. فضائل الصحابه، علی ما فی العوالم، بتفاوت فیه.

42. حلیه الأبرار: ج 2 ص 699، بتفاوت فیه.

43. حلیه الأبرار: ج 1 ص 460، بتفاوت فیه.

44. حلیه الأبرار: ج 1 ص 463، باختصار و تفاوت.

45. حلیه الأبرار: ج 1 ص 487، بتفاوت.

46. إرشاد القلوب: ص 419.

47. إرشاد الطالبین: ص 375، بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی المناقب لابن المغازلی: أخبرنا أبو غالب محمد بن أحمد، قال: حدثنا محمد بن الحسن حدّثهم، قال: قرأ علیّ أبی محمد بن حفص، قال: حدثنا عبد اللّه بن سلیمان، قال: حدثنا محمد بن مرزوق، قال: حدثنا الحسین الأشقر، عن قیس، عن الأعمش، عن عبایه بن ربعی، عن أبی أیوب الأنصاری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:393

2. فی المناقب للخوارزمی: أخبرنی شهردار إجازه، أخبرنی عبدوس هذا کتابه، أخبرنی أبو

طالب، حدثنی مردویه، حدثنی أحمد بن محمد، حدثنی عمران بن عبد الرحیم، حدثنا أبو الصلت، حدثنی حسین بن حسن، حدثنی قیس، عن الاعمش، عن عبایه بن ربعی، عن أبی أیوب.

3. روی من طریق أبی العلاء الهمدانی فی «الأحادیث الأربعین فی المهدی»، عن علی بن الهلال، عن أبیه.

4. فی فرائد السمطین: أخبرنی عثمان بن الموفق قلت له: أخبرکم عبد الحمید بن محمد، أنبأنا الحسن بن أحمد: قال أحمد بن عبد اللّه: حدثنا سلیمان بن أحمد، حدثنا محمد بن زریق، حدثنا الهیثم بن حبیب، حدثنا سفیان، عن علی بن علی الهلالی، عن أبیه، قال.

5. فی کفایه الأثر: أبو المفضل الشیبانی، عن عبد الرزاق بن سلیمان، عن الحسن بن علی، عن عبد الوهاب بن همام، عن ابن أبی شیبه، عن شریک، عن الرکین، عن القاسم بن حسان، عن جابر، قال.

6. فی کمال الدین: حدثنا محمد بن الحسن بن أحمد بن الولید، قال: حدثنا محمد بن الحسن، عن یعقوب بن یزید، عن حمّاد بن عیسی، عن عمر بن أذینه، عن أبان بن أبی عیاش، عن إبراهیم بن عمر الیمانی، عن سلیم بن قیس، قال.

7. فی الأمالی للطوسی: أخبرنا جماعه، عن أبی المفضل، قال: حدثنا محمد بن فیروز، قال: حدثنا محمد بن الفضل، عن الحکم بن ظهیر، عن ثابت بن أبی صفیه، قال:

حدثنی أبو عامر، عن أبی الطفیل، قال.

8. فی کمال الدین: ابن الولید، عن الصفار، عن ابن یزید، عن حمّاد بن عیسی، عن ابن أذینه، عن أبان بن أبی عیاش و إبراهیم بن عمر الیمانی، عن سلیم بن قیس، قال.

9. فی کفایه الأثر: أخبرنا محمد بن عبد اللّه الشیبانی، حدثنا عبد الرزاق بن سلیمان، قال: الحسن بن معالی، قال:

حدثنا عبد الوهاب بن همام، قال: حدثنا ابن أبی شیبه، قال:

حدثنا شریک الدین، عن القاسم بن حسان، عن جابر بن عبد اللّه، قال.

10. فی الأمالی للطوسی، قال: أخبرنا الحسن بن محمد الطوسی، قال: أخبرنا أبو جعفر الطوسی، قال: حدثنا محمد بن محمد، قال: حدثنا إسماعیل بن یحیی، قال:

حدثنا محمد بن جریر، قال: حدثنا محمد بن إسماعیل، قال: حدثنی عبد السلام الهروی، قال: حدثنا الحسین بن الحسن، قال: حدثنا قیس بن الربیع، عن الأعمش، عن عبایه، عن أبی أیوب الأنصاری، قال.

11. فی المعجم الکبیر: حدثنا محمد بن زریق، عن علی بن علی المکی الهلالی، عن أبیه، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:394

12. فی أخبار آخر الزمان: أخبرنا یوسف بن خلیل، قال: أخبرنا ناصر بن محمد بن أبی الفتح، أخبرنا إسماعیل بن الفضل، أخبرنا محمد بن أحمد، قال: أخبرنا علی بن عمر بن أحمد، حدثنا أحمد بن محمد، حدثنا إبراهیم بن محمد، حدثنا سهل بن سلیمان، عن أبی هارون العبدی، قال.

40
المتن

عن ابن عمر، قال: وجدنا ما بین صدر جعفر و منکبیه و ما أقبل منه تسعین جراحه، ما بین ضربه بالسیف و طعنه بالرمح. و لمّا أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله نعی جعفر، أتی امرأته أسماء بنت عمیس فعزّاها فی زوجها جعفر. و دخلت فاطمه و هی تبکی و تقول: وا عمّاه. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: علی مثل جعفر فلتبک البواکی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 276 ح 25، عن الاستیعاب.

2. الاستیعاب: ج 1 ص 211، علی ما فی البحار.

41
المتن

قال المفید فی ذکر وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله عند قرب وفاته ... إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: و تولّ أمری و صلّ علیّ أول الناس، و لا تفارقنی حتی توارینی فی رمسی و استعن باللّه تعالی. فأخذ علی علیه السّلام رأسه فوضعه فی حجره فأغمی علیه. فأکبّت فاطمه علیها السّلام، تنظر فی وجهه و تندبه و تبکی و تقول:

و أبیض یستسقی الغمام بوجهه ثمال الیتامی عصمه للأرامل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:395

ففتح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عینه و قال بصوت ضئیل: یا بنیه! هذا قول عمک أبی طالب و تقولیه، و لکن قولی: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ...». «1» فبکت طویلا، فأومأ إلیها بالدنوّ منه، فدنت و أسرّ إلیها شیئا تهلّل وجهها له.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 565 ح 19، عن الإرشاد و إعلام الوری.

2. الإرشاد للمفید: ص 186.

3. إعلام الوری: ص 136.

4. المنتخب للطریحی: ص 135، بتغییر فیه.

5. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 200.

6. کحل البصر: ص 193.

42
المتن

ذکر المفید قصه غزوه ذات السلاسل ...، إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أین علی بن أبی طالب؟ فقام أمیر المؤمنین علیه السّلام فقال: أنا ذا یا رسول اللّه. قال: امض إلی الوادی. قال:

نعم. و کانت له عصابه لا یتعصّب بها حتی یبعثه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی وجه شدید.

فمضی إلی منزل فاطمه علیها السّلام فالتمس العصابه منها، فقالت: أین ترید و أین بعثک أبی؟! قال: إلی وادی الرمل. فبکت إشفاقا علیه. فدخل النبی صلّی اللّه علیه و آله و هی علی تلک الحال، فقال لها: ما لک تبکین؟ أ تخافین أن یقتل بعلک؟ کلّا إن شاء اللّه. فقال علی علیه السّلام: لا تنفّس علیّ بالجنه یا رسول اللّه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 21 ص 81 ح 6، عن الإرشاد.

2. الإرشاد: ص 57.

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 144.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:396

43
المتن

قال القمی فی ذکر غزوه أحد: ... و أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالقتلی فجمعوا، فصلّی علیهم و دفنهم فی مضاجعهم، و کبّر علی حمزه سبعین تکبیره.

قال: و صاح إبلیس بالمدینه: قتل محمد. فلم یبق أحد من نساء المهاجرین و الأنصار إلا و خرج، و خرجت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تعدو علی قدمیها حتی وافت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قعدت بین یدیه، و کان إذا بکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بکت و إذا انتحب انتحبت ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 20 ص 63 ح 3، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ص 100.

3. إرشاد القلوب: ص 242، بتفاوت فیه.

44
المتن

روی أهل الحدیث أن النضر بن الحارث و عقبه بن أبی و عمرو بن العاص عمدوا إلی علی سلی جمل، فرفعوه بینهم و وضعوه علی رأس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو ساجد بفناء الکعبه، فسال علیه. فصبر و لم یرفع رأسه و بکی فی سجوده و دعا علیهم.

فجاءت ابنته فاطمه علیها السّلام و هی باکیه، فرفعته عنه فألقته، و قامت علی رأسه و هی باکیه.

فرفع رأسه و قال: اللهم علیک بقریش، قالها ثلاثا. ثم قال رافعا صوته: إنی مظلوم، فأنتصر، قالها ثلاثا. ثم قام فدخل منزله، و ذلک بعد وفاه عمّه أبی طالب بشهرین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 33 ص 229 ح 516.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 456، علی ما فی البحار.

3. معادن الحکمه لمحمد بن الفیض: ج 1 ص 335.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:397

45
المتن

أبو القاسم العلوی، عن فرات بن إبراهیم معنعنا، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، قال:

مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام ...، و الحدیث طویل، إلی نذر علی و فاطمه علیهما السّلام صوم ثلاثه أیام متوالیات و عافیتهما و إعطاء إفطارهما إلی المسکین و الیتیم و الأسیر، إلی أن قال:

فلما نظر إلیها النبی صلّی اللّه علیه و آله، اغرورقت عیناه بالدموع، و أخذ بید الغلامین فانطلق بهما إلی فاطمه الزهراء علیها السّلام. فلما نظر إلیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد تغیّر لونها و إذا بطنها لاصق بظهرها، انکبّ علیها یقبّل بین عینیها، و نادته باکیه: وا غوثاه باللّه ثم بک یا رسول اللّه من الجوع.

قال: فرفع رأسه إلی السماء و هو یقول: اللهم أشبع آل محمد. فهبط جبرئیل فقال: یا محمد، اقرأ. قال: و ما أقرأ. قال: اقرأ: «إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً»، إلی آخر ثلاث آیات. «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 250 ح 7، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 196.

3. البرهان: ج 4 ص 412، عن الاختصاص.

4. الاختصاص: علی ما فی البرهان.

5. الدر المنثور للسیوطی: ج 6 ص 299.

6. الصراط المستقیم: ج 1 ص 181، شطرا منه.

7. کشف الغمه: ج 1 ص 302.

8. الأمالی: ص 256 ح 10.

9. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 470 ح 18، عن مجمع البیان.

10. مجمع البیان، علی ما فی نور الثقلین.

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیات 5- 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:398

الأسانید:

فی الأمالی: حدثنا الحسین بن إبراهیم بن ناتانه، قال: حدثنا علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن الحسن بن محبوب، عن هشام بن سالم، عن عماره، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

46
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن سلمان الفارسی، قال: قلنا یوما: یا رسول اللّه، من الخلیفه بعدک حتی نعلمه؟ ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

نعم یقتل مظلوما من بعد أن یملأ غیظا و یوجد عند ذلک صابرا.

قال: فلما سمعت ذلک فاطمه علیها السّلام، أقبلت حتی دخلت من وراء الحجاب و هی باکیه، فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما یبکیک یا بنیّه؟ قالت: سمعتک تقول فی ابن عمی و ولدی ما تقول!؟ قال: و أنت تظلمین و عن حقک تدفعین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 264 ح 85، عن الیقین.

2. الیقین: ص 487 ح 195.

3. تاریخ الطبری، علی ما فی الیقین.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 548 ح 5، عن الیقین.

الأسانید:

فی الیقین: محمد بن جریر الطبری، عن زرات بن یعلی بن أحمد البغدادی، عن أبی قتاده، عن جعفر بن محمد، عن محمد بن بکیر، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن سلمان، قال.

47
المتن

قال أبو ذر الغفاری: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه، فقال: یا أبا ذر، ایتنی بابنتی فاطمه علیها السّلام ...، إلی أن قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:399

فلما رأت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، انکبّت علیه و بکت و بکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لبکائها و ضمّها إلیه، ثم قال: یا فاطمه، لا تبکی فداک أبوک، فأنت أول من تلحقین بی مظلومه مغصوبه .... الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 399 المصادر: ..... ص : 399

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 288 ح 110، عن کفایه الأثر.

و باقی المصادر و الأسناد مثل ما أوردناه فی الفصل الأول من هذا المجلد، رقم 81.

48
المتن

عن بریده، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: قم یا بریده نعود فاطمه علیها السّلام. فلما أن دخلنا علیها و أبصرت أباها، دمعت عیناها، قال: ما یبکیک یا بنتی؟ قالت: قله الطعم و کثره الهمّ و شده السقم. قال لها: أما و اللّه ما عند اللّه خیر لک مما ترغبین إلیه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 38 ص 19 ح 36، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 149.

3. المناقب للخوارزمی: ص 106، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی المناقب للخوارزمی: أنبأنی عبد الملک بن علی، أنبأنا محمد بن علی، حدثنا محمد بن علی، حدثنا محمد بن الحسین، حدثنا عبد اللّه بن زیدان، حدثنا محمد بن إسماعیل، حدثنا مفضل، حدثنا جابر بن سلیمان بن بریده، عن أبیه، قال.

49
المتن

قال أشعث و جویبر لأمیر المؤمنین علیه السّلام: حدّثنا فی خلواتک أنت و فاطمه علیها السّلام. قال:

نعم، بینا أنا و فاطمه علیها السّلام فی کساء إذ أقبل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نصف اللیل و کان یأتیها بالتمر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:400

و اللبن لیعینها علی الغلامین. فدخل فوضع رجلا بحبالی و رجلا بحبالها. ثم إن فاطمه علیها السّلام بکت، فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما یبکیک یا بنیه محمد؟ فقالت: ما لنا- کما تری- فی کساء نصفه تحتنا و نصفه فوقنا ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 44 ح 20، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 20.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: علی بن شبل، عن ظفر بن حمدون، عن إبراهیم بن إسحاق، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن صباح المزنی، عن الحارث بن حصیره، عن الأصبغ بن نباته، قال:

سمعت الأشعث بن قیس الکندی و جویبر الختلی، قالا لعلی أمیر المؤمنین علیه السّلام.

50
المتن

قال أبو جعفر الدوانیقی: حدثنی والدی، عن أبیه، عن جدّه قال: کنّا قعودا عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إذ جاءت فاطمه علیها السّلام تبکی، فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما یبکیک یا فاطمه؟ قالت: یا أبت! خرج الحسن و الحسین علیهما السّلام، فما أدری أین باتا. فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه لا تبکین، فاللّه الذی خلقهما هو ألطف بهما منک ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 90 ح 55، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 260 ح 2 المجلس 67.

3. إحقاق الحق: ج 9 ص 181.

4. شرف النبی صلّی اللّه علیه و آله (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

5. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 111.

6. إحقاق الحق: ج 11 ص 449.

7. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 144، بتفاوت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:401

8. إحقاق الحق: ج 18 ص 424.

9. ینابیع الموده: ص 328.

10. إحقاق الحق: ج 5 ص 17، بتفاوت فیه.

11. المناقب للخوارزمی: ص 286، بتفاوت.

12. إحقاق الحق: ج 15 ص 668.

13. المناقب لابن المغازلی: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

14. ینابیع الموده: ص 111.

15. حلیه الأبرار: ج 1 ص 298.

16. شرح الأخبار: ج 2 ص 374.

17. الخرائج و الجرائح: ص 221.

18. إرشاد القلوب: ص 429.

19. روضه الواعظین: ج 1 ص 121.

20. الفضائل: ص 118.

21. کشف الیقین: ص 312.

51
المتن

قال الدوانیقی: أخبرنی أبی، عن أبیه، عن جده، قال: کنّا قعودا عند النبی صلّی اللّه علیه و آله، إذ جاءت فاطمه علیها السّلام تبکی بکاء شدیدا، فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله، ما یبکیک یا فاطمه؟ قالت: یا أبت! عیّرتنی نساء قریش و قلن: إن أباک زوّجک من معدم لا مال له. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

لا تبکین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 91 ح 55، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 261 ح 2.

3. بحار الأنوار: ج 40 ص 17 ح 34، عن الإرشاد.

4. الإرشاد: ص 36، بتفاوت یسیر.

5. إحقاق الحق: ج 4 ص 106، بتفاوت فیه.

6. در بحر المناقب: ص 35، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:402

7. إحقاق الحق: ج 5 ص 273، بتفاوت فیه.

8. إحقاق الحق: ج 15 ص 409.

9. المناقب لابن المغازلی: ص 151.

10. إحقاق الحق: ج 33 ص 331.

11. بغیه الطلب: ج 8 ص 3546، علی ما فی الإحقاق.

12. ینابیع الموده: ص 228.

13. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 174.

14. إرشاد القلوب: ص 431، بتفاوت فیه.

15. روضه الواعظین: ج 1 ص 122.

16. الفضائل لابن شاذان: ص 94.

17. الفضائل لابن شاذان: ص 120.

18. کشف الیقین: ص 316، بتفاوت فیه.

19. المناقب للخوارزمی: ص 290.

الأسانید:

فی الإرشاد: محمد بن المظفر، عن عمر بن عبد اللّه، عن أحمد بن بشیر، عن عبد اللّه بن موسی، عن قیس، عن أبی هارون، قال.

52
المتن

قال ابن شهرآشوب فی ذکر غزوه الخندق: قال محمد بن إسحاق: إنه لما رکز عمرو بن عبد ود رمحه علی خیمه النبی صلّی اللّه علیه و آله و قال: یا محمد، أبرز، ثم أنشأ یقول:

و لقد بححت من النداءبجمعکم هل من مبارز ... فی کل ذلک یقوم علی علیه السّلام لیبارزه، فیأمره النبی صلّی اللّه علیه و آله بالجلوس لمکان بکاء فاطمه علیها السّلام علیه من جراحاته فی یوم أحد و قولها: ما أسرع أن یأتمّ الحسن و الحسین علیهما السّلام باقتحامه الهلکات ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:403

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 41 ص 89 ح 12، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 599.

53
المتن

فی شواهد النبوه: سئل علی بن أبی طالب علیه السّلام عن سبب زیاده فهمه و حفظه، قال: لمّا غسّلت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، اجتمع ماء فی جفونه. فرفعته بلسانی و ازدردته، فأری قوه حفظی منه. ثم إنهم لما فرغوا من دفنه صلّی اللّه علیه و آله، خرجت فاطمه علیها السّلام و قعدت تندب علی قبر أبیها ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 194.

2. أخبار الدول: ص 19، علی ما فی الإحقاق.

3. شواهد النبوه، علی ما فی أخبار الدول.

54
المتن

قال المجلسی فی بعض تألیفات بعض الثقات من المعاصرین:

روی أنه لما أخبر النبی صلّی اللّه علیه و آله ابنته فاطمه علیها السّلام بقتل ولدها الحسین علیه السّلام و ما یجری علیه من المحن، بکت فاطمه علیها السّلام بکاء شدیدا و قالت: یا أبت! متی یکون ذلک؟ قال: فی زمان خال منی و منک و من علی علیه السّلام.

فاشتدّ بکاؤها و قالت: یا أبت! فمن یبکی علیه و من یلتزم بإقامه العزاء له؟ فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إن نساء أمتی یبکون علی نساء أهل بیتی، و رجالهم یبکون علی رجال أهل بیتی ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:404

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 44 ص 293 ح 37.

2. بعض تألیفات الثقات، علی ما فی البحار.

3. أسرار الشهاده: ص 43.

4. أسرار الشهاده: ص 71.

5. عوالم العلوم: ج 17 ص 534 ح 9، عن بعض مؤلفات الأصحاب.

55
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إذا زرتم أبا عبد اللّه علیه السّلام، فألزموا الصمت إلا من خیر ...، إلی قوله:

و إن فاطمه علیها السّلام إذا نظرت إلیهم و معها ألف نبی و ألف صدیق و ألف شهید و من الکروبین ألف ألف یسعدونها علی البکاء، و أنها لتشهق شهقه فلا تبقی فی السماوات ملک إلا بکی رحمه لصوتها. و ما تسکن حتی یأتیها النبی صلّی اللّه علیه و آله فیقول: یا بنیه، قد أبکیت أهل السماوات و شغلتهم عن التقدیس و التسبیح، فکفّی حتی یقدّسوا ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 45 ص 224 ح 17، عن کامل الزیارات.

2. کامل الزیارات: ص 177.

3. أسرار الشهاده: ص 41.

4. معالی السبطین علیهما السّلام: ج 1 ص 131.

الأسانید:

فی کامل الزیارات: محمد الحمیری، عن أبیه، عن علی بن محمد، عن محمد بن واقد، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن عبد اللّه بن الأصم، قال: و حدثنا الهیثم، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن عبد الملک بن مقرن، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:405

56
المتن

روی المجلسی عن بعض مؤلفات الأصحاب: ... فی نقل سکینه بنت الحسین رؤیاها لیزید ...، إلی أن قالت:

قال الوصیف: یا سکینه، هذه حوّاء أم البشر و هذه مریم و هذه خدیجه و هذه هاجر و هذه ساره، و هذه التی بیدها القمیص المضمّخ و إذا قامت یقمن معها و إذا جلست یجلسن معها، هی جدّتک الزهراء علیها السّلام.

فدنوت منها و قلت لها: یا جدّتاه! قتل و اللّه أبی و أوتمت علی صغر سنی.

فضمّتنی علیها السّلام إلی صدرها و بکت شدیدا و بکین النساء کلهنّ ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 45 ص 196.

2. بعض مؤلفات الأصحاب، علی ما فی البحار.

57
المتن

إن عمرو بن سعید بعد قتل الحسین علیه السّلام، صعد المنبر فأعلم الناس بقتل الحسین علیه السّلام و دعا لیزید و نزل. قال صاحب المناقب: قال فی خطبته:

إنها لدمه بلدمه و صدمه بصدمه. کم خطبه بعد خطبه و موعظه بعد موعظه، حکمه بالغمه، فما تغنی النذر. و اللّه لوددت أن رأسه فی بدنه و روحه فی جسده، أحیانا کان یسبّنا و نمدحه و یقطعنا و نصله کعادتنا و عادته و لم یکن من أمره ما کان. و لکن کیف نصنع بمن سلّ سیفه یرید قتلنا إلا أن ندفعه عن أنفسنا؟

فقام عبد اللّه بن السائب فقال: لو کانت فاطمه علیها السّلام حیّه فرأت رأس الحسین علیه السّلام فبکت علیه. فجبهه عمرو بن سعید و قال: نحن أحقّ بفاطمه علیها السّلام منک؛ أبوها عمّنا و زوجها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:406

أخونا و ابنها ابننا. لو کانت فاطمه علیها السّلام حیه لبکت عینها و حرّت کبدها و ما لامت من قتله و دفعه عن نفسه.

المصادر:

أسرار الشهاده: ص 482.

58
المتن

عن أبی بصیر، قال: کنت عند أبی عبد اللّه علیه السّلام ...، و قال علیه السّلام: یا أبا بصیر، إذا نظرت إلی ولد الحسین علیه السّلام، أتانی ما لا أملکه بما أتی إلی أبیهم و إلیهم. یا أبا بصیر، إن فاطمه علیها السّلام لتبکیه و تشهق فتزفر جهنم زفره لو لا أن الخزنه یسمعون بکاءها، و قد استعدّوا لذلک مخافه أن یخرج منها عنق أو یشرد دخانها فیحرق أهل الأرض. فیکبحونها ما دامت باکیه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 45 ص 208 ح 14، عن کامل الزیارات.

2. کامل الزیارات: ص 82 ح 7.

3. الدمعه الساکبه: ج 5 ص 170، عن کامل الزیارات.

4. ناسخ التواریخ: مجلدات الإمام الحسین علیه السّلام ج 3 ص 208.

5. عوالم العلوم: ج 17 ص 463 ح 17.

6. أسرار الشهاده: ص 43.

الأسانید:

فی کامل الزیارات: محمد بن عبد اللّه، عن علی بن محمد، عن محمد بن خالد، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن، عن عبد اللّه بن مسکان، عن أبی بصیر، قال.

59
المتن

فی الأمالی للمفید النیسابوری: أن زرّه النائحه رأت فاطمه علیها السّلام فی المنام فیما یری

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:407

النائم، أنها وقفت علی قبر الحسین علیه السّلام تبکی، و أمرتها أن تنشد:

أیها العینان فیضاو استهلا لا تغیظا

و ابکیا بالطفّ میتاترک الصدر رضیضا

لم أمرّضه قتیلالا و لا کان مریضا

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 45 ص 228، عن الأمالی للمفید النیسابوری.

2. الأمالی للمفید النیسابوری: ص 63.

3. ناسخ التواریخ: مجلدات الإمام الحسین علیه السّلام ج 3 ص 260.

60
المتن

قال فی الروض الفائق: و لقد خطب فاطمه علیها السّلام أبو بکر و عمر، فقال صلّی اللّه علیه و آله: أمرها إلی اللّه تعالی ...، إلی قوله:

فلما دخل اللیل و دخل (علی علیه السّلام) علی فاطمه علیها السّلام رآها تبکی، فقال: ما یبکیک؟

أ ما ترضی أن أکون لک بعلا و تکونی لی أهلا؟ قالت: بلی و لکنی تفکّرت فی حالی و أمری عند ذهاب عمری و نزولی فی قبری، فشبّهت دخولی فی فراشی بمنزلی کدخولی إلی لحدی و قبری. فأنشدک اللّه أن قمت إلی الصلاه فنعبد اللّه تعالی هذه اللیله.

فکانا یقطعان اللیل و النهار بالصلاه حتی مضت علیهما ثلاثه أیام، حتی باهی اللّه بهما الملائکه المقربین و جعلهما شفیعا فی العصاه و المذنبین.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 23 ص 484.

2. غایه المرام فی رجال البخاری: ص 295، علی ما فی الإحقاق.

3. الروض الفائق، علی ما فی غایه المرام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:408

61
المتن

قال عمران بن حصین: خرجت یوما فإذا أنا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال لی: یا عمران، إن فاطمه علیها السّلام مریضه، فهل لک أن تعودها؟ ...، إلی قوله: فقال صلّی اللّه علیه و آله:

أی بنیه، کیف تجدین؟ قالت: و اللّه یا رسول اللّه إنی وجعه و إنه لیزیدنی وجعا إنه لیس عندی ما آکل. فبکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بکت فاطمه علیها السّلام و بکیت معهما، فقال لها: أی بنیه، تصبرینی، مرتین أو ثلاثا ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 43.

2. مشکل الآثار: ج 1 ص 48، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 35.

4. المعتصر: ج 2 ص 247، علی ما فی الإحقاق.

5. نظم درر السمطین: ص 179، علی ما فی الإحقاق.

6. طرح التثریب: ج 1 ص 149، علی ما فی الإحقاق.

7. الإصابه: ج 4 ص 275، علی ما فی الإحقاق.

8. وسیله المال: ص 80، علی ما فی الإحقاق.

9. الثغور الباسمه: ص 14، علی ما فی الإحقاق.

10. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین: ص 34، علی ما فی الإحقاق.

11. إحقاق الحق: ج 25 ص 491.

12. إحقاق الحق: ج 33 ص 293.

13. تاریخ مدینه دمشق: ج 17 ص 342، علی ما فی الإحقاق.

14. ذخائر العقبی: ص 43.

الأسانید:

فی مشکل الآثار: حدثنا محمد بن علی، حدثنا مثنی بن معاذ، ثنا لیث بن داود، قال:

أنا مبارک بن فضاله، حدثنا الحسن: قال عمران بن حصین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:409

62
المتن

عن ابن عباس، قال: لما نزلت «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ» «1»، دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام فقال: قد نعیت إلی نفسی، فبکت. فقال: لا تبکی فإنک أول أهلی لحاقا بی، فضحکت.

فرآها بعض أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله فقلن: یا فاطمه! رأیناک بکیت ثم ضحکت!؟ قالت: إنه أخبرنی أنه قد نعیت إلیه نفسه فبکیت، فقال لی: لا تبکی فإنک أول أهلی لاحق بی، فضحکت.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 448.

2. سنن الدارمی: ج 1 ص 37.

3. مجمع الزوائد: ج 10 ص 449.

4. تفسیر الکشّاف، علی ما فی الإحقاق.

5. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 96، علی ما فی الإحقاق.

6. تفسیر القرآن: ج 10 ص 311، علی ما فی الإحقاق.

7. نهایه الإرب: ج 18 ص 360، علی ما فی الإحقاق.

8. الکاف الشاف: ص 189، علی ما فی الإحقاق.

9. مشکاه المصابیح: ج 3 ص 207، علی ما فی الإحقاق.

10. فتح البیان: ج 1 ص 354، علی ما فی الإحقاق.

11. أرجح المطالب: ص 255، علی ما فی الإحقاق.

12. الأنوار المحمدیه: ص 576، علی ما فی الإحقاق.

13. الأنوار المحمدیه: ص 576، علی ما فی الإحقاق.

14. فتح البیان: ج 10 ص 354، علی ما فی الإحقاق.

15. فیض القدیر: ج 2 ص 366، علی ما فی الإحقاق.

16. کنز العمال: ج 16 ص 282، علی ما فی الإحقاق.

17. إحقاق الحق: ج 10 ص 81.

18. صحیح البخاری: ج 4 ص 203، علی ما فی الإحقاق.

19. البدایه و النهایه: ج 2 ص 61، علی ما فی الإحقاق، باختصار.

______________________________

(1). سوره الفتح: الآیه: 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:410

20. صحیح الترمذی: ج 13 ص 250، علی

ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

21. الطبقات الکبری: ج 2 ص 248، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

22. الخصائص: ص 33، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

23. ذخائر العقبی: ص 39.

24. أسد الغابه: ج 5 ص 523، علی ما فی الإحقاق.

25. جامع الأصول: ج 1 ص 84، علی ما فی الإحقاق.

26. مشکاه المصابیح: ج 2 ص 268، علی ما فی الإحقاق.

27. الإصابه: ج 4 ص 367، علی ما فی الإحقاق.

28. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 97، علی ما فی الإحقاق.

29. الثغور الباسمه: ص 13، علی ما فی الإحقاق.

30. تیسیر الوصول: ص 159، علی ما فی الإحقاق.

31. ینابیع الموده: ص 172، علی ما فی الإحقاق.

32. مفتاح النجا: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

33. فضائل سیده النساء علیها السّلام لابن شاهین: ص 4، علی ما فی الإحقاق.

34. المختار فی مناقب الأخیار: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

35. وسیله المال: ص 88، علی ما فی الإحقاق.

36. المغازی و السیر: ص 286، علی ما فی الإحقاق.

37. إحقاق الحق: ج 10 ص 105.

38. مسند أحمد: ج 6 ص 282، علی ما فی الإحقاق.

39. صحیح مسلم: ج 7 ص 142، علی ما فی الإحقاق.

40. أنساب الأشراف: ص 552، علی ما فی الإحقاق.

41. الخصائص: ص 34، علی ما فی الإحقاق.

42. التاریخ الکبیر: ج 1 ص 298، علی ما فی الإحقاق.

43. ینابیع الموده: ص 55، باختصار.

44. مجمع الزوائد: ج 9 ص 23.

63
المتن

عن المفضل بن عمر، قال: سألت سیدی الصادق علیه السّلام ...، و الحدیث طویل جدا، ذکر فیه قصه الهجوم و الإحراق، إلی أن قالت فاطمه علیها السّلام و هی باکیه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:411

اللهم إلیک نشکو فقد نبیک و

رسولک و صفیک صلّی اللّه علیه و آله و ارتداد أمّته علینا و منعهم إیّانا حقنا ...، و هجوم عمر و قنفذ و خالد بن الولید و صفقه خدّها حتی بدأ قرطاها تحت خمارها، و هی تجهر بالبکاء و تقول: وا أبتاه! وا رسول اللّه! ابنتک فاطمه تکذّب و تضرب و یقتل الجنین فی بطنها؟! ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 53 ص 19.

2. الهدایه الکبری: ص 407.

64
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فی حدیث: یا فاطمه، لا تبکی فإنی إذا دعیت غدا إلی رب العالمین فیکون علی علیه السّلام معی، و إذا بعثت غدا بعث علی علیه السّلام معی. یا فاطمه، لا تبکی، فإن علیا علیه السّلام و شیعته هم الفائزون، یدخلون الجنه.

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 4 ص 320 ح 7، عن الأربعین.

2. الأربعین عن الأربعین، علی ما فی تفسیر البرهان.

3. اللوامع النورانیه: ص 448 ح 933.

65
المتن

قال سعید بن المسیّب: لما قتل الحسین بن علی علیه السّلام و ورد نعیه إلی المدینه ...، و الحدیث طویل جدا، ذکر فیه طومار عمر إلی معاویه، و فیه قصه الهجوم و إحراق الباب، إلی أن قال عمر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:412

فقالت (فاطمه علیها السّلام): یا عدو اللّه و عدو رسوله و عدو أمیر المؤمنین! فضربت فاطمه یدیها من الباب تمنعنی من فتحه، فرمته فتعصّب علیّ فضربت کفّیها بالسوط فألّمها.

فسمعت لها زفیرا و بکاء، فکدت أن ألین و أنقلب عن الباب، فذکرت أحقاد علی و ولوعه فی دماء صنادید العرب و کید محمد و سحره. فرکلت الباب و قد ألصقت أحشاءها بالباب تترسه، و سمعتها و قد صرخت صرخه حسبتها قد جعلت أعلی المدینه أسفلها، و قالت: یا أبتاه، یا رسول اللّه! هکذا کان یفعل بحبیبتک و ابنتک؟ ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 287، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ج 2 مخطوط، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنا أبو الحسین محمد بن هارون بن موسی التلعکبری، قال:

حدثنا أبی، قال: حدثنا محمد بن همام، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن مالک، قال:

حدثنی عبد الرحمن بن سنان، عن جعفر بن علی الحوار، عن الحسن بن مسکان، عن المفضل بن عمر، عن جابر الجعفی، عن سعید بن المسیّب، قال.

66
المتن

حدثنی سلمان الفارسی، قال:

دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی قبض فیه ...، و دخلت فاطمه علیها السّلام ابنته فی من دخل. فلما رأت ما برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من الضعف خنقتها العبره حتی فاض دمعها علی خدّها. فأبصر ذلک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: ما یبکیک یا بنیه؟ أقرّ اللّه عینک و لا أبکاک. قال:

و کیف لا أبکی و أنا أری ما بک من الضعف؟ قال لها: یا فاطمه، توکّلی علی اللّه و اصبری کما صبر آباؤک من الأنبیاء و أمهاتک من أزواجهم ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:413

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ص 607.

2. تفسیر البرهان: ج 4 ص 211 ح 6، عن الأمالی للطوسی.

3. اللوامع النورانیه: ص 403 ح 825، عن الأمالی للطوسی.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 155.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: أخبرنا جماعه، عن أبی المفضل، قال: حدثنا محمد بن فیروز، قال: حدثنا محمد بن الفضل، قال: حدثنا أبی الفضل بن مختار، عن الحکم بن طهیر، عن ثابت، قال: حدثنی أبو عامر، عن أبی الطفیل، قال: حدثنی سلمان الفارسی.

67
المتن

قال أبو جعفر الطوسی: هذا حدیث وجدته بخط بعض المشایخ رحمهم اللّه؛ ذکر أنه وجد فی کتاب لأبی غانم الأعرج- و کان مسکنه بباب الشعیر- وجد بخطه علی ظهر کتاب له حین مات، و هو: إن عائشه بنت طلحه دخلت علی فاطمه علیها السّلام فرأتها باکیه، فقالت لها: بأبی أنت و أمی، ما الذی یبکیک؟ فقالت لها: أ سائلتی عن هنه حلّق بها الطائر و حفی بها السائر، و رفعت إلی السماء أثرا و رزأت فی الأرض خبرا؟ ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 182 ح 38، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 207.

3. کتاب أبی غانم، علی ما فی الأمالی للطوسی.

68
المتن

قال أبو ذر: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام یوم الشوری: ... هل فیکم أحد بعث اللّه عز و جل إلیه بالتعزیه حیث قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام تبکیه؟ إذ سمعنا حسّا علی الباب و قائلا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:414

یقول- نسمع صوته و لا نری شخصه و هو یقول-: السلام علیکم أهل البیت و رحمه اللّه و برکاته، و ربکم عز و جل یقرؤکم السلام و یقول لکم: إن فی اللّه خلفا من کل مصیبه و عزاء من کل هالک و درکا من کل فوت. فتعزّوا بعزاء اللّه ....

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ص 527.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 543 ح 57، عن الأمالی للطوسی.

3. بحار الأنوار: ج 31 ص 375 ح 24، عن إرشاد القلوب.

4. إرشاد القلوب: ج 2 ص 51.

5. حلیه الأبرار: ج 1 ص 409.

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی: جماعه، عن أبی المفضل، عن الحسن بن علی، عن أحمد بن عبید اللّه، عن الربیع بن سیار، عن الأعمش، عن سالم بن أبی الجعد، رفعه إلی أبی ذر، یقول.

2. فی إرشاد القلوب: عن المفضل بأسناده، عن أبی ذر.

69
المتن

عن زینب بنت علی بن أبی طالب، قالت: لما اجتمع رأی أبی بکر علی منع فاطمه علیها السّلام فدک و العوالی و آیست من إجابته لها، عدلت إلی قبر أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فألقت نفسها علیه و شکت إلیه ما فعله القوم بها و بکت حتی بلّت تربته صلّی اللّه علیه و آله، و ندبته ثم قالت فی آخر ندبتها:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم تکثر الخطب

و سوف نبکیک ما عشنا و ما بقیت لنا العیون بتمهال له سکب ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:415

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 107 ح 2، عن الأمالی للمفید.

2. الأمالی للمفید: ص 40.

3. حلیه الأبرار: ج 2 ص 666، عن الهدایه.

4. الهدایه الکبری: ص 406.

5. إلزام الناصب: ج 2 ص 267، عن الهدایه.

6. الغدیر: ج 6 ص 165، بتفاوت فیه.

7. نوائب الدهور: ج 3 ص 148.

8. مستدرک الوسائل: ج 1 ص 366 ح 12192.

الأسانید:

فی الأمالی للمفید: عن الجعابی، عن محمد بن جعفر، عن عیسی بن مهران، عن یونس، عن عبد اللّه بن محمد، عن أبیه، عن جده، عن زینب، قالت.

70
المتن

عن حمّاد بن عثمان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: لما بویع أبو بکر و استقام له الأمر ...،

إلی قوله: قالت أم أیمن:

فأشهد أن اللّه عز و جل أوحی إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «فَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» «1»، فجعل فدک لفاطمه علیها السّلام بأمر اللّه، و جاء علی علیه السّلام فشهد بمثل ذلک. فکتب لها کتابا و دفعه إلیها. فدخل عمر فقال: ما هذا الکتاب؟ فقال: إن فاطمه علیها السّلام ادعت فی فدک و شهدت لها أم أیمن و علی علیه السّلام فکتبته. و أخذ عمر الکتاب من فاطمه علیها السّلام فمزّقه، فخرجت فاطمه علیها السّلام تبکی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 127 ح 27، عن الاحتجاج.

2. الاحتجاج: ج 1 ص 119.

______________________________

(1). سوره الإسراء: الآیه 26.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:416

3. بحار الأنوار: ج 29 ص 134 ح 28، عن تفسیر القمی.

4. تفسیر القمی: ج 2 ص 155.

الأسانید:

فی تفسیر القمی: أبی، عن ابن أبی عمیر، عن عثمان بن عیسی و حمّاد بن عثمان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

71
المتن

عن أنس بن مالک، قال: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا صلّی الغداه، لم یذهب إلی بیت نسائه حتی یبدأ ببیت فاطمه علیها السّلام ....

فلما أن کان یوم من ذلک، جاء إلی باب فاطمه علیها السّلام فإذا فاطمه علیها السّلام تبکی من داخل الدار و هی تقول: من شده حرّ جوعی قد اشتدّ صداع رأسی، و من طحنی للشعیر قد دمیت أناملی. قال: فبکی النبی صلّی اللّه علیه و آله ثم رجع.

المصادر:

مناقب الإمام: ج 2 ص 189 ح 662.

الأسانید:

فی مناقب الإمام: حدثنا أحمد بن عبدان، قال: حدثنا جباره بن المغلس، حدثنا کثیر بن سلیم، عن أنس بن مالک.

72
المتن

قال الفاضل الدربندی فی قصه زینب بنت خدیجه مع فاطمه علیها السّلام حین مهاجره علی و فاطمه علیها السّلام: ... ثم إن زینب بنت خدیجه أتت أختها فاطمه الزهراء علیها السّلام باکیه العین حزینه القلب و قالت لها: أبلغی أباک عنی السلام، لأنی بعدت عن الأهل و الأحباب، کثیره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:417

الحنین و البکاء لفراقه، و الآن تجدّد حزنی لفراقک یا فاطمه. وا غمّاه، أکون أنا فی بلد و أنت أخری. ثم بکت و بکین النساء و بکت فاطمه الزهراء علیها السّلام.

ثم إن زینب أنشأت تقول:

فاطم أبلغ أباک سلامی قد فقدت السرور مذ غبت عنی ...

کنت أسلو بفاطم نور عینی فرماها الزمان بالبعد عنّی ...

کنت أسلو بفاطم فأتاهاداعیا فاشتفی المدامع منّی قال: فبکت فاطمه علیها السّلام رحمه لها و قالت لها: ما کان أبوک لینساک، و لکنک مع زوجک أبی العاص بن الربیع، لا تجدین إلی الخروج سبیلا إلا بإذنه. فطیبی نفسا و قرّی عینا ....

المصادر:

أسرار الشهاده: ص 392.

73
المتن

قال الفاضل الدربندی فی تحقیق بعض الأسرار و استنباطه من بکاء الصدیقه المعصومه المظلومه فاطمه علیها السّلام:

اعلم أن الأخبار الوارده فی بکائها- علی النهج الذی مرّت الإشاره إلیه- فی حدّ التضافر و التکاثر. فبکاؤها فی النشأه البرزخیه و فی دار الآخره أکثر و أشدّ من بکائها فی دار الدنیا و أطول زمانا من بکائها فیها، و کیف لا؟ بل إن نسبه بکائها فی الدنیا إلی بکائها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:418

فی النشأه البرزخیّه و فی دار الآخره نسبته أقلّ قلیل إلی أکثر کثیر، مع أنها علیها السّلام صبّت علیها فی دار الدنیا مصائب لو أنها صبّت علی الأیام صرن لیالیا.

و لم یبک فی الدنیا أحد بمقدار بکائها بعد وفاه أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فحینئذ هاهنا سؤالا و هو إن اللّه تعالی کیف یرضی بأن تکون حبیبته و أفضل خلقه بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین علیه السّلام فی دوام من الحزن و الکابه و العویل و الجزع و البکاء فی دار الدنیا و العقبی، مع أنهما قد خلقتا لأجلها علی أن دار العقبی و نشأه الآخره دار النعمه و الراحه و السرور لأولیاء اللّه و حججه و من تبعوهم من المؤمنین. فلا بدّ من أن لا یکون لحججه تعالی شائبه و ذرّه مما فی الدنیا من الحزن و الغمّ و النحیب و البکاء.

و قد یستتبع من هذا السؤال سؤال آخر، و بیانه إن أهل جنه الآخره من الحور و الغلمان کنفس الجنان و ما فیها، قد بکوا فی شهاده سید الشهداء علیه السّلام أکثر من بکاء أهل الدنیا، حتی إن الحور

لطمت الخدود و الصدور و هکذا أهل الجنان البرزخیّه، کما دلّت علی کل ذلک الأخبار المتضافره المتکاثره، بل إن ذلک قد صار من ضروریات مذهب طائفه الإمامیه.

فیرد السؤال و هو إن أهل الجنان لا بد من أن یکونوا مستغرقین فی الآلاء و النعم و الابتهاج و الفرح و السرور، و البکاء و الحزن و الکابه و الألم و لطم الخدود و الصدور من الأمور المنافیه لاستغراقهم فی الآلاء و النعم، علی أن المستفاد من الأخبار الوارده فی بکاء الصدیقه المعصومه المظلومه فاطمه الزهراء علیها السّلام أنه یبکی فی کل وقت بکائها من یسمع بکاؤها و عویلها. فیلزم أن یکون أهل الجنان بأسرهم و أجمعهم أو أکثرهم مستغرقین فی بحار الأحزان و الأشجان و البکاء و الآلاء. فهذا تمام السؤال و غابه الإشکال فی هذا المقال.

أقول: إن الجواب عن هذین السؤالین یتوقّف علی تمهید و مقدمه مختصره و هی:

إن الالتذاذات و التنعّمات لأهل الجنان- سواء کانوا فی النشأه البرزخیّه أو فی دار الآخره- لیست علی نهج واحد، بل هی علی أنحاء و أنواع متفاضله متفاوته؛ فکم من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:419

جمع منهم من المقربین و الکاملین فی العبودیه و الخشوع و الخضوع للّه رب العزه لا یعدون اللذات المتعارفه من الأکل و الشرب و معانقه الحور و الاتّکاء علی الطنافس و الزرابی فی القصور من جنس اللذات و التلذّذات و التنعمات، بل المتلذّذات عندهم منحصره فی المتلذّذات الروحانیه و التقربات الإلهیه و الدخول تحت رایه المعاشر الملکوتیه. فهذا المقام فی الحقیقه طلب رضی اللّه تعالی و التقرب إلیه تعالی، فهذا أعظم التبجیلات و التنعّمات و التعظیمات و الالتذاذات و النعم و الآلاء لأهل الجنان،

و لهذا قال اللّه تعالی: «رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ» «1» بعد ذکر سائر النعم و الآلاء لأهل الجنان.

فإذا عرفت هذه المقدمه، فاعلم إن ما ذکر من کثره بکاء الصدیقه المعصومه المظلومه علیها السّلام و کثره بکاء المقرّبین من الأنبیاء و الملائکه یکشف عن سرّ عظیم من أسرار الشهاده، و هو إن مقام البکاء علی سید الشهداء علیه السّلام مقام جزاء المقربین من الأنبیاء و المرسلین و الملائکه و الصدیقین و هو مقام رضوان اللّه تعالی، و قد عرفت إنه أکبر المقامات و أعظم الدرجات و أشرف المثوبات و النعم و الآلاء الظاهریه و الباطنیه.

و بعباره أخری، إن الباکین و الباکیات علی سید الشهداء علیه السّلام مستغرقون و مستغرقات حین البکاء فی بحر الکافور من رضاء اللّه تعالی و ینبوع رحمته و محبته فی أیّ نشأه و دار کان ذلک البکاء، و لا تتوهّم من هذه العباره إنا نقول إن بکاء نشأه الآخره یکون خالیا عن الحزن و الألم و الکابه و اللوعه و احتراق القلب، لأن هذا ممّا یردّه الأخبار الوارده فی بکاء فاطمه الزهراء علیها السّلام ممتلأه بالأشجان و الأحزان و حرقه القلب و مساعده المقرّبین من الأنبیاء و الأوصیاء و الملائکه لها بالبکاء، مثل بکائها فی الانبعاث عن الأحزان و الأشجان و احتراق القلوب و لو لوعتها، علی أن البکاء الخالی عن الحزن و احتراق القلب لیس حقیقه من البکاء. بل نقول إن هذه الأمور- أی الحزن و احتراق القلب و البکاء- إذا کانت بابا إلی رضوان اللّه تعالی و مفتاحا له، تکون حسنه بالذات و بالصفات فی کل نشأه من النشات. غایه ما فی الباب إن نشأه الآخره لیس فیها تکلیف إلزامی.

______________________________

(1).

سوره التوبه: الآیه 72.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:420

و الحاصل، إن سید الشهداء علیه السّلام قتیل العبره، و مما فیه رضوان اللّه تعالی هو البکاء علیه.

فلو لا بکاء أمه الصدیقه المعصومه المظلومه علیها السّلام علیه علی النهج الذی ذکر مع بکاء الذین یساعدونها لم یکن البکاء علیه- روحی له الفداء- مؤدّی حق تأذیته و إن بکی علیه جمیع أهل الدنیا من أول الخلقه إلی أن تفنی الدنیا.

و بالجمله، فإن الصدیقه المعصومه المظلومه علیها السّلام لا تسکن عن زفراتها و لا تنقطع أحزانها و أشجانها و بکاؤها کلما ذکرت ما جری بسید الشهداء علیه السّلام، بل هذه باقیه فی یوم الحشر و النشر و الکتاب و الحسنات أیضا حتی یری انتقام اللّه تعالی فی ذلک الیوم من ظالمی آل رسول اللّه علیهم السّلام. فانقطاع حزنها و ألمها و بکائها إنما هو بعد تمام الحسنات و استقرار أهل الجنه فیها کاستقرار أهل النار فی النار.

المصادر:

أسرار الشهاده: ص 433.

74
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: لما زوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام، أتاه أناس من قریش فقالوا: إنک زوّجت علیا علیه السّلام بمهر قلیل ...، إلی قوله:

قال علی علیه السّلام: فبت بلیله لم یبت أحد من العرب بمثلها. فلما کان فی آخر السحر، أحسست برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فذهبت لأنهض فقال: مکانک، أتیتک فی فراشک رحمک اللّه.

فأدخل رجلیه معنا فی الدثار، ثم أخذ مدرعه کانت تحت رأس فاطمه علیها السّلام فاستیقظت.

فبکی و بکت فاطمه علیها السّلام فبکیت لبکائهما، فقال: أتانی جبرئیل فبشّرنی بفرخین یکونان لک، ثم عزّیت بأحدهما و علمت أنه یقتل غریبا عطشانا.

فبکت فاطمه علیها السّلام حتی علا بکاؤها، ثم قالت: یا أبه! لم یقتلوه و أنت جده و علی أبوه و أنا أمه؟ قال: یا بنیه، لطلبهم الملک، أما إنهم سیظهر علیهم سیف لا یغمد إلا علی ید المهدی علیه السّلام من ولدک ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:421

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 23.

2. نوادر المعجزات: ص 94 ح 14.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه و نوادر المعجزات: حدثنی أبو المفضل محمد بن عبد اللّه، قال:

حدثنا أحمد بن محمد بن أحمد، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن الحسن، قال: حدثنا موسی بن إبراهیم، قال: حدثنا موسی بن جعفر، عن أبیه جعفر بن محمد، عن جده محمد الباقر علیهم السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال.

75
المتن

عن عائشه، قالت: ما رأیت من الناس أحدا أشبه کلاما و حدیثا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من فاطمه علیها السّلام؛ قالت: إذا دخلت علیه رحّب به و قبّل یدیها و أجلسها فی مجلسه، فإذا دخل علیها قامت إلیه فرحبت و قبّلت یدیه.

و دخلت علیه فی مرضه، فسارّها فبکت، ثم سارّها فضحکت، فقلت: کنت أری لهذه فضلا علی النساء، فإذا هی امرأه من النساء. فبینما هی تبکی إذ ضحکت، فسألتها فقالت: إنی لبذره. فلما توفّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، سألتها فقالت: إنه أخبرنی أنه یموت فبکیت، ثم أخبرنی إنی أول أهله لحوقا به فضحکت.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 14.

2. شرح الأخبار: ج 3 ص 59 ح 978، بتفاوت فیه.

3. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 208 ح 679، بتفاوت فیه.

4. نور الأبصار: ص 52.

5. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 253.

6. الجوهره: ص 17، بتفاوت فیه.

7. بحار الأنوار: ج 43 ص 25 ح 22، عن الأمالی للطوسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:422

8. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 246، عن الأمالی للطوسی.

9. الذریه الطاهره: ص 140 ح 175.

10. عوالم العلوم: ج 11 ص 179 ح 14، عن الامالی للطوسی.

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی و بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: بالإسناد أخبرنا ابن حمویه، قال:

حدثنا أبو الحسین، قال: حدثنا أبو خلیفه، قال: حدثنا أبو الفضل العباس بن الفرج، حدثنا عثمان بن عمر، عن إسرائیل، عن میسره، عن المنهال، عن عائشه بنت طلحه، عن عائشه.

2. فی الجوهره: حدّثنی زهیر بن حرب، قال: نا یعقوب بن إبراهیم، قال: نا أبی، عن أبیه: أن عروه بن الزبیر حدّثه: أن عائشه حدّثته.

3. فی الذریه الطاهره: حدثنا أبو موسی و أبو خالد، قالا: نا عثمان بن عمر، أنا إسرائیل، عن میسره بن حبیب، عن المنهال، عن عائشه بنت طلحه، عن عائشه.

76
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: لمّا زوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام علیا علیه السّلام، دخل علیها و هی تبکی، فقال لها: ما یبکیک؟ فو اللّه لو کان فی أهل بیتی خیر منه زوّجتک ....

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 39.

2. الکافی: ج 5 ص 378 ح 6، بتفاوت یسیر.

3. وسائل الشیعه: ج 15 ص 2 ح 7، عن الکافی.

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی: حدثنی جماعه، عن أبی غالب، عن خاله، عن الأشعری، عن أحمد بن أبی عبد اللّه، عن علی بن أسباط، عن داود، عن یعقوب بن شعیب، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

2. فی الکافی: عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن علی بن أسباط، عن داود، عن یعقوب بن شعیب، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:423

77
المتن

قال المازندرانی فی ذکر غزوه أحد: فمرّ النبی صلّی اللّه علیه و آله ببعض بیوتات الأنصار فسمع النوائح علی قتلاهنّ. فترقرقت عینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بکی، ثم قال: لکن حمزه لا بواکی له الیوم. فلما سمعها سعد بن معاذ قال: لا تبکین امرأه حمیمها حتی تأتی فاطمه علیها السّلام فتسعدها فی البکاء علی حمزه.

فاجتمعن النساء عند فاطمه علیها السّلام و هن یسعدنها فی البکاء علی حمزه ....

المصادر:

1. شجره طوبی: ج 2 ص 287.

2. الدمعه الساکبه: ج 2 ص 321.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 270 ح 8.

78
المتن

روی عبد اللّه بن الحسن بأسناده، عن آبائه علیهم السّلام: إنه لمّا أجمع أبو بکر و عمر علی منع فاطمه علیها السّلام فدکا و بلغها ذلک، لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها و أقبلت فی لمّه من حفدتها و نساء قومها تطآ ذیولها، ما تخرم مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، حتی دخلت علی أبی بکر و هو فی حشد من المهاجرین و الأنصار و غیرهم، فنیطت دونها ملاءه فجلست.

ثم أنّت أنّه أجهش القوم لها بالبکاء فارتجّ المجلس. ثم أمهلت هنیئه حتی سکن نشیج القوم و هدأت فورتهم، افتتحت الکلام بحمد اللّه و الثناء علیه و الصلاه علی رسوله.

فعاد القوم فی بکائهم، فلما أمسکوا عادت فی کلامها فقالت: ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:424

المصادر:

الاحتجاج: ج 1 ص 131.

و بقیه المصادر و الأسانید و تمام الخطبه أوردناها فی المجلد الثالث عشر، فی الفصل الثانی من الابتداء إلی الانتهاء.

و یزید فی مصادره:

1. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 400 ح 671، بتفاوت فیه.

2. إثبات الهداه: ج 2 ص 380 ح 292.

79
المتن

عن ابن عباس، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم إذ أقبل الحسن علیه السّلام، فلما رآه بکی ...، إلی قوله: و هی علیها السّلام تنادی: یا محمداه، فلا تجاب و تستغیث فلا تغاث، فلا تزال بعدی محزونه مکروبه باکیه، تتذکر انقطاع الوحی عن بیتها مره و تتذکر فراقی أخری ....

المصادر:

الأمالی للصدوق: ص 114 ح 1 المجلس الرابع و العشرون.

و باقی المصادر و الأسانید مثل ما مرّ فی الفصل الأول من هذا المجلد، الرقم 79.

80
المتن

قال فرات: حدثنی جعفر بن محمد الفزاری معنعنا، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

کان الحسین علیه السّلام مع أمه تحمله، فأخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله و قال: لعن اللّه قاتلک و لعن اللّه سالبک ...،

إلی قوله:

فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبه! إنا للّه و بکت ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:425

المصادر:

تفسیر فرات: ص 55.

81
المتن

قال الواقدی: ... و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: لیت أنی غودرت مع أصحاب الجبل، و کانت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تأتیهم بین الیومین و الثلاثه فتبکی عندهم و تدعو.

المصادر:

المغازی للواقدی: ج 1 ص 313.

82
المتن

عن أنس بن مالک، قال: لمّا زوّج النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام قال: یا أم أنس، زفّی ابنتی إلی علی علیه السّلام و مریه أن لا یعجل علیها حتی آتیها. فلمّا صلّی العشاء، أقبل برکوه فیها ماء.

فتفل فیها بما شاء اللّه فقال: اشرب یا علی و توضّأ، و اشربی و توضئی، ثم أجاف علیهما الباب.

فبکت فاطمه علیها السّلام، فقال: ما یبکیک یا بنتی؟ قد زوّجتک أقدمهم إسلاما و أعظمهم حلما و أحسنهم خلقا و أعلمهم باللّه علما.

المصادر:

فرائد السمطین: ص 92، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أنبأنی یحیی بن الحسین، أخبرنی رضی الدین أبو الخیر، أنبأنا أبو القاسم زاهر بن طاهر، شیخ الإسلام إسماعیل الصابونی و غیره إذنا، قالوا: أنبأنا الحاکم أبو عبد اللّه، أنبأنا أبو علی الحسن بن علی، حدثنا الحسن بن سفیان، حدثنا محمد بن سعید بمصر، أنبأنا أبو الولید، عن ربیعه، عن أنس بن مالک، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:426

83
المتن

قال السید جعفر مرتضی: ... و ذکر الحلبی أنه لما استشار الرسول صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام، بکت ثم قالت: کأنک یا أبت إنما ادّخرتنی لفقیر قریش؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: و الذی بعثنی بالحق، ما تکلّمت فی هذا حتی أذن لی اللّه فیه من السماء. فقالت فاطمه علیها السّلام: لقد رضیت ما رضی اللّه و رسوله.

المصادر:

1. الصحیح من سیره النبی الأعظم صلّی اللّه علیه و آله: ج 4 ص 32، عن السیره الحلبیه.

2. السیره الحلبیه: ج 2 ص 206.

84
المتن

قال الشیخ جعفر التستری فی انشقاق البحار فی شهاده الحسین علیه السّلام: أنه یوکّل بکل بحر ملک، و ذلک حین تبکی فاطمه الزهراء علیها السّلام علی الحسین علیه السّلام و تشهق.

و یظهر من بعض الروایات إن ذلک یقع منها کثیرا، و لذا قال علیه السّلام بعد أن ذکر هذا:

أ ما تحبّ أن یکون ممّن یسعد فاطمه علیها السّلام؟

المصادر:

الخصائص الحسینیه: ص 279.

85
المتن

عن جابر عبد اللّه الأنصاری، قال: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الشکاه التی قبض فیها فإذا فاطمه علیها السّلام عند رأسه، قال: فبکت حتی ارتفع صوتها. فرفع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله طرفه إلیها فقال:

حبیبتی فاطمه، ما الذی یبکیک؟ قال: أخشی الضیعه من بعدک یا رسول اللّه. قال: یا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:427

حبیبتی لا تبکین، فنحن أهل بیت قد أعطانا اللّه سبع خصال، لم یعطها أحدا قبلنا و لم یعطها أحدا بعدنا؛ منّا خاتم النبیین و أحبّ المخلوقین إلی اللّه عز و جل و هو أنا أبوک ....

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 15 ص 123 ح 48، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 62.

3. بحار الأنوار: ج 38 ص 10 ح 17، عن کشف الغمه، بتفاوت یسیر.

4. بحار الأنوار: ج 51 ص 91 ح 38، عن کشف الغمه، بتفاوت یسیر.

5. بحار الأنوار: ج 51 ص 79 ح 37، عن کشف الغمه، بتفاوت یسیر.

6. کشف الغمه: ص 44، علی ما فی البحار.

7. کفایه الطالب، علی ما فی کشف الغمه، بتفاوت یسیر.

8. بحار الأنوار: ج 36 ص 307 ح 146، عن کفایه الأثر.

9. حلیه الأبرار: ج 2 ص 700 ح 40.

10. الأنوار البهیه: ص 310.

11. التشیع للعریضی: ص 152.

12. عقد الدرر فی أخبار المنتظر علیه السّلام: ص 151.

13. أسد الغابه: ج 4 ص 127.

14. المسترشد: ص 613.

15. ذخائر العقبی: ص 136.

16. معجم أحادیث الإمام المهدی علیه السّلام: ص 149.

17. مجمع الزوائد: ج 8 ص 253.

18. المعجم الأوسط: ج 6 ص 327.

19. المعجم الکبیر: ج 3 ص 57.

20. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 130.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: أبو المفضل الشیبانی، عن عبد الرزاق بن سلیمان بن غالب الأزدی، عن الحسن المعافی، عن عبد الوهاب بن همام، عن ابن أبی شیبه، عن شریک، عن الرکین بن الربیع، عن القاسم بن حسّان، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:428

86
المتن

عن عمّار، قال: لما حضرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الوفاه، دعا بعلی علیه السّلام فسارّه طویلا، ثم قال:

یا علی، أنت وصیی و وارثی، قد أعطاک اللّه علمی و فهمی، فإذا متّ ظهرت لک ضغائن فی صدور قوم و غصبت علی حقک.

فبکت فاطمه علیها السّلام و بکی الحسن و الحسین علیهما السّلام، فقال صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: یا سیده النسوان، ممّ بکاؤک؟ قالت: یا أبه، أخشی الضیعه بعدک. قال: ابشری یا فاطمه فإنک أول من یلحقنی من أهل بیتی، فلا تبکی و لا تحزنی فإنک سیده نساء أهل الجنه ....

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 15 ص 177 ح 147، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 124.

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 328 ح 184.

4. إثبات الهداه: ج 2 ص 533 ح 528.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: علی بن الحسین بن محمد، عن هارون بن موسی، عن محمد بن علی بن معمر، عن عبد اللّه بن معبد، عن موسی بن إبراهیم، عن عبد الکریم بن هلال، عن أسلم، عن أبی الطفیل، عن عمّار.

87
المتن

عن أنس، قال: جاءت فاطمه علیها السّلام و معها الحسن و الحسین علیهما السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فی المرض الذی قبض فیه، فانکبّت علیه فاطمه علیها السّلام و ألصقت صدرها بصدره و جعلت تبکی. فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، و نهاها من البکاء. فانطلقت إلی البیت ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:429

المصادر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 429 المصادر: ..... ص : 429

1. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 127.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 519 ح 9، عن ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام.

3. ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ دمشق، علی ما فی العوالم.

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: حدثنا یحیی بن محمد و نسخت من أصله و عارضته معه، قال: حدثنا جعفر بن محمد، حدثنا الحاکم محمد بن عبد اللّه، قال: أخبرنی الحسین بن محمد، قال: أخبرنا أبو حفص، قال: حدثنا حمدون بن عیسی، قال: حدثنا یحیی بن سلیمان الجعفی، قال: حدثنا عباد بن عبد الصمد، عن أنس، قال.

88
المتن

قال فی المنجد فی الأعلام:

فاطمه الزهراء بنت النبی صلّی اللّه علیه و آله ...، رثت والدها بأبیات تفیض حنانا ....

المصادر:

المنجد فی الأعلام: ص 518.

89
المتن

عن عمرو بن أبی المقدام، قال: سمعت أبا الحسن و أبا جعفر علیهما السّلام یقول فی قول اللّه عز و جل: «وَ لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ» «1»، قال:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: إذا أنا متّ فلا تخمشی علیّ وجها و ترخی علیّ شعرا و لا تنادی بالویل و لا تقیمنّ علیّ نائحه ....

______________________________

(1). سوره الممتحنه: الآیه 12.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:430

المصادر:

1. معانی الأخبار: ص 390 ح 33.

2. وسائل الشیعه: ج 2 ص 915 ح 5، عن معانی الأخبار.

90
المتن

قال أبو جعفر القمی: إذا نزلت آیه: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ. لَها سَبْعَهُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ» «1»، بکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بکاء عالیا و بکت أصحابه من بکائه، و لم یدروا ما نزل به جبرئیل و لم یستطع أحد أن یکلّمه، و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا رأی فاطمه علیها السّلام فرح بها.

فانطلق سلمان إلی باب بیت فاطمه علیها السّلام لیخبرها عن القصه ...، إلی قوله: قالت فاطمه علیها السّلام: یا أبت فدیتک، ما الذی أبکاک؟ فأخبرها بما نزل به جبرئیل. فلما سمعت فاطمه علیها السّلام، بکت حتی سقطت علی وجه الأرض و هی تقول: الویل ثم الویل لمن دخل النار ....

المصادر:

1. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 148، عن زهد النبی صلّی اللّه علیه و آله.

2. زهد النبی صلّی اللّه علیه و آله للقمی، علی ما فی الریاحین.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 88 ح 9.

4. الدروع الواقیه: ص 274.

5. سفینه البحار: ج 1 ص 570.

6. ناسخ التواریخ: مجلّد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 2 ص 432.

91
المتن

عن سعدان بن سنان، أنه قال: مرضت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، فأتاها صلّی اللّه علیه و آله لیعودها.

______________________________

(1). سوره الحجر: الآیه 43، 44.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:431

فبکت و شکت إلیه حالها فقال: یا فاطمه، أ ما ترضین أن زوّجتک أقدم أمتی سلما و أکثرهم علما و أعظمهم حلما؟ قالت: بلی رضیت یا رسول اللّه.

المصادر:

شرح الأخبار: ج 2 ص 211.

92
المتن

قال سعد بن معاذ الأنصاری لعلی علیه السّلام: خاطب النبی صلّی اللّه علیه و آله فی أمر فاطمه علیها السّلام ...، إلی قوله:

فبکت فاطمه علیها السّلام حیاء و لفراق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما زوّجتک من نفسی بل اللّه تعالی تولّی تزویجک فی السماء.

المصادر:

إرشاد القلوب: ج 2 ص 232.

93
المتن

إن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال: دخلت فاطمه علیها السّلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عیناه تدمع، فسألته: ما لک؟ فقال: إن جبرئیل أخبرنی أن أمّتی تقتل حسینا علیه السّلام، فجزعت و شقّ علیها. فأخبرها بمن یملک من ولدها، فطابت نفسها و سکنت.

المصادر:

کامل الزیارات: ص 57 ح 5.

الأسانید:

فی کامل الزیارات: حدّثنی أبی و محمد بن الحسن جمیعا، عن محمد بن الحسن الصفّار، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن ابن فضّال، عن عبد اللّه بن بکیر، عن بعض أصحابنا، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:432

94
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منزله، فإذا عائشه مقبله علی فاطمه علیها السّلام تصایحها و هی تقول: و اللّه یا بنت خدیجه، ما ترین إلا أن لأمّک علینا فضلا، و أیّ فضل کان لها علینا؟ ما هی إلا کبعضنا، فسمع مقالتها فاطمه علیها السّلام.

فلمّا رأت فاطمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بکت، فقال لها: ما یبکیک یا بنت محمد؟ قالت:

ذکرت أمّی فتنقّصتها فبکیت. فغضب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: مه یا حمیراء، فإن اللّه تبارک و تعالی بارک فی الولود الودود؛ و إن خدیجه- رحمها اللّه- ولدت منّی طاهرا و هو عبد اللّه و هو المطهّر، و ولدت منّی القاسم و فاطمه و رقیه و أم کلثوم و زینب، و أنت ممّن أعقم اللّه رحمه فلم تلدی شیئا.

المصادر:

الخصال: ج 2 ص 468 ح 116.

الأسانید:

فی الخصال: حدّثنا محمد بن الحسن، قال: حدثنا محمد بن الحسن، عن أحمد بن محمد، قال: حدثنی أبو علی الواسطی، عن عبد اللّه بن عصمه، عن یحیی بن عبد اللّه، عن عمرو بن أبی المقدام، عن أبیه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

95
المتن

عن الصادق علیه السّلام، قال: بکت فاطمه علیها السّلام علی أبیها خمسه و سبعین یوما، و کان جبرئیل یأتیها و یخبرها بحال أبیها و یعزّیها و یخبرها بالحوادث بعدها، و کان علی علیه السّلام یکتب ذلک، و هذا کقوله تعالی: «فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلَّا تَحْزَنِی» «1».

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:433

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 337.

96
المتن

قال العبدی فی بکاء فاطمه علیها السّلام من تعییر النساء:

اذ أتته البتول فاطم تبکی و توالی شهیقها و الزفیرا

اجتمعن النساء عندی و أقبلن یطلن التقریع و التعییرا

قلن إن النبی زوّجک الیوم علیا بعلا معیلا فقیرا

قال یا فاطم اصبری و اشکری اللّه فقد نلت منه فضلا کبیرا ....

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 344.

97
المتن

عن ورقه، عن فضه فی حدیث طویل، إلی قولها فی ذکر حال الناس بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... و لم یکن فی أهل الأرض و الأصحاب و الأقرباء و الأحباب أشدّ حزنا و أعظم بکاء و انتحابا من مولاتی فاطمه الزهراء علیها السّلام، و کان حزنها یتجدّد و یزید و بکاؤها یشتدّ.

فجلست سبعه أیام لا یهدأ لها أنین و لا یسکن منها الحنین، کل یوم جاء کان بکاؤها أکثر من الیوم الأول.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:434

فلما کان فی الیوم الثامن، أبدت ما کتمت من الحزن؛ فلم تطق صبرا إذ خرجت و صرخت، إلی أن قالت علیها السّلام: یا أبتاه، ما أعظم ظلمه مجالسک ...، و الثکل شاملنا و البکاء قاتلنا و الأسی لازمنا.

ثم زفرت زفره و أنّت أنّه کادت روحها أن تخرج، ثم قالت:

قلّ صبری و بان عنّی عزانی بعد فقدی لخاتم الأنبیاء

عین یا عین اسکبی الدمع سحاویک لا تبخلی بفیض الدماء

یا رسول الإله یا خیره اللّه و کهف الأیتام و الضعفاء

قد بکتک الجبال و الوحش جمعاو الطیر و الأرض بعد بکی السماء ...

یا إلهی عجّل وفاتی سریعافلقد تنغّضت الحیاه یا مولائی ثم قال: رجعت إلی منزلها و أخذت بالبکاء و العویل لیلها و نهارها، و هی لا ترقأ دمعتها و لا تهدأ زفرتها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 177 ح 15.

2. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 1 ص 193.

3. اللمعه البیضاء: ص 857.

4. بیت الأحزان: ص 138، بزیاده فیه.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 791 ح 26، بزیاده.

98
المتن

قال المجلسی: وجدت فی بعض تألیفات أصحابنا، أنه روی بأسناده، عن سهیل بن ذبیان، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:435

دخلت علی الإمام علی بن موسی الرضا علیه السّلام ...، إلی نقل رؤیاه لسهیل، و فیه رؤیته رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و السید إسماعیل الحمیری، إلی أن قال صلّی اللّه علیه و آله:

مرحبا بک یا ولدی یا علی بن موسی الرضا، سلّم علی أبیک علی علیه السّلام، فسلّمت علیه.

ثم قال لی: سلّم علی أمّک فاطمه الزهراء علیها السّلام، فسلّمت علیها. فقال لی: و سلّم علی أبویک الحسن و الحسین علیهما السّلام، فسلّمت علیهما. ثم قال لی: و سلّم علی شاعرنا و مادحنا فی دار الدنیا السید إسماعیل الحمیری، فسلّمت علیه و جلست.

فالتفت النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی السید إسماعیل و قال له: عد إلی ما کنّا فیه من إنشاد القصیده، فأنشد یقول:

لأم عمر و باللوی مربع طامسه أعلامه بلقع فبکی النبی صلّی اللّه علیه و آله فلما بلغ إلی قوله: و وجهه کالشمس إذ تطلع، بکی النبی صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام و من معه، و لما بلغ إلی قوله:

قالوا له لو شئت أعلمتناإلی من الغایه و المفزع رفع النبی صلّی اللّه علیه و آله یدیه و قال: إلهی أنت الشاهد علیّ و علیهم أنی أعلمتهم أن الغایه و

المفزع علی بن أبی طالب علیه السّلام، و أشاره بیده إلیه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 47 ص 328.

2. مستدرک الوسائل: ج 10 ص 392، عن البحار.

99
المتن

قالت فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام: فکیف طابت أنفسکم أن تحثوا التراب علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:436

أ ما کان فی صدورکم لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الرحمه؟ أ ما کان معلم الخیر؟ قال: بلی یا فاطمه، و لکن أمر اللّه الذی لا مردّ له. فجعلت تبکی و تندب و تقول: یا أبتاه، الآن انقطع جبرئیل، و کان جبریل یأتینا بالوحی من السماء ....

المصادر:

مجمع الزوائد: ج 9 ص 31.

100
المتن

عن أبی طالب أحمد بن الفرج بن الأزهر رفعه، عن رجاله إلی سلمان بن سالم، قال:

أخبرنی سلیمان الأعمش: و الحدیث طویل ...، إلی قوله: و الحدیث و بالإسناد أنه قال:

بینا فاطمه علیها السّلام جالسه، إذ أقبل أبوها صلّی اللّه علیه و آله حتی جلس إلیها فقال لها: ما لی أراک حزینه؟

قالت: بأبی أنت و أمی یا رسول اللّه، و کیف لا أبکی و لا أحزن و ترید أن تفارقنی؟ فقال لها: یا فاطمه، لا تبکی و لا تحزنی، فلا بد من فراقک.

فاشتدّ بکاؤها و قالت: یا أبتی، أین ألقاک؟ قال: تلقنی علی تلّ الحمد، أشفع لأمتی.

قالت: یا أبت، و إن لم ألقک؟ قال: تلقنی عند الصراط، جبرئیل عن یمینی و میکائیل عن شمالی ....

المصادر:

الفضائل لابن شاذان: ص 116.

101
المتن

روی فی الأحادیث الصحیحه: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا یوما فی بیته، و قد وضع الحسین علیه السّلام علی فخذه الأیمن و ابنه إبراهیم علی فخذه الأیسر، و هو یرتشف هذا تاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:437

و هذا أخری. فهبط جبرئیل و قال: یا محمد! العلی الأعلی یقرؤک السلام و یقول لک:

لم یکن لیجمع لک بینهما، فاختر من شئت منهما؟

فقال صلّی اللّه علیه و آله: إذا مات الحسین علیه السّلام بکیت أنا علیه و بکی علیه علی و فاطمه علیهما السّلام، و إذا مات إبراهیم بکیت أنا علیه. یا جبرئیل قد اخترت الحسین علیه السّلام. فقبض إبراهیم بعد ثلاثه أیام، و کان الحسین علیه السّلام إذا أقبل، یقول له النبی صلّی اللّه علیه و آله: مرحبا بمن فدیته بابنی إبراهیم.

المصادر:

عوالی اللالی: ج 4 ص 92 ح 127.

102
المتن

قال المفید: و لم یحضر دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أکثر الناس، لما جری بین المهاجرین و الأنصار عن التشاجر فی أمر الخلافه، وفات أکثرهم الصلاه علیه لذلک. و أصبحت فاطمه علیها السّلام تنادی: وا سوء صباحاه. فسمعها أبو بکر فقال لها: إن صباحک لصباح سوء.

المصادر:

کحل البصر: ص 203.

103
المتن

قال أنس بن مالک: إن فاطمه علیها السّلام کانت نائمه فی حجر أم سلمه أن کشف اللّه عن بصرها. فنظرت إلی قصر و عجائبه و أهواله، و نظرت إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و قد دارت به الجنّ من کل مکان. فانتبهت مرعوبه، فقالت لها أم سلمه: ما شاهدت و ما شأنک؟ ثم و ثبت علی قدمیها و هی تقول: روحی لروحک، ثم قالت: یا فضه، امضی إلی محمد صلّی اللّه علیه و آله و قولی له: أدرک ابنتک فاطمه الزهراء علیها السّلام قبل أن یفرقها روحها جسدها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:438

فعند ذلک خرجت مسرعه إلی المسجد و وقفت ببابه و قالت: یا سیدی، أجب فاطمه الزهراء علیها السّلام. فوثب النبی صلّی اللّه علیه و آله فأخذ نعله فی یده و هو یجرّ رداءه من العجله و هو یقول: ما شأنها، هل أتاها أحد یخبر فأفزعها؟ و کیف یکون ذلک و ما هبط الأمین جبرائیل إلیّ بخبر؟

ثم إنه صلّی اللّه علیه و آله دخل إلی أم سلمه، فنظر إلی فاطمه علیها السّلام و هی نائمه. فانتبهت و دموعها قد بلّت ثیابها و هی تقول: یا سیدی، کن لعلی علیه السّلام ناصرا. فلما سمع النبی صلّی اللّه علیه و آله کلامها قال:

یا حبیبتی، ما الذی أبکاک؟

قالت: یا أبی، إنی کنت نائمه فی هذه الساعه إذ کشف اللّه من بصری، فرأیت علیا علیه السّلام و قد دارت به مرده الشیاطین، و هو متمنطق بمنطقه أخیه جعفر و بیده ذو الفقار و درقه عمّه حمزه بیده الشمال و هو فی جهد جهید و کرب عنید، و وراؤه أصحابه متباعدین و هو یجاهد

و حده و یلقی بنفسه و هو یقول: یا فاطمه: اسألی أباک أن یلحقنی فإنی فی جهد جهید و أمر عظیم. فباللّه علیک أدرک علیا علیه السّلام و ارحم ولدی الحسن و الحسین علیهما السّلام و ابنتک فاطمه.

قال: یا فاطمه، ما أفعل شیئا إلا بإذن اللّه، و ها أنا واقف أنتظر الوحی من السماء. فبکی الحسن و الحسین علیهما السّلام و قالا: باللّه علیک- یا جدنا- إلا ما أمرتنا أن نسیر إلی أبینا، نشاهد ما هو فیه بأنفسنا نقیه و بأرواحنا نفدیه.

فما استتمّ کلامها، إذا هبط الأمین جبرئیل و هو یقول: یا محمد، العلی الأعلی یقرؤک السلام و یقول لک: آمن فاطمه و قل لها: إنا رادّوه إلیک سالما غانما و أخبرها أنی مؤیّده بملائکتی المقربین، و لو أن ملکا من ملائکتی أمرته أن یقلع الأرض و من علیها من شجر و مدر و برّ و بحر و سهل و جبل لأقلعه و هان علیه ذلک، و لکن أجبت لابن عمک الذکر إلی یوم القیامه

ثم قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: اللهم بحق إبراهیم و ولده إسماعیل و فدیته، اکشف لی عن بصری حتی أراه و أسمع کلامه، و کذلک لابنتی فاطمه و ولدیها علیهم السّلام. فأوحی اللّه تعالی: لیست الأنبیاء من له منزله کمنزلتک، و قد أمرت الأرض أن تطیعک، فأمرها بأمرک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:439

فعند ذلک أخذ النبی بید فاطمه و ولدیها علیهم السّلام و صعد بهم علی دار سعد بن عباده و صاح بأعلی صوته: یا أرض! انقشعی. فانقشعت بقدره اللّه تعالی، فمدّ النبی صلّی اللّه علیه و آله عینیه و کذلک فاطمه و ولداها علیهم السّلام و صار

بین النبیّ و بین علی علیه السّلام قدر رمیه السهم، فنظر النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی الإمام علیه السّلام و قد دارت به الجنّ و الشیاطین، و هو یضرب فیهم و یثب علیهم کأنه الأسد.

المصادر:

الدمعه الساکبه: ج 2 ص 371.

104
المتن

روی عن بعض الصالحین من المؤمنین: أنه رأی فی منامه فاطمه الزهراء علیها السّلام فی أرض کربلاء بعد قتل الحسین علیه السّلام بلیلتین و هی فی لمّه من نساء أهل الجنه، و هنّ یندبن علی الحسین علیه السّلام و قد لبسن السواد و مزّقن الجیوب إلی الذیول و نشرن الشعور و لطمن الخدود و دعین بالویل و الثبور و هنّ فی أشدّ العزاء، و بید فاطمه علیها السّلام قمیص ولدها الحسین علیه السّلام مضمّخ بدمه، و هی تبکی و تنوح علی الشهید المذبوح و هی کما قیل:

أثوابها من سواد قد صبغن و فی أزیاقها الدم للأردان قد خرقا قال: و لم تزل فاطمه علیها السّلام تنوح بمثل هذا و هی تقول: یا أبتا یا رسول اللّه، أ ما تنظر إلی ما صنع بولدی؟ قاتلوه حتی قتلوه ظلما و عدوانا ....

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 2 ص 128.

2. المنتخب للطریحی: ص 186، بتفاوت یسیر.

105
المتن

روی ابن عبد ربه فی العقد الفرید، عن أنس، قال: لما فرغنا من دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:440

أقبلت علیّ فاطمه علیها السّلام فقالت: یا أنس! کیف طابت أنفسکم أن تحثوا علی وجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله التراب؟ ثم بکت و نادت: یا أبتاه! أجاب ربا دعاه. یا أبتاه! من ربه ما أدناه.

المصادر:

1. الأنوار البهیه: ص 40، عن العقد الفرید.

2. العقد الفرید، علی ما فی الأنوار البهیه.

3. کحل البصر: ص 203.

106
المتن

روی محمد بن مسلم، قال: کنت جالسا عند أبی عبد اللّه علیه السّلام، إذ دخل یونس بن یعقوب، فرأیته یئنّ. فقال له أبو عبد اللّه علیه السّلام: ما لی أراک تأنّ؟! قال: طفل لی، تأذّیت به اللیل أجمع. فقال له أبو عبد اللّه علیه السّلام: یا یونس، حدّثنی أبی محمد بن علی، عن آبائه علیهم السّلام، عن جدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

أن جبرئیل نزل علیه و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه علیهما السّلام یئنّان، فقال جبرئیل: یا حبیب اللّه، ما لکما تأنّان؟! فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من أجل طفلین لنا، تأذّینا ببکائهما. فقال جبرئیل: یا محمد، فإنه یبعث لهذا القوم شیعه إذا بکی أحدهم فبکاؤه لا إله إلا اللّه، إلی أن یأتی علیه سبع سنین. فإذا أتی علیه السبع فبکاؤه استغفار لوالدیه، إلی أن یأتی علی الحدّ. فإذا جاز الحدّ فما أتی من حسنه فلوالدیه و ما أتی من سیئته فلا علیهما.

المصادر:

الأنوار النعمانیه: ج 2 ص 188.

107
المتن

عن عیسی الضریر، عن الکاظم، عن أبیه علیهما السّلام فی حدیث: ... فلما أراد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:441

الکلام، غلبته عبرته فلم یقدر علی الکلام. فبکت فاطمه علیها السّلام بکاء شدیدا و علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام لبکاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فقالت فاطمه علیها السّلام: یا رسول اللّه! قد قطّعت قلبی و أحرقت کبدی لبکائک، یا سید النبیین من الأولین و الآخرین و یا أمین ربه و رسوله و یا حبیبه و نبیه! من لولدک بعدک و لذلّ ینزل بی بعدک؟ من لعلی أخیک و ناصر الدین؟ من لوحی اللّه و أمره.

ثم بکت و أکبّت علی وجهه فقبّلته، و أکبّ علیه علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام فرفع رأسه إلیهم و یدها فی یده، فوضعها فی ید علی علیه السّلام و قال له: یا أبا الحسن، هذه ودیعه اللّه و رسوله محمد عندک، فاحفظ اللّه و احفظنی فیها و إنک لفاعله یا علی ....

المصادر:

1. کحل البصر: ص 190، عن الطرف.

2. الطرف: ص 29.

3. بحار الأنوار: ج 22 ص 484 ح 31، عن الطرف.

4. مجمع النورین: ص 66.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 158.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 553 ح 11، عن الطرف.

108
المتن

عن عائشه، قالت: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنا و فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، فناجاها.

فلما فرغ بکت، ثم ناجاها الثانیه فضحکت.

فلما خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قلت: ما رأیت ضحکا أقرب من بکاء من الیوم! فسألتها فقالت: ما کنت لأطلعک علی سرّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فلما توفّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، سألتها فقالت: قال: ما بعث نبی إلا کان له من العمر نصف عمر الذی کان قبله، و قد بلغت الیوم نصف عمر من کان قبلی. ثم قال لی: أ ما ترضین أنک سیده نساء أهل الجنه إلا مریم بنت عمران؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:442

المصادر:

1. الذریه الطاهره: ص 141 ح 177.

2. الذریه الطاهره: ص 142 ح 179، بتفاوت فیه.

3. الذریه الطاهره: ص 143، بتفاوت فیه.

4. الذریه الطاهره: ص 144 ح 182، بتفاوت فیه.

5. الذریه الطاهره: ص 146، بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی الذریه الطاهره: ص 141: حدثنا محمد بن عوف الطائی، نا عثمان بن سعید، نا ابن لهیعه، عن جعفر بن ربیعه، عن عبد الملک بن عبید اللّه بن الأسود، عن عروه، عن عائشه.

2. فی الذریه الطاهره، ص 142: حدثنا أبو بکره بکّار بن قتیبه، نا أبو داود- صاحب الطیالسه-، نا أبو عوانه، نا فراس، عن الشعبی، عن مسروق، قال: حدّثنی عائشه.

3. الذریه الطاهره، ص 143: حدثنا أبو موسی محمد بن المثنی العنزی، نا محمد بن خالد بن عثمه، نا موسی بن یعقوب، نا هاشم بن هاشم، عن عبد اللّه بن وهب: أن أم سلمه أخبرته.

4. الذریه الطاهره، ص 146: حدثنا أبو خالد یزید بن سنان، نا سعید بن أبی مریم، أنا نافع بن یزید، عن ابن غزیه، عن محمد بن عبد اللّه بن عمرو بن عثمان: أن أمّه فاطمه بنت حسین حدّثته: أن عائشه کانت تقول.

109
المتن

قال الشیخ حسین بن محمد الدرازی: ذکر والدی العلامه فی کتاب المناقب و المصائب:

أنها علیها السّلام کانت تمضی إلی البقیع فتبکی بکاء عظیما، حتی تأذی منها أهل المدینه.

ثم إن یوما من الأیام بعد أن قضت وطرها من البکاء، رجعت إلی منزلها مصاحبه للبکاء و النحیب لیلها و نهارها، لا ترقأ دمعتها اجتمع شیوخ أهل المدینه إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و قالوا: یا أبا الحسن! إن فاطمه تبکی اللیل و النهار، فلا أحد منّا یتهنّأ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:443

بالنوم علی فراشه باللیل و لا بالنهار و لا لنا قرار علی معایشنا و أشغالنا. فخیّرها أما أن تبکی لیلا أو نهارا. فقال علیه السّلام: حبّا و کرامه.

فأقبل حتی دخل علی فاطمه علیها السّلام و هی لا تفیق

من البکاء و لا ینفع فیها العزاء. فلما رأته سکنت هنیئه، فقال: یا بنت رسول اللّه! إن شبوخ أهل المدینه سألونی أسألک إما تبکی لیلا أو نهارا. فقالت: یا أبا الحسن، ما أقل مکثی فیما بینهم و ما أقرب مغیّبی من بین أظهرهم، و اللّه لا أسکن لیلا و لا نهارا حتی ألحق بأبی. فقال لها علیه السّلام: افعلی ما بدا لک فلا تعریض علیک.

فکانت إذا أصبحت، قدّمت الحسن و الحسین علیهما السّلام أمامهما و خرجت إلی البقیع باکیه.

فلا تزال بین القبور ببکاء و حنین، یفتّت الأکباد و یوجع القلوب. فإذا جاء اللیل، أقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام و ساقها إلی منزلها. فلم تزل علی ذلک الحال علیله منحوله الجسم، حتی ضربتها العله التی ماتت بها علیها السّلام.

و روی أنها علیه السّلام کثیرا ما ترثی أباها؛ تقول:

إن حزنی علیک حزن جدیدو فؤادی و اللّه صبّ عتید

بان منی الصراخ فی کل یوم فبکائی علی الحبیب شدید

جلّ خطبی و بان عنی عزائی و مناجی علیه لیس یبید

حسرتی دائما و طول بکائی سهری و الأنام عنی رقود

المصادر:

1. التاریخ و السیره: ص 14، عن المناقب و المصائب.

2. المناقب و المصائب للدرازی البحرانی، علی ما فی التاریخ و السیره.

110
المتن

قال الشیخ المهاجر فی ذکر بعض أحزان الزهراء علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:444

کانت الزهراء علیها السّلام تطلب من الإمام علی أمیر المؤمنین علیه السّلام أن یریها قمیص رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فإذا وقع بصرها علی القمیص، أخذته تشمّه و تضمّه إلی صدرها حتی تبلّله بالدموع، ثم تقع علی الأرض مغمی علیها أو مغشیا علیها.

و کانت تبکی فی بیتها، فلما منعوها البکاء، خرجت إلی ظلّ شجره تبکی هناک تحت ظلّها و بیدها الحسن و الحسین علیهما السّلام. و لکن القوم لم یترکوا لها حتی هذه الشجره، فعمدوا إلیها فقطعوها. فکانت تخرج إلی البقیع إلی بیت الأحزان الذی بناه لها علی أمیر المؤمنین علیه السّلام.

و إلی ذلک البیت یشیر الإمام الحجه علیه السّلام یقول:

أ ترانی اتخذت لا و علاهابعد بیت الأحزان بیت سرور

فابک و ازفر لها فإن عداهامنعوها عن البکاء و الزفیر

المصادر:

1. اعلموا أنی فاطمه: ج 9 ص 13.

2. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 96، شطرا من صدر الحدیث.

3. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 97، شطرا من صدر الحدیث.

4. بیت الأحزان للیزدی: ص 33.

111
المتن

عن عائشه:

أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی قبض فیه قال: یا فاطمه یا بنتی، أحنی علیّ. فأحنت علیه فناجاها ساعه، ثم انکشفت عنه تبکی و عائشه حاضره. ثم قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعد ذلک ساعه: احنی علیّ. فحنّت علیه فناجاها ساعه، ثم انکشفت عنه تضحک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:445

فقال عائشه: یا بنت رسول اللّه! أخبرینی بما ذا ناجاک أبوک؟ قالت: أوشکت رأیته ناجانی علی حال سرّ ثم ظننت أنی أخبر بسرّه و هو حی؟! فشقّ ذلک علی أن یکون سرّ دونها.

فلما قبضه اللّه إلیه، قالت عائشه لفاطمه علیها السّلام: أ لا تخبرینی ذلک الخبر؟ قالت: أما الآن فنعم؛ ناجانی فی المره الأولی فأخبرنی أن جبرئیل کان یعارضه القرآن فی کل عام مره و أنه عارضه القرآن العام مرتین، و أنه أخبره أنه لم یکن نبی بعد نبی إلا عاش نصف عمر الذی کان قبله، و أنه أخبرنی أن عیسی عاش عشرین و مائه سنه و لا أرانی إلا ذاهب علی رأس الستین. فأبکانی ذلک، و قال: یا بنیه، إنه لیس من نساء المؤمنین أعظم رزیّه منک، فلا تکونی أدنی من امرأه صبرا. ثم ناجانی فی المره الأخری فأخبرنی أنی أول أهله لحوقا به، و قال: إنک سیده نساء أهل الجنه.

المصادر:

1. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 75 ح 193.

2. الإحسان بترتیب ابن حبّان: ج 9 ص 52، بتفاوت فیه.

3. فضائل الصحابه: ص 754، بتفاوت فیه.

4. صحیح البخاری: ج 7 ص 41، بتفاوت فیه.

5. مسند أحمد: ج 6 ص 282، بتفاوت فیه.

6. مناقب علی و الحسنین و أمهما علیهم السّلام: ص 247، بتفاوت فیه.

7.

فضائل الصحابه: ص 763، بتفاوت فیه.

8. فضائل الصحابه: ص 764، بتفاوت فیه.

9. تحفه الأشراف: ج 12 ص 348، بتفاوت فیه.

10. التاج الجامع: ج 3 ص 354، بتفاوت فیه.

11. عارضه الأحوذی: ص 249، بتفاوت فیه.

12. تحفه الأشراف: ج 12 ص 471، بتفاوت فیه.

13. المصنف لابن أبی شیبه: ج 6 ص 388، بتفاوت فیه.

14. مشکل الآثار: ج 1 ص 48، بتفاوت فیه.

15. مشکل الآثار: ج 1 ص 51، بتفاوت فیه.

16. بشاره الإسلام: ص 33، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:446

17. صحیح مسلم: ج 16 ص 5، بتفاوت فیه.

18. مختصر تاریخ دمشق: ج 14 ص 90، بتفاوت فیه.

19. الطبقات الکبری: ج 2 ص 247، بتفاوت فیه.

20. أنساب الأشراف: ج 1 ص 552، بتفاوت فیه.

21. أنساب الأشراف: ج 1 ص 553، بتفاوت فیه.

22. الصحابه علی لسان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 185، بتفاوت فیه.

23. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 130، بتفاوت فیه.

24. إتحاف السائل: ص 78، بتفاوت فیه.

25. المطالب العالیه: ص 69، بتفاوت فیه.

26. المعجم الکبیر: ج 22 ص 415، بتفاوت فیه.

27. المعجم الکبیر: ج 22 ص 416، بتفاوت فیه.

28. المعجم الکبیر: ج 22 ص 417، بتفاوت فیه.

29. مسند أحمد: ج 6 ص 77، بتفاوت فیه.

30. عارضه الأحوذی: ج 3 ص 249، بتفاوت فیه.

31. العمده لابن بطریق: ص 385، بتفاوت فیه.

32. سنن الترمذی: ج 5 ص 368، بتفاوت فیه.

33. جامع الأحادیث: ج 18 ص 221، بتفاوت فیه.

34. سنن ابن ماجه: ج 1 ص 518، بتفاوت فیه.

35. صحیح البخاری: ج 5 ص 138، بتفاوت فیه.

36. صحیح البخاری: ج 4 ص 183، بتفاوت فیه.

37. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 334، بتفاوت فیه.

38.

زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 340، بتفاوت فیه.

39. عنوان النجابه: ص 242، بتفاوت فیه.

40. منهاج البراعه: ج 13 ص 9، بتفاوت فیه.

41. المطالب العالیه: ج 8 ص 69، بتفاوت فیه.

42. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین: ص 28 ح 4، بتفاوت فیه.

43. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین: ص 30 ح 5، بتفاوت فیه.

44. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین: ص 30 ح 6، بتفاوت فیه.

45. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین: ص 31 ح 7، بتفاوت فیه.

46. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین: ص 32 ح 8، بتفاوت فیه.

47. الثغور الباسمه للسیوطی: ص 41، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:447

48. الثغور الباسمه للسیوطی: ص 42، بتفاوت فیه.

49. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 30، بتفاوت فیه.

50. المسند للطیالسی: ص 196، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

51. الخصائص للنسائی: ص 34، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

52. جواهر البحار: ج 1 ص 360، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

53. الاستیعاب: ج 2 ص 75، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

54. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 39، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

55. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 94، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

56. الإصابه: ج 4 ص 367، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

57. الخصائص للسیوطی: ج 2 ص 265، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

58. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 97، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

59. کنز العمال: ج 13 ص 32، علی ما فی

فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

60. صلح الأخوان: ص 116، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

61. الروض الأزهر: ص 103، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

62. إتحاف الساده: ج 7 ص 184، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

63. الاعتقاد علی مذهب السلف: ص 165، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

64. صفوه الصفوه: ج 2 ص 5، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

65. طرح التثریب: ج 1 ص 149، علی ما فی فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

66. أسد الغابه: ج 7 ص 223.

67. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 45.

68. کنز العمال: ج 13 ص 676 ح 37732.

69. کنز العمال: ج 13 ص 677 ح 37733.

70. کنز العمال: ج 13 ص 678 ح 37734.

71. مجمع الفوائد: ج 2 ص 641.

72. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 335.

73. فاطمه الزهراء علیها السّلام لمحمد کامل: ص 75.

74. اللمعه البیضاء: ص 46.

75. ینابیع الموده: ج 2 ص 55.

76. ریاض الصالحین: ص 334.

77. الذریه الطاهره النبویه: ص 101.

78. الذریه الطاهره للدولابی: ص 143.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:448

79. الآحاد و المثانی: ج 5 ص 367.

80. النص و الاجتهاد: ص 74.

81. ذخائر العقبی: ص 39.

82. شرح الأخبار: ج 3 ص 520.

83. بحار الأنوار: ج 37 ص 67.

الأسانید:

1. فی فضائل فاطمه علیها السّلام، ح 4: حدثنا إبراهیم بن عبد اللّه، حدثنا محمد بن عبد الأعلی، حدثنا المعتمر بن سلیمان، قال: سمعت محمد بن أبی سلمه، عن عائشه، قالت.

2. فی فضائل فاطمه علیها السّلام، ح 5: حدثنا عبد اللّه بن محمد، حدثنا وهب بن بقیه، حدثنا خالد، عن محمد

بن عمرو، عن أبی سلمه، عن عائشه.

3. فی فضائل فاطمه علیها السّلام، ج 6: حدثنا الحسین بن محمد، قال: حدثنا محمد بن حمید، حدثنا هارون بن المغیره و حکاهم جمیعا، قالا: حدثنا عنبسه، عن الزبیر بن عدی، عن عبد اللّه بن أبی لبید، عن عائشه.

4. فی فضائل فاطمه علیها السّلام، ح 7: حدثنا عبد اللّه بن محمد، حدثنا محمد بن عباد، حدثنا سعد، عن عمرو، عن یحیی بن جعده، قال.

5. فی فضائل فاطمه علیها السّلام، ح 8: حدثنا عبد اللّه بن محمد، حدثنا الفضل بن موسی، حدثنا محمد بن خالد، عن موسی بن یعقوب، حدثنی هشام بن هشام: أن عبد اللّه بن وهب أخبرنی، عن أم سلمه.

112
المتن

عن الصادق علیه السّلام، قال: إذا همّ رجل بزیاره الحسین علیه السّلام، نظرت إلیه فاطمه بنت محمد علیها السّلام من العرش، و فی حولها سبعون ألف ملک، و سبعون ألف حور من الحور العین، و سبعون ألف صدیق، و سبعون ألف شهید، و سبعون ألف غلام، و سبعه آلاف نبی؛ کلهم أعوان فاطمه بنت محمد علیها السّلام، و بکت فاطمه علیها السّلام بکاء شدیدا و بکت هؤلاء کلهم لبکاء فاطمه علیها السّلام، حتی لا یبقی أحد فی الملأ الأعلی حتی بکی لبکاء فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:449

فإذا سمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أصواتهم بالبکاء، قام و دخل علی فاطمه علیها السّلام و قال: لم تبکی یا قره عینی؟! قالت: یا أبه! انظر إلی زائر ولدی الحسین علیه السّلام کیف یتأذّی. قال: یا فاطمه لا تبکی، و لکن اسألی اللّه لهم من کل خیر. فسألت فاطمه علیها السّلام عن اللّه عز و

جل لهم من کل خیر، فاستجاب اللّه دعاءها فی حق زائر قبر الحسین علیه السّلام ....

المصادر:

1. لوامع الأنوار: ص 13، عن مبکی العیون.

2. مبکی العیون، علی ما فی لوامع الأنوار.

113
المتن

دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه الزهراء علیها السّلام فوجدها تطحن شعیرا و هی تبکی، فقال لها صلّی اللّه علیه و آله: ما الذی أبکاک یا فاطمه لا أبکی اللّه لک عینا؟ فقالت علیها السّلام: أبکانی مکابده الطحین و شغل البیت و أنا حامل، فلو سألت علینا اشتر لی جاریه تساعدنی علی الطحن و شغل البیت.

فجلس النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: بسم اللّه الرحمن الرحیم، ثم جعل الطحین بیدیه المبارکتین و ألقاه فی الرحی، و هی تدور وحدها و تسبّح اللّه سبحانه و تعالی بلسان فصیح، و لم تزل کذلک حتی فرغ الشعیر ....

المصادر:

1. وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی ابنته علیها السّلام: ص 1.

2. اعلموا أنی فاطمه: ج 3 ص 9.

114
المتن

قال الفیض الکاشانی بعد ذکر الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام: ثم إنها أنّت أنّه و قالت: وا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:450

محمداه، وا حبیباه، وا أباه، وا أبا القاسماه، وا أحمداه، وا قله ناصراه، وا غوثاه، وا طول کربتاه، وا حزناه، وا مصیبتاه، وا سوء صباحاه، و خرّت مغشیّه علیها. فضجّ الناس بالبکاء و النحیب و صار المسجد مأتما ....

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 573 ح 24، عن علم الیقین.

2. علم الیقین فی أصول الدین: ص 686، علی ما فی العوالم.

115
المتن

قال ابن أبی ثابت: دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام بعد ما بنی علیه السّلام بها بأیام، فصنعت ما تصنع الجاریه إذا رأت بعض أهلها فبکت. فقال لها: ما یبکیک یا بنیه؟ لقد زوّجتک خیر من أعلم.

المصادر:

کفایه الطالب: ص 310.

الأسانید:

فی کفایه الطالب: أخبرنا أبو الحسن بن أبی عبد اللّه بن أبی الحسن بدمشق، أخبرنا المبارک بن الحسن، أخبرنا أبو القاسم بن أحمد، أخبرنا أبو عبد اللّه بن محمد، حدثنا سلیمان الفقیه، حدثنا حسن بن سلام، حدثنا أبو غسان، حدثنا محمد بن إسماعیل بن رجا، عن عبد العزیز بن سیاه، عن حبیب یعنی ابن ثابت.

116
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث زفاف فاطمه علیها السّلام: ... یا علی، هذه بنتی، فمن أکرمها أکرمنی و من أهانها أهاننی، ثم قال: اللهم بارک فیهما و علیهما و اجعل منهما ذریه طیبه، إنک سمیع الدعاء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:451

ثم و ثبت فتعلّقت به و بکت، فقال لها: ما یبکیک؟ فلقد زوّجتک أعظمهم حلما و أکثرهم حلما.

المصادر:

کفایه الطالب: ص 303.

117
المتن

عن جعفر بن محمد علیه السّلام، أنه قال: لما احتضر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله غشی علیه، فبکت فاطمه علیها السّلام، فأفاق و هی تقول: من لنا بعدک یا رسول اللّه؟ فقال: أنتم المستضعفون بعدی و اللّه.

المصادر:

دعائم الإسلام للمغربی: ج 1 ص 225.

118
المتن

قال الشریف الرضی فی قصیده مقصوره، یصف فیها مقتل الحسین علیه السّلام فی کربلاء، أوله:

کربلا لا زلت کربا و بلاما لقی عندک آل المصطفی ...

میّت تبکی له فاطمهو أبوها و علی ذو العلا

المصادر:

تاریخ الأدب العربی: ج 3 ص 63.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:452

119
المتن

قال محمد کامل فی بکاء الزهراء علیها السّلام: و لمّا مرضت أمها السیده خدیجه ثم ماتت، کانت دائمه البکاء علیها.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام للمحامی: ص 74.

120
المتن

عن موسی بن جعفر، عن أبیه علیهم السّلام، قال: لما کانت اللیله التی قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله فی صبیحتها، دعا علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ...، إلی قوله:

و لقد رأیت بکاء منها (أی من فاطمه علیها السّلام) أحسب أن السماوات و الأرضین قد بکت لها، ثم قال لها: یا بنیه، اللّه خلیفتی علیکم و هو خیر خلیفه، و الذی بعثنی بالحق لقد بکی لبکائک عرش اللّه و ما حوله من الملائکه و السماوات و الأرضون و ما فیهما ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 490 ص 36، عن الطرف.

2. الطرف: ص 38، علی ما فی البحار.

3. بیت الأحزان للیزدی: ص 14.

الأسانید:

فی الطرف، قال السید: روی محمد بن جریر الطبری، عن یوسف بن علی البلخی، عن أبی سعید الادمی، عن عبد الکریم بن هلال، عن الحسین بن موسی بن جعفر، عن أبیه، عن جده علیهما السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:453

الفصل الرابع جودها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:454

فی هذا الفصل
اشاره

جود فاطمه علیها السّلام لا یتمّ الکلام فیه إلا أن نقول:

و کل ما فی الکون فیض جودهاو الجود کالذاتی فی وجودها فإذ سأل سائل فی لیله عرسها قمیصا مرقوعا للستر، جادت فاطمه علیها السّلام بقمیص عرسها و لبست قمیصا مرقوعا.

و إذ سأل المسکین و الیتیم و الأسیر طعاما أعطت إفطارها ثلاثه أیام و أفطرت بالماء القراح.

هذا و هذه و کل ما قال و یقول القائلون و کتب و یکتب الکاتبون فی جودها قطره من بحار جودها، و لو لم تکن لم یکن العالم.

فمن بدیع جودها الإبداع فإنه فی أمرها مطاع فمن الخیر أن نقف فی هذا الباب من وراءها دون الولوج.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:455

فعذرا عذرا یا فاطمه، و ما أنا و ما خطری و هذا المقام؟ فلا بدایه و لا نهایه لجودک.

و نحن نورد- مما لا یمکن کأنه قلیلا من کثیر- العناوین التالیه فی 21 حدیثا:

صوم فاطمه علیها السّلام ثلاثه أیام لعافیه الحسن و الحسین علیهما السّلام من مرضها و إعطاء إفطارهم ثلاثه أیام یتیما و مسکینا و أسیرا و نزول «هل أتی» فی شأنهم.

إیثار قوت صبیّتها للضیف و نزول آیه: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ» «1».

تصدّق أمیر المؤمنین و فاطمه علیهما السّلام قوتهما علی المسکین و الیتیم و الأسیر فی 25 من ذی الحجه.

نزع الستر من الباب و خلع السوارین و إرسالهما إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله للإنفاق.

قطع فاطمه علیها السّلام قلادتها من عنقها و إعطاؤها سائلا و کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لها: أنت منی یا فاطمه.

دخول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی

فاطمه علیها السّلام و فی عنقها قلاده و نهی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن الغرور بأنک بنت محمد و علیک لباس الجبابره، قطعها و بیعها و اشتراؤها بها رقبه و إعتاقها و سرور النبی صلّی اللّه علیه و آله بذلک.

قصه الجفنه و أکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و إعطاؤها فاطمه علیها السّلام علی جیرانها.

قصه مهاجره العرب و إعطاء فاطمه علیها السّلام عقدها من عنقها و أخذ الأعرابی العقد و بیعه و برکه العقد.

نزع فاطمه علیها السّلام الستر من بابها و القلبین من فضه عن الحسن و الحسین علیهما السّلام و إرسالها إلی أبیها و اشتراء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام قلاده من عصب و سوارین من عاج.

______________________________

(1). سوره الحشر: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:456

إعطاء فاطمه علیها السّلام کسره خبز إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فی حفر الخندق، قول النبی صلّی اللّه علیه و آله بأنه أول طعام لأبیک منذ ثلاث.

إهداؤها علیها السّلام رغیفین و بضعه لحم لأبیها و جمع النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جمع أهل بیته و أکلهم منه و إعطاؤها جیرانها.

إعتاق فاطمه علیها السّلام سبی فزاره و تربیته فاطمه و علی علیهما السّلام و هو بعد ذلک مع معاویه و أشدّ الناس علی علی علیه السّلام.

نزول آیه: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ» «1» فی علی و زوجته فاطمه علیهما السّلام و جاریه لهما فی إعطائهم إفطارهم للمسکین و الیتیم و الأسیر.

إعطاء فاطمه علیها السّلام

لیله عرسها قمیصها الجدید للسائل و نزول جبرئیل بثیاب من السندس الأخضر.

إعطاء فاطمه علیها السّلام إفطارهما الضیف و بقائهما طاویین علی صومهما و نزول الآیه فی حقهما: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ ...». «2»

إعطاء فاطمه علیها السّلام صدقه بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله للرجل المغربی من البربر و بکاؤها و کلامها له: إن لکل نبی حواری و حواری ذریّتی البربر.

وصیه فاطمه علیها السّلام و کتابتها فی مالها و إنفاقها ثماره فی کل عام لنساء أبیها و لفقراء بنی هاشم و بنی عبد المطلب و ابنه جندب بید علی علیه السّلام و بعده الحسن و الحسین علیهما السّلام، تصدّق فاطمه علیها السّلام بمالها علی بنی هاشم و بنی عبد المطلب.

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 8.

(2). سوره الحشر: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:457

1
المتن

عن الصادق جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام فی قوله عز و جل: «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ» «1»، قالا:

مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام و هما صبیان صغیران. فعادهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و معه رجلان، فقال أحدهما: لو نذرت فی ابنیک نذرا إن اللّه إن عافاهما. فقال علی علیه السّلام، أصوم ثلاثه أیام شکرا للّه عز و جل ....

فوضع الخوان و جلسوا خمستهم، فأول لقمه کسر علی علیه السّلام، إذا مسکین قد وقف بالباب ...، و عمدت إلی ما کان علی الخوان فدفعته علیها السّلام إلی المسکین و باتوا جیاعا، و أصبحوا صیاما لم یذوقوا إلا الماء القراح.

و فی الیوم الثانی، إذا یتیم من یتامی المسلمین قد وقف بالباب ...، ثم عمدت فأعطته علیها السّلام جمیع ما علی الخوان و باتوا جیاعا لم یذوقوا إلا الماء

القراح، و أصبحوا صیاما.

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:458

و فی الیوم الثالث، إذا أسیر من أسراء المشرکین قد وقف بالباب ...، و عمدوا إلی ما کان علی الخوان فأعطوه و باتوا جیاعا، و أصبحوا مفطرین و لیس عندهم شی ء ....

فهبط جبرئیل فقال: یا محمد، خذ ما هیّأ اللّه لک فی أهل بیتک. قال: و ما آخذ یا جبرئیل؟ قال: «هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ» حتی إذا بلغ: «إِنَّ هذا کانَ لَکُمْ جَزاءً وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً» «1» ....

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 155.

2. بحار الأنوار: ج 35 ص 237 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 373، بتفاوت فیه.

4. تفسیر أبی صالح، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

5. تفسیر مجاهد، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

6. تفسیر الضحاک، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

7. تفسیر الحسن، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

8. تفسیر عطاء، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

9. تفسیر قتاده، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

10. تفسیر مقاتل، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

11. تفسیر اللیث، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

12. تفسیر ابن عباس، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

13. تفسیر ابن مسعود، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

14. تفسیر ابن جبیر، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

15. تفسیر عمرو بن شعیب، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

16. تفسیر حسن بن مهران، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

17. تفسیر النقاش، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

18. تفسیر القشیری، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

19. تفسیر الثعلبی، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

20. تفسیر الواحدی، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

21. أسباب

النزول، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 1- 22.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:459

22. الأربعین للخطیب المکی، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

23. نزول القرآن، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

24. اعتقاد أهل السنه، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

25. العروس لأبی بکر النحوی، علی ما فی المناقب، بتفاوت فیه.

26. بحار الأنوار: ج 35 ص 250 ح 7، عن تفسیر فرات.

27. تفسیر فرات: ص 196.

28. تفسیر البرهان: ج 4 ص 412.

29. تفسیر الدر المنثور: ج 6 ص 299.

30. کشف الغمه: ج 1 ص 302.

31. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 470، عن المجمع.

32. مجمع البیان، علی ما فی نور الثقلین.

33. فرائد السمطین: ج 2 ص 52 ح 383.

34. المناقب للشروانی: ص 79.

35. روضه الواعظین: ج 1 ص 160.

36. حدیقه الشیعه: ص 56.

37. ینابیع الموده: ص 93.

38. فاطمه الزهراء علیها السّلام للأمینی: ص 123.

39. کشف الیقین: ص 92.

40. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 177.

41. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 58.

42. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 204.

43. الغدیر: ج 4 ص 365.

44. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 147.

45. إحقاق الحق: ج 3 ص 158.

46. تفسیر الفخر الرازی: ج 3 ص 243.

47. إحقاق الحق: ج 9 ص 110.

48. ربیع الأبرار: ص 209.

49. معالم التنزیل: ج 7 ص 159.

50. مطالب السئول: ص 31.

51. الإصابه: ج 4 ص 376.

52. کفایه الطالب: ص 201.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:460

53. محاضره الأبرار: ج 1 ص 103.

54. ذخائر العقبی: ص 102.

55. الریاض النضره: ص 227.

56. الکاف الشاف: ص 180.

57. نزهه المجالس: ج 1

ص 213.

58. المناقب للشافعی (مخطوط).

59. البدایه و النهایه: ج 5 ص 329.

60. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 1 ص 254.

61. أسد الغابه: ج 5 ص 530.

62. شواهد التنزیل: ج 2 ص 394.

63. أسباب النزول: ص 331.

64. نور الأبصار: ص 102.

65. الطرائف: ص 107.

66. تذکره الخواص: ص 312.

67. دلائل الصدق: ج 2 ص 111، باختصار.

68. إرشاد القلوب: ص 222.

69. تأویل الآیات: ج 2 ص 749.

70. شجره طوبی: ج 2 ص 263.

71. الدمعه الساکبه: ج 3 ص 48.

72. بناء المقاله الفاطمیه: ص 235.

73. الأربعین للبهائی: ص 178، باختصار.

74. تفسیر فرات: ص 196.

75. المناقب للخوارزمی: ص 268.

76. مقاصد الطالب: ص 11.

77. فتح البیان: ج 10 ص 137.

78. أرجح المطالب: ص 165.

79. إحقاق الحق: ج 14 ص 446.

80. المناقب لابن المغازلی: ص 102.

81. التبصره لابن الجوزی: 449.

82. إحقاق الحق: ج 18 ص 339.

83. أهل البیت علیهم السّلام: ص 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:461

84. غالیه المواعظ: ج 2 ص 96.

85. إحقاق الحق: ج 20 ص 153.

86. توضیح الدلائل: ص 169. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 461 المصادر: ..... ص : 458

87. نهایه البیان: ج 8 ص 107.

88. فتح الرحمن: ص 167.

89. تبصره المبتدی (مخطوط): ص 200.

90. مرآه المؤمنین: ص 70.

91. تذکره الحمدونیه: ص 70.

92. منال الطالب: ص 126.

93. إحقاق الحق: ج 24 ص 139.

94. خطب الجمعه: ص 171.

95. إحقاق الحق: ج 33 ص 26.

96. التسهیل: ج 4 ص 167.

97. غرر التبیان: ص 525.

98. کنوز المتحف العراقی: ص 424.

99. تفسیر الأعقم: ص 876.

100. فضل السعی و الحرکه: ص 59.

101. إتحاف السائل: ص 106.

102. عظیمه الإسلام: ص 404.

103. مختار تفسیر القرطبی: ص 861.

104. تفسیر الکاشف: ج 7 ص

483.

105. الفوائد المجموعه: ص 376.

106. التبیان: ج 10 ص 211.

107. المناقب لابن المغازلی: ص 237.

108. کفایه الطالب: ص 346.

109. نوادر الأصول: ج 1 ص 244.

110. الجامع لأحکام القرآن: ج 9 ص 130.

111. تفسیر اللاهیجی: ج 4 ص 660.

112. ربیع الأبرار: ج 2 ص 147.

113. مستدرک السفینه: ج 5 ص 454.

114. اللالی المصنوعه: ج 1 ص 271.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:462

115. تفسیر جلاء الأذهان: ج 10 ص 140.

116. زبده البیان: ج 2 ص 536.

117. جوامع الجامع: ج 1 صوره الدهر.

118. مستدرک الوسائل: ج 15 ص 153.

119. أعلام النساء المؤمنات: ص 534.

الأسانید:

1. فی الأمالی للصدوق: الطالقانی، عن الجلودی، عن الجوهری، عن شعیب بن واقد، عن القاسم بن بهرام، عن لیث، عن مجاهد، عن ابن عباس.

و حدثنا محمد بن إبراهیم بن إسحاق، عن عبد العزیز بن یحیی الجلودی، عن الحسن بن مهران، عن مسلمه بن خالد، عن الصادق جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام.

2. فرائد السمطین: أخبرنی حمید الدین محمد، قال: أنبأنا محمد بن أبی الفتوح، قال: أنبأنا أبو الفتوح، قال: أنبأنا الفضل بن الحسن، قال أنبأنا أبو بکر بن عبد الرحمن.

و أنبأنا أبو القاسم الحسن بن محمد، أنبأنا محمد بن علی، حدثنا أبی، حدثنا عبد اللّه بن عبد الوهاب، أنبأنا أحمد بن حمّاد، أنبأنا محبوب بن حمید، قال: حدثنا القاسم بن بهرام، عن لیث، عن مجاهد.

2
المتن

قال أبو هریره: إن رجلا جاء إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فشکی إلیه الجوع. فبعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی بیوت أزواجه، فقلن: ما عندنا إلا الماء، فقال صلّی اللّه علیه و آله: من لهذا الرجل اللیله؟ فقال علی بن أبی طالب علیه السّلام: أنا یا رسول اللّه.

فأتی فاطمه علیها السّلام فسألها: ما عندک یا بنت رسول اللّه؟ فقالت: ما عندنا إلا قوت الصبیه و لکنّا نؤثر به ضیفنا به. فقال علی علیه السّلام: یا بنت محمد، نوّمی الصبیه و أطفئی المصباح، و جعلا یمضغان بألسنتهما. فلما فرغ من الأکل، أتت فاطمه علیها السّلام بسراج فوجدت الجفنه مملوءه من فضل اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:463

فلمّا أصبح، صلّی مع النبی صلّی اللّه علیه و آله. فلما سلّم النبی صلّی اللّه علیه و آله من صلاته، نظر إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و بکی

بکاء شدیدا و قال: یا أمیر المؤمنین! لقد عجب الرب من فعلکم البارحه، اقرأ: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ» أی مجاعه، «وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ» یعنی علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، «فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» «1».

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 41 ص 28 ح 1، عن المناقب.

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 59، عن کنز جامع الفوائد.

3. کنز جامع الفوائد (مخطوط)، علی ما فی البحار.

4. تفسیر أبی یوسف، علی ما فی المناقب.

5. شواهد التنزیل: ج 2 ص 331 ح 972.

6. تأویل الآیات: ج 2 ص 678.

7. تفسیر الصافی: ج 5 ص 57.

8. إحقاق الحق: ج 14 ص 542.

9. التحفه السنیه: ص 65.

10. تفسیر الآصفی: ج 2 ص 286.

الأسانید:

1. فی کنز جامع الفوائد: محمد بن العباس، عن سهل بن محمد العطار، عن أحمد بن عمرو الدهقان، عن محمد بن کثیر، عن عاصم بن کلیب، عن أبیه، عن أبی هریره، قال.

2. تفسیر أبی یوسف: یعقوب بن سفیان و علی بن حرب الطائی و مجاهد بأسانیدهم، عن ابن عباس، عن أبی هریره.

3. فی شواهد التنزیل: أخبرنا أبو عبد اللّه الشیرازی و أخبرنا الجرجرائی، حدثنا أبو أحمد البصری، قال: حدثنی محمد بن سهل، حدثنا أحمد بن عمر، حدثنا محمد بن کثیر، حدثنا عاصم، عن أبیه، عن أبی هریره.

______________________________

(1). سوره الحشر: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:464

3
المتن

قال فی العدد فی ذکر وقائع الیوم الخامس و العشرون:

و فی لیله الخامس و العشرین من ذی الحجه، تصدّق أمیر المؤمنین و فاطمه علیهما السّلام علی المسکین و الیتیم و الأسیر بثلاثه أقراص کانت قوتهما من الشعیر، و آثراهم علی أنفسهما و واصلا الصیام.

و فی الخامس و العشرون من ذی الحجه نزلت فی أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام سوره «هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ» «1».

المصادر:

1. العدد القویه: ص 315.

2. بحار الأنوار: ج 95 ص 199.

3. مختصر التواریخ الشرعیه: ص 109.

4. الإقبال: ص 529.

5. حدیقه الریاض للمفید، علی ما فی الإقبال.

6. مصباح المتهجد: ص 767.

7. مسارّ الشیعه للمفید: ص 41.

4
المتن

عن زراره، عن أبی جعفر، قال: رجع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من سفر، فدخل علی فاطمه علیها السّلام فرأی علی بابها سترا و فی یدیها سوارین من فضه، فخرج من بیتها. فدعت فاطمه علیها السّلام ابنتها «2»، فنزعت الستر و خلعت السوارین و أرسلهما إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله. فدعی النبی صلّی اللّه علیه و آله أهل الصفه فقسّمه بینهم قطعا ....

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 1.

(2). الظاهر و الصحیح: فدعت فاطمه علیها السّلام ابنیها، بقرینه سائر الروایات.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:465

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 85 ص 94 ح 62، عن مکارم الأخلاق.

2. مکارم الأخلاق: ص 108.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 83 ح 6، عن الکافی و المکارم، بزیاده فیه.

4. الکافی، علی ما فی البحار.

5. مسند أحمد: ج 2 ص 21.

5
المتن

کان النبی صلّی اللّه علیه و آله إذا قدم من سفر، بدأ بفاطمه علیها السّلام؛ فدخل علیها فأطال عندها المکث.

فخرج مره فی سفر، فصنعت فاطمه علیها السّلام مسکتین من ورق و قلاده و قرطین و سترا لباب البیت لقدوم أبیها و زوجها.

فلما قدم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دخل علیها، فوقف علی الباب لا یدرون یقفون أو ینصرفون لطول مکثه عندها. فخرج علیهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد عرف الغضب فی وجهه حتی جلس عند المنبر. فظنّت فاطمه علیها السّلام أنه إنما فعل ذلک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لمّا رأی المسکتین و القلاده و الستر. فنزعت قلادتها و قرطیها و مسکتیها و نزعت الستر، فبعث به إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قالت للرسول: قل له: تقرأ علیک ابنتک السلام و تقول: اجعل هذا فی سبیل اللّه.

فلما أتاه قال صلّی اللّه علیه و آله: فعلت فداها أبوها- ثلاث مرات-، لیست الدنیا من محمد و لا من آل محمد، و لو کانت الدنیا تعدل عند اللّه من الخیر جناح بعوضه ما سقی فیها کافرا شربه ماء. ثم قام فدخل علیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 70 ص 86 ح 50، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 141 المجلس الحادی و الأربعون.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 20 ح 7، عن الأمالی للصدوق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:466

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 86 ح 8، عن المناقب.

5. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 343.

6. المناقب لابن شاهین، علی ما فی المناقب.

7. مسند أحمد، علی ما فی المناقب.

8. روضه الواعظین: ج 2 ص 443.

9. رشفه

الصادی: ص 314.

10. الدره الیتیمه: ص 123.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الحسن بن محمد بن سعید، عن جعفر بن محمد العلوی، عن محمد بن علی بن خلف، عن حسن بن صالح عن أبی معشر، عن محمد بن قیس.

6
المتن

قال علی علیه السّلام: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دخل علی ابنته فاطمه علیها السّلام و إذا فی عنقها قلّاده فأعرض عنها، فقطعتها و رمت بها. فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنت منّی یا فاطمه. ثم جاء سائل فناولته القلاده ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 22 ح 15، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 466 ح 7 المجلس الحادی و السبعون.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 343.

4. مستدرک سفینه البحار: ج 4 ص 366.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: ابن إدریس، عن أبیه، عن ابن عیسی، عن محمد بن یحیی الخزّاز، عن موسی بن إسماعیل، عن أبیه، عن موسی بن جعفر، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:467

7
المتن

عن الرضا، عن آبائه، عن علی بن الحسین علیهم السّلام، قال: حدثنی أسماء بنت عمیس قالت: کنت عند فاطمه علیها السّلام جدتک، إذ دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فی عنقها قلّاده من ذهب، کان علی بن أبی طالب علیه السّلام اشتراها له من فی ء له. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: لا یغرّنک الناس أن یقولوا بنت محمد و علیک لباس الجبابره. فقطعتها و باعتها و اشترت بها رقبه فأعتقتها، فسرّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بذلک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 26 ح 28، عن صحیفه الرضا علیه السّلام.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 343، شطرا منه.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 81 ح 2.

4. عیون الأخبار: ج 2 ص 44 ح 161.

5. صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام: ص 256.

6. أعیان الشیعه: ج 2 ص 275، بتغییر فی الألفاظ.

7. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 289.

8. لوامع الأنوار: ص 83.

9. إحقاق الحق: ج 100 ص 288، بتفاوت فیه.

10. مسند الطیالسی: ص 133.

11. سنن النسائی: ج 2 ص 284.

12. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 153.

13. تلخیص المستدرک: ج 3 ص 153.

14. لسان المیزان: ج 5 ص 29.

15. الإتحاف: ج 9 ص 365.

16. جمع الفوائد: ج 1 ص 310.

17. ینابیع الموده: ص 200.

18. وسیله المال: ص 92.

19. إحقاق الحق: ج 10 ص 287.

20. ذخائر العقبی: ص 51.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:468

21. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 123.

22. أسد الغابه: ج 7 ص 294.

23. کفایه الطالب: ص 345.

24. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 152.

25. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: 338.

26. لسان المیزان:

ج 5 ص 28، بتفاوت.

27. میزان الاعتدال: ج 3 ص 451.

8
المتن

عن جابر بن عبد اللّه، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أقام أیاما لم یطعم طعاما ...، فذکر قصه الجفنه، إلی قوله: و أکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جمیع أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله حتی شبعوا، قالت فاطمه علیها السّلام: و بقیت الجفنه کما هی، فأوسعت منها علی جمیع جیرانی، جعل اللّه فیها برکه و خیرا کثیرا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 27 ح 30، عن الخرائج.

2. الخرائج و الجرائح: ج 2 ص 528.

3. الثاقب فی المناقب: ص 296 ح 252.

4. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 58.

5. فرائد السمطین: ج 2 ص 51 ح 382.

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 68 ح 62، عن بعض کتب المناقب.

7. بعض کتب المناقب، علی ما فی البحار.

8. تفسیر الثعلبی، علی ما فی المناقب.

9. الأربعین لابن المؤذن، علی ما فی البحار.

10. المطالب العالیه: ص 73.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:469

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: أخبرنا عبد الواحد بن الحسن الباقر حی، أخبرنا العباس بن أبی العباس، أخبرنا علی بن أحمد، أخبرنا أحمد بن محمد، أخبرنا عبد اللّه بن حامد، أخبرنا أبو محمد المزنی، أخبرنا أبو یعلی الموصلی، أخبرنا سهل بن زنجله، أخبرنا عبد اللّه بن صالح، أخبرنا أبی لهیعه، عن محمد بن المنکدر، عن جابر بن عبد اللّه.

2. فرائد السمطین: أخبرنی عثمان بن الموفق و أحمد بن هبه اللّه، قالا: أنبأنا المؤید بن محمد، أنبأنا محمد بن العباس، أنبأنا محمد بن سعید، أنبأنا أحمد بن محمد، قال:

أنبأنا عبد اللّه بن حامد، أنبأنا أبو محمد بن عبد اللّه، حدثنا أبو یعلی، حدثنا سهل بن زنجویه، أنبأنا عبد اللّه بن صالح، حدثنی ابن لهیعه، عن محمد بن المنکدر، عن جابر.

9
المتن

قال جابر بن عبد اللّه الأنصاری: صلی بنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه العصر. فلما انفتل، جلس فی قبلته و الناس حوله. فبینا هم کذلک، أقبل إلیه شیخ من مهاجره العرب ...،

فذکر قصه الأعرابی، إلی قوله:

فعمدت فاطمه علیها السّلام إلی عقد کان فی عنقها- أهدته لها فاطمه بنت عمّها حمزه بن عبد المطلب- فقطعته من عنقها و نبذته إلی الأعرابی، فقالت: خذه و بعه، فعسی اللّه أن یعوّضک به ما هو خیر منه. فأخذ الأعرابی العقد و انطلق إلی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 56 ح 50، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 217.

3. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 181.

4. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 261، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 53.

6. إحقاق الحق: ج 18 ص 115.

7. أهل البیت علیهم السّلام لابی علم: ص 139.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:470

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: بالإسناد إلی أبی علی الحسن بن محمد الطوسی، عن محمد بن الحسین المعروف بابن الصقّال، عن محمد بن معقل، عن محمد بن أبی الصهبان، عن ابن فضّال، عن حمزه بن حمران، عن الصادق، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری.

10
المتن

عن ابن عباس، قال: خرج أعرابی من بنی سلیم، و الحدیث طویل، ذکر فیه قصه الأعرابی مع النبی صلّی اللّه علیه و آله، إلی أن قالت فاطمه علیها السّلام:

یا سلمان، خذ درعی هذا ثم امض به إلی شمعون الیهودی و قل له: یا شمعون، هذا درع فاطمه بنت محمد علیها السّلام تقول لک: أقرضنی علیه صاعا من تمر و صاعا من شعیر، أردّه علیک إن شاء اللّه.

قال: فأخذ شمعون الدرع، ثم جعل یقلّبه فی کفّه و عیناه تذرفان بالدموع و هو یقول:

یا سلمان! هذا هو الزهد فی الدنیا، هذا الذی أخبرنا به موسی بن عمران فی التوراه. أنا أشهد أن لا إله إلا اللّه، و أشهد أن محمدا عبده و رسوله. فأسلم و حسن إسلامه.

ثم دفع إلی سلمان صاعا من تمر و صاعا من شعیر. فأتی به سلمان إلی فاطمه علیها السّلام، فطحّنته بیدها و اختبزته، ثم أتت به إلی سلمان فقالت له: خذه و امض به إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله.

قال: فقال لها سلمان: یا فاطمه! خذی منه قرصا، تعللین به الحسن و الحسین علیهما السّلام.

فقالت: یا سلمان، هذا شی ء أمضیناه للّه عز و جل، لسنا نأخذ منه شیئا ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 69 ح 61، عن کتاب المناقب.

2. کتاب المناقب، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:471

3. کتاب قدیم من مؤلّفات العامه.

4. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للیزدی: ص 309.

5. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 74، بتفاوت و اختصار.

6. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 251.

7. إحقاق الحق: ج 10 ص 319.

8. نزهه المجالس: ج 1 ص 224، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

1. فی کتاب المناقب: عن أبی الفرج محمد بن أحمد، عن المظفر بن أحمد، عن محمد بن علی، عن کریمه بنت أحمد بن محمد المروزی، و أخبرنی أیضا به عالیا قاضی القضاه محمد بن الحسین، عن الحسین بن محمد بن علی الزینبی، عن الکریمه فاطمه بنت أحمد بن محمد المروزیه بمکه، عن أبی علی زاهر بن أحمد، عن معاذ بن یوسف، عن أحمد بن محمد بن غالب، عن عثمان بن أبی شیبه، عن نمیر، عن مجالد، عن ابن عباس، قال.

2. فی کتاب قدیم: قال: حدثنا أحمد بن علی الطرشیشی ببغداد، قال: حدثتنا کریمه بنت أحمد بمکه بقراءتها علینا فی المسجد الحرام، قالت: أخبرنا أبو علی زاهر بن أحمد بسرخس، قال: حدثنا معاذ بن یوسف الجرجانی، قال: حدثنا أحمد بن محمد، عن عثمان بن أبی شیبه، عن ابن نمیر، عن مجالد، عن ابن عباس.

11
المتن

من مسند أحمد بن حنبل، عن ثوبان مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا سافر آخر عهده بإنسان من أهله فاطمه علیها السّلام، و أول من یدخل علیه إذا قدم فاطمه علیها السّلام.

قال: فقدم من غزاه، فأتاها فإذا هو بمسح علی بابها و رأی علی الحسن و الحسین علیهما السّلام قلبین من فضه، فرجع و لم یدخل علیها. فلما رأت ذلک فاطمه علیها السّلام، ظنّت أنه لم یدخل علیها من أجل ما رأی. فهتکت الستر و نزعت القلبین من الصبیین فقطعتهما، فبکی الصبیان فقسّمه بینهما. فانطلقا إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هما یبکیان، فأخذه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منهما و قال: یا ثوبان! اذهب

بهذا إلی بنی فلان- أهل بیت بالمدینه- و اشتر لفاطمه علیها السّلام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:472

قلاده من عصب و سوارین من عاج، فإن هؤلاء أهل بیتی و لا أحبّ أن یأکلوا طیّباتهم فی حیاتهم الدنیا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 89 ح 10، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 451.

3. مسند أحمد، علی ما فی کشف الغمه.

4. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 203.

5. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 343.

6. مناقب فاطمه علیها السّلام لابن شاهین، علی ما فی المناقب.

7. أعیان الشیعه: ج 2 ص 275.

8. إحقاق الحق: ج 10 ص 234.

9. نظم درر السمطین: ص 177، علی ما فی الإحقاق.

10. إحقاق الحق: ج 33 ص 321.

11. المرتضی: ص 86.

12. تفسیر جلاء الأذهان: ج 9 ص 94.

13. إباحه التحلی بالذهب المحلق للنساء: ص 71.

14. مصابیح السنه للبغوی: ج 3 ص 227.

15. مسند أحمد بن حنبل: ج 5 ص 275.

16. جمع الفوائد: ج 1 ص 874.

17. الترغیب: ج 1 ص 557.

12
المتن

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: کنّا مع النبی صلّی اللّه علیه و آله فی حفر الخندق، إذ جاءته فاطمه علیها السّلام و معها کسره خبز، فدفعتها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما هذه الکسره؟ قالت: قرصا خبزتها للحسن و الحسین علیهما السّلام، جئتک منه بهذه الکسره. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أما أنه أول طعام دخل فم أبیک منذ ثلاث.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:473

المصادر:

1. عیون الأخبار: ج 2 ص 39 ح 123.

2. الصحیح من سیره النبی الأعظم صلّی اللّه علیه و آله: ج 9 ص 57.

3. المحجه البیضاء: ج 5 ص 149.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام و سیده النساء: ص 132.

5. الرساله القشیریه: ص 72، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

6. المعجم الکبیر:- مخطوط- ص 41، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

7. مجمع الزوائد: ج 10 ص 312، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

8. صفه الصفوه: ج 1 ص 200.

13
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه جاع فی زمن قحط، فأهدت له رغیفین و بضعه لحم ...، إلی قوله علیه السّلام:

ثم جمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی بن أبی طالب و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جمیع أهل بیته، فأکلوا منه حتی شبعوا و بقی الطعام کما هو، و أوسعت فاطمه علیها السّلام علی جیرانها

المصادر:

سعد السعود: ص 131.

14
المتن

عن عوانه بن الحکم، قال: حدثنی خدیج خصیّ لمعاویه، و کان فی سبی فزاره.

فوهبه النبی صلّی اللّه علیه و آله لابنته فاطمه علیها السّلام، فاعتقه و ربّته فاطمه و علی علیهما السّلام، فکان بعد ذلک مع معاویه أشدّ الناس علی علی علیه السّلام.

المصادر:

مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 49 ح 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:474

15
المتن

عن فرات، قال: حدثنی جعفر بن محمد الفزاری معنعنا، عن ابن عباس فی قوله تعالی: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً» «1»، قال:

نزلت فی علی بن أبی طالب و زوجته فاطمه بنت محمد علیهما السّلام و جاریه لهما، و ذلک أنهم زاروا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فأعطی کل إنسان منهم صاعا من الطعام.

فلما انصرفوا إلی منازلهم، جاء سائل سأل، فأعطی علی علیه السّلام صاعه. ثم دخل یتیم من الجیران، فأعطته فاطمه بنت محمد علیها السّلام صاعها، فقال لها علی علیه السّلام: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان یقول: قال اللّه: و عزتی و جلالی، لا یسکت بکاء الیتیم الیوم عبد إلا أسکنه من الجنه حیت یشاء. ثم جاء أسیر من أسراء المشرکین و هو فی أیدی المسلمین یستطعم، فأمر علی السواء خادمتهم فأعطته صاعها. فنزلت فیهم الآیه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً» «2».

المصادر:

تفسیر فرات: ص 201.

16
المتن

حدثنی محمد بن أحمد بن علی الهمدانی معنعنا، عن ابن عباس فی قوله تعالی قال: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً» «3»:

نزلت فی علی و فاطمه علیهما السّلام؛ أصبحا و عندهم ثلاثه أرغفه، فأطعموا مسکینا و یتیما و أسیرا، فباتوا جیاعا فنزلت فیهم الآیه.

______________________________

(1). سوره الإنسان: الآیه 8، 9.

(2). سوره الإنسان: الآیات 8، 9.

(3). سوره الإنسان: الآیه 8، 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:475

المصادر:

تفسیر فرات: ص 202.

17
المتن

ذکر ابن الجوزی: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله صنع لها- أی لفاطمه علیها السّلام- قمیصا جدیدا لیله عرسها و زفافها و کان لها قمیص مرقوع، و إذا بسائل علی الباب یقول: أطلب من بیت النبوه قمیصا خلقا. فأرادت علیها السّلام أن تدفع إلیه القمیص المرقوع، فتذکّرت قوله تعالی: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» «1»، فدفعت إلیه الجدید.

فلما قرب الزفاف، نزل جبرئیل و قال: یا محمد، اللّه یقرؤک السلام و أمرنی أن أسلّم علی فاطمه علیها السّلام، و قد أرسل لها معی هدیه من ثیاب الجنه من السندس الأخضر. فلما بلغها السلام و ألبسها القمیص الذی جاء به، لفّها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالعباءه و لفّها جبرئیل بأجنحته حتی لا یأخذ نور القمیص بالأبصار. فلما جلست بین النساء الکافرات و مع کل واحده شمعه و مع فاطمه علیها السّلام سراج، رفع جبرئیل جناحه و رفع العباءه، و إذا بالأنوار قد طبقت المشرق و المغرب. فلما وقع النور علی أبصار الکافرات، خرج الکفر من قلوبهنّ و أظهرن الشهادتین.

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام و سیده النساء: ص 81.

2. نزهه المجالس: ج 2 ص 226، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 230 ح 1، عن نزهه المجالس.

4. إحقاق الحق: ج 10 ص 401.

5. إحقاق الحق: ج 18 ص 113.

6. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 138.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 92.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:476

18
المتن

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله جاءه ضیف و لم یجد عنده ما یکرمه به، فقال صلّی اللّه علیه و آله: من یکرم ضیفی هذا أضمن له علی اللّه الجنه؟ فقال علی علیه السّلام: أنا یا رسول اللّه.

فأخذه و جاءته إلی فاطمه علیها السّلام و لم یکن عندها سوی قرصتین، قد هیّأتهما للإفطار. فلما کان وقت العشاء، أصلحت الزاد ثرده و وضعته بین یدی الضیف و علی علیه السّلام. ثم جاءت إلی المصباح- کأنها تصلحه- فأطفاته، فأخذ علی علیه السّلام یده و یضعها فی الزاد، یوهم الضیف أنه یطعم معه و هو لا یأکل شیئا لیکتفی الضیف. فلما استکفی الضیف، أتی المصباح و بات علی و فاطمه علیهما السّلام طاویین علی صومهما، فأنزل اللّه فی حقهما: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ» «1».

المصادر:

1. الفتوه: ص 284، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 9 ص 144.

19
المتن

روی أن فاطمه الزهراء بنت رسول اللّه علیها السّلام أعطت جاریه لها صدقه بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و قالت لها: امضی إلی السوق بها و قولی: من یقبل صدقه بنت رسول اللّه؟

فمن قبلها فأتینی به.

فمضت الجاریه إلی السوق و قالت: من یقبل صدقه بنت رسول اللّه علیها السّلام؟ فقال رجل مغربی: أنا موضع صدقه آل بیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأعطته الصدقه و قالت له: أجب بنت رسول اللّه. فقال لها: نعم.

______________________________

(1). سوره الحشر: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:477

فلما بلغ الباب سألته: من أنت؟ فقال لها: أنا رجل مغربی. فقالت له: من أیّ المغرب؟

فقال: من البربر. فبکت فاطمه علیها السّلام و قالت. قال لی والدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لکل نبی حواری و حواری ذریّتی البربر. سیقتل الحسن و الحسین علیهما السّلام و یفرّ أولادهما إلی المغرب، فلا آویهما إلا البربر. فیا شؤم من فعل بهم ذلک، و طوبی لمن أکرمهم و أعزّهم.

المصادر:

أحسن القصص: ج 5 ص 59.

20
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام؛ قال: إن فاطمه علیها السّلام عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بسته أشهر، قال: و إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام کتبت هذا الکتاب:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما کتبت فاطمه محمد فی مالها: إن حدث بها حادث تصدّقت بثمانین أوقیه، تنفق عنها من ثمارها التی لها کل عام، فی کل رجب بعد نفقه السقی و نفقه المغلّ. و أنها أنفقت أثمارها العام و أثمار القمح عاما قابلا فی أوان غلّتها، و إنما أمرت لنساء محمد أبیها صلّی اللّه علیه و آله خمس و أربعین أوقیه، و أمرت لفقراء بنی هاشم و بنی عبد المطلب بخمسین أوقیه.

و کتبت فی أصل مالها فی المدینه أن علیا علیه السّلام سألها أن تولّیه مالها، فیجمع مالها إلی مال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلا تفرق و تلیه ما دام حیّا. فإذا حدث به حادث دفعه إلی ابنیّ الحسن و الحسین علیهما السّلام فیلیانه.

و إنی دفعت إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام علی أنی أحلّله فیه. فیدفع مالی و مال محمد صلّی اللّه علیه و آله و یفرق منه شیئا، یقضی عنی من أثمار المال ما أمرت به و ما تصدقت به. فإذا قضی اللّه صدقتها و ما أمرت به، فالأمر بید اللّه تعالی و بید علی علیه السّلام؛ یتصدّق و ینفق حیث شاء، لا حرج علیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:478

فإذا حدث به حدث، دفعه إلی ابنیّ الحسن و الحسین علیهما السّلام المال جمیعا؛ مالی و مال محمد صلّی اللّه علیه و آله، فینفقان و یتصدّقان حیث شاءا و

لا حرج علیهما.

و إن لابنه جندب- یعنی بنت أبی ذر الغفاری- التابوت الأصفر و تغطّها «1» فی المال ما کان و نعلیّ الآدمیّین و النمط و الجبّ و السریر و الزریبه و القطیفتین.

و إن حدث بأحد ممّن أوصیت له قبل أن یدفع إلیه، فإنه ینفق فی الفقراء و المساکین.

و إن الأستار لا یستتر بها امرأه إلا إحدی ابنتیّ، غیر أن علیا علیه السّلام یستتر بهنّ إن شاء ما لم ینکح.

و إن هذا ما کتبت فاطمه فی مالها و قضت فیه، و اللّه شهید و المقداد بن الأسود و الزبیر بن العوام و علی بن أبی طالب علیه السّلام، کتبتها و لیس علی علی علیه السّلام حرج فیما فعل من معروف.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 100 ص 184 ح 13، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

21
المتن

قال زید بن علی علیه السّلام: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تصدّقت بمالها علی بنی هاشم و بنی عبد المطلب، و إن علیا علیه السّلام تصدّق علیهم و أدخل معهم غیرهم.

______________________________

(1). فی بعضها: سفطها، و قیل: یعطها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:479

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 294.

2. السنن الکبری: ج 6 ص 161، علی ما فی الإحقاق.

3. بدائع المنن: ج ص 220، علی ما فی الإحقاق.

4. السنن الکبری: ج 6 ص 183، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی السنن الکبری: أخبرنا أبو زکریا بن أبی إسحاق، ثنا أبو العباس، محمد بن یعقوب، أنبأ الربیع بن سلیمان، أنبأ الشافعی، أخبرنی محمد بن علی بن شافع، أخبرنی عبد اللّه بن حسن بن حسن، عن غیر واحد من أهل بیته و أحسبه، قال: زید بن علی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:481

الفصل الخامس حیاؤها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:482

فی هذا الفصل
اشاره

إن فاطمه علیها السّلام، حیاؤها فی درجه قالت: «وا سوأتاه» لما سمعت من أبیها أن أهل الدنیا یوم القیامه عراه.

هذا حیاؤها فی القیامه، و أما حیاؤها فی الدنیا، أنه لما طلبها أبوها فی عرسها، تعثر فی ثوبها حیاء من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

و أما حیاؤها بعد موتها فی تشییعها، أنه أمرت أسماء أن تصنع له سریرا مثل ما رأتها فی الحبشه.

و نحن نورد فی هذا الوصف العناوین التالیه فی 9 أحادیث:

استحیاء فاطمه علیها السّلام من تکلیف علی علیه السّلام و طلبها عنه قوت أهلها.

ملاقات فاطمه علیها السّلام أباها یوم القیامه، نزول جبرئیل و إبلاغ سلام اللّه علی فاطمه علیها السّلام و استحیاء اللّه تعالی من فاطمه علیها السّلام لاستحیائها من اللّه تعالی و إکساؤها یوم القیامه حلتین من نور.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:483

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و استحیاؤها عن الدخول لوجود حدّاث عند أبیها و انصرافها و قدوم النبی صلّی اللّه علیه و آله إلیها ....

إحضار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام فی زفافها و مجیؤها و عثرتها استحیاء و انصباب عرقها، أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یدها و وضعها فی ید علی علیه السّلام و دعاؤه لهما بالبرکه ....

مجی ء النبی صلّی اللّه علیه و آله صباح العرس و نضحه من الماء و دعاؤه له، ثم نضحها من الماء و دعاؤه لها.

استحیاء فاطمه علیها السّلام عند الوفاه من حمل جنازتها و أمرها لأسماء لصنعه تابوت مثل ما فی الحبشه.

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و طلبه

عن فاطمه علیها السّلام طعاما و هی و ابناها متلویه من الجوع و قیامها للصلاه، فإذا الصحیفه ملانه ثریدا و لحما ....

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و عثرتها فی مرطها خجلا و حیاء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:484

1
المتن

عن أبی سعید الخدری، قال: أصبح علی علیه السّلام ذات یوم فقال: یا فاطمه، عندک شی ء تعذینه؟ قالت: لا و الذی أکرم أبی بالنبوه و أکرمک بالوصیه، ما أصبح الغداه عندی شی ء أغدّیکه و ما کان عندی شی ء منذ یومین، إلا شی ء کنت أوثرک به علی نفسی و علی ابنیّ هذین حسن و حسین علیهما السّلام.

فقال علی علیه السّلام: یا فاطمه، أ لا کنت أعلمتنی فأبغیکم شیئا؟ فقالت: یا أبا الحسن، إنی لأستحیی من إلهی أن تکلّف نفسک ما لا تقدر علیه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 103 ح 7، عن کشف الغمّه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 97.

3. تفسیر فرات: ص 21.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 59 ح 51، عن تفسیر فرات.

5. بحار الأنوار: ج 93 ص 147 ح 25.

6. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:485

7. الدمعه الساکبه، علی ما فی البحار.

8. شرح الأخبار: ج 2 ص 401.

9. تأویل الآیات: ج 1 ص 108.

10. مدینه المعاجز: ج 1 ص 153.

11. کفایه الطالب: ص 367.

12. ذخائر العقبی: ص 45.

2
المتن

عن علی بن الحسین علیه السّلام، قال: قال علی بن أبی طالب علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام: سألت أباک فیما سألت: أین تلقینه یوم القیامه؟ قالت: نعم، قال لی: اطلبینی عند الحوض. قلت: إن لم أجدک هاهنا؟ قال: تجدینی إذا مستظلا بعرش ربی و لن یستظلّ به غیری.

قالت فاطمه علیها السّلام: فقلت: یا أبه! أهل الدنیا یوم القیامه عراه؟ فقال: نعم یا بنیه. فقلت:

و أنا عریانه؟ قال: نعم و أنت عریانه، و إنه لا یلتفت فیه أحد إلی أحد. قالت فاطمه علیها السّلام:

فقلت له: وا سوأتاه یومئذ من اللّه عز و جل. فما خرجت حتی قال لی: هبط علیّ جبرئیل الروح الأمین فقال لی: یا محمد، اقرأ فاطمه علیها السّلام السلام، أعلمها أنها استحیت من اللّه تبارک و تعالی فاستحیی اللّه منها، فقد وعدها أن یکسوها یوم القیامه حلتین من نور.

قال علی علیه السّلام: فقلت لها: فهلّا سألتیه عن ابن عمک؟ فقالت: قد فعلت فقال: إن علیا علیه السّلام أکرم علی اللّه عز و جل من أن یعریه یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 55 ح 48، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ص 496.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:486

3
المتن

عن علی علیه السّلام: أنه قال لرجل من بنی سعد: أ لا أحدّثک عنی و عن فاطمه علیها السّلام؟ .... فقلت لها: لو أتیت أباک فسألتیه خادما یکفیک ضرّ ما أنت فیه من هذا العمل. فأتت النبی صلّی اللّه علیه و آله فوجدت عنده حدّاثا، فاستحیت و انصرفت.

قال: فعلم النبی صلّی اللّه علیه و آله أنها جاءت لحاجه، قال: فغدا علینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و نحن فی لفاعنا، فقال: السلام علیکم. فاسکتنا و استحیینا لمکاننا، ثم قال: السلام علیکم، فسکتنا، ثم قال: السلام علیکم، فخشینا إن لم نرد علیه أن ینصرف و قد کان یفعل ذلک؛ یسلّم ثلاثا، فإن أذن له و إلا انصرف. فقلت: علیک السلام یا رسول اللّه، ادخل ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 82 ح 5، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 2 ص 366.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 268.

4. حیاه فاطمه علیها السّلام: ص 150، علی ما فی الإحقاق.

5. أعلام النساء المؤمنات: ص 552.

6. الثغور الباسمه: ص 19.

7. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 94.

8. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 96.

9. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 90.

10. الریاض النضره: ج 3 ص 188.

11. منتهی المطلب: ج 1 ص 302.

12. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 230.

13. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 48.

14. جامع المسانید: ج 19 ص 220.

15. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 330.

16. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 14.

17. ذخائر العقبی: ص 105.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:487

الأسانید:

فی علل الشرائع: القطان، عن السکری، عن الحکم، عن ابن علیّه، عن الحریری، عن أبی الورد بن ثمامه، عن علی علیه السّلام.

4
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: لما زوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا فاطمه علیهما السّلام ...، إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

یا أم سلمه، هلمّی فاطمه علیها السّلام. فانطلقت فأتت بها و هی تسحب أذیالها و قد تصبّب عرقا حیاء من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فعثرت. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أقالک اللّه العثره فی الدنیا و الآخره.

فلما وقفت بین یدیه، کشف الرداء عن وجهها حتی رآها علی علیه السّلام، ثم أخذ یدها فوضعها فی ید علی علیه السّلام و قال: بارک اللّه لک فی ابنه رسول اللّه. یا علی، نعم الزوجه فاطمه علیها السّلام و یا فاطمه، نعم البعل علی علیه السّلام. انطلقا إلی منزلکما و لا تحدثا أمرا حتی آتیکما.

قال علی علیه السّلام: فأخذت بید فاطمه علیها السّلام و انطلقت، حتی جلست فی جانب الصفه و جلست فی جانبها و هی مطرقه إلی الأرض حیاء منی و أنا مطرق إلی الأرض حیاء منها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 97 ح 5، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: الجز الثانی ص 41.

3. إحقاق الحق: ج 4 ص 363.

4. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 159، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: جماعه، عن أبی غالب أحمد بن محمد الزراری، عن خالد، عن الأشعری، عن البرقی، عن ابن أسباط، عن داود، عن یعقوب بن شعیب، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:488

5
المتن

قال الإربلی: عن أسماء بنت عمیس قالت: کنت فی زفاف فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، فلما أصبحنا، جاء النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی الباب فقال: یا أم أیمن. قالت: و سمع النساء صوت النبی صلّی اللّه علیه و آله فتنحّین و اختبیت أنا فی ناحیه. فجاء علی علیه السّلام فنضح النبی صلّی اللّه علیه و آله من الماء و دعا له، ثم قال: ادعی لی فاطمه علیها السّلام. فجاءت خرقه من الحیاء، فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: اسکنی، لقد أنکحتک أحبّ أهل بیتی إلیّ ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 137 ح 34، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 394.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 423.

4. مجمع بحار الأنوار للهندی الفتنی: ج 1 ص 340، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 18 ص 183.

6. وسیله النجاه: ص 220، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 18 ص 184.

8. المغازی النبویه: ص 177، علی ما فی الإحقاق.

6
المتن

عن أسماء بنت عمیس: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لما حضرتها لوفاه قالت: یا أمّه! إنی لأستحیی مما یصنع بالنساء. فقالت لها: إنی قد رأیت بأرض الحبشه شیئا یصنع علی النساء. فأمرتها أن تصنعه علیها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 470.

2. موضح الأوهام: ج 2 ص 403، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:489

الأسانید:

فی موضح الأوهام: أخبرنا محمد بن عمر، أخبرنا عمر بن أحمد، حدثنا عبد اللّه بن محمد، حدثنا علی بن مسلم، حدثنا ابن أبی فدیک، حدثنا موسی بن أبی عبد اللّه- یعنی موسی بن جعفر بن محمد علیه السّلام-، عن عون بن محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، عن أمه أم جعفر ابنه محمد بن جعفر بن أبی طالب، عن أسماء.

7
المتن

عن ابن عباس، قال: لما زوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام ...، إلی أن قال:

ثم دعا علیا علیه السّلام فرشّ من ذلک الماء علی وجهه و صدره و ذراعیه، ثم دعا فاطمه علیها السّلام فأقبلت- تعثر فی ثوبها حیاء من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله- ففعل مثل ذلک، ثم قال لها: یا بنتی، و اللّه ما أردت أن أزوّجک إلا خیر أهلی. ثم قام و خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 15 ص 468.

2. الخصائص للنسائی: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 15 ص 537.

4. ینابیع الموده: ص 196.

5. إحقاق الحق: ج 18 ص 176.

6. المصنّف للصنعانی: ج 5 ص 485، علی ما فی الإحقاق.

7. ینابیع الموده: ص 176.

8. الفائق فی غریب الحدیث: ج 1 ص 362.

9. المغازی النبویه: ص 177.

10. الریاض النضره: ج 3 ص 28.

11. الریاض النضره: ج 3 ص 127.

12. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 24 ص 127.

13. جواهر العقدین: ص 302.

14. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 325.

15. ذخائر العقبی: ص 27.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:490

8
المتن

فی الثاقب، قال: و قد حدّثت زینب بنت علی، قالت: صلّی أبی مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه الفجر، ثم أقبل علی علی علیه السّلام فقال: هل عندکم طعام؟ فقال: لم آکل منذ ثلاثه أیام طعاما. قال: امض بنا إلی ابنتی فاطمه علیها السّلام.

فدخلا علیها و هی تتلوی من الجوع و ابناها معها، فقال: یا فاطمه فداک أبوک، هل عندک طعام؟ فاستحیت و قالت: نعم. ثم قامت و صلّت، ثم سمعت حسّا، فالتفت فإذا بصحیفه ملانه ثریدا و لحما ....

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 221.

2. معالم الزلفی: ص 406، عن الثاقب.

3. مدینه المعاجز: ص 54، عن الثاقب.

9
المتن

قال الزبیدی فی ماده «خرق»: و فی حدیث تزویج فاطمه علیها السّلام: فلما أصبح دعا، فجاءت خرقه من الحیاء، أی خجله مدهوشه من الخرق و التحیّر.

و روی أنها علیها السّلام أتته صلّی اللّه علیه و آله تعثر فی مرطها من الخجل.

المصادر:

1. لسان العرب: ج 4 ص 74.

2. النهایه فی غریب الحدیث: ج 2 ص 26.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:491

الفصل السادس حجابها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:492

فی هذا الفصل
اشاره

إن احتجاب فاطمه علیها السّلام من الأعمی و قولها: «أدنی ما تکون المرأه من ربها أن تلزم قعر بیتها»، یعلمنا معیار حجابها و استتارها.

فلا نطیل الکلام، و نورد فی هذا المضمار العناوین التالیه فی 17 حدیثا:

احتجاب فاطمه علیها السّلام عن الأعمی باستشمامه الریح و کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنک بضعه منی.

سؤال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أیّ شی ء خیر للنساء؟ و جواب فاطمه علیها السّلام و قول أبیها لها: فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

إن أدنی و أقرب النساء إلی ربها ألزمهنّ قعر بیتها.

استئذان النبی صلّی اللّه علیه و آله مع جابر عن فاطمه علیها السّلام و أخذ فاطمه علیها السّلام فضل ملحفتها للقناع و دخول النبی صلّی اللّه علیه و آله مع جابر.

مجی ء سلمان منزل فاطمه علیها السّلام و علیها قطعه عباء قصیره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:493

إهداء جعفر بن أبی طالب جاریه لعلی علیه السّلام و دخول فاطمه و رؤیتها رأس علی علیه السّلام فی حجر الجاریه، استئذانها من علی علیه السّلام فی المصیر إلی منزل أبیها.

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن قتل علی علیه السّلام و استماع فاطمه علیها السّلام من وراء الحجاب و بکاؤها.

إقبال فاطمه علیها السّلام فی لمّه من نسائها جارّه أذیالها و دونها ملاءتها و حجابها إلی المسجد.

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع عمران لعیاده فاطمه علیها السّلام و استتارها بعباءه و اختمارها بملاءه.

کلمه شکوی فاطمه علیها السّلام مجل یدیها و حجاب فاطمه علیها السّلام من غلامها.

کلام فاطمه علیها السّلام فی ما هو خیر للرجل و فیما هو خیر للمرأه.

تغطّی فاطمه

علیها السّلام بعباءه و عندها قدر منصوبه.

رؤیه أسامه فاطمه علیها السّلام راقده علی شقّها الأیمن مخمره وجهها بجلبابها.

کلمه السید الشیرازی فی وجوب استتار المرأه رأسها و جسمها و اشتمالها بجلبابها.

أمر فاطمه علیها السّلام للأسماء بعمل السریر مثل ما فی الحبشه.

ذکر خطبه فاطمه علیها السّلام و مجیؤها إلی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله، دونها ملاءتها و حجابها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:494

1
المتن

عن موسی بن جعفر، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال علی علیه السّلام: استأذن أعمی علی فاطمه علیها السّلام فحجبته، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لها: لم حجبتیه و هو لا یراک؟ فقالت: إن لم یکن یرانی فإنی أراه و هو یشمّ الریح. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أشهد أنک بضعه منی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 91 ح 16، عن نوادر الراوندی.

2. نوادر الراوندی: ص 119.

3. بحار الأنوار: ج 101 ص 38 ح 36، عن النوادر.

4. نوادر الراوندی: ص 13.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 258.

6. المناقب لابن المغازلی: ص 210.

7. العدد القویه: ص 224 ح 16.

8. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ص 440.

9. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 216.

10. منتهی الآمال: ص 98.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:495

11. مستدرک السفینه: ج 2 ص 176.

12. دعائم الإسلام: ص 214 ح 792.

13. أحوال المعصومین علیهم السّلام (مخطوط).

14. الأشعثیات: ص 95.

15. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 175.

16. مستدرک الوسائل: ج 14 ص 289.

17. الجوهر النقی: ج 2 ص 73.

2
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: کنّا جلوسا عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال: أخبرونی أیّ شی ء خیر للنساء؟ فعیینا بذلک کلّنا حتی تفرّقنا. فرجعت إلی فاطمه علیها السّلام فأخبرتها الذی قال لنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لیس أحد منا علمه و لا عرفه، قالت: و لکنّی أعرفه؛ خیر للنساء أن لا یرین الرجال و لا یراهنّ الرجال.

فرجعت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقلت: یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، سألتنا أیّ شی ء خیر للنساء، خیر لهنّ أن لا یرین الرجال و لا یراهنّ الرجال. قال: من أخبرک؟ فلم تعلمه و أنت عندی.

قلت: فاطمه علیها السّلام. فأعجب ذلک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 54 ح 48، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 466.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 84 ح 7، عن المناقب.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 341.

5. بحار الأنوار: ج 37 ص 69، عن المستدرک لابن بطریق.

6. المستدرک لابن بطریق (مخطوط). الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 495 المصادر: ..... ص : 495

7. بحار الأنوار: ج 100 ص 238 ح 43، عن مصباح الأنوار.

8. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

9. بحار الأنوار: ج 36 ص 101 ح 24، عن المکارم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:496

10. مکارم الأخلاق: ص 267.

11. إحقاق الحق: ج 10 ص 257.

12. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 40، علی ما فی الإحقاق.

13. الکبائر: ص 171، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

14. إحقاق الحق: ج 25 ص 350.

15. مسند فاطمه

علیها السّلام: ص 117.

16. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: 153، علی ما فی الإحقاق.

17. العلم و العلماء: ص 238، علی ما فی الإحقاق.

18. إحقاق الحق: ج 25 ص 170.

19. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 702، علی ما فی الإحقاق.

20. إحقاق الحق: ج 25 ص 585.

21. إتحاف السائل: ص 29.

22. مکارم الأخلاق: ص 233.

23. القطره: ج 1 ص 273 ح 274.

24. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 214.

25. مولد فاطمه علیها السّلام للصدوق، علی ما فی الریاحین.

26. وسائل الشیعه: ج 14 ص 172 ح 3.

27. وسائل الشیعه: ج 14 ص 43 ح 7.

28. المحجه البیضاء: ج 3 ص 104.

29. العدد القویه: ص 224 ح 17.

30. العدد القویه: ص 225 ح 18.

31. أعیان الشیعه: ج 2 ص 319.

32. إسعاف الراغبین: ص 187.

33. مجمع الزوائد: ج 4 ص 255.

34. مجمع الزوائد: ج 9 ص 202.

35. کتاب العیال: ج 2 ص 593.

36. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 153.

37. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 63.

38. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 45.

39. منتهی الآمال: ص 98.

40. المبسوط: ج 10 ص 152.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:497

41. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 257.

42. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 101.

43. دعائم الإسلام: ص 215 ح 739.

44. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 211.

45. أعلام النساء المؤمنات: ص 542.

46. کنز العمال: ج 16 ص 602.

47. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 16 ص 467.

3
المتن

عن الراوندی بأسناده، قال: سأل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أصحابه عن المرأه ما هی؟ قالوا:

عوره. قال:

فمتی تکون أدنی من ربها؟ فلم یدروا. فلما سمعت فاطمه علیها السّلام ذلک، قالت:

أدنی ما تکون من ربها أن تلزم قعر بیتها. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 92 ح 16، عن نوادر الراوندی.

2. نوادر الراوندی: ص 119.

3. بحار الأنوار: ج 100 ص 25 ح 40، عن نوادر الراوندی.

4
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یرید فاطمه علیها السّلام و أنا معه.

فلما انتهینا إلی الباب، وضع یده علیه فدفعه ثم قال: السلام علیکم. فقالت فاطمه علیها السّلام:

علیک السلام یا رسول اللّه. قال: أدخل؟ قالت: ادخل یا رسول اللّه. قال: أدخل أنا و من معی؟ فقالت: یا رسول اللّه، لیس علیّ قناع. فقال: یا فاطمه، خذی فضل ملحفتک فقنّعی به رأسک.

ففعلت، ثم قال: السلام علیکم. فقالت: و علیک السلام یا رسول اللّه. قال: أدخل؟

قالت: نعم، ادخل یا رسول اللّه. قال: أنا و من معی؟ قالت أنت و من معک ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:498

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 62 ح 53، عن الکافی.

2. الکافی: ج 2 ص 66.

3. تفسیر نور الثقلین: ج 3 ص 587 ح 87، عن الکافی.

4. وسائل الشیعه: ج 14 ص 158 ح 3، عن الکافی.

5. جواهر الکلام: ج 29 ص 76.

6. مشکاه الأنوار: ص 195.

7. مستدرک الوسائل: ج 8 ص 368.

الأسانید:

فی الکافی: العده، عن البرقی، عن إسماعیل بن مهران، عن عبید بن معاویه، عن معاویه بن شریح، عن سیف بن عمیره، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال.

5
المتن

عن سلمان الفارسی قال: خرجت من منزلی یوما ...، إلی أن قال: فهرولت إلی منزل فاطمه بنت محمد علیها السّلام فإذا هی جالسه و علیها قطعه عباء، إذا خمّرت رأسها انجلی ساقها و إذا غطّت ساقها انکشفت رأسها. فلما نظرت إلیّ اعتجرت ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 66 ح 59، عن مهج الدعوات.

2. مهج الدعوات: ص 7.

3. دعوات الراوندی: ص 208 ح 564.

الأسانید:

فی مهج الدعوات: عن الشیخ علی بن محمد بن علی بن عبد الصمد، عن جده، عن الفقیه أبی الحسن، عن أبی البرکات علی بن الحسین الجوزی، عن الصدوق، عن الحسن بن محمد بن سعید، عن فرات بن إبراهیم، عن جعفر بن محمد بن بشرویه، عن محمد بن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:499

إدریس بن سعید الأنصاری، عن داود بن رشید و الولید بن شجاع بن مروان، عن عاصم، عن عبد اللّه بن سلمان، عن أبیه.

6
المتن

من کتاب زهد النبی صلّی اللّه علیه و آله: لما نزلت هذه الآیه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ ...» «1»،

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد و فی هذا الفصل، فی بکائها، الرقم 97، متنا و مصدرا و سندا.

7
المتن

عن أبی ذر، قال: کنت أنا و جعفر بن أبی طالب مهاجرین إلی بلاد الحبشه، فأهدیت لجعفر جاریه قیمتها أربعه آلاف درهم. فلما قدمنا المدینه، أهداها لعلی علیه السّلام تخدمه، فجعلها علی علیه السّلام فی منزل فاطمه علیها السّلام.

فدخلت فاطمه علیها السّلام یوما فنظرت إلی رأس علی علیه السّلام فی حجر الجاریه، فقالت: یا أبا الحسن! فعلتها؟ فقال: لا و اللّه یا بنت محمد، ما فعلت شیئا، فما الذی تریدین؟

قالت: تأذنین لی فی المصیر إلی منزل أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال لها: أذنت لک.

فتجلّلت بجلالها و تبرقعت ببرقعها و أرادت النبی صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 147 ح 3، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 163 ح 1.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 120.

4. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 122، بتفاوت فیه.

______________________________

(1). سوره الحجر: الآیه 44.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:500

5. بحار الأنوار: ج 39 ص 207 ح 26، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

6. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 101.

7. تفسیر البرهان: ج 4 ص 224 ح 7، عن العلل.

الأسانید:

1. فی علل الشرائع: أبی، عن سعد، عن الحسن بن عرفه، عن وکیع، عن محمد بن إسرائیل، عن أبی صالح، عن أبی ذر، قال.

2. فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: والدی أبو القاسم و عمار بن یاسر و ولده سعد جمیعا، عن إبراهیم بن نصر، عن محمد بن حمزه المرعشی، عن محمد بن الحسن، عن محمد بن جعفر، عن حمزه بن إسماعیل، عن أحمد بن خلیل، عن یحیی بن عبد الحمید، عن شریک، عن لیث بن أبی سلیم، عن مجاهد، عن ابن عباس.

8
المتن

عن سلمان الفارسی، قال: ... إلی قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یقتل (أمیر المؤمنین علیه السّلام) مظلوما من بعد أن یملأ غیظا و یوجد عند ذلک صابرا.

قال: فلما سمعت ذلک فاطمه علیها السّلام، أقبلت حتی دخلت من وراء الحجاب و هی باکیه، فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما یبکیک یا بنیه؟ قال: سمعت ما تقول فی ابن عمّی و ولدی ما تقول ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 265 ح 85، عن الیقین.

2. الیقین: ص 487 ح 195.

الأسانید:

فی الیقین: محمد بن جریر الطبری، عن زرات بن یعلی بن أحمد البغدادی، عن أبی قتاده، عن جعفر بن محمد، عن محمد بن بکیر، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن سلمان الفارسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:501

9
المتن

عن زینب بنت أمیر المؤمنین، قالت: لما أجمع أبو بکر علی منع فاطمه علیها السّلام فدکا و انصرف عاملها منها، لاثت خمارها ثم أقبلت فی لمّه من حفدتها و نساء قومها، تطآ أذیالها، ما تخرم مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی دخلت علی أبی بکر و قد حفل حوله المهاجرون و الأنصار.

فنیطت دونها ملاءه، فأنّت أنّه أجهش لها القوم بالبکاء. ثم أمهلت حتی هدأت فورتهم و سکنت روعتهم، افتتحت الکلام و قالت: أبتدئ بالحمد ....

المصادر:

دلائل الإمامه للطبری الإمامی: ص 30.

و باقی المصادر و الأسانید و تمام الخطبه و شرحها قد مرّ فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، الرقم 1- 38.

10
المتن

عن عمران بن حصین: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: أ لا تنطلق بنا إلی فاطمه علیها السّلام فإنها تشتکی.

قلت: بلی. قال: فانطلقت مع النبی صلّی اللّه علیه و آله حتی انتهی إلی بیتها، فسلّم و استأذن فقال: أدخل أنا و من معی؟ قالت: نعم و من معک یا أبتاه، فو اللّه ما علیّ إلا عباءه. فقال: اصنعی بها هکذا و اصنعی بها هکذا، فعلّمها کیف تستتر. فقالت: و اللّه ما علی رأسی خمار. قال:

فأخذ خلق ملاءه کانت علیه فأعطاها و قال: اختمری بها، ثم أذنت لهما فدخلا ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 15 ص 53.

2. ترجمه الإمام علی علیه السّلام من تاریخ دمشق: ج 1 ص 247.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:502

4. عیون الأخبار: ص 46، علی ما فی الإحقاق.

5. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 136، علی ما فی الإحقاق.

6. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین: ص 34.

7. المحجه البیضاء: ج 6 ص 102.

8. کشف الیقین: ص 456.

9. العدد القویه: ص 225 ح 2.

10. المناقب لابن المغازلی: ص 315.

11
المتن

عن أنس: إن فاطمه علیها السّلام جاءت تشکو مجل یدیها من أثر الطحن. فأتی النبی صلّی اللّه علیه و آله بغلام و علیها ثوب، فذهبت تغطّی رأسها فخرج رجلاها و ذهبت تغطّی رجلیها فخرج رأسها، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما هذا أبوک و هذا غلامک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 266.

2. لسان المیزان: ج 3 ص 58، علی ما فی الإحقاق.

3. الجامع لأحکام القرآن: ج 12 ص 234.

12
المتن

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لابنته فاطمه علیها السّلام: أیّما خیر للمرأه و خیر للرجل؟ قالت:

ألّا تری المرأه رجلا و لا یری الرجل امرأه. فضمّها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صدره و قال: «ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ» «1».

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:503

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 306.

2. کتاب ألف باء: ج 2 ص 76، علی ما فی الإحقاق.

3. تحریر المرأه فی عصر الرساله: ج 3 ص 39، علی ما فی الإحقاق.

4. الدرّه الیتیمه فی بعض فضائل السیده العظیمه علیها السّلام: ص 5.

13
المتن

عن سلمان، قال: أتیت ذات یوم منزل فاطمه علیها السّلام فوجدتها نائمه قد تغطّت بالعباءه، و نظرت إلی قدر منصوبه ....

المصادر:

الثاقب فی المناقب: ص 301 ح 254.

14
المتن

عن أسامه بن زید، قال: افتقد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم علیا علیه السّلام، فقال: اطلبوا إلیّ أخی فی الدنیا و الآخره ...، إلی قوله: فقصدت نحو فاطمه علیها السّلام لأسلّم علی فاطمه علیها السّلام و أخبرها بقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بعلها، فوجدتها راقده علی شقّها الأیمن مخمّره وجهها بجلبابها و کان من وبر الأبل ....

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 292 ح 249.

2. معالم الزلفی: ص 415، عن الثاقب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:504

15
المتن

قال السید الشیرازی فی ذکر «لاثت خمارها و اشتملت بجلبابها»: یجب علی المرأه أن تستر رأسها و جسمها، و لذلک لاثت علیها السّلام خمارها و اشتملت بجلبابها، فإن أعمالها و مواقفها علیها السّلام کلّها معلوله لأمر أمر اللّه سبحانه و نواهیه بالمعنی الأعم، کما ثبت ذلک بقائم البرهان.

و الفعل فی أشباه المقام دلیل الرجحان، و خصوص المنع من النقیض یستفاد من القرائن و الأدله العامه.

و قال فی ص 83: یحرم أن تخرج المرأه مکشوفه الساقین و یکره أو یحرم أن تکون مکشوفه القدمین، فقد خرجت رحمهم اللّه و هی «تطآ ذیولها»، و هذه کنایه عن أن الستر کان طویلا جدا و هو المطابق للاحتیاط.

و یستحبّ أن تکون عباءه المرأه بحیث تجرّ علی الأرض فإنه أستر لها، و هذا ممّا یستثنی مما ورد فی کون الثوب قصیرا لیکون أنقی و أبقی، حیث یستحبّ ذلک فی الرجل، حیث قال علیه السّلام عند ما رأی رجلا یجرّ ثوبه: یا هذا، قصّر منه فإنه أتقی و أبقی و أنقی.

المصادر:

من فقه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 72.

16
المتن

شکت فاطمه علیها السّلام إلی أسماء نحول جسمها و قالت: أ تستطعین أن توارینی بشی ء؟

قالت: إنی رأیت فی الحبشه یعملون السریر للمرأه و یشدّون النعش بقوائم السریر، فأمرتها بذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:505

المصادر:

ذیل المذیل: ص 69.

17
المتن

قال السید الشیرازی فی ذکر خطبتها علیها السّلام فی قولها: «فنیطت دونها ملاءه»:

قد یقال باستحباب وضع ساتر بین الرجال و النساء عند خطاب المرأه إضافه لتحجب کل واحده منهنّ.

و ربما یستفاد ذلک من قوله تعالی: «وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ» «1»، و إن کان الانصراف یقضی الحجاب أو الساتر بالمعنی الأخص لا الساتر إضافه للحجاب المتعارف.

و منه یعلم استحباب ذلک فی کل مکان اجتمع فیه النساء و الرجال، کما فی المسجد للصلاه و فی قاعه الدرس و فی الحسینیات و غیر ذلک، و لذا ورد فی هذا الحدیث:

فنیطت دونها ملاءه.

المصادر:

من فقه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 95.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:507

الفصل السابع خصائصها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:508

فی هذا الفصل
اشاره

لکل من المعصومین الأربعه عشر علیهم السّلام خصائص و میزات خاصه له، و خصائص أم الأئمه و سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام تبدء من خلقها النوری قبل خلق العالم و آدم بآلاف السنین.

و تستمر بعد ذلک فی هذا العالم من انعقاد نطفتها و ولادتها و حیاتها المبارکه القصیره الکوثریه إلی شهادتها.

إلی أن تنتهی خصائصها بیوم القیامه؛ فیعطی اللّه بدایه افتتاحها و إدارتها بید الزهراء علیها السّلام، و بعدها لا تزال خصائصها فی جنه الخلد خالدا فیها بحیاتها الطیبه الأبدیه.

و نورد هنا أقلّ قلیل من آلاف خصائصها تبرکا و تیمنا فی موسوعتنا، فإن تتبّعنا و فحصنا لا یبلغ علی حد خصائصها التی جاء فی الروایات و النصوص، و إن کان کل خصائصها لم ینقل فی الکتب و الآثار أیضا، بل بعضها مخفیه من وراء الحجاب کخفاء قبرها و قدرها عن الأنظار و الإدراک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:509

و ما نقلناه من هذا القلیل فستراه بالعناوین التالیه فی 19 حدیثا:

خصائصها حین ولادتها من دخول أربع نسوه من نساء الجنه و إشراق نورها فی بیوتات مکه و فی شرق الأرض و غربها و تکلّمها بالشهادتین و شهادتها لبعلها بأنه سید الأوصیاء و لولدیها بأنهم ساده الأسباط، نموّها فی الیوم کنموّ الصبی فی الشهر و نموّها فی الشهر کنموّ الصبی فی السنه.

انعقاد نطفه فاطمه علیها السّلام من رطب الجنه و استشمام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منها رائحه الجنه.

انعقاد نطفتها من ثمار شجره طوبی و استشمام النبی صلّی اللّه علیه و آله منها رائحه شجره طوبی.

من خصائص الزهراء علیها السّلام فی نکاحها أنها بأمر اللّه تعالی.

و من خصائصها

أنه لا کفو لها علی الأرض- آدم فمن دونه- غیر أمیر المؤمنین علیه السّلام.

و من خصائصها تحریم النساء علی أمیر المؤمنین علیه السّلام ما دامت فاطمه علیها السّلام حیه.

و منها أن خلق الأفلاک و علی علیه السّلام و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من أجل خلقها علیها السّلام.

الکلام فی تحریم النکاح علی فاطمه علیها السّلام فقط أو علی بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله عامه.

إن فاطمه علیها السّلام مفروضه الطاعه علی جمیع من خلق اللّه من الجن و الإنس و الطیر و الوحش و الأنبیاء و الملائکه ....

کلمه المرندی فی مقدمات انعقاد نطفتها کاعتکافها فی بیت فاطمه بنت أسد ....

کلمه الکجوری فی إضاءه نورها الأصفر وقت الظهر.

کلمه الکجوری فی معنی البتول و کلمه الفیض الکاشانی فی قوله تعالی: «فَجَعَلْناهُنَّ أَبْکاراً» «1»، و فی آیه: «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ ...» «2»، و قول فاطمه علیها السّلام للنبی صلّی اللّه علیه و آله: یا أباه، إن فاطمه علیها السّلام کنیتها أم أبیها.

______________________________

(1). سوره الواقعه: الآیه 36.

(2). سوره النور: الآیه 63.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:510

من ألقاب فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین.

جلالتها علیها السّلام حین مرورها علی الصراط أو إلی الجنه.

کلمه المیر جهانی فی خصائص فاطمه علیها السّلام فی أن فیها ستین خصیصه و إن کان خصائصها أکثر من أن یذکر.

کلمه الکجوری فی الخصائص الفاطمیه: إن خصائصها أکثر من ثمانین خصیصه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:511

1
المتن

عن المفضل بن عمر، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: کیف کانت ولاده فاطمه علیها السّلام؟ فقال:

... فاغتمّت خدیجه لذلک. فبینا هی کذلک، إذ دخل علیها أربع نسوه سمر طوال،

کأنهنّ من نساء بنی هاشم. ففزعت منهنّ لما رأتهن، فقالت إحداهنّ: لا تحزنی یا خدیجه، فإنا رسل ربک إلیک و نحن أخواتک؛ أنا ساره و هذه آسیه بنت مزاحم و هی رفیقتک فی الجنه و هذه مریم بنت عمران و هذه کلثم أخت موسی بن عمران. بعثنا اللّه إلیک لنلی منک ما تلی النساء من النساء.

فجلست واحده عن یمینها و أخری عن یسارها و الثالثه بین یدیها و الرابعه من خلفها، فوضعت فاطمه علیها السّلام طاهره مطهّره. فلما سقطت إلی الأرض، أشرق منها النور حتی دخل بیوتات مکه، و لم یبق فی شرق الأرض و لا غربها موضع إلا أشرق فیه ذلک النور.

و دخل عشر من الحور العین، کل واحده منهنّ معها طست من الجنه و إبریق من الجنه، و فی الإبریق ماء من الکوثر. فتناولتها المرأه التی کانت بین یدیها فغسّلتها بماء الکوثر، و أخرجت خرقتین بیضاوین أشد بیاضا من اللبن و أطیب ریحا من المسک و العنبر، فلفّتها بواحده و قنّعتها بالثانیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:512

ثم استنطقتها، فنطقت فاطمه علیها السّلام بشهادتین و قالت: أشهد أن لا إله إلا اللّه و أن أبی رسول اللّه سید الأنبیاء و أن بعلی سید الأوصیاء و ولدی ساده الأسباط. ثم سلّمت علیهن و سمّت کل واحده منهن باسمها.

و أقبلن یضحکن إلیها و تباشرت الحور العین و بشّر أهل السماء بعضهم بعضا بولاده فاطمه علیها السّلام، و حدث فی السماء نور زاهر لم تره الملائکه قبل ذلک، و قالت النسوه:

خذیها یا خدیجه طاهره مطهره زکیه میمونه، بورک فیها و فی نسلها. فتناولتها فرحه مستبشره و ألقمتها ثدیها فدرّ علیها.

فکانت فاطمه علیها السّلام تنمی فی الیوم

کما ینمی الصبی فی الشهر، و تنمی فی الشهر کما ینمی الصبی فی السنه.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 43 ص 3 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

و باقی المصادر و الأسانید مثل ما ذکرناه فی المجلد الثانی، الفصل الثالث، الرقم 1.

2
المتن

عن الرضا علیه السّلام، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: لما عرج بی إلی السماء، أخذ بیدی جبرئیل فأدخلنی الجنه فناولنی من رطبها، فأکلته فتحوّل ذلک نطفه فی صلبی. فلما هبطت إلی الأرض، واقعت خدیجه فحملت بفاطمه علیها السّلام. ففاطمه علیها السّلام حوراء إنسیه، فکلّما اشتقت إلی رائحه الجنه شممت رائحه ابنتی فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 4 ح 2، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 546.

3. الاحتجاج: ج 2 ص 191.

4. عیون الأخبار: ج 2 ص 107.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:513

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق و العیون: الهمدانی، عن علی، عن أبیه، عن الهروی، عن الرضا علیه السّلام، قال.

3
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یکثر تقبیل فاطمه علیها السّلام، فأنکرت ذلک عائشه، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا عائشه، إنی لما أسری بی إلی السماء، دخلت الجنه.

فأدنانی جبرئیل من شجره طوبی و ناولنی من ثمارها، فأکلته فحوّل اللّه ذلک ماء فی ظهری. فلما هبطت إلی الأرض، واقعت خدیجه فحملت بفاطمه علیها السّلام. فما قبّلتها قطّ إلا وجدت رائحه شجره طوبی منها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 6 ح 6، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ج 1 ص 22.

الأسانید:

فی تفسیر القمی: أبی، عن ابن محبوب، عن ابن رئاب، عن أبی عبیده، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

4
المتن

قال السید کاظم الحائری فی خصائص فاطمه الزهراء علیها السّلام: و أما فاطمه الزهراء علیها السّلام، فلها خواص و خصائص فی النکاح و هی أمور:

منها أن تزویجها من اللّه عز و جل، کما روی فی الکافی: عن أبی جعفر علیه السّلام أنه قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما أنا بشر مثلکم؛ أتزوّج فیکم و أزوّجکم إلا فاطمه علیها السّلام، فإن تزویجها من السماء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:514

المصادر:

1. خصائص الرسول صلّی اللّه علیه و آله و البتول علیها السّلام: ص 18.

2. الکافی: ج 5 ص 568 ح 54.

3. الوافی: ج 12 ص 51، عن الکافی.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 463.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 145.

الأسانید:

فی الکافی: محمد، عن أحمد، عن العباس بن معروف، عن علی بن مهزیار، عن مخلد بن موسی، عن إبراهیم بن علی، عن علی بن یحیی الیربوعی، عن أبان بن تغلب، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

5
المتن

قال السید الکاظم الحائری فی خصائص فاطمه الزهراء علیها السّلام فی النکاح: منها: أنها لا کفو لها إلا أمیر المؤمنین علیه السّلام فی جمیع الموجودات و جمیع الصدیقین و الشهداء، کما رواه فی التهذیب عن المفضل عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: لو لا أن اللّه خلق أمیر المؤمنین علیه السّلام، لم یکن لفاطمه علیها السّلام کفو علی ظاهر الأرض من آدم فما دونه، و هذا ظاهر معلوم، و إلی هذا یشیر تأویل قوله تعالی: «فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ. وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ. إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ. فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ. لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» «1».

المصادر:

1. خصائص الرسول صلّی اللّه علیه و آله و البتول علیها السّلام: ص 18.

2. التهذیب: ج 7 ص 470، شطرا منه.

3. الوافی: ج 12 ص 51، بتفاوت یسیر، شطرا منه.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 10 ح 1، عن الأمالی للصدوق و العیون و الخصال، شطرا منه.

5. الأمالی للصدوق: ص 688.

______________________________

(1). سوره الواقعه: الآیات 75- 79.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:515

6. عیون الأخبار: ج 2 ص 203 ح 3، عن الأمالی للصدوق و العیون و الخصال، شطرا منه.

7. الخصال: ص 414، عن الأمالی للصدوق و العیون و الخصال، شطرا منه.

الأسانید:

فی التهذیب: أحمد بن محمد، عن عمر بن عبد العزیز، عن الخیبری، عن المفضل، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

6
المتن

قال السید کاظم الحائری فی خصائص فاطمه الزهراء علیها السّلام فی النکاح: منها: تحریم النساء علی أمیر المؤمنین علیه السّلام ما دامت فاطمه علیها السّلام حیّه فی دار الدنیا، کما رواه فی التهذیب عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: حرّم اللّه النساء علی علی علیه السّلام ما دامت فاطمه علیها السّلام حیه.

قال: قلت: و کیف؟ قال: لأنها طاهر لا تحیض.

و أما ما روته العامه من أنه علیه السّلام خطب بنت أبی جهل، فکذب و زور و غرور، و حاشا أمیر المؤمنین علیه السّلام یفعل ذلک، لتضمّنه وجوها من القبح، قد أوردناها فی بعض مباحثاتنا.

المصادر:

1. خصائص الرسول صلّی اللّه علیه و آله و البتول علیها السّلام: ص 18.

2. التهذیب: ج 7 ص 475، شطرا منه.

3. الوافی: ج 12 ص 51، عن التهذیب، شطرا منه.

4. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 1 ص 67، شطرا منه.

الأسانید:

فی التهذیب: عن أبی عبد اللّه، عن منصور بن عباس، عن إسماعیل بن سهل الکاتب، عن أبی طالب الغنوی، عن علی بن أبی حمزه، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:516

7
المتن

فی حدیث منسوب إلی الإمام العسکری علیه السّلام: نحن حجج اللّه علی خلقه وجدتنا فاطمه علیها السّلام حجه اللّه علینا.

المصادر:

1. تفسیر أطیب البیان: ج 13 ص 225.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 1030 ح 5، عن أطیب البیان.

3. ظلامات الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 14.

8
المتن

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، عن اللّه تبارک و تعالی، أنه قال: یا أحمد، لو لاک لما خلقت الأفلاک، و لو لا علی علیه السّلام لما خلقتک، و لو لا فاطمه علیها السّلام لما خلقتکما.

ثم قال جابر: هذا من الإسرار التی أمرنا اللّه بکتمانه إلا عن أهله.

المصادر:

1. کشف اللالی (مخطوط)، علی ما فی الجنه العاصمه.

2. مجمع النورین: ص 14، عن بحر المعارف.

3. بحر المعارف: ص 14، عن بحر المعارف.

4. الجنه العاصمه: ص 148.

5. مستدرک سفینه البحار: ج 3 ص 334.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 43 ح 1، شطرا منه.

الأسانید:

فی کشف اللالی: صاحب بن عبد الوهاب بن العرندس، أنه روی عن الشیخ إبراهیم بن الحسن الذراق، عن الشیخ علی بن الحسن الخازنی، عن الشیخ علی بن هلال، عن الشیخ أحمد بن فهد الحلی، عن الشیخ زین العابدین، عن الشیخ أبی عبد اللّه بن مکی الشهید

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:517

بطرقه المتصله إلی أبی جعفر محمد بن علی بن موسی بن بابویه القمی، بطریقه إلی جابر بن یزید الجعفی، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، عن اللّه تبارک و تعالی، أنه قال.

9
المتن

قال المحب الطبری: قد دلّت الأخبار- أی الماره- علی تحریم نکاح علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام حتی تأذن، و یدلّ علیه قوله تعالی: «وَ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ» «1».

لکن تبیّن من کلام جمع متقدمین من أئمتنا الشافعیه أن ذلک من خصائص بناته، لا من خصائص فاطمه علیها السّلام فقط.

و ممّن صرّح به الشیخ أبو علی فی شرح التلخیص فقال: یحرم التزویج علی بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله، أی من ینسب إلیه بالبنوّه.

لکن استوجبه الحافظ ابن حجر أنه خاص بفاطمه علیها السّلام، لأنها کانت أصیبت بأمها و أخواتها واحده فواحده، فلم یبق من تأنس به ممّن یخفّف عنها ألم الغیره، و فیه نظر.

المصادر:

إتحاف السائل: ص 89.

10
المتن

قال أبو جعفر محمد بن علی علیه السّلام فی خبر مصحفها علیها السّلام: ... و لقد کانت علیها السّلام مفروضه الطاعه علی جمیع من خلق اللّه من الجنّ و الإنس و الطیر و الوحش و الأنبیاء و الملائکه ....

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:518

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 28.

2. ظلامات الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 14، عن الدلائل.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدّثنی أبو الحسین محمد بن هارون بن موسی، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن مالک، قال: حدثنا محمد بن أحمد، قال: حدثنی علی بن سلیمان و جعفر بن محمد، عن علی بن أسباط، عن الحسن بن أبی العلاء و علی بن أبی حمزه، عن أبی بصیر.

11
المتن

ذکر المرندی بعد الفصل الثامن عده من فضائل الصدیقه الکبری علیها السّلام و قال: منها: ما أمر اللّه سبحانه نبیه صلّی اللّه علیه و آله حین انعقاد نطفتها الشریفه بمقدمات عجیبه، کما فی روایه طویله؛ من اعتکافه صلّی اللّه علیه و آله فی بیت فاطمه بنت أسد أربعین یوما صائما نهارها قائما لیلها، و لم یفطر إلا بطعام الجنه و شرابها الطهور، و لم یدخل بیت خدیجه إلا بعد انقضاء المده لانعقاد النطفه الطیبه الشریفه.

و هذه الفضیله لم تتّفق لأحد من الأولین و الآخرین حتی الأنبیاء و المرسلین و الأئمه الطاهرین علیهم السّلام.

المصادر:

مجمع النورین: ص 30.

12
المتن

قال الکجوری فی إضاءه نورها الأصفر وقت الظهر: ... و فی هذا المعنی فی الحدیث عن معنی «الزهراء»، و خلق العقیق الأصفر من النور الزهرائی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:519

المصادر:

الخصائص الفاطمیه: ج 1 ص 353.

13
المتن

قال الکجوری فی معنی البتول: ... القول السادس فی معنی البتول: لأنها بتلت کل لیله، أی أنها ترجع بکرا کل لیله، و سمّیت مریم بتولا لأنها ولدت عیسی بکرا و بهذا انقطعت عن النساء.

و قال فی ص 183: قال الفیض الکاشانی فی الصافی: «فَجَعَلْناهُنَّ أَبْکاراً» «1»، یعنی دائما.

... و قال: بعباره أخری کانت صفات الحور العین من عدم الحیض و دوام البکاره ظاهره فی تلک المخدره العظمی.

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أعطانی اللّه فاطمه العذراء علیها السّلام؛ ترجع کل لیله بکرا، و لم یعط ذلک ذلک أحدا من النبیین و الحسن و الحسین علیهما السّلام و لم یعط أحد مثلهما.

المصادر:

1. الخصائص الفاطمیه: ج 1 ص 155، 183.

2. تفسیر الصافی: ج 7 ص 92، شطرا منه.

3. بحار الأنوار: ج 8 ص 136 ح 8، شطرا منه.

4. بحار الأنوار: ج 39 ص 89 ح 1، 2، شطرا منه، بزیاده فیه.

14
المتن

عن الحسین بن علی، عن أمه فاطمه الزهراء، سیده نساء العالمین علیهما السّلام، قالت: علی

______________________________

(1). سوره الواقعه: الآیه 36.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:520

سیدی علیه السّلام صلوات اللّه و سلامه علیه قرأ هذه الآیه: «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً» «1»، قالت فاطمه علیها السّلام: فجئت النبی صلّی اللّه علیه و آله أن أقول له: یا أباه، فجعلت أقول: یا رسول اللّه. فأقبل علیّ و قال: یا بنیه، لم تنزل فیک و لا فی أهلک من قبل، قال: أنت منی أنا منک، و إنما نزلت فی أهل الجفاء، و إن قولک یا أباه أحبّ إلی قلبی و أرضی للرب.

ثم قال: أنت نعم الولد، و قبّل وجهی و مسحنی من ریقه. فما احتجت إلی طیب بعده.

المصادر:

1. المناقب الفاخره فی العتره الطاهره علیهم السّلام، علی ما فی تفسیر البرهان.

2. تفسیر البرهان: ج 3 ص 154 ح 1، عن المناقب الفاخره.

الأسانید:

فی المناقب الفاخره، قال: أخبرنا أبو منصور زید بن طاهر و بشّار البصری، قالا: قدم علینا بواسط، قال: أخبرنا أبو الحسین محمد بن یعقوب الحافظ، قال: حدثنا أبو بکر محمد بن عدی، عن محمد بن علی الایلی، عن أحمد بن محمد بن سعید، عن عبد اللّه بن سعید، عن عبد اللّه بن محمد بن أبی مریم، عن أبیه محمد بن علی، عن أبیه، عن الحسین بن علی، عن أمه فاطمه علیهم السّلام.

15
المتن

روی أبو الفرج الأصفهانی فی مقاتل الطالبیین بأسناده، عن جعفر بن محمد علیه السّلام: إن فاطمه علیها السّلام کانت تکنّی أم أبیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 19 ح 19، عن مقاتل الطالبیین.

2. مقاتل الطالبیین: ص 29.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 63.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:521

16
المتن

عن المفضل، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: أخبرنی عن قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی فاطمه علیها السّلام:

«إنها سیده نساء العالمین»، أ هی سیده نساء عالمها؟ فقال: ذاک لمریم کانت سیده نساء عالمها، و فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 26 ح 25، عن معانی الأخبار.

2. معانی الأخبار: ص 107 ح 1.

الأسانید:

فی معانی الأخبار: الهمدانی، عن علی، عن أبیه، عن محمد بن سنان، عن المفضل، قال.

17
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه، نادی مناد من بطنان العرش: یا أهل الجمع، نکّسوا رءوسکم و غضّوا أبصارکم حتی تمرّ فاطمه بنت محمد علی الصراط.

و فی روایه: إلی الجنه.

و فی روایه أبی بکر فی الغیلانیات، عن أبی أیوب: فتمرّ مع سبعین ألف جاریه من الحور العین.

المصادر:

1. إسعاف الراغبین: ص 170.

2. الغیلانیات، علی ما فی الإسعاف.

الأسانید:

فی الإسعاف: روی من طرق عدیده من عده من الصحابه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:522

18
المتن

ذکر السید المیر جهانی فی خصائص فاطمه الزهراء علیها السّلام ستین خصیصه، و إن کان خصائصها أکثر من أن یذکر، و قال:

اعلم إن للزهراء علیها السّلام خصائص دلّت علی عصمتها و طهارتها و عظمتها و ولایتها، و هذه الخصائص المذکوره فی هذا الکتاب نبذه منها فنذکرها.

المصادر:

الجنّه العاصمه: ص 73.

19
المتن

ذکر الشیخ محمد باقر الکجوری فی خصائصه أکثر من ثمانین خصیصه لها علیها السّلام و خصائصه أکثر من هذا، و إن کان بعضها فضائل و لا یعدّ من الخصائص، و ذکر کل واحد منها یوجب التطویل و یمکن التکرار مع خصائص المیر جهانی و المرندی، و من أراد الاطلاع فلیراجع إلی کتابه الخصائص الفاطمیه.

المصادر:

الخصائص الفاطمیه: ج 1 ص 47 و 640 و ج 2 ص 3 و 624.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:523

الفصل الثامن رائحتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:524

فی هذا الفصل
اشاره

للرائحه الفاطمیه علیها السّلام خصوصیه و هی أنها رائحه الجنه أو رائحه ثمار الجنه أو رائحه شجره طوبی أو رائحه تفاحه الفردوس. فلذا تری رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا اشتاق إلی الجنه أو ریح الجنه شمّ رائحه فاطمه علیها السّلام.

ففی هذا الفصل تأتی العناوین التالیه فی 20 حدیثا:

انعقاد نطفه فاطمه علیها السّلام من ثمار شجره طوبی و رائحه فاطمه علیها السّلام رائحتها.

استشمام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ریح الجنه من فاطمه علیها السّلام.

استشمام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رائحه فاطمه علیها السّلام عند اشتیاقه إلی رائحه الجنه.

استشمام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رقبه فاطمه علیها السّلام عند اشتیاقه إلی رائحه الجنه.

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: رائحه الأنبیاء رائحه السفرجل و رائحه الحور العین رائحه الاس و رائحه الملائکه رائحه الورد و رائحه ابنتی فاطمه الزهراء علیها السّلام رائحه السفرجل و الاس و الورد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:525

تلطّخ فاطمه علیها السّلام رأسها من خلوق الجنه، استشمام أهل المدینه رائحه الخلوق حین حکّ فاطمه علیها السّلام رأسها.

أخذ جبرئیل تفاحه من شجره قصر خدیجه فی الجنه و أکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تلک التفاحه و حمل خدیجه بفاطمه علیها السّلام من التفاحه، انتقال رائحه التفاحه من النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی خدیجه علیها السّلام و من الخدیجه إلی فاطمه علیها السّلام و إصابه رائحه ثمار الجنه من فاطمه علیها السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله.

شمّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ریح رطب الجنه من فاطمه علیها السّلام و

هو فی عترتها إلی یوم القیامه.

تقبیل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نحر فاطمه علیها السّلام و استشمامه منها رائحه الجنه.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله عند البشاره بفاطمه علیها السّلام: أنها ریحانه و رزقها علی اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:526

1
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یکثر تقبیل فاطمه علیها السّلام، فأنکرت ذلک عائشه، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا عائشه، إنی لما أسری بی إلی السماء، دخلت الجنه فأدنانی جبرئیل من شجره طوبی و ناولنی من ثمارها. فأکلته فحوّل اللّه ذلک ماء فی ظهری.

فلما هبطت إلی الأرض، واقعت خدیجه فحملت بفاطمه علیها السّلام. فما قبّلتها قطّ إلا وجدت رائحه شجره طوبی منها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 18 ص 464 ح 68، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ص 341.

3. بحار الأنوار: ج 8 ص 142 ح 62، عن تفسیر العیاشی.

4. تفسیر العیاشی: ج 2 ص 212، بتفاوت فی الألفاظ.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 6 ح 6، عن تفسیر القمی.

6. بحار الأنوار: ج 18 ص 315 ح 27.

7. المحتضر: ص 135.

8. تأویل الآیات: ج 1 ص 236.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:527

الأسانید:

1. فی تفسیر القمی: أبی، عن ابن محبوب، عن ابن رباب، عن أبی عبیده، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی المحتضر: عن الصدوق، عن أحمد بن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن جده، عن علی بن معبد، عن أحمد بن عمر، عن زید النقاب، عن أبان بن تغلب، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2
المتن

عن سلمان، قال: قال بعض أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا رسول اللّه، ما لک تحبّ فاطمه علیها السّلام حبا ما تحبّ أحدا من أهل بیتک؟ ...، إلی أن قال: فأنا إذا اشتقت إلی الجنه أدنیتها فشممت ریح الجنه، فهی حوراء إنسیه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 8 ص 151 ح 89، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 73.

3. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 22 ص 401.

3
المتن

الهروی، قال: قلت للرضا علیه السّلام: یا ابن رسول اللّه، أخبرنی عن الجنه و النار ...، إلی قوله علیه السّلام عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فکلّما اشتقت إلی رائحه الجنه شممت رائحه ابنتی فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 8 ص 119 ح 6، عیون الأخبار و الأمالی للصدوق و التوحید.

2. عیون الأخبار: ص 65.

3. الأمالی للصدوق: ص 276.

4. التوحید: ص 118.

5. الاحتجاج: ج 1 ص 222.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:528

6. الدرّ المنثور: ج 4 ص 153، بتفاوت فیه.

7. الاحتجاج: ج 2 ص 191.

8. نوادر الأخبار للفیض الکاشانی: ص 360.

الأسانید:

فی العیون و الأمالی للصدوق و التوحید: الهمدانی، عن علی، عن أبیه، عن الهروی، قال.

4
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لمّا تزوّجت خدیجه، عرج بی إلی السماء، فانطلق بی جبرئیل إلی شجره طوبی نستظلّ بظلّها. فتناول جبرئیل من ثمرها فتناولنیه، فأکلته فصارت نطفه فی صلبی، فواقعت خدیجه فولدت فاطمه علیها السّلام.

فإذا اشتقت إلی الجنه شممتها، ففاطمه علیها السّلام حوراء إنسیه.

المصادر:

تفسیر فرات: ص 77.

5
المتن

عن حذیفه بن الیمان، قال: دخلت عائشه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و هو یقبّل فاطمه علیها السّلام، فقالت:

یا رسول اللّه! أتقبّلها و هی ذات بعل؟ فقال لها: ... إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

فإذا اشتقت إلی رائحه الجنه، شممت رائحه ابنتی فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 82 ح 49.

2. کشف الغمه: ص 137.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:529

3. تفسیر فرات: ص 10.

4. دلائل الإمامه: ص 53.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: محمد بن زید الثقفی، عن أبی نصر بن أبی مسعود الأصفهانی، عن جعفر بن أحمد، عن الحسن بن إسماعیل، عن علی بن محمد، عن موسی بن عبد اللّه، عن أبی فزاره، عن حذیفه.

6
المتن

إن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: أتانی جبرئیل بسفرجله من الجنه، فأکلتها لیله أسری، فعلقت خدیجه بفاطمه علیها السّلام. فکنت إذا اشتقت رائحه الجنه شممت رقبه فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 3.

2. مرآه المؤمنین: ص 185، علی ما فی الإحقاق.

3. الدره الیتیمه: ص 5.

4. إحقاق الحق: ج 25 ص 147.

5. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 56.

6. إحقاق الحق: ج 10 ص 3.

7. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 156، علی ما فی الإحقاق.

8. إعراب ثلاثین سوره: ص 20، علی ما فی الإحقاق.

9. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 63.

10. میزان الاعتدال: ج 2 ص 26، علی ما فی الإحقاق.

11. تلخیص المستدرک: ج 3 ص 156، علی ما فی الإحقاق.

12. کنز العمال: ج 13 ص 94، علی ما فی الإحقاق.

13. المناقب للشافعی: ص 208.

14. مفتاح النجا: ص 98.

15. أرجح المطالب: ص 239.

16. الدر المنثور: ج 4 ص 153.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:530

17. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 123.

18. نزل الأبرار: ص 88.

7
المتن

عن موسی بن إسماعیل بن موسی بن جعفر، عن أبیه، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: رائحه الأنبیاء رائحه السفرجل، و رائحه الحور العین رائحه الاس، و رائحه الملائکه رائحه الورد، و رائحه ابنتی فاطمه الزهراء علیها السّلام رائحه السفرجل و الاس و الورد. و لا بعث اللّه نبیا و لا وصیا إلا وجد منه رائحه السفرجل، فکلوها و أطعموا حبالاکم، یحسن أولادکم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 63 ص 177 ح 49، عن الإمامه و التبصره.

2. الإمامه و التبصره، علی ما فی البحار.

3. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 208.

الأسانید:

فی الإمامه و التبصره: عن سهل بن أحمد، عن محمد بن محمد بن الأشعث، عن موسی بن إسماعیل بن موسی بن جعفر، عن أبیه، عن آبائه علیهم السّلام.

8
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: لما عرج بی إلی السماء، أخذ بیدی جبرئیل فأدخلنی الجنه. فناولنی من رطبها فأکلته، فتحوّل ذلک نطفه من صلبی. فلما هبطت إلی الأرض واقعت خدیجه، فحملت بفاطمه علیها السّلام، ففاطمه حوراء إنسیه. فکلما اشتقت إلی رائحه الجنه، شممت رائحه ابنتی فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:531

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 4 ح 2، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 546.

3. تفسیر فرات: ص 10.

4. عوالم العلوم: ج 17 ص 121 ح 4.

5. بحار الأنوار: ج 44 ص 240 ح 23.

6. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 223، بتغییر فیه.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الهمدانی، عن علی، عن أبیه، عن الهروی، عن الرضا علیه السّلام، قال:

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله.

9
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 20 531 المتن ..... ص : 531

المتن

عن ابن عباس، قال: دخلت عائشه علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو یقبّل فاطمه علیها السّلام، قالت:

أ تحبّها یا رسول اللّه؟ ...، إلی قوله:

فإذا اشتقت إلی الجنه شممت رائحه فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 5 ح 5، عن العلل.

2. علل الشرائع: ج 2 ص 183 ح 2.

3. تفسیر نور الثقلین: ج 3 ص 119، عن العلل.

4. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 123.

5. المبسوط: ج 10 ص 149.

الأسانید:

1. فی علل الشرائع: القطان، عن السکری، عن الجوهری، عن عمر بن عمران، عن عبید اللّه بن موسی العبسی، عن جبله المکی، عن طاوس الیمانی، عن ابن عباس، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:532

10
المتن

عن جابر بن عبد اللّه، قال: قیل: یا رسول اللّه! إنک تلثم فاطمه علیها السّلام و تلزمها و تدنیها منک و تفعل بها ما لا تفعله بأحد من بناتک!؟ فقال: إن جبرئیل أتانی بتفاحه من تفاح الجنه، فأکلتها فتحوّلت ماء فی صلبی. ثم واقعت خدیجه فحملت بفاطمه علیها السّلام، فأنا أشمّ منها رائحه الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 5 ح 4، عن العلل.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 183.

3. نوادر المعجزات: ص 99 ح 17، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی العلل: القطان، عن السکری، عن الجوهری، عن ابن عماره، عن أبیه، عن جابر، عن أبی جعفر علیهم السّلام، عن جابر بن عبد اللّه، قال.

11
المتن

عن الصادق علیه السّلام: أنه کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یکثر تقبیل فاطمه علیها السّلام، فأنکرت علیه بعض نسائه فقال صلّی اللّه علیه و آله: إنه لما عرج بی إلی السماء، أخذ بیدی جبرئیل فأدخلنی الجنه. فناولنی من رطبها فأکلتها- فی روایه: فناولنی منها تفاحه فأکلتها-، فتحوّل ذلک نطفه فی صلبی. فلما هبطت إلی الأرض، واقعت خدجه فحملت بفاطمه علیها السّلام. ففاطمه علیها السّلام حوراء إنسیه، فکلما اشتقت إلی رائحه الجنه شممت رائحه ابنتی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 42 ح 42، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 335.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:533

3. شرف النبوه، علی ما فی المناقب.

4. الاعتقاد للأشنهی، علی ما فی المناقب.

5. الرساله للسمعانی، علی ما فی المناقب.

6. الأربعین لأبی صالح، علی ما فی المناقب.

7. الفضائل لأبی السعادت، علی ما فی المناقب.

8. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 209.

9. روضه الواعظین: ج 1 ص 149.

الأسانید:

فی المناقب: أبو بکر بن محمد بن عبد اللّه الشافعی و ابن شهاب الزهری و ابن المسیّب کلّهم، عن سعد بن أبی وقاص و أبو معاذ النحوی المروزی و أبو قتاده الحرانی، عن سفیان الثوری، عن هاشم بن عروه، عن أبیه، عن عائشه.

12
المتن

عن أنس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: کنت ذات یوم فی المسجد أصلّی ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

و ناوله جبرئیل قدحا فیه خلوق من الجنه و قال: حبیبی مر فاطمه علیها السّلام أن تلطخ رأسها و بدنها من هذا الخلوق. فکانت فاطمه علیها السّلام إذا حکت رأسها شمّ أهل المدینه رائحه الخلوق.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 172.

2. المناقب لابن المغازلی: ص 342.

3. الثاقب فی المناقب: ص 288 ح 246.

الأسانید:

فی المناقب: حدثنا القاضی محمد بن علی المعروف بابن الراسبی إملاء فی جامع واسط، حدثنا عبد اللّه بن تمیم، حدثنا أبو أحمد محمد بن الحسین، حدثنا عمر بن الربیع، حدثنی شیخ صالح من أهل مکه، حدثنا دینار بن عبد اللّه الأنصاری، حدثنا محمد بن جنید، عن الأعمش، عن ثاقب، عن أنس، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:534

13
المتن

قال النسفی: لما دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله الجنه لیله المعراج، رأی قصرا لخدیجه. فأخذ جبرئیل تفاحه من شجره من القصر و قال: کل هذه یا محمد فإن اللّه یخلق منها بنتا تحمل بها خدیجه اسمها فاطمه، ففعل. فلما حملت بها، وجدت رائحه الجنه تسعه أشهر. فلما وضعتها انتقلت الرائحه إلی فاطمه علیها السّلام، فکان النبی صلّی اللّه علیه و آله قبّل فاطمه علیها السّلام. فلما کبرت قالت: یا تری هذه الحوریه لمن؟

فجاء جبرئیل فی بعض الأیام و قال: إن اللّه تعالی یقرؤک السلام و یقول لک: الیوم کانت عقد فاطمه علیها السّلام فی موطنها فی قصر أمّها فی الجنه، الخاطب إسرافیل، و جبرئیل و میکائیل الشهود، و رب العزه الولی، و الزوج علی علیه السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 2.

2. المحاسن المجتمعه (مخطوط): ص 189، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 9.

4. نزهه المجالس: ج 2 ص 223.

5. إحقاق الحق: ج 33 ص 334.

6. المحاسن المجتمعه: ص 184، علی ما فی الإحقاق.

14
المتن

عن ابن عباس، قال: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یکثر القبل لفاطمه علیها السّلام، فقالت له عائشه: یا نبی اللّه! إنک لتکثر قبل فاطمه علیها السّلام!؟ فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن جبرئیل- لیله أسری بی- أدخلنی الجنه و أطعمنی من جمیع ثمار الجنه، فصار ماء فی صلبی. فواقعت خدیجه فحملت خدیجه بفاطمه علیها السّلام. فإذا اشتقت إلی تلک الثمار قبّلت فاطمه علیها السّلام، فأصبت من رائحتها طعم الثمار التی أکلتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:535

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 3.

2. المناقب لابن المغازلی: ص 357.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 138.

4. عیون الأخبار فی مناقب الأخیار: ص 45.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 1.

6. ذخائر العقبی: ص 36، علی ما فی الإحقاق.

7. أخبار الأول: ص 87، علی ما فی الإحقاق.

8. میزان الاعتدال: ج 10 ص 253، علی ما فی الإحقاق.

9. لسان المیزان: ج 2 ص 297، علی ما فی الإحقاق.

10. ینابیع الموده: ص 197.

11. وسیله المال: ص 79، علی ما فی الإحقاق.

12. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 123.

13. المسلسلات: ص 111.

الأسانید:

1. فی المناقب لابن المغازلی: أخبرنا أبو الحسن أحمد بن المظفر، أخبرنا عبد اللّه بن محمد بن عثمان، حدثنا محمد بن أبی الشیخ، حدثنا الحسین بن عبید اللّه، حدثنا إبراهیم بن سعید، قال: حدثنی المأمون، عن الرشید، عن المهدی، عن المنصور، عن أبیه، عن جده، عن ابن عباس، قال.

2. فی المسلسلات: حدثنا محمد بن جعفر، قال: محمد بن أحمد بن الحسین، قال:

حدثنی علی بن محمد المروزی، قال: حدثنی المأمون، عن الرشید، عن المهدی، عن المنصور، عن أبیه، عن جده، عن ابن عباس، قال.

15
المتن

روی عن عائشه، قالت: قلت: یا رسول اللّه! ما لک إذا قبّلت فاطمه علیها السّلام جعلت لسانک فی فیها، کأنک ترید أن تلعقها عسلا؟ فقال: إنه لما أسری بی، أدخلنی جبرئیل الجنه فناولنی تفاحه فأکلتها. فکلما اشتقت إلی تلک التفاحه قبّلت فاطمه علیها السّلام، فاصبت من رائحتها رائحه تلک التفاحه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:536

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 3.

2. أهل البیت علیهم السّلام: ص 121.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 6.

4. تاریخ بغداد: ج 5 ص 87.

5. ذخائر العقبی: ص 36.

6. لسان المیزان: ج 5 ص 26.

7. ینابیع الموده: ص 197.

8. أرجح المطالب: ص 239.

9. وسیله المال: ص 78.

10. فرائد السمطین: ج 2 ص 50.

11. نور الأبصار: ص 51.

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أخبرنا إبراهیم بن عماد و أبو بکر بن أحمد، و أحمد بن عبد اللّه و أحمد بن محمد: عن علی بن أبی عبد اللّه، قال: أنبأنا محمد بن ناصر، قال: أنبأنا الحسن بن أحمد، قال: حدثنی أبو بکر بن إسحاق، قال: حدثنا محمد بن علی، قال: حدثنا صالح، قال: حدثنا عبد اللّه بن بشر، قال: حدثنا أحمد بن محمد، عن هشام، عن أبیه، عن عائشه.

16
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لما مات ولدی من خدیجه، أوحی اللّه إلیّ أن أمسک عن خدیجه و کنت لها عاشقا. فسألت اللّه تعالی أن یجمع بینی و بینها، فأتانی جبرئیل فی شهر رمضان فی لیله جمعه لیله أربعه و عشرین و معه رطب من رطب الجنه، فقال لی: یا محمد، کل هذا و واقع خدیجه اللیله. ففعلت فعلقت بفاطمه علیها السّلام، فما لثمت فاطمه علیها السّلام إلا وجدت ریح ذلک الرطب فیها، و هو فی عترتها إلی یوم القیامه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:537

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 5.

2. عیون الأخبار فی مناقب الأخیار: ص 45.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 5.

4. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 68.

5. لسان المیزان: ج 2 ص 36.

6. نوادر المعجزات: ص 83 ح 5.

7. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 409.

8. الموضوعات: ج 1 ص 410.

الأسانید:

1. فی عیون الأخبار: أخبرنا أبو طاهر عبد الغفار بن محمد، أنبأ محمد بن عبد اللّه البزاز، حدثتنا سمانه بنت حمدان، قالت: حدثنی أبی، حدثنی زید بن أسلم، عن أبیه، عن عمر بن الخطاب، قال.

2. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: سید الحفاظ هذا و أخبرنا محمد بن الحسین، أخبرنا الحسن بن الحسین، أخبرنا محمد بن عیسی، أخبرنا أبو بکر الشعفی، حدثتنا سمانه بنت حمدان، حدثنی أبی، حدثنی عمرو بن زیاد، أخبرنا عبد العزیز بن محمد، حدثنی زید بن أسلم، عن أبیه، عن عمر بن الخطاب.

17
المتن

عن عائشه، قالت: کان النبی صلّی اللّه علیه و آله إذا قدم من سفر، قبّل نحر فاطمه علیها السّلام و قال: منها أشمّ رائحه الجنه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 177.

2. آل محمد علیهم السّلام: ص 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:538

18
المتن

عن عائشه، قالت: کنت أری رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقبّل فاطمه، فقلت: یا رسول اللّه! إنی أراک تفعل شیئا ما کنت أراک تفعله من قبل ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: فإذا اشتقت إلی رائحه الجنه، شممت رائحه فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 7.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 63.

3. نظم درر السمطین: ص 177، بتفاوت فیه.

4. مجمع الزوائد: ج 6 ص 202، بتفاوت فیه.

5. الطرائف: ج 1 ص 111 ح 163.

6. إعلام الوری: ص 150، بتفاوت فیه.

7. مجمع الزوائد: ج 9 ص 202، بتفاوت فیه.

8. فرائد السمطین: ج 2 ص 61، بتفاوت یسیر.

9. جامع الأحادیث: ج 12 ص 195 ح 445.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: أخبرنی شهردار بن شیرویه الدیلمی فیما کتب إلیّ من همدان، أخبرنا محمود بن إسماعیل، أخبرنی أحمد بن فارشاه و أخبرنا أبو علی الحداد مناوله، أخبرنا أبو نعیم الحافظ، قالا: أخبرنا سلیمان بن أحمد الطبرانی، عن عبد اللّه بن سعد، عن أحمد بن شیبه، عن أبی قتاده، عن سفیان الثوری، عن هشام بن عروه، عن أبیه، عن عائشه.

2. فی فرائد السمطین: أخبرنی عبد الرحمن بن عبد اللطیف و أحمد بن شیبان، و زینب بنت مکّی، عن عبد الوهاب علی عن عبد المنعم بن أبی القاسم و محمد بن الفضل، قال: أنبأنا عبد الکریم القشیری، قال: أنبأنا ابن فورک، قال: أنبأنا أحمد بن محمود، قال:

حدثنا عبد اللّه بن سعد القرشی، قال: حدثنی أحمد بن سلیمان، قال: حدثنا عبد اللّه بن واقد، عن سفیان، عن هشام، عن أبیه، عن عائشه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:539

19
المتن

عن عائشه: عن النبی صلّی اللّه علیه و آله کثیرا ما یقبّل نحر فاطمه علیها السّلام، فقلت: یا رسول اللّه! أراک تفعل شیئا لم أکن أراک تفعله! ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

و إنی کلما اشتقت إلی رائحه تلک الشجره، شممت نحر فاطمه علیها السّلام فوجدت رائحه تلک الشجر منها ....

المصادر:

1. میزان الاعتدال: ج 2 ص 518 ح 86.

2. المجروحین من المحدثین: ج 2 ص 29.

20
المتن

عن ابن عبد ربه: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لما بشّر بفاطمه علیها السّلام: ریحانه أشمّها و رزقها علی اللّه.

المصادر:

العقد الفرید: ج 2 ص 274.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:541

الفصل التاسع زهدها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:542

فی هذا الفصل
اشاره

إن زهد فاطمه علیها السّلام علی حد أقرّ بها الیهودی لما رأی درعها و أسلم و حسن إسلامه و بکی و قال: هذا هو الزهد فی الدنیا، هذا الذی أخبر به موسی بن عمران.

زهد فاطمه علیها السّلام یعلم من إنفاق حاصل فدک بالغا مائه و عشرین ألف دینار فی سبیل اللّه و هی تطحن الشعیر و تعیش حیاه زاهده، و قد باتت نفسها و أهل بیتها جائعا و تقول: «وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقی» «1».

زهد فاطمه علیها السّلام یعرف من أثاث بیتها و جهازها من حصیر و سقاء و مطهره و کیزان خزف ...، و بارک اللّه لبیت جلّ آنیتهم الخزف.

و سیأتی فی زهدها العناوین التالیه فی 16 حدیثا:

استرهان الیهودی درع فاطمه علیها السّلام و إعجابه من درعها الخلق و إقراره بزهد فاطمه علیها السّلام و إسلامه.

______________________________

(1). سوره القصص: الآیه 60.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:543

کلمه السید جعفر مرتضی العاملی فی زهد علی و فاطمه علیهما السّلام، تصدّقها غلّه فدک فی سبیل اللّه و معیشتها و أهلها حیاه زهد.

کان کساء فاطمه علیها السّلام من أجلّه الإبل و کانت تطحن الشعیر بیدها و تقول: الحمد للّه علی نعمائه و الشکر للّه علی آلائه، نزول آیه: «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی» «1»، ذهاب حمره وجه فاطمه علیها السّلام و صفرته من الجوع.

التفاف فاطمه علیها السّلام بشمله خلقه مرقوعه فی اثنی عشر مکانا بسعف النخل، فراش بیت فاطمه علیها السّلام من إهاب کبش و مرفقتها محشوّه لیفا و بساط البیت کثیبا.

جهاز فاطمه علیها السّلام قمیص و خمار و قطیفه و سریر و فراشین و أربع مرافق من أدم

و ستر و حصیر و رحی و مخضب و سقاء و قعب و شنّ و مطهره و جره خضراء و کیزان.

طلب فاطمه علیها السّلام عن أبیها الخاتم و إعطاء اللّه الخاتم تحت مصلاه و رؤیتها فی المنام سریرها فی الجنه علی ثلاث قوائم، أحد قوائمه منزوع لصیغ الخاتم، ردّ الخاتم تحت المصلّی و رؤیته السریر علی أربع قوائم ....

کلام الجابر الجزائری فی زهد فاطمه علیها السّلام من تحمّلها المشاق و عیشه فی بیت، فقیر أهله متواضع بناؤه ....

أحوال فاطمه علیها السّلام من شده الجوع و طحن الشعیر، قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا بنیه، الدنیا فی حلالها حساب و فی حرامها عذاب النار.

کلمه بلال فی مروره بفاطمه علیها السّلام و طحنه الشعیر و بکاء الصبی و مساعدته فی عمل البیت لفاطمه علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره الضحی: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:544

1
المتن

قال ابن عباس: خرج أعرابی من بنی سلیم ... إلی أن قال: فأخذ شمعون الدرع، ثم جعل یقلّبه فی کفّه و عیناه تذرفان بالدموع و هو یقول: یا سلمان! هذا هو الزهد فی الدنیا، هذا الذی أخبرنا به موسی بن عمران فی التوراه. أنا أشهد أن لا إله إلا اللّه و أشهد أن محمدا عبده و رسوله. فأسلم و حسن إسلامه.

و الحدیث متنه و مصادره و أسانیده قد مرّ فی هذا الفصل، فی جودها علیها السّلام، الرقم 10،

2
المتن

قال السید جعفر مرتضی العاملی بعد ذکر زهد أمیر المؤمنین علیه السّلام: ... و کذلک کان حال زوجته الصدیقه الطاهره فاطمه الزهراء، صلوات ربی و سلامه علیها؛ فإنها لم تزل تتصدّق بغلّه فدک و غیرها و تنفق الأموال فی سبیل اللّه سبحانه لتعیش هی علیها السّلام حیاه الزهد و الغروف عن الدنیا و عن زبارجها و بهارجها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:545

المصادر:

الصحیح من سیره النبی الأعظم صلّی اللّه علیه و آله: ج 5 ص 210.

3
المتن

عن جعفر بن محمد علیه السّلام، عن جابر الأنصاری، أنه قال: رأی النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام و علیها کساء من أجلّه الإبل، و هی تطحن بیدیها و ترضع ولدها. فدمعت عینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا بنتاه، تعجّلی مراره الدنیا بحلاوه الآخره؟ فقالت: یا رسول اللّه، الحمد للّه علی نعمائه و الشکر للّه علی آلائه. فأنزل اللّه: «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی». «1»

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 120.

2. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 594 ح 10، عن المناقب.

3. تفسیر الثعلبی، علی ما فی المناقب.

4. تفسیر القشیری، علی ما فی المناقب.

5. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 595 ح 11، عن مجمع البیان.

6. مجمع البیان، علی ما فی نور الثقلین، بتفاوت یسیر.

7. بحار الأنوار: ج 65 ص 220، شطرا من الحدیث.

8. بدائع الکلام فی تفسیر آیات الأحکام للملکی: ص 155.

9. بحار الأنوار: ج 43 ص 85 ح 8، عن المناقب.

4
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: صلّی بنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد و فی هذا الفصل، فی جودها علیها السّلام، الرقم 9، متنا و مصدرا و سندا.

______________________________

(1). سوره الضحی: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:546

5
المتن

عن ثوبان مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال: ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد و فی هذا الفصل، فی جودها علیها السّلام، الرقم 11، متنا و مصدرا و سندا.

6
المتن

عن عوانه بن الحکم، قال: حدثنی خدیج ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد و فی هذا الفصل، فی جودها علیها السّلام، الرقم 12، متنا و مصدرا و سندا.

7
المتن

ذکر ابن الجوزی: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله صنع لفاطمه علیها السّلام قمیصا جدیدا لیله عرسها ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد و فی هذا الفصل، فی جودها علیها السّلام، الرقم 17، متنا و مصدرا و سندا.

8
المتن

عن عمران بن حصین، قال: کنت مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إذ أقبلت فاطمه علیها السّلام. فنظر إلیها و قد ذهب الدم عن وجهها و غلبت علیها الصفره من شده الجوع ....

المصادر:

إشراق الأصباح فی مناقب الخمسه الأشباح علیهم السّلام: ص 131.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:547

9
المتن

من کتاب زهد النبی صلّی اللّه علیه و آله لأبی جعفر أحمد القمی:

... و کان النبی صلّی اللّه علیه و آله إذا رأی فاطمه علیها السّلام فرح بها. فانطلق بعض أصحابه إلی باب بیتها، فوجد بین یدیها شعیرا و هی تطحن فیه و تقول: «وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقی». «1» فسلّم علیها و أخبرها بخبر النبی صلّی اللّه علیه و آله و بکائه.

فنهضت و التفّت بشمله لها خلقه قد خیطت فی اثنی عشر مکانا بسعف النخل. فلما خرجت، نظر سلمان الفارسی إلی الشمله و بکی و قال: وا حزناه! إن بنات قیصر و کسری لفی السندس و الحریر و ابنه محمد علیها شمله صوف خلقه قد خیطت فی اثنی عشر مکانا.

فلما دخلت فاطمه علیها السّلام علی النبی صلّی اللّه علیه و آله قالت: یا رسول اللّه، إن سلمان تعجّب من لباسی.

فو الذی بعثک بالحق، ما لی و لعلی علیه السّلام منذ خمس سنین إلا مسک کبش، نعلف علیها بالنهار بعیرنا، فإذا کان اللیل افترشناه، و إن مرفقتنا لمن أدم حشوها لیف. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

یا سلمان، إن ابنتی لفی الخیل السوابق ....

المصادر:

بحار الأنوار: ج 43 ص 88 ح 9، عن الدروع الواقیه.

و باقی المصادر فی هذا المجلد و فی هذا الفصل، فی بکائها علیها السّلام، الرقم 97.

10
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: لما تزوّج علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، بسط البیت کثیبا؛ و کان فراشهما إهاب کبش و مرفقتهما محشوّه لیفا، و نصبوا عودا یوضع علیه السقاء فستره بکساء.

______________________________

(1). سوره القصص: الآیه 60.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:548

عن الحسین بن نعیم، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: سمعته یقول: أدخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام علی علی علیه السّلام و سترها عباءه و فرشها إهاب کبش و وسادتها أدم محشوّه بمسد.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 117 ح 25، عن مکارم الأخلاق.

2. مکارم الأخلاق: ص 131.

11
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: لما زوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام فاطمه علیها السّلام ...، إلی قوله:

فکان مما اشتروه: قمیص بسبعه دراهم، و خمار بأربعه دراهم، و قطیفه سوداء خیبریه، و سریر مزمل بشریط، و فراشین من خیش مصر؛ حشو أحدهما لیف و حشو الآخر من جزّ الغنم، و أربع مرافق من أدم طائف؛ حشوها إذخر، و ستر من صوف، و حصیر هجری، و رحی للید، و مخضب من نحاس، و سقاء من أدم، و قعب للبن، و شنّ للماء، و مطهره مزفّه، و جرّه خضراء، و کیزان خزف، حتی استکمل الشراء .... فلما عرض المتاع علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، جعل یقلّبه بیده و یقول: بارک اللّه لأهل البیت ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 94 ح 5، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 40، 41.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: جماعه عن أبی غالب أحمد بن محمد، عن خالد، عن الأشعری، عن البرقی، عن ابن أسباط، عن داود، عن یعقوب بن شعیب، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:549

12
المتن

قال ابن شهرآشوب: سألت فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خاتما فقال: أ لا أعلّمک ما هو خیر من الخاتم؟ إذا صلّیت صلاه اللیل فاطلبی من اللّه عز و جل خاتما، فإنک تنالین حاجتک. قال: فدعت ربها تعالی، فإذا بهاتف یهتف: یا فاطمه، الذی طلبت منی تحت المصلی. فإذا الخاتم یاقوت لا قیمه له، فجعلته فی إصبعها و فرحت.

فلما نامت من لیلتها، رأت فی منامها کأنها فی الجنه. فرأت ثلاثه قصور لم تر فی الجنه مثلها، قالت: لمن هذه القصور؟ قالوا: لفاطمه بنت محمد. قال: فکأنها دخلت قصرا من ذلک و دارت فیه، فرأت سریرا قد مال علی ثلاث قوائم، فقالت علیها السّلام: ما لهذا السریر قد مالت علی ثلاث؟ قالوا: لأن صاحبته طلبت من اللّه خاتما، فنزع أحد القوائم و صیغ لها خاتم و بقی السریر علی ثلاث قوائم.

فلما أصبحت دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قصّت القصه، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: معاشر آل عبد المطلب، لیس لکم الدنیا، إنما لکم الآخره و میعادکم الجنه؛ ما تصنعون بالدنیا فإنها زائله غرّاره.

فأمرها النبی صلّی اللّه علیه و آله أن تردّ الخاتم تحت المصلی. فردّت ثم نامت علی المصلی، فرأت فی المنام أنها دخلت الجنه. فدخلت ذلک القصر و رأت السریر علی أربع قوائم، فسألت عن حاله، فقالوا: ردّت الخاتم و رجع السریر إلی هیئته.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 47 ح 46، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 339.

13
المتن

عن أم سلمه و سلمان و علی علیه السّلام، و کل قالوا: أنه لما أدرکت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:550

مدرک النساء ...، إلی قوله: قال أبو بکر: و کانت الدراهم التی أعطانیها ثلاثه و ستین درهما. فانطلقت و اشتریت فراشا من خیش مصر محشوّا بالصوف، و نطعا من أدم حشوها من لیف النخل، و عباءه خیبریه، و قربه للماء، و کیزانا، و جرارا، و مطهره للماء، و ستر صوف رقیقا، و حملناه جمیعا حتی وضعناه بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فلما نظر إلیه، بکی و جرت دموعه، ثم رفع رأسه إلی السماء و قال: اللهم بارک لقوم جلّ آنیتهم الخزف ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 124 ح 33، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 359.

14
المتن

قال جابر الجزائری فی زهد فاطمه علیها السّلام و تحمّلها علی المشاق: ما کانت فاطمه علیها السّلام فی عیشها کما یکون نساء الأمراء و الوزراء؛ یرفلن فی الحریر و یأکلن الفطیر و یخدمن من الخوادم، بل کانت علیها السّلام تعیش فی بیت فقیر أهله، متواضع بناؤه. فکانت الزهراء علیها السّلام تقمّ بیتها و تطحن حبّها و تربی أولادها، صابره علی شظف العیش، متحمّله راضیه بقسمه اللّه و ما آتاها، حتی توفّاها اللّه و ألحقها بوالدها طیبه طاهره، فسلام اللّه فی القانتات الصابرات.

و هذا بعلها أبو الحسنین علی علیه السّلام یحدّث عن نفسه و عن زوجته الزهراء علیها السّلام فیقول:

یا ابن أعبد، أ لا أخبرک عنی و عن فاطمه؟ کانت بنت رسول اللّه علیها السّلام و أکرم أهله علیه و کان زوجتی، فجرت بالرحی حتی أثّرت الرحی بیدها، و استقت بالقربه حتی أثّرت القربه بصدرها، و قمّت البیت حتی اغبرّت ثیابها، و أوقدت تحت القدر حتی دنست ثیابها و أصابها من ذلک ضرّ.

هکذا عاشت فاطمه علیها السّلام؛ تعانی من الخدمه صابره متحمّله، لم تتبرّم من الحیاه و لم تسخط القدر و لم تطهر فی غیر مظهر الصبر و الاحتمال، حتی لحقت بالرفیق الأعلی، سلام اللّه علیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:551

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 584.

2. العلم و العلماء للجزائری: ص 237، علی ما فی الإحقاق.

15
المتن

عن أنس بن مالک، قال: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا صلی صلاه الغداه، لم یذهب إلی بیت نسائه حتی یبدأ ببیت فاطمه علیها السّلام فتسألها عن شأنها و شأن بعلها و شأن الحسن و الحسین علیهما السّلام. فإن کانا منتبهین حملهما- واحد علی منکبه الأیمن و الآخر علی منکبه الأیسر- حتی یأتی بهما إلی الموضع الذی یرید.

فلما أن کان یوم من ذلک، جاء إلی باب فاطمه علیها السّلام فإذا فاطمه علیها السّلام تبکی من داخل الدار و هی تقول: من شده حرّ جوعی قد اشتدّ صداع رأسی و من طحنی للشعیر قد دمیت أناملی. قال: فبکی النبی صلّی اللّه علیه و آله ثم رجع.

فلما أن جاء الثانیه، فإذا هی تبکی و تقول تلک الکلمات. فلما أن جاء الثالثه، جاء و قد سکتت. فدخل صلّی اللّه علیه و آله فإذا تمر کثیر و لحم کثیر و دقیق کثیر، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه! من أین هذا الطعام؟ قالت: من منزل المقداد بن الأسود الکندی. قال: أما إنه لا شی ء لمقداد فی هذا الیوم یا فاطمه ... انتهی موضع الحاجه

قالت: یا أبه، فإذا أخذتها ففیها الحساب؟ قال: نعم یا بنیه، فی حلالها حساب و فی حرامها عذاب النار. قالت: یا أبه، فلا حاجه لی فیها، قل لها تعود أرضا کما کانت. فدعا النبی صلّی اللّه علیه و آله فصارت أرضا کما کانت.

فضمّها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی صدره و قال: یا بنتی، أنتم «ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ

سَمِیعٌ عَلِیمٌ». «1» قد أحسنت یا بنیه، اخترت الباقی علی الفانی.

المصادر:

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 189 ح 662.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:552

الأسانید:

فی مناقب أمیر المؤمنین علیه السّلام: حدثنا أحمد بن عبدان، قال: حدثنا جباره بن المغلس، قال: حدثنا کثیر بن سلیم.

16
المتن

عن محمد بن قیس، قال: کان النبی صلّی اللّه علیه و آله إذا قدم من سفر، بدأ بفاطمه علیها السّلام ....

إلی آخر الحدیث، کما أوردناه فی هذا المجلد و فی هذا الفصل، فی جودها، الرقم 5، متنا و مصدرا و سندا.

17
المتن

أخرج الدارقطنی: إن أبا بکر قال لفاطمه علیها السّلام: ما من الخلق أحد أحبّ إلینا من أبیک، و ما من أحد أحبّ إلینا منک بعد أبیک.

و مع کونها بتلک المنزله، کانت فی غایه من ضیق العیش، تنبیها للغافلین، علی أن الدنیا لیست مطمع نظر الکمّلین.

و روی أحمد: أن بلالا أبطأ عن صلاه الصبح، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما حبسک؟ قال: مررت بفاطمه علیها السّلام و هی تطحن و الصبی یبکی، فقلت: إن شئت کفیتک الرحی و إن شئت کفیتک الصبی. فقالت: أنا أرفق بابنی منک، فذاک الذی حبسنی عنک.

المصادر:

إسعاف الراغبین: ص 189.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 20،ص:553

الفهرست

المطاف الحادی عشر: محبوها و أعداؤها علیها السّلام 7

الفصل الأول: حبّها علیها السّلام 9

الفصل الثانی: أعداؤها 145

الفصل الثالث: لعن أعدائها 213

الفصل الرابع: جزاء أعدائها 259

الفصل الخامس: إیذاؤها علیها السّلام 273

المطاف الثانی عشر: أوصافها علیها السّلام 303

الفصل الأول: ایمانها علیها السّلام 304

الفصل الثانی: برکاتها علیها السّلام 315

الفصل الثالث: بکاؤها علیها السّلام 345

الفصل الرابع: جودها علیها السّلام 453

الفصل الخامس: حیاؤها علیها السّلام 481

الفصل السادس: حجابها علیها السّلام 491

الفصل السابع: خصائصها علیها السّلام 507

الفصل الثامن: رائحتها علیها السّلام 523

الفصل التاسع: زهدها علیها السّلام 541

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:5

الجزء الحادی و العشرون

[المقدمه]

بسم اللّه الرحمن الرحیم تم إعداد الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی خمسه و عشرین مجلدا، یختص الأول منها بخلقها النوری قبل هذا العالم و المجلد الرابع و العشرون بأحوالها علیها السّلام بعد هذا العالم، و المجلد الأخیر بالفهارس و الاثنان و العشرون البواقی بحیاتها و سیرتها فی هذا العالم.

و هذا هو المجلد الحادی و العشرون من الموسوعه فی بقیه أوصافها و هو بقیه المطاف الثانی عشر من قسم «فاطمه الزهراء علیها السّلام فی هذا العالم»، و یتلوه المطاف الثالث عشر فیما یتعلق بها.

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک و أحصاه کتابک، و اجعلنا من شیعتها و محبیها و الذابین عنها بأیدینا و ألسنتنا و قلوبنا و الحمد للّه رب العالمین.

قم المقدسه، یوم میلاد فاطمه الزهراء علیها السّلام 20 جمادی الثانیه 1427 إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:7

بقیه المطاف الثانی عشر اوصافها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:8

فی هذا المجلد بقیه المطاف الثانی عشر فی أوصافها:

الفصل العاشر: شمائلها علیها السّلام

الفصل الحادی عشر: صدقها علیها السّلام

الفصل الثانی عشر: صبرها علیها السّلام

الفصل الثالث عشر: طهارتها علیها السّلام

الفصل الرابع عشر: عبادتها علیها السّلام

الفصل الخامس عشر: عصمتها علیها السّلام

الفصل السادس عشر: علمها علیها السّلام

الفصل السابع عشر: غضبها و رضاها علیها السّلام

الفصل الثامن عشر: فضائلها علیها السّلام

الفصل التاسع عشر: نورها علیها السّلام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:9

الفصل العاشر شمائلها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:10

فی هذا الفصل
اشاره

کانت الزهراء علیها السّلام فی غایه الحسن و الجمال بشهاده أم أنس و بعض آخر.

إنها کالقمر لیله البدر أو الشمس کفرت غماما و کانت بیضاء بضّه؛ و إنها أحسن الناس وجها، و کان وجنتیها وردتان، و لم یکن أحد أشبه برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منها.

و إنها لقّبت بالزهراء لحسنها و کلام أبیها فیها أن فاطمه علیها السّلام هی الزهره، و بشهاده عائشه و إقرارها بجمالها و شمائلها. إنها قالت: «کنّا نخیط و نغزل و ننظم الإبره فی ضوء وجه فاطمه علیها السّلام، و إن مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله»؛ و الحسن ما شهدت به الأعداء.

و أما ما قال بعض المستشرقین- عن خباثه أو جهاله- فی جمال الزهراء علیها السّلام و شمائلها من أن الزهراء علیها السّلام لم یکن لها حظّ من الجمال لتأخّر زواجها إلی الثامن عشر من عمرها، فمنشؤها ما کتب بعض المغرضین فی تاریخ ولادتها خلاف الواقع بأنها ولدت قبل البعثه بخمس سنین، و الصحیح- کما حقّقناه فی تاریخ ولادتها- أنها بعد البعثه بخمس سنین.

و دلیل آخر: إن الوراثه حاکم فی مستوی جمالها بأن جمال و شمائل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:11

لا یحتاج إلی البیان، و أنها أشبه الناس برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی کل شی ء، و کذا جمال و شمائل أمها السیده خدیجه، لم یختلف واحد من المؤرخین فی جمالها.

و فی هذا المضمار، نورد نبذه من الروایات و النصوص بالعناوین التالیه فی 21 حدیثا:

کلام أم أنس فی صفه فاطمه علیها السّلام أنها کالقمر لیله البدر أو الشمس

تحت الغمام ....

إن مشیه فاطمه کمشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

إن فاطمه علیها السّلام أشبه کلاما و حدیثا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

إن فاطمه علیها السّلام أشبه الناس وجها و شبها برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام فی طحین فاطمه علیها السّلام و عجینها و أنها أحسن الناس وجها و کأن وجنتیها وردتان.

إن فاطمه و الحسن بن علی علیهما السّلام أشبه الناس برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إن علی بن أبی طالب علیه السّلام أشبه الناس برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أن الحسین بن علی علیه السّلام أشبه الناس بفاطمه علیها السّلام، و الحسن بن علی علیه السّلام أشبه الناس بخدیجه الکبری.

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله أن فاطمه علیها السّلام هی الزهره.

مناظره أمیر المؤمنین علیه السّلام مع الجاثلیق و قومه و قوله: إن عندنا لصفتک و صورتک و صوره الأنبیاء و صوره نبیک صلّی اللّه علیه و آله و صورتک و صوره ابنیک الحسن و الحسین علیهما السّلام و صوره فاطمه علیها السّلام زوجتک سیده نساء العالمین ....

کلمه عائشه فی شمائل فاطمه علیها السّلام من تنظیم الإبره و الغزل باللیل فی ضوء وجه فاطمه علیها السّلام.

إن تلقیب فاطمه علیها السّلام بالزهراء لکونها بیضاء اللون.

کلام عائشه فی شمائل فاطمه علیها السّلام بأنها أشبه سمتا و دلّا و هدیا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:12

قیامها و قعودها.

کلام أنس فی شمائلها: أنها بیضاء مشرقه جمره و کأنها القمر لیله البدر أو الشمس تغرب غماما، لها شعر فیها عثره.

قصه آدم فی الجنه و نظره إلی

صورته و خمس صور، مکتوب علی کل صوره اسمها ....

کلمه السید المقرّم فی اشتهار الصدیقه بالزهراء علیها السّلام لجمال هیئتها و النور الساطع فی غرّتها، إضاءه نورها عند القیام فی محرابها.

کلمه المنجد فی الأعلام فی تلقیبها علیها السّلام بالزهراء لحسنها.

کلمه أبی عبد اللّه الحسین علیه السّلام لابن أخیه الحسن بن الحسن فی خطبته إحدی ابنتیه:

إن ابنتی فاطمه علیها السّلام لک لأنها أکثرهما شبها بفاطمه أمی علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هی تشبه بالحور العین لحسنها و جمالها.

کلمه محمد کامل حسن فی جمال الزهراء علیها السّلام و نقل کلام بعض المستشرقین المغرضین المبغضین للإسلام و للزهراء علیها السّلام و جوابه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:13

1
المتن

قال أنس بن مالک: سألت أمی عن صفه فاطمه علیها السّلام فقالت: کانت کأنها القمر لیله البدر، أو الشمس کفرت غماما أو خرجت من السحاب، و کانت بیضاء بضّه.

عطا، عن أبی رباح، قال: کانت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تعجن و إن قصبتها تضرب إلی الجفنه، و روی أنها کانت مشرقه الرباعیه.

جابر بن عبد اللّه: ما رأیت فاطمه علیها السّلام تمشی إلا ذکرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ تمیل علی جانبها الأیمن مره و علی جانبها الأیسر مره.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 6 ح 7، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 356.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 53 ح 48، عن کشف الغمه.

4. کشف الغمه: ج 2 ص 90، شطرا من ذیل الحدیث.

5. أعیان الشیعه: ج 2 ص 272.

6. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 240.

7. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 161.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 21،ص:14

2
المتن

قالت عائشه: أقبلت فاطمه علیها السّلام تمشی، لا و الذی لا إله إلا هو ما مشیتها یخرم من مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلما رآها قال: مرحبا بابنتی، مرتین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 23 ح 19، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 333، 334.

الأسانید

: فی الأمالی للطوسی: بالإسناد إلی عبید اللّه بن موسی، عن زکریا، عن فرّاس، عن مسروق، عن عائشه، قالت.

3
المتن

عن عائشه، قالت: ما رأیت من الناس أحدا أشبه کلاما و حدیثا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من فاطمه علیها السّلام، کانت إذا دخلت علیه رحّب بها و قبّل یدیها و أجلسها فی مجلسه. فإذا دخل علیها، قامت إلیه فرحّبت به و قبّلت یدیه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 25 ح 22، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 400

3. أهل البیت علیهم السّلام: ص 117، علی ما فی الإحقاق.

4. حیاه الصحابه: ج 2 ص 486، علی ما فی الإحقاق.

5. مرآت المؤمنین: ص 185، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:15

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: حمّویه، عن أبی الحسین، عن أبی خلیفه، عن العباس بن الفضل، عن عثمان بن عمر، عن إسرائیل، عن میسره بن حبیب، عن المنهال بن عمرو، عن عائشه بنت طلحه، عن عائشه، قالت.

4
المتن

عن عائشه، قالت: أقبلت فاطمه علیها السّلام تمشی کأن مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال: مرحبا بابنتی. ثم أجلسها عن یمینه أو عن شماله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 51 ح 48، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 80، عن مسند أحمد.

3. مسند أحمد، علی ما فی کشف الغمه.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 181 ح 16، عن کشف الغمه.

5. سنن ابن ماجه، علی ما فی کشف الغمه.

6. الإبانه للعکبری، علی ما فی کشف الغمه.

7. المسند للموصلی، علی ما فی کشف الغمه.

8. الفضائل لأحمد، علی ما فی کشف الغمه.

9. إحقاق الحق: ج 19 ص 17.

10. الدرر و اللآلی: ص 209، علی ما فی الإحقاق.

5
المتن

عن أم سلمه، قالت: کانت فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أشبه الناس وجها و شبها برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:16

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 55 ح 48، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 100.

3. فی رحاب محمد و أهل بیته علیهم السّلام: ص 40.

6
المتن

عن زید بن الحسن، قال: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول: ... و کانت فاطمه علیها السّلام تطحن و تعجن و تخبز و ترقع، و کانت من أحسن الناس وجها؛ کأن وجنتیها وردتان، صلی اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و ولدها الطاهرین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 41 ص 131 ح 42، عن الکافی.

2. الکافی: ج 8 ص 165 ح 176.

3. تفسیر البرهان: ج 3 ص 119 ح 2، عن الکافی.

4. الکافی: ج 8 (الروضه) ص 176.

الأسانید:

فی الکافی (الروضه): العده، عن سهل، عن البزنطی، عن حمّاد بن عثمان، عن زید بن الحسن، قال.

7
المتن

عن أنس بن مالک، قال: لم یکن أحد أشبه برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من الحسن بن علی و فاطمه، صلوات اللّه علیهم أجمعین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:17

المصادر:

1. مناقب علی و الحسنین و أمهما علیهم السّلام: ص 257 ح 493.

2. مسند أحمد بن حنبل: ج 3 ص 164.

8
المتن

الحسن بن علی علیه السّلام فی قوله تعالی: «فی أیّ صوره ما شاء رکّبک» «1»، قال:

صوّر اللّه عز و جل علی بن أبی طالب علیه السّلام فی ظهر أبی طالب علی صوره محمد صلّی اللّه علیه و آله؛ فکان علی بن أبی طالب علیه السّلام أشبه الناس برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و کان الحسین بن علی علیه السّلام أشبه الناس بفاطمه علیها السّلام، و کنت أنا أشبه الناس بخدیجه الکبری ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 316 ح 21، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 170.

الأسانید:

فی المناقب: الشیرازی فی کتابه بالإسناد، عن الهذیل، عن مقاتل، عن محمد بن الحنفیه، عن الحسن بن علی علیه السّلام.

9
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال: فاطمه علیها السّلام هی الزهره.

المصادر:

1. نزهه المجالس: ج 2 ص 222.

2. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 161.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی کلام أهل السنه: ص 17.

______________________________

(1)- سوره الانفطار: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:18

10
المتن

عن زینب بنت علی بن أبی طالب، عن جعفر بن محمد، عن عبد اللّه بن الحسن، قالوا جمیعا:

لما بلغ فاطمه علیها السّلام إجماع أبی بکر علی منعها فدک، لاثت خمارها و أقبلت فی لمّه من حفدتها و نساء قومها تطآ ذیولها، ما تخرم مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 216 ح 1، عن شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 16 ص 211، عن السقیفه و فدک.

3. السقیفه و فدک: ص 100.

4. بلاغات النساء لابن طیفور: ص 14.

11
المتن

مناظره أمیر المؤمنین علیه السّلام مع الجاثلیق و قومه، إلی أن قالوا:

نشهد لک بالوصیه و الإمامه و الأخوه، و أن عندنا لصفتک و صورتک، و سیقدم و فد بعد هذا الرجل من قریش علی الملک و لنخرجنّ إلیهم صوره الأنبیاء و صوره نبیک و صورتک و صوره ابنیک الحسن و الحسین علیها السّلام و صوره فاطمه علیها السّلام زوجتک سیده نساء العالمین بعد مریم الکبری البتول، و إن ذلک لمأثور عندنا و محفوظ.

و نحن راجعون إلی الملک و مخبروه بما أودعتنا من نور هدایتک و برهانک و کرامتک و صبرک علی ما أنت فیه، و نحن المرابطون لدولتک، الداعون لک و لأمرک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 81 ح 1، عن إرشاد القلوب.

2. إرشاد القلوب: ج 2 ص 92.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:19

12
المتن

قالت عائشه: کنّا نخیط و نغزل و ننظم الإبره باللیل فی ضوء وجه فاطمه علیها السّلام.

و قالت: إذا أقبلت فاطمه علیها السّلام، کانت مشیتها مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 245.

2. أخبار الدول: ص 87، علی ما فی الإحقاق.

13
المتن

قیل: لقّبوها علیها السّلام بالزهراء لأنها کانت بیضاء اللون، و کانت تلقّب بالمحدّثه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 258.

2. أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 42، علی ما فی الإحقاق.

14
المتن

عن عائشه، قالت: کنّا- أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله- عنده، فأقبلت فاطمه علیها السّلام ما تخطئ مشیتها من مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شیئا. فلما رآها رحّب بها؛ قال: مرحبا بابنتی. ثم أجلسها عن یمینه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 230.

2. صحیح الترمذی، علی ما فی البحار.

3. جامع الأصول، علی ما فی البحار.

4. بحار الأنوار: ج 37 ص 67 ح 38.

5. العمده: ص 200.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:20

6. إحقاق الحق: ج 10 ص 24.

7. الأدب المفرد: ص 266، علی ما فی الإحقاق.

8. الأدب المفرد: ج 2 ص 482، علی ما فی الإحقاق.

9. مشکل الآثار: ج 1 ص 48، علی ما فی الإحقاق.

10. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 89، علی ما فی الإحقاق.

11. المنتقی: ص 171، علی ما فی الإحقاق.

12. إرشاد الساری: ج 9 ص 125، علی ما فی الإحقاق.

13. ذخائر المواریث: ج 4 ص 270، علی ما فی الإحقاق.

14. مجمع بحار الأنوار: ج 1 ص 362، علی ما فی الإحقاق.

15. عمده القاری: ج 1 ص 154، علی ما فی الإحقاق.

16. عون الباری: ص 262، علی ما فی الإحقاق.

17. الإتحاف: ج 10 ص 396، علی ما فی الإحقاق.

18. ینابیع الموده: ص 181، علی ما فی الإحقاق.

19. إحقاق الحق: ج 19 ص 23، علی ما فی الإحقاق.

20. صحیح مسلم: ج 7 ص 142، علی ما فی الإحقاق.

21. أشعه اللمعات: ج 4 ص 693، علی ما فی الإحقاق.

22. وسیله النجاه: ص 228، علی ما فی الإحقاق.

23. مرآه المؤمنین: ص 190، علی ما فی الإحقاق.

24. کنز العمال: ج 16 ص 281، علی ما فی الإحقاق.

25. قصص الأنبیاء: ج 2 ص 277،

علی ما فی الإحقاق.

26. إحقاق الحق: ج 25 ص 39.

27. الإمام المهاجر: ص 164، علی ما فی الإحقاق.

28. إتحاف السائل: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

29. حیاه فاطمه علیها السّلام لشبلی: ص 306، علی ما فی الإحقاق.

30. فضائل الصحابه: ص 77، علی ما فی الإحقاق.

31. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 254، علی ما فی الإحقاق.

32. إحقاق الحق: ج 25 ص 99.

33. الخصائص للنسائی: ص 74، علی ما فی الإحقاق.

34. المجالسه: ص 209، علی ما فی الإحقاق. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 20 المصادر: ..... ص : 19

35. الأنوار اللمعه: ص 170، علی ما فی الإحقاق.

36. توضیح الدلائل: ص 328، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:21

37. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 433، علی ما فی الإحقاق.

38. تهذیب خصائص الإمام علی علیه السّلام، علی ما فی الإحقاق.

39. المعجم الکبیر: ج 22 ص 418، علی ما فی الإحقاق.

40. دلائل النبوه: ج 6 ص 464، علی ما فی الإحقاق.

41. الحدائق: ج 1 ص 434، علی ما فی الإحقاق.

42. إحقاق الحق: ج 25 ص 583، علی ما فی الإحقاق.

43. العلم و العلماء: ص 237، علی ما فی الإحقاق.

44. صحیح مسلم: ج 16 ص 5.

45. صحیح البخاری: ج 4 ص 183.

46. نور الأبصار: ص 52.

47. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 103.

48. فاطمه علیها السّلام أم أبیها: ص 30.

49. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 343.

50. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 137.

51. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 138.

52. ذخائر العقبی: ص 39.

53. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 229.

54. تذکره الخواص: ص 309.

55. الأمالی للصدوق: ج 2 ص 595

ح 2.

56. روضه الواعظین: ج 1 ص 150.

57. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 362.

58. الغدیر: ج 9 ص 387.

59. نزل الأبرار: ص 85.

60. شرح الأخبار: ج 3 ص 28.

61. أنساب الأشراف: ج 1 ص 553.

62. التاج الجامع: ج 3 ص 354.

63. تحفه الأشراف: ج 12 ص 471.

64. مشکل الآثار: ج 1 ص 48.

65. المطالب العالیه: ج 8 ص 69.

66. مسند أحمد: ج 6 ص 282.

67. الثغور الباسمه: ص 41.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:22

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی بالأسانید، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن الصلت، قال:

حدثنا أحمد بن محمد، قال: حدثنا یعقوب بن یوسف، قال: حدثنا عبید اللّه، قال: حدثنا زکریا، عن فراس، عن مسروق، عن عائشه.

2. فی الأمالی للصدوق: حدثنا محمد بن أحمد، حدثنا أحمد بن علویه، عن إبراهیم بن محمد، قال: حدثنا أبو نعیم، حدثنا زکریا، حدثنا فراس، عن الشعبی، عن مسروق، عن عائشه.

15
المتن

عن عائشه فی روایه الترمذی، قالت: ما رأیت أحدا أشبه سمتا و دلّا و هدیا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قیامها و قعودها من فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 71.

2. صحیح الترمذی، علی ما فی البحار.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 27.

4. مسند الطیالسی: ص 196.

5. الطبقات الکبری: ج 8 ص 26، علی ما فی الإحقاق.

6. الخصائص للنسائی: ص 34، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 10 ص 250، علی ما فی الإحقاق.

8. صحیح الترمذی: ج 13 ص 249، علی ما فی الإحقاق.

9. الإستیعاب: ج 2 ص 751، علی ما فی الإحقاق.

10. الأدب المفرد: ص 252، علی ما فی الإحقاق.

11. المستدرک للحاکم: ج 3 ص 159، علی ما فی الإحقاق.

12. السنن الکبری: ج 7 ص 101، علی ما فی الإحقاق.

13. العقد الفرید: ج 2 ص 3، علی ما فی الإحقاق.

14. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:23

15. ذخائر العقبی: ص 40، علی ما فی الإحقاق.

16. فضل اللّه الصمد: ج 2 ص 401، علی ما فی الإحقاق.

17. المدخل: ج 1 ص 171، علی ما فی الإحقاق.

18. سنن الهدی: ص 514، علی ما فی الإحقاق.

19. وسیله المال: ص 88، علی ما فی الإحقاق.

20. نظم درر السمطین: ص 180، علی ما فی الإحقاق.

21. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 92.

22. جامع الأصول: ج 10 ص 86، علی ما فی الإحقاق.

23. مشکاه المصابیح: ج 3 ص 550، علی ما فی الإحقاق.

24. المنتخب (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

25. شرح الأربعین: ص 182، علی ما فی الإحقاق.

26. فتح الباری: ج

8 ص 111، علی ما فی الإحقاق.

27. الثغور الباسمه: ص 12، علی ما فی الإحقاق.

28. أعلام النساء: ج 3 ص 1217، علی ما فی الإحقاق.

29. الشرف المؤبّد: ص 53، علی ما فی الإحقاق.

30. فتح الملک المعبود: ج 3 ص 223، علی ما فی الإحقاق.

31. الإتحاف: ج 10 ص 396، علی ما فی الإحقاق.

32. مرآه الجنان: ص 61، علی ما فی الإحقاق.

33. ذخائر المواریث: ج 4 ص 278، علی ما فی الإحقاق.

34. ینابیع الموده: ص 772.

35. روضه الأحباب: ص 592، علی ما فی الإحقاق.

36. إسعاف الراغبین: ص 190، علی ما فی الإحقاق.

37. الأنوار المحمدیه: ص 581، علی ما فی الإحقاق.

38. مشارق الأنوار: ص 62، علی ما فی الإحقاق.

39. مفتاح النجا: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

40. إحقاق الحق: ج 25 ص 114، علی ما فی الإحقاق.

41. إتحاف السائل: ص 44، علی ما فی الإحقاق.

42. التبر المذاب: ص 115.

43. سیدات نساء الجنه: ص 160، علی ما فی الإحقاق.

44. التبیین: ص 111، علی ما فی الإحقاق.

45. حیاه فاطمه علیها السّلام: ص 303، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:24

46. غایه المرام: ص 297، علی ما فی الإحقاق.

47. تحفه الأشراف: ج 12 ص 471، علی ما فی الإحقاق.

48. إحقاق الحق: ج 33 ص 377، علی ما فی الإحقاق.

49. مراقد أهل البیت علیهم السّلام بالقاهره: ص 19، علی ما فی الإحقاق.

50. إحقاق الحق: ج 33 ص 259.

51. فتح العلی: ج 1 ص 47، علی ما فی الإحقاق.

52. منح المدح: ص 357.

53. فاطمه علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 113.

54. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 14.

55. العمده: ص 388 ح 771.

56. أعیان الشیعه: ج 2

ص 273.

57. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 127.

58. ذخائر العقبی: ص 40.

59. الذریه الطاهره: ص 140.

60. الجوهره: ص 16.

61. عارضه الأحوذی: ج 13 ص 249.

62. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 337.

63. التبیین: ص 91.

64. المشرع الروی: ج 1 ص 85.

65. الآداب الشرعیه: ج 1 ص 437.

66. الثغور الباسمه: ص 41.

67. الأدب المفرد: ص 195.

الأسانید

: فی الأمالی للطوسی: بالإسناد أخبرنا ابن حمویه، قال: حدثنا أبو الحسین، حدثنا خلیفه، قال: حدثنا أبو الفضل بن العباس، قال: حدثنا عثمان بن عمرو، عن إسرائیل، عن میسره، عن المنهال، عن عائشه بنت طلحه، عن عائشه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:25

16
المتن

عن أنس بن مالک: سألتنی أم سلمه «1» عن صفه فاطمه علیها السّلام، فقلت: کانت أشبه الناس برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ بیضاء مشرقه جمره، کأنها القمر لیله البلد أو شمس تغرب غماما، لها شعر تعثر فیها.

فقال عبد اللّه: کانت و اللّه کما قال الشاعر:

بیضاء تسحب من قیام شعرهاو تغیب عنه و هو جثل أسحم

فکأنها فیه نهار مشرق و کأنه لیل علیها مظلم المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 245.

2. تاریخ الجرجان: ص 128، علی ما فی الإحقاق.

3. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 70، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

4. أرجح المطالب: ص 227، باختصار فیه، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 19 ص 17.

6. أهل البیت علیهم السّلام: ص 117، علی ما فی الإحقاق.

7. فاطمه علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 107.

8. الغدیر: ج 3 ص 18، بتفاوت فیه.

9. دلائل الإمامه: ص 55.

الأسانید

: 1. فی تاریخ جرجان: أخبرنا أبو أحمد بن عدی، حدثنا بندار بن إبراهیم بن عیسی، أبو محمد الأسترآبادی بجرجان، حدثنا محمد بن زکریا الغلابی، حدثنا العباس بن بکّار، حدثنا عبد اللّه بن المثنی، عن عمه ثمامه، عن عبد اللّه بن أنس، عن أنس.

2. فی دلائل الإمامه: عنه، قال: أخبرنی أبو عبد اللّه محمد بن أحمد، قال: حدثنا أحمد، قال: حدثنا العباس بن بکار، قال: حدثنا عبد اللّه بن المثنی، عن عتبه بن ثمامه، عن أنس، قال.

______________________________

(1). الظاهر إن کلمه أم سلمه تصحیف من الناسخین، لأن سؤال أم سلمه عن صفه فاطمه علیها السّلام بعید لأنها أعرف بصفه فاطمه علیها السّلام عن أنس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:26

17
المتن

روی أنس، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال: إن آدم نظر فی الجنه فلم یر صوره مثل صورته، فقال: إلهی، لیس فی الجنه صوره مثل صورتی! فأخبره اللّه تعالی و أشار إلی جنه الفردوس، فرأی قصرا من یاقوته بیضاء. فدخلها فرأی خمس صور، مکتوب علی کل صوره اسمها: أنا المحمود و هذا أحمد، أنا الأعلی و هذا علی، أنا الفاطر و هذه فاطمه، أنا المحسن و هذا حسن، أنا ذو الإحسان و هذا حسین.

المصادر:

1. نزهه المجالس: ج 2 ص 230.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام للأمینی: ص 159.

18
المتن

قال السید المقرّم فی ذکر اسمها الزهراء علیها السّلام: اشتهرت الصدیقه علیها السّلام بالزهراء لجمال هیئتها و النور الساطع فی غرّتها، حتی إذا قامت فی محرابها زهر نورها لأهل السماء کما یزهر الکواکب لأهل الأرض، و إن حضرت للاستهلال أول الشهر لا یری نور الهلال لغلبه نور وجهها علی ضیائه.

خجلا من نور بهجتهاتتواری الشمس بالشفق

و حیاء من شمائلهایتواری الغصن بالورق و لا بدع فی ابنه النبوه بعد أن اشتقّت من النور الإلهی الأقدس و أشبه وجهها وجه أبیها، و إذا نطقت أفرغت عن صوته و لحنه، و إذا مشت حکت کریم قوامه؛ فإنه کان یمیل علی الجانب الأیمن مره و علی الأیسر أخری ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:27

المصادر:

1. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للسید المقرّم: ص 16.

2. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 190.

19
المتن

فی المنجد فی الأعلام، قال فی ذکر فاطمه الزهراء علیها السّلام:

أنها بنت النبی صلّی اللّه علیه و آله، ولدت بمکه قبل الهجره، لقّبت بالزهراء لحسنها ....

المصادر:

المنجد: ج 2 ص 518.

20
المتن

روی أن الحسن بن الحسن خطب إلی عمه الحسین علیه السّلام إحدی ابنته، فقال له الحسین علیه السّلام:

اختر یا بنیّ أحبّهما إلیک. فاستحیی الحسن و لم یحر جوابا، فقال له الحسین علیه السّلام:

فإنی قد اخترت لک ابنتی فاطمه علیها السّلام، فهی أکثرهما شبها بفاطمه أمی علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فزوّجها منه، و کانت تشبه بالحور العین لحسنها و جمالها.

المصادر:

معالی السبطین: ج 1 ص 58.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:28

21
المتن

قال محمد کامل حسن فی ذکر جمال فاطمه الزهراء علیها السّلام: ما کان لی أن أتحدّث عن جمال السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام. فالجمال أمر نسبیّ من ناحیه و من ناحیه أخری لا قیمه لجمال الوجه أو الجسد إذا لم یکن مقرونا بجمال الروح و حسن الخلق و الطباع.

و أنا إذا تحدّثت عن جمال الزهراء علیها السّلام فلأن بعض المستشرقین الذین کتبوا عن النبی صلّی اللّه علیه و آله و زوجاته و بناته، أرادوا- سواء عن خبث أم عن جهل منهم- أن یفتعلوا بعض الأخبار و یبتدعوا بعض الروایات التی تضفی علی مؤلفاتهم شیئا من الإثاره أو من التشویق المفتعل.

من ذلک ما ذکره البعض من أن الزهراء علیها السّلام لم یکن لها حظّ من الجمال و من أجل ذلک تأخّر زواجها من الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام، إذ أنها لم تتزوّج منه إلا بعد أن جاوزت العام الثامن عشر من عمرها، و کانت فتیان العرب لا یتأخّر زواجهنّ عن الخامسه عشره أو السادسه عشره علی الأکثر.

و قال البعض الآخر: إن الرسول صلّی اللّه علیه و آله حینما فاتح فاطمه علیها السّلام فی أمر زواجها من علی بن أبی

طالب علیه السّلام أجهشت بالبکاء.

لقد حاول بعض المستشرقین- فی قحه لا نظیر لها- أن یعلّلوا بکاءها بأنه بکاء الفرح، لأنها لم تکن تتوقع أن أحدا یتقدم لخطبتها بعد أن فاتها سنّ الزواج ...، و لما کانت علیه- کما یدّعون- من قلّه الحظّ من الجمال.

من أجل ذلک کله، أردت أن أتحدّث عن جمال الزهراء علیها السّلام حدیثا منطقیا مقنعا، و إن کان الجمال الظاهر لا قیمه له دون جمال الروح کما قدّمنا.

من المسلّم به، أن الوراثه تتحکّم فی مستوی الجمال تحکّما قویا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:29

کانت السیده خدیجه علی جانب کبیر من الجمال، و من الثابت أنها قبل أن تتزوّج من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، رفضت الزواج من الکثیرین الذین تقدّموا إلیها، و جمال الرجوله کان ممثّلا فی الرسول صلّی اللّه علیه و آله کما هو معروف. و علی ذلک فإن الزهراء علیها السّلام ولدت لأبوین، لم یختلف واحد من المؤرخین فی جمالهما. و من الثابت أیضا أن زینب و رقیه و أم کلثوم کنّ علی مستوی رفیع من الجمال.

کل ما فی الأمر أن الزهراء علیها السّلام کانت نحیله الجسم، یشوب سمره وجهها شی ء من الصفره الخفیفه و هذا أمر طبیعی، نظرا للماسی التی مرّت بها و شهدتها و التی تحدّثنا عن بعضها فیما سبق.

و من الثابت أن عائشه قالت عن فاطمه علیها السّلام: ما رأیت أحدا من خلق اللّه أشبه برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من فاطمه علیها السّلام.

و من ناحیه أخری، کان کل من أبی بکر و عمر قد خطب فاطمه علیها السّلام من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لکنه ردّهما فی لطف لأنه

کان قد وعد علیا علیه السّلام بها. و هذا یدلّ علی أنها کانت جمیله إلی الدرجه التی یتنافس علی الزواج منها اثنان من أعظم رجالات العرب فی ذلک الوقت.

و إذا صحّت الروایه التی تقول أن فاطمه علیها السّلام بکت حینما حدّثها والدها صلّی اللّه علیه و آله عن زواجها من علی بن أبی طالب علیه السّلام، ففتاه مرهفه الحسّ و الشعور مثل فاطمه علیها السّلام لا بد و أن تبکی إذا حدّثها أبوها عن الزواج، و هناک اسباب متعدده لذلک:

أول هذه الأسباب أنها کانت تحبّ أباها حبا جمّا و لا تطیق الفراق عنه، کما سیأتی بیانه.

و ثانی هذه الأسباب أنها بطبیعه الحال تذکّرت أمها الکریمه الرحیمه السیده خدیجه، و تمنّت کما تتمنی أیّه فتاه أخری لو کانت أمها علی قید الحیاه حینما تتزوّج.

و ثالث هذه الأسباب هو تلک الماسی التی اعتصرت قلب فاطمه علیها السّلام و التی مرّت بشقیقاتها الثلاث زینب و رقیه و أم کلثوم بعد زواجهنّ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:30

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام محمد کامل حسن: ص 69.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام للعقاد: ص 30.

3. فاطمه بنت محمد علیها السّلام: ص 73.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:31

الفصل الحادی عشر صبرها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:32

فی هذا الفصل
اشاره

تمثّل صبر الزهراء علیها السّلام فی تحمّل المشاق فی عمل البیت؛ و فی صبرها علی المصائب؛ من فقد أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و الظلم الذی جری علی وصیه علی بن أبی طالب علیه السّلام، و غصب حقها و إرثها.

و صبرها علی ظلامات القوم؛ من الضرب و الجرح و سقط الجنین و إحراق الباب و غیرها من المصائب، کلها ینبئ عن عظمه صبرها بما لم یتحملها الجبال و البحار، کما قالت:

صبّت علیّ مصائب لو أنهاصبّت علی الأیام صرن لیالیا و نحن نورد نماذج قلیله من مصائبها و صبرها- علی کثرتها- لتکمیل أوصافها بالعناوین التالیه فی 10 حدیثا:

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إیاها بالصبر علی مراره الدنیا لنعیم الآخره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:33

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرض موته: أن فاطمه علیها السّلام أعظم رزیه من نساء المؤمنین و أمره بالصبر بأنه أول أهله لحوقا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلمه جابر الجزائری فی صبر و تحمل الزهراء علیها السّلام علی مشاقّ عمل البیت من الطحن و قمّ البیت و تربیه الأولاد ....

کلام ابن مسعود فی ذیل آیه «إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَرُوا» «1»، یعنی بصبر علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی الدنیا علی الظلامات و علی الجوع و الفقر ....

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بوعدها الصابرین الخیر کله و صبرهم فی الفتنه ....

قصه أبی الوفاء الشیرازی و إسارته بکرمان و أمر علی بن الحسین علیه السّلام له بالتوسل بعلی بن أبی طالب علیه السّلام و قوله علیه السّلام

له: إن صبره علیه السّلام علی الظلم الذی جری علی زوجته فاطمه علیها السّلام فی غصب إرثها کان بعهد من اللّه إلیه ....

کلمه ابن قیّم الجوزیه فی صبر فاطمه علیها السّلام و احتسابها و رفع درجاتها و تفضیلها علی نساء العالمین.

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بالصبر فی نعی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نفسه بأنها أول أهل بیته لحاقا به.

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام فی مرض موته بالتوکل علی اللّه و بالصبر کصبر آبائها من الأنبیاء و أمهاتها من أزواجهم.

______________________________

(1). سوره المؤمنون: الآیه 111.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:34

1
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: رأی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام کساء من أوبار الإبل و هی تطحن. فبکی و قال: یا فاطمه، اصبری علی مراره الدنیا لنعیم الآخره غدا.

قال: فنزلت عند ذلک الآیه: «و لسوف یؤتیک ربک فترضی». «1»

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 113.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 64.

3. المستطرف للأبشیهی: ج 2 ص 45، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

4. نهایه الإرب: ج 5 ص 260، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

5. إتحاف الساده المتقین: ج 9 ص 355، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

6. البیان و التعریف: ص 101، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

7. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 62 ح 146.

______________________________

(1). سوره الضحی: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:35

8. إتحاف السائل: ص 66 ح 18، باختصار.

9. إحقاق الحق: ج 19 ص 110.

10. کنز العمال: ج 14 ص 69، علی ما فی الإحقاق.

11. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 61، علی ما فی الإحقاق.

12. وسیله النجاه: ص 225، علی ما فی الإحقاق.

13. إحقاق الحق: ج 10 ص 262.

14. إحقاق الحق: ج 25 ص 275.

15. وسیله النجاه: ص 214، علی ما فی الإحقاق.

2
المتن

عن جابر الأنصاری، أنه قال: رأی النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام کساء من أجلّه الإبل، و هی تطحن بیدیها و ترضع ولدها. فدمعت عینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا بنتاه، تعجّلی «1» مراره الدنیا بحلاوه الآخره. فقالت: یا رسول اللّه، الحمد للّه علی نعمائه و الشکر للّه علی آلائه.

فأنزل اللّه: «و لسوف یؤتیک ربک فترضی». «2»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 85 ح 8، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 120.

3. تفسیر الثعلبی، علی ما فی المناقب.

4. تفسیر القشیری، علی ما فی المناقب.

3
المتن

عن عائشه: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی قبض فیه قال: یا فاطمه یا بنتی، أحنی علیّ. فأحنت علیه، فناجاه ساعه، ثم انکشفت عنه تبکی ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

______________________________

(1). تعجّلی: أی اصبری.

(2). سوره الضحی: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:36

یا بنیّه! إنه لیس من نساء المؤمنین أعظم رزیه منک، فلا تکونی أدنی من امرأه صبرا.

ثم ناجانی فی المره الأخری فأخبرنی أنی أول أهله لحوقا به، و قال: إنک سیده نساء أهل الجنه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 71.

2. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 76.

3. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 41.

4. إحقاق الحق: ج 25 ص 101.

5. توضیح الدلائل: ص 328، علی ما فی الإحقاق.

6. إحقاق الحق: ج 10 ص 308.

7. فتح الباری: ج 8 ص 111، علی ما فی الإحقاق.

8. الأنوار المحمدیه: ص 582، علی ما فی الإحقاق.

9. ینابیع الموده: ص 198، علی ما فی الإحقاق.

10. مجمع الزوائد: ج 9 ص 23، علی ما فی الإحقاق.

4
المتن

قال جابر الجزائری فی صبرها و تحمّلها: ... ما کانت فاطمه علیها السّلام فی عیشها کما یکون نساء الأمراء و الوزراء ...، إلی قوله:

فکانت الزهراء علیها السّلام تقمّ بیتها و تطحن حبّها و تربی أولادها، صابره علی شظف العیش، متحمّله راضیه بقسمه اللّه و ما آتاه، حتی توفاها اللّه و ألحقها بوالدها طیبه طاهره. فسلام اللّه علیها فی القانتات الصابرات.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 267.

2. العلم و العلماء: ص 238، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:37

5
المتن

عن عبد اللّه بن مسعود فی قول اللّه تعالی: «إنی جزیتهم الیوم بما صبروا» «1»:

یعنی جزیتهم بالجنه الیوم بصبر علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی الدنیا علی الطاعات و علی الجوع و الفقر، و بما صبروا علی المعاصی و صبروا علی البلاء للّه فی الدنیا، أنهم هم الفائزون و الناجون من الحساب.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 14 ص 614.

2. شواهد التنزیل: ج 1 ص 408.

3. تفسیر البرهان: ج 3 ص 122.

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: أخبرنا عقیل، قال: أخبرنا علی، أخبرنا محمد، أخبرنا عمر بن محمد الجمحی، أخبرنا یعقوب بن سفیان، أخبرنا عبید اللّه بن موسی، أخبرنا سفیان الثوری، عن منصور، عن إبراهیم، عن علقمه، عن عبد اللّه بن مسعود.

6
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: جمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و أغلق علیهم الباب و قال: یا أهلی و أهل اللّه! إن اللّه عز و جل یقرأ علیکم السلام، و هذا جبرئیل معکم فی البیت و یقول: إن اللّه عز و جل یقول: إنی جعلت عدوکم لکم فتنه، فما تقولون؟ قالوا: نصبر یا رسول اللّه لأمر اللّه و ما نزل من قضائه حتی نقدم علی اللّه عز و جل و نستکمل جزیل ثوابه، و قد سمعناه یعد الصابرین الخیر کله.

______________________________

(1). سوره المؤمنون: الآیه 111.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:38

فبکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی سمع نحیبه من وراء البیت، فنزلت هذه الآیه: «و جعلنا بعضکم لبعض فتنه أ تصبرون و کان ربک بصیرا» «1»؛ إنهم سیصبرون، أی سیصبرون کما قالوا، صلوات اللّه علیهم أجمعین.

المصادر:

1. اللوامع النورانیه: ص 257 ح 525.

2. تفسیر البرهان: ج 3 ص 158.

7
المتن

حدّث أبو الوفاء الشیرازی، قال: کنت مأسورا بکرمان فی ید ابن إلیاس مقیّدا مغلولا. فوقفت علی أنهم همّوا بقتلی، فاستشفعت إلی اللّه تعالی بمولانا أبی محمد علی بن الحسین زین العابدین علیه السّلام. فهملتنی عینی فرأیت فی المنام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو یقول: لا تتوسّل بی و لا بابنتی و لا بابنی فی شی ء من عروض الدنیا بل للآخره و لما تؤمّل من فضل اللّه تعالی فیها، و أما أخی أبو الحسن علیه السّلام فإنه ینتقم لک ممّن ظلمک.

فقلت: یا رسول اللّه! أ لیس ظلمت فاطمه علیها السّلام فصبر و غصب علی إرثک فصبر، فکیف ینتقم لی ممن ظلمنی؟! فقال صلّی اللّه علیه و آله: ذلک عهد عهدته إلیه و أمر أمرته و لم یجز له إلا القیام به و قد أدّی الحق فیه، و الآن فالویل لمن یتعرّض لموالیه.

و أما علی بن الحسین علیه السّلام فللنجاه من السلاطین و من معرّه الشیاطین.

و أما محمد بن علی و جعفر بن محمد علیهما السّلام فللآخره.

و أما موسی بن جعفر علیه السّلام فالتمس به العافیه.

و أما علی بن موسی علیه السّلام فللنجاه من الأسفار و البرّ و البحر.

______________________________

(1). سوره الفرقان: الآیه 20.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:39

و أما محمد بن علی علیه السّلام فاستنزل به الرزق من اللّه تعالی.

و أما علی بن محمد علیه السّلام فلقضاء النوافل و برّ الإخوان.

و أما الحسن بن علی علیه السّلام فللآخره.

و أما الحجه علیه السّلام فإذا بلغ منک السیف المذبح- و أومأ بیده إلی الحلق-، فاستغث به فإنه یغیثک، و هو غیاث

و کهف لمن استغاث به.

فقلت: یا مولای یا صاحب الزمان، أنا مستغیث بک. فإذا أنا بشخص قد نزل من السماء، تحته فرس و بیده حربه من نور، فقلت: یا مولای! اکفنی شرّ من یؤذینی. فقال:

قد کفیتک، فإنی سألت اللّه عز و جل فیک و قد استجاب دعوتی.

فأصبحت، فاستدعانی ابن إلیاس و حلّ قیدی و خلع علیّ و قال: بمن استغثت؟

فقلت: استغثت بمن هو غیاث المستغیثین حتی سأل ربه عز و جل، و الحمد للّه رب العالمین.

المصادر:

1. الدعوات للراوندی: ص 191 ح 530.

2. بحار الأنوار: ج 94 ص 35.

8
المتن

قال ابن قیّم الجوزیه بعد ذکر أحوال فاطمه علیها السّلام:

... فرفع اللّه لها بصبرها و احتسابها من الدرجات ما فضّلت به علی نساء العالمین.

المصادر:

زاد المعاد فی هدی خیر العباد لابن قیّم الجوزیه: ج 1 ص 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:40

9
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن جبریل کان یعارضنی القرآن کل سنه مره و أنه عارضنی العام مرتین، و لا أرانی إلا حضر أجلی، و إنک أول أهل بیتی لحاقا بی. فاتقی اللّه و اصبری فإنه نعم السلف أنا لک.

المصادر:

کنز العمال: ج 12 ص 107 ح 34214.

10
المتن

قال سلمان الفارسی: دخلت علی رسول اللّه فی مرضه الذی قبض فیه ...، إلی قوله:

دخلت فاطمه علیها السّلام ابنته فیمن دخل. فلما رأت ما برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من الضعف، خنقتها العبره حتی فاض دمعها علی خدّها. فأبصر ذلک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: ما یبکیک یا بنیه، أقرّ اللّه عینیک و لا أبکاک؟ قالت: و کیف لا أبکی و أنا أری ما بک من الضعف؟ قال لها: یا فاطمه، توکلی علی اللّه و اصبری کما صبر آباؤک من الأنبیاء و أمهاتک من أزواجهم ....

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ص 607.

2. تفسیر البرهان: ج 4 ص 212 ح 6.

الأسانید

: فی الأمالی للطوسی، قال: أخبرنا جماعه، عن أبی المفضل، قال: حدثنا محمد بن فیروز، قال: حدثنا محمد بن الفضل، قال: حدثنی أبو الفضل بن مختار، عن الحکم بن ظهیر، عن ثابت بن أبی صفیه بن أبی حمزه، قال: حدثنی أبو عامر القاسم بن عوف، عن أبی الطفیل عامر بن واثله، قال: حدثنی سلمان الفارسی، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:41

الفصل الثانی عشر صدقها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:42

فی هذا الفصل
اشاره

إذ قد ثبت عصمه فاطمه علیها السّلام، فالصدق و الصداقه جزء من العصمه و صفه من صفاتها، و لقد تری فی تفسیر «الصادقین» فی القرآن أن فاطمه علیها السّلام من مصادیقها و تری فی الروایات ما یؤید و یثبت صدقها، و کذا فی ضمن زیاراتها و زیاره الحسین علیه السّلام.

فلا نطیل الکلام فیه و نکتفی بما یأتی فی العناوین التالیه فی 22 حدیثا:

شهاده عائشه بأن فاطمه علیها السّلام أصدق الناس.

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام بأن فاطمه علیها السّلام صدیقه و غسلها بید علی علیه السّلام و هو الصدیق.

إن فاطمه علیها السّلام ولیده الإسلام و أهل العباء و نزول آیه التطهیر فیها و شهاده اللّه لهم بالصدق.

کلام عبد اللّه بن الحسن بأن فاطمه علیها السّلام صدیقه ابنه نبی مرسل.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام بأنها علیها السّلام الصدیقه الکبری و علی معرفتها دارت القرون الأولی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:43

نداء المنادی من تحت العرش یوم القیامه بغضّ الأبصار لمرور فاطمه الصدیقه علیها السّلام.

فی تفسیر الإمام علیه السّلام: إن محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أصدق الصادقین و أفضل المؤمنین، و أن فاطمه علیها السّلام من أفضل الصادقین لتمییز الصادقین من الکاذبین.

کلمه علی علیه السّلام عند دفن فاطمه علیها السّلام و تسلیمها إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مخاطبا فاطمه علیها السّلام ب «أیتها الصدیقه».

قول الإمام الصادق علیه السّلام فی زیاره الحسین علیه السّلام عند قبر أمیر المؤمنین علیه السّلام: ... السلام علیک یا ابن الصدیقه الطاهره سیده النساء ....

فی دعاء الندبه، تقول: فی الصلاه علی محمد جده و رسولک السید الأکبر، و

علی أبیه السید الأصغر، و جدّته الصدیقه الکبری فاطمه بنت محمد ....

فی الزیاره الجامعه الحادیه عشره: ... السلام علی الصدیقه الطاهره ....

فی کامل الزیارات فی زیاره الحسین علیه السّلام: السلام علیک یا وارث فاطمه الصدیقه ....

و فی أخری: اللهم صلّ علی فاطمه ... الطاهره المطهره الصدیقه الزکیه ....

و فی المزار الکبیر: السلام علی الطاهره الصدیقه.

و فیه أیضا: السلام علی الطاهره الصدیقه فاطمه.

و فی مصباح الزائر فی زیاره لیله القدر: ... السلام علیک یا ابن الصدیقه الطاهره ....

کلمه عمر بن عبد العزیز فی ادعاء فاطمه علیها السّلام فدک: ... و فاطمه علیها السّلام عندی صادقه ....

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله فی خصائص ثلاثه لعلی علیه السّلام، منها إعطاؤه صدیقه مثل ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:44

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن الصادقین فی الآیه علی و فاطمه و الحسن و الحسین و ذریتهم الطاهرون علیهم السّلام.

فی دعاء الافتتاح فی الصلاه علی الصدیقه الطاهره فاطمه سیده نساء العالمین.

قول السید فی زیاره فاطمه علیها السّلام: ... السلام علیک أیتها الصدیقه الشهیده ....

کلمه أبی الحسن علیه السّلام: إن فاطمه علیها السّلام صدیقه شهیده.

کلمه أبی الصلاح الحلبی فی حکم أبی بکر فی قصه فدک: ... إن فاطمه علیها السّلام صادقه لاتفاق العقلاء ....

قول المفید فی زیاره فاطمه علیها السّلام: السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علی ابنتک الصدیقه الطاهره.

کلمه المفید بأن وجوب قبول قول فاطمه علیها السّلام بدلیل صدقها یستغنی عن الشهود.

کلمه المجلسی فی مولد الزهراء علیها السّلام: ... إن فاطمه علیها السّلام صدیقه شهیده.

و کلامها أیضا: أنها صدیقه أی معصومه، فإن الصدیقه و الصدیق هو الغایه فی

الصدق قولا و فعلا ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:45

1
المتن

قالت عائشه: ما رأیت أحدا قطّ أصدق من فاطمه علیها السّلام غیر أبیها.

و رویا أنه کان بینهما شی ء، فقالت عائشه: یا رسول اللّه! سلها فإنها لا تکذب.

و قد روی الحدیثین عطا و عمرو بن دینار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 84 ح 7، عن المناقب.

2. حلیه الأولیاء لأبی نعیم، علی ما فی المناقب.

3. مسند أبی یعلی، علی ما فی المناقب.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 68 ح 60، عن المناقب.

5. المناقب: ج 3 ص 341، شطرا من صدره، بتفاوت.

6. بعض کتب المناقب، علی ما فی المناقب.

7. بحار الأنوار: ج 43 ص 53 ح 48، عن کشف الغمه.

8. کشف الغمه: ج 2 ص 91، بتفاوت یسیر، شطرا من صدره.

9. إحقاق الحق: ج 10 ص 259.

10. الإستیعاب: ج 2 ص 751، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:46

11. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 160، علی ما فی الإحقاق.

12. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 41، علی ما فی الإحقاق.

13. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

14. ذخائر العقبی: ص 44، علی ما فی الإحقاق.

15. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 95، علی ما فی الإحقاق.

16. تلخیص المستدرک: ج 2 ص 160، علی ما فی الإحقاق.

17. مجمع الزوائد: ج 9 ص 201، علی ما فی الإحقاق.

18. إکمال الرجال: ص 735، علی ما فی الإحقاق.

19. المختار فی مناقب الأخیار: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

20. وسیله المال: ص 80، علی ما فی الإحقاق.

21. إحقاق الحق: ج 25 ص 283.

22. الجوهره: ص 16.

23. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 191.

24. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 149.

25. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی:

ص 233.

26. الغدیر: ج 2 ص 312.

27. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 337.

28. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 47.

29. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 131.

30. أعیان الشیعه: ج 2 ص 276.

31. المطالب العالیه: ج 8 ص 70.

32. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام و سیده النساء: ص 110.

33. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 114.

34. شرح الأخبار: ج 3 ص 65.

35. مسند أبی یعلی: ص 153 ح 4700.

36. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 161.

37. علّموا أولادکم محبه أولاد النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 93.

38. إحقاق الحق: ج 25 ص 283.

39. إحقاق الحق: ج 33 ص 390.

40. إتحاف السائل: ص 28.

41. موسوعه أمهات المؤمنین: ص 492.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:47

2
المتن

عن المفضل، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: جعلت فداک، من غسّل فاطمه علیها السّلام؟ قال: ذاک أمیر المؤمنین علیه السّلام. قال: فکأنی استعظمت ذلک من قوله، فقال: کأنک ضقت مما أخبرتک به؟ قلت: قد کان ذلک جعلت فداک. قال: لا تضیقنّ، فإنها صدیقه، لا یغسّلها إلا صدیق. أ ما علمت أن مریم لا یغسّلها إلا عیسی؟

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 206 ح 31، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 184.

3. الکافی: ج 1 ص 459.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 184 ح 16، عن المناقب.

5. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 364.

6. الأحکام الشرعیه للخزّاز، علی ما فی المناقب.

7. بحار الأنوار: ج 27 ص 290 ح 7، عن الکافی.

8. الإستبصار: ج 1 ص 199 ح 703.

9. الکافی: ج 3 ص 159 ح 13، بزیاده فیه.

10. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 84.

11. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 87 ح 57.

12. حوریه الأرض: ص 22.

13. الذکری: ص 37.

14. مرآت العقول: ج 5 ص 315.

15. مرآت العقول: ج 5 ص 342.

16. لوامع صاحبقرانی: ج 2 ص 221.

17. الدعوات للراوندی: ص 225.

الأسانید:

1. فی العلل: أبی، عن أحمد بن إدریس، عن ابن عیسی، عن البزنطی، عن عبد الرحمن بن سالم، عن المفضل، قال.

2. فی الکافی: محمد بن یحیی، عن ابن عیسی، عن عبد الرحمن بن سالم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:48

3. فی الإستبصار: أحمد بن محمد، عن ابن أبی نصر، عن عبد الرحمن، عن المفضل بن عمر، قال.

3
المتن

قال ابن شهرآشوب: إن فاطمه علیها السّلام ولیده من أهل العباء و المهاجره فی أصعب وقت، و ورد فیها آیه التطهیر، و افتخر جبرئیل بکونه منهم، و شهد اللّه لهم بالصدق ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 107 ح 22، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 30.

4
المتن

عن داود المبارک، قال: أتینا عبد اللّه بن موسی بن عبد اللّه بن الحسن بن الحسن بن علی بن أبی طالب و نحن راجعون من الحج فی جماعه، فسألناه عن مسائل، و کنت أحد من سأل؛ فسألته عن أبی بکر و عمر فقال: أجیبک بما أجاب به عبد اللّه بن الحسن، فإنه سئل عنهما فقال: کانت أمّنا فاطمه علیها السّلام صدیقه ابنه نبی مرسل، و ماتت و هی غضبی علی قوم، فنحن غضاب لغضبها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 316.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 20.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:49

5
المتن

عن أبی عبد اللّه، قال: إن اللّه تبارک و تعالی أمهر فاطمه علیها السّلام ربع الدنیا فربعها لها، و أمهرها الجنه و النار تدخل أعداءها النار و أولیاءها الجنه، و هی الصدیقه الکبری، و علی معرفتها دارت القرون الأولی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 105 ح 18، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 668.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: الحسین بن إبراهیم، عن محمد بن وهبان، عن علی بن حبیش، عن العبا بن محمد، عن أبیه، عن صفوان، عن الحسین بن أبی غندر، عن إسحاق بن عمار، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

6
المتن

قال أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم علی فاطمه علیها السّلام و هی حزینه، فقال لها: ما حزنک یا بنیه؟ قالت: یا أبه، ذکرت المحشر ...، إلی قوله:

ثم ینادی مناد من تحت العرش یسمع الخلائق: غضّوا أبصارکم حتی تجوز فاطمه الصدیقه بنت محمد علیها السّلام و من معها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 225 ح 13، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 445.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:50

7
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما سوّی اللّه قطّ امرأه برجل إلا ما کان من تسویه اللّه فاطمه علیها السّلام بعلی علیها السّلام و إلحاقها، و هی امرأه بأفضل رجال العالمین، و کذلک ما کان من الحسن و الحسین علیهما السّلام و إلحاق اللّه إیاهما بالأفضلین الأکرمین ...، إلی قوله:

فجعل محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أصدق الصادقین و أفضل المؤمنین ...، و فاطمه علیها السّلام جعلها من أفضل الصادقین لمّا میّز الصادقین من الکاذبین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 49 ح 27، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 276.

8
المتن

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام: إن أمیر المؤمنین علیه السّلام لما وضع فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فی القبر قال: بسم اللّه الرحمن الرحیم، بسم اللّه و باللّه و علی مله رسول اللّه محمد بن عبد اللّه صلّی اللّه علیه و آله. سلّمتک أیتها الصدیقه إلی من هو أولی بک منی و رضیت لک بما رضی اللّه تعالی لک ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 79 ص 27 ح 13، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 323.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:51

9
المتن

قال المجلسی: ینبغی أن یزور الحسین علیه السّلام عند قبر أمیر المؤمنین علیه السّلام ممّا یلی رأسه.

و مما ذکره محمد بن المشهدی فی المزار الکبیر: و ذکر أن الصادق علیه السّلام زار رأس الحسین علیه السّلام عند رأس أمیر المؤمنین علیه السّلام و صلّی عنده أربع رکعات، و هی هذه:

السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا ابن أمیر المؤمنین، السلام علیک یا ابن الصدیقه الطاهره سیده نساء العالمین، السلام علیک یا مولای یا أبا عبد اللّه و رحمه اللّه و برکاته ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 292 ح 19، عن المزار الکبیر.

2. المزار الکبیر: ص 172.

10
المتن

قال المجلسی: قال السید ره: أنه ذکر بعض أصحابنا قال: قال محمد بن علی بن أبی قرّه: نقلت من کتاب محمد بن الحسین بن سفیان البزوفری دعاء الندبه، و ذکر أنه الدعا لصاحب الزمان علیه السّلام، و یستحبّ أن یدعی به فی الأعیاد الأربعه و هو: الحمد للّه رب العالمین ...، إلی قوله:

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و صلّ علی محمد جده و رسولک السید الأکبر، و علی أبیه السید الأصغر، و جدته الصدیقه الکبری فاطمه بنت محمد ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 104.

2. المزار الکبیر: ص 216.

3. کتاب محمد بن الحسین البزوفری، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:52

11
المتن

ذکر المجلسی فی کتاب المزار من البحار: الزیاره الجامعه الحادیه عشره: ... السلام علی الصدیقه الطاهره ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 200، عن النسخه القدیمه.

2. النسخه القدیمه، علی ما فی البحار.

12
المتن

ذکر المجلسی فی زیارات الحسین علیه السّلام:

... السلام علیک یا وارث الصدیقه ....

و فی ج 98 ص 179، عن کامل الزیارات: ص 230:

... اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک و زوجه ولیک و أم السبطین الحسن و الحسین، الطاهره المطهّره الصدیقه الزکیه سیده نساء أهل الجنه أجمعین.

و فی ج 98 ص 209، عن المزار الکبیر: ص 122:

السلام علی الطاهره الصدیقه فاطمه سیده نساء العالمین ....

و فی ج 98 ص 256، عن المزار الکبیر: ص 172:

و فی مزار الشهید: ص 167:

السلام علیک یا ابن الصدیقه الطاهره سیده نساء العالمین ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:53

و فی ج 98 ص 350، عن مصباح الزائر: ص 171، فی زیاره لیله القدر و یومی العیدین:

... السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا ابن أمیر المؤمنین، السلام علیک یا ابن الصدیقه الطاهره سیده نساء العالمین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 98 ص 178، عن کامل الزیارات.

2. کامل الزیارات: ص 227.

13
المتن

قال عمر بن عبد العزیز لمشایخ و علماء الشام بعد ردّ فدک إلی ورثه فاطمه علیها السّلام:

... و صحّ عندی و عندکم أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ادعت فدک و کانت فی یدها، و ما کانت لتکذب علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع شهاده علی علیه السّلام و أم أیمن و أم سلمه، و فاطمه علیها السّلام عندی صادقه فیما تدّعی و إن لم تقم البینه، و هی سیده نساء أهل الجنه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 209.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

14
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، أوتیت ثلاثا لم یؤتهنّ أحد و لا أنا؛ أوتیت صهرا مثلی و لم أوت أنا مثلی، و أوتیت صدیقه مثل ابنتی علیها السّلام و لم أوت مثلها، و أوتیت الحسن و الحسن علیهما السّلام من صلبک و لم أوت من صلبی مثلهما، و لکنکم منّی و أنا منکم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:54

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 5 ص 74.

2. شرف النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 50، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 15 ص 649. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 54 المصادر: ..... ص : 54

4. أرجح المطالب: ص 694، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 19 ص 108.

6. المطالب العالیه: ج 4 ص 70، علی ما فی الإحقاق.

7. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 133، علی ما فی الإحقاق.

8. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 148.

9. الریاض النضره: ج 2 ص 203، علی ما فی الفضائل.

10. الغدیر: ج 2 ص 312.

11. أعلام النساء المؤمنات: ص 541.

15
المتن

عن نهج البیان: روی أن النبی صلّی اللّه علیه و آله سئل عن الصادقین هاهنا «1» فقال: هم علی و فاطمه و حسن و حسین و ذریتهم الطاهرون علیهم السّلام إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 2 ص 170 ح 16.

2. نهج البیان، علی ما فی البرهان.

16
المتن

قال السید ابن طاوس: تقول فی دعاء الافتتاح: و صلّ علی الصدیقه الطاهره فاطمه سیده نساء العالمین ....

______________________________

(1). یعنی فی قوله تعالی: «و کونوا مع الصادقین» فی سوره التوبه: الآیه 119.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:55

المصادر:

1. الإقبال: ص 60.

2. الصحیفه المهدیه: ص 108.

17
المتن

قال السید ابن طاوس: تقول فی زیاره مولاتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...، إلی أن تقول: السلام علیک أیتها الصدیقه الشهیده ....

المصادر:

1. الإقبال: ص 624.

2. التهذیب: ج 6 ص 10 ح 19.

18
المتن

عن أبی الحسن علیه السّلام، قال: إن فاطمه علیها السّلام صدیقه شهیده و إن بنات الأنبیاء لا یطمثن.

المصادر:

1. الکافی: ج 1 ص 458 ح 2.

2. مسائل علی بن جعفر: ص 235 ح 811.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن العمرکی بن علی، عن علی بن جعفر، عن أخیه أبی الحسن علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:56

19
المتن

قال أبو الصلاح الحلبی فی ردّ حکم أبی بکر علی فاطمه علیها السّلام فی قصه فدک:

... و بهذا یسقط اعتذارهم للرجل (أبی بکر) بأنه حکم علی الظاهر فی المله من اتفاق الحکم علی البینه و أنه عادل فی حکمه و إن کانت فاطمه علیها السّلام صادقه! لاتفاق العقلاء علی أنه لا حکم للظنّ مع إمکان العلم ظنّا عن ثبوته، و قد أجمع المسلمون علی صحه الحکم بالعلم ....

المصادر:

تقریب المعارف: ص 338.

20
المتن

قال المفید فی زیاره فاطمه الزهراء علیها السّلام:

... فإذا أردت زیارتها، فتوجّه إلی القبله فی الروضه و قل: السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علی ابنتک الصدیقه الطاهره ....

المصادر:

1. المقنعه: ص 459.

2. المزار للمفید: ص 179.

21
المتن

قال المفید فی إثبات الحکم بقول فاطمه علیها السّلام:

... و إذا وجب قبول قول فاطمه علیها السّلام بدلائل صدقها و استغنت عن الشهود لها، ثبت أن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:57

من منع حقها و أوجب الشهود علی صحه قولها، قد جار فی حکمه و ظلم فی فعله و آذی اللّه تعالی و رسوله صلّی اللّه علیه و آله بإیذائه لفاطمه علیها السّلام، و قد قال اللّه جل جلاله: «إن الذین یؤذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه فی الدنیا و الآخره و أعدّ لهم عذابا مهینا». «1»

المصادر:

الفصول المختاره: ص 89.

22
المتن

قال المجلسی فی مولد الزهراء علیها السّلام فی قوله: «إن فاطمه علیها السّلام صدیقه شهیده»: ...

الصدیقه: فعیله للمبالغه فی الصدق و التصدیق، أی کانت کثیره التصدیق لما جاء به أبوها، و کانت صادقه فی جمیع أقوالها بأفعالها و هی معنی العصمه.

و قال فی ص 339 المجلد 3 من المرآه: ... فإنها صدیقه أی معصومه، فإن الصدیقه و الصدیق من بلغ الغایه فی التصدیق قولا و فعلا، و لا یتحقق إلا مع العصمه.

المصادر:

مرآه العقول: ج 5 ص 315.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:59

الفصل الثالث عشر طهارتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:60

فی هذا الفصل
اشاره

إن آیه التطهیر، و کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی باب فاطمه علیها السّلام سبعه أشهر و شهادته بطهارتها، و کلام المعصومین علیهم السّلام فی روایاتهم و فی الأدعیه و الزیارات بذکر طهارتها، و نقل آیه التطهیر و طهارتها بعبارات مختلفه فی الکتب و الآثار، لا حاجه إلی إقامه الدلیل علی طهارتها، مع أن الإجماع أیضا قائم بها.

و نحن نورد من المصادر أحادیث و نصوصا فی الموضوع بالعناوین التالیه فی 26 حدیثا:

کلمه علی علیه السّلام فی طهاره فاطمه علیها السّلام بآیه التطهیر و احتجاجه علی أبی بکر بأن طلب الشهود من فاطمه علیها السّلام و إقامه الحدّ علیها ردّ لشهاده اللّه لها بالطهاره.

دعاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی زفاف فاطمه علیها السّلام بإذهاب الرجس و تطهیرها.

کلمه السید الأمین أن المراد من أهل البیت فی آیه التطهیر علی و فاطمه و الحسنان علیها السّلام و دلاله الآیه علی عصمتهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:61

کلام المفید فی زیاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: السلام علی ابنتک الصدیقه الطاهره.

إن فاطمه علیها السّلام بتول و البتول مقطوع عن الحیض.

إن طهاره فاطمه علیها السّلام مذکور فی 74 مصدرا وعده کتب أخری فی ذیل تلک المصادر.

نزول آیه التطهیر فی شأن الخمسه؛ فی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی 125 مصدرا.

تحریم مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله للجنب و الحائض إلا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسن علیهم السّلام.

أشعار الیونینی فی مدائح النبی صلّی

اللّه علیه و آله، و منها:

و حباه بالطهر البتول فزاده شرفا علی شرف بخیر زواج کلمه الحسن بن علی علیه السّلام فی مجلس معاویه بعد صلحه مع معاویه و احتجاجه بآیه التطهیر و جمعهم فی الکساء.

کلام أبی الحمراء فی مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سبعه أشهر إلی باب فاطمه علیها السّلام و نداؤه:

الصلاه الصلاه، «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا». «1»

دعاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لأهل بیته علیهم السّلام بإذهاب الرجس و تطهیرهم.

حرمه النساء علی علی علیه السّلام ما دامت فاطمه علیها السّلام حیه لعدم رؤیتها دما.

کلام المفید فی زیاره فاطمه علیها السّلام: السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علی ابنتک الصدیقه الطاهره ....

کلمه أمین الإسلام الطبرسی فی أن أوکد الدلائل علی عصمه فاطمه علیها السّلام آیه التطهیر.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:62

شعر العونی فی غدیریاته:

بعل المطهره الزهراء ذو الحسب الطهر الذی ضمّه شفعا إلی النسب کلمه السید المرتضی فی ذکر دلائل صدق فاطمه علیها السّلام فی دعوی فدک عصمتها مستدلا بآیه التطهیر.

نداؤها الملائکه و هی فی محرابها: یا فاطمه! «إن اللّه اصطفاک و طهّرک و اصطفاک علی نساء العالمین». «1»

مناشده أمیر المؤمنین علیه السّلام بطهاره فاطمه علیها السّلام بآیه التطهیر.

کلام جبرئیل فی حبّ اللّه تعالی فاطمه علیها السّلام بالطاهره الزکیه.

کلمه الإمام موسی بن جعفر علیه السّلام فی اصطفاء فاطمه علیها السّلام و تطهیرها کاصطفاء مریم و تطهیرها.

نزول آیه التطهیر و ذکر حدیث الکساء باختصار.

کلمه هشام فی أن المطهرین من السماء أربعه نفر: علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلام المجلسی فی کفر الثلاثه: و منها

تکذیب فاطمه علیها السّلام و إخباره بتطهیر علی و فاطمه علیها السّلام من الرجس ....

عدم جواز الشهاده علی من فی حقّهم آیه التطهیر، لأنهم معصومون من کل سوء، مطهّرون من کل فاحشه.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:63

1
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: لما بویع أبو بکر و استقام له الأمر علی جمیع المهاجرین و الأنصار، بعث إلی فدک من أخرج وکیل فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام منها ...، إلی قوله:

فقال علی علیه السّلام: یا أبا بکر! تقرأ کتاب اللّه؟ قال: نعم. قال: أخبرنی عن قول اللّه عز و جل:

«إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا» «1»، فینا نزلت أو فی غیرنا؟ قال: بل فیکم.

قال: فلو أن شهودا شهدوا علی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام بفاحشه ما کنت صانعا بها؟

قال: کنت أقیم علیها الحدّ کما أقیم علی سائر نساء المسلمین. قال: کنت إذا عند اللّه من الکافرین. قال: و لم؟ قال: لأنک رددت شهاده اللّه لها بالطهاره و قبلت شهاده الناس علیها، کما رددت حکم اللّه و حکم رسوله صلّی اللّه علیه و آله أن جعل لها فدک و قبضته فی حیاته، ثم قبلت شهاده أعرابی بائل علی عقبیه علیها و أخذت منها فدکا ....

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:64

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 127 ح 27، عن الاحتجاج.

2. الاحتجاج: ج 1 ص 122.

3. تفسیر البرهان: ج 2 ص 363 ح 1، عن تفسیر القمی، بتفاوت.

4. تفسیر القمی: ج 2 ص 155.

5. تفسیر نور الثقلین: ج 4 ص 186 ح 71، عن تفسیر القمی.

6. تفسیر نور الثقلین: ج 4 ص 273 ح 93، عن علل الشرائع.

7. علل الشرائع: ص 191 ح 1.

الأسانید

: 1. فی تفسیر القمی: حدثنی أبی، عن ابن أبی عمیر، عن عثمان بن عیسی، و حمّاد بن عثمان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی علل الشرائع: أبی، قال: حدثنا علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عمن ذکره، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2
المتن

عن ابن عباس، قال: کانت فاطمه علیها السّلام تذکر لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فلا یذکرها أحد إلا صدّ عنه ...، إلی أن قال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

یا أسماء، ایتینی بالمخضب. فملأته ماء، فمجّ النبی صلّی اللّه علیه و آله فیه و غسّل قدمیه و وجهه. ثم دعا بفاطمه علیها السّلام فأخذ کفا من ماء فضرب به علی رأسها و کفا بین یدیها، ثم رشّ جلده و جلدها، ثم التزمها فقال: اللهم إنها منی و أنا منها. اللهم کما أذهبت عنی الرجس و طهّرتنی فطهّرهما ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 122 ح 30، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 100.

3. شرح الأخبار: ج 2 ص 359 ح 713، بتفاوت یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:65

4. نوادر المعجزات: ص 95 ح 14، بزیاده فیه و اختلاف.

5. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 355، بتفاوت فیه.

6. المناقب للخوارزمی: ص 338 ح 359.

7. المناقب للخوارزمی: ص 353، بتفاوت فیه.

الأسانید

: فی المناقب للخوارزمی: أنبأنی الحسن بن أحمد، أخبرنا محمود بن إسماعیل، أخبرنا أحمد بن محمد، أخبرنا سلیمان بن أحمد، حدثنا إسحاق بن إبراهیم، عن عبد الرزاق، عن یحیی بن العلاء، عن عمه شعیب، عن حنظله بن سیره، عن أبیه، عن جده، عن ابن عباس، قال.

3
المتن

قال السید الأمین فی ذکر آیه التطهیر: «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا» «1»:

دلّت الأخبار الکثیره علی أن المراد بأهل البیت علی و فاطمه و الحسنان علیهم السّلام. فتدلّ الآیه الشریفه علی عصمتهم، لأن الذنب رجس و قد أذهب اللّه عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا من کل رجس و ذنب.

المصادر:

أعیان الشیعه: ج 3 ص 135.

4
المتن

قال المفید فی زیاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علی ابنتک الصدیقه الطاهره.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:66

المصادر:

المقنعه: ص 459.

5
المتن

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله سئل: ما البتول؟ فإنا سمعناک یا رسول اللّه تقول: مریم بتول و فاطمه علیها السّلام بتول؟ فقال: البتول لم تر حمره قطّ أی لم تحض، فإن الحیض مکروه فی بنات الأنبیاء.

المصادر:

معانی الأخبار: ج 1 ص 62 ح 17.

الأسانید

: فی معانی الأخبار: حدثنا أحمد بن محمد بن یحیی، قال: حدثنا أبو عبد اللّه محمد بن إبراهیم، قال: حدثنا أحمد بن محمد، قال: حدثنی أبو الطیب، قال: حدثنی عیسی بن جعفر بن محمد بن عبد اللّه بن محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب، عن آبائه، عن عمر بن علی، عن أبیه علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال.

6
المتن

نذکر هاهنا نبذه مما جاء فی الآثار من طهاره فاطمه علیها السّلام اقتصارا بأسماء الکتب و أرقام الصفحات اختصارا:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 133 ح 22، عن کشف الغمه: قال صلّی اللّه علیه و آله لها علیها السّلام: أذهب اللّه عنک الرجس و طهّرک تطهیرا.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 42 ح 37، عن کشف الغمه: قال صلّی اللّه علیه و آله لعلی و فاطمه علیها السّلام: اللهم إنهما منی و أنا منهما، اللهم کما أذهبت عنی الرجس و طهّرتنی تطهیرا فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:67

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 145 ح 48، عن تفسیر فرات: خلق اللّه نطفه بیضاء مکنونه فجعلها فی صلب آدم ...، حتی توارثتها کرام الأصلاب و مطهّرات الأرحام ...، و هو الذی خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا ....

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 53 ح 12، عن الأمالی للطوسی: حرّم اللّه عز و جل علی علی علیه السّلام النساء ما دامت فاطمه علیها السّلام حیّه لأنها طاهره لا تحیض.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 179 ح 15، فی حدیث ورقه: قالت فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام:

فغسّلنی و لا تکشف عنّی، فإنی طاهره مطهره ...، و قال

علی علیه السّلام: ... غسّلتها فی قمیصها و لم أکشفه عنها، فو اللّه لقد کانت میمونه طاهره مطهره.

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 215 ح 47، عن المصباح: فی الیوم الحادی و العشرون کانت وفاه الطاهره فاطمه علیها السّلام.

7. بحار الأنوار: ج 43 ص 15 ح 13، عن العلل: قال صلّی اللّه علیه و آله: البتول التی لم تر حمره قطّ أی لم تحض، فإن الحیض مکروه فی بنات الأنبیاء.

8. بحار الأنوار: ج 43 ص 16 ح 14، عن المناقب: عن الصادق علیه السّلام، قال فی تفسیر فاطمه علیها السّلام: لأنها فطمت عن الطمث.

9. بحار الأنوار: ج 43 ص 19 ح 20، عن مصباح الأنوار: عن أبی جعفر علیه السّلام: إنما سمّیت فاطمه بنت محمد علیها السّلام طاهره لطهارتها من کل دنس و طهارتها من کل رفث، و ما رأت قطّ یوما حمره و لا نفاسا.

10. بحار الأنوار: ج 43 ص 21 ح 9، عن الأمالی للصدوق: قالت أم أنس: ما رأت فاطمه علیها السّلام دما فی حیض و لا نفاس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:68

11. بحار الأنوار: ج 43 ص 24 ح 20، عن الأمالی للصدوق: ینادون ألف ملک: یا فاطمه، «إن اللّه اصطفاک و طهّرک و اصطفاک و علی نساء العالمین». «1»

12. بحار الأنوار: ج 43 ص 25 ح 21، عن العلل: عن أبی جعفر علیه السّلام: إن بنات الأنبیاء لا یطمثن، إنما الطمث عقوبه ....

13. بحار الأنوار: ج 43 ص 50، عن المناقب: قال اللّه تعالی للزهراء و لأولادها علیهم السّلام:

«إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت». «2»

14. بحار الأنوار: ج 43 ص 48، عن کشف الغمه: قال أبو الحمراء:

شهدت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثمانیه أشهر، إذا خرج إلی صلاه الغداه مرّ باب فاطمه علیها السّلام فقال: السلام علیکم أهل البیت و رحمه اللّه و برکاته. الصلاه، «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس و یطهّرکم تطهیرا». «3»

15. بحار الأنوار: ج 43 ص 73، عن العلل: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إلهی و سیدی و مولای، هؤلاء أهل بیتی، اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

16. بحار الأنوار: ج 43 ص 107 ح 22، عن المناقب و متشابه القرآن: إن فاطمه علیها السّلام ولیده الإسلام و من أهل العباء و المباهله و المهاجره فی أصعب الوقت، و ورد فیها آیه التطهیر.

17. بحار الأنوار: ج 43 ص 109، عن المناقب: قال صلّی اللّه علیه و آله: لقد أتانی ملک و قال: ابشر یا محمد باجتماع الشمل و طهاره النسل.

18. بحار الأنوار: ج 43 ص 117 ح 24، عن المناقب: روی أنه صلّی اللّه علیه و آله دعا لها و قال: أذهب اللّه عنک الرجس و طهّرک تطهیرا.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 42.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(3). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:69

19. بحار الأنوار: ج 43 ص 7 ح 8، عن کشف الغمه: أنها قد ولدت بعض ولدها فلم یر لها دما ....

20. بحار الأنوار: ج 14 ص 205، عن الأمالی للصدوق: 69: قال صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إن اللّه اصطفاک و طهّرک و اصطفاک علی نساء العالمین.

21. بحار الأنوار: ج 13 ص 206، عن علل الشرائع: ص 72: قال صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، «إن اللّه اصطفاک و طهّرک و اصطفاک

علی نساء العالمین». «1»

22. بحار الأنوار: ج 28 ص 38، عن الأمالی للصدوق: ص 68: قال صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إن اللّه اصطفاک و اصطفاک علی نساء العالمین.

23. بحار الأنوار: ج 35 ص 206، عن تفسیر القمی: ص 535: عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا» «2»، قال: نزلت هذه الآیه فی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

24. بحار الأنوار: ج 35 ص 207، عن تفسیر القمی: ص 425: ... ثم یأخذ صلّی اللّه علیه و آله بعضادتی الباب و یقول: الصلاه الصلاه یرحمکم اللّه، «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس و یطهّرکم تطهیرا». «3» فلم یزل یفعل ذلک کل یوم إذا شهد المدینه حتی فارق الدنیا ....

25. بحار الأنوار: ج 35 ص 207، عن الأمالی للمفید و الأمالی للطوسی: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یأتینا کل غداه فیقول: الصلاه رحمکم اللّه، «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا». «4»

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 42.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(3). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(4). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:70

26. بحار الأنوار: ج 35 ص 208، عن الأمالی للطوسی: ص 156: قال أبو سعید:

قوله تعالی: «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا» «1»، نزلت فی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

27. بحار الأنوار: ج 35 ص 208، عن الأمالی للطوسی: ص

238: عن الرضا علیه السّلام: ...

فقال جبرئیل: اقرأ یا محمد: «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا» «2»، فی النبی و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

28. بحار الأنوار: ج 35 ص 208، عن الأمالی للطوسی: ص 165: قالت أم سلمه:

نزلت هذه الآیه فی بیتها: «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا». «3»

29. بحار الأنوار: ج 35 ص 209، عن الأمالی: ص 158: عن أبی الحمراء، قال:

شهدت النبی صلّی اللّه علیه و آله أربعین صباحا، یجی ء إلی باب علی و فاطمه علیهما السّلام، فیأخذ بعضادتی الباب ثم یقول: «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا». «4»

30. بحار الأنوار: ج 35 ص 209، عن الخصال: ج 2 ص 36، و الأمالی للصدوق: ص 283، و روضه الواعظین: 107: قالت أم سلمه: نزلت الآیه فی بیتی: «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا» «5»، و فی البیت سبعه: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جبرئیل و میکائیل و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

31. بحار الأنوار: ج 35 ص 210، عن الأمالی للصدوق: 283: قال صلّی اللّه علیه و آله: اللهم من کان له من أنبیائک و رسلک ثقل و أهل بیت، فعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أهل بیتی و ثقلی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(3). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(4). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(5). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:71

32. بحار الأنوار: ج 35 ص 210،

عن تفسیر العیاشی (مخطوط): قال صلّی اللّه علیه و آله: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، فکان علی و فاطمه و الحسن و الحسین تأویل هذه الآیه ....

33. بحار الأنوار: ج 35 ص 212، عن الفضائل: ص 99، و الروضه: 2: قال صلّی اللّه علیه و آله فی قوله تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «2»: أنزلت فی محمد و أهل بیته علیهم السّلام حین جمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

34. بحار الأنوار: ج 35 ص 213، عن تفسیر فرات: ص 121: ... فأخذ صلّی اللّه علیه و آله الکساء من تحتنا فعطفه، فأخذ جمیعه بیده فقال: هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

35. بحار الأنوار: ج 35 ص 213، عن تفسیر فرات: ص 122: کان النبی صلّی اللّه علیه و آله یأتی علی باب علی علیه السّلام أربعین صباحا- حیث بنی بفاطمه علیها السّلام- فیقول: السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته أهل البیت، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «3»

36. بحار الأنوار: ج 35 ص 213، عن تفسیر فرات: ص 123: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «4»، فأنا و أهل بیتی مطهّرون من الآفات و الذنوب ....

37. بحار الأنوار: ج 35 ص 214، عن تفسیر فرات: ... فیأخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعضادتی الباب فیقول: السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته، الصلاه یرحمکم اللّه. قال:

فیقولون:

و علیک السلام و رحمه اللّه و برکاته یا رسول اللّه. فیقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «5»

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(3). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(4). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(5). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:72

38. بحار الأنوار: ج 35 ص 215، عن تفسیر فرات: ص 126: قالت أم سلمه: ...

تجلّل (رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله) بثوب خیبری ثم قال: ... إلیک لا إلی النار، ذاتی و عترتی و أهل بیتی من لحمی و دمی. قالت أم سلمه: یا رسول اللّه! أدخلنی معهم. قال: یا أم سلمه، إنک من صالحات أزواجی. فنزلت هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

39. بحار الأنوار: ج 35 ص 215، عن تفسیر فرات: ص 126: عن أبی عبد اللّه علیه السّلام: لما بنی أمیر المؤمنین علیه السّلام بفاطمه علیها السّلام، اختلف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی بابها أربعین صباحا کل غداه، یدقّ الباب ثم یقول: السلام علیکم یا أهل بیت النبوه و معدن الرساله و مختلف الملائکه، الصلاه یرحمکم اللّه، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «2»

40. بحار الأنوار: ج 35 ص 216، عن تفسیر فرات: ص 126: قالت أم سلمه: ... «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ» «3»، نزلت فی بیتی و فی البیت سبعه: جبرئیل و میکائیل و محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

41. بحار الأنوار: ج 35 ص 216، عن تفسیر فرات:

ص 126: قالت أم سلمه: أنزل اللّه تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «4»، و ما فی البیت إلا جبرئیل و میکائیل و محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ....

42. بحار الأنوار: ج 35 ص 217، عن تفسیر فرات: ص 126: قالت أم سلمه: فی بیتی نزلت هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «5» ...، قالت: فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(3). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(4). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(5). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:73

43. بحار الأنوار: ج 35 ص 217، عن الطرائف: ص 26، و العمده: ص 16: ... فأدنی علیا و فاطمه علیها السّلام فأجلسهما بین یدیه، فأجلس حسنا و حسینا کل واحد علی فخذه، ثم لفّ علیهم ثوبه و قال: «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا». «1»

44. بحار الأنوار: ج 35 ص 218، عن الطرائف: ص 29، و العمده: ص 17: ... ثم التفع علیهم بثوبه و قال: «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا». «2»

45. بحار الأنوار: ج 35 ص 122، عن الطرائف: ص 63: ... فأنزل اللّه تعالی هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «3» ...، قال صلّی اللّه علیه و آله: هؤلاء أهل بیتی و حامتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

46. بحار الأنوار: ج 35 ص 221، عن الطرائف: ص 30: ... قال صلّی اللّه علیه و آله:

اللهم هؤلاء أهل بیتی، أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

47. بحار الأنوار: ج 35 ص 222، عن الطرائف: ص 30: عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: نزلت هذه الآیه فی خمسه: فیّ و فی علی و فی حسن و حسین و فاطمه علیهم السّلام، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «4»

48. بحار الأنوار: ج 35 ص 222، عن الطرائف: ص 31: ... قال صلّی اللّه علیه و آله: اللهم إن لکل نبی أهلا و هؤلاء أهل بیتی، فأنزل اللّه عز و جل: «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا». «5»

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(3). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(4). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(5). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:74

49. بحار الأنوار: ج 35 ص 223، عن سعد السعود: ص 106: ... نزلت علی النبی صلّی اللّه علیه و آله هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1» فأخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بفضل الکساء فغشیهم إیاه، ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و خاصتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

50. بحار الأنوار: ج 35 ص 226، عن تیسیر الوصول: ج 3 ص 259، و الإستیعاب:

ج 3 ص 37، و مشکاه المصابیح: ص 56، و عن المناقب للخوارزمی: ص 35، و العمده:

ص 35، و الصواعق: ص 2، و التفسیر الکبیر: ج 6 ص 615، و إحقاق الحق: ج 2 ص 567: و مفاتیح الغیب: ج 6 ص 615: لما نزلت: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ

یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «2»، دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه و علیا و حسنا و حسینا فی بیت أم سلمه و قال: اللهم إن هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

51. بحار الأنوار: ج 37 ص 35، عن الأمالی للصدوق: ص 283: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: اللهم من کان له من أنبیائک و رسلک ثقل و أهل بیت، فعلی و فاطمه و الحسن و الحسین أهل بیتی و ثقلی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

52. بحار الأنوار: ج 37 ص 35، عن الأمالی للصدوق: ص 88: کان النبی صلّی اللّه علیه و آله یقف عند طلوع کل فجر علی باب علی و فاطمه علیها السّلام فیقول: ... الصلاه یا أهل البیت، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «3»

53. بحار الأنوار: ج 37 ص 64، عن الطرائف: ص 27: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: ... یا حمیراء، و إن فاطمه علیها السّلام لیست کنساء الآدمیین و لا تعتل کما یعتللن (یعنی به الحیض).

54. بحار الأنوار: ج 37 ص 52، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 218: قال صلّی اللّه علیه و آله: ... إنها لتقوم فی محرابها فیسلّم علیها سبعون ألف ملک من الملائکه المقربین، و ینادونها بما

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(3). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:75

نادت به الملائکه مریم فیقولون: یا فاطمه، «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ». «1»

55. بحار الأنوار: ج 37 ص 100: قال صلّی اللّه علیه و آله: اللهم هؤلاء أهل بیتی،

فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

56. بحار الأنوار: ج 38 ص 131، عن الأمالی للطوسی: ص 28: قال صلّی اللّه علیه و آله فی فضائل علی علیه السّلام: و الخامسه: نزلت هذه الآیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «2» فدعا النبی صلّی اللّه علیه و آله علیا و حسنا و حسینا و فاطمه علیهم السّلام فقال: اللهم هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

57. بحار الأنوار: ج 40 ص 50، عن کشف الغمه: ص 85: ... و أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثوبه فوضعه علی علی و فاطمه و الحسن و حسین علیهم السّلام فقال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «3»

58. بحار الأنوار: ج 40 ص 95، عن کتاب سلیم: ج 2 ص 604: و قال: ... و أصحاب الکساء الذین نزلت فیهم آیه التطهیر، ضمّ فیه صلّی اللّه علیه و آله نفسه و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، ثم قال: هؤلاء ثقلی و عترتی فی أهلی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا ....

59. بحار الأنوار: ج 45 ص 199، عن الطرائف: ص 30: قال صلّی اللّه علیه و آله: ... اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. قلت: یا رسول اللّه، أ لست من أهلک؟

قال: بلی، قالت: فأدخلنی فی الکساء بعد ما قضی دعاؤه لابن عمه علی و ابنته فاطمه و ابنیهما علیهم السّلام.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 42.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(3). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:76

60. بحار الأنوار: ج 78 ص 12، عن

دلائل الإمامه، ص 52: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام خلقت حوریه فی صوره إنسیه، و إن بنات الأنبیاء لا یحضن.

61. بحار الأنوار: ج 78 ص 112، عن دلائل الإمامه: ص 53: عن أسماء، قالت: یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إن فاطمه علیها السّلام ولدت فلم نر لها دما!؟ فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا أسماء، إن فاطمه علیها السّلام خلقت حوریه إنسیه.

62. بحار الأنوار: ج 93 ص 223، عن عیون الأخبار: ج 2 ص 63: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام أحصنت فرجها فحرّم اللّه ذریتها علی النار.

63. بحار الأنوار: ج 97 ص 200، عن الإقبال: ص 100: قال السید فی زیارتها علیها السّلام:

و صلّ علی البتول الطاهره الصدیقه ....

64. بحار الأنوار: ج 97 ص 293: تقول فی زیارتها: السلام علیک یا ابن الصدیقه الطاهره ....

65. بحار الأنوار: ج 97 ص 375: تقول فی زیارتها: السلام علی المخصوص بالطهاره، التقیه، ابنه المختار.

66. بحار الأنوار: ج 97 ص 422، عن المزار الکبیر: ص 50، و المزار للشهید: ص 76، فی دعاء مسجد الکوفه: ... و بفاطمه الطاهره 3 ....

67. بحار الأنوار: ج 98 ص 179، عن کامل الزیارات: ص 205، و مصباح الکفعمی:

ص 506، فی زیاره الحسین علیه السّلام: ... اللهم صلّ علی فاطمه الطیبه الطاهره المطهره ....

68. بحار الأنوار: ج 98 ص 209: تقول فی زیاره الحسین علیه السّلام: ... السلام علی الطاهره الصدیقه ....

69. بحار الأنوار: ج 98 ص 256: تقول فی زیاره الحسین علیه السّلام: ... السلام علیک یا ابن الصدیقه الطاهره ....

الموسوعه الکبری عن

فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:77

70. بحار الأنوار: ج 99 ص 45، عن عیون الأخبار: ج 2 ص 267، و مصباح الزائر:

ص 391: تقول فی زیاره الرضا علیه السّلام: اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک و زوجه ولیک و أم السبطین الحسن و الحسین سیدی شباب أهل الجنه، الطهر الطاهره المطهره ....

71. بحار الأنوار: ج 99 ص 180، عن مصباح الزائر: ص 246: تقول فی الزیاره الجامعه: ... اللهم و صلّ علی الطاهره البتول ....

72. بحار الأنوار: ج 99 ص 200: تقول فی الزیاره الجامعه: و فی الإقبال: ص 60:

السلام علی الصدیقه الطاهره ...، السلام علی المطهّره من الأرجاس، السلام علی المبرأه من الأدناس، السلام علی المحروسه من الوسواس ....

73. بحار الأنوار: ج 101 ص 89، عن مصباح الأنوار: قال صلّی اللّه علیه و آله فی تزویج فاطمه علیها السّلام:

اللهم کما أذهبت عنی الرجس و طهّرتنی تطهیرا، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

74. إحقاق: ج 9 ص 2، عن المستدرک علی الصحیحین: ج 2 ص 416، و المعتصر:

ج 2 ص 267، و الکشف و البیان (مخطوط)، و السنن الکبری: ج 2 ص 152، و ذخائر العقبی: ص 24، و تفسیر ابن کثیر: ج 2 ص 72، و المواهب اللدنیّه: ج 7 ص 3، و مجمع الزوائد: ج 9 ص 167، و نفحات اللاهوت: ص 52، و سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 212، و ینابیع الموده: ص 229، و مشارق الأنوار: ص 113، و بدائع المنن: ج 2 ص 495، و أرجح المطالب: ص 325، و القول الفصل: ج 2 ص 203، و أئمه الهدی: ص 145، و صحیح الترمذی: ج 13 ص 200، و جامع البیان:

ج 22 ص 8، و التبیان للأزدی: ص 125، و الأربعین حدیثا: ص 61، و المنتقی: ص 188، و مفتاح النجا: ص 44، و ینابیع الموده: ص 107، و القول الفصل: ج 2 ص 222، و أرجح المطالب: ص 52، و رفع اللبس و الشبهات: ص 65.

و المحاسن و المساوی: ص 297، و نظم درر السمطین: ص 133، و القول الفصل: ج 2 ص 215، و السنن الکبری: ج 2 ص 149، و جامع البیان: ج 22 ص 6، و الجمع بین الصحیحین (مخطوط)، و معالم التنزیل: ج 5 ص 213، و البدایه و النهایه: ج 8 ص 34،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:78

و تفسیر الخازن: ج 5 ص 213، و الفتح و البیان: ج 7 ص 277، و رشفه الصادی: ص 15، و السیف الیمانی: ص 9، و التاج الجامع للأصول: ج 3 ص 308، و جمع الوسائل: ج 1 ص 147، و السنن الکبری: ج 7 ص 63.

و مسند أحمد: ج 1 ص 185، و صحیح مسلم: ج 2 ص 119، و صحیح الترمذی: ج 13 ص 171، و خصائص النسائی: ص 4، و المستدرک للحاکم: ج 3 ص 108، و الفردوس (مخطوط)، و المناقب للخوارزمی: ص 64، و أسد الغابه: ج 4 ص 25، و التذکره: ص 22، و تلخیص المستدرک: ج 3 ص 108، و نظم درر السمطین: ص 107، و مرآت الجنان: ج 1 ص 109، و الإصابه: ج 2 ص 503، و فتح الباری: ج 7 ص 60، و البدایه و النهایه: ج 7 ص 339، و منتخب کنز العمال: ج 5 ص 53، و سعد الشموس و

الأقمار: ص 209، و مسند أحمد: ج 6 ص 298، و التاریخ الکبیر: ج 1 ص 70، و تاریخ بغداد: ج 9 ص 126، و المعجم الکبیر: ص 134، أخلاق النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 116، و الأنوار المحمدیه: ص 434.

و أسباب النزول: ص 267، و أخبار أصفهان: ج 1 ص 108، و معالم التنزیل: ص 213، و موضح الأوهام: ج 2 ص 281، و أسد الغابه: ج 4 ص 29، و الریاض النضره: ج 2 ص 188، و تاریخ الإسلام: ص 6، و سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 89، و تاریخ مدینه دمشق: ج 4 ص 204، و ذخائر المواریث: ج 4 ص 293، و مفحمات الأقران: ص 32، و شرف النبی صلّی اللّه علیه و آله ص 224.

و سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 90، و تهذیب التهذیب: ج 2 ص 297، و البیان و التعریف: ج 2 ص 149، و أخبار الدول: ص 120، و السیره النبویه: ج 3 ص 329، و الأربعین للقاری: ص 61، و منهاج الاعتدال: ص 168، و الجواهر الحسان: ص 294، و جالیه الکدر: ص 196، و حسن الأسوه: ص 115، و مناقب العشره: ص 189، و جلاء العینین: ص 39، و الأشراف: ص 10، و الصواعق المحرقه: ص 227، و درّ بحر المناقب:

ص 5، مناقب عبد اللّه الشافعی: ص 14، و تحقیق النضره: ص 75، و تاریخ المدینه المنوره: ج 1 ص 331، و فضائل سیده النساء علیها السّلام لابن شاهین: ص 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:79

و المحاسن المجتمعه: ص 189، و کنز العمال: ج 5 ص 96، و تفسیر ابن

کثیر: ج 8 ص 72، و بلوغ الأمانی: ج 18 ص 238، و تجهیز الجیش (مخطوط)، و الکنی: ص 25، و منتخب ذیل المذیل: ص 83، و میزان الاعتدال: ج 2 ص 17، و تاریخ آل محمد علیهم السّلام:

ص 42، و معالم تنزیل النبویه (مخطوط):

قال واثله: جئت أرید علیا علیه السّلام ...، إلی قوله: ثم لفّ علیهم ثوبه- و أنا مشاهد- فقال:

«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1» اللهم هؤلاء أهل بیتی.

75. الإقبال: ص 624: تقول فی زیارتها: ... السلام علیک أیتها الطاهره المطهره ....

76. الصحیفه المهدیه: ص 109: فی دعاء الافتتاح: و صلّ علی الصدیقه الطاهره فاطمه الزهراء ....

77. دلائل الإمامه: ص 9، و العدد القویه: ص 224، و الثاقب: ص 285، و المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 340، و روضه الواعظین: ص 14: قال الصادق علیه السّلام فی ولاده فاطمه علیها السّلام: فوضعت خدیجه فاطمه علیها السّلام طاهره مطهّره .... ثم قالت: خذیها یا خدیجه طاهره مطهره ....

78. المزار للشهید، فی زیاره علی بن الحسین علیه السّلام: ... و جعلنا اللّه یوم القیامه من ملاقیک و أمک المظلومه الطاهره المطهره ....

79. المزار للشهید: تقول فی زیاره الحسین علیه السّلام: السلام علیک یا ابن رسول اللّه، السلام علیک یا ابن أمیر المؤمنین، السلام علیک یا ابن الصدیقه الطاهره ....

7
المتن

عن أم سلیم، قالت: لم تر فاطمه علیها السّلام دما فی حیض و لا نفاس.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:80

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 309.

2. التاریخ الکبیر: ج 1 ص 391، علی ما فی الإحقاق.

3. التدوین: ج 2 ص 128، علی ما فی الإحقاق.

4. أرجح المطالب: ص 241، علی ما فی الإحقاق.

5. ذخائر العقبی: ص 44، علی ما فی الإحقاق.

6. نزهه المجالس: ج 2 ص 227، علی ما فی الإحقاق.

7. مفتاح النجا: ص 107، علی ما فی الإحقاق.

8. أرجح المطالب: ص 247، علی ما فی الإحقاق.

9. وسیله المال: ص 87، علی ما فی الإحقاق.

10. ینابیع الموده: ص 260، علی ما فی الإحقاق.

11. المناقب المرتضویه: ص 119، علی ما فی الإحقاق.

12. موده القربی: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

13. إحقاق الحق: ج 10 ص 16.

14. تاریخ بغداد: ج 13 ص 331، علی ما فی الإحقاق.

15. ذخائر العقبی: ص 26، علی ما فی الإحقاق.

16. کنز العمال: ج 13 ص 94، علی ما فی الإحقاق.

17. رشفه الصادی: ص 47، علی ما فی الإحقاق.

18. أرجح المطالب: ص 240، علی ما فی الإحقاق.

19. شرح الجامع الصغیر: ص 328، علی ما فی الإحقاق.

20. الفیض القدیر: ج 1 ص 206، علی ما فی الإحقاق.

21. التحذیر: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

22. الشرف المؤبّد: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

23. إسعاف الراغبین: ص 191، علی ما فی الإحقاق.

24. نور الأبصار: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

25. ینابیع الموده: ص 194، علی ما فی الإحقاق.

26. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 51، علی ما فی الإحقاق.

27. نزهه المجالس: ج 2 ص 226.

28. المناقب لابن المغازلی: ص 207،

علی ما فی الإحقاق.

29. عمده التحقیق: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

30. الصواعق المحرقه: ص 230، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:81

31. جواهر البحار: ج 4 ص 91، علی ما فی الإحقاق.

32. المحاسن المجتمعه: ص 188، علی ما فی الإحقاق.

33. لسان العرب: ج 11 ص 43، علی ما فی الإحقاق.

34. تاج العروس: ص 220، علی ما فی الإحقاق.

35. أعلام النساء: ج 3 ص 1217، علی ما فی الإحقاق.

36. الأنوار المحمدیه: ص 146، علی ما فی الإحقاق.

37. إحقاق الحق: ج 19 ص 8.

38. أهل البیت علیهم السّلام ص 112، علی ما فی الإحقاق.

39. الدره الیتیمه: ص 3، علی ما فی الإحقاق.

40. إحقاق الحق: ج 25 ص 16.

41. توضیح الدلائل: ص 326، علی ما فی الإحقاق.

42. تفسیر آیه الموده: ص 30، علی ما فی الإحقاق.

43. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 50، علی ما فی الإحقاق.

44. آل محمد علیهم السّلام: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

45. الدرر المکنونه: ص 236، علی ما فی الإحقاق.

46. إحقاق الحق: ج 25 ص 250.

47. آل محمد علیهم السّلام: ص 93، علی ما فی الإحقاق.

48. التذکره المشقوفه: ص 7، علی ما فی الإحقاق.

49. الدرر المجموعه: ص 9، علی ما فی الإحقاق.

50. إحقاق الحق: ج 33 ص 255.

51. معجم الشیوخ: ص 344، علی ما فی الإحقاق.

52. مختصر المحاسن المجتمعه: ص 182، علی ما فی الإحقاق.

53. فهارس کتاب الموضوعات: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

54. الخصائص النبویه: ص 240، علی ما فی الإحقاق.

55. أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 42، علی ما فی الإحقاق.

56. موسوعه الأطراف: ج 6 ص 678، علی ما فی الإحقاق.

57. العدد القویه: ص

227.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:82

8
المتن

عن أبی سعید الخدری فی قول اللّه جلّ و عزّ: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، قال:

نزلت فی خمسه؛ فی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 359.

2. المعجم الصغیر: ج 1 ص 134، علی ما فی الإحقاق.

3. تاریخ مدینه دمشق: ص 75، علی ما فی الإحقاق.

4. المتفق و المفترق (مخطوط): ج 10، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

5. طبقات المحدثین (مخطوط): ص 149، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

6. الإشراف: ص 6، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

7. وسیله المال: ص 72، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

8. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 20، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

9. مناقب علی علیه السّلام: ص 54، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

10. تفریح الأحباب: ص 409، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

11. سیر الأولیاء: ص 353، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

12. ضوء الشمس: ص 111، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

13. مرآت المؤمنین: ص 59، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

14. شرح المشکاه: ج 4 ص 692، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

15. تذهیب التهذیب: ص 134، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

16. موده القربی: ص 105، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

17. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 7، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

18. المعجم الصغیر: ج 1 ص 65، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

19. تاریخ مدینه دمشق: ص 60، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

20. الجوهر النقی: ص 17، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

21. الجامع الأزهر: ج 8 ص 222، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

______________________________

(1). سوره

الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:83

22. کنز العمال: ج 16 ص 256، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

23. أشعه اللمعات: ج 4 ص 691، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

24. غالیه المواعظ: ج 2 ص 94، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

25. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 33، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

26. الإشراف: ص 7، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

27. ابتسام البرق: ص 211، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

28. منال الطالب: ص 28، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

29. مناقب سیدنا علی علیه السّلام: ص 54، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

30. الدره الیتیمه: ص 3، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

31. السیف الماسح: ص 136، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

32. المطالب العالیه: ص 360، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

33. موده القربی: ص 106، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

34. ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام: ص 438، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

35. الفتوحات الربانیه: ج 3 ص 326، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

36. صحیح الدارمی (مخطوط): ج 2.

37. إحقاق الحق: ج 22 ص 2، بتفاوت.

38. جواهر العلم: ص 520، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

39. جامع الأحادیث: ج 4 ص 470، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

40. ما نزل من القرآن فی علی علیه السّلام: ص 175، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

41. القائد: ص 129.

42. الدرر المکنونه: ص 180، علی ما فی الإحقاق.

43. تهذیب الکمال: ج 2 ص 81، علی ما فی الإحقاق.

44. الکشف و البیان: فی تفسیر طه، علی ما فی الإحقاق.

45. سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 385، علی ما فی الإحقاق.

46. عیون الأخبار فی مناقب الأخیار: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

47. تحفه الأشراف: ج 8

ص 130، علی ما فی الإحقاق.

48. آل محمد علیهم السّلام: ص 14، علی ما فی الإحقاق.

49. توضیح الدلائل: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

50. الابتهاج: ص 111، علی ما فی الإحقاق.

51. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 20، علی ما فی الإحقاق.

52. دلائل النبوه: ج 1 ص 170، علی ما فی الإحقاق.

53. الرصف: ص 382، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:84

54. بقیه المرتاح: ص 90، علی ما فی الإحقاق.

55. الجمع بین الصحیحین: ج 4 ص 114، علی ما فی الإحقاق.

56. فهرس أحادیث کشف الأستار: ص 121، علی ما فی الإحقاق.

57. المعجم الکبیر: ج 22 ص 200، علی ما فی الإحقاق.

58. الکمال فی الرجال: ج 3 ص 1107، علی ما فی الإحقاق.

59. مختصر تاریخ دمشق: ج 7 ص 5، علی ما فی الإحقاق.

60. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 250، علی ما فی الإحقاق.

61. فضائل فاطمه علیها السّلام: ص 29.

62. العدد القویه: ص 248 ح 46.

63. کفایه الأثر: ص 66، بتفاوت فیه.

64. أسباب النزول: ص 295، بتفاوت فیه.

65. مجمع الزوائد: ج 9 ص 91، بتفاوت فیه.

66. الغیبه للنعمانی: ص 47.

67. عوالم العلوم: ج 23 ص 38 ح 28، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

68. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 909 ح 62.

69. دلائل الصدق: ج 2 ص 310، بتفاوت.

70. مجمع الزوائد: ج 9 ص 119، بتفاوت.

71. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 91.

72. نور الثقلین: ج 4 ص 270.

73. نور الثقلین: ج 4 ص 272 ح 90، 91.

74. نور الثقلین: ج 4 ص 272 ح 92.

75. نور الثقلین: ج 4 ص 273.

76. نور الثقلین: ج 4 ص

273 ح 96.

77. تفسیر القمی: ص 193.

78. الفضائل لابن شاذان: ص 95.

79. تفسیر الصافی: ج 4 ص 189.

80. تأویل الآیات: ج 2 ص 457 ح 20، 21، 24.

81. إثبات الهداه: ج 1 ص 688 ح 57- 61.

82. حدیقه الشیعه: ص 50.

83. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 270.

84. الفوائد الطوسیه: ص 267.

85. ینابیع الموده: ص 107.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:85

86. ینابیع الموده: ص 294.

87. الأمالی للصدوق: ص 525 ح 1.

88. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 91، 92، 93.

89. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 85.

90. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 761 ح 25.

91. کشف الغمه: ج 1 ص 178.

92. الإمامه و التبصره: ص 47.

93. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 24- 30.

94. إسعاف الراغبین: ص 114- 117.

95. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للجفری: ص 72.

96. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 388، بتفاوت.

97. تفسیر الحبری: ص 306- 308 ح 55- 58.

98. تفسیر الحبری: ص 297 ح 50- 53.

99. أعلام النساء المؤمنات: ص 532.

100. إشراق الإصباح: ص 131.

101. کتاب القطع و الائتلاف: ص 10575.

102. التفسیر المنیر: ج 22 ص 7.

103. کشف الحقائق: ج 3 ص 208.

104. سنن الترمذی: ج 5 ص 30.

105. الإشراف: ص 7.

106. المجموعه (مخطوط): ص 56.

107. جامع الأحادیث للمدینان: ج 1 ص 100.

108. ما نزل من القرآن فی أهل البیت علیهم السّلام: ص 71.

109. تفسیر شریف البلابل: ج 3 ص 200.

110. ذکر أخبار أصفهان: ج 1 ص 108.

111. ذکر أخبار أصفهان: ج 2 ص 252.

112. المزار للشروانی: ص 24.

113. الأربعین للزاولی: الباب 7 ح 2.

114. مسائل علی بن جعفر: ص 325.

115. أحکام القرآن: ج 3 ص 36.

116.

أعراب القرآن: ج 3 ص 314.

117. وفاء الوفاء: ج 2 ص 466.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:86

118. زاد المسیر: ج 6 ص 198.

119. مسند أحمد: ج 1 ص 331.

120. تفسیر البلابل: ج 3 ص 70.

121. سنن الترمذی: ج 5 ص 328.

122. التشیع نشؤه مراحله مقدماته: ص 170.

123. الأنوار الساطعه: ج 3 ص 192.

124. الأنوار الساطعه: ج 3 ص 435.

125. مجموعه آثار المؤتمر العالمی: ج 1 ص 311.

9
المتن

عن أم سلمه: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: ألا لا یحلّ هذا المسجد لجنب و لا حائض إلا لرسول اللّه و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، ألا قد بیّنت لکم.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 31 ص 126.

2. القول الجلی: ص 40، علی ما فی الإحقاق.

3. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 46، علی ما فی الإحقاق.

4. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 343، علی ما فی الإحقاق.

5. الخصائص النبویه: ص 187، علی ما فی الإحقاق.

10
المتن

قال الیونینی: إن یحیی بن یوسف الصرصری الحنبلی له الید الطولی فی نظم الشعر؛ قیل: إن مدائحه فی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تقارب عشرین مجلدا، و منها یمدح رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

و حباه بالطهر البتول فزاده شرفا علی شرف بخیر زواج

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:87

المصادر:

ذیل مرآه الزمان: ج 1 ص 272.

11
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 87 المتن ..... ص : 87

المتن

عن علی بن الحسین علیه السّلام: لمّا أجمع الحسن بن علی علیه السّلام علی صلح معاویه، خرج حتی لقیه. فلما اجتمعا، قام معاویه خطیبا فصعد المنبر و أمر الحسن علیه السّلام أن یقوم أسفل منه بدرجه، ثم تکلّم ثم قال: أیها الناس! هذا الحسن بن علی و ابن فاطمه، رآنی للخلافه أهلا و لم یر نفسه لها أهلا، و قد أتانا لیبایع طوعا. ثم قال: قم یا حسن. فقام الحسن علیه السّلام فخطب ...، إلی أن قال:

و قد قال اللّه: «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا». «1» فلما نزلت آیه التطهیر، جمعنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنا و أخی و أمی و أبی علیهم السّلام فجعلنا و نفسه فی کساء لأم سلمه خیبری- و ذلک فی حجرتها و فی یومها- فقال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و هؤلاء أهلی و عترتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا ....

ثم مکث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعد ذلک بقیه عمره حتی قبضه اللّه إلیه، یأتینا فی کل یوم عند طلوع الفجر فیقول: الصلاه یرحمکم اللّه، «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا» ....

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ص 561.

2. تفسیر البرهان: ج 2 ص 151 ح 1، عن الأمالی للطوسی.

3. تفسیر البرهان: ج 3 ص 50، شطرا من ذیل الحدیث.

4. شواهد التنزیل: ج 1 ص 497 ح 526، شطرا من ذیل الحدیث.

5. شواهد التنزیل: ج 2 ص 18 ح 637.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:88

6. تأویل الآیات: ج 1 ص 322 ح 22، شطرا من ذیله.

7. شرح الأخبار: ج 2

ص 489 ح 828، شطرا منه.

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی: أخبرنا جماعه، عن أبی المفضل، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد، قال: حدثنا عبد الرحمن بن کثیر، عن أبی جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن الحسین علیه السّلام، قال.

2. فی شواهد التنزیل: أخبرنا الحاکم الوالد أبو محمد، أن أبا حفص أخبرهم ببغداد، قال: حدثنا أحمد بن محمد، قال: أخبرنا أحمد بن الحسن، قال: حدثنا أبی، قال: حدثنا حصین، عن عبد اللّه بن الحسن، عن أبیه، عن جده، قال: قال أبو الحمراء خادم النبی صلّی اللّه علیه و آله.

3. فی شواهد التنزیل: أخبرنا محمد بن موسی، أخبرنا محمد بن یعقوب، حدثنا محمد بن إسحاق، قال: حدثنا عفان بن مسلم، قال: حدثنا حمّاد بن سلمه، قال: حدثنا علی بن زید، عن أنس بن مالک.

4. فی تأویل الآیات: محمد بن العباس، حدثنا عبد العزیز بن یحیی، عن محمد بن عبد الرحمن، عن أحمد بن عبد اللّه، عن زراره بن أعین، عن أبی جعفر الباقر، عن أبیه علی بن الحسین علیهما السّلام.

12
المتن

أبو الحمراء، قال: رابطت المدینه سبعه أشهر کیوم واحد «1»، فکنت أری رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذ اطلع الفجر، جاء إلی باب علی و فاطمه علیها السّلام فقال: الصلاه الصلاه، «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا». «2»

المصادر:

1. شرح الأخبار: ج 3 ص 4 ح 915.

2. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 174 ح 652.

3. دلائل الصدق: ج 2 ص 64، بزیاده فیه.

______________________________

(1). أی إن هذه الصوره تتکرّر یومیا طیله سبعه أشهر التی سکنت فی المدینه.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:89

4. مجمع الزوائد: ج 9

ص 121.

5. اللوامع النورانیه: ص 215 ح 392.

6. ینابیع الموده: ص 260.

7. ینابیع الموده: ص 174.

8. الأمالی للصدوق: ص 44 ح 14.

9. المناقب للخوارزمی: ص 60، بتفاوت.

10. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین: ص 39.

11. مسند أحمد: ج 3 ص 259.

12. مسند أحمد: ج 3 ص 285.

13. المعجم الکبیر: ج 9 ص 11.

14. المعجم الکبیر: ج 23 ص 281.

15. المعجم الکبیر: ج 23 ص 334.

16. مسند أحمد: ج 6 ص 293.

17. مسند أحمد: ج 6 ص 304.

18. المعجم الکبیر: ج 22 ص 402.

19. التاریخ الکبیر: ج 8 ص 25.

20. أنساب الأشراف: ج 2 ص 104.

21. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 7 ص 61.

22. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 5 ص 198.

23. أسد الغابه: ج 6 ص 78.

24. تلخیص المتشابه: ج 2 ص 595.

25. أسد الغابه: ج 5 ص 407.

26. المعجم الکبیر: ج 22 ص 200.

27. ذیل المذیل: ص 62.

28. عوالم العلوم: مجلد الغدیر ص 235.

الأسانید

: فی مناقب الإمام: حدثنا أبو أحمد، قال: أخبرنا عبد الملک بن الحسن، عن یحیی بن حسّان، قال: حدثنا منصور بن أبی أحمد، قال: سمعت أبا داود، قال: سمعت أبا الحمراء، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:90

13
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن علیا علیه السّلام وصیی و خلیفتی، و زوجته فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ابنتی، و الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه ولدای ...، إلی أن قال:

اللهم من کان له من أنبیائک و رسلک ثقل و أهل بیت، فعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أهل بیتی و ثقلی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

المصادر:

1. من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 132 ح 457.

2. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 250 ح 169، بزیاده فیه.

3. إثبات الهداه: ج 1 ص 442، بزیاده فیه.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 646، بزیاده فیه.

5. إثبات الهداه: ج 1 ص 466، بزیاده فیه.

الأسانید

: فی من لا یحضره الفقیه: روی المعلّی بن محمد البصری، عن جعفر بن سلیمان، عن عبد اللّه بن الحکم، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

14
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: حرّم اللّه عز و جل النساء علی علی علیه السّلام ما دامت فاطمه علیها السّلام حیّه.

قلت: و کیف؟ قال: لأنها کانت طاهره لا تحیض.

المصادر:

1. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 248.

2. الأمالی للطوسی: ص 42.

3. تهذیب الکمال: ج 7 ص 475.

4. الفاطمیه: ص 20.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:91

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی: عن جماعه، عن أبی غالب، عن خاله، عن الأشعری، عن عبد اللّه، عن منصور بن العباس، عن إسماعیل بن سهل، عن أبی طالب الغنوی، عن علی بن أبی حمزه، عن أبی بصیر.

2. تهذیب الأحکام: بسنده، عن أبی عبد اللّه، عن منصور بن عباس، عن إسماعیل بن سهل، عن أبی طالب الغنوی، عن علی بن حمزه، عن أبی بصیر.

15
المتن

قال المفید: و قد روی أن قبرها علیها السّلام عند أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فإذا أردت زیارتها فقف بالروضه و قل:

السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علی ابنتک الصدیقه الطاهره، السلام علیک یا فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، یا سیده نساء العالمین، أیتها البتول الشهیده الطاهره ....

المصادر:

المزار للمفید: ص 179 ح 80.

16
المتن

قال أمین الإسلام الطبرسی فیما یوجب الدلاله علی عصمتها علیها السّلام:

من أوکد الدلائل علی عصمتها قوله سبحانه: «إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا». «1»

و وجه الدلاله أن الأمه اتفقت أن المراد بأهل البیت فی الآیه هم أهل بیت رسول اللّه علیهم السّلام، و وردت الروایه من طریق الخاص و العام أنها مختصه بعلی و فاطمه

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:92

و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و أن النبی صلّی اللّه علیه و آله جلّلهم بعباءه خیبریه ثم قال: اللهم إن هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا ....

المصادر:

إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 149.

17
المتن

قال العونی فی غدیریاته:

یا آل أحمد لو لا کم لما طلعت شمس و لا ضحکت أرض من العشب

أبوکم خیر من یدعی لحادثهفیستجیب بکشف الخطب و الکرب

بعل المطهّره الزهراء ذو الحسب الطهر الذی ضمّه شفعا إلی النسب المصادر:

الغدیر: ج 4 ص 127.

18
المتن

قال السید المرتضی فی ذکر دلائل صدق فاطمه علیها السّلام فی دعوی فدک: ... و ممّا یدلّ أیضا علی صدقها علیها السّلام فی دعواها قیام الدلاله علی عصمتها، و یدلّ علی ذلک قوله تعالی:

«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

و قد روی أهل النقل- بغیر خلاف بینهم- أن النبی صلّی اللّه علیه و آله جلّل علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام بکساء و قال: اللهم إن هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا، و نزلت الآیه ....

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:93

المصادر:

الذخیره فی علم الکلام: ص 479.

19
المتن

قال ابن شهرآشوب فی مناقب فاطمه علیها السّلام: ... و أنها لتقوم فی محرابها فیسلّم علیها سبعون ألف ملک من المقربین، و ینادونها بما نادت به الملائکه مریم فیقولون: یا فاطمه، «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ» «1» ....

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 360.

20
المتن

أبان، عن سلیم، قال: انتهیت إلی حلقه فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی قولها علیها السّلام:

أنشدکم باللّه أیها الناس! أ ما سمعتم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: «إن ابنتی سیده نساء أهل الجنه»؟ قالوا: اللهم نعم، قد سمعناه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قالت: أ فسیده نساء أهل الجنه تدّعی الباطل و تأخذ ما لیس لها؟! أ رأیتم لو أن أربعه شهدوا علیّ بفاحشه أو رجلان بسرقه، أ کنتم مصدّقین علیّ؟

فأما أبو بکر فسکت، و أما عمر فقال: نعم و نوقع علیک الحدّ.

فقالت: کذبت و لؤمت، إلا أن تقرّ أنک لست علی دین محمد صلّی اللّه علیه و آله؛ إن الذی یجیز علی سیده نساء أهل الجنه شهاده أو یقیم علیها حدّا لملعون کافر بما أنزل اللّه علی محمد صلّی اللّه علیه و آله، لأن من أذهب اللّه عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا لا تجوز علیهم شهاده، لأنهم

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:94

معصومون من کل سوء، مطهّرون من کل فاحشه. حدّثنی- یا عمر- من أهل هذه الآیه؟ لو أن قوما شهدوا علیهم أو علی أحد منهم بشرک أو کفر أو فاحشه کان المسلمون یتبرّؤون منهم و یحدّونهم؟ قال: نعم، و ما هم و سائر الناس فی ذلک إلا سواء.

قالت:

کذبت و کفرت، ما هم و سائر الناس فی ذلک سواء، لأن اللّه عصمهم و أنزل عصمتهم و تطهیرهم و أذهب عنهم الرجس. فمن صدّق علیهم فإنما یکذّب اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله.

فقال أبو بکر: أقسمت علیک- یا عمر- لمّا سکتّ.

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 678 ح 14.

2. بحار الأنوار: ج 83 ص 223.

21
المتن

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال: یا علی، إن اللّه یحبّک و یحبّ من یحبّک ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

فقال: جاءنی جبرئیل فقال لی: یا محمد، اللّه یحبّ علیا علیه السّلام، فسجدت. ثم رفعت رأسی، فقال لی: إن اللّه یحبّ الطاهره الزکیه فاطمه علیها السّلام، فسجدت ....

المصادر:

مشارق أنوار الیقین: ص 155.

22
المتن

من کلام الإمام موسی بن جعفر علیه السّلام مع الرشید: ... فی قوله تعالی فی قصه مریم: «إِنَ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:95

اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ» «1»، بالمسیح من غیر بشر. و کذلک اصطفی ربنا فاطمه علیها السّلام و طهّرها و فضّلها علی نساء العالمین بالحسن و الحسین علیهما السّلام سیدی شباب أهل الجنه ....

المصادر:

تحف العقول: ص 303.

23
المتن

عن سلیم بن قیس الهلالی، قال: رأیت علیا علیه السّلام فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ... ثم قال (علی) علیه السّلام: أیها الناس! أ تعلمون أن اللّه عز و جل أنزل فی کتابه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «2»، فجمعنی و فاطمه و ابنیّ حسنا و حسینا علیهم السّلام، ثم ألقی علینا کساء و قال: اللهم إن هؤلاء أهل بیتی و لحمتی، یؤلمنی ما یؤلمهم و یجرحنی ما یجرحهم، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا ....

المصادر:

1. کمال الدین: ج 2 ص 278 ح 25.

2. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 236 ح 11.

3. الغیبه للنعمانی: ص 52.

4. فرائد السمطین: ج 1 ص 312.

5. الغدیر: ج 1 ص 50.

الأسانید:

1. فی کمال الدین: حدثنا أبی و محمد بن الحسن، قالا: حدثنا سعد بن عبد اللّه، قال:

حدثنا یعقوب بن یزید، عن حمّاد بن عیسی، عن عمر بن أذینه، عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 42.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:96

2. فی فرائد السمطین: أنبأنی عبد الحمید بن فخار، أنبأنا عن أبیه، عن أبی جعفر محمد بن علی بن بابویه، حدثنا والدی فخار، عن شاذان، عن جعفر بن محمد الدوریستی، عن أبیه، عن أبی جعفر محمد بن علی بن بابویه، حدثنا أبی و محمد بن الحسن، حدثنا سعد بن عبد اللّه، حدثنا یعقوب، عن حمّاد، عن عمر بن عبد اللّه.

24
المتن

حدثنا عبد العظیم بن عبد اللّه، قال: قال هارون الرشید لجعفر بن یحیی البرمکی: إنی أحبّ أن أسمع کلام المتکلمین من حیث لا یعلمون مکانی ...، إلی أن قال رجل من القوم:

لم فضّلت علیا علیه السّلام علی أبی بکر! .... فقال هشام: ... و قلتم و قلنا و قالت العامه: إن المطهرین من السماء أربعه نفر: علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فأری صاحبها قد دخل مع هؤلاء فی هذه الفضله و تخلف عنها صاحبکم. ففضّلنا صاحبنا علی صاحبکم بهذه الفضیله ....

المصادر:

الاختصاص: ص 96.

25
المتن

قال المجلسی فی کفر الثلاثه: و منها: تکذیبه لفاطمه علیها السّلام فی دعواها فدک ...، إلی قوله:

أخبرهم أیضا بتطهیر علی و فاطمه علیها السّلام من الرجس عن اللّه تعالی، فمن توهم أن علیا و فاطمه علیها السّلام یدخلان- بعد هذه الأخبار من اللّه عز و جل- فی شی ء من الکذب و الباطل فقد کذّب اللّه، و من کذّب اللّه کفر بغیر خلاف.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 30 ص 352.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:97

26
المتن

قالت فاطمه علیها السّلام بعد احتجاجه بقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأنها سیده نساء أهل الجنه و بآیه التطهیر:

... إن من أذهب اللّه عنهم الرجس أهل البیت و طهّرهم تطهیرا لا یجوز علیهم شهاده، لأنهم معصومون من کل سوء مطهّرون من کل فاحشه ....

المصادر:

بحار الأنوار: ج 30 ص 306.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:99

الفصل الرابع عشر عبادتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:100

فی هذا الفصل
اشاره

إذا قلنا: إن فاطمه علیها السّلام کانت من أعبد الناس أو أنها قامت فی محرابها حتی تورّمت قدماها، أو أن فرائصها ارتعدت من خیفه اللّه، أو أنها دعت لجیرانها و لم تدع لنفسها، و أمثال هذه الفضائل فی عباداتها المرویه عن المعصومین علیهم السّلام، فإنما هی علی قدر عقولنا و إدراکنا و کلها من المحسوسات.

و أما ما خفی فی صدرها و قلبها من الخشوع و المعرفه مما لا یدرکه عقولنا و لا یعقله إدراکنا، فالأحسن أن نسکت فی هذا المقام.

و نورد سطرا قلیلا من الروایات و النصوص بعناوینها الآتیه فی 38 حدیثا:

کلام الحسن البصری أن فاطمه علیها السّلام أعبد هذه الأمه و ذکره قیامها للعباده و تورّم قدمیها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:101

قیام فاطمه علیها السّلام فی محرابها و تسلیمها سبعون ألف ملک و نداؤها: یا فاطمه، «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ ...» «1».

إن تسمیه فاطمه علیها السّلام بالزهراء لإضاءه نورها لأهل السماء عند قیامها فی محراب عبادتها ...، و نداء ربها جل جلاله لملائکته: بالنظر إلی فاطمه علیها السّلام قائمه بین یدیه و ارتعاد فرائصها من خیفه اللّه و إقبالها بقلبها علی عباده اللّه، إشهاد ملائکته بأمان شیعتها من النار.

عن الحسن بن علی علیه السّلام فی عباده أمها فاطمه علیها السّلام و قیامها لیله الجمعه فی محرابها و دعاؤها للمؤمنین و المؤمنات بأسمائهم.

إضاءه نور وجه فاطمه علیها السّلام فی النهار ثلاث مرات عند صلاه الغداه و عند صلاه الظهر و عند غروب الشمس ....

کلام ابن شهرآشوب فی أن رأس التوابین أربعه منهم فاطمه علیها السّلام و هو قوله تعالی «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً». «2»

کلام ابن

شهرآشوب فی اشتغال فاطمه علیها السّلام بصلاتها و عبادتها و تحریک ملک مهد ولدها.

استماع سلمان صوت فاطمه علیها السّلام بقراءه القرآن و دوران الرحی و ما عندها من أنیس.

دعاء فاطمه علیها السّلام للمؤمنین و المؤمنات و ترک الدعاء لنفسها و قولها: الجار ثم الدار.

قصه طلب فاطمه علیها السّلام خاتما ...، إلی آخر الحدیث، کما مرّ آنفا.

دخول النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و قطع فاطمه علیها السّلام صلاتها و خروجها من المصلّی إکراما لأبیها.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 42.

(2). سوره آل عمران: الآیه 191.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:102

قصه أعرابی بنی سلیم و قیام فاطمه علیها السّلام فی مصلاها و صلاتها رکعتین و رفع کفّیها إلی السماء و طلبها مائده من السماء، نزول صحفه عندها.

نداء الملائکه لها کنداء مریم بنت عمران باصطفائه و طهارته و اصطفائه علی نساء العالمین، و أمرها بالقنوت لربه و السجود و الرکوع مع الراکعین.

صلاه فاطمه علیها السّلام علی جنازه أختها زوجه عثمان.

صلاه فاطمه علیها السّلام أربع رکعات، فی کل رکعه خمسین مره قل هو اللّه أحد.

فی أن بیت فاطمه علیها السّلام من أفاضل البیوت فی قوله تعالی: «فی بیوت أذن اللّه أن ترفع و یذکر فیها اسمه». «1»

کلام الصادق علیه السّلام فی الساعه المستجابه فیها الدعاء ...، و من آخر النهار إلی غروب الشمس و أدعیه فاطمه علیها السّلام فی ذلک الوقت.

تعلیم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه رکعتین لعلی و فاطمه علیها السّلام.

تعلیم الإمام الصادق علیه السّلام لمحمد بن علی الحلبی أربع رکعات یوم الجمعه بعد الغسل.

دعاء فاطمه علیها السّلام قریبا من غروب الشمس إلی غروبها.

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و

آله بشهود ذبح ذبیحتها فی الحج.

کلمه السید فی مصباحه فی الصلاه رکعتین فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله تحت المیزاب.

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی قبور الشهداء فی الأسبوع مرتین و صلاتها و دعاؤها هناک.

نزول آیه: «و کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون» «2» فی علی و الحسن و الحسین و فاطمه علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 36.

(2). سوره الذاریات: الآیه 17.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:103

تعلیم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام أربعه أعمال عند النوم.

إن سبحه فاطمه علیها السّلام من خیط مفتّل معقود علیه عدد التکبیرات و بعد قتل حمزه من تربته.

رؤیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من العرش سریر علی علیه السّلام فی الأرض و هو واقف علیه بالصلاه و فاطمه علیها السّلام عن یمینه و الحسن و الحسین علیهما السّلام عن شماله و الملائکه منزلون علیهم أفواجا أفواجا ....

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی غفران ذنوب المحبین لطول قنوت فاطمه علیها السّلام باللیل و مکابدتها للرحی و الخدمه فی النهار.

خوف فاطمه و نهجها فی صلاتها من اللّه تعالی.

فی نذر فاطمه و علی علیها السّلام فی مرض الحسنین علیها السّلام و صیامهم ثلاثه أیام، إلصاق بطن فاطمه علیها السّلام بظهرها من شده الجوع و هی فی محرابها.

فی ذکر المسجد المسمّی ب «مصلّی فاطمه علیها السّلام».

صلاه فاطمه علیها السّلام و بکاؤه عند صخره علی قبر حمزه.

منع فاطمه علیها السّلام أهلها عن النوم فی العشر الأواخر من شهر رمضان.

تضحیه فاطمه علیها السّلام بالمدینه بسبعه أکبش.

استحباب الطواف عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عن الأئمه علیهم السّلام و عن فاطمه علیها

السّلام مناسک حج فاطمه و علی علیهما السّلام و إحلالها.

قصه بنت من أحفاد امرئ القیس و کلامها مع فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:104

1
المتن

روی المجلسی عن بعض کتب المناقب بالإسناد، عن ابن عباس، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال:

لما أسری بی و دخلت الجنه، بلغت إلی قصر فاطمه علیها السّلام. فرأیت سبعین قصرا من مرجانه حمراء، مکلّله باللؤلؤ، أبوابها و حیطانها و أسرتها من عرق واحد.

و قال الحسن البصری: ما کان فی الدنیا فی هذه الأمه أعبد من فاطمه علیها السّلام، کانت تقوم حتی تتورّم قدماها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 76 ح 62، عن بعض کتب المناقب.

2. بعض کتب المناقب، علی ما فی البحار.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 84 ح 7، عن المناقب ابن شهرآشوب.

4. إحقاق الحق: ج 10 ص 261، عن ربیع الأبرار.

5. ربیع الأبرار (مخطوط): ص 195، علی ما فی الإحقاق.

6. قبسات من حیاه سیده نساء العالمین علیها السّلام: ص 49.

7. بیت الأحزان للقمی: ص 22.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:105

8. أعلام النساء المؤمنات: ص 551.

9. المنتخب: ج 1 ص 33.

10. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 80.

11. القطره: ج 1 ص 273 ح 274.

12. منتهی الآمال: ص 98.

13. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 79.

14. فی رحاب محمد و أهل بیته علیهم السّلام: ص 41.

15. المجالس الحسینیه: ص 47.

2
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، و إنها لتقوم فی محرابها فیسلّم علیها سبعون ألف ملک المقربین، و ینادونها بما نادت به الملائکه مریم فیقولون: یا فاطمه، «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 49 ح 46، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 135.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 24 ح 20، عن الأمالی للصدوق.

4. الأمالی للصدوق: ص 486 ح 18، بزیاده فیه.

5. بحار الأنوار: ج 37 ص 85 ح 52، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

6. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 178، بتفاوت و زیاده.

7. روضه الواعظین: ج 1 ص 149.

8. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 179.

9. منهاج البراعه: ج 11 ص 6.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:106

الأسانید:

1. فی الأمالی للصدوق: الهمدانی، عن علی بن إبراهیم، عن جعفر بن سلمه، عن إبراهیم بن محمد، عن إبراهیم بن موسی، عن أبی قتاده، عن عبد الرحمن بن علاء، عن سعید بن المسیّب، عن ابن عباس.

3
المتن

قال غماره: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن فاطمه علیها السّلام لم سمّیت زهراء؟ فقال: لأنها کانت إذا قامت فی محرابها، زهر نورها لأهل السماء کما یزهر نور الکواکب لأهل الأرض.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 12 ح 6، عن المعانی و العلل.

2. معانی الأخبار: ص 64 ح 15.

3. علل الشرائع: ج 1 ص 181 ح 3.

الأسانید

: فی العلل و المعانی: الطالقانی، عن الجلودی، عن الجوهری، عن عمّاره، عن أبیه، قال.

4
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: و أما ابنتی فاطمه علیها السّلام، فإنها سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، و هی بضعه منی، و هی نور عینی، و هی ثمره فؤادی، و هی روحی التی بین جنبیّ، و هی الحوراء الإنسیه.

متی قامت فی محرابها بین یدی ربها جل جلاله، زهر نورها لملائکه السماء کما یزهر نور الکواکب لأهل الأرض، و یقول اللّه عز و جل لملائکته: یا ملائکتی، انظروا إلی أمتی فاطمه علیها السّلام سیده إمائی، قائمه بین یدی، ترتعد فرائصها من خیفتی، و قد أقبلت بقلبها علی عبادتی. أشهدکم أنی قد أمنت شیعتها من النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:107

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 13، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 112 ح 1.

3. بحار الأنوار: ج 28 ص 38 ح 1.

4. قبسات من حیاه سیده النساء علیها السّلام: ص 49.

5. الفضائل لابن شاذان: ص 9.

6. جزاء أعداء الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 24.

7. إرشاد القلوب: ج 2 ص 295.

8. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 299.

9. فرائد السمطین: ج 2 ص 34 ح 371.

10. مستدرک السفینه: ج 8 ص 242.

11. منهاج البراعه: ج 11 ص 17.

الأسانید

: 1. فی الأمالی للصدوق: الدقاق، عن الأسدی، عن النخعی، عن النوفلی، عن ابن البطائنی، عن أبیه، عن ابن جبیر، عن ابن عباس.

2. فی فرائد السمطین: أنبأنی علی بن أنجب، عن کتاب ناصر بن المکارم، عن المؤید، أنبأنا علی بن أحمد، قال: أنبأنا محمد بن أبی عبد اللّه، قال: أنبأنا موسی بن عمران، عن عمّه الحسن بن یزید، عن الحسن بن علی، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

5
المتن

الحسن بن علی بن أبی طالب علیها السّلام، قال: رأیت أمی فاطمه علیها السّلام قامت فی محرابها لیله جمعتها، فلم تزل راکعه ساجده حتی اتضح عمود الصبح، و سمعتها تدعو للمؤمنین و المؤمنات و تسمّیهم و تکثر الدعاء لهم و لا تدعو لنفسها بشی ء. فقلت لها: یا أماه! لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک؟ فقالت: یا بنیّ، الجار ثم الدار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:108

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 82 ح 3، عن العلل.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 182 ح 1.

3. بحار الأنوار: ج 86 ص 313 ح 19، عن مصباح الأنوار.

4. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

5. قبسات عن حیاه سیده النساء علیها السّلام: ص 49.

6. بیت الأحزان للقمی: ص 22.

7. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 58.

8. دلائل الإمامه: ص 56.

9. سیره رسول اللّه و أهل بیته علیهم السّلام: ج 1 ص 763.

الأسانید

: 1. فی العلل: ابن مقبره، عن محمد بن عبد اللّه الحضرمی، عن جندل بن والق، عن محمد بن عمر المازنی، عن عباده الکلبی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، علی بن الحسین، عن فاطمه الصغری، عن الحسین بن علی، عن أخیه الحسن بن علی بن أبی طالب علیهما السّلام.

2. فی مصباح الأنوار: عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین، عن فاطمه الصغری، عن الحسن بن علی، عن أخیه الحسن علیهما السّلام.

6
المتن

عن أبان، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: یا ابن رسول اللّه، لم سمّیت علیها السّلام الزهراء؟ فقال:

لأنها تزهر لأمیر المؤمنین علیه السّلام فی النهار ثلاث مرات بالنور؛ کان یزهر نور وجهها صلاه الغداه و الناس فی فراشهم، فیدخل بیاض ذلک النور إلی حجراتهم بالمدینه فتبیضّ حیطانهم.

فیعجبون من ذلک، فیأتون النبی صلّی اللّه علیه و آله فیسألونه عما رأوا، فیرسلهم إلی منزل فاطمه علیها السّلام.

فیأتون منزلها فیرونها قاعده فی محرابها تصلّی و النور یسطع من محرابها من وجهها، فیعلمون أن الذی رأوه کان من نور فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:109

فإذا انتصف النهار و ترتبت للصلاه، زهر نور وجهها علیها السّلام بالصفره، فتدخل الصفره فی حجرات الناس فتصفر ثیابهم و ألوانهم. فیأتون النبی صلّی اللّه علیه و آله فیسألونه عمّا رأوا، فیرسلهم إلی منزل فاطمه علیها السّلام، فیرونها قائمه فی محرابها و قد زهر نور وجهها- صلوات اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها- بالصفره، فیعلمون إن الذی رأوا کان من نور وجهها.

فإذا کان آخر النهار و غربت الشمس، احمرّ وجه فاطمه علیها السّلام فأشرق وجهها بالحمره فرحا و شکرا للّه عز و

جل. فکان تدخل حمره وجهها حجرات القوم و تحمرّ حیطانهم، فیعجبون من ذلک و یأتون النبی صلّی اللّه علیه و آله و یسألونه عن ذلک. فیرسلهم إلی منزل فاطمه علیها السّلام، فیرونها جالسه تسبّح اللّه و تمجّده و نور وجهها یزهر بالحمره، فیعلمون أن الذی رأوا کان من نور وجه فاطمه علیها السّلام.

فلم یزل ذلک النور فی وجهها حتی ولد الحسین علیه السّلام، فهو یتقلّب فی وجوهنا إلی یوم القیامه فی الأئمه منّا أهل البیت إمام بعد إمام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 11 ح 2، عن العلل.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 108 ح 2.

3. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 69.

الأسانید

: فی العلل: أبی، عن سعد، عن جعفر بن سهل، عن محمد بن إسماعیل الدارمی، عمن حدّثه، عن محمد بن جعفر الهرمزانی، عن أبان بن تغلب، قال.

7
المتن

قال ابن شهرآشوب: ... و رأس توابین أربعه: آدم، «قالا ربنا ظلمنا أنفسنا» «1»، و یونس،

______________________________

(1). سوره الاعراف: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:110

قال: «سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ». «1» و آدم، «وَ خَرَّ راکِعاً وَ أَنابَ» «2»، و فاطمه علیها السّلام، «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً». «3»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 35 ح 39، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 104.

8
المتن

قال ابن شهرآشوب: و روی أنها علیها السّلام ربما اشتغلت بصلاتها و عبادتها، فربما بکی ولدها فرأی المهد یتحرّک و کان ملک یحرّکه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 45 ح 44، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 116.

9
المتن

قال الإمام الباقر علیه السّلام: بعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سلمان إلی فاطمه علیها السّلام، قال: فوقفت بالباب وقفه حتی سلّمت، فسمعت فاطمه علیها السّلام تقرأ القرآن من جوّا و الرحی تدور من برّا و ما عندها أنیس!

و قال فی آخر الخبر: فتبسم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: یا سلمان، إن بنتی فاطمه علیها السّلام، ملأ اللّه قلبها و جوارحها إیمانا إلی مشاشها؛ تفرّغت لطاعه اللّه. فبعث اللّه ملکا اسمه زوقائیل- و فی خبر آخر جبرئیل- فأدار لها الرحی، و کفاها اللّه مؤونه الدنیا مع مؤونه الآخره.

______________________________

(1). سوره الأنبیاء: الآیه 87.

(2). سوره ص: الآیه 24.

(3). سوره آل عمران: الآیه 191.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:111

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 46 ح 44، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 337.

10
المتن

عن موسی بن جعفر، عن أبیه، عن آبائه علیهم السّلام، قال: کانت فاطمه علیها السّلام إذا دعت تدعو للمؤمنین و المؤمنات و لا تدعو لنفسها. فقیل لها: یا بنت رسول اللّه، إنک تدعین للناس و لا تدعین لنفسک. فقالت: الجار ثم الدار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 82 ح 5، عن العلل.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 182 ح 2.

الأسانید:

فی العلل: أحمد بن محمد بن عبد الرحمن، عن جعفر المقرئ، عن محمد بن الحسن، عن محمد بن عاصم، عن أبی زید، عن أبیه، عن موسی بن جعفر، عن أبیه، عن آبائه علیهم السّلام، قال.

11
المتن

قال ابن شهرآشوب: و سألت (فاطمه علیها السّلام) خاتما فقال صلّی اللّه علیه و آله: أ لا أعلّمک ما هو خیر من الخاتم؟ ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد و فی هذا الفصل، فی زهدها، الرقم 12، متنا و مصدرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:112

12
المتن

قال أبو سعید الخدری: کانت فاطمه علیها السّلام من أعزّ الناس علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فدخل علیها یوما و هی تصلّی، فسمعت کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی رحلها، فقطعت صلاته و خرجت من المصلی فسلّمت علیه. فمسح یده علی رأسها و قال: یا بنیه، کیف أمسیت رحمک اللّه؟ عشّینا غفر اللّه لک و قد فعل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 40 ح 41، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 113.

3. تأویل الآیات: ج 1 ص 109 ح 15، عن مصباح الأنوار.

4. مصباح الأنوار، علی ما فی تأویل الآیات، بزیاده فیه.

13
المتن

قال ابن عباس: خرج أعرابی من بنی سلیم ...: ثم و ثبت فاطمه بنت محمد علیها السّلام حتی دخلت إلی مخدع لها، فصفّت قدمیها فصلّت رکعتین، ثم رفعت باطن کفیها إلی السماء و قالت: إلهی و سیدی، هذا محمد نبیک و هذا علی ابن عم نبیک و هذان الحسن و الحسین علیها السّلام سبطا نبیک. إلهی أنزل علینا مائده من السماء کما أنزلتها علی بنی إسرائیل، أکلوا منها و کفروا بها. اللهم أنزلها علینا فإنا بها مؤمنون.

قال ابن عباس: و اللّه ما استتمّت الدعوه فإذا هی بصحفه من ورائها ....

و الحدیث متنه و مصادره و أسانیده مرّ فی هذا المجلد و فی هذا الفصل، فی جودها، الرقم 10، إلی أن قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:113

14
المتن

بأسناده، عن ابن عباس- فی حدیث طویل-، رواه عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال فی فاطمه علیها السّلام و ما یصیبها من الظلم بعده:

ثم تری نفسها ذلیله بعد أن کانت فی أیام أبیها عزیزه. فعند ذلک یؤنسها اللّه تعالی بالملائکه؛ فنادتها بما نادت به مریم بنت عمران فتقول: یا فاطمه، «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ». «1» یا فاطمه، اقنتی لربک و اسجدی و ارکعی مع الراکعین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 14 ص 205 ح 22، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 69.

3. بحار الأنوار: ج 14 ص 206، عن العلل.

4. علل الشرائع: ج 1 ص 182.

الأسانید

: فی الأمالی للصدوق: حدثنا علی بن أحمد بن موسی الدقاق، قال: حدثنا محمد بن أبی عبد اللّه الکوفی، قال: حدثنا موسی بن عمران النخعی، عن عمّه الحسین بن یزید النوفلی، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

فی العلل: حدثنا أحمد بن الحسن القطان، قال: حدثنا الحسن بن علی السکری، عن محمد بن زکریا الجوهری، قال: حدثنا شعیب بن واقد، قال: حدثنی إسحاق بن جعفر بن محمد بن عیسی بن زید بن علی، قال: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:114

15
المتن

عن محمد بن عبد الحمید، عن عاصم بن حمید، عن یزید بن خلیفه، قال:

کنت عند أبی عبد اللّه علیه السّلام قاعدا، فسأله رجل من القمیین: أ تصلّی النساء علی الجنائز؟

...، إلی قوله:

و اجتمع الناس للصلاه علیها، فخرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من بیته و عثمان جالس مع القوم، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من ألمّ بجاریته اللیله فلا یشهد جنازتها، قالها مرتین و هو ساکت.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لیقومنّ أو لنسمینّه باسمه و اسم أبیه. فقام یتوکأ علی مهین. قال:

فخرجت فاطمه علیها السّلام فی نسائها فصلّت علی أختها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 392 ح 57، عن الخرائج.

2. الخرائج و الجرائح: ج 1 ص 88.

3. لوامع صاحبقرانی: ج 2 ص 358.

4. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 288.

5. تهذیب الأحکام: ج 3 ص 333.

16
المتن

عن هشام بن سالم، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: من صلّی أربع رکعات، فی کل رکعه خمسین مره قل هو اللّه أحد، کانت صلاه فاطمه علیها السّلام، و هی صلاه الأوّابین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 88 ص 171 ح 4، تفسیر العیاشی.

2. تفسیر العیاشی: ج 2 ص 286.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:115

17
المتن

قال المجلسی: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ» «1»، أی بیوت هذه صفتها، و هی المساجد فی قول ابن عباس و جماعه، و قیل: هی بیوت الأنبیاء.

قال الطبرسی: روی ذلک مرفوعا أنه سئل النبی صلّی اللّه علیه و آله لما قرء الآیه: أیّ بیوت هذه؟

فقال: بیوت الأنبیاء. فقام أبو بکر فقال: یا رسول اللّه، هذا البیت منها- یعنی بنت علی و فاطمه علیها السّلام-؟ قال: نعم، من أفاضلها.

و یعضده آیه التطهیر، و قوله تعالی: «رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ». «2»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 80 ص 3.

2. مجمع البیان: ج 77 ص 144.

18
المتن

قال الصادق علیه السّلام: إن العبد لیدعو، فیؤخّر اللّه حاجته إلی یوم الجمعه.

و عن عبد اللّه بن سنان، قال: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن الساعه التی یستجاب فیها الدعاء یوم الجمعه، قال: ما بین فراغ الإمام عن الخطبه إلی أن تستوی الصفوف، و ساعه أخری من آخر النهار إلی غروب الشمس، و کانت فاطمه علیها السّلام تدعو فی ذلک الوقت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 86 ص 273.

2. دعوات الراوندی: ص 36، 37 ح 86، 87، 88.

______________________________

(1). سوره هود: الآیه 73.

(2). سوره هود: الآیه 73.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:116

19
المتن

قال السید فی أعمال الجمعه: صلاه علّمها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ أنه قال لأمیر المؤمنین و لابنته فاطمه علیها السّلام: إنّنی أرید أن أخصّکما بشی ء من الخیر مما علّمنی اللّه عز و جل و اطّلعنی اللّه علیه، فاحتفظا به. قالا: نعم یا رسول اللّه، فما هو؟

قال: یصلّی أحدکما رکعتین؛ یقرأ فی کل رکعه فاتحه الکتاب و آیه الکرسی ثلاث مرات، و قل هو اللّه أحد ثلاث مرات، و آخر الحشر ثلاث مرات؛ من قوله: «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ» «1» إلی آخره. فإذا جلس فلیتشهّد، و لیثن علی اللّه عز و جل، و لیصلّ علی النبی، و لیدع للمؤمنین و المؤمنات. ثم یدعوا علی أثر ذلک فیقول: اللهم إنی أسألک بحق کل اسم هو لک، یحقّ علیک فیه إجابه الدعاء إذا دعیت به، و أسألک بحق کل ذی حق علیک، و أسألک بحقک علی جمیع ما هو دونک أن تفعل بی کذا و کذا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 86 ص 365 ح 59.

2. جمال الأسبوع: ص 90.

20
المتن

روی عن صفوان، قال: دخل محمد بن علی الحلبی علی أبی عبد اللّه علیه السّلام فی یوم الجمعه فقال له: تعلّمنی أفضل ما أصنع فی هذا الیوم. فقال: یا محمد، ما أعلم أن أحدا کان أکبر عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من فاطمه علیها السّلام و لا أفضل مما علّمها أبوها محمد بن عبد اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ قال: من أصبح یوم الجمعه فأغتسل و صفّ قدمیه و صلّی أربع رکعات مثنی مثنی، یقرأ فی أول رکعه الحمد و الإخلاص خمسین مره، و فی الثانیه فاتحه الکتاب و العادیات خمسین مره، و الثالثه فاتحه الکتاب و إذا زلزلت الأرض خمسین مره، و فی الرابعه

______________________________

(1). سوره الحشر: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:117

فاتحه الکتاب و إذا جاء نصر اللّه و الفتح خمسین مره و هذه سوره النصر و هی آخر سوره نزلت. فإذا فرغ منها دعی فقال:

إلهی و سیدی من تهیّأ أو تعبّأ أو أعدّ أو استعد لوفاده إلی مخلوق رجاء رفده و فوائده و نائله و فواضله و جوائزه، فإلیک یا إلهی کانت تهیئتی و تعبئتی و إعدادی و استعدادی، رجاء رفدک و معروفک و نائلک و جوائزک. فلا تخیّبنی من ذلک، یا من لا یخیب مسأله سائل، و لا تنقصه عطیه نائل.

لم آتک بعمل صالح قدّمته و لا بشفاعه مخلوق رجوته، أتقرّب إلیک بشفاعه محمد و أهل بیته صلواتک علیهم أجمعین. أرجو عظیم عفوک الذی عفوت به علی الخاطئین عند عکوفهم علی المحارم، فلم یمنعک طول عکوفهم علی المحارم أن عدت علیهم بالمغفره، و

أنت سیدی العوّاد بالنعماء و أنا العوّاد بالخطاء. أسألک بمحمد و آله الطاهرین، أن تغفر لی ذنبی العظیم، فإنه لا یغفر ذنبی العظیم إلا العظیم، یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 86 ص 368 ح 64، عن جمال الأسبوع و مصباح المتهجد.

2. جمال الأسبوع: ص 172.

3. مصباح المتهجد: ص 222.

21
المتن

عن زید بن علی، عن آبائه، عن فاطمه بنت النبی علیهم السّلام، قالت: سمعت النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول:

إن فی الجمعه لساعه لا یوافقها رجل مسلم، یسأل اللّه عز و جل فیها خیرا إلا أعطاه إیاه. قال: فقلت: یا رسول اللّه، أیّ ساعه هی؟ قال: صلّی اللّه علیه و آله إذا تدلّی نصف عین الشمس للغروب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:118

و کانت فاطمه علیها السّلام تقول لغلامها: اصعد إلی الظراب، فإذا رأیت نصف عین الشمس قد تدلی للغروب فأعلمنی حتی أدعو. فلا تزال تدعو حتی تغرب الشمس، ثم تصلی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 86 ص 269 ح 8، عن معانی الأخبار.

2. معانی الأخبار: ص 399.

3. دلائل الإمامه: ص 5، بتفاوت یسیر.

4. المطالب العالیه: ج 1 ص 161 ح 583.

الأسانید

: 1. فی معانی الأخبار: عن أحمد بن الحسن، عن عبد الرحمن بن محمد بن حمّاد، عن یحیی بن حکیم، عن أبی قتیبه، عن الأصبغ بن زید، عن سعد بن رافع، عن زید بن علی، عن آبائه، عن فاطمه بنت النبی علیها السّلام.

2. فی دلائل الإمامه: عن محمد بن هارون بن موسی التلعکبری، عن الصدوق.

22
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: اشهدی ذبح ذبیحتک، فإن أول قطره منها یکفر اللّه بها کل ذنب علیک و کل خطیئه علیک. فسمعه بعض المسلمین فقال: یا رسول اللّه! هذا لأهل بیتک خاصه أم للمسلمین عامه؟ قال: إن اللّه وعدنی فی عترتی أن لا یطعم النار أحدا منهم، و هذا للناس عامه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 96 ص 288 ح 59، عن المحاسن.

2. المحاسن: ص 67.

3. بحار الأنوار، علی ما فی البحار.

4. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:119

5. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 30، بزیاده فیه.

6. لسان المیزان: ج 2 ص 421، بتفاوت فیه.

7. میزان الاعتدال: ج 2 ص 11 ح 2626، باختصار فیه.

8. مجمع الزوائد: ج 4 ص 17.

9. الدر المنثور للسیوطی: ج 3 ص 66.

10. کشف اللثام: ج 1 ص 369.

11. بدائع الصنائع: ج 5 ص 79.

12. مبسوط السرخی: ج 12 ص 18.

13. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 87.

14. دعائم الإسلام: ج 2 ص 181.

15. الأمالی الشهیره: ج 2 ص 73.

16. الکامل فی الضعفاء: ج 7 ص 26.

17. جامع المسانید: ص 333.

18. شعب الإیمان: ص 483.

19. جامع المسانید: ج 9 ص 447.

20. الجامع لأحکام القرآن: ج 7 ص 155.

21. نصب الرایه: ج 4 ص 219.

22. السنن الکبری: ج 5 ص 238.

23. السنن الکبری: ج 9 ص 283.

24. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 11 ص 365.

25. کنز العمال: ج 5 ص 101.

26. الأم: ج 2 ص 240.

27. مستدرک الوسائل: ج 1 ص 107.

28. مستدرک الوسائل: ج 10 ص 125.

29. جامع الأحادیث: ج 9 ص 201 ح 28024.

الأسانید

: فی المحاسن: أبی، عن القاسم بن إسحاق، عن عباد الدواجنی، عن جعفر بن سعید، عن بشیر بن زید، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:120

23
المتن

قال السید فی مصباحه فی باب زیاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، بعد زیارته:

... ثم صر إلی مقام جبرئیل- و هو تحت المیزاب الذی إذا خرجت من الباب الذی یقال له «باب فاطمه علیها السّلام» بحیال الباب و المیزاب فوقک و الباب من وراء ظهرک- فصلّ رکعتین مندوبا و قل: یا من خلق السماوات و ملأها جنودا ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 166، عن مصباح الزائر.

2. مصباح الزائر: ص 26.

24
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: سمعته یقول: عاشت فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه خمسه و سبعین یوما، لم تر کاشره و لا ضاحکه، تأتی قبور الشهداء فی کل جمعه مرتین؛ الإثنین و الخمیس فتقول: هاهنا کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هاهنا کان المشرکون.

و فی روایه أبان، عمن أخبره، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام: أنها علیها السّلام کانت تصلّی هناک و تدعو حتی ماتت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 216 ح 12، عن الکافی.

2. الکافی: ج 4 ص 561.

3. مجمع الفائده و البرهان: ج 2 ص 489.

4. وفاء الوفاء: ج 3 ص 932.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:121

الأسانید:

فی الکافی: العده، عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن النضر بن سوید، عن هشام بن سالم، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

25
المتن

عن عبد اللّه بن عباس فی قوله تعالی: «کانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ» «1»، قال:

نزلت فی علی بن أبی طالب و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام، و کان علی علیه السّلام یصلّی ثلثی اللیل الأخیر و ینام الثلث الأول. فإذا کان السحر، جلس فی الاستغفار و الدعاء، و کان ورده فی کل لیله تسعین رکعه، ختم فیها القرآن.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 14 ص 682. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 121 المصادر: ..... ص : 121

2. شواهد التنزیل: ج 2 ص 268 ح 901.

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: أبو بکر بن مؤمن، قال: حدثنا أبو بکر عبد الملک بن علی بکازرون، حدثنا عبد اللّه بن منیع، حدثنا علی بن الجعد، حدثنا سعید، عن قتاده، عن سعید بن جبیر، عن عبد اللّه بن عباس.

26
المتن

عن فاطمه الزهراء علیها السّلام، أنها قالت: دخل علیّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد افترشت فراشی للنوم، فقال: یا فاطمه، لا تنامی إلا و قد عملت أربعه: ختمت القرآن و جعلت الأنبیاء شفعاءک و أرضیت المؤمنین عن نفسک و حججت و اعتمرت. قال هذا و أخذ فی الصلاه.

______________________________

(1). سوره الذاریات: الآیه 17.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:122

فصبرت حتی أتمّ صلاته، قلت: یا رسول اللّه! أمرت بأربعه لا أقدر علیها فی هذا الحال. فتبسم صلّی اللّه علیه و آله و قال؟: إذا قرأت قل هو اللّه أحد ثلاث مرات فکأنک ختمت القرآن، و إذا صلّیت علیّ و علی الأنبیاء قبلی کنّا شفعاؤک یوم القیامه، و إذا استغفرت للمؤمنین رضوا کلهم عنک، و إذا قلت: سبحان اللّه و الحمد اللّه و لا إله إلا اللّه و اللّه أکبر فقد حججت و اعتمرت.

المصادر:

1. خلاصه الأذکار: ص 70.

2. اعلموا أنی فاطمه: ج 1 ص 735.

3. منتهی الآمال: ص 99.

4. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 223.

27
المتن

عن الصادق علیه السّلام، قال: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام کانت سبحتها من خیط صوف مفتّل معقود علیه عدد التکبیرات، و کانت علیها السّلام تدیرها بیدها تکبّر و تسبّح حتی قتل حمزه بن عبد المطلب. فاستعملت تربته و عملت التسابیح فاستعملها الناس. فلما قتل الحسین علیه السّلام، عدل بالأمر إلیه، فاستعملوا تربته لما فیه من الفضل و المزیّه.

المصادر:

1. المزار الکبیر: ص 119.

2. مکارم الأخلاق: ص 326.

3. بحار الأنوار: ج 82 ص 333 ح 16، عن مکارم الأخلاق.

4. بحار الأنوار: ج 98 ص 133 ح 64، عن المزار کبیر.

الأسانید

: فی المزار: من مسموعات السید أبی البرکات المشهدی، روی إبراهیم بن محمد الثقفی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:123

28
المتن

قال ابن عباس: سمعت النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول: لیله عرج بی إلی السماء ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

فنظرت من عرش ربی إلی الأرض، فرأیت سریر علی علیه السّلام و علی واقف یصلّی، و فاطمه علیها السّلام عن یمینه و الحسن و الحسین علیهما السّلام عن شماله یصلّون بصلاته و الملائکه تنزل علیهم أفواجا أفواجا، تقف فی نورهم و تسمع.

فرأیتهم، فنادانی ربی: یا أحمد، و عزتی و جلالی وجودی و مجدی و ارتفاعی فی علوّ مکانی، لقد اطلعت علی سرّک و ما استکن فی صدرک، فلم أجد أحدا أحبّ إلیک من علی علیه السّلام من سرّک. فخاطبتک بلسانه لتطمئنّ إلی الکلام و تهدؤ فی الخطاب، و لو خاطبتک بلسان الجبروت لما استطعت أن تسمع. و هؤلاء اشتققت أسماءهم من أسمائی؛ فهذا علی و أنا العالی، و هذه فاطمه و أنا الفاطر، و هذا الحسن و أنا المحسن، و هذا الحسین و أنا ذو الحسنی. فهؤلاء خیرتی من عبادی و صفوتی من أولیائی، لا یتوسّل أحد بهم خاصته إلا أوجبت وسیلته و أقلت عثرته و کشفت کربه، بعد أن یعرف فضلهم عندی و یبرؤ من أعدائهم. فأنا ولیهم فی الدنیا و الآخره، و أنا ولی من والاهم و عدو من عاداهم. من أحبّهم فعلیه صلواتی و رحمتی، و من أبغضهم فعلیه غضبی و لعنتی.

المصادر:

المحتضر: ص 81.

29
المتن

عن أسامه بن زید، قال: افتقد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم علیا علیه السّلام فقال: اطلبوا إلیّ أخی فی الدنیا و الآخره ...، إلی أن قال صلّی اللّه علیه و آله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:124

إن اللّه قد غفر لبعلها بسجدته سبعین مغفره، واحده منها لذنوبه ما تقدم منها و ما تأخر و تسعه و ستین مذخوره لمحبیه؛ یغفر اللّه بها ذنوبهم یوم القیامه. و إن اللّه تعالی رحم ضعف فاطمه علیها السّلام لطول قنوتها باللیل و مکابدتها للرحی و الخدمه فی النهار، فأمر اللّه تعالی ولید ین من الولدان المخلّدین أن یهبطا فی أسرع من الطرف، و أن أحدهما لیطحن و الآخر لیلهی رحاها ....

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 291 ح 249.

2. معالم الزلفی: ص 415، عن الثاقب.

30
المتن

قال الدیلمی فی إرشاده، فی الباب الثامن و العشرون: الخوف من اللّه تعالی ...،

و کانت فاطمه علیها السّلام تنهج فی صلاتها من خوف اللّه تعالی.

المصادر:

1. إرشاد القلوب: ج 1 ص 105.

2. عدّه الداعی: ص 139.

3. أعلام الدین: ص 247.

4. المحجه البیضاء: ج 1 ص 351.

5. مستدرک الوسائل: ج 4 ص 100.

31
المتن

عن الصادق جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام فی قوله تعالی: «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ» «1»، قال:

______________________________

(1). سوره الدهر: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:125

مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام و هما صبیّان صغیران ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام:

انطلق إلی ابنتی فاطمه علیها السّلام. فانطلقوا إلیها و هی فی محرابها، قد لصق بطنها بظهرها من شده الجوع و غارت عیناها ....

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 260 ح 11.

2. ینابیع الموده: ص 93.

3. إرشاد القلوب: ص 224.

4. نور الأبصار: ص 123.

5. کشف الیقین: ص 93.

6. اللوامع النورانیه: ص 484.

7. کشف الغمه: ج 1 ص 302.

8. الدمعه الساکبه: ج 3 ص 48.

9. زبده البیان: ج 2 ص 536.

10. تفسیر جلاء الأذهان: ج 1 ص 351.

32
المتن

قال الفیض نقلا عن الفقیه فی زیاره فاطمه علیها السّلام: ثم بعد الزیاره و الدعاء بعدها، صلّ ثمان رکعات فی المسجد الذی هناک، و تقرأ فیها ما أحببت و تسلّم فی کل رکعتین، و یقال: إنه مکان صلّت فیه فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. المحجه البیضاء: ج 2 ص 188، عن الفقیه.

2. من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 577.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:126

33
المتن

عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: کانت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تزور قبر حمزه بن عبد المطلب فی الأیام، کل جمعه و علّمته بصخره «1»، تصلّی و تبکی عنده.

المصادر:

1. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 257.

2. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 28.

3. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 409 ح 700.

4. الجامع لأحکام القرآن: ج 10 ص 381.

الأسانید:

1. فی المستدرک علی الصحیحین: محمد بن عبد اللّه الصفّار، حدثنا ابن أبی الدنیا، حدثنی علی بن شعیب، حدثنا ابن أبی فدیک، أخبرنی سلیمان بن داود، عن أبیه، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، أن أباه علی بن الحسین حدّثه، عن أبیه علیهم السّلام.

2. فی الجامع لأحکام القرآن: عن أبی بکر الأثرم، قال: حدثنا مسدّد، حدثنا نوح بن درّاج، عن أبان بن تغلب، عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال.

34
المتن

عن علی علیه السّلام:

إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان یطوی فراشه و یشدّ مئزره فی العشر الأواخر من شهر رمضان، و کان یوقظ أهله لیله ثلاث و عشرین، و کان یرشّ وجوه النیام بالماء فی تلک اللیله، و کانت فاطمه علیها السّلام لا تدع أحدا من أهلها ینام تلک اللیله و تداویهم بقلّه الطعام و تتأهّب لها من النهار و تقول: محروم من حرم خیرها.

______________________________

(1). أی جعلت صخره علی قبر حمزه لتکون علامه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:127

المصادر:

دعائم الإسلام للمغربی: ج 1 ص 282.

35
المتن

قال الشهید فی دروسه فی الأضحیه من کتاب الحج: ... و ضحّت فاطمه علیها السّلام بالمدینه بسبعه أکبش ....

المصادر:

الدروس الشرعیه: ج 1 ص 448.

36
المتن

قال العلامه فی بحث الطواف عن الغیر: ... یستحبّ الطواف عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عن الأئمه علیهم السّلام و عن فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

تذکره الفقهاء: ج 1 ص 403.

37
المتن

فی قدوم علی علیه السّلام من الیمین و مناسکه و أعمال الحج ...، إلی قوله:

فوجد فاطمه علیها السّلام ممّن حلّ و لبست ثیابا صبیغا و اکتحلت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:128

المصادر:

1. دلائل النبوه للبیهقی: ج 5 ص 432.

2. سنن النسائی: ج 5 ص 144.

3. سنن ابن ماجه: ج 2 ص 1044.

4. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 15 ص 389، بتفاوت.

38
المتن

قال الأردکانی: أنه منقول فی بعض الکتب: إن بنتا من أحفاد إمرئ القیس ...،- و هو أفصح أهل زمانه فی عشیرته- سمعت أن رجلا فی الحرمین- مکه و المدینه- ادعی النبوه- و هو الیوم ساکن فی المدینه- و یقرأ للناس کلاما یعجز البشر عن مثله.

فقامت و جاءت إلی المدینه و سألت: من أحبّ الناس للرجل الذی ادعی النبوه؟

فقالوا: ابنته المسمّی بفاطمه. فجاءت إلی بیت فاطمه علیها السّلام.

فلمّا وصلت إلی بیتها، وجدتها تصلّی. فجلست لتسمع ما تقرأ فی صلاتها، فسمعت تقرأ سوره: «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَه ا». «1» فلمّا فرغت من صلاتها، قالت لها: لم لا تقرأ أشعار جدی علی ما هو علیه؟ قالت فاطمه علیها السّلام: من جدک؟ قالت: امرؤ القیس، و له أبیات کثیره، منها:

إذا الساعه أقربت ما لهاو زلزلت الأرض زلزالها

تمرّ الجبال علی سرعته یسیر الجبال بأثقالها

و تنفطر الأرض من نفحههناک تحدّث أخبارها

و نفس بما قدّمت أحضرت و لو ذرّه کان مثقالها

یحاسبها ملک عادل فإما علیها و إما لها

______________________________

(1). سوره زلزلت: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:129

و قالت: لو قرأت أشعار جدی لا تنقص منهم و لا تغیّرهم. فقالت فاطمه علیها السّلام لها: ما أقرأ لیس بشعر بل هو کلام الجلیل، جاء به أمین وحیه جبرئیل لأبی. فقالت: اقرئی بعضها المشتمله علی البلاغه و الفصاحه. فقالت فاطمه علیها السّلام: إن کل القرآن فی غایه الفصاحه و البلاغه. فقالت: اقرئی أفصحها.

فقرأت: «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ». «1» فقالت: إن لجدی أیضا

أبیاتا فی باب القتل و القصاص، و لکن لن تبلغ هذه الفصاحه. اقرئی مره أخری من هذه الکلمات.

فقرأت فاطمه علیها السّلام: «وَ قِیلَ یا أَرْضُ ابْلَعِی ماءَکِ وَ یا سَماءُ أَقْلِعِی وَ غِیضَ الْماءُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِیِّ». «2» فقالت: أشهد أن لا إله إلا اللّه، و أشهد أن محمدا رسول اللّه، و أشهد أنه لیس بکلام البشر، و أسلمت.

المصادر:

أحوال المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): الدرجه الخامسه، المنزله الرابعه.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 179.

(2). سوره هود: الآیه 44.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:131

الفصل الخامس عشر عصمتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:132

فی هذا الفصل
اشاره

الاستدلال علی عصمه فاطمه علیها السّلام بوجوه کثیره: منها آیه التطهیر؛ و منها حدیث مسرّه النبی بمسرّتها، کما فی المناقب؛ و منها «نساءنا و نساءکم» فی آیه المباهله؛ و منها حدیث «إن اللّه یغضب لغضبها»، کما استدلّ به المجلسی؛ و منها حدیث «فاطمه بضعه منی»؛ و منها حدیث «لقد کانت فاطمه علیها السّلام مفروضه الطاعه علی جمیع من خلق اللّه»؛ و بالأخیر الإجماع، کما استدلّ به الکثیرون.

و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 31 حدیثا:

دعاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بطهارتهم یعنی أنّهم معصومین من کل ذنب.

إن مسرّه النبی صلّی اللّه علیه و آله بمسرّه فاطمه علیها السّلام دلیل علی عصمتها بدلائل مذکوره فی الحدیث.

کلمه ابن شهرآشوب فی مناقب فاطمه علیها السّلام ...، فی ذکر خصال من النساء؛ التوبه من حواء و الشوق من آسیه ...، إلی قوله: و العصمه من فاطمه علیها السّلام، «وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ» «1» ....

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:133

فی عدم جواز الشهاده علی أهل البیت علیهم السّلام لأنهم معصومون من کل سوء، مطهّرون من کل فاحشه ....

کلام السید فی زیاره فاطمه علیها السّلام: ... السلام علیک أیتها المعصومه المظلومه ....

کلام الطبرسی فی صفات الإمام ...، و عصمه فاطمه علیها السّلام ...، فهم الکواکب العلویه و الأنوار العلویه، المشرقه من شمس العصمه الفاطمیه ....

کلمه الشیخ الحر العاملی فی منظومته:

معصومه نأت عن الذنوب بریئه عن جمله العیوب کلام المجلسی فی عصمه فاطمه علیها السّلام: أما عندنا فللإجماع القطعی المتواتر و الأخبار المتواتره، و أما الحجه علی المخالفین فبایه التطهیر الداله علی عصمتها، و إثبات نزول الآیه

فی عصمتها مذکور فی محله.

کلام الطبرسی بأن أوکد الدلائل علی عصمتها آیه التطهیر، و اتفاق الأمه بأن المراد بأهل البیت علیهم السّلام فی الآیه هم أهل بیت رسول اللّه علیهم السّلام، و أنها مختصّه بعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلمه الکعبی بأن فاطمه علیها السّلام معصومه مع عدم الإمامه ....

حدیث قطع ید لصّ و ذکر فاطمه علیها السّلام و آیه: «لَئِنْ أَشْرَکْتَ ...». «1»

کلام الشیخ المفید بأن العصمه الامتناع بالاختیار عن فعل الذنوب و القبائح ....

کلام المامقانی: و من ضروریات مذهبنا أنها علیها السّلام معصومه و أن قولها حجه.

کلمه ابن شهرآشوب بأن فاطمه علیها السّلام معصومه و بنت معصوم و عائشه غیر معصومه و ابنه غیر معصوم، فمساواتها غیر صحیح کمساواه أبویهما ....

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 65.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:134

کلام السید الأمین بدلاله الأخبار الکثیره علی أن المراد بأهل البیت علی و فاطمه و الحسنان علیهم السّلام و دلاله الآیه الشریفه علی عصمتهم ....

دعاء داود بن خواجه نصیر الدین: ... اللهم صلّ و سلّم و زد و بارک علی النبی الأمّی ...، اللهم صلّ و سلّم و زد و بارک علی صاحب الدعوه النبویه و الصوله الحیدریه و العصمه الفاطمیه.

کلام السید الخوئی فی ذکر فاطمه علیها السّلام: ... هی معصومه بضروره مذهبنا ....

کلام صاحب الحدائق فی إثبات عصمه فاطمه علیها السّلام بالإجماع.

کلام العلامه الحلی فی إثبات عصمه الأئمه و فاطمه علیهم السّلام و کیفیه عصمتهم.

کلام السید المرتضی فی عصمه فاطمه علیها السّلام و ثبوت عصمتها بالإجماع.

نقل محمد مهران قول الشیعه و احتجاجهم بآیه التطهیر و البحث فیه.

قول زید بن علی علیه السّلام عن النبی صلّی اللّه علیه و آله:

منّا خمسه معصومون و هم أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلام النباطی فی شرائط الإمام و شمول العصمه لهم.

کلام أبی الصلاح الحلبی فی بطلان خلافه المتقدمین علی أمیر المؤمنین علیه السّلام، منها قیام الدلاله علی عصمتها ....

کلام النباطی البیاضی فی بحث «فاطمه علیها السّلام بضعه منی ...»: إن بعض المعصوم معصوم.

کلام الشهید فی الذکری: ... من المؤکدات و اللطائف أن ذهاب الرجس و وقوع التطهیر یستلزم عدم العصیان و المخالفه لأوامر اللّه و نواهیه، و موردهما فی النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:135

استدلال المجلسی فی المرآه بأن فاطمه علیها السّلام صدیقه شهیده، فهی صادقه فی جمیع أقوالها مصدّقه أقوالها بأفعالها و هی معنی العصمه ....

کلام أبی جعفر علیه السّلام أنها مفروضه الطاعه علی جمیع الخلق ...، هذه الولایه التکوینیه الکلیه الإلهیه بأعلی درجتها و هذه العصمه الکبری ....

کلمه الکرمانی فی أن المشکاه هی فاطمه علیها السّلام، و هی العصمه الکلیه و محل النبوه و الولایه.

کلام الشیخ المهاجر فی خطبتها و استدلاله ببعض مضامینها علی عصمه فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:136

1
المتن

عن ابن عباس، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم و عنده علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فقال: اللهم إنک تعلم أن هؤلاء أهل بیتی و أکرم الناس علیّ، فأحبب من أحبّهم، و أبغض من أبغضهم، و وال من والاهم، و عاد من عاداهم، و أعن من أعانهم، و اجعلهم مطهّرین من کل رجس، معصومین من کل ذنب و أیّدهم

بروح القدس منک ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 24 ح 20، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 574.

3. بحار الأنوار: ج 37 ص 84 ح 52، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

4. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 218.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الهمدانی، عن علی بن إبراهیم، عن جعفر بن سلمه، عن إبراهیم بن محمد الثقفی، عن إبراهیم بن موسی، عن أبی قتاده، عن عبد الرحمن بن علاء، عن سعید بن المسیّب، عن ابن عباس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:137

2
المتن

فی المناقب: جاء سهل بن عبد اللّه إلی عمر بن عبد العزیز فقال: إن قومک یقولون:

إنک تؤثر علیهم؛ ولد فاطمه!؟ فقال عمر: سمعت الثقه من الصحابه: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال:

فاطمه علیها السّلام بضعه منّی، یرضینی ما أرضاها و یسخطنی ما أسخطها. فو اللّه إنی لحقیق أن أطلب رضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و رضاه و رضاها علیها السّلام فی رضی ولدها.

و قد علموا أن النبی یسرّه مسرّتها جدّا و یشنی اغتمامها قوله صلّی اللّه علیه و آله هذا یدلّ علی عصمتها، لأنها لو کانت ممّن تقارف الذنوب لم یکن مؤذیها علیها السّلام مؤذیا له صلّی اللّه علیه و آله علی کل حال، بل کان من فعل المستحق من ذمّها و إقامه الحدّ إن کان الفعل یقتضیه سارا له صلّی اللّه علیه و آله و مطیعا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 39 ح 41، عن مناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 332.

3. ینابیع الموده: ج 2 ص 57.

3
المتن

قال ابن شهرآشوب فی مناقب فاطمه علیها السّلام: ثم ذکرهنّ بخصال: التوبه من حوا: «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا» «1»، و الشوق من آسیه: «رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً» «2»، و الضیافه من ساره: «وَ امْرَأَتُهُ قائِمَهٌ» «3»، و العقل من بلقیس: «إن الملوک إذا دخلوا قریه» «4»، و الحیاء من امرأه موسی:

______________________________

(1). سوره الأعراف: الآیه 23.

(2). سوره التحریم: الآیه 110.

(3). سوره هود: الآیه 71.

(4). سوره النمل: الآیه 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:138

«فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِی» «1»، و الإحسان من خدیجه: «وَ وَجَدَکَ عائِلًا» «2»، و النصیحه لعائشه و حفصه: «یا نساء النبی لستنّ کأحد»، إلی قوله: «وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» «3»، و العصمه من فاطمه علیها السّلام: «وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ». «4»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 34، عن المناقب.

2. المناقب: ج 3 ص 103.

4
المتن

عن أبان، عن سلیم، قال: انتهیت إلی حلقه فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ...، إلی أن قالت فاطمه علیها السّلام:

... أ فسیده نساء أهل الجنه تدّعی الباطل؟ ...، إلی قولها: إن من أذهب اللّه عنهم الرجس أهل البیت و طهّرهم تطهیرا لا یجوز علیهم شهاده، لأنهم معصومون من کل سوء، مطهّرون من کل فاحشه.

حدّثنی عن أهل هذه الآیه، لو أن قوما شهدوا علیهم أو علی أحد منهم بشرک أو کفر أو فاحشه کان المسلمون یتبرّؤون منهم و یحدّونهم؟ قال: نعم، و ما هم و سائر الناس فی ذلک إلا سواء. قالت: کذبت و کفرت، لأن اللّه عصمهم و أنزل عصمتهم و تطهیرهم و أذهب عنهم الرجس، فمن صدّق علیهم یکذّب اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 306.

2. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 675 ح 16.

______________________________

(1). سوره القصص: الآیه 25.

(2). سوره الضحی: الآیه 8.

(3). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(4). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:139

5
المتن

قال السید: تقول فی زیاره فاطمه الزهراء علیها السّلام: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...، إلی أن تقول:

السلام علیک أیتها المعصومه المظلومه، السلام علیک أیتها الطاهره المطهّره ....

المصادر:

الإقبال: ص 624.

6
المتن

روی الطبرسی فی المشارق فی صفات الإمام، عن طارق بن شهاب، عن أمیر المؤمنین علیه السّلام، أنه قال:

یا طارق، الإمام کلمه اللّه و حجه اللّه و وجه اللّه و نور اللّه و حجاب اللّه و آیه اللّه ...، إلی قوله علیه السّلام:

فهم الکواکب العلویه، و الأنوار العلویه المشرقه من شمس العصمه الفاطمیه فی سماء العظمه المحمدیه، و الأعضان النبویه النابته فی الدوحه الأحمدیه، و الأسرار الإلهیه المودعه فی الهیاکل البشریه، و الذریه الزکیه، و العتره الهاشمیه المهدیه، أولئک هم خیر البریه. فهم الأئمه الطاهرون و العتره المعصومون ....

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 3 ص 368، ملحقات البرهان. «1»

2. مشارق الأنوار للبرسی، علی ما فی البحار.

3. بحار الأنوار: ج 25 ص 174.

______________________________

(1). فی ملحقات البرهان: عن مشارق الأنوار للطبرسی، و الصحیح هو البرسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:140

7
المتن

قال شیخنا الحر العاملی فی منظومته فی باب الزهراء علیها السّلام:

معصومه نأت عن الذنوب بریئه عن جمله العیوب

و شارکت یوم الکساء و العبافی المجد بعلا و تبین و ربا

المصادر:

منظومه فی أحوال المعصومین علیهم السلام للحر العاملی.

8
المتن

قال المجلسی فی ذکر عصمه فاطمه علیها السّلام: لا شک فی عصمه فاطمه علیها السّلام؛ أما عندنا فللإجماع القطعی المتواتر، و الأخبار المتواتره الآتیه فی أبواب مناقبها علیها السّلام. «1»

و أما الحجه علی المخالفین فبایه التطهیر الداله علی عصمتها، و سیأتی إثبات نزول الآیه فی جماعه کانت داخله فیهم، و دلاله الآیه علی العصمه فی المجلد التاسع «2»، و بالأخبار المتواتره الداله علی أن إیذاءها علیها السّلام إیذاء الرسول صلّی اللّه علیه و آله، و أن اللّه تعالی یغضب لغضبها و یرضی لرضاها ...، إلی أن قال:

و وجه الاستدلال بها علی عصمتها علیها السّلام أنه إذا کانت فاطمه علیها السّلام ممن تقارف الذنوب و ترتکبها لجاز إیذاؤها، بل إقامه الحدّ علیها لو فعلت معصیه أو ارتکبت ما یوجب حدّا، و لم یکن رضاها رضی للّه سبحانه إذا رضیت بالمعصیه، و لا من سرّها فی معصیه سارّا للّه سبحانه و من أغضبها بمنعها عن ارتکابها مغضبا له جلّ شأنه.

______________________________

(1). بحار الأنوار: ج 43 ص 19.

(2). بحار الأنوار: ج 35 ص 206.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:141

فإن قیل: لعل المراد من آذاها ظلما فقد آذانی و من سرّها فی طاعه اللّه فقد سرّنی ...

و أمثال ذلک، لشیوع التخصیص فی العمومات.

قلنا: أولا: التخصیص خلاف الأصل، و لا یصار إلیه إلا بدلیل، فمن أراد التخصیص فعلیه إقامه الدلیل.

و ثانیا: إن فاطمه علیها السّلام تکون حینئذ کسائر المسلمین، لم تثبت لها خصوصیه و مزیّه فی تلک الأخبار، و لا کان فیها لها تشریف و مدحه، و ذلک باطل بوجوه:

الأول: أنه لا معنی حینئذ لتفریع کون إیذائها إیذاء الرسول صلّی اللّه علیه

و آله علی کونها بضعه منه، کما مرّ فیما صحّحه البخاری و مسلم من الروایات و غیرها.

الثانی: إن کثیرا من الأخبار السالفه المتضمّنه لإنکاره صلّی اللّه علیه و آله علی بنی هاشم فی أن ینکحوا ابنتهم علی بن أبی طالب علیه السّلام أو إنکاح بنت أبی جهل، لیس من المشترکات بین المسلمین؛ فإن ذلک النکاح کان مما أباحه اللّه سبحانه، بل ممّا رغّب فیه و حثّ علیه لو لا کونه إیذاء لسیده النساء علیها السّلام، و قد علّل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عدم الإذن کونها بضعه منه، یؤذیه ما آذاها و یریبه ما یریبها. فظهر بطلان القول بعموم الحکم لکافه المسلمین.

الثالث: إن القول بذلک یوجب إلقاء کلامه صلّی اللّه علیه و آله و خلوّه عن الفائده، إذ مدلوله حینئذ أن بضعته کسائر المسلمین، و لا یقول ذلک من أوتی حظّا من الفهم و الفطانه أو اتّصف بشی ء من الإنصاف و الأمانه، و قد أطبق محدّثوهم علی إیراد تلک الروایات فی باب مناقبها علیها السّلام.

فإن قیل: أقصی ما یدلّ علیه الأخبار هو أن إیذاءها إیذاء للرسول صلّی اللّه علیه و آله، و من جوّز صدور الذنب عنه صلّی اللّه علیه و آله یأبی عن إیذائه إذا فعل ما یستحقّ به الإیذاء.

قلنا: بعد ما مرّ من الدلائل علی عصمه الأنبیاء، قال اللّه تعالی: «وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» «1»، و قال سبحانه: «وَ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ» «2»، و قال

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 61.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:142

تعالی: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أَعَدَّ

لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً». «1»

فالقول بجواز إیذائه صلّی اللّه علیه و آله ردّ لصریح القرآن، و لا یرضی به أحد من أهل الإیمان.

فإن قیل: إنما دلّت الأخبار علی عدم جواز إیذائها، و هو إنما ینافی صدور ذنب عنها یمکن للناس الاطلاع علیه حتی یؤذیها نهیا عن المنکر، و لا ینافی صدور معصیه عنها خفیه فلا یدلّ علی عصمتها مطلقا.

قلنا: نتمسّک فی دفع هذا الاحتمال بالإجماع المرکّب علی أن ما جری فی قصه فدک و صدر عنها من الإنکار علی أبی بکر و مجاهرتها بالحکم بکفره و کفر طائفه من الصحابه و فسقهم تصریحا و تلویحا، و تظلّمها و غضبها علی أبی بکر و هجرتها و ترک کلامها حتی ماتت، لو کانت معصیه لکانت من المعاصی الظاهره التی قد أعلنت بها علی رءوس الأشهاد، و أیّ ذنب أظهر و أفحش من مثل هذا الردّ و الإنکار علی الخلیفه المفترض الطاعه علی العالمین بزعمهم؟ فلا محیص لهم عن القول ببطلان خلافه خلیفتهم العظمی تحرّزا عن إسناد هذه المعصیه الکبری الی سیده النساء علیها السّلام.

و نحتجّ أیضا فی عصمتها علیها السّلام بالأخبار الداله علی وجوب التمسک بأهل البیت علیهم السّلام و عدم جواز التخلّف عنهم، و ما یقرب من هذا المعنی، و لا ریب فی أن ذلک لا یکون ثابتا لأحد إلا إذا کان معصوما؛ إذ لو کان ممّن یصدر عنه الذنوب لما جاز اتباعه عند ارتکابها، بل یجب ردعه و منعه و إیذاؤه و إقامه الحدّ علیه و إنکاره بالقلب و اللسان، و کل ذلک ینافی ما حثّ علیه الرسول صلّی اللّه علیه و آله و أوصی به الأمه فی شأنهم. و سیأتی من الأخبار فی ذلک ما

یتجاوز حدّ التواتر، و لنذکر فیها قلیلا ممّا أورده المخالفون فی صحاحهم:

روی فی جامع الأصول عن الترمذی ممّا رواه فی صحیحه، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: رأیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی حجّه الوداع یوم عرفه- و هو علی ناقته القصوا- یخطب، فسمعته یقول: إنی ترکت فیکم ما إن أخذتم به لن تضلّوا؛ کتاب اللّه و عترتی أهل بیتی.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:143

و روی عن الترمذی، عن زید بن أرقم، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنی تارک فیکم ما إن تمسّکتم به لن تضلّوا؛ أحدهما أعظم من الآخر، و هو کتاب اللّه، حبل ممدود من السماء إلی الأرض، و عترتی أهل بیتی. لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض. فانظروا کیف تخلّفونی فیهما.

و روی فی المشکاه عن أبی ذر، أنه قال- و هو آخذ بباب الکعبه-: سمعت النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول: ألا إن مثل أهل بیتی کمثل سفینه نوح؛ من رکبها نجا و من تخلّف عنها هلک.

و روی فی جامع الأصول و المشکاه من صحیح الترمذی، عن زید بن أقم: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لعلی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام: أنا حرب لمن حاربتم و سلم لمن سالمتم.

و روی البخاری و مسلم فی صحیحهما و أحمد فی مسنده، عن ابن عباس، قال: لما نزل: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی» «1»، قالوا: یا رسول اللّه! من قرابتک الذین وجب علینا مودّتهم؟ قال: علی و فاطمه و ابناهما علیهم السّلام ....

المصادر:

بحار الأنوار: ج 29 ص 335.

9
المتن

قال الطبرسی فی ذکر ما یوجب الدلاله علی عصمتها: ... من أوکد الدلائل علی عصمتها قوله سبحانه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «2»، و وجه الدلاله أن الأمه اتفقت أن المراد بأهل البیت فی الآیه هم أهل بیت رسول اللّه علیهم السّلام، و وردت الروایه من طریق الخاص و العام أنها مختصّه بعلی و فاطمه و الحسن

______________________________

(1). سوره الشوری: الآیه 23.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:144

و الحسین علیهم السّلام، و أن النبی صلّی اللّه علیه و آله جلّلهم بعباء خیبریه ثم قال: اللهم إن هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فقالت أم سلمه: و أنا یا رسول اللّه من أهل بیتک؟ فقال لها: إنک علی خیر.

و لا تخلو الإراده فی الآیه إما أن تکون إراده محضه لم یتبعها الفعل، أو إراده وقع الفعل عندها. و الأول باطل لأن ذلک لا تخصیص فیه لأهل البیت بل هو عام بجمیع المکلفین، و لا مدح فی الإراده بمجردها، و اجتمعت الأمه علی أن الآیه فیها تفضیل لأهل البیت علیهم السّلام و آیه لهم عمن سواهم.

فثبت الوجه الثانی، و فی ثبوته ما یقتضی عصمه من عنی بالآیه، و أن شیئا من القبائح لا یجوز أن یقع منهم، علی أن غیر من سمّیناه لا شک أنه غیر مقطوع علی عصمته و الآیه موجبه للعصمه. فثبت أنها فیمن ذکرناهم لبطلان تعلّقها بغیرهم.

المصادر:

إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 148.

10
المتن

قال الملا داود الکعبی فی ذکر فاطمه علیها السّلام: ... و کانت علیها السّلام معصومه مع عدم الإمامه، ذات معجزات و کرامات مع عدم النبوه و الإمامه ....

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 32.

11
المتن

عن صحیح الدار قطنی: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أمر بقطع ید لصّ، فقال اللصّ: یا رسول اللّه!

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:145

قدّمته فی الإسلام و تأمر بالقطع؟ فقال: و لو کانت ابنتی فاطمه. فسمعت فاطمه علیها السّلام فحزنت، فنزل جبرئیل بقوله: «لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ». «1» فحزن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فنزل: «لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا». «2»

فتعجب النبی صلّی اللّه علیه و آله من ذلک، فنزل جبرئیل و قال: کانت فاطمه علیها السّلام حزینه من قولک، فهذه الآیات لموافقتها لترضی.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 324، عن صحیح الدارقطنی.

2. صحیح الدارقطنی، علی ما فی المناقب.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 43 ح 43، عن المناقب.

4. نور الثقلین: ج 4 ص 497 ح 102.

5. مدینه البلاغه: ج 2 ص 135 ح 100، بتفاوت فیه، عن البخاری.

6. صحیح البخاری، علی ما فی المدینه.

7. مسند إسحاق بن راهواه: ج 3 ص 999 ح 1729، بتفاوت فیه.

8. زاد المسلم: ج 4 ص 67 ح 914.

9. ریاض الصالحین: ص 214 ح 6573.

10. الطبقات الکبری: ج 4 ص 69.

11. مصابیح السنه: ج 2 ص 551 ح 2719.

12. السنن الکبری: ج 8 ص 280.

13. المصنف: ج 10 ص 202 ح 18831.

14. جامع المسانید: ج 25 ص 184.

15. إیثار الإنصاف: ص 213.

16. مشکل الآثار: ج 3 ص 97.

17. کتاب الکبائر: ص 89.

18. جامع الأحادیث: ج 10 ص 188 ح 155.

19. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 10 ص 188 ح 156.

20. الجمع بین الصحیحین: ج 505.

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 65.

(2). سوره الأنبیاء: الآیه 22.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:146

21. المعیار المعرب:

ج 3 ص 73.

22. شجره المعارف: ص 162 ح 262.

23. جامع المسانید و السنن: ج 35 ص 102.

24. جامع الأحادیث: ج 18 ص 216.

25. طرح التثریب: فی الحدود.

26. مسند أحمد: ج 6 ص 162.

27. تنزیه الأنبیاء: ص 31.

28. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 216.

29. المحاسن و المساوی: ص 367.

30. الخرائج: ص 153.

31. شرح معانی الآثار: ج 3 ص 170.

32. مسند إسحاق: ج 2 ص 334.

33. جواهر البحار: ص 265.

34. الکتاب المصنف: ج 5 ص 474.

35. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 27.

36. شرح الأخبار: ج 3 ص 59.

37. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 346.

12
المتن

عرّف المتکلمون من الشیعه العصمه بتعاریف متعدده، و کان من بینها تعریف الشیخ المفید، فقد عرّفها بأنها الامتناع باختیار عن فعل الذنوب و القبائح عند اللطف الذی یحصل من اللّه تعالی فی حقه، و هو لطف یمتنع من یختصّ به من فعل المعصیه و ترک الطاعه مع القدره علیهما.

و یقول العلامه الحلی فی تعریفها بأنها لطف.

المصادر:

حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 31.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:147

13
المتن

قال المامقانی فی ذکر فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام: و أمها خدیجه، و من ضروریات مذهبنا کونها معصومه، و کون قولها حجه، و هی سیده نساء العالمین باتفاق الفریقین و أخبارهم فی ذلک متواتره ....

المصادر:

تنقیح المقال: ج 3 ص 81 فصل النساء.

14
المتن

قال ابن شهرآشوب فی مثالبه: فی ذکر فاطمه علیها السّلام و عائشه ...، إلی أن قال:

وا عجباه! إنهم یساوون فاطمه الزهراء علیها السّلام المعصومه بنت المعصوم معها و هی غیر معصومه و ابنه غیر معصوم .... فإن صحّ مساواتهما صحّ مساواه أبویهما، و فاطمه علیها السّلام بنت النبی صلّی اللّه علیه و آله و هی بنت أبی بکر، و لذلک قالت فاطمه علیها السّلام: لو طلّقک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لخرجت إلی أبی بکر و لو طلّقنی علی علیه السّلام خرجت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: علی علیه السّلام منی و أنا منه، و قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی. فعائشه تکون بضعه من أبی بکر ....

المصادر:

مثالب النواصب لابن شهرآشوب: ص 250.

15
المتن

قال السید الأمین فی أدله الإمامه: الدلیل السادس: آیه التطهیر: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:148

عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1» دلّت الأخبار الکثیره علی أن المراد بأهل البیت علی و فاطمه و الحسنان علیهم السّلام، فتدلّ الآیه الشریفه علی عصمتهم، لأن الذنب رجس و قد أذهب اللّه عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا من کل رجس و ذنب ....

المصادر:

أعیان الشیعه: ج 3 ص 135.

16
المتن

فی دعاء داود بن إمام خواجه نصیر الدین: بسم اللّه الرحمن الرحیم، اللهم صلّ و سلّم و زد و بارک علی النبی الأمی العربی الهاشمی القرشی المکی المدنی الأبطحی التهامی ...، إلی قوله:

اللهم صلّ و سلّم و زد و بارک علی صاحب الدعوه النبویه، و الصوله الحیدریه، و العصمه الفاطمیه ....

المصادر:

المجتنی المطبوع فی آخر مهج الدعوات: ص 560.

17
المتن

قال السید الخوئی فی معجمه فی ترجمه فاطمه علیها السّلام:

فاطمه بنت محمد علیها السّلام من أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ رجال الشیخ، و عدّ البرقی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ممن روی عنه صلّی اللّه علیه و آله. أقول: هی معصومه بضروره مذهبنا، و لو لا علی علیه السّلام لما وجد لها کفو، لأنها سیده نساء العالمین علی ما نطقت به الروایات من الفریقین.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:149

المصادر:

معجم رجال الحدیث: ج 23 ص 197 ح 15661.

18
المتن

قال السید الیزدی فی العروه فی إثبات العصمه: الأقوی إلحاق باقی الأنبیاء و الأوصیاء بنبیّنا صلّی اللّه علیه و آله، فیکون الکذب علیهم أیضا موجبا للبطلان، بل الأحوط إلحاق فاطمه الزهراء علیها السّلام بهم أیضا.

المصادر:

1. العروه الوثقی: ج 2 ص 181.

2. فقه السید الخوئی: ج 21 ص 136.

19
المتن

قال فی الحدائق فی إثبات عصمه فاطمه علیها السّلام من الإجماع: فنقول: لا شبهه فی إطباق علمائنا الإمامیه علی عصمتها، بل هی من أوضح ضروریات مذهبنا، بل وافقنا علیها المخالفون من حیث لا یشعرون.

المصادر:

حدائق الإشارات فی أحوال بضعه فخر الکائنات علیها السّلام للنمازی الخوئی (مخطوط): فی مقدمه الکتاب.

20
المتن

قال العلامه الحلی فی إثبات عصمه الأئمه و فاطمه علیهم السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:150

قوله تعالی: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ» «1»، و إنما یحسن ذلک من الحکیم مع عصمتهم من أول العمر إلی آخره، فإما أن یکون متناولا للأنبیاء لا غیر، أو لهم و للأئمه علیهم السّلام. و علی کلا التقدیرین فمطلوبنا حاصل؛ إما علی الأول فلأن کل من قال بذلک قال بعصمه الأئمه علیهم السّلام، و من منع من عصمه الأئمه علیهم السّلام لم یقل بعصمه الأنبیاء من أول العمر إلی آخره. فالفرق إحداث قول ثالث و هو باطل.

و أما علی الثانی فظاهر، و لأن الجمع أضیف و الجمع المضاف للعموم، فیدخل فیه علی و فاطمه و الحسن و الحسین و باقی الأئمه الاثنی عشر، صلوات اللّه علیهم أجمعین.

فدلّ علی عصمتهم و غیر الأنبیاء من آل إبراهیم خارج عن ذلک، إذ لیس بمعصوم اتفاقا، فلا یصحّ اصطفاؤه علی العالمین.

لا یقال: الجمع المخصوص- و خصوصا بالمنفصل- لیس حجه و الباقی لما بیّن فی الأصول، لأنا نقول: بل العام المخصوص حجه فی الباقی لما بیّن فی الأصول.

المصادر:

الألفین: ص 100 ح 98.

21
المتن

قال السید المرتضی فی عصمه فاطمه علیها السّلام: قال الشیخ أیّده اللّه:

قد ثبت عصمه فاطمه علیها السّلام بإجماع الأمه علی ذلک فتیا مطلقه و إجماعهم علی أنه لو شهد علیها شهود بما یوجب إقامه الحدّ من الفعل المنافی للعصمه لکان الشهود مبطلین فی شهادتهم و وجب علی الأمه تکذیبهم و علی السلطان عقوبتهم، فإن اللّه تعالی قد دلّ علی ذلک بقوله: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:151

تَطْهِیراً» «1»، و لا خلاف بین نقله الآثار أن فاطمه علیها السّلام کانت من أهل هذه الآیه، و قد بیّنا فیما سلف أن ذهاب الرجس عن أهل البیت علیهم السّلام الذین عنوا بالخطاب یوجب عصمتهم.

و لإجماع الأمه أیضا علی قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: «من آذی فاطمه علیها السّلام فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه عز و جل».

فلو لا أن فاطمه علیها السّلام کانت معصومه من الخطاء، مبرّاه من الزلل لجاز منها وقوع ما یجب أذاها به بالأدب و العقوبه، و لو وجب ذلک لوجب أذاها، و لو جاز وجوب أذاها لجاز أذی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الأذی للّه عز و جل. فلما بطل ذلک، دلّ علی أنها علیها السّلام کانت معصومه حسبما ذکرناه.

و إذا ثبت عصمه فاطمه علیها السّلام، وجب القطع بقولها و استغنت عن الشهود فی دعواها، لأن المدعی إنما افتقر للشهود له لارتفاع العصمه عنه و جواز ادعائه الباطل. فیستظهر بالشهود علی قوله لئلا یطمع کثیر من الناس فی أموال غیرهم و جحد الحقوق الواجبه علیهم. و إذا

کانت العصمه مغنیه عن الشهاده، وجب القطع علی قول فاطمه علیها السّلام و علی ظلم مانعها فدکا و مطالبها بالبینه علیها.

المصادر:

الفصول المختاره: ص 88.

22
المتن

قال محمد مهران فی ذکر عصمه أهل البیت علیهم السّلام نقلا عن المقریزی، نقلا عن العلامه نجم الدین سلیمان بن عبد القوی المعروف بابن عباس الطوفی فی الإرشادات الإلهیه فی المباحث الأصولیه:

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:152

إن الشیعه قد احتجّت بقول اللّه تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، علی أن أهل البیت علیهم السّلام معصومون، ثم علی أن إجماعهم حجه. و أما أنهم معصومون فلأنهم طهّروا و أذهب اللّه عنهم الرجس، و الرجس اسم جامع لکل شر و نقص و الخطأ، و عدم العصمه بالجمله شر و نقص. فیکون ذلک مندرجا تحت عموم الرجس الذاهب عنهم، فتکون الإصابه فی القول و الفعل و الاعتقاد، و العصمه بالجمله ثابته لهم.

هذا، فضلا عن أن اللّه طهّرهم و أکّد تطهیرهم بالمصدر، حیث قال: «وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»، أی و یطهّرکم من الرجس و غیره تطهیرا، إذ هی تقتضی عموم تطهیرهم من کل ما ینبغی التطهیر منه عرفا أو عقلا أو شرعا و الخطأ و عدم العصمه داخل تحت ذلک.

فیکونون مطهّرین منه، و یلزم من ذلک عموم إصابتهم و عصمتهم.

ثم أکّد دلیل عصمتهم من الکتاب و السنه فی الإمام علی علیه السّلام و حده و فی فاطمه علیها السّلام و حدها و فی جمیعهم.

أما دلیل العصمه فی الإمام علی بن أبی طالب- رضی اللّه عنه و کرّم اللّه وجهه فی الجنه- فقد ثبت أن النبی صلّی اللّه علیه و آله لما أرسله إلی الیمن قاضیا، ثم قال: یا رسول اللّه! کیف تبعثنی قاضیا و لا علم لی بالقضاء؟ قال: اذهب فإن اللّه سیهدی قلبک

و یسدّد لسانک، ثم ضرب صدره و قال: اللهم اهد قلبه و سدّد لسانه.

المصادر:

1. الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام: ج 1 ص 191.

2. الإشارات الإلهیه فی المباحث الأصولیه، علی ما فی الإمامه.

23
المتن

عن زید بن علی، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: منا خمسه معصومون. قیل: یا رسول اللّه! من هم؟ قال: أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:153

المصادر:

1. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 153 ح 628.

2. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 163 ح 639، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

1. فی مناقب الإمام علیه السّلام: حدثنا عثمان، قال: حدثنا محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا عبد الرحمن، قال: حدثنا علی بن هاشم، عن أبیه، عن زید بن علی علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی مناقب الإمام علیه السّلام: حدثنا عثمان بن محمد، قال: حدثنا جعفر، قال: حدثنا یحیی، قال: حدثنا حمّاد، عن أبی الجارود.

24
المتن

قال النباطی البیاضی فی شرائط الإمام شمول العصمه لهم: ... و منه نصّ اللّه فی کتابه المبین علی اصطفاء قوم معیّنین فی قوله: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ» «1»، و إنما یحسن ذلک من الحکیم مع عصمتهم من أول خلقهم إلی آخر عمرهم، فإن کان المراد الأنبیاء و الأئمه علیهم السّلام فالمطلوب؛ فیدخل فیه علی و فاطمه و باقی الأئمه علیهم السّلام، لأن الجمع المضاف للعموم. و إن أرید الأنبیاء حصل المطلوب أیضا، لأن کل من قال بعصمتهم قال بعصمه الأئمه علیهم السّلام، و من منع عصمه الأئمه علیهم السّلام لم یقل بعصمتهم، فالفرق إحداث قول ثالث.

المصادر:

الصراط المستقیم: ج 1 ص 137.

25
المتن

قال أبی الصلاح الحلبی فی بطلان خلافه المتقدمین علی أمیر المؤمنین علیه السّلام: منها

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:154

قیام الدلاله علی عصمتها من وجوه: منها: قوله تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، و فاطمه علیها السّلام من جمله المذکورین بإجماع، و لا وجه للإراده هاهنا إلا الإخبار عن ذهاب الرجس عن المذکورین و ثبوت التطهیر، لأن الإراده المتعلقه بطاعات العباد لا تخصّ مکلفا من مکلف و الإراده فی الآیه خرجت مخرج التخصیص للمذکور فیها و الإبانه له من غیره، و لأن حرف «إنما» یثبت الحکم لما اتصل به و ینفیه عما انفصل عنه، و ذلک یمنع من حمل إراده الآیه علی العموم.

و قوله صلّی اللّه علیه و آله: «فاطمه علیها السّلام بضعه منی یؤلمنی ما یؤلمها و یؤذینی ما یؤذیها»، و ذلک لا یمکن إلا مع کونها معصومه، لأن تجویز القبح علیها یصحّ وقوعه و وقوعه موجب لأذاها باللعن و الذمّ و الحدّ و التعزیر و ذلک مناف للخبر، و لأنه لو شهد علیها شهود بما یوجب الحدّ لوجب جلدهم حدّ المفتری دونها بإجماع. و ذلک لا یصحّ إلا مع القول بعصمتها، و إذا ثبت عصمتها اقتضی ذلک قبول قولها، لاقتضائه العلم بصحته و أغنی عن البینه التی لا توجب علما.

المصادر:

تقریب المعارف: ص 336.

26
المتن

قال النباطی البیاضی فی بحث المعصوم: قد روی مسلم فی الجزء الرابع من صحیحه بعده طرق: «فاطمه علیها السّلام بضعه منّی، یریبنی ما رابها و یؤذینی ما آذاها»، و بعض المعصوم معصوم.

المصادر:

الصراط المستقیم: ج 1 ص 170.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:155

27
المتن

قال الشهید فی الذکری فی قوله تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»: و فیه من المؤکّدات و اللطائف ما یعلم من علمی المعانی و البیان، و ذهاب الرجس و وقوع التطهیر یستلزم عدم العصیان و المخالفه لأوامر اللّه و نواهیه و موردها فی النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

الذکری: ص 4.

28
المتن

قال المجلسی فی المرآه فی شرح حدیث: «إن فاطمه علیها السّلام صدیقه شهیده»: و الصدیقه فعیله للمبالغه فی الصدق و التصدیق، أی کانت کثیره التصدیق لما جاء به أبوها صلّی اللّه علیه و آله، و کانت صادقه فی جمیع أقوالها، مصدّقه أقوالها بأفعالها، و هی معنی العصمه.

و لا ریب فی عصمتها علیها السّلام لدخولها فی الذین نزلت فیهم آیه التطهیر بإجماع الخاصه و العامه و الروایات المتواتره من الجانبین.

و أما دلاله الآیه علی العصمه، فلأن المراد بالإراده فی الآیه إما الإراده المستتبعه للفعل أعنی إذهاب الرجس حتی یکون الکلام فی قوه أن یقال: إنما أذهب اللّه عنکم الرجس، أو الإراده المحضه حتی یکون المراد أمرکم اللّه یا أهل البیت باجتناب المعاصی. فعلی الأول ثبت المدّعی، و أما الثانی فباطل من وجوه:

الأول: إن کلمه «إنما» تدلّ علی التخصیص، و الإراده المذکوره تعمّ سائر المکلّفین حتی الکفار لاشتراک الجمیع فی التکلیف، و قد قال سبحانه: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:156

إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» «1»، فلا وجه للتخصیص به.

الثانی: إن المقام یقتضی المدح و التشریف لمن نزلت الآیه فیه، حیث جلّلهم بالکساء و لم یدخل فیه غیرهم، و خصّصهم بدعائه فقال: اللهم هؤلاء أهل بیتی و حامّتی، و کذا التأکید فی الآیه حیث أعاد التطهیر بعد ذکر إذهاب الرجس، و المصدر بعد الفعل منوّنا بتنوین التعظیم.

و قد أنصف الفخر الرازی فی تفسیره حیث قال فی قوله تعالی: «لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ»، «وَ یُطَهِّرَکُمْ» لطیفه هی أن الرجس قد یزول عینا و لا یطهر المحلّ. فقوله:

«لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ» أی یزیل عنکم الذنوب، «وَ یُطَهِّرَکُمْ» «2» أی یلبسکم خلع

الکرامه، انتهی.

و ممّا یدلّ علی عصمتها علیها السّلام الأخبار الداله علی أن إیذاءها إیذاء الرسول صلّی اللّه علیه و آله و أن اللّه تعالی یغضب لغضبها و یرضی لرضاها، کما روی البخاری و مسلم و غیرهما عن المسور بن مخرمه، قال:

سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول و هو علی المنبر أنه قال فی سیاق حدیث فاطمه علیها السّلام: فإنما هی بضعه منّی، یربینی ما رابها و یؤذینی من آذاها.

و قد روی البخاری و مسلم و غیرهما أنه صلّی اللّه علیه و آله قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی یؤذینی ما آذاها.

المصادر:

مرآت العقول: ج 5 ص 315.

29
المتن

قال أبو جعفر علیه السّلام: و لقد کانت علیها السّلام مفروضه الطاعه علی جمیع من خلق اللّه من الجنّ و الإنس و الطیر و الوحش و الأنبیاء و الملائکه ....

______________________________

(1). سوره الذاریات: الآیه 56.

(2). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:157

قیل و هذه الولایه التکوینیه الکلیه الإلهیه بأعلی درجتها، و هذه العصمه الکبری لأن غیر المعصوم لا یمکن أن یکون واجب الإطاعه علی کل شی ء حتی علی المعصوم، فإن الأنبیاء و الملائکه معصومون.

و فی حدیث أبی الحسن العسکری علیه السّلام: نحن حجج اللّه علی خلقه وجدتنا حجه علینا.

المصادر:

دلائل الإمامه: ص 28، شطرا من صدر الحدیث.

30
المتن

قال الکرمانی فی قوله تعالی: «کَمِشْکاهٍ» «1» فی آیه النور، بعد کلام طویل له: إن المشکاه هی فاطمه علیها السّلام، العصمه الکلیه و محل النبوه و الولایه، و هی علیها السّلام موقع جمیع الصفات و محل جمیع الخیرات و حبیبه خالق البریات، و لذا قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

فاطمه علیها السّلام بضعه منی. فإنه نبوه و ولایه و عصمه، و کل واحده منها مقام من الخاتمیه، لا بد للخاتم من أن یجمعها. و قد ظهر عصمه فیها فصارت بضعه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لذا قال فی شأنها «لَإِحْدَی الْکُبَرِ» «2»، و کذلک قال: «إِنَّها لَکَبِیرَهٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ». «3»

و بالجمله، فاطمه علیها السّلام هی المشکاه و فیها مصباح النبوه، کما ورد فی تفسیر أهل البیت علیهم السّلام.

المصادر:

رساله فی شرح خطبه شریفه تتضمن آیه النور للکرمانی: ص 81.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 35.

(2). سوره المدّثر: الآیه 35.

(3). سوره البقره: الآیه 45.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:158

31
المتن

قال المهاجر فی ذکر خطبتها: قالت فاطمه علیها السّلام: أیها الناس! اعلموا أنی فاطمه و أبی محمد صلّی اللّه علیه و آله، أقول حقا، عودا و بدا و لا أقول ما أقول غلطا و لا أفعل ما أفعل شططا.

هذا مقطع من خطبتها، و هو یدلّ علی عصمتها و أنها بعیده من الخطأ فی أفکارها و أقوالها و حرکتها و سیرتها، و سنری ذلک من خلال هذا البحث.

ذکر الإمام الباقر و الإمام الصادق علیها السّلام و جابر الأنصاری و ابن جبیر و واثله من أصحاب النبی صلّی اللّه علیه و آله: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أغضبها فقد أغضبنی و من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه.

فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یرضینی ما أرضاها و یسخطنی ما أسخطها.

هذان الحدیثان یدلّان علی عصمه فاطمه علیها السّلام؛ أنها لو کانت تخطئ لما کان للنبی أن یقول صلّی اللّه علیه و آله: یؤذینی ما یؤذیها، و ذلک أن الذی یخطئ فی العاده یناله الأذی من الآخرین کردّ فعل طبیعی.

قد أکّدت الزهراء علیها السّلام هی بنفسها هذا المعنی حینما قالت: أیها الناس! اعلموا أنی فاطمه و أبی محمد صلّی اللّه علیه و آله، لا أقول ما أقول غلطا و لا أفعل ما أفعل شططا.

فهی معصومه بقولها و فعلها، و إن سیرتها الذاتیه تدلّ علی عصمتها و طهارتها، کما أکّد القرآن الکریم ذلک فی آیه التطهیر؛ و هی قوله:

«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «1»

المصادر:

اعلموا أنی فاطمه: ج 8 ص 421.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:159

الفصل السادس عشر علمها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:160

فی هذا الفصل
اشاره

یغنینا فی علم فاطمه علیها السّلام قلها لعلی علیه السّلام: ... ادن لأحدّثک بما کان و بما هو کائن و بما لم یکن إلی یوم القیامه حین تقوم الساعه ...

و نورد فی هذا الباب العناوین التالیه فی 17 حدیثا:

حضور امرأه عند الصدیقه علیها السّلام و سؤالها عن عشره مسائل، و استحیاؤها بکثره سؤالها و تلطّف فاطمه علیها السّلام و نقلها حدیث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی فضل علماء الشیعه ....

اختصام امرأتان و تنازعهما فی شی ء من أمر الدین و حکم فاطمه علیها السّلام فی أمرهما.

فی تفسیر الإمام علیه السّلام فی ذکر آیه «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» «1»: کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله فی أن أفضل والدیکم و أحقهما بشکرکم محمد و علی علیه السّلام ....

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی فطم الزهراء علیها السّلام بالعلم و فطمها من الطمث.

______________________________

(1). سوره الإسراء: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:161

فی حدیث عمار فی علم فاطمه علیها السّلام بما کان و بما هو کائن و بما لم یکن إلی یوم القیامه.

إعطاء اللّه عشره أشیاء لعشره من النساء: التوبه لحوا ...، إلی قوله: و العلم لفاطمه علیها السّلام.

إعطاء النبی صلّی اللّه علیه و آله کربه لفاطمه علیها السّلام و أمرها بتعلّم ما فیها.

کلام أبی البرکات بأن فاطمه علیها السّلام عالمه و هی مدینه العلم.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی مصحف فاطمه علیها السّلام: أنه إخبار جبرئیل عن أبیها و مکانه و إخبارها بما یکون بعدها فی ذریتها، و کان علی علیه السّلام کاتبه، فهذا مصحف فاطمه علیها السّلام.

من أعظم آثار علمها خطبتها علیها السّلام

فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله.

کلامها علیها السّلام فی البشر فی وجه المؤمن و البشر فی وجه المعاند.

کلامها علیها السّلام فی الإخلاص فی العباده و أجرها.

کلامها علیها السّلام فی أن أبوا هذه الأمه محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام.

کلامها علیها السّلام فی ما هو خیر للمرأه.

إن فاطمه علیها السّلام ممن هو منقول عنها أحادیثنا و معالم دیننا؛ الأحادیث التی فیها معالم دیننا، المأخوذه عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أخیه علی و ابنته فاطمه و ولدیها الحسن و الحسین و أولاده التسعه علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:162

1
المتن

قال أبو محمد العسکری علیه السّلام: حضرت امرأه عند الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام فقالت:

إن لی والده ضعیفه و قد لبس علیها فی أمر صلاتها شی ء، و قد بعثتنی إلیک أسألک.

فأجابتها فاطمه علیها السّلام عن ذلک. فثنّت فأجابت، ثم ثلّثت فأجابتها، إلی أن عشرت فأجابت.

ثم خجلت من الکثره فقالت: لا أشقّ علیک یا بنت رسول اللّه. قالت فاطمه علیها السّلام: هاتی و سلی عما بدا لک، أ رأیت من اکتری یوما یصعد إلی سطح بحمل ثقیل و کراه مائه ألف دینار یثقل علیه؟ فقالت: لا. فقالت: اکتریت أنا لکل مسأله بأکثر من ملئ ما بین الثری إلی العرش لؤلؤا، فأحری أن لا یثقل علیّ. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 162 المتن ..... ص : 162

سمعت أبی صلّی اللّه علیه و آله یقول: إن علماء شیعتنا یحشرون، فیخلع علیهم من خلع الکرامات علی قدر کثره علومهم و جدّهم فی إرشاد عباد اللّه، حتی یخلع علی الواحد منهم ألف ألف حله من نور. ثم ینادی منادی

ربنا عز و جل: أیها الکافلون لأیتام آل محمد صلّی اللّه علیه و آله الناعشون لهم عند انقطاعهم عن آبائهم الذین هم أئمتهم! هؤلاء تلامذتکم و الأیتام الذین کفّلتموهم و نعشتموهم، فأخلعوا علیهم خلع العلوم فی الدنیا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:163

فیخلعون علی کل واحد من أولئک الأیتام علی قدر ما أخذوا عنهم من العلوم، حتی أن فیهم- یعنی فی الأیتام- لمن یخلع علیه مائه ألف خلعه، و کذلک یخلع هؤلاء الأیتام علی من تعلّم منهم.

ثم إن اللّه تعالی یقول: اعیدوا علی هؤلاء العلماء الکافلین للأیتام حتی تتمّوا لهم خلعهم و تضعفوها لهم. فیتمّ لهم ما کان لهم قبل أن یخلعوا علیهم و یضاعف لهم، و کذلک من یلیهم ممن خلع علی من یلیهم.

و قالت فاطمه علیها السّلام: یا أمه اللّه، إن سلکه من تلک الخلع لأفضل مما طلعت علیه الشمس ألف ألف مره و ما فضل؛ فإنه مشوب بالتنغیض و الکدر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 2 ص 3 ح 3، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام: ص 340.

3. دار السلام للنوری: ج 3 ص 339.

4. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 131.

5. عوالم العلوم: ج 3 ص 284.

6. کشف اللثام: ج 2 ص 533.

2
المتن

بالإسناد، عن أبی محمد علیه السّلام، قال: قالت فاطمه علیها السّلام و قد اختصم إلیها امرأتان؛ فتنازعتا فی شی ء من أمر الدین، إحداهما معانده و الأخری مؤمنه. ففتحت علی المؤمنه حجّتها، فاستظهرت علی المعانده، ففرحت فرحا شدیدا. فقالت فاطمه علیها السّلام: إن فرح الملائکه باستظهارک علیها أشدّ من فرحک، و إن حزن الشیطان و مردته بحزنها أشدّ من حزنها، و إن اللّه تعالی قال لملائکته: أوجبوا لفاطمه علیها السّلام بما فتحت علی هذه المسکینه الأسیره من الجنان ألف ألف ضعف مما کنت أعددت لها، و اجعلوا هذه سنه فی کل من یفتح علی أسیر مسکین فیغلب معاندا مثل ألف ألف ما کان معدا له من الجنان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:164

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 2 ص 8 ح 15، عن تفسیر الإمام علیه السّلام و الاحتجاج.

2. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 346.

3. الاحتجاج: ج 1 ص 11.

4. عوالم العلوم: ج 3 ص 284.

3
المتن

فی تفسیر الإمام علیه السّلام: قال اللّه عز و جل: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» «1»، و قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

أفضل والدیکم و أحقهما لشکرکم محمد و علی علیه السّلام ...، إلی أن قال:

و قالت فاطمه علیها السّلام لبعض النساء: ارضی أبوی دینک محمدا صلّی اللّه علیه و آله و علیا علیه السّلام بسخط أبوی نسبک و لا ترضی أبوی نسبک بسخط أبوی دینک، فإن أبوی نسبک إن سخطا أرضاهما محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام بثواب جزء من ألف ألف جزء من ساعه من طاعاتهما، و إن أبوی دینک إن سخطا لم یقدر أبوا نسبک أن یرضیاهما، لأن ثواب طاعات أهل الدنیا کلهم لا تفی بسخطهما ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 262 ح 8، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 334.

4
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: لما ولدت فاطمه علیها السّلام، أوحی اللّه عز و جل إلی ملک، فانطلق به لسان محمد صلّی اللّه علیه و آله فسمّاها فاطمه، ثم قال: إنی فطمتک بالعلم و فطمتک عن الطمث.

ثم قال أبو جعفر علیه السّلام: و اللّه لقد فطمها علیها السّلام اللّه تبارک و تعالی بالعلم و عن الطمث بالمیثاق.

______________________________

(1). سوره الإسراء: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:165

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 13 ح 9، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 179 ح 4.

الأسانید:

فی العلل: ما جیلویه، عن محمد العطار، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن صالح، عن یزید بن عبد الملک، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال.

5
المتن

روی عن حارثه بن قدامه، قال: حدثنی سلمان، قال: حدثنی عمار، و قال: أخبرک عجبا؟ قلت: حدّثنی یا عمار. قال: نعم، شهدت علی بن أبی طالب علیه السّلام و قد ولج علی فاطمه علیها السّلام. فلما أبصرت به نادت: ادن لأحدّثک بما کان و بما هو کائن و بما لم یکن إلی یوم القیامه حین تقوم الساعه.

قال عمار: فرأیت أمیر المؤمنین علیه السّلام یرجع القهقری. فرجعت برجوعه إذ دخل علی النبی صلّی اللّه علیه و آله، فقال له: ادن یا أبا الحسن، فدنا. فلما اطمأنّ به المجلس قال له: تحدّثنی أم أحدّثک؟ قال: الحدیث منک أحسن یا رسول اللّه. فقال: کأنی بک و قد دخلت علی فاطمه علیها السّلام و قالت لک کیت و کیت فرجعت؟ فقال علی علیه السّلام: نور فاطمه علیها السّلام من نورنا؟

فقال صلّی اللّه علیه و آله: أو لا تعلم؟ فسجد علی علیه السّلام شکرا للّه تعالی.

قال عمار: فخرج أمیر المؤمنین علیه السّلام و خرجت بخروجه، فولج علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام و ولجت معه، فقالت: کأنک رجعت إلی أبی صلّی اللّه علیه و آله، فأخبرته بما قلته لک؟ قال: کان کذلک یا فاطمه. فقالت: اعلم یا أبا الحسن، إن اللّه تعالی خلق نوری و کان یسبّح اللّه جل جلاله، ثم أودعه شجره من شجر الجنه فأضاءت. فلما دخل أبی الجنه، أوحی اللّه تعالی إلیه إلهاما أن اقتطف الثمره من تلک الشجره و أدرها فی لهواتک، ففعل. فأودعنی اللّه سبحانه صلب أبی صلّی اللّه

علیه و آله، ثم أودعنی خدیجه بنت خویلد. فوضعتنی و أنا من ذلک النور، أعلم ما کان ما یکون. یا أبا الحسن، المؤمن ینظر بنور اللّه تعالی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:166

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 8 ح 11، عن عیون المعجزات.

2. عیون المعجزات: ص 47.

3. منتخب التواریخ: ص 890.

4. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 185.

6
المتن

قال ابن شهرآشوب: إن اللّه تعالی أعطی عشره أشیاء لعشره من النساء: التوبه لحواء ...، إلی قوله: و العلم لفاطمه علیها السّلام زوجه المرتضی علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 34 ح 39، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 103.

7
المتن

روی عن علی علیه السّلام: کنّا جلوسا عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال: أخبرونی أیّ شی ء خیر للنساء ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل السادس، فی حجابها علیها السّلام، الرقم 2، متنا و مصدرا و سندا.

8
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: جاءت فاطمه علیها السّلام تشکو إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعض أمرها، فأعطاها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کربه و قال: تعلّمی ما فیها، فإذا فیها: من کان یؤمن باللّه و الیوم الآخر فلا یؤذی جاره، و من کان یؤمن باللّه و الیوم آخر فلیکرم ضیفه، و من کان یؤمن باللّه و الیوم الآخر فلیقل خیرا أو لیسکت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:167

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 62 ح 52، عن الکافی.

2. الکافی: ج 2 ص 667 ح 6.

3. دار السلام للنوری: ج 3 ص 345.

4. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 5 ص 218.

الأسانید:

فی الکافی: علی، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن إسحاق بن عبد العزیز، عن زراره، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

9
المتن

قال جابر الجزائری فی ذکر علم فاطمه علیها السّلام: ... کیف لا تکون فاطمه علیها السّلام عالمه و هی بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مدینه العلم، و بابها و هی بضعه منّی، فداها أبی و أمی و نفسی.

و یشهد لعلمها أن أحمدا أسند لها فی مسنده عده أحادیث، و ما یدلّ علی علمها علیها السّلام ما حدّثت به عائشه ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 584، عن العلم و العلماء.

2. العلم و العلماء للجزائری: ص 237.

10
المتن

عن أبی عبیده، قال: سأل أبا عبد اللّه علیه السّلام بعض أصحابنا عن الجفر فقال: هو جلد ثور مملوّ علما. فقال له: ما الجامعه؟ قال: تلک صحیفه طولها سبعون ذراعا فی عرض الأدیم، مثل فخذ الفالج، فیها کل ما یحتاج الناس إلیه، و لیس من قضیه إلا و فیها حتی أرش الخدش.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:168

قال له: فمصحف فاطمه علیها السّلام؟ فسکت طویلا ثم قال: إنکم لتبحثون عما تریدون و عمّا لا تریدون، إن فاطمه علیها السّلام مکثت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما، و قد کان دخلها حزن شدید علی أبیها، و کان جبرئیل یأتیها فیحسن عزاءها علی أبیها و یطیّب نفسها و یخبرها عن أبیها و مکانه، و یخبرها بما یکون بعدها فی ذریتها، و کان علی علیه السّلام یکتب ذلک، فهذا مصحف فاطمه علیها السّلام. «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 79 ح 67، عن البصائر و الکافی.

2. بصائر الدرجات: ص 173.

3. الکافی: ج 1 ص 241 ح 5.

الأسانید:

فی البصائر و الکافی: أحمد بن محمد و محمد بن الحسین، عن ابن محبوب، عن ابن رئاب، عن أبی عبیده، قال.

11
المتن

و من أعظم آثار علمها خطبتها علیها السّلام، و هی من الوثائق التاریخیه و الذخائر الإسلامیه، و هی أعلی و أرقی من العلوم البشری.

و هی خطبتها علیها السّلام فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله، ألقتها فی حشد من المهاجرین و الأنصار، رواها أبو عبد اللّه جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین علیهم السّلام، عن عمته زینب بنت أمیر المؤمنین ...، افتتحت الکلام فقالت: أبتدئ بالحمد لمن هو أولی بالحمد و المجد و الطول؛ الحمد للّه علی ما أنعم، و له الشکر علی ما ألهم ....

إلی آخر الخطبه، مثل ما أوردناه فی المجلد الثالث عشر، الفصل الثانی، الرقم الأول، متنا و مصدرا و سندا.

______________________________

(1). إن الأحادیث فی مصحف فاطمه علیها السّلام قد مرّت فی فصل «مصحف فاطمه علیها السّلام»، و هذا الحدیث الواحد أوردتها طردا للباب. فمن أراد التفصیل فلیراجع هناک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:169

12
المتن

قالت فاطمه علیها السّلام: البشر فی وجه المؤمن یوجب لصاحبه الجنه، و البشر فی وجه المعاند المعادی یقی صاحبه عذاب النار.

المصادر:

تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 354.

13
المتن

قالت فاطمه علیها السّلام: من أصعد إلی اللّه خالص عبادته، أهبط اللّه إلیه أفضل مصلحته.

المصادر:

تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 32 ح 177.

14
المتن

قالت فاطمه علیها السّلام: أبوا هذه الأمه محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام؛ یقیمان أودهم و ینقذانهم من العذاب الدائم إن أطاعوهما، و یبیحانهم النعیم الدائم إن وافقوهما.

المصادر:

تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 330.

15
المتن

عن مولانا جعفر بن محمد الصادق، عن أبیه، عن فاطمه علیهم السّلام، قالت: دخل علیّ علی بن أبی طالب علیه السّلام و به کآبه شدیده، فقلت له: ما هذه الکابه؟ فقال: سألنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:170

مسأله لم یکن عندنا لها جواب، فقالت: و ما هی؟ قال: سألنا عن المرأه ما هی؟ فقلنا:

عوره. فقال: متی تکون أدنی من ربها؟ فلم ندر. قالت: ارجع إلیه فأعلمه أن أدنی ما تکون من ربها أن تلزم قعر بیتها. فانطلق فأخبره أن فاطمه علیها السّلام أخبرته، فقال: صدقت، فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

المصادر:

1. العدد القویه: ص 244 ح 17.

2. الأشعثیات: ص 95.

16
المتن

قال الشیخ حسین عبد الصمد العاملی والد الشیخ البهائی: ... و ممن نقلنا عنه أحادیثنا و معالم دیننا فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین و بضعه الرسول صلّی اللّه علیه و آله و التی یرضی اللّه لرضاها و یغضب لغضبها، کما رووه فی صحاحهم.

المصادر:

وصول الأخیار إلی أصول الأخبار: ص 59.

17
المتن

قال الشیخ حسین بن عبد الصمد العاملی: قد أخذنا أحادیثنا التی فیها معالم دیننا عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أخیه علی علیه السّلام و ابنته فاطمه علیها السّلام و ولدیها الحسن و الحسین و أولاده التسعه، صلوات اللّه و سلامه علیهم أجمعین.

المصادر:

وصول الأخیار إلی أصول الأخبار: ص 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:171

الفصل السابع عشر غضبها و رضاها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:172

فی هذا الفصل
اشاره

من أغضب فاطمه علیها السّلام فهو کافر باللّه و من طلب رضاها فهو مؤمن باللّه. فإذا غضب فاطمه علیها السّلام علی شخص فهو بمعنی أنه کفر فلان، فلذلک قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه لیغضب لغضب فاطمه علیها السّلام و یرضی لرضاها، و قال: من رضیت عنه فاطمه علیها السّلام رضیت عنه و من رضیت عنه رضی اللّه عنه، و من غصبت علیه فاطمه غضبت علیه و من غضبت علیه غضب اللّه علیه.

و نورد من الروایات و النصوص العناوین التالیه فی 47 حدیثا:

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی غضب فاطمه علیها السّلام و رضاها.

کلام عمر بن عبد العزیز فی طلب رضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و رضی فاطمه علیها السّلام و رضی ولدها.

عله دفن فاطمه علیها السّلام لیلا سخطها علی القوم.

کلام علی علیه السّلام فی غضب فاطمه علیها السّلام و غضبه علیه السّلام.

قصه جاریه علی و فاطمه علیها السّلام و ما جری بینها و بینه و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:173

فی عباده الرجلین و سخط فاطمه علیها السّلام.

فی حبّ فاطمه علیها السّلام و فضله و نفعه و بغض فاطمه علیها السّلام و رضی فاطمه علیها السّلام و غضبها.

غضب أولاد فاطمه لغضب فاطمه علیها السّلام.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو فی سکرات الموت لابنته فاطمه علیها السّلام ....

فی عیاده الرجلین عن فاطمه علیها السّلام و سخط فاطمه علیها السّلام و دعاؤها علیهما.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فی علی علیه السّلام و رضاه و کلامه لعلی

علیه السّلام فی غضب فاطمه علیها السّلام و رضاها.

قصه حره بنت حلیمه السعدیه مع الحجاج و المقال بینهما فی أبی بکر و عمر و عثمان و علی علیه السّلام.

فی طلب فاطمه علیها السّلام عن أبی بکر میراثها و منعها و غضبها علی أبی بکر إلی یوم وفاتها.

دفن فاطمه علیها السّلام لیلا مظهر لغضبها علی ظالمیها.

کلام السید فی دفنها لیلا من غضبها الموافق لغضب الجبار و غضب أبیها.

کلام المامقانی فی مناظره الشیخ البهائی مع أحد علماء العامه ....

رضی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لرضی فاطمه علیها السّلام و غضب الرب و الملائکه لغضب فاطمه علیها السّلام.

إن فاطمه علیها السّلام غضبی علی أبی بکر إلی وفاتها.

کلام طه حسین المصری فی أن فاطمه علیها السّلام مغاضبه علی أبی بکر حتی وفاتها و أن علیا علیه السّلام کان واجدا علی أبی بکر کما أن فاطمه علیها السّلام کانت واجده علیه.

کلام العلامه الأمینی فی عیاده أبی بکر و عمر و سخط فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر و عمر و عدم رضاها منهما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:174

کلام المختار فی أن فی قتل عمر بن سعد رضی اللّه و رضی علی و فاطمه علیهما السّلام.

سؤال یزید بن علی الثقفی عن عبد اللّه بن الحسن فی منع فاطمه علیها السّلام میراثها و وفاتها غضبی و هی غضبی علیهما ....

وصیه فاطمه علیها السّلام بدفنها لیلا لغضبها علیهما.

فی أن وصیه فاطمه علیها السّلام بمنع صلاه أبی بکر علیها غضاضه و عداوه عظیمه لتأذّیها من أبی بکر.

إن کلام فاطمه علیها السّلام ظاهر فی مرض موتها و دالّه علی شده تألّمها و عظم موجدتها و فرط شکایتها من ظالمیها ....

کلام الإمام الرضا

علیه السّلام بعدم رضاها علیها السّلام عن أبی بکر و عمر.

کلام السید المقرّم فی ذکر شهاده فاطمه علیها السّلام و هی غضبی علیهما.

کلام السید محمد حسن القزوینی فی باب غضب فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر و عمر و استمرارها علی الغضب إلی وفاتها.

طلب الشهود من فاطمه علیها السّلام و ردّ عمر شهودها و رجوعها مغضبه علیهما.

کلام موسی بن عبد اللّه بن الحسن فی رضی و غضب فاطمه علیها السّلام و أن غضبنا لغضبها و رضانا لرضاها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:175

1
المتن

عن الحسین بن زید بن علی، عن الصادق علیه السّلام و جابر الجعفی، عن الباقر علیه السّلام: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه لیغضب لغضب فاطمه علیها السّلام و یرضی لرضاها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 44 ح 44، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 325.

3. شرف النبی صلّی اللّه علیه و آله لأبی سعید، علی ما فی المناقب.

4. الفضائل لأبی صالح، علی ما فی المناقب.

5. الدیانه للأسفرایینی، علی ما فی المناقب.

6. الإبانه للعکبری، علی ما فی المناقب.

7. بحار الأنوار: ج 43 ص 54 ح 48.

8. کشف الغمه: ج 2 ص 95.

9. بحار الأنوار: ج 43 ص 220 ح 3، عن العیون.

10. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 1 ص 51.

11. صحیفه الرضا علیه السّلام: ص 90.

12. بحار الأنوار: ج 43 ص 26 ح 26، عن معانی الأخبار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:176

13. معانی الأخبار: ص 303، بزیاده فیه.

14. بحار الأنوار: ج 27 ص 62، عن الاعتقادات للصدوق.

15. الاعتقادات للصدوق: ص 113، بزیاده فیه.

16. بحار الأنوار: ج 43 ص 19 ح 2، عن الأمالی للمفید.

17. عن الأمالی للمفید: ص 95.

18. بحار الأنوار: ج 43 ص 19 ح 4.

19. بحار الأنوار: ج 43 ص 20 ح 8، عن الاحتجاج.

20. الاحتجاج: ج 2 ص 103، بزیاده فیه.

21. الأمالی للصدوق: ص 467، بتفاوت فیه.

22. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 149، بتفاوت فیه.

23. إثبات الهداه: ج 2 ص 367، بنقیصه فیه.

24. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 52.

25. الغدیر: ج 7 ص 235.

26. إرشاد القلوب: ص 232.

27. صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام: ص 90.

28. فرائد السمطین: ج 2 ص 46.

29.

الغدیر: ج 9 ص 387.

30. الأمالی للمفید: ص 56.

31. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 2 ص 493.

32. معاجز الولایه: ص 61.

33. العقائد الحقه: ص 332.

34. کتاب أبی الجعد: ص 3.

35. جزاء أعداء الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 155، عن إرشاد القلوب.

36. إرشاد القلوب: ص 232.

37. فدک للقزوینی: ص 137.

38. بحار الأنوار: ج 30 ص 347.

39. إرشاد القلوب، علی ما فی البحار.

الأسانید:

1. فی معانی الأخبار: القطان، عن أحمد الهمدانی، عن المنذر بن محمد، عن جعفر بن محمد، عن جعفر بن سلیمان، عن إسماعیل بن مهران، عن عبایه، عن ابن عباس، عن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:177

النبی صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی الأمالی للمفید: عمر بن محمد الصیرفی، عن محمد بن همام، عن محمد بن القاسم، عن إسماعیل بن إسحاق، عن محمد بن علی، عن محمد بن الفضیل، عن الثمالی، عن الباقر، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، قال.

3. فی الأمالی للصدوق: یحیی بن زید، عن عمه علی بن العباس، عن علی بن المنذر، عن عبد اللّه بن سالم، عن حسین بن زید، عن علی بن عمر، عن الصادق علیه السّلام.

2
المتن

عن الحسین بن علی، عن أبیه علیها السّلام، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال: یا فاطمه، إن اللّه لیغضب لغضبک و یرضی لرضاک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 53 ح 48، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 85.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 49 ح 46، بنقیصه فیه.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 359.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 117.

6. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 51.

7. المستدرک للحاکم: ج 3 ص 153، علی ما فی الإحقاق.

8. المعجم الکبیر (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

9. التدوین: ج 3 ص 42، علی ما فی الإحقاق.

10. أسد الغابه: ج 5 ص 522، علی ما فی الإحقاق.

11. ذخائر العقبی: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

12. التذکره: ص 320، علی ما فی الإحقاق.

13. کفایه الطالب: ص 219، علی ما فی الإحقاق.

14. میزان الاعتدال: ج 2 ص 72، علی ما فی الإحقاق.

15. تذهیب التهذیب: ص 134، علی ما فی الإحقاق.

16. تلخیص المستدرک: ج 3 ص 153، علی ما فی الإحقاق.

17. نظم درر السمطین: ص 177، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:178

18. الإصابه: ج 4 ص 366، علی ما فی الإحقاق.

19. الخصائص: ج 2 ص 265، علی ما فی الإحقاق.

20. الثغور الباسمه: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

21. أخبار الدول: ص 87، علی ما فی الإحقاق.

22. کنز العمال: ج 13 ص 96، علی ما فی الإحقاق.

23. کنز العمال: ج 16 ص 280، علی ما فی الإحقاق.

24. کنز العمال: ج 5 ص 97، علی ما فی الإحقاق.

25. روضه الأحباب: ص 665، علی ما فی الإحقاق.

26. کنوز الحقائق: ص 32، علی ما فی

الإحقاق.

27. المناقب للشافعی: ص 207، علی ما فی الإحقاق.

28. تهذیب التهذیب: ج 12 ص 441، علی ما فی الإحقاق.

29. صلح الأخوان: ص 134، علی ما فی الإحقاق.

30. ینابیع الموده: ص 198.

31. ینابیع الموده: ص 173.

32. مفتاح النجا: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

33. إسعاف الراغبین: ص 19، علی ما فی الإحقاق.

34. رشفه الصادی: ص 61، علی ما فی الإحقاق.

35. راموز الأحادیث: ص 501، علی ما فی الإحقاق.

36. الشرف المؤبد: ص 53، علی ما فی الإحقاق.

37. جواهر البحار: ج 1 ص 198، علی ما فی الإحقاق.

38. أرجح المطالب: ص 245، علی ما فی الإحقاق.

39. موسوعه آل النبی علیهم السّلام: ص 564، علی ما فی الإحقاق.

40. المناقب لابن لمغازلی: ص 351.

41. الإشراف (مخطوط).

42. وسیله النجاه: ص 212.

43. المدهش: ص 129.

44. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 159.

45. إحقاق الحق: ج 33 ص 273.

46. تاریخ بغداد: ج 2 ص 203.

47. المعجم: ص 259.

48. موسوعه الأطراف: ج 11 ص 217.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:179

49. خدیجه أم المؤمنین: ص 480.

50. بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 172.

51. أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 42.

52. أم المؤمنین: ص 266.

53. إحقاق الحق: ج 25 ص 295.

54. توضیح الدلائل: ص 327، علی ما فی الإحقاق.

55. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 126، علی ما فی الإحقاق.

56. آل محمد علیهم السّلام: ص 126، علی ما فی الإحقاق.

57. المشیخه البغدادیه: ص 69، علی ما فی الإحقاق.

58. الذریه الطاهره: ص 62، علی ما فی الإحقاق.

59. الکامل فی الضعفاء: ص 268، علی ما فی الإحقاق.

60. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 185، علی ما فی الإحقاق.

61. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی:

ص 52، علی ما فی الإحقاق.

62. إتحاف السائل: ص 65، علی ما فی الإحقاق.

63. المعجم الکبیر: ج 22 ص 401، علی ما فی الإحقاق.

64. سیدات نساء أهل الجنه: ص 156، علی ما فی الإحقاق.

65. عیون الأخبار فی مناقب الأخیار: ص 46، علی ما فی الإحقاق.

66. تهذیب الکمال: ج 22 ص 144، علی ما فی الإحقاق.

67. غایه المرام (مخطوط): ص 249، علی ما فی الإحقاق.

68. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 483، علی ما فی الإحقاق.

69. الدرر المکنونه: ص 109، علی ما فی الإحقاق.

70. إسعاف الراغبین: ص 187، علی ما فی الإحقاق.

71. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 41، علی ما فی الإحقاق.

72. روضه الواعظین: ص 149، علی ما فی الإحقاق.

73. لیالی بیشاور: ص 702.

74. الصراط المستقیم: ج 1 ص 171.

75. الغدیر: ج 7 ص 135.

76. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 271.

77. شرح الأخبار: ج 3 ص 29 ح 969.

78. کشف الیقین: ص 351.

79. الاحتجاج: ج 1 ص 103.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:180

80. الاستغاثه: ص 39.

81. دلائل الإمامه: ص 52.

82. نزل الأبرار: ص 87.

83. الذریه الطاهره: ص 168.

84. عوالی اللآلی: ص 93.

85. عوالم العلوم: ج 20 ص 601 ح 8.

86. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 361.

87. الصواعق المحرقه: ص 175.

88. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 258.

89. ینابیع الموده: ص 304.

90. ینابیع الموده: ص 179.

91. ینابیع الموده: ص 198.

92. ذخائر العقبی: ص 37.

93. الاحتجاج: ج 2 ص 102.

94. الغدیر: ج 3 ص 180.

95. السبعه من السلف: ص 418.

96. کنز العمال: ج 6 ص 219.

97. أسد الغابه: ج 5 ص 522، علی ما فی السبعه.

98. الإصابه: ج 8 ص 159،

علی ما فی السبعه.

99. تهذیب التهذیب: ج 12 ص 441.

100. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 179.

101. دلائل الصدق: ج 3 ص 23.

102. دلائل الصدق: ج 3 ص 42.

103. دفاع عن السنه المحمدیه: ص 70.

104. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم أبیها: ص 94.

105. سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ج ص 729.

106. سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ج 1 ص 719.

107. أسد الغابه: ج 7 ص 224.

108. الأمالی المنتخبه: ص 38.

109. الشیعه فی المیزان: ص 213، بتفاوت.

110. المشرع الروی: ج 1 ص 85.

111. مستدرک السفینه: ج 8 ص 246.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:181

112. کفایه الطالب: ص 364.

113. سبل الهدی و الرشاد: ج 1 ص 44.

114. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 154.

115. رشفه الصادی: ص 109.

116. جامع الأحادیث: ج 18 ص 221.

117. المعجم الکبیر: ج 22 ص 401.

118. جامع المسانید: ج 19 ص 173.

119. المعجم: ص 190.

120. الکامل فی الضعفاء: ج 2 ص 351.

121. معرفه الصحابه: ج 1 ص 318.

122. الخصائص الکبری: ج 2 ص 202.

123. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 295.

124. الاعتقادات للصدوق: ص 105.

125. کتاب یوحنّا المصری: ص 41.

126. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 58.

127. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 74.

128. الصحابه علی لسان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 186.

129. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 244.

130. الصحابه علی لسان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 186.

131. فاطمه الزهراء علیها السّلام للأمینی: ص 296.

132. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 43.

133. بحار الأنوار: ج 37 ص 70، عن الفردوس.

3
المتن

فی صحیح الدارقطنی: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه

و آله أمر بقطع ید لصّ، فقال اللصّ: یا رسول اللّه! قدّمته فی الإسلام و تأمره بالقطع؟ ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل السادس، فی عصمتها، الرقم 11، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:182

4
المتن

عن ابن نباته، قال: سئل أمیر المؤمنین علیه السّلام عن عله دفنه لفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا، فقال: أنها کانت ساخطه علی قوم کرهت حضورهم جنازتها، و حرام علی من یتولاهم أن یصلّی علی أحد من ولدها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 209 ح 37، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 523 ح 9.

3. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 289.

4. منهاج البراعه للخوئی: ج 13 ص 22.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: المکتب، عن العلوی، عن الفزاری، عن محمد بن الحسین الزیات، عن سلیمان بن حفص، عن ابن طریف، عن ابن نباته، قال.

5
المتن

عن المناقب، عن أم سلمه و سلمان الفارسی و علی بن أبی طالب علیه السّلام، و کل قالوا:

إنه لمّا أدرکت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام مدرک النساء ...، إلی قوله فی آخر الحدیث:

قال علی علیه السّلام:

فو اللّه ما أغضبتها و لا غضبت لی أمرا، و لقد کنت أنظر إلیها فتنکشف عنی الهموم و الأحزان ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 124 ح 32، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 363.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:183

6
المتن

عن المسور بن مخرمه، عنه صلّی اللّه علیه و آله، قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منّی، فمن أغضبها أغضبنی أو آذاها آذانی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 76 ح 63.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 589.

3. سیدات نساء أهل الجنه: ص 154.

4. إحقاق الحق: ج 25 ص 156.

5. الفائق: ص 25، علی ما فی الإحقاق.

6. الإمام المهاجر: ص 164، علی ما فی الإحقاق.

7. الاکتفاء: ص 217 ح 5، عن تاریخ مدینه دمشق، بتفاوت فیه.

8. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 155، علی ما فی الاکتفاء.

9. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 156، علی ما فی الاکتفاء.

7
المتن

عن أبی ذر، قال: کنت أنا و جعفر بن أبی طالب مهاجرین إلی بلاد الحبشه، فأهدیت لجعفر جاریه قیمتها أربعه آلاف درهم. فلمّا قدمنا المدینه، أهداها لعلی علیه السّلام تخدمه، فجعلها علی علیه السّلام فی منزل فاطمه علیها السّلام.

فدخلت فاطمه علیها السّلام یوما فنظرت إلی رأس علی علیه السّلام فی حجر الجاریه ...، إلی قوله علیه السّلام:

أشهد اللّه یا فاطمه أن الجاریه حرّه لوجه اللّه، و أن الأربع مائه درهم التی فضّلت عن عطائی صدقه علی فقراء أهل المدینه. ثم تلبس و انتعل و أراد النبی صلّی اللّه علیه و آله.

فهبط جبرئیل فقال: یا محمد، إن اللّه یقرؤک السلام و یقول لک: قل لعلی علیه السّلام:

قد أعطیتک الجنه بعتقک الجاریه فی رضی فاطمه علیها السّلام، و النار بالأربع مائه درهم التی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:184

تصدّقت بها. فأدخل الجنه من شئت برحمتی، و أخرج من النار من شئت بعفوی. فعندها قال علی علیه السّلام: أنا قسیم الجنه و النار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 148 ح 3، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 163 ح 2.

3. بحار الأنوار: ج 39 ص 207 ص 26، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، بتفاوت فیه.

4. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 122.

5. عین الحیاه للمجلسی: ص 234.

6. الأحادیث القدسیه المسنده: ص 156.

7. الجواهر السنیّه: ص 276.

الأسانید:

1. فی العلل: أبی، عن سعد، عن الحسن بن عرفه، عن وکیع، عن محمد بن إسرائیل، عن أبی ذر، قال.

2. فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: والدی أبو القاسم الفقیه و عمار بن یاسر و ولده سعد بن عمار جمیعا، عن إبراهیم بن نصر، عن محمد بن حمزه، عن أحمد بن خلیل، عن یحیی بن عبد الحمید، عن شریک، عن لیث، عن مجاهد، عن ابن عباس.

8
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: قبضت فاطمه علیها السّلام فی جمادی الآخره یوم الثلثاء لثلاث خلون منه سنه إحدی عشر من الهجره، و کان سبب وفاتها أن قنفذا مولی عمر لکزها بنعل السیف بأمره. فأسقطت محسنا و مرضت من ذلک مرضا شدیدا، و لم تدع أحدا ممّن آذاها یدخل علیها.

و کان الرجلان من أصحاب النبی صلّی اللّه علیه و آله سألا أمیر المؤمنین علیه السّلام أن یشفع لهما إلیها، فسألها أمیر المؤمنین علیه السّلام. فلما دخلا علیها قالا لها: کیف أنت یا بنت رسول اللّه؟ قالت:

بخیر بحمد اللّه، ثم قالت لهما: ما سمعتما النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:185

آذاها آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه؟ قالا: بلی. قالت: فو اللّه لقد آذیتمانی. قال: فخرجا من عندها علیها السّلام و هی ساخطه علیهما.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 171 ح 11، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 143.

الأسانید:

فی دلائل الامامه: عن محمد بن هارون، عن أبیه، عن محمد بن همام، عن أحمد البرقی، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن عبد الرحمن بن أبی نجران، عن ابن سنان، عن ابن مسکان، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

9
المتن

عن عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا: أتی رجل أبا عبد اللّه علیه السّلام فقال له:

یرحمک اللّه، هل تشیّع الجنازه بنار و یمشی معها بمجمره؟ ...، إلی أن قالت فاطمه علیها السّلام:

اللهم إنی أشهدک فاشهدوا یا من حضرنی إنهما قد آذیانی فی حیاتی و عند موتی، و اللّه لا أکلّمکما من رأسی کلمه حتی ألقی ربی فأشکوکما إلیه بما صنعتما به و بی و ارتکبتما منی.

فدعا أبو بکر بالویل و الثبور و قال: لیت أمی لم تلدنی. فقال عمر: عجبا للناس کیف ولّوک أمورهم و أنت شیخ قد خرفت؛ تجزع لغضب امرأه و تفرح برضاها، و ما لمن أغضب امرأه؟! و قاما و خرجا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 201 ح 31، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 2.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:186

الأسانید:

فی العلل: حدثنا علی بن أحمد، قال: حدثنا أحمد بن محمد، عن عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا.

10
المتن

عن سلمان الفارسی، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا سلمان، من أحبّ فاطمه علیها السّلام ابنتی فهو فی الجنه معی، و من أبغضها فهو فی النار.

یا سلمان، حبّ فاطمه علیها السّلام ینفع فی مائه من المواطن، من أیسر تلک المواطن الموت و القبر و المیزان و المحشر و الصراط و المحاسبه. فمن رضیت عنه ابنتی فاطمه علیها السّلام رضیت عنه و من رضیت عنه رضی اللّه عنه، و من غضبت علیه فاطمه علیها السّلام غضبت علیه و من غضبت علیه غضب اللّه علیه.

یا سلمان، ویل لمن یظلمها و یظلم ذریتها و شیعتها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 27 ص 116 ح 94، عن الإیضاح.

2. إیضاح دفائن النواصب: ص 39.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 166.

4. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 59.

5. موده القربی: ص 116، علی ما فی الإحقاق.

6. ینابیع الموده: ص 263، علی ما فی الإحقاق.

7. لیالی بیشاور: ص 705.

8. مائه منقبه: ص 127.

9. فرائد السمطین: ج 2 ص 67.

10. غایه المرام و حجه الخصام: ص 74.

11. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 112.

12. منوّر القلوب لحفید الوحید البهبهانی (مخطوط).

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:187

الأسانید:

فی فرائد السمطین: قال الخوارزمی: و ذکر محمد بن شاذان هذا، قال: حدثنا محمد بن الحسن، عن علی بن عباس، عن بکّار بن أحمد، عن نصر بن مزاحم، عن زیاد بن المنذر، عن زاذان، عن سلمان، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله.

11
المتن

روی الجوهری، عن داود بن المبارک، قال: أتینا عبد اللّه بن موسی بن عبد اللّه بن الحسن بن الحسن بن علی بن أبی طالب و نحن راجعون من الحج فی جماعه. فسألناه عن مسائل و کنت أحد من سأل، فسألته عن أبی بکر و عمر، فقال: أجیبک بما أجاب به عبد اللّه بن الحسن، فإنه سئل عنهما فقال: کانت أمّنا فاطمه علیها السّلام صدیقه ابنه نبی مرسل، و ماتت و هی غضبی علی قوم. فنحن غضّاب لغضبها، إذا رضیت رضینا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 316، عن شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 1 ص 134.

3. تقریب المعارف: ص 251.

4. السقیفه و فدک: ص 116.

الأسانید:

حدثنی المؤمّل بن جعفر، قال: حدثنی محمد بن میمون، عن داود بن المبارک، قال.

12
المتن

فی المناقب: عامر الشعبی و الحسن البصری و سفیان الثوری و مجاهد و ابن جبیر و جابر الأنصاری و محمد الباقر و جعفر الصادق علیهما السّلام، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن أغضبها فقد أغضبنی.

أخرجه البخاری، عن المسور بن مخرمه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:188

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 39 ح 40، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 332.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 213.

4. مشکاه المصابیح: ج 3 ص 255.

5. المناقب للشافعی: ص 208.

6. إسعاف الراغبین: ص 191.

7. جالیه الکدر: ص 195.

8. محاضرات الأدباء: ج 4 ص 479.

9. إتحاف الساده: ج 7 ص 281.

10. إحقاق الحق: ج 25 ص 163.

11. آل محمد علیهم السّلام: ص 138، علی ما فی الإحقاق.

12. فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین: ص 42، علی ما فی الإحقاق.

13. المعجم الکبیر: ج 22 ص 404، علی ما فی الإحقاق.

14. الدرر المکنونه: ص 109، علی ما فی الإحقاق.

15. الألف المختاره: ج 2 ص 41، علی ما فی الإحقاق.

16. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 50، علی ما فی الإحقاق.

17. فردوس الأخبار: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

18. تبصره المبتدی: ص 200، علی ما فی الإحقاق.

19. سعاده الکونین: ص 97، علی ما فی الإحقاق.

20. توضیح الدلائل: ص 327، علی ما فی الإحقاق.

21. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 245 علی ما فی الإحقاق.

22. تهذیب الخصائص: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

23. إحقاق الحق: ج 25 ص 579.

24. تعلیقه تاریخ الثقات: ص 532، علی ما فی الإحقاق.

25. جامع الأحادیث للمدنیان: ج 2 ص 39، علی ما فی الإحقاق.

26.

جواهر المطالب (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

27. العلم و العلماء: ص 237، علی ما فی الإحقاق.

28. سیدات نساء أهل الجنه: ص 154، علی ما فی الإحقاق.

29. روضات الجنات: ج 3 ص 19.

30. صحیح البخاری: ج 4 ص 219.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:189

31. إسعاف الراغبین: ص 188.

32. العمده: ص 384.

33. العمده: ص 388.

34. الطرائف: ج 1 ص 262، بتفاوت.

35. الطرائف: ج 1 ص 266، بتفاوت.

36. الطرائف: ج 1 ص 267، بتفاوت.

37. إثبات الهداه: ج 2 ص 334.

38. إثبات الهداه: ج 2 ص 363.

39. إثبات الهداه: ج 2 ص 376.

40. إثبات الهداه: ج 2 ص 381.

41. أعیان الشیعه: ج 2 ص 273.

42. لیالی بیشاور: ص 701.

43. لیالی بیشاور: ص 701، عن الراغب.

44. محاضرات الأدباء: ج 2 ص 214.

45. لیالی بیشاور: ص 702. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 189 المصادر: ..... ص : 188

46. الصراط المستقیم: ج 2 ص 282.

47. الغدیر: ج 3 ص 21.

48. الغدیر: ج 7 ص 231.

49. شرح الأخبار: ج 3 ص 31.

50. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 230.

51. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 151.

52. ینابیع الموده: ص 171.

53. تشیید المطاعن: ج 1 ص 266.

54. الغدیر: ج 9 ص 387.

55. السبعه من السلف: ص 19.

56. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 180.

57. أعلام النساء المؤمنات: ص 542.

58. الید البیضاء: ص 148.

59. التاج الجامع: ص 2 ص 353.

60. الأنوار المحمدیه: ص 146.

61. مصابیح السنه: ج 4 ص 185.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:190

62. المجالس الحسینیه: ص 46.

63. کفایه الطالب: ص 363.

64. المعجم الکبیر: ج 22 ص 404.

65. الجامع الصحیح: ص 104.

66. الجامع الصغیر: ج 2 ص 208.

67.

زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 333.

68. المصنف لابن أبی شیبه: ج 6 ص 388.

69. الشیعه فی المیزان: ص 13.

70. العواصم من القواصم: ص 54.

71. کنز العمال: ج 12 ص 108.

72. علّموا أولادکم محبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 52.

73. الدره الیتیمه: ص 83.

74. ینابیع الموده: ص 261.

75. ینابیع الموده: ص 73.

76. ینابیع الموده: ص 79.

77. ینابیع الموده: ص 79.

78. إشراق الإصباح: ص 131.

79. مناقب علی و الحسنین و أمهما علیهم السّلام: ص 245.

80. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 56.

81. إتحاف السائل: ص 57.

82. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 159.

83. الشفاء لقاضی عیاض: ج 2 ص 22، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام.

84. الخصائص للنسائی: ص 35، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام.

85. صفوه الصفوه: ج 2 ص 5، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام.

86. فیض القدیر: ص 62.

87. عمده القاری: ج 16 ص 223.

88. وسیله المال: ص 87.

89. بحار الأنوار: ج 37 ص 66.

90. بحار الأنوار: ج 37 ص 68.

91. بحار الأنوار: ج 29 ص 337.

92. مشکاه المصابیح: ص 568، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:191

93. بحار الأنوار: ج 29 ص 336، عن البخاری.

94. إحقاق الحق: ج 25 ص 589.

95. سیدات نساء أهل الجنه: ص 154.

13
المتن

روی جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: دخلت فاطمه علیها السّلام علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو فی سکرات الموت، فانکبّت علیه تبکی. ففتح عینیه و أفاق، ثم قال: یا بنیه، أنت المظلومه بعدی و أنت

المستضعفه بعدی. فمن آذاک فقد آذانی، و من غاظک فقد غاظنی و من سرّک فقد سرّنی، و من برّک فقد برّنی، و من جفاک فقد جفانی، و من وصلک فقد وصلنی، و من قطعک فقد قطعنی، و من أنصفک فقد أنصفنی، و من ظلمک فقد ظلمنی، لأنک منّی و أنا منک، و أنت بضعه منی و روحی التی بین جنبیّ، ثم قال صلّی اللّه علیه و آله: إلی اللّه أشکو ظالمیک من أمتی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 76 ح 34، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 119.

14
المتن

روی ابن أبی الحدید من کتاب السقیفه: ... فلما ذهبا- أی أبو عبیده و عمر- یبایعانه ...، إلی أن قالت فاطمه علیها السّلام لأبی بکر و عمر:

أ رأیتکما إن حدّثتکما حدیثا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أ تعرفانه و تعقلانه؟ قالا: نعم. قالت:

نشدتکما باللّه أ لم تسمعا من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: رضی فاطمه من رضای و سخط فاطمه من سخطی، و من أحبّ فاطمه ابنتی فقد أحبّنی، و من أرضی فاطمه فقد أرضانی، و من أسخط فاطمه فقد أسخطنی؟ قالا: نعم، سمعناه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:192

قالت: فإنی أشهد اللّه و ملائکته إنکما أسخطتمانی و ما أرضیتمانی، و لئن لقیت النبی صلّی اللّه علیه و آله لأشکونّکما إلیه. قال أبو بکر: عائذا باللّه من سخطه و سخطک یا فاطمه. ثم انتخب أبو بکر باکیا، یکاد نفسه أن تزهق، و هی تقول: لأدعونّ اللّه علیک فی کل صلاه أصلّیها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 358 ح 69، عن الإمامه و السیاسه.

2. الإمامه و السیاسه للدینوری: ج 1 ص 12.

15
المتن

عن ابن عبد ربه الأندلسی فی العقد، عن عبد اللّه بن الزبیر فی خبر، عن معاویه بن أبی سفیان، قال:

دخل الحسن بن علی علیه السّلام علی جده صلّی اللّه علیه و آله و هو یتعثّر بذیله، فأسرّ إلی النبیّ صلّی اللّه علیه و آله سرا، فرأیته قد تغیّر لونه. ثم قام النبی صلّی اللّه علیه و آله حتی أتی منزل فاطمه علیها السّلام، فأخذ بیدها فهزّها إلیه هزّا قویا ثم قال: یا فاطمه، إیاک و غضب علی علیه السّلام، فإن اللّه یغضب لغضبه و یرضی لرضاه. ثم جاء علی علیه السّلام، فأخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله بیده ثم هزّها إلیه هزّا خفیفا ثم قال: یا أبا الحسن، إیاک و غضب فاطمه علیها السّلام، فإن الملائکه تغضب لغضبها و ترضی لرضاها.

فقلت: یا رسول اللّه! مضیت مذعورا و قد رجعت مسرورا. فقال: یا معاویه، کیف لا أسرّ و قد أصلحت بین اثنین هما أکرم الخلق علی اللّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 42 ح 42، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 334.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 7، شطرا منه، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:193

16
المتن

روی عن جماعه ثقات: أنه لما وردت حرّه بنت حلیمه السعدیه علی الحجاج بن یوسف الثقفی فمثّلت بین یدیه، قال لها: أنت حرّه بنت حلیمه السعدیه؟ قالت له:

فراسه من غیر مؤمن! فقال لها: اللّه جاء بک، فقد قیل عنک إنک تفضّلین علیا علیه السّلام علی أبی بکر و عمر و عثمان!؟

فقالت: لقد کذب الذی قال إنی أفضّله علی هؤلاء خاصه. قال و علی من غیر هؤلاء؟ قالت: أفضّله علی آدم و نوح و لوط و إبراهیم و داود و سلیمان و عیسی بن مریم.

فقال لها: ویلک! إنک تفضّلینه علی الصحابه و تزیدین علیهم سبعه من الأنبیاء من أولی العزم من الرسل؟ إن لم تأتینی ببیان ما قلت ضربت عنقک. فقالت: ما أنا مفضّله علی هؤلاء الأنبیاء، و لکن اللّه عز و جل فضّله علیهم فی القرآن بقوله فی حق آدم:

«وَ عَصی آدَمُ رَبَّهُ فَغَوی» «1»، و قال فی حق علی علیه السّلام: «وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً». «2»

فقال: أحسنت یا حرّه فبما تفضّلینه علی نوح و لوط؟ فقالت: اللّه عز و جل فضّله علیهما بقوله: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ» «3»، و علی بن أبی طالب علیه السّلام کان ملاکه تحت سدره المنتهی، زوجته بنت محمد فاطمه الزهراء علیها السّلام التی یرضی

اللّه لرضاها و یسخط لسخطها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 46 ص 134 ح 25، عن الروضه و الفضائل.

2. الفضائل: ص 122.

3. الروضه: ص 161.

4. إحقاق الحق: ج 5 ص 47.

5. در بحر المناقب (مخطوط).

6. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 25.

______________________________

(1). سوره طه: الآیه 121.

(2). سوره الدهر: الآیه 22.

(3). سوره التحریم: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:194

17
المتن

عن علقمه، قال: قال الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام و قد قلت له: یا ابن رسول اللّه، أخبرنی عمّن تقبل شهادته ...، إلی أن قال صلّی اللّه علیه و آله:

ألا إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فمن آذاها فقد آذانی و من سرّها فقد سرّنی و من غاظها فقد غاظنی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 67 ص 2 ح 4، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 63.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: أبی، عن ابن قتیبه، عن حمدان بن سلیمان، عن نوح بن شعیب، عن محمد بن إسماعیل، عن صالح، عن علقمه، قال: قال الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام.

18
المتن

عن عائشه: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أرسلت إلی أبی بکر تسأله میراثها ...، إلی قولها: فأبی أبو بکر أن یدفع إلی فاطمه علیها السّلام شیئا. فوجدت فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر فی ذلک، فهجرته فلم تکلّمه حتی توفّیت ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 112 ح 5، عن العمده.

2. العمده: ص 390 ح 776، 777.

3. صحیح البخاری: ج 5 ص 5.

4. إحقاق الحق: ج 33 ص 356.

5. السیره النبویه: ص 429، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:195

6. إحقاق الحق: ج 25 ص 533.

7. جامع الأحادیث للمدینان: ج 1 ص 18.

8. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

9. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 267، علی ما فی الإحقاق.

10. الإحسان: ج 7 ص 156، علی ما فی الإحقاق.

11. تاریخ الأحمدی: ص 130، علی ما فی الإحقاق.

12. حیاه فاطمه علیها السّلام: ص 317، علی ما فی الإحقاق.

13. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 521، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

14. سیدات نساء أهل الجنه: ص 148، علی ما فی الإحقاق.

15. سیدات نساء أهل الجنه: ص 344، علی ما فی الإحقاق.

16. الطرائف: ج 1 ص 248، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

17. الطرائف: ج 1 ص 258، علی ما فی الإحقاق.

18. ناسخ التواریخ: مجلدات الخلفاء ج 1 ص 176.

19. إثبات الهداه: ج 2 ص 366.

20. إثبات الهداه: ج 2 ص 381.

21. أعیان الشیعه: ج 2 ص 294.

22. لوامع صاحبقرانی: ج 8 ص 589.

23. لیالی بیشاور: ص 700.

24. لیالی بیشاور: ص 708.

25. الغدیر: ج 7 ص 227.

26. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 19، عن الاختصاص.

27. الاختصاص: ص 183

بتفاوت فیه.

28. القطره للمظفری: ص 227.

29. السبعه من السلف: ص 21.

30. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 9.

31. سنن البیهقی: ج 2 ص 300.

32. صحیح الترمذی: ج 1 فی ترکه الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

33. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 181.

34. دفاع عن السنه المحمدیه: ص 70.

35. الید البیضاء: ص 148.

36. مرآت العقول: ج 5 ص 322.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:196

37. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 6.

38. تاریخ الإسلام للذهبی: ص 591.

39. رساله فی أصول الدین: فی بحث الإمامه.

40. کفایه الطالب: ص 370.

41. مسند أحمد: ج 1 ص 6.

42. مسند أحمد: ج 1 ص 9.

43. مشکل الآثار: ج 1 ص 48.

44. تاریخ المدینه: ج 1 ص 196.

45. المصنف للصنعانی: ج 5 ص 472.

46. دلائل النبوه: ج 7 ص 280.

47. الخلافه المغتصبه: ص 47.

48. المغازی النبویه: ص 165.

49. کشف الغطاء: ص 17.

19
المتن

قال عمر لأبی بکر: انطلق بنا إلی فاطمه علیها السّلام، قال: فإنا قد أغضبناها. فانطلقا جمیعا فاستأذنا علی فاطمه علیها السّلام ...، إلی أن قالت فاطمه علیها السّلام:

نشدتکما اللّه أ لم تسمعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: رضی فاطمه من رضای و سخط فاطمه من سخطی، فمن أحبّ فاطمه ابنتی فقد أحبّنی و من أرضی فاطمه فقد أرضانی و من أسخط فاطمه فقد أسخطنی؟ قالا: نعم، سمعناه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: قالت: فإنی أشهد اللّه و ملائکته، أنکما أسخطتمانی و ما أرضیتمانی و لئن لقیت النبی صلّی اللّه علیه و آله لأشکونّکما إلیه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 217.

2. الإمامه و السیاسه: ج 1 ص 13.

3. أعلام النساء لکحّاله: ج 3 ص 1214.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:197

4. إحقاق الحق: ج 33 ص 368.

5. سیدات بنت النبوه: ص 632.

6. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشیروانی: ص 402، بتفاوت.

7. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 179.

8. من حیاه الخلیفه عمر بن الخطاب: ص 170.

9. دفاع عن السنه المحمدیه: ص 70.

10. فاطمه الزهراء علیها السّلام لدار الشروق: ص 18.

11. فاطمه الزهراء علیها السّلام للعقاد: ص 59.

12. حیاه فاطمه علیها السّلام: ص 331.

13. أعلام النساء المؤمنات: ص 543.

14. فاطمه الزهراء علیها السّلام للغریب: ص 84.

15. فدک للسید محمد حسن القزوینی: ص 128.

16. بحار الأنوار: ج 29 ص 627.

17. بحار الأنوار: ج 28 ص 357.

18. الإمامه و السیاسه: ج 1 ص 12.

20
المتن

و مما ورد فی فضلها ما صحّ عن أبیها صلّی اللّه علیه و آله قوله: أحبّ أهلی إلی فاطمه علیها السّلام ...، إلی قوله:

فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یغضبنی ما یغضبها و یبسطنی ما یبسطها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 218.

2. العرائس الواضحه: ص 195، علی ما فی الإحقاق.

3. إتحاف الساده: ج 7 ص 281.

4. إحقاق الحق: ج 25 ص 154.

5. سیدات نساء أهل الجنه: ص 154، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

6. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 49، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:198

21
المتن

روی من طریق الحاکم و أحمد عن المسور، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یقبضنی ما یقبضها و یبسطنی ما یبسطها ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 219.

2. کنز العمال: ج 13 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

3. تفسیر القرآن: ج 7 ص 33، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

4. فیض القدیر: ص 62، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

5. إحقاق الحق: ج 25 ص 150.

6. مختصر تاریخ دمشق: ص 64، علی ما فی الإحقاق.

7. سیدات نساء أهل الجنه: ص 154، علی ما فی الإحقاق.

8. المعجم الکبیر: ج 20 ص 25، علی ما فی الإحقاق.

9. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 53، علی ما فی الإحقاق.

10. المعجم الکبیر: ج 22 ص 404، علی ما فی الإحقاق.

11. إحقاق الحق: ج 25 ص 159.

12. تاریخ مدینه دمشق: ج 11 ص 231، علی ما فی الإحقاق.

13. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 247، علی ما فی الإحقاق.

14. الحلی بتخریج فضائل علی علیه السّلام: ص 121، علی ما فی الإحقاق.

15. الغدیر: ج 3 ص 21.

16. الغدیر: ج 7 ص 232.

17. نزل الأبرار: ص 83.

18. الصواعق المحرقه: ص 188، بتفاوت فیه.

19. ینابیع الموده: ص 186.

20. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 154.

21. المستدرک علی الصحیحین: ج 8 ص 67.

23. عبقریه الإمام علی و الحسین علیهما السّلام: ص 3281.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:199

22
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من أرضی فاطمه علیها السّلام، فقد أرضانی و من أسخطها أسخطنی.

و قال أیضا: رضی فاطمه علیها السّلام من رضای و سخط فاطمه من سخطی:

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 280.

2. أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 42.

3. لیالی بیشاور: ص 712، بتفاوت.

4. الصراط المستقیم: ج 2 ص 293.

5. الغدیر: ج 7 ص 229، بزیاده فیه.

23
المتن

قال السید فی ذکر یوم شهاده فاطمه علیها السّلام: فینبغی أن یکون أهل الوفاء محزونین فی ذلک الیوم علی ما جری علیها من المظالم الباطنه و الظاهره، حتی أنها دفنت لیلا مظهره للغضب علی من ظلمها و آذاها و آذی أباها، صلوات اللّه علیه و علی روحها الطاهره.

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 623.

24
المتن

قال السید فی ذکر دفنها لیلا: و قد فضح اللّه جل جلاله بدفنها لیلا علی وجه المساتره عیوب من أحوجها إلی ذلک الغضب الموافق لغضب جبار الجبابره و غضب أبیها صلّی اللّه علیه و آله صاحب المقامات الباهره، إذ کان سخطها سخطه و رضاها رضاه، و قد نقل العلماء إن أباها قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما آذاها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:200

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 624.

25
المتن

قال العلامه المامقانی: حکی أن شیخنا البهائی اجتمع ببعض علماء العامه من أهل مصر- و کان یظهر له التسنن- فقال له: ما تقول علماء الإمامیه الذین قبلکم فی حق الشیخین؟ قال: قد ذکروا حدیثین، فعجزت عن جوابهم. قال: ما یقولون؟

قال: یقولون: ذکر مسلم فی صحیحه عن النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه قال: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه و من آذی اللّه فقد کفر. و روی بعد خمس ورقات:

أن فاطمه علیها السّلام خرجت من الدنیا و هی ساخطه غاضبه علیهما.

قال: دعنی حتی أنظر الکتاب. فجاءه من الغد و هو یقول: أ لم أقل لک أنهم یکذّبون علینا؛ قد نظرت إلی الحدیثین و بینهما أکثر من خمس ورقات.

المصادر:

تنقیح المقال: ج 3 ص 82 فصل النساء.

26
المتن

و روی أن صندل جاء إلی جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام فقال: یا أبا عبد اللّه، إن هؤلاء الشباب یجیؤونا عنک بأحادیث منکره. فقال له جعفر علیه السّلام: و ما ذاک یا صندل؟ قال: جاءنا عنک أنک حدّثتهم أن اللّه یغضب لغضب فاطمه علیها السّلام و یرضی لرضاها.

قال: فقال: جعفر علیه السّلام: یا صندل، أ لستم رویتم فیما تروون أن اللّه تبارک و تعالی لیغضب لغضب عبده المؤمن و یرضی لرضاه؟ قال: بلی. قال: فما تنکرون أن تکون

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:201

فاطمه علیها السّلام مؤمنه، یغضب اللّه لغضبها و یرضی لرضاها؟ فقال: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ». «1»

المصادر:

1. روضه الواعظین: ج 1 ص 149.

2. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 383 ح 1.

3. شرح الأخبار: ج 3 ص 969.

4. عوالم العلوم: ج 20 ص 601، بتفاوت.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: حدّثنا أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه، قال: حدثنا أبو ذر یحیی بن زید، قال: حدثنا عمّی علی بن العباس، قال: حدثنا علی بن المنذر، قال: حدثنا عبد اللّه بن سالم، عن حسین بن زید، عن علی بن عمر، عن الصادق جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن الحسین، عن الحسین بن علی، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام.

27
المتن

لمّا ثقل النبی صلّی اللّه علیه و آله و خیف علیه الموت، دعا بعلی و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: و اعلم أنی راض عمت رضیت عنه ابنتی فاطمه علیها السّلام، و کذلک ربی و الملائکه. ویل لمن ظلمها و ابتزّها حقها، اللهم إنی منهم بری ء ....

المصادر:

الصراط المستقیم: ج 2 ص 93 ح 12.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 124.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:202

28
المتن

ذکر ابن شهرآشوب فی فضائل علی علیه السّلام، إلی قوله سبحانه: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ» «1»، فقوله: «و الذین معه» إما من کان فی زمانه أو من کان علی دینه ...، إلی قوله فی آخر الآیه:

«أشداء علی الکفار» یعنی الجهاد و بذل النفس، و هذا من صفات أمیر المؤمنین علیه السّلام.

و قال: «رحماء بینهم»، و الأول أبو بکر، قد ظهرت منه الغلظه علی فاطمه علیها السّلام فی کیس بیتها و منع حقها، حتی خرجت من الدنیا و هی غضبی علیه ....

المصادر:

متشابه القرآن و مختلفه: ج 2 ص 67.

29
المتن

قال طه حسین المصری فی بحث غضب فاطمه علیها السّلام و هجرتها عن أبی بکر: ...

و ما أشکّ فی أن الأشهر السته التی عاشها فاطمه علیها السّلام بعد أبیها صلّی اللّه علیه و آله قد ملأت نفس أبی بکر کآبه و حزنا، لأن فاطمه علیها السّلام هجرته و لم تکلّمه حتی توفّیت، و ما أشک فی أن أبا بکر لم یمتحن بشی ء کان أشقّ علی نفسه من وفاه فاطمه علیها السّلام مغاضبه له، و من دفنها لیلا علی غیر علم منه، و حرمانه أن یشهد جنازتها و یصلّی علیها و یبرّها بعد وفاتها بما کان یجب لها من البر ....

المصادر:

الشیخان لطه حسین المصری: ص 66.

______________________________

(1). سوره الفتح: الآیه 29.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:203

30
المتن

قال طه حسین فی بیعه علی علیه السّلام أبا بکر: ... و لعله (علی علیه السّلام) وجد علی أبی بکر کما وجدت علیه فاطمه علیها السّلام، لأنه أبی أن یدفع إلیها ما طلبت من میراث أبیها.

المصادر:

الفتنه الکبری لطه حسین: ص 18.

31
المتن

قال العلامه الأمینی فی نظرته فی روایه بشاره العشره بالجنه: ... و هل أبو بکر و عمر المبشّران بالجنه! هما اللذان ماتت الصدیقه علیها السّلام بضعه المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و هی وجدی علیهما! و هل هما اللذان قالت لهما: إنی أشهد اللّه و ملائکته أنکما أسخطتمانی و ما أرضیتمانی، و لئن لقیت النبی صلّی اللّه علیه و آله لأشکونّکما إلیه.

و هل هما اللذان تقول: إن السبطین فیهما شاکیه نادبه باکیه بأعلی صوتها: یا أبت یا رسول اللّه، ما ذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن أبی قحافه؟ و هما اللذان نهبا تراث العتره علیهم السّلام ....

المصادر:

الغدیر: ج 10 ص 124.

32
المتن

عن الهیثم بن الأسود، قال: کنت جالسا عند المختار بالکوفه، فابتدأ یقول لجلسائه:

و اللّه لأقتلنّ رجلا عریض القدمین، غابر العینین، مرفوع الحاجبین، عدوّ الحسن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:204

و الحسین علیهما السّلام، و قتله یرضی فیه رب العالمین و یرضی علیا أمیر المؤمنین و فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین علیهما السّلام.

قال الهیثم: فلما سمعت کلام المختار، علمت أنه یرید بهذه الأوصاف قتل عمر بن سعد ....

المصادر:

المنتخب للطریحی: ص 330.

33
المتن

قال أبو الصلاح الحلبی: رووا أنه أتی یزید بن علی الثقفی إلی عبد اللّه بن الحسن- و هو بمکه- فقال: أنشدک اللّه أتعلم أنهم منعوا فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام میراثها؟ قال:

نعم.

قال: فأنشدک اللّه أتعلم أن فاطمه علیها السّلام ماتت و هی لا تکلّمها- یعنی أبا بکر و عمر- و أوصت أن لا یصلّیا علیها؟ قال: نعم ....

المصادر:

تقریب المعارف: ص 251.

34
المتن

قال مصنف دلائل الصدق فی أمر فدک و طلب الشهود:

... ثم جاءت بأم أیمن فقال: امرأه لا یقبل قولها، مع أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: أم أیمن من أهل الجنه. فعند ذلک غضب علیه و علی صاحبه، و حلفت أن لا تکلّمه و لا صاحبه حتی تلقی أباها و تشکو إلیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:205

فلما حضرتها الوفاه، أوصت أن تدفن لیلا و لا یدع أحدا منهم یصلّی علیها.

و قد رووا جمیعا: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: إن اللّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک.

المصادر:

دلائل الصدق: ج 3 ص 23.

35
المتن

قال ابن الأثیر فی باب الراء مع الیاء: ... و فی حدیث فاطمه علیها السّلام: «یریا بنی ما یریبها»، أی یسوؤنی و یزعجنی ما یزعجها. یقال: رابنی هذا الأمر و أرابنی، إذا رأیت ما تکره.

المصادر:

النهایه فی غریب الحدیث و الأثر: ج 2 ص 287.

36
المتن

قال الصنعانی الحضرمی فی أحوال فاطمه علیها السّلام: عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: إنی لنغضب لغضب فاطمه علیها السّلام و نرضی لرضاها، و إیاکم أن تسخطوها فحلّ علیکم غضب اللّه ....

المصادر:

إشراق الإصباح: ص 133.

37
المتن

قال المحقق الأردبیلی فی الأدله الداله علی عدم إمامه غیر علی علیه السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:206

و اعلم أنه یعلم من وصیه فاطمه علیها السّلام بعدم صلاه أبی بکر علیها غضاضه عظیمه و أنها تأذّت من أبی بکر أذی عظیما، و لم یکن ذلک إلا حقا لعصمتها کما سلّمه.

و أیضا معلوم من حالها أن لا تغتاض و لا تتأذّی من الحق طمعا فی الدنیا، و لا تشتکی عن الإمام الحق إذا منعها من بعض الأحوال حقا. فمنه یعلم أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مغتاض علیه و حصل له أذی منه، لما ثبت بالتواتر: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، من آذاها فقد آذانی.

و منه یعلم حقیّه إمامیه و عدم رضاها به و کذا عدم رضی أمیر المؤمنین إذا لو کان أبو بکر إماما بحق و منعه حقا لمنع أمیر المؤمنین و فاطمه علیها السّلام عن الغیض و الشکوه و الوصیه، بل عدم رضی اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله عنه و عن إمامته و خلافته و هو ظاهر، فإنه لا یشکو مثل فاطمه علیها السّلام عن إمام بحق یمنعها بحق حقا، و سکوت علی علیه السّلام عن ذلک تقریره إیاها و هو ظاهر.

المصادر:

الحاشیه علی إلهیات، الشرح الجدید علی التجرید: ص 248.

38
المتن

عن الإمام الکاظم علیه السّلام، قال: قلت لأبی: فما کان بعد خروج الملائکه من عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ قال: فقال: لما کان الیوم الذی ثقل فیه وجع النبی صلّی اللّه علیه و آله و خیف علیه الموت، دعا علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

یا علی، أنفذ لما أمرتک به فاطمه علیها السّلام، فقد أمرتها بأشیاء أمرنی بها جبرائیل، و اعلم یا علی إنی راض عمن رضیت عنه ابنتی فاطمه علیها السّلام و کذلک ربی و الملائکه ....

ثم و اللّه یا فاطمه، لا أرضی حتی ترضی، ثم لا أرضی حتی ترضی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:207

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 485.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. فاطمه الزهرا علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 159.

4. مجمع النورین: ص 67.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 554، عن الطرف.

6. الطرف للسید ابن طاوس: طرافه التاسعه عشر.

7. جزاء أعداء الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 34.

8. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 159.

9. ریاض المصائب: ص 26 ح 4.

39
المتن

قال الإربلی: و قد ورد من کلامها علیها السّلام فی مرض موتها ما یدلّ علی شدّه تألّمها و عظم موجدتها و فرط شکایتها ممن ظلمها و منعها حقها، و هو موکول إلی یوم الحساب و إلی اللّه تصیر الأمور.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 2 ص 132.

2. ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 237.

40
المتن

سئل الرضا علیه السّلام عن الشیخین، فقال: کانت لنا أمه بارّه، خرجت من الدنیا و هی علیهما غضبی، و نحن لا نرضی حتی ترضی.

و قال علیه السّلام: کانت لنا أم صالحه، و هی علیهما ساخطه، و لم یأتنا خبر أنها رضیت عنهما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:208

المصادر:

1. مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 1 ص 246.

2. الطرائف: ص 252.

3. ألقاب الرسول و عترته علیهم السّلام: ص 44.

41
المتن

قال السید المقرّم فی ذکر شهاده الزهراء علیها السّلام و هی غضبی علیهما: کان من المقاییس المنصوبه للتمایز بین المؤمن و المنافق رضی الرسول الأعظم صلّی اللّه علیه و آله و سخطه المنبعثان عما عند اللّه سبحانه منهما، و لهما کمال الصله بمرضاه الصدیقه و غضبها بنص منه صلّی اللّه علیه و آله صحیح ثابت: من أرضی فاطمه علیها السّلام فقد أرضانی و من أغضبها فقد أغضبنی.

و ربما ألغی صلّی اللّه علیه و آله الواسطه فقال: إن اللّه تعالی یرضی لرضی فاطمه علیها السّلام و یغضب لغضبها، و سبقت لهذه الکمالات الذهبیه رنّه فی المسامع و موقع من القلوب.

و هذا هو الذی اربک الشیخین لما نظرا إلی ما ارتکباه من الزهراء علیها السّلام، مسخطین لها.

فتعرّیا إرضاءها متوسّطین فی ذلک بابن عمها أمیر المؤمنین علیه السّلام، لکن بعد أن سبق السیف العذل و ندما و لا تحین مندم. و ما انکفئا عنها إلا بخفی حنین، بعد أن أتممت الحجه علیهما حین استشهدتما الحدیث، فأعرضت عنهما و ماتت و هی واجده علیهما.

المصادر:

1. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 111.

2. صحیح البخاری: ج 3 ص 46، علی ما فی وفاه الصدیقه علیها السّلام.

3. صحیح مسلم: ج 2 ص 72، علی ما فی وفاه الصدیقه علیها السّلام.

4. تاریخ الطبری: ج 3 ص 202، علی ما فی وفاه الصدیقه علیها السّلام.

5. مشکل الآثار: ج 1 ص 48، علی ما فی وفاه الصدیقه علیها السّلام.

6. سنن البیهقی: ج 6 ص 300، علی ما فی وفاه الصدیقه علیها السّلام.

7. البدایه: ج 5 ص 285، علی ما فی وفاه الصدیقه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:209

42
المتن

قال العلامه السید محمد حسن القزوینی فی باب غضب فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر و عمر و استمرارها علی الغضب:

روی العلماء أن أبا بکر أغضب فاطمه علیها السّلام و آذاها، إلی أن هجرته و صاحبه عمر حتی ماتت. بل الأخبار فی ذلک بلغت حدّ التواتر، بل و فی أنها أوصت أن تدفن لیلا حتی لا یصلّی علیها أحد غیر علی بن أبی طالب علیه السّلام و صرّحت بذلک و عهدت فیه عهدا، بعد أن کان أبو بکر و عمر استأذنا للدخول لیعوداها، فأبت أن یأذن لهما.

فلما طالت علیهما المدافعه، رغبا إلی علی علیه السّلام و جعلاه واسطه. فکلّمها علی علیه السّلام فی ذلک و ألحّ علیها، فأذنت لهما فی الدخول، ثم أعرضت عنهما عند دخولهما و لم تکلّمهم.

فلما خرجا، قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام: هل صنعت ما أردت؟ قال: نعم. قالت: فهل أنت صانع ما آمرک به؟ قال: نعم. فإنی أنشدک اللّه أن لا یصلّیا علیّ جنازتی و لا یقدما علی قبری.

و أنه علیه السّلام بعد دفنها محی أثر القبر حتی لا

یهتدیا إلیه.

و من صحاح أخبارهم علی غضب فاطمه علیها السّلام و هجرها لأبی بکر و عمر، ما فی کتاب الإمامه و السیاسه لابن قتیبه: أن فاطمه علیها السّلام قالت لهما: إنی أشهد اللّه و ملائکته أنکما أسخطتمانی و ما أرضیتمانی، و لئن لقیت النبی صلّی اللّه علیه و آله لأشکونّکما إلیه.

و فی سیره الحلبی: ج 3 ص 399: غضب فاطمه علیها السّلام من أبی بکر و هجرته إلی أن ماتت.

و فی روایه البخاری: فی باب فرض الخمس من صحیحه، و مسلم فی صحیحه: ج 5 ص 54: إن أبا بکر أبی أن یدفع إلی فاطمه علیها السّلام شیئا. فوجدت علی أبی بکر فی ذلک فهجرته، فلم تکلّمه حتی توفّیت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:210

و مثل ذلک ما رواه السمهودی فی وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ج 2 ص 157، قال: و فی الصحیح عن عروه بن الزبیر، عن عائشه، قالت: فغضبت فاطمه علیها السّلام فهجرت أبا بکر، فلم تزل مهاجرته حتی توفّیت.

و نحو ما ذکرنا فی غضب فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر و استمرارها علی الوجد و الغضب و الهجر إلی الوفاه، أخبار کنز العمال، و منتخبه، و روایات جامع الأصول، و مسند أبی داود، و ما أخرجه ابن أبی الحدید عن أبی بکر الجوهری ....

المصادر:

فدک للقزوینی: ص 127.

43
المتن

قال الصادق علیه السّلام: أوحی اللّه تعالی إلی رسوله صلّی اللّه علیه و آله: قل لفاطمه علیها السّلام: لا تعصی علیا علیه السّلام، فإنه إن غضب غضبت لغضبه.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 29.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 106 ح 22، عن المناقب.

44
المتن

قال السید محمد حسن القزوینی فی أن فاطمه علیها السّلام وجدت علی أبی بکر حتی ماتت:

دلّت الکتب المعتبره عند أهل السنه و الجماعه حسبما ذکر جمله منها علی أن فاطمه علیها السّلام أتت إلی أبی بکر مرارا و التمست منه میراثها فدکا و احتجّت علیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:211

و هذا المجی ء تاره وحدها، و أخری مع عمها العباس، حتی أنها لما رأت الإصرار من أبی بکر و عمر علی أخذ فدک و هضمها حقها، هجرتهما و غضبت علیهما و قالت:

لا أکلّمکما، إلی أن ماتت.

و هذا موافق لما فی الصواعق المحرقه: ص 9، و صحیح البخاری و صحیح مسلم، و الجمع بین الصحیحین، و الإمامه و السیاسه، و تاریخ المدینه، و غیر ذلک ....

المصادر:

فدک للقزوینی: ص 108.

45
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جلس أبو بکر مجلسه، بعث إلی وکیل فاطمه علیها السّلام فأخرجه من فدک. فأتت فاطمه علیها السّلام ... إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

یا أم أیمن، اشهدی و یا علی اشهد. فقال عمر: أنت امرأه و لا تجیز شهاده امرأه وحدها، و أما علی فیجرّ إلی نفسه.

قال: فقامت مغضبه و قالت: اللهم إنهما ظلما ابنه محمد نبیک صلّی اللّه علیه و آله حقّها، فاشدد وطأتک علیهما. ثم خرجت ....

المصادر:

الاختصاص: ص 184.

46
المتن

قال أبو الصلاح فی تقریب المعارف: و ممّا یقدح فی عداله الثلاثه ...، و البحث طویل جدا، إلی أن قال موسی بن عبد اللّه بن الحسن فی رضی و غضب فاطمه علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:212

قل لهؤلاء: نحن نأتمّ بفاطمه علیها السّلام، فقلا جاء البیت عنها أنها ماتت و هی غضبی علیهما، فنحن نغضب لغضبها و نرضی لرضاها. فقد جاء غضبها، فإذا جاء رضاها رضینا ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 31 ص 387.

2. تقریب المعارف: ص 167 شطرا من صدره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:213

الفصل الثامن عشر فضلها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:214

فی هذا الفصل
اشاره

فضائل الزهراء علیها السّلام لا یحصیه الأقلام، و لم ینکر واحدا من فضائلها و مناقبها أحد إلا فضحه اللّه، فأقرّ و أصرّ بفضلها و شرفها الأخیار و الأشرار، و اعترف و اعتکف فی نبلها و مجدها قلوب الأولیاء و الأعداء، و الفضل ما شهدت به الأعداء.

إن فضل الزهراء علیها السّلام لیس کفضل أحد من الأولیاء و العلماء و الأتقیاء فیعرف، فإن معرّفها و معرّف فضلها و نبلها قبل الکل خالقها تبارک و تعالی؛ فإنه یباهی علی ملائکته بها.

فالأحسن و الأولی أن نتوقّف علی باب بیوت من «أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ» «1»، و نتعلّم فضائلها منهم علیهم السّلام.

و نذکر فی هذا الیسیر العناوین التالیه فی 158 حدیثا:

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 36.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:215

إن فاطمه علیها السّلام وارث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و نسله منها و تخصیصها بذلک بفضل إخلاصه.

أن فاطمه علیها السّلام أفضل نساء أهل الأرض.

اختیار اللّه تبارک و تعالی فاطمه علیها السّلام علی نساء العالمین.

إن آسیه و مریم و خدیجه أمام فاطمه علیها السّلام کالحجاب.

تحریم النساء علی علی علیه السّلام فی حیاه فاطمه علیها السّلام.

ذکر نعیم الجنه لأهل البیت علیهم السّلام فی سوره «هل أتی» إلا الحور العین إجلالا لفاطمه علیها السّلام.

تزویج أربع نسوه من نساء الدنیا و سبعین ألف حوریه لکل مؤمن إلا علی علیه السّلام، لأنه زوج البتول علیها السّلام و هو زوجها فی الدنیا و الآخره.

قصه شیخ من مهاجره العرب و عقد فاطمه علیها السّلام.

اصطفاء فاطمه علیها السّلام و فضلها علی نساء العالمین بالحسن و الحسین علیهما السّلام.

إخبار أبی جعفر الباقر علیه السّلام فی

فضل فاطمه علیه السّلام و جلالتها یوم القیامه.

رؤیه آدم و حوا فاطمه الزهراء علیها السّلام فی الجنه بحسن وجهها علیها السّلام.

ذکر فاطمه علیها السّلام و فضلها فی 56 موردا من البحار بمناسبات شتی.

قبول توبه آدم بمحمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

تأویل سوره «کهیعص» و نزولها فی زکریا.

رفع العذاب فی الإقرار بالوحدانیه و النبوه و الولایه.

خیر هذه الأمه بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام مجی ء ملک الموت علی الباب یوم وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:216

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: خیر شبابکم الحسن و الحسین علیهما السّلام و خیر نسائکم فاطمه علیها السّلام.

مناشده علی علیه السّلام بزوجته سیده نساء العالمین علیها السّلام.

إخبار اللّه تعالی نبیّه صلّی اللّه علیه و آله بإعطائه علیا علیه السّلام أخا و فاطمه علیها السّلام ابنه و الحسنین علیهما السّلام أولادا و محبیهم شیعه.

إنه مکتوب علی باب الجنه بالذهب: لا إله إلا اللّه، محمد حبیب اللّه، علی ولی اللّه، فاطمه أمه اللّه، الحسن و الحسین صفوه اللّه، علی مبغضیهم لعنه اللّه.

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الاهتداء بالشمس و القمر و الزهره و الفرقدین.

إعطاء اللّه تعالی علیا علیه السّلام فاطمه علیها السّلام العذراء البتول.

إن الحسن و الحسین علیهما السّلام الشمس و القمر و علی علیه السّلام ضیاء الدنیا و أمهما علیها السّلام بدر الدجی.

إن النبی صلّی اللّه علیه و آله شجره و فاطمه علیها السّلام لقاحها و ....

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أن فاطمه علیها السّلام بهجه قلبی ....

صلاحیه مسجد

النبی صلّی اللّه علیه و آله للنبی صلّی اللّه علیه و آله و أزواجه و علی و فاطمه علیها السّلام، و أن فاطمه علیها السّلام و أخاه إبراهیم أفضل من الخلفاء الأربعه بالاتفاق إلا علی علیه السّلام.

من مناقب فاطمه علیها السّلام أنها صابره دیّنه خیّره صیّنه قانعه شاکره للّه.

خطبه معاویه فی المدینه لأجل أخذ البیعه لیزید و جواب الحسین علیه السّلام له ....

إن فاطمه علیها السّلام أفضل بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله.

فضائل فاطمه علیها السّلام و فضل زینب الکبری.

ذکر اسم فاطمه الزهراء علیها السّلام فی کلام المعصومین علیهم السّلام اقتصارا و إشعارا بفضائلها.

اسم الکتب و أرقام الصفحات فی 15 موردا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:217

قصه أبی سعید غانم الهندی بمدینه الهند المعروفه بقشمیر ....

إن فاطمه علیها السّلام أفضل من سایر بناته و زوجاته.

أفضل نساء أهل الجنه خدیجه و فاطمه علیها السّلام و مریم و آسیه.

کلمه المامقانی بأن فاطمه علیها السّلام معصومه و قولها حجه و هی سیده نساء العالمین.

ختم القرآن للأئمه و فاطمه علیهم السّلام و أجره و فضله.

أعمال لیله القدر و رفع القرآن و وضعه علی الرأس ....

کلام معاویه بن یزید فی أمر الخلافه و تعییر لأبیه وجده.

کلام ابن سیرین فی قوله تعالی: «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً ...». «1»

إن نسب فاطمه علیها السّلام و آباؤها و أجدادها کلهم موحّدون.

إن ساده أهل الجنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و جعفر و حمزه و الحسن و الحسین و فاطمه و المهدی علیهم السّلام.

حدیث سلیم أن فاطمه علیها السّلام من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کمکان القلب من الجسد.

حدیث سلیم فی فضائل الخمسه علیهم السّلام

من اختیارهم اللّه تعالی.

دعاء الحسن و الحسین علیهما السّلام للملک الممسوخ ثعبانا و ردّه إلی سیرته الأولی.

فضل فاطمه علیها السّلام من أنها من أهل العباء و المباهله و المهاجره و آیه التطهیر.

احتجاج الإمام الرضا علیه السّلام مع الجاثلیق و مکالمته معه.

کلام ابن حجر فی فضائل علی علیه السّلام، منها أنه صهر النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره الفرقان: الآیه 54.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:218

إحضار الإمام الصادق علیه السّلام حوت یونس و تکلّمه و تسبیح یونس فی بطنه ....

شعر علی علیه السّلام فی جواب معاویه، أوله: محمد النبی أخی و صهری.

إن زینه آل محمد علیهم السّلام أربعه: علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

الأمر بسدّ الأبواب إلی المسجد إلا باب علی علیه السّلام و مسکن فاطمه علیها السّلام.

رؤیه آدم مکتوبه فی العرش خمسه سطور، فیه محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلام الحسین علیه السّلام مع مروان و قبضه علی حلقه و عصره و غشوته ....

أشعار الصاحب بن عبّاد فی مدح علی و الزهراء علیهما السّلام.

شعر من دیوان علی علیه السّلام.

فی تذکره الأئمه علیهم السّلام من فضائل و مناقب فاطمه علیها السّلام و فضلها علی نساء الأنبیاء.

نهی الإمام الصادق علیه السّلام عن التبتّل و معنی التبتّل.

شعر الصاحب فی المذاهب و فضل فاطمه علیها السّلام.

إن أصل شجره طوبی فی دار النبی صلّی اللّه علیه و آله، و فی روایه فی دار علی و فاطمه علیهما السّلام.

رساله الجاحظ فی مناقب علی و فاطمه و أهل البیت علیهم السّلام.

من شعر صاحب بن عبّاد فی مدح فاطمه الزهراء علیها السّلام.

من قصیده ابن الحجاج فی جواب ابن سکره.

شعر

الضبّی فی مدح أمیر المؤمنین علیه السّلام.

شعر أبی محمد العونی فی الغدیر و تخصیص فاطمه علیها السّلام له عرسا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:219

شعر الخطیب الخوارزمی فی غدیریته.

شعر العبدیّ الکوفی فی غدیریه بائیه.

شعر الکمیت فی حدیث الغدیر.

شعر بهاء الدین الإربلی فی مدح الإمام الکاظم علیه السّلام.

شعر شمس الدین المالکی فی القصیده الغدیریه.

شعر الشیخ الکفعمی فی الغدیر.

کلام صاحب الجواهر فی کفر السابّ للأنبیاء و سبّ فاطمه علیها السّلام.

إشراق الجنان من نور علی و فاطمه علیهما السّلام.

شعر علی علیه السّلام فی فضل فاطمه علیها السّلام.

من فضل فاطمه علیها السّلام دوران الرحی بلا ید بأمر من اللّه تعالی.

خصوصیه فاطمه علیها السّلام بین أولاد الرسول.

کراهیه الاستنجاء بالیسار و فیها خاتم علیه أسماء اللّه و أسماء الأنبیاء و الأئمه و فاطمه علیهم السّلام.

فی کلام بین الإمام الحسین علیه السّلام و بین محمد بن الحنفیه.

کلمه جعفر بن محمد علیه السّلام فی إنشاد الحسین علیه السّلام تجاه معسکر عمر بن سعد.

کلمه محمد بن أبی طالب الموسوی فی قتل الحسین علیه السّلام. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 219 فی هذا الفصل ..... ص : 214

کلمه السید الجزائری فی مصاهره علی علیه السّلام.

کلام الفاضل الدربندی فی تفضیل فاطمه علیها السّلام علی ولدها الأئمه المعصومین علیهم السّلام.

عدم جواز الاستخفاف بتربه النبی صلّی اللّه علیه و آله و الأئمه المعصومین و سیده النساء علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:220

کلام هشام بن الحکم فی أن المطهّرین من السماء أربعه نفر: علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

إن فاطمه علیها السّلام خیره الحرائر.

تقبیل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عرض وجه فاطمه علیها السّلام و بین ثدییها و نحرها و

بین عینیها.

شعر سلیمان طاهر العاملی فی فضل فاطمه علیها السّلام، أوله: هل کان فی النساء مثل فاطم.

دعاء أبی طالب علیه السّلام فی زلزله مکه: إلهی و سیدی، أسألک بالمحمدیه المحموده و بالعلویه العالیه و بالفاطمیه البیضاء ....

موقف فاطمه علیها السّلام فی ولایه أمیر المؤمنین علیه السّلام فی معاشرتها.

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام فی أن خیر العمل برّ فاطمه علیها السّلام.

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث «لولاک ...».

إن الأئمه علیهم السّلام حجج اللّه علی خلقه و فاطمه علیها السّلام حجه علیهم.

إن فاطمه علیها السّلام مفروضه الطاعه علی جمیع المخلوقین.

مفاضله علی بن أبی طالب و فاطمه علیها السّلام.

تکامل نبوه الأنبیاء بإقرار فضل فاطمه علیها السّلام و محبتها.

کلام الکجوری فی تساوی فاطمه علیها السّلام مع الأنبیاء أولو العزم و أمیر المؤمنین علیه السّلام و أفضلیتها علی مریم و حواء و ساره و آسیه ....

کلام عائشه فی أفضلیه فاطمه علیها السّلام و صدقها.

کلمه السید الشیرازی فی أن الصدیقه الطاهره علیها السّلام کسائر المعصومین علیهم السّلام فی الولایه التکوینیه و التشریعیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:221

تأویل الکوکب الدرّی فی الآیه بفاطمه علیها السّلام.

کلام النائینی فی منزله فاطمه علیها السّلام.

کلام ابن عباس فی قوله: رب اغفر لی و لوالدیّ و لمن دخل بیتی مؤمنا.

موقف أمیر المؤمنین علیه السّلام مع فاطمه علیها السّلام و فضلها.

إن فی جنه عدن نهر لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

قصه النضر بن الحارث و نزول آیه: «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ». «1»

کلمه الشیخ محمد بن الحسن الحر العاملی فی العدد الشریف الاثنی عشر.

کلمه السید عند رؤیه الهلال.

إن زینب بنت رسول اللّه أفضل

بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله بعد فاطمه علیها السّلام.

حمل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام فی صغره و قوله: هذا أخی و ولیی و ناصری و ....

الکلام فی ولد یعقوب و ذریته و فاطمه علیها السّلام من بناته.

کلام ابن شهرآشوب فی أن الأئمه من قریش النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده فاطمه الزهراء و الحسن و الحسین علیهم السّلام ....

کلام ابن شهرآشوب فی الصلاه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و الأئمه المعصومین علیهم السّلام.

سدّ الأبواب عن المسجد و ترک باب علی علیه السّلام علی حاله.

مناشده علی علیه السّلام یوم الشوری بزوجته فاطمه علیها السّلام.

مؤاخاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام و ذکر فضائله.

______________________________

(1). سوره المعارج: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:222

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی أن الصالحین فاطمه و أولادها الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلمه الرازی فی أن علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أقارب النبی صلّی اللّه علیه و آله و إنهم مخصوصون بمزید التعظیم ....

إن النبی صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی حظیره القدس فی قبه بیضاء ....

إعطاء اللّه علیا علیه السّلام ستّا ....

کلام ابن أبی الحدید بعد غصب حق فاطمه و علی علیهما السّلام.

کلمه عائشه فی أحبّ الناس إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أما من الرجال فعلی علیه السّلام و أما من النساء ففاطمه علیها السّلام.

کلمه ابن أبی الحدید فی ذکر فاطمه علیها السّلام و فضائلها و مصائبها.

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی ذکر فضائل

علی و فاطمه علیهما السّلام.

مناظره الإمام الحسین علیه السّلام مع نافع بن الأزرق و سؤال الحسین علیه السّلام عن قوله تعالی: و أما الجدار ....

مفاخره فاطمه علیها السّلام فی أمها خدیجه و قول عائشه و کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله لعائشه.

تسلیم الجبال و الصخور و الأحجار علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و البشاره له بقره عینه فاطمه علیها السّلام.

دعاء العبرات للتقرّب إلی اللّه بخیره الأخیار و أم الأنوار و الإنسیه الحوراء البتول العذرا فاطمه الزهراء علیها السّلام.

قنوت صلاه الزیاره الخارجه عن الناحیه المقدسه: التوسل إلی اللّه بالأبوین: علی و فاطمه علیها السّلام.

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله للحسن و الحسین علیهما السّلام: أنتما الإمامان و لأمکما الشفاعه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:223

إن أعلی الأنساب نسب فاطمه علیها السّلام، و من أولادها المشهور بالعلم السیدین الرضی و المرتضی.

إعطاء اللّه تعالی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام أخا و فاطمه علیها السّلام زوجته بنتا و الحسن و الحسین علیهما السّلام أولادا و محبیهم شیعه ....

کلمه الشیخ البرسی فی مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ... و هی خصوصیه خصّ بها الرب الکریم فاطمه الزهراء علیها السّلام بضعه الرءوف الرحیم.

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُها ثابِتٌ» «1» ....

کلمه الإمام السجاد علیه السّلام فی أربع من الذل: منها البنت و لو مریم، و ترکه فاطمه علیها السّلام تأدّبا ....

اصطفاء اللّه تعالی محمدا بالنبوه و امتحان علی علیه السّلام بالبلاغ و الشهاده ... و زوجته فاطمه علیها السّلام.

نهی آدم علیه السّلام عن الشجره و نظره إلی منزله محمد و علی و فاطمه و الحسن و

الحسین و الأئمه علیهم السّلام و النهی عن النظر إلیهم بعین الحسد و تمنّی منزلتهم ....

کلمه عبد اللّه بن عمر فی مفاضله أبی بکر و عمر و عثمان، إن علیا علیه السّلام من أهل البیت ...، و فاطمه علیها السّلام ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله.

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی ذکر سلیمان و ألف امرأه له فی قصر واحد و له قوه بضع و أربعین رجلا و جعل ذلک للنبی صلّی اللّه علیه و آله و ترک ذکر علی علیه السّلام تأدبا لمکان فاطمه علیها السّلام.

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی أن سقف بیت علی و فاطمه علیها السّلام عرش الرحمن.

کلام السید فی التوسل بفاطمه الزهراء علیها السّلام بعد الفراغ عن الزیاره.

______________________________

(1). سوره إبراهیم: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:224

مهاجره زینب بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إیذاء هبّار بن الأسود بعیرها فی الطریق و إلقاء ما فی بطنها ...، ذکر فاطمه علیها السّلام و مناقبها ....

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی حلّ أبی لبابه: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی ....

کلام البرسی فی أن الکتاب المبین الأئمه المعصومون و النبی و فاطمه علیهم السّلام، منهم اسم و صفه بعدد البروج و الشهور هکذا: لا إله إلا اللّه (12)، محمد رسول اللّه (12)، النبی المصطفی (12) ...، إلی آخر الأئمه علیهم السّلام.

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله عند رؤیه المائده السماویه عند فاطمه علیها السّلام: الحمد للّه الذی لم یخرجنی من الدنیا ....

کلمه الفخر الرازی فی أفضلیه فاطمه علیها السّلام و مریم ....

کلمه الشیخ البرسی فی قوله تعالی: «وَ الصَّلاهِ الْوُسْطی» «1»: هی صلاه

الغرب فی الظاهر و فی الباطن هی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

کلام ابن عمر فی ثلاث خصال لعلی علیه السّلام، کل واحده منهنّ أحبّ من حمر النعم، منها تزویجه فاطمه علیها السّلام.

کلمه الشیخ البرسی فی ذکر صفاتهم علیهم السّلام، منها: ... المشرقه من شمس العظمه الفاطمیه.

کلمه محمد بن المشهدی فی الدعاء بعد زیاره الحسین علیه السّلام فی یوم عاشوراء.

کلمه لسان الملک فی ذکر ملاقاه الحر بن یزید الریاحی و منعه الحسین علیه السّلام عن الرجوع، قصه توفیقه بالتوبه و الشهاده لاستعظامه حرمه الصدیقه الکبری علیها السّلام و کظم غیظه علی سید الشهداء علیه السّلام تأدّبا لأمه فاطمه الزهراء علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 238.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:225

1
المتن

عن المناقب: سأل بزل الهدوی الحسین بن روح فقال: کم بنات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟

فقال: أربع. فقال: أیتهنّ أفضل؟ فقال: فاطمه علیها السّلام. قال: و لم صارت أفضل و کانت أصغرهنّ سنّا و أقلهنّ صحبه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ قال: لخصلتین خصّها اللّه بهما؛ إنها ورثت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منها، و لم یخصّها بذلک إلا بفضل إخلاص عرفه من نیتها.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 105.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 37 ح 40، عن المناقب.

3. الید البیضاء فی نکت أخبار الزهراء علیها السّلام: ص 149.

4. الغیبه للطوسی: ص 388.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:226

2
المتن

عن الرضا، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: الحسن و الحسین علیهما السّلام خیر أهل الأرض بعدی و بعد أبیهما، و أمهما أفضل نساء أهل الأرض.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 19 ح 5، عن عیون الأخبار.

2. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 1 ص 67.

3
المتن

فیما أوصی به النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی علی علیه السّلام: یا علی، إن اللّه عز و جل أشرف علی الدنیا فاختارنی منها علی رجال العالمین، ثم اطلع الثانیه فاختارک علی رجال العالمین بعدی، ثم اطلع الثالثه فاختار الأئمه من ولدک علیهم السّلام علی رجال العالمین بعدک، ثم اطلع الرابعه فاختار فاطمه علیها السّلام علی نساء العالمین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 26 ح 24، عن الخصال.

2. الخصال: ج 1 ص 96.

3. بحار الأنوار: ج 16 ص 354 ح 40.

4. نهج الإیمان: ص 228، بتفاوت یسیر.

5. من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 270.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 99.

7. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ج 1 ص 43.

8. زین الفتی، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

9. تقریب المعارف: ص 30.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:227

4
المتن

قال ابن شهرآشوب: فی الحدیث: إن آسیه بنت مزاحم و مریم بنت عمران و خدیجه یمشین أمام فاطمه علیها السّلام کالحجاب إلی الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 37 ح 40، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 105.

5
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: حرّم اللّه عز و جل علی علی علیه السّلام النساء، ما دامت فاطمه علیها السّلام حیّه. قال: قلت: کیف؟! قال: لأنها طاهره لا تحیض.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 153 ح 12، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 42.

3. من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 146.

4. التهذیب: ج 7 ص 475.

5. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 248.

الأسانید:

1. فی الأمالی للطوسی: جماعه، عن أبی غالب، عن خاله، عن الأشعری، عن أبی عبد اللّه البرقی، عن منصور بن العباس، عن إسماعیل بن سهل، عن أبی طالب الغنوی، عن علی بن أبی حمزه، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

2. فی التهذیب: عن أبی عبد اللّه، عن منصور، عن إسماعیل بن سهل، عن أبی طالب، عن علی بن أبی حمزه، أبی بصیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:228

6
المتن

فی المناقب: سئل عالم فقیل: إن اللّه تعالی قد أنزل «هل أتی» فی أهل البیت علیهم السّلام و لیس شی ء من نعیم الجنه إلا و ذکر فیه إلا الحور العین!؟ قال: إجلالا لفاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 153 ح 13، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 325.

3. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 201.

4. تفسیر روح المعانی: تفسیر سوره الإنسان.

7
المتن

فی المناقب، عن سفیان الثوری، عن الأعمش، عن أبی صالح، فی قوله تعالی: «وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ» «1»، قال:

ما من مؤمن یوم القیامه إلا إذا قطع الصراط، زوّجه اللّه علی باب الجنه بأربع نسوه من نساء الدنیا و سبعین ألف حوریه من حور الجنه، إلا علی بن أبی طالب علیه السّلام؛ فإنه زوّج البتول فاطمه علیها السّلام فی الدنیا و هو زوجها فی الآخره فی الجنه، لیست له زوجه فی الجنه غیرها من نساء الدنیا، لکن له فی الجنان سبعون ألف حوراء، لکل حور سبعون ألف خادم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 154، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 106.

______________________________

(1). سوره التکویر: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:229

8
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: صلّی بنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلما انفتل جلس فی قبلته و الناس حوله. فبینا هم کذلک إذ أقبل إلیه شیخ من مهاجره العرب ...، إلی أن قال:

فدفع عمار العقد- عقد فاطمه علیها السّلام- إلی المملوک و قال له: خذ هذا العقد فادفعه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أنت له. فأخذ المملوک العقد فأتی به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أخبره بقول عمار، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: انطلق إلی فاطمه علیها السّلام فادفع إلیها العقد و أنت لها. فجاء المملوک بالعقد و أخبرها بقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فأخذت فاطمه علیها السّلام و أعتقت المملوک. فضحک الغلام، فقالت: ما یضحکک یا غلام؟! فقال: أضحکنی عظم برکه هذا العقد؛ أشبع جائعا و کسی عریانا و أغنی فقیرا و اعتق عبدا و رجع إلی أهله.

و تمام الحدیث مع مصادره و أسناده قد مرّ فی هذا المجلد، الفصل السادس، الرقم 10.

9
المتن

من کلام موسی بن جعفر علیه السّلام مع الرشید فی خبر طویل، إلی قوله تعالی فی قصه مریم:

«إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ» «1»، بالمسیح من غیر بشر.

و کذلک اصطفی ربنا فاطمه علیها السّلام و طهّرها و فضّلها علی نساء العالمین بالحسن و الحسین علیهما السّلام سیدی شباب أهل الجنه.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:230

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 10 ص 242، عن تحف العقول.

2. تحف العقول: ص 404.

10
المتن

سهل بن أحمد الدینوری معنعنا، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام، قال:

قال جابر لأبی جعفر علیه السّلام: جعلت فداک یا ابن رسول اللّه، حدّثنی بحدیث فی فضل جدّتک فاطمه علیها السّلام، إذا أنا حدّثت به الشیعه فرحوا بذلک.

قال أبو جعفر علیه السّلام: حدّثنی أبی، عن جدی، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال: إذا کان یوم القیامه، نصب للأنبیاء و الرسل منابر من نور، فیکون منبری أعلی منابرهم یوم القیامه. ثم یقول اللّه: یا محمد، اخطب. فأخطب بخطبه لم یسمع أحد من الأنبیاء و الرسل بمثلها.

ثم ینصب للأوصیاء منابر من نور، و ینصب لوصیی علی بن أبی طالب علیه السّلام فی أوساطهم منبر من نور، فیکون منبره أعلی منابرهم. ثم یقول اللّه: یا علی، اخطب.

فیخطب بخطبه لم یسمع أحد من الأوصیاء بمثلها.

ثم ینصب لأولاد الأنبیاء و المرسلین منابر من نور، فیکون لابنیّ و سبطیّ و ریحانتیّ أیام حیاتی منبر من نور. ثم یقال لهما: اخطبا. فیخطبان بخطبتین لم یسمع أحد من أولاد الأنبیاء و المرسلین بمثلهما.

ثم ینادی المنادی و هو جبرئیل: أین فاطمه بنت محمد؟ أین خدیجه بنت خویلد؟

أین مریم بنت عمران؟ أین آسیه بنت مزاحم؟ أین أم کلثوم أم یحیی بن زکریا؟ فیقمن، فیقول اللّه تبارک و تعالی: یا أهل الجمع، لمن الکرم الیوم؟ فیقول محمد و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام: للّه الواحد القهار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:231

فیقول اللّه تعالی: یا أهل الجمع، إنی جعلت الکرم لمحمد و علی و الحسن و الحسین و فاطمه. یا أهل الجمع، طأطئوا الرءوس

و غضّوا الأبصار فإن هذه فاطمه علیها السّلام، تسیر إلی الجنه.

فیأتیها جبرئیل بناقه من نوق الجنه، مدبّجه الجنبین، خطامها من اللؤلؤ المخفق الرطب، علیها رحل من المرجان، فتناخ بین یدیها فترکبها. فیبعث إلیها مائه ألف ملک فیسیرون علی یمینها، و یبعث إلیها مائه ألف ملک فیصیرون علی یسارها، و یبعث إلیها مائه ألف ملک یحملونها علی أجنحتهم حتی یسیّرونها علی باب الجنه.

فإذا صارت عند باب الجنه تلتفت، فیقول اللّه: یا بنت حبیبی، ما التفاتک و قد أمرت بک إلی جنتی؟ فتقول: یا رب! أحببت أن یعرف قدری فی مثل هذا الیوم. فیقول اللّه: یا بنت حبیبی، ارجعی فانظری من کان فی قلبه حبّ لک أو لأحد من ذریتک، خذی بیده فادخلیه الجنه.

قال أبو جعفر علیه السّلام: و اللّه یا جابر، إنها ذلک الیوم؛ لتلتقط شیعتها و محبیها کما یلتقط الطیر الحبّ الجیّد من الحبّ الردی ء. فإذا صار شیعتها معها عند باب الجنه، یلقی اللّه فی قلوبهم أن یلتفتوا، فإذا التفتوا، فیقول اللّه عز و جل: یا أحبائی، ما التفاتکم و قد شفّعت فیکم فاطمه بنت حبیبی؟ فیقولون: یا رب! أحببنا أن یعرف قدرنا فی مثل هذا الیوم.

فیقول اللّه: یا أحبائی، ارجعوا و انظروا من أحبّکم لحبّ فاطمه، انظروا من أطعمکم لحبّ فاطمه، انظروا من کساکم لحبّ فاطمه، انظروا من سقاکم شربه فی حبّ فاطمه، انظروا من ردّ عنکم غیبه فی حبّ فاطمه، خذوا بیده و أدخلوه الجنه.

قال أبو جعفر علیه السّلام: و اللّه لا یبقی فی الناس إلا شاکّ أو کافر أو منافق. فإذا صاروا بین الطبقات، نادوا کما قال اللّه تعالی: «فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ. وَ لا صَدِیقٍ حَمِیمٍ» «1»، فیقولون:

«فَلَوْ أَنَّ لَنا کَرَّهً

فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ». «2»

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 101.

(2). سوره الشعراء: الآیه 102.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:232

قال أبو جعفر علیه السّلام: هیهات هیهات، منعوا ما طلبوا، «وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 65 ح 57، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 298.

11
المتن

عن أبی محمد العسکری، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لما خلق اللّه آدم و حوا، تبخترا فی الجنه؛ فقال آدم لحوا: ما خلق اللّه خلقا أحسن منّا. فأوحی اللّه إلی جبرئیل: ائت بعبدیّ الفردوس الأعلی. فلما دخلا الفردوس، نظرا إلی جاریه علی درنوک من درانیک الجنه، و علی رأسها تاج من نور و فی أذنیها قرطان من نور، قد أشرقت الجنان من حسن وجهها.

فقال آدم: حبیبی جبرئیل! من هذه الجاریه التی قد أشرقت الجنان من حسن وجهها؟ فقال: هذه فاطمه بنت محمد، نبی من ولدک یکون فی آخر الزمان. قال: فما هذا التاج الذی علی رأسها؟ قال: بعلها علی بن أبی طالب علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 52 ح 48، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه ج 2 ص 83.

3. کتاب الآل، علی ما فی کشف الغمه.

4. بحار الأنوار: ج 27 ص 10، عن قصص الأنبیاء.

5. حلیه الأبرار: ج 1 ص 221.

6. الفوائد المجموعه: ص 389.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:233

7. فاطمه الزهراء علیها السّلام للأمینی: ص 160.

8. منهج الحق و الیقین، علی ما فی حلیه الأبرار.

9. حلیه الأبرار: ج 1 ص 221.

الأسانید:

فی کتاب الآل: روی ابن خالویه فی کتاب الآل، عن أبی عبد اللّه الحنبلی، عن محمد بن أحمد بن قضاعه، عن عبد اللّه بن محمد، عن أبی محمد العسکری، عن آبائه علیهم السّلام، قال.

12
المتن

نورد هنا ما جاء فی الأحادیث من البحار فی فضل أسماء الخمسه الطیبه علیهم السّلام أو اسم فاطمه علیها السّلام فی فضلها مع الغیر بمناسبات شتی، اختصارا بأسماء الکتب و أرقام الصفحات و العناوین:

1. بحار الأنوار: ج 8 ص 178، عن الخصال و المعجم الکبیر و مسند أبی یعلی و مختصر إتحاف الساده و مشکل الآثار: خطّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أربع خطط فی الأرض ...،

فقال: أفضل نساء الجنه أربع، خدیجه و فاطمه و مریم و آسیه امرأه فرعون.

2. بحار الأنوار: ج 10 ص 298، عن الاختصاص: قال هشام بن الحکم فی مجلس الرشید: إن المطهّرین من السماء أربعه نفر: علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ....

3. بحار الأنوار: ج 11 ص 165، عن معانی الأخبار و عیون الأخبار: فنظر آدم إلی ساق العرش مکتوبا: لا إله إلا اللّه، محمد رسول اللّه، علی بن أبی طالب أمیر المؤمنین، و زوجته فاطمه سیده نساء العالمین، و الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنه ....

4. بحار الأنوار: ج 11 ص 172 ح 19، عن معانی الأخبار: إن اللّه تبارک و تعالی خلق الأرواح قبل الأجساد بألفی عام، فجعل أعلاها و أشرفها أرواح محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه بعدهم صلوات علیهم ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:234

5. بحار الأنوار: ج 11 ص 187، عن تفسیر العیاشی: ... فلما

أسکنه اللّه الجنه، مثّل له النبی و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فنظر إلیهم بحسد. ثم عرضت علیه الولایه فأنکرها، فرمته الجنه بأوراقها. فلما تاب إلی اللّه من حسده و أقرّ بالولایه و دعا بحق الخمسه علیهم السّلام ...، غفر اللّه له.

6. بحار الأنوار: ج 11 ص 328، عن الخرائج، و قمقام زخّار، و نوادر المعجزات، و أسرار الشهاده، و تنزیه الشریعه، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: ... فهبط جبرئیل، فأراه هیئه السفینه و معه تابوت بها مائه ألف مسمار و تسعه و عشرون ألف مسمار. فسمّر بالمسامیر کلها السفینه، إلی أن بقیت خمسه مسامیر باسم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

7. بحار الأنوار: ج 13 ص 235، عن تفسیر الإمام علیه السّلام: فأوحی اللّه تعالی إلی موسی ....

فاجتمعوا و ضجّوا: یا ربنا! بجاه محمد الأکرم، و بجاه علی الأفضل الأعظم، و بجاه فاطمه ذی الفضل و العصمه، و بجاه الحسن و الحسین سبطی سید المرسلین و سیدی شباب أهل الجنان أجمعین، و بجاه الذریه الطیبه الطاهره من آل طاها و یاسین لما غفرت لنا ذنوبنا و غفرت لنا هفوتنا ....

8. بحار الأنوار: ج 13 ص 272، عن تفسیر الإمام علیه السّلام فی توسل بنی إسرائیل إلی اللّه بجاه الخمسه الطیبه علیهم السّلام: ... فقالوا: اللهم إلیک التجأنا و علی فضلک اعتمدنا، فأزل فقرنا و سدّ خلّتنا، بجاه محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الطبیین من آلهم ....

9. بحار الأنوار: ج 13 ص 301، عن قصص الأنبیاء فی قصه موسی و خضر: قال موسی

لخضر: أتیتک أن تعلّمنی. قال: إنی وکّلت بأمر لا تطیقه. فحدّثه عن آل محمد علیهم السّلام و عن بلائهم و عما یصیبهم حتی اشتدّ بکاؤهما، و ذکر له فضل محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و ما أعطوا و ما ابتلوا به، فجعل یقول: یا لیتنی من أمه محمد ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:235

10. بحار الأنوار: ج 13 ص 331 ح 11، عن الأمالی للصدوق: قال الحسن علیه السّلام: جاء نفر من الیهود إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، و قال: أخبرنی عن خمسه أشیاء مکتوبات فی التوراه؟ فقال النبیّ صلّی اللّه علیه و آله: أول مکتوب فی التوراه محمد رسول اللّه، و فی السطر الثانی اسم وصیی علی بن أبی طالب علیه السّلام، و فی الثالث و الرابع سبطیّ الحسن و الحسین علیهما السّلام، و فی السطر الخامس أمهما فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

11. بحار الأنوار: ج 43 ص 352، عن المناقب: روی الحاکم فی أمالیه للحسن علیه السّلام:

من کان یباء بجدّ فإن جدی الرسول صلّی اللّه علیه و آله، أو کان یباء بأمّ فإن أمی البتول علیها السّلام، أو کان یباء بزور فزورنا جبرئیل.

12. بحار الأنوار: ج 43 ص 279، عن المناقب، عن ابن عباس فی قوله تعالی: «قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلی عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفی» «1»، قال: هم أهل بیت رسول اللّه علیهم السّلام؛ علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و أولادهم إلی یوم القیامه، هم صفوه اللّه و خیرته من خلقه.

13. بحار الأنوار: ج 43 ص 76، عن المناقب بالإسناد، عن ابن

عباس، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: لما أسری بی و دخلت الجنه، بلغت إلی قصر فاطمه علیها السّلام فرأیت سبعین قصرا من مرجانه حمراء مکلّله باللؤلؤ، أبوابها و حیطانها و أسرتها من عرق واحد.

14. بحار الأنوار: ج 22 ص 275، عن الأمالی للصدوق: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: نحن بنو عبد المطلب ساده أهل الجنه؛ رسول اللّه و حمزه سید الشهداء و جعفر ذو الجناحین و علی و فاطمه و الحسین و الحسین و المهدی علیهم السّلام.

15. بحار الأنوار: ج 24 ص 323، عن کنز الفوائد: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لیله أسری بی إلی السماء، فقال تعالی: ... یا محمد، إنی أنا اللّه، لا إله إلا أنا، فاطر السماوات و الأرض، وهبت لابنتک اسما من أسمائی؛ فسمّیتها فاطمه و أنا فاطر کل شی ء ....

______________________________

(1). سوره النمل: الآیه 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:236

16. بحار الأنوار: ج 26 ص 312، عن تفضیل الأئمه علیهم السّلام: ... فأوحی اللّه عز و جل: فأنا المحمود و هذا أحمد، و هذا صنوه و وصیه و وارثه، و جعلت برکاتی و تطهیری فی عقبه و هی سیده إمائی و البقیه فی علمی من أحمد نبیی.

17. بحار الأنوار: ج 26 ص 329، عن تفسیر الإمام علیه السّلام: ... قال موسی لقومه: ...

فما رأینا أنفذ أمرا فی جمیع تلک الممالک و أعظم سلطانا من محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

18. بحار الأنوار: ج 26 ص 344، عن إرشاد القلوب: ... قال اللّه تعالی: نعم، و أوحی إلی حجب القدره: انکشفی. فانکشفت، فإذا علی ساق العرش الأیمن

مکتوب: لا إله إلا اللّه، محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین ....

19. بحار الأنوار: ج 27 ص 13، عن الخصال: ... قال إبلیس: إلهی، إذا بررت قسمک و أدخلتنی نار جهنم، فأسألک بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام إلا خلّصتنی منها و حشرتنی معهم.

20. بحار الأنوار: ج 28 ص 198: ... ثم قام عمار بن یاسر و قال: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله سدّ أبوابکم التی کانت علی المسجد؛ فسدّها کلها غیر بابه إیاه، بکریمته فاطمه علیها السّلام دون سائر من خطبها إلیه منکم.

21. بحار الأنوار: ج 32 ص 399، عن کتاب صفین: قال نصر بن مزاحم: و قال له عمرو بن حمق یومئذ: و اللّه یا أمیر المؤمنین إنی ما أجبتک و لا بایعتک علی قرابه بینی و بینک و لا إراده مال تؤتینیه و لا إراده سلطان ترفع به ذکری، و لکن أجبتک بخصال خمس: أنک ابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أول من آمن به، و زوج سیده نساء الأمه فاطمه بنت محمد علیها السّلام ....

22. بحار الأنوار: ج 23 ص 245، عن تفسیر فرات: قال أبو جعفر محمد بن علی علیه السّلام:

نحن شجره أصلها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و فرعها علی بن أبی طالب علیه السّلام، و أغصانها فاطمه بنت النبی علیها السّلام، و ثمرتها الحسن و الحسین علیهما السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:237

23. بحار الأنوار: ج 33 ص 283، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: خطب أمیر المؤمنین علیه السّلام بالکوفه ...، ثم قال: ... أنا زوج

البتول سیده نساء العالمین فاطمه التقیه الزکیه البرّه المهدیه علیها السّلام حبیبه حبیب اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

24. بحار الأنوار: ج 36 ص 273، عن الغیبه للنعمانی: عن سلیم، قال: قلت لعلی علیه السّلام: ... إلی قوله علیه السّلام: و إذا أتانی (رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله) للخلوه معی فی منزلی، لم تقم عنی فاطمه علیها السّلام و لا أحد من بنیّ ....

25. بحار الأنوار: ج 35 ص 12، عن روضه الواعظین: ... فبکی أبو طالب و رفع یده إلی اللّه عز و جل و قال: إلهی و سیدی، نسألک بالمحمدیه المحموده، و بالعلویه العالیه، و بالفاطمیه البیضاء إلا تفضّلت علی تهامه بالرأفه و الرحمه ....

26. بحار الأنوار: ج 35 ص 31، عن الأمالی للطوسی: عنه صلّی اللّه علیه و آله یقول: أنا الشجره، و فاطمه علیها السّلام فرعها، و علی علیه السّلام لقاحها، و الحسن و الحسین علیهما السّلام ثمرها- و زاد رزق اللّه-، و شیعتنا ورقها. الشجره أصلها فی جنه عدن، و الفرع و الورق و الثمر فی الجنه.

27. بحار الأنوار: ج 37 ص 181، عن الطرائف: قد صنّف العلماء بالأخبار کتبا کثیره فی حدیث یوم الغدیر ...، و منهم من هنّأ بذلک: أبو بکر ...، عمر بن الخطاب، عثمان بن عفان، ... فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، عائشه ....

28. بحار الأنوار: ج 39 ص 166، و ج 63 ص 216، عن المحاسن: قال علی بن حسّان: أتت امرأه من الجنّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فآمنت و حسن إسلامها ...، إلی أن قالت:

... أتیت البحر الذی هو محیط بالدنیا ...، فرأیت علی شطّ ذلک

البحر صخره خضراء، و علیها رجل جالس قد رفع یدیه إلی السماء و هو یقول: اللهم إنی أسألک بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام إلا غفرت لی. فقلت له: من أنت؟ قال: أنا إبلیس ....

29. بحار الأنوار: ج 38 ص 43، عن المناقب: ... قال الجارود: أنا عارف بخبر قسّ بن ساعده ...، و قد خرج من أندیه إیاد ...، رافعا إلی السماء وجهه و إصبعه. فدنوت منه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:238

فسمعته یقول: اللهم رب السماوات الأرفعه و الأرضین الممرعه، بحق محمد و الثلاثه المحامید معه، و العلیین الأربعه، و فاطم و الحسنان الأبرعه، و جعفر و موسی التبعه ....

30. بحار الأنوار: ج 40 ص 29، عن الأمالی للطوسی: عن جابر، قال: سمعت علیا علیه السّلام ینشد و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یسمع: أنا أخو المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، لا شک فی نسبی، معه ربّیت، و سبطاه هما ولدی، جدی وجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منفرد، و فاطم علیها السّلام زوجتی، لا قول ذی فند .... قال:

فابتسم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: صدقت یا علی.

31. بحار الأنوار: ج 91 ص 369: فی حرز حارز: أودعت نفسی و أهلی و مالی و ولدی و من معی، و ما معی فی أرض محمد صلّی اللّه علیه و آله سقفها، و علی علیه السّلام بابها: و فاطمه و الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و الحسن و الحجه المنتظر علیهم السّلام حیطانها، و الملائکه حرّاسها، و اللّه

محیط بها و حفیظها، و اللّه من ورائهم محیط، بل هو قرآن مجید فی لوح محفوظ.

32. بحار الأنوار: ج 92 ص 377، عن مهج الدعوات: دعاء العبرات و هو: اللهم إنی أسألک یا راحم العبرات ...، إلی قوله: و أتقرّب إلیک بخیره الأخیار و أم الأنوار و الإنسیه الحوراء، البتول العذراء فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

33. بحار الأنوار: ج 95 ص 122، و التهذیب: ج 3 ص 98، و کتاب ألقاب الرسول صلّی اللّه علیه و آله:

فی أدعیه لیالی القدر: ... ثم تصلّی رکعتین و تقول: سبحان من أکرم محمدا صلّی اللّه علیه و آله ....،

سبحان من فطم بفاطمه علیها السّلام من أحبّها من النار ....

34. بحار الأنوار: ج 98 ص 9، عن کامل الزیارات: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: یا معاویه، لا تدع زیاره قبر الحسین علیه السّلام لخوف، فإن من ترکه رأی من الحسره ما یتمنّی أن قبره کان عنده. أ ما تحبّ أن یری اللّه شخصک و سوادک فیمن یدعو له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الأئمه علیهم السّلام.

35. بحار الأنوار: ج 98 ص 362: تقول فی زیاره الحسین علیه السّلام: اللهم صلّ علی فاطمه الطیبه الطاهره المطهّره، التی انتجبتها و طهّرتها و فضّلتها علی نساء العالمین، و جعلت فیها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:239

أئمه الهدی الذین یقومون بالحق و به یعدلون. صلّی اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها، و السلام علیها و رحمه اللّه و برکاته.

36. بحار الأنوار: ج 98 ص 374، عن الإقبال: فی الزیاره الجامعه: ... السلام علیک یا فاطمه البتول، السلام علیک یا زین نساء العالمین،

السلام علیک یا بنت رسول العالمین. صلّی اللّه علیک و علیه السّلام، علیک یا أم الحسن و الحسین. لعن اللّه أمه غصبتک حقک و منعتک ما جعل اللّه لک، أنا بری ء منهم و من شیعتهم.

37. بحار الأنوار: ج 99 ص 45، فی زیاره الرضا علیه السّلام: تقول: ... اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک صلّی اللّه علیه و آله، و زوجه ولیک علیه السّلام، و أم السبطین الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدی شباب أهل الجنه، الطهر الطاهره المطهّره التقیه النقیه الرضیه الزکیه، سیده نساء العالمین و أهل الجنه أجمعین ....

38. بحار الأنوار: ج 99 ص 200، فی زیاره الجامعه: السلام علی الصدیقه الطاهره، السلام علی النبعه النبویه الناضره، السلام علی الزکیه العارفه، السلام علی المظلومه الصابره، السلام علی خصیمه الفجره، السلام علی أم الأئمه البرره علیهم السّلام، السلام علی البضعه النبویه، السلام علی الدره الأحمدیه، السلام علی فاطمه البتول، السلام علی الزهراء ابنه الرسول، السلام علی المطهّره من الأرجاس، السلام علی المبرأه من الأدناس، السلام علی المحروسه من الوسواس، السلام علی المفضّله علی کافه نساء الناس، السلام مریم الکبری، السلام علی الإنسیه الحوراء، السلام علی من والدها النبی صلّی اللّه علیه و آله، السلام علی من بعلها الوصی علیه السّلام، السلام علی من بورکت و بورک نسلها، السلام علی من الأئمه علیهم السّلام من ذریتها و ولدها، السلام علی الشجره الزیتونه المبارکه المیمونه و رحمه اللّه و برکاته.

39. بحار الأنوار: ج 49 ص 77، عن الخرائج: ... قال جاثلیق للرضا علیه السّلام: أما إذ قد آمنتنی فإن هذا النبی الذی اسمه محمد و هذا الوصی الذی اسمه علی و هذه البنت التی اسمها فاطمه

و هذان السبطان اللذان اسمهما الحسن و الحسین فی التوراه و الإنجیل و الزبور ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:240

40. بحار الأنوار: ج 64 ص 127، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: عن أبی هریره، قال:

سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول لعلی علیه السّلام: ... أنا و أنت و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام من طینه واحده، و فضّلت منها فضله فجعل منها شیعتنا و محبینا.

41. بحار الأنوار: ج 78 ص 48، عن الأمالی للصدوق: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لا یحلّ لأحد أن یجنب فی هذا المسجد إلا أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و من کان من أهلی فإنه منی.

42. بحار الأنوار: ج 80 ص 3، عن مجمع البیان فی تفسیر: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ ...» «1»:

سئل النبی صلّی اللّه علیه و آله لما قرأ الآیه: أی بیوت هذه؟ فقال: بیوت الأنبیاء. فقام أبو بکر فقال: یا رسول اللّه! هذا البیت منها- یعنی بیت علی و فاطمه علیهما السّلام؟ قال: نعم، من أفاضلها.

43. بحار الأنوار: ج 83 ص 96، عن فلاح السائل: فی دعاء بعد صلاه المغرب: بسم اللّه الرحمن الرحیم، أمسیت و أصبحت باللّه مؤمنا علی دین محمد صلّی اللّه علیه و آله و سنته، و علی دین علی علیه السّلام و سنته، و علی دین فاطمه علیها السّلام و سنتها، و علی دین الأوصیاء صلوات اللّه علیهم و سنتهم ....

44. بحار الأنوار: ج 84 ص 263، عن المصباح: دعاء بعد الفراغ من صلاه اللیل: ...

ثم یقول: محمد صلّی اللّه علیه و آله بین یدیّ، و

علی علیه السّلام و رائی، و فاطمه علیها السّلام فوق رأسی، و الحسن علیه السّلام عن یمینی، و الحسین علیه السّلام عن شمالی، و الأئمه علیهم السّلام بعدهم- و یذکرهم واحدا واحدا- حولی ....

45. بحار الأنوار: ج 89 ص 113، عن الدعوات الراوندی: روی عن الأئمه علیهم السّلام: إذا حزّنک أمر فصلّ رکعتین ...، إلی أن تقول: اللهم إنی أسألک بحق نبیک المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، و بحق ولیک وصی رسولک المرتضی علیه السّلام، و بحق الزهراء مریم الکبری سیده نساء العالمین علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره النّور: الآیه 36.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:241

46. بحار الأنوار: ج 91 ص 8، عن تفسیر الإمام، فی تفسیر قوله تعالی: «وَ إِذِ اسْتَسْقی مُوسی لِقَوْمِهِ» «1»، قال: ... إلهی بحق محمد صلّی اللّه علیه و آله سید الأنبیاء، و بحق علی علیه السّلام سید الأوصیاء، و بحق فاطمه علیها السّلام سیده النساء، و بحق الحسن علیه السّلام سید الأولیاء، و بحق الحسین علیه السّلام أفضل الشهداء ....

47. بحار الأنوار: ج 91 ص 40، عن الدعوات للراوندی، عن الأعمش، قال:

خرجت حاجّا، فرأیت بالبادیه أعرابیا أعمی و هو یقول: اللهم إنی أسألک بالقبّه التی اتّسع فناؤها و طالت أطنابها و تدلّت أغصانها و عذب ثمرها و اتّسق فرعها، و أسبغ ورقها و طاب مولدها إلا رددت علیّ بصری.

قال: فخنقتنی العبره، فدنوت إلیه و قلت: یا أعرابی! لقد دعوت فأحسنت، فما القبّه التی اتّسع فناؤها؟ قال: محمد صلّی اللّه علیه و آله. قلت: فقولک: و طالت أطنابها؟ قال: أعنی فاطمه علیها السّلام.

قلت: و تدلّت أغصانها؟ قال: علی علیه السّلام وصی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. قلت: و

عذب ثمرها؟ قال:

الحسن و الحسین علیهما السّلام. قلت: و اتّسع فرعها؟ قال: حرّم اللّه ذریه فاطمه علیها السّلام علی النار. قلت:

و أسبغ ورقها؟ قال: بعلی بن أبی طالب علیه السّلام ....

فلما وصلت إلی البادیه، رأیته فإذا عیناه مفتوحتان کأنه ما عمی قط ....

13
المتن

عن ابن عباس، قال:

سألت النبی صلّی اللّه علیه و آله عن الکلمات التی تلقّی آدم من ربه فتاب علیه، قال: سأله بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام إلا تبت علیّ فتاب علیه.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 60.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:242

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 11 ص 176 ح 22، عن المعانی و الخصال.

2. الخصال: ج 1 ص 146.

3. معانی الأخبار: ص 42.

4. بحار الأنوار: ج 11 ص 157، بتفاوت فیه.

5. بحار الأنوار: ج 11 ص 181 ح 34، بتفاوت فیه.

6. بحار الأنوار: ج 11 ص 192 ح 47، عن تفسیر الإمام علیه السّلام، بتفاوت فیه.

7. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 90، بتفاوت فیه.

8. بحار الأنوار: ج 11 ص 195، عن الکافی، بتفاوت فیه.

9. بحار الأنوار: ج 12 ص 66 ح 12، عن الخصال، بزیاده فیه.

10. بحار الأنوار: ج 24 ص 1351 ح 66، عن الکافی.

11. الکافی: ج 1 ص 416، بتفاوت فیه.

12. بحار الأنوار: ج 26 ص 333 ح 15، عن تفسیر فرات.

13. تفسیر فرات: ص 13.

14. بحار الأنوار: ج 37 ص 65، عن الطرائف.

15. الطرائف: ص 27.

16. بحار الأنوار: ج 44 ص 245 ح 44، عن الدرّ الثمین، بتفاوت.

17. الدرّ الثمین، علی ما فی البحار.

18. إحقاق الحق: ج 9 ص 102.

19. المناقب لابن المغازلی (مخطوط): علی ما فی الإحقاق.

20. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 70 ح 2 المجلس 18.

21. لیالی بیشاور: ص 820.

22. الخصال: ج 1 ص 337.

23. الکافی (الروضه): ج 8 ص 305 ح 472.

24. ینابیع الموده: ص 97.

25. کمال الدین: ص 359.

26. المراجعات: ص 59.

27. معانی الأخبار: ص 124.

28. الفوائد المجموعه: ص 394.

29. دره

البیضاء: ص 5.

30. مجموعه مخطوطه: ح 17.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:243

31. نوادر الأخبار: ص 133.

32. لوامع الأنوار: ص 10.

33. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 31.

34. کشف الیقین: ص 15.

35. اللوامع النورانیه: ص 213، بتفاوت فیه.

36. اللوامع النورانیه: ص 16.

37. اللوامع النورانیه: ص 18، بتفاوت و زیاده.

38. دلائل الصدق: ج 2 ص 87.

39. روضه الواعظین: ج 1 ص 157.

40. حدیقه الشیعه: ص 67.

41. إثبات الهداه: ج 2 ص 47.

42. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 167.

43. الطرائف: ص 112.

44. تفسیر فرات: ص 13.

45. المحتضر: ص 112.

46. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 41.

47. إرشاد القلوب: ص 421.

48. الیقین: ص 175.

49. تأویل الآیات: ص 189.

الأسانید:

1. فی الخصال و معانی الأخبار و الأمالی: حدثنا علی بن الفضل، قال: قرأت علی أحمد بن محمد، قلت: حدّثکم محمد بن علی بن خلف، قال: حدثنا حسین الأشقر، قال:

حدثنا عمرو بن أبی المقدام، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

2. فی الخصال: حدثنا علی بن أحمد، قال: حدثنا حمزه بن القاسم، قال: حدثنا جعفر بن محمد، قال: حدثنا محمد بن الحسین، قال: حدثنا محمد بن زیاد، عن المفضل بن عمر، عن الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام.

3. فی الکافی: ج 1 ص 416: الحسین بن محمد، عن معلّی بن محمد، عن جعفر بن محمد، عن محمد بن عیسی، عن محمد بن سلیمان، عن عبد اللّه بن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

4. فی الکافی (الروضه): علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن إبراهیم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:244

صاحب الشعیر، عن کثیر بن کلثمه، عن أحدهما علیهما السّلام.

5. معانی الأخبار: حدثنا علی بن الفضل،

قال: قرأت علی أحمد بن محمد، قال:

حدثنا محمد بن علی، قال: حدثنا حسین الأشقر، قال: حدثنا عمرو بن أبی المقدام، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

14
المتن

سأل سعد بن عبد اللّه القائم علیه السّلام عن تأویل «کهیعص» «1»، قال علیه السّلام: هذه الحروف من أنباء الغیب، أطلع اللّه علیها عبده زکریا، ثم قصّها علی محمد صلّی اللّه علیه و آله؛ و ذلک أن زکریا سأل ربه أن یعلّمه أسماء الخمسه علیهم السّلام، فأهبط علیه جبرئیل فعلّمه إیاها. فکان زکریا علیه السّلام إذا ذکر محمدا صلّی اللّه علیه و آله و علیا و فاطمه و الحسن علیهم السّلام سرّی عنه همّه و انجلی کربه، و إذا ذکر اسم الحسین علیه السّلام خنقته العبره و وقعت علیه البهره ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 14 ص 178 ح 14، عن الاحتجاج.

2. الاحتجاج، ج 2 ص 272.

3. حلیه الأبرار: ج 2 ص 563.

4. تفسیر الصافی: ج 3 ص 272.

5. تأویل الآیات: ص 189.

6. کمال الدین: ج 2 ص 461.

7. عوالم العلوم: ج 17 ص 107 ح 1، عن الاحتجاج.

8. بحار الأنوار: ج 44 ص 223 ح 1.

9. الخصائص الحسینیه: ص 106.

10. الدمعه الساکبه: ج 4 ص 84.

11. جامع الأخبار: ج 3 ص 374.

12. مقتل سید الشهداء علیه السّلام: ص 12.

13. تفسیر البرهان: ج 3 ص 3.

14. تفسیر نور الثقلین: ج 3 ص 319.

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:245

الأسانید:

فی کمال الدین: حدثنا محمد بن علی بن محمد بن حاتم النوفلی، قال: حدثنا أحمد بن عیسی الوشاء، قال: حدثنا أحمد بن طاهر، قال: حدثنا محمد بن بحر بن سهل، قال:

حدثنا أحمد بن مسرور، عن سعد بن عبد اللّه القمی.

15
المتن

أورد فی الصواعق: أن القرطبی روی عن ابن عباس: و عدنی ربی أن من أقرّ بوحدانیتی و نبوه محمد صلّی اللّه علیه و آله و بولایه علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أن لا یعذّبه فی القیامه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 3 ص 586.

2. المناقب المرتضویه: ص 46، علی ما فی الإحقاق.

16
المتن

عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعبد الرحمن بن عوف: یا عبد الرحمن، أنتم أصحابی و علی بن أبی طالب علیه السّلام منی و أنا من علی، فمن قاسه بغیره فقد جفانی ...، إلی قوله: و لو کان الحسن شخصا لکان فاطمه علیها السّلام بل هی أعظم؛ إن فاطمه علیها السّلام ابنتی خیر أهل الأرض عنصرا و شرفا و کرما.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 503.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 60.

3. فرائد السمطین (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 15 ص 133، بتفاوت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:246

5. موده القربی: ص 118، بتفاوت.

6. إحقاق الحق: ج 15 ص 567.

7. ینابیع الموده: ص 263.

8. فرائد السمطین: ج 2 ص 68.

9. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 60.

10. مائه منقبه: ص 136.

الأسانید:

فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ذکر ابن شاذان هذا، حدثنی النقیب أبو الحسن محمد بن محمد الحسینی، عن أحمد بن إبراهیم، عن محمد بن زکریا، عن العباس بن بکار، عن أبی بکر الهذلی، عن عکرمه، عن ابن عباس.

2. فی فرائد السمطین: قال الخوارزمی و ذکر ابن شاذان هذا، قال: حدثنی النقیب محمد بن محمد الحسینی، عن أحمد بن إبراهیم، عن محمد بن زکریا، عن العباس بن بکار، عن أبی بکر الهذلی، عن عکرمه، عن ابن عباس.

17
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: خیر هذه الأمه من بعدی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، من قال غیر هذا فعلیه لعنه اللّه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 250.

2. رساله الاعتقاد: ص 295، علی ما فی الإحقاق.

3. نوادر الأثر: ص 103.

الأسانید:

فی نوادر الأثر: روی أبو الحسن بن شاذان، قال: حدثنا أبو حفص عمر بن إبراهیم، قال: حدثنی عمر بن إبراهیم، قال: حدثنی عبد اللّه بن محمد، قال: حدثنی عبد الملک بن عمیر، قال: حدثنی سالم البراد، قال: حدثنی أبو هریره، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:247

18
المتن

روی ابن عباس: لما کان یوم وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، وقف ملک الموت علی الباب فقال: السلام علیکم أهل بیت النبوه و معدن الرساله و مختلف الملائکه. فاستأذن للدخول، فقالت فاطمه علیها السّلام: إنه لمشغول عنک. حتی استأذن ثلاثا، فالتفت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: هو ملک الموت.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 402.

2. روضه الأحباب: ص 602، علی ما فی الإحقاق.

3. المعجم الکبیر (مخطوط) ص 135.

19
المتن

عن ابن عمر: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: خیر رجالکم علی بن أبی طالب علیه السّلام، و خیر شبابکم الحسن و الحسین علیهما السّلام، و خیر نسائکم فاطمه بنت محمد علیها السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 257.

2. المناقب المرتضویه: ص 117، علی ما فی الإحقاق.

3. مفتاح النجا: ص 16، علی ما فی الإحقاق.

4. راموز الأحادیث: ص 281، علی ما فی الإحقاق.

5. المناقب المرتضویه: ص 113، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

6. تاریخ آل محمد علیهم السّلام (مخطوط): ص 92.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:248

20
المتن

قال عامر بن واثله: کنت علی الباب یوم الشوری مع علی علیه السّلام فی البیت یوم الشوری، و سمعته یقول لهم: لأحتجنّ علیکم بما لا یستطیع عربیّکم و لا أعجمیّکم بغیر ذلک، ثم قال: ... أنشدکم باللّه هل فیکم أحد له زوجه مثل زوجتی فاطمه بنت محمد علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه غیری؟ قالوا: اللهم لا ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 5 ص 26.

2. المناقب للخوارزمی: ص 246.

3. کفایه الطالب: ص 242.

4. بحار الأنوار: ج 31 ص 317 ح 1.

5. الخصال: ج 2 ص 553.

6. الکتاب المبین: ص 115.

7. نهج السعاده: ج 1 ص 131.

الأسانید:

فی المناقب للخوارزمی: أخبرنی سعد بن عبد اللّه فیما کتب إلیّ من همدان، أخبرنی الحسن بن أحمد فیما أذن لی فی الروایه عنه، أخبرنی عبد الرزاق بن عمر الطهرانی، أخبرنی أحمد بن موسی، حدثنی قال: سعد بن عبد اللّه، أخبرنا سلیمان بن إبراهیم، عن أحمد بن موسی، حدثنی سلمان بن محمد، حدثنی یعلی بن سعد، حدثنی محمد بن حمید، حدثنی رافر بن سلیمان، عن أبی الطفیل عامر بن واثله.

21
المتن

عن أبی سعید الخدری، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما مررت لیله أسری بی بشی ء من ملکوت السماء و علی شی ء من ملکوت الحجب فوقها إلا وجدتها مشحونه بکرام ملائکه اللّه تعالی، یناجوننی: هنیئا لک یا محمد، فقد أعطیت ما لم یعطه أحد قبلک

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:249

و لا یعطاه أحد بعدک؛ أعطیت علی بن أبی طالب علیه السّلام أخا، و فاطمه علیها السّلام زوجته ابنه، و الحسن و الحسین علیهما السّلام أولادا، و محبیهم شیعه.

یا محمد، إنک أفضل النبیین، و علیا علیه السّلام أفضل الوصیین، و فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین، و الحسن و الحسین علیهما السّلام أکرم من دخل الجنان من أولاد المرسلین، و شیعتهم أفضل من تضمّنته عرصات القیامه و اشتملت علیه غرف الجنان و قصورها و منتزّهاتها.

فلم یزالوا یقولون ذلک فی مصعدی و مرجعی، فلو لا أن اللّه حجب عنهم آذان الثقلین لم یبق أحد إلا سمعهم.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 118.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 96.

الأسانید:

فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: و ذکر ابن شاذان هذا، حدثنا محمد بن الحسین، عن محمد بن عبد اللّه، عن یحیی الحمانی، عن هیثم، عن أبی هارون العبدی، عن أبی سعید الخدری.

22
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لما أسری بی إلی السماء، رأیت علی باب الجنه مکتوبا بالذهب:

لا إله إلا اللّه، محمد حبیب اللّه، علی ولی اللّه، فاطمه أمه اللّه، الحسن و الحسین صفوه اللّه، علی مبغضیهم لعنه اللّه. قال: جزاه اللّه عنی خیرا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 131.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 108، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 4 ص 378.

4. میزان الاعتدال: ج 2 ص 217، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:250

5. إحقاق الحق: ج 9 ص 257.

6. المناقب للخوارزمی: ص 240.

7. إحقاق الحق: ج 9 ص 268.

8. کفایه الطالب: ص 276، علی ما فی الإحقاق.

9. لسان المیزان: ج 5 ص 70، علی ما فی الإحقاق.

10. ذیل اللآلی: ص 66، علی ما فی الإحقاق.

11. إحقاق الحق: ج 22 ص 262.

12. مسند الفردوس: ج 3 ص 118، علی ما فی الإحقاق.

13. الفائق: ص 77، علی ما فی الإحقاق.

14. إحقاق الحق: ج 25 ص 94.

15. إتحاف السائل: ص 76.

16. إحقاق الحق: ج 33 ص 65.

17. العلل المتناهیه: ج 1 ص 259، علی ما فی الإحقاق.

18. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 177، بتفاوت فیه.

19. مدینه المعاجز: ج 2 ص 31.

20. نهج الإیمان: ص 568.

21. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 366.

22. أعلام النساء المؤمنات: ص 541.

23. روضات الجنات: ج 6 ص 181.

24. تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 170.

25. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 114.

26. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 43.

27. فاطمه الزهراء علیها السّلام للأمینی: ص 153.

28. فاطمه الزهراء

علیها السّلام للأمینی: ص 157.

29. الأربعون حدیثا لمنتجب الدین: ص 11.

30. المحتضر: ص 125.

31. إرشاد القلوب: ص 234.

32. الفضائل: ص 80.

33. الیقین: ص 392.

34. الجواهر السنیه: ص 299.

35. مائه منقبه: ص 87.

36. مشارق أنوار الیقین: ص 118.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:251

23
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری: قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: اهتدوا بالشمس، فإذا غابت الشمس فاهتدوا بالقمر، فإذا غاب القمر فاهتدوا بالزهره، فإذا غابت الزهره فاهتدوا بالفرقدین. فقیل: یا رسول اللّه! ما الشمس و ما القمر و ما الزهره و ما الفرقدان؟ قال:

الشمس أنا و القمر علی علیه السّلام و الزهره فاطمه علیها السّلام و الفرقدان الحسن و الحسین علیهما السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 6 ص 224.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 110.

3. فرائد السمطین: ج 2 ص 17، بتفاوت فیه.

4. شواهد التنزیل: ج 1 ص 77 ح 91.

5. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 131، باختلاف فیه.

6. معانی الأخبار: ج 2 ص 113، بتفاوت.

7. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 135.

8. إثبات الهداه: ج 1 ص 560 ح 413.

9. إثبات الهداه: ج 1 ص 491.

10. الفضائل: ص 152، باختصار.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی، قال: أخبرنی والدی، أخبرنا أبو الفتح إسماعیل بن عثمان ببروجرد، أخبرنا الحسن بن علی التمیمی بالکرج، حدثنا أبو یعقوب یوسف بن مکّی الزنجانی بهمدان فی الجامع، حدثنا محمد بن سلمان ببغداد، قال: قرأ علیّ بن هلال بن العلاء و أنا أسمع: حدثنی أبی، عن الدراوردی، عن مکحول، عن محمد بن المنکدر، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری.

2. فی الأمالی للطوسی: أخبرنا جماعه، عن أبی المفضل، قال: حدثنا الحسن بن علی، قال: حدثنا محمد بن صدقه، قال: حدثنا موسی بن جعفر، عن أبیه جعفر بن محمد، عن أبیه محمد بن علی علیهم السّلام، عن جابر، قال.

3. فی معانی الأخبار: حدثنا محمد بن عمرو، قال: حدثنا عبد اللّه بن علی الکرخی، قال: حدثنا محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا أبی، قال: حدثنا عبد الرزاق، قال: حدثنا معمر، عن الزهری، عن أنس، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:252

24
المتن

أبو ذر الغفاری، رفعه: إن اللّه تعالی اطلع إلی الأرض اطلاعه من عرشه- بلا کیف و لا زوال- فاختارنی، و اختار علیا علیه السّلام لی صهرا، و أعطی له فاطمه العذراء البتول علیها السّلام، و لم یعط ذلک أحدا من النبیین.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 7 ص 18.

2. ینابیع الموده: ص 255.

25
المتن

ابن عباس، رفعه قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: علیکم بعلی علیه السّلام، فإن الشمس عن یمینه و القمر عن یساره. قلنا: یا رسول اللّه! و ما هما؟ قال: الحسن و الحسین علیهما السّلام، أبو هما ضیاء الدنیا و أمهما بدر الدجی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 197.

2. ینابیع الموده: ص 260.

26
المتن

عن أمامه الباهلی، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه خلق الأنبیاء من أشجار شتّی، و خلقنی و علیا علیه السّلام من شجره واحده. فأنا أصلها، و علی علیه السّلام فرعها، و فاطمه علیها السّلام لقاحها، و الحسن و الحسین علیهما السّلام ثمرها. فمن تعلّق بغصن من أغصانها نجی و من زاغ عنها هوی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:253

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 9 ص 150.

2. کفایه الطالب: ص 178، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 5 ص 262.

4. در بحر المناقب (مخطوط): ص 78، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 253 المصادر: ..... ص : 253

5. لسان المیزان: ج 4 ص 434، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

6. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 400، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

7. ینابیع الموده: ص 256، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

8. ینابیع الموده: ص 245، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

9. إحقاق الحق: ج 4 ص 341.

10. در بحر المناقب (مخطوط): ص 65، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

11. إحقاق الحق: ج 16 ص 130.

12. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 131، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

13. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 132، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

14. إحقاق الحق: ج 18 ص 344.

15. أهل البیت علیهم السّلام: ص 124، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

16. موده القربی: ص 83، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

17. موده القربی: ج 18 ص 345، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

18. آل بیت النبی علیهم السّلام: ص 80، علی ما فی الإحقاق،

بتفاوت فیه.

19. موده القربی: ص 34، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

20. شواهد التنزیل: ج 1 ص 291، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

21. تاریخ مدینه دمشق: ص 123، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

22. وسیله المال: ص 77، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

23. إحقاق الحق: ج 18 ص 429.

24. در بحر المناقب: ص 65، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

25. إحقاق الحق: ج 22 ص 200.

26. مسند الإمام زید بن علی: ص 362، علی ما فی الإحقاق.

27. آل محمد علیهم السّلام: ص 13.

28. إحقاق الحق: ج 23 ص 133.

29. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 15، علی ما فی الإحقاق.

30. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 2 ص 748، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:254

31. تفسیر آیه الموده: ص 46.

32. الاستجلاب: ص 35، علی ما فی الإحقاق.

33. إحقاق الحق: ج 33 ص 32.

34. موسوعه الأطراف: ج 2 ص 510، علی ما فی الإحقاق.

35. الصراط المستقیم: ج 1 ص 209.

36. فرائد السمطین: ج 2 ص 30.

37. میزان الاعتدال: ج 4 ص 237.

38. الصواعق: ص 232.

39. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 47.

40. الفصول المهمه: ص 48.

41. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 2 ص 60 ح 236.

42. الغدیر: ج 2 ص 308.

43. الغدیر: ج 3 ص 8.

44. الغدیر: ج 3 ص 79.

45. مقتل الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 61.

46. کشف الغمه: ج 1 ص 51.

47. إعلام الوری: ص 149.

48. الأمالی للمفید: ص 145.

49. میزان الاعتدال: ج 1 ص 505.

50. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 18 بتفاوت یسیر.

51. نثر الدر للوزیر الکاتب: ج 1 ص 172.

52. رشفه الصادی: ص 88.

53. الفوائد

المجموعه: ص 379.

54. کفایه الطالب: ص 317.

55. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 414.

56. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 160.

57. وصول الأخیار: ص 48.

58. المناقب الثلاثه: ص 6.

59. الإصابه: ج 6 ص 217.

60. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 2 ص 377.

61. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 6 ص 459.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:255

62. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 317.

63. تفسیر آیه الموده: ص 157.

64. الموضوعات: ج 2 ص 5.

65. تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 168.

66. کشف الیقین: ص 328.

67. دار السلام للنوری: ج 1 ص 197.

68. شرح الأخبار: ج 3 ص 98 ح 1027.

69. اللوامع النورانیه: ص 172.

70. دار السلام للنوری: ج 3 ص 232.

71. تفسیر فرات: ص 147، بزیاده فیه.

72. المنتخب للطریحی: ص 158.

73. إرشاد القلوب: ص 145.

74. الیقین: ص 318.

75. مشارق أنوار الیقین: ص 203.

27
المتن

عن أبی الطفیل، قال: شهدت جنازه أبی بکر یوم مات، و شهدت عمر یوم بویع و علی علیه السّلام جالس ناحیه. فأقبل غلام یهودی جمیل الوجه بهیّ، علیه ثیاب حسان و هو من ولد هارون، حتی قام علی رأس عمر فقال: یا أمیر المؤمنین، أنت أعلم هذه الأمه بکتابهم و أمر نبیهم؟ قال: فطأطأ عمر رأسه ...، إلی أن قال:

و من هذا الشاب؟ قال: هذا علی بن أبی طالب ابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و هذا أبو الحسن و الحسین علیهما السّلام ابنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و هذا زوج فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام. فأقبل الیهودی علی علی علیه السّلام فقال: أ کذلک أنت؟ فقال: نعم ....

و فی ص 88: إذ سأل یهودیان: من أنت؟

فقال: أنا علی بن أبی طالب، أخو النبی صلّی اللّه علیه و آله، و زوج فاطمه علیها السّلام، و أبو الحسن و الحسین علیها السّلام، و وصیه فی خلافته کلها، و صاحب کل نفیسه و غزاه و موضع سرّ النبی صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:256

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 88، عن إرشاد القلوب.

2. إرشاد القلوب: ج 2 ص 108.

28
المتن

قال العلامه: روی الزمخشری- و کان من أشدّ الناس عنادا لأهل البیت علیهم السّلام و هو الثقه المأمون عند الجمهور- بأسناده، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

فاطمه علیها السّلام مهجه قلبی، و ابناها علیهما السّلام ثمره فؤادی، و بعلها علیه السّلام نور بصری، و الأئمه من ولدها علیهم السّلام أمناء ربی و حبل ممدود بینه و بین خلقه. من اعتصم بهم نجی و من تخلّف عنهم هوی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 648.

2. الفضائل: ص 146.

3. نهج الحق و کشف الصدق: ص 227.

4. حدیقه الشیعه: ص 176.

29
المتن

عن حسره، قالت: أخبرتنی أم سلمه، قالت: خرج النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی صرحه هذا المسجد فقال: لا یصلح لجنب و لا حائض إلا للنبی و أزواجه و علی و فاطمه بنت محمد علیهما السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 5 ص 577.

2. علل الحدیث: ج 1 ص 99، علی ما فی الإحقاق.

3. السنن الکبری: ج 7 ص 65، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:257

4. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 63، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

5. فرائد السمطین (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

6. السیره الحلبیه: ج 3 ص 347، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

7. أرجح المطالب: ص 313، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

8. المناقب لابن المغازلی: ص 139، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

9. شرف النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 74، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

10. أرجح المطالب: ص 416، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

11. کفایه الطالب: ص 151، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

12. فرائد السمطین (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

13. إحقاق الحق: ج 16 ص 371، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

14. ذکر أخبار أصفهان: ص 291، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

15. جواهر البحار: ج 1 ص 339، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

16. کنز العمال: ج 12 ص 221، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

17. التاریخ للبخاری: ج 1 ص 67، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

18. السنن الکبری: ج 2 ص 442، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

19. ترجمه الإمام علی علیه السّلام من تاریخ دمشق: ج 1 ص 265، علی

ما فی الإحقاق.

20. إحقاق الحق: ج 18 ص 420.

21. ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ دمشق: ص 119، علی ما فی الإحقاق.

22. بحار الأنوار: ج 30 ص 362، عن إرشاد القلوب.

23. إرشاد القلوب، علی ما فی البحار: بتغییر و زیاده.

24. إحقاق الحق: ج 23 ص 97.

25. الفصول فی سیره الرسول صلی اللّه علیه و آله: ص 53، علی ما فی الإحقاق.

26. إحقاق الحق: ج 25 ص 244.

27. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 46.

28. الأمالی للصدوق: ص 334.

29. فرائد السمطین: ج 2 ص 29.

30. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 880 ح 51.

31. مدینه البلاغه: ج 1 ص 198.

32. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 28.

33. الغدیر: ج 3 ص 212.

34. الأنوار النعمانیه: ج 4 ص 351.

35. اللآلی المصنوعه: ج 1 ص 353.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:258

36. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 140.

37. المعجم الکبیر: ج 23 ص 373.

38. جواهر البحار: ج 1 ص 365.

39. شرح الأزهار: ج 1 ص 109.

40. جامع الأحادیث: ج 3 ص 381.

41. علل الحدیث: ج 1 ص 99.

42. السنن الکبری: ج 7 ص 65.

43. الدره البیضاء: ص 73.

44. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 53.

45. فاطمه الزهراء علیها السّلام للأمینی: ص 210.

46. دلائل الصدق: ج 2 ص 265.

47. وسائل الشیعه: ج 14 ص 485.

30
المتن

قال ابن قتیبه فی قصه السقیفه فی خبر طویل: ... فقال له عمر: أ لا تأمر فیه بأمرک؟

فقال: لا أکرهه علی شی ء ما کانت فاطمه إلی جنبه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 357، عن الإمامه و السیاسه.

2. الإمامه و السیاسه: ج 1 ص 12.

31
المتن

قال المناوی: و ذکر العلم القرافی أن فاطمه علیها السّلام و أخاها إبراهیم أفضل من الخلفاء الأربعه بالاتفاق.

و قال فی الهامش: إلا زوجها علی بن أبی طالب علیه السّلام، لأنه بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله إمام لها و الإمام أفضل من المأموم ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:259

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 590.

2. شرح الجامع الصغیر: ص 328.

32
المتن

قال الذهبی: و قد کان النبی صلّی اللّه علیه و آله یحبّها و یکرمها و یسرّ إلیها، و مناقبها غزیره، و کانت صابره دیّنه خیّره صیّنه قانعه شاکره للّه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 590.

2. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 119، علی ما فی الإحقاق.

33
المتن

فی ذکر خطبه معاویه فی المدینه لأجل أخذ البیعه لیزید و جواب الحسین علیه السّلام له و کلام معاویه بعد جواب الحسین علیه السّلام:

... إذا أخبرک. أما قولک خیر منه أمّا، فلعمری أمک خیر من أمّه، و لو لم تکن إلا امرأه من قریش لکان لنساء قریش فضلهنّ، فکیف و هی ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ثم فاطمه علیها السّلام فی دینها و سابقتها، فأمک لعمر اللّه خیر من أمه.

و أما أبوک فقد حاکم أباه إلی اللّه، فقضی لأبیه علی أبیک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 27 ص 147.

2. الوثائق السیاسیه: ص 140، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:260

34
المتن

قال الکنانی فی أولاد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: و أما بناته فأربع، أکبرهنّ زینب زوجه أبی العاص: لقیط و قیل: هاشم بن الربیع، ثم رقیه زوجه عثمان، ثم أم کلثوم زوجته بعدها، ثم فاطمه علیها السّلام و هی أفضلهنّ، و جمیعهنّ من خدیجه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 387.

2. غرر التبیان: ص 424، علی ما فی الإحقاق.

35
المتن

قال أحمد أبو کف فی فضائل فاطمه علیها السّلام: ... أما و قد تخیّر اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله لعلی المرتضی علیه السّلام سیده نساء العالمین فاطمه الزهراء البتول علیها السّلام ریحانه الرسول صلّی اللّه علیه و آله، العابده الزاهده، زوجا و قرینه. فلا غرو أن ینجبا الذریه الشریفه و العتره الطاهره علیهم السّلام، فهی بقیه اللّه الباقیه لنبیه و حبیبه صلّی اللّه علیه و آله من ذریته، و أحبّهم إلی نفسه، و أقربهم به شبها فی خلقه، و النسمه الطاهره الطیبه المیمونه التی جعل نسله صلّی اللّه علیه و آله منها، و من نسلها أئمه الأمه و خلفاء اللّه فی أرضه علیهم السّلام، و صله الرحم وشیجه القربی بسید الخلق إلی یوم الدین.

هی کما یقول إقبال: فالمجد یشرق من ثلاثه مطالع فی مهدها، فمن ذا یدانیها فی مجدها؟ هی بنت من هی زوج من هی أم من هی ومضه من نور عین المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و زوج لعلی المرتضی علیه السّلام من له تاج بسوره «هل أتی» و أم الحسنین السبطین سبطی الهدی و التقی، و زینب عقیله بنی هاشم ذات المکارم و العلاء. من تتبلج أنوار النبوه من مشاهدهم، سناء و سنی لتفیض علی محبّیهم سکینه و ضیاء و أمنا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 390، عن آل بیت النبی علیهم السّلام.

2. آل بیت النبی علیهم السّلام فی مصر: ص 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:261

36
المتن

ذکر اسم فاطمه الزهراء علیها السّلام فی کلام المعصومین علیهم السّلام إشعارا بفضائلها، اقتصارا باسم الکتب و أرقام الصفحات بالاختصار:

1. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 57 ح 10 المجلس 13، قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن علیا علیه السّلام وصیی و خلیفتی، و زوجته فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین ابنتی ....

2. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 25 ح 2 المجلس 7: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: أنا إمام المسلمین و قائد المتقین و ولی المؤمنین و زوج سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

3. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 26 ح 3 المجلس 7: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ... إن علیا علیه السّلام منی، روحه من روحی و طینته من طینتی، و هو أخی و أنا أخوه، و هو زوج ابنتی فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین.

4. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 31 المجلس 8: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن علیا منی، ولده ولدی و هو زوج حبیبتی ....

5. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 38 المجلس 10: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: أنا ابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و زوج ابنته علیها السّلام ....

6. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 95 ح 4 المجلس 20: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، أنت وصیی و أبو ولدی و زوج ابنتی ....

7. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 132

المجلس 27: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی علی علیه السّلام: ...

خلق من طینتی و هو زوج فاطمه ابنتی علیها السّلام ....

8. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 158 المجلس 30: قال أبو عبد اللّه الحسین علیه السّلام فی یوم عاشورا لعسکر یزید: أنشدکم اللّه، هل تعلمون أن أمی فاطمه بنت محمد علیها السّلام؟ قالوا: نعم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:262

9. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 251 المجلس 43: قال جبرئیل لیعقوب: ... أ لا أعلّمک دعاء یردّ اللّه علیک به بصرک و یردّ علیک ابنیک؟ قال: بلی. قال: قل: یا رب أسألک بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أن تأتینی بیوسف و ابن یامین جمیعا، و تردّ علیّ عینی. فما استتمّ یعقوب هذا الدعاء حتی جاء البشیر، فألقی قمیص یوسف علیه فارتدّ بصیرا ....

10. الأمالی للصدوق: ج 2 ص 605 المجلس 88: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام فی بعض خطبه: ... أنا إمام البریه و وصی خیر الخلیقه و زوج سیده نساء هذه الأمه علیها السّلام.

11. الأمالی للصدوق: ج 2 ص 679 المجلس 97: قال علی بن موسی الرضا علیه السّلام فی صفات الإمام: الإمام عالم لا یجهل ...، مخصوص بدعوه الرسول صلّی اللّه علیه و آله، و هو نسل المطهره البتول علیها السّلام ....

12. الأمالی للصدوق: ج 3 ص 631 المجلس 92: قال زید بن علی علیهما السلام: ...

فمن أولی بحسن الحفظ منا؟ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جدنا و ابنته علیها السّلام أمّنا سیده نسائه جدتنا و أول من آمن به و صلّی معه أبونا ....

13. الأمالی للصدوق: ص 352 المجلس

56: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، أنت زوج ابنتی و أبو ولدی ....

14. الدعوات للراوندی: ص 58: روی عن الأئمه علیهم السّلام: إذا حزنک أمر فصلّ رکعتین ...، ثم تقول: اللهم إنی أسألک بحق نبیک المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، و بحق ولیک و وصی رسولک المرتضی علیه السّلام، و بحق الزهراء مریم الکبری سیده نساء العالمین ....

15. طبّ الأئمه علیهم السّلام: ... قال جعفر بن محمد علیه السّلام إذ أتاه سنان بن مسلمه مصفر الوجه، فقال له: ما لک؟! فوصف له ما یقاسه من شده الضربان فی المفاصل، فقال له و یحک قل: اللهم إنی أسألک بأسمائک و برکاتک و دعوه نبیک صلّی اللّه علیه و آله الطیب المبارک المکین عندک و بحقه، و بحق ابنته فاطمه المبارکه علیها السّلام، و بحق وصیه أمیر المؤمنین علیه السّلام، و حق سیدی شباب أهل الجنه علیهما السّلام إلا أذهبت عنّی شرّ ما أجد. بحقهم بحقهم بحقهم، بحقک یا إله العالمین. فو اللّه ما قام من مجلسه حتی سکن ما به.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:263

المصادر:

طبّ الأئمه بنی بسطام: ص 70.

37
المتن

عن أبی سعید غانم الهندی، قال: کنت بمدینه الهند المعروفه بقشمیر الداخله و أصحاب لی، یقاعدون علی کراسی عن یمین الملک؛ أربعون رجلا، کلهم یقرأ الکتب الأربعه: التوراه و الإنجیل و الزبور و صحف إبراهیم. نقضی بین الناس و نفقّههم فی دینهم و نفتیهم فی حلالهم و حرامهم ...، إلی أن قالوا:

هذا النبی محمد بن عبد اللّه بن عبد المطلب صلّی اللّه علیه و آله، و وصیه علی بن أبی طالب بن عبد المطلب علیه السّلام، و هو زوج فاطمه بنت محمد علیها السّلام و أبو الحسن و الحسین علیهما السّلام سبطی محمد صلّی اللّه علیه و آله.

قال غانم أبو سعید، قلت: اللّه أکبر! هذا الذی طلبت. فانصرفت إلی داود بن العباس فقلت له: أیها الأمیر! وجدت ما طلبت، و أنا أشهد أن لا إله إلا اللّه، و أن محمدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. الکافی: ج 1 ص 515 ح 3.

2. کمال الدین: ج 2 ص 438.

3. إثبات الهداه: ج 1 ص 153 ح 10.

الأسانید:

فی الکافی: علی بن محمّد و عن غیر واحد من أصحابنا القمیین، عن محمد بن محمد العامری، عن أبی سعید غانم الهندی، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:264

38
المتن

عن سعد بن أبی وقاص: سمعت النبی یقول لفاطمه علیها السّلام: أنت خیر الناس أبا و بعلا.

المصادر:

الصراط المستقیم: ج 2 ص 70.

39
المتن

قال النباطی البیاضی: من فضائل علی علیه السّلام المنبّهه علی تعدیله: قالوا: قلتم: علی علیه السّلام أفضل بالمصاهره. قلنا: زوّج النبی صلّی اللّه علیه و آله عتبه بن أبی لهب و أبی العاص بن الربیع و هما کافران، و زوّج عثمان اثنتین، و تزوّج من الشیخین بالابنتین، فالأئمه الأربعه أصهاره.

أجبنا بأن فاطمه علیها السّلام أفضل من باقی بناته و زوجاته ....

المصادر:

الصراط المستقیم: ج 1 ص 170.

40
المتن

عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أفضل نساء أهل الجنه خدیجه بنت خویلد، و فاطمه بنت محمد علیها السّلام، و مریم بنت عمران، و آسیه بنت مزاحم امرأه فرعون مع ما قصّ اللّه علینا من خبرهما فی القرآن؛ قالت: «رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّهِ». «1»

المصادر:

تفسیر الدر المنثور للسیوطی: ج 6 ص 146.

______________________________

(1). سوره التحریم: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:265

41
المتن

قال العلامه المامقانی فی فصل فاطمه علیها السّلام: فاطمه علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمها خدیجه، و من ضروریات مذهبنا کونها معصومه و کون قولها حجه، و هی سیده نساء العالمین باتفاق الفریقین، و أخبارهم فی ذلک متواتره، و قد مرّ ذکر واحده منها من طرق العامه فی أمها خدیجه، و اعترفت العامه بأنها کانت أحبّ الناس إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

تنقیح المقال من فصل النساء: ج 3 ص 81.

42
المتن

عن علی بن المغیره، عن أبی الحسن علیه السّلام، قال: قلت له: إن أبی سأل جدک علیه السّلام عن ختم القرآن فی کل لیله، فقال له: فی شهر رمضان. قال: أفعل فیه ما استطعت. فکان أبی یختمه أربعین ختمه فی شهر رمضان، ثم ختمته بعد أبی. فربما زدت و ربما نقصت، و إنما یکون ذلک علی قدر فراغی و شغلی و نشاطی و کسلی. فإذا کان یوم الفطر، جعلت لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ختمه و لفاطمه علیها السّلام ختمه و للأئمه علیهم السّلام ختمه، حتی انتهیت إلیک فصیّرت لک واحده منذ صرت فی هذه الحال، فأیّ شی ء لی بذلک؟

قال: لک بذلک أن تکون معهم یوم القیامه. قلت: اللّه أکبر! فلی بذلک؟ قال: نعم، ثلاث مرات.

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 110.

43
المتن

فی أعمال لیله القدر، عن مولانا الصادق علیه السّلام، قال: خذ المصحف فدعه علی رأسک

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:266

و قل: اللهم بحق هذا القرآن، و بحق من أرسلته به، و بحق کل مؤمن مدحته فیه، و بحقک علیهم فلا أحد أعرف بحقک منک. «بک یا اللّه» عشر مرات تقول، «بمحمد» عشر مرات، «بعلی» عشر مرات، «بفاطمه» عشر مرات، «بالحسن» عشر مرات، إلی آخر الأئمه علیهم السّلام، و تسأل حاجتک.

و ذکر فی حدیثه إجابه الداعی و قضاء حوائجه.

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 187.

44
المتن

إن السید ذکر فی تعظیم یوم العشرین من جمادی الآخره یوم ولاده فاطمه علیها السّلام عده من فضائلها، ثم قال:

فلو لا طلب التخفیف لذکرنا غیر ذلک من مناقبها و محلها المنیف، و قد صنّف جماعه من أهل الوفاق و الخلاف مجلدات فی مناقب والدتنا المعظمه فاطمه شرّفها اللّه جل جلاله بعلوّ الدرجات ....

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 624.

45
المتن

قال معاویه بن یزید بن معاویه بن أبی سفیان: ... إن جدی معاویه عند قد نازع فی هذا الأمر من کان أولی به منه و من غیره، لقرابته من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و عظم فضله و سابقته. أعظم المهاجرین قدرا، و أشجعهم قلبا و أکثرهم علما، و أولهم إیمانا،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:267

و أشرفهم منزله، و أقدمهم صحبه. ابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و صهره و أخوه، زوّجه صلّی اللّه علیه و آله ابنته فاطمه علیها السّلام و جعله لها بعلا باختیاره لها و جعلها له زوجه باختیارها له. أبو سبطیه، سیدی شباب أهل الجنه، و أفضل هذه الأمه. تربیه الرسول صلّی اللّه علیه و آله و ابنی فاطمه البتول علیها السّلام. من الشجره الطیبه الطاهره ....

المصادر:

حیاه الحیوان للدمیری: ج 1 ص 61.

46
المتن

سمعت ابن سیرین یقول فی قوله تعالی: «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّکَ قَدِیراً» «1»: نزلت فی النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب علیه السّلام زوج فاطمه علیها السّلام، و هو ابن عمه و زوج ابنته، و کان نسبا و کان صهرا و کان ربک قدیرا.

المصادر:

فرائد السمطین: ج 1 ص 370.

47
المتن

إن من فضائل و مناقب فاطمه علیها السّلام کان آباؤها و أجدادها کلهم موحّدین و لیس

______________________________

(1). سوره الفرقان: الآیه 54.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:268

الاختلاف فی نسبه إلی عدنان و هو جدها الحادیه عشر، و إنما الاختلاف بعد عدنان إلی آدم، فلذا قال صلّی اللّه علیه و آله: إذا بلغ نسبی عدنان فأمسکوا، و أیضا قال صلّی اللّه علیه و آله: کذب النسّابون، کما ذکر فی هامش باب حادی عشر.

و أما آباؤها علیها السّلام من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی آدم أحد و خمسین أبا بعدد رکعات الصلاه الیومیه من الفرائض و النوافل. منهم سبعه عشر کانوا من الأنبیاء بعدد الفرائض، و سبعه عشر کانوا من أوصیاء الأنبیاء، و سبعه عشر کانوا من الملوک و السلاطین، کلهم موحّدون علی مذهب الحق.

قال المجلسی فی مرآت العقول: إن الإمامیه اتفقوا بإیمان أبی طالب و عبد اللّه و سائر أجداد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی آدم.

و قال الصدوق فی اعتقاداته: کان اعتقاد الشیعه إن آباء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کلهم کانوا مسلمون، و روی أن عبد المطلب کان حجه اللّه و کان أبو طالب وصیه. و آباء فاطمه علیها السّلام إلی عدنان هکذا:

فاطمه علیها السّلام بنت محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ابن عبد اللّه بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مرّه بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهد بن مالک بن النضر بن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن إلیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان، سلام اللّه علیهم

أجمعین.

و أما آباؤه بعد عدنان- کما ذکره المجلسی فی جلاء العیون- هکذا:

عدنان بن أدد بن الیسع بن سلامان بن نبت بن حمل بن قیدار بن إسماعیل بن إبراهیم الخلیل بن تارخ بن ناحور بن شروع بن أرغو- و هو هود النبی- بن قالغ بن عابر بن شالح بن أرفحشد بن سام بن نوح بن مالک بن متوشلح بن أخنوخ- و هو إدریس النبی- بن بارض بن مهلائیل بن قینان بن أنوش بن شیث- و هو هبه اللّه- بن آد بن آدم.

و هکذا جداتها؛ کلهنّ مسلمات.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:269

المصادر:

1. منتخب التواریخ: ص 3.

2. منتهی الآمال: ص 3.

48
المتن

عن سلمان، قال: کانت قریش إذا جلست فی مجالسها فرأت رجلا من أهل البیت، قطعت حدیثها ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

ألا و نحن بنو عبد المطلب ساده أهل الجنه؛ أنا و علی و جعفر و حمزه و الحسن و الحسین و فاطمه و المهدی علیهم السّلام.

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 856 ح 45.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 148 ح 142.

3. بحار الأنوار: ج 40 ص 95 ح 116.

4. الغیبه للنعمانی: ص 52.

5. الفضائل لشاذان بن جبرئیل: ص 134.

6. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 212.

7. روضه الواعظین: ص 290.

49
المتن

عن سلیم بن قیس، قال: سمعت علیا علیه السّلام یقول: کانت لی من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عشر خصال، ما یسرّنی بإحداهنّ ما طلعت علیه الشمس و ما غربت. فقیل لها: بیّنها لنا یا أمیر المؤمنین. فقال: ...، إلی قوله علیه السّلام:

و اللّه ثم و اللّه، ما ذکر فی العالمین ذکر أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منی، و لا صلّی القبلتین کصلاتی؛ صلّیت صبیّا و لم أرهق حلما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:270

و هذه فاطمه بضعه رسول اللّه علیها السّلام تحتی، هی فی زمانها کمریم بنت عمران فی زمانها.

و أقول لکم الثالثه: إن الحسن و الحسین علیهما السّلام سبطا هذه الأمه، و هما من محمد صلّی اللّه علیه و آله کمکان العینین من الرأس. و أما أنا فکمکان الیدین من البدن، و أما فاطمه علیها السّلام فکمکان القلب من الجسد. مثلنا مثل سفینه نوح؛ من رکبها نجی و من تخلّف عنها غرق.

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 830 ح 40.

2. بحار الأنوار: ج 39 ص 352 ح 26، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

3. الخصال: ج 2 ص 50 ح 6 الباب العاشر.

4. بحار الأنوار: ج 39 ص 337 ح 7، عن الخصال.

5. الأمالی للصدوق: ص 48.

6. الأمالی للطوسی: ص 85.

7. بحار الأنوار: ج 22 ص 498 ح 45.

8. الطرف لابن طاوس: ص 47.

9. ما نزل من القرآن فی أهل البیت علیهم السّلام، علی ما فی البرهان.

10. تفسیر البرهان: ج 4 ص 489.

11. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 646.

50
المتن

قال سلیم: سمعت سلمان یقول: قلت: یا رسول اللّه، إن اللّه لم یبعث نبیا قبلک إلا و له وصی، فمن وصیک یا نبی اللّه؟ ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

یا سلمان، إن اللّه اطلع علی الأرض اطلاعه فاختارنی منهم. ثم اطلع الثانیه فاختار منهم علیا علیه السّلام أخی، و أمرنی فزوّجته سیده نساء أهل الجنه علیها السّلام. ثم اطلع ثالثه فاختار فاطمه و الأوصیاء علیهم السّلام؛ ابنیّ حسنا و حسینا و بقیّتهم من ولد الحسین علیهم السّلام. هم مع القرآن و القرآن معهم ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:271

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 909 ح 62.

2. کتاب المواعظ للصدوق: ص 47، بتفاوت فیه.

51
المتن

روی عن سلمان الفارسی، قال: أهدی إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله قطف من العنب فی غیر أوانه ...،

إلی ما دعی الحسن و الحسین علیهما السّلام لثعبان کان ملکا فمسخه اللّه ثعبانا، قالا:

اللهم بحق جدنا الجلیل الحبیب محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، و بأبینا علی المرتضی علیه السّلام، و بأمنا فاطمه الزهراء علیها السّلام إلا ما رددته إلی حالته الأولی. فما استتمّ دعاؤهما و إذا بجبرئیل قد نزل من السماء فی رهط من الملائکه، و بشّر ذلک الملک برضی اللّه عنه و بردّه إلی سیرته الأولی ....

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 16 ص 66 ح 4.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 313.

52
المتن

کانت فاطمه علیها السّلام من أهل العباء و المباهله و المهاجره فی أصعب وقت، و ورد فیها آیه التطهیر، و افتخر جبرئیل بکونه منهم، و أم الحسن و الحسین علیهما السّلام، و منها عقب النبی صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. متشابه القرآن و مختلفه لابن شهرآشوب: ج 2 ص 39.

2. الأنوار البهیه: ص 46، عن متشابه القرآن.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:272

53
المتن

قال الراوندی فی الخرائج و الجرائح: روی عن محمد بن الفضل الهاشمی، قال:

و الحدیث طویل فی احتجاج الرضا علیه السّلام مع جاثلیق ...، الی أن قال جاثلیق:

أما إذا قد آمنتنی فإن النبی الذی اسمه محمد و هذا الوصی الذی اسمه علی و هذا البنت التی اسمها فاطمه و هذا السبطان اللذان اسمهما الحسن و الحسین فی الإنجیل و التوراه و الزبور ....

قال الرضا علیه السّلام: بحق العشر الآیات التی أنزلها اللّه علی موسی بن عمران فی التوراه، هل تجد صفه محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی التوراه منسوبین إلی العدل و الفضل؟ قال: نعم، و من جحدها فهو کافر بربه و أنبیائه.

فقال له الرضا علیه السّلام: فخذ الآن فی سفر کذا من التوراه. فأقبل الرضا علیه السّلام یتلو التوراه، و رأس الجالوت یتعجب من تلاوته و بیانه و فصاحته و لسانه، حتی إذا بلغ ذکر محمد صلّی اللّه علیه و آله، قال رأس الجالوت: نعم، هذا أحماد و إلیا و بنت أحماد و شبر و شبیر، و تفسیره بالعربیه محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 22 ص 139 ح 1، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 1 ص 341 ح 6، 7.

3. بحار الأنوار: ج 49 ص 73 ح 1.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 195 ح 104.

5. الخرائج و الجرائح: ج 1 ص 308.

6. الثاقب فی المناقب: ص 190 ح 171، بتفاوت و زیاده فیه.

54
المتن

قال إتان گلبرک فی ذکر کتاب أخبار الزهراء فاطمه علیها السّلام تألیف أبی جعفر محمد بن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:273

علی بن بابویه، م 381 ه: إن کتاب أخبار الزهراء علیها السّلام باسم: أخبار فاطمه علیها السّلام معروف أیضا، و فی البحار: ج 43 ص 40- 45، عن المناقب.

و یحتمل أن هذا الکتاب کتاب مولد فاطمه علیها السّلام، کما فی الذریعه: ج 23 ص 275 ش 8960.

و نقل عنه ابن شهرآشوب فی المناقب: ج 3 ص 130.

و هذا الکتاب مع ثلاث کتب أخری للصدوق عن فاطمه علیها السّلام کانت مفقوده.

المصادر:

کتابخانه ابن طاوس: ص 175 رقم 18.

55
المتن

قال ابن حجر فی صواعقه فی أحوال علی علیه السّلام فی مناقبه:

و أخرج ابن سعد، عن الحسن بن زید، قال: لم یعبد الأوثان قط لصغره، أی و من ثمّ یقال فیه کرم اللّه وجهه و الحق به الصدیق فی ذلک، لما قیل أنه لم یعبد صنما قط، و أحد العشره المشهود لهم بالجنه، و أخو رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالمؤاخاه، و صهره علی فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام ....

المصادر:

الصواعق المحرقه: ص 120.

56
المتن

أسند النیشابوری فی أمالیه إلی الرقّی، أنه دخل علی الصادق علیه السّلام رجل و قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:274

ما أکذبکم تقولون: عرض اللّه ولایتکم علی یونس، فلما استثقلها حبسه فی بطن الحوت!؟ فقال: یا رقّی، خذ بید الرجل وضع یدک علی عینیه و الأخری علی عینیک وثب به. فوثبت و فتحت عینی و أنا علی شاطئ الجال مسیره أربعه أیام من مدینه الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

فصلّی علیه السّلام و تفل فی البحر، فشقّقت أمواجه، فضجّ بالشهادتین و الإقرار بعلی و أولاده الأئمه علیهم السّلام، و خرج شی ء رافع رأسه کالجبل و قال: أنا زالیخا حوت یونس.

فقال علیه السّلام: لأیّ شی ء حبس یونس فیک؟ فقال: عرضت ولایتکم علیه فقال: لا أقدر علی حملها. فحبس فیّ، و کان یسبّح بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فقال علیه السّلام:

یا رقّی، ثب. فقمت و ترکت الرجل.

فدخل علیه بعد أربعه أیام و قال: لم یکن خلق أبغض إلیّ منک، و الآن فما خلق أحبّ إلیّ منک، فهل من توبه؟ فقال علیه السّلام: من تاب، تاب اللّه علیه.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 20 ص 286 ح 2، عن الصراط المستقیم.

2. الصراط المستقیم: ج 2 ص 133.

57
المتن

لما وصل إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام فخر من معاویه، قال لغلامه:

اکتب إلیه، ثم أملی علیه:

محمد النبی أخی و صهری و حمزه سید الشهداء عمی

و جعفر الذی یمسی و یضحی یطیر مع الملائکه ابن أخی

و بنت محمد سکنی و عرسی منوط لحمها بدمی و لحمی

و سبط أحمد ابنای منهافأیّکمو له سهم کسهمی

سبقتکم إلی الإسلام طرّاغلاما ما بلغت أوان حلمی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:275

المصادر:

1. الصواعق: ص 132.

2. تذکره الخواص: ص 107.

3. أنساب الأشراف: ص 111.

58
المتن

قال الثعلبی فی قصص الأنبیاء: الباب الخامس فی ذکر ما زیّن به الأرض و هی سبعه أشیاء: الأزمنه، و زین الأزمنه بأربعه أشهر ...، إلی أن قال: و الأمکنه و زیّنها بأربعه أشیاء ...، إلی أن قال:

و زیّنها أیضا- یعنی الأمکنه- بالأنبیاء. و زیّن الأنبیاء بالأربعه: إبراهیم الخلیل و موسی الکلیم و عیسی الوجیه و محمد الحبیب صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی أن قال:

و زیّنها أیضا بآل محمد علیهم السّلام و زیّنهم أیضا بأربعه: علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 70.

2. قصص الأنبیاء للثعلبی: ص 14.

59
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام فی حدیث جویبر: إن اللّه عز و جل أوحی إلی نبیه صلّی اللّه علیه و آله أن طهّر مسجدک و أخرج من بالمسجد ممّن یرقد فیه باللیل، و مر بسدّ أبواب من کان له فی مسجدک باب إلا باب علی علیه السّلام و مسکن فاطمه علیها السّلام، و لا یمرّن فیه جنب و لا یرقد فیه غریب.

فأمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بسدّ أبوابهم إلا باب علی علیه السّلام، و أقرّ مسکن فاطمه علیها السّلام علی حاله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:276

المصادر:

1. الأحادیث القدسیه المسنده: ص 41.

2. الکافی: ج 5 ص 340 ح 16.

3. وسائل الشیعه: ج 1 ص 485.

4. الجواهر السنیه: ص 214.

الأسانید:

فی الکافی: عن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن الحسن بن محبوب، عن مالک بن عطیه، عن أبی حمزه الثمالی، عن أبی جعفر علیه السّلام.

60
المتن

قال سبط بن الجوزی فی ذکر أولاد علی علیه السّلام: ... و فاطمه علیها السّلام أول زوجاته، لم یتزوّج علیها حتی توفّیت ....

المصادر:

تذکره الخواص: ص 54.

61
المتن

عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی بن أبی طالب علیه السّلام: لما خلق اللّه عز و جل آدم و نفخ فیه من روحه و أسجد له ملائکته و أسکنه جنته و زوّجه حوا أمته. فرفع طرفه نحو العرش، فإذا هو بخمسه سطور مکتوبات، قال آدم: یا رب! ما هؤلاء؟ فقال اللّه عز و جل: هؤلاء الذین إذا شفعوا إلیّ فی خلقی شفّعتهم.

قال آدم: یا رب! بقدرهم عندک، ما اسمهم؟ فقال: أما الأول، فأنا المحمود و هذا محمد، و أما الثانی، فأنا العالی و هذا علی، و أما الثالث، فأنا الفاطر و هذه فاطمه، و أما الرابع، فأنا المحسن و هذا حسن، و أما الخامس، فأنا ذو الإحسان و هذا الحسین، کل یحمد اللّه عز و جل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:277

المصادر:

1. الأحادیث القدسیه المسنده: ص 98.

2. تفسیر فرات: ص 57، بتفاوت فیه.

62
المتن

سمعت أبا الحسن علیه السّلام یقول: لا یدخل الفقر بیتا فیه اسم محمد و أحمد و علی و الحسن و الحسین أو جعفر أو طالب أو عبد اللّه أو فاطمه من النساء.

المصادر:

1. الکافی: ج 7 ص 438 ح 1748.

2. وسائل الشیعه: ج 15 ص 129 ح 1.

3. الکافی: ج 6 ص 19.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یعقوب، عن عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن بکر بن صالح، عن سلیمان الجعفری، قال.

63
المتن

عن محمد بن السائب، أنه قال: قال مروان بن الحکم یوما للحسین بن علی علیه السّلام: لو لا فخرکم بفاطمه، بم کنتم تفتخرون علینا؟ فوثب الحسین علیه السّلام- و کان شدید القبضه-، فقبض علی حلقه فعصره و لوی عمامته علی عنقه حتی غشی علیه ثم ترکه.

و أقبل الحسین علیه السّلام علی جماعه من قریش فقال: أنشدکم باللّه أ لا صدّقتمونی إن صدقت، أ تعلمون أن فی الأرض حبیبین کانا أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منّی و من أخی؟

أو علی ظهر الأرض ابن بنت نبی غیری و غیر أخی؟ قالوا: اللهم لا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:278

المصادر:

1. الاحتجاج: ج 2 ص 23.

2. عوالم العلوم: ج 17 ص 86 ح 1، عن المناقب.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 209.

4. بحار الأنوار: ج 44 ص 206 ح 2.

64
المتن

قال الصاحب بن عبّاد یمدح علیا علیه السّلام:

ما لعلی العلاء أشباه لا و الذی لا إله إلّاه

زوجه بضعه النبوه إذرآه خیر امرئ و أتقاه و قال:

لاح لعینیک الطلل فکم دم فیه یطل کم شرب الدهر رسوم دارهم و کم أکل ...

یا حیدر الشهم البطل من لم یشایعک یضل لا زلت عن حبکم متابعا أهل الجمل ...

أنت الذی قد زوّج الزهراء یا خیر الوصل أنت الذی بالحسنین السیدین قد نسل و قال:

أنت زوج الزهراء حوریه الإنس و خیر النساء عند امتیاز و قال:

و ببنت المصطفی من أشبهت فضلا أباها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:279

و قال:

اذکرا من زوّج الزهراء کیما یتباهی و قال:

ما باله یمشی إلی عمرو و قد تخلّفوا

ما باله قد زوّج الزهراء حین استشرفوا و قال:

و تزوّج الزهراء و هی فضیلهغرّاء لیس تبیدها الآباد و قال:

من تزوّج الزهراء حین تزاحموافی خطبه کشفت عن المکنون و قال:

یا عتره الزهراء إن ن المجد جمّ فی ذراک و قال:

کفو البتول و کفو سواه لهاو الأمر یکشفه أمر یوازیه و قال:

فی خطبه الزهراء لما استخصّه کفاء لها و الکل من قبل طالب و قال:

سوف تأتی الزهراء تلتمس الحکم إذا حال محشر التعدیل المصادر:

دیوان الصاحب بن عبّاد: ص 64- 263.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:280

65
المتن

قال علی علیه السّلام فی دیوانه:

أنا علی فاسألونی تخبرواسیفی حسام و سنانی یزهر

منا النبی الطاهر المطهّرو حمزه الخیر و صنوی جعفر

لذی جناح فی الجنان أخضرو فاطم عرسی و فیها مفخر المصادر:

دیوان علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 58.

66
المتن

قال فی تذکره الأئمه علیهم السّلام:

إن الروایات من طرق الخاصه و العامه کثیره بأن فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین و سیده نساء الجنه، و هی أفضل و أشرف من نساء النبی صلّی اللّه علیه و آله و نساء أئمه المعصومین علیهم السّلام و بناتهم، و أشرف من أم البشر حوا و إقلیما و عناق بنتی آدم، و ساره و هاجر امرأتی خلیل الرحمن، و راحیل و لبا و زیلیا و بیلها نساء یعقوب، و صفورا بنت شعیب، و یوخاوید أم موسی و أم کلثوم أخت موسی، و زلیخا بنت ضمخاص زوجه یوسف و دبنا أخته، و آسیه امرأه فرعون و آسیه بنت مزاحم زوجه فرعون، و حنه زوجه عمران بن ماتان، و بنتی لوط، و ساره بنت حاشر بن یعقوب، و بلقیس بنت شرحیل بن الهدی زوجه سلیمان، و مریم أم عیسی، و ما هبد أم إسکندر ذی القرنین.

المصادر:

تذکره الأئمه علیهم السّلام لمحمد باقر بن محمد تقی: ص 48.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:281

67
المتن

ذکر ابن شهرآشوب قصیده فی أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد البیت الثانی:

أنت الإمام و منظور الأنام فمن یردّ ما قلته یقمع براهینا ...

هل مثل فاطمه الزهراء سیدهزوجتها یا جمال الفاطمیّینا ...

هل مثل نجلیک فی مجد و فی کرم إذ کوّنا من سلال المجد تکوینا المصادر:

الغدیر: ج 4 ص 57.

68
المتن

عن عبد الصمد بن بشیر، قال: دخلت امرأه علی أبی عبد اللّه علیه السّلام فقالت: أصلحک اللّه، إنی امرأه متبتّله. فقال: و ما التبتّل عندک؟ قالت: لا أتزوّج. قال: و لم؟ قالت: ألتمس بذلک الفضل. فقال: انصرفی، فلو کان ذلک فضلا لکانت فاطمه علیها السّلام أحق به منک، إنه لیس لأحد یسبقها إلی الفضل.

المصادر:

1. الکافی: ج 2 ص 61.

2. الوسائل: ج 14 ص 117 ح 2، عن الکافی و الأمالی للطوسی.

3. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 380.

4. البدعه للباقری: ص 38، بتفاوت فیه.

5. المهذّب البارع: ج 3 ص 194.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:282

الأسانید:

1. فی الکافی: عن عده من أصحابنا، عن أحمد بن أبی عبد اللّه، عن أبیه، عن عبد الصمد بن بشیر، قال.

2. فی الأمالی للطوسی: عن أبیه، عن الحفار، عن إسماعیل الدعبلی، عن علی أخی دعبل، عن الرضا، عن آبائه علیهم السّلام.

69
المتن

من شعر الصاحب فی المذهب:

بلغت نفسی مناها بالموالی آل طاهابرسول اللّه من حاز المعالی و حواها

و ببنت المصطفی من أشبهت فضلا أباهامن کمولای علی و الوغی تحمی لظاها

المصادر:

1. الغدیر: ج 4 ص 57.

2. المناقب للخوارزمی: ص 105، علی ما فی الغدیر.

3. کفایه الطالب: ص 243، علی ما فی الغدیر.

4. تذکره الخواص: ص 31، علی ما فی الغدیر.

5. المناقب لابن شهرآشوب، علی ما فی الغدیر.

70
المتن

أخرج الثعلبی، عن الباقر علیه السّلام، قال: سئل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن قوله تعالی: «الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» «1»، فقال: هی شجره فی الجنه، أصلها فی داری و فرعها علی أهل الجنه. فقیل له: یا رسول اللّه! سألناک عنها فقلت: هی شجره فی أهل الجنه، أصلها فی دار علی و فاطمه علیها السّلام و فرعها علی أهل الجنه!؟

______________________________

(1). سوره الرعد: الآیه 29.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:283

فقال: إن داری و دار علی و فاطمه علیهما السّلام واحد غدا فی مکان واحد، و هی شجره غرسها اللّه تبارک و تعالی بیده و نفخ فیها من روحه، تنبت الحلی و الحلل، و إن أغصانها لتری من وراء سور الجنه.

المصادر:

ینابیع الموده: ص 132.

71
المتن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 283 المتن ..... ص : 283

عن أبی ذر الغفاری، رفعه: إن اللّه تعالی اطلع إلی الأرض اطلاعه من عرشه بلا کیف و لا زوال، فاختارنی و اختار علیا علیه السّلام لی صهرا، و أعطی له فاطمه العذراء البتول علیها السّلام و لم یعط ذلک أحدا من النبیین ....

المصادر:

ینابیع الموده: ص 255.

72
المتن

قال القندوزی فی باب الثانی و الخمسون فی إیراد رساله أبی عثمان عمرو بن بحر الجاحظ البصری المعتزلی صاحب کتاب البیان و التبیین، قال:

إن الخصومات نقصت العقول السلیمه و أفسدت الأخلاق الحسنه من المنازعه فی فضل أهل البیت علیهم السّلام علی غیرهم. فالواجب علینا طلب الحق و اتباعه و طلب مراد اللّه فی کتابه و ترک التعصب و الهوی و طرح تقلید السلف و الأساتیذ و الآباء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:284

و اعلم أن اللّه لو أراد أن یسوّی بین بنی هاشم و بین الناس لما اختصّهم بسهم ذوی القربی و لما قال: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» «1»، و أنه لذکر لک و لقومک فسوف تسألون.

فإذا کان لقومه ما لیس لغیرهم، فکل من کان أقرب منه صلّی اللّه علیه و آله کان أرفع قدرا.

و لو سوّاهم اللّه بالناس لما حرّم اللّه علیهم الصدقه، و ما هذا التحریم إلا لکرامتهم علی اللّه و طهارتهم. و لهذا قال علی علیه السّلام علی منبر الجماعه: نحن أهل بیت لا یقاس بنا أحد.

و صدق علی علیه السّلام؛ کیف أحد من الناس بقوم منهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و الأطیبان علی و فاطمه علیهما السّلام، و السبطان الحسن و الحسین علیهما السّلام، و الشهیدان أسد اللّه حمزه و ذو الجناحین جعفر، و سید الوادی و مطعم الطیر عبد المطلب، و ساقی الحجاج العباس، و حامی النبی صلّی اللّه علیه و آله و معینه و محبّه أشد حبّا و کفیله و مربّیه و المقرّ بنبوته و المعترف برسالته و المنشد فی مناقبه أبیاتا کثیره و شیخ قریش أبو طالب ...، إلی قوله فی

فضائل علی علیه السّلام:

و ابن العم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و الزوجه فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه، و أم الزوجه خدیجه الکبری سیده نساء أهل الجنه ....

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 152، عن البیان و التبیین.

2. البیان و التبیین، علی ما فی الینابیع.

73
المتن

من شعر الصاحب فی المذهب:

ما لعلی العلا أشباه لا و الذی لا إله إلا هو ...

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 214.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:285 أیا غداه الکساء لا تهنی عن شرح علیاه إذ تکسّاه ...

زوّجه بضعه النبوه إذرآه خیر امرئ و أتقاه و قال:

...

علی له فی هل أتی ما تلوتم علی الرغم من آناقکم فتفرّدوا ...

و زوجته الزهراء خیر کریمهلخیر کریم فضلها لیس یجحد

المصادر:

1. الغدیر: ج 4 ص 59.

2. المناقب للخوارزمی: ص 223، علی ما فی الغدیر.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 30 و ج 3 ص 151، شطرا منه.

74
المتن

من قصیده ابن الحجاج البغدادی، أجاب بها عن قصیده ابن سکره:

لا أکذّب اللّه إن الصدق ینجینی ید الأمیر بحمد اللّه تحیینی ...

فکان قولک فی الزهراء فاطمهقول امرئ لهج بالنصب مفتون

عیّرتها بالرحی و الزاد تطحنه لا زال زادک حبّا غیر مطحون

و قلت: إن رسول اللّه زوّجهامسکینه بنت مسکین لمسکین

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:286 کذبت یا ابن التی استها سلس الإغلاق باللیل مفکوک الزرافین

ستّ النساء غدا فی الحشر یخدمهاأهل الجنان بحور الخرّدا العین

المصادر:

الغدیر: ج 4 ص 90.

75
المتن

قال أبو العباس الضبّی فی مدح أمیر المؤمنین علیه السّلام:

لعلی الطهر الشهیرمجد أناف علی ثبیر

صنو النبی محمدو وصیه یوم الغدیر

و حلیل فاطمه و والد شبّر و شبیر

المصادر:

الغدیر: ج 4 ص 101.

76
المتن

من شعر أبی محمد العونی:

إمامی له یوم الغدیر أقامه نبی الهدی ما بین من أنکر الأمر

و قام خطیبا فیهم إذ أقامه و من بعد حمد اللّه قال لهم جهرا

ألا إن هذا المرتضی بعل فاطم علی الرضی صهری فأکرم به صهرا و قال:

یا رب ما لی عمل سوی الولالأحمد و آله أهل العلا

صنو الرسول و الوصی المبتلاو فاطم و الحسنین فی الملا

عزا أتزیّن العرش و الکرسیّا الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:287

و قال:

أنا مولی لمن یقول رسول اللّه فیه ما بین جمّ غفیر

سوف تأتی یوم القیامه رکب خمسه ما لغیرنا من ظهور و قال:

خصّه ذو العلا بفاطمه عرساثم أعطاه شبرا و شبیرا

و هم باب ذی الجلال علی آدم فارتدّ ذنبه مغفورا

المصادر:

الغدیر: ج 4 ص 124، 136، 137، 166.

77
المتن

فی غدیریه الخطیب للخوارزمی:

ألا هل من فتی کأبی تراب إمام طاهر فوق التراب ...

ففاطمه و مولانا علی و نجلاه سروری فی الکتاب

المصادر:

الغدیر: ج 4 ص 398.

78
المتن

فی الغدیریه البائیه للعبدی الکوفی:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:288 ما أنت إلا أخو الهادی و ناصره و مظهر الحق و المنعوت فی الکتب

و زوج بضعته الزهراء یکنفهادون الوری و أبو أبنائه النجب

من کل مجتهد فی اللّه معتضدباللّه معتقد للّه محتسب

المصادر:

الغدیر: ج 2 ص 293.

79
المتن

شعر الکمیت فی حدیث الغدیر:

علی أمیر المؤمنین و حقه من اللّه مفروض علی کل مسلم

و زوّجه صدیقه لم یکن لهامعادله غیر البتوله مریم ...

و أوجب یوما بالغدیر ولایهعلی کل برّ من فصیح و أعجم

المصادر:

الغدیر: ج 2 ص 195.

80
المتن

شعر بهاء الدین الإربلی فی مدح الإمام الکاظم علیه السّلام:

مدائحی وقف علی الکاظم فما علی العاذل و اللائم ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:289 من ذا یجاریهم إذا ما اعتزواإلی علی و إلی فاطم ...

یا آل طاها أنا عبد لکم باق علی حبکم اللازم و قال الشاعر المفلق الشیخ بندر:

أعبد الحسین بلغت المنی بتألیف هذا الغدیر الأغر ...

و أثبت بیعه یوم الغدیرلزوج البتول أبی المنتظر

المصادر:

الغدیر: ج 5 ص 455، 458.

81
المتن

من قصیده غدیریه لشمس الدین المالکی:

و إن علیا کان سیف رسوله و صاحبه السامی لمجد مشیّد

و صهر النبی المجتبی و ابن عمه أبو الحسنین المحتوی کل سؤدد

و جاء رسول اللّه مرتضیا له و کان عن الزهراء بالمتشرّد المصادر:

الغدیر: ج 6 ص 354.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:290

82
المتن

من غدیریه الشیخ الکفعمی:

هنیئا هنیئا لیوم الغدیرو یوم الحبور و یوم السرور ...

علی الوصی وصی النبیّ و غوث الولی و حتف الکفور

و غیث المحول و زوج البتول و صنو الرسول السراج المنیر و قال:

إلی م ألام و أمری شهیرو أشفق من کل نذل حقیر ...

أخا المصطفی و أبا السیدین و زوج البتول و نجل الظهیر

المصادر:

الغدیر: ج 11 ص 211، 217.

83
المتن

قال صاحب الجواهر فی کفر السابّ للأنبیاء:

... بل لا ریب فی اندراج السابّ من المسلمین فی الناصب الذی ورد أنه حلال الدم و المال، بل ینبغی القطع بکفر السابّ مع فرض استحلاله إذ هو من منکری الضروره حینئذ، بل الظاهر کفره و إن لم یکن مستحلا باعتبار کونه فعل ما یقتضی الکفر کهتک حرمه الکعبه و القرآن، بل الإمام أعظم منهما، و لعله ظاهر المنتهی و غیره لتعلیله القتل بأنه کافر مرتد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:291

بل الظاهر إلحاق سبّ فاطمه علیها السّلام بهم، و کذا باقی الأنبیاء بل و الملائکه، إذ الجمیع من شعائر اللّه تعالی شأنه، فهتکها هتک حرمه اللّه تعالی شأنه ....

المصادر:

جواهر الکلام: ج 21 ص 345.

84
المتن

قال ابن عباس: بینا أهل الجنه فی الجنه بعد ما سکنوها، رأوا نورا أضاء الجنان، فیقول أهل الجنه: یا رب! إنک قد قلت فی کتابک المنزل علی نبیک المرسل: «لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِیراً» «1»؟! فینادی مناد: لیس هذا نور الشمس و لا نور القمر، و إن علیا و فاطمه علیهما السّلام تعجّبا من شی ء فضحکا، فأشرقت الجنان من نورهما.

المصادر:

1. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 349.

2. فضائل أبی السعادات، علی ما فی الناسخ.

3. کشف الثعلبی، علی ما فی الناسخ.

85
المتن

ذکر فی الروضه و الفضائل عده فضائل علی علیه السّلام و قال:

إن علیا علیه السّلام ینشد و یقول:

أنا للحرب إلیها و بنفسی أصطلیهانعمه من خالق الخلق بها قد خصّنیها

______________________________

(1). سوره الإنسان: الآیه 13.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:292 ولی الفضل علی الناس بفاطم و بنیهاثم فخری برسول اللّه إذ زوّجنیها

المصادر:

1. نفس الرحمن فی فضائل سلمان: ص 415.

2. الروضه: ص 36.

3. الفضائل: ص 163.

86
المتن

قال الطبرسی: و مما روی من الآیات الداله علی محلها من اللّه عز و جل، ما رواه الخاص و العام عن میمونه، أنها قالت:

وجدت فاطمه علیها السّلام نائمه و الرحی مدوره. فأخبرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بذلک فقال: إن اللّه علم ضعف أمته، فأوحی إلی الرحی أن تدور فدارت.

و من الأخبار المنبئه عن فضلها و تمییزها عمن سواها، ما روته العامه عن عائشه، قالت: ما رأیت رجلا أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من علی علیه السّلام، و لا امرأه أحبّ إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 149.

87
المتن

و من فضائلها ما رواه أصحابنا من الأخبار الداله علی خصوصیتها من بین أولاد الرسول صلّی اللّه علیه و آله بشرف المنزله، و بینونتها عن جمیع نساء العالمین بعلوّ الدرجه أکثر من أن یحصر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:293

و کان ممّا عمّ اللّه شرف أمیر المؤمنین علیه السّلام فی الدنیا و کرامته فی الآخره، أن خصّه بتزویجها إیاه کریمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أحبّ الخلق إلیه و قره عینه و سیده نساء العالمین علیها السّلام.

المصادر:

إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 151.

88
المتن

فی الجواهر فی کراهه الاستنجاء بالیسار و فیها خاتم علیه اسم من أسماء اللّه و الأنبیاء و الأئمه و فاطمه علیهم السّلام:

قال المؤلف: «بعد ذکر إلحاق باقی أسماء اللّه، مختصها و مشترکها، بعد القصد مستفادا من خبر أبی أیوب»، نقلا عن الذکری و الدورس و البیان و روض الجنان إلحاق أسماء الأنبیاء و الأئمه علیهم السّلام. و فی جامع المقاصد زیاده اسم فاطمه علیها السّلام، و هو الظاهر من الوسیله. و لعل ما فی خبر معاویه المتقدم من نفی البأس، یراد به إدخاله الخلاء دون الاستنجاء، کما قاله الشیخ ...، إلی آخر کلامه.

ثم إنه صرّح بعض الأصحاب بتقیید الکراهه بما إذا لم یستلزم تلویثا فی النجاسه، و إلا فیحرم بل قد یصل إلی حدّ الکفر مع قصد الإهانه و الاستحقار ....

المصادر:

جواهر الکلام: ج 2 ص 72.

89
المتن

حدثنا الصولی، عن الصادق علیه السّلام فی خبر:

أنه جری بینه و بین محمد بن الحنفیّه کلام، فکتب ابن الحنفیه إلی الحسین علیه السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:294

أما بعد یا أخی، فإن أبی و أباک علی علیه السّلام، لا تفضلنی فیه و لا أفضلک. و أمک فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، و لو کان ملؤ الأرض ذهبا ملک أمی ما وفت بأمی. فإذا قرأت کتابی هذا فصر إلیّ حتی ترضانی، فإنک أحق بالفضل منی. و السلام علیک و رحمه اللّه و برکاته.

ففعل الحسین علیه السّلام ذلک، فلم یجر بعد ذلک بینهما شی ء.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 17 ص 66 ح 3، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 222.

3. بحار الأنوار: ج 44 ص 191.

90
المتن

قال جعفر بن محمد علیه السّلام فی مقتل الحسین علیه السّلام: لما حضرت معاویه الوفاه ...، إلی أن قال الحسین علیه السّلام تجاه معسکر عمر بن سعد متوکّئا علی سیفه و نادی بأعلی صوته:

أنشدکم اللّه، هل تعرفونی؟ قالوا: نعم، أنت ابن بنت رسول اللّه علیها السّلام و سبطه. قال:

أنشدکم اللّه هل تعلمون أن جدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ قالوا: اللهم نعم. قال: أنشدکم اللّه هل تعلمون أن أمی فاطمه بنت محمد علیها السّلام؟ قالوا: اللهم نعم ....

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 17 ص 160 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 129 ح 1.

3. بحار الأنوار: ج 44 ص 310 ح 1.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: محمد بن عمر، عن الحسن بن عثمان، عن إبراهیم بن عبد اللّه، قال: حدثنی مریسه بنت موسی بن یونس و کانت عمّتی، قالت: حدّثتنی صفیه بنت

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:295

یونس بن إسحاق و کانت عمتی، قالت: حدثتنی بهجه بنت الحارث بن عبد اللّه، عن خالها عبد اللّه بن منصور و کان رضیعا لبعض ولد زید بن علی، قال.

91
المتن

قال محمد بن أبی طالب الموسوی: لما ورد الکتاب علی الولید بقتل الحسین علیه السّلام، عظم ذلک علیه ثم قال: و اللّه لا یرانی اللّه أقتل ابن نبیّه، و لو جعل یزید لی الدنیا بما فیها.

قال: و خرج الحسین علیه السّلام من منزله ذات لیله و أقبل إلی قبر جده فقال: السلام علیک یا رسول اللّه، أنا الحسین بن فاطمه، فرخک و ابن فرختک، و سبطک الذی خلّفتنی فی أمتک ....

المصادر:

عوالم العلوم: ج 17 ص 177.

92
المتن

قال السید الجزائری فی نور مرتضوی فی فضل علی علیه السّلام علی غیره: ... و منها المصاهره، و لم یکن لأحد من الخلق مصاهره مثل ما کانت له. و أما عثمان فهو و إن شارکه فی کونه ختنا لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إلا أن أشرف أولاد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله هی فاطمه علیها السّلام، و لذلک قال صلّی اللّه علیه و آله: سیده نساء العالمین أربع، و عدّ منهنّ فاطمه علیها السّلام، و لم یحصل مثل هذا الشرف للبنتین اللتین هما زوجتا عثمان ....

و منها المصاهره، فلا درجه أعلی منها، و ذلک أن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان یمتنّی بأن یکون له زوجه مثل فاطمه علیها السّلام فلم یحصل. و کفی به شرفا أن أکابر العرب خطبتها منه، فأعرض عنهم، و ما زوّجها علیا علیه السّلام حتی زوّجه اللّه فی السماء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:296

و مما یناسب هذا أیضا جواب بعض مشایخنا المعاصرین- و کان رجلا مزّاحا-.

فسأله سلطان البصره یوما بحضور جماعه من علماء الجمهور- و کان ذلک السلطان منهم أیضا- فقال: یا شیخ، أیّما أفضل: فاطمه علیها السّلام أم عائشه؟ فقال ذلک الشیخ: عائشه أفضل. فقال: و لم هذا؟

فقال: لقوله تعالی «فضّل اللّه المجاهدین ... علی القاعدین درجه» «1»، و عائشه خرجت من المدینه إلی البصره و جهّزت العساکر و جاهدت علیا علیه السّلام و بنی هاشم و أکابر الصحابه حتی قتل بسببها خلق کبیر، و أما فاطمه علیها السّلام فقد لزمت بیتها و ما خرجت منه إلا إلی المسجد لطلب فدک و العوالی من أبی بکر، و

لما منعها منه استقرّت فی مکانها إلی یوم موتها.

فضحک السلطان و الحاضرون، و قال السلطان: هذا یا شیخ تشنیع لطیف.

و مثل هذه الجوابات کثیر، و سنفرّد له نورا إن شاء اللّه تعالی.

المصادر:

الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 42، 69، 99.

93
المتن

قال الفاضل الدربندی فی فضل فاطمه علیها السّلام:

اعلم إن قول سید الشهداء- روحی له الفداء- فی مقام تسلیته و تعزیته أخواته و حریمه: «إن جدی خیر منی و أبی خیر منی و أخی خیر منی» مما یدلّ علی کون الصدیقه الکبری علیها السّلام و الحجه المعصومه العظمی فاطمه الزهراء علیها السّلام بنت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله الطاهرین المعصومین أفضل من الحسن و الحسین علیهما السّلام.

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 95.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:297

أما الاستدلال بذلک علی کونها أفضل من الحسین علیه السّلام فظاهر، و أما الاستدلال علی کونها أفضل أیضا من الحسن علیه السّلام فبالإجماع المرکب، و عدم القائل بالفصل علی أن السّیاق مما یعطی ذلک.

و بالجمله، فإن مسأله تفضیل الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام علی ولدها من الأئمه الطاهرین و الحجج المعصومین علیهم السّلام فالأقوال مختلفه، و لکن المختار عندی هو تفضیلها علیهم علیهم السّلام حتی علی الحسن و الحسین علیهما السّلام. فمن أراد تحقیق الحال و الاطلاع علی الأقوال فی هذه المسأله و أدلّتها، فلیراجع إلی الفنّ الأعلی من الخزائن و هو فن الاعتقادات.

المصادر:

أسرار الشهاده: ص 277.

94
المتن

قال الفرزدق فی قصیدته المیمیه:

هذا ابن فاطمه إن کنت جاهله بجده أنبیاء اللّه قد ختموا

هذا ابن فاطمه الغرّاء نسبته فی جنه الخلد یجری باسمه القلم

المصادر:

الاختصاص: 192.

95
المتن

قال الکلباسی فی عدم جواز الاستخفاف بالتربه:

إن مقتضی روایه محمد بن مسلم المنع عن الاستخفاف بالتربه، إلا أنه من باب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:298

الاستشفاء. و بما ذکر، یظهر حال توبه النبی صلّی اللّه علیه و آله و کذا تربه أمیر المؤمنین و سائر الأئمه علیهم السّلام، و کذا تربه سیده النساء علیها السّلام.

المصادر:

الاستشفاء: ص 112.

96
المتن

فی دلائل هشام بن الحکم فی مجلس هارون علی أفضلیه علی علیه السّلام، قال هشام:

... قلتم و قلنا و قالت العامه: إن المطهرین من السماء أربعه نفر: علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فأری صاحبنا قد دخل مع هؤلاء فی هذه الفضیله و تخلّف عنها صاحبکم. ففضّلنا صاحبنا علی صاحبکم بهذه الفضیله.

المصادر:

الاختصاص: ص 97.

97
المتن

قال عبد الرحیم القصیر: قلت لأبی جعفر علیه السّلام: قول أمیر المؤمنین علیه السّلام: «بأبی ابن خیره الإماء» أ هی فاطمه علیها السّلام؟ فقال: إن فاطمه علیها السّلام خیره الحرائر، ذاک المبذخ بطنه، المشرب جمره، رحم اللّه فلانا.

المصادر:

1. الغیبه للنعمانی: ص 151.

2. تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام: ص 538 ح 496.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:299

الأسانید:

فی الغیبه للنعمانی: حدثنا عبد الواحد بن عبد اللّه، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن ریاح، قال: حدثنا أحمد بن علی، قال: حدثنا الحکم أخو مشمعل الأسدی، قال: حدثنی عبد الرحیم القصیر، قال.

98
المتن

فی کتاب ألقاب الرسول و عترته علیهم السّلام: بإسناد ابن مردویه، عن أبی هریره: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال:

إن ملکا استأذن اللّه زیارتی، فبشّرنی و أخبرنی: إن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه.

و عن حذیفه: کان النبی صلّی اللّه علیه و آله لا ینام حتی یقبّل عرض وجه فاطمه علیها السّلام و بین ثدییها و یدعو لها.

و عن ابن عباس: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله کان إذا رجع من مغازیه قبّل رأس فاطمه علیها السّلام.

و عن عائشه: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله إذا قدم من سفر، قبّل ما بین عینی فاطمه علیها السّلام و قبّل نحرها، و قال: منه أشمّ رائحه الجنه ....

المصادر:

کتاب ألقاب الرسول صلّی اللّه علیه و آله: باب ذکر فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

99
المتن

قال سلیمان طاهر العاملی فی مدح سیده نساء العالمین علیها السّلام:

هل کان فی النساء مثل فاطم فی غابر و حاضر و قادم

أخت البتول مریم التی ارتقی جلالها عن و صمه اللوائم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:300 فی حرم الوحی و فی حجر التقی قد نشأت فی أمنع المحارم

سیده أعظم بها سیدهکان لها جبریل خیر خادم

جوهره نظّمها الرحمن فی سمط العلی أعظم به من ناظم

و حسبها فخرا بأن الفخر لایعزی إذا یعزی لغیر الفاطمی

معصومه أمّ لمن نقوسهم لم تنو حتی لمم الماثم

و لو بها بنات حواء اقتدت ما ولدت من آثم و جارم

و لو سبیلها سلکن فی العلی لم یلدن غیر الآبی الحازم

ما کانتا آسیه و مریم لتدرکا فی الفخر شأن فاطم

من قاس فیها غیرها کان کمن راح یقیس الدو بالنعائم

مخلوقه من جوهر الفضل الذی عنه تشظّی صدف المکارم

مشتقه من نبعه الوحی و لم تنشأ بغیر حرم الفواطم

کانت ضیاء قبل أن ینشق عن وجه الوجود سدف الکمائم

و حبّها بأنها خامسهلخمسه هم خیر ولد آدم

و من تکن والده السبطین و التسعه غوث الخلق فی العظائم

أئمه الناس و جحد فضلهم جریمه من أعظم الجرائم

إن جهلت أقدارهم فطولهم باد علی الأشراف و الأعاظم

و الأرض إن تجهل بها أقدارهم ففی السماء کم بها من عالم

ما کان إلا ناشرا حدیثهم و فضلهم فی الکون کل کاتم

و زوجه الوصی و ابنه الذی کان لرسل اللّه خیر خاتم

و بنت من قد أسلمت و احمه لیس له فی القوم من مسالم

فهل لها فی الفخر من شارک و فی العلاء المحض من مساهم

قد ذهبت فی طرفی کل علاو من خیر أبا الفضل بالکرائم

من لم یکن بها و فی أنبائهامعتصما فما له من عاصم

صلّی علیها اللّه ما

أومضت الیروق و انحلّت عری القمائم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:301

المصادر:

الذخیره إلی المعاد فی مدح محمد و آله الأمجاد علیهم السّلام لسلیمان طاهر: ص 197.

100
المتن

التجأ أهل مکه إلی أبی طالب فی یوم زلزله کانت فی مکه، فرفع أبو طالب یدیها بالتضرّع و الابتهال و قال:

إلهی و سیدی، أسألک بالمحمدیه المحموده، و بالعلویه العالیه، و بالفاطمیه البیضاء، أن تفضّلت علی تهامه بالرحمه و الرأفه. فسکنت الزلزله.

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد و فی هذا الفصل، الرقم 12، متنا و مصدرا.

101
المتن

قال الکعبی فی ولایه فاطمه علیها السّلام: ما من أحد من الأنبیاء غیر أبیها إلا و قد توقف فی ولایه أمیر المؤمنین علیه السّلام، کما قال الصادق علیه السّلام: ما تنبّأ نبی قطّ إلا بمعرفتنا.

و مولاتنا الصدیقه الطاهره علیها السّلام، ما توقّفت فی ولایه أمیر المؤمنین علیه السّلام منذ عاشرته، کما قالت علیها السّلام: إن کنت فی خیر فأنا فی خیر، و إن کنت فی شرّ فأنا فی شر، حین أخذوه لبیعه أبی بکر و أخذت بیده و أرجعته إلی بیتها.

و الفرق الآخر: إن جمیع الأنبیاء عجزوا عن الشفاعه فی حق أممهم و یحتاجون إلی شفاعه أبیها صلّی اللّه علیه و آله، و هو یحتاج إلی شفاعه فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 335.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:302

102
المتن

سئل الإمام الصادق علیه السّلام عن معنی «حیّ علی خیر العمل»، فقال:

خیر العمل بر فاطمه و ولدها علیهم السّلام.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 336.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 44 ح 44.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 115.

103
المتن

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، عن اللّه تبارک و تعالی، أنه قال: یا أحمد، لولاک لما خلقت الأفلاک، و لو لا علی لما خلقتک، و لو لا فاطمه لما خلقتکما.

ثم قال جابر: هذا من الأسرار، أمرنا رسول اللّه بکتمانه إلا عن أهله.

المصادر:

کشف اللآلی (مخطوط): ص 5.

و باقی المصادر و الأسانید مثل ما مرّ فی هذا المجلد، الفصل السادس، فی خصائصها علیها السّلام، الرقم 8.

104
المتن

فی الحدیث المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السّلام:

نحن حجج اللّه علی خلقه، وجدتنا فاطمه علیها السّلام حجه علینا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:303

و المصادر و الأسانید، کما مرّ فی هذا المجلد، الفصل سادس، فی خصائصها علیها السّلام، الرقم 7.

105
المتن

قال أبو جعفر علیه السّلام فی خبر مصحفها علیها السّلام: و لقد کانت علیها السّلام مفروضه الطاعه علی جمیع من خلق اللّه من الجنّ و الإنس و الطیر و الوحش و الأنبیاء و الملائکه.

و المصادر و الأسانید، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل السادس، فی خصائصها علیها السّلام، الرقم 10.

106
المتن

روی شاذان بن جبرئیل حدیث المفاضله، و هو أن الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام کان ذات یوم هو و زوجته فاطمه علیها السّلام یأکلان تمرا فی الصحراء، إذ تداعیا بینهما بالکلام؛ فقال لها علی علیه السّلام:

یا فاطمه، إن النبی صلّی اللّه علیه و آله یحبّنی أکثر منک ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الخامس من المجلد السابع عشر، الرقم 60، متنا و مصدرا و سندا.

107
المتن

عنه علیه السّلام:

ما تکاملت النبوه لنبی صلّی اللّه علیه و آله حتی أقرّ بفضلها و محبتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:304

المصادر:

1. مجمع النورین: ص 40، عن مدینه المعاجز.

2. فاطمه الزهرا علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 86، عن مجمع النورین.

3. مدینه المعاجز «1»، علی ما فی مجمع النورین.

108
المتن

إن الکجوری ذکر فی خصائصه عده خصائص لسیده النساء علیها السّلام فی تساوی فاطمه علیها السّلام مع أنبیاء أو لو العزم؛ آدم و نوح و إبراهیم و موسی و عیسی و محمد صلّی اللّه علیه و آله، و أمیر المؤمنین علیه السّلام.

و ذکر أیضا خصائص فی أفضلیتها علیها السّلام علی مریم و حوا و ساره و آسیه، و استدلّ بالأخبار و الدلائل الموجوده بنفسها. من أراد التفصیل فلیراجع هناک.

المصادر:

الخصاص الفاطمیه: ص 151- 184.

109
المتن

عن عائشه، أنها قالت:

ما رأیت أفضل من فاطمه علیها السّلام غیر أبیها. قالت- و کان بینهما شی ء-: یا رسول اللّه، سلها فإنها لا تکذب.

المصادر:

إتحاف السائل: ص 28.

______________________________

(1). هذا الحدیث لم نجده فی مدینه المعاجز کما ذکره المرندی فی مجمع النورین، و کذا لم یعلم مرجع ضمیر عنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:305

110
المتن

قال السید الشیرازی فی ذکر الولایه التکوینیه: فإن الصدیقه الطاهره علیها السّلام کسائر المعصومین علیهم السّلام؛ لها الولایه التکوینیه و التشریعیه.

و هی علیها السّلام و کذلک سائر أهل البیت علیهم السّلام، قد جعلهم اللّه الوسائط فی خلق العالم و العله الغائیه.

کما أنها و أنهم علیهم السّلام سبب لطف اللّه تعالی و إفاضته علی العالم، و استمرار قیام العالم بها و بهم علیهم السّلام، و قد صرّح بذلک فی الأدله الشرعیه، فلو لا هم لساخت الأرض.

و کونهم علیهم السّلام سبب القیام ....

و کونهم علیهم السّلام واسطه الفیض، کما فی حدیث الکساء و غیره، و أنه لولاهم لم یجر فیض اللّه سبحانه علی هذا العالم القائم فرضا.

کما أنها علیها السّلام تعلم الغیب کسائر المعصومین علیهم السّلام، حسب مشیئته سبحانه.

المصادر:

من فقه الزهراء علیها السّلام: ص 11.

111
المتن

قال فی مرآه الأنوار: إن فی المشکاه ما یدلّ علی تأویل الکوکب الدری بفاطمه علیها السّلام.

المصادر:

مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 286.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:306

112
المتن

قال النائینی: کانت لمریم بنت عمران منزله رفیعه، إلا أن منزله فاطمه علیها السّلام أعلی و أرفع، لأن مریم سیده نساء عالمها و فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین؛ عوالم الدنیا أدوارا و عوالم الآخره أطوارا.

إذ کان النبی صلّی اللّه علیه و آله أباها و خدیجه أمها، و إن مریم و ساره و حوا سیخففن بفاطمه الزهراء علیها السّلام فی مواقف القیامه، و ما ذلک إلا لأن أمه محمد صلّی اللّه علیه و آله خیر الأمم، و نساء أمته خیره النساء و سیدتهنّ فاطمه علیها السّلام.

ففاطمه علیها السّلام أفضل امرأه لا یسبقها فی المنزله سابق و لا یلحقها لا حق بل و أفضل من الحور العین، و ذلک لأن المرأه المؤمنه فی الجنه أفضل من الحور العین، فکیف بفاطمه علیها السّلام التی هی سیده نساء العالمین.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 29.

113
المتن

عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس فی قوله تعالی: «رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً» «1»:

و قد کان قبر علی بن أبی طالب علیه السّلام مع نوح فی السفینه. فلما خرج من السفینه، ترک قبره خارج کوفه. فسأل نوح ربه المغفره لعلی و فاطمه علیهما السّلام، و هو قوله: «و للمؤمنین و المؤمنات»، ثم قال: «و لا تزد الظالمین»، یعنی الظلمه لأهل بیت محمد علیهم السّلام «إلا تبارا». «2»

______________________________

(1). سوره محمّد صلّی اللّه علیه و آله: الآیه 19.

(2). سوره نوح: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:307

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 4 ص 390 ح 3، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 92.

114
المتن

قال أبو عزیز الخطّی: کان أمیر المؤمنین علیه السّلام أبرّ الناس بها و أعلمهم بفضلها، و کان له علی شرفها شرف ...، و قد أتمّ اللّه شرفه بفاطمه الزهراء علیها السّلام. و ناهیک بالتمام و نظمت عقود فضائله فزان العقد بالنظام؛ فإنها الفاضله الکریمه، و الدره الیتیمه، و الموهبه العظیمه، و المنحه الجسیمه، و العطیه الشریفه، و السیده السریه، و البضعه النبویه المضیئه، البتوله الطاهره المحمدیه، سلیله النبوه و رضیعه درر الکرم و النبوه ....

المصادر:

مولود الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 87.

115
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلّی الغداه، ثم التفت إلی علی علیه السّلام فقال: ما هذا النور الذی أری قد غشّاک؟ ...، إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

و هذا النهر فی جنه عدن، و هو لی و لک و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و لیس لأحد فیه شی ء.

المصادر:

تفسیر البرهان: ج 4 ص 513 ح 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:308

الأسانید:

فی التفسیر البرهان: عن أحمد بن هوذه، عن إبراهیم بن إسحاق، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن حمران بن أعین، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

116
المتن

قال فی قصه النضر بن الحارث: ... «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ. لِلْکافِرینَ» بعلی و فاطمه و الحسن و الحسین و آل محمد علیهم السّلام، ما «لَهُ» من «دافِعٌ. مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ» «1» ....

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 2 ص 80 ح 7 عن الکشکول.

2. الکشکول للعلامه علی ما فی تفسیر البرهان.

الأسانید:

فی الکشکول: عن أحمد بن عبد الرحمن، قال: قال الحسین بن العباس: عن المفضل الکرمانی، قال: حدثنی محمد بن صدقه، قال: قال محمد بن سنان، عن المفضل بن عمر، قال.

117
المتن

قال الشیخ محمد بن الحسن الحر العاملی فی العدد الشریف الاثنی عشر:

قوله تعالی: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» «2»، و معلوم أن الکلمتین الأولیتین اثنا عشر حرفا، و کذا الأخیرتان مع ملاحظه تشدید المیم، و ما ثبت من تواتر النصوص علی الأئمه الاثنی عشر علیهم السّلام. و کذا أسمائهم أو جمله من ألقابهم و أوصافهم، کل واحد اثنی عشر حرفا؛ کقولنا: أمیر المؤمنین، علی بن أبی طالب، فاطمه بنت محمد ....

______________________________

(1). سوره المعارج: الآیه 1- 3.

(2). سوره الأنبیاء: الآیه 73.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:309

المصادر:

الاثنا عشریه: ص 7.

118
اشاره

المتن

قال السید: وجدت فی رؤیه الهلال شیئا لم أظفر بأسناده علی العاده، نذکره احتیاطا للعباده، و هو ما یفعل عند رؤیه الهلال:

تکتب علی یدک الیسری بسبابه یمینک: محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه إلی آخرهم علیهم السّلام، و تکتب «قل هو اللّه أحد» إلی آخرها، ثم تقول: اللهم إن الناس إذا نظروا الهلال ....

المصادر:

الدروع الواقیه: ص 37.

119
المتن

قال البدخشانی فی ذکر أمامه بنت أبی العاص: و أما أم أمامه زینب بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أکبر بناتها و أفضلهنّ بعد فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

نزل الأبرار: ص 125.

120
المتن

عن العلامه: إنه صلّی اللّه علیه و آله کان یحمل علیا علیه السّلام و هو صغیر و هو یقول: هذا أخی و ولیی و ناصری و صفیی و ذخری و کهفی و صهری و وصیی و زوج کریمتی و أمینی علی وصیتی و خلیفتی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:310

المصادر:

إثبات الهداه: ج 2 ص 237.

121
المتن

فی المناقب: إن یعقوب کان له اثنا عشر ابنا و محمد صلّی اللّه علیه و آله کان له اثنا عشر وصیا و جعل الأسباط من سلاله صلبه، و مریم بنت عمران من بناته، و الهدایه فی ذریته؛ قوله: «وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ جَعَلْنا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّهَ وَ الْکِتابَ». «1»

و محمد صلّی اللّه علیه و آله أرفع ذکرا من ذلک؛ جعلت فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین من بناته، و الحسن و الحسین علیهما السّلام من ذریته، و أتاه الکتاب المحفوظ، لا یبدّل و لا یغیّر ....

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 218.

122
المتن

قال ابن شهرآشوب: الأئمه من قریش؛ النبی صلّی اللّه علیه و آله و الإمام علی علیه السّلام و أولاده حق؛ فاطمه الزهراء علیها السّلام، الحسن و الحسین علیهما السّلام، الحسن علیه السّلام المسموم ...، إلی آخر الأئمه علیهم السّلام.

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 303.

123
المتن

قال ابن شهرآشوب فی الصلاه علی المعصومین علیهم السّلام: ... اللهم صلّ علی السراج الوهاج، و الغیث النجاج، المکرم لیله المعراج، الداعی إلی أفضل شرع و منهاج.

______________________________

(1). سوره العنکبوت: الآیه 27.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:311

و صلّ علی سید العرب، و حائز الفخر و الحسب، و الهزبر الأغلب، و الأعز المهذّب.

و صلّ علی سلیله المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، و حلیله المرتضی علیه السّلام، ابنه رسول رب الأرض و السماء، سیده النساء، فاطمه الزهراء ...، إلی آخر الأئمه علیهم السّلام.

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 311.

124
المتن

عن أبی حازم، قال: خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: أیها الناس! سدّوا أبوابکم عن المسجد، فکان الناس توقّفوا. ثم خرج الثانیه فقال ذلک، فتوقّفوا.

قال ابن عباس: فخرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الثالثه فقال: أیها الناس! سدّوا أبوابکم غیر باب علی علیه السّلام قبل أن ینزل العذاب. فسدّوا أبوابهم غیر باب علی علیه السّلام.

فقال بعض الناس: إنما ترک باب علی علیه السّلام لقرابته، و قال بعض الناس: لو کان ذلک للقرابه لکان حمزه أقرب إلیه منه؛ و هو عمّه و أخوه من الرضاعه، و لکن من أجل ابنته فاطمه علیها السّلام.

فلما کثر خوضهم فی ذلک، خرج إلیهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: أیها الناس! إنما أنا بشر، و اللّه ما أنا أصنع إلا بما أمرت ....

المصادر:

شرح الأخبار: ج 2 ص 180 ح 520.

125
المتن

عن عامر بن واثله، قال: کنت علی الباب یوم الشوری، فارتفعت الأصوات بینهم،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:312

فسمعت علیا علیه السّلام یقول: أیها الناس! اللّه اللّه فی أنفسکم ...، إلی قوله: فأناشدکم باللّه الذی لا إله إلا هو أیها النفر الخمسه! هل فیکم من له زوجه کزوجتی فاطمه علیها السّلام، ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و سیده نساء عالمها، و أمها أول من آمن باللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله غیری؟ قالوا:

اللهم لا.

المصادر:

شرح الاخبار: ج 2 ص 187 ح 529.

126
المتن

عن أنس بن مالک قال: لما آخی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بین أصحابه، جاء علی بن أبی طالب علیه السّلام فقام قائما بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ثم قال: یا رسول اللّه! قد رأیتک فعلت بأصحابک ما فعلت و ترکتنی ...، إلی أن قال صلّی اللّه علیه و آله له:

مه یا علی، ترکتک لنفسی. أنت أخی و وصیی، و أنت معی فی الجنه فی قصر مع فاطمه علیها السّلام زوجتک فی الدنیا و الآخره ابنتی، و مع الحسن و الحسین صلّی اللّه علیه و آله ابنیّ و ابنیکما.

یا علی، إنما مثلنا مثل الشجره؛ أنا أصلها و أنت فرعها و فاطمه علیها السّلام أغصانها و الحسن و الحسین علیهما السّلام ثمارها.

یا علی، أنت منی بمنزله هارون من موسی، إلا أنه لا نبی بعدی.

یا علی، یدک فی یدی حتی أدخل الجنه.

یا علی، إن اللّه عز و جل یبعث منادیا یوم القیامه من بطنان العرش ینادی: معشر الخلائق! غضّوا أبصارکم و طأطئوا رءوسکم حتی تمرّ فاطمه بنت محمد علی الصراط ....

المصادر:

شرح الأخبار: ج 2 ص 476 ح 838.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:313

127
المتن

عن أنس بن مالک، قال: صلّی بنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بعض الأیام صلاه الفجر، ثم أقبل علینا بوجهه الکریم، فقلت: یا رسول اللّه، إن رأیت أن تفسّر لنا قول اللّه عز و جل:

«فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً». «1»

فقال صلّی اللّه علیه و آله: أما النبییون فأنا، و أما الصدیقون فأخی علی بن أبی طالب علیه السّلام، و أما الشهداء فعمّی حمزه، و أما الصالحون فابنتی فاطمه و أولادها الحسن و الحسین علیهم السّلام ...، إلی قوله:

ثم فتق نور ابنتی فاطمه علیها السّلام فخلق منه السماوات و الأرض، فالسماوات و الأرض من نور ابنتی و نور ابنتی فاطمه علیها السّلام من نور اللّه عز و جل، و ابنتی فاطمه علیها السّلام أفضل من السماوات و الأرض ....

المصادر:

1. اللوامع النورانیه: ص 88، عن مصباح الأنوار.

2. تأویل الآیات: ج 1 ص 137 ح 16، عن مصباح الأنوار.

3. مصباح الأنوار، علی ما فی اللوامع.

128
المتن

قال الرازی فی تفسیره فی جمله کلام له: فثبت أن هؤلاء الأربعه أقارب النبی صلّی اللّه علیه و آله، و إذا ثبت ذلک وجب أن یکونوا مخصوصین بمزید التعظیم. و یدلّ علیه وجوه:

الأول: قوله تعالی: «إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی». «2» وجد الاستدلال به ما سبق و أراد به ما قرّره فی أنهم الآل، لأن آل محمد هم الذین یؤوّل أمرهم إلیه، و کل من کان أول أمرهم

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 69.

(2). سوره الشوری: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:314

إلیه أشد و أکمل کانوا هم الآل، و لا شک أن فاطمه و علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام کان التعلق بینهم و بین رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أشدّ التعلقات، و هذا کالمعلوم المتواتر. فوجب أن یکونوا هم الآل ....

المصادر:

دار السلام للنوری: ج 3 ص 233.

129
المتن

قال عمر بن الخطاب: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

أنا و فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی حظیره القدس فی قبه بیضاء و هی قبه المجد، و شیعتنا عن یمین الرحمن تبارک و تعالی.

المصادر:

بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 48.

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: حدثنا یحیی بن محمد، قال: حدثنا الحسین بن علی، قال:

حدثنا جعفر بن محمد، قال: أخبرنا محمد بن عبد اللّه الحافظ، قال: أخبرنی محمّد بن هارون، قال: حدثتنا بنت حمدان الأنباریه، قالت: حدثنی أبی، قال: حدثنا عمر بن زیاد، قال: حدثنی محمد بن الدارودی: حدثنی زید بن أسلم، عن أسلم، قال: قال عمر بن الخطاب.

130
المتن

عن عبد اللّه بن العباس، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، أنه قال: أعطی اللّه علیا علیه السّلام ستا لم تکن لی و لا للنبیین من الأولین، حمو مثلی و لیس حمو مثله، و حماه مثل خدیجه الکبری و لیست

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:315

لی حماه مثلها، و زوجه مثل فاطمه علیها السّلام و لیست لی زوجه مثلها، و ولدان مثل الحسن و الحسین علیهما السّلام و لیس لی ولدان مثلهما، و ولادته فی بیت اللّه الحرام و أنا ولدت فی دار جدی عبد المطلب.

المصادر:

1. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 190.

2. حدیقه الشیعه: ص 64.

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: قال: رویته مسندا عن أبی علی بن محمد، عن أبیه محمد بن علی، عن أبیه علی بن موسی، عن أبیه موسی بن جعفر، عن أبیه جعفر بن محمد، عن أبیه محمد بن علی، عن أبیه علی بن الحسین، عن أبیه الحسین بن علی، عن أخیه الحسن بن علی علیهم السّلام، عن عبد اللّه بن العباس، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

131
المتن

قال فی شرح النهج، فی ذکر فدک و ما یقال بعد غصبه: ... أ فتری ذهب عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله هذا المعنی، أم أحبّ أن یستأصل أهله و ذریته من بعده؟ و أین موضع الشفقه علی فاطمه علیها السّلام العزیزه عنده، الحبیبه إلی قلبه؟

أ تقول: إنه أحبّ أن یجعلها کواحده من فقراء المدینه تتکفّف الناس، و أن یجعل علیا علیه السّلام- المکرّم المعظم عنده الذی کانت حاله معه معلومه- کأبی هریره الدوسی و أنس بن مالک الأنصاری؟ ....

المصادر:

شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 9 ص 250.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:316

132
المتن

سئلت عائشه: من کان أحبّ الناس إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ قالت:

أما من الرجال فعلی علیه السّلام، و أما من النساء ففاطمه علیها السّلام.

المصادر:

شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 13 ص 253.

133
المتن

فی شرح النهج بعد ما ذکر من أمر عاتکه بنت یزید بن معاویه:

فإنا نذکر فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، و هی سیده نساء العالمین، و أمها خدیجه سیده نساء العالمین، و بعلها علی بن أبی طالب علیه السّلام سید المسلمین کافه، و ابن عمها جعفر ذو الجناحین و ذو الهجرتین، و ابناها الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه، وجدهما أبو طالب بن عبد المطلب، أشدّ الناس عارضه و سکیمه و أجودهم رأیا و أشهمهم نفسا و أمنعهم لما وراء ظهره؛ منع النبی صلّی اللّه علیه و آله من جمیع قریش ثم من بنی هاشم و بنی المطلب، ثم منع بنی إخوانه من بنی أخواته ....

المصادر:

شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 15 ص 278.

134
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث، أنه قال لعلی علیه السّلام: یا علی، أنت وصیی و وارثی، و قال لفاطمه علیها السّلام: إن أباک سید الأنبیاء، و ابن عمک سید الأوصیاء، و ابناک سیدا شباب أهل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:317

الجنه، و من صلب الحسین علیه السّلام یخرج اللّه الأئمه التسعه علیهم السّلام مطهّرون معصومون، و منا مهدی هذه الأمه علیه السّلام.

المصادر:

إثبات الهداه: ج 1 ص 587 ح 528.

الأسانید:

فی إثبات الهداه: حدثنا علی بن الحسین، عن هارون بن موسی، عن علی بن محمد، عن عبد اللّه بن معبد، عن موسی بن إبراهیم، عن عبد الکریم بن هلال، عن أسلم، عن الطفیل، عن عمار.

135
المتن

عن یزید بن رویان، قال: قال الحسین علیه السّلام لنافع بن أزرق: یا ابن الأزرق! إنی أخبرت أنک تکفر أبی و أخی و تکفرنی؟ قال له نافع: لئن قلت ذلک لقد کنتم الحکام و معالم الإسلام، فلما بدلتم استبدلنا بکم.

فقال له الحسین علیه السّلام: یا ابن الأزرق، أسألک عن مسأله؛ فأجبنی عن قول اللّه لا إله إلا هو: «وَ أَمَّا الْجِدارُ فَکانَ لِغُلامَیْنِ یَتِیمَیْنِ فِی الْمَدِینَهِ وَ کانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُما» «1»، إلی قوله:

«کنزهما»، من حفظ فیهما؟ قال: فأیهما أفضل، أبویهما أم رسول صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام؟ قال: لا، بل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام. قال: فما حفظهما حتی خلی بینهما و بین الکفر؟

فنهض ثم نفض ثوبه، ثم قال: نبّأنا اللّه عنکم معشر قریش أنتم قوم خصمون ....

المصادر:

1. تفسیر نور الثقلین: ج 3 ص 289 ح 189.

______________________________

(1). سوره الکهف: الآیه 82.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:318

2. تفسیر فرات: ص 87، باختلاف فیه.

3. تفسیر العیاشی: ج 2 ص 338.

136
المتن

دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه الزهراء علیها السّلام و عائشه و هما یفتخران و قد احمرّت وجوههما. فسألهما عن خبرهما فأخبرتاه، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا عائشه، أو ما علمت أن اللّه اصطفی آدم و نوحا و آل إبراهیم و آل عمران و علیا و الحسن و الحسین و حمزه و جعفر و فاطمه و خدیجه علیهم السّلام علی العالمین.

المصادر:

تفسیر فرات: ص 23.

137
المتن

قال علی بن محمد علیه السّلام: و أما تسلیم الجبال و الصخور و الأحجار علیه صلّی اللّه علیه و آله: ... و کلّما وصل إلی شی ء منها ناداه: السلام علیک یا محمد ...، إلی قوله:

و سوف یقرّ عینک ببنتک فاطمه علیها السّلام، و سوف یخرج منها و من علی علیه السّلام الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدی شباب أهل الجنه، و سوف ینشر فی البلاد دینک ....

المصادر:

1. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 156 ح 78. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 318 المصادر: ..... ص : 318

2. بحار الأنوار: ج 17 ص 309 ح 15.

3. بحار الأنوار: ج 18 ص 205 ح 36.

4. مدینه المعاجز: ص 73.

5. حلیه الأبرار: ج 1 ص 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:319

138
المتن

دعاء العبرات فی المهمات العظام، کان من دعاء الإمام المهدی علیه السّلام:

اللهم إنی أسألک یا راحم العبرات و یا کاشف الزفرات ...، إلی قوله:

و أتقرّب إلیک بخیره الأخیار و أم الأنوار و الإنسیه الحوراء، البتول العذراء فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

المصادر:

1. الصحیفه المهدیه: ص 38.

2. البلد الأمین: ص 296.

139
المتن

تقول فی القنوت بعد صلاه الزیاره الخارجه من الناحیه المقدسه:

لا إله إلا اللّه الحلیم الکریم ...، الی قوله:

اللهم إنا نتوسّل إلیک بهذا الصدیق الإمام، و نسألک بالحق الذی جعلته له و لجده رسولک، و لأبویه علی و فاطمه علیهما السّلام أهل بیت الرحمه ....

المصادر:

الصحیفه المهدیه: ص 226.

140
المتن

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: دخلت یوما منزلی فإذا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الحسین علیهما السّلام عن یمینه و الحسین علیه السّلام عن یساره و فاطمه علیها السّلام بین یدیه، و هو یقول: یا حسن یا حسین، أنتما کفّتا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:320

المیزان و فاطمه علیها السّلام لسانه، و لا یعتدل الکفتان إلا باللسان و لا یقوم اللسان إلا بالکفتین. أنتما الإمامان و لأمکما الشفاعه.

ثم التفت إلیّ فقال: یا أبا الحسن، أنت توفّی المؤمنین أجورهم و تقسّم الجنه بین أهلها.

المصادر:

1. المحتضر: ص 100.

2. تأویل الآیات الباهره: ص 105 ح 10، بتفاوت فیه، عن مصباح الأنوار.

3. مصباح الأنوار، علی ما فی تأویل الآیات.

141
المتن

قال ابن شهرآشوب فی نسب فاطمه علیها السّلام و أولادها و أحفادها: و فی الحساب أعلی الأنساب نسب فاطمه علیها السّلام، لأنهما استویا فی العدد و هما مائتان و سبعه و أربعون، و لا یوجد فی أولاد الصحابه من المهاجرین و الأنصار مشهورا بالعلم أو موسوما بالملل مثل ما یوجد فی أولاده، مثل الرضی و المرتضی ....

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 197.

142
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما مررت فی لیله أسری بی بشی ء من ملکوت السماوات و لا علی شی ء من الحجب من فوقها إلا وجدتها کلها مشحونه بکرام ملائکه اللّه تعالی، ینادون: هنیئا لک یا محمد، فقد أعطیت ما لم یعط قبلک و لا یعطاه أحد بعدک؛ أعطیت علی بن أبی طالب علیه السّلام أخا، و فاطمه علیها السّلام زوجته بنتا، و الحسن و الحسین علیهما السّلام أولادا، و محبیهم شیعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:321

یا محمد، إنک أفضل النبیین، و علی علیه السّلام أفضل الوصیین، و فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین، و الحسن و الحسین علیهما السّلام أکرم من دخل الجنان من أولاد المرسلین، و شیعتهم أفضل من تضمّنته عرصات القیامه؛ یشتملون علی غرف الجنان و قصورها و متنزّهها.

فلم یزالوا یقولون ذلک فی مصدری و مرجعی، فلو لا أن اللّه تعالی حجب عنها آذان الثقلین لما بقی أحد إلا سمعها.

المصادر:

مائه منقبه لابن شاذان: ص 61 ح 35.

143
المتن

قال الحافظ رجب البرسی فی مناقب أهل البیت علیهم السّلام: فهؤلاء ساده الأنام و مصابیح الظلام و کعبه الاعتصام .... ثم خصّهم بالمقام الخاص، و جعلهم قنطره الإخلاص و نهج النجاه و الخلاص فقال: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ». «1» و هی خصوصیه خصّ بها الرب الکریم فاطمه الزهراء علیها السّلام بضعه الرءوف الرحیم صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

مشارق أنوار الیقین: ص 106.

144
المتن

عن سلام المستنیر، قال: سألت أبا جعفر علیه السّلام عن قول اللّه تعالی: «کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها» «2»، فقال:

______________________________

(1). سوره الإسراء: الآیه 26.

(2). سوره إبراهیم: الآیه 25.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:322

الشجره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ نسبه ثابت فی بنی هاشم، و فرع الشجره علی علیه السّلام، و عنصر الشجره فاطمه علیها السّلام، و أغصانها الأئمه علیهم السّلام، و ورقها الشیعه. و إن الرجل منهم لیموت فتسقط منها ورقه، و إن المولود منهم لیولد فتورّق ورقه.

قال: قلت له: جعلت فداک، قوله تعالی: «تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها»؟ قال، هو ما یخرج من الإمام من الحلال و الحرام فی کل سنته إلی شیعته.

المصادر:

بصائر الدرجات: ج 3 ص 59 ح 2.

الأسانید:

فی بصائر الدرجات: حدثنا یعقوب بن یزید، عن الحسن بن محبوب، عن الأحول، عن سلام بن المستنیر، قال.

145
المتن

قال السید الشبّر: ما رویناه عن مؤلف کتاب فصول المهمه، عن السجاد علیه السّلام، قال: أربع من الذلّ: البنت و لو مریم، و الدین و لو درهم، و الغربه و لو لیله، و السؤال و لو کیف الطریق.

قال السید الشبّر فی بیان الحدیث: إنما لم یقل علیه السّلام البنت و لو فاطمه علیها السّلام لتحصیل المبالغه التامه- کما یقتضیه المقام- تأدّبا، لئلا یتطرّق الذلّ إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. مصابیح الأنوار للسید الشبّر: ج 2 ص 254 ح 129، عن فصول المهمه.

2. الفصول المهمه، علی ما فی مصابیح الأنوار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:323

146
المتن

عن علی علیه السّلام فی قوله عز و جل: «إِذْ یَغْشَی السِّدْرَهَ ما یَغْشی» «1»: فإن النبی صلّی اللّه علیه و آله لما أسری به إلی ربه قال: وقف بی جبرئیل عند شجره عظیمه لم أر مثلها، علی کل غصن منها ملک و علی کل ورقه منها ملک و علی کل ثمره منها ملک، و قد تجلّلها نور من نور اللّه عز و جل ...، إلی قوله تعالی:

یا محمد، إنی اصطفیتک بالنبوه و بعثتک بالرساله، و امتحنت علیا علیه السّلام بالبلاغ و الشهاده علی أمتک، و جعلته حجه فی الأرض معک و بعدک، و هو نور أولیائی و ولی من أطاعنی، و هو الکلمه التی ألزمتها المتقین.

یا محمد، و زوجته فاطمه علیها السّلام. فإنه وصیک و وارثک و وزیرک ....

المصادر:

1. تأویل الآیات الباهره: ج 2 ص 628 ح 9.

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 162 ح 144.

3. تفسیر محمد بن العباس، علی ما فی تأویل الآیات.

الأسانید:

فی تفسیر محمد بن العباس: حدثنا محمد بن همام، عن محمد بن إسماعیل، عن عیسی بن داود، عن موسی بن جعفر، عن أبیه، عن جده، عن علی علیهم السّلام.

147
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی حدیث طویل، و فیه قال: فلما أسکن اللّه عز و جل آدم و زوجته الجنه، قال لهما: «کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ» یعنی شجره الحنطه

______________________________

(1). سوره النجم: الآیه 16.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:324

«فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ». «1»

فنظرا إلی منزله محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام بعدهم، فوجداها أشرف منازل أهل الجنه، فقالا: ربنا لمن هده المنزله؟ فقال اللّه جل جلاله:

ارفعا رءوسکما إلی ساق العرش.

فرفعا رءوسهما فوجدا أسماء محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه:

مکتوبه علی ساق العرش بنور من نور اللّه الجبار جل جلاله، فقالا: یا ربنا! ما أکرم أهل هذه المنزله علیک و ما أحبّهم إلیک و ما أشرفهم لدیک! فقال اللّه جل جلاله: لولاهم ما خلقتکما. هؤلاء خزنه علمی و أمنائی علی سرّی. إیاکما أن تنظرا إلیهم بعین الحسد و تمنّیا منزلتهم عندی و محلهم من کرامتی، فتدخلان بذلک فی نهیی و عصیانی «فتکونا من الظالمین» ....

المصادر:

1. تفسیر نور الثقلین: ج 2 ص 12 ح 35، عن معانی الأخبار.

2. معانی الأخبار: ص 109 ح 1.

الأسانید:

فی معانی الأخبار: حدثنا أحمد بن محمد بن الهیثم العجلی، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن یحیی بن زکریا القطان، قال: حدثنا أبو محمد بکر بن عبد اللّه بن حبیب، قال:

حدثنا تمیم بن بهلول، عن أبیه، عن محمد بن سنان، عن المفضّل بن عمر، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

148
المتن

قال عبد اللّه بن عمر: کنّا نفاضل و نقول: أبو بکر و عمر و عثمان و یقول قائلهم: فلان و فلان، فقال له رجل: یا أبا عبد الرحمن! فعلی علیه السّلام؟ قال: علی علیه السّلام من أهل بیت لا یقاس

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 35.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:325

بهم أحد من الناس. علی علیه السّلام مع النبی صلّی اللّه علیه و آله فی درجته؛ إن اللّه عز و جل یقول: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ». «1»

ففاطمه علیها السّلام ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله، و هی معه فی درجته و علی مع فاطمه، صلّی اللّه علیهما.

المصادر:

1. تأویل الآیات الباهره: ج 2 ص 618 ح 5، عن تفسیر محمد بن العباس.

2. تفسیر محمد بن العباس، علی ما فی الآیات.

3. بحار الأنوار: ج 24 ص 274 ح 59.

الأسانید:

فی تفسیر محمد بن العباس: حدثنا أحمد بن القاسم، عن عیسی بن مهران، عن داود بن المجیر، عن الولید بن محمد، عن زید بن جدعان، عن عمه علی بن زید، قال: قال عبد اللّه بن عمر.

149
المتن

إن فی حدیث أبی جعفر علیه السّلام، ذکر سلیمان بن داود فقال: کانت ألف امرأه فی قصر واحد؛ سبعمائه سریه و ثلاثمائه مهریه. قیل له: یا ابن رسول اللّه! کیف کان یقوی علی هؤلاء؟ قال: جعل اللّه عز و جل فیه قوه بضع و أربعین رجلا، و جعل ذلک للنبی صلّی اللّه علیه و آله.

قیل له: فعلی علیه السّلام؟ فکأنه استحیا من ذکر علی علیه السّلام لأبوّته و مکان فاطمه علیها السّلام، فأمسک و لم یقل شیئا.

المصادر:

دعائم الإسلام: ص 144.

______________________________

(1). سوره الطور: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:326

150
المتن

روی الشیخ أبو جعفر الطوسی، عن رجاله، عن عبد اللّه بن عجلان السکونی، قال:

سمعت أبا جعفر علیه السّلام یقول:

بیت علی و فاطمه علیهما السّلام من حجر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سقف بیتهم عرش رب العالمین ...، إلی قوله:

و إن اللّه زاد فی قوه ناظر محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام؛ و کانوا یبصرون العرش و لا یجدون لبیوتهم سقفا غیر العرش، فبیوتهم مسقّفه بعرش الرحمن.

و معارج: معراج الملائکه، و الروح فوج بعد فوج لا انقطاع لهم ....

المصادر:

1. تأویل الآیات الباهره: ج 2 ص 818 ح 4.

2. بحار الأنوار: ج 25 ص 97 ح 71.

151
المتن

قال السید فی زیاره أبی محمد الحسن بن علی العسکری علیه السّلام: تقول بعد الفراغ عن الزیاره و صلاه الزیاره: یا دائم یا دیوم، یا حی یا قیوم ...، إلی أن تقول:

و أتوسّل إلیک بفاطمه الزهراء علیها السّلام، والده الأئمه المهدیین علیهم السّلام و سیده نساء العالمین، المشفعه فی شیعه أولادها الطیبین. فصلّ علیها صلاه دائمه أبد الآبدین و دهر الداهرین ....

المصادر:

مصباح الزائر للسید ابن طاوس: ص 411.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:327

152
المتن

عن عائشه: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لما قدم المدینه، خرجت ابنته زینب من مکه مع کنانه- أو ابن کنانه-. فخرجوا فی طلبها، فأدرکها هبّار بن الأسود. فلم یزل یطعن بعیرها برمحه حتی صرعها و ألقت ما فی بطنها، و هریقت دما فتخلّت.

و اشتجر فیها بنو هاشم و بنو أمیه؛ فقال بنو أمیه: نحن أحقّ بها، و کانت تحت ابن عمّهم أبی العاص و کانت عند هند بنت عتبه بن ربیعه، و کانت تقول: هذا فی سبب أبیک.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لزید بن حارثه: ألا فتجی ء بزینب؟ قال: بلی یا رسول اللّه. قال:

فخذ خاتمی فأعطها إیاه. فانطلق زید، فلم یزل یتلطّف، فلقی راعیا فقال: لمن ترعی؟

قال: لأبی العاص. فقال: لمن هذه الغنم؟ قال: لزینب بنت محمد. فسار معه شیئا، ثم قال: هل لک أن أعطیک شیئا تعطیها إیاه و لا تذکره لأحد؟ قال: نعم. فأعطاه الخاتم.

و انطلق الراعی و أدخل غنمه و أعطاها الخاتم. فعرفته فقالت: من أعطاک هذا؟ قال:

رجل. قالت: فأین ترکته؟ قال: بمکان کذا و کذا. فسکتت حتی إذا کان اللیل، خرجت إلیه، فلما جاءته قال لها: ارکبی بین یدیّ علی بعیره. قالت: لا، و لکن ارکب أنت بین یدیّ. فرکب و رکبت وراءه حتی أتت. فکان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: هی خیر بناتی، أصیبت فیّ.

فبلغ ذلک علی بن حسین علیه السّلام، فانطلق إلی عروه فقال: ما حدّثت؟ بلغنی عنک أنک تحدّثه تنتقص حق فاطمه علیها السّلام؟! فقال عروه: و اللّه ما أحبّ أن لی ما بین المشرق و

المغرب و أنی أنتقص فاطمه علیها السّلام حقا هو لها، و أما بعد ذلک إنی لا أحدّث به أبدا.

و أقول: هذه الخیریه المذکوره فی هذا الحدیث هی باعتبار ما قیّدها به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من قوله: «أصیبت فیّ»، فلا یدلّ علی الخیریه المطلقه. فإن فاطمه علیها السّلام لیس لغیرها من بناته صلّی اللّه علیه و آله عشر معشار ما ورد فی مناقبها؛ و قد قدّمنا فی ذلک ما هو أوضح من شمس النهار، فاعرف هذا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:328

المصادر:

1. الدر السحابه: ج 1 ص 280 ح 12.

2. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 147.

3. المعجم الکبیر، علی ما فی الدر السحابه.

4. المعجم الصغیر، علی ما فی الدر السحابه.

5. دلائل النبوه: ج 3 ص 156.

الأسانید:

1. فی تاریخ مدینه دمشق: حدثنا محمود بن عبد الرحمن البستی، أنبأنا أحمد بن عمر، أنبأنا أبو عبد اللّه الحافظ، أنبأنا عبید اللّه بن محمد، أنبأنا محمد بن إسماعیل، أنبأنا سعید بن أبی مریم، أنبأنا یحیی بن أیوب، أنبأنا ابن الهاد، حدثنی عمر بن عبد اللّه، عن عروه بن الزبیر، عن عائشه.

2. فی دلائل النبوه: أخبرنا أبو الحسن بن بشران، قال: أخبرنا علی بن محمد، قال:

أخبرنا یحیی بن أیوب،، قال: أخبرنا سعید بن أبی مریم، قال: أخبرنا یحیی بن أیوب، قال: حدثنی ابن الهاد، قال: حدثنی عمر بن عبد اللّه، عن عروه بن الزبیر، عن عائشه.

153
المتن

عن عائشه: أقرأها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله السلام من جبریل، و خدیجه أقرأها جبریل السلام من ربها علی لسان محمد صلّی اللّه علیه و آله، فهی أفضل.

قیل له: فمن أفضل أ خدیجه أم فاطمه؟ فقال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: «إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی»، فلا أعدل ببضعه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أحدا.

قال السهیلی: و هذا استقراء حسن، و یشهد لصحه هذا الاستقراء أن أبا لبابه حین ارتبط نفسه و حلف ألا یحلّه إلا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فجاءت فاطمه علیها السّلام لتحلّه، فأبی من أجل قسمه، فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما فاطمه علیها السّلام بضعه منی، فحلّته.

و سنذکر الحدیث فی موضعه بأسناده.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:329

المصادر:

1. رشفه الصادی: ص 177.

2. المواهب اللدنیه: ج 1 ص 404.

154
المتن

قال البرسی فی قوله تعالی: «وَ لا حَبَّهٍ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ» «1»:

و الکتاب المبین هم، منهم اسم و صفه بعدد البروج و الشهور لا یزید و لا ینقص، و هو سر کشف لی من غطائه فکشف بغطائه، و هو:

لا إله إلا اللّه (12)، محمد رسول اللّه (12)، النبی المصطفی (12)، الصادق الأمین (12)، و علی باب الهدی (12)، أمین اللّه حقا (12)، الوصی المرتضی (12)، القائم بالقسط (12)، خلیفه اللّه حقا (12)، أمیر المؤمنین (12)، فاطمه أمه اللّه (12)، ... إلی آخر الأئمه علیهم السّلام.

المصادر:

مشارق الأمان و لباب حقائق الإیمان للبرسی (مخطوط): فی ذکر المعصومین علیهم السّلام.

155
المتن

قال النمازی فی حدائقه: فی جمله من الأخبار ما یوهم کون مریم أفضل منها و من أمها، أو مساویه لها علیها السّلام فی الفضل؛ فمن ذلک ما ورد أن النبی صلّی اللّه علیه و آله لما شهد ما نزل بحضره الصدیقه الطاهره علیها السّلام من المائده السماویه و طعام الجنه، حمد اللّه شاکرا و قال: الحمد للّه الذی لم یخرجنی من الدنیا حتی أعطانی بنتا مثل مریم.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:330

فإن هذا التشبیه یدلّ علی کون مریم أفضل منهما أو السماویه لها، مع أن مریم تصلح أن تکون قابلتها و خادمه لها. فالسرّ فی هذه النسبه و التشبیه أن مریم لمّا کانت من زمن زکریا معروفه بین الناس بالفضائل الکثیره، من تسلیم الملائکه علیها و تحدّثهم معها و نزول المائده السماویه لها و غیرها من المحامد الجلیله و الفضائل الجمّه، و کانت معروفه باسم سیده النساء و خیرها و کان ذلک شایعا بین الأنام، لا سیّما بین النصاری حتی جعلوها ثالثه ثلاثه.

و أما الصدیقه الطاهره علیها السّلام و خدیجه الکبری کانتا فی صدر الإسلام بل فی جمیع الأعصار و الأعوام مجهولتی القدر، و لم تکن أهل ذلک الزمان عارفین بمراتبها و تناسل الأئمه الأطهار علیهم السّلام منها خصوصا الصدیقه الطاهره علیها السّلام، حیث کان قدرها کقبرها و لم یکن أهل الجاهلیه و لا المسلمون الذین کانوا حدیثی عهد علی الإسلام عارفین و لا متحمّلین لفضائلها.

فتشبیه النبی إیّاها علیها السّلام بمریم و نسبتها إلیها و ما یجری مجراها مما دلّ علی تفضیلها علیها أو مساواتها لها أو

علی ما دون ذلک أیضا، إنما هی بالنظر إلی ما اشتهر بین الناس فی مریم و بحسب إفهام أهل ذلک الزمان، و إلا فهی علیها السّلام لا ینبغی أن یقاس بواحده من النساء بل و لا بأحد من الأنبیاء، کما سنفصّل ذلک عن قریب إن شاء اللّه.

و أما نزول المائده السماویه، فلیست مرتبه لها و شأنا، بل إنها فضیله لجاریتها فضّه و خادمتها أم أیمن، کما سیأتی ضمن مناقبها إن شاء اللّه.

فإن قلت: قد صرّح سبحانه تعالی باسم مریم فی کتابه العزیز فی غیر موضع و بمناقبها کما صرّح بأسماء الأنبیاء بمناقبهم، فإذا کانت الصدیقه علیها السّلام أفضل من مریم بل و من الأنبیاء فلم لم یصرّح سبحانه و تعالی باسمها و لم یذکر بمناقبها فی آیه من کتابه العزیز؟

قلت: السرّ فی ذلک أن التصریح بأسماء النساء فی أندیه الرجال بل و فی کل حال مستهجن قبیح، و لأجل ذلک لم یصرّح سبحانه و تعالی فی کتابه العزیر بأسماء النساء فی آیه من آیاته الکریمه، بل فی کل موضع منها کنّی عنهن بلفظ الأم و البنت و الأخت

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:331

و الامرأه و النساء و النسوه و غیرها؛ قال سبحانه فی آیه المباهله: «وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ» «1»، «وَ أَوْحَیْنا إِلی أُمِّ مُوسی» «2»، «وَ قالَ نِسْوَهٌ فِی الْمَدِینَهِ امْرَأَتُ الْعَزِیزِ تُراوِدُ فَتاها» «3»، «وَ راوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِها یُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هذا» «4»، و «قالَتِ امْرَأَهُ الْعَزِیزِ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ» «5»، «قالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ» «6»، «وَ أَوْحَیْنا إِلی أُمِّ مُوسی أَنْ أَرْضِعِیهِ» «7»، «قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لِی» «8»، «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» «9»، «فَرَدَدْناهُ إِلی

أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُها» «10»، «أُرِیدُ أَنْ أُنْکِحَکَ إِحْدَی ابْنَتَیَّ هاتَیْنِ» «11»، «وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ» «12»، «فَلَمَّا قَضی زَیْدٌ مِنْها وَطَراً» «13»، و «مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ» «14»، «إِلَّا امْرَأَتَهُ» «15»، «قَدَّرْنا إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِینَ» «16»، «وَ امْرَأَتُهُ قائِمَهٌ فَضَحِکَتْ» «17»، «یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ» «18»، «وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً» «19»، «یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ» «20»، «وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلی بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِیثاً» «21»، «وَ أَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّهً» «22»، «إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ» «23»، «فَرَجَعْناکَ إِلی أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 61.

(2). سوره القصص: الآیه 7.

(3). سوره یوسف: الآیه 30.

(4). سوره یوسف: الآیه 29.

(5). سوره یوسف: الآیه 51.

(6). سوره القصص: الآیه 11.

(7). سوره القصص: الآیه 7.

(8). سوره القصص: الآیه 9.

(9). سوره التحریم: الآیه 11.

(10). سوره القصص: الآیه 13.

(11). سوره القصص: الآیه 27.

(12). سوره القصص: الآیه 23.

(13). سوره الأحزاب: الآیه 33.

(14). سوره التحریم: الآیه 10.

(15). سوره الحجر: الآیه 60.

(16). سوره الحجر: الآیه 60.

(17). سوره هود: الآیه 71.

(18). سوره مریم: الآیه 28.

(19). سوره مریم: الآیه 5.

(20). سوره الاحزاب: الآیه 32.

(21). سوره التحریم: الآیه 3.

(22). سوره طه: الآیه 39.

(23). سوره طه: الآیه 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:332

عَیْنُها» «24»، «فَقُلْنا یا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَکَ وَ لِزَوْجِکَ» «25»، «یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّهَ» «26»، «وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ» «27»، «إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ» «28»، «إِنِّی وَجَدْتُ امْرَأَهً تَمْلِکُهُمْ» «29»، «وَ قالَ الَّذِی اشْتَراهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَکْرِمِی مَثْواهُ» «30»، «فَأَنْجَیْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ» «31»، «وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ

أَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ» «32»، «إِذْ نَجَّیْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِینَ. إِلَّا عَجُوزاً فِی الْغابِرِینَ» «33»، «فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِی صَرَّهٍ فَصَکَّتْ وَجْهَها» «34»، و «قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِی تُجادِلُکَ فِی زَوْجِها». «35»

و أما مریم، فلما کانت النصاری اعتقدوا أنها زوجه اللّه سبحانه و عیسی ولده، «تعالی اللّه عما یقول الظالمون»، و کان عند العرب تصریح الرجل باسم زوجته متنکرا غایته و فی أعلی درجه من الشناعه. فلذلک صرّح سبحانه و تعالی باسم مریم فی آیات کثیره من کتابه فی ذلک غایتها لیتأنّف السامعون و ینتبهوا من تکثیر التصریح باسمها و تکریرها علی أنها لیست کما یزعمه النصاری زوجه له تعالی، و لو کانت کما یزعمون لطوی من ذکر اسمها بالمره فکیف بالتصریح له بهذه المرتبه من الکثره.

فلاحظ قوله سبحانه و تعالی عز و جل: «وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِیهِ مِنْ رُوحِنا» «36»، «وَ بِکُفْرِهِمْ وَ قَوْلِهِمْ عَلی مَرْیَمَ بُهْتاناً عَظِیماً» «37»، «وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا

______________________________

(24). سوره طه: الآیه 40.

(25). سوره طه: الآیه 117.

(26). سوره البقره: الآیه 35.

(27). سوره الأنبیاء: الآیه 90.

(28). سوره آل عمران: الآیه 35.

(29). سوره النمل: الآیه 23.

(30). سوره یوسف: الآیه 21.

(31). سوره الأعراف: الآیه 83.

(32). سوره الأحزاب: الآیه 37.

(33). سوره الشعراء: الآیه 171.

(34). سوره الذاریات: الآیه 29.

(35). سوره المجادله: الآیه 1.

(36). سوره الأنبیاء: الآیه 21.

(37). سوره النساء: الآیه 156.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:333

الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ» «38»، «وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلی مَرْیَمَ» «39»، «لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ» «40»، «قُلْ فَمَنْ یَمْلِکُ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً إِنْ أَرادَ أَنْ یُهْلِکَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ» «41»، «وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً»

«42»، «مَا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلَّا رَسُولٌ عَلی لِسانِ داوُدَ وَ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ» «43»، «وَ إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ» «44»، «اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَ عَلی والِدَتِکَ» «45»، «إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ» «46»، «إِذْ قالَ الْحَوارِیُّونَ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ» «47»، «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ» «48»، «وَ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی وَ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ» «49»، «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُ مْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ» «50»، «قالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَهً مِنَ السَّماءِ» «51»، «إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَهُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ» «52»، «یا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ» «53»، و «أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ» «54»، «إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَهُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ» «55»، «قالُوا یا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئاً فَرِیًّا» «56»، «وَ إِنِّی سَمَّیْتُها مَرْیَمَ» «57»، «وَ قَفَّیْنا عَلی آثارِهِمْ بِعِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ» «58»، ....

______________________________

(38). سوره النساء: الآیه 157.

(39). سوره النساء: الآیه 171.

(40). سوره المائده: الآیه 17.

(41). سوره المائده: الآیه 17.

(42). سوره المائده: الآیه 17.

(43). سوره المائده: الآیه 75.

(44). سوره المائده: الآیه 110.

(45). سوره المائده: الآیه 110.

(46). سوره الصفّ: الآیه 6.

(47). سوره المائده: الآیه 116.

(48). سوره مریم: الآیه 16.

(49). سوره الأحزاب: الآیه 7.

(50). سوره التوبه: الآیه 31.

(51). سوره المائده: الآیه 104.

(52). سوره آل عمران: الآیه 42.

(53). سوره آل عمران: الآیه 43.

(54). سوره آل عمران: الآیه 44.

(55). سوره آل عمران: الآیه 45.

(56). سوره مریم: الآیه 27.

(57). سوره آل عمران: الآیه 36.

(58). سوره المائده: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:334

المصادر:

حدائق الإشارات فی أحوال بضعه الکائنات: فی مقدمه الکتاب.

156
المتن

قال الفخر الرازی فی تفسیره: قال اللّه تعالی فی حق مریم: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ» «59»، و لم یلزم کونها أفضل من فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

التفسیر الکبیر للفخر الرازی: ج 2 ص 233.

157
المتن

قال الحافظ رجب البرسی فی قوله تعالی: «حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطی» «60»: أدخلت فی الجمیع ثم أفردت فدلّ علی تعظیمها، «وَ الصَّلاهِ الْوُسْطی» هی صلاه المغرب فی الظاهر، و فی الباطن هی فاطمه الزهراء علیها السّلام لأن الصلاه الخمس هی الموالی الخمس.

فالظهر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لأنها أول الفرائض و من ثمّ ظهر نور الإسلام و بهر، و اختصّت العصر بأمیر المؤمنین علیه السّلام لما حدث بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من الظلمه لاختلاف الأمه، و اختصّت المغرب بالزهراء علیها السّلام إذا غربت عنها شمس النبوه، فصغّروا قدرها و حقّروا عزیز أمرها، و اختصّت العشاء الآخره بالحسن علیه السّلام لما احتجب منه نور الولایه و الهدایه و غشی ظلام الظلاه و العمایه، و اختصّت الصبح بالحسین علیه السّلام لما بذل نفسه فی طاعه اللّه تعالی و أخرج صبح الحق من دیجور الباطل.

______________________________

(59). سوره آل عمران: الآیه 42.

(60). سوره البقره: الآیه 238.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:335

فالصلاه الوسطی هی فاطمه الزهراء علیها و علیهم السلام، التی خصّ النبی صلّی اللّه علیه و آله رضی اللّه و رضاه فی رضاها فقال- و هو الصادق الأمین-: و اللّه لا یرضی اللّه حتی ترضی، و اللّه لا أرضی حتی ترضی.

المصادر:

فضائل أمیر المؤمنین و الأئمه المعصومین علیهم السّلام: ص 4.

158
المتن

کان ابن عمر یقول: کانت لعلی علیه السّلام ثلاث لو کانت لی واحده منهنّ کانت أحبّ إلیّ من حمر النعم: تزویجه فاطمه علیها السّلام، و إعطاؤه الرایه یوم خیبر، و آیه النجوی و الزهید قلیل المال.

المصادر:

التذکره لسبط بن الجوزی: ص 18.

159
المتن

قال الحافظ رجب البرسی بعد ذکر صفاتهم علیهم السّلام: ... و أم الکتاب و خاتمته، و فصل الخطاب و دلالته، و خزنه الوحی و حفظته، و أمنه الذکر و تراجمته، و معدن التنزیل و نهایته. الکواکب و الأنوار العلویه، المشرقه من شمس العظمه الفاطمیه، فی سماء العظمه المحمدیه.

الأغصان النبویه، التابعه فی الدوحه الأحمدیه. الذریه الزکیه و العتره الهاشمیه، لا شرقیه و لا غربیه، أولئک هم خیر البریه ....

المصادر:

فضائل أمیر المؤمنین و الأئمه المعصومین علیهم السّلام للبرسی (مخطوط): ص 66.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:336

160
المتن

ذکر محمد بن المشهدی بعد زیاره أمیر المؤمنین و أبی عبد اللّه الحسین علیهما السّلام و الدعاء الوداع بعدها:

من زار الحسین بن علی علیه السّلام بهذه الزیاره من قرب أو بعد فی یوم عاشوراء و دعا بهذا الدعاء، قبلت زیارته، و شفّعت فی مسألته بالغا ما بلغت، و أعطیته سؤله. ثم لا ینقلب عنی خائبا و أقبله مسرورا، قریرا عینه بقضاء حوائجه و الفوز بالجنه و العتق من النار، و شفّعته فی کل من تشفع له ما خلا و ذکر قوم آلی اللّه بذلک علی نفسه، و أشهد ملائکته علی ذلک.

و قال جبرئیل: یا محمد، إن اللّه أرسلنی إلیک مبشّرا لک و لعلی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه من ولدک علیهم السّلام إلی یوم القیامه، قدّام سرورک یا محمد و سرور علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام و شیعتکم یوم البعث ....

المصادر:

1. فرحه الغری: ص 98.

2. المزار لابن المشهدی، علی ما فی فرحه الغری.

161
المتن

قال لسان الملک فی ذکر ملاقاه الحر بن یزید الریاحی و منعه الحسین علیه السّلام عن الرجوع: ... فقال الحسین علیه السّلام: الموت أدنی إلیک من ذلک، ثم قال لأصحابه: قوموا فارکبوا.

فلما تهیّئوا فی الطریق، منع عسکر الحرّ عن السیر، فقال الحسین علیه السّلام للحرّ: ثکلتک أمّک! ما ترید؟ فقال له الحرّ: أما لو غیرک من العرب یقولها لی و هو علی مثل هذه الحال

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:337

التی أنت علیها ما ترکت ذکر أمه بالثکل کائنا من کان، و لکن و اللّه ما لی إلی ذکر أمک من سبیل إلا بأحسن ما تقدر علیه ....

قیل: و من هذه الجمله استعظامه لحرمه الصدیقه الکبری علیها السّلام و کظم غیظه علی سید الشهداء علیه السّلام، رزقه اللّه التوبه و الشهاده ....

المصادر:

ناسخ التواریخ: مجلدات سید الشهداء علیه السّلام ج 2 ص 156.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:339

الفصل التاسع عشر نورها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:340

فی هذا الفصل
اشاره

أضاء نور الزهراء علیها السّلام من حین ولادتها، فأضاءت بیوتات مکه بنور جمالها، بل لم یبق فی شرق الأرض و لا غربها موضع إلا أشرق فیه ذلک النور.

و استمرّ نورها حتی متی قامت فی محرابها بین یدی ربها جل جلاله، زهر نورها لملائکه السماء.

و دخل هذا النور من ملاءتها فی بیت یهودی و أسلم بها خلق کثیر منهم.

و غلب هذا النور فی شهر رمضان بنور الهلال و أضاءت ظلمات السماوات و الأرضین.

و بالأخیر، أشرق نورها قلوب المحبین و أشرب فی قلوبهم حبّها، و هذا النور هو الذی فطمهم من نار جهنم.

فی أفق المجد هی الزهراءللشمس من زهرتها الضیاء

بل هی نور عالم الأنوارو مطلع الشموس و الأقمار

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:341

نورد فی هذا المجال روایات و نصوصا بالعناوین التالیه فی 33 حدیثا:

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی آیه النور و أن قوله تعالی: «مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍ» «1» فاطمه علیها السّلام ....

إن خلق الجنه من نور العرش، إصابه ثلث النور رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من ثلث ذلک النور، و إصابه ثلثها فاطمه علیها السّلام، و إصابه ثلثها علیا علیه السّلام ....

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی خلق السماوات و الأرض من فتق نور فاطمه علیها السّلام ...، إن أنوار الخمسه علیهم السّلام مضیئه فی الآفاق و هم فی ظهر آدم.

إشراق الجنان من نور ضحک علی و فاطمه علیهما السّلام.

إضاءه نور فاطمه علیها السّلام لملائکه السماء من محرابها.

خلق فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام من نور رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام.

رؤیه رسول اللّه صلّی اللّه

علیه و آله لیله المعراج نور علی و فاطمه و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و الأئمه علیهم السّلام، و نور الحجه علیه السّلام من بینهم متلألئ ککوکب درّی.

إن خلق نور فاطمه علیها السّلام قبل خلق الأرض و السماء.

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن نور فاطمه علیها السّلام من نورنا.

إن خلق فاطمه علیها السّلام من نور عظمه اللّه و إضاءه السماوات و الأرض بنورها.

إضاءه نور فاطمه علیها السّلام لأمیر المؤمنین علیه السّلام فی أول النهار و عند الزوال و عند غروب الشمس.

إشراق نور فاطمه علیها السّلام و إضاءه السماوات و الأرض من الظلمه ....

إضاءه النور من تفاحه الجنه التی منها نطفه فاطمه علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 35.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:342

إضاءه النور من کسوه فاطمه علیها السّلام و إسلام ثمانین من الیهود بسببها.

إضاءه النور من ملاءه فاطمه علیها السّلام فی بیت یهودی.

إضاءه نور ثنایا فاطمه علیها السّلام من ضحکها فی الجنه.

غلبه نور وجه فاطمه علیها السّلام نور الهلال عند طلوعها.

اجتماع نور رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و نور علی علیه السّلام فی فاطمه علیها السّلام.

کلام عائشه فی أن غزلها و خیاطتها کانت بضوء وجه فاطمه علیها السّلام.

نور فاطمه علیها السّلام بعد انقضاء حملها و وضعها.

إشراق الفضاء بنور وجه فاطمه علیها السّلام بعد انقضاء مده حملها و وضعها.

إشراق الفلوات و إضاءه الأرض و إناره الربوات فی ولاده فاطمه علیها السّلام.

إطفاء نور أبی طالب أنوار الخلق إلا خمسه أنوار: نور محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

من خصائص فاطمه علیها السّلام أن العقیق الأصفر من نور الزهراء علیها السّلام.

کلام الشیخ البرسی فی ذکر نور

المعصومین علیهم السّلام ...، و الاثنین نور الحسن و الحسین علیهما السّلام و الثلاثاء ثلاثه أنوار: نور الزهراء علیها السّلام ....

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله: مثلنا فی کتاب اللّه مثل المشکاه، و المشکاه فی القندیل نور علی و فاطمه علیهما السّلام «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ». «1»

کلمه ابن شهرآشوب فی «نُورُهُمْ یَسْعی» «2» یضی ء علی الصراط لعلی و فاطمه علیهما السّلام.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 35.

(2). سوره الحدید: الآیه 12.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:343

کلمه الشیخ محمد علی الکرمانشاهی فی نور فاطمه علیها السّلام: إن نور الجنه و ضیاءها من شیئین: من حسن جمال لعیا و هی قابله الحسین علیه السّلام و خلق لعیا من شعاع جمال فاطمه علیها السّلام، و الآخره من ضیاء قصر فاطمه علیها السّلام و ضیاء قصرها من نور جمال فاطمه علیها السّلام.

خلق نور رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من صفوه نور اللّه، و خلق نور علی علیه السّلام من نور رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و خلق نور فاطمه علیها السّلام من نور علی علیه السّلام.

خلق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خلق علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام قبل خلق آدم و قبل خلق السماء و الأرض و الظلمه و النور و الشمس و القمر و الجنه و النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:344

1
المتن

عن صالح بن سهل، قال: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول فی قول اللّه عز و جل: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍ» فاطمه علیها السّلام، «فیها مصباح» الحسن علیه السّلام، و «المصباح» الحسین علیه السّلام، «فی زجاجه کأنها کوکب

دری» کان فاطمه علیها السّلام کوکب درّی بین نساء أهل الدنیا، «یوقد من شجره مبارکه» یوقد من إبراهیم، «لا شرقیه و لا غربیه»، لا یهودیه و لا نصرانیه، «یکاد زیتها» یکاد العلم ینفجر منها، «و لو لم تمسسه نار نور علی نور» إمام بعد إمام، «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» «1» یهدی اللّه بالأئمه علیهم السّلام من یشاء.

قال المجلسی فی توضیحه: قوله علیه السّلام: و المصباح الحسین علیه السّلام، أی المصباح المذکور فی الآیه ثانیا، و علی هذا الخبر تکون المشکاه و الزجاجه کنایتین عن فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 4 ص 19 ح 6، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ص 456.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 35.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:345

3. بحار الأنوار: ج 23 ص 304 ح 1، عن تفسیر القمی.

4. بحار الأنوار: ج 23 ص 312 ح 18، عن تفسیر فرات.

5. تفسیر فرات: ص 102.

6. بحار الأنوار: ج 23 ص 316، عن الطرائف.

7. الطرائف: ص 33، عن المناقب لابن المغازلی.

8. مسائل علی بن جعفر: ص 226، بتفاوت فیه.

9. أمثال القرآن: ص 248، بتفاوت فیه.

10. الکافی: ج 1 ص 195 ح 5.

11. اللوامع النورانیه: ص 246.

الأسانید:

1. فی تفسیر القمی: محمد بن همام، عن جعفر بن محمد، عن محمد بن الحسن الصائغ، عن الحسن بن علی، عن صالح بن سهل الهمدانی، قال.

2. فی الکافی: علی بن محمد و محمد بن الحسن، عن سهل بن زیاد، عن محمد بن الحسن، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن، عن عبد اللّه بن القاسم، عن صالح بن سهل، قال.

2
المتن

عن أبی أیوب الأنصاری، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لما خلق اللّه عز و جل الجنه، خلقها من نور عرشه، ثم أخذ من ذلک النور فغرقه «1». فأصابنی ثلث النور، و أصاب فاطمه علیها السّلام ثلث النور، و أصاب علیا و أهل بیته علیهم السّلام ثلث النور. فمن أصابه من ذلک النور اهتدی إلی ولایه آل محمد علیهم السّلام، و من لم یصبه من ذلک النور ضلّ عن ولایه آل محمد.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 308 ح 6، عن الخصال.

2. الخصال: ج 1 ص 88.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 44 ح 44، عن المناقب.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 106.

______________________________

(1). فی نسخه: فقذفه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:346

الأسانید:

فی الخصال: الحسین بن علی العطار، عن محمد بن علی بن إسماعیل، عن علی بن محمد بن عامر، عن عمر بن عبدوس، عن هانی بن المتوکل، عن محمد بن علی بن عیاض بن عبد اللّه بن أبی رافع، عن أبیه، عن جده، عن أبی أیوب الأنصاری، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

3
المتن

من کتاب ریاض الجنان لفضل اللّه بن محمود الفارسی، بحذف الأسانید، عن أنس بن مالک، قال: بینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلّی صلاه الفجر، ثم استوی فی محرابه کالبدر تمامه ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله:

و فتق نور ابنتی فاطمه علیها السّلام منه فخلق السماوات و الأرض، فنور السماوات و الأرض من نور ابنتی فاطمه علیها السّلام و نور فاطمه علیها السّلام من نور اللّه، و فاطمه علیها السّلام أفضل من السماوات و الأرض ....

ثم إن اللّه خلق الظلمه بالقدره، فأرسلها فی سحائب البصر، فقالت الملائکه: سبّوح قدوس ربنا! مذ عرفنا هذه الأشباح ما رأینا سوءا. فبحرمتهم إلا کشفت ما نزل بنا.

فهنالک خلق اللّه تعالی قنادیل الرحمه، و علّقها علی سرادق العرش، فقالت: إلهنا! لمن هذه الفضیله و هذه الأنوار؟ فقال: هذا نور أمتی فاطمه الزهراء علیها السّلام، فلذلک سمّیت أمتی الزهراء لأن السماوات و الأرضین بنورها ظهرت، و هی ابنه نبیی و زوجه وصیی و حجتی علی خلقی. أشهدکم یا ملائکتی أنی قد جعلت ثواب تسبیحکم و تقدیسکم لهذه المرأه و شیعتها إلی یوم القیامه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 16 ح 30، عن ریاض الجنان.

2. ریاض الجنان، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:347

3. ناسخ التواریخ: مجلدات الإمام الحسن علیه السّلام ج 2 ص 207، عن مصباح الأنوار، بتفاوت فیه.

4. مصباح الأنوار، علی ما فی الناسخ.

4
المتن

قال الحسین بن علی علیه السّلام: إن اللّه لما خلق و سوّاه و علّمه أسماء کل شی ء و عرضهم علی الملائکه، جعل محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أشباحا خمسه فی ظهر آدم، و کانت أنوارهم تضی ء فی الآفاق من السماوات و الحجب و الجنان و الکرسی و العرش.

فأمر اللّه الملائکه بالسجده لآدم تعظیما له، أنه فضّله بأن جعله وعاء لتلک الأشباح التی قد عمّ أنوارها الآفاق. «فسجدوا إلا إبلیس أبی» أن یتواضع لجلال عظمه اللّه و أن یتواضع لأنوارها أهل البیت علیهم السّلام، و قد تواضعت لها الملائکه کلها. «فاستکبر» و ترفّع، «فکان» بإبائه ذلک و تکبّره «من الکافرین» «1» ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 326 ح 10، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 88.

3. ینابیع الموده: ص 97.

5
المتن

عن ابن عباس: فبینا أهل الجنه فی الجنه، إذا رأوا مثل الشمس قد أشرقت لها الجنان، فیقول أهل الجنه: یا رب! إنک قلت فی کتاب: «لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً»!؟ «2» فیرسل

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 34.

(2). سوره الإنسان: الآیه 13.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:348

اللّه جل اسمه إلیهم جبرئیل فیقول: لیس هذه شمس، و لکن علیا و فاطمه علیهما السّلام ضحکا، فأشرقت الجنان من نور ضحکهما.

و نزلت «هل أتی» فیهم إلی قوله تعالی: «وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً». «1».

المصادر:

1. بحار الأنوار ج 35 ص 241، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 155.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 45 ح 44.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 329.

5. القطره: ج 1 ص 263 ح 252.

6. روضه الواعظین: ج 1 ص 163.

7. اللوامع النورانیه: ص 485.

8. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 349.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الطالقانی، عن الجلودی، عن الجوهری، عن شعیب بن واقد، عن القاسم بن بهرام، عن لیث، عن مجاهد، عن ابن عباس.

6
المتن

عن ابن عباس، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم، إذ أقبل الحسن علیه السّلام ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: و هی الحوراء الإنسیه، متی قامت فی محرابها بین یدی ربها جل جلاله، زهر نورها لملائکه السماء کما یزهر نور الکواکب الأرض ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 28 ص 38، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 68.

______________________________

(1). سوره الإنسان: الآیه 76.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:349

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 13، عن الأمالی للصدوق، بزیاده فیه.

4. منهاج البراعه للخوئی: ج 13 ص 17.

5. مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 341.

6. منهاج البراعه: ج 11 ص 7.

7. شعاع من نور فاطمه علیها السّلام: ص 35.

8. دلائل الإمامه: ص 54.

9. الفضائل: ص 9.

10. ظلامات الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 11.

11. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 243.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: ابن موسی، عن الأسدی، عن النخعی، عن النوفلی، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

7
المتن

عن جابر الجعفی، أنه سأل جعفر بن محمد علیه السّلام عن تفسیر قوله: «وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ» «1» ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الأول، الرقم 83، متنا و مصدرا و سندا.

8
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لما أسری بی إلی السماء، أوحی إلیّ ربی جل جلاله ...، إلی قوله تعالی: فأنا العلی الأعلی و هو علی، و جعلت فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام من نورکما. ثم عرضت ولایتهم علی الملائکه، فمن قبلها کان عندی من المقربین.

______________________________

(1). سوره الصافات: الآیه 83.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:350

یا محمد، لو أن عبدا عبدنی حتی ینقطع و یصیر کالشنّ البالی ثم أتانی جاهدا لولایتهم، ما أسکنته جنّتی و لا أظللته تحت عرشی.

یا محمد، أ تحبّ أن تراهم؟ قلت: نعم یا رب. فقال عز و جل: ارفع رأسک. فرفعت رأسی، فإذا أنا بأنوار علی و فاطمه و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه بن الحسن علیهم السّلام، القائم فی وسطهم کأنه الکوکب الدرّی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 245 ح 58.

2. کمال الدین: ص 146.

3. عیون الأخبار: ص 34.

4. المحتضر: ص 90، بتفاوت فیه.

5. بحار الأنوار ج 52 ص 379 ح 185، عن کمال الدین و عیون الأخبار.

الأسانید:

فی کمال الدین و العیون: الطالقانی، عن محمد بن همام، عن أحمد بن بندار، عن أحمد بن هلال، عن ابن أبی عمیر، عن المفضل، عن الصادق، عن آبائه، عن أمیر المؤمنین علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

9
المتن

عن أم سلمه، قالت: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لما أسری بی إلی السماء، نظرت فإذا مکتوب علی العرش: لا إله إلا اللّه، محمد رسول اللّه، أیّدته بعلی و نصرته بعلی علیه السّلام.

و رأیت أنوار علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و أنوار علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:351

بن محمد و الحسن بن علی علیهم السّلام، و رأیت نور الحجه علیه السّلام یتلألأ من بینهم کأنه کوکب درّی، فقلت: یا رب! من هذا و من هؤلاء؟ فنودیت:

یا محمد، هذا نور علی و فاطمه علیهما السّلام، و هذا نور سبطیک الحسن و الحسین علیهما السّلام، و هذه أنوار الأئمه بعدک من ولد الحسین علیهم السّلام مطهّرون معصومون، و هذا الحجه علیه السّلام الذی یملأ الدنیا قسطا و عدلا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 348 ح 217، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 25.

3. إرشاد القلوب: ص 415، بتفاوت فیه.

4. أسرار الشهاده: ص 181، بتفاوت فیه.

5. عوالم العلوم: ج 15 ص 38، عن إرشاد القلوب.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: أحمد بن محمد بن عبد اللّه، عن جده عبید اللّه، عن أحمد بن عبد الجبار، عن أحمد بن عبد الرحمن، عن عمر بن حمّاد، عن علی بن هاشم، عن أبیه، عن أبی سعید، عن أبی ثابت مولی أبی ذر، عن أم سلمه، قالت: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

10
المتن

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: خلق نور فاطمه علیها السّلام قبل أن یخلق الأرض و السماء. قال بعض الناس: یا نبی اللّه! فلیست هی إنسیه؟ قال: خلقها اللّه عز و جل من نوره قبل أن یخلق آدم، إذ کانت الأرواح ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 4 ح 3، عن معانی الأخبار.

2. معانی الأخبار: ص 396 ح 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:352

الأسانید:

فی معانی الأخبار: ابن المتوکل، عن الحمیری، عن ابن یزید، عن ابن فضّال، عن عبد الرحمن بن الحجاج، عن سدیر الصیرفی، عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام، قال.

11
المتن

روی عن حارثه بن قدّامه، قال: حدثنی سلمان، قال: حدثنی عمار و قال: أخبرک عجبا ...، إلی أن قال علی علیه السّلام: نور فاطمه علیها السّلام من نورنا؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: أو لا تعلم؟ فسجد علی علیه السّلام شکرا للّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 8 ح 11، عن عیون المعجزات.

2. عیون المعجزات: ص 47.

12
المتن

عن أبان، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: یا ابن رسول اللّه، لم سمّیت الزهراء علیها السّلام زهراء؟ ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل السادس، فی عبادتها علیها السّلام، الرقم 6، متنا و مصدرا و سندا.

13
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: قلت: لم سمّیت فاطمه الزهراء علیها السّلام زهراء؟ فقال: لأن اللّه عز و جل خلقها من نور عظمته، فلما أشرقت أضاءت السماوات و الأرض بنورها و غشیت أبصار الملائکه، و خرّت الملائکه للّه ساجدین و قالوا: إلهنا و سیدنا! ما هذا النور؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:353

فأوحی اللّه إلیهم: هذا نور من نوری و أسکنته فی سمائی. خلقته من عظمتی، أخرجه من صلب نبی من أنبیائی، أفضّله علی جمیع الأنبیاء. و أخرج من ذلک النور أئمه یقومون بأمری، یهدون إلی حقی و أجعلهم خلفائی فی أرضی بعد انقضاء وحیی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 12 ح 5، عن العلل.

2. علل الشرائع: ص 180.

3. العدد القویه: ص 227.

الأسانید:

عن علل الشرائع: أبی، عن محمد بن معقل، عن محمد بن یزید، عن إبراهیم بن إسحاق، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

14
المتن

عن عمّار، قال: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن فاطمه علیها السّلام: لم سمّیت علیها السّلام زهراء؟ ....

إلی آخر ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل السادس، فی عبادتها علیها السّلام، الرقم 3، متنا و مصدرا و سندا.

15
المتن

أبو هاشم العسکری: سألت صاحب العسکر علیه السّلام: لم سمّیت فاطمه علیها السّلام الزهراء؟ فقال:

کان وجهها یزهر لأمیر المؤمنین علیه السّلام من أول النهار کالشمس الضاحیه، و عند الزوال کالقمر المنیر، و عند غروب الشمس کالکوکب الدری.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 16 ح 14، عن المناقب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:354

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 330.

3. بیت الأحزان للیزدی: ص 36.

4. مقامات فاطمیه: ص 29.

16
المتن

مرفوعا إلی سلمان الفارسی، قال: کنت جالسا عند النبی صلّی اللّه علیه و آله فی المسجد ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: فلما أراد اللّه تعالی أن یبلو الملائکه، أرسل علیهم سحابا من ظلمه. و کانت الملائکه لا تنظر أولها من آخرها و لا آخرها من أولها، فقالت الملائکه: إلهنا و سیدنا! منذ خلقتنا ما رأینا مثل ما نحن فیه، فنسألک بحق هذه الأنوار إلا ما کشفت عنا. فقال اللّه عز و جل: و عزتی و جلالی، لأفعلنّ.

فخلق نور فاطمه الزهراء علیها السّلام یومئذ کالقندیل و علّقه فی قرط العرش، فزهرت السماوات السبع و الأرضون السبع. من أجل ذلک سمّیت فاطمه علیها السّلام الزهراء ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 17 ح 16، عن إرشاد القلوب.

2. إرشاد القلوب، علی ما فی البحار.

3. ظلامات الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 13.

17
المتن

موسی بن علی بن موسی بن عبد الرحمن المحاربی معنعنا، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد بن علی، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... إلی أن قال جبرئیل: إن اللّه أهدی إلیک تفاحه من الجنه. فأخذتها و قبّلتها و وضعتها علی عینی و ضممتها إلی صدری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:355

ثم قال: یا محمد، کلها. قلت: یا حبیبی یا جبرئیل، هدیه ربی تؤکل؟ قال: نعم، أمرت بأکلها. فأفلقتها فرأیت منها نورا ساطعا، ففزعت من ذلک النور. قال: کل فإن ذلک نور المنصوره فاطمه علیها السّلام. قلت: یا جبرئیل، و من المنصوره؟ قال: جاریه تخرج من صلبک، و اسمها فی السماء منصوره و فی الأرض فاطمه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 18 ح 17، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 119.

18
المتن

فی المناقب: و رهنت علیها السّلام کسوه لها عند امرأه زید الیهودی فی المدینه و استقرضت الشعیر. فلما دخل زید داره، قال: ما هذه الأنوار فی دارنا؟ قالت: لکسوه فاطمه. فأسلم فی الحال و أسلمت امرأته و جیرانه، حتی أسلم ثمانون نفسا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 47 ح 46، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 339. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 355 19 ..... ص : 355

19
المتن

روی أن علیا علیه السّلام استقرض من یهودی شعیرا، فاسترهنه شیئا فدفع إلیه ملاءه فاطمه علیها السّلام رهنا و کانت من الصوف، فأدخلها الیهودی إلی دار و وضعها فی بیت. فلما کانت اللیله، دخلت زوجته البیت الذی فیه الملاءه بشغل، فرأت نورا ساطعا فی البیت أضاء به کله.

فانصرفت إلی زوجها فأخبرته بأنها رأت فی ذلک البیت ضوءا عظیما. فتعجّب الیهودی زوجها و قد نسی أن فی بیته ملاءه فاطمه علیها السّلام. فنهض مسرعا و دخل البیت، فإذا الملاءه، ینشر شعاعها کأنه یشتعل من بدر منیر ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:356

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 30 ح 36، عن المناقب لابن شهرآشوب و الخرائج.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 117، بتفاوت فیه.

3. الخرائج و الجرائح: ج 2 ص 537 ح 13.

20
المتن

عن سعید الحفاظ الدیلمی بأسناده، عن أنس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: بینما أهل الجنه فی الجنه یتنعّمون و أهل النار فی النار یعذّبون، إذا لأهل الجنه نور ساطع. فیقول بعضهم لبعض: ما هذا النور؟ لعل رب العزه اطلع فنظر إلینا!

فیقول لهم رضوان: لا، و لکن علی علیه السّلام مازح فاطمه علیها السّلام، فتبسّمت فأضاء ذلک النور من ثنایاها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 75 ح 62، عن کتاب قدیم.

2. کتاب قدیم من مؤلفات العامه، علی ما فی البحار.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 134.

4. نزهه المجالس: ج 2 ص 228، علی ما فی الإحقاق.

5. المجالس المجتمعه: ص 201.

21
المتن

عن الرضا علیه السّلام، قال فی حدیث طویل: کانت فاطمه علیها السّلام إذا طلع هلال شهر رمضان، یغلب نورها الهلال و یخفی، فإذا غابت عنه ظهر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 56 ح 49، فی فضائل شهر رمضان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:357

2. فضائل شهر رمضان للصدوق، علی ما فی البحار.

3. مجالس الأحزان (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

4. مستدرک السفینه: ج 8 ص 341.

5. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 216.

6. المجالس للکرمانشاهی: ج 1 ص 270.

الأسانید:

فی فضائل شهر رمضان: عن محمد بن إبراهیم، عن أحمد بن محمد الکوفی، عن المنذر بن محمد، عن الحسن بن علی الخزّاز، عن الرضا علیه السّلام.

22
المتن

عن جابر بن عبد اللّه، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه خلقنی و خلق علیا علیه السّلام نورین .... ثم اجتمع النور منّی و من علی علیه السّلام فی فاطمه علیها السّلام. فالحسن و الحسین علیهما السّلام نوران من نور رب العالمین.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 5 ص 248، عن نزهه المجالس.

2. نزهه المجالس: ج 2 ص 230، علی ما فی الإحقاق.

23
المتن

مما رواه ابن مسعود، قال: دخلت یوما علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: اعلم أن اللّه خلقنی و علیا علیه السّلام من نور عظیم قبل أن خلق الخلق بألفی عام ...، إلی قوله:

ثم أظلمت المشارق و المغارب. فشکت الملائکه إلی اللّه تعالی أن یکشف عنهم تلک الظلمه، فتکلّم اللّه جل جلاله بکلمه فخلق روحا. ثم تکلّم بکلمه فخلق من تلک الکلمه الأخری نورا، فأضاف النور إلی الروح و أقامها أمام العرش. فأزهرت المشارق و المغارب، فهی فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:358

المصادر:

1. احقاق الحق: ج 5 ص 250، عن درّ بحر المناقب.

2. درّ بحر المناقب، علی ما فی الإحقاق.

3. الفضائل: ص 129.

24
المتن

قالت عائشه: کنّا نخیط و نغزل و ننظم الإبره باللیل فی ضوء وجه فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 244.

2. أخبار الدول: ص 87، علی ما فی الإحقاق.

3. الزهراء علیها السّلام فی الکتاب و السنه و الأدب: ج 1 ص 45.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 106.

25
المتن

فی الروض الفائق: ... فلما تمّ أمد حملها و انقضی، وضعت فاطمه علیها السّلام، فأشرق بنور وجهها الفضاء.

المصادر:

1. الروض الفائق: ص 314، علی ما فی فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 129، عن الروض الفائق.

26
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لما خلق اللّه آدم و حوا، یبخترا فی الجنه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:359

إلی آخر ما أوردناه فی الفصل السادس من هذا المجلد، فی فضلها علیها السّلام، الرقم 11، متنا و مصدرا و سندا.

27
المتن

قال ابن عباس: لما سقطت فاطمه علیها السّلام إلی الأرض، أزهرت الأرض، و أشرقت الفلوات، و أنارت الجبال و الربوات، و هبطت الملائکه إلی الأرض و نشرت أجنحتها فی المشرق و المغرب، و ضربت علیها سرادقات و حجب البهاء، و کنفتها بأظله السماء، و غشی أهل مکه ما غشیهم من النور ...، و حدث فی السماء نور زاهر لم تره الملائکه قبل ذلک.

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 286 ح 245.

2. روضه الواعظین: ج 1 ص 145، باختلاف فیه.

3. الأمالی للصدوق: ج 2 ص 593 ح 1 المجلس 87، باختلاف فیه.

4. مشارق أنوار الیقین: ص 85.

5. دلائل الإمامه: ص 9، بتفاوت فیه.

6. ظلامات الصدیقه الشهیده علیها السّلام: ص 21، بتفاوت فیه.

7. العدد القویه: ص 222 ح 15.

28
المتن

عن المفضل بن عمر، عن أبی عبد اللّه، عن أبیه، عن أمیر المؤمنین علیهم السّلام: إنه کان ذات یوم جالسا بالرحبه و الناس حوله مجتمعون، فقام إلیه رجل فقال: یا أمیر المؤمنین، إنک بالمکان الذی أنزلک اللّه عز و جل به و أبوک یعذّب بالنار؟! فقال: مه فضّ اللّه فاک، و الذی بعث محمدا صلّی اللّه علیه و آله بالحق لو شفع أبی فی کل مذنب علی وجه الأرض لشفّعه اللّه فیهم. أ أبی یعذّب بالنار و ابنه قسیم الجنه و النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:360

ثم قال: و الذی بعث محمدا صلّی اللّه علیه و آله، إن نور أبی طالب یوم القیامه لیطفئ أنوار الخلق إلا خمسه أنوار؛ نور محمد صلّی اللّه علیه و آله و نوری و نور فاطمه علیها السّلام و نور الحسن و الحسین و من ولدته من الأئمه علیهم السّلام، لأن نوره من نورنا الذی خلقه اللّه تعالی من قبل أن یخلق اللّه آدم بألفی عام.

المصادر:

1. کشف الغمّه: ج 1 ص 415.

2. تفسیر الصافی: ج 4 ص 97.

29
المتن

قال الکجوری فی خصائصه: أنه جاء فی الحدیث: إن خاتم عقیق الأبیض من نور وجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و خاتم عقیق الأحمر من نور وجه أمیر المؤمنین علیه السّلام، و خاتم عقیق الأصفر من نور الزهراء علیها السّلام ....

المصادر:

الخصائص الفاطمیه: ص 56.

30
المتن

قال الحافظ البرسی: عنهم علیهم السّلام، أنهم قالوا: نحن اللیالی و الأیام، من لم یعرف هذه الأیام لم یعرف اللّه حق معرفته. فالسبت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله النبوه و لا نبی بعده، و الأحد أمیر المؤمنین علیه السّلام و هو أول من وحّد اللّه، و الاثنین نور الحسن و الحسین علیهما السّلام، و الثلاثاء ثلاثه أنوار؛ نور الزهراء علیها السّلام ...، و الأربعاء أربعه أنوار؛ الساجد و الباقر و الصادق و الکاظم علیهم السّلام، و الخمیس خمسه أنوار؛ الرضا و الجواد و الهادی العسکری و المهدی علیهم السّلام، و الجمعه اجتماع شیعتنا علی ولایتنا، و لعنه اللّه علی أعدائنا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:361

المصادر:

مشارق أنوار الیقین: ص 45.

31
المتن

عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: شیعه علی علیه السّلام هم الفائزون یوم القیامه ...، إلی قوله صلّی اللّه علیه و آله: مثلنا فی کتاب اللّه مثل المشکاه، و المشکاه فی القندیل نور علی و فاطمه علیهما السّلام، «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» «1» ....

المصادر:

مشارق أنوار الیقین: ص 47.

32
المتن

ابن شهرآشوب، عن تفسیر مقاتل، عن عطاء، عن ابن عباس: «یوم لا یخزی اللّه النبی» لا یعذب محمدا صلّی اللّه علیه و آله، «و الذین آمنوا منعه» لا یعذّب اللّه علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و حمزه و جعفر، «نُورُهُمْ یَسْعی» «2» یضی ء علی الصراط لعلی و فاطمه علیهما السّلام مثل الدنیا سبعین مره، فیسعی نورهم بین أیدیهم و یسعی عن أیمانهم و هم یتبعون. فیمضی أهل بیت محمد علیهم السّلام أول مره علی الصراط مثل البرق الخاطف ....

المصادر:

1. اللوامع النورانیه: ص 460، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 7.

______________________________

(1). سوره النور: الآیه 35.

(2). سوره التحریم: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:362

33
المتن

قال الشیخ محمد علی الکرمانشاهی فی ذکر نور فاطمه علیها السّلام: إن فی عالم الملکوت و هو عالم الذرّ ما دام لم یتجلّی نور أحمرها من بضعتها الحسین علیه السّلام، لم یرتفع ظلمه عالم الذرّ، و هی وجدت من عدم قبول المنافقین ولایه أمیر المؤمنین علیه السّلام.

و أما قول اللّه عز و جل: «لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِیراً» «1»، إن المراد من زمهریر القمر، فلیس فی الجنه شمس و لا قمر بل إن نور الجنه و ضیاءها من شیئین؛ أحده من حسن جمال لعیا و هی قابله الحسین علیه السّلام و هی خلقت من شعاع جمال فاطمه علیها السّلام، و الآخر من ضیاء قصر فاطمه علیها السّلام، و ضیاء قصرها من نور جمال فاطمه علیها السّلام.

و أما هی علیها السّلام فی رحم خدیجه؛ لما استقرّ نورها فی رحم خدیجه، أضاءت جمیع العالم، و هی تلت فی رحمها سوره «هَلْ أَتی» ....

المصادر:

المجالس للوحید البهبهانی: ج 1 ص 270.

34
المتن

عن سلمان، قال: قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه لم یبعث نبیا و لا رسولا إلا جعل له اثنی عشر نقیبا. فقلت: یا رسول اللّه! لقد عرفت هذا من أهل الکتابین. فقال: هل علمت من نقبائی الاثنی عشر الذین اختارهم اللّه للأمه من بعدی؟ فقلت: اللّه و رسوله أعلم.

فقال: یا سلمان، خلقنی اللّه من صفوه نوره و دعانی فأطعته، و خلق من نوری علیا علیه السّلام و دعاه فأطاعه، و خلق من نور علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام و دعاها فأطاعته، و خلق منی و من علی و فاطمه علیها السّلام الحسن علیه السّلام و دعاه فأطاعه، و خلق منی و من علی و فاطمه علیها السّلام الحسین علیه السّلام و دعاه فأطاعه.

______________________________

(1). سوره الإنسان: الآیه 13.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:363

ثم سمّانا بخمسه أسماء من أسمائه؛ فاللّه المحمود و أنا محمد، و اللّه العلی و هذا علی، و اللّه الفاطر و هذه فاطمه، و اللّه ذو الإحسان و هذا الحسن، و اللّه المحسن و هذا الحسین.

ثم خلق منّا و من نور الحسین علیه السّلام تسعه أئمه علیهم السّلام فدعاهم فأطاعوه، قبل أن یخلق سماء مبنیه و لا أرضا مدحیه و لا ملکا و لا بشرا. و کنّا نورا نسبّح ثم نسمع له و نطیع ....

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 15 ص 23 ح 16، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 237.

3. مقتضب الأثر: ص 6.

4. المحتضر: ص 152.

الأسانید:

1. فی دلائل الإمامه: حدثنا أبو الفضل، قال: حدثنی علی بن الحسن، قال: حدثنی أحمد بن زید، عن مکحول، عن رستم بن عبد اللّه، عن سلیمان الأعمش، عن محمد بن خلف، عن زاذان، عن سلمان.

2. عن المقتضب: حدثنی أبو علی، قال: حدثنی عبد الرحمن بن صالح، قال: حدثنی الحسین بن حمیده، قال: حدثنا الأعمش.

35
المتن

عن أنس، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: إن اللّه خلقنی و خلق علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام قبل أن یخلق آدم، حین لا سماء مبنیه و لا أرض مدحیّه و لا ظلمه و لا نور و لا شمس و لا قمر و لا جنه و لا نار.

فقال العباس: فکیف کان بدؤ خلقکم یا رسول اللّه؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: یا عم، لما أراد أن یخلقنا، تکلّم بکلمه و خلق منها نورا، ثم تکلّم بکلمه أخری فخلق منها روحا، ثم مزّج النور بالروح فخلقنی و خلق علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ...، إلی قوله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:364

ثم فتق نور ابنتی فاطمه علیها السّلام، و نور ابنتی فاطمه علیها السّلام من نور اللّه، و ابنتی فاطمه علیها السّلام أفضل من السماوات و الأرض ....

المصادر:

1. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 109، عن البحار.

2. بحار الأنوار: ج 15 ص 10 ح 11.

3. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:365

المطاف الثالث عشر ما یتعلق بها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:366

فی هذا المجلد سبعه فصول

الفصل الأول: أمها علیها السّلام

الفصل الثانی: ذریتها علیها السّلام

الفصل الثالث: أوقافها و صدقاتها علیها السّلام

الفصل الرابع: مناماتها علیها السّلام

الفصل الخامس: أشعارها علیها السّلام

الفصل السادس: الأشعار فیها علیها السّلام

الفصل السابع: معجزاتها علیها السّلام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:367

الفصل الأول امها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:368

فی هذا الفصل
اشاره

کفی بخدیجه فضلا أنها أم فاطمه علیها السّلام، أمّ والده النور الإلهی، أول أمهات المؤمنین.

خدیجه سیده أشراف مکه و سیده تجّار العرب و سیده جزیره العرب.

خدیجه، جمع اللّه لها الدنیا و الآخره؛ أما الدنیا فإنها أفضل نساء قریش و نساء مکه و نساء العرب و أکثرهنّ ثروه و عظمه و کرامه. و أما الآخره فکفاک أنها من أفاضل نساء الجنه و ساداتها، و أنها من أهل الأعراف.

خدیجه جده الأئمه الطاهرین علیهم السّلام، و لم یتزوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیها ما دامت حیّه.

و بالأخیر نقول: خدیجه، و ما أدراک ما خدیجه، إلا أن ما لا یدرک کله لا یترک کله.

فنورد مما ورد فی الروایات و النصوص نبذه قلیله منها بالعناوین التالیه فی 52 حدیثا:

کلمه أمین الإسلام أبی علی الطبرسی فی أحوال خدیجه و قصه تزویجها من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:369

کلمه ابن شهرآشوب فی اثنتی عشره امرأه فی القرآن جاء ذکرهم علی وجه الکنایه، إعطاء اللّه عشره أشیاء لعشره من النساء و خوف أربعه من الصالحات.

إن خدیجه إحدی النسوه الأربعه اللاتی هن خیر نساء العالمین.

کلام البلاذری فی سنّ خدیجه حین الزواج.

تزویج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بخمس عشره امرأه أفضلهنّ خدیجه، ثم أم سلمه، ثم میمونه.

قصه ورقه مع خدیجه ثم مع عداس، و مکالمه عداس مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

إعزام خدیجه محمدا صلّی اللّه علیه و آله مع میسره غلامها فی تجاره الشام و مقدمه زواجها من محمد صلّی اللّه علیه و آله.

نزول الوحی إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و

آله و دعوته إلی الإسلام و علی علیه السّلام و خدیجه معه.

إیمان خدیجه و بناته کلهنّ و بقاء أبی العاص زوج زینب علی شرکه.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی انتفاعه من مال خدیجه فی طریق الإسلام.

أول مؤمن برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خدیجه علیها السّلام.

غیره عائشه فی إرسال النبی صلّی اللّه علیه و آله من لحم جمل أو جزور إلی أصدقاء عائشه.

أولاد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من خدیجه: القاسم و الطاهر و أم کلثوم و رقیه و فاطمه علیها السّلام و زینب.

ذکر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لخدیجه و ترحّمه علیها و ذکر محاسن أفعالها و فعال عائشه عنده.

کلمه ابن الأبار فی فضل خدیجه و فی ولاده الزهراء علیها السّلام.

تزویج خدیجه علیها السّلام و وفاه أبی طالب و خدیجه و تسمیه تلک السنه بعام الحزن.

عقوق الأمه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی ذریته و عقوقهم لأمهم خدیجه فی ذریتها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:370

أفضل نساء أهل الجنه خدیجه و فاطمه علیها السّلام و مریم و آسیه، علیهنّ سلام اللّه.

إبلاغ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله السلام علی ضرائر خدیجه: مریم و کلثم و آسیه.

سؤال فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن والدتها خدیجه.

وصیه خدیجه علیها السّلام لأسماء بنت عمیس فی ابنتها فاطمه علیها السّلام لیله زفافها.

نزول جبرئیل و إبلاغ سلام اللّه تعالی علی فاطمه علیها السّلام بعد وفاه خدیجه.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: إن بطن أمک وعاء للإمامه.

کلام عائشه مع فاطمه علیها السّلام و غضب رسول اللّه صلّی اللّه علیه

و آله علی عائشه و ذکر فضائل خدیجه.

ذکر خدیجه فی زفاف فاطمه علیها السّلام و بکاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ذکره مناقب خدیجه فی أن شراب التسنیم للمقربین السابقین و هم رسول اللّه و علی و فاطمه و خدیجه و ذریتهم علیهم السّلام.

استقبال خدیجه لفاطمه علیها السّلام فی المحشر و معها سبعون ألف ملک.

توصیف خدیجه فی التوراه بنهر ماء الحیات المشرقه کالبلور ....

وداع خدیجه فی آخر ساعات عمره مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و طلبها رداء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کفنا لها.

وصیه خدیجه علیها السّلام و إرسال اللّه تعالی کفن لخدیجه.

کلام الفاضل الدربندی فی زواج خدیجه من خطبتها و مقدماتها و زفافها و عرسها و ....

فعال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند ذکر خدیجه و غضب عائشه لها.

شنان عائشه لخدیجه و تعدّی مقتها لفاطمه علیها السّلام ابنتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:371

احترام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خدیجه و إنفاقها علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أربعین ألفا و أربعین ألفا.

إن خدیجه من أحسن النساء جمالا و أکملهنّ عقلا و أتمهنّ رأیا و أکثرهنّ عفه و دینا و مروّه و مالا.

إن المصلّین خلف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بدایه الإسلام علی علیه السّلام و خدیجه و زید بن حارثه.

کلمه ابن عباس فی عبّاد اللّه تعالی علی وجه الأرض فی صدر الإسلام: محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و خدیجه.

إخبار اللّه تعالی لعیسی بن مریم: النبی الأمّی فی آخر الزمان، نسله من المبارکه، یعنی خدیجه.

مجی ء خدیجه مع طعام أو شراب إلی رسول

اللّه صلّی اللّه علیه و آله و نزول جبرئیل و إبلاغ سلام اللّه تعالی علی خدیجه و تبشیرها بالجنه.

إکرام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله امرأه من أصدقاء خدیجه.

صلاه علی علیه السّلام و خدیجه فی مکه خلف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

إن خدیجه أول امرأه فی الإسلام.

أشعار خدیجه فی حبّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فراقه و وصاله ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:372

1
المتن

قال أمین الإسلام أبو علی الطبرسی فی ذکر أزواج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أولاه:

أول امرأه تزوّجها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خدیجه بنت خویلد بن أسد بن عبد العزّی بن قصی.

تزوّجها و هو ابن خمس و عشرین سنه، و کانت قبله عند عتیق بن عائذ المخزومی، فولدت له جاریه. ثم تزوّجها أبو هاله الأسدی، فولدت له هند بن أبی هاله. ثم تزوّجها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ربّی ابنها هندا.

و لما استوی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بلغ أشدّه و لیس له مال کثیر، استأجرته خدیجه إلی سوق خباشه. فلما رجع، تزوّج خدیجه؛ زوّجها إیاه أبوها خویلد بن أسد، و قیل:

زوّجها عمها عمرو بن أسد.

و خطب أبو طالب فی نکاحها و من شاهد من قریش حضور، فقال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:373

الحمد للّه الذی جعلنا من زرع إبراهیم و ذریه إسماعیل، و جعل لنا بیتا محجوجا و أنزلنا حرما آمنا یجبی إلیه ثمرات کل شی ء، و جعلنا الحکام علی الناس، و بارک لنا فی بلدنا الذی نحن فیه.

ثم إن ابن أخی محمد بن عبد اللّه بن المطلب لا یوزن برجل من

قریش إلا رجح به، و لا یقاس بأحد منهم إلا عظم عنه و لا عدل له فی الخلق. و إن کان ماله قلیلا فإن المال رزق حائل و ظلّ زائل، و له فی خدیجه رغبه و لها فیه رغبه، و الصداق- ما سألتم عاجله و آجله- من مالی.

و کان أبو طالب له خطر عظیم و شأن رفیع و لسان شافع جسیم. فزوّجه و دخل بها من الغد، و لم یتزوّج علیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی ماتت، و أقامت معه أربعا و عشرین سنه و شهرا، و مهرها اثنتا عشره أوقیه و نش، و کذلک مهر سائر نسائه.

فأول ما حملت ولدت عبد اللّه بن محمد و هو الطیب الطاهر، و ولدت له القاسم، و قیل: إن القاسم أکبر و هو بکره، و کان یکنّی و الناس یغلطون فیقولون ولد له.

منها أربع بنین: القاسم و عبد اللّه و الطیب و الطاهر، و إنما ولد له منها ابنان و أربع بنات: زینب و رقیه و أم کلثوم و فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 139.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 200 ح 20، عن إعلام الوری.

2
المتن

عن ابن عباس، قال: خطّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أربع خطط فی الأرض ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد التاسع عشر، الفصل السادس، الرقم 12، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:374

3
المتن

قال ابن شهرآشوب: اعلم أن اللّه تعالی ذکر اثنتی عشره امرأه فی القرآن علی وجه الکنایه: «اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّهَ» «1» حوا ...، إلی قوله: «وَ وَجَدَکَ عائِلًا» «2» خدیجه.

ثم ذکرهنّ بخصال: التوبه من حوا: «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا» «3» ...، إلی قوله: و الإحسان من خدیجه: «وَ وَجَدَکَ عائِلًا».

و إن اللّه تعالی أعطی عشره أشیاء لعشره من النساء: التوبه لحوا زوجه آدم ...، إلی قوله: و الرضی لخدیجه زوجه المصطفی صلّی اللّه علیه و آله ....

و خوف أربعه من الصالحات: آسیه، عذّبت بأنواع العذاب، فکانت تقول: «رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّهِ» «4» ...، إلی قوله: و خدیجه، عذلها النساء فی النبی صلّی اللّه علیه و آله فهجرنها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 36 ح 39، عن المناقب.

2. المناقب: ج 3 ص 102.

4
المتن

فی المناقب: خیر نساء العالمین أربع: مریم بنت عمران، و خدیجه بنت خویلد، و فاطمه بنت محمد، و آسیه بنت مزاحم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 36 ح 39، عن المناقب.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 35.

(2). سوره الضّحی: الآیه 8.

(3). سوره الأعراف: الآیه 23.

(4). سوره الضحی: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:375

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 104.

3. بحار الأنوار: ج 29 ص 345 ح 15، عن الاستیعاب.

4. الاستیعاب، علی ما فی البحار.

5. تفسیر الدر المنثور: ج 2 ص 23، بتفاوت یسیر.

5
المتن

قال البلاذری: ... تزوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خدیجه و هو ابن خمس و عشرین سنه و هی ابنه أربعین سنه، و ذلک الثبت عند العلماء.

و یقال: تزوّجها و هو ابن ثلاث و عشرین سنه و هی ابنه ثمان و عشرین سنه.

المصادر:

کتاب جمل من أنساب الأشراف: ج 1 ص 108.

6
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: تزوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بخمس عشره امرأه، و دخل بثلاث عشره منهنّ، و قبض عن تسع.

فأما اللتان لم یدخل بهما فعمره و السنی، و أما الثلاث عشره اللاتی دخل بهنّ فأولهنّ خدیجه بنت خویلد، ثم سوده بنت زمعه، ثم أم سلمه و اسمها هند بنت أبی أمیه، ثم أم عبد اللّه عائشه بنت أبی بکر، ثم حفصه بنت عمر، ثم زینب بنت خزیمه بن الحارث أم المساکین، ثم زینب بنت جحش، ثم أم حبیب رمله بنت أبی سفیان، ثم میمونه بنت الحارث، ثم زینب بنت عمیس، ثم جویریه بنت الحارث، ثم صفیه بنت حیی بن أخطب ...، إلی قوله:

و أفضلهنّ خدیجه بنت خویلد، ثم أم سلمه، ثم میمونه بنت الحارث.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:376

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ح 194 ح 7، عن الخصال.

2. الخصال: ج 2 ص 44.

الأسانید:

فی الخصال: الطالقانی، عن السکری، عن الجوهری، عن ابن عمّاره، عن أبیه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

7
المتن

قال الکازرونی فی المنتقی فیما رواه بأسناده: أول ما بدء ربه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من الوحی الرؤیا الصادقه ...، إلی أن قال:

کان ورقه بن نوفل- ابن عم خدیجه- امرأ تنصر الجاهلیه، و کان یکتب العبرانی بالعربیه من الإنجیل ما شاء اللّه أن یکتب و کان شیخا کبیرا قد عمی، فقالت له خدیجه:

أین ابن عم أسمع من ابن أخیک؟ فقال ورقه: یا ابن أخی، ما تری؟ فأخبره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال ورقه: هذا الناموس الأکبر الذی أنزل اللّه تعالی علی موسی، یا لیتنی فیها جذعا أکون حیا حین یخرجک قومک.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أ مخرجی هم؟ قال: نعم، لم یأت رجل قط بما جئت به إلا عودی، و إن یدرکنی یومک أنصرک نصرا مؤزرا.

ثم لم ینشب ورقه أن توفّی و فتر الوحی فتره، ثم أتاه الوحی الناموس جبرئیل و صاحب سرّه الملک.

و فی روایه أخری:

إن خدیجه أتت ورقه و قالت: أخبرنی عن جبرئیل ما هو؟ قال: قدوس قدوس، ما ذکر جبرئیل فی بلده لا یعبدون فیها اللّه. قالت: إن محمد بن عبد اللّه أخبرنی أنه أتاه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:377

قال: فإن کان جبرئیل هبط إلی هذه الأرض لقد أنزل اللّه إلیها خیرا عظیما، هو الناموس الأکبر الذی أتی موسی و عیسی بالرساله و الوحی.

قالت: فأخبرنی هل تجد فیما قرأت من التوراه و الإنجیل أن اللّه یبعث نبیا فی هذا الزمان یکون یتیما فیؤویه اللّه، و فقیرا فیغنیه اللّه، تکفّله امرأه من قریش. أکثرهم

حسبا؟

و ذکرت کلاما آخر. فقال لها: نعته مثل نعتک یا خدیجه.

قالت: فهل تجد غیرها؟ قال: نعم، إنه یمشی علی الماء کما مشی عیسی بن مریم، و تکلّمه الموتی کما کلّمت عیسی بن مریم، و تسلّم علیها الحجاره و تشهد له الأشجار و أخبرها بنحو قول بحیراء.

ثم انصرفت عنه و أتت عداسا الراهب- و کان شیخا قد وقع حاجباه علی عینیه من الکبر- فقالت: یا عداس، أخبرنی عن جبرئیل ما هو؟ فقال: قدوس قدوس، و خرّ ساجدا و قال: ما ذکر جبرئیل فی بلده لا یذکر اللّه فیها و لا یعبد. قالت: أخبرنی عنه.

قال: لا و اللّه لا أخبرک حتی تخبرنی من أین عرفت اسم جبرئیل. قالت: لی علیک عهد اللّه و میثاقه بالکتمان. قال: نعم. قالت: أخبرنی به محمد بن عبد اللّه، أنه أتاه. قال عداس:

ذلک الناموس الأکبر الذی کان یأتی موسی و عیسی بالوحی و الرساله، و اللّه لئن کان نزل جبرئیل علی هذه الأرض لقد نزل إلیها خیر عظیم. و لکن یا خدیجه، إن الشیطان ربما عرض للعبد فأراه أمورا. فخذی کتابی هذا فانطلقی به إلی صاحبک، فإن کان مجنونا سیذهب عنه، و إن کان من أمر اللّه فلن یضرّه. ثم انطلقت بالکتاب معها.

فلما دخلت منزلها، إذا هی برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع جبرئیل قاعد یقرؤه هذه الآیات: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَهِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَکَ لَأَجْراً غَیْرَ مَمْنُونٍ. وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ. بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ» «1» أی الضال أو المجنون.

فلما سمعت خدیجه قراءته، اهتزّت فرحا. ثم رآه صلّی اللّه علیه و آله عداس فقال: اکشف لی عن ظهرک. فکشف فإذا

خاتم النبوه یلوح بین کتفیه. فلما نظر عداس إلیه، خرّ ساجدا

______________________________

(1). سوره القلم: الآیات 1- 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:378

یقول: قدوس قدوس، أنت و اللّه النبی الذی بشّر بک موسی و عیسی. أما و اللّه یا خدیجه، لیظهرنّ له أمر عظیم و نبأ کبیر. فو اللّه یا محمد، إن عشت حتی تؤمر بالدعاء لأضربنّ بین یدیک بالسیف، هل أمرت بشی ء بعد؟ قال: لا. قال: ستؤمر ثم تؤمر، ثم تکذّب، ثم یخرجک قومک، و اللّه ینصرک و ملائکته.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 18 ص 227 ح 71، عن المنتقی.

2. المنتقی فی مولود المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: الباب الثانی، علی ما فی البحار.

8
المتن

روی عن جابر، قال: سبب تزویج خدیجه محمدا صلّی اللّه علیه و آله أن أبا طالب قال: یا محمد، إنی أرید أن أزوّجک و لا مال لی أساعدک به، و أن خدیجه قرابتنا و تخرج کل سنه قریشا فی مالها مع غلمانها یتجر لها و یأخذ وقر بعیر مما أتی به، فهل لک أن تخرج؟ قال: نعم.

فخرج أبو طالب إلیها و قال لها ذلک. ففرحت و قالت لغلامها میسره: أنت و هذا المال کله بحکم محمد صلّی اللّه علیه و آله. فلما رجع میسره، حدث أنه ما مرّ بشجره و لا مدره إلا قالت:

السلام علیک یا رسول اللّه، و قال: جاء بحیرا الراهب و خدمنا لما رأی الغمامه علی رأسه تسیر حیثما سار؛ تظلّه بالنهار، و ربحا فی ذلک السفر ربحا کثیرا.

فلما انصرفا، قال میسره: لو تقدّمت یا محمد إلی مکه و بشّرت خدیجه بما قد ربحنا لکان أنفع لک.

فتقدّم محمد صلّی اللّه علیه و آله علی راحلته، فکانت خدیجه فی ذلک الیوم جالسه علی غرفه مع نسوه. فظهر لها محمد صلّی اللّه علیه و آله راکبا، فنظرت خدیجه إلی غمامه عالیه علی رأسه تسیر بسیره، و رأت ملکین عن یمینه و عن شماله فی ید کل واحد سیف مسلول یجیئان فی الهواء معه، فقالت: إن لهذا الراکب لشأنا عظیما، لیته جاء إلی داری. فإذا هو محمد صلّی اللّه علیه و آله قاصد لدارها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:379

فنزلت حافیه إلی باب الدار، و کانت إذا أرادت التحوّل

من مکان إلی مکان، حوّلت الجواری السریر الذی کانت علیه. فلما دنت منه قالت: یا محمد! اخرج و أحضرنی عمک أبا طالب الساعه. و قد بعثت إلی عمها أن زوّجنی من محمد صلّی اللّه علیه و آله إذا دخل علیک.

فلما حضر أبو طالب، قالت: اخرجا إلی عمی لیزوّجنی من محمد صلّی اللّه علیه و آله، فقد قلت له فی ذلک. فدخلا علی عمها، و خطب أبو طالب الخطبه المعروفه و عقد النکاح.

فلما قام محمد صلّی اللّه علیه و آله لیذهب مع أبی طالب، قالت خدیجه: إلی بیتک؟ فبیتی بیتک و أنا جاریتک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 16 ص 3 ح 8، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 1 ص 140 ح 226.

9
المتن

عن ابن عباس و أنس: أوحی اللّه إلیه یوم الإثنین السابع و العشرین من رجب و له أربعون سنه. ابن مسعود: إحدی و أربعون سنه، ابن المسیّب و ابن عباس: ثلاث و أربعون سنه.

و کان لإحدی عشره خلون من ربیع الأول، و قیل: لعشر خلون من ربیع الأول، و قیل:

بعث فی شهر رمضان لقوله: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ» «1»، أی ابتداء إنزاله للسابع عشر أو الثامن عشر، عن ابن عباس: و الرابع و العشرین.

عن ابن الخلد: قام یدعو الناس و أقام أبو طالب بنصرته، فأسلم خدیجه و علی علیه السّلام و زید، و أسری به بعد النبوه بسنتین، و قالوا: بسنه و سته أشهر بعد رجوعه من الطائف.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 185.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:380

الحلبی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: اکتتم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بمکه مستخفیا خائفا خمس سنین، لیس یظهر و علی علیه السّلام معه و خدیجه. ثم أمره اللّه أن یصدع بما تؤمر، فظهر و أظهر أمره.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 18 ص 205، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 150.

10
المتن

قال أبو جعفر علیه السّلام: ما أجاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أحد قبل علی بن أبی طالب علیه السّلام و خدیجه، و لقد مکث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بمکه ثلاث سنین مختفیا خائفا یترقّب و یخاف قومه و الناس.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 18 ص 188 ح 9، عن کمال الدین.

2. کمال الدین: ص 189.

الأسانید:

فی کمال الدین: أبی و ابن الولید معا، عن سعد، عن أبی الخطاب و محمد بن عیسی معا، عن ابن أبی عمیر، عن جمیل بن درّاج، عن محمد بن مسلم، قال: قال أبو جعفر علیه السّلام.

11
المتن

قال محمد بن إسحاق: کان أبو العاص بن الربیع ختن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله زوج ابنته زینب، و کان أبو العاص من رجال مکه المعدودین مالا و أمانه و تجاره و کانت خدیجه خالته. فسألت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یزوّجه زینب، و کان صلّی اللّه علیه و آله لا یخالف خدیجه بمنزله

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:381

ولدها. فلما أکرم اللّه رسوله صلّی اللّه علیه و آله بنبوته، آمنت به خدیجه و بناته کلهنّ و صدّقنه و شهدن أن ما جاء به حق و دنّ بدینه، و ثبت أبو العاص علی شرکه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 19 ص 348، عن شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 14 ص 189.

12
المتن

فی الأمالی للطوسی، بأسناده فی حدیث طویل، إلی أن قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال:

ما نفعنی مال قطّ ما نفعنی مال خدیجه. و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یفکّ فی مالها الغارم و العانی، و یحمل الکل و یعطی فی النائیه، و یرفد فقراء أصحابه إذ کان بمکه، و یحمل من أراد منهم الهجره.

و کانت قریش إذا رحلت عیرها فی الرحلتین- یعنی رحله الشتاء و الصیف-، کانت طائفه من العیر لخدیجه، و کانت أکثر قریش مالا، و کان صلّی اللّه علیه و آله ینفق منه ما شاء فی حیاتها، ثم ورثها هو و ولدها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 19 ص 63 ح 18، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 295.

13
المتن

عن ابن بریده، عن أبیه، قال: خدیجه أول من أسلم مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:382

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 22 ص 143.

2. المعجم الکبیر: ج 22 ص 452، علی ما فی الإحقاق.

3. الأوائل: ص 41.

4. إحقاق الحق: ج 22 ص 610.

5. دلائل النبوه: ج 2 ص 165.

6. إحقاق الحق: ج 22 ص 614.

7. تهذیب الکمال: ج 13 ص 65.

8. إحقاق الحق: ج 23 ص 530.

9. إحقاق الحق: ج 23 ص 538.

الأسانید:

1. فی المعجم الکبیر: حدثنا العباس بن الفضل، قال: ثنا علی بن غراب، عن یوسف بن صهیب، عن ابن بریده، عن أبی بریده، عن أبیه، قال.

2. فی الأوائل: حدثنا محمد بن مرزوق، ثنا عبد العزیز بن الخطاب، ثنا علی بن غراب، ثنا یوسف بن صهیب، عن عبد اللّه بن بریده، عن أبیه.

3. فی دلائل النبوه: أخبرنا أبو عبد اللّه، قال: حدثنا أبو العباس، قال: حدثنا أحمد بن عبد الجبار، قال: حدثنا یونس بن بکیر، عن ابن إسحاق، قال.

14
المتن

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنه أهدی إلیه لحم جمل أو لحم جزور. فأخذ بیده لحما فأعطاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: اذهب إلی فلانه أو قال إلی فلان ....

فقالت عائشه: یا رسول اللّه! لم غمرت یدک، قد کان فینا من یکفیک؟ قال: ویحک، إن خدیجه أوصتنی بها، أو قال: أوصتنی به- یعنی من أرسل ذلک اللحم إلیه-. فأدرکت عائشه الغیره لذکر خدیجه فقالت: کأن لیس فی الأرض امرأه إلا خدیجه.

فخرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو غضبان، فلبث ما شاء اللّه أن یلبث. ثم دخل علیها و عندها أمها أم رومان، فقالت: یا رسول اللّه، ما لعائشه؟ إنها حدثه و هی غیراء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:383

فأخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: بشدق عائشه ثم قال: أ لست القائله: کأن لیس فی الأرض امرأه إلا خدیجه؟ لقد آمنت بی إذ کفر بی قومک، و قبلتنی إذ رفضنی قومک، و رزقت منی الولد إذ حرمت منی.

قالت عائشه: فما ترک شدقی حتی ذهب من نفسی کل شی ء کنت أجده علی خدیجه.

المصادر:

1. شرح الأخبار: ج 3 ص 17 ح 948.

2. سیره ابن إسحاق: ص 344.

3. درّ السحابه: ص 313.

15
المتن

عن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام، قال: ولد لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من خدیجه: القاسم و الطاهر و أم کلثوم و رقیه و فاطمه علیها السّلام و زینب ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 151 ح 2، عن قرب الأسناد.

2. قرب الأسناد: ص 6.

3. الخصال: ج 2 ص 37.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 140، بتفاوت فیه.

5. بحار الأنوار: ج 22 ص 152 ح 4، عن المناقب.

6. المنتقی: الباب الثامن.

7. بحار الأنوار: ج 22 ص 166 ح 25، عن المنتقی.

8. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 84 ح 219.

9. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 102 ح 284.

10. نزل الأبرار: ص 130.

11. شرح الأخبار: ج 3 ص 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:384

12. مجمع الزوائد: ج 9 ص 217.

13. الأوائل للتستری: ص 154.

14. عیون التواریخ: ص 37.

15. الروض الأنف: ج 2 ص 241.

16. الجامع لأحکام القرآن: ج 16 ص 49.

17. دلائل النبوه: ج 2 ص 69.

18. دلائل النبوه: ج 7 ص 289.

19. الوافی بالوفیات: ج 13 ص 294.

20. الاستیعاب: ج 4 ص 1818.

21. الاستیعاب: ج 1 ص 50.

22. تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر: ص 65.

23. المغازی النبویه: ص 43.

24. المنتظم: ج 2 ص 316.

25. کتاب النسب: ص 197.

26. المعجم الکبیر: ج 11 ص 397.

27. جمهره النسب: ج 1 ص 18.

28. تاریخ أهل البیت علیهم السّلام: ص 91.

29. الطبقات الکبری: ج 1 ص 233.

30. الطبقات الکبری: ج 3 ص 7.

31. الطبقات الکبری: ج 8 ص 216.

32. أسد الغابه: ج 7 ص 113.

33. ثقات ابن حبان: ج 2 ص 142.

34. المحبّر: ص 46.

35. المحبّر: ص 78.

36. تهذیب الأنساب: فی أولاد

النبی صلّی اللّه علیه و آله.

37. أسد الغابه: ج 7 ص 283.

38. الجواهر المضیئه: ج 1 ص 38.

39. تاریخ الأمم و الملوک: ج 2 ص 197.

40. تاریخ الأمم و الملوک: ج 3 ص 175.

41. تفسیر نور الثقلین: ج 4 ص 283.

42. سیره ابن إسحاق: ص 344.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:385

الأسانید:

فی الخصال: أبی و ابن الولید، عن سعد، عن البرقی، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن علی بن أبی حمزه، عن أبی بصیر.

16
المتن

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنه ذکر یوما خدیجه، فترحّم علیها و ذکر محاسن أفعالها، فغارت عائشه لذلک؛ قالت: لیت شعری ما یذکرک من عجوز حمراء الشدقین، قد أبدلک اللّه عز و جل بها من هو خیر منها.

فغضب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله غضبا شدیدا، قال: لا و اللّه، ما بدّلت خیرا منها، لقد آمنت بی قبل أن ترمنی، و صدّقتنی قبل أن تصدقنّ، و رزقت منی من الولد ما قد حرمتنّ. فقالت عائشه: و اللّه لا أذکرها بعد هذا بسوء یا رسول اللّه.

فخدیجه ولدت الأئمه علیهم السّلام، و کانت أول من آمن من الأمه، و اللّه عز و جل یقول و هو أصدق القائلین: «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ» «1» ....

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 22 ح 957.

17
المتن

قال ابن الإبار فی فضل خدیجه: ما کانت خدیجه لتأتی بخداج «2»، و لا الزهراء علیها السّلام لتلد إلا أزهر کالسراج مثل النخله. لا تأکل إلا طیبا و لا تضع إلا طیبا.

______________________________

(1). سوره الواقعه: الآیه 10.

(2). الخداج: ناقص الخلقه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:386

خلدت بنت خویلد لیزکو عقبها من الحاشر العاقب «1»، و یسمو فرقبها علی النجم الثاقب، لم تخد «2» بمثلها المهاری «3»، و لم یلد له غیرها من المهاری. آمنت من بعلوتها قبله، لتصل السعاده بحیلها حبله. ملأ العمل خواتمه، رب ربات الحجال، القذ من فحول الرجال.

و ما التأنیث لاسم الشمس عیب و لا التذکیر فخر للهلال هذه خدیجه من أخیها حزام أحزم، و لشعار الصدق من شعارات القصّ ألزم. رکنت إلی الرکن الشدید، و سدّدت للهدی کما هدیت للتسدید. یوم نبّئ خاتم الأنبیاء، و انبی ء بالنور المنزل علیه و الضیاء.

المصادر:

درر السمط فی خبر السبط: ص 67.

18
المتن

قال الإربلی: ... و تزوّج خدیجه و هو صلّی اللّه علیه و آله ابن خمس و عشرین سنه، و توفّی عمّه أبو طالب و عمره ستّ و أربعون سنه و ثمانیه أشهر و أربعه و عشرون یوما. و توفّیت خدیجه بعده بثلاثه أیام، فسمّی بذلک عام الحزن ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 530 ح 36، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 6.

______________________________

(1). الحاشر العاقب من أسماء النبی صلّی اللّه علیه و آله.

(2). تخد: تمشی.

(3). المهاری: جمع المهر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:387

19
المتن

عن المناقب: ... و کان النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یتمتّع بحرّه و لا أمه فی حیاه خدیجه، و کذلک علی علیه السّلام مع فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 42 ص 92، عن المناقب.

2. المناقب: ج 2 ص 76.

20
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام: إن الکبائر سبع، فینا نزلت، و منا استحلّت ...، إلی قوله:

و أما عقوق الوالدین، فقد أنزل اللّه عز و جل فی کتابه: «النَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ». «1» فعقّوا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی ذریته و عقّوا أمهم خدیجه فی ذریتها.

المصادر:

الخصال: ج 2 ص 410 ح 56 الباب السبعه.

الأسانید:

فی الخصال: عن القطان، عن ابن زکریا، عن ابن حبیب، عن محمد بن عبد اللّه، عن علی بن حسان، عن عبد الرحمن بن کثیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

21
المتن

عن ابن عباس مرفوعا: أفضل نساء الجنه خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد علیها السّلام، و مریم بنت عمران، و آسیه بنت مزاحم.

______________________________

(1). سوره الأحزاب: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:388

المصادر:

إتحاف السائل: ص 74.

22
المتن

عن أبی بصیر، قال: قلت لأبی عبد اللّه الصادق علیه السّلام: کیف کانت ولاده فاطمه علیها السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد التاسع عشر، فی خصائصها علیها السّلام، الرقم 1، متنا و مصدرا و سندا.

23
المتن

قال علی بن الحسین علیه السّلام فی حدیث: و لم یولد لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من خدیجه علی فطره الإسلام إلا فاطمه علیها السّلام. و قد کانت خدیجه ماتت قبل الهجره بسنه، و مات أبو طالب بعد موت خدیجه بسنه. فلما فقدهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، سئم المقام بمکه و دخله حزن شدید و أشفق علی نفسه من کفار قریش ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 19 ص 117 ح 2، عن الکافی.

2. الکافی: ج 8 (الروضه) ص 338 ح 536.

3. بحار الأنوار: ج 19 ص 78 ح 29، عن تفسیر العیاشی.

4. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 257.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن ابن محبوب، عن هشام بن سالم، عن أبی حمزه، عن سعید بن المسیّب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:389

24
المتن

دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی خدیجه و هی لما بها، فقال لها: بالرغم منّا ما نری بک یا خدیجه، فإذا قدمت علی ضرائرک فاقرئیهنّ السلام. فقالت: من هنّ یا رسول اللّه؟ قال:

مریم بنت مران و کلثم أخت موسی و آسیه امرأه فرعون. قالت: بالرفاء و البنین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 19 ص 24 ح 12، عن من لا یحضر.

2. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 139 ح 383.

25
المتن

قالت فاطمه علیها السّلام فی حدیث طویل: فأین والدتی خدیجه؟ قال صلّی اللّه علیه و آله: فی قصر له أربعه أبواب إلی الجنه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 507 ح 9، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 376.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الطالقانی، عن محمد بن حمدان، عن محمد بن مسلم، عن محمد بن هارون، عن خالد الحذّاء، عن أبی قلابه، عن زید الجرمی، عن ابن عباس، قال.

26
المتن

قال علی بن عیسی: و حدثنی السید جلال الدین عبد الحمید بن فخّار الموسوی بما هذا معناه، و ربما اختلف الألفاظ: قالت أسماء بنت عمیس هذه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:390

حضرت وفاه خدیجه، فبکت فقلت: أ تبکین و أنت سیده نساء العالمین، و أنت زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله مبشّره علی لسانه بالجنه؟! فقالت: ما لها بکیت، و لکن المرأه لیله زفافها لا بد لها من امرأه تقضی إلیها بسرّها و تستعین بها علی حوائجها، و فاطمه حدیثه عهد بصبی و أخاف أن لا یکون لها من یتولّی أمرها حینئذ. فقلت: یا سیدتی، لک علیّ عهد اللّه إن بقیت إلی ذلک الوقت أن أقوم مقامک فی هذا الأمر.

فلما کانت تلک اللیله و جاء النبی صلّی اللّه علیه و آله، أمر النساء، فخرجن و بقیت. فلما أراد الخروج، رأی سوادی فقال: من أنت؟ فقلت: أسماء بنت عمیس. فقال: أ لم آمرک أن تخرجی؟ فقلت: بلی یا رسول اللّه فداک أبی و أمی، و ما قصدت خلافک، و لکنی أعطیت خدیجه عهدا و حدّثته. فبکی فقال: باللّه لهذا وقفت؟ فقلت: نعم و اللّه. فدعی لی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 138 ح 34، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 494.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 21.

4. کشف الیقین: ص 198.

27
المتن

روی أن أبا عبد اللّه علیه السّلام قال: إن خدیجه لما توفّیت، جعلت فاطمه علیها السّلام تلوذ برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تدور حوله و تسأله: یا رسول اللّه! أین أمی؟ فجعل النبی صلّی اللّه علیه و آله لا یجیبها.

فجعلت تدور علی من تسأله و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لا یدری ما یقول.

فنزل جبرئیل فقال: إن ربک یأمرک أن تقرأ عنی فاطمه السلام و تقول لها: إن أمک فی بیت قصب، کعابه من ذهب و عمده یاقوت أحمر، بین آسیه امرأه فرعون و مریم بنت عمران. فقالت فاطمه علیها السّلام: إن اللّه هو السلام و منه السلام و إلیه السلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:391

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 27 ح 31، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 529 ح 4.

3. الجواهر السنیه: ص 264.

4. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 178.

5. الأحادیث القدسیه المسنده: ص 135، عن الأمالی للطوسی.

6. ینابیع الموده: ص 171.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی، قال: أخبرنا الشیخ المفید أبو علی الحسن بن محمد الطوسی، قال: أخبرنا الشیخ السعید الوالد الطوسی، قال: أخبرنا محمد بن محمد، قال: أخبرنا أبو القاسم جعفر بن محمد، عن أبیه، عن سعد بن عبد اللّه، عن أحمد بن محمد، عن العباس بن عام، عن أبان بن عثمان، عن برید العجلی، قال.

28
المتن

دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام فرآها منزعجه، فقال لها: ما بک؟ فقالت: الحمیراء افتخرت علی أمی أنها لم تعرف رجلا قبلک، و أن أمی عرفتها مسنّه. فقال صلّی اللّه علیه و آله: إن بطن أمک کان للإمامه وعاء.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 43 ح 42، عن المناقب. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 391 المصادر: ..... ص : 391

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 114.

29
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منزله، فإذا عائشه مقبله علی فاطمه علیها السّلام تصایحها و هی تقول: یا بنت خدیجه، ما ترین إلا أن لأمک علینا فضلا، و أیّ فضل کان لها علینا؟ ما هی إلا کبعضنا. فسمع مقالتها لفاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:392

فلما رأت فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بکت، فقال: ما یبکیک یا بنت محمد؟ قالت:

ذکرت أمی، فتنقّصتها فبکیت. فغضب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ثم قال: مه یا حمیراء، فإن اللّه تبارک و تعالی بارک فی الودود الولود، و إن خدیجه- رحمها اللّه- ولدت منی طاهرا و هو عبد اللّه و هو المطهّر، و ولدت منی القاسم و فاطمه علیها السّلام و رقیه و أم کلثوم و زینب، و أنت ممن أعقم اللّه رحمه فلم تلدی شیئا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 16 ص 3 ح 6، عن الخصال.

2. الخصال: ص 469.

3. مدینه البلاغه: ج 2 ص 229.

الأسانید:

فی الخصال: ابن الولید، عن الصفار، عن البرقی، عن أبی علی الواسطی، عن عبد اللّه بن عصمه، عن یحیی بن عبد اللّه، عن عمرو بن أبی المقدام، عن أبیه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

30
المتن

عن کشف الغمه فی حدیث طویل فی زواجها علیها السّلام، إلی أن قالت أم أیمن:

فدخلت إلی أم سلمه فأعلمتها بذلک و أعلمت نساء النبی صلّی اللّه علیه و آله. فاجتمعن عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله- و کان فی بیت عائشه-، فأحدقن و قلن: فدیناک بآبائنا و أمهاتنا یا رسول اللّه! قد اجتمعنا لأمر لو أن خدیجه فی الأحیاء لقرّت بذلک عینها.

قالت أم سلمه: فلما ذکرنا خدیجه، بکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثم قال: خدیجه! و أین مثل خدیجه؟ صدّقتنی حین کذّبنی الناس، و آزرتنی علی دین اللّه و أعانتنی علیه بمالها. إن اللّه عز و جل أمرنی أن أبشّر خدیجه ببیت فی الجنه من قصب الزمرد، لا صخب فیه و لا نصب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:393

قالت أم سلمه: فقلنا: فدیناک بآبائنا و أمهاتنا یا رسول اللّه! إنک لم تذکر من خدیجه أمرا إلا و قد کانت کذلک، غیر أنها مضت إلی ربها، فهنّأها اللّه بذلک و جمع بیننا و بینها فی درجات جنته و رضوانه و رحمته ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 131 ح 32، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 360.

31
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال، قوله تعالی: «وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ» «1»، قال:

هو أشرف شراب فی الجنه، یشربه محمد و آل محمد علیهم السّلام و هم المقربون السابقون؛ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب و الأئمه و فاطمه و خدیجه صلوات اللّه علیهم، و ذریتهم الذین اتبعتهم بإیمان، لیتسنّم علیهم من أعالی دورهم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 8 ص 150 ح 85، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد، علی ما فی البحار.

3. إحقاق الحق: ج 14 ص 520.

4. شواهد التنزیل: ج 2 ص 326.

الأسانید:

1. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن أحمد بن محمد، عن أحمد بن الحسن، عن أبیه، عن حسین بن مخارق، عن أبی حمزه، عن أبی جعفر، عن أبیه علی بن الحسین علیهما السّلام، عن جابر، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی شواهد التنزیل: حدثنا الحاکم، أن عمر بن أحمد حدّثه، أن أحمد بن محمد

______________________________

(1). سوره المطففین: الآیه 27.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:394

حدّثهم، عن أحمد بن الحسن، عن أبی حصین بن مخارق، عن أبی حمزه، عن أبی جعفر، عن علی بن الحسین علیهما السّلام.

32
المتن

عن سلیمان بن محمد بأسناده، عن ابن عباس، قال: سمعت أمیر المؤمنین علیه السّلام یقول:

دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم علی فاطمه علیها السّلام و هی حزینه، فقال لها: ما حزنک یا بنیّه؟

قالت یا أبه، ذکرت المحشر ...، إلی قوله:

ثم تستقبلک أمک خدیجه بنت خویلد أول المؤمنات باللّه و برسوله و معها سبعون ألف ملک، بأیدیهم ألویه التکبیر ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 8 ص 53 ح 62، عن تفسیر فرات.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 226، عن تفسیر فرات.

3. تفسیر فرات: ص 171.

33
المتن

قال الزواری: إن ولاده خدیجه قبل عام الفیل بخمسه عشر سنه، و لما تزوّجها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کانت لها من العمر أربعین و له صلّی اللّه علیه و آله خمسه و عشرون.

و روی ابن سعد عن حکیم بن حزام و هو قال: إن خدیجه توفّیت فی شهر رمضان سنه العاشره من البعثه و لها حینئذ خمسه و ستون سنه، و دفنوها فی الحجون بمکه ....

المصادر:

لوامع الأنوار فی معرفه الأئمه الأطهار علیهم السّلام: ص 258.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:395

34
المتن

إن فی التوراه، فی الباب الثالث و العشرین فی مکاشفه یوحنّاء الرسول، وصّف خدیجه بنهر ماء الحیات المشرقه کالبلّور، فی شارع هذا النهر و طرفیه شجره الحیاه، فیها اثنا عشر نوعا من الفواکه، کل شهر یعطی ثمرها، و فی أوراق هذه الشجره شفاء للأمم ....

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده نساء العالمین: ص 24.

35
المتن

ذکر صاحب البکیّات: إن خدیجه الکبری لما دنت وفاتها، قالت لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

اجلس هنیئه لأتمتّع بالنظر إلیک و أتزوّد من لقائک، فإنه آخر الوداع و الملتقی بینی و بینک فی دار النعیم.

فجلس صلّی اللّه علیه و آله عند رأسها، فقالت: إنی قد صرفت باقی عمری فی خدمتک، و الآن قد نزل بی الموت المفرّق للجماعات، و إنی ألتمس منک أن تحبونی یوم القیامه و تقربنی منک و تشفع لی عند الملک العلام لیدخلنی دار السلام، و إن کنت عملت فی حقک تقصیرا فعفوک و عطفک یکون کثیرا، و أوصیک یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بابنتی فاطمه فأحسن إلیها.

ثم قالت: لی عندک حاجه عظیمه و أستحیی أن أقول لک بها مشافهه و أحبّ أن أقول لفاطمه علیها السّلام و هی تقول لک. فنهض صلّی اللّه علیه و آله من عندها و جلست مکانه ابنته فاطمه علیها السّلام، فقالت لها: بنیه، ادنی منی. فدنت منها، فقالت لها: قولی لأبیک یمنّ علیّ بردائه الطاهر الشریف لأجعله لی کفنا، لعل اللّه یرحمنی ببرکاته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:396

فمضت فاطمه علیها السّلام إلی أبیها و عرضت علیه ما قالت أمها. فلما سمع صلّی اللّه علیه و آله ذلک بکی، ثم أعطاه فاطمه علیها السّلام و قال: خذیه لیطیّب قلبها.

فهبط الأمین جبرائیل و قال: یا محمد، ربک یقرؤک السلام و یخصّک بالتحیه و الإکرام و یقول: إن رداءک لک، و أما کفن خدیجه فهو علینا، لأن لها معک حقا عظیما حیث أنفقت مالها فی شأنک.

ثم إن جبرئیل غاب ساعه، و أتی بکفن و حنوط

من الجنه. فلما ماتت، کفّنها به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و دفنها بیده.

قال: فلما توفّیت خدیجه و أبو طالب، ضعف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأرادت قریش قتله حتی أنه لم یستطع أن یخرج من البیت، فأمره اللّه تعالی بالهجره من مکه إلی المدینه.

المصادر:

مولود الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 31.

36
المتن

قال السید الکفائی فی ذکر خدیجه: ... لما اشتدّ مرض خدیجه، قالت: یا رسول اللّه! اسمع وصایای أولا، فإنی قاصره فی حقک، فاعفنی یا رسول اللّه. قال: حاشا وکلا، ما رأیت منک تقصیرا فقد بلغت جهدک و تعبت فی ولدی غایه التعب، و لقد بذلت أموالک و صرفت فی سبیل اللّه مالک.

قالت: یا رسول اللّه، الوصیه الثانیه، أوصیک بهذه- أشارت إلی فاطمه علیها السّلام- فإنها یتیمه غریبه من بعدی، فلا یؤذینها أحد من نساء قریش و لا یلطمن خدّها و لا یصحن فی وجهها و لا یرینها مکروها.

و أما الوصیه الثالثه، فإنی أقولها لابنتی فاطمه علیها السّلام و هی تقول لک، فإنی مستحیه منک یا رسول اللّه. فقام النبی صلّی اللّه علیه و آله و خرج من الحجره، فدعت بفاطمه علیها السّلام و قالت: یا حبیبتی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:397

و قره عینی، قولی لأبیک: إن أمی تقول: إنی خائفه من القبر، أرید منک رداءک الذی تلبسه حین نزول الوحی؛ تکفننی فیه.

فخرجت فاطمه علیها السّلام و قالت لأبیها ما قالت أمها خدیجه. فقام النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم الرداء إلی فاطمه، و جاءت به إلی أمها، فسرّت به سرورا عظیما.

فلما توفّیت خدیجه، أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی تجهیزها و غسلها و حنطها. فلما أراد أن یکفنها، هبط الأمین جبرئیل و قال: یا رسول اللّه، إن اللّه یقرؤک السلام و یخصّک بالتحیه و الإکرام و یقول لک: یا محمد، إن کفن خدیجه من عندنا، فإنها بذلت مالها فی سبیلنا. فجاء جبرئیل بکفن و قال: یا رسول اللّه، هذا کفن خدیجه

و هو من أکفان الجنه، أهداه اللّه إلیها.

فکفّنها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بردائه الشریف أولا، و بما جاء به جبرئیل ثانیا، فکان لها کفنان؛ کفن من اللّه و کفن من رسوله صلّی اللّه علیه و آله. ثم صلّی علیها و نزل فی قبرها، و لم یکن یومئذ سنه الجنائز. و حزن النبی صلّی اللّه علیه و آله علیها حزنا شدیدا، و حزنت فاطمه علیها السّلام لفراقها؛ فجعلت تلوذ بأبیها و تقول: أین أمی؟ و ألحفت علیه بالقول: أین أمی أین أمی؟

فنزل جبرئیل و قال: إن ربک یأمرک أن تقرأ علی فاطمه السلام و تقول لها: أمک ف فی بیت من قصب؛ کعابه من ذهب و عمده من یاقوت أحمر، بین آسیه امرأه فرعون و مریم بنت عمران. فقالت فاطمه علیها السّلام: إن اللّه هو السلام و منه السلام و إلیه السلام.

و بقیت صوره خدیجه فی ذاکره النبی صلّی اللّه علیه و آله مده حیاته، ما نسیها قط. فکان یترحّم علیها، و کانت عائشه تکره ذلک، فکان النبی صلّی اللّه علیه و آله ینهاها و یزجرها.

المصادر:

الزهراء علیها السّلام فی الکتاب و السنه و الأدب: ج 1 ص 100.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:398

37
المتن

قال الفاضل الدربندی فی حدیث تزوج خدیجه، یعد کلام له و لها، قال:

ثم ألحّت فی الکلام فقال: یا بنت العم، أنت امرأه ذات مال و أنا رجل فقیر قلیل المال، و أنا أطلب امرأه مالها کمالی و حالها کحالی، و لیس أملک إلا ما تجودین به علیّ، و لیس مثلک یرغب فی مثلی و الراغب فی الفقیر قلیل، و أنت لیس یصلح لک إلا رجل مثلک؛ ماله کمالک و حاله کحالک.

فلما سمعت کلامه قال: یا سیدی، إن کان مالک قلیلا فمالی کثیر، و من سمح لک بنفسه کیف لا یسمح لک بماله؛ فأنا و مالی و ما أملکه بین یدیک لا أزوی عنک شیئا، و حق الکعبه ما کان ظنّی فیک أن تبعدنی من قربک و لا تطردنی عزّ جوارک.

ثم إنها سبلت عبرتها و أنشأت تقول:

و اللّه ما هبّ نسیم الشمال إلا تذکرت لیالی الوصال

و لا اضاء من نحوکم بارق إلا توهّمت لطیف الخیال

أحبابنا ما خطرت فرقهمنکم غداه الوصل منّی ببال

جور اللیالی خصّنی بالجفامنکم و من یأمن جور اللیال

رقّوا و جودوا و ارحموا و اعطفوالا بدّ لی منکم علی کل حال قال: ثم إن خدیجه قالت: و ربّ احتجب عن الأبصار و علم حقیقه الأسرار، ما قلت لک قولا أداعبک فیه، و لا أنا فیما قلته لک إلا محقّه، و لم أقل لک باطلا. قم و امض عنّی إلی عمومتک و قل لهم یخطبونی لک من أبی، و کلما طلب أبی من المال فإنی أقوم به؛ و هذه أموالی و ذخائری و عبیدی و جواری بین یدیک، خذ

منها ما شئت، فأنا لک راغبه و فیک طامعه و لا أرید سواک. فسر و أحسن الظنّ فیمن أحسن فیک و لا تخیّب قاصدیک و لا آملیک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:399

قال: فخرج النبی صلّی اللّه علیه و آله فرحا مسرورا و أتی إلی عمّه أبی طالب و السرور یلوح فی وجهه، فوجد أعمامه کلهم مجتمعین. فنظر إلیه أبو طالب و قال: نهنّیک بما أعطته خدیجه و أظنّها غمّرتک بالعطایا. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا عم، لی إلیک حاجه. قال: و ما هی؟

قال: قم و عمومتی و اخطبوا إلیّ خدیجه من عند أبیها خویلد.

فلم یردّ أحد منهم علیه جوابا غیر أبی طالب، فإنه قال: یا ابن أخی! أنت تعلم یا حبیبی إنا إلیک نضیر و بأمرک نستشیر و برأیک نستدلّ، و أنت تعلم إن خدیجه امرأه مزّاحه، فلا تعلّل نفسک بمزاحها؛ فإنها تخشی العار و تحذر الشنار. و قد عرفت قبلک رجلین؛ أحدهما عتیق بن عائذ، و الثانی عمر الکندی و قد رزقت منه ولدا.

و قد خطبوها ملوک العرب و صنادید قریش و رؤساء بنی عبد المطلب و سادات ملوک بنی هاشم و ملوک الیمن و أکابر الطائف و بذلوا لها الجزیل من المال، فلم ترغب فی أحد منهم، و أنت یا ابن أخی فقیر لا مال لک و لا تجاره و خدیجه امرأه مزّاحه. فلا تعلّل نفسک بمزاحها و لا تسمع قریش هذا الکلام أبدا.

و قال أبو لهب: یا ابن أخی! لا تجعلنا مضحکه فی أفواه العرب، فأنت لا تصلح لخدیجه بأن تتزوّج بها أبدا.

قال: فانتهره حمزه و قال: و اللّه أنت لخسیس فی الرجال، و ما عسی أن یقال

فی ابن أخینا. و اللّه إنه أکبر منهم جمالا و أزید منهم کمالا، و بما ذا تتکبّر علیه خدیجه؟

بمالها أو کثره رجالها؟ فأقسم برب الکعبه إن طلبت منه مالا لأرکبنّ جوادی و لأدخلنّ علی الملوک و أطوف الفلوات و أجمع لمحمد الذی تطلب منه خدیجه من المال.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا معاشر الأعمام! قد أطلتم الکلام فیما لا فائده فیه، قوموا و اخطبوا خدیجه من عند أبیها خویلد، فما عندکم من العلم مثل ما عندی.

فنهضت صفیه عمّه النبی صلّی اللّه علیه و آله فقالت: یا إخوانی، إنی أعلم إن محمدا صادق الحجه واضح اللهجه و خدیجه امرأه مزّاحه، و إنی أبیّن لکم باطن الحدیث من ظاهره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:400

ثم لبست صفیه أفخر ثیابها و سارت من وقتها و ساعتها إلی منزل خدیجه. فلقیتها بعض جوار خدیجه فی الطریق، فسبقتها إلی البیت و أعلمت خدیجه بقدومها و کانت خدیجه قد عزمت علی النوم. فنزلت إلی أسفل الدار فعثرت فی فاضل أذیالها، فقالت:

ما أفلح من عاداک یا محمد. فسمعت صفیه فقالت: أجاد الدلیل.

فقرعت صفیه الباب، فقامت خدیجه و فتحت الباب فلاقتها بالرحب و الإکرام و التحیه و الأنعام، فقالت: یا خدیجه! ما أتیتک لطعام و لا شراب، و لکن نقل إلینا حدیث فجئت أنظر هل هو صحیح أم لا. فقالت خدیجه: بل هو صحیح، إن شئت تبدیه و إن شئت تخفیه، و إنی قد خطبت محمدا صلّی اللّه علیه و آله لنفسی و خططت. فلا تکذّبوه إن کان نقل إلیک حدیثا، فإنی قد علمت أنه منصور من رب السماء الذی سطح الأرض علی الماء و لا بد له منّی و لا

بد لی منه.

فتبسّمت صفیه و قالت: و اللّه یا خدیجه، إنک لمعذوره فیمن أحببت، غیر ملامه.

و اللّه یا خدیجه، ما شاهدت عینی مثل حسنه و لا أحلی من لفظه و لا رأیت مثل نوره.

ثم إن صفیه أنشأت:

تقول: اللّه أکبر کل الحسن فی العرب کم تحت غرّه هذا البدر من عجب

قوامه ثم إن مالت ذوائبه فی حسبه و هی تغنیه عن الأدب

تبّت یدا الأیامی فیه و حاسده فلیس لی فی سواه قطّ من إرب قال: ثم إن صفیه عزمت علی الخروج من عند خدیجه، فقالت لها: امهلی قلیلا، ثم إن خدیجه خلعت علی صفیه خلعه سنیّه و ضمّتها إلی صدرها و قبّلت بین عینیها، و قالت: یا صفیه، أقسمت علیک برب الکعبه إلا ما ساعدتنی علی ما طلبت من القرب من ابن أخیک.

ثم إنها خرجت من عندها طالبه منزلها، فقال لها أولاد عبد المطلب: ما وراؤک یا بنت الصادقین؟ قالت: و اللّه إن لخدیجه فی محمد من المحبه ما یزید علی الوصف، و إن لها فیه من الرغبه ما لا مزید علیه. فإن کنتم تعزمون فقوموا، فو اللّه ما قال محمد إلا حقا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:401

ففرحوا کلهم إلا أبو لهب، فإنه زاد به الحسد و الغیظ و الکمد بسبب شقاوته السابقه، و زاد به الکمد حیث أن خدیجه تصل لمحمد صلّی اللّه علیه و آله. قال: فزعق بهم العباس فقال:

ما قعودکم إن کان قد حصل المراد؟ فهو بمنزله الاتصال.

فنهض أولاد عبد المطلب جمیعا قاصدین منزل خدیجه، و قد عمد أبو طالب إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و ألبسه ثیابه و قلّده سیفه و أرکبه جواده، و دارت عمومته حوله و کلهم محدقون به قاصدین

منزل خویلد.

فلقیهم أبو بکر بن أبی قحافه، قال: رأیت فی منامی کأن نجما قد ظهر فی منزل أبی طالب، فتعالی فی أفق السماء فاستنار فی الأفق، إلی أن صار کالنجم الزاهر ثم نزل من بین الجدران. فقصدت أنظر إلی أین یرید، إذا قد نزل فی دار خدیجه و قد نزل عندنا تحت الثیاب. فهذه رؤیای، فقولوا فما تأویلها؟ فقال أبو طالب: ها نحن إلیها سائرین و علی خطبتها معوّلین.

ثم ساروا إلی أن وصلوا دار خویلد، فسبقتهم الجواری إلیه و أخبروا بقدومهم، و کان یشرب الخمر و قد لعبت فی رأسه الخمره. فلما دخلوا، قام إجلالا لهم و قال:

مرحبا بابناء أعمامی و أعزّ الخلق إلیّ، مرحبا بکم و أهلا و سهلا. ثم رفع منزلتهم و أعلی مراتبهم.

فقال له أبو طالب: یا خویلد! ما أتینا لطعام و لا لشراب، و أنت تعلم أننا لک قرابه و أنتم لنا بنو عم و لیس لأحد شرف کشرفنا و نحن و أنتم فی الحال سویّ، و نحن نرجو أن لا تخالفنا و تقرّب ابنتک من سیدنا، فإنه یزیّنها و لا یشیّنها، و قد جئناک خاطبین و فی ابنتک راغبین.

فقال خویلد: من الخاطب منکم و من المخطوبه؟ فقال أبو طالب: أما الخاطب فهو ابن أخینا و أما المخطوبه فهی ابنتک خدیجه. فلما سمع خویلد الکلام عن أبی طالب، تغیّر لونه و ازورّ «1» وجهه و قال: إن فیکم الکفایه و أنتم منّا و أعزّ الخلق علینا، غیر أنی

______________________________

(1). أی اصفرّ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:402

اعتذر لکم أن خدیجه امرأه کبیره السنّ و عقلها أوفر من عقلی و رأیها أعلی من رأیی، و ثانیا إنی ما تطیب نفسی أن تخطبها الملوک

و الأقیال من قریش و أزوّجها بفقیر صعلوک.

فقام إلیه حمزه و قال: لا یقدر الیوم بالأمس و لا یشاکل القمر بالشمس. یا بادی الجهل و یا سخیف العقل، أ ما علمت أنه قد ضلّ رشدک و غاب عقلک؟ أ تثلب ابن أخینا؟ أ ما علمت أن محمدا إذا احتاج إلی أموالنا و أرواحنا قدّمنا الکل بین یدیه و أحضرنا الکل إلیه، و لکن أبیّن لک عبّ قولک. ثم نفض أثوابه و قام و نهض و نهضوا إخوته معه و تبعوه و ساروا، إلی أن وصلوا إلی منازلهم.

و وصل الخبر إلی خدیجه من جاریه لها- و کانت قد أرسلتها لتسمع ما یقول خویلد- فقالت لها: وراک یا سعاده؟ قالت: یا مولاتی! ما یغمّ القلوب و یردّ المعافی مکروبا؛ اعلمی أن أباک قد ردّ أولاد عبد المطلب خائبین. قالت لها: ویحک! اطلعینی علی حقیقه الحال، و لکن اسرعی و اطلبی لی عمّی ورقه. فخرجت الجاریه، ثم عادت و معها ورقه بن نوفل، فدخل منزل خدیجه.

فنهضت إلیه و رفعت منزلته، فقالت: مرحبا بک یا عم و أهلا و سهلا، ثم قالت: لا غائب عنّی طلعتک و لا عدمت رؤیتک. ثم أطرقت رأسها إلی الأرض و قد قطّبت حاجبها، فقال ورقه: یا خدیجه! حاشاک من السوء و ما الذی تریدین؟ قالت: یا عم، ما حال السائل و ما شأن المسئول؟ فقال: فی أحسن حال، فقال: یا خدیجه، أراک تکلّمینی بمثل هذا الکلام! کأنک تریدین الزواج؟ قالت: نعم.

فقال: یا بنتی، قد خطبک ملوک الشام و صنادید قریش فلم ترضی بأحد منهم!؟

قالت: ما أرید من یخرجنی من مکه. قال: و ما من أحد خطبک إلا و هو من سکّان مکه.

یا بنتی،

قد خطبک شیبه و ربیعه و ابن أبی معیط و أبو جهل بن هشام و الصلت بن أبی سیّاب، فأبیت أن تزوّجی بأحد منهم!؟ قالت: یا عم، ما أرید من یکون به عیب، ثم قالت: یا عم، صف لی عیوبهم. قال: یا خدیجه، أما شیبه ففیه سوء الظنّ، و أما عقبه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:403

فکبیر السنّ، و أما أبو جهل فبخیل متکبّر کریه النفس، و أما الصلت فرجل مطلاق للنساء.

فقالت خدیجه: من ذکرت، فهل خطبنی أحد غیر هؤلاء؟ قال: نعم، قد خطبک محمد بن عبد اللّه. فقالت: صف لی عیبه. فلما سمع کلامها، طأطأ رأسه و قال: أصف لک عیبه؟ قالت: نعم. قال: أصل أصیل، و فرعه طویل، و طرفه کحیل، و خلقه جمیل، و فضله عمیم، وجوده جسیم. و اللّه یا خدیجه، إنی أحبّه، و اللّه ما کذبت فیما قلت.

قالت: یا عم، صف لی عیبه کما و صفت خیره. قال: یا خدیجه، وجهه أقمر، و جبینه أزهر، و طرفه أحور، و لفظه أحلی من الشهد و السکّر، و ریحه أزکی من المسک و العنبر، و إذا مشی تخاله البدر إذا أبدر بل هو و اللّه أنور.

قالت: یا عم، صف لی عیبه کما وصفت لی خیره. قال: یا خدیجه، مخلوق من الحسن الباذخ و الحسب الشامخ، و هو أحسن العالم سیره و أصفاهم سریره. لا بالطویل الشاهق و لا بالقصیر اللاصق. إذا مشی تخاله ماء ینحدر من شعره کالغیهب الأدجر.

خدّه أزهر من اللؤلؤ الأحمر، و رائحته أزکی من المسک الأذفر، و لفظه أحلی من الشهد و السکّر، و أخیرا أشهدک یا خدیجه، إنی أحبّه و لا أکتم علیک.

قالت: یا عم، أراک کلما قلت

صف لی عیبه تمدحه؟! قال: یا بنتی، و هل أنا أمدحه؟

ثم أنشأ یقول:

لقد علمت کل القبائل و الملابأن حبیب اللّه أطهرهم قلبا

و أصدق أهل الأرض قولا و موعداو أفضل أهل الأرض کلهم قربا یا خدیجه، أخبرک إن اخترت محمدا اخترت کریما حلیما.

فلما سمعت کلامه قالت: یا عم، یثلبونه و یقولون أنه فقیر. فقال: إنما یثلبه أولاد الزنا.

قالت: یا عم، أ ما سمعت قول الشاعر:

إذا سلمت رأس الرجال من الأذی فما المال إلا مثل قلم الأظافر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:404

فإن کان- یا عم- ماله قلیلا فمالی کثیر، و أنا- یا عم- أحبّه و لا أکتم علیک. فقال:

یا بنتی، إذا و اللّه تسعدین و ترشدین و تفوزین بنبی کریم و رسول عظیم، ثم قال: و إنه یا خدیجه نبی هذه الأمه.

قالت: یا عم، و اللّه إنی أحبّه، و أنا الذی أمرته أن یخطبنی من أبی و أبی أبعده منّی. فقال ورقه: و ما الذی تعطینی حتی أزوّجک منه؟ قالت: یا عم، و هل لی شی ء دونک أو یخفی؟ فهذه أموالی و ذخائری بین یدیک، و لکنّی أنا و أنت کما قال الشاعر حیث یقول:

إذا تحقّقتم ما عند صاحبکم من الغرام فبعض الغدر یکفیه

أنتم سکنتم بقلبی و هو مسکنکم و صاحب البیت أدری بالذی فیه ثم قال: یا خدیجه، ما أرید شیئا من حطام الدنیا، و إنما أرید أن تضمنین لی الشفاعه من محمد بن عبد اللّه یوم القیامه. قالت: یا عم، إنی لا أعلم شیئا مما تقول. قال: یا خدیجه: اعلمی إن بین أیدینا حسابا و کتابا و مناقشه و عذابا، و لا ینجو من ذلک الهول إلا من صدّق بنبوته. فویل لمن زحزح عن الجنه و

أدخل النار. قال: فلما أسمعت کلامه قالت: لک ذلک منّی.

قال: و خرج ورقه من عندها و دخل علی أخیه خویلد و قد لعب السکر فی رأسه.

فنهض و أجلسه إلی جانبه و قد ظهر عنده الغیظ، فقال له خویلد: یا أخی! أ ما تشرب؟

فقال ورقه: کیف أشرب؟ فقال خویلد: و کیف لا تشرب؟ فقال: من یقتل أخوه کیف یشرب؟ قال خویلد: و من یقتلنی؟! فقال: إنک تقتل. فقال: لأیّ سبب؟ فقال: إنی سمعت أن أولاد عبد المطلب قلوبهم تغلی علیک کغلی المرجل علی النار، و لا سیما الأسد الهجوم و القضاء المحتوم حمزه بن عبد المطلب؛ فإنه حلف أن یهجم علیک فی دارک و یقلع آثارک.

فقال: یا أخی، أیّ ذنب أذنبت علی بنی هاشم حتی یفعلوا بی هذا الفعال؟! فقال ورقه: إنی سمعت أنک تثلب ابن أخیهم محمدا، فإن کنت قد فعلت ذلک فقد وجب علیک القتل، فالصدق أوفی و قائله أنجی، فقال: و اللّه ما أشرف علیه و لا وطأ الثری

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:405

أفضل منه، بسبب ما ظهر له فی صغر من الکرامات و ما بان له فی کبره من المعجزات.

و اللّه ما یثلبه إلا کل لئیم و لا یبعّده إلا کل رجیم.

قال خویلد: و اللّه یا أخی ما ثلبت الرجل و إن محمدا خیر منّی، و إنما طلب أن یتزوّج بخدیجه. قال ورقه: و إن طلب ذلک فما ینکر علیه؟ فقال خویلد: و اللّه ما أتشرّف غیر أنّی خشیت وجهین: الأول تسبّنی العرب و تنسبنی إلی قله العقل، حیث أنی رددت أکابر العرب من مکه و أزوّجها بفقیر صعلوک. الثانی أنها ترضیه لها بعلا.

فقال ورقه: أما العرب فکلها تتمنّی أن یکون

محمد نسیبه، و أما خدیجه فقد عاینته و رضیت لما رأت فضله، و أما أنت فقد أجلبت عداوه بنی هاشم، فإنهم لا یترکوک إلا یوما أو بعض یوم، و بعدها کل من لقیک منهم قتلک لامحه و لا سیّما الأسد الهجوم و القضاء المحتوم حمزه. فو اللّه إن قبلت منّی، قمت معی و دخلت علیهم و سألت القوم أن یرفعوا ید العداوه عنک و تزوّج خدیجه من محمد، فو اللّه لا یصلح إلا لها و لا تصلح إلا له.

فقال: یا أخی! أخاف أن أمض إلیهم فیکون سبب القتل، حیث أنهم غضّاب علیّ.

قال ورقه: أنا أضمن لک ذلک، فقم أنا و أنت إلیهم.

قال: فمضیا معا حتی وصلا إلی دار بنی عبد المطلب فوقفا بالباب، فقال خویلد لورقه: اسمع ما یقولون یا أخی، و کان أولاد عبد المطلب مجتمعین و بینهم النبی صلّی اللّه علیه و آله.

فنظر حمزه فقال: یا قره عینی، ما فکرک؟ و اللّه لئن أمرتنی آتیک برأس خویلد فی هذه الساعه. و کان خویلد بالباب یسمع، فقال خویلد لورقه: یا أخی! اسمع. قال ورقه: اسمع أنت، و کان ذلک تصدیقا لکلام ورقه لأخیه خویلد.

فقال خویلد: ترجع؟ فقال ورقه: الآن تنظر ما أصنع بهم و ما یکون بینی و بینهم، فإن القوم واضحوا اللهجه، صادقوا الحجه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:406

ثم إن ورقه قرع الباب، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یکون خویلد إن شاء اللّه تعالی. فقام حمزه طالب الباب، فوجد ورقه و خویلد فی الباب. فأخبر النبی صلّی اللّه علیه و آله، فقال أبو طالب: انصلحت الأحوال إن شاء اللّه.

فلما دخل خویلد و یده فی ید أخیه ورقه، نادی خویلد: نعمتم

صباحا و مساء و کفیتم طوارق الأعداء یا أولاد زمزم و الصفا و أبو قبیس و حرّی. فناداه أبو طالب:

و أنت یا خویلد، کفیت ما تحذر و تخشی و لا شمتت بک الأعداء. قال: فنهض حمزه و قال: لا أهلا و لا سهلا و لا مرحبا بمن أراد منا هجرا و أراد أن یشمت بنا الأعداء.

فقال: لا کان ذلک منّی و لا باختیاری، و أنتم تعلمون أن خدیجه امرأه وافره العقل، جیّده الذهن، مالکه نفسها، و قد تکلّمت بذلک الکلام حتی أسمع ما تتکلّم به، و الآن قد وجدت الامرأه إلیکم طالبه و فیکم راغبه، و قد جئتکم- یا بنی أعمامی- لیقبلوا عذری و تصفّحوا عن ذنبی، و أنا و حقکم کما قال الشاعر:

و من عجب الأیام أنک هاجری و ما زالت الأیام تبدی العجائبا

و ما لی ذنب استحقّ به الجفافإن کان لی ذنب أتیتک تائبا ثم قال: یا أولاد عبد المطلب، إنی قد وجدت المرأه لکم محبّه و أنا أیضا وافق لها علی ذلک لأجل النسابه و القرابه، و لا تشمتوا بنا الأعداء، و أنا کما قال الشاعر:

عوّدوا بی الوصال فالوصل عذب و ارحموا فالفراق لا شک صعب

زعموا حیث عاینو أن ذنبی فرط حبّی لهم و ما ذاک ذنب

لا و حق الخضوع عند التدانی ما جزا من یحبّ إلا یجبّ فقال حمزه: و اللّه یا خویلد، إنک عندنا عزیز کریم، و ما رجونا أن تطردنا عن قرابتک و تبعّدنا من جوارک و مصاهرتک. و اللّه ما أقول لک إلا کما قال الشاعر:

علیک بحصن من رجال فإننی رأیت حصونا من صخور تهدّمت

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:407

فقال: و اللّه یا أولاد العم، إنا لمحمد محبّون و لرأیکم غیر

مخالفین، و إنما یرید هذه الخطبه فی غداه غد فی منزل خدیجه علی رءوس الأشهاد بشهاده یسمعها الحاضر و الباد. فقال حمزه: نحن ما نخالفکم فی أمر.

قال ورقه: إنما هنا کلام؛ إن أخی له لشأن لا یتخلّص به عند العرب و أرید أن توکّلنی فی أمر ابنتک خدیجه، فإذا وکّلتنی کنت أنا المجاوب عنک و المتکلّم بین أیدیهم، و أنتم تعلمون أنی قد قرأت فی الکتب و فهمت سائر الأدیان. فقال حمزه: هو یوکّلک. فقال ورقه: اسمعوا کلامه. قال خویلد: یا بنی هاشم، اسمعوا و اشهدوا أنی وکّلت أخی ورقه فی أمر بنتی خدیجه، فقد قبلت منه سائر الأقوال. قال ورقه: أرید ذلک أن یکون عند الکعبه.

ثم إنهم ساروا إلی الکعبه، فوجدوا العرب عندها مجتمعین بین زمزم و مقام و هم جلوس یتحدّثون، مثل النضر بن الحارث و مطعم بن عدی و الصلت بن أبی یهاب المخزومی و لتیمه بن الحجاج و هشام بن مغیره و أبی جهل بن هشّام و عثمان بن مالک العمیری و أسد بن غویلب الدارمی و عقبه بن معیط و أمیه بن خلف و أبی سفیان بن حرب و صفوان بن أمیه و سادات مکه.

فلما أشرفوا علیهم، صاح ورقه و قال: نعمتم صباح و کفیتم طوارق الأعداء یا أولاد زمزم و الصفا و أبو قبیس و حرّی و من بهم تضرب الأمثال فی جمیع الأمصار. قال:

فزعق القوم علی بکره أبیهم و قالوا: أهلا و سهلا و مرحبا بک یا أبا البیان.

قال ورقه: یا معاشر قریش؛ یا بنی زهره، یا بنی النضیر، یا بنی الحارث، یا بنی عدی، یا بنی لؤی، یا بنی غالب، یا بنی عبد الدار، یا جمیع من

حضر، إنی مسائلکم فی خدیجه بنت خویلد. فنطق القوم علی بکره أبیهم فقالوا: بخّ بخّ، لقد ذکرت الشرف الأعلی الأوفی و العزّ الأسنی و الرأی الأزکی و من لا یوجد لها نظیر فی النساء.

قال ورقه: یجب أن یکون بلا بعل. قالوا: لا و لیس هذا بواجب، و لقد شاهد الخطاب لها کثیره فأبت أن تتزوّج بأحد منهم. فقال ورقه: یا سادات العرب إن أخی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:408

قد وکّلنی فی أمر ابنته خدیجه، و قد أمرنی أن أزوّجها برجل و أشتهی أن تسمعوا الوکاله فی غداه غد، تجتمعون فی منزل خدیجه بنت خویلد، فما تسعکم غیر دارها.

فإذا حضرتم تنظر أیّ سید تختاره تشیر إلیه. فلما سمعوا کلامه لم یبق سید إلا قال: أنا المطلوب، ثم قالوا بأجمعهم: أنت یا ورقه نعم الوکیل و نعم الکفیل.

فقال ورقه لخویلد: تکلّم ما دام السادات حاضرین. قال خویلد: یا ساده العرب، أشهدکم أنی قد وکّلت أخی ورقه و إنی قد نزعت نفسی من أمر ابنتی خدیجه و جعلت أخی وکیلی و کفیلی فیها، لا أمر فوق أمره و لا رأی فوق رأیه. قال ورقه: اسمعوا کلامه، إنه غیر مقهور و لا مجبور و لا مخمور. قال خویلد: زوّجها بمن شئت و امنعها عمّن شئت. فقال العرب: سمعنا و أشهدنا بجوار البیت الحرام. و خرج خویلد و قد ذهب حکمه من أمر ابنته خدیجه. فسار ورقه إلی منزله و سار خویلد و هو فرح مسرور.

فلما نظرت خدیجه إلی ورقه قالت: مرحبا بک یا عم و أهلا، هل قضیت لی حاجه أم لا؟ فقال ورقه: نهنّیک أن أمرک قد رجع إلیّ و أنا وکیلک و کفیلک، و فی غداه

غد أزوّجک بمحمد.

فلما سمعت کلامه، خلعت علیه خلعه سنیّه اشتراها عبدها میسره من الشام بخمسمائه دینار، فقال ورقه: یا خدیجه! لا ترغبینی فی شی ء من حطام الدنیا، فما أنا براغب فیه و مطامع له، و لکن الشرط الذی بینی و بینک. قالت: لک ذلک یا عم.

ثم قال: جهّزی أمرک و جمّلی منزلک و اخرجی ذخائرک و علّقی ستورک و انشری حللک و أکمدی عدوک و حاسدک، فما یدّخر المال إلا لمثل هذا الیوم، و اعملی ولیمه لا تعوز بها إلی شی ء، فإن العرب یسیرون إلیک فی غداه غد.

قال: فلما سمعت ذلک، نادت فی عبیدها و جوارها، و أخرجت الستور و الوسائد و المسانید و البسط المختلفه الألوان و الحلل الغالیات الأثمان و العقود و القلائد و المصاع الباهره و الثیاب الفاخره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:409

و لقد روت الرواه الذین شاهدوا تلک اللیله و ذکروا أنه کان فی منزل خدیجه برسم الخدمه ثمانین هاونا من ذهب، و کان لها مال لا یوصف. فذبحت الذبائح، و عقرت العقائر، و عقدت الحلاوات من القند و التمر، و جمعت من طرائف الشام و ما یناسب ذلک.

و کان ورقه لما خرج من عندها، قصد إلی منزل أبی طالب، فوجد أبا طالب و إخوته مجتمعین. فرعق بهم و قال: ما یعقدکم عن إصلاح شأنکم؟ انهضوا فی أمر خدیجه، فقد صار أمرها إلیّ، و فی غداه غد أزوّجها بمحمد إن شاء اللّه تعالی، و ما فعلت ذلک إلا غضبا لابن أخیکم. فعندها قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: لا أنسانا اللّه لک یا ورقه. ثم نادی: الآن طاب قلبی و علمت أن ابن أخی قد بلغ المنی.

قال لهم ورقه:

جهّزوا أمورکم و أصلحوا أحوالکم.

فتبادروا القوم من بنی هاشم لإصلاح شأنهم، و خرج ورقه فرحا مسرورا، و نهض أبو طالب لعمل الولائم، فعندها اهتزّ العرش و الکرسیّ فرحا، و سبّحت الأطیار و الملائکه شکرا للّه.

فأوحی اللّه إلی رضوان خازن الجنان أن یزیّنها و یصفّ الحور و الولدان و یصفّ أقداح الشراب و یزیّن الکواعب و الأتراب، و أوحی اللّه إلی الأمین جبرئیل أن ینشر لواء الحمد علی الکعبه، و تطاولت الجبال و سبّحت بحمد ربها المتعال علی ما خصّ به نبیّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله، و فرحت الأرض و أظهرت السرور و أخرجت الزهور و الألوان فرحا و سرمدا، و باتت مکه و هی تغلی بأهلها کغلی المرجل علی النار.

فلما أصبح الصباح، أقبلت الطوائف و القبائل و العشائر و سادات مکه. و لما دخلوا منزل خدیجه، وجدوها قد أعدّت لهم المسانید و الوسائد و الکراسیّ و المراتب لیجلس کل واحد منهم فی مرتبته. فدخل أبو جهل و هو یسحب أطماره و یجرّ أذیاله، و قد أرخی أذیاله و ردّ حمائل سیفه علی عاتقه و قد أحدقت به بنو مخزوم. فنظر إلی صدر المجلس و قد نصب فیه أحد عشر کرسیّا، و قد نصب فی أعلی مکان کرسی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:410

لم یر أحسن منه. فتقدّم أبو جهل و زعم أن ذلک له، فصاح به میسره فقال: یا سیدی، أمهل قلیلا فقد جعلت منزلتک فی بنی مخزوم. فرجع و هو خجلان، و جلس فی مرتبته.

فما کان إلا ساعه و إذا بصیحات قد علت و زعقات قد ارتفعت و العرب قد تواثبت، و قد أقبل النبی صلّی اللّه علیه و آله و

العباس بن عبد المطلب إلی جانبه و سیفه مجرّد بیده، و هو ینادی:

یا آل غالب یا آل غالب، یا ذوی العشائر یا ذوی العشائر و أرباب الأمدار و أهل المراتب و الاعتبار! ألزموا الأدب و أقلّوا الکلم و انهضوا علی الأقدام و لا تطیلوا الملام و دعوا الکبر، فقد جاءکم صاحب الزمان، الداعی إلی الدمار؛ هذا محمد بن عبد اللّه بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف، المتوّج بالأنوار، صاحب السکینه و الوقار، و قد ورد علیکم.

قال: فنظروا القوم و إذا بالنبی صلّی اللّه علیه و آله دخل و هو متعمّم بعمامه سوداء، یلوح نور الجبین من تحتها، و علیه قمیص إبراهیم الخلیل، متختّم بخاتم من البلّور الأبیض، و قد شمّر طرف بردیه، و الناس محدقون به و قد شخصوا بالنظر إلیه، و قد أحاطت به عشیرته و حمزه یحجبه، و قد شخصت إلیه الأحداق من جمیع المخلوقات بالإشاره یسلّمون علیه، و ذهلت له الأمم، و قام کل قائم علی قدم، و قد خرست الألسن و ما فیهم من یتکلّم، حتی سبقهم بالکلام.

فنهضوا لهیبته علی الأقدام، فلم یبق منهم قاعد إلا أبو جهل، و قال فی نفسه: إن کان الأمر لخدیجه لتأخذنّ محمدا. فنزل به الحسد و الکمد، فتقدّم إلیه حمزه کالأسد، فقیض علی مراق بطنه و قال له: قم لا سلمت من النوائب و لا نجوت من المصائب.

فزاد به الغیظ، فوضع یده علی قائم سیفه. فکبس علیه حمزه حتی نبع الدم من أصابعه، و وکزه الحارث فقال: ویحک یا ابن هشام! ما أنت عدیل من نهض إلیه، فإن لم تقعدنّ لتملصنّ رأسک. فقعد و هو مقهور و خاف الفضیحه بأن یکون خدیجه قد

علمت بما جری علیه، لأنه من جمله من رجی أن یتزوّج بها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:411

فما استقرّ بهم الجلوس، إذ أقبل خویلد و دخل إلی خدیجه و صار معها فی الحجاب و قال: یا خدیجه، أین عقلک، أین سؤددک؟ أ ما رضیت لک بالملوک و السادات و الأمیال من قریش، و قد بذلوا لک الجزیل من المال و لم أرض بأحد منهم و ترضین أنت لنفسک بصبیّ یتیم فقیر صعلوک، قد کان لک بالأمس أجیرا و الیوم یصیر لک بعلا و أمیرا؟! و لا کان ذلک أبدا و لو قتلت. لئن ذکرتیه لأعلونّک بهذا السیف و الیوم لا شک فیه سفک الدماء و ترمّل النساء.

ثم نهض علی قدمیه و أخذ سیفه بیده و خرج کأنه مجنون، حتی وقف بالأبطح، ثم عاد إلی منزل خدیجه و وقف علی رءوس الأشهاد و نادی: یا بنی زهره، یا بنی عبد مناف، یا بنی مخزوم، یا أهل صفا و زمزم! أشهدکم علی أنی لا أرضی محمدا لا بنتی بعلا و لا أراها له زوجه و لا أهلا، و لو دفع لی وزن أبو قبیس ذهبا، و من یلومنی علی ذلک فما بینی و بینه إلا السیف. فما مثلی من یخدع بشرب، و من یتطاول إلیّ بالزواج فلا کان و لا عمرت به أوطان. ثم إنه أنشأ یقول:

و لو أنها قالت نعم لعلوتهابشفره عضب للجماجم فاصل

و من رام تزویج ابنتی بمحمدو إن رضیت یا قوم لست بفاعل

و لست رضی التزوّج بالشرب نافعاو هذا مقال الحق هل من مقاتل قال: فلما سمع حمزه کلامه، التفت إلی أبی طالب و قال: ما بقی للجلوس موضع، قوموا عن إثاره الفتنه. فبینما

هم کذلک، إذ أقبلت جاریه من عند خدیجه إلی أبی طالب قالت کلّم مولاتی خدیجه. فوقف أبو طالب من وراء الحجاب، فقالت خدیجه: نعمت صباحا یا سید العرب، لا تفتّر بشقشقه لسان أبی، فإنه ینصلح بأقلّ الأشیاء. ثم أخذت کیسا من الورق فیه ألف دینار و قالت له: یا سیدی، خذ هذا المال و سر به إلی أبی- و کانک تعاتبه- و صبّ هذا المال فی حجره، فإنه یرضی.

قال: و سار أبو طالب حتی لحق بخویلد و قال: یا أبا البیان، ادن منّی. قال: لا أدنو منک. قال: یا أبا البیان، ادن منّی، إنما هو کلام تسمعه، فإن لم یرضک و إلا فما أحد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:412

یلزمک و لا أحد یغضبک. فدنی من خویلد، ففتح أبو طالب الکیس و صبّه فی حجره و قال: یا خویلد، خذ هذا المال هدیّه من ابن أخینا إلیک غیر مهر ابنتک.

فلما رأی خویلد ذلک المال، انطفأ ناره و خمد شراره و وقف فی الموضع الأول و نادی: یا معاشر قریش من بنی نزار و مضر و جمیع القبائل و العشائر، اسمعوا کلامی و أنصتوا لمقالی، فقال: و اللّه ما أظلّت الخضراء و لا أقلّت الغبراء أفضل من محمد بن عبد اللّه، و لقد رأیته لا بنتی کفیلا و بعلا، و رضیتها علی رغم أنوف المعاندین، و کونوا علی ذلک من الشاهدین.

فماج الناس بأجمعهم و جعلوا یتعجّبون من کلامه، و الذی لم یشاهد المال قال: ما أشأمه، ساعه یمدحه و ساعه یذمّه!؟

فقام العباس قائما علی قدمیه فنادی:

یا معاشر العرب! لم تحیلون الشمس عن موضعها؟ هل سقیتم الغیث إلا بمحمد؟

و کم له من أیاد علیکم ضیّعتموها، و باللّه

أقسم ما فیکم من یعاد له و لا یشاکله و لا یشابهه فی صیانته و أمانته و عفّته، و أنه لو رحل عنکم لساءکم رحیله و شقّ علیکم بعده.

و اعلموا أن محمدا لم یتزوّج خدیجه لمالها، و اعلموا أن المال یزول و الفخر لا یزول. فلا تظهروا الشرّ و لا تطیلوا الفکر.

فسکتوا کأنهم ألجموا بلجام و أسکتهم عن الکلام.

ثم إن خویلدا أقبل حتی جلس إلی جانب النبی صلّی اللّه علیه و آله و أمسک الناس عن الکلام لیسمعوا ما یقول خویلد، و قال: یا أبا طالب، ما الذی یؤخّرکم عن إصلاح شأنکم و عمّا أنتم إلیه طالبون؟ فصلوا المهر فلکم الأمر و الحکم لابن أخیکم الرضا، و أنتم الأحباء و أنتم الرؤساء و أنتم الخطباء. فلیخطب خطیبکم و یکون العقد لنا و لکم و بیننا و بینکم.

قال: فنهض أبو طالب و أشار إلی الناس أن اسکتوا. فخطب و قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:413

بسم اللّه الرحمن الرحیم، الحمد للّه الذی جعلنا من نسل الخلیل، و أخرجنا من سلاله إسماعیل، و شرّفنا و فضّلنا علی جمیع الأمم، و وقانا شرّ الآفات و النقم، و أنزلنا فی حرمه، و وقانا شرّ نقمته، و جعلنا فی البلد، و أسبغ علینا من نعمه، و فضّلنا و اجتبانا و ساق إلینا الرزق من کل فجّ عمیق و واد سحیق.

و الحمد للّه علی ما أولینا، و تمّ علینا ما أعطانا و ما به حبانا، و فضّلنا علی الأنام، و عصمنا عن الحرام، و أمرنا بالمقاربه و الوصل، و ذلک لیکثر منّا النسل.

و بعد، فهذا- یا معشر من قریش و مضر- ابن أخینا محمد، خاطب لکریمتکم الموصوفه و فتاتکم المعروفه خدیجه

الکبری، الذی شاع خبرها. خطبها من أبیها خویلد بن نوفل علی ما یجب من المال.

فنهض ورقه قائما- و کان إلی جانب أخیه- و قال: زید مهرها المعجّل دون المؤجّل أربعه آلاف دینار، و مائه ناقه سود الحدق حمر الوبر، و عشر حلل یمانیّه، و عشرین عبدا و عشرین أمه، و لیس ذلک بکثیر علیکم.

فقال أبو طالب: رضینا بذلک، فهل تجیبونا إلی ما طلبنا؟ قال خویلد: رضیت و زوّجت محمدا بخدیجه، و هو لها کفو کریم.

قال: فنهض حمزه و کان عنده دراهم، فنثرها علی رأس من حضر، و کذا باقی إخوته.

فقام أبو جهل لعنه اللّه فقال: رأینا الرجال یمهرون النساء، ما رأینا النساء یمهرون الرجال! فنهض إلیه أبو طالب و قال: یا لکع، الرجال مثل محمد، یحمل إلیه و یهدی و یعطی، و مثلک من یعطی و یهدی و لا یقبل منه.

ثم سمع الناس منادیا ینادی من السماء: إن اللّه قد زوّج الطاهره بالطاهر و الصادقه بالصادق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:414

ثم رفع الحجاب و خرجن الجوار، بأیدیهنّ نثار. فنثرن علی الناس الطیب علی البرّ و الفاجر، و کان الرجل یقول لصاحبه: من أین لک هذا الطیب؟ فیقول: هذا من طیب محمد بن عبد اللّه و خدیجه.

ثم نهضوا فی إصلاح شأنهم و انصرف الناس إلی منازلهم، و مضی النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی منزل عمّه أبی طالب و إخوته حوله، و اجتمع نسوان عبد المطلب و نسوان بنی هاشم فی دار خدیجه و القینات یضربن الطارات و الدفوف، و بعثت خدیجه من یومها أربعه آلاف دینار إلی محمد صلّی اللّه علیه و آله و قالت له: یا سیدی یا محمد، خذ هذه الأموال

و ادفعه إلی عمّک العباس و قل له ینفذه إلی أبی، و أنفذت مع المال خلعه سنیّه. قال: فسار أبو طالب و العباس إلی منزل خویلد و دفعا إلیه المال و ألبساه الخلعه.

فنهض خویلد من وقته و ساعته إلی دار خدیجه فقال: یا بنتی! ما انتظارک؟ خذی فی هیئته الدخول، فهذا مهرک قد نفذوه إلیّ مع هذه الخلعه، و اللّه ما تزوّج أحد بمثلک، و لم یدر أنه من عندها.

فسمع أبو جهل الخبر، فجعل یبوح به بین الناس. فبلغ الخبر أبا طالب، فتقلّد سیفه و وقف فی الأبطح و العرب مجتمعون فیه، و قال: أیها الناس! قد بلغنا قول قائل و عیب عائب، فإن کنّ النساء قد أقمن بواجب حقنا فلیس ذلک بکثیر، و بحق لمحمد إن یعطی و یهدی و یکرم. فمن ساءه ذلک فعلی رغم أنفه، و من تکلّم فی ذلک عجّلنا حتفه.

و بلغ الخبر خدیجه، قال: فصنعت خدیجه طعاما و دعت إلیه نساء المبغضین. فلما أکلن و شربن، قالت لهنّ: یا معاشر النساء، قد بلغنی إن بعولتکنّ عابوا علیّ فیما فعلت، و أنا أسألکنّ هل فی بعولتکنّ مثله أو فی مکه شکله أو فی الأبطح من یعاد له فی حسنه و جماله و سؤدده و فضله و أخلاقه المرضیه و أوصافه الملکوتیه؟ و إنی اخترته لأجل ما سمعت منه. فلا یتکلّم أحد بما لا یعینه، و کفّ کل إنسان عن الکلم، فزاد بالحاسدین الحسد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:415

ثم إن خدیجه قالت لعمّها: یا عم! خذ هذه الأموال و امض بها إلی محمد و قل له: إنی و جمیع ما ملکت و روحی له و فی حکمه، یتصرّف فیه کیف شاء

و أحبّ و أراد.

قال: فوقف ورقه بین زمزم و المقام و نادی بأعلی صوته: یا معاشر العرب! أشهدکم فاشهدوا أن خدیجه قد وهبت نفسها و عبیدها و جواریها و خدمها و جمیع ما ملکت یمینها و الصداق و المهر و الهدایا لمحمد، و جمیع ما بذل لها مقبول و هی هدیه منها إلیه إجلالا و إعظاما لقدره و رغبته إلیه، فکونوا علی ذلک من الشاهدین.

ثم ترکهم و قصد منزل أبی طالب، و کان خدیجه قد أرسلت جاریتها و معها خلعه سنیّه فقالت: ادفعیها إلی محمد و قولی له: إذا جاء عمّی ورقه، یخلع علیه لیزداد محبّته فیه. فلما دخل ورقه خلّع علیه الخلعه، فلما خرج تعجّب الناس من حسن لباسه.

قال الراوی: فأخذت خدیجه فی جهازها فاعتدت صوفی الذهب و الفضه و فیها الطیب من المسک و العنبر.

فلما کانت تلک اللیله، دعت عمّات النبی صلّی اللّه علیه و آله و نساء بنی عبد المناف. فأتین و معهنّ الطارات و المعازف و المزامیر، و جعلن ینشدن الأشعار و یذکرن اتصال خدیجه بمحمد صلّی اللّه علیه و آله، و اجتمع السادات و الأکابر فی ذلک الیوم کعادتهم. فنهض العباس و هو یقول:

ابشروا بالمواهب آل فهر و غالب

افخروا آل قومنابالثنا و الرغائب

شاع فی الناس ذکرکم و علا فی المراتب

قد فخرتم بسیدزین کل الأطالب

فهو کالبدر نوره مشرق غیر غائب

و ظفرت خدیجهبجلیل المواهب

بفتی هاشم الذی ماله من مناسب

أحمد سید الوری خیر ماش و راکب

فعلیه الصلاه ماسار عیس براکب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:416

قال الراوی: ثم إن خدیجه قالت: إن محمد عظیم و فضله عمیم وجوده جسیم و شأنه لا ینکره إلا الأبتر.

ثم نثرت علیهنّ من المسک و الطیب ما یذهل عقول الناظرین، و

طوبی نثرت من طرائف الجنه علی الحور العین. فجعلن یلتقطن النثار و یتهادینه.

ثم إن خدیجه أرسلت إلی منزل أبی طالب غنما کثیره و دنانیر و دراهم طیبا، و عمل أبو طالب ولیمه عظیمه. و وقف النبی صلّی اللّه علیه و آله و شدّ وسطه و لزم نفسه خدمه الناس، و قام أهل مکه ثلاثه أیام فی الولیمه و أعمام النبی صلّی اللّه علیه و آله یخدمونهم.

و أنفذت خدیجه إلی الطائف و غیره و دعت الصناع إلیها، و صاغت الحلی و الحلل و المصاع، و فصّلت و عملت الشمع بالعنبر علی هیئه الشجر، و صبّت علیه الذهب و عملت فیه التماثیل من المسک و العنبر، و لم تزل تعمل فی عمل العرش سته أشهر حتی فرغت مما تحتاج إلیه، و علّقت الستور من الدیباح المثقّل بالوشی و قد نقشت فیه صوره الشمس و القمر، و فرشت الفرش، و وضعت الوسائد و المسانید من الدیباج و الخزّ، و فرشت لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مجلسا علی حده و نصبت فیه سریرا و فرشت علیه فرش الأبریسم و الوشی و السریر من العاج و الآبنوس، مصفّح بصفائح الذهب، و ألبست جوارها و خدمها ثیاب الحریر المختلفه الألوان و نظّمت شعورهنّ باللؤلؤ الرطب و سوّرتهنّ و وضعت فی أرجلهنّ خلاخل الذهب و وضعت فی أعناقهنّ قلائد الذهب، و لو قفتهنّ و بأیدیهنّ مجامر العنبر و المراوح المنقوشه بالذهب و الفضه، و أوقفتهنّ عند المجلس الذی یجلس فیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و دفعت إلی بعضهنّ الدفوف و المزامیر و الشموع، و نصبت فی وسط الدار شمعا کثیره علی أمثال النخیل.

فلما فرغت من ذلک، دعت

عمات النبی صلّی اللّه علیه و آله و نسوان مکه أن یحضرن وقت الزفاف.

فلما کانت اللیله المبارکه، أقبل النبی صلّی اللّه علیه و آله و أرسلت إلی أبی طالب یحضر وقت الزفاف. فأقبل النبی صلّی اللّه علیه و آله بین أعمامه و علیه ثیاب من قباطی مصر حریر أخضر، و عمامته خضراء، و عبید بنی هاشم بأیدیهم الشموع و المصابیح.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:417

فذهبن النساء و قد اختلف الناس فی شعاب مکه و أودیتها و الناس ینظرون إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله؛ فناس منهم وقفوا علی السطوح و السرادقات و النور یخرج من بین ثنایاه و من فیه و من بین عینیه و من تحت ثیابه.

فلما وصلوا إلی دار خدیجه، دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله هو و أعمامه و أغلقوا الباب، و جلس النبی صلّی اللّه علیه و آله فی قبّه لها و قد تردّی برداء السناء و قد ألبسه اللّه تعالی حلیه الأولیاء، و جلس علی السریر و نوره قد علا علی ما فی بیت خدیجه من الشموع و المصابیح.

فذهلن النساء ممّا رأین من حسنه و جماله، حتی إن کل واحده منهنّ حسدت خدیجه و تمنّت أن تکون له زوجه و احتقرن بعولتهنّ لما رأین النبی صلّی اللّه علیه و آله، و کان تزویج النبی صلّی اللّه علیه و آله بخدیجه و هی بنت أربعین سنه.

فلما دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله بها، ردّها اللّه عز و جل فی حال الشباب، کما ردّ اللّه زلیخا لیوسف، و کما ردّ اللّه لإبراهیم ساره فی الشباب بعد الکبر، و کما ردّ لزکریا زوجته حتی حملت بیحیی و غیرهم ممّن

ردّ علیه من الأنبیاء زوجاتهم علیهم السّلام، و ردّ اللّه خدیجه فی أصغر سنّ کرامه للنبی محمد صلّی اللّه علیه و آله.

قال صاحب الحدیث: و هیّئت خدیجه للجلاء؛ فخرجت فی الجاره الأولی، علیها ثیاب معمّده بالذهب الأحمر، و علی رأسها تاج من الذهب الوهّاج، منقوش بالفیروزج، و علیها قلائد من الزمرد و الیاقوت.

فلما برزت، ضربن الدفوف القنیات و أنشأ بعض الجوار یرتجز بالأشعار و تذکّر اتصال النبی صلّی اللّه علیه و آله بخدیجه و تقول شعرا:

أضحی الفخار لنا و عزّ شامخ و لقد سمونا فی بنی عدنان

نلت العلی فیه و تعلو فی الوری و تقاصرت عن مجدک الثقلان

و لقد حبیت بسید ما مثله ولد النسا فی سائر الأزمان

فله المکارم و المعالی و الحباما ناحت الأطیار فی الأغصان

فتطاولی فیه خدیجه و اعلمی إن قد خصصت بصفوه الرحمن

صلّوا علیه و سلّموا أو ترحّمواو تکرّموا یا معشر الإخوان

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:418

قال: ثم أقبل بها فی الجلوه الثانیه علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و قد علا نور رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد أشرق نوره علی جمیع المصابیح و الشموع و علی نور خدیجه أیضا، و خرجت علیها سقلاط أسود مرصّع بالدرّ و الجوهر و الأبریسم الأسود و الأحمر و الأصفر و الأخضر.

قال الراوی: و کانت خدیجه امرأه طویله بیضاء سمینه، و ما کان فی نساء مکه أجمل منها، و خرجت صفیه عمّه النبی صلّی اللّه علیه و آله و تقول:

جاء السرور مع الفرح و مضی النحوس مع الترح

أنواره قد أقبلت و الحلم فینا متّضح

بمحمد المذکور فی کل القبائل و البطح

لو أن یوازن أحمدبالخلق کلهم رجح

بخدیجه خصّ الکریم و بحرّ نائلها طفح

یا حسنها فی حلیهاو الحلم منها

قد نجح

و لقد بدا من أمره لقریش أمر قد وضح

تمّ السرور لأحمدو السعد عنه ما برح

هذا الأمین محمدما فی مدائحه کلح

صلّوا علیه لتسعدوافاللّه عنکم قد صفح ثم أقبلن لها حتی وقفت بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ثم ضربن الدفوف و قلن: یا خدیجه! لقد خصصت بشی ء ما خصّ به أحد من النساء فی قبائل قریش، و هنیئا لک بما خصّک اللّه من العزّ الشامل و الشرف الکامل بقربک من محمد.

قال: و خرجت الجلوه الثالثه علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی ثوب أصفر و علیها حلیّ و جوهر و علی رأسها إکلیل من الذهب الأحمر، و فی وسط الإکلیل جوهره حمراء.

و قد أقبلت برّه بنت عبد المطلب و هی تشرق نورا و جمالا، و هی أنشأت تقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:419 أخذ الشوق موبقات الفؤادو ألفت السهاد بعد الرقاد

فلیالی اللقا بنور التدانی مشرقات من بعد طول البعاد

فزت بالفخر یا خدیجه إذ نلت من المصطفی عظیم الوداد

عطّر الکون نشره و شذاه کعبیر یفوخ فی کل واد

فغدا شکره علی الناس فرضاشاملا کل حاضر ثم باد

کبّر الناس و الملائک جمعاجبرئیل لدی السماء ینادی

فزت یا أحمد بکل الأمانی قبّح اللّه عنک أهل العناد

فعلیه الصلاه ما سارت العیس و حطّت ثقلها فی البلاد قال: فلما نظر النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی ذلک، ازداد فرحا و سرورا و تشعشع نوره کمالا. قال:

و خرجت فی الجلوه الرابعه علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علیها من الثیاب و الحلل و الجواهر و الذهب ما یحیّر قلوب الناظرین، و بین یدیها برّه بنت عبد المطلب و هی تنشد و تذکر اتصال خدیجه بمحمد صلّی اللّه علیه و

آله و تقول:

حسبک یا ذا الشرف العالی و أنت فی عزّ و إقبال

حزت فنون الثنا فصرت عزیزاو مستشرفا علی کل عالی قال الراوی: ثم أقبلت فی الجلوه الخامسه علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فی ثیاب و شی ء منسوج بقضبان الذهب، مرصّع بفنون الجواهر، و بین یدیها واحده من بنات عبد المطلب، و هی تقول: و تنشد:

لاحت بحضرتها فی الروض لیس لهاإلا الحلی علی أکنافها السرر

هی العروس سعادات بطلعتهافلیس بشبهها شمس و لا قمر قال الراوی: و خرجت فی الجلوه السادسه علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی ثیاب من الحریر، مفصّل بالذهب، مرصّع بالیاقوت الملوّن، و بین یدیها بیضاء بنت عبد المطلب، و هی تقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:420 جنحت إلیه مطیّه الآمال و جررت فیه فواضل الأذیال

و بلغت مکرمه تطاول فرعهازادت علی الهبضات و الآجال

و لقد حبیت بسید ما مثله خلق الوری فی سائر الأحوال قال الراوی: و خرجت فی الجلوه السابعه علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی ثیاب من الحریر، مثقّل بالذهب، مرصّع بالدر و الجوهر، و بین یدیها فاطمه بنت أسد أم أمیر المؤمنین علیه السّلام، و هی تقول:

و قد علوت خدیج فی ذوی الشرف حتی ارتقیت من العلیا مراقبها

بالسید الطاهر المنعوت فی کتب الرهبان و الأنبیاء و الصحف بالیها قال ناقل الحدیث: فلمّا فرغن النساء من جلائهن نصبن الموائد و الألعمه فأکلن و شربن. و خلا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بزوجته خدیجه علیها السلام.

المصادر:

أسرار الشهاده: ص 319.

38
المتن

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام فی احتجاجه فی الشوری: ... فأنشدکم باللّه الذی لا إله إلا هو أیها النفر الخمسه! هل فیکم من له زوجه کزوجتی فاطمه علیها السّلام ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سیده نساء عالمها، و أمها أول من آمن باللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله غیری؟ قالوا: اللهم لا.

المصادر:

شرح الأخبار: ج 7 ص 187 ح 529.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:421

39
المتن

عن عائشه، قالت: ما غرت علی امرأه من نساء النبی صلّی اللّه علیه و آله إلا علی خدیجه و إنی أدرکها، قالت: و کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا ذبح الشاه فیقول: أرسلوا بها إلی أصدقاء خدیجه.

قالت: غضبته یوما فقلت: خدیجه؟! فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنی قد رزقت حبّها.

المصادر:

1. العمده: ص 393 ح 785.

2. ینابیع الموده: ص 170، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی العمده: بالإسناد قال: حدثنا سهل بن عثمان، حدثنا حفص بن غیاث، عن هشام بن عروه، عن أبیه، عن عائشه، قالت.

40
المتن

قال المفید فی أسباب بغض عائشه لأمیر المؤمنین علیه السّلام: و سادسها: و کانت عائشه تمقت خدیجه بنت خویلد و تشنؤها شنان الضرائر، و کانت تعرف مکانها من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فیثقل ذلک علیها، و تعدّی مقتها علی ابنتها فاطمه علیها السّلام. فتمقتنی و تمقت فاطمه علیها السّلام و خدیجه و هذا معروف فی الضرائر.

المصادر:

الجمل و النصره: ص 411.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:422

41
المتن

قال السبط ابن الجوزی فی ذکر خدیجه: أما خدیجه، فهی بنت خویلد بن أسد بن عبد العزّی بن قصی بن کلاب بن مره بن کعب بن لؤی- بالهمزه- إلی أن ینتهی نسبها إلی عدنان، و أمها فاطمه بنت زائده من الأصم من ولد فهر بن مالک، و أم فاطمه هاله بنت عبد مناف، و أم هاله العرقه و هی قلابه بنت سعید من بنی لؤی بن غالب ....

قال الواحدی: و کانت ذات شرف و مال کثیر و تجاره؛ تبعث إلی الشام فیکون عیرها کعیر عامه قریش، و کانت تستأجر الرجال و تدفع المال مضاربه ....

قال هشام بن محمد: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یودّها و یحترمها و یشاورها فی أموره کلها و کانت وزیر صدق، و هی أول امرأه آمنت به، و لم یتزوّج فی حیاتها أحدا، و جمیع أولاده منها إلا إبراهیم بن ماریه.

و قال الزهری: بلغنا أن خدیجه أنفقت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أربعین ألفا و أربعین ألفا.

قال الواقدی: توفّیت خدیجه بعد أن مضی من النبوه عشر سنین و هی بنت خمس و ستین سنه، قبل وفاه أبی طالب بثلاثه أیام و قیل بشهر.

المصادر:

التذکره لسبط بن الجوزی: ص 301.

42
المتن

قال الحائری المازندرانی فی ذکر زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ... و خدیجه کانت من أحسن النساء جمالا و أکملهنّ عقلا و أتمّهن رأیا و أکثرهنّ عفه و دینا و حیاء و مروه و مالا ....

المصادر:

شجره طوبی: ج 2 ص 232.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:423

43
المتن

قال المقریزی فی الإمتاع ما ملخّصه: و أما علی بن أبی طالب علیه السّلام، فلم یشرک باللّه قط، و ذلک أن اللّه تعالی أراد به الخیر فجعله فی کفاله ابن عمه سید المرسلین محمد صلّی اللّه علیه و آله.

فعند ما أتی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الوحی و أخبر خدیجه و صدقت، کانت هی و علی بن أبی طالب علیه السّلام و زید بن حارثه یصلّون معه ....

و قال علی علیه السّلام: و لم یجمع بیت واحد یومئذ فی الإسلام غیر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خدیجه و أنا ثالثهما ....

المصادر:

1. الغدیر: ج 3 ص 238، عن الإمتاع.

2. الإمتاع: ص 16، علی ما فی الغدیر.

44
المتن

قال العباس لعبد اللّه بن مسعود: ما علی وجه الأرض أحد یعبد اللّه بهذا الدین إلا هؤلاء الثلاثه: محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و خدیجه.

المصادر:

1. الغدیر: ج 7 ص 280، عن تاریخ ابن عساکر.

2. تاریخ ابن عساکر: ج 1 ص 318.

45
المتن

قال السیوطی: و أخرج ابن أبی حاتم عن فرقد السبخی، قال: أوحی اللّه إلی عیسی بن مریم فی الإنجیل:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:424

یا عیسی، جد فی أمری و لا تهزل، و اسمع قولی و أطع أمری. یا ابن البکر البتول، إنی خلقتک من غیر فحل و جعلتک و أمک آیه للعالمین. فإیای فاعبد و علیّ فتوکّل و خذ الکتاب بقوه.

قال عیسی: أی رب! أیّ کتاب آخذ بقوه؟ قال: خذ کتاب الإنجیل بقوه ففسّره لأهل السریانیه، و أخبرهم أنی أنا اللّه لا إله إلا أنا الحی القیوم البدیع الدائم الذی لا زوال له.

فآمنوا باللّه و رسوله النبی الأمّی الذی یکون فی آخر الزمان، فصدّقوه و اتبعوه، صاحب الجمل و المدرعه و الهراوه و التاج، الأنجل العین، المقرون الحاجبین، صاحب الکساء، الذی إنما نسله من المبارکه- یعنی خدیجه-.

یا عیسی، لها بیت من لؤلؤ، من قصب موصل بالذهب، لا یسمع فیه أذی و لا نصب.

لها بنت- یعنی فاطمه علیها السّلام- و لها ابنان فیستشهدان- یعنی الحسن و الحسین علیهما السّلام-. طوبی لمن سمع کلامه و أدرک زمانه و شهد أیامه.

قال عیسی: یا رب! و ما طوبی؟ قال: شجره فی الجنه، أنا غرستها بیدی و أسکنتها ملائکتی، أصلها من رضوان و ماؤها من تسنیم.

المصادر:

تفسیر الدر المنثور: ج 4 ص 59.

46
المتن

قال السیوطی: أخرج ابن أبی شیبه و البخاری و مسلم و الترمذی و النسائی و ابن جریر و ابن مردویه عن علی علیه السّلام: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول:

خیر نسائها مریم بنت عمران و خیر نسائها خدیجه بنت خویلد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:425

المصادر:

1. تفسیر الدر المنثور: ج 4 ص 23.

2. صحیح مسلم: ج 15 ص 198.

3. صحیح البخاری: ج 4 ص 230.

4. ینابیع الموده: ص 169.

5. الحدائق فی علم الحدیث: ج 1 ص 433.

6. الجمع بین الصحیحین: ص 333 ح 1189.

7. مصابیح السنه: ج 4 ص 199.

8. الإصابه: ج 8 ص 62.

9. طرح التثریب: فی فضل خدیجه.

10. مسند أبی یعلی الموصلی: ج 1 ص 399.

11. تحفه الأشراف: ج 7 ص 394 ح 10161.

12. صفه الصفوه: ج 2 ص 7.

الأسانید:

1. فی صحیح مسلم: أبو بکر بن أبی شیبه، حدثنا عبد اللّه بن نمیر و أبو أسامه.

و حدثنا أبو کریب، حدثنا أبو أسامه و ابن نمیر و وکیع و أبو معاویه.

و حدثنا إسحاق بن إبراهیم، أخبرنا عبده بن سلیمان کلهم، عن هشام بن عروه و اللفظ حدیث أبی أسامه.

و حدثنا أبو کریب، حدثنا أبو أسامه، عن هشام، عن أبیه، قال: سمعت عبد اللّه بن جعفر، یقول: سمعت علیا علیه السّلام.

2. فی صحیح البخاری: حدثنی صدقه، أخبرنا عبده، عن هشام بن عروه، عن أبیه، قال.

47
المتن

عن أبی هریره، قال: أتی جبرئیل إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا رسول اللّه، هی خدیجه، و أتت و معها إناء فیه إدام أو طعام أو شراب. فإذا هی أتتک فاقرأ من ربها و بشّرها ببیت فی الجنه من قصب، لا صخب فیه و لا نصب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:426

المصادر:

1. الرصف: ج 2 ص 294.

2. زاد المعاد فی هدی خیر العباد: فی سیره النبی صلّی اللّه علیه و آله.

3. کفایه الطالب: ص 357.

4. تاریخ مدینه دمشق: ج 50 ص 11 ح 5780.

5. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 9 ح 11144.

7. العمده: ص 391، 392 ح 779، 781.

8. جمل من الأنساب: ص 41.

9. الروض الأنف: ج 2 ص 423.

10. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 109.

11. عارضه الأحوذی: ج 13 ص 252.

12. سنن الترمذی: ج 5 ص 366.

13. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 157.

14. کنز العمال: ج 12 ص 130 ح 34334.

48
المتن

عن عروه، عن عائشه، قالت: کانت تأتی النبی صلّی اللّه علیه و آله امرأه فیکرمها، فقلت: یا رسول اللّه! من هذه؟ قال: هذه کانت تأتینا زمان خدیجه، و إن حسن العهد من الإیمان.

المصادر:

1. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 9 ح 11143.

2. نثر الدرر للوزیر الکاتب: ج 1 ص 209، بتفاوت یسیر.

49
المتن

عن ابن أبی ملیکه، عن عائشه، قالت: جاءت عجوز إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال لها: من أنت؟

قالت: جثامه المزنیه. قال: بل أنت حنانه المزنیه، کیف أنتم، کیف حالکم، کیف کنتم بعدنا؟ قالت: بخیر بأبی أنت و أمی یا رسول اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:427

فلما خرجت قلت: یا رسول اللّه! تقبل علی هذه العجوز هذا الإقبال!؟ فقال: یا عائشه! إنها کانت تأتینا زمان خدیجه، و إن حسن العهد من الإیمان.

المصادر:

1. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 8 ح 11142.

2. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 9 ح 11141.

50
المتن

قال محمد بن إسحاق: ماتت خدیجه بنت خویلد قبل أن یهاجر النبی صلّی اللّه علیه و آله بثلاث سنین، لم یتزوّج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیها امرأه حتی ماتت هی و أبو طالب فی سنه.

المصادر:

تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 185.

الأسانید:

فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا أبو القاسم بن السمرقندی، أنبأنا أبو الحسین بن النقور، أنبأنا أبو طاهر المخلص، أنبأنا رضوان بن أحمد، أنبأنا أحمد بن عبد الجبار العطاردی، أنبأنا یونس بن بکیر، أنبأنا محمد بن إسحاق، قال.

51
المتن

فی المعجم فی قصه صلاه علی علیه السّلام و خدیجه خلف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مسجد الحرام:

إذ سأل سائل العباس بن عبد المطلب و قال: یا عباس، أمر عظیم! قال العباس: أمر عظیم، هل تعلم الشاب؟ قلت: لا. قال: هو محمد بن عبد اللّه بن عبد المطلب ابن أخی، هل تعلم من المرأه؟ قلت: لا. قال: هذه خدیجه بنت خویلد بن أسد بن عبد العزّی سیده نساء قریش زوج ابن أخی، و هذا علی بن أبی طالب ابن أخی. زعم ابن أخی أن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:428

ربه رب السماء و الأرض أمره بهذا الدین. لا و اللّه لا أعرف أحدا علی وجه الأرض علی هذا الدین غیر هؤلاء الثلاثه.

المصادر:

المعجم الکبیر: ج 18 ص 102.

52
المتن

قال ابن الجوزی فی ذکر خدیجه بنت خویلد: خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لها فی تجاره، فرأت عند قدومه غمامه تظلّه فتزوّجته، و قد کانت عرفت قبله زوجین، و کانت یوم تزوّجها بنت أربعین سنه، و جاءت النبوه فأسلمت، فهی أول امرأه آمنت به، و لم ینکح امرأه غیرها حتی ماتت، و جمیع أولاده منها سوی إبراهیم.

المصادر:

صفه الصفوه: ج 2 ص 7.

53
المتن

نبذه من أشعار خدیجه، أنشدت فی حبّها لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و کانت إذا خلت بنفسها، فاضت عبرتها أسفا و جرت دمعتها لهفا و تقول:

کم أستر الوجد و الأجفان تهتکه و أطلق الشوق و الأعضاء تمسکه

جفانی القلب لمّا إن تملّکه غیری فوا أسفا لو کنت أملکه

ما ضرّ من لم یدع منّی سوی رمقی لو کان یسمح بالباقی لیترکه و قالت:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:429 ألذّ حیاتی وصلکم و لقاکم و لست ألذّ العیش حتی أراکم

و ما استخشیت عینی من الناس غیرکم و لا لذّ فی قلبی حبیب سواکم

علی الرأس و العینین جمله سعیکم و من ذا الذی فی فعلکم قد عصاکم

و ها أنا فی محسوب علیکم بأجمعی و روحی و مالی یا حبیبی فداکم

و ما غیرکم فی الحبّ یسکن مهجتی و إن شئتم تفتیش قلبی فهاکم و قالت:

بذکرکم یطفی الفؤاد من الوقدو رؤیتکم فیها شفا أعین الرمد

و من قال إنی أشتکی من هواکم فقد کذبوا لو متّ فیه من الوجد

و ما لی لا أملی سرورا بقربکم و قد کنت مشتاقا علیکم من البعد

تشابه سرّی فی هواکم و خاطری فأبد الذی أخفی و أخفی الذی أبدی و قالت:

أوتیت من شرف الجمال فنوناو لقد فتنت بها القلوب فتونا

قد کوّنت للحسن فیک جواهرفیها دعیت الجوهر المکنونا

یا من أعار الظبی فی فلواته للحسن جیدا سامیا و جفونا

انظر إلی جسمی النحیل و کیف قدأجریت من دمع العیون عیونا

سهّرت عینی فی هواک سبابه و ملئت قلبی لوعه و جنونا و قالت:

قلب المحب إلی الأحباب مجذوب و جسمه بید الأسقام منهوب

و قائل کیف طعم الحبّ قلت له الحبّ عذب و لکن فیه تعذیب

أفدی الذین علی حذی لبعدهم دمی و دمعی مسفوح و مسکوب

ما فی الخیام و قد

صارت رکابهم جماإلا محبّ له فی القلب محبوب

کأنها یوسف فی کل ناحیهو الحزن فی کل بیت فیه یعقوب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:430

و قالت:

جاء الحبیب الذی أهواه من سفرو الشمس قد آثرت فی وجهه أثرا

عجبت للشمس من تقبیل و جنته و الشمس لا ینبغی أن تدرک القمرا و قالت:

فلو أننی أمسیت فی کل نعمهو دامت لی الدنیا و ملک الأکاسره

فما سویت عندی جناح بعوضهإذا لم یکن عینی لعینک ناظره و قالت:

دنی فرمی من قوس جابه سهمافصادفنی حتی قتلت به ظلما

و اسفرّ عن وجه و اسبل شعره فبات یباهی البدر فی لیله ظلما

و لم أدر حتی زار من غیر موعدعلی رغم واش ما أحاط به علما

و علّمنی من طیب حسن حدیثه منادمه یستنطق الصخره الصما و قالت:

یا سعدان جرت بوادی اللداک بلغ قلیبا ضاع منی هناک

و استفت غزلان الفلا سائلاهل لأسیر الحبّ منهم فکاک

و إن تری رکبا بوادی الحمامائلهم عنی و من لی بذاک

نعم سروا و استصحبوا ناظری و الآن عینی تشتهی إن یراک

ما فیّ من عضو و لا مفصل إلا و قد رکّب فیه هواک

عذّبتنی بالهجر بعد الوفاءیا سیدی ما ذا جزاء بذاک

فاحکم بما شئت و ما ترتضی فالقلب ما یرضیه إلا رضاک و قالت:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:431 و اللّه ما هبّ نسیم الشمال إلا تذکّرت لیالی الوصال

و لا أضاء من نحوکم بارق إلا توهّمت بطیف الخیال

أحبابنا ما خطرت فرقهمنکم غداه الوصل منی ببال

جور اللیالی خصّنی بالجفاءمنکم و من یؤمن جور اللیال

رقّوا و جودوا و ارحموا و أعتقوالا بدّ لی منکم علی کل حال و قالت:

أیا ریح الجنوب لعل علم من الأحباب یطفؤ بعض حرّی

و لم لا حملوک إلیّ منهم سلاما أشتریه و لو بعمری

و حق ودادهم إنی کتوم و إنی لا

أبوح لهم بسرّی

أرانی اللّه وصلهم قریباو کم یسر أتی من بعد عسر

فیوم من فراقکم کشهرو شهر من وصالکم کدهر و من شعره فی تمریغ البعیر وجهه علی قدمی النبی صلّی اللّه علیه و آله و نطقه بفضله کرامه له، قولها:

نطق البعیر بفضل أحمد مخبراهذا الذی شرفت به أم القری

هذا محمد خیر مبعوث أتی فهو الشفیع و خیر من وطأ الثری

یا حاسدیه تمزّقوا من غیظکم فهو الحبیب و لا سواه فی الوری المصادر:

1. الجنه العاصمه: ص 34- 39.

2. بحار الأنوار: ج 16 ص 24، 25، شطرا منها.

3. الغدیر: ج 2 ص 17، شطرا من ذیلها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:432

الفصل الثانی ذریتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:433

فی هذا الفصل
اشاره

إن ذریه فاطمه علیها السّلام کل من ینتهی نسبه إلی فاطمه علیها السّلام إلی یوم القیامه.

و قد یقال أن ذریتها یطلق إلی الأقربین منهم، و من کان من بطنها و هو الحسن و الحسین و زینب و أم کلثوم علیهم السّلام، کما فی حدیث: إن فاطمه علیها السّلام أحصنت فرجها فحرّم اللّه ذریتها علی النار.

و فی حدیث آخر أن ذریتها التی حرّمت علیها النار من کانت من بطن فاطمه علیها السّلام و سمّیت بالحسنین و زینبین علیهم السّلام، و هذا تخصیص فی الکلمه.

و الصحیح لغه و اصطلاحا أن ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ذریه فاطمه علیها السّلام بمعنی ذریتهما إلی یوم القیامه.

و نحن نورد شطرا قلیلا من الکثیر مما یرتبط بهذا الموضوع بالعناوین التالیه فی 64 حدیثا:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:434

تحریم النار علی ذریه فاطمه علیها السّلام لإحصان فرجها، و هم ولد بطنها: الحسن و الحسین علیهما السّلام و زینب و أم کلثوم.

کلمه الإمام أبی الحسن الرضا علیه السّلام لأخیه زید و توبیخه لقتل أهل المدینه و تذکیره بأن تحریم النار علی ذریه فاطمه علیها السّلام إنما قصد به ولداها الحسن و الحسین علیهما السّلام.

دعاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی و فاطمه علیهما السّلام بالبرکه فی ذریتهما ....

الکلام فی قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ». «1»

کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام یوم صفین فی ردعه ابنه الحسن علیه السّلام عن الحرب.

إن «حیّ علی خیر العمل» برّ فاطمه علیها السّلام و ولدها.

قوله تعالی: «ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ» «2» فاطمه علیها السّلام و ذریتها.

کلام رسول اللّه

صلّی اللّه علیه و آله بأن زیاره علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و ذریتها کزیاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أن دخول فاطمه علیها السّلام و ذریتها و شیعتها الجنه قبل محاسبه العباد.

دخول محبّ فاطمه علیها السّلام و محبّ ذریته الجنه.

إن ذریه فاطمه علیها السّلام خزّان اللّه فی أرضه و معادن علمه و دعاته إلی دینه.

بشاره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام بطیب النسل.

نزول جبرئیل بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام لإخبارها بالحوادث الواقعه علی ذریتها.

______________________________

(1). سوره الطور: الآیه 21.

(2). سوره آل عمران: الآیه 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:435

النداء من قبل اللّه تعالی یوم القیامه: أین ذریه فاطمه علیها السّلام و شیعتها و محبّوها، و تقدیمهم بدخول الجنه علی سائر الناس.

کلمه النبی صلّی اللّه علیه و آله بأن ذریه کل نبی من صلبه و ذریتی من صلبی و من صلب علی علیه السّلام.

مناظره الإمام موسی بن جعفر علیه السّلام مع الرشید فی أن أولاد فاطمه علیها السّلام أولاد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلام الطبرسی فی اختلاف تفسیر سوره کوثر، منها کثره نسل فاطمه علیها السّلام.

تسمیه فاطمه علیها السّلام بفاطمه لفطم موالیها و موالی ذریتها و من هو مکتوب بین عینیها محبّا لفاطمه علیها السّلام من النار.

دخول فاطمه علیها السّلام و نسائها و ذریتها و شیعتها الجنه بغیر حساب.

کلام المنتقی بأن انتشار نور النبوه و العصمه حسبا و نسبا من ذریه فاطمه علیها السّلام.

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی نفع حبّ فاطمه علیها السّلام و

فی عقاب ظالم فاطمه علیها السّلام و ظالم ذریتها و شیعتها.

دعاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند الزواج لعلی و فاطمه علیهما السّلام بالخیر و البرکه و طیب الذریه.

کلمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأنه أربعه أنا شفیع لهم یوم القیامه: المکرم لذریتی، إن ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله أفضل الذریات ....

کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله فی أن علیا علیه السّلام و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الحسن و الحسین علیهما السّلام أول أهل الجنه و أزواجهم عن أیمانهم و شمائلهم و ذریتهم خلف أزواجهم.

غضب اللّه تعالی علی غاصب فاطمه علیها السّلام و موذی أحدا من ذریتها.

مناظره الإمام الکاظم علیه السّلام فی ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

تعریف الفاطمیین بأنهم منتسبون إلی علی و زوجته علیهما السّلام و البحث فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:436

کلمه عباس عقّاد فی ذکر الذریه الفاطمیه.

الکلام فی أن الخمس لفاطمه علیها السّلام و بعدها لذریتها الحجج علی الناس و تحریم الصدقه علیهم.

إن خمس الأرض مهرا لفاطمه علیها السّلام و استخراج ذریه طیبه للحسن و الحسین علیهما السّلام من علی و فاطمه علیهما السّلام.

إن النار حرام علی لحم فاطمه علیها السّلام و دمها و شعرها و عصبها و عظمها و ذریتها و شیعتها.

طلب علی علیه السّلام من اللّه تعالی ولدا مطیعین للّه خائفین وجلین، لا ولدا نضیر الوجه ....

أمر هارون لحمید بن قحطبه بقتل ستین نفسا من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام.

إن الصادقین فی الآیه هم علی و فاطمه و الحسن و الحسین و ذریتهم الطاهرون علیهم السّلام ....

إن المدعی للإمامه وجهه مسودّ یوم القیامه.

إن فی

المجمع تفسیر الظالم لنفسه و المقتصد و السابق بالخیرات» فی القرآن. «1»

شفاعه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لأربعه أصناف، منها الناصر لذریته ....

حدیث طویل فی فضل علی و فاطمه علیهما السّلام و دعائه لهما بذریه طاهره طیبه مبارکه.

إن ذریه محمد صلّی اللّه علیه و آله من علی و فاطمه علیهما السّلام.

إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بقتل الحسین علیه السّلام.

کلام السید فی تأویل قوله تعالی: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ ...» «2» من عشرین طریقا.

______________________________

(1). سوره فاطر: الآیه 32.

(2). سوره فاطر: الآیه 32.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:437

دخول فاطمه بنت الناصر علی الشیخ المفید لتعلیم ابنیها السید الرضی و السید المرتضی علم الهدی.

کلمه السید الجزائری فی الجمع بین السیدتین و حزن فاطمه علیها السّلام فیه.

تأویل آیه: «یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ ...». «1»

کلام الکوثری فی ذریه و عشیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

کلام السید عبد اللّه الشبّر فی تفسیر کوثر ....

کلام الفخری بأن کل حسینی فاطمی و کل فاطمی حسینی و کل فاطمی علوی و لیس کل علوی فاطمی.

وجوب الاعتقاد بوجوب محبّه ذریه نبینا محمد صلّی اللّه علیه و آله و إکرامهم و احترامهم.

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:438

1
المتن

بإسناد التمیمی، عن الرضا، عن آبائه علیهم السّلام، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

إن فاطمه علیها السّلام أحصنت فرجها، فحرّم اللّه ذریتها علی النار.

المصادر:

1. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 1 ص 68.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 20 ح 6، عن عیون الأخبار.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 231 ح 5، عن عیون الأخبار.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 231، عن مصباح الأنوار.

5. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

6. إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح علیهم السّلام (مخطوط): ص 130.

7. کنز العمال: ج 12 ص 108 ح 34220.

8. کفایه الطالب: ص 366.

9. المطالب العالیه: ج 8 ص 70.

10. المعجم الکبیر: ج 22 ص 407.

11. تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 174.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:439

12. المعجم الکبیر: ج 3 ص 42.

13. جواهر العقدین: ص 292.

14. کشف الغمه: ج 2 ص 311.

15. الموضوعات: ج 1 ص 422.

16. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 152.

17. تنزیه الشریعه المرفوعه: ج 1 ص 417.

18. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 50.

19. الخصائص الکبری للسیوطی: ج 2 ص 202.

20. مختصر تاریخ دمشق: ج 26 ص 286.

21. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 5 ص 59.

22. المجروحین من المحدثین: ج 2 ص 88.

23. حلیه الأولیاء: ج 4 ص 188.

24. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 2 ص 365.

25. المقتطفات للعیدروس الأندونیسی: ج 1 ص 31.

26. أخبار أصفهان لأبی نعیم: ج 2 ص 206.

27. الجامع الصغیر للسیوطی: ج 1 ص 532.

28. إحیاء المیت للسیوطی: ص 59.

29. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 525.

30. المشرع الروی: ج 1 ص 85.

31. تفسیر آیه الموده: ص 173.

32. التحفه السنیه: ص 56.

33.

بحار الأنوار: ج 93 ص 223، عن العیون.

34. عیون الأخبار: ج 2 ص 63.

35. إحقاق الحق: ج 10 ص 23.

36. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 152، علی ما فی الإحقاق.

37. المعجم الکبیر (مخطوط) ص 132.

38. حلیه الأولیاء: ج 4 ص 188.

39. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 55.

40. نظم درر السمطین: ص 180، علی ما فی الإحقاق.

41. خلفاء الراشدین: ج 3 ص 279، علی ما فی الإحقاق.

42. ذخائر العقبی: ص 48، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:440

42. میزان الاعتدال: ج 2 ص 297، علی ما فی الإحقاق.

43. تذهیب التهذیب: ص 134، علی ما فی الإحقاق. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 440 المصادر: ..... ص : 438

44. مجمع الزوائد: ج 9 ص 202، علی ما فی الإحقاق.

45. الجامع الصغیر: ج 1 ص 309، علی ما فی الإحقاق.

46. إحیاء المیت: ص 114، علی ما فی الإحقاق.

47. خلاصه تذهیب الکمال: ص 425، علی ما فی الإحقاق.

48. الثغور الباسمه: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

49. کنز العمال: ج 13 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

50. الصواعق المحرقه: ص 186، علی ما فی الإحقاق.

51. منتخب من صحیح البخاری و مسلم: ص 219، علی ما فی الإحقاق.

52. الفتح المبین: ج 1 ص 398، علی ما فی الإحقاق.

53. إسعاف الراغبین: ص 120، علی ما فی الإحقاق.

54. وسیله المال: ص 78، علی ما فی الإحقاق.

55. موده القربی: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

56. جالیه الکدر: ص 195، علی ما فی الإحقاق.

57. نور الأبصار: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

58. راموز الأحادیث: ص 124، علی ما فی الإحقاق.

59. أرجح المطالب: ص 263، علی ما فی الإحقاق.

60. رشفه

الصادی: ص 81، علی ما فی الإحقاق.

61. فضائل ابن شاهین: ص 130، علی ما فی الإحقاق.

62. إحقاق الحق: ج 11 ص 131، علی ما فی الإحقاق.

63. التحذیر: ص 18، علی ما فی الإحقاق.

64. کفایه الطالب: ص 222، علی ما فی الإحقاق.

65. الشرف المؤبّد: ص 196، علی ما فی الإحقاق.

66. إحقاق الحق: ج 18 ص 541، علی ما فی الإحقاق.

67. إحقاق الحق: ج 19 ص 57، علی ما فی الإحقاق.

68. ترجمه السبط الأکبر علیه السّلام من تاریخ دمشق: ص 137، علی ما فی الإحقاق.

69. المناقب لابن المغازلی: ص 353، علی ما فی الإحقاق.

70. آل البیت علیهم السّلام: ص 50، علی ما فی الإحقاق.

71. الدره الیتیمه: ص 3، علی ما فی الإحقاق.

72. مناقب أهل بیت سید المرسلین علیهم السّلام: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:441

73. الإشراف: فی ذریه فاطمه علیها السّلام، علی ما فی الإحقاق.

74. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 121، علی ما فی الإحقاق.

75. المطالب العالیه: ج 4 ص 70، علی ما فی الإحقاق.

76. مناقب فاطمه الزهراء علیها السّلام لابن شاهین (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

77. إحقاق الحق: ج 25 ص 196.

78. عیون الأخبار: ص 44، علی ما فی الإحقاق.

79. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 15، علی ما فی الإحقاق.

80. تهذیب الکمال: ج 22 ص 44، علی ما فی الإحقاق.

81. الکامل فی الرجال: ج 5 ص 1714، علی ما فی الإحقاق.

82. الاستجلاب: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

83. نثر الدرّ: ص 132، علی ما فی الإحقاق.

84. توضیح الدلائل: ص 326، علی ما فی الإحقاق.

85. مختصر تاریخ دمشق: ج 7 ص 51، علی ما فی الإحقاق.

86. الدرر المجموعه:

ص 43، علی ما فی الإحقاق.

87. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 49، علی ما فی الإحقاق.

88. المعجم الکبیر: ج 22 ص 406، علی ما فی الإحقاق.

89. سیدات نساء أهل الجنه: ص 155، علی ما فی الإحقاق.

90. المجروحین: ج 2 ص 88، علی ما فی الإحقاق.

91. فضائل الزهراء علیها السّلام لابن شاهین: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

92. آل محمد علیهم السّلام: ص 139، علی ما فی الإحقاق.

93. الدرر المکنونه: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

94. الکشف الحثیث: ص 202، علی ما فی الإحقاق.

95. إحقاق الحق: ج 33 ص 305.

96. مختصر تاریخ دمشق: ج 7 ص 126، علی ما فی الإحقاق.

97. فهارس کتاب الموضوعات: ص 73، علی ما فی الإحقاق.

98. موسوعه الأطراف: ج 5 ص 52، علی ما فی الإحقاق.

99. نور الأبصار: ص 52.

100. فرائد السمطین: ج 2 ص 65.

101. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 134.

102. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 58، بتفاوت فیه.

103. الجنه العاصمه: ص 210.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:442

104. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ص 11.

105. إتحاف السائل: ص 59.

106. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 18.

107. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 163.

108. العرائس الواضحه: ص 195، علی ما فی فاطمه علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام.

109. جمع المسائل: ج 1 ص 82، علی ما فی فاطمه علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام.

110. إتحاف الساده المتقین: ج 7 ص 281، علی ما فی فاطمه علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام.

111. أعلام النساء المؤمنات: ص 544.

112. کشف الیقین: ص 352.

113. تأویل الآیات: ج 2 ص 701.

114. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1

ص 55.

115. ذخائر العقبی: ص 48.

116. نزل الأبرار: ص 87.

117. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 165.

118. کنز العمال: ج 6 ص 219، علی ما فی الفضائل.

119. الدمعه الساکبه: ج 6 ص 114.

120. لسان المیزان: ج 4 ص 370.

121. الغدیر: ج 3 ص 175.

122. الغدیر: ج 3 ص 295.

123. الغدیر: ج 2 ص 61.

124. الصواعق: ص 182.

125. الصواعق: ص 234.

126. الصواعق: ص 160.

127. ینابیع الموده: ص 259.

128. ینابیع الموده: ص 300.

129. تنزیه الشریعه: ص 417.

130. الموضوعات لابن الجوزی: ص 422.

131. المطالب العالیه: ج 8 ص 70.

132. المواهب اللدنیه: ج 1 ص 394.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:443

الأسانید:

1. فی جواهر العقدین: عن عاصم بن أبی النحوی، عن ذرّ بن حبیش، عن ابن مسعود، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی حلیه الأولیاء: حدثنا محمد بن أحمد، ثنا إبراهیم بن هاشم، ثنا محمد بن عقبه و محمد بن عمر و الزهری، قالوا: ثنا معاویه بن هشام، عن عمرو بن غیاث، عن عاصم، عن زرّ، عن عبد اللّه، قال.

2. فی الکامل فی ضعفاء الرجال: ثنا ابن ناجیه و حاجب بن مالک، قالا: ثنا علی بن المثنّی، ثنا معاویه بن هشام، ثنا عمر بن غیاث، عن عاصم، عن زرّ، عن عبد اللّه، قال.

4. فی الکامل فی ضعفاء الرجال: ثنا عمر بن سنان، ثنا أحمد بن عثمان بن حکیم، ثنا أبو نعیم، ثنا عمر بن غیاث، عن عاصم، عن زرّ، قال.

5. فی عیون الأخبار: أخبرنا أحمد بن محمد بن أحمد، أخبرنا محمد بن المظفر، أخبرنا الحسن بن محمد، أخبرنا علی بن المثنّی، أخبرنا معاویه بن هشام، عن عاصم، عن زرّ بن حبیش، عن عبد اللّه،

قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

6. فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا أبو منصور بن زید، أخبرنا أبو الحسین بن المهتدی، أخبرنا ابن شاهین، حدثنی محمد بن زهیر بن الفضل و عبد اللّه بن سلیمان، قالا:

أخبرنا علی بن المثنّی، أخبرنا معاویه بن هشام، أخبرنا عمر بن غیاث، عن عاصم، عن زرّ بن حبیش، عن عبد اللّه بن مسعود، قال.

7. فی فرائد السمطین: أنبأنی عبد الصمد، عن أبی طالب بن عبد السمیع، عن شاذان القمی، عن محمد بن عبد العزیز، عن محمد بن أحمد، قال: أخبرنا غانم، قال: حدثنا أبو نعیم، قال: حدثنا محمد بن أحمد، قال: حدثنا إبراهیم بن هاشم، قال: حدثنا محمد بن عقبه و محمد بن عمرو، قالا: حدثنا معاویه بن هشام، عن عمرو بن غیاث، عن عاصم، عن زرّ، عن عبد اللّه بن مسعود.

2
المتن

عن حمّاد بن عثمان، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: جعلت فداک، ما معنی قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام أحصنت فرجها، فحرّم اللّه ذریتها علی النار؟

فقال: المعتقون من النار هم ولد بطنها؛ الحسن و الحسین علیه السّلام و زینب و أم کلثوم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:444

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 231 ح 4، عن معانی الأخبار.

2. معانی الأخبار: ص 106.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 231 ح 3، عن معانی الأخبار.

4. معانی الأخبار: ص 105.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 232 ح 7، عن المناقب.

6. المناقب لابن شهرآشوب، عن تاریخ بغداد و غیره، بزیاده فیه. «1»

7. تاریخ بغداد، علی ما فی المناقب.

8. کتاب السمعانی، علی ما فی المناقب.

9. الأربعون للمؤذن، علی ما فی المناقب.

10. مناقب فاطمه علیها السّلام لابن شاهین، علی ما فی المناقب.

11. الأخبار الحسان: ج 1 ص 242، بتفاوت فیه.

12. وفیات الأعیان: ج 4 ص 175 ح 561.

13. بحار الأنوار: ج 93 ص 222 ح 15، عن معانی الأخبار.

14. بحار الأنوار: ج 93 ص 223 ح 16، عن معانی الأخبار.

15. حلیه الأبرار: ج 2 ص 424.

16. حلیه الأبرار: ج 2 ص 424.

17. تذکره الخواص: ص 351، بتفاوت.

18. معانی الأخبار: ج 1 ص 106 ح 2، بتفاوت.

19. عوالم العلوم: ج 23 ص 275 ح 4.

الأسانید:

فی معانی الأخبار: أبی، قال: حدثنا سعد بن عبد اللّه، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن جمیل بن صالح، عن محمد بن مروان، قال.

1. فی معانی الأخبار: أبی، عن سعد، عن البرقی، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن جمیل بن صالح، عن محمد بن مروان، قال.

2. فی معانی الأخبار: ابن الولید، عن الصفار، عن ابن معروف، عن ابن مهزیار، عن الوشاء، عن محمد بن القاسم بن الفضیل، عن حمّاد بن عثمان، قال.

3. فی الأخبار الحسان: حدثنا أحمد بن إسحاق، ثنا إبراهیم بن نائله، ثنا جعفر بن

______________________________

(1). الزیاده فی ذیل حدیث: و الأولی: کل مؤمن منهم.

الموسوعه

الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:445

محمد بن مزید، قال: کنت ببغداد، فقال لی محمد بن منده بن مهریزد: هل لک أن أدخلک علی بن موسی الرضا علیه السّلام؟ قلت: نعم. قال: فأدخلنی.

4. فی وفیات الأعیان: مثل ما فی الأخبار الحسان.

3
المتن

عن یاسر، قال: إنه خرج زید بن موسی أخو أبی الحسن علیه السّلام بالمدینه و أحرق و قتل، و کان یسمّی زید النار. فبعث إلیه المأمون، فأسر و حمل إلی المأمون، فقال المأمون:

اذهبوا به إلی أبی الحسن علیه السّلام.

قال یاسر: فلما أدخل إلیه، قال له أبو الحسن علیه السّلام: یا زید، أغرّک قول سفله أهل الکوفه:

إن فاطمه علیها السّلام أحصنت فرجها فحرّم اللّه ذریتها علی النار؟ ذلک الحسن و الحسین علیهما السّلام خاصه. إن کنت تری أنک تعصی اللّه عز و جل و تدخل الجنه و موسی بن جعفر علیه السّلام أطاع اللّه و دخل الجنه، فأنت إذا أکرم علی اللّه عز و جل من موسی بن جعفر علیه السّلام. و اللّه ما ینال أحد ما عند اللّه عز و جل إلا بطاعته، و زعمت أنک تناله بمعصیته! فبئس ما زعمت.

فقال له زید: أنا أخوک و ابن أبیک.

فقال له أبو الحسن علیه السّلام: أنت أخی ما أطعت اللّه عز و جل، إن نوحا قال: «رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی وَ إِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْکَمُ الْحاکِمِینَ» «1»، فقال اللّه عز و جل: یا نوح «إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ». «2» فأخرجه اللّه عز و جل من أن یکون من أهله بمعصیته.

المصادر:

1. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 2 ص 236.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 231 ح 6، عن عیون الأخبار.

3. ربیع الأبرار: ج 1 ص 747، شطرا منه.

______________________________

(1). سوره هود: الآیه 45.

(2). سوره هود: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:446

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 230 ح 2، عن معانی الأخبار، بتفاوت فیه.

5. معانی الأخبار: ج 1

ص 105 ح 1.

6. الدمعه الساکبه: ج 7 ص 423.

7. تفسیر نور الثقلین: ج 2 ص 369.

8. تفسیر نور الثقلین: ج 2 ص 370.

9. عوالم العلوم: ج 22 ص 385 ح 2.

الأسانید:

1. فی عیون أخبار الرضا علیه السّلام: حدثنا محمد بن ماجیلویه و محمد بن موسی المتوکل و أحمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی، قالوا: حدثنا علی بن إبراهیم بن هاشم، قال: حدثنی یاسر.

2. فی معانی الأخبار: الحسین بن أحمد، و محمد بن علی، عن المظفر بن أحمد، عن صالح بن أحمد، عن الحسین بن زیاد، عن صالح بن أبی حمّاد، عن الحسن الوشاء، قال.

4
المتن

عن الضحاک بن مزاحم، قال: سمعت علی بن أبی طالب علیه السّلام یقول: أتانی أبو بکر و عمر فقالا: لو أتیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فذکرت له فاطمه علیها السّلام ...، إلی أن قال علی علیه السّلام:

فزوّجنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ثم أتانی فأخذ بیدی فقال: قم بسم اللّه و قل: علی برکه اللّه و ما شاء اللّه، لا قوه إلا باللّه، توکّلت علی اللّه.

ثم جاءنی حتی أقعدنی عندها علیها السّلام، ثم قال: اللهم إنهما أحبّ خلقک إلیّ، فأحبّهما و بارک فی ذریتهما، و اجعل علیهما منک حافظا، و إنی أعیذهما بک و ذریتهما من الشیطان الرجیم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 93 ح 4، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:447

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 117 ح 24، عن المناقب.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 131.

5. المعجم الکبیر: ج 22 ص 410.

6. بحار الأنوار: ج 100 ص 274 ح 30، عن الأمالی للطوسی.

7. إحقاق الحق: ج 4 ص 460.

8. المواهب اللدنیه: ج 2 ص 4، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

9. إحقاق الحق: ج 10 ص 405.

10. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 99، علی ما فی الإحقاق.

11. عمل الیوم و اللیله: ص 163، علی ما فی الإحقاق.

12. مقاصد الطالب: فی زفاف فاطمه علیها السّلام، علی ما فی الإحقاق.

13. أرجح المطالب: ص 262، علی ما فی الإحقاق.

14. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 152، علی ما فی الإحقاق.

15. إحقاق الحق: ج 10 ص 123.

16. فضائل سیده النساء علیها السّلام: ص 5، علی ما فی الإحقاق.

17. راموز الأحادیث:

ص 501، علی ما فی الإحقاق.

19. إحقاق الحق: ج 10 ص 407.

20. إحقاق الحق: ج 20 ص 621.

21. آل محمد علیهم السّلام: ص 61، علی ما فی الإحقاق.

22. الصراط المستقیم: ص 61، علی ما فی الإحقاق.

23. التبر المذاب: ص 43.

24. الأشراف: ص 58.

25. مناقب العشره: ص 339.

26. إحقاق الحق: ج 25 ص 588.

27. إتحاف أهل الإسلام: ص 35.

28. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 228.

29. ینابیع الموده: ص 175.

30. مجمع الزوائد: ج 9 ص 205.

31. المنتخب: ص 308.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:448

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: المفید، عن محمد بن الحسین، عن الحسین بن محمد الأسدی، عن جعفر بن عبد اللّه، عن یحیی بن هاشم، عن محمد بن مروان، عن جویر بن سعد، عن الضحاک بن مزاحم، قال.

5
المتن

عن أنس، قال: کنت عند النبی صلّی اللّه علیه و آله، فغشیه الوحی. فلما أفاق قال: ... إلی أن قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: جعل اللّه فیکم الخیر الکثیر الطیب و بارک فیکما.

قال أنس: و اللّه لقد أخرج منها الکثیر الطیب.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 119 ح 29، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 359.

3. بحار الأنوار ج 43 ص 120، عن المناقب.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 127.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 112 ح 24، عن المناقب.

6. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 127، بتفاوت فیه.

7. إحقاق الحق: ج 6 ص 596.

8. المناقب للخوارزمی: ص 234.

9. إحقاق الحق: ج 10 ص 407.

10. الشرف المؤبّد: ص 55، علی ما فی الإحقاق.

11. الأنوار المحمدیه: ص 70، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

12. إحقاق الحق: ج 23 ص 645.

13. الدرر المکنونه: ص 43، علی ما فی الإحقاق.

14. إحقاق الحق: ج 25 ص 470.

15. نزهه المجالس: ص 232، علی ما فی الإحقاق.

16. إتحاف السائل: ص 48.

17. مدینه البلاغه: ج 1 ص 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:449

18. الصواعق: ص 142.

19. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 324.

20. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 411.

21. الموضوعات: ج 1 ص 417.

23. الموضوعات: ج 1 ص 418.

24. الموضوعات: ج 1 ص 421، بتفاوت فیه.

25. جواهر المطالب: ج 1 ص 149، بتفاوت فیه.

26. جواهر المطالب: ج 1 ص 151، بتفاوت فیه.

27. الریاض النضره: ج 3 ص 130، بتفاوت فیه.

28. النهایه فی فضل العلویین: ج 1 ص 11، بتفاوت فیه.

29. کفایه الطالب: ص 299، بتفاوت فیه.

30. سیره المصطفی صلّی اللّه علیه

و آله: ص 327، بتفاوت فیه.

31. سیره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 329، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی المناقب للخوارزمی: بهذا الأسناد، عن أحمد بن الحسین هذا، أخبرنی أبو عبد اللّه الحافظ، أخبرنی أبو الفضل بن أبی نصر، حدثنی أبو أحمد، حدثنی محمد بن أحمد، حدثنی علی بن محیا، حدثنی عبد الملک، حدثنی محمد بن دینار، حدثنی هشیم، عن یوسف بن عبید، عن الحسن، عن أنس.

6
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: سمّیت علیها السّلام فاطمه لأن اللّه فطمها و ذریتها من النار، من لقی اللّه منهم بالتوحید و الإیمان بما جئت به.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 18 ح 18، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 569.

3. ینابیع الموده: ص 397، بتفاوت فیه.

4. تفسیر آیه الموده للخفاجی: ص 173.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:450

الأسانید:

عن الأمالی للطوسی: جماعه، عن أبی المفضل، عن جعفر بن محمد العلوی، عن محمد بن علی بن الحسین بن زید، عن الرضا، عن آبائه، عن علی علیهم السّلام، قال.

7
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إذا کان یوم القیامه، جمع اللّه الأولین و الآخرین ...، إلی قوله علیه السّلام: ثم ترکب فاطمه علیها السّلام نجیبها حتی تدخل الجنه و معها الملائکه المشیّعون لها، و ذریتها بین یدیها، و أولیاؤهم من الناس عن یمینها و شماله.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 224 ح 11، عن الأمالی للمفید.

2. الأمالی للمفید: ص 130.

الأسانید:

فی الأمالی للمفید: الصدوق، عن أبیه، عن علی، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن أبان بن عثمان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

8
المتن

أبو القاسم العلوی الحسنی معنعنا، عن ابن عباس: إذا کان یوم القیامه، نادی مناد: یا معشر الخلائق! غضّوا أبصارکم حتی تمرّ فاطمه بنت محمد علیها السّلام ...، إلی أن تقول فاطمه علیها السّلام:

قد أتمّ علیّ نعمته و هنّأنی کرامته و أباحنی جنته، أسأله ولدی و ذریتی و من ودّهم.

فیعطیها اللّه ذریتها و ولدها و من ودّهم لها و حفظهم فیها، فیقول: الحمد للّه الذی أذهب عنا الحزن و أقرّ بعینی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:451

قال جعفر: کان أبی یقول: کان عباس إذا ذکر هذا الحدیث، تلا هذه الآیه: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 224 ح 12، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 443.

3. دلائل الإمامه: ص 57.

4. تأویل الآیات: ج 2 ص 19 ح 7.

5. اللوامع النورانیه: ص 414.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عنه قال: أخبرنی محمد بن أحمد، قال: حدثنا عبد العزیز بن یحیی، قال: حدثنا محمد بن سهل، قال: حدثنا علی بن الحسن، قال: حدثنی علی بن جعفر، عن أخیه موسی بن جعفر، عن أبیه جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین بن علی، عن جده علی بن أبی طالب علیهم السّلام، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال.

9
المتن

قال المجلسی: قال عبد الحمید بن أبی الحدید فی شرح قول أمیر المؤمنین علیه السّلام فی بعض أیام صفین حین أری ابنه الحسن علیه السّلام یتسرّع إلی الحرب:

أملکوا عنّی هذا الغلام لا یهدّنی، فإنی أنفس بهذین- یعنی الحسن و الحسین علیهما السّلام- عن الموت لئلا ینقطع بهما نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 234، عن شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 11 ص 25.

______________________________

(1). سوره الطور: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:452

10
المتن

سئل الصادق علیه السّلام عن معنی «حیّ علی خیر العمل» فقال: خیر العمل برّ فاطمه علیها السّلام و ولدها. و خبر آخر: الولایه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 44 ح 44، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 107.

3. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 211.

11
المتن

قال ابن شهرآشوب: ... تکلّمت الملائکه مع مریم: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ» «1»، أراد نساء عالم أهل زمانها ...، إلی قوله:

ثم إن الصفات فی هذه الآیه یشارکها غیرها؛ قوله: «ان اللّه اصطفی»، إلی قوله: «ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ» «2»، و فاطمه علیها السّلام و ذریتها من جملتهم ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 49، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 135.

12
المتن

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: صلّی بنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه العصر، فلما انفتل جلس ...، إلی قوله:

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 42.

(2). سوره البقره: الآیه 132.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:453

فمن زارنی بعد وفاتی فکأنما زارنی فی حیاتی، و من زار فاطمه علیها السّلام فکأنما زارنی، و من زار علی بن أبی طالب علیه السّلام فکأنما زار فاطمه علیها السّلام، و من زار الحسن و الحسین علیهما السّلام فکأنما زار علیا علیه السّلام، و من زار ذریتهما فکأنما زارهما.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 430 ص 56 ح 50، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 220.

الأسانید:

بالاسناد إلی الطوسی، عن ابن الصقال، عن محمد بن معقل، عن محمد بن الصهبان، عن ابن فضال، عن حمزه بن حمران، عن الصادق، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر، قال.

13
المتن

الحسین بن سعید معنعنا، عن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

إذا کان یوم القیامه، نادی مناد من بطنان العرش ...، إلی قوله تعالی:

إنی جعلت تعزیتک الیوم أنی أنظر فی محاسبه العباد، حتی تدخل الجنه أنت و ذریتک و شیعتک و من أولاکم معروفا ممّن لیس هو من شیعتک قبل أن أنظر فی محاسبه العباد.

فتدخل فاطمه علیها السّلام ابنتی الجنه و ذریتها و شیعتها و من أولاها معروفا ممن لیس من شیعتها، فهو قول اللّه عز و جل: «لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ»، قال: هول یوم القیامه، «وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ». «1» هی و اللّه فاطمه علیها السّلام و ذریتها و شیعتها و من أولادهم معروفا ممن لیس هو من شیعتها.

______________________________

(1). سوره الأنبیاء: الآیه 103.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:454

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 63 ح 54، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 269.

3. بحار الأنوار: ج 7 ص 365 ح 21، عن تفسیر فرات.

4. بحار الأنوار: ج 65 ص 59 ح 109.

5. کنز العمال: ج 12 ص 105.

14
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: یا فاطمه، قومی فأخرجی تلک الصحفه ...، إلی قوله:

فأکلت منه أم أیمن و نفدت الصحفه، فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: أما لو لا أنک أطعمتها لأکلت منها، أنت و ذریتک إلی أن تقوم الساعه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 63 ح 55، عن الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 460 ح 7.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل، عن صالح بن عقبه، عن عمرو بن شمر، عن جابر.

15
المتن

سهل بن أحمد الدینوری معنعنا، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام، قال:

قال جابر لأبی جعفر علیه السّلام: جعلت فداک یا ابن رسول اللّه، حدّثنی بحدیث فی فضل جدتک فاطمه علیها السّلام ...، إلی أن یقول اللّه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:455

یا بنت حبیبی، ارجعی فانظری من کان فی قلبه حبّ لک أو لأحد من ذریتک، خذی بیده فأدخلیه الجنه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 65 ح 57، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 298.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 260.

16
المتن

عن علی علیه السّلام: لقد هممت بتزویج فاطمه علیها السّلام ابنه محمد صلّی اللّه علیه و آله ...، إلی أن قال اللّه عز و جل:

یا راحیل، إن من برکتی علیهما أن أجمعهما علی محبتی و أجعلهما حجه علی خلقی، و عزتی و جلالی لأخلقنّ منهما خلقا و لأنشئنّ منهما ذریه، أجعلهم خزانی فی أرضی و معادن لعلمی و دعاه إلی دینی. بهم أحتجّ علی خلقی بعد النبیین و المرسلین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 103 ح 12، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: 654.

3. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 69.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: ابن الولید، عن الصفار، عن سلمه بن الخطاب، عن إبراهیم بن مقاتل، عن حامد بن محمد، عن عمر بن هارون، عن الصادق، عن آبائه، عن علی علیهم السّلام.

17
المتن

روی الحافظ محمد بن محمود النجار، عن رجال ذکرهم، قال: سمعت سیدتی تقول ...، إلی أن قال صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، ابشری بطیب النسل ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:456

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 118 ح 26، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 289.

4. إقبال الأعمال: ص 586.

5. تاریخ الخطیب، علی ما فی الإقبال.

6. مدینه المعاجز: ج 1 ص 56.

7. إحقاق الحق: ج 23 ص 448.

8. وسیله النجاه: ص 221، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

9. الطرائف: ج 1 ص 110 ح 162.

10. المحتضر: ص 96.

الأسانید:

فی و الإقبال: أخبرنی محمد بن النجار فیما أجازه لی من کتاب تذییله علی تاریخ الخطیب فی ترجمه أحمد بن محمد، حدّث عن أحمد الأطروش و محمد بن الحسن، روی عنه أبو الحسن علی بن محمد و أبو محمد الحسن بن محمد، أخبرنا ضیاء بن أحمد و عبد اللّه بن مسلم و یوسف بن میال، قالوا: أخبرنا محمد بن عبد الباقی، أخبرنا محمد بن أحمد، أخبرنا سلیمان بن أبی معشر، عن سلیمان بن عبد الرحمن، عن محمد بن عبد الرحمن، عن أسماء بنت واثله، عن أسماء بنت عمیس.

18
المتن

عن عبد اللّه بن مسعود، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، زوّجتک سیدا فی الدنیا و أنه فی الآخره لمن الصالحین ...، إلی أن قال صلّی اللّه علیه و آله:

قوما إلی بیتکما، جمع اللّه بینکما و بارک فی نسلکما و أصلح بالکما ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 122 ح 30، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 352.

4. إحقاق الحق: ج 23 ص 650.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:457

5. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 84.

6. إحقاق الحق: ج 25 ص 456.

7. جامع الأحادیث: ج 4 ص 485.

8. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 225.

19
المتن

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام: إن أبا بکر أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا رسول اللّه، زوّجنی فاطمه. فأعرض عنه ...، إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

اللهم بارک لهما و بارک علیهما و اجعل لها ذریه طیبه، إنک سمیع الدعاء ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 140 ح 36، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 370.

3. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 369.

4. الموضوعات لابن الجوزی: ج 1 ص 420.

20
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إن فاطمه علیها السّلام مکثت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما، و کان دخلها حزن شدید علی أبیها، و کان جبرئیل یأتیها و یطیّب نفسها و یخبرها عن أبیها و مکانه فی الجنه، و یخبرها ما کان بعدها فی ذریتها، و کان علی علیه السّلام یکتب ذلک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 156 ح 4، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 526.

3. الکافی: ج 1 ص 458 ح 1.

4. الوافی: ج 2 ص 172.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:458

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن ابن محبوب، عن ابن رئاب، عن أبی عبیده، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

21
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه، تقبل ابنتی فاطمه علیها السّلام علی ناقه من نوق الجنه ...، إلی أن قال اللّه جل جلاله: فو عزتی و جلالی، لا جازنی ظلم ظالم. فتقول:

إلهی و سیدی، ذریتی و شیعتی و شیعه ذریتی و محبی ذریتی.

فإذا النداء من قبل اللّه جل جلاله: أین ذریه فاطمه علیها السّلام و شیعتها و محبّوها و محبّوا ذریتها؟ فیقبلون و قد أحاط بهم ملائکه الرحمه، فتقدّمهم فاطمه علیها السّلام حتی تدخلهم الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 219 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ج 1 ص 17.

3. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 19.

4. روضه الواعظین: ج 1 ص 148.

5. الفضائل لابن شاذان: ص 11.

6. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 344.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الطالقانی، عن محمد بن جریر الطبری، عن الحسن بن عبد الواحد، عن إسماعیل بن علی، عن منیع بن الحجاج، عن عیسی بن موسی، عن جعفر الأحمر، عن أبی جعفر محمد بن علی الباقر علیه السّلام، قال: سمعت جابر بن عبد اللّه الأنصاری یقول.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:459

22
المتن

عن جابر: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه عز و جل جعل ذریه کل نبی من صلبه خاصه، و جعل ذریتی من صلبی و من صلب علی بن أبی طالب علیه السّلام؛ إن کل بنی بنت ینسبون إلی أبیهم إلا أولاد فاطمه علیها السّلام، فإنی أنا أبوهم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 284 ح 50، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 157.

3. المعجم للطبرانی، علی ما فی المناقب.

23
المتن

قال موسی بن جعفر علیه السّلام: لما دخلت علی الرشید، سلّمت علیه فردّ علیّ السلام ...،

إلی أن قال علیه السّلام: لهارون:

من أبو عیسی یا أمیر المؤمنین؟ فقال: لیس لعیسی أب. فقلت: إنما ألحقناه بذراری الأنبیاء من طریق مریم، و کذلک ألحقنا بذراری النبی صلّی اللّه علیه و آله من قبل أمنا فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

1. عیون الأخبار: ج 1 ص 66 ح 9.

2. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 743 ح 168.

3. تفسیر الصافی: ج 2 ص 137 ح 85.

الأسانید:

فی عیون الأخبار: حدثنا أبو أحمد بن هانی محمد بن محمود، قال: حدثنا محمد بن محمود بأسناده إلی موسی بن جعفر علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:460

24
المتن

قال الطبرسی: اختلفوا فی تفسیر الکوثر فقیل: هو نهر فی الجنه ...، إلی قوله:

عن أبی بکر بن عیاش و قیل: هو کثره النسل و الذریه، و قد ظهرت الکثره فی نسله من ولد فاطمه علیها السّلام، حتی لا یحصی عددهم و اتصل إلی یوم القیامه مددهم ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 8 ص 16، عن مجمع البیان.

2. مجمع البیان للطبرسی: ج 10 ص 836.

25
المتن

عن محمد بن مسلم، قال: سمعت أبا جعفر علیه السّلام یقول: لفاطمه علیها السّلام وقفه علی باب جهنم. فإذا کان یوم القیامه، کتب بین عینی کل رجل مؤمن أو کافر. فیؤمر بمحبّ قد کثرت ذنوبه إلی النار، فتقرأ بین عینیه محبا، فتقول: إلهی یا سیدی! سمّیتنی فاطمه، و فطمت بی من تولّانی و تولّی ذریتی من النار، و وعدک الحق و أنت لا تخلف المیعاد.

فیقول اللّه عز و جل: صدقت یا فاطمه؛ إنی سمّیتک فاطمه و فطمت بک من أحبّک و تولّاک و أحبّ ذریتک و تولّاهم من النار، و وعدی الحق و أنا لا أخلف المیعاد، و إنما أمرت بعبدی هذا إلی النار لتشفعی فیه فأشفّعک لیتبیّن لملائکتی و أنبیائی و رسلی و أهل الموقف موقفک منی و مکانتک عندی. فمن قرأت بین عینیه مؤمنا فجذبت بیده و أدخلته الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 8 ص 50 ح 58، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ص 71.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:461

الأسانید:

فی علل الشرائع: ابن المتوکل، عن سعد، عن ابن عیسی، عن ابن سنان، عن ابن مسکان، عن محمد بن مسلم، قال.

26
المتن

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله، قال: قوله تعالی: «وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ» «1» ....

إلی آخر الحدیث، کما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الأول، أمها، فی ما یتعلق بها علیها السّلام، الرقم 30، متنا و مصدرا و سندا.

27
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إذا کان یوم القیامه یدعی محمد فیکسی حله وردیه ...، إلی قوله: ثم یدعی بفاطمه علیها السّلام و نسائها من ذریتها و شیعتها فیدخلون الجنه بغیر حساب ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 12 ص 6 ح 14، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ج 1 ص 128.

3. اللوامع النورانیه: ص 70.

28
المتن

قال فی المنتقی: ولدت خدیجه له صلّی اللّه علیه و آله زینب و رقیه و أم کلثوم و فاطمه علیها السّلام و القاسم- و به کان یکنّی- و الطاهر و الطیب ...، إلی قوله:

______________________________

(1). سوره المطففین: الآیه 27.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:462

فاطمه علیها السّلام، تزوّجها علی علیه السّلام سنه اثنتین من الهجره، و دخل بها منصرفه من بدر، و ولدت له حسنا و حسینا علیهما السّلام و زینب الکبری و أم کلثوم الکبری، و انتشر نور النبوه و العصمه حسبا و نسبا من ذریاتها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 166 ح 25، عن المنتقی.

2. المنتقی: الباب الثامن.

29
المتن

عن سلمان الفارسی، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا سلمان، من أحبّ فاطمه علیها السّلام ابنتی فهو فی الجنه معی ...، إلی قوله: یا سلمان، ویل لمن یظلمها و یظلم ذریتها و شیعتها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 27 ص 116 ح 94، عن الإیضاح.

2. إیضاح دفائن النواصب: ص 32.

3. إحقاق الحق: ج 27 ص 166.

4. غایه المرام: ص 74.

5. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 59.

6. موده القربی: ص 116.

7. فرائد السمطین: ج 2 ص 67.

8. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 60.

9. مائه منقبه: ص 127.

الأسانید:

فی فرائد السمطین: قال الخوارزمی: ذکر محمد بن شاذان، حدثنا أبو الطیب، عن علی بن عباس، عن بکار، عن نصر، عن زیاد بن المنذر، عن زاذان، عن سلمان، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:463

30
المتن

أبو هلال العسکری، أورد عن أحمد بن عیسی بن زید، قال: حدثنی الحسین بن زید، عن عمومته و أهله، قالوا: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حین زوّج علیا علیه السّلام من فاطمه علیها السّلام ...، إلی قوله: ثم دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لهما بالخیر و البرکه و طیب الذریه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 6 ص 596.

2. الأوائل: ص 53، علی ما فی الإحقاق.

31
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أربعه أنا شفیع لهم یوم القیامه: المکرم لذریتی، و القاضی لهم حوائجهم، و الساعی لهم فی أمورهم عند ما اضطرّوا إلیه، و المحبّ لهم بقلبه و لسانه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 516.

2. الإشراف (مخطوط): ص 97، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی الإشراف: و للدیلمی من حدیث عبد اللّه بن أحمد بن عامر بن أبیه، عن علی الرضا، عن أبیه موسی الکاظم، عن أبیه جعفر الصادق، عن أبیه محمد الباقر، عن أبیه علی زین العابدین، عن أبیه الحسین، عن أبیه علی بن أبی طالب علیهم السّلام، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

32
المتن

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من أحبّ أن یمسی فی رحمه اللّه و أن یصبح فی رحمه اللّه علیه فلا یدخلن بقلبه شک بأن ذریتی أفضل الذریات، و وصیی أفضل الأوصیاء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:464

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 521.

2. موده القربی: ص 33.

33
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: شکوت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حسد الناس، فقال لی: أ ما ترضی أن تکون رابع أربعه: أول من یدخل الجنه أنا و أنت و الحسن و الحسین علیهما السّلام، و أزواجنا عن أیماننا و شمائلنا، و ذریتنا خلف أزواجنا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 23 ص 547.

2. الدرر المکنونه: فی ذکر علی علیه السّلام، علی ما فی الإحقاق.

3. الدرر المکنونه: فی ذکر علی علیه السّلام، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 23 ص 181.

5. التبر المذاب: ص 6، علی ما فی الإحقاق.

6. شرح الأخبار: ج 2 ص 45 ح 833.

7. المعجم الکبیر: ج 1 ص 319 ح 950.

34
المتن

عن علی علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، تدرین لم سمّیت فاطمه؟ قال علی علیه السّلام لم سمّیت فاطمه یا رسول اللّه؟ فقال: إن اللّه قد فطمها و ذریتها من النار.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 23.

2. تفسیر آیه الموده: ص 150، علی ما فی الإحقاق.

3. توضیح الدلائل: ص 326، علی ما فی الإحقاق. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 465 المصادر: ..... ص : 464

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:465

4. آل محمد علیهم السّلام: ص 150، علی ما فی الإحقاق.

5. دلائل الإمامه: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

6. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 188.

7. ذخائر العقبی: ص 26.

الأسانید:

1. فی مناقب الإمام: حدثنا أحمد بن عبدان، قال: حدثنا سهل بن سقیر، قال: حدثنا موسی بن عبد ربه، قال: سمعت سهل بن سعد الساعدی یقول.

2. فی دلائل الإمامه: أخبرنی محمد بن هارون، قال: أخبرنی محمد بن علی بن الحسین بن موسی القمی، قال: حدثنا محمد بن أحمد، قال: حدثنا علی بن محمد بن عنبسه، قال: حدثنا یحیی بن عیسی، قال: حدثنا أبی، عن أبیه، عن جده، عن الحسین بن علی، عن علی بن أبی طالب علیهما السّلام، قال.

35
المتن

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إن اللّه لیغضب لغضبک و یرضی لرضاک، فمن آذی أحدا من ذریتها فقد تعرض لهذا الخطر العظیم.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 260.

2. آل محمد علیهم السّلام: ص 670، علی ما فی الإحقاق.

36
المتن

قال الجندی: و سیظلّ وصف أهل البیت علیهم السّلام قضیه بین بنی العباس و بنی علی، فهو من مسوغات الخلافه و استمرار الرضی عنها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:466

سأل الرشید یوما الإمام موسی الکاظم علیه السّلام ابن جعفر الصادق علیه السّلام: بم قلتم نحن ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أنتم بنو علی؟ قال: قال اللّه تعالی: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ. وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی» «1»، و لیس لعیسی أب، و إنما ألحق بذریه الأنبیاء من قبل أمّه، و کذلک ألحقنا بالنبی صلّی اللّه علیه و آله أمّنا فاطمه علیها السّلام.

و زیاده علی ذلک قال اللّه عز و جل: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ» «2»، و لم یدع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند مباهله النصاری غیر علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 192.

2. الإمام جعفر الصادق علیه السّلام: ص 74.

37
المتن

الفاطمیون، سلاله تنتسب إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام و زوجته فاطمه الزهراء علیها السّلام ابنه النبی صلّی اللّه علیه و آله. أنشؤوا دوله 909 الهجری، 1171 المیلادی. قامت أول أمرها فی تونس، ثم أخضعت الشمال الإفریقی کله، ثم مصر فی عهد المعزّ لدین اللّه الذی مدّ حدود الدوله علی شواطی الأطلسی، و أرسل قائده جوهر فاحتلّ مصر 969، و أنشأ باسمه مدینه القاهره، و بسط نفوذه علی سوره بفلسطین و لبنان.

بلغت الثقافه الإسلامیه فی عهدهم أوجها، فشجعوا العلم و الأدب و الفلسفه و استدعوا العلماء إلی مصر من الخارج و فرّغوهم للعلم.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 84.

(2). سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:467

المصادر:

المنجد فی الأعلام: ص 518.

38
المتن

قال عباس محمود عقّاد فی ذکر الذریه الفاطمیه: کانت العرب أمه نسّابه، یعینها النسب لأنها تعتمد علیه فی مفاخرها کما تعتمد علیه فی مصائرها ....

و عظمت العنایه خاصه بذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله صونا للنسب الشریف و دفعا للأدعیاء من طلاب الخلافه. فلم یقع لبس قطّ فی نسب ابناء فاطمه علیها السّلام مدی الصدر الأول من الإسلام، و لم ینهض منهم قط إمام مشکوک فی نسبه علی عهد الدوله الأمویه العباسیه ....

و قال فی ذکر الفاطمیین: کل ابناء السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام فاطمیّون، و لکن اسم الفاطمیین یطلق فی تاریخ الدول علی ابناء إسماعیل بن الإمام جعفر الصادق علیه السّلام و یسمّون من أجل هذا بالإسماعیلیین.

و قد کان ابناء الزهراء علیها السّلام یعرفون أحیانا باسم آل البیت علیهم السّلام. فلما استأثر العباسیون بالخلافه، غلب علیهم اسم العلویین، و جاء الفاطمیون ففضّلوا الانتماء إلی الزهراء علیها السّلام لأنهم یقیمون حقهم فی الخلافه علی أنهم أسباط النبی صلّی اللّه علیه و آله، و أنهم ابناء الوصی علی بن أبی طالب علیه السّلام ...، و من أجل هذا یتسمّی الفاطمیون لهذا الاسم لأن بنوّه الزهراء علیها السّلام نسب لا یدّعیه العباسیون.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام و الفاطمیون للعقّاد: ص 76، 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:468

39
المتن

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: علی کل امرئ غنم و اکتسب الخمس مما أصاب لفاطمه علیها السّلام و لمن یلی أمرها من بعدها من ذریتها الحجج علی الناس. فذلک لهم خاصه، یضعونه حیث شاءوا و حرّم علیهم الصدقه، حتی الخیاط یخیط قمیصا بخمسه دوانیق، لنا منه دانق، إلا من أحللناه من شیعتنا لتطیّب لهم به الولاده. إنه لیس من شی ء عند اللّه یوم القیامه أعظم من الزنا، إنه یقوم صاحب الخمس فیقول: یا رب، سل هؤلاء بما أبیحوا.

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 2 ص 85 ح 19، عن التهذیب.

2. التهذیب: ج 1 ص 384.

3. الاستبصار: ج 2 ص 55.

4. جواهر الکلام: ج 16 ص 47.

الأسانید:

فی التهذیب و الاستبصار: محمد بن علی عنه، عن محمد بن الحسین، عن عبد اللّه بن القاسم الحضرمی، عن عبد اللّه بن سنان، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

40
المتن

قال سلمان الفارسی: دخلت علی فاطمه علیها السّلام و الحسن و الحسین علیهما السّلام یلعبان بین یدیها ...، إلی قوله تعالی: فزوّج النور من النور نور؛ فاطمه علیها السّلام من نور علی علیه السّلام، فإنی قد زوّجتها فی السماء و جعلت خمس الأرض مهرها، و یستخرج فیما بینهما ذریه طیبه، و هما سراج الجنه الحسن و الحسین علیهما السّلام، و یخرج من صلب الحسین علیه السّلام أئمه یقتلون و یخذلون، فالویل لقاتلهم و خاذلهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:469

المصادر:

1. مجمع النورین: ص 22.

2. عوالم العلوم: ج 15 ص 186 ح 162.

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 361 ح 232.

4. تأویل الآیات: ج 1 ص 236 ح 16.

5. مدینه المعاجز: ج 1 ص 257.

6. ناسخ التواریخ: مجلدات الإمام الحسین علیه السّلام ج 4 ص 24.

41
المتن

روی عن سلمان، قال: أتیت ذات یوم منزل فاطمه علیها السّلام ...، إلی أن قال النبی صلّی اللّه علیه و آله:

و الذی بعثنی بالرساله و اصطفانی بالنبوه، قد حرّم اللّه تعالی النار علی لحم فاطمه علیها السّلام و دمها و شعرها و عصبها و عظمها و ذریتها و شیعتها. إن من نسل فاطمه علیها السّلام من تطیعه النار و الشمس و القمر و النجوم و الجبال، أو تضرب الجنّ بین یدیه بالسیف، و یوافی إلیه الأنبیاء بعهودهم، و تسلّم إلیه الأرض کنوزها، و ینزل علیه من السماء برکات ما فیها.

الویل لمن شک فی فضل فاطمه علیها السّلام، لعن اللّه من یبغضها و یبغض بعلها و لم یرض بإمامه ولدها. إن لفاطمه علیها السّلام یوم القیامه موقفا و لشیعتها موقفا، و إن فاطمه علیها السّلام تدعی و تکسی و تشفع علی رغم کل راغم.

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 294 ح 250.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 390.

42
المتن

فی المناقب، عن سعید بن جبیر، قال: هذه الآیه و اللّه خاصه فی أمیر المؤمنین علیه السّلام،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:470

کان أکثر دعائه یقول: «رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا» یعنی فاطمه علیها السّلام «و ذریاتنا» الحسن و الحسین علیهما السّلام «قره أعین». «1»

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: و اللّه ما سألت ربی ولدا نضیر الوجه و لا سألت ولدا أحسن القامه، و لکن سألت ربی ولدا مطیعین للّه، خائفین و جلین منه، حتی إذا نظرت إلیه و هو مطیع للّه قرّت به عینی.

قال: «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً» «2»، نقتدی بمن قبلنا من المتقین، فیقتدی المتقون بنا من بعدنا.

المصادر:

تفسیر الصافی: ج 4 ص 27.

43
المتن

روی عن عبد اللّه البزّاز النیسابوری، قال: بینی و بین حمید بن قحطبه الطائی معامله، فدخلت فی بعض الأیام، فبلغه قدومی فاستحضرنی للوقت ...، إلی قوله:

فقال لی غلام هارون: إن أمیر المؤمنین (هارون الرشید) یأمرک بقتل هؤلاء، و کانوا کلهم علویین من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام. فجعل یخرج إلیّ واحدا بعد واحد فأضرب عنقه، حتی أتیت علی آخرهم. فرمی بأجسامهم و رءوسهم فی البئر.

ثم فتح باب آخر فإذا فیه أیضا عشرون نفسا من العلویین من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام مقیّدون، فقال لی: إن أمیر المؤمنین (هارون) یأمرک بقتل هؤلاء. فجعل یخرج إلیّ واحدا بعد واحد، فأضرب عنقه و یرمی به فی تلک البئر حتی أتیت علی آخرهم.

______________________________

(1). سوره الفرقان: الآیه 74.

(2). سوره الفرقان: الآیه 74.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:471

ثم فتح باب الغرفه الثالثه فإذا فیها مثلهم عشرون نفسا من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام مقیّدون، علیهم الشعور و الذوائب، فقال لی: إن أمیر المؤمنین (هارون) یأمرک بقتل هؤلاء أیضا. فجعل یخرج إلیّ واحدا بعد واحد، فأضرب عنقه فیرمی به فی تلک البئر، حتی أتیت علی تسعه عشر نفسا منهم و بقی شیخ منهم علیه شعر، فقال لی: تبّا لک یا میشوم، أیّ عذر لک یوم القیامه إذا قدمت علی جدنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد قتلت من أولاده ستین نفسا من ولد علی و فاطمه علیهما السّلام؟

ثم قال: فارتعشت یدی و ارتعدت فرائصی، فنظر إلیّ الخادم فزجرنی، فأتیت علی ذلک الشیخ أیضا فقتلته و رمیت به فی تلک البئر.

فإذا کان فعلی هذا و قد قتلت ستین نفسا من

ولد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فما ینفعنی صومی و لا صلاتی، و أنا لا أشک أنی مخلّد فی النار.

المصادر:

1. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 2 ص 100.

2. المنتخب للطریحی: ص 10.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 436.

44
المتن

فی نهج البیان: روی أن النبی صلّی اللّه علیه و آله سئل عن «الصَّادِقِینَ» «1» هاهنا فقال: هم علی و فاطمه و الحسن و الحسین و ذریتهم الطاهرون علیهم السّلام إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 2 ص 170، عن نهج البیان.

2. نهج البیان، علی ما فی البرهان.

______________________________

(1). سوره البقره: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:472

45
المتن

فی تفسیر آیه: «وَ یَوْمَ الْقِیامَهِ تَرَی الَّذِینَ کَذَبُوا عَلَی اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّهٌ» «1»، القمی، عن الصادق علیه السّلام فی هذه الآیه، قال:

من ادّعی إنه إمام و لیس بإمام. قیل: و إن کان علویّا فاطمیا؟ قال: و إن کان علویا فاطمیا.

المصادر:

1. تفسیر الصافی: ج 4 ص 327 ح 60.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 251.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 259.

46
المتن

عن الصادق علیه السّلام: إن فاطمه علیها السّلام لعظمها علی اللّه، حرّم اللّه ذریتها علی النار، و فیهم نزلت: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ ...» «2»، فسرّ فرق الثلاث.

و فی المجمع عنه علیه السّلام: الظالم لنفسه منّا من لا یعرف حق الإمام، و المقتصد منّا من یعرف حق الإمام، و السابق بالخیرات هو الإمام، و هؤلاء کلهم مغفور لهم.

و فی الاحتجاج، عنه علیه السّلام، أنه سئل عنها و قیل له: أنها لولد فاطمه علیها السّلام خاصه؟ فقال: أما من سلّ سیفه و دعا الناس إلی نفسه إلی الضلال من ولد فاطمه علیها السّلام فلیس بداخل فی هذه الآیه.

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 60.

(2). سوره فاطر: الآیه 32.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:473

قیل: من یدخل فیها؟ قال: الظالم لنفسه الذی لا یدعو الناس إلی ضلال و لا هدی و المقتصد منّا أهل البیت، العارف حق الإمام و السابق بالخیرات الإمام.

و فی المناقب، عنه علیه السّلام: نزلت فی حقنا و حق ذریاتنا.

المصادر:

1. تفسیر الصافی: ج 4 ص 239 ح 32.

2. الاحتجاج: ج 2 ص 139، شطرا منه.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 274، شطرا من ذیله.

47
المتن

عن الصادق علیه السّلام، أنه قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنی شافع یوم القیامه لأربعه أصناف، و إن جاءوا بذنوب أهل الدنیا: رجل نصر ذریتی، و رجل بذل ماله لذریتی عند الضیق، و رجل أحبّ ذریتی باللسان و القلب، و رجل سعی فی حوائج ذریتی إذا طردوا و شرّدوا.

المصادر:

لوامع صاحبقرانی: ج 6 ص 91.

48
المتن

عن ابن شهرآشوب، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث فی فضل علی و فاطمه علیها السّلام، و فیه قال صلّی اللّه علیه و آله:

و ارزقهما ذریه طاهره طیبه مبارکه، و اجعل فی ذریتهما البرکه، و اجعلهم أئمه یهدون بأمرک إلی طاعتک و یأمرون بما یرضیک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:474

المصادر:

1. تفسیر نور الثقلین: ج 3 ص 441 ح 107، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 132.

49
المتن

عن أبی بصیر، قال: قلت لأبی عبد اللّه الصادق علیه السّلام: کیف کانت ولاده فاطمه علیها السّلام؟ ....

إلی آخر ما أوردناه فی المجلد التاسع عشر، الفصل السادس عشر، فی خصائصها علیها السّلام، الرقم 1، متنا و مصدرا و سندا.

50
المتن

قال الصدوق فی معنی العتره و الآل و الذریه: ... حکی محمد بن بحر الشیبانی، عن محمد بن عبد الجبار صاحب أبی العباس ثعلب فی کتابه الذی سمّاه کتاب الیاقوته ...،

إلی قوله: و العتره ولد الرجل و ذریته من صلبه، و لذلک سمّیت ذریه محمد صلّی اللّه علیه و آله من علی و فاطمه علیها السّلام عتره محمد صلّی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. کمال الدین: ج 1 ص 275.

2. کتاب الیاقوته، علی ما فی کمال الدین.

51
المتن

قال أبو عبد اللّه الحسین علیه السّلام: حدثنی أبی: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أخبره بقتله و قتلی، و أن تربتی بقرب تربته. فتظنّ أنک علمت ما لم أعلمه؟ و اللّه لا أعطی الدنیه من نفسی أبدا.

و لتلقینّ فاطمه علیها السّلام أباها شاکیه ما لقیت ذریتها من أمته، و لا یدخل الجنه أحد آذاها فی ذریتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:475

المصادر:

1. ناسخ التواریخ: مجلدات سید الشهداء علیه السّلام: ج 2 ص 13.

2. أسرار الشهاده: ص 207.

52
المتن

قال السید بعد ذکر قوله تعالی: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ ...» «1»:

و روی فی تأویل هذه الآیه من عشرین طریقا، و فی الروایات زیادات أو نقصان، و أحق الخلائق بالاستظهار فی صلاح السرّ و إعلان ذریه النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه علیهما السّلام، فقد رویت فی مناظره الرضا علیه السّلام لزید: إن البارّ المحسن له من العشیره ثوابان و المسی ء له عقابان، و هو موافق بحال أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله فی صریح القرآن.

المصادر:

سعد السعود: ص 108.

53
المتن

عن فخار بن معد الموسوی، قال: رأی الشیخ المفید أبو عبد اللّه محمد بن محمد بن النعمان الفقیه الإمامی فی منامه: کان فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام دخلت علیه و هو فی مسجده بالکرخ و معها ولداها الحسن و الحسین علیهما السّلام صغیرین، و قالت له: علّمهما الفقه.

فانتبه متعجبا من ذلک.

فلما تعالی النهار فی صبیحه تلک اللیله التی رأی فیها الرؤیا، دخلت علیه المسجد فاطمه بنت الناصر و حولها جواریها و بین یدیها ابناها محمد الرضی و علی المرتضی

______________________________

(1). سوره فاطر: الآیه 32.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:476

صغیرین. فقام إلیها و سلّم علیها، فقالت: أیها الشیخ، هذان ولدای، قد أحضرتهما إلیک لتعلّمها الفقه.

فبکی أبو عبد اللّه و قصّ علیها المنام، و تولّی تعلیمهما، و ألغم اللّه علیها و فتح لهما من أبواب العلوم و الفضائل ما اشتهر عنهما فی آفاق الدنیا، و هو باق ما بقی الدهر.

المصادر:

خصائص أمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 15 فی المقدمه.

54
المتن

قال السید الجزائری فی نور فی التزویج: و أما الجمع بین سیدتین، فقد روی فی الخبر النهی عنه و أنه یدخل الحزن علی فاطمه علیها السّلام، و ذلک أنه لا بد له فی العادات من أن یفضّل واحده منهما، و من فضّلها فقد أضرّ بابنه فاطمه الأخری.

و قال فی الهامش فی ردّه: إن مسأله الجمع- أعنی الجمع بین الفاطمیتین- مما یعمّ به البلوی لکثرتها و کثره وقوعها. فینبغی أن تکون أخبارها بین الشیعه متواتره کأخبار المتعه بخلاف المسائل النادره الوقوع، و المسأله واضحه البرهان.

المصادر:

الأنوار النعمانیه: ج 2 ص 156.

55
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: لا یقدر أحد یوم القیامه بأن یقول: یا ربّ لم أعلم أن ولد فاطمه علیها السّلام هم الولاه و فی ولد فاطمه علیها السّلام أنزل اللّه هذه الآیه خاصه: «یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:477

عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ». «1»

المصادر:

معانی الأخبار: ج 1 ص 106 ح 4.

الأسانید:

فی معانی الأخبار: حدثنا أبی، قال: حدثنا محمد بن یحیی العطّار، عن الحسین بن إسحاق التاجر، عن علی بن مهزیار، عن الحسن بن سعید، عن محمد بن الفضیل، عن الثمالی، عن أبی جعفر علیه السّلام.

56
المتن

قال رجل لجعفر بن محمد علیه السّلام: أ رأیت قوله صلّی اللّه علیه و آله: «إن فاطمه علیها السّلام أحصنت فرجها فحرّم اللّه ذریتها علی النار»، أ لیس هذا أمانا لکل فاطمی فی الدنیا؟ فقال: إنک لأحمق، إنما أراد حسنا و حسینا علیهما السّلام لأنهما من لحمه أهل البیت، فأما من عداهما فمن قعد به عمله و ینهض به نسبه.

المصادر:

1. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 405 ج 686، عن شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 18 ص 252.

57
المتن

قال عبد الرحمن الکوثری فی ذریه و عشیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ... بل قد یقال إن اللّه تعالی اختصّ رسوله صلّی اللّه علیه و آله و عشیرته بخصائص کثیره، فلا یکاد یوجد لغیرهم فضیله إلا و لهم من جنسها ما هو أفضل ....

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:478

ثم لمّا افترق بنو هاشم، انضمّوا إلی ألصق الفریقین بالنبی صلّی اللّه علیه و آله، و کان بنو فاطمه فی عصر تأسیس المذاهب مضطهدین مروّعین؛ لا یکاد أحد یتصل بهم إلا و هو خائف علی نفسه. فلم یتمکّنوا من نشر علمهم کما ینبغی ....

المصادر:

التنکیل فی تأنیب الکوثری من الأباطیل: ص 631.

58
المتن

قال السید عبد اللّه شبّر فی تفسیر سوره الکوثر: ... الخیر الکثیر، و هو یعمّ جمیع ما فسّر به من العلم أو النبوه و القرآن و الشفاعه و شرف الدارین، أو نهر فی الجنه و هو حوضه صلّی اللّه علیه و آله، أو ذریّته ردا علی من زعم أنه أبتر أی یعطیک نسلا فی غایه الکثره لا ینقطع إلی یوم القیامه، و التعبیر بالماضی لتحقّقه، و قد وقع کل ذلک کما أخبر، و کثر نسله من فاطمه علیها السّلام حتی ملأ أقطار العالم.

المصادر:

تفسیر القرآن الکریم لشبّر: ص 567.

59
المتن

قال آیه اللّه السید محمد هادی الحسینی: روی محمد بن رستم فی تحفه المحبّین بمناقب الخلفاء الراشدین، عن ابن عباس: قال صلّی اللّه علیه و آله:

یا فاطمه، ابشری بطیب النسل، فإن اللّه فضّل بعلک علی سائر خلقه، و أمر الأرض أن تحدّثه بأخبارها و ما یجری علی وجه الأرض و شرق الأرض و غربها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:479

المصادر:

قادتنا کیف نعرفهم: ج 4 ص 315.

60
المتن

قال الفخری فی ذکر نسب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ... و أما أولاده علیه السّلام: فهم القاسم و زینب و عبد اللّه و الطیّب الطاهر و أم کلثوم آمنه و فاطمه الزهراء البتول علیها السّلام و رقیه، و أمهم خدیجه بنت خویلد بن أسد بن عبد العزّی بن قصی و إبراهیم أمه ماریه القبطیه، و لم یعقّب منهم العقب الباقی إلی الیوم غیر فاطمه علیها السّلام.

و قال فی المقدمه الثانیه: و کل حسینی فاطمی و لیس کل فاطمی حسینیا، و کل فاطمی علوی و لیس کل علوی فاطمیا.

المصادر:

الفخری فی أنساب الطالبیین: ص 8.

61
المتن

قال الشعرانی فی کتابه الیواقیت و الجواهر فی بیان عقائد الأکابر:

و یجب الاعتقاد بوجوب محبّه ذریه نبینا محمد صلّی اللّه علیه و آله و إکرامهم و احترامهم، و هم الحسن و الحسین علیهما السّلام ابنا فاطمه علیها السّلام و أولادهما إلی یوم القیامه، و أن نکره کل من آذی شریفا و نهجره و لو کان من أعزّ أصحابنا، لقوله تعالی: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی». «1»

______________________________

(1). سوره الشوری: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:480

و قال فی ص 98 نقلا عن السمهودی: و فیه إشاره إلی ما ذکره بعضهم بأن من تری منه المخالفات من أهل البیت علیهم السّلام إنما تبغض أفعاله، و أما ذاته فلا تبغض، سیّما من کان من الذریه الشریفه، لما صحّ من قوله: فاطمه علیها السّلام بضعه منی، و معلوم أن أولادها بضعه منها فیکونون بواسطتها بضعه منه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. رشفه الصادی للحضرمی: ص 97.

2. الیواقیت و الجواهر للشعرانی، علی ما فی رشفه الصادی.

62
المتن

روی العلامه مسندا فی کتابه المذکور إلی عبد اللّه بن المبارک، قال: کنت و لعا بحج بیت اللّه الحرام شدید، المداومه فی کل عام علی حضوره. ففی بعض السنوات لمّا أرف الناس الاهتمام لأهبّه الحج و حضرت وفود الحجاج من البلاد، أنست من نفسی الکسل فی تلک السنه عن الاستعداد لأهبّه الحج. ثم نشطت لذلک و قلت: و ما یقعدنی عن صحبه القوم و أنا قادر علی النفقه مخلّی السبیل.

فقمت و شددت علی وسطی کیسا فیه خمسمائه دینار، و خرجت إلی سوق الإبل لأشتری جمالا للحج. فلم أزل یومی أستعرض الإبل، إلی أن تعالی النهار و اشتدّت الهاجره، و لم یقع فی یدی ما یصلح للطریق. فسأمت السوم و عزمت الرجوع إلی المنزل.

فبینا أنا کذلک، إذا أنا بامرأه و قد جلست إلی مزبله قریبه من سوق الإبل، و قد أخذت دجاجه میته قد کانت علی الکناسه، و هی تنتف ریشها من حیث لا یشعر بها. فجئت حتی وقفت قریبا منها و قلت: لم تفعلین هکذا یا أمه اللّه؟ فقالت: یا هذا، امض لشأنک و اترکنی. فقلت: سألتک باللّه إلا أعلمتینی بحالک؟ فقالت: نعم، إذ ناشدتنی باللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:481

اعلم إننی امرأه علویه ولی بنات ثلاث علویات صغار و قد مات قیّمنا، و لنا ثلاث لیال بأیامهن علی الطوی، لم نطعم شیئا و لم نجده. و قد خرجت عنهنّ- و هنّ یتضوّرن جوعا- لألتمس لهن شیئا، فلم تقع بیدی غیر هذه الدجاجه المیته. فأردت إصلاحها لنأکلها فقد حلّت لنا المیته.

فلما سمعت ما قالت، وقف شعری و اقشعرّ جلدی،

و قلت فی نفسی: یا ابن المبارک! أیّ حجّ أعظم من هذا؟ فقلت لها: أیتها العلویه، ارمی هذه الدجاجه فقد حرمت علیک، و افتحی حجرک لأعطیک شیئا من النفقه. ثم حللت الکیس و فتحت فاه و صببت الدنانیر فی حجرها بأجمعها. فقامت مسروره و هی عجله، ثم دعت لی بخیر وعدت إلی السوق.

ثم إنی رجعت إلی منزلی و نزع اللّه من قلبی إراده الحج فی تلک السنه، فلزمت منزلی و اشتغلت بعباده اللّه تعالی. قال: و خرجت القافله إلی الحج.

فلما قدم الحاجّ من مکه، خرجت للقاء الحجاج و الإخوان و مصافحتهم. فکنت لم ألق أحدا ممن یعرفنی فصافحته و سلّمت علیه إلا یقول لی: یا ابن المبارک، أ لم تکن معنا؟ أ لم أشهدک فی موضع کذا و موقف کذا؟ فعجبت من ذلک.

فلما رجعت إلی منزلی و بتّ تلک اللیله، رأیت فی منامی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو یقول:

یا ابن المبارک، إنک لما أعطیت الدنانیر لابنتنا و فرّجت کربتها و أصلحت شأنها و شأن أیتامها، بعث اللّه تعالی ملکا علی صورتک، فهو یحجّ عنک فی کل عام و یجعل ثواب ذلک الحج لک إلی یوم القیامه. فما علیک إن حججت بعد أو لم تحج، فإن ذلک الملک لا یترک الحج لک إلی یوم القیامه.

فانتبهت و أنا أحمد اللّه تعالی علی توفیقی لصله الذریه العلویه، و أن فعلی کان فی محله مقبولا عند اللّه و عند نبیه صلّی اللّه علیه و آله.

قال الراوی: و لقد سمعت عن کثیر من المحدثین یذکر: أن الحجاج فی کل عام یشاهدون ابن المبارک بمکه یحجّ مع الحجاج، و أنه لمقیم بالعراق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 21،ص:482

المصادر:

1. عوالی اللآلی: ج 4 ص 144.

2. لوامع صاحبقرانی: ج 6 ص 94.

3. منهاج المتقین، علی ما فی العوالی.

4. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 137.

5. بحار الأنوار: ج 42 ص 11، باختصار و تفاوت فیه، عن تذکره الخواص.

6. تذکره الخواص، علی ما فی البحار.

63
المتن

قال ابن أبی جمهور: إنه ذکر العلامه- طیّب اللّه رمسه- فی کتابه المذکور بسنده، عمن رواه، قال:

وقعت فی بعض السنین ملحمه بقم و کان بها جماعه من العلویین. فتفرّق أهلها فی البلاد. و کان فیها امرأه علویه صالحه کثیره الصلاه و الصیام، و کان لها زوجا من ابناء عمها، أصیب فی تلک الملحمه، و کان لها أربع بنات صغار من ابن عمها ذلک.

فخرجت مع بناتها من قم لما خرجت الناس منها، فلم تزل ترمی بها الغربه من بلد إلی بلد حتی أتت بلخ، و کان قدومها إلیها أبان الشتاء. فقد مسّت بلخ فی یوم شدید البرد، ذی غیم و ثلج. فحین قدمت بلخ، بقیت متحیره لا تدری أین تذهب و لا تعرف موضعا تأوی إلیه لحفظها و بناتها عن البرد و الثلج. فقیل لها: إن بالبلد رجل من أکابرها معروف بالإیمان و الصلاح، یأوی إلیه الغرباء و أهل المسکنه.

فقصدت إلیه العلویه و حولها بناتها، فلقیته جالسا علی باب داره و حوله جلساؤه و غلمانه. فسلّمت علیه و قالت: أیها الملک! إنی امرأه علویه و معی بنات علویات و نحن غرباء، و قدمنا إلی هذا البلد فی هذا الوقت و لیس لنا من نأوی إلیه و لا بها من یعرفنا فننحاز إلیه، و الثلج و البرد قد أضرّنا، و قد دللنا إلیک فقصدناک لتأوینا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:483

فقال: و من

یعرف أنک علویه، ائتنی علی ذلک بشهود. فلما سمعت کلامه، خرجت من عنده حزینه تبکی و دموعها تنثر، و بقیت واقفه فی الطریق متحیّره لا تدری أین تذهب.

فمرّ بها سوقی فقال: ما لک أیتها المرأه واقفه و الثلج یقع علیک و علی هذه الأطفال معک؟ فقال: إنی امرأه غریبه لا أعرف موضعا آوی إلیه. فقال لها: امضی خلفی حتی أدلّک علی الخان الذی یأوی إلیه الغرباء. مضت خلفه.

قال الراوی: و کان بمجلس ذلک الملک رجلا مجوسیا، فلمّا رأی العلویه و قد ردّها الملک و تعلّل علیها بطلب الشهود، وقعت لها الرحمه فی قلبه. فقام فی طلبها مسرعا، فلحقها عن قریب فقال: إلی أین تذهبین أیتها العلویه؟ قال: خلف رجل یدلّنی إلی الخان لآوی إلیه. فقال لها المجوسی: لا، بل ارجعی معی إلی منزلی فأوی إلیه، فإنه خیر لک. قالت: نعم، فرجعت معه إلی منزله.

فأدخلها منزله، و أفرد لها بیتا من خیار بیوته و أفرشه لها بأحسن الفرش و أسکنها فیه، و جاء لها بالنار و الحطب و أشعل لها التنور، و أعدّ لها جمیع ما تحتاج إلیه من المأکل و المشرب.

و حدّث امرأته و بناته بقصتها مع الملک، ففرح أهله بها و جاءت إلیها مع بناتها و جوارها، و لم تزل تخدمها و بناتها و تأنسها حتی ذهب عنهنّ البرد و التعب و الجوع.

فلما دخل وقت الصلاه، فقالت للمرأه: أ لا تقوم إلی قضاء الفرض؟ قالت لها امرأه المجوسی: و ما الفرض؟ إنا أناس لسنا علی مذهبکم، إنا علی دین المجوس، و لکن زوجی لما سمع خطابک مع الملک و قولک أنی امرأه علویه، وقعت محبتک فی قلبه لأجل اسم جدک، و ردّ الملک لک

مع أنه علی دین جدک.

فقالت العلویه: اللهم بحق جدی و حرمته عند اللّه، أسأله أن یوفّق زوجک لدین جدی. ثم قامت العلویه إلی الصلاه و الدعاء طول لیلها بأن یهدی اللّه ذلک المجوسی لدین الإسلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:484

قال الراوی: فلما أخذ المجوسی مضجعه و نام مع أهله تلک اللیله، رأی فی منامه أن القیامه قد قامت و الناس فی المحشر و قد کضّهم العطش و أجهدهم الحرّ، و المجوسی فی أعظم ما یکون من ذلک. فطلب الماء، فقال له قائل: لا یوجد الماء إلا عند النبی محمد و أهل بیته علیهم السّلام، فهم یسقون أولیاءهم من حوض الکوثر. فقال المجوسی: لأقصدنّهم فلعلهم یسقونی جزاء لما فعلت مع أبنتهم و إیوائی إیاها.

فقصدهم، فلما وصلهم وجدهم یسقون من یرد إلیهم من أولیائهم و یردّون من لیس من أولیائهم، و علی علیه السّلام واقف علی شفیر الحوض و بیده الکأس، و النبی صلّی اللّه علیه و آله جالس و حوله الحسن و الحسین و أبناؤهم علیهم السّلام.

فجاء المجوسی حتی وقف علیهم و طلب الماء و هو لما به من العطش، فقال له علی علیه السّلام: إنک لست علی دیننا فنسقیک. فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، اسقه. فقال: یا رسول اللّه! إنه علی دین المجوس. فقال: یا علی، إن له علیک یدا و منه؛ قد آوی ابنتک فلانه و بناتها، فکنّهم عن البرد و أطعمهم من الجوع، و ها هی الآن فی منزله مکرمه. فقال علی علیه السّلام: ادن منی ادن منی.

قال: فدنوت منه، فناولنی الکأس بیده فشربت منه شربه وجدت بردها علی قلبی و لم أر شیئا ألدّ و لا

أطیب منها.

قال الراوی: و انتبه المجوسی من نومته و هو یجد بردها علی قلبه و رطوبتها علی شفتیه و لحیته. فانتبه مرتاعا و جلس فزعا، فقالت زوجته: ما شأنک؟ فحدّثها بما رآه من أوله إلی آخره و أراها رطوبه الماء علی شفتیه و لحیته، فقالت له: یا هذا! إن اللّه قد ساق إلیک خیرا بما فعلت مع هذه المرأه العلویه و الأطفال العلویین. فقال: نعم و اللّه، لا أطلب أثرا بعد عین.

قال الراوی: و قام الرجل من ساعته و أسرج الشمع، و خرج هو و زوجته حتی دخل علی البیت الذی تسکنه العلویه و حدّثها بما رآه. فقامت و سجدت للّه شکرا، و قالت:

و اللّه إنی لم أزل طول لیلتی أطلب إلی اللّه هدایتک للإسلام، و الحمد للّه علی استجابه دعائی فیک. فقال لها: أعرضی علیّ الإسلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:485

فعرضته علیه، فأسلم و حسن إسلامه، و أسلمت زوجته و جمیع بناته و جواره و غلمانه و أحضرهم مع العلویه حتی أسلموا جمیعهم.

قال الراوی: و أما ما کان من الملک، فإنه فی تلک اللیله لما آوی إلی فراشه، رأی فی منامه مثل ما رأی المجوسی و أنه قد أقبل إلی الکوثر، فقال: یا أمیر المؤمنین! اسقنی فإنی ولیّ من أولیائک. فقال له علی علیه السّلام: اطلب من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فإنی لا أسقی أحدا إلا بأمره.

فأقبل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ائتنی علی ذلک بشهود. فقال: یا رسول اللّه! و کیف تطلب منی الشهود دون غیری من أولیائکم؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: و کیف طلبت

الشهود من ابنتنا العلویه لمّا أتتک و بناتها تطلب منک أن تأویها منزلک؟

قال: ثم انتبه و هو حرّان القلب، شدید الظمأ. فوقع فی الحسره و الندامه علی ما فرط منه فی حق العلویه و تأسّف علی ردّها. فبقی ساهرا بقیه لیلته حتی أصبح، و رکب وقت الصبح یطلب العلویه و یسأل عنها. فلم یزل یسأل و لم یجد من یخبره عنها، حتی وقع علی السوقی الذی أراد أن یدلّها علی الخان، فأعلمه أن الرجل المجوسی الذی و کان معه فی مجلسه أخذها إلی منزله، فعجب من ذلک.

ثم إنه قصد إلی منزل المجوسی و طرق الباب، فقیل: من بالباب؟ فقیل له: الملک وقف ببابک یطلبک. فعجب الرجل من مجی ء الملک إلی منزله، إذ لم یکن من عادته.

فخرج إلیه مسرعا، فلما رآه الملک وجد علیه الإسلام و نوره، فقال الرجل للملک:

ما سبب مجیئک إلی منزلی و لم یمکن ذلک لک عاده؟! فقال: من أجل هذه المرأه العلویه، و قد قیل لی أنها فی منزلک، و قد جئت فی طلبها، و لکن أخبرنی عن هذه الحلیه علیک، فإنی قد أراک صرت مسلما!؟

فقال: نعم و الحمد للّه، و قد منّ علیّ ببرکه هذه العلویه و دخولها منزلی بالإسلام، فصرت أنا و أهلی و بناتی و جمیع أهل بیتی مسلمین علی دین محمد و أهل بیته علیهم السّلام.

فقال له: و ما السبب فی إسلامک؟ فحدّثه بحدیثه و دعاء العلویه و رؤیاه و قصّ القصه بتمامها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:486

ثم قال: و أنت أیها الملک، ما السبب فی حرصک علی التفتیش عنها بعد إعراضک أولا عنها و طردک إیاها؟ فحدّثه الملک بما رآه و ما وقع له من النبی

محمد صلّی اللّه علیه و آله.

فحمد اللّه تعالی ذلک الرجل علی توفیق اللّه تعالی إیاه لذلک الأمر الذی نال به الشرف و الإسلام، و زادت بصیرته.

ثم دخل الرجل علی العلویه فأخبرها بحال الملک، فبکت و خرّت ساجده للّه شکرا علی ما عرفه من حقها. فاستأذنها فی إدخاله علیها، فأذنت له. فدخل علیها و اعتذر إلیها و حدّثها بما جری له مع جدها صلّی اللّه علیه و آله، و سألها الانتقال إلی منزله، فأبت و قالت: هیهات لا و اللّه! و لو أن الذی أنا فی منزله کره مقامی فیه لما انتقلت إلیک.

و علم صاحب المنزل بذلک، فقال: لا و اللّه لا تبرحی من منزلی، و إنی قد وهبتک هذا المنزل و ما أعددت فیه من الأهبّه، و أنا و أهلی و بناتی و أخدامی کلنا فی خدمتک، و نری ذلک قلیلا فی جنب ما أنعم اللّه تعالی به علینا بقدومک.

قال الراوی: و خرج الملک و أتی منزله، و أرسل إلیها ثیابا و هدایا کثیره و کیسا فیه جمله من المال، فردّت ذلک و لم تقبل منه شیئا.

المصادر:

1. عوالی اللآلی: ج 4 ص 140.

2. لوامع صاحبقرانی: ج 6 ص 91.

3. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 135.

64
المتن

عن إسحاق بن إبراهیم: أنه کان علی شرطه بغداد، یحبس أهل الجنایات. رأی النبی صلّی اللّه علیه و آله فی منامه یقول له: یا إسحاق! أطلق القاتل. فانتبه ثم فتّش عن حال القاتل، فقال:

إن عجوزه غرّت شریفه؛ و قالت العجوزه لها: إن لی حدیقه لیس فی الدنیا مثلها.

فشوّقتها إلی النظر إلی ما فیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:487

فخرجت الشریفه معها ثقه بقولها، فأدخلتها فی دار فإذا فیها رجال، و صاحت الشریفه و أغمی علیها. فلما أفاقت قالت: یا فتیان! اتقوا اللّه و أنا شریفه. قال القاتل: قلت لأصحابی: لا تتعرّضوا لها. و أراد المقتول أن یؤذیها فقتلته، ثم حامیت عنها و أخرجتها من الدار و سمعتها تقول: ستر اللّه عرضک کما سترتنی عرضی.

ثم اجتمع الناس من ضجه الجیران و دخلوا الدار و السیف بیدی و الرجل مقتول.

فأتونی إلی الشرطه.

فقال له إسحاق: قد وهبتک للّه و لرسوله صلّی اللّه علیه و آله و لحفظک عرض الشریفه. فتاب الرجل و حسنت توبته.

المصادر:

1. ینابیع الموده: ج 3 ص 188.

2. جواهر العقدین: ج 2 ص 281.

3. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 133.

4. فضائل السادات، علی ما فی الریاحین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:489

الفصل الثالث أوقافها و صدقاتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:490

فی هذا الفصل
اشاره

إن لفاطمه علیها السّلام أوقاف و صدقات غیر فدک، و کانت تنفق عائد کل هذه الحوائط و المزارع فی الفقراء و المساکین من الأقرباء و غیرهم.

و أوصت بها بعد وفاتها و عیّنت مصرفها و محلّها، و جعلت تولیتها بید أمیر المؤمنین علیه السّلام، و بعده بید الحسن علیه السّلام، ثم الحسین علیه السّلام، ثم أکبر أولاده واحدا بعد أخری.

و یأتی تفاصیل ما وصّت بها فی هذا الفصل بالعناوین التالیه فی 32 حدیثا:

وصیه فاطمه علیها السّلام فی أوقافها: حوائطها السبعه إلی علی علیه السّلام، ثم الحسن، ثم الحسین، ثم الأکبر من ولدها علیهم السّلام.

فی صدقات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه علیها السّلام و جعل فاطمه علیها السّلام صدقتها لبنی هاشم و بنی المطلب و المثیب لسلمان فی مکاتبته، و جعلها الفی ء لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فهو صدقه فاطمه علیها السّلام و أن الحیطان السبعه وقف لفاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:491

إن فی وصیه فاطمه علیها السّلام لکل واحده من أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله اثنتی عشره أوقیه و لنساء بنی هاشم مثل ذلک و لأمامه بشی ء.

وصیه فاطمه علیها السّلام بصدقتها و متاع البیت.

کلمه جعفر بن محمد علیه السّلام فی صدقات و أوقاف فاطمه علیها السّلام.

إرسال شیعه نیشابور ثلاثین ألف دینار و خمسین درهم و شقّه من الثیاب و إرسال شطیطه بدرهم و شقّه خام إلی موسی بن جعفر علیه السّلام، إعطاء الإمام إلی شطیطه أربعین درهما و شقّه من أکفانه من قطن قریه صیداء قریه فاطمه علیها السّلام.

إحلال فاطمه علیها السّلام نصیبها من الفی ء لآباء

الشیعه لیطیّبوا و إحلال أبی عبد اللّه علیه السّلام أمهات الشیعه لآبائهم.

کلمه صاحب الجواهر فی کفایه الإیجاب فی الوقف بدون القبول.

إعطاء فاطمه علیها السّلام جاریه لها صدقه للأداء إلی الفقراء.

إن أم العیال قریه هی صدقه فاطمه الزهراء علیها السّلام.

إن الحسن المثنّی کان المتولّی لصدقات أمیر المؤمنین علیه السّلام و صدقات فاطمه الزهراء علیها السّلام.

قصه إسلام أبی نیزر- من أبناء ملوک العجم- مع ضیعتیه البغبغه و عین أبی نیزر ....

فی جعل الخمس عوضا من الصدقه و إعطاء علی و فاطمه علیهما السّلام الخمس لبنی هاشم و بنی عبد المطلب.

قصه نخل بنی النضیر و جلائهم من المدینه و بقائها صدقه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بعده فی أیدی بنی فاطمه.

کلام الشهید فی جواز الشرط فی الوقف لفعل النبی صلّی اللّه علیه و آله و فعل فاطمه علیها السّلام فی أن أم العیال عین جاریه عند قریه کبیره، و هذه القریه صدقه فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:492

1
المتن

عن أبی بصیر، قال: قال أبو جعفر علیه السّلام: أ لا أقرئک وصیه فاطمه علیها السّلام؟ قال: قلت: بلی.

فأخرج حقا أو سفطا، فأخرج منه کتابا فقرأ:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما أوصت به فاطمه بنت محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ أوصت بحوائطها السبعه: العواف و الدلال و البرقه و المبیت و الحسنی و الصافیه و ما لأم إبراهیم إلی علی بن أبی طالب. فإن مضی علی فإلی الحسن علیه السّلام، فإن مضی الحسن علیه السّلام فإلی الحسین علیه السّلام، فإن مضی الحسین علیه السّلام فإلی الأکبر من ولدی.

شهد اللّه علی ذلک و المقداد بن الأسود و الزبیر بن العوام، و کتب

علی بن أبی طالب.

و عنه، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن عاصم بن حمید: مثله، و لم یذکر حقا و لا سفطا، و قال: إلی الأکبر من ولدی دون ولدک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 235 ح 2، عن الکافی.

2. الکافی: ج 7 ص 48 ح 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:493

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 181 ح 18، عن کشف الغمه.

4. کشف الغمه: ج 1 ص 499.

5. مستدرک الوسائل: ج 14 ص 51 ح 1.

6. دعائم الإسلام، علی ما فی المستدرک، بتفاوت یسیر.

7. مستدرک الوسائل: ج 13 ص 311 ح 6، بتفاوت یسیر.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 106 ح 3، عن الکافی.

9. من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 180.

10. دلائل الإمامه: ص 42.

11. عوالم العلوم: ج 19 ص 71.

12. تهذیب الأحکام: ج 9 ص 144.

13. نفس الرحمن فی فضائل سلمان: ص 104.

الأسانید:

فی الکافی: علی، عن أبیه، عن ابن أبی نجران، عن عاصم بن حمید، عن أبی بصیر، قال.

2
المتن

عن أبی بصیر، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: أ لا أقرئک وصیه فاطمه علیها السّلام؟ قلت: بلی. قال:

فأخرج إلیّ صحیفه:

هذا ما عهدت فاطمه بنت محمد فی أموالها إلی علی بن أبی طالب، فإن مات فإلی الحسن علیه السّلام، فإن مات فإلی الحسین علیه السّلام، فإن مات فإلی الأکبر من ولدی دون ولدک: الدلال و العواف و المبیت و البرقه و الحسنی و الصافیه و ما لأم إبراهیم. شهد اللّه عز و جل علی ذلک و المقداد بن الأسود و الزبیر بن العوام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 236 ح 3، عن الکافی.

2. الکافی: ج 7 ص 49 ح 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:494

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 7.

4. وسائل الشیعه: ج 13 ص 312 ح 1.

الأسانید:

فی الکافی: علی، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن حمّاد بن عثمان، عن أبی بصیر، قال.

3
المتن

عن أبی مریم، قال: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن صدقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و صدقه علی علیه السّلام، فقال: هی لنا حلال، و قال: إن فاطمه علیها السّلام جعلت صدقتها لبنی هاشم و بنی المطلب.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 235 ح 1، عن الکافی.

2. الکافی: ج 7 ص 48 ح 4.

3. الکافی: ج 2 ص 247.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 1064 ح 8.

5. روضه المتقین: ج 2 ص 105.

6. وسائل الشیعه: ج 6 ص 189 ح 1.

7. وسائل الشیعه: ج 11 ص 294.

الأسانید:

عن الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن ابن فضّال، عن أحمد بن عمر، عن أبیه، عن أبی مریم، قال.

4
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: المیثب هو الذی کاتب علیه سلمان، فأفاءه اللّه علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله فهو صدقتها علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:495

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 236 ح 4، عن الکافی.

2. الکافی: ج 7 ص 48 ح 3.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 1065.

4. وسائل الشیعه: ج 13 ص 294 ح 7.

5. اختیار معرفه الرجال: ص 17.

6. بحار الأنوار: ج 22 ص 296 ح 4.

الأسانید:

فی الکافی: علی، عن أبیه، عن ابن أبی نجران، عن عاصم بن حمید، عن إبراهیم بن یحیی المزنی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

5
المتن

عن أبی الحسن الثانی علیه السّلام، قال: سألته عن الحیطان السبعه التی کانت میراث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فقال:

إنما کانت وقفا، فکان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یأخذ إلیه منها ما ینفق علی أضیافه و التابعه تلزمه فیها. فلما جاء العباس یخاصم فاطمه علیها السّلام فیها، فشهد علی علیه السّلام و غیره أنها وقف علی فاطمه علیها السّلام، و هی: الدلال و العواف و الحسنی و الصافیه و ما لأم إبراهیم و المیثب و البرقه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 236 ح 5، عن الکافی.

2. الکافی: ج 7 ص 47 ح 1.

3. قرب الإسناد: ص 160.

4. بحار الأنوار: ج 22 ص 296 ح 2، عن قرب الأسناد.

5. بحار الأنوار: ج 22 ص 297 ح 6، عن الکافی.

6. مستدرک الوسائل: ج 2 (القدیم) ص 513، بتفاوت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:496

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن أبی الحسن الثانی علیه السّلام، قال.

6
المتن

عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن فاطمه علیهم السّلام: أنها أوصت لأزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله، لکل واحده منهنّ باثنتی عشره أوقیه، و لنساء بنی هاشم مثل ذلک، و أوصت لأمامه بنت أبی العاص بشی ء.

و بإسناد آخر، عن عبد اللّه بن حسن، عن زید بن علی: إن فاطمه علیها السّلام تصدّقت بمالها علی بنی هاشم و بنی عبد المطلب، و إن علیا علیه السّلام تصدّق علیهم و أدخل معهم غیرهم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 218 ح 50، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 42.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن أبی إسحاق الباقرجی، عن فلایجه، عن أبی عبد اللّه، عن أحمد، عن محمد بن بغدان، عن محمد بن الصلت، عن عبد اللّه بن سعید، عن ابن جریح، عن جعفر بن محمد علیه السّلام.

7
المتن

عن الحلبی و محمد بن مسلم، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قالا: سألناه عن صدقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و صدقه فاطمه علیها السّلام، قال: صدقتهما لبنی هاشم و بنی عبد المطلب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:497

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 296 ح 3، عن الکافی.

2. الکافی: ج 7 ص 48 ح 2.

3. وسائل الشیعه: ج 13 ص 293.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 1062.

5. وسائل الشیعه: ج 13 ص 293 ح 6.

6. الوافی: ج 6 ص 78.

الأسانید:

فی الکافی: علی، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن حمّاد، عن الحلبی و محمد بن مسلم، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

8
المتن

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال: ماتت فاطمه علیها السّلام ما بین المغرب و العشاء ...،

إلی أن قال: و أوصته بغسلها و جهازها و دفنها لیلا، و أوصته بصدقتها و ترکتها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 201 ح 30، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی الکافی: علی، عن أبیه، عن ابن أبی نجران، عن عاصم بن حمّاد، عن الحلبی و محمد بن مسلم، قالا.

9
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام مکثت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ستین یوما ....، إلی أن قال: و أوصت بصدقتها و متاع البیت ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:498

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 233 ح 8، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

10
المتن

عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام، قال: کان الدلال لامرأه من بنی النضیر و کان لها سلمان الفارسی، فکاتبته علی أن یحییها لها ثم هو حرّ. فأعلم بذلک النبی صلّی اللّه علیه و آله، فخرج إلیها فجلس علی فقیر، ثم جعل و یحمل إلیه الودیّ فیضعه بیده. فما عدت منها ودیّه أن أطلعت، قال: ثم أفاءها اللّه علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله.

قال أبو غسان: الذی تظاهر عندنا إن الصدقات المذکوره من أموال بنی نضیر، و یؤیّده ما فی سنن أبی داود أنها کانت نخل بنی النضیر لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خاصه، أعطاها اللّه إیاه، فقال: «ما أَفاءَ اللَّهُ عَلی رَسُولِهِ ...». «1» فأعطی أکثرها المهاجرین و بقی منها صدقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله التی فی أیدی بنی فاطمه؛ الحوائط السبعه، ثم قال:

و أما الصدقات السبع، فالصافیه معروفه الیوم شرقیّ المدینه بجزع زهیره، و برقه معروفه الیوم أیضا فی قبله المدینه مما یلی المشرق، و الدلال جزع معروف أیضا قبل الصافیه، و المیثب غیر معروف الیوم، و الأعواف جزع معروف الیوم بالعالیه، و مشربه أم إبراهیم أیضا معروفه بالعالیه، و حسنا- ضبطه المراغی بخطه بضمّ الحاء و سکون السین المهملتین ثم نون مفتوحه و لا یعرف الیوم و لعله تصحیف من الحناء بالنون بعد الحاء- و هو معروف الیوم، قلت: هو خطاء لأنه مخالف للضبط و لا تشرب من مهزور، و الذی یظهر أن الحسنا هی الموضع المعروف الیوم بالحسینیار قرب جزع الدلال و هو یشرب من مهزور.

______________________________

(1).

سوره الحشر: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:499

و هذه الصدقات مما طلبته فاطمه علیها السّلام من أبی بکر مع سهمه صلّی اللّه علیه و آله بخیبر و فدک کما فی الصحیح، فأبی أبو بکر علیها ذلک. ثم دفع عمر صدقته بالمدینه إلی علی علیه السّلام و العباس و أمسک خیبر و فدک و قال: هما صدقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و کانتا لحقوقه التی تعروه. و کانت هذه الصدقه بید علی علیه السّلام، منعها العباس فغلبه علیها. ثم کانت بید الحسن علیه السّلام ثم بید الحسین علیه السّلام، ثم بید عبد اللّه بن الحسن، حتی ولّی بنو العباس فقبضوها.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 22 ص 299.

11
المتن

فی المناقب: أبو علی بن راشد و غیره فی خبر طویل: إنه اجتمعت عصابه الشیعه بنیسابور و اختاروا محمد بن علی النیسابوری، فدفعوا إلیه ثلاثین ألف دینار و خمسین ألف درهم و شقّه من الثیاب، و أتت شطیطه بدرهم صحیح و شقّه خام من غزل یدها تساوی أربعه دراهم ...، إلی أن قال موسی بن جعفر علیه السّلام:

یا أبا جعفر، أبلغ شطیطه سلامی و أعطه هذه الصرّه- و کانت أربعین درهما- ثم قال:

و أهدیت لها شقّه من أکفانی من قطن قریتنا صیدا (صریا)- قریه فاطمه علیها السّلام- و غزل أختی حلیمه ابنه أبی عبد اللّه جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 48 ص 74 ح 100، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 409.

3. الثاقب فی المناقب: ص 443 ح 376.

4. الخرائج: ص 328.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:500

12
المتن

قال زید بن علی: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تصدّقت بمالها علی بنی هاشم و بنی المطلب، و إن علیا علیه السّلام تصدّق علیهم و أدخل معهم غیرهم.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 294.

2. السنن الکبری: ج 6 ص 161، علی ما فی الإحقاق.

3. بدائع المنن: ج 2 ص 220، علی ما فی الإحقاق.

4. دلائل الإمامه: ص 42.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 1059.

الأسانید:

فی السنن الکبری: أخبرنا زکریا بن إسحاق، ثنا محمد بن یعقوب، أنبأ الربیع بن سلیمان، أنبأ الشافعی، أخبرنی محمد بن علی، أخبرنی عبد اللّه بن حسن بن حسن، عن غیر واحد من أهل بیته و أحسبه قال: زید بن علی.

13
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، أنه قال: تصدّق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأموال جعلها وقفا، و کان ینفق منها علی أضیافه و أوقفها علی فاطمه علیها السّلام، منها العواف و البرقه و الصافیه و مشربه أم إبراهیم و الحسنی و الزلال و المنبت.

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 2 (القدیم) ص 512 ح 2.

2. دعائم الإسلام، علی ما فی المستدرک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:501

14
المتن

زید بن علی، قال: أخبرنی أبی، عن الحسن بن علی علیه السّلام، قال: هذه وصیه فاطمه بنت محمد علیها السّلام، أوصت بحوائط السبع: العواف و الدلال و البرقه و المنبت و الحسنی و الصافیه و ما لأمّ إبراهیم إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام. فإن مضی علی علیه السّلام فإلی الحسن بن علی علیه السّلام، و إلی أخیه الحسین علیه السّلام، و إلی الأکبر فالأکبر من ولد رسول اللّه علیهم السّلام ....

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 2 (القدیم) ص 513 ح 8.

2. بحار الأنوار: ج 103 ص 182 ح 14.

3. مصباح الأنوار (مخطوط): ص 263.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 1060 ح 2.

15
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال محمد بن إسحاق: و حدثنی أبو جعفر محمد بن علی علیه السّلام: إن فاطمه علیها السّلام عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر، قال: و إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام کتبت هذا الکتاب:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما کتبت فاطمه بنت محمد فی مالها؛ إن حدث بها حادث تصدّقت بثمانین أوقیه، تنفق عنها من ثمارها التی لها کل عام فی رجب بعد نفقه السقی و نفقه العمل، و أنها أنفقت أثمارها العام و أثمارها القمح عاما قابلا فی أوان غلّتها، و أنها أمرت لنساء محمد أبیها صلّی اللّه علیه و آله خمسا و أربعین أوقیه، و أمرت لفقراء بنی هاشم و بنی عبد المطلب بخمسین أوقیه.

و کتبت فی أصل مالها فی المدینه أن علیا علیه السّلام سألها أن تولّیه مالها. فیجمع مالها إلی مال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فلا تفرق، و یلیه ما دام حیا. فإذا حدث به حادث دفعه إلی ابنیّ الحسن و الحسین علیهما السّلام فیلیانه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:502

و إنی دفعت إلی علی بن أبی طالب علی أنی أحلّله فیه. فیدفع مالی و مال محمد صلّی اللّه علیه و آله و لا یفرق منه شیئا، یقضی عنی من أثمار المال ما أمرت به و ما تصدّقت به. فإذا قضی اللّه صدقتها و ما أمرت به، فالأمر بید اللّه تعالی و بید علی علیه السّلام،

یتصدّق و ینفق حیث شاء، لا حرج علیه. فإذا حدث به حدث دفعه إلی ابنیّ الحسن و الحسین علیهما السّلام المال جمیعا؛ مالی و مال محمد صلّی اللّه علیه و آله. ینفقان و یتصدّقان حیث شاءا و لا حرج علیهما.

و إن لابنه جندب- یعنی بنت أبی ذر الغفاری- التابوت الأصغر، و یعطیها فی المال ما کان و نعلیّ الآدمیین و النمط و الحب و السریر و الرزبیه و القطیفتین.

و إن حدث بأحد ممن أوصیت له قبل أن یدفع إلیه فإنه ینفق عنه فی الفقراء و المساکین.

و إن الأستار لا یستر بها امرأه أی إحدی ابنتی، غیر أن علیا علیه السّلام یستتر بهنّ إن شاء، ما لم ینکح.

و إن هذا ما کتبت فاطمه علیها السّلام فی مالها و قضت فیه، و اللّه شهید و المقداد بن الأسود و الزبیر بن العوام، و علی بن أبی طالب کتبها، و لیس علی علی حرج فیما فعل من معروف.

قال جعفر بن محمد علیه السّلام: قال أبی: هذا وجدناه و هکذا وجدنا وصیتها.

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 14 ص 54 ح 7.

2. مصباح الأنوار (مخطوط): ص 262.

3. بحار الأنوار: ج 103 ص 184 ح 13.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 1062 ح 54.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:503

16
المتن

قال السمهودی: إن مخیرق الیهودی کان من أحباء یهود بنی النضیر، و هو الذی یقول فیه النبی صلّی اللّه علیه و آله: مخیرق سابق الیهود و سلمان سابق فارس و بلال سابق الحبشه، استشهد فی أحد.

و أوصی بساتینه السبع إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و هی: الدلال و برقه و الصافیه و المثیب و مشربه أم إبراهیم و الأعواف و حسنی، فأوقفها النبی صلّی اللّه علیه و آله سنه سبع من الهجره.

و فی حدیث کعب: أوقفها علی رأس اثنتین و عشرین شهرا من الهجره علی خصوص فاطمه علیها السّلام، و کانت یأخذ منها لأضیافه و حوائجه.

و عند وفاه الصدیقه علیها السّلام، أوصت بهذه البساتین و کل ما کان لها من المال إلی أمیر المؤمنین علی علیه السّلام، و من بعده فإلی الحسن علیه السّلام، و من بعده فإلی الحسین علیه السّلام، ثم إلی الأکبر من ولد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. و أشهدت علی الوصیه المقداد بن الأسود و الزبیر بن العوام.

و أوصت لأزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله؛ لکل واحده منهنّ اثنتا عشر أوقیه، و لنساء بنی هاشم مثل ذلک، و لأمامه بنت أبی العاص بشی ء.

و أوصت لأم کلثوم إذ بلغت ما فی المنزل ....

المصادر:

1. تاریخ المدینه للسمهودی: ج 2 ص 152.

2. دلائل الإمامه: ص 42.

3. أعیان النساء للحکیمی: ص 447.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن أبی إسحاق الباقر حی، عن خدیجه، عن أبی عبد اللّه، عن أحمد، عن محمد بن بغدان، عن محمد بن الصلت، عن عبد اللّه بن سعید، عن أبی جریح، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:504

17
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: من وجد برد حبّنا فی کبده، فلیحمد اللّه علی أول النعم. قال:

قلت: جعلت فداک، ما أول النعم؟ قال: طیب الولاده.

ثم قال أبو عبد اللّه: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام: أحلّی نصیبک من الفی ء لآباء شیعتنا لیطیّبوا. ثم قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إنا أحللنا أمهات شیعتنا لآبائهم لیطیّبوا.

المصادر:

1. وسائل الشیعه: ج 6 ص 381 ح 10.

2. ریاض المسائل: ج 5 ص 269، باختصار فیه.

الأسانید:

فی وسائل الشیعه: بأسناده، عن محمد بن الحسن الصفار، عن یعقوب بن یزید، عن الحسن بن علی الوشاء، عن القاسم بن برید، عن الفضیل، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

18
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 504 المتن ..... ص : 504

المتن

قال ابن أبی جمهور فی العوالی: و روی أن فاطمه علیها السّلام وقفت حوائطها بالمدینه.

المصادر:

عوالی اللآلی: ج 3 ص 21 ح 4.

19
المتن

قال السید الأمین: کان لها سبعه بساتین، وقفتها علی بنی هاشم و بنی عبد المطلب، و جعلت النظر فیها و الولایه لعلی علیه السّلام مده حیاته، و بعده للحسن علیه السّلام، و بعده للحسین علیه السّلام، و بعده للأکبر من ولدها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:505

المصادر:

أعیان الشیعه: ج 2 ص 312.

20
المتن

قال النجفی فی جواهره: إن الوقف یکفی الإیجاب بدون قبول القابل، لعدم القابل للقبول فیها، و لما عساه یظهر من المحکی من صدقات أمیر المؤمنین و الزهراء و الصادق علیهم السّلام المشتمله علی ذکر إنشاء الإیجاب بدون قبول ....

المصادر:

جواهر الکلام: ج 28 ص 6.

21
المتن

روی أن فاطمه الزهراء علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أعطت جاریه لها صدقه ....

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل السادس، فی جودها علیها السّلام، الرقم 19، متنا و مصدرا و سندا.

22
المتن

الصدوق فی المقنع: و اعلم إن صدقات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تحلّ لبنی هاشم و لموالیهم.

و روی أن فاطمه علیها السّلام جعلت صدقاتها لبنی عبد المطلب و بنی هاشم، و سئل أبو عبد اللّه علیه السّلام عن الصدقه التی حرّمت علی بنی هاشم ما هی؟ فقال: هی الزکاه.

المصادر:

1. المقنع: ص 55.

2. مستدرک الوسائل: ج 14 ص 59، عن المقنع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:506

23
المتن

قال التستری فی المعجم أیضا: قال عرام بن الأصبغ السلمی: أم العیال قریه صدقه فاطمه الزهراء علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. الأوائل للتستری: ص 139.

2. نوادر المخطوطات: ج 5 ص 1404.

24
المتن

قال السمهودی فی بقاع المدینه و أعراضها و أعمالها و مضافاتها و أندیتها و جبالها و تلاعها: ... و قال عرّام: و آره یقابل قدسا الأسود من أشمخ الجبال، تخرج من جوانبه عیون، علی کل عین قریه. فمنها الفرع قریه کبیره، و أم العیال صدقه فاطمه الزهراء علیها السّلام، و المضیق قریه قریبه کبیره أیضا، و المحضه و الوبره و الخضره و الفعوه.

و فی کلها نخیل و مزارع. و أودیتها تصبّ فی الأبواء، ثم ودّان، و یسمّی وادی آره حقیل، و به قریه یقال لها و بعان، و خلف آره واد فیه قری.

المصادر:

وفاء الوفاء: ج 4 ص 1117.

25
المتن

قال المزنی فی ذکر صدقات فاطمه علیها السّلام: ... و لم تزل فاطمه علیها السّلام یلی صدقاتها حتی لقیت اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:507

و روی الشافعی حدیثا ذکر فیه: أن فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تصدّقت بمالها علی بنی هاشم و بنی المطلب، و أن علیا علیه السّلام تصدّق علیهم و أدخل معهم غیرهم.

المصادر:

1. مختصر المزنی للشافعی: ص 132.

2. السنن الکبری: ج 6 ص 161.

الأسانید:

فی السنن الکبری: أخبرنا أبو زکریا بن أبی إسحاق، ثنا أبو العباس محمد بن یعقوب، أنبأ الربیع بن سلیمان، أنبأ الشافعی، أخبرنی محمد بن علی بن شافع، أخبرنی عبد اللّه بن حسن بن حسن، عن غیره أحد من أهل بیته و أحسبه: قال زید بن علی.

26
المتن

قال السید الأبطحی: و کان الحسن المثنّی یتولّی صدقات أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام فی عصره، و کان تولّی صدقاته و صدقات فاطمه الزهراء علیها السّلام أیضا من بعد علی علیه السّلام للحسن علیه السّلام، ثم الحسین علیهما السّلام، ثم من بعده لأکبر ولدها، إذا کان یرضی بهدیه و إسلامه و أمانته کما فی أخبارها.

المصادر:

تهذیب المقال للأبطحی: ج 2 ص 305.

27
المتن

قال ابن الجوزی فی ذکر جبال مدینه: ... و عن یسار الطریق مقابلا قدس الأبیض و الأسود جبل من أشمخ ما یکون من الجبال یقال لها آره، و هو جبل أحمر، تخرج من جوانبه عیون، علی کل عین من جانبه قریه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:508

فمنها قریه غناء کبیره یقال لها الفرع و هی لقریش و الأنصار و مزینه، و منها أم العیال قریه صدقه فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ....

المصادر:

المنتظم لابن الجوزی: ج 1 ص 145.

28
المتن

قال العسقلانی فی ذکر أبی نیزر: ... حدثنا بو محلم محمد بن هشام بإسناد ذکره: أن أبا نیزر کان من ابناء بعض ملوک الأعاجم. فرغب فی الإسلام صغیرا فأسلم عند النبی صلّی اللّه علیه و آله، فکان معه فی مئونته. ثم کان مع فاطمه علیها السّلام، ثم مع ولدها. و کان یقوم بضیعتی علی علیه السّلام اللتین فی البقیع، تسمّی إحداهما البغبغه و الأخری عین أبی نیزر.

فذکر أن علیا علیه السّلام أتاه فأطعمه طعاما فیه فزع، صنعه له أبا هاله. فأکل و شرب من الماء فذکر قصته:

أنه کتب بتحبیس الضیعتین فذکر صفه شرطه، و منه أنه وقفهما علی فقراء المدینه و ابن السبیل إلا أن یحتاج الحسن أو الحسین علیهما السّلام فهما طلق.

و فی آخر الخبر: إن الحسین علیه السّلام احتاج لأجل دین علیه. فبلغ ذلک معاویه فدفع له فی عین أبی نیزر مائه ألف، فأبی أن یبیعها و أمضی وقفها.

المصادر:

الإصابه: ج 7 ص 195 ح 1159.

29
المتن

قال محمد بن إدریس الشافعی فی تحریم الصدقه علی آل محمد علیهم السّلام: فأما آل محمد علیهم السّلام الذین جعل لهم الخمس عوضا من الصدقه، فلا یعطون من الصدقات

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:509

المفروضات شیئا- قلّ أو کثر-، لا یحلّ لهم أن یأخذوها و لا یجزئ عمن یعطیهموها إذا عرفهم و إن کانوا محتاجین و غارمین و من أهل السهمان و إن حبس عنهم الخمس، و لیس منعهم حقهم فی الخمس یحلّ لهم ما حرّم علیهم من الصدقه ....

و بعد قال الشافعی: و تصدّق علی و فاطمه علیهما السّلام علی بنی هاشم و بنی عبد المطلب بأموالهما، و ذلک إن هذا تطوّع. و قبل النبی صلّی اللّه علیه و آله الهدیه من الصدقه: تصدّق بها علی بریره، و ذلک أنها من بریره تطوّع لا صدقه.

المصادر:

الأمّ للشافعی: ج 2 ص 81.

30
المتن

قال الذهبی فی ذکر غزوه بنی النضیر: و غدا إلی بنی النضیر بالکتائب، فقاتلهم حتی نزلوا علی الجلاء. فجلت بنو النضیر و احتملوا ما أقلّت الإبل من أمتعتهم و أبوابهم و خشبهم. فکان نخل بنو النضیر لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خاصه، أعطاه اللّه إیاها فقال: «وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَ لا رِکابٍ» «1»، یقول بغیر قتال.

فأعطی النبی صلّی اللّه علیه و آله أکثرها المهاجرین و قسّمها بینهم، و قسّم منها لرجلین من الأنصار کانا ذوی حاجه، و بقی منها صدقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله التی فی أیدی بنی فاطمه.

المصادر:

1. تاریخ الإسلام و وفیات مشاهیر الأعلام: المغازی ص 150.

2. دلائل النبوه: ج 3 ص 160.

الأسانید:

فی دلائل النبوه: أخبرنا الحسین بن محمد، قال: حدثنا أبو بکر بن داسه، قال: حدثنا أبو داود، قال: أخبرنا محمد بن داود، قال: أخبرنا عبد الرزاق، قال: أخبرنا معمر، عن الزهری، عن عبد الرحمن بن کعب، عن رجل عن أصحاب النبی صلّی اللّه علیه و آله.

______________________________

(1). سوره الحشر: الآیه 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:510

31
المتن

قال الشهید فی جواز الشرط فی الوقف: ... و لو شرط أکل أهله منه صحّ الشرط، لأن النبی صلّی اللّه علیه و آله شرط ذلک فی وقفه، و شرطته فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

الدروس الشرعیه فی فقه الإمامیه: ج 2 ص 268.

32
المتن

قال فی معجم معالم الحجاز: إن أم العیال عین جاریه، ببرکتها أسّست عندها قریه کبیره، و هی بقرب قلاع أره بین طریق مکه و المدینه، و کان فیها بعد تأسیسها و عمرانها عشرین ألف نخله و هکذا الیوم؛ کان هناک أثمار مختلفه کالعنب و الموز و اللیمون و غیرها، و هی 170 کم إلی مدینه و 56 کم شرقا إلی سقیا.

قیل: یسمّی هذه القریه صدقه فاطمه الزهراء علیها السّلام و موقوفتها، و هی موقوفه علی سادات الحسینی ....

المصادر:

1. معجم معالم الحجاز: ج 1 ص 21.

2. الأعلام للزرکلی: ج 4 ص 223، بتفاوت فیه.

3. معجم البلدان: ج 1 ص 254، بتفاوت فیه.

4. المنتظم لابن الجوزی: ج 1 ص 154، بتفاوت فیه.

5. مراصد الاطلاع: ج 1 ص 117، بتفاوت فیه.

6. وفاء الوفاء: ج 3 ص 1117، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:511

الفصل الرابع مناماتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:512

فی هذا الفصل
اشاره

إن الرؤیا من الآیات و فی بعضها إخبارات و برکات، و هی طریق و هاد إلی بعض المطالب التی لم تقع. و رؤیه الأولیاء و المؤمنین للرؤیا بعد شرائط النوم و تدبیرها و فی أوقاتها، تصیّرها رؤیا صادقه و تعبیرها یوضح الحقائق التی اندرجات فیها.

و هی إذا کانت من یوسف الصدیق ففیه نور یهتدی بما یقع بعد، و إذا کانت من لسان صدق و قلب سلیم کالصدیقه الطاهره علیها السّلام فهی بمثابه الوحی.

فنورد نبذه منها فی هذا الفصل بالعناوین التالیه فی 14 حدیثا:

رؤیه فاطمه علیها السّلام فی المنام ذبح الحسن و الحسین علیهما السّلام و حزنها و إحضار النبی صلّی اللّه علیه و آله الرؤیا.

رؤیا فاطمه علیها السّلام و شکواها مصائبها إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تعزّیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بأنک قادمه علیّ عن قریب.

رؤیا فاطمه علیها السّلام أباها فی قصر من الدرّ الأبیض و قوله صلّی اللّه علیه و آله لها: أنت اللیله عندی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:513

رؤیه فاطمه علیها السّلام بین النائمه و الیقظانه أباها بعد وفاته بأیام و هو فی دار و فیه قصور و أنهار و بساتین و جواری، شکواها إلی أبیها و بشاره أبیها بقدومها إلیه و انتباهها و صیحتها من رویتها و کلامها مع علی علیه السّلام.

مکالمه فاطمه علیها السّلام مع علی علیها السّلام عند وفاتها و رؤیتها فی المنام أباها.

تعلیم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام دعاء بعد رؤیاها.

رؤیا فاطمه علیها السّلام أباها فی المنام و بشراها بأنک اللیله عندی و وفاتها فی ذلک الیوم.

رؤیه فاطمه علیها

السّلام فی المنام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ذبحه شاه و طبخه و أکل الحسن و الحسین علیهما السّلام منها و موتهما، وقوع ما رأی صباحا بمثل رؤیاها إلا أنّ فاطمه علیها السّلام منعت من أکله و کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعده.

رؤیا فاطمه علیها السّلام ورقه مصحف و فقدانها و تعبیر النبی صلّی اللّه علیه و آله الورقه بنفسه ....

رؤیا فاطمه علیها السّلام بعد ولاده الحسین علیه السّلام بعشره أیام ....

رؤیا فاطمه علیها السّلام فی منامه عناق مشویه و أکل الحسن علیه السّلام منه و موته و إخبارها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رؤیاها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:514

1
المتن

عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: رأت فاطمه علیها السّلام فی النوم کأن الحسن و الحسین علیهما السّلام ذبحا أو قتلا. فأحزنها ذلک، فأخبرت به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال: یا رؤیا.

فتمثّلت بین یدیه، قال: أنت أریت فاطمه علیها السّلام هذا البلاء؟ قالت: لا. فقال: یا أضغاث، أنت أریت فاطمه علیها السّلام هذا البلاء؟ قالت: نعم یا رسول اللّه. قال: فما أردت بذلک؟ قالت: أردت أن أحزنها. فقال لفاطمه علیها السّلام: اسمعی، لیس هذا بشی ء.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 91 ح 15، عن تفسیر العیاشی.

2. بحار الأنوار: ج 58 ص 166 ح 16، عن تفسیر العیاشی.

3. تفسیر العیاشی: ج 2 ص 178.

4. تفسیر البرهان: ج 2 ص 255، عن تفسیر العیاشی.

5. تفسیر نور الثقلین: ج 2 ص 429.

6. دار السلام: ج 1 ص 64.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:515

2
المتن

فی المناقب: سألت (فاطمه) علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خاتما ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد السابع عشر، الفصل السابع، الرقم 6، متنا و مصدرا و سندا.

3
المتن

قال القمی فی تفسیر قوله تعالی: «إِنَّمَا النَّجْوی مِنَ الشَّیْطانِ» «1» لیحزن ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد السابع عشر، الفصل الرابع، الرقم 95، متنا و مصدرا و سندا.

4
المتن

عن ابن عباس، قال:

رأت فاطمه علیها السّلام فی منامها النبی صلّی اللّه علیه و آله، قالت: فشکوت إلیه ما نالنا من بعده. قالت: فقال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، لکم الآخره التی أعدّت للمتقین، و إنک قادمه علیّ عن قریب.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 218 ح 49، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. بیت الأحزان للقمی: ص 142.

______________________________

(1). سوره المجادله: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:516

5
المتن

روی ورقه بن عبد اللّه الأزدی، قال: خرجت حاجا إلی بیت اللّه الحرام راجیا لثواب اللّه رب العالمین. فبینا أنا أطوف و إذا بجاریه سمراء ...، إلی قولها:

فقالت (فاطمه) علیها السّلام: یا أبا الحسن! رقدت الساعه، فرأیت حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قصر من الدرّ الأبیض. فلما رآنی قال: هلمّی إلیّ یا بنیه فإنی إلیک مشتاق. فقلت: و اللّه إنی لأشدّ شوقا منک إلی لقائک. فقال: أنت اللیله عندی، و هو الصادق لما وعد و الموفی لما عاهد ....

المصادر:

بحار الأنوار: ج 43 ص 178 ح 15، عن بعض الکتب.

و بقیه المصادر کما أوردناه فی المجلد السابع عشر، الفصل السادس، الرقم 31.

6
المتن

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: لمّا قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ما ترک إلا الثقلین؛ کتاب اللّه و عترته أهل بیته علیهم السّلام، و کان قد أسرّ إلیّ فاطمه علیها السّلام أنها لاحقه به أول أهل بیته لحوقا.

قالت: بینا أنی بین النائمه و الیقظانه بعد وفاه أبی بأیام، إذ رأیت کأن أبی قد أشرف علیّ. فلما رأیته، لم أملک نفسی أن نادیت: یا أبتاه! انقطع عنّا خبر السماء.

فبینا أنا کذلک إذ أتتنی الملائکه صفوفا، یقدمها ملکان، حتی أخذانی فصعدا بی إلی السماء. فرفعت رأسی فإذا أنا بقصور مشیّده و بساتین و أنهار تطّرد و قصر بعد قصر و بستان بعد بستان، و إذا قد اطلع علیّ من تلک القصور جواری کأنهنّ اللعب، فهنّ یتباشرن و یضحکن إلیّ و یقلن: مرحبا بمن خلقت الجنه و خلقنا من أجل أبیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:517

فلم تزل الملائکه تصعد بی حتی أدخلونی إلی دار فیها قصور، فی کل قصر من البیوت ما لا عین رأت، و فیها من السندس و الإستبرق علی أسرّه و علیها ألحاف من ألوان الحریر و الدیباج، و آنیه الذهب و الفضه و فیها موائد علیها من ألوان الطعام، و فی تلک الجنان نهر مطرّد أشدّ بیاضا من اللبن و أطیب رائحه من المسک الأذفر.

فقلت: لمن هذه الدار و ما هذا النهر؟ فقالوا: هذه الدار الفردوس الأعلی الذی لیس بعده جنّه، و هی دار أبیک و من معه من النبیین و من أحبّ اللّه. قلت:

فما هذا النهر؟ قالوا:

هذا الکوثر الذی وعده أن یعطیه إیّاه. فقلت: فأین أبی؟ قالوا: الساعه یدخل علیک.

فبینا أنا کذلک إذ برزت لی قصور هی أشدّ بیاضا و أنور من تلک القصور و فرش هی أحسن من تلک الفرش، و إذا بفرش مرتفعه علی أسرّه، و إذا أبی صلّی اللّه علیه و آله جالس علی تلک الفرش و معه جماعه.

فلمّا رآنی، أخذنی فضمّنی و قبّل ما بین عینیّ و قال: مرحبا بابنتی، و أخذنی و أقعدنی فی حجره، ثم قال لی: یا حبیبتی! ما ترین ما أعدّ اللّه لک و ما تقدمین علیه؟

فأرانی قصورا مشرقات، فیها ألوان الطرائف و الحلیّ و الحلل، و قال: هذه مسکنک و مسکن زوجک و ولدیک و من أحبّک و أحبّهما. فطیبی نفسا فإنک قادمه علیّ إلی أیام.

قالت: فطار قلبی و اشتدّ شوقی و انتبهت من رقدتی مرعوبه.

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: فلما انتبهت من مرقدها صاحت بی، فأتیتها فقلت لها: ما تشتکین؟ فخبّرتنی بخبر الرؤیا، ثم أخذت علیّ عهد اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله أنها إذا توفّت لا أعلم أحدا إلا أم سلمه زوج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أم أیمن و فضّه و من الرجال ابنیها و عبد اللّه بن عباس و سلمان الفارسی و عمار بن یاسر و المقداد و أبو ذر و حذیفه، و قالت: إنی أحللتک من أن ترانی بعد موتی، فکن مع النسوه فیمن یغسّلنی، و لا تدفنّی إلا لیلا، و لا تعلم أحدا قبری.

فلما کانت اللیله التی أراد اللّه أن یکرمها و یقبضها إلیه، أقبلت تقول: و علیکم السلام، و هی تقول

لی: یا ابن عم، قد أتانی جبرئیل مسلّما و قال لی: السلام یقرأ علیک

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:518

السلام، یا حبیبه حبیب اللّه و ثمره فؤاده. الیوم تلحقین بالرفیع الأعلی و جنّه المأوی، ثم انصرف عنّی.

ثم سمعناها ثانیه تقول: و علیکم السلام، فقالت: یا ابن عم، هذا و اللّه میکائیل و قال لی کقول صاحبه.

ثم تقول: و علیکم السلام، و رأیناها قد فتحت عینیها فتحا شدیدا ثم قالت:

یا ابن عم، هذا و اللّه الحق، و هذا عزرائیل قد نشر جناحه بالمشرق و المغرب و قد وصفه لی أبی و هذه صفته.

فسمعناها تقول: و علیک السلام یا قابض الأرواح، عجّل بی و لا تعذّبنی.

ثم سمعناها تقول: إلیک ربی لا إلی النار. ثم غمضت عینیها و مدّت یدیها و رجلیها کأنها لم تکن حیّه قطّ.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 207 ح 36، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 44.

3. بحار الأنوار: ج 78 ص 310 ح 30، عن دلائل الإمامه.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام أسوه المرأه المسلمه: ص 84.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 347.

6. ملکه الإسلام فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 235.

7. مصباح الأنوار، علی ما فی ملکه الإسلام.

8. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 65.

9. دار السلام للنوری: ج 1 ص 68.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن أحمد بن محمد، عن زکریا بن یحیی، عن ابن أبی زائده، عن أبیه، عن محمد بن الحسن، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:519

7
المتن

قال الشیخ حسین البحرانی فی شهاده فاطمه علیها السّلام و ذکر مصاحبتها مع علی علیه السّلام فی آخر یومها علیها السّلام: ... إلی أن قالت: یا أمیر المؤمنین، هذا فراق بینی و بینک، اعلم أنی البارحه رأیت أبی فی منامی و هو واقف فی مکان مرتفع، یلتفت یمینا و شمالا کأنه ینتظر أحدا، فقلت له: مضیت عنی و ترکتنی وحیده فریده، أبکی علیک لیلی و نهاری و عشیّتی و أبکاری لا ألتذّ بطعام و لا أتهنّؤ بمنام.

فقال لی: یا فاطمه، فإن مده الفراق قد تجاوزت و لیالی الهموم و الأشواق قد تصرّمت و قرب وقت الارتحال، لتفوزی بالملاقات و الوصال و تقلعی أطناب خیمه بدنک من المضایق السفلیه و تنصیبها فی فضاء العوالم العلویه، و تفری من مطموره الدنیا و تسکنی معموره الأخری العقبی. یا فاطمه عجّلی فإنی فی انتظارک، و لا أبرح من مکانی حتی أنت تأتی فأسرعی، و سأخبرک- یا بنتی- إن وقت وصولک إلیّ فی اللیله القابله.

فلما رأیت الرؤیا، أیقنت أنی راحله عنک فی عشیه هذه اللیله المستقبله ....

المصادر:

1. التاریخ و السیره للدرازی البحرانی: ص 19.

2. دار السلام: ج 1 ص 70.

8
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فی رؤیاها التی رأتها: قولی: أعوذ بما عاذت به ملائکه اللّه المقربون و أنبیاؤه المرسلون و عباده الصالحون من شرّ کل ما رأیت فی لیلتی هذه أن یصیبنی منه سوء و شی ء أکرهه. ثم انقلی عن یسارک ثلاث مرات.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:520

المصادر:

1. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1066 ح 2، عن الکافی (الروضه).

2. الکافی: ج 8 (الروضه) ص 142 ح 107.

3. دار السلام للنوری: ج 1 ص 64، بزیاده فیه.

9
المتن

إن السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام رأت أباها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی المنام فی یوم وفاتها، فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: «أنت اللیله عندی». فتوفّیت علیها السّلام فی ذلک الیوم.

المصادر:

الإمام المهدی علیه السّلام من المهد إلی الظهور: ص 129.

10
المتن

عن أنس بن مالک، قال: رأت فاطمه علیها السّلام فی منامها أن أعرابیا أقبل معه شاه حتی دخل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا أعرابی اذبح، فذبح. ثم قال: اسلخ، ففعل. ثم قال:

حزّ، فحزّ. ثم قال: اطبخ، فطبخ. ثم قال للحسن و الحسین علیهما السّلام: قوما فکلا. فقاما و أکلا، فلما أکلا ماتا. فانتبهت فاطمه علیها السّلام من منامها فزعه مذعوره.

فلما أصبحت، غدت إلی أبیها لتعلمه برؤیاها. فلما صارت ببعض الطریق، إذ هی بالأعرابی بعینه، معه تلک الشاه بعینها. فدخلا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلما دخلا تبسّم النبی صلّی اللّه علیه و آله و قال کما رأت فاطمه علیها السّلام فی منامها؛ ثم قال النبی صلّی اللّه علیه و آله للأعرابی: اذبح، ففعل. ثم قال: اسلخ، فسلخ. ثم قال: حزّ، فحزّ. ثم قال: اطبخ، ففعل. ثم قال للحسن و الحسین علیهما السّلام:

قوما فکلا.

فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبتا! أحبّ أن تعفیهما، فما حرم رؤیای شی ء إلا أن یأکلا ثم یموتا. ثم قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لا بأس علیهما، ثم قال لهما: قوما فکلا، فقاما فأکلا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:521

ثم التفت النبی علیه السّلام علی یمینه فقال: یا رؤیا یا رؤیا. فأجابه صوت و لم أر الشخص و هو یقول: لبیک و سعدیک یا رسول اللّه. فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: ما الذی أریت فاطمه علیها السّلام فی منامها؟ فقصّ علیه القصه کلها و لم یذکر الموت.

فنادی النبی صلّی اللّه علیه و آله:

یا حلّام یا حلّام. فأجابه: لبیک و سعدیک یا رسول اللّه. قال: ما الذی أریت بنت رسول اللّه؟ فقال: و الذی بعثک بالحق نبیا ما لقیتها البارحه.

فنادی: یا ضغّاث یا ضغّاث. فأجابه: لبیک و سعدیک یا رسول اللّه. قال: ما الذی أریت فاطمه علیها السّلام فی منامها؟ قال: أریتها أن الحسن و الحسین علیهما السّلام ماتا. قال: فما أردت بذلک؟ قال: أردت أن أحزنها. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: أعزب أحزنک اللّه تعالی و احمد ربک.

ثم التفت النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام فقال: أ جزعت إذ رأیت موتهما، فکیف لو رأیت الأکبر مسقیا بالسمّ و الأصغر ملطّخا بدمه فی قاع من الأرض، یتناوبه السباع.

قال: فبکت فاطمه علیها السّلام و بکی علی علیه السّلام و بکی الحسن و الحسین علیهما السّلام، فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبتا! أ کفّار یفعلون ذلک أم منافقون؟ قال، بل منافقوا هذه الأمه و یزعمون أنهم مؤمنون.

قالت: یا أبتا! أ فلا ندعوا اللّه علیهم؟ فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: بلی. فقام فی القبله و قام علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و قامت فاطمه علیها السّلام خلفهم، ثم قنت بهم و قال فی دعائه:

اللهم اخذل الفراعنه و القاسطین و المارقین و الناکثین، ثم أجمعهم جمیعا فی عذابک الألیم. ثم أنزل اللّه: «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی». «1»

ثم خرج النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی أصحابه ثم قال: أیها الناس! إن الرؤیا علی ثلاثه؛ فالرؤیا الصادقه بشری من اللّه تعالی، و الأحلام من حدیث النفس، و الأضغاث من الشیطان.

المصادر:

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام للکوفی: ج 2 ص 278.

الأسانید:

فی مناقب الإمام: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا إبراهیم بن عبد اللّه، قال: حدثنا عبید اللّه بن موسی العنسی، عن قطر بن خلیفه، عن أنس بن مالک.

______________________________

(1). سوره الضحی: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:522

11
المتن

جاءت فاطمه علیها السّلام و قالت: یا رسول اللّه! رأیت کان فی یدی ورقه مصحف و أنا أتلو القرآن، فإذا غابت عنّی هذه الورقه!؟ فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا بنیه، أنا هذه الورقه من المصحف، أغیب عنک.

فإذا جاء الحسن و الحسین علیهما السّلام و قالا: یا جداه! إنا رأینا سریرا یسیر فی الهواء و نحن مکشوف الرأس نسیر تحت هذا السریر. قالت أم سلمه: فلما سمعوا أهل بیت رسول اللّه علیهم السّلام هذه الرؤیا، بکوا و ضجّوا.

المصادر:

مصائب الشیعه (مخطوط): فی أحوال الزهراء علیها السّلام.

12
المتن

عن المقداد بن الأسود الکندی، عن فاطمه علیها السّلام فی حدیث طویل فی ولاده الحسین علیه السّلام: فلما صارت السته، کنت لا أحتاج فی اللیله الظلماء إلی مصباح، و جعلت أسمع إذا خلوت بنفسی فی مصلای التسبیح و التقدیس فی باطنی.

فلما مضی فوق ذلک تسع، ازددت قوه. فذکرت ذلک لأم سلمه، فشدّ اللّه بها أزری.

فلما زادت العشر، غلبتنی عینی و أتانی آت فمسح جناحه علی ظهری. فقمت و أسبغت الوضوء و صلّیت رکعتین، ثم غلبتنی عینی. فأتانی آت فی منامی و علیه ثیاب بیض، فجلس عند رأسی و نفخ فی وجهی و فی قفای، فقمت و أنا خائفه.

فقمت و أسبغت الوضوء و أدّیت أربعا، ثم غلبتنی عینی. و أتانی آت فی منامی فأقعدنی و رقانی و عوّذنی. فأصبحت- و کان یوم أم سلمه- فدخلت فی ثوب حمامه، ثم أتیت أم سلمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:523

فنظر النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی وجهی فرأیت أثر السرور فی وجهه، فذهب عنی ما کنت أجد و حکیت ذلک للنبی صلّی اللّه علیه و آله، فقال: ابشری! أما الأول فخلیلی میکائیل الموکّل فی أرحام أهل بیتی، فنفخ فیک؟ قلت: نعم. فبکی ثم ضمّنی إلیه و قال: و أما الثالث فذاک حبیبی جبرئیل، یخدمه اللّه ولدک. فرجعت فنزل تمام السنه.

المصادر:

1. الخرائج: ج 2 ص 844.

2. دار السلام: ج 1 ص 69، عن الخرائج.

الأسانید:

فی الخرائج: عن محمد بن إسماعیل، عن الحسین بن الحسن، عن یحیی بن عبد الحمید، عن شریک بن حمّاد، عن أبی ثوران و کان من أصحاب أبی جعفر علیه السّلام، عن الصلت بن المنذر، عن المقداد، عن فاطمه علیها السّلام.

13
المتن

قال المحدث النوری: و فی حاشیه تکمله غرر الفوائد للسید الأجل المرتضی، عن فاطمه بنت الحسین، عن عمتها زینب بنت علی، عن أسماء بنت عمیس، أنها قالت:

أهدی إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله عناق مشویه، فبعث إلی فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فأجلسهم معه لیأکلوا. فأول من ضرب بیده إلی العناق الحسن علیه السّلام، فجذبت فاطمه علیها السّلام یده و بکت. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فداک! و ما شأنک لم تبکین؟ قالت: یا رسول اللّه! رأیت فی منامی البارحه کأنه أهدی إلیک هذه العناق و کأنک جمعتنا، فأول من ضرب بیده إلیها الحسن علیه السّلام، فأکل و مات.

فقال صلّی اللّه علیه و آله: کفّوا، ثم قال: یا رؤیا! فأجابه شی ء: لبیک یا رسول اللّه. قال: هل أریت حبیبتی شیئا؟ قالت: لا و الذی بعثک بالحق. قال: یا أحلام! فأجابه شی ء: لبیک یا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:524

رسول اللّه. قال: هل أریت حبیبتی شیئا؟ قال: لا و الذی بعثک بالحق نبیا. قال: یا «1»! فأجابه شی ء: لبیک یا رسول اللّه. قال: هل أریت حبیبتی شیئا؟ قال: لا و الذی بعثک بالحق نبیا. قال: یا شیطان الأحلام! فأجابه شی ء: لبیک یا رسول اللّه. قال: هل أریت حبیبتی شیئا؟ قال: نعم، أریتها کذا. قال: ما حملک علی ذلک؟ قال: العبث. قال: لا تعد إلیها.

ثم تفل عن یساره ثلاثا

و قال: أعوذ باللّه من شرّ ما رأیت، ثم قال: کلوا بسم اللّه.

ثم إن بعض الأعاظم نقل أصل الرؤیا مختصرا هکذا: أنها علیها السّلام رأت أن أباها و بعلها و ابنیها علیهم السّلام خرجوا إلی حدیقه بعض الأنصار. فذبح لهم عناقا و طبخ و اجتمعوا علیه.

و أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منه لقمه فوقع میتا، و أخذ علی علیه السّلام لقمه فوقع میتا، و أخذ الحسن علیه السّلام لقمه فوقع میتا، و أخذ الحسین علیه السّلام لقمه فوقع میتا. فانتبهت محزونه کاتمه أمرها.

فأتی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خرج بهم أجمعین إلی الحدیقه المعلومه، فذبح لهم عناق و وضع بین أیدیهم و فاطمه علیها السّلام معهم. فلما أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منه لقمه، بکت فاطمه علیها السّلام، فقال لها: ما یبکیک؟! فأخبرته برؤیاها، فاغتمّ لذلک. فنزل جبرئیل و أتی بذلک الشیطان و قال: یا محمد، هذا موکّل بالرؤیا و اسمه الرها، فإن شئت أن تذبحه فافعل.

فأعطی النبی صلّی اللّه علیه و آله العهد و المیثاق أنه لا یتصوّر فی صورته و لا فی صوره أحد من خلفائه المعصومین علیهم السّلام و لا فی صوره أحد من شیعتهم.

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 1 ص 66.

2. حاشیه تکمله غرر الفوائد، علی ما فی دار السلام.

______________________________

(1). هاهنا بیاض فی الأصل و لعل الساقطه لفظه أضغاث.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:525

الفصل الخامس أشعارها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:526

فی هذا الفصل
اشاره

الشعر من لسان الزهراء علیها السّلام نور جلی و أبلغ من سایر الأشعار، و خاصه إذا کان فیما أصابها من فقد أبیها و من المظالم التی صبّت علیها.

و نحن نورد من الأشعار المنسوبه إلیها فی هذا الفصل مما وصل إلینا، و یمکن أشعارها أن تکون أکثر من هذا:

شعرها فی جواب أمیر المؤمنین علیه السّلام لما سألها إطعام المسکین، و شعرها فی جوابه علیه السّلام لما سألها إطعام الیتیم، و شعرها فی جوابه علیه السّلام لما سألها إطعام الأسیر.

شعرها فی ذکر فقدان النبی صلّی اللّه علیه و آله و مصابها.

شعرها فی رثاء النبی صلّی اللّه علیه و آله.

شعرها بعد منعها أبو بکر فدک و العوالی و بکائها عند قبر أبیها.

شعرها منادیه أباها بعد شکواها علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:527

مخاطبه أمیر المؤمنین علیه السّلام عند وفاتها علیها السّلام.

شعرها بعد دفن أبیها منکبّه علی قبره و احتضانها تربته.

شعرها حین ترقّصها ابنها الحسن علیه السّلام.

شعرها بعد دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله و توقفها علی قبره و إنشاؤها علیها السّلام.

شعرها بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله بندبتها.

شعرها بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله بالبکاء و الندبه.

شعرها فی رثاء أبیها، و علی قول بعض أنه من علی علیه السّلام فی رثاء فاطمه علیها السّلام.

شعرها فی رثاء أبیها بإظهار آلام قلبها.

شعرها عند وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله و تمثّلها بها.

شعرها فی مدح بعلها لیله زواجها علیها السّلام.

شعرها فی جواب أبی المحاسن الشاعر بعد أخذ أمواله بنو داود فی طریق مکه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:528

1
المتن

قالت علیها السّلام فی جواب أمیر المؤمنین علیه السّلام لما سألها إطعام المسکین:

أمرک سمع یا

ابن عم و طاعهما بی من لؤم و لا وضاعه

غذّیت باللب و البداعهأرجو إذا أشبعت من مجاعه

أن ألحق الأخیار و الجماعهو أدخل الجنه فی شفاعه و قالت علیها السّلام فی جواب أمیر المؤمنین علیه السّلام لما سألها إطعام الیتیم:

إنی أعطیه و لا أبالی و أوثر اللّه علی عیالی

أمسوا جیاعا و هم أشبالی أصغرهما یقتل فی القتال

بکربلاء یقتل باغتیال لقاتلیه الویل مع وبال

یهوی فی النار إلی سفال کبوله زادت علی الأکبال و قالت علیها السّلام فی جواب أمیر المؤمنین علیه السّلام لما سألها إطعام الأسیر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:529 لم یبق مما کان غیر صاع قد دبرت کفّی مع الذراع

شبلای و اللّه هما جیاع یا رب لا تترکهما ضیاع

أبوهما للخیر ذو اصطناع عبل الذراعین طویل الباع

و ما علی رأسی من قناع إلا عبا نسجتها بصاع المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 374.

2. تذکره الخواص: ص 315.

3. إتحاف السائل: ص 106.

4. تفسیر فرات: ص 524.

5. الأمالی للصدوق: ص 155.

6. تفسیر القرطبی: ج 19 ص 133.

7. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 20.

8. بحار الأنوار: ج 35 ص 238، عن الأمالی للصدوق.

9. بحار الأنوار: ج 35 ص 246، عن کشف الغمه.

10. کشف الغمه: ص 88.

11. المناقب للخوارزمی: ص 270.

12. إحقاق الحق: ج 9 ص 113.

13. المناقب للخوارزمی: ص 179.

14. محاضره الأبرار: ج 1 ص 103.

15. إحقاق الحق: ج 18 ص 339.

16. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

17. إحقاق الحق: ج 3 ص 156.

18. توضیح الدلائل: ص 322، علی ما فی الإحقاق.

19. نهایه البیان: ج 8 ص 107، علی ما فی الإحقاق.

20. فتح الرحمن: ص 167، علی ما فی الإحقاق.

21. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه

السّلام: ج 1 ص 177.

22. کشف الغمه: ج 1 ص 303، شطرا منه.

23. المناقب للخوارزمی: ص 268.

24. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 1 ص 257.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:530

25. شواهد التنزیل: ج 2 ص 394.

26. الدمعه الساکبه: ج 3 ص 48.

27. شجره طوبی: ج 2 ص 264.

28. فرائد السمطین: ج 2 ص 54 ح 383.

29. مستدرک السفینه: ج 5 ص 454.

30. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 206.

31. لسان العرب: ج 5 ص 233.

32. کفایه الطالب: ص 346.

33. مستدرک سفینه البحار: ج 5 ص 454.

الأسانید:

فی فرائد السمطین: أنبأنا الحسن بن محمد بن حیدر، أنبأنا محمد بن علی، حدثنا أبی، حدثنا عبد اللّه بن عبد الوهاب، أنبأنا أحمد بن حمّاد، أنبأنا محبوب بن حمید و سأله روح عن هذا الحدیث، قال: حدثنا القاسم بن بهرام، عن لیث، عن مجاهد، عن ابن عباس.

2
المتن

قالت الزهراء علیها السّلام فی ذکر فقدان النبی صلّی اللّه علیه و آله و مصابها:

إذا مات یوما میت قلّ ذکره و ذکر أبی مذ مات و اللّه أزید

تذکّرت لما فرّق الموت بیننافعزّیت نفسی بالنبی محمد

فقلت لها إن الممات سبیلناو من لم یمت فی یومه مات فی غد

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 523 ح 29، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 205.

3. اعلموا أنی فاطمه: ج 3 ص 127، شطرا منه.

4. بیت الأحزان: ص 140.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 216.

6. مسند فاطمه علیها السّلام للجعفری: ص 395.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:531

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 804 ح 6.

8. مستدرک السفینه: ج 5 ص 454.

9. بیت الأحزان للیزدی: ص 28.

10. تاریخ گزیده: ص 156.

11. مستدرک السفینه: ج 5 ص 464.

3
المتن

و قال شارح الدیوان لفاطمه علیها السّلام قریب منها:

إذا اشتدّ شوقی زرت قبرک باکیاأنوح و أشکو لا أراک مجاوبی

فیا ساکن الصحراء علّمتنی البکاو ذکرک أنسانی جمیع المصائب

فإن کنت عنّی فی التراب مغیّبافما کنت عن قلب الحزین بغائب و عنها علیها السّلام فی مرثیته صلّی اللّه علیه و آله:

کنت السواد لناظری فبکی علیک الناظر

من شاء بعدک فلیمت فعلیک کنت أحاذر و لها علیها السّلام أیضا:

بغت نفسک الدنیا إلینا و أسرعت و نادت ألا جدّ الرحیل و ودّعت المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 547 ح 67، عن الدیوان.

2. الدیوان لفاطمه علیها السّلام: ص 95، علی ما فی البحار.

3. إحقاق الحق: ج 19 ص 159.

4. وسیله النجاه: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

5. التاریخ و السیر للدرازی البحرانی: ص 6، شطرا من ذیله.

6. اعلموا أنی فاطمه: ج 3 ص 127، شطرا منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:532

7. بیت الأحزان للقمی: ص 140.

8. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 219، شطرا من ذیله.

9. الثغور الباسمه: ص 56.

10. مسند فاطمه علیها السّلام للجعفری: ص 206.

11. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص

207، سطرا من آخرها.

12. عوالم العلوم: ج 11 ص 805 ح 7.

13. أعیان الشیعه: ج 2 ص 320.

14. ناسخ التواریخ: مجلدات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ج 4 ص 171.

15. روضه الصفا: ج 2 ص 572.

16. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر: ص 17.

4
المتن

فی الأمالی للمفید بعد منعها أبو بکر فدک و العوالی و بکاءها عند قبر أبیها، قالت بالدموع و الندبه:

قد کان بعدک أنباء و هنبثهلو کنت شاهدها لم یکبر الخطب

إنا فقدناک فقد الأرض وابلهاو اختلّ قومک فاشهدهم فقد نکبوا

قد کان جبریل بالآیات یؤنسهافغبت عنّا فکل الخیر محتجب

و کنت بدرا و نورا یستضاء به علیک تنزل من ذی العزه الکتب

تجهّمتنا رجال و استخفّ بنابعد النبی و کل الخیر مغتصب

سیعلم المتولی ظلم حامتنایوم القیامه إنی سوف ینقلب

فقد لقینا الذی لم یلقه أحدمن البریه لا عجم و لا عرب

فسوف نبکیک ما عشنا و ما بقیت لنا العیون بتهمال له سکب و زاد أبیاتا أخّر فیها و هو هذه:

أبدت رجال لنا نجوی صدورهم لما مضیت و جالت دونک الترب

و کل أهل له قربی و منزلهعند الإله علی الأدنین مقترب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:533 فلیت قبلک کان الموت صادفنالمّا رضیت و حالت دونک الحجب

و قد رضینا به محضا خلیقته صافی الضرائب و الأعراق و النسب

فأنت خیر عباد اللّه کلهم و أصدق الناس حین الصدق و الکذب

ضاقت علیّ بلاد بعد ما رحبت وسیم سبطاک خشفا فیه لی نصب المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 108 ح 2، عن الأمالی للمفید.

2. الأمالی للمفید: ص 40.

3. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 16 ص 212.

4. أعلام النساء: ج 3 ص 1208، علی ما فی البحار.

5. بلاغات النساء: ص 12.

6.

الاحتجاج: ج 1 ص 90.

7. بحار الأنوار: ج 29 ص 130 ح 27.

8. بحار الأنوار: ج 43 ص 196 ح 27، عن المناقب.

9. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 51.

10. بحار الأنوار: ج 43 ص 195 ح 25، عن الکافی.

11. إحقاق الحق: ج 10 ص 433، باختصار فیه.

12. الفائق: ج 3 ص 217، علی ما فی الإحقاق.

13. البدء و التاریخ: ج 5 ص 68، علی ما فی الإحقاق.

14. مجمع بحار الأنوار: ج 3 ص 491، علی ما فی الإحقاق.

15. تاج العروس: ج 1 ص 654، علی ما فی الإحقاق.

16. الأبدال: ج 1 ص 164، علی ما فی الإحقاق.

18. وسیله النجاه: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

19. إحقاق الحق: ج 19 ص 161.

20. أهل البیت علیهم السّلام: ص 164، علی ما فی الإحقاق.

21. غریب الحدیث لابن قتیبه: 590، علی ما فی الإحقاق.

22. ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام للعقیلی: ص 202.

23. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 175.

24. اعلموا أنی فاطمه: ج 3 ص 127.

25. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 216.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:534

26. مسند فاطمه علیها السّلام للجعفری: ص 396.

27. فاطمه الزهراء علیها السّلام و الفاطمیون: ص 47.

28. عوالم العلوم: ج 11 ص 801 ح 1، عن الأمالی المفید.

29. الکافی: ج 8 ص 375 ح 546.

30. الطرائف: ص 265.

31. بلاغات النساء: ص 14.

32. فلک النجاه: ج 1 ص 377.

33. عوالم العلوم: ج 11 ص 803 ح 5، شطرا منه.

34. وسیله الإسلام: ص 119، شطرا منه.

35. مصائب الزهراء علیها السّلام للشریفی: ص 54.

36. حلیه الأبرار: ج 2 ص 667.

37. إلزام الناصب: ج 2 ص 267.

38.

الهدایه: ص 406.

39. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 310.

40. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 324.

41. کشف الغمه: ج 1 ص 489.

42. نوائب الدهور: ج 3 ص 148.

43. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 401، شطرا منه.

44. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 95، شطرا منه.

45. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 78.

46. مرآت العقول: ج 5 ص 339.

47. معجم النساء الشاعرات: ص 206 ح 260.

48. أخبار النساء فی العقد الفرید: ص 181.

49. الکوثر: ص 20.

50. مرآه العقول: ج 26 ص 563.

51. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 1 ص 154.

52. وسیله المال: ص 119.

53. ناسخ التواریخ: مجلدات الخلفاء ج 1 ص 161.

54. لسان العرب: ج 15 ص 144.

55. العقد الفرید: ج 3 ص 194.

56. الفائق فی غریب الحدیث: ج 4 ص 116.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:535

57. الفائق فی غریب الحدیث: ج 1 ص 66.

58. دلائل الإمامه: ص 35.

59. جواهر المطالب: ج 1 ص 161.

60. مستدرک سفینه البحار: ج 5 ص 464.

5
المتن

فی حدیث ورقه بن عبد اللّه، عن فضه: أن فاطمه علیها السّلام نادت أباها بعد شکواها علیه:

إن حزنی علیک حزن جدیدو فؤادی و اللّه صبّ عنید

کل یوم یزید فیه شجونی و اکتیابی علیک لیس یبید

جلّ خطبی فبان عنّی عزائی فبکائی کل وقت جدید

إن قلبا علیک یألف صبراأو عزاء فإنه لجلید و أیضا ترثی أباها فی حدیث فضّه:

قلّ صبری و بان عنّی عزائی بعد فقدی لخاتم الأنبیاء

عین یا عین اسکبی الدمع سحّاویک لا تبخلی بفیض الدماء

یا رسول الإله یا خیره اللّه و کهف الأیتام و الضعفاء

قد بکتک الجبال و الوحش جمعاو الطیر و الأرض بعد بکی السماء

و بکاک الحجون و الرکن و

المشعریا سیدی مع البطحاء

و بکاک المحراب و الدرس للقرآن فی الصبح معلنا و المساء

و بکاک الإسلام إذ صار فی الناس غریبا من سائر الغرباء

لو تری المنبر الذی کنت تعلوه علاه الظلام بعد الضیاء

یا إلهی عجّل وفاتی سریعافلقد تنغّضت الحیاه یا مولائی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:536

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 177 ح 15، عن بعض الکتب.

2. بعض الکتب، علی ما فی البحار.

3. وسیله النجاه: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

4. بیت الأحزان للقمی: ص 137.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 215.

6. مسند فاطمه علیها السّلام للجعفری: ص 211.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 803 ح 4.

8. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 310.

9. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 1 ص 194.

10. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 13.

6
المتن

و منه مخاطبه لأمیر المؤمنین علیه السّلام عند وفاتها علیها السّلام:

ابکنی إن بکیت یا خیر هادو اسبل الدمع فهو یوم الفراق

یا قرین البتول أوصیک بالنسل فقد أصبحا حلیف اشتیاق

ابکنی و ابک للیتامی و لا تنس قتیل العدی لطفّ العراق

فارقوا فاصبحوا یتامی حیاری یحلف اللّه فهو یوم الفراق المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 179 ح 15، عن بعض الکتب.

2. بعض الکتب، علی ما فی البحار.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 5 ص 465.

و بقیه المصادر مثل ما مضی فی الرقم الخامس من هذا الفصل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:537

7
المتن

روی أنه لمّا دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، انکبّت فاطمه علیها السّلام علی قبرها المطهر و احتضنت تربته، و بکت و ندبت بقولها:

نفسی فداک ما لرأسک مائلاو ما وسّدک وساده الوسنان المصادر:

الفاطمیه لمحمد أمین: الباب الثامن الفصل الثانی.

8
المتن

و کانت فاطمه علیها السّلام ترقّص ابنها حسنا علیه السّلام و تقول:

أشبه أباک یا حسن و اخلع عن الحق الرسن

و اعبد إلها ذا منن و لا توال ذا الإحن و قالت للحسین علیه السّلام:

أنت شبیه بأبی لست شبیها بعلی و فی مسند الموصلی أنه کان یقول أبو بکر للحسن علیه السّلام و أباه یسمع:

أنت شبیه بنبی لست شبیها بعلی و علی علیه السّلام یتبسّم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 286 ح 51، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 159.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:538

3. اعلموا أنی فاطمه: ج 3 ص 126.

4. مسند فاطمه علیها السّلام للجعفری: ص 415.

5. أخبار النساء فی العقد الفرید: ص 182.

9
المتن

قال أبو بکر بن محمد الآجری فی کتاب الشریعه: بلغنی أنه لما دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله، جاءت فاطمه علیها السّلام فوقفت علی قبره و أنشأت تقول:

أمسی بخدّی للدموع رسوم أسفا علیک و فی الفؤاد کلوم

و الصبر یحسن فی المواطن کلهاإلا علیک فإنه معدوم

لا عتب فی حزنی علیک لو أنه کان البکاء لمقلتی یدوم المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 483.

2. برد الأکباد: ص 44، علی ما فی الإحقاق.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 176.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 215.

5. مسند فاطمه علیها السّلام للجعفری: ص 209.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 803 ح 3.

10
المتن

روی السدی عن أشیاخه، قال:

لما توفّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قالت فاطمه علیها السّلام تندبه:

أبی وا أبتاه أجاب ربّا دعاه

جنه الفردوس مأواه من ربه ما أدناه

إلی جبریل أنعاه الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:539

المصادر:

1. اعلموا أنی فاطمه: ص 126.

2. مسند فاطمه علیها السّلام للجعفری: ص 413.

3. إحقاق الحق: ج 19 ص 55.

4. إعلام الوری: ص 137.

5. مسکّن الفؤاد: ص 103.

6. سنن النسائی: ج 4 ص 13.

7. مسند أحمد: ج 3 ص 197.

8. المستدرک علی الصحیحین: ج 1 ص 381.

9. السنن لابن ماجه: ج 1 ص 522.

10. المعجم الصغیر: ج 2 ص 112.

11. المصنف للصنعانی: ج 3 ص 553.

12. الفتوحات الربانیه: ج 4 ص 160.

13. السیره النبویه: ج 3 ص 364.

14. فاطمه الزهراء علیها السّلام لأبی علم: ص 181.

15. تذکره الخواص: ص 317.

16. الشرح الکبیر: ج 2 ص 430.

17. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 23.

18. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 59.

19. تاریخ بغداد: ج 6 ص 262.

11
المتن

لما دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قالت فاطمه ابنته علیها السّلام:

أغبر آفاق السماء و کوّرت شمس النهار و أظلم العصران

فالأرض من بعد النبی کئیبهأسفا علیه کثیره الرجفان

فلیبکه شرق البلاد و غربهاو لتبکه مضرّ و کل یمان

و لیبکه الطود المعظّم جوّه و البیت ذو الأستار و الأرکان

یا خاتم الرسل المبارک ضوؤه صلّی علیک منزّل القرآن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:540

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 434. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 540 المصادر: ..... ص : 540

2. عیون الأثر: ج 2 ص 340، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 19 ص 160.

4. نور الأبصار: ص 53.

5. إتحاف السائل: ص 102.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 176.

7. اعلموا أنی فاطمه: ص 126.

8. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 222.

9. الثغور الباسمه: ص 54.

10. مسند فاطمه علیها السّلام للجعفری: ص 204.

11. الدرّ المنثور فی طبقات ربّات الخدور: فی فاطمه علیها السّلام ابنه النبی صلّی اللّه علیه و آله.

12. فاطمه الزهراء علیها السّلام لأبی علم: ص 182.

13. فاطمه الزهراء علیها السّلام و الفاطمیون: ص 48.

14. عوالم العلوم: ج 11 ص 806 ح 10.

15. أعیان الشیعه: ج 2 ص 320.

16. ینابیع الموده: ص 265.

17. المشرع الروی: ج 1 ص 85.

18. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 340.

19. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 80.

20. أعلام النساء المؤمنات: ص 565.

21. ذهول العقول بوفاه الرسول صلّی اللّه علیه و آله: فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

22. شهیرات النساء: ج 2 ص 29.

23. زهر الآداب: ج 1 ص 35.

24. تعلیق من أمالی ابن درید: ص

174.

25. نساء أهل البیت علیهم السّلام: ص 594.

12
المتن

و من جمله ما ینسب إلی فاطمه علیها السّلام فی رثاء أبیها صلّی اللّه علیه و آله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:541 نفسی علی زفراتها محبوسهیا لیتها خرجت مع الزفرات

لا خیر بعدک فی الحیاه و إنماأبکی مخافه أن تطول حیاتی المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 435.

2. السیره النبویه: ج 3 ص 364، علی ما فی الإحقاق.

3. ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام للعقیلی: ص 201.

13
المتن

و من منظومها فی رثاء النبی صلّی اللّه علیه و آله:

قل للمغیّب تحت أطباق الثری إن کنت تسمع صرختی و ندائیا

صبّت علیّ مصائب لو أنهاصبّت علی الأیام عدن لیالیا

قد کنت ذات حمی یظلّ محمدلا أختشی ضیما و کان جمالیا

فالیوم أخشع للذلیل و أتّقی ضیمی و أدفع ظالمی بردائیا

فإذا بکت قمریه فی لیلهاشجنا علی غصن بکیت صباحیا

فلأجعلنّ الحزن بعدک مونسی و لأجعلنّ الدمع فیک وشاحیا

ما ذا علی من شمّ تربه أحمدأن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا و رواه فی روضه المحتاجین:

قد کنت لی جبلا ألوذ بظلّه فی غدوتی و صبیحتی و مسائیا

و الیوم أخضع للذیل و أتّقی منه و أطلب حاجتی متراخیا

و لئن بکت قمریه ألقی لهالیلا علی فنن بکیت صباحیا

ما ذا علی من شمّ تربه أحمدإن لم یشمّ مدی الزمان غوالیا

صبّت علیّ مصائب لو أنهاصبّت علی الأیام صرن لیالیا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:542

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 160.

2. أهل البیت علیهم السّلام: ص 192، علی ما فی الإحقاق.

3. روضه المحتاجین: ص 263، علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 25 ص 519، شطرا منه.

5. أحسن القصص: ج 5 ص 59، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

6. الإذاعه: ص 69، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

7. وسیله الإسلام: ص 119، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

8. إتحاف السائل: ص 3، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

9. عیون التواریخ: ج 1 ص 176، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

10. المشیخه البغدادیه: ص 117، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

11. حیاه فاطمه علیها السّلام للشلبی: ص 312، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

12. ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام للعقیلی: ص 200.

13. إتحاف السائل: ص 103.

14. فاطمه الزهراء علیها

السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 175، شطرا منه.

15. اعلموا أنی فاطمه: ج 3 ص 127، شطرا منه.

16. بیت الأحزان للقمی: ص 140.

17. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 219.

18. الثغور الباسمه: ص 55.

19. ثلاثیات مسند أحمد: ج 2 ص 489.

20. وفاء الوفاء: ج 2 ص 443.

21. عیون الأثر: ج 2 ص 340.

22. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 80.

23. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 208.

24. أعیان الشیعه: ج 1 ص 323.

25. تاریخ الخمیس: ج 2 ص 173.

26. شفاء الغرام: ج 2 ص 387.

27. نزهه المجالس: ج 2 ص 166.

28. الأنوار المحمدیه: ص 593.

29. جمع الوسائل: ج 2 ص 263.

30. إحقاق الحق: ج 10 ص 431.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:543

31. الفتوحات الربانیه: ج 3 ص 160.

32. السواد و البیاض: ص 163.

33. أعلام الساجد: ص 273.

34. روضه الأحباب: ص 613.

35. تاریخ الإسلام: ص 224.

36. السیره النبویه: ج 3 ص 364.

37. جواهر الکلام: ج 4 ص 365.

38. المغنی لابن قدامه: ج 2 ص 547.

39. نور الأبصار: ص 53.

40. موده القربی: ص 103.

41. مسند فاطمه علیها السّلام للجعفری: ص 202.

42. الدرّ المنثور فی طبقات ربّات الخدور: فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

43. فاطمه الزهراء علیها السّلام لأبی علم: ص 182.

44. فاطمه الزهراء علیها السّلام و الفاطمیون: ص 49.

45. عوالم العلوم: ج 11 ص 805 ح 7.

46. أعیان الشیعه: ج 2/ 3 ص 236.

47. أعیان الشیعه: ج 2 ص 320.

48. الغدیر: ج 5 ص 147، شطرا منه.

49. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 487.

50. نور الأبصار: ص 53.

51. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 134.

52. وسیله المال: ص

119.

53. الإتحاف بحبّ الأشراف: ص 33.

54. تاریخ گزیده: ص 156.

55. الصلاه و البشر فی الصلاه علی خیر البشر: ص 153.

14
المتن

روی فی کتاب أهل البیت علیهم السّلام:

أنها علیها السّلام تمثّلت بهذه الأبیات عند وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:544 قد کنت لی جبلا ألوذ بظلّه فالیوم تسلمنی لاجرد ضاحی

قد کنت جار حمیتی ما عشت لی و الیوم بعدک من یریش جناح

و اغضّ من طرف و أعلم أنه قد مات خیر فوارسی و سلاحی

حضرت منیته فأسلمنی العزاو تمکّنت ریب المنون جراحی

نشر الغراب علیّ ریش جناحه فظللت بین سیوفه و رماح

إنی لأعجب من یروح و یغتدی و الموت بین بکوره و رواح

فالیوم أخضع للذلیل و أتّقی ذلّی و أدفع ظالمی بالراح

و إذا بکت قمریه شجنا بهالیلا علی غصن بکیت صباحی

فاللّه صبّرنی علی ما حلّ بی مات النبی قد انطفی مصباحی المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 162.

2. أهل البیت علیهم السّلام: ص 162، علی ما فی الإحقاق.

3. إتحاف السائل: ص 103.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 222.

5. مسند فاطمه علیها السّلام للجعفری: ص 407.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 806 ح 9.

15
المتن

و من أشعار المنسوب إلیها، تمدح فیه بعلها أمیر المؤمنین علیه السّلام لیله زواجها علیها السّلام:

أضحی الفخار لنا و عزّ شامخ و لقد سمونا فی بنی عدنان

نلت العلا و علوت فی کل الوری و تقاصرت عن مجدک الثقلان

أعنی علیا خیر من وطأ الثری ذا المجد و الإفضال و الإحسان

فله المکارم و المعالی و الحباءما ناحت الأطیار فی الأغصان

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:545

المصادر:

نهج الحیاه: ص 184. «1»

16
المتن

أشعار أبی المحاسن الشاعر لما أخذوا أمواله بنی داود فی طریق مکه:

أغنت صفاتک ذاک المصقّع اللسناجزت بالجود حدّ الحسن و المحسنا ...

طهّر سیفک بیت اللّه من دنس و ما أحاط به من خسّه و خنا

و لا تقل أنهم أولاد فاطمهلو أدرکوا آل حرب حاربوا الحسنا فلما أتمّ هذه القصیده، رأی فی النوم فاطمه علیها السّلام و هی تطوف بالبیت. فسلّم علیها فلم تجبه، فتضرّع إلیها و تذلّل عندها و سألها عن ذنبه الذی أوجب ذلک. فأنشدت فاطمه علیها السّلام هذه القصیده:

حاشا بنی فاطمه کلهم من خسّه یعرض أو من خنا

و إنما أیام فی غدرهاو فعلها السوء أساءت بنا

لئن جنا من ولدی واحدتجعل کل السبّ عمدا لنا

فتب إلی اللّه فمن یقترف إثما بنا لا یأمن ممّا جنا

فاصفح لأجل المصطفی أحمدو لا تثر من آله أعینا

فکل ما نالک منهم غداتلقی به فی الحشر منّا منا ثم صبّت بیده المبارکه المقدسه شیئا شبیه الماء علی جرحه.

ثم أیقظ من منامه، فرأی أن جراحه التی کانت فی بدنه صارت ملتئمه صحیحه.

فکتب فورا قصیده فاطمه علیها السّلام التی أنشدتها فی رؤیاه، ثم قال معتذرا:

______________________________

(1). لم نجد هذه الأشعار فی مصادر التی ذکرها فی هامش نهج الحیاه و لا فی أیّ مصدر تفحّصنا و تتبّعنا المظانّ فیه.

الموسوعه الکبری عن

فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:546 عذرا إلی بنت نبی الهدی تصفح عن ذنب محبّ حبا

و توبه تقبلها عن أخی مقاله توقعها فی العنا

و اللّه لو قطعنی واحدمنهم بسیف البغی أو بالقنا

لم أره بفعله ظالمابل إنه فی فعله أحسنا المصادر:

1. بیت الأحزان: ص 13.

2. ینابیع الموده: ص 367.

3. عمده الطالب، علی ما فی بیت الأحزان.

4. جواهر العقدین للسمهودی، علی ما فی الینابیع.

5. دیوان ابن عیین، علی ما فی الینابیع.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 459.

7. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 127.

8. عمده الأنساب، علی ما فی الریاحین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:547

الفصل السادس الأشعار فیها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:548

فی هذا الفصل
اشاره

إذا کان الشعر فی أهل البیت علیهم السّلام، ازداد فی فضله فضلا، فیکون کما قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله للکنانی: یا کنانی، بوّأک اللّه بکل بیت قلته بیتا فی الجنه.

و کما قال الصادق علیه السّلام: من قال فینا بیت شعر، بنی اللّه تعالی له بیتا فی الجنه.

و نحن نورد فی هذا المقام نبذه من أشعار الشعراء و المادحین للزهراء علیها السّلام مقرّا بأن الشعر فی الزهراء علیها السّلام یبلغ عشرات المجلدات، و ما سیأتی نموذج منها فی 20 موردا:

شعر الغروی الأصفهانی فی مدح سیده النساء الصدیقه الطاهره علیها السّلام.

الشعر فی مدیحها المنقول من الجنه العاصمه.

شعر الفرطوسی فی فضل فاطمه علیها السّلام فی رضاها فی المباهله و آیه الموده و آیه الإطعام و آیه التطهیر ....

شعر السید محمد جمال الهاشمی فی مدیح الزهراء علیها السّلام، و فی آخرها إشاره إلی مصائبها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:549

قصیده خالیه من الألف فی مدح الزهراء علیها السّلام.

قصیده للسید عبد اللطیف فی مولد و مناقب فاطمه علیها السّلام.

شعر یزید بن معاویه فی کتابه إلی عبد اللّه بن عباس و إلی من بمکه و المدینه من قریش، یمدح فیها الصدیقه الطاهره علیها السّلام.

شعر سلامه الموصلی فی فضلها علیها السّلام.

شعر الصاحب بن عبّاد فی مدح الزهراء علیها السّلام.

شعر مهیار الدیلمی فی فضلها علیها السّلام.

شعر السرخسی فی فضلها و مدحها علیها السّلام.

شعر مخمّس للشیخ أبی الفضل الطهرانی فی فضلها علیها السّلام.

قصیده الشیخ محسن أبو الحبّ فی مدح الزهراء علیها السّلام.

شعر الوائلی بعنوان الزهراء علیها السّلام.

قصیده الأستاذ بولس سلامه المسیحی فی فضل فاطمه علیها السّلام.

قصیده الشیخ جعفر الهلالی فی مدح الزهراء علیها السّلام.

شعر

فی مدح فاطمه الزهراء علیها السّلام.

قصیده للمهندسه کوثر شاهین فی ذکر الزهراء علیها السّلام.

قصیده أخری للمهندسه کوثر شاهین فی ذکر الزهراء علیها السّلام.

قصیده مخمّس للسید مهدی الحسینی الشیرازی فی مدح الطاهره البتول علیها السّلام.

قصیده بمناسبه میلادها الشریف لمحمد رضا فتح اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:550

1
المتن

قال الشیخ الغروی الکمپانی فی مدح بقیه النبوه و ناموس اللّه الأکبر علیها السّلام الصدیقه الطاهره سیده النساء فاطمه علیها السّلام:

جوهره القدس من الکنز الخفی بدت فأبدت عالیات الأحرف

و قد تجلی من سماء العظمهمن عالم الأسماء اسمی کلمه

بل هی أم الکلمات المحکمهفی غیب ذاتها نکات مبهمه

أم أئمه العقول الغرّ بل أم أبیها و هو عله العلل

روح النبی فی عظیم المنزلهو فی الکفاء کفو من لا کفو له

تمثّلت رقیقه الوجودلطیفه جلّت عن الشهود

تطوّرت فی أفضل الأطوارنتیجه الأدوار و الأکوار

تصوّرت حقیقه الکمال بصوره بدیعه الجمال

فإنها الحوراء فی النزول و فی الصعود محور العقول

یمثّل الوجوب فی الإمکان عیانها بأحسن البیان

فإنها قطب رحی الوجودفی قوسی النزول و الصعود

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:551 و لیس فی محیط تلک الدائرهمدارها الأعظم إلا الطاهره

مصونه عن کل رسم و سمهمرموزه فی الصحف المکرمه

صدیقه لا مثلها صدیقهتفرغ بالصدق عن الحقیقه

بدا بذلک الوجود الزاهرسرّ ظهور الحق فی المظاهر

هی البتول الطهر و العذراءکمریم الطهر و لا سواء

فإنها سیده النساءو مریم الکبری بلا خفاء

و حبّها من الصفات العالیهعلیه دارت القرون الخالیه

تبتّلت عن دنس الطبیعهفیا لها من رتبه رفیعه

مرفوعه الهمه و العزیمهعن نشأه الزخارف الذمیمه

فی أفق المجد هی الزهراءللشمس من زهرتها الضیاء

بل هی نور عالم الأنوارو مطلع الشموس و الأقمار

رضیعه الوحی من الجلیل حلیفه المحکم و التنزیل

مفطومه من زلل الأهواءمعصومه عن و صمه الخطاء

معربه بالستر و الحیاءعن غیب ذات بارئ الأشیاء

راضیه بکل ما قضی

القضابما یضیق عنه واسع الفضا

زکیه من وصمه القیودفهی عنیه عن الحدود

یا قبله الأرواح و العقول و کعبه الشهود و الوصول

من بقدومها تشرّفت منی و من بها تدرک غایه المنی المصادر:

الأنوار القدسیه: ص 22، 23.

2
المتن

و قال آخر فی مدیحها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:552 هی الدره البیضاء روحی لها الفداو فدا أبوها بل قریش و جرهم

و مکه و البیت الحرام و رکنه فدی خیر مفدی و الحطیم و زمزم

و فاطمه الزهراء الملائک عندهاتحدث من غیب العلوم ترنم

فها هی علامه علم ما مضی و علم الذی یأتی و ما یتقدم

فلو لا مساس الأرض فاضل ذیلهالما صحّ عند العارفین التیمم المصادر:

الجنه العاصمه فی أحوال فاطمه علیها السّلام: ص 3.

3
المتن

قال الفرطوسی فی فضل فاطمه علیها السّلام:

قال طه فی فضلها و علاهاما کفاها عن مدحه الشعرا

سیدات النساء فی الخلق طرّاأربع قدّست بأعلی الثنا

زوج فرعون و البتول تلیهاأمها إثر مریم العذرا

و البتول الزهراء أفضل قدراو جلالا من سیدات النسا

یغضب اللّه حین تغضب سخطاو رضاها رضا لرب السما

و کفاها فی الفضل ما جاء فیهامن صریح القرآن خیر اکتفا

فهی ممّن قد باهل اللّه فیهم و فد نجران عند وقت الدعا

و بای القربی الموده أضحت و هی فرض لها مع الأقربا

و بای الإطعام نجم علاهاقد تجلّی نورا بأفق العلا

و بای التطهیر من کل رجس قد تزکّت فی جمله الأزکیا

و أحادیث فضلها لیس تحصی و کفاها منها حدیث الکسا المصادر:

1. فی ملحمه أهل البیت علیهم السّلام: ج 7 ص 37.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 314.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:553

4
المتن

قال السید محمد جمال الهاشمی فی مدیح الزهراء علیها السّلام:

شعت فلا الشمس تحکیها و لا القمرزهراء من نورها الأکوان تزدهر

بنت الخلود بها الأجیال خاشعهأمّ الزمن إلیها تنتمی العصر

روح الحیاه فلو لا لطف عنصرهالم تأتلف بیننا الأرواح و الصور

سمت عن الأفق لا روح و لا ملک و فاقت الأرض لا جنّ و لا بشر

مجبوله من جلال اللّه طینتهایرفّ لطفا علیها الصون و الخفر

خصالها الغرّ جلت أن تلوک بهامنّا المقاول أو تدنو لها الفکر

معنی النبوه سرّ الوحی قد نزلت فی بیت عصمتها الآیات و السور

حوت خلال رسول اللّه أجمعهالو لا الرساله ساوی أصله الثمر

تدرجات فی مراقی الحق عارجهلمشرق النور حیث السرّ مستتر

ثم انثنت تملأ الدنیا معارفهاتطوی القرون عیاء و هی تنتشر

قل للذی راح یخفی فضلها حسداوجه الحقیقه عنا کیف ینستر

أ تقرن النور بالظلماء من سفه ما أنت فی القول الأکاذب أشر

بنت النبی الذی

لو لا هدایته ما کان للحق لا عین و لا أثر

هی التی ورثت حقا مفاخره و العطر فیه الذی و فی الورد مدّخر

فی عید میلادها الأملاک حافلهو الحور فی الجنه العلیا لها سمر

تزوّجت فی السماء بالمرتضی شرفاو الشمس یقرنها فی الرتبه القمر

علی النبوه أضفت فی مراتبهافضل الولایه لا تبقی و لا تذر

أم الأئمه من طوعا لرغبتهم یعلو القضاء بنا أو ینزل القدر

قف یا یراعی عن مدح البتول ففی مدیحها تهتف الألواح و الزبر

و ارجع لتستخبر التاریخ عن نبأقد فاجأتنا به الأنباء و السیر

هل أسقط القوم ضربا حملها فهوت تئنّ مما بها و الضلع منکسر

و هل کما قیل قادوا بعلها فعدت و رآه نادبه و الدمع منهمر

إن کان حقا فإن القوم قد مرقواعن الهدی و بدین اللّه قد کفروا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:554

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 358.

2. مع النبی و آله علیهم السّلام: ص 34.

5
المتن

قصیده خالیه من الألف فی مدح الزهراء علیها السّلام:

خذ فی مدیحک للبتول حظّین من طول و طول

قل للقریحه فی مهذّب مدحه فیضی و سیلی

و لفیک قل نه فی حدیثک غیر محسور کلیل

قل للبتول عظیم فضل لم یدنّس بالفضول

هی قبل کل مکوّن قندیل عرش للجلیل

هی صفوه للخلق سیده النسا فی کل جیل

هی للقبیل عقیلهو ملیکه هی للعقول

هی للنبی و للوصی و للزکی و للقتیل

مقرونه فی عصمهعن کل مذموم و بیل

هی لبوءه نبویهمحبوبه فی خیر غیل

سکن لحیدره و حیدره هزبر للرسول

من ذین قرّت عینه فی مشبلین و فی شبول

کفوین فی نسب قصیر مستنیر مستطیل

بحرین ملتقیین لیس کل بحر من عدیل

کل یفیض معینه بعذوبه من سلسبیل ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:555 جلّت حلیله حیدرلو لم یکنه عن حلیل

سبقت بحلبه کل فضل کل ذی فضل نبیل

صعدت محلقه فصوّب کل عقل للنزول

وصلت لحدّ لم یصله کل ذی شرف جلیل

هی رحمه للمسلمین و نعمه للمستنیل

و شفیعه مرضیهللّه فی یوم مهیل

شخصت به مقل و فرّ به خلیل عن خلیل

هل غیر بنت محمدللخلق من ظلّ ظلیل المصادر:

ماضی النجف و حاضرها: ج 3 ص 556.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 213.

6
المتن

قال السید عبد اللطیف فضل اللّه فی ذکر الزهراء علیها السّلام:

هتف البیان بمولد الزهراءسرّ الوجود و شمس کل سماء

و مضی علی الجوزاء یسحب ذیله مترنّحا من نشوه الخیلاء

ورد البحار الهوج یسبر غورهاو یعبّ منها قطره من ماء

فرأی الجلال علی تواضع قدسه تنحطّ عنه مدارک العقلاء

شمخ الأدیم بفاطم و تطاولت غبراؤه فیها علی الخضراء

فتجسّمت فی الأرض منه رحمهو شفاعه للناس یوم جزاء

صدیقه ما کان لو لا حیدریلفی لها أحد من الأکفاء

عبرت کهینمه «1» النسیم و واجهت کدر الحیاه و أهلها بصفاء

______________________________

(1). الهینمه: الصوت الخفیف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 21،ص:556 لم یکشف الناس البلاء و لا ارتوواإلا بطلعه وجهها الوضّاء

یا أخت نسّاک الملائک بالهدی و ذباله الأنوار من سیناء

یا لمحه الفردوس حطّ بطهرهاخلد البقاء علی صعید فناء

یا صفحه بیضاء من إنکارهاآب الوری بصحیفه سوداء

یا غیب سرّ لو أخذت ببعضه طرفا من الإعجاز و الإلجاء

لمشیت فیه علی الهواء إذا ابتدأعیسی یسیر علی نمیر الماء

و آلاک ربک إذا رضعت ولاءه و حباک منه ولایه الأشیاء

فإذا دعوت فأنت فی سلطانه کالروح حین تهیب بالأعضاء

إن الذی مسخ الأمانه و انطلی بدماء من ضحّی من الشهداء

و طوی عداوه آل بیت محمدنارا ذکت بجوانح البغضاء

فأحالها للّه حربا طوّحت بابن النبی موزّع الأشلاء

ثقلت علی الأکوان وطأه رجسه فیها فدارت دوره الإعیاء

وحدت به للحشر لعنه ربه تسری مع الأصباح و الأمساء

یا یوم أحمد هل لخطبک إذ هوت فیه الأنام بفتنه عمیاء

قلب الوجود و أصبحت ابناؤه مقلوبه الإحساس و الآراء

فاعتاض عن فوق رواسب تحته و عن الإمام لأهله بوراء

کم فی فؤادک فاطم من غصهتوهی فؤاد الصخره الصمّاء

أ بهذه الدنیا عزاء قائم و بدار ربک فی أمضّ عزاء

الصبر ضاق لما صبرت علی الأذی و سخیت للأعداء أیّ سخاء

قدّمت من حسن ضحیّه سمّهم و من الحسین السبط کبش فداء

و من الوصی علی الرساله خائضامن حربهم قدما ببحر دماء

طفروا إلی الملک العضوض و غلّفواوجه النهار بلیله ظلماء

ولدوا من الداء العضال فلم یکن إلا زوالهم شفاء الداء

نظروا الموده فی الکتاب فلم یرواغیر السیوف موده الابناء ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:557

المصادر:

1. المجالس السنیه: ج 5 ص 131.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 232.

7
المتن

عن یزید بن معاویه من قصیده له، کتبها إلی عبد اللّه بن عباس و إلی من بمکه و المدینه من قریش فی مدح الزهراء علیها السّلام،

و المدح ما مدحت به الأعداءو الحسن ما اعترفت به الضراء:

غنیتم قومکم فخرا بأمّکم أمّ لعمری حصان برّه کرم

هی التی لا یدانی فضلها أحدبنت الرسول و خیر الناس قد علموا

و فضلها لکم فضل و غیرکم من قومکم لهم فی فضلها قسم

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 37.

2. ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ ابن عساکر: ص 297، علی ما فی دیوان الشعر العربی.

3. تهذیب الکمال: ج 4 ص 419.

8
المتن

قال سلامه الموصلی فی فضلها علیها السّلام:

أنا مولی من حباه ربه بالرضا فاطمه زین العرب

لست مولی الخاطب الوغد الذی ردّ بالخیبه لمّا أن خطب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:558

و قال:

یا نفس أن تتلقی ظلما فقد ظلمت بنت النبی رسول اللّه و ابناها

تلک التی أحمد المختار والدهاو جبرئیل أمین اللّه ربّاها

اللّه طهّرها من کل فاحشهو کل ریب و صفاها و زکاها

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 57، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 184.

9
المتن

قال الصاحب بن عبّاد فیها علیها السّلام:

هل مثل فاطمه الزهراء سیدهزوجتها یا جمال الفاطمیینا

هل مثل نجلیک فی مجد و فی کرم إذ کوّنا من هلال المجد تکوینا ...

کفو البتول و لا کفو سواه لهاو الأمر یکشفه أمر یوازیه

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 61، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 182.

10
المتن

قال مهیار الدیلمی فی فضلها علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:559 یا بنت المختار من کل الأذی روحی فداک

یا بنت المختار إن الله بالفضل اجتباک

و ارتضی بعلک للخلق جمیعا و ارتضاک

و علی الأمه جمعافضّل اللّه أباک

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 64، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 324.

11
المتن

قال السرخسی فی فضلها:

بنی الضلاله دسّوارءوسکم فی التراب

بنی الضلاله أنتم أهل الخنا و المعاب

هجرتم آل طه و الحشر و الأحزاب

هجرتم من أبوهاشفیع یوم الحساب

و زوجها أول الناس قام فی المحراب

المصادر:

1. فاطمه الزهرا علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 72، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 336.

12
المتن

قال الشیخ أبو الفضل الطهرانی فی فضلها علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:560 حره سادت نساء العالمین أمها الغراء أم المؤمنین

و أبوها الطهر خیر المرسلین فهی خیر الناس أما و أبا

شرفا فوق الرفیع الأرفع نسبا من نوره یجلو الدجی

حسبا یعیی الأقبّ الأعوجا

کرماما من فضله نیل الرجاءضربت أطنابه أیدی الاباء

فی ذری المجد الأعزّ الأمنع لو سری فی تربها غادی النسیم

فضح الندّ بمسکیّ الشمیم

و أعاد الروح فی العظم الرمیم و اقتنی العرف الذکی الطیبا

منه أوراد الربیع المربع روحها مشکاه مصباح الضیاء

قلبها مصباح نور الأولیاء

بضعه من جسم خیر الأنبیاءویل من أصبح منها مغضبا

من قحیف أو عبید الکع سعد أنصفنی علی شرح الهدی

و ازح من صیقل العقل الصدا

ثم قل ما شئت و احکم ما بداأین منها من تمطّت أذنبا

و بغت حرب الوصی الأصلع یا لأم أهلکت ابناؤها

ضیعت من أحمد علیاءها

تبعت فی غیّها آباءهابل و زادت حیث قادت مقنبا

کصفورا إذ غزت مع یوشع نبذت ما أن لها قد أنزلا

رکبت مشهوره بین الملاء

بغله یوما و یوما جملافمتی تابت فأنصف وا عجبا

من مساوی فعلها و استرجع الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:561 عد عن ذکر الذنابی فی القمم عد إلی من قصّرت أیدی الهمم

و علیها فی العلاء جفّ القلم قلم الصنع قدیما کتبا

إنها کفؤ البطین الأترع دره للدرّ کانت کالصدف

زادها اللّه اختصاصا بالشرف

مخباها ولدها نعم الخلف ساده الأسباط خیر النقباء

شفعاء الخلق یوم المجمع خیره النسوان مولاه الرجل

لو تراها مریم ذات الجلال

خلت الصدر و قامت بالنعال و اعتلّت قدرا و زادت رتبا

و غدت فی روض عزّ ترتعی شمس قدس لا یواریها الأفول

عمیت فی کنهها عین العقول

لیت شعری

فی ثناها ما أقول ویح نفسی ما أعزّ المطلبا

عجب عیّ الفصیح المصقع ضربت عفتها دون الخیال

کل ستر دون أدناه المحال

فمتی جیدی إلی المدح استطال طردتنی عنه حجاب الخبا

و دعونی خلّ ما لن تسطع فتری الشمس لتأنیث بها

أقبلت تختال فی أثوابها

وسعت جهرا إلی أبوابهاو کذلک البدر عنها خیبا

و اختفی من لیله فی برقع ظهر الرحمن فیها بالبطون

حجب الإنکار عنها کالعیون

قصرت عن ذیلها أیدی الظنون ما أضلّ الوهم یسعی طلبا

فهو مستنّ الفصیل الأقرع

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 119.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:562

13
المتن

قال الشیخ محسن أبو الحبّ فی مدح الزهراء علیها السّلام:

إن قیل حوا قلت فاطم فخرهاأو قیل مریم قلت فاطم أفضل

أ فهل لحوا والد کمحمدأم هل لمریم مثل فاطم أشبل

کلّ لها حین الولاده حالهفیها عقول ذوی البصائر تذهل

هذی لنخلتها التجت فتساقطت رطبا جنیّا فهی منها تأکل

رضعت بعیسی و هی غیر مروعهأنّی و حارسها السریّ الأسیل

و إلی الجدار و صفحه الباب التجت بنت النبی فأسقطت ما تحمل

سقطت و أسقطت الجنین و حولهامن کل ذی حسب لئیم جحفل

و لسوف تأتی فی القیامه فاطم تشکو إلی رب السماء و تعول

و لترفعنّ جنینها و حنینهابشکایه منها السماء تزلزل

رباه میراثی و بعلی حقه غصبوه و ابنائی جمیعا قتّلوا

سبطای ذا بالسمّ أمسی قلبه قطعا و هذا بالدماء یغسّل

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 122.

2. المنتخب من شعراء الحسینی: ص 24.

14
المتن

قال الوائلی فی قصیدته بعنوان الزهراء علیها السّلام:

کیف یدنو إلی حشای الداءو بقلبی الصدیقه الزهراء

من أبوها و بعلها و بنوهاصفوه ما لمثلهم قرناء

أفق ینتمی إلی أفق الله و ناهیک ذلک الانتماء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:563 و کیان بناه أحمد خلقاو رعته خدیجه الغرّاء

و علی ضجیعه یا لروح صنعته و بارکته السماء

أیّ دهماء جلّلت أفق الإسلام حتی تنکر الخلصاء

أطعموک الهوان من بعد عزّو عن الحبّ نابت البغضاء

المصادر:

فاطمه الزهراء فی دیوان الشعر العربی: ص 134 ح 92.

15
المتن

قال الأستاذ بولس سلامه المسیحی من قصیده عید الغدیر:

و لو أن الدهنا تبر لکانت بعض شی ء بجانب الزهراء

بضعه من أب عظیم یراهانور عینیه مشرقا فی رداء

فهی أحلی فی جفنه من لذیذ الحلم غبّ الهجود و الأعیاد

و هی قطب الحنان فی صدر طه و اختصار البنات و الابناء

غیّب الموت من خدیجه وجهافإذا فاطم معین العزاء

تحسب الکون بسمه من أبیهافهی أمّ تذوب فی الأرضاء

هالها ما یناله من عذاب و امتداد الکفار فی الأسواء

و تراهم یرمونه بحجارأو یکبونه علی الدقعاء

فجراح کأنهنّ شفاه شاکیات للّه فرط البلاء

فاطم تمسح الجراح بعین حین تنهل أختها بالبکاء

المصادر:

1. فاطمه الزهراء فی دیوان الشعر العربی: ص 137 ح 93.

2. عید الغدیر لبولس سلامه: ص 80.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:564

16
المتن

قال الشیخ جعفر الهلالی فی مدح الزهراء علیها السّلام:

أتی یوم البتوله فهو عیدنطاب بذکرها مولدها القصید

بدت کالشمس تغمر کل أفق من الدنیا و قد سعد الوجود

هی الزهراء فاقت کل أنثی لها فضل فهل توفّی الحدود

أبوها سید الکونین طه و حیدره لها بعل مجید

و شبلاها هما الحسن المصفّی و ذاک حسینها السبط الشهید

ولاها الدین و الإیمان حقاو تلک هی السعاده و السعود

أبنت المصطفی و افاک شعری بمدحته و إن غضب الحسود

شربت ولاک من لبن زکی تغذّینی به أمّ ولود

و ذاک من الإله عظیم فضل و من عنده شکری یزید

فباسمک کم ادّعت بکل نادتزاحم عند ساحته الحشود

و کم لی فی علاک سما قصیدله انحطّ الفرزدق و الولید

سأبقی ما حییت ولی وصال بحیک لا أزلّ و لا أحید

أ سیده النساء إلیک قصدی إذا اختلفت من الناس القصود

فأنت البضعه الکبری تسامت بعلیاها و مثلک من یسود

حباک اللّه منه بکل فضل و فضلک کله کرم وجود

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 141 ح 95.

17
المتن

قال الحویزی:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:565 مثل زهر النجوم أفعاله الغرّأضاء و بنته زهراها

فاطم بنت أحمد سادت الخلق جمیعا رجالها و نساها

لم تنل مریم و آسیه الزهراءو لا ساره و لا حوّاها

ذکر اللّه قائلا «مرج البحرین»لکن بذکره قد عناها

صاغها من سبائک المجد تبراخالصا یوم صنعه صفّاها

هی صدیقه الخلیقه جمعاببهاه الجلیل فضلا حباها

و هی تدعی شفیعه الخلق فی الحشر و ما فی الملاء شفیع سواها

رحمه للأنام باللطف جاءت أبعد اللّه کل من آذاها

یغضب اللّه حین تغضبها الخلق و یرضی عن خلقه لرضاها

بضعه من فؤاد خیر البرایاو قد اشتقّ من حشاه حشاها

و اجتبی أمها خدیجه زوجابذلت للهدی جمیع ثراها

أول المؤمنات باللّه کانت و بحفظ النبی طال عناها

تلک للمؤمنین أرأف أمّ عنهم کل فتنه تأباها

إن عین النبی أکرم عین لم تکرّم لأجلها عیناها

المصادر:

1. فاطمه الزهراء فی دیوان الشعر العربی: ص 211.

2. مجله تراثنا: العدد 12 ص 28.

18
المتن

قالت المهندسه کوثر شاهین فی ذکر فاطمه الزهراء علیها السّلام:

أیقظ حروف الشعر ذاک ولائی للمصطفی الهادی غدی و رجائی

فی مولد الزهراء جئت مصلّیاأدعو بحرف الخالق المعطاء

«إنا» یقول اللّه فی تنزیله بالحرف «أعطیناک» من لألاء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:566 نورا تجده بفاطم أ محمدبالکوثر الطهر الهدی للرائی

سبطاک خیر الخلق بین ملائک فی جنه من خیره الابناء

و أبوهما نور لفاطم مذ حبافی حجرک المشفوع بالأعباء

نوران فی رأس لآدم ثم فی جدّ أراد النذر بالإیفاء

نذرا کإسماعیل یفدی قلبه مائه تنیح بقاحل الصحراء

و یعود عبد اللّه یحمل نوره و أخوه عمک جاهرا بنداء

و الکعبه الزهراء تشهد مولداللنور صنوک رائعا بعلاء

سمّاه ربک بالعلی مناجیاو أبا تراب قلت بإیلاء

فهو قسیم الحق یوم الملتقی و هو الوصی العلم باب ولاء

زوّجته الزهراء تحنو مثلماأمّ رؤم ترتجی بإباء

و لفاطم قلت انظری خیر الالی من رب عرش ناظر بسماء

هذا أبوک اختاره لرسالهو اختار زوجک حامی الفقراء

و الدین و القرآن و الآی الذی قد جاء جبریل بخیر أداء

یا بضعه المختار یا أم الهدی یا أم زینب کیف لی ولائی

للعتره الأطهار یسری فی دمی أختطّ حرفا و الدموع دمائی

فی الطفّ فی أحد و مؤته أو بمالاقیته یوما بظلم بلاء

نادیت یا أبتاه فانظر نحوناو الأرض مادت کلها لنداء

و المحسن المعصوم من سمّاه فی رحم حبیب اللّه فی العلیاء

أجهضت وا ویلاه من ظلم سری و النار حول الدار بالإرجاء

فبکت سماء و الشعاب و ما بهاألما لصوت ندائک البکّاء

کالطیر مجروحا غدت زهراؤنابفحیعتین تلاقتا و عناء

مدت النبی ببیت أحزان غدت و فجیعه الخذلان بعد ولاء

والوه قال محمد لمن ابتغی نور الجنان فحبّه إحیائی

و المبغضون لهم جهنم موئلاو اللّه یبغضهم بکل قضاء

وعثاء درب کم خطوت سبیلهاو ورثت نور النور

و الآباء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:567 کی تفرعین الحق فی السبطین فی أم المصائب زینب لیلاء

سمّاک سیده النساء طهورهزهراء أنت محجتی و رجائی و قالت فی مدح الزهراء علیها السّلام:

دعونی أبتدی حرفی صلاهعلی المختار طه و الوصی

و للسبطین و الزهراء حرفی و للحوراء بالدمع السخی

و من نزلت بها الآیات تتری و من فطمت بأکناف النبی

و من فی کل فاتحه تجلّت بأنوار من اللّه العلی

و من ولدت بمکه بعد خمس و فی الإسراء فی الصلب الزکی

بها حملت خدیجه بعد وهن تحدّثها من الرحم الوضی

و تحضر أربع سمر طوال و حور العین بالطیب الندی

و ماء کوثر عذب طهورلغسل بتول طه و الولی

و إذ نطقت تباشر رسل رب سلاما طیبا باسم العلی

و بالسبطین من بعل کریم لنسل قد تبارک بالوصی

فأشهدت السماء بلا إله سوی الرحمن أنزل للنبی

بسوره «هل أتی» فی کل باب سلام اللّه للوجه البهی

لخیر النسوه اللاتی اصطفین من الدارین بالخلق الرضی

المصادر:

1. الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 342.

2. و مضات من نهج الثوره: ص 110.

19
المتن

قال السید مهدی الحسینی الشیرازی فی مدح الطاهره البتول علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:568 ظهرت زهره زهراء البتول فاستنار الکون من أنوارها

ولدت فاطمه بنت النبی فاسقنی کأس الهنا و الطرب

و اترک الزهد و هول اللهب فهی الفاطم فی الیوم المهول

مذنبی شیعتها من نارهاولدت فخر العلاء بنت الجلال

ولدت أخت النهی أمّ الخصال

ظهرت نخبه أوصاف الکمال أصل کل الخیر بل أمّ الأصول

و أصول الدین من أقمارهالم تکن تولد من خیر الأنام

هی إلا بعد جهد و صیام

بفطور الخلد من خیر طعام جلّت الزهراء عن هذی العقول

إن ترعها فی علا أنظارهاهی بنت المصطفی خیر البشر

هی أم الأوصیاء الطهر الغرر

زوجها قاسم طوبی و سقرشمس غرّ لم تکن ذات أفول

و سما مجد سمت آثارهافاسقنی یا صاحبی کأس المنی

و أدر فی جمعنا خمر الهنا

لا تخف ذنبا و تخشی و هنابشّر الیوم الأمانی بالحصول

فالرجاء کل الرجاء فی دارهابزغت شمس العلا أم الهداه

بلغت أعلی مراقی الممکنات

شرفت آباؤها و الأمهات ولدت یا للهنا بنت الرسول

بان سرّ اللّه فی إظهارهاهی سرّ اللّه ما بین الوری

سرّ غیب ذاتها کیف تری

و لها خلق الثریا و الثری لیس للعقل بمعناها الأصول

فدع الأوهام فی أطوارها الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:569 لا یدانی فضلها قطّ بشرلا ترمها أنها إحدی الکبر

هی للمختار أصل و ثمرأین لولاها الذراری للرسول

دوحه بورک فی أثمارهاهی وتر فی نساء العالمین

هی شفع بأمیر المؤمنین

هی نور اللّه فی الأفق المبین حبّها دار الأمان لا تزول

أهله آمنه فی دارهالا تضاهی فاطم فی حسب

کرمت جلّت ببعل و أب

و بنوها فی أجلّ الرتب کل ما فی الخلق صعب و سهول

فلها قد

أذعنت أقطارهافلها من ربها خیر الشؤون

و علی عرفانها دارت قرون

و بها تفخر الآباء و البنون و هی لو لا المرتضی خیر البعول

لم تزل مفرده فی دارهالم یکن لو لاه للطهر قرین

کهی کفؤ لأمیر المؤمنین

و له منها الهداه الأنجبین فهی أم الأوصیاء بنت الرسول

و هی شمس الدهر فی أستارهاأین من أدنی علاها مریم

لین منها ساره أو کلثم

أین من مخدومها من تخدم لا و ربی مثل زهراء البتول

لم تر الدنیا علی أدوارهافاطم سادت نساء البشر

بمزایا کسناء القمر

و غدت مفزع یوم المحشرلیس فیما ترتضیه من نکول

فأمثال الأخبار فی آثارها الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:570 فهنیئا لمحبیها النجاهمن عظیم الوزر من بعد الممات

کیف یخشی من عظیم السیئات من تولّی فاطما أمّ الشبول

لا و ربی لم یذق من نارهالعداها الویل إذ عادوا النبی

و عدوا من ربهم فی غضب

عمّروا بیتا لهم من لهب إذ بنار أحرقوا باب البتول

نار حقد بقیت أخطارهالم یزل یغلی لهیب الکفر

فی قلوب طبعت کالحجر

فغدا یحرق باب الغررباب فوز خیر باب للسؤول

هو باب اللّه فی أقطارهالهف نفسی لعزیز هضمت

ضربت طورا و طورا لطمت

و بالحوار الأذایا ظلمت لهف نفسی لک یا بنت الرسول

لهفه تشکو الحشا من نارهامنعوا إرث أبیها علنا

و أزاحوا الفی ء عنها أحنا

أسقطوا منها جنینا محسناکسروا أضلعها یا للذحول

هجموا بغیا علیها دارهالم تزل بعد أبیها فتنت

و بکت شجوا إلی أن زمنت

قتلت جهرا و سرّا دفنت فبعین اللّه غارت فی الرسول

بنت طه و عفی آثارهاأنت یا أم الملاذ المرتجی

أنت للأمه کهف و رجاء

فإلیک العین ترنو بالنجافی صروف الدهر و الخطب المهول

و لعقبی أوحشت أخبارها الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:571

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 421.

2. مجله أجوبه

المسائل الدینیه: الدوره 5 العدد 10- 11 ص 316.

20
المتن

مدیحه بمناسبه میلادها الشریف لمحمد رضا فتح اللّه:

عید فلا عید أجلّ و أورع نور الإمامه فی طلوعک یطلع

زهراء یا أم الخلائق کلهابنت الرسول لک الملائک تخشع

حبّ البتول من الإله وصایهمن صدّ عنها ملحد و مضیّع

قلب الرسول سرور هو و دموعه منه الفؤاد بحبّک متلوّع

نور الولایه فی طلوعک أشرقاسرّ النجوم کذا الخلائق أجمع

زهراء یا خیر النساء علی المدی إذ أن حبک للموالی یشفع

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 520.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:573

الفصل السابع معجزاتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:574

فی هذا الفصل
اشاره

نورد فی هذا المقام من معجزاتها نبذه مما کان شاخصا فی موضوعه، و نحیل الاطلاع علی أکثر من هذا إلی الکتب المستقله فی الباب.

فیأتی العناوین التالیه فی هذا الفصل فی 43 حدیثا:

کیفیه ولاده فاطمه علیها السّلام، و فیها أکثر من عشره معاجز من زمن کونها جنینا إلی ولادتها و نموّها.

إخبارها أمها من رکعات الصلاه و هی فی رحمها.

إخبارها علیا علیه السّلام عما کان و عما هو کائن و عما لم یکن إلی یوم القیامه.

إنزال اللّه تعالی لأم أیمن خادمه الزهراء علیها السّلام دلوا من السماء فی طریق مکه و شربها منه، و عدم احتیاجها بعده إلی الطعام و الشراب سبع سنین.

دوران الرحی فی بیت فاطمه علیها السّلام بلا ید لتحریکها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:575

إحضار فاطمه علیها السّلام جفنه طعام من عند اللّه تعالی لأبیها و بعلها علیهما السّلام.

کشف فاطمه علیها السّلام عن طبق مملوء خبزا و لحما من عند اللّه تعالی و أکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام منها و إعطاؤها جیرانها.

تحریک الملک مهد ولدها و فاطمه علیها السّلام مشغول بصلاتها و عبادتها.

إضاءه نور ملاءه فاطمه علیها السّلام دار یهودی و إسلام ثمانین من الیهود.

نزول جبرئیل و إعطاؤه لفاطمه علیها السّلام ثیاب الجنه لمجلس عرس الیهود، دخول فاطمه علیها السّلام و تقبیل نساء الیهود یدی فاطمه علیها السّلام و قدمیها و إسلام خلق کثیر منهم.

مجی ء شخص من البادیه و فی یده زمام ناقه لشهره بنت مسکه بنت فضه خادمه الزهراء علیها السّلام.

دعاء فاطمه علیها السّلام علی القوم حین استخراج أمیر المؤمنین علیه السّلام من

منزله و تقلّع أساس حیطان المسجد من أسفلها من دعاء فاطمه علیها السّلام.

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بإخراج الصحفه فیها ترید و عراق، أکل النبی صلّی اللّه علیه و آله منها ثلاثه عشر یوما.

دخول ثلاث جوار حسناء من الحور العین منزل فاطمه علیها السّلام للمقداد و أبی ذر و سلمان.

إیثار فاطمه علیها السّلام رغیفین و قطعه لحم فی جفنه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و رؤیتها حین کشف الغطاء عن الجفنه أنها مملوءه خبزا و لحما.

قصه أعرابی بنی سلیم و دعاء فاطمه علیها السّلام للطعام، فإذا هی بصحفه من ورائها.

طلب الحسن و الحسین علیهما السّلام من فاطمه علیها السّلام الثیاب الجدید و مجی ء جبرئیل بقمیصین من حلل الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:576

تبسّم فاطمه علیها السّلام فی الجنه و إضاءه نور ثنایاها لأهل الجنه.

طلب فاطمه علیها السّلام من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الطعام و نزول طبق فیه زبیب و کعک و أقط و قطف عنب من عند اللّه تعالی.

طلب الحسن و الحسین علیهما السّلام من فاطمه علیها السّلام ثیاب العید، مجی ء رضوان خازن الجنه إلی فاطمه علیها السّلام و إعطاء مندیل فیه قمیصان و درّاعتان و سراویلان و رداءان و عمامتان و خفّان أسودان معقّبان بحمره و إیقاظهما من النوم و إعطاؤهما لباس الجنه.

إتیان جبرئیل لیله عرس فاطمه علیها السّلام ثیابا من الجنه و إسلام عدّه من النساء عند رؤیتهنّ ثیاب الجنه.

تسلیه فاطمه علیها السّلام من بطن أمها لإیذاء المشرکین: یا أمّاه، لا تحزنی و لا ترهبی فإن اللّه مع أبی.

دوران الرحی و طحن الحبّ بلا مدیر و فاطمه علیها السّلام نائمه.

مخاطبه

ناقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام و إخبارها بموتها، جعل فاطمه علیها السّلام رأس الناقه فی حجرها و موت الناقه فی تلک الساعه فی حجر فاطمه علیها السّلام و تکفینها و دفنها.

إعطاء فاطمه علیها السّلام قمیص عرسها للسائل و لبسها قمیص مرقوع، نزول جبرئیل و إتیان ثیاب الجنه من السندس الأخضر و إسلام النساء الکافرات حین رؤیه لباسها و نوره.

مجی ء جبرئیل برمّانتین و السفرجلتین و التفاحتین و إعطاؤها الحسن و الحسین علیهما السّلام و فقدان کلها إلا التفاحتین، استشمام مخلصی شیعه الحسین علیه السّلام عند قبره رائحه التفاح بالأسحار.

طبخ فاطمه علیها السّلام غدائهما فی قدر و برکته و إرسال النبی صلّی اللّه علیه و آله لجمیع نسائه، أکل فاطمه علیها السّلام منها ما شاء اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:577

دوران الرحی بدقیقها و کفّین عندها؛ کفّ مطحن و کفّ ملهی الرحی و فاطمه علیها السّلام راقده علی شقّها الأیمن مخمره وجهها بجلبابها.

مجی ء جبرئیل مع مائه ألف حوریه من الحسان بحله من السندس و الإستبرق من رأسها إلی قدمیها لفاطمه علیها السّلام و قدومها إلی عرس کبار العرب، سجود النسوه عند رؤیه فاطمه علیها السّلام و غشوتهنّ و تقبیل العروس أقدام فاطمه علیها السّلام و تشرّف العروس و سبعمائه رجل و امرأه من أقرباء العروس إلی الإسلام.

بلده «فاطیما» فی البرتغال، و ظهور فاطمه لثلاثه أولاد و کونها مزارا عالمیا.

عمل فاطمه علیها السّلام حریره فی قدر و القدر علی النار، تحریک فاطمه علیها السّلام ما فی القدر بإصبعها.

لبس علی علیه السّلام قمیصا من غزل فاطمه علیها السّلام بیدیها للوقاء فی کل حرب من کل آفه و فیه شفاء لکل أعمی و

مریض.

مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام و طلبه طعاما، فإذا الصحفه ملئا ثریدا و لحما و أکلهم من طعام الجنه.

قدوم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی نفر من أصحابه علی فاطمه علیها السّلام، فإذا فی وسط البیت جفنه من ثرید و عراق کثیر و أکلهم منها.

مجی ء علی علیه السّلام مع رجل إلی فاطمه علیها السّلام و عندها قلیل من الطعام للأطفال، وضعه قدّام الضیف و إطفاء السراج و أکل الضیف منه و شبعه و بقاء الطعام بحاله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:578

1
المتن

عن المفضل بن عمر، قال: قلت لأبی عبد اللّه الصادق علیه السّلام: کیف کان ولاده فاطمه علیها السّلام؟

فقال: نعم، إن خدیجه لما تزوّج بها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، هجرتها نسوه مکه؛ فکنّ لا یدخلن علیها و لا یسلمن علیها و لا یترکن امرأه تدخل علیها. فاستوحشت خدیجه لذلک، و کان جزعها و غمّها حذرا علیه صلّی اللّه علیه و آله.

فلما حملت بفاطمه علیها السّلام، کانت فاطمه علیها السّلام تحدّثها من بطنها و تصبّر، و کانت تکتم ذلک من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فدخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یوما، فسمع خدیجه تحدّث فاطمه علیها السّلام، فقال لها: یا خدیجه! من تحدّثین؟ قالت: الجنین الذی فی بطنی یحدّثنی و یؤنسنی ...، إلی أن قال علیه السّلام:

فنطقت فاطمه علیها السّلام بالشهادتین و قالت: أشهد أن لا إله إلا اللّه، و أن أبی رسول اللّه سید الأنبیاء، و أن بعلی سید الأوصیاء، و ولدی ساده الأسباط.

ثم سلّمت علیهنّ و سمّت کل واحده منهنّ باسمها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 21،ص:579

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 690 ح 1.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 2 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

و بقیه المصادر و الأسانید و تمام الحدیث فی المجلد الثانی، الفصل الثالث، الرقم 1.

2
المتن

قال عماد الدین الطبری فی ذکر فاطمه علیها السّلام: ن خدیجه کانت تصلّی یوما، فقصدت أن تسلّم فی الثالثه، فنادتها فاطمه علیها السّلام من بطنها: قومی یا أماه فإنک فی الثالثه.

المصادر:

1. مناقب الطاهرین علیهم السّلام للطبری (مخطوط)، فی ذکر فاطمه علیها السّلام.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: فی الضمیمه، عن مناقب الطاهرین علیهم السّلام.

3. الید البیضاء فی نکت أخبار الزهراء علیها السّلام: ص 147.

3
المتن

حدّثنی سلمان، قال: حدثنی عمار و قال: أخبرک عجبا؟ قلت: حدّثنی یا عمار. قال:

نعم، شهدت علی بن أبی طالب علیه السّلام و قد ولج علی فاطمه علیها السّلام. فلما أبصرت به نادت: ادن لأحدّثک بما کان و بما هو کائن و بما لم یکن إلی یوم القیامه حین تقوم الساعه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 8 ح 11، عن العیون.

2. عیون المعجزات: ص 47.

الأسانید:

فی عیون المعجزات: روی حارثه بن قدامه، قال: حدثنی سلمان، قال: حدثنی عمار و قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:580

4
المتن

روی أن أم أیمن لمّا توفّیت فاطمه علیها السّلام، حلفت أن لا تکون بالمدینه إذ لا تطیق أن تنظر إلی مواضع کانت بها، فخرجت إلی مکه.

فلما کانت فی بعض الطریق، عطشت عطشا شدیدا، فرفعت یدیها قالت: یا رب! أنا خادمه فاطمه علیها السّلام، تقتلنی عطشا. فأنزل اللّه علیها دلوا من السماء فشربت، فلم تحتج إلی الطعام و الشراب سبع سنین، و کان الناس یبعثونها فی الیوم الشدید الحرّ فما یصیبها عطش.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 28 ح 32، عن الخرائج.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 46 ح 45، عن المناقب.

3. الخرائج: ج 2 ص 530.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 338.

5. تحفه المجالس: ص 170 ح 4، بتفاوت.

5
المتن

روی أن أبا ذر قال: بعثنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أدعو علیا علیه السّلام، فأتیت بیته فنادیته. فخرج و أصغی إلیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال له شیئا لم أفهمه، فقلت: عجبا من رحی فی بیت علی علیه السّلام؛ تدور و لیس معها أحد!؟

قال: إن ابنتی فاطمه علیها السّلام ملأ اللّه قلبها و جوارحها إیمانا و یقینا، و إن اللّه علم ضعفها فأعانها علی دهرها و کفاها. أ ما علمت أن للّه ملائکه موکّلین بمعونه آل محمد علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:581

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 29 ح 34، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 531.

3. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 124.

6
المتن

روی أن سلمان قال: کانت فاطمه علیها السّلام جالسه، قدّامها رحی تطحن بها الشعیر ...، إلی أن قال علی علیه السّلام: دخلت علی فاطمه علیها السّلام و هی مستلقیه لقفاها و الحسین علیه السّلام نائم علی صدرها، و قدّامها رحی تدور من غیر ید. فتبسّم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: یا علی، أ ما علمت أن للّه ملائکه سیّاره فی الأرض یخدمون محمدا و آل محمد علیهم السّلام إلی أن تقوم الساعه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 28 ح 33، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 531.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 264.

4. الثاقب فی المناقب: ص 290 ح 248.

7
المتن

روی أن علیا علیه السّلام أصبح یوما فقال لفاطمه علیها السّلام: عندک شی ء تغذّینیه؟ قالت: لا ...، إلی قوله:

ثم أخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله بید علی علیه السّلام و انطلقا إلی فاطمه علیها السّلام و هی فی مصلّاها و خلفها جفنه تفور .... فأخذت الجفنه فوضعتها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال: یا فاطمه! أنّی لک هذا الطعام الذی لم أنظر إلی مثل لونه قط و لم أشمّ مثل رائحته قط و لم آکل أطیب منه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:582

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 29 ح 35، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 532.

3. ذخائر العقبی: ص 45.

4. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 124، عن الذخائر.

8
المتن

قال المجلسی: قال الزمخشری فی الکشّاف عند ذکر قصه مریم: و عن النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه جاع فی زمن قحط، فأهدت له فاطمه علیها السّلام رغیفین و بضعه لحم آثرته بها. فرجع بها إلیها فقال: هلمّی یا بنیه، و کشفت عن الطبق فإذا هو مملوء خبزا و لحما.

فبهتت و علمت أنها نزلت من اللّه، فقال لها: «أنّی لک هذا؟ قالت: هو من عند اللّه إن اللّه یرزق من یشاء بغیر حساب». «1» فقال صلّی اللّه علیه و آله: الحمد للّه الذی جعلک شبیهه سیده نساء بنی إسرائیل.

ثم جمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی بن أبی طالب و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جمیع أهل بیته حتی شبعوا و بقی الطعام کما هو، و أوسعت فاطمه علیها السّلام علی جیرانها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 29، عن الکشّاف.

2. الکشّاف للزمخشری، علی ما فی البحار.

3. الصراط المستقیم: ج 1 ص 171.

9
المتن

قال ابن شهرآشوب: و روی أنها علیها السّلام ربّما اشتغلت بصلاتها و عبادتها، فربّما بکی ولدها فرأی المهد یتحرّک و کان ملک یحرّکه.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:583

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 45 ح 44، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 116.

3. الأربعون لأبی صالح المؤذن، علی ما فی المناقب.

4. شرح الأخبار لابن فیّاض، علی ما فی المناقب.

10
المتن

روی أن علیا علیه السّلام استقرض من یهودی شعیرا، فاسترهنه شیئا فدفع إلیه ملاءه فاطمه علیها السّلام رهنا و کانت من الصوف. فأدخلها الیهودی إلی دار و وضعها فی بیت.

فلما کانت اللیله، دخلت زوجته البیت الذی فیه الملاءه بشغل، فرأت نورا ساطعا فی البیت أضاء به کلّه. فانصرفت إلی زوجها فأخبرته بأنها رأت فی ذلک البیت ضوءا عظیما، فتعجّب الیهودی زوجها و قد نسی أن فی بیته ملاءه فاطمه علیها السّلام. فنهض مسرعا و دخل البیت، فإذا ضیاء الملاءه ینشر شعاعها کأنه یشتعل من بدر منیر یلمع من قریب.

فتعجّب من ذلک فأنعم النظر فی موضع الملاءه، فعلم أن ذلک النور من ملاءه فاطمه علیها السّلام.

فخرج الیهودی یعدو إلی أقربائه و زوجته تعدو إلی أقربائها، فاجتمع ثمانون من الیهود، فرأوا ذلک فأسلموا کلّهم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 30 ح 36، عن المناقب و الخرائج.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 117.

3. الخرائج: ج 2 ص 537.

4. الثاقب فی المناقب: ص 255، بتفاوت یسیر.

5. مولود الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام للخطی: ص 87، بتفاوت فیه.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 356.

7. منتهی الآمال: ج 1 ص 97.

8. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 249.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:584

11
المتن

روی أن الیهود کان لهم عرس، فجاؤوا إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قالوا: لنا حقّ الجوار، فنسألک أن تبعث فاطمه علیها السّلام بنتک إلی دارنا حتی یزداد عرسنا بها، و ألحّوا علیه فقال: إنها زوجه علی بن أبی طالب علیه السّلام و هی بحکمه. و سألوه أن یشفع إلی علی علیه السّلام فی ذلک، و قد جمع الیهود الطمّ و الرمّ من الحلی و الحلل، و ظنّ الیهود أن فاطمه علیها السّلام تدخل فی بذلتها و أرادوا استهانه بها.

فجاء جبرئیل بثیاب من الجنه و حلی و حلل، لم یروا مثلها. فلبستها فاطمه علیها السّلام و تحلّت بها، فتعجّب الناس من زینتها و ألوانها و طیبها. فلما دخلت فاطمه علیها السّلام دار الیهود، سجد لها نساؤهم، یقبّلن الأرض بین یدیها، و أسلم بسبب ما رأوا خلق کثیر من الیهود.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 30 ح 37، عن الخرائج.

2. الخرائج: ج 2 ص 538.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ص 356.

12
المتن

عن سیف، عن نجم، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: إن فاطمه علیها السّلام ضمنت لعلی علیه السّلام عمل البیت و العجین و الخبز و قمّ البیت، و ضمن لها علی علیه السّلام ما کان خلف الباب؛ نقل الحطب و أن یجی ء بالطعام.

فقال لها یوما: یا فاطمه، هل عندک شی ء؟ قالت: و الذی عظّم حقّک ما کان عندنا منذ ثلاثه أیام شی ء نقریک به. قال: أ فلا أخبرتنی؟ قالت: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نهانی أن أسألک شیئا فقال: لا تسألین ابن عمّک شیئا إن جاءک بشی ء [عفو] و إلا فلا تسألیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:585

قال: فخرج علیه السّلام، فلقی رجلا فاستقرض منه دینارا. ثم أقبل به و قد أمسی، فلقی مقداد بن الأسود، فقال للمقداد: ما أخرجک فی هذه الساعه؟! قال: الجوع و الذی عظّم حقّک یا أمیر المؤمنین.

قال: قلت لأبی جعفر علیه السّلام: و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حی؟ قال: و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حی. قال: فهو أخرجنی، و قد استقرضت دینارا و سأوثرک به، فدفعه إلیه.

فأقبل فوجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جالسا و فاطمه علیها السّلام تصلّی و بینهما شی ء مغطّی. فلما فرغت، اجترّت ذلک الشی ء فإذا جفنه من خبز و لحم. قال: یا فاطمه، أنّی لک هذا؟ قالت:

«هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ» «1».

فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أ لا أحدّثک بمثلک و مثلها؟

قال: بلی. قال: مثلک مثل زکریا؛ إذ دخل علی مریم المحراب فوجد عندها رزقا، «قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ» «2».

فأکلوا منها شهرا، و هی الجفنه التی یأکل منها القائم علیه السّلام و هی عندنا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 31 ح 38، عن تفسیر العیاشی.

2. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 171 ح 41.

13
المتن

فی المناقب: أبو علی الصولی فی أخبار فاطمه علیها السّلام و أبو السعادات فی فضائل العشره بالإسناد، عن أبی ذر الغفاری، قال:

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

(2). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:586

بعثنی النبی صلّی اللّه علیه و آله أدعو علیا علیه السّلام، فأتیت بیته و نادیته فلم یجبنی. فأخبرت النبی صلّی اللّه علیه و آله فقال:

عد إلیه فإنه فی البیت. و دخلت علیه، فرأیت الرحی تطحن و لا أحد عندها، فقلت لعلی علیه السّلام: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله یدعوک. فخرج متوحّشا حتی أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله، فأخبرت النبی صلّی اللّه علیه و آله بذلک فقال: إن اللّه علم ضعف أمته، فأوحی اللّه إلی الرحی أن تدور فدارت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 45 ح 44، عن المناقب.

2. المناقب: ج 3 ص 337.

3. أخبار فاطمه علیها السّلام للصولی، علی ما فی المناقب.

4. فضائل العشره لأبی السعادات، علی ما فی المناقب.

5. إحقاق الحق: ج 19 ص 151.

6. الإشراف: ص 97، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت.

7. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 2 ص 192، بتفاوت.

8. الثاقب فی المناقب: ص 290، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی المناقب: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا محمد بن منصور، قال: حدثنا محمد بن أبی البهلول، عن عمرو بن شمر، عن جابر.

14
المتن

مالک بن دینار: رأیت فی مودع الحج امرأه ضعیفه علی دابّه نحیفه و الناس ینصحونها لتنکص، فلما توسّطنا البادیه، کلّت دابتها فعذلتها فی إتیانها. فرفعت رأسها إلی السماء و قالت: لا فی بیتی ترکتنی و لا إلی بیتک حملتنی، فوعزتک و جلالک لو فعل بی هذا غیرک لما شکوته إلا إلیک.

فإذا شخص أتاها من الفیفاء و فی یده زمام ناقه، فقال لها: ارکبی. فرکبت و سارت الناقه کالبرق الخاطف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:587

فلما بلغت المطاف رأیتها تطوف، فخلفتها من أنت؟ فقالت: أنا شهره بنت مسکه بنت فضه خادمه الزهراء علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 46 ح 46، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 338.

15
المتن

فی المناقب: سألت فاطمه علیها السّلام خاتما ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد السابع عشر، الفصل السابع، الرقم 6، متنا و مصدرا و سندا.

16
المتن

قال ابن شهرآشوب: و رهنت علیها السّلام کسوه لها عند امرأه زید الیهودی فی المدینه و استقرضت الشعیر. فلما دخل زید داره قال: ما هذه الأنوار فی دارنا؟ قالت: لکسوه فاطمه. فأسلم فی الحال و أسلمت امرأته و جیرانه، حتی أسلم ثمانون نفسا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 47 ح 46، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 339.

3. معاجز الولایه: ص 66، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:588

17
المتن

أبو جعفر الطوسی فی اختیار الرجال، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام و عن سلمان الفارسی:

أنه لما استخرج أمیر المؤمنین علیه السّلام من منزله، خرجت فاطمه علیها السّلام حتی انتهت إلی القبر فقالت: خلّوا عن ابن عمّی، فو الذی بعث محمدا صلّی اللّه علیه و آله بالحق لئن لم تخلّوا عنه لأنشرنّ شعری و لأضعنّ قمیص رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی رأسی و لأصرخنّ إلی اللّه، فما ناقه صالح بأکرم علی اللّه من ولدی.

قال سلمان: فرأیت و اللّه أساس حیطان المسجد تقلّعت من أسفلها حتی لو أراد رجل أن ینفذ من تحتها نفذ، فدنوت منها و قلت: یا سیدی و مولاتی! إن اللّه تبارک و تعالی بعث أباک رحمه فلا تکونی نغمه.

فرجعت الحیطان حتی سطعت الغبره من أسفلها فدخلت فی خیاشیمنا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 47 ح 46، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 339. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 21 588 المصادر: ..... ص : 588

3. مجمع النورین: ص 76، بتفاوت.

4. مشارق أنوار الیقین: ص 86.

18
المتن

عبید بن کثیر معنعنا، عن أبی سعید الخدری، قال:

أصبح علی بن أبی طالب علیه السّلام ذات یوم ساغبا ...، إلی قوله:

فأخذ النبی صلّی اللّه علیه و آله یدی علی بن أبی طالب علیه السّلام، فانطلقا حتی دخلا علی فاطمه الزهراء علیها السّلام و هی فی مصلّاها قد قضت صلاتها و خلفها جفنه تفور دخانا. فلما سمعت کلام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:589

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی رحلها، خرجت من مصلّاها فسلّمت علیه و کانت أعزّ الناس علیه.

فردّ علیها السّلام و مسح بیده علی رأسها و قال لها: یا بنتاه، کیف أمسیت رحمک اللّه تعالی؟ عشّینا غفر اللّه لک و قد فعل.

فأخذت الجفنه فوضعتها بین یدی النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب علیه السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 59 ح 51، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 84.

3. کشف الغمه: ج 2 ص 26.

4. الأمالی للطوسی: ص 617.

5. إحقاق الحق: ج 25 ص 355، بتفاوت فیه.

6. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 36، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: جماعه، عن أبی المفضل، عن محمد بن جعفر بن مسکان، عن عبد اللّه بن الحسین، عن یحیی بن عبد الحمید، عن قیس بن الربیع، عن أبی هارون العبدی، عن أبی سعید.

19
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: یا فاطمه، قومی فاخرجی تلک الصحفه. فقامت فأخرجت صحفه فیها ترید و عراق یفور. فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ثلاثه عشر یوما.

ثم إن أم أیمن رأت الحسین علیه السّلام معه شی ء فقالت له: من أین لک هذا؟ قال: إنا لنأکله منذ أیام. فأتت أم أیمن فاطمه علیها السّلام فقالت: یا فاطمه! إذا کان عند أم أیمن شی ء فإنما هو لفاطمه و لولدها، و إذا کان عند فاطمه شی ء فلیس لأم أیمن منه شی ء؟ فأکلت منه أم أیمن و نفدت الصحفه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:590

فقال لها النبی صلّی اللّه علیه و آله: أما لو لا أنک أطعمتها لأکلت منها أنت و ذریتک إلی أن تقوم الساعه.

ثم قال أبو جعفر علیه السّلام: و الصحفه عندنا یخرج لها قائمنا علیه السّلام فی زمانه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 63 ح 55، عن الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 460 ح 7.

3. إثبات الهداه: ج 1 ص 266 ح 1.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل، عن صالح بن عقبه، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال.

20
المتن

عن عبد اللّه بن سلمان الفارسی، عن أبیه، قال: خرجت من منزلی یوما بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعشره أیام، فلقینی علی بن أبی طالب علیه السّلام ابن عم الرسول محمد صلّی اللّه علیه و آله فقال لی: یا سلمان، جفوتنا بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقلت: حبیبی أبا الحسن، مثلکم لا یجفی، غیر أن حزنی علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله طال، فهو الذی منعنی من زیارتکم.

فقال: یا سلمان، ائت منزل فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فإنها إلیک مشتاقه، ترید أن تتحفک بتحفه قد أتحفت بها من الجنه. قلت لعلی علیه السّلام: قد أتحفت فاطمه علیها السّلام بشی ء من الجنه بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟! قال: نعم، بالأمس.

قال سلمان الفارسی: فهرولت إلی منزل فاطمه بنت محمد علیها السّلام، فإذا هی جالسه و علیها قطعه عباء إذا خمّرت رأسها انجلی ساقها و إذا غطّت ساقها انکشف رأسها. فلما نظرت إلیّ اعتجرت، ثم قالت: یا سلمان! جفوتنی بعد وفاء أبی صلّی اللّه علیه و آله. قلت: حبیبتی! أ أجفاکم؟ قالت: فمه، اجلس و اعقل ما أقول لک:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:591

إنی کنت جالسه بالأمس فی هذا المجلس و باب الدار مغلق و أنا أتفکّر فی انقطاع الوحی عنّا و انصراف الملائکه عن منزلنا، فإذا انفتح الباب من غیر أن یفتحه أحد.

فدخل علیّ ثلاث جوار لم یر الراءون بحسنهنّ و لا کهیئتهنّ

و لا نضاره وجوههنّ و لا أزکی من ریحهنّ.

فلما رأیتهنّ قمت إلیهنّ متنکّره لهنّ فقلت: بأبی أنتنّ من أهل مکه أم من أهل المدینه؟ فقلن: یا بنت محمد، لسنا من أهل مکه و لا من أهل المدینه و لا من أهل الأرض جمیعا، غیر أنّنا جوار من الحور العین من دار السلام، أرسلنا رب العزه إلیک یا بنت محمد، إنا إلیک مشتاقات.

فقلت للتی أظنّ أنها أکبر سنّا: ما اسمک؟ قالت: اسمی مقدوده. قلت: و لم سمّیت مقدوده؟ قالت: خلقت للمقداد بن الأسود الکندی صاحب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فقلت للثانیه: ما اسمک؟ قالت: ذرّه. قلت: و لم سمّیت ذرّه و أنت فی عینی نبیله؟

قالت: خلقت لأبی ذر الغفاری صاحب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فقلت للثالثه: ما اسمک؟ قالت: سلمی. قلت: و لم سمّیت سلمی؟ قالت: أنا لسلمان الفارسی مولی أبیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

قالت فاطمه علیها السّلام: ثم أخرجن لی رطبا أزرق کأمثال الخشکنانج الکبار، أبیض من الثلج و أزکی ریحا من المسک الأذفر. فأحضرته فقالت لی: یا سلمان، أفطر علیه عشیّتک، فإذا کان غدا فجئنی بنواه- أو قالت: عجمه-.

قال سلمان: فأخذت الرطب، فما مررت بجمع من أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلا قالوا:

یا سلمان! أ معک مسک؟ قلت: نعم.

فلمّا کان وقت الإفطار، أفطرت علیه فلم أجد له عجما و لا نوی. فمضیت إلی بنت رسول اللّه علیها السّلام فی الیوم الثانی فقلت لها: إنی أفطرت علی ما أتحفتینی به، فما وجدت له عجما و لا نوی!؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:592

قالت: یا سلمان، و لن یکون له عجم و لا نوی، و إنما

هو نخل غرسه اللّه فی دار السلام بکلام علّمنیه أبی محمد صلّی اللّه علیه و آله، کنت أقوله غدوه و عشیّه.

قال سلمان: قلت: علّمنی الکلام یا سیدتی. فقالت: إن سرّک أن لا یمسّک أذی الحمّی ما عشت فی دار الدنیا فواظب علیه. ثم قال سلمان: علّمتنی هذا الحرز فقالت:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، بسم اللّه النور، بسم اللّه نور النور، بسم اللّه نور علی نور، بسم اللّه الذی هو مدبّر الأمور، بسم اللّه الذی خلق النور من النور. الحمد للّه الذی خلق النور من النور، و أنزل النور علی الطور، فی کتاب مسطور، فی رقّ منشور، بقدر مقدور، علی نبی محبور. الحمد للّه الذی هو بالعزّ مذکور و بالفخر مشهور، و علی السرّاء و الضرّاء مشکور. و صلّی اللّه علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.

قال سلمان: فتعلّمتهنّ، فو اللّه لقد علّمتهنّ أکثر من ألف نفس من أهل المدینه و مکه ممّن بهم الحمّی، فکل برئ من مرضه بإذن اللّه تعالی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 66 ح 59، عن مهج الدعوات.

2. مهج الدعوات: ص 5.

3. تحفه المجالس: ص 171 ح 7.

الأسانید:

فی مهج الدعوات: عن الشیخ علی بن محمد، عن الفقیه أبی الحسن، عن أبی البرکات علی بن الحسین، عن الصدوق، عن الحسن بن محمد، عن فرات بن إبراهیم، عن جعفر بن محمد، عن داود بن رشید و الولید بن شجاع بن مردویه، عن عاصم، عن عبد اللّه بن سلمان الفارسی، عن أبیه، قال.

21
المتن

عن جابر بن عبد اللّه: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله أقام أیّاما لم یطعم طعاما حتی شقّ ذلک علیه،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:593

و طاف فی منازل أزواجه فلم یصب عند واحده منهنّ شیئا. فأتی فاطمه علیها السّلام فقال: یا بنیّه، هل عندک شی ء آکله فإنی جائع؟ فقالت: لا و اللّه بأبی أنت و أمّی.

فلما خرج من عندها، بعث إلیها جاره لها برغیفین و قطعه لحم. فأخذته منها فوضعته فی جفنه لها و غطّت علیها و قالت: لأوثرنّ بها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی نفسی و من عندی، و کانوا جمیعا محتاجین إلی شبعه طعام. فبعثت حسنا أو حسینا علیهما السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فرجع إلیها فقالت: بأبی أنت و أمّی، أتانا اللّه بشی ء فخبأته. قال: هلمّی.

فأتته فکشفت عن الجفنه، فإذا هی مملوءه خبزا و لحما. فلمّا نظرت إلیه بهتت، فعرفت أنها کرامه من اللّه عز و جل، فحمدت اللّه و صلّت علی نبیه صلّی اللّه علیه و آله. فقال: من أین لک هذا یا بنیّه؟ فقالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

فحمد اللّه عز و جل و قال: الحمد للّه الذی جعلک شبیهه بسیده نساء العالمین فی نساء بنی إسرائیل فی وقتهم، فإنها کانت

إذا رزقها اللّه تعالی فسئلت عنه قالت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ».

فبعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی علی علیه السّلام، ثم أکل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جمیع أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله و أهل بیته جمیعا و شبعوا، و بقیت الجفنه کما هی.

قالت فاطمه علیها السّلام: فأوسعت منها علی جمیع جیرانی و جعل اللّه فیها البرکه و الخیر، کما فعل اللّه بمریم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 68 ح 60، عن بعض کتب المناقب.

2. بعض کتب المناقب، علی ما فی البحار.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 339، شطرا منه.

4. إحقاق الحق: ج 25 ص 353، بتفاوت.

5. عیون الأخبار: ص 46، علی ما فی الإحقاق.

6. البیان فی تفسیر القرآن: ج 2 ص 20، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:594

7. صفوه التفاسیر: ص 302، علی ما فی الإحقاق.

8. سیدات نساء أهل الجنه: ص 132، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

عن بعض کتب المناقب: بأسناده، عن أحمد بن محمد الثعلبی، عن عبد اللّه بن حامد، عن أبی محمد المزنی، عن أبی یعلی الموصلی، عن سهل بن زنجله، عن عبد اللّه بن صالح، عن ابن لهیعه، عن محمد بن المنکدر، عن جابر بن عبد اللّه.

22
المتن

عن ابن عباس، قال: خرج أعرابی من بنی سلیم یتبدّی فی البریه ...، إلی أن قالت فاطمه علیها السّلام: یا سلمان، خذ درعی هذا ثم امض به إلی شمعون الیهودی و قل له: تقول لک فاطمه بنت محمد: أقرضنی علیه صاعا من تمر و صاعا من شعیر، أردّه علیک إن شاء اللّه تعالی.

قال: فأخذ سلمان الدرع ثم أتی به إلی شمعون الیهودی، فقال له: یا شمعون، هذا درع فاطمه بنت محمد علیها السّلام، تقول لک: أقرضنی علیه صاعا من تمر و صاعا من شعیر، أردّه علیک إن شاء اللّه.

قال: فأخذ شمعون الدرع، ثم جعل یقلّبه فی کفّه و عیناه تذرفان بالدموع و هو یقول:

یا سلمان، هذا هو الزهد فی الدنیا، هذا الذی أخبرنا به موسی بن عمران فی التوراه، أنا أشهد أن لا إله إلا اللّه، و أشهد أن محمدا عبده و رسوله. فأسلم و حسن إسلامه.

ثم دفع إلی سلمان صاعا من تمر و صاعا من شعیر، فأتی به سلمان إلی فاطمه علیها السّلام.

فطحنته بیدها و اختبزته خبزا، ثم أتت به إلی سلمان فقالت له: خذه و امض به إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله. قال: فقال لها سلمان: یا فاطمه، خذی منه قرصا تعلّلین به الحسن و الحسین علیهما السّلام. فقالت: یا سلمان، هذا شی ء أمضیناه للّه عز و جل، لسنا نأخذ منه شیئا. قال:

فأخذه سلمان فأتی به النبی

صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:595

فلما نظر النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی سلمان قال له: یا سلمان! من أین لک هذا؟ قال: من منزل بنتک فاطمه علیها السّلام. قال: و کان النبی صلّی اللّه علیه و آله لم یطعم طعاما منذ ثلاث.

قال: فوثب النبی صلّی اللّه علیه و آله حتی ورد إلی حجره فاطمه علیها السّلام، فقرع الباب و کان إذا قرع النبی صلّی اللّه علیه و آله الباب لا یفتح له الباب إلا فاطمه علیها السّلام. فلمّا أن فتحت له الباب، نظر النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی صفار وجهها و تغیّر حدقتیها، فقال لها: یا بنیه، ما الذی أراه من صفار وجهک و تغیّر حدقتیک؟ فقالت: یا أبه، إن لنا ثلاثا ما طعمنا طعاما و إن الحسن و الحسین علیهما السّلام قد اضطربا علیّ من شده الجوع، ثم رقدا کأنهما فرخان منتوفان.

قال: فأنبههما النبی صلّی اللّه علیه و آله، فأخذ واحدا علی فخذه الأیمن و الآخر علی فخذه الأیسر و أجلس فاطمه علیها السّلام بین یدیها و اعتنقها النبی صلّی اللّه علیه و آله و دخل علی بن أبی طالب علیه السّلام فاعتنق النبی صلّی اللّه علیه و آله من ورائه، ثم رفع النبی صلّی اللّه علیه و آله طرفه نحو السماء فقال: إلهی و سیدی و مولای، هؤلاء أهل بیتی، اللهم أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا.

قال: ثم و ثبت فاطمه بنت محمد علیها السّلام حتی دخلت إلی مخدع لها، فصفّت قدمیها فصلّت رکعتین، ثم رفعت باطن کفّیها إلی السماء و قالت: إلهی و سیدی، هذا محمد صلّی اللّه علیه و آله نبیک، و

هذا علی علیه السّلام ابن عمّ نبیک، و هذا الحسن و الحسین علیهما السّلام سبطا نبیّک. إلهی، أنزل علینا مائده من السماء کما أنزلتها علی بنی إسرائیل، أکلوا منها و کفروا بها. اللهم أنزلها علینا فإنّا بها مؤمنون.

قال ابن عباس: و اللّه ما استتمّت الدعوه فإذا هی بصحفه من ورائها یفور قتارها، و إذا قتارها أزکی من المسک الأذفر فاحتضنتها.

ثم أتت بها إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام. فلما أن نظر إلیها علی بن أبی طالب علیه السّلام قال لها: یا فاطمه! من أین لک هذا- و لم یکن عهد عندها شیئا-؟ فقال له النبی صلّی اللّه علیه و آله: کل یا أبا الحسن و لا تسأل، الحمد للّه الذی لم یمتنی حتی رزقنی ولدا مثلها مثل مریم بنت عمران؛ «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ»

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:596

أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1» قال: فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و خرج النبی صلّی اللّه علیه و آله.

و تزوّد الأعرابی و استوی علی راحلته و أتی بنی سلیم، و هم یومئذ أربعه آلاف رجل. فلما أن وقف فی وسطهم، ناداهم بعلوّ صوته: قولوا لا إله إلا اللّه، محمد رسول اللّه.

قال: فلمّا سمعوا منه هذه المقاله، أسرعوا إلی سیوفهم فجرّدوها، ثم قالوا له:

لقد صبوت إلی دین محمد الساحر الکذّاب. فقال لهم: ما هو بساحر و لا کذّاب.

ثم قال: یا معشر بنی سلیم، إن إله محمد صلّی اللّه

علیه و آله خیر إله، و إن محمدا صلّی اللّه علیه و آله خیر نبی؛ أتیته جائعا فأطعمنی و عاریا فکسانی و راجلا فحملنی. ثم شرح لهم قصه الضبّ مع النبی صلّی اللّه علیه و آله و أنشدهم الشعر الذی أنشد فی النبی صلّی اللّه علیه و آله.

ثم قال: یا معاشر بنی سلیم! أسلموا تسلموا من النار. فأسلم فی ذلک الیوم أربعه آلاف رجل، و هم أصحاب الرایات الخضر و هم حول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 69 ح 61، عن کتاب المناقب.

2. کتاب المناقب، علی ما فی البحار.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 318، بتفاوت فیه.

4. نزهه المجالس: ج 1 ص 224، علی ما فی الإحقاق.

5. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 71.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام: ص 125.

7. بیت الأحزان للیزدی: ص 32.

الأسانید:

فی کتاب المناقب: عن أبی الفرج محمد بن أحمد، عن أحمد بن عبد الواحد، عن

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:597

محمد بن علی، عن کریمه بنت أحمد، و أخبرنی أیضا به عالیا قاضی القضاه محمد بن الحسین، عن الحسین بن محمد، عن الکریمه بنت أحمد بمکه حرسها اللّه تعالی، عن زاهر بن أحمد، عن معاذ بن یوسف، عن أحمد بن محمد، عن عثمان بن أبی شیبه، عن غیر، عن مجالد.

23
المتن

روی فی المراسیل: أن الحسن و الحسین علیهما السّلام کان علیهما ثیاب خلق و قد قرب العید، فقالا لأمهما فاطمه علیها السّلام: إن بنی فلان خیطت لهم الثیاب الفاخره، أ فلا تخیطین لنا ثیابا للعید یا أمّاه؟ فقالت: یخاط لکما إن شاء اللّه.

فلمّا أن جاء العید، جاء جبرئیل بقمیصین من حلل الجنه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال له رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ما هذا یا أخی جبرئیل؟ فأخبره بقول الحسن و الحسین علیهما السّلام لفاطمه علیها السّلام و بقول فاطمه علیها السّلام: یخاط لکما إن شاء اللّه. ثم قال جبرئیل: قال اللّه تعالی لما سمع قولها:

لا نستحسن أن نکذّب فاطمه علیها السّلام بقولها: یخاط لکما إن شاء اللّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 75 ح 62، عن کتاب المناقب.

2. کتاب المناقب، علی ما فی البحار.

3. تحفه المجالس: ص 171.

24
المتن

عن أنس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: بینما أهل الجنه فی الجنه یتنعّمون و أهل النار فی النار یعذّبون، إذا لأهل الجنه نور ساطع. فیقول بعضهم لبعض: ما هذا النور؟ لعل رب العزه اطلع فنظر إلینا! فیقول لهم رضوان: لا، و لکن علی علیه السّلام مازح فاطمه علیها السّلام فتبسّمت، فأضاء ذلک النور من ثنایاها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:598

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 75.

2. کتاب المناقب، علی ما فی البحار.

25
المتن

عن أبی سعید الخدری، قال: أهدیت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قطیفه منسوجه بالذهب، أهداها له ملک الحبشه ...، إلی قوله:

فلما کان الغد، أقبل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی المهاجرین و الأنصار حتی قرعوا الباب.

فخرج إلیهم علی علیه السّلام و قد عرق من الحیاء لأنه لیس فی منزله قلیل و لا کثیر. فدخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و دخل المهاجرون و الأنصار حتی جلسوا.

و دخل علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام فإذا هو بجفنه مملوءه ثریدا علیها عراق، یفور منها ریح المسک الأزفر. فضرب بیده علیها فلم یقدر علی حملها، فعاونته فاطمه علیها السّلام علی حملها حتی أخرجها فوضعها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فدخل صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام فقال: أی بنیه، أنّی لک هذا؟ قالت: یا أبت، «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: الحمد للّه الذی لم یخرجنی من الدنیا حتی رأیت فی ابنتی ما رأی زکریا فی مریم بنت عمران. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبه، أنا خیر أم مریم؟ فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنت فی قومک، و مریم فی قومها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 77، عن سعد السعود.

2. سعد السعود: ص 90، عن کتاب ما نزل من القرآن الحکیم فی النبی و أهل بیته علیهم السّلام.

3. ما نزل من القرآن الحکیم فی النبی و أهل بیته علیهم السّلام، علی ما فی سعد السعود.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:599

الأسانید:

فی ما نزل من القرآن الحکیم: قال محمد بن العباس بن علی بن مروان: حدثنا محمد بن القاسم بن عبید، عن جعفر بن عبد اللّه، عن یحیی بن هاشم، عن جعفر بن سلیمان، عن أبی هارون، عن أبی سعید الخدری، قال.

26
المتن

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: أقبلت فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فعرف فی وجهها الخمص- قال: یعنی الجوع- فقال لها: یا بنیه! هاهنا، فأجلسها علی فخذه الأیمن.

فقالت: یا أبتاه، إنی جائعه. فرفع یدیه إلی السماء فقال: اللهم رافع الوضعه و مشبع الجاعه، أشبع فاطمه بنت نبیک. قال أبو جعفر علیه السّلام: فو اللّه ما جاعت بعد یومها حتی فارقت الدنیا.

و عن أمیر المؤمنین علیه السّلام: قال: إن فاطمه بنت محمد علیها السّلام وجدت عله، فجاءها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عائدا فجلس عندها و سألها عن حالها، فقالت: إنی أشتهی طعاما طیبا.

فقام النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی طاق فی البیت فجاء بطبق فیه زبیب و کعک و أقط و قطف عنب، فوضعه بین یدی فاطمه علیها السّلام. فوضع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یده فی الطبق و سمّی اللّه و قال: کلوا بسم اللّه. فأکلت فاطمه علیها السّلام و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

فبینما هم یأکلون، إذ وقف سائل علی الباب فقال: السلام علیکم، أطعمونا ممّا رزقکم اللّه. فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: اخسأ. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا رسول اللّه، ما هکذا تقول للمسکین!؟ فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إنه الشیطان، و إن جبرئیل جاءکم بهذا

الطعام من الجنه. فأراد الشیطان أن یصیب منه، و ما کان ذلک ینبغی له.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 77 ح 64، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:600

27
المتن

أبو عبد اللّه المفید النیسابوری فی أمالیه، قال الرضا علیه السّلام:

عری الحسن و الحسین علیهما السّلام و أدرکهما العید، فقالا لأمهما: قد زیّنوا صبیان المدینه إلا نحن، فما لک لا ترینّنا؟ فقالت: إن ثیابکما عند الخیّاط، فإذا أتانی زیّنتکما. فلمّا کانت لیله العید، أعادا القول علی أمّهما. فبکت و رحمتهما، فقالت لهما ما قالت فی الأولی فردّا علیها.

فلمّا أخذ الظلام، قرع الباب قارع، فقالت فاطمه علیها السّلام: من هذا؟ قال: یا بنت رسول اللّه، أنا الخیاط، جئت بالثیاب. ففتحت الباب، فإذا رجل و معه من لباس العید، قالت فاطمه علیها السّلام: و اللّه لم أر رجلا أهیب سیمه منه. فناولها مندیلا مشدودا ثم انصرف.

فدخلت فاطمه علیها السّلام ففتحت المندیل، فإذا فیه قمیصان و درّاعتان و سراویلان و رداءان و عمامتان و خفّان أسودان معقّبان بحمره، فأیقظتهما و ألبستهما. فدخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هما مزیّنان، فحملهما و قبّلهما ثم قال: رأیت الخیاط؟ قالت: نعم یا رسول اللّه، و الذی أنفذته من الثیاب. قال: یا بنیه، ما هو خیاط، إنما هو رضوان خازن الجنه. قالت فاطمه علیها السّلام:

فمن أخبرک یا رسول اللّه؟ قال: ما عرج حتی جاءنی و أخبرنی بذلک.

الحسن البصری و أم سلمه: إن الحسن و الحسین علیهما السّلام دخلا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بین یدیه جبرئیل، فجعلا یدوران حوله یشبّهانه بدحیه الکلبی. فجعل جبرئیل یومئ بیدیه کالمتناول شیئا، فإذا فی یده تفاحه و سفرجله و رمانه، فناولهما و تهلّلت وجوههما.

و سعیا

إلی جدهما، فأخذ منهما فشمّها ثم قال: صیرا إلی أمکما بما معکما و بدؤکما بأبیکما أعجب.

فصارا کما أمرهما، فلم یأکلوا حتی صار النبی صلّی اللّه علیه و آله إلیهم. فأکلوا جمیعا، فلم یزل کلما أکل منه عاد إلی ما کان، حتی قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:601

قال الحسین علیه السّلام: فلم یلحقه التغییر و النقصان أیام فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام حتی توفّیت. فلما توفّیت، فقدنا الرمان و بقی التفاح و السفرجل أیام أبی. فلما استشهد أمیر المؤمنین علیه السّلام، فقد السفرجل و بقی التفاح علی هیئته للحسن علیه السّلام، حتی مات فی سمّه و بقیت التفاحه إلی الوقت الذی حوصرت عن الماء. فکنت أشمّها إذا عطشت فیسکن لهب عطشی. فلما اشتدّ علیّ العطش، عضضتها و أیقنت بالفناء.

قال علی بن الحسین علیه السّلام: سمعته یقول ذلک قبل قتله بساعه. فلما قضی نحبه، وجد ریحها فی مصرعه، فالتمست فلم یر لها أثر. فبقی ریحها بعد الحسین علیه السّلام، و لقد زرت قبره فوجدت ریحها یفوح من قبره. فمن أراد ذلک من شیعتنا الزائرین للقبر فلیلتمس ذلک فی أوقات السحر، فإنه یجده إذا کان مخلصا.

أمالی أبی الفتح الحفّار: ابن عباس و أبو رافع: کنّا جلوسا مع النبی صلّی اللّه علیه و آله، إذ هبط علیه جبرئیل و معه جام من البلّور الأحمر مملوءا مسکا و عنبرا، فقال له: السلام علیک، اللّه یقرأ علیک السلام و یحیّیک بهذه التحیه و یأمرک أن تحیّی بها علیا و ولدیه.

فلما صارت فی کفّ النبی صلّی اللّه علیه و آله، هلّلت ثلاثا و کبّرت ثلاثا، ثم قال بلسان ذرب: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ.

طه ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی». «1» فأشمّها النبی صلّی اللّه علیه و آله، ثم حیّی بها علیا علیه السّلام.

فلما صارت فی کفّ علی علیه السّلام قالت: بسم اللّه الرحمن الرحیم، «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ ...». «2» فأشمّها علی علیه السّلام و حیّی بها الحسن علیه السّلام.

فلما صارت فی کفّ الحسن علیه السّلام قالت: «بسم اللّه الرحمن الرحیم عَمَّ یَتَساءَلُونَ. عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ ...». «3» فأشمّها الحسن علیه السّلام و حیّی بها الحسین علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره طه: الآیه 1.

(2). سوره المائده: الآیه 23.

(3). سوره النبأ: الآیه 1- 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:602

فلما صارت فی کفّ الحسین علیه السّلام قالت: بسم اللّه الرحمن الرحیم، «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی» «1».

ثم ردّت إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فقالت: بسم اللّه الرحمن الرحیم، «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «2»، فلم أدر علی السماء صعدت أم فی الأرض نزلت بقدره اللّه تعالی. «3»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 289 ح 52، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 161.

3. الأمالی للمفید النیسابوری، علی ما فی المناقب.

4. هادی المضلّین: ص 96.

28
المتن

قال الصفوری: رأیت فی العقائق: إن فاطمه علیها السّلام بکت لیله عرسها، فسألها النبی صلّی اللّه علیه و آله عن ذلک، فقالت له: تعلم أنی لا أحبّ الدنیا، و لکن نظرت إلی فقری فی هذه اللیله فخشیت أن یقول لی علی علیه السّلام: بأیّ شی ء جئت؟

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: لک الأمان، فإن علیا علیه السّلام لم یزل راضیا مرضیا ...، إلی أن قال:

فقالت النساء: من أین لک هذا یا فاطمه؟ فقالت: من أبی. فقلن: من أین لأبیک؟

قالت: من جبریل. قلن: من أین لجبریل؟ قالت: من الجنه. فقلن: نشهد أن لا إله إلا اللّه و أن محمدا رسول اللّه. فمن أسلم زوجها استمرّت معه، و إلا تزوّجت غیره.

______________________________

(1). سوره الشوری: الآیه 23.

(2). سوره النور: الآیه 35.

(3). ان الضمائر فی هذا الحدیث مضطربه فقد جاءت بالتذکیر و قد جاءت بالتأنیث و الظاهر الصحیح ان الجام مذکّر فیلزم ان یکون الضمائر مذکرا ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:603

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 402، عن نزهه المجالس.

2. نزهه المجالس: ج 2 ص 226، علی ما فی الإحقاق.

29
المتن

فی الروض الفائق: فلما سأله الکفار أن یریهم انشقاق القمر، و قد بان لخدیجه حملها بفاطمه علیها السّلام و ظهر، قالت خدیجه: وا خیبه من کذّب محمدا صلّی اللّه علیه و آله، و هو خیر رسول و نبی. فنادت فاطمه علیها السّلام من بطنها: یا أماه، لا تحزنی و لا ترهبی فإن اللّه مع أبی.

فلما تمّ أمد حملها و انقضی، وضعت فاطمه علیها السّلام، فأشرق بنور وجهها الفضاء.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 13.

2. الروض الفائق: ص 214، علی ما فی الإحقاق.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 129.

30
المتن

عن میمونه بنت الحارث: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال لها: اذهبی بهذا الصاع إلی فاطمه علیها السّلام تطحنه لنا. فبینما هی تطحن، إذ غلبتها عینها فذهب بها النوم. فقال نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله: قد أبطأ علینا طعامنا، فانظری ما جلسها. فذهبت میمونه فأطلعت من الباب، فإذا الرحی تدور و إذا فاطمه علیها السّلام نائمه.

فرجعت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقالت: رأیت فاطمه علیها السّلام نائمه و الرحی تدور!؟ فقال: ما أحد یدیرها؟ قالت: ما أحد یدیرها. فقال: رحم اللّه جل جلاله أمتها حیث رأی ضعفها فأوحی إلی الرحی فدارت. فجاءت میمونه إلی طعامها و قد فرغ الرحی من طحنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:604

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 316.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 68.

3. إعلام الوری: ص 149، باختصار فیه.

4. میزان الاعتدال: ج 2 ص 468 ح 7195.

5. لسان المیزان: ج 5 ص 64، باختصار فیه.

الأسانید:

فی میزان الاعتدال: محمد بن الأزهر، روی عن أبی عتاب و عصمه بن سلیمان و عنه أحمد بن علی- قال ذلک أبو عبد اللّه بن منده-، قال أحمد بن الفضل بن خزیمه، حدثنا محمد بن الأزهر، حدثنی سوید، حدثنا محمد بن عمر، عن الشعبی، عن میمونه.

31
المتن

قال النسفی: خرجت فاطمه علیها السّلام لیلا فخاطبتها ناقه النبی صلّی اللّه علیه و آله الغضباء التی أصابها من خیبر فقالت: السلام علیک یا بنت رسول اللّه، أ لک حاجه إلی أبیک فإنی ذاهبه إلیه.

فبکت فاطمه علیها السّلام و جعلت رأس الناقه فی حجرها حتی ماتت فی تلک الساعه. فکفّنتها فی عباءه و دفنتها، ثم کشفوا عنها بعد ثلاثه أیام فلم یجدوا لها أثرا.

فنطقها لها من بعض کراماتها، فإنها لم تنطق إلا و لأبیها صلّی اللّه علیه و آله؛ قالت: یا رسول اللّه، کنت لرجل من الیهود، فکنت أخرج أرعی فینادی النبات: إلیّ إلیّ فإنک لمحمد صلّی اللّه علیه و آله، و إذا کان اللیل نادی السباع بعضهم بعضا: لا تقربوها فإنها لمحمد صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 317.

2. نزهه المجالس: ج 2 ص 228، علی ما فی الإحقاق.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام و سیده النساء: ص 133.

4. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 141.

5. ناسخ التواریخ: مجلدات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ج 5 ص 96 ح 42، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:605

32
المتن

ذکر ابن الجوزی: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله صنع لها علیها السّلام قمیصا جدیدا لیله عرسها و زفافها فکان لها قمیص مرقوع، فتذکّرت قوله تعالی: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» «1»، فدفعت له الجدید. فلما قرب الزفاف، نزل جبرئیل و قال: یا محمد، إن اللّه یقرؤک السلام و أمرنی أن أسلّم علی فاطمه علیها السّلام، و قد أرسل لها معی هدیه من ثیاب الجنه من السندس الأخضر.

فلما بلّغها السلام و ألبسها القمیص الذی جاء به، لفّها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالعباءه و لفّها جبرئیل بأجنحته حتی لا یأخذ نور القمیص بالأبصار. فلما جلست بین النساء الکافرات و مع کل واحده شمعه و مع فاطمه علیها السّلام سراج، رفع جبرئیل جناحه و رفع العباءه، و إذا بالأنوار قد طبقت المشرق و المغرب. فلما وقع النور علی أبصار الکافرات، خرج الکفر من قلوبهنّ و أظهرن الشهادتین.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 401.

2. نزهه المجالس: ج 2 ص 226، علی ما فی الإحقاق.

33
المتن

روی أبو موسی فی مصنفه «فضائل البتول علیها السّلام»: إن جبرئیل جاء برمانتین و السفرجلتین و التفاحتین و أعطی الحسن و الحسین علیهما السّلام، و أهل البیت علیهم السّلام یأکلون منها.

فلما توفّیت فاطمه علیها السّلام، تغیّر الرمان و السفرجل، و التفاحتان بقیتا معهما. فمن زار الحسین علیه السّلام من مخلصی شیعته بالأسحار وجد رائحتها.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 92.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:606

المصادر:

الثاقب فی المناقب: ص 55 ح 24.

34
المتن

روی ابن سعد عن جعفر الصادق، عن أبیه محمد الباقر، عن علی زین العابدین علیهم السّلام:

إن فاطمه الزهراء علیها السّلام طبخت قدرا لغدائهما، و وجّهت علیا علیه السّلام إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله لیغتدی معهما. فأمرها صلّی اللّه علیه و آله فغرفت لجمیع نسائه صحفه صحفه، ثم له و لعلی علیه السّلام ثم لها. ثم رفعت القدر و إنها تفیض- أی لکثره ما فیها من الطعام- حتی کأن یسیل من جوانبها ببرکته صلّی اللّه علیه و آله.

فأکلت فاطمه علیها السّلام منها ما شاء اللّه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 354.

2. السیره الحلبیه: ج 3 ص 165، علی ما فی الإحقاق.

3. نهایه الأرب: ج 18 ص 316، علی ما فی الإحقاق.

35
المتن

عن أسامه بن زید، قال: افتقد رسول اللّه ذات یوم علیا علیه السّلام ...، إلی أن قال أسامه:

فدخلت فوجدت علیا علیه السّلام کالثوب الملقی لاطیا بالأرض ساجدا، یناجی اللّه تعالی ....

و سمعت أزیز الرحی، فقصدت نحوها لأسلّم علی فاطمه علیها السّلام و أخبرها بقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بعلها، فوجدتها راقده علی شقّها الأیمن مخمره وجهها بجلبابها- و کان من وبر الإبل-، و إذا الرحی تدور بدقیعها، و إذا کفّ یطحن علیها برفق و کفّ الأخری تلهی الرحی، لها نور لا أقدر أن أملی عینی منها، و لا أری إلا الیدین بغیر أبدان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:607

فامتلأت فرحا بما رأیت من کرامه اللّه لفاطمه علیها السّلام، فرجعت إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تباشیر الفرح فی وجهی بادیه و هو فی نظر من أصحابه، قلت: یا رسول اللّه! انطلقت أدعو علیا علیه السّلام فوجدته کذا و کذا، و انطلقت نحو فاطمه علیها السّلام فوجدتها راقده علی شقّها الأیمن و رأیت کذا و کذا!

فقال: یا أسامه، أ تدری من الطاحن و من الملهی لفاطمه علیها السّلام؟ إن اللّه قد غفر لبعلها بسجدته سبعین مغفره؛ واحده منها لذنوبه «1» ما تقدّم منها و ما تأخّر، و تسعه و ستین مذخوره لمحبّیه؛ یغفر اللّه بها ذنوبهم یوم القیامه. و إن اللّه تعالی رحم ضعف فاطمه علیها السّلام لطول قنوتها باللیل و مکابدتها للرحی و الخدمه فی النهار، فأخّر اللّه تعالی ولید ین

من الولدان المخالدین أن یهبطا فی أسرع من الطرف، و إن أحدهما لیطحن و الآخر لیلهی رحاها، و إنما أرسلتک لتری و تخبر بنعمه اللّه علینا ....

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 291 ح 249.

2. معالم الزلفی: ص 415، علی ما فی هامش الثاقب.

36
المتن

جاء جمع من کبار العرب و صنادید قریش إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و هو جالس فی المسجد فقالوا: یا فخر العرب! خطبنا بنت فلان إلی ابن فلان و هم من الأشراف و لهم معکم صله قرابه، و خلقک العظیم یقضی أن تجیز فاطمه للحضور فی هذا العرس لتزیّن مجلسنا.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: حتی أستأذن فاطمه علیها السّلام، فإن أحبّت حضرت، و قال: یا فاطمه یا نور عینی! هؤلاء کبار العرب جاءوا یدعونک إلی عرس عندهم، فما ذا تقولین؟

______________________________

(1). ان نسبه الذنوب بالمعصوم مخالف لعقیدتنا فلا أدری ما أراد من هذا الحدیث.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:608

فأطرقت فاطمه علیها السّلام قلیلا، ثم رفعت رأسها و قالت: یا أبه! إنهم دعونی لیستهزؤوا بی و یسخروا منّی، لأن نساء قریش یحضرن بالحلی و الحلل الفاخره المزیّنه بالجواهر، و أنا لیس لی إلا ملحفه مرقعه و ثوب قدیم. فإذا ذهبت إلیهم فلا یکون إلا الشماته.

فاغتمّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لما سمع من فاطمه علیها السّلام، و نزل الأمین جبرئیل مبعوثا من رب العالمین فقال: یا رسول اللّه، السلام یقرؤک السلام و یقول: أرسل فاطمه علیها السّلام بما عندها من لباس، فإن للّه فی ذلک حکمه.

فأبلغ النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بذلک، فشکرت اللّه و قالت: صدّقنا و آمنّا. فقامت و لبست ثوبها القدیم و استأذنت النبی صلّی اللّه علیه و آله، و توجّهت إلی مکان الدعوه و هی متضایقه من نوایا نساء قریش.

فتوسّل ملائکه السماوات السبع إلی اللّه

أن یا رب بنت نبی آخر الزمان الذی أخّرته علی أنبیائک، تخرجها مکسوره القلب؟! فجاء الخطاب من رب الأرباب أن یا جبرئیل، أدرک ابنه من اصطفینا و هیّئ لها ما یلزمها.

فبادر جبرئیل إلی جنه الفردوس و أخذ لها حلّه من الجنه، فما خطت فاطمه علیها السّلام سبع خطوات خارج المنزل حتی أحاطت بها مائه ألف حوریه من الحسان، و جلّلها جبرئیل من رأسها حتی قدمیها بالسندس و الإستبرق، و الحوریات یأخذن کل ساعه من تراب أقدامها و یکتحلن به. فلمّا رأت فاطمه الطاهره علیها السّلام هذا الإکرام و اللطف الإلهی، خرّت ساجده شکرا للّه. فجلّلها اللّه من نور لطفه و شعشعاته ما لا یمکن بیانه.

ذهبت فاطمه علیها السّلام إلی العرس و هی تحمد اللّه و تثنی علیه، و نساء قریش ینتظرن قدومها المبارک، و فجأه شاهدن نورا و جلالا کالبرق الخاطف. فتعجّب کل من کان یسکن فی تلک المنطقه و سألوا عن هذا النور. فارتفع أصوات الحوریات أنغاما ذهل لها کل من سمعها، و تحیّرت النساء جمیعا لحسن صوره فاطمه علیها السّلام و ترکن العروس لوحدها و بادرن لاستقبالها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:609

فرأین فاطمه علیها السّلام مقبله فی مائه ألف حوریه من الحور الحسان، یحملن بأیدیهنّ البخور و مجامر العنبر. فذهلن للرائحه الطیبه، فسجدن جمیعا أمام فاطمه علیها السّلام و أخذن یقبّلن یدیها و قدمیها و أدخلنها إلی البیت فی غایه التعظیم و التبجیل و الإکرام.

فلمّا استقرّ بسیده النساء علیها السّلام المجلس، أحاطت بها الحوریات و وقفن فی الهواء لا تمس أقدامهنّ الأرض، و نساء العرب یقعن مره بعد مره للسجود و بین یدیها، و وقعت العروس مغشیا علیها. و بعد ساعه من

الإغماء، سلّمت الروح إلی بارئها و ماتت. فارتفعت أصوات النساء بالویل و الثبور و علا نحیبهنّ و بکائهنّ و انقلب العرس إلی عزاء.

فلما رأت فاطمه علیها السّلام ذلک، تکدّر صفوها و قامت إلی الوضوء. فجدّدت الوضوء و صلّت رکعتین، ثم سجدت و قالت: یا مالک و یا ملک، بعزتک و جلالک الذی لا یزول، و بحرمه طاعات عبیدک المخلصین، و ببرکه محمد و علی المصطفین عندک، أحی هذه العروس.

و قبل أن ترفع رأسها من السجود، عطست العروس و قامت، ثم وقعت علی أقدام السیده فاطمه علیها السّلام و یدیها تقبّلها، و قالت: السلام علیک یا بنت رسول اللّه، إنک و أباک علی حق، و إن ربکم الذی تعبدون حق، و إن المشرکین علی باطل.

قیل: آمن ذلک الیوم سبعمائه رجل و امرأه من أقرباء العروس و غیرهم و هجروا الشرک و تشرّفوا بالإسلام، و اشتهر الأمر فی البلد.

ثم رجعت فاطمه علیها السّلام إلی بیتها، فسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله شکرا للّه ثم قال: یا نور عینی، إنّ أملی باللّه أکبر الآلاف المرات ممّا قصصتی علیّ.

المصادر:

1. الخصائص الفاطمیه: ج 2 ص 359.

3. تحفه المجالس: ص 167.

4. سرور الشیعه (مخطوط): الباب الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:610

5. نور الأبصار للیزدی: الباب الثانی.

6. تحفه المجالس: ص 167.

37
المتن

عن سلمان الفارسی، قال: أتیت ذات یوم منزل فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، فوجدتها نائمه قد تغطّت بعباءه، و نظرت إلی قدر منصوبه بین یدیها تغلی من غیر نار. فانصرفت مبادرا إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فلما بصّر بی، ضحک ثم قال: یا عبد اللّه، أعجبک ما رأیت من حال ابنتی فاطمه علیها السّلام؟

قلت: نعم یا رسول اللّه. قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أتعجب من اللّه تبارک و تعالی؟ علم اللّه ضعف ابنتی فاطمه علیها السّلام فأیّدها بمن یعینها علی دهرها من کرام ملائکته.

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 301 ح 254، بتفاوت فیه.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 70.

3. القطره: ج 1 ص 268 ح 262، باختصار.

38
المتن

قال فی المنجد فی ذکر بلده «فاطیما» فی البرتغال: «فاطمه» قریه فی البرتغال علی بعد 100 کم من لیشبونه، ظهرت فیها العذراء لثلاثه أولاد 1917 م، أصبحت البلده مزارا عالمیّا.

المصادر:

المنجد فی الأعلام: ص 518.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:611

39
المتن

و دخلت عائشه علی فاطمه علیها السّلام و هی تعمل للحسن و الحسین علیهما السّلام حریره بدقیق و لبن و شحم فی قدر، القدر علی النار یغلی و فاطمه علیها السّلام تحرّک ما فی القدر بإصبعها، و القدر علی النار یبقبق.

فخرجت عائشه مذعوره، حتی دخلت علی أبیها فقالت: یا أبه! إنی رأیت من فاطمه الزهراء أمرا عجیبا؛ رأیتها و هی تعمل فی القدر و القدر علی النار یغلی و هی تحرّک ما فی القدر بیدها! فقال لها: یا بنیه! اکتمی، فإن هذا أمر عظیم.

فبلغ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فصعد المنبر و حمد اللّه و أثنی علیه، ثم قال:

إن الناس یستعظمون و یستکثرون ما رأوا من القدر و النار. و الذی بعثنی بالرساله و اصطفانی بالنبوه، لقد حرّم اللّه تعالی النار علی لحم فاطمه علیها السّلام و دمها و شعرها و عصبها و عظمها، و فطم من النار ذریتها و شیعتها.

إن من نسل فاطمه علیها السّلام من تطیعه النار و الشمس و القمر و النجوم و الجبال و تضرب الجن بین یدیه بالسیف، و توافی إلیه الأنبیاء بعهودها، و تسلّم إلیه الأرض کنوزها، و تنزل علیه من السماء برکات ما فیها.

الویل لمن شکّ فی فضل فاطمه علیها السّلام، لعن اللّه من یبغضها، لعن اللّه من یبغض بعلها و لم یرض بإمامه ولدها. إن لفاطمه علیها السّلام یوم القیامه موقفا و لشیعتها موقفا، و إن فاطمه علیها السّلام تدعی فتلبّی، و تشفع فتشفّع، علی رغم کل راغم.

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 70.

2. الثاقب من المناقب: ص 293 ح 250، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 21،ص:612

40
المتن

إن مساواه علی علیه السّلام مع یعقوب النبی هو أن یعقوب بصر عیناه بقمیص ابنه یوسف، و لعلی علیه السّلام قمیص من غزل فاطمه علیها السّلام بیدیها، فیه شفاء لکل أعمی و المریض، و لبسه علی علیه السّلام فی کل حرب وقاه من کل آفه ....

المصادر:

1. حدیقه الشیعه: ص 436، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 41.

41
المتن

عن زینب بنت علی، قالت: صلّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه الفجر، ثم أقبل بوجهه الکریم علی علی علیه السّلام فقال: هل عندکم طعام؟ فقال: لم آکل منذ ثلاثه أیام طعاما و ما ترکت فی منزلی طعاما. قال صلّی اللّه علیه و آله: امضی بنا إلی فاطمه علیها السّلام.

فدخلا علیها و هی تتلوی من الجوع و ابناها معها، فقال: یا فاطمه فداک أبوک، هل عندک طعام؟ فاستحیت فقالت: نعم. فقامت و صلّت، ثم سمعت حسّا. فالتفتت فإذا بصحفه ملؤ ثریدا و لحما.

فاحتملتها فجاءت بها و وضعتها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فجمع علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و جعل علی علیه السّلام یطیل النظر إلی فاطمه علیها السّلام و یتعجّب و یقول:

خرجت من عندها و لیس عندها طعام، فمن أین هذا؟ ...، و قال فی آخر الحدیث:

فأکل النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام حتی شبعوا، ثم رفعت الصحفه. فأکلوا من طعام الجنه فی الدنیا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:613

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 295 ح 251.

2. المناقب: ج 3 ص 339، بتفاوت فیه.

42
المتن

عن حذیفه بن الیمان فی حدیث: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله لقی علیا علیه السّلام فی نفر من أصحابه فیهم حذیفه و عمار، فقال: یا علی، اجعل غدائی الیوم و أصحابی هؤلاء عندک، و لم یکن علی علیه السّلام یرجع إلی شی ء من العروض ذهب أو فضه، فقال حیاء منه و تکرّما؛ نعم یا رسول اللّه و فی الرحب و السعه، ادخل یا نبی اللّه أنت و من معک. قال: فدخل، و قال لنا:

ادخلوا و کنّا خمسه.

و دخل علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام یبتغی عندها شیئا من زاد، فوجد فی وسط البیت جفنه من ثرید تفور و علیها عراق کثیر، و کان رائحتها المسک. فحملها علی علیه السّلام حتی وضعها بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و من حضر معه. فأکلنا منها حتی تملأنا، لا ینقص منها قلیل و لا کثیر.

فقام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام فقال لها: أنّی لک هذا الطعام یا فاطمه؟! فردّت علیه و نحن نسمع قولها: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1» فخرج و هو یقول: الحمد للّه الذی لم یخرجنی من الدنیا حتی رأیت لا بنتی ما رأی زکریا لمریم.

المصادر:

1. إثبات الهداه: ج 1 ص 298 ح 201، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ص 615.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:614

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: عن جماعه، عن أبی الفضل، عن عبد الرزاق بن سلیمان، عن الحسن، عن علی الأزدی، عن عبد الوهاب بن همام، عن جعفر بن سلیمان، عن هارون العبدی، عن ربیعه السعدی، عن حذیفه.

43
المتن

عن أبی الفتوح الرازی، عن شقیق بن سلمه، عن عبد اللّه بن مسعود، قال: صلّی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لیله صلاه العشاء، فقام رجل بین الصفّ فقال: یا معشر المهاجرین و الأنصار! أنا رجل غریب فقیر و أسألکم فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، أطعمونی ...، إلی أن قال:

فقام أمیر المؤمنین علیه السّلام و أخذ بید السائل، و أتی به إلی حجره فاطمه علیها السّلام فقال: یا بنت رسول اللّه، انظری فی أمر هذا الضیف. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا ابن العم، لم یکن فی البیت إلا قلیل من البرّ، صنعت طعاما و الأطفال محتاجون إلیه و أنت صائم و الطعام قلیل لا یغنی غیر واحد. فقال: احضریه. فذهبت و أتت بالطعام و وضعته.

فنظر أمیر المؤمنین علیه السّلام فرآه قلیلا، فقال فی نفسه: لا ینبغی أن آکل من هذا الطعام، فإن أکلته لا یکفی الضیف. فمدّ یده إلی السراج یرید أن یصلحه فأطفأه، و قال لسیده النساء علیها السّلام: تعلّلی فی إیقاده حتی یحسن الضیف أکله ثم ائتینی به. و کان أمیر المؤمنین علیه السّلام یحرّک فمه المبارک، یری الضیف أنه یأکل و لا یأکل، إلی أن فرغ الضیف من أکله و شبع.

و أتت خیر النساء علیها السّلام بالسراج و وضعته، و کان الطعام بحاله. فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام لضیفه: لم ما أکلت الطعام؟ فقال: یا أبا الحسن! أکلت الطعام و شبعت، و

لکن اللّه تعالی بارک فیه. ثم أکل من الطعام أمیر المؤمنین و سیده النساء و الحسنان علیهم السّلام و أعطوا منه جیرانهم، و ذلک مما بارک اللّه تعالی فیه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:615

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 7 ص 216.

2. تفسیر أبو الفتوح الرازی: ج 5 ص 289.

44
المتن

عن کعب الأحبار، أنه قال: مرضت فاطمه علیها السّلام، فجاء علی علیه السّلام إلی منزلها فقال: یا فاطمه، ما یرید قلبک من حلاوات الدنیا؟ فقالت: یا علی، أشتهی رمّانا. فتفکّر ساعه لأنه ما کان معه شی ء. ثم قام و ذهب إلی السوق و استقرض درهما و اشتری به رمّانه، فرجع إلیها فرأی شخصا مریضا مطروحا علی قارعه الطریق. فوقف علی علیه السّلام فقال له: ما یرید قلبک یا شیخ؟ فقال: یا علی، خمسه أیام هنا و أنا مطروح، و مرّ الناس علیّ و لم یلتفت أحد إلیّ، یرید قلبی رمّانا.

فتفکّر فی نفسه ساعه فقال لنفسه: اشتریت رمانه واحده لأجل فاطمه علیها السّلام، فإن أعطیتها لهذا السائل بقیت فاطمه علیها السّلام محرومه، و إن لم أعطه خالفت قوله تعالی:

«وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ» «1»، و النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: لا تردّوا السائل و لو کان عل فرس. فکسر الرمانه فأطعم الشیخ.

فعوفی فی الساعه، و عوفیت فاطمه علیها السّلام، قامت إلیه و ضمّته إلی صدرها فقالت: أما إنک مغموم، فو عزّه اللّه تعالی و جلاله إنک لما أطعمت ذلک الشیخ الرمانه، زال عن قلبی اشتهاء الرمان. ففرح علی علیه السّلام بکلامها.

فأتی رجل فقرع الباب، فقال علی علیه السّلام: من أنت؟ فقال: أنا سلمان الفارسی، افتح الباب. فقام علی علیه السّلام و فتح الباب و رأی سلمان الفارسی و بیده طبق مغطّی رأسه بمندیل، فوضعه بین یدیه. فقال علی علیه السّلام: ممن هذا یا سلمان؟ فقال: من اللّه إلی الرسول صلّی اللّه علیه و آله، و من الرسول صلّی اللّه

علیه و آله إلیک.

______________________________

(1). سوره الضحی: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:616

فکشف الغطاء فإذا فیه تسع رمانات، فقال: یا سلمان، لو کان هذا إلیّ لکان عشرا، لقوله تعالی: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها». «1» فضحک سلمان، فأخرج رمانه من کمّه فوضعها فی الطبق، فقال: یا علی، و اللّه کانت عشرا، و لکن أردت بذلک أن أجرّ بک.

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 103.

2. إحقاق الحق: ج 19 ص 150.

3. دره الناصحین: ص 66.

______________________________

(1). سوره الأنعام: الآیه 160.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 21،ص:617

الفهرست

بقیه المطاف الثانی عشر: أوصافها علیها السّلام 7

الفصل العاشر: شمائلها علیها السّلام 9

الفصل الحادی عشر: صبرها علیها السّلام 31

الفصل الثانی عشر: صدقها علیها السّلام 41

الفصل الثالث عشر: طهارتها علیها السّلام 59

الفصل الرابع عشر: عبادتها علیها السّلام 99

الفصل الخامس عشر: عصمتها علیها السّلام 131

الفصل السادس عشر: علمها علیها السّلام 159

الفصل السابع عشر: غضبها و رضاها علیها السّلام 171

الفصل الثامن عشر: فضلها علیها السّلام 213

الفصل التاسع عشر: نورها علیها السّلام 339

المطاف الثالث عشر: فیما یتعلق بها علیها السّلام 365

الفصل الأول: أمها علیها السّلام 367

الفصل الثانی: ذریتها علیها السّلام 432

الفصل الثالث: أوقافها و صدقاتها علیها السّلام 489

الفصل الرابع: مناماتها علیها السّلام 511

الفصل الخامس: أشعارها علیها السّلام 525

الفصل السادس: الأشعار فیها علیها السّلام 547

الفصل السابع: معجزاتها علیها السّلام 573

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:5

الجزء الثانی و العشرون

[مقدمه المؤلف]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ تم إعداد الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی خمسه و عشرین مجلدا، یختص الأول منها بخلقها النوری قبل هذا العالم و المجلد الرابع و العشرون بأحوالها علیها السّلام بعد هذا العالم، و المجلد الأخیر بالفهارس و الاثنان و العشرون البواقی بحیاتها و سیرتها فی هذا العالم.

و هذا هو المجلد الثانی و العشرون من الموسوعه فی بقیه ما یتعلق بها، و هو بقیه المطاف الثالث عشر من قسم «فاطمه الزهراء علیها السّلام فی هذا العالم».

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک و أحصاه کتابک، و اجعلنا من شیعتها و محبیها و الذابین عنها بأیدینا و ألسنتنا و قلوبنا و الحمد للّه رب العالمین.

قم المقدسه، یوم میلاد فاطمه الزهراء علیها السّلام

20 جمادی الثانیه 1427

إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 22،ص:6

هذا المجلد یحتوی علی تسعه فصول من ما یتعلق بها:

الفصل الثامن: الآیات فیها علیها السّلام

الفصل التاسع: تسبیحها علیها السّلام

الفصل العاشر: أدعیتها علیها السّلام

الفصل الحادی عشر: زیاراتها علیها السّلام

الفصل الثانی عشر: صلواتها علیها السّلام

الفصل الثالث عشر: الصلاه علیها علیها السّلام

الفصل الرابع عشر: من رآها علیها السّلام فی المنام

الفصل الخامس عشر: من روی عنها علیها السّلام

الفصل السادس عشر: مسندها علیها السّلام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:7

[تتمه المطاف الثالث عشر]

الفصل الثامن الآیات فیها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:8

فی هذا الفصل

الآیات الوارده بشأن فاطمه و أهل البیت علیهم السّلام کثیره جمعنا هنا ما وجدناه عبر تتبعنا القاصر، و یوجد بالفحص و التتبع التام أکثر من هذا فیما ورد عن المعصومین علیهم السّلام.

فعن أمیر المؤمنین علیه السّلام: نزل القرآن أثلاثا: ثلث فینا و فی عدونا، و ثلث سنن و أمثال، و ثلث فرائض و أحکام.

و قال أبو جعفر علیه السّلام: یا خیثمه، القرآن نزل أثلاثا: ثلث فینا و فی أحبائنا، و ثلث فی أعدائنا و عدو من کان قبلنا، و ثلث سنه و مثل.

و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 120 حدیثا:

کلمه الطبرسی فی تفسیر الکوثر أنه کثره النسل و الذریه، و هو ظاهر فی نسله من ولد فاطمه علیها السّلام.

کلمه محمود شحاته: ... إن الکوثر أولاده من نسل فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:9

کلمه الملا فتح اللّه الکاشانی فی تفسیر الکوثر أنه الکثره فی الأولاد و الأعقاب و کثره نسله و ذریته صلی اللّه علیه و آله من فاطمه الزهراء علیها السّلام.

إن الکوثر العدد الکثیر، و کثره نسل رسوله من ابنته فاطمه علیها السّلام علی وجه الأرض.

کلمه الشیخ المهاجر فی ذکر سوره کوثر: ... إطلاق اسم الکوثر علی فاطمه علیها السّلام لأنها أم أبیها و منها تناسل ذریه النبی الأعظم محمد صلی اللّه علیه و آله.

کلمه السید الشریف فی معنی الکوثر: أنها فاطمه علیها السّلام، لکثره نسل رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله من ولد فاطمه علیها السّلام.

کلام أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً» «1»: ... الشجره رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و فرع الشجره علی بن

أبی طالب علیه السّلام و غصنها فاطمه علیها السّلام و ثمراتها الأئمه من ولد علی و فاطمه علیهم السّلام و شیعتهم ورقها ...

کلمه الإمام الرضا علیه السّلام فی آیه المباهله و أن فاطمه علیها السّلام فی هذا الموضع نساؤه.

کلمه الشیخ المفید فی جواب رجل من أصحاب الحدیث فی آیه التطهیر.

کلمه ابن عباس فی الکلمات التی تلقی آدم من ربه: إن سؤال آدم بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلمه العلامه فی آیه الموده عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أنهم علی و فاطمه و ابناهما علیهم السّلام.

کلام أبی عبد اللّه علیه السّلام فی قوله تعالی: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍ» المشکاه فاطمه علیها السّلام، «فیها مصباح» الحسن علیه السّلام، «المصباح». الحسین علیه السّلام ...، فاطمه علیها السّلام «کَوْکَبٌ دُرِّیٌ» «2» ...

______________________________

(1) سوره إبراهیم: الآیه 24.

(2) سوره النور: الآیه 35.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:10

کلمه أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا»* «1»، قال: عنی بذلک علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلمه أبی الحسن موسی علیه السّلام فی قوله عز و جل: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» «2»: أنها نزلت فی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و فی أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ...

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی قوله تعالی: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ ...» «3»: بیوت الأنبیاء و هی منزل فاطمه علیها السّلام.

کلمه الحسن بن علی علیه السّلام فی قوله عز و جل: «إن الأبرار»: هم علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلمه رسول

اللّه صلی اللّه علیه و آله فی آیه: «فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ ...» «4»: أما النبیون فأنا، و أما الصدیقون فأخی علی علیه السّلام، و أما الشهداء فعمّی حمزه، و أما الصالحون فابنتی فاطمه و أولادها الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلمه أبی عبد اللّه علیه السّلام فی: «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها»: الشمس رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، «وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها»: ذاک أمیر المؤمنین علیه السّلام، «وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها» «5»: ذاک الإمام من ذریه فاطمه علیها السّلام.

کلمه أبی عبد اللّه علیه السلام فی قوله تعالی: وَ الْفَجْرِ «6» هو القائم، و اللیالی العشر الأئمه من الحسن إلی الحسن علیهم السلام، الشفع أمیر المؤمنین و فاطمه علیها السلام، و الوتر هو اللّه وحده ...

کلمه عبد اللّه بن العباس فی تفسیر قوله تعالی: «وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ» «7» إلی قوله علیه السّلام:

«فهم عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ* ربهم» و من نبیهم و من وصیه علی و من ابنته الزهراء ثم الحسن ثم الحسین ثم الأئمه من ولد الحسین علیهم السّلام.

______________________________

(1) سوره المائده: الآیه 5.

(2) سوره المؤمنون: الآیه 1.

(3) سوره النور: الآیه 36.

(4) سوره النساء: الآیه 69.

(5) سوره الشمس: الآیات 1- 2.

(6) سوره الفجر: الآیه 1- 3.

(7) سوره الصافات: الآیه 165.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:11

کلمه أبی عبد اللّه علیه السّلام فی قوله تعالی: «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ» «1»: علی و فاطمه علیهما السّلام.

عن سعید بن جبیر فی قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا ...» «2»: إن هذه الآیه خاصه لأمیر المؤمنین علیه السّلام، «أزواجنا» فاطمه علیها السّلام، «و ذریاتنا» الحسن، و الحسین علیه السّلام «قره أعین».

کلمه جعفر بن

محمد علیه السّلام فی قوله تعالی: «کَلَّا إِنَّ کِتابَ الْأَبْرارِ ...» «3»- و هی خمس آیات-، فی النبی صلی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلمه أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً» «4»: إن نزولها فی ولد فاطمه علیها السّلام خاصه.

کلمه أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبی» «5»:

العدل رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و الإحسان أمیر المؤمنین علیه السّلام و إیتاء ذی القربی فاطمه علیها السّلام.

کلمه موسی بن جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ» «6» فی أمیر المؤمنین و ذریته علیهم السّلام و ما ارتکب من أمر فاطمه علیها السّلام.

کلمه النبی صلی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فی قوله تعالی: «قَدْ سَمِعَ اللَّهُ ...» «7» و شأن نزولها.

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام فی قوله عز و جل: «وَ بَیْنَهُما حِجابٌ» «8» هو سور بین الجنه و النار، قائم علیه محمد و علی و الحسن و الحسین و فاطمه و خدیجه علیهم السّلام و نداؤهم: أین محبّونا، أین شیعتنا؟

______________________________

(1) سوره الرحمن: الآیه 19.

(2) سوره الفرقان: الآیه 74.

(3) سوره المطففین: الآیه 18.

(4) سوره السجده: الآیه 24.

(5) سوره النحل: الآیه 90.

(6) سوره الحج: الآیه 40.

(7) سوره المجادله: الآیه 1.

(8) سوره الأعراف: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:12

کلمه أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ» «1»: نزولها فی علی و فاطمه و الحسن و الحسین و أهل بیته علیهم السّلام.

تفسیر آیه: «وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی ...» «2»، إلی

قوله علیه السّلام: و إن الإمامه لعلی علیه السّلام و إخراج الذریه من صلب علی علیه السّلام إلی بطن فاطمه علیها السّلام.

کلمه أبی جعفر علیه السّلام بأن سقف بیت علی و فاطمه علیهما السّلام عرش الرحمن، و قوله تعالی:

«تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ ...». «3»

کلمه الإمام موسی بن جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «حم وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ» «4»: أما «حم» فهو محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم، و أما «الکتاب المبین» فهو أمیر المؤمنین علی علیه السّلام، و أما اللیله ففاطمه علیها السّلام ....

کلام المجلسی فی بیان لیله القدر: إن تأویله فاطمه علیها السّلام.

مجی ء رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله علی باب علی و فاطمه علیهما السّلام تسعه أشهر و قراءته آیه التطهیر.

نزول آیه التطهیر فی بیت أم سلمه و فیها سبعه: جبرئیل و میکائیل و رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلمه الإمام الرضا علیه السّلام فی قوله تعالی: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» «5» أنها فدک و إعطاؤها لفاطمه علیها السّلام.

کلام الإربلی فی آیه التطهیر و قصه الکساء.

عن ابن عباس فی قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ ...» «6»: نزولها فی النبی صلی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

______________________________

(1) سوره الشعراء: الآیه 219.

(2) سوره مریم: الآیه 19.

(3) سوره القدر: الآیه 4.

(4) سوره الدخان: الآیه 2.

(5) سوره الإسراء: الآیه 26.

(6) سوره الطور: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:13

فی قوله تعالی: «کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ ...» «1» و تفسیرها و قصه آدم و

حوّاء و نظرهما إلی منزله محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ...

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی قوله تعالی: «أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ» «2» ....

عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ ...»* «3»: نزل فی علی علیه السّلام.

عن ابن عباس فی تفسیر قوله تعالی: «هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً» «4»: زوج فاطمه بنت محمد علیها السّلام، فعلی علیه السّلام من محمد صلی اللّه علیه و آله و محمد صلی اللّه علیه و آله من علی علیه السّلام و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام نسب و علی علیه السّلام صهر.

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام فی قوله تعالی: «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ» «5» فی مرض الحسنین علیهم السّلام و صیامهم و إعطاء إفطارهم بالمسکین و الیتیم و الأسیر ... و نزول الآیه فی شأنهم.

کلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام أحبّ إلیّ من علی علیه السّلام و علی علیه السّلام أعزّ من فاطمه علیها السّلام و قراءتها قوله تعالی: «عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ»*. «6»

کلام النبی صلی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، أنت معی فی قصری فی الجنه مع فاطمه علیها السّلام بنتی، ثم تلاوتها: «إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ». «7»

إخبار جبرئیل عن ولاده الحسین علیه السّلام و قتله أمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أن الأئمه و الأوصیاء علیهم السّلام من ولده و آیه: «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً ...». «8»

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 35.

(2) سوره ص: الآیه 75.

(3) سوره النور: الآیه 54.

(4) سوره الفرقان: الآیه 54.

(5)

سوره الإنسان: الآیه 7.

(6) سوره الصافّات: الآیه 44.

(7) سوره الحجر: الآیه 47.

(8) سوره العنکبوت: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:14

فی قوله تعالی: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ ...»* «1»، یعنی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

عن ابن عباس فی قوله تعالی: «یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ ...» «2»:

لا یعذّب علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و حمزه و جعفر ....

عن ابن مسعود فی قوله تعالی: «إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَرُوا» «3»: یعنی صبر علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی الدنیا علی الطاعات و علی الجوع و علی الفقر و البلاء ...

عن ابن عباس فی قوله تعالی: «وَ یُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ»* «4»: بشاره محمد صلی اللّه علیه و آله بالجنه علیا و جعفرا و عقیلا و حمزه و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

فی قوله تعالی: «رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ ... فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا». «5»

فی قوله تعالی: «رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَ ... وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ» «6»: المغفره لعلی و فاطمه علیهما السّلام.

فی قوله تعالی: «رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّهَ أَعْیُنٍ» «7»: إن أزواجنا خدیجه و ذریاتنا فاطمه علیها السّلام و قره أعین الحسن و الحسین علیهما السّلام.

فی أن قوله تعالی: «إِنَّها لَإِحْدَی الْکُبَرِ نَذِیراً لِلْبَشَرِ» «8»: فاطمه علیها السّلام.

______________________________

(1) سوره الأنبیاء: الآیه 7.

(2) سوره التحریم: الآیه 8.

(3) سوره المؤمنون: الآیه 111.

(4) سوره الإسراء: الآیه 9.

(5) سوره المزمل: الآیه 9.

(6) سوره إبراهیم: الآیه 41.

(7) سوره الفرقان: الآیه 74.

(8) سوره المدّثّر: الآیه 35.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:15

فی قوله تعالی: «لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ

عَمَلُکَ» «1»، و قوله: «لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا». «2»

فی قوله تعالی: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» «3»: اللیله فاطمه علیها السّلام ...

إن فاطمه علیها السّلام محدّثه لندائها الملائکه کندائها مریم: یا فاطمه، «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ» «4» ....

فی قوله تعالی: «وَ إِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغاءَ رَحْمَهٍ مِنْ رَبِّکَ» «5» یعنی عن قرابتک و ابنتک فاطمه علیها السّلام ....

طحن فاطمه علیها السّلام بیدیها و علیها کساء من أجلّه الإبل، و نزول آیه: «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی» «6».

تفسیر قوله: «إِنَّمَا النَّجْوی مِنَ الشَّیْطانِ ...» «7»: إنها لرؤیا فاطمه علیها السّلام.

فی قوله تعالی: «وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ» «8» فی تزویج کل مؤمن أربع نسوه من نساء الدنیا إلا علی علیه السّلام، فإنه زوج فاطمه علیها السّلام فی الدنیا و الآخره. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 15 فی هذا الفصل ..... ص : 8

إخبار جبرئیل رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بولاده الحسین علیه السّلام و قتله و أن الإمامه فی ولده و نزول آیه «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْساناً» «9» ....

______________________________

(1) سوره الزمر: الآیه 65.

(2) سوره الأنبیاء: الآیه 22.

(3) سوره القدر: الآیه 1.

(4) سوره آل عمران: الآیه 42.

(5) سوره الإسراء: الآیه 28.

(6) سوره الضحی: الآیه 5.

(7) سوره المجادله: الآیه 10.

(8) سوره التکویر: الآیه 7.

(9) سوره العنکبوت: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:16

فی قوله تعالی: «قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلی عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفی» «1»، أن المراد منهم علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین و أولادهم علیهم السّلام.

کلمه القاضی السید نور اللّه التستری فی نزول آیه التطهیر فی علی و

فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

فی قوله تعالی: «وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی» أبو جهل «وَ الْبَصِیرُ» أمیر المؤمنین علیه السّلام، «وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ» «2» علی و حمزه و جعفر و الحسن و الحسین و فاطمه و خدیجه علیهم السّلام.

فی قوله تعالی: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ» علی علیه السلام «وَ الْإِحْسانِ» «3» فاطمه علیها السلام ....

فی قوله تعالی: «الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» «4»: طوبی شجره أصلها فی دار علی و فاطمه علیهم السّلام ....

فی قوله تعالی: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَهٌ» «5»: هی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علی و حمزه و جعفر و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام.

فی قوله تعالی: «أُولئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَهَ» «6»: هم النبی و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

فی قوله تعالی: «أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ» یعنی بنی أمیه «أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» «7» النبی صلی اللّه علیه و آله و علی و حمزه و جعفر و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام.

______________________________

(1) سوره النحل: الآیه 59.

(2) سوره غافر: الآیه 8.

(3) سوره النحل: الآیه 90.

(4) سوره الرعد: الآیه 29.

(5) سوره عبس: الآیه 38.

(6) سوره الإسراء: الآیه 57.

(7) سوره الجاثیه: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:17

فی قوله تعالی: «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا» «1»: معناه ولی علی و حمزه و جعفر و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و ولی محمد صلی اللّه علیه و آله.

فی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام القصر المشیّد و فاطمه علیها السّلام البئر المعطّله ....

فی قوله تعالی: «کانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ

ما یَهْجَعُونَ» «2»: نزلت فی علی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام.

مهاجره علی و فاطمه علیهم السّلام من مکه إلی المدینه و نزول آیه: «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ ...». «3»

فی قوله تعالی: «کهیعص» «4» و فی تعلیم اللّه أسماء الخمسه علیهم السّلام لزکریا و بکاؤه عند ذکر اسم الحسین علیه السّلام.

فی قوله تعالی: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ ...» «5» و نزوله فی غاصب أمیر المؤمنین علیه السّلام حقه و أخذ حق فاطمه علیها السّلام و إیذائها ...

فی قوله تعالی: «حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ» «6»: الحبّه فاطمه علیها السّلام و السبع السنابل سبعه من ولدها ....

فی قوله تعالی: «إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً» «7»: کادوا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و کادوا فاطمه علیها السّلام ....

مناظره موسی بن جعفر علیه السّلام و هارون فی ذریه النبی صلی اللّه علیه و آله.

فی تأویل: «الَّذِینَ صَبَرُوا» «8» بعلی و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام.

______________________________

(1) سوره محمّد 9: الآیه 11.

(2) سوره الذاریات: الآیه 17.

(3) سوره آل عمران: الآیه 191.

(4) سوره مریم: الآیه 1.

(5) سوره الأحزاب: الآیه 57.

(6) سوره البقره: الآیه 261.

(7) سوره الطارق: الآیه 15.

(8) سوره الرعد: الآیه 22.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:18

فی قوله تعالی: «وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثی» «1»: فالذکر أمیر المؤمنین علیه السّلام و الأنثی فاطمه علیها السّلام.

طحن فاطمه علیها السّلام بالرحی و نزول آیه: «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی». «2»

فی قوله تعالی: «وَ إِذا تُتْلی عَلَیْهِمْ آیاتُن ا ...»* «3»: تکذیبهم بالقائم علیه السّلام و تکذیبهم أنه من ولد فاطمه علیها السّلام.

فی قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا» «4»: المراد تکذیبهم بالولایه و بحق علی و

فاطمه و الأئمه علیهم السّلام.

کلمه النبی صلی اللّه علیه و آله أن الشیعه علی بینه من ربهم و من نبیهم صلی اللّه علیه و آله و من وصیه علی علیه السّلام و من ابنته الزهراء علیها السّلام ثم الحسن و الحسین علیهم السّلام ثم الأئمه من ولد الحسین علیهم السّلام.

فی قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ» «5»: نزولها فی أعداء علی و فاطمه علیهما السّلام.

إن تأویل قوله تعالی: «وَ ذلِکَ دِینُ الْقَیِّمَهِ» «6» باستکمال معرفه علی علیه السّلام و بدین فاطمه علیها السّلام و بدین القائم علیه السّلام.

فی قوله تعالی: «تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ» «7»، فی تأویله: ... و ثالثها بعلی علیه السّلام مره و بفاطمه علیها السّلام مره ...

______________________________

(1) سوره اللیل: الآیه 2.

(2) سوره الضّحی: الآیه 5.

(3) سوره الأنفال: الآیه 31.

(4) سوره الحج: الآیه 57.

(5) سوره الاحزاب: الآیه 58.

(6) سوره البینه: الآیه 5.

(7) سوره النساء: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:19

فی قوله تعالی: «حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطی» «1»: الصلوات رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلام النبی صلی اللّه علیه و آله فی الصادقین هاهنا: هم علی و فاطمه و الحسن و الحسین و ذریتهم علیهم السّلام.

قوله تعالی: «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ»* «2»: فضل اللّه علی علیه السّلام و رحمته فاطمه علیها السّلام.

قوله تعالی: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا» «3» و کلام الإمام الصادق علیه السّلام فیه.

قراءه فاطمه علیها السّلام حین دخولها الجنه: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ ...». «4»

فی قوله تعالی: «وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ ...» «5» و إحصان

فاطمه علیها السّلام و تحریم اللّه علیها و علی ذریتها النار.

فی قوله تعالی: «وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ» «6»، و المقربون السابقون هم رسول اللّه و علی و الأئمه و فاطمه و خدیجه و ذریتهم علیهم السّلام.

کلمه ابن شهرآشوب فی استخراج اسم علی و فاطمه علیهما السّلام من «کهیعص». «7»

کلمه أبی عبد اللّه علیه السّلام فی لیله القدر و روح القدس.

کلمه العلامه الحلی فی قوله تعالی: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً ...». «8»

نزول الطعام من عند اللّه إلی فاطمه علیها السّلام و قوله تعالی: «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ ...». «9»

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 238.

(2) سوره النور: الآیه 20، 21.

(3) سوره فاطر: الآیه 32.

(4) سوره فاطر: الآیه 34.

(5) سوره التحریم: الآیه 12.

(6) سوره المطففین: الآیه 27.

(7) سوره مریم: الآیه 1.

(8) سوره آل عمران: الآیه 33.

(9) سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:20

و فی قوله تعالی: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» «1»: نزولها فی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

قوله تعالی: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ ...» «2» بیوت آل محمد علیهم السّلام؛ بیت علی و فاطمه و الحسن و الحسین و حمزه و جعفر علیهم السّلام.

قوله تعالی: «وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً» «3» یعنی إماما من ولد فاطمه علیها السّلام فما له من نور ....

قوله تعالی: «وَ جَعَلْنا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَهً أَ تَصْبِرُونَ» «4» و اجتماع أهل البیت علیهم السّلام فی نزول هذه الآیه فی ولد فاطمه علیها السّلام خاصه، «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا ...» «5» فی أن المراد بالسبع المثانی النبی و الأئمه و فاطمه علیهم السّلام.

فی قوله تعالی: «کَمِشْکاهٍ فِیها

مِصْباحٌ» «6»، المصباح فاطمه علیها السّلام و الشجره المبارکه إبراهیم ....

فی قوله تعالی: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ ...» «7» و المراد بآل محمد علیهم السّلام: علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام فی أن أکبر الکبائر سبع: ... و قذف المحصنات ... و قذفهم فاطمه علیها السّلام.

مجی ء علی علیه السّلام مع الضیف إلی بیت فاطمه علیها السّلام و فی البیت قلیل من الطعام للأطفال و برکه اللّه تعالی فی ذلک القلیل و نزول آیه الإیثار.

______________________________

(1) سوره المؤمنون: الآیه 1.

(2) سوره النور: الآیه 36.

(3) سوره النور: الآیه 40.

(4) سوره الفرقان: الآیه 20.

(5) سوره السجده: الآیه 24.

(6) سوره النور: الآیه 35.

(7) سوره الأحزاب: الآیه 56.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:21

فی قوله تعالی: «وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» «1» وصیه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام بالصبر علی الدنیا و بحفظ فاطمه علیها السّلام.

فی قوله تعالی: «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا» «2» یعنی ولی حمزه و جعفر و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

فی قوله تعالی: «أُولئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَهَ» «3»، و هم النبی صلی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

فی قوله تعالی: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ»* «4»: نزولها خاصه فی علی و حمزه و جعفر و فاطمه علیهم السّلام.

تولّی اللّه تزویج ثلاثه: تزویج حوّاء من آدم و زینب من رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و تزویج فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام.

قوله تعالی: «وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ» «5»، و الکلمات محمد و علی و فاطمه و الحسن و

الحسین علیهم السّلام.

______________________________

(1) سوره العصر: الآیه 3.

(2) سوره محمد صلی اللّه علیه و آله: الآیه 11.

(3) سوره الإسراء: الآیه 57.

(4) سوره الدخان: الآیه 51.

(5) سوره البقره: الآیه 124.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:22

1 المتن:
اشاره

الطبرسی فی تفسیر سوره الکوثر عن أبی بکر بن عیاش:

و قیل: هو کثره النسل و الذریه، و قد ظهرت الکثره فی نسله من ولد فاطمه علیها السّلام، حتی لا یحصی عددهم و اتصل إلی یوم القیامه مددهم. «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 3 ص 17.

2. مجمع البیان: ج 10 ص 460.

3. العقائد الحقه: ص 448، عن مجمع البیان.

4. مجمع البحرین: ص 315.

______________________________

(1) قیل: إن وجه المراد من «الکوثر» أولاده 9، إن هذه السوره نزلت ردا علی من زعم أنه الأبتر؛ و المعنی أنه یعطیه بفاطمه 3 نسلا یبقون علی مرّ الزمان مع أنه کم قتل من أهل البیت:، ثم العالم مملوّ منهم و لم یبق من بنی أمیه فی الدنیا أثر واحد یعبأ به. فهذه الأئمه: و العلماء من السادات و الأشراف و جمیع ما أنعم اللّه علیه 9 مما یتعلق به، داخل فی الکوثر الذی هو الخیر الکثیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:23

2 المتن:
اشاره

قال محمود شحّاته فی تفسیر سوره الکوثر: القول الثانی: إن الکوثر أولاده صلی اللّه علیه و آله من نسل فاطمه علیها السّلام، أی إن اللّه یعطیه منها نسلا یبقون إلی آخر الزمان.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 248.

2. أهداف کل سوره و مقاصدها: ص 312.

3 المتن:
اشاره

قال الملا فتح اللّه الکاشانی فی تفسیر الکوثر: إن ابن عباس و ابن جبیر و مجاهد فسّروا الکوثر بخیر کثیر، و هو الکثره فی الأولاد و الأعقاب و کثره نسله و ذریته من فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

المصادر:

1. تفسیر منهج الصادقین: ج 10 ص 362.

2. تفسیر أبو الفتوح الرازی: فی تفسیر الکوثر.

3. تفسیر الفخر الرازی: فی مصداق الکوثر.

4. ما نزل من القرآن فی شأن فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 124.

5. تفسیر البیضاوی: فی تفسیر الکوثر.

6. حاشیه تفسیر البیضاوی لشیخ زاده: فی تفسیر الکوثر.

7. حاشیه شهاب الدین علی تفسیر البیضاوی: فی تفسیر الکوثر.

8. کتاب تفسیر بعض الآیات المسمّی بالمجالس: فی تفسیر الکوثر.

9. القول الفصل للحضرمی: فی تفسیر الکوثر.

10. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی القرآن للسید الشیرازی: ص 352.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:24

4 المتن:
اشاره

فی القرآن الکریم و روایات المدرستین: قال فی تفسیر الکوثر:

... و قالوا له صلی اللّه علیه و آله الأبتر بعد موت ابنه القاسم بمکه، و الکوثر العدد الکثیر، و قد صدق اللّه وعده لرسوله صلی اللّه علیه و آله؛ فإنه لا یعرف الیوم نسل للعاص بن وائل و أکثر اللّه نسل رسوله صلی اللّه علیه و آله من ابنته فاطمه علیها السّلام علی وجه الأرض.

المصادر:

القرآن الکریم و روایات المدرستین: ص 128.

5 المتن:
اشاره

قال الشیخ المهاجر فی ذکر سوره الکوثر: ... یوضح الصوره و یعطی- بشکل کامل- معنی الکوثر، و هو کثره النسل و الذریه دون غیرها من الآراء.

و هذا ینحصر بالصدیقه الطاهره فاطمه الزهراء علیها السّلام، إذ أن ذریه النبی صلی اللّه علیه و آله من فاطمه علیها السّلام، و هی أم الأئمه المعصومین علیهم السّلام من ذریه الرسول محمد صلی اللّه علیه و آله.

و إذا عرفنا أن القرآن الکریم تجری آیاته ضمن خط فکری متناسق یربط النتائج بالمقدمات علی طول الطریق، بحیث تجی ء النتیجه موافقه للمقدمه فی غایه الإبداع و الإتقان.

أقول: إذا عرفنا ذلک، أدرکنا أن الکوثر معناه کثره النسل و الذریه، و هذا لا یتحقق إلا بفاطمه الزهراء علیها السّلام، کما هو معروف و واضح لدی کل قارئ فطن ذکی یفهم ما یقول و یستوعب ما یقرؤه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:25

فلو کان المراد بالکوثر غیر الذریه و الابناء لکان تحقیق الکلام بقوله: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» «1» خالیا من الفائده؛ إذ لیس هناک ترابط بین النتیجه و المقدمه. إذن، فالسوره المبارکه إنما أطلقت اسم الکوثر علی البتول فاطمه علیها السّلام، لأنها أم أبیها و منها تتناسل ذریه النبی الأعظم محمد صلی اللّه علیه و آله.

المصادر:

اعلموا أنی فاطمه: ج 8 ص 310.

6 المتن:
اشاره

قال السید الشریف العاملی فی ذکر الکوثر بعد ما ذکر الأقوال فیه: و الأنسب بالمقام أن یکون المقصود من الکوثر هی الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام.

و وجه المناسبه، إن الکافر شمت بالنبی صلی اللّه علیه و آله حین مات أولاده الذکور: أن محمدا أبتر، فإن مات، مات ذکره. فأنزل اللّه هذه السوره علی نبیه صلی اللّه علیه و آله تسلیه له؛ کأنه تعالی یقول:

إن کان ابنک قد مات فإنا أعطیناک فاطمه علیها السّلام، و هی و إن کانت واحده ... لکن اللّه سیجعل هذا الواحد کثیرا ...، و قد ظهرت الکثره فی نسله من ولد فاطمه علیها السّلام. و بهذا الشأن جری حوار بین هارون و الإمام موسی بن جعفر علیه السّلام ....

المصادر:

الزهراء علیها السّلام المثل الأعلی للمرأه المسلمه: ص 38.

7 المتن:
اشاره

قال السید المیلانی فی ذکر الکوثر: و کانت فاطمه علیها السّلام عطیه اللّه و منحته الإلهیه لحبیبه

______________________________

(1) سوره الکوثر: الآیه 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:26

محمد صلی اللّه علیه و آله، حیث خاطبه قائلا: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»، مما أعظم هذا العطاء و ما أکرمه و ما أسخاه، ثم ما أجلّه و ما أجمله و ما أعظم هذه العطیه الإلهیه، نستوجب الصلاه للّه و القربان له.

«فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ»، فصلّی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله صلاه الشکر للّه لإعطائه فاطمه علیها السّلام، ثم عقّ عنها و نحر للّه القربان و عقّ عنها العقیقه و أطعمها المسلمین.

و کانت هذه العطیه الإلهیه لحبیبه محمد صلی اللّه علیه و آله فی وقت جرح؛ قال فیه شانئیه: إنه الأبتر المنقطع النسل. فأعطاه فاطمه علیها السّلام و قال: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ». «1» فانقطع نسل العاص و بقی بلا عقب و الحمد للّه.

فکذّب اللّه قولهم؛ فجعل نسل رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و ذریته من فاطمه علیها السّلام ابنته و رغما لأنوفهم؛ بشّر بأنه سیرزق منها الکثیر الکثیر من الذریه. فبارک اللّه فی فاطمه علیها السّلام و کثّر ذریتها إلی حدّ نراهم الیوم، و الحمد للّه قد ملئوا الأقطار الإسلامیه و بلاد المسلمین، بل تجاوزوها إلی سائر أنحاء المعموره و جمیع القارّات. و بعد أن مضی منهم مئات الملایین فی خلال أربعه عشر قرنا الماضیه، یوجد منهم الآن عشرات ملایین علی وجه الأرض و کلهم من فاطمه الزهراء علیها السّلام وحدها!

المصادر:

قدّیسه الإسلام: ص 22.

8 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: سألته عن قول اللّه تعالی: «مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً ...» «2»، قال: الشجره رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، و نسبه ثابت فی بنی هاشم، و فرع الشجره علی بن أبی طالب علیه السّلام، و غصن

______________________________

(1) سوره الکوثر: الآیات 1- 3.

(2) سوره إبراهیم 7: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:27

الشجره فاطمه علیها السّلام، و ثمراتها الأئمه من ولد علی و فاطمه علیهم السّلام، و شیعتهم ورقها، و إن المؤمن من شیعتنا لیموت فتسقط من الشجره ورقه، و إن المؤمن لیولد فتورق الشجره ورقه.

قلت: أ رأیت قوله: «تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها»؟ «1» قال: یعنی بذلک ما یفتی الأئمه شیعتهم فی کل حج و عمره من الحلال و الحرام. ثم ضرب اللّه لأعداء آل محمد علیهم السّلام مثلا فقال: «وَ مَثَلُ کَلِمَهٍ خَبِیثَهٍ کَشَجَرَهٍ خَبِیثَهٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ». «2»

و فی روایه أبی الجارود، قال: کذلک الکافرون؛ لا تصعد أعمالهم إلی السماء و بنو أمیه، لا یذکرون اللّه فی مجلس و لا فی مسجد و لا تصعد أعمالهم إلی السماء إلا قلیل منهم.

المصادر:

1. تفسیر القمی: ص 369.

2. بحار الأنوار: ج 9 ص 218 ح 97، عن تفسیر القمی.

3. بحار الأنوار: ج 24 ص 138 ح 2، عن تفسیر القمی.

4. معانی الأخبار: ص 113.

5. بصائر الدرجات: ص 18.

6. بصائر الدرجات: ص 18، بزیاده.

7. تفسیر فرات: ص 79.

8. تفسیر العیاشی: ج 2 ص 224.

9. بحار الأنوار: ج 65 ص 26 ح 48، عن معانی الأخبار.

10. معانی الأخبار: ص 400.

11. إحقاق الحق: ج 14 ص 591.

12. شواهد التنزیل: ج 1 ص 311.

13. نور الثقلین: ج

2 ص 536 ح 58، عن معانی الأخبار.

14. نور الثقلین: ج 2 ص 537، عن تفسیر القمی.

______________________________

(1) سوره إبراهیم 7: الآیه 25.

(2) سوره إبراهیم 7: الآیه 26.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:28

15. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 197، بتفاوت فیه.

16. ملاحم القرآن للأنصاری: ص 48 ح 7.

17. تأویل الآیات: ج 1 ص 241 ح 2.

18. بصائر الدرجات: ص 59.

19. شواهد التنزیل: ج 1 ص 406.

20. اللوامع النورانیه: ص 172.

21. اللوامع النورانیه: ص 172.

22. تعلیقه علی شرح العضدی: ص 155.

الأسانید:

1. فی تفسیر القمی: أبی، عن ابن محبوب، عن أبی جعفر الأحول، عن سلام بن المستنیر، عن أبی جعفر علیه السّلام.

2. فی معانی الأخبار: الطالقانی، عن الجلودی، عن عبد اللّه بن محمد، عن محمد بن هلال، عن نائل بن نجیح، عن عمرو بن شمر، عن جابر، قال.

3. فی بصائر الدرجات: ابن یزید، عن ابن محبوب، عن الأحوال، عن سلام بن المستنیر.

4. معانی الأخبار: عن الطالقانی، عن الجلودی، عن عبد اللّه بن محمد العبسی، عن محمد بن هلال، عن نائل بن نجیح، عن عمرو بن شمر، عن جابر الجعفی.

5. فی شواهد التنزیل: أخبرنا أبو عبد اللّه الشیرازی، أخبرنا أبو بکر الجرجرائی، أخبرنا أبو أحمد، قال: حدثنی المغیره بن محمد، قال: حدثنی جابر بن سلمه، قال:

حدثنی حسین بن حسن، عن عامر السراج، عن سلام الخثعمی.

9 المتن:
اشاره

روی السید المرتضی فی کتاب الفصول، عن شیخه المفید، قال: ... قال المأمون یوما للرضا علیه السّلام: أخبرنی بأکبر فضیله لأمیر المؤمنین علیه السّلام یدلّ علیها القرآن.

قال: فقال له الرضا علیه السّلام: فضیله فی المباهله، قال اللّه جل جلاله: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:29

ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ». «1» فدعا رسول اللّه الحسن و الحسین علیهم السّلام فکانا ابنیه، و دعا فاطمه علیها السّلام فکانت فی هذا الموضع نساءه، و دعا أمیر المؤمنین علیه السّلام فکان نفسه بحکم اللّه عز و جل. فقد ثبت أنه لیس أحد من خلق اللّه تعالی أجلّ من رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أفضل. فوجب أن لا یکون

أحد أفضل من نفس رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بحکم اللّه تعالی ....

المصادر:

1. الفصول المختاره: ج 1 ص 16.

2. بحار الأنوار: ج 10 ص 350، عن الفصول.

3. بحار الأنوار: ج 25 ص 223 ح 20، عن الأمالی للصدوق و عیون الأخبار.

4. الأمالی للصدوق: ص 312.

5. عیون الأخبار: ص 69.

6. بحار الأنوار: ج 48 ص 128 ح 1، عن عیون الأخبار.

7. عیون الأخبار: ج 1 ص 81.

8. إحقاق الحق: ج 1 ص 70.

9. السنن الکبری: ص 63، علی ما فی الإحقاق.

10. منهاج السنه: ج 4 ص 34، علی ما فی الإحقاق.

11. الشفاء: ج 2 ص 41، علی ما فی الإحقاق.

12. مقاصد الطالب: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

13. نزول القرآن (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

14. مسند أحمد: ج 1 ص 158، علی ما فی الإحقاق.

15. المنتقی فی سیره المصطفی صلی اللّه علیه و آله: ص 188، علی ما فی الإحقاق.

16. الصواعق المحرقه: ص 72.

17. المشکاه: ج 3 ص 254، علی ما فی الإحقاق.

18. الزلال المعین (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

19. ذخائر المواریث: ج 1 ص 2206، علی ما فی الإحقاق.

20. ینابیع الموده: ص 244.

21. سنن الهدی: ص 563، علی ما فی الإحقاق.

22. مناقب العشره: ص 189، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 61.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:30

23. تاریخ الخلفاء: ص 65، علی ما فی الإحقاق.

24. إتحاف ذوی النجابه: ص 154، علی ما فی الإحقاق.

25. انتهاء الأفهام: ص 197، علی ما فی الإحقاق.

26. المختار: ص 3، علی ما فی الإحقاق.

27. فتح البیان: ج 2 ص 55، علی ما فی الإحقاق.

28. أرجح المطالب: ص 37، علی ما فی الإحقاق.

29. رفع اللبس

و الشبهات: ص 40، علی ما فی الإحقاق.

30. السیف الیمانی: ص 9، علی ما فی الإحقاق.

31. علم الکتاب: ص 263، علی ما فی الإحقاق.

32. البدایه و النهایه: ج 5 ص 52، علی ما فی الإحقاق.

33. نزول القرآن فی أمیر المؤمنین علیه السّلام (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

34. دلائل النبوه: ص 297، علی ما فی الإحقاق.

35. تفسیر فتح البیان: ج 2 ص 55، علی ما فی الإحقاق.

36. تفسیر القرآن: ج 2 ص 236، علی ما فی الإحقاق.

37. أسباب النزول: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

38. صفوه الزلال: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

39. أرجح المطالب: ص 326، علی ما فی الإحقاق.

40. الصواعق: ص 154، علی ما فی الإحقاق.

41. انتهاء الإفهام: ص 198، علی ما فی الإحقاق.

42. ینابیع الموده: ص 52، علی ما فی الإحقاق.

43. الأغانی: ج 10 ص 295، علی ما فی الإحقاق.

44. المناقب للخوارزمی: ص 16.

45. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 194، علی ما فی الإحقاق.

46. مرآت الجنان: ج 1 ص 109، علی ما فی الإحقاق.

47. السیره الحلبیه: ج 3 ص 213، علی ما فی الإحقاق.

48. فتوح البلدان: ص 75، علی ما فی الإحقاق.

49. شرح المقاصد: ج 2 ص 319، علی ما فی الإحقاق.

50. شرح المواهب اللدنیه: ج 4 ص 43، علی ما فی الإحقاق.

51. إمتاع الإسماع: ص 502، علی ما فی الإحقاق.

52. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 4 ص 108، علی ما فی الإحقاق.

53. المواقف: ج 2 ص 614، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:31

54. شرح دیوان أمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 184، علی ما فی الإحقاق.

55. ینابیع الموده: ص 295.

56. مفتاح النجا (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

57.

روضه الأحباب: ص 561، علی ما فی الإحقاق.

58. تاریخ حضر موت: ج 2 ص 244، علی ما فی الإحقاق.

59. تاریخ الإسلام و الرجال: ص 255، علی ما فی الإحقاق.

60. أئمه الهدی علیهم السّلام: ص 146، علی ما فی الإحقاق.

61. رشفه الصادی: ص 25، علی ما فی الإحقاق.

62. سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 192، علی ما فی الإحقاق.

63. تفسیر القرآن: ج 1 ص 134، علی ما فی الإحقاق.

64. إحقاق الحق: ج 15 ص 656.

65. مسند أحمد: ج 1 ص 185.

66. إحقاق الحق: ج 22 ص 43.

67. الأنوار القدسیه: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

68. غایه المرام: ص 211، علی ما فی الإحقاق.

69. عیون المسائل: ص 83، علی ما فی الإحقاق.

70. الابتهاج: ص 192، علی ما فی الإحقاق.

71. زهر الحدیقه: ص 173، علی ما فی الإحقاق.

72. فقه الملوک: ص 472، علی ما فی الإحقاق.

73. تحفه الأشراف: ج 3 ص 291، علی ما فی الإحقاق.

74. توضیح الدلائل: ص 156، علی ما فی الإحقاق.

75. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 14، علی ما فی الإحقاق.

76. علی علیه السّلام و مناوءوه: ص 40، علی ما فی الإحقاق.

77. الجامع بین الصحیحین: ص 534، علی ما فی الإحقاق.

78. سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 286، علی ما فی الإحقاق.

79. مراح لبید: ص 102، علی ما فی الإحقاق.

80. البریقه المحمودیه: ج 1 ص 211، علی ما فی الإحقاق.

81. تثبیت دلائل نبوه سیدنا محمد صلی اللّه علیه و آله: ص 194، علی ما فی الإحقاق.

82. تاریخ الأحمدی: ص 102، علی ما فی الإحقاق.

83. العشره المبشّرون بالجنه: ص 206، علی ما فی الإحقاق.

84. عیون التواریخ: ج 1 ص 144، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری

عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:32

85. الدرر و اللآل: ص 208، علی ما فی الإحقاق.

86. الکوکب المضی ء: ص 43، علی ما فی الإحقاق.

87. الدرر المکنونه: ص 9، علی ما فی الإحقاق.

88. إحقاق الحق: ج 22 ص 271.

89. تلخیص المتشابه: ج 2 ص 145، علی ما فی الإحقاق.

90. الجمع بین الصحاح السبعه: ص 168، علی ما فی الإحقاق.

91. الجمع بین الصحیحین: ص 125، علی ما فی الإحقاق.

92. الجامع بین الصحیحین: ص 534، علی ما فی الإحقاق.

93. إحقاق الحق: ج 20 ص 84، علی ما فی الإحقاق.

94. توضیح الدلائل: ص 155، علی ما فی الإحقاق.

95. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 130، علی ما فی الإحقاق.

96. ما نزل من القرآن فی علی علیه السّلام: ص 49، علی ما فی الإحقاق.

97. مختار مناقب الأبرار: ص 17، علی ما فی الإحقاق.

98. إحقاق الحق: ج 23 ص 112.

99. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

100. توضیح الدلائل: ص 156، علی ما فی الإحقاق.

101. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 14، علی ما فی الإحقاق.

102. الأنوار القدسیه: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

103. غایه المرام: ص 71، علی ما فی الإحقاق.

104. عیون المسائل: ص 83، علی ما فی الإحقاق.

105. القول القیّم: ص 21، علی ما فی الإحقاق.

106. أحسن القصص: ج 3 ص 213، علی ما فی الإحقاق.

107. توضیح الدلائل: ص 322، علی ما فی الإحقاق.

108. الکوکب المضی ء: ص 43، علی ما فی الإحقاق.

109. الابتهاج: ص 192، علی ما فی الإحقاق.

110. الحدائق: ج 1 ص 396، علی ما فی الإحقاق.

111. سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 286، علی ما فی الإحقاق.

112. صفوه التفاسیر: ص 310، علی ما فی الإحقاق.

113.

سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 387، علی ما فی الإحقاق.

114. أحسن القصص: ج 3 ص 210، علی ما فی الإحقاق.

115. الاختلاف فی اللفظ: ص 43، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:33

116. إحقاق الحق: ج 25 ص 191، علی ما فی الإحقاق.

117. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 75، علی ما فی الإحقاق.

118. علم الحدیث: ص 267، علی ما فی الإحقاق.

119. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 3، علی ما فی الإحقاق.

120. تاریخ الأحمدی: فی ذکر المباهله، علی ما فی الإحقاق.

121. الإمام جعفر الصادق علیه السّلام: ص 74.

122. إحقاق الحق: ج 33 ص 21.

123. عقیله الطهر زینب الکبری: ص 24، علی ما فی الإحقاق.

124. القول القیّم: ص 51، علی ما فی الإحقاق.

125. الاختلاف فی اللفظ: ص 43، علی ما فی الإحقاق.

126. ریاض الجنه: ص 18، علی ما فی الإحقاق.

127. معارج القبول: ج 2 ص 474، علی ما فی الإحقاق.

128. تفسیر الأعقم: ص 76، علی ما فی الإحقاق.

129. تحریر المرأه: ج 3 ص 40، علی ما فی الإحقاق.

130. خدیجه أم المؤمنین: ص 383.

131. إحقاق الحق: ج 33 ص 253.

132. الاختلاف فی اللفظ و الردّ علی الجهنیه: ص 43.

133. الأمالی للصدوق: ص 525 المجلس 79 ح 1.

134. المناقب لابن المغازلی: ص 264.

135. إحقاق الحق: ج 14 ص 654.

136. شواهد التنزیل: ج 1 ص 141.

137. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 1 ص 245.

138. صحیح الترمذی: ج 2 ص 166.

139. الکشّاف: فی المباهله.

140. تفسیر الطبری: ج 3 ص 248.

141. تحف العقول: ص 320.

142. الصراط المستقیم: ج 1 ص 186.

143. الکشّاف: ج 1 ص 307.

144. الطرائف: ص 13.

145. تفسیر شفاء الصدور، علی ما فی الطرائف.

146. صحیح

مسلم: ج 7 ص 120.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:34

147. الجمع بین الصحیحین، علی ما فی الطرائف.

148. مسند سعد بن أبی وقاص، علی ما فی الطرائف.

149. تفسیر الثعلبی، علی ما فی الطرائف.

150. تفسیر مقاتل، علی ما فی الطرائف.

151. تفسیر کلبی، علی ما فی الطرائف.

152. الدر المنثور: ج 2 ص 38.

153. الدلائل لأبی نعیم، علی ما فی الدر المنثور.

154. الدلائل للبیهقی، علی ما فی الدر المنثور.

155. سنن البیهقی، علی ما فی الدر المنثور.

156. العمده: ص 95.

157. جامع الأصول: ج 9 ص 470.

158. مجمع البیان: ج 2 ص 452.

159. الصواعق: ص 24.

160. إحقاق الحق: ج 3 ص 46.

161. مسند أحمد: ج 1 ص 185، علی ما فی الإحقاق.

162. تفسیر الطبری: ج 3 ص 192، علی ما فی الإحقاق.

163. أحکام القرآن: ج 2 ص 16، علی ما فی الإحقاق.

164. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 150، علی ما فی الإحقاق.

165. دلائل النبوه: ص 297، علی ما فی الإحقاق.

166. أسباب النزول: ص 74، علی ما فی الإحقاق.

167. المناقب لابن المغازلی، علی ما فی الإحقاق.

168. العمده: ص 96.

169. معالم التنزیل: ج 1 ص 302، علی ما فی الإحقاق.

170. تفسیر فخر الرازی: ج 8 ص 85، علی ما فی الإحقاق.

171. مطالب السئول: ص 7، علی ما فی الإحقاق.

172. أسد الغابه: ج 4 ص 25، علی ما فی الإحقاق.

173. التذکره لابن الجوزی: ص 17، علی ما فی الإحقاق.

174. الجامع لأحکام القرآن: ج 3 ص 104.

175. تفسیر البیضاوی: ج 2 ص 22، علی ما فی الإحقاق.

176. ذخائر العقبی: ص 25، علی ما فی الإحقاق.

177. الریاض النضره: ص 188، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:35

178. تفسیر النسفی: ج 1

ص 136، علی ما فی الإحقاق.

179. تبصیر الرحمن: ج 1 ص 114، علی ما فی الإحقاق.

180. مشکاه المصابیح: ص 568، علی ما فی الإحقاق.

181. تفسیر السراج المنیر: ج 1 ص 182، علی ما فی الإحقاق.

182. تفسیر النیشابوری: ج 3 ص 206، علی ما فی الإحقاق.

183. تفسیر الخازن: ج 1 ص 302، علی ما فی الإحقاق.

184. تفسیر أبی الفداء: ج 1 ص 370، علی ما فی الإحقاق.

185. البدایه و النهایه: ج 5 ص 52، علی ما فی الإحقاق.

186. الإصابه: ج 2 ص 503، علی ما فی الإحقاق.

187. مبارق الأزهار: ج 2 ص 356، علی ما فی الإحقاق.

188. الکاف الشاف: ص 26، علی ما فی الإحقاق.

189. الفصول المهمه: ص 108، علی ما فی الإحقاق.

190. المواهب: ج 1 ص 71، علی ما فی الإحقاق.

191. معارج النبوه: ج 1 ص 315، علی ما فی الإحقاق.

192. الدر المنثور: ج 4 ص 38، علی ما فی الإحقاق.

193. تاریخ الخلفاء: ص 115، علی ما فی الإحقاق.

194. الصواعق المحرقه: ص 119، علی ما فی الإحقاق.

195. تفسیر أبی السعود: ج 2 ص 143، علی ما فی الإحقاق.

196. السیره المحمدیه: ج 3 ص 35، علی ما فی الإحقاق.

197. مدارج النبوه: ص 500، علی ما فی الإحقاق.

198. المناقب المرتضویه: ص 44، علی ما فی الإحقاق.

199. الإتحاف: ص 5، علی ما فی الإحقاق.

200. فتح القدیر: ج 1 ص 316، علی ما فی الإحقاق.

201. روح المعانی: ج 3 ص 167، علی ما فی الإحقاق.

202. تفسیر الجواهر: ج 2 ص 120، علی ما فی الإحقاق.

203. رشفه الصادی: ص 35، علی ما فی الإحقاق.

204. التاج الجامع: ج 3 ص 329، علی ما فی الإحقاق.

205. کفایه الخصام: ص 388، علی ما

فی الإحقاق.

206. حسن الأسوه: ص 202، علی ما فی الإحقاق.

207. إحقاق الحق: ج 14 ص 31.

208. جامع الترمذی: ج 4 ص 82، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:36

209. شواهد التنزیل: ج 1 ص 124، علی ما فی الإحقاق.

210. مناقب علی علیه السّلام: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

211. الرصف: ص 382، علی ما فی الإحقاق.

212. زاد المسیر: ج 1 ص 399، علی ما فی الإحقاق.

213. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 195، علی ما فی الإحقاق.

214. موده القربی: ص 31، علی ما فی الإحقاق.

215. فی العقیده الطحاویه: ص 311، علی ما فی الإحقاق.

216. محاضرات الأدباء: ج 1 ص 345، علی ما فی الإحقاق.

217. مشکاه المصابیح: ج 11 ص 370، علی ما فی الإحقاق.

218. الإدراک: ص 49، علی ما فی الإحقاق.

219. تنزیل الآیات: ص 6، علی ما فی الإحقاق.

220. وسیله المآل: ص 76، علی ما فی الإحقاق.

221. وسیله النجاه: ص 205، علی ما فی الإحقاق.

222. التاج الجامع: ج 3 ص 296، علی ما فی الإحقاق.

223. الرصف: ص 369، علی ما فی الإحقاق.

224. ضوء الشمس: ص 99، علی ما فی الإحقاق.

225. معترک الأقران: ج 2 ص 52، علی ما فی الإحقاق.

226. قصه کبیره: ص 337، علی ما فی الإحقاق.

227. زاد المسیر: ج 1 ص 399، علی ما فی الإحقاق.

228. شواهد التنزیل: ج 1 ص 122، علی ما فی الإحقاق.

229. تنزیل الآیات: ص 5، علی ما فی الإحقاق.

230. المناقب لابن المغازلی: ص 115، علی ما فی الإحقاق.

231. شواهد التنزیل: ج 1 ص 126، علی ما فی الإحقاق.

232. موده القربی: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

233. شواهد التنزیل: ج 1 ص 128.

234. تاریخ الخمیس:

ج 2 ص 196، علی ما فی الإحقاق.

235. خزانه الأدب: ص 373، علی ما فی الإحقاق.

236. وسیله النجاه: ص 67، علی ما فی الإحقاق.

237. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 53، علی ما فی الإحقاق.

238. إحقاق الحق: ج 33 ص 37، علی ما فی الإحقاق.

239. موسوعه أطراف الحدیث: ج 5 ص 638، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:37

240. روضه الواعظین: ص 164.

241. فرائد السمطین: ج 1 ص 378.

242. فرائد السمطین: ج 2 ص 23.

243. فرائد السمطین: ج 2 ص 205.

244. إسعاف الراغبین: ص 113.

245. نور الأبصار: ص 123.

246. أنوار الهدایه: ص 304.

247. شرح قصیده الصاحب بن عبّاد: ص 95.

248. تفسیر فرات: ص 27.

249. الجوهره: ص 69.

250. مصباح المتهجد: ص 704.

251. نهج الإیمان: ص 345.

252. الطرائف: ص 42.

253. أعیان الشیعه: ج 3 ص 84.

254. أسباب النزول: ص 90.

255. إرشاد القلوب: ص 262.

256. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 2.

257. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 84.

258. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 85.

259. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 86.

260. دلائل الصدق: ج 2 ص 82- 86.

261. عوالم العلوم: ج 16 ص 95.

262. کشف الیقین: ص 282.

263. ذخائر العقبی: ص 25.

264. سنن الترمذی: ج 5 ص 302.

265. معالم الفتن: ج 1 ص 119.

266. أعلام النساء المؤمنات: ص 531.

267. أعلام النساء المؤمنات: ص 534.

268. ما نزل من القرآن فی أهل البیت علیهم السّلام: ص 49.

269. تفسیر الحبری: ص 247.

270. التشیع (نشوءه، مراحله، مقوماته): ص 184.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:38

271. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 150.

272. روضه الصفا: ج 2 ص 532.

273. روضه الصفا: ج

2 ص 533.

274. تفسیر الجلالین: فی تفسیر کوثر.

275. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی القرآن: ص 43.

الأسانید:

1. فی الأمالی للصدوق: حدثنا محمد بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه، قال:

حدثنا علی بن الحسین و جعفر بن محمد بن مسرور، قالا: حدثنا محمد بن عبد اللّه، عن أبیه، عن الریان بن الصلت، قال.

2. فی المناقب لابن المغازلی: أخبرنا أحمد بن محمد بن عبد الوهاب إجازه، أن أبا أحمد عمر بن عبد اللّه بن شوذب أخبرهم، قال: حدثنا جعفر بن محمد، حدثنا قاسم بن محمد، حدثنا جندل بن والق، عن محمد بن عثمان، عن الکلبی، عن کامل بن العلاء، عن أبی صالح، عن ابن عباس.

3. شواهد التنزیل: أخبرنا أبو العباس الفرغانی، قال: أخبرنا أبو المفضل، أخبرنا علی بن محمد، أخبرنا أبو طیب، عن یحیی بن زکریا، عن محمد بن عمر، عن عباد بن صهیب، عن الکلبی، عن کامل أبی العلاء، عن أبی صالح، عن ابن عباس.

4. فی عیون الأخبار: حدثنا أبو أحمد بن هانی محمد بن محمود، قال: حدثنا محمد بن محمود بأسناده، رفعه إلی موسی بن جعفر علیه السّلام، أنه قال.

10 المتن:
اشاره

من کلام الشیخ المفید فی الفصول: قال له رجل من أصحاب الحدیث ممن یذهب إلی مذاهب الکرابیسی: ما رأیت أجسر من الشیعه فیما یدعونه من المحال، و ذلک أنهم زعموا أن قول اللّه عز و جل: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1» نزلت فی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، مع ما فی ظاهر الآیه أنها نزلت فی أزواج النبی صلی اللّه علیه و آله؛ و ذلک أنک إذا تأمّلت الآیه من أولها إلی آخرها، وجدتها منتظمه لذکر الأزواج خاصه و لن تجد لمن ادعوها له ذکرا.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه

الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:39

قال الشیخ أدام اللّه عزه: أجسر الناس علی ارتکاب الباطل و أبهتهم و أشدهم إنکارا للحق و أجهلهم من قام مقامک فی هذا الاحتجاج و دفع ما علیه الإجماع و الاتفاق، و ذلک أنه لا خلاف بین الأمه أن الآیه من القرآن قد تأتی و أولها فی شی ء و آخرها فی غیره و وسطها فی معنی و أولها فی سواه، و لیس طریق الاتفاق فی المعنی إحاطه وصف الکلام فی الآتی.

فقد نقل الموافق و المخالف أن هذه الآیه نزلت فی بیت أم سلمه و رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی البیت و معه علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و قد جلّلهم بعباء خیبریه و قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی. فأنزل اللّه عز و جل علیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، فتلاها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله. فقالت أم سلمه: یا رسول اللّه! أ لست من أهل بیتک؟ فقال لها: إنک إلی خیر.

و لم یقل لها: إنک من أهل بیتی، حتی روی أصحاب الحدیث أن عمر سئل عن هذه الآیه، قال: سلوا عنها عائشه، فقالت عائشه: إنها نزلت فی بیت أختی أم سلمه، فسلوها عنها فإنها أعلم بها منّی.

فلم یختلف أصحاب الحدیث من الناصبه و أصحاب الحدیث من الشیعه فی خصوصها فیمن عددناه، و حمل القرآن فی التأویل علی ما جاء به الأثر أولی من حمله علی الظن و الترجیم، مع أن اللّه سبحانه قد دلّ علی صحه ذلک بمتضمّن هذه الآیه حیث یقول: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «2»،

و إذهاب الرجس لا یکون إلا بالعصمه من الذنوب، لأن الذنوب من أرجس الرجس، و الخبر عن الإراده هاهنا إنما هو خبر عن وقوع الفعل خاصه دون الإراده التی یکون بها لفظ الأمر أمرا، لا سیما علی ما أذهب إلیه فی وصف القدیم بالإراده، و افرّق بین الخبر عن الإراده هاهنا و الخبر عن الإراده فی قوله سبحانه: «یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ» «3»، و قوله: «یُرِیدُ اللَّهُ

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2) سوره الأحزاب: الآیه 33.

(3) سوره النساء: الآیه 26.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:40

بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ» «1»، إذ لو جرت مجری واحدا لم یکن لتخصیص أهل البیت بها معنی، إذ الإراده التی یقتضی الخبر و البیان یعمّ الخلق کلهم علی وجهها فی التفسیر و معناها.

فلما خصّ اللّه تبارک و تعالی أهل البیت علیهم السّلام بإراده إذهاب الرجس عنهم، دلّ علی ما وصفناه من وقوع إذهابه عنهم، و ذلک موجب للعصمه علی ما ذکرناه. و فی الاتفاق علی ارتفاع العصمه عن الأزواج دلیل علی بطلان مقال من زعم أنها فیهنّ، مع أن من عرف شیئا من اللسان و أصله لم یرتکب هذا القول و لا توهّم صحته، و ذلک أنه لا خلاف بین أهل العربیه أن جمع المذکر بالمیم و جمع المؤنّث بالنون و أن الفصل بینهما بهاتین العلامتین، و لا یجوز فی لغه القوم وضع علامه المؤنث علی المذکر و لا وضع علامه المذکر علی المؤنث، و لا استعملوا ذلک فی الحقیقه و لا المجاز.

و لما وجدنا اللّه سبحانه قد بدأ فی هذه الآیه بخطاب النساء و أورد علامه جمعهنّ من النون فی خطابهنّ، فقال: «یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ

مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»، إلی قوله: «وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ». ثم عدل بالکلام عنهنّ بعد هذا الفصل إلی جمع المذکر فقال: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «2»

فلما جاء بالمیم و أسقط النون، علمنا أنه لم یتوجّه هذا القول إلی المذکور الأول بما بیّنّاه من أصل العربیه و حقیتها. ثم رجع بعد ذلک إلی الأزواج فقال: «وَ اذْکُرْنَ ما یُتْلی فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِکْمَهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ لَطِیفاً خَبِیراً». «3»

فدلّ بذلک علی إفراد من ذکرناه من آل محمد علیهم السّلام بما علّقه علیهم من حکم الطهاره الموجبه للعصمه و جلیل الفضیله، و لیس یمکنکم- معشر المخالفین- أن تدّعوا أنه کان فی الأزواج مذکورا رجل غیر النساء أو ذکر لیس برجل، فیصحّ التعلق منکم الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 40 10 المتن: ..... ص : 38

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 18.

(2) سوره الأحزاب: الآیه 33.

(3) سوره الأحزاب: الآیه 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:41

بتغلیب المذکر علی المؤنث إذ کان فی الجمع ذکر. و إذا لم یمکن ادعاء ذلک و بطل أن یتوجّه إلی الأزواج، فلا غیر لهنّ توجّهت إلیه إلا من ذکرناه ممن جاء فیه الأثر علی ما بیّناه.

المصادر:

1. الفصول المختاره: ج 1 ص 27.

2. بحار الأنوار: ج 10 ص 424 ح 9، عن الفصول المختاره.

11 المتن:
اشاره

عن ابن عباس، قال: سألت النبی صلی اللّه علیه و آله عن الکلمات التی تلقّی آدم من ربه فتاب علیه، قال: سأله بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام إلا تبت علیّ، فتاب علیه.

المصادر:

1. معانی الأخبار: ص 124 ح 1.

2. الخصال: ج 1 ص 146.

3. بحار الأنوار: ج 11 ص 176 ح 22، عن معانی الأخبار و الخصال.

4. معانی الأخبار: ص 124 ح 2، بتفاوت فیه.

5. معانی الأخبار: ص 125 ح 1.

6. قصص الأنبیاء (مخطوط): بتفاوت فیه.

7. بحار الأنوار: ج 11 ص 177 ح 23، 24، عن معانی الأخبار، بتفاوت فیه.

8. بحار الأنوار: ج 11 ص 187 ح 39، عن تفسیر العیاشی، بتفاوت فیه.

9. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 41، بتفاوت فیه.

10. بحار الأنوار: ج 11 ص 195 ح 49، عن الکافی، بتفاوت فیه.

11. الکافی: ج 1 ص 416.

12. بحار الأنوار: ج 12 ص 66 ح 12، عن الخصال، بتفاوت فیه.

13. الخصال: ج 1 ص 130، بتفاوت فیه.

14. بحار الأنوار: ج 24 ص 177 ح 8، عن کمال الدین، بزیاده.

15. کمال الدین: ص 204.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:42

16. بحار الأنوار: ج 24 ص 351 ح 66، عن الکافی.

17. بحار الأنوار: ج 26 ص 323 ح 3، عن معانی الأخبار.

18. بحار الأنوار: ج 29 ص 324.

19. الخصال: ج 1 ص 146.

20. الروضه: ص 129.

21. الیقین: ص 175.

22. تفسیر فرات: ص 13.

23. بحار الأنوار: ج 26 ص 333.

24. بحار الأنوار: ج 26 ص 326.

25. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 41.

26. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 88.

27. بحار الأنوار: ج 37 ص 65.

28. المناقب لابن المغازلی: ص 29.

29. إحقاق الحق:

ج 9 ص 102.

30. مناهج الفاضلین: ص 147، علی ما فی الإحقاق.

31. مفتاح النجا: ص 16، علی ما فی الإحقاق.

32. مناقب الشافعی: ص 33، علی ما فی الإحقاق.

33. ذیل اللآلی: ص 58، علی ما فی الإحقاق.

34. درّ بحر المناقب: ص 46، علی ما فی الإحقاق.

35. ینابیع الموده: ص 238.

36. إحقاق الحق: ج 14 ص 148.

37. الأمالی للصدوق: ص 75 المجلس 18.

38. المنتخب للطریحی: ص 77.

39. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 1 ص 170.

40. الدر المنثور: ج 1 ص 61، علی ما فی الفضائل.

41. کنز العمال: ج 1 ص 234، علی ما فی الفضائل.

42. حدیقه الشیعه: ص 381.

43. روضه الواعظین: ص 157.

44. تفسیر البرهان: ج 1 ص 86، عن الکافی.

45. تفسیر البرهان: ج 1 ص 87 ح 5، 6، 10.

46. تفسیر البرهان: ج 1 ص 89 ح 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:43

47. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 243.

48. متشابه القرآن و مختلفه: ج 1 ص 214.

49. دفاع عن الکافی: ج 2 ص 400.

50. المحتضر: ص 112.

51. الطرائف: ص 112.

52. العمده لابن بطریق: ص 379.

53. الغدیر: ج 7 ص 300.

54. نور الثقلین: ج 1 ص 68.

55. الخصال: ج 1 ص 299.

56. کمال الدین: ج 2 ص 358.

57. إثبات الهداه: ج 1 ص 448.

58. إثبات الهداه: ج 1 ص 493.

59. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 89.

60. دلائل الصدق: ج 2 ص 75- 80.

61. تفسیر الصافی: ج 3 ص 323.

62. المراجعات: ص 59.

63. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 193.

64. عوالم العلوم: ج 3 ص 10 ح 2.

65. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 247.

66. ینابیع الموده: ص 97.

67. اللوامع النورانیه: ص 16- 18.

68. اللوامع

النورانیه: ص 213.

69. دلائل الصدق: ج 2 ص 87.

70. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 413.

71. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم أبیها للأمینی: ص 20- 23.

72. تفسیر القرآن الکریم: ج 3 ص 130.

73. تفسیر جوامع الجامع: ج 1 ص 13.

74. تفسیر شریف اللاهیجی: ج 1 ص 39.

75. مجمع البیان: ج 1 ص 200.

76. تفسیر کنز الدقائق: ج 1 ص 235.

77. إتحاف السائل: ص 76.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:44

78. آلاء الرحمن: ص 87.

79. حقائق هامه حول القرآن الکریم: ص 250.

80. أسئله القرآن المجید و أجوبتها: ص 22.

81. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 135.

82. الموضوعات: ج 2 ص 3 ح 2.

83. فاطمه الزهراء علیها السّلام للأمینی: ص 85- 90.

84. فاطمه الزهراء علیها السّلام للأمینی: ص 73.

85. کتاب الأربعین عن الأربعین للخزاعی: ص 59.

86. ما ذا تقضون: ص 126.

الأسانید:

1. فی معانی الأخبار و الخصال: حدثنا علی بن الفضل، قال: قرأت علی أحمد بن محمد بن محمد بن سلیمان، قلت: حدثکم محمد بن محمد بن علی بن خلف، قال: حدثنا الحسین الأشقر، قال: حدثنا عمرو بن أبی المقدام، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، قال.

2. فی معانی الأخبار: ابن المتوکل، عن محمد العطار، عن الأشعری، عن ابن معروف، عن بکر بن محمد، عن أبی سعید المدائنی یرفعه.

3. فی معانی الأخبار: الدقاق، عن حمزه العلوی، عن الفزاری، عن محمد بن الحسین، عن الأزدی، عن المفضل، عن الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام، قال.

4. فی تفسیر العیاشی: عن عبد الرحمن بن کثیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

5. فی الکافی: الحسین بن محمد، عن المعلّی، عن جعفر بن محمد

بن عبید اللّه، عن محمد بن عیسی القمی، عن محمد بن سلیمان، عن عبد اللّه بن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

6. فی الخصال: ابن موسی، عن العلوی، عن جعفر بن محمد بن مالک، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن زیاد، عن المفضل بن عمر، عن الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام، قال.

7. فی کمال الدین: الدقاق، عن حمزه العلوی، عن الفزاری، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن زیاد، عن المفضل بن عمر، عن الصادق علیه السّلام.

8. قصص الأنبیاء: بالإسناد عن الصدوق، عن أبیه، عن سعد، عن أحمد بن محمد، عن الحسن بن علی الخزّاز، عن عبد اللّه بن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

9. فی الأمالی للصدوق: حدثنا علی بن الفضل، قال: قرأت علی أحمد بن محمد، قلت: حدثکم محمد بن علی بن خلف، قال: حدثنا حسین الأشقر، قال: حدثنا عمرو بن أبی المقدام، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:45

10. فی العمده قال: أخبرنا أحمد بن محمد بن عبد الوهاب، أخبرنا عمر بن عبد اللّه، حدثنا محمد بن عثمان، قال: حدثنی محمد بن سلیمان، قال: حدثنا محمد بن علی، قال:

حدثنا حسین الأشقر، قال: حدثنا عمر بن أبی المقدام، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

11. فی الخصال: حدثنا علی بن الفضل، قال: قرأت علی أحمد بن محمد، قلت:

حدثکم محمد بن علی بن خلف، قال: حدثنا حسین الأشقر، قال: حدثنا عمرو بن أبی المقدام، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، قال.

12. فی کمال الدین: حدثنا علی بن أحمد، قال: حدثنا حمزه بن القاسم، قال: حدثنا جعفر بن

محمد، قال: حدثنا محمد بن الحسین، قال: حدثنا محمد بن زیاد، عن المفضل بن عمر، عن الصادق علیه السّلام.

13. فی الموضوعات: أنبأنا عبد الوهاب بن المبارک، قال: أنبأنا أبو الحسین، أنبأنا أبو طالب العشاری و أنبأنا الحریری، أنبأنا العشاری، حدثنا الدار قطنی، حدثنا أحمد بن محمد، حدثنا محمد بن علی بن خلف، حدثنا حسین الأشقر، حدثنا عمر بن ثابت، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، قال.

12 المتن:
اشاره

قال العلامه فی کتاب کشف الحق: روی الجمهور فی الصحیحین و أحمد بن حنبل فی مسنده و الثعلبی فی تفسیره، عن ابن عباس، قال: لما نزل: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی» «1»، قالوا: یا رسول اللّه! من قرابتک الذین وجبت علینا مودتهم؟

قال: علی و فاطمه و ابناهما علیهم السّلام. و وجوب الموده یستلزم وجوب الطاعه، انتهی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 232، عن کشف الحق.

2. کشف الحق: ص 3.

3. بحار الأنوار: ج 31 ص 361.

4. بحار الأنوار: ج 36 ص 117 ح 64، عن کشف الغمه.

______________________________

(1) سوره الشوری: الآیه 23.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:46

5. کشف الغمه: ص 93.

6. کشف الغمه: ص 94.

7. بحار الأنوار: ج 36 ص 119 ح 64، عن کشف الغمه.

8. بحار الأنوار: ج 36 ص 166 ح 151، عن المستدرک.

9. المستدرک لابن بطریق، علی ما فی البحار.

10. بحار الأنوار: ج 37 ص 65 ح 36.

11. إحقاق الحق: ج 3 ص 3.

12. فضائل الصحابه: ص 218، علی ما فی الإحقاق.

13. صحیح البخاری: ج 6 ص 29، علی ما فی الإحقاق.

14. تفسیر الطبری: ج 25 ص 15، علی ما فی الإحقاق.

15. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 172، علی ما فی الإحقاق.

16. تفسیر الکشّاف: ج 3 ص 402، علی ما فی الإحقاق.

17. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 1، علی ما فی الإحقاق.

18. جامع الأصول: ج 2 ص 415، علی ما فی الإحقاق.

19. تفسیر الرازی: ج 3 ص 402، علی ما فی الإحقاق.

20. العمده: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

21. مطالب السئول: ص 8، علی ما فی الإحقاق.

22. کفایه الطالب: ص 31، علی ما فی الإحقاق.

23. تفسیر

البیضاوی: ج 4 ص 123، علی ما فی الإحقاق.

24. ذخائر العقبی: ص 25، علی ما فی الإحقاق.

25. تفسیر النسفی: ص 95، علی ما فی الإحقاق.

26. کفایه الخصام: ص 396، علی ما فی الإحقاق.

27. مناقب الفاخره: ص 396، علی ما فی الإحقاق.

28. تفسیر النیشابوری: ج 25 ص 31، علی ما فی الإحقاق.

29. تفسیر البحر المحیط: ج 7 ص 516، علی ما فی الإحقاق.

30. تفسیر ابن کثیر: ج 4 ص 112، علی ما فی الإحقاق.

31. مجمع الزوائد: ج 9 ص 168، علی ما فی الإحقاق.

32. الکاف الشاف: ص 145، علی ما فی الإحقاق.

33. الفصول المهمه: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

34. الدر المنثور: ج 6 ص 7، علی ما فی الإحقاق.

35. حبیب السیر: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:47

36. تفسیر السراج المنیر: ج 3 ص 463، علی ما فی الإحقاق.

37. المناقب المرتضویه: ص 49، علی ما فی الإحقاق.

38. الحدائق الوردیه (مخطوط): علی ما فی الإحقاق.

39. المواهب للکاشفی: ج 2 ص 243، علی ما فی الإحقاق.

40. الإتحاف: ص 5، علی ما فی الإحقاق.

41. إسعاف الراغبین: ص 115، علی ما فی الإحقاق.

42. فتح القدیر: ج 4 ص 522، علی ما فی الإحقاق.

43. تفسیر روح المعانی: ج 25 ص 29، علی ما فی الإحقاق.

44. أرجح المطالب: ص 62، علی ما فی الإحقاق.

45. ینابیع الموده: ص 106، علی ما فی الإحقاق.

46. فلک النجاه: ص 37، علی ما فی الإحقاق.

47. هدایه السائل: ص 75، علی ما فی الإحقاق.

48. رشفه الصادی: ص 21، علی ما فی الإحقاق.

49. تفسیر الواضح: ج 25 ص 19، علی ما فی الإحقاق.

50. القول الفصل: ص 482، علی ما فی الإحقاق.

51. مقتل الحسین

علیه السّلام للخوارزمی: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

52. إحقاق الحق: ج 3 ص 531، علی ما فی الإحقاق.

53. ذخائر العقبی: ص 138.

54. إحقاق الحق: ج 9 ص 92.

55. الکشف و البیان (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

56. المعجم الکبیر: ص 131، علی ما فی الإحقاق.

57. ذخائر العقبی: ص 25.

58. منهاج السنه: ج 2 ص 250، علی ما فی الإحقاق.

59. شرح المقاصد: ج 2 ص 219، علی ما فی الإحقاق.

60. المواهب اللدنیه: ج 7 ص 3، علی ما فی الإحقاق.

61. الکاف الشاف: ص 145، علی ما فی الإحقاق.

62. المواهب اللدنیه: ج 7 ص 123، علی ما فی الإحقاق.

63. فتح البیان: ج 8 ص 270، علی ما فی الإحقاق.

64. إحیاء المیت: ص 110، علی ما فی الإحقاق.

65. شرح دیوان أمیر المؤمنین علیه السّلام (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

66. رشفه الصادی: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:48

67. ینابیع الموده: ص 261، علی ما فی الإحقاق.

68. رفع اللبس و الشبهات: ص 8، علی ما فی الإحقاق.

69. تاریخ آل محمد علیهم السّلام: ص 44، علی ما فی الإحقاق.

70. الشرف المؤبد: ص 72، علی ما فی الإحقاق.

71. الأنوار المحمدیه: ص 433، علی ما فی الإحقاق.

72. الفتح الربانی: ج 18 ص 265، علی ما فی الإحقاق.

73. کفایه الخصام: ص 396، علی ما فی الإحقاق.

74. الإکلیل: ص 190، علی ما فی الإحقاق.

75. حبیب السیر: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

76. الصواعق المحرقه: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

77. إحقاق الحق: ج 14 ص 106.

78. المناقب لابن المغازلی: ص 112، علی ما فی الإحقاق.

79. شواهد التنزیل: ج 1 ص 130، علی ما فی الإحقاق.

80. وسیله المآل: ص 66،

علی ما فی الإحقاق.

81. تقریب المرام: ص 332، علی ما فی الإحقاق.

82. شواهد التنزیل: ج 2 ص 142، علی ما فی الإحقاق.

83. وسیله المآل: ص 65، علی ما فی الإحقاق.

84. الحسن و الحسین علیهما السّلام: ص 7، علی ما فی الإحقاق.

85. شواهد التنزیل: ج 2 ص 140، علی ما فی الإحقاق.

86. إحقاق الحق: ج 18 ص 336، علی ما فی الإحقاق.

87. موده القربی: ص 7، 107، علی ما فی الإحقاق.

88. إحقاق الحق: ج 11 ص 538، علی ما فی الإحقاق.

89. إتحاف أهل الإسلام (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

90. إحقاق الحق: ج 2 ص 79.

91. النور المشتعل: ص 207، علی ما فی الإحقاق.

92. عیون الأخبار: ص 39، علی ما فی الإحقاق.

93. توضیح دلائل: ص 166، علی ما فی الإحقاق.

94. إحقاق الحق: ج 24 ص 106.

95. آل محمد علیهم السّلام: ص 72، علی ما فی الإحقاق.

96. تفسیر آیه الموده: ص 16، علی ما فی الإحقاق.

97. استجلاب ارتقاء الغرف: ص 19، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:49

98. الکواکب الدریه: ص 194، علی ما فی الإحقاق.

99. الدرر المکنونه: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

100. آل محمد علیهم السّلام: ص 119، علی ما فی الإحقاق.

101. توضیح الدلائل: ص 321، علی ما فی الإحقاق.

102. تفسیر آیه الموده: ص 12، علی ما فی الإحقاق.

103. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

104. أحسن القصص: ج 4 ص 218، علی ما فی الإحقاق.

105. المعجم الکبیر: ج 12 ص 61، علی ما فی الإحقاق.

106. مطالع المسرّات: ص 184، علی ما فی الإحقاق.

107. الاستجلاب: ص 16، علی ما فی الإحقاق.

108. منال الطالب: ص 31، علی ما فی الإحقاق.

109.

نثر الدرر المکنون: ص 135، علی ما فی الإحقاق.

110. التبر المذاب: ص 63، علی ما فی الإحقاق.

111. الإمام المهاجر: ص 214، علی ما فی الإحقاق.

112. مراح لبید: ج 2 ص 269، علی ما فی الإحقاق.

113. الفائق (مخطوط): ص 107، علی ما فی الإحقاق.

114. الإمام المهاجر: ص 212، علی ما فی الإحقاق.

115. نثر الدرر المکنون: ص 130، علی ما فی الإحقاق.

116. الطبقات و الزهر: ص 3، علی ما فی الإحقاق.

117. ضوء الشمس: ص 281، علی ما فی الإحقاق.

118. أساس الاقتباس: ص 16، علی ما فی الإحقاق.

119. المعیار المعرب: ج 12 ص 205، علی ما فی الإحقاق.

120. مرآه المؤمنین: ص 125، علی ما فی الإحقاق.

121. رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی القرآن: ص 324، علی ما فی الإحقاق.

122. إحقاق الحق: ج 25 ص 193.

123. تحفه الأحوذی: ج 9 ص 127، علی ما فی الإحقاق.

124. إحقاق الحق: ج 33 ص 17.

125. تفسیر الأعقم: ص 624، علی ما فی الإحقاق.

126. ریاض الجنه: ص 16، علی ما فی الإحقاق.

127. علی علیه السّلام إمام المتقین: ج 1 ص 49، علی ما فی الإحقاق.

128. الدرر المکنونه: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:50

129. خدیجه أم المؤمنین: ص 484، علی ما فی الإحقاق.

130. غرر التبیان: ص 465، علی ما فی الإحقاق.

131. التنبیهات السنیه: ص 310، علی ما فی الإحقاق.

132. المعیار المعرب: ج 2 ص 545، علی ما فی الإحقاق.

133. موسوعه أطراف الحدیث: ج 5 ص 467، علی ما فی الإحقاق.

134. تفسیر آیه الموده: فی أجر الرساله.

135. إحقاق الحق: ج 33 ص 253.

136. مسند أبی یعلی: ج 2 ص 334، علی ما فی الإحقاق.

137. ینابیع الموده: ص

119.

138. الجرح و التعدیل: ج 1 ص 257.

139. المنتخب للطریحی: ص 77.

140. المنتخب للطریحی: ص 103.

141. کشف الغمه: ج 1 ص 106.

142. کشف الغمه: ج 1 ص 313.

143. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 1 ص 259.

144. تفسیر الطبری: ج 25 ص 16، علی ما فی الفضائل.

145. أسد الغابه: ج 5 ص 367، علی ما فی الفضائل.

146. حدیقه الشیعه: ص 54.

147. نور الثقلین: ج 4 ص 570 ح 59.

148. قرب الأسناد: ص 78.

149. المحاسن: ج 1 ص 144.

150. الکافی: ج 8 (الروضه) ص 93.

151. مجمع البیان: ج 9 ص 48.

152. أصول الکافی: ج 1 (الأصول) ص 413.

153. علل الشرائع: ج 1 ص 250.

154. الصراط المستقیم: ج 1 ص 188.

155. فرائد السمطین: ج 2 ص 13.

156. إسعاف الراغبین: ص 114.

157. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 265.

158. تفسیر البرهان: ج 4 ص 122 ح 2.

159. متشابه القرآن و مختلفه: ج 2 ص 60.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:51

160. إحیاء المیت بفضائل أهل البیت علیهم السّلام: ص 29.

161. إحیاء المیت بفضائل أهل البیت علیهم السّلام: ص 30.

162. فضیله الفاطمیین للخواجوی: ص 10.

163. تفسیر فرات: ص 140.

164. نزل الأبرار: ص 31.

165. نزل الأبرار: ص 32.

166. الطرائف: ص 112.

167. شرح الأخبار: ج 1 ص 172.

168. خصائص الوحی المبین: ص 81.

169. تأویل الآیات: ج 2 ص 545.

170. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 81.

171. قرب الأسناد: ص 61.

172. ذخائر العقبی: ص 9.

173. بناء المقاله الفاطمیه: ص 389- 391.

174. مجمع الزوائد: ج 7 ص 103.

175. اللوامع النورانیه: ص 360.

176. الشیع (نشوءه، مراحله، مقوماته): ص 179.

177. قبسات من حیاه سیده نساء العالمین: ص 31.

178. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی

بعد الاستشهاد: ص 150.

13 المتن:
اشاره

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍ» المشکاه فاطمه علیها السّلام، «فِیها مِصْباحٌ» الحسن علیه السّلام، «الْمِصْباحُ» الحسین علیه السّلام «فِی زُجاجَهٍ ... کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ»، کان فاطمه علیها السّلام کوکب درّی بین نساء أهل الدنیا و نساء أهل الجنه، «یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبارَکَهٍ» یوقد من إبراهیم، «لا شَرْقِیَّهٍ وَ لا غَرْبِیَّهٍ» لا یهودیه و لا نصرانیه، «یَکادُ زَیْتُها یُضِی ءُ» یکاد العلم ینفجر منها، «وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی نُورٍ» إمام منها بعد إمام، «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» یهدی اللّه للأئمه من یشاء، «وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیمٌ».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:52

«أَوْ کَظُلُماتٍ» فلان و فلان «فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ» یعنی نعثل، «مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ» طلحه و الزبیر، «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ» معاویه و فتن بنی أمیه، «إِذا أَخْرَجَ» المؤمن «یَدَهُ» فی ظلمه فتنتهم «لَمْ یَکَدْ یَراها وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ» «1» فما له من إمام یوم القیامه یمشی بنوره.

و قال فی قوله: «نُورُهُمْ یَسْعی بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ» «2»، قال: أئمه المؤمنین یوم القیامه، نورهم یسعی بین أیدیهم و بأیمانهم حتی ینزلوا منازلهم فی الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 304 ح 1، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 103.

3. تفسیر فرات: ص 102، بتفاوت فیه.

4. بحار الأنوار: ج 23 ص 312 ح 18، عن تفسیر فرات، بتفاوت فیه.

5. بحار الأنوار: ج 23 ص 316، عن الطرائف، بتفاوت فیه.

6. الطرائف: ص 33، بتفاوت فیه.

7. المناقب لابن المغازلی: ص 263 ح 36.

8. بحار الأنوار: ج 23 ص

316 ح 23، عن الطرائف، بتفاوت فیه.

9. إحقاق الحق: ج 9 ص 124.

10. رشفه الصادی: ص 29، علی ما فی الإحقاق.

11. المناقب الفاخره: ص 404، علی ما فی الإحقاق.

12. إحقاق الحق: ج 14 ص 369.

13. وسیله المآل: ص 64، علی ما فی الإحقاق.

14. إحقاق الحق: ج 18 ص 478.

15. إحقاق الحق: ج 33 ص 37.

16. تفسیر الأعقم: ص 455.

17. المنتخب للطریحی: ص 220.

18. بحار الأنوار: ج 36 ص 363.

19. الجمع بین الصحاح السته، علی ما فی البحار.

______________________________

(1) سوره النور: الآیات 38- 40.

(2) سوره التحریم: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:53

20. المناقب لابن المغازلی: ص 263.

21. حدیقه الشیعه: ص 97.

22. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 205، بتفاوت فیه.

23. تفسیر البرهان: ج 3 ص 33، عن الکافی.

24. تفسیر فرات: ص 102.

25. الطرائف: ص 135.

26. العمده: ص 356.

27. تأویل الآیات: ج 1 ص 360.

28. الکافی: ج 1 ص 195 ح 5.

29. إثبات الهداه: ج 1 ص 571.

30. الفوائد الطوسیه: ص 53 ح 14.

31. دلائل الصدق: ج 2 ص 202.

32. عوالم العلوم: ج 3 ص 287.

33. اللوامع النورانیه: ص 245.

34. اللوامع النورانیه: ص 246.

35. رشفه الصادی: ص 64.

36. مجمع النورین: ص 22.

37. مصابیح الأنوار: ج 1 ص 358 ح 47.

38. غایه المرام و حجه الخصام: ص 133.

39. المجالس للکرمانشاهی: ج 1 ص 39.

40. المجالس للکرمانشاهی: ج 1 ص 101.

41. الید البیضاء: ص 104.

42. مسائل علی بن جعفر: ص 226.

43. علم الیقین: ص 194.

44. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 136.

الأسانید:

1. فی تفسیر القمی: محمد بن همام، عن جعفر بن محمد، عن محمد بن الحسن الصائغ، عن الحسن بن علی، عن صالح

بن سهل الهمدانی، قال: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول.

2. فی المناقب لابن المغازلی: عن أحمد بن محمد بن عبد الوهاب، عن عمر بن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:54

عبد اللّه، عن محمد بن الحسن، عن أحمد بن محمد، عن موسی بن القاسم، عن علی بن جعفر، قال.

3. فی المناقب لابن المغازلی، قال: أخبرنا أحمد بن عبد الوهاب، عن عمرو بن عبد اللّه، عن محمد بن الحسن، عن أحمد بن الخلیل، عن محمد بن أبی محمود، عن ابن معروف، عن محمد بن سهل، عن موسی بن القاسم، عن علی بن جعفر.

4. فی الکافی: عن علی بن محمد، و محمد بن الحسن، عن سهل بن زیاد، عن محمد بن الحسن بن شمون، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن الأصمّ، عن عبد اللّه بن قاسم، عن صالح بن سهل، قال.

14 المتن:
اشاره

عن سلام، عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله: «آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا»* «1»، قال: عنی بذلک علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و جرت بعدهم فی الأئمه علیهم السّلام، قال: ثم رجع القول من اللّه فی الناس فقال: «فَإِنْ آمَنُوا» یعنی الناس «بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ» یعنی علیا و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام من بعدهم «فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِی شِقاقٍ». «2»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 355 ح 6، عن تفسیر العیاشی.

2. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 62.

3. الکافی: ج 1 ص 415.

4. بحار الأنوار: ج 24 ص 152 ح 40، عن تفسیر العیاشی.

5. نور الثقلین: ج 1 ص 131 ح 391، عن الکافی.

6. تأویل الآیات الظاهره: ص 80 ح 61.

7. إثبات الهداه: ج 1 ص 448.

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 136.

(2) سوره البقره: الآیه 137.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:55

الأسانید:

1. فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن الحسن بن محبوب، عن محمد بن النعمان، عن سلام بن عمره، عنه علیه السّلام.

15 المتن:
اشاره

عن أبی الحسن موسی، عن أبیه علیهما السّلام فی قوله عز و جل: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» إلی قوله:

«وَ هُمْ فِیها خالِدُونَ» «1»، قال: نزلت فی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و فی أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

و قال علیه السّلام: نزل فی أمیر المؤمنین و ولده علیهم السّلام: «إِنَّ الَّذِینَ هُمْ مِنْ خَشْیَهِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ* وَ الَّذِینَ هُمْ بِآیاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ»، إلی قوله تعالی: «وَ هُمْ لَها سابِقُونَ». «2»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 382 ح 74، عن الکنز.

2. کنز جامع الفوائد: ص 180.

3. اللوامع النورانیه: ص 239.

الأسانید:

فی الکنز: محمد بن العباس، عن محمد بن همام، عن محمد بن إسماعیل، عن عیسی بن داوود، عن أبی الحسن موسی، عن أبیه علیهما السّلام.

16 المتن:
اشاره

عن ابن عباس، قال: کنت فی مسجد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و قد قرأ القاری: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ

______________________________

(1) سوره المؤمنون: الآیات 1- 11.

(2) سوره المؤمنون: الآیات 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:56

أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ ...» «1»، فقلت: یا رسول اللّه، ما البیوت؟ فقال: بیوت الأنبیاء، و أومأ بیده إلی منزل فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 326 ح 3، عن الروضه.

2. الروضه: ص 122.

3. کنز الفوائد: ص 185.

4. بحار الأنوار: ج 36 ص 118 ح 64، عن کشف الغمه.

5. کشف الغمه: ص 93.

6. إحقاق الحق: ج 14 ص 421.

7. شواهد التنزیل: ج 9 ص 137، علی ما فی الإحقاق.

8. مفتاح النجا (مخطوط): ص 13، علی ما فی الإحقاق.

9. إحقاق الحق: ج 18 ص 515.

10. عوارف المعارف: ص 261، علی ما فی الإحقاق.

11. إحقاق الحق: ج 20 ص 73 عن توضیح الدلائل.

12. المنتخب للطریحی: ص 77، بتفاوت فیه.

13. کشف الغمه: ج 1 ص 319.

14. حدیقه الشیعه: ص 69.

15. تفسیر البرهان: ص 138، بتفاوت فیه.

16. تفسیر البرهان: ص 139، عن مشارق البرسی.

17. تفسیر محمد بن العباس، علی ما فی البرهان.

18. تفسیر محمد بن العباس، علی ما فی البرهان.

19. تفسیر الثعلبی، علی ما فی البرهان.

20. خصائص الوحی المبین: ص 79 ح 49.

21. تأویل الآیات: ج 1 ص 362.

22. المراجعات: ص 61.

23. توضیح الدلائل: 163.

______________________________

(1) سوره النور: الآیه 36.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:57

الأسانید:

فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن محمد بن همام، عن محمد بن إسماعیل، عن عیسی بن داوود، قال: حدثنا الإمام موسی بن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام.

17 المتن:
اشاره

الشیرازی فی کتابه بالإسناد، عن الهذیل، عن مقاتل، عن محمد بن الحنفیه، عن الحسن بن علی علیه السّلام، قال: کل ما فی کتاب اللّه عز و جل: «إِنَّ الْأَبْرارَ»*، فو اللّه ما أراد به إلا علی بن أبی طالب و فاطمه و أنا و الحسین علیهم السّلام، لأنا نحن أبرار بآبائنا و أمهاتنا و قلوبنا؛ علت بالطاعات و البرّ و تبرّأت من الدنیا و حبّها و أطعنا اللّه فی جمیع فرائضه و آمنّا بوحدانیته و صدّقنا برسوله صلی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 3 ح 9، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 170.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 171.

4. بحار الأنوار: ج 24 ص 2، عن کنز الفوائد.

5. کنز الفوائد: ص 373.

6. بحار الأنوار: ج 39 ص 224 ح 1، عن المناقب لابن شهرآشوب.

7. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 24.

8. تفسیر أبی صالح، علی ما المناقب.

9. إحقاق الحق: ج 3 ص 583.

10. رساله الاعتقاد (مخطوط).

11. اللوامع النورانیه: ص 498.

12. کفایه الطالب: ص 248.

13. الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز: ص 781.

14. الکلمه الغرّاء فی تفضیل الزهراء علیها السّلام: ص 38.

15. تفسیر القرآن الکریم للشبّر: ص 542.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:58

الأسانید:

فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن جعفر بن محمد بن مالک، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن علی، عن محمد بن الفضیل، عن أبی حمزه، عن أبی جعفر علیه السّلام.

18 المتن:
اشاره

عن أنس، قال: صلّی بنا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی بعض الأیام صلاه الفجر، ثم أقبل علینا بوجهه الکریم، فقلت له: یا رسول اللّه، أ رأیت أن تفسّر لنا قوله تعالی: «فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً» «1»، فقال:

أما النبییون فأنا، و أما الصدیقون فأخی علی علیه السّلام، و أما الشهداء فعمّی حمزه، و أما الصالحون فابنتی فاطمه و أولادها الحسن و الحسین علیهما السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 31 ح 2، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 67.

3. مصباح الأنوار (مخطوط): ص 69.

4. بحار الأنوار: ج 25 ص 16 ح 3، عن ریاض الجنان.

5. ریاض الجنان، علی ما فی البحار.

6. بحار الأنوار: ج 37 ص 82 ح 51، عن کنز الفوائد.

7. تأویل الآیات: ج 1 ص 137 ح 16.

8. تفسیر البرهان: ج 1 ص 492.

19 المتن:
اشاره

أبی، عن سلیمان الدیلمی، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: سألته عن قول اللّه عز و جل: «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها»، قال: الشمس رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله؛ أوضح اللّه به للناس دینهم.

______________________________

(1) سوره النساء: الآیه 69.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:59

قلت: «وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها»؟ قال: ذاک أمیر المؤمنین علیه السّلام. قلت: «وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها» «1» قال: ذاک الإمام من ذریه فاطمه علیها السّلام، یسأل رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فیجلی لمن سأله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 70 ح 3، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ص 726.

20 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: قوله تعالی: «وَ الْفَجْرِ» هو القائم، و اللیالی العشر الأئمه من الحسن إلی الحسن علیهم السّلام، «وَ الشَّفْعِ» أمیر المؤمنین و فاطمه علیهما السّلام، «وَ الْوَتْرِ» هو اللّه وحده لا شریک له، «وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ» «2» هی دوله حبتر، فهی تسری إلی قیام القائم علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 78 ح 19، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 385.

3. عوالم العلوم: ج 23 ص 40 ح 37، عن تأویل الآیات.

4. تأویل الآیات: ج 2 ص 792.

5. تفسیر البرهان: ج 4 ص 457 ح 1.

6. بحار الأنوار: ج 24 ص 350.

7. المحجه: ص 250.

8. عوالم العلوم: ج 3 ص 30 ح 21.

9. اللوامع النورانیه: ص 509.

الأسانید:

1. فی تأویل الآیات: روی بالإسناد مرفوعا، عن عمرو بن شمر، عن جابر بن یزید الجعفی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

______________________________

(1) سوره الشمس: الآیات 1- 3.

(2) سوره الفجر: الآیات 1- 4.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:60

2. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن الفزاری، عن محمد بن إسماعیل بن السمان، عن موسی بن جعفر بن وهب، عن الحسن بن الربیع، عن محمد بن إسحاق، عن أم هانی، قال.

21 المتن:
اشاره

محمد بن العباس، رفعه إلی محمد بن زیاد، قال: سأل ابن مهران عبد اللّه بن العباس عن تفسیر قوله تعالی: «وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ» «1» ... إلی قوله علیه السّلام فهم علی بینه من ربهم و من نبیهم صلی اللّه علیه و آله و من وصیه علی علیه السّلام و من ابنتی الزهراء علیها السّلام، ثم الحسن، ثم الحسین ثم الأئمه من ولد الحسین علیهم السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 89 ح 4، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 261.

3. بحار الأنوار: ج 26 ص 346 ح 18، عن إرشاد القلوب.

4. إرشاد القلوب: ص 215، بزیاده فیه.

5. بحار الأنوار: ج 35 ص 29، عن کنز الفوائد.

22 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی قوله عز و جل: «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ»، قال: علی و فاطمه علیهما السّلام، «بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ»، قال: لا یبغی علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام و لا تبغی فاطمه علیها السّلام علی علی علیه السّلام، «یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» «2» الحسن و الحسین علیهما السّلام.

______________________________

(1) سوره الصافات: الآیات 165.

(2) سوره الرحمن: الآیات 19.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:61

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 97 ح 1- 4، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 320.

3. کنز الفوائد: ص 366.

4. کنز الفوائد: ص 366.

5. مجمع البیان: ج 9 ص 201.

6. الخصال: ج 1 ص 34.

7. تفسیر القمی: ص 659.

8. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 319، بتفاوت فیه.

9. العمده: ص 399.

10. بحار الأنوار: ج 37 ص 64 ح 34، 35، عن تفسیر فرات.

11. تفسیر فرات: ص 177.

12. تفسیر فرات: ص 177.

13. بحار الأنوار: ج 37 ص 73، عن تفسیر الثعلبی.

14. تفسیر الثعلبی، علی ما فی البحار.

15. بحار الأنوار: ج 37 ص 95 ح 61، عن تفسیر القمی.

16. تفسیر القمی: ج 2 ص 344.

17. بحار الأنوار: ج 37 ص 96 ح 62، عن کشف الغمه.

18. کشف الغمه: ص 323.

19. بحار الأنوار: ج 37 ص 96 ح 63، عن الکنز.

20. تفسیر البرهان: ج 4 ص 265.

21. تفسیر فرات: ص 177.

22. تفسیر الطبرسی: ج 9 ص 201.

23. العمده: ص 207. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 61 المصادر: ..... ص : 61

24. بحار الأنوار: ج 43 ص 31 ح 39.

25. اللوامع للخرکوشی، علی ما فی المناقب.

26. شرف المصطفی للخرکوشی، علی ما فی المناقب.

27. تفسیر الحسن بن علویه،

علی ما فی المناقب.

28. تفسر الطائی، علی ما فی المناقب.

29. تفسیر الثعلبی، علی ما فی المناقب.

30. تفسیر أبی صالح، علی ما فی المناقب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:62

31. ما نزل من القرآن فی أمیر المؤمنین علیه السّلام.

32. إحقاق الحق: ج 3 ص 275.

33. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 112.

34. الدر المنثور: ج 6 ص 142.

35. روح المعانی: ج 7 ص 193.

36. الکشف و البیان (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

37. إحقاق الحق: ج 9 ص 7، علی ما فی الإحقاق.

38. نزهه المجالس: ج 2 ص 229، علی ما فی الإحقاق.

39. المحاسن المجتمعه: ص 202، علی ما فی الإحقاق.

40. المناقب للشافعی: ص 212، علی ما فی الإحقاق.

41. مفتاح النجاه: ص 13، علی ما فی الإحقاق.

42. ینابیع الموده: ص 408.

43. أرجح المطالب: ص 71.

44. إحقاق الحق: ج 14 ص 256.

45. أهل البیت علیهم السّلام: ص 62، علی ما فی الإحقاق.

46. شواهد التنزیل: ج 2 ص 112.

47. إحقاق الحق: ج 20 ص 88.

48. النور المشتعل: ص 236، علی ما فی الإحقاق.

49. توضیح الدلائل: ص 167.

50. آل محمد علیهم السّلام: ص 406.

51. إحقاق الحق: ج 32 ص 678.

52. مختصر المحاسن المجتمعه: ص 192.

53. إحقاق الحق: ج 33 ص 21.

54. تفسیر الأعقم: ص 695، علی ما فی الإحقاق.

55. حدیقه الشیعه: ص 77.

56. روضه الواعظین: ج 1 ص 148.

57. نور الثقلین: ج 5 ص 191، عن تفسیر القمی.

58. نور الثقلین: ج 5 ص 192، عن المناقب.

59. نور الثقلین: ج 5 ص 191، عن مجمع البیان.

60. الدر المنثور: ج 6 ص 142.

61. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 90.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:63

62. تفسیر البرهان: ج 4 ص 265 ح

12- 1.

63. تأویل الآیات: ج 2 ص 635.

64. تأویل الآیات: ج 2 ص 637.

65. نوادر المعجزات: ص 85 ح 7.

66. الخصال: ص 75 ح 96.

67. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 153.

68. دلائل الصدق: ج 2 ص 133.

69. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 312.

70. کشف الیقین: ص 400.

71. القطره: ج 1 ص 274- 277.

72. شواهد التنزیل: ج 2 ص 289 ح 923.

73. ینابیع الموده: ص 118.

74. اللوامع النورانیه: ص 422.

75. مراتب علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 103.

76. ملامح شخصیه الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 116.

77. تفسیر جلاء الأذهان: ج 9 ص 414.

78. جلاء العیون: ص 181.

79. معاجز الولایه: ص 74.

80. ما نزل من القرآن فی علی علیه السّلام: ص 236.

81. الأربعون حدیثا للخزاعی: ص 34 ح 36.

الأسانید:

1. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن محمد بن أحمد، عن محفوظ بن بشر، عن ابن شمر، عن جابر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن جعفر بن سهل، عن أحمد بن محمد، عن عبد الکریم، عن یحیی بن عبد الحمید، عن قیس بن الربیع، عن أبی هارون العبدی، عن أبی سعید الخدری.

3. فی کنز الفوائد: علی بن عبد اللّه، عن إبراهیم بن محمد، عن محمد بن سنان، عن أبی الجارود، عن الضحاک، عن ابن عباس.

4. فی کنز الفوائد: علی بن مخلد الدهان، عن أحمد بن سلیمان، عن إسحاق بن إبراهیم الأعمش، عن کثیر بن هشام، عن کهمش بن الحسن، عن أبی السلیل، عن أبی ذر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:64

5. فی الخصال: أبی، عن سعد، عن الأصبهانی، عن المنقری، عن یحیی

بن سعید، قال.

6. فی المناقب: أبو معاویه الضریر، عن الأعمش، عن أبی صالح، عن ابن عباس.

7. فی العمده: بأسناده، عن الثعلبی عن تفسیره، عن الحسین بن محمد الدینوری، عن موسی بن محمد، عن علی بن محمد، عن رجل من أهل مصر، عن أبی حذیفه، عن أبیه، عن سفیان الثوری.

8. فی تفسیر القمی: محمد بن أبی عبد اللّه، عن سعد بن عبد اللّه، عن الأصفهانی، عن المنقری، عن یحیی بن سعید العطار، قال.

9. فی تأویل الآیات: محمد بن العباس، حدثنا محمد بن أحمد، عن محفوظ بن بشر، عن عمرو بن شمر، عن جابر الجعفی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

10. فی تأویل الآیات: عن سیف بن عمیره، عن إسحاق بن عمار، عن أبی بصیر، قال.

11. فی نوادر المعجزات: روی الشافعی، عن حمید الطویل، عن أنس بن مالک، قال.

12. فی الخصال: حدثنا أبی، قال: حدثنا سعد بن عبد اللّه، عن القاسم بن محمد، عن سلیمان بن داوود، حدثنا یحیی بن سعید، قال.

23 المتن:
اشاره

عن سعید بن جبیر فی قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا ...» «1»، قال: هذه الآیه و اللّه خاصه فی أمیر المؤمنین علی علیه السّلام، کان أکثر دعائه یقول:

«رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا» یعنی فاطمه علیها السّلام، «وَ ذُرِّیَّاتِنا» الحسن و الحسن علیهما السّلام، «قُرَّهَ أَعْیُنٍ»؛ قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: و اللّه ما سألت ربی ولدا نضیر الوجه و لا ولدا حسن القامه، و لکن سألت ربی ولدا مطیعین للّه خائفین و جلین منه حتی إذا نظرت إلیه و هو مطیع للّه قرّت به عینی.

______________________________

(1) سوره الفرقان: الآیه 74.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:65

قال: «وَ اجْعَلْنا

لِلْمُتَّقِینَ إِماماً»، قال: نقتدی بمن قبلنا من المتقین، فیقتدی المتقون بنا من بعدنا.

و قال: «أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِما صَبَرُوا» یعنی علی بن أبی طالب و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام، «وَ یُلَقَّوْنَ فِیها تَحِیَّهً وَ سَلاماً خالِدِینَ فِیها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 132 ح 1، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 38.

3. تفسیر القمی: ج 2 ص 469، بتفاوت و زیاده.

4. بحار الأنوار: ج 24 ص 134 ح 5، عن تفسیر القمی.

5. تفسیر فرات: ص 106.

6. کنز الفوائد: ص 214، بزیاده فیه.

7. تفسیر فرات: ص 106.

8. بحار الأنوار: ج 43 ص 279، عن المناقب.

9. إحقاق الحق: ج 14 ص 637.

10. شواهد التنزیل: ج 1 ص 416.

11. المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 3.

12. نور الثقلین: ج 43 ح 141.

13. المحاسن للبرقی: ج 1 ص 170، بتفاوت فیه.

14. نور الثقلین: ج 4 ص 44 ح 146.

15. نور الثقلین: ج 5 ص 607، عن المناقب.

16. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 269.

17. تفسیر البرهان: ص 177.

18. عوالم العلوم: ج 16 ص 95.

الأسانید:

1. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن محمد بن القاسم بن سلام، عن عبید بن کثیر، عن الحسین بن مزاحم، عن علی بن زید الخراسانی، عن عبد الدین وهب، عن هارون، عن أبی سعید، قال.

______________________________

(1) سوره الفرقان: الآیه 75.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:66

2. فی شواهد التنزیل: فرات، عن الحسین بن السعید، عن الحسن بن سماعه، عن حبان، عن أبان بن تغلب، قال: سألت جعفر بن محمد علیه السّلام.

24 المتن:
اشاره

محمد بن الحسن بن إبراهیم معنعنا، عن جعفر علیه السّلام، قال: نزلت الآیات: «کَلَّا إِنَّ کِتابَ الْأَبْرارِ لَفِی عِلِّیِّینَ* وَ ما أَدْراکَ ما عِلِّیُّونَ»، إلی قوله: «الْمُقَرَّبُونَ» «1»، و هی خمس آیات فی النبی صلی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 145 ح 115، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 205.

25 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله تعالی: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً»، قال علیه السّلام: نزلت فی ولد فاطمه علیها السّلام خاصه، و جعل اللّه منهم أئمه یهدون بأمره.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 158 ح 20، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 120.

3. کنز الفوائد: ص 164.

4. کنز الفوائد: ص 229.

5. تفسیر البرهان: ج 3 ص 66.

______________________________

(1) سوره المطففین: الآیات 18- 20.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:67

الأسانید:

1. فی تفسیر فرات: أحمد بن محمد بن أحمد بن طلحه الخراسانی بأسناده، عن أبی جعفر علیه السّلام.

2. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس الفرازی، عن محمد بن الحسن، عن محمد بن علی، عن محمد بن الفضیل، عن أبی حمزه.

3. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن علی بن عبد اللّه، عن إبراهیم بن محمد، عن علی بن هلال، عن الحسن بن وهب، عن جابر الجعفی.

26 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: کنت معه جالسا فقال لی: «إن اللّه تعالی یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبی» «1»، قال: العدل رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، و الإحسان أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام، و إیتاء ذی القربی فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 190 ح 12، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 83.

27 المتن:
اشاره

عن موسی بن جعفر، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام فی قوله تعالی: «الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ» «2»، قال: نزلت فینا خاصه؛ فی أمیر المؤمنین علیه السّلام و ذریته و ما ارتکب من أمر فاطمه علیها السّلام.

______________________________

(1) سوره النحل: الآیه 90.

(2) سوره الحج: الآیه 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:68

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 227 ح 21، عن کنز لفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 172.

3. تأویل الآیات: ج 1 ص 340 ح 18.

4. تفسیر البرهان: ج 3 ص 94 ح 6.

28 المتن:
اشاره

قال النبی صلی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: إن زوجک یلاقی بعدی کذا و یلاقی بعدی کذا، فخبّرها بما یلقی بعدی. فقالت: یا رسول اللّه! أ لا تدعو اللّه أن یصرف ذلک عنه؟ فقال: قد سألت اللّه ذلک له فقال: إنه مبتلی و مبتلی به.

فهبط جبرئیل فقال: «قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِی تُجادِلُکَ فِی زَوْجِها وَ تَشْتَکِی إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ یَسْمَعُ تَحاوُرَکُما إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ» «1»، و شکواها له لا منه و لا علیه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 230 ح 35، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 335.

3. تأویل الآیات: ج 2 ص 670.

4. تفسیر البرهان: ج 4 ص 401.

5. بحار الأنوار: ج 36 ص 164.

الأسانید:

فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن أحمد بن عبد الرحمن، عن محمد بن سلیمان، عن جمیع بن المبارک، عن إسحاق بن محمد، عن أبیه، عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال.

______________________________

(1) سوره المجادله: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:69

29 المتن:
اشاره

روی الشیخ أبو جعفر الطوسی عن رجاله، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، و قد سئل عن قول اللّه عز و جل: «وَ بَیْنَهُما حِجابٌ» «1» فقال:

سور بین الجنه و النار، قائم علیه محمد و علی و الحسن و الحسین و فاطمه و خدیجه علیهم السّلام، فینادون: أین محبّونا، أین شیعتنا؟ فیقبلون إلیهم، فیعرفونهم بأسمائهم و أسماء آبائهم، و ذلک قوله تعالی: «یَعْرِفُونَ کُلًّا بأسماهم». فیأخذون بأیدیهم فیجوزون بهم علی الصراط و یدخلونهم الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 255 ح 19، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 89.

3. رجال الطوسی، علی ما فی کنز الفوائد.

4. تفسیر فرات: ص 47.

30 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله عز و جل: «وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ» «2»، قال: فی علی و فاطمه و الحسن و الحسین و أهل بیته علیهم السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 372 ح 97، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 204.

3. بحار الأنوار: ج 25 ص 213 ح 2، عن کنز الفوائد.

4. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 176.

______________________________

(1- 3) سوره الأعراف: الآیه 46.

(2) سوره الشعراء: الآیه 219.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:70

5. تفسیر البرهان: ج 3 ص 193 ح 4.

6. متشابه القرآن و مختلفه: ج 2 ص 64.

الأسانید:

فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن محمد بن الحسن، عن عباد بن یعقوب، عن الحسن بن حماد، عن أبی الجارود.

31 المتن:
اشاره

قال موسی بن جعفر علیه السّلام: کنت عند أبی یوما قاعدا حتی أتی رجل فوقف به، قال:

أ فیکم باقر العلوم و رئیسه محمد بن علی علیه السّلام؟ قیل له: نعم.

جلس طویلا، ثم قام إلیه فقال: یا ابن رسول اللّه، أخبرنی عن قول اللّه عز و جل فی قصه زکریا: «وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً». «1» قال: نعم، الموالی بنو العمّ، و أحبّ اللّه أن یهب له ولیا من صلبه، و ذلک أنه فیما کان علم من فضل محمد صلی اللّه علیه و آله، قال زکریا: یا رب، أ مع ما شرّفت محمدا و کرّمته و رفعت ذکره حتی قرنته بذکرک، فما یمنعک یا سیدی أن تهب له ذریه من صلبه فیکون فیها النبوه؟

قال: یا زکریا، قد فعلت ذلک بمحمد صلی اللّه علیه و آله و لا نبوه بعده و هو خاتم الأنبیاء، و لکن الإمامه لابن عمه و أخیه علی بن أبی طالب علیه السّلام من بعده، و أخرجت الذریه من صلب علی علیه السّلام إلی بطن فاطمه بنت محمد علیها السّلام و صیّرت بعضها من بعض. فخرجت منه الأئمه حججی علی خلقی، و إنی مخرج من صلبک ولدا یرث و یرث من آل یعقوب. فوهب اللّه له یحیی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 373 ح 101، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 150.

______________________________

(1) سوره مریم: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:71

الأسانید:

فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن محمد بن همام، عن سهل، عن محمد بن إسماعیل العلوی، عن عیسی بن داوود، قال: حدثنی أبو الحسن موسی بن جعفر علیه السّلام.

32 المتن:
اشاره

قال أبو جعفر علیه السّلام یقول: بیت علی و فاطمه علیهما السّلام من حجره رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، و سقف بیتهم عرش ربّ العالمین، و فی قعر بیوتهم فرجه مکشوطه إلی العرش معراج الوحی، و الملائکه تنزل علیهم بالوحی صباحا و مساء و فی کل ساعه و طرفه عین، و الملائکه لا ینقطع فوجهم؛ فوج ینزل و فوج یصعد، و إن اللّه تبارک و تعالی کشط لإبراهیم عن السماوات حتی أبصر العرش و زاد اللّه فی قوه ناظره، و إن اللّه زاد فی قوه ناظره محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام؛ و کانوا یبصرون العرش و لا یجدون لبیوتهم سقفا غیر العرش.

فبیوتهم مسقّفه بعرش الرحمن و معارج معراج الملائکه و الروح، فوج بعد فوج لا انقطاع لهم، و ما من بیت من بیوت الأئمه منّا إلا و فیه معراج الملائکه لقول اللّه: «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ بکل أَمْرٍ سَلامٌ». «1»

قال: قلت: من کل أمر؟ قال: بکل أمر. قلت: هذا التنزیل؟ قال: نعم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 97 ح 71، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 474.

3. رجال الشیخ الطوسی، علی ما فی البرهان.

4. تفسیر البرهان: ج 4 ص 487 ح 25، عن رجال الطوسی.

______________________________

(1) سوره القدر: الآیه 4.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:72

33 المتن:
اشاره

عن یعقوب بن جعفر، قال: کنت عند أبی الحسن موسی علیه السّلام، إذ أتاه رجل نصرانی- و نحن معه بالعریض- فقال له النصرانی: إنی أتیتک من بلد بعید و سفر شاق ...، إلی أن قال النصرانی:

أسألک أصلحک اللّه؟ قال: سل. قال: أخبرنی عن کتاب اللّه الذی أنزل علی محمد و نطق به، ثم وصفه بما وصفه به، فقال: «حم وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهٍ مُبارَکَهٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ» «1»، ما تفسیرها فی الباطن؟

فقال: أما «حم» فهو محمد صلی اللّه علیه و آله و هو فی کتاب، هو الذی أنزل علیه و هو منقوص الحروف، و أما «الکتاب المبین» فهو أمیر المؤمنین علی علیه السّلام، و أما اللیله ففاطمه علیها السّلام، و أما قوله: «فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ» یقول: یخرج منها خیر کثیر، فرجل حکیم و رجل حکیم و رجل حکیم ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 48 ص 87 ح 106، عن الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 478 ح 4.

3. الدمعه الساکبه: ج 7 ص 63.

الأسانید:

فی الکافی: أحمد بن مهران، و علی بن إبراهیم جمیعا، عن محمد بن علی، عن الحسن بن راشد، عن یعقوب بن جعفر بن إبراهیم، قال.

______________________________

(1) سوره الدخان: الآیه 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:73

34 المتن:
اشاره

قال المجلسی فی بیان لیله القدر: ... و أما تأویله علیه السّلام لیله القدر بفاطمه علیها السّلام فهذا بطن من بطون الآیه، و تشبیهها باللیله إما لسترها و عفافها أو لما یغشاها من ظلمات الظلم و الجور، و تأویل الفجر بقیام القائم علیه السّلام بالثانی أنسب فإنه عند ذلک یسفرّ الحق و تنجلی عنهم ظلمات الجور و الظلم و عن أبصار الناس أغشیه الشبه فیهم.

و یحتمل أن یکون طلوع الفجر إشاره إلی طلوع الفجر من جهه المغرب الذی هو من علامات ظهوره، و المراد بالمؤمنون الأئمه علیهم السّلام، و بیّن علیه السّلام أنهم إنما سمّوا ملائکه لأنهم یملکون علم آل محمد علیهم السّلام و یحفظونها، و نزولهم فیها کنایه عن حصولهم منها موافقا لما ورد.

و تأویل آیه سوره الدخان أن الکتاب المبین أمیر المؤمنین علیه السّلام، و اللیله المبارکه فاطمه علیها السّلام و «فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ» أی حکیم بعد حکیم و أمام بعد إمام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 99.

2. حلیه الأبرار: ج 2 ص 237، بتفاوت فیه.

35 المتن:
اشاره

قال الطبرسی: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ» «1»، أی أهل بیتک و أهل دینک بالصلاه.

و روی أبو سعید الخدری، قال: لما نزلت هذه الآیه، کان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله یأتی باب فاطمه و علی علیهما السّلام تسعه أشهر وقت کل صلاه فیقول: الصلاه یرحمکم اللّه، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ ... وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». «2»

______________________________

(1) سوره طه: الآیه 132.

(2) سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:74

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 212، عن مجمع البیان.

2. مجمع البیان، ج 7 ص 206.

3. تفسیر الرازی، علی ما فی البحار.

4. بحار الأنوار: ج 25 ص 233 ح 20، عن عیون الأخبار و الأمالی للصدوق.

5. عیون الأخبار: 126.

6. الأمالی للصدوق: ص 312.

7. بحار الأنوار: ج 25 ص 237 ح 21.

8. بحار الأنوار: ج 35 ص 213 ح 16، عن تفسیر فرات.

9. تفسیر فرات: ص 8.

10. بحار الأنوار: ج 35 ص 214 ح 18، عن تفسیر فرات.

11. تفسیر فرات: ص 123.

12. بحار الأنوار: ج 35 ص 216 ح 20، عن تفسیر فرات.

13. تفسیر فرات: ص 126.

14. بحار الأنوار: ج 35 ص 207 ح 1، عن تفسیر القمی.

15. تفسیر القمی: ص 425.

16. الأمالی للمفید: ص 188.

17. بحار الأنوار: ج 35 ص 208.

18. الأمالی للطوسی: ص 158.

19. بحار الأنوار: ج 43 ص 53 ح 48.

20. إحقاق الحق: ج 5 ص 59.

21. ینابیع الموده: ص 480.

22. إحقاق الحق: ج 14 ص 550.

23. شواهد التنزیل: ج 1 ص 497.

24. إحقاق الحق: ج 33 ص 250.

25. مختصر المحاسن المجتمعه: ص 184، علی ما فی الإحقاق.

26. العبقریات للعقاد: ج 2 ص 316، علی ما فی الإحقاق.

27. خدیجه أم المؤمنین: ص

472، علی ما فی الإحقاق.

28. موسوعه أطراف الحدیث: ص 708، علی ما فی الإحقاق.

29. الصراط المستقیم: ج 1 ص 188.

30. تفسیر البرهان: ج 3 ص 50.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:75

31. متشابه القرآن و مختلفه: ج 2 ص 63.

32. تأویل الآیات: ج 1 ص 322 ح 22.

33. کشف الیقین: ص 405.

34. ذخائر العقبی: ص 24.

35. ینابیع الموده: ص 46.

36. اللوامع النورانیه: ص 215.

37. التعلیقه علی شرح العضدی: ص 153.

الأسانید:

1. فی الأمالی و العیون: ابن شاذویه و جعفر بن محمد معا، عن محمد الحمیری، عن أبیه، عن الریان بن الصلت، قال.

2. فی الأمالی للمفید: عن الجعابی، عن أحمد بن عیسی، عن عبدوس، عن محمد بن فرات، عن أبی إسحاق، عن الحارث.

3. فی الأمالی للطوسی: أبو عمر، عن ابن عقده، عن یعقوب بن یوسف، عن محمد بن إسحاق، عن هلال بن أیوب، عن عطیه، قال: سألت أبا سعید الخدری.

4. فی الأمالی للطوسی: بإسناد أخی دعبل، عن الرضا، عن آبائه، عن علی بن الحسین علیهم السّلام، عن أم سلمه.

5. فی الأمالی للطوسی: أبو عمرو، عن ابن عقده، عن أحمد بن یحیی، عن عبد الرحمن، عن أبیه، عن أبی اسحاق، عن عبد اللّه بن معین، عن أم سلمه.

6. فی الأمالی للصدوق و الخصال: أبی، عن المؤدب، عن أحمد الأصبهانی، عن الثقفی، عن مخول بن إبراهیم، عن عبد الجبار بن العباس، عن عمار أبی معاویه، عن عمره ابنه أفعی، قالت: سمعت أم سلمه.

7. فی شواهد التنزیل: أخبرنا الوالد أبو محمد أن أبا حفص قال: أخبرنا أحمد بن محمد، أخبرنا أحمد بن الحسن، أخبرنا الحصین، عن عبد اللّه بن الحسن، عن أبیه، عن جده، قال: قال أبو الحمراء خادم

النبی صلی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:76

36 المتن:
اشاره

عن أم سلمه، قالت: نزلت هذه الآیه فی بیتی و فی البیت سبعه: جبرئیل و میکائیل و رسول اللّه و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

و قالت: کنت علی الباب فقلت: یا رسول اللّه، أ لست من أهلک؟ قال: إنک علی خیر، إنک من أزواج النبی صلی اللّه علیه و آله، و ما قال: إنک من أهل البیت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 214 ح 6، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 237.

3. بحار الأنوار: ج 25 ص 213 ح 3، عن کنز الفوائد.

4. کنز الفوائد: ص 204.

5. بحار الأنوار: ج 25 ص 220 ح 19، عن کنز الفوائد.

6. کنز الفوائد: ص 161.

7. بحار الأنوار: ج 35 ص 215 ح 19، عن تفسیر فرات.

8. تفسیر فرات: ص 124.

9. بحار الأنوار: ج 35 ص 208 ح 6، عن الأمالی للطوسی.

10. الأمالی للطوسی: ص 234.

11. الأمالی للطوسی: ص 165.

12. بحار الأنوار: ج 35 ص 209 ح 9، عن الخصال و الأمالی للصدوق.

13. الأمالی للصدوق: ص 283.

14. الخصال: ج 2 ص 36.

15. تفسیر فرات: ص 123.

16. المستدرک لابن بطریق، علی ما فی البحار.

17. بحار الأنوار: ج 29 ص 29، عن الاحتجاج.

18. الاحتجاج: ج 1 ص 90.

19. إحقاق الحق: ج 9 ص 4.

20. نفحات اللاهوت: ص 52.

21. إحقاق الحق: ج 22 ص 6.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:77

22. ما نزل من القرآن فی علی علیه السّلام: ص 175، علی ما فی الإحقاق.

23. الدرر المکنونه: ص 180، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

1. فی کنز الفوائد، محمد بن العباس، عن أحمد بن محمد بن سعید، عن الحسن بن علی بن بزیع، عن إسماعیل بن بشار، عن قتیبه بن محمد الأعشی، عن هاشم البرید، عن زید بن علی، عن أبیه، عن جده علیهما السّلام، قال.

2. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن مظفر بن یونس بن مبارک، عن عبد الأعلی بن حمّاد، عن مخول بن إبراهیم، عن عبد الجبار بن العباس، عن عماد الدهنی، عن عمره بنت أفعی، عن أم سلمه، قالت.

3. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس،

عن عبد العزیز بن یحیی، عن محمد بن عبد الرحمن بن سلام، عن عبد اللّه بن عیسی، عن زراره، عن أبی جعفر، عن أبیه علیهما السّلام.

4. فی الأمالی للصدوق: حدثنا أبی، قال: حدثنا عبد اللّه بن الحسن، عن أحمد بن علی، قال: عن إبراهیم بن محمد الثقفی، قال: أخبرنا مخول بن إبراهیم، قال: حدثنا عبد الجبار بن العباس، عن عمار أبی معاویه، عن عمره ابنه أفعی، قالت.

37 المتن:
اشاره

قال الریان بن الصلت: حضر الرضا علیه السّلام مجلس المأمون بمرو ...، إلی قوله:

و الآیه الخامسه قول اللّه عز و جل: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» «1»، خصوصیه خصّهم اللّه عزیز الجبار، بها و اصطفاهم علی الأمه. فلما نزلت هذه الآیه علی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله قال:

ادعوا لی فاطمه علیها السّلام. فدعیت له فقال: یا فاطمه. قالت: لبیک یا رسول اللّه. فقال صلی اللّه علیه و آله: هذه فدک، هی مما لم یوجف علیه بخیل و لا رکاب و هی لی خاصه دون المسلمین، و قد جعلتها لک لما أمرنی اللّه به، فخذیها لک و لولدک.

______________________________

(1) سوره الإسراء: الآیه 26.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:78

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 225 ح 20، عن العیون و الأمالی.

2. الأمالی 1: ص 312.

3. عیون الأخبار: ص 126.

4. بحار الأنوار: ج 29 ص 113 ح 8، عن تفسیر القمی.

5. تفسیر القمی: ج 2 ص 18.

6. بحار الأنوار: ج 29 ص 194 ح 40، عن کشکول العلامه.

7. کشکول العلامه، علی ما فی البحار.

8. إحقاق الحق: ج 3 ص 549.

9. معارج النبوه: ج 1 ص 227.

10. کفایه الخصام: ص 415.

11. ینابع الموده: ص 119.

12. تفسیر روح المعانی: ج 15 ص 58.

13. إحقاق الحق: ج 14 ص 575.

14. شواهد التنزیل: ج 1 ص 438، علی ما فی الإحقاق.

15. إحقاق الحق: ج 14 ص 618.

16. شواهد التنزیل: ج 1 ص 443.

17. إحقاق الحق: ج 25 ص 531.

18. جامع الأحادیث للمدینان: ج 5 ص 340، علی ما فی الإحقاق.

19. الکامل فی الرجال: ج 5 ص 1835، علی ما فی الإحقاق.

20. تاریخ الأحمدی: ص 84، علی ما فی الإحقاق.

21.

المنتخب للطریحی: ص 131.

22. تحف العقول: ص 321.

23. حدیقه الشیعه: ص 346.

24. تفسیر فرات: ص 119.

25. تأویل الآیات: ج 1 ص 435.

26. تفسیر البرهان: ج 3 ص 264.

27. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 136.

28. الدر المنثور: فی تفسیر و آت ذی القربی.

29. تفسیر الصافی: ج 3 ص 187- 186.

30. میزان الاعتدال: ج 3 ص 135.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:79

31. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 323.

32. ینابیع الموده: ص 119.

33. الوحده العقائدیه: ص 247.

34. الوحده العقائدیه: ص 249.

35. الفتوحات الإلهیه: ج 4 ص 61.

36. المعجم الکبیر: ج 3 ص 47.

37. الإتحاف بحبّ الأشراف: ص 18.

38. الناسخ و المنسوخ: ص 217.

39. ما نزل من القرآن فی علی علیه السّلام: ص 207.

40. روضه الصفا: ص 425.

الأسانید:

1. فی الأمالی و العیون: ابن شاذویه و جعفر بن محمد معا، عن محمد الحمیری، عن أبیه، عن الریان بن الصلت، قال.

2. فی شواهد التنزیل: حدثنا الوالد أبو محمد، حدثنا عمر بن أحمد، قال: أخبرنی عمر بن الحسن، أخبرنا جعفر بن محمد الأحمسی، أخبرنا حسن بن حسین، أخبرنا أبو معمر سعید بن خثیم، و علی بن القاسم، و یحیی بن یعلی، و علی بن مسهر، عن فضیل بن مرزوق، عن عطیه، عن أبی سعید، قال.

3. فی میزان الاعتدال: القاسم بن زکریا، حدثنا عباد بن یعقوب، حدثنا علی بن عابس، عن فضیل بن مرزوق، عن عطیه، عن أبی سعید، قال.

4. فی موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: حدثنی أبو الحسن الفارسی، حدثنا الحسین بن محمد، حدثنا جعفر بن سهل، حدثنا المنذر بن محمد، حدثنا أبی، حدثنا عمی، عن أبیه، عن أبان بن تغلب، عن جعفر بن محمد،

عن أبیه، عن علی بن الحسین، عن أبیه، عن علی علیهم السّلام.

5. فی ما نزل من القرآن فی علی علیه السّلام: حدثنا أبو محمد بن حیّان، قال: حدثنا أبو الجارود، قال: حدثنا إسماعیل بن عبد اللّه، قال: حدثنا یحیی، قال: حدثنی حسین بن الحسن، عن قیس، عن الأعمش، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:80

38 المتن:
اشاره

قال الإربلی فی ذکر الأهل: ... و أما الأهل فأهل اللّه و أهل القرآن و أهل البیت: النبی و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام علی ما فسّرته أم سلمه، و ذلک أن النبی صلی اللّه علیه و آله بینا هو ذات یوم جالسا إذ أتته فاطمه علیها السّلام ببرمه فیها عصیده، فقال النبی صلی اللّه علیه و آله: أین علی و ابناه؟

قالت: فی البیت. قال: ادعیهم لی.

فأقبل علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام بین یدیه و فاطمه علیها السّلام أمامه. فلما بصر بهم النبی صلی اللّه علیه و آله، تناول کساء- و کان علی المنامه خیبریا- فجلّل به نفسه و علیا و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام، ثم قال: اللهم إن هؤلاء أهل بیتی أحبّ الخلق إلیّ، فأذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا. فأنزل اللّه تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ ...». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 240 ح 21، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ص 14.

3. مسند أحمد، علی ما فی البحار.

4. بحار الأنوار: ج 35 ص 212 ح 14، عن الروضه.

5. الفضائل: ص 99.

6. الروضه: ص 2.

7. بحار الأنوار: ج 35 ص 213 ح 15، عن تفسیر فرات.

8. تفسیر فرات: ص 121، بتفاوت.

9. تفسیر فرات: ص 122، بتفاوت.

10. تفسیر فرات: ص 123، بتفاوت.

11. تفسیر فرات: ص 124، بتفاوت.

12. کشف الحق: ج 1 ص 88، بتفاوت.

13. تفسیر فرات: ص 126، بتفاوت.

14. الطرائف: ص 26، بتفاوت.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 36.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:81

15. العمده: ص 16، بتفاوت.

16. الطرائف: ص 29، بتفاوت.

17. العمده: ص 17، بتفاوت.

18. الطرائف: ص 30.

19. العمده: ص 17.

20. مجمع البیان: ج

8 ص 356.

21. العمده: ص 18.

22. مجمع البیان: ج 8 ص 357.

23. تفسیر الثعلبی، علی ما فی مجمع البیان.

24. سعد السعود: ص 106.

25. صحیح مسلم، علی ما فی البحار.

26. جامع الأصول لابن الأثیر.

27. بحار الأنوار: ج 35 ص 225.

28. المشکاه فی الفصل الأول، علی ما فی البحار.

29. الجمع بین الصحیحین للحمیدی، علی ما فی البحار.

30. صحیح أبی داوود فی مناقب الحسنین علیهما السّلام، علی ما فی البحار.

31. صحیح الترمذی، علی ما فی البحار.

32. الاستیعاب لابن عبد البرّ، علی ما فی البحار.

33. المناقب للخوارزمی: ص 35.

34. تیسیر الوصول: ج 3 ص 260.

35. إحقاق الحق: ج 2 ص 567.

36. مجمع البیان: ج 8 ص 357.

37. تفسیر محمد بن العباس، علی ما فی سعد السعود.

الأسانید:

1. فی تفسیر محمد بن العباس: عن محمد بن العباس، عن یحیی بن محمد، عن عمار بن خالد، عن إسحاق بن یوسف، عن عبد الملک، عن أبی لیلی، عن أم سلمه.

2. فی العمده: بأسناده، عن عبد اللّه بن أحمد، عن أبیه، عن أبی النصر هاشم بن القاسم، عن عبد الحمید بن بهرام، عن سهل.

3. فی العمده: بأسناده، عن أبیه، عن نمیر، عن عبد الملک، عن عطاء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:82

4. فی العمده: بأسناده، عن عبد اللّه بن أحمد، عن أبیه، عن محمد بن جعفر، عن عوف بن العدل، عن عطیه: مثله.

39 المتن:
اشاره

عن ابن عباس فی قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ» «1»، قال: نزلت فی النبی و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 241 ح 22، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 355.

3. إحقاق الحق: ج 14 ص 676.

4. شواهد التنزیل: ج 2 ص 270.

5. إحقاق الحق: ج 33 ص 35.

6. جواهر المطالب: ص 31، علی ما فی الإحقاق.

7. تأویل الآیات: ج 2 ص 618.

8. ینابیع الموده: ص 253.

الأسانید:

1. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن عبد العزیز بن یحیی، عن إبراهیم بن محمد، عن علی بن نصیر، عن الحکم بن ظهیر، عن السدی، عن أبی مالک، عن ابن عباس، قال.

2. عن شواهد التنزیل: أخبرنا محمد بن عبد اللّه، أخبرنا محمد بن أحمد، أخبرنا عبد العزیز بن یحیی، أخبرنا إبراهیم بن فهد و محمد بن زکریا، قالا: حدثنا علی بن نصر، حدثنا الحکم بن ظهیر، عن السدی، عن أبی مالک، عن ابن عباس.

______________________________

(1) سوره الطور: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:83

40 المتن:
اشاره

عن عبد الرحمن بن کثیر، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: ما عنی اللّه عز و جل بقوله: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»؟ قال: نزلت فی النبی صلی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام.

فلما قبض اللّه عز و جل نبیه صلی اللّه علیه و آله، کان أمیر المؤمنین علیه السّلام، ثم الحسن علیه السّلام، ثم الحسین علیهم السّلام.

ثم وقع تأویل هذه الآیه: «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ»* «2»، و کان علی بن الحسین علیه السّلام إماما، ثم جرت فی الأئمه من ولده الأوصیاء علیهم السّلام. فطاعتهم طاعه اللّه و معصیتهم معصیته اللّه عز و جل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 25 ص 255 ح 15، عن العلل.

2. علل الشرائع: ص 79.

3. بحار الأنوار: ج 35 ص 206 ح 1، عن تفسیر القمی، بزیاده.

4. تفسیر القمی: ص 530، بزیاده.

5. بحار الأنوار: ج 35 ص 207 ح 4، عن الأمالی للطوسی.

6. الأمالی للطوسی: ص 156.

الأسانید:

فی علل الشرائع: أبی، عن سعد، عن الخشاب، عن علی بن حسان، عن عمه عبد الرحمن بن کثیر، قال.

41 المتن:
اشاره

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إن اللّه تبارک و تعالی خلق الأرواح قبل الأجساد بألفی عام ...، إلی

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 33.

(2) سوره الأنفال: الآیه 75.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:84

قوله علیه السّلام: فلما أسکن اللّه عز و جل آدم و زوجته الجنه قال لهما: «کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ» یعنی شجره الحنطه «فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ». «1»

فنظر إلی منزله محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و الأمه من بعدهم، فوجداها أشرف منازل أهل الجنه، قال: یا ربنا! لمن هذه المنزله؟ فقال اللّه جل جلاله:

ارفعا رءوسکما إلی ساق عرشی. فرفعا رءوسهما، فوجدا اسم محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه بعدهم علیهم السّلام مکتوبه علی ساق العرش بنور من نور الجبار جل جلاله.

فقالا: یا ربنا! ما أکرم أهل هذه المنزله علیک و ما أحبهم إلیک و ما أشرفهم لدیک!؟

فقال اللّه جل جلاله: لولاهم ما خلقتکما، هؤلاء خزنه علمی و أمنائی علی سری. إیاکما أن تنظرا إلیهم بعین الحسد و تتمنّیا منزلتهم عندی و محلّهم من کرامتی، فتدخلا بذلک فی نهیی و عصیانی فتکونا من الظالمین ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 321 ح 2، عن معانی الأخبار.

2. معانی الأخبار: ص 37.

الأسانید:

فی معانی الأخبار: العجلی، عن ابن زکریا القطان، عن ابن حبیب، عن ابن بهلول، عن أبیه، عن محمد بن سنان، عن المفضل، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

42 المتن:
اشاره

روی الصدوق بأسناده عن أبی سعید الخدری، قال: کنّا جلوسا عند رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، إذ أقبل إلیه رجل فقال: یا رسول اللّه، أخبرنی عن قول اللّه عز و جل لإبلیس: «أَسْتَکْبَرْتَ

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 35.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:85

أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ» «1»، من هم- یا رسول اللّه- الذین هم أعلی من الملائکه المقربین؟

فقال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام؛ کنّا فی سرادق العرش نسبّح اللّه، فسبّحت الملائکه بتسبیحنا قبل أن یخلق اللّه عز و جل آدم بألفی عام.

فلما خلق اللّه عز و جل آدم، أمر الملائکه أن یسجدوا و لم یؤمروا بالسجود إلا لأجلنا.

فسجدت الملائکه کلهم أجمعون إلا إبلیس، أبی أن یسجد، فقال اللّه تبارک و تعالی له:

یا إبلیس، ما منعک أن تسجد لما خلقت بیدیّ، استکبرت أم کنت من العالین، أی من هؤلاء الخمسه المکتوبه أسماؤهم فی سرادق العرش؟

فنحن باب اللّه الذی یؤتی منه، و بنا یهدی المهتدون. فمن أحبّنا أحبّه اللّه، و من أبغضنا أبغضه اللّه و أسکنه ناره و لا یحبّنا إلا من طاب مولده.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 26 ص 346 ح 19، عن کنز الفوائد.

2. کنز جامع الفوائد: ص 266.

3. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 247.

4. اللوامع النورانیه: ص 331.

5. بشارات الشیعه، علی ما فی اللوامع.

6. تفسیر البرهان: ج 4 ص 64.

الأسانید:

فی البرهان: روی الصدوق: عن عبد اللّه بن محمد، عن محمد بن أحمد، عن محمد بن عمار، عن إسماعیل بن ثویه، عن زیاد بن عبد اللّه، عن سلیمان الأعمش، عن أبی سعید الخدری.

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 35.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:86

43 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام فی قول اللّه تعالی: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» «1»، قال: نزلت فی علی بن أبی طالب علیه السّلام ...، إلی أن قال:

و لو سکت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و لم یبیّن أهلها لا دعاها آل عباس و آل عقیل و آل فلان و آل فلان، و لکن أنزل اللّه فی کتابه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «2»، فکان علی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام تأویل هذه الآیه.

فأخذ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بید علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فأدخلهم تحت الکساء فی بیت أم سلمه، قال: اللهم إنّ لکل نبی ثقلا و أهلا، فهؤلاء ثقلی و أهلی. فقالت أم سلمه:

أ لست من أهلک؟ قال: إنک إلی خیر، و لکن هؤلاء ثقلی و أهلی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 210 ح 12، عن تفسیر العیاشی.

2. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 250.

44 المتن:
اشاره

علی بن محمد بن مخلّد الجعفی معنعنا، عن ابن عباس فی قوله تعالی: «هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً» «3»، قال:

خلق اللّه نطفه بیضاء مکنونه، فجعلها فی صلب آدم. ثم نقلها من صلب آدم إلی صلب شیث، و من صلب شیث إلی صلب أنوش، و من صلب أنوش إلی صلب قینان، حتی توارثتها کرام الأصلاب و مطهّرات الأرحام، حتی جعلها اللّه فی صلب عبد المطلب.

______________________________

(1) سوره النساء: الآیه 59.

(2) سوره الأحزاب: الآیه 33.

(3) سوره الفرقان: الآیه 54.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:87

ثم قسّمها نصفین، فألقی نصفها إلی صلب عبد اللّه و نصفها إلی صلب أبی طالب و هی سلاله. فولد من عبد اللّه محمد صلی اللّه علیه و آله و من أبی طالب علی علیه السّلام، فذلک قول اللّه تعالی «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً»، زوّج فاطمه بنت محمد علیها السّلام. فعلی علیه السّلام من محمد صلی اللّه علیه و آله و محمد صلی اللّه علیه و آله من علی علیه السّلام، و الحسن و الحسین و فاطمه علیه السّلام نسب و علی علیه السّلام صهر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 361 ح 1، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 107.

3. العمده: ص 288، بتفاوت فیه.

4. کنز الفوائد (مخطوط)، بتفاوت فیه، علی ما فی البحار.

5. الروضه، علی ما فی البحار.

6. مجمع البیان: ج 7 ص 75، بزیاده و نقیصه.

7. بحار الأنوار: ج 43 ص 106 ح 22، عن المناقب لابن شهرآشوب.

8. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 319.

9. تفسیر الثعلبی، علی ما فی المناقب.

10. بحار الأنوار: ج 43 ص 119، عن کشف الغمه.

11.

کشف الغمه: ج 2 ص 181.

12. بحار الأنوار: ج 43 ص 145 ح 48، عن تفسیر فرات.

13. إحقاق الحق: ج 3 ص 294.

14. تفسیر القرطبی: ج 13 ص 60، علی ما فی الإحقاق.

15. تفسیر البحر المحیط: ج 6 ص 7.

16. ینابیع الموده: ص 118، علی ما فی الإحقاق.

17. إحقاق الحق: ج 14 ص 268.

18. الکشف و البیان (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

19. نظم درر السمطین (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

20. أرجح المطالب: ص 72، علی ما فی الإحقاق.

21. أهل البیت علیهم السّلام: ص 62، علی ما فی الإحقاق.

22. تنزیل الآیات: ج 1 ص 414، علی ما فی الإحقاق.

23. إحقاق الحق: ج 20 ص 143.

24. توضیح الدلائل: ص 165.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:88

25. آل محمد علیهم السّلام: ص 498.

26. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 1 ص 290.

27. نور الأبصار: ص 102.

28. نور الثقلین: ج 4 ص 24 ح 19، عن المناقب.

29. نور الثقلین: ج 4 ص 24 ح 8، عن مجمع البیان.

30. تفسیر البرهان: ج 3 ص 170.

31. خصائص الوحی المبین: ص 159.

32. نوادر المعجزات: ص 85.

33. علل الشرائع: ص 206 ح 3.

34. دلائل الصدق: ج 2 ص 138.

35. شواهد التنزیل: ج 1 ص 538 ح 57.

36. ینابیع الموده: ص 46. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 88 المصادر: ..... ص : 87

37. تفسیر جلاء الأذهان و جلاء الأحزان: ج 7 ص 29.

38. لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب: ج 1 ص 187.

الأسانید:

1. فی العمده: بأسناده عن الثعلبی، عن أبی عبد اللّه القائنی، عن أبی الحسین النصیبی، عن أبی بکر السبیعی الحلبی، عن علی بن العباس القانعی، عن جعفر بن محمد بن

الحسین، عن محمد بن عمرو، عن حسین الأشقر، عن ابن قتیبه التمیمی، قال: سمعت ابن سیرین.

2. کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن علی بن عبد اللّه بن أسد، عن إبراهیم بن محمد الثقفی، عن أحمد بن معمر الأسدی، عن الحکم بن ظهیر، عن أبی مالک، عن ابن عباس.

3. کنز الفوائد: حدثنا عبد العزیز بن یحیی، عن المغیره بن محمد، عن رجاء بن سلمه، عن نائل بن نجیح، عن عمرو بن شمر، عن جابر الجعفی، عن عکرمه، عن ابن عباس.

4. فی تفسیر الثعلبی: أخبرنی أبو عبد اللّه القائنی، أخبرنا أبو الحسین النصیبی، أخبرنا أبو بکر السبیعی، حدثنا علی بن العباس، حدثنا جعفر بن محمد، حدثنا محمد بن عمرو، حدثنا حسین الأشقر، حدثنا أبو قتیبه.

5. فی علل الشرائع: حدثنا أحمد بن الحسن، حدثنا أحمد بن یحیی، قال: حدثنا بکر بن عبد اللّه، قال: حدثنا تیمم بن بهلول، قال: حدثنا علی بن حسان، عن عبد الرحمن بن کثیر، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:89

6. فی شواهد التنزیل: أخبرنا ابن عقده، قال: حدثنا محمد بن منصور، قال: حدثنا أحمد بن عبد الرحمن، قال: حدثنا الحسن بن محمد، قال: حدثنا الحکم بن ظهیر، قال: حدثنا السدی.

7. فی لباب الأنساب: حدثنی علی بن محمود و أحمد بن محمد، قالا: حدثنا علی بن أحمد، قال: حدثنی أحمد بن محمد، قال: حدثنی أبو عبد اللّه القائنی، قال: حدثنی النصیبی، قال حدثنا أبو بکر الشیعی، قال: حدثنی الصادق، عن آبائه علیهم السّلام.

45 المتن:
اشاره

عن الصادق جعفر بن محمد، عن أبیه علیهم السّلام فی قوله عز و جل: «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ» «1»، قالا:

مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام و هما صبیان صغیران. فعادهما رسول اللّه صلی

اللّه علیه و آله و معه رجلان، فقال أحدهما: یا أبا الحسن، لو نذرت فی ابنیک نذرا إن اللّه عافاهما. فقال: أصوم ثلاثه أیام شکرا للّه عز و جل، و کذلک قالت فاطمه علیها السّلام، و قال الصبیان: نحن أیضا نصوم ثلاثه أیام، و کذلک قالت جاریتهم فضه. فألبسهما اللّه عافیته، فأصبحوا صیاما ....

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 155 ح 11.

2. بحار الأنوار: ج 35 ص 237 ح 1، عن الأمالی للصدوق.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 124.

4. تفسیر أبی صالح، علی ما فی المناقب.

5. تفسیر مجاهد، علی ما فی المناقب.

6. تفسیر الضحاک، علی ما فی المناقب.

7. تفسیر الحسن، علی ما فی المناقب.

8. تفسیر عطاء، علی ما فی المناقب.

9. تفسیر قتاده، علی ما فی المناقب.

10. تفسیر مقاتل، علی ما فی المناقب.

11. تفسیر الثعلبی، علی ما فی المناقب.

______________________________

(1) سوره الإنسان: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:90

12. تفسیر الواحدی، علی ما فی المناقب.

13. تفسیر ابن عباس، علی ما فی المناقب.

14. تفسیر ابن مسعود، علی ما فی المناقب.

15. تفسیر ابن جبیر، علی ما فی المناقب.

16. تفسیر عمرو بن شعیب، علی ما فی المناقب.

17. تفسیر الحسن بن مهران، علی ما فی المناقب.

18. تفسیر النقاش، علی ما فی المناقب.

19. تفسیر القشیری، علی ما فی المناقب.

20. أسباب النزول، علی ما فی المناقب.

21. الأربعون للخطیب، علی ما فی المناقب.

22. نزول القرآن، علی ما فی المناقب.

23. اعتقاد أهل السنه، علی ما فی المناقب.

24. العروس للنحوی، علی ما فی المناقب.

25. تفسیر القمی: ج 2 ص 707.

26. بحار الأنوار: ج 35 ص 243.

27. الخرائج: ص 82.

28. کشف الغمه: ص 49.

29. کشف الغمه: ص 88.

30. الطرائف: ص 27.

31. العمده: ص 180.

32. تفسیر فرات:

ص 196.

33. تفسیر فرات: ص 199.

34. تفسیر فرات: ص 200.

35. تفسیر فرات: ص 201.

36. تفسیر فرات: ص 202.

37. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 580.

38. الإقبال: ص 528.

39. کشف الغمه: ص 93.

40. مجمع البیان: ج 10 ص 415.

41. تفسیر أبی حمزه الثمالی، علی ما فی مجمع البیان.

42. بحار الأنوار: ج 95 ص 199.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:91

43. إحقاق الحق: ج 3 ص 58، علی ما فی الإحقاق.

44. الکشّاف: ج 4 ص 169، علی ما فی الإحقاق.

45. أسباب النزول: ص 331، علی ما فی الإحقاق.

46. معالم التنزیل: ج 7 ص 159، علی ما فی الإحقاق.

47. تفسیر الفخر الرازی: ج 3 ص 243، علی ما فی الإحقاق.

48. التذکره: ص 322، علی ما فی الإحقاق.

49. کفایه الطالب: ص 201، علی ما فی الإحقاق.

50. تفسیر القرطبی: ج 19 ص 129، علی ما فی الإحقاق.

51. تفسیر النیشابوری: ج 29 ص 112، علی ما فی الإحقاق.

52. البحر المحیط: ج 8 ص 395، علی ما فی الإحقاق.

53. تفسیر الخازن: ج 7 ص 159، علی ما فی الإحقاق.

54. الدر المنثور: ج 6 ص 299، علی ما فی الإحقاق.

55. فتح القدیر: ج 5 ص 338، علی ما فی الإحقاق.

56. روح المعانی: ج 29 ص 157، علی ما فی الإحقاق.

57. کتاب البسیط فی مناقب الخمسه علیهم السّلام، علی ما فی الإحقاق.

58. تفسیر البیضاوی: ج 4 ص 235، علی ما فی الإحقاق.

59. ینابیع الموده: ص 93، علی ما فی الإحقاق.

60. إحقاق الحق: ج 9 ص 110، علی ما فی الإحقاق.

61. أسد الغابه: ج 5 ص 530، علی ما فی الإحقاق.

62. ربیع الأبرار: ص 209، علی ما فی الإحقاق.

63. معالم التنزیل: ج 7 ص 159،

علی ما فی الإحقاق.

64. مطالب السئول: ص 31، علی ما فی الإحقاق.

65. الإصابه: ج 4 ص 376، علی ما فی الإحقاق.

66. التذکره: ص 322، علی ما فی الإحقاق.

67. المناقب للخوارزمی: ص 179، علی ما فی الإحقاق.

68. ذخائر العقبی: ص 102، علی ما فی الإحقاق.

69. الکاف الشاف: ص 180، علی ما فی الإحقاق.

70. نزهه المجالس: ج 1 ص 213، علی ما فی الإحقاق.

71. البدایه و النهایه: ج 5 ص 329، علی ما فی الإحقاق.

72. المناقب لابن المغازلی، علی ما فی الإحقاق.

73. مقاصد الطالب: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:92

74. فتح البیان: ج 10 ص 137، علی ما فی الإحقاق.

75. أرجح المطالب: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

76. إحقاق الحق: ج 14 ص 446.

77. المناقب لابن المغازلی: ج 3 ص 58، علی ما فی الإحقاق.

78. تنزیل الآیات: ص 30، علی ما فی الإحقاق.

79. الریاض النضره: ص 207، علی ما فی الإحقاق.

80. وسیله المآل: ص 121.

81. مناقب العشره: ص 29، علی ما فی الإحقاق.

82. الفتح المبین: ص 154، علی ما فی الإحقاق.

83. التبصره: ص 449، علی ما فی الإحقاق.

84. إحقاق الحق: ج 18 ص 339.

85. أهل البیت علیهم السّلام: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

86. غالیه المواعظ: ج 2 ص 96.

87. إحقاق الحق: ج 20 ص 153.

88. توضیح الدلائل: ص 169، علی ما فی الإحقاق.

89. توضیح الدلائل: ص 322، علی ما فی الإحقاق.

90. فتح الرحمن: ص 167، علی ما فی الإحقاق.

91. تبصره المبتدی: ص 200، علی ما فی الإحقاق.

92. مرآه المؤمنین: ص 62، علی ما فی الإحقاق.

93. التذکره الحمدونیه: ص 70، علی ما فی الإحقاق.

94. منال الطالب: ص 126، علی ما فی

الإحقاق.

95. إحقاق الحق: ج 24 ص 139.

96. خطب الجمعه و العیدین: ص 171، علی ما فی الإحقاق.

97. حیاه فاطمه علیها السّلام للشلبی: ص 176، علی ما فی الإحقاق.

98. إحقاق الحق: ج 30 ص 43.

99. أحسن القصص: ج 3 ص 203، علی ما فی الإحقاق.

100. السمیر المهذب: ص 307، علی ما فی الإحقاق.

101. مناقب الإمام أبی الحسنین علیهم السّلام: ص 31، علی ما فی الإحقاق.

102. الإمام علی علیه السّلام: ص 17، علی ما فی الإحقاق.

103. الموضوعات: ص 99، علی ما فی الإحقاق.

104. سیدات نساء أهل الجنه: ص 122، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:93

105. فهارس کتاب الموضوعات: ص 126، علی ما فی الإحقاق.

106. إحقاق الحق: ج 33 ص 26.

107. التسهیل لعلوم التنزیل: ج 4 ص 167، علی ما فی الإحقاق.

108. غرر التبیان: ص 525، علی ما فی الإحقاق.

109. کنوز المتحف العراقی: ص 424، علی ما فی الإحقاق.

110. تفسیر الأعقم: ص 876، علی ما فی الإحقاق.

111. البرکه فی فضل السعی و الحرکه: ص 59، علی ما فی الإحقاق.

112. إتحاف السائل: ص 106، علی ما فی الإحقاق.

113. الدرر المجموعه: ص 29، علی ما فی الإحقاق.

114. عظمه الإسلام: ص 404، علی ما فی الإحقاق.

115. مختار تفسیر القرطبی: ص 861، علی ما فی الإحقاق.

116. المنتخب للطریحی: ص 221، عن مجمع البیان.

117. مجمع البیان: ج 10 ص 837.

118. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 1 ص 254.

119. نور الأبصار: ص 102.

120. حدیقه الشیعه: ص 54.

121. روضه الواعظین: ص 160.

122. نور الثقلین: ج 5 ص 468.

123. سعد السعود: ص 141.

124. الصراط المستقیم: ج 1 ص 183.

125. فرائد السمطین: ج 2 ص 56.

126. تفسیر الدر المنثور: ج 6 ص 299.

127.

الغدیر: ج 3 ص 169.

128. حلیه الأبرار: ج 1 ص 412.

129. مصباح المتهجد: ص 712.

130. نهج الإیمان: ص 172.

131. الطرائف: ص 107.

132. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 177.

133. أهل البیت علیهم السّلام و سفینه نوح: ص 54.

134. أعیان الشیعه: ج 3 ص 284.

135. المراقبات: ص 277.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:94

136. الدمعه الساکبه: ج 3 ص 48.

137. تذکره الخواص: ص 312.

138. تأویل الآیات: ج 2 ص 749.

139. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 373.

140. الإرشاد للمفید: ج 1 ص 178.

141. إرشاد القلوب: ص 224.

142. دلائل الصدق: ج 2 ص 116- 111.

143. الأنوار النعمانیه: ج 2 ص 144.

144. الفصول المختاره: ص 140.

145. شجره طوبی: ج 2 ص 263.

146. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 204.

147. کشف الیقین: ص 93.

148. المناقب للخوارزمی: ص 268 ح 251.

149. شواهد التنزیل: ج 2 ص 394.

150. بناء المقاله الفاطمیه: ص 235.

151. ینابیع الموده: ص 212.

152. ینابیع الموده: ص 93.

153. اللوامع النورانیه: ص 484.

154. توفیق التطبیق: ص 45.

155. الوحده العقائدیه: ص 250.

156. تفسیر جلاء الأذهان و جلاء الأحزان: ج 10 ص 40.

157. تفسیر شریف اللاهیجی: ج 4 ص 66.

158. جوامع الجامع: ج 1 تفسیر سوره الدهر.

159. سیره رسول اللّه و أهل بیته علیهم السّلام: ج 1 ص 755.

160. کنز العرفان: ص 196.

161. الجامع لأحکام القرآن: ج 19 ص 130.

162. نوادر الأصول: ج 1 ص 244.

163. تفسیر الآصفی: ج 2 ص 330.

164. تفسیر صفی: ص 1133.

165. زبده البیان: ج 2 ص 52.

166. مسارّ الشیعه (مخطوط)، فی ذکر ذی الحجه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:95

167. مستدرک الوسائل: ج 15 ص 153.

168. إشراق الإصباح (مخطوط).

169. ابن تیمیه، حیاته، عقائده:

ص 307.

170. مختصر التواریخ الشرعیه: ص 109.

171. علم الیقین: ص 118.

الأسانید:

1. فی الأمالی للصدوق: الطالقانی، عن الجلودی، عن الجوهری، عن شعیب بن واقد، عن القاسم بن بهرام، عن لیث، عن مجاهد، عن ابن عباس، و حدثنا محمد بن إبراهیم، عن عبد العزیز بن یحیی، عن الحسن بن مهران، عن مسلمه بن خالد، عن الصادق علیه السّلام.

2. فی العمده: بأسناده عن الثعلبی، عن الحسن بن أحمد الشیبانی العدل، عن حامد أحمد بن محمد، عن عبد اللّه بن محمد بن عبد الوهاب، عن أحمد بن حماد المروزی، عن محبوب بن حمید القصری، عن القاسم بن مهران، عن لیث، عن مجاهد، عن ابن عباس، قال.

3. فی تفسیر فرات: أبو القاسم العلوی، عن فرات بن إبراهیم معنعنا، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علیهم السّلام.

4. فی مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا عبد الرحمن بن أحمد، حدثنا أبو نعیم محمد بن یحیی، حدثنا أبو نعیم الفضل بن دکین، قال: حدثنا فطر بن خلیفه، عمن حدّثه.

5. فی تذکره الخواص: محمد بن أبی المکارم، قال: أنبأنا محمد بن أسعد، أنبأنا الحسین بن مسعود، أنبأنا أحمد بن إبراهیم، أنبأنا أحمد بن محمد، أنبأنا عبد اللّه بن حامد، أنبأنا أحمد بن عبد اللّه، حدثنا محمد بن أحمد، حدثنا عبد الرحمن بن محمد، حدثنی القاسم بن یحیی، عن أبی علی، عن محمد بن السائب، عن أبی صالح، عن ابن عباس.

6. فی تأویل الآیات: محمد بن العباس، حدثنا محمد بن سهل، عن أحمد بن عمرو، عن محمد بن کثیر، عن عاصم بن کلیب، عن أبیه، عن أبی هریره، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:96

46 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی قوله تعالی: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ

وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ» «1»، قال: بینما علی علیه السّلام عند فاطمه علیها السّلام، إذ قالت له: یا علی، اذهب إلی أبی فابغنا منه شیئا. فقال:

نعم. فأتی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، فأعطاه دینارا و قال له: یا علی، اذهب فابتغ به لأهلک طعاما.

فخرج من عنده فلقیه المقداد بن الأسود، فقاما ما شاء اللّه أن یقوما و ذکر له حاجته.

فأعطاه الدینار و انطلق إلی المسجد، فوضع رأسه فنام. فانتظره رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فلم یأت، ثم انتظره فلم یأت. فخرج یدور فی المسجد فإذا هو بعلی علیه السّلام نائم فی المسجد، فحرّکه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فقعد فقال: یا علی، ما صنعت؟ فقال: یا رسول اللّه، خرجت من عندک فلقیت المقداد بن الأسود، فذکر لی ما شاء اللّه أن یذکر فأعطیته الدینار.

فقال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: أما إن جبرئیل قد أنبأنی بذلک و قد أنزل اللّه فیک کتابا: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ ...».

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 60 ح 2، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد (مخطوط).

3. بحار الأنوار: ج 36 ص 60 ح 1، عن کنز الفوائد.

4. إحقاق الحق: ج 9 ص 144، بتفاوت فیه.

5. الفتوه: ص 284، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

6. إحقاق الحق: ج 14 ص 542، بتفاوت فیه.

7. شواهد التنزیل: ج 2 ص 246، علی ما فی الإحقاق.

8. حلیه الأبرار: ج 1 ص 120، بتفاوت فیه.

9. حلیه الأبرار: ج 1 ص 368، بتفاوت فیه.

10. حلیه الأبرار: ج 1 ص 369، بتفاوت فیه.

11. شرح الأخبار: ج 2 ص 401، بتفاوت فیه.

______________________________

(1) سوره الحشر: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه

الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:97

12. شرح الأخبار: ج 2 ص 401.

13. تأویل الآیات: ج 2 ص 678.

14. تفسیر الصافی: ج 5 ص 157.

15. اللوامع النورانیه: ص 445.

16. الأمالی للطوسی: ص 616، بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی کنز الفوائد: روی عن أحمد بن إدریس، عن أبی عیسی، عن الحسین بن سعید، عن فضاله، عن کلیب بن معاویه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی کنز الفوائد: محمد بن العباس، عن سهل بن محمد، عن أحمد بن عمرو، عن محمد بن کثیر، عن عاصم بن کلیب، عن أبیه، عن أبی هریره، قال.

3. فی الأمالی للطوسی: أخبرنا محمد بن محمد یعنی المفید، قال: أخبرنا أبو نصر محمد بن الحسن، قال: حدثنا محمد بن سهل، قال، حدثنا أحمد بن عمر، قال: حدثنا محمد بن کثیر، قال: حدثنا عاصم بن کلیب، عن أبیه، عن أبی هریره، قال.

47 المتن:
اشاره

قال: قال علی بن أبی طالب علیه السّلام: یا رسول اللّه، أیّما أحبّ إلیک، أنا أم فاطمه علیها السّلام؟ قال:

فاطمه علیها السّلام أحبّ إلیّ منک و أنت أعزّ علیّ منها، و کأنی بک و أنت علی حوضی تزود عنه الناس، و إن علیه لأباریق مثل عدد نجوم السماء، و أنت و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام و عقیل و جعفر فی الجنه إخوانا علی سرر متقابلین، أنت معی و شیعتک فی الجنه.

ثم قرأ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: «إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ» «1»، لا ینظر أحدهم فی قفا صاحبه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 72 ح 21، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ص 96.

______________________________

(1) سوره الصافات: الآیه 44.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:98

48 المتن:
اشاره

قال النبی صلی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: أنت معی فی قصری فی الجنه مع فاطمه علیها السّلام بنتی، و هی زوجتک فی الدنیا و الآخره و أنت رفیقی. ثم تلا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: «إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ» «1»، المتحابین فی اللّه، ینظر بعضهم إلی بعض.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 82.

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 72 ح 22، عن تفسیر فرات.

3. دلائل الصدق: ج 2 ص 143.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: محمد بن إبراهیم بن زکریا معنعنا، عن عبد اللّه بن أبی أوفی، قال.

49 المتن:
اشاره

عن الحسین بن زید، عن آبائه علیهم السّلام، قال: نزل جبرئیل علی النبی صلی اللّه علیه و آله فقال: یا محمد، یولد لک غلام تقتله أمتک من بعدک. فقال: یا جبرئیل، لا حاجه لی فیه. فخاطبه ثلاثا ثم قال: یا محمد، إن منه الأئمه و الأوصیاء علیهم السّلام.

قال: و جاء النبی صلی اللّه علیه و آله إلی فاطمه علیها السّلام فقال لها: إنک تلدین ولدا تقتله أمتی من بعدی.

فقالت: لا حاجه لی فیه. فخاطبه ثلاثا ثم قال لها: إن منه الأئمه و الأوصیاء علیهم السّلام. فقالت:

نعم یا أبت. فحملت بالحسین علیه السّلام، فحفظها اللّه و ما فی بطنها من إبلیس، فوضعته لسته أشهر، لم یسمع بمولود ولد لسته أشهر إلا الحسین علیه السّلام و یحیی بن زکریا.

______________________________

(1) سوره الصافات: الآیه 44.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:99

فلما وضعته، وضع النبی صلی اللّه علیه و آله لسانه فی فیه فمصّه، و لم یرضع من أنثی حتی نبتت لحمه و دمه من ریق رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، و هو قول اللّه تعالی: «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حسنا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 158 ح 137، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد (مخطوط).

3. تفسیر البرهان: ج 4 ص 174.

الأسانید:

فی کنز الفوائد: قال محمد بن العباس: حدثنا محمد بن همام، عن عبد اللّه بن جعفر، عن الحسین بن زید، عن آبائه علیهم السّلام، قال.

50 المتن:
اشاره

عن ابن عباس فی قوله تعالی: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»* «2»، قال: «أَهْلَ الذِّکْرِ»* یعنی أهل بیت محمد علیهم السّلام؛ علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام أهل العقل و العلم و البیان، هم أهل بیت النبوه و معدن الرساله و مختلف الملائکه لهذا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 167 ح 152، عن الطرائف.

2. الطرائف: ص 94.

3. إحقاق الحق: ج 14 ص 375.

4. نفحات اللاهوت: ص 41.

5. حدیقه الشیعه: ص 110.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 132.

______________________________

(1) سوره الأحقاف: الآیه 15.

(2) سوره النحل: الآیه 43.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:100

51 المتن:
اشاره

عن ابن عباس: «یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ» لا یعذّب اللّه محمدا صلی اللّه علیه و آله «وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ» لا یعذّب علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین و حمزه و جعفر، «نُورُهُمْ یَسْعی» «1» یضی ء علی الصراط لعلی و فاطمه علیها السّلام مثل الدنیا سبعین مره، فیسعی نورهم بین أیدیهم و یسعی عن أیمانهم و هم یتبعونها.

فیمضی أهل بیت محمد علیهم السّلام زمره علی الصراط مثل البرق الخاطف، ثم قوم مثل الریح، ثم قوم مثل عدو الفرس، ثم یمضی قوم مثل المشی، ثم قوم مثل الحبو، ثم قوم مثل الزحف، و یجعله اللّه علی المؤمنین عریضا و علی المدنین دقیقا، قال اللّه تعالی:

«یَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا» «2» حتی نجتاز به علی الصراط.

قال: فیجوز أمیر المؤمنین علیه السّلام فی هودج من الزمرد الأخضر و معه فاطمه علیها السّلام علی نجیب من الیاقوت الأحمر، حولها سبعون ألف حوراء کالبرق اللامع.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 202 ح 23، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 155.

3. تفسیر مقاتل، علی ما فی المناقب.

4. تفسیر البرهان: ج 4 ص 357، عن الکافی.

5. الکافی: ج 5 ص 14.

6. اللوامع النورانیه: ص 461.

الأسانید:

فی الکافی: عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن بکر بن صالح، عن القسم بن یزید، عن أبی عمرو الزبیری، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

______________________________

(1) سوره التحریم: الآیه 8.

(2) سوره التحریم: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:101

52 المتن:
اشاره

عن ابن مسعود فی قوله تعالی: «إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَرُوا» «1»: یعنی صبر علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی الدنیا علی الطاعات و علی الجوع و علی الفقر و صبروا علی البلاء للّه فی الدنیا، «أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ». «2»

و قال علی بن عبد اللّه بن عباس: «وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» «3» علی بن أبی طالب علیه السّلام، و لما نعی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام بحال جعفر فی غزوه مؤته قال: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ». فأنزل اللّه عز و جل: «الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ ...» «4».

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 41 ص 3، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 120.

3. إحقاق الحق: ج 14 ص 614.

4. شواهد التنزیل: ج 1 ص 308، بتفاوت فیه.

5. تفسیر البرهان: ج 3 ص 122 ح 1، عن المناقب.

6. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 124.

7. شواهد التنزیل: ج 1 ص 531 ح 565.

الأسانید:

1. فی شواهد التنزیل: أخبرنا عقیل، قال: أخبرنا علی، قال: حدثنا محمد، قال:

حدثنا عمر بن محمد، قال: حدثنا یعقوب بن سفیان، قال: حدثنا عبید اللّه بن موسی، عن سفیان الثوری، عن منصور، عن إبراهیم عن علقمه، عن عبد اللّه بن مسعود.

2. فی المناقب لابن شهرآشوب: سفیان الثوری، عن منصور، عن إبراهیم، عن

______________________________

(1) سوره المؤمنون: الآیه 111.

(2) سوره المؤمنون: الآیه 111.

(3) سوره العصر: الآیه 4.

(4) سوره البقره: الآیه 156.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:102

علقمه، عن ابن مسعود.

3. فی شواهد التنزیل: أخبرنا عقیل، أخبرنا علی، أخبرنا محمد، أخبرنا عمر بن محمد، أخبرنا یعقوب بن سفیان، أخبرنا عبید اللّه بن موسی، أخبرنا سفیان، عن منصور، عن إبراهیم، عن علقمه، عن عبد اللّه بن مسعود.

53 المتن:
اشاره

السدی و أبو صالح و ابن شهاب، عن ابن عباس فی قوله تعالی: «وَ یُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ»* «1»، قال: یبشّر محمد صلی اللّه علیه و آله بالجنه علیا علیه السّلام و جعفرا و عقیلا و حمزه و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، «الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ»* علی علیه السّلام و حمزه و عبیده بن الحارث «کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ» عتبه و شیبه و الولید ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 41 ص 17 ح 10، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 122.

54 المتن:
اشاره

روی أن فاطمه علیها السّلام تمنّت وکیلا عند غزاه علی علیه السّلام، فنزل: «رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ .. فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا» «2».

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 43 ح 43، عن المناقب.

2. مناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 106.

______________________________

(1) سوره الاسراء: الآیه 9.

(2) سوره المزمل: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:103

55 المتن:
اشاره

عن ابن عباس فی قوله: «رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً» «1»: و قد کان قبر علی بن أبی طالب علیه السّلام مع نوح فی السفینه، فلما خرج من السفینه ترک قبره خارج الکوفه. فسأل ربه المغفره لعلی و فاطمه علیها السّلام.

قوله: «وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ»، ثم قال: «وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِینَ» یعنی الظلمه لأهل بیت محمد علیهم السّلام «إِلَّا تَباراً». «2»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 42 ص 237 ح 45، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 78.

3. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 86.

56 المتن:
اشاره

عن الصادق علیه السّلام فی قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّهَ أَعْیُنٍ» «3»، قال: نحن أهل البیت. قال: و روی أن أزواجنا خدیجه، و ذریاتنا فاطمه علیها السّلام، و وقره أعین الحسن و الحسین علیهما السّلام، «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً» علی بن أبی طالب و الأئمه علیهم السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 66 ص 263، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 117.

______________________________

(1) سوره نوح: الآیه 28.

(2) سوره نوح: الآیه 28.

(3) سوره الفرقان: الآیه 74.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:104

3. تفسیر فرات: ص 101.

4. تأویل الآیات: ج 1 ص 385 ح 27.

5. تفسیر البرهان: ج 3 ص 177 ح 2.

7. شواهد التنزیل: ص 539 ح 576.

8. اللوامع النورانیه: ص 265.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: محمد بن العباس، حدثنا محمد بن القاسم، عن عبید بن کثیر، عن الحسین بن نصر، عن علی بن زید، عن عبد اللّه بن وهب، عن أبی هارون، عن أبی سعید الخدری.

57 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام فی قوله: «إِنَّها لَإِحْدَی الْکُبَرِ نَذِیراً لِلْبَشَرِ» «1»، قال: یعنی فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 23 ص 16، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 396.

3. بحار الأنوار: ج 24 ص 331 ح 55.

4. القطره: ج 1 ص 267 ح 257.

5. البرهان: ج 4 ص 402 ح 1.

6. مستدرک سفینه البحار: ج 1 ص 225.

الأسانید:

فی تفسیر القمی: الحسین بن محمد، عن المعلّی، عن الوشاء، عن محمد بن الفضیل، عن أبی حمزه.

______________________________

(1) سوره المدثر: الآیه 35.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:105

58 المتن:
اشاره

فی صحیح الدار قطنی: إن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله أمر بقطع لصّ، فقال اللصّ: یا رسول اللّه قدّمته فی الإسلام و تأمره بالقطع؟ فقال: لو کانت ابنتی فاطمه علیها السّلام.

فسمعت فاطمه علیها السّلام فحزنت، فنزل جبرئیل بقوله: «لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ» «1».

فحزن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، فنزل: «لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا». «2» فتعجب النبی صلی اللّه علیه و آله من ذلک، فنزل جبرئیل و قال: کانت فاطمه علیها السّلام حزنت من قولک، فهذه الآیات لموافقتها لترضی.

قال المجلسی فی بیانه: لعل المعنی أن هذه الآیات نزلت لتعلم فاطمه علیها السّلام أن مثل هذا الکلام المشروط لا ینافی جلاله المخاطب و المسند إلیه و براءته لوقوع ذلک بالنسبه إلی الرسول صلی اللّه علیه و آله من اللّه عز و جل، أو لبیان أن قطع ید فاطمه علیها السّلام بمنزله الشرک، أو أن هذا النوع من الخطاب المراد به الأمه إنما صدر لصدور هذا النوع من الکلام بالنسبه إلی فاطمه علیها السّلام، فکان خلافا للأولی و الأول أصوب و أوفق بالأصول.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 43 ح 43، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 324.

59 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، أنه قال: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ»، اللیله فاطمه علیها السّلام و القدر اللّه، فمن عرف فاطمه علیها السّلام حق معرفتها فقد أدرک لیله القدر، و إنما سمّیت فاطمه علیها السّلام لأن الخلق فطموا عن معرفتها أو معرفتها- الشک من أبی القسم-.

______________________________

(1) سوره الزمر: الآیه 65.

(2) سوره الأنبیاء: الآیه 22.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:106

قوله: «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ الْقَدْرِ لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» یعنی خیر من ألف مؤمن و هی أم المؤمنین. «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیها» و الملائکه المؤمنون الذین یملکون علم آل محمد علیهم السّلام و الروح القدس هی فاطمه علیها السّلام، «بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ» «1» یعنی حتی یخرج القائم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 65 ح 58، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 218.

3. القطره: ج 1 ص 270 ح 269.

4. اعلموا أنی فاطمه: ج 2 ص 386.

60 المتن:
اشاره

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إنما سمّیت فاطمه علیها السّلام محدّثه لأن الملائکه کانت تهبط من السماء فتنادیها کما تنادی مریم بنت عمران؛ فتقول: یا فاطمه، «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ». یا فاطمه، «اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ» «2»، فتحدّثهم و یحدّثونها.

فقالت لهم ذات لیله: أ لیست المفضّله علی نساء العالمین مریم بنت عمران؟ فقالوا:

إن مریم کانت سیده نساء عالمها و إن اللّه عز و جل جعلک سیده نساء عالمها و عالمک و سیده نساء الأولین و الآخرین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 78 ح 65، عن العلل.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 182.

3. دلائل الإمامه: ص 81.

______________________________

(1) سوره القدر: الآیات 51.

(2) سوره آل عمران: الآیه 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:107

الأسانید:

1. فی العلل: القطان، عن السکری، عن الجوهری، عن شعیب بن واقد، عن إسحاق بن جعفر، قال: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی دلائل الإمامه: أخبرنی أبو محمد هارون بن موسی، قال: أخبرنی أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه، قال: حدثنا أحمد بن الحسن، قال: حدثنا الحسن بن علی، عن أحمد بن زکریا الجوهری، قال: حدثنی شعیب بن واقد، قال: حدثنی إسحاق بن جعفر قال.

61 المتن:
اشاره

قال أبو هریره: فلما خرج رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله من عند فاطمه علیها السّلام، أنزل اللّه علی رسوله صلی اللّه علیه و آله:

«وَ إِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغاءَ رَحْمَهٍ مِنْ رَبِّکَ تَرْجُوها» یعنی عن قرابتک و ابنتک فاطمه علیها السّلام ابتغاء مرضات اللّه، یعنی طلب رحمه من ربک، یعنی رزقا من ربک ترجوها، «فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَیْسُوراً» «1» یعنی قولا حسنا.

فلما نزلت هذه الآیه، أنفذ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله جاریه إلیها للخدمه و سمّاها فضه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 85 ح 8، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 120.

62 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد علیه السّلام و عن جابر الأنصاری: أنه رأی النبی صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام و علیها کساء من أجلّه الإبل، و هی تطحن بیدیها و ترفع ولدها. فدمعت عینا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فقال:

______________________________

(1) سوره الإسراء: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:108

یا بنتاه! تعجّلی مراره الدنیا بحلاوه الآخره؟ فقالت: یا رسول اللّه، الحمد للّه علی نعمائه و الشکر للّه علی آلائه. فأنزل اللّه: «وَ لَسَوْفَ یؤتیک رَبُّکَ فَتَرْضی». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 85 ح 8، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 242.

3. تفسیر الثعلبی، علی ما فی المناقب.

4. تفسیر القشیری، علی ما فی المناقب.

5. إحقاق الحق: ج 14 ص 466.

6. شواهد التنزیل: ص 342.

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: أخبرنا أبو الحسن الشیرازی، أخبرنا أبو الحسن البصری، أخبرنا محمد بن یونس، أخبرنا حمّاد بن عیسی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جابر.

63 المتن:

فی تفسیر القمی: «إِنَّمَا النَّجْوی مِنَ الشَّیْطانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَیْسَ بِضارِّهِمْ شَیْئاً إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» «2»، قال: فإنه حدثنی أبی، عن محمد بن أبی عمیر، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

کان سبب نزول هذه الآیه إن فاطمه علیها السّلام رأت فی منامها أن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله یخرج هو و فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد السابع عشر، الفصل الرابع، الرقم 95، متنا و مصدرا و سندا.

______________________________

(1) سوره الضحی: الآیه 5.

(2) سوره المجادله: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:109

64 المتن:
اشاره

سفیان الثوری، عن الأعمش، عن أبی صالح فی قوله: «وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ» «1»، قال:

ما من مؤمن یوم القیامه إلا إذا قطع الصراط، زوّجه اللّه علی باب الجنه بأربع نسوه من نساء الدنیا و سبعین ألف حوریه من حور الجنه إلا علی بن أبی طالب علیه السّلام، فإنه زوج البتول فاطمه علیها السّلام فی الدنیا و هو زوجها فی الآخره فی الجنه، لیست له زوجه فی الجنه غیرها من نساء الدنیا، لکن له فی الجنان سبعون ألف حور، سبعون ألف خادم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 153 ح 13، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 106.

65 المتن:
اشاره

فی تفسیر علی بن إبراهیم: «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْساناً»، قال: الإحسان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، قوله: «بِوالِدَیْهِ» إنما عنی الحسن و الحسین علیهما السّلام، ثم عطف علی الحسین علیه السّلام، قال: «و حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً» «2»، و ذلک إن اللّه أخبر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و بشّره بالحسین علیه السّلام قبل حمله و أن الإمامه تکون فی ولده إلی یوم القیامه. ثم أخبره بما یصیبه من القتل و المصیبه فی نفسه و ولده، ثم عوّضه بأن جعل الإمامه فی عقبه، و أعلمه أنه یقتل، ثم یردّه إلی الدنیا و ینصره حتی یقتل أعداءه و یملّکه الأرض، و هو قوله: «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ ...» «3»، و قوله: «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ». «4» فبشّر اللّه نبیه صلی اللّه علیه و آله أن أهل بیتک

______________________________

(1) سوره التکویر: الآیه 7.

(2) سوره العنکبوت: الآیه 8.

(3) سوره القصص: الآیه 5.

(4) سوره الأنبیاء: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:110

یملکون الأرض و یرجعون إلیها و یقتلون أعداءهم. فأخبر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام بخبر الحسین علیه السّلام و قتله، فحملته کرها.

ثم قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: فهل رأیتم أحدا یبشّره بولد ذکر فیحمله کرها، أی إنها اغتمّت و کرهت لما أخبرت بقتله، و وضعته کرها لما علمت من ذلک. و کان بین الحسن و الحسین علیهما السّلام طهر واحد، و کان الحسین

علیه السّلام فی بطن أمه سته أشهر و فصاله أربعه و عشرون شهرا، و هو قول اللّه عز و جل: «وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 247 ح 21، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 297.

3. نور الثقلین: ج 5 ص 11، عن تفسیر القمی.

4. نور الثقلین: ج 5 ص 12، عن علل الشرائع.

5. تأویل الآیات: ج 2 ص 578 ح 3.

6. تفسیر البرهان: ج 4 ص 174.

7. بحار الأنوار: ج 23 ص 272 ح 23.

8. تأویل الآیات: ج 1 ص 579، عن الکافی.

9. الکافی: ج 1 ص 464 ح 3.

10. تفسیر البرهان: ج 4 ص 172.

11. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 13.

12. بحار الأنوار: ج 44 ص 231.

الأسانید:

1. فی تأویل الآیات: محمد بن العباس، حدثنا محمد بن همام، عن عبد اللّه بن جعفر، عن الحسن بن موسی، عن إبراهیم بن یوسف، عن إبراهیم بن صالح، عن الحسن بن زید، عن آبائه علیهم السّلام.

2. فی الکافی: عن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن الوشاء، عن أحمد بن عائد، عن أبی خدیجه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

______________________________

(1) سوره العنکبوت: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:111

3. فی الکافی: عن محمد بن یحیی، عن علی بن إسماعیل، عن محمد بن عمر الزیات، عن رجل من أصحابه.

66 المتن:
اشاره

عن ابن عباس فی قوله تعالی: «قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلی عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفی» «1»، قال:

هم أهل بیت رسول اللّه علیهم السّلام؛ علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و أولادهم إلی یوم القیامه، هم صفوه اللّه و خیرته من خلقه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 279 ح 48، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 380.

67 المتن:
اشاره

قال السید ابن طاوس: من الطرائف المشهور ما بلغ إلیه المأمون فی مدح أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام و مدح أهل بیته علیهم السّلام ...، إلی أن قال المأمون فی کتابه فی جواب کتاب بنی هاشم:

... و هو- یعنی علی بن أبی طالب أمیر المؤمنین علیه السّلام- منیع جزیل، و هو صاحب آیه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً» «2»، و هو زوج فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین و سیده نساء أهل الجنه، و هو ختن خدیجه، و هو ابن عم رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله ربّاه و کفّله، و هو ابن أبی طالب فی نصرته و جهاده، و هو نفس رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی یوم المباهله، و هو الذی لم یکن أبو بکر و عمر ینفذان حکما حتی یسألانه عنه، فما رأی إنفاذه أنفذاه و ما لم یره ردّاه، و هو دخل من بنی هاشم فی الشوری ....

______________________________

(1) سوره النمل: الآیه 59.

(2) سوره الإنسان: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:112

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 49 ص 210 ح 2، عن الطرائف.

2. الطرائف: ص 277.

68 المتن:
اشاره

قال العلامه السید نور اللّه التستری فی آیه التطهیر: قوله تعالی: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «1»، أجمع المفسرون و روی الجمهور کأحمد بن حنبل و غیره أنها نزلت فی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

و قال السید المرعشی فی الهامش: لا یذهب علیک- أیها القاری الکریم- أن عده تربو علی المآت و الألوف من حمله الأحادیث النبویه و حفاظها أوردوا و رووا فی کتبهم الحدیثیه و التفسیریه و الکلامیه نزول الآیه الکریمه فی حق علی و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام خاصه، و نقلوا فی هذا الشأن أحادیث متینه الأسناد، واضحه الدلاله، لا ینکرها سندا و دلاله و جهه إلا من کابر وجدانه و نازع فطرته السلیمه ودیعه اللّه سبحانه.

[المصادر:]

فممن صرّح بنزولها فی حقهم و اختصاصهم بهم:

1. أبو داوود الطیالسی (م 240 ه) فی کتاب المسند: ج 8 ص 274.

2. أحمد بن محمد بن حنبل (م 241 ه) فی کتاب المسند: ج 1 ص 331.

3. محمد بن عیسی الترمذی (م 279 ه) صاحب الصحیح علی ما نقله ابن حجر فی الصواعق.

4. محمد بن عثمان بن أبی شیبه (م 291 ه) فإنه أخرج حدیث الکساء فی مسنده.

5. أحمد بن شعیب النسائی (م 303 ه) فی الخصائص: ص 4.

6. محمد بن جریر الطبری (م 310 ه) فی تفسیره: ج 22 ص 5.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:113

7. عبد الرحمن بن أبی حاتم (م 327 ه) أخرج فی کتابه کما فی الفلک: ص 43.

8. العلامه الجصاص (م 370 ه) علی ما فی کتاب المباهله.

9. أبو عبد اللّه الحاکم ابن البیّع النیسابوری (م

405 ه) فی کتاب المستدرک: ج 2 ص 416.

10. أبو عبد اللّه الحاکم ابن البیّع النیسابوری (م 405 ه) فی کتاب المستدرک: ج 3 ص 146.

11. أبو عبد اللّه الحاکم ابن البیّع النیسابوری (م 405 ه) فی کتاب المستدرک: ج 3 ص 147.

12. أبو عبد اللّه الحاکم ابن البیّع النیسابوری (م 405 ه) فی کتاب المستدرک: ج 3 ص 132.

13. أبو عبد اللّه الحاکم ابن البیّع النیسابوری (م 405 ه) فی کتاب المستدرک: ج 3 ص 159.

14. أبو عبد اللّه الحاکم ابن البیّع النیسابوری (م 405 ه) فی کتاب المستدرک: ج 3 ص 172.

15. أبو عبد اللّه الحاکم ابن البیّع النیسابوری (م 405 ه) فی کتاب المستدرک: ج 2 ص 150.

16. أبو عبد اللّه الحاکم ابن البیّع النیسابوری (م 405 ه) فی کتاب المستدرک: ج 2 ص 152.

17. أحمد بن الحسین (م 411 ه) فی کتاب اللئالی: ص 23.

18. حمزه بن یوسف (م 427 ه) فی کتاب تاریخ جرجان: ص 46.

19. أحمد بن الحسین البیهقی (م 458 ه) فی کتاب السنن الکبری: ج 2 ص 149.

20. أحمد بن علی البغدادی الخطیب (م 463 ه) فی کتاب تاریخ بغداد: ج 10 فی تفسیر آیه التطهیر.

21. أبو عمرو یوسف بن عبد البرّ الأندلسی (م 463 ه) فی کتاب الاستیعاب: ج 2 ص 460.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:114

22. علی بن أحمد النیشابوری (م 468 و قیل 465 ه) فی کتاب أسباب النزول:

ص 267.

23. الحافظ الدیلمی (م 509 ه) فی کتاب الفردوس.

24. حسین بن مسعود البغوی (م 516 ه) فی کتاب مصابیح السنه: ج 2 ص 204.

25. جار اللّه محمود الزمخشری (م 528 ه) فی کتاب تفسیر

الکشّاف: ج 1 ص 193.

26. محمد بن عبد اللّه المشتهر بابن العربی (م 542 ه) فی کتاب أحکام القرآن: ج 2 ص 166.

27. القاضی عیاض المغربی (م 544 ه) فی کتاب الشفاء بتعریف حقوق المصطفی صلی اللّه علیه و آله: ج 2 ص 41.

28. موفق بن أحمد الخوارزمی (م 568 ه) فی کتاب المناقب: ص 35.

29. علی بن الحسن المعروف بابن عساکر (م 571 ه) فی کتاب تاریخ دمشق: ج 4 ص 204.

30. فخر الدین الرازی (م 606 ه) فی تفسیره: ج 2 ص 700.

31. مبارک بن محمد بن الأثیر الجزری (م 606 ه) فی کتاب جامع الأصول: ج 1 ص 101.

32. حسن بن الحسین بن بطریق (من علماء المائه السابعه) فی کتاب العمده:

ص 16.

33. أبو الحسن علی بن الأثیر الجزری (م 630 ه) فی کتاب أسد الغابه فی معرفه الصحابه: ج 2 ص 12.

34. أبو الحسن علی بن الأثیر الجزری (م 630 ه) فی کتاب أسد الغابه فی معرفه الصحابه: ج 2 ص 20.

35. أبو الحسن علی بن الأثیر الجزری (م 630 ه) فی کتاب أسد الغابه فی معرفه الصحابه: ج 3 ص 413.

36. أبو الحسن علی بن الأثیر الجزری (م 630 ه) فی کتاب أسد الغابه فی معرفه الصحابه: ج 3 ص 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:115

37. أبو الحسن علی بن الأثیر الجزری (م 630 ه) فی کتاب أسد الغابه فی معرفه الصحابه: ج 2 ص 9.

38. أبو الحسن علی بن الأثیر الجزری (م 630 ه) فی کتاب أسد الغابه فی معرفه الصحابه: ج 2 ص 18.

39. أبو المظفر سبط بن الجوزی (م 654 ه) فی کتاب تذکره الأئمه: ص 245.

40.

العلامه الکنجی (م 658 ه) فی کتاب کفایه الطالب: ص 232.

41. العلامه الکنجی (م 658 ه) فی کتاب کفایه الطالب: ص 13.

42. العلامه الکنجی (م 658 ه) فی کتاب کفایه الطالب: ص 32.

43. أبو المظفر سبط بن الجوزی (م 654 ه) فی کتاب تذکره الأئمه: ص 245.

44. محمد بن طلحه الشامی (م 654 ه) فی کتاب مطالب السئول: ص 8.

45. محمد بن أحمد القرطبی (م 671 ه) فی کتاب الجامع لأحکام القرآن: ج 14 ص 182. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 115 المصادر: ..... ص : 112

46. یحیی بن شرف الدین النووی (م 676 و قیل 677 ه) فی کتاب شرح المهذّب:

ص 39.

47. القاضی البیضاوی (م 683 ه) فی کتاب تفسیره: ص 387.

48. أحمد بن عبد اللّه الطبری (م 694 ه) فی کتاب ذخائر العقبی: ص 21.

49. أحمد بن عبد اللّه الطبری (م 694 ه) فی کتاب ذخائر العقبی: ص 24.

50. أحمد بن عبد اللّه الطبری (م 694 ه) فی کتاب الریاض النضره: ص 188.

51. العلامه النسفی (م 701 ه) فی کتاب المدارک: ص 95.

52. العلامه النسفی (م 701 ه) فی کتاب المدارک: ص 48.

53. الشیخ علاء الدین الخازن (م 741 ه) فی تفسیره: ج 3 ص 366.

54. الشیخ علاء الدین الخازن (م 741 ه) فی تفسیره: ج 4 ص 955.

55. محمد بن عبد اللّه الخطیب العمری (من علماء القرن الثامن) فی مشکاه المصابیح: ص 568.

56. إسماعیل بن کثیر الدمشقی (م 774 ه) فی تفسیره: ج 3 ص 483.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:116

57. علی بن أبی بکر الهیثمی (م 807 ه) فی کتاب مجمع الزوائد: ج 9 ص 166.

58. علی بن

أبی بکر الهیثمی (م 807 ه) فی کتاب مجمع الزوائد: ج 9 ص 168.

59. علی بن محمد بن الصباغ (م 855 ه) فی کتاب الفصول الهمه: ص 7.

60. ابن حجر العسقلانی (م 852 ه) فی کتاب الإصابه: ج 2 ص 502.

61. ابن حجر العسقلانی (م 852 ه) فی کتاب الإصابه: ج 1 ص 329.

62. ابن حجر العسقلانی (م 852 ه) فی کتاب الإصابه: ج 4 ص 367.

63. ابن حجر العسقلانی (م 852 ه) فی کتاب الإصابه: ج 4 ص 207.

64. ابن حجر العسقلانی (م 852 ه) فی کتاب الکاف الشاف فی تخریج أحادیث الکشّاف: ص 26 ح 216.

65. ابن حجر العسقلانی (م 852 ه) فی کتاب فتح الباری: ج 3 ص 422.

66. محمد بن أحمد الذهبی (م 884 ه) فی کتاب تلخیص المستدرک: ج 3 ص 416.

67. محمد بن أحمد الذهبی (م 884 ه) فی کتاب تلخیص المستدرک: ج 3 ص 146.

68. محمد بن أحمد الذهبی (م 884 ه) فی کتاب تلخیص المستدرک: ج 3 ص 158.

69. محمد بن أحمد الذهبی (م 884 ه) فی کتاب تلخیص المستدرک: ج 3 ص 131.

70. محمد بن أحمد الذهبی (م 884 ه) فی کتاب تاریخ الإسلام: ج 3 ص 6.

71. حمید بن أحمد المحلی الیمانی فی کتاب الحدائق الوردیه (مخطوط).

72. حسن الأعرج القمی (فی المائه التاسعه) فی کتاب تفسیر النیشابوری: ج 3.

73. السید عطاء اللّه الدشتکی (م 903 ه) فی کتاب روضه الأحباب.

74. جلال الدین السیوطی (م 911 ه) فی کتاب الدر المنثور: ج 5 ص 198.

75. جلال الدین السیوطی (م 911 ه) فی کتاب الدر المنثور: ج 5 ص 199.

76. جلال الدین السیوطی (م 911 ه) فی

کتاب الخصائص الکبری: ج 2 ص 294.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:117

77. جلال الدین السیوطی (م 911 ه) فی کتاب الخصائص الکبری: ج 2 ص 264.

78. جلال الدین السیوطی (م 911 ه) فی کتاب الإتقان: ج 2 ص 200.

79. جلال الدین السیوطی (م 911 ه) فی کتاب الإکلیل: ص 43.

80. غیاث الدین الملقّب بخواند میر (م 942 ه) فی حبیب السیر: ج 1 ص 407.

81. أحمد بن الحجر المکی (م 974 ه) فی الصواعق المحرقه: ص 85.

82. العلامه میر محمد صالح الترمذی فی المناقب مرتضویه: ص 43.

83. علی بن عبد الملک المتقی الهندی (م 975 ه) فی منتخب کنز العمال: ج 5 ص 96.

84. سراج الدین الشربینی (م 977 ه) فی السراج المنیر.

85. حسین بن محمد الدمشقی فی المناقب.

86. محمد الشافعی الیمانی الأبی (من علماء المائه العاشره) فی السعدیه.

87. علی بن إبراهیم البلخی (من علماء المائه العاشره) فی بحر المناقب.

88. المولی علی القاری (م 1014 ه) فی شرح الفقه الأکبر: ص 38.

89. عبد الرءوف المنّاوی (م 1031 ه) فی شرح الجامع الصغیر: ص 36.

90. صاحب کتاب أرجح المطالب: ص 56.

91. صاحب کتاب الکفایه: ص 39.

92. برهان الدین الحلبی (م 1044 ه) فی کتاب السیره الحلبیه.

93. عبد الحق الدهلوی فی کتاب مدارج النبوه: ص 589.

94. المحدث الزرقانی (م 1122 ه) فی کتاب الشهیر: ص 2، 4.

95. عبد اللّه بن محمد الشبراوی (م 1172 ه) کما فی کتاب الإتحاف: ص 5.

96. محمد بن الصبّان فی إسعاف الراغبین: ص 105.

97. القاضی حسین بن أحمد (م 1221 ه) فی کتاب الروض النضیر: ج 1 ص 106.

98. القاضی حسین بن أحمد (م 1221 ه) فی کتاب الروض النضیر: ج

1 ص 97.

99. محمد الشوکانی (م 1250 ه) فی فتح القدیر: ج 4 ص 270.

100. السید شهاب الدین الآلوسی (م 1170 ه) فی روح المعانی: ج 22 ص 14.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:118

101. العلامه الشبلنجی (م القرن الرابع عشر) نور الأبصار: ص 112.

102. السید صدیق حسن خان (من علماء القران الرابع عشر) فی تشریف البصر:

ص 4.

103. حسن العدوی الحمزاوی (م 1303 ه) فی مشارق الأنوار فی فوز أهل الاعتبار: ص 84.

104. یوسف بن إسماعیل النبهانی (من علماء القرن الرابع عشر) فی الشرف المؤبّد لآل محمد علیهم السّلام: ص 6.

105. أبو بکر بن شهاب الدین الحضرمی (من علماء القرن الرابع عشر) فی الرشفه الصادی: ص 12.

106. أبو بکر بن شهاب الدین الحضرمی (من علماء القرن الرابع عشر) فی الرشفه الصادی: ص 28.

107. السید محمد عبد الغفار (المعاصر) فی أئمه الهدی علیهم السّلام: ص 145.

108. السید محمد بن یوسف الحسنی (المعاصر) الشهیر بالکافی کتابه السیف الیمانی المسلول: ص 9.

109. السید العلوی الحداد (المعاصر) فی القول الفصل: ج 1 ص 48 و ج 2 ص 162.

110. إحقاق الحق: ج 2 ص 502- 536.

111. إحقاق الحق: ج 3 ص 513.

112. فضائل أحمد (مخطوط): ص 73، علی ما فی الإحقاق.

113. التاریخ الکبیر: ج 1 ص 110، علی ما فی الإحقاق.

114. المعجم الصغیر: ص 34، علی ما فی الإحقاق.

115. المستدرک للحاکم: ج 3 ص 108، علی ما فی الإحقاق.

116. مصابیح السنه: ج 2 ص 204، علی ما فی الإحقاق.

117. تفسیر فخر الرازی: ج 8 ص 85.

118. أسد الغابه: ج 4 ص 29، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:119

119. کفایه الطالب: ص 117، علی ما فی

الإحقاق.

120. کفایه الطالب: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

121. تهذیب الأسماء: ص 247، علی ما فی الإحقاق.

122. الریاض النضره: ص 203، علی ما فی الإحقاق.

123. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 6، علی ما فی الإحقاق.

124. عقد الفرید: ج 2 ص 194، علی ما فی الإحقاق.

125. مقتل الحسین علیه السّلام الخوارزمی: ج 1 ص 70، علی ما فی الإحقاق.

126. السیره المحمدیه: فی حدیث الکساء، علی ما فی الإحقاق.

127. مشکل الآثار: ج 1 ص 332، علی ما فی الإحقاق.

128. حبیب السیر: ج 2 ص 11، علی ما فی الإحقاق.

129. تاریخ آل محمد علیهم السّلام: ص 42، علی ما فی الإحقاق.

130. حسن الأسوه: ص 293، علی ما فی الإحقاق.

131. إحقاق الحق: ج 4 ص 450.

132. الاستیعاب: ج 2 ص 460، علی ما فی الإحقاق.

133. إحقاق الحق: ج 4 ص 462.

134. الخصائص للسنائی: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

135. المعتصر من المختصر: ج 2 ص 267، علی ما فی الإحقاق.

136. إحقاق الحق: ج 9 ص 2.

137. السنن الکبری: ج 2 ص 152، علی ما فی الإحقاق.

138. الکشف و البیان (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

139. تفسیر ابن کثیر: ج 8 ص 72، علی ما فی الإحقاق.

140. المواهب اللدنیه: ج 7 ص 3، علی ما فی الإحقاق.

141. سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 212، علی ما فی الإحقاق.

142. مشارق الأنوار للخمراوی: ص 113، علی ما فی الإحقاق.

143. بدائع المنن: ج 2 ص 495، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:120

144. أرجح المطالب: ص 325، علی ما فی الإحقاق.

145. القول الفصل: ج 2 ص 203، علی ما فی الإحقاق.

146. صحیح الترمذی: ج 13 ص 200، علی ما فی الإحقاق.

147.

جامع البیان: ج 22 ص 8، علی ما فی الإحقاق.

148. التبیان للأزدی: ص 125، علی ما فی الإحقاق.

149. الأربعون حدیثا للقاری: ص 61، علی ما فی الإحقاق.

150. المنتقی فی سیره المصطفی صلی اللّه علیه و آله: ص 188، علی ما فی الإحقاق.

151. مفتاح النجا: ص 14، علی ما فی الإحقاق.

152. ینابیع الموده: ص 107، علی ما فی الإحقاق.

153. القول الفصل: ج 2 ص 223، علی ما فی الإحقاق.

154. رفع اللبس و الشبهات: ص 65، علی ما فی الإحقاق.

155. الکشف و البیان (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

156. المحاسن و المساوی: ص 297، علی ما فی الإحقاق.

157. نظم درر السمطین: ص 133، علی ما فی الإحقاق.

158. القول الفصل: ج 2 ص 215، علی ما فی الإحقاق.

159. إحقاق الحق: ج 14 ص 40.

160. جامع الترمذی: ج 4 ص 164، علی ما فی الإحقاق.

161. وسیله المآل: ص 73، علی ما فی الإحقاق.

162. وسیله النجاه: ص 204، علی ما فی الإحقاق.

163. کتاب الکنی: ج 2 ص 121، علی ما فی الإحقاق.

164. تنزیل الآیات: ص 20، علی ما فی الإحقاق.

165. مرقاه المفاتیح: ج 11 ص 370، علی ما فی الإحقاق.

166. المناقب لابن المغازلی: ص 110، علی ما فی الإحقاق.

167. الحسن و الحسین علیهما السّلام: ص 7، علی ما فی الإحقاق.

168. الوسیط للواحدی (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:121

169. تنزیل الآیات: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

170. وسیله المآل: ص 76، علی ما فی الإحقاق.

171. التکمله: ص 142، علی ما فی الإحقاق.

172. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 20، علی ما فی الإحقاق.

173. شواهد التنزیل: ج 2 ص 11، علی ما فی الإحقاق.

174. إحقاق الحق: ج

18 ص 359.

175. المعجم الصغیر: ج 1 ص 134، علی ما فی الإحقاق.

176. المفترق و المتفق (مخطوط): ج 10 ص 62، علی ما فی الإحقاق.

177. طبقات المحدثین (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

178. الإشراف: ص 6، علی ما فی الإحقاق.

179. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 20، علی ما فی الإحقاق.

180. مناقب علی علیه السّلام: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

181. الإشراف: ص 7، علی ما فی الإحقاق.

182. تفریح الأحباب: ص 409، علی ما فی الإحقاق.

183. سیر الأولیاء: ص 353، علی ما فی الإحقاق.

184. ضوء الشمس: ص 111، علی ما فی الإحقاق.

185. مرآه المؤمنین: ص 59، علی ما فی الإحقاق.

186. أشعه اللمعات: ج 4 ص 692، علی ما فی الإحقاق.

187. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 7، علی ما فی الإحقاق.

188. تذهیب التهذیب: ص 134، علی ما فی الإحقاق.

189. موده القربی: ص 105، علی ما فی الإحقاق.

190. المعجم الصغیر: ج 1 ص 65، علی ما فی الإحقاق.

191. ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ دمشق: ص 60، علی ما فی الإحقاق.

192. الجوهر النقی: ص 17، علی ما فی الإحقاق.

193. الجامع الأزهر: ج 8 ص 222، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:122

194. کنز العمال: ج 16 ص 256، علی ما فی الإحقاق.

195. غالیه المواعظ: ج 2 ص 94، علی ما فی الإحقاق.

196. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 33، علی ما فی الإحقاق.

197. ابتسام البرق: ص 211، علی ما فی الإحقاق.

198. وسیله المآل: ص 72، علی ما فی الإحقاق.

199. منال الطالب: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

200. ضوء الشمس: ص 110، علی ما فی الإحقاق.

201. مناقب سیدنا علی علیه السّلام: ص 54، علی

ما فی الإحقاق.

202. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 24، علی ما فی الإحقاق.

203. وسیله المآل: ص 74، علی ما فی الإحقاق.

204. الدره الیتیمه: ص 3، علی ما فی الإحقاق.

205. ضوء الشمس: ص 99، علی ما فی الإحقاق.

206. ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ دمشق: ص 18، علی ما فی الإحقاق.

207. السیف الماسح: ص 136، علی ما فی الإحقاق.

208. المطالب العالیه: ص 260، علی ما فی الإحقاق.

209. ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ دمشق: ص 72، علی ما فی الإحقاق.

210. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 27، علی ما فی الإحقاق.

211. موده القربی: ص 106، علی ما فی الإحقاق.

212. ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ دمشق: ص 438، علی ما فی الإحقاق.

213. وسیله المآل: ص 75، علی ما فی الإحقاق.

214. الفتوحات الربانیه: ج 3 ص 326، علی ما فی الإحقاق.

215. صحیح الدارمی (مخطوط): ج 2 (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

216. فضل آل البیت علیهم السّلام: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

217. طبقات المحدثین: ص 149، علی ما فی الإحقاق.

218. إحقاق الحق: ج 21 ص 204، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:123

219. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 130، علی ما فی الإحقاق.

220. إحقاق الحق: ج 22 ص 2.

221. المجالسه و جواهر العلم: ص 520، علی ما فی الإحقاق.

222. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 470، علی ما فی الإحقاق.

223. تهذیب الکمال: ج 2 ص 81، علی ما فی الإحقاق.

224. الکشف و البیان: ج 3 ص 385، علی ما فی الإحقاق.

225. عیون الأخبار فی مناقب الأخیار: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

226. تحفه الأشراف: ج 8 ص 130، علی

ما فی الإحقاق.

227. آل محمد علیهم السّلام: ص 14، علی ما فی الإحقاق.

228. توضیح الدلائل: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

229. الابتهاج: ص 111، علی ما فی الإحقاق.

230. فضل آل البیت علیهم السّلام: ج 5 ص 22، علی ما فی الإحقاق.

231. دلائل النبوه: ج 1 ص 170، علی ما فی الإحقاق.

232. بغیه المرتاح: ص 90، علی ما فی الإحقاق.

233. الجمع بین الصحیحین: ج 4 ص 114، علی ما فی الإحقاق.

234. فهرس أحادیث کشف الأستار: ص 121، علی ما فی الإحقاق.

235. المعجم الکبیر: ج 22 ص 402، علی ما فی الإحقاق.

236. الکامل فی الرجال: ج 3 ص 1107، علی ما فی الإحقاق.

237. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 250، علی ما فی الإحقاق.

238. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام لابن شاهین: ص 39.

239. إحقاق الحق: ج 22 ص 361.

240. تهذیب خصائص النبی صلی اللّه علیه و آله: ص 19، علی ما فی الإحقاق.

241. إحقاق الحق: ج 23 ص 113.

242. آل البیت الرسول علیهم السّلام: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

243. إحقاق الحق: ج 23 ص 574.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:124

244. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

245. آل محمد علیهم السّلام: ص 67، علی ما فی الإحقاق.

246. إحقاق الحق: ج 24 ص 28.

247. آل محمد علیهم السّلام: ص 154، علی ما فی الإحقاق.

248. استجلاب ارتقاء الغرف: ص 27، علی ما فی الإحقاق.

249. المعجم الکبیر: ج 23 ص 327، علی ما فی الإحقاق.

250. علی علیه السّلام إمام الأئمه علیهم السّلام: ص 379، علی ما فی الإحقاق.

251. الأوائل: ص 54، علی ما فی الإحقاق.

252. الاعتقاد و الهدایه: ص 212، علی ما فی الإحقاق.

253.

معرفه ما یجب لآل البیت علیهم السّلام: ص 20، علی ما فی الإحقاق.

254. التبر المذاب: ص 62، علی ما فی الإحقاق.

255. رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی القرآن: ص 422، علی ما فی الإحقاق.

256. آل محمد علیهم السّلام: ص 64، علی ما فی الإحقاق.

257. ما نزل من القرآن فی أهل البیت علیهم السّلام: ص 20، علی ما فی الإحقاق.

258. تبصره المبتدی: ص 200، علی ما فی الإحقاق.

259. الحدائق: ص 194، علی ما فی الإحقاق.

260. سیر أعلام النبلاء: ج 10 ص 346، علی ما فی الإحقاق.

261. إعراب القرآن: ج 2 ص 314، علی ما فی الإحقاق.

262. الابتهاج: ص 191، علی ما فی الإحقاق.

263. غایه المرام: ص 72، علی ما فی الإحقاق.

264. تفسیر آیه الموده: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

265. الکامل فی الرجال: ج 3 ص 1107، علی ما فی الإحقاق.

266. معرفه ما یجب لآل البیت علیهم السّلام: ج 6 ص 67، علی ما فی الإحقاق.

267. الابتهاج: ص 192، علی ما فی الإحقاق.

268. الإحسان بترتیب ابن حبّان: ج 9 ص 61، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:125

269. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 11، علی ما فی الإحقاق.

270. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 250، علی ما فی الإحقاق.

271. الکامل فی الرجال: ج 5 ص 1921، علی ما فی الإحقاق.

272. آل محمد علیهم السّلام: ص 98، علی ما فی الإحقاق.

273. توضیح الدلائل: ص 314، علی ما فی الإحقاق.

274. فهرس أحادیث کشف الأستار: ص 121، علی ما فی الإحقاق.

275. معرفه ما یجب لآل البیت علیهم السّلام: ج 5 ص 26، علی ما فی الإحقاق.

276. تفسیر آیه الموده: ص 31، علی ما

فی الإحقاق.

277. المتفق و المفترق: ج 10 ص 3، علی ما فی الإحقاق.

278. التبر المذاب: ص 61، علی ما فی الإحقاق.

279. مختصر تاریخ دمشق: ج 7 ص 5، علی ما فی الإحقاق.

280. ما نزل من القرآن فی علی علیه السّلام: ص 181، علی ما فی الإحقاق.

281. المعجم الکبیر: ج 9 ص 11، علی ما فی الإحقاق.

282. الابتهاج: ص 191، علی ما فی الإحقاق.

283. تحفه الأحوذی: ج 2 ص 26، علی ما فی الإحقاق.

284. توضیح الدلائل: ص 313، علی ما فی الإحقاق.

285. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

286. حیاه فاطمه علیها السّلام للشلبی: ص 250، علی ما فی الإحقاق.

287. معرفه ما یجب لآل البیت علیهم السّلام: ج 9 ص 66، علی ما فی الإحقاق.

288. آل محمد علیهم السّلام: ص 681، علی ما فی الإحقاق.

289. الإمام المهاجر: ص 224، علی ما فی الإحقاق.

290. آل محمد علیهم السّلام: ص 66، علی ما فی الإحقاق.

291. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 66، علی ما فی الإحقاق.

292. تهذیب خصائص الإمام علی علیه السّلام: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

293. الجمع بین الصحیحین: ج 4 ص 114، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:126

294. الابتهاج: ص 192، علی ما فی الإحقاق.

295. الرصف: ص 382، علی ما فی الإحقاق.

296. الجمع بین الصحاح السبعه: ص 199، علی ما فی الإحقاق.

297. آل محمد علیهم السّلام: ص 153، علی ما فی الإحقاق.

298. تاریخ مدینه دمشق: ج 2 ص 164، علی ما فی الإحقاق.

299. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 147، علی ما فی الإحقاق.

300. معرفه ما یجب لآل البیت علیهم السّلام: ص 20، علی ما فی الإحقاق.

301.

الحدائق: ج 1 ص 396، علی ما فی الإحقاق.

302. علی علیه السّلام إمام الأئمه علیهم السّلام: ص 379، علی ما فی الإحقاق.

303. مسند الکشی: ص 70، علی ما فی الإحقاق.

304. تلخیص المتشابه: ج 1 ص 595، علی ما فی الإحقاق.

305. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 136، علی ما فی الإحقاق.

306. الکامل فی الرجال: ج 7 ص 2524، علی ما فی الإحقاق.

307. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 251، علی ما فی الإحقاق.

308. المجالسه و جواهر العلم: ص 520، علی ما فی الإحقاق.

309. مسند الکشی: ص 161، علی ما فی الإحقاق.

310. الکامل فی الرجال: ج 5 ص 1842، علی ما فی الإحقاق.

311. غایه المرام: ج 6 ص 290، علی ما فی الإحقاق.

312. اللوامع فی الجمع بین الصحاح و الجوامع: ص 101، علی ما فی الإحقاق.

313. تفسیر آیه الموده: ص 33، علی ما فی الإحقاق.

314. تهذیب الکمال: ج 22 ص 744، علی ما فی الإحقاق.

315. توضیح الدلائل: ص 314، علی ما فی الإحقاق.

316. المتفق و المفترق: ج 10 ص 151، علی ما فی الإحقاق.

317. تفسیر آیه الموده: ص 35، علی ما فی الإحقاق.

318. تاریخ آل محمد علیهم السّلام: ص 122، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:127

319. نور الشقیق فی العقیق (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

320. سیره نساء النبی صلی اللّه علیه و آله: ص 115، علی ما فی الإحقاق.

321. مرآه المؤمنین: ص 60، علی ما فی الإحقاق.

322. رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی القرآن: ص 421، علی ما فی الإحقاق.

323. مراح لبید: ج 2 ص 183، علی ما فی الإحقاق.

324. أضواء البیان: ج 6 ص 579، علی ما فی الإحقاق.

325.

تاریخ الإسلام: ج 3 ص 44، علی ما فی الإحقاق.

326. تفسیر آیه الموده: ص 34، علی ما فی الإحقاق.

327. الدرر المکنونه: ص 6، علی ما فی الإحقاق.

328. تحفه الأشراف: ص 130، علی ما فی الإحقاق.

329. بغیه المرتاح: ص 90، علی ما فی الإحقاق.

330. الإبهاج: ج 2 ص 365، علی ما فی الإحقاق.

331. مناهج العقول: ج 2 ص 398، علی ما فی الإحقاق.

332. الإشراف: ص 5، علی ما فی الإحقاق.

333. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 229، علی ما فی الإحقاق.

334. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 44، علی ما فی الإحقاق.

335. علم الحدیث: ص 267، علی ما فی الإحقاق.

336. تحفه الأشراف: ج 12 ص 397، علی ما فی الإحقاق.

337. استشهاد الحسین علیه السّلام: ص 138، علی ما فی الإحقاق.

338. إحقاق الحق: ج 3 ص 3.

339. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 343، علی ما فی الإحقاق.

340. المعجم الکبیر: ج 12 ص 98، علی ما فی الإحقاق.

341. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 66، علی ما فی الإحقاق.

342. تحفه الأحوذی: ج 9 ص 68، علی ما فی الإحقاق.

343. علی علیه السّلام إمام المتقین: ج 1 ص 49، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:128

344. موسوعه أطراف الحدیث: ج 10 ص 28، علی ما فی الإحقاق.

345. ذیل المذیل: فی آیه التطهیر، علی ما فی الإحقاق.

346. تهذیب خصائص الإمام علی علیه السّلام: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

347. إحقاق الحق: ج 33 ص 3.

348. المؤتلف و المختلف: ج 4 ص 2121، علی ما فی الإحقاق.

349. تهذیب الکمال: ج 33 ص 260، علی ما فی الإحقاق.

350. موضح الأوهام: ص 312، علی ما فی الإحقاق.

351. حقائق عن آل

البیت علیهم السّلام و الصحابه: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

352. سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 385، علی ما فی الإحقاق.

353. شرح الکوکب المنیر: ج 2 ص 242، علی ما فی الإحقاق.

354. مختصر الأشراف: ج 12 ص 397، علی ما فی الإحقاق.

355. مسند الشامیین: ج 1 ص 210، علی ما فی الإحقاق.

356. معجم الشیوخ: ص 133، علی ما فی الإحقاق.

357. المحصول فی علم الأصول: ج 2 ص 81، علی ما فی الإحقاق.

358. الصحیح المسند من التفسیر النبوی: ص 90، علی ما فی الإحقاق.

359. قواعد الأدیان: ص 26، علی ما فی الإحقاق.

360. مقدمه کتاب مسند أهل البیت علیهم السّلام: ص 4، علی ما فی الإحقاق.

361. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 329، علی ما فی الإحقاق.

362. التنبیهات السنیّه: ص 311، علی ما فی الإحقاق.

363. خدیجه أم المؤمنین: ص 463، علی ما فی الإحقاق.

364. تحریر المرأه: ج 3 ص 41، علی ما فی الإحقاق.

365. الروض الدانی: ج 1 ص 231، علی ما فی الإحقاق.

366. ریاض الجنه: ص 18، علی ما فی الإحقاق.

367. من کنوز السنه: ص 141، علی ما فی الإحقاق.

368. أضواء البیان: ج 6 ص 579، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:129

369. فهرس أحادیث نوادر الأصول: ص 30، علی ما فی الإحقاق.

370. التسهیل لعلوم التنزیل: ج 3 ص 137، علی ما فی الإحقاق.

371. عقیله الطهر زینب الکبری: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

372. فهرس مسند أبی یعلی: ج 14 ص 90، علی ما فی الإحقاق.

373. تفسیر الأعقم: ص 541، علی ما فی الإحقاق.

374. معارج القبول: ج 2 ص 483، علی ما فی الإحقاق.

375. خدیجه أم المؤمنین: ص 482، علی ما فی

الإحقاق.

376. فهارس أحادیث و آثار مسند أحمد: ج 1 ص 369، علی ما فی الإحقاق.

377. فهرس أحادیث نوادر الأصول: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

378. إحقاق الحق: ج 33 ص 193.

379. عقیله الطهر زینب الکبری: ص 10، علی ما فی الإحقاق.

380. إحقاق الحق: ج 33 ص 249.

381. مسند أهل البیت علیهم السّلام لأحمد بن حنبل: ص 4، علی ما فی الإحقاق.

382. أخبار النساء: ص 183، علی ما فی الإحقاق.

383. الخلفاء الراشدون: ص 23، علی ما فی الإحقاق.

384. منح المدح: ص 356، علی ما فی الإحقاق.

385. الدرر المکنونه: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

386. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 270، بتفاوت فیه، علی ما فی الإحقاق.

387. حدیقه الشیعه: ص 50، بزیاده فیه.

388. روضه الواعظین: ج 1 ص 157.

389. الاحتجاج: ج 1 ص 122.

390. مدینه البلاغه: ص 163.

391. لیالی بیشاور: ص 960.

392. نور الثقلین: ج 4 ص 270.

393. نور الثقلین: ص 272 ح 90- 92.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:130

394. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 909 ح 62.

395. علل الشرائع: ص 205 ح 5.

396. الکافی: ج 1 (الأصول) ص 287.

397. تفسیر القمی: ج 2 ص 193.

398. مجمع البیان: ج 8 ص 559.

399. الصراط المستقیم: ج 1 ص 184.

400. الصراط المستقیم: ج 1 ص 185.

401. الصراط المستقیم: ج 1 ص 186.

402. فرائد السمطین: ج 1 ص 316، عن کتاب سلیم.

403. فرائد السمطین: ج 2 ص 10.

404. فرائد السمطین: ج 2 ص 19.

405. فرائد السمطین: ج 2 ص 23.

406. إسعاف الراغبین: ص 114.

407. نور الأبصار: ص 123.

408. تفسیر البرهان: ج 1 ص 385.

409. تفسیر البرهان: ج 2 ص 152.

410. تفسیر البرهان: ج 3 ص 310

ح 5- 64.

411. متشابه القرآن و مختلفه: ج 2 ص 398.

412. أنوار الهدایه للباقری: ص 288.

413. تبدید الظلام: ص 123.

414. من مناقب أهل البیت علیهم السّلام للجفری: ص 33.

415. من مناقب أهل البیت علیهم السّلام للجفری: ص 34.

416. المواعظ للصدوق: ص 134.

417. الفضائل: ص 95.

418. تفسیر فرات: ص 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:131

419. الجوهره: ص 65.

420. نزل الأبرار: ص 31.

421. نهج الإیمان: ص 77- 90.

422. الطرائف: ص 123.

423. تفسیر فرات: ص 121.

424. تفسیر فرات: ص 123.

425. تفسیر فرات: ص 124.

426. تفسیر فرات: ص 126.

427. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 157.

428. أعیان الشیعه: ج 3 ص 85.

429. أعیان الشیعه: ج 3 ص 135.

430. أسباب النزول: ص 295.

431. شرح الأخبار: ج 1 ص 13 ح 945.

432. شرح الأخبار: ج 1 ص 203 ح 168.

433. شرح الأخبار: ج 2 ص 337 ح 677.

434. شرح الأخبار: ج 2 ص 494 ح 879.

435. شرح الأخبار: ج 2 ص 515 ح 911.

436. تذکره الخواص: ص 233.

437. الإمامه و التبصره: ص 47 ح 29.

438. تأویل الآیات: ج 2 ص 457.

439. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 249 ح 169.

440. العدد القویه: ص 248 ح 46.

441. الخصال: ج 2 ص 72.

442. کمال الدین: ج 1 ص 278 ح 25.

443. إثبات الهداه: ج 1 ص 14.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:132

444. إثبات الهداه: ج 1 ص 557.

445. إثبات الهداه: ج 1 ص 627.

446. إثبات الهداه: ج 1 ص 676.

447. إثبات الهداه: ج 1 ص 442.

448. إثبات الهداه: ج 1 ص 658.

449. إثبات الهداه: ج 1 ص 686.

450. إثبات الهداه: ج 1 ص 704.

451. إثبات الهداه: ج 1 ص

715.

452. إثبات الهداه: ج 1 ص 688 ح 58، 60، 61، 64.

453. إثبات الهداه: ج 1 ص 719.

454. إثبات الهداه: ج 1 ص 723 ح 215، 218، 220.

455. إثبات الهداه: ج 1 ص 724 ح 223.

456. علل الشرائع: ج 1 ص 205 ح 2.

457. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 89.

458. دلائل الصدق: ج 2 ص 64- 75.

459. أعیان الشیعه: ج 2 ص 276- 280.

460. الفصول المختاره: ص 53- 55.

461. الصواعق المحرقه: ص 143.

462. الغیبه للنعمانی: ص 47.

463. کشف الیقین: ص 29.

464. کشف الیقین: ص 405.

465. تفسیر الصافی: ج 4 ص 188.

466. تفسیر الصافی: ج 4 ص 189.

467. ذخائر العقبی: ص 21- 24.

468. مجمع الزوائد: ج 7 ص 91.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:133

469. عوالم العلوم: ج 23 ص 38.

470. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 91.

471. ینابیع الموده: ص 107.

472. ینابیع الموده: ص 294.

473. اللوامع النورانیه: ص 306.

474. اللوامع النورانیه: ص 307.

475. دلائل الصدق: ج 2 ص 310.

476. علی خطی أهل البیت علیهم السّلام: ص 36.

477. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 206.

478. تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 137- 139.

479. تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 144- 148.

480. سیره رسول اللّه و أهل بیته علیهم السّلام: ج 1 ص 452- 462.

481. زاد المسیر فی علم التفسیر: ج 6 ص 198.

482. المعجم الکبیر: ج 3 ص 52- 55.

483. المعجم الکبیر: ج 3 ص 56.

484. کفایه الطالب: ص 372.

485. کفایه الطالب: ص 376.

486. جواهر العقدین: ص 193.

487. مختصر تاریخ دمشق: ج 25 ص 192.

488. جامع البیان: ج 22 ص 6.

489. أحکام القرآن: ج 3 ص 36.

490. تفسیر جلاء الأذهان: ج 8

ص 7.

491. سنن الترمذی: ج 5 ص 328.

492. التبیان فی تفسیر القرآن: ج 8 ص 339.

493. تفسیر الشریف اللاهیجی: ج 3 ص 70.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:134

494. کتاب القطع و الائتناف: ص 575.

495. تفسیر الشریف اللاهیجی: ج 3 ص 631.

496. محاسن التأویل: ج 4 ص 114.

497. غایه المرام و حجه الخصام: ج 1 ص 160.

498. المجالس الحسینیه: ج 1 ص 45.

499. المستدرک: ج 3 ص 146.

500. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم أبیها للأمینی: ص 15.

501. الشیعه بین الحقائق و الأوهام: ص 66.

502. القرآن الکریم و روایات المدرستین: ص 218.

503. مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 21- 35.

504. اعلموا أنی فاطمه: ج 1 ص 310.

505. جامع البیان للطبری: ج 22 ص 5.

506. مختصر من تفسیر الطبری: ج 2 ص 110.

507. المعجم الکبیر: ج 23 ص 327.

508. طبقات المحدثین: ج 3 ص 151.

509. الوافی بالوفیات: ج 21 ص 271.

510. أسد الغابه فی معرفه الصحابه: ج 7 ص 342.

511. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 7 ص 127.

512. تفسیر جوامع الجامع: ج 1 ص 372.

513. المؤمنون فی القرآن: ج 2 ص 20.

514. إعراب القرآن: ج 3 ص 314.

515. جامع المسانید و السنن: ج 33 ص 323.

516. الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز: ص 554.

517. المعجم الصغیر: ج 1 ص 134.

518. الأربعون لشهاب الشمس: الباب السابع ح 2.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:135

519. الأربعون عن الأربعین: الحدیث الثالث و الثلاثون.

520. المزار للملا حیدر علی الشیروانی: ص 24.

521. تفسیر الحبری: ص 306 ح 55.

522. سیره رسول اللّه و أهل بیته علیهم السّلام: ج 1 ص 750.

523. وصول الأخبار إلی أصول الأخبار: ص 45.

524. الأربعون حدیثا عن أربعین: ص 30.

525. تنبیه

الخواطر للورّام: ص 23.

526. تفسیر أبی الفتوح الرازی: ج 4 ص 327.

527. التشیع (نشؤه، مراحله، مقوّماته): ص 170.

528. تفسیر آیه الموده: ص 102.

529. أهل البیت علیهم السّلام و سفینه نوح: ص 35.

530. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 678.

531. تعلیقه علی شرح العضدی: ص 153، عن صحیح مسلم.

532. تعلیقه علی شرح العضدی: ص 154، عن صحیح الترمذی.

533. کفایه الطالب: ص 372.

534. کفایه الطالب: ص 373.

535. کنز الدقائق: ج 8 ص 156.

536. کنز الدقائق: ج 8 ص 157- 159.

537. النور المشتعل: ص 176- 179.

الأسانید:

1. فی الأمالی: أخبرنا أبو عمر، قال: حدثنا أحمد، قال: أخبرنا أحمد بن یحیی، قال:

حدثنا عبد الرحمن، قال: حدثنا أبی، عن أبی إسحاق، عن عبد اللّه بن مغیره مولی أم سلمه زوج النبی صلی اللّه علیه و آله، قالت.

2. فی أسباب النزول: أخبرنا أبو بکر الحارثی، قال: أخبرنا أبو محمد بن حیان،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:136

قال: أخبرنا أحمد بن عمرو، قال: أخبرنا أبو الربیع، قال: أخبرنا عمّار بن محمد، قال:

أخبرنا سفیان، عن أبی الجحاف، عن عطیه، عن أبی سعید. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 136 الأسانید: ..... ص : 135

3. فی الکافی: علی بن إبراهیم، عن محمد بن عیسی، عن یونس و علی بن محمد، عن سهل بن زیاد أبی سعید، عن محمد بن عیسی، عن یونس، عن مسکان، عن أبی بصیر.

4. فی الخصال: حدثنا أحمد بن الحسن و محمد بن أحمد و علی بن موسی و الحسین بن إبراهیم و علی بن عبد اللّه، قالوا: حدثنا أحمد بن یحیی، قال: حدثنی بکر بن عبد اللّه، قال: حدثنا تمیم بن بهلول، قال: حدثنا سلیمان بن حکیم،

عن ثور بن یزید، عن مکحول، قال.

5. فی کمال الدین: حدثنا أبی و محمد بن الحسن، حدثنا سعد بن عبد اللّه، قال:

حدثنا یعقوب یزید، عن حمّاد بن عیسی، عن عمر بن أذینه، عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس.

6. فی علل الشرائع: أبی، قال: حدثنی سعد بن عبد اللّه، عن الحسن بن موسی، عن علی بن حسان، عن عبد الرحمن بن کثیر، قال.

7. فی الغیبه للنعمانی: أحمد بن محمد بن سعید، و محمد بن همام و عبد العزیز و عبد الواحد، أنبأ عبد اللّه بن یونس، عن رجالهم، عن عبد الرزاق بن همام، عن معمر بن راشد، عن أبان بن أبی عیاش.

69 المتن:
اشاره

عن ابن شهاب، عن أبی صالح، عن ابن عباس فی قوله تعالی: «وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی» أبو جهل «وَ الْبَصِیرُ» أمیر المؤمنین علیه السّلام «وَ لَا الظُّلُماتُ» أبو جهل «وَ لَا النُّورُ» أمیر المؤمنین علیه السّلام «وَ لَا الظِّلُّ» یعنی ظل أمیر المؤمنین علیه السّلام فی الجنه «وَ لَا الْحَرُورُ» یعنی جهنم، ثم جمعهم جمیعا فقال: «وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ» علی علیه السّلام و حمزه و جعفر و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام و خدیجه «وَ لَا الْأَمْواتُ» «1» کفار مکه.

______________________________

(1) سوره غافر: الآیه 58.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:137

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 3 ص 568.

2. بحار الأنوار: ج 9 ص 75.

3. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 135، عن المناقب.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 278.

5. اللوامع النورانیه: ص 317.

6. تأویل الآیات: ج 2 ص 480.

70 المتن:
اشاره

قال العسقلانی: حدثنا عبد الأعلی بن أبی المساور، سمعت المغیره بن سعید یقول:

«إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ» علی علیه السّلام «وَ الْإِحْسانِ» فاطمه علیها السّلام «وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبی» الحسن و الحسین علیهما السّلام «وَ یَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» «1»، قال: فلان أفحش الناس و المنکر فلان.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 14 ص 480.

2. لسان المیزان: ج 6 ص 76.

71 المتن:
اشاره

أخرج الثعلبی عن الباقر علیه السّلام، قال: سئل رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عن قوله تعالی: «الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» «2»، فقال: هی شجره فی الجنه، أصلها فی داری و فرعها علی أهل الجنه. فقیل له: یا رسول اللّه! سألناک عنها فقلت: هی شجره فی الجنه، أصلها فی دار علی و فاطمه علیهما السّلام و فرعها علی أهل الجنه!؟

______________________________

(1) سوره النحل: الآیه 90.

(2) سوره الرعد: الآیه 29.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:138

فقال: إن داری و دار علی و فاطمه علیهما السّلام واحد غدا فی مکان واحد، و هی شجره غرسها اللّه تعالی بیده و نفخ فیها من روحه، تنبت الحلی و الحلل، و إن أغصانها لتری من وراء سور الجنه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 14 ص 353.

2. أرجح المطالب: ص 83، علی ما فی الإحقاق.

72 المتن:
اشاره

عن أنس بن مالک، قال: سألت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عن قوله: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَهٌ»، قال:

یا أنس، هی وجوهنا بنی عبد المطلب؛ أنا و علی علیه السّلام و حمزه و جعفر و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام، نخرج من قبورنا و نور وجوهنا کالشمس الضاحیه یوم القیامه. قال اللّه تعالی: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَهٌ» یعنی مشرقه بالنور فی أرض القیامه، «ضاحِکَهٌ مُسْتَبْشِرَهٌ» «1» بثواب اللّه الذی وعدنا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 14 ص 518.

2. شواهد التنزیل: ج 2 ص 422 ح 193.

3. شواهد التنزیل: ج 2 ص 423 ح 194.

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: أخبرنا عقیل بن الحسین، أخبرنا علی بن الحسین، أخبرنا محمد بن عبید اللّه و عمر بن محمد الجمحی بمکه، قال: أخبرنا علی بن عبد العزیز، أخبرنا أبو نعیم، أخبرنا حمّاد، عن ثابت، عن أنس.

______________________________

(1) سوره عبس: الآیه 38.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:139

73 المتن:
اشاره

عن عکرمه فی قوله: «أُولئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَهَ» «1»، قال: هم النبی صلی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 14 ص 578.

2. شواهد التنزیل: ج 1 ص 342.

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: أخبرنا محمد بن عبد اللّه، أخبرنا محمد بن أحمد، أخبرنا عبد العزیز بن یحیی، قال: حدثنی أحمد بن عمار، عن علی بن مسهّر، عن علی بن بذیمه، عن عکرمه.

74 المتن:
اشاره

عن ابن عباس فی قوله: «أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ»: یعنی بنی أمیه «أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» «2» النبی و علی و حمزه و جعفر و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 14 ص 685.

2. شواهد التنزیل: ج 2 ص 239 ح 875.

3. تأویل الآیات: ج 2 ص 576، بتفاوت فیه.

______________________________

(1) سوره الإسراء: الآیه 57.

(2) سوره الجاثیه: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:140

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: روی سعید بن أبی سعید البلخی، عن أبیه، عن مقاتل بن سلیمان، عن الضحاک، عن ابن عباس.

75 المتن:
اشاره

عن ابن عباس فی قوله: «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا»: یعنی ولیّ علی و حمزه و جعفر و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و ولی محمد صلی اللّه علیه و آله، ینصرهم بالغلبه علی عدوهم «وَ أَنَّ الْکافِرِینَ» یعنی أبا سفیان بن حرب و أصحابه «لا مَوْلی لَهُمْ» «1»، یقول: لا ولی لهم یمنعهم من العذاب.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 14 ص 673.

2. شواهد التنزیل: ج 2 ص 174.

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: بالإسناد قال: حدثنا محمد بن حمّاد الأثرم بالبصره، حدثنا بشر بن مطر، حدثنا سفیان بن عیینه، عن أیوب، عن قتاده، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس.

76 المتن:
اشاره

عن صالح بن سهل أنه قال: هو القصر المشید، و البئر المعطّله فاطمه و ولدها علیهم السّلام معطّلین من الملک.

قال الأشعری:

______________________________

(1) سوره محمد 9: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:141 بئر معطله و قصر مشرف مثل لآل محمد مستطرف

فالناطق القصر المشیّد منهم و الصامت البئر المعطله لا ینزف

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 3 ص 1.

2. نور الثقلین: ج 3 ص 507، عن معانی الأخبار.

3. معانی الأخبار: ج 1 ص 110، 111.

4. تأویل الآیات: ج 1 ص 344 ح 28.

5. تفسیر الصافی: ج 3 ص 383.

الأسانید:

فی معانی الأخبار: بأسناده إلی عبد اللّه بن القاسم البطل، عن صالح بن سهل، أنه قال.

77 المتن:
اشاره

عن عبد اللّه بن عباس فی قوله تعالی: «کانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ» «1»، قال: نزلت فی علی بن أبی طالب و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام، و کان علی علیه السّلام یصلّی ثلثی اللیل الأخیر و ینام الثلث الأول. فإذا کان السحر، جلس فی الاستغفار و الدعاء، و کان ورده فی کل لیله سبعین رکعه، ختم فیها القرآن.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 14 ص 682.

2. شواهد التنزیل: ج 2 ص 268 ح 901.

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: ابن مؤمن، قال: حدثنا عبد الملک بن علی بکازرون، حدثنا عبد اللّه بن منیع، حدثنا علی بن الجعد، حدثنا سعید، عن قتاده، عن سعید بن جبیر، عن عبد اللّه بن عباس.

______________________________

(1) سوره الذاریات: الآیه 17.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:142

78 المتن:
اشاره

قال أبو عبیده فی مهاجره علی و فاطمه علیهما السّلام: ... ثم سار لوجهه یجوب منزلا بعد منزل، لا یفتر عن ذکر اللّه، و الفواطم کذلک و غیرهم ممن صحبه حتی قدموا المدینه، و قد نزل الوحی بما کان فی شأنهم قبل قدومهم بقوله تعالی: «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، إلی قوله: «فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لا أُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی»، الذکر علی علیه السّلام و الأنثی الفواطم المتقدم ذکرهنّ؛ و هی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و فاطمه بنت أسد و فاطمه بنت الزبیر، «بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ» «1» یعنی علی علیه السّلام من فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 86.

2. حلیه الأبرار: ج 1 ص 92، بتفاوت.

3. أسرار الشهاده: ص 365، بتفاوت فیه.

79 المتن:
اشاره

سأل إسحاق الأحمر الحجه علیه السّلام عن قول اللّه تعالی: «کهیعص» «2»، فقال: هذه الحروف من أنباء الغیب الذی اطلع اللّه علیه عبده زکریا ثم قصّها علی محمد صلی اللّه علیه و آله، و ذلک أن زکریا سأل ربه أن یعلمها أسماء الخمسه علیهم السّلام، فأهبط علیه جبرئیل و علّمه إیاها.

و کان زکریا إذا ذکر محمدا و علیا و فاطمه و الحسن علیهم السّلام سری عنه همّه و انجلی کربه، و إذا ذکر الحسین علیه السّلام غلبته العبره و وقعت علیه الزفره، فقال ذات یوم: إلهی! إذا ذکرت أربعا منهم تسلّیت بأسمائهم من همومی و إذا ذکرت الحسین علیه السّلام تدمع عینی و تثور زفرتی!؟

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیات 195.

(2) سوره مریم: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:143

فأنبأه اللّه فی قصته فقال: «کهیعص»، فالکاف اسم کربلاء و الهاء هلاک العتره، و الیاء یزید و هو ظالم الحسین علیه السّلام، و العین عطشه، و الصاد صبره.

فلما سمع ذلک زکریا، لم یفارق مسجده ثلاثه أیام و منع الناس من الدخول علیه، و أقبل علی البکاء و النحیب و کان یقول: إلهی، أتفجّع خیر خلقک بولده؟ إلهی أ تنزّل الرزیّه بفنائه؟ إلهی، أتلبس علیا و فاطمه علیهما السّلام ثیاب هذه المصیبه؟ إلهی، أ تحلّ هذه الفجیعه بساحتهما؟ ثم کان یقول: اللهم ارزقنی ولدا تقرّ به عینی علی الکبر و اجعله وارثا رضیا یوازی محله منی الحسین علیه السّلام. فإذا رزقتنیه فافتنّی بحبه ثم أفجعنی به کما تفجّع محمدا صلی اللّه علیه و آله حبیبک بولده.

فرزقه یحیی

و فعجه به، و کان حمل یحیی سته أشهر و حمل الحسین علیه السّلام سته أشهر، و ذبح یحیی کما ذبح الحسین علیه السّلام و لم تبک السماء و الأرض إلا علیهما.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 84.

2. شجره طوبی: ج 2 ص 403.

80 المتن:
اشاره

فی تفسیر علی بن إبراهیم: قوله عز و جل: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً» «1»، نزلت فیمن غصب أمیر المؤمنین علیه السّلام حقّه و أخذ حق فاطمه علیها السّلام و آذاها، و قد قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: من آذاها فی حیاتی کمن آذاها بعد موتی، و من آذاها بعد موتی کمن آذاها فی حیاتی، و من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه، و هو قول اللّه عز و جل: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...».

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:144

المصادر:

1. نور الثقلین: ج 4 ص 305 ح 237، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 196.

3. مقدمه تفسیر مرآت الأنوار: ص 88، عن تفسیر القمی.

81 المتن:
اشاره

عن المفضل بن محمد الجعفی، قال: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عن قوله اللّه: «حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ»، قال: الحبّه فاطمه علیها السّلام و السبع السنابل سبعه من ولدها، سابعها قائمهم. قلت:

الحسن علیه السّلام؟ قال: الحسن علیه السّلام إمام من اللّه مفترض طاعته، و لکن لیس من السنابل السبعه؛ أولهم الحسین و آخرهم القائم علیهم السّلام.

فقلت: قوله: «فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ»؟ «1» فقال: یولد الرجل منهم فی الکوفه مائه من صلبه و لیس ذلک إلا هؤلاء السبعه.

المصادر:

1. نور الثقلین: ج 1 ص 282 ح 1106، عن تفسیر العیاشی.

2. تفسیر العیاشی: ص 47 ح 480.

3. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 120.

4. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 176.

5. مصابیح الأنوار: ج 2 ص 481 ح 240.

6. إثبات الهداه: ج 3 ص 548.

7. الفوائد الطوسیه: ص 298.

8. القطره: ج 1 ص 265.

9. عوالم العلوم: ج 3 ص 11 ح 3.

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 261.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:145

82 المتن:
اشاره

عن أبی بصیر قال: قلت: «إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً»؟ قال: کادوا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و کادوا فاطمه علیها السّلام فقال اللّه: یا محمد، «إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً وَ أَکِیدُ کَیْداً فَمَهِّلِ الْکافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْداً» «1»، لو قد بعث القائم علیه السّلام فینتقم لی من الجبارین و الطواغیت من قریش و بنی أمیه و سائر الناس، و فیه: «فَمَهِّلِ الْکافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْداً»، قال: دعهم قلیلا.

المصادر:

1. نور الثقلین: ج 5 ص 553 ح 19.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 416.

3. تفسیر البرهان: ج 4 ص 449.

4. إلزام الناصب: ج 1 ص 104.

5. تأویل الآیات: ج 2 ص 784.

الأسانید:

فی تفسیر القمی و تاویل الآیات: عن ابن إبراهیم، عن جعفر بن أحمد، عن عبید اللّه بن موسی، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، عن أبی بصیر.

83 المتن:
اشاره

قال هارون لموسی بن جعفر علیه السّلام فی حدیث طویل، فیه: کیف قلتم: إنا ذریه النبی صلی اللّه علیه و آله و النبی صلی اللّه علیه و آله لم یعقّب و إنما المعقّب للذکر لا للأنثی، و أنتم ولد لابنته و لا یکون لها عقب ...، إلی أن قال علیه السّلام:

فقلت: أعوذ باللّه من الشیطان الرجیم، بسم اللّه الرحمن الرحیم، «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ* وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی

______________________________

(1) سوره الطارق: الآیه 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:146

وَ عِیسی» «1»، من أبو عیسی یا أمیر المؤمنین؟ قال: لیس لعیسی أب. فقلت: إنما ألحقنا بذراری الأنبیاء من طریق مریم، و کذلک ألحقنا بذراری النبی صلی اللّه علیه و آله من قبل أمّنا فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. نور الثقلین: ج 1 ص 743 ح 16، عن عیون الأخبار.

2. عیون الأخبار: ج 2 ص 80.

84 المتن:
اشاره

فی مقدمه تفسیر مرآه الأنوار، قال فی مدح الشیعه الصابرین فی زمان الغیبه:

و سیأتی فی الفائزین ما یدلّ علی تأویل: «الَّذِینَ صَبَرُوا»* «2» بعلی و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام، حیث صبروا علی الطاعات و الفقر و البلاء فی الدنیا.

المصادر:

مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 210.

85 المتن:
اشاره

عن الباقر علیه السّلام، قوله: «وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثی» «3»: فالذکر أمیر المؤمنین علیه السّلام و الأنثی فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

1. نور الثقلین: ج 5 ص 589 ح 8، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 159.

______________________________

(1) سوره الأنعام: الآیتان 84.

(2) سوره المؤمنون: الآیه 111.

(3) سوره اللیل: الآیه 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:147

86 المتن:
اشاره

أخرج العسکری فی المواعظ و ابن مردویه و ابن لآل و ابن النجار، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: دخل رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله علی فاطمه علیها السّلام و هی تطحن بالرحی و علیها کساء من حمله الإبل. فلما نظر إلیها قال: یا فاطمه، تعجّلی فتجرّعی مراره الدنیا بالنعیم الآخره غدا. فأنزل اللّه: «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی». «1»

المصادر:

1. الدر المنثور: ج 6 ص 361.

2. المواعظ للعسکری، علی ما فی الدر المنثور.

3. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 64.

4. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 136.

5. کنز العمال: ج 6 ص 295.

6. شواهد التنزیل: ج 2 ص 445 ح 1109.

7. شواهد التنزیل: ج 2 ص 445 ح 1110.

8. ینابیع الموده: ص 46.

الأسانید:

1. فی شواهد التنزیل: أخبرنا أبو الحسن الشیرازی، أخبرنا أبو الحسن البصری، حدثنا محمد بن یونس، حدثنا حمّاد بن عیسی، قال: حدثنا جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر.

2. فی شواهد التنزیل: حدثنا عبد اللّه بن یوسف، حدثنا أبو قتیبه، حدثنا الکریمی، حدثنا حمّاد الجهنی، عن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر.

87 المتن:
اشاره

فی روایه ابن بکیر، عن الصادق علیه السّلام فی قوله تعالی: «وَ إِذا تُتْلی عَلَیْهِمْ آیاتُنا قالُوا

______________________________

(1) سوره الضحی: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:148

أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ» «1»، قال: یعنی تکذیبهم بالقائم علیه السّلام، إذ یقولون له لسنا نعرفک و لست من ولد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 90.

88 المتن:
اشاره

عن الصادق علیه السّلام، أنه قال فی قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا»*: «2» یعنی کفروا و کذّبوا بالولایه و بحق علی و فاطمه و الأئمه علیهم السّلام.

المصادر:

مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 90.

89 المتن:
اشاره

عن النبی صلی اللّه علیه و آله، أنه قال فی حدیث له ذکر فیه فضائل شیعه علی علیه السّلام: «إنهم» یعنی الشیعه «عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ* ربهم» و من نبیهم و من وصیه علی علیه السّلام و من ابنته الزهراء علیها السّلام، ثم الحسن و الحسین علیهما السّلام، ثم الأئمه من ولد الحسین علیه السّلام ....

المصادر:

1. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 104، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد (مخطوط).

3. اللوامع النورانیه: ص 326.

______________________________

(1) سوره الأنفال: الآیه 31.

(2) سوره الحج، الآیه 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:149

90 المتن:
اشاره

فی کشف الغمه: عن ابن مردویه، عن مقاتل فی قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ ...» «1»: نزلت فی أعداء علی و فاطمه علیهما السّلام، و ذلک أن نفرا من المنافقین کانوا یؤذونه و یؤذونها و یکذّبون علیها.

المصادر:

1. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 88، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 329.

3. تفسیر الصافی: ج 4 ص 202 ح 57.

91 المتن:
اشاره

قال فی مقدمه تفسیر مرآه الأنوار فی تأویل قوله تعالی: «وَ ذلِکَ دِینُ الْقَیِّمَهِ» «2»:

باستکمال معرفه علی علیه السّلام، و أیضا تأویل دین القیّمه بدین فاطمه علیها السّلام و بدین القائم علیه السّلام ....

المصادر:

1. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 148.

2. مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 280، بتفاوت فیه.

3. تأویل الآیات: ج 2 ص 830.

4. تفسیر البرهان: ج 4 ص 489 ح 1.

5. القطره: ج 1 ص 275.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 58.

(2) سوره البینه: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:150

92 المتن:
اشاره

عن الباقر علیه السّلام فی قوله تعالی: «تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ» «1»، قال: قرابه الرسول صلی اللّه علیه و آله و سیدهم علی علیه السّلام، أمروا بمودتهم فخالفوا ما أمروا به. و الأخبار فی هذا الباب کثیره، تأتی فی تضاعیف الکتاب.

و أما الرحمه، فقد ورد تأویل ما فی القرآن من رحمه اللّه و ما اشتمل علیها بالعبادات المتعدده المتفاوته بأشیاء: أحدها الولایه و طاعه الإمام و الایتمام به، و ثانیها علم الإمام و ما أجری اللّه علی لسانه، و ثالثها بعلی علیه السّلام مره و بفاطمه علیها السّلام مره، بل برسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

المصادر:

مقدمه تفسیر مرآه الأنوار: ص 164.

93 المتن:
اشاره

عن زراره، عن عبد الرحمن بن کثیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی قوله: «حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطی وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِینَ طائعین» «2»، قال: الصلوات رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و الوسطی أمیر المؤمنین علیه السّلام، «وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِینَ» طائعین للأمه.

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 1 ص 231 ح 9.

2. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 128 ح 421.

3. اللوامع النورانیه: ص 39.

______________________________

(1) سوره النساء: الآیه 3.

(2) سوره البقره: الآیه 238.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:151

94 المتن:
اشاره

روی أن النبی سئل عن «الصَّادِقِینَ»* «1» هاهنا فقال: هم علی و فاطمه و حسن و حسین و ذریتهم الطاهرون علیهم السّلام إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 1 ص 170، عن نهج البیان.

2. نهج البیان، علی ما فی البرهان.

95 المتن:
اشاره

عن ابن عباس و محمد بن مجاهد فی قوله تعالی: «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ»* «2»:

فضل اللّه محمد صلی اللّه علیه و آله و رحمته علی علیه السّلام، و قیل: فضل اللّه علی علیه السّلام و رحمته فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 3 ص 126.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 99.

96 المتن:
اشاره

عن سلیمان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: سألته عن قوله تعالی: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا» «3»، فقال: أیّ شی ء تقولون أنتم؟ قلت: یقولون أنها فی الفاطمیین. قال:

لیس حیث تذهب، لیس یدخل فی هذا من أشار بسیفه و دعا الناس إلی خلاف- و فی نسخه إلی ضلال-.

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 17.

(2) سوره البقره: الآیه 24.

(3) سوره فاطر: الآیه 32.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:152

فقلت: فأیّ شی ء الظالم لنفسه؟ قال: الجالس فی بیته لا یعرف حق الإمام، و المقتصد العارف بحق الإمام، و السابق بالخیرات الإمام.

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 3 ص 362 ح 2، عن الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 215 ح 2.

3. الکافی: ج 1 ص 215 ح 3.

الأسانید:

1. فی الکافی: عن الکلینی، عن الحسین بن محمد، عن معلّی بن محمد، عن الوشّاء، عن عبد الکریم، عن سلیمان بن خالد، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

2. فی الکافی: عن الکلینی، عن الحسین بن محمد، عن معلّی، عن أحمد بن عمر، قال: سألت أبا الحسن الرضا علیه السّلام.

97 المتن:
اشاره

عن أبی ذر، قال: رأیت سلمانا و بلالا یقبلان إلی النبی صلی اللّه علیه و آله ...، الی قوله: فإذا النداء من قبل اللّه جل جلاله: معاشر الخلائق! غضّوا أبصارکم و نکّسوا رءوسکم، هذه فاطمه علیها السّلام، بنت محمد نبیکم صلی اللّه علیه و آله، زوجه علی علیه السّلام إمامکم، أم الحسن و الحسین علیهما السّلام. فتجوز الصراط و علیها ریطتان بیضاوان.

فإذا دخلت الجنه و نظرت إلی ما أعدّ اللّه لها من الکرامه، قرأت: بسم اللّه الرحمن الرحیم، «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ الَّذِی أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَهِ مِنْ فَضْلِهِ لا یَمَسُّنا فِیها نَصَبٌ وَ لا یَمَسُّنا فِیها لُغُوبٌ» «1» ....

______________________________

(1) سوره فاطر: الآیه 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:153

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 3 ص 365.

2. بحار الأنوار: ج 27 ص 139 ح 144، عن کنز الفوائد.

3. کنز الفوائد: ص 253.

4. تأویل الآیات: ج 2 ص 484 ح 12.

الأسانید:

فی تأویل الآیات، قال: حدثنا عبد اللّه بن عبد الوهاب، عن أحمد بن محمد، عن عبد الباقی، عن عمر بن سنان، عن صاحب بن سلیمان، عن وکیع، عن سلیمان الأعمش، عن ضبیان، عن أبی ذر.

98 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، أنه قال: «وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها» «1» مثل ضربه اللّه لفاطمه علیها السّلام. و قال علیه السّلام: إن فاطمه علیها السّلام أحصنت فرجها فحرّم اللّه ذریتها علی النار.

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 4 ص 358 ح 2، 3.

2. تأویل الآیات: ج 2 ص 701.

3. تفسیر محمد بن العباس، علی ما فی البرهان.

الأسانید:

فی تفسیر محمد بن العباس: عن أحمد بن القاسم، عن أحمد بن محمد، عن بعض أصحابه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

______________________________

(1) سوره التحریم: الآیه 12.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:154

99 المتن:
اشاره

عن النبی صلی اللّه علیه و آله، قال: قوله تعالی: «وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ» «1»، قال: هو أشرف شراب فی الجنه، یشربه محمد و آل محمد علیهم السّلام و هم المقرّبون السابقون؛ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب و الأئمه و فاطمه علیهم السّلام و خدیجه و ذریتهم الذین اتبعوهم بإیمان، تسنم من أعالی دورهم.

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 440 ح 9.

2. تفسیر محمد بن العباس، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی تفسیر محمد بن العباس: عنه، قال: حدثنا أحمد بن محمد، عن أحمد بن الحسن، قال: حدثنی أبی، عن حسین بن مخارق، عن أبی حمزه، عن أبی جعفر، عن أبیه علی بن الحسین علیهما السّلام، عن جابر.

100 المتن:
اشاره

قال ابن شهرآشوب: قال المفسرون: حروف المعجم فی أوائل السور سرّ اللّه، و کذلک یستخرج من «کهیعص» «2» اسم علی و فاطمه علیهما السّلام، و فی «حم» «3» ثلاثه أحرف من محمد صلی اللّه علیه و آله، و فی «طه» «4» حرفان من فاطمه علیها السّلام، و فی «یس» «5» حرفان من الحسن و الحسین علیهما السّلام.

______________________________

(1) سوره المطففین: الآیه 27.

(2) سوره مریم: الآیه 1.

(3) سوره حم: الآیه 1.

(4) سوره طه: الآیه 1.

(5) سوره یس: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:155

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 304.

101 المتن:
اشاره

عن حمران، قال: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام عمّا یفرق فی لیله القدر، هل هو ما یقدر سبحانه و تعالی فیها؟ قال: لا توصف قدره اللّه تعالی، إلا أنه قال: «فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ». «1» فکیف یکون حکیما إلا ما فرّق و لا توصف قدره اللّه سبحانه لأنه یحدث ما یشاء.

و أما قوله: «خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» «2» یعنی فاطمه علیها السّلام، فی قوله تعالی، «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیها» و الملائکه فی هذا الموضع المؤمنون الذین یملکون علم آل محمد علیهم السّلام، و الروح روح القدس و هی فاطمه علیها السّلام، «مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ» «3» یقول کل أمر سلّمه، حتی یطلع الفجر یعنی حتی یقوم القائم علیه السّلام.

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 4 ص 487 ح 24، عن تأویل الآیات.

2. تأویل الآیات الباهره: ج 2 ص 818 ح 3.

3. إلزام الناصب: ص 107.

4. المحجه: ص 255، عن تأویل الآیات.

5. شذره عصمتیه: ص 22، عن البرهان.

6. تفسیر القرآن الکریم: ج 3 ص 484.

7. مستدرک السفینه: ج 9 ص 297.

8. بحار الأنوار: ج 25 ص 97 ح 70، عن کنز الفوائد.

9. کنز الفوائد: ص 473.

10. الید البیضاء فی نکت أخبار مناقب الزهراء علیها السّلام: ص 95.

______________________________

(1) سوره الدخان: الآیه 14.

(2) سوره القدر: الآیه 3- 5.

(3) سوره القدر: الآیه 3- 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:156

الأسانید:

فی تأویل الآیات: عنه، عن محمد بن جمهور، عن موسی بن بکر، عن زراره، عن حمران، قال.

102 المتن:
اشاره

قال جمال الدین المطهّر العلامه الحلی فی الألفین: الدلیل الثامن و التسعین علی إمامه أمیر المؤمنین علیه السّلام قوله تعالی: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ» «1»، و إنما یحسن ذلک من الحکیم مع عصمتهم من أول العمر إلی آخره، فأما أن یکون متناولا للأنبیاء لا غیر أولهم و للأئمه علیهم السّلام، و علی کلا التقدیرین فمطلوبنا حاصل.

أما علی الأول فلأن کل من قال بذلک قال بعصمه الأئمه علیهم السّلام و من منع من عصمه الأئمه علیهم السّلام لم یقل بعصمه الأنبیاء من أول العمر إلی آخره، فالفرق إحداث قول ثالث و هو باطل.

و أما علی الثانی فظاهر، و لأن الجمع أضیف و الجمع المضاف للعموم، فیدخل فیه علی و فاطمه و الحسن و الحسین و باقی الأئمه الاثنی عشر علیهم السّلام، فدلّ علی عصمتهم ....

المصادر:

الألفین فی إمامه أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 100 ح 98.

103 المتن:
اشاره

عن الشیخ أبو جعفر الطوسی، نقله فی کتابه مصباح الأنوار بحذف الأسناد، قال:

روی أبو سعید الخدری، قال:

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 33.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:157

أصبح علی علیه السّلام ذات یوم فقال لفاطمه علیها السّلام: هل عندک شی ء تغتذیه؟ فقالت: لا و الذی أکرم أبی بالنبوه ...، إلی أن قال علی علیه السّلام: یا فاطمه! فأنّی لک هذا الطعام الذی لم أنظر إلی مثل لونه و لم أشمّ مثل ریحه قطّ و لم آکل أطیب منه؟ قال: فوضع النبی صلی اللّه علیه و آله کفّه المبارکه علی کتف أمیر المؤمنین علی علیه السّلام و هزّها ثم هزّها ثلاث مرآت، ثم قال: یا علی، هذا بدل دینارک، هذا جزاء دینارک من عند اللّه، «إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ».

ثم استعبر باکیا صلی اللّه علیه و آله و قال: الحمد للّه الذی أبی لکما أن یخرجکما من الدنیا حتی یجریک- یا علی- مجری زکریا، و یجریک- یا فاطمه- مجری مریم بنت عمران؛ و هو قوله تعالی: «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ». «1»

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 1 ص 109 ح 15، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار (مخطوط): ص 226.

3. بحار الأنوار: ج 96 ص 147 ح 25.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 59 ح 51.

104 المتن:
اشاره

عن الإمام موسی بن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام فی قول اللّه عز و جل: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» إلی قوله: «الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ» «2»، قال: نزلت فی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و فی أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین، صلوات اللّه علیهم أجمعین.

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 37.

(2) سوره المؤمنون: الآیه 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:158

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 1 ص 352 ح 1.

2. تفسیر محمد بن العباس، علی ما فی تأویل الآیات.

3. بحار الأنوار: ج 23 ص 382، عن تأویل الآیات.

4. تفسیر البرهان: ج 3 ص 106.

الأسانید:

فی تفسیر محمد بن العباس: حدثنا محمد بن همام، عن محمد بن إسماعیل، عن عیسی بن داوود، عن الإمام موسی بن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام.

105 المتن:
اشاره

حدثنا الإمام موسی بن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام فی قول اللّه عز و جل: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ» «1»، قال: بیوت آل محمد علیهم السّلام بیت علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و حمزه و جعفر ....

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 1 ص 362 ح 10.

2. بحار الأنوار: ج 23 ص 326 ح 4.

3. تفسیر البرهان: ج 3 ص 139 ح 10.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: حدثنا محمد بن همام، عن محمد بن إسماعیل، عن عیسی بن داوود، قال: حدثنا الإمام موسی بن جعفر، عن أبیه علیهما السّلام.

______________________________

(1) سوره النور: الآیه 36.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:159

106 المتن:
اشاره

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: قول اللّه: «أَوْ کَظُلُماتٍ» فلان و فلان، «فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ» یعنی نعثل، «مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ» طلحه و زبیر، «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ» معاویه و فتن بنی أمیه، «إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ» فی ظلمه فتنتهم، «لَمْ یَکَدْ یَراها وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً» یعنی إماما من ولد فاطمه علیها السّلام، «فَما لَهُ مِنْ نُورٍ» «1» فما له من إمام یوم القیامه تمشی بنوره.

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 1 ص 364 ح 13.

2. تأویل الآیات: ج 1 ص 364 ح 14، بتفاوت یسیر.

3. تفسیر القمی: ج 1 ص 458.

4. بحار الأنوار: ج 23 ص 305.

5. تفسیر البرهان: ج 3 ص 140.

6. تفسیر نور الثقلین: ج 3 ص 612.

7. الکافی: ج 1 ص 195، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی تفسیر القمی: عن محمد بن همام، عن جعفر بن محمد، عن محمد بن الحسن، عن الحسن بن علی، عن صالح بن سهل، قال.

107 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: جمع رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و أغلق علیه و علیهم الباب و قال: یا أهلی و أهل اللّه، إن اللّه عز و جل یقرأ علیکم السلام، و هذا جبرئیل معکم فی البیت یقول: إن اللّه عز و جل

______________________________

(1) سوره النور: الآیه 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:160

یقول: إنی قد جعلت عدوکم لکم فتنه، فما تقولون؟ قالوا: نصبر یا رسول اللّه لأمر اللّه و ما نزل من قضائه حتی نقدم علی اللّه عز و جل و نستکمل جزیل ثوابه، فقد سمعناه یعد الصابرین الخیر کله.

فبکی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله حتی سمع نحیبه من خارج البیت، فنزلت هذه الآیه: «وَ جَعَلْنا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَهً أَ تَصْبِرُونَ وَ کانَ رَبُّکَ بَصِیراً» «1»، أنهم سیصبرون، أی سیصبرون کما قالوا علیهم السّلام.

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 1 ص 372 ح 3.

2. بحار الأنوار: ج 24 ص 219 ح 16.

3. بحار الأنوار: ج 28 ص 81 ح 41.

4. تفسیر البرهان: ج 3 ص 158 ح 1.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: عن محمد بن العباس، قال: حدثنا محمد بن همام، عن محمد بن إسماعیل، عن عیسی بن داوود، قال: حدثنی مولای أبو الحسن موسی بن جعفر، عن أبیه، عن أبی جعفر علیهم السّلام.

108 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر محمد بن علی علیه السّلام، قال: نزلت هذه الآیه فی ولد فاطمه علیها السّلام خاصه:

«وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ» «2»، أی لما صبروا علی البلاء فی الدنیا و علم اللّه منهم الصبر، جعلهم أئمه یهدون بأمره عباده إلی طاعته المؤدّیه إلی جنته، فعلیهم من ربهم صلاته و أکمل تحیاته.

______________________________

(1) سوره الفرقان: الآیه 20.

(2) سوره السجده: الآیه 24.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:161

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 2 ص 445 ح 8.

2. بحار الأنوار: ج 24 ص 158 ح 23.

3. البرهان: ج 3 ص 289 ح 4.

الأسانید:

فی تأویل الآیات: محمد بن العباس، حدثنا علی بن عبد اللّه بن أسد، عن إبراهیم بن محمد، عن علی بن هلال، عن الحسن بن وهب، عن جابر الجعفی، عن أبی جعفر علیه السّلام.

109 المتن:
اشاره

فی إثبات الهداه: فی أحادیث العیاشی فی النصوص علی المهدی علیه السّلام حدیثان قریبان من هذین الحدیثین، و فیهما أن سابعهم القائم علیه السّلام، و قد قیل: إن المراد بالسبع المثانی النبی صلی اللّه علیه و آله و الأئمه و فاطمه علیهم السّلام. فهم أربعه عشر: سبعه و سبعه لقوله المثانی، فکل واحد من السبعه مثنی ....

المصادر:

إثبات الهداه: ج 1 ص 629 ح 716.

110 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد بن الحسن الحر العاملی: روی الشیخ محمد بن علی العاملی الشامی عن علمائنا فی کتاب تحفه الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب علیه السّلام، نقلا من کتاب ابن المغازلی عن الحسن بن علی علیه السّلام فی قوله تعالی: «کَمِشْکاهٍ فِیها مِصْباحٌ ...» «1»،

قال:

______________________________

(1) سوره النور: الآیه 25.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:162

المصباح فاطمه علیها السّلام، و الشجره المبارکه إبراهیم، «نُورٌ عَلی نُورٍ» مراده أئمه الهدی علیهم السّلام إمام بعد إمام، «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» یعنی بنور الأئمه علیهم السّلام یهدی اللّه من یشاء.

المصادر:

1. إثبات الهداه: ج 1 ص 706 ح 133، عن تحفه الطالب.

2. تحفه الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب علیه السّلام، علی ما فی إثبات الهداه.

111 المتن:
اشاره

من فضائل محمد و آل محمد علیهم السّلام آیه: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً» «1»: فإنه یستدلّ بهذه الآیه علی أفضلیه آل محمد علیهم السّلام لأنها أوجبت الصلاه علی النبی صلی اللّه علیه و آله، و أرادت به الصلاه علیه و علی آله معا مشیره بالاکتفاء بذکره إلی أنه و إیاهم کنفس واحده و أنه منهم و هم منه ...، و المراد بآل محمد علیهم السّلام علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام کما نطقت به الأخبار المتواتره کحدیث الکساء و غیره ....

المصادر:

1. دلائل الصدق: ج 2 ص 131.

2. الصواعق المحرقه: ص 146.

112 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: أکبر الکبائر سبع: الشرک باللّه العظیم، و قتل النفس التی حرّم اللّه عز و جل إلا بالحق، و أکل أموال الیتامی، و عقوق الوالدین، و قذف المحصنات، و الفرار من الزحف، و إنکار ما أنزل اللّه عز و جل ...، إلی قوله علیه السّلام:

و أما قذف المحصنات، فقد قذفوا فاطمه علیها السّلام علی منابرهم ....

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 56.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:163

المصادر:

1. تهذیب الأحکام: ج 4 ص 150.

2. الخصال: ص 364 ح 56.

الأسانید:

فی التهذیب: أحمد بن محمد بن سعید، عن محمد بن المفضل، قال: حدثنا الحسن بن علی بن زیاد، عن عبد الکریم بن عمر، عن عبد اللّه بن أبی یعفور و معلّی بن خنیس، عن الصامت.

113 المتن:
اشاره

ابن مسعود، قال: صلّی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لیله صلاه العشاء، فقام رجل من بین الصف فقال: یا معاشر المهاجرین و الأنصار! أنا رجل غریب فقیر، و أسألکم فی مسجد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فأطعمونی.

فقال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: أیها الحبیب، لا تذکر الغربه فقد قطّعت نیاط قلبی. أما الغرباء فأربعه. قالوا: یا رسول اللّه، من هم؟ قال: مسجد ظهرانیّ قوم لا یصلّون فیه، و قرآن فی أیدی قوم لا یقرءون فیه، و عالم بین قوم لا یعرفون حاله و لا یتفقّدونه، و أسیر فی بلاد الروم بین الکفار لا یعرفون اللّه، ثم قال صلی اللّه علیه و آله: من الذی یکفی مؤونه هذا الرجل فیبوّئه اللّه فی الفردوس الأعلی؟

فقام أمیر المؤمنین علیه السّلام و أخذ بید السائل و أتی به إلی حجره فاطمه علیها السّلام، فقال: یا بنت رسول اللّه، انظری فی أمر هذا الضیف. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا ابن العم، لا یکن فی البیت إلا قلیل من البرّ، صنعت منه طعاما و الأطفال محتاجون إلیه و أنت صائم و الطعام قلیل، لا یغنی غیر واحد. فقال: احضریه. فذهبت و أتت بالطعام و وضعته.

فنظر إلیه أمیر المؤمنین علیه السّلام فرآه قلیلا، فقال فی نفسه: لا ینبغی أن آکل من هذا الطعام، فإن أکلته لا یکفی الضیف. فمدّ یده إلی السراج یرید أن یصلحه فأطفأه، و قال

الموسوعه الکبری عن فاطمه

الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:164

لسیده النساء علیها السّلام: تعلّلی فی إیقاده حتی یحسن الضیف أکله ثم ایتینی به. و کان أمیر المؤمنین علیه السّلام یحرّک فمه المبارک، یری الضیف أنه یأکل و لا یأکل، إلی أن فرغ الضیف من أکله و شبع، و أتت خیر النساء علیها السّلام بالسراج و وضعته و کان الطعام بحاله. فقال أمیر المؤمنین لضیفه: لم ما أکلت الطعام؟ فقال: یا أبا الحسن! أکلت الطعام و شبعت، و لکن اللّه تعالی بارک فیه. ثم أکل من الطعام أمیر المؤمنین و سیده النساء و الحسنان علیهم السّلام، و أعطوا منه جیرانهم، و ذلک مما بارک اللّه تعالی فیه.

فلما أصبح أمیر المؤمنین علیه السّلام، أتی إلی مسجد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، فقال صلی اللّه علیه و آله: یا علی، کیف کنت مع الضیف؟ فقال: بحمد اللّه یا رسول اللّه بخیر. فقال: إن اللّه تعالی تعجّب مما فعلت البارحه من إطفاء السراج و الامتناع من الأکل للضیف. فقال: من أخبرک بهذا؟

فقال: جبرائیل، و أتی بهذه الآیه فی شأنک: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ». «1»

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 7 ص 216 ح 12، عن تفسیر أبی الفتوح.

2. تفسیر أبی الفتوح الرازی: ج 5 ص 290.

3. شواهد التنزیل: ج 2 ص 311 ح 972، بتفاوت فیه.

4. شواهد التنزیل: ج 2 ص 332 ح 973، بتفاوت فیه.

5. تفسیر الآصفی: ج 2 ص 286، بتفاوت فیه.

6. مستدرک الوسائل: ج 7 ص 214 ح 10، عن المناقب لابن شهرآشوب.

7. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 76.

8. بحار الأنوار: ج 41 ص 29.

الأسانید:

1. فی شواهد التنزیل: أخبرنا أبو عبد اللّه الشیرازی، أخبرنا أبو بکر الجرجانی، حدثنا أبو أحمد البصری، قال: حدثنی محمد بن سهل، حدثنا أحمد بن عمر، حدثنا محمد بن کثیر الدهان، حدثنا عاصم بن کلیب، عن أبیه، عن أبی هریره، قال.

2. فی شواهد التنزیل: أخبرنا عقیل، أخبرنا علی، حدثنا محمد، حدثنا الحسن بن

______________________________

(1) سوره الحشر: الآیه 59.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:165

محمد، حدثنا یعقوب بن سفیان، قال: حدثنی آدم بن أبی إیاس، حدثنا سفیان، عن منصور، عن مجاهد، عن ابن عباس.

114 المتن:
اشاره

عن ابن عباس، قال: جمع اللّه هذه الخصال کلها فی علی علیه السّلام: «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا» کان و اللّه أول المؤمنین إیمانا، «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» و کان أول من صلّی و عبد اللّه من أهل الأرض مع رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ» یعنی بالقرآن و تعلّم القرآن من رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و کان ابناء سبع و عشرین سنه، «وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» «1» یعنی و أوصی محمد صلی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام بالصبر عن الدنیا و أوصاه بحفظ فاطمه علیها السّلام و بجمع القرآن بعد موته و بقضاء دینه و بغسله بعد موته، و أن یبنی حول قبره حائطا لئلا تؤذیه النساء بجلوسهنّ علی قبره، و أوصاه بحفظ الحسن و الحسین علیهما السّلام، فذلک قوله: «وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ».

المصادر:

شواهد التنزیل: ج 2 ص 483 ح 1158.

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: حدثنا الحسین الجمحی، حدثنا علی بن عبد العزیز، حدثنا أبو نعیم، حدثنا سفیان، عن ابن جریح، عن عطاء، عن ابن عباس.

115 المتن:
اشاره

عن ابن عباس فی قوله: «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا» «2»: یعنی ولی علی و حمزه و جعفر و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و ولی محمد صلی اللّه علیه و آله، ینصرهم بالغلبه علی عدوهم،

______________________________

(1) سوره العصر: الآیه 3.

(2) سوره محمد صلی اللّه علیه و آله: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:166

«وَ أَنَّ الْکافِرِینَ» یعنی أبا سفیان بن حرب و أصحابه «لا مَوْلی لَهُمْ» «1» یقول: لا ولی لهم یمنعهم من العذاب.

المصادر:

شواهد التنزیل: ج 2 ص 244 ح 880.

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: بالإسناد، قال: محمد بن عبید اللّه: حدثنا محمد بن حمّاد الأثرم، حدثنا بشر بن مطر، حدثنا سفیان بن عیینه، عن أیوب، عن قتاده، عن سعید بن جبیر.

116 المتن:
اشاره

عن عکرمه فی قوله تعالی: «أُولئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَهَ» «2»، قال: هم النبی صلی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. شواهد التنزیل: ج 1 ص 342.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلی اللّه علیه و آله: ص 31.

117 المتن:
اشاره

عن عبد اللّه بن عباس فی قوله تعالی: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ»، قال: نزلت خاصه فی علی و حمزه و جعفر و فاطمه علیهم السّلام؛ یقول: إن المتقین فی الدنیا من الشرک و الفواحش و الکبائر «فِی جَنَّاتٍ» یعنی البساتین «وَ نَعِیمٍ» «3» فی أثواب فی الجنان.

______________________________

(1) سوره محمد: الآیه 11.

(2) سوره الإسراء: الآیه 57.

(3) سوره الطور: الآیه 17.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:167

قال ابن عباس: لکل واحد منهم بستان فی الجنه العلیا، فی وسطه خیمه من لؤلؤه، فی کل خیمه سریر من الذهب و اللؤلؤ، علی کل سریر سبعون فراشا.

المصادر:

شواهد التنزیل: ج 2 ص 269 ح 902.

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: بالإسناد، قال أبو بکر بن المؤمن، حدثنا المنتصر بن نصر، حدثنا علی بن حرب، حدثنا سفیان بن عیینه، عن منصور، عن مجاهد، عن عبد اللّه بن عباس.

118 المتن:
اشاره

قال أبو الصلت الهروی: لما جمع المأمون لعلی بن موسی الرضا علیه السّلام أهل المقالات ...، إلی قوله: و إن اللّه عز و جل ما تولّی تزویج أحد من خلقه إلا تزویج حواء من آدم و زینب من رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بقوله: «فَلَمَّا قَضی زَیْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناکَها ...» «1»، و فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام ....

المصادر:

عیون الأخبار: ج 1 ص 155 ح 1.

الأسانید:

فی عیون الأخبار: حدثنا أحمد بن زیاد و الحسین بن إبراهیم و علی بن عبد اللّه الوراق، قالوا: حدثنا علی بن إبراهیم، قال: حدثنا القاسم بن محمد، قال: حدثنا أبو الصلت.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:168

119 المتن:
اشاره

روی القندوزی بأسناده إلی المفضل، قال: سألت جعفر الصادق علیه السّلام عن قوله عز و جل: «وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ ...» «1»، قال: هی کلمات التی تلقاها آدم من ربه فتاب علیه، و هو أنه قال: یا رب، أسألک بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام إلا تبت علیّ. «فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ».

فقلت: یا ابن رسول اللّه، فما یعنی بقوله: «فَأَتَمَّهُنَّ»؟ قال: یعنی: أتمهنّ إلی القائم المهدی علیهما السّلام اثنی عشر إماما تسعه من الحسین علیه السّلام.

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 25.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی القرآن: ص 20.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم أبیها: ص 23.

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 124.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:169

الفصل التاسع تسبیحها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:170

فی هذا الفصل

تسبیح فاطمه علیها السّلام عطیه الرسول صلی اللّه علیه و آله إلی ابنته الزهراء البتول علیها السّلام. و هذا التسبیح هدیه و تحیه و تحفه من قبل الوالد الرحیم إلی بضعته الکریمه.

تسبیح فاطمه علیها السّلام ذخیره الشیعه و وسیله المحبین. تسبیح فاطمه علیها السّلام مخّ العباده و سلاح المؤمن لدفع الشیطان.

تسبیح فاطمه علیها السّلام مفتاح لکل خیر و مصباح فی المصاعب و المصائب. تسبیح فاطمه علیها السّلام من العبادات السهله البسیطه و لها آثار و أسرار و فضائل کثیره.

تسبیح فاطمه علیها السّلام أکّدت علیه الشریعه المقدسه علی لسان المعصومین علیهم السّلام و فقهاء الشیعه. تسبیح فاطمه علیها السّلام غفیله بین العبادات و الأدعیه و الأذکار کصلاه الغفیله.

تسبیح فاطمه علیها السّلام من أفضل تعقیبات الصلاه و غفران لصاحبه و موجب لطرد الشیطان و رضی الرحمن، و مداومته سبیل إلی الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:171

إن فضل تسبیح فاطمه علیها السّلام و أسراره و آثاره فی الدنیا و الآخره عند اللّه و عند المعصومین علیهم السّلام أکثر ممّا وصل إلینا، و ما وصل إلینا أکثر ممّا أوردناه فی هذا المقام.

و ستری نبذه من فضائله و آثاره بالعناوین التالیه فی 132 حدیثا:

إن تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد الانصراف من صلاه الغداه غفران لصاحبه.

إن تسبیح فاطمه علیها السّلام فی دبر المکتوبه موجب للجنه.

إن تسبیح فاطمه علیها السّلام هو الذکر الکثیر.

کلمه الإمام الصادق علیه السّلام إن تسبیح الزهراء علیها السّلام فی دبر کل صلاه أحبّ إلیّ من الصلاه ألف رکعه.

تسبیح فاطمه علیها السّلام فی دبر الفریضه و اتّباعها ب «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ»* موجب لغفران صاحبه.

استحباب حمل سبحه من طین الحسین علیه

السّلام فی ثلاثا و ثلاثین حبه.

تسبیح فاطمه علیها السّلام و بعده الاستغفار مغفور له و هی مائه باللسان و ألف فی میزان.

تسبیح فاطمه علیها السّلام: «اللّه أکبر» أربعه و ثلاثین و «الحمد للّه» ثلاثه و ثلاثین و «سبحان اللّه» ثلاثه و ثلاثین.

تسبیح فاطمه علیها السّلام عند النوم مع دعاء أوله: بسم اللّه، اللهم إنی أسلمت نفسی.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد الفریضه و بعده الصلاه علی محمد و آله و بعده الدعاء لنفسه و بعده سجده الشکر و ثلاث مرات شکرا للّه.

إن البکاء و التأنّی فی أذکار هذه التسبیحه أکثر من ساعه أحسن الأعمال.

تسبیح فاطمه علیها السّلام عند النوم و آیه الکرسی و المعوذّتین و عشر آیات من أول الصافات و عشر من آخرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:172

إن سبق الأصابع باللسان محسوب فی تسبیح فاطمه علیها السّلام.

إن النوم علی تسبیح فاطمه علیها السّلام صاحبه من الذاکرین کثیرا.

أمر أبی عبد اللّه علیه السّلام شهاب بن عبد ربه لفزعه فی المنام بتسبیح فاطمه علیها السّلام.

کلام المفید فی تعقیب الظهر بعد ذکر التسلیم و التکبیرات الثلاثه و التهلیل ثم تسبیح الزهراء علیها السّلام.

کلام الطوسی فی نوافل الظهر، ثم تکبیرات الثلاثه، ثم تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد کل تسلیمه من نوافل الزوال.

کلام الطوسی بعد صلاه المغرب و التسلیم و التعقیب یسیرا و تسبیح الزهراء علیها السّلام.

کلام الشیخ الحر العاملی فی صلاه فاطمه علیها السّلام و بعدها تسبیح فاطمه علیها السّلام.

تسبیح فاطمه علیها السّلام فی دبر کل صلاه عشرا عشرا و عند النوم ثلاثا و ثلاثین تسبیحه و ثلاثا و ثلاثین تحمیده و أربعا و ثلاثین تکبیره.

حدیث أبی ذر فی تسبیح الزهراء علیها السّلام و قصه إنفاق أهل الأموال.

ذکر

الأقوال فی تسبیح فاطمه علیها السّلام و اختلاف ترتیبه و کیفیته.

کلام الشوکانی الیمانی فی کیفیه تسبیح فاطمه علیها السّلام و الدعاء بعده.

تحقیق المجلسی فی کیفیه تسبیح فاطمه علیها السّلام و نقل بعض الأقوال.

کلام السید الیزدی فی فضل التعقیب بالدعاء و الذکر، أحدها التکبیر ثلاث مره، الثانی تسبیح فاطمه علیها السّلام، و نقل الأقوال.

کلام الشیخ البهائی فی تعقیب الفریضه و أفضله تسبیح الزهراء علیها السّلام و عند النوم، و ظاهر الروایه الوارده عند النوم تقدیم التسبیح علی التحمید.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:173

کلام السید المقرّم فی فضل تسبیح الزهراء علیها السّلام و علوّ مراتبها و سموّ نتائجها.

کلام الشیخ الطوسی من آداب النوم تسبیح الزهراء علیها السّلام.

کلام المجلسی فی کیفیه صلاه اللیل و بعدها تسبیح الزهراء علیها السّلام. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 173 فی هذا الفصل ..... ص : 170

کلام السید بعد الفراغ من صلاه المغرب و تسبیح الزهراء علیها السّلام و الدعاء المأثور.

کلام المفید فی المقنعه: الاستغفار بعد تسبیح فاطمه علیها السّلام و الصلاه علی محمد و آل محمد علیهم السّلام.

استخدام فاطمه علیها السّلام أبیها خادما و تعلیمه تسبیح فاطمه علیها السّلام.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی أمر الصبیان بتسبیح فاطمه علیها السّلام کأمرهم بالصلاه.

فی أن تسبیح فاطمه علیها السّلام معقبات لا خیبه لفاعلهنّ أو قائلهنّ.

أمر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عند النوم و خلف الصلاه بتسبیح فاطمه علیها السّلام.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام إن الذکر الکثیر تسبیح فاطمه علیها السّلام.

تعلیم النبی صلی اللّه علیه و آله عوضا عن الخادم تسبیح فاطمه علیها السّلام.

تعلیم رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لعلی و فاطمه علیهما السّلام تکبیرات و تسبیحات و

تحمیدات مائه مره عند النوم و هو ألف حسنه، و مثلها فی قیام الصباح ألف حسنه ....

عن السید فی کیفیه تسبیح فاطمه علیها السّلام و الذکر و الدعاء بعده.

إن سبحه فاطمه علیها السّلام من خیط مفتل معقود إلی زمان قتل حمزه، و صنع التسابیح بعد قتله من تربته، و بعد قتل الحسین علیه السّلام من تربه کربلاء ....

التسبیح من طین قبر الحسین علیه السّلام بأربعمائه حسنه و العفو عن أربعمائه سیئه و قضاء أربعمائه حاجه و رفعت له أربعمائه درجه و کون السبحه بخیوط زرق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:174

عن الکاظم علیه السّلام: لا غناء لشیعتنا عن أربع: خمره للصلاه علیها و خاتم و سواک و سبحه من طین قبر الحسین علیه السّلام.

کلام النبی صلی اللّه علیه و آله للمهاجرات: علیکنّ بالتسبیح و التهلیل و التقدیس.

إداره السبحه من طین الحسین علیه السّلام و الاستغفار به مره واحده مکتوب له سبعین مره.

إداره تربه الحسین علیه السّلام فی الید قائلا: سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله الا اللّه و اللّه أکبر.

و مکتوب له مع کل سبحه سته آلاف حسنه و العفو عن سته آلاف سیئه و رفع سته آلاف درجه و الشفاعه له بمثلها.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام لمن له شکایه فی أذنه: بعلیک بتسبیح فاطمه علیها السّلام.

إن تسبیح فاطمه علیها السّلام شیئا موظّفا و عشر مرات بعد الفجر لا إله إلا اللّه ....

من توقیعاته علیه السّلام فی جواب مسائل محمد الحمیری: منها السهو فی تسبیح الزهراء علیها السّلام.

عقد الأنامل للمرأه فی تسبیح الزهراء علیها السّلام.

تعلیم کیفیه تسبیح الزهراء علیها السّلام.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد دعاء السفر و الصلاه و الدعاء فیه.

تسبیح الزهراء علیها

السّلام عند الوقوف علی باب الدار.

تدبیر النوم من الدعاء و آیه الکرسی و منها تسبیح فاطمه علیها السّلام.

عشر خصال عن الإمام الهادی علیه السّلام عند النوم، منها تسبیح الزهراء علیها السّلام.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام بفتح اللیل بذکر اللّه و هو تسبیح فاطمه علیها السّلام.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام: الإعاده عند الشک فی تسبیح الزهراء علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:175

کلام صاحب الجواهر بأن تسبیح الزهراء علیها السّلام أحد العلامات الخمس للمؤمن ....

إن فی تسبیح الزهراء علیها السّلام یلزم الوصل و لا یجوز القطع.

کلام الشیخ الحر العاملی فی التعقیب و المواظبه علی تسبیح الزهراء علیها السّلام.

کلام السید فی استحباب الموالاه فی تسبیح الزهراء علیها السّلام و بعده التهلیل ....

کلام الحلبی فی الصلاه فی مسجد الخیف و تسبیح الزهراء علیها السّلام بعده.

فی کفایه الأحکام أن تسبیح الزهراء علیها السّلام أفضل التعقیبات.

إن تسبیح الزهراء علیها السّلام و عدّها بالأصابع نور، بکل أصبع من أصابعه یوم القیامه.

إراده رؤیه المیت و النوم علی طهر و التوسّد علی الیمین و تسبیح فاطمه علیها السّلام.

تسبیح علی علیه السّلام بتسبیح فاطمه علیها السّلام حتی لیله صفین.

استحباب تسبیح فاطمه علیها السّلام عند النوم لدفع الرؤیا السیئه و مستحب أیضا عقیب کل صلاه.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد الصلاه عند الأسطوانه الرابعه فی مسجد الکوفه.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد الصلاه فی دکّه القضاء فی مسجد الکوفه.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد الصلاه عند الأسطوانه السابعه فی مسجد الکوفه.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد الصلاه عند دکّه زین العابدین علیه السّلام فی مسجد الکوفه.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد الصلاه فی دکّه أمیر المؤمنین علیه السّلام فی مسجد الکوفه.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد الصلاه عند مکان الضربه

علی رأسه عنها الدم فی مسجد الکوفه.

تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد صلاه المرغّب فیها یوم الجمعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:176

تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد الزیاره بالنیابه بعد صلاتها.

حدّ الذکر الکبیر ذکر تسبیح الزهراء علیها السّلام.

تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد صلاه عید الأضحی.

تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد صلاه شهر رمضان.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد صلاه یوم الأول من ذی الحجه.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد صلاه زیاره یوم المولود صلی اللّه علیه و آله.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد الزیاره و صلاه أمیر المؤمنین علیه السّلام.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد الانصراف عن الزیاره و صلاتها.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد الصلاه و التهلیل عن مصباح الشیخ و البلد الأمین و جنه الأمان و مکارم الأخلاق و اختیار ابن الباقی.

کیفیه تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد الفراغ عن الصلاه علی ما فی فقه الرضا علیه السّلام.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام و الصلاه بعدها.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد زیاره الحجه علیه السّلام و صلاتها.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد زیاره الرضا علیه السّلام و الصلاه بعدها.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد صلاه الحاجه برکعتین.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد صلاه الاستغاثه.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام و الصلاه بعدها.

تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد الزیاره المطلقه للحسین علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:177

تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد صلاه یوم غدیر خم.

تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام و صلاتها.

تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام و آدم و نوح و الصلاه ست رکعات.

تسبیح الزهراء علیها السّلام عند إراده السفر و بعد قراءه سوره الحمد.

تسبیح الزهراء علیها السّلام

فی زیاره رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله من البعید.

تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد صلاه جعفر.

تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد نوافل شهر رمضان بعد کل رکعتین.

تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام.

تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد صلاه اللیل.

کلام الطوسی فی تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد الصلاه.

کلام الطوسی فی تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد رکعتی الفجر.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد الصلاه فی وسط مسجد الکوفه.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد صلاه الحاجه فی جامع الکوفه.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد عمل یوم الغدیر و الصلاه عند الزوال.

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد زیاره الحسین علیه السّلام و الصلاه عند الرأس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:178

1 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: ما عبد اللّه بشی ء من التمجید أفضل من تسبیح فاطمه علیها السّلام، و لو کان شی ء أفضل منه لنحله رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 64 ح 56، عن الکافی.

2. الکافی: ج 3 ص 343 ح 13.

3. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 196.

4. عوالی اللئالی: ج 1 ص 333 ح 91.

5. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1024 ح 1، عن الکافی.

6. المحجه البیضاء: ج 2 ص 348، عن الکافی.

7. العروه الوثقی: ج 1 ص 703.

8. تذکره الفقهاء: ج 1 ص 29.

9. منتهی المطلب: ج 1 ص 302.

10. الذکری: ص 210.

11. مجمع الفائده و البرهان: ج 2 ص 311.

12. کشف اللثام: ج 1 ص 237.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:179

13. کفایه الفقه للسید الیزدی و الکافی الخراسانی: ج 2 ص 211.

14. الفوائد للشهید الثانی: ص 107.

15. حبل المتین للبهائی: ص 261.

16. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 14.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل بن بزیع، عن صالح بن عقبه، عن أبی جعفر علیه السّلام.

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن ابن بزیع، عن صالح بن عقبه، عن عقبه، عن أبی جعفر علیه السّلام.

2 المتن:
اشاره

الصدوق بأسناده إلی أبی الصباح بن نعیم العائذی، عن محمد بن مسلم، فی حدیث طویل قال فی آخره: تسبیح فاطمه علیها السّلام من ذکر اللّه الکثیر الذی قال اللّه عز و جل: «اذکرونی أَذْکُرْکُمْ». «1»

المصادر:

1. تفسیر نور الثقلین: ج 1 ص 140 ح 429، عن معانی الأخبار.

2. معانی الأخبار: ص 95.

3. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1022 ح 1، 4.

الأسانید:

فی الکافی: عن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن سیف بن عمیره، عن بکر بن أبی بکر، عن زراره، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 152.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:180

3 المتن:
اشاره

عن الصادق علیه السّلام، قال: من سبّح تسبیح فاطمه علیها السّلام قبل أن یثنی «1» رجلیه بعد انصرافه من صلاه الغداه، غفر له و یبدأ بالتکبیر.

ثم قال أبو عبد اللّه علیه السّلام لحمزه بن حمران: حسبک بها یا حمزه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 328 ح 2، عن قرب الأسناد.

2. قرب الأسناد: ص 4.

3. بحار الأنوار: ج 82 ص 332 ح 11، عن ثواب الأعمال.

4. ثواب الأعمال: ص 196 ح 2.

5. مکارم الأخلاق: ص 325.

6. السرائر: ص 473، بتفاوت یسیر.

7. جامع البزنطی، علی ما فی البحار، بتفاوت و اختصار.

8. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1021 ح 1، عن الکافی.

9. الکافی: ج 3 ص 95.

10. تهذیب الأحکام: ج 1 ص 164.

11. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1022 ح 4- 6.

12. لوامع صاحبقرانی: ج 4 ص 130، بتفاوت فیه.

13. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 210 ح 946.

14. تهذیب الأحکام: ج 2 ص 104 ح 395.

15. قرب الأسناد: ص 4.

16. منتقی الجمان للشهید الثانی: ج 2 ص 83.

17. فلاح السائل: ص 165.

18. الکافی: ج 3 ص 342 ح 6.

19. المحجه البیضاء: ج 2 ص 348.

20. منتهی المطلب: ج 1 ص 302.

______________________________

(1) قال المجلسی فی بیانه: «قبل أن یثنی رجلیه»، قال فی النهایه: أراد قبل أن یصرف رجلیه عن حالته التی هی علیها فی التشهد. «حسبک بها» أی یکفیک هذا التسبیح فی التعقیب أو فی المغفره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:181

21. الذکری: ص 210.

22. مجمع الفائده و البرهان: ج 2 ص 311.

23. الفوائد للشهید الثانی: ص 107.

الأسانید:

1. فی ثواب الأعمال: عن محمد بن الحسن بن الولید، عن الحسین بن الحسن بن أبان، عن الحسین بن سعید، عن فضاله و ابن أبی نجران معا، عن ابن سنان، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی السرائر: نقلا من کتاب المشیخه للحسن بن محبوب، عن ابن سنان، عن جابر الجعفی، قال.

3. فی الکافی: الحسین بن

محمد الأشعری، عن عبد اللّه بن عامر، عن علی بن مهزیار، عن فضاله بن أیوب، عن عبد اللّه بن سنان، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

4 المتن:
اشاره

قال السید: مما رویناه من کتاب محمد بن علی بن محبوب بإسناده إلی عبد اللّه بن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: سمعته یقول: من سبّح تسبیح فاطمه علیها السّلام فی دبر المکتوبه من قبل أن یبسط رجلیه، أوجب اللّه له الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 332، ح 13 عن فلاح السائل.

2. فلاح السائل: ص 165.

3. وسیله النجاه للسید الأصفهانی: ج 1 ص 111.

5 المتن:
اشاره

عن الصادق علیه السّلام، أنه سئل عن قول اللّه عز و جل: «اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً» «1»، ما هذا الذکر الکثیر؟ قال: من سبّح تسبیح فاطمه علیها السّلام فقد ذکر اللّه الذکر الکثیر.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 41.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:182

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 331 ح 8، عن معانی الأخبار.

2. معانی الأخبار: ص 193.

3. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 68.

4. بحار الأنوار: ج 82 ص 335، عن مجمع البیان.

5. مجمع البیان: ج 8 ص 358، باختصار فیه و زیاده.

6. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1023 ح 1.

7. الکافی: ج 3 ص 95.

8. الکافی: ج 1 ص 1.

9. ثواب الأعمال: ص 89.

10. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1023- 1029 ح 2- 10.

11. مقدمه مرآه الأنوار: ص 152.

12. البرهان: ج 3 ص 328 ح 12، عن تفسیر محمد بن العباس.

13. تفسیر محمد بن العباس: ص 3 ص 328، علی ما فی البرهان.

14. البرهان: ج 3 ص 328 ح 13، بزیاده فیه.

15. منتقی الجمان: ج 1 ص 86.

16. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 74.

الأسانید:

1. فی معانی الأخبار: عن محمد بن الحسن بن الولید، عن أحمد بن إدریس، عن محمد بن أحمد الأشعری، عن جعفر بن أحمد، عن علی بن أسباط، عن سیف بن عمیره، عن أبی الصباح بن نعیم، عن محمد بن مسلم، عن الصادق علیه السّلام.

2. فی تفسیر محمد بن العباس، قال: حدثنا محمد بن هوزه الباهلی، عن إبراهیم بن إسحاق النهاوندی، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن محمد بن مسلم، قال.

6 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: تسبیح الزهراء علیها السّلام فی دبر کل صلاه أحبّ إلیّ من صلاه ألف رکعه فی کل یوم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:183

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 332 ح 9، عن ثواب الأعمال.

2. ثواب الأعمال: ص 196 ح 3.

3. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

4. ریاحین الشریعه: ج 1 ص.

5. تهذیب الأحکام: ج 2 ص 105.

6. مکارم الأخلاق: ص 301.

7. الکافی: ج 3 ص 343 ح 343.

8. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1024 ح 2.

9. تنبیه الخواطر للورّام: ج 1 ص 301.

10. رساله الصلاتیه للمحقق الأردبیلی: ص 388.

11. آثار الصلاه فی دار الدنیا للجزائری: ص 95.

12. المحجه البیضاء: ج 1 ص 363، عن الکافی.

13. المحجه البیضاء: ج 3 ص 348، عن الکافی.

14. العروه الوثقی: ج 1 ص 703.

15. تذکره الفقهاء: ج 1 ص 29.

16. فقه السید الخوئی: ج 15 ص 420.

17. الذکری: ص 210.

18. مجمع الفائده و البرهان: ج 2 ص 311.

19. کشف اللثام: ج 1 ص 237.

20. الفوائد للشهید الثانی: ص 107.

21. ریاض المسائل: ج 2 ص 495.

22. وسیله النجاه للسید الأصفهانی: ج 1 ص 111.

23. حبل المتین للبهائی: ص 260.

24. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 74.

25. عوالی اللئالی: ج 1 ص 333.

الأسانید:

1. فی ثواب الأعمال: عن محمد بن الحسن، عن محمد بن الحسن الصفار، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل، عن أبی خالد القماط، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی الکافی: بالإسناد، عن صالح بن عقبه، عن أبی خالد القماط، قال: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:184

7 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام: من سبّح اللّه فی دبر الفریضه قبل أن یثنی رجلیه تسبیح فاطمه علیها السّلام المائه و أتبعها ب «لا إله إلا اللّه» مره واحده، غفر له.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 335 ح 23، عن المحاسن و المکارم.

2. المحاسن: ص 36.

3. مکارم الأخلاق: ص 348.

4. تهذیب الأحکام: ج 2 ص 105 ح 396.

5. مکارم الاخلاق: ص 303، بزیاده فیه.

6. الکافی: ج 3 ص 342.

7. رساله الصلاتیه للمحقق الأردبیلی: ص 388.

8. منتهی المطلب: ج 1 ص 302.

9. الذکری: ص 210.

10. مجمع الفائده و البرهان: ج 7 ص 311.

11. مستدرک الوسائل: ج 5 ص 34.

الأسانید:

1. فی المحاسن: عن یحیی بن محمد، عن علی بن النعمان، عن ابن أبی نجران، عن رجاله، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی الکافی: عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن یحیی بن محمد، عن علی بن النعمان، عن ابن أبی نجران، عن رجل، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

8 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: من سبّح تسبیح فاطمه علیها السّلام قبل أن یثنی رجله من صلاه الفریضه، غفر اللّه له.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:185

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 335، عن الدعائم و البلد الأمین.

2. دعائم الإسلام: ج 1 ص 168.

3. البلد الأمین: ص 9.

4. بحار الأنوار: ج 82 ص 336، بتفاوت فیه.

5. الهدایه: ص 33.

6. مکارم الأخلاق: ص 280.

7. دعائم الإسلام: ج 1 ص 168.

8. مستطرفات السرائر: ص 481.

9 المتن:
اشاره

قال الشهید: یستحبّ حمل سبحه من طینه الحسین علیه السّلام ثلاثا و ثلاثین حبه، فمن قلّبها ذاکرا للّه فله بکل حبه أربعون حسنه، و إن قلّبها ساهیا فعشرون حسنه، و ما سبّح بأفضل من سبحه طینه علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 340 ح 30، عن الدروس.

2. الدروس، علی ما فی البحار.

10 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: من سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام ثم استغفر غفر له، و هی مائه باللسان و ألف فی المیزان، و تطرد الشیطان و ترضی الرحمن.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 332 ح 10، عن ثواب الأعمال.

2. ثواب الأعمال: ص 196.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:186

3. البلد الأمین: ص 9، فی الهامش.

4. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1023 ح 8395.

5. جامع الأخبار: ص 143.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 74.

الأسانید:

فی ثواب الأعمال: عن أبیه، عن محمد بن یحیی، عن محمد بن أحمد الأشعری، عن جعفر بن أحمد البجلی، عن ابن أسباط، عن ابن عمیره، عن أبی الصباح بن نعیم، عن محمد بن مسلم، عن أبی جعفر علیه السّلام.

11 المتن:
اشاره

عن محمد بن عذافر، قال: دخلت مع أبی علی أبی عبد اللّه علیه السّلام، فسأله أبی عن تسبیح فاطمه علیها السّلام، فقال: اللّه أکبر حتی أحصاها أربعه و ثلاثین، ثم قال: الحمد للّه حتی بلغ سبعا و ستین، ثم قال: سبحان اللّه حتی بلغ مائه، یحصیها بیده جمله واحده. «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 333 ح 14، عن المحاسن.

2. المحاسن: ص 36 ح 35.

3. تهذیب الأحکام: ج 2 ص 107 ح 407.

4. الکافی: ج 3 ص 342 ح 8.

5. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1024 ح 1، عن الکافی.

6. الذکری: ص 210.

الأسانید:

1. فی المحاسن: عن یحیی بن محمد و عمرو بن عثمان، عن محمد بن عذافر، قال.

______________________________

(1) قال المجلسی فی بیانه: قوله: «جمله واحده» کان المعنی أنه 7 بعد إحصاء عدد کل واحد من الثلاثه لم یستأنف العدد للآخر بل أضاف إلی السابق حتی وصل إلی المائه، و یحتمل تعلقه بقال أی قالها جمله واحده من غیر فصل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:187

2. فی الکافی: عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن عمرو بن عثمان، عن محمد بن عذافر، قال.

12 المتن:
اشاره

عن محمد بن مسلم، قال: قال لی أبو جعفر علیه السّلام: إذا توسّد الرجل یمینه فلیقل: بسم اللّه، اللهم إنی أسلمت نفسی إلیک و وجّهت وجهی إلیک و فوّضت أمری إلیک و ألجأت ظهری إلیک، توکّلت علیک رهبه منک و رغبه إلیک. لا ملجأ و لا منجی منک إلا إلیک، آمنت بکتابک الذی أنزلت، و برسولک الذی أرسلت» و یسبّح تسبیح فاطمه علیها السّلام.

و من أصابه فزع عند منامه فلیقرأ إذا آوی إلی فراشه المعوّذتین و آیه الکرسی.

قال السید فی هذا الحدیث بعد الصفحتین: ثم قال للخوف من الاحتلام: اللهم إنی أعوذ بک من الاحتلام و من شرّ الأحلام ...، ثم یسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و هو آخر ما یقول عند المنام.

و قال أیضا بعد دعاء عن ثواب الأعمال: و کبّر اللّه أربعا و ثلاثین و حمد اللّه ثلاثا و ثلاثین و سبّح اللّه ثلاثا و ثلاثین مره، زجر الملک الشیطان فتنحّی وکلاءه الملک حتّی ینتبه من رقدته ....

و قال بعد صفحه: عن الرضا علیه السّلام، یقول: لنا أهل البیت عند نومنا عشر خصال:

الطهاره، و توسّد الیمین، و تسبیح اللّه ثلاثا و ثلاثین،

و تحمیده ثلاثا و ثلاثین، و تکبیره أربعا و ثلاثین، و یستقبل القبله بوجهنا، و نقرؤ فاتحه الکتاب، و آیه الکرسی، و شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ» «1» إلی آخر الآیه. فمن فعل ذلک فقد أخذ بحظّه من لیلته.

و قال السید أیضا: من یتفزّع یقول عند النوم: «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ* وحده لا شریک له یُحْیِی وَ یُمِیتُ* و یمیت و یحیی و هو حی لا یموت» عشر مرات، و یسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام، فإنه یزول ذلک.

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 18.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:188

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 73 ص 195 ح 12، عن مکارم الأخلاق.

2. مکارم الأخلاق: ص 470.

3. بحار الأنوار: ج 73 ص 207 ح 23، عن فلاح السائل.

4. فلاح السائل: ص 274، بتفاوت یسیر.

5. لوامع صاحبقرانی: ج 5 ص 103.

6. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 150.

7. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1026 ح 1.

8. تهذیب الأحکام: ج 1 ص 167.

9. مصباح المتهجد، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی فلاح السائل: قال السید بأسناده، عن أبی محمد هارون موسی، عن أحمد بن محمد بن یحیی العطّار، عن سعد بن عبد اللّه، عن ابن عیسی، عن أبیه، عن العلاء بن رزین، عن محمد بن مسلم، قال: قال أبو جعفر علیه السّلام.

13 المتن:
اشاره

قال العلامه المجلسی فی أبواب الاحتجاجات من البحار فی باب بیّن الصدوق محمد بن بابویه من مذهب الإمامیه و أملی علی المشایخ فی مجلس واحد علی ما أورده فی کتاب المجالس، فقال:

دین الإمامیه هو الإقرار بتوحید اللّه تعالی ...، إلی قوله: و ینبغی للمصلی أن یسبّح بتسبیح الزهراء فاطمه علیها السّلام فی دبر کل فریضه، و هی أربع و ثلاثون تکبیره و ثلاث و ثلاثون تسبیحه و ثلاث و ثلاثون تحمیده، فإنه من فعل ذلک بعد الفریضه قبل أن یثنی رجلیه غفر اللّه له، ثم یصلّی علی النبی صلی اللّه علیه و آله و الأئمه علیهم السّلام و یدعو لنفسه بما أحبّ، و یسجد بعد فراغه من الدعاء سجده الشکر یقول فیها ثلاث مرات: شکرا للّه، و لا یدعها إلا إذا حضر مخالف للتقیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:189

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 10 ص 393، عن مجالس الصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 741.

14 المتن:
اشاره

قال المحدث القمی فی السفینه فی باب العین بعد اللام: ... و عن مقامات السید الجزائری، قال فی کلام له فی تسبیح الزهراء علیها السّلام: و حکی لی من أثق به: إن الشیخ العالم علی بن هلال الجزائری کان یتأنّی فی أذکار هذه التسبیحه أکثر من ساعه، لأن کل لفظه من أذکارها تجری علی لسانه و تقاطر دموعه معها، یروی عن الشیخ جمال الدین أحمد بن فهد الحلی.

المصادر:

سفینه البحار: ج 2 ص 252.

15 المتن:
اشاره

قال المحدث القمی فی فضل تسبیح فاطمه علیها السّلام: باب تسبیح فاطمه علیها السّلام و آداب السبحه و إدارتها ....

و ذکر عده روایات فی فضلها و أنواع التسبیحات و ما یرتبط به کما مضی و یاتی فی المقام.

المصادر:

سفینه البحار: ج 1 ص 593.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:190

16 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: تسبیح فاطمه علیها السّلام، إذا أخذت مضجعک فکبّر اللّه أربعا و ثلاثین و احمده ثلاثا و ثلاثین و سبّحه ثلاثا و ثلاثین و تقرأ آیه الکرسی و المعوّذتین و عشر آیات من أول «وَ الصَّافَّاتِ» و عشر من آخرها.

المصادر:

1. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1029 ح 9.

2. أصول الکافی: ص 551.

الأسانید:

فی الکافی: عن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن محمد بن محمد و الحسین بن سعید جمیعا، عن القاسم بن عروه، عن هشام بن سالم، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

17 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام: من سبقت أصابعه لسانه حسب له. «1»

المصادر:

1. الکافی: ج 3 ص 95.

2. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1039 ح 3، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی: عن محمد بن الحسن، عن سهل بن زیاد بأسناده، عن سماعه بن مهران، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

______________________________

(1) مراده أن من عدّ بأصابعه مثلا عشر تکبیره و بلسانه تسع تکبیره، حسب له عشر تکبیره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:191

18 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، أنه قال: من بات علی تسبیح فاطمه علیها السّلام، کان من الذاکرین للّه کثیرا و الذاکرات.

المصادر:

1. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1026 ح 4، عن مجمع البیان.

2. مجمع البیان: ج 8 ص 358.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 74.

19 المتن:
اشاره

عن داوود بن فرقد، عن أخیه: أن شهاب بن عبد ربه سألنا أن نسأل أبا عبد اللّه علیه السّلام و قال: قل له: إن امرأه تفزعنی فی المنام باللیل. فقال علیه السّلام: قل له: اجعل مسباحا و کبّر اللّه أربعا و ثلاثین و سبّح اللّه ثلاثا و ثلاثین و احمد اللّه ثلاثا و ثلاثین و قل: لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له، له الحمد و له الحمد، یحیی و یمیت و یمیت و یحیی و هو حی لا یموت، بیده الخیر، و له اختلاف اللیل و النهار و هو علی کل شی ء قدیر، عشر مرات.

المصادر:

1. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1028 ح 9، عن الکافی.

2. الکافی: ج 2 ص 551.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یعقوب، عن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن فضاله بن أیوب، عن داوود بن فرقد، عن أخیه: أن سهار بن عبد ربه سألنا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:192

20 المتن:
اشاره

قال المفید فی تعقیب صلاه الظهر بعد ذکر التسلیم و تکبیرات الثلاثه و التهلیل المشهور (لا إله إلا اللّه وحده وحده .... ثم یسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام سیده النساء فاطمه بنت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، و هو أربع و ثلاثون تکبیره و ثلاث و ثلاثون تحمیده و ثلاث و ثلاثون تسبیحه، یبدأ بالتکبیر فیقول: اللّه أکبر، اللّه أکبر، حتی یوفی العدد أربعا و ثلاثین، ثم یقول: الحمد للّه حتی یوفی ذلک ثلاثا و ثلاثین، ثم یقول: سبحان اللّه حتی یستوفی ثلاثا و ثلاثین، و یستغفر اللّه بعد ذلک بما تیسّر له من الاستغفار، و یصلّی علی محمد و آله علیهم السّلام و یدعو فیقول: اللهم أنفعنا بالعلم و زیّنّا بالحلم ....

و قال بعد صلاه العصر و تعقیبه: و سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام، و هکذا بعد المغرب و العشاء و الصبح.

المصادر:

المقنعه للمفید: ص 114.

21 المتن:
اشاره

قال الشیخ فی نوافل الظهر: ثم یکبّر ثلاث تکبیرات رافعا بها یدیه، و یسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و هی أربع و ثلاثون تکبیره و ثلاث و ثلاثون تحمیده و ثلاث و ثلاثون تسبیحه، و یقول بین کل تسلیمه من نوافل الزوال.

المصادر:

مصباح المتهجد: ص 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:193

22 المتن:
اشاره

قال الشیخ بعد أداء فریضه الظهر و تعقیبها: ثم یسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و تقول عقیب ذلک: لا إله إلا اللّه، «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً». «1»

المصادر:

مصباح المتهجد: ص 51.

23 المتن:
اشاره

قال الشیخ: ... ثم صلّ المغرب علی ما مضی وصفه، فإذا سلّمت عقّبت یسیرا، و تسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام علی ما مضی شرحه.

المصادر:

مصباح المتهجد: ص 98.

24 المتن:
اشاره

قال شیخنا الحر العاملی فی باب استحباب زیاده ألف رکعه فی شهر رمضان: ...

و یقرأ فی صلاه ابنه محمد صلی اللّه علیه و آله فی أول رکعه الحمد و إنا أنزلنا مائه مره، و فی الرکعه الثانیه الحمد و قل هو اللّه أحد مائه مره. فإذا سلّمت فی الرکعتین، سبّح تسبیح فاطمه الزهراء علیها السّلام.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 56.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:194

المصادر:

1. وسائل الشیعه: ج 5 ص 179 ح 1، عن التهذیب.

2. التهذیب: ج 1 ص 265.

25 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: خصلتان هما یسیر و من یعمل بهما قلیل، و لا یحافظ علیهما مسلم إلا دخل الجنه. قالوا: و ما هما؟ یا رسول اللّه؟ قال: تسبّح دبر کل صلاه عشرا و تکبّر عشرا و تحمد عشرا و تسبّح عند منامک ثلاثه و ثلاثین و تحمد ثلاثه و ثلاثین و تکبّر أربعا و ثلاثین.

ثم قال سفیان: أحدهنّ أربعا و ثلاثین، فذلک مائتان و خمسین باللسان و ألفان و خمسمائه فی المیزان.

قال عبد اللّه بن عمرو: فأنا رأیت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله یعقدها بیده ثم قال: فأیّکم یعمل فی یومه و لیله ألفی سیئه و خمسمائه سیئه؟ قالوا: یا رسول اللّه! فکیف لا یحافظ علیهما؟

قال: یأتی الشیطان أحدکم یقول له: اذکر کذا و کذا، حتی یقوم و لم یقلها.

المصادر:

1. المسند لأبی بکر عبد اللّه بن الزبیر الحمیدی: ج 1 ص 265.

2. الترغیب و الترهیب: ج 2 ص 453 ح 5.

الأسانید:

فی المسند: حدثنا الحمید، قال: ثنا سفیان، قال: ثنا عطاء بن السائب، قال: أخبرنی أبی: سمعت عبد اللّه بن عمرو بن العاص یقول.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:195

26 المتن:
اشاره

عن أبی ذر، قال: قلت: یا رسول اللّه، أسبق أهل الأموال و الدثر بالأجر، یقولون کما نقول و ینفقون و لا تنفق. فقال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: أ فلا أدلّک علی عمل إذا أنت قلته أدرکت من قبلک و فتّ من بعدک؟ ألا من قال مثل قولک، تسبّح دبر کل صلاه ثلاثا و ثلاثین و تحمد اللّه ثلاثا و ثلاثین و تکبّر أربعا و ثلاثین.

قال الحمیدی: ثم قال سفیان: إحداهنّ أربع و ثلاثین، و عند منامک مثل ذلک.

المصادر:

1. المسند لأبی بکر عبد اللّه بن الزبیر الحمیدی: ج 2 ص 73.

2. ریاض الصالحین: ص 369.

3. رأب الصدع: ج 1 ص 511.

4. جامع الأحادیث: ج 17 ص 9225.

5. منتهی المطلب: ج 1 ص 302.

6. الإحسان بترتیب صحیح ابن حبّان: ج 2 ص 231.

7. السنن الصغری للبیهقی: ص 291.

8. مختصر إتحاف الساده: ج 8 ص 508.

9. المصنف لعبد الرزاق: ج 2 ص 231.

10. الترغیب: ج 2 ص 451.

11. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 17 ص 184.

12. الترغیب: ج 2 ص 451 ح 2.

الأسانید:

فی المسند: حدثنا الحمیدی، ثنا بشر بن عاصم، عن أبیه، عن أبی ذر، قال.

27 المتن:
اشاره

قال فی الرسالتین: المشهور فی تسبیح الزهراء علیها السّلام تقدیم التکبیر ثم التحمید ثم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:196

التسبیح. ذکره الشیخ فی النهایه و المبسوط و المفید فی المقنعه و سلّار و ابن البرّاج و ابن إدریس.

و قال علی بن بابویه: و تسبّح تسبیح فاطمه الزهراء علیها السّلام و هو أربع و ثلاثون تکبیره و ثلاث و ثلاثون تسبیحه و ثلاث و ثلاثون تحمیده و هو یشعر بتقدیم التسبیح علی التحمید، و کذا ابنه أبو جعفر و ابن الجنید و الشیخ فی الاقتصاد.

المصادر:

رسالتان مجموعتان من فتاوی العلمین علی بن الحسین بن بابویه القمی و الحسن بن علی بن أبی عقیل للبروجردی: ص 42.

28 المتن:
اشاره

قال الشوکانی الیمانی: أخرجه الطبرانی بإسناد فیه عطاء بن السائب- و هو ثقه و بقیه رجاله رجال الصحیح-: من سبّح دبر کل صلاه ثلاثا و ثلاثین و حمد اللّه ثلاثا و ثلاثین و کبّر اللّه ثلاثا و ثلاثین ثم قال تمام المائه: لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد و هو علی کل شی ء قدیر، غفرت خطایاه و إن کانت مثل زبد البحر.

الحدیث أخرجه مسلم، کما قال المصنف، و هو من حدیث أبی هریره، عن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: من سبّح اللّه دبر کل صلاه ثلاثا و ثلاثین و حمد اللّه ثلاثا و ثلاثین و کبّره ثلاثا و ثلاثین فتلک تسع و تسعون، و قال تمام المائه: لا إله إلا اللّه.

و أخرجه أبو داوود و النسائی، و فی بعض طرف النسائی من حدیثه هذا: من سبّح فی دبر کل صلاه مکتوبه مائه و کبّر مائه و هلّل مائه و حمد مائه، غفرت له ذنوبه و إن کانت أکثر من زبد البحر.

المصادر:

تحفه الذاکرین بعده الحصین من کلام سید المرسلین صلی اللّه علیه و آله للشوکانی الیمانی: ص 178.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:197

29 المتن:
اشاره

قال المجلسی فی تحقق تسبیح الزهراء علیها السّلام و نقل بعض الأقوال: اعلم أن الأخبار اختلفت فی کیفیه تسبیحها علیها السّلام من تقدیم التحمید علی التسبیح و العکس، و اختلف أصحابنا و المخالفون فی ذلک مع اتفاقهم جمیعا علی استحبابه. قال فی المنتهی: أفضل الأذکار کلها تسبیح الزهراء علیها السّلام، و قد أجمع أهل العلم کافه علی استحبابه، انتهی.

فالمخالفون بعضهم علی أنها تسعه و تسعون بتساوی التسبیحات الثلاث و تقدیم التسبیح ثم التحمید ثم التکبیر، و بعضهم إلی أنها مائه بالترتیب المذکور و زیاده واحده فی التکبیرات، و لا خلاف بیننا فی أنها مائه و فی تقدیم التکبیر، و إنما الخلاف فی أن التحمید مقدّم علی التسبیح أو بالعکس، و الأول أشهر و أقوی.

قال فی المختلف: المشهور تقدیم التکبیر ثم التسبیح، ذکره الشیخ فی النهایه و المبسوط و المفید فی المقنعه و سلّار و ابن البرّاج و ابن إدریس. و قال علی بن بابویه:

یسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و هو أربع و ثلاثون تکبیره و ثلاث و ثلاثون تسبیحه و ثلاث و ثلاثون تحمیده، و هو یشعر بتقدیم التسبیح علی التحمید، و کذا قال ابنه أبو جعفر و ابن جنید و الشیخ فی الاقتصاد، و احتجّوا بروایه فاطمه علیها السّلام. و الجواب أنه لیس فیها تصریح بتقدیم التسبیح، أقصی ما فی الباب أنه قدّمه فی الذکر و ذلک لا یدلّ علی الترتیب، و العطف بالواو لا یدلّ علیه، انتهی.

و قال الشیخ البهائی- ضاعف اللّه بهاءه- فی مفتاح الفلاح: اعلم أن المشهور استحباب

تسبیح الزهراء علیها السّلام فی وقتین: أحدهما بعد الصلاه و الآخر عند النوم، و ظاهر الروایه الوارده به عند النوم یقتضی تقدیم التسبیح علی التحمید، و ظاهر الروایه الصحیحه الوارده فی تسبیح الزهراء علیها السّلام علی الإطلاق یقتضی تأخیره عنه، و لا بأس ببسط الکلام فی هذا المقام و إن کان خارجا عن موضوع الکتاب، فنقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:198

قد اختلف علماؤنا- قدس اللّه أرواحهم- فی ذلک مع اتفاقهم علی الابتداء بالتکبیر، لصراحه صحیحه ابن سنان عن الصادق علیه السّلام فی الابتداء به، و المشهور الذی علیه العمل فی التعقیبات تقدیم التحمید علی التسبیح، و قال رئیس المحدثین و أبوه و ابن الجنید بتأخیره عنه، و الروایات عن أئمه الهدی علیهم السّلام لا تخلو بحسب الظاهر من اختلاف، و الروایه المعتبره التی ظاهرها تقدیم التحمید شامله بإطلاقها لما یفعل بعد الصلاه و ما یفعل عند النوم، و هی ما رواه شیخ الطائفه فی التهذیب بسند صحیح عن محمد بن عذافر، و ساق الحدیث کما مرّ بروایه البرقی فی المحاسن، و الروایه التی ظاهرها تقدیم التسبیح علی التحمید مختصه بما یفعل عند النوم.

ثم أورد من الفقیه روایه علی و فاطمه علیهما السّلام، ثم قال: و لا یخفی أن هذه الروایه غیر صریحه فی تقدیم التسبیح علی التحمید، فإن الواو لا تفید الترتیب، و إنما هی لمطلق الجمع علی الأصحّ کما بیّن فی الأصول. نعم ظاهر التقدیم اللفظی یقتضی ذلک، و کذا الروایه السابقه غیر صریحه فی تقدیم التحمید علی التسبیح، فإن لفظه «ثم» فیها من کلام الراوی. فلم یبق إلا ظاهر التقدیم اللفظی أیضا، فالتنافی بین الروایتین إنما هو بحسب الظاهر، فینبغی حمل الثانیه

علی الأولی لصحه سندها، و اعتضادها ببعض الروایات الضعیفه، کما رواه أبو بصیر عن الصادق علیه السّلام أنه قال فی تسبیح الزهراء علیها السّلام: تبدؤ بالتکبیر أربعا و ثلاثین ثم التحمید ثلاثا و ثلاثین ثم التسبیح ثلاثا و ثلاثین، و هذه الروایه صریحه فی تقدیم التحمید. فهی مؤیّده لظاهر لفظ الروایه الصحیحه، فتحمل الروایه الأخری علی خلاف ظاهر لفظها لیرتفع التنافی بینهما کما قلنا.

فإن قلت: یمکن العمل بظاهر الروایتین معا بحمل الأولی علی الذی یفعل بعد الصلاه و الثانیه علی الذی یفعل عند النوم، و حینئذ لا یحتاج إلی صرف الثانیه عن ظاهرها، فلم عدلت عنه و کیف لم تقل به؟

قلت: لأنی لم أجد قائلا بالفرق بین تسبیح الزهراء علیها السّلام فی الحالین، بل الذی یظهر بعد التتبع أن کلا من الفریقین القائلین بتقدیم التحمید و تأخیره قائل به مطلقا، سواء وقع بعد الصلاه أو قبل النوم. فالقول بالتفصیل إحداث قول ثالث فی مقابل الإجماع المرکب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:199

و أما ما یقال من أن إحداث القول الثالث إنما یمتنع إذا لزم منه رفع ما أجمعت علیه الأمه کما یقال فی ردّ البکر الموطوءه بعیب مجّانا لاتفاق الکل علی عدمه، بخلاف ما لیس کذلک کالقول بفسخ النکاح ببعض العیوب الخمسه دون بعض لموافقه کل من الشطرین فی شطر، و کما نحن فیه؛ إذ لا مانع منه مثل القول بصحه بیع الغائب و عدم قتل المسلم بالذمی بعد قول أحد الشطرین بالثانی و نقیض الأول و الشطر الثانی بعکسه.

فجوابه: أن هذا التفصیل إنما یستقیم علی مذهب العامه، أما علی ما قرّره الخاصه من أن حجیه الإجماع مسبّبه عن کشفه عن دخول المعصوم فلا، إذ

مخالفته حاصله و إن وافق القائل کلا من الشطرین فی شطر، و قس علیه مثال البیع و القتل، انتهی.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 82 ص 336.

30 المتن:
اشاره

قال السید الیزدی فی فضل التعقیب: و هو الاشتغال عقیب الصلاه بالدعاء أو الذکر أو التلاوه أو غیرها من الأفعال الحسنه، مثل التفکر فی عظمه اللّه و نحوه و مثل البکاء لخشیه اللّه أو للرغبه إلیه و غیر ذلک ...، إلی أن قال:

أحدها: أن یکبّر ثلاثا بعد التسلیم، رافعا یدیه علی هیئه غیره من التکبیرات.

الثانی: تسبیح الزهراء علیها السّلام، و هو أفضلها علی ما ذکره جمله من العلماء. ففی الخبر:

ما عبد اللّه بشی ء من التحمید أفضل من تسبیح فاطمه علیها السّلام، و لو کان شی ء أفضل منه لنحله رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:200

و فی روایه: تسبیح فاطمه الزهراء علیها السّلام الذکر الکثیر الذی قال اللّه تعالی: «اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً». «1»

و فی أخری عن الصادق علیه السّلام: تسبیح فاطمه علیها السّلام کل یوم فی دبر کل صلاه أحبّ إلیّ من صلاه ألف رکعه فی کل یوم.

و الظاهر استحبابه فی غیر التعقیب أیضا، بل فی نفسه. نعم هو مؤکّد فیه، و عند إراده النوم لدفع الرؤیا السیئه. کما أن الظاهر عدم اختصاصه بالفرائض، بل هو مستحب عقب کل صلاه.

و کیفیته: اللّه أکبر أربع و ثلاثون مره، ثم الحمد للّه ثلاث و ثلاثون، مره ثم سبحان اللّه ثلاث و ثلاثون مره، کذلک فمجموعها مائه، و یجوز تقدیم التسبیح علی التحمید و إن کان الأولی الأول.

المصادر:

العروه الوثقی: ص 243.

31 المتن:
اشاره

قال شیخنا البهائی فی تعقیب الفریضه: الثانی عشر: التعقیب، و هو بعد الفریضه أفضل من الصلاه تنفلا کما فی حسنه زراره، و أفضله تسبیح الزهراء علیها السّلام. ففی صحیحه أبی خالد القماط: أنه فی کل یوم دبر کل صلاه أفضل من صلاه ألف رکعه فی کل یوم ....

المصادر:

1. الاثنا عشریه فی الصلاه الیومیه: ص 45.

2. عوالی اللئالی: ج 1 ص 333 ح 91.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 41.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:201

32 المتن:
اشاره

قال شیخنا البهائی فی آداب الاضطجاع: ... ینبغی أن تدعو إذا اضطجعت بما رواه رئیس المحدثین فی الفقیه بطریق صحیح عن محمد بن مسلم، قال: قال لی أبو جعفر علیه السّلام: إذا توسّد الرجل یمینه فلیقل: بسم اللّه، اللهم .... ثم تسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام.

و اعلم أن المشهور استحباب تسبیح الزهراء علیها السّلام فی وقتین: أحدهما بعد الصلاه و الآخر عند النوم، و ظاهر الروایه الوارده به عند النوم تقتضی تقدیم التسبیح علی التحمید، و ظاهر الروایه الصحیحه الوارده فی تسبیح الزهراء علیها السّلام عند الإطلاق تقتضی تأخیره عنه ....

المصادر:

مفتاح الفلاح: ص 213.

33 المتن:
اشاره

قال السید المقرّم فی فضل تسبیح الزهراء علیها السّلام و علوّ مراتبها و سموّ نتائجها:

و قد استفاضت أخبار آل الرسول الأعظم صلی اللّه علیه و آله فی الحثّ علی الإتیان به، حتی قال الإمام الباقر علیه السّلام: ما عبد اللّه بشی ء أفضل من تسبیح فاطمه علیها السّلام کل یوم دبر کل صلاه، و لو کان شی ء أفضل منه لنحله رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام. و یقول الصادق علیه السّلام: تسبیح فاطمه علیها السّلام کل یوم دبر کل صلاه أحبّ إلیّ من صلاه ألف رکعه فی کل یوم و إنا لنأمر صبیاننا به کما نأمرهم بالصلاه.

و ورد فی التعبیر عن بلوغ التسبیح مرتبه عالیه من الفضل بحیث یصحّ للمولی مع ترکه ردّ العباده علی صاحبها و إن کانت تامه الأجزاء و الشرائط، فقالوا علیهم السّلام: «إن الصلاه الخالیه منه ترد علی صاحبها» لکون العباده المقرونه بتسبیح الزهراء علیها السّلام کالحله الموشاه التی لا تماثلها الحله الخالیه من الوشی و التطریز.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:202

و هذه الأخبار المتکثره لا یضرّ اختلافها فی بیان کیفیته بعد الصلاه و عند النوم بعد ان صادق علی کونه أربع و ثلاثون تکبیره ثم ثلاث و ثلاثون تحمیده ثم ثلاث و ثلاثون تسبیحه، المشهور من علمائنا الأعلام بل علیه فتاوی الأصحاب کما فی الجواهر، و هو الأشهر کما فی المنتهی للعلامه الحلی، و علیه عمل الطائفه کما فی الوسائل للحر العاملی، و هو الأقوی کما فی البحار للمجلسی.

و من أجل ذلک التزم الشیخ یوسف البحرانی فی الحدائق بحمل الأخبار المخالفه للمشهور علی التقیه لموافقتها لرأی العامه، و مع هذا لا تخلو

دعوی التخییر بین تقدیم التسبیح علی التحمید أو العکس عن وجه وجیه کما فی الوافی.

و علی کل فقد اعتبرت أحادیث أهل البیت علیهم السّلام آدبا فیه کاتباعه ب لا إله إلا اللّه و الاستغفار مره، و الموالاه، و أن تکون حبّات السبحه من طین قبر الحسین علیه السّلام فإن فاطمه علیها السّلام کانت سبحتها من خیط صوف معقود علیه بعدد التکبیر، و بعد أن قتل حمزه بن عبد المطلب استعملت حبات من تربته، و جری الناس علی ذلک إلی أن استشهد أبو عبد اللّه علیه السّلام. فعدل الناس إلی تربته لما فیها من الفضل و المزیه.

و سئل الصادق علیه السّلام عن التفاضل بین طین قبر حمزه أو الحسین علیه السّلام فقال علیه السّلام: السبحه من طین قبر الحسین علیه السّلام تسبّح بید الرجل من دون أن یسبّح، و أن الحور إذا رأین الملائکه یهبطون إلی الأرض استهدین منهم التربه من طین قبر الحسین علیه السّلام، و من أدار السبحه من تربه الحسین علیه السّلام مره واحده بالاستغفار أو غیره کتب له أجر سبعین مره، و إن السجود علی تربته علیه السّلام تخرق الحجب السبع، و من کانت بیده سبحه من تربه سید الشهداء علیه السّلام کتب مسبّحا و إن لم یسبّح بها.

کما أنه ورد عنهم علیهم السّلام: إن السبح الزرق فی أیدی شیعتنا کالخیوط الزرق فی أکسیه بنی إسرائیل، فإن اللّه تعالی أوحی إلی موسی بن عمران: مر بنی إسرائیل أن یجعلوا فی أربعه جوانب أکسیتهم الخیوط الزرق، یذکرون بها إله السماء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:203

و فهم شیخنا المجلسی من هذا الخبر أن تکون الحبات زرقا، و لکن العلامه قال:

یستحبّ کون الخیوط زرقا،

و لعله وقف علی حدیث یعین ذلک، و الأولی الجمع بینهما.

المصادر:

وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام: ص 41.

34 المتن:
اشاره

قال الشیخ فی المصباح فی آداب النوم بعد الدعاء إذا آوی إلی فراشه: ... فإذا أراد النوم فلیتوسّد یمینه و لیقل: بسم اللّه و باللّه و فی سبیل اللّه و علی مله رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله. اللهم إنی أسلمت نفسی إلیک .... آمنت بکل کتاب أنزلته و بکل رسول أرسلته.

ثم یسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام، ثم یقرأ قل هو اللّه أحد و المعوذتین ثلاثا ثلاثا و آیه السخره و شهد اللّه و إنا أنزلناه إحدی عشر مره ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 84 ص 176 ح 6، عن المصباح.

2. مصباح المتهجد: ص 88.

3. البلد الأمین: ص 33.

35 المتن:
اشاره

قال المجلسی فی کیفیه صلاه اللیل: رأیت فی بعض النسخ القدیمه من مصباح الشیخ علی الهامش منقولا من خطه هکذا: و یقرأ الرکعه الثالثه و الرابعه المزمّل و عمّ، و فی الخامسه و السادسه مثل یس و الدخان و الواقعه و المدثر، و فی السابعه و الثامنه تبارک و هل أتی، و یسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام عقیب کل رکعتین، ثم قال فی الأصل: و من کان له عدو یؤذیه فلیقل فی السجده الثانیه من الرکعتین الأولیین ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:204

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 84 ص 243، عن هامش المصباح.

2. فی هامش مصباح المتهجد، علی ما فی البحار.

36 المتن:
اشاره

قال السید: إذا سلّم من صلاه المغرب و فرع، فما مرّ من تسبیح الزهراء علیها السّلام و غیره، فلیقل ما رواه علی بن الصلت عن إسحاق و إسماعیل ابنی محمد بن عجلان، عن أبیها، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام:

إذا أمسیت و أصبحت فقل فی دبر الفریضه فی صلاه المغرب و صلاه الفجر: أستعیذ باللّه من الشیطان الرجیم، عشر مرات، ثم قل: اکتبا- رحمکما اللّه- بسم اللّه الرحمن الرحیم، أمسیت و أصبحت باللّه مؤمنا علی دین محمد صلی اللّه علیه و آله و سنته و علی دین علی علیه السّلام و سنته و علی دین فاطمه علیها السّلام و سنتها و علی دین الأوصیاء صلوات اللّه علیهم و سنتهم، و آمنت بسرّهم و علانیتهم و بغیبهم و شهادتهم، و أستعیذ باللّه فی لیلتی هذه و یومی هذا مما استعاذ منه محمد و علی و فاطمه و الأوصیاء صلی اللّه علیهم، و أرغب إلی اللّه فیما رغبوا فیه، و لا حول و لا قوه إلا باللّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 83 ص 96 ح 5، عن فلاح السائل.

2. فلاح السائل: ص 229.

37 المتن:
اشاره

فی المقنعه، قال بعد تسبیح فاطمه علیها السّلام: و تستغفر اللّه بعد ذلک بما تیسّر و تصلّی علی محمد و آله علیهم السّلام، و تدعو فتقول: اللهم أنفعنا بالعلم و زیّنّا بالحلم و جمّلنا بالعافیه و کرّمنا بالتقوی، إن ولیی اللّه الذی نزّل الکتاب و هو یتولی الصالحین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:205

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 83 ص 51 ح 55، عن المقنعه.

2. المقنعه: ص 18.

38 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام، قال: أهدی بعض ملوک الأعاجم رقیقا، فقلت: اذهبی إلی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فاستخدمیه خادما. فأتته فسألته ذلک ...، و ذکر الحدیث بطوله، فقال لها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله:

یا فاطمه، أعطیک ما هو خیر لک من خادم و من الدنیا بما فیها؛ تکبّرین اللّه بعد کل صلاه أربعا و ثلاثین تکبیره و تحمّدین اللّه ثلاثا و ثلاثین تحمیده و تسبحین اللّه ثلاثا و ثلاثین تسبیحه، ثم تختمین ذلک ب لا إله إلا اللّه، و ذلک خیر لک من الدنیا و ما فیها.

فلزمت علیها السّلام هذا التسبیح بعد کل صلاه و نسب إلیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 336 ح 25، عن الدعائم.

2. دعائم الإسلام: ج 1 ص 168.

39 المتن:
اشاره

فی کشف الغمه، عن المناقب، عن ابن عباس، قال: لما أن کانت لیله زفّت فاطمه علیها السّلام إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام، کان النبی صلی اللّه علیه و آله قدّامها ...، إلی أن قال علی علیه السّلام:

ثم قام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لینصرف، فقالت له فاطمه علیها السّلام: یا أبه، لا طاقه لی بخدمه البیت، فأخدمنی خادما تخدمنی و تعیننی علی أمر البیت. فقال لها: یا فاطمه، أو لا تریدین خیرا من الخادم؟ فقال علی علیه السّلام: قولی: بلی. قالت: یا أبه، خیرا من الخادم. فقال: تسبّحین اللّه عز و جل فی کل یوم ثلاثا و ثلاثین مره و تحمدینه ثلاثا و ثلاثین مره و تکبّرینه أربعا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:206

و ثلاثین مره، فذلک مائه باللسان و ألف حسنه فی المیزان. یا فاطمه، إنک إن قلتها فی صبیحه کل یوم کفاک اللّه ما أهمّک من أمر الدنیا و الآخره.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 134 ح 32، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 363، عن المناقب.

3. المناقب للخوارزمی: ص 354 ح 364.

4. کفایه الطالب، علی ما فی البحار، بتفاوت و اختصار.

5. إحقاق الحق: ج 25 ص 310، بتفاوت فیه.

6. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 1 ص 2058، علی ما فی الإحقاق.

7. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 616، علی ما فی الإحقاق.

8. کنز العمال: ج 20 ص 58، علی ما فی الإحقاق.

9. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 97، علی ما فی الإحقاق.

10. شرح السنه للبغوی: ج 5 ص 107، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی شرح السنه: نا محمد بن أحمد، نا عبد الرحمن بن عثمان، أنا خیثمه بن سلیمان، نا أبو قلابه، نا أمیه بن بسطام، نا یزید بن زربع، نا روح بن القاسم، عن سهیل بن أبی صالح، عن أبیه، عن أبی هریره.

40 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: یا أبا هارون، إنا نأمر صبیاننا بتسبیح فاطمه علیها السّلام کما نأمرهم بالصلاه، فألزمه فإنه لم یلزمه عبد فشقی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 328 ح 3، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 345.

3. ثواب الأعمال: ص 196 ح 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:207

4. التهذیب: ج 2 ص 105 ح 397.

5. الکافی: ج 3 ص 343 ح 13.

6. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1022 ح 2.

7. المحجه البیضاء: ج 2 ص 348.

8. منتهی المطلب: ج 1 ص 302.

9. الذکری: ص 210.

10. مجمع الفائده و البرهان: ج 2 ص 311.

11. حبل المتین للبهائی: ص 261.

12. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 73.

الأسانید:

1. فی الأمالی للصدوق: عن جعفر بن محمد بن مسرور، عن الحسین بن محمد، عن عمه عبد اللّه، عن ابن أبی عمیر، عن أبی هارون المکفوف، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی ثواب الأعمال: عن محمد بن الحسن قال: حدّثنی محمّد ابن الحسن الصفّار، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل، عن صالح بن عقبه، عن أبی هارون.

3. فی الکافی: محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل بن بزیع، عن صالح بن عقبه، عن أبی هارون و المکفوف. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 207 41 المتن: ..... ص : 207

41 المتن:
اشاره

عن کعب بن عجره، قال: معقّبات لا یخیب قائلهنّ أو فاعلهن؛ یکبّر أربعا و ثلاثین و یسبّح ثلاثا و ثلاثین و یحمد ثلاثا و ثلاثین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 328 ح 5 عن فلاح السائل.

2. العمده: ص 389 ح 773.

3. الجمع بین الصحیحین: ج 1 فی باب التعقیبات.

4. الطرائف: ج 2 ص 541، عن الجمع بین الصحیحین.

5. تحفه الذاکرین للشوکانی الیمانی: ص 180.

6. کنز العمال: ج 2 ص 127 ح 3452.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:208

7. کنز العمال: ج 1 ص 473 ح 2056.

8. دلائل الأحکام: ج 2 ص 10 ح 542.

9. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 4 ص 179.

10. تذکره الفقهاء: ج 1 ص 29.

11. فلاح السائل: لم نجده فی الوجود المطبوع.

الأسانید:

1. فی فلاح السائل: عن حمّویه، عن أبی الحسین، عن أبی خلیفه، عن محمد بن کثیر، عن شعبه، عن الحکم عن أبی لیلی، عن کعب بن عجره، قال.

2. فی فلاح السائل: رویت فی تاریخ نیشابور فی ترجمه رجاء بن عبد الرحیم: أن النبی صلی اللّه علیه و آله قال.

42 المتن:
اشاره

عن ابن شهاب، قال: قال سالم: سمعت أبا هریره یقول: سمعت النبی صلی اللّه علیه و آله یقول: کل أمتی معافی إلا المجاهرین ...، إلی أن قال:

و کان یأمر صلی اللّه علیه و آله عند الرقاد و خلف الصلوات بأربع و ثلاثین تکبیره و ثلاث و ثلاثین تسبیحه و ثلاث و ثلاثین تحمیده فتلک مائه.

و زعم سالم بن عبد اللّه أن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله قال ذلک لابنته فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 28 ح 12.

43 المتن:
اشاره

عن الصادق علیه السّلام، سئل عنه علیه السّلام عن هذه الآیه: ما هذا الذکر الکثیر؟ قال: من سبّح بتسبیح فاطمه الزهراء علیها السّلام فقد ذکر اللّه کثیرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:209

المصادر:

1. معانی الأخبار: ص 193 ح 5.

2. تفسیر الصافی: ج 4 ص 56 ح 227، عن معانی الأخبار.

44 المتن:
اشاره

حمران بن أبان الرازی بأسناده، عن علی علیه السّلام، قال: کانت فاطمه علیها السّلام تخدم و تقوم بمهنه بینها فأتعبتها الخدمه و أخلقتها و أثر الرحی فی یدها و نالها من ذلک ضرر شدید. و جاء إلی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله رقیق من سبی المشرکین ...، إلی أن قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله:

یا بنیه، ما جاءنی من الرقیق ما یسع نساء جمیع المسلمین و ما کنت بالذی أوثرک علیهنّ، و لکن أعطیک ما هو خیر لک من خادم و خادمه؛ إذا انصرفت من صلاتک أو آویت إلی مضجعک فسبّحی اللّه ثلاثا و ثلاثین تسبیحه و کبّریه ثلاثا و ثلاثین تکبیره و احمدیه ثلاثا و ثلاثین تحمیده و اختمی ذلک بشهاده أن لا إله إلا اللّه و ذلک ذکر اللّه بما هو أهله مائه مره، تکون لک بذلک مائه حسنه و الحسنه بعشر أمثالها، فیکتب اللّه عز و جل لک فی ذلک ألف حسنه. فذلک خیر من خادم و خادمه و من الدنیا و ما فیها.

فأخرجت رأسها من اللفاع فقالت: رضیت عن اللّه و عن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، ثلاثا.

قال علی علیه السّلام: فما ترکناها منذ سمعناها من رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بعد کل صلاه مکتوبه.

المصادر:

1. شرح الأخبار: ج 3 ص 67 ح 993.

2. الذریه الطاهره: ص 138 ح 173.

الأسانید:

فی الذریه الطاهره: حدثنا أحمد بن یحیی، نا عبید بن یعیش، نا المحاربی، عن یحیی بن عبید اللّه، عن أبیه، عن أبی هریره، عن فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:210

45 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام: أن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لما زوّجه فاطمه علیها السّلام، بعث معها بخمیله و وساده أدم حشوها لیف ...، إلی أن قال علی علیه السّلام:

یا رسول اللّه، و اللّه لقد سنوت حتی اشتکیت صدری، و قالت فاطمه علیها السّلام، لقد طحنت حتی مجلت یدای ...، إلی أن قال صلی اللّه علیه و آله:

أ لا أخبرکما بخیر مما سألتمانی؟ قالا: بلی. قال: کلمات علّمنیهنّ جبرئیل؛ تسبّحان فی دبر کل صلاه عشرا و تحمدان عشرا و تکبّران عشرا، و إذا آویتما إلی فراشکما فسبّحا ثلاثا و ثلاثین و احمدا ثلاثا و ثلاثین و کبّرا أربعا و ثلاثین. قال علیه السّلام: فو اللّه ما ترکتهنّ منذ علّمنیهنّ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

قال: فقال له ابن الکوّاء: و لا لیله صفین؟ قال: قاتلکم اللّه یا أهل العراق، نعم و لا لیله صفین.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 279.

2. صفه الصفوه: ج 2 ص 4.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 270.

4. العلم و العلماء: ص 238، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 25 ص 312.

6. کنز العمال: ج 20 ص 59، علی ما فی الإحقاق.

7. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 189، علی ما فی الإحقاق.

8. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 618، علی ما فی الإحقاق.

9. إسعاف الراغبین: ص 189.

10. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 196.

11. الثغور الباسمه: ص 3.

12. الحدائق لابن الجوزی: ج 3 ص 300.

13. الترغیب و الترهیب: ج 2 ص 452 ح 5.

14. جامع الأحادیث: ج 18 ص 235 ح 12153.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:211

الأسانید:

فی الحدائق: حدثنا أحمد، قال: حدثنا عفان، قال: أخبرنا عطاء بن السائب، عن أبیه، عن علی علیه السّلام.

46 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لعلی و لفاطمه علیهما السّلام: هل أدلّکما علی خیر لکما من حمر النعم؟ قال علی علیه السّلام: یا رسول اللّه، نعم. قال: تکبیرات و تسبیحات و تحمیدات مائه حین تریدان أن تناما، قتبیتا علی ألف حسنه، و مثلها حین تصبحان فتقومان علی ألف حسنه.

فقال علی علیه السّلام: فما فاتتنی منذ سمعتها من رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله إلا «1» لیله صفین، فإنی نسیتها حتی ذکرتها آخر اللیل فقلتها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 279.

2. حلیه الأولیاء: ج 1 ص 69، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی حلیه الأولیاء: حدثنا أبو بکر بن خلّاد، ثنا أحمد بن إبراهیم، عن ملحان، ثنا یحیی بن بکیر، حدثنی اللیث بن سعد، عن یزید بن عبد اللّه بن الهاد، عن محمد بن کعب القرظی، عن شبث بن ربعی، عن علی بن أبی طالب علیه السّلام.

47 المتن:
اشاره

عن وهب بن عبد ربه، قال: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول: من سبّح تسبیح الزهراء فاطمه علیها السّلام بدأ و کبّر اللّه عز و جل أربعا و ثلاثین تکبیره، و سبّحه ثلاثا و ثلاثین تسبیحه

______________________________

(1) هذا حدیث معروف متواتر، ذکر فیه: «و لا لیله صفین»، فما فی الآثار إلا لیله صفین إلا هنا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:212

و وصل التسبیح بالتکبیر، و حمد اللّه ثلاثا و ثلاثین مره و وصل التحمید بالتسبیح، و قال بعد ما یفرغ من التحمید:

لا إله إلا اللّه، «إن اللّه و ملائکته یصلّون علی النبی یا أیها الذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیما» «1»، لبیک ربنا لبیک و سعدیک. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و علی أهل بیت محمد، و علی ذریه محمد، و السلام علیه و علیهم و رحمه اللّه و برکاته، و أشهد أن التسلیم منّا لهم، و الایتمام بهم، و التصدیق لهم. ربنا آمنّا و صدّقنا و اتبعنا الرسول صلی اللّه علیه و آله فاکتبنا مع الشاهدین.

اللهم صبّ الرزق علینا صبّا صبّا، بلاغا للآخره و الدنیا، من غیر کدّ و لا نکد، و لا منّ من أحد من خلقک، إلا سعه من رزقک، و طیّبا من وسعک، من یدک الملأی عفافا لا من أیدی لئام خلقک، إنک علی کل شی ء قدیر.

اللهم اجعل النور فی بصری، و البصیره

فی دینی، و الیقین فی قلبی، و الإخلاص فی عملی، و السعه فی رزقی، و ذکرک باللیل و النهار علی لسانی، و الشکر لک أبدا ما أبقیتنی.

اللهم لا تجدنی حیث نهیتنی، و بارک لی فیما أعطیتنی، و ارحمنی إذا توفّیتنی، إنک علی کل شی ء قدیر.

غفر اللّه له ذنوبه کلها، و عافاه من یومه و ساعته و شهره و سنته إلی أن یحول الحول من الفقر و الفاقه و الجنون و الجذام و البرص و من میته السوء، و من کل بلیّه تنزل من السماء إلی الأرض، و کتب له بذلک شهاده الإخلاص بثوابها إلی یوم القیامه، و ثوابها الجنه البته.

فقلت له: هذا له إذا قال ذلک فی کل یوم من الحول إلی الحول؟ فقال: لا و لکن هذا لمن قال من الحول إلی الحول مره واحده یکتب له، و أجزأ له إلی مثل یومه و ساعته و شهره من الحول الجائی الحائل علیه.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 56.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:213

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 83 ص 6 ح 6، عن فلاح السائل.

2. فلاح السائل: ص 135.

الأسانید:

فی فلاح السائل: بأسناده إلی التلعکبری، عن هارون بن موسی، عن أحمد بن محمد العطار، عن سعد بن عبد اللّه، عن محمد بن عیسی الیقطینی، عن الحسن بن محبوب، عن وهب بن عبد ربه، قال: سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول.

48 المتن:
اشاره

فی مکارم الأخلاق: من مسموعات السید أبی البرکات المشهدی: روی إبراهیم بن محمد الثقفی:

أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام کانت سبحتها من خیط صوف مفتّل معقود، علیه عدد التکبیرات. فکانت علیها السّلام تدیرها بیدها؛ تکبّر و تسبّح، إلی أن قتل حمزه بن عبد المطلب سید الشهداء. فاستعملت تربته و عملت التسابیح، فاستعملها الناس. فلما قتل الحسین علیه السّلام عدل بالأمر إلیه، فاستعملوا تربته لما فیه من الفضل و المزیه.

و فی کتاب الحسن بن محبوب: أن أبا عبد اللّه سئل عن استعمال التربتین من طین قبر حمزه و الحسین علیه السّلام و التفاضل بینهما، فقال علیه السّلام: السبحه التی من قبر الحسین علیه السّلام تسبّح بید الرجل من غیر أن یسبّح.

و روی أن الحور العین إذا أبصرن بواحد من الأملاک یهبط إلی الأرض لأمر ما، یستهدین منه السبح و التراب من طین قبر الحسین علیه السّلام.

و روی عن الصادق علیه السّلام أنه قال: من أدارها مره واحده بالاستغفار أو غیره کتب له سبعین مره، و إن السجود علیها یخرق الحجب السبع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:214

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 333، عن المکارم.

2. مکارم الأخلاق: ص 281، شطرا منه.

3. کتاب الحسن بن محبوب، علی ما فی المکارم، شطرا من ذیل الحدیث.

4. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1032 ح 1، عن مکارم الأخلاق.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 74.

6. لئالی الأخبار: ج 3 ص 411.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 295.

8. المزار للمفید: ص 132 ح 1.

49 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: تسبیح فاطمه الزهراء علیها السّلام من الذکر الکثیر الذی قال اللّه عز و جل: «اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً». «1»

المصادر:

1. الکافی: ج 2 ص 500 ح 4.

2. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1022 ح 1، عن الکافی.

3. المحجه البیضاء: ج 2 ص 276، عن الکافی.

4. العروه الوثقی: ج 1 ص 703.

5. فقه السید الخوئی: ج 5 ص 420.

6. تفسیر کنز الدقائق: ج 8 ص 184.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن سیف بن عمیره، عن بکر بن أبی بکر، عن زراره بن أعین، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 41.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:215

50 المتن:
اشاره

قال المجلسی: وجدت بخط الشیخ محمد علی الجبائی- جد الشیخ البهائی قدس اللّه روحهما-، نقلا من خط الشهید رفعه اللّه درجته، نقلا من مزار بخط محمد بن محمد بن الحسین بن معیّه، قال: روی عن الصادق علیه السّلام أنه قال:

من اتخذ سبحه من تربه الحسین علیه السّلام، إن سبّح بها و إلا سبّحت فی کفه، و إذا حرّکها و هو ساه کتب له تسبیحه، و إذا حرّکها و هو ذاکر للّه تعالی کتب له أربعین تسبیحه.

و عنه علیه السّلام أنه قال: من سبّح بسبحه من طین قبر الحسین علیه السّلام تسبیحه، کتب اللّه له أربع مائه حسنه و محی عنه أربع مائه سیئه و قضیت له أربع مائه حاجه و رفع له أربع مائه درجه، ثم قال: و تکون السبحه بخیوط رزق أربعا و ثلاثین خزره، و هی سبحه مولاتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام؛ لما قتل حمزه علیه السّلام عملت من طین قبره سبحه، تسبّح بها بعد کل صلاه.

هذا آخر ما نقلته من خطه قدس سره.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 1340 ح 32.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 296 ح 2، عن البحار.

51 المتن:
اشاره

عن أبی الحسن موسی علیه السّلام، قال: لا یستغنی شیعتنا عن أربع: خمره یصلّی علیها، و خاتم یتختم به، و سواک یستاک به، و سبحه من طین قبر الحسین علیه السّلام؛ فیها ثلاث و ثلاثون حبه. متی قلّبها فذکر اللّه کتب له بکل حبه أربعون حسنه، و إذا قلّبها ساهیا یعبث بها کتب له عشرون حسنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:216

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 340 ح 31، عن رساله السجود.

2. رساله السجود علی التربه للتوبه، علی ما فی البحار.

3. روضه الواعظین: ص 412.

52 المتن:
اشاره

قال النبی صلی اللّه علیه و آله للمهاجرات: علیکنّ بالتسبیح و التهلیل و التقدیس، و لا تغفلنّ فتنسین الرحمه، و اعقدن بالأنامل فإنهن مسئولات مستنطقات. «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 441 ح 33، عن المکارم.

2. مکارم الأخلاق: ص 351.

53 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام، أنه قال لرجل من بنی سعد: أ لا أحدّثک عنّی و عن فاطمه علیها السّلام أنها کانت عندی و کانت من أحبّ أهله إلیه، و أنها استقت بالقربه حتی أثّر فی صدرها، و طحنت بالرحی حتی مجلت یداها، و کسحت البیت حتی اغبرّت ثیابها، و أوقدت النار تحت القدر حتی دکنت ثیابها.

فأصابها من ذلک ضرر شدید، فقلت لها: لو أتیت أباک فسألتیه خادما یکفیک ضرّ ما أنت فیه من هذا العمل. فأتت النبی صلی اللّه علیه و آله ...، إلی أن قال صلی اللّه علیه و آله:

______________________________

(1) لعل العقد بالأنامل مع فقد السبحه کما هو الظاهر کما فی ابتداء الهجره، و بما یقال: العقد بالأنامل للنساء أفضل جمعا بین الأخبار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:217

أ فلا أعلّمکما ما هو خیر لکما من الخادم؟ إذا أخذتما منامکما فسبّحا ثلاثا و ثلاثین و احمدا ثلاثا و ثلاثین و کبّرا ثلاثا «1» و ثلاثین. قال: فأخرجت علیها السّلام رأسها فقالت: رضیت عن اللّه و رسوله صلی اللّه علیه و آله، ثلاث دفعات.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 82 ح 5، عن العلل.

2. علل الشرائع: ص 366 ح 1.

3. بحار الأنوار: ج 82 ص 329 ح 7، عن العلل.

4. إحقاق الحق: ج 10 ص 278، بتفاوت فیه.

5. سنن أبی داوود: ج 3 ص 206، علی ما فی الإحقاق.

6. میزان الاعتدال: ج 1 ص 172 ح 696.

7. عین الحیاه للمجلسی: ص 267، بتفاوت فیه.

8. عین الحیاه للمجلسی: ص 268، بتفاوت فیه.

9. ذخائر العقبی: ص 49.

10. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 211 ح 32.

11. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 134.

12. صحیح

أبی داوود: ج 33 باب التسبیح.

13. مکارم الأخلاق: ص 280.

14. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 289.

15. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1026 ح 2.

16. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 153.

17. تذکره الفقهاء: ج 1 ص 29.

18. منتهی المطلب: ج 1 ص 302.

19. فقه السید الخوئی: ج 15 ص 420.

20. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 160.

21. إتحاف الطالب: ص 220.

22. تذکره الخواص: ص 311.

23. إتحاف المسلم: ص 98.

24. الترغیب و الترهیب: ج 1 ص 411.

25. جمع الفوائد: ج 1 ص 637.

______________________________

(1) فی سنن أبی داود: أربعا و ثلاثین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:218

الأسانید:

1. فی علل الشرائع: القطان، عن السکری، عن الحکم بن أسلم، عن أبی علیه، عن الحریری، عن أبی الورد بن ثمامه، عن علی علیه السّلام.

2. فی سنن أبی داوود: حدثنا یحیی بن خلف، ثنا عبد الأعلی، عن سعید یعنی الجریری، عن أبی الورد، عن ابن أعبد، قال: قال لی علی علیه السّلام.

54 المتن:
اشاره

عن عبید اللّه بن علی الحلبی، عن أبی الحسن موسی علیه السّلام، قال:

لا یخلو المؤمن من خمسه: سواک و مشط و سجاده و سبحه فیها أربع و ثلاثون حبه و خاتم عقیق.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 334، عن المصباح.

2. المصباح للطوسی: ص 512.

3. مکارم الأخلاق: ص 326.

4. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1033 ح 5، عن مصباح المتهجد.

55 المتن:
اشاره

عن الصادق علیه السّلام، أنه قال: من أدار الحجر من تربه الحسین علیه السّلام فاستغفر به مره واحده کتب اللّه له سبعین مره، و إن أمسک السبحه بیده و لم یسبّح بها ففی کل حبه منها سبع مرات. «1»

______________________________

(1) قال المجلسی فی بیانه: ظاهره أن الفضل فی المشوی أیضا باق، و الأخبار الوارده بالسبحه من طین الحسین 7 تشمله، و القول بخروجه عن اسم التربه بالطبخ بعید مع أنه لا یضرّ فی ذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:219

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 334 ح 18، عن المصباح.

2. المصباح للطوسی: ص 512.

3. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1033 ح 6.

4. مجمع الفائده و البرهان: ج 2 ص 311.

56 المتن:
اشاره

قال الصادق علیه السّلام: من کانت معه سبحه من طین قبر الحسین علیه السّلام کتب مسبّحا و إن لم یسبّح بها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 340، عن الذکری.

2. الذکری، علی ما فی البحار.

57 المتن:
اشاره

روی أن من أدار تربه الحسین علیه السّلام فی یده و قال: سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلا اللّه و اللّه أکبر، مع کل سبحه کتب اللّه له سته آلاف حسنه و محی عنه سته آلاف سیئه و رفع له سته آلاف درجه و أثبت له من الشفاعات بمثلها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 340 ح 29، عن البلد الأمین.

2. البلد الأمین، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:220

58 المتن:
اشاره

قال بعض أصحاب أبی عبد اللّه علیه السّلام: شکوت إلیه ثقلا فی أذنی فقال علیه السّلام: علیک بتسبیح فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 334 ح 20، عن الدعوات.

2. الدعوات للراوندی: ص 197 ح 540.

59 المتن:
اشاره

فی المشکاه، قال: دخل رجل علی أبی عبد اللّه علیه السّلام و کلّمه، فلم یسمع کلام أبی عبد اللّه علیه السّلام و شکی إلیه ثقلا فی أذنیه، فقال له: ما یمنعک و أین أنت من تسبیح فاطمه علیها السّلام؟ قال: جعلت فداک، و ما تسبیح فاطمه علیها السّلام؟ فقال: تکبّر اللّه أربعا و ثلاثین و تحمد اللّه ثلاثا و ثلاثین و تسبّح اللّه ثلاثا و ثلاثین تمام المائه.

قال: فما فعلت ذلک إلا یسیرا حتی أذهب عنی ما کنت أجده.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 82 ص 334 ح 21، عن المشکاه.

2. مشکاه الأنوار: ص 278.

60 المتن:
اشاره

عن محمد بن مسلم، قال: سألت أبا جعفر علیه السّلام عن التسبیح فقال: ما علمت شیئا موظّفا غیر تسبیح فاطمه علیها السّلام، و عشر مرات بعد الفجر تقول: لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد، یحیی و یمیت و هو علی کل شی ء قدیر. و یسبّح ما شاء تطوّعا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:221

المصادر:

1. الکافی: ج 2 ص 533 ح 34.

2. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1021 ح 2، عن الکافی.

3. الکافی: ج 3 ص 345 ح 25، بتفاوت یسیر.

4. منتقی الجمان: ج 2 ص 84.

5. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1048 ح 4، عن الکافی.

6. مختصر علاء بن رزین: ص 156.

الأسانید:

1. فی الکافی: عن عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن ابن محبوب، عن العلاء بن رزین، عن محمد بن مسلم، قال.

2. فی الکافی: علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن الحسین بن سعید، عن فضاله، عن العلاء، عن محمد بن مسلم، قال.

61 المتن:
اشاره

فی الاحتجاج من توقیعاته علیه السّلام إلی محمد بن عبد اللّه الحمیری من جوابات مسائله التی سأله عنها: و سأل عن تسبیح فاطمه علیها السّلام، من سهی فجاز التکبیر أکثر من أربع و ثلاثین، هل یرجع إلی أربع و ثلاثین أو یستأنف؟ و إذا سبّح تمام سبعه و ستین هل یرجع إلی سته و ستین أو یستأنف و ما الذی یجب فی ذلک؟

فأجاب علیه السّلام: إذا سهی فی التکبیر حتی تجاوز أربع و ثلاثین عاد إلی ثلاث و ثلاثین و یبنی علیها، و إذا سهی فی التسبیح فتجاوز سبعا و ستین تسبیحه عاد إلی ست و ستین و بنی علیها، فإذا جاوز التحمید مائه فلا شی ء علیه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 53 ص 170 ح 4، عن الاحتجاج.

2. الاحتجاج: ج 2 ص 315.

3. بحار الأنوار: ج 82 ص 327 ح 1، عن الاحتجاج.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:222

4. الصحیفه المهدیه: ص 254.

5. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1039 ح 3.

62 المتن:
اشاره

عن الصدوق فی الخصال: بالإسناد الآتی فی باب حکم النساء، عن الباقر علیه السّلام: إذا سبّحت المرأه، عقدت علی الأنامل لأنهنّ مسئولات.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 83 ص 328 ح 4، عن الخصال.

2. الخصال: ج 2 ص 97.

63 المتن:
اشاره

عن الرضا علیه السّلام، قال: أتی أخوان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فقالا: یا رسول اللّه، إنا نرید الشام فی تجاره، فعلّمنا ما نقول؟

قال صلی اللّه علیه و آله: بعد إذا أویتما إلی منزل فصلّیا العشاء الآخره، فإذا وضع أحدکما جنبه إلی فراشه بعد الصلاه فلیسبّح تسبیح فاطمه علیها السّلام، ثم لیقرأ آیه الکرسی فإنه محفوظ من کل شی ء یهابه.

و إن لصوصا تبعوهم، حتی إذا نزلوا بعثوا غلاما لهم ینظر کیف حالهم؛ ناموا أم هم مستیقظون. فانتهی الغلام إلیهم و قد وضع أحدهما جنبه علی فراشه و قرأ آیه الکرسی و سبّح تسبیح فاطمه علیها السّلام، قال: فإذا علیهما حائطان مبنیان. فجاء الغلام فطاف بهما، فکلّما دار لم یر إلا حائطین ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:223

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 73 ص 252 ح 47، عن المکارم.

2. مکارم الأخلاق: ص 255.

3. بحار الأنوار: ج 89 ص 266 ح 11، عن المحاسن.

4. المحاسن: ص 368، بزیاده فیه.

5. المحجه البیضاء: ج 4 ص 69.

6. الأمان من أخطار الأسفار و الأزمان: ص 137.

7. دار السلام: ج 3 ص 87، عن المحاسن.

الأسانید:

فی مکارم الأخلاق: من مسموعات السید الإمام ناصح الدین أبی البرکات المشهدی، عن محمد بن عیسی، عن رجل، قال.

64 المتن:
اشاره

قال السید: مما رأیناه فی المنقول أنه یقال عند الصدقه قبل السفر: اللهم إنی اشتریت ...، إلی قوله:

فإذا أراد الخروج یصلّی رکعتین؛ یقرأ فی الأولی الحمد مره و قل هو اللّه أحد مره، و فی الثانیه الحمد مره و إنا أنزلناه فی لیله القدر مره، و ربما قرأ سوره الفتح أو بعضها مع ما یقرأ فی الأولی و سوره النصر مع ما یقرؤه فی الثانیه، و یقنت بالدعاء للسلامه. فإذا فرغ، سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و دعا بهذه الأدعیه المنقوله: اللهم إنی أستودعک الیوم نفسی و مالی و ولدی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 73 ص 236 ح 20، عن أمان الأخطار.

2. أمان الأخطار: ص 30.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:224

65 المتن:
اشاره

قال السید فی أمان الأخطار: إن أبا جعفر الباقر علیه السّلام إذا وقف علی باب داره، سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و قرأ الحمد و آیه الکرسی کما قدّمناه، و قال: اللهم إلیک وجّهت وجهی و علیک خلّفت أهلی و مالی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 73 ص 241 ح 21، عن أمان الأخطار.

2. أمان الأخطار: ص 106.

66 المتن:
اشاره

عن الأوزاعی، عن الزهری، قال: لقد طحنت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام حتی مجلت یداها ...، إلی قوله:

فانطلق علی علیه السّلام معها إلی النبی صلی اللّه علیه و آله، فقال لهما: جاءت بکما حاجه؟ فقال علی علیه السّلام:

مجاراتهما. فقال: لا، و لکنی أبیعهم و أنفق أثمانهم علی أهل الصفّه، و علّمها علیها السّلام التسبیح.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 341.

2. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 290.

67 المتن:
اشاره

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام: أنه أتی فاطمه علیها السّلام فقال لها: إنی لأشتکی صدری، فما أمد ربا لغرب «1» ...، إلی أن قال صلی اللّه علیه و آله:

______________________________

(1) الظاهر: ان الصحیح: القرب بالقاف، و هو الدلو العظیمه التی تتخذ من جلد ثور.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:225

إنکما جئتما لأخدمکما خادما، و إنی سأدلّکما (أو کلمه نحوها) علی ما هو خیر لکما من الخادم؛ تحمدان اللّه فی دبر کل صلاه عشرا و تسبّحان عشرا و تکبّران عشرا، و تسبّحانه ثلاثا و ثلاثین و تحمدانه ثلاثا و و ثلاثین و تکبّرانه أربعا و ثلاثین، فذلک مائه، إذا أخذتما مضاجعکما من اللیل.

المصادر:

مجمع الزوائد: ج 10 ص 327.

68 المتن:
اشاره

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: قالت فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام: یا ابن عمی، شقّ علیّ العمل و الرحی، فکلّم رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله. قال لها: نعم. فأتاهما نبی اللّه صلی اللّه علیه و آله من الغد و هما نائمان فی لحاف واحد، فأدخل رجلیه بینهما. فقالت فاطمه علیها السّلام: یا نبی اللّه، یشقّ علیّ العمل، فإن أمرت لی بخادم مما أفاء اللّه علیک.

قال: أ فلا أعلّمک ما هو خیر لک من ذلک؟ تسبّحین ثلاثا و ثلاثین و احمدی ثلاثا و ثلاثین و کبّری أربعا و ثلاثین، فذلک مائه باللسان و ألف فی المیزان، و ذلک بأن اللّه یقول: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» «1»، إلی مائه ألف.

المصادر:

1. مجمع الزوائد: ج 10 ص 146.

2. المعجم الأوسط للطبرانی، علی ما فی المجمع.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 284.

______________________________

(1) سوره الأنعام: الآیه 160.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:226

69 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام، قال: من أصابه ضعف فی قلبه أو بدنه فلیأکل لحم الضأن باللبن، فإنه یخرج من أوصاله کل داء و غائله و یقوّی جسمه و یشدّ لثّته، و یقول:

لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له، یحیی و یمیت و یمیت و یحیی و هو حی لا یموت.

یردّدها عشر مرات قبل نومه، یسبّح بتسبیح فاطمه علیها السّلام، و یقرأ آیه الکرسی و قل هو اللّه أحد.

المصادر:

1. طب الأئمه علیهم السّلام: ص 64.

2. دار السلام للنوری: ج 3 ص 114.

الأسانید:

فی طب الأئمه علیهم السّلام: إبراهیم بن حزام الحریری، قال: حدثنا محمد بن أبی نصر، عن تغلبه، عن عبد الرحیم بن عبد المجید القصیر، عن جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام.

70 المتن:
اشاره

قال علی بن محمد الهادی علیه السّلام: لنا أهل البیت علیهم السّلام عند نومنا عشر خصال: الطهاره، و توسّد الیمین، و تسبیح اللّه ثلاثا و ثلاثین، و تحمیده ثلاثا و ثلاثین، و تکبیره أربعا و ثلاثین، و نستقبل القبله بوجوهنا، و نقرؤ فاتحه الکتاب، و آیه الکرسی، و «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ» «1» إلی آخرها. فمن فعل ذلک فقد أخذ بحظّه من لیلته.

المصادر:

فلاح السائل: ص 280.

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 18.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:227

الأسانید:

فی فلاح السائل: حدّث الحسین بن سعید، قال: حدثنا الحسین بن أحمد، قال:

حدثنا عبد اللّه بن علی السلامی، قال: سمعت إسحاق بن محمد الزنجانی یقول: سمعت الحسن بن علی، یقول: سمعت علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا علیه السّلام.

71 المتن:
اشاره

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إذا آوی أحدکم إلی فراشه، ابتدره ملک کریم و شیطان مرید؛ فیقول له الملک: اختم یومک بخیر و افتح لیلک بخیر، و یقول له الشیطان: اختم یومک بإثم و افتح لیلک بإثم. قال: فإن أطاع الملک الکریم و ختم یومه بذکر له و فتح لیله بذکر اللّه؛ إذا أخذ مضجعه و کبّر اللّه أربعا و ثلاثین مره و سبّح اللّه ثلاثا و ثلاثین مره و حمد اللّه ثلاثا و ثلاثین مره، زجر الشیطان عنه فتنحّی، و کلأه الملک حتی ینتبه من رقدته. فإذا انتبه، ابتدر شیطانه فقال له مثل مقالته قبل أن یرقد، و یقول له الملک مثل ما قال له قبل أن یرقد. فإن ذکر اللّه عز و جل العبد بمثل ما ذکره أولا، طرد الملک شیطانه عنه فتنحّی، و کتب اللّه عز و جل له بذلک قنوت لیله.

المصادر:

1. فلاح السائل: ص 279، عن کتاب ثواب الأعمال.

2. کتاب ثواب الأعمال، علی ما فی فلاح السائل.

3. زاد المسلم للشنقیطی: ج 1 ص 121، بتفاوت و اختصار.

الأسانید:

فی ثواب الأعمال: عن علی بن أبی جید، عن محمد بن الحسن بن الولید، عن الشیخ جعفر بن سلیمان فیما رواه فی کتابه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:228

72 المتن:
اشاره

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إذا شککت فی تسبیح فاطمه الزهراء علیها السّلام فأعده.

المصادر:

1. الکافی: ج 3 ص 342 ح 1.

2. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1039 ح 2، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی: أحمد بن إدریس، عن محمد بن أحمد رفعه، قال: قال أبو عبد اللّه علیه السّلام.

73 المتن:
اشاره

قال صاحب الجواهر فی أفضلیه تسبیح الزهراء علیها السّلام فی التعقیبات: ... و لعل الأقوی الاجتزاء فی التعقیب بکل قول حسن راجح شرعا باللذات من قرآن أو دعاء أو ثناء أو تنزیه أو غیرها، أفضله تسبیح الزهراء علیها السّلام الذی ما عبد اللّه بشی ء من التحمید أفضل منه، و لو کان شی ء أفضل منه لنحله رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام.

و هو فی کل یوم فی دبر کل صلاه أحبّ إلی الصادق علیه السّلام من صلاه ألف رکعه فی کل یوم، و لم یلزمه عبد فشقی، و لذا یؤمر الصبیان به کما یؤمرون بالصلاه، إذ هو و إن کان مائه باللسان إلا أنه ألف فی المیزان، و طارد الشیطان و مرضی الرحمن ....

و حکی لی عن مکارم الأخلاق أنه روی فیه کون تسبیح الزهراء علیها السّلام إحدی العلامات الخمس للمؤمن أو غیر ذلک، کما أنه لم أجد ما قاله فیها أیضا:

أفضله بمستفیض النقل تسبیحه الزهراء ذات الفضل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:229

المصادر:

جواهر الکلام: ج 10 ص 396.

74 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام: أنه کان یسبّح تسبیح فاطمه علیها السّلام فیصله و لا یقطعه.

المصادر:

1. الکافی: ج 3 ص 342 ح 12.

2. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1038، عن الکافی.

الأسانید:

فی الکافی: عنه، عن محمد بن أحمد، عن یعقوب بن یزید، عن محمد بن جعفر، عمن ذکره، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

75 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد بن الحسن الحر العاملی: ینبغی التعقیب و الجلوس بعد الفراغ و المواظبه علی تسبیح الزهراء علیها السّلام، و هو أربع و ثلاثون تکبیره و ثلاثه و ثلاثون تحمیده و ثلاثه و ثلاثون تسبیحه، و الإکثار من الدعاء و التسبیح و الاستغفار و التلاوه، و الإقرار بالشهادتین و بالأئمه علیهم السّلام، و الصلاه علی محمد و آله علیهم السّلام، و لعن أعداء الدین، و الإتیان بسجدتی الشکر و التعفیر بینهما و الدعاء فیهما ....

المصادر:

بدایه الهدایه: ص 36.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:230

76 المتن:
اشاره

قال السید فی فلاح السائل بالإسناد فی باب استحباب الموالاه فی تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد قوله علیه السّلام: «و وصل التحمید بالتسبیح»:

و قال بعد ما یفرغ من التحمید: لا إله إلا اللّه، «إن اللّه و ملائکته یصلّون علی النبی یا أیها الذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیما» «1»، لبیک ربنا لبیک و سعدیک. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و علی أهل بیت محمد و علی ذریه محمد، و السلام علیه و علیهم و رحمه اللّه و برکاته، و أشهد أن التسلیم منّا لهم و الائتمام بهم و التصدیق لهم. ربنا آمنّا و صدّقنا و اتبعنا الرسول و آل الرسول علیهم السّلام فاکتبنا مع الشاهدین.

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 5 ص 75 ح 5389، عن فلاح السائل.

2. فلاح السائل: ص 135.

77 المتن:
اشاره

قال السید أبو القاسم اللاهیجی: ... و التسبیحه المشهوره متعلقه بها، أعطاها إیاها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لکثره محنتها و شده مشقتها من خدمات البیت و زحماته، و هی اللّه أکبر أربعا و ثلاثین مره و الحمد للّه ثلاثا و ثلاثین مره و سبحان اللّه کذلک بالترتیب، و العامه یقدّمون التسبیح علی التحمید.

و کانت علیها السّلام سوّف لها من تربه حمزه سید الشهداء سبحه بالغا عددها إلی ثلاث و ثلاثین غیر نضجه، و کانت خیطها من الصوف الأزرق، کانت أول سبحه صنعت فی الإسلام.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 56.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:231

المصادر:

ریاض المؤمنین للاهیجی (المخطوط).

78 المتن:
اشاره

فی المحجه البیضاء، فی نوافل الظهر: ... و یسبّح بعد کل رکعتین منها بتسبیح الزهراء علیها السّلام، ثم یقول: اللهم إنی ضعیف فقوّ فی رضاک ضعفی ....

المصادر:

المحجه البیضاء: ج 2 ص 358.

79 المتن:
اشاره

قال الحلبی فی ذکر المناسک: ... و من السنه أن یأتی مسجد الخیف فیصلّی فیه ستّ رکعات عند المناره التی فی وسطه، ثم یسبّح تسبیح فاطمه علیها السّلام و یدعو بما أحبّ.

المصادر:

کافی الحلبی: ص 187.

80 المتن:
اشاره

قال فی کفایه الأحکام: ... و منها التعقیب و استحبابه، و فضله متفق علیه، و أفضله تسبیح فاطمه الزهراء علیها السّلام، و یستحبّ أن یکون بالتربه الحسینیه.

المصادر:

کفایه الأحکام: ص 20.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:232

81 المتن:
اشاره

روی عن بعض الأئمه علیهم السّلام: إن الرجل إذا سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و عدّها بأصابعه، جاء یوم القیامه و یضی ء من کل إصبع من أصابعه نور مثل مشعله.

المصادر:

وقائع الأیام للخیابانی: ص 327.

82 المتن:
اشاره

قال المحدث النوری: ... إذا أردت أن تری میتک، فبثّ علی طهر و انضجع علی یمینک و سبّح تسبیح فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

جنه المأوی للنوری: ص 158.

83 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام- ذکر الحدیث اختصارا- قال: فقال علی علیه السّلام: فما ترکتها بعد. فقال له رجل: و لا لیله صفین؟ قال: و لا لیله صفین.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 280.

2. الترغیب و الترهیب: ج 1 ص 411، علی ما فی الإحقاق.

3. النهایه: ج 1 ص 247، علی ما فی الإحقاق.

4. نظم درر السمطین: ص 192، علی ما فی الإحقاق.

5. أعلام النساء: ج 3 ص 1202، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:233

6. حسن الأسوه: ص 233، علی ما فی الإحقاق.

7. تیسیر الوصول: ج 2 ص 9، علی ما فی الإحقاق.

8. الأنوار المحمدیه: ص 237، علی ما فی الإحقاق.

9. الفتح الکبیر: ج 1 ص 36، علی ما فی الإحقاق.

10. الشرف المؤبّد: ص 55، علی ما فی الإحقاق.

11. مسند الطیالسی: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

12. موضح الأوهام: ج 2 ص 389، علی ما فی الإحقاق.

13. ذخائر العقبی: ص 49، 105، علی ما فی الإحقاق.

14. عمده القاری: ج 22 ص 288، علی ما فی الإحقاق.

15. إرشاد الساری: ج 6 ص 139، علی ما فی الإحقاق.

16. إرشاد الساری: ج 5 ص 240، علی ما فی الإحقاق.

17. فتح الباری: ج 11 ص 102، علی ما فی الإحقاق.

18. مفتاح النجا: ص 32، علی ما فی الإحقاق.

19. ینابیع الموده: ص 200، علی ما فی الإحقاق.

20. السیره النبویه: ج 2 ص 10، علی ما فی الإحقاق.

21. شرح مشکل الآثار: ج 2 ص 175، علی ما فی الإحقاق.

22. أرجح المطالب: ص 147- 149، علی ما فی الإحقاق.

23. التذکره: ص 21، علی ما فی الإحقاق.

24. الإصابه: ج 4 ص 368، علی ما فی الإحقاق.

25. مطالب السئول: ص

9، علی ما فی الإحقاق.

26. الثغور الباسمه: ص 2، علی ما فی الإحقاق.

27. البدایه و النهایه: ج 6 ص 342، علی ما فی الإحقاق.

28. إسعاف الراغبین: ص 193، علی ما فی الإحقاق.

29. راموز الأحادیث: ص 163، علی ما فی الإحقاق.

30. مسند أحمد: ج 1 ص 95، علی ما فی الإحقاق.

31. صحیح البخاری: ج 4 ص 84، علی ما فی الإحقاق.

32. صحیح البخاری: ج 8 ص 70، علی ما فی الإحقاق.

33. صحیح البخاری: ج 5 ص 19، علی ما فی الإحقاق.

34. صحیح مسلم: ج 8 ص 84، علی ما فی الإحقاق.

35. مجمع الزوائد: ج 10 ص 327، علی ما فی الإحقاق.

36. الإرشاد و التطریز: ص 210، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:234

37. الفائق: ج 3 ص 8، علی ما فی الإحقاق.

38. المستدرک: ج 3 ص 151، علی ما فی الإحقاق.

39. تلخیص المستدرک: ج 3 ص 151، علی ما فی الإحقاق.

40. مشکاه المصابیح: ج 1 ص 732، علی ما فی الإحقاق.

41. السنن الکبری للبیهقی: ج 7 ص 293، علی ما فی الإحقاق.

42. عمل الیوم و اللیله: ص 197، 198، علی ما فی الإحقاق.

43. شرح المواهب اللدنیه: ج 4 ص 302، علی ما فی الإحقاق.

44. تاریخ بغداد: ج 3 ص 23، علی ما فی الإحقاق.

45. تاریخ بغداد: ج 12 ص 22، علی ما فی الإحقاق.

46. کشف الغمه: ج 2 ص 85، علی ما فی الإحقاق.

47. النزاع و التخاصم: ص 58، علی ما فی الإحقاق.

48. تاج العروس: ج 3 ص 137، علی ما فی الإحقاق.

49. ذخائر المواریث: ج 3 ص 33، علی ما فی الإحقاق.

50. الغریّین: ص 429، علی ما فی الإحقاق.

51. إحقاق الحق: ج

25 ص 314.

52. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 259، علی ما فی الإحقاق.

53. حیاه فاطمه علیها السّلام للشلبی: ص 178، علی ما فی الإحقاق.

54. زبده البخاری: ص 201، علی ما فی الإحقاق.

55. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 1 ص 33، علی ما فی الإحقاق.

56. کنز العمال: ج 2 ص 60، علی ما فی الإحقاق.

57. الکلم الطیب: ص 26، علی ما فی الإحقاق.

58. الألف المختاره من صحیح البخاری: ج 2 ص 40، علی ما فی الإحقاق.

59. مناقب الآل علیهم السّلام: ص 408، علی ما فی الإحقاق.

60. آل محمد علیهم السّلام: ص 189، علی ما فی الإحقاق.

61. تحفه الأشراف: ج 7 ص 421- 425، علی ما فی الإحقاق.

62. مختصر سنن أبی داوود: ج 7 ص 325، علی ما فی الإحقاق.

63. البرکه فی فضل السعی و الحرکه: ص 51، علی ما فی الإحقاق.

64. جواهر المطالب: ص 41، علی ما فی الإحقاق.

65. منال الطالب: ص 33، علی ما فی الإحقاق.

66. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 1 ص 87، علی ما فی الإحقاق.

67. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 1 ص 34، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:235

68. إتحاف السائل: ص 52، علی ما فی الإحقاق.

69. العلم و العلماء: ص 238، علی ما فی الإحقاق.

70. الإمام المهاجر: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

71. أستاد المرأه: ص 187، علی ما فی الإحقاق.

72. غوامض الأسماء المبهمه: ج 1 ص 254، علی ما فی الإحقاق.

73. مختصر سنن أبی داوود: ج 7 ص 327، علی ما فی الإحقاق.

74. کنز العمال: ج 20 ص 57، علی ما فی الإحقاق.

75. الإحسان بترتیب ابن

حبان: ج 9 ص 38، علی ما فی الإحقاق.

76. تحفه الأحوذی: ج 9 ص 354، علی ما فی الإحقاق.

77. الغمزه الخاطر (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

78. مسند عبد اللّه بن الزبیر: ج 1 ص 24، علی ما فی الإحقاق.

79. الإحسان بترتیب صحیح ابن حبان: ج 7 ص 442، علی ما فی الإحقاق.

80. شرح المسند: ج 5 ص 108، علی ما فی الإحقاق.

81. زاد المسلم: ص 121، علی ما فی الإحقاق.

82. حیاه فاطمه علیها السّلام للشلبی: ص 144، علی ما فی الإحقاق.

83. شرح السنه: ج 5 ص 107، علی ما فی الإحقاق.

84. الذریه الطاهره: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

85. الوابل الصیّب: ص 95، علی ما فی الإحقاق.

86. إحقاق الحق: ج 25 ص 586.

87. العلم و العلماء: ص 239، علی ما فی الإحقاق.

88. إحقاق الحق: ج 33 ص 308.

89. وقایه الإنسان: ص 385، علی ما فی الإحقاق.

90. منهاج المسلم: ص 138، علی ما فی الإحقاق.

91. بناء الامرأه المسلمه: ص 171، علی ما فی الإحقاق.

92. تهذیب الکمال: ج 16 ص 332، علی ما فی الإحقاق.

93. الزواج و أحکامه فی مذهب أهل السنه: ص 266، علی ما فی الإحقاق.

94. من وصایا الرسول صلی اللّه علیه و آله: ص 398، علی ما فی الإحقاق.

95. الکنز الثمین: ص 10، علی ما فی الإحقاق.

96. مسند أبی یعلی: ج 1 ص 287، علی ما فی الإحقاق.

97. مسند أبی یعلی: ج 1 ص 419، علی ما فی الإحقاق.

98. ابناء الرسول صلی اللّه علیه و آله فی کربلاء: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:236

99. فهارس أحادیث و آثار مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 489.

100. أمهات المؤمنین:

ص 246.

101. مختصر تاریخ دمشق: ج 2 ص 135.

102. المعاملات فی الإسلام: ص 158.

103. اللؤلؤ و المرجان: ج 3 ص 237.

104. معارج القبول: ج 2 ص 473.

105. سیره سیدنا أبی الحسن علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 42.

106. هدایه الباری: ج 1 ص 266، علی ما فی الإحقاق.

107. شرح معانی الآثار: ج 3 ص 233، علی ما فی الإحقاق.

108. منهج السنه فی الزواج: ص 401، علی ما فی الإحقاق.

109. معجم شیوخ الذهبی: ص 551، علی ما فی الإحقاق.

110. مختصر محاسن المجتمعه: ص 191، علی ما فی الإحقاق.

111. الروض الدانی: ج 1 ص 270، علی ما فی الإحقاق.

112. تهذیب إحیاء علوم الدین: ج 1 ص 152، علی ما فی الإحقاق.

113. بنات النبی صلی اللّه علیه و آله: ص 186، علی ما فی الإحقاق.

114. موسوعه أمهات المؤمنین: ص 91، علی ما فی الإحقاق.

115. شرح معانی الآثار: ج 3 ص 233، علی ما فی الإحقاق.

116. حق الزواج علی الزوجه: ص 71، علی ما فی الإحقاق.

117. رساله أربعه أیام للمیر داماد: ص 13.

118. فاطمه الزهراء علیها السّلام لمأمون غریب: ص 49.

119. الثغور الباسمه: ص 22- 26.

120. فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 101.

121. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 40.

122. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 88 ح 231- 233.

123. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 90 ح 241، 242.

124. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 90- 97 ح 241- 256.

125. العمده: ص 384.

126. صحیح مسلم: ج 17 ص 45.

127. صحیح مسلم: ج 17 ص 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:237

84 المتن:
اشاره

قال السید الخوئی فی تسبیح الزهراء علیها السّلام: ... و الظاهر استحبابه فی

غیر التعقیب أیضا بل فی نفسه، نعم هو مؤکد فیه و عند إراده النوم لدفع الرؤیا السیئه، کما أن الظاهر عدم اختصاصه بالفرائض، بل هو مستحب عقیب کل صلاه.

و کیفیته: «اللّه أکبر» أربع و ثلاثون مره، ثم «الحمد للّه» ثلاث و ثلاثون مره، ثم «سبحان اللّه» کذلک فمجموعها مائه، و یجوز تقدیم التسبیح علی التحمید و إن کان الأولی الأول.

المصادر:

1. فقه السید الخوئی: ج 15 ص 420.

2. جامع العباسی: ص 31، بتفاوت فیه.

3. فقه الرضا علیه السّلام: ص 115، بتفاوت فیه.

4. مهذب ابن البرّاج: ج 1 ص 96، بتفاوت فیه.

5. مجمع الفائده و البرهان: ج 3 ص 35، بتفاوت فیه.

6. جامع العباسی: ص 169، بتفاوت فیه.

7. مجمع الفائده و البرهان: ج 2 ص 311، بتفاوت فیه.

8. جلاء الأذهان و جلاء الأحزان: ج 7 ص 54، بتفاوت فیه.

9. لئالی الأخبار للتویسرکانی: ج 3 ص 413، بتفاوت فیه.

10. مدارک الأحکام للموسوی العاملی: ج 3 ص 452، بتفاوت فیه. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 237 المصادر: ..... ص : 237

11. شرح تبصره المتعلمین: ج 2 ص 152، بتفاوت فیه.

12. إرشاد الأذهان للحلی: ص 256، بتفاوت فیه.

13. تحفه الأبرار للشفتی: ج 2 ص 438، بتفاوت فیه.

14. ملخص جامع المعارف للسید الشبّر: ج 2 ص 176، بتفاوت فیه.

15. منتهی المطلب: ج 1 ص 302، بتفاوت فیه.

16. مفتاح الکرامه: ج 2 ص 501، بتفاوت فیه.

17. مجمع الفائده و البرهان: ج 2 ص 311، بتفاوت فیه.

18. القواعد و الفوائد للشهید: ص 257، بتفاوت فیه.

19. موارد الظلمان: ج 2 ص 257، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:238

20. الهدایه للصدوق: ص 282، بتفاوت فیه.

21. المقنع للصدوق: ص 61، بتفاوت

فیه.

22. تزویج فاطمه الزهراء علیها السّلام لابن سیرین: ص 147، بتفاوت فیه.

23. المهذّب للطرابلسی: ج 1 ص 96، بتفاوت فیه.

24. الحدائق الناظره للبحرانی: ج 8 ص 515، بتفاوت فیه.

25. المعتبر للمحقق الحلی: ص 194، بتفاوت فیه.

26. الرسائل الجعفریه للمحق الحلی: ص 113، بتفاوت فیه.

27. منهاج الهدایه للکلباسی: فی التعقیب، بتفاوت فیه.

28. ذخیره العباد لآخوند الخراسانی: ص 111، بتفاوت فیه.

29. الرساله العملیه للشیخ الأنصاری: الفصل العاشر، بتفاوت فیه.

30. المعتبر فی شرح المختصر: ص 194، بتفاوت فیه.

31. المستدرکات لمفتاح الکتب الأربعه: ص 411، بتفاوت فیه.

32. النهایه و نکتها: ج 1 ص 311، بتفاوت فیه.

33. الرسائل العشر: ص 297، بتفاوت فیه.

34. مستمسک العروه الوثقی: ج 6 ص 517، بتفاوت.

35. شرح اللمعه: ص 17.

36. وسیله النجاه للسید الأصفهانی: ج 1 ص 111.

37. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 73.

85 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: أ لا أعلّمک کلمات تدرک بهنّ من کان قبلک و تسبق بهنّ من یکون بعدک؟ ألا من قال مثل ما قلت أو زاد؛ تسبّح اللّه بعد کل صلاه ثلاثا و ثلاثین و تحمده ثلاثا و ثلاثین و تکبّره أربعا و ثلاثین.

المصادر:

1. کتاب رأب الصدع: ج 1 ص 511.

2. أعلام النساء المؤمنات: ص 357، بتفاوت.

3. أعلام النساء المؤمنات: ص 552، بتفاوت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:239

4. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 140، بتفاوت.

5. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 80، بتفاوت.

6. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 87، بتفاوت.

7. نظم درر السمطین: ص 192، بتفاوت.

8. السیره النبویه: ص 360، بتفاوت.

9. جامع المسانید و السنن: ج 19 ص 221، بتفاوت.

10. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 106، بتفاوت.

11. جامع الأحادیث: ج 3 ص 356، بتفاوت.

12. أعلام النساء المؤمنات: ص 553، بتفاوت.

13. ذکر أخبار أصبهان: ج 1 ص 100، بتفاوت.

14. سبل الهدی و الرشاد: ج 1 ص 48، بتفاوت.

15. سیره رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: ص 744، بتفاوت.

16. مصابیح السنه: ج 2 ص 183، بتفاوت.

17. مختصر تاریخ دمشق: ج 15 ص 75، بتفاوت.

18. کنز العمال: ج 2 ص 127 ح 3451، بتفاوت.

19. صحیح البخاری: ج 7 ص 49، بتفاوت.

20. صحیح البخاری: ج 6 ص 192، بتفاوت.

21. مسند أبی عوانه: ج 2 ص 246، بتفاوت.

22. زوجات النبی صلی اللّه علیه و آله: ص 330، بتفاوت.

23. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 80، بتفاوت.

24. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 106، بتفاوت.

25. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص

153، بتفاوت.

26. الجمع بین الصحیحین: ص 381 ح 1393، بتفاوت.

27. الجامع الصغیر: ج 2 ص 367 ح 4945، بتفاوت.

28. نهایه الأحکام: ج 1 ص 511، بتفاوت.

29. مناقب علی و الحسنین و أمهما فاطمه علیهم السّلام: ص 257.

30. المصنّف لعبد الرزاق: ج 2 ص 231.

31. جامع المسانید و السنن: ج 16 ص 218.

32. الترغیب و الترهیب: ج 2 ص 451 ح 2.

33. الترغیب و الترهیب: ج 2 ص 450 ح 3.

34. جامع الأحادیث: ج 17 ص 184 ح 9670.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:240

35. جامع الأحادیث: ج 18 ص 234 ح 12151.

36. جامع الأحادیث: ج 18 ص 237 ح 12158.

37. جامع الأحادیث: ج 13 ص 331 ح 8963.

38. جامع الأحادیث: ج 13 ص 334 ح 8986.

39. موسوعه أمهات المؤمنین: ص 91، علی ما فی الإحقاق.

40. شرح معانی الآثار: ج 3 ص 233، علی ما فی الإحقاق.

41. حق الزوج علی الزوجه: ص 71، علی ما فی الإحقاق.

42. إحقاق الحق: ج 33 ص 318.

43. موسوعه أمهات المؤمنین: ص 337، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی رأب الصدع: حدثنا محمد، قال: حدثنا جعفر بن محمد من آل سریع، قال:

حدثنا المحاربی، عن لیث عن الحکم، عن عبد الرحمن بن أبی لیلی، عن أبی الدرداء، قال: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

86 المتن:
اشاره

قال النبی صلی اللّه علیه و آله: یا أبا ذر، أ لا أعلّمک کلمات تقولهنّ، تلحق من سبقک و لا یدرکک إلا من أخذ بعملک؟ تکبّر دبر کل صلاه ثلاثا و ثلاثین و تسبّح ثلاثا و ثلاثین و تحمد ثلاثا و ثلاثین و تختم ب «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ* وحده لا شریک له، لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ». من قال ذلک غفرت له ذنوبه و لو کانت مثل زبد البحر.

المصادر:

1. جامع الأحادیث: ج 9 ص 62 ح 27196.

2. الجمع بین الصحیحین: ص 59 ح 90، بتفاوت.

3. المعجم الأوسط للطبرانی: ج 1 ص 409 ح 729، بتفاوت.

4. المنهاج القویم: ص 48، بتفاوت.

5. مسند أبی یعلی: ج 11 ص 245 ح 6362، بتفاوت.

6. التمهید لابن عبد البر: ج 24 ص 160، بتفاوت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:241

7. شرح السنه للبغوی: ج 3 ص 228 ح 718، بتفاوت.

8. کنز العمال: ج 1 ص 461 ح 1998، بتفاوت.

9. دلائل الأحکام: ج 2 ص 10 ح 542، بتفاوت.

10. دعائم الإسلام (مخطوط)، بتفاوت.

11. جامع الأحادیث: ج 4 ص 470 ح 12857، بتفاوت.

12. جامع الأصول: ج 5 ص 53 ح 2204، بتفاوت.

13. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 7 ص 39، بتفاوت.

14. مختصر تاریخ دمشق: ج 29 ص 65 ح 49، بتفاوت.

15. مختصر تاریخ دمشق: ج 22 ص 251 ح 310، بتفاوت.

16. صحیح ابن حبّان: ج 5 ص 355 ح 2013.

17. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 208 ح 663.

18. زوجات النبی صلی اللّه علیه و آله: ص 330.

19. جامع الأحادیث: ج 17 ص 184 ح 9669.

20. جامع الأحادیث: ج 17 ص 176 ح

9636.

21. کتاب رأب الصدع: ج 1 ص 511.

22. شرح معانی الآثار: ج 3 ص 299.

87 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام، قال: أتانا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله حتی وضع قدمه بینی و بین فاطمه علیها السّلام، فعلّمنا ما نقول؛ إذا أخذنا مضاجعنا ثلاثا و ثلاثین تسبیحه و ثلاثا و ثلاثین تحمیده و أربعا و ثلاثین تکبیره.

قال: قال علی علیه السّلام: فما ترکتها بعد. فقال له رجل: و لا لیله صفین؟ قال: و لا لیله صفین.

المصادر:

1. مسند أبی یعلی الموصلی: ج 1 ص 286 ح 345.

2. المشرع الروی ص 85، بتفاوت فیه.

3. تاریخ بغداد: ج 12 ص 22 ح 6386، بتفاوت فیه.

4. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 33 ح 112، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:242

5. مسند أحمد: ج 1 ص 96، بتفاوت فیه.

6. مسند أحمد: ج 1 ص 147، بتفاوت فیه.

7. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 184 ح 575، بتفاوت فیه.

8. دلیل الفالحین: ج 4 ص 272، بتفاوت فیه.

9. معرفه الصحابه: ج 1 ص 314 ح 350، بتفاوت فیه.

10. مسند أبی یعلی: ج 1 ص 420 ح 552، بتفاوت فیه.

11. المعجم الکبیر: ج 25 ص 13 ح 300، بتفاوت فیه.

12. أعلام النساء المؤمنات: فی سیره فاطمه علیها السّلام، بتفاوت فیه.

13. تاریخ مدینه دمشق: ج 54 ص 30، بتفاوت فیه.

14. مسند أحمد: ج 1 ص 123، بتفاوت فیه.

15. مسند أحمد: ج 1 ص 136، بتفاوت فیه.

16. المنتخب من مسند عبد بن حمید: ص 51، بتفاوت فیه.

17. المنتخب من مسند عبد بن حمید: ص 55، بتفاوت فیه.

18. المعجم المختص بالمحدثین: ص 172، بتفاوت فیه.

19. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 152، بتفاوت فیه.

20. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 189،

بتفاوت فیه.

21. صحیح ابن حبّان: ج 15 ص 363، بتفاوت فیه.

22. صحیح ابن حبّان: ج 15 ص 364، بتفاوت فیه.

23. کفایه الطالب: ص 294، بتفاوت فیه.

24. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 95، بتفاوت فیه.

25. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 106، بتفاوت فیه.

26. تاریخ الخمیس: ص 412، بتفاوت فیه.

27. مسند أحمد: ج 6 ص 298، بتفاوت فیه.

28. جامع المسانید و السنن: ج 20 ص 154، بتفاوت فیه.

29. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 230، بتفاوت فیه.

30. مسند عبد اللّه بن الزبیر الحمیدی: ج 1 ص 24، بتفاوت فیه.

31. مسند عبد اللّه بن الزبیر الحمیدی: ج 1 ص 25، بتفاوت فیه.

32. کفایه الطالب: ص 295، بتفاوت فیه.

33. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 144، بتفاوت فیه.

34. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 3 ص 357، بتفاوت فیه.

35. مسند أحمد: ج 2 ص 166، بتفاوت فیه.

36. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 1 ص 68، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:243

37. مسند أحمد: ج 2 ص 166.

38. مسند أحمد: ج 1 ص 145.

39. مختصر إتحاف الساده: ج 8 ص 507 ح 6831.

40. مختصر إتحاف الساده: ج 8 ص 508 ح 6832.

41. مختصر إتحاف الساده: ج 8 ص 508 ح 6833.

42. مختصر إتحاف الساده: ج 8 ص 508 ح 6834.

43. مسند أبی یعلی الموصلی: ج 12 ص 105 ح 6739.

44. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 230 ح 12142.

45. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 230 ح 12143.

46. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 231 ح 12144.

47. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 231 ح 12145.

48. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 231 ح 12146.

49. جامع

الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 234 ح 12151.

50. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 234 ح 12152.

51. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 235 ح 12155.

52. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 236 ح 12156.

53. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 236 ح 12157.

54. بنات النبی صلی اللّه علیه و آله: ص 186، بتفاوت و زیاده.

55. إحقاق الحق: ج 33 ص 317، عن بنات النبی صلی اللّه علیه و آله.

الأسانید:

فی مسند أبی یعلی: حدثنا أبو خیثمه، حدثنا یزید بن هارون، أخبرنا العوام بن حدیث، حدثنی عمرو بن مره، عن عبد الرحمن بن أبی لیلی، عن علی علیه السّلام.

88 المتن:
اشاره

قال السید فی ذکر أعمال مسجد الکوفه: ... ثم صر إلی الأسطوانه الرابعه مما یلی باب الأنماط بحذاء الخامسه و هی أسطوانه إبراهیم علیه السّلام، فصلّ عندها أربع رکعات؛ رکعتان بالحمد و قل هو اللّه و رکعتان بالحمد و القدر. فإذا فرغت منها، تسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و قل: السلام علی عباد اللّه الصالحین ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:244

المصادر:

1. مصباح الزائر: ص 78.

2. مفاتیح الجنان: ص 387.

89 المتن:
اشاره

قال السید فی ذکر أعمال مسجد الکوفه: ثم امض إلی دکّه القضاء فصلّ علیها رکعتین؛ تقرأ فیهما بعد الحمد مهما أردت. فإذا فرغت منهما سلّمت و سبّحت تسبیح الزهراء علیها السّلام، و قل: .... و تصلّی فی بیت الطشت رکعتین، فإذا سلّمت و سبّحت فقل: ....

و تصلّی فی وسط المسجد رکعتین؛ تقرأ فی الأولی الحمد و التوحید و الثانیه الحمد و الکافرون، فإذا سلّمت و سبّحت فقل: ....

المصادر:

1. مصباح الزائر: ص 79.

2. مفاتیح الجنان: ص 388.

90 المتن:
اشاره

قال السید فی ذکر أعمال مسجد الکوفه: ثم امض إلی الأسطوانه السابعه .... ثم تصلّی عندها أربع رکعات؛ تقرأ فی الأولی الحمد و القدر و الثانیه الحمد و الصمد و فی الثالثه و الرابعه مثل ذلک. فإذا فرغت و سبّحت تسبیح الزهراء علیها السّلام فقل: ....

المصادر:

1. مصباح الزائر: ص 81.

2. مفاتیح الجنان: ص 390.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:245

91 المتن:
اشاره

قال السید فی ذکر أعمال المسجد الکوفه: ثم امض إلی دکّه زین العابدین علیه السّلام و هی عند الأسطوانه الثالثه عمّا یلی باب کنده، فتصلّی علیها رکعتین؛ تقرأ فیهما الحمد و مهما أردت. فإذا سلّمت و سبّحت (تسبیح الزهراء علیها السّلام) فقل: ....

ثم تصلّی عند الخامسه رکعتین؛ تقرأ فیهما الحمد و ما شئت من السور. فإذا سلّمت و سبّحت فقل: بسم اللّه الرحمن الرحیم، اللهم ....

المصادر:

1. مصباح الزائر: ص 84.

2. مفاتیح الجنان: ص 394.

92 المتن:
اشاره

قال السید فی ذکر أعمال مسجد الکوفه: ... ثم امض إلی دکّه باب أمیر المؤمنین علیه السّلام، فصلّ علیها أربع رکعات بالحمد و ما شئت من القرآن. فإذا فرغت و سبّحت فقل: ....

و فیه صلاه أخری و هما رکعتان. فإذا فرغت منهما و سبّحت فقل: .... و فیه تصلّی أربع رکعات للحاجه، فإذا فرغت و سبّحت فقل: ....

المصادر:

1. مصباح الزائر: ص 85.

2. مفاتیح الجنان: ص 398.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:246

93 المتن:
اشاره

قال السید فی ذکر أعمال مسجد الکوفه: ... ثم تصلّی فی المکان الذی ضرب فیه أمیر المؤمنین علیه السّلام- و هو الإیوان المجاور للباب المتقدم ذکره- رکعتین؛ کل رکعه الحمد و سوره. فإذا سلّمت و سبّحت فقل: ....

المصادر:

1. مصباح الزائر: ص 87.

2. مفاتیح الجنان: ص 398.

94 المتن:
اشاره

قال الکفعمی فی تعقیب صلاه الظهر بعد التسلیم: ثم یکبّر ثلاثا رافعا بها یدیه و یسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام، ثم قل ما ینبغی أن یقال عقیب کل فریضه ....

المصادر:

البلد الأمین: ص 9.

95 المتن:
اشاره

قال الکفعمی: ثم صلّی علی ما مضی وصفه. فإذا سلّمت، عقّب یسیرا و سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام، ثم قل: ....

المصادر:

البلد الأمین: ص 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:247

96 المتن:
اشاره

قال الکفعمی فی صلاه المرغّب فیها یوم الجمعه صلاه النبی صلی اللّه علیه و آله. فإذا سلّمت، فسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و قل: سبحان ذی العز الشامخ المنیف ....

المصادر:

البلد الأمین: ص 149.

97 المتن:
اشاره

قال السید فی صفه من ینوب عن غیره فی الزیاره: إذا عزمت علی ذلک من منزلک و کنت مستأجرا للنیابه ...، إلی أن قال بعد الغسل و الدعاء لنفسک بما أحببت. ثم مل إلی القبله و سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و قل: أشهد أن لا إله إلا اللّه ....

المصادر:

مصباح الزائر: ص 518.

98 المتن:
اشاره

عن إسماعیل بن عمار، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: قوله عز و جل: «اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً» «1»، ما حدّه؟ قال: إن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله علّم فاطمه علیها السّلام أن تکبّر أربعا و ثلاثین تکبیره، و تسبّح ثلاثا و ثلاثین تسبیحه و تحمّد ثلاثا و ثلاثین تحمیده. فإذا فعلت ذلک باللیل مره و بالنهار مره فقد ذکرت اللّه کثیرا.

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 2 ص 454 ح 16.

2. تفسیر البرهان: ج 3 ص 328 ح 13.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 41.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:248

الأسانید:

فی تأویل الآیات: حدثنا الحسین بن أحمد، عن محمد بن عیسی، عن یونس، عن إسماعیل بن عمار، قال.

99 المتن:
اشاره

قال السید فی ذکر زیاره عید الأضحی: فإذا فرغ من صلاه العید یوم الأضحی و سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام، فلیدع بدعاء علی بن الحسین علیه السّلام فی هذا الیوم ....

المصادر:

مصباح الزائر: ص 368.

100 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: تبدء بالتکبیر أربعا و ثلاثین، ثم التحمید ثلاثا و ثلاثین، ثم التسبیح ثلاثا و ثلاثین.

المصادر:

1. تهذیب الأحکام: ج 2 ص 106 ح 401.

2. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 210 ح 945، بزیاده فیه.

3. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 211 ح 946.

4. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 134، بتفاوت فیه.

5. صحیح البخاری: کتاب بدء الخلق.

6. منتهی الآمال: ج 1 ص 98.

7. الکافی: ج 3 ص 342 ح 9.

8. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1025 ح 2، عن الکافی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:249

الأسانید:

فی التهذیب و الکافی: محمد بن یعقوب، عن علی بن محمد، عن سهل بن زیاد، عن محمد بن عبد الحمید، عن صفوان، عن ابن مسکان، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

101 المتن:
اشاره

فی التهذیب فی فضل شهر رمضان و الصلاه فیه، قال: ... فإذا سلّمت فی الرکعتین، سبّح تسبیح فاطمه الزهراء علیها السّلام و هو: «اللّه أکبر» أربعا و ثلاثین مره و «الحمد للّه» ثلاثا و ثلاثین مره و «سبحان اللّه» ثلاثا و ثلاثین مره. فو اللّه لو کان شیئا أفضل منه لعلّمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله إیاها ....

المصادر:

1. التهذیب: ج 3 ص 67.

2. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1025 ح 3، من التهذیب.

الأسانید:

فی التهذیب: بأسناده عن علی بن حاتم، عن محمد بن جعفر، و بأسناده عن هارون بن موسی، عن محمد بن علی جمیعا، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن سنان، عن مفضل بن عمر.

102 المتن:
اشاره

عن محمد بن مسلم، فی حدیث قال فی آخره: تسبیح فاطمه الزهراء علیها السّلام من ذکر اللّه الکثیر، قال اللّه عز و جل: «اذکرونی أَذْکُرْکُمْ». «1»

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 152.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:250

المصادر:

1. تفسیر البرهان: ج 1 ص 166 ح 1.

2. معانی الأخبار: ص 186 ح 5.

3. تفسیر البرهان: ج 1 ص 166 ح 5، عن تفسیر العیاشی.

4. تفسیر العیاشی: ج 1 ص 67 ح 122.

5. تفسیر العیاشی: ج 2 ص 454 ح 15.

الأسانید:

1. فی معانی الأخبار، قال: حدثنا محمد بن الحسن، قال: حدثنا أحمد بن إدریس، عن محمد بن أحمد، قال: حدثنا أبو محمد جعفر بن أحمد، عن علی بن أسباط، عن سیف بن عمیره، عن أبی الصباح، عن نعیم العابدی، عن محمد بن مسلم.

2. عن تفسیر العیاشی: حدثنا أحمد بن هوذه، عن إبراهیم بن إسحاق، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن محمد بن مسلم، قال.

103 المتن:
اشاره

قال الشیخ الکفعمی فی التعقیبات: الفصل التاسع، فی تعقیب صلاه المغرب إذا سلّمت فیها، و یستحبّ تسبیح الزهراء علیها السّلام و قلت ما مرّ ذکره عقیب کل فریضه.

المصادر:

1. المصباح للکفعمی: ص 38.

2. المصباح للکفعمی: ص 18، بزیاده و نقیصه.

104 المتن:
اشاره

قال السید:

و من عمل الیوم الأول من ذی الحجه، ما رویناه بإسنادنا إلی جدی جعفر الطوسی، قال: و یستحبّ أن یصلّی فیه صلاه فاطمه علیها السّلام ...، و سبّح عقیبها تسبیح الزهراء علیها السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:251

المصادر:

1. الإقبال: ص 322.

2. المقنعه: ص 168، بتفاوت فیه.

105 المتن:
اشاره

قال السید فی زیاره رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی المولود و الصلاه بعدها: ثم صلّ صلاه الزیاره و هی أربع رکعات، تقرأ فیها ما شئت. فإذا فرغت فسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام ...، و قل:

اللهم ....

المصادر:

الإقبال: ص 606.

106 المتن:
اشاره

قال الصدوق فی زیاره قبر أمیر المؤمنین علیه السّلام: إذا أتیت الغری بظهر الکوفه، فاغتسل و امش علی سکون و وقار حتی تأتی أمیر المؤمنین علیه السّلام ...، و الخبر طویل، إلی أن قال بعد الزیاره و الدعاء:

فسبّح تسبیح فاطمه علیها السّلام ....

المصادر:

1. لوامع صاحبقرانی: ج 8 ص 571- 597.

2. من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 586 ح 3196.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:252

107 المتن:
اشاره

فی التهذیب، قال: ثم انصرف (بعد زیاره الحسین علیه السّلام) إلی عند الرأس، فصلّ رکعتین، تقرأ فی الأولی منهما فاتحه الکتاب و سوره الرحمن و فی الثانیه فاتحه الکتاب و یس. فإذا سلّمت فسبّح تسبیح فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

المصادر:

التهذیب: ج 6 ص 63.

108 المتن:
اشاره

قال المجلسی: فی عصیب کل صلاه عن مصباح الشیخ و البلد الأمین، و جنه الأمان و مکارم الأخلاق و اختیار ابن الباقی- و اللفظ للمصباح-: ثم یسلّم، ثم یرفع یدیه بالتکبیر إلی حیال أذنیه فیکبّر ثلاث تکبیرات فی ترسّل واحد، ثم یقول: ما ینبغی أن یقال عقیب کل فریضه و هو: لا إله إلا اللّه، إلها واحدا و نحن له مسلمون ....

ثم یسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و قد قدمنا شرحه، و تقول عقیب ذلک: لا إله إلا اللّه، محمد رسول اللّه، علی ولی اللّه، «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً» «1» ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 83 ص 43 ح 54.

2. مصباح الشیخ: ص 45.

3. البلد الأمین: ص 9.

4. فلاح السائل: ص 136، بتفاوت و اختصار.

5. مکارم الأخلاق: ص 301.

6. اختیار ابن الباقی، علی ما فی البحار.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 56.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:253

109 المتن:
اشاره

فی فقه الرضا علیه السّلام، قال: إذا فرغت من صلاتک فارفع یدیک و أنت جالس، فکبّر ثلاثا و قل: لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له، أنجز وعده، و نصر عبده، و هزم الأحزاب وحده، و أعزّ جنده وحده. فله الملک و له الحمد، یحیی و یمیت، بیده الخیر و هو علی کل شی ء قدیر.

و تسبّح بتسبیح فاطمه علیها السّلام و هو أربع و ثلاثون تکبیره و ثلاث و ثلاثون تسبیحه و ثلاث و ثلاثون تحمیده، ثم قل: اللهم أنت السلام و منک السلام و لک السلام و إلیک یعود السلام. سبحان ربک رب العزه عما یصفون، و سلام علی المرسلین و الحمد للّه رب العالمین، و تقول: السلام علیک أیها النبی و رحمه اللّه و برکاته، السلام علی الأئمه الراشدین المهدیین من آل طه و یاسین.

ثم تدعو بما بدا لک من الدعاء بعد المکتوبه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 83 ص 28 ح 32، عن فقه الرضا علیه السّلام.

2. فقه الرضا علیه السّلام: ص 9.

3. بحار الأنوار: ج 82 ص 38 ح 46، عن نهایه الشیخ.

4. نهایه الشیخ، علی ما فی البحار، بتفاوت فیه.

110 المتن:
اشاره

قال المجلسی فی باب زیارات أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد ذکر زیارته عن فرحه الغری:

روی الصدوق فی الفقیه هذه الزیاره بغیر أسناد، و قال بعد تمام الوداع بقوله و حسن المؤازره و التسلیم: و سبّح تسبیح الزهراء فاطمه علیها السّلام و هو: سبحان ذی الجلال الباذخ العظیم ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:254

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 274 ح 14.

2. من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 356.

3. روضه المتقین: ج 5 ص 418.

4. بحار الأنوار: ج 97 ص 320.

111 المتن:
اشاره

فی مصباح الزائر بعد زیاره الحجه بن الحسن علیه السّلام، قال: ثم صلّ فی مکانک اثنتی عشره رکعه و اقرأ فیها ما شئت، اهدها له علیه السّلام. فإذا سلّمت فی کل رکعتین فسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و قل: اللهم أنت السلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 89، عن مصباح الزائر.

2. مصباح الزائر: ص 218.

3. البلد الأمین: ص 187، بتفاوت فیه.

112 المتن:
اشاره

قال محمد بن أحمد القمی فی زیاره الرضا علیه السّلام: ... ثم تصلّی رکعتین للزیاره و تقرأ فیهما ما استطعت. فإذا سلّمت فسبّح تسبیح فاطمه الزهراء علیها السّلام و تستغفر ....

المصادر:

المزار للقمی (مخطوط): ص 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:255

113 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إذا کانت لک حاجه إلی اللّه و ضقت بها ذرعا، فصلّ رکعتین.

فإذا سلّمت، کبّر اللّه ثلاثا و سبّح تسبیح فاطمه علیها السّلام، ثم اسجد و قل مائه مره: یا مولاتی یا فاطمه أغیثینی. ثم ضع خدّک الأیمن علی الأرض و قل مثل ذلک، ثم عد إلی السجود و قل ذلک مائه مره و عشر مرات، و اذکر حاجتک فإن اللّه یقضیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 254 ح 12، عن قبس المصباح.

2. قبس المصباح، علی ما فی البحار.

3. السعه و الرزق: ص 151.

114 المتن:
اشاره

قال الکفعمی: تصلّی رکعتین، فإذا سلّمت فکبّر اللّه ثلاثا و سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام، و اسجد و قل مائه مره: یا مولاتی یا فاطمه أغیثینی، ثم ضع خدک الأیمن و قل کذلک، ثم عد إلی السجود و قل کذلک، ثم ضع خدّک الأیسر علی الأرض و قل کذلک، ثم عد إلی السجود و قل کذلک مائه مره و عشر مرات، و اذکر حاجتک تقضی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 254 ح 12، عن البلد الأمین.

2. البلد الأمین: ص 159.

115 المتن:
اشاره

قال السید بعد زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام لیله المبعث و یومها: ثم قبّل الضریح و ضع

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:256

خدک الأیمن علیه ثم الأیسر، و مل إلی القبله و صلّ صلاه الزیاره و ادع بما بدا لک بعدها، و قل بعد تسبیح الزهراء علیها السّلام: اللهم إنک بشّرتنی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 9 ص 380.

2. مصباح الزائر: ص 176.

116 المتن:
اشاره

فی کامل الزیارات بعد الزیاره المطلقه للحسین علیه السّلام: ثم تسبّح عند رجلیه ألف تسبیحه من تسبیح فاطمه علیها السّلام، فإن لم تقدر فمائه تسبیحه، و تقول: سبحان ذی العز الشامخ ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 98 ص 185، عن کامل الزیارات.

2. کامل الزیارات: ص 241.

117 المتن:
اشاره

قال الطوسی بعد صلاه یوم الغدیر: فإذا سلّمت، عقّبت بعدهما بما ورد من تسبیح الزهراء علیها السّلام و غیر ذلک من الدعاء.

المصادر:

مصباح المتهجد: ص 747.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:257

118 المتن:
اشاره

قال السید: ثم صلّ ست رکعات (لزیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام و آدم و نوح)، رکعتان منها لزیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام؛ تقرأ فی الرکعه الأولی فاتحه الکتاب و سوره یس، و تشهّد و سلّم و سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام، و استغفر اللّه عز و جل و ادع لنفسک، ثم قل: اللهم إنی صلّیت ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 288، عن مصباح الزائر.

2. مصباح الزائر: ص 89.

3. البلد الأمین: ص 294.

119 المتن:
اشاره

قال الشیخ بعد زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام و آدم و نوح و الصلاه ست رکعات: ثم تسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و تستغفر لذنبک و تدعو بما بدا لک ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 320.

2. مصباح المتهجد: ص 745.

3. المصباح للکفعمی: ص 476.

4. السرائر: ص 154، بتفاوت فیه.

120 المتن:
اشاره

قال السید فی باب مقدمات السفر: و روی أنک إذا أردت التوجه فی وقت یکره فیه السفر أو تخاف فیه شیئا من الأمور، فقدّم أمام توجهک قراءه الحمد و المعوذتین و آیه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:258

الکرسی و القدر و آل عمران من قوله تعالی: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «1» إلی آخرها، ثم قل: اللهم بک یصول الصائل ....

ثم ودّع أهلک و انهض وقف بالباب، فسبّح اللّه تعالی بتسبیح الزهراء علیها السّلام و اقرأ سوره الحمد أمامک و عن یمینک و عن شمالک و آیه الکرسی کذلک، و قل: اللهم إلیک وجّهت وجهی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 106 ح 12.

2. مصباح الزائر: ص 14.

121 المتن:
اشاره

قال المفید و السید و الشهید فی زیاره رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله من البعید: إذا أردت ذلک فمثّل بین یدیک شبه القبر و اکتب علیه اسمه ...، إلی أن قالوا:

ثم صلّ صلاه الزیاره رکعتین، تقرأ فیهما ما شئت- و قال السید: و هی أربع رکعات، تقرأ فیهما ما شئت-، ثم قالوا: فإذا فرغت سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و قل: اللهم إنک قلت ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 186 ح 11.

2. المزار للشهید: ص 16.

3. مصباح الزائر للسید: ص 34.

4. مفاتیح الجنان: ص 319.

5. المزار للقمی: ص 10.

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 164.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:259

122 المتن:
اشاره

قال الشیخ فی ذکر صلاه جعفر: فإذا فرغت من الصلاه عقّبت فسبّحت تسبیح الزهراء علیها السّلام، ثم تدعو بهذا الدعاء: یا من لا تخفی ...، إلی آخر الدعاءین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 91 ص 199، عن المصباح.

2. مصباح المتهجد: ص 306.

123 المتن:
اشاره

قال السید فی باب نوافل شهر رمضان: و ها نحن نبدؤ بین کل رکعتین بدعوات متفرقات، ننقلها من خط جدی أبی جعفر الطوسی- أمدّ اللّه تعالی بالرحمات و العنایات-. فمنها فی تهذیب الأحکام و غیره عن الصادق علیه السّلام: إذا صلّیت المغرب و نوافلها فصلی الثمانی رکعات التی بعد المغرب، فإذا صلّیت رکعتین فسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد کل رکعتین و قل: اللهم أنت الأول ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 94 ص 359 ح 1، عن الإقبال.

2. إقبال الأعمال: ص 33.

124 المتن:
اشاره

قال الشیخ بعد زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام: فصلّ رکعتین ...، فإذا سلّمت فسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و استغفر و ادع، ثم اسجد شکرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:260

المصادر:

مصباح المتهجد: ص 744.

125 المتن:
اشاره

قال المجلسی فی باب کیفیه صلاه اللیل: قال الشیخ فی المصباح: و یستحبّ أن تدعو عقیب کل رکعتین علی التکرار: لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له .... ثم تسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و تدعو بما تحبّ، ثم تسجد سجده الشکر و تقول فیها: اللهم أنت الحی القیوم ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 84 ص 247 ح 57، عن المصباح.

2. مصباح المتهجد: ص 141.

126 المتن:
اشاره

قال الشیخ فی کیفیه بقیه صلاه اللیل: ثم یقوم فیصلّی رکعتین أخریین، یقرأ فیهما ما یشاء، و یستحبّ أن یقرأ فیهما کمثل یس و الدخان و الواقعه و المدثر، و إن أحبّ غیرهما کان جائزا. فإذا سلّم سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و یدعو بالدعاء الذی تقدم ذکره مما یکرّر عقیب کل رکعتین. ثم یدعو بما یختصّ عقیب السادسه: اللهم ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 84 ص 251 ح 59، عن المتهجد و الاختیار.

2. مصباح المتهجد: ص 142.

3. اختیار لابن الباقی، علی ما فی البحار.

4. المحجه البیضاء: ج 2 ص 376، بتفاوت یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:261

127 المتن:
اشاره

قال الشیخ فی مصباح المتهجد: إذا سلّم سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام، ثم یقول ثلاث مرات: سبحان ربی الملک القدوس العزیز الحکیم، یا حی یا قیوم، یا برّ یا رحیم، یا غنی یا کریم، ارزقنی من التجاره أعظمها فضلا و أوسعها رزقا و خیرها لی عافیه، فإنه لا خیر فیما لا عاقبه له.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 84 ص 287 ح 82، عن المصباح.

2. مصباح المتهجد: ص 115.

128 المتن:
اشاره

قال الشیخ فی ذکر رکعتی الفجر بعد أدائها: ثم یستوی جالسا و یسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام، و یستحبّ أن یقول مائه مره: سبحان ربی العظیم و بحمده، أستغفر اللّه ربی و أتوب إلیه، ثم یقول: اللهم افتح لی باب الأمر الذی فیه الیسر و العافیه. اللهم هیّئ لی سبیله و بصّرنی مخرجه. اللهم و إن کنت قضیت لأحد من خلقک علیّ مقدره بسوء فخذه من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله و من تحت قدمیه و من فوق رأسه، و اکفنی بم شئت و حیث شئت و کیف شئت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 84 ص 315 ح 11، عن المصباح.

2. مصباح المتهجد: ص 180.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:262

129 المتن:
اشاره

قال السید فی ذکر صلاه الدعاء فی وسط مسجد الکوفه: فإذا سلّمت و سبّحت (تسبیح الزهراء علیها السّلام) فقل: اللهم أنت السلام ....

المصادر:

مصباح الزائر: ص 80.

130 المتن:
اشاره

قال السید فی ذکر صلاه الحاجه فی جامع الکوفه: من صلّی فی مسجد الکوفه رکعتین .... فإذا سلّم سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام، ثم سأل اللّه سبحانه أیّ حاجه شاء قضاها له و استجاب دعاءه.

المصادر:

مصباح الزائر: ص 99.

131 المتن:
اشاره

قال السید فی عمل یوم الغدیر و الصلاه عند الزوال: فإذا سلّمت، عقّبت بعدها بما ورد من تسبیح الزهراء علیها السّلام و غیر ذلک من الدعاء.

المصادر:

مصباح الزائر: ص 167.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:263

132 المتن:
اشاره

قال السید فی زیاره الحسین علیه السّلام و الصلاه عند الرأس: ... فإذا سلّمت فسبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام و مجّد اللّه کثیرا و استغفر لذنبک و صلّ علی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، ثم ارفع یدیک و قل: اللهم ....

المصادر:

مصباح الزائر: ص 208.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:265

الفصل العاشر أدعیتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:266

فی هذا الفصل

الدعاء هو المقصود النهائی من جمیع العلوم، فإنه تقرب إلی اللّه. و إن لم یتیسّر ما یطلب و لم یحصل الحاجه؛ و خطاب: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» «1» و قبول الحی القیوم عبده و حضور العبد إلی حضره ذی الجلال أغلی من کل حاجه.

و هذا الدعاء مع ما فیه من علوّ المکانه و سموّ المنزله من کل عبد من عباد اللّه، إذا کان عن لسان من باهی ربه بصلاتها و عبادتها و دعائها کان نورا علی نور.

فإذا جری الدعاء علی لسان الزهراء الصدیقه علیها السّلام، أعطی اللّه ما تطلبه حین أرادت قبل أن تذکر حاجتها، کما رأی الناس فی مسجد النبی صلی اللّه علیه و آله إذ قالت: خلّوا عن ابن عمّی ...،

فقال سلمان: فرأیت و اللّه حیطان مسجد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله تقلّعت من أسفلها و ظهرت آثار النقمه و السخط و نزول البلاء قبل أن تدعو.

______________________________

(1) سوره غافر: الآیه 60.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:267

و نحن فی هذا الفصل جمعنا أدعیتها فی موارد و مواضع مختلفه صدرت عنها فی عمرها القصیره المبارکه علی فحصنا و تتبعنا بعناوینها البلیغه فی 94 حدیثا:

تعلیم فاطمه علیها السّلام سلمان حرز الحمّی و هو بسم اللّه النور ...، و تعلیم أکثر من ألف نفس من أهل المدینه و مکه ممن بهم الحمّی و برئهم من مرضه بإذن اللّه تعالی.

تعلیم رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام خمس کلمات و هی: یا رب الأولین و الآخرین ....

دعاء فاطمه علیها السّلام لیله الجمعه إلی الصبح للمؤمنین و المؤمنات بأسمائهم و ترکها الدعاء لنفسها.

طحن فاطمه علیها السّلام بیدیها

و قولها: الحمد للّه علی نعمائه و الشکر للّه علی آلائه.

کلمه ابن شهرآشوب فی قوله تعالی: «فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ» «1»: فاطمه و زوجها علیهما السّلام.

تعلیم جبرئیل لرسول اللّه صلی اللّه علیه و آله دعاء لرؤیته فی المنام شیئا مکروها: أعوذ بما عاذت به الملائکه المقربون ....

دعاؤها فی مرضها و وجعها قرب وفاته: یا رب إنی قد سئمت الحیاه ....

دعاؤها عند عیاده الرجلین: اللهم إنهما قد آذیانی ....

دعاؤها عند شده مرضها فی شکواها: یا حی یا قیوم، برحمتک أستغیث فأغثنی ....

دعاؤها عند الهجوم علی بیتها: اللهم إلیک نشکو فقد نبیک و رسولک ....

دعاؤها عند رؤیتها فی المنام مکروها، ثم التفل عن الیسار ثلاث مرات.

دعاؤها فی آخر ساعات من عمرها: إلهی و سیدی، أسألک ....

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 195.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:268

دعاؤها فی المهمات عقیب الصلوات الخمس المفروضات، و هذا فی عقیب فریضه الظهر: سبحان ذی العز الشامخ المنیف ....

دعاؤها عقیب العصر: سبحان من یعلم جوارح القلوب و ....

دعاؤها عقیب فریضه المغرب: الحمد للّه الذی لا یحصی مدحه القائلون ....

دعاؤها بعد صلاه العشاء الآخره: سبحان من تواضع کل شی ء لعظمته ....

دعاء علّمها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عند الجوع: یا مشبع الجوعه ....

دعاؤها علیها السّلام عن ابن الباقی: اللهم بعلمک الغیب ....

دعاء التحرّز من الآفات و التعوّذ من الهلکات المسمی بدعاء الحریق.

دعاء تعلیم فاطمه علیها السّلام للحسین علیه السّلام و تعلیم الحسین علیه السّلام لولده زین العابدین یوم قتله.

دعاء آخر عن مولاتنا فاطمه علیها السّلام: اللهم قنّعنی بما رزقتنی و استرنی و عافنی.

دعاء تعلیم النبی صلی اللّه علیه و آله: اللهم ربنا و رب کل شی ء ....

دعاء الضالّه علّمه النبی صلی

اللّه علیه و آله علیا و فاطمه علیهما السّلام: یا عالم الغیب و السرائر ....

دعاء علمته الزهراء علیها السّلام رجلا محبوسا بالشام: إلهی بحق العرش و من علاه ....

دعاء علّمه النبی صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام للتعقب فی العمل: سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلا اللّه و اللّه أکبر، ثلاث مرات.

دعاء علّمه النبی صلی اللّه علیه و آله الزهراء علیها السّلام للحمّی: یا حی یا قیوم برحمتک أستغیث ....

من أدعیه فاطمه علیها السّلام: اللهم رب السماوات السبع ....

دعاؤها علیها السّلام عن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عند النوم: الحمد للّه الکافی ....

دعاء علّمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام عند الأضحیه: ... إن صلاتی و نسکی ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:269

دعاؤها علیها السّلام علی عمر حین مزّق کتاب فدک: مزّقت کتابی مزّق اللّه بطنک.

حرز فاطمه علیها السّلام: بسم اللّه الرحمن الرحیم، یا حی یا قیوم ....

تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد زیاره الحسین علیه السّلام: سبحان ذی الجلال الباذخ ....

منع فاطمه علیها السّلام أهلها فی العشر الأواخر من شهر رمضان من النوم.

دعاء فی خلاصه الکلام: اللهم رب البلد الحرام و بانیها و فاطمه علیها السّلام و أبیها صلی اللّه علیه و آله ....

دعاء علّمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله الزهراء علیها السّلام لوکع الحسن علیه السّلام: اللهم لا إله إلا أنت.

دعاء فاطمه علیها السّلام عند غروب الشمس یوم الجمعه.

تعلیم النبی صلی اللّه علیه و آله دعاء الأرق لفاطمه علیها السّلام: یا مشبع البطون الجائعه ....

إعطاء اللّه تعالی لفاطمه علیها السّلام طاعه الحمّی عوضا من فدک ....

تعلیم النبی صلی اللّه علیه

و آله فاطمه علیها السّلام دعاء وقت النوم: اللهم أنت اللّه الدائم ....

دعاء فاطمه علیها السّلام عند رؤیه هلال شهر رمضان: ربنا و ربک اللّه رب العالمین ....

عن أبی جعفر علیه السّلام فی فضل تسبیح فاطمه علیها السّلام: و هذه التهلیلات عشر مرات بعد صلاه الصبح: لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له ....

الاستشفاع بفاطمه علیها السّلام فی دفع الحمّی: یا فاطمه بنت محمد (عشر مرات)، أستشفع بک إلی اللّه فیما نزل بی.

تعلیم جبرئیل لشکوی الحسین علیه السّلام الحمد أربعین مره، ثم صبّ الماء علیه ....

فی دعوات الراوندی هذا تسبیح فاطمه علیها السّلام فی الیوم الثالث من الشهر: سبحان من استنار ....

دعاؤها علیها السّلام عقیب صلاه الصبح: لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:270

دعاؤها علیها السّلام فی مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام بعد رکعتین: یا إله محمد، هذا محمد نبیک و فاطمه بنت نبیک ....

دعاؤها علیها السّلام عند طلبها المائده من السماء: إلهی و سیدی، هذا محمد نبیک و هذا علی علیه السّلام ....

دعاؤها علیها السّلام عند مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام: وا غوثاه باللّه ثم بک یا رسول اللّه ....

دعاء علّمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام لدفع السمّ و السحر و الشیطان ....

یا اللّه، یا أعز مذکور و أقدمه قدما فی العزه ....

دعاؤها علی ظالمیها حین احتجاجها علی إخراج عمّالها من فدک: اللهم إنهما ظلما ....

دعاؤها حین عیادتها الرجلان: اللهم إنی أشهدک فاشهدوا یا من حضرنی ....

دعاؤها علی ظالمیها: ... اللهم اجعل ثاری علی من ظلمنی ....

شکواها إلی اللّه من أعدائها: شکوای إلی ربی و عدوای إلی أبی

....

دعاؤها فی طلب وفاتها علیها السّلام شعرا:

یا إلهی عجّل وفاتی سریعافلقد تنغّصت الحیاه یا مولائی دعاؤها أیضا فی طلب وفاتها: یا رب، إنی قد سئمت الحیاه و تبرّمت بأهل الدنیا ....

دعاؤها فی شکواها: یا حی یا قیوم، برحمتک أستغیث فأغثنی. اللهم زحزحنی عن النار ....

دعاؤها حین احتضارها: اللهم مع رسولک، اللهم فی رضوانک.

دعاؤها أیضا حین احتضارها: إلیک ربی لا إلی النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:271

دعاؤها علی ظالم الحسین علیه السّلام: ... قطع اللّه یدیک و رجلیک و أعمی بصرک.

دعاؤها یوم القیامه: ... یا رب، أحببت أن یعرف قدری فی مثل هذا الیوم.

دعاؤها برؤیه الحسن و الحسین علیهما السّلام یوم القیامه: ... یا رب أرنی الحسن و الحسین علیهما السّلام.

دعاؤها لناصری الحسین علیه السّلام: یا رب، حاجتی أن تغفر لی و لمن نصر ولدی. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 271 فی هذا الفصل ..... ص : 266

دعاؤها للباکین علی الحسین علیه السّلام: اللهم أشفعنی فیمن بکی علی مصیبته.

دعاؤها حین رفع قمیص الحسین علیه السّلام: یا رب، انتصر لی من قاتله.

دعاؤها علی قاتلی الحسین علیه السّلام: یا عدل، احکم بینی و بین قاتل ولدی.

دعاؤها علی ظالمیها: إلهی و سیدی، احکم بینی و بین من ظلمنی.

دعاؤها أیضا علی ظالمیها: یا رب، خذ لی الیوم حقی ممن ظلمنی.

دعاؤها لشفاعه أمه محمد صلی اللّه علیه و آله: إلهی، هذه قباله شفاعه أمه محمد صلی اللّه علیه و آله.

دعاؤها لشیعتها و شیعه ولدها علیها السّلام: إلهی و سیدی، سمّیتنی فاطمه ....

دعاؤها و استغفارها علیها السّلام للعصاه من أمه محمد صلی اللّه علیه و آله: اللهم إنی أسألک بمحمد المصطفی صلی اللّه علیه و آله ....

دعاؤها لشیعتها و

شیعه ولدها علیها السّلام یوم القیامه: إلهی و سیدی، ذریتی و شیعتی ....

دعاؤها أیضا لشیعتها و شیعه ولدها علیها السّلام: یا رب، شیعتی ....

دعاؤها لمحبیها یوم القیامه: إلهی، أنت المنی و فوق المنی ....

دعاؤها بعد دخولها الجنه: ...، أسأله ولدی و ذریتی و من ودّهم ....

تعلیم النبی صلی اللّه علیه و آله إیاها دعاء عقیب الوتر فی السجده: سبّوح قدوس ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:272

دعاؤها علیها السّلام یوم السبت: اللهم افتح لنا خزائن رحمتک ....

دعاؤها علیها السّلام یوم الأحد: اللهم اجعل أول یومی هذا فلاحا ....

دعاؤها علیها السّلام یوم الإثنین: اللهم إنی أسألک قوه فی عبادتک ....

دعاؤها علیها السّلام یوم الثلاثاء: اللهم اجعل غفله الناس لنا ذکرا ....

دعاؤها علیها السّلام یوم الأربعاء: اللهم احرسنا بعینک التی لا تنام ....

دعاؤها علیها السّلام یوم الخمیس: اللهم إنی أسألک الهدی ....

دعاؤها علیها السّلام یوم الجمعه: اللهم اجعلنا من أقرب من تقرّب إلیک ....

تعلیمها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله أربعه قبل النوم: ختم القرآن، و الحج و العمره، و جعل الأنبیاء شفعاؤک، و إرضاء المؤمنین.

دعاؤها علیها السّلام حین وفاتها علیها السّلام: إلیک ربی لا إلی النار.

تعلیمها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله دعاء بالغداه و العشیّ: یا حی یا قیوم.

دعاؤها علیها السّلام عند محن الأیام و نکبات الزمان: یا من لا یخفی علیه أنباء المتظلّمین.

دعاؤها علیها السّلام عند دخول المسجد: فقولی: بسم اللّه و الحمد للّه، اللهم صلّ علی محمد و آل محمد ....

إضاءه نور فاطمه علیها السّلام من محراب عبادتها عند الصلاه و الدعاء ....

دعاؤها عند وکع الحسن علیه السّلام، علّمها جبرئیل.

تعویذ النبی صلی اللّه علیه و آله الحسن و الحسین علیهما السّلام

و تعلیمها هذا الدعاء: أعوذ بکلمات اللّه التامه من شرّ کل شیطان ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:273

1 المتن:
اشاره

عن سلمان الفارسی قال: خرجت من منزلی یوما بعد وفاه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بعشره ...،

إلی أن قال سلمان: فمضیت إلی بنت رسول اللّه علیها السّلام فی الیوم الثانی، فقلت لها: إنی أفطرت علی ما أتحفتنی به، فما وجدت له عجما و لا نوی!؟ قالت: یا سلمان، و لن یکون له عجم و لا نوی، و إنما هو نخل غرسه اللّه فی دار السلام بکلام علّمنیه و محمد صلی اللّه علیه و آله، کنت أقوله غدوه و عشیه. قال سلمان: قلت: علّمنی الکلام یا سیدتی. فقالت:

إن سرّک أن لا یمسّک أذی الحمّی ما عشت فی دار الدنیا فواظب علیه. ثم قال سلمان:

علّمنی هذا الحرز. فقالت:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، بسم اللّه النور، بسم اللّه نور النور، بسم اللّه نور علی نور، بسم اللّه الذی هو مدبّر الأمور، بسم اللّه الذی خلق النور من النور. الحمد للّه الذی خلق النور من النور، و أنزل النور علی الطور، فی کتاب مسطور، فی رقّ منشور، بقدر مقدور، علی نبی محبور. الحمد للّه الذی هو بالعزّ مذکور، و بالفخر مشهور، و علی السرّاء و الضرّاء مشکور، و صلّی اللّه علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:274

قال سلمان: فتعلّمتهنّ، فو اللّه لقد علّمتهنّ أکثر من ألف نفس من أهل المدینه و مکه ممن بهم الحمّی، کلّ برأ من مرضه بإذن اللّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 66 ح 59، عن مهج الدعوات.

2. مهج الدعوات: ص 6.

3. بحار الأنوار: ج 83 ص 323، عن مهج الدعوات.

4. بحار الأنوار: ج 91 ص 226 ح 2، عن دلائل الإمامه.

5. دلائل الإمامه: ص 29.

6. بحار الأنوار:

ج 91 ص 196 ح 3.

7. بحار الأنوار: ج 92 ص 36 ح 22، عن مهج الدعوات.

8. منتهی الآمال: ص 98.

9. الدعوات للراوندی: ص 208.

10. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ص 107.

11. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 62.

12. اللمعه البیضاء: ص 284.

الأسانید:

فی مهج الدعوات: عن الشیخ علی بن محمد بن علی بن عبد الصمد، عن جده، عن الفقیه أبی الحسن، عن أبی البرکات علی بن الحسین الجوزی، عن الصدوق، عن الحسن بن محمد بن سعید، عن فرات بن إبراهیم، عن جعفر بن محمد بن بشرویه، عن محمد بن إدریس بن سعید الأنصاری، عن داوود بن رشید و الولید بن شجاع بن مروان، عن عاصم، عن عبد اللّه بن سلمان، عن أبیه.

2 المتن:
اشاره

عن سوید بن غفله، قال: أصابت علیا علیه السّلام شده، فأتت فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فدقّت الباب، فقال: أسمع حسّ حبیبی بالباب، یا أم أیمن، قومی و انظری. ففتحت لها الباب فدخلت، فقال صلی اللّه علیه و آله: لقد جئتنا فی وقت ما کنت تأتینا فی مثله!؟ فقالت فاطمه علیها السّلام: یا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:275

رسول اللّه! ما طعام الملائکه عند ربنا؟ فقال: التحمید. فقالت: و ما طعامنا؟ قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: و الذی نفسی بیده ما اقتبس فی آل محمد شهرا نارا، و أعلّمک خمس کلمات، علّمنیهنّ جبرئیل.

قالت: یا رسول اللّه، ما الخمس الکلمات؟ قال: یا رب الأولین و الآخرین، یا ذا القوه المتین، و یا راحم المساکین، و یا أرحم الراحمین.

و رجعت، فلما أبصرها علی علیه السّلام قال علی علیه السّلام: خیر أمامک، خیر أمامک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 152 ح 10، عن الدعوات للراوندی.

2. الدعوات للراوندی: ص 48.

3. بحار الأنوار: ج 90 ص 272، عن الدعوات.

4. إحقاق الحق: ج 33 ص 315.

5. معجم شیوخ الذهبی: ص 551، علی ما فی الإحقاق.

6. مختصر محاسن المجتمعه: ص 191، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 25 ص 295.

8. نظم درر السمطین: ص 190، علی ما فی الإحقاق.

9. أخبار قزوین: ج 1 ص 402، علی ما فی الإحقاق.

10. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 257.

11. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 26.

12. إحقاق الحق: ج 25 ص 307.

13. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 4، شطرا منها.

14. فاطمه علیها السّلام للکعبی: ص 107.

15. عوالم العلوم: ج 11 ص 327 ح 1، عن

مسند فاطمه علیها السّلام.

16. کنز العمال: ج 2 ص 669 ح 5022.

17. الأمالی الشهیره: ج 1 ص 244.

18. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 240.

19. جامع الأحادیث: ج 18 ص 216.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:276

3 المتن:
اشاره

عن الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: رأیت أمی فاطمه علیها السّلام قامت فی محرابها لیله جمعتها، فلم تزل راکعه ساجده حتی اتضح عمود الصبح، و سمعتها تدعو للمؤمنین و المؤمنات و تسمّیهم و تکثر الدعاء لهم و لا تدعو لنفسها بشی ء، فقلت لها: یا أمّاه! لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک؟ فقالت: یا بنی، الجار ثم الدار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 81 ح 3، عن العلل.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 182.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 82 ح 4، عن العلل.

4. إحقاق الحق: ج 25 ص 254.

5. سیدات نساء أهل الجنه: ص 127.

6. منتهی الآمال: ص 97.

7. القطره: ج 1 ص 272، بتفاوت فیه.

8. روضه الواعظین: ج 2 ص 329.

9. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1150 ح 7.

10. وسائل الشیعه: ج 4 ص 1151 ح 8.

11. فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیدات الشیرازی: ص 181.

الأسانید:

فی العلل: أحمد بن محمد بن عبد الرحمن، عن جعفر المقرئ، عن محمد بن الحسن الموصلی، عن محمد بن عاصم، عن أبی زید الکحّال، عن أبیه، عن موسی بن جعفر، عن أبیه، عن آبائه علیهم السّلام.

فی العلل: ابن مقبره، عن محمد بن عبد اللّه الحضرمی، عن جندل بن والق، عن محمد بن عمر المازنی، عن عباده الکلبی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن الحسین، عن فاطمه الصغری، عن الحسین بن علی، عن أخیه الحسن بن علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:277

4 المتن:
اشاره

عن تفسیر الثعلبی، عن جعفر بن محمد علیه السّلام و تفسیر القشیری، عن جابر الأنصاری، أنه قال: رأی النبی صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام و علیها کساء من أجله الإبل، و هی تطحن بیدیها و ترضع ولدها. فدمعت عینا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فقال: یا بنتاه، تعجّلی مراره الدنیا بحلاوه الآخره؟

فقالت: یا رسول اللّه، الحمد للّه علی نعمائه و الشکر للّه علی آلائه. فأنزل اللّه:

«وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 86 ح 8، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 120.

3. تفسیر الثعلبی، علی ما فی المناقب.

4. تفسیر القشیری، علی ما فی المناقب.

5 المتن:
اشاره

قال ابن شهرآشوب فی مساواتها لعشره من المجابون: «وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُونَ» «2» ...، إلی أن قال:

«وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی» للداعین «فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ» «3»: فاطمه و زوجها علیهما السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 34 ح 39، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 103.

______________________________

(1) سوره الضحی: الآیه 5.

(2) سوره الصافات: الآیه 75.

(3) سوره آل عمران: الآیه 195.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:278

6 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إن فاطمه علیها السّلام کانت تأتی قبور الشهداء فی کل غداه سبت، فتأتی قبر حمزه و تترحم علیه و تستغفر له.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 90 ح 13، عن التهذیب.

2. التهذیب: ج 1 ص 465.

3. بحار الأنوار: ج 102 ص 300 ح 27، عمن لا یحضره الفقیه.

4. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 114.

5. المحجه البیضاء: ج 3 ص 419.

6. الدعوات للراوندی: ص 273.

7. التحفه السنیه: ص 358.

8. دعائم الإسلام: ج 1 ص 239.

الأسانید:

فی التهذیب: محمد بن علی بن محبوب، عن محمد بن الحسین، عن محسن بن أحمد، عن محمد بن حبّاب، عن یونس، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

7 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: کان سبب نزول هذه الآیه (إنما النجوی من الشیطان ...) «1» أن فاطمه علیها السّلام رأت فی منامها ...، إلی أن قال جبرئیل لمحمد صلی اللّه علیه و آله:

إذا رأیت فی منامک شیئا تکرهه أو رأی أحد من المؤمنین فلیقل: أعوذ بما عاذت به ملائکه اللّه المقربون و أنبیاؤه المرسلون و عباده الصالحون من شر ما رأیت من رؤیای.

______________________________

(1) سوره المجادله: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:279

و یقرأ الحمد و المعوّذتین و قل هو اللّه أحد و یتفل عن یساره ثلاث تفلات، فإنه لا یضرّه ما رأی. و أنزل اللّه علی رسوله: «إِنَّمَا النَّجْوی مِنَ الشَّیْطانِ ...» «1».

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 91 ح 14، عن تفسیر القمی.

2. تفسیر القمی: ج 2 ص 356- 355.

3. تفسیر البرهان: ج 4 ص 304 ح 1، عن تفسیر القمی.

4. الکافی: ج 8 (الروضه) ص 142 ح 107، باختصار فیه.

5. وسائل الشیعه: ج 4 ص 166 ح 2.

6. کشف الغطاء: ص 216.

الأسانید:

فی الکافی (الروضه): محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد و علی بن إبراهیم، عن أبیه جمیعا، عن ابن محبوب، عن هارون بن منصور العبدی، عن أبی الورد، عن أبی جعفر علیه السّلام.

8 المتن:
اشاره

عن ابن عباس فی خبر طویل، قد أثبتناه فی باب ما أخبر النبی صلی اللّه علیه و آله بظلم أهل البیت علیهم السّلام: ...، إلی أن قال صلی اللّه علیه و آله: ثم یبتدئ و بها الوجع فتمرض. فیبعث اللّه عز و جل إلیها مریم بنت عمران، تمرّضها و تؤنسها فی علتها، فتقول عند ذلک: یا رب، إنی قد سئمت الحیاه و تبرّمت بأهل الدنیا، فألحقنی بأبی. فیلحقها اللّه عز و جل بی، فتکون أول من یلحقنی من أهل بیتی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 13، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 176.

______________________________

(1) سوره المجادله: الآیه 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:280

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: الدقاق، عن الأسدی، عن النخعی، عن النوفلی، عن ابن البطائنی، عن أبیه، عن ابن جبیر، عن ابن عباس.

9 المتن:
اشاره

قال المجلسی: وجدت فی کتاب سلیم بن قیس الهلالی بروایه أبان بن أبی عیاش عنه، عن سلمان و عبد اللّه بن العباس، قالا: توفّی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله ...، إلی أن قال:

فرفعت (فاطمه علیها السّلام) یدها إلی السماء فقالت: اللهم إنهما قد آذیانی، فأنا أشکوهما إلیک و إلی رسولک. لا و اللّه لا أرضی عنکما أبدا حتی ألقی أبی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أخبره بما صنعتما، فیکون هو الحاکم فیکما ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 199 ح 29، عن کتاب سلیم.

2. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 862 ح 48.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 336، عن کتاب سلیم.

10 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام قال: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام مکثت بعد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله ستین یوما، ثم مرضت فاشتدّت علیها. فکان من دعائها فی شکواها: یا حی یا قیوم، برحمتک استغیث فأغثنی. اللهم زحزحنی عن النار و أدخلنی الجنه و ألحقنی بأبی محمد صلی اللّه علیه و آله ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 217 ح 49، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. بحار الأنوار: ج 78 ص 233 ح 8، عن مصباح الأنوار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:281

4. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 24 ح 3.

5. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 24 ح 4.

6. المصباح للکفعمی: ص 302، شطرا منه.

11 المتن:
اشاره

روی المجلسی عن المفضل بن عمر فی حدیث طویل فیما یکون عند ظهور الحجه علیه السّلام و قصه أبی بکر و إنفاذه خالد بن الولید و قنفذا و عمر بن الخطاب و جمعه الناس لإخراج أمیر المؤمنین علیه السّلام و قول فاطمه علیها السّلام عند الهجوم علی بیتها: اللهم إلیک نشکو فقد نبیک و رسولک و صفیک صلی اللّه علیه و آله و ارتداد أمته علینا و منعهم إیانا حقنا الذی جعلته لنا فی کتابک المنزل علی نبیک المرسل ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 53 ص 18، عن بعض مؤلفات الأصحاب.

2. بعض مؤلفات الأصحاب، علی ما فی البحار.

12 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام فی رؤیاها التی رأتها: قولی: أعوذ بما عاذت به ملائکه اللّه المقربون و أنبیاؤه المرسلون و عباده الصالحون من شر ما رأیت فی لیلتی هذه أن یصیبنی منه سوء أو شی أکرهه. ثم اتفلی عن یسارک ثلاث مرات.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 73 ص 220 ح 29، عن الکافی.

2. الکافی: ج 8 ص 142.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 325 ح 1، عن فلاح السائل.

4. فلاح السائل: ص 290.

5. مستدرک السفینه: ج 3 ص 311.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:282

13 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس فی آخر ساعات عمر فاطمه علیها السّلام: اشتغلت بالبکاء و الدعاء، و سمعتها تدعو اللّه و تقول: إلهی و سیدی، أسألک بالذین اصطفیتهم و بکاء ولدی فی مفارقتی أن تغفر لعصاه شیعتی و شیعه ذریتی.

المصادر:

1. الکوکب الدرّی: ج 1 ص 254.

2. صحیفه الزهراء علیها السّلام: ص 173.

14 المتن:
اشاره

و من المهمات الدعاء عقیب الصلوات الخمس المفروضات بما کانت الزهراء فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام تدعو به. فمن ذلک دعاؤها عقیب فریضه الظهر و هو:

سبحان ذی العزّ الشامخ المنیف، سبحان ذی الجلال الباذخ العظیم، سبحان ذی الملک الفاخر القدیم، و الحمد للّه الذی بنعمته بلغت ما بلغت من العلم به و العمل له و الرغبه إلیه و الطاعه لأمره، و الحمد للّه الذی لم یجعلنی جاحدا لشی ء من کتابه و لا متحیرا فی شی ء من أمره، و الحمد للّه الذی هدانی لدینه و لم یجعلنی أعبد شیئا غیره.

اللهم إنی أسألک قول التوّابین و عملهم، و نجاه المجاهدین و ثوابهم، و تصدیق المؤمنین و توکّلهم، و الراحه عند الموت، و الأمن عند الحساب، و اجعل الموت خیر غائب أنتظره، و خیر مطلع یطّلع علیّ، و ارزقنی عند حضور الموت و عند نزوله و فی غمراته، و حین تنزل النفس من بین التراقی، و حین تبلغ الحلقوم، و فی حال خروجی من الدنیا و تلک الساعه التی لا أملک لنفسی فیها ضرا و لا نفعا و لا شده و لا رخاءا، روحا من رحمتک و حظّا من رضوانک، و بشری من کرامتک، قبل أن تتوفّی نفسی و تقبض روحی و تسلّط ملک الموت علی إخراج نفسی ببشری منک یا رب؛ لیست

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:283

من أحد غیرک تثلّج بها صدری، و تسرّ بها نفسی، و تقرّ بها عینی، و یتهلّل بها وجهی، و یسفر بها لونی، و یطمئنّ بها قلبی، و یتباشر بها سائر جسدی. یغبطنی بها من حضرنی من

خلقک و من سمع بی من عبادک، تهوّن بها علیّ سکرات الموت و تفرّج عنّی بها کربته، و تخفّف بها عنّی شدته، و تکشف عنّی بها سقمه، و تذهب عنّی بها همّه و حسرته، و تعصمنی بها من أسفه و فتنه، و تجیرنی بها من شره و شر ما یحضر أهله، و ترزقنی بها خیره و خیر ما یحضر عنده و خیر ما هو کائن بعده.

ثم إذا توفّیت نفسی و قبضت روحی، فاجعل روحی فی الأرواح الرائحه، و اجعل نفسی فی الأنفس الصالحه، و اجعل جسدی فی الأجساد المطهّره، و اجعل عملی فی الأعمال المتقبّله. ثم ارزقنی فی خطّتی من الأرض و موضع جنتی حیث یرفت لحمی، و یدفن عظمی، و أترک وحیدا لا حیله لی؛ قد لفظتنی البلاد، و تخلا منّی العباد، و افتقرت إلی رحمتک، و احتجت إلی صالح عملی، و ألقی ما مهّدت لنفسی، و قدّمت لآخرتی، و عملت فی أیام حیاتی فوزا من رحمتک، و ضیاء من نورک، و تثبیتا من کرامتک، بالقول الثابت فی الحیاه الدنیا و الآخره، إنک تضلّ الظالمین و تفعل ما تشاء.

ثم بارک لی فی البعث و الحساب إذا انشقّت الأرض عنّی، و تخلّا العباد منّی و غشیتنی الصیحه، و أفزعتنی النفخه، و نشرتنی بعد الموت، و بعثتنی للحساب. فابعث معی یا رب نورا من رحمتک یسعی بین یدیّ و عن یمینی تؤمننی به، و تربط به علی قلبی، و تظهر به عذری، و تبیّض به وجهی، و تصدّق به حدیثی، و تفلج به حجتی، و تبلّغنی به العروه القصوی من رحمتک، و تحلّنی الدرجه العلیا من جنتک، و ترزقنی به مرافقه محمد النبی صلی اللّه علیه

و آله- عبدک و رسولک- فی أعلی الجنه درجه، و أبلغها فضیله و أبّرها عطیّه و أرفعها نفسه، مع الذین أنعمت علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن أولئک رفیقا.

اللهم صلّ علی محمد خاتم النبیین، و علی جمیع الأنبیاء و المرسلین، و علی الملائکه أجمعین، و علی آله الطیبین الطاهرین، و علی أئمه الهدی أجمعین، آمین رب العالمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:284

اللهم صلّ علی محمد کما هدیتنا به، و صلّ علی محمد کما رحمتنا به، و صلّ علی محمد کما عزّزتنا به، و صلّ علی محمد کما فضّلتنا به، و صلّ علی محمد کما شرّفتنا به، و صلّ علی محمد کما نصرتنا به، و صلّ علی محمد کما أنقذتنا به من شفا حفره من النار.

اللهم بیّض وجهه، و أعل کعبه، و أفلج حجته، و أتمم نوره، و ثقّل میزانه، و عظّم برهانه، و افسح له حتی یرضی، و بلّغه الدرجه و الوسیله من الجنه، و ابعثه المقام المحمود الذی وعدته، و اجعله أفضل النبیین و المرسلین عندک منزله و وسیله، و اقصص بنا أثره، و اسقنا بکأسه، و أوردنا حوضه، و احشرنا فی زمرته، و توفّنا علی ملته، و اسلک بنا سبله، و استعملنا بسنته، غیر خزایا و لا نادمین و لا شاکّین و لا مبدّلین.

یا من بابه مفتوح لداعیه و حجابه مرفوع لراجیه، یا ساتر الأمر القبیح و مداوی القلب الجریح! لا تفضحنی فی مشهد القیامه بموبقات الآثام، و لا تعرض بوجهک الکریم عنّی من بین الأنام. یا غایه المضطر الفقیر، و یا جابر العظم الکسیر! هب لی موبقات الجرائر، و اعف عن فاضحات السرائر، و اغسل قلبی

من وزر الخطایا، و ارزقنی حسن الاستعداد لنزول المنایا.

یا أکرم الأکرمین و منتهی أمنیّه السائلین، أنت مولای؛ فتحت لی باب الدعاء و الإنابه، فلا تغلق عنّی باب القبول و الإجابه، و نجّنی برحمتک من النار، و بوّئنی غرفات الجنان، و اجعلنی متمسکا بالعروه الوثقی، و اختم لی بالسعاده، و أحینی بالسلامه. یا ذا الفضل و الکمال و العزه و الجلال، و لا تشمت بی عدوا و لا حاسدا، و لا تسلّط علیّ سلطانا عنیدا، و لا شیطانا مریدا، برحمتک یا أرحم الراحمین، و لا حول و لا قوه إلا باللّه العلی العظیم، و صلی اللّه علی محمد و آله و سلّم تسلیما.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 83 ص 68 ح 4، عن فلاح السائل.

2. فلاح السائل: ص 173.

3. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 102، عن فلاح السائل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:285

4. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 2 ص 444.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 309 ح 1.

15 المتن:
اشاره

و من المهمات الدعاء عقیب العصر بما کانت الزهراء فاطمه سیده النساء علیها السّلام تدعو به فی جمله دعائها للخمس الصلوات و هو:

سبحان من یعلم جوارح القلوب، سبحان من یحصی عدد الذنوب، سبحان من لا یخفی علیه خافیه فی الأرض و لا فی السماء. و الحمد للّه الذی لم یجعلنی کافرا لأنعمه، و لا جاحدا لفضله، فالخیر فیه و هو أهله، و الحمد للّه علی حجته البالغه علی جمیع من خلق ممّن أطاعه و ممن عصاه. فإن رحم فمن منّه، و إن عاقب فبما قدّمت أیدیهم و ما اللّه بظلام للعبید.

و الحمد للّه العلی المکان، و الرفیع البنیان، الشدید الأرکان، العزیز السلطان، العظیم الشأن، الواضح البرهان، الرحیم الرحمن، المنعم المنّان. الحمد للّه الذی احتجب عن کل مخلوق یراه بحقیقه الربوبیه و قدره الوحدانیه؛ فلم تدرکه الأبصار، و لم تحط به الأخبار، و لم یعیّنه مقدار، و لم یتوهّمه اعتبار، لأنه الملک الجبار.

اللهم قد تری مکانی، و تسمع کلامی، و تطّلع علی أمری، و تعلم ما فی نفسی و لیس یخفی علیک شی ء من أمری، و قد سعیت إلیک فی طلبتی، و طلبت إلیک فی حاجتی، و تضرّعت إلیک فی مسألتی، و سألتک لفقر و حاجه و ذله و ضیقه و بؤس و مسکنه، و أنت الرب الجواد بالمغفره، تجد من تعذّب غیری و لا أجد

من یغفر لی غیرک، و أنت غنی عن عذابی و أنا فقیر إلی رحمتک. فأسألک بفقری إلیک و غناک عنّی و بقدرتک علیّ و قله امتناعی منک، أن تجعل دعائی هذا دعاء وافق منک إجابه، و مجلسی هذا مجلسا وافق منک رحمه، و طلبتی هذه طلبه وافقت نجاحا، و ما خفت عسرته من الأمور فیسّره، و ما خفت عجزه من الأشیاء فوسّعه، و من أرادنی بسوء من الخلائق کلهم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:286

فأغلبه، آمین یا أرحم الراحمین، و هوّن علیّ ما خشیت شدته، و اکشف عنی ما خشیت کربته، و یسّر لی ما خشیت عسرته، آمین رب العالمین.

اللهم أنزع العجب و الریاء و الکبر و الغیّ و الحسد و الضعف و الشک و الوهن و الضرّ و الأسقام و الخذلان و المکر و الخدیعه و البلیّه و الفساد من سمعی و بصری و جمیع جوارحی، و خذ بناصیتی إلی ما تحبّ و ترضی، یا أرحم الراحمین.

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و اغفر ذنبی، و استر عورتی، و آمن روعتی، و اجبر مصیبتی، و أغن فقری، و یسّر حاجتی، و أقلنی عثرتی، و اجمع شملی، و اکفنی ما أهمّنی و ما غاب عنّی و ما حضرنی و ما أتخوّفه منک، یا أرحم الراحمین.

اللهم فوّضت أمری إلیک، و ألجأت ظهری إلیک، و أسلمت نفسی إلیک بما جنیت علیها فرقا منک و خوفا و طمعا، و أنت الکریم الذی لا یقطع الرجاء، و لا یخیّب الدعاء.

فأسألک بحق إبراهیم خلیلک، و موسی کلیمک، و عیسی روحک، و محمد صلی اللّه علیه و آله صفیک و نبیک، ألّا تصرف وجهک الکریم عنّی حتی تقبل توبتی، و

ترحم عبرتی، و تغفر لی خطیئتی، یا أرحم الراحمین و یا أحکم الحاکمین.

اللهم اجعل ثأری علی من ظلمنی، و انصرنی علی من عادانی.

اللهم لا تجعل مصیبتی فی دینی، و لا تجعل الدنیا أکبر همّتی، و لا مبلغ علمی.

إلهی أصلح لی دینی الذی هو عصمه أمری، و أصلح لی دنیای التی فیها معاشی، و أصلح لی آخرتی التی إلیها معادی، و اجعل الحیاه زیاده لی من کل خیر، و اجعل الموت راحه لی من کلّ شرّ.

اللهم إنک عفوّ تحبّ العفو، فاعف عنّی. اللهم أحینی ما علمت الحیاه خیرا لی، و توفّنی إذا کانت الوفاه خیرا لی، و أسألک خشیتک فی الغیب و الشهاده، و العدل فی الغضب و الرضا، و أسألک القصد فی الفقر و الغنی، و أسألک نعیما لا یبید، و قره عین لا ینقطع، و أسألک الرضا بعد القضاء، و أسألک لذه النظر إلی وجهک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:287

اللهم إنی أستهدیک لإرشاد أمری، و أعوذ بک من شرّ نفسی. اللهم عملت سوءا و ظلمت نفسی، فاغفر لی إنه لا یغفر الذنوب إلا أنت. اللهم إنی أسألک تعجیل عافیتک، و صبرا علی بلیّتک، و خروجا من الدنیا إلی رحمتک.

اللهم إنی أشهدک و أشهد ملائکتک و حمله عرشک و أشهد من فی السماوات و من فی الأرض أنک أنت اللّه لا إله إلا أنت وحدک لا شریک لک، و أن محمدا صلی اللّه علیه و آله عبدک و رسولک، و أسألک بأن لک الحمد لا إله إلا أنت بدیع السموات و الأرض، یا کائن قبل أن یکون شی ء، و المکوّن لکل شی ء، و الکائن بعد ما لا یکون شی ء.

اللهم إلی رحمتک رفعت بصری، و

إلی جودک بسطت کفّی، فلا تحرمنی و أنا أسألک، و لا تعذّبنی و أنا أستغفرک.

اللهم فاغفر لی فإنک بی عالم، و لا تعذّبنی فإنک علیّ قادر، برحمتک یا أرحم الراحمین.

اللهم ذا الرحمه الواسعه، و الصلاه النافعه الرافعه، صلّ علی أکرم خلقک علیک و أحبّهم إلیک و أوجههم لدیک؛ محمد عبدک و رسولک، المخصوص بفضائل الوسائل، أشرف و أکمل و أرفع و أعظم و أکرم ما صلّیت علی مبلّغ عنک، مؤتمن علی وحیک.

اللهم کما سددت به العمی و فتحت به الهدی، فاجعل مناهج سبله لنا سننا، و حجج برهانه لنا سببا، نأتمّ به إلی القدوم علیک.

اللهم لک الحمد ملئ السماوات السبع و ملئ طباقهنّ، و ملئ الأرضین السبع و ملئ ما بینهما، و ملئ عرش ربنا الکریم و میزان ربنا الغفار و مداد کلمات ربنا القهار، و ملئ الجنه و ملئ النار، و عدد الماء و الثری، و عدد ما یری و ما لا یری.

اللهم و اجعل صلواتک و برکاتک و منّک و مغفرتک و رحمتک و رضوانک و فضلک و سلامتک و ذکرک و نورک و شرفک و نعمتک و خیرتک علی محمد و آل محمد کما صلّیت و بارکت و ترحّمت علی إبراهیم و آل إبراهیم، إنک حمید مجید.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:288

اللهم أعط محمدا الوسیله العظمی و کریم جزائک فی العقبی، حتی تشرّفه یوم القیامه یا إله الهدی.

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و علی جمیع ملائکتک و أنبیائک و رسلک. سلام علی جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و حمله العرش و ملائکتک المقربین و الکرام الکاتبین و الکروبیّین، و سلام علی ملائکتک أجمعین، و سلام علی أبینا آدم و

علی أمّنا حواء، و سلام علی النبیّین أجمعین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین، و سلام علی المرسلین أجمعین، و الحمد للّه رب العالمین، و لا حول و لا قوه إلا باللّه العلی العظیم، و حسبی اللّه و نعم الوکیل، و صلّی اللّه علی محمد و آله و سلّم کثیرا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 83 ص 85 ح 11، عن فلاح السائل.

2. فلاح السائل: ص 202.

3. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 177.

4. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 448.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 312 ح 1.

16 المتن:
اشاره

و من تعقیب فریضه المغرب أیضا ما یختصّ بها ممّا روی عن مولاتنا فاطمه علیها السّلام من الدعاء عقیب الخمس الصلوات، و هو:

الحمد للّه الذی لا یحصی مدحه القائلون، و الحمد للّه الذی لا یحصی نعماءه العادّون، و الحمد للّه الذی لا یؤدّی حقّه المجتهدون، و لا إله إلا اللّه الأول و الآخر، و لا إله إلا اللّه الظاهر و الباطن، و لا إله إلا اللّه المحیی الممیت، و اللّه أکبر ذو الطول، و اللّه أکبر ذو البقاء الدائم، و الحمد اللّه الذی لا یدرک العالمون علمه، و لا یستخفّ الجاهلون حلمه، و لا یبلغ المادحون مدحته، و لا یصف الواصفون صفته، و لا یحسن الخلق نعته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:289

و الحمد للّه ذی الملک و الملکوت، و العظمه و الجبروت، و العزّ و الکبریاء و البهاء و الجلال، و المهابه و الجمال، و العزّه و القدره، و الحول و القوه، و المنّه و الغلبه، و الفضل و الطول، و العدل و الحق، و الخلق و العلاء، و الرفعه و المجد، و الفضیله و الحکمه، و الغناء و السعه، و البسط و القبض، و الحلم و العلم، و الحجه البالغه، و النعمه السابغه، و الثناء الحسن الجمیل، و الآلاء الکریمه، ملک الدنیا و الآخره و الجنه و النار و ما فیهنّ، تبارک و تعالی.

الحمد للّه الذی علم أسرار الغیوب، و اطّلع علی ما

تجنّ القلوب، فلیس عنه مذهب و لا مهرب، و الحمد للّه المتکبّر فی سلطانه، العزیز فی مکانه، المتجبّر فی ملکه، القویّ فی بطشه، الرفیع فوق عرشه، المطّلع علی خلقه، و البالغ لما أراد من علمه.

الحمد للّه الذی بکلماته قامت السماوات الشداد، و ثبتت الأرضون المهاد، و انتصبت الجبال الرواسی الأوتاد، و جرت الریاح اللواقح، و سار فی جوّ السماء السحاب، و وقفت علی حدودها البحار، و وجلت القلوب من مخافته، و انقمعت الأرباب لربوبیّته، تبارکت یا محصی قطر المطر، و ورق الشجر، و محیی أجساد الموتی للحشر.

سبحانک یا ذا الجلال و الإکرام، ما فعلت بالغریب الفقیر إذا أتاک مستجیرا مستغیثا؟ ما فعلت بمن أناخ بفنائک و تعرّض لرضاک و غدا إلیک، فجثا بین یدیک یشکو إلیک ما لا یخفی علیک؟ فلا یکوننّ یا رب حظّی من دعائی الحرمان، و لا نصیبی ممّا أرجو منک الخذلان.

یا من لم یزل و لا یزول کما لم یزل قائما علی کل نفس بما کسبت، یا من منک الخذلان، یا من جعل أیام الدنیا تزول، و شهورها تحول، و سنیّها تدور، و أنت الدائم لا تبلیک الأزمان و لا تغیّرک الدهور. یا من کل یوم عنده جدید، و کل رزق عنده عتید، للضعیف و القوی و الشدید؛ قسمت الأرزاق بین الخلائق فسوّیت بین الذرّه و العصفور.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:290

اللهم إذا ضاق المقام بالناس، فنعوذ بک من ضیق المقام. اللهم إذا طال یوم القیامه علی المجرمین، فقصر ذلک الیوم علینا کما بین الصلاه إلی الصلاه. اللهم إذا أدنیت الشمس من الجماجم فکان بینها و بین الجماجم مقدار میل، و زید فی حرّها حرّ عشر سنین، فإنا نسألک أن

تظلّنا بالغمام، و تنصب لنا المنابر و الکراسی نجلس علیها و الناس ینطلقون فی المقام، آمین رب العالمین.

أسألک اللهم بحق هذه المحامد إلا غفرت لی، و تجاوزت عنّی، و ألبستنی العافیه فی بدنی، و رزقتنی السلامه فی دینی، فإنی أسألک و أنا واثق بإجابتک إیّای فی مسألتی، و أدعوک و أنا عالم باستماعک دعوتی. فاستمع دعائی، و لا تقطع رجائی، و لا تردّ ثنائی، و لا تخیّب دعائی. أنا محتاج إلی رضوانک و فقیر إلی غفرانک، و أسألک و لا آیس من رحمتک، و أدعوک و أنا غیر محترز من سخطک.

یا رب و استجب لی و امنن علیّ بعفوک، و توفّنی مسلما، و ألحقنی بالصالحین. رب لا تمنعنی فضلک یا منّان، و لا تکلنی إلی نفسی مخذولا یا حنّان. رب ارحم عند فراق الأحبّه صرعتی، و عند سکون القبر وحدتی، و فی مفازه القیامه غربتی، و بین یدیک موقوفا للحساب فاقتی.

رب أستجیر بک من النار فأجرنی، رب أعوذ بک من النار فأعذنی، رب أفزع إلیک من النار فأبعدنی، رب أسترحمک مکروبا فارحمنی، رب أستغفرک لما جهلت فاغفر لی، رب قد أبرزنی الدعاء للحاجه إلیک فلا تؤیسنی، یا کریم ذا الآلاء و الإحسان و التجاوز.

سیدی یا برّ یا رحیم، استجب بین المتضرّعین إلیک دعوتی، و ارحم من المنتحبین بالعویل عبرتی، و اجعل فی لقائک یوم الخروج من الدنیا راحتی، و استر بین الأموات یا عظیم الرجاء عورتی، و اعطف علیّ عند التحوّل وحیدا إلی حفرتی، إنک أملی و موضع طلبتی و العارف بما أرید فی توجیه مسألتی. فاقض یا قاضی الحاجات حاجتی، فإلیک المشتکی و أنت المستعان و المرتجی. أفرّ إلیک هاربا من الذنوب فاقبلنی، و

ألتجئ من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:291

عدلک إلی مغفرتک فأدرکنی، و ألتاذ بعفوک من بطشک فامنعنی، و أستروح رحمتک من عقابک فنجّنی، و أطلب القربه منک بالإسلام فقرّبنی، و من الفزع الأکبر فآمنّی، و فی ظلّ عرشک فظلّلنی، و کفلین من رحمتک فهب لی، و من الدنیا سالما فنجّنی، و من الظلمات إلی النور فأخرجنی، و یوم القیامه فبیّض وجهی، و حسابا یسیرا فحاسبنی، و بسرائری فلا تفضحنی، و علی بلائک فصبّرنی، و کما صرفت عن یوسف السوء و الفحشاء فأصرفه عنّی، و ما لا طاقه لی به فلا تحمّلنی، و إلی دار السلام فاهدنی، و بالقرآن فانفعنی، و بالقول الثابت فثبّتنی، و من الشیطان الرجیم فاحفظنی، و بحولک و قوتک و جبروتک فأعصمنی، و بحلمک و علمک وسعه رحمتک من جهنم فنجّنی، و جنتک الفردوس فأسکنّی، و النظر إلی وجهک فارزقنی، و بنبیک محمد صلی اللّه علیه و آله فألحقنی، و من الشیاطین و أولیائهم و من شر کل ذی شر فاکفنی.

اللهم و أعدائی و من کادنی إن أتوا برّا فجبّن شجعهم، فضّ جموعهم، کلّل سلاحهم، عرقب دوابّهم، سلّط علیهم العواصف و القواصف أبدا حتی تصلیهم النار، أنزلهم من صیاصیهم و أمکنّا من نواصیهم، آمین رب العالمین.

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، صلاه یشهد الأولون مع الأبرار و سید المرسلین و خاتم النبیین و قائد الخیر و مفتاح الرحمه.

اللهم رب البیت الحرام و الشهر الحرام و رب المشعر الحرام و رب الرکن و القمام و رب الحلّ و الإحرام، بلّغ روح محمد منّا التحیه و السلام. سلام علیک یا رسول اللّه، سلام علیک یا أمین اللّه، سلام علیک یا محمد بن عبد

اللّه، السلام علیک و رحمه اللّه و برکاته، فهو- کما وصفته- بالمؤمنین رءوف رحیم.

اللهم أعطه أفضل ما سألک و أفضل ما سئلت له، و أفضل ما أنت مسئول له إلی یوم القیامه، آمین یا رب العالمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:292

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 83 ص 102 ح 8، عن فلاح السائل.

2. فلاح السائل: ص 238.

3. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 107.

4. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 453.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 315 ح 1.

17 المتن:
اشاره

و من المهمّات أیضا بعد صلاه العشاء الآخره الدعاء المختصّ بهذه الفریضه من أدعیه مولاتنا فاطمه علیها السّلام عقیب الخمس المفروضات، و هو: سبحان من تواضع کل شی ء لعظمته، سبحان من ذلّ کل شی ء لعزته، سبحان من خضع کل شی ء بأمره و ملکه، سبحان من انقادت له الأمور بأزمّتها.

الحمد للّه الذی لا ینسی من ذکره، الحمد للّه الذی لا یخیب من دعاه، الحمد للّه الذی من توکّل علیه کفاه، الحمد للّه سامک السماء، و ساطح الأرض، و حاصر البحار، و ناضد الجبال، و بارئ الحیوان، و خالق الشجر، و فاتح ینابیع الأرض، و مدبّر الأمور، و مسیّر السحاب، و مجری الریح و الماء و النار من أغوار الأرض متسارعات فی الهواء، و مهبط الحرّ و البرد، الذی بنعمته تتمّ الصالحات، و بشکره تستوجب الزیادات و بأمره قامت السموات، و بعزته استقرّت الراسیات، و سبّحت الوحوش فی الفلوات، و الطیر فی الوکنات.

الحمد للّه رفیع الدرجات، منزل الآیات، واسع البرکات، ساتر العورات، قابل الحسنات، مقیل العثرات، منفّس الکربات، منزل البرکات، مجیب الدعوات، محیی الأموات، إله من فی الأرض و السموات.

الحمد للّه علی کل حمد و ذکر و شکر و صبر و صلاه و زکاه و قیام و عباده و سعاده و برکه و زیاده و رحمه و نعمه و کرامه و فریضه و سرّاء و ضرّاء و شده و رخاء و مصیبه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 22،ص:293

و بلاء و عسر و یسر و غنا و فقر، و علی کل حال و فی کل أوان و زمان و کل مثوی و منقلب و مقام.

اللهم إنی عائذ بک فأعذنی، و مستجیر بک فأجرنی، و مستعین بک فأعنّی، و مستغیث بک فأغثنی، و داعیک فأجبنی، و مستغفرک فاغفر لی، و مستنصرک فانصرنی، و مستهدیک فاهدنی، و مستکفیک فاکفنی، و ملتجؤ إلیک فآونی، و مستمسک بحبلک فاعصمنی، و متوکل علیک فاکفنی، و اجعلنی فی عیاذک و جوارک و حرزک و کهفک و حیاطتک و حراستک و کلاءتک و حرمتک و أمنک و تحت ظلّک و تحت جناحک، و اجعل علیّ جنه واقیه منک، و اجعل حفظک و حیاطتک و حراستک و کلاءتک من ورائی و أمامی و عن یمینی و عن شمالی و من فوقی و من تحتی و حوالیّ، حتی لا یصل أحد من المخلوقین إلی مکروهی و أذای، بحق لا إله إلا أنت أنت المنان، بدیع السموات و الأرض، ذو الجلال و الإکرام.

اللهم اکفنی حسد الحاسدین، و بغی الباغین، و کید الکائدین، و مکر الماکرین، و حیله المحتالین، و غیله المغتالین، و ظلم الظالمین، و جور الجائرین، و اعتداء المعتدین، و سخط المسخطین، و تشحّب المتشحّبین، و صوله الصائلین، و اقتسار المقتسرین، و غشم الغاشمین، و خبط الخابطین، و سعایه الساعین، و نمیمه النامّین و سحر السحره، و المرده و الشیاطین، و جور السلاطین، و مکروه العالمین.

اللهم إنی أسألک باسمک المخزون الطیب الطاهر الذی قامت به السموات و الأرض، و أشرقت له الظلم، و سبّحت له الملائکه، و وجلت عنه القلوب، و خضعت له الرقاب، و أحییت به الموتی، أن تغفر لی کل

ذنب أذنبته، فی ظلم اللیل وضوء النهار، عمدا أو خطاء، سرا أو علانیه، و أن تهب لی یقینا و هدیا و نورا و علما و فهما حتی أقیم کتابک، و أحلّ حلالک، و أحرّم حرامک، و أؤدّی فرائضک، و أقیم سنه نبیک محمد صلی اللّه علیه و آله.

اللهم ألحقنی بصالح من مضی، و اجعلنی من صالح من بقی، و اختم لی عملی بأحسنه إنک غفور رحیم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:294

اللهم إذا فنی عمری و تصرّمت أیام حیاتی و کان لا بد لی من لقائک، فأسألک یا لطیف أن توجب لی من الجنه منزلا، یغبطنی به الأولون و الآخرون.

اللهم اقبل مدحتی و التهافی، و ارحم ضراعتی و هتافی و إقراری علی نفسی و اعترافی، فقد أسمعتک صوتی فی الداعین، و خشوعی فی الضارعین، و مدحتی فی القائلین، و تسبیحی فی المادحین، و أنت مجیب المضطرین، و مغیث المستغیثین، و غیاث الملهوفین، و حرز الهاربین، و صریخ المؤمنین، و مقیل المذنبین، و صلّی اللّه علی البشیر النذیر، و السراج المنیر، و علی الملائکه و النبیین.

اللهم داحی المدحوّات، و بارئ المسموکات، و جبّال القلوب علی فطرتها؛ شقیّها و سعیدها. اجعل شرائف صلواتک و نوامی برکاتک و کرائم تحیّاتک علی محمد عبدک و رسولک و أمینک علی وحیک، القائم بحجتک، و الذابّ عن حرمک، و الصادع بأمرک، و المشیّد لآیاتک، و الموفی لنذرک.

اللهم فأعطه بکل فضیله من فضائله و نقیبه من مناقبه و حال من أحواله و منزله من منازله رأیت محمدا لک فیها ناصرا، و علی مکروه بلائک صابرا، و لمن عاداک معادیا، و لمن والاک موالیا، و عن ما کرهت نائیا، و إلی ما أحببت

داعیا، فضائل من جزائک و خصائص من عطائک و حبائک، تسنی بها أمره، و تعلی بها درجته، مع القوّام بقسطک، و الذابّین عن حرمک، حتی لا یبقی سناء و لا بهاء و لا رحمه و لا کرامه إلا خصصت محمدا بذلک، و آتیته منک الذّری، و بلّغته المقامات العلی، آمین رب العالمین.

اللهم إنی أستودعک دینی و نفسی و جمیع نعمتک علیّ، فاجعلنی فی کنفک و حفظک و عزّک و منعک؛ عزّ جارک و جلّ ثناؤک و تقدّست أسماؤک و لا إله غیرک.

حسبی أنت فی السرّاء و الضرّاء و الشده و الرخاء و نعم الوکیل.

ربنا علیک توکّلنا و إلیک أنبنا و إلیک المصیر. ربنا لا تجعلنا فتنه للذین کفروا، و اغفر لنا ربنا إنک أنت العزیز الحکیم. ربنا أصرف عنّا عذاب جهنم إن عذابها کان غراما، إنها ساءت مستقرا و مقاما. ربنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق و أنت خیر الفاتحین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:295

ربنا إننا آمنّا فاغفر لنا ذنوبنا، و کفّر عنّا سیئاتنا، و توفّنا مع الأبرار. ربنا و آتنا ما وعدتنا علی رسلک، و لا تخزنا یوم القیامه، إنک لا تخلف المیعاد. ربنا لا تؤاخذنا إن نسینا أو أخطأنا. ربنا و لا تحمل علینا إصرا کما حملته علی الذین من قبلنا. ربنا و لا تحمّلنا ما لا طاقه لنا به، و اعف عنّا و اغفر لنا و ارحمنا، أنت مولانا فانصرنا علی القوم الکافرین. ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا برحمتک عذاب النار، و صلّی اللّه علی سیدنا محمد النبی و آله الطاهرین و سلّم تسلیما.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 83 ص 115 ح 2، عن

فلاح السائل.

2. فلاح السائل: ص 251.

3. ریاحین الشریعه: ص 109.

4. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 459.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 318 ح 1.

18 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: جاءت فاطمه علیها السّلام إلی النبی صلی اللّه علیه و آله فشکت الجوع، فقال لها: قولی:

یا مشبع الجوعه و یا رافع الوضعه، لا تجع فاطمه بنت محمد، و أمرها أن تدعو به.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 88 ص 360 ح 20، عن المکارم.

2. مکارم الأخلاق: ص 336.

3. إحقاق الحق: ج 33 ص 320.

4. التصنیف الفقهی: ج 2 ص 378، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 272.

6. الکنی و الأسماء: ج 2 ص 122، علی ما فی الإحقاق.

7. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 62، بتفاوت فیه.

8. لسان العرب: ج 14 ص 308، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:296

9. نظم درر السمطین: ص 191، بتفاوت، علی ما فی الإحقاق.

10. مجمع الزوائد: ج 9 ص 203، علی ما فی الإحقاق.

11. الثغور الباسمه: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

12. شرح الجامع الصغیر: ص 328، علی ما فی الإحقاق.

13. کشف الغمه: ج 2 ص 53، علی ما فی الإحقاق.

14. الأنوار المحمدیه: ص 572، علی ما فی الإحقاق.

15. روضه الأحباب: ص 666، علی ما فی الإحقاق.

16. السیره النبویه: ج 3 ص 184.

17. أعلام النساء: ج 3 ص 1216.

19 المتن:
اشاره

عن ابن الباقی: دعاء عن سیدتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام:

اللهم بعلمک الغیب و قدرتک علی الخلق، أحینی ما علمت الحیاه خیرا لی، و توفّنی إذا کانت الوفاه خیرا لی.

اللهم إنی أسألک کلمه الإخلاص و خشیتک فی الرضا و الغضب و القصد فی الغنی و الفقر، و أسألک نعیما لا ینفد، و أسألک قره عین لا تنقطع، و أسألک الرضا بالقضاء، و أسألک بردّ العیش بعد الموت، و أسألک النظر إلی وجهک و الشوق إلی لقائک من غیر ضرّاء مضرّه، و لا فتنه مظلمه.

اللهم زیّنّا بزینه الإیمان، و اجعلنا هداه مهدیّین، یا رب العالمین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 91 ص 225 ح 1، عن الاختیار لابن الباقی.

2. الاختیار لابن الباقی، علی ما فی البحار.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 329 ح 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:297

20 المتن:
اشاره

عن الکتاب العتیق للغروی: دعاء التحرّز من الآفات و التعوّذ من الهلکات، قال محمد عبد اللّه بن محمد المروزی: حدّثنی عماره بن زید، قال: حدثنی عبد اللّه بن العلاء، عن جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام، یقول: قال:

کنت مع أبی محمد بن علی بن الحسین علیه السّلام و بیننا قوم من الأنصار، إذ أتاه آت فقال له: الحق فقد احترقت دارک. فقال: یا بنی، ما احترقت. فذهب، ثم لم یلبث أن عاد فقال: قد و اللّه احترقت دارک. فقال: یا بنی، و اللّه ما احترقت. فذهب، ثم لم یلبث أن عاد و معه جماعه من أهلنا و موالینا، یبکون و یقولون: بأبی، احترقت دارک! فقال: کلّا و اللّه ما احترقت و لا کذبت، و أنا أوثق بما فی یدی منکم و ممّا أبصرت أعینکم.

و قام أبی و قمت معه، حتی انتهوا إلی منازلنا و النار مشتعله عن أیمان منازلنا و عن شمالها و من کل جانب منها. ثم عدل إلی المسجد، فخرّ ساجدا و قال فی سجوده:

و عزتک و جلالک، لا رفعت رأسی من سجودی أو تطفئها. قال: فو اللّه ما رفع رأسه حتی طفأت و صارت إلی جاره و احترق ما حولها، و سلمت منازلنا.

قال: فقلت: یا أبه جعلت فداک، أیّ شی ء هذا؟ قال: یا بنی، إنّا نتوارث من علم رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله کنزا هو خیر من الدنیا و ما فیها و من المال و الجواهر،

و أعزّ من الجمهور و السلاح و الخیل و العدد.

فقلت: یا أبه جعلت فداک، و ما هو؟ قال: سرّ من سرّ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، أتی جبرئیل محمدا صلی اللّه علیه و آله، و علّمه محمد علیا أخاه و فاطمه علیها السّلام، و توارثناه عن آبائنا، و هو الدعاء الکامل الذی من قدّمه أمامه فی کل یوم و کلّ اللّه عز و جل به مائه ألف ملک، یحفظونه فی ماله و نفسه و ولده و جسده و أهل عنایته، من الغرق و الحرق و السرق و الهدم و الخسف و القذف، و زجر عنه الشیطان، و لا یحلّ به سحر ساحر و لا کید کائد و لا حسد حاسد، و کان فی أمان اللّه جلّ و عزّ، و أعطاه اللّه ثواب ألف صدیق. فإن مات من یومه دخل الجنه، إن شاء اللّه تعالی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:298

قلت: یا أبه جعلنی اللّه فداک، علّمنیه. قال: نعم، احتفظ به و لا تعلّمه إلا لمن تثق به، فإنه دعاء لا یسأل اللّه عز و جل شیئا إلا أعطاه قائله. یا بنی إذا أصبحت قل:

اللهم إنی أصبحت أشهدک و کفی بک شهیدا و أشهد ملائکتک و حمله عرشک و سکّان سماواتک و أرضیک و أنبیاءک و رسلک و الصالحین من عبادک و جمیع خلقک، بأنک أنت اللّه لا إله إلا أنت وحدک لا شریک لک، و أن کل معبود من دون عرشک إلی قرار الأرضین السابعه السفلی باطل ما خلا وجهک الکریم، فإنه أعزّ و أکرم و أجلّ من أن یصف الواصفون کنه جلاله، أو تهتدی القلوب لکل عظمته، یا من فاق مدح المادحین

فخر مدحه، و عدا وصف الواصفین مآثر حمده، و جلّ عن مقاله الناطقین تعظیم شأنه، تقول ذلک ثلاثا.

ثم تقول: لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد، یحیی و یمیت، و هو حی لا یموت، بیده الخیر و هو علی کل شی ء قدیر، و تقول ذلک أحد عشر مره.

ثم تقول: سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلا اللّه و اللّه أکبر، ما شاء اللّه لا قوه إلا باللّه الحلیم الکریم، العلی العظیم، الرحمن الرحیم، الملک الحق المبین، عدد خلق اللّه، و زنه عرشه، و مل ء سماواته و أرضه، و عدد ما جری به قلمه، و أحصاه کتابه، و رضا نفسه، تقول ذلک أحد عشر مره.

ثم تقول: اللهم صلّ علی محمد و أهل بیته المبارکین، و صلّ علی جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و حمله عرشک، و الملائکه المقرّبین. صلّ اللهم علیهم حتی تبلّغهم الرضا، و تزیدهم بعد الرضا مما أنت أهله، یا أرحم الراحمین.

اللهم صلّ علی ملک الموت و أعوانه و رضوان و خزنه الجنان، و صلّ علی مالک خزنه النیران. اللهم صلّ علیهم حتی تبلّغهم الرضا و تزیدهم بعد الرضا ما أنت أهله، یا أرحم الراحمین.

اللهم و صلّ علی الکرام الکاتبین، و السفره الکرام البرره، و الحفظه لبنی آدم، و صلّ علی ملائکه السماوات العلی، و ملائکه الأرضین السابعه السفلی، و ملائکه اللیل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:299

و النهار، و الأرضین و الأقطار و البحار و الأنهار و البراری و القفار، و صلّ علی ملائکتک الذین أغنیتهم عن الطعام و الشراب بتقدیسک.

اللهم صلّ علیهم حتی تبلّغهم الرضا، و تزیدهم بعد الرضا ممّا أنت أهله، یا أرحم

الراحمین.

اللهم و صلّ علی أبی آدم و أمّی حوّاء، و ما ولدا من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین. صلّ اللهم علیهم حتی تبلّغهما لرضا و تزیدهم بعد الرضا مما أنت أهله، یا أرحم الراحمین.

اللهم صلّ علی محمد و علی أهل بیته الطیبین، و علی أصحابه المنتجبین، و أزواجه المطهّرین، و علی ذریه محمد، و علی کل نبی بشّر بمحمد، و علی کل نبی ولّد محمدا، و علی کل مرأه صالحه کفلت محمدا، و علی کل من صلاتک علیه رضا لک و رضا لنبیک محمد صلی اللّه علیه و آله. صلّ اللهم علیهم حتی تبلّغهم الرضا و تزیدهم بعد الرضا مما أنت أهله، یا أرحم الراحمین.

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و بارک علی محمد و آل محمد، و ارحم محمدا و آل محمد، کما صلّیت و بارکت و رحمت علی إبراهیم و آل إبراهیم، إنک حمید مجید.

اللهم اعط محمدا الوسیله و الفضل و الفضیله و الدرجه الرفیعه. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد کما أمرتنا أن نصلّی علیه. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد بعدد من صلّی علیه. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد بعدد کل صلاه صلّیت علیه. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد بعدد کل حرف فی صلاه صلّیت علیه. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد بعدد شعر من صلّی اللّه علیه. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد بعدد شعر من لم یصلّ علیه.

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد بعدد نفس من صلّی علیه. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد بعدد نفس من لم یصلّ علیه. اللهم صلّ علی محمد و آل

محمد بعدد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:300

سکون من صلّی علیه. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد بعدد سکون من لم یصلّ علیه. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد بعدد حرکه من صلّی علیه. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد بعدد حرکاتهم و صفاتهم و دقائقهم و ساعاتهم و عدد زنه ذرّ ما عملوا أو لم یعملوا، أو کان منهم أو یکون إلی یوم القیامه.

اللهم لک الحمد و الشکر، و المنّ و الفضل، و الطول و النعمه، و العظمه و الجبروت، و الملک و الملکوت، و القهر و الفخر، و السؤدد و السلطان و الامتنان و الکرم، و الجلال و الجبر، و التوحید و التمجید، و التهلیل و التکبیر، و التقدیس و العظمه و الرحمه و المغفره و الکبریاء.

و لک ما زکی و طاب من الثناء الطیب، و المدح الفاخر، و القول الحسن الجمیل، الذی ترضی به عن قائله، و ترضی به ممن قاله و هو رضا لک.

فتقبّل حمدی بحمد أول الحامدین، و ثنائی بثناء أول المثنین، و تهلیلی بتهلیل أول المهلّلین، و تکبیری بتکبیر أول المکبّرین، و قولی الحسن الجمیل بقول أول القائلین المجملین المثنین علی رب العالمین، متصلا ذلک کذلک من أول الدهر إلی یوم القیامه.

و بعدد زنه ذرّ الرمال و التلال و الجبال، و عدد جرع ماء البحار، و عدد قطر الأمطار، و ورق الأشجار، و عدد النجوم، و عدد زنه ذلک، و عدد الثری و النوی و الحصا، و عدد زنه ذرّ السماوات و الأرض و ما فیهنّ و ما بینهنّ و ما تحتهنّ و ما بین ذلک و ما فوق ذلک من لدن العرش إلی قرار الأرض

السابعه السفلی.

و عدد حروف ألفاظ أهلهنّ و عدد أزمانهم و دقائقهم و سکونهم و حرکاتهم و أشعارهم و أبشارهم، و عدد زنه ما عملوا أو لم یعملوا أو کان منهم أو یکون إلی یوم القیامه.

أعیذ أهل بیت محمد علیهم السّلام و نفسی و مالی و ذریتی و أهلی و ولدی و قراباتی و أهل بیتی و کل ذی رحم لی دخل فی الإسلام و جیرانی و إخوانی و من قلّدنی دعاء أو أسدی إلیّ برّا أو اتخذ عندی یدا من المؤمنین و المؤمنات باللّه و بأسمائه التامه الشامله الکامله

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:301

الفاضله المبارکه المتعالیه الزکیه الشریفه المنیعه الکریمه العظیمه المکنونه المخزونه، التی لا یجاوزهنّ برّ و لا فاجر، و بأم الکتاب و خاتمته و ما بینهما من سوره شریفه و آیه محکمه و شفاء و رحمه و عوذه و برکه، و بالتوراه و الإنجیل و الزبور، و بصحف إبراهیم و موسی، و بکل کتاب أنزل اللّه، و بکل رسول أرسل اللّه، و بکل حجه أقامها اللّه، و بکل برهان أظهره اللّه، و بکل نور أناره اللّه، و بکل آلاء اللّه و عظمته.

أعیذ و أستعیذ باللّه من شرّ کل ذی شر، و من شر ما أخاف و أحذر، و من شر ما ربی تبارک و تعالی منه أکبر، و من شر فسقه الجن و الإنس و الشیاطین و السلاطین و إبلیس و جنوده و أشیاعه و أتباعه، و من شر ما فی النور و الظلمه، و من شر ما دهم أو هجم، و من شر کل همّ و غمّ و آفه و ندم، و من شر ما ینزل من السماء و ما یعرج

فیها، و من شر ما یلج فی الأرض و ما یخرج منها، و من شر کل دابه ربی آخذ بناصیتها، إن ربی علی صراط مستقیم، «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ». «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 92 ص 204 ح 38، عن کتاب العتیق.

2. بحار الأنوار: ج 83 ص 165 ح 44، عن المصباحین.

3. المصباح للطوسی: ص 153.

4. المصباح للکفعمی: ص 72.

5. الصحیفه الفاطمیه: ص 34 ح 20.

6. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 112.

7. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 465.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 329 ح 1.

9. کتاب العتیق الغروی، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی کتاب العتیق: قال أبو محمد عبد اللّه بن محمد المروزی، حدثنی عماره بن یزید، قال: حدثنی عبد اللّه بن العلاء، عن جعفر بن محمد علیه السّلام.

______________________________

(1) سوره التوبه: الآیه 9.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:302

21 المتن:
اشاره

عن زین العابدین علیه السّلام، قال: ضمّنی والدی علیه السّلام إلی صدره یوم قتله و الدماء تغلی و هو یقول: یا بنی، احفظ عنّی دعاء علّمتنیه فاطمه علیها السّلام و علّمها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علّمه جبرئیل، فی الحاجه و المهم و الغمّ و النازله إذا نزلت و الأمر العظیم الفادح؛ قال: ادع:

بحق یس و القرآن العظیم، یا من یقدر علی حوائج السائلین، یا من یعلم ما فی الضمیر، یا منفّس عن المکروبین، یا مفرّج عن المغمومین، یا راحم الشیخ الکبیر، یا رازق الطفل الصغیر، یا من لا یحتاج إلی التفسیر، صلّ علی محمد و آل محمد، و افعل بی کذا و کذا.

و قال النبی صلی اللّه علیه و آله: قال لی جبرئیل: أ لا أعلمک الکلمات التی قالهنّ موسی حین انفلق البحر؟ قال: قلت: بلی. قال: قل:

اللهم لک الحمد و إلیک المشتکی، و بک المستغاث و أنت المستعان، و لا حول و لا قوه إلا باللّه العلی العظیم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 92 ص 196، عن الدعوات.

2. الدعوات للراوندی: ص 54 ح 137.

3. فرج المهموم: ص 347.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 228 ح 1.

22 المتن:
اشاره

دعاء آخر عن مولاتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام:

اللهم قنّعنی بما رزقتنی، و استرنی و عافنی أبدا ما أبقیتنی، و اغفر لی و ارحمنی، إذا توفّیتنی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:303

اللهم لا تعیّنی فی طلب ما لم تقدّر لی و ما قدّرته علیّ، فاجعله میسّرا سهلا.

اللهم کاف عنّی والدیّ، و کل من له نعمه علیّ خیر مکافاه.

اللهم فرّغنی لما خلقتنی له، و لا تشغلنی بما تکفّلت لی به، و لا تعذّبنی و أنا أستغفرک، و لا تحرمنی و أنا أسألک.

اللهم ذلّل نفسی، و عظّم شأنک فی نفسی، و ألهمنی طاعتک و العمل بما یرضیک، و التجنّب لما یسخطک، یا أرحم الراحمین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 92 ص 604، عن المهج.

2. مهج الدعوات: ص 175.

3. أعیان الشیعه: ج 2 ص 319.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 110.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 64.

6. اللمعه البیضاء: ص 287.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 328 ح 1.

23 المتن:
اشاره

روی أن فاطمه علیها السّلام زارت النبی صلی اللّه علیه و آله فقال لها: أ لا أزوّدک؟ قالت: نعم. قال: قولی:

اللهم ربنا و رب کل شی ء، منزل التوراه و الإنجیل و الفرقان، فلق الحبّ و النّوی، أعوذ بک من شر کل دابه أنت آخذ بناصیتها. أنت الأول فلیس قبلک شی ء، و أنت الأخر فلیس بعدک شی ء، و أنت الظاهر فلیس فوقک شی ء، و أنت الباطن فلیس دونک شی ء.

صلّ علی محمد و علی أهل بیته علیه و علیهم السلام، و اقض عنّی الدین، و أغننی من الفقر، و یسّر لی کل الأمر، یا أرحم الراحمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:304

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 92 ص 406، عن المهج.

2. مهج الدعوات: ص 210.

3. أعیان الشیعه: ج 2 ص 319.

24 المتن:
اشاره

صلاه الضالّه و دعاؤها: روی جابر الأنصاری أن النبی صلی اللّه علیه و آله علّم علیا و فاطمه علیهما السّلام هذا الدعاء، و قال لهما: إن نزلت بکما مصیبه أو خفتما جور السلطان أو ضلّت لکما ضالّه، فأحسنا الوضوء و صلّیا رکعتین، و ارفعا أیدیکما إلی السماء و قولا:

یا عالم الغیب و السرائر، یا مطاع یا علیم، یا اللّه یا اللّه یا اللّه، یا هازم الأحزاب لمحمد، یا کائد فرعون لموسی، یا منجی عیسی من أیدی الظلمه، یا مخلّص قوم نوح من الغرق، یا راحم عبده یعقوب، یا کاشف ضرّ أیوب، یا منجی ذی النون من الظلمات، یا فاعل کل خیر، یا دالّا علی کل خیر، یا آمرا بکل خیر، یا خالق الخیر و یا أهل الخیر، أنت اللّه، رغبت إلیک فیما قد علمت، و أنت علّام الغیوب. أسألک أن تصلّی علی محمد و آل محمد. ثم اسألا الحاجه تجابا إن شاء اللّه تعالی.

صلاه للشفاء من کل عله خصوصا السلعه: تصوم ثلاثه أیام و تغتسل فی الیوم الثالث عند الزوال، و ابرز لربک و لیکن معک خرقه نظیفه و صلّ أربع رکعات؛ تقرأ فیهنّ ما تیسّر من القرآن، و اخضع بجهدک. فإذا فرغت من صلاتک فألق ثیابک و ائتزر بالخرقه و ألصق خدّک الأیمن بالأرض، ثم قل:

یا واحد یا ماجد، یا کریم یا حنّان، یا قریب یا مجیب، یا أرحم الراحمین، صلّ علی محمد و آل محمد، و اکشف ما بی من ضرّ و معرّه، و ألبسنی العافیه فی الدنیا و الآخره، و امنن علیّ بتمام

النعمه، و أذهب ما بی فإنه قد آذانی و غمّنی.

و قال الصادق علیه السّلام: إنه لا ینفعک حتی تتیقّن أنه ینفعک فتبرأ منها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:305

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 88 ص 370 ح 25.

2. مکارم الأخلاق: ص 453.

3. کفایه الطالب: ص 295، بتفاوت فیه.

25 المتن:
اشاره

فی المهج: روی أن رجلا کان محبوسا بالشام مده طویله مضیقا علیه، فرأی فی منامه کأن الزهراء علیها السّلام أتته فقالت له: ادع بهذا الدعاء. فتعلّمه و دعا به، فتخلّص و رجع إلی منزله؛ و هو:

إلهی بحق العرش و من علاه، و بحق الوحی و من أوحاه، و بحق النبی و من نبّأه. یا سامع کل صوت، یا جامع کل فوت، یا بارئ النفوس بعد الموت، صلّ علی محمد و أهل بیته و آتنا و جمیع المؤمنین و المؤمنات فی مشارق الأرض و مغاربها فرجا من عندک عاجلا، بشهاده أن لا إله إلا اللّه، و أن محمدا عبدک و رسولک، صلّی اللّه علیه و علیه ذریته الطیبین الطاهرین و سلّم تسلیما.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 92 ص 203 ح 36، عن المهج.

2. مهج الدعوات: ص 211.

3. الکلم الطیب: ص 24.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 111.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 64.

6. اللمعه البیضاء: ص 287.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 339.

8. المصباح للکفعمی: ص 179.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:306

26 المتن:
اشاره

إن فاطمه علیها السّلام فی یوم جلست تطحن، فسال الدم من أصابعها. فشکت ذلک إلی زوجها الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام، فقال لها: قولی لأبیک یحضر لک خادمه.

فذهبت إلی النبی صلی اللّه علیه و آله و قالت له: یا رسول اللّه! إنی مفتقره إلی خادمه تعیننی علی أشغالی و تساعدنی فی أعمالی. فنصح لها النبی صلی اللّه علیه و آله بأن تعمل کل أعمالها بنفسها، و علّمها دعاء کان یزیل عنها لقب العمل، و قال لها قولی: سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلا اللّه و اللّه أکبر، ثلاث مرات، و عاشت بدون خادمه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 308.

2. السمیر المهذّب: ج 1 ص 35.

27 المتن:
اشاره

قال أنس بن مالک: کنّا مع رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی المسجد حتی إذا طلعت الشمس، خرج رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و اتبعته، فقال: انطلق بنا حتی ندخل علی فاطمه بنت محمد. فدخلنا علیها، فإذا هی نائمه مضطجعه، فقال: یا فاطمه! ما ینیمک فی هذا الساعه؟ قالت: ما زلت عند البارحه مهمومه. قال: فأین الدعاء الذی علمتک؟ قالت: نسیته. فقال: قولی:

یا حیّ یا قیوم، برحمتک أستغیث، أصلح لی شأنی کلّه، و لا تکلنی إلی نفسی طرفه عین، و لا إلی أحد من الناس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 316.

2. الدانی إلی المعجم الصغیر للطبرانی: ج 1 ص 270، علی ما فی الإحقاق.

3. تهذیب إحیاء العلوم للغزالی: ج 1 ص 152، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:307

4. إحقاق الحق: ج 25 ص 305، بتفاوت.

5. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 2، بتفاوت.

6. سیدات نساء أهل الجنه: ص 130، علی ما فی الإحقاق.

7. تحفه الأشراف: ج 7 ص 382.

8. مجمع الزوائد: ج 1 ص 180.

الأسانید:

فی الدانی: حدثنا خالد بن النضر، حدثنا نصر بن علی، حدثنا سلمه بن حرب بن زیاد، حدثنی أبو مدرک، حدثنی أنس بن مالک، قال.

28 المتن:
اشاره

قال الصفوری فی ذکر أدعیه فاطمه علیها السّلام: الثانیه: قال فی صحیح مسلم: قولی:

اللهم رب السماوات السبع، و رب الأرض و رب العرش العظیم، و رب کل شی ء، فالق الحبّ و النوی، و منزل التوراه و الإنجیل و الفرقان العظیم، أعوذ بک من شر کل شی ء أنت آخذ بناصیته.

اللهم أنت الأول فلیس قبلک شی ء، و أنت الظاهر فلیس فوقک شی ء، و أنت الباطن فلیس دونک شی ء، اقض عنّا الدین، و أغننا من الفقر.

الثالثه: قالت فاطمه علیها السّلام: رغّب النبی صلی اللّه علیه و آله فی الجهاد و ذکر فضله، فسألته الجهاد فقال:

أ لا أدلّک علی شی ء یسیر و أجره کثیر؟ ما من مؤمن و لا مؤمنه یسدّ عقب الوتر سجدتین و یقول فی کل سجده: سبّوح قدوس رب الملائکه و الروح، خمس مرات، لا یرفع رأسه حتی یغفر اللّه له ذنوبه کلها، و إن مات فی لیله مات شهیدا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 317.

2. مختصر المحاسن المجتمعه: ص 191، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:308

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 275، بتفاوت یسیر.

4. ذخائر العقبی: ص 49.

5. وسیله المآل: ص 90.

6. إحقاق الحق: ج 25 ص 299.

7. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 65، علی ما فی الإحقاق.

8. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 38 ح 33.

9. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 259، علی ما فی الإحقاق.

10. کنز العمال: ج 2 ص 58.

11. صحیح مسلم: ج 17 ص 37.

12. عوالم العلوم: ج 11 ص 322 ح 1.

13. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 6 ص 374.

14. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 157.

15. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 216.

29 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إذا أخذت مضجعک فقولی: الحمد للّه الکافی، سبحان اللّه الأعلی، حسبی اللّه و کفی، ما شاء اللّه قضی، سمع اللّه لمن دعا، لیس من اللّه ملجأ و لا من وراء اللّه منجأ، توکّلت علی اللّه ربی و ربکم، ما من دابه إلا هو آخذ بناصیتها، إن ربی علی صراط مستقیم. الحمد للّه الذی لم یتخذ ولدا و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له ولی من الذلّ و کبّره تکبیرا.

قالت فاطمه علیها السّلام، ثم قال النبی صلی اللّه علیه و آله: ما من مسلم یقولها عند منامه ثم ینام وسط الشیاطین و الهوام فیضرّه اللّه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 301.

2. جامع الأحادیث: ج 6 ص 315، علی ما فی الإحقاق.

3. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 97.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:309

4. الدرّ المنثور: ج 4 ص 208.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 322 ح 1، عن مسند فاطمه علیها السّلام.

6. تنزیه الشریعه: ج 2 ص 326 ح 23.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 858.

8. کنز العمال: ج 15 ص 513.

30 المتن:
اشاره

عن النبی صلی اللّه علیه و آله، قال: یا فاطمه، قومی إلی أضحیتک فاشهدیها، فإنه یغفر لک عند اللّه أول قطره تقطر من دمها کل ذنب عملتیه و قولی:

إن صلاتی و نسکی و محیای و مماتی للّه رب العالمین، لا شریک له و بذلک أمرت و أنا أول المسلمین.

قیل: یا رسول اللّه، هذا لک و لأهل بیتک خاصه؟ قال: لا بل لنا و للمسلمین عامه.

المصادر:

1. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 28 ح 14.

2. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 29 ح 15.

3. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 29 ح 16.

31 المتن:
اشاره

قال ابن شهرآشوب فی قصه شقّ أبی لؤلؤه بطن عمر بأربع ضربات:

و استجیبت دعوه الزهراء علیها السّلام فیه لمّا دعت علیه حین مزّق کتاب فدک: شقّ اللّه بطنک.

و فی روایه: بقرت کتابی بقر اللّه بطنک.

و فی روایه: مزّقت کتابی، مزّق اللّه بطنک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:310

المصادر:

1. مثالب النواصب لابن شهرآشوب: ص 165، شطرا من أوله.

2. فرحه الزهراء علیها السّلام: ص 150، بتفاوت فیه.

3. مجمع النورین: ص 118، 123، بتفاوت فیه.

4. طریق الإرشاد: ص 456.

5. الصحیفه الفاطمیه الجامعه: ص 79.

32 المتن:
اشاره

فی مهج الدعوات: حرز فاطمه علیها السّلام:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، یا حیّ یا قیوم، برحمتک فأغثنی، و لا تکلنی إلی نفسی طرفه عین أبدا، و أصلح لی شأنی کله.

المصادر:

1. مهج الدعوات: ص 5.

2. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 101.

3. مجمع الزوائد: ج 10 ص 117.

4. میزان الاعتدال: ج 3 ص 12.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ص 106.

6. إتحاف السائل: ص 67، بتفاوت.

7. إتحاف السائل: ص 68، بتفاوت.

8. أعلام النساء المؤمنات: ص 553.

الأسانید:

فی میزان الاعتدال: ابن عدی، حدثنا ابن صاعد، حدثنا أبو هشام، حدثنا ابن حبّاب، حدثنا أبو موهب سمعت أنس بن مالک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:311

33 المتن:
اشاره

عن أبی سعید، قال: دخلت علی أبی عبد اللّه علیه السّلام فقلت: جعلت فداک، آتی قبر الحسین علیه السّلام. قال: نعم یا با سعید، ائت قبر الحسین علیه السّلام أطیب الطیبین و أطهر الطاهرین و أبرّ الأبرار، و إذا زرته- یا با سعید- فسبّح عند رأسه تسبیح أمیر المؤمنین علیه السّلام ألف مره، و سبّح عند رجلیه تسبیح فاطمه الزهراء علیها السّلام ألف مره. ثم صلّ عنده رکعتین؛ تقرأ فیها یس و الرحمن. فإذا فعلت ذلک کتب اللّه ثواب ذلک إن شاء اللّه.

قال: قلت: جعلت فداک، علّمنی تسبیح علی و فاطمه علیهما السّلام. قال: نعم یا با سعید، تسبیح علی علیه السّلام: «سبحان الذی لا تنفد خزائنه، سبحان الذی لا تبید معالمه، سبحان الذی لا یفنی ما عنده، سبحان الذی لا یشرک أحدا فی حکمه، سبحان الذی لا اضمحلال لفخره، سبحان الذی لا انقطاع لمدته، سبحان الذی لا إله غیره».

و تسبیح فاطمه علیها السّلام: «سبحان ذی الجلال الباذخ العظیم، سبحان ذی العرش الشامخ المنیف، سبحان ذی الملک الفاخر القدیم، سبحان ذی البهجه و الجمال، سبحان من تردّی بالنور و الوقار، سبحان من یری أثر النمل فی الصفا و وقع الطیر فی الهواء».

المصادر:

1. کامل الزیارات: ص 213.

2. بحار الأنوار: ج 98 ص 166 ح 17، عن کامل الزیارات.

34 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام: أن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله کان یطوی فراشه و یشدّ مئزره فی العشر الأواخر من شهر رمضان، و کان یوقظ أهله لیله ثلاث و عشرین، و کان یرشّ وجوه النیام بالماء فی تلک اللیله، و کانت فاطمه علیها السّلام لا تدع أحدا من أهلها ینام تلک اللیله و تداویهم بقلّه الطعام و تتأهّب لها من النهار، و تقول: محروم من حرم خیرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:312

المصادر:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 312 المصادر: ..... ص : 312

1. مستدرک وسائل الشیعه: ج 7 ص 470، عن دعائم الإسلام.

2. دعائم الإسلام: ج 1 ص 282.

35 المتن:
اشاره

قال المحدث القمی: إن شیخنا قال فی المستدرک: إن بعض المعاصرین من العامه نقل هذا الدعاء فی کتاب «خلاصه الکلام فی أمراء البلد الحرام» عن بعض العارفین:

اللهم رب البلد الحرام و بانیها، و فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها، نوّر بصری و بصیرتی و سری و سریرتی.

و قد جرّب هذا الدعاء لضیاء العین، و من قرأه عند الاکتحال نوّر اللّه بصره.

المصادر:

1. منتهی الآمال: ص 99.

2. خلاصه الکلام، علی ما فی منتهی الآمال.

36 المتن:
اشاره

قال السید: و من ذلک للحمّی دعاء آخر لمولاتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام: دخل النبی صلی اللّه علیه و آله علی فاطمه الزهراء علیها السّلام، فوجد الحسن علیه السّلام موعوکا و نشف ذلک علی النبی صلی اللّه علیه و آله. فنزل جبرئیل فقال: یا محمد، أ لا أعلّمک معاذه تدعو بها فینجلی بها عنه ما یجده؟ قال: بلی.

قال: قل:

اللهم لا إله إلا أنت العلی العظیم، ذو السلطان القدیم و المنّ العظیم و الوجه الکریم، لا إله إلا أنت العلی العظیم، ولیّ الکلمات التامات و الدعوات المستجابات، حلّ ما أصبح بفلان.

فدعا النبی صلی اللّه علیه و آله، ثم وضع یده علی جبهته فإذا هو بعون اللّه قد أفاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:313

المصادر:

مهج الدعوات: ص 209.

37 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام، قالت: سمعت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله یقول: إن فی الجمعه، ساعه لا یوافقها رجل مسلم یسأل اللّه عز و جل خیرا إلا أعطاه إیاه. قالت: فقلت: یا رسول اللّه! أیّه ساعه هی؟ قال: إذا تدلی نصف عین الشمس للغروب.

قال: فکانت فاطمه علیها السّلام تقول لغلامها: اصعد علی الضراب، فإذا رأیت نصف عین الشمس تدلی للغروب فأعلمنی حتی أدعو.

المصادر:

1. معانی الأخبار: ج 2 ص 379 ح 59.

2. بیت الأحزان: ص 22.

3. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 215.

4. مصباح المتهجد: ص 399.

5. مستدرک الوسائل: ج 6 ص 68، بتفاوت فیه.

6. المحجه البیضاء: ج 2 ص 32، بتفاوت فیه.

7. وسائل الشیعه: ج 5 ص 69 ح 5.

8. أنوار الولاء: ص 69.

الأسانید:

فی میزان الاعتدال: حدثنا أحمد بن الحسن القطان، قال: حدثنا أبو العباس عبد الرحمن بن محمد بن حمّاد، قال: حدثنا أبو سعید یحیی بن حکیم، قال: حدثنا قتیبه، قال: حدثنا أصبغ بن زید، عن سعید بن رافع، عن زید بن علی، عن آبائه، عن فاطمه بنت النبی علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:314

38 المتن:
اشاره

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام: أن فاطمه بنت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله شکت إلی النبی صلی اللّه علیه و آله الأرق، فقال: قولی أی بنیّه: «یا مشبع البطون الجائعه، و یا کاسی الجنوب العاریه، و یا مسکن العروق الضاربه، و یا منوم العیوم الساهره، سکّن عروقی الضاربه، و أذن لعینی نوما عاجلا».

فقالته فاطمه علیها السّلام، فذهب عنها ما کانت تجده.

المصادر:

1. فلاح السائل: ص 284.

2. مصباح المتهجد: ص 122، بتفاوت یسیر.

3. دار السلام للنوری: ج 3 ص 123.

4. الأشعثیات: ص 248.

5. مستدرک الوسائل: ج 5 ص 125.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 324 ح 1.

الأسانید:

فی الأشعثیات: عن عبد اللّه بن محمد، أخبرنا محمد بن محمد، حدثنی موسی بن إسماعیل، حدثنی أبی، عن أبیه، عن جده جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین، عن أبیه، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام.

39 المتن:
اشاره

روی عن الصادق علیه السّلام: إن اللّه عز و جل عوّض فاطمه علیها السّلام من فدک طاعه الحمّی لها، فأیّما رجل أحبّها و أحبّ ولدها فأصابته الحمّی فقرأ ألف مره قل هو اللّه أحد ثم سأل بحق فاطمه علیها السّلام، زالت عنه الحمی بإذن اللّه تعالی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:315

المصادر:

مکارم الأخلاق: ص 366.

40 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر نزیل المدائن، قال: أتت فاطمه علیها السّلام تسأل أباها صلی اللّه علیه و آله شیئا، فقال: أ لا أدلّک علی ما هو خیر لک؟ حین تأوین إلی فراشک:

اللهم أنت اللّه الدائم الذی خلقت کل شی و لم یخلقه معک خالق.

المصادر:

1. لسان المیزان: ج 3 ص 360 ح 1453.

2. سنن ابن ماجه: ج 2 ص 1259.

الأسانید:

فی لسان المیزان: قال الخطیب: روی عن محمد بن الحنفیه، ثم ساق الخطیب من طریق جعفر بن عون، عن خالد بن أبی کریمه، عن أبی جعفر نزیل المدائن، قال.

41 المتن:
اشاره

حدثنا الحسن بن علی الخزّاز، قال: دخلت علی أبی الحسن علی بن موسی الرضا علیه السّلام آخر جمعه من شعبان و عنده نفر من أصحابه ...، إلی أن قال علیه السّلام:

معاشر شیعتی، إذا طلع هلال شهر رمضان فلا تشیروا إلیه بالأصابع، و لکن استقبلوا القبله و ارفعوا أیدیکم إلی السماء و خاطبوا الهلال و قولوا: ربنا و ربک اللّه رب العالمین، اللهم اجعله علینا هلالا مبارکا و وفّقنا لصیام شهر رمضان، و سلّمنا فیه و تسلّمنا منه فی یسر و عافیه، و استعملنا فیه بطاعتک، إنک علی کل شی ء قدیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:316

فما من عبد فعل ذلک إلا کتبه اللّه تبارک و تعالی فی جمله المرحومین، و أثبته فی دیوان المغفورین، و لقد کانت فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام تقول ذلک سنّه.

فإذا طلع هلال شهر رمضان، فکانت نورها یغلب الهلال یخفی، فإذا غابت عنه ظهر.

المصادر:

1. فضائل الأشهر الثلاثه: ص 99 ح 84.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 323 ح 1، عن فضائل الأشهر الثلاثه.

42 المتن:
اشاره

سأل محمد بن مسلم أبا جعفر محمد بن علی علیه السّلام عن تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد صلاه الفریضه، فقال: ما أعلم شیئا أفضل من تسبیح فاطمه علیها السّلام بعد کل فریضه عمل به، و یقول هذه التهیلات بعد صلاه الصبح عشر مرات: لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد و هو علی کل شی ء قدیر.

المصادر:

1. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 476.

2. الکافی: ج 2 ص 533 ح 34، بتفاوت فیه.

43 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، دعاؤه علیه السّلام فی الاستغاثه إلی اللّه مستشفعا بفاطمه علیها السّلام لدفع الحمّی، قال علیه السّلام:

إذا حمّ أحدکم، فلیدخل البیت وحده و یصلّی رکعتین، و یضع خدّه الأیمن علی الأرض و یقول: یا فاطمه بنت محمد- عشر مرات- أستشفع بک إلی اللّه فیما نزل بی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:317

المصادر:

الصحیفه الصادقیه: ص 596 ح 810.

44 المتن:
اشاره

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: اعتلّ الحسین علیه السّلام، فاحتملته فاطمه علیها السّلام فأتت النبی صلی اللّه علیه و آله فقالت: یا رسول اللّه، ادع اللّه لابنک أن یشفیه. فقال صلی اللّه علیه و آله: یا بنیه، إن اللّه هو الذی وهب لک، و هو قادر علی أن یشفیه. فهبط جبرئیل فقال: یا محمد، إن اللّه تعالی جده لم ینزل علیک سوره من القرآن إلا فیها «فاء»، و کل فاء من آفه ما خلا الحمد فإنه لیس فیها فاء. فادع بقدح من ماء فاقرأ فیه الحمد أربعین مره، ثم صب علیه فإن اللّه یشفیه. ففعل ذلک، فعوفی بإذن اللّه.

المصادر:

1. الدعوات للراوندی: ص 189 ح 523.

2. بحار الأنوار: ج 92 ص 261.

45 المتن:
اشاره

فی الدعوات للراوندی: تسبیح فاطمه علیها السّلام فی الیوم الثالث من الشهر:

سبحان من استنار بالحول و القوه، سبحان من احتجب فی سبع سماوات فلا عین تراه، سبحان من أذلّ الخلائق بالموت و أعزّ نفسه بالحیاه، سبحان من یبقی و یفتی کل شی ء سواه، سبحان من استخلص الحمد لنفسه و ارتضاه، سبحان العلی العلیم، سبحان الحلیم الکریم، سبحان الملک القدوس، سبحان العلی العظیم، سبحان اللّه و بحمده.

المصادر:

الدعوات للراوندی: ص 91 ح 228.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:318

46 المتن:
اشاره

فی دعائها علیها السّلام عقیب صلاه الصبح، علّمها النبی صلی اللّه علیه و آله لها، قال: إذا صلّیت صلاه الصبح فقولی: لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد، یحیی و یمیت، بیده الخیر و هو علی کل شی ء قدیر.

عشر مرات بعد صلاه الصبح و عشر مرات بعد صلاه المغرب، فإن کل واحده منهنّ تکتب عشر حسنات و تحطّ عشر سیئات، و کل واحده منهنّ کعتق رقبه من ولد إسماعیل، و لا یحلّ لذنب کسب ذلک الیوم أن یدرکه، إلا أن یکون الشرک.

لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له، و هو حرسک ما بین أن تقولیه غدوه إلی أن تقول عشیه من کل شیطان و من کل سوء.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 309 ح 1، عن مسند أحمد.

2. مسند أحمد: ج 6 ص 298.

47 المتن:
اشاره

قال علی بن الحسین علیه السّلام: مرض الحسن و الحسین علیهم السّلام مرضا شدیدا، فعادهما سید ولد آدم محمد صلی اللّه علیه و آله ...، إلی أن قال: ثم دخلت مخدعا لها فصلّت رکعتین، ثم نادت:

یا إله محمد، هذا محمد نبیک و فاطمه بنت نبیک و ابن عمه، و هذان الحسن و الحسین علیهما السّلام سبطا نبیک. اللهم فإن بنی إسرائیل سألوک أن تنزل علیهم مائده من السماء، فأنزلتها علیهم و کفروا. اللهم فإن آل محمد لا یکفرون بها.

ثم التفتت مسلّمه، فإذا هی بصحفه مملوءه من ثرید و عراق، فاحتملتها و وضعتها بین یدی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:319

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 35 ص 249 ح 7.

2. تفسیر فرات: ص 525.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 323 ح 2.

48 المتن:
اشاره

عن ابن عباس، قال: خرج أعرابی من بنی سلیم یتبدّی فی البریه ...، إلی أن قال:

ثم و ثبت فاطمه بنت محمد علیها السّلام حتی دخلت إلی مخدع لها، فصفّت قدمیها فصلّت رکعتین، ثم رفعت باطن کفّیها إلی السماء و قالت:

إلهی و سیدی، هذا محمد صلی اللّه علیه و آله نبیک، و هذا علی علیه السّلام ابن عم نبیک، و هذان الحسن و الحسین علیهما السّلام سبطا نبیک. إلهی أنزل علینا مائده من السماء کما أنزلتها علی بنی إسرائیل، أکلوا منها و کفروا بها. اللهم أنزلها علینا فإنا بها مؤمنون.

قال ابن عباس: و اللّه ما استتمّت الدعوه فإذا هی بصحفه من ورائها یفور قتارها، و إذا قتارها أزکی من المسک الأزفر. فاحتضنتها ثم أتت بها إلی النبی صلی اللّه علیه و آله و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

فلما أن نظر إلیها علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال لها: یا فاطمه، من أین لک هذا؟ و لم یکن عندها شی ء. فقال له النبی صلی اللّه علیه و آله: کل یا أبا الحسن و لا تسأل. الحمد للّه الذی لم یمتنی حتی رزقنی ولدا مثلها مثل مریم بنت عمران؛ «کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا قال یا مریم أنّی لک هذا قالت هو من عند اللّه إن اللّه یرزق من یشاء بغیر حساب». «1»

قال: فأکل النبی صلی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:320

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 69 ح 61، عن بعض کتب المناقب.

2. بعض کتب المناقب، علی ما فی البحار.

3. عوالم

العلوم: ج 11 ص 323 ح 1.

49 المتن:
اشاره

فی تفسیر فرات: مرض الحسن و الحسین علیهما السّلام مرضا شدیدا ...، إلی قوله:

و نادته فاطمه علیها السّلام باکیه: وا غوثاه باللّه ثم بک یا رسول اللّه من الجوع. قال: فرفع رأسه إلی السماء و هو یقول: اللهم أشبع آل محمد.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 524- 520.

2. بحار الأنوار: ج 35 ص 249 ح 5.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 324 ح 1.

50 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، قالت: قال لی رسول اللّه: یا فاطمه، أ لا أعلّمک دعاء لا یدعو فیه أحد إلا استجیب له و لا یحیک فی صاحبه سمّ و لا سحر و لا یعرض له شیطان بسوء و لا تردّ له دعوه و تقضی حوائجه التی یرغب فیها إلی اللّه تعالی کلها؛ عاجلها و آجلها؟ قلت: أجل یا أبت، هذا و اللّه أحبّ إلیّ من الدنیا و ما فیها. قال: تقولین:

یا اللّه، یا أعز مذکور و أقدمه قدما فی العزه و الجبروت. یا اللّه، یا رحیم کل مسترحم، و مفزع کل ملهوف. یا اللّه، یا راحم کل حزین یشکو بثّه و حزنه إلیه. یا اللّه، یا خیر من طلب المعروف منه، و أسرّ فی العطاء. یا اللّه، یا من تخاف الملائکه المتوقده بالنور منه،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:321

أسألک بالأسماء التی تدعوا بها حمله عرشک و من حول عرشک؛ یسبّحون بها شفقه من خوف عذابک و بالأسماء التی یدعوک بها جبرئیل و میکائیل و إسرافیل إلا أجبتنی و کشفت یا إلهی، کربتی، و سترت ذنوبی. یا من یأمر بالصیحه فی خلقه فإذا هم بالساهره. أسألک بذلک الاسم الذی تحیی به العظام و هی رمیم أن تحیی قلبی، و تشرح صدری، و تصلح شأنی. یا من خصّ نفسه بالبقاء، و خلق لبریته الموت و الحیاه. یا من فعله قول، و قوله أمر، و أمره ماض علی ما یشاء. أسألک بالاسم الذی دعاک به خلیلک حین ألقی فی النار فاستجبت له

و قلت: «یا نار کونی بردا و سلاما علی إبراهیم» «1»، و بالاسم الذی دعاک به موسی من جانب الطور الأیمن فاستجبت له دعائه، و بالاسم الذی کشفت به عن أیوب الضرّ، و تبت به علی داوود، و سخّرت به لسلیمان الریح تجری بأمره و الشیاطین و علّمته منطق الطیر، و بالاسم الذی وهبت به لزکریا یحیی، و خلقت عیسی من روح القدس من غیر أب، و بالاسم الذی خلقت به العرش و الکرسی، و بالاسم الذی خلقت به الروحانیین، و بالاسم الذی خلقت به الجنّ و الإنس، و بالاسم الذی خلقت به جمیع الخلق و جمیع ما أردت من شی ء، و بالاسم الذی قدرت به علی کل شی ء. أسألک بهذه الأسماء لما أعطیتنی سؤلی، و قضیت بها حوائجی.

فإنه یقال لک یا فاطمه: نعم نعم.

و عن فاطمه بنت محمد علیها السّلام، قالت: خرج علینا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عشیه عرفه فقال: إن اللّه باهی بکم و غفر لکم عامه و لعلی علیه السّلام خاصه، و إنی رسول اللّه إلیکم غیر محاب لقرابتی. هذا جبرئیل یخبرنی أن السعید کل السعید حق السعید من أحبّ علیا علیه السّلام فی حیاته و بعد وفاته.

و عن فاطمه الکبری علیها السّلام ابنه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، قالت: إن النبی صلی اللّه علیه و آله کان إذا دخل المسجد یقول: بسم اللّه، اللهم صلّ علی محمد، و اغفر ذنوبی، و افتح لی أبواب رحمتک. و إذا خرج یقول: بسم اللّه، اللهم صلّ علی محمد، و اغفر ذنوبی، و افتح لی أبواب فضلک.

عن فاطمه علیها السّلام ابنه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، قالت: خیارکم

ألینکم مناکبه و أکرمهم لنسائهم.

______________________________

(1) سوره الأنبیاء: الآیه 69.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:322

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 5.

2. مهج الدعوات: ص 139.

3. بحار الأنوار: ج 94 ص 218 ح 18، عن الدلائل.

4. بحار الأنوار: ج 95 ص 404 ح 35، عن الدلائل.

5. عوالم العلوم: ج 32511 ح 9، عن الدلائل.

6. المصباح لعلی بن الحسین بن باقی، علی ما فی العوالم.

7. الأمالی لأبی المفضل، علی ما فی المهج.

8. اللمعه البیضاء: ص 285.

9. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 108.

10. مستدرک السفینه: ج 3 ص 288.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی أبو المفضل محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنی أبو عبد اللّه جعفر بن محمد العلوی، قال: حدثنی موسی بن عبد اللّه بن الحسن بن الحسن بن علی بن أبی طالب، قال: حدثنی أبی، عن أبیه، عن جده عبد اللّه بن الحسن، عن أبیه، عن جده الحسن بن علی، عن أمه فاطمه علیهم السّلام، قالت.

51 المتن:
اشاره

دعاؤها علی ظالمیها الأول و الثانی حین احتجاجها علی إخراج عمّالها من فدک: ...

فقامت مغضبه و قالت: اللهم إنهما ظلما ابنه محمد نبیک صلی اللّه علیه و آله حقها، فاشدد وطأتک علیهما.

المصادر:

1. الاختصاص: ص 184.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 336 ح 1، عن الاختصاص.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:323

52 المتن:
اشاره

دعاؤها علی ظالمیها حین عیادتها الرجلان: ... ثم قالت: اللهم إنی أشهدک فاشهدوا یا من حضرنی إنهما قد آذیانی فی حیاتی و عند موتی. و اللّه لا أکلّمهما من رأسی کلمه حتی ألقی ربی فأشکو کما إلیه بما صنعتما بی و ارتکبتما منی.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 187.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 336 ح 3.

53 المتن:
اشاره

دعاؤها علی ظالمیها أیضا حین عیادتهما الرجلان: ... فرفعت یدیها إلی السماء و قالت: اللهم إنی أشهدک أنهما قد آذیانی و غصبا حقی. ثم أعرضت عنهما فلا تکلّمهما بعد ذلک.

المصادر:

1. کفایه الأثر: ص 65.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 336 ح 4.

54 المتن:
اشاره

دعاؤها علی ظالمیها: ... اللهم اجعل ثاری علی من ظلمنی، و انصرنی علی من عادانی.

المصادر:

1. فلاح السائل: ص 202.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 336 ح 5، عن فلاح السائل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:324

55 المتن:
اشاره

شکواها إلی اللّه من أعداءها: ... قالت: شکوای إلی ربی، و عدوای إلی أبی. اللهم أنت أشد قوه ....

فأجابها أمیر المؤمنین علیه السّلام: لا ویل لک بل الویل لشانئک، نهنهی عن وجدک یا بنت الصفوه و بقیه النبوه، فو اللّه ما ونیت فی دینی، و لا أخطأت مقدوری. فإن کنت تریدین البلغه فرزقک مضمون و کفیلک مأمون، و ما أعدّ لک خیر مما قطع عنک فاحتسبی.

فقالت: حسبی اللّه و نعم الوکیل.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 51.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 336 ح 6.

56 المتن:
اشاره

دعاؤها فی طلب وفاتها شعرا:

یا إلهی عجّل وفاتی سریعافلقد تنغّضت الحیاه یا مولائی

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 337.

57 المتن:
اشاره

دعاؤها فی طلب وفاتها علیها السّلام: ... فتقول عند ذلک: یا رب، إنی قد سئمت الحیاه و تبرّمت بأهل الدنیا. فألحقنی بأبی. فیلحقها اللّه عز و جل بی، فتکون أول من یلحقنی من أهل بیتی. فتقدّم علیّ محزونه مکروبه مغمومه مغضوبه مقتوله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:325

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 176.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 337 ح 1.

58 المتن:
اشاره

دعاؤها فی شکواها: فکان من دعائها فی شکواها: یا حی یا قیوم، برحمتک أستغیث فأغثنی. اللهم زحزحنی عن النار و أدخلنی الجنه و ألحقنی بأبی محمد صلی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 337.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی العوام.

59 المتن:
اشاره

دعاؤها حین احتضارها: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لما احتضرت، نظرت نظرا حادّا ثم قالت: السلام علی جبرئیل، السلام علی رسول اللّه. اللهم مع رسولک، اللهم فی رضوانک و جوارک و دارک دار السلام.

المصادر:

1. مصباح الأنوار، علی ما فی العوالم.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 337.

60 المتن:
اشاره

دعاؤها حین احتضارها أیضا: ... فسمعناها تقول: و علیک السلام یا قابض الأرواح، عجّل و لا تعذّبنی. ثم سمعناها تقول: إلیک ربی لا إلی النار. ثم غمّضت عینیها و مدّت یدیها و رجلیها کأنها لم تکن حیه قط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:326

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 133.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 338.

61 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام علی قاتل الحسین علیه السّلام: ... فألقی اللّه علیّ النوم، فنمت بین القتلی. فرأیت کأن محمدا صلی اللّه علیه و آله أقبل و معه علی و فاطمه علیهما السّلام فأخذوا رأس الحسین علیه السّلام، فقبّلته فاطمه علیها السّلام ثم قالت: یا ولدی، قتلوک قتلهم اللّه، من فعل هذا بک؟ فکان یقول علیه السّلام: قتلنی شمر و قطع یدی هذا النائم، و أشار إلیّ.

فقالت فاطمه علیها السّلام لی: قطع اللّه یدیک و رجلیک و أعمی بصرک و أدخلک النار. فانتبهت و أنا لا أبصر شیئا و سقطت منی یدای و رجلای، و لم یبق من دعائها إلا النار.

المصادر:

1. دار السلام: ج 1 ص 248.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 339.

62 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام لأن یعرف قدرها یوم القیامه: ... فإذا صارت عند باب الجنه تلتفت، فیقول اللّه: یا بنت حبیبی، ما التفاتک و قد أمرت بک إلی جنتی؟ فتقول: یا رب، أحببت أن یعرف قدری فی مثل هذا الیوم.

فیقول اللّه: یا بنت حبیبی، ارجعی فانظری من کان فی قبله حبّ لک أو لأحد من ذریتک، خذی بیده فأدخلیه الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:327

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 299.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 340.

63 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام برؤیه الحسن و الحسین علیهما السّلام یوم القیامه: ... یا فاطمه! سلی حاجتک، فتقولین: یا رب، أرنی الحسن و الحسین علیهما السّلام. فیأتیک و أوداج الحسین علیه السّلام تشخب دما، و هو یقول: یا رب، خذ لی الیوم حقی ممن ظلمنی.

فیغضب عند ذلک الجلیل، و تغضب لغضبه جهنم و الملائکه أجمعون.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 446.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 340.

64 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام لناصری الحسین علیه السّلام یوم القیامه: ... فتقول: یا رب، حاجتی أن تغفر لی و لمن نصر ولدی.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 409.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 340.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:328

65 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام للشفاعه فیمن بکی علی الحسین علیه السّلام یوم القیامه: ... ثم تقول: اللهم أشفعنی فیمن بکی علی مصیبته. فشفّعها اللّه فیهم.

المصادر:

1. ینابیع الموده: ج 2 ص 323.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 340.

66 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام حین ترفع قمیص الحسین علیه السّلام یوم القیامه: ... فتقف علیها السّلام موقفا من مواقف القیامه، ثم تنزل عن نجیبها فتأخذ قمیص الحسین بن علی علیه السّلام بیدها مضمخا بدمه و تقول: یا رب، هذا قمیص ولدی و قد علمت ما صنع به. فیأتیها النداء من قبل اللّه عز و جل: یا فاطمه، لک عندی الرضا. فتقول: یا رب، انتصر لی من قاتله.

فیأمر اللّه تعالی عنقا من النار، فتخرج من جهنم فتلتقط قتله الحسین بن علی علیه السّلام کما یلتقط الطیر الحبّ. ثم یعود العنق بهم إلی النار، فیعذّبون فیها بأنواع العذاب ....

المصادر:

1. المجالس للمفید: ص 130.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 341.

67 المتن:
اشاره

دعاؤها علی قاتلی الحسین علیه السّلام یوم القیامه: ... فتعلّق بقائمه العرش فتقول: یا عدل، احکم بینی و بین قاتل ولدی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:329

المصادر:

1. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 1 ص 12، 29.

2. ینابیع الموده: ج 2 ص 323.

3. الأمالی للصدوق: ص 70، بتفاوت فیه.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 1341 ح 1- 3.

68 المتن:
اشاره

دعاؤها علی ظالمیها یوم القیامه: ... فتسیر حتی تحاذی عرش ربها جل جلاله، فتزجّ بنفسها عن ناقتها و تقول: إلهی و سیدی، احکم بینی و بین من ظلمنی ....

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 70.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 341 ح 1.

69 المتن:
اشاره

دعاؤها علی ظالمیها أیضا: ... یا رب، خذ لی الیوم حقّی ممن ظلمنی.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 446.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 1341 ح 2.

70 المتن:
اشاره

دعاؤها لشفاعه أمه محمد صلی اللّه علیه و آله یوم القیامه:

... تقول علیها السّلام: فإذا کان یوم القیامه أقول: إلهی، هذه قباله شفاعه أمه محمد صلی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:330

المصادر:

1. الجنه الواقیه، علی ما فی العوالم. «1»

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 342 ح 1، عن الجنه الواقیه.

71 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام لشیعتها و شیعه ولدها علیهم السّلام: ... فتقرأ فاطمه علیها السّلام بین عینیها محبّا فتقول: إلهی و سیدی، سمّیتنی فاطمه، فطمت بی من تولّانی و تولی ذریتی من النار، و وعدک الحق و أنت لا تخلف المیعاد ....

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 179.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 343 ح 1.

72 المتن:
اشاره

دعاؤها و استغفارها علیها السّلام للعصاه من أمه محمد صلی اللّه علیه و آله یوم القیامه: ... قالت أسماء: فرأیتها رافعه یدیها إلی السماء و هی تقول: اللهم إنی أسألک بمحمد المصطفی صلی اللّه علیه و آله و شوقه إلیّ، و ببعلی علی المرتضی علیه السّلام و حزنه علیّ، و بالحسن المجتبی علیه السّلام و بکائه علیّ، و بالحسین الشهید علیه السّلام و کآبته علیّ، و ببناتی الفاطمیات و تحسّرهنّ علیّ، إنک ترحم و تغفر للعصاه من أمه محمد صلی اللّه علیه و آله و تدخلهم الجنه، إنک أکرم المسئولین و أرحم الراحمین.

المصادر:

1. وفاه فاطمه علیها السّلام للبلادی: ص 78.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 342 ح 1.

______________________________

(1) لم نجد فی الجنه الواقیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:331

73 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام لشیعتها و شیعه ولدها علیهم السّلام یوم القیامه: ... تقول: إلهی و سیدی، ذریتی و شیعتی و شیعه ذریتی و محبّی و محبی ذریتی.

المصادر:

1. الأمالی للصدوق: ص 70.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 342 ح 1.

74 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام أیضا لشیعتها و شیعه ولدها علیهم السّلام یوم القیامه: ... ثم یقول جبرئیل: یا فاطمه، سلی حاجتک، فتقولین: یا رب، شیعتی. فیقول اللّه: قد غفرت لهم. فتقولین: یا رب، شیعه شیعتی. فیقول اللّه: انطلقی، فمن اعتصم بک فهو معک فی الجنه. فعند ذلک یودّ الخلائق أنهم کانوا فاطمیین.

فتسیرین مع شیعتک و شیعه ولدک علیهم السّلام و شیعه أمیر المؤمنین علیه السّلام آمنه روعاتهم، مستوره عوراتهم، قد ذهب عنهم الشدائد، و سئلت لهم الموارد. یخاف الناس و هم لا یخافون، و یظمأ الناس و هم لا یظمؤون.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 446.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 342 ح 1.

75 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام أن لا یعذّب محبیها یوم القیامه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:332

... فیوحی اللّه عز و جل إلیها: یا فاطمه، سلینی أعطک، و تمنّی علیّ أرضک. فتقول:

إلهی، أنت المنی و فوق المنی، أسألک أن لا تعذّب محبّی و محبّ عترتی بالنار. فیوحی اللّه إلیها: یا فاطمه، و عزتی و جلالی و ارتفاع مکانی لقد آلیت علی نفسی من قبل أن أخلق السماوات و الأرض بألفی عام أن لا أعذّب محبیک و محبّی عترتک بالنار.

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 2 ص 485.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 343 ح 1.

76 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام بعد دخولها و شیعتها الجنه: ... إن ربک یقرؤک السلام و یقول: سلینی أعطک. فتقول: قد أتمّ علیّ نعمته و هنّأک کرامته و أباحنی جنته، أسأله ولدی و ذریتی و من ودّهم. فیعطیها اللّه ذریتها و ولدها و من ودّهم لها و حفظهم فیها، فتقول: الحمد للّه الذی أذهب عنا الحزن و أقرّ بعینی.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 443.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 343 ح 1.

77 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام، قالت: رغّب النبی صلی اللّه علیه و آله فی الجهاد و ذکر فضله، فسألته الجهاد فقال:

أ لا أدلّک علی شی ء یسیر و أجره کبیرا ما من مؤمن و لا مؤمنه یسجد عقیب الوتر سجدتین و یقول فی کل سجده: سبّوح قدوس، رب الملائکه و الروح، خمس مرات.

لا یرفع رأسه حتی یغفر اللّه ذنوبه کلها و استجاب اللّه دعاءه، و إن مات فی لیلته مات شهیدا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:333

المصادر:

الصحیفه الفاطمیه الجامعه: ص 49 ح 32.

78 المتن:
اشاره

أدعیتها علیها السّلام فی أیام الأسبوع: دعاؤها علیها السّلام یوم السبت: اللهم افتح لنا خزائن رحمتک، و هب لنا اللهم رحمه لا تعذّبنا بعدها فی الدنیا و الآخره، و ارزقنا من فضلک الواسع رزقا حلالا طیبا، و لا تحوجنا و لا تفقرنا إلی أحد سواک، و زدنا لک شکرا و إلیک فقرا و فاقه و بک عمّن سواک غنا و تعفّفا.

اللهم وسّع علینا فی الدنیا. اللهم إنا نعوذ بک أن تزوی وجهک عنّا فی حال و نحن نرغب إلیک فیه. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و أعطنا ما تحبّ و اجعله لنا قوه فیما تحبّ، یا أرحم الراحمین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 87 ص 338 ح 48، عن البلد الأمین.

2. البلد الأمین: ص 101، فی الهامش، علی ما فی البحار.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 307 ح 1.

4. الصحیفه الفاطمیه الجامعه: ص 47 ح 29.

5. صحیفه الزهراء علیها السّلام للقیومی: ص 148 ح 27.

6. صحیفه الزهراء علیها السّلام: لأسعد عبّود: ص 141.

79 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام فی یوم الأحد: اللهم اجعل أول یومی هذا فلاحا و آخره نجاحا و أوسطه صلاحا. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و اجعلنا ممّن أناب إلیک فقبلته، و توکّل علیک فکفیته، و تضرع إلیک فرحمته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:334

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 87 ص 338 ح 48.

2. البلد الأمین: ص 101، فی الهامش، علی ما فی البحار.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 307 ح 2.

4. الصحیفه الفاطمیه الجامعه: ص 43 ح 22.

5. صحیفه الزهراء علیها السّلام للقیومی: ص 148 ح 28.

6. صحیفه الزهراء علیها السّلام لأسعد عبّود: ص 142.

80 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام فی یوم الإثنین: اللهم إنی أسألک قوه فی عبادتک، و تبصّرا فی کتابک، و فهما فی حکمک.

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و لا تجعل القرآن بنا ماحلا، و الصراط زائلا، و محمدا صلی اللّه علیه و آله عنّا مولّیا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 87 ص 338 ح 48.

2. البلد الأمین: ص 101، علی ما فی البحار.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 307 ح 3.

4. الصحیفه الفاطمیه الجامعه: ص 44 ح 23.

5. صحیفه الزهراء علیها السّلام للقیومی: ص 150 ح 29.

6. صحیفه الزهراء علیها السّلام لأسعد عبّود: ص 142.

81 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام فی یوم الثلثاء: اللهم اجعل غفله الناس لنا ذکرا، و اجعل لنا شکرا، و اجعل صالح ما تقول بألسنتنا نیه فی قلوبنا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:335

اللهم إن مغفرتک أوسع من ذنوبنا، و رحمتک أرجی عندنا من أعمالنا. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و وفّقنا لصالح الأعمال و الصواب من الفعال.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 87 ص 339 ح 48.

2. البلد الأمین: ص 101، فی الهامش، علی ما فی الهامش.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 308 ح 4.

4. الصحیفه الفاطمیه الجامعه: ص 44 ح 24.

5. صحیفه الزهراء علیها السّلام للقیومی: ص 150 ح 29.

6. صحیفه الزهراء علیها السّلام لأسعد عبّود: ص 143.

82 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام فی یوم الأربعاء: اللهم احرسنا بعینک التی لا تنام، و رکنک الذی لا یرام، و بأسمائک العظام، و صلّ علی محمد و آله، و احفظ علینا ما لو حفظه غیرک ضاع، و استر علینا ما لو ستره غیرک شاع، و اجعل کل ذلک لنا مطواعا، إنک سمیع الدعاء، قریب مجیب.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 11 ص 339 ح 48.

2. البلد الأمین: ص 101، فی الهامش، علی ما فی البحار.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 308 ح 5.

4. الصحیفه الفاطمیه الجامعه: ص 44 ح 25.

5. صحیفه الزهراء علیها السّلام للقیومی: ص 150 ح 30.

6. صحیفه الزهراء علیها السّلام لأسعد عبّود: ص 143.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:336

83 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام فی یوم الخمیس: اللهم إنی أسألک الهدی و التّقی، و العفاف و الغنی، و العمل بما تحبّ و ترضی.

اللهم إنی أسألک من قوتک لضعفنا، و من غناک لفقرنا و فاقتنا، و من حلمک و علمک لجهلنا.

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و أعنّا علی شکرک و ذکرک و طاعتک و عبادتک، برحمتک یا أرحم الراحمین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 87 ص 339 ح 48.

2. البلد الأمین: ص 101، فی الهامش، علی ما فی البحار.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 308 ح 6.

4. الصحیفه الفاطمیه الجامعه: ص 45 ح 26.

5. صحیفه الزهراء علیها السّلام للقیومی: ص 152 ح 32.

6. صحیفه الزهراء علیها السّلام لأسعد عبّود: ص 144.

84 المتن:
اشاره

دعاؤها علیها السّلام فی یوم الجمعه: اللهم اجعلنا من أقرب من تقرّب إلیک، و أوجه من توجّه إلیک، و أنجح من سألک و تضرّع إلیک.

اللهم اجعلنا ممّن کأنه یراک إلی یوم القیامه الذی فیه یلقاک، و لا تمتنا إلا علی رضاک.

اللهم و اجعلنا ممّن أخلص لک بعلمه، و أحبّک فی جمیع خلقک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:337

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و اغفر لنا مغفره جزما حتما لا نقترف بعدها ذنبا، و لا نکتسب خطیئه و لا إثما.

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، صلاه نامیه دائمه زاکیه متتابعه متواصله مترادفه، برحمتک یا أرحم الراحمین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 87 ص 339 ح 48، عن البلد الأمین.

2. البلد الأمین: ص 101، فی الهامش، علی ما فی البحار.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 308 ح 7.

4. الصحیفه الفاطمیه الجامعه: ص 45 ح 27.

5. صحیفه الزهراء للقیومی: ص 154 ح 33.

6. صحیفه الزهراء علیها السّلام لأسعد عبّود: ص 145.

85 المتن:
اشاره

روی عن فاطمه الزهراء علیها السّلام: دخل علیّ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و قد افترشت فراشی للنوم، فقال: یا فاطمه، لا تنامی إلا و قد عملت أربعه: ختمت القرآن، و جعلت الأنبیاء شفعاؤک، و أرضیت المؤمنین عن نفسک، و حججت و اعتمرت. قال هذا و أخذ فی الصلاه.

فصبرت حتی أتمّ الصلاه، قلت: یا رسول اللّه، أمرت بأربعه لا أقدر علیها فی هذا الحال. فتبسم و قال: إذا قرأت «قل هو اللّه أحد» ثلاث مرات فکأنک ختمت بالقرآن، و إذا صلّیت علیّ و علی الأنبیاء قبلی کنّا شفعاؤک یوم القیامه، و إذا استغفرت للمؤمنین رضوا کلهم عنک، و إذا قلت: «سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلا اللّه و اللّه أکبر» فقد حججت و اعتمرت.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 857 ح 7، عن خلاصه الأذکار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:338

2. خلاصه الأذکار للکاشانی: ص 19.

3. صحیفه الزهراء علیها السّلام لأسعد عبّود: ص 150.

4. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 223.

86 المتن:
اشاره

روی عن علی علیه السّلام: فلما کانت اللیله التی أراد اللّه أن یکرمها و یقبضها إلیه، أقبلت علیها السّلام تقول: و علیکم السلام، و هی تقول لی: یا بن عم، قد أتانی جبرئیل مسلّما ...، إلی أن قالت: إلیک ربی لا إلی النار. ثم غمضت عینیها و مدّت یدیها و رجلیها کأنها لم تکن حیه قطّ.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 133.

2. صحیفه الزهراء علیها السّلام: ص 172، عن الدلائل.

87 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لابنته فاطمه علیها السّلام: یا فاطمه، ما لی لا أسمعک بالغداه و العشی تقولین: یا حی یا قیوم، برحمتک أستغیث، أصلح لی شأنی کله و لا تکلنی إلی نفسی.

المصادر:

1. تاریخ بغداد: ج 8 ص 48 ح 4106.

2. الکامل فی الضعفاء: ج 4 ص 328.

3. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 9 ص 200 ح 28021.

4. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 11 ص 365 ح 34037.

5. کنز العمال: ج 2 ص 169 ح 3606.

6. کنز العمال: ج 2 ص 239 ح 3918.

7. الفردوس بمأثور الخطاب: ج 5 ص 433 ح 8654.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:339

8. الفردوس بمأثور الخطاب: ج 5 ص 433 ح 8654.

9. الفردوس بمأثور الخطاب: ج 5 ص 434 ح 8655.

10. شعب الإیمان: ج 1 ص 476 ح 760.

11. شعب الإیمان: ج 1 ص 476 ح 761.

12. الأذکار النوویه: ص 112 ح 27.

13. تخریج الوصایا: ص 84.

الأسانید:

فی تاریخ بغداد: حدثنا محمد بن عبد اللّه المخزومی، حدثنا روح بن عباده، عن شعبه، عن محمد بن حجاده، عن أبی حازم، عن أبی هریره، قال: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

88 المتن:
اشاره

روی أن فاطمه الزهراء علیها السّلام لما ضاق قلبها بما کانت تقاسیه من محن الأیام و نکبات الزمان، قیل لها: أ ما تشتکین إلی عمک العباس؟ فرفعت رأسها إلی السماء و قالت: یا من لا یخفی علیه ابناء المتظلّمین و لا یحتاج فی قصصهم إلی شهادات الشاهدین، أشکو إلیک ما لا یخفی علیک.

المصادر:

وقائع الأیام للخیابانی: ص 335.

89 المتن:
اشاره

قال النبی صلی اللّه علیه و آله لفاطمه ابنته علیها السّلام: إذا دخلت المسجد فقولی: بسم اللّه أو الحمد. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد. اللهم اغفر لی و سهّل لی أبواب رحمتک.

و إذا خرجت من المسجد فقولی کذلک، إلا أنه قال: و سهّل لی أبواب رزقک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:340

المصادر:

جلاء الأفهام لابن قیّم الجوزیه: ص 92.

الأسانید:

فی جلاء الأفهام: أبو العباس الثقفی: حدثنا أبو رجاء، حدثنا قتیبه بن سعید، حدثنا عبد العزیز، عن عبد اللّه بن الحسن، عن أمه.

90 المتن:
اشاره

عن أبان بن تغلب، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: یا ابن رسول اللّه، لم سمّیت الزهراء علیها السّلام زهراء؟ فقال: لأنها تزهر لأمیر المؤمنین علیه السّلام فی النهار ثلاث مرات بالنور، کان یزهر نور وجها صلاه الغداه ...، إلی قوله:

فیأتون منزلها، فیرونها قاعده فی محرابها تصلّی و النور یسطع فی محرابها من وجهها ... إلی آخر الحدیث، کما مرّ.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 11 ح 2، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 180.

الأسانید:

فی العلل: أبی، عن سعد، عن جعفر بن سهل الصیقل، عن محمد بن إسماعیل الدارمی، عمن حدّثه، عن محمد بن جعفر الهرمزانی، عن أبان بن تغلب، قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام.

91 المتن:
اشاره

دخل النبی صلی اللّه علیه و آله علی فاطمه الزهراء علیها السّلام فوجد الحسن علیه السّلام موکوعا، فشقّ ذلک النبی صلی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:341

فنزل جبرئیل فقال: یا محمد، أ لا أعلّمک معاذه تدعو بها فینجلی بها عنه ما یسجده؟

قال: بلی. قال: قل:

اللهم لا إله إلا أنت العلی العظیم، ذو السلطان القدیم و المنّ العظیم و الوجه العظیم و الوجه الکریم. لا إله إلا أنت العلی العظیم، ولی الکلمات التامات و الدعوات المستجابات، حلّ ما أصبح بفلان.

فدعا النبی صلی اللّه علیه و آله، ثم وضع یده علی جبهته، فإذا هو بعون اللّه قد أفاق.

المصادر:

1. مهج الدعوات: ص 141.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 297.

92 المتن:
اشاره

عن فاطمه الکبری علیها السّلام بنت محمد صلی اللّه علیه و آله: إن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله کان یعوّذ الحسن و الحسین علیهما السّلام و یعلّمهما هؤلاء الکلمات کما یعلّمهما السوره من القرآن، یقول:

أعوذ بکلمات اللّه التامه من شر کل شیطان و هامه، و من کل عین لامّه.

المصادر:

1. الذریه الطاهره: ص 149 ح 191.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 896 ح 140، عن الذریه.

الأسانید:

فی الذریه: حدثنا یزید بن سنان، نا الحسن بن علی الواسطی، نا بشیر بن میمون، نا عبد اللّه بن الحسن بن الحسن بن علی بن أبی طالب، قال: حدّثتنی أمّی فاطمه بنت الحسین، عن فاطمه الکبری علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:343

الفصل الحادی عشر زیاراتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:344

فی هذا الفصل

کفی فضلا بزیاره فاطمه الصدیقه علیها السّلام کلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: من زار فاطمه علیها السّلام فکأنما زارنی. و کلام فاطمه علیها السّلام: من صلی علی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله أو علیّ ثلاثه أیام، أوجب اللّه له الجنه.

و یستحب زیارتها فی ثلاثه مواضع: فی بیتها، و بین القبر و المنبر، و فی البقیع. ففی بیتها الشریف أفضل لعده روایات عن المعصومین علیهم السّلام، بأنها دفنت فی بیتها.

و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 45 حدیثا:

کلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی فضل زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله و زیاره فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و وجوب الجنه بالسلام علی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام ثلاثه أیام فی حیاتهما و بعد موتهما.

زیاره قبر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و قبر أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین و قبور الأئمه علیهم السّلام و هو فی بلده و کیفیته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:345

مجی ء جبرئیل بعد وفاه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و تسلیمه علی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام: السلام علیکم یا أهل بیت الرحمه.

زیاره فاطمه علیها السّلام من الروضه و ذکر الاختلاف فی محل دفنها علیها السّلام.

کلام الطبرسی فی موضع قبرها و زیارتها علیها السّلام.

زیاره فاطمه علیها السّلام بزیارتها المعروفه: یا ممتحنه امتحنک اللّه ....

زیاره أخری لفاطمه علیها السّلام بهذه الزیاره: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ....

کلام الصدوق فی تحقیق محل دفنها و زیارتها و

الصلاه علیها.

زیاره أخری من الروضه: السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علی ابنتک الصدیقه ....

زیاره فاطمه علیها السّلام أیضا من الروضه: السلام علی البتوله الطاهره ....

زیارتها من بیتها و بالبقیع: السلام علی البتوله الشهیده ....

کلام الإمام الهادی علیه السّلام عن بیت أمه: أنها فی طیبه أو مع جدی صلوات اللّه علیه و آله و زیارتها علیها السّلام بهذه الزیاره: السلام علیک أیتها المظلومه الممنوعه حقها ....

کلام الإمام الصادق، عن آبائه علیهم السّلام: إن زائر قبر فاطمه علیها السّلام مغفور له ....

زیاره الحسین علیه السّلام قبر أمها و وداعها عند خروجه من المدینه.

کلام السید فی یوم ولاده فاطمه علیها السّلام و زیارتها علیها السّلام.

السلام و التحیات و الصلاه علی سیدتنا فاطمه علیها السّلام فی ضمن الزیارات و غیرها فی عشرین موردا.

أیضا زیارتها علیها السّلام: السلام علیک یا ممتحنه امتحنک اللّه الذی خلقک ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:346

زیارتها عند قبر الحسین علیه السّلام، فی زیاره فاطمه علیها السّلام: السلام علی فاطمه، أمتک و بنت رسولک ....

عن المفید: الزیاره الثانیه عشره: السلام کافه الأنبیاء و المرسلین ...، إلی قوله: السلام علی الصدیقه الطاهره.

زیاره أخری لها: السلام علی سیده نساء العالمین و بنت سید المرسلین صلی اللّه علیه و آله ....

زیاره أخری عن الکفعمی: السلام علیک یا بنت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله ....

استحباب زیاره فاطمه علیها السّلام عند الروضه و التحقیق فی موضع قبرها علیها السّلام.

زیاره سیدتنا فاطمه علیها السّلام فی الیوم العشرین من جمادی الآخره یوم ولادتها علیها السّلام.

زیارتها من الروضه: السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علی ابنتک الصدیقه ....

إن زیاره فاطمه علیها السّلام من الروضه و الأئمه علیهم السّلام بالبقیع.

زیاره الإمام

الرضا علیه السّلام فاطمه علیها السّلام فی یوم عرفه.

فضل زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله و زیاره علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

کلام المجلسی فی استحباب زیاره سیده النساء فاطمه علیها السّلام فی المواضع الثلاثه.

کلام الشیخ خضر بن شلال فی دفن فاطمه علیها السّلام فی بیتها ....

کلام الشیخ فی تحقیق موضع قبر فاطمه علیها السّلام.

کلام ابن البرّاج فی زیاره فاطمه علیها السّلام.

استحباب زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله و استحباب تقدیمها علی مکه عند الخوف من ترک العود، و زیاره فاطمه علیها السّلام من الروضه و بیتها و البقیع.

استحباب زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله مؤکدا، و زیاره فاطمه علیها السّلام من الروضه، و الأئمه علیهم السّلام بالبقیع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:347

استحباب زیاره فاطمه علیها السّلام بالمنقول استحبابا موکدا.

کلام السید الحکیم: استحباب زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله و زیاره بضعته الطاهره فاطمه علیها السّلام.

کلام الحلی فی استحباب زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله و زیاره فاطمه علیها السّلام مؤکدا من الروضه و الأئمه علیهم السّلام بالبقیع.

کلام ابن فهد الحلی فی استحباب الغسل و زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله فی الروضه و الأئمه علیهم السّلام بالبقیع.

کلام الشهید فی استحباب زیاره فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ....

کلام السید الخوئی فی زیاره الرسول الأعظم صلی اللّه علیه و آله و الصدیقه الطاهره و أئمه البقیع علیهم السّلام ....

کلام السمهودی فی بیت فاطمه علیها السّلام و الحجر فیها.

زیاره فاطمه علیها السّلام من الروضه و الأئمه علیهم السّلام بالبقیع و الصلاه بین القبر و المنبر.

ذکر زیاره فاطمه علیها السّلام و استحبابها فی ثلاثه مواضع و التحقیق

فی موضع قبرها.

کلام الفاضل الدربندی فی زیاره أصحاب الکساء و التحقیق فی أفضلیه بعضهم.

کلام السید فی زیاره فاطمه علیها السّلام بهذه الزیاره: السلام علی الطاهره الحمیده ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:348

1 المتن:
اشاره

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: صلّی بنا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله صلاه العصر. فلما انفتل جلس فی قبلته و الناس حوله ...، إلی أن قال:

إن اللّه قد وکّل بها علیها السّلام رعیلا من الملائکه، یحفظونها من بین یدیها و من خلفها و عن یمینها و عن شمالها، و هم معها فی حیاتها و عند قبرها و عند موتها، یکثرون الصلاه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها.

فمن زارنی بعد وفاتی فکأنما زارنی فی حیاتی، و من زار فاطمه علیها السّلام فکأنما زارنی، و من زار علی بن أبی طالب علیه السّلام فکأنما زار فاطمه علیها السّلام، و من زار الحسن و الحسین علیهما السّلام فکأنما زار علیا علیه السّلام، و من زار ذریتهما فکأنما زارهما.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 56 ح 50، عن بشاره المصطفی صلی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلی اللّه علیه و آله: ص 139.

3. بحار الأنوار: ج 97 ص 122 ح 28، عن بشاره المصطفی صلی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:349

4. إحقاق الحق: ج 19 ص 117، عن أهل البیت علیهم السّلام.

5. أهل البیت علیهم السّلام: ص 138.

6. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 264.

7. مستدرک الوسائل: ج 10 ص 182.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 1134 ح 1، عن بشاره المصطفی صلی اللّه علیه و آله.

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلی اللّه علیه و آله: بالإسناد إلی أبی علی الحسن بن محمد الطوسی، عن محمد بن الحسین المعروف بابن الصقال، عن محمد بن معقل، عن محمد بن أبی الصهبان، عن ابن فضّال، عن حمزه بن حمران، عن الصادق، عن أبیه علیهما السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری.

2 المتن:
اشاره

یزید بن عبد الملک، عن أبیه، عن جده، قال: دخلت علی فاطمه علیها السّلام، فبدأتنی بالسلام ثم قالت: ما غدا بک؟ قلت: طلب البرکه. قالت: أخبرنی أبی و هو ذا: من سلّم علیه أو علیّ ثلاثه أیام، أوجب اللّه له الجنه. قلت لها: فی حیاته و حیاتک؟ قالت: نعم، و بعد موتنا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 185 ح 17، فی المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 365.

3. بحار الأنوار: ج 97 ص 194.

4. التهذیب: ج 6 ص 9.

5. إحقاق الحق: ج 19 ص 104.

6. المناقب لابن المغازلی: ص 363. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 349 المصادر: ..... ص : 349

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 1133.

8. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 365.

9. أسرار الشهاده: ص 162.

10. کشف الیقین: ص 354.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:350

11. جامع العباسی: ص 163.

12. المزار للمفید: ص 177.

13. وسائل الشیعه: ج 10 ص 287.

الأسانید:

1. فی التهذیب: محمد بن أحمد بن داوود، عن علی بن حبشی بن قولی، عن علی بن سلیمان، عن ابن أبی الخطاب، عن محمد بن إسماعیل، عن الخیبری، عن یزید بن عبد الملک، عن أبیه، عن جده.

2. فی المناقب لابن شهرآشوب: أخبرنا محمد بن أحمد، أخبرنا محمد بن زید إذنا، حدثنا علی بن أحمد، حدثنا محمد بن تسنیم، حدثنا محمد بن حسین، عن محمد بن إسماعیل، عن محمد بن أیوب، عن صالح، عن یزید بن عبد الملک، عن أبیه، عن جده.

3 المتن:
اشاره

عن الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام، أنه قال: من أراد أن یزور قبر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و قبر أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین و قبور الحجج علیهم السّلام و هو فی بلده، فلیغتسل فی یوم الجمعه و لیلبس ثوبین نظیفین و لیخرج إلی فلاه من الأرض. ثم یصلّی أربع رکعات؛ یقرأ فیهنّ ما تیسّر من القرآن. فإذا تشهّد و سلّم، فلیقم مستقبل القبله و لیقل:

السلام علیک أیها النبی و رحمه اللّه و برکاته، السلام علیک أیها النبی المرسل و الوصی المرتضی و السیده الکبری و السیده الزهراء و السبطان المنتجبان و الأولاد الأعلام و الأمناء المنتجبون. جئت انقطاعا إلیکم و إلی آبائکم و ولدکم الخلف علی برکه الحق.

فقلبی لکم مسلّم، و نصرتی لکم معدّه، حتی یحکم اللّه لدینه. فمعکم معکم لا مع عدوّکم، إنی لمن القائلین بفضلکم، مقرّ برجعتکم. لا أنکر للّه قدره، و لا أزعم إلا ما شاء اللّه. سبحان اللّه ذی الملک و الملکوت، یسبّح للّه بأسمائه جمیع خلقها، و السلام علی أرواحکم و أجسادکم، و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته. و

فی روایه أخری: افعل ذلک علی سطح دارک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:351

المصادر:

1. مصباح المتهجد: ص 288.

2. جماع الأسبوع: ص 231.

3. بحار الأنوار: ج 86 ص 330.

4. بحار الأنوار: ج 97 ص 189.

5. الإیقاظ من الهجعه: ص 301.

6. مصباح الزائر: ص 501.

4 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: لما قبض رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، جاءهم جبرئیل و النبی صلی اللّه علیه و آله مسجّی و فی البیت علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فقال: السلام علیکم یا أهل بیت الرحمه ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 3 ص 221 ح 5.

2. الکافی: ج 3 ص 221 ح 5.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یحیی، عن سلمه بن الخطاب، عن سلیمان بن سماعه، عن الحسین بن المختار، عن أبی عبد اللّه علیهم السّلام، قال.

5 المتن:
اشاره

ذکر الشیخ فی الرساله: إنک تأتی الروضه فتزور فاطمه علیها السّلام لأنها مقبوره هناک، و قد اختلف أصحابنا فی موضع قبرها، فقال بعضهم: أنها دفنت بالبقیع، و قال بعضهم:

أنها دفنت بالروضه، و قال بعضهم: أنها دفنت فی بیتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:352

فلما زاد بنو أمیه- لعنهم اللّه- فی المسجد صارت من جمله المسجد، و هاتان الروایتان کالمتقاربتین، و الأفضل عندی یزور الإنسان من الموضعین جمیعا فإنه لا یضرّه ذلک و یجوز به أجرا عظیما، و أما من قال: أنها دفنت بالبقیع فبعید من الثواب، و الذی روی فی فضل زیارتها أکثر من أن یحصی.

المصادر:

1. التهذیب: ج 6 ص 9 ح 17.

2. بحار الأنوار: ج 97 ص 192 ح 4، عن التهذیب.

6 المتن:
اشاره

قال الطبرسی فی ذکر موضع قبرها و زیارتها علیها السّلام: أما موضع قبرها فاختلف فیه، فقال بعض أصحابنا: أنها دفنت بالبقیع، و قال بعضهم: أنها دفنت فیما بین القبر و المنبر، و إلی هذا أشار النبی صلی اللّه علیه و آله بقوله: ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه.

و القول الأول بعید و القولان الآخران أشبه و أقرب إلی الصواب، فمن استعمل الاحتیاط فی زیارتها زارها فی المواضع الثلاثه.

المصادر:

إعلام الوری: ص 152.

7 المتن:
اشاره

قال أبو جعفر علیه السّلام: إذا صرت إلی قبر جدتک فاطمه علیها السّلام فقل:

یا ممتحنه امتحنک اللّه الذی خلقک قبل أن یخلقک فوجدک لما امتحنک صابره، و زعمنا أنا لک أولیاء، و مصدّقون و صابرون لکل ما أتانا به أبوک و أتانا به وصیّه. فإنا نسألک- إن کنّا صدقناک- إلا ألحقتنا بتصدیقنا لهما لنبشّر أنفسنا بأنا قد طهرنا بولایتک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:353

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 194 ح 11، عن التهذیب.

2. التهذیب: ج 6 ص 9.

3. جمال الأسبوع: ص 32، بتفاوت یسیر.

4. مصباح المتهجد: ص 711.

5. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 2 ص 441.

6. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 97.

7. ضیاء الصالحین: ص 338.

8. الوافی للکاشانی: ج 8 ص 202.

9. منتخب الشموس: ص 659.

10. منتخب الزیارات: ص 6.

11. منهاج الزائر: ص 29.

12. مفتاح الکتب الأربعه: ج 25 ص 102.

13. المزار للشهید: ص 21.

14. المزار للمفید: ص 178.

15. وسائل الشیعه: ج 10 ص 287.

16. عوالم العلوم: ج 11 ص 1134 ح 1، عن التهذیب.

الأسانید:

فی التهذیب: محمد بن أحمد بن داوود، عن محمد بن وهبان البصری، عن الحسن بن محمد بن الحسن السیرافی، عن العباس بن الولید المنصوری، عن إبراهیم بن محمد بن عیسی بن محمد العریضی، قال.

8 المتن:
اشاره

قال المجلسی: قال الشیخ: هذه الزیاره وجدتها مرویه لفاطمه علیها السّلام، و أما ما وجدت أصحابنا یذکرونه من القول عند زیارتها علیها السّلام فهو أن تقف علی أحد الموضعین الذین ذکرناهما، و تقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:354

السلام علیک یا بنت رسول اللّه، السلام علیک یا بنت نبی اللّه، السلام علیک یا بنت حبیب اللّه، السلام علیک یا بنت خلیل اللّه، السلام علیک یا بنت صفی اللّه، السلام علیک یا بنت أمین اللّه، السلام علیک یا بنت أفضل أنبیاء اللّه و رسله و ملائکته، السلام علیک یا بنت خیر البریه.

السلام علیک یا سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، السلام علیک یا زوجه ولی اللّه و خیر الخلق بعد رسول اللّه، السلام علیک یا أم الحسن و الحسین سیدی شباب أهل الجنه، السلام علیک أیتها الصدیقه الشهیده، السلام علیک أیتها الرضیه المرضیه، السلام علیک أیتها الفاضله الزکیه، السلام علیک أیتها الحوراء الإنسیه، السلام علیک أیتها التقیه النقیه، السلام علیک أیتها المحدثه العلیمه، السلام علیک أیتها المغصوبه المظلومه، السلام علیک أیتها المضطهده المقهوره، السلام علیک یا فاطمه بنت رسول اللّه و رحمه اللّه و برکاته.

صلّی اللّه علیک و علی روحک و بدنک، أشهد أنک مضیت علی بیّنه من ربک و أن من سرّک فقد سرّ رسول اللّه، و من جفاک فقد جفا رسول اللّه، و من آذاک فقد آذی رسول اللّه، و من وصلک فقد وصل رسول اللّه، و من قطعک

فقد قطع رسول اللّه، لأنک بضعه منه و روحه التی بین جنبیه، کما قال صلی اللّه علیه و آله: أشهد اللّه و رسله و ملائکته أنّی راض عمّن رضیت عنه، ساخط علی من سخطت علیه، متبرّئ ممّن تبرّأت منه، موال لمن والیت، معاد لمن عادیت، مبغض لمن أبغضت، محبّ لمن أحببت، و کفی باللّه شهیدا و حسیبا و جازیا و مثیبا.

ثم تصلّی علی النبی صلی اللّه علیه و آله و الأئمه علیهم السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 195 ح 12، عن التهذیب.

2. التهذیب: ج 6 ص 10.

3. من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 573.

4. روضه المتقین: ج 5 ص 343.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:355

5. جامع العباسی: ج 97 ص 195 ح 12.

6. مفتاح الکتب الأربعه: ج 25 ص 103.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 1136 ح 3.

9 المتن:
اشاره

قال الصدوق: اختلفت الروایات فی موضع قبر فاطمه علیها السّلام، فمنهم من روی أنها دفنت بین القبر و المنبر، و أن النبی صلی اللّه علیه و آله إنما قال: بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه لأن قبرها بین القبر و المنبر، و منهم من روی أنها دفنت فی بیتها، فلما زادت بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد، و هذا هو الصحیح عندی، و إنی لما حججت بیت اللّه الحرام کان رجوعی علی المدینه بتوفیق اللّه تعالی ذکره.

فلما فرغت من زیاره رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، قصدت إلی بیت فاطمه علیها السّلام و هو من الأسطوانه التی تدخل إلیها من مقام جبرئیل إلی مؤخّر الحظیره التی فیها النبی صلی اللّه علیه و آله. فقمت عند الحظیره و یساری إلیها و جعلت ظهری إلی القبله و استقبلتها بوجهی و أنا علی غسل، و قلت:

السلام علیک یا بنت رسول اللّه، و ذکر نحوا مما ذکره الشیخ إلی قوله: و جازیا و مثیبا، فقال: ثم قل:

اللهم صلّ و سلّم علی عبدک و رسولک محمد بن عبد اللّه خاتم النبیین و خیر الخلائق أجمعین، و صلّ علی وصیه علی بن أبی طالب أمیر المؤمنین و إمام المسلمین و خیر الوصیین، و صلّ علی فاطمه بنت محمد

سیده نساء العالمین، و صلّ علی سیدی شباب أهل الجنه الحسن و الحسین، و صلّ علی زین العابدین علی بن الحسین، و صلّ علی محمد بن علی باقر العلم، و صلّ علی الصادق عن اللّه جعفر بن محمد، و صلّ علی الکاظم الغیظ فی اللّه موسی بن جعفر، و صلّ علی الرضا علی بن موسی، و صلّ علی التقی محمد بن علی، و صلّ علی النقی علی بن محمد، و صلّ علی الزکی الحسن بن علی، و صلّ علی الحجه بن الحسن بن علی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:356

اللهم حیّ به العدل، و أمت به الجور، و زیّن بطول بقائه الأرض، و أظهر به دینک و سنه نبیک حتی لا یستخفی بشی ء من الحق مخافه أحد من الخلق، و اجعلنا من أعوانه و أشیاعه و المقبولین فی زمره أولیائه یا رب العالمین.

اللهم صلّ علی محمد و أهل بیته الذین أذهبت عنهم الرجس و طهّرتهم تطهیرا.

ثم قال: لم أجد فی الأخبار شیئا موظّفا محدودا لزیاره الصدیقه علیها السّلام، فرضیت لمن نظر فی کتابی هذا من زیارتها ما رضیت لنفسی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 196 ح 13، عن من لا یحضره الفقیه.

2. من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 341.

3. لوامع صاحبقرانی: ص 503.

4. مصباح المتهجد: ص 711.

5. المحجه البیضاء: ج 2 ص 187.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 1137 ح 4.

10 المتن:
اشاره

البلد الأمین: زیاره أخری لها: قف بالروضه و قل:

السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علی ابنتک الصدیقه الطاهره، السلام علیک یا فاطمه یا سیده نساء العالمین، السلام علیک أیتها البتول الشهیده. لعن اللّه مانعک إرثک و دافعک عن حقک و الرادّ علیک قولک، لعن اللّه أشیاعهم و أتباعهم و ألحقهم بدرک الجحیم.

صلّی اللّه علیک و علی أبیک و بعلک و ولدک الأئمه الراشدین، و علیهم السلام و رحمه اللّه و برکاته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:357

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 197 ح 14، عن البلد.

2. البلد الأمین: ص 278.

3. المزار للمفید: ص 179 ح 8.

11 المتن:
اشاره

زیاره فاطمه علیها السّلام فی الروضه: تقف فی الموضع المذکور و تقول:

السلام علی البتوله الطاهره و الصدیقه المعصومه و البرّه التقیه، سلیله المصطفی صلی اللّه علیه و آله و حلیله المرتضی علیه السّلام و أم الأئمه النجباء علیهم السّلام.

اللهم إنها خرجت من دنیاها مظلومه مغشومه، قد ملأت داءا و حسره و کمدا و غصه، تشکو إلیک و إلی أبیها ما فعل بها. اللهم انتقم لها و خذ لها بحقها.

اللهم صلّ علی الزهراء الزکیه المبارکه المیمونه، صلاه تزید فی شرف محلها عندک و جلاله منزلتها لدیک، و بلّغها منّی السلام، و السلام علیها و رحمه اللّه و برکاته.

و تقول أیضا:

اللهم إنی یوهمنی غالب ظنّی أن هذه الروضه مواراه سیده نساء العالمین علیها السّلام و مثواها و موضع قبرها و معزّاها. فصلّ علیها و بلّغها منّی السلام حیث کانت و حلّت.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 197 ح 15، عن المصباح.

2. مصباح الزائر: ص 52.

3. المزار للشهید: ص 20.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 1138.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:358

12 المتن:
اشاره

ذکر زیارتها علیها السّلام من بیتها و بالبقیع، تقول:

السلام علی البتوله الشهیده ابنه نبی الرحمه صلی اللّه علیه و آله، و زوجه الوصی الحجه علیه السّلام، و والده الساده الأئمه علیهم السّلام. السلام علیک یا فاطمه الزهراء ابنه النبی المصطفی صلی اللّه علیه و آله، السلام علیک و علی أبیک، السلام علیک و علی بعلک و بنیک، السلام علیک أیتها الممتحنه، السلام علیک أیتها المظلومه الصابره.

لعن اللّه من منعک حقک و دفعک عن إرثک، و لعن اللّه من ظلمک و أعنتک و غصّصک بریقک و أدخل الذلّ بیتک، و لعن اللّه من رضی بذلک و شایع فیه و اختاره و أعان علیه و ألحقهم بدرک الجحیم. إنی أتقرّب إلی اللّه سبحانه بولایتکم أهل البیت و بالبراءه من أعدائکم من الجنّ و الإنس و صلّی اللّه علی محمد و آله الطاهرین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 198 ح 16، عن مصباح الزائر.

2. مصباح الزائر: ص 53.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 1139 ح 7، عن مصباح الزائر.

13 المتن:
اشاره

روینا عن جماعه من أصحابنا، ذکرناهم فی کتاب التعریف للمولد الشریف أن وفاه فاطمه علیها السّلام کانت یوم ثالث جمادی الآخره، فینبغی فیه زیارتها.

ذکر جامع کتاب المسائل و أجوبتها من الأئمه علیهم السّلام فیما سئل عن مولانا علی بن محمد الهادی علیه السّلام ما هذا لفظه: أبو الحسن إبراهیم بن محمد الهمدانی، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:359

کتبت إلیه: إن رأیت أن تخبرنی عن بیت أمک فاطمه علیها السّلام أ هی فی طیبه أو کما یقول الناس فی البقیع؟ فکتب: هی مع جدی صلوات اللّه علیه و آله. قلت أنا: و هذا النصّ کاف فی أنها مع النبی صلی اللّه علیه و آله، فیقول: السلام علیک یا سیده نساء العالمین، السلام علیک یا والده الحجج علی الناس أجمعین، السلام علیک أیتها المظلومه الممنوعه حقها، ثم قل:

اللهم صلّ علی أمتک و ابنه نبیک و زوجه وصی نبیک، صلاه تزلفها فوق زلفی عبادک المکرمین من أهل السماوات و أهل الأرضین.

فقد روی أن من زارها بهذه الزیاره و استغفر اللّه، غفر اللّه له و أدخله الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 198 ح 18، عن الإقبال.

2. الإقبال: ص 623.

3. جامع المسائل، علی ما فی الإقبال.

4. مستدرک الوسائل: ج 10 ص 210.

5. منتهی الآمال: ص 102.

6. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 442.

7. مسند الإمام الهادی علیه السّلام: ص 260.

8. منهاج الزائرین: الباب الثالث.

9. المجالس الحسینیه لدخیّل: ص 42.

10. عوالم العلوم: ج 11 ص 1135 ح 2.

14 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد الصادق، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

من زار قبر الطاهره فاطمه علیها السّلام فقال: السلام علیک ...- إلی قوله: و أهل الأرضین کما مرّ- ثم استغفر اللّه، غفر اللّه له و أدخله الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:360

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 199 ح 19، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. مستدرک الوسائل: ج 10 ص 199.

4. أنیس الزائرین للشبّر (مخطوط): الباب الأول الفصل السادس.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 1135، عن الإقبال.

15 المتن:
اشاره

قال الفاضل الدربندی فی زیاره الحسین علیه السّلام قبر فاطمه علیها السّلام عند خروجه من المدینه:

قال محمد بن أبی طالب الموسوی:

لما تهیّأ الحسین علیه السّلام للخروج من المدینه، مضی فی جوف اللیل إلی قبر أمّه فودّعها.

المصادر:

أسرار الشهاده: ص 207.

16 المتن:
اشاره

فی الإقبال: روینا بإسنادنا إلی شیخنا المفید، قال عند ذکر جمادی الآخره ما هذا لفظه:

یوم العشرین منه کان مولد السیده الزهراء علیها السّلام سنه اثنتین من المبعث، و هو یوم شریف یتجدّد فیه سرور المؤمنین، و یستحبّ صیامه و التطوّع فیه بالخیرات و الصّدقه علی أهل الإیمان.

ثم قال السید: و من تعظیم هذا الیوم زیاره سیدتنا علیها السّلام فیه. ثم قال: زیاره مولاتنا فاطمه علیها السّلام، تقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:361

السلام علیک یا بنت رسول اللّه، السلام علیک یا بنت نبی اللّه، السلام علیک یا بنت حبیب اللّه، السلام علیک یا بنت خلیل اللّه، السلام علیک یا بنت صفی اللّه، السلام علیک یا بنت أمین اللّه، السلام علیک یا بنت خیر خلق اللّه، السلام علیک یا بنت أفضل أنبیاء اللّه، السلام علیک یا بنت خیر البریه، السلام علیک یا سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، السلام علیک یا زوجه ولی اللّه و خیر خلقه بعد رسول اللّه، السلام علیک یا أم الحسن و الحسین سیدی شباب أهل الجنه، السلام علیک یا أم المؤمنین، السلام علیک أیتها الصدیقه الشهیده، السلام علیک أیتها الرضیه المرضیه، السلام علیک أیتها الصادقه الرشیده، السلام علیک أیتها الفاضله الزکیه، السلام علیک أیتها الحوراء الإنسیه، السلام علیک أیتها التقیه النقیه، السلام علیک أیتها المحدّثه العلیمه، السلام علیک أیتها المعصومه المظلومه، السلام علیک أیتها الطاهره المطهّره، السلام علیک أیتها المضطهده المغصوبه، السلام علیک أیتها الغرّاء الزهراء، السلام علیک یا فاطمه بنت محمد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و رحمه اللّه و برکاته.

صلّی اللّه علیک یا مولاتی و بنت مولای، و علی روحک و بدنک.

أشهد أنک مضیت علی بیّنه من ربک، و أن من سرّک فقد سرّ اللّه، و من جفاک فقد جفا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، و من آذاک فقد آذی رسول اللّه، و من وصلک فقد وصل رسول اللّه، و من قطعک فقد قطع رسول اللّه، لأنک بضعه منه و روحه التی بین جنبیه، کما قال علیه أفضل الصلاه و أکمل السلام: أشهد اللّه و ملائکته أنی ولی لمن والاک، و عدو لمن عاداک و حرب لمن حاربک.

و أنا- یا مولاتی- بک و بأبیک و بعلک و الأئمه من ولدک علیهم السّلام موقن، و بولایتهم مؤمن، و لطاعتهم ملتزم. أشهد أن الدین دینهم، و الحکم حکمهم، و هم قد بلّغوا عن اللّه عز و جل و دعوا إلی سبیل اللّه بالحکمه و الموعظه الحسنه، لا تأخذهم فی اللّه لومه لائم، و صلوات اللّه علیک و علی أبیک و بعلک و ذریتک الأئمه الطاهرین.

اللهم صلّ علی محمد و أهل بیته، و صلّ علی البتول الطاهره الصدیقه المعصومه التقیه النقیه الرضیه المرضیه الزکیه الرشیده المظلومه المقهوره المغصوبه حقّها، الممنوعه إرثها، المکسور ضلعها، المظلوم بعلها، المقتول ولدها، فاطمه بنت رسول اللّه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:362

و بضعه لحمه و صمیم قلبه و فلذه کبده و النخبه منک له و التحفه خصصت بها، وصیه و حبیبه المصطفی صلی اللّه علیه و آله، و قرینه المرتضی علیه السّلام و سیده النساء علیها السّلام، و مبشّره الأولیاء. حلیفه الورع و الزهد، و تفّاحه الفردوس و الخلد، التی شرّفت مولدها بنساء الجنه، و سللت منها أنوار الأئمه، و أرخیت دونها حجاب النبوه.

اللهم صلّ علیها صلاه تزید فی محلّها عندک، و

شرفها لدیک، و منزلتها من رضاک، و بلّغها منّا تحیه و سلاما، و آتنا من لدنک فی حبّها فضلا و إحسانا و رحمه و غفرانا، إنک ذو العفو الکریم.

ثم تصلّی صلاه الزیاره، و إن استطعت أن تصلّی صلاتها علیها السّلام فافعل؛ و هی رکعتان تقرأ فی کل رکعه الحمد مره و ستین مره قل هو اللّه، و إن لم تستطع فصلّ رکعتین بالحمد و سوره الإخلاص و الحمد و قل یا أیها الکافرون.

إذا سلّمت قلت: اللهم إنی أتوجّه إلیک بنبینا محمد و بأهل بیته صلواتک علیهم، و أسألک بحقک العظیم علیهم الذی لا یعلم کنهه سواک، و أسألک بحق من حقه عندک عظیم، و بأسمائک الحسنی التی أمرتنی أن أدعوک بها، و أسألک باسمک الأعظم الذی أمرت به إبراهیم أن یدعو به الطیر فأجابته، و باسمک العظیم الذی قلت للنار: «کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلی إِبْراهِیمَ» «1» فکانت بردا، و بأحبّ الأسماء إلیک و أشرفها و أعظمها لدیک و أسرعها إجابه و أنجحها طلبه، و بما أنت أهله و مستحقّه و مستوجبه.

و أتوسّل إلیک و أرغب إلیک و أتضرّع و ألحّ علیک، و أسألک بکتبک التی أنزلتها علی أنبیائک و رسلک- صلواتک علیهم- من التوریه و الإنجیل و الزبور و القرآن العظیم فإن فیها اسمک الأعظم، و بما فیها من أسمائک العظمی أن تصلّی علی محمد و آل محمد، و أن تفرّج عن آل محمد و شیعتهم و محبیهم و عنّی، و تفتح أبواب السماء لدعائی و ترفعه فی علّیّین، و تأذن فی هذا الیوم و فی هذه الساعه بفرجی و إعطاء أملی و سؤلی فی الدنیا و الآخره.

______________________________

(1) سوره الأنبیاء: الآیه 69.

الموسوعه الکبری عن

فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:363

یا من لا یعلم أحد کیف هو و قدرته إلا هو، یا من سدّ الهواء بالسماء و کبس الأرض علی الماء و اختار لنفسه أحسن الأسماء. یا من سمّی نفسه بالاسم الذی یقضی به حاجه من یدعوه، أسألک بحق ذلک الاسم فلا شفیع أقوی لی منه أن تصلّی علی محمد و آل محمد، و أن تقضی فی حوائجی، و تسمع بمحمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه المنتظر لإذنک، صلواتک و سلامک و رحمتک و برکاتک علیهم. صوتی لیشفعوا لی إلیک و تشفّعهم فیّ، و لا تردّنی خائبا بحق لا إله إلا أنت.

و تسأل حوائجک تقضی إن شاء اللّه تعالی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 199.

2. الإقبال: ص 624.

3. زمزمه الحجاج للسید الهندی: المقام الثانی.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 452.

5. جامع الزیارات: ص 249.

6. المزار للشهید: ص 22.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 1140 ح 1، عن الإقبال.

17 المتن:

السلام و التحیات و الصلاه علی سیدتنا فاطمه علیها السّلام فی ضمن الزیارات و غیرها:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 194، عن الکافی: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد دفن الزهراء علیها السّلام: فبعین اللّه تدفن ابنتک سرا ...، إلی قوله: صلی اللّه علیک و علیها السلام و الرضوان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:364

2. فی بحار الأنوار: ج 97 ص 285، فی زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام: ... السلام علی فاطمه بنت رسول اللّه سیده نساء العالمین، و فی المزار للشهید: ص 40: مثله.

3. بحار الأنوار: ج 97 ص 289، فی وداع أمیر المؤمنین علیه السّلام: ... السلام علی رسول اللّه، السلام علی فاطمه سیده نساء العالمین ...، و فی المزار للشهید: ص 63: مثله.

4. بحار الأنوار: ج 95 ص 251، فی أعمال یوم عرفه و لیلتها، تقول: السلام علیک یا رسول اللّه ...، إلی أن تقول: السلام علیک یا فاطمه البتول، السلام علیک یا زین نساء العالمین، السلام علیک یا بنت رسول رب العالمین، صلّی اللّه علیک و علیه ....

5. بحار الأنوار: ج 95 ص 344، عن الإقبال: فإذا کان أواخر نهار یوم عاشوراء، فقم قائما و سلّم علی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، و علی مولانا أمیر المؤمنین علیه السّلام، و علی مولانا الحسن بن علی، و علی سیدتنا فاطمه الزهراء و عترتهم الطاهرین

صلوات اللّه علیهم أجمعین.

6. بحار الأنوار: ج 99 ص 207، فی الزیاره الجامعه الرابعه عشره، تقول: السلام علیکم یا محال معرفه اللّه ...، السلام علیک یا محمد المصطفی، السلام علیک یا علی المرتضی، السلام علیک یا فاطمه الزهراء ....

7. بحار الأنوار: ج 99 ص 266، فی زیاره فاطمه المعصومه علیها السّلام بقم، تقول: السلام علی آدم صفوه اللّه ...، إلی أن تقول: السلام علیک یا فاطمه سیده نساء العالمین ....

8. بحار الأنوار: ج 99 ص 272، فی زیاره أولاد الأئمه علیهم السّلام، تقول: السلام علی جدک المصطفی، السلام علی أبیک المرتضی الرضا، السلام علی السیدین الحسن و الحسین، السلام علی خدیجه سیده نساء العالمین، السلام علی فاطمه أم الأئمه الطاهرین ....

9. فی المصباح للکفعمی: ص 402: فلیکتب فی رقعه بیضاء و یطرحها فی الماء الجاری ...، إلی قوله: سلام علی محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و الحسن و القائم سیدنا ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:365

10. فی المصباح الکفعمی: ص 405، فی قصه الکشمردیه: تکتب بالحمد و آیه الکرسی و آیه العرش، ثم تکتب: بسم اللّه الرحمن الرحیم من العبد الذلیل فلان بن فلان إلی المولی الجلیل الذی لا إله إلا هو الحی القیوم، سلام علی آل یس محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و الحسن و محمد بن الحسن ....

11. فی المصباح للکفعمی: ص 476: و تقول فی زیاره الغدیر لعلی علیه السّلام: السلام علی رسول اللّه ...،

إلی قوله: السلام علی فاطمه بنت رسول اللّه سیده نساء العالمین ....

12. فی الإقبال: ص 332: تقول فی زیاره الحسین علیه السّلام یوم عرفه: السلام علی رسول اللّه، السلام علی أمیر المؤمنین، السلام علی فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

و تقول عند الرأس: السلام علیک یا وارث آدم صفوه اللّه ...، إلی قوله: السلام علیک یا وارث فاطمه الزهراء ....

13. فی الإقبال: ص 335: تقول فی زیاره الشهداء: السلام علیکم یا أولیاء اللّه و أحبّاءه ...، إلی قوله: السلام علیکم یا أنصار دین اللّه و أنصار نبیه و انصار أمیر المؤمنین و أنصار فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین.

14. فی الإقبال: ص 382: تقول بعد دعاء العرفه: السلام علیک یا رسول اللّه ...، إلی أن تقول: السلام علیک یا فاطمه البتول، السلام علیک یا زین نساء العالمین، السلام علیک یا بنت رسول اللّه رب العالمین صلی اللّه علیه و آله، السلام علیک یا أم الحسن و الحسین. لعن اللّه أمه غصبتک حقک و منعتک ما جعله اللّه لک حلالا. أنا بری ء إلیک منهم و من شیعتهم ....

15. فی الإقبال: ص 572: تقول فی زیاره الحسین علیه السّلام یوم عاشوراء: السلام علی أمیر المؤمنین، السلام علی فاطمه الزهراء ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:366

16. فی مدینه المعاجر: ج 1 ص 73: سلام الجام علی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علی علی و فاطمه علیه اسلام بقوله: السلام علیک یا حبیب اللّه و صفوته ...، إلی قوله: و علی زوجته فاطمه خیر نساء العالمین، الزهراء فی الزاهرین، البتول، أم الأئمه الراشدین ....

17. مصباح المتهجد: ص 741، فی زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام: تقول: السلام

علی رسول اللّه ...، إلی أن تقول: السلام علی فاطمه بنت رسول اللّه سیده نساء العالمین ....

18. مصباح المتهجد: ص 719: تقول فی زیاره الحسین علیه السّلام: السلام علیک یا رسول اللّه ...، إلی أن تقول: السلام علی فاطمه سیده نساء العالمین ....

19. فی معادن الحکمه لمحمد بن الفیض: ج 2 ص 297، فی تعلیم الصلاه علی النبی صلی اللّه علیه و آله: تقول: اللهم صلّ علی محمد المصطفی، و علی المرتضی، و فاطمه الزهراء، و الحسن الرضا، و الحسین المصطفی ....

20. فی تهذیب الأحکام: ج 3 ص 110، و فی البلد الأمین فی دعاء الافتتاح: تقول:

اللهم صلّ علی علی أمیر المؤمنین و وصی رسول رب العالمین، و علی الصدیقه الطاهره فاطمه سیده نساء العالمین ....

21. فی الزیاره الخاصه للإمام الرضا علیه السّلام، فی ص 18: ... أ أدخل یا مولاتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

و فی ص 122: السلام علیک یا ابن فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

و فی ص 125: ... السلام علیکم یا أنصار فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین.

و فی ص 127: بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ....

و فی ص 151: اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک و زوجه ولیک و أم السبطین الحسن و الحسین علیهم السّلام.

و فی ص 155: ... السلام علیک یا وارث فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:367

و فی ص 167: ... السلام علی فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

و فی ص 168: ... السلام علیک یا ابن فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده نساء العالمین ....

22. فی المزار للشهید: ص 171،

فی زیاره الحسین علیه السّلام یوم عرفه: ... السلام علی فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

23. فی الصحیفه المهدیه: ص 164، فی زیاره الإمام المهدی علیه السّلام: یقول: ... السلام علیک یا ابن فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

24. فی الصحیفه المهدیه: ص 204، فی الزیاره الناحیه: ... السلام علی فاطمه الزهراء ابنته ....

25. فی المزار للمفید: ص 104، عند معاینه جدث الحسین علیه السّلام: ... السلام علی الطاهره الصدیقه سیده نساء العالمین ....

26. فی المزار للمفید: ص 77، القول عند إتیان مشهد أمیر المؤمنین علیه السّلام: ... السلام علی فاطمه بنت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله سیده نساء العالمین ....

27. فی البلد الأمین: ص 21: تدعو فی تعقیب صلاه العصر: ... و صلّ علی فاطمه بنت رسولک و العن من آذی نبیک فیها ....

18 المتن:
اشاره

فی باب زیارتهم علیهم السّلام: زیاره الزهراء علیها السّلام:

السلام علیک یا ممتحنه امتحنک الذی خلقک، فوجدک لما امتحنک صابره. أنا لک مصدّق، صابر علی ما أتی به أبوک و وصیه صلوات اللّه علیهما، و أنا أسألک إن کنت صدقتک إلا ألحقتنی بتصدیقی لهما لتسرّ نفسی، فاشهدی أنی طاهر بولایتک و ولایه آل نبیک محمد علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:368

أقول: و وجدت فی هذه الزیاره زیاده بروایه أخری و هی:

السلام علیک یا ممتحنه، امتحنک الذی خلقک قبل أن یخلقک، و کنت لما امتحنک به صابره. و نحن لک أولیاء مصدقون، و لکل ما أتی به أبوک صلی اللّه علیه و آله و أتی به وصیّه علیه السّلام مسلّمون، و نحن نسألک اللهم- إذ کنّا مصدقین لهم- أن تلحقنا بتصدیقنا بالدرجه العالیه لنبشّر أنفسنا بأنا قد طهرنا بولایتهم علیهم

السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 212 ح 1.

2. جمال الأسبوع: ص 31.

3. المزار للسید محمد الحسینی (مخطوط): الفصل الثالث.

4. مطلوب الزائرین: ص 25.

19 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: تقول إذا أتیت قبر الحسین بن علی علیه السّلام و یجزیک عند قبر کل إمام علیه السّلام: السلام علیک من اللّه، السلام علی محمد أمین اللّه علی رسله ....

و تقول فی زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام: اللهم صلّ علی علی أمیر المؤمنین عبدک و أخی رسولک .... و تقول فی زیاره فاطمه علیها السّلام: ... أمتک و بنت رسولک ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 161، عن کامل الزیارات.

2. کامل الزیارات: ص 316.

الأسانید:

فی کامل الزیارات: أبی و جماعه مشایخی عن محمد العطار، و حدثنی محمد بن الحسین بن متّ الجوهری جمیعا، عن الأشعری، عن علی بن حسان، عن عروه ابن أخی شعیب العقرقوفی، عمن ذکره، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:369

20 المتن:
اشاره

رواها بعض أصحابنا المتأخرین عن الشیخ المفید بهذه العباره بعینها:

الزیاره الثانیه عشره: زیاره وجدتها أیضا فی الکتاب المذکور و المظنون أنها من المؤلّفات غیر مرویّه عن الأئمه الهداه علیهم السّلام، و هی هذه:

السلام علی کافّه الأنبیاء و المرسلین ...، إلی قوله: السلام علی الصدیقه الطاهره، السلام علی النبعه النبویه الناضره، السلام علی الزکیه العارفه، السلام علی المظلومه الصابره، السلام علی خصیمه الفجره، السلام علی أم الأئمه البرره علیهم السّلام، السلام علی البضعه النبویه، السلام علی الدره الأحمدیه.

السلام علی فاطمه البتول، السلام علی الزهراء ابنه الرسول، السلام علی المطهره من الأرجاس، السلام علی المبرّأه من الأدناس، السلام علی المحروسه من الوسواس، السلام علی المفضّله علی کافه نساء الناس، السلام علی مریم الکبری.

السلام علی الإنسیه الحوراء، السلام علی من والدها النبی صلی اللّه علیه و آله، السلام علی من بعلها الوصی، السلام علی من بورکت و بورک نسلها، السلام علی من الأئمه من ذریتها و ولدها، السلام علی الشجره الزیتونه المبارکه المیمونه و رحمه اللّه و برکاته.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 99 ص 201.

21 المتن:
اشاره

باب زیارتهم علیهم السّلام: السلام و الصلاه علی السیده فاطمه الزهراء الرشیده، السلام علی سیده نساء العالمین و بنت سید النبیین و أم الأئمه الطاهرین، فاطمه بنت محمد الأکرم، و شقیقه البتول مریم، أطهر النساء و بنت خیر الأنبیاء، السلام علیک و رحمه اللّه و برکاته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:370

اللهم صلّ علی السیده المفقوده، الکریمه المحموده الشهیده العالیه الرشیده، أم الأئمه و سیده نساء الأمه، بنت نبیک، صاحبه ولیک، سیده النساء، و وارثه سید الأنبیاء، و قرینه سید الأوصیاء. المعصومه من کل سوء، صلاه طیبه مبارکه مرفوعه مذکوره، ترفع بها ذکرها فی محل الأبرار الأخیار، فی أشرف شرف النبیین، فی أعلی علیّین فی الدرجات العلی فی الرفیع الأعلی.

اللهم صلّ علی محمد و علی آل محمد، و أعل کعبها و أکرم مآبها، و أجزل ثوابها، و ادن منک مجلسها، و شرّف لدیک مکانها و مثواها، و انتقم لها من عدوها، و ضاعف العذاب علی من ظلمها، و النقمه علی من غصبها، و خذ لها یا رب بحقها، إنک علی کل شی ء قدیر.

اللهم صلّ علی محمد و علی آل محمد، و أبلغها منّا التحیه، و اردد علینا منّا التحیه، و السلام علیها و رحمه اللّه و برکاته.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 99 ص 220.

22 المتن:
اشاره

قال الکفعمی: تقول فی زیاره فاطمه علیها السّلام: السلام علیک یا بنت رسول اللّه، السلام علیک یا بنت نبی اللّه، السلام علیک یا بنت حبیب اللّه، السلام علیک یا بنت خلیل اللّه، السلام علیک یا بنت أمین اللّه، السلام علیک یا بنت خیر خلق اللّه، السلام علیک أیتها المغصوبه المظلومه، السلام علیک أیتها المحدّثه العلیمه.

أشهد اللّه و رسوله و ملائکته أنی راض عمن رضیت عنه، ساخط علی من سخطت علیه، متبرّئ ممّن تبرّأت منه، موال لمن والیت، معاد لمن عادیت، مبغض لمن أبغضت، محبّ لمن أحببت، و کفی باللّه شهیدا و حسیبا و جازیا و مثیبا.

ثم تصلّی علی النبی صلی اللّه علیه و آله و علی الأئمه علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:371

المصادر:

1. المصباح للکفعمی: ص 475.

2. الرساله الکبیره للحج للمجلسی: ص 509.

23 المتن:
اشاره

فی المسالک، قال: یستحبّ أن یزار فاطمه علیها السّلام من عند الروضه؛ الروضه جزء من مسجده و هی ما بین قبره الشریف و منبره إلی طرف الظلال. و قد روی أن قبرها بالروضه، فلذلک استحبّ المصنف زیارتها من عندها، و یظهر من تخصیصها اختیاره ذلک. و قد روی أن قبرها فی بیتها خلف أبیها صلی اللّه علیه و آله، و هو الآن فی داخل المسجد، و هو الذی اعتمد علیه الصدوق و جماعه، و روی أنه بالبقیع.

و سبب خفائه دفن علی علیه السّلام لها لیلا من غیر أن یشعر بها أحد. فینبغی زیارتها فی المواضع الثلاثه و أفضلها بیتها، و أبعد الاحتمالات کونها فی الروضه.

المصادر:

مسالک الأفهام فی شرح شرائع الإسلام: ص 128.

24 المتن:
اشاره

قال السید: فصل: فیما نذکره من تعظیم هذا الیوم العشرین منه، المعظم عند الأعیان و ما یلیق به من الإحسان، و زیاره سیدتنا فاطمه الزهراء علیها أفضل السلام.

المصادر:

الإقبال: ص 623.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:372

25 المتن:
اشاره

قال المفید بعد ذکر زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله: ثم قف بالروضه و زر فاطمه علیها السّلام، فإنها هناک مقبوره.

فإذا أردت زیارتها فتوجّه إلی القبله فی الروضه و قل:

السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علی ابنتک الصدیقه الطاهره، السلام علیک یا فاطمه بنت رسول اللّه، السلام علیک أیتها البتول الشهیده الطاهره، لعن اللّه من ظلمک و منعک حقک و دفعک عن إرثک، و لعن اللّه من کذّبک و أعنتک و غصّصک برقیک و أدخل الذلّ فی بیتک، و لعن اللّه أشیاعهم و ألحقهم بدرک الجحیم. صلّی اللّه علیک یا بنت رسول اللّه، و علی أبیک و بعلک و ولدک الأئمه الراشدین، علیک و علیهم السلام و رحمه اللّه و برکاته.

المصادر:

1. المقنعه: ص 459.

2. المزار للمفید: ص 156 ح 1، بتفاوت فیه.

26 المتن:
اشاره

قال فی مختصر النافع: إن زیاره فاطمه علیها السّلام فی الروضه و الأئمه علیهم السّلام بالبقیع ....

المصادر:

المختصر النافع: ص 98.

27 المتن:
اشاره

عن علی بن أسباط، قال: ذهبت إلی الرضا علیه السّلام فی یوم عرفه، فقال لی: أسرج لی حماری. فأسرجت له حماره، ثم خرج من المدینه إلی البقیع یزور فاطمه علیها السّلام. فزار

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:373

و زرت معه، فقلت: سیدی، علی کم أسلّم؟ فقال لی: سلّم علی فاطمه الزهراء البتول علیها السّلام، و علی الحسن و الحسین، و علی علی بن الحسین، و علی محمد بن علی، و علی جعفر بن محمد، و علی موسی بن جعفر، علیهم أفضل الصلاه و أکمل التحیّات. فسلّمت علی ساداتی و رجعت.

فلما کان فی بعض الطریق قلت: یا سیدی، إنی معدم و لیس عندی ما أنفقه فی عیدی هذا. فحکّ الأرض بسوطه، ثم ضرب بیده فتناول سبیکه ذهب فیها مائه دینار، فقال لی: خذها. فأخذتها فأنفقتها فی أموری.

المصادر:

1. الثاقب فی المناقب: ص 473 ح 397.

2. مدینه المعاجز: ص 510.

28 المتن:
اشاره

و روی أن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله کان یوما فی بیت فاطمه علیها السّلام و عنده علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و قد ملأ بهم سرورا و فرحا، إذ هبط الأمین جبرائیل فقال: السلام یقرؤک السلام و یقول: یا محمد، أفرحت باجتماعک شملک بأهل بیتک فی دار الدنیا؟

فقال صلی اللّه علیه و آله: نعم، و الحمد لربی علی ذلک.

فقال: إن اللّه سبحانه و تعالی یقول: إنهم صرعی و قبورهم شتّی. فبکی النبی صلی اللّه علیه و آله، فقال له علی علیه السّلام: و ما یبکیک یا رسول اللّه؟! فقال: یا علی، هذا جبرئیل یخبرنی عنکم أنکم صرعی و قبورکم شتّی. فقال علی علیه السّلام: الحمد للّه الذی علی ما خصّنا به من البلوی. یا رسول اللّه، فما لمن زارنا فی حیاتنا أو بعد موتنا؟ فقال: یا علی، من زارنی حیّا أو میتا أو زارک فی حیاتک أو بعد موتک أو زار فاطمه أو زار الحسن أو زار الحسین فی حیاتهم أو بعد وفاتهم، کان کمن زار اللّه فی عرشه، و کتب اللّه له ثواب المجاهدین فی سبیل اللّه.

فقال علی علیه السّلام: الحمد للّه علی ما خصّنا به من هذه النعمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:374

المصادر:

عوالی اللئالی: ج 4 ص 83.

30 المتن:
اشاره

قال الشیخ خضر بن شلال بعد بسط الکلام فی موضع دفنها علیها السّلام: ... و أکثر الأخبار المعتبره و تجتمع علیه الروایتان من أنها دفنت فی بیتها و إن کان مزید الفضل فی زیاره الموضعین بل الثلاث ....

المصادر:

أبواب الجنان (مخطوط).

31 المتن:
اشاره

یستحبّ زیاره فاطمه علیها السّلام، فقد روی الشیخ ره بأسناده عنها علیها السّلام، قالت: أخبرنی أبی و هو ذا هو: أنه من سلّم علیه و علی ثلاثه أیام، أوجب اللّه له الجنه. قلت لها: فی حیاته و حیاتک؟ قالت: نعم، و بعد موتنا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:375

و اختلف فی موضع قبرها؛ فقیل فی الروضه بین القبر و المنبر، و قیل فی بیتها، فلما زاد بنو أمیه فی المسجد صار من جمله المسجد، و قیل أنها مدفونه فی البقیع.

قال الشیخ: الروایتان الأولیان متقاربتان، و أما من قال أنها دفنت بالبقیع فبعید من الصواب.

قال ابن بابویه: الصحیح عندی أنها دفنت فی بیتها، و یستحبّ الزیاره بالمنقول خصوصا ما روی الشیخ أنها مرویه لفاطمه علیها السّلام عن محمد العریضی، قال: حدثنی أبو جعفر ذات یوم، قال: إذا صرت إلی قبر جدتک فقل: یا ممتحنه امتحنک الذی خلقک قبل أن یخلقک ....

المصادر:

تذکره الفقهاء: ج 1 ص 403.

32 المتن:
اشاره

قال بعد زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله: ثم یزور فی الروضه مولاتنا السیده فاطمه علیها السّلام، و الروضه هی مما بین القبر و المنبر إلی الأساطین التی تلی صحن المسجد و لیس فی الصحن من الروضه شی ء. فإذا صار بالروضه فلیقل به:

السلام علی البتول الشهیده بنت نبی الرحمه صلی اللّه علیه و آله، و زوج الوصی الحجه علیه السّلام، و أم الساده الأئمه علیهم السّلام. السلام علیک یا فاطمه الزهراء بنت النبی المصطفی، السلام علیک و علی أبیک و بعلک و نبیک، السلام علیک أیتها الممتحنه، السلام علیک أیتها المظلومه الصابره.

لعن اللّه من منعک حقک و دفعک عن إرثک، و لعن اللّه من کذّبک و أغمک و غصّک بریقک و أدخل بیتک، و لعن اللّه من رضی بذلک و شایع فیه و اختاره و أعان علیه و ألحقهم بدرک الجحیم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:376

أتقرّب إلی اللّه سبحانه بولایتکم أهل البیت، و بالبراءه من أعدائکم من الجن و الإنس، و صلّی اللّه علی محمد و آله الطاهرین.

ثم یعود إلی المنبر و یمسح رمّانتیه بیده و یمسح بهما وجهه و عینیه، و یقف مستقبل القبله فیحمد اللّه تعالی و یثنی علیه و یصلّی علی النبی و آله علیهم السّلام، و یقول: لا إله إلا اللّه الحلیم الکریم، لا إله إلا اللّه العلی العظیم. سبحان اللّه رب السماوات السبع، و رب الأرضین السبع و ما فیهنّ و ما بینهنّ، و رب العرش العظیم، و سلام علی المرسلین، و الحمد للّه رب العالمین.

المصادر:

المهذّب لابن البرّاج: ج 1 ص 277.

33 المتن:
اشاره

قال فی الإیضاح: یستحبّ زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله استحبابا مؤکّدا أو یجبر الإمام الناس علیها لو ترکوها، و یستحبّ تقدیمها علی مکه خوفا من ترک العود، و النزول بالمعرّس علی طریق المدینه، و الصلاه رکعتین به، و الغسل عند دخولها، و زیاره فاطمه علیها السّلام فی الروضه و بیتها بالبقیع.

المصادر:

إیضاح الفوائد: ج 1 ص 318.

34 المتن:
اشاره

و یستحبّ زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله مؤکّدا و زیاره فاطمه علیها السّلام من الروضه و الأئمه علیهم السّلام بالبقیع.

و قال: و أما زیاره فاطمه- علیها و علی أبیها و بعلها و ابنائها صلوات اللّه علیهم- فینبغی فی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:377

الروضه و بیتها، و إن اختلفت الروایات فی موضع قبرها علیها السّلام لأنها دفنت لیلا؛ فروی أنها دفنت فی الروضه بین القبر و المنبر، لأن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله قال: بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه، فهی مدفونه هناک. و روی أنها دفنت فی بیتها، فلما زاد بنو أمیه فی المسجد صار من جمله المسجد. و روی أنها مدفونه فی البقیع.

قال الشیخ: الروایتان الأولتان کالمتقاربتین، و الأفضل عندی أن یزور الإنسان فی الموضعین جمیعا، فإنه لا یضرّه ذلک و یجوز به أجرا عظیما، و أما من قال أنها دفنت فی البقیع فبعید من الصواب.

قال ذلک فی الفقیه أیضا، ثم قال بعد قوله: و لما زادت بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد: و هذا هو الصحیح عندی.

المصادر:

1. مجمع الفائده و البرهان: ج 7 ص 429.

2. منتهی المطلب: ج 2 ص 334، بزیاده و نقیصه.

35 المتن:
اشاره

یستحبّ زیاره فاطمه علیها السّلام بالمنقول استحبابا موکّدا، روت عنه قالت: أخبرنی أبی و هو ذا هو: إنه من سلّم علیه و علیّ ثلاثه أیام أوجب اللّه له الجنه. قال الراوی: قلت لها: فی حیاته و حیاتک؟ قالت: نعم، و بعد موتنا.

و اختلف فی قبرها: فقیل: إنه فی الروضه بین القبر، و روی فی بیتها الذی فی المسجد الآن، و روی فی البقیع.

قال الشیخ: و الروایتان الأولتان متقاربتان، و الأفضل زیارتها فی الموضعین، و من قال أنها دفنت فی البقیع بعید من الصواب.

قال ابن بابویه: و الصحیح عندی أنها دفنت فی بیتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:378

المصادر:

تحریر الأحکام: ج 1 ص 131.

36 المتن:
اشاره

و یستحبّ مؤکّدا بعد زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله زیاره بضعته الطاهره فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده نساء العالمین، و الأولی أن تزار فی الروضه و فی بیتها و فی البقیع لمکان الاختلاف فی دفنها، و إن کان الأوسط هو الأوسط إلا أنه لما زاد بنو أمیه فی المسجد صار قبرها فیه.

المصادر:

منهاج الناسکین للسید الحکیم: ص 125.

37 المتن:
اشاره

قال الحلی: و یستحبّ زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله مؤکّدا و زیاره فاطمه علیها السّلام من الروضه و الأئمه علیهم السّلام بالبقیع ....

المصادر:

إرشاد الأذهان: ص 339.

38 المتن:
اشاره

قال ابن فهد الحلی: یستحبّ الغسل لدخول المدینه و زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله استحبابا مؤکّدا، و زیاره فاطمه علیها السّلام فی الروضه، و الأئمه علیهم السّلام بالبقیع ....

المصادر:

المهذّب البارع فی شرح المختصر النافع: ج 2 ص 221.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:379

39 المتن:
اشاره

قال شیخنا الشهید: یستحبّ زیاره فاطمه علیها السّلام ابنه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و زوجه أمیر المؤمنین علیه السّلام و أم الحسن و الحسین علیهما السّلام.

قالت علیها السّلام: أخبرنی أبی أنه من سلّم علیه و علیّ ثلاثه أیام، أوجب اللّه له الجنه. فقیل لها:

فی حیاتکما؟ قالت: نعم، و بعد موتنا.

و لیزر فی بیتها و الروضه و البقیع.

المصادر:

الدروس الشرعیه فی فقه الإمامیه: ج 2 ص 6.

40 المتن:
اشاره

قال السید الخوئی فی زیاره الرسول الأعظم صلی اللّه علیه و آله: یستحبّ للحاج- استحبابا مؤکدا- أن یکون رجوعه من طریق المدینه المنوره لیزور الرسول الأعظم صلی اللّه علیه و آله و الصدیقه الطاهره و أئمه البقیع علیهم السّلام ....

و قال: زیاره الصدیقه الزهراء علیها السّلام: یا ممتحنه امتحنک اللّه ....

المصادر:

المعتمد فی شرح المناسک للسید الخوئی: ج 5 ص 512.

41 المتن:
اشاره

قال السمهودی فی ذکر بیت فاطمه علیها السّلام: ... کان حجر فی بیت فاطمه، کان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله یصلّی إلیه إذا دخل علی فاطمه علیها السّلام و کانت فاطمه علیها السّلام تصلّی إلیه، و ولدت

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:380

الحسنین علیهما السّلام علیه، و لم یزل ذلک الحجر نراه حتی عمّر الصانع المسجد ففقدناه عند ما أزر القبر بالرخام فی عهد المتوکل العباسی. و یوجد الیوم داخل الشباک النبوی مکان یعرف باسم «مقصوره السیده فاطمه علیها السّلام» قرب باب جبرئیل، ینبغی زیارتها هناک.

فقد روی عن الرسول صلی اللّه علیه و آله: من زار فاطمه علیها السّلام فکأنما زارنی و إن من سلّم علیها ثلاثه أیام أوجب اللّه له الجنه.

قال ابن طاوس فی الإقبال: و روی: من زارها زیاره یوم وفاتها و استغفر اللّه، غفر اللّه له و أدخله الجنه.

المصادر:

1. وفاء الوفاء للسمهودی: ص 405.

2. مزارات أهل البیت علیهم السّلام: ص 35.

42 المتن:
اشاره

قال الخوانساری: و زیاره فاطمه علیها السّلام من الروضه و الأئمه علیهم السّلام بالبقیع، و الصلاه بین القبر و المنبر و هو الروضه ....

المصادر:

جامع المدارک: ج 2 ص 551.

43 المتن:
اشاره

فی ذکر زیاره فاطمه علیها السّلام: ... و یستحبّ زیاره فاطمه علیها السّلام فی ثلاثه مواضع لاختلاف الأخبار فی موضع قبرها الشریف .. الروضه، و أبطلها الشهید الثانی فی حاشیه الکتاب، و جعلها فی المسالک أبعد الاحتمالات، و هی بین القبر و المنبر للخبر بأنها روضه من

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:381

ریاض الجنه، و قد ورد فی معنی ذلک أن قبرها علیها السّلام هناک و بیتها و استصحّه الصدوق و هو الآن داخل فی المسجد، و البقیع و إن استبعده الشیخ فی التهذیب و النهایه و المبسوط و کذا المصنف فی التحریر و المنتهی و ابنا إدریس.

و زیاره الأئمه الأربعه علیهم السّلام به- أی البقیع- و الصلاه فی مسجد النبی صلی اللّه علیه و آله خصوصا الروضه، و إن لم نظفر بنصّ علی الصلاه فیها بخصوصها، فیکفی کونها روضه من ریاض الجنه، و فی خبری جمیل بن درّاج و یونس بن یعقوب عن الصادق علیه السّلام: إن الصلاه فی بیت فاطمه علیها السّلام أفضل.

المصادر:

کشف اللثام: ج 1 ص 383.

44 المتن:
اشاره

قال الفاضل الدربندی فی أفضلیه زیاره بعض أصحاب الکساء بسبب بعض الأخبار من زیاره سید الشهداء علیه السّلام:

فاعلم أن أمیر المؤمنین علیه السّلام عند اللّه أفضل من الأئمه علیهم السّلام کلهم و له ثواب أعمالهم و علی قدر أعمالهم فضّلوا، و هکذا من قول الرضا علیه السّلام فضل زیاره قبر أمیر المؤمنین علیه السّلام علی زیاره الحسین علیه السّلام کفضل أمیر المؤمنین علیه السّلام علی الحسین علیه السّلام. فعلی هذا البناء یکون فی البین أصل أصیل و قاعده کلیه تجری فی الکل إلا فیما خرج بالدلیل، فتکون من ثمرات هذه القاعده أفضلیه زیاره فاطمه الزهراء علیها السّلام علی زیاره الحسن و الحسین و سائر الأئمه علیهم السّلام ....

المصادر:

أسرار الشهاده: ص 165.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:382

45 المتن:
اشاره

وجدت هذه الزیاره فی مصباح الزائر المخطوط و لیست فی المطبوع عندنا:

... السلام علی الطاهره الحمیده البرّه التقیّه الرشیده النقیه من الأرجاس، المبرّأه من الأدناس، الزاکیه المفضّله علی نساء العالمین، السعیده المظلومه بالأحقاد، المفجوعه بالأولاد، الحوریه الزهراء، المهذّبه من الخناء، المشفّعه یوم اللقاء، ابنه نبیک و زوجه ولیک و أم شهیدک. فاطمه الانفطام، العارفه بالشرائع و الأحکام، علیها من ولیّها أفضل السلام.

المصادر:

مصباح الزائر: ص 372.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:383

الفصل الثانی عشر الصلاه علیها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:384

فی هذا الفصل

نقتصر فی فضل الصلاه علی فاطمه علیها السّلام علی کلام النبی صلی اللّه علیه و آله الذی یقول فیه: «یا فاطمه، من صلّی علیک غفر اللّه له و ألحقه بی حیث کنت من الجنه». و لیس مقام و منزله فوق مقام و منزله رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، فمن صلّی علی فاطمه علیها السّلام کان فی ذلک المقام و المنزله. کما ورد أن رعیلا من الملائکه یکثرون الصلاه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها.

ففی هذا الفصل نورد نبذه من الروایات و النصوص بالعناوین التالیه فی 10 أحادیث:

کلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی فضل الصلاه علی فاطمه علیها السّلام.

عن السید فی الصلاه علی فاطمه علیها السّلام: السلام علی الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام.

عن السید فی الزیارات الجامعه السابعه: اللهم و صلّ علی الطاهره البتول ....

عن الکتاب العتیق فی زیارتهم علیهم السّلام أیام الأسبوع: السلام و الصلاه علی السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:385

الصلاه علی فاطمه علیها السّلام ضمن الصلوات و التحیات و الأدعیه فی 10 موارد.

کلام الشیخ المعصومی الهمدانی فی آثار «اللهم صلّ علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها و السرّ المستودع فیها ...».

شعر الصنوبری فی الصلاه علی النبی و الوصی و فاطمه علیهم السّلام منها:

صلّوا علی بنت النبی محمدبعد الصلاه علی النبی أبیها دعاء داود بن خواجه نصیر و فیه: السلام علی السیده الجلیله الجمیله المعصومه ...

شعر أبی محمد المنصور باللّه فی الصلاه علی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و فاطمه علیها السّلام، منها:

ثم صلاه اللّه خصّت أحمداأبا

البتول و أخاه السیدا من أشعار بنت عبد المطلب عمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، منها:

أ فاطم صلّی اللّه رب محمدعلی جدث أمسی بیثرب ثاویا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:386

1 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام، قالت: قال لی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، من صلّی علیک غفر اللّه له و ألحقه بی حیث کنت من الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 55 ح 48، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 100.

3. بحار الأنوار: ج 97 ص 194 ح 10، عن مصباح الأنوار.

4. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

5. شعاع من نور فاطمه علیها السّلام: ص 55.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 1133، عن مصباح الأنوار.

2 المتن:
اشاره

عن جمال الأسبوع فی الصلاه علی السیده فاطمه علیها السّلام: اللهم صلّ علی الصدیقه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:387

فاطمه الزهراء الزکیه، حبیبه حبیبک و نبیک و أم أحبائک و أصفیائک، التی انتجبتها و فضّلتها و اخترتها علی نساء العالمین.

اللهم کن الطالب لها ممّن ظلمها و استخفّ بحقها، اللهم و کن الثائر لها، اللهم بدم أولادها.

اللهم و کما جعلتها أم أئمه الهدی علیهم السّلام و حلیله صاحب اللواء الکریمه عند الملأ الأعلی، فصلّ علیها و علی أمها خدیجه الکبری، صلاه تکرّم بها وجه محمد صلی اللّه علیه و آله و تقرّبها أعین ذریتها و أبلغهم عنّی فی هذه الساعه أفضل التحیه و السلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 91 ص 74، عن جمال الأسبوع.

2. جمال الأسبوع: ص 486.

3. جنات الخلود: ص 18.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 1133.

5. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 100.

6. مصباح المتهجد: ص 401.

7. المزار للشروانی: ص 34.

3 المتن:
اشاره

قال السید فی باب الزیارات الجامعه، فی الزیاره السابعه: ... اللهم و صلّ علی الطاهره البتول الزهراء ابنه الرسول، أم الأئمه الهادین علیهم السّلام، سیده نساء العالمین، وارثه خیر الأنبیاء و قرینه خیر الأوصیاء، القادمه علیک متألّمه من مصابها بأبیها، متظلّمه مما حلّ بها من غاصبیها، ساخطه علی أمه لم ترع حقک فی نصرتها، بدلیل دفنها لیلا فی حفرتها، المغتصبه حقها و المغصّصه بریقها، صلاه لا غایه لأمدها و لا نهایه لمددها و لا انقضاء لعددها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:388

اللهم فتکفّل لها عن مکان دار الفناء فی دار البقاء بأنفس الأعواض و أنلها ممن عاندها نهایه الآمال و غایه الأغراض، حتی لا یبقی لها و لی ساخط لسخطها إلا و هو راض، إنک أعزّ من أجاب المظلومین و أعدل قاض.

اللهم ألحقها من الإکرام ببعلها و أبیها، فخذ لها الحق من ظالمیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 180، عن مصباح الزائر.

2. مصباح الزائر: ص 478.

4 المتن:
اشاره

عن کتاب عتیق فی زیارتهم أیام الأسبوع: ... السلام و الصلاه علی السیده فاطمه الزهراء الرشیده، السلام علی سیده نساء العالمین، و بنت سید النبیین صلی اللّه علیه و آله و أم الأئمه الطاهرین علیهم السّلام، فاطمه بنت محمد الأکرم و شقیقه البتول مریم، أطهر النساء و بنت خیر الأنبیاء؛ السلام علیک و رحمه اللّه و برکاته.

اللهم صلّ علی السیده المفقوده الکریمه المحموده الشهیده العالیه الرشیده، أم الأئمه علیهم السّلام و سیده نساء الأمه، بنت نبیک، صاحبه ولیک، سیده النساء، و وارثه سید الأنبیاء صلی اللّه علیه و آله، قرینه سید الأوصیاء علیه السّلام، المعصومه من کل سوء، صلاه طیبه مبارکه مرفوعه مذکوره، ترفع بها ذکرها فی محل الأبرار الأخیار، فی أشرف شرف النبیین فی أعلی علیین، فی الدرجات العلی، فی الرفیع الأعلی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 220، عن کتاب العتیق.

2. کتاب العتیق، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:389

5 المتن:

الصلاه علی فاطمه علیها السّلام ضمن الصلوات و التحیات و الأدعیه:

1. بحار الأنوار: ج 83 ص 42 ح 50، عن مصباح المتهجد و البلد الأمین و جنه الأمان: یستحبّ أن یدعو الإنسان بعد الفراغ من صلاته: اللهم صلّ علی محمد المصطفی ...، إلی قوله: و صلّ علی فاطمه بنت رسول اللّه، و العن من آذی نبیک فیها ....

و فی مصباح المتهجد: ص 621: اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک محمد صلی اللّه علیه و آله، و العن من آذی نبیک فیها.

2. بحار الأنوار: ج 91 ص 83 ح 2، عن جمال الأسبوع فی باب الصلوات الکبیره:

... اللهم صلّ علی محمد المصطفی، و علی المرتضی، و فاطمه الزهراء ....

3. بحار الأنوار: ج 95 ص 109، عن الإقبال: فی باب الأعمال و أدعیه شهر رمضان.

و فی المصباح للکفعمی: ص 37، و البلد الأمین: ص 230: اللهم صلّ علی محمد و آل محمد ...، إلی قوله: اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک محمد صلی اللّه علیه و آله، و العن من آذی نبیک فیها ....

4. بحار الأنوار: ج 97 ص 159 ح 40: فی زیاره النبی صلی اللّه علیه و آله من قریب: صلّی اللّه علیک، و علی أخیک و وصیک و ابن عمک أمیر المؤمنین، و علی ابنتک سیده نساء العالمین ....

5. بحار الأنوار: ج 97 ص 174 ح 43، فی باب زیارته صلی اللّه علیه و آله: ... السلام علیک و علی ابنتک فاطمه الزهراء ....

6. بحار الأنوار: ج 98 ص 179 ح 8،

عن کامل الزیارات: ص 231: فی الدعاء بعد زیاره الحسین علیه السّلام: ... اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک صلی اللّه علیه و آله، و زوجه ولیک علیه السّلام، و أم السبطین الحسن و الحسین علیهما السّلام، الطاهره المطهره الصدیقه الزکیه، سیده نساء أهل الجنه أجمعین، صلاه لا یقوی علی إحصائها غیرک ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:390

7. بحار الأنوار: ج 99 ص 45 ح 1، عن عیون الأخبار: ج 2 ص 273، و منتهی المطلب: ج 2 ص 339، و مصباح الزائر: ص 291، و التهذیب: ج 6 ص 86، و من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 364: فی زیاره الرضا علیه السّلام: ... اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک صلی اللّه علیه و آله، و زوجه ولیک علیه السّلام، و أم السبطین الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدی شباب أهل الجنه، الطهر الطاهره المطهّره التقیه النقیه الرضیه الزکیه، سیده نساء العالمین و أهل الجنه أجمعین، صلاه لا یقوی علی إحصائها غیرک.

8. إقبال الأعمال: ص 298، و فی مصباح الزائر: ص 452، و الصحیفه المهدیه: ص 88، و جمال الأسبوع: ص 565، فی آخر دعاء الندبه: ... اللهم صلّ علی حجتک و ولی أمرک ...، و علی جدته الصدیقه الکبری فاطمه الزهراء بنت محمد المصطفی صلی اللّه علیه و آله ....

9. إقبال الأعمال: ص 97، و المقنعه: ص 331، و مصباح المتهجد: فی الصلاه علی النبی صلی اللّه علیه و آله فی کل یوم من شهر رمضان: ... اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک محمد، و وال من والاها، و عاد من عاداها، و ضاعف العذاب علی من ظلمها، و العن من

آذی نبیک فیها ....

10. المصباح للکفعمی: ص 506: تقول فی زیاره النبی و فاطمه و الأئمه علیهم السّلام: ... اللهم صلّ علی فاطمه الطیبه الطاهره المطهّره، التی انتجبتها و طهّرتها و فضّلتها علی نساء العالمین، و جعلت منها أئمه الهدی علیهم السّلام الذین یقولون بالحق و به یعدلون. صلّی اللّه علیها و علی بعلها و نبیها، و السلام علیها و رحمه اللّه و برکاته ....

11. المصباح للکفعمی: ص 581، و مصباح المتهجد، و الصحیفه المهدیه: ص 108: تقول فی دعاء الافتتاح: ... و صلّ علی الصدیقه الطاهره فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

12. دلائل الإمامه: ص 304، فی معرفه من شاهد صاحب الزمان علیه السّلام و الغیبه للطوسی: ص 170، و الصحیفه المهدیه: ص 58، و جمال الأسبوع: ص 504، و البلد الأمین: ص 194، و مدینه المعاجز: ج 5 ص 214: تقول: ... اللهم صلّ علی محمد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:391

سید المرسلین ... اللهم صلّ علی محمد المصطفی، و علی علی المرتضی، و علی فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

13. الصحیفه المهدیه: ص 222: تقول فی قنوت صلاه الرکعتین: ... فصلّ علی محمد رسولک إلی الثقلین و سید الأنبیاء المصطفین، و علی أخیه و ابن عمه الذین لا یشرکا بک طرفه عین أبدا، و علی فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین ....

14. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 54: اللهم إنک جعلت صلواتک و رحمتک و مغفرتک و رضوانک علی إبراهیم و آل إبراهیم. اللهم إنهم منّی و أنا منهم، فاجعل صلواتک و رحمتک و مغفرتک و رضوانک علیّ و علیهم (یعنی علیا و فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام).

15. مکیال المکارم: ج

2 ص 266، فی الدعاء بعد الرکعتین: تقول: اللهم أنت السلام ...، و أثبنی علیها أفضل أملی و رجائی فیک و فی نبیک صلی اللّه علیه و آله و وصیّ نبیک و فاطمه الزهراء ابنه نبیک ....

16. عوالم العلوم: ج 3 ص 302، و حلیه الأبرار: ج 2 ص 537، و مدینه المعاجز:

ج 2 ص 162: من معجزات صاحب الزمان علیه السّلام .... فوضعه أبو محمد العسکری علی فخذه و أجلسه و قال: انطق بإذن اللّه. فقال: أعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم، بسم اللّه الرحمن الرحیم، «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ ...» «1»، و صلّی اللّه علی محمد المصطفی، و علی المرتضی، و فاطمه الزهراء ....

17. مهج الدعوات: ص 24، فی حرز الإمام زین العابدین علیه السّلام: اللهم صلّ علی محمد المصطفی، و علی علی المرتضی، و فاطمه الزهراء، و خدیجه الکبری ....

18. مهج الدعوات: ص 357، فی دعاء الاعتقاد: ... صلّی اللّه علیه، و علی أمیر المؤمنین، و علی سیدتی فاطمه الزهراء ....

______________________________

(1) سوره القصص: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:392

19. مهج الدعوات: ص 363، فی دعاء مستجاب: ... أسألک أن تصلّی علی مولانا و سیدنا و رسولک محمد ...، و علی ابنته الکریمه الفاضله الطاهره الزاهره الزهراء الغراء فاطمه ....

20. فی الفوائد الطوسیه: ص 116، و فی مصابیح الأنوار: ج 1 ص 383، و فی مصباح المتهجد، فی دعاء عن صاحب الزمان علیه السّلام مروی أبی الحسن الضراب بمکه: اللهم صلّ علی محمد المصطفی، و علی المرتضی، و فاطمه الزهراء ....

21. مکیال المکارم: ج 2 ص 266، الدعاء بعد صلاه أمیر المؤمنین علیه السّلام: اللهم فتقبّلهما منّی، و أبلغه إیاهما

عنی، و أثبنی علیهما أفضل أملی و رجائی فیک و فی نبیک صلی اللّه علیه و آله و وصی نبیک علیه السّلام و فاطمه الزهراء علیها السّلام ابنه نبیک ....

22. البلد الأمین: ص 295، فی الوداع بعد زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام: ... أن تصلّی علی محمد و علی و فاطمه ....

23. البلد الأمین: ص 303، الصلاه علی النبی و آله علیهم السّلام بعد زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام:

... اللهم علی الصدیقه فاطمه الزکیه، حبیبه حبیبک و نبیک صلی اللّه علیه و آله، و أم أحبائک و أصفیائک علیهم السّلام، التی انجبتها و فضّلتها و اخترتها علی نساء العالمین.

24. الثاقب فی المناقب: ص 588: قال أحمد بن إسحاق للإمام العسکری علیه السّلام:

قد دنت الرحله و اشتدّت المحنه، و نحن نسأل اللّه تعالی أن یصلّی علی جدک المصطفی، و علی المرتضی أبیک، و علی سیده النساء أمک ...

24. روضه الواعظین: ص 324: ... و ینبغی أن یصلّی علی النبی و آله بهذه الألفاظ:

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد .... اللهم صلّ علی فاطمه بنت نبیک محمد صلی اللّه علیه و آله، و العن من آذی نبیک فیها ....

25. عیون الأخبار: ج 2 ص 256: فی کتاب محمد بن حبیب فی مراثی الإمام الرضا علیه السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:393 قبر بطوس به أقام إمام حتم إلیه زیاره و سلام ...، إلی قوله:

صلی اللّه علی النبی محمدو علت علیا نصره و سلام

و کذا علی الزهراء صلّی سرمدارب بواجب حقها علّام 26. الصراط المستقیم: ج 2 ص 209: قالت حکیمه: قرأت علی أمه وقت ولادته التوحید و القدر و آیه الکرسی، فأجابنی من بطنها بقراءتی. ثم

وضعته ساجدا ...، و قرأ:

«و نرید ...»، و صلّی علی محمد و علی و فاطمه و الأئمه ....

27. تاریخ الخلفاء الفاطمیین بالمغرب: ص 170، فی أمر المهدی الفاطمی إلی خطباء رقّاده بالدعاء بعد الصلاه علی النبی محمد المختار صلی اللّه علیه و آله و ذکر وصیه أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه من ذریته الأطهار علیهم السّلام ....

28. تاریخ الخلفاء الفاطمیین: ص 166: قدم أبو عبد اللّه الداعی المهدی الفاطمی خطیبا بجامع القیروان، و أمر بعد حمد اللّه تعالی بالصلاه علی النبی محمد المصطفی و علی أمیر المؤمنین و علی الحسن و الحسین و فاطمه الزهراء، صلوات اللّه علیهم أجمعین.

29. فی رساله الأئمه الاثنی عشر للأردبیلی: ... بعد الصلاه علی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین علیه السّلام: اللهم صلّ و سلّم علی بضعه کبد رسولک المنتقی المصطفی صلی اللّه علیه و آله، البتول العذراء، الطاهره الغراء، السیده الزهراء، و علی أمها خدیجه الکبری أم المؤمنین.

30. إقبال الأعمال: ص 429: فی الدعاء بعد صلاه عید الأضحی: اللهم صلّ علی محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه، و اغفر لی و ارحمنی و لا تقطع بی عن محمد و آل محمد فی الدنیا و الآخره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:394

6 المتن:
اشاره

قال الشیخ أحمد الهمدانی: سمعت شیخی و معتمدی آیه اللّه المرحوم الملا علی المعصومی الهمدانی یقول فی التوسل بالزهراء علیها السّلام: تقول خمسمائه و ثلاثین مره: اللهم صلّ علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک.

و أیضا عنه: إلهی بحق فاطمه و أبیها و

بعلها و بنیها و السرّ المستودع فیها، تقضی حاجتک إن شاء اللّه تعالی.

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلی اللّه علیه و آله: ص 252.

2. صحیفه الزهراء علیها السّلام: ص 179.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 451.

7 المتن:
اشاره

قال الصنوبری فی شعره فی الصلاه علی النبی و الوصی و فاطمه علیها السّلام:

ما فی المنازل حاجه تقضیهاإلا السلام و أدمع نذریها ...

حبّ النبی محمد و وصیه مع حبّ فاطمه و حبّ بنیها

أهل الکساء الخمسه الغرر التی یبنی العلا بعلاهم بانیها ...

صلّوا علی بنت النبی محمدبعد الصلاه علی النبی أبیها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:395

المصادر:

الغدیر: ج 3 ص 367 ح 18.

8 المتن:
اشاره

دعاء داود بن خواجه نصیر:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، اللهم صلّ و سلّم و زد و بارک علی النبی الأمی ...، إلی قوله:

اللهم صلّ و سلّم و زد و بارک علی السیده الجلیله الجمیله المعصومه المظلومه الکریمه النبیله المکروبه العلیله، ذات الأحزان الطویله فی المده القلیله، الرضیه الحلیمه العفیفه السلیمه، المجهوله قدرا، و المخفیّه قبرا، المدفونه سرا، المغصوبه جهرا، سیده النساء، الإنسیه الحوراء، أم الأئمه النقباء النجباء، بنت خیر الأنبیاء، الطاهره المطهّره البتول العذراء، فاطمه التقیه الزهراء علیها السّلام.

الصلاه و السلام علیک و علی ذریتک یا فاطمه الزهراء یا بنت محمد رسول اللّه، أیتها البتول یا قره عین الرسول، یا بضعه النبی، یا أم السبطین، یا حجه اللّه علی خلقه، یا سیدتنا و مولاتنا، إنا توجّهنا و استشفعنا و توسّلنا بک إلی اللّه، و قدّمناک بین یدی حاجاتنا فی الدنیا و الآخره، یا وجیهه عند اللّه، اشفعی لنا عند اللّه.

المصادر:

فی مهج الدعوات: ص 554 فی الضمیمه.

9 المتن:
اشاره

شعر أبی محمد المنصور باللّه فی الصلاه علی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و فاطمه علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:396 الحمد للمهیمن الجبارمکوّر اللیل علی النهار ... الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 396 9 المتن: ..... ص : 395

ثم صلاه اللّه خصّت أحمداأبا البتول و أخاه السیدا

و فاطما و ابنیهما سمّ العدی و آلهم سفن النجاه و الهدی ...

و زوجه سیده النساءخامسه الخمسه فی الکساء ...

حوریه إنسیه سیّاحهخلقها اللّه من التفاحه

المصادر:

الغدیر: ج 5 ص 418.

10 المتن:
اشاره

من أشعار بنت عبد المطلب عمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فیها علیها السّلام:

أ فاطم صلّی اللّه رب محمدعلی جدث أمسی بیثرب ثاویا

أبا حسن فارقته و ترکته فبکّ بحزن آخر الدهر شاجیا

المصادر:

1. الغدیر: ج 2 ص 19.

2. الطبقات الکبری: ج 4 ص 142.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:397

الفصل الثالث عشر صلواتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:398

فی هذا الفصل

هناک صلوات وردت عن المعصومین علیهم السّلام منتسبه إلی سیدتنا فاطمه علیها السّلام یدعی بها فی الموارد المختلفه من المهمات و رفع البلیات و قضاء الحاجات کثیره، و بعضها مجرّبه فی المواضع الصعبه و شفاء المرضی و حوائج الدنیا و الآخره.

و نورد فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 29 حدیثا:

صلاه الاستغاثه بالبتول، و هی رکعتان و بعدهما السجود و وضع الخد الأیمن علی الأرض ثم الأیسر ثم السجود مع ذکر: یا فاطمه، و دعاء بعدها علی المذکور.

صلاه الطاهره علیها السّلام، و هی الرکعتان؛ فی الأولی الحمد و مائه مره سوره القدر و فی الثانیه الحمد و مائه مره قل هو اللّه أحد، و تسبیح الزهراء علیها السّلام بعد الفراغ و الدعاء: سبحان ذی العز الشامخ ....

إلی صلاه أخری للأمر المخوف و الدعاء بعده.

صلاه علمها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام، أربع رکعات یوم الجمعه ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:399

صلاه الهدیه ثمان رکعات یوم الجمعه و الدعاء بعد کل رکعتین.

صلاه اللیله التاسعه عشر و الإحدی و العشرین و الثالث و العشرین من شهر رمضان مائه رکعه؛ رکعتان منها صلاه فاطمه علیها السّلام، و أیضا صلاه عشرین رکعه فی لیله آخر سبت منه بنیه صلاه فاطمه علیها السّلام.

صلاه الیوم السادس من ذی الحجه أربع رکعات؛ کل رکعه بالحمد و خمسین مره قل هو اللّه أحد.

صلاه الأوّابین أربع رکعات مثل الصلاه المذکوره.

عن الصادق علیه السّلام: صلاه فاطمه علیها السّلام رکعتان، و الدعاء بعدها.

صلاه فاطمه علیها السّلام رکعتان؛ فی الأولی الحمد و مائه مره سوره القدر، و فی الثانیه الحمد و مائه مره قل هو اللّه

أحد، و تسبیح الزهراء علیها السّلام و الدعاء: اللهم إنی أتوجّه إلیک بهم و أسألک ....

إهداء ثواب الصلاه لأحد من المعصومین علیهم السّلام قائلا: اللهم هاتین الرکعتین هدیه منّی إلی الطاهره المطهره الطیبه الزکیه فاطمه بنت نبیک علیها السّلام ....

صلاه فاطمه علیها السّلام أربع رکعات عن العلامه الحلی.

صلاه فاطمه علیها السّلام رکعتان و ثلاث تکبیرات بعدها و تسبیح الزهراء علیها السّلام، ثم السجود و قول «یا مولاتی یا فاطمه أغیثینی» مائه مره، ثم وضع الخدّ الأیمن هکذا، ثم السجود مائه مره و عشر مرات ....

صلاه الاستغاثه عن الکفعمی و هی رکعتان.

صلاه فاطمه علیها السّلام علی جنازه أختها.

تعلیم رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله إیاها صلاه التسبیح.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:400

صلاه فاطمه علیها السّلام رکعتان لطلب مائده من السماء.

کلام السید الیزدی فی الصلوات المستحبه ...، منها صلاه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

کلام السید ابن طاوس فی صلاه الزیاره و صلاتها علیها السّلام.

کلام الشهید فی الصلوات المرغّبات من الشارع.

صلاه بتعلیم النبی صلی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام رکعتان فی کل یوم؛ فی کل رکعه الحمد مره و قل هو اللّه أحد ثلاث مرات.

صلاه علّمها النبی صلی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام رکعتان؛ فی کل رکعه الحمد و ....

صلاه لیله الأربعاء علّمها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام.

صلاه الزیاره بعد زیاره یوم الثالث من جمادی الآخره یوم شهادتها علیها السّلام.

الصلاه للحمّی رکعتان و وضع الخدّ الأیمن علی الأرض و القول عشر مرات:

یا فاطمه.

صلاه فاطمه علیها السّلام عشرین رکعه فی لیله آخر سبت من شهر رمضان.

ثمان رکعات فی المسجد بعد زیاره أئمه البقیع علیهم السّلام فإنه

مکان صلاه فاطمه علیها السّلام.

صلاه إبراهیم الخلیل صلی اللّه علیه و آله و فیها أزیز سیدنا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و کذا فاطمه علیها السّلام من خیفه اللّه.

صلاه رکعتین و السجود بعدها و قراءه هذا الدعاء: یا محمد یا رسول اللّه، یا علی یا سید المؤمنین و المؤمنات، بکما أستغیث .... إلی قوله: و یمجد علی فاطمه ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:401

1 المتن:
اشاره

قال الحسن بن الفضل الطبرسی: صلاه الاستغاثه بالبتول علیها السّلام، تصلّی رکعتین، ثم تسجد و تقول: یا فاطمه مائه مره، ثم ضع خدّک الأیمن علی الأرض و قل مثل ذلک، و تضع خدّک الأیسر علی الأرض و تقول مثله، ثم اسجد و قل ذلک مائه و عشر دفعات، و قل: یا آمنا من کل شی ء و کل شی ء منک خائف حذر، أسألک بأمنک من کل شی ء و خوف کل شی ء منک، أن تصلّی علی محمد و آل محمد، و أن تعطینی أمانا لنفسی و أهلی و مالی و ولدی، حتی لا أخاف أحدا و لا أحذر من شی ء أبدا، إنک علی کل شی ء قدیر.

المصادر:

1. مکارم الأخلاق: ص 380.

2. بحار الأنوار: ج 88 ص 356، عن مکارم الأخلاق.

3. باقیات الصالحات: ص 252، عن المکارم.

4. صحیفه الزهراء علیها السّلام: ص 178.

5. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 100.

6. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 445.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:402

2 المتن:
اشاره

قال الشیخ الطوسی فی صلاه الطاهره فاطمه علیها السّلام: هما رکعتان؛ تقرأ فی الأولی الحمد و مائه مره إنا أنزلناه فی لیله القدر، و فی الثانیه الحمد و مائه مره قل هو اللّه أحد. فإذا سلّمت سبّحت تسبیح الزهراء علیها السّلام، ثم تقول:

سبحان ذی العزّ الشامخ المنیف، سبحان ذی الجلال الباذخ العظیم، سبحان ذی الملک الفاخر القدیم، سبحان من لبس البهجه و الجمال، سبحان من تردّی بالنور و الوقار، سبحان من یری أثر النمل فی الصفا، سبحان من یری وقع الطیر فی الهواء، سبحان من هو هکذا لا هکذا غیره.

و ینبغی لمن صلّی هذه الصلاه و فرغ من التسبیح أن یکشف رکبتیه و ذراعیه، و یباشر بجمیع مساجده الأرض بغیر حاجز یحجز بینه و بینها، و یدعو و یسأل حاجته و ما شاء من الدعاء، و یقول و هو ساجد:

یا من لیس غیره رب یدعی، یا من لیس فوقه إله یخشی، یا من لیس دونه ملک یتّقی، یا من لیس له وزیر یؤتی، یا من لیس له حاجب یرشی، یا من لیس له بوّاب یغشی، یا من لا یزداد علی کثره السؤال إلا کرما وجودا و علی کثره الذنوب إلا عفوا و صفحا، صلّ علی محمد و آل محمد، و افعل بی کذا و کذا.

المصادر:

1. مصباح المتهجد: ص 301.

2. جامع الأحادیث للسید البروجردی: ج 7 ص 232.

3. جمال الأسبوع: ص 85- 84.

4. بحار الأنوار: ج 88 ص 180 ح 7.

5. المقنعه: ص 168، باختصار فیه.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 301 ح 1، عن المصباح.

7. لوامع صاحبقرانی: ج 6 ص 106، بتفاوت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:403

3 المتن:
اشاره

قال الشیخ الطوسی: صلاه أخری لها علیها السّلام تصلّی للأمر المخوف: روی إبراهیم بن عمر الصنعانی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

للأمر المخوف العظیم تصلّی رکعتین، و هی التی کانت الزهراء علیها السّلام تصلّیها؛ تقرأ فی الأولی الحمد و قل هو اللّه أحد خمسین مره، و فی الثانیه مثل ذلک. فإذا سلّمت صلّیت علی النبی صلی اللّه علیه و آله، ثم ترفع یدیک و تقول:

اللهم إنی أتوجّه بهم إلیک و أتوسّل إلیک بحقهم العظیم الذی لا یعلم کنهه سواک، و بحق من حقه عندک عظیم، و بأسمائک الحسنی و کلماتک التامّات التی أمرتنی أن أدعوک بها، و أسألک باسمک العظیم الذی أمرت إبراهیم أن یدعو به الطیر فأجابته، و باسمک العظیم الذی قلت للنار کونی بردا و سلاما علی إبراهیم فکانت، و بأحبّ أسمائک إلیک و أشرفها عندک و أعظمها لدیک و أسرعها إجابه و أنجحها طلبه، و بما أنت أهله و مستحقّه و مستوجبه.

و أتوسّل إلیک و أرغب إلیک و أتصدّق منک و أستغفرک و أستمنحک و أتضرّع إلیک و أخضع بین یدیک و أخشع لک و أقرّ لک بسوء صنیعتی و أتملّقک و ألحّ علیک، و أسألک بکتبک التی أنزلتها علی أنبیائک و رسلک صلواتک علیهم أجمعین من التوراه و الإنجیل و القرآن العظیم من أولها إلی آخرها؛

فإن فیها اسمک الأعظم و بما فیها من أسمائک العظمی أتقرّب إلیک.

و أسألک أن تصلّی علی محمد و آله، و أن تفرّج عن محمد و آله علیهم السّلام و تجعل فرجی مقرونا بفرجهم و تبدؤ بهم فیه، و تفتح أبواب السماء لدعائی فی هذا الیوم، و تأذن فی هذا الیوم و هذه اللیله بفرجی و إعطاء سؤلی و أملی فی الدنیا و الآخره، فقد مسّنی الفقر، و نالنی الضرّ، و سلّمتنی الخصاصه، و ألجأتنی الحاجه، و توسّمت بالذلّه، و غلبتنی المسکنه، و حقّت علیّ الکلمه، و أحاطت بی الخطیئه، و هذا الوقت الذی و عدت أولیاءک فیه الإجابه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:404

فصلّ علی محمد و آله، و اسمح ما بی بیمینک الشافیه، و انظر إلیّ بعینک الراحمه، و أدخلنی فی رحمتک الواسعه، و أقبل إلیّ بوجهک الذی إذا أقبلت به علی أسیر فککته، و علی ضالّ هدیته، و علی جائز أدّیته، و علی فقیر أغنیته، و علی ضعیف قوّیته، و علی خائف أمنته، و لا تخلنی لقاء عدوّک و عدوی.

یا ذا الجلال و الإکرام، یا من لا یعلم کیف هو و حیث هو و قدرته إلا هو، یا من سدّ الهواء بالسماء و کبس الأرض علی الماء و اختار لنفسه أحسن الأسماء، یا من سمّی نفسه بالاسم الذی به تقضی حاجه کل طالب یدعوه به، و أسألک بذلک الاسم فلا شفیع أقوی لی منه، و بحق محمد و آل محمد أن تصلّی علی محمد و آل محمد، و أن تقضی لی حوائجی، و تسمع محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین و علیا و محمدا و جعفرا و موسی و محمدا

و علیا و الحسن و الحجه- صلوات اللّه علیهم و برکاته و رحمته- صوتی لیشفعوا لی إلیک و تشفّعهم فیّ و لا تردّنی خائبا، بحق لا إله إلا أنت، و بحق محمد و آل محمد، صلّ علی محمد و آل محمد، و افعل بی کذا و کذا یا کریم.

المصادر:

1. مصباح المتهجد: ص 302.

2. بحار الأنوار: ج 88 ص 183 ح 9، عن مصباح المتهجد.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 303 ح 1، عن مصباح المتهجد.

4. جمال الأسبوع: ص 266، باختصار فیه.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 446.

4 المتن:
اشاره

روی صفوان، قال: دخل محمد بن علی الحلبی علی أبی عبد اللّه علیه السّلام فی یوم الجمعه فقال له: تعلّمنی أفضل ما أصنع فی مثل هذا الیوم. فقال: یا محمد! ما أعلم أن أحدا کان أکثر عند رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله من فاطمه علیها السّلام و لا أفضل مما علّمها أبوها محمد بن عبد اللّه صلی اللّه علیه و آله؛ قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:405

من أصبح یوم الجمعه فاغتسل و صفّ قدمیه و صلّی أربع رکعات مثنی؛ یقرأ فی أول رکعه فاتحه الکتاب و قل هو اللّه أحد و خمسین مره، و فی الثانیه فاتحه الکتاب و العادیات خمسین مره، و فی الثالثه فاتحه الکتاب و إذا زلزلت خمسین مره، و فی الرابعه فاتحه الکتاب و إذا جاء نصر اللّه و الفتح خمسین مره- و هذه سوره النصر و هی آخر سوره نزلت-، فإذا فرغ منها دعی فقال:

إلهی و سیدی، من تهیّأ أو تعبّأ أو أعدّ أو استعدّ لوفاده مخلوق رجاء رفده و فوائده و نائله و فواضله و جوائزه، فإلیک- یا إلهی- کانت تهیأتی و تعبأتی و إعدادی و استعدادی رجاء رفدک و فوائدک و معروفک و نائلک و جوائزک. فلا تخیّبنی من ذلک یا من لا تخیّب علیه مسأله السائل، و لا تنقصه عطیّه نائل، فإنی لم آتک بعمل صالح قدّمته، و لا

شفاعه مخلوق رجوته أتقرّب إلیک بشفاعته إلا محمدا و أهل بیته صلواتک علیه و علیهم.

أتیتک أرجو عظیم عفوک الذی عدت به علی الخاطئین عند عکوفهم علی المحارم، فلم یمنعک طول عکوفهم علی المحارم أن جدت علیهم بالمغفره، و أنت سیدی العوّاد بالنعماء، و أنا العوّاد بالخطاء. أسألک بحق محمد و آله الطاهرین أن تغفر لی ذنبی العظیم، فإنه لا یغفر العظیم إلا العظیم، یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم.

المصادر:

1. مصباح المتهجد: ص 318.

2. جمال الأسبوع: ص 134.

3. بحار الأنوار: ج 86 ص 368 ح 64.

4. عوالم العلوم: ج 1 ص 305 ح 2.

5. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 99.

6. وسائل الشیعه: ج 5 ص 59 ح 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:406

5 المتن:
اشاره

قال أبو جعفر الطوسی فی صلاه الهدیه: ثمان رکعات؛ روی عنهم علیهم السّلام أنه یصلّی العبد فی یوم الجمعه ثمان رکعات؛ أربعا تهدی إلی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أربعا تهدی إلی فاطمه علیها السّلام، و یوم السبت أربع رکعات تهدی إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام. ثم کذلک کل یوم إلی واحد من الأئمه علیهم السّلام، إلی یوم الخمیس أربع رکعات؛ تهدی إلی جعفر بن محمد علیه السّلام. ثم فی یوم الجمعه أیضا ثمان رکعات؛ أربعا تهدی إلی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أربع رکعات تهدی إلی فاطمه علیها السّلام. ثم یوم السبت أربع رکعات تهدی إلی موسی بن جعفر علیه السّلام. ثم کذلک، إلی یوم الخمیس أربع رکعات، تهدی إلی صاحب الزمان علیه السّلام.

الدعاء بعد کل رکعتین منها: اللهم أنت السلام و منک السلام و إلیک یعود السلام، حیّنا ربنا منک بالسلام. اللهم إن هذه الرکعات هدیه منّی إلی ولیک فلان، فصلّ علی محمد و آله و بلّغه إیّاها، و أعطنی أفضل أملی و رجائی فیک و فی رسولک- صلواتک علیه و آله- و فیه.

و تدعو بما أحببت إن شاء اللّه.

و یستحبّ أن یختم القرآن فی یوم الجمعه، و یدعی بعده بدعاء ختم القرآن لعلی بن الحسین علیه السّلام، و کان أمیر المؤمنین علیه السّلام إذا ختم القرآن قال: اللهم اشرح بالقرآن صدری،

و استعمل بالقرآن بدنی، و نوّر بالقرآن بصری، و أطلق بالقرآن لسانی، و أعنّی علیه ما أبقیتنی، فإنه لا حول و لا قوه إلا بک.

المصادر:

1. مصباح المتهجد: ص 322.

2. بحار الأنوار: ج 99 ص 229 ح 3، عن المصباح.

3. وسائل الشیعه: ج 5 ص 284 ح 1، عن المصباح.

4. الدعوات للراوندی: ص 108.

5. وسائل الشیعه: ج 5 ص 284.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:407

6. مستدرک الوسائل: ج 6 ص 470.

7. تذکره الفقهاء: ج 1 ص 74.

8. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 451.

9. بحار الأنوار: ج 88 ص 217.

6 المتن:
اشاره

قال أبو جعفر الطوسی: و تصلّی فی لیله تسع عشره و لیله إحدی و عشرین و لیله ثلاث و عشرین مائه رکعه، تسقط ما فیها من الزیادات، و هی عشرون رکعه فی لیله تسع عشره و ثلاثون فی لیله إحدی و عشرین و ثلاثون فی لیله ثلاث و عشرین، الجمیع ثمانون رکعه. یفرقها فی أربع جمع؛ فی کل جمعه عشر رکعات، أربع منها صلاه أمیر المؤمنین علیه السّلام و رکعتان صلاه فاطمه علیها السّلام و أربع رکعات صلاه جعفر.

و تصلّی لیله آخر جمعه عشرین رکعه صلاه أمیر المؤمنین علیه السّلام، و فی لیله آخر سبت منه عشرین رکعه صلاه فاطمه علیها السّلام، فیکون ذلک تمام ألف رکعه ...

إلی آخر ما قاله الشیخ فی الصلاه زیاده علی هذا الألف و الدعاء بعد کل رکعتین، فمن أراد الاطلاع فلیراجع إلی مصباح الشیخ: ص 554- 577.

المصادر:

1. مصباح المتهجد: ص 553.

2. المقنعه: ص 170، شطرا من ذیله.

3. المصباح للکفعمی: ص 569.

4. البلد الأمین: ص 177.

5. مستدرک الوسائل: ج 6 ص 215، بتفاوت فیه.

6. قواعد الأحکام: ج 1 ص 296، بتفاوت فیه.

7. البیان للشهید الأول: ص 121، بتفاوت فیه.

8. الدروس: ج 1 ص 50، بتفاوت فیه.

9. ذخیره المعاد: ص 348، بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:408

10. النهایه و نکتها: ج 1 ص 379، بتفاوت فیه.

11. شرائع الإسلام: ج 1 ص 65، بتفاوت فیه.

12. إرشاد الأذهان: ص 266، بتفاوت.

13. المراسم: ص 83، بتفاوت.

14. منتهی المطلب: ج 1 ص 358، بتفاوت.

15. النهایه: ص 140، بتفاوت.

16. شرائع الإسلام: ج 1 ص 85، بتفاوت.

17. نهایه الأحکام: ج 2 ص 94.

18. إیضاح الفوائد: ج 1 ص 137.

19. المختصر النافع: ص 42.

20. المهذّب

لابن البرّاج: ج 1 ص 146.

21. تذکره الفقهاء: ج 1 ص 73.

7 المتن:
اشاره

قال أبو جعفر الطوسی فی ذکر العشر الأول من ذی الحجه: یستحبّ صوم هذا العشر إلی التاسع، فإن لم یقدر صام أول یوم منه، و هو یوم مولد إبراهیم الخلیل، و فیه زوّج رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام من أمیر المؤمنین علیه السّلام، و روی أنه کان یوم السادس و یستحبّ أن تصلّی فیه صلاه فاطمه علیها السّلام، و روی أنها أربع رکعات مثل صلاه أمیر المؤمنین علیه السّلام؛ کل رکعه بالحمد مره و خمسین مره قل هو اللّه أحد و یسبّح بتسبیح الزهراء علیها السّلام و یقول:

سبحان ذی العز الشامخ المنیف، سبحان ذی الجلال الباذخ العظیم، سبحان ذی الملک الفاخر القدیم، سبحان من یری أثر النمله فی الصفا، سبحان من یری وقع الطیر فی الهواء، سبحان من هو هکذا و لا هکذا غیره.

المصادر:

1. مصباح المتهجد: ص 671.

2. تذکره الفقهاء: ج 1 ص 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:409

8 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: من صلّی أربع رکعات، فی کل رکعه خمسین مره قل هو اللّه أحد، کانت صلاه فاطمه علیها السّلام، و هی صلاه الأوّابین.

قال المجلسی: لا خلاف بیننا ظاهرا فی استحباب هذه الصلاه، و نسبها الشیخ و جماعه إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و العلامه و جماعه إلی فاطمه علیها السّلام، و یظهر کلاهما من الأخبار و لا تنافی بینهما، و یظهر کونها صلاه أمیر المؤمنین علیه السّلام من روایه الفضل بن عمر فی کیفیه نافله شهر رمضان، و کونها صلاه فاطمه علیها السّلام من هذه الروایه.

و قال الصدوق فی الفقیه: باب ثواب الصلاه التی یسمّیها الناس صلاه فاطمه علیها السّلام، و یسمّونها أیضا صلاه الأوّابین. ثم أورد روایه ابن سنان بسند صحیح، ثم أورد روایه العیاشی من کتابه مسندا عن هاشم، ثم قال: کان شیخنا محمد بن الحسن بن الولید:

یروی هذه الصلاه و ثوابها إلا أنه کان یقول: إنی لا أعرفها بصلاه فاطمه علیها السّلام، و أما أهل الکوفه فإنهم یعرفونها بصلاه فاطمه علیها السّلام، انتهی.

و لا ثمره لهذا الکلام بعد شرعیه الصلاه، و الصلاه المنسوبه إلی کل منهم منسوبه إلی جمیعهم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 88 ص 171، عن تفسیر العیاشی.

2. تفسیر العیاشی: ج 2 ص 286.

3. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 356.

4. تفسیر البرهان: ج 2 ص 414 ح 9، عن الفقیه.

5. إقبال الأعمال: ص 11.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 300 ح 1.

7. نور الثقلین: ج 3 ص 153 ح 153.

8. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 356.

9. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 357.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:410

10. لوامع

صاحبقرانی: ج 5 ص 411.

11. وسائل الشیعه: ج 5 ص 243.

12. جمال الأسبوع: ص 119، بتفاوت یسیر.

13. مرآه العقول: ج 15 باب صلاه فاطمه علیها السّلام.

14. کنز الدقائق: ج 5 ص 502.

15. مجمع الفائده: ج 3 ص 36.

16. منتهی المطلب: ج 1 ص 360.

17. التذکره: ج 1 ص 74.

الأسانید:

فی من لا یحضره الفقیه: عن محمد بن مسعود العیاشی، عن عبد اللّه بن محمد، عن محمد بن إسماعیل، عن ابن أبی عمیر، عن هشام.

9 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: کانت لأمی فاطمه علیها السّلام رکعتان تصلّیهما، علّمها جبرئیل. فإذا سلّمت، سبّحت التسبیح و هو: سبحان ذی العز الشامخ ...- إلی قوله کما مرّ فی ادعیتها- لا هکذا غیره.

ثم قال السید ابن طاوس: و قد روی أنه یقول: تسبیحها المنقول بعقب کل فریضه، ثم صلّی علی النبی و آله مائه مره.

قال المجلسی: روی السید علی بن الحسین بن باقی فی مصباحه بعد ذکر فاطمه علیها السّلام:

وجدت فی بعض کتب أصحابنا ما هذا صورته: بإسناد متصل، عن عبد اللّه بن الحسن، عن أبیه، عن جده الحسین بن علی علیه السّلام، عن أمه فاطمه علیها السّلام، قالت: قال لی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله:

یا فاطمه، أ لا أعلّمک دعاء لا یدعو به أحد إلا استجیب له و لا یعمل فی صاحبه سحر و لا شی ء، و لا یعرض له شیطان، و لا تردّ له دعوه و تقضی حوائجه کلها التی یرغب إلی اللّه فیها، عاجلها و آجلها؟ قلت: أجل یا أبت، لهذا و اللّه أحبّ إلیّ من الدنیا و ما فیها- ذکره بعد صلاه الزهراء علیها السّلام مصنف الکتاب الذی وجدته فیه- قال صلی اللّه علیه و آله: تقولین:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:411

یا اللّه، یا أعزّ مذکور و أقدمه قدما فی العزّ و الجبروت. یا اللّه، یا رحیم کل مترحّم و مفزع کل ملهوف. یا اللّه، یا راحم کل حزین یشکو بثّه و حزنه إلیه. یا اللّه، یا خیر من طلب

المعروف منه و أسرعه إعطاء. یا اللّه، یا من تخاف الملائکه المتوقّده بالنور منه، أسألک بالأسماء التی یدعوک بها حمله عرشک و یسبّحون بها شفقه من خوف عذابک، و بالأسماء التی یدعوک بها جبرئیل و میکائیل و إسرافیل إلا أجبتنی و کشفت کربتی- یا إلهی- و سترت ذنوبی.

یا من یأمر بالصیحه فی خلقه، فإذا هم بالساهره، أسألک بذلک الاسم الذی تحیی به العظام و هی رمیم أن تحیی قلبی، و تشرح صدری، و تصلح شأنی. یا من خصّ نفسه بالبقاء و خلق لبریّته الموت و الحیاه، یا من فعله قول و قوله أمر و أمره ماض علی ما یشاء.

و أسألک باسمک الذی دعاک بها خلیلک حین ألقی فی النار فاستجبت له و قلت: «یا نار کونی بردا و سلاما علی إبراهیم» «1»، و بالاسم الذی دعا به موسی من جانب الطور الأیمن فاستجبت له دعاءه، و بالاسم الذی کشفت به عن أیوب الضرّ و تبت علی داوود و سخّرت لسلیمان الریح تجری بأمره و الشیاطین و علّمته منطق الطیر، و بالاسم الذی وهبت لزکریا یحیی و خلقت به عیسی من روح القدس من غیر أب، و بالاسم الذی خلقت به العرش و الکرسی، و بالاسم الذی خلقت به الروحانیین، و بالاسم الذی خلقت به الجنّ و الإنس، و بالاسم الذی خلقت به جمیع الخلق و جمیع ما أردت من شی ء، و بالاسم الذی قدرت به علی کل شی ء، أسألک بهذه الأسماء لمّا أعطیتنی و قضیت بها حوائجی.

فإنه یقال لک: یا فاطمه، نعم نعم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 88 ص 181 ح 8، عن جمال الأسبوع.

______________________________

(1) سوره الأنبیاء: الآیه 69.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:412

2.

جمال الأسبوع: ص 263، بتفاوت یسیر.

3. المصباح لابن الباقی، علی ما فی البحار.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 300 ح 1، عن جمال الأسبوع.

الأسانید:

فی جمال الأسبوع: حدث محمد بن هارون، قال: أخبرنا محمد بن قشیر، قال:

حدثنا علی بن حبشی، قال: حدثنا العباس بن محمد، قال: حدثنا أبی، عن محمد بن سنان، عن المفضل بن عمر، عن أبی عبد اللّه، قال.

10 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه الصادق علیه السّلام، قال: کان لأمی فاطمه علیها السّلام صلاه تصلّیها، علّمها جبرئیل؛ رکعتان، تقرأ فی الأولی الحمد مره و إنا أنزلناه فی لیله القدر مائه مره، و فی الثانیه الحمد مره و مائه مره قل هو اللّه أحد. فإذا سلّمت، سبّحت تسبیح الطاهره علیها السّلام- و هو التسبیح الذی تقدّم- و تکشف عن رکبتیک و ذراعیک علی المصلّی، تدعو بهذا الدعاء و تسأل حاجتک، تعطها إن شاء اللّه. و الدعاء، ترفع یدیک بعد الصلاه علی النبی صلی اللّه علیه و آله و تقول:

اللهم إنی أتوجه إلیک بهم، و أسألک بحقک العظیم الذی لا یعلم کنهه سواک، و بحق من حق عندک عظیم، و بأسمائک الحسنی و کلماتک التامات التی أمرتنی أن أدعوک بها، و أسألک باسمک الأعظم العظیم الذی أمرت إبراهیم أن یدعوا به الطیر فأجابته، و باسمک العظیم الذی قلت به للنار: «کونی بردا و سلاما علی إبراهیم» «1» فکانت، و بأحبّ أسمائک إلیک و أشرفها عندک و أعظمها لدیک و أسرعها إجابه و أنجحها طلبه، و بما أنت أهله و مستحقه و مستوجبه، و أتوسل إلیک و أرغب إلیک و أتصدّق منک و أستغفرک و أستمنحک و أتضرّع إلیک و أخضع بین یدیک و أخشع لک و أقرّ لک بسوء صنیعی و أتملّقک و ألحّ علیک، و أسألک بکتبک التی أنزلتها علی أنبیائک و رسلک صلواتک

______________________________

(1) سوره الأنبیاء: الآیه 69.

الموسوعه الکبری

عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:413

علیهم أجمعین من التوراه و الإنجیل و القرآن العظیم من أولها إلی آخرها فإن فیها اسمک الأعظم، و بما فیها من أسمائک العظمی، أتقرّب إلیک و أسألک أن تصلّی علی محمد و آل محمد، و أن تفرّج عن محمد و آله، و تجعل فرجی مقرونا بفرجهم، و تقدّمهم فی کل خیر، و تبدء بهم و تفتح أبواب السماء لدعائی فی هذا الیوم، و تأذن فی هذا الیوم و هذه اللیله بفرجی و إعطائی و سؤلی و أملی فی الدنیا و الآخره، فقد مسّنی الفقر، و نالنی الضرّ، و شملتنی الخصاصه، ألجأتنی الحاجه، و توسّمت بالذله، و غلبتنی المسکنه، و حقّت علیّ الکلمه، و أحاطت بی الخطیئه، و هذا الوقت الذی وعدت أولیائک فیه الإجابه.

فصلّ علی محمد و آله، و امسح ما بی بیمینک الشافیه، و انظر إلیّ بعینک الراحمه، و أدخلنی فی رحمتک الواسعه، و أقبل إلیّ بوجهک الذی إذا أقبلت به علی أسیر فککته، و علی ضالّ هدیته، و علی حائر آویته، و علی فقیر أغنیته، و علی ضعیف قویته، و علی خائف آمنته، و لا تخلنی لقّا لعدوک و عدوی.

یا ذا الجلال و الإکرام، یا من لا یعلم أحد کیف هو و حیث هو، یا من سدّ الهواء بالسماء، و کبس الأرض علی الماء، و اختار لنفسه أحسن الأسماء، یا من سمّی نفسه بالاسم الذی به تقضی حاجه کل طالب یدعوه به، أسألک بذلک الاسم فلا شفیع أقوی لی منه، و بحق محمد و آل محمد أن تصلّی علی محمد و آل محمد، و أن تقضی لی حوائجی، و تسمع محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین

و علیا و محمدا و جعفرا و موسی و علیا و محمدا و علیا و الحسن و الحجه- صلوات اللّه علیهم و برکاته و رحمته- صوتی لیشفعوا لی إلیک. فتشفّعهم فیّ، و لا تردّ حاجتی خائبا بحق لا إله إلا أنت و بحق محمد و آله علیهم السّلام، و افعل بی کذا و کذا یا کریم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 88 ص 185 ح 10، عن جمال الأسبوع.

2. جمال الأسبوع: ص 266.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 302 ح 5، عن جمال الأسبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:414

4. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 98.

5. الاشراف للمفید: ص 32، باختصار.

6. الدعوات للراوندی: ص 88، باختصار.

7. الصحیفه الصادقیه: ص 582.

8. جواهر الکلام: ج 12 ص 195، بتفاوت فیه.

9. مستدرک الوسائل: ج 6 ص 292.

10. شرح تبصره المتعلمین: ج 2 ص 209.

11. قواعد الأحکام: ج 1 ص 296.

12. جامع المقاصد للکرکی: ج 2 ص 485.

13. إشاره السبق: ص 106.

14. المراسم العلویه: ص 83.

15. السرائر: ج 1 ص 312.

16. مجمع الفائده و البرهان: ج 1 ص 273.

17. الرسائل العشر: ص 97.

18. ملخص جامع المعارف: ج 2 ص 236.

19. إرشاد الأذهان: ص 266.

20. النهایه: ص 140.

21. نهایه الأحکام: ج 2 ص 98.

22. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 65.

23. مدارک الأحکام: ج 4 ص 205.

24. بدایه الهدایه: ج 1 ص 163.

25. تحریر الأحکام: ج 1 ص 48.

26. تذکره الفقهاء: ج 1 ص 74.

27. المهذّب: ج 1 ص 149.

28. کفایه الأحکام: ص 23.

29. الخلاف: ج 1 ص 185.

30. الوسیله: ص 117.

31. ریاض المسائل: ج 1 ص 210.

32. الکافی للحلبی: ص 131.

33. جامع العباسی: ص 74.

34.

کشف اللثام: ج 1 ص 271.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 415 المصادر: ..... ص : 413

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:415

35. الذکری: ص 249.

36. شرائع الإسلام: ج 1 ص 65.

الأسانید:

1. فی جمال الأسبوع: بأسناده، عن محمد بن وهبان، عن محمد بن المفضل، عن إسحاق بن محمد بن مروان، عن حمّاد بن عیسی، عن إبراهیم بن عمر الصنعانی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی جمال الأسبوع: حدث علی بن محمد العلوی الرازی و أبو الفرج محمد بن موسی القزوینی و أحمد بن محمد بن عبید اللّه جمیعا، عن محمد بن أحمد بن سنان الزاهری، عن أبیه، عن جده محمد بن سنان، عن المفضل بن عمر،

11 المتن:
اشاره

عنهم علیهم السّلام: من جعل ثواب صلاته لرسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و الأوصیاء من بعده علیهم السّلام، أضعف اللّه له ثواب صلاته أضعافا مضاعفه، حتی ینقطع النفس و یقال له قبل أن یخرج روحه عن جسده: یا فلان، هدیّتک إلینا و إلطافک لنا، هذا یوم مجازاتک و مکافاتک. فطب نفسا و قرّ عینا بما أعدّ اللّه لک، و هنیئا لک بما صرت إلیه.

قال: کیف یهدیه صلاته و یقول؟ قال: ینوی ثواب صلاته لرسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، و إن أمکنه أن یزید علی صلاه الخمسین شیئا- و لو رکعتین فی کل یوم- و یهدیها إلی واحد منهم؛ یفتتح الصلاه فی الرکعه الأولی مثل افتتاح صلاه الفریضه بسبع تکبیرات، أو ثلاث مرات أو مره فی کل رکعه، و یقول بعد تسبیح الرکوع و السجود ثلاث مرات: صلّی اللّه علی محمد و آله الطیبین الطاهرین فی کل رکعه. فإذا شهد و سلّم قال:

اللهم أنت السلام و منک السلام، یا ذا الجلال و الإکرام، صلّ علی محمد و آل محمد الطیبین الطاهرین الأخیار، أبلغهم منی أفضل التحیه و السلام، اللهم إن هذه الرکعات هدیه

منّی إلی عبدک و نبیک و رسولک ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:416

و الصلاه التی تهدیها إلی فاطمه علیها السّلام تقول: اللهم هاتین الرکعتین هدیه منی إلی الطاهره المطهره، الطیبه الزکیه، فاطمه بنت نبیک. اللهم فتقبّلها منی و أبلغهما إیاهما عنّی، و أثبتنی علیها أفضل أملی و رجائی فیک و فی نبیک صلی اللّه علیه و آله، و وصی نبیک علیه السّلام، و الطیبه الطاهره فاطمه بنت نبیک علیها السّلام، و الحسن و الحسین علیها السّلام سبطی نبیک یا ولی المؤمنین، یا ولی المؤمنین، یا ولی المؤمنین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 88 ص 215 ح 1، عن جمال الأسبوع.

2. جمال الأسبوع: ص 15.

3. وسائل الشیعه: ج 5 ص 285 ح 4، عن جمال الأسبوع.

4. مکیال المکارم: ج 2 ص 266.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 451.

الأسانید:

فی جمال الأسبوع: حدّث أبو محمد الصیمری، عن أحمد بن عبد اللّه البجلّی بإسناد رفعه إلیهم علیهم السّلام.

12 المتن:
اشاره

قال العلامه الحلی: و روی صلاه فاطمه علیها السّلام أربع رکعات و هی بعد الغسل؛ یقرأ فی الأولی الحمد و الإخلاص خمسین مره، و فی الثانیه الحمد و العادیات خمسین مره، و فی الثالثه: الحمد و الزلزله خمسین مره، و فی الرابعه الحمد و النصر خمسین مره. ثم یدعو بالمنقول.

المصادر:

تذکره الفقهاء: ج 1 ص 74.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:417

13 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إذا کانت لک حاجه إلی اللّه و ضقت بها ذرعا، فصلّ رکعتین.

فإذا سلّمت کبّر اللّه ثلاثا و سبّح تسبیح فاطمه علیها السّلام. ثم اسجد و قل مائه مره: یا مولاتی فاطمه أغیثینی. ثم ضع خدّک الأیمن علی الأرض و قل مثل ذلک، ثم عد إلی السجود و قل ذلک مائه مره و عشر مرات، و اذکر حاجتک فإن اللّه یقضیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 254 ح 12، عن قبس المصباح.

2. قبس المصباح، علی ما فی البحار.

3. الصحیفه الصادقیه: ص 596 ح 809.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 445.

14 المتن:
اشاره

قال الکفعمی فی صلاه الاستغاثه: تصلّی رکعتین، فإذا سلّمت فکبّر اللّه ثلاثا و سبّح تسبیح الزهراء علیها السّلام، و اسجد و قل مائه مره: یا مولاتی یا فاطمه أغیثینی. ثم ضع خدّک الأیمن و قل کذلک، ثم عد إلی السجود و قل کذلک، ثم ضع خدّک الأیسر علی الأرض و قل کذلک، ثم عد إلی السجود و قل کذلک مائه مره و عشر مرات، و اذکر حاجتک تقضی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 99 ص 254، ح 13 عن البلد الأمین.

2. البلد الأمین: ص 159.

3. باقیات الصالحات: ص 252.

4. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 100.

5. ناسخ التواریخ: مجلدات فاطمه علیها السّلام ج 2 ص 443.

6. منتهی الآمال: ج 1 ص 98.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:418

15 المتن:
اشاره

قال یزید بن خلیفه: کنت عند أبی عبد اللّه علیه السّلام قاعدا، فسأله رجل من القمیین: أ تصلّی النساء علی الجنائز؟ ...، إلی أن قال علیه السّلام: فخرجت فاطمه علیها السّلام فی نسائها، فصلّت علی أختها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 202 ح 66، عن الخرائج.

2. الخرائج و الجرائح: ج 1 ص 94 ح 156.

3. بحار الأنوار: ج 22 ص 158 ح 19، عن الخرائج.

4. بحار الأنوار: ج 78 ص 391 ح 57، عن الخرائج.

5. وسائل الشیعه: ج 2 ص 818 ح 1.

6. مجمع الفائده و البرهان: ج 2 ص 470.

الأسانید:

فی الخرائج: عن محمد بن عبد الحمید، عن عاصم بن حمید، عن یزید بن خلیفه، قال.

16 المتن:
اشاره

کتاب الشیرازی: إن فاطمه علیها السّلام لما ذکرت حالها و سألت جاریه، بکی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله ...،

إلی أن قال: ثم علّمها صلاه التسبیح «1». فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: مضیت تریدین من رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله الدنیا فأعطانا ثواب الآخره.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 85 ح 8، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 120.

3. کتاب الشیرازی، علی ما فی المناقب.

4. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 291.

______________________________

(1) و هی صلاه جعفر الطیار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:419

17 المتن:
اشاره

عن ابن عباس، قال: خرج أعرابی من بنی سلیم تیبدّی فی البریه ...، إلی قوله:

ثم و ثبت فاطمه بنت محمد علیها السّلام حتی دخلت إلی مخدع لها. فصفّت قدمیها فصلّت رکعتین، ثم رفعت باطن کفّیها إلی السماء و قالت: إلهی و سیدی، هذا محمد صلی اللّه علیه و آله نبیک، و هذا علی علیه السّلام ابن عم نبیک، و هذان الحسن و الحسین علیهما السّلام سبطا نبیک. إلهی أنزل علینا مائده من السماء کما أنزلتها علی بنی إسرائیل؛ أکلوا منها و کفروا بها. اللهم أنزلها علینا فإنا بها مؤمنون.

قال ابن عباس: و اللّه ما استتمّت الدعوه، فإذا هی بصحفه من ورائها یفور قتارها، و إذا قتارها أزکی من المسک الأذفر. فاحتضنتها ثم أتت بها إلی النبی صلی اللّه علیه و آله و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 69 ح 61، عن کتاب المناقب.

2. کتاب المناقب، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی کتاب المناقب: عن محمد بن أحمد المکّی، عن أحمد بن عبد الواحد، عن محمد بن علی، عن کریمه بنت أحمد بن محمد.

و أخبرنی أیضا به محمد بن الحسن، عن الحسین بن محمد، عن الکریمه، عن زاهر بن أحمد، عن معاذ بن یوسف، عن أحمد بن محمد، عن عثمان بن أبی شیبه، عن ابن نمیر، عن مجالد، عن ابن عباس، قال.

18 المتن:
اشاره

قال السید الیزدی فی العروه: الصلوات المستحبه کثیره و هی أقسام، منها الصلوات

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:420

المعیّنه المخصوصه بدون سبب و غایه و وقت، کصلاه جعفر و صلاه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و صلاه أمیر المؤمنین علیه السّلام و صلاه فاطمه علیها السّلام و صلاه سائر الأئمه علیهم السّلام.

المصادر:

العروه الوثقی: ص 206.

19 المتن:
اشاره

قال السید فی ذکر ولادتها یوم العشرین، یوم ولاده سیدتنا الزهراء البتول علیها السّلام، و زیارتها الماضیه آنفا فی فصل الزیارات:

ثم تصلّی صلاه الزیاره، و إن استطعت أن تصلّی صلاتها علیها السّلام فافعل؛ و هی رکعتان، تقرأ فی کل رکعه الحمد مره و ستین مره قل هو اللّه أحد، فإن لم تستطع فصلّ رکعتین بالحمد و سوره الإخلاص و الحمد و قل یا أیها الکافرون. فإذا سلّمت قلت: اللهم إنی أتوجّه إلیک نبینا محمد و بأهل بیته صلواتک علیهم، و أسألک بحقک العظیم علیهم الذی لا یعلم کنهه سواک، و أسألک بحق من حقه عندک عظیم، و بأسمائک الحسنی التی أمرتنی أن أدعوک بها.

و أسألک باسمک الأعظم الذی أمرت به إبراهیم أن یدعو به الطیر فأجابته، و باسمک العظیم الذی قلت للنار به: «کونی بردا و سلاما علی إبراهیم» «1» فکانت بردا، و بأحبّ الأسماء إلیک و أشرفها و أعظمها لدیک و أسرعها إجابه و أنجحها طلبه، و بما أنت أهله و مستحقه و مستوجبه.

و أتوسّل إلیک و أرغب إلیک و أتضرّع إلیک و ألحّ علیک و أسألک بکتبک التی أنزلتها علی أنبیائک و رسلک صلواتک علیهم، من التوراه و الإنجیل و الزبور و القرآن العظیم، فإن فیها اسمک الأعظم و بما فیها من أسمائک العظمی أن تصلّی علی محمد

______________________________

(1) سوره الأنبیاء: الآیه 69.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:421

و آل محمد، و أن تفرّج عن آل محمد و شیعتهم و محبیهم و عنی، و تفتح أبواب السماء لدعائی و ترفعه فی علیّین، و تأذن فی هذا الیوم و فی هذه الساعه بفرجی و إعطائی أملی و سؤلی فی الدنیا و

الآخره.

یا من یعلم أحد کیف هو و قدرته إلا هو، یا من سدّ الهواء بالسماء و کبس الأرض علی الماء و اختار لنفسه أحسن الأسماء، یا من سمّی نفسه بالاسم الذی تقضی به حاجه من یدعوه، أسألک بحق ذلک الاسم- فلا شفیع أقوی لی منه- أن تصلّی علی محمد و آل محمد، و تقضی لی حوائجی، و تسمع بمحمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه المنتظر لإذنک- صلواتک و سلامک و رحمتک و برکاتک علیهم- صوتی لیشفعوا لی إلیک و تشفّعهم فیّ، و لا تردّنی خائبا بحق لا إله إلا أنت.

و تسأل حوائجک تقضی بإذن اللّه تعالی.

المصادر:

الإقبال: ص 625.

20 المتن:
اشاره

قال الشهید فی المسالک فی الصلوات المرغّبات أی المرغّب من الشارع: ... و صلاه فاطمه علیها السّلام عکس جماعه من الأصحاب التسمیه؛ فنسبوا الأربع لفاطمه علیها السّلام و الرکعتین لعلی علیه السّلام، و کلاهما مروی فتشترکان فی النسبه، و تظهر الفائده فی النسبه حاله النیه.

و نقل الصدوق إن صلاه فاطمه علیها السّلام- أعنی الأربع- تسمّی صلاه الأوّابین.

و روی عن الصادق علیه السّلام، قال: من توضّأ و أسبغ الوضوء و صلّاها، انفتل حین ینفتل و لیس بینه و بین اللّه ذنب إلا غفر له.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:422

المصادر:

مسالک الأفهام للشهید: ج 1 ص 39.

21 المتن:
اشاره

عن أبی هریره، قال: دخل رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله علی فاطمه الزهراء علیها السّلام فوجدها تطحن شعیرا ...، إلی أن قال:

فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبتاه، متی تدرک النساء فضل المجاهدین فی سبیل اللّه تعالی؟

فقال صلی اللّه علیه و آله لها: أ لا أدلّک علی شی ء تدرکین به المجاهدین و أنت فی بیتک؟ فقالت: نعم یا أبتاه. فقال: تصلّین فی کل یوم رکعتین، تقرئین فی کل رکعه فاتحه الکتاب مره و قل هو اللّه أحد ثلاث مرات. فمن فعل ذلک کتب اللّه له و لها ثواب المجاهدین فی سبیل اللّه تعالی.

المصادر:

1. رساله وصیه النبی صلی اللّه علیه و آله لابنته فاطمه علیها السّلام: ص 13.

2. اعلموا أنی فاطمه: ج 3 ص 9.

22 المتن:
اشاره

فی جمال الأسبوع: صلاه علّمها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، أنه قال لأمیر المؤمنین علیه السّلام و لا بنته فاطمه علیها السّلام: إننی أرید أن أخصّکما بشی ء من الخیر مما علّمنی اللّه عز و جل و اطلعنی اللّه علیه، فاحتفظا به. قالا: نعم یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، فما هو؟ قال: یصلّی أحدکما رکعتین؛ یقرأ فی کل رکعه فاتحه الکتاب و آیه الکرسی ثلاث مرات، و قل هو اللّه أحد ثلاث مرات، و آخر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:423

الحشر ثلاث مرات من قوله: «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ» «1» إلی آخره. فإذا جلس فلیتشهّد و لیثن علی اللّه عز و جل، و لیصلّ علی النبی صلی اللّه علیه و آله، و لیدع للمؤمنین و المؤمنات.

ثم یدعو علی أثر ذلک فیقول:

اللهم إنی أسألک بحق کل اسم هو لک یحق علیک فیه إجابه الدعاء إذا دعیت به، و أسألک بحق کل ذی حق علیک، و أسألک بحقک علی جمیع ما هو دونک أن تفعل بی کذا و کذا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 86 ص 365 ح 5، عن جمال الأسبوع.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 302 ح 1، عن جمال الأسبوع.

3. جمال الأسبوع: ص 127.

23 المتن:
اشاره

روی عن مولاتنا فاطمه علیها السّلام، قالت: علّمنی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله صلاه لیله الأربعاء فقال: من صلّی ستّ رکعات؛ یقرأ فی کل رکعه الحمد و «قل اللهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء» إلی قوله: «بغیر حساب». «2» فإذا فرغ من صلاته قال: جزی اللّه محمدا و هو أهله، غفر اللّه له کل ذنب إلی سبعین سنه و أعطاه من الثواب ما لا یحصی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 87 ص 304، عن جمال الأسبوع.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 305 ح 1، عن جمال الأسبوع.

3. جمال الأسبوع: ص 90.

______________________________

(1) سوره الحشر: الآیه 21.

(2) سوره آل عمران: الآیه 26.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:424

24 المتن:
اشاره

عن زوائد الفوائد بعد ذکر زیاره مختصره لها علیها السّلام و هی معروفه أنها مختصه بهذا الیوم- یعنی یوم الثالث من جمادی الآخره و هو یوم وفاتها-، قال:

و تصلّی صلاه الزیاره، و صلاتها علیها السّلام و هی رکعتان؛ تقرأ فی کل رکعه الحمد مره و قل هو اللّه أحد ستین مره ....

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 306 ح 1، عن المستدرک.

2. مستدرک الوسائل: ج 6 ص 294 ح 3، عن الزوائد.

3. زوائد الفوائد لابن طاوس، علی ما فی المستدرک.

25 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام: إذا حمّ أحدکم فلیدخل البیت وحده و یصلّی رکعتین و یضع خده الأیمن علی الأرض و یقول: یا فاطمه بنت محمد- عشر مرات- أستشفع بک إلی اللّه فیما نزل بی.

المصادر:

الصحیفه الصادقیه: ص 596 ح 810.

26 المتن:
اشاره

قال السید المرتضی فی ذکر نوافل شهر رمضان: و مما انفردت به الإمامیه ترتیب نوافل شهر رمضان علی أن یصلّی فی کل لیله عشرین رکعه ...، إلی قوله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:425

و فی لیله آخر سبت من الشهر عشرین رکعه من صلاه فاطمه علیها السّلام- و قد مضی صفتها- لیکمل له بذلک ألف رکعه. فهذا الترتیب لا یعرفه باقی الفقهاء، لأن أبا حنیفه و أصحابه و الشافعی یذهبون إلی أن نوافل شهر رمضان عشرون رکعه فی کل لیله سوی الوتیره.

قال مالک: تسعه و ثلاثون رکعه بالوتر، و الوتر ثلاث رکعات.

و حجتنا علی ما ذهبنا إلیه إجماع الطائفه، و لأن الذی اعتبرناه زیاده علی عددهم، و الزیاده تقضی الخیر و الاحتیاط فیه.

المصادر:

1. الانتصار: ص 55.

2. کشف الغطاء: ص 260.

27 المتن:
اشاره

قال أبو جعفر الصدوق: فإذا أتیت قبور الأئمه علیهم السّلام بالبقیع، فاجعلها بین یدیک ثم قل:

السلام علیکم یا أئمه الهدی ...، إلی أن قال:

ثم صلّ ثمان رکعات فی المسجد الذی هناک و تقرأ فیها ما أحببت و تسلّم فی کل رکعتین. و یقال: أنه مکان صلّت فیه فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. روضه المتقین: ج 5 ص 358.

2. من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 575- 577.

28 المتن:
اشاره

أحمد بن محمد بن فهد فی عده الداعی: روی أن إبراهیم کان یسمع تأوّهه علی حد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:426

میل، حتی مدحه اللّه بقوله: «إِنَّ إِبْراهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُنِیبٌ» «1»، و کان فی صلاته یسمع له أزیز کأزیز المرجل، و کذلک کان یسمع من صدر سیدنا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله مثل ذلک، و کانت فاطمه علیها السّلام تنهج فی الصلاه من خیفه اللّه.

المصادر:

1. عده الداعی: ص 139، شطرا منه.

2. بحار الأنوار: ج 84 ص 258، عن العده.

3. مستدرک الوسائل: ج 4 ص 100.

29 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: إذا کانت لأحدکم استغاثه إلی اللّه تعالی فلیصلّ رکعتین، ثم یسجد و یقول: یا محمد یا رسول اللّه، یا علی یا سید المؤمنین و المؤمنات، بکما أستغیث إلی اللّه تعالی. یا محمد یا علی، أستغیث بکما. یا غوثاه باللّه و بمحمد و علی و فاطمه- و تعدّ الأئمه علیهم السّلام-، بکم أتوسّل إلی اللّه تعالی.

فإنک تغاث من ساعتک.

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 445.

2. بحار الأنوار: ج 88 ص 357.

3. مکارم الأخلاق: ص 331.

4. مستدرک الوسائل: ج 6 ص 385.

______________________________

(1) سوره هود: الآیه 75.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:427

الفصل الرابع عشر من رآها علیها السّلام فی المنام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:428

فی هذا الفصل

عداد الذین فازوا بسعاده رؤیه الصدیقه الطاهره علیها السّلام فی المنام یتطلّب کتابا مستقلا بل مجلدات عدیده ضمن الفحص التام و التتبع الکامل.

و نورد فی هذا الفصل تیمّنا و تبرکا عده من الذین فازوا برؤیه بضعه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی المنام، و یأتی عناوینها فی 52 حدیثا:

قصه أم القائم و رؤیتها سیده النساء فاطمه علیها السّلام.

رؤیه سکینه بنت الحسین فاطمه الزهراء علیها السّلام فی المنام بدمشق.

رؤیه زرّه النائحه فاطمه علیها السّلام فی المنام واقفه علی قبر الحسین علیه السّلام.

رؤیه المحبوس بالشام فاطمه علیها السّلام فی المنام.

رؤیه امرأه عمیاء من أهل بغداد فاطمه علیها السّلام فی المنام و شفاء عینها من السیده علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:429

رؤیه رجل منکر فضل البکاء علی الحسین علیه السّلام فی المنام فاطمه الزهراء علیها السّلام فی المحشر و انتباهه عن النوم و ندامته و توبته.

رؤیه علی بن الحسین علیه السّلام فاطمه علیها السّلام فی المنام و تزویجه جاریه من حور العین ....

رؤیه زید بن علی بن الحسین فاطمه علیها السّلام فی المنام و أمره رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بإطاعه الإمام الصادق علیه السّلام.

رؤیه ثقه من أصحاب العربی فاطمه علیها السّلام فی المنام و إعراضه عنه لتعبیره الشرفاء.

رؤیه الإمام الرضا علیه السّلام فی المنام فاطمه علیها السّلام و رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و أمره بالسلام علی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و علی السید إسماعیل الحمیری شاعر أهل البیت علیهم السّلام و أمره السید بقراءه قصیدته العینیه أوله:

لأم عمرو باللوی مربع طامسه أعلامه بلقع

رؤیه عجوز نبطیه فاطمه علیها السّلام فی المنام و أمرها ابن أصدق بالنیاحه علی الحسین علیه السّلام.

رؤیه جاریه یزید فی المنام فاطمه علیها السّلام و إخبارها یزید برؤیاها و أمر یزید بضرب عنقها.

رؤیه جار سلیمان الأعمش فاطمه علیها السّلام فی المنام و هو منکر لزیاره الحسین علیه السّلام و إنابته من عقیدته.

رؤیه جمّال الحسین علیه السّلام فاطمه علیها السّلام فی المنام و لعنه و دعاؤها علیه بقطع أیدیه و رجلیه و عمی بصره.

رؤیه امرأه خولی بن یزید الأصبحی فاطمه علیها السّلام فی المنام و قصه رأس الحسین علیه السّلام.

رؤیه أحمد بن عبد الرحمن فاطمه علیها السّلام فی المنام و أمرها بالدعاء الجامع و هو: اللهم قنّعنی ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:430

رؤیه الشیخ محمد بن قارون فاطمه علیها السّلام فی المنام و علی و الحسنین و زین العابدین و الباقر و الصادق علیهم السّلام مقابلها و الشیخ بین أیدیهم.

رؤیه محمد الفارسی فاطمه الزهراء علیها السّلام فی المنام و دخوله فی مذهب الإمامیه.

رؤیه الشیخ محمد تقی المجلسی فاطمه علیها السّلام فی المنام للعیاده فی مرضه.

رؤیه امرأه مقطوعه الید فی حبّ أمیر المؤمنین علیه السّلام فی المنام فاطمه الزهراء علیها السّلام و إعاده یدها المقطوعه بدعاء أمیر المؤمنین علیه السّلام.

رؤیه عدل من أهل السنه فاطمه علیها السّلام فی المنام و رجوعه إلی الإحسان إلی علی علیه السّلام لرؤیته فی المنام.

رؤیه مولی جعفر بن صالح فاطمه علیها السّلام فی المنام و إعطاؤها عباء و ثیابا بعد شفائه.

رؤیه صدیق الشیخ أحمد النجفی فاطمه الزهراء علیها السّلام فی المنام و رؤیته فی اللیله الثانیه النبی و الأئمه علیهم السّلام.

رؤیه الشیخ عباس القزوینی فاطمه الزهراء علیها السّلام فی المنام و

سید الساجدین و أمره بقراءه القصیده.

رؤیه ابن ثویره السوراوی فاطمه الزهراء علیها السّلام فی المنام و فیه أشعار بکثره فضل زیاره الحسین علیه السّلام.

رؤیه بعض الصالحین فاطمه الزهراء علیها السّلام فی المنام و هی فی لمّه من النساء.

رؤیه النصرانی فاطمه الزهراء علیها السّلام فی المنام و إسلامه بید الإمام زین العابدین علیه السّلام.

رؤیه رجل من أهل هجر فاطمه الزهراء علیها السّلام فی المنام فی اللیله التاسعه من شهر محرم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:431

رؤیه الحاج محمد إبراهیم الأبهری فاطمه الزهراء علیها السّلام فی المنام و مجیؤها لزیاره زوّار الحسین علیه السّلام.

رؤیه الحاج علی البغدادی فی المنام الإمام بقیه اللّه علیه السّلام و سؤالها عن رؤیه رجل فاطمه علیها السّلام فی المنام و إعطاؤها رقاع فیه أمان من النار لزوّار الحسین علیه السّلام فی لیله الجمعه.

رؤیه امرأه شیعیه زوجها الناصبی فی المنام فاطمه الزهراء علیها السّلام و ردّ یدها المقطوعه إلی أصلها.

رؤیه الشیخ کاظم الأزری فاطمه الزهراء علیها السّلام فی المنام و أمرها للشیخ و تغییر مقالته مع الناصبی.

رؤیه أبی المحاسن فاطمه علیها السّلام فی المنام و أمرها إلیه بحسن الظنّ لبنی داود.

رؤیه السید کاظم القزوینی الخطیب فاطمه علیها السّلام فی المنام حین تبعیده إلی کرکوک.

رؤیه مدرّسه جامعیه من أهل السنه فی المنام فاطمه الزهراء علیها السّلام و اعتناقها بالتشیع.

رؤیه الشیخ عفیف الدین فاطمه الزهراء علیها السّلام فی المنام و أمرها بالصلاه علی جنازه صاحب مکه.

رؤیه جمّال الحسین علیه السّلام فاطمه علیها السّلام فی المنام ... کما أوردناه فی متن 15 مع إضافات.

رؤیه الشیخ المفید فاطمه علیها السّلام فی المنام و تعبیره صباحا بمجی ء فاطمه بنت الناصر مع السیدین الرضی و المرتضی.

رؤیه رجل فی المنام

فاطمه علیها السّلام و أمرها بالذهاب إلی أحمد المزوق و أمرها بالنیاحه علی الحسین علیه السّلام بشعر الناشئ، أوله: بنی أحمد قلبی بکم یتقطّع ....

رؤیه القاضی سراج الدین فی منامه فاطمه الزهراء علیها السّلام و إنفاقه علی السادات الأشراف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:432

رؤیه بعض العمّال فاطمه علیها السّلام فی المنام و منعها من الجواز علی الصراط لمنعه الصدقات عن السادات.

رؤیه بعض أئمه الجماعه فی المنام فاطمه علیها السّلام و عتابها علیه لترکه الصلاه علی جنازه مطیر.

رؤیه رجل من أهل المغرب فاطمه علیها السّلام فی المنام و أمرها بدفع الدینار إلی سادات بنی الحسین علیه السّلام.

رؤیه الإمام الحسین علیه السّلام فی المنام أمه فاطمه علیها السّلام فی کربلاء قائله: یا حسین! إنک رائح إلینا عن قریب.

رؤیه رجل صالح من حمله القرآن فاطمه علیها السّلام فی المنام و أمره بإظهاره أنه بنی علوی.

رؤیه واحد من أهل کربلاء فاطمه علیها السّلام فی المنام و إعراضها عنه لترکه زیاره العباس.

رؤیه الإمام الرضا علیه السّلام فی المنام فاطمه الزهراء و رسول اللّه و علیا و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمدا و جعفرا و موسی بن جعفر علیهم السّلام و جلوسه بین رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام.

رؤیه من آذی السید محمد علی بن السید صالح العاملی، فاطمه علیها السّلام أو علی علیه السّلام فی المنام.

رؤیه بعض الصالحین فی المنام فاطمه الزهراء علیها السّلام و إقامتها الصلاه فی البیت الذی فی جبل جوشن بحلب المشرف علی مشهد الحسین علیه السّلام و المحسن السقط.

رؤیه بعض الأخیار فاطمه الزهراء علیها السّلام فی المنام مع لمّه من النساء النائحات بأشعار، منها:

وا غریبا قطنه

شیبته إذ غدا کافوره عفر الثری

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:433

1 المتن:
اشاره

قال بشر بن سلیمان النخّاس- و هو من ولد أبی أیوب الأنصاری أحد موالی أبی الحسن و أبی محمد علیهما السّلام و جارهما بسرّمن رأی-:

أتانی کافور الخادم فقال: مولانا أبو الحسن علی بن محمد العسکری علیه السّلام یدعوک إلیه. فلما جلست بین یدیه قال لی: یا بشر، إنک من ولد الأنصار ...، و الحدیث طویل فی قصه أم القائم علیه السّلام و رؤیتها سیده النساء فاطمه علیها السّلام فی المنام، إلی أن قالت أم القائم علیه السّلام:

إن جدی قیصر أراد أن یزوّجنی من ابن أخیه و أنا من بنات ثلاث عشره سنه. فجمع فی قصره من نسل الحواریّین من القسّیسین و الرهبان ثلاثمائه رجل و من ذوی الأخطار منهم سبعمائه رجل، و جمع من أمراء الأجناد و قوّاد العسکر و نقباء الجیوش و ملوک العشائر أربعه آلاف، و أبرز من بهیّ ملکه عرشا مساغا من أصناف الجوهر و رفعه فوق أربعین مرقاه.

فلما صعد ابن أخیه و أحدقت الصلب و قامت الأساقفه عکّفا و نشرت أسفار الإنجیل، تسافلت الصلب من الأعلی فلصقت الأرض، و تقوّضت أعمده العرش

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:434

فانهارت إلی القرار، و خرّ الصاعد من العرش مغشیّا علیه. فتغیّرت ألوان الأساقفه و ارتعدت فرائصهم، فقال کبیرهم لجدی: أیها الملک! اعفنا من ملاقاه هذه النحوس الداله علی زوال هذا الدین المسیحی و المذهب الملکانی.

فتطیّر جدی من ذلک تطیّرا شدیدا و قال للأساقفه: أقیموا هذه الأعمده و ارفعوا الصلبان و أحضروا أخا هذا المدبّر العاهر المنکوس جده لأزوّجه هذه الصبیه فیدفع نحوسه عنکم بسعوده. و لما فعلوا ذلک، حدث علی الثانی مثل ما

حدث علی الأول، و تفرّق الناس و قام جدی قیصر مغتمّا فدخل منزل النساء، و أرخیت الستور.

و أریت فی تلک اللیله کأن المسیح و شمعون و عده من الحواریّین قد اجتمعوا فی قصر جدی و نصبوا فیه منبرا من نور، یباری السّماء علوّا و ارتفاعا فی الموضع الذی کان نصب جدی و فیه عرشه، و دخل علیه محمد صلی اللّه علیه و آله و ختنه و وصیه علیه السّلام و عده من ابنائه.

فتقدّم المسیح إلیه فاعتنقه، فیقول له محمد صلی اللّه علیه و آله: یا روح اللّه، إنی جئتک خاطبا من وصیک شمعون فتاته ملیکه لابنی هذا، و أومأ بیده إلی أبی محمد علیه السّلام ابن صاحب هذا الکتاب. فنظر المسیح إلی شمعون و قال له: قد أتاک الشرف، فصل رحمک برحم آل محمد علیهم السّلام. قال: قد فعلت. فصعد ذلک المنبر، فخطب محمد صلی اللّه علیه و آله و زوّجنی من ابنه، و شهد المسیح و شهد ابناء محمد صلی اللّه علیه و آله و الحواریّون.

فلما استیقظت، أشفقت أن أقصّ هذه الرؤیا علی أبی وجدی مخافه القتل. فکنت أسرّها و لا أبدیها لهم، و ضرب صدری بمحبه أبی محمد علیه السّلام حتی امتنعت من الطعام و الشراب. فضعفت نفسی و دقّ شخصی و مرضت مرضا شدیدا، فما بقی فی مدائن الروم طبیب إلا أحضره جدی و سأله عن دوائی. فلما برح به الیأس قال: یا قره عینی! هل یخطر ببالک شهوه فأزوّدکها فی هذه الدنیا؟ فقلت: یا جدی، أری أبواب الفرج علیّ مغلقه، فلو کشفت العذاب عمّن فی سجنک من أساری المسلمین و فککت عنهم الأغلال و تصدّقت علیهم و منّیتهم الخلاص، رجوت أن

یهب المسیح و أمه عافیه. فلما فعل ذلک، تجلّدت فی إظهار الصحه من بدنی قلیلا و تناولت یسیرا من الطعام. فسرّ بذلک و أقبل علی إکرام الأساری و إعزازهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:435

فأریت أیضا بعد أربع عشره لیله کأن سیده نساء العالمین فاطمه علیها السّلام قد زارتنی و معها مریم بنت عمران و ألف من وصائف الجنان و فتقول لی مریم: هذه سیده النساء علیها السّلام أم زوجک أبی محمد علیه السّلام. فأتعلّق بها علیها السّلام و أبکی و أشکو إلیها امتناع أبی محمد علیه السّلام من زیارتی، فقالت سیده النساء علیها السّلام: إن ابنی أبا محمد علیه السّلام لا یزورک و أنت مشرکه باللّه علی مذهب النصاری، و هذه اختی مریم بنت عمران تبرؤ إلی اللّه من دینک. فإن ملت إلی رضی اللّه تعالی و رضی المسیح و مریم و زیاره أبی محمد، إیّاک فقولی: أشهد أن لا إله إلا اللّه و أن أبی محمدا صلی اللّه علیه و آله رسول اللّه. فلما تکلّمت بهذه الکلمه، ضمّتنی إلی صدرها سیده نساء العالمین و طیّب نفسی و قالت: الآن توقّعی زیاره أبی محمد علیه السّلام و إنی منفذته إلیک.

فانتبهت و أنا أنول و أتوقّع لقاء أبی محمد علیه السّلام.

فلما کان فی اللیله القابله، رأیت أبا محمد علیه السّلام و کأنی أقول له: جفوتنی یا حبیبی بعد أن أتلفت نفسی معالجه حبّک!؟ فقال: ما کان تأخّری عنک إلا لشرکک، فقد أسلمت و أنا زائرک فی کل لیله إلی أن یجمع اللّه شملنا فی العیان. فما قطع عنّی زیارته بعد ذلک إلی هذه الغایه.

قال بشر: فقلت لها: و کیف وقعت فی الأساری؟ فقالت: أخبرنی أبو

محمد علیه السّلام لیله من اللیالی: إن جدک سیسیّر جیشا إلی قتال المسلمین یوم کذا و کذا ثم یتبعهم، فعلیک باللحاق بهم متنکّره فی زیّ الخدم مع عده من الوصائف من طریق کذا. ففعلت ذلک، فوقفت علینا طلائع المسلمین حتی کان من أمری ما رأیت و شاهدت، و ما شعر بأنی ابنه ملک الروم إلی هذه الغایه أحد سواک و ذلک باطلاعی إیّاک علیه، و لقد سألنی الشیخ الذی وقعت إلیه فی سهم الغنیمه عن اسمی، فأنکرته و قلت: نرجس. فقال: اسم الجواری.

قلت: العجب! إنک رومیه و لسانک عربی؟ قالت: نعم، من ولوع جدی و حمله إیّای علی تعلّم الآداب أن أوعز إلیّ امرأه ترجمانه له فی الاختلاف إلیّ، و کانت تقصدنی صباحا و مساء و تفیدنی العربیه، حتی استمرّ لسانی علیها و استقام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:436

قال بشر: فلما انکفأت بها إلی سرّ من رأی، دخلت علی مولای أبی الحسن علیه السّلام، فقال: کیف أراک اللّه عزّ الإسلام و ذلّ النصرانیه و شرف محمد و أهل بیته علیهم السّلام؟ قالت:

کیف أصف لک یا ابن رسول اللّه ما أنت أعلم به منّی. قال: فإنی أحبّ أن أکرمک، فأیّما أحبّ إلیک؛ عشره آلاف دینار أم بشری لک بشرف الأبد؟ قالت: بشری یولد لی. قال لها: ابشری بولد یملک الدنیا شرقا و غربا و یملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا. قالت: ممّن؟ قال: ممن خطبک رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله له لیله کذا فی شهر کذا من سنه کذا بالرومیه. قال لها: ممن زوّجک المسیح و وصیّه؟ قالت: من ابنک أبی محمد علیه السّلام. فقال:

هل تعرفینه؟ قالت: و هل

خلت لیله لم یزرنی فیها منذ اللیله التی أسلمت علی ید سیده النساء علیها السّلام.

قال: فقال مولانا: یا کافور، ادع اختی حکیمه. فلما دخلت قال لها: ها هیه. فاعتنقتها طویلا و سرّت بها کثیرا. فقال لها أبو الحسن علیه السّلام: یا بنت رسول اللّه، خذیها إلی منزلک و علّمیها الفرائض و السنن، فإنها زوجه أبی محمد علیه السّلام و أم القائم علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 51 ص 7 ح 12، عن الغیبه للطوسی.

2. الغیبه للطوسی: ص 124.

3. نجم الثاقب للنوری: ص 18.

4. حدیقه الشیعه: ص 708.

5. کمال الدین: ص 418 ح 1، بزیاده.

6. حلیه الأبرار: ج 2 ص 515.

7. مدینه المعاجز: ج 5 ص 58.

8. مدینه المعاجز: ج 5 ص 131.

الأسانید:

1. فی الغیبه للطوسی: أخبرنی جماعه، عن أبی المفضل، عن أبی الحسن محمد بن بحر الشیبانی، قال: قال بشر بن سلیمان النخاس.

2. فی کمال الدین: حدثنا محمد بن علی بن حاتم، قال: حدثنا أحمد بن عیسی، قال:

حدثنا أحمد بن طاهر، قال: حدثنا محمد بن بحر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:437

2 المتن:
اشاره

قال ابن نما: و رأت سکینه فی منامها- و هی بدمشق- کأن خمسه نجب من نور أقبلت، و علی کل نجیب شیخ و الملائکه محدقه بهم، و معهم وصیف یمشی. فمضی النجب و أقبل الوصیف إلیّ و قرب منّی و قال: یا سکینه، إن جدک یسلّم علیک. فقلت:

علی رسول اللّه السلام، یا رسول! من أنت؟ قال: وصیف من وصائف الجنه.

فقلت: من هؤلاء المشیخه الذین جاءوا علی النجب؟ قال: الأول آدم صفوه اللّه، و الثانی إبراهیم خلیل اللّه، و الثالث موسی کلیم اللّه، و الرابع عیسی روح اللّه. فقلت: من هذا القابض علی لحیته، یسقط مره و یقوم أخری؟ فقال: جدک رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله. فقلت:

و أین هم قاصدون؟ قال: إلی أبیک الحسین علیه السّلام. فأقبلت أسعی فی طلبه لأعرّفه ما صنع بنا الظالمون بعده.

فبینما أنا کذلک، إذ أقبلت خمسه هوادج من نور، فی کل هودج امرأه، فقلت: من هذه النسوه المقبلات؟ قال: الأولی حواء أم البشر، الثانیه آسیه بنت مزاحم، و الثالثه مریم ابنه عمران، و الرابعه خدیجه بنت خویلد. فقلت: من الخامسه الواضعه یدها علی رأسها، تسقط مره و تقوم أخری. فقال: جدتک فاطمه بنت محمد علیها السّلام أم أبیک. فقلت: و اللّه لأخبرنّها ما صنع بنا.

فلحقتها و وقفت بین یدیها أبکی و أقول: یا أمّتاه! جحدوا و اللّه حقنا.

یا أمتاه! بدّدوا و اللّه شملنا. یا أمتا! استباحوا و اللّه حریمنا. یا أمتاه! قتلوا و اللّه الحسین علیه السّلام أبانا. فقالت:

کفّی صوتک یا سکینه، فقد أحرقت کبدی و قطّعت نیاط قلبی. هذا قمیص أبیک الحسین علیه السّلام معی، لا یفارقنی حتی ألقی اللّه به. ثم انتبهت و أردت کتمان ذلک المنام، و حدّثت به أهلی فشاع بین الناس.

و قال السید: و قالت سکینه: فلما کان الیوم الرابع من مقامنا، رأیت فی المنام ...،

و ذکرت مناما طویلا تقول فی آخره:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:438

و رأیت امرأه راکبه فی هودج و یدها موضوعه علی رأسها، فسألت عنها فقیل لی: هذه فاطمه بنت محمد علیها السّلام أم أبیک. فقلت: و اللّه لأنطلقنّ إلیها لأخبرنّها بما صنع بنا. فسعیت مبادره نحوها حتی لحقت بها، فوقفت بین یدیها أبکی و أقول: یا أمّتاه! جحدوا و اللّه حقنا. یا أمتاه! بدّدوا و اللّه شملنا. یا أمتاه! استباحوا و اللّه حریمنا. یا أمتاه! قتلوا و اللّه الحسین علیه السّلام أبانا. فقالت لی: کفّی صوتک یا سکینه، فقد قطّعت نیاط قلبی، هذا قمیص أبیک الحسین علیه السّلام، لا یفارقنی حتی ألقی اللّه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 45 ص 140.

2. مثیر الأحزان لابن نما: ص 83.

3. الملهوف: ص 168.

4. دار السلام: ج 1 ص 202.

5. الدمعه الساکبه: ج 5 ص 137.

6. ناسخ التواریخ: مجلدات الإمام الحسین علیه السّلام ج 3 ص 168، بتفاوت فیه.

3 المتن:
اشاره

قال المفید النیشابوری: إن زرّه النائحه رأت فاطمه علیها السّلام فیما رأی النائم، أنها وقفت علی قبر الحسین علیه السّلام تبکی و أمرتها أن تنشد:

أیها العینان فیضاو استهلا لا تغیظا

و ابکیا بالطفّ میتاترک الصدر رضیضا

لم أمرّضه قتیلالا و لا کان مریضا

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 45 ص 227، عن الأمالی للمفید النیشابوری

2. الأمالی للمفید النیشابوری: ص 63.

3. دار السلام: ج 1 ص 214، عن البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:439

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 220.

5. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 130.

6. عوالم العلوم: ج 17 ص 511.

4 المتن:

روی أن رجلا کان محبوسا بالشام مده طویله مضیقا علیه. فرأی فی منامه کأن الزهراء علیها السّلام ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل العاشر من هذا المجلد، الرقم 25، متنا و مصدرا و سندا.

5 المتن:
اشاره

عن درویش قربان علی، عن رجل ثقه، قال: دخلت المشهد الغروی فی سنه ألف و مائه و إحدی و ثلاثین، و قد أتیت بامرأه عمیاء من أهل بغداد، قد عجز عن علاجها الأطباء و الکحال. فدخلت الروضه الشریفه و استشفت من الإمام علیه السّلام، فرأت فی المنام أمیر المؤمنین علیه السّلام و أنه قال لفاطمه علیها السّلام: عالجی الضعیفه العاجزه. فأمرّت یدها الشریفه علی عینها، فانتبهت و عینها صحیحه و لم یبق فیها ألم.

المصادر:

دار السلام: ج 2 ص 78.

6 المتن:
اشاره

قالی العلامه المجلسی: و رأیت فی بعض مؤلفات أصحابنا أنه حکی عن السید علی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:440

الحسینی، قال: کنت مجاورا فی مشهد مولای علی بن موسی الرضا علیه السّلام مع جماعه من المؤمنین. فلما کان الیوم العاشر من شهر عاشوراء، ابتدأ رجل من أصحابنا یقرأ مقتل الحسین علیه السّلام. فوردت روایه عن الباقر علیه السّلام أنه قال: من ذرفت عیناه علی مصاب الحسین علیه السّلام و لو مثل جناح البعوضه، غفر اللّه له ذنوبه و لو کانت مثل زبد البحر.

و کان فی المجلس معنا جاهل مرکّب؛ یدّعی العلم و لا یعرفه، فقال: لیس هذا بصحیح و العقل لا یعتقده. و کثر البحث بیننا، و افترقنا عن ذلک المجلس و هو مصرّ علی العناد فی تکذیب الحدیث.

فنام ذلک الرجل تلک اللیله، فرأی فی منامه کأن القیامه قامت، و حشر الناس فی صعید صفصف، لا تری فیها عوجا و لا أمتا، و قد نصبت الموازین و امتدّ الصراط و وضع الحساب و نشرت الکتب و أسعرت النیران و زخرفت الجنان و اشتدّ الحرّ علیه، و إذا هو قد عطش عطشا شدیدا، و بقی یطلب الماء فلا یجده.

فالتفت یمینا و شمالا و إذا هو بحوض عظیم الطول و العرض، قال: قلت فی نفسی:

هذا هو الکوثر. فإذا فیه ماء أبرد من الثلج و أحلی من العذب، و إذا عند الحوض رجلان و امرأه أنوارهم تشرق علی الخلائق، و مع ذلک لبسهم السواد، و هم باکون محزونون.

فقلت: من هؤلاء؟ فقیل لی: هذا محمد المصطفی صلی اللّه علیه و آله، و هذا الإمام علی المرتضی علیه السّلام، و هذه الطاهره فاطمه الزهراء

علیها السّلام. فقلت: ما لی أراهم لابسین السواد و باکین و محزونین؟

فقیل لی: أ لیس هذا یوم عاشوراء، یوم مقتل الحسین علیه السّلام؟ فهم محزونون لأجل ذلک.

قال: فدنوت إلی سیده النساء فاطمه علیها السّلام و قلت لها: یا بنت رسول اللّه! إنی عطشان.

فنظرت إلیّ شزرا و قالت لی: أنت الذی تنکر فضل البکاء علی مصاب ولدی الحسین علیه السّلام و مهجه قلبی و قره عینی، الشهید المقتول ظلما و عدوانا؟ لعن اللّه قاتلیه و ظالمیه و مانعیه من شرب الماء؟

قال الرجل: فانتبهت من نومی فزعا مرعوبا و استغفرت اللّه کثیرا و ندمت علی ما کان منّی، و أتیت إلی أصحابی الذین کنت معهم و خبّرت برؤیای، و تبت إلی اللّه عز و جل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:441

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 44 ص 93 ح 38.

2. بعض مؤلفات الأصحاب، علی ما فی البحار.

3. أسرار الشهاده: ص 71.

4. دار السلام للنوری: ج 1 ص 241.

5. المنتخب: ص 366.

7 المتن:
اشاره

عن الثمالی، قال: کنت أزور علی بن الحسین علیه السّلام فی کل سنه مره فی وقت الحج.

فأتیته سنه من ذاک، و إذا علی فخذیه صبی. فقعدت إلیه، و جاء الصبی فوقع علی عتبه الباب فانشجّ. فوثب إلیه علی بن الحسین علیه السّلام مهرولا، فجعل ینشّف دمه بثوبه و یقول له:

یا بنی! أعیذک باللّه أن تکون المصلوب فی الکناسه. قلت: بأبی أنت و أمی! أیّ کناسه؟

قال: کناسه الکوفه. قلت: جعلت فداک! و یکون ذلک؟ قال: إی و الذی بعث محمدا صلی اللّه علیه و آله بالحق، إن عشت بعدی لترینّ هذا الغلام فی ناحیه من نواحی الکوفه مقتولا مدفونا منبوشا مسلوبا مسحوبا مصلوبا فی الکناسه. ثم ینزل فیحرق و یدقّ و یذرّی فی البرّ.

قلت: جعلت فداک! و ما اسم هذا الغلام؟ قال: هذا ابنی زید.

ثم دمعت عیناه، ثم قال: أ لا أحدّثک بحدیث ابنی هذا؟ بینا أنا لیله ساجد و راکع، إذ ذهب بی النوم من بعض حالاتی، فرأیت کأنی فی الجنه، و کأن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام قد زوّجونی جاریه من حور العین. فواقعتها فاغتسلت عند سدره المنتهی و ولّیت، و هاتف بی یهتف: لیهنّؤک زید لیهنؤک زید لیهنؤک زید.

فاستیقظت فأصبت جنابه، فقمت فتطهّرت للصلاه و صلّیت صلاه الفجر. فدقّ الباب و قیل لی: علی الباب رجل یطلبک. فخرجت فإذا أنا برجل معه جاریه ملفوف، کمّها علی یده، مخمّره بخمار. فقلت: ما

حاجتک؟ فقال: أردت علی بن الحسین علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:442

قلت: أنا علی بن الحسین. فقال: أنا رسول المختار بن أبی عبید الثقفی، یقرؤک السلام و یقول: وقعت هذه الجاریه فی ناحیتنا، فاشتریتها بستمائه دینار و هذه ستّمائه دینار.

فاستعن بها علی دهرک. و دفع إلیّ کتابا.

فأدخلت الرجل و الجاریه، و کتبت له جواب کتابه و تثبّت الرجل. ثمّ قلت للجاریه:

ما اسمک؟ قالت: حوراء. فهیّؤوها لی و بتّ بها عروسا، فعلقت بهذا الغلام فسمّیته زیدا و هو هذا، ستری ما قلت لک.

قال أبو حمزه: فو اللّه ما لبثت إلا برهه حتی رأیت زیدا بالکوفه فی دار معاویه بن إسحاق. فأتیته فسلّمت علیه، ثم قلت: جعلت فداک! ما أقدمک هذا البلد؟ قال: الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر. فکنت أختلف إلیه، فجئت إلیه لیله النصف من شعبان فسلّمت علیه، و کان ینتقل فی دور بارق و بنی هلال. فلما جلست عنده قال: یا أبا حمزه! تقوم حتی نزور قبر أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام؟ قلت: نعم جعلت فداک.

ثم ساق أبو حمزه الحدیث، حتی قال: أتینا الذکوات البیض، فقال: هذا قبر أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام. ثم رجعنا، فکان من أمره ما کان. فو اللّه لقد رأیته مقتولا مدفونا منبوشا مسلوبا مسحوبا مصلوبا، قد أحرق و دقّ فی الهواوین و ذرّی فی العریض من أسفل العاقول.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 46 ص 183 ح 48، عن فرحه الغری.

2. فرحه الغری: ص 15.

3. دار السلام للنوری: ج 1 ص 78.

الأسانید:

فی فرحه الغری: قال صفی الدین محمد بن معد الموسوی: رأیت فی بعض الکتب القدیمه الحدیثیه، حدّثنا ابن عقده، عن حسن بن عبد الرحمن، عن حسین بن علی، عن أبیه، عن الولید بن عبد الرحمن، عن الثمالی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:443

8 المتن:
اشاره

عن معتب، قال: قرع باب مولای الصادق علیه السّلام، فخرجت فإذا زید بن علی علیه السّلام، فقال الصادق علیه السّلام لجلسائه: ادخلوا هذا البیت و ردّوا الباب و لا یتکلّم منکم أحد. فلما دخل، قام إلیه فاعتنقا و جلسا طویلا و یتشاوران. ثم علا الکلام بینهما، فقال زید: دع ذا عنک یا جعفر، فو اللّه لئن لم تمدّ یدک أبایعک، فهذه یدی فبایعنی لأعینک و لأکلّفک ما لا تطیق، فقد ترکت الجهاد و أجلدت إلی الخفض و أرخیت الستر و احتویت علی مال المشرق و المغرب.

فقال الصادق علیه السّلام: رحمک اللّه یا عم، یغفر اللّه لک یا عم، و زید یسمعه و یقول: موعدنا الصبح، «أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ»؟ «1» و مضی. فتکلّم الناس فی ذلک فقال: مه، لا تقولوا لعمی زید إلا خیرا، رحم اللّه عمی، فلو ظهر لو فی.

فلما کان فی السحر، قرع الباب. ففتحت له الباب، فدخل یتشهّق و یبکی و یقول:

ارحمنی یا جعفر رحمک اللّه، ارض عنی یا جعفر رضی اللّه عنک، اغفر لی یا جعفر غفر اللّه لک. فقال الصادق علیه السّلام: غفر اللّه لک و رحمک و رضی عنک! فما الخبر یا عم؟ قال:

نمت فرأیت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله داخلا علیّ، و عن یمینه الحسن علیه السّلام و عن یساره الحسین علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام خلفه و علی علیه السّلام أمامه،

و بیده حربه تلتهب التهابا کأنها نار، و هو یقول: یا زید، آذیت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی جعفر، و اللّه لئن لم یرحمک و یغفر لک و یرضی عنک لأطعنک بهذه الحربه فلأضعنّها بین کتفیک، ثم لأخرجها من صدرک. فانتبهت فزعا مرعوبا فصرت إلیک، فارحمنی یرحمک اللّه.

فقال علیه السّلام: رضی اللّه عنک و غفر اللّه لک، أوصینی فإنک مقتول مصلوب محروق بالنار.

فوصّی زید بعیاله و أولاده و قضاء الدین عنه.

______________________________

(1) سوره هود: الآیه 81.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:444

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 47 ص 128.

2. المناقب: ج 4 ص 224.

3. دار السلام للنوری: ج 1 ص 255.

4. الدمعه الساکبه: ج 6 ص 400.

9 المتن:
اشاره

قال الرفاعی الصیادی، نقلا عن العربی: إن ثقه من أصحابه أخبره:

أنه کان مده إقامته بمکه یکره ما یفعلونه الشرفاء بالناس. فرأی لیله فاطمه علیها السّلام فأعرضت عنه، فسألها عن ذلک فقالت: إنک تقع فی الشرفاء. فقال: یا بنت رسول اللّه! أ لا ترین ما یفعلونه بالناس؟ فقالت: أو لیس هم بنی؟ فقال الرجل: من الآن تبت.

فأقبلت علیه و ذکر هذین البیتین:

فلا تعدل بأهل البیت خلقافأهل البیت هم أهل السیاده

و بغضهم لأهل العقل خسرحقیقی و حبّهم عباده

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 24 ص 147.

2. ضوء الشمس للرفاعی: ج 1 ص 284، علی ما فی الإحقاق.

3. ینابیع الموده: ص 388.

4. رشفه الصادی: ص 99.

10 المتن:
اشاره

قال المجلسی: وجدت فی بعض تألیفات أصحابنا أنه روی بأسناده، عن سهل بن ذبیان، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:445

دخلت علی الإمام علی بن موسی الرضا علیه السّلام فی بعض الأیام قبل أن یدخل علیه أحد من الناس، فقال لی: مرحبا بک یا ابن ذبیان، الساعه أراد رسولنا أن یأتیک لتحضر عندنا.

فقلت: لما ذا یا ابن رسول اللّه؟ فقال: لمنام رأیته البارحه، و قد أزعجنی و أرّقنی. فقلت:

خیرا یکون إن شاء اللّه تعالی. فقال: یا ابن ذبیان، رأیت کأنی و نصب لی سلّم فیه مائه مرقاه، فصعدت إلی أعلاه. فقلت: یا مولای، أهنّئک بطول العمر، و ربما تعیش مائه سنه؛ لکل مرقاه سنه. فقال لی علیه السّلام: ما شاء اللّه کان.

ثم قال: یا ابن ذبیان، فلما صعدت إلی أعلی السلّم، رأیت کأنی دخلت فی قبّه خضراء، یری ظاهرها من باطنها، و رأیت جدی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله جالسا فیها، و إلی یمینه و شماله غلامان حسنان، یشرق النور من وجوههما، و رأیت امرأه بهیّه الخلقه، و رأیت بین یدیه شخصا بهیّ الخلقه جالسا عنده، و رأیت رجلا واقفا بین یدیه و هو یقرأ هذه القصیده: لأم عمرو باللوی مربع.

فلما رآنی النبی صلی اللّه علیه و آله، قال لی: مرحبا بک یا ولدی یا علی بن موسی الرضا، سلّم علی أبیک علی علیه السّلام، فسلّمت علیه. ثم قال لی: سلّم علی أمک فاطمه الزهراء علیها السّلام، فسلّمت علیها. فقال لی: و سلّم علی أبویک الحسن و

الحسین علیهما السّلام، فسلّمت علیهما. ثم قال لی:

و سلّم علی شاعرنا و مادحنا فی دار الدنیا السید إسماعیل الحمیری، فسلّمت علیه و جلست.

فالتفت النبی صلی اللّه علیه و آله إلی السید إسماعیل فقال له: عد إلی ما کنّا فیه من إنشاد القصیده.

فأنشد یقول:

لأم عمرو باللوی مربع طامسه أعلامه بلقع فبکی النبی صلی اللّه علیه و آله، فلما بلغ إلی قوله: و وجهه کالشمس إذ تطلع، بکی النبی صلی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام معه و من معه. و لمّا بلغ إلی قوله:

قالوا له لو شئت أعلمتناإلی من الغایه و المفزع

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:446

رفع النبی صلی اللّه علیه و آله یدیه و قال: إلهی، أنت الشاهد علیّ و علیهم أنی أعلمتهم أن الغایه و المفزع علی بن أبی طالب علیه السّلام، و أشار بیده إلیه و هو جالس بین یدیه.

قال علی بن موسی الرضا علیه السّلام: فلما فرغ السید إسماعیل الحمیری من إنشاد القصیده، التفت النبی صلی اللّه علیه و آله إلیّ و قال لی: یا علی بن موسی، احفظ هذه القصیده و مر شیعتنا بحفظها، و أعلمهم أن من حفظها و أدمن قراءتها ضمنت له الجنه علی اللّه تعالی.

قال الرضا علیه السّلام: و لم یزل یکرّرها علیّ حتی حفظتها منه، و القصیده هذه:

لأمّ عمرو باللوی مربع طامسه أعلامه بلقع

تروح عنه الطیر وحشیّهو الأسد من خیفته تفزع

برسم دار ما بها مونس إلا صلال فی الثری وقّع

رقش یخاف الموت نفثاتهاو السمّ فی أنیابها منقع

لمّا وقفن العیس فی رسمهاو العین من عرفانه تدمع

ذکرت من قد کنت ألهو به فبتّ و القلب شجّ موجع

کأن بالنار لما شفّنی من حبّ أروی کبدی تلذع

عجبت من قوم أتوا أحمدابخطّه لیس

لها موضع

قالوا له: لو شئت أعلمتناإلی من الغایه و المفزع

إذا توفّیت و فارقتناو فیهم فی الملک من یطمع

فقال: لو أعلمتکم مفزعاکنتم عسیتم فیه أن تصنعوا

صنیع أهل العجل إذ فارقواهارون فالترک له أودع

و فی الذی قال بیان لمن کان إذا یعقل أو یسمع

ثم أتته بعد ذا عزمهمن ربه لیس لها مدفع

أبلغ و إلا لم تکن مبلغاو اللّه منهم عاصم یمنع

فعندها قام النبی الذی کان بما یأمره یصدع

یخطب مأمورا و فی کفّه کفّ علی ظاهرا تلمع

رافعها أکرم بکفّ الذی یرفع و الکفّ الذی تلمع

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:447 یقول و الأملاک من حوله و اللّه فیهم شاهد یسمع

من کنت مولاه فهذا له مولی فلم یرضوا و لم یقنعوا

فاتّهموه و حنت منهم علی خلاف الصادق الأضلع

و ضلّ قوم غاظهم فعله کأنما آنافهم تجدع

حتی إذا واروه فی قبره و انصرفوا عن دفنه ضیّعوا

ما قال بالأمس و أوصی به و اشتروا الضرّ بما ینفع

و قطّعوا أرحامه بعده فسوف یجزون بما قطّعوا

و أزمعوا غدرا بمولاهم تبّا لما کان به أزمعوا

لا هم علیه یردوا حوضه غدا و لا هو فیهم یشفع

حوض له ما بین صنعا إلی آئله و العرض به أوسع

ینصب فیه علم للهدی و الحوض من ماء له مترع

یفیض من رحمته کوثرأبیض کالفضه أو أنصع

حصاه یاقوت و مرجانهو لؤلؤ لم تجنه إصبع

بطحاؤه مسک و حافاته یهتزّ منها مونق مربع

أخضر ما دون الوری ناضرو فاقع أصفر أو أنصع

فیه أباریق و قد حانه یذبّ عنها الرجل الأصلع

یذبّ عنها ابن أبی طالب ذبّا کجربا إبل شرّع

و العطر و الریحان أنواعه زاک و قد هبّت به زعزع

ریح من الجنه مأمورهذا هبه لیس لها مرجع

إذا دنوا منه لکی یشربواقیل لهم: تبّا لکم فارجعوا

دونکم فالتمسوا منهلایرویکم أو مطعما یشبع

هذا لمن و الی بنی أحمدو لم یکن غیرهم یتبع

فالفوز للشارب من حوضه و الویل و

الذلّ لمن یمنع

و الناس یوم الحشر رایاتهم خمس فمنها هالک أربع

فرایه العجل و فرعونهاو سامریّ الأمه المشنع

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:448 و رایه یقدمها أدلم عبد لئیم لکع أکوع

و رایه یقدمها حبترللزور و البهتان قد أبدعوا

و رایه یقدمها نعثل لا برّد اللّه له مضجع

أربعه فی سقر أودعوالیس لها من قعرها مطلع

و رایه یقدمها حیدرو وجهه کالشمس إذ تطلع

غدا یلاقی المصطفی حیدرو رایه الحمد له ترفع

مولی له الجنه مأمورهو النار من إجلاله تفزع

إمام صدق و له شیعهیرووا من الحوض و لم یمنعوا

بذاک جاء الوحی من ربنایا شیعه الحق فلا تجزعوا

الحمیری مادحکم لم یزل و لو یقطّع إصبع إصبع

و بعدها صلّوا علی المصطفی و صنوه حیدره الأصلع

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 47 ص 328، عن بعض تألیفات الأصحاب.

2. بعض تألیفات الأصحاب، علی ما فی البحار.

3. دار السلام للنوری: ج 1 ص 92.

4. الغدیر: ج 2 ص 222، شطرا منه.

5. الدمعه الساکبه: ج 6 ص 559.

11 المتن:
اشاره

قال أبو علی: خرج إلینا أبو الحسن الکرخی یوما فقال: تعرفون ببغداد رجلا یقال له ابن أصدق؟ فلم یعرفه من أهل المجلس غیری، و قلت: أعرفه، فکیف سألت عنه؟

قال: أی شی ء یعمل؟ قلت: ینوح علی الحسین بن علی علیه السّلام. قال: فبکی أبو الحسن و قال:

عندی عجوز تزیننی من أهل کرخ جدان، یغلب علی لسانها النبطیه و لا یمکنها أن تقیم کلمه عربیه فضلا عن أن تحفظ شعرا، و هی من صوالح النساء و تکثر من الصلاه و الصوم و التهجد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:449

و انتبهت البارحه فی جوف اللیل و منامها قریب من منامی، فصاحت: أبو الحسن! قلت: ما بک؟ قالت: ألحقنی. فجئتها و وجدتها ترعد، و قلت: ما أصابک؟ قالت: رأیت فی منامی و قد صلّیت وردی و نمت کأنی فی درب من دروب الکرخ، فیه حجره محمره بالساج، مبیضه بالإسفیداج، مفتوحه الباب، و علیه نساء وقوف، فقلت لهم: ما الخبر؟ فأشاروا إلی داخل الدار و إذا امرأه شابه حسناء بارعه الجمال و الکمال، و علیها ثیاب بیاض مرویه، من فوقها إزار شدید البیاض قد التفت به و فی حجرها رأس یشخب دما. ففزعت و قالت: لا علیک، أنا فاطمه بنت رسول اللّه و هذا رأس الحسین علیه السّلام، فقولی لابن أصدق حتی ینوح:

لم أمرّضه فأسلوالا و لا کان مریضا و انتبهت مذعوره.

قال أبو الحسن: و قالت العجوز: أمرّظه- بالظاء لأنها لا تتمکن

من إقامه الضاد-.

فسکنت منها، إلی أن عاودت نومها.

و قال أبو القاسم: ثم قال لی: مع معرفتک بالرجل فقد حملتک الأمانه فی هذا الرساله. فقلت: سمعا و طاعه لأمر سیده النساء علیها السّلام. قال: و کان هذا فی شعبان و الناس إذ ذلک یلقون أذی شدیدا و جهلا جهیدا من الحنابله، و إذا أرادوا زیاره المشهد بالحائر، خرجوا علی استتار و مخافه. فلم أزل أتلطّف فی الخروج حتی تمکّنت منه و حصلت فی الحائر لیله النصف من شعبان، و سألت عن أصدق.

فدللت علیه و دعوته و حضرنی، فقلت له: إن فاطمه علیها السّلام تأمرک أن تنوح بالقصیده التی فیها:

لم أمرّضه فأسلوالا و لا کان مریضا فانزعج من ذلک و قصصت علیه و علی من کان معه عندی الحدیث، فأجهشوا بالبکاء و ناح بذلک طول لیلته، و أول القصیده:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:450 أیها العینان فیضاو استهلّا لا تغیضا

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 27 ص 486.

2. بغیه الطلب فی تاریخ حلب: ج 6 ص 265، علی ما فی الإحقاق.

3. کتاب الربیع لابن الصافی، علی ما فی الإحقاق.

4. کتاب المنامات لهلال بن محسن، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی بغیه الطلب: أنبأنا أحمد بن أزهر، قال: أخبرنا محمد بن عبد الباقی، عن علی بن محسن، عن أبیه أبی علی، قال.

12 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

لما قدمت ابنه یزدجرد بن شهریار- آخر ملوک الفرس و خاتمهم- علی عمر و أدخلت المدینه، استشرفت لها عذاری المدینه و أشرق المجلس بضوء وجهها، و رأت عمر فقالت: أروذان. فغضب عمر و قال: شتمنی هذه العجمیه، و همّ بها، فقال علیه السّلام له: لیس لک إنکار ما لا تعلم.

فأمر أن ینادی علیها، فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: لا یجوز بیع بنات الملوک و إن کنّ کافرات، و لکن عرض علیها أن تختار رجلا من المسلمین حتی تزوّج منه، و تحسب صداقها علیه من إعطائه من بیت المال؛ یقوم مقام الثمن. فقال عمر: افعل، و عرض علیها أن تختار.

فجاءت فوضعت یدها علی منکب الحسین علیه السّلام، فقال علیه السّلام: «چه نام داری إی کنیزک»، یعنی ما اسمک یا صبیه؟ قالت: جهان شاه. فقال: بل شهربانویه. قالت: تلک أختی. قال:

«راست گفتی»، أی صدقت. ثم التفت علیه السّلام إلی الحسین علیه السّلام فقال: احتفظ بها و أحسن إلیها،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:451

فستلد لک خیر أهل الأرض فی زمانه بعدک و هی أم الأوصیاء، الذریه الطیبه. فولدت علی بن الحسین زین العابدین علیه السّلام.

و یروی أنها ماتت فی نفاسها، و إنما اختارت الحسین علیه السّلام لأنها رأت فاطمه علیها السّلام و أسلمت قبل أن تأخذها عسکر المسلمین، و لها قصه و هی أنها قالت: رأیت فی النوم قبل ورود عسکر المسلمین کأن محمدا صلی اللّه علیه و آله دخل دارنا، و قعد مع الحسین علیه السّلام و خطبنی له

و زوجنی منه. فلما أصبحت، کان ذلک یؤثر فی قلبی و ما کان لی خاطر غیر هذا. فلما کان فی اللیله الثانیه، رأیت فاطمه بنت محمد علیها السّلام قد أتتنی، و عرضت لی الإسلام فأسلمت، ثم قالت: إن الغلبه تکون للمسلمین، و إنک تصلین عن قریب إلی الحسین علیه السّلام سالمه لا یصیبک بسوء أحد. قالت: و کان من الحال أنی خرجت إلی المدینه، ما مسّنی ید إنسان.

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 1 ص 200.

2. الخرائج للراوندی: ص 390.

3. عوالم العلوم: ج 18 ص 7 ح 2، عن الخرائج.

4. بحار الأنوار: ج 46 ص 10 ح 21.

13 المتن:
اشاره

قال سهل: و خرجت جاریه من قصر یزید لعنه اللّه، فرأته ینکت ثنایا الإمام علیه السّلام، فقال:

قطع اللّه یدیک و رجلیک، أ تنکت ثنایا طال ما قبّلها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله؟ قال لها: قطع اللّه رأسک، ما هذا الکلام؟ فقالت له: اعلم یا یزید الملعون أنی کنت بین النائمه و الیقظانه، إذ نظرت إلی باب السماء و قد فتح، إذا أنا بسلّم من نور قد نزل من السماء إلی الأرض، و إذا بغلامین أمردین علیهما ثیاب خضر و هما ینزلان علی ذلک السلّم، و قد بسط لهما فی ذلک الحال بساط من زبرجد الجنه، و قد أخذ نور ذلک البساط من المشرق إلی المغرب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:452

و إذا برجل رفیع القامه مدوّر الهامه، قد أقبل یسعی، حتی جلس فی وسط ذلک البساط و نادی: یا أبی آدم! اهبط، فهبط رجل درّی اللون طویل. ثم نادی: یا أبی سام اهبط، فهبط. ثم نادی: یا أبی إبراهیم اهبط، فهبط. ثم نادی: یا أبی إسماعیل اهبط، فهبط.

ثم نادی: یا أخی موسی اهبط، فهبط. ثم نادی: یا أخی عیسی اهبط، فهبط.

ثم رأیت امرأه واقفه، و قد نشرت شعرها و هی تنادی: یا أمی حوا اهبطی، یا أمی خدیجه اهبطی، یا أمی هاجر اهبطی، یا أختی ساره اهبطی و یا أختی مریم اهبطی، و إذا هاتف من الجوّ یقول: هذه فاطمه الزهراء ابنه محمد المصطفی صلی اللّه علیه و آله، زوجه علی المرتضی علیه

السّلام، أم سید الشهداء علیه السّلام المقبور بکربلاء.

ثم إنها نادت: یا أبتاه یا أبتاه! أ لا تری إلی ما صنعت أمتک بولدک الحسین علیه السّلام؟ فبکی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و قال: یا أبی آدم! أ لا تری إلی ما فعلت الطغاه بولدی؟ فبکی آدم و بکی کل من کان حاضرا، حتی بکت الملائکه لبکائهم.

ثم إنی رأیت رجالا کثیره حول الرأس، و قائلا یقول: خذوا صاحب الدار و أحرقوه بالنار. فخرجت أنت- یا یزید- من الدار و أنت تقول: النار النار! أین المفرّ من النار؟

فأمر بضرب عنقها، فقالت: «أَلا لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ». «1»

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 1 ص 201، عن مقتل الحسین علیه السّلام لأبی مخنف.

2. مقتل الحسین علیه السّلام لأبی مخنف، علی ما فی دار السلام.

14 المتن:
اشاره

عن سلیمان الأعمش، أنه قال: کنت نازلا بالکوفه و کان لی جار، و کنت آتی إلیه و أجلس عنده. فأتیت لیله الجمعه إلیه فقلت له: یا هذا، ما تقول فی زیاره الحسین علیه السّلام؟

______________________________

(1) سوره هود: الآیه 18.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:453

فقال لی: هی بدعه و کل بدعه ضلاله و کل ذی ضلاله فی النار. قال سلیمان: فقمت من عنده و أنا ممتلؤ علیه غیظا، فقلت فی نفسی إذا کان وقت السحر آتیه و أحدّثه شیئا من فضائل الحسین علیه السّلام. فإن أصرّ علی العناد قتلته.

قال سلیمان: فلما کان وقت السحر، أتیته و قرعت علیه الباب و دعوته باسمه، فإذا بزوجته تقول لی: إنه قصد إلی زیاره الحسین علیه السّلام من أول اللیل. قال سلیمان: فسرت فی أثره إلی زیاره الحسین علیه السّلام.

فلما دخلت إلی القبر فإذا أنا بالشیخ ساجد للّه عز و جل؛ و هو یدعو و یبکی فی سجوده و یسأله التوبه و المغفره. ثم رفع رأسه بعد زمان طویل فرآنی قریبا منه، فقلت له: یا شیخ! بالأمس کنت تقول: زیاره الحسین علیه السّلام بدعه و کل بدعه ضلاله و کل ذی ضلاله فی النار، و الیوم أتیت تزوره؟! فقال: یا سلیمان، لا تلمنی فإنی ما کنت أثبت لأهل البیت علیهم السّلام إمامه حتی کانت لیلتی تلک. فرأیت رؤیا هالتنی و روّعتنی. فقلت له: ما رأیت أیها الشیخ؟

قال: رایت رجلا جلیل القدر، لا بالطویل الشاهق و لا بالقصیر الملاصق، لا أقدر أصفه من عظم جلاله

و جماله و بهائه و کماله، و هو مع أقوام یقفون به حفیفا و یزفونه زفیفا، و بین یدیه فارس و علی رأسه تاج؛ و للتاج أربعه أرکان، و فی کل رکن جوهره تضی ء من مسیر ثلاثه أیام. فقلت لبعض خدامه: من هذا؟ فقال: هذا محمد المصطفی صلی اللّه علیه و آله. قلت: و من هذا الآخر؟ فقال: علی المرتضی علیه السّلام وصی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

ثم مددت نظری فإذا أنا بناقه من نور، و علیها هودج من نور و فیه امرأتان، و الناقه تطیر بین السماء و الأرض، فقلت: لمن هذه الناقه؟ فقال: لخدیجه الکبری و فاطمه الزهراء علیها السّلام.

فقلت: و من هذا الغلام؟ فقال: هذا الحسن بن علی علیه السّلام. فقلت: و إلی أین یریدون بأجمعهم؟ فقالوا: لزیاره المقتول ظلما الشهید بکربلاء الحسین علیه السّلام ابن علی المرتضی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:454

ثم إنی قصدت نحو الهودج الذی فیه فاطمه الزهراء علیها السّلام، و إذا برقاع مکتوبه من السماء تتساقط من السماء. فسألت: ما هذه الرقاع؟ فقال: هذه رقاع فیها أمان النار لزوّار الحسین علیه السّلام لیله الجمعه. فطلبت منه رقعه، فقال لی: إنک تقول زیارته بدعه! فإنک لا تنالها حتی تزور الحسین علیه السّلام و تعتقد فضله و شرفه.

فانتبهت من نومی فزعا مرعوبا، و قصدت من وقتی و ساعتی إلی زیاره سیدی الحسین علیه السّلام و أنا تائب إلی اللّه تعالی. فو اللّه یا سلیمان لا أفارق قبر الحسین علیه السّلام حتی یفارق روحی جسدی.

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 1 ص 245، عن المنتخب.

2. المنتخب للطریحی: ج 1 ص 195.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من

قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 427.

4. شجره طوبی: ج 2 ص 433.

5. بحار الأنوار: ج 45 ص 401.

6. الدمعه الساکبه: ج 5 ص 194.

7. أسرار الشهاده: ص 132.

15 المتن:
اشاره

العلامه المجلسی فی البحار، عن بعض کتب المناقب المعتبره مرسلا: إن رجلا کان بلا أید و لا أرجل، و هو یقول: رب نجّنی من النار. فقیل له: لم تبق لک عقوبه و مع ذلک تسأل النجاه من النار؟ قال: کنت فیمن قتل الحسین علیه السّلام بکربلاء. فلما قتل، رأیت علیه سراویل و تکّه حسنه بعد ما سلبه الناس و أردت أن أنزع منه التکه، فرفع یده الیمنی و وضعها علی التکه، فلم أقدر علی دفعها فقطعت یمینه. ثم هممت أن آخذ التکه، فرفع شماله فوضعها علی تکته فقطعت یساره. ثم هممت نزع التکه من السراویل، فسمعت زلزله، فخفت و ترکته فألقی اللّه علیّ النوم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:455

فنمت بین القتلی، فرأیت کأن محمدا صلی اللّه علیه و آله أقبل و معه علی و فاطمه علیهما السّلام. فأخذوا رأس الحسین علیه السّلام فقبّلته فاطمه علیها السّلام، ثم قالت: یا ولدی! قتلوک قتلهم اللّه، من فعل هذا بک؟ فکان یقول قتلنی شمر و قطع یدی هذا النائم، و أشار إلیّ. فقالت فاطمه علیها السّلام لی: قطع اللّه یدیک و رجلیک و أعمی بصرک و أدخلک النار. فانتبهت و أنا لا أبصر شیئا، و سقطت منی یدای و رجلای، و لم یبق من دعائها إلا النار.

قلت: هذا هو الجمّال الخبیث، و ذکر الأصحاب له حکایه طویله توجد فی کتب المقاتل، و رواها مسندا حسین بن حمدان الحضینی فی هدایته، إلا أنهم ذکروا ذلک فی الیقظه لا النوم.

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 1 ص 248، عن البحار.

2. بحار الأنوار: ج 45 ص 311.

3. بعض کتب المناقب المعتبره، علی ما فی البحار.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص

240 ح 2، عن دار السلام.

5. الدمعه الساکبه: ج 5 ص 184.

16 المتن:
اشاره

فی مدینه المعاجز فی قصه امرأه خولی بن یزید الأصبحی و رأس الحسین علیه السّلام:

... قالت لخولی: و أیّ شی ء تحت الإجانه؟ قال: رأس خارجی، فقتله الأمیر عبید اللّه بن زیاد و أرید أن أذهب به إلی یزید بن معاویه لیعطینی علیه مالا کثیرا. قالت: و من هو؟ قال: الحسین بن علی علیه السّلام. فصاحت و خرّت مغشیّه علیها.

فلما أفاقت و قالت: یا ویلک، یا شرّ المجوس! لقد آذیت محمدا صلی اللّه علیه و آله فی عترته.

أ ما خفت من إله الأرض و السماء حیث تطلب الجائزه علی رأس ابن سیده نساء العالمین علیها السّلام؟ ثم خرجت من عنده باکیه. فلما قامت، رفعت الرأس و قبّلته و وضعته فی حجرها، و جعلت تقبّله و تقول: لعن اللّه قاتلک و خصمه جدک محمد المصطفی صلی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:456

فلما جنّ اللیل، غلب علیها النوم؛ فرأت کأن البیت قد انشقّ نصفین و غشیه نور.

فجاءت سحابه بیضاء، فخرجت منها امرأتان فأخذتا الرأس من حجرها و بکتا. قالت:

فقلت لهما: باللّه من أنتما؟ قالت إحداهما: أنا خدیجه بنت خویلد و هذه ابنتی فاطمه الزهراء علیها السّلام، و قد شکرناک و شکرنا عملک، و أنت رفیقتنا فی درجه القدس فی الجنه.

قالت: فانتبهت من النوم.

فلما أصبح الصبح، جاء بعلها لأخذ الرأس، فلم تدفعه إلیه و قالت: یا ویلک! طلّقنی فو اللّه لا جمعنی و إیاک بیت. فقال: ادفعی لی الرأس و افعلی ما شئت. فقالت: لا و اللّه ما أدفعه إلیک. فقتلها و أخذ الرأس، و عجّل اللّه بروحها إلی الجنه جوار سیده النساء

علیها السّلام.

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 1 ص 254، عن مدینه المعاجز.

2. مدینه المعاجز: ج 4 ص 125.

17 المتن:
اشاره

الشیخ الطبرسی فی کتاب کنوز النجاح، عن أبی أحمد بن عبد السلام بن الحسین الشجری الکاتب المعروف بقطان المقرئ، قال:

رأیت أحمد بن عبد الرحمن بن الحسن بن طاهر العلوی الحسینی الوالی علی المدینه یتضرّع و یدعو کثیرا، ثم ذهبت إلی سفر فلم أره مده مدیده. فلما رجعت منه، رأیته قد نقص تضرّعه و دعائه. فسألته عن سبب تنقیصه فقال:

کنت لیله فی حرم النبی صلی اللّه علیه و آله فی الروضه و هی ما بین القبر و المنبر. فصلّیت نافله الصبح، فغلبنی النوم قبل أداء فریضه الصبح، و کان من عادتی التضرّع و الدعاء فی هذا الوقت. فرأیت فاطمه الزهراء علیها السّلام فی النوم و هی تقول لی: یا ولدی یا ابن عبد الرحمن، کثره تضرّعک و دعائک قد أقرحت قلبی. فقلت: إنکم أمرتموننا بالتضرّع و الإنابه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:457

فقالت: صدقت، و لکن أین أنت من دعاء الجامع و لم لا تدعوه؟ فقلت: و ما دعاء الجامع؟ فقالت علیها السّلام: قل:

اللهم قنّعنی بما رزقتنی، و استرنی و عافنی أبدا ما أبقیتنی، و اغفر لی و ارحمنی إذا توفّیتنی. اللهم لا تتعبنی فی طلب ما لم تقدره لی و ما قدرت لی، فاجعله سهلا یسیرا.

اللهم کاف عنی والدی و کل ذی نعمه علیّ. اللهم فرّغنی لما خلقتنی له، و لا تشغلنی بما تکلّفت لی به، و لا تعذّبنی و أنا استغفرک، و لا تحرمنی و أنا أسألک. اللهم ذلّل نفسی لی فی نفسی، و عظّم شأنک فی قلبی، و ألهمنی طاعتک و العمل بما یرضیک و التجنّب

لما یسخطک، یا أرحم الراحمین.

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 1 ص 286، عن کنوز النجاح.

2. کنوز النجاح للطبرسی، علی ما فی دار السلام.

18 المتن:
اشاره

قال الفاضل میرزا عبد اللّه الأصفهانی فی ریاض العلماء، فی ترجمه أبی عبد اللّه الحسین بن أحمد بن الحجاج الکاتب الشاعر الشیعی البغدادی: أورد السید بهاء الدین علی بن عبد الحمید الحسینی النجفی فی کتاب مقتله الموسوم ب «الدرّ النضید فی مغازی الإمام الشهید علیه السّلام»:

قصه رؤیا و هی: إنه حکی الشیخ الصالح عز الدین حسن بن عبد اللّه بن الحسن التغلبی ما صورته: إن الشیخین الصالحین علی بن محمد بن الزرزور السوراوی و محمد بن قارون السیبی کانا یستهزءان بشعر أبی عبد اللّه الحسین بن الحجاج و یمنعان من إنشاد أشعاره و یزریان علی من ینظر فی دیوانه، لما فیه من السخف و القبائح و الهجاء الفاضح، و بقیا علی ذلک برهه من الزمان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:458

فاتفق أن الشیخ شمس الدین محمد بن قارون وصل إلی زیاره الإمام الحسین علیه السّلام، فرأی فی منامه کأنه فی الحضره الشریفه الحائریه، و فاطمه علیها السّلام جالسه فی باب حضره الشهداء مستنده إلی رکن باب الذی علی یسار الداخل و الأئمه علیهم السّلام؛ علی و الحسن و الحسین و زین العابدین و الباقر و الصادق علیهم السّلام علی مقابلها فی الزاویه التی بین ضریح الحسین علیه السّلام و علی بن الحسین، و هم یتحدّثون بحدیث لم نفهمه. و علی بن الزرزور جالس مع ضریح الحسین علیه السّلام غیر بعید عنهم و رأسه علی رکبتیه، و الشیخ محمد بن قارون قائم بین أیدیهم و هو مبتهج مسرور برؤیتهم.

قال: فالتفت فإذا أبو عبد اللّه بن الحجاج مارّ

فی صحن الحضره الشریفه، و إذا علیه ثوب أخضر معلّم بالذهب الأحمر، و علی رأسه عمامه خضراء معمده بالذهب و له نور قد أضاءت به الآفاق.

فقال محمد بن قارون لعلی بن الزرزور: أ لا تنظر إلی أبی عبد اللّه بن الحجاج؟ فقال له علی بن الزرزور: دعنی، إنی لا أحبّه. فقالت فاطمه علیها السّلام: ما تحبّ أبا عبد اللّه علیه السّلام؟ حبّوه، فإن من لا یحبّه لیس من شیعتنا. ثم خرج الکلام من بین الأئمه علیهم السّلام: من لا یحبّ أبا عبد اللّه علیه السّلام فلیس بمؤمن. قال الشیخ محمد بن قارون: و لم أدر من قال منهم. ثم انتبه فزعا مرعوبا مما فرط منه فی حق أبی عبد اللّه علیه السّلام من قبل ذلک، قال: ثم نسیت هذا المنام کأنی لم أره و لا أعرفه أصلا.

قال: ثم توجّهت مره أخری إلی زیاره الحسین علیه السّلام، فإذا بجماعه من أصحاب المؤمنین فی الطریق سائرین و هم یوردون شیئا من شعر أبی عبد اللّه. فلحقتهم فإذا فیهم علی بن الزرزور. فحین رأیته ذکرت ذلک المنام- و کان معی بعض أصحابی المؤمنین و الموالین المحبین- فقلت له: أ لا أطرقک بشی ء عجیب؟ فقال: هات حدیثک. فحکیت له المنام من أوله إلی آخره.

ثم حثثنا فی السیر حتی لحقنا القوم، فدنوت من علی بن الزرزور و سلّمت علیه و سلّم علیّ و کذا صاحبی، و قلت: یا أخی، أ لم أعهد تنکر علی من یورد شعر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:459

أبی عبد اللّه بن الحجاج و لا تجیز سماعه! فما لک الآن تسمعه و تصغی إلی إنشاده؟

فقال: یا أخی، أ لا أحدّثک بما رأیت فی حقه؟ قال: فقلت:

و ما رأیت؟ قال: فقصّ علیّ ذلک المنام الذی رأیته من أوله إلی آخره؛ لم ینقص منه حرفا واحدا، و صاحبی یسمع و هو یتعجّب.

فقلت: یا أخی، أنا ذلک الرجل و قد رأیت کما رأیت، وفّقنی اللّه تعالی حتی حکیت لصاحبی هذا قبل أن أسمع کلامک کما حکیت. فالحمد للّه الذی صدّق رؤیای و رؤیاک و عصمنی و إیاک من الوقوع فی الضلال و سبّ هذا الرجل المحبّ للآل. ثم اتفقا علی مدحه و إیراد أشعاره و بثّ مناقبه و ذکر أخباره.

ثم إنی اجتمعت بعد ذلک بالشیخ محمد بن قارون فی حضره الإمام الحسین علیه السّلام و حکی لی الحکایه المشار إلیها، و أرانی موضع الأئمه و موضع البتول، صلّی اللّه علیهم و علیها.

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 1 ص 319، عن الدر النضید.

2. الدر النضید، علی ما فی دار السلام.

19 المتن:
اشاره

حدّث السید المعظم المبجل بهاء الدین علی بن عبد الحمید الحسینی النجفی النیلی المعاصر للشهید الأول فی کتاب الغیبه، عن الشیخ العالم الکامل القدوه المقرئ الحافظ المحمود الحاج المعتمر شمس الحق و الدین محمد بن قارون، قال:

دعیت إلی امرأه فأتیتها و أنا أعلم أنها مؤمنه من أهل الخیر و الصلاح. فزوّجها أهلها من محمود الفارسی المعروف بأخی بکر و یقال له و لأقاربه بنو بکر، و أهل فارس مشهورون بشده التسنن و النصب و العداوه لأهل الإیمان، و کان محمود هذا أشدّهم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:460

فی الباب و قد وفّقه اللّه تعالی للتشیع دون أصحابه، فقلت لها: وا عجبا! کیف سمح أبوک بک و جعلک مع هؤلاء النصب، و کیف اتفق لزوجک مخالفه أهله حتی رفضهم؟

فقالت: یا أیها المقرئ، إن له حکایه عجیبه إذا سمعها أهل الأدب حکموا أنها من العجب. قلت: و ما هی؟ قالت: سله عنها سیخبرک.

قال الشیخ: فلما حضرنا عنده قلت له: یا محمود! ما الذی أخرجک عن مله أهلک و أدخلک مع الشیعه؟ فقال: یا شیخ، لمّا اتضح لی الحق تبعته.

اعلم أنه قد جرت عاده أولاد أهل الفرس أنهم إذا سمعوا بورود القوافل علیهم، خرجوا یتلقونهم. فاتفق إنا سمعنا بورود قافله کبیره، فخرجت و معی صبیان کثیرون و أنا إذ ذاک صبی مراهق. فاجتهدنا فی طلب القافله بجهلنا و لم نفکّر فی عاقبه الأمر، و صرنا کلما انقطع مناصبی من التعب نلومه إلی الضعف، فضللنا عن الطریق و وقعنا فی واد لم نکن نعرفه، و فیه شوک و شجر و دغل

و لم نر مثله قط. فأخذنا فی السیر، حتی عجزنا و تدلّت ألسنتنا علی صدورنا من العطش، فأیقنّا بالموت و سقطنا لوجوهنا.

فبینما نحن کذلک، و إذا بفارس علی فرس أبیض قد نزل قریبا منّا و طرح مفرشا لطیفا لم نر مثله؛ تفوح منه رائحه طیبه. فالتفتنا إلیه و إذا بفارس آخر علی فرس أحمر، علیه ثیاب بیض و علی رأسه عمامه لها ذؤابتان. فنزل علی ذلک المفرش، ثم قام فصلّی بصاحبه، ثم جلس للتعقیب.

فالتفت إلیّ و قال: یا محمود. فقلت بصوت ضعیف: لبیک یا سیدی. قال: ادن منی.

فقلت: لا أستطیع لما بی من العطش و التعب. قال: لا بأس علیک. فلما قالها، حسبت کأن قد حدث فی نفسی روح متجدده. فسعیت إلیه حبوا، فمرّ یده علی وجهی و صدری و رفعها إلی حنکی، فردّه حتی لصق بالحنک الأعلی و دخل لسانی فی فمی و ذهب ما بی وعدت کما کنت أولا.

فقال: قم و أتنی بحنظله من هذا الحنظل. و کان فی الوادی حنظل کثیر، فأتیته بحنظله کبیره. فقسّمها نصفین و ناولنیها و قال: کل منها. فأخذتها منه و لم أقدم علی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:461

مخالفته، و عندی أمرّ من أن آکل الصبر لما أعهد من مراره الحنظل. فلما ذقتها فإذا هی أحلی من العسل و أبرد من الثلج و أطیب ریحا من المسک، فشبعت و رویت.

ثم قال لی: ادع صاحبک. فدعوته، فقال بلسان مکسور ضعیف: لا أقدر علی الحرکه. فقال له: قم لا بأس علیک. فأقبل إلیه حبوا و فعل معه کما فعل معی. ثم نهض لیرکب، فقلنا: للّه علیک یا سیدنا إلا ما أتممت علینا نعمتک و أوصلتنا إلی أهلنا؟ فقال:

لا تعجلوا،

و خطّ حولنا برمحه خطه و ذهب هو و صاحبه.

فقلت لصاحبی: قم بناحتی نقف بإزاء الجبل و نقع علی الطریق. فقمنا و سرنا و إذا بحائط فی وجوهنا. فأخذنا فی غیر تلک الجهه و إذا بحائط آخر، و هکذا من أربع جوانبنا. فجلسنا و جعلنا نبکی علی أنفسنا. ثم قلت لصاحبی: آتنا من هذا الحنظل لنأکله. فأتی به فإذا هو أمرّ من کل شی ء و أقبح فرمینا به.

ثم لبثنا هنیئه، و إذا قد استدار بنا من الوحش ما لا یعلم إلا اللّه عدده، و کلما أرادوا القرب منا منعهم ذلک الحائط. فإذا ذهبوا زال الحائط، فإذا عادوا عاد. قال: فبتنا تلک اللیله آمنین، حتی أصبحنا و طلعت الشمس و اشتدّ الحرّ و أخذنا العطش. فجزعنا أشدّ الجزع، و إذا بالفارسین قد أقبلا و فعلا کما فعلا بالأمس. فلما أرادوا مفارقتنا قلنا له: باللّه علیک إلا وصلتنا إلی أهلنا. فقال: ابشرا فسیأتیکما من یوصلکما إلی أهلیکما ثم غابا.

فلما کان آخر النهار و إذا برجل من فراسنا و معه ثلاث أحمره، قد أقبل لیحتطب.

فلما رآنا، ارتاع منّا و انهزم و ترک حمیره. فصحنا إلیه باسمه و نسمّینا له. فرجع و قال: یا ویلکما! إن أهالیکما قد أقاموا عزاءکما، قوما لا حاجه لی فی الحطب، فقمنا و رکبنا تلک الأحمره. فلما قربنا من البلد، دخل أمامنا و أخبر أهلنا. ففرحوا فرحا شدیدا و أکرموه و أخلعوا علیه. فلما دخلنا إلی أهلنا، سألونا عن حالنا. فحکینا لهم بما شاهدناه، فکذبونا و قالوا: هو تخییل لکم من العطش.

قال محمود: ثم أنسانی الدهر حتی کأن لم یکن و لم یبق علی خاطری شی ء منه.

حتی بلغت عشرین سنه و تزوّجت و صرت

أخرج فی المکاراه، و لم یکن فی أهلی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:462

أشدّ منی نصبا لأهل الإیمان، سیّما زوّار الأئمه علیهم السّلام بسرّمن رأی؛ فکنت أکریهم الدواب بالقصد لأذیتهم بکل ما أقدر علیه من السرقه و غیرها، و أعتقد أن ذلک مما یقرّبنی إلی اللّه تعالی.

فاتفق أنی کریت دوابّی مره لقوم من أهل الحله و کانوا قادمین إلی الزیاره، منهم ابن السهیلی و ابن عرفه و ابن حادب و ابن الزهدری و غیرهم من أهل الصلاح و مضیت إلی بغداد، و هم یعرفون ما أنا علیه من العناد. فلما خلوا بی من الطریق- و قد امتلئوها علیّ غیظا و حنقا-، لم یترکوا شیئا من القبیح إلا فعلوه بی و أنا ساکت لا أقدر لهم لکثرتهم.

فلما دخلنا بغداد، ذهبوا إلی الجانب الغربی، فنزلوا هناک و قد امتلئوا فؤادی حنقا.

فلما جاء أصحابی، قمت إلیهم و لطمت علی وجهی و بکیت، فقالوا: ما لک و ما دهاک؟! فحکیت لهم ما جری علیّ من أولئک القوم. فأخذوا فی سبّهم و لعنهم و قالوا: طب نفسا فإنا نجتمع معهم فی الطریق إذا خرجوا و نصنع بهم أعظم مما صنعوا. فلما جنّ اللیل، أدرکنی السعاده، فقلت فی نفسی: إن هؤلاء الرفضه لا یرجعون عن دینهم بل غیرهم إذا زهد یرجع إلیهم، فما ذلک إلا لأن ألحق معهم. فبقیت مفکّرا فی ذلک و سألت ربی بنبیه محمد صلی اللّه علیه و آله أن یرینی فی لیلتی علامه استدلّ بها علی الحق الذی فرضه اللّه تعالی علی عباده. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 462 19 المتن: ..... ص : 459

خذنی النوم، و إذا أنا بالجنه قد زخزفت و إذا فیها أشجار

عظیمه مختلفه الألوان و الثمار لیست من أشجار الدنیا، لأن أغصانها مدلّاه و عروقها إلی فوق. و رأیت أربعه أنهار من خمر و لبن و عسل و ماء، و هی تجری و لیس لها أجرف، بحیث لو أرادت النمله أن تشرب منها لشربت. و رأیت نساء حسنه الأشکال، و رأیت قوما یأکلون من تلک الثمار و یشربون من تلک الأنهار، و أنا لا أقدر علی ذلک.

فکلما أردت أن أتناول من الثمار تصعد إلی فوق، و کلما هممت أن أشرب من تلک الأنهار تفور إلی تحت. فقلت للقوم: ما بالکم تأکلون و تشربون و أنا لا أطیق ذلک؟

فقالوا: إنک لا تأتی إلینا بعد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:463

فبینا أنا کذلک و إذا بفوج عظیم، فقلت: ما الخبر؟ فقالوا: سیدتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام قد أقبلت. فنظرت فإذا بأفواج من الملائکه علی أحسن هیئه، ینزلون من الهواء إلی الأرض و هم حافّون بها. فلما دنت، و إذا بالفارس الذی قد خلّصنا من العطش بإطعامه لنا الحنظل قائما بین یدی فاطمه علیها السّلام. فلما رأیته عرفته و ذکرت تلک الحکایه، و سمعت القوم یقولون، هذا م ح م د بن الحسن القائم المنتظر علیه السّلام.

فقام الناس و سلّموا علی فاطمه علیها السّلام، فقمت أنا و قلت: السلام علیک یا بنت رسول اللّه. فقالت: و علیک السلام یا محمود! أنت الذی خلّصک ولدی هذا من العطش؟ فقلت: نعم یا سیدتی. فقالت: إن دخلت مع شیعتنا أفلحت. فقلت: أنا داخل فی دینک و دین شیعتک، مقرّ بإمامه من مضی من بنیک و من بقی منهم. فقالت: ابشر فقد فزت.

قال محمود: فانتبهت و أنا أبکی و قد ذهل عقلی مما رأیت. فانزعج أصحابی

لبکائی و ظنّوا أنه مما حکیت لهم، فقالوا: طب نفسا، فو اللّه لننقمنّ من الرفضه. فسکتّ عنهم حتی سکتوا، و سمعت المؤذن یعلن بالأذان. فقمت إلی الجانب الغربی و دخلت منزل أولئک الزوّار، فسلّمت علیهم فقالوا: لا أهلا و لا سهلا، اخرج عنّا لا بارک اللّه فیک.

فقلت: إنی قد عدت معکم و دخلت علیکم لتعلّمونی معالم دینی. فبهتوا من کلامی، و قال بعضهم: یکذب، و قال آخرون: جاز أن یصدق.

فسألونی عن سبب ذلک، فحکیت لهم ما رأیت. فقالوا: إن صدقت فإنا ذاهبون إلی مشهد الإمام موسی بن جعفر علیه السّلام، فامض معنا حتی نشیّعک هناک. فقلت: سمعا و طاعه.

و جعلت أقبّل أیدیهم و أقدامهم، و حملت إخراجهم و أنا أدعو لهم، حتی وصلنا إلی الحضره الشریفه. فاستقبلنا الخدّام و معهم رجل علوی کان أکبرهم، فسلّموا علی الزوّار. فقالوا له: افتح لنا الباب حتی نزور سیدنا و مولانا. فقال: حبّا و کرامه، و لکن معکم شخص یرید أن یتشیّع، و رأیته فی منامی واقفا بین یدی سیدتی فاطمه الزهراء علیها السّلام، فقالت لی: یأتیک غدا رجل یرید أن یتشیع، فأفتح له الباب قبل کل أحد، و لو رأیته الآن لعرفته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:464

فنظر القوم بعضهم إلی بعض متعجبین، فقالوا: تأمّلنا. فشرع ینظر إلی واحد واحد، فقال له: اللّه أکبر! هذا و اللّه هو الرجل الذی رأیته، ثم أخذ بیدی. فقال القوم: صدقت یا سید و بررت و صدق هذا الرجل بما حکاه، و استبشروا بأجمعهم و حمدوا اللّه. ثم إنه أدخلنی الحضره الشریفه و شیّعنی و تولّیت و تبرّأت.

فلما تمّ أمری، قال العلوی: و سیدتک فاطمه علیها السّلام تقول لک: سیلحقک بعض حطام

الدنیا فلا تحفل به، و سیخلفک اللّه علیک و ستحصل فی مضائق، فاستغث بنا تنجو.

فقلت: السمع و الطاعه. و کان لی فرس قیمتها مائتا دینار فماتت، و خلّف اللّه علیّ مثلها و أضعافها، و أصابنی مضائق فندبتهم و نجوت و فرّج اللّه عنی بهم، و أنا الیوم أوالی من والاهم و أعادی من عاداهم و أرجو بهم حسن العاقبه.

ثم إنی سعیت إلی رجل من الشیعه، فزوّجنی هذه المرأه و ترکت أهلی فما قبلت الزوج منهم.

و هذا ما حکی لی فی تاریخ شهر رجب سنه ثمان و ثمانین و سبعمائه هجریه، و الحمد للّه رب العالمین و الصلاه علی محمد و آله.

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 1 ص 14، عن کتاب الغیبه.

2. کتاب الغیبه للسید الحسینی النجفی، علی ما فی دار السلام.

3. جنه المأوی للنوری: ص 12.

4. الغدیر: ج 4 ص 96.

20 المتن:
اشاره

قال العالم الصفی القدوسی العلامه المحقق المولی محمد تقی المجلسی فی المجلد الآخر من شرح الفقیه فی ترجمه الشیخ البهائی:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:465

إن هذا الشرح- أی شرحه علی الفقیه- من فوائده، فإنی رأیته فی النوم و قال لی: لم لا تشتغل بشرح أحادیث أهل البیت علیهم السّلام؟ فقلت له: هذا شأنکم و أنتم أهله. فقال: مضی زماننا و أشتغل و أترک المباحثات سنه حتی یتمّ، و کان بعد ذلک الرؤیا فی بالی أن أشتغل بذلک. و لما کان هذا أمرا عظیما ما کنت أجترئ علیه، حتی حصل لی مرض عظیم و وصّیت فیه و اشتغلت بالدعاء و التضرّع إلی اللّه تعالی أن یغفر لی و یذهب بروحی.

فأصابنی سنه فرأیت سیدی شباب أهل الجنه أجمعین علیهما السّلام قدّامی جالسین عندی، و سید الساجدین علیه السّلام فوق رأسی، و اظهر إنا جئنا لشفائک، و قال سید الساجدین علیه السّلام:

لا تطلب الموت فإن وجودک أنفع. فانتبهت من السنه و ذهب الوجع بالکلیه و حصل العرق.

ثم حصل لی سنه أخری، فرأیت سید الأنبیاء و المرسلین و أشرف الخلائق أجمعین صلی اللّه علیه و آله قائما فی بیتی. فأردت أن أقبّل رجله فلم یدعنی، فشرعت فی مدائحه بأنک الذی خلق اللّه تعالی الکونین لأجلک، و جعلک متخلّقا بأخلاقه الکمالیه، و جعلک أفضل من برأه اللّه، و أنت العالم بعلوم اللّه، و القادر بقدره اللّه، و المتخلّق بأخلاق اللّه، و هو صلی اللّه علیه و آله یتبسّم

و یقول صلی اللّه علیه و آله: کذلک أنا، و کانت المدائح کثیره اختصرتها.

ثم قلت: یا رسول اللّه، اهدنی لأقرب الطرق إلی اللّه تعالی. فقال صلی اللّه علیه و آله: هو ما تعلم.

فقلت: یا رسول اللّه! بأیّ شی ء أعمل؟ و کان مرادی أن أشتغل بالریاضات للوصول إلی اللّه تعالی أم بغیره مما یأمر به صلی اللّه علیه و آله. فقال صلی اللّه علیه و آله: اعمل بما کنت تعمل.

و کنت فی هذه المقالات، قال: جاء علی و فاطمه علیهما السّلام إلی عیادتک. فأخذنی البکاء و النحیب و قلت: أنا کلبهم أیّ مقدار لی حتی تجی ء و یجیئانی إلی عیادتی؟! فانشقّ جدار البیت و ظهرا، و للدهشه انتبهت فبکیت.

ثم حصلت لی سنه أخری، فسمعت أن سید المرسلین صلی اللّه علیه و آله أرسل إلیک ثمره من الجنه و کبابا منها. فدفع إلیّ أولا سفافید الکباب و کانت من الذهب، و حولی جماعه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:466

کثیره. فأکل من الکباب لقمه و یحصل مکانها أخری، و أدفع إلی کل من فی حولی من هذا الکباب و أقول لهم: إنی کنت أقول لکم: إن سفافید کباب الجنه من الذهب و رأیتموها، و قلت لکم: إن طعام الجنه فی کل لقمه طعوم کثیره لا تشبه طعوم الدنیا و هذا کذلک، و قلت لکم: إن ثمرات الجنه کلما جنی منها شی ء یوجد مکانها أخری.

و کلما أدفع إلیهم الکباب و أکله لا یفنی الکباب.

ثم شرعت فی الثمره- و کانت بقدر بطبخ حلبی عظیم- و أخذ منها ورقه ورقه و أکلها، و فی کل ورقه طعوم لا تتناهی، و أقول لهم: کنت أقول لکم إن ثمره الجنه کذلک، و کلما

أدفع إلیهم یحصل منها ورقه أخری.

فانتبهت من ذلک الرؤیا و أوّلتها بالعلم، و ألهمت بأن أشتغل بشرح الأحادیث، فاشتغلت بذلک. و لما کانت الطلبه مشغولین بالدروس کنت أدغدغ فی ترک الدرس بالکلیه، لکن حصل فی التعطیلات التوفیق من المنعم الوهاب، و حسبتها کانت سنه علی ما قاله شیخنا البهائی.

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 2 ص 39، عن شرح الفقیه.

21 المتن:
اشاره

عن الأسعدی فی کتاب جامع الأسرار، قال:

کان فی عهد خلافه بنی العباس رجل بخیل من أعداء أهل البیت علیهم السّلام. فوقف سائل من محبّی أهل البیت علیهم السّلام علی بابه و طلب شیئا علی حبّه، و کان للرجل البخیل بنت کان یعطیها أبوها کل یوم قرصتی شعیر. فلما سمعت مقالته، قامت و تصدّقت بهما، فأخذهما السائل و حفظهما لفطوره. و إذا بالرجل قد أقبل، فرأی عند بابه السائل و بیده القرصتان، فقال: من أعطاکهما؟ فقال: جاریه فی هذا البیت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:467

فدخل و قال لبنته: لم أعطیته قرصتیک؟ فقالت: أقسمنی بمن لم أتمکّن من ردّه.

فقال: و بم أقسمک؟ قال: بأمیر المؤمنین علیه السّلام. فقال: أو تحبّیه؟ فقالت: أفدیه نفسی. فقال:

بأیّ ید ناولتیه؟ فقالت: بالیمنی. فقال: إن کنت صادقه فناولینی یدک حتی أقطعها علی حبه؟ فقالت: هی سهله، لکن لا تفقرنی إلی الناس.

فتضرّعت إلیه فلم یرتدع، فقالت و هی متضرّعه: یا عالم السرّ و الخفایا، أنت واقف بما یفعله هذا القاسی و ما أضمرته فی سریرتی. و مدّت یدها، فقطعها و أخرجها من بیته.

فخرجت إلی الصحراء و جلست عند شجره و غشیت علیها من کثره ما خرج الدم من یدها. و کان ملک تلک الناحیه قد خرج للصید، فتعاقب ظبیا إلی أن وصل إلی صحراء یشتعل منه نور یصعد إلی السماء، و قد أحدقت حول شجره جماعه کثیره من الحیوانات، ترمقون بطرفهم إلی السماء و الدمع تجری من عیونهم و غاب الظبی.

فأتی ظلّ الشجره، فرأی جاریه کالبدر التمام، مقطوعه الیمنی، مغشیه علیها و الدم تجری منها. فنزل و شدّ یدها فسکن الدم،

فافاقت بعده فرأت رجلا حسن المحاسن، فسلّمت علیه و لم تعرفه. فلما رآها الملک شاعره سألها عن حالها، فقصّت علیه ما جری علیها. فألقی اللّه فی قلبه محبتها و قال: إن لی ابنا و قد اخترتک له، و أنت بنتی فی الدنیا و الآخره.

ثم أردفها و أتی بها إلی العسکر، و طلب محفه و أرکبها فیها و أذهب بها إلی حرمه و عالجها. و کانت تصوم الأیام و تصلّی فی اللیالی، إلی أن مضت سنون و حان وقت التزویج، عقدها لابنه و صنع فی عرسها ما هو أهله و بعث بها إلیه، و لم یکن له علم بأن یدها مقطوعه. فلما خلی بها، أتی أبوه خلف الباب لیری ما یصنع ولده بها و هی کذلک، فإن عافها یمنعه لئلا ینکسر خاطرها.

فلما استقرا، طلب منها الماء فناولها الکأس بالیسری، فکان تغطّی بمناها. فقال مازحا: إن أبی زوّجنی بمن لا تعرف یمناها عن یسراها. فلما سمعت بذلک، تنفّست

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:468

الصعداء و هملت عیناها بالدموع. و لما رأی ذلک ندم من مقالته، و قام و أتی إلی محل راحته و نام.

فقامت الجاریه و صلّت رکعتین، و وضعت جبهتها علی الأرض و قالت: یا مالک یا غنی، أنت العالم بالسرّ و الخفیات، و إن یدی قطعت فی محبه ولیک فأغثنی. ثم غشی علیها، فرأت نورا قد ملأ بین السماء و الأرض. ثم انشقّ النور علی نصفین و نزل سریر من السماء إلی بیتها، و رأت فیه امرأه و أربعه رجال، قد أشرق البیت بنور و وجههم.

و خرجت المرأه من السریر و ضمّت الجاریه إلیها و قالت: لا تغتمّی فقد انتهت همومک. أنا فاطمه الزهراء، و

الأربعه الذین فی السریر أحدها محمد المصطفی صلی اللّه علیه و آله و الآخر علی المرتضی علیه السّلام و الآخرتان فلذتا کبدی الحسن و الحسین علیهما السّلام، قد قتل أحدهما فی الدنیا بالسمّ و الآخر قطع رأسه فی أرض کربلاء.

ثم أقبلت إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و قالت: یا علی، إن هذه الجاریه قد قطعت یمینها فی سبیلک، فادع لها لعلها تعود صحیحه ببرکه دعائک، و ترفع خجلتها عن بعلها و أبیه.

فلما سمع أمیر المؤمنین علیه السّلام بذلک، نزل عن السریر و مدّ یده. فنزلت من الهواء کفا، فوضعها علی یدها المقطوعه و قرأ سوره الفاتحه، فعادت صحیحه. و ضمّتها فاطمه علیها السّلام و قبّلتها، و رجعت مع أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی السریر و ارتفع السریر إلی السماء.

و کان الملک ینتظر فی خارج الباب. و لما لم یسمع حسیسا و لا حرکه، دخل فرأی ولده نائما و الجاریه أیضا نائمه فی سجادتها. فتعجّب و وقف متحیرا، فأخذه العطاس فانتبهت الجاریه، فرأت یدها صحیحه. فسجدت ثانیه و حمدت للّه، و قامت و سلّمت علیه. فلما رآها سالمه سأل عنها، فحکت ما رأت. ففرح و حمد اللّه و دعا لهما و خرج من البیت، و الحمد للّه.

قلت: و نقل أکثر هذه المعجزات المولی الفاضل عبد اللّه بن عنایت اللّه الهندی فی کتاب فرحه القلوب، عن کتاب تزیین المجالس لشمس الدین محمد بدیع الرضوی، و الظاهر أنه بعینه صاحب حبل المتین الذی نقلت منه، و اللّه العالم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:469

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 2 ص 84، عن جامع الأسرار.

2. جامع الأسرار، علی ما فی دار السلام.

22 المتن:
اشاره

فی تحفه الأزهار، فی ترجمه السید علی بن بنات:

إن عدلا من أهل السنه أنکر علیه سلوکه و استبعد فی نفسه أن یکون مثله سیدا بهذه الحاله. فرأی فی منامه فاطمه الزهراء علیها السّلام و هی تقول له: أ تنکر علی ولدی؟ فلما أصبح، جاء إلی والدی و قصّ علیه الرؤیه، فکان کثیر الإحسان إلی علی لما رآه فی المنام.

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 2 ص 111، عن تحفه الأزهار.

2. تحفه الأزهار و زلال الأنهار للسید ضامن بن شدقم، علی ما فی دار السلام.

23 المتن:
اشاره

قال المحدث النوری: حدثنی الصالح الصفی الصالح الحاج المذکور، قال:

کان لی صدیق فاضل تقی عالم، و هو المولی جعفر بن العالم الصالح المولی محمد حسین من أهل طبرستان من قریه یقال لها تیلک، و کان فی بلده. فلما جاء الطاعون العظیم الذی عمّ البلاد و طمّ العباد، اتفق أن خلقا کثیرا ماتوا قبله و جعلوه وصیا علی أموالهم. فجی ء کلها و مات بعدهم بالطاعون قبل أن یصرف الأموال فی محلها فضاعت کلها.

و لما وفّقنی اللّه تعالی لزیاره العتبات و مجاوره قبر مولانا أبی عبد اللّه علیه السّلام، رأیت لیله فی المنام کأن رجلا فی عنقه سلسله تشتعل نارا، و طرفیها بید رجلین، و له لسان طویل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:470

قد تدلّی علی صدره. فلما أرانی من بعید قصدنی، فلما دنی منی، ظهر أنه المولی المزبور فتعجبت.

فلما همّ أن یکلّمنی و یستغیث بی، جرّ السلسله إلی الخلف، فرجع القهقری و لم یتمکن من الکلام. ثم دنا ثانیا ففعلا به مثل الأول، و کذلک فی المره الثالثه. ففزعت من مشاهده صورته و حالته فزعا شدیدا، و صحت صیحه عظیمه، انتبهت منها و انتبه من کان نائما فی جانبی من بعض العلماء.

فقصصت علیه رؤیای، و کان وقت النداء و إعلام فتح أبواب الصحن و الحرم الشریفین، فقلت: ینبغی أن نقوم و ندخل الحضره و نزور و نستغفر له، لعل اللّه یرحمه إن کانت الرؤیا صادقه، فقمنا و فعلنا ذلک.

و مضی زمان طویل یقرب من عشرین سنه و لم یتبیّن لی من

حاله شیئا، و کان فی زعمی أن تلک الحاله للتقصیر الذی وقع منه فی أیام الطاعون فی أموال الناس.

و لما منّ اللّه تعالی علیّ بزیاره بیته و قضیت المناسک و قربنا فی الرجوع إلی المدینه المشرفه، مرضت مرضا شدیدا منعنی عن الحرکه و المشی. فلما نزلنا قلت لأصحابی:

غسّلونی و بدّلوا ثیابی و احملونی إلی الروضه المطهره، لعل الموت یحول بینی و بین الوصول إلیها، ففعلوا.

و لما دخلت الحضره، أغمی علیّ، فترکونی فی جانب و مضوا لشأنهم. فلما أفاق بی، حملونی و أتوا بی إلی قرب الشباک فزرت. ثم ذهبوا بی إلی الخلف عند بیت الصدیقه الطاهره علیها السّلام- أحد المواضع التی تزار فیها-، فجلست وزرت بما بدا لی. ثم طلبت عنها الشفاء و قلت لها: بلغنا من الآثار کثره محبتک لولدک الحسین علیه السّلام و إنی مجاور قبره الشریف، فبحقه علیک إلا ما شافیتنی. ثم خاطبت الرسول صلی اللّه علیه و آله و ذکرت ما کان لی من الحوائج؛ منها الشفاعه لجمله من رفقائی الذین حلّوا أطباق الثری «1» البلوی، و عددت أسامیهم إلی أن بلغت إلی المولی جعفر المتقدم ذکره. فذکرت الرؤیا،

______________________________

(1) فی المصدر: کلمه لا یقرأ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:471

فتغیّرت حالی فألححت فی طلب المغفره له و سؤال الشفاعه منه صلی اللّه علیه و آله و قلت: إنی رأیته قبل ذلک بعشرین سنه فی المنام فی حال سوء لا أدری أ کان صادقا أم کان من الأضغاث؟ و ذکرت ما سنح لی من التضرّع و الدعاء فی حقه. ثم رأیت فی نفسی خفّه، فقمت و رجعت إلی المنزل بنفسی، و ذهب ما کان بی من المرض من برکه البتول العذراء علیها

السّلام.

و لما أردنا الخروج من البلد، أقمنا فی الأحد یوما و کان أول منازلنا. فلما نزلنا فیه و فرغنا من زیاره الشهداء رقدت، فرأیت المولی جعفر المذکور مقبلا إلیّ فی زیّ حسن و علیه ثیاب بیض کغرقی ء البیض و علی رأسه عمامه محنکه و بیده عصا. فلما دنی منی، سلّم و قال: مرحبا بالإخوه و الصداقه، هکذا ینبغی أن یفعل الصدیق بصدیقه؛ و کنت فی تلک المده فی ضیق و شده و بلاء و محنه. فما قمت من الحضره إلا و خلّصتنی منها الآن یومان أو ثلاثه؛ أرسلونی إلی الحمام و طهّرونی من الأقذار و الکثافات، و بعث إلیّ الرسول صلی اللّه علیه و آله بهذه الثیاب و الصدیقه الطاهره علیها السّلام بهذه العباء، و صار أمری بحمد اللّه إلی حسن و عافیه. و جئت إلیک مشیّعا لک و مبشرا. فطب نفسا إنک ترجع إلی أهلک سالما صحیحا و هم سالمون. فانتبهت شاکرا فرحا.

و علی الفطن الخبیر أن یتأمل فی دقائق تلک الرؤیا، فإن فیها ما تزیل عن القلب العمی و عن البصر القذی.

المصادر:

دار السلام للنوری: ج 2 ص 153.

24 المتن:
اشاره

قال المحدث النوری: قال العالم الفاضل الشیخ أحمد بن شکر بن الحسین النجفی بعد ذکر شطر وافر فی فوائد الصلوات علی محمد و آله علیهم السّلام، ما لفظه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:472

و من طریف ما اتفق فی أیام کتابتی فی فضل الصلاه علی محمد و آله علیهم السّلام أن بعض الاتقیاء من الإخوان العارفین و العلماء العاملین و الأصفیاء المحبین للأئمه الطاهرین علیهم السّلام، تلوت علیه شطرا منها، فابتهج و فرح فرحا عظیما و استبشر و انشرح و ارتاح ارتیاحا جسیما.

ثم اتفق لی فی یوم الجمعه أنی قصدته زائرا له، فلقیته حامدا شاکرا مسرورا، فسألته فقال: إنی أکثرت من الصلاه علی محمد و آله علیهم السّلام فی النهار و داومت علی ذلک فی لیلتی- و کانت لیله الجمعه-، قال: و بقیت ألهج بها حتی أخذنی النعاس. فرقدت فرأیت النبی صلی اللّه علیه و آله و الأمیر و الزهراء و الأئمه علیهم السّلام جمیعا قد هبطوا من السماء و جلسوا حولی، و النبی صلی اللّه علیه و آله أخذ فی مکالمتی و مؤانستی کأنی متأهل علیه صلی اللّه علیه و آله. فأخذت أسأله و یجیبنی، حتی بشّرنی بالبشاره السارّه البارّه التی أحیت فؤادی و أثلجت کبدی.

ثم ذکر رؤیاه علی طولها و ما اشتملت علیه من أنواع المفرّحات و المبشّرات، إلی أن قال:

و رأیت شخصا من أخصّ إخوانی المتصلین بی الملازمین و أنا أعرفه حال الرؤیا، و هو أشبه الخلق بالنبی صلی اللّه علیه و آله فی نورانیته و حسنه، قال: لکنی لما استیقظت ما عرفته من یکون. فبقیت علی ما کنت علیه من الصلاه علی محمد و

آله صلی اللّه علیه و آله، إلی أن غلبنی النوم.

فرأیت تفسیر رؤیای فی نومی فی ذلک الشخص الذی یشبه النبی صلی اللّه علیه و آله الذی لا أعرفه.

فأخبرت أنه هو عملی من الصلاه و صوّره اللّه تعالی بهذه الصوره الحسنه.

قال: ثم إنی بقیت علی ما کنت علیه من المداوات علی الصلاه علیه و آله علیهم السّلام. فرأیت فی اللیله الثانیه النبی و الأئمه علیهم السّلام جمیعا، فقال لی شخص: ارفع رأسک و انظر. فرفعت رأسی و إذا النبی و الأئمه علیهم السّلام یذکرون اللّه سبحانه، فقال لی ذلک الشخص: أ تعرف هذا الذکر الذی یذکرون اللّه به؟ فقلت: لا. فقال: إنهم یذکرون اللّه تعالی بنفس الذکر الذی تذکر به من الصلاه علیهم. قال: فسررت بذلک و حمدت اللّه علی توفیقی بذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:473

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 2 ص 111، عن زینه الأعیاد.

2. زینه الأعیاد، علی ما فی دار السلام.

25 المتن:
اشاره

قال المحدث النوری: حدثنی العالم النبیل الفاضل الجلیل الصالح الثقه العدل، و الذی قلّ له النظیر البدیل الحاج المولی محسن الأصفهانی المجاور لمشهد أبی عبد اللّه علیه السّلام- وفّقه اللّه تعالی لمراضیه- و غیره ما معناه:

إن رجلا صالحا تقیا کان فی المشهد الغروی اسمه آغا عباس من أهل القزوین، و کان له مجلس حسن یجمع فیه الفضلاء و العلماء، یحیون فیه أمر آل محمد علیهم السّلام و یذکر فیه مصائبهم و فضائلهم، و فی أیام السرور ما یناسبها من مثالب أعدائهم.

و اتفق أن فی بعض أیام الربیع الأول اجتمعوا لذلک، فقرأ السید العالم المؤبد الربانی التقی الصفی السید محمد بن السید معصوم القطیفی قصیدته التی أنشدها فیه، أولها: «حلّ ربیع الأول»، و کان یصفق بیدیه حین القراءه و یأمر الحضار بذلک. فانکر ذلک بعض السامعین.

فرأی هو أو صاحب المجلس فی المنام: أن سیدنا و مولانا سید الساجدین و زین العابدین علی بن الحسین علیه السّلام قاعد فی هذا المجلس، و ببالی أنه قال: إن الصدیقه الطاهره علیها السّلام أیضا کانت فیه، فأمر علیه السّلام بإحضار السید المذکور. فلما مثّل بین یدیه، أمره بإنشاد تلک القصیده. فلما شرع فی القراءه علی النحو الذی یلیق بحضره جنابه، قال علیه السّلام:

أنشدها علی النحو الذی کنت تنشدها. فأخذ فی صفق یده، و کان علیه السّلام یصفق أیضا معه.

فلما رأی ذلک، هیّأ الرجل المذکور مجلسا عالیا و جمع فیه ما یلیق باحترام مقدس حضرته تشکرا لتلک الرؤیا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:474

المصادر:

دار السلام للنوری: ج 2 ص 140.

26 المتن:
اشاره

قال المحدث النوری: السید العالم الحبر الفهامه و الفاضل الکامل العلم النسابه بهاء المله و الدین علی بن عبد الحمید النجفی- المعاصر للشهید الأول- فی کتاب الأنوار المضیئه فی الحکمه الشرعیه- و هو کتاب کبیر عجیب ینبأ عن غایه فضل مؤلفه-، قال:

فی أواخر الباب الثالث من المجلد الأول بعد ذکر بعض أخبار فضیله الزیاره ما لفظه: حکایه غریبه فی هذا المعنی بتاریخ عید الفطر سنه اثنین و سبعین و سبعمائه، حضر عندی السید جعفر بن علی و حکی لی ما سمعه، عن عمّ أبیه السید حسن بن أبی الفضائل أنه قال: حججنا بیت اللّه الحرام فی جماعه من الأنساب و الأصحاب، و کان معنا الفقیه ابن تویره السوراوی یتولّی عقد الإحرام و یعلمنا کیفیه الحج إلی بیت اللّه الحرام.

فبینما نحن فی الطواف، فإذا برجل من أهل الیمن، یقال له أسعد بن أسد من أهل صعده أتانا. فسلّم علینا و قال: اعلموا أنی رجل مؤمن رأیتکم، ففرحت بکم و رجوت أن اللّه تعالی أنعم علی تلاقیکم، و إن حجی هذا علی الوجه المشروع یتمّ بکم، فأشرکونی معکم و اغتنموا ثوابی. فقلنا: مرحبا بک، أنت منّا و لک ما لنا و علیک ما علینا، و أشرکناه معنا فیما نفعله من أفعال الحج.

فلما فرغنا قال: باللّه علیکم إلا مارحتم معی إلی مخزنی. فأمنعنا علیه فأبی إلا رواحنا. فرحنا معه، فرأینا غلمان و عبید و ممالیک، و إذا هو رجل ذو ثروه و تجمّل تقدم لنا ما حضر من الطعام. فأکلنا و حمدنا اللّه تعالی و قمنا، فقال الفقیه: أشتهی أن تجلس عندی هنیئه، فلی إلیک حاجه. فجلس عنده، و خرجنا نحن

نسعی فی أغراضنا. فلما کان وقت الخروج إلی رحلنا لحق بنا الفقیه، ثم خرجنا جمیعا إلی الأبطح.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:475

فلما کان نصف اللیل، فإذا الفقیه یبکی و یتنحّب و یقلق و یتوجّع و یسترجع، فقلنا:

ما الخبر؟! فقال: باللّه علیکم و بحرمه هذا البیت إلا قمتم معی و أوصلتمونی مخزن أسعد بن أسد فی هذه الساعه. فقلنا: هذا شی ء لا یکون و لا نقبله، و کیف ندخل مکه فی هذا اللیل و نخاطر بأنفسنا و فیها من الحرامیه و اللصوص ما لیس یخفی علیک. فقال:

إن کان لی علیکم حق و تریدون مجازاتی علیه فهذا وقته، و شفیعی إلیکم جدکم رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

و بالغ فی ذلک، فتجرّدنا عن أکثر ثیابنا و قمنا معه، حتی وقفنا علی الموضع الذی فیه أسعد بن أسد و دققنا الباب، فقال: من أنتم؟ فقلنا: نحن العلویون العراقیون أصحابک بالأمس. فقال: مرحبا بکم، و لکن یا سادتی! هذا وقت أخشی من فتح بابی فیه، و إذا کان الغد فأنعموا. فقلنا: لنا إلیک حاجه ضروریه و لیس معنا أحد تخشاه. و بالغنا معه، ففتح الباب و دخلنا، و خلا به الفقیه، و شرع الفقیه یتضرّع إلیه و یسأله باللّه و برسوله و بالأئمه علیهم السّلام و هو یقول: لا أفعل ذلک أبدا.

و طال البحث بینهما، فقلنا لهما: أشرکونا معکما. فقال أسعد بن أسد: اعلموا یا ساداتی لما خلوت بهذا الرجل بعد خروجکم عنّا، قلت له: أنت بالعراق و قد زرت الحسین علیه السّلام زیارات کثیره و أنا رجل مؤمن معتقد، و قد حصلت بعید الدار عن حرمه الشریف ولی حجج کثیره. فأشتهی أن تبیعنی زیاره واحده من

زیاراتک بحجه واحده من حججی.

فأبی حتی وصلت معه إلی تسع حجج و أربعه مثاقیل من الذهب الأحمر، فرضی بذلک و باعنی زیاره واحده بهذا القدر و اشتریت منه، و دفعت الثمن و افترقنا عن الرضی بذلک. و الآن قد جاء یسألنی الإقاله، و أنا أقول له: ما السبب فی ذلک و هو لا یعرفنی ذلک، فلا أقیله.

فقلنا: یا فقیه، عرفنا ما السبب فی ذلک؟ لعله یقیلک فقال: اعفونی عن ذلک. فقلنا:

لا بد من ذلک. فقال: اعلموا أنی نمت فرأیت فی منامی کان القیمه قد قامت، و الناس

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:476

یساقون بعضهم إلی الجنه و بعضهم إلی النار، فکنت فیمن سبق إلی الجنه. فقدمت إلی حوض عظیم لا یلتقی طرفاه، و فیه من الآنیه بعدد نجوم السماء.

فتقدّمت إلیه، فإذا بأمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام جالس علی شافه الحوض، فقلت: یا أمیر المؤمنین، عبیدک و شیعتک و محبک و موالیک، اسقنی من حوضک. قال:

امض إلی فاطمه بنت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله. فالتفت فإذا هی جالسه علی الحوض، فسلّمت علیها فأعرضت عنی. فأتیت من الجانب الآخر و سلّمت فأعرضت عنی. فقلت: یا سیدتی، أنا موالیک و شیعه بنیک!؟ فقالت: أ لست مرخّص زیاره ولدی الحسین علیه السّلام؟ لا بارک اللّه لک فیما أخذت.

فانتبهت مرعوبا فزعا باکیا کما رأیتمونی و أنا أسأل هذا الشخص باللّه العظیم و برسوله الکریم و الأئمه المعصومین علیهم السّلام الإقاله.

فقال أسعد بن أسد: یا للّه العجب! أنا قبل هذه الحکایه ما أقیلک و ترید منی أقیلک بعد هذا؟ لا کان ذلک أبدا، و لو أعطیتنی بثقل جبال مکه ذهبا ما فعلت. و بالغنا معه فأبی،

و خرجنا من عنده علی هذه الحاله.

فلم یلبث الفقیه مقدار سنتین حتی ذهب جمیع ما فی یده و أصابه الفقر و الحاجه، و صار یسأل الناس أشیاءهم، و کان یقول: هذا بدعاء فاطمه علیها السّلام، و مات علی ذلک.

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 2 ص 331، عن کتاب الأنوار المضیئه.

2. الأنوار المضیئه، علی ما فی دار السلام.

27 المتن:
اشاره

الشیخ الطریحی فی المنتخب، قال: روی عن بعض الصالحین أنه رأی فی منامه فاطمه الزهراء علیها السّلام فی أرض کربلاء بعد قتل الحسین علیه السّلام بلیلتین و هی فی لمّه من نساء أهل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:477

الجنه، و هنّ یندبن علی الحسین علیه السّلام. و قد لبسن السواد و مزّقن الجیوب إلی الذیول و نشرن الشعور و لطمن الخدود و دعین بالویل و الثبور و هنّ فی أشد العزاء، و بید فاطمه علیها السّلام قمیص ولدها الحسین علیه السّلام مضمّخ بدمه، و هی تبکی و تنوح علی الشهید المذبوح، و هی کما قیل:

أثوابها من سواد قد صبغن و فی أزیاقها الدم للأردان قد خرقا

و شعرها من وری الکتفین جلّلهاللخدّ تلطم منها الجیب قد مزّقا

و ذا القمیص الذی قد ضمخته دمابنت النبی الذی فوق البراق رقا

ویلاه ویلاه من غبی الحنوط له و من تری سار حول النعش و انطلقا

ویلاه ویلاه من أضحی یغسّله و من رأی وجهه و النحر و الحدقا قال: و لم تزل فاطمه علیها السّلام تنوح بمثل هذا و هی تقول: یا أبتا یا رسول اللّه! أ ما تنظر إلی ما صنع بولدی؟ قاتلوه حتی قتلوه ظلما و عدوانا. ویلهم! قتلوه و علی وجهه قلّبوه، و من القفا ذبحوه کما یذبح الضأن. ویلهم! ذبحوه، و فی حرّ الرمضاء ترکوه، و بحوافر خیولهم رضّضوه. أ تری فعل بولد واحد من الأنبیاء کما فعل بولدی یا رسول اللّه. و ما کفاهم دوسه بحوافر خیولهم حتی خسفوا صدره. فوا حرّ قلباه! کأن ربنا ما خلقنا إلا للبلاء و

الابتلاء.

یا رسول اللّه! قیّد بعلی أمیر المؤمنین علیه السّلام و لبّب بثیابه، و أدیر الحطب حول بیتی و أضرمت النار فیه، و فتح الباب علیّ کرها حتی کسر اللعین ضلعی و قتل ولدی المحسن سقطا، کأنی لم أکن بضعه منک- یا رسول اللّه- و لا أنا الذی قلت فی حقی:

فاطمه بضعه منی، یریبنی ما یریبها و یؤذینی ما یؤذیها. و قد کثر أذاهم لی حتی متّ بأسفی مقروحه علیک و علی ولدی المحسن.

یا رسول اللّه! و أعظم المصائب علیّ أن منعونی من البکاء علیک فی بیتی و قالوا:

قد آذیتنا بکثره بکائک علی أبیک، حتی عدت أخرج إلی البقیع عند مقابر الشهداء.

فأقضی شأنی من البکاء حتی ألحقنی اللّه بک فی المده القلیله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:478

فعند ذلک رفع النبی صلی اللّه علیه و آله رداءه و بکی و قال: وا کرباه، وا ثمره فؤاداه، وا قره عیناه، وا حسناه، وا حسیناه! قتل ولدی بالغاضریات و لم تحضره لیوث الغزوات، و لا أبوه علی علیه السّلام کاشف الکربات. فکم من دم من لحمی فی ذلک الیوم مسفوک، و کم من ستر عن حرمه الإسلام مهتوک، و کم من شیبه بالدماء مخضوبه، و کریمه من نسائی مسلوبه، و قره عینی الزهراء علیها السّلام مروّعه، و أهل بیتی قد قتل رضیعهم و فطیمهم، و استباحوا رجالهم و حریمهم.

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 2 ص 128، عن المنتخب.

2. المنتخب للطریحی: ج 1 ص 186.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 425.

28 المتن:
اشاره

قال المحدث النوری: فی بعض المجامیع للمتأخرین ما لفظه: روی عن علی بن الحسین علیه السّلام أنه ذات یوم من الأیام و صنع بین یدیه شی ء من الطعام و الشراب، فذکر جوع أبیه الحسین علیه السّلام و عطشه یوم طفّ کربلاء. فخنقته العبره و بکی بکاء شدیدا حتی بلّ أثوابه من شده البکاء و الحزن و الوجد و الغرام علی أبیه الحسین علیه السّلام. ثم أمر برفع الطعام من بین یدیه، و إذا هو برجل نصرانی فدخل و سلّم علیه.

فقال النصرانی: یا ابن رسول اللّه، مدّ یدک فإنی أشهد أن لا إله إلا اللّه، و أشهد أن محمدا رسول اللّه، و أن علیا أمیر المؤمنین ولی اللّه و حجته علی خلقه، و أنک یا مولای حجه اللّه علی خلقه، و أن الحق فیکم و معکم و إلیکم. فقال علی بن الحسین علیه السّلام: و ما الذی أزعجک و أخرجک عن دینک و مذهبک و فطره آبائک و مله أصحابک؟ فقال: یا سیدی و مولای، لرؤیا رأیته فی منامی! فقال له علی بن الحسین علیه السّلام: و ما الذی رأیته یا أخا النصرانی؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:479

قال: رأیت یا سیدی کأنی خرجت من بیتی قاصدا لزیاره بعض الإخوان، و إذا بی قد تهت عن طریقی، فحار فکری و ضاع ذهنی و انسدّت الطرق فی وجهی و لم أدر أین أتوجّه.

فبینما فی حیره من فکری، و إذا من خلفی زعقات و صرخات و تکبیر و تهلیل و

أصوات عالیه قد ارتفعت. فالتفتّ إلی ورائی و إذا بخیل و عسکر و أعلام منشوره و رءوس علی رءوس الرماح مشهوره، و من وراء الخیل و العسکر عجاف من الجمال، علیها نساء مسلبات و أطفال موثوقات و أثاث بیوت محملات، و بین تلک النساء و الأطفال غلام شاب راکب علی جمل أضلع و هو فی غایه الضرّ و العناء و رأسه و یداه مغلولتان إلی عنقه بجامعه من حدید و فخذاه یشخبان دما و دموعه تجری علی خدّیه، و کأنه أنت یا سیدی یا علی بن الحسین علیه السّلام.

و کل من تلک النساء و الأطفال تلطم وجهها و خدیها و تصیح بأعلی صوتها و تقول:

وا محمداه، وا علیاه، وا فاطمتاه، وا حسناه، وا حسیناه، وا مقتولاه، وا مذبوحاه، وا غریباه، وا ضیعتاه، وا کرباه. فخنقتنی العبره و رقّ قلبی و دمعت عینای لحال تلک النساء. فآنست وحشتی بهم، و جعلت أبکی لبکائهم و أسیر لمسیرهم.

فبینما هم سائرین، إذ لاحت لهم قبّه بیضاء من صدر البریه کأنها شمس مضیئه، و کان أمام القفل ثلاثه من النساء. فلما رأین القبه البیضاء، وقعن من ظهور الجمل إلی الأرض، فحثین التراب علی رءوسهنّ و لطمن علی خدودهن و قلن: وا حسناه، وا حسیناه، وا غربتاه، وا ضیعتاه، وا قله ناصراه.

فلحق بهنّ رجل کوسج اللحیه، أزرق العینین و ضربهنّ و رکبهنّ کرها. فرأیت- یا سیدی و مولای- واحده منهنّ- و أظنّها أکبر سنّا- یتقاطر الدم من تحت قناعها من شده وجدها و حزنها علی ما هی فیه، و کان- یا سیدی- أمام الرءوس رأس له نور یزهر، یغلب علی شعاع الشمس و القمر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:480

و لما

قربوا من تلک القبه البیضاء، وقف الرجل الذی هو حامل الرأس الشریف.

فزجروه و أصحابه و ضربوه و أخذوا الرأس الشریف منه، و قالوا له: یا لکع الرجال، قد عجزت عن حمله. قال: و لکن لم أر رجلا تساعفنی عن المسیر. فضربوه و أخذوا الرأس من عنده و ناولوه رجلا آخر، فوقف کذلک. فجعلوا یتناولونه واحد بعد واحد، حتی نقلوه ثلاثون رجلا. و اللّه أعلم یا سیدی و الکل منهم، لم یجد رجلا تساعفه علی المسیر.

فأخبروا بذلک أمیر القوم، فنزل عن فرسه و باقی القوم نزلوا کذلک، و ضربوا له خیمه أزهی من ثلاثین ذراع و جلس أمیر القوم فی وسط الخیمه و الباقی من حوله، و أتوا بتلک النساء و الأطفال و رموهم علی وجه الأرض بغیر مهاد و لا فراش تصهرهم الشمس و تلفح وجوههم الریح، و نصبوا الرماح التی علیها الرءوس أمام تلک النساء و الأطفال عمدا و قصدا لکسر خواطرهم و زیاده لما هم فیه من حرقه قلوبهم و تفتّت أکبادهم.

قال النصرانی: یا سیدی و مولای، فجزعت لذلک جزعا شدیدا و لطمت علی وجهی و مزّقت أطماری لما شفنی و شجانی و جلست قریبا من النساء و الأطفال، و أنا حزین القلب، باکی العین. و إذا بالرمح الذی علیه الرأس الشریف قد مال مما یلی القبه البیضاء و نطق بلسان طلق ذلق:

یا أبتاه یا أمیر المؤمنین، یعزّ علیک ما أصابنی و جری علینا من القتل و الذبح. یا أبتاه، قتلونی و اللّه عطشانا، ظمآنا غریبا وحیدا ذبیحا کذبح الکبش. یا أبتاه یا أمیر المؤمنین، رضوا جسمی بسنابک الخیل. یا أبتاه، ذبحوا أطفالی و سبوا عیالی و لم یرحموا حالی.

و سمعت أیضا الرأس

الشریف یوحّد اللّه و یتلو آیات من القرآن. فزاد علی جزعی و قلت فی نفسی: إن صاحب هذا الرأس الشریف لذو قدر عند اللّه و شأن عظیم، فمال قلبی إلی محبته و الموالاه به.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:481

فبینما أنا أفکّر فی نفسی و أخیرها بین الکفر و الإسلام، و إذا بالنساء قد علا صراخهنّ و قمن علی الأقدام و شخصن بأبصارهنّ مما یلی القبه البیضاء. فقمت علی قدمی و شخصت بصری و إذا بنساء خرجن من تلک القبه، و أمام تلک النساء جاریه حسناء، و فی یدیها ثوب مصبوغ بالدم و شعرها منشور و جیبها ممزوق، و هی تعثر بأذیالها و تلطم خدها و تستغیث بالأنبیاء و بأبیها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و بأمیر المؤمنین علیه السّلام من قلب مفجوع و فؤاد بالحزن مشلوع؛ و هی تصرخ و تنادی بأعلا صوتها: وا ولداه، وا ثمره فؤاداه، وا حبیب قلباه، وا ذبیحاه، وا قتیلاه، وا غریباه، وا عباساه، وا عطشاه.

و لما قربت- یا سیدی و مولای- تلک الجاریه من الرءوس و الأطفال، وقعت مغشیه علیها ساعه طویله. ثم أفاقت من غشوتها و أومت بعینها إلی الرأس الشریف، فانحنی ذلک الرمح الذی علیه الرأس الشریف بقدره اللّه تعالی و سقط فی حجر الجاریه.

فأخذته و ضمّته إلی صدرها و اعتنقته و قبّلته، و قالت: یا بنی، قتلوک کأنهم ما عرفوک و ما عرفوا من جدک و أبوک! یا ویلهم، و من الماء منعوک، علی وجهک قلّبوک، و من قفاک ذبحوک. یا ولدی یا حسین! من الذی جزّ رأسک من قفاک؟ و من الذی هشم صدرک و رضّه و هدّ قواک؟ و من الذی-

یا أبا عبد اللّه- سبی عیالک و نهب أموالک؟ و من الذی ذبحک و ذبح أطفالک؟! فما أجرأهم علی اللّه و علی انتهاک حرمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله؟!

قال الراوی: لما سمع علی بن الحسین علیه السّلام سقوط الرأس فی حجر الجاریه الحسناء، قام علی طوله و نطح جدار البیت بوجهه. فکسر أنفه و شجّ رأسه و سال دمه علی صدره، و خرّ مغشیا علیه من شده الحزن و البکاء.

فلما أفاق من غشوته، صرخ صرخه عالیه حتی سمعها أهل المدینه، فماجت المدینه بأهلها کما تموج السفینه فی البحر. فخرجن نساؤه و بناته و أهل بیته و کلهنّ کان حاضرا، و أتین إلیه یتعثّرن بأذیالهنّ لما سعوا تلک الصیحه العالیه من علی بن الحسین علیه السّلام. فرأینه فی بکاء دائم و عزاء قائم، فتصارخن فی وجهه و تباکین لبکائه و نعین لنعائه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:482

قال النصرانی: و قد ظنت النساء بأن سبب هذا البکاء و تجدید هذا العزاء منی.

فأتتنی واحده من تلک النساء و قالت: یا ویلک یا هذا! قد هیّجت علی هذا العبد الصالح أحزانا کامنه فی قلبه و عبره منکسره فی صدره. و أرادت تخرجنی من البیت، فمنعها الإمام.

فبینما الإمام فی بکائه و حنینه علی ما ذکرت له، و إذا بصبی قد أتی إلیه و جلس إلی جانبه و قال: یا أبتاه! علی من هذا البکاء و لمن هذا العزاء؟ قال: نعم یا بنی، هذا الرجل النصرانی یذکر أنه رأی فی منامه رأس جدک الحسین علیه السّلام و رءوس أولاده و أهل بیته و رءوس إخوته و بنی أخیه و نسائه و أطفاله، یدار بهم من بلد إلی بلد

و من مکان إلی مکان و من سکّه إلی سکه.

فبکی الصبی و لطم علی خده و صاح بأعلی صوته: یا جداه، وا حسیناه، وا غریباه، وا مظلوماه، یا لیتنی قد قتلت بین یدیک. یا جداه، یا لیتنی قد جرعت کأس الردی دونک.

یا جداه، یا لیتنی کنت لک الفداء و روحی لروحک الوقاء. و إذا بجاریه أتت إلیه و حملته علی صدرها و جلست ناحیه عن أبیه من شفقتها علیه، و جعلت تمسح الدم عن وجهه، و تعزّیه فلا یتعزّ و تسلّیه فلا یتسلّ.

و رأیت أیضا شخصا کبیرا و قد جلس علی البیت من خارج الباب، و هو یلطم علی خدیه و یصیح و یندب بأعلی صوته: وا قوماه، وا أهلاه، وا حسناه، وا حسیناه، وا جعفراه، وا عقیلاه، وا حمزتاه. و جعل یقوم و یجلس و ینتحب و یبکی.

قال النصرانی: فرأیت علی بن الحسین علیه السّلام قد تغیّرت أحواله، فأمسکت عن الکلام.

فالتفت إلیّ الإمام علیه السّلام و قال لی: تمّم المنام یرحمک اللّه.

قلت: یا سیدی، و إما ما کان من الجاریه الحسناء، فإنها أخذت الرأس الشریف و وضعته فی حجرها، و هی تشمّه تاره و تلثمه أخری، و النساء تعزّونها علی ما أصابها و جری علیها. و إذا بشخص قد أقبل علیهنّ من صدر البریه، و هو جثه بلا رأس و الدم یجری من نحره علی جمیع بدنه. و لما قرب- یا سیدی- ذلک الشخص من النساء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:483

و الجاریه الحسناء، فقمن علی أقدامهنّ و لطمن علی خدودهنّ و شققن جیوبهنّ و تصارخن فی وجهه. فأخذت الجاریه الحسناء ذلک الرأس و رفعته علی کلتی یدیها، و إذا بهاتف نسمع صوته و

لا نری شخصه، و هو یقول:

یا فاطم الزهراء جئناک بالرأس کالبدر یزهو بجنح اللیل للناس

مضمّخ شیبه بالدم منحره من فعل قوم ملاعین و أرجاس

قد قدّه الشمر بالعضب السنین علی حقد بقلب مشوم جاسر قاس

یقول: یا أم قدی للجیوب ثری یزیدهم هدمت یمناه أضراس ثم أتت بالرأس الشریف إلی ذلک الجسد المبارک الذی هو من غیر رأس، فرکبته فاستوی بقدره اللّه تعالی و قام علی أقدامه. فاعتنقته و اعتنقها، فسقطا إلی الأرض مغشیا علیهما. فلما أفاقا من غشوتهما، جعلت تمسح الدم من منحره و جمیع بدنه، و أنشأت تقول:

یا رأس یا رأس قد جدّدت أحزانی لما جری لک یا روحی و جثمانی

أیا قتیلا بلا ذنب و لا سبب و یا غریبا بعید الدار مهتانی

و الجن و الإنس قد ناحت لمصرعکم مصابکم أحرق الأحشاء نیرانی قال: ثم إنها علیها السّلام نادت: السلام علیک یا ولدی، السلام علیک یا قره عینی و یا ثمره فؤادی و یا حبیب قلبی. و جعلت تأخذ الدم من نحره الشریف و تصبغ به جبینها و ناصیتها و مفرق رأسها، و تقول: هکذا ألقی ربی یوم القیامه و أنا مخضبه بدمک. یا ولدی یا حسین.

قال النصرانی: فدنوت من النساء و أشرت إلی جاریه سوداء، فأتت إلیّ فقلت لها:

باللّه علیک یا جاریه! أخبرینی عن هذا المصاب، فقد أذاب قلبی و أحرق فؤادی و شبّ نیرانی. فقالت لی: یا ویلک! أنت نائم أم یقظان؟ و إن خبر هذا المصاب فی أهوال بلغت إلی عنان السماء و إلی أسفل أرضین السفلی، و تضعضعت منها الأطوار و تفتّتت منها الأکباد، و بکی لها الإنس و الجانّ و الحور و الولدان و الملائکه فی السماء و الجنه و النار و الطیور علی الأشجار و الحیتان

فی البحار و الحجار و الأثمار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:484

فقلت لها: أنا رجل ذمّی مغمور فی غمرات النصاری و لم أعلم بذلک، لکن أخبرینی لمن هذه الخیل و العسکر، و عن هذه الرءوس المشهوره، و عن هذه النساء و الأطفال المحملین علی الجمال، المربقین بالحبال و هم فی أذلّ الأحوال، و عن الرأس الذی یتکلّم من غیر جثه، و عن جسد الذی یمشی بغیر رأس، و عن الجاریه التی رکبت الرأس علی الجسد!؟

فقالت: یا ویلک! أما الخیل و العسکر فهی لعبید اللّه بن زیاد لعین أهل السماوات و الأرض، و أما الرءوس المشهوره علی الرماح فهی أولاد الحسین علیه السّلام و إخوته و بنی عمه، و النساء و الأطفال له، و أما الرأس الذی یتکلّم بغیر جثه فهو رأس الحسین علیه السّلام ابن علی بن أبی طالب علیه السّلام، و هذا الجسد الذی یمشی بغیر رأس فهو جسده الشریف، و هذه الامرأه الکئیبه الحزینه أمه فاطمه الزهراء علیها السّلام و بنت أشرف الأنبیاء صلی اللّه علیه و آله.

فقلت لها: أقسمت علیک باللّه إلا ما اعتذرت لی منها و التمست لی منها بأن تأذن لی أن أصل إلی هذا الشخص الربانی فأسلم علی یدیه و أهتدی بنوره. فاستأذنت لی، فجئت إلیه و کببت علی قدمیه و أسلمت علی یدیه و تشرّفت بور طلعته. و جئت إلیک أجدّد إسلامی علی یدیک و أتمسّک بولایتک و ولایه آبائک الطاهرین علیهم السّلام و أوالی ولیکم و أعادی عدوکم و أفرح لفرحکم و أحزن لحزنکم، و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 2 ص 175، عن بعض المجامیع.

2. بعض المجامیع، علی ما

فی دار السلام.

29 المتن:
اشاره

قال المحدث النوری: أنه فی بعض المجامیع للمتأخرین: روی عن رجل من أهل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:485

هجر «1»، قال: کنت ملازما و مواظبا علی استماع مراثی الحسین علیه السّلام و التردّد علی المآتم لیلا و نهارا، و لا یشغلنی شاغل و لا یمنعنی عنها مانع. فبینما أنا ذات لیله جالس فی مجلس الاستماع- و کانت لیله التاسعه من المحرم- و قد بکیت بکاء شدیدا علی ما جری علی الحسین علیه السّلام و علی أولاده و علی أصحابه و علی نسائه و بناته، من التعطیش و التسلیب و الذبح و تشریح اللحم و قطع الأیدی و تقطیع الأوصال و تعلیق الرءوس علی الرماح و سبی البنات و ضرب الأمهات.

فتعبت من کثره البکاء، فقمت من مقامی و جلست ناحیه من المأتم و أنا حزین کئیب. فأخذنی النوم، فرأیت طیفا عظیما، فکأنی فی بستان عظیم کالجنه، و فیها من أنواع الأشجار و الأثمار و الطیور علی أغصانها تغرد؛ و تغریدها کأنها نیاحه الثواکل، و هی تتجاوب و تردّد التغرید و تبکی.

فقلت: سبحان اللّه! هذه الطیور الحسنه ممّ شجاؤها، علی أیّ شی ء بکاؤها؟ و هی فی مثل هذه الألوان علی هذه الأغصان تبکی و تنوح و تأنّ، و هی لابسه ملابس الحداد، متردّیه بأردیه السواد، و لا یکون اجتماعها و ندبها إلا علی مولای الحسین علیه السّلام.

فبینما أنا واقف أستمع سجع الأطیار و قد ذهب لبّی و جدّدت علیّ أحزانی و مصیبتی، و إذا أنا أسمع بکاء و نحیبا وشیجا مختلفا عالیا و استغاثه عظیمه و صوتا من بین تلک الأطیار جهرا، کادت أضلاعی أن تنطبق علی أمعائی حین سمعته. فقلت فی نفسی: لا

شک أن البستان من بساتین الجنه، و قد سمعنا أن الجنه لا یکون فیها نصب و لا همّ و لا غمّ و لا حزن و لا بکاء و لا غیر ذلک من هموم الدنیا. فیا لیتنی عرفت هذا البکاء و علی من! و یا لیتنی عرفت هذا الباکی.

ثم إنی مشیت خطوات من غیر قصد لا علم بالباکی من أیّ جهه؟ فطلبت الصوت یمینا و شمالا، و إذا أنا بغدیر ماء لا یری ساحله؛ و ذلک الغدیر کأن ماءه بطون الحیّات، و علی حافته امرأه کأنها الشمس الطالعه، و فی یدها ثوب أبیض صافی البیاض، و فی ذلک

______________________________

(1) «هجر»- محرکه- بلد بالیمن، و اسم لجمیع أرض البحرین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:486

الثوب تمزیق کثیر من أثر السیوف و طعنات الرماح، و المرأه جالسه علی حافه الغدیر و هی تغسل ذلک الثوب من الدم و تتأمل الخروق التی فی الثوب و تبکی بکاء شدیدا عالیا و تصرخ صراخا مرتفعا.

ثم ترجع النظر إلی الثوب و تعاود فرکه و غسله من الدم، و الدم علی ما بان لی دم عبیط یابس و الثوب بغایه البیاض، و قد فاحت من ذلک الثوب روائح أذکی من روائح العنبر، و المرأه ذات بهاء و هیبه و کلامها لیس بکلام الآدمیین، و هیبتها یتصدّع منها قلب الشجاع العظیم، و کلامها کأنه طعن الرماح و ضرب السیوف، و بکاؤها یفجع الصخر الأصم، و استغاثتها و ندبتها تکاد أن تنطبق منه السماء علی الأرض.

و أسمعها تقول: وا غوثاه بک یا أباه! أ ما تری ما فعلت أمتک فینا؟ أما أنا- یا أباه- فقد ضیّعونی حقی، و طردونی من بیتی، و ضربونی علی جنبی، و

أخذوا میراثی، و دفعونی عن نحلتی، و ردّوا علیّ شهادتی، و مزّقوا کتابی الذی کتبته علی نحلتی، و صغّروا قدری، و و لووا أعناقهم عنی، و غمضوا أعینهم عن صدق دعوای، و سدّوا آذانهم عن استماع کلامی، و خذلونی و ما نصرونی، و أعانوا علیّ و ما أعانوا لی.

و ما کفاهم ذلک- یا أبی- حتی أجمعوا حطبا و أداروا حول بیتی لیحرقونی مع أولادی.

فلما رأیتهم- یا أباه- مصرّین علی حرق بیتی، فتحت لهم الباب و لذت عنهم خلفه.

فعصرونی ما بین الحائط و الباب عصره کادت روحی أن تخرج منها. فأسقطونی جنینی الذی کنت سمّیته المحسن.

و ما کفاهم ذلک حتی أتوا علی ابن عمی؛ حبیبک الذی ربّیته صغیرا و اجتبیته کبیرا و جعلته أمیرا کما جعله اللّه کذلک، و قبضوا علیه و وضعوا حمائل سیفه فی عنقه و قادوه کما یقاد الجمل الهائج، و لو لا أمرک و محافظته لوصیتک و قیامه علی أوامرک و نواهیک، لسقی أولهم بکأس آخرهم.

یا أبتاه! فلما رأیت ما فعلوا بابن عمی، انقطعت أوصالی و انصرمت حبالی، و لفّفت خماری علی رأسی و لبست إزاری، و أتیت نحو القوم و قلت لهم لعلهم یراعون قرابتی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:487

منک و یحفظون وصیتک فیّ، فما وقّرونی و لا راعونی. ثم ندبتهم بأسمائهم و ألنت لهم القول و ذکرتهم ما أوصیتهم بنا، فلم ینفع قولی و لا نفعت استغاثتی و لا عطفوا علی حرمتی، بل أعلنوا بسبّی و شتمی.

و ما کفاهم ذلک حتی ضربونی بسیاطهم علی جنبی، و کسروا ضلعی، و هذه آثار سیاطهم باقیه فی جسدی حتی ألقاک و ألقی ربی عز و جل.

و لو رایت الحسن و الحسین علیهما

السّلام یرکضان خلف أبیهما و یندبان القوم: خلّوا أبانا لا أم لکم، فأین تذهبون به؟ فتحول الناس بینی و بین ولدی. فإذا غاب عنی بریق طوقیهما و رفیق ذؤابتیهما، رکضت علی القوم کاللبؤه و فرّقتهم عنهما، و هما یبکیان و یندبانک و یقولان: یا أبانا! شتمونا و أعرضوا عنا و جانبنا الصدیق الأکبر، و تبرؤ منّا الرفیق، و سدّوا دوننا الأبواب، کأننا لسنا من القربی الذین ذکرهم اللّه فی محکم کتابه.

یا أباه! و ما کفاهم ذلک حتی غرّوا ولدی بالرسل، و بعثوا إلیه بالرسائل. فلما أتاهم موقنا بصدقهم راغبا بهداهم، خرجوا إلیه و سدّوا الطریق علیه، و قتلوه و قتلوا أولاده و أنصاره، و خسفوا صدره، و کسروا ظهره، و قطعوا أوصاله، و سبوا عیاله، و أیتموا أولاده، و تقاسموا أمواله، و أرکبوا بناته علی المطایا ظمایا عرایا، لا جعفر و لا حمزه و لا عقیل عندهم و لا بنو هاشم الحماه البهالیل.

قال: فلما سمعت من کلام المرأه و رأیت ما رأیت من غسلها الثوب و نوحها علیه، کادت أضلاعی أن تنطبق علی أمعائی، فقلت فی نفسی: لا شک إن هذه المرأه صاحبه هذا البستان و هذا الثوب ثوب مقتول لها، فکیف لی إلی سؤالها؟ و کیف بی إذا رأتنی و سألتنی فی هذا الموضع، فما أقول لها؟

ثم إنی اختفیت بظلّ شجره و أنا أتأمّل کلامها و استغاثتها، و إذا هی تقول: یا ولدی، لم لا سمّیت لهم باسمک؟ فلعلهم ما عرفوک و لا عرفوا من جدک و أبوک، فلهذا من الماء منعوک و عطشوک، و بعد تعطیشک- یا بنی- قتلوک. و أسمع من الجهه الشرقیه شخصا یقول: و حقک یا أماه ما ترکت سنه

جدی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و لا سنن الأنبیاء من قبله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:488

فلما سمعت ذلک، طار عقلی و ذهب لبّی لأنی سمعت کلاما ما سمعته من أحد من الناس. فنظرت إلیه و حقّقت النظر منه، فإذا هو مقابلها من الجانب الشرقی، علیه جبّه خزّ دکناء، و نحره یسیل دما طریا و هو من غیر رأس و کلامه یخرج من منحره، و هو یقول: یا أماه! قلت لهم: إن جدی محمد المصطفی صلی اللّه علیه و آله، و أبی علی المرتضی علیه السّلام، و أمی فاطمه الزهراء علیها السّلام، و جدتی خدیجه الکبری، و أخی الحسن الرضی علیه السّلام. فلم یسمعوا کلامی و لم یرعوا مقامی، و قد سدّوا علیّ شرائع الفرات کلها و أباحوا ماءها للکلاب و الخنازیر و تنادوا بینهم علی من یشرب الماء بالإناء خوفا أن تدرک أحدا منهم الرقه علیّ و علی بناتی و أولادی و نسائی. فیسقوه الماء و کبونی علی منحری فی التراب، و ذبحونی من قفای، و داسوا صدری بحوافر خیولهم من بعد ما قطعوا رأسی، و أضرموا النار فی خیامی علی أطفالی و عیالی، و سلبوا بناتی، و سحبوا أخواتی، و أخذوا ملاحفهنّ، و نهبوا أردیتهنّ، و خرموا آذانهنّ، و ضربوا جنوبهنّ.

فتعجّبت من کلامه لها و أنا قد تداخلنی خوف عظیم، فقلت: لیتنی أعرف هذه المرأه و هذا المتکلم! لکن المرأه أقرب إلیّ منه. فکلما أهمّ أن أقرب إلیهما و أسألها، تمنعنی الهیبه من التجسّر علیها و تردّنی الجلاله عن مسألتی إیاها، فقلت: ان لا بد من سؤالها، فقلت: أستعین باللّه. فتجاسرت و دنوت و أنا أقدّم رجلا و أؤخّر أخری.

فلما

صرت قریبا من حافه الغدیر، سلّمت علیها فردّت علیّ السلام و هی مختنقه بعبرتها. فقلت لها: سألتک باللّه من تکونین؟ و ما هذا الثوب الممزّق الملطّخ بالدم؟

و من هذا الذی یخاطبک و هو بغیر رأس؟ و ما هذا الذی یسیل منه؟ فزادت حسرتها و اشتعلت زفراتها و انتحبت نحیبا عالیا مترادفا، و اختنقت و قالت: سألتنی عظیما و طلبت منی أمرا جسیما. أنا أمّ هذا الشهید المظلوم، أنا بنت نبی هذه الأمه صلی اللّه علیه و آله، أنا فاطمه الزهراء، أم الحسین علیه السّلام الذی قتلته أمه جده من بعدنا و استوحدوه حین متنا.

ثم علی نحیبها، و إذا بنساء أقبلن من بین تلک الأشجار کأنهن الشموس الطالعه و هی من غیر ستر و لا شعار، و جلسن حول ذلک الجالس الذی من غیر رأس؛ ناشرات شعورهنّ، مفجّعات بندبهنّ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:489

فدنوت منها و قلت: یا سیدتی! و ما هذا الثوب الذی بیدک تغسّلینه؟ قالت: هذا ثوب ولدی الحسین علیه السّلام الذی کان لابسه بکربلاء یوم الحرب. فقلت: یا سیدتی! و ما تصنعین به؟ قالت: إذا أردت أن أبکی علی ولدی، أحضر هذا الثوب و أتأمّل طعنات بنی أمیه و ضربات سیوفهم، و هذا شأنی و دأبی إلی أن تقوم القیامه. فآخذ هذا الثوب المصبّغ و أقف ببطن الموقف و أشکو هضمی و ظلمی و فعل بنی أمیه بولدی و بناتی. فما یبقی ملک مقرّب و لا نبی مرسل إلا و یخرّ ساجدا علی وجهه، و أنا رأسی مکشوف و ملطّخ من هذا الدم الذی یسیل من نحر هذا الجالس الذی من غیر رأس. فیغضب اللّه لغضبی، فیجمع کل من ظلمنا أهل البیت،

فیخرج علیهم لسان من نار فیحیط بهم.

فقلت: یا سیدتی! إن أبی کان راثیا لکم خصوصا لولدک الحسین علیه السّلام، فما ذا صنع اللّه به؟ قالت: قصره محاذی لقصورنا. قالت: هو قال، و من بعض قوله:

أیها الشیعی ابک للحسین المستظام لا تمل النوح فیمن جده خیر الأنام

فقلت: سیدتی! ما جزاء من یبکی لکم و ینفق من ماله فی عزاء الحسین علیه السّلام و یسهر علیه حزنا أو یسعی بحاجه من یقیم عزاءه و یسقی فیه ماء و یلعن عدوکم؟ قالت: لهم الجنه، و کل ذلک إعانه لنا، فأبشر و بشّرهم بجوارنا. فو حق أبی و بعلی و حق ولدی و شهادته، لا أدخل الجنه و منهم طفل لم یدخلها. فبشّرهم و بلّغهم ذلک عنی، الحمد للّه رب العالمین.

المصادر:

1. دار السلام للنوری: ج 2 ص 181.

2. أسرار الشهاده: ص 347.

30 المتن:
اشاره

و من آیات اللّه الباهره و المعاجز القاهره التی هی لإثبات مقدس وجوده تعالی أظهر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:490

برهان و أخصر دلیل، و لإهداء کافه الأنام إلی نبوه خاتم رسله صلی اللّه علیه و آله و خلافه أولیائه علیهم السّلام أقصر طریق و أقوم سبیل، و لتطهیر القلوب عن أقذار أوهام فسقه الأناسی و هواجس الأبالسه أسرع مؤثر و أحسن مزیل، ما أنعم اللّه تعالی به علینا فی هذه السنه التی ختمنا فیها بفضله الکتاب، و قرّ به عیون قوم، و أذهب عن الآخرین الشک و الارتیاب؛ و شرحه من غیر زیاده و نقیصه:

إن المولی الصالح الصفی و الورع المهذب المتقی الا میرزا یحیی بن المرحوم الحاج محمد إبراهیم الأبهری- و هو من قری قزوین الواقعه بینه و بین خمسه-، ارتحل إلی بلاد جیلان فی شهر محرم الحرام من سنه 1291 للسیاحه، و توقف فی قصبه رشت قریبا من شهرین. فعرض له وجع فی عظامه و ظهره و رجلیه، فاشتغل بأکل الأغذیه الحارّه، و سافر إلی جزیره أنزلی الواقعه فی بحر طبرستان.

و لما استقرّ فی السفینه و جرت بریح طیبه فی حماره القیظ و رطوبه الهواء و أبخره البحر، انقلب مزاجه و تغیّرت حاله، فاستفرغ و تقیّأ فسکنت قلیلا. ثم عادت فی التغیّر و زاد إلی أن نزل فی أنزلی فی انقلاب شدید، کان یزید فی کل یوم إلی خمسه أیام.

ثم عادت صحته فبقی مثلها، ثم عاد إلی رشت، و منه إلی وطنه أبهر. و رأی فی الطریق و رما فوق عائنته فی طرف الیمین فی صلابه الحجر، و کان یأخذ

فی الکبر قلیلا قلیلا. فنذر للّه تعالی إن عوفی منه أن یزور أبا عبد اللّه علیه السّلام.

فلما وصل إلی وطنه، شرع فی المعالجه فی قریب من شهر. و کان یزید الورم فی کل یوم إلی أن حاط بجمیع البطن فی الصلابه المذکوره، بحیث لم یکن یتأثّر من غمر الأصبع فیه بقوه و عرض معه ضیق نفس لقله مجاری الهواء، خصوصا بعد أکل الغذاء إلی زمان انحداره.

و کان وجع الظهر و الرجل یزید فی کل یوم، إلی أن صار من ظهره إلی قدمه من طرف واحد عدیم الحسّ، و زاد فی نفخ البطن و ضیق النفس. و عرض فی کل یوم وجع فی الأحشاء مقدار ثلث ساعات، فیقع مغشیا علیه، و لا یفیق إلا بغمر شدید، فیئس من الحیاه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:491

و نزل علیه فی تلک الأیام- و هی أواخر شهر رمضان- أخاه الآمیرزا صدر الدین المعروف بنائب الصدر من طهران، و أمر هو و سائر الأقارب بالمسافره إلی قزوین و المعالجه عند الطبیب الحاذق المعروف بالامیرزا أبی تراب. فخرج فی ثانی شوال آیسا هو و أهله من حیاته، و کان فی قلبه فی خلال المده زیاره أبی عبد اللّه علیه السّلام مع الأیاس منها أیضا، لأن الناس کانوا ممنوعین منها فی تلک السنه من قبل السلطان ناصر الدین شاه القاجار.

و لما خرج من المنزل الثانی و وصل إلی بئر بینها و بین قزوین فرسخان، غلبه العطش فطلب الماء. فنزلوه من کان معه لیسقوه من ماء البئر، فرأی قافله قربوا إلیهم و کانوا قاصدین لهمدان. و خرج فیهم ثلاثه نفر و نزلوا عند البئر لأخذ الماء، فسألوا عن مقصده فقال: قزوین، و سأل

عن مقصدهم فقالوا: نحن من بلاد جیلان، أردنا زیاره أبی عبد اللّه علیه السّلام إن نجونا من حرس الطریق.

قال: فلما سمعت باسمه الشریف ارتعش بدنی، فقلت فی نفسی: إذا کنت أموت من هذا المرض، فلم أموت فی قزوین و لیس لی وسیله بعد الموت، و هو علیه السّلام الطبیب المطلق، فلم لا أقبل إلیه؟ فإن أموت فی الطریق کان لی وسیله بعد الموت. فتوسّلت إلیه علیه السّلام و قلت باکیا: یا با عبد اللّه! انظر إلیّ، فقد توجّهت إلیک بهذه الحاله.

و قمت فحملونی علی دابتی فنحّیت عن الطریق، فقال من معی: و إلی أین؟! قلت:

إلی کربلاء. فقالوا: و ما بک قوه تسیر إلی فرسخ؟ فقلت: و لا بد من ذلک، نفدت القوه أو لا. و ذکروا عدم الممرض و سدّ الطریق فقلت: لا أحتاج معه علیه السّلام إلی أحد، و أنا لا أبرأ من هذه المرض و لا أرضی بالموت فی قزوین. فیئسوا منی، فقصدت کربلاء باکیا متوسلا.

و لما نزلت فی المنزل الثانی، رأیت الثلاثه فقالوا: کنت قاصدا إلی قزوین للمعالجه!؟ قلت: سمعت أن طبیبا بکربلاء، یتوارث الطبّ أبا عن جد و یتوارثه بنوه کذلک. فسألوا عن اسمه، فقلت: أبو عبد اللّه علیه السّلام. فبکوا و وعدونی الخدمه و المواظبه، و کنت إلی کرمانشاه أنتقل بنفسی فی المنزل، و لکن النفخ کان فی الزیاده فی کل یوم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:492

و لما نزلنا کرند و مطرنا فی اللیل بالثلج و الأمطار الغزیره، ظهر فی العانه ورم. و کان یزید إلی أن وردنا یعقوبیه، فأحاط بجمیعه و کان أذاه و وجعه أشدّ من الجمیع.

فالتجأت إلیه علیه السّلام، و لما منّ اللّه تعالی علیّ بزیاره

الکاظمین علیهما السّلام، توسّلت بهما و سألت منهما الشفاء فی کل یوم و لیله.

و لما کانت لیله جمعه، اشتدّت الأوجاع و تغیّرت الحال و ضاق النفس إلی قریب الصبح. فقصدت الحرم فی نهایه الشده و التعب و أقسمت علیهما علیهم السّلام أن یشفعا لی فی البقاء إلی زیاره العسکریین و أبی عبد اللّه و أمیر المؤمنین علیهم السّلام. و رجعت عند طلوع الشمس و کان الأصحاب قاصدین سامراء، فقلت: إن لم أزر معهم لا أرانی أزور العسکریین و الحجه علیهم السّلام بعد ذلک، و لعلهم یشفوک و إن متّ فی کربلاء أو النجف لم یکن فی قلبک حسره من زیارتهم علیهم السّلام.

فأخذوا لی دابه و مشیت معهم، و کان معنا العالم الفاضل المولی أحمد بن المولی رضا الشاهرودی من المشتغلین فی النجف، و کان فی القافله جمع کثیر من أهل تستر و کبیر من أعاظم الهند، و کانوا یتعجّبون منی أن أسافر و أتحرّک فی مثل هذا المرض الشدید.

فلما وصلنا العسکریین علیهما السّلام و دخلت الحرم الشریف بتعب عظیم وزرت الإمامین الهمامین علیهما السّلام، رأیت السید السند الأجل و من علیه یدور رحی العلم و العمل مالک أزمّه مقالید الشریعه و من إلیه انتهت الرئاسه فی الشیعه المولی الأعظم المبرّؤ من کل شین و درن الآمیرزا محمد حسن الشیرازی المقیم فی النجف- متّعه اللّه بأکمل الجزاء و أحسن التحف- یصلّی مع الجماعه. فدنوت منه و سلّمت علیه و قبّلت یده. فسألنی عن حالی، فذکرت له الابتلاء بالاستسقاء و بروز الورم فی العانه و ضیق النفس و عدم التمکن من أداء الکلمات تماما فی الصلاه و من الرکوع و السجود.

فألطف بی و صحّح ما تمکّنت منه،

و قلت: أرانی أموت بهذا المرض و لیس لی زاد للمعاد إلا التوبه و الإنابه، و قد رأیت أن أستشهدک فی محضر الإمامین علیهما السّلام لتشهد لی بها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:493

فی القیامه. و سألت منه الدعاء للوصول إلی زیاره أبی عبد اللّه و أبیه علیه السّلام قبل أن یختطفنی الأجل، فدعا لی.

و خرجت من سامراء مع جماعه، منهم الثقه التقی الصالح العابد الحاج المولی علی أکبر القمی المجاور فی کربلاء، و کان یتحمّل خدماتی فی المنازل و کنت أتاره و أشتکی من الأوجاع فی اللیالی و أسأل منهم أن یطلبوا موتی من اللّه لیستریحوا منی، و کانوا یسألونی و یسألون شفائی، إلی أن دخلنا کاظمین و توجّهنا إلی کربلاء فی جماعه، منهم السید الجلیل النبیل السید محمد علی الیزدی و ابنه السید جعفر المجاورین فی النجف، و کان یتأسّف و یتحسّر من حالی و قال: إذا وردنا کربلاء، آتیک بطبیب یعالجک إن شاء اللّه. فقلت: لیس لی طبیب إلا أبا عبد اللّه علیه السّلام.

إلی أن وردنا کربلاء فی الخان المعروف بخان أمین الدوله، و لما رأی رفقائی أنی لم أتمکّن من المشی إلی الحرم منه، أتوا بی إلی مدرسه شیخ فقهاء عصره العلامه الربانی الشیخ عبد الحسین الطهرانی- حشره اللّه مع السادات الأطیبین- الواقعه فی جنب غربی الصحن الشریف. و بقیت فیها لیلتین، أصعد فیهما إلی سطحها المشرف إلی الصحن أزور و أبکی و ألتجئ إلی الإمام علیه السّلام إلی الفجر ثم أنزل.

و لما کان فی یوم الأربعاء لأربع بقین من ذی القعده، عادنی السید السند و العالم المعتمد خلاصه الفضلاء العاملین و قدوه العلماء الراسخین السید حسین البهبهانی المجاور. و لما

اطلع علی أمراضی، قال: أبعث إلیک ابنی لیذهب بک إلی السید الطبیب الحاج میرزا أسد اللّه الشیرازی، فسکت و ذکر غیره و غیره، و لم أتکلّم شیئا.

إلی أن کان فی یوم الخمیس و بقی منه مقدار نصف ساعه، انقلبت حالی و اشتدّ المرض و زادت الأوجاع و ضیق النفس، و کاد البطن أن ینفسخ و الروح أن تخرج، و کأن أحدا یجرّ أعضائی و أحشانی بالکلبتین. فقطعت بالموت و آیست من الحیاه، فقلت: إن أمهلنی اللّه تعالی أن أحمل بنفسی إلی داخل الحرم فأموت فیه، کان لی ذخرا و کان الناس یترحّمون و یستغفرون لی بعد الموت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:494

فتوجّهت إلیه آیسا من الحیاه عازما علی الموت. و لما دخلته و رأیت کثره الناس، عدلت إلی سمت الرجلین و لزمت الشباک المطهر و قبّلته. فازدحم الناس و کادوا أن یطؤونی بأرجلهم، فرفعت یدی و رجعت إلی الجدار و اتّکیت به قلیلا. فرأیت نفسی لا تطیق ذلک، فخرجت إلی الإیوان و جلست لأن أستریح ساعه. فانعقدت صلاه الجماعه و أخرجونی من بین الصفوف، فجئت إلی الصحن عند ما یلی الرأس و استرحت فیه مقدار ساعه و نصف فسکنت أعضائی قلیلا. ثم وضعت نعلی و جورابی هنا و عدت إلی الحرم، فرأیت الکثره کالأول. فذهبت من طرف الشهداء إلی المسجد الذی فی الخلف عند منجنیق کان فی تلک الأیام هناک، و أسندت إلیه ظهری و صلّیت.

ثم انقلبت حالی و رأیت لا یمکننی التمدّد و النوم و لا ینبغی ذلک فیه، فعدلت إلی سمت الرأس و أتعبت نفسی فی الوصول إلی الشباک. فازدحم الناس و عصرونی، فخرجت إلی الإیوان و وقعت فی الأرض کالمغشیّ و

أتأوه و أشتکی، و کان الناس یمرّون بی و یسألون عن توجّعی و استغاثتی و أقول: خلّونی و ما بی، فإنی مریض غریب لیس لی ممرّض و طبیب.

و کانت اللیله لیله بارده، فأثّرت البروده فی أعضائی. فعدت إلی الرواق و قد مضی من اللیل قریب من خمس، و قلت: إن حبیب بن مظاهر شخص جلیل، و لا شک أنه عند اللّه حبیب و عند صاحب القبه المطهره المنوره حبیب، فأتوسّل به لعله یشفع لی.

فالتزمت شباکه بالیدین و کنت أتضرّع و أبکی و أقول: أنا دخیلک یا حبیب، و کان الدمع یجری من عینی کالمطر الوابل إلی ساعه و نصف و لم یبق لدیّ قوه، فعدلت إلی الجدار لأستریح قلیلا. فوقع نظری إلی المقتل، فنحوت إلیه و نزلت من الدرج. فلما وقفت علیه، خنقتنی العبره و سبقتنی الدمعه. فقعدت عنده أبکی و أتضرّع فتغیّرت حالی، فطرحت نفسی فیه و کنت لا أجسر قبله، و مسحت أعضائی بأرضه المطهره و مسست جوارحی بتربته الطیبه و أکلت قلیلا من غبار المحل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:495

ثم خرجت من المقتل، فرأیت الناس قد سکنت لهم الحواس و خمدت منهم الأنفاس، و نظرت فی داخل الروضه المطهره فلم أجد أزید من عشره. فأمسکت الباب و أنا فی تغیّر و انقلاب، و قلت: یا ابن رسول اللّه، أنت خبیر بما فی الضمیر و إنی خرجت من بلدی لم أتوسّل بغیرک و لم أعتمد علی سواک، أ لم أتوجّه إلیک من قرب قزوین؟

أ لم أقل أنک طبیبی لا غیر؟ أ تمسّکت بسواک فی هذین الشهرین اللذین سرت فی البراری و القفار مع ما بی من الأوجاع و الأمراض، و أنت خبیر

بما یجری علیّ. فلم لا تشفینی؟ فو جدّک و أبیک- علیهما الصلاه و السلام- لم یبق لی طاقه أنشدک بالملحود عند رجلیک إلا شفیتنی أو ألحقتنی بک، فإن مرضی لیس واحدا فأصبر، و کیف أتحمّل و هو بهذه الکثره یا ابن رسول اللّه؟ و عدنی السید حسین البهبهانی أن یذهب بی إلی الطبیب، فو حق جدک لو علمت یقینا أنهم یشفونی لا أذهب عن بابک إلی بابهم. أسألک بحق جدک و شهاده أبیک إلا ما تشفینی أو تسأل موتی.

ثم اشتدّت حالی، فدخلت الحرم و لزمت الشباک من طرف الرأس، و قلت و العین تسحب کالسحاب: یا ابن رسول اللّه! إنی أسألک الشفاء، فإن لم تشفنی و أنا فی هذه الحاله فإلی أین أذهب؟ و إنی لا أفارقک إلا أن تشفینی أو تخلّصنی من الحیاه. ثم أقسمت علیه بولده و أخیه المقتولین، ثم قلت: بحقک و بحق جدک و أمک- صلوات اللّه علیهم- إن أعرضت عنی أذهب إلی الحجره و لا أخرج منها إلی أن أموت.

و عند ذلک لم یبق فی یدی حسّ فجلست، ثم خرجت آیسا و جئت إلی الصحن عند الشباک الذی یلی سمت الرأس فقلت: أستریح ساعه ثم أرجع إلی الحجره و قد مضی من اللیل تسعه ساعات. فتغطّیت بعبائی و اضطجعت فملکتنی عینای، فرأیت فی المنام کأنی نائم فی الحجره، فهتف بی شخص و قال: قم فهذا وقت الزیاره، فقلت: لیس لی حاله و قد رجعت الآن من الزیاره و یضیق نفسی و یوجع بطنی و ظهری و لا أتمکّن من حرکه رجلی و یؤذینی وجع ظهاری، فقال ثانیا: قم فإن هذه الساعه وقت الزیاره. فلما رأیت إصراره، قمت و فتحت باب

الحجره و أتیت إلی صحن المدرسه، رأیت الدنیا مضیئه فقلت: لقد نمت حتی صار النهار و شکرته علی إیقاظه و خرجت منها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:496

فلما و صلت إلی باب السلطانی من أبواب الصحن، نظرت إلی الصحن و إذا فیه جمع کثیر لا یعلم عدده إلا اللّه تعالی، فقلت: سبحان اللّه! هل رفع المنع عن الزوّار، ثم متی اجتمعوا و لم أرهم منذ خرجت من الحرم فی اللیل. و دخلت فی الصحن متعجبا، فرأیته أوسع من هذا الصحن بعشره أضعافه و هو مملوّ من الأشخاص، و نظرت سطح الحرم و رأیتها أیضا کذلک، و کان یتصاعد من أطراف الحرم نور إلی السماء صار بإشراقه الصحن کالنهار.

فتحیّرت من هذا الازدحام فقلت لواحد منهم: شیخنا! هل رفع المنع عن الزوّار، و هذا الخلق العظیم من أین جاءوا؟ فقال الشیخ: ما هذا المنع، أ لا تعرف هؤلاء؟ قلت:

بحق هذا الإمام العظیم لا أعرفهم. قال: هؤلاء أرواح الأنبیاء و الأولیاء المؤمنین و الصالحین و العلماء و شیعه علی بن أبی طالب علیه السّلام، أتوا من وادی السلام لزیاره سید الشهداء علیه السّلام.

فلما سمعت ذلک، فزعت و قلت لهم: أنشدکم بحق هذا الجلیل أن توسّعوا لی الطریق، فإنی مریض أرید أن أزور الامام علیه السّلام. فسوّوا لی طریقا مستقیما، فمشیت فیه متکئا علی ظهورهم و أیدیهم و أکتافهم علی عادتی فی الیقظه إلی أن وصلت إلی چهل چراغ. فرأیت هذه الکثره یطوفون حول الحرم المطهر، ثم یاتون عند چهل چراغ فیقفون کالبنیان المرصوص و یزورونه علیه السّلام کالعبید و یعظّمونه کالراکع، ثم یخرجون قهقری من باب القبله، و إذا وصل بعضهم ببعض یصافح الآخر و یعابقه، فقلت: هؤلاء

إذا خرجوا من باب القبله بعد الزیاره إلی أین یذهبون؟ قالوا: یذهبون إلی زیاره الرضا علیه السّلام.

فزاد اضطرابی و قلت فی نفسی: و أنا أیضا أذهب و أزور و لا أرجع إلی الکفشداریه.

فجئت مستقیما إلی الإیوان و أردت أن أصعد إلیه فلم أتمکّن منه، فأخذنی واحد و وضعنی فیه. فقمت و دخلت فی الإیوان، فرأیت جماعه واقفین صفوفا من الإیوان إلی باب الرواق و بینهم کالشارع، و رأیت فیهم آثار العظمه و الجلال. فدخلت متأنیا إلی الرواق، فرأیت الستر المعلّق علی الباب الوسطی من أبواب الحرم مرتفعا و سترا آخر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:497

معلّقا قدّام الشباک المطهر و الإمام المظلوم أبو عبد اللّه علیه السّلام واقف بین الضریح و الباب الوسطی و نور جلاله مانع عن مشاهده جماله، و شیخ أبیض اللحیه فی لباس العرب مسند ظهره إلی الجدار واقف قدّامه علیه السّلام کالعبد الذلیل، و أنا أمشی قلیلا قلیلا مع انقلاب الحال لأدخل الحرم.

فلما وصلت إلی الباب و أردت الدخول، قال لی أحد: لا تدخل الحرم. قلت:

أ لا تری مرضی؟ أرید أن أزور الإمام علیه السّلام. فقال لی ثانیا: لا تدخل. قلت: لم؟ قال:

الصدیقه الطاهره علیها السّلام و الخدیجه الکبری و رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب علیه السّلام فی داخل الحرم. و عرفت من مشاهده الجماعه أن الأنبیاء الذین کانوا من أجداد الإمام علیه السّلام و الأئمه علیهم السّلام أیضا کانوا فی الحرم و سائر الأنبیاء کانوا فی خارجه.

و لما سمعت ذلک، اضطربت و رجعت قهقری إلی باب الرواق و أسندت ظهری إلی الجدار، و وقفت ذلیلا واضعا إحدی یدیّ علی الأخری فوق صدری و

قلت: السلام علیک یا أبا عبد اللّه، و علی الأرواح التی حلّت بفنائک. و لما قلت بفنائک، رأیت ذلک الشیخ الأبیض المحاسن خرج من داخل الحرم و أتی إلی أن وقف قدامی، فقال لی:

أنت مریض؟ قلت: نعم، أنا مریض. فقال: بهذه الحال و هذا المرض جئت للزیاره؟

قلت: نعم، أنا مذ شهرین خرجت بهذه الحال للزیاره و الآن قد ضاق ذرعی و نفد صبری، و کلما أستشفی من الإمام علیه السّلام لا یشفینی، و أسأل منه الموت فلا یعطینی. فقال لی: اصبر. فقلت: لا أتمکن منه. فقال ثانیا: اصبر. فقلت: لا أطیقه. فقال ثالثا: اصبر.

فقلت: شیخنا! أنت لا تعرف ما أتحمّله من المرض، فلو کنت عالما بما أتحمّله من المشاق لم تأمرنی بالصبر، فو حق رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لا أقدر علی الصبر. فرجع إلی الحرم و وقف فی موضعه الأول.

فقلت فی نفسی: أذهب إلی قبری العالمین الجلیلین الآغا باقر و السید علی أعلی اللّه مقامهما فی الرواق مما یلی الرجلین و أزورهما. فجئت إلیهما و زرتهما، و کان الرواق مملوا من هؤلاء الجماعه. ثم جئت إلی القبر المنسوب إلی إبراهیم ابن الإمام موسی بن جعفر علیه السّلام و زرته، و رجعت مستدیرا إلی شباک حبیب بن مظاهر و مررت بمکانی عنده.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:498

فوقفت و أردت أن أزوره، فرأیت ذلک الشیخ قد خرج من الحرم و وقف قدامی و قال لی: اصبر. فقلت: بحق هذا العظیم الشأن لا أقدر علی الصبر. فقال لی ثانیا: إن تصبر فهو أصلح لک. فقلت: بحق رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لا أطیقه، لیس مرضی واحدا و لا اثنین أصبر علیه و

لم یبق لی تحمل هذا المرض. فقال أیضا: إن تصبر فهو أحسن لک.

فغضبت و قلت: لا طاقه لی، و أنا أقسم الإمام علیه السّلام بحق عصمه أمه و شهاده أبیه علیه السّلام و بالشاب الراقد تحت رجلیه إما أن یشفینی أو یسأل موتی حتی أخلص، فإنی لا أطیق بعد ذلک، فقال: لا تطیق الصبر؟ فقلت: لا یا شیخ، لا أطیق. فعند ذلک قال: شفوک. ثم رجع إلی داخل الحرم.

فقلت فی نفسی: هذا الذی یدخل فی الحرم لعله المتولّی. فالتفت فرأیت شیخا جلیلا أبیض اللحیه واقف بجنبی، فقلت له: شیخنا! هذا الشیخ المبیضه المحاسن الذی خرج من الحرم هو المتولّی؟ فقال: أ ما عرفته؟ قلت: لا. فقال: و توسّلت به أزید من ساعه و مع ذلک ما عرفته؟ فقلت: بحق هذا الإمام الجلیل ما عرفته. فقال: هو حبیب بن مظاهر. فتأسّفت و قلت: یا لیتنی کنت عرفته و تمسکت بحجزته.

و دخلت یدی فی جیبی، فرأیت فیه ثلاث مجیدیّات، کل مجیدی قریب من خمسه قرانات من قران العجم، و قلت فی نفسی متحسّرا: لیتنی کنت عرفته و أعطیته إیاها لینثرها علی أبی عبد اللّه علیه السّلام. فرأیت الإمام علیه السّلام یقول: ادفعها إلی الخدام. فقلت:

یا ابن رسول اللّه، لا أعرفهم. فأشار علیه السّلام بإصبعه الشریفه أن أدفعها إلی الکلیددار. فالتفت فرأیت فی خارج باب القبله رجلا أبیض اللحیه واقفا تجاه الحرم واضعا یدیه علی صدره، ثم قال علیه السّلام: قولوا لأولیائنا و أمنائنا یهتمّون فی إقامه مصائبنا.

و قلت للشیخ: من أین علمت أنی کنت متوسلا بحبیب بن مظاهر أزید من ساعه؟

فقال: کنّا نراک. بأن استحییت أن أسأل عن اسمه ثم فارقنی، و سألت شخصا آخرا عن اسمه،

فقال: هو هانی بن عروه. فاضطربت و تأسّفت عن عدم معرفته و التمسک بحجزته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:499

ثم أسندت ظهری إلی الجدار و قلت: السلام علیک یا أبا عبد اللّه، و إذا بصوت المؤذن علی المناره. فانتبهت فلم أر فی رجلیّ و ظهری و عانتی وجعا و لا فی نفسی ضیقا و لا فی بطنی نفخا و ورما. فارتعدت و جلست فوقع حزامی علی فخذی، فمسحت عینی و قلت: لعلّی نائم. فلما رأیت صرخت صرخه و قلت: یا حسین، و قمت و توضّأت و دخلت الحرم. ثم نشر الشفاء و فشی، و «ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ»* «1».

قلت: و قد رآه مریضا من أهل کربلاء من المجاورین و الزوّار و الطلاب و غیرهم جمّ غفیر، و حدّثنی السید الأجل جناب العالم السید حسین المتقدم: إنی لما رأیته یوم السبت ما حسبت أولا أنه هو المریض الذی رأیته فی الأربعاء، لأن وجهه صار مشرقا مائلا إلی الحمره، و بطنه کالمعتدل مزاجه، و قد کان وجهه مصفرا فی الغایه و بطنه کأکبر ما یکون من الشنان المنفوخه.

ثم لما کان لیله عرفه و کان زمان ازدحام الناس فی الحرم، عزم أن یزور فی الساعه الرابعه من اللیل. فلما دخله فی تلک الساعه، رأی الأعراب نائمین فی داخل الحرم، شاغلین تمام مجالسه. فتعجب من جرأتهم و سوء أدبهم و استقبالهم الشباک المطهر بأرجلهم، إذ لم یکن له علم بحالهم و دأبهم قبل هذا. فذهب إلی المسجد المتصل به، فرآه کذلک حتی أن النساء و الأطفال الصغار معهم فیه. فکثر تعجبه و وقف ساعه یتفکر فی حالهم و حرکاتهم الشنیعه و ریاحهم المنتنه، ثم خرج متغیّرا و

جلس عند قبر حبیب بن مظاهر إلی الفجر.

فلما أضاء النهار، خرج فرأی تلک الجماعه یخرجون من الحرم و یقضون حاجتهم فی وسط الصحن، ثم یتوضئون کأقبح ما یکن و یدخلون الحرم بتلک الأرجل الملوّثه، فانزجر و ضاق صدره و اشمأزّ منهم.

و لما کان فی لیله العید و قد فاتته الزیاره فی لیله عرفه کما أرادها، تهیّأ فی تلک الساعه للزیاره و الدعاء. فلما دخل فیه، رآه بتلک الحاله حتی أن بعضهم نائما متصلا

______________________________

(1) سوره المائده: الآیه 54.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:500

بشباک علی بن الحسین علیه السّلام. فدار فی الحرم فلم یجد موضعا یصلّی فیه، و رأی الأعراب کالسابق لم یملک نفسه. فزار مخفّفا و خرج إلی منزله و نام.

فرأی فی المنام کأن أحدا یقول له: إن المولی محمد باقر المجلسی یدرّس فی داخل الصحن. قال: فقلت: و أیّ مکان یدرّس فیه؟ قال: فی طاق الصفا الواقع فی سمت الرجلین. فقلت فی نفسی: أذهب إلی المجلسی و أری کیفیه تدریسه. فقمت مستعجلا و دخلت الصحن و أردت الدخول فی الطاق، فقیل: إن مدخله من الحجره فی الطرف الأیمن. فدخلتها فرأیت فیها بابا یفتح إلیه کأنه مسجد فیه زهاء خمسمائه من العلماء و الفضلاء جالسین، و فیه منبر له درجتان و مولانا المجلسی قاعد علیه یدرّس، و سمعته یقول: إذا رأیتم فی موضع «قال الرضا علیه السّلام»، لا تعلموا به إلا أن تکشفوا حال رواته. ثم أخذ فی الوعظ فوعظهم، ثم شرع فی ذکر المصیبه.

فلما همّ بها، دخل شخص من داخل الحجره و قال: إن الصدیقه الطاهره علیها السّلام تقول:

اذکر المصائب المشتمله علی وداع ولدی الشهید. فشرع فی ذکر تلک المصائب، و دخل حینئذ فی

المسجد من الوعاظ و التجار خلق کثیر، فبکوا بکاء شدیدا لم أر مثله فی عمری، ثم نزل. و رأیت ذلک الشخص دخل ثانیا و قال له: الحضره النبویه صلی اللّه علیه و آله یدعوک فی داخل الحرم. فقام المجلسی و دخل فی الحرم و قمت للزیاره.

فلما وصلت إلی چهل چراغ، رأیت أحدا خرج من الحرم و قال: الصدیقه الطاهره علیها السّلام قالت لأبیه صلی اللّه علیه و آله: أ تأذن لی أن أزور من زار ولدی الشهید؟ و قال المجتبی علیه السّلام: یا جداه، ائذن لی أن أزور مع أمی من زار أخی الشهید. و الآن یخرجان من الحرم قاصدین زیاره الزوار إذا بهما علیها السّلام قد خرجا مع جماعه کثیره و دخلا فی الصحن، و رأیت الزوّار نائمین حلقا حلقا، و رأیتها علیها السّلام قصدت مسجد جناب العلامه الفرید الشیخ عبد الحسین الطهرانی الواقعه فی سمت الرأس. فقصدته قبلها و دخلت فیه و أدخلت نفسی بین الأعراب و نمت بینهم لأحسب منهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:501

فجاءت علیها السّلام و معها المجتبی علیه السّلام و جماعه کثیره من حولهما. فوقفت الصدیقه علیها السّلام عند الباب و قالت باکیه: أنتم من الطریق القریب و البعید راکبا و ماشیا فی هذه البروده فی الهواء جئتم لزیاره ولدی الشهید، أنتم تزورونه و أنا أزورکم. ثم دنی المجتبی علیه السّلام و زارهم بهذه العباره، إلا أنه قال: أخی الشهید. ثم رجعا و وقفا فی الصحن فی کل موضع کان فیه جماعه من الزوّار و زارا، و خرجا من الباب القبلی.

فسألت عن مقصدهما فقیل: إنهما علیهما السّلام ذهبا إلی کل بیت و خان و موضع فیه زائر لیزورانه

ثم یرجعان إلی الحرم. فانتبهت تائبا مما ظننت بالأعراب من السوء، و قمت و دخلت الصحن أقبّل وجوه الأعراب.

قلت: و کانت تلک الأیام أیام الشتاء و الهواء فی نهایه البروده، و فی هذین المنامین من الفوائد ما لا یخفی علی البصیر الناقد.

المصادر:

دار السلام للنوری: ج 2 ص 292.

31 المتن:
اشاره

قال المحدث النوری: و قال (الحاج علی البغدادی)- أدام اللّه أیام سعادته- فی کتابه إلیّ: حکایه أخری اتفقت لی أیضا و هی أنی منذ سنین متطاوله، کنت أسمع بعض أهل الدیانه و الوثاقه یصفون رجلا من کسبه أهل بغداد أنه رأی مولانا الإمام المنتظر علیه السّلام، و کنت أعرف ذلک الرجل و بینی و بینه موده. و هو ثقه عدل، معروف بأداء الحقوق المالیه، و کنت أحبّ أن أسأله بینی و بینه، لأنه بلغنی أنه یخفی حدیثه و لا یبدیه إلا لبعض الخواص ممن یأمن إذاعته خشیه الاشتهار فیهزأ به من ینکر ولاده المهدی علیه السّلام و غیبته أو ینسبه العوام إلی الفخر و تنزیه النفس، و حیث إن هذا الرجل فی الحیاه لا أحبّ أن أصرّح باسمه خشیه کراهته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:502

و بالجمله، فإنی فی هذه المده کنت أحبّ أن أسمع منه ذلک تفصیلا، حتی اتفق لی أنی حضرت تشییع جنازه من أهل بغداد فی أواسط شهر شعبان من هذه السنه- و هی سنه اثنتین و ثلاثمائه بعد الألف من الهجره النبویه الشریفه- فی حضره الإمامین مولانا موسی بن جعفر و سیدنا محمد بن علی الجواد علیهما السّلام، و کان الرجل المزبور فی جمله المشیّعین.

فذکرت ما بلغنی من قصته، و دعوته و جلسنا فی الرواق الشریف عند باب الشباک النافذ إلی قبّه مولانا الجواد علیه السّلام. فکلّفته بأن یحدّثنی بالقصه، فقال ما معناه:

إنه فی سنه من سنی عشره السبعین، کان عندی مقدار من مال الإمام علیه السّلام عزمت علی إیصاله إلی العلماء الأعلام فی النجف الأشرف، و کان لی طلب علی تجّارها. فمضیت إلی

زیاره أمیر المؤمنین علیه السّلام فی إحدی زیاراته المخصوصه و استوفیت ما مکّننی استیفاؤه من الدیون التی کانت لی و أوصلت ذلک إلی متعدّدین من العلماء الأعلام من طرف الإمام علیه السّلام. لکن لم یف بما کان علیّ منه، بل بقی علیّ مقدار عشرین تومانا، فعزمت علی إیصال ذلک إلی أحد علماء مشهد الکاظمین.

فلما رجعت إلی بغداد، أحببت أداء ما بقی فی ذمّتی علی التعجیل، و لم یکن عندی من النقد شی ء فتوجّهت إلی زیاره الإمامین علیهما السّلام فی یوم خمیس. و بعد التشرّف بالزیاره، دخلت علی المجتهد و أخبرته بما بقی فی ذمّتی من مال الإمام علیه السّلام، و سألته أن یحوّل ذلک علیّ تدریجا. و رجعت إلی بغداد فی أواخر النهار حیث لم یسعنی لشغل کان لی، و توجّهت إلی بغداد ماشیا لعدم تمکّنی من کراء دابه.

فلما تجاوزت نصف الطریق، رأیت سیدا جلیلا مهابا متوجّها إلی مشهد الکاظمین علیهما السّلام ماشیا. فسلّمت علیه فردّ علیّ السلام، و قال لی: یا فلان- و ذکر اسمی- لم تبق هذه اللیله الشریفه لیله الجمعه فی مشهد الإمامین؟ فقلت: یا سیدنا، عندی مطب مهم منعنی من ذلک. فقال لی: ارجع معی و بت هذه اللیله الشریفه عند الإمامین علیهما السّلام و ارجع إلی مهمک غدا إن شاء اللّه. فارتاحت نفسی إلی کلامه و رجعت معه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:503

منقادا لأمره، و مشیت معه بجنب نهر جار تحت ظلال أشجار خضره نضره، متدلّیه علی رءوسنا، و هواء عذب و أنا غافل عن التفکر فی ذلک.

و خطر ببالی أن هذا السید الجلیل سمّانی باسمی مع أنه لم أعرفه، ثم قلت فی نفسی: لعله هو یعرفنی و أنا

ناس له. ثم قلت فی نفسی: إن هذا السید کأنه یرید منّی من حق الساده و أحببت أن أوصل إلی خدمته شیئا من مال الإمام الذی عندی، فقلت له: یا سیدنا، عندی من حقکم بقیه، لکن راجعت فیه جناب الشیخ الفلانی لأؤدّی حقکم بإذنه- و أنا أعنی الساده-.

فتبسّم فی وجهی و قال: نعم، و قد أوصلت بعض حقنا إلی وکلائنا فی النجف الأشرف أیضا. و جری علی لسانی أنی قلت له: ما أدّیته مقبول؟ فقال: نعم. ثم خطر فی نفسی أن هذا السید یقول بالنسبه إلی العلماء الأعلام «وکلائنا» و استعظمت ذلک، ثم قلت: العلماء وکلاء علی قبض حقوق الساده، و شملتنی الغفله.

ثم قلت: یا سیدنا، قرّاء تعزیه الحسین علیه السّلام یقرءون حدیثا أن رجلا رأی فی المنام هودجا بین السماء و الأرض، فسأل عمّن فیه فقیل له: فاطمه الزهراء علیها السّلام و خدیجه الکبری.

فقال: إلی أین یریدون؟ فقیل: زیاره الحسین علیه السّلام فی هذه اللیله لیله الجمعه. و رأی رقاعا تتساقط فی الهودج، مکتوب فیها أمان من النار لزوّار الحسین علیه السّلام فی لیله الجمعه، هذا الحدیث صحیح؟ فقال علیه السّلام: نعم، زیاره الحسین علیه السّلام فی لیله الجمعه أمان من النار یوم القیامه.

قال: و کنت قبل هذه الحکایه بقلیل قد تشرّفت بزیاره مولانا الرضا علیه السّلام، فقلت له: یا سیدنا! قد زرت الرضا علی بن موسی علیه السّلام و قد بلغنی أنه ضمن لزوّاره الجنه، هذا صحیح؟ فقال علیه السّلام: هو الإمام الضامن. فقلت: زیارتی مقبوله؟ فقال علیه السّلام: نعم مقبوله. و کان معی فی طریق الزیاره رجل متدیّن من الکسبه، و کان خلیطا لی و شریکا فی المصرف، فقلت له: یا سیدنا،

إن فلانا کان معی فی الزیاره، زیارته مقبوله؟ فقال: نعم، العبد الصالح فلان بن فلان زیارته مقبوله. ثم ذکرت له جماعه من کسبه أهل بغداد کانوا معنا فی تلک

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:504

الزیاره، و قلت: إن فلانا و فلانا- و ذکرت أسماءهم- کانوا معنا، زیارتهم مقبوله؟

فأدار علیه السّلام وجهه إلی الجهه الأخری و أعرض عن الجواب، فهبته و أکبرته و سکتّ عن سؤاله.

فلم أزل ماشیا معه علی الصفه التی ذکرتها حتی دخلنا الصحن الشریف، ثم دخلنا الروضه المقدسه من الباب المعروف ب «باب المراد»، فلم یقف علی باب الرواق و لم یقل شیئا حتی وقف علی باب الروضه من عند رجلی الإمام موسی علیه السّلام. فوقفت بجنبه و قلت له: یا سیدنا! اقرأ حتی أقرأ معک. فقال: السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علیک یا أمیر المؤمنین، و ساق علی باقی أهل العصمه علیهم السّلام حتی وصل إلی الإمام الحسن العسکری علیه السّلام. ثم التفت إلیّ بوجهه الشریف، و وقف متبسّما و قال: أنت إذا وصلت إلی السلام علی الإمام العسکری علیه السّلام ما تقول؟ فقلت: أقول: السلام علیک یا حجه اللّه یا صاحب الزمان.

قال: فدخل الروضه الشریفه، و وقف علی قبر الإمام موسی علیه السّلام و القبله بین کتفیه، فوقفت إلی جنبه و قلت: یا سیدنا، زر حتی أزور معک. فبدأ علیه السّلام بزیاره أمین اللّه الجامعه المعروفه، فزار بها و أنا أتابعه. ثم زار مولانا الجواد علیه السّلام و دخل القبه الثانیه قبه محمد بن علی علیه السّلام، و وقف یصلّی فوقفت إلی جنبه متأخّرا عنه قلیلا احتراما له و دخلت فی صلاه الزیاره. فخطر ببالی أن أسأله أن یبات معی

تلک اللیله لأتشرّف بضیافته و خدمته، و رفعت بصری إلی جهته و هو بجنبی متقدّما علیّ قلیلا فلم أره.

فخفّفت صلاتی و قمت، و جعلت أتصفّح وجوه المصلّین و الزوّار لعلّی أصل إلی خدمته، حتی لم یبق مکان فی الروضه و الرواق إلا و نظرت فیه، فلم أر له أثرا أبدا. ثم انتبهت و جعلت أتأسّف علی عدم التنبّه لما شاهدته من کراماته و آیاته من انقیادی لأمره مع ما کان لی من الأمر المهم فی بغداد، و من تسمیته إیّای مع أنی لم أکن رأیته و لا عرفته، و لما خطر فی قلبی أن أدفع إلیه شیئا من حق الإمام علیه السّلام و ذکرت له أنی راجعت فی ذلک المجتهد الفلانی لأدفع إلی الساده بإذنه، قال لی ابتداء منه: نعم، و أوصلت بعض حقنا إلی وکلائنا فی النجف الأشرف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:505

ثم تذکّرت أنی مشیت معه بجنب نهر جار تحت أشجار مزهره متدلّیه علی رءوسنا، و أین طریق بغداد و ظلّ الأشجار الزاهره فی ذلک التاریخ؟! و ذکرت أیضا أنه سمّی خلیطی فی سفر زیاره مولانا الرضا باسمه و وصفه بالعبد الصالح، و بشّرنی بقبول زیارته و زیارتی. ثم إنه أعرض بوجهه الشریف عند سؤالی إیّاه عن حال جماعه من أهل بغداد من السوقه کانوا معنا فی طریق الزیاره و کنت أعرفهم بسوء العمل، مع أنه لیس من أهل بغداد و لا کان مطّلعا علی أحوالهم لو لا أنه من أهل بیت النبوه و الولایه علیهم السّلام، ینظر إلی الغیب من وراء ستر رقیق.

و ممّا أفادنی الیقین بأنه المهدی علیه السّلام، أنه لمّا سلّم علی أهل العصمه علیهم السّلام فی مقام طلب

الإذن و وصل السلام إلی مولانا الإمام العسکری علیه السّلام، التفت إلیّ و قال لی: أنت ما تقول إذا وصلت إلی هنا؟ فقلت: أقول: السلام علیک یا حجه اللّه یا صاحب الزمان. فتبسّم و دخل الروضه المقدسه. ثم افتقادی إیّاه و هو فی صلاه الزیاره لمّا عزمت علی تکلیفه بأن أقوم بخدمته و ضیافته تلک اللیله، إلی غیر ذلک ممّا أفادنی القطع بأنه هو الإمام الثانی عشر، صلوات اللّه علیه و علی آبائه الطاهرین و الحمد للّه رب العالمین.

و ینبغی أن یعلم أن هذا الرجل المتقدم ذکره فی القصه السابقه هما من السوقه، و قد حدّ ثانی بهذین الحدیثین باللغه المصحّفه التی هی لسان أهل هذا الزمان، فاللفظ منّی مع المحافظه التامه علی المعنی، فهو حدیث بالمعنی.

و کتب أقلّ أهل العلم محمد بن أحمد بن الحسن الحسینی الکاظمی مسکنا.

قلت: ثم سألته عن اسمه و حدّثنی غیره أیضا، أن اسمه الحاج علی البغدادی، و هو من التجار و أغلب تجارته فی طرف جده و مکه و ما والاها بطریق المکاتبه، و حدّثنی جماعه من أهل العلم و التقوی من سکنه بلده الکاظم علیه السّلام بأن الرجل من أهل الصلاح و الدیانه و الورع و المواظبین علی أداء الأخماس و الحقوق، و هو فی هذا التاریخ طاعت فی السنّ أحسن اللّه عاقبته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:506

المصادر:

جنه المأوی: ص 138.

32 المتن:
اشاره

یحکی أن امرأه شیعیه تزوّجت من رجل ناصبی یبغض أهل البیت علیهم السّلام، و ما کانت هذه المرأه تعلم بحاله، فمضت مده علی زواجها.

... و فی یوم من الأیام، طرق علیها الباب. فذهبت و فتحت الباب، و إذا برجل فقیر یطلب منها المساعده و یتوسّل إلیها بأمیر المؤمنین علیه السّلام و یقول: ساعدونی بحق علی بن أبی طالب علیه السّلام. تقول المرأه: هزّنی هذا القسم و ما تمالکت نفسی، فعمدت إلی قرطی فأخرجتهما و وضعتهما بید السائل، فذهب الرجل مسرورا شاکرا.

ثم عاد الزوج، فاستقبلته و قالت له بفرح و سرور: جاءنا الیوم فقیر و طلب منی المساعده و أقسم علیّ بأمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام، فأعطیته قرطی کرامه لعلی بن أبی طالب علیه السّلام. فاستشاط غضبا و قال لها: أعطیته القرطین بیدک الیمنی أو الشمال؟ قالت: بل الیمنی. فأخذها إلی المطبخ و سحب ساطورا فقطع یمینها، و طلّقها و رمی بها خارج الدار، و هی تصرخ و تستغیث. بصر بها بعض المارّه، فأدخلوها بیتا و قطعوا نزف الدم و ضمدوا الجرح.

و بقیت مده، ثم خرجت متوجّهه إلی حرم أمیر المؤمنین علیه السّلام. فنزلت بخان فی الطریق کان معدّا للزوّار، و حکت قصتها لزوجه صاحب الخان. فرقّت لحالها و أفردت لها مکانا تنام فیه. و اتفق أن جاءت قافله من الزوار و نزلت فی ذلک الخان، فرأی المرأه رئیس القافله. فعند ما سأل عن حالها، أخبروا بقصتها. فتألّم کثیرا و أراد الزواج منها، فجاءت إلیها زوجه صاحب الخان و عرضت علیها رغبه ذلک الشاب، فقالت: أمهلونی سواد هذه اللیله أعطیکم الجواب غدا إن شاء اللّه تعالی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه

الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:507

و فی تلک اللیله، قامت لصلاه اللیل، ثم افترشت الأرض متوسّله بمولاتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام و شکت إلیها حالها و أرادت منها یدها المقطوعه. فرأت قرب الفجر مولاتنا الزهراء علیها السّلام فی الرؤیا تطلب من أمیر المؤمنین علیه السّلام أن یرجع ید هذه المرأه المقطوعه إلی أصلها، لأن یدها قطعت فی حبّک یا أبا الحسن. فما قامت من نومها إلا و یدها المقطوعه عادت إلی أصلها سالمه کأنها ما قطعت أبدا، ثم تزوّجت من ذلک الشاب.

المصادر:

أنوار الولاء: ص 113.

33 المتن:
اشاره

کان الشیخ کاظم الأزری من کبار المحبین و الموالین لأهل البیت علیهم السّلام و من شعرائهم و مادحیهم، و کان فی محلته حانوت لرجل ناصبی شدید العداء لأمیر المؤمنین علی علیه السّلام. و کان الشیخ یعبر کل یوم من أمام حانوته، و بعد أن یقابل معه التحیات، یبدأ بالکلام علی الخلفاء الغاصبین و ینال منهم یهجوهم فی قصائد، و یغیض بها الناصبی فیثور ثائرته و ینتفخ أوداجه من الغضب، و لکنه لم یکن قادرا علی جواب الشیخ و الردّ علیه.

إلی أن انتهی صبره، فذهب إلی القاضی و اشتکی من الشیخ، فقال القاضی: إن الشیخ کاظم له مکانه مرموقه فی البلد و شهره عند الناس و أنا لا أقدر علی فرض عقوبه علیه بشهاده رجل واحد علی أنه یسبّ و یشتم الخلفاء و یهجوهم فی أشعاره، و لکی أطمئنّ من کلامک و أتمکنّ من القبض علی الشیخ بسهوله أبعث معک رجلین موثقین عندی لیختفیا فی حانوتک و یسمعا کلام الشیخ حتی ألزمه و أعاقبه. فتوافقا علی هذه المکیده لإیقاع الشیخ فی شراکها. و ذهب مع صاحب الحانوت رجلین من ثقات القاضی و اختفیا فی حانوته إلی أن یحین موعد مجی ء الشیخ، لیسمعا مقاله و یشهدا بما سمعا عند القاضی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:508

و فی تلک اللیله، رأی الشیخ فی المنام الصدیقه الطاهره فاطمه الزهراء علیها السّلام أنها قالت: یا شیخ، غیّر مقالتک. فلما أفاق من نومه، علم أن مراد السیده علیها السّلام بتغییر المقاله التی کان یقولها کل یوم للناصبی من دون تقیه. و فی صباح ذلک الیوم، مرّ الشیخ کعادته علی الحانوت. و بعد أن سلّم علیه و تبادلا

التحیات، قال له بکل هدوء و لطافه: أیها الأخ! إلی متی أمرّ علیک کل یوم و أطالبک بخمسین دینارا التی استقرضتها منی قبل أیام، و کل یوم تأتینی بعذر جدید و تماطل طلبی عن تسدید دینک، و أنا قادر علی استرداد دنانیری منک بکل سهوله بأن أشکوک إلی القاضی و لکننی لا أفعل ذلک رفقا منی بک.

فتعجب الحانوتی من کلام الشیخ و قال له: یا شیخ! لم لا تکرّر علیّ مقالتک الیومیه؟

فثار الشیخ علیه و قال له بحدّه: یا هذا! أ ما تستحی من استهزائک بی بعد ما عاملتک بکل مرونه و طالبت دینی بکل هدوء و لین مع أنک لا تستحقّ ذلک؟

و ذهب من عنده مغضبا، و خرج الرجلین من مخبأهما و أغلظا القول للحانوتی الناصبی و أخبرا القاضی بکل ما سمعاه و شاهداه. فأمر القاضی بإحضار الشیخ و الناصبی، و أغلظ الناصبی و لاطف الشیخ و قال له: لم لم تخبرنی بأمرک مع الحانوتی حتی آخذ بحقک منه؟ فقال الشیخ: یا حضره القاضی، من أین علمت قصتنا و أنا ما ذکرت هذه القضیه عند أحد؟ فأخبره القاضی بما جری من أمر الحانوتی و حکایته بتمامها.

فتوجّه الشیخ نحو الحانوتی و قال: أ هذا جزاء إحسان إلیک بأن تتّهمنی بهذه التهمه عند سماحه القاضی؟ فتعجّب القاضی من حسن أخلاق الشیخ و بشاشته و طلاقته و قال للحانوتی: ادفع ما استدنته من الشیخ حالا و إلا عاقبتک بعقوبه لا تتحمّلها. فأسرع الحانوتی بإعطاء المال للشیخ، و خرج الشیخ من عند القاضی معزّزا مکرّما.

و فی الغد، مرّ الشیخ علی الناصبی و کرّر مقالته الیومیه، و شارکه صاحب الحانوت فی کلامه و هجوه علی الخلفاء، و قال للشیخ:

أقسمتک بمن تحبّهم و توالیهم بأن تقول

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:509

لی کیف غیّرت کلامک صباح أمس و ترکت عادتک الیومیه مع انتظاری بأن تعید علیّ کلامک کما کنت تقول فی کل یوم لکی یسمعها رجال القاضی المختبئین فی حانوتی.

فقصّ علیه الشیخ رؤیاه و ما قالته علیها السّلام فی منامه، فاستبصر الحانوتی و تشیّع و صار من المخلصین، و ردّ الشیخ دنانیره إلیه.

المصادر:

1. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 167.

2. فرحه الزهراء علیها السّلام: ص 93.

34 المتن:

قال صاحب عمده الطالب فی طیّ أحوال بنی داود بن موسی الحسنی:

و لبنی داود بن موسی حکایه جلیله فیها أشعار أبی المحاسن لما أخذوا أمواله بنی داود فی طریق مکه:

أغنت صفاتک ذاک المصقّع اللسناجزت بالجود حد الحسن و المحسنا ....

إلی آخرها، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الخامس «أشعارها»، الرقم 18، متنا و مصدرا و سندا.

35 المتن:
اشاره

ینقل عن الخطیب الشهیر السید کاظم القزوینی المرحوم:

أنه حینما کان یسکن فی کربلاء المقدسه فی الستینات، أقامت الحوزه العلمیه فی کربلاء المقدسه احتفالا دینیا کبیرا فی النصف من شعبان بمناسبه میلاد خاتم أوصیاء

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:510

الرسول الإمام الثانی عشر المهدی المنتظر علیه السّلام، و ذلک فی المدرسه الهندیه- و هی من أقدم المدارس العلمیه الدینیه فی کربلاء- و وجّهوا إلیه الدعوه لإلقاء کلمه دینیه بالمناسبه.

و انتهز السید المرحوم هذه الفرصه و ذلک الاجتماع الکبیر، فانتقد فیه محافظ کربلاء علی ممارساته العدائیه تجاه الشعائر الحسینیه؛ فقد کان المحافظ یوم ذاک- و اسمه جابر حسن الحدّاد- رجلا عنصریا طائفیا منحرفا عن أهل البیت علیهم السّلام و قد منع الخطباء من ذکر عزاء الإمام الحسین علیه السّلام و مصابه فی حرمه الشریف. و أثارت هذه المحاضره غضب ذلک الطاغیه، فأصدر الأمر بإلقاء القبض علی السید المرحوم و إبعاده من کربلاء إلی مدینه کرکوک فی شمال العراق لیبقی هناک سنه کامله.

و یتحدّث السید المرحوم فیقول: ... رافقنی إلی کرکوک ابنا عمی الخطیب السید مرتضی القزوینی و أخوه السید عبد الحسین و باتا معی فی الفندق لیله واحده، ثم ودّعانی و عادا إلی کربلاء.

و فی تلک اللیله بقیت غریبا وحیدا فی الفندق، و کانت فی غرفتی نافذه مطلّه علی الصحراء.

فوقفت بإزائها و توجّهت بقلبی إلی مولاتی و سیدتی فاطمه الزهراء علیها السّلام و شکوت إلیها حالی، و سألتها أن تشفع لی للفرج و العوده إلی کربلاء؛ قلت لها: سیدتی! إنما جری ما جری علیّ بسبب الدفاع عن عزاء ولدک الإمام الحسین علیه السّلام، و قد حکموا علیّ بالإقامه الجبریه فی هذه البلده سنه کامله، غریبا عن دیاری و إخوانی و أصدقائی فأدرکینی.

و فی نفس تلک اللیله، رأیت فی عالم الرؤیا کأن قائلا یقول لی: السیده فاطمه علیها السّلام مقبله. فخرجت لاستقبالها، فرأیتها جاءت إلی الفندق و ابتسمت فی وجهی و قبّلتنی فی جبهتی. فانتبهت من النوم و علمت أن السیده الزهراء علیها السّلام قد تدخّلت فی القضیه و تشفّعت لی إلی اللّه تعالی للفرج.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:511

و لمّا أصبح الصباح، وصل الخبر أن رئیس الوزراء فی حینه، قد ألغی قرار المحافظ و سمح لی بالعوده و أرسل کتابا رسمیا إلی محافظ کرکوک یأمره بذلک. هنا جنّ جنون محافظ کربلاء- و کان متفرعنا متکبرا- و هدّد بالاستقاله، لأن إلغاء قراره هذا و بهذه السرعه یعتبر إهانه کبیره له و استخفافا به.

و لکن علی رغم أنفه عاد السید المرحوم من کرکوک إلی بغداد، و بعد فتره عاد إلی کربلاء مرفوع الرأس، ظافرا منتصرا.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 462.

36 المتن:
اشاره

قال السید الهاشمی: إن مدرّسه جامعیه فی إحدی الدول العربیه کانت تعتنق إحدی المذاهب الأربعه. و فی یوم من الأیام، أهدت إلیها زمیلتها فی الجامعه کتابا صغیرا حول عید الغدیر. فقرأت الکتاب، و وجدت فی نفسها رغبه ملحّه لقراءه المزید من الکتب الشیعیه. فزوّدتها زمیلتها بکتب أخری، حتی ظهر لها کالشمس الرائعه أن الحق مع الشیعه و أن علیها أن تعتنق مذهب أهل البیت علیهم السّلام إذا کانت ترید النجاه فی الآخره، و أن ترکب فی السفینه التی من رکبها نجی و من تخلّف عنها غرق و هوی.

و کانت هذه المدرّسه تملک من الشجاعه النفسیه ما جعلها تتخذ القرار البطولی، فتترک مذهبها و مذهب آبائها و تعتنق المذهب الذی یقودها إلی رضوان اللّه و ثوابه، و لکن المشکله هی مشکله الأهل و خاصه الوالدین. فهل تصرّح لهم بالحقیقه أم تخفیها کی ما تسنح لها الفرصه؟ و رأت أن المصلحه تقتضی الکتمان و التقیه؛ فکانت تصلّی علی مذهب الشیعه فی غرفه مقفّله الأبواب، کی ما یطّلع علیها أهلها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:512

و بما أنها کانت فی سنّ الزواج، فقد کان البعض یتقدّمون إلیها للخطبه و الزواج و لکنها ترفض. لما ذا؟ لأنها ترید زوجا مؤمنا یشارکها فی العقیده و المعرفه و الإیمان، و لکن لا تستطیع أن تصرّح بهذه الحقیقه.

فما کان منها إلا أن توسّلت إلی اللّه تعالی بأهل البیت علیهم السّلام الذین خلقهم اللّه أنوارا فجعلهم بعرشه محدقین، و سألتهم أن یتشفّعوا إلی اللّه سبحانه کی یسهل الأمر لها.

فرأت فی المنام السیده الطاهره فاطمه الزهراء علیها السّلام و قالت لها: الفرج

قریب. و بالفعل فقد هیّأ اللّه لها أسباب الفرج، و ذلک بأن أوصت زمیلتها زوجها أنه إذا سمع أن شابا من المؤمنین یبحث عن فتاه فلیرشده إلی دار هذه المرأه المؤمنه.

و شاء اللّه تعالی أن یسمح الزوج بأن أحد الشباب المؤمنین یرید الزواج، فأرشده إلی دار هذه الفتاه. فأرسل الشاب والدیه إلی دارها، و تمّت الموافقه من الوالد و الفتاه.

و بعد فتره وجیزه، وقع العقد ثم الزواج. فأصبحت تمارس الشعائر الدینیه بحریه.

و الآن قد رزقها اللّه ولدا و اسمه علی و بنتا و اسمها فاطمه، فصلوات اللّه علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها علیهم السّلام.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 464.

37 المتن:
اشاره

حکی فی ترجمه صاحب مکه الشریف أبی نمی محمد بن أبی سعد حسن بن علی بن قتاده الحسنی:

أنه لما مات، امتنع الشیخ عفیف الدین الدلاصی من الصلاه علیه. فرأی فی المنام فاطمه علیها السّلام و هی بالمسجد الحرام و الناس یسلّمون علیها. فأعرضت عنه ثلاث مرات،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:513

فتحامل علیها و سألها عن سبب إعراضها عنه فقالت: یموت ولدی و لا تصلّی علیه، فتأدّب و اعترف بظلمه بعدم الصلاه علیه.

المصادر:

1. الصواعق: ص 242.

2. رشقه الصادی: ص 278.

38 المتن:
اشاره

روی عن یوسف بن یحیی، عن أبیه، عن جده، قال: رأیت رجلا بمکه شدید السواد، له بدن و خلق غابر، و هو ینادی: أیها الناس! دلّونی علی أولاد محمد صلی اللّه علیه و آله. فأشار إلیه بعضهم و قال: ما لک؟ قال: أنا فلان بن فلان. قالوا: کذبت، إن فلانا کان صحیح البدن صبیح الوجه و أنت شدید السواد غابر الخلق. قال: و حق محمد صلی اللّه علیه و آله إنی لفلان، اسمعوا حدیثی.

اعلموا أنی کنت جمّال الحسین علیه السّلام، فلما أن صرنا إلی بعض المنازل، برز للحاجه و أنا معه. فرأیت تکّه لباسه- و کان أهداها له ملک الفارس حین تزوّج بنت أخیه شاه زنان بنت یزدجرد- فمنعنی هیبه أسأله إیّاها. فدرت حوله لعلّی أسرقها، فلم أقدر علیها.

فلما صار القوم بکربلاء و جری ما جری و صارت أبدانهم ملقاه تحت سنابک الخیل، أقبلنا نحو الکوفه راجعین.

فلما أن صرت إلی بعض الطریق ذکرت التکّه، فقلت فی نفسی: قد خلا ما عنده.

فصرت إلی موضع المعرکه فقربت منه، فإذا هو مرمّل بالدماء، قد حزّ رأسه من قفاه، و علیه جراحات کثیره من السهام و الرماح. فمددت یدی إلی التکّه و هممت أن أحلّ عقدها، فرفع یده و ضرب بها یدی فکادت أوصالی و عروقی تتقطّع، ثم أخذ التکّه من یدی. فوضعت رجلی علی صدره و جهدت جهدی لأزیل إصبعا من أصابعه، فلم أقدر، فأخرجت سکّینا کان معی فقطعت أصابعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:514

ثم مددت یدی إلی التکّه و هممت بحلّها ثانیه، فرأیت خیلا أقبلت من نحو الفرات، و شممت رائحه لم أشمّ رائحه أطیب منها. فلما رأیتهم

قلت: إنا للّه و إنا إلیه راجعون! إنما أقبلوا هؤلاء لینظروا إلی کل إنسان به رمق فیجهّزوا علیه. فصرت بین القتلی و غاب عنّی عقلی من شده الجزع.

فإذا رجل یقدّمهم کأن وجهه الشمس، و هو ینادی: أنا محمد رسول اللّه، و الثانی ینادی: أنا حمزه أسد اللّه، و الثالث ینادی: أنا جعفر الطیار، و الرابع ینادی: أنا الحسن بن علی. و أقبلت فاطمه علیها السّلام و هی تبکی و تقول: حبیبی و قره عینی، أ أبکی علی رأسک المقطوع، أم علی یدیک المقطوعتین، أم علی بدنک المطروح، أم علی أولادک الأساری

ثم قال النبی صلی اللّه علیه و آله: أین رأس حبیبی و قره عینی الحسین علیه السّلام؟ فرأیت الرأس فی کفّ النبی صلی اللّه علیه و آله. فوضعه علی بدن الحسین علیه السّلام، فاستوی جالسا. فاعتنقه النبی صلی اللّه علیه و آله و بکی.

فذکر الحدیث إلی أن قال: فمن قطع أصابعک؟ فقال الحسین علیه السّلام: هذا الذی یختبئ یا جداه، إلی أن قال: فقال: یا عدو اللّه! ما حملک علی قطع أصابع حبیبی و قره عینی الحسین علیه السّلام ...، إلی أن قال: ثم قال النبی صلی اللّه علیه و آله: اخسأ یا عدوّ اللّه! غیّر اللّه لونک. فقمت فإذا أنا بهذه الحاله.

اعلم أن هذه القصه أوردناها فی المتن 15 و إنما کررناها لاختلاف عباراته و إضافات کل واحد من الآخر.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 239 ح 2، عن مدینه المعاجز.

2. مدینه المعاجز: ص 239.

39 المتن:
اشاره

کان المفید رأی فی منامه فاطمه الزهراء بنت رسول اللّه علیها السّلام دخلت إلیه و هو فی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:515

مسجده بالکرخ و معها ولداها الحسن و الحسین علیهما السّلام صغیرین، فسلّمتهما إلیه و قالت له:

علّمهما الفقه. فانتبه متعجبا من ذلک.

فلمّا تعالی النهار فی صبیحه تلک اللیله التی رأی فیها الرؤیا، دخلت إلیه المسجد فاطمه بنت الناصر و حولها جواریها و بین یدیها ابناها علی المرتضی و محمد الرضی صغیرین. فقام إلیها و سلّم علیها، فقالت له: أیها الشیخ، هذان ولدای، قد أحضرتهما إلیک لتعلّمها الفقه. فبکی الشیخ فقصّ علیها المنام، و تولّی تعلیمهما و أنعم اللّه تعالی و فتح لهما من أبواب العلوم و الفضائل ما اشتهر عنهما فی آفاق الدنیا، و هو باق ما بقی الدهر.

المصادر:

1. منتهی الآمال: ج 2 ص 32.

2. الکشکول للبهائی: ج 2 ص 3.

3. الغدیر: ج 4 ص 184.

4. شرح نهج البلاغه: ج 1 ص 41.

5. لؤلؤه البحرین: ص 316.

6. الغدیر فی التراث الإسلامی: ص 66.

7. تعلیقه أمل الآمل: ص 198.

8. عبقات الأنوار فی حدیث الغدیر: ج 4 ص 40.

9. المزار الکبیر: ص 6.

40 المتن:
اشاره

روی الحموی فی معجم الأدباء، قال: حدّثنی الخالع، قال:

کنت مع والدی فی سنه ست و أربعین و ثلاثمائه- و أنا صبی- فی مجلس الکبوذی فی المسجد الذی بین الورّاقین و الصاغه، و هو غاصّ بالناس، و إذا رجل قد وافی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:516

و علیه مرقعه و فی یده سطیحه و رکوه و معه عکاز و هو شعث. فسلّم علی الجماعه بصوت یرفعه، ثم قال: أنا رسول فاطمه الزهراء علیها السّلام. فقالوا: مرحبا بک و أهلا، و رفعوه فقال: أ تعرّفون لی أحمد المزوّق النائح؟ فقالوا: ها هو جالس. فقال: رأیت مولاتنا علیها السّلام فی النوم فقالت لی: امض إلی بغداد و اطلبه و قل له: نحّ علی ابنی بشعر الناشی الذی یقول فیه:

بنی أحمد قلبی بکم یتقطّع بمثل مصابی فیکم لیس یسمع و کان الناشی حاضرا، فلطم لطما عظیما علی وجهه، و تبعه المزوّق و الناس کلهم و کان أشدّ الناس فی ذلک الناشی ثم المزوّق.

ثم ناحوا بهذه القصیده فی ذلک الیوم، إلی أن صلّی الناس الظهر و تقوّض المجلس.

و جهدوا بالرجل أن یقبل شیئا منهم، فقال: و اللّه لو أعطیت الدنیا ما أخذتها فإننی لا أری أن أکون رسول مولاتی علیها السّلام ثم آخذ عن ذلک عوضا. و انصرف و لم یقبل شیئا.

قال: و من هذه القصیده و هی

بضعه عشر بیتا:

عجب لکم تفنون قتلا بسیفکم و یسطو علیکم من لکم کان یخضع

کأن رسول اللّه أوصی بقتلکم و أجسامکم فی کل أرض توزّع

المصادر:

1. الغدیر: ج 4 ص 30، عن معجم الأدباء.

2. معجم الأدباء، علی ما فی الغدیر.

3. آیات بینات فی حقیقه بعض المنامات: ص 81.

41 المتن:
اشاره

حکی ابن نوح فی کتابه المنتقی، عن زوجه القاضی سراج الدین- و هی من الصالحات-، قالت: وقع غلاء بمکه و کنّا ثمانیه عشر نفسا، إذ جاءنا من الدقیق

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:517

أربعه عشر قطعه. فرأی القاضی فی منامه فاطمه الزهراء علیها السّلام و هی تقول: یا سراج الدین، تأکل البرّ و أولادی جیاع!؟ فنهض و فرّقها الأشراف.

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 395.

2. تفسیر آیه الموده: ص 195، بزیاده فیه.

3. رشفه الصادی: ص 276.

4. جواهر العقدین: ص 371.

42 المتن:
اشاره

منع بعض العمّال علی الصدقات بعض الأشراف لکونه رافضیا. فرأی تلک اللیله أن القیامه قد قامت، و منعته فاطمه علیها السّلام من الجواز علی الصراط. فشکاها لأبیها، فقالت: منع ولدی رزقه.

المصادر:

القول الصراح لشیخ الشریعه: ص 49.

43 المتن:
اشاره

قال ابن حجر: حکی التقی الفاسی عن بعض الأئمه:

أنه کان یبالغ فی تعظیم أشراف المدینه النبویه- علی مشرفهم و مشرفها أفضل الصلاه و السلام-، و سبب تعظیمه لهم أنه کان منهم شخص اسمه مطیر مات. فتوقّف عن الصلاه علیه لکونه کان یلعب بالحمام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:518

فرأی النبی صلی اللّه علیه و آله فی النوم و معه فاطمه ابنته الزهراء علیها السّلام، فأعرضت عنه. فاستعطفها حتی أقبلت علیه و عاتبته قائله له: أ ما یسع جاهنا مطیرا؟

المصادر:

1. الصواعق: ص 242.

2. رشفه الصادی: ص 277.

44 المتن:
اشاره

عزم شخص من أعیان المغاربه علی التوجه من بلاده للحج، قال:

حضر إلیه شخص من أصحاب الثروه مبلغا أظنّه مائه دینار، و قال له: إذا وصلت إلی المدینه النبویه فاسأل عن شخص من الأشراف بها یکون صحیح النسب، فتدفع ذلک إلیه، عسی أن یکون لی بذلک وصله بجده صلی اللّه علیه و آله.

قال: فلما رجع إلیهم ذلک المغربی، أخبر أنه قدم المدینه و سأل عن أشرافها فقیل له:

إن نسبهم صحیح، غیر أنهم من الشیعه الذین یسبّون. قال: فکرهت دفع ذلک لأحد منهم. قال: ثم جلس إلی واحد منهم لو قال: جلست إلیه فسألته عن مذهبه فقال: شیعی.

فقلت له: لو کنت من أهل السنه لدفعت إلیک مبلغا عندی. قال: فشکی فاقته و شده احتیاجه و سألنی شیئا منه، فقلت: لا سبیل إلی أن أعطیک شیئا، فذهب عنی.

فلما نمت تلک اللیله، رأیت أن القیامه قد قامت و الناس یجوزون علی الصراط.

فأردت أن أجوز، فأمرت فاطمه علیها السّلام- یعنی فمنعت-. فصرت أستغیث و لا أجد مغیثا، حتی أقبل رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله. فاستغثت به و قلت: یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله! منعتنی فاطمه علیها السّلام من الجواز علی الصراط. فالتفت إلیّ و قال: قد قالت: إنک منعت ولدها رزقه. فقلت: یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله! و اللّه ما منعته إلا لأنه یسبّ الشیخین. قال: فالتفتت فاطمه علیها السّلام إلی الشیخین و قالت لهما: تؤاخذان ولدی بذلک؟ فقال: لا، بل سامحناه بذلک. قال: فالتفت إلیّ و قال: ما الذی أدخلک بین ولدی و بین الشیخین؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:519

فانتبهت فزعا، و

أخذت المبلغ و جئت إلی ذلک الشریف فدفعته له. فتعجب من ذلک و قال: بالأمس سألتک فی یسیر منه فامتنعت، و الآن کیف جئتنی به؟! فقال:

فقصصت علیه القصه، فبکی و قال: أشهدک علیّ و أشهد اللّه و رسوله صلی اللّه علیه و آله أنی لا أسبّهما أبدا ما حییت.

المصادر:

1. القول الصراح: ص 51.

2. جواهر العقدین: ص 353.

3. فضل آل البیت للمقریزی: ص 111، علی ما فی القول الصراح.

4. رشفه الصادی للحضرمی: ص 262.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 421.

45 المتن:
اشاره

إن للحسین علیه السّلام مجلس خارج الخیام عصر تاسوعا، کان جالسا أمام بیته محتبیا بسیفه، إذ خفق برأسه علی رکبتیه. و سمعت أختها الصیحه، فدنت من أخیها و قالت: یا أخی! أ ما تسمع هذه الأصوات قد اقتربت؟ فرفع الحسین علیه السّلام رأسه فقال: إنی رأیت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله الساعه فی المنام و هو یقول لی: إنک تروح إلینا. فلطمت أخته وجهها و نادت بالویل، فقال لها الحسین علیه السّلام: لیس لک الویل یا أخته، اسکتی رحمک اللّه.

و فی روایه السید، قال: یا أختاه، إنی رأیت الساعه جدی محمدا صلی اللّه علیه و آله و أبی علیا و أمی فاطمه و أخی الحسن علیهم السّلام و هم یقولون: یا حسین، إنک رائح إلینا عن قریب- و فی بعض الروایات: غدا- قال: فلطمت زینب علی وجهها و صاحت، فقال لها الحسین علیه السّلام: مهلا، لا تشمت القوم بنا.

المصادر:

الخصائص الحسینیه: ص 125.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:520

46 المتن:
اشاره

قال العلوی الحضرمی: عن بعض الأشراف من آل أبی علوی، قال:

زرت أنا و أحد أشراف بنی علوی قبر الشیخ سعید بن عیسی العمودی، ثم قفلنا راجعین. فمررنا علی بعض قری دوعن، فإذا نحن برجل صالح من حمله القرآن، فقال:

رأیت البارحه فاطمه الزهراء علیها السّلام و هی تقول: غدا یقدم علیک اثنان من ولدی. فأخبرناه إنا من بنی علوی، فبکی لذلک فرحا.

المصادر:

رشفه الصادی: ص 286.

47 المتن:
اشاره

قد حکی جمع من الصلحاء: إن واحدا من أهل کربلاء- و هو الآن موجود- کان یزور سید الشهداء علیه السّلام فی کل یوم و لیله مرتین أو ثلاث مرات، و لا یزور العباس إلا مضیّ عشره أیام من زیارته. فرأی فی المنام الصدیقه المعصومه علیها السّلام، فسلّم علیها و أعرضت عنه، فقال: سیدتی! ما تقصیری؟ فقالت علیها السّلام: استقلالک من زیاره ولدی. قال: أزور ولدک کل یوم ثلاث مرات. قالت: نعم، تزور ولدی الحسین علیه السّلام هکذا و لا تزور العباس إلا قلیلا.

قال الفاضل الدربندی: فانظروا- أیها الإخوان- إلی عظمه شأن العباس، فما أعطاه اللّه تعالی مما نشاهده و مما لا نشاهده کاشف عن فرط محبته و إخلاصه لأخیه، فینبغی أن نبکی علیه دما إن فقدنا الدموع.

المصادر:

أسرار الشهاده: ص 341.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:521

48 المتن:
اشاره

عن محمد بن صدقه، قال: دخلت علی الرضا علیه السّلام، فقال: لقیت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمدا و جعفرا و أبی علیهم السّلام فی لیلتی هذه و هم یحدّثون اللّه عز و جل. فقلت: اللّه!؟ قال: فأدنانی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أقعدنی بین أمیر المؤمنین علیه السّلام و بینه، فقال لی: کأنی بالذریه من أزل قد أصاب لأهل السماء و لأهل الأرض. بخّ بخّ لمن عرفوه حق معرفته، و الذی فلق الحبه و برأ النسمه، العارف به خیر من کل ملک مقرب و کل نبی مرسل، و هم و اللّه یشارکون الرسل فی درجاتهم. ثم قال لی: یا محمد، بخّ بخّ لمن عرف محمدا و علیا علیه السّلام، و الویل لمن ضلّ عنهم و کفی بجهنم سعیرا.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 22 ص 160 ح 1.

2. دلائل الإمامه: ص 195.

3. مناقب فاطمه و ولدها علیهم السّلام، علی ما فی العوالم.

4. مدینه المعاجز: ص 492.

49 المتن:
اشاره

قال فی تکلمه أمل الآمل: إن أهل بغداد علی عهد شیخ الطائفه الشیخ جعفر کاشف الغطاء التمسوا السید محمد علی بن السید صالح العاملی علی الإمامه ببغداد لیکون المرجع لهم فی الدین و الأحکام، فأجابهم و أقام ببغداد بضع سنین.

و کانت تظهر کراماته علی الدوام؛ و کان إذا آذاه أحد أو أغاضه، لا بدّ أن یری تلک اللیله أمیر المؤمنین علیه السّلام أو فاطمه الزهراء علیها السّلام یعاتباه علی ذلک.

المصادر:

تکلمه أمل الآمل: ص 384 ح 372.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:522

50 المتن:
اشاره

قال الشیخ إبراهیم نصر اللّه فی ذکر مشهد فاطمه الزهراء علیها السّلام بنت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نقلا عن الاعلاق:

المشهد الأحمر، و هو فی رأس جبل جوشن، مشرف علی مشهد الحسین و المحسن علیهما السّلام. یقصده أهل حلب فی مهماتهم و یدعون فیه لکشف ما نزل بهم فیستجاب لهم.

و رأی بعض الصالحین فی النوم فاطمه بنت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله تصلّی فی البیت الذی فی الجدار القبلی منه، و هذا البیت هو الذی یزار و یقصد، و بنی بالمشهد بعض أهل زمانی قبه جلیله عالیه البناء و بنی فیه صهریجا.

المصادر:

1. آثار آل محمد علیهم السّلام فی حلب لإبراهیم نصر اللّه: ص 145، عن الاعلاق.

2. الاعلاق: ج 1 ص 157، علی ما فی آثار آل محمد علیهم السّلام.

51 المتن:
اشاره

قال المحدث القمی: رأیت فی دیوان سیدنا الأجل الشهید السید نصر اللّه الحائری أنه حکی له بعض من یوثق به من أهل البحرین- حماها اللّه من طوارق الزمان-:

إن بعض الأخیار رأی فی المنام فاطمه الزهراء علیها السّلام مع لمّه من النساء، و هنّ ینحن علی الحسین المظلوم علیه السّلام ببیت من الشعر، و هو هکذا:

وا حسینا ذبیحا من قفاوا حسینا غسیلا بالدما فذیّله صاحب الدیوان بقوله:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:523 وا غریبا قطنه شیبته إذ غدا کافوره عفر الثری

وا سلیبا یسحت أکفانه من ثری الطفّ دبور و صبا

وا طعینا ماله نعش سوی الرمح فی کفّ سنان ذی الخنا

وا وحیدا لم یغمض طرفه کفّ ذی رفق به فی کربلا

وا صریعا أوطؤوا خیلهم أیّ صدر منه للعلم حوی

وا ذبیحا یتلظّی عطشاو أبوه صاحب الحوض غدا

وا قتیلا حرّقوا خیمته و هی للدین الحنیفی و عا

آه لا أنساه فردا ماله من معین غیر ذی دمع أسی و شبه هذا ما حکی عن بعض الدواوین:

إن رجلا من الصلحاء رأی فی منامه سیدتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام، فأمرته أن یأمر أحد الشعراء من موالیها السعداء بنظم قصیده فی رثاء سید الشهداء علیه السّلام، یکون أولها: «من غیر جرم الحسین یقتل».

فامتثل أمرها السید الحائری المذکور علی منوال ما أمرت، و القصیده هذه:

من غیر جرم الحسین یقتل و بالدماء جسمه یغسّل

و ینسج الأکفان من عفر الثری له جنوب و صبا و شمأل

و قطنه شیبته و نعشه رمح له الرجس سنان یحمل

و یوطئون صدره بخیلهم و العلم فیها و الکتاب المنزل القصیده تمامها فی کتاب

دار السلام فیما یتعلّق بالرؤیا و المنام.

المصادر:

1. نفثه المصدور فیما یتجدّد به حزن العاشور: ص 669.

2. دیوان السید نصر اللّه الحائری، علی ما فی نفثه الصدور.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:524

52 المتن:
اشاره

قال النهاوندی: سمعت عن بعض أوثق مشایخی فی النجف الأشرف، و ننقل أیضا عن قصص العلماء للتنکابنی:

إن السید المرتضی کان یوما من الأیام فی النجف الأشرف، فجاء مادحا من المادحین لأمیر المؤمنین علیه السّلام مقبلا إلی ضریحه المقدس، یمدح أمیر المؤمنین علیه السّلام. و إذا بلغ عنده قبره الشریف قال: یا أمیر المؤمنین! هذه القنادیل من الذهب و الفضه معلّقه فی حرمک، لا حاجه لک بها. أعطنی واحدا منها لأعیش بقیه عمری بعطائک بالیسار و الجده. فقطع قندیلا من القنادیل و سقط بین یدیه. فأراد هذا المادح أن یأخذه، فمنعوه خدّام الحرم الشریف فأخذوه و علّقوه علی مکانه. فجاء یوم الثانی و الثالث فیتکرّر القصه، فجاء الخدام إلی السید المرتضی و قصّوا هذه الواقعه، فقال السید: علّقوا القندیل علی مکانه و لا تعطوه.

فرأی السید فی المنام أنه فی حضره السیده الصدیقه الطاهره فاطمه الزهراء علیها السّلام، و هی تقول له: إن لکل فرقه مجنون و هو مجنون آل محمد علیهم السّلام، و هذه القندیل أعطاه أمیر المؤمنین علیه السّلام. فلا تأخذوا منه و أعطوه، و اطلبوا عنه الرضا حتی نرضی نحن عنکم.

و أتت السیده الصدیقه علیها السّلام فی نفس اللیله فی منام المادح و قالت له: إن فی هذه الساعه یجی ء السید المرتضی مع القندیل عندک و یعطیک القندیل، فاطلب منه کلما شئت فارض عنه.

و انتبه السید عن نومته، و أحضر المادح و أمر بإعطائه القندیل و استرضائه. فقال المادح: و أنا رأیت الذی أنت رأیت فی منامک، و

أنت- یا سید- إن لم تعطنی ما أطلب- یعنی المبلغ- الفلانی مضافا إلی القندیل ما أرضی عنک. فأعطاه السید المبلغ و القندیل، فرضی المادح.

المصادر:

1. الید البیضاء فی نکت الزهراء علیها السّلام: ص 148.

2. قصص العلماء للتنکابنی، علی ما فی الید البیضاء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:525

الفصل الخامس عشر من روی عنها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:526

فی هذا الفصل

الروایات المرویه عن فاطمه الزهراء علیها السّلام لیست بقلیله و ذلک لأمور:

منها: إن عمرها و إن کانت علی الظاهر قصیره، إلا أنها بالنظر إلی خصمائها و بالنسبه إلی معاصریها من النساء و الصحابیات اللاتی بلغوا من العمر السبعین و الثمانین، فإن مرویاتها أکثر منهنّ.

و منها: إن ارتباط فاطمه علیها السّلام و معاشرتها مع الناس، من أیام طفولتها فی بیت أبیها إلی بعد زواجها فی بیت علی علیه السّلام کان قلیلا جدا. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 526 فی هذا الفصل ..... ص : 526

منها: إن حیاه فاطمه علیها السّلام کانت مقارنا بحیاه أبیها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و الروایه فی عهد النبی صلی اللّه علیه و آله عن غیره حتی عن علی علیه السّلام أمر لا یعرف إلا أقل القلیل. فلذا تری أن المرویّ عن علی علیه السّلام أکثرها بعد وفاه النبی صلی اللّه علیه و آله، و هکذا المرویات عن فاطمه علیها السّلام أکثرها بعد وفاه النبی صلی اللّه علیه و آله مع قله مکثها بعد أبیها صلی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:527

نذکر فی هذا الفصل نبذه من أسماء من روی عن فاطمه الزهراء علیها السّلام بالحروف الهجائیه بالغا 42 شخصا من الرجال و النساء:

ابن عباس: روی خطبتها فی نساء المهاجرین و الأنصار، فی الأمالی للطوسی.

ابن عباس: روی حدیث رؤیه فاطمه علیها السّلام أباها فی المحشر، فی کشف الغمه.

ابن مسعود: روی حدیث الجریده، فی مسند زراره و دلائل الإمامه.

أبو ذر الغفاری: روی حدیث الأعراف، فی کفایه الأثر و المناقب لابن شهرآشوب.

أبو ملیکه: روی حدیث تنقیر الحسنین علیهما

السّلام، فی إتحاف السائل و المعجم للطبرانی.

أبو هریره الدوسی: روی حدیث التسبیح، فی الذریه الطاهره.

أسماء بنت عمیس: روت تحدیث الأرض علیا علیه السّلام، فی أرجح المطالب و وسیله النجاه.

أسماء بنت عمیس: روت حدیث وفاتها، فی کشف الغمه.

امرأه رجل أرسلها إلی فاطمه علیها السّلام: روت حدیث معیار الشیعه، فی تفسیر الإمام علیه السّلام.

امرأه سألت عن مسائل: روت أسئلتها و أجوبتها، فی تفسیر الإمام علیه السّلام.

أم سلمه زوجه النبی صلی اللّه علیه و آله: روت حدیث عیاده فاطمه علیها السّلام، فی المناقب لابن شهرآشوب.

أم سلمه زوجه النبی صلی اللّه علیه و آله: روت حدیث آیه الکرسی، فی تفسیر الدر المنثور.

أم کلثوم بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام: روت حدیث القصر و المعراج، فی کتاب المسلسلات.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:528

أم کلثوم بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام: روت حدیث غدیر خم، فی کتاب المسلسل بالأسماء و أسنی المطالب.

الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: روی حدیث «ما خیر للنساء»، فی العدد القویه و مصباح الأنوار.

الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: روی حدیث حب آل محمد علیهم السّلام، فی اللؤلؤه الثمینه.

برّه بنت أمیه الخزاعیه: روی عنها، کما فی تهذیب التهذیب.

بشیر بن أبی زید: روی عنها، کما فی تهذیب التهذیب.

جابر بن عبد اللّه الأنصاری: روی حدیث الکساء، کما فی العوالم.

الإمام جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام: روی مرفوعا حدیث أدب الصائم، فی دعائم الإسلام.

الإمام الحسن بن علی علیه السّلام: روی إخبار جبرئیل عن کاتبی علی علیه السّلام، فی کنز الفوائد للکراجکی.

الإمام الحسن بن علی علیه السّلام: روی حدیث الولاده، فی کفایه الأثر.

الإمام الحسن بن علی علیه السّلام: روی حدیث الطعام المطبوخ، فی الذریه الطاهره.

الإمام الحسن بن علی علیه السّلام: روی حدیث الکسره، فی

مجمع الزوائد.

الإمام الحسین بن علی علیه السّلام: روی حدیث الزهراء علیها السّلام و الجنه، فی دلائل الإمامه.

الإمام الحسین بن علی علیه السّلام: روی حدیث دعاء الرسول صلی اللّه علیه و آله، فی المناقب الفاخره.

الإمام الحسین بن علی علیه السّلام: روی حدیث دخول المسجد، فی دلائل الإمامه و الأمالی للطوسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:529

الإمام الحسین بن علی علیه السّلام: روی حدیث «من کنت مولاه»، فی عیون الأخبار و تاریخ مدینه دمشق.

الإمام الحسین بن علی علیه السّلام: روی حدیث غمر الطعام، فی الذریه الطاهره و کشف الغمه.

الإمام الحسین بن علی علیه السّلام: روی حدیث السخاء و البخل، فی دلائل الإمامه.

الإمام الحسین بن علی علیه السّلام: روی حدیث رکوب الدابه، عن مسند فاطمه علیها السّلام و الذریه الطاهره.

الإمام الحسین بن علی علیه السّلام: روی حدیث ولایه علی علیه السّلام، فی تاریخ مدینه دمشق.

الإمام الحسین بن علی علیه السّلام: روی الحدیث فی المجذومین، فی تهذیب الآثار.

الإمام الحسین بن علی علیه السّلام: روی حدیث قصه فاطمه علیها السّلام، فی مصباح الأنوار.

الإمام الحسین بن علی علیه السّلام: روی حدیث الإحسان لولد فاطمه علیها السّلام، فی الأمالی للطوسی.

الإمام الحسین بن علی علیه السّلام: روی حدیث حق السائل، فی کتاب ذیل قول السائل.

الحکم بن أبی نعیم: روی حدیث إعتاق رقبه مؤمنه، عن الأمالی للطوسی.

ربعی بن خراش: روی حدیث المکارم، فی دلائل الإمامه.

زینب الکبری بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام: روت حدیث فضائل علی علیه السّلام، فی تاریخ مدینه دمشق.

زینب الکبری بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام: روت خطبتها الفدکیه، فی دلائل الإمامه.

زینب الکبری بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام: روت حدیث شیعه علی علیه السّلام، فی المناقب للخوارزمی و مجمع الزوائد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه

الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:530

زینب الکبری بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام: روت حدیث منزله علی علیه السّلام، فی دلائل الإمامه و ینابیع الموده.

زینب بنت أبی رافع: روت حدیث شهداء شاطئ الفرات، فی دلائل الإمامه و أسماء الصحابه.

زینب بنت جحش: روت حدیث قراءه آیه الکرسی، فی الدر المنثور و عمل الیوم و اللیله.

زید بن علی، روی مرفوعا حدیث فضل الجمعه، فی معانی الأخبار و دلائل الإمامه.

سلمی أم ولد أبی رافع: روی عنها، فی نزل الأبرار.

سهل بن سعد الأنصاری: روی ولایه الأئمه علیهم السّلام، فی کفایه الأثر و غایه المرام.

سوید بن غفله: روی خطبتها علیها السّلام لنساء المهاجرین و الأنصار فی الاحتجاج.

عائشه بنت أبی بکر: روت خطبتها الفدکیه، فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی.

عائشه بنت أبی بکر: روت حدیث مناقب علی علیه السّلام، فی الذریه الطاهره و مسند أحمد.

عائشه بنت أبی بکر: روت حدیث عرض القرآن علی النبی صلی اللّه علیه و آله، فی کشف الخفاء.

عائشه بنت أبی بکر: روت حدیث دفن النبی صلی اللّه علیه و آله، فی تاریخ الإسلام و الاستیعاب.

عائشه بنت طلحه: روت حدیث عیادتها، فی الأمالی للطوسی.

عروه بن خارجه: روی حدیث الثقلین، فی ینابیع الموده.

عطیه العوفی: روی خطبتها لنساء المهاجرین و الأنصار، فی بلاغات النساء.

الإمام علی بن الحسین علیه السّلام: روی مرفوعا خطبتها لنساء المهاجرین و الأنصار، فی دلائل الإمامه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:531

عمار بن یاسر: روی حدیث علم فاطمه علیها السّلام، فی عیون المعجزات.

عمرو بن شریک: روی حدیث التختّم بالعقیق، عن الأمالی للطوسی و الفوائد المجموعه.

فاطمه بنت الحسین: روت مرفوعا حدیث التقاء الظالمین، فی الذریه الطاهره.

فاطمه بنت الحسین: روت خطبتها لنساء المهاجرین و الأنصار: فی دلائل الإمامه و معانی الأخبار.

فاطمه بنت الحسین:

روت حدیث جزاء المریض، فی الذریه الطاهره.

فاطمه بنت الحسین: روت حدیث تعویذ الحسنین علیهما السّلام، فی الذریه الطاهره و مسند أحمد.

فاطمه بنت الحسین: روی حدیث: «خیارکم»، فی تاریخ بغداد.

القاسم بن أبی سعید: روی مرفوعا عنها، فی دلائل الإمامه و الإحقاق.

قیس بن أبی حازم: روی حدیث الجساسه، فی الکمال فی ضعفاء الرجال.

محمد بن موسی: روی مرفوعا حدیث ابنی فاطمه علیها السّلام، فی الذریه الطاهره و ذخائر العقبی.

محمود بن أسید: روی حدیث الغدیر و الولایه، فی الصراط المستقیم.

محمود بن لبید: روی حدیث الإمامه و غدیر خم، فی کفایه الأثر.

الإمام موسی بن جعفر علیه السّلام: روی مرفوعا حدیث وظائف المرأه، فی النوادر للراوندی و مسند فاطمه علیها السّلام.

موسی الجهنی: روی حدیث المنزله، فی مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:532

هارون بن خارجه: روی حدیث الزلزله، فی علل الشرائع و کنز الفوائد و دلائل الإمامه.

یزید بن عبد الملک: روی حدیث زیاره فاطمه علیها السّلام، فی التهذیب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:533

الفصل السادس عشر مسندها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:534

فی هذا الفصل

إن التتبع التام و الفحص الکامل فی جمع مسانید فاطمه علیها السّلام یتطلّب الاستخراج من جمیع مجلدات الموسوعه، بل یتطلب الفحص فی کل المصادر و المنابع، و ما أوردناه فی هذا الفصل من المسانید نبذه منها، و المقصود من المسند ما روی عن فاطمه علیها السّلام، لا جمیع ما ورد بشأنها.

و یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 117 حدیثا:

خطبه الزهراء علیها السّلام فی مسجد النبی صلی اللّه علیه و آله و هی الخطبه الفدکیه.

خطبتها حین عیاده النساء المهاجرات و الأنصاریات لها و هی الخطبه المنزلیه.

حضور امرأه عند فاطمه علیها السّلام لمسأله فی أمر صلاتها و إجابه فاطمه علیها السّلام عن مسائلها إلی العشره، ثم استحیاؤها و خجلها عن السؤال و طلب فاطمه علیها السّلام بقیه مسائلها ....

اختصام امرأتین إلی فاطمه علیها السّلام للتحاکم فی شی ء من أمر الدین، و الفتح و الحجه للمؤمنه منهما و فرح فاطمه علیها السّلام من استظهارها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:535

کلمه فاطمه علیها السّلام فی أن رضی أبوی دینک محمد و علی علیهما السّلام مقدم علی أبوی نسبک.

عدم کتابه ذنب لعلی علیه السّلام فی کتابه الملکین من أول صحبتهما معه.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی أن ولی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله ولی علی علیه السّلام.

کلمه فاطمه علیها السّلام فی أنه لا عذر لأحد بعد یوم غدیر خم.

فی أن رجال الأعراف هم الأئمه علیهم السّلام؛ علی و سبطا رسول اللّه و تسعه من صلب الحسین علیهم السّلام.

فی أن علیا علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، ثم الأئمه علیهم السّلام واحدا بعد واحد ....

عن جابر فی ذکر

حدیث اللوح من زمرد أخضر، و فیه أسماء الأئمه علیهم السّلام.

فی ذکر ولاده الحسن علیه السّلام و الأذان فی أذنه الأیمن و الإقامه فی أذنه الأیسر.

کلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی أن الأئمه علیهم السّلام بعدی عدد نقباء بنی إسرائیل.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی أن کل مسکر حرام و کل مسکر خمر.

کلمه فاطمه علیها السّلام فی نصّ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله قبل وفاته علی علی علیه السّلام بالإمامه فی غدیر خم.

کلمه علی علیه السّلام یوم الشوری فی حدیث: «أنت منی بمنزله هارون من موسی» ....

إن محبّ علی علیه السّلام السعید کل السعید فی حیاته و بعد موته، و مبغض علی علیه السّلام الشقی کل الشقی فی حیاته و بعد موته.

فزع أبی بکر و عمر و أهل المدینه من الزلزله و ضرب علی علیه السّلام یده إلی الأرض و سکونها.

دخول رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله علی قصر من دره بیضاء ...، علی الباب مکتوب: لا إله إلا اللّه، محمد رسول اللّه، علی ولی القوم، و علی الستر مکتوب: بخّ بخّ، من مثل شیعه علی؟ ...

و دخول علی علیه السّلام فی القصر ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:536

کلمه فاطمه علیها السّلام: إن البشر فی وجه المؤمن موجب لصاحبه الجنه و فی وجه المعاند المعادی وقایه لعذاب النار.

إن اجتناب قذف المحصنات حجبا عن اللعنه.

إن إجابه الدعاء فی آخر ساعه من یوم الجمعه ....

ابتلاء المتهاون بصلاته بخمس عشره خصله: ستّ فی الدنیا، و ثلاث عند موته، و ثلاث فی قبره، و ثلاث فی القیامه إذا خرج من قبره.

إن صیام الصائم بصیانه لسانه و سمعه و بصره

و جوارحه.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی أن الصلاه علی فاطمه غفران اللّه و اللحاق برسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

إخبار فاطمه علیها السّلام عما هو خیر للنساء، و کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی ....

کلمه فاطمه علیها السّلام: إن قرب المرأه من ربها لزوم قعر بیتها.

أمر فاطمه علیها السّلام للمحبوس بقراءه الدعاء.

استماع فاطمه علیها السّلام حدیث الأرض علیا علیه السّلام و حدیث علی علیه السّلام الأرض.

فضل نوم علی علیه السّلام لیله الجمعه و ذکر فضله.

کلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی علی علیه السّلام: هذا فی الجنه.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله یوم غدیر خم: من کنت مولاه فعلی مولاه.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: أما أنت- یا ابن أبی طالب- و شیعتک فی الجنه.

کلمه فاطمه علیها السّلام: عنوان صحیفه المؤمن حبّ علی بن أبی طالب علیه السّلام.

کلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی فضائل علی علیه السّلام من صغره.

إن من رواه أحادیث المهدی علیه السّلام فاطمه الزهراء علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:537

إن علیا علیه السّلام أقرب الناس برسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: إن تقسیم أرزاق الناس ما بین طلوع الفجر إلی طلوع الشمس.

ذکر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله حین دخول المسجد.

کلمه النبی صلی اللّه علیه و آله فی فعال شرار أمته.

إن عند فاطمه علیها السّلام جریده من رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فیه ثلاث کلمات ....

عشره أحادیث، ذکره الشناوی عن فاطمه

الزهراء علیها السّلام.

إن ندبه فاطمه علیها السّلام بعد وفاه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: وا أبتاه، من ربه ....

استشمام فاطمه علیها السّلام تربه من تراب رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و إنشاده: ما ذا علی من شمّ تربه أحمد ....

عن فاطمه علیها السّلام: قارئ الحدید و إذا وقعت و الرحمن ساکن الفردوس.

حدیث فاطمه علیها السّلام عن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی رکوب الدابه ....

عیاده أم سلمه فاطمه علیها السّلام و شکواها عن القوم ....

عیاده عائشه بنت طلحه فاطمه علیها السّلام و شکواها عن القوم.

کلمه فاطمه علیها السّلام فی تنقر الحسن علیه السّلام: بنیّ شبه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، إنه لیس شبیها لعلی علیه السّلام.

کلمه فاطمه علیها السّلام فی ترقیص الحسین علیه السّلام:

إن بنی شبه النبی لیس شبیها بعلی کلمه السید ابن الطاوس فی رواه حدیث الغدیر، منهم فاطمه بنت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: لکل نبی عصبه و إن فاطمه علیها السّلام عصبتی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:538

حدیث الغدیر مسلسل من وجه و هو أن کل واحده من الفواطم روتها عن عمه لها، فهو روایه خمس بنات أخ، کل واحده منهنّ عن عمّتها.

تحفه أهل الجنه زوجته من حلیّ فاطمه علیها السّلام.

کلام فاطمه علیها السّلام عن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی وصف البخل و السخاء.

بساط رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله ثوبا و أمره لفاطمه و الحسن و الحسین و علی علیهم السّلام بالجلوس علیها.

کلمه فاطمه علیها السّلام: خیارکم ألینکم مناکبه و أکرمهم لنسائهم.

توریث رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله هیبته و

سؤدته للحسن علیه السّلام و جرأته وجوده للحسین علیه السّلام.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی دفن سبعه من ولده بشاطئ الفرات.

فی نقل الفقیه علی بن حمارویه حدیث غدیر خم من اثنین و سبعین طریقا منها نساء ست، منهن فاطمه بنت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

عن فاطمه علیها السّلام صلاه لیله الأربعاء ست رکعات.

فی نداء فاطمه علیها السّلام النبی صلی اللّه علیه و آله ب یا رسول اللّه، و نهی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عنها و أمره بنداء یا أباه ....

أمر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله أم سلمه و زینب بنت جحش بقراءه آیه الکرسی و إن ربکم ...،

عند فاطمه علیها السّلام و تعویذهما فاطمه علیها السّلام بالمعوّذتین ....

تعلیمها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله دعاء عند النوم و هو: الحمد للّه الکافی.

استخبار فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عن أحوال القیامه و أهوالها.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی فضل علی علیه السّلام: إن ذلک المرء لا أحد مثله ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:539

إقرار و شهاده حمله العرش و سکّان السماوات بلا إله إلا اللّه و محمد رسول اللّه و علی ولی اللّه و ولی رسول اللّه و ولی المؤمنین ....

فی ذکر النائم البائت و فی یده غمر.

مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی النبی صلی اللّه علیه و آله لطلب الخادم و تعلیمها تسبیح الزهراء علیها السّلام.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: أطهر طعامکم ما هو ممسوس النار.

کلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: إن زوجک أعلم الناس علما و أولهم

سلما و أفضلهم حلما.

مجی ء رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله منزل فاطمه علیها السّلام و طلبه ولدیه الحسن و الحسین علیهما السّلام ....

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی رفع القلم عن المریض ما دام فی وثاقی ....

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی التقاء جندان ظالمان ....

فی تعویذ الحسن و الحسین علیهما السّلام و تعلیمهما الکلمات ....

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام عند ولاده الحسین علیه السّلام: إنه إمام ابن إمام أبو الأئمه علیهم السّلام.

تعلیم رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله أربعه أعمال عند النوم ....

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی مرض موته: ... إنی مخلف فیکم کتاب ربی و عترتی ....

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: أنا ولی من هو علی علیه السّلام ولیه.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی فضل إعتاق رقبه؛ اعتاق کل عضو منها فکاک عضو منه من النار.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی فضل التختّم بالعقیق.

إخبار فاطمه علیها السّلام عما کان و عما هو کائن و عما لم یکن.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:540

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: أنت منی بمنزله هارون من موسی، غیر أنه لا نبی بعدی.

کلمه فاطمه علیها السّلام فی نصّ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله قبل وفاته علی علی علیه السّلام بالإمامه و إخباره صلی اللّه علیه و آله عن فضل و منزله علی علیه السّلام.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی فضل فاطمه علیها السّلام أنها سیده نساء العالمین أو نساء أمتی.

کلمه

الإمام الحسن علیه السّلام فی فضل أخذ لقمه فی مجری البول و الغائط و أکلها ....

کلام فاطمه علیها السّلام فی منزله الأمّ و مقامها بالتزام رجلها فإن الجنه تحت أقدامها.

کلام فاطمه علیها السّلام فی محبوبه من الدنیا: تلاوه کتاب اللّه و النظر فی وجه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و الإنفاق فی سبیل اللّه ....

دفن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و عدم علم عائشه به.

إرسال رجل امرأته إلی فاطمه علیها السّلام للاستخبار بأنه من شیعتها أم لا ....

روایه قصه غدیر خم عن أبی بکر و عمر و عثمان و علی، و من النساء عن فاطمه الزهراء علیها السّلام.

لزوم اثنتا عشره خصله لکل مسلم: أربع فیها فرض و أربع فیها سنه و أربع فیها تأدیب.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی الاجتناب عن النظر إلی المجذومین.

فضل السلام علی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام.

فضل إصعاد خالص العمل إلی اللّه تعالی.

فضل حبّ آل محمد علیهم السّلام.

عن فاطمه علیها السّلام فی کلمه «الیرناء».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:541

کلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بأن للسائل حق و إن جاء علی فرس.

إخبار رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عن موته و عرض القرآن مرتین.

ذکر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله حدیث الجساسه فی المنبر ....

کلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی الصدقه.

کلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: إن فی المال لحقا سوی الزکاه.

أخذ أحادیث معالم الدین عن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و أولاده التسعه علیهم السّلام.

تعلیم رسول اللّه

صلی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام الدعاء المستجاب.

إملاء فاطمه علیها السّلام الوقائع التی فی ذریتها، و کتابه علی علیه السّلام مصحف فاطمه علیها السّلام.

فی دعاء و استغفار فاطمه علیها السّلام للعصاه من أمه محمد صلی اللّه علیه و آله.

کلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی أن خیارکم ألینکم مناکبه فی الصلاه.

کلام فاطمه الزهراء علیها السّلام لأسماء بنت عمیس عند وفاتها.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی مرضه فی القرآن و عترته علیهم السّلام.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی فضل عمل الخیر إلی رجل من ولد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

کلمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لأم سلمه و زینب عند ولاده فاطمه علیها السّلام بقراءه آیه الکرسی و أن ربکم اللّه.

قراءه فاطمه علیها السّلام من سوره آل عمران: «مِنْ أَنْفُسِهِمْ» «1»، معناه من أشرفهم.

مکالمه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام فی أحوال یوم القیامه.

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 164.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:542

کلمه فاطمه علیها السّلام فی مهرها مع رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أنها شفاعه الأمه.

وصیه فاطمه علیها السّلام بمنع صلاه الشیخین علیها ....

حدیث الکساء و اجتماع الخمسه علیهم السّلام، نزول جبرئیل و إقراء السلام من اللّه إلیها و فضل اجتماعهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:543

1 المتن:

نورد فی بدء هذا الفصل خطبتها الفدکیه الغرّاء، لأنها أفصح و أبلغ مسانیدها، و إن کان کل مسانیدها و کلماتها و أقوالها أبلغ و أفصح و أوفی و أحلی. و الخطبه رویت عن مصادر و طرق کثیره، ینتهی إلی ابنتها العالمه الغیر المعلمه الحوراء

زینب الکبری علیها سلام اللّه تعالی. و نذکرها من بین المصادر ما ذکره الطبری الإمامی فی کتابه دلائل الإمامه عن سبعه طرق:

عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین، عن عمّته زینب بنت أمیر المؤمنین علیهم السّلام، قالت:

لما أجمع أبو بکر علی منع فاطمه علیها السّلام فدکا و انصرف عاملها منها، لاثت خمارها ثم أقبلت فی لمّه من حفدتها و نساء قومها؛ تطآ أذیالها، ما تخرم مشیه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، حتی دخلت علی أبی بکر و قد حفل حوله المهاجرون و الأنصار. فنیطت دونها ملاءه، فأنّت أنّه أجهش القوم بالبکاء. ثم أمهلت حتی هدأت فورتهم و سکنت روعتهم، افتتحت الکلام، فقالت:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:544

أبتدئ بالحمد لمن هو أولی بالحمد و المجد و الطول. الحمد للّه علی ما أنعم، و له الشکر علی ما ألهم، و الثناء علی ما قدّم من عموم نعم ابتدأها ....

إلی آخر الخطبه، مثل ما أوردناه فی المجلد الثانی عشر، الفصل الثانی، الرقم 1، متنا و مصدرا و سندا.

2 المتن:

عن علی بن الحسین علیه السّلام، قال: رجعت فاطمه علیها السّلام إلی منزلها و شکت و توفّیت فی تلک الشکایه. دخلن علیها النساء المهاجرات و الأنصاریات عائدات، فقلن لها: کیف أصبحت یا بنت رسول اللّه؟ فقالت: أصبحت- و اللّه- عائفه لدنیاکنّ، قالیه لرجالکنّ، ....

إلی آخر الخطبه، مثل ما أوردناه فی المجلد الثانی عشر، الفصل الثانی، الرقم الثانی، متنا و مصدرا و سندا.

3 المتن:
اشاره

قال أبو محمد العسکری علیه السّلام: حضرت امرأه عند الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام، فقالت:

إن لی والده ضعیفه و قد لبس علیها فی أمر صلاتها شی ء، و قد بعثتنی إلیک أسألک.

فأجابتها فاطمه علیها السّلام عن ذلک. فثنّت فأجابت، ثم ثلّثت إلی أن عشّرت فأجابت. ثم خجلت من الکثره فقالت: لا أشقّ علیک یا بنت رسول اللّه.

قالت فاطمه علیها السّلام: هاتی و سلی عمّا بدا لک، أ رأیت من اکتری یوما یصعد إلی سطح بحمل ثقیل و کراه مائه ألف دینار، یثقل علیه؟ فقالت: لا. فقالت: اکتریت أنا لکل مسأله بأکثر من ملی ما بین الثری إلی العرش لؤلؤا، فأحری أن لا یثقل علیّ. سمعت أبی صلی اللّه علیه و آله یقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:545

إن علماء شیعتنا یحشرون، فیخلع علیهم من خلع الکرامات علی قدر کثره علومهم وجدهم فی إرشاد عباد اللّه، حتی یخلع علی الواحد منهم ألف ألف حلّه من نور. ثم ینادی منادی ربنا عز و جل: أیها الکافلون لأیتام آل محمد صلی اللّه علیه و آله، الناعشون لهم عند انقطاعهم عن آبائهم الذین هم أئمتهم علیهم السّلام، هؤلاء تلامذتکم و الأیتام الذین کفّلتموهم و نعشتموهم. فاخلعوا علیهم خلع العلوم فی الدنیا. فیخلعون علی کل واحد من أولئک الأیتام

علی قدر ما أخذوا عنهم من العلوم، حتی أن فیهم- یعنی فی الأیتام- لمن یخلع علیه مائه ألف خلعه، و کذلک یخلع هؤلاء الأیتام علی من تعلّم منهم.

ثم إن اللّه تعالی یقول: أعیدوا علی هؤلاء العلماء الکافلین للأیتام حتی تتمّوا لهم خلعهم و تضعّفوها لهم. فیتمّ لهم ما کان لهم قبل أن یخلعوا علیهم و یضاعف لهم، و کذلک من یلیهم ممّن خلع علی من یلیهم.

و قالت فاطمه علیها السّلام: یا أمه اللّه، إن سلکه من تلک الخلع لأفضل مما طلعت علیه الشمس ألف ألف مره، و ما فضل فإنه مشوب بالتنغیص و الکدر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 2 ص 3 ح 3، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 340.

3. المحجه البیضاء: ج 1 ص 30.

4. مستدرک الوسائل: ج 17 ص 317.

5. کشف اللثام: ج 2 ص 533.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 907.

4 المتن:
اشاره

عن أبی محمد العسکری علیه السّلام، قال: قالت فاطمه علیها السّلام، و قد اختصم إلیها امرأتان فتنازعتا فی شی ء من أمر الدین؛ إحداهما معانده و الأخری مؤمنه. ففتحت علی المؤمنه حجتها فاستظهرت علی المعانده، ففرحت فرحا شدیدا. قالت فاطمه علیها السّلام: إن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:546

فرح الملائکه باستظهارک علیها أشدّ من فرحک، و إن حزن الشیطان و مردته بحزنها أشدّ من حزنها، و إن اللّه تعالی قال للملائکه: أوجبوا لفاطمه بما فتحت علی هذه المسکینه الأسیره من الجنان ألف ألف ضعف مما کنت أعددت لها، و اجعلوا هذه سنه فی کل من یفتح علی أسیر مسکین فیغلب معاندا مثل ألف ألف ما کان معدّا له من الجنان.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 2 ص 8، عن تفسیر الإمام علیه السّلام و الاحتجاج.

2. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 346 ح 229.

3. الاحتجاج: ج 1 ص 11.

4. الصراط المستقیم: ج 3 ص 57.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 917 ح 192.

5 المتن:
اشاره

فی تفسیر الإمام علیه السّلام: قال اللّه عز و جل: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»* «1»، قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: أفضل والدیکم و أحقهما لشکرکم محمد و علی علیه السّلام.

و قال علی بن أبی طالب علیه السّلام: سمعت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله یقول: أنا و علی علیه السّلام أبوا هذه الأمه و لحقّنا أعظم من حق أبوی ولادتهم.

... إلی قوله: و قالت فاطمه علیها السّلام لبعض النساء: ارضی أبوی دینک محمد و علی علیهما السّلام بسخط أبوی نسبک و لا ترضی أبوی نسبک بسخط أبوی دینک، فإن أبوی نسبک إن سخطا أرضاهما محمد و علی بثواب جزء من ألف ألف جزء من ساعه من طاعاتهما، و ان أبوی دینک إن سخطا لم یقدر أبوا نسبک أن یرضیاهما لأن ثواب طاعات أهل الدنیا کلهم لا تفی بسخطهما ....

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 83.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:547

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 23 ص 259 ح 8، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 133.

6 المتن:
اشاره

عن الحسن بن علی علیه السّلام، عن أمه فاطمه علیها السّلام، عن أبیها صلی اللّه علیه و آله، قال: أخبرنی جبرئیل عن کاتبی علی علیه السّلام، أنهما لم یکتبا علی علی علیه السّلام ذنبا مذ صحباه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 38 ص 65 ح 4، عن کنز الفوائد للکراجکی.

2. کنز الفوائد للکراجکی: ص 162.

الأسانید:

فی کنز الفوائد للکراجکی: عن أسید بن إبراهیم السلمی، عن عمر بن علی المتکی، عن سعید بن محمد الحضرمی، عن الحسن بن محمد بن عبد الرحمن، عن أبیه، عن جده، عن الحسین بن علی علیه السّلام.

7 المتن:
اشاره

عن الحسین بن علی علیه السّلام، عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام:

من کنت ولیّه فعلی علیه السّلام ولیّه، و من کنت إمامه فعلی علیه السّلام إمامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 38 ص 112 ح 49، عن العیون.

2. عیون الأخبار: ص 225 ح 2.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:548

3. إثبات الهداه: ج 2 ص 182 ح 886.

4. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 187، شطرا منه.

5. عیون الأخبار: ص 64 ح 278.

الأسانید:

فی العیون: حدثنا محمد بن عمر، قال: حدثنا الحسن بن عبد اللّه، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنی سیدی علی بن موسی الرضا، عن أبیه موسی بن جعفر، عن أبیه جعفر بن محمد، عن أبیه محمد بن علی، عن أبیه علی بن الحسین، عن أبیه الحسین علیهم السّلام.

8 المتن:
اشاره

قال الصدوق: إن یوم غدیر خم لم یدع لأحد عذرا، هکذا قالت سیده النسوان فاطمه علیها السّلام لمّا منعت من فدک و خاطبت الأنصار، فقالوا: یا بنت محمد، لو سمعنا هذا الکلام منک قبل بیعتنا لأبی بکر ما عدلنا بعلی أحدا. فقالت: و هل ترک أبی یوم غدیر خم لأحد عذرا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 124.

2. الخصال: ج 1 ص 173.

9 المتن:
اشاره

عن أبی ذر، قال: سمعت فاطمه علیها السّلام تقول: سألت أبی عن قول اللّه تبارک و تعالی:

«وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ» «1»، قال: هم الأئمه بعدی: علی و سبطای و تسعه من صلب الحسین علیهم السّلام. هم رجال الأعراف، لا یدخل الجنه إلا من یعرفهم و یعرفونه و لا یدخل النار إلا من أنکرهم و ینکرونه، لا یعرف اللّه إلا بسبیل معرفتهم.

______________________________

(1) سوره الأعراف: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:549

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 351 ح 220، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 195.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 1 ص 210.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 597 ح 563.

5. عوالم العلوم: ج 17 ص 74 ح 2.

6. الصراط المستقیم: ج 2 ص 122.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: علی بن الحسین، عن هارون بن موسی، عن الحسین بن أحمد، عن أحمد بن علی، عن علی بن سعد، عن عبد الکریم بن هلال، عن أبی الطفیل، عن أبی ذر، قال.

10 المتن:
اشاره

عن سهل بن سعد الأنصاری، قال: سألت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عن الأئمه، فقالت: کان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله یقول لعلی علیه السّلام: یا علی، أنت الإمام و الخلیفه بعدی، و أنت أولی بالمؤمنین من أنفسهم. فإذا مضیت فابنک الحسن علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی الحسن علیه السّلام فالحسین علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی الحسین علیه السّلام فابنه علی بن الحسین علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی علی علیه السّلام فابنه محمد علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی محمد علیه السّلام فابنه جعفر أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی جعفر علیه السّلام فابنه موسی أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی موسی علیه السّلام فابنه علی علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی علی علیه السّلام فابنه محمد علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی محمد علیه السّلام فابنه علی علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی علی علیه السّلام فابنه الحسن علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم، فإذا مضی الحسن علیه السّلام القائم المهدی علیه السّلام أولی بالمؤمنین من أنفسهم. یفتح اللّه به مشارق الأرض و مغاربها. فهم أئمه الحق و ألسنه الصدق، منصور من نصرهم مخذول من خذلهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:550

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 352 ح 221، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 195.

3. عوالم العلوم: ج 17 ص 75 ح 3، عن کفایه الأثر.

4. غایه المرام و حجه الخصام: ج 1 ص 243.

5. المهدی علیه السّلام من المهد إلی الظهور: ص 37.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 595 ح

137.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: الحسین بن علی، عن هارون بن موسی، عن محمد بن إسماعیل، عن عبد اللّه بن صالح، عن رشد بن سعد، عن الحسین بن یوسف، عن سهل بن سعد.

11 المتن:
اشاره

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، قال: دخلت علی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام و فی یدها لوح زمرد أخضر ....

و ذکر حدیث اللوح إلی آخر ما فی الباب.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 352، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 26.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: عن علی بن الحسن، عن محمد بن الحسین الکوفی، عن میسره بن عبد اللّه، عن عبد اللّه بن محمد بن عبد اللّه، عن محمد بن سعد، عن محمد بن عمر، عن هارون، عن أبی جعفر محمد بن علی علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:551

12 المتن:
اشاره

عن الحسین بن علی علیه السّلام، قال: قالت لی أمی فاطمه علیها السّلام:

لما ولّدتک، دخل إلیّ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، فناولتک إیاه فی خرقه صفراء. فرمی بها و أخذ خرقه بیضاء لفّک بها، و أذّن فی أذنک الأیمن و أقام فی الأیسر، ثم قال: یا فاطمه، خذیه فإنه أبو الأئمه علیهم السّلام؛ تسعه من ولده أئمه أبرار، و التاسع مهدیهم علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 352 ح 222، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 26.

3. کفایه الأثر: ص 197.

4. عوالم العلوم: ج 17 ص 1، عن کفایه الأثر.

5. عوالم العلوم: ج 15 ص 199.

الأسانید:

1. فی کفایه الأثر: علی بن الحسن، عن محمد، عن أبیه، عن علی بن قابوس، عن محمد بن الحسن، عن یونس بن ظبیان، عن جعفر بن محمد، عن أبیه محمد بن علی، عن أبیه علی بن الحسین، عن أبیه الحسین علیهم السّلام.

2. فی کفایه الأثر: عنه، عن محمد، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنی علی بن قابوس، قال: حدثنی محمد بن الحسن، عن یونس ظبیان، عن جعفر بن محمد، عن أبیه محمد بن علی، عن أبیه علی بن الحسین، عن أبیه الحسین علیهم السّلام، قال: قالت: لی أمی فاطمه علیها السّلام.

13 المتن:
اشاره

عن سهل الساعدی، قال: سألت فاطمه علیها السّلام عن الأئمه علیهم السّلام، فقالت: سمعت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله یقول: الأئمه بعدی عدد نقباء بنی إسرائیل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:552

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 352 ح 223، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 260.

الأسانید:

فی کفایه الأثر: محمد بن عبد اللّه بن المطلب، عن عبید اللّه بن الحسین، عن أبی العیناء، عن یعقوب محمد، عن عباس بن سهل، عن أبیه، قال.

14 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام، قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: یا حبیبه أبیها، کل مسکر حرام و کل مسکر خمر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 76 ص 173 ح 20، عن الدلائل.

2. دلائل الإمامه: ص 3.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن القاضی أبی الفرج، عن إسحاق بن محمد، عن أحمد بن الحسن المقرئ، عن محمد بن إسماعیل بن إبراهیم، عن عمّی أبیه الحسین و علی ابنی موسی، عن أبیهما، عن أبیه جعفر بن محمد، عن آبائه، عن فاطمه علیهم السّلام.

15 المتن:
اشاره

عن محمود بن لبید، قال: لمّا قبض رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، کانت فاطمه علیها السّلام تأتی قبور الشهداء و تأتی قبر حمزه و تبکی هناک. فلما کان فی بعض الأیام، أتیت قبر حمزه فوجدتها علیها السّلام تبکی هناک. فأمهلتها حتی سکنت، فأتیتها و سلّمت علیها و قلت: یا سیده النسوان! قد و اللّه قطّعت نیاط قلبی من بکائک. فقالت: یا با عمرو، لحقّ لی البکاء؛ فلقد أصبت بخیر الآباء رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله. وا شوقاه إلی رسول اللّه. ثم أنشأت تقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:553 إذا مات یوما میت قلّ ذکره و ذکر أبی مذ مات و اللّه أکثر قلت: یا سیدتی! إنی سائلک عن مسأله تتلجلج فی صدری. قالت: سل. قلت: هل نصّ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله قبل وفاته علی علی علیه السّلام بالإمامه؟ قالت: وا عجبا! أنسیتم یوم غدیر خم؟

قلت: قد کان ذلک، و لکن أخبرینی بما أشیر إلیک. قالت: أشهد اللّه تعالی لقد سمعته یقول: علی علیه السّلام خیر من أخلّفه فیکم، و هو الإمام و الخلیفه بعدی، و سبطای و تسعه من صلب الحسین علیهم السّلام أئمه أبرار. لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیّین، و لئن خالفتموهم لیکون الاختلاف فیکم إلی یوم القیامه. قلت: یا سیدتی! فما باله قعد عن حقه؟ قالت: یا با عمرو، لقد قال رسول اللّه

صلی اللّه علیه و آله: مثل الإمام مثل الکعبه، إذ تؤتی و لا تأتی- أو قالت: مثل علی علیه السّلام-.

ثم قالت: أما و اللّه لو ترکوا الحقّ علی أهله و اتبعوا عتره نبیه لما اختلف فی اللّه اثنان، و لورثها سلف عن سلف و خلف بعد خلف حتی یقوم قائمنا علیه السّلام التاسع من ولد الحسین علیه السّلام. و لکن قدّموا من أخّره اللّه و أخّروا من قدّمه اللّه، حتی إذا ألحدوا المبعوث و أودعوه الجدث المجدوث؛ اختاروا بشهوتهم و عملوا بآرائهم.

تبّا لهم! أو لم یسمعوا اللّه یقول: «وَ رَبُّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ»؟ «1» بل سمعوا، و لکنهم کما قال اللّه سبحانه: «فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ». «2» هیهات! بسطوا فی الدنیا آمالهم و نسوا آجالهم، فتعسا لهم و أضلّ أعمالهم. أعوذ بک یا رب من الحور بعد الکور.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 36 ص 352 ح 224، عن کفایه الأثر.

2. کفایه الأثر: ص 26.

3. عوالم العلوم: ج 3 ص 196.

______________________________

(1) سوره القصص: الآیه 68.

(2) سوره الحج: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:554

الأسانید:

فی کفایه الأثر: علی بن الحسن، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن علی، عن عبد اللّه بن الضحاک، عن هشام بن محمد، عن عبد الرحمن، عن عاصم بن عمر، عن محمود بن لبید.

16 المتن:
اشاره

قال المجلسی: قد ذکر الحاکم أبو نصر الحربی فی کتاب التحقیق: لما احتجّ به أمیر المؤمنین علیه السّلام یوم الشوری- و هذا الحاکم المذکور من أعیان الأربعه المذاهب-.

فذکر أنه روی قول النبی صلی اللّه علیه و آله فی علی علیه السّلام: «أنت منی بمنزله هارون من موسی» عن خلق کثیر. ثم ذکر أنه رواه عن أبی بکر و عمر و عثمان و طلحه و الزبیر و عبد اللّه بن عوف ...

و فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 268.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 48.

17 المتن:
اشاره

بالإسناد إلی فاطمه علیها السّلام، قالت:

خرج رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عشیه عرفه فقال: إن اللّه باهی بکم و غفر لکم عامه و لعلی علیه السّلام خاصه، و إنی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله إلیکم، غیر هائب لقومی و لا محاب لقرابتی. هذا جبرئیل یخبرنی أن السعید کل السعید من أحبّ علیا علیه السّلام فی حیاته و بعد موته، و أن الشقی کل الشقی من أبغض علیا علیه السّلام فی حیاته و بعد موته.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:555

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 257، عن المناقب لابن شهرآشوب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 199.

3. بحار الأنوار: ج 39 ص 283 ح 68، عن بشاره المصطفی صلی اللّه علیه و آله.

4. بشاره المصطفی صلی اللّه علیه و آله: ص 149.

5. إحقاق الحق: ج 7 ص 253.

6. المناقب للخوارزمی: ص 47.

7. العمده: ص 200 ح 304.

8. أسنی المطالب: ص 67.

9. إحقاق الحق: ج 22 ص 445.

10. المعجم للطبرانی، علی ما فی المناقب.

11. المعجم الکبیر: ج 22 ص 415، علی ما فی الإحقاق.

12. کشف الغمه: ج 1 ص 93.

13. المناقب للخوارزمی: ص 78.

14. دلائل الإمامه: ص 7.

15. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 2 ص 212.

16. مجمع الزوائد: ج 9 ص 132.

17. العلل المتناهیه: ص 239.

18. الصراط المستقیم: ج 2 ص 50.

19. الأربعون عن الأربعین (مخطوط).

20. ینابیع الموده: ص 127.

21. المناقب الثلاثه: ص 106.

22. الأمالی الشهیره: ج 2 ص 75.

23. عوالم العلوم: ج 11 ص 873.

24. إحقاق الحق: ج 17 ص 229.

25. وسیله المآل: ص 132، علی ما فی الإحقاق.

26. مناقب علی علیه السّلام: ص 21، علی ما فی الإحقاق.

27. مرقاه

المفاتیح: ج 11 ص 338.

28. ذخائر العقبی: ص 92.

29. ینابیع الموده: ص 213.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:556

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلی اللّه علیه و آله: بالإسناد، عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن محمد، عن محمد بن حمدان، عن عبدان، عن حبیب بن المغیره، عن جندل بن والق، عن محمد بن عمر المازنی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن الحسین، عن فاطمه الصغری، عن حسین بن علی علیهم السّلام.

18 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام، قالت: أصاب الناس زلزله علی عهد أبی بکر. ففزع الناس إلی أبی بکر و عمر، فوجدوهما قد خرجا فزعین إلی علی علیه السّلام، فتبعهما الناس إلی أن انتهوا إلی باب علی علیه السّلام. فخرج إلیهم علی علیه السّلام غیر مکترث لما هم فیه، فمضی و أتبعه الناس حتی انتهی إلی تلعه. فقعد علیها و قعدوا حوله، و هم ینظرون إلی حیطان المدینه ترتجّ جائیه ذاهبه. فقال لهم علی علیه السّلام: کأنکم قد هالکم ما ترون؟ قالوا: کیف لا یهولنا و لم نر مثلها قط.

قالت: فحرّک شفتیه، ثم ضرب الأرض بیده ثم قال: ما لک؟ اسکنی. فسکنت، فعجبوا من ذلک أکثر من تعجبهم أولا حیث خرج إلیهم. قال لهم: فإنکم قد عجبتم من صنیعی؟ قالوا: نعم. فقال: أنا الرجل الذی قال اللّه: «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها». فأنا الإنسان الذی یقول لها: ما لک؟ «یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها» «1»، إیای تحدّث.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 41 ص 254 ح 14، عن العلل.

2. علل الشرائع: ص 186.

3. کنز الفوائد (مخطوط).

4. البرهان: ج 4 ص 494.

______________________________

(1) سوره الزلزله: الآیات 1- 4.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:557

5. بحار الأنوار: ج 88 ص 151 ح 9، عن العلل.

6. دلائل الإمامه: ص 2.

7. اللوامع النورانیه: ص 531.

8. البرهان: ج 4 ص 493 ح 1.

9. تأویل الآیات: ج 2 ص 836.

10. عوالم العلوم: ج 11 ص 871 ح 57.

الأسانید:

1. فی العلل: العطار، عن أبیه، عن الأشعری، عن أبی عبد اللّه الرازی، عن البزنطی، عن روح بن صالح، عن هارون بن خارجه رفعه، عن فاطمه علیها السّلام.

2. فی دلائل الإمامه: أخبرنی أبو الحسین محمد بن هارون التلعکبری، قال: أخبرنی أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن موسی، قال: حدثنا أحمد بن محمد، قال: حدثنا أبو عبد اللّه الرازی، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر البزنطی، عن روح بن صالح، عن هارون بن خارجه رفعه، عن فاطمه علیها السّلام، قالت.

19 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، قالت: سمعت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله یقول: لما أسری بی إلی السماء، دخلت الجنه فإذا أنا بقصر من دره بیضاء مجوّفه و علیها باب مکلّل بالدر و الیاقوت، و علی الباب ستر. فرفعت رأسی فإذا مکتوب علی الباب: لا إله إلا اللّه، محمد رسول اللّه، علی ولی القوم. و إذا مکتوب علی الستر: بخّ بخّ، من مثل شیعه علی؟

فدخلته فإذا أنا بقصر من عقیق أحمر مجوّف، و علیه باب من فضّه مکلّل بالزبرجد الأخضر، و إذا علی الباب ستر. فرفعت رأسی فإذا مکتوب علی الباب: محمد رسول اللّه، علی وصی المصطفی. و إذا علی الستر مکتوب: بشّر شیعه علی بطیب المولد.

فدخلته فإذا أنا بقصر من زمرد أخضر مجوّف لم أر أحسن منه، و علیه باب من یاقوته حمراء، مکلّله باللؤلؤ، و علی الباب ستر. فرفعت رأسی فإذا مکتوب علی الستر:

شیعه علی هم الفائزون.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:558

فقلت: حبیبی جبرئیل! لمن هذا؟ فقال: یا محمد، لابن عمّک و وصیّک علی بن أبی طالب علیه السّلام، یحشر الناس کلهم یوم القیامه حفاه عراه

إلا شیعه علی علیه السّلام، و یدعی الناس بأسماء أمّهاتهم ما خلا شیعه علی علیه السّلام؛ فإنهم یدعون بأسماء آبائهم. فقلت: حبیبی جبرئیل! و کیف ذاک؟ قال: لأنهم أحبّوا علیا فطاب مولدهم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 65 ص 76 ح 136، عن کتاب المسلسلات.

2. کتاب المسلسلات: ص 108.

3. عوالم العلوم: ج 21 ص 352 ح 1، عن کتاب المسلسلات.

4. مسند فاطمه علیها السّلام للعطاردی: ص 518.

الأسانید:

فی المسلسلات: حدثنا محمد بن علی بن الحسین، قال: حدثنی أحمد بن زیاد، قال: حدثنی أبو القاسم جعفر بن محمد، قال: حدثنی بکر بن أحنف، قال: حدثتنا فاطمه بنت علی بن موسی الرضا، قالت: حدثتنی فاطمه و زینب و أم کلثوم بنات موسی بن جعفر، قلن: حدثتنا فاطمه بنت جعفر بن محمد، قالت: حدثتنی فاطمه بنت محمد بن علی، قالت: حدثتنی فاطمه بنت علی بن الحسین، قالت: حدثتنی فاطمه و سکینه ابنتا الحسین بن علی، عن أم کلثوم بنت علی، عن فاطمه بنت رسول اللّه، قالت.

20 المتن:
اشاره

فی تفسیر الإمام علیه السّلام: قوله عز و جل: «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» «1» ...، إلی أن قالت فاطمه علیها السّلام:

بشر فی وجه المؤمن یوجب لصاحبه الجنه، و بشر فی وجه المعاند المعادی یقی صاحبه عذاب النار.

______________________________

(1) سوره البقره: الآیه 83.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:559

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 72 ص 401 ح 42، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 145.

21 المتن:
اشاره

فی علل الشرائع: فی خطبه فاطمه علیها السّلام: فرض اللّه اجتناب قذف المحصنات حجبا عن اللعنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 76 ص 111 ح 7، عن العلل.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 236.

22 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام بنت النبی صلی اللّه علیه و آله، قالت: سمعت النبی صلی اللّه علیه و آله یقول: إن فی الجمعه لساعه لا یوافقها رجل مسلم، یسأل اللّه عز و جل فیها خیرا إلا أعطاه إیّاه. قالت: فقلت: یا رسول اللّه، أیّ ساعه هی؟ قال صلی اللّه علیه و آله: إذا تدلّی نصف عین الشمس للغروب. قال: و کانت فاطمه علیها السّلام تقول لغلامها: اصعد إلی الضراب. فإذا رأیت نصف عین الشمس قد تدلّی للغروب فأعلمنی حتی أدعو.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 86 ص 269 ح 8، معانی الأخبار.

2. معانی الأخبار: ص 379.

3. دلائل الإمامه: ص 5.

4. مجمع الزوائد: ج 2 ص 166، شطرا منها.

5. تاریخ واسط: ص 106.

6. نور اللمعه: ص 211.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:560

الأسانید:

1. فی معانی الأخبار: عن أحمد بن الحسن، عن عبد الرحمن بن محمد، عن یحیی بن حکیم، عن أبی قتیبه، عن الأصبغ بن زید، عن سعد بن رافع، عن زید بن علی، عن آبائه علیهم السّلام.

2. دلائل الإمامه: عن محمد بن هارون بن موسی التلعکبری، عن الصدوق.

23 المتن:
اشاره

أروی بحذف الأسناد عن سیده النساء فاطمه ابنه سیده الأنبیاء، صلوات اللّه علیها و علی أبیها و علی بعلها و علی ابنائها الأوصیاء، أنها سألت أباها محمدا صلی اللّه علیه و آله فقالت: یا أبتاه، ما لمن تهاون بصلاته من الرجال و النساء؟ قال: یا فاطمه، من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاء اللّه بخمس عشره خصله: ست منها فی دار الدنیا، و ثلاث عند موته، و ثلاث فی قبره، و ثلاث فی القیامه إذا خرج من قبره.

فأما اللواتی تصیبه فی دار الدنیا: فالأولی یرفع اللّه البرکه من عمره، و یرفع اللّه البرکه من رزقه، و یمحو اللّه عز و جل سیماء الصالحین من وجهه، و کل عمل یعمله لا یوجر علیه، و لا یرتفع دعاؤه إلی السماء، و السادسه لیس له حظّ فی دعاء الصالحین.

و أما اللواتی تصیبه عند موته: فأولاهنّ أنه یموت ذلیلا، و الثانیه یموت جائعا، و الثالثه یموت عطشانا، فلو سقی من أنهار الدنیا لم یروّ عطشه.

و أما اللواتی تصیبه فی قبره: فأولاهنّ یوکّل اللّه به ملکا یزعجه فی قبره، و الثانیه یضیق علیه قبره، و الثالثه تکون الظلمه فی قبره.

و أما اللواتی تصیبه یوم القیامه إذا خرج من قبره: فأولاهنّ أن یوکّل اللّه به ملکا یسحبه علی وجهه و الخلائق ینظرون إلیه، و الثانیه یحاسب حسابا شدیدا، و الثالثه لا ینظر اللّه

إلیه و لا یزکّیه و له عذاب ألیم.

و روی ابن بابویه فی کتاب مدینه العلم فیما رواه عن الصادق علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: لا تنال شفاعتی غدا من أخّر الصلاه المفروضه بعد وقتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:561

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 80 ص 21 ح 39، عن فلاح السائل.

2. فلاح السائل: ص 22.

3. مستدرک الوسائل: ج 3 ص 23، عن فلاح السائل.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 911.

24 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت رسول اللّه علیهم السّلام، أنها قالت: ما یصنع الصائم بصیامه إذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 93 ص 295 ح 25، عن الدعائم.

2. دعائم الإسلام: ص 268.

3. مستدرک الوسائل: ج 7 ص 366.

4. مستدرک الوسائل: ج 1 ص 565.

5. دعائم الإسلام: ج 1 ص 268.

6. معاجز الولایه: ص 83.

25 المتن:
اشاره

عن أمیر المؤمنین، عن فاطمه علیها السّلام، قالت: قال لی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله:

یا فاطمه، من صلّی علیک غفر اللّه له و ألحقه بی حیث کنت من الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 97 ص 194، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:562

26 المتن:
اشاره

روی عن أمیر المؤمنین علیه السّلام: أن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله قال: أخبرونی أیّ شی ء خیر للنساء؟

فقالت فاطمه علیها السّلام: أن لا یرین الرجال و لا یراهنّ الرجال. فأعجب النبی صلی اللّه علیه و آله و قال: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 100 ص 238 ح 43، عن مصباح الانوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 226.

4. مجمع الزوائد: ج 4 ص 255.

5. أرجح المطالب: ص 244.

6. إسعاف الراغبین: ص 191.

7. إحقاق الحق: ج 10 ص 257.

8. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 40.

9. الکبائر: ص 171، بتفاوت.

10. إحقاق الحق: ج 25 ص 350.

11. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 117، بتفاوت.

12. العلم و العلماء: ص 238، علی ما فی الإحقاق.

13. إحقاق الحق: ج 25 ص 170.

14. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 702.

15. أعیان الشیعه: ج 2 ص 318، بتفاوت.

16. العدد القویه: ص 224 ح 17.

17. وسائل الشیعه: ج 14 ص 172 ح 3.

27 المتن:
اشاره

عن موسی بن جعفر، عن آبائه علیهم السّلام، قال: إن فاطمه علیها السّلام دخل علیها علی بن أبی طالب علیه السّلام و به کآبه شدیده، فقالت فاطمه علیها السّلام: یا علی! ما هذه الکآبه؟ فقال علی علیه السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:563

سألنا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عن المرأه، ما هی؟ فقلنا: عوره. فقال: فمتی تکون أدنی من ربها؟

فلم ندر، فقالت فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام: ارجع إلیه فأعلمه أن أدنی ما تکون من ربها أن تلزم قعر بیتها. فانطلق فأخبر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله ما قالت فاطمه علیها السّلام، فقال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: إن فاطمه علیها السّلام بضعه منی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 100 ص 250 ح 40، عن النوادر.

2. النوادر للراوندی: ص 40.

3. مستدرک الوسائل: ج 14 ص 182 ح 2.

4. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 101.

5. المبسوط للسرخسی: ج 10 ص 152.

28 المتن:

روی أن رجلا کان محبوسا بالشام مده طویله مضیّقا علیه، فرأی فی منامه کأن الزهراء علیها السّلام أتته فقالت له: ادع بهذا الدعاء ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل العاشر، الرقم 25، متنا و مصدرا و سندا.

29 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس، قالت لی فاطمه علیها السّلام: لیله دخل بی علی علیه السّلام، سمعت الأرض تحدّثه و هو یحدّثها. و أصبحت فأخبرت والدی، فسجد سجده طویله، ثم رفع رأسها و قال: یا فاطمه، ابشری بطیب النسل، فإن اللّه فضّل بعلک علی سائر خلقه، و أمر الأرض أن تحدّثه بأخبارها و ما یجرّ علی وجهها من شرق الأرض إلی غربها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:564

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 6 ص 50، عن أرجح المطالب.

2. أرجح المطالب: ص 678، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 23 ص 448.

4. وسیله النجاه: ص 221.

5. مدینه المعاجز: ج 1 ص 56، بتفاوت.

30 المتن:
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 564 30 المتن: ..... ص : 564

ی أنه قالت فاطمه علیها السّلام: یا رسول اللّه، إن علیا علیه السّلام ینام لیله الجمعه و هی فضیله؟

فقال: إن اللّه تصدّق علیه بنومه لیله الجمعه، و أنه یخلق من روحه طیرا أخضر یسرح فی طریق السماء، فما فیها موضع شبر إلا و فیه لروح علی علیه السّلام رکعه أو سجده.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 6 ص 112، عن نزهه المجالس.

2. نزهه المجالس: ج 2 ص 210، علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 23 ص 448.

4. الکوکب المضی ء: ص 56.

5. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 43.

31 المتن:
اشاره

عن زینب بنت علی، عن فاطمه بنت محمد علیها السّلام، قالت: نظر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله إلی علی علیه السّلام فقال: هذا فی الجنه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 6 ص 219، عن موضع الأوهام.

2. موضح الأوهام: ص 43، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:565

3. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 333، بزیاده.

4. المطالب العالیه: ج 3 ص 94.

5. المجروحین: ج 1 ص 204.

32 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت النبی علیها السّلام، عن النبی صلی اللّه علیه و آله یوم غدیر خم: من کنت مولاه فعلی علیه السّلام مولاه.

أخرجه الحافظ أبو موسی المدینی فی کتابه «المسلسل بالأسماء»، و قال: هذا الحدیث مسلسل من وجه، و هو إن کل واحده من الفواطم تروی عن عمه لها. فهو روایه خمس بنات أخ، کل واحده منهنّ عن عمتها.

و قال: و أخرجه الجزری صاحب الحصن الحصین فی أسنی المطالب، و عبد اللّه بن أحمد بن إبراهیم بن أحمد المقدسی الصالحی الحنبلی.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 6 ص 282، عن أرجح المطالب.

2. أرجح المطالب: ص 448.

3. المسلسل بالأسماء، علی ما فی الإحقاق.

4. أسنی المطالب، علی ما فی الإحقاق.

5. إحقاق الحق: ج 21 ص 26.

6. أسمی المناقب: ص 32.

7. أسنی المطالب: ص 49، بتفاوت.

الأسانید:

فی أرجح المطالب: عن بکر بن أحمد، قال: حدّثتنا فاطمه بنت علی بن موسی الرضا، قال: حدثتنی فاطمه و زینب و أم کلثوم بنات موسی بن جعفر الکاظم، قلن:

حدثتنا فاطمه بنت جعفر بن محمد الصادق، قال: حدثتنی فاطمه بنت محمد بن علی الباقر، قالت: حدثتنی فاطمه بنت علی بن الحسین، قالت: حدثتنی فاطمه و سکینه ابنتا الحسین، عن أم کلثوم بنت فاطمه، عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:566

33 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: أما إنک یا ابن أبی طالب و شیعتک فی الجنه، و سیجی ء أقوام ینتحلون حبّک ثم یمرّقون من الإسلام کما یمرّق السهم من الرمیه، یقال لهم الخارجه. فإن لقیتهم فاقتلهم فإنهم مشرکون.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 7 ص 264، عن المناقب.

2. المناقب للخوارزمی: ص 249.

3. مجمع الزوائد: ج 10 ص 22.

4. العلل المتناهیه: ج 1 ص 165.

5. قاموس الرجال: ج 2 ص 418.

الأسانید:

فی المناقب للخوارزمی: بالإسناد، عن أحمد بن الحسین، أخبرنی أبو سعید المالینی، أخبرنی أحمد بن عدی، أخبرنی أبو یعلی، حدثنی أبو سعید، حدثنی بلید بن سلیمان، عن أبی الجحاف، عن محمد بن عمر الهاشمی، عن زینب بنت علی، عن فاطمه علیها السّلام.

34 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام: إن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله قال لعلی علیه السّلام: یا أبا الحسن، أما إنک و شیعتک فی الجنه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 7 ص 307، عن موضح أوهام الجمع و التفریق.

2. موضح أوهام الجمع و التفریق: ج 1 ص 43، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:567

3. میزان الاعتدال، عن الإحقاق، بتفاوت.

4. ینابیع الموده: ص 257، عن الإحقاق، بتفاوت.

5. دلائل الإمامه: ص 2.

6. کشف الغمه: ج 1 ص 137.

الأسانید:

1. فی موضح الأوهام: أخبرنی محمد بن عبد الواحد، أخبرنا علی بن عمر الدارقطنی، حدثنا علی بن محمد، حدثنا أحمد بن حازم، حدثنا سهل بن عامر، حدثنا فضیل بن مرزوق، عن أبی الجحاف، عن محمد بن عمرو بن الحسن، عن زینب، عن فاطمه علیها السّلام.

2. فی دلائل الإمامه: حدثنی الحسین بن أحمد، قال: حدثنا أحمد بن إبراهیم، قال:

حدثنا الحسن بن علی بن زکریا، قال: حدثنا عثمان بن عمرو، قال: حدثنا محمد بن القاسم، قال: حدثنا أبو الجارود، قال: حدثنا الحجابی، عن زینب ابنه علی علیهما السلام.

35 المتن:
اشاره

فی معالم العتره علیهم السّلام، عن فاطمه علیها السّلام: عنوان صحیفه المؤمن حبّ علی بن أبی طالب علیه السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 17 ص 228.

2. معالم العتره علیهم السّلام، علی ما فی الإحقاق.

36 المتن:
اشاره

إن فاطمه علیها السّلام قالت: أتیت النبی صلی اللّه علیه و آله فقلت: السلام علیک یا أبه. فقال: و علیک السلام یا بنیه. فقلت: و اللّه ما أصبح- یا نبی اللّه- فی بیت علی حبّه طعام و لا دخل بین شفتیه طعام منذ خمس، و لا أصبحت له ثاغیه و لا راغیه و ما أصبح فی بیته سفه و لا هفه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:568

فقال: ادنی منی. فدنوت منه، فقال: ادخلی یدک بین ظهری و ثوبی. فإذا حجر بین کتفی النبی صلی اللّه علیه و آله مربوط بعمامته إلی صدره. فصاحت فاطمه علیها السّلام صیحه شدیده، فقال لها:

ما أوقدت فی بیوت آل محمد نار منذ شهر، ثم قال صلی اللّه علیه و آله: أ تدرین ما منزله علی علیه السّلام؟ کفانی أمری و هو ابن اثنتی عشره سنه، و ضرب بین یدیّ بالسیف و هو ابن ست عشره سنه، و قتل الأبطال و هو ابن تسع عشره سنه، و فرّج همومی و هو ابن عشرین سنه، و رفع باب خیبر و هو ابن نیّف و عشرین کان لا یرفعه خمسون رجلا.

فأشرق لون فاطمه علیها السّلام و لن تقرّ قدمیها مکانها، حتی أتت علیا علیه السّلام. فإذا البیت قد أنار بنور وجهها، فقال لها علی علیه السّلام: یا بنت محمد! لقد خرجت من عندی و وجهک علی غیر هذه الحال!؟ فقالت: إن النبی صلی اللّه علیه و آله حدّثنی بفضلک، فما تمالکت حتی جئتک. فقال لها:

کیف لو حدّثک بکل فضلی.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 4.

2. إحقاق الحق: ج 18 ص 170.

3. أهل البیت علیهم السّلام: ص 130، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: أخبرنی قاضی إبراهیم بن أحمد، قال: أخبرنا أبو الحسن زید بن محمد، قال: أخبرنا الحسین بن الحکم، قال: أخبرنا إسماعیل بن صبیح، قال: حدثنا یحیی بن مساور، عن علی بن حزور، عن القاسم بن أبی سعید، رفع الحدیث إلی فاطمه علیها السّلام.

37 المتن:
اشاره

فی الإحقاق فی رواه حدیث المهدی علیه السّلام من الصحابه و التابعین: و علی الجمله فقد روی أحادیث المهدی علیه السّلام نحو خمسین صحابیا، منهم أبو أیوب الأنصاری ...،

و فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

کما رواها نحو خمسین تابعیا، منهم محمد بن الحنیفه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:569

المصادر:

إحقاق الحق: ج 29 ص 635.

38 المتن:
اشاره

عن فاطمه الزهراء علیها السّلام، عن أم سلمه، قالت: و الذی أحلف به أن کان علی علیه السّلام لأقرب الناس برسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، قالت: عدنا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله یوم قبض فی بیت عائشه، فجعل رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله غداه بعد غداه یقول: جاء علی؟ مرارا، قالت: و أظنّه بعثه فی حاجه.

فجاء بعد، فظنّنا أنه له إلیه حاجه. فخرجنا من البیت فقعدنا بالباب، فکنت من أدناهم من الباب. فأکبّ علیه علی علیه السّلام فجعل یساره و یناجیه، ثم قبض من یومه ذلک؛ فکان أقرب الناس به عهدا.

المصادر:

1. جامع الأحادیث للمدینان: ج 4 ص 408، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 23 ص 31.

3. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 64.

4. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 16 ص 258.

39 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، قالت:

مرّ بی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أنا مضجعه متصحبه، فحرّکنی برجله و قال: یا بنیه، قومی فاشهدی رزق ربک، و لا تکونی من الغافلین فإن اللّه یقسّم أرزاق الناس ما بین طلوع الفجر إلی طلوع الشمس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:570

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 502.

2. جامع الأحادیث للمدینان: ج 6 ص 315، علی ما فی الإحقاق.

3. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 97.

4. شعب الإیمان: ج 4 ص 181.

5. ذیل قول المسدّد: ص 82.

6. سیر أعلام النبلاء: ج 9 ص 41.

40 المتن:
اشاره

تقول فاطمه الزهراء علیها السّلام: کان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله إذا دخل المسجد یقول: بسم اللّه و السلام علی رسول اللّه. اللهم اغفر لی ذنوبی و افتح لی أبواب رحمتک.

و تقول: و إذا خرج قال: باسم اللّه و السلام علی رسول اللّه. اللهم اغفر لی ذنوبی و افتح لی أبواب فضلک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 502.

2. سیدات نساء أهل الجنه: ص 130، علی ما فی الإحقاق.

3. دلائل الإمامه: ص 7.

4. ذیل المذیل: ص 81.

5. الجامع لأحکام القرآن: ج 12 ص 273.

6. المصنّف لعبد الرزاق: ج 1 ص 425.

7. مسند أبی یعلی: ج 12 ص 199.

8. الکامل فی الضعفاء: ج 2 ص 373.

9. الأمالی الشهیره: ج 1 ص 249.

10. مرقاه المفاتیح: ج 2 ص 437.

11. تاریخ مدینه دمشق: ج 58 ص 205.

12. الآداب الشرعیه: ج 3 ص 399.

13. التفسیر الکبیر: ج 4 ص 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:571

14. مختصر تاریخ دمشق: ج 20 ص 353.

15. المعجم لأبی یعلی: ص 55.

16. شرح السنه: ج 2 ص 367.

17. دلائل الأحکام: ص 350.

18. الشرح الکبیر: ج 1 ص 501.

19. الشرح الکبیر: ج 3 ص 495.

20. تحفه الأشراف: ج 12 ص 472.

21. مسند أحمد: ج 6 ص 282.

22. جامع الأحادیث: ج 18 ص 218.

23. أسد الغابه: ج 7 ص 225.

24. ذیل المذیل: ص 18.

25. شفاء السقام: ص 43.

26. الذریه الطاهره: ص 148.

27. سنن الترمذی: ج 1 ص 197.

28. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 40.

29. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 15.

30. مستدرک الوسائل: ج 3 ص 394.

31. کشف الغمه: ج 1 ص 581.

32. حلیه الأبرار: ج 1 ص 149.

33. الدرّ المنثور: ج 5 ص

51.

34. عوالم العلوم: ج 11 ص 914.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنا محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا محمد بن هارون، قال:

حدثنا عبد اللّه بن عمر، قال: حدثنا قطب بن زیاد، عن لیث بن أبی سلیم، عن عبد اللّه بن الحسن، عن فاطمه الصغری، عن أبیها الحسین علیه السّلام، عن فاطمه علیها السّلام.

41 المتن:
اشاره

عن فاطمه الزهراء علیها السّلام، عن النبی صلی اللّه علیه و آله: شرار أمتی الذین یأکلون ألوان الطعام، و یلبسون ألوان الثیاب، و تتشدّقون فی الکلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:572

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 503.

2. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 27.

3. المحجه البیضاء: ج 5 ص 214.

4. الصمت و حفظ اللسان: ص 92.

5. المحجه البیضاء: ج 5 ص 214.

6. مختصر تاریخ دمشق: ج 12 ص 109.

42 المتن:
اشاره

عن ابن مسعود: جاء رجل إلی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فقال: یا بنت رسول اللّه، ترک رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عندک شیئا تطرفینیه؟ فقالت: یا جاریه، هاتی تلک الجریده. فطلبتها فلم تجدها، فقالت: و یحک! اطلبیها فإنها تعدل عندی حسنا و حسینا علیهم السّلام. فطلبتها فإذا هی قد قمتها فی قمامتها، فإذا فیها: قال محمد صلی اللّه علیه و آله:

لیس من المؤمنین من لم یأمن جاره بوائقه، من کان یؤمن باللّه و الیوم الآخر فلیکرم ضیفه، و من کان یؤمن باللّه و الیوم الآخر فلا یؤذ جاره، و من کان یؤمن باللّه و الیوم الآخر فلیقل خیرا أو لیسکت، و اللّه یحب الحیی الحلیم الضعیف المتعفّف، و یبغض الفاحش البذی ء المسائل الملحف. إن الحیاء من الإیمان و الإیمان فی الجنه، و إن الفحش من البذاء و البذاء فی النار.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 502.

2. المعجم الکبیر: ج 22 ص 413، علی ما فی الإحقاق.

3. المعجم الکبیر: ج 1 ص 241.

4. دلائل الإمامه: ص 1.

5. مسند زراره: ص 102 ح 195.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 909.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:573

7. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 214.

8. مستدرک الوسائل: ج 12 ص 81.

8. التحفه السنیه: ص 314.

9. المعجم الکبیر: ج 10 ص 241.

10. المعجم الکبیر: ج 22 ص 413.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: أخبرنا محمد بن عمر، قال: أخبرنا محمد بن العباس، قال: حدثنا الخلیل بن أسد، قال: حدثنا رویم، قال: حدثنا سوار بن مصعب، عن عمر بن قیس، عن سلمه بن کهیل، عن شقیق بن مسلمه، عن ابن مسعود، قال.

43 المتن:
اشاره

عشره أحادیث، ذکر الشناوی عن فاطمه علیها السّلام: 1. حدیث المسارّه عن عائشه، قالت:

اجتمعت نساء رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، فجاءت فاطمه علیها السّلام تمشی و ما تخطؤ مشیتها مشیه أبیها، فقال صلی اللّه علیه و آله: مرحبا بابنتی، فأقعدها عن یمینه. فسارّها بشی ء فبکت، ثم سارّها فضحکت.

فقلت لها: أخبرینی بما سارّک؟ قالت: ما کنت لأفشی سرا.

فلما توفّی قلت لها: أسألک بما لی علیک من الحق لمّا أخبرتی بما سارّک. قالت: أما الآن فنعم؛ سارّنی قال: إن جبریل یعارضنی بالقرآن فی کل سنه مره و أنه عارضنی العام مرتین، و لا أری إلا اقتراب أجلی. فاتقی اللّه و اصبری، فنعم السلف أنا لک، فبکیت. ثم سارّنی و قال: أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء المؤمنین؟ فضحکت.

2. حدیث القول عند دخول المسجد: قالت الزهراء علیها السّلام: کان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله إذا دخل المسجد قال: «بسم اللّه و السلام علی رسول اللّه، اللهم اغفر لی ذنوبی و افتح لی أبواب رحمتک».

و عنها أیضا، قالت: کان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله إذا دخل المسجد صلّی علی محمد و سلّم، ثم قال: «اللهم اغفر لی ذنوبی و افتح لی أبواب رحمتک». و إذا خرج- خرج من المسجد- صلّی علی محمد و سلّم و قال: «اللهم اغفر لی ذنوبی و افتح لی أبواب فضلک».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:574

3.

قالت فاطمه علیها السّلام: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: لا یلو منّ امرؤ إلا نفسه یبیت و فی یده رمح مخمر- مغطی-.

4. حدیث ترک الوضوء مما مسّته النار.

5. حدیث ساعه الإجابه فی یوم الجمعه، و أنها إذا تدلّت الشمس للغروب.

6. کتب إلیّ عمر بن عبد العزیز أن أفتح له وصیه فاطمه علیها السّلام، فکان فی وصیتها: الستر الذی یزعم الناس أنها أحدثته و أن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله دخل علیها، فلما رآه رجع .... کان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله إذا خرج کان آخره عهده بفاطمه علیها السّلام، فإذا رجع کان أول عهده بالزهراء علیها السّلام.

فلما رجع من غزوه تبوک- و قد اشترت مقینعه شبیهه بغطاء الرأس کما فی تاج العروس-، فصبغتها بزعفران و ألقت علی بابها سترا- أو ألقت فی بیتها بساطا-. فلما رأی النبی صلی اللّه علیه و آله، رجع فأتی المسجد فقعد فیه. فأرسلت فاطمه علیها السّلام بلالا و قالت له: اذهب فانظر ما ردّه عن بابی.

فأتی بلال بن رباح رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فأخبره، فقال النبی صلی اللّه علیه و آله: إنی رأیتها صنعت ثمه کذا و کذا. فرجع بلال إلیها فأخبرها. فهتکت الستر و کل شی ء أحدثته و ألقت ما علیها و لبست أطمارها. فأتی بلال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فأخبره، فجاء حتی دخل علیها، فقال صلی اللّه علیه و آله لها:

کونی کذلک، فداک أبی و أمی.

7. و أتت الزهراء علیها السّلام أباها صلی اللّه علیه و آله بالحسن و الحسین علیها السّلام فی شکواه الذی توفّی فیه، فقالت: یا رسول اللّه، هذان ابناک، فورّثهما شیئا.

فقال النبی صلی اللّه علیه و آله: أما الحسن علیه السّلام فله هیبتی و سؤددی، و أما الحسین علیه السّلام فله جودی و جرأتی. فإن ابتلیتم فاصبروا فإن العاقبه للمتقین.

8. یقول ابن ملیکه: کان فاطمه علیها السّلام تنقر- صوت یحدث من قرع الإبهام علی الوسطی- الحسن علیه السّلام و تقول: بنی شبه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، إنه لیس شبیها لعلی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:575

9. یقول أنس بن مالک: قالت فاطمه علیها السّلام له: کیف طابت نفوسکم أن تحثوا التراب- حثو التراب صبّه و إلقاؤه و بالنسبه للمیت تغطیه الجثه به و دفنه داخله- علی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله؟

10. یقول جابر بن سعید: أخبرتنی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام: أنها رأت فی نومها أنها نکحت أبا بکر فنکح علی أسماء بنت عمیس- تزوّجت جعفر بن أبی طالب فلما استشهد یوم مؤته تزوّجت أبا بکر ثم تزوّجها علی بن أبی طالب علیه السّلام-، و کانت بنت عمیس تحت أبی بکر. فمات أبو بکر و فاطمه علیها السّلام، فنکح علی علیه السّلام أسماء بنت عمیس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 503.

2. سیدات نساء أهل الجنه: ص 164.

44 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام: إن فاطمه علیها السّلام لما توفّی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، کانت تقول: وا أبتاه! من ربه ما أدناه.

وا أبتاه، جنان الخلد مأواه. وا أبتاه، ربه یکرمه إذ أدناه. وا أبتاه، الرب و الرسل تسلّم علیه حین تلقاه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 508.

2. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 1 ص 143، علی ما فی الإحقاق.

3. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 29، بتفاوت فیه.

4. المسند الکسی الحنفی: ص 22، علی ما فی الإحقاق.

5. الإحسان بترتیب صحیح ابن حبّان: ج 8 ص 214، علی ما فی الإحقاق.

6. تسلیه أهل المصائب: ص 61، علی ما فی الإحقاق.

7. تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام: ج 1 ص 559، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:576

8. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 29، علی ما فی الإحقاق.

9. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 256، علی ما فی الإحقاق.

10. حیاه الإمام علی علیه السّلام: ص 268، 310، علی ما فی الإحقاق.

11. تحفه الأشراف: ج 1 ص 114، علی ما فی الإحقاق.

12. خلافه علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 31، علی ما فی الإحقاق.

13. تاریخ الأحمدی: ص 116، علی ما فی الإحقاق.

14. الثبات عند الممات: ص 66، علی ما فی الإحقاق.

15. عوالم العلوم: ج 11 ص 808، عن مسند السیوطی.

16. النکت الظراف: ج 12 ص 272.

17. تحفه الأشراف: ج 12 ص 471.

45 المتن:
اشاره

فی کتاب «ما ثبت بالسنه» للدهلوی، قال: و أخذت فاطمه علیها السّلام تربه من تراب رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و شمّته، ثم أنشدت:

ما ذا علی من شمّ تربه أحمدأن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا

صبّت علیّ مصائب لو أنهاصبّت علی الأیام صرن لیالیا

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 519.

2. تاریخ الأحمدی: ص 116، علی ما فی الإحقاق.

3. ما ثبت بالسنه، علی ما فی الإحقاق. «1»

______________________________

(1) یلزم تذکره هنا، و هو إن الزهراء 3 لها أشعار کثیره و ینبغی ذکرها فی هذا الفصل، و لکن لما أوردنا أشعارها فی فصل مستقل فلذا لم نکرّرها، و من أراد الاطلاع بکل أشعارها فلیراجع هناک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:577

46 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام: قارئ الحدید و إذا وقعت و الرحمن یدعی فی ملکوت السماوات و الأرض: ساکن الفردوس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 503.

2. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 24.

3. الدرّ المنثور: ج 6 ص 140.

4. شعب الإیمان: ج 2 ص 490.

47 المتن:
اشاره

عن محمد بن علی بن حسین، قال: خرج الحسین علیه السّلام و أنا و معه و هو یرید أرضه التی بظاهر الحرّه، و نحن نمشی. فأدرکنا النعمان بن بشیر و هو علی بغله له، فنزل فقرّبها إلی الحسین علیه السّلام فقال: یا أبا عبد اللّه، ارکب. فقال: بل ارکب أنت، أنت أحق بصدر دابتک؛ فإن فاطمه علیها السّلام حدّثتنی أن النبی صلی اللّه علیه و آله قال ذلک. فقال النعمان: إلا من أذن له فرکب الحسین علیه السّلام و أردفه النعمان.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 27 ص 196.

2. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 48.

3. الذریه الطاهره: ص 137.

4. مجمع الزوائد: ج 8 ص 108.

5. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 6 ص 69.

6. شعر النعمان بن بشیر: ص 18.

7. معرفه الصحابه: ج 3 ص 99.

8. المعجم الکبیر: ج 22 ص 414.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:578

الأسانید:

فی الذریه الطاهره: حدثنا محمد بن عوف، نا موسی بن أیوب، نا محمد بن شعیب، عن صدقه، عن محمد بن علی بن حسین، قال.

48 المتن:
اشاره

دخلت أم سلمه علی فاطمه علیها السّلام، فقالت لها: کیف أصبحت عن لیلتک یا بنت رسول اللّه؟ قالت:

أصبحت بین کمد و کرب؛ فقد النبی صلی اللّه علیه و آله و ظلم الوصی علیه السّلام؛ هتک و اللّه حجبه. من أصبحت إمامته مقیّضه علی غیر ما شرع اللّه فی التنزیل و سنّها النبی صلی اللّه علیه و آله فی التأویل، و لکنها أحقاد بدریه و تراث أحدیه. کانت علیها قلوب النفاق مکتمنه لإمکان الوشاه.

فلما استهدف الأمر، أرسلت علینا شآبیب الآثار فی مخیله الشقاق. فیقطع و تر الأیمان من قسی صدورها، و لبس علی ما وعد اللّه من حفظ الرساله و کفایه المؤمنین.

أحرزوا عائدتهم غرور الدنیا بعد استنصار، ممّن فتک بآبائهم فی مواطن الکرب و منازل الشهادات.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 156 ح 5.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 49.

3. وفاه الصدیقه علیها السّلام للمقرّم: ص 106.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 829.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 340.

49 المتن:
اشاره

قال الطوسی: هذا حدیث وجدته بخط بعض المشایخ، ذکر أنه وجده فی کتاب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:579

لأبی غانم المعلم الأعرج- و کان مسکنه بباب الشعیر-، وجد بخطه علی ظهر کتاب له حین مات: و هو أن عائشه بنت طلحه دخلت علی فاطمه علیها السّلام فرأتها باکیه، فقالت لها:

بأبی أنت و أمی! ما الذی یبکیک؟ فقالت لها علیها السّلام:

أ سائلتی عن هنّه حلّق بها الطائر و حفی بها الساتر و رفع إلی السماء أثرا و رزأت فی الأرض خبرا؟ إنّ قحیف تیم و أحیول عدی جاریا أبا الحسن علیه السّلام فی السباق، حتی إذا تقربا بالخناق، أسرّا له الشنآن و طویاه الأعلان.

لما خبأ نور الدین و قبض النبی الأمین صلی اللّه علیه و آله، نطقا بفورهما و نفثا بسورهما و أدلّا بفدک.

فیا لها من ملک، تلک أنها عطیه الرب الأعلی للنجی الأوفی، و لقد نحّلنیها للصبیه السواغب من نجله و نسلی، و أنها لیعلم اللّه و شهاده أمینه. فإن انتزعا منی البلغه و منعانی اللمظه و احتسبتها یوم الحشر زلفه، و لیجدنّها آکلوها ساعره حمیم فی لظی جحیم.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ص 204.

2. بحار الأنوار: ج 29 ص 182، عن الأمالی للطوسی.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 825 ح 1، عن الأمالی للطوسی.

4. وفاه الصدیقه الشهیده علیها السّلام للمقرّم: ص 107.

50 المتن:
اشاره

عن أبی ملیکه، قال: کان فاطمه علیها السّلام تنقر الحسن علیه السّلام و تقول: بنی شبه رسول اللّه، إنه لیس شبیها لعلی علیه السّلام.

المصادر:

1. إتحاف السائل: ص 101.

2. المعجم للطبرانی: ج 1 ص 278، علی ما فی الإتحاف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:580

51 المتن:
اشاره

فی إتحاف السائل: کانت السیده فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ترقص ابنها الحسین بن علی علیه السّلام و تقول:

إن بنی شبه النبی لیس شبیها بعلی

المصادر:

إتحاف السائل: ص 101 فی الهامش.

52 المتن:
اشاره

قال السید ابن الطاوس فی ذکر أسماء رواه الغدیر من الصحابه: و هذه أسماء من روی عنهم حدیث یوم الغدیر و نصّ النبی صلی اللّه علیه و آله علی علی علیه السّلام بالخلافه و إظهار ذلک عند الکافه، و منهم من هنّأه بذلک أبو بکر عبد اللّه بن عثمان، عمر بن الخطاب، عثمان بن عفان ...

و ذکر منهم جمّ غفیر، منهم فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ...

المصادر:

1. الطرائف: ص 139.

2. کشف المهم فی طریق خبر غدیر خم: ص 41.

3. تذکره الحفاظ للذهبی: ص 47، بتفاوت فیه.

4. عوالم العلوم: ج 15 ص 309، عن الطرائف.

53 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام، قالت: قال النبی صلی اللّه علیه و آله: لکل نبی عصبه ینتمون إلیه، و إن فاطمه علیها السّلام عصبتی إلیّ تنتمی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:581

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 8.

2. مجمع الزوائد: ج 4 ص 224.

3. ینابیع الموده: ص 266.

4. مختصر تاریخ دمشق: ج 2 ص 353.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی القاضی إبراهیم بن أحمد، قال: أخبرنا أبو فاطمه، قال:

حدثنا إبراهیم بن عبد السلام، قال: حدثنا عثمان بن أبی شیبه، قال: حدثنا حریز، عن شیبه بن نعامه، عن فاطمه الصغری، عن أبیها، عن فاطمه علیها السّلام.

54 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، قالت: أنسیتم قول رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله یوم غدیر خم: من کنت مولاه فعلی علیه السّلام مولاه، و قوله صلی اللّه علیه و آله: أنت منی بمنزله هارون من موسی؟

و هکذا أخرجه الحافظ أبو موسی المدینی فی کتابه المسلسل بالأسماء و قال: هذا الحدیث مسلسل من وجه، و هو إن کل واحده من الفواطم تروی عن عمه لها، فهو روایه خمس بنات أخ کل واحده منهنّ عن عمّتها.

المصادر:

1. الغدیر: ج 1 ص 196، عن أسنی المطالب.

2. أسنی المطالب: ص 50.

3. عبقات الأنوار: حدیث المنزله ص 977.

4. إثبات الهداه: ج 2 ص 225، بتفاوت.

5. عوالم العلوم: ج 15 ص 120، عن أسنی المطالب.

6. عقبات الأنوار: حدیث الغدیر ج 10 ص 260.

7. فوحات القدس (مخطوط): ص 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:582

الأسانید:

فی أسنی المطالب، قال: و ألطف طریق وقع بهذا الحدیث و أغربه ما حدثنا به شیخنا أبو بکر محمد بن عبد اللّه بن المحب المقدسی مشافهه، أخبرتنا الشیخه أم محمد زینب ابنه أحمد بن عبد الرحیم المقدسیه، عن أبی المظفر محمد بن فتیان بن المسینی، أخبرنا أبو موسی محمد بن أبی بکر الحافظ، أخبرنا ابن عمه والدی القاضی أبو القاسم عبد الواحد بن محمد بن عبد الواحد المدینی بقراءتی علیه، أخبرنا ظفر بن داعی العلوی بأسترآباد، أخبرنا والدی و أبو أحمد بن مطرف المطرفی، قالا: حدثنا أبو سعید الإدریسی إجازه فیما أخرجه فی تاریخ أسترآباد، حدثنی محمد بن محمد بن الحسن أبو العباس الرشیدی من ولد هارون الرشید بسمرقند و ما کتبناه إلا عنه، حدثنا أبو الحسن محمد بن جعفر الحلوانی، حدثنا علی بن محمد بن جعفر الأهوازی، مولی الرشید، حدثنا بکر بن أحمد القصری، حدثتنا فاطمه بنت علی بن موسی الرضا، حدثتنی فاطمه و زینب و أم کلثوم بنات موسی بن جعفر علیه السّلام، قلن: حدثتنا فاطمه بنت جعفر بن محمد الصادق، حدثتنی فاطمه بنت محمد بن علی، حدثتنی فاطمه بنت علی بن الحسین، حدثتنی فاطمه و سکینه ابنتا الحسین بن علی، عن أم کلثوم بنت فاطمه بنت النبی، عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

55 المتن:
اشاره

قالت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام: قال لی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: أ لا أبشّرک؟ إذا أراد اللّه أن یتحف زوجه ولیّه فی الجنه، بعث إلیک تبعثین إلیها من حلیّک.

المصادر:

دلائل الإمامه: ص 2.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنی القاضی أبو الفرج المعافی، قال: حدثنا إسحاق بن محمد، قال: حدثنا أحمد بن الحسن، قال: حدثنا محمد بن إسماعیل بن إبراهیم، عن أبیه، عن عمّه زید بن علی، عن أبیه علی بن الحسین، عن أبیه الحسین علیهما السّلام، قال: حدثتنی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:583

56 المتن:
اشاره

قالت فاطمه علیها السّلام: قال لی أبی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: إیاک و البخل، فإنه عاهه لا تکون فی کریم.

إیاک و البخل، فإنه شجره فی النار و أغصانها فی الدنیا، فمن تعلّق بغصن من أغصانها أدخله النار. و السخاء شجره فی الجنه و أغصانها فی الدنیا، فمن تعلّق بغصن من أغصانها أدخله النار، و السخاء شجره فی الجنه و أغصانها فی الدنیا، فمن تعلّق بعض من أغصانها أدخله الجنه.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 4.

2. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 130.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنا أبو المفضل محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا محمد بن محمد، قال: حدثنی موسی بن جعفر، عن أبیه جعفر بن محمد، عن جده علی بن الحسین، عن أبیه الحسین، عن أمه فاطمه علیهم السّلام.

57 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، أنها دخلت علی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، فبسط ثوبا و قال لها:

اجلسی علیه. ثم دخل الحسن فقال له: اجلس معها. ثم دخل الحسین علیه السّلام فقال له:

اجلس معهما. ثم دخل علی علیه السّلام فقال له: اجلس معهم. ثم أخذ بمجامع الثوب فضمّه علینا، ثم قال: اللهم هم منی و أنا منهم، اللهم ارض عنهم کما أنی عنهم راض.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 3.

2. ینابیع الموده: ص 259.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:584

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عنه، قال: حدثنا أبو بکر بن شاذان، قال: حدثنا أبو سعید البصری، قال: حدثنا عثمان بن عبد اللّه أبو عمر الطحان، قال: حدثنا سعید بن سالم، قال:

حدثنا عبید بن طفیل، عن ربعی بن خراش، عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

58 المتن:
اشاره

قال فاطمه علیها السّلام ابنه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: خیارکم ألینکم مناکبه و أکرمهم لنسائهم.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 7.

2. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 6 ص 89.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عنه، قال: حدثنا إبراهیم بن حمّاد، قال: حدثنا الحسن بن عرفه، قال: حدثنا عمر بن عبد الرحمن أبو جعفر الأیادی، عن لیث بن أبی سلیم، عن عبد اللّه بن الحسن، عن أمه فاطمه بنت الحسین، عن أبیها، عن أمها فاطمه علیها السّلام.

59 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، أنها أتت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بالحسن و الحسین علیهم السّلام فی مرضه الذی توفّی فیه، فقالت: یا رسول اللّه! إن هذین لم تورثهما شیئا؟ فقال: أما الحسن علیه السّلام فله هیبتی و سؤددی، و أما الحسین علیه السّلام فله جرأتی و جودی.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 3.

2. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 74.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:585

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: أخبرنی أبو إسحاق إبراهیم بن أحمد، قال: حدثنا إبراهیم بن الحسن، عن أبیه، عن زینب بنت أبی رافع، عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

60 المتن:
اشاره

عن یحیی بن عبد اللّه، عن الذی أقلت من الثمانیه، قال: لما أدخلنا الحبس، قال علی بن الحسن: اللهم إن کان هذا من سخط منک علینا فاشدد حتی ترضی، فقال له عبد اللّه بن الحسن: ما هذا یرحمک اللّه؟

ثم حدثنا عبد اللّه، عن فاطمه الصغری، عن أبیها، عن جدتها فاطمه الکبری بنت رسول اللّه علیها السّلام، قالت: قال لی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: یدفن من ولدی سبعه بشاطئ الفرات، لم یسبقهم الأولون و لم یدرکهم الآخرون. فقلت: نحن ثمانیه. قال: هکذا سمعت.

قال: فلما فتحوا الباب وجدوهم موتی، و أصابونی و بی رمق. فسقونی ماء و أخرجونی فعشت.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 5.

2. الدمعه الساکبه: ج 6 ص 543.

3. أسماء الصحابه: ص 130.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: حدثنا القاضی إبراهیم بن أحمد، قال: حدثنا أبو الفرج علی بن الحسین، قال: حدثنی علی بن إبراهیم بن محمد بن الحسن بن محمد، قال: حدثنی سلیمان بن أبی العطوس، قال: حدثنا محمد بن عمران، قال: حدثنا عبد ربه، عن یحیی بن عبد اللّه، عن الذی أقلت من الثمانیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:586

61 المتن:
اشاره

رواه أبو نعیم الحافظ فی کتابه حلیه الأولیاء فی حدیث غدیر خم:

نقله الفقیه العدل أبو الحسن علی بن خمارویه الشافعی الواسطی من اثنین و سبعین طریقا، منهم نساء ست، منهم فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ....

المصادر:

1. بناء المقاله الفاطمیه: ص 301.

2. حلیه الأولیاء: ج 4 ص 23.

62 المتن:

روی عن مولاتنا فاطمه علیها السّلام، قالت: علّمنی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله صلاه لیله الأربعاء فقال: من صلّی ست رکعات ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الثالث عشر، الرقم 24، متنا و مصدرا و سندا.

63 المتن:
اشاره

عن الحسین بن علی علیه السّلام، عن أمه فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده نساء العالمین، قالت:

نزلت علی سیدی صلوات علیه قراءه هذه الآیه: «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً» «1»، قالت فاطمه علیها السّلام: فجئت رهبت النبی صلی اللّه علیه و آله أن أقول له: یا أباه، فجعلت أقول: یا رسول اللّه. فأقبل علیّ و قال: یا بنیه، لم تنزل فیک و لا فی أهلک من

______________________________

(1) سوره النور: الآیه 63.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:587

قبل، قال: أنت منی و أنا منک، و إنما نزلت فی أهل الجفاء، و إن قولک: «یا أبه» أحبّ إلی القلب و أرضی للرب. ثم قال: أنت نعم الولد. و قبّل جبهتی و مسحنی من ریقه، فما احتجت إلی الطیب بعده.

المصادر:

1. حلیه الأبرار: ج 1 ص 110.

2. المناقب الفاخره، علی ما فی حلیه الأبرار.

3. البرهان: ج 3 ص 154.

64 المتن:
اشاره

أخرج ابن السنی فی عمل الیوم و اللیله من طریق علی بن الحسین، عن أبیه، عن أمه فاطمه علیهم السّلام: إن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لمّا دنا ولادها، أمر أم سلمه و زینب بنت جحش أن یأتیا فاطمه علیها السّلام فیقرءا عندها آیه الکرسی و «أن ربکم» «1» إلی آخر الآیه، و یعوّذاها بالمعوّذتین.

المصادر:

1. تفسیر الدر المنثور للسیوطی: ج 1 ص 325، عن عمل الیوم و اللیله.

2. عمل الیوم و اللیله، علی ما فی الدر المنثور.

3. الأذکار النوویه: ص 318 ح 714.

4. نفحات الرحمن: ج 1 ص 44.

5. عوالم العلوم ج 11 ص 915 عن النفحات.

65 المتن:

قال السیوطی: أخرج ابن السنی و الدیلمی عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام: إن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله قال لها: إذا أخذت مضجعک فقولی: الحمد للّه الکافی ....

______________________________

(1) سوره یونس: الآیه 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:588

إلی آخر الدعاء، مثل ما أوردت فی هذا المجلد، الفصل العاشر، الرقم 30، متنا و مصدرا و سندا.

66 المتن:
اشاره

عن جامع: إن فاطمه علیها السّلام قالت لأبیها: یا أبت، أخبرنی کیف یکون الناس یوم القیامه؟

قال: یا فاطمه، یشغلون؛ فلا ینظر أحد إلی أحد و لا والد إلی الولد و لا ولد إلی أمّه. قالت:

هل یکون علیهم أکفان إذا خرجوا من القبور؟ قال: یا فاطمه، تبلی الأکفان و تبقی الأبدان، تستر عوره المؤمن و تبدی عوره الکافرین. قالت: یا أبت، ما یستر المؤمنین؟

قال: نور یتلألأ، لا یبصرون أجسادهم من النور.

قالت: یا أبت، فأین ألقاک یوم القیامه؟ قال: انظری عند المیزان و أنا أنادی: رب أرجح من شهد أن لا إله إلا اللّه، و انظری عند الدواوین إذا نشرت الصحف و أنا أنادی:

رب حاسب أمتی حسابا یسیرا، و انظری عند مقام شفاعتی علی جسر جهنم، کل إنسان یشتغل بنفسه و أنا مشتغل بأمتی؛ أنادی: یا رب، سلّم أمتی، و النبیون حولی ینادون:

رب، سلّم أمه محمد صلی اللّه علیه و آله.

و قال علیه السّلام: إن اللّه یحاسب کل خلق إلا من أشرک باللّه، فإنه لا یحاسب و یؤمر به إلی النار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 7 ص 110 ح 41، عن جامع الأخبار.

2. جامع الأخبار: ص 75.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 924 ح 213.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:589

67 المتن:
اشاره

قال الکراجکی: قد جاء فی الحدیث: إن فاطمه علیها السّلام سألت أباها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عن فضل أمیر المؤمنین علیه السّلام، فقال لها: ذلک المرء لا أحد «1». و هذا یفید فضله علی العالمین من الأولین و الآخرین.

المصادر:

التفضیل للکراجکی: ص 24.

68 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت محمد علیها السّلام، قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: لما خرج بی إلی السماء، صرت إلی سدره المنتهی فکان قاب قوسین أو أدنی، فأبصرته بقلبی و لم أره بعینی. فسمعت أذانا مثنی مثنی و إقامه وترا وترا. فسمعت منادیا ینادی: یا ملائکتی و سکّان سماواتی و أرضی و حمله عرشی، اشهدوا أنی لا إله إلا أنا وحدی لا شریک لی. قالوا: شهدنا و أقررنا.

قال: اشهدوا یا ملائکتی و سکان سماواتی و أرضی و حمله عرشی بأن محمدا عبدی و رسولی. قالوا: شهدنا و أقررنا.

قال: اشهدوا یا ملائکتی و سکان سماواتی و أرضی و حمله عرشی بأن علیا ولیی و ولی رسولی و ولی المؤمنین بع رسولی. قالوا: شهدنا و أقررنا.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 31.

2. تفسیر فرات: ص 173.

______________________________

(1) معناه: لا أحمد مثله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:590

69 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: لا یلو منّ إلا نفسه من بات و فی یده غمر.

المصادر:

1. الذریه الطاهره: ص 138 ح 172.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 554.

3. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 90.

4. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 3 ص 345.

5. کنز العمال: ج 15 ص 494.

الأسانید:

فی الذریه الطاهره: حدثنا أحمد بن یحیی الأودی، نا جباره بن مغلس، نا عبید بن الوسیم، عن حسین بن الحسن، عن أمه فاطمه بنت حسین، عن أبیها، عن فاطمه علیهما السّلام.

70 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام ابنه النبی صلی اللّه علیه و آله: انطلقت إلی النبی صلی اللّه علیه و آله تسأله خادما، فقال: أ لا أدلّک علی من هو خیر لک من ذلک؟ إذا آویت إلی فراشک فسبّحی ثلاثا و ثلاثین و احمدی ثلاثا و ثلاثین و کبّری أربعا و ثلاثین، فهو خیر لک من ذلک. أرضیت یا بنیه؟ قالت: رضیت.

المصادر:

الذریه الطاهره: ص 138 ح 173.

الأسانید:

فی الذریه الطاهره: حدثنا أحمد بن یحیی الأودی، نا عبید بن یعیش، نا المحاربی، عن یحیی بن عبید اللّه، عن أبیه، عن أبی هریره، عن فاطمه علیها السّلام ابنه النبی صلی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:591

71 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام: إن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله أکل فی بیته عرقا «1»، فجاء بلال بالأذان.

فقام لیصلّی، فأخذت بثوبه فقلت: أ لا تتوضّأ یا أبه؟ فقال: ممّ یا بنیه؟ فقالت: مما غیّرت النار. فقال: أطهر طعامکم ما مسّت النار.

المصادر:

1. الذریه الطاهره: ص 139 ح 174.

2. المسند الجامع: ج 20 ص 459 ح 1128.

الأسانید:

فی الذریه الطاهره: حدثنا یزید بن سنان، نا موسی بن إسماعیل، نا إبراهیم بن سلمه، أنا محمد بن إسحاق، عن أبیه، عن الحسن بن الحسن بن علی، عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

72 المتن:
اشاره

عن عائشه، قالت: حدثتنی فاطمه علیها السّلام، قالت: قال لی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: زوجک أعلم الناس علما و أولهم سلما و أفضلهم حلما.

المصادر:

1. الذریه الطاهره: ص 144 ح 181.

2. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 26، علی ما فی الذریه.

3. فضائل أحمد: ح 1346، علی ما فی الذریه.

الأسانید:

فی الذریه الطاهره: حدثنا أحمد بن یحیی الأودی، نا أبو نعیم ضرار بن صرد، أنا عبد الکریم أبو یعفور، نا جابر، عن أبی الضحی، عن مسروق، عن عائشه.

______________________________

(1) العرق: العظم بلحمه، فإذا أکل لحمه فعراق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:592

73 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت محمد علیها السّلام: أن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله أتاها یوما فقال: أین ابنیّ- یعنی حسنا و حسینا علیهما السّلام-؟ قالت: قلت: أصحبنا و لیس فی بیتنا شی ء یذوقه ذائق، فقال علی علیه السّلام: أذهب بهما فإنی أتخوّف أن یبکیا علیک و لیس عندک شی ء. فذهب بهما إلی فلان الیهودی.

فوجّه إلیه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، فوجدهما یلعبان فی مشربه بین أیدیهما فضل من تمر.

فقال: یا علی! أ لا تقلب ابنیّ قبل أن یشتدّ الحرّ علیهما؟ قال: فقال علی علیه السّلام: أصبحنا و لیس فی بیتنا شی ء، فلو جلست- یا رسول اللّه- حتی أجمع لفاطمه علیها السّلام تمرات.

فجلس رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام ینزع للیهودی کل دلو بتمره، حتی أجمع له شی ء من تمر. فجعله فی حجزته ثم أقبل. فحمل رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله أحدهما و حمل علی علیه السّلام الآخر حتی أقبلهما.

المصادر:

1. الذریه الطاهره: ص 145 ح 184.

2. ذخائر العقبی: ص 104، بتفاوت فیه.

3. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 5.

4. الریاض النضره: ج 2 ص 232.

الأسانید:

فی الذریه الطاهره: حدثنا أحمد بن یحیی، نا ضرار بن صرد، نا محمد بن إسماعیل بن أبی فدیک، نا محمد بن موسی، عن فاطمه بنت محمد علیها السّلام.

74 المتن:
اشاره

عن فاطمه الکبری علیها السّلام، قالت: قال النبی صلی اللّه علیه و آله: إذا مرض العبد، أوحی اللّه إلی ملائکته أن ارفعوا عن عبدی القلم ما دام فی وثاقی، فإنی أنا حبسته حتی أقبضه أو أخلّی سبیله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:593

قال: فذکرت لبعض ولده فقال: کان أبی یقول: أوحی اللّه إلی ملائکته: اکتبوا لعبدی أجر ما کان یعمل فی صحته.

المصادر:

الذریه الطاهره: ص 148 ح 189.

الأسانید:

فی الذریه الطاهره: حدثنا أحمد بن یحیی الصوفی، نا عبد الرحمن بن دبیس، نا بشیر بن زیاد الجزری، عن عبد اللّه بن حسن، عن أمه فاطمه بنت حسین، عن فاطمه الکبری علیها السّلام.

75 المتن:
اشاره

عن فاطمه الکبری علیها السّلام: قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: ما التقی جندان ظالمان إلا تخلّی اللّه منهما فلم یبال أیّهما غلب، و ما التقی جندان ظالمان إلا کانت الدائره علی أعتاهما.

المصادر:

1. الذریه الطاهره: ص 149 ح 190.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 553.

الأسانید:

فی الذریه الطاهره: حدثنا أحمد بن یحیی الصوفی، نا عبد الرحمن بن دبیس، نا بشیر بن زیاد، عن عبد اللّه بن حسن، عن أمه، عن فاطمه الکبری علیها السّلام.

76 المتن:

عن فاطمه الکبری علیها السّلام بنت محمد صلی اللّه علیه و آله: إن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله کان یعوّذ الحسن و الحسین علیهما السّلام و یعلّمهما هؤلاء الکلمات: ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:594

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی هذا المجلد، الفصل العاشر، الرقم 95، متنا و مصدرا و سندا.

77 المتن:
اشاره

قالت سیده النساء علیها السّلام: دخل إلیّ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عند ولادتی الحسین علیه السّلام ...، ثم قال: یا فاطمه، خذیه (أی الحسین علیه السّلام) فإنه إمام ابن إمام و أبو الأئمه علیهم السّلام؛ تسعه من صلبه أئمه أبرار، و التاسع قائمهم علیه السّلام.

المصادر:

الإمامه و التبصره: المقدمه ص 1.

78 المتن:

روی عن فاطمه الزهراء علیها السّلام: دخل علیّ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و قد افترشت فراشی للنوم، فقال: یا فاطمه، لا تنامی إلا و قد عملت أربعه ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی هذا المجلد، الفصل العاشر، الرقم 88، متنا و مصدرا و سندا.

79 المتن:
اشاره

أخرج ابن عقده عن طریق عروه بن خارجه، عن فاطمه الزهراء علیها السّلام، قالت: سمعت أبی صلی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفّی فیه یقول و قد امتلأت الحجره من أصحابه:

أیها الناس! یوشک أن أقبض قبضا سریعا، و قد قدّمت إلیکم القول معذره إلیکم؛ ألا إنی مخلف فیکم کتاب ربی عز و جل و عترتی أهل بیتی. ثم أخذ بید علی علیه السّلام فقال: هذا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:595

علی علیه السّلام مع القرآن و القرآن مع علی علیه السّلام، لا یفترقان حتی یردا علیّ الحوض فأسألکم ما تخلّفونی فیهما.

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 40.

2. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 43.

3. ینابیع الموده: ص 40.

4. تفسیر آیه الموده: ص 74.

80 المتن:

عن الحسین، عن أمه فاطمه علیها السّلام: قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: من کنت أنا ولیه فعلی علیه السّلام ولیه.

المصادر:

1. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 464 ح 57.

2. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 359.

الأسانید:
اشاره

فی تاریخ مدینه دمشق: بسنده المذکور الحسن بن عبد اللّه بن العباس التمیمی، حدثنی أبی، حدثنی علی بن موسی الرضا، عن أبیه، عن جده جعفر، عن أبیه، عن أمه فاطمه علیهم السّلام، قالت.

81 المتن:

قال الحکم بن أبی نعیم: سمعت فاطمه بنت محمد علیها السّلام: تحدّث عن أبیها، قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله:

من أعتق رقبه مؤمنه، کان له بکل عضو منها فکاک عضو منه من النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:596

المصادر:

الأمالی للطوسی: ج 2 ص 4.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: بالإسناد، أخبرنا ابن مخلّد، قال: حدثنا الخلدی، قال: حدثنا محمد بن یونس بن موسی، قال: حدثنا أبو نعیم، قال: حدثنا الحکم بن أبی نعیم، قال:

سمعت فاطمه بنت محمد علیها السّلام.

82 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام، قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: من تختّم بالعقیق لم یزل یری خیرا.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 318.

2. وسائل الشیعه: ج 3 ص 401.

3. المجروحین: ج 3 ص 153.

4. الفوائد المجموعه: ص 194 ح 23.

5. الأجوبه المرضیه: ج 1 ص 111. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 22 596 الأسانید: ..... ص : 596

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: بالإسناد، قال: حدثنا محمد بن علی بن حشیش، قال: حدثنا أحمد، قال: حدثنا الحسن بن أبی الحسن العسکری بمصر، قال: حدثنا الحسین بن حمید، قال: حدثنا زهیر بن عباد، قال: حدثنا أبو بکر بن شعیب، قال: حدثنا مالک بن أنس، عن الزهری، عن عمرو بن شریک، عن فاطمه علیها السّلام، قالت.

83 المتن:
اشاره

عن سلمان، قال: حدثنی عمار و قال: أخبرک عجبا؟ قلت: حدّثنی یا عمار. قال: نعم، شهدت علی بن أبی طالب علیه السّلام و قد ولج علی فاطمه علیها السّلام. فلما أبصرت نادت: ادن لأحدّثک بما کان و بما هو کائن و بما لم یکن إلی یوم القیامه حین تقوم الساعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:597

قال عمار: فرأیت أمیر المؤمنین علیه السّلام رجع القهقری. فرجعت برجوعه حتی دخل علی النبی صلی اللّه علیه و آله، فقال له: ادن یا أبا الحسن. فدنا، فلمّا اطمأن به المجلس قال له: تحدّثنی أم أحدّثک؟ قال: الحدیث منک أحسن یا رسول اللّه. فقال: کأنی بک و قد دخلت علی فاطمه علیها السّلام و قالت لک کیت و کیت فرجعت؟ فقال علی علیه السّلام: نور فاطمه علیها السّلام من نورنا؟ فقال:

أو لا تعلم؟ فسجد علی علیه السّلام شکرا للّه تعالی ....

المصادر:

1. عیون المعجزات: ص 54.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 8 ح 11، عن عیون المعجزات.

3. القطره: ج 1 ص 264 ح 2، عن عیون المعجزات.

84 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام، عن أسماء بنت عمیس، أن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله قال لعلی علیه السّلام: أنت منی بمنزله هارون من موسی، غیر أنه لا نبی بعدی.

المصادر:

مناقب الامام أمیر المؤمنین علیه السّلام للکوفی: ج 1 ص 540.

الأسانید:

فی مناقب الإمام: بالإسناد، قال: حدثنا نصر بن علی، قال: حدثنا ابن داوود، عن علی بن صالح، عن موسی الجهنی، عن فاطمه علیها السّلام.

85 المتن:
اشاره

قال البیاضی النباطی: أسند الکوفی إلی محمود بن أسید: أنه سأل فاطمه علیها السّلام: هل نصّ النبی صلی اللّه علیه و آله قبل وفاته علی علی علیه السّلام بالإمامه؟ فقالت: وا عجبا! أنسیت یوم غدیر خم؟ قلت:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:598

کان ذلک، فأخبرینی بما أسرّ إلیک. قالت: أشهد باللّه أنی سمعته یقول: علی علیه السّلام خیر من أخلّفه فیکم، و هو الإمام و الخلیفه بعدی، و سبطای و تسعه من ولد الحسین علیهم السّلام أئمه أبرار.

لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیین، و لئن خالفتموهم لیکوننّ الخلاف فیکم إلی یوم القیامه.

ثم قالت: أما و اللّه لو ترکوا الحق علی أهله لما اختلف فی اللّه اثنان، و لورثها خلف بعد خلف حتی یقوم التاسع من ولد الحسین علیهم السّلام. و لکنهم قدّموا من أخّر اللّه بشهادتهم، و أخّروا من قدّم بآرائهم، و لم یسمعوا ما قال اللّه: «وَ رَبُّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ. مِنْ أَمْرِهِمْ». «1»

المصادر:

1. الصراط المستقیم: ج 2 ص 123.

2. إثبات الهداه: ج 2 ص 112.

3. عوالم العلوم: ج 15 ص 120، عن الصراط المستقیم.

86 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام، قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء العالمین- أو نساء أمتی-؟

المصادر:

ینابیع الموده: ص 260.

______________________________

(1) سوره القصص: الآیه 68.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:599

87 المتن:
اشاره

عن الحسن بن علی علیه السّلام: أنه دخل المتوضّأ، فأصاب لقمه- أو قال: کسره- فی مجری الغائط و البول. فأخذها فأماط عنها الأذی فغسّلها غسلا نعما، ثم دفعها إلی غلامه فقال:

یا غلام، ذکّرنی بها إذا توضّأت. فلما توضّأ قال للغلام: یا غلام، ناولنی اللقمه- أو قال:

الکسره- فقال: یا مولای، أکلتها. قال: اذهب فأنت حرّ لوجه اللّه.

فقال له الغلام: یا مولای! لأیّ شی ء أعتقنی؟ قال: لأنی سمعت من فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام تذکر عن أبیها رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: من أخذ لقمه أو کسره من مجری الغائط و البول، فأخذ فأماط عنها الأذی و غسّلها غسلا نعما ثم أکلها، لم تستقرّ فی بطنه حتی یغفر له. فما کنت لأستخدم رجلا من أهل الجنه.

المصادر:

مجمع الزوائد: ج 5 ص 34.

88 المتن:
اشاره

قالت فاطمه علیها السّلام فی منزله الأم: ... الزم رجلها فإن الجنه تحت أقدامها.

المصادر:

کنز العمال: ج 16 ص 426.

89 المتن:
اشاره

قال فی وقائع الأیام: قالت فاطمه علیها السّلام: حبّب إلیّ من دنیاکم ثلاث: تلاوه کتاب اللّه، و النظر فی وجه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، و الإنفاق فی سبیل اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:600

المصادر:

وقائع الأیام: مجلد الصیام ص 295.

90 المتن:
اشاره

قال ابن إسحاق: حدثتنی فاطمه بنت محمد علیها السّلام، عن عمره، عن عائشه، أنها قالت:

ما علمنا بدفن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله حتی سمعنا صوت السماحی فی جوف لیله الأربعاء.

المصادر:

1. تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام: ص 582.

2. الإستیعاب: ج 1 ص 47.

91 المتن:
اشاره

قال رجل لامرأته: اذهبی إلی فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، فاسألیها عنّی أنی من شیعتکم أم لیس من شیعتکم؟ فسألتها فقالت: قولی له: إن کنت تعمل بما أمرناک و تنتهی عما زجرناک عنه فأنت من شیعتنا و إلا فلا. فرجعت فأخبرته، فقال: یا ویلی، و من ینفکّ من الذنوب و الخطایا، فأنا إذ خالد فی النار، فإن من لیس من شیعتهم فهو خالد فی النار.

فرجعت المرأه فقالت لفاطمه علیها السّلام ما قال زوجها، فقالت فاطمه علیها السّلام: قولی له: لیس هکذا، شیعتنا من خیار أهل الجنه، و کل محبینا و موالی أولیائنا و معادی أعدائنا و المسلّم بقلبه و لسانه لنا لیسوا من شیعتنا، إذا خالفوا أوامرنا و نواهینا فی سائر الموبقات و هم مع ذلک فی الجنه، و لکن بعد ما یطهّرون من ذنوبهم بالبلایا و الرزایا، أو فی عرصات القیامه بأنواع شدائدها، أو فی الطبق الأعلی من جهنم بعذابها، أن نستنقذهم بحبنا منها و ننقلهم إلی حضرتنا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:601

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 65 ص 155 ح 11، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

2. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 123.

92 المتن:
اشاره

المناقب لابن شهرآشوب: استخرج منصور الآبی الرازی فی کتابه «أسماء رواه الغدیر علی حروف المعجم»، و ذکر صاحب الکافی، أنه قال:

روی لنا قصه غدیر خم القاضی أبو بکر الجعابی، عن أبی بکر و عمر و عثمان و علی علیه السّلام ....

و ذکر عده من رواته، إلی أن قال: و من النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 15 ص 293 ح 405، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 228.

93 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام: فی المائده اثنتا عشره خصله، یجب علی کل مسلم أن یعرفها. أربع فیها فرض، و أربع فیها سنه، و أربع فیها تأدیب.

فأما الفرض: فالمعرفه و الرضا و التسمیه و الشکر، و أما السنه: فالوضوء قبل الطعام و الجلوس علی الجانب الأیسر و الأکل بثلاث أصابع، و أما التأدیب: فالأکل بما یلیک و تصغیر اللقمه و المضغ الشدید و قله النظر علی وجوه الناس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:602

المصادر:

1. نفائس اللباب: ج 3 ص 124.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 920 ح 201.

94 المتن:
اشاره

عن حسین بن علی، عن أمه فاطمه علیها السّلام، قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: لا تدیموا النظر إلی المجذومین، و إذا کلّمتموهم فلیکن بینکم و بینهم قید رمح.

المصادر:

1. تهذیب الآثار: ص 20 ح 47.

2. ناسخ الحدیث و منسوخه: ص 407.

الأسانید:

فی تهذیب الآثار: حدثنا عبید بن سعید بن أبان، عن أبی فضاله، عن عبد اللّه بن عباس، عن محمد بن عبد اللّه بن عمرو بن عثمان، عن أمه فاطمه ابنه حسین، عن أبیها حسین بن علی، عن أمه فاطمه علیها السّلام.

95 المتن:
اشاره

عن یزید بن عبد الملک، عن أبیه، عن جده، قال: دخلت علی فاطمه علیها السّلام، فبدأتنی بالسلام ثم قالت: ما غدا بک؟ قلت: طلب البرکه. قالت: أخبرنی أبی و هو ذا: أنه من سلّم علیه و علیّ ثلاثه أیام، أوجب اللّه له الجنه. قلت له: فی حیاته و حیاتک؟ قلت: نعم، و بعد موتنا.

المصادر:

1. التهذیب: ج 2 ص 4.

2. وسائل الشیعه: ج 10 ص 287.

3. جامع الزیارات: ص 247، عن الوسائل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:603

الأسانید:

فی التهذیب: محمد بن الحسن بأسناده، عن محمد بن أحمد بن داوود، عن علی بن حبشی، عن علی بن سلیمان، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل، عن الحمیری، عن یزید بن عبد الملک.

96 المتن:
اشاره

عن سیده النساء فاطمه علیها السّلام، قالت: من أصعد إلی اللّه خالص عبادته، أهبط اللّه عز و جل إلیه أفضل مصلحته.

المصادر:

1. تنبیه الخواطر: ج 2 ص 108.

2. تفسیر الإمام علیه السّلام: ص 327 ح 177.

3. بحار الأنوار: ج 67 ص 249.

4. بحار الأنوار: ج 68 ص 184.

5. عده الداعی: ص 218.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 911.

97 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: ألا و من مات علی حبّ آل محمد علیهم السّلام مات شهیدا.

المصادر:

1. اللؤلؤه المثنیه فی الآثار المعنعنه المرویه: فی باب حب آل محمد علیهم السّلام.

2. عوالم العلوم: ج 21 ص 354 ح 3، عن اللؤلؤ المثنیه.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلی اللّه علیه و آله: ص 285.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:604

الأسانید:

فی اللؤلؤ المثنیه: روی السید محمد الغماری الشافعی فی کتابه: عن فاطمه بنت الحسین الرضوی، عن فاطمه بنت محمد الرضوی، عن فاطمه بنت إبراهیم الرضوی، عن فاطمه بنت الحسن الرضوی. عن فاطمه بنت محمد الموسوی، عن فاطمه بنت عبد اللّه العلوی، عن فاطمه بنت الحسن الحسینی، عن فاطمه بنت أبی هاشم الحسینی، عن فاطمه بنت محمد بن أحمد بن موسی المبرقع، عن فاطمه بنت أبی الحسن الرضا، عن فاطمه بنت موسی بن جعفر، عن فاطمه بنت الصادق جعفر بن محمد، عن فاطمه بنت الباقر محمد بن علی، عن فاطمه بنت السجاد علی بن الحسین زین العابدین، عن فاطمه بنت أبی عبد اللّه الحسین، عن زینب بنت أمیر المؤمنین، عن فاطمه بنت رسول اللّه علیهم السّلام، قالت.

98 المتن:
اشاره

قال ابن الأثیر فی حدیث فاطمه علیها السّلام: أنها سألت النبی صلی اللّه علیه و آله عن الیرنّاء، فقال صلی اللّه علیه و آله: ممّن سمعت هذه الکلمه؟ فقالت: من خنساء.

قال القتیبی: الیرنّاء، الحنّاء، و لا أعرف لهذه الکلمه فی الأبنیه مثلا.

المصادر:

النهایه فی غریب الحدیث و الأثر: ج 5 ص 95.

99 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: للسائل حق و إن جاء علی فرس ....

و قد رواه إسحاق بن راهویه من طریق فاطمه علیها السّلام، عن جدتها فاطمه الکبری، علی أبیها و علیها الصلاه و السلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:605

المصادر:

ذیل القول المسدّد: ص 85 ح 11.

الأسانید:

فی ذیل قول المسدّد: قال أحمد، حدثنا وکیع و عبد الرحمن، قالا: ثنا سفیان، عن مصعب بن محمد، عن یعلی بن أبی یحیی، عن فاطمه بنت الحسین، عن أبیها علیه السّلام: قال حسین بن علی علیه السّلام: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

100 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام، قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، کان جبرئیل یأتینی فی کل سنه مره یعارضنی بالقرآن، و قد أتانی العام مرتین و لا أرانی إلا أفارق الدنیا.

المصادر:

1. کتاب فضائل القرآن و تلاوته: ص 51 ح 6.

2. کشف الخفاء: ج 2 ص 182.

3. زاد المسلم: ج 1 ص 76.

4. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 113.

5. لطائف المعارف: ص 315.

الأسانید:

فی کتاب الفضائل: نا عبد اللّه بن یوسف بن بامویه الأصفهانی بنیسابور، نا إبراهیم بن عبدان الهمدانی بمکه، نا مسبّح بن حاتم العکلی، نا هدبه بن خالد، عن حماد بن مسلمه، عن ثابت، عن أنس، عن عائشه، عن فاطمه علیها السّلام، قالت.

101 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام، قالت: صلّی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله الظهر، ثم صعد المنبر و ثار إلیه، فذکر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:606

حدیث الجساسه «1» بطوله ....

المصادر:

الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 3 ص 15.

الأسانید:

فی الکامل: ثنا محمد بن عبید اللّه بن فضیل الحمصی، قال: حدثنا قاضی أذرعات و ذکر أن اسمه محمد بن عبد اللّه، قال: ثنا خالد بن یزید، عن إسماعیل بن أبی خالد، عن قیس بن أبی حازم، عن فاطمه علیها السّلام، قالت.

102 المتن:
اشاره

عن حسن بن حسن، عن أمه فاطمه علیها السّلام: أن النبی صلی اللّه علیه و آله قال: لا ثنیا فی الصدقه.

المصادر:

نصب الرایه لأحادیث الهدایه: ج 3 ص 445.

103 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام، عن النبی صلی اللّه علیه و آله: إن فی المال لحقا سوی الزکاه.

المصادر:

ذیل مرآه الزمان للیونینی: ج 2 ص 426.

______________________________

(1) تفحّصنا إلی آخر الکتاب و لم نجد حدیث الجساسه، و لعله حدیث معروف بین العامه بهذا الاسم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:607

104 المتن:
اشاره

قال الشیخ حسین بن عبد الصمد العاملی: قد أخذنا أحادیثنا التی فیها معالم دیننا عن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و أخیه علی و ابنته فاطمه و ولدیها الحسن و الحسین و أولاده التسعه، صلوات اللّه علیهم أجمعین.

المصادر:

وصول الأخیار إلی أصول الأخبار: ص 400.

105 المتن:

عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، قالت: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، أ لا أعلّمک دعاء لا یدعو فیه أحد إلا استجیب له؟ ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل العاشر، الرقم 52، متنا و مصدرا و سندا.

106 المتن:
اشاره

روی أن فاطمه علیها السّلام لما توفّی أبوها صلی اللّه علیه و آله قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام: إنی لأسمع من یحدثنی بأشیاء و وقائع تکون فی ذریتی. قال: فإذا سمعتیه فأملیه علیّ. فصارت تملیه و هو یکتبه؛ فروی أنه بقدر القرآن ثلاث مرات، لیس فیه شی ء من القرآن. فلما کمّله، سمّاه «مصحف فاطمه علیها السّلام»، لأنها کانت محدّثه تحدّثها الملائکه.

المصادر:

1. المحتضر: ص 132.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 860 ح 18، عن المحتضر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:608

107 المتن:

دعاؤها و استغفارها للعصاه من أمه محمد صلی اللّه علیه و آله: اللهم إنی أسألک بمحمد المصطفی صلی اللّه علیه و آله و شوقه إلیّ ....

إلی آخر الدعاء، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل العاشر، الرقم 74، متنا و مصدرا و سندا.

108 المتن:
اشاره

عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام: أن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله قال: خیارکم ألینکم مناکبه فی الصلاه.

المصادر:

1. تاریخ بغداد: ج 12 ص 49.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 909.

الأسانید:

فی تاریخ بغداد: بأسناده، عن لیث بن أبی سلیم، عن عبد اللّه بن الحسن، عن أمه، عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

109 المتن:
اشاره

قالت فاطمه علیها السّلام لأسماء بنت عمیس حین توضّأت وضوءها للصلاه: هاتی طیبی الذی أتطیّب به و هاتی ثیابی التی أصلّی فیها. فتوضأت، ثم وضعت رأسها فقالت لها:

اجلسی عند رأسی، فإذا جاء وقت الصلاه فأقیمینی. فإن قمت و إلا فأرسلی إلی علی علیه السّلام.

فلما جاء وقت الصلاه قالت: یا بنت رسول اللّه! فإذا هی قد قبضت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:609

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 500.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 892 ح 123.

110 المتن:
اشاره

أخرج ابن عقده من طریق عروه بن خارجه، عن فاطمه الزهراء علیها السّلام، قالت: سمعت أبی صلی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی قبض فیه یقول- و قد امتلأت الحجره من أصحابه-: أیها الناس! یوشک أن أقبض قبضا سریعا، و قد قدّمت إلیکم القول معذره إلیکم. ألا إنی مخلف فیکم کتاب اللّه ربی عز و جل و عترتی أهل بیتی علیهم السّلام. ثم أخذ بید علی علیه السّلام فقال: هذا علی علیه السّلام مع القرآن و القرآن مع علی علیه السّلام، لا یفترقان حتی یردا علیّ الحوض فأسألکم ما تخلّفونی فیها.

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 40.

2. عوالم العلوم: ج 11 ص 895 ح 135.

111 المتن:
اشاره

عن فاطمه، عن أمیر المؤمنین علیهما السّلام، قال: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: أیّما رجل صنع إلی رجل من ولدی صنیعه فلم یکافئوه علیها، فأنا المکافئ له علیها.

المصادر:

1. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 365.

2. بحار الأنوار: ج 93 ص 225 ح 23، عن الأمالی للطوسی.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 906 ح 159، عن الأمالی للطوسی.

4. مسند فاطمه علیها السّلام للتویسرکانی، عن الأمالی للطوسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:610

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: الحفّار، عن محمد بن أحمد الصوّاف، عن إسحاق بن عبد اللّه، عن زیدان بن عبد الغفار، عن حسین بن موسی بن جعفر، عن آبائه، عن فاطمه، عن أمیر المؤمنین علیهم السّلام.

112 المتن:
اشاره

روی أن قراءه فاطمه علیها السّلام: «من أنفسهم» فی سوره آل عمران: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ» «1»، و معناه من أشرفهم.

المصادر:

1. تفسیر جوامع الجامع: ج 1 ص 218.

2. تفسیر القرطبی: ج 4 ص 263.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 916.

113 المتن:
اشاره

عن ابن عباس: قالت فاطمه علیها السّلام للنبی صلی اللّه علیه و آله- و هو فی سکرات الموت-: یا أبه! أنا لا أصبر عنک ساعه من الدنیا، فأین المیعاد غدا؟ قال: أما إنک أول أهلی لحقوا بی، و المیعاد علی جسر جهنم. قالت: یا أبه! أ لیس قد حرّم اللّه جسمک و لحمک علی النار؟

قال: بلی، و لکنی قائم حتی تجوز أمتی.

قالت: فإن لم أرک هناک؟ قال: ترینی عند القنطره السابعه من قناطر جهنم، أستوهب الظالم من المظلوم. قالت: فإن لم أرک هناک؟ قال: ترینی عند الحوض؛ حوضی عرضه ما بین إیله إلی صنعاء، علی حوضی ألف غلام بألف کأس کاللؤلؤ المنظوم و کالبیض المکنون. من تناول منه شربه فشربها لم یظمأ بعدها أبدا.

فلم یزل یقول لها حتی فرّجت الروح من جسده.

______________________________

(1) سوره آل عمران: الآیه 164.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:611

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 497.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 535.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 925.

114 المتن:
اشاره

قال أحمد الدمشقی: قد ورد فی الخبر أن فاطمه علیها السّلام لما سمعت بأن أباها زوّجها و جعل الدراهم مهرا لها، فقالت: یا رسول اللّه! إن بنات الناس تتزوّجن بالدراهم، فما الفرق بینی و بینهنّ؟ أسألک أن تردّها و تدعو اللّه تعالی أن یجعل مهری الشفاعه فی عصاه أمتک. فنزل جبرئیل و معه بطاقه من حریر مکتوب فیها: جعل اللّه مهر فاطمه الزهراء علیها السّلام شفاعه المذنبین من أمه أبیها. فلما احتضرت، أوصت بأن توضع تلک البطاقه علی صدرها تحت الکفن، فوضعت.

و قالت: إذا حشرت یوم القیامه، رفعت تلک البطاقه بیدی و شفّعت فی عصاه أمه أبی.

المصادر:

1. أخبار الدول: ص 88، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 367.

3. نزهه المجالس: ج 2 ص 225، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت و اختصار.

4. المحاسن المجتمعه: ص 194، علی ما فی نزهه المجالس.

5. تجهیز الجیش: ص 102، عن أخبار الدول.

6. عوالم العلوم: ج 11 ص 1188، عن أخبار الدول.

7. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد: ص 185، عن نزهه المجالس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:612

115 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال: أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یصلّی علیها أبو بکر و لا عمر. فلما توفّیت، أتاه علیه السّلام العباس فقال: ما ترید أن تصنع؟ قال: أخرجها لیلا. قال:

فذکر کلمه خوفه بها العباس منهما. قال: فأخرجها لیلا فدفنها و رشّ الماء علی قبرها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 255 ح 16.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للعطاردی: ص 399، عن مصباح الأنوار.

116 المتن:
اشاره

عن جابر بن عبد اللّه «1» الأنصاری، أنه قال: سمعت فاطمه الزهراء علیها السّلام بنت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، أنها قالت: دخل علیّ أبی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فی بعض الأیام فقال: السلام علیک یا فاطمه. فقلت: و علیک السلام یا أبتاه. فقال: إنی لأجد فی بدنی ضعفا. فقلت له:

أعیذک باللّه یا أبتاه من الضعف. فقال: یا فاطمه، ایتینی بالکساء الیمانی و غطّینی به ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی المجلد الثامن عشر، الفصل الخامس عشر، الرقم 1، متنا و مصدرا و سندا.

______________________________

(1) لا یخفی أن حدیث الکساء من أفضل مسانید فاطمه 3، و هو من أبلغ و أوفی کلماتها و أحادیثها الغرّاء.

فذکرتها مره أخری لنفاستها و منزلتها عند اللّه تعالی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 22،ص:613

آثار الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام

لیلاحظ القارئ الکریم أن کافه الذین ألفوا حول الزهراء علیها السّلام کانوا یشعرون بالمسؤولیه قبال الحفاظ علی قدسیه هذه السیده الجلیله و حرمتها و عظمتها، إذ هی حلقه وصل بین النبوه و الإمامه.

و مما لا ریب فیه أن التألیف و التدوین حول الزهراء علیها السّلام بل الدراسه و التحقیق حول الکتب المدونه فی هذ المجال إنما تهدف إظهار عظمتها، و یعدّ ذلک تعبیرا عن تقدیر هؤلاء و محبتهم لوجودها المقدس و مکانتها الشامخه إذ إنها سیده نساء العالمین.

و ثمره هذه المؤلفات فی الصعید الاجتماعی و الدینی هو أن یری خصوم الزهراء علیها السّلام عظمه هذه المرأه التی لم تراع حرمتها بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله و قد ملأ القوم قلبها قیحا، و أورثوها الحزن و الأسی و لم یسمحوا لها أن تفرج عن همها ببکائها فی بیتها فضیّقوا

علیها فاضطرت أن تأخذ بید أولادها و تخرج إلی بیت الأحزان، حتی قضت نحبها و دفنت سرا فی اللیل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:13

ثم توجّهت الضربات إلی أولادها و ذریتها، فقتل أولادها المعصومین علیهم السّلام واحدا تلو الآخر، و لم یکتف الخصم بذلک بل عمد إلی قتل ذریتها بصوره جماعه. فکانوا یطمرونهم فی الأبنیه و بین الجدران و وجّهوا علیهم حملات الاضطهاد و التشرید، ففروا إلی شتی أنحاء العالم و بقوا فی أرض الغربه حتی وافتهم المنیه و قد عانوا کل ذلک و لم یکن لهم ذنب سوی أنهم من ذریه الزهراء علیها السّلام.

و لکن فی زماننا هذا تتمتع سیدتنا الجلیله بتقدیر و احترام لا یوصف، إذ یبادر شیعتها و محبیها و حتی الأجانب بقدر وسعهم لتدوین و کتابه سیرتها و مناقبها و ظلاماتها. و موقف البشریه بأجمعها حالیا هو إدانه کل من أضاع حرمتها و سلب حقها.

و فی الحقیقه إن تسامی و ارتقاء صیت و سمعه الزهراء علیها السّلام یمثل ضربه صارمه و سیفا بتارا علی رءوس أعداء سیده نساء العالمین فاطمه الزهراء علیها السّلام و التی هی الذکری الوحیده لرسول اللّه علیها السّلام من بعده، لأن تبیین تاریخ حیاه الزهراء علیها السّلام و فضائلها و مناقبها یلازم التعریف بأعداء ولایه أهل البیت علیهم السّلام و یعرّف الذین أضلوا المسلمین فأبعدوهم عن نهج مدرسه أهل البیت علیهم السّلام.

و الیوم ارتقی عقل و ضمیر البشریه و وصل إلی حد من الوعی و الصحوه فی مسأله الزهراء علیها السّلام، و لهذا نجد جمیع الأولیاء و المحبین و الفرق الإسلامیه بل کافه الطوائف تقرّ بعظمه الزهراء علیها السّلام و جلاله شأنها، و نجد الجمیع یعبرون فی

کتاباتهم و بیاناتهم عن شأن و عظمتها علی ضوء مستواهم العلمی و إدراکهم.

و فی عالمنا المعاصر یفتخر و یتباهی أصحاب اللغات المتعدده أنهم یقرءون و یدرسون الکتب المؤلفه حول الزهراء علیها السّلام، أو أنهم یترجمون الکتب المدونه فی هذا المجال إلی لغاتهم.

و هذا الاتجاه من الطوائف و القومیات المختلفه و أصحاب اللغات و مبادرتهم للتألیف و الترجمه حول الزهراء علیها السّلام لم ینشأ من دافع مادی أو من أجل مصلحه شخصیه، بل انطلق من دافع حب و ولاء و اعتراف بعظمتها و فضلها علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:14

و نحن نرجو من الزهراء علیها السّلام أن یشمل دعاؤها من یتصدّی للذب عنها و من یحطم و یبید أعدائها قاصدا رفع شأنها و عظمتها.

مصحف فاطمه علیها السّلام

یا حبذا أن یکون أول کتاب مؤلّف عن الزهراء علیها السّلام مدونا بید الإمام المعصوم علیه السّلام، و أن یکون منتسبا إلی أحد المعصومین علیهم السّلام و أن یکون باسم سیدتی و مولاتی فاطمه الزهراء علیها السّلام و أن یکون موجودا حالیا.

و للّه الحمد فإن الأمنیه متحققه فی کتاب «مصحف فاطمه علیها السّلام»، إذ هو کتاب نبعت مضامینه من لدن رب العزه و الجلاله و انبثقت معارفه من العلم الإلهی الذی هبط به الأمین جبرائیل من اللّه تعالی علی سیده نساء العالمین، فأملته علی الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام و کان الإمام یکتب ذلک بیده المبارکه. فنشأ بذلک مصحف فاطمه علیها السّلام بخط علی علیه السّلام و إملاء فاطمه علیها السّلام.

و مصحف فاطمه هو کتاب قد تکفّلت ید المعصوم علیه السّلام بصیاغته و إعداده و أصبح ودیعه إلهیه عند الأئمه بعد القرآن الذی هو کلام اللّه

سبحانه و تعالی. و هذا الکتاب و کتاب علی علیه السّلام الذی هو بخطه و إملاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله هما کتابان من اللوح المحفوظ و السر الإلهی.

و هذان الکتابان لا یقاسان بالکتب الأخری التی ألّفها الناس الذین استقوا استنتاجاتهم من رؤاهم و أفکارهم الشخصیه أو جمعوا ما جادت به أقلام الآخرین، لأن منهل علوم و معارف هذین الکتابین یعود إلی الغیب و إلی الأسرار الإلهیه، و لا یحق لأحد سوی الحجج أن یطلعوا علیه و لا یستطیع أحد أن یستوعب هذه العلوم و المعارف، کما لیس لنا علم بمحتوی کتاب مصحف فاطمه علیها السّلام سوی ما حدّثه أئمه أهل البیت علیهم السّلام لنا فی الجمله و ذکروا أنه کتاب یحتوی علی أحداث و مجریات العالم منذ نشأتها حتی نهایتها، و أن تدوینه استغرق مده سبعه و خمسین یوما و هی مده حیاه فاطمه الزهراء علیها السّلام بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:15

إذن فمصحف فاطمه علیها السّلام یحتوی علی أمور ألهمها الباری عن طریق جبرائیل إلی الزهراء علیها السّلام، ثم أملته الزهراء علیها السّلام علی أمیر المؤمنین علیه السّلام، فکتبه بیده و بقی عنده بعد وفاتها. ثم أورثه إلی الإمام الحسن علیه السّلام من بعده، و هکذا تداولته أیدی الأئمه واحدا تلو الآخر؛ و هو الآن محفوظ و مصون عند بقیه اللّه الأعظم أرواحنا له الفداء، و هذا المصحف لم یره أحد سوی أئمه أهل البیت علیهم السّلام و لم یطلع أحد علی محتواه و لیس لنا علم بمحتواه سوی ما رواه لنا أهل البیت علیهم السّلام. و قد ورد بشأن مصحف فاطمه

علیها السّلام أحادیث کثیره عن أئمه أهل البیت علیهم السّلام و جاء ذکرها فی الفصل الخاص بذلک من هذا الکتاب.

أول من کتب عن الزهراء علیها السّلام

أول من کتب عن سیره الصدیقه الزهراء علیها السّلام و دوّن تاریخ حیاتها و مناقبها و ذکر مظلومیتها و المصائب التی جرت علیها حتی استشهادها، هو التابعی الباذل نفسه للّه عز و جل و المضحی فی سبیله تعالی، بطل ساحه الجهاد بالسیف و القلم أبو صادق سلیم بن قیس الهلالی الکوفی المتوفی سنه 76 للهجره.

و إن سلیم دخل المدینه المنوره بعد مده قصیره تقارب ثلاث سنوات بعد استشهاد فاطمه الزهراء علیها السّلام و شرع و هو فی عمر یناهز السته عشر عاما بتدوین و کتابه مؤلفه.

فسجّل الأحداث التاریخیه التی جرت علی الزهراء علیها السّلام نقلا عن شهود عیان کأمیر المؤمنین علیه السّلام و سلمان و أبو ذر و المقداد و غیرهم.

و کتابه هذا عرف بأنه أول کتاب موجود دوّن فی تاریخ الإسلام. و یتضمن هذا الکتاب ملاحظات مضبوطه و دقیقه و مقاطع تاریخیه حسّاسه، و قد بیّن المؤلف فیه حقائق مضبوطه هامه ترتبط بالظلمه و الغاصبین لحق الزهراء علیها السّلام و بیّن کیفیه دفاع أمیر المؤمنین علیه السّلام عنها، و کیفیه مرضها و استشهادها و غسلها و تکفینها و دفنها سرا، کما أنه سجّل الکثیر من فضائلها و مناقبها و المصائب التی صبت علیها علیها السّلام.

و هذا التراث الذی وصل بأیدینا بعد مرور ألف و أربعمائه عام استطاع أن ینجو من أیدی الظلمه و المعتدین کالحجاج و غیره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:16

و قد نال هذا الکتاب بعنایه خاصه من مختلف المجتمعات و قد بادر البعض من ایران و العراق و لبنان و باکستان

و الهند إلی تحقیقه بصوره دقیقه و تامه، و ترجم أیضا إلی الفارسیه و الأردیه و الإنجلیزیه عده مرات، و هو حالیا منتشر فی جمیع أقطار العالم.

و بعد کتاب سلیم یأتی کتاب «تزویج فاطمه الزهراء علیها السّلام» تألیف محمد بن سیرین البصری (33 ه- 110 ه)، و هو کتاب ألف بصوره مستقله حول الزهراء علیها السّلام فی القرن الأول و قد ذکرناه هنا للإشاره فقط و سیأتی ذکره بالتفصیل فی باب ذکر الکتب حسب القرون.

و هکذا استمر التألیف حول حیاه الزهراء علیها السّلام و مناقبها بعد ذلک بحیث لم تقف و لم تتعثر مسأله التألیف فی زمان من الأزمنه طیله ألف و أربعمائه عاما الماضیه، بل کانت فی تزاید یوما بعد یوم.

و هذه المؤلفات نشرت إما بصوره کتاب مستقل أو ضمن الکتب التاریخیه.

و هنالک کتب خطیه موجوده فی المکتبات العامه و الخاصه قد ألفت حول الزهراء علیها السّلام و لکن لم نعثر علیها بعد، لأن فهرسه بعض المکتبات لم تعد بصوره کامله لحد الآن أو لم یتم إعدادها بشکل تام. فعلی هذا یحتمل أن تزداد إحصائیه عدد الکتب المؤلفه حول الزهراء علیها السّلام فیما لو عثرنا علی هذه الکتب.

و فی السنوات الأخیره قد ارتفعت نسبه التألیف حول الزهراء علیها السّلام بحیث أثبتت الإحصائیات أن فی السنوات العشر الأخیره قد ألف حول الزهراء علیها السّلام و ترجم فی هذا المجال من الکتب عدد یقارب ما ألّف طیله ألف و أربعمائه عاما الماضیه.

و کل هذا ینبئ عن وجود اهتمام خاص قد نشأ و بدء فی العالم حول مدرسه أهل البیت علیها السّلام و قد توجهت الأنظار إلی أئمه أهل البیت علیهم السّلام فی الآونه الأخیره و هذا

ما نلمسه فی الطبقات و الجالیات المختلفه التی ألفت حول أهل البیت علیهم السّلام، و لا سیما نجد مؤلفات کثیره دوّنت حول النبی صلّی اللّه علیه و آله و الإمام علی علیه السّلام و السیده الزهراء علیها السّلام و الإمام الحسین علیه السّلام و الإمام صاحب العصر عجل اللّه تعالی فرجه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:17

و مع لحاظ الجوانب و المزایا الفنیه لهذه المؤلفات نجد بعض الکتب تمتاز بمضامین سامیه و البعض تتّسم بتحقیق جید من الجهه التاریخیه و علوم الحدیث و بعض المؤلفات فیها إبداع من الناحیه الأدبیه و الشعر.

الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام طیله 14 قرنا

ألّف العدید من الکتب و الکراسات حول الزهراء علیها السّلام طیله أربعه عشر قرنا الماضیه، منها الکتب التی ألّفها الشیخ الصدوق فی هذا المجال و التی عفی أثرها و لم تصل إلینا و هی عباره عن:

1. مولد فاطمه علیها السّلام.

2. أخبار الزهراء علیها السّلام.

3. کتاب زهد فاطمه علیها السّلام.

4. ظلامه فاطمه علیها السّلام.

5. من روی عن فاطمه علیها السّلام.

و هذه الکتب الخمسه کانت موجوده إلی زمان السید هاشم البحرانی و العلامه المجلسی و السید عبد اللّه الشبر. و أیضا ألّف العلماء الباقون فی کل حقبه زمنیه کتبا حول الزهراء علیها السّلام لم نذکر أسماءها لأن ذلک خارج عن موضوعنا و من أراد الإلمام بهذا المجال یمکنه مراجعه کتاب «فاطمه علیها السّلام فی مرآه الکتاب» و هو کتاب تصدی لذکر أسماء کافه الکتب و المؤلفین و خصائص تلک الکتب التی ألفت حول الزهراء علیها السّلام.

و لقد ألف إلی یومنا هذا من الکتب فی شتی أنحاء العالم ما یزید علی ألفی کتاب، فی تسع و عشرین لغه عالمیه بعضها مطبوعه و بعضها مخطوطه.

و هذا الکم

من المؤلفات یختص فقط بالکتب التی ألفت بصوره مستقله حول الزهراء علیها السّلام، و قد ألف الکثیر من العلماء المتقدمین و المتأخرین کتبا حول تاریخ أهل البیت علیهم السّلام و قد تناولوا خلال أبحاثهم سیره الزهراء علیها السّلام و فضائلها، و هذه الکتب تتجاوز عشره آلاف کتابا و لهذا لم نذکر أسمائها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:18

و فی الآونه الأخیره تکفّل البعض التألیف فی هذا المجال، و من المحتمل فی فتره قصیره أن یضاف ألف عنوان کتاب إلی هذین المجالین.

و نظرا للاتساع و الانتشار المتزائد یوما بعد یوم للنشاط الکمبیوتری و ازدیاد سرعه اتصالات المراکز فیما بینها عن طریق الإنترنت نجد هنالک جمله من الکتب انتشرت علی صفحه الإنترنت فقط، و من جهه أخری تسنی للباحثین عن طریق هذه الوسیله أمر الوصول إلی المکتبات الکبیره العالمیه و المراکز العلمیه و مؤسسات النشر و الطباعه و بالتالی تأتی لهم الإحاطه بالکثیر من الکتب التی ألفت فی هذا المجال.

و لحاظا لهذا الجانب نجد عملیه إحصاء عناوین الکتب المؤلفه حول الزهراء علیها السّلام أو تجمیع الکتب بنفسها و إن تتم بدقه، لکنها مع ذلک سوف تکون ناقصه بعد مضی فتره قصیره إذ لم تتابع الکتب الجدیده التی تظهر فی الساحه أو لم تتابع الکتب الجدیده التی یتم العثور علیها من أرشیف المکتبات.

و لهذا یستدعی هذا الأمر، المتابعه الجاده لإلحاق هذا المستجدات بسابقتها لتضاف إلی الکتب المؤلفه حول الزهراء علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:19

الفهرست

بقیه المطاف الثالث عشر: فیما یتعلق بها علیها السّلام 6

الفصل الثامن: الآیات فیها علیها السّلام 7

الفصل التاسع: تسبیحها علیها السّلام 169

الفصل العاشر: أدعیتها علیها السّلام 265

الفصل الحادی عشر: زیاراتها علیها السّلام

343

الفصل الثانی عشر: الصلاه علیها علیها السّلام 383

الفصل الثالث عشر: صلواتها علیها السّلام 397

الفصل الرابع عشر: من رآها علیها السّلام فی المنام 427

الفصل الخامس عشر: من روی عنها علیها السّلام 525

الفصل السادس عشر: مسندها علیها السّلام 533

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:5

الجزء الثالث و العشرون

[مقدمه المؤلف]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ تم إعداد الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی خمسه و عشرین مجلدا، یختص الأول منها بخلقها النوری قبل هذا العالم و المجلد الرابع و العشرون بأحوالها علیها السّلام بعد هذا العالم، و المجلد الأخیر بالفهارس و الاثنان و العشرون البواقی بحیاتها و سیرتها فی هذا العالم.

و هذا هو المجلد الثالث و العشرون من الموسوعه و هو المطاف الرابع عشر من قسم «فاطمه الزهراء علیها السّلام فی هذا العالم». الذی یحوی القسم الأخیر من حیاتها فی هذا العالم و هو یتضمن الکتب المؤلفه عنها.

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک و أحصاه کتابک، و اجعلنا من شیعتها و محبیها و الذابین عنها بأیدینا و ألسنتنا و قلوبنا و الحمد للّه رب العالمین.

قم المقدسه، یوم میلاد فاطمه الزهراء علیها السّلام 20 جمادی الثانیه 1427 إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:7

المطاف الرابع عشر الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:8

فی هذا المجلد أربعه فصول: الفصل الأول: تاریخ التألیف عن الزهراء علیها السّلام

الفصل الثانی: إحصائیات عن الکتب المؤلفه حول الزهراء علیها السّلام

الفصل الثالث: کیفیه إعداد هذا الفهرس

الفصل الرابع: أسماء الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:9

الفصل الأول تاریخ التألیف عن الزهراء علیها السّلام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:11

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ لا تزال الکتب المؤلفه عن حیاه الصدیقه الطاهره فاطمه علیها السّلام و مناقبها تزداد یوما فیوما، کما ألفت العدید من الکتب عنها علیها السّلام طیله أربعه عشر قرنا الماضیه. و لقد فقدت عدد منها عبر الحوادث التی أوجبت تلف کثیر من المخطوطات کالکتب التی ألفها الشیخ الصدوق فی هذا المضمار و لا یوجد الیوم واحد منها. و هناک عدد آخر منها لم تذکر فی الإحصائیات بما أنها کانت ضمن کتب تاریخیه أو حدیثیه أو أدبیه عامه.

فمن الضروری إذا تألیف فهارس للتعریف بالکتب المؤلفه فی الموضوع إحیاء لذکری سیده النساء علیها السّلام و إعلانا بما أعطته الأیدی الأمینه عن تاریخها. و من هذا المنطلق قام عدد من المؤلفین بإعداد فهارس الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام و قد تکملت حصیله أعمالهم عبر التعاون الفکری الذی دارت بینهم. و کان تألیف هذا الکتاب الذی بین یدی القارئ الکریم عملا متواضعا فی هذا الصعید الثقافی الدینی الذی یعتبر جانبا هاما فی التراث الإسلامی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:12

و إن الأقلام برغم الجهود المکثفه التی بذلتها لمعرفه هذا النور الربانی، و رغم التفافها حول هذا الوجود لاستلهام المزید من القوه منه لتبیینه حتی تصفه بکل ما تمتلک من قوه فی التعبیر، و رغم غوصها فی بحر معارف و فضائل هذا الکیان

النورانی، اعترفت أنها ما زالت فی مراحلها الابتدائیه و الأولیه فی هذا المجال؛ لأن لکل کلام بدایه و نهایه و حدود فی التعبیر عن المعنی المقصود سوی کلام و حدیث مولاتنا الزهراء علیها السّلام، و إن لکل بحر ضفاف ما عدا بحر فضائل فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها المعصومین علیهم السّلام.

و قد قام جمع غفیر طیله 1400 عاما لیقدّم کل منهم خدمه لهذه السیده الجلیله، علی قدر وسعه؛ و أنا فبوصفی لا أملک نفعا و لا ضرا، جئت إلی رکب هؤلاء الذین ساروا فی هذا الطریق لألتحق بهم و لأکون ترابا لأقدام سیدتی الزهراء علیها السّلام. و حیث کان مجیئی متأخرا کان حظی أن أکون فی نهایه هذا الرکب.

الفصل الثانی إحصائیات عن الکتب المؤلفه حول الزهراء علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:21

نتمکن عن طریق الحصول علی معلومات وافیه عن الکتب المؤلفه حول الزهراء علیها السّلام عبر فهارس الکتب الموجوده فی المکتبات أن نعد و ننظّم إحصائیات مفیده و متعدده فی هذا المجال.

و نحن نکتفی هنا بالإشاره إلی إحصائیات جمله من المجالات المرتبطه بالکتب المؤلفه حول الزهراء علیها السّلام و هی من قبیل اللغات المختلفه، و الکتب المطبوعه و المخطوطه، و أماکن المحافظه علی هذه الکتب، و أماکن طباعتها، و مؤلفی هذه الکتب و المواضیع التی تطرّق إلیها المؤلفون.

إحصائیه اللغات التی ألفت بها عن الزهراء علیها السّلام

تبیّن وفق التتبع و الاستقصاء و الاستقراء الذی أجریناه وجود تسع و عشرین لغه لحد الآن ألّف بها بصوره مستقله کتبا حول الزهراء علیها السّلام علما بأن معظم الکتب فی هذا المجال مؤلفه باللغتین العربیه و الفارسیه، و ذلک بالضبط لاتّساع مذهب التشیع بین أوساط أصحاب هذه اللغه، و نجد أیضا مجموعه یعتدّ بها من الکتب ألّفت باللغه الأردیه، و أما سائر الکتب المنتشره بغیر هذه اللغات فمعظمها ترجمه من اللغه العربیه أو الفارسیه أو الأردیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:22

و الجهه المخاطبه فی هذه الکتب هی الطبقه المسلمه التی تنطق بهذه اللغات أو أنها موجهه لاتباع الأدیان الأخری و الطوائف غیر المسلمه، و ذلک من أجل إرشادهم و هدایتهم إلی العقیده الصحیحه.

و لهذا نلحظ أن منهج هذه المؤلفات هو الاختصار و الاکتفاء بالقضایا الکلیه أو سرد المقاطع التاریخیه بصوره قصصیه و لا سیما فی الکتب الخاصه بالأطفال.

و من جهه أخری یمکننا ذکر من تصدی للتألیف فی هذا المجال من غیر المسلمین هنری لامنس البلجیکی المتوفی 1862 م، و لوئی ماسینیون الفرنسی المتوفی 1962 م و إمیل دور منغم المعاصر.

و هؤلاء

لابتعادهم عن الأجواء الإسلامیه و تأثرهم برؤی فکریه خاصه انطلقوا فی دراساتهم حول تاریخ الزهراء علیها السّلام من وجهات نظرهم الخاصه و رؤیتهم الشخصیه.

و هذه الکتب مؤلفه باللغات المختلفه فی بلاد مختلفه و فی قرون متتالیه، و هی مطبوعه و مخطوطه. فقد بلغت عدد الجمیع 2850 کتابا- وفق الإحصائیه التی أجریت- کالتالی:

الفارسیه/ 1667 الصینیه/ 3 الروسیه/ 6

العربیه/ 745 التامیلیه/ 3 الإسبانیه/ 4

الأردیه/ 244 البنغالیه/ 8 الایطالیه/ 2

الترکیه الآذریه/ 29 التایلندیه/ 6 البرتغالیه/ 12

الترکیه الإسطنبولیه/ 27 السواحلیه/ 5 البوسنیه/ 3

الطاجیکیه/ 4 الهوسائیه/ 1 الآلبانیه/ 1

الکردیه/ 1 الصومالیه/ 1 السندیه/ 2

الکجراتیه/ 1 الإنجلیزیه/ 48 البورما/ 2

المالایو/ 5 الفرنسیه/ 12 البشتو/ 2

الهندیه/ 4 الآلمانیه/ 2

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:23

و الإحصائیه التالیه للکتب المطبوعه و المخطوطه لا تعنی عدم وجود کتب أخری حول الزهراء علیها السّلام، بل یحتمل وجود کتب أخری فی هذا المجال قد یبلغ عددها هذا العدد الذی عندنا أو أقل من ذلک أو أکثر و لکننا لم نعثر علیها.

إحصائیه البلدان التی طبع فیها الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام
اشاره

منذ ظهور الطباعه صدر کتب حول الزهراء علیها السّلام مطبوعا فی مختلف البلدان. و بعد شیوع الطباعه فی أنحاء العالم نری فی کل بلده سکنها عدد من محبی الزهراء علیها السّلام نشر فیها کتبا مفصله أو موجزه عنها صلوات اللّه علیها. و قد بلغ ذلک إلی بلاد بعیده کالبلاد الأوروبیه و الأمریکیه و الصین و أسترالیا. فإلیک تفصیل الإحصائیات عن ذلک التی بلغت عددها 1922 کتابا مطبوعا، کما یلی:

ایران: 1250 کتابا:

طهران: 501 کتابا، قم: 550 کتابا، مشهد: 83 کتابا، ساری: 25 کتابا، أصفهان:

28 کتابا، تبریز: 10 کتب، أهواز: 8 کتب، کرمانشاه: 7 کتب، شیراز: 7 کتب، بابل:

3 کتب، یزد: کتابان، رشت: کتابان، أردبیل: کتابان، کاشان: کتابان، بیرجند: کتابان، قزوین: کتاب واحد، سمنان: کتاب واحد، کرمان: کتاب واحد، إسلامشهر: کتاب واحد، ورامین: کتاب واحد، خرم بید: کتاب واحد، قائم شهر: کتاب واحد، همدان:

کتاب واحد، بوشهر: کتاب واحد، أبهر: کتاب واحد، و 8 کتب لا یعلم اسم بلادها المطبوعه فیها.

الهند: 110 کتابا:

لکنهو: 26 کتابا، دهلی: 16 کتابا، حیدرآباد: 8 کتب، بومبی: 5 کتب، کهجوه: 4 کتب، إله آباد: 3 کتب، بنارس: 3 کتب، مدرس: 4 کتب، أمروهه: کتابان، سنّی: کتابان، فیض آباد: کتابان، جونبور: کتاب واحد، تنجاور: کتاب واحد، باندیجری: کتاب واحد، رامبور: کتاب واحد، نوکانوان سادات: کتاب واحد، و 30 کتابا لا یعلم اسم بلادها المطبوعه فیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:24

لبنان: 176 کتابا:

بیروت: 175 کتابا، صیدا: کتاب واحد.

باکستان: 98 کتابا:

لاهور: 40 کتابا، کراتشی: 29 کتابا، ملتان: 4 کتب، راولبندی: 3 کتب، سرکودها:

3 کتب، سیالکوت: کتابان، إسلام آباد: کتابان، فیصل آباد: کتاب واحد، وزیرآباد:

کتاب واحد، بنجاب: کتاب واحد، و 12 کتابا لا یعلم اسم بلادها المطبوعه فیها.

العراق: 49 کتابا:

النجف: 47 کتابا، بغداد: کتاب واحد، کربلاء: کتاب واحد.

مصر: 16 کتابا:

القاهره: 12 کتابا، و 4 کتب لا یعلم بلادها المطبوعه فیها.

ترکیا: 14 کتابا:

إسطنبول: 8 کتب، أنقره: کتاب واحد، و 5 کتب لا یعلم بلادها المطبوعه فیها.

البرتغال: 13 کتابا:

لشبونه: 10 کتب، مدینه فاطیما: 3 کتب.

سوریا: 18 کتابا:

دمشق: 17 کتابا، حلب: کتاب واحد.

الکویت: 11 کتب.
البریطانیا:

لندن: 5 کتب.

البوسنه:

سارایفو: 3 کتب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:25

البنغال:

داکا: کتابان.

أندونیسیا:

باندونغ: کتابان.

برزیل: کتابان.
آلمانیا: کتابان:

فرانکفورت: کتاب واحد، و واحد لا یعلم بلدها المطبوع فیها.

آذربایجان:

باکو: کتاب واحد.

البحرین:

منامه: کتاب واحد.

أسترالیا:

ملبورن: کتاب واحد.

دبی: کتاب واحد.
مراکش:

طنطا: کتاب واحد.

الصین: کتاب واحد.
سریلانکا:

کلمبو: کتاب واحد.

تانزانیا:

دار السلام: 6 کتب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:26

تایلند:

بانکوک: کتاب واحد.

أسبانیا:

بارسلونا: کتاب واحد.

ایطالیا:

روما: کتاب واحد.

أمریکا: کتابان.

و 115 کتابا لا یعرف محل طبعها و نشرها.

إحصائیه المراکز المحفوظه فیها الکتب المخطوطه عن الزهراء علیها السّلام
اشاره

الکتب المؤلفه غیر المطبوعه و إن کان بخط مؤلف معاصر أو مکتوبه بآله الطباعه و لم ینشر مطبوعا تعد مخطوطه، و هی علی ما اطلعنا علیها إلی الآن 928 کتابا یوجد فی البلاد التی نأتی بأسمائها:

ایران:

1. مکتبه آستان قدس، مشهد الرضوی.

2. مکتبه آیه اللّه المرعشی النجفی، قم.

3. مکتبه آیه اللّه الکلبایکانی، قم.

4. المکتبه المرکزیه فی جامعه طهران.

5. مکتبه مجلس الشوری، طهران.

6. مکتبه ملک، طهران.

7. المکتبه الوطنیه فی ایران، طهران.

8. مکتبه کلیه الحقوق، طهران.

9. مکتبه المسجد الأعظم، قم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:27

10. مکتبه کلیه الإلهیات، مشهد.

11. مکتبه الوزیری، یزد.

12. مکتبه الأحمدیه، شیراز.

13. مکتبه غرب، همدان.

14. مکتبه مدرسه النمازی، خوی.

15. مرکز العلوم الاسلامیه العالمیه، قم.

16. مکتبه مدرسه بنت الهدی، قم.

17. مکتبه المجمع الاعلمیه لأهل البیت علیهم السّلام، قم.

18. مکتبه مدرسه الفقه و المعارف الإسلامیه، قم.

19. مکتبه جامعه الزهراء علیها السّلام، قم.

20. مکتبه السید محمد حسن، گلپایگان

العراق:

21. مکتبه الحسینیه الشوشتریه، النجف.

22. المکتبه العامه للأوقاف، بغداد.

23. مکتبه السید الحکیم، النجف

24. مکتبه النجف الأشرف، النجف

25. المکتبه الوطنیه الوثائقیه، بغداد

الهند:

26. مکتبه أنجمن آسیایی بنغال، کلکته.

27. المکتبه الوطنیه، بانکی بور.

28. مکتبه بتنه.

29. مکتبه المدرسه المحمدیه، بمبئی.

30. مکتبه سالار جنک، حیدرآباد.

31. مکتبه ندوه العلماء، لکنهو.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:28

باکستان:

32. مکتبه (کنج بخش)، إسلام آباد.

33. مکتبه متحف الوطنیه الباکستانیه، کراتشی.

34. مکتبه دکتور زور.

35. مکتبه الجمال، ملتان.

36. مکتبه ضیاء العلوم، شیخوبوره.

37. مکتبه أسد نظامی.

38. مکتبه أنجمن ترقی أردو.

یمن:

39. مکتبه الجامع الکبیر، صنعاء.

40. مکتبه جامعه صنعاء.

ترکیا:

41. مکتبه جامعه إسطنبول.

42. مکتبه السلیمانیه، إسطنبول.

سوریه:

43. المکتبه الظاهریه، دمشق.

44. مکتبه الأحمدیه، حلب.

الکویت:

45. مکتبه جامعه کویت.

الحجاز:

46. مکتبه مرکز ملک فیصل.

أفغانستان:

47. مکتبه السید حسین العلوی، کابل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:29

مصر:

48. مکتبه دار الکتب المصریه.

القطر:

49. مکتبه دار الکتب القطریه.

تونس:

50. مکتبه الأحمدیه، جامعه الزیتونه.

بریطانیا:

51. مکتبه المتحف البریطانی، لندن.

52. مکتبه دیوان الهند، لندن.

آلمانیا:

53. مکتبه برلین.

54. مکتبه غوتا.

فرنسا:

55. المکتبه الوطنیه، باریس.

فاتیکان:

56. مکتبه واتیکان.

ایرلند:

57. مکتبه جستربیتی، دوبلین.

سوید:

51. مکتبه جامعه آبسالا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:30

آمریکا:

52. مکتبه جامعه لوس آنجلس.

روسیا:

53. مکتبه بنیاد خاورشناسی، لنینغراد.

أزبکستان:

54. مکتبه حمید سلطان، ازبکستان.

نماذج من الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام فی 29 لغه

1. اللغه الفارسیه: أسرار فدک، للأنصاری و الرجائی.

2. اللغه العربیه: الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام، إسماعیل الأنصاری الزنجانی.

3. اللغه الأردیه: آخری نبی کی أکلوتی بی تی، لسعید الرحمن.

4. اللغه الترکیه الإسطنبولیه: اورنک ایسلام قادینی.

5. اللغه الترکیه الآذریه: خانیم لر خانیمی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

6. اللغه الإنجلیزیه: دلیدی آو لایت.

7. اللغه الآلمانیه: فقوهه بوت شافت.

8. اللغه البرتغالیه: از مورس فاطیمی داس.

9. اللغه الروسیه: پری وست وی یه بژوست ون نم و وداخ ناوینیو.

10. اللغه الفرنسیه: سلوت الوانیس پایراسیون.

11. اللغه الأسبانیه: یولوس آمو آمالوس توتمبین.

12. اللغه الایطالیه: سلوتی ال مسجیو دی دیو.

13. اللغه الکجراتیه: تحفه المؤمنات، أحوال فاطمه علیها السّلام.

14. اللغه البنغالیه: نبی بندینی.

15. اللغه التامیلیه: بنگل دی لاهم فاطیما علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:31

16. اللغه التایلندیه: فاطیما زهراء علیها السّلام.

17. اللغه السواحلیه: بی بی می نور.

18. اللغه الهوسائیه: گیسو داکا آللّه.

19. اللغه السومالیه: سلام بر وحی.

20. اللغه الکردیه: ئافره تی راستگو فاطیمه زهرا علیها السّلام.

21. اللغه الهندیه: شأن بتول علیها السّلام.

22. اللغه البوسنیه: رزامیری ساوا.

23. اللغه المالایو: که آو تاما آن فاطیما علیها السّلام.

24. اللغه الطاجیکیه: فاطیمه زهرا علیها السّلام.

25. اللغه الآلبانیه: فاطیما الزهراء علیها السّلام تکاتر مبهت نیرز تیمیر.

26. اللغه الصینیه: فاطیمه زهراء علیها السّلام.

27. اللغه السندیه: أنوار حدیث کساء.

28. لغه البورما: الزهراء علیها السّلام.

29. لغه البشتو: الزهراء علیها السّلام.

نماذج من الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام فی أربعه عشر قرنا
اشاره

نذکر هنا نماذج من الکتب المؤلفه عن الزهراء علی ترتیب قرن تألیفها:

القرن الأول:

تزویج فاطمه الزهراء علیها السّلام، لابن سیرین م 110 ه.

القرن الثانی:

1. أخبار فاطمه علیها السّلام لعلی بن أبی سیف المدائنی، م 215 ه.

2. الذین یؤذون النبی صلّی اللّه علیه و آله، لأبی الحسن علی بن محمد المدائنی، م 225 ه.

القرن الثالث:

1. أخبار فاطمه الزهراء علیها السّلام و منشأها و مولدها، لأبی عبد اللّه محمد بن زکریا الغلابی م 298 ه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:32

2. فدک، لأبی إسحاق إبراهیم بن محمد الثقفی الکوفی، م 283 ه. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 23 32 القرن الثالث: ..... ص : 31

تزویج فاطمه علیها السّلام، لابن أبی الدنیا م 281 ه.

القرن الرابع:

1. أخبار الزهراء علیها السّلام، للشیخ الصدوق م 381 ه.

2. أخبار فاطمه علیها السّلام، لأبی عبد اللّه المرزبانی م 378 ه.

3. اخبار فاطمه علیها السّلام لأبی طالب عبید اللّه بن أبی زید الأنباری م 356 ه.

4. الظلامه الفاطمیه، لأبی محمد حسن بن علی الأطروش م 304 ه.

5. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام، لابن شاهین م 385 ه.

القرن الخامس:

1. الأربعین فی فضائل الزهراء علیها السّلام، لأبی صالح المؤذن م 470 ه.

2. الروضه الزهراء فی مناقب الزهراء علیها السّلام، للمفید النیشابوری الخزاعی.

3. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام، لأبی عبد اللّه محمد بن عبد اللّه الحاکم النیشابوری م 405 ه.

القرن السادس:

1. الأربعون حدیثا فی مناقب سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام، لابن شهرآشوب م 588 ه.

2. سیده النساء فاطمه بنت الرسول علیها السّلام، لأبی الفرج بن الجوزی م 597 ه.

القرن السابع:

ترکه النبی صلّی اللّه علیه و آله، لحماد بن إسحاق بن إسماعیل بن حماد بن زید م 635 ه.

القرن الثامن:

السبول فی مناقب الزهراء البتول علیها السّلام، لعماد بن إدریس بن علی الیمانی م 714 ه.

القرن التاسع:

وفاه فاطمه علیها السّلام، سلیمان بن أحمد الجلبی م 812 ه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:33

القرن العاشر:

1. الثغور الباسمه فی فضائل السیده فاطمه، للسیوطی م 911 ه.

2. مجلس فی مناقب فاطمه علیها السّلام، للسیوطی م 911 ه.

3. مقتل فاطمه الزهراء علیها السّلام، لیحیی بن الحسین البحرانی م 914 ه.

القرن الحادی عشر:

1. إتحاف السائل بما لفاطمه علیها السّلام من المناقب، لمحمد بن عبد الرءوف بن علی المناوی الشافعی م 1031 ه.

2. أخلاق فاطمه و صفاتها و کراماتها، للفیض الکاشانی م 1091 ه.

القرن الثانی عشر:

1. بحار الأنوار، المجلد 43، لمحمد باقر المجلسی م 1111 ه.

2. تاریخ فاطمه الزهراء علیها السّلام، للحسین بن محمد الدرازی، القرن الثانی عشر.

3. عوالم العلوم، مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام.

القرن الثالث عشر:

1. الجنه العاصمه للصوارم القاصمه، للسید عبد الکریم بن جواد الجزائری م 1210 ه.

2. الدره الغراء فی وفاه الزهراء علیها السّلام، لحسین بن محمد آل عصفور م 1216 ه.

3. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام، للسید علی أکبر الحسینی الیزدی م 1288 ه.

4. الشواهد الفدکیه، للسید أکرم علی الهندی م 1284 ه.

5. النار الحاطمه لقاصد إحراق بیت فاطمه علیها السّلام، للسید مقرب علی النقوی م 1281 ه.

6. ناسخ التواریخ، مجلد فاطمه علیها السّلام، لمحمد تقی سبهر م 1297 ه.

القرن الرابع عشر:

1. الخصائص الفاطمیه، لمحمد باقر الکجوری.

2. مجمع النورین لأبی الحسن المرندی.

3. الزهراء علیها السّلام فی الکتاب و السنه و الأدب، للسید محمد کاظم الکفائی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:34

القرن الخامس عشر:

1. إحراق بیت فاطمه علیها السّلام فی الکتب المعتبره عند أهل السنه، للحسین غیب غلامی.

2. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام، لإسماعیل الأنصاری الخوئینی.

إحصائیه عن المؤلفین حول الزهراء علیها السّلام

هناک بعض الکتب التی ألفت حول الزهراء علیها السّلام تبنتها مجموعه أو هیئه تحریر فی مجله أو مؤسسه، و لکن معظم المؤلفات فی هذا المجال هی ناتجه من نشاط و أعمال فردیه و جهد شخصی.

و من بین الذین وطّنوا أنفسهم لخدمه الزهراء علیها السّلام و وظّفوا أقلامهم لإعلاء شأنها و بیّنوا ما یختلج فی قلوبهم من محبه و ولاء لها علیها السّلام، نجد شخصیات کبیره کتلامیذ الأئمه علیهم السّلام و بعض العلماء و المحدثین و الخطباء البارزین. و کان تألیف هؤلاء إما بصوره کتاب مستقل أو بصوره تجمیع خطاباتها و أقوالها علیها السّلام.

و أمر التألیف حول الزهراء علیها السّلام لم یقتصر علی طبقه معینه، بل اتسع الأمر حتی شمل الطبقه الناشئه و حدیثی السن أیضا إذ نجد بعضهم مع صغر سنهم بادروا إلی التألیف بتلهّف و شوق، و بذلوا قصاری جهدهم فی نطاق مستویاتهم لیسلطوا الأضواء علی جانب من جوانب حیاه الزهراء علیها السّلام، کما نجد جمله من النساء یبلغ عددهن المائه، لهن تألیفات حول الزهراء علیها السّلام أو ترجمه کتب فی هذا المجال.

و بصوره عامه یبلغ عدد المؤلفین للکتب المختصه بالزهراء علیها السّلام 1850 شخصا، معظمهم من الشیعه الاثنی عشریه، و إن کان هناک بعض أهل السنه و الزیدیه و غیر المسلمین أیضا ألفوا فی هذا المجال، و

بعض الکتب لم یعرف مؤلفوها و البعض الآخر لم یعرف مذهب صاحبها.

و أما إحصاء المؤلفین و مذاهبهم فهی کما یلی:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:35

الشیعه الاثنا عشریه/ 2505 الزیدیه/ 2

أهل السنه/ 44 النصاری/ 19

و یبلغ عدد الکتب التی لم یعرف مؤلفوها 233 کتابا و قد عدّت الکتب التی ألفت علی ید هیئه تحریر أو مجموعه لم تذکر أسماؤهم من هذا القبیل. و الکتب الأخری التی لم تعرف أسماء مؤلفیها یعود السبب فی ذلک لفقدان أصل الکتاب أو فقدان المصدر المعرف لهذا الکتاب أو عدم ذکر اسم المؤلف فی الکتاب أو ذکره بصوره رمزیه أو بشکل غیر واضح و غیر مقروء، و هذا الأمر غالبا ما یکون فی النسخ الخطیه.

و من هذه الکتب طبع 109 کتابا و 124 کتابا منها لم یزل فی عداد المخطوطات.

إحصائیه المواضیع المؤلفه حول الزهراء علیها السّلام

المواضیع و الجوانب الکثیره التی ألفوا حولها فیما یتعلق بالزهراء علیها السّلام کما یلی: 1. خلقتها قبل خلق العالم و آدم بآلاف السنین، و کونها خلقت علی هیئه نور، و أن اللّه خلق جمیع العالم من أجلها.

2. الأمور المرتبطه بولادتها منذ انعقاد نطفتها من قبیل تکلمها و هی فی بطن أمها، تاریخ و کیفیه ولادتها، مجی ء حور العین لمساعده أمها حین ولادتها علیها السّلام، فتره رضاعها و تکاملها الروحی و نموها الجسمی المخالف للحاله الطبیعیه.

3. أسماؤها و أسباب تسمیتها بتلک الأسماء و المعانی المقصوده منها، و ذکر ألقابها و کناها.

4. أیام طفولتها إذ کانت مع والدیها علیها السّلام فی مکه المکرمه.

5. هجرتها من مکه إلی المدینه مع أمیر المؤمنین علیه السّلام و أحداث الفتره التی سبقت زواجها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:36

6. زواجها من أمیر المؤمنین علیه السّلام و

کفاءتها لعلی علیه السّلام و إجراء عقدها فی السماء و الأوامر الإلهیه الوارده فی هذه المناسبه و الأمور الأخری المرتبطه بزواجها کالخطبه، الصداق، المهر، العقد، الولیمه، الزفاف و حفله الزواج و ما نثر فیها.

7. ولاده الحسنین و الزینبین علیهم السّلام و المراسم التی أجریت فی هذه المناسبات، و کیفیه سقط ولدها المحسن علیه السّلام.

8. معاشرتها مع النبی صلّی اللّه علیه و آله و عنایته الخاصه بها، و معاشرتها مع أمیر المؤمنین علیه السّلام و زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و الصحابه و الملائکه.

9. حیاتها الخاصه من قبیل أعمالها البیتیه، أثاث دارها، ملبسها، خاتمها، مأکلها، خادمتها، و مکابدتها لضیق المعیشه، و مساعده الملائکه لها فی شئون بیتها.

10. خصائصها و سماتها الممیزه من قبیل أن ذریه الرسول و الأئمه المعصومین علیهم السّلام منها، و أن الإمام المهدی علیه السّلام من أبنائها و أنها بضعه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سیده نساء العالمین و هی الحوراء الإنسیه التی بلغها الباری عز و جل سلامه و خصّها بهدایا و عطایا، و کونها المحور فی حدیث الکساء، و من مناقبها حضورها فی المباهله و صدور معاجز منها و أن له مصحف یسمی باسمها.

11. مکانه شیعتها و محبیها و منزلتهم عند اللّه فی الدنیا و الآخره و عاقبه أعدائها و جزاؤهم فی ذلک.

12. کلامها و خطاباتها و أشعارها و أدعیتها و إحرازها و تسبیحاتها و الأحادیث المرویه عنها عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

13. مجال الصلوات و الزیارات المذکوره فیها، و تجمیع الآیات الوارده فیها، و ذکر الصلاه المنسوبه لها.

14. ذکر أوصافها، ایمانها، بکاؤها، کرمها، خشیتها من الباری عز و جل، شمائلها، غضبها، رضاها،

حیاؤها، نور وجهها، رائحتها التی هی من عطر الجنه، و ذکر فضائلها کزهدها و صدقها و صبرها و طهارتها و عبادتها و علمها و عصمتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:37

15. المصائب التی صبت علیها بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من قبیل اقتحام أهل السقیفه بیتها و حرقهم باب دارها و الدخول إلی دارها من غیر إذن، و ضربهم لها و ایلامها و هتکهم حرمتها، و دفاعها علیها السّلام عن أمیر المؤمنین علیه السّلام، و استشهاد المحسن علیه السّلام، و قضایا أخری کغصب فدک منها و منعهم باقی حقوقها و احتجاجها مع الخصم، و قضیه بیت الأحزان، و عیاده الخصم لها فی آخر أیام مرضها و شکواها من الغاصبین و المنافقین و غضبها علیهم.

16. استشهادها و مده عمرها الشریف، تاریخ استشهادها و سبب ذلک و ما جری علیها حینما حضرتها المنیه و أمور أخری کتغسیلها و تکفینها و دفنها سرا و إخفاء قبرها و محاوله نبش قبرها و بکاء الإمام علی علیه السّلام و أبنائه فی عزائها و ما ورد عنهم علیهم السّلام فی ذلک.

17. مجیئها إلی ساحه المحشر و عظمتها علیها السّلام فی ذلک الموقف، و لقاؤها مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الإمام الحسین علیه السّلام و مطالبتها الانتقام من الظالمین، و شفاعتها لشیعتها و محبیها، و کیفیه دخولها الجنه، و مکانتها فی أعلی درجاتها.

و فی إطار هذه المواضیع التی أشرنا إلیها تطرق الباحثون إلیها فی مؤلفاتهم المرتبطه بالزهراء علیها السّلام بصوره موجزه أو مفصله.

کما أن هنالک تطورا ملحوظا تشهده ساحه التألیف من ناحیه عمق الماده و غزارتها و إن کان البحث حول الزهراء علیها السّلام أعظم

من أن تحیطه أقلام المؤلفین.

و بهذا السیر التصاعدی السائر فی ساحه التألیف حول الزهراء علیها السّلام نأمل فی القریب العاجل أن نلقی تحقیقات و إنتاجات قیمه تتناول جوانب عدیده من حیاه فاطمه الزهراء علیها السّلام و تتصدی لتبیینها و نشرها.

إحصائیه عن المناهج التحقیقیه حول الزهراء علیها السّلام
اشاره

إن المناهج التحقیقیه المختلفه و الطرق المتعدده التی سار علی ضوئها الباحثون فی کتاباتهم حول الزهراء علیها السّلام تمتاز بأهمیه خاصه بحیث لا بد من الاهتمام و الاعتناء بها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:38

و إلیک جمله من هذه المناهج أذکرها کنماذج قد وردت فی الکتب المختصه بالزهراء علیها السّلام:

1. محاوله تجمیع المواد العلمیه عبر التتبع

یتم هذا الأمر تاره عن طریق تجمیع الوثائق المتعلقه بمسأله معینه من حیاه الزهراء علیها السّلام و تاره یکون التجمیع خاصا بالنصوص و الأحادیث کتجمیع أحادیثها علیها السّلام و مجموع کلامها. و عن طریق هذا التتبع و المطالعات المکثفه یحصل الباحث علی نتائج جیده و حصیله نافعه و جدیده.

و تاره یکون هذا التتبع تمهیدا للتحقیق إذ به یتعرّف الباحث علی الکتب و المواضیع المرتبطه بالزهراء علیها السّلام فیکون ذلک له خطوه اولی للبحث القادم. و یعتبر استخدام جهاز الکمبیوتر للتجمیع من أحدث الأسالیب فی هذا المجال إذ به یتمکن الباحث و المحقق أن یحصل بسرعه علی المعلومات التی یریدها.

2. دراسه الجوانب المتعدده من حیاه الزهراء علیها السّلام

هذا الأسلوب فی الحقیقه یتّسم بالأهمیه فی التألیفات المتعلقه بالزهراء علیها السّلام، و إن الساحه العلمیه تفتقر الی أمثال هذه الدراسات و الأبحاث و هی من قبیل معرفه أسباب المصائب التی صبّت علیها علیها السّلام و الدوافع التی سببت أن تغصب حقوقها أو معرفه الأسباب التی آلت إلی استشهادها أو معرفه أهداف المعتدین و الآثار المترتبه فی المستقبل علی الوقائع المؤلمه التی تلت وفاه الرسول صلّی اللّه علیه و آله أو کبحث کیفیه التأسی بحیاتها العامه.

3. التقصّی و الاستطلاع و التحقیق العلمی

و هذا الأمر یتبلور و یتجسّد فی شکلین أکثر من غیرها و هما: أولا: مقابله النسخ الخطیه المتعلقه بالزهراء علیها السّلام و تنظیمها و تصحیحها.

ثانیا: البحث السندی و الرجالی حول النصوص المرتبطه بالزهراء علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:39

4. الانتقاء من مدوّنات کبار الشخصیات العلمیه و الکتب الأصلیه و مؤلفات المتقدمین

یتم هذا الأمر بعده صور و هی: تلخیص الکتب الکبیره، تلخیص الأحادیث و المرویات التاریخیه، تحویر المقاطع التاریخیه إلی قصص عن طریق تلفیق النصوص المتعدده، تجمیع أربعین حدیثا، اختیار مقطع یرتبط بالزهراء علیها السّلام من إحدی الکتب و طباعته علی حده نظرا لأهمیته و غزاره مضمونه.

5. الترجمه من لغه إلی لغات أخری

یتم هذا الأمر فی معظم الأحیان للمؤلفات الجدیده التی تمتاز بالعمق و الفائده الکثیره، و بالنسبه إلی الکتب التراثیه أو القدیمه تکون الترجمه غالبا مع إعاده صیاغه الکتاب. و نظرا لاشتراک بعض أصحاب اللغه الفارسیه و العربیه و الأردیه فی المذهب لقیت الترجمه فیما بین هذه اللغات رواجا أکثر من غیرها.

و أما أمر الترجمه فی غیر هذه اللغات فمعظمها تتّسم بالطابع التبلیغی و هو عمل یقدّم لمن له إلمام بتلک اللغات.

و الجدیر بالذکر أن هنالک جمله من الکتب المؤلفه حول الزهراء علیها السّلام، طبعت علی ید مجمع أبی بصیر لتعلیم المکفوفین فی طهران و أصفهان و بلاد أخری، و ذلک بخط بریل الخاص بالمکفوفین.

6. إیضاح و شرح النصوص و الأحادیث

قد تمت هذه المهمه عده مرات بالنسبه إلی خطبه الزهراء علیها السّلام الطویله، و قد شهدت الساحه العلمیه شروحا قیمه ألّف کل منها بطابع خاص، فمنها ما یغلب فیها الطابع الأدبی و الأخری ترتکز علی الجانب الاعتقادی أو الأخلاقی أو الثقافی أو الفقهی و غیر ذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:40

7. النتاجات الأدبیه فی سیاق الشعر و النثر

تصدّی بعض المؤلفین للإبداع حول الزهراء علیها السّلام بهذا الأسلوب، و البعض ألّف کتبا تحتوی بین دفتیها الأشعار المتنوعه حول الزهراء علیها السّلام من مختلف الشعراء و فی بعض الکتب تمّ تجمیع الشعر من شعراء مختلفین بترتیب یتناسب مع حیاه الزهراء علیها السّلام من ولادتها حتی استشهادها، و بعض الکتب تحتوی علی شعر شاعر واحد.

و فی مجال النثر العربی و الفارسی أیضا لوحظ- و لا سیما فی السنوات الأخیره- نتاجات رائعه و جمیله تصف عظمه الزهراء علیها السّلام و مظلومیتها بوصف عذب یثیر الحب المکنون فی القلوب!

کما هناک بعض الشعراء و بعض خطباء المنبر الحسینی الفطاحل و المخلصین أعدّوا عبر نشاط فردی ثمانیه عشر دیوانا فی مدح و رثاء الزهراء علیها السّلام و الطابع الأدبی الذی تشهده ساحه التألیف هو انتقاء الألفاظ الأنیقه و البهیه و الغزیره بالمعنی و استخدامها فی الکتابه و بذلک یتمکن المؤلف أن یصف المعانی العقائدیه بأفضل صوره و یتمکن أن یصوّر الأحادیث الساره أو المحزنه بصور تقرب روح القارئ أو السامع إلی الحقائق المرتبطه بالزهراء علیها السّلام.

8. درء شبهات الخصم

و ذلک اقتداء بسیره الزهراء علیها السّلام و اتباعا لنهجها، إذ أنها قد احتجت مع الغاصبین و مع الخصوم حول الخلافه فی فدک.

و قد تصدی الأئمه المعصومون علیهم السّلام و تبعا لهم أصحابهم و العلماء طیله أربعه عشر قرنا لمواجهه خصوم الزهراء علیها السّلام و مخالفیها الذین حاولوا طمس الحقائق المتعلقه بالزهراء علیها السّلام و إخفائها؛ فأجابوهم بإجابات مستدله و مبرهنه.

و قد طبعت هذه الکتب کبیرها و صغیرها لدحض حجج المبطلین و کانت مضامینها و محتویاتها علی عده صور منها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:41

- ذکر فضائل و مناقب الزهراء علیها السّلام

من کتب المخالفین.

- ذکر جرائم الغاصبین و مظلومیه الزهراء علیها السّلام من کتب المخالفین.

- التصدی للأبحاث الکلامیه و العلمیه حول مسأله اقتحام دار الزهراء علیها السّلام.

9. تألیف الکتب الخاصه بالأطفال

یستهدف هذا الأمر توعیه الجیل الجدید و تعریفهم بجوانب حیاه سیده نساء العالمین، و هذا المشروع لا یزال فی بدء أمره إذ إنه لحدّ الآن لم یبیّن للأطفال و الناشئین حقائق کثیره من حیاه الزهراء علیها السّلام.

و الإنجازات التی تمت لحد الآن فی هذا المجال هی طباعه القصص القصیره من حیاه الزهراء علیها السّلام و هی إما قصه واحده أو مجموعه قصص تنشر فی کتاب واحد، کما أن البعض استخدم الرسوم لتبیین حیاه الزهراء علیها السّلام للأطفال.

10. ما ینشر إحیاء للذکری أو لنیل شهاده التخرّج

و یتم ذلک علی عده صور:

الف. ما ینشر فی أیام ذکری ولاده الزهراء علیها السّلام أو ذکری استشهادها علی سبیل إحیاء ذکری هذین المناسبتین فی تلک السنه. و النشر فی هذا المجال یکون غالبا علی شکل نشر مجموعه أحادیث أو سرد الأحداث التاریخیه أو علی شکل کتب أو کراسات شعریه، و قد ینشر علی شکل عدد خاص لمجله معینه بهذه المناسبه.

ب. الکتب التی تنتشر فی المؤتمرات المرتبطه بالزهراء علیها السّلام، و هی إما کتب مدوّنه بمناسبه إقامه المؤتمر أو مجموعه قدّمها أصحابها إلی المؤتمر، فتم تجمیعها و نشرها علی شکل کتاب.

ج. نشر الخطب علی شکل کتاب، و ذلک لغزاره مضامینها و محتواها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:42

د. الکتب و الکراسات التی یبادر الطلبه إلی تألیفها عند إنهاء دراستهم فی المدارس و الجامعات تحت عنوان أطروحه التخرج.

11. تدوین رسائل ترتبط بالکتب المؤلفه حول الزهراء علیها السّلام

قد ألف لحد الآن ما یربو علی عشرین رساله فی هذا المجال، و الملاحظه الجدیره بالذکر هی أن بعض الکتب المتعلقه بالزهراء علیها السّلام هی مجلد واحد من کتاب یحتوی عده أجزاء کالجزء 43 من موسوعه بحار الأنوار التی هی 110 جزء، أو مجلد واحد من مجموعه تشتمل علی أربعه عشر مجلدا لکل معصوم مجلد خاص به أو یکون التألیف حول الزهراء علیها السّلام فی ضمن کتب أعلام النساء و ما شابه ذلک.

12. إعداد مکتبه مختصه بفاطمه الزهراء علیها السّلام فی البیوت

إن وجود مثل هذه المکتبه و لو بشکل مختصر بحیث تحتوی علی مائه کتاب أو خمسین کتابا علی أقل تقدیر حول الزهراء علیها السّلام فی کل أسره شیعیه و محبه للزهراء علیها السّلام تدفع تلک الأسره للتقرب الروحی و المعنوی الأکثر إلی الزهراء علیها السّلام، و فی الآونه الأخیره نلحظ فی بعض بیوت محبی أهل البیت علیهم السّلام مکتبات مختصه بفاطمه الزهراء علیها السّلام تحتوی علی ألف کتاب و البعض مائتی کتاب و الأخری مائه کتاب أو خمسین کتابا مستقلا منها کتب عربیه و أخری فارسیه کما قد قام البعض بتجمیع الأشعار المتعلقه بالزهراء علیها السّلام و فی الحقیقه إن لوجود مثل هذه المکتبات الشخصیه المختصه بالزهراء علیها السّلام فی البیوت نتائج ایجابیه کثیره منها:

ألف. تشجیع و تحفیز من فی الدار لمطالعتها و قراءتها، و بالتالی ارتفاع مستوی معرفتهم بحیاه و فضائل الزهراء علیها السّلام و ازدیاد محبتهم لها.

ب. یعتبر هذا الأمر الذی یتم علی قدر الوسع تعبیرا عن حب صاحبه و ولائه للزهراء علیها السّلام و هذا بحد ذاته یعتبر موده لذوی القربی لأن الزهراء علیها السّلام هی المصداق البارز لذوی القربی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:43

ج. إنها وسیله لإلفات

نظر أهل الأسره إلیها و لا سیما النساء و الأطفال منهم و بذلک تکون سببا لردعهم عن قراءه الکتب القصصیه الخیالیه أو الکتب المنحرفه و المجلات و المقالات التی لا جدوی فیها.

و الجدیر بالذکر أن توفیر الکتب و تجمیعها یتطلب تحری الدقه و الحذر، و ینبغی مراجعه أهل الخبره فی ذلک لأن المکتبه الخاصه فی البیوت تکون فی متناول أیدی النساء و الأطفال و هم لیسوا بذلک المستوی الذی یسعهم أن یمیزوا بین الحق و الباطل، و قد تحتوی بعض الکتب علی مفاهیم ضاله و منحرفه حول أهل البیت علیهم السّلام، و هذا الأمر یترک الأثر السلبی فی أذهانهم و یعطی نتائج غیر مطلوبه.

ما یؤمل تألیفه عن الزهراء علیها السّلام

من بدء القرن الأول الإسلامی إلی یومنا هذا تمت إنجازات کثیره حول الزهراء علیها السّلام و قد دوّن کل ما یرتبط بالزهراء علیها السّلام و نشروا کتبا کثیره فی هذا المجال، و لکن ینبغی أن ننوّه بأن بعض الأمور المهمه للغایه لم یتم إنجازها لحد الآن.

و نحن فی هذه الموسوعه لم نقصد إنجاز هذه الأمور التی لم یتم إنجازها لحد الآن و إنما أحببنا الإشاره إلیها لیتصدی العلماء و المفکرون لإنجازها، و لیکملوا ما کتب حول الزهراء علیها السّلام و یملئوا الفراغ الموجود فی هذا المجال.

و نحن نشیر إلی بعض هذا الأمور و نترک المجال لباقی الأعلام لیملئوا النقص و أملنا أن یتم إنجاز هذه الأمور بالاستعانه من مولاتنا الزهراء علیها السّلام:

1. تدوین حیاتها بتسلسل مع ذکر الجزئیات، و یستغرق ذلک خمسه مجلدات.

2. تحلیل حیاه الزهراء علیها السّلام، أی ذکر تاریخ حیاتها و سیرتها بصوره تحلیله و الإشاره إلی فضائلها و مصائبها بشکل موسع و إجراء دراسه معمقه و مستنبطه حول

سیرتها و أقوالها، و المحتمل أن یتم ذلک فی خمسه مجلدات.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:44

3. تجمیع شامل لما یتعلق بالزهراء علیها السّلام من قبیل أسمائها و سیرتها و أقوال العلماء فیها، و غیر ذلک من الأحداث المرتبطه بها و المعجزات التی جرت من صدر الإسلام إلی یومنا هذا و وقعت فی عالمنا الإسلامی أو الدول غیر الإسلامیه.

و هذا بحد ذاته یعتبر موسوعه فاطمیه واسعه لا یقدّر لها حد و لا نهایه لأن الجمیع یتمکن مواصله هذا الدرب و الکتابه فیه و یشتمل هذا الأمر علی العدید من المجلدات.

4. تحقیق و تحلیل و دراسه کلامیه لجمله من الروایات الوارده فی الزهراء علیها السّلام و التی یصعب فهمها. و قد ذکرنا هذه الاقتراحات للتنویه، علما بأن المجال مفتوح لاقتراح مواضیع أخری و الأمر لا یقتصر علی ما ذکرناه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:45

الفصل الثالث کیفیه إعداد هذا الفهرس

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:47

قام عدد من المحققین ببلیوغرافیا الکتب المؤلفه عن سیده النساء علیها السّلام و ساهموا بشکل علم فی تکمیل العمل و إنجازه بشکل شامل.

و فی هذا الصعید فإن أول من قام بالموضوع هو العلامه الکبیر الشیخ آقا بزرک الطهرانی فی موسوعته القیمه «الذریعه» و عرّفنا کثیرا من الکتب المؤلفه فی جوانب حیاه الصدیقه الطاهره علیها السّلام.

تدوین ببلیوغرافیا الفاطمیه

الفهارس المدونه عن المؤلفات الفاطمیه نشرت بعضها مستقله و جاء البعض الآخر منها ضمن المجلات العلمیه أو الکتب المؤلفه عنها علیها السّلام. و نذکر هنا ما دوّن إلی الیوم فی التعریف بالکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام و هی 21 عنوانا:

1. چهل کتاب درباره حضرت زهراء علیها السّلام، تألیف عبد الرحیم موگهی، فارسی جاء فی آخر کتاب «فاطمه زهراء علیها السّلام یاس عصمت»: ص 125- 130.

2. رائده فخر النساء، تألیف حیدر علی سعدی، عربی طبع بالنجف سنه 1387 ق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:48

3. الزهراء علیها السّلام فی المکتبه العربیه، تألیف محمد الحسون، عربی طبع فی کتاب «أعلام النساء المؤمنات»: ص 567- 575 و قام بتعریف 184 کتابا عربیا فی قسمی الکتب المستقله و الضمنیه.

4. فهرست کتابهای مربوط به مناقب و مصائب حضرت فاطمه علیها السّلام، تألیف محمد باقر الکجوری، فارسی جاء فی کتاب «خصائص فاطمیه»: ص 14- 16.

5. کتابشناسی حضرت زهرا علیها السّلام، تألیف أحمد الصادقی الأردستانی، فارسی طبع فی مجله «آئینه پژوهش»: رقم 4 ص 107- 113، کما طبع أیضا فی کتابه «فاطمه الگوی زن مسلمان»: ص 200- 237، و عرّف فیه 280 کتابا فی أربعه فصول: الفارسیه و العربیه و الأردویه و الکتب الضمنیه.

6. کتابشناسی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام،

تألیف امیر علی آقایاری و مینو فضلی نژاد، فارسی لم یطبع بعد، و هو فی 277 صفحه جاء بفهرس الکتب تعریفا لها.

7. کتابنامه حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام، تألیف ناصر الدین انصاری قمی، فارسی فی 120 صفحه، عرّف فیها 471 کتابا فی قسمین المطبوعه و المخطوطه.

8. کتابنامه حضرت فاطمه علیها السّلام، تدوین بنیاد فرهنگی فاطمه الزهراء علیها السّلام، فارسی لم یطبع بعد، و عرّف فیها 796 کتابا.

9. کتابنامه فاطمه زهرا علیها السّلام، تألیف مجتبی یزدی، فارسی لم یطبع بعد، و عرّف فیها الکتب و المقالات عن الزهراء علیها السّلام.

10. کتابنامه کوثر، تدوین پژوهشکده باقر العلوم علیه السّلام بقم، فارسی فی 36 صفحه عرّف فیها 334 کتابا فارسیا فی القسمین المستقله و الضمنیه.

11. الکتب المؤلّفه فی الزهراء علیها السّلام، تألیف علی محمد علی دخیّل، عربی ألّفه فی سنه 1387 ق بمناسبه مسابقات التألیف عن الزهراء علیها السّلام فی النجف. طبع هذا الفهرس فی کتابه «فاطمه الزهراء علیها السّلام»: ص 147- 164 و عرّف 100 کتابا فی ثلاثه أقسام: المخطوطه و المطبوعه و الفائزه فی المسابقات.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:49

12. الکتب المؤلفه فی الزهراء علیها السّلام، تألیف أحمد الرحمانی الهمدانی، عربی طبع فی کتاب «فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله»: ص 679- 711 و بعد ذکر 100 عنوانا التی ذکرها دخیل زاد علیه 160 عنوانا آخر و صار المجموع 260 عنوانا. جاء هذا الفهرس بعینه فی کتاب «اعلموا إنّی فاطمه» تألیف عبد الحمید المهاجر: ج 10 ص 695- 742.

13. کتابشناسی توصیفی حضرت فاطمه علیها السّلام، تألیف محمد روحانی علی آبادی، فارسی لم یطبع بعد، جاء فیها 800 کتابا مستقلا عن الزهراء

علیها السّلام حسب الترتیب الألفبائی مع ذکر المصادر.

14. معجم ما ألّف عن فاطمه الزهراء علیها السّلام، عربی طبعه فی سنه 1408 ق مؤسسه دار العلوم فی بیروت.

15. معجم ما کتب عن فاطمه الزهراء علیها السّلام، تألیف عبد الجبار الرفاعی، عربی طبع فی مجله تراثنا: رقم 14 ص 57- 104، عرّف فیها 296 عنوانا حسب الترتیب الألفبائی، و ذکر عددا من الکتب الضمنیه و المقالات أیضا. و قد طبع أیضا ضمن کتاب «معجم ما کتب عن الرسول و أهل البیت علیهم السّلام» فی ج 5 ص 1- 130.

16. معجم المؤلّفات حول السیّده فاطمه علیها السّلام، تألیف عبد اللّه المنتفکی، عربی طبع فی مجله الثقافه الإسلامیه: رقم 40 ص 44- 89 و عرّف فیها 284 کتابا بشکل موضوعی.

17. الکتب المؤلفه عن فاطمه الزهراء علیها السّلام بالعربیه، تألیف علی اکبر مهدی پور، عربی عرّف فیها 306 کتابا عربیا مطبوعا و مخطوطا، منها 248 مطبوعه، و 44 مخطوطه، و 14 عنوانا هی التی الفائزه فی المسابقه.

18. فاطمه علیها السّلام فی مرآه الکتاب، الترجمه العربیه للطبعه الثانیه من کتاب «فاطمه در آئینه کتاب» مختصرا، طبع فی مجله المرشد (طبع دمشق) رقم 7- 8 السنه الرابعه ص 513- 607 فی سنه 1418 ق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:50

19. کتابشناسی فاطمی در تألیفات أهل سنت، فارسی دوّنها المعاونیه الثقافیه فی منظمه الإعلام الإسلامی و طبع فی کتاب «ویژه نامه نشست مقدماتی کنگره بانوی آفتاب» ص 54- 91 الذی أصدرتها مؤتمر «بانوی آفتاب» فی مدینه کرمانشاه فی سنه 1379 ش، و عرّف فیها 70 کتابا من مؤلفی السنه عن الزهراء علیها السّلام.

20. کتابنامه آثار ماندگار تنها یادگار پیامبر صلّی اللّه علیه و آله،

تألیف علی أکبر مهدی پور، فارسی طبع فی سنه 1384 ش و عرّف فیها الکتب المنتخبه عن الزهراء علیها السّلام بصوره موضوعیه فی عشره فصول.

21. فاطمه علیها السّلام در آئینه کتاب، فارسی و هو الفهرس الذی أخذ منه هذا الفهرس الذی بین یدیک. و یعتبر أکمل الفهارس عن الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام.

فقد طبع لأول مره فی سنه 1416 ق بتعریف 735 کتابا مستقلا فی 15 لغه.

و طبع للمره الثانیه فی سنه 1417 ق بتعریف 1155 کتابا مستقلا فی 19 لغه.

و طبع للمره الثالثه فی سنه 1419 ق بتعریف 1629 کتابا مستقلا فی 26 لغه.

و طبع للمره الرابعه فی سنه 1421 ق بتعریف 2022 کتابا مستقلا فی 27 لغه.

و طبع للمره الخامسه فی سنه 1424 ق بتعریف 2400 کتابا مستقلا فی 27 لغه أیضا. و فی المرحله الأخیره إلی سنه 1427 ق بلغ عدد الکتب المستقله فیها 2850 کتابا فی 29 لغه.

مراجعه الفهارس و المکتبات

تم جمع و تدوین هذه المجموعه التی حوت 2750 عنوانا من الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام استقلالا، طیله السنوات التی تواصلت الخطوات فیها نحو تألیفه کمقدمه لتحقیق شامل فی مختلف جوانب حیاه سیده النساء علیها السّلام.

ففی البدء قمنا بمراجعه فهارس الکتب المطبوعه فی عده من المکتبات العامه الکبیره مثل مکتبه آستان قدس بالمشهد الرضوی الأقدس و مکتبه آیه اللّه المرعشی فی مدینه قم المقدسه. ثم عمدنا إلی مطالعه أکثر من 1600 مجلدا من فهارس المخطوطات للمکتبات العامه و الخاصه فی العالم، و راجعنا أیضا فهارس عدد من معارض الکتب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:51

و کذلک الفهارس الخاصه لبعض دور النشر، و أخیرا قمنا بمراجعه معارض بیع الکتب للحصول علی الکتب المنشوره

بعینها.

و من جانب آخر قمنا بمطالعه الموسوعات المدوّنه للتعریف بالکتب کموسوعه «الذریعه» و أمثالها، و حصلنا علی عناوین کثیره للمخطوطات فی هذا الصعید. و نتیجه ذلک کله حصلنا علی هذا العدد الکبیر من أسماء الکتب و خصوصیاتها.

میزات هذا الفهرس

اتخذنا فی صیاغه هذا الکتاب شکلا خاصا من التألیف لغرض الاستفاده العامه منه، و هی تتمثل فیما یلی:

الف. مراعاه الترتیب الألفبائی فی أسماء الکتب تسهیلا للمراجعین.

ب. حذف بعض الکتب التی یتراءی من أسمائها أنها حول الموضوع و لکن عند مراجعه محتواها یتبین خلاف ذلک، و ذلک مثل کتاب «تظلم الزهراء علیها السّلام» للقزوینی الذی هو فی مقتل الحسین علیه السّلام، أو کتاب «الخطبه الزهراء» لأبی مخنف الذی هو خطبه لأمیر المؤمنین علیه السّلام و صفت بالزهراء، أو کتاب «کنوز الفاطمیین» الذی هو فی الآثار القدیمه للحکومه الفاطمیه.

ج. الکتب التی لها اسمان یذکر تحت العنوانین الأصلی و الفرعی، و یؤتی بالتعریف فی العنوان الأصلی و یحال إلیه فی العنوان الفرعی بدون الرقم.

د. الکتب المذکوره فی هذا الفهرس هی ما ألفت عن الزهراء علیها السّلام استقلالا، و أما الکتب التی توجد فیها ما تتعلق بحیاتها علیها السّلام و لو فی جزء خاص منه فلم تذکر هنا و إن کان أکبر من بعض الکتب المستقله، و سوف یدوّن لها فهرس خاص إن شاء اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:52

منهج الفهرسه

لوحظ فی سرد المعلومات عن کل کتاب الترتیب التالی:

1. رقم التسلسل.

2. الاسم الکامل للکتاب.

3. اسم المؤلف.

4. اسم المترجم.

5. لسان الکتاب: العربیه، الفارسیه، الاردیه، الترکیه، الإنکلیزیه و غیرها.

6. الکتاب مطبوع أو مخطوط.

و فی الأخیر لا بد من الإشاره إلی أمرین:

الف. کل کتاب غیر مطبوع یعرف بالمخطوط، سواء وجدت نسخه منها أو لم توجد.

ب. بقیت الأسماء غیر العربیه علی حالها من دون أن یغیّر تلفظه إلی العربیه.

ج. الکلمات غیر العربیه کتبت بالصوره العربیه یعنی بالهمزه و النقطتین تحت الیاء مثل (أ) و (ی).

د. (ه) فی أسماء الکتب تابع لأصلها، ففی

الفارسیه و الأردیه لا یوضع فوقها نقطتان مثل «فاطمه» مکان «فاطمه».

و. الکلمات التی یکتب فی العربیه بالألف الممدوده فهی فی الفارسیه بدون الهمزه فی آخره مثل «زهراء»- زهرا.

و الرجاء أن یکون هذا الکتاب- تحت رعایه سیدتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام- أثرا جیدا فی التراث العلمی الدینی، یستفید منها الباحثون عن حیاتها المبارکه صلوات اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و علی ولدها الأئمه الطاهرین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:53

الفصل الرابع أسماء الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:55

[آ]

1. آئینه ایزدنما حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد رضا الربانی الخراسانی/ فارسی، مطبوع.

2. آئینه عصمت/ محمود الشاهرخی، مشفق الکاشانی/ فارسی، مطبوع.

3. آئینه کوثر/ جعفر رسول زاده/ فارسی، مطبوع.

4. آئینه و سنگ/ حسین الإسرافیلی و رضا الإسماعیلی/ فارسی، مطبوع.

5. آپری چیو هیستوریک دلاوی فاطیما زهرا/ أم أحمد/ إسبانیه، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «التاریخ المختصر من حیاه فاطمه الزهراء علیها السّلام» هکذا:

APERCU HISTORIQUE DE LAVIE FATIMA AZ- ZAHRA

6. آتش به خانه وحی/ السید محمد حسین السجاد الأصفهانی/ فارسی، مطبوع.

7. آتش در حرم/ علیرضا الرجالی الطهرانی/ فارسی، مطبوع.

8. آثار عصمت/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:56

9. آثار علویه/ رضا علی/ اردو، مطبوع.

10. آثار فاطمی در کتابخانه رضوی/ إسماعیل الأنصاری الزنجانی/ فارسی، مخطوط.

11. آثار و أسرار تسبیح الزهراء علیها السّلام/ علیرضا الرجالی/ المترجمه: زهراء الموسوی/ عربی، مطبوع.

12. آثار و برکات الصدیقه المعصومه الکبری/ السید هاشم الناجی الموسوی الجزائری/ عربی، مخطوط.

13. آخر الکلمات فی فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد الحسینی الشیرازی/ عربی، مطبوع.

14. آخرین إنذار زهراء علیها السّلام/ کریم علی المحمدی/ فارسی، مطبوع.

15. آخری نبی کی اکلوتی بیتی/ سعید الرحمن/ اردو، مطبوع.

16. آخری نبی کی بیتی یعنی إسلام کی شهزادی/ السید رضا علی ریاض البنارسی/ اردو، مطبوع.

17. آداب زندگی با اقتباس از زندگی حضرت زهرا علیها السّلام، ج 1 و 2/ موسی خسروی/ فارسی، مطبوع.

18. آرامگاه حضرت فاطمه علیها السّلام/ حسین عمادزاده الأصفهانی/ فارسی، مطبوع.

19. آسمان عشق/ هادی خسروی (عبد الزهراء)/ فارسی، مطبوع.

20. آشنائی با اولین کنگره علمی معنوی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

21. آشنایی با حضرت زهرا علیها السّلام، 2

ج/ نشر گلستان/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:57

آشنائی با زندگی چهارده معصوم علیهم السّلام، ج 3 نگاهی بر زندگی فاطمه علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

آشنائی با زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام بوی بهشت/ فارسی، مطبوع.

22. آشنایی با زندگانی سراسر نور و عظمت حضرت زهرا علیها السّلام/ علی أصغر الخواجوی گلوگاهی/ فارسی، مطبوع.

23. آغاز حزن شیعه/ محمود خان آبادی/ فارسی، مخطوط.

24. آفتاب سومین/ نور کوثر/ فارسی، مطبوع.

25. ئافره تی راستگو فاتیمه ی زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ کردی، مطبوع.

26. آگ خانه بتول پر/ عبد الکریم المشتاق/ اردو، مطبوع.

27. آلام فاطمه علیها السّلام از مکه تا مدینه/ علی أکبر المحمدی/ فارسی، مطبوع.

28. آوای کوثر/ بخش فرهنگی مجمع عاشقان بقیع/ فارسی، مطبوع.

29. آوای کوثر/ محمد النعیمائی/ فارسی، مطبوع.

30. آوای مجمع عاشقان حضرت محسن علیه السّلام/ السید مجید الرضوی/ فارسی، مطبوع.

31. آه، ای بانوی طوبی سایه/ محمد جواد محبت/ فارسی، مطبوع.

32. آه جگر خراش/ السید محمد علی مسرور الحیدرآبادی/ اردو، مطبوع.

33. آیات بینات/ محمد مهدی علی خان/ اردو، مطبوع.

34. آیات محکمات بجواب آیات بینات/ امیر حسن اللاهوری/ اردو، مطبوع.

35. آیات نازله درباره حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:58

36. آیات و معجزات سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ مجمع فاطمه الزهراء علیها السّلام بطهران/ فارسی، مطبوع.

37. آیه أخری/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

38. آیه التطهیر و حدیث الکساء/ علی المحمدی الأرهانی الزنجانی/ فارسی، مطبوع.

39. آیت عصمت (نگاهی به زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام)/ السید محسن الأمین/ المترجم: حسن الطارمی/ فارسی، مطبوع.

40. آینه در آینه/ أحمد اللقمانی/ فارسی، مخطوط.

41. آیه های بیداری (متن و ترجمه خطبه های حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیها السّلام)/ مجمع البقیع/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه

الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:59

[ألف]

42. إباحه الجمع بین الفاطمیّتین/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

43. إبریف بایاگرافی آو حضرت فاطیما علیها السّلام/ محمد رضا دونکرسی/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «مختصر من أحوال فاطمه علیها السّلام» هکذا:

A brief biography of Hazrat Fatima) AS (

44. إبطال غوایت رد مشعل هدایت/ السید غلام شبّر شاه/ اردو، مطبوع.

45. أبعاد خانوادگی و سیاسی شخصیت حضرت زهرا علیها السّلام/ طوبی الکرمانی/ فارسی، مطبوع.

46. أبعاد سیاسی زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام/ زهراء المعتمدی الأمیری/ فارسی، مخطوط.

47. أبناء الزهراء علیها السّلام أبناء الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ رضا الأستادی/ عربی، مطبوع.

48. أبو بکر و عمر چرا از فاطمه علیها السّلام عیادت نمودند؟/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:60

49. إتحاف الأنام، مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

50. إتحاف السائل بما لفاطمه علیها السّلام من الفضائل/ محمد بن محمد بن عبد اللّه القلقشندی الإکراوی الشافعی/ عربی، مخطوط.

51. إتحاف السائل بما لفاطمه علیها السّلام من المناقب/ محمد عبد الرءوف بن علی المناوی الشافعی/ عربی، مطبوع.

52. إجمالی أز زندگانی أسوه زنان جهان/ عباس الخاتمی/ فارسی، مطبوع.

53. الأحادیث الغرّاء فی مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

54. أحادیث فدک فی مصادر الفریقین/ أبو أسد اللّه محمد حیات بن محمد بن عبد اللّه الأنصاری/ عربی، مطبوع.

55. الأحادیث الوارده فی تزویج السیده فاطمه علیها السّلام/ مؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

أحادیث و کرامات حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام- صحیفه فاطمیه/ فارسی، مطبوع.

56. احتجاج بانوی بزرگ/ محمد علی المردانی/ فارسی، مطبوع.

57. احتجاج الزهراء فاطمه علیها السّلام/ حجه اللّه الرضوی الأمیری النجفی/ فارسی، مطبوع.

58. إحراق بیت الزهراء علیها السّلام فی مصادر أهل السنه/ السید محمد حسین السجاد/ عربی،

مطبوع.

59. إحراق بیت فاطمه علیها السّلام فی الکتب المعتبره عند أهل السنه/ حسین بن محمد علی غیب غلامی/ عربی، مطبوع.

60. أحسن الجزاء فی تصحیح حدیث الکساء/ السید عباس الکاشانی/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:61

61. إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج 10/ القاضی نور اللّه المرعشی الشوشتری/ تعلیقات: آیه اللّه المرعشی النجفی/ عربی، مطبوع.

62. أحوالات خدّام حضرت فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

63. أحوال بی بی فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

64. أحوال بی بی فاطمه علیها السّلام/ عبد الغفور بن عبد الرحمن الچشتی/ فارسی، مخطوط.

أحوال بی بی فاطمه علیها السّلام (الشیروانی)- بی بی فاطمه علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

65. أحوال حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

66. أحوال فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

67. أحوال و سوانح بی بی فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

68. أحیاء ذکری استشهاد الزهراء علیها السّلام/ السید محمود الغریفی البحرانی/ عربی، مطبوع.

69. أخبار الزهراء علیها السّلام/ محمد بن علی بن بابویه القمی الصدوق/ عربی، مخطوط.

70. أخبار فاطمه علیها السّلام/ أبو طالب عبید اللّه بن أبی زید الأنباری/ عربی، مخطوط.

71. أخبار فاطمه علیها السّلام/ علی بن أبی سیف المدائنی/ عربی، مخطوط.

72. أخبار فاطمه علیها السّلام/ أبو عبد اللّه المرزبانی/ عربی، مخطوط.

أخبار فاطمه علیها السّلام (البزّاز)- تفسیر خطبه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مخطوط.

73. أخبار فاطمه الزهراء علیها السّلام/ أبو علی الصولی أحمد بن محمد بن جعفر البصری/ عربی، مخطوط.

أخبار فاطمه علیها السّلام (الصدوق)- أخبار الزهراء علیها السّلام/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:62

74. أخبار فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام/ ابن أبی الثلج البغدادی أبو بکر محمد بن أحمد الکاتب/ عربی، مخطوط.

75. أخبار فاطمه علیها السّلام و منشؤها و مولدها/ أبو

عبد اللّه محمد بن زکریا بن دینار الغلابی/ عربی، مخطوط.

76. أخبار الفاطمیات/ ابن المدینی أبو الحسن علی المدنی البغدادی/ عربی، مخطوط.

77. إخلاص در عمل/ تدوین: السید فاضل الطباطبائی/ فارسی، مخطوط.

78. أخلاق حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد مهدی التاج اللنگرودی/ فارسی، مطبوع.

79. أخلاق فاطمه علیها السّلام/ أحمد اللقمانی/ فارسی، مطبوع.

80. أخلاق فاطمه علیها السّلام و صفاتها و کراماتها/ الفیض الکاشانی/ عربی، مطبوع.

81. إداره المنزل (قبسات من سیره الزهراء علیها السّلام)/ السید محمد الحسینی/ المترجم:

عبد الهادی الرکابی/ عربی، مطبوع.

82. إداره منزل/ السید محمد الحسینی الشاهرودی/ فارسی، مطبوع.

83. أدب الزهراء علیها السّلام/ السید محمد جمال الهاشمی/ عربی، مخطوط.

84. أدب فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمود البستانی/ عربی، مطبوع.

85. أدعیه السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد تقی الدخیل/ عربی، مطبوع.

86. أدعیه فاطمیه/ محمد الدشتی/ فارسی، مطبوع.

87. أدعیه و أذکار حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

88. أذان ناتمام/ حسین الصبوری/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:63

89. الأرائج المسکیّه فی تفضیل البضعه الزکیه علیها السّلام/ السید حسن الحسینی الشیرازی/ عربی، مطبوع.

90. الأربعون حدیثا فی فضائل أمیر المؤمنین و سیده نساء العالمین علیها السّلام بروایه عائشه/ أحمد المحمودی/ عربی، مطبوع.

91. الأربعون حدیثا فی مناقب سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد بن علی بن شهرآشوب السروی المازندرانی/ عربی، مخطوط.

92. الأربعون حدیثا فی مناقب فاطمه الزهراء علیها السّلام/ نجم الدین جعفر العسکری الطهرانی/ عربی، مخطوط.

أربعین الفاطمیه- چهل گوهر از زهرای أطهر علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

93. الأربعین فی فضائل الزهراء علیها السّلام/ أبو صالح المؤذن أحمد بن عبد الملک النیشابوری/ عربی، مطبوع.

94. أرجوزه فی حدیث الکساء/ محمد بن معز الدین الحلی القزوینی/ عربی، مطبوع.

95. أرجوزه فی حدیث الکساء/ محمد بن

المهدی الحسینی القزوینی/ عربی، مخطوط.

96. أرجوزه فی مناقب فاطمه الزهراء علیها السّلام/ هادی بن العباس کاشف الغطاء/ عربی، مخطوط.

97. أرنک ایسلام قادینی حضرت فاطمه علیها السّلام/ إبراهیم الأمینی/ المترجم: السید سجاد الحسینی/ ترکی إستنبولی، مطبوع/ العنوان الترکی للکتاب هکذا:

ORNEK ISLAM KADINI HZ. FATIMA) A. S. (

98. إزاله الرین فی مناقب فاطمه و الحسنین علیهم السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:64

99. إزاله الشک عن مسأله فدک/ محمد عبد الستار التونسوی/ اردو، مطبوع.

100. از بهشت تا بهشت/ واحد تحقیقات و امور فرهنگی مسجد مقدس جمکران/ فارسی، مطبوع.

101. ازدواج آسمانی/ مهدی الکرجی/ فارسی، مطبوع.

102. ازدواج آسمانی: مروری بر روایت پیوند فاطمه و علی علیها السّلام/ میترا عبد اللهی/ فارسی، مطبوع.

103. ازدواج حضرت علی علیه السّلام با حضرت فاطمه علیها السّلام/ مریم الخاوری/ فارسی، مخطوط.

104. ازدواج علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام/ ف. الفلاحتی/ فارسی، مخطوط.

105. ازدواج فاطمه علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

106. ازدواج فاطمه و علی علیهما السّلام به روایت امام سجاد علیه السّلام/ محمد بن هارون الرویانی/ المترجم: محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

107. ازدواج و زندگی مشترک فاطمه علیها السّلام/ وحید رضائیان/ فارسی، مخطوط.

108. از رحلت رسول صلّی اللّه علیه و آله تا شهادت بتول علیها السّلام/ مسعودپور سید الآقایی/ فارسی، مطبوع.

109. از سرگذشت فاطمه علیها السّلام بپرس/ عین شاه الحیدرآبادی/ فارسی، مخطوط.

از عرش تا عرش (تجزیه تحلیل زندگی سیاسی حضرت زهرا علیها السّلام)/ علی البشارتی/ فارسی، مطبوع.

110. از فاطمه بیاموز/ محمد عموزاده/ فارسی، مطبوع.

111. از فاطمه علیها السّلام تا فاطمه علیها السّلام/ شادی الشاکری الدیلمی/ فارسی، مطبوع.

112. از فاطمیه تا محرم/ ناصر الشهیدی الساجدی فر/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه

الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:65

113. از مورس فاطیمی داس/ مویزز اسپیریتو سانتو/ برتغالی، مطبوع/ عنوان الکتاب هکذا:OS MOUROS FATIMIDAS

114. از میان شعله ها/ محمد الأنصاری الزنجانی الخوئینی/ فارسی، مطبوع.

115. اسالی سیتی یود سوشیال دایگریا/ المؤلف:؟/ برتغالی، مطبوع/ عنوان الکتاب هکذا:ASOLICITUDE SOCIAL DA ICREJA

116. اسامری آو فاطیماز بایاگرافی/ مؤسسه در راه حق/ المترجم: السید سعید أرجمند الهاشمی/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «ملخص حیاه فاطمه علیها السّلام» هکذا:A Summary of Fatima's Biography

117. أسباب نزول آیات نازله در شأن حضرت زهرا علیها السّلام/ اکرم الکبیری/ فارسی، مخطوط.

118. اس ترس پستورینس/ جیانی کاراتل/ برتغالی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «القدیسون فی منطقه اس ترس» هکذا:OS TRES PASTORINHOS

119. الاستفتاءات حول فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد الحسینی الشیرازی/ عربی، مخطوط.

120. أسرار الأسماء لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ حسین عبد اللّه المرعی/ عربی، مطبوع.

121. أسرار دخترکشی عرب در جاهلیت/ محمد الواصف/ فارسی، مطبوع.

122. أسرار تسمیه سیده النساء علیها السّلام بفاطمه/ السید أحمد الموسوی الغریفی/ عربی، مطبوع.

123. أسرار فاطمیه/ جواد بن محمد تقی الأفسر الخوانساری/ فارسی، مطبوع.

124. الأسرار الفاطمیه/ محمد فاضل المسعودی/ عربی، مطبوع.

125. أسرار فدک/ محمد باقر الأنصاری، السید حسین الرجائی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:66

126. أسرار فضائل فاطمه علیها السّلام/ محمد حسین الیوسفی/ فارسی، مخطوط.

127. أسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا علیها السّلام/ علیرضا الرجالی الطهرانی/ فارسی، مطبوع.

128. أسطوره ازدواج أم کلثوم/؟/ فارسی، مطبوع.

129. أسطوره تزوّج علی علیه السّلام بنت أبی جهل/ إبراهیم الأنصاری الزنجانی الخوئینی/ عربی، مطبوع.

130. إسلام کی شهزادی/ السید ریاض علی البنارسی/ اردو، مطبوع.

131. إسلام کی مثالی خاتون/ سعید السیدین/ اردو، مطبوع.

132. أسماء السیده الزهراء علیها السّلام/ السید محمد کاظم القزوینی/ عربی، مطبوع.

133. الأسماء

المبارکه فی أسماء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ سعید أبو معاش/ عربی، مخطوط.

134. أسناد آخرت/ محمد علی الزائری الرضوی الزیدپوری/ اردو، مطبوع.

135. أسناد شهادت حضرت زهرا علیها السّلام/ خیر اللّه المردانی/ فارسی، مطبوع.

136. أسناد فدک در قرآن و روایات/ مؤسسه الغدیر/ فارسی، مطبوع.

137. أسوه أخلاق/ السید محمد الحسینی الشاهرودی/ فارسی، مطبوع.

138. أسوه النساء، بانوی نمونه عالم/ السید محمد حسین البهارانچی/ فارسی، مطبوع.

139. إشراقات فکریّه من أنوار الخطبه الفدکیه/ حبیب الهدیبی/ عربی، مطبوع.

140. أشعار درباره حضرت فاطمه علیها السّلام به طرز ألفبا/ علی الفلسفی (لطفی زاده)/ فارسی، مخطوط.

141. أشعار فی مراثی الزهراء علیها السّلام/ السید صدر الدین الصدر/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:67

142. أشعه من حیاه الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ الهیئه التحریریه لدار التوحید/ عربی، مطبوع.

143. اشک روان بر سلاله زهرا علیها السّلام/ فرهاد اژدرزاده الأسکویی/ فارسی، مطبوع.

144. اشک عرش یا عبره عرشیان/ حسن أنصاری زاده/ فارسی، مطبوع.

145. اشکنامه/ مهدی الصفیاری/ فارسی، مطبوع.

146. اشکهای فاطمه علیها السّلام پشتوانه شمشیر علی علیه السّلام/ السید أحمد علم الهدی/ فارسی، مطبوع.

147. اشکی برای کوثر/ جعفر رسول زاده (آشفته)/ فارسی، مطبوع.

148. أصحاب الکساء/ السید محمد بن عقیل صادقی نسب الحضرمی/ عربی، مخطوط.

149. أصحاب الکساء/ السید شمس الدین محمود الحسینی المرعشی النجفی/ عربی، مخطوط.

150. الأصول فی توحّد بنت الرسول علیها السّلام/ السید خادم حسین البخاری/ اردو، مطبوع.

151. أضواء الدرر الغوالی فی إیضاح أحوال فدک و العوالی/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

152. الأضواء فی مناقب الزهراء علیها السّلام السید أحمد السابح الحسینی/ عربی، مطبوع.

153. الإظهار فی تحقیق میراث السید المختار صلّی اللّه علیه و آله/ السید عبد الباسط محمد عالم العریضی/ اردو، مطبوع.

154. إعجاز حضرت فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

أعلام النساء ج

3- فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

155. اعلموا أنها صدیقه شهیده/ مؤسسه السبطین العالمیه/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:68

156. اعلموا أنّی فاطمه، 10 ج/ عبد الحمید المهاجر/ عربی، مطبوع.

157. أفول مدینه/ رضا بندر عباسی الأحمدی/ فارسی، مطبوع.

158. أقوال مقبول در عظمت بنت رسول علیها السّلام/ نذر حسین قمر/ اردو، مطبوع.

159. اکاندی چاودس أپراریوس/ پاپ لئو الثامن/ برتغالی، مطبوع/ عنوان الکتاب هکذا:A CONDICAO DOS OPERARIOS

160. إکسیر الشفاء ترجمه حدیث کساء/ السید وجاهت حسین/ اردو، مطبوع.

161. اگر فاطمه علیها السّلام نه هوتین/ محمد علی الکرامی/ المترجم: مؤسسه المعارف الإسلامیه/ اردو، مخطوط.

162. اگر نبود فاطمه علیها السّلام/ عباس علی المؤذنی/ فارسی، مطبوع.

163. الذین یؤذون النبی صلّی اللّه علیه و آله/ أبو الحسن علی بن محمد المدائنی الأخباری/ عربی، مخطوط.

ألفبای شخصیتی حضرت زهرا علیها السّلام- فرهنگ فاطمیه/ فارسی، مطبوع.

164. ال کولار میلاگروز/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: جعفر گنزالس و لیلا گنزالس/ إسبانیه، مطبوع/ ترجمه کتاب «در راه مانده» به الإسبانیه. عنوان الکتاب هکذا:EL COLLAR MILAGROSO

165. الگوپذیری زنان امروزی از فاطمه زهرا علیها السّلام/ جمیله الأحمدی/ فارسی، مخطوط.

166. الگوهای رفتاری حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ حلیمه الصفری/ فارسی، مطبوع.

167. الگوهای ناب در نگاه دخت آفتاب/ أحمد اللقمانی/ فارسی، مطبوع.

168. الگوی زن مسلمان/ أصغر البحرانی/ فارسی، مطبوع.

169. الگوی مادران/ محمد کاظم السجادی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:69

170. أم الأئمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

171. أم الأئمه علیها السّلام بجواب أمهات الأمه/ السید محمد محسن وفا سیتاپوری الهندی/ اردو، مطبوع.

172. أم أبیها علیها السّلام/ محمد الحمزاوی/ عربی، مطبوع.

173. أم أبیها علیها السّلام/ رضا الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

174. أم أبیها علیها السّلام/ سپیده الکاشانی/ فارسی، مطبوع.

175.

أم أبیها علیها السّلام/ ف. ه. الطهرانی/ فارسی، مطبوع.

176. أم أبیها علیها السّلام/ إبراهیم الأمینی/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

177. أم أبیها علیها السّلام/ غزل تاج بخش/ فارسی، مطبوع.

178. أمّ أبیها علیها السّلام/ محبوبه الأحمدی المعین/ فارسی، مطبوع.

179. أم أبیها الشهیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

180. أم أبیها علیها السّلام صدیقه کبری/ أسد اللّه الناصح/ فارسی، مطبوع.

181. أم أبیها علیها السّلام فی صحاح المسلمین و مسانیدهم/ حسین محمد علی الفاضلی/ عربی، مطبوع.

182. أم أبیها علیها السّلام مادر نمونه اسلام/ غلام علی رحیمیان/ فارسی، مطبوع.

183. اما دخترم فاطمه ...!/ ب، أم نرجس/ فارسی، مطبوع.

184. امتزاج نور/ زهراء بنیانیان/ فارسی، مطبوع.

185. أم الحسنین بنت أکرم رسول، السیده فاطمه الزهراء البتول علیها السّلام/ أحمد عبد المنعم عبد السلام الحلوانی/ عربی، مطبوع.

الأمر الإلهی: رقم 7- فی ذکری شهاده أم الأئمه الأطهار علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

186. الأمر الإلهی، رقم 14/ أیاد الثابت/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:70

187. أم الشهداء فاطمه بنت محمد علیها السّلام/ مهدی عبد الحسین/ عربی، مطبوع.

188. انارهای آسمانی/ مجید ملا محمدی/ فارسی، مطبوع.

189. انتساب فضه/ السید شمیم حیدر بن علی حسن الأمروهوی/ اردو، مطبوع.

190. الانتصار، دفاعا عن الصدیقه الشهیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ علی الکورانی العاملی/ عربی، مطبوع.

191. انتصار الشیعه فی ردّ ابن تیمیه/ حکیم أحمد شاه/ اردو، مطبوع.

192. اندوه مهر/ علی سهراب پور/ فارسی، مطبوع.

193. اندیشه های حضرت زهرا علیها السّلام در کلام زهرا علیها السّلام/ إسماعیل سعادتمند و أعظم الرنجبر/ فارسی، مطبوع.

194. أنساب الرسول صلّی اللّه علیه و آله و أولاد البتول علیها السّلام/ عبید اللّه بن موسی بن أحمد بن محمد الأعرج/ عربی، مطبوع.

195. انسیه حوراء/ محمد تقی ژولیده النیشابوری/ فارسی، مطبوع.

196. انسیه حوراء/

صغری الکبیری/ فارسی، مطبوع.

انعکاس فریادهای فاطمی از کویر سقیفه تا دولت کریمه- پژواک سوز فاطمی/ فارسی، مطبوع.

197. أنوار حدیث کساء/ السید أسد عالم النقوی/ سندی، مطبوع.

198. أنوار حدیث کساء/ السید أسد عالم النقوی/ فارسی، مطبوع.

199. أنوار حسینی/ محمد باقر بن محمد تقی المجلسی/ المترجم: محمد حسین غلام/ فارسی، مخطوط.

200. أنوار حق مسئله فدک/ السید محمد عارف النقوی/ اردو، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:71

201. أنوار الزهراء علیها السّلام/ السید حسن الأبطحی/ المترجم: ناصر النجفی/ عربی، مطبوع.

202. أنوار زهراء علیها السّلام/ السید حسن الأبطحی/ المترجم: السید حمید الطبیبیان/ اردو، مطبوع.

203. أنوار زهرا علیها السّلام/ جعفر رسول زاده/ فارسی، مطبوع.

204. الأنوار الزاهره من البضعه الطاهره علیها السّلام/ غالب السیلاوی/ عربی، مطبوع.

205. أنوار الزهراء علیها السّلام/ محمد رضا العباسی/ فارسی، مطبوع.

206. أنوار زهرا علیها السّلام/ السید حسن الأبطحی/ فارسی، مطبوع.

207. أنوار عصمت/ حسین مظاهری/ فارسی، مطبوع.

208. الأنوار اللامعه فی تواریخ سیدتنا الصدیقه فاطمه علیها السّلام/ محمد رضا الطبسی النجفی/ عربی، مخطوط.

209. أنوار الولاء فی مآتم الزهراء علیها السّلام/ السید أحمد الحکیم/ عربی، مطبوع.

210. أنوار الهدایه فی مبحث فدک و القرطاس و دفع بعض شبهات الناس/ محمد أنور بن نور الدین محمد أکبرآبادی الهندی/ عربی، مخطوط.

211. إنها فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد عبده یمانی/ عربی، مطبوع.

212. إنّی فاطمه/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

أوج ملکوت دعا در نیایش های حضرت زهرا علیها السّلام- صحیفه فاطمیه/ فارسی، مطبوع.

213. اورلیدی آو فاطیما/ دیوید داسیلوا/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «سیدتنا فاطمه» هکذا:Our Lady of Fatima

أولین محکمه قضایی إسلام- ملکه إسلام فاطمه زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:72

214. أولین میراث مکتوب أز حیات حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد باقر الأنصاری/ فارسی،

مطبوع.

أهل البیت علیهم السّلام، ج 3 (العمروسی)- فاطمه الزهراء علیه السّلام/ عربی، مطبوع.

215. أهل بیت علیهم السّلام در حدیث کساء/ حسین أستاد ولی/ فارسی، مطبوع.

216. أهل بیت علیهم السّلام در قرآن با نگرشی بر دفاع فاطمی/ مرضیه خز علی/ فارسی، مطبوع.

217. أهلبیتون علیهم السّلام آناسی حضرت فاطمه علیها السّلام/ یاسین نوری اوزترک/ ترکی إستنبولی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «أم أهل البیت فاطمه علیها السّلام».

218. أهل بیتین علیهم السّلام قودسال قادینلری و فاطمه علیها السّلام/ یوسف ضیاء اینان/ ترکی إستنبولی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «فاطمه علیها السّلام و النساء القدیسات من أهل البیت علیهم السّلام» هکذا:Ehlibeytin Kutsal Kadinlari ve Fatima

219. اهیستوریا دو فاطیما/ المؤلف:؟/ برتغالی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «تاریخ فاطمه» هکذا:HISTORIA DE FATIMA

220. أیام حزن از سوگ محمد صلّی اللّه علیه و آله تا سوگ فاطمه علیها السّلام/ مجید المیرزایی/ فارسی، مخطوط.

221. إیثار کی جزا/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: أمیر النساجی/ اردو، مطبوع.

222. ای زمین، ای سنگدل/ محمد کاظم المزینانی/ فارسی، مطبوع.

223. إیسلامین بیوک خانیمی صدیقه طاهره علیها السّلام/ عبد الرحیم العقیقی البخشایشی/ المترجم: واقف الآذربایجانی/ ترکی آذری، مطبوع.

224. إیضاح لطافه المقال/ فاضل الرشید/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:73

225. ای کاش افسانه بود/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

226. ایک حدیث/ محمد جعفر النجفی، محمد إسحاق النجفی/ اردو، مطبوع.

227. این فاطمه علیها السّلام است که سخن می گوید، محسن غیب غلامی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:75

[ب]

228. با جاری کوثر (بازخوانی و تحلیل خطبه های حضرت فاطمه علیها السّلام)/ السید مسعودپور سید الآقائی/ فارسی، مطبوع.

229. با دخترم زهرا علیها السّلام/ نادر الفضلی/ فارسی، مطبوع.

230. بازخوانی زندگی سیاسی حضرت زهرا علیها السّلام/ السید

إبراهیم السجادی/ فارسی، مطبوع.

بازکاوی حادثه هجوم به بیت حضرت فاطمه علیها السّلام- حور در آتش/ فارسی، مطبوع.

231. باز هم از تو سخن می گویم/ عفت الشریعتی الکرمانی/ فارسی، مطبوع.

232. با ساکنان حریم ولایت حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ الهیئه التحریریه/ فارسی، مطبوع.

233. باشخصیت ترین بانوی جهان/ ناصر مکارم الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

234. باغ فدک/ السید محمود أحمد الرضوی/ اردو، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:76

235. باغ فدک مین سرسری نظر/ زین العابدین کوپاگنج/ اردو، مطبوع.

236. باغی/ السید کرّار حسین محمودآبادی/ اردو، مطبوع.

237. باقه من سیره الزهراء علیها السّلام/ حسین الفاضلی الأفغانی/ عربی، مطبوع.

238. با کاروان جوین/ السید جعفر الخلخالی/ فارسی، مطبوع.

239. با نور فاطمه علیها السّلام هدایت شدم/ عبد المنعم حسن السودانی/ المترجم: السید حسین المحفوظی/ فارسی، مطبوع.

240. بانوی آب/ علی هوشمند/ فارسی، مطبوع.

241. بانوی آب/ بهمن الصالحی/ فارسی، مطبوع.

242. بانوی آب، آینه، آفتاب/ السید عبد اللّه البحرینی/ فارسی، مطبوع.

243. بانوی آب و آیینه/ کمال السید/ المترجم: السید حسین السیدی/ فارسی، مطبوع.

244. بانوی آسمانی/ زهراء الزهرائی/ فارسی، مطبوع.

245. بانوی آفتاب/ نسترن القدرتی/ فارسی، مطبوع.

246. بانوی آیینه و آب/ رضا الإسماعیلی/ فارسی، مطبوع.

247. بانوی إسلام/ السید مفید الملتجی الخلخالی/ فارسی، مطبوع.

248. بانوی إسلام فاطمه زهرا علیها السّلام/ عده من المؤلفین/ فارسی، مطبوع.

249. بانوی إسلام فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد حسین پژمان/ فارسی، مطبوع.

250. بانوی أول صدیقه کبری فاطمه زهرا علیها السّلام/ جواد النعیمی/ فارسی، مطبوع.

251. بانوی بانوان جهان/ علی الدوانی/ فارسی، مطبوع.

252. بانوی بانوان حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:77

253. بانوی بانوان حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید أبو الفضل الموسوی الگرمارودی/ فارسی، مطبوع.

254. بانوی بهشت/ السید

عبد الحسین شرف الدین/ المترجمه: خدیجه المصطفوی/ فارسی، مطبوع.

255. بانوی بی نشان/ هادی القطبی/ فارسی، مطبوع.

256. بانوی چشمه ها/ مصطفی التوفیقی البروجنی/ فارسی، مطبوع.

257. بانوی صبر و عبادت زهرا علیها السّلام/ عباس الندیمی/ فارسی، مطبوع.

258. بانوی مهتاب/ مرتضی دانشمند/ فارسی، مطبوع.

259. بانوی مهربان در کنار پدر/ نعمت اللّه الصالحی النجف آبادی/ فارسی، مطبوع.

260. بانوی مینو/ السید محمد صادق الموسوی الگرمارودی/ فارسی، مطبوع.

261. بانوی من زهرا علیها السّلام/ نادر الفضلی/ فارسی، مطبوع.

262. بانوی نمونه/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

263. بانوی نمونه إسلام/ معصومه العیوضی/ فارسی، مطبوع.

264. بانوی نمونه إسلام/ إبراهیم الأمینی/ فارسی، بریل.

265. بانوی نمونه إسلام فاطمه زهرا علیها السّلام إبراهیم الأمینی/ فارسی، مطبوع.

266. بأیّ ذنب قتلت/ ناصر الشهیدی، روح اللّه الگائینی/ فارسی، مطبوع.

267. البتول علیها السّلام/ أحمد الفهمی، محمد المحامی/ عربی، مطبوع.

268. بتول علیها السّلام، رقم 96/ الهیئه التحریریه/ اردو، مطبوع.

269. بتول علیها السّلام، رقم 97/ الهیئه التحریریه/ اردو، مطبوع.

270. بتول علیها السّلام، رقم 98/ الهیئه التحریریه/ اردو، مطبوع.

271. البتول الطاهره السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:78

272. البتول العذراء علیها السّلام/ محمد حسین شمس الدین العاملی/ عربی، مطبوع.

273. البتول العذراء علیها السّلام/ موسی بن محمد علی بن مراد الخراسانی الحائری/ فارسی، مخطوط.

274. البتول فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عبد الفتاح محمد الحلو/ عربی، مطبوع.

275. البتول فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عبد الفتاح عبد المقصود/ عربی، مطبوع.

276. البتول علیها السّلام فی وحده بنت الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ یوسف حسین بن نادر حسین اللکنهویی/ اردو، مطبوع.

277. بتول کیست؟/ صفر علی المقصودی/ فارسی، مطبوع.

278. بتول نامه/ بیدل المحسنی/ اردو، مطبوع.

279. بحار الأنوار، ج 43/ محمد باقر المجلسی/ عربی، مطبوع.

280. بحث باغ فدک/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

281. بحث

فدک/ محمد مهدی علی/ اردو، مطبوع.

282. بحثی کوتاه پیرامون خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ مجتبی الطهرانی/ فارسی، مطبوع.

283. بحر اللئالی/ الحاج علی أکبر التراب الشیرازی/ عربی، مخطوط.

284. بخت نامه بی بی فاطمه زهرا علیها السّلام المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

285. بخشنده چون دریا/ سعید آل رسول/ فارسی، مطبوع.

286. بدانید من فاطمه هستم/ فهیم الکرمانی/ فارسی، مطبوع.

287. البدر الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 23 78 [ب] ..... ص : 75

2. بدر کامل ترجمه منظوم حدیث کساء/ حسن علی/ اردو، مطبوع.

289. البراهین السدیده فی شأن الزهراء الوحیده علیها السّلام/ السید طیب بن محمد علی الموسوی الجزائری/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:79

290. بر بال فرشتگان/ مجمع عشاق المحسن علیه السّلام/ فارسی، مطبوع.

291. برترین الگو/ محمد حسین الرحیمیان/ فارسی، مخطوط.

292. برترین زن حضرت فاطمه علیها السّلام/ مهدی مراد حاصل/ فارسی، مطبوع.

293. برجسته ترین الگوی أخلاقی از کران تا کران/ سارا الرضائی الأفغانی/ فارسی، مخطوط.

294. بر حاشیه برگ شقایق/ مجمع عشاق المحسن علیه السّلام/ فارسی، مطبوع.

295. بر خانه حضرت فاطمه علیها السّلام چه گذشت؟/ السید أبو الحسن الحسینی/ فارسی، مطبوع.

296. بررسی الگویی زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام/ شهین الإیروانی/ فارسی، مخطوط.

297. بررسی بنات سید کائنات صلّی اللّه علیه و آله/ السید آقا مهدی الرضوی/ اردو، مخطوط.

298. بررسی تطبیقی خطبه زهرا علیها السّلام با قرآن مجید/ مطهره الأمینی/ فارسی، مخطوط.

299. بررسی خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ محسن الواعظ/ فارسی، مخطوط.

300. بررسی خطبه حضرت زهرا علیها السّلام و ترجمه آن/ السید علی أکبر سجادی پور الزهرائی/ فارسی، مخطوط.

301. بررسی زندگانی زهرای بتول و فرزندانش علیهم السّلام/ نعمت اللّه القاضی شکیب/ فارسی، مطبوع.

302. بررسی سیره سیاسی حضرت زهرا علیها

السّلام/ فاطمه الفاطمی/ فارسی، مطبوع.

بررسی شخصیت حضرت زهرا علیها السّلام- قطره ای از دریا/ فارسی، مطبوع.

303. بررسی علل و عوامل حمله به خانه امامت و ولایت/ منصوره الصالحی/ فارسی، مخطوط.

304. بر کرانه کوثر/ جواد النعیمی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:80

305. برگزیدگان، ج 3: حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ مهدی الرحیمی/ فارسی، مطبوع.

306. برگزیدگان، ج 3: حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ مهدی الرحیمی/ المترجم:

عبد الواحد الملکی/ روسی، مطبوع.

307. برگزیدگان، ج 3: حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ مهدی الرحیمی/ المترجم: إسماعیل الدربندی/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

برگزیده أشعار در مدح و مرثیه حضرت زهرا علیها السّلام- انسیه حوراء/ فارسی، مطبوع.

برگزیده مراثی حضرت زهرا علیها السّلام- چشمه بی نشان/ فارسی، مطبوع.

308. برگزیده مقالات کنگره علمی حضرت فاطمه علیها السّلام و غدیر، ج 1 و 2/ دبیرخانه کنگره/ فارسی، مطبوع.

309. برگ شقایق/ جواد الأشعری/ فارسی، مطبوع.

310. برگ گل سرخ/ السید مهدی الشجاعی/ فارسی، مطبوع.

311. برگی از دانش گسترده دخت پیامبر علیها السّلام/ جعفر السبحانی/ فارسی، مطبوع.

312. بزرگداشت شعائر فاطمیه/ السید صادق الحسینی الشیرازی/ المترجم: السید حسین الإسلامی/ فارسی، مطبوع.

313. بزرگ زن جهان حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ زینب المحبّی/ فارسی، مطبوع.

314. بشری، 1/ الهیئه التحریریه/ فارسی، مطبوع.

315. بشری، 2/ هیئت حضرت زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

316. بضعه الرسول علیها السّلام/ المیرزائی القادیانی/ اردو، مطبوع.

317. بضعه الرسول علیها السّلام/ السید ذی شأن حیدر الجوادی الإله آبادی/ اردو، مطبوع.

318. بضعه الرسول علیها السّلام کی دردناک شهادت/ حسین بخش/ اردو، مطبوع.

319. بضعه المصطفی علیها السّلام/ السید مرتضی الرضوی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:81

320. بضعه النبی صلّی اللّه علیه و آله/ محمد الواصف/ فارسی، مطبوع.

321. بعد از رحلت رسول خدا صلّی اللّه علیه

و آله تا أولین قربانی أهل بیت محمد مصطفی صلّی اللّه علیه و آله/ جعفر الغریب/ فارسی، مخطوط.

322. بعد عبادت و عبودیت حضرت زهرا علیها السّلام/ ف. المدرس الهاشمی/ فارسی، مطبوع.

323. بعض سیره قره عین الرسول الزهراء البتول علیها السّلام/ محمد حسن العاملی/ عربی، مطبوع.

324. بقیعه/ یوسف الهاجری/ عربی، مطبوع.

325. البلاغه الفاطمیه/ عبد الرضا بن محمد علی المطبعی/ عربی، مطبوع.

326. البلاغه الفاطمیه/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

327. البلاغه الفاطمیه من الدوحه المحمدیه/ السید جاسم بن حسن شبّر/ عربی، مطبوع.

328. بنات أربعه یعنی چهار صاحبنادیان/ محمد النافع/ اردو، مطبوع.

329. بنات رسول صلّی اللّه علیه و آله روایات کی آئینی مین/ السید محمد إبراهیم/ اردو، مطبوع.

330. بنات سید الکائنات صلّی اللّه علیه و آله کا جایزه/ السید آغا مهدی اللکنهوئی/ اردو، مطبوع.

331. بنت الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ عاشق حسین صاحب سیماب الأکبرآبادی/ اردو، مطبوع.

332. بنت رسول صلّی اللّه علیه و آله/ السید أحمد حسین الترمذی/ اردو، مطبوع.

333. بنت رسول اللّه علیها السّلام کاحق وراثت/ محمد شریف ملک/ اردو، مطبوع.

334. بنت الرسول علیها السّلام کی حق وراثت پر تبصره اور مسأله فدک/ محمد نذیر القادیانی/ اردو، مطبوع.

335. بندگی راز آفرینش، ج 1 و 2/ السید عبد الحسین دستغیب/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:82

336. بنگل دی لاهم فاطیما/ أم. آر. محمد مصطفی بیه/ تامیلی، مطبوع.

337. بنور فاطمه علیها السّلام اهتدیت/ عبد المنعم حسن السودانی/ عربی، مطبوع.

338. بنی الزهراء علیها السّلام/ محمد رضی الرضوی الکشمیری/ عربی، مخطوط.

339. بنی فاطمه دو سری شاخ/ المؤلف:؟/ اردو، مخطوط.

340. بوستان فاطمی/ السید مرتضی الشجاعی/ فارسی، مطبوع.

341. بوی بهشت/ غلام رضا الحیدری الأبهری/ فارسی، مطبوع.

342. بوی بهشت/ پوران علی پور/ فارسی، مطبوع.

343. بوی

بهشت/ السید مهدی شمس الدین/ فارسی، مطبوع.

344. بوی بهشت/ سعید آل رسول/ فارسی، مطبوع.

345. بوی بهشت سوخته/ علی اللبّاف/ فارسی، مطبوع.

346. بوی گل یاس/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

347. بوی گل یاس/ ناصر النادری/ فارسی، مطبوع.

348. بوی گل یاس/ غلام علی سلیم گندمی/ فارسی، مخطوط.

349. بوی گل یاس/ عبد اللّه رضاداد/ فارسی، مطبوع.

350. بهارستان فی أحوال سیده النسوان علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

351. به پیشگاه مبارک ملکه عالم إسلام حضرت صدیقه کبری علیها السّلام/ علی أکبر پیروی/ فارسی، مطبوع.

352. بهجه المجالس فی تعریف أهل الکساء علیهم السّلام/ خضر بن عطاء الدین محمد/ عربی، مخطوط.

353. به رنگ خون/ علی اللبّاف/ فارسی، مطبوع.

354. بهشت آرزو/ أحد ده بزرگی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:83

355. بهشت أرغوان/ کمال السید/ المترجم: السید أبو القاسم الحسینی (ژرفا)/ فارسی، مطبوع.

356. بهشت بی نشان/ جعفر رسول زاده/ فارسی، مطبوع.

357. بهشت در آتش (مجموعه أشعار للأیام الفاطمیه)/ السید مهدی الحسینی/ فارسی، مطبوع.

358. بهشت گمشده/ السید محمد صادق الموسوی گرمارودی/ فارسی، مطبوع.

البیان الأوفی فی أحوال بضعه المصطفی علیها السّلام- بضعه الرسول علیها السّلام/ عربی، مخطوط.

359. بی بی فاطمه علیها السّلام/ الشیروانی/ فارسی، مطبوع.

360. بی بی بی حرم/ علیرضا الشریف و السید أمیر حسین المیر حسینی/ فارسی، مطبوع.

361. بی بی فاطمه علیها السّلام/ آذر بیگدلی/ فارسی، مخطوط.

362. بی بی فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

363. بی بی فاطمه علیها السّلام/ إسماعیل/ اردو، مخطوط.

364. بی بی فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ اردو، مخطوط.

365. بی بی فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

366. بی بی فاطمه علیها السّلام/ محمد رضا الدنکرسی/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب هکذا:BIBI FATIMA )A .S(

367. بی بی می نور/ السید علی نقی النقوی اللکنهویی/ المترجم: جه جه شو/ سواحلی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «سیده النور» هکذا:

Bibi

Mwe nye Nuru

368. بیت الأحزان/ محمد حسین الرحیمی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:84

369. بیت الأحزان/ محمد رضا الزائری/ فارسی، مطبوع.

370. بیت الأحزان خراب فاطمه علیها السّلام/ روح اللّه گائینی/ فارسی، مطبوع.

371. بیت الأحزان فی مصائب سیده النسوان علیها السّلام/ عباس بن محمد رضا القمی/ عربی، مطبوع.

372. بیت الأحزان همراه با ترجمه فارسی/ عباس بن محمد رضا القمی/ المترجم:

محمد المحمدی الاشتهاردی/ فارسی، مخطوط.

373. بیت الأحزان یک حقیقت فراموش نشدنی/ محمد صادق النجمی/ فارسی، مطبوع.

374. بینش ها و روش های حضرت زهرا علیها السّلام درباره یک زندگی زیبا/ أحمد اللقمانی/ فارسی، مطبوع.

375. بین علی و فاطمه علیها السّلام/ علی حیدر المؤیّد/ عربی، مخطوط.

376. بیوگرافی آو لیدی آو لایت، فاطمه علیها السّلام داتر آو پرافت محمد صلّی اللّه علیه و آله/ مؤسسه البلاغ/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «أحوال سیده النور فاطمه بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:85

[پ]

377. پاره آفتاب/ سعید آل رسول/ فارسی، مطبوع.

378. پاره پیامبر صلّی اللّه علیه و آله، 7 ج/ عبد الکریم بی آزار الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

379. پاره تن آفتاب (داستان هائی از زندگی حضرت فاطمه علیها السّلام)/ مجید ملا محمدی/ فارسی، مطبوع.

380. پاره تن پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ طیبه السادات الموسوی/ فارسی، مطبوع.

381. پاسخی به سفارت واتیکان درباره ماجرای شهر فاطیما/ السید نصیر السید کماری/ فارسی، مخطوط.

382. پاکم این تریس/ پاپ ژان 23/ برتغالی، مطبوع/ عنوان الکتاب هکذا:

PACEM IN TERRIS

383. پرتوی از بزرگواری حضرت زهرا علیها السّلام/ فاضل الفراتی/ المترجم: محمد خنیفرزاده/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:86

384. پرتوی أز زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام/ السید جعفر میر عظیمی/ فارسی، مطبوع.

385.

پرتوی از زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ زهراء دستان/ فارسی، مطبوع.

386. پرتوی از زندگانی دو بانوی بزرگ اسلام/ السید غلام علی الموسوی السیستانی/ فارسی، مطبوع.

پرتوی از زندگی فاطمه زهرا علیها السّلام- سرچشمه های نور/ فارسی، مطبوع.

387. پرتوی از فضائل حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام در کلام معصومین علیهم السّلام/ علی محمدنژاد/ فارسی، مطبوع.

پرتوی از فضائل معنوی فاطمه زهرا علیها السّلام- جلوه نور/ فارسی، مطبوع.

388. پرتوی از فروغ فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ المترجم: المرکز التحقیقی للسید الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

389. پرتوی از کوثر/ حسن المهدوی، باقر المقدسی/ فارسی، مخطوط.

390. پرواز عاشقانه/ المتوسلون بالصدیقه الطاهره علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

391. پری و تست وی یه بژست ون نم ووداخ ناوینیو/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: فریدون الشفائی/ روسی، مطبوع.

392. پژواک سوز فاطمی/ السید أحمد بحر العلوم/ فارسی، مطبوع.

پژوهشی پیرامون أسامی و ألقاب حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام- جرعه ای از کوثر/ فارسی، مطبوع.

393. پژوهشی درباره فدک/ رسول الأکبری/ فارسی، مخطوط.

394. پژوهشی درباره حدیث کساء/ المحمدی الری شهری/ فارسی، مطبوع.

395. پژوهشی در مصحف فاطمه علیها السّلام/ عبد اللّه الأمینی/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:87

پنجاه و پنج سخن اشک آلود پیرامون مظلومه شهیده فاطمه علیها السّلام- سیمای فاطمه زهرا علیها السّلام در قرآن و عترت/ فارسی، مطبوع.

396. پنج پیام به مناسبت شهادت حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد الفاضل اللنکرانی/ فارسی، مطبوع.

پنج قبله عشق- در سوگ بانوی آفتاب/ فارسی، مطبوع.

397. پیامبر موروث/ علی المحمدی الزنجانی الأرهانی/ فارسی، مطبوع.

398. پیام زن/ دفتر تبلیغات إسلامی، قم/ فارسی، مطبوع.

399. پیام فاطمه علیها السّلام/ حسن بن عبد اللّه السعید/ فارسی، مطبوع.

400. پیام فاطمه علیها السّلام/ محمد الواصف/ فارسی، مطبوع.

401. پیرامون خطبه فدکیه/ الأفغانی/ فارسی، مطبوع.

402. پیرامون عصمت

حضرت فاطمه علیها السّلام/ حسن حسن زاده الآملی/ فارسی، مطبوع.

پیشوایان راستین، ج 3 (الدعوتی)- فاطمه زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

403. پیوند آسمانی، مروری بر چگونگی شکل گیری إلهی ترین خانواده روی زمین/ السید مجیدپور طباطبایی/ فارسی، مطبوع.

404. پیوند خوبان/ محمد علی چنارانی/ فارسی، مطبوع.

405. پیوند دو دریا/ محمد علی الدهقان/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:89

[ت]

406. تا أبد اندوه/ السید مجتبی الموسوی راد/ فارسی، مطبوع.

407. تابش زهرا علیها السّلام در آینه شعر عربی/ نرجس الگنجی/ فارسی، مخطوط.

408. تا بی نشان (مجموعه أشعار)/ السید خلیل السیدزاده/ فارسی، مطبوع.

409. تاریخ جناب سیده/ السید کرامت حسین الکنتوری/ اردو، مطبوع.

تاریخ زندگانی حضرت فاطمه زهرا و زینب کبری علیها السّلام- ذخائر العقبی/ فارسی، مطبوع.

410. تاریخ شهادت فاطمه زهرا علیها السّلام/ منظمه الإعلام الإسلامی/ فارسی، مخطوط.

411. تاریخ فاطمه الزهراء علیها السّلام/ حسین بن محمد الدرازی/ عربی، مخطوط.

412. تاریخ فدک تحقیق کی آئینه مین/ وزیر عباس حیدری مظفر نگری/ اردو، مطبوع.

413. تاریخ مختصر از زندگانی صدیقه کبری علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:90

414. تاریخ ولادت فاطمه زهرا علیها السّلام/ منظمه الإعلام الإسلامی/ فارسی، مخطوط.

415. تازیانه بر وحی (بازنگری در أسناد هجوم)/ علی اللبّاف/ فارسی، مخطوط.

416. تبسم روح/ عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی/ المترجم: هادی رستگار مقدم گوهری/ فارسی، مطبوع.

417. تبصره المسلمین/ سلامت علی البنارسی/ اردو، مطبوع.

418. التتمه فی حیاه أم الأئمه علیها السّلام/ محمد رضا عبد الأمیر الأنصاری/ عربی، مطبوع.

419. تجلی در کلمات/ عبد اللّه السیستانی/ فارسی، مطبوع.

420. تجلیگاه مزار پنهان/ الأردبیلی/ فارسی، مطبوع.

421. تحریر النقول فی مناقب أمنا حواء و فاطمه البتول علیها السّلام/ ابن صبّاغ المالکی نور الدین علی بن محمد بن أحمد المکی/ عربی، مخطوط.

422.

تحریک فاطمیه کا مختصر تعارف/ السید حجه الموحد الأبطحی/ المترجم:

الریاض/ اردو، مطبوع.

423. تحفه آسمانی/ صفاخواه، طالعی/ فارسی، مطبوع.

424. تحفه فاطمیه/ فاطمه الإمامی الأبهری الزنجانی/ فارسی، مطبوع.

425. التحفه الفاطمیه فی أحوال سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام و مناقبها و مصائبها/ عبد الحسین بن محمد علی خوشنویس الأصفهانی/ فارسی، مطبوع.

426. تحفه الکرام فی ردّ أفضلیه الحسنین علیهما السّلام علی فاطمه علیها السّلام/ السید زین العابدین اللاریجانی/ عربی، مخطوط.

427. التحفه الکسائیه/ حسین بن محمد بن علی بن عبد الغفور الحائری الیزدی/ عربی، مطبوع.

428. تحفه مؤمنات/ السیده طاهره الخاتون/ اردو، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:91

429. تحفه المؤمنات فی أحوال فاطمه الزهراء علیها السّلام/ غلام علی بهاونگری الهندی/ گجراتی، مطبوع.

430. تحف الزهراء علیها السّلام/ السید محسن الفروغی/ فارسی، مطبوع.

431. التحف الفاطمیه/ أبو الحسین مجد الدین بن محمد المؤیّدی الحسنی/ عربی، مخطوط.

432. تحقیقی در تاریخ وفات حضرت زهرا علیها السّلام/ الأردبیلی/ فارسی، مطبوع.

433. تحریک فاطمی و کرامات حضرت زهرا علیها السّلام/ المترجم و تلخیص: السید ریاض حسین النقوی/ اردو، مطبوع.

434. تحقیق جزء من أحادیث فاطمه علیها السّلام بنت النبی صلّی اللّه علیه و آله/ عبد الموجود محمد عبد اللطیف/ عربی، مطبوع.

435. تحقیق فدک/ السید أحمد شاه البخاری الچوکیروی/ اردو، مطبوع.

436. تحقیق فدک/ السید حفاظت حسین البهیکپوری/ اردو، مطبوع.

437. تحقیق کنیت حضرت فاطمه أم أبیها علیها السّلام/ السید عنایت علی السامانوی/ اردو، مطبوع.

438. تحقیقی درباره فاطمه زهرا علیها السّلام از ولادت تا ازدواج/ محمد رضا أبو طالبی/ فارسی، مخطوط.

439. تحلیل حوادث ناگوار زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد الدشتی/ فارسی، مطبوع.

440. تحلیل سیره فاطمه الزهراء علیها السّلام/ علی أکبر بابازاده/ فارسی، مطبوع.

441. تحلیل عملکرد سیاسی حضرت فاطمه زهرا

علیها السّلام، 6 ج/ السید محمد مهدی المیر باقری/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:92

تحلیلی از زمان شناسی حضرت زهرا علیها السّلام- چشمه در بستر/ فارسی، مطبوع.

442. تحلیلی از زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام/ السید هادی حاج سید جوادی القزوینی/ فارسی، مخطوط.

443. تحلیلی در تاریخ زهرا علیها السّلام نگهبان إسلام/ السید أحمد علم الهدی/ فارسی، مطبوع.

444. تذییل سرور المؤمنین، ج 4/ السید أحمد بن محمد الحسینی الأردکانی الیزدی/ فارسی، مخطوط.

445. تربیت فرزند/ السید محمد الحسینی الشاهرودی/ فارسی، مطبوع.

446. ترجمه أنوار عصمت/ حسین المظاهری/ المترجم: السید ذو الفقار علی الزیدی/ اردو، مطبوع.

447. ترجمه بیت الأحزان/ عباس بن محمد رضا القمی/ المترجم: ولی الفاطمی/ فارسی، مطبوع.

448. ترجمه بیت الأحزان/ عباس بن محمد رضا القمی/ المترجم: جیحون الرجبی/ ترکی آذری، مطبوع.

449. ترجمه جلد دهم بحار الأنوار/ محمد باقر بن محمد تقی المجلسی/ المترجم:

محمد جواد النجفی/ فارسی، مطبوع.

450. ترجمه جلد دهم بحار الأنوار/ محمد باقر بن محمد تقی المجلسی/ المترجم:

السید محمد عباس/ اردو، مخطوط.

451. ترجمه جلد دهم بحار الأنوار، ج 3/ محمد باقر بن محمد تقی المجلسی/ المترجم: السید طیب الجزائری/ اردو، مطبوع.

ترجمه جلد دهم بحار الأنوار- مجالس الأنوار/ اردو، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:93

452. ترجمه حدیث شریف کسا (منظوم)/ غلام رضا الأسدی/ فارسی، مخطوط.

453. ترجمه حدیث کساء/ بدایع نگار الخراسانی/ فارسی، مطبوع.

454. ترجمه حدیث کساء/ السید زوّار حسین المیرزاپوری/ اردو، مطبوع.

455. ترجمه حدیث کساء/ السید آغا مهدی اللکنهوئی/ اردو، مطبوع.

456. ترجمه حدیث کساء/ السید محمد تقی عرف مجن/ اردو، مطبوع.

457. ترجمه حدیث کساء/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

458. ترجمه حدیث کساء/ عباس مصباح زاده/ فارسی، مطبوع.

459. ترجمه حدیث کساء/ محمود الأشرفی التبریزی/ فارسی، مطبوع.

460. ترجمه حدیث کساء/ مقرب علی

خان الحسینی الزائر/ اردو، مطبوع.

461. ترجمه حدیث کسا/ السید مرتضی حسین الموسوی بن سجاد حسین اللکنهوئی/ اردو، مطبوع.

462. ترجمه حدیث کساء/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

463. ترجمه حدیث کساء منظوم/ السید قمر عباس الرضوی القمی/ اردو، مطبوع.

464. ترجمه حدیث کساء و خواص آن/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

465. ترجمه حدیث لوح فاطمه علیها السّلام/ أحمد البروجردی الجواهری/ فارسی، مطبوع.

466. ترجمه خبر عروسی حضرت علی و فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

467. ترجمه خطبه فدک از بزرگ بانوی إسلام علیها السّلام/ أحمد المعصومی/ فارسی، مطبوع.

468. ترجمه السحاب المطیر/ السید حسن عباس الموسوی النیشابوری الکنتوری/ المترجم:؟/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:94

469. ترجمه صحیفه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ المترجم: السید ذی شأن حیدر الجوادی الإله آبادی/ اردو، مخطوط.

470. ترجمه الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ زهراء دستان/ فارسی، مطبوع.

471. ترجمه عوالم، جلد حضرت زهرا علیها السّلام/ عبد اللّه بن نور اللّه البحرانی الأصفهانی/ المترجم: حسن بن إبراهیم بن عبد الغفور الیزدی/ فارسی، مخطوط.

ترجمه عوالم، جلد حضرت زهرا علیها السّلام- تذییل سرور المؤمنین/ فارسی، مخطوط.

472. ترجمه فاطمه الزهراء علیها السّلام قدوه و أسوه/ السید محمد تقی المدرسی/ المترجم:

السید محسن سعیدزاده/ فارسی، مخطوط.

473. ترجمه فاطمه الزهراء علیها السّلام من تاریخ مدینه دمشق/ ابن عساکر/ عربی، مخطوط.

474. ترجمه فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد/ السید محمد کاظم القزوینی/ المترجم: محمد رضا الأنصاری/ فارسی، مخطوط.

475. ترجمه فصّ حکمه عصمتیّه فی کلمه فاطمیه/ حسن حسن زاده الآملی/ المترجم: محمد حسین الناصحی/ فارسی، مطبوع.

476. ترجمه قبسات من مجد فاطمه علیها السّلام/ فاضل الفراتی/ المترجم:؟/ فارسی، مخطوط.

477. ترجمه کوثر النبی علیها السّلام/ الموسوی الأفغانی/ المترجم:؟/ فارسی، مخطوط.

478. ترجمه منظوم حدیث شریف کساء/ علی أکبر الپیروی/ فارسی،

مطبوع.

ترجمه و بررسی ذکر مصیبت حضرت زهرا علیها السّلام از دیدگاه تاریخ و روایات- مصیبت بزرگ خاندان نبوت/ فارسی، مطبوع.

479. ترجمه و تحشیه حدیث کساء/ علی الخیابانی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:95

480. ترجمه و شرح أشعار منسوب به فاطمه زهرا علیها السّلام و فرزندان آن حضرت/ حسن عبد اللهی/ فارسی، مطبوع.

481. ترجمه وفاه الزهراء علیها السّلام/ السید عبد الرزاق الموسوی المقرّم/ المترجم: مسعود پاکپور الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

482. ترکه النبی صلّی اللّه علیه و آله/ حمّاد بن إسحاق بن إسماعیل بن حمّاد بن زید/ عربی، مخطوط.

483. تزویج سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد باقر بن محمد تقی المجلسی/ تدوین: محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

484. تزویج فاطمه علیها السّلام/ ابن أبی الدنیا أبو بکر عبد اللّه بن عبید القرشی الأموی/ عربی، مخطوط.

485. تزویج فاطمه علیها السّلام/ عبد العزیز بن یحیی بن أحمد بن عیسی الجلودی الأزدی البصری/ عربی، مخطوط.

486. تزویج فاطمه بنت الرسول علیها السّلام بعلی بن أبی طالب علیه السّلام/ محمد بن هارون الرویانی/ عربی، مطبوع.

487. تزویج فاطمه علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی بن أبی طالب علیه السّلام/ أبو عبد اللّه محمد بن الحسن بن محمد بن علی بن نعیم/ عربی، مخطوط.

488. تزویج فاطمه علیها السّلام به أمیر المؤمنین علیه السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

489. تزویج فاطمه زهرا علیها السّلام/ ابن سیرین/ المترجم: محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مطبوع.

490. تزویج النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:96

491. تزویر فی ترجمه السحاب المطیر/ السید حسن عباس الموسوی النیشابوری الکنتوری/ فارسی، مخطوط.

492. تسبیحات حضرت زهرا

علیها السّلام/ عدنان الزعفرانی/ فارسی، مطبوع.

493. تسبیحات حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

494. تسبیحات، هدیه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ أحمد تقدسی نیا/ فارسی، مطبوع.

495. تسبیح فاطمه علیها السّلام/ السید مهدی اللکنهویی/ اردو، مطبوع.

496. تسبیح فاطمه علیها السّلام/ نسیم الأمروهی/ اردو، مطبوع.

497. تسبیح ناب فاطمه علیها السّلام (شرح تسبیح الزهراء علیها السّلام)/ السید حسین الخادمیان/ فارسی، مطبوع.

498. تسنیم و کوثر/ أحسن الرضوی/ اردو، مطبوع.

499. تشنه شبنم/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

500. تضوّع اللطائم فی شرح خطبه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ یحیی بن حمید بن ظافر الطائی الحلبی/ عربی، مخطوط.

تظلّم الزهراء علیها السّلام (الجزائری)- المقله العبراء/ عربی، مخطوط.

501. تعظیم الشعائر الفاطمیه/ السید صادق الحسینی الشیرازی/ عربی، مطبوع.

502. تعزیه فاطمه زهرا علیها السّلام/ عبد الجواد الجودی الخراسانی/ فارسی، مطبوع.

تعزیه وفات شفیعه روز جزا حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام- مصیبت نامه حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

تفاحه الفردوس- السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

503. تفسیر آیه مودت ... نخستین قربانی حضرت زهرا علیها السّلام و فرزندش محسن علیه السّلام/ السید محمد حسین الحسینی الطهرانی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:97

504. تفسیر خطبه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ابن عبدون أبو عبد اللّه أحمد بن عبد الواحد بن أحمد البزّاز/ عربی، مخطوط.

505. تفسیر سوره إنا أعطیناک الکوثر/ حبیب اللّه الکاشانی/ فارسی، مطبوع.

506. تفسیر سوره کوثر/ الفخر الرازی/ عربی، مخطوط.

507. تفسیر سوره کوثر/ السید مرتضی حسین بن قاسم النقوی اللاهوری اللکهنوئی/ اردو، مخطوط.

508. تفسیر سوره کوثر/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

509. تفسیر سوره الکوثر/ حبیب اللّه بن علی بن مدد الساوجی/ عربی، مخطوط.

510. تفسیر سوره الکوثر/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

تفسیر سوره مبارکه کوثر- کوثر ربانی/ فارسی، مطبوع.

511. تفسیر قوله

تعالی «مرج البحرین یلتقیان»/ یحیی بن حسین المؤیّد/ عربی، مخطوط.

512. تفضیل الحسنین علیها السّلام علی أمهما الصدیقه علیها السّلام/ محمد علی البهبهانی/ عربی، مخطوط.

513. تفنید أکذوبه خطبه الإمام علی علیه السّلام علی الزهراء علیها السّلام/ لطف اللّه الصافی الگلپایگانی/ عربی، مطبوع.

514. تقدیم به پیشگاه أم الأئمه النجباء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ س. الأصفهانی/ فارسی، مطبوع.

515. تقویم کوثر/ جامعه طهران/ فارسی، مطبوع.

516. تقویم یاس/ ایرج ملک پور/ فارسی، مطبوع.

517. تک ستاره عالم عفاف/ محمد حسین المحمدی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:98

518. تنبیه الناکثین و تکذیب المنکرین بإثبات حقیه أمیر المؤمنین علیه السّلام/ غلام رضا/ اردو، مطبوع.

519. تنها یادگار پیامبر صلّی اللّه علیه و آله حضرت فاطمه علیها السّلام/ حسین صالح/ فارسی، مطبوع.

520. تو از بهشت آمده ای/ فریبا کلهر/ فارسی، مطبوع.

521. توثیق فدک/ السید منظور حسین البخاری/ اردو، مطبوع.

522. تولد مادر/ محمد الآخوندی (منتظر)/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:99

[ث]

523. الثغور الباسمه فی فضائل السیده فاطمه علیها السّلام/ عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی/ عربی، مطبوع.

524. ثقلین در بیان حضرت زهرا علیها السّلام/ السیده کبری العظیمی/ فارسی، مطبوع.

525. ثمار الفطره/ علی حمدان محمد الطرطوسی/ عربی، مطبوع.

526. ثمره النبوه/ السید نیاز حسین العابدی الهندی/ فارسی، مطبوع.

527. ثواب تسبیح فاطمه زهرا علیها السّلام/ عباس العزیزی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:101

[ج]

528. جاء الحق/ محمد أبو السعود القطیفی/ عربی، مطبوع.

529. جاکینتا اپستورینا دو فاطیما/ سیسیلیا کالابرسی/ برتغالی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «جاکینتا قدّیس مدینه فاطمه» هکذا:

JACINTA, A Pastorinha de Fatima.

530. جاکینتا مارتو/ کریستوفر رنجرز/ برتغالی، مطبوع/ عنوان الکتاب هکذا:

JACINTA MARTO

531. جاگیر فدک/ غلام حسین الپاکستانی/ اردو، مطبوع.

532. جامع أحادیث فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ عربی، مخطوط.

533. الجامعه فی معرفه مولاتنا فاطمه علیها السّلام/ السید عبد المهدی التوکل المازندرانی/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:102

534. جامی از زلال کوثر/ محمد تقی المصباح الیزدی/ فارسی، مطبوع.

535. جایگاه عبادت در زندگی حضرت زهرا علیها السّلام و نسل حاضر/ ز. سادات الیاسینی/ فارسی، مخطوط.

536. جایگاه و منزلت حضرت زهرا علیها السّلام از دیدگاه اهل سنت/ مهناز شعبان پور/ فارسی، مخطوط.

537. جایگاه و منزلت حضرت زهرا علیها السّلام در کلام معصومین علیهم السّلام و شیعه و أهل سنت/ نازیلا ولیوا/ روسی، مخطوط.

538. جایگاه و منزلت حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام در کلام معصومین علیهم السّلام و دانشمندان أهل سنت و شیعه/ فاطمه الموسوی الأفغانی/ فارسی، مخطوط.

539. جرعه ای از کوثر/ علی رضا سبحانی نسب/ فارسی، مطبوع.

540. جرعه ای از کوثر/ بنیاد شهید طهران/ فارسی، مطبوع.

541. جزاء أعداء الصدیقه الشهیده فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دار الدنیا/ السید هاشم

الناجی الموسوی الجزائری/ عربی، مطبوع.

542. جزء فی تحقیق «لا نورّث ما ترکناه صدقه»/ محمد معین بن محمد أمین السندی التتوی الحنفی/ عربی، مخطوط.

جزء فیه تزویج فاطمه علیها السّلام بعلی بن أبی طالب علیه السّلام- تزویج فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام بعلی بن أبی طالب علیه السّلام/ عربی، مطبوع.

543. جلالت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید حسن المعصومی الأسکوئی/ ترکی آذری، مطبوع.

544. جلوه ای از کوثر/ السید محمد رضا الطباطبائی/ فارسی، مطبوع.

545. جلوه دانش/ السید محمد عابدین زاده/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:103

546. جلوه نور/ علی السعادت پرور/ فارسی، مطبوع.

547. جلوه نور فاطمه زهرا علیها السّلام/ طاهره الکراچی/ اردو، مطبوع.

548. جلوه های رفتاری حضرت زهرا علیها السّلام/ عذراء الأنصاری/ فارسی، مطبوع.

549. جلوه های رفتاری حضرت زهرا علیها السّلام/ عذراء الأنصاری/ المترجم: عبد الواحد الملکی/ روسی، مطبوع.

550. جلوه های رفتاری ریحانه الرسول علیها السّلام/ أعظم الإیزدی/ فارسی، مخطوط.

551. جمّه الأحزان و البلایا، وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ مندیل بن علی البحرانی الأوالی/ عربی، مخطوط.

552. الجمع بین فاطمیتین/ محمد باقر البهاری الهمدانی/ عربی، مخطوط.

553. جناب سیده اورانکی ساده زندگی/ السید أکبر علی أم. ای./ اردو، مطبوع.

554. جناب فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید کرّار حسین المحمدآبادی/ هندی، مطبوع.

555. جنایات تاریخ/ السید جعفر الشهیدی/ فارسی، مطبوع.

556. جنّت البقیع/ السید ظفر حسن الأمروهی/ اردو، مطبوع.

557. الجنّه العاصمه/ السید محمد حسن المیر جهانی الأصفهانی/ فارسی، مطبوع.

558. الجنّه العاصمه للصوارم القاصمه/ السید عبد الکریم بن جواد بن عبد اللّه الجزائری التستری/ عربی، مطبوع.

559. جنّت قادین لرینین خانیم افندی سی و انسان لیک حوری سی فاطمه الزهراء علیها السّلام/ م. نجاتی بورسالی/ ترکی إستنبولی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «سیده الجنه و حوریه الإنسانیه فاطمه الزهراء علیها السّلام» هکذا:

Cinnet Kadinlarinin

Hanimefendisi ve insanlik hurisi Fatimezehra

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:104

560. جنّه المأوی فی أحوال فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد علی البرغانی القزوینی/ فارسی، مخطوط.

561. جواب بعض العامه عن اعتراضه علی أصحابنا بأنکم ترمون حدیث «نحن الأنبیاء لا نورّث» بالوضع/ أفضل الدین محمد/ عربی، مخطوط.

562. جواب سؤال درباره حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید حسین بن السید دلدار علی الغفران مآب/ فارسی، مخطوط.

563. جواب و سؤال زهرائیه/ علی بن علی نقی البحرانی الحائری السیرجانی/ فارسی، مخطوط.

564. جهازنامه بی بی فاطمه علیها السّلام/ شاه عبد الحکیم/ اردو، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:105

[چ]

565. چادر زهرا علیها السّلام/ اس. بی. والده السید أنصار رضا/ اردو، مطبوع.

566. چرا فاطمه علیها السّلام فاطمه شد؟، 2 ج/ سیمیندخت (فضه) بهزادپور/ فارسی، مطبوع.

567. چشمه اشک (مظلومیت حضرت زهرا علیها السّلام)/ السید محمد النجفی/ مطبوع، اردو.

568. چشمه بی نشان/ منظمه الإعلام الإسلامی/ فارسی، مطبوع.

569. چشمه در بستر/ السید مسعود الآقائی/ فارسی، مطبوع.

570. چشمه سار کوثر/ مهدی عبد اللهی/ فارسی، مطبوع.

571. چشمه نور/ سعید آل رسول/ فارسی، مطبوع.

572. چکامه مشکل گشا در مضمون حدیث شریف کسا/ السید محمد جواد الشاه رکنی الدزفولی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:106

573. چگونگی الگوپذیری از شخصیت بی نظیر حضرت زهرا علیها السّلام در عصر حاضر/ النقوی/ فارسی، مخطوط.

574. چگونگی الگوپذیری از شخصیت حضرت زهرا علیها السّلام در عصر حاضر/ شهلا النوری/ فارسی، مخطوط.

575. چگونگی الگوپذیری از شخصیت های بی نظیر حضرت زهرا علیها السّلام/ سلما فاطمه همائی الهندی/ فارسی، مخطوط.

576. چگونگی الگوپذیری از شخصیت های بی نظیر حضرت زهرا علیها السّلام/ سلما فاطمه همائی الهندی/ إنکلیزی، مخطوط.

577. چگونگی الگوپذیری از شخصیت های بی نظیر حضرت زهرا علیها السّلام در عصر حاضر/ سوریا الصمدی/ فارسی،

مخطوط.

578. چگونگی الگوپذیری از شخصیت های بی نظیر حضرت زهرا علیها السّلام/ زهراء سادات الفاضلی الأفغانی/ فارسی، مخطوط.

579. چگونگی الگوپذیری از شخصیت بی نظیر حضرت زهرا علیها السّلام/ نسرین ساسنا پیبال/ تایلندی، مخطوط.

580. چگونگی الگوپذیری از شخصیت های بی نظیر حضرت زهرا علیها السّلام/ نسرین ساسنا پیبال/ فارسی، مخطوط.

581. چگونگی انطباق شاخص های تربیتی حضرت فاطمه علیها السّلام با عصر حاضر/ زینب السادات المرتضوی/ فارسی، مخطوط.

582. چلچراغ/ السید محمد حسین الهاشمیان/ فارسی، مخطوط.

583. چهارده نور پاک، ج 3: زندگی صدیقه طاهره علیها السّلام أسوه زنان جهان/ عبد الرحیم العقیقی البخشایشی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:107

584. چهار سخنرانی درباره حضرت زهرا علیها السّلام/ أحمد المعرفه/ فارسی، مخطوط.

585. چهره درخشان دین فاطمه زهرا علیها السّلام/ علی الکریمی الجهرمی/ فارسی، مخطوط.

586. چهل چشمه کوثر/ السید محمد الحسینی الشاهرودی/ فارسی، مطبوع.

587. چهل حدیث آموزنده از حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

چهل حدیث از حضرت زهرا علیها السّلام (اللطیفی)- گهرهای فاطمی/ فارسی، مطبوع.

588. چهل حدیث از حضرت زهرا علیها السّلام/ منظمه الإعلام الإسلامی/ ترکی آذری، مخطوط.

589. چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ شراره الشرفی/ فارسی، مطبوع.

590. چهل حدیث از سخنان گهربار حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه نشر حدیث أهل البیت علیهم السّلام/ فارسی، مطبوع.

591. چهل حدیث از منابع أهل سنت در فضائل حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

592. چهل حدیث حضرت فاطمه علیها السّلام/ مریم وانگ تینک صینی/ صینی، مخطوط.

593. چهل حدیث حضرت فاطمه علیها السّلام/ آمنه الحسنی التایلندی/ تایلندی، مخطوط.

594. چهل حدیث حضرت فاطمه علیها السّلام/ کوثر الجعفری الباکستانی/ اردو، مخطوط.

595. چهل حدیث حضرت فاطمه علیها السّلام/ أم سلیمان التانزانیائی/ سواحلی،

مخطوط.

596. چهل حدیث حضرت فاطمه علیها السّلام/ دیما فلانکا (من أهالی کنگو)/ فرنسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:108

597. چهل حدیث در فضائل حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه نشر حدیث أهل البیت علیهم السّلام/ فارسی، مطبوع.

598. چهل حدیث در فضائل حضرت زهرا علیها السّلام از زبان عائشه/ مهدی الجعفری/ فارسی، مطبوع.

599. چهل حدیث در مناقب أم أبیها و خطبه تاریخی آن حضرت علیها السّلام/ علی أکبر المهدی پور/ فارسی، مطبوع.

600. چهل حدیث فاطمی از کتاب نهج الحیاه/ محمد الدشتی/ فارسی، مطبوع.

601. چهل حدیث و زندگی نامه حضرت فاطمه علیها السّلام/ آیس الدریائی الأندونزیائی/ مالایو، مخطوط.

602. چهل داستان از کرامات حضرت زهرا علیها السّلام (عطر یاس)/ مصطفی المحمدی الأهوازی/ فارسی، مطبوع.

603. چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ عبد اللّه الصالحی/ فارسی، مطبوع.

604. چهل گوهر از دریای بیکران فضائل صدیقه کبری حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد حسین بن علی أصغر الیوسفی/ فارسی، مطبوع.

605. چهل گوهر از زهرای أطهر علیها السّلام/ السید مهدی الموسوی الجلادتی/ المترجم:

المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السّلام/ تاجیکی، مطبوع.

606. چهل گوهر از زهرای أطهر علیها السّلام/ السید مهدی الموسوی الجلادتی/ المترجم:

المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السّلام/ تایلندی، مطبوع.

607. چهل گوهر از زهرای أطهر علیها السّلام/ السید مهدی الموسوی الجلادتی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:109

608. چهل گوهر از زهرای أطهر علیها السّلام/ السید مهدی الموسوی الجلادتی/ المترجم:؟/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

609. چهل گوهر از زهرای أطهر علیها السّلام/ السید مهدی الموسوی الجلادتی/ المترجم:؟/ إنکلیزی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:111

[ح]

610. الحاشیه علی عاشر البحار/ محمد مهدی الحجّار/ عربی، مخطوط.

611. حالات حضرت بی بی فاطمه علیها السّلام/ صغری همایون

میرزا/ اردو، مطبوع.

612. حالات حضرت فاطمه علیها السّلام/ جلال الدین بن محمد طاهر الریاستی/ فارسی، مطبوع.

613. حبّا لفاطمه علیها السّلام/ هادی المؤیّد/ فارسی، مخطوط.

614. حجاب عصمت/ المؤلف:؟/ المترجم: السید مرتضی حسین الموسوی/ اردو، مطبوع.

615. الحجه الغرّاء علی شهاده الزهراء علیها السّلام/ جعفر السبحانی/ عربی، مطبوع.

616. الحجه الغرّاء فی بیان حدود المعرفه الواجبه لمقام الزهراء علیها السّلام/ محمد باقر بن حسین علی الفقیه إیمانی الأصفهانی/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:112

617. حدائق الإشارات فی أحوال بضعه فخر الکائنات علیها السّلام/ محمد جعفر بن محمد النمازی الخوئی/ فارسی، مخطوط.

حدیث باب عشق- بأیّ ذنب قتلت/ فارسی، مطبوع.

618. حدیث تزویج حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

619. حدیث الخضر مع أبی بکر فی فدک/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

620. حدیث خطبه الزهراء علیها السّلام/ السید مرتضی علم الهدی/ عربی، مخطوط.

621. حدیث زواج فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

622. حدیث شریف کساء/ إسماعیل إسماعیل نژاد/ فارسی، مطبوع.

623. حدیث شریف کساء/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

624. حدیث شریف کساء/ محمد صادق الأمیدواری/ فارسی، مطبوع.

625. حدیث شریف کساء/ فاطمه الإمام الدزفولی/ فارسی، مطبوع.

626. حدیث شریف کساء/ السید شهاب الدین المرعشی النجفی/ فارسی، مطبوع.

627. حدیث شریف کساء/ محمد الصدوقی/ فارسی، مطبوع.

628. حدیث شریف کساء/ نشر عفت/ فارسی، مطبوع.

629. حدیث شریف کساء/ نشر الهلال/ فارسی، مطبوع.

630. حدیث شریف کساء/ عباس القمی/ فارسی، مطبوع.

631. حدیث شریف کساء/ المترجم: مهدی الإلهی القمشه ای/ فارسی، مطبوع.

632. حدیث شریف کساء/ عبد الحسین الأشعری/ فارسی، مطبوع.

633. حدیث شریف کساء با ترجمه/ السید ضیاء الدین التنکابنی/ فارسی، مطبوع.

634. حدیث شریف کساء منظوم/ قنبر/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:113

635. حدیث شریف کساء منظوم/ شرف الدین جعفر بن محمد باقر الشوشتری/ عربی،

مطبوع.

636. حدیث شریف کساء یا شفیعی مطمئن/ السید جمال الدین الأسترآبادی/ فارسی، مطبوع.

637. حدیث غربت/ مهدی الجعفری/ فارسی، مطبوع.

638. حدیث غربت/ السید رضا الیعقوبیان/ فارسی، مطبوع.

639. حدیث غربت/ زین العابدین الدستداده/ فارسی، مطبوع.

640. حدیث غضب/ میثم توکلی نیا/ فارسی، مطبوع.

641. حدیث کساء/ نشر جمال/ فارسی، مطبوع.

642. حدیث کساء/ سالم الدزفولی/ فارسی، مطبوع.

643. حدیث کساء/ منشورات لوح محفوظ/ فارسی، مطبوع.

644. حدیث کساء/ نشر دار الثقلین/ فارسی، مطبوع.

645. حدیث کساء/ علی أکبر التلافی/ فارسی، مطبوع.

646. حدیث کساء/ السید محمد الریاضی/ فارسی، مطبوع.

647. حدیث کساء/ المترجم:؟/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

648. حدیث الکساء/ أیمان الکحیل/ عربی، مطبوع.

649. حدیث الکساء المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

650. حدیث کساء/ رضا ولی زاده/ فارسی، مطبوع.

651. حدیث کساء/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

652. حدیث کساء/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

653. حدیث کساء/ مؤسسه الجلیل/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:114

654. حدیث کساء/ السید فرمان علی/ اردو، مطبوع.

655. حدیث کساء/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

656. حدیث کساء/ محمد حسین البیگلربیگی تاج بخش/ فارسی، مطبوع.

657. حدیث کساء/ جواد/ فارسی، مطبوع.

658. حدیث کساء/ السید علی حسن أختر/ اردو، مطبوع.

659. حدیث کساء/ محمد تقی البافقی/ فارسی، مطبوع.

660. حدیث کساء/ وزاره الإرشاد/ فارسی، مطبوع.

661. حدیث کساء/ زلفعلی البختیاری/ فارسی (لری)، مطبوع.

662. حدیث کساء/ علی محمد الخسروی الناصح/ فارسی، مطبوع.

663. حدیث کساء/ حسین علی بن محمد تقی السائل الخوئی/ فارسی، مطبوع.

664. حدیث الکساء/ مؤسسه الإمام علی علیه السّلام/ سواحلی، مطبوع.

665. حدیث کساء/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

666. حدیث کساء/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

667. حدیث کساء/ علی النصرآبادی الناصری/ فارسی، مطبوع.

668. حدیث کساء/ المترجم: السید زوار حسین المیرزاپوری/ اردو، مطبوع.

669. حدیث الکساء/ ضیاء الأعلمی/ عربی، مطبوع.

670. حدیث کساء (منظوم)/ محمد باقر الصامت البروجردی/ فارسی، مخطوط.

671. حدیث کساء به انضمام

دعاهای مفید زیارت حضرت فاطمه علیها السّلام/ قاسم الهاشمی/ المترجم: مهدی الهی قمشه ای/ فارسی، مطبوع.

672. حدیث کساء از زبان فاطمه زهرا علیها السّلام/ أسد اللّه الداستانی البنیسی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:115

673. حدیث کساء در أدب فارسی/ أصغر الإرادتی/ فارسی، مخطوط.

674. حدیث کساء در کتب معتبر أهل سنت/ السید مرتضی العسکری/ المترجم:

عزیز اللّه العطاردی/ فارسی، مطبوع.

675. حدیث کساء در کتب معتبر مکتب خلفا و مکتب أهل بیت علیهم السّلام: 2 ج/ السید مرتضی العسکری/ المترجم: علی الإسلامی/ فارسی، مطبوع.

676. حدیث کساء فی کتب مدرسه الخلفاء و مدرسه أهل البیت علیهم السّلام/ جبار الخلفی/ عربی، مطبوع.

677. حدیث کساء فی مصادر المدرستین/ السید مرتضی العسکری/ عربی، مطبوع.

678. حدیث کساء فی مصادره/ السید جعفر مرتضی العاملی/ عربی، مطبوع.

679. حدیث کساء کا ترجمه/ علی الفیّاض/ اردو، مطبوع.

680. حدیث کساء المترجم و بعض دعائین/ مهر حسین/ اردو، مطبوع.

681. حدیث کساء منظوم/ السید زوار حسین البنارسی/ اردو، مطبوع.

682. حدیث کساء منظوم/ السید علی حسن صاحب أختر الأمروهی/ اردو، مطبوع.

683. حدیث کساء منظوم/ زوار/ اردو، مطبوع.

684. حدیث کساء منظوم/ السید محمد شاه الرکنی الدزفولی/ فارسی، مطبوع.

685. حدیث کساء منظوم/ مقبول أحمد الدهلوی/ اردو، مطبوع.

686. حدیث کساء منظوم/ میرزا آقا الولادی الوافی/ فارسی، مطبوع.

687. حدیث کساء منظوم/ عبد الحسین/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:116

688. حدیث کساء منظوم/ رضا قلی بن میرزا بزرگ النوری المازندرانی (مشرق)/ فارسی، مطبوع.

689. حدیث کساء منظوم/ علی الخاموش الیزدی/ فارسی، مخطوط.

690. حدیث کساء منظوم و ترجمه/ السید مرتضی حسین الفاضل/ ناظم: السید أفسر عباس الزیدی/ اردو، مطبوع.

691. حدیث واقعه یا در مدینه چه گذشت؟/ واحد تحقیقات انتشارات أعلام التقی/ فارسی، مطبوع.

692. حدیث کساء

و آثار شگفت آن/ السید علی الموحد الأبطحی/ فارسی، مطبوع.

693. حدیث کساء و ترجمه پارسی آن/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

694. حدیث کساء و ختم صلوات/ سلطانعلی نوحه خوان/ فارسی، مطبوع.

695. حدیث کساء و روایات الصلاه علی النبی صلّی اللّه علیه و آله/ السید مرتضی العسکری/ عربی، مخطوط.

696. حدیث کسا و روایات صلوات بر پیامبر أکرم صلّی اللّه علیه و آله/ السید مرتضی العسکری/ المترجم: إسماعیل الدربندی/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

697. حدیث کساء و سند آن/ السید آغا مهدی صاحب اللکنهویی/ اردو، مطبوع.

698. حدیث کساء و منزلت آن/ حسین الأستاد ولی/ فارسی، مطبوع.

699. حدیث کساء و منظومه آن/ السید ضیاء الدین الإمامی الآقامیری/ عربی، مطبوع.

700. حدیث کساء یا پنج تن آل عبا/ أسد اللّه الداستانی البنیسی/ فارسی، مطبوع.

701. حدیث لوح، أئمه هدی در لوح فاطمه زهرا علیها السّلام/ علی اللبّاف/ فارسی، مطبوع.

702. حدیث مجمع الکساء/ آقا خان المازندرانی (الغافل)/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:117

703. حدیث محبت/ نادر الفضلی/ فارسی، مطبوع.

704. حدیث مفاخره/ مهدی الأمیری/ فارسی، مخطوط.

705. حدیث نکاح علی بن أبی طالب علیه السّلام من فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

706. حدیث واقعه یا در مدینه چه گذشت؟/ السید أبو الحسن الحسینی/ فارسی، مطبوع.

707. حدیث یار (منظوم)/ علی أبو الحسنی المنذر/ فارسی، مخطوط.

708. حدیثی یاشوکا/ المترجم: سلیم لیکانیکا/ سواحلی، مطبوع.

709. الحزن الرسالی/ السید محمد حسین فضل اللّه/ عربی، مطبوع.

710. حزن سرمد/ السید کمال الدین العمادی الساروی/ فارسی، مخطوط.

حسرت نامه- وفات نامه حضرت بی بی فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ ترکی، مخطوط.

711. حضرت أم الأئمه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ حسین الوحیدی الخراسانی/ فارسی، مطبوع.

712. حضرت زهرا علیها السّلام/ السید محمد جمال الهاشمی/ المترجم: غضنفر الفغانی/ فارسی، مطبوع.

713. حضرت زهرا علیها

السّلام/ فضل اللّه الکمپانی/ فارسی، مطبوع.

714. حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ المترجم: علی حمزه خانلو/ ترکی آذری، مطبوع.

715. حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ المترجم: علی السیدزاده/ ترکی آذری، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:118

716. حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ المترجم: إسماعیل الدربندی/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

717. حضرت زهرا علیها السّلام/ مرکز المطالعات الثقافیه/ فارسی، مخطوط.

718. حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ المترجم: المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السّلام/ بنگالی، مطبوع.

719. حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ المترجم: المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السّلام/ تایلندی، مطبوع.

720. حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ المترجم: المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السّلام/ روسی، مطبوع.

721. حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ المترجم: المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السّلام/ پشتو، مطبوع.

722. حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ المترجم: المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السّلام/ تاجیکی، مطبوع.

723. حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ المترجم: المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السّلام/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

724. حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ المترجم: المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السّلام/ برمه ای، مطبوع.

725. حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ المترجم: المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السّلام/ ترکی آذری، مطبوع.

726. حضرت زهرا علیها السّلام از رحلت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله تا شهادت/ مجید المیرزائی/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:119

727. حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ فارسی، مطبوع.

728. حضرت زهرا علیها السّلام الگوی زنان در پرورش نسل آینده/ زینب الأوسی/ روسی، مخطوط.

729. حضرت زهرا علیها السّلام اند

دهارت رندینگ اپی زود آو فدک/ ناصر مکارم الشیرازی/ المترجم: میکائیل الأحمدی/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «الزهراء علیها السّلام و قصه فدک المقرحه» هکذا:HAZRAT ZAHRA )P( AND THE HEART -RENDING EPISODE OF FADAK

730. حضرت زهرا علیها السّلام خلقت نورانی/ علی البدری/ فارسی، مطبوع.

731. حضرت زهرا علیها السّلام در آئینه قرآن/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

732. حضرت زهرا علیها السّلام در کلام و پیام إمام خمینی/ مؤسسه البعثه، مؤسسه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مخطوط.

733. حضرت زهرا علیها السّلام در کلام و پیام إمام خمینی/ المترجم: إسماعیل الدربندی/ ترکی إستنبولی، مخطوط.

734. حضرت زهرا علیها السّلام در کلام ولایت/ شیخ الإسلامی الفیلی/ فارسی، مطبوع.

735. حضرت زهرا علیها السّلام را بهتر بشناسیم/ السید شهاب الدین الحسینی/ فارسی، مخطوط.

736. حضرت زهرا علیها السّلام سخن می گوید/ السید شهاب الدین الحسینی/ فارسی، مخطوط.

737. حضرت زهرا علیها السّلام فضائل، کرامات، معجزات/ رضا الکریمی/ فارسی، مطبوع.

738. حضرت فاطمه علیها السّلام/ حسین الفتّاحی/ فارسی، مطبوع.

739. حضرت فاطمه علیها السّلام برای دبستانی ها/ حسین الفتّاحی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:120

740. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ المجمع العالمی الشیعی/ فارسی، مخطوط.

741. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ مهدی الوحیدی الصدر/ فارسی، مطبوع.

742. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید محمد الشیرازی/ المترجم: مجاهد حسین حرّ/ اردو، مطبوع.

743. حکایت اردیبهشت/ جعفر الإبراهیمی/ فارسی، مطبوع.

744. حیات حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد باقر القدیسی/ اردو، مخطوط. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 23 120 [ح] ..... ص : 111

7. حضرت زهرا علیها السّلام و ماجرای غم انگیز فدک/ ناصر مکارم الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

746. حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیها السّلام/ أفسانه شکاری، مریم المجیدی، حوا قهرمان زاده، معصومه الأکبری، منیره أکبرزاده/ فارسی،

مخطوط.

747. حضرت فاطمه علیها السّلام/ المترجمه: جهان آقتاش/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

748. حضرت فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

749. حضرت فاطمه علیها السّلام/ علی أکبر المهدی پور/ ترکی استانبولی، مطبوع.

750. حضرت فاطمه علیها السّلام/ السید مهدی آیه اللهی/ المترجم: محمد المجاهدی، جواد الإسلامی/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

751. حضرت فاطمه علیها السّلام/ حسین الشادرخ/ فارسی، مطبوع.

752. حضرت فاطمه علیها السّلام/ آذر کوچکی، أعظم المستقیمان، فاطمه السوری، مرضیه الکاووسی، مریم القره باغی، نسرین الشهابی/ فارسی، مخطوط.

753. حضرت فاطمه علیها السّلام/ توفیق أبو علم/ المترجم:؟/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

754. حضرت فاطمه علیها السّلام/ أبو الفضل نور محمدپور/ فارسی، مخطوط.

755. حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد رضا هادی زاده الکاشانی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:121

756. حضرت فاطمه علیها السّلام/ مهدی الوحیدی الصدر/ فارسی، مطبوع.

757. حضرت فاطمه علیها السّلام أز ولادت تا شهادت به ضمیمه زیارت حضرت/ محمد النجفی الیزدی/ فارسی، مطبوع.

758. حضرت فاطمه علیها السّلام بهترین الگوی بانوان/ السید محمد الحسینی الشیرازی/ المترجم: السید محمد باقر الفالی/ فارسی، مطبوع.

759. حضرت فاطمه علیها السّلام دانلی داتر آو د هلی پرافت/ ذی شأن حیدر الجوادی/ المترجم: محمد علی عبد علی/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «الزهراء علیها السّلام البنت الوحیده للرسول الأعظم صلّی اللّه علیه و آله» هکذا:

Hazrat Fatemah) s. a. (

the only daughter of the holy Prophet) s. a. w. s (

760. حضرت فاطمه علیها السّلام در آثار مطهری/ مرکز التحقیقات الإسلامیه/ فارسی، مخطوط.

761. حضرت فاطمه علیها السّلام در قرآن/ ربابه الکریمی/ فارسی، مخطوط.

762. حضرت فاطمه علیها السّلام در کتب أهل سنت/ السید مرتضی الحسینی الفیروزآبادی/ المترجم: علی الشیروانی/ فارسی، مطبوع.

763. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید محمد کاظم القزوینی/ المترجم: أثیر الجارودی/ اردو،

مطبوع.

764. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ ناصر مکارم الشیرازی/ المترجم: السید أحمد علی العابدی/ اردو، مطبوع.

765. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ منظمه الإعلام الإسلامی/ فارسی، مطبوع.

766. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ فضل الرحمن المنشی/ بنگالی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:122

767. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ المترجم: السید أحمد علی العابدی/ اردو، مطبوع.

768. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ عبد الأمیر فولادزاده/ فارسی، مطبوع.

769. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید مهدی آیه اللهی/ المترجم: جاوید إقبال قزلباش/ إنکلیزی، مطبوع.

770. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ أحمد السیّاح/ فارسی، مطبوع.

771. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ مرکز الإعلام الإسلامی/ فارسی، مخطوط.

772. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید محمد الحسینی الشیرازی/ المترجم: مجاهد حسین حرّ/ أردو، مطبوع.

773. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ حسین المیرزائی/ فارسی، مطبوع.

حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام- فرازهایی از فضائل و زندگانی أم الفضائل حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

774. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام در آینه وحی و روایات/ المرکز العلمی للعلوم الإسلامیه/ فارسی، مطبوع.

775. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام در منابع أهل سنت/ رضیه السادات السجادی/ فارسی، مطبوع.

776. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام در منظر أهل سنت/ الحوزه العلمیه بأصفهان/ فارسی، مطبوع.

777. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام در نمایه مطبوعات/ مرکز التحقیقات الإسلامیه/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:123

778. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام دن قیرخ حدیث/ منظمه الإعلام الإسلامی/ المترجم:

حسین سرخابلی/ ترکی آذری، مطبوع.

779. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام که بصیرت افروز خطبات/ مولانا السید ابن الحسن/ اردو، مطبوع.

780. حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام یادگار نبوت/ حسین الأستاد ولی/ فارسی، مطبوع.

781. حضرت فاطمه علیها السّلام گوهر

نایاب/ محمد الکفاش/ فارسی، مطبوع.

782. حضرت فاطمه نین فضیلت لری/ السید مرتضی الحسینی/ المترجم: توپراق محمد طاهر/ ترکی إستنبولی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «فضائل فاطمه علیها السّلام» هکذا:HAZRET -i FATIMA'NIN FAZILATLERI

783. حضرت فضه/ محمد یاور حسین الجعفری/ اردو، مطبوع.

784. حضرت فضه/ محمد حسین السابقی/ اردو، مطبوع.

785. حضرت فضه سوانح/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

786. حضرت محسن علیه السّلام/ محمد باقر الأنصاری الزنجانی/ فارسی، مطبوع.

787. حضرتی فاطیما علیها السّلام/ أبو محمد الأردنی/ المترجم: عبد اللّه بوسنی اودیل/ بوسنی، مطبوع.

788. حضرتی فاطیما کچرکا آاللّهوا پسلانیکا/ عدنان بورنیا/ بوسنی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «فاطمه علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله» هکذا:

HAZRETI FATIMA KCERKA ALLAHOVA POSLANIKA) S (

789. حقائق پنهان/ عدنان درخشان/ فارسی، مطبوع.

790. حق الزهراء علیها السّلام/ جواد یوسف بن محمد حماد/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:124

791. حقوق زن با نگرشی در سیره زهرا علیها السّلام/ إسماعیل المنصوری اللاریجانی/ فارسی، مطبوع.

792. حقیقت جاویدان/ محمد باقر الملبوبی/ فارسی، مطبوع.

793. حقیقت سوخته/ أسد الگرمارودی/ فارسی، مطبوع.

794. حقیقت فدک/ محمد صادق الحسین/ اردو، مطبوع.

795. حقیقه مصحف فاطمه علیها السّلام/ أکرم برکات العاملی/ عربی، مطبوع.

796. حقیقت وقائع قریه فاطیما/ توماس دافونکا/ إنکلیزی، مطبوع.

797. حکایت أردیبهشت/ جعفر الإبراهیمی/ فارسی، مطبوع.

حکایات و بطولات إسلامیه، ج 13- فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

798. حکایت فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

799. حکم فی کلمه الزهراء علیها السّلام/ فاضل الفراتی/ عربی، مطبوع.

800. الحلقات الذهبیه/ محمد حسن القبیسی العاملی/ عربی، مطبوع.

801. حماسه ای بی نظیر در کنار بستر زهرا علیها السّلام/ محمد حسین البروجردی/ فارسی، مطبوع.

802. حماسه بزرگ/ ناصر مکارم الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

803. حماسه جاوید کوثر/ آموزش و پرورش طهران/ فارسی، مطبوع.

804. حماسه غدیر از

دیدگاه حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد الدشتی/ فارسی، مطبوع.

805. حماسه کوثریه/ مجید الزجاجی، مجرد الکاشانی/ فارسی، مطبوع.

806. حمایت های حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد جواد الصیفی/ فارسی، مخطوط.

807. حمایت های حضرت زهرا علیها السّلام/ مصطفی الصالحی/ فارسی، مخطوط.

808. حوار مع فضل اللّه حول الزهراء علیها السّلام/ السید هاشم الهاشمی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:125

809. حور در آتش/ السید مسعود پورسید الآقائی/ فارسی، مطبوع.

810. حوریه حرا/ السید جعفر الشهیدی/ فارسی، مطبوع.

811. حوض کوثر/ علی أنور شاه القلندر/ فارسی، مطبوع.

812. حیات جناب سیده علیها السّلام/ السید نیاز حسین العابدی/ اردو، مطبوع.

813. حیات حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام پر تحقیقانه نظر/ محمد باقر المقدس/ اردو، مطبوع.

814. حیات حضرت فضه/ السید شجاعت حسین الجعفری/ اردو، مطبوع.

815. حیاه الزهراء علیها السّلام/ إسماعیل الأنصاری الزنجانی/ عربی، مخطوط.

816. حیاه الزهراء علیها السّلام/ الخضراوی/ عربی، مخطوط.

817. حیاه الزهراء علیها السّلام/ الخضراوی/ إسبانیه، مطبوع.

818. حیاه الزهراء علیها السّلام/ الخضراوی/ المترجم:؟/ برتغالی، مطبوع.

819. حیاه الزهراء علیها السّلام/ عبد الرحیم بن محمد حسین النیّری البروجردی/ عربی، مخطوط.

820. حیاه الزهراء علیها السّلام/ محمد السهرابی/ فارسی، مطبوع.

821. حیاه الزهراء علیها السّلام بعد أبیها الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ فضل علی بن الملا ولی المهدوی القزوینی/ عربی، مطبوع.

822. حیات سیاسی حضرت زهرا علیها السّلام/ أکرم السادات المدنی/ فارسی، مخطوط.

823. حیاه السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید جعفر الشهیدی/ المترجم: ریاض الأخرس/ عربی، مطبوع.

824. حیاه سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ باقر شریف القرشی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:126

825. حیاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام/ السید مهدی أبو القاسم الحسینی القزوینی الحائری/ عربی، مخطوط.

826. حیاه الصدیقه فاطمه علیها السّلام/ محمد جواد الطبسی/ عربی، مطبوع.

827. حیاه طیبه

سیده کونین حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد شفیع بن محمد رفیع النجفی/ اردو، مطبوع.

828. حیاه فاطمه علیها السّلام/ محمود شلبی/ عربی، مطبوع.

829. حیات فاطمه علیها السّلام/ السید جعفر الشهیدی/ المترجم: السید حسین عباس الکردیزی/ اردو، مطبوع.

830. حیات فاطمه علیها السّلام/ السید صادق علی العرفانی/ اردو، مطبوع.

831. حیاه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ مکتبه الأمین/ عربی، مطبوع.

832. حیاه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ نجم الدین جعفر العسکری الطهرانی/ عربی، مخطوط.

833. حیاه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ جمع من علماء لبنان/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:127

[خ]

834. خاتمه در عصمت فاطمه علیها السّلام/ السید مصطفی السجادی، فارسی، مطبوع.

835. خاتون جنت/ السید عنایت علی شاه النقوی البخاری/ اردو، مطبوع.

836. خاتون جنت/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

837. خاتون جنت سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام کی حالات زندگی/ ملک محمد الدین/ اردو، مطبوع.

838. خاتون نور/ مهدی الغفوری ساداتیه (فقیر)/ فارسی، مطبوع.

839. خانه غم/ عباس بن محمد رضا القمی/ المترجم: السید محمد رضا الأحمدی/ فارسی، مطبوع.

840. خانیم لر خانیمی، فاطمه زهرا حضرتلری/ مؤسسه در راه حق/ المترجم:

علاء الدین السیدزاده/ ترکی آذری، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:128

841. خبر فاطمه و علی علیهما السّلام و قد شکوا إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله الخدمه/ علی بن عبد العزیز بن محمد الدولابی/ عربی، مخطوط.

842. خبر وفاه سیده النساء البتول علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

خروشی از عمق درون- خطبه های روشنگرانه حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

843. خزان در بهار/ محمود الجویباری/ فارسی، مطبوع.

844. خسوف عصمت/ صادق الداوری/ فارسی، مطبوع.

845. خصائص الزهراء علیها السّلام/ السید عبد الزراق المقرّم/ عربی، مطبوع.

846. خصائص الزهراء علیها السّلام/ محمد علی بن حسن علی الهمدانی السنقری/ عربی، مخطوط.

847.

خصائص الزهراء علیها السّلام، 3 ج/ السید ساجد المکّی/ عربی، مطبوع.

848. خصائص الزهراء علیها السّلام/ سنقرزاده/ فارسی، مطبوع.

849. خصائص الزهراء علیها السّلام/ السید ساجد المکی/ فارسی، مطبوع.

850. خصائص الصدیقه الزهراء علیها السّلام/ أحمد النورائی یگانه/ فارسی، مطبوع.

851. الخصائص الفاطمیه، ج 2/ محمد باقر الکجوری الطهرانی/ المترجم: السید علی الکوفی/ عربی، مطبوع.

852. الخصائص الفاطمیه/ السید عادل العلوی/ عربی، مخطوط.

853. خصائص فاطمیه/ محمد باقر الکجوری الطهرانی/ فارسی، مطبوع.

خصائص فاطمیه- ویژگی های فاطمه علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

854. خطابه بزرگ بانوی إسلام/ عبد الرضی الربانی/ فارسی، مطبوع.

855. خطابه فاطمه زهرا علیها السّلام/ خلیل الکمره ای/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:129

856. خطابه فدک/ محمد باقر الأنصاری، السید حسین الرجائی/ فارسی، مطبوع.

857. خطبات الزهراء علیها السّلام/ السید ذی شأن حیدر الجوادی الإله آبادی/ اردو، مخطوط.

858. الخطب الثلاثه فاطمه و أم کلثوم و زینب علیهم السّلام/ عبد المهدی بن حسن البلاغی/ عربی، مطبوع.

859. خطب فاطمه الزهراء علیها السّلام/ حلم الحائری/ عربی، مطبوع.

خطب فاطمه الزهراء علیها السّلام (المطبعی)- البلاغه الفاطمیه/ عربی، مطبوع.

خطب فاطمه الزهراء علیها السّلام المحمدیه (شبر)- البلاغه الفاطمیه من الدوحه المحمدیه/ عربی، مطبوع.

860. خطبه آتشین بانوی إسلام/ فارسی، مطبوع.

861. خطبه آتشین بانوی إسلام/ ناصر مکارم الشیرازی/ المترجمه: فاطمه الموسوی/ ترکی آذری، مطبوع.

862. خطبه آتشین بانوی إسلام، ج 2/ ناصر مکارم الشیرازی/ المترجم: حسین الکریمی/ فرنسی، مطبوع.

863. خطبه آتشین بانوی إسلام در بستر شهادت/ ناصر مکارم الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

خطبه آتشین بانوی نمونه إسلام حضرت فاطمه علیها السّلام (عمادزاده)- خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

خطبه تاریخی باشخصیت ترین بانوی جهان فاطمه زهرا علیها السّلام- حماسه بزرگ/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:130

864. خطبه تاریخی بانوی بزرگ إسلام حضرت فاطمه علیها السّلام/

السید علی السیدنژاد/ فارسی، مطبوع.

865. خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ غلام حسین حسین زاده/ فارسی، مخطوط.

866. خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ حسین عمادزاده/ فارسی، مطبوع.

867. خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ عبد الرحمن الأنصاری/ فارسی، مطبوع.

868. خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ السید أبو الفضل الموسوی گرمارودی/ فارسی، مطبوع.

869. خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد الروحی/ فارسی، مطبوع.

870. خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ علی أشرف المؤیدی/ فارسی، مطبوع.

871. خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

872. خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ امیر التقدمی/ فارسی، مخطوط.

873. خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ رضا بنی رضی/ فارسی، مطبوع.

874. خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ علی اشرف المؤیدی/ فارسی، مطبوع.

875. خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ قربان علی المحمدی/ فارسی، مطبوع.

876. خطبه حضرت زهرا علیها السّلام ویژه نوجوانان/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

خطبه حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیها السّلام- آوای کوثر/ فارسی، مطبوع.

877. خطبه حضرت فاطمه علیها السّلام/ کریم الکاظمی/ فارسی، مطبوع.

878. خطبه حضرت فاطمه علیها السّلام/ السید حمید الفتاحی/ فارسی، مطبوع.

879. خطبه حضرت فاطمه علیها السّلام اصیل و جاودانه است/ محمد علی الشمشیری المیلانی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:131

خطبه حضرت فاطمه علیها السّلام در مسجد مدینه- غیرت عشق/ فارسی، مطبوع.

880. خطبه حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ وزاره الإرشاد/ فارسی، مطبوع.

881. خطبه الزهراء علیها السّلام/ محمد تقی خان الحیدرآبادی/ اردو، مطبوع.

882. خطبه الزهراء علیها السّلام/ ناصر الحسینیان/ فارسی، مطبوع.

883. خطبه الزهراء علیها السّلام/ علی بن هارون/ عربی، مخطوط.

884. خطبه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

885. خطبه الزهراء علیها السّلام/ المترجم: محمد رضا الأنصاری/ فارسی، مطبوع.

886. خطبه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

887. خطبه الزهراء علیها السّلام/ الهیئه التحریریه/

فارسی، مطبوع.

888. خطبه الزهراء علیها السّلام/ هاشم محمد طبع/ عربی، مطبوع.

889. خطبه الزهراء علیها السّلام و قصتها/ نخبه من طلبه الحوزه فی النجف/ عربی، مطبوع.

890. خطبه السیده خدیجه أم المؤمنین و السیده فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

خطبه سیدتنا الزهراء علیها السّلام بالمسجد المعروفه (کرمانی)- شرح خطبه اللمه/ عربی، مطبوع.

891. خطبه الصدیقه الکبری فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

892. خطبه علی علیه السّلام ابنه أبی جهل/ السید علی الحسینی المیلانی/ عربی، مطبوع.

893. خطبه فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

894. خطبه فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

895. خطبه فاطمه زهرا علیها السّلام در رابطه با غصب خلافت و فدک/ فیروز عبد الحسین الروزبهانی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:132

خطبه فاطمه الزهراء علیها السّلام معرّبه و تفسیرها- تفسیر خطبه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مخطوط.

896. الخطبه الفاطمیه الکامله/ محمد باقر الأنصاری، السید حسین الرجائی/ عربی، مطبوع.

897. خطبه فاطمه زهرا علیها السّلام در رابطه با غصب خلافت و فدک/ فیروز عبد الحسینی روزبهانی/ فارسی، مطبوع.

898. خطبه فدک/ علی الفصیحی/ فارسی، مطبوع.

899. خطبه فدک/ عبد الرضا الحسینی الگرگانی/ فارسی، مطبوع.

900. خطبه فدک حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ منشورات المنیر/ فارسی، مطبوع.

901. خطبه فدکیه حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

902. خطبه فدکیه/ فریده المهدوی الدامغانی/ إنکلیزی، مخطوط.

903. خطبه فدکیه/ فریده المهدوی الدامغانی/ فرنسی، مخطوط.

904. خطبه فدکیه/ إبراهیم السلطانی نسب/ فارسی، مطبوع.

905. خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ أردلان عطارپور/ فارسی، مطبوع.

906. الخطبه الفدکیه و شرحها/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

907. خطبه منظوم ملکه إسلام فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد الافتخاری الساوجی/ فارسی، مطبوع.

908. خطبه منظومه حضرت زهرا علیها السّلام/ السید

رضا آل یاسین/ فارسی، مخطوط.

909. خطبه نمونه از بانوی نمونه/ السید ضیاء الدین التنکابنی/ المترجم: پرویز التیموری/ إنکلیزی، مطبوع.

910. خطبه و اشک/ محمد لک علی آبادی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:133

911. خطبه های حضرت زهرا علیها السّلام/ السید علی الفانی/ فارسی، مطبوع.

912. خطبه های حضرت زهرا علیها السّلام/ علی الإسلامی/ فارسی، مطبوع.

خطبه های حضرت زهرا علیها السّلام در مسجد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و در بستر شهادت- حدیث غربت/ فارسی، مطبوع.

913. خطبه های حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا علیها السّلام/ فریبا المقصودی الکرمانشاهی/ فارسی، مطبوع.

914. خطبه های حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ بلدیه طهران/ فارسی، مطبوع.

915. خطبه های حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ کریم الکاظمی/ فارسی، مطبوع.

916. خطبه های روشنگرانه حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ مؤسسه البعثه/ فارسی، مطبوع.

917. خطبه های روشنگرانه حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ مؤسسه البعثه/ المترجم: علی اللواسانی/ فرنسی، مطبوع.

918. خطیبه الأمّه/ محمد الأمین/ عربی، مطبوع.

919. خلاصه ای از تاریخ زهرا علیها السّلام/ السید أحمد علم الهدی/ فارسی، مطبوع.

920. خلاصه تحلیلی در تاریخ زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

921. خلاصه زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید جعفر الشهیدی/ تلخیص: محمد رضا الجوادی/ فارسی، مطبوع.

922. خلاصه مسند فاطمه علیها السّلام/ مهدی الجعفری/ فارسی، مطبوع.

923. خلاصه مقالات کنگره حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

924. خلاصه مقام علمی حضرت فاطمه علیها السّلام/ زهراء گواهی/ فارسی، مطبوع.

925. خلفیات ضلت السبیل/ جمعی از طلاب/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:134

926. خلفیات کتاب مأساه الزهراء علیها السّلام، 2 ج/ السید جعفر مرتضی العاملی/ عربی، مطبوع.

927. خلقت نورانی حضرت زهرا علیها السّلام/ علی بدری/ فارسی، مطبوع.

928. خنده فرشته ها/ نادر الفضلی/ فارسی، مطبوع.

929. خورشید در بستر/

السید مهدی صدر الحفاظی/ فارسی، مطبوع.

930. خورشید شب/ سعید آل رسول/ فارسی، مطبوع.

931. خورشید عالمتاب زهرا علیها السّلام/ محمود التاری (یاسر)/ فارسی، مطبوع.

932. خورشیدی در خانه خدیجه علیها السّلام/ محمد رضا السرشار/ فارسی، مطبوع.

933. خوشبختی چیست؟/ أحمد اللقمانی/ فارسی، مطبوع.

934. خون نگاشته هایی از شهادت حضرت فاطمه علیها السّلام/ صادق الداوری دولت آبادی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:135

[د]

935. دائره المعارف الفاطمیه، 5 ج/ الشیخ عبد اللّه الحسن/ عربی، مخطوط.

936. دادخواهی (الترجمه المنظومه للخطبه الفدکیه)/ ناظم أمیر چناری/ فارسی، مطبوع.

937. د اسپیچ آو سپرم لیدی/ المترجم: جلیل السید إبراهیمی/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «کلمات أفضل النساء» هکذا:

The speech of supreme lady

938. داستان بی بی فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

داستان زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام (الشیرازی)- أم أبیها/ فارسی، مخطوط.

939. داستان زندگی حضرت فاطمه علیها السّلام/ أمیر مهدی مراد حاصل/ فارسی، مطبوع.

940. داستان فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

941. داستان فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ ترکی آذری، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:136

942. داستان های حضرت زهرا و حسنین علیهم السّلام/ السید جعفر الحسینی/ فارسی، مطبوع.

943. داستان های عبرت انگیز و زندگی فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مطبوع.

944. داستان هایی از حضرت زهرا علیها السّلام/ قاسم المیر خلف زاده/ فارسی، مطبوع.

945. داستان هایی از زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام/ محمود الحکیمی/ فارسی، مطبوع.

داستان هایی از زندگانی و گزیده ای از سخنان حضرت فاطمه علیها السّلام- دخت آفتاب/ فارسی، مطبوع.

946. داستان هایی از فاطمه الزهراء علیها السّلام از ولادت تا شهادت/ حمید الخرمی/ فارسی، مطبوع.

947. د استوری آو زهرا علیها السّلام/ حنان الشیخ/ المترجم: پترفورد/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «قصه الزهراء علیها السّلام» هکذا:The Story of Zahra

948. د استیت آو فدک/ محمد رضا دلکرسی/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «أرض فدک، ادعاء و مطالبه وجها لوجه» چنین است:

The state of Fadak, The claim vis- a- vis The Fadak case

949. دانش نامه فرهنگ فاطمی، 8 ج/ علی أکبر الرشاد/ فارسی، مخطوط.

950. الداهیه الحاطمه علی من أخرج عن أهل البیت فاطمه علیها السّلام/ حیدر علی الفیض آبادی الهندی الحنفی/ عربی، مطبوع.

951. د اینترو داکشن تو اینفلیبلس حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ مهدی آیت اللهی/ المترجم: جواد الإقبال قزلباش/ عنوان الکتاب هکذا:

The introduction to infallibles hazrat fatima zahra) A. S (

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:137

952. د این چانتد نکلیز/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: محمد جلال خان/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «قلاده فیها المعجزه» هکذا:

THE ENCHATED NECKLACE

953. د اینفی لیبل لیدی/ سلمان غفاری/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «السیده المعصومه» هکذا:The Infallible Lady

954. د تروث فول لیدی فاطیما الزهرا علیها السّلام/ الهیئه التحریریه/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «سیده الإسلام حقا فاطمه علیها السّلام» هکذا:

THE TRUTHFUL LADY FATIMA AL- ZAHRA

955. د حدیث آو کلوک/ المؤلف:؟/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «حدیث الکساء».

956. دخت آفتاب/ لطیف الراشدی/ فارسی، مطبوع.

957. دختر آسمانی/ السید مهدی الشجاعی/ فارسی، مطبوع.

958. دختران پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله سخن می گویند/ جواد الفاضل/ فارسی، مطبوع.

959. دختران مادر مکتب تربیتی بانو فاطمه زهرا علیها السّلام/ أحمد کوچکیان/ فارسی، مطبوع.

960. دختران نمونه/ ن. حقجو/ فارسی، مطبوع.

961. دختران یا دختر خوانده های پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ السید جعفر مرتضی/ المترجم:

أبو الفضل العابدینی/ فارسی، مطبوع.

962. دختر شایسته/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

963. در آستانه مصیبت عظمی شهادت صدیقه کبری علیها السّلام/

حسین الوحید الخراسانی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:138

964. دراسه عن حیاه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ علی أکبر المهدی پور/ عربی، مطبوع.

دراسه فی کتاب مأساه الزهراء علیها السّلام- هوامش نقدیه/ عربی، مطبوع.

965. دراسه لنسخه مخطوطه من کتاب «فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام» ابن هشام/ محمد جعفر بن محمد کاظم دانش پور/ عربی، مخطوط.

دراسه لدور الزهراء علیها السّلام فی مسیره النبوه و الخلافه- فاطمه علیها السّلام و الخلافه/ عربی، مطبوع.

966. در پاسخ افسانه شهادت!/ السید جواد الحسینی الطباطبائی/ فارسی، مطبوع.

967. در پناه نور/ السید أسد اللّه الآقامیری/ فارسی، مطبوع.

968. الدره البیضاء فی إثبات حق فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید آل محمد بن أصغر حسین اللکنهوئی الأمروهی (مطلع)/ اردو، مطبوع.

969. الدره البیضاء فی أحوال فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید جمال الدین محمد بن حسین الیزدی الحائری/ عربی، مخطوط.

970. الدره البیضاء فی تاریخ سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ نجم الدین جعفر العسکری الطهرانی/ عربی، مخطوط.

971. الدره البیضاء فی تحقیق صداق فاطمه الزهراء علیها السّلام/ علی أنور بن علی أکبر بن حیدر علی العلوی الحنفی الکاکوروی الهندی/ اردو، مطبوع.

الدره البیضاء فی حیاه السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام- لؤلؤ درخشان در صفات بهترین زنان جهان/ فارسی، مخطوط.

972. الدره البیضاء فی سیره و مناقب السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ جمیل إبراهیم الحبیب/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:139

973. الدره البیضاء فی شرح حدیث الکساء/ محمد رضا السیستانی القائمی/ فارسی، مخطوط.

974. الدره البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد تقی بن إسحاق الرضوی القمی/ عربی، مطبوع.

975. الدره البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ السید هادی بن حسین الحسینی/ عربی، مخطوط.

976. الدره البیضاء فی مناقب الزهراء علیها

السّلام/ محمد باقر بن محمد تقی المجلسی/ المترجم: السید أکبر علی بن فضل علی الرضوی/ اردو، مطبوع.

977. الدره البهیه فی أسرار الفاطمیه/ السید عادل العلوی/ عربی، مطبوع.

978. الدره الحیدریه/ السید محمد حسین بن حسین بخش النوکانوی الهندی/ اردو، مطبوع.

979. دره الدرر فی تفسیر سوره الکوثر/ حبیب اللّه بن علی مدد الساوجی الکاشانی/ عربی، مخطوط.

980. الدره الغراء فی وفاه الزهراء علیها السّلام/ حسین بن محمد آل عصفور البحرانی/ عربی، مطبوع.

981. الدره الغرویه فی العتره الفاطمیه/ السید عبد الرحیم بن إبراهیم/ عربی، مخطوط.

982. الدره الیتیمه فی بعض فضائل السیده العظیمه/ عبد اللّه بن إبراهیم بن حسن المیر غنی الحنفی المکی المحجوب/ عربی، مطبوع.

983. در حریم فاطمیه/ السید مصطفی مهدجو/ فارسی، مطبوع.

984. در حریم کوثر/ السید محمد رضا الطباطبائی نسب/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:140

985. در حریم یاس/ مؤسسه الإمام الهادی علیه السّلام/ فارسی، مطبوع.

986. در خانه فاطمه علیها السّلام دختر وحی/ عبد الصمد الترکی/ المترجم: محمد رسول الدریائی/ فارسی، مطبوع.

987. دردانه هستی/ إبراهیم اللشنی الزند/ فارسی، مطبوع.

988. در راه مانده/ السید مهدی الشجاعی/ فارسی، مطبوع.

989. در رثاء حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد بن حسین/ فارسی، مخطوط.

در رثای صدیقه کبری علیها السّلام- یاس کبود/ فارسی، مطبوع.

990. در رثای کوثر/ القواه الجویه الایرانیه/ فارسی، مطبوع.

الدرر الفائقه فی أولاد علی و فاطمه علیها السّلام- مطالع الزهراء فی ذریه بنی الزهراء علیها السّلام/ عربی، مخطوط.

991. درر الفضائل فی فضل تزویج النور بالنور/ محمد حسن الآشتیانی/ عربی، مخطوط.

992. درر اللئالی فی حجه دعوی البتول لفدک و العوالی/ حسین بن یحیی بن إبراهیم الدیلمی/ عربی، مخطوط.

993. درس حجاب از قرآن و حضرت زهرا علیها السّلام/ مصطفی شریعت الموسوی/ فارسی، مطبوع.

994.

در سنگر عفاف/ حسین الأحمدی/ فارسی، مطبوع.

995. در سوگ بانوی آفتاب/ مژده خدامی پور/ فارسی، مطبوع.

996. در سوگ کوثر/ ید اللّه بهتاش/ فارسی، مطبوع.

997. درسهائی از زندگی حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:141

998. درسهائی از مکتب فاطمه علیها السّلام/ السید أحمد الخاتمی/ فارسی، مطبوع.

999. درسهائی از مکتب یگانه بانوی عالم إسلام مادر جهانی زهرا علیها السّلام/ ف. ه.

الطهرانی/ فارسی، مطبوع.

1000. درسهائی درباره نسخه ای از کتاب «فضائل فاطمه زهرا» علیها السّلام/ ابن هشام/ المترجم: محمد جعفر الدانش پرور/ فارسی، مطبوع.

1001. درسی از مکتب زهرا علیها السّلام/ علی الکاظمی/ فارسی، مطبوع.

1002. در صحنه اجتماعی/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1003. در غربت کوثر/ علی رضا الإحرامیان پور/ فارسی، مطبوع.

1004. در فاطیما چه اتفاق افتاد؟/ ریبر/ المترجم:؟/ فارسی، مطبوع.

1005. در فضائل الگوی زنان فاطمه علیها السّلام/ جلال الدین السیوطی/ المترجم:؟/ فارسی، مطبوع.

1006. در کوچه های معطر إحساس/ میر علی محمدنژاد/ فارسی، مطبوع.

1007. در مدینه چه گذشت؟/ السید أبو الحسن الحسینی/ فارسی، مخطوط.

1008. در مکتب فاطمه علیها السّلام/ علی القائمی/ فارسی، مطبوع.

1009. در ولای أهل بیت علیهم السّلام/ علی شاه القوچانی العارف/ فارسی، مطبوع.

1010. در ولای أهل بیت علیهم السّلام/ أحمد العضدی/ فارسی، مطبوع.

1011. دستاس و آسمان (شعر)/ المؤلف/ فارسی، مطبوع.

1012. دعاء فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

1013. دعاهای حضرت فاطمه علیها السّلام برای روزهای هفته/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:142

1014. دعاهای حضرت فاطمه علیها السّلام در تعقیب نمازهای یومیه/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

دعاهای روزانه حضرت فاطمه علیها السّلام- أدعیه فاطمیه/ فارسی، مطبوع.

1015. دعای أیام هفته حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ دار

القرآن الکریم/ فارسی، مطبوع.

1016. دعای عاشقان، زیارت نامه- أدعیه- نماز حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ جمیله دادرسی نژاد.

1017. دفاع از حریم حق/ عمران علی زاده/ فارسی، مطبوع.

1018. دفاع از حریم ولایت/ عبد اللّه الشیعی/ فارسی، مطبوع.

1019. دفاع زهرا علیها السّلام از ولایت/ السید محمد عابدین زاده/ فارسی، مطبوع.

1020. دفاع فاطمی بازنگری به أهل بیت علیهم السّلام در قرآن/ مرضیه الخزعلی/ فارسی، مخطوط.

1021. دفاع الوسواس الخنّاس فی حدیث المیراث و فدک و القرطاس/ باقر بن المرتضی النائطی المدارسی/ عربی، مطبوع.

1022. دلائل الزهراء علیها السّلام/ محمد بن جریر الطبری/ عربی، مطبوع.

1023. دلائل الزهراء علیها السّلام/ محمد بن جریر الطبری/ المترجم: محمد تقی الرهبر الأصفهانی/ فارسی، مطبوع.

1024. د لایت/ مؤسسه بلال/ إنکلیزی، مطبوع.

1025. د لیدی آو لایت/ السید علی نقی النقوی اللکنهوئی/ المترجم: السید هاشم رضا الرضوی الإله آبادی/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «سیده النور» هکذا:THE LADY OF LIGHT

1026. دلیل آفتاب/ محمد حسین الرحیمیان/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:143

1027. د مارتا یردام آو حضرت فاطیما زهرا ایزنات افکشن/ المؤلف:؟/ المترجم:

مؤسسه السبطین العالمیه/ إنکلیزی، مطبوع/ ترجمه کتاب «شهادت مادرم زهرا علیها السّلام افسانه نیست»، و عنوان الکتاب بمعنی «شهاده أمی فاطمه علیها السّلام لیست أکذوبه» هکذا:

The martyrdom of Hazrat- e Fatima Zahra is not a fiction

1028. دنیانون ان اوستون خانیمی فاطمه زهرا علیها السّلام/ آتاسوی اوغلی/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

1029. دو بانوی نابغه جهان رسالت حضرت فاطمه زهرا و زینب کبری علیهما السّلام/ السید ابو الفضل التقوی/ فارسی، مطبوع.

1030. دو دریای رحمت، علی علیه السّلام مظهر عدل و فاطمه علیها السّلام مظهر تقوی/ محمد علی المردانی/ فارسی، مطبوع.

1031. د وردز مست آوت استندینگ لیدی/ ناصر مکارم الشیرازی/ المترجم:؟/ إنکلیزی، مطبوع/

ترجمه کتاب «باشخصیت ترین بانوی جهان»، و عنوان الکتاب بمعنی «أعظم امرأه فی العالم شخصیه» هکذا:

The World's Most Outstanding Lady

1032. دو معجزی/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

1033. د هیون آن فایر/ غلام علی گلزار الکشمیری/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «الملکوت فی النار» هکذا:The heaven in fire

1034. دیدگاه های کلامی حضرت زهرا علیها السّلام/ فاطمه عبد اللهی/ فارسی، مخطوط.

1035. دیوان الحنین فی ذکری الطاهرین، ج 3/ أم مظفر آل شبیر الخاقانی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:144

1036. دیوان الزهراء علیها السّلام/ مصطفی المهاجر/ عربی، مطبوع.

1037. دیوان الزهراء علیها السّلام/ عبد العزیز عندلیب/ عربی، مطبوع.

1038. دیوان زهرائیه/ رشید الضیائی الدزفولی/ فارسی، مطبوع.

1039. دیوان العبرات الفاطمیه/ ملایه حدهن/ عربی، مطبوع.

1040. دیوان فاطمه علیها السّلام/ عبد المنعم الفرطوسی/ عربی، مطبوع.

1041. دیوان فاطمه الزهراء علیها السّلام/ إبراهیم الجواد/ عربی، مطبوع.

1042. دیوان فاطمه الزهراء علیها السّلام/ کامل سلمان الجبوری/ عربی، مطبوع.

1043. دیوان فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد عبد الرحیم/ عربی، مطبوع.

1044. دیوان فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ عربی، مخطوط.

1045. دیوان الفاطمیات/ هادی جباره الحلی/ عربی، مطبوع.

1046. دیوان کسر الضلع/ السید یحیی الحسینی النجفی/ عربی، مطبوع.

1047. الدیوان لفاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

1048. دیوان لوعه الزهراء علیها السّلام، ج 3/ السید سعید الذبحاوی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:145

[ذ]

1049. ذخائر العقبی/ خادم حسین الفاضل الورسی الأفغانی/ فارسی، مطبوع.

1050. ذخیره العقبی فی مثالب أعداء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عباس بن محمد رضا القمی/ عربی، مخطوط.

1051. ذکر بتول علیها السّلام/ محمد إحسان علی خان الرامپوری/ اردو، مطبوع.

1052. ذکر فاطمه علیها السّلام و أبی بکر/ أبو أحمد عبد العزیز بن یحیی الجلودی البصری/ عربی، مخطوط.

1053. ذکر کثیر (تسبیحات الزهراء علیها

السّلام)/ رضا محققیان/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:147

[ر]

1054. رائده فخر النساء علیها السّلام/ حیدر علی السعدی/ عربی، مطبوع.

1055. راز دل/ مهرانگیز کوفگر/ فارسی، مطبوع.

1056. راز طهارت/ السید محمد حسین فضل اللّه/ المترجم: مجید المرادی، شمس اللّه الصفر لکی/ فارسی، مطبوع.

1057. راز عظمت/ السید محمد الحسینی الشاهرودی/ فارسی، مطبوع.

1058. راز کبود باور (ضریح سوخته)/ مسجد سناباد/ فارسی، مطبوع.

1059. رازهای فدک/ زین العابدین الغلام/ فارسی، مطبوع.

1060. راز و سوزهای زهرائی/ علی الأنصاری الخوئینی/ ترکی آذری، مخطوط.

1061. راویان مشترک فریقین از حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد علی پور/ فارسی، مطبوع.

1062. راه فاطمه علیها السّلام/ داوود الروستائی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:148

1063. راهنمای پژوهش درباره حضرت فاطمه علیها السّلام/ پژوهشکده باقر العلوم علیه السّلام/ فارسی، مطبوع.

1064. راهنمای پژوهشی در موضوع فدک/ معاونیه التحقیق فی المذاهب الإسلامیه/ فارسی، مخطوط.

راه و رسم زندگی از دیدگاه حضرت زهرا علیها السّلام- نهج الحیاه/ فارسی، مطبوع.

1065. رایحه ای از زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید هاشم الرسولی المحلاتی/ فارسی، مطبوع.

1066. الرثاء الفاطمیه/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

1067. رثا و ثنای حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد علی الأنصاری القمی/ فارسی، مطبوع.

1068. رخساره خورشید/ محمد تقی الخلجی/ فارسی، مطبوع.

1069. ردّ الأبالسه/ غلام حیدر خان/ اردو، مطبوع.

1070. رزامیری ساوا/ علی سریافی/ بوسنی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «رائحه الورد المحمدی» هکذا:RUZA MIRI SAVA

1071. الرساله الباهره فی تفضیل السیده فاطمه الزهراء الطاهره علیها السّلام/ السید أبو محمد حسن بن طاهر القائنی الهاشمی/ عربی، مخطوط.

1072. الرساله التفضیلیه/ محمد علی بن محمد باقر الوحید البهبهانی/ عربی، مخطوط.

1073. رساله حدیث «نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث»/ محمد بن محمد التلعکبری المفید/ عربی، مطبوع.

1074. رساله حضرت بی بی فاطمه علیها

السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

1075. رساله حضرت طاهره علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:149

رساله حضرت فاطمه علیها السّلام بی بی فاطمه علیها السّلام/ فارسی، مخطوط.

1076. رساله در تولد أم الأئمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

1077. رساله ردّ من أخرج من أهل البیت علیهم السّلام فاطمه علیها السّلام/ علی أکبر الزمانی نژاد/ عربی، مطبوع.

1078. رساله عمر إلی معاویه/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

1079. رساله فاطمیه/ محمد أمین بن محمد تقی الخراسانی/ فارسی، مخطوط.

1080. الرساله الفاطمیه/ التنکابنی/ عربی، مخطوط.

1081. رساله فدک/ محمد باقر بن فتح محمد الجلال پوری/ اردو، مطبوع.

1082. رساله فدک/ السید محمد حسین النوکانوی/ اردو، مطبوع.

1083. رساله فدک/ محمد نذر علی پیشاوری القادیانی/ اردو، مطبوع.

1084. رساله فی إثبات أن فدک لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد الکرمی الحویزی/ عربی، مطبوع.

1085. رساله فی إعجاز سوره الکوثر/ محمد سعید بن عمر الکرامه/ عربی، مخطوط.

1086. رساله فی تحقیق الخبر المنسوب إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله: «نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث»/ أبو عبد اللّه محمد بن محمد بن النعمان الحارثی العکبری البغدادی المفید/ عربی، مطبوع.

1087. رساله فی تسبیح الزهراء علیها السّلام/ خلف بن عبد العلی البحرانی العصفوری/ عربی، مخطوط.

1088. رساله فی حقیقه فدک/ جعفر بن بکیر الخیاط/ عربی، مخطوط.

1089. رساله فی حکم أبی بکر فی فدک/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

1090. رساله فی حلیه الجمع بین الفاطمیتین/ الوحید البهبهانی/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:150

1091. رساله فی رؤیا فاطمه علیها السّلام المشهوره/ أحمد الأحسائی/ عربی، مخطوط.

1092. رساله فی السرّ و حقیقه السرّ المستودع فی فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد فاضل المسعودی/ عربی، مطبوع.

1093. رساله فی صداق سیدتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد صبغه اللّه بن محمد غوث الهندی/ عربی،

مطبوع.

1094. رساله فی عصمه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد تقی القزوینی/ عربی، مطبوع.

1095. رساله فی فدک/ محمد المهدوی اللاهیجی/ عربی، مخطوط.

1096. رساله فی قصه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد تقی القزوینی/ عربی، مخطوط.

1097. رساله لوح حضرت فاطمه علیها السّلام/ السید عزیز اللّه الإمامه الکاشانی/ فارسی، مطبوع.

1098. رساله مطلع الأنوار/ السید علی الطباطبائی/ فارسی، مطبوع.

1099. رساله مکیّه فی تفضیل الزهراء علیها السّلام/ السید کاظم بن القاسم الحسینی الرشتی/ عربی، مطبوع.

1100. رسالت های فرهنگی، اعتقادی، أخلاقی، تربیتی، رفتاری از دیدگاه حضرت علی و فاطمه علیهما السّلام/ حامد الگروه ای/ فارسی، مخطوط.

1101. رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و فاطمه الزهراء علیها السّلام/ علی محمد علی/ مالایو، مطبوع.

1102. رشحاتی از حریم یاس مدینه فاطمه مظلومه علیها السّلام المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

1103. رمز و راز خوشبختی در زندگی حضرت زهرا علیها السّلام/ فرج اللّه میر عرب/ فارسی، مطبوع.

1104. رمی الجمرات، ج 1/ عباد الحسینی/ اردو، مطبوع.

1105. رمی الجمرات، ج 2 و 3/ محمد تقی/ اردو، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:151

1106. رنج ها و فریادهای فاطمه علیها السّلام/ عباس بن محمد رضا القمی/ المترجم: محمد المحمدی الاشتهاردی/ فارسی، مطبوع.

1107. رنج های زهرا علیها السّلام/ السید جعفر مرتضی العاملی/ المترجم: محمد السپهری/ فارسی، مطبوع.

1108. روابط متقابل بین حضرت زهرا علیها السّلام و إمام عصر عجّل اللّه تعالی فرجه/ السید محمد باقر الموسوی/ فارسی، مطبوع.

1109. روابط متقابل خلفا با خاندان وحی از دیدگاه علامه مجلسی/ السید جعفر الخلخالی/ فارسی، مخطوط.

1110. روایت دیدار با کوثر إیمان حضرت زهرای أطهر علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

1111. روایت زفاف فاطمه علیها السّلام/ السندی/ فارسی، مطبوع.

1112. روزهای فاطمه علیها السّلام (شرح لخطبه فدک)/ علی الصفائی الحائری/ فارسی، مطبوع.

1113. روش ها

و بینش های حضرت زهرا علیها السّلام درباره یک زندگی زیبا/ أحمد اللقمانی/ فارسی، مطبوع.

1114. الروضه الزکیه فی المراثی الفاطمیه/ محمد حسن الرکین/ عربی، مطبوع.

1115. روضه الزهراء علیها السّلام/ مهدی الپوستی/ فارسی، مطبوع.

الروضه الزهراء فی تفسیر فاطمه الزهراء علیها السّلام- الروضه الزهراء فی مناقب الزهراء علیها السّلام/ عربی، مخطوط.

1116. الروضه الزهراء فی مناقب الزهراء علیها السّلام/ أبو سعید عبد الرحمن محمد بن أحمد بن حسین الخزاعی المفید النیشابوری/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:152

1117. ره آورد مبارزات سیاسی حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد الدشتی/ فارسی، مطبوع.

1118. ریاحین الأشعار عن ریحانه رسول الأبرار/ محمد إبراهیم مالمیر، فارسی، مطبوع.

1119. ریاحین الشریعه، ج 1 و 2/ ذبیح اللّه المحلاتی/ فارسی، مطبوع.

1120. ریحانه آل محمد علیها السّلام/ الهیئه التحریریه/ فارسی، مطبوع.

1121. ریحانه بهشت/ جعفر رسول زاده/ فارسی، مطبوع.

1122. ریحانه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ محمد النجفی الیزدی/ فارسی، مطبوع.

1123. ریحانه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ علی الکرمی/ فارسی، مخطوط.

1124. ریحانه خانه وحی/ وحید الرضائیان/ عربی، مطبوع.

1125. ریحانه الرسول، درّ مکنون خزانه إلهی/ محمد الکاظمینی/ فارسی، مطبوع.

1126. ریحانه الرسول صلّی اللّه علیه و آله فاطمه الزهراء علیها السّلام/ أحمد الشهاوی، سعد شرف الدین/ عربی، مطبوع.

1127. ریحانه الرسول صلّی اللّه علیه و آله فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد أحمد جاد المولی/ عربی، مطبوع.

1128. ریحانه سرفراز پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ علی الکرمی الفریدنی/ فارسی، مطبوع.

1129. ریحانه ملکوت/ محمود الحلبی/ فارسی، مطبوع.

1130. ریحانه النبی علیها السّلام، زندگی حضرت صدیقه طاهره علیها السّلام (ترجمه جلد 43 بحار الأنوار)/ مؤسسه کوثر النبی صلّی اللّه علیه و آله/ فارسی، مطبوع.

1131. ریحانه النبیّ صلّی اللّه علیه و آله/ علی أصغر یونسیان (الملتجی)/ فارسی، مطبوع.

1132.

ریحانه النبیّ صلّی اللّه علیه و آله السیده فاطمه علیها السّلام/ النبوی جبر السراج/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:153

[ز]

1133. زبان مؤنث و اسطوره ولادت/ سهیلا الصفائی/ فارسی، مطبوع.

1134. زبده نظامیه/ نظام الدین حبیب اللّه الیزدی/ فارسی، مطبوع.

1135. زخم آتش/ علی اللباف/ فارسی، مطبوع.

1136. زخم خورشید/ مهدی الحسینیان القمی/ فارسی، مطبوع.

1137. زراعه الآخره فی ولاده الصدیقه الطاهره علیها السّلام/ عبد الجواد الشریفی القائنی/ فارسی، مطبوع.

1138. زفافنامه بی بی فاطمه علیها السّلام/ بنده/ فارسی، مخطوط.

1139. زلال کوثر/ محسن الحافظی/ فارسی، مطبوع.

1140. زمزمه عشق/ حسن محمودزاده/ فارسی، مطبوع.

1141. زمزمه های ولایت/ محمد علی الشهاب/ فارسی، مطبوع.

1142. زنان سپیدپوش/ مرتضی دانشمند/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:154

1143. زنان نامدار شیعه (فاطمه زهرا علیها السّلام)/ أحمد عیسی فر/ فارسی، مطبوع.

1144. زن بهشتی بر زمین/ مهدیه الاحتشامی/ فارسی، مطبوع.

1145. زن در اندیشه تعالیم فاطمه زهرا علیها السّلام/ أحمد کوچکیان/ فارسی، مخطوط.

1146. زندگانی بانوی بانوان/ مؤسسه در راه حق/ فارسی، مطبوع.

1147. زندگانی بانوی بانوان حضرت فاطمه علیها السّلام/ نهضت سوادآموزی/ فارسی، مطبوع.

زندگانی بزرگ بانوی إسلام فاطمه زهرا علیها السّلام- گل محمدی/ فارسی، مطبوع.

1148. زندگانی تأثرانگیز سیده زنان فاطمه دختر محمد علیها السّلام/ السید جعفر الشهیدی/ فارسی، مطبوع.

1149. زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام/ السید عبد الحسین بن محمد الرضائی النیشابوری/ فارسی، مطبوع.

1150. زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام/ علی الفلسفی (لطفی زاده)/ فارسی، مخطوط.

1151. زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد باقر المجلسی/ المترجم و تحقیق: محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

1152. زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام/ محمود الأیوب/ إنکلیزی، مطبوع.

1153. زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام/ حسین الصبوری/ فارسی، مطبوع.

1154. زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام/ منصور الکریمیان/ فارسی، مطبوع.

1155. زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام

از ولادت تا شهادت/ فاطمه الرحیمی الأفغانی/ فارسی، مخطوط.

زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام برای دانش آموزان- بانوی آسمانی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:155

1156. زندگانی حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا علیها السّلام/ إبراهیم سلطانی نسب/ فارسی، مطبوع.

1157. زندگانی حضرت علی و حضرت فاطمه علیها السّلام/ علی الرفیعی/ فارسی، مطبوع.

1158. زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام/ أحمد علی الحیدری/ اردو، مطبوع.

1159. زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام/ جمع من علماء لبنان/ المترجم: حمید رضا الکفاش/ فارسی، مطبوع.

1160. زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام/ عباس بن محمد رضا القمی/ المترجم: السید محمود بن جعفر الموسوی الزرندی/ فارسی، مطبوع.

1161. زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام/ بدر الدین النصیری/ فارسی، مطبوع.

1162. زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام/ عمر أبو نصر/ المترجم: السید محمود الأبطحی الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

1163. زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد رضا العادل/ فرنسی، مطبوع.

1164. زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام/ مهدی پیشوایی/ تلخیص: الجامعه الحره الإسلامیه/ فارسی، مطبوع.

1165. زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام از ولادت تا شهادت/ فاطمه الرحیمی، الحسینی، الصابری/ فارسی، مخطوط.

1166. زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام/ عباس القدیانی/ فارسی، مطبوع.

1167. زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام/ منصور الکریمیان/ فارسی، مطبوع.

1168. زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام/ جواد الفاضل/ فارسی، مطبوع.

1169. زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام/ ناصر مکارم الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:156

1170. زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ مریم حمزه، إلهه علی زاده، خدیجه الثغانی، نساء الداوودیان/ فارسی، مخطوط.

1171. زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ مهدی السعیدپور، عبد الرضا الکزازی، إحسان المیرزائی/ فارسی، مخطوط.

1172. زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ رضا الأستادی/ فارسی، مطبوع.

1173. زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام، 2 ج/ عبد الرحیم النیری البروجردی/ فارسی، مخطوط.

1174.

زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد باقر المجلسی/ المترجم: محمد جواد النجفی/ فارسی، مطبوع.

1175. زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید جعفر میر عظیمی/ فارسی، مطبوع.

1176. زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام از نظر أهل سنت و شیعه/ علی الفلسفی (لطفی زاده)/ فارسی، مخطوط.

1177. زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام و دختران آن حضرت زینب و أم کلثوم علیهما السّلام/ السید هاشم الرسولی المحلاتی/ فارسی، مطبوع.

1178. زندگانی سیاسی حضرت زهرا علیها السّلام در زمان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ نیره السادات إسماعیلی طبا/ فارسی، مخطوط.

1179. زندگانی سیاسی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ شهین الخشاوی/ فارسی، مطبوع.

1180. زندگانی صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید محمد تقی المدرسی/ فارسی، مطبوع.

1181. زندگانی فاطمه علیها السّلام/ مهدی الأفشاری/ فارسی، مطبوع.

1182. زندگانی فاطمه علیها السّلام/ محمد الطاهری/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:157

1183. زندگانی فاطمه علیها السّلام/ عباس آسوده/ فارسی، مخطوط.

1184. زندگانی فاطمه علیها السّلام/ عبد القاسم حق جو/ فارسی، مخطوط.

1185. زندگانی فاطمه علیها السّلام/ السید رسول بهشتی نژاد/ فارسی، مخطوط.

زندگانی فاطمه علیها السّلام دختر محمد صلّی اللّه علیه و آله- زندگانی تأثرانگیز سیده زنان فاطمه علیها السّلام دختر محمد صلّی اللّه علیه و آله/ فارسی، مطبوع.

زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام (دستغیب)- صدیقه کبری فاطمه زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1186. زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام/ عبد الحسین المؤمنی/ فارسی، مطبوع.

1187. زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام/ حسین الطارمی/ فارسی، مطبوع.

1188. زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید جعفر الشهیدی/ فارسی، مطبوع.

1189. زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام، 4 ج/ السید جعفر الشهیدی/ فارسی، بریل.

1190. زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید جعفر الشهیدی/ المترجمه: فاطمه الموسوی/ ترکی آذری، مطبوع.

1191. زندگانی فاطمه

زهرا علیها السّلام/ محمد قاسم نصیرپور/ فارسی، مطبوع.

1192. زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام/ علی المحدث بندرریگی/ فارسی، مطبوع.

1193. زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام/ تامر میر مصطفی السوری/ فرنسی، مطبوع.

1194. زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد صادق الرحمتی/ إنکلیزی، مطبوع.

1195. زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد جواد المولوی نیا/ فارسی، مخطوط.

1196. زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام/ علی النوری/ فارسی، مطبوع. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 23 157 [ز] ..... ص : 153

11. زندگانی فاطمه زهرا و زینب کبری علیهما السّلام/ السید عبد الحسین دستغیب/ فارسی، مطبوع.

1198. زندگانی فضه خادمه حضرت زهرا علیها السّلام/ منصوره میر عبد اللهی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:158

1199. زندگی اجتماعی بانوی دو عالم/ وحید الرضائیان الریزی/ فارسی، مخطوط.

زندگی حضرت خدیجه و حضرت فاطمه و حضرت زینب و سکینه علیهم السّلام- فاطمه زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1200. زندگی حضرت زهرا علیها السّلام أم أبیها/ محمد الحمزاوی/ فارسی، مطبوع.

1201. زندگی حضرت زهرا علیها السّلام پس از رحلت پیامبر أکرم صلّی اللّه علیه و آله/ زهره الخاتمی/ فارسی، مخطوط.

1202. زندگی حضرت فاطمه علیها السّلام/ العقیقی البخشایشی/ فارسی، مطبوع.

1203. زندگی حضرت فاطمه علیها السّلام/ حسین الحماسیان (الصابر الکرمانی)/ فارسی، مطبوع.

1204. زندگی حضرت فاطمه علیها السّلام/ أحمد الراشدی/ فارسی، مطبوع.

1205. زندگی حضرت فاطمه علیها السّلام/ سوسن طاقدیس/ فارسی، مطبوع.

زندگی حضرت فاطمه علیها السّلام (الأنصاری)- عروس نور/ فارسی، مخطوط.

زندگی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام (الکمالی)- عروس نور/ فارسی، مخطوط.

زندگی حضرت فاطمه علیها السّلام (الموسوی)- عروس نور/ فارسی، مخطوط.

زندگی حضرت فاطمه علیها السّلام (الیزدی)- عروس نور/ فارسی، مخطوط.

زندگی فاطمه علیها السّلام- زهره زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1206. زندگی فاطمه زهرا علیها السّلام/ نورا حق پرست/ فارسی، مطبوع.

زندگی

فاطمه زهرا علیها السّلام- فرشته زمینی/ فارسی، مطبوع.

زندگی فاطمه زهرا علیها السّلام (النوابی)- عروس نور/ فارسی، مخطوط.

1207. زندگی نامه بانوی مظلومه/ مرتضی الباقریان/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:159

1208. زندگی نامه بانوی نمونه إسلام حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ نصر اللّه نیک بین الشیرازی/ فارسی، مخطوط.

1209. زندگی نامه حضرت فاطمه علیها السّلام/ جعفر الإبراهیمی (الشاهد)/ فارسی، مطبوع.

1210. زندگی نامه خدیجه کبری و فاطمه زهرا علیها السّلام/ هاشم معروف الحسنی/ المترجم:

علی شیخ الإسلامی/ فارسی، مطبوع.

1211. زندگی نامه فاطمه زهرا علیها السّلام/ مهدیه العابری/ فارسی، مخطوط.

1212. زندگی نامه فاطمه زهرا علیها السّلام/ سمیه الصفوی/ فارسی، مخطوط.

1213. زندگی نامه فاطمه زهرا علیها السّلام/ زینب العدالتی/ فارسی، مخطوط.

1214. زندگی نامه فاطمه زهرا علیها السّلام/ زهراء العظیمی/ فارسی، مخطوط.

1215. زندگی نامه فاطمه زهرا علیها السّلام/ زهراء عبد اللهی/ فارسی، مخطوط.

1216. زندگی نامه فاطمه زهرا علیها السّلام/ حبیبه عسکری نژاد/ فارسی، مخطوط.

1217. زندگی نامه فاطمه زهرا علیها السّلام/ أعظم العاملی/ فارسی، مخطوط.

1218. زندگی نامه و چهل حدیث در فضیلت کوثر محمدی/ أحمد محسن زاده/ فارسی، مطبوع.

1219. زندگی و سیمای حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید محمد تقی المدرسی/ المترجم: محمد صادق الشریعت/ فارسی، مطبوع.

1220. زواج أم کلثوم/ علی الشهرستانی/ عربی، مطبوع.

1221. زواج السیده فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

1222. زواج علی علیه السّلام بالزهراء علیها السّلام/ یوسف محمد عمرو/ عربی، مطبوع.

1223. الزواج المبارک/ دار العلم/ عربی، مطبوع.

1224. الزهراء علیها السّلام، 2 ج/ الهیئه التحریریه/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:160

1225. الزهراء علیها السّلام/ السید آغا مهدی/ اردو، مطبوع.

1226. الزهراء علیها السّلام/ السید أولاد حیدر فوق البلگرامی الهندی/ اردو، مطبوع.

1227. الزهراء علیها السّلام/ السید محمد جمال الهاشمی/ عربی، مطبوع.

1228. الزهراء علیها السّلام/ محب الدین الخطیب/ عربی، مطبوع.

1229. زهرا علیها السّلام/ الهیئه التحریریه/ فارسی،

مطبوع.

1230. زهرا علیها السّلام/ در ستیز با ظلمت/؟/ فارسی، مطبوع.

1231. الزهراء علیها السّلام/ شفیق بن محمد حسن الجواهری/ عربی، مخطوط.

1232. الزهراء علیها السّلام/ محمد حسین بن یونس المظفر/ عربی، مخطوط.

الزهراء علیها السّلام- ثمره النبوه/ فارسی، مطبوع.

1233. الزهراء علیها السّلام أسوه و قدوه/ محمد جعفر شمس الدین العاملی/ عربی، مطبوع.

1234. الزهراء علیها السّلام أم الحسن، آفاق النبوه/ عبد الحلیم مشوح السلوم/ عربی، مطبوع.

1235. زهرا علیها السّلام این قرآن اند سنت/ السید عبد الحسین شرف الدین الموسوی/ المترجم: السید مختار الحسینی/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «زهرا علیها السّلام در قرآن و سنت» هکذا:Zahra )P( in Quran and Sunnah

1236. الزهراء البتول علیها السّلام/ إبراهیم الجواد/ عربی، مطبوع.

1237. زهرا علیها السّلام برترین بانوی جهان/ ناصر مکارم الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

1238. زهرا علیها السّلام بزرگ زن جهان بشریت/ علی أکبر الهاشمی الرفسنجانی/ فارسی، مطبوع.

1239. الزهراء علیها السّلام بین الثناء و الولاء/ محمود العکّام/ عربی، مطبوع.

1240. زهرا علیها السّلام پرتو پیامبری و بوی خوش محمد صلّی اللّه علیه و آله/ أم الحسنین/ المترجم: محمود المهدوی الدامغانی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:161

1241. الزهراء علیها السّلام الحوراء الإنسیه/ عبد اللّه محمد حیدر/ عربی، مطبوع.

1242. الزهراء علیها السّلام خیر نساء العالمین/ ناصر مکارم الشیرازی/ المترجم:؟/ عربی، مطبوع.

1243. زهرا علیها السّلام دختر معصوم پیامبر بزرگ إسلام صلّی اللّه علیه و آله/ الهیئه التحریریه/ فارسی، مطبوع.

1244. زهراء زکیه علیها السّلام/ إلیاس الجعفری/ فارسی، مطبوع.

1245. الزهرا علیها السّلام الزوجه الصالحه/ فاطمه إبراهیم فضل اللّه/ عربی، مطبوع.

1246. زهراء علیها السّلام زهره ای درخشنده تر/ محمد مختارزاده/ فارسی، مطبوع.

1247. الزهراء علیها السّلام سیده الکساء و نساء الیوم/ کریم أحمد الصائغ/ عربی، مطبوع.

1248. الزهراء علیها السّلام سیده النساء/

فارس الصلیبی الفلسطینی/ عربی، مطبوع.

1249. الزهراء علیها السّلام سیده النساء/ صالح العطائی/ عربی، مطبوع.

1250. الزهراء علیها السّلام سیده النساء/ مصطفی الخمیس/ عربی، مطبوع.

1251. الزهراء سیده نساء العالمین/ ناصر المکارم الشیرازی/ المترجم: عبد الرحیم الحمرانی/ عربی، مطبوع.

1252. الزهراء علیها السّلام عبق الرساله و عبیر محمد صلّی اللّه علیه و آله/ أم الحسنین/ إشراف: قاسم البغدادی/ عربی، مطبوع.

1253. الزهراء فاطمه علیها السّلام، إشراقات من حیاتها/ السید جعفر شبر النجفی/ عربی، مطبوع.

1254. الزهراء علیها السّلام فاطمه البتول/ أحمد عبد الجواد الروحی/ عربی، مطبوع.

1255. الزهراء فاطمه بنت محمد علیها السّلام/ عبد الزهراء عثمان محمد/ عربی، مطبوع.

1256. الزهراء فاطمه بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله/ عبد اللّه منصور القطیفی/ عربی، مطبوع.

1257. الزهراء علیها السّلام فی سماء المجد/ عبد الشهید مهدی الستراوی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:162

1258. الزهراء علیها السّلام فی السنه و التاریخ و الأدب، 2 ج/ السید محمد کاظم الکفائی/ عربی، مطبوع.

1259. الزهراء علیها السّلام فی محراب الألم الخالد/ عبد الکریم توفیق الطائی/ عربی، مطبوع.

1260. الزهراء علیها السّلام القدوه/ السید محمد حسین فضل اللّه/ عربی، مطبوع.

1261. الزهراء علیها السّلام قدوه و مثل/ أحمد تیسیر کعیّد/ عربی، مطبوع.

1262. زهراء علیها السّلام گلبن عفاف/ محمود أکبرزاده/ فارسی، مطبوع.

1263. الزهراء علیها السّلام لم لم تذکر مأساتها/ فاضل الفراتی/ عربی، مطبوع.

1264. الزهراء المرضیه علیها السّلام/ السید ذی شأن حیدر الجوادی الإله آبادی/ اردو، مخطوط.

1265. الزهراء علیها السّلام المسلمه الخالده/ محمد علی القطب/ عربی، مطبوع.

1266. زهرا علیها السّلام مظلومه تاریخ/ محمد حسین الحیدری/ اردو، مطبوع.

1267. الزهراء علیها السّلام المعصومه أنموذج المرأه العالمیه/ السید محمد حسین فضل اللّه/ عربی، مطبوع.

1268. زهرا علیها السّلام مولود وحی/ السید أحمد علم الهدی/ فارسی، مطبوع.

1269. زهرا

علیها السّلام و زیبائی ها/ منصوره جوکار، زهراء الخلجی/ فارسی، مطبوع.

1270. الزهراء علیها السّلام و خطبه فدک/ محمد تقی الشریعتمداری/ عربی، مطبوع.

1271. زهرای أطهر علیها السّلام (شعر)/ أحمد عدلجوی الغازانی/ فارسی، مطبوع.

1272. زهرای بتول علیها السّلام راز پنهان رسول صلّی اللّه علیه و آله/ السید محمد الضیاءآبادی/ فارسی، مطبوع.

1273. زهرائیه ضیائی/ محمد رشید الضیائی الدزفولی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:163

1274. الزهره الزاهره فاطمه الطاهره علیها السّلام الودیعه الجمیله للمصطفی/ أبو الحسن الحسامی/ فارسی، مطبوع.

1275. زهره زهرا علیها السّلام/ السید مهدی الرضوی/ فارسی، مطبوع.

1276. زیارت حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

1277. زیارت حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

1278. زیاره فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

1279. زیارتگاه فاطیما/ معاونیه الحوزات العلمیه خارج ایران/ فارسی، مخطوط.

1280. زیارتنامه حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد باقر الأنصاری الزنجانی/ فارسی، مخطوط.

1281. زیارتنامه حضرت فاطمه علیها السّلام/ عباس بن محمد رضا القمی/ فارسی، مطبوع.

1282. زیباترین گل گلزار نبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه زهرا علیها السّلام/ أصغر المحمدی الهمدانی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:165

[س]

1283. سؤالات درباره فاطمه علیها السّلام/ تدوین دار المهدی و القرآن الکریم/ فارسی، مطبوع.

1284. سؤال از ما پاسخ از فاطمه علیها السّلام/ علی رضا الأصغری الحسامیه/ فارسی، مطبوع.

1285. سازش فاطمه علیها السّلام در آئینه کتاب/ السید کرار حسین الواعظ المحمدآبادی/ اردو، مطبوع.

1286. سایبانی در کویر/ نادر الفاضلی/ فارسی، مطبوع.

1287. السبول فی مناقب فاطمه الزهراء البتول علیها السّلام/ عماد الدین إدریس بن علی بن عبد اللّه بن حمزه الحسنی الحمزی الیمانی/ عربی، مخطوط.

ستارگان درخشان، ج 2- شهبانوی إسلام فاطمه زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1288. ستاره دنباله دار امامت/ أحمد الملتزمی/

فارسی، مخطوط.

1289. ستایش فاطمه زهرا علیها السّلام/ ابن حسام/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:166

1290. ستم چرا؟/ السید هادی الغضنفری الخوانساری/ فارسی، مطبوع.

1291. ستم ها از زبان دشمن/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

1292. السحاب المطیر/ السید حسن عباس الموسوی النیشابوری الکنتوری/ عربی، مخطوط.

1293. سخنان حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه باقر العلوم علیه السّلام/ فارسی، مخطوط.

1294. سخنان حضرت فاطمه علیها السّلام به ضمیمه سوگنامه فاطمیه/ رضا عبد اللهی/ السید کرار حسین الواعظ محمدآبادی/ فارسی، مطبوع.

1295. سخنان گهربار حضرت زهرا علیها السّلام/ منصور الکریمیان/ فارسی، مطبوع.

سخنان موزون در بزرگواری سیده زنان عالمیان حضرت زهرا علیها السّلام- الفاطمیات/ فارسی، مطبوع.

1296. سخنانی چند درباره فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

1297. سخنانی چند درباره فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

1298. سخنرانی حضرت فاطمه علیها السّلام در مسجد پیامبر أکرم صلّی اللّه علیه و آله/ علیرضا اللهیاری/ فارسی، مطبوع.

1299. سخنرانی فاطمه علیها السّلام جلوه گاه ایده آل إسلامی/ توران الأنصاری/ فارسی، مطبوع.

1300. سخنی در شخصیت حضرت زهرا علیها السّلام/ السید عز الدین الحسینی الزنجانی/ فارسی، مطبوع.

1301. سخنی در شخصیت زهرا علیها السّلام/ فخر الدین الموسوی/ فارسی، مطبوع.

1302. سخنی شیوا در برتری حضرت زهرا علیها السّلام/ السید شرف الدین/ المترجم: السید محمد رضا المهری/ فارسی، مطبوع.

1303. سحر سخن و إعجاز اندیشه/ محمد تقی الخلجی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:167

1304. سرآمد زوج های جهان علی و فاطمه علیها السّلام/ علی السلیمانی البروجردی/ فارسی، مطبوع.

1305. سراج منیر/ أحمد الحشمتی الطباطبائی/ فارسی، مطبوع.

1306. سرچشمه آب حیات/ خلیل الکمره ای/ فارسی، مطبوع.

1307. سرچشمه أشک و غم/ السید علی المیر شفیعی الخونساری/ فارسی، مطبوع.

سرچشمه زندگی- سیره فاطمیه/ فارسی، مطبوع.

1308. سرچشمه های نور/ مؤسسه البلاغ/ المترجم: واحد تدوین و

ترجمه مؤسسه البلاغ/ فارسی، مطبوع.

1309. سرگذشت راست حضرت فاطمه علیها السّلام/ جلال الدین الفارسی/ فارسی، مطبوع.

1310. سرگذشت های پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام/ محمود المدانلو الجویباری/ فارسی، مطبوع.

1311. سرگذشت های علی و فاطمه علیها السّلام/ محمود المدانلو الجویباری/ فارسی، مطبوع.

1312. سرو باغ محمدی/ أمیر مسعود الطاهریان/ فارسی، مطبوع.

1313. سرود حضرت زهرا علیها السّلام/ آسیه النادری/ فارسی، مطبوع.

1314. سرور زنان عالم زهرا علیها السّلام/ محمد تقی الصرفی/ فارسی، مطبوع.

1315. سرور النساء در فضائل فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد بن أبی طالب الأسترآبادی/ فارسی، مخطوط.

1316. سفن النجاه فی أحوال الساده الهداه، ج 3/ غلام حسین النجفی النجف آبادی/ عربی، مخطوط.

1317. سفینه النجاه/ محمد علی الواعظ الکرمانشاهی/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:168

1318. السقیفه و فدک/ أبو بکر أحمد بن عبد العزیز الجوهری/ جمع و تحقیق:

محمد هادی الأمینی/ عربی، مطبوع.

1319. سلام بر فاطمه زهرا صدیقه کبری علیها السّلام/ مریم الأشرفی/ فارسی، مطبوع.

1320. سلام بر وحی/ السید مهدی الشجاعی/ فارسی، مطبوع.

1321. سلام بر وحی/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: آغ داشلی/ ترکی آذری، مطبوع.

1322. سلام بر وحی/ السید مهدی الشجاعی/ المترجمه: زهره الربانی/ صومالی، مطبوع.

1323. سلام کوا وحی/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: السید محمد رضا الشوشتری/ سواحلی، مطبوع/ ترجمه کتاب «سلام بر وحی» بالسواحلیه و عنوان الکتاب هکذا:SALAMU KWA WAHYI

1324. سلسله أمین/ محمد الجوادی، رقیه الهانی، فاضل الهنداوی/ عربی، مطبوع.

سلسله حکایات و بطولات إسلامیه، ج 13- فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

1325. سلسله سخنان کوتاه از پیشوایان دین، از فاطمه علیها السّلام/ محمد هادی الفقیهی/ فارسی، مطبوع.

1326. سلوت الواینس پایراسیون/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: حسین الکریمی/ فرنسی، مطبوع/ ترجمه کتاب «سلام بر وحی» و عنوان

الکتاب هکذا:SALUT ALINS PIRATION

1327. سلوتی ال مسّجّیو دی دیو/ السید مهدی الشجاعی/ المترجمه: فریبا الخاکپور/ ایتالی، مطبوع/ الترجمه الایتالیه لکتاب «سلام بر وحی» و عنوان الکتاب هکذا:SALUTI AL MESSAGGIO DI DIO

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:169

1328. سنت علم الاجتماعی بانو فاطمه زهرا علیها السّلام/ أحمد کوچکیان/ فارسی، مخطوط.

1329. سند حدیث أصحاب الکساء/ ولی اللّه الإشراقی السرابی/ فارسی، مخطوط.

1330. سند حدیث شریف کساء/ علی أکبر المهدی پور/ فارسی، مطبوع.

1331. سند نمی خواهد/ عقیل الخسروی/ محمد القاسمی/ فارسی، مطبوع.

1332. سوانح حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید ظفر حسن بن دلشاد علی الأمروهی النقوی الهندی/ اردو، مطبوع.

1333. سوانح حیات حضرت فاطمه علیها السّلام/ السید أحمد علی العابدی/ اردو، مطبوع.

1334. سوانح حیات حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ صادق علی العرفانی/ اردو، مطبوع.

سوانح الزهراء علیها السّلام (الجزایری)- ترجمه جلد دهم بحار الأنوار/ اردو، مطبوع.

سوانح عمری جناب سیده علیها السّلام- ثمره النبوه/ فارسی، مطبوع.

1335. سوانح فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید ریاض علی البنارسی الهندی/ اردو، مطبوع.

1336. سوختن پروانه در گردبادی آتشین/ واحد تحقیقات غدیر/ فارسی، مطبوع.

1337. سوره قدر، جلوه گاه ولایت/ السید محمد باقر الموسوی/ فارسی، مطبوع.

1338. سوره کوثر، جلالت حضرت فاطمه علیها السّلام/ عباس الراسخی النجفی/ فارسی، مطبوع.

1339. سوره نگاه آشنا/ أبو القاسم حسین آشنا/ فارسی، مطبوع.

1340. سوگنامه حضرت زهرا علیها السّلام/ السید أبو الحسن الحسینی/ فارسی، مطبوع.

سوگنامه شهادت حضرت فاطمه علیها السّلام- آئینه کوثر/ فارسی، مطبوع.

1341. سوگنامه فاطمیه/ محمد القاسمی/ فارسی، مطبوع.

1342. سوگنامه فاطمیه/ یوسفعلی الیوسفی/ فارسی، مطبوع.

1343. سوگنامه فدک/ السید محمد تقی النقوی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:170

1344. سون پیغمبرین قیزی حضرت فاطمه علیها السّلام/ یاشار نوری اوزترک/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

1345. سوورگتن تلی وی فاطمیه

ناچیار/ کمال الدین عالم/ تامیلی، مطبوع.

سیاست شوم و دفاع مظلوم- احتجاج بانوی بزرگ/ فارسی، مطبوع.

السیده- سیره سیدتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام/ اردو، مخطوط.

1346. سیده زنان جهان/ محمد علی الإنشایی/ فارسی، مطبوع.

1347. السیده الزهراء علیها السّلام رمز الطهاره/ عارف محمد أنیس/ عربی، مطبوع.

1348. سیده طاهره علیها السّلام/ السید ظفر حسن الأمروهی/ اردو، مطبوع.

1349. سیده عالم علیها السّلام/ شریف حسین الجعفری/ اردو، مطبوع.

1350. سیده عالم علیها السّلام/ السید مجتبی کامونپوری/ اردو، مخطوط.

1351. سیده عالم علیها السّلام/ السید علی نقی النقوی بن أبو الحسن اللکنهوئی/ اردو، مطبوع.

1352. سیده فاطمه علیها السّلام/ انتظام اللّه الشهابی الأکبرآبادی/ اردو، مطبوع.

1353. السیده فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

1354. السیده فاطمه بنت محمد علیها السّلام/ عده من العلماء/ عربی، مطبوع.

1355. السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ کمال السید/ عربی، مطبوع.

1356. السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ یوسف بن إسماعیل النبهانی/ عربی، مطبوع.

1357. السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید أحمد شکر الحسینی/ عربی، مطبوع.

1358. السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عبد السلام زین العابدین/ عربی، مطبوع.

السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام- البتول الطاهره/ عربی، مطبوع.

1359. السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام تفاحه الفردوس/ محمد بیومی مهران/ عربی، مطبوع.

1360. السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد العطوی، محمد المقداد/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:171

1361. السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام المظلومه المغصوب حقها/ أسماء المساعد/ عربی، مطبوع.

1362. السیده فاطمه الزهراء و أبناؤها علیها السّلام/ ابن رویش الأندینزی/ عربی، مطبوع.

1363. سیدتنا الطاهره فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد بن عبد اللّه بن محمد عقیل زاده گزیری/ فارسی، مطبوع.

1364. سیده النساء علیها السّلام/ السید جلیس الترمذی/ اردو، مطبوع.

1365. سیده نساء أهل الجنه فاطمه الزهراء علیها السّلام المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

1366. سیده نساء العالمین/

أمل طنانه/ عربی، مطبوع.

1367. سیده نساء العالمین فاطمه الزهراء بنت رسول اللّه علیها السّلام، زوجه الإمام علی علیه السّلام/ عبد العزیز سلیمان، محمود إبراهیم الصمادی/ عربی، مطبوع.

1368. سیده النساء فاطمه بنت الرسول علیها السّلام/ أبو الفرج ابن الجوزی/ عربی، مطبوع.

1369. سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ علی موسی الکعبی/ عربی، مطبوع.

1370. سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ عربی، مطبوع.

1371. سیده النساء علیها السّلام کی مختصر سوانح حیات/ محمد إسماعیل الرجبی/ المترجم:

السید غلام حسنین الکراروی/ اردو، مطبوع.

1372. سیرت جناب سیده علیها السّلام/ السید محمد باقر النقوی/ أردو، مطبوع.

1373. سیرت جناب فاطمه علیها السّلام/ سلطان میرزا برآتلاو/ أردو، مطبوع.

1374. سیرت حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

1375. سیرت حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ المترجم:؟/ أردو، مطبوع.

1376. سیرت حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد سلیم العلوی/ فارسی، مطبوع.

1377. سیره الزهراء علیها السّلام/ المترجم: قاسم الهاشمی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:172

1378. سیره الزهراء علیها السّلام/ السید عبد الحسین دستغیب الشیرازی/ المترجم: عده من الکتاب/ عربی، مطبوع.

1379. سیره الزهراء علیها السّلام بأسلوب قصصی میسر/ محمد رضا العباسی/ المترجم: محمد الدباغ/ عربی، مطبوع.

سیره السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام- سیره الصدیقه الکبری علیها السّلام/ اردو، مطبوع.

1380. سیره سیدتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام/ حسن بن سلیمان بن داود الحنفی الهندی الپهلواروی/ اردو، مخطوط.

1381. سیره الصدیقه الکبری علیها السّلام/ محمد سلطان میرزا الدهلوی/ اردو، مطبوع.

1382. سیرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ مظفر علی خان الإله آبادی/ اردو، مطبوع.

1383. سیره فاطمه الزهراء علیها السّلام/ طالب الهاشمی/ اردو، مطبوع.

1384. سیره فاطمه الزهراء علیها السّلام البتول بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ حیدر قاسم علی/ عربی، مطبوع.

1385. سیرت فاطمه

الصدیقه علیها السّلام/ السید ذاکر حسین أختر البریلوی الواسطی الدهلوی/ اردو، مطبوع.

سیره فاطمیه علیها السّلام (قدریه حسین)- فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

1386. سیرت فضه علیها السّلام/ محمد حسین بن عبد العلی السائقی/ اردو، مطبوع.

مخطوط.

سیرت و سنت فاطمه زهرا علیها السّلام- نوریه آسمانی/ فارسی، مطبوع.

1387. سیره و سخن آسمانی، دیدگاه أخلاقی زهرای مرضیه علیها السّلام/ أحمد اللقمانی/ فارسی، 1388. سیره و سخن فاطمه علیها السّلام/ علی الکریمی الجهرمی/ فارسی، مطبوع.

1389. سیره و سیمای ریحانه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ علیرضا الکرمی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:173

1390. سیره تاریخی و تربیتی در ماجرای ازدواج فاطمه و علی علیهما السّلام/ طیبه الوکیلی نوش آبادی/ فارسی، مخطوط.

1391. سیره تربیتی أخلاقی حضرت زهرا علیها السّلام در خانواده/ الوافی/ فارسی، مطبوع.

1392. سیره جناب سیده علیها السّلام/ محمد باقر النقوی/ اردو، مطبوع.

1393. سیره حضرت زهرا علیها السّلام/ رضا الکریمی/ فارسی، مطبوع.

1394. سیره حضرت سیده علیها السّلام/ صادق حسن/ اردو، مخطوط.

1395. سیره حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ رضا الکریمی/ فارسی، مطبوع.

1396. سیره عملی حضرت زهرا علیها السّلام/ زهراء العشقی/ فارسی، مطبوع.

سیره فاطمه علیها السّلام- سیره الصدیقه الکبری علیها السّلام/ اردو، مطبوع.

1397. سیره فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید سعادت حسین/ اردو، مطبوع.

1398. سیره فاطمی/ محمود اللطیفی/ فارسی، مطبوع.

1399. سیره فاطمیه/ الهیئه التحریریه/ فارسی، مطبوع.

1400. سیره نظری و عملی حضرت زهرا علیها السّلام/ حسین الذاکری الخطیر/ فارسی، مطبوع.

1401. سیری إجمالی در مصادر و أسناد خطبه حضرت فاطمه علیها السّلام در مسجد مدینه/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

1402. سیری بر کمالات و فضائل حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد علی الأمیر محمودی/ فارسی، مطبوع.

1403. سیری در زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/

السید محمد الصالحی/ فارسی، مطبوع.

سیری در زندگی حضرت زهرا علیها السّلام- الگوی زن مسلمان/ فارسی، مطبوع.

1404. سیری در سیره حضرت زهرا علیها السّلام/ علی أکبر بابازاده/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:174

سیری در مبارزات سیاسی حضرت زهرا علیها السّلام (الدشتی)- تحلیل حوادث ناگوار زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1405. سیری کوتاه در زندگی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید محمد تقی السجادی/ فارسی، مطبوع.

1406. سیری کوتاه در سیره عملی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد رضا الصادقی السواد کوهی/ فارسی، مخطوط.

1407. سیری کوتاه در نظریه های مربوط به تاریخ میلاد حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

1408. سیری مختصر در ماجرای غم انگیز فدک/ السید أصغر محمودآبادی/ فارسی، مطبوع.

1409. 360 داستان از فضائل، مصائب و کرامات فاطمه زهرا علیها السّلام/ عباس العزیزی/ فارسی مطبوع.

1410. سیما و سیرت حضرت فاطمه علیها السّلام/ علی القائمی/ فارسی مطبوع.

1411. سیمای حضرت زهرا علیها السّلام در قرآن/ فاطمه الموسوی الأفغانی/ فارسی، مخطوط.

1412. سیمای حضرت فاطمه علیها السّلام در أحادیث أهل بیت علیهم السّلام/ مؤسسه باقر العلوم علیه السّلام/ فارسی، مخطوط.

1413. سیمای حضرت فاطمه علیها السّلام در قرآن کریم/ عبد الحسین القدسی/ فارسی، مطبوع.

1414. سیمای فاطمه علیها السّلام از دیدگاه إمام حسین علیه السّلام/ السید أحمد الخاتمی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:175

1415. سیمای فاطمه علیها السّلام از دیدگاه إمام خمینی/ السید أحمد الخاتمی/ فارسی، مطبوع.

1416. سیمای فاطمه در آئینه تاریخ/ مؤسسه طلیعه المنطق/ فارسی، مطبوع.

1417. سیمای فاطمه علیها السّلام در جامعه و تحولات اجتماعی/ السید مجتبی میر غفوری/ فارسی، مطبوع.

سیمای فاطمه علیها السّلام در قرآن- التحفه الفاطمیه/ فارسی، مطبوع.

1418. سیمای فاطمه زهرا علیها السّلام

در قرآن و عترت علیها السّلام/ عبد الحسین الأشعری/ فارسی، مطبوع.

1419. سیمای فاطمی/ السید مصطفی الفاطمی، السیده فاطمه العلامه/ فارسی، مطبوع.

1420. سیمای کوثر/ غلام رضا خرامین/ فارسی، مطبوع.

1421. سیمای معنوی حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد رضا الأکبری/ فارسی، مطبوع.

1422. سی و یک مقاله با محوریت زندگانی و أقوال حضرت فاطمه علیها السّلام/ مرتضی بن مصطفی الصدوقی المازندرانی/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:177

[ش]

1423. شاخص های وجودی حضرت زهرا علیها السّلام/ بنیاد فرهنگی فاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1424. شاخه های طوبی/ جواد النعیمی/ فارسی، مطبوع.

1425. شادی نامه حضرت زهرا علیها السّلام/ إسماعیل الأمروهی/ اردو، مخطوط.

1426. شادی نامه فاطمه علیها السّلام/ میان أحمد/ اردو، مخطوط.

1427. شأن بتول علیها السّلام/ السید مظفر حسنین الزیدی/ هندی، مطبوع.

1428. شأن پنج تن/ قیس الزنگی پوری/ اردو، مطبوع.

1429. شأن فاطمی/ السیده فاطمه العلامه/ فارسی، مطبوع.

1430. شبنم داغ/ محمد الأنصاری الخوئینی الزنجانی/ ترکی آذری، مخطوط.

شبهات و ردود- لما ذا کتاب مأساه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

شبهات و ردود- مأساه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:178

1431. شجره طوبی/ محمد سعید بهمن پور/ فارسی، مطبوع.

1432. الشجره الفاطمیه/ السید محمود الآلوسی البغدادی/ عربی، مخطوط.

1433. شخصیت حضرت زهرا علیها السّلام/ حسین الأنصاریان/ فارسی، مطبوع.

شخصیت حضرت زهرا علیها السّلام (المظاهری)- فاطمه زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1434. شخصیت حضرت زهرا علیها السّلام در منابع أهل سنت/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

1435. شخصیت حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ أحمد المشکاه الکرمانی/ فارسی، مطبوع.

1436. شخصیت حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ مصطفی مسجد جامعی/ فارسی، مخطوط.

1437. شخصیه الزهراء علیها السّلام فی منابع أهل السنه/ فاخر الساعدی/ عربی، مخطوط.

1438. شخصیت زهرا علیها السّلام در قرآن از نظر تفاسیر أهل سنت/ محمد یعقوب

البشوئی الباکستانی/ فارسی، مخطوط.

1439. شخصیت شناسی فاطمه زهرا علیها السّلام/ أحمد اللقمانی/ فارسی، مخطوط.

1440. شخصیه الصدیقه الزهراء علیها السّلام المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

1441. شخصیت عبادی و یقین حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

1442. شخصیت و سیره معصومین علیهم السّلام (حضرت زهرا علیها السّلام)/ مؤسسه فرهنگی قدر ولایت/ فارسی، مطبوع.

1443. شذره عصمتیه فی سرّ من لیله القدر الفاطمیه/ عبد الکریم العقیلی/ عربی، مطبوع.

1444. شرار عشق، ج 3/ محمد راد محمدی (الساقی)/ فارسی، مطبوع.

1445. شرح البتول العذراء علیها السّلام/ موسی بن محمد علی بن مراد الخراسانی الحائری/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:179

1446. شرح حال حضرت زهرا و جناب إمام حسن علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

1447. شرح حال فاطمه علیها السّلام/ صولت الصفدری/ فارسی، مخطوط.

1448. شرح حال فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

1449. شرح حال فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

1450. شرح حدیث «فاطمه علیها السّلام بضعه منی»/ محمد رضا بن صدر المتألهین الشیرازی/ عربی، مخطوط.

1451. شرح حدیث کساء/ محمد باقر الأنصاری/ فارسی، مخطوط.

1452. شرح حدیث «لو کان فاطمه علیها السّلام لقطعتها»/ محمد رضا بن ملا صدرا الشیرازی/ عربی، مخطوط.

1453. شرح حدیث «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه» و «منبری علی حوضی»/ صدر المتألهین الشیرازی/ عربی، مخطوط.

1454. شرح الحدیثین فی فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد بن محمد کریمخان الکرمانی/ عربی، مطبوع.

1455. شرح خطبه حضرت زهرا علیها السّلام، 2 ج/ السید عز الدین الحسینی الزنجانی/ فارسی، مطبوع.

1456. شرح خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ إلیاس الشریفی الإشکوری/ فارسی، مطبوع.

1457. شرح خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ السید أحمد بن عطاء اللّه الإمامی الحسینی العریضی الأصفهانی/ فارسی، مخطوط.

1458. شرح خطبه حضرت زهرا علیها

السّلام/ السید حسن النقوی اللکنهوئی/ اردو، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:180

1459. شرح خطبه حضرت فاطمه علیها السّلام 2 ج/ أحمد الأرجمند الأردبیلی/ فارسی، مخطوط.

1460. شرح خطبه حضرت فاطمه علیها السّلام/ أحمد بن عبد الرحیم المدرسی الوحید التبریزی/ فارسی، مطبوع.

1461. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ السید أبو القاسم بن حسن الحسینی الموسوی/ عربی، مخطوط.

1462. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ السید أبو القاسم جعفر الکبیر بن حسین الخوانساری/ عربی، مخطوط.

1463. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

1464. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ السید علی أکبر بن محمد جعفر الحسنی الحسینی الیزدی/ عربی، مخطوط.

1465. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ هادی البنابی/ عربی، مخطوط.

1466. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد حسن بن محمد مهدی الموسوی الشوشتری الجزائری/ عربی، مخطوط.

1467. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ فضل علی بن ولی اللّه القزوینی/ عربی، مخطوط.

1468. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد سعید العبقاتی/ عربی، مخطوط.

1469. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

1470. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ عبد الزهراء عثمان محمد/ عربی، مطبوع.

1471. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد علی الموحد الأبطحی/ عربی، مطبوع.

1472. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ المرکز الإعلامی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:181

1473. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ محمد باقر المجلسی/ تنظیم: علیرضا هزار/ فارسی، مخطوط.

1474. شرح خطبه الزهراء علیها السّلام الرمز الإسلامی المقدس/ السید حسن فضل اللّه/ عربی، مطبوع.

1475. شرح خطبه سیدتنا الزهراء علیها السّلام فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله بالمدینه المنوره/ محمد مهدی البنابی المراغی الحائری/ عربی، مطبوع.

1476. شرح خطبه الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد کاظم آل شبیر الخاقانی/ عربی، مطبوع.

1477. شرح خطبه

فاطمه زهرا علیها السّلام/ مؤسسه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مخطوط.

1478. شرح خطبه فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد تقی الخلج/ فارسی، مخطوط.

1479. شرح خطبه فاطمه الزهراء علیها السّلام و أسبابها/ نزیه قمیحه/ عربی، مطبوع.

1480. شرح خطبه فدک/ محمد تقی الشریعتمداری/ فارسی، مطبوع.

1481. شرح خطبه فدک/ السید محمد تقی بن محمد باقر القائنی الخراسانی/ فارسی، مطبوع.

1482. شرح خطبه فدکیه/ السید نسیم الرضوی الهندی/ اردو، مطبوع.

1483. شرح خطبه فدکیه حضرت فاطمه علیها السّلام/ مرتضی بن مصطفی الصدوقی المازندرانی/ فارسی، مخطوط.

1484. شرح الخطبه الکبیره للزهراء البتول علیها السّلام/ مسلم الجابری/ عربی، مطبوع.

1485. شرح خطبه اللمه/ محمد نجف الکرمانی المشهدی/ عربی، مخطوط.

1486. شرح خطبه اللمه/ السید علی محمد بن محمد بن دلدار علی النقوی اللکنهوئی/ اردو، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:182

شرح خطبه اللمه- کشف المحجه/ عربی، مخطوط.

شرح خطبه اللمه (القزوینی)- شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مخطوط.

1487. شرح خطبه اللمه لسیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

شرح زندگانی سراسر حزن بزرگترین بانوی إسلامی حضرت فاطمه علیها السّلام- زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1488. شرح زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام/ حسین الزهدی علی پور/ فارسی، مخطوط.

شرح زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام- خانه غم/ فارسی، مطبوع.

1489. شرح فص حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه/ حسن حسن زاده الآملی/ فارسی، مطبوع.

شرح کوتاهی بر خطبه حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام (الگلپایگانی)- قطره ای از دریا/ فارسی، مطبوع.

1490. شرح و فضیلت حدیث کساء/ ناطق/ فارسی، مخطوط.

1491. شرحی بر دعاهای روزانه حضرت زهرا علیها السّلام/ علی الصفائی الحائری/ فارسی، مطبوع.

1492. ششصد پرسش و پاسخ پیرامون حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ میر علی محمدنژاد/ فارسی، مطبوع.

1493. شعاع من نور فاطمه علیها السّلام/ السید مرتضی الشیرازی/

عربی، مطبوع.

1494. شعراء الزهراء علیها السّلام/ السید محمد کاظم الکفائی/ عربی، مخطوط.

شعراء المحسن بن علی علیها السّلام- موسوعه أدب المحنه/ عربی، مطبوع.

1495. شعرای محسن بن علی علیه السّلام در زبان های مختلف/ إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:183

1496. شعرشناسی حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

1497. شعله های همیشه/ علی اللباف/ فارسی، مطبوع.

1498. شفاعت نامه/ محمد علی/ اردو، مخطوط.

1499. شفیعه محشر یا مظلومه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ السید عبد اللّه الحسینی الکاکی الدشتی/ فارسی، مطبوع.

1500. شقایق کبود/ میثم الأخلاقی/ فارسی، مخطوط.

1501. شکوفه/ محمد المکتبی، عصمت الکیویان، فریبا الابتهاج، مهدی الفاتحی، محمد باقر شمسی پور/ فارسی، مطبوع.

1502. شکوه حقیقت، المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1503. شمع سوخته، ج 3/ علی الأسدی/ فارسی، مطبوع.

1504. شمع سوزان علی علیه السّلام/ علی المهدوی/ فارسی، مخطوط.

1505. شمه ای از فضائل و سیره عملی حضرت زهرا علیها السّلام/ السید هاشم الرسولی المحلاتی/ فارسی، مطبوع.

1506. شمیم یاس/ علیرضا الکثیری/ فارسی، مطبوع.

شناسایی گناه کاران و غاصبین فدک- فدک و حوائط سبعه/ فارسی، مطبوع.

1507. الشواهد الفدکیه/ السید أکرم علی الهندی/ فارسی، مطبوع.

1508. شهادت حضرت زهرا علیها السّلام یک تاریخی حقیقت هی/ مؤسسه جهانی سبطین علیها السّلام/ اردو، مطبوع.

1509. شهادت حضرت زهرا علیها السّلام واقعیتی انکارناپذیر/ السید علیرضا الحسینی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:184

1510. شهادت در أوج غربت/ فرید الساعدی/ فارسی، مطبوع.

1511. شهاده الشهداء در حدیث لوح فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید إسماعیل الهاشمی الطالخونچه ای/ فارسی، مطبوع.

1512. شهادت مادرم افسانه نیست/ غلام رضا علیخواه/ فارسی، مطبوع.

1513. شهادت مادرم زهرا علیها السّلام افسانه نیست/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

1514. شهادت و زندگی سیاسی زهرای مرضیه علیها السّلام/ وحید الرضائیان

الریزی/ فارسی، مخطوط.

1515. شهبانوی إسلام/ ایرج زند بگله (صفا علی)/ فارسی، مطبوع.

1516. شهبانوی إسلام فاطمه زهرا و زینب کبری علیها السّلام/ محمد جواد النجفی/ فارسی، مطبوع.

1517. شهیده آل بیت محمد صلّی اللّه علیه و آله/ أمل طنانه/ عربی، مطبوع.

1518. شیوه های تربیتی عملی حضرت زهرا علیها السّلام/ مهدی باباخانی/ فارسی، مخطوط.

1519. شیوه همسری در خانواده نمونه/ ناصر مکارم الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:185

[ص]

1520. الصبیحه الغراء فی حلی الزهراء علیها السّلام/ علی بن موسی بن محمود العماری الغرناطی المالکی/ عربی، مخطوط.

1521. صحاح الأخبار فی نسب الساده الفاطمیه الأخبار/ محمد بن عبد اللّه بن مبارک المخزومی البغدادی/ عربی، مخطوط.

1522. صحیفه الزهراء علیها السّلام/ جواد القیومی الأصفهانی/ فارسی، مطبوع.

1523. صحیفه الزهراء علیها السّلام/ محسن العقیل/ عربی، مطبوع.

1524. صحیفه الزهراء علیها السّلام/ أسعد العبّود/ عربی، مطبوع.

1525. صحیفه الزهراء علیها السّلام/ السید ذی شأن حیدر الجوادی/ اردو، مطبوع.

1526. صحیفه فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید محمد هادی الجونپوری/ اردو، مطبوع.

1527. صحیفه فاطمیه/ جواد القیومی/ فارسی، مطبوع.

1528. صحیفه فاطمیه/ السید محمد هادی الجونپوری/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:186

1529. الصحیفه الفاطمیه/ أبو أحمد عبد اللّه عدنان المنتفکی الرفاعی/ عربی، مخطوط.

1530. صحیفه فاطمیه/ حمید الأحمدی الجلفایی/ فارسی، مطبوع.

الصحیفه الفاطمیه- أدعیه السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

1531. الصحیفه الفاطمیه الجامعه/ السید محمد باقر الموحّد الأبطحی/ عربی، مطبوع.

1532. الصحیفه الفاطمیه الکامله/ حسن آل عصفور/ عربی، مطبوع.

1533. صدای فاطمی فدک/ محمد باقر الأنصاری، السید حسین الرجائی/ فارسی، مطبوع.

1534. صدف امامت/ مقبول أحمد النوکانوی/ اردو، مطبوع.

1535. صدف عصمت/ جواد المحدثی/ فارسی، مطبوع.

1536. صدف عصمت/ محسن الحافظی/ فارسی، مطبوع.

1537. صد و سیزده خصائص زهرا علیها السّلام/ محمد علی السنقری الحائری/ فارسی،

مطبوع.

1538. صد و سی و پنج نور فاطمه علیها السّلام در قرآن/ علی أکبر الصاحبی فرد/ فارسی، مطبوع.

1539. صدیقه أطهر علیها السّلام/ عده من النساء/ فارسی، مطبوع.

1540. الصدیقه الزهراء علیها السّلام/ الهیئه التحریریه لدار الأضواء/ عربی، مطبوع.

1541. الصدیقه الزهراء علیها السّلام بین المحنه و المقاومه/ عز الدین سلیم (عبد الزهراء عثمان محمد)/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:187

1542. الصدیقه الطاهره فاطمه علیها السّلام بنت الرسول صلی اللّه علیه و آله/ محمد نور الدین/ موسسه الأعلمی/ عربی، مطبوع.

1543. صدیقه شهیده زهرا علیها السّلام/ السید عبد الرزاق الموسوی المقرم/ المترجم:

محمد رضا أمین زاده/ فارسی، مطبوع.

1544. صدیقه شهیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد النجفی الیزدی/ فارسی، مطبوع.

1545. صدیقه طاهره بانوی بزرگ إسلام/ عبد الرحیم العقیقی البخشایشی/ فارسی، مطبوع.

1546. الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد رضا الحسانی/ عربی، مطبوع.

الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام- أشعه من حیاه الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

1547. الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام بنت الرساله المحمدیه/ عبد المجید السماوی جلوب/ عربی، مطبوع.

1548. صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید ابن حسن/ اردو، مطبوع.

1549. صدیقه کبری فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید عبد الحسین دستغیب الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

1550. صراط الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

1551. صفای زندگی/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1552. صفحات من سیره الزهراء علیها السّلام/ عز الدین سلیم (عبد الزهراء عثمان محمد)/ عربی، مطبوع.

1553. صفیر هدایت (دل خسته از آن دست بسته و پهلو شکسته)/ السید محمد ضیاءآبادی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:188

1554. صلای صلابت/ محمد السروش/ فارسی، مخطوط.

1555. الصوارم الحاسمه فی مصائب الزهراء فاطمه علیها السّلام/ السید محمد رضا بن أبی القاسم الحسینی

الکمالی الأسترآبادی الحلی/ عربی، مخطوط.

1556. الصوارم القاصمه لظهور الجامعین بین بنتین من ولد فاطمه علیها السّلام/ یوسف الدرازی البحرانی/ عربی، مخطوط.

1557. صورت نیلی (مراثی الزهراء علیها السّلام)/ محمد جواد المولوی نیا/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:189

[ض]

1558. ضریح گمشده/ أکبر میر جعفری/ فارسی، مطبوع.

1559. ضوء اللئالی فی غصب فدک و العوالی/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

1560. ضیافه عثمان و فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:191

[ط]

1561. طبقات اولی النهی فی المصطفی و آله علیهم السّلام، ج 3/ محمد رضا الحکیمی/ عربی، مخطوط.

1562. طعن الرماح/ السید محمد بن دلدار علی التقوی النصیرآبادی الهندی/ فارسی، مطبوع.

1563. الطفوله الواعیه/ أمل طنانه/ عربی مطبوع.

1564. طلوع فاطمه علیها السّلام/ حسین الباقری/ فارسی، مطبوع.

1565. طور سیناء فی شرح حدیث الکساء/ علی أکبر بن حسین النهاوندی/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:193

[ظ]

1566. ظلامات الزهراء علیها السّلام/ السید محمد حسین فضل اللّه/ عربی، مطبوع.

1567. ظلامات الصدیقه الشهیده الزهراء علیها السّلام و شرح ما وقع علیها من الجنایات/ السید هاشم الناجی الموسوی الجزائری/ عربی، مطبوع.

1568. ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام/ جواد التبریزی/ عربی، مطبوع.

1569. ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام فی السنه و الآراء/ عبد الکریم العقیلی/ عربی، مطبوع.

1570. ظلامه الزهراء علیها السّلام فی النصوص و الآثار/ علی الأحمدی المیانجی/ عربی، مطبوع.

1571. الظلامه الفاطمیه/ أبو محمد حسن بن علی الأطروش/ عربی، مخطوط.

1572. الظلامه لفاطمه علیها السّلام/ أبو علی محمد بن جنید الکاتب الإسکافی/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:194

1573. الظلامه لفاطمه علیها السّلام/ محمد بن علی بن بابویه القمی الصدوق/ عربی، مخطوط.

1574. ظلم به أهل بیت علیهم السّلام بعد از شهادت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ شبنم السجاد المقدم/ إنکلیزی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:195

[ع]

1575. عاشورای کوثر/ حسن الباقری/ فارسی، مطبوع.

1576. عاطفه فریاد کشید/ أحد ده بزرگی/ فارسی، مطبوع.

1577. عبرت های فاطمیه (بررسی علل و عوامل زمینه ساز حادثه فاطمیه)/ أحمد شرفخانی/ فارسی، مطبوع.

عبره عرشیان- اشک عرش/ فارسی، مطبوع.

1578. عبقات ولائیه/ حسین الوحیدی الخراسانی، جواد التبریزی/ عربی، مطبوع.

1579. عبور أز تاریکی/ عدنان درخشان/ فارسی، مطبوع.

1580. عجائب و معجزات شگفت انگیزی از فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید محمد الطباطبائی/ فارسی، مطبوع.

1581. عده قصائد فی رثاء الزهراء علیها السّلام/ کاظم بن حسن بن علی السهلانی البستی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:196

1582. عذراء یثرب/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

1583. عرس فی السماء/ أمل طنانه/ عربی، مطبوع.

1584. عرض الإسلام سیده النساء فاطمه علیها السّلام/ السید محمد شعاع فاخر/ عربی، مطبوع.

1585. عرفان حضرت زهرا علیها السّلام/ علی محمد الولوی/ فارسی،

مخطوط.

1586. عروس نور/ السید جمال الموسوی/ فارسی، مخطوط.

1587. عروس نور/ السید مجتبی النوابی/ فارسی، مخطوط.

1588. عروس نور/ محمد حسین الکمالی/ فارسی، مخطوط.

1589. عروس نور/ محمد رضا الأنصاری/ فارسی، مخطوط.

1590. عروس نور/ مهدی الیزدی/ فارسی، مخطوط.

1591. عروسی رفتن حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد إبراهیم دانش/ فارسی، مطبوع.

1592. عروسی فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف؟/ فارسی، مطبوع.

1593. عروسی ماه و خورشید/ محمد کاظم المزینانی، محمد مهدی الطباطبائی/ فارسی، مطبوع.

1594. عروسی مهر و ماه/ غلام رضا الحیدری الأبهری/ فارسی، مخطوط.

1595. العری العاصمه فی تفضیل الزهراء فاطمه علیها السّلام/ محمد رضا بن قاسم العزاوی النجفی/ عربی، مخطوط.

1596. عشق ذوی القربی/ زینت السادات همایونی/ فارسی، مطبوع.

1597. عصمت حضرت زهرا علیها السّلام/ السید محسن السید کریمی/ فارسی، مخطوط.

1598. عصمه الزهراء علیها السّلام/ السید عادل العلوی/ عربی، مخطوط.

1599. عصمت سبز/ إبراهیم السنایی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:197

1600. عطر گل یاس/ أحمد العزیزی/ فارسی، مطبوع.

1601. عطر گل یاس/ حسن پورمنصوری/ فارسی، مطبوع.

1602. عطر گل محمدی/ عباس علی قاسمی/ فارسی، مطبوع.

1603. عطر یاس/ نشر برگ زیتون/ فارسی، مطبوع.

1604. عطر یاس/ مصطفی المحمدی الأهوازی/ فارسی، مطبوع.

1605. عطر یاس بهشتی/ المؤلف؟/ فارسی، مطبوع.

عظماء الإسلام، ج 13- فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

1606. عظمه الصدیقه الکبری فاطمه الزهراء علیها السّلام/ فاضل الفراتی/ عربی، مطبوع.

1607. العقد الفرید/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: منیر المسعودی/ عربی، مطبوع.

1608. علم و آگاهی حضرت فاطمه علیها السّلام/ أم سلیمان التانزانیائی/ فارسی، مخطوط.

1609. علم فاطمه علیها السّلام/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1610. علی باب فاطمه علیها السّلام/ السید جواد القزوینی/ عربی، مطبوع.

1611. علی بن أبی طالب علیه السّلام و رمز حدیث فدک/ حسین غیب غلامی/ فارسی،

مطبوع.

1612. علی علیه السّلام در نگاه فاطمه علیها السّلام/ عباس جوادیان/ فارسی، مطبوع.

1613. علی علیه السّلام، فاطمه علیها السّلام، فدک/ پیمان مالکی نژاد/ فارسی، مخطوط.

علی و الزهراء علیهما السّلام- سرچشمه آب حیات/ فارسی، مطبوع.

1614. علی و الزهراء علیهما السّلام زفاف میمون/ آمنه الصدر (بنت الهدی)/ عربی، مطبوع.

1615. علی و فاطمه علیهما السّلام/ صدیقه الشاکری/ فارسی، مخطوط.

1616. علی و فاطمه علیهما السّلام، البحران یلتقیان/ السید محمود الغریفی البحرانی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:198

1617. علی و فاطمه علیهما السّلام/، بحران یلتقیان/ عبد الحمید المهاجر/ عربی، مطبوع.

1618. علی و فاطمه علیهما السّلام نور علی نور/ محمد جواد سلمانپور/ فارسی، مطبوع.

1619. عمر مادرم/ ف. أمّ محمد/ فارسی، مطبوع.

1620. عملکرد کنگره حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1621. عوالم العلوم، ج 11 (مجلدین)/ عبد اللّه البحرانی/ عربی، مطبوع.

1622. عوامل شهادت حضرت زهرا علیها السّلام از دیدگاه دانشوران أهل سنت/ حسین الرجبی/ فارسی، مخطوط.

1623. العین العبری فی تظلّم الزهراء علیها السّلام/ عبد علی بن حسین الجزائری/ عربی، مخطوط.

1624. عین الیقین/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

1625. عین الیقین/ رضا علی اللکنهوئی/ اردو، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:199

[غ]

1626. الغاره علی بیت الوحی/ لجنه التحقیقات الإسلامیه قم/ عربی، مطبوع.

1627. غربت خورشید/ جعفر رسول زاده، صادق حق بین/ فارسی، مطبوع.

1628. غربت در کوچه بنی هاشم/ علی المهدوی/ فارسی، مطبوع.

1629. غربت یاس/ مؤسسه السبطین العالمیه/ فارسی، مطبوع.

1630. غروب یاس/ مجمع الثقلین/ فارسی، مطبوع.

1631. غضب البتول علیها السّلام/ آل محمد بن أصغر حسین الهندی الأمروهی اللکنهوئی/ اردو، مطبوع.

1632. غمخانه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد رضا حسن زاده الطباطبائی/ فارسی، مطبوع.

1633. غمنامه فاطمیه/ جعفر رسول زاده/ فارسی، مطبوع.

1634. غمنامه فدک/ محمد

علی الشهاب/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:200

غمنامه کوثر- آوای مجمع عاشقان حضرت محسن علیه السّلام/ فارسی، مطبوع.

1635. غنچه در آتش (سوگنامه حضرت محسن علیه السّلام أولین جوانه شهید ولایت)/ المجمع العلمی لأهل البیت علیهم السّلام/ فارسی، مطبوع.

1636. غیرت عشق/ مؤسسه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:201

[ف]

1637. فاطمه علیها السّلام/ نصیر الدین الأمیر صادقی/ فارسی، مطبوع.

1638. فاطمه علیها السّلام/ محمد رضا النصیری/ فارسی، مطبوع.

1639. الفاطمه علیها السّلام/ السید إمداد حسین بن عباس علی الکاظمی المشهدی/ اردو، مطبوع.

1640. فاطمه علیها السّلام/ محمد بن علی الحسینی/ فارسی، مخطوط.

1641. الفاطمه علیها السّلام المؤلف:؟/ اردو، مطبوع. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 23 201 [ف] ..... ص : 201

16. الفاطمه علیها السّلام/ أم. ای. شاهد/ اردو، مطبوع.

1643. فاطمه علیها السّلام/ جلال الدین الربانی الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

1644. فاطمه علیها السّلام آنامیز/ یعقوب کنعان نجف زاده/ ترکی إستنبولی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «أمّنا فاطمه علیها السّلام» هکذا:Fatime Anamiz

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:202

1645. فاطمه علیها السّلام احیاگر شخصیت زن/ فریده المصطفوی، فاطمه الجعفری/ فارسی، مطبوع.

1646. فاطمه علیها السّلام از دیدگاه دانشمندان جهان/ علی آل إسحاق الخوئینی/ فارسی، مخطوط.

1647. فاطمه علیها السّلام از دیدگاه هزار دانشمند غیر شیعه/ علی الفلسفی/ فارسی، مطبوع.

1648. فاطمه علیها السّلام از نظر هزار آیه قرآن به طرز ألفبا/ علی الفلسفی (لطفی زاده)/ فارسی، مخطوط.

1649. فاطمه علیها السّلام اسطوره تقوی، مبارزه، استقامت/ مهدی الأنصاری/ فارسی، مطبوع.

1650. فاطمه أسوه آگاهی و عفاف/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1651. فاطمه أسوه بانوان مسلمان و جهان/ السیده زاهده العلوی الأفغانی)/ فارسی، مخطوط.

1652. فاطمه علیها السّلام أسوه چگونه زیستن/ مجتبی الحدیدی/

فارسی، مخطوط.

1653. فاطمه علیها السّلام أسوه زنان/ السید کاظم الأرفع/ فارسی، مطبوع.

1654. فاطمه أفضل أسوه للنساء/ السید محمد الحسینی الشیرازی/ عربی، مطبوع.

1655. فاطمه علیها السّلام الگوی آسمانی برای زنان زمینی/ فرناز ناظرزاده الکرمانی/ فارسی، مطبوع.

1656. فاطمه الگوی انسانیت. أمیر هاشم القوانلو/ فارسی، مطبوع.

1657. فاطمه علیها السّلام الگوی بانوان إسلام/ أحمد المحمودی/ فارسی، مخطوط.

1658. فاطمه علیها السّلام الگوی حیات زیبا/ محمد جواد المروجی الطبسی/ فارسی، مطبوع.

1659. فاطمه علیها السّلام الگوی زندگی/ حبیب اللّه الأحمدی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:203

1660. فاطمه علیها السّلام الگوی زن مبارز/ علی المحمدی گرمساری/ فارسی، مطبوع.

1661. فاطمه علیها السّلام الگوی زن مسلمان/ أحمد الصادقی الأردستانی/ فارسی، مطبوع.

1662. فاطمه علیها السّلام الگوی مهدی علیه السّلام/ محمد کاظم بهنیا، أحمد برادری/ فارسی، مطبوع.

1663. فاطمه علیها السّلام أم أبیها قدر مخفی/ راضیه محمدزاده/ فارسی، مطبوع.

1664. فاطمه علیها السّلام بانوی آزرده و ستمدیده از نظر پیامبر عالیقدر إسلام صلّی اللّه علیه و آله و نخستین مدافع حریم تشیع/ محمد هادی الأمینی/ فارسی، مطبوع.

1665. فاطمه علیها السّلام بانوی آفتاب/ أحمد رضا الأحمدی (الناصح)/ فارسی، مطبوع.

1666. فاطمه البتول علیها السّلام/ معروف بن محمد الأرناءوط/ عربی، مطبوع.

1667. فاطمه علیها السّلام برترین بانو/ السید عبد الحسین شرف الدین الموسوی العاملی/ المترجم: حبیب اللّه رهبر الأصفهانی/ فارسی، مطبوع.

1668. فاطمه علیها السّلام برترین بانوی إسلام/ علی القائمی/ فارسی، مطبوع.

1669. فاطمه علیها السّلام برترین بانوی إسلام/ علی القائمی/ المترجم المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السّلام/ تایلندی، مطبوع.

1670. فاطمه علیها السّلام بر کرسی رهبری/ السید جمال الدین دین پرور/ فارسی، مطبوع.

1671. فاطمه علیها السّلام بضعه الرسول صلّی اللّه علیه و آله أولین مدافع ولایت/ مجید الزجاجی الکاشانی/ فارسی، مطبوع.

1672. فاطمه علیها السّلام

بضعه المصطفی صلّی اللّه علیه و آله/ حیدر الشدیدی/ عربی، مطبوع.

1673. فاطمه علیها السّلام بضعه منی/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

1674. فاطمه علیها السّلام البطله المکافحه/ السید حسن الأمین/ عربی، مطبوع.

1675. فاطمه علیها السّلام بعد از پدر/ محمد رضا الخسروی/ فارسی، مطبوع.

1676. فاطمه علیها السّلام بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله/ السید محمد حسین السجاد/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:204

1677. فاطمه علیها السّلام بقیه النبوه/ مظفر الحاجیان الحسین آبادی/ فارسی، مطبوع.

1678. فاطمه بنت الرسول صلّی اللّه علیه و آله، الصدیقه الطاهره/ محمد نور الدین/ عربی، مطبوع.

1679. فاطمه علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ مریم نور الدین فضل اللّه/ عربی، مطبوع.

1680. فاطمه علیها السّلام بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله/ عبد الخالق حسن، عبد الوهاب/ عربی، مطبوع.

1681. فاطمه علیها السّلام بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله/ مهدی القریشی/ عربی، مطبوع.

1682. فاطمه علیها السّلام بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

1683. فاطمه بنت محمد علیها السّلام، أم الشهداء و سیده النساء/ عمر أبو نصر/ عربی، مطبوع.

1684. فاطمه بنت محمد علیها السّلام، قدوه للنساء/ السید علی عاشور/ عربی، مطبوع.

1685. فاطمه علیها السّلام بهترین الگو برای زن مسلمان امروز/ حسن الکریمی/ فارسی، مطبوع.

1686. فاطمه علیها السّلام به روایت معصومان علیهم السّلام/ عبد الرحمن الأنصاری/ فارسی، مخطوط.

1687. فاطمه علیها السّلام بهشت خدا/ وزارت الصحه/ فارسی، مطبوع.

1688. فاطمه بین النبوه و الإمامه/ کمال معاش/ عربی، مطبوع.

1689. فاطمه علیها السّلام پس از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله تا شهادت/ میثم الأخلاقی/ فارسی، مخطوط.

1690. فاطمه علیها السّلام پس از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله تا شهادت/ محمود الخان آبادی/ فارسی، مخطوط.

1691. فاطمه

علیها السّلام تجلی قرآن/ حسن الدهشیری و رحمت الجعفری/ فارسی، مطبوع.

1692. فاطمه علیها السّلام جلوه ای از أنوار حق/ مرکز الإعلام الإسلامی/ فارسی، مطبوع.

1693. فاطمه علیها السّلام چه گفت؟ مدینه چه شد؟ محمد حسن الزورق/ فارسی، مطبوع.

1694. فاطمه علیها السّلام حامی ولایت/ السید محمد الحسینی الشاهرودی/ فارسی، مطبوع.

1695. فاطمه علیها السّلام حبیبه المصطفی صلّی اللّه علیه و آله/ أم أسماء/ عربی، مطبوع.

1696. فاطمه علیها السّلام الحوراء الإنسیه/ جاسم هاشم العبادی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:205

1697. فاطمه علیها السّلام خورشیدی در آسمان کساء/ مصطفی غریب شاه/ فارسی، مطبوع.

1698. فاطمه خیر کثیر/ پرویز الرضائی/ فارسی، مطبوع.

1699. فاطمه علیها السّلام دخت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ السید محسن الأمین/ المترجم: علی الحجتی الکرمانی/ فارسی، مطبوع.

1700. فاطمه علیها السّلام دخت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ السید محمد الصمصامی/ فارسی، مطبوع.

1701. فاطمه علیها السّلام در آستانه مرگ/ رحیمه و فاطمه الخاوری/ فارسی، مخطوط.

1702. فاطمه علیها السّلام در سوک عدالت: بیت الأحزان/ عباس القمی/ المترجم: علی الکرمی

1703. فاطمه علیها السّلام در کنار پدر/ زهره کیلان/ فارسی، مطبوع.

1704. فاطمه علیها السّلام در کوچه ها دنبال توست/ مهدی فرحزادی/ فارسی، مطبوع.

1705. فاطمه علیها السّلام دخت رحمت عالمیان/ السید أشرف الدین کیا الطالقانی/ فارسی، مخطوط.

فاطمه علیها السّلام دختر محمد صلّی اللّه علیه و آله- زندگانی تأثرانگیز سیده زنان فاطمه علیها السّلام دختر محمد صلّی اللّه علیه و آله/ فارسی، مطبوع.

1706. فاطمه علیها السّلام در آئینه أهل سنت/ بتول الربیعی/ فارسی، مطبوع.

1707. فاطمه علیها السّلام در آینه تاریخ و روایات أهل سنت/ السید نور اللّه الشوشتری/ المترجم: غلام علی الشریعتی (تولّی)/ فارسی، مخطوط.

1708. فاطمه علیها السّلام در آئینه کتاب/ إسماعیل الأنصاری الزنجانی

الخوئینی/ فارسی، مطبوع.

1709. فاطمه علیها السّلام در خانه و اجتماع/ مهدی المشایخی/ فارسی، مخطوط.

1710. فاطمه علیها السّلام در خانه و اجتماع/ عمار أبو طالبی/ فارسی، مخطوط.

1711. فاطمه علیها السّلام در خانه و اجتماع/ السید جعفر مسئله گو/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:206

1712. فاطمه علیها السّلام در خانه و اجتماع/ محمود الخان آبادی/ فارسی، مخطوط.

فاطمه علیها السّلام در قرآن از دیدگاه أهل سنت- محبوبه جاویدان/ فارسی، مطبوع.

1713. فاطمه علیها السّلام در قرآن از دیدگاه تفاسیر شیعه و سنی/ ربابه الکریمی/ فارسی، مخطوط.

فارسی، مطبوع.

1714. فاطمه علیها السّلام را بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله/ السید مهدی آیه اللهی/ المترجم: ساندی و إسکندر/ مالایو، مطبوع.

1715. فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید محمد حسین فضل اللّه/ المترجم: علی المعموری/ فارسی، مطبوع.

1716. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید موسی الصدر/ عربی، مطبوع.

1717. فاطمه زهرا علیها السّلام/ راحله رمضان نیا الآستانه/ فارسی، مخطوط.

1718. فاطمه الزهراء علیها السّلام، 5 ج/ السید محمد علی الموحد الأبطحی/ عربی، مخطوط.

1719. فاطمه زهرا علیها السّلام/ بهلول/ فارسی، مخطوط.

1720. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ حسن الحفناوی/ عربی، مطبوع.

1721. فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید مهدی الدادور/ المترجم:؟/ تاجیکی، مطبوع.

1722. فاطمه زهرا علیها السّلام/ مهدی الکریمی/ فارسی، مخطوط.

1723. فاطمه زهرا علیها السّلام/ هابیل الگرمامی/ فارسی، مخطوط.

1724. فاطمه زهرا علیها السّلام/ علی نصراللهی/ فارسی، مخطوط.

1725. فاطمه زهرا علیها السّلام/ روح اللّه الإسلامی/ فارسی، مخطوط.

1726. فاطمه زهرا علیها السّلام/ علی الجریانی/ فارسی، مخطوط.

1727. فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید موسی الطباطبائی/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:207

1728. فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید مصطفی البهشتی/ فارسی، مخطوط.

1729. فاطمه زهرا علیها السّلام/ رضا النوری/ فارسی، مخطوط.

1730. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ أحمد الشهادی شرف الدین/

عربی، مطبوع.

1731. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

1732. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

1733. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

1734. فاطمه زهرا علیها السّلام/ عبد الحسین الأمینی/ فارسی، مطبوع.

1735. فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد سفیر المنبعی/ تامیلی، مطبوع.

1736. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ مأمون غریب/ عربی، مطبوع.

1737. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد حسین بن یونس مظفر النجفی/ عربی، مخطوط.

1738. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ علی محمد علی دخیل/ عربی، مطبوع.

1739. فاطمه زهرا علیها السّلام/ إبراهیم الأمینی/ المترجمه: سمیه کمالیان/ آلمانی، مطبوع/ ترجمه لکتاب «فاطمه زهرا علیها السّلام بانوی نمونه إسلام» و عنوان الکتاب هکذا:

FATIMAH ZAHRA) a. s (

1740. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ حسین الشاکری/ عربی، مطبوع.

1741. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عبد الزهراء صغیر الخاقانی/ عربی، مخطوط.

1742. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد کامل حسن المحامی/ عربی، مطبوع.

1743. فاطمه زهرا علیها السّلام/ عباس محمود العقاد/ المترجم: السید محمد جواد الشرافت/ فارسی، مطبوع.

1744. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ توفیق أبو علم المصری/ عربی، مطبوع.

1745. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ماچین شان (أیوب)/ صینی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:208

1746. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ أمیره قدریه حسین/ ترکی إستنبولی، مخطوط.

1747. فاطمه زهرا علیها السّلام/ توفیق أبو علم/ المترجم: علی أکبر الصادقی/ فارسی، مطبوع.

1748. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ أمیره قدریه حسین/ المترجم: عبد العزیز أمین قلعه جی/ عربی، مطبوع.

1749. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عائشه عبد الرحمن بنت الشاطئ/ عربی، مطبوع.

1750. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد عطیه خمیس/ عربی، مطبوع.

1751. فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد سالار/ فارسی، مطبوع.

1752. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید مهدی آیه اللهی/ المترجم: کمال السید/ عربی، مطبوع.

1753. فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید مهدی آیه اللهی/ المترجم:؟/ فرنسی، مطبوع.

1754.

فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید مهدی آیه اللهی/ المترجم:؟/ ترکی آذری، مطبوع.

1755. فاطمه زهرا علیها السّلام/ میر أبو الفتح الدعوتی (أمید أمیدوار)/ فارسی، مطبوع.

1756. فاطمه الزهراء علیها السّلام، 2 ج/ داوود بن سلمان الکعبی الهجری الخطیب/ عربی، مطبوع.

1757. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ فائد العمروسی/ عربی، مطبوع.

1758. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عدد من الکتّاب/ عربی، مطبوع.

1759. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عدد من الکتّاب/ عربی، مطبوع.

1760. فاطمه زهرا علیها السّلام/ لوئی ماسینیون/ فرنسی، مطبوع.

1761. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید أحمد بن عطاء اللّه الإمامی الحسینی العریضی الأصفهانی/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:209

1762. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید جعفر الشهیدی/ المترجم: سردار/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

1763. فاطمه زهرا علیها السّلام/ الهیئه التحریریه/ فارسی، مطبوع.

1764. فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید محمد کاظم القزوینی/ المترجم: الأردنی/ إنکلیزی، مطبوع.

1765. فاطمه زهرا علیها السّلام/ حسین المظاهری/ فارسی، مطبوع.

1766. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ الهیئه التحریریه/ تایلندی، مطبوع.

1767. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ الهیئه التحریریه/ عربی، مطبوع.

1768. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عبد الغفار الموافی/ فارسی، مطبوع.

1769. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ناد علی الکربلائی/ فارسی، مطبوع.

1770. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ لجنه التألیف/ عربی، مخطوط.

1771. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ حقی م. کمال اگوت/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

1772. فاطمه الزهراء علیها السّلام 2 ج/ عبد الفتاح عبد المقصود/ عربی، مطبوع.

1773. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ مرضیه البختیاری، پروانه الملکی، زینب اللاکین/ فارسی، مخطوط.

1774. فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید محمد تقی السجادی/ فارسی، مطبوع.

1775. فاطمه زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ عربی، مخطوط.

1776. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد الحسینی الشیرازی/ عربی، مطبوع.

1777. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ توفیق أبو علم/ المترجم: تاجیوف گوزل/ روسی، مطبوع.

1778. فاطمه زهرا علیها

السّلام/ الربیعی/ فارسی، مطبوع.

1779. فاطمه الزهراء علیها السّلام المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:210

1780. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف: الباکستانی/ اردو، مخطوط.

1781. فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید منصور الحسینی الدشتی/ عربی، مخطوط.

1782. فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید شهاب الدین الحسینی/ فارسی، مخطوط.

1783. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد حسین فضل اللّه/ عربی، مطبوع.

1784. فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد عبده الیمانی/ المترجم: محمد تقی رهبر/ فارسی، مطبوع.

1785. فاطمه زهرا علیها السّلام/ دردانه جعفر آوا/ ترکی آذری، مطبوع.

1786. فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف؟/ فارسی، مطبوع.

1787. فاطمه زهرا علیها السّلام/ أبو شهاب/ فارسی، مخطوط.

1788. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید محسن الفروغی/ فارسی، مخطوط.

1789. فاطمه زهراء علیها السّلام/ خادم الحسینی/ فارسی، مخطوط.

1790. فاطمه زهراء علیها السّلام/ دار الحسین علیه السّلام/ فارسی، مطبوع.

1791. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ أسماء المساعد/ عربی، مطبوع.

1792. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ رفاء الجوهری/ مخطوط، عربی.

1793. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ مهدی الرفعتی/ فارسی، مخطوط.

1794. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد شعاع فاخر/ عربی، مطبوع.

1795. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد باقر الحکیم/ عربی، مطبوع.

1796. فاطمه زهرا علیها السّلام/ حسین کلات پور/ فارسی، مخطوط.

1797. فاطمه زهرا علیها السّلام/ بشیر الحبیبی/ فارسی، مطبوع.

1798. فاطمه زهرا علیها السّلام/ محمد تقی السرمدی/ فارسی، مخطوط.

1799. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ لجنه من علماء لبنان/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:211

1800. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید جعفر الشهیدی/ المترجم: عبد اللّه الأفریجی/ عربی، مطبوع.

1801. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد الحسینی الشیرازی/ عربی، مطبوع.

1802. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ هادی علی المؤیّد/ عربی، مخطوط.

1803. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ أیوب کنجی/ فارسی، مطبوع.

1804. فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد راجی کناس/ عربی، مطبوع.

فاطمه زهرا

علیها السّلام (الفاضل)- معصوم سوم فاطمه زهرا علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1805. فاطمه زهرا علیها السّلام از دیدگاه ابن أبی الحدید/ نرگس فروزنده/ فارسی، مخطوط.

1806. فاطمه الزهراء علیها السّلام از دیدگاه قرآن و أحادیث إمامیه و عامه/ وجیهه العابدینی/ فارسی، مطبوع.

1807. فاطمه زهرا علیها السّلام أز مجموع تاریخ چهارده معصوم علیهم السّلام/ محمد جواد مولوی نیا/ فارسی، مطبوع.

1808. فاطمه زهرا علیها السّلام از نظر آیات قرآن/ محمد الواصف/ فارسی، مطبوع.

1809. فاطمه زهرا علیها السّلام از نظر دو هزار دانشمند غیر شیعه/ علی الفلسفی (لطفی زاده)/ فارسی، مخطوط.

1810. فاطمه زهرا علیها السّلام از نظر روایات أهل سنت/ محمد الواصف/ فارسی، مطبوع.

1811. فاطمه زهرا علیها السّلام از ولادت تا ازدواج/ محمد رضا أبو طالبی/ فارسی، مخطوط.

1812. فاطمه زهرا علیها السّلام از ولادت تا شهادت/ ناصر المظلوم/ فارسی، مخطوط.

1813. فاطمه زهرا علیها السّلام از ولادت تا شهادت/ السید محمد کاظم القزوینی/ المترجم:

حسین الفریدونی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:212

1814. فاطمه زهرا علیها السّلام از ولادت تا شهادت/ السید محمد کاظم القزوینی/ المترجم:

علی الکرمی/ فارسی، مطبوع.

1815. فاطمه زهرا علیها السّلام از ولادت تا شهادت/ السید شهاب الدین الحسینی/ فارسی، مخطوط.

1816. فاطمه الزهراء علیها السّلام از ولادت تا شهادت/ محمد رضا الأنصاری/ فارسی، مطبوع.

1817. فاطمه زهرا علیها السّلام إسلام کی مثالی خاتون/ إبراهیم الأمینی/ المترجم: أختر عباس/ اردو، مطبوع.

1818. فاطمه زهرا علیها السّلام أسوه زندگی/ السید محمد تقی المدرسی/ المترجم: مهدی عبد اللهی/ فارسی، مطبوع.

1819. فاطمه الزهراء علیها السّلام أسوه المرأه المسلمه/ أم أحمد الحسینی/ عربی، مطبوع.

1820. فاطمه الزهراء علیها السّلام أفضل أسوه للنساء/ السید محمد الحسینی الشیرازی/ عربی، مطبوع.

1821. فاطمه الزهراء علیها السّلام، أقوالها و أفعالها/ علی الکریمی الجهرمی/ عربی،

مخطوط.

1822. فاطمه زهراء علیها السّلام الگوی دفاع از ولایت/ علی أکبر السقایی، غلام رضا الحدیدی/ فارسی، مخطوط.

1823. فاطمه زهراء علیها السّلام الگوی زنان/ انیل حمد علی التانزانیائی/ سواحلی، مخطوط.

1824. فاطمه زهراء علیها السّلام الگوی زن مسلمان المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

1825. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء/ محمد حسن النائینی/ عربی، مطبوع.

1826. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم أبیها/ عبد الحسین الأمینی النجفی/ باهتمام: حبیب چایچیان (حسان)/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:213

1827. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم أبیها/ السید فاضل الحسینی المیلانی/ عربی، مطبوع.

1828. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم أبیها/ شاکر الأنصاری/ عربی، مطبوع.

1829. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم أبیها/ عبد الحسین الأمینی/ المترجم: محمد شعاع فاخر/ عربی، مطبوع.

1830. فاطمه الزهراء علیها السّلام امتداد النبوه/ السید محمد الحسینی الشیرازی/ عربی، مخطوط.

1831. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم السبطین/ سلمان هادی آل طعمه/ عربی، مطبوع.

1832. فاطمه زهرا علیها السّلام این گونه بود/ صادق حسن زاده/ فارسی، مطبوع.

1833. فاطمه زهرا علیها السّلام بانوی آسمانی/ السید محمد الضیاءآبادی/ فارسی، مطبوع.

1834. فاطمه الزهراء علیها السّلام بانوی بانوان/ محمود پیشوا/ فارسی، مطبوع.

1835. فاطمه زهرا علیها السّلام بانوی برتر/ علیرضا الرجائی الطهرانی/ فارسی، مطبوع.

1836. فاطمه زهرا علیها السّلام بانوی بهشت/ السید محمد حسین المؤمنی/ فارسی، مطبوع.

1837. فاطمه زهرا علیها السّلام بانوی نمونه إسلام/ إبراهیم الأمینی/ المترجمه: سمیه کمالیان/ إنکلیزی، مطبوع.

1838. فاطمه زهرا علیها السّلام بانوی نمونه إسلام/ إبراهیم الأمینی/ المترجم: حسن النجفی/ إنکلیزی، مطبوع.

1839. فاطمه الزهراء علیها السّلام برتر از زیبایی ها/ یوسف صدیق العریانی/ فارسی، مطبوع.

1840. فاطمه الزهراء علیها السّلام بنت حبیب اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ زهیر مصطفی الیازجی/ عربی، مطبوع.

1841. فاطمه زهرا علیها السّلام بنیانگذار مکتب اعتراض/

محمد المقیمی/ فارسی، مطبوع.

1842. فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله/ أحمد الرحمانی الهمدانی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:214

1843. فاطمه الزهراء علیها السّلام الحجه و القدوه/ حسین المکی الخویلدی/ فارسی، مطبوع.

1844. فاطمه زهرا علیها السّلام حقّنده نوحه لر/ جابر الأکبرزاده/ ترکی آذری، مطبوع.

1845. فاطمه الزهراء علیها السّلام الحوراء الإنسیه/ ضیاء الجواهری/ عربی، مطبوع.

1846. فاطمه الزهراء علیها السّلام حوریه الأرض/ کمال السید/ عربی، مطبوع.

1847. فاطمه الزهراء علیها السّلام داتر آو د پرافت/ أحمد ثامسون/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «فاطمه علیها السّلام بنت الرسول صلّی اللّه علیه و آله» هکذا:

FATIMA AZ- ZAHRA DUAGHTER OF THE PROPHET) SW (

1848. فاطمه زهرا علیها السّلام دختر پیامبر إسلام صلّی اللّه علیه و آله/ حسین عمادزاده/ فارسی، مطبوع.

1849. فاطمه زهرا علیها السّلام در آئینه تاریخ/ وزاره العمل/ فارسی، مطبوع.

1850. فاطمه زهرا علیها السّلام در آئینه تاریخ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

1851. فاطمه زهرا علیها السّلام در پرتو خورشید محمدی/ عبد الفتاح عبد المقصود/ المترجم:

السید حمید الطبیبیان/ فارسی، مطبوع.

1852. فاطمه زهرا علیها السّلام در روایات عامه/ صادق الداوری الدولت آبادی/ فارسی، مطبوع.

1853. فاطمه زهرا علیها السّلام در کلام أهل سنت/ السید مهدی الهاشمی/ فارسی، مطبوع.

1854. فاطمه زهرا علیها السّلام در مقام جهاد و مقاومت/ زهره حق وردی/ فارسی، مخطوط.

1855. فاطمه زهرا علیها السّلام در مقام جهاد و مقاومت/ سمیه المیری/ فارسی، مخطوط.

1856. فاطمه زهرا علیها السّلام در مقام جهاد و مقاومت/ فاطمه علی نژاد/ فارسی، مخطوط.

1857. فاطمه زهرا علیها السّلام در مقام جهاد و مقاومت/ هدی روضه خوان/ فارسی، مخطوط.

1858. فاطمه زهرا علیها السّلام دژ شکست ناپذیر وحی در طول زمان/ حسن السعید/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 23،ص:215

1859. فاطمه زهرا علیها السّلام زهی در نیام/ سلیمان الکتانی/ المترجم: السید جعفر الطباطبائی/ فارسی، مطبوع.

1860. فاطمه الزهراء علیها السّلام سرّ الوجود/ السید عادل العلوی/ عربی، مطبوع.

1861. فاطمه زهراء علیها السّلام سرور دل پیامبر صلی اللّه علیه و آله/ أحمد الرحمانی الهمدانی/ المترجم:

مهدی الجعفری/ فارسی، مطبوع.

1862. فاطمه زهرا علیها السّلام سرور زنان عالمین/ السید أبو الحسن مولانا/ فارسی، مطبوع.

1863. فاطمه الزهراء علیها السّلام سند توحید و نخل ولایت/ أسد اللّه الجعفری/ فارسی، مطبوع.

1864. فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده النساء/ المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السّلام/ عربی، مطبوع.

1865. فاطمه زهرا علیها السّلام سیده نساء العالمین/ حسین عمادزاده الأصفهانی/ فارسی، مطبوع.

1866. فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده نساء العالمین/ عبد المنعم الکاظمی/ عربی، مطبوع.

1867. فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده نساء العالمین/ الهیئه التحریریه/ فارسی، مطبوع.

1868. فاطمه زهرا علیها السّلام شادمانی دل پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ أحمد الرحمانی الهمدانی/ المترجم:

السید حسن افتخارزاده السبزواری/ فارسی، مطبوع.

1869. فاطمه الزهراء علیها السّلام شخصیتها، ظلامتها/ محمد الهنداوی/ عربی، مطبوع.

1870. فاطمه زهرا علیها السّلام شکوفه عصمت/ محمود الجویباری/ فارسی، مطبوع.

1871. فاطمه الزهراء علیها السّلام شهاب النبوه الثاقب/ حسن عیسی الحکیم/ عربی، مطبوع.

فاطمه زهرا علیها السّلام شهبانوی إسلام- شهبانوی إسلام/ عربی، مطبوع.

1872. فاطمه زهرا علیها السّلام صاحب ولایت کبری علیها السّلام/ محمد حسن الاثنی عشری/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:216

1873. فاطمه الزهراء علیها السّلام صانعه الأسره النموذجیه فی الإسلام/ جعفر الباقری/ عربی، مطبوع.

1874. فاطمه الزهراء علیها السّلام صانعه الأسره النموذجیه فی الإسلام/ جعفر الباقری/ المترجم:؟/ إنکلیزی، مطبوع.

1875. فاطمه الزهراء علیها السّلام صوت الحق و صرخه الصدق/ إبراهیم محمد جواد/ عربی، مطبوع.

1876. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی الأحادیث النبویه/ عبد المحسن

العلاوی السراوی/ عربی، مطبوع.

1877. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی تاریخ الطبری/ علی البهادلی/ عربی، مخطوط.

1878. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی الحدیث القدسی/ إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی/ فارسی، مخطوط.

1879. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی/ مؤسسه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

1880. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی القرآن/ السید صادق الحسینی الشیرازی/ عربی، مطبوع.

1881. فاطمه الزهراء علیها السّلام قدوه الصدیقین/ السید محمد تقی المدرس/ عربی، مطبوع.

1882. فاطمه الزهراء علیها السّلام قدوه المرأه المسلمه/ کاظم السباعی/ عربی، مطبوع.

1883. فاطمه الزهراء علیها السّلام قدوه و أسوه/ السید محمد تقی المدرسی/ عربی، مطبوع.

1884. فاطمه زهرا علیها السّلام کوکب عصمت، فرشته رحمت/ مهدی الفتوحی/ فارسی، مطبوع.

1885. فاطمه الزهراء علیها السّلام کوکب فی سماء المجد/ السید عبد الستار الجابری/ عربی، مخطوط.

1886. فاطمه زهرا علیها السّلام گزینه إلهی/ الأمیری التنکابنی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:217

1887. فاطمه الزهراء علیها السّلام لیله القدر/ السید عادل العلوی/ عربی، مطبوع.

1888. فاطمه الزهراء علیها السّلام المثل الأعلی للمرأه المسلمه/ السید شریف السید عاملی/ عربی، مطبوع.

1889. فاطمه الزهراء علیها السّلام (مجموعه لالایی معصومین علیهم السّلام)/ رضوان داستان پور/ فارسی، مطبوع.

1890. فاطمه زهرا علیها السّلام مدافع حریم ولایت/ أنصار الولایه/ فارسی، مطبوع.

1891. فاطمه الزهراء علیها السّلام مدرسه الاستقامه/ عبد اللّه الإفریجی/ عربی، مطبوع.

1892. فاطمه الزهراء علیها السّلام المرأه النموذجیه/ السید محمد تقی المدرسی/ عربی، مطبوع.

1893. فاطمه الزهراء علیها السّلام المرأه النموذجیه فی الإسلام/ إبراهیم الأمینی/ المترجم: علی جمال الحسینی/ عربی، مطبوع.

1894. فاطمه زهرا علیها السّلام مستوره آفتاب سرمد/ مهدی الجعفری/ فارسی، مطبوع.

1895. فاطمه زهرا علیها السّلام مظهر أسماء اللّه تعالی/ عذرا الأنصاری/ فارسی، مخطوط.

1896. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد/ السید عبد

اللّه عبد العزیز الهاشمی/ عربی، مطبوع.

1897. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد/ السید محمد کاظم القزوینی/ عربی، مطبوع.

1898. فاطمه الزهراء علیها السّلام میزان المعرفه/ غلام رضا کاردان/ المترجم: أحمد محمد رضا الحائری/ عربی، مطبوع.

1899. فاطمه الزهراء علیها السّلام نبراس الرساله الإسلامیه/ زینب حکیم شحاده/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:218

1900. فاطمه زهرا علیها السّلام نخل توحید و سند ولایت/ أسد اللّه الجعفری/ فارسی، مطبوع.

1901. فاطمه الزهراء علیها السّلام نداء الملایین/ السید محمد تقی خدات/ عربی، مطبوع.

1902. فاطمه زهرا علیها السّلام نمونه بارز زنان عالمیان/ الهیئه التحریریه/ فارسی، مطبوع.

1903. فاطمه زهرانین حیاتی/ محمد تقی المدرسی/ المترجم: عباد ممی زاده/ ترکی آذری، مطبوع.

1904. فاطمه زهرا علیها السّلام و ارض ملکوت/ هنری لامنس/ المترجم:؟/ فارسی، مطبوع.

1905. فاطمه الزهراء علیها السّلام وتر فی غمد/ سلیمان الکتانی/ عربی، مطبوع.

فاطمه الزهراء علیها السّلام و الحضاره الإسلامیه- اعلموا أنی فاطمه/ عربی، مطبوع.

1906. فاطمه الزهراء علیها السّلام و الفاطمیون/ عباس محمود العقاد/ عربی، مطبوع.

1907. فاطمه الزهراء علیها السّلام و قصائد أخری/ یوسف محمد عمر/ عربی، مطبوع.

1908. فاطمه زهرا علیها السّلام و نیایش/ مهدی الأنصاری/ فارسی، مطبوع.

1909. فاطمه زهرا علیها السّلام یاس عصمت/ عبد الرحیم الموگهی/ فارسی، مطبوع.

فاطمه علیها السّلام سخن می گوید- سخنرانی فاطمه علیها السّلام جلوه گاه ایده آل إسلامی/ فارسی، مطبوع.

1910. فاطمه سرّ الوجود/ السید نعمت اللّه هاشمی نژاد/ فارسی، مخطوط.

1911. فاطمه علیها السّلام سرور زنان/ آسیه های پینک لان صینی/ صینی، مخطوط.

1912. فاطمه علیها السّلام سیده النساء/ محمد محمود زیتون المصری/ عربی، مطبوع.

1913. فاطمه علیها السّلام شمع شبستان علی علیه السّلام/ حبیب اللّه بن أحمد/ فارسی، مطبوع.

1914. فاطمه علیها السّلام صوت الحق الإلهی/ محسن معلم القطیفی/ عربی، مطبوع.

1915. فاطمه علیها السّلام

عند الجمهور/ نجم الدین جعفر العسکری الطهرانی/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:219

1916. فاطمه علیها السّلام فی رؤی علی علیه السّلام/ محمد المحمدیان/ عربی، مطبوع.

1917. فاطمه علیها السّلام فی محنه التاریخ/ عائده طالب العاملیّه/ عربی، مطبوع.

1918. فاطمه علیها السّلام فی مرآه الکتاب/ إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی/ المترجم:

حسین الفاضلی/ عربی، مطبوع.

1919. فاطمه علیها السّلام کوثر رسالت/ السید هاشم البطحائی الگلپایگانی/ فارسی، مطبوع.

1920. فاطمه علیها السّلام کوثر رسول صلّی اللّه علیه و آله/ حسین گنجی/ فارسی، مطبوع.

1921. فاطمه علیها السّلام کیست؟/ محمد رضا أمین زاده/ فارسی، مطبوع.

1922. فاطمه علیها السّلام گل محمدی/ السید جواد الهاشمی/ فارسی، مطبوع.

1923. فاطمه علیها السّلام گلواژه نبوت/ عباس شبگاهی الشبستری/ فارسی، مطبوع.

1924. فاطمه علیها السّلام گلی از باغ محمد صلّی اللّه علیه و آله/ عشرت الرحمانی، لیلا الطاهری/ فارسی، مخطوط.

1925. فاطمه علیها السّلام مادر/ السید جمال الدین دین پرور/ فارسی، مخطوط.

1926. فاطمه علیها السّلام مام فضیلت ها/ عباس إسماعیلی/ عربی، مطبوع.

1927. فاطمه علیها السّلام مشکاه الأنوار/ السید عادل العلوی/ عربی، مطبوع.

1928. فاطمه علیها السّلام مظهر پاکدامنی/ محمد تقی صرفی پور/ فارسی، مطبوع.

1929. الفاطمه علیها السّلام مع أدعیه/ السیده أشرف ظفر/ اردو، مطبوع.

1930. فاطمه علیها السّلام معیار شناخت/ غلام رضا کاردان/ فارسی، مطبوع.

1931. فاطمه مقدس علیها السّلام معیار حب و بغض خدا/ محمد جواد سلمانپور/ فارسی، مخطوط.

1932. فاطمه علیها السّلام نور آسمانی/ محبوبه الساطع/ فارسی، مطبوع.

1933. فاطمه علیها السّلام نور الهی/ علی الثقفی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:220

1934. فاطمه علیها السّلام واژه بی خاتمه/ محمد رضا رنجبر/ فارسی، مطبوع.

1935. فاطمه علیها السّلام و باز هم فاطمه علیها السّلام/ الحسین الجعفری/ فارسی، مطبوع.

1936. فاطمه علیها السّلام و بنات محمد صلّی اللّه علیه و

آله/ هنری لامنس (المستشرق البلجیکی)/ المترجم:؟

/ عربی، مطبوع.

1937. فاطمه علیها السّلام و حقوق زنان در جامعه/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1938. فاطمه علیها السّلام و الخلافه/ محمد رضا النعمانی/ عربی، مطبوع.

1939. فاطمه علیها السّلام و عروسی قریش/ محمد بن علی الأنصاری الخوئینی/ ترکی آذری، مخطوط.

1940. فاطمه علیها السّلام و فاطمیان در گذر تاریخ المؤلف:؟/ المترجم: السید محمد الثقفی/ فارسی، مطبوع.

1941. فاطمه علیها السّلام و فدک/ علی محمد علی دخیّل/ عربی، مطبوع.

1942. فاطمه علیها السّلام و فدک/ محمد حسین الضیائی البیگدلی/ فارسی، مطبوع.

1943. فاطمه علیها السّلام و فدک/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

1944. فاطمه علیها السّلام و فضه/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

1945. فاطمه علیها السّلام و القرآن/ محمد رضا الحکیمی الحائری/ عربی، مخطوط.

1946. فاطمه علیها السّلام و المفضلات من النساء/ عبد اللطیف البغدادی/ عربی، مطبوع.

1947. فاطمه علیها السّلام همسر/ السید جمال الدین دین پرور/ فارسی، مخطوط.

1948. فاطمه علیها السّلام همسر حضرت علی علیها السّلام، تندیس مظلومیت/ حمید الناصری/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:221

1949. فاطمه علیها السّلام همسر نمونه از دیدگاه آیات و روایات/ طاهره علی نیا قدیم/ فارسی، مخطوط.

1950. فاطمی نامه/ علی الخاموش/ فارسی، مخطوط.

1951. الفاطمیات/ السید حسین الواعظی السبزواری/ فارسی، مطبوع.

1952. الفاطمیات/ ولید بن هشام المخزومی/ عربی، مخطوط.

1953. الفاطمیات/ أبو الحسن علی بن محمد المدائنی/ عربی، مخطوط.

1954. الفاطمیات، 5 ج/ علی حیدر المؤید/ عربی، مخطوط.

1955. فاطمیات/ مؤسسه البعثه/ فارسی، مخطوط.

1956. الفاطمیات السبع/ محمد بن حسین آل رمضان الأحسائی/ تدوین: جواد بن حسین آل رمضان الأحسائی/ عربی، مخطوط.

1957. الفاطمیات و مختارات من الأدب الفاطمی/ جمع من الشعراء/ عربی، مطبوع.

1958. فاطمیات ... یکتبن عن فاطمه علیها السّلام/ مؤسسه عاشوراء/ عربی، مطبوع.

1959. فاطمیون/ أحمد الآرونی/ فارسی، مطبوع.

1960. فاطمیه/

جلال الدین بن محمد طاهر الریاستی/ فارسی، مطبوع.

1961. فاطمیه/ علی أکبر الشیرازی/ فارسی، مخطوط.

1962. فاطمیه/ محمد تقی ژولیده النیشابوری/ فارسی، مطبوع.

1963. فاطیما علیها السّلام/ جی، اینگد فیلد/ إنکلیزی، مطبوع.

1964. فاطیما ال فیل دو محمت/ هنری لامنس (المستشرق البلژیکی)/ فرنسی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «فاطمه علیها السّلام و بنات محمد صلّی اللّه علیه و آله» هکذا:

Fatima et les filles the mahomet,

notes critiques Pour letude lascra

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:222

1965. فاطیما اند ایتز سروندینگز/ مانوئل داسیلوا گویماراس/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «مدینه فاطمه و أطرافها» هکذا:

FATIMA AND ITS SURROUNDINGS

1966. فاطیما این لوسیازاون وردز/ لویس کندر/ المترجم: دومینیکن نانزاو/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «مدینه فاطمه فی کلام لوسیا» و هو الترجمه الإنجلیزیه للکتاب من البرتغالیه. عنوان الکتاب هکذا:

FATIMA, in lucia's own words

1967. فاطیما علیها السّلام دگریشس/ أبو محمد الأردنی (ادآ. مهوش)/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «فاطمه علیها السّلام صاحبه الفضائل» هکذا:

FATIMA THE GRACIOUS

1968. فاطیما زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ إنکلیزی، مطبوع.

1969. فاطیما الزهراء علیها السّلام پریبادی آگونگ پرتوی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ محمد هاشم السقاف/ مالایو، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «فاطمه الزهراء علیها السّلام، الشخصیه العظیمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله» هکذا:

FATIMA AZ- ZAHRA Pribidi Agung Putri Rasulullah saw.

1970. فاطیما الزهراء علیها السّلام، تکاتر مبهیت نیر نیتمیر/ المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السّلام، با همکاری رایزنی فرهنگی در آلبانی/ آلبانی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «حیاه فاطمه الزهراء علیها السّلام» هکذا:

FATIMA EZ- ZAHRA) A (

TEKATER MBEDHJETE NJERE NITEMIREI

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:223

1971. فاطیما فرام د بیگینینگ/ جان دومارچی/ المترجم: آی. أم. کینگزبوری/ إنکلیزی، مطبوع/ ترجمه من البرتغالیه

و عنوان الکتاب بمعنی «مدینه فاطمه من البدو» هکذا:FATIMA ,from the begining

1972. الفتح و البشری فی مناقب فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد بن حسین المدنی الحنفی الجفری/ عربی، مطبوع.

1973. فخر النساء فاطمه علیها السّلام/ خلیل الرشید/ عربی، مطبوع.

1974. فدک/ أبو إسحاق إبراهیم بن محمد الثقفی الکوفی/ عربی، مخطوط.

1975. فدک/ أبو طالب عبید اللّه بن أحمد الأنباری/ عربی، مخطوط.

1976. فدک/ أبو جیش مظفر بن محمد البلخی الخراسانی/ عربی، مخطوط.

1977. فدک/ عبد الرحمن بن کثیر الهاشمی/ عربی، مخطوط.

1978. فدک/ أبو الحسین یحیی بن زکریا الترماشیری/ عربی، مخطوط.

1979. فدک/ السید أحمد الحسینی/ فارسی، مطبوع.

1980. فدک/ محمد حسن صلاح الدین النجفی/ اردو، مخطوط.

1981. فدک/ السید ظفر حسن بن دلشاد علی بن إمداد علی النقوی الأمروهی الهندی/ عربی، مطبوع.

1982. فدک/ محمد بن حسین المهدوی السعیدی اللاهیجی/ عربی، مخطوط.

1983. فدک/ نذیر علی الأنصاری/ اردو، مخطوط.

1984. فدک/ أبو الطیب طاهر بن علی الجرجانی/ عربی، مخطوط.

1985. فدک/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

1986. فدک/ أحمد معارف وند/ فارسی، مخطوط.

1987. فدک/ میثم الأیوبی/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:224

1988. فدک/ محمد القاسمی/ فارسی، مخطوط.

1989. فدک/ السید أحمد صادق الحسینی/ فارسی، مطبوع.

1990. فدک/ السید سعید أختر الرضوی/ إنکلیزی، مطبوع.

1991. فدک/ السید محمد حسین القلعهسری/ فارسی، مخطوط.

1992. فدک/ حمید الکمالی الأردکانی/ فارسی، مخطوط.

1993. فدک/ أعظم جهان بخش زاده/ فارسی، مخطوط.

1994. فدک/ حسین الأوسطی/ فارسی، مطبوع.

1995. فدک/ السید حفاظت حسین بن محمد إبراهیم البهیکپوری/ اردو، مطبوع.

1996. فدک/ جواد التبریزی/ عربی، مطبوع.

1997. فدک/ محمد الکرمی/ فارسی، مطبوع.

1998. فدک، 1/ مجمع سیده النساء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

1999. فدک، 2/ مجمع سیده النساء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

2000. فدک، 3/ مجمع سیده النساء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

2001. فدک/ حسن رضازاده المقدم/ فارسی، مطبوع.

2002. فدک/

السید محمد باقر الجلالی/ عربی، مطبوع.

فدک- هدی المله إلی أن فدک نحله/ عربی، مطبوع.

2003. فدک این هیستوری/ السید محمد باقر الصدر/ المترجم: عبد اللّه الشاهین/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «فدک فی التاریخ» هکذا:

Fadak in history

2004. فدک بین أبی بکر و السیده فاطمه علیها السّلام/ فیصل نور/ مخطوط، عربی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:225

2005. فدک تاریخ کی روشنی مین/ السید محمد باقر الصدر/ المترجم: السید ذی شان حیدر الجوادی الإله آبادی/ اردو، مطبوع.

2006. فدک در تاریخ/ مریم الأحمدی کیا/ فارسی، مخطوط.

2007. فدک در تاریخ/ السید محمد باقر الصدر/ المترجم: محمود العابدی/ فارسی، مطبوع.

2008. فدک در تاریخ/ زهراء نجارزادگان/ فارسی، مخطوط.

2009. فدک در فقه شیعه/ حسن رضازاده المقدم/ فارسی، مخطوط.

2010. فدک ذو الفقار فاطمه علیها السّلام/ السید محمد الواحدی/ فارسی، مطبوع.

2011. فدک الزهراء علیها السّلام/ فدک الزهراء علیها السّلام لامرد/ فارسی، مطبوع.

2012. فدک الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

2013. فدک سایه سار حاکمیت أهل بیت علیهم السّلام/ غلام رضا گلی زواره ای/ فارسی، مخطوط.

2014. فدک سند مظلومیت زهرا علیها السّلام/ حامد الوحیدی/ فارسی، مخطوط.

2015. فدک عطیه إلهی/ أحمد الراهداری/ فارسی، مخطوط.

2016. فدک فاطمه علیها السّلام/ أحمد بن عزیز اللّه الشیرازی الفالی/ فارسی، مطبوع.

2017. فدک فی التاریخ/ السید حیدر بن إسماعیل بن صدر الدین الموسوی العاملی/ عربی، مخطوط.

2018. فدک فی التاریخ/ علی بن رجب علی الروحانی الأصفهانی النجف آبادی/ عربی، مخطوط.

2019. فدک فی التاریخ/ السید محمد باقر الصدر/ عربی، مطبوع.

2020. فدک فی الماضی و الحاضر/ عبد اللّه یوسف/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:226

2021. فدک، قراءه فی صفحات التاریخ/ عبد الخلیل أحمد المکرانی/ عربی، مطبوع.

2022. فدک قصه مظلومیت/ زهراء جوان بخت، نسیم المیلانی فر، فریبا الواصبی، پروین ملک آبادی/

فارسی، مخطوط.

2023. فدک کی راز/ محمد باقر الأنصاری- السید حسین الرجائی/ المترجم: أحمد الإمامی/ اردو، مخطوط.

2024. فدک، مرثیه ای که دوباره باید خواند/ محمود الصلواتی/ فارسی، مطبوع.

2025. فدک معتبرترین سند تاریخ/ السید علیرضا الحسینی/ فارسی، مطبوع.

2026. فدک نحله النبی صلّی اللّه علیه و آله/ السید محمد حسن الحائری القزوینی/ المترجم: السید أحمد علم الهدی/ فارسی، مطبوع.

2027. فدک و بازتاب های تاریخی و سیاسی آن/ علی أکبر الحسنی/ فارسی، مطبوع.

2028. فدک و جریانات تاریخی آن از نظر أهل سنت و غیره/ أحمد/ فارسی، مطبوع.

2029. فدک و حوائط سبعه/ السید حسین الواعظی السبزواری/ فارسی، مطبوع.

2030. فدک و الخمس/ السید أبو محمد حسن بن علی الأطروش/ عربی، مخطوط.

2031. فدک و سیر تاریخی آن/ محمد حسین بن محمد تقی المهدوی الأصفهانی/ فارسی، مخطوط.

2032. فدک و فاطمه علیها السّلام/ السید علی عباس الموسوی/ عربی، مطبوع.

2033. فدک و الکلام فیه/ طاهر، غلام أبی الجیش البلخی/ عربی، مخطوط.

2034. فدک هبه النبوه/ حسن أحمد الهادی/ عربی، مخطوط.

2035. فدک هدیه به پیشگاه شاه أولیاء أمیر المؤمنین علیه السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

2036. فدکیه (نگاهی به خطبه فدکیه)/ أبو محمد المرتضوی/ فارسی، مطبوع.

2037. فرازهایی از خطبه فاطمه زهرا علیها السّلام/ صدیقه سعادتیار/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:227

2038. فرازهایی از زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام/ افشین کلات پور/ فارسی، مخطوط.

2039. فرازهایی از زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام از ولادت تا شهادت/ جواد الملائی/ فارسی، مخطوط.

2040. فرازهایی از زندگانی کوثر ولایت حضرت فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

2041. فرازهایی از فضائل حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ علی محمد علی دخیّل/ المترجم:

لطیف الراشدی/ فارسی، مطبوع.

2042. فرازهایی از فضائل و زندگانی أم الفضائل حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید محسن

المحمودی/ فارسی، مخطوط.

2043. فرانسیسکو اپستورینو دو فاطیما/ سیسیلیا کالابرسی/ برتغالی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «فرانسیسکو قدیس مدینه فاطمه» هکذا:

Francisco o Pastorinho de Fatima

2044. فرانیاز و فرا انگیزش در نیایش بانو فاطمه زهرا علیها السّلام/ أحمد کوچکیان/ فارسی، مخطوط.

2045. فرحه الزهراء علیها السّلام/ خادم الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

2046. فرحه الزهراء علیها السّلام/ نشر مولود کعبه/ فارسی، مطبوع.

فرّخنامه فاطمه علیها السّلام- فرّخنامه فاطمی/ فارسی، مخطوط.

2047. فرخنامه فاطمی/ کاظم بن حیدر علی الحکیم النجفی حاذق الملک/ فارسی، مخطوط.

2048. فرشته زمینی/ روح اللّه الحسینیان/ فارسی، مطبوع.

2049. فروغ آفتاب/ غلام علی العباسی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:228

2050. فروغ تابناک فاطمه علیها السّلام در سیمای زن/ لجنه التألیف/ فارسی، مطبوع.

2051. فروغ جاودانه/ مرکز تحقیقات النساء/ فارسی، مطبوع.

2052. فروغی از زندگی تابناک حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

2053. فرهنگ فاطمیه/ مهدی نیلی پور/ فارسی، مطبوع.

2054. فرهنگ کوثر، رقم 42/ الآستانه المقدسه بقم/ فارسی، مطبوع.

2055. فریاد فاطمه علیها السّلام خطبه فدکیه/ مرکز المطالعات الدینیه للنساء/ فارسی، مطبوع.

2056. فریادنامه قتیل عشق (خطبه الصدیقه الطاهره علیها السّلام)/ مؤسسه دار الهدی/ فارسی، مطبوع.

2057. فریاد مظلومیت زنان/ علی أصغر الخواجوی الگلوگاهی/ فارسی، مطبوع.

2058. فریاد یک انقلاب/ محمد یوسف الحریری/ فارسی، مطبوع.

2059. الفریده فی لوعه الشهیده/ عبد الزهراء العلوی/ عربی، مطبوع.

2060. فصّ حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه/ حسن حسن زاده الآملی/ عربی، مطبوع.

2061. فصل سرد/ السید مهدی علی زاده/ فارسی، مطبوع.

2062. فصل غربت (رنج های حضرت زهرا علیها السّلام)/ السید جعفر الخلخالی/ فارسی، مطبوع.

فصلنامه فاطمیه- غربت خورشید/ فارسی، مطبوع.

فصلنامه ولادت و شهادت حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام (جعفر رسول زاده)- بهشت بی نشان/ فارسی، مطبوع.

2063. فضائح المضلّین/ محمد تقی بن محمد علی القزوینی الساوجبلاغی الفشندی/ عربی، مخطوط.

2064.

فضائل أخلاقی حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد رضا العلوی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:229

2065. فضائل البتول علیها السّلام/ أبو موسی/ عربی، مخطوط.

2066. فضائل حضرت زهرا علیها السّلام در دیدگاه قرآن و أحادیث/ إنسیه صغری الحسینی/ فارسی، مخطوط.

2067. فضائل حضرت علی و فاطمه زهرا علیها السّلام به روایت عائشه/ أحمد المحمودی/ المترجم: أحمد السامعی/ فارسی، مطبوع.

2068. فضائل حضرت فاطمه علیها السّلام/ عبد الرحمن السیوطی/ المترجم: إحسان المقدس/ فارسی، مطبوع.

2069. فضائل حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام از دیدگاه دیگران/ ناصر مکارم الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

2070. فضائل الزهراء علیها السّلام/ محمد سپهری/ عربی، مطبوع.

2071. فضائل الزهراء علیها السّلام/ أبو منصور أحمد بن علی بن أبی طالب الطبرسی/ عربی، مخطوط.

2072. فضائل الزهراء علیها السّلام/ مؤسسه البعثه/ عربی، مطبوع.

2073. فضائل الزهراء علیها السّلام/ علی أکبر التلافی الداریانی/ فارسی، مطبوع.

فضائل الزهراء علیها السّلام (النیشابوری)- فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مخطوط.

2074. فضائل الزهراء علیها السّلام و مناقب الإنسیه الحوراء/ السید محمد تقی المقدم/ فارسی، مطبوع.

فضائل الزهراء علیها السّلام- ویرچوز آو فاطیما زهرا علیها السّلام/ إنکلیزی، مطبوع.

2075. فضائل السیده فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

فضائل فاطمه علیها السّلام (النیشابوری)- مناقب فاطمه علیها السّلام/ عربی، مخطوط.

2076. فضائل فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:230

2077. فضائل فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2078. فضائل فاطمه علیها السّلام/ المروزی/ عربی، مطبوع.

فضائل فاطمه علیها السّلام- که آو تا ما آن فاطیما/ مالایو، مطبوع.

2079. فضائل فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام/ أبو القاسم عبد اللّه بن محمد بن عبد العزیز المنیعی/ عربی، مخطوط.

2080. فضائل فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2081. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عمر هاشم/ عربی،

مطبوع.

2082. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ابن شاهین أبو حفص عمر بن أحمد الخراسانی/ عربی، مطبوع.

2083. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام/ أبو عبد اللّه محمد بن عبد اللّه الضبی الحاکم النیشابوری/ عربی، مخطوط.

2084. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام/ القلقشندی، السیوطی، ابن شاهین/ المترجم: نور اللّه الشاه آبادی/ فارسی، مطبوع.

2085. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام/ فاضل الفراتی/ عربی، مطبوع.

2086. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام فی الذکر الحکیم/ علی حیدر المؤید/ عربی، مطبوع.

2087. فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام من الصحاح السته و غیرها من الکتب المعتبره عند أهل السنه/ مرکز الغدیر/ عربی، مطبوع.

2088. فضائل فاطمه علیها السّلام عند الفریقین/ رئیسه القسّام/ عربی، مطبوع.

2089. فضائل فاطمیه/ محمد رضا بانی/ فارسی، مطبوع.

2090. فضائل و سیره فاطمه زهرا علیها السّلام/ عباس العزیزی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:231

2091. فضائل و مناقب بانوی دو عالم فاطمه زهرا علیها السّلام/ وحید الرضائیان الریزی/ فارسی، مخطوط.

2092. فضل فاطمه و فضّه علیهما السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2093. فضل الفاطمیین و کون المنتسب إلیها بالأمّ منهم/ إسماعیل بن محمد حسین المازندرانی الخاجوئی/ عربی، مخطوط.

2094. فضه جاریه جناب سیده نساء العالمین علیها السّلام/ راحت حسین الناصری/ اردو، مطبوع.

2095. فضه خادمه الزهراء علیها السّلام/ کریم جهاد الظاهر الحسانی/ عربی، مطبوع.

2096. فضه خدمتگزار حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد باقر الأنصاری الزنجانی/ فارسی، مخطوط.

2097. فضه رفیقه الزهراء علیها السّلام/ محمد العابدی/ عربی، مطبوع.

2098. فضه ره یافته کوی فاطمه علیها السّلام/ مریم صالحی منش/ فارسی، مطبوع.

2099. فضه همراز زهرا علیها السّلام/ محمد العابدی المیانجی/ فارسی، مطبوع.

2100. الفضیحه/ محمد مرتضی/ عربی، مطبوع.

2101. فضیلت فاطمیین/ إسماعیل الخواجوئی/ عربی، مخطوط.

فغان زهرا علیها السّلام- آه جگر خراش/ اردو، مطبوع.

2102. فقوهه بوت شافت/ السید مهدی الشجاعی/

المترجمه: سمیه کمالیان/ آلمانی، مطبوع/ ترجمه کتاب «سلام بر وحی»، و عنوان الکتاب هکذا:

FROHE BOT SCHAFT

2103. فکری و فرهنگی از الگوهای رفتاری حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:232

2104. فلسفه أحکام از دیدگاه علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام/ علی الربانی الخلخالی/ فارسی، مخطوط. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 23 232 [ف] ..... ص : 201

فوائد الحیدریه- طعن الرماح/ فارسی، مطبوع.

2105. الفوائد الغراء و تجدید الحنین/ السید مهدی سویج الموسوی البصری/ عربی، مخطوط.

2106. فه ده ک له میژوودا/ السید محمد باقر الصدر/ المترجم: عبد الرحمن هه ولیری/ کردی، مطبوع/ ترجمه کتاب «فدک فی التاریخ».

فهرس مصادر الدراسه عن الزهراء علیها السّلام (دخیل)- مصادر الدراسه عن الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

2107. فی بیت فاطمه علیها السّلام/ عبد الصمد الترکی/ عربی، مطبوع.

2108. فی حدود فدک/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2109. فی ذکری شهاده أم الأئمه الأطهار علیها السّلام/ أیاد الثابت/ عربی، مطبوع.

فی ذکر سیده نساء العالمین- مقتل الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

2110. فی رثاء فاطمه الزهراء علیها السّلام (من دیوان الحنین)/ أم مظفر آل شبیر الخاقانی/ فارسی، مطبوع.

2111. فی رحاب حدیث الکساء/ علی حیدر المؤیّد/ عربی، مطبوع.

2112. فی رحاب سوره الکوثر/ عز الدین سلیم/ مخطوط، عربی.

2113. فی رکب الأدب الفاطمی/ محمد هادی الأمینی/ عربی، مخطوط.

2114. فی فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المسجد الجامع بطهران/ عربی، مطبوع.

2115. فی محراب فاطمه علیها السّلام/ حسین الکورانی/ عربی، مطبوع.

2116. فی مدح خیر النساء فاطمه علیها السّلام/ ابن حسام/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:233

2117. فی مدرسه الزهراء علیها السّلام/ علی القائمی/ عربی، مطبوع.

2118. فیموس اپیک پروز/ ناصر مکارم الشیرازی/ المترجم: میکائیل

الأحمدی/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «الحماسه الکبیره» هکذا:

Famous Epic Prose

2119. فی مولد الصدیقه الزهراء علیها السّلام/ جمع من علماء کربلاء/ عربی، مطبوع.

2120. فی نور محمد صلّی اللّه علیه و آله، فاطمه الزهراء علیها السّلام 2 ج/ عبد الفتاح عبد المقصود/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:235

[ق]

القاده الأبرار، ج 3- فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

2121. قالوا فی الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

2122. قباله جنت/ قمر جهان بیگم اللکنهوئی/ اردو، مطبوع.

2123. قبر گمشده/ داود الإلهامی/ فارسی، مطبوع.

2124. قبر مادرم کجاست؟/ م. أم المحسن/ فارسی، مطبوع.

2125. قبسات من حیاه الزهراء علیها السّلام/ عبد اللطیف الشبیب/ عربی، مطبوع.

قبسات من حیاه سیده نساء العالمین- السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

2126. قبس من سیره الزهراء علیها السّلام/ مکتبه مسجد زین العابدین علیه السّلام، کویت/ عربی، مطبوع.

2127. قبسات من نور الزهراء علیها السّلام فی الهدایه الفعلیه/ راشد المویل/ عربی، مطبوع.

2128. قبسات من مجد فاطمه علیها السّلام/ فاضل الفراتی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:236

2129. قبس من نور الزهراء علیها السّلام/ هیئه أمیر المؤمنین علیه السّلام/ عربی، مطبوع.

2130. قبس من نور فاطمه علیها السّلام/ حسن الشمری/ عربی، مطبوع.

2131. القدر/ رضا رهنما/ فارسی، مطبوع.

2132. قدیسه الإسلام/ السید محمد الحسینی المیلانی/ عربی، مطبوع.

2133. قران السعدین/ باقر علی خان/ اردو، مطبوع.

2134. قران السعدین فی زواج أبی الحسن و أم الحسین علیهما السّلام/ عابد حسین السهارنپوری الأنصاری/ اردو، مطبوع.

2135. قره الأبصار و دره الأبرار/ محمد بن مشهدی بابا النخجوانی/ عربی، مطبوع.

2136. قصه الإیثار/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: علی الموسوی/ عربی، مطبوع.

2137. قصص فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ماجد الزبیدی/ عربی، مطبوع.

2138. قصص الفاطمیه/ قاسم میر خلف زاده/ فارسی، مطبوع.

2139.

قصص المعصومین علیهم السّلام، قسم فاطمه علیها السّلام/ رضا الکریمی/ فارسی، مطبوع.

2140. قصص و عبر من حدیث الکساء/ أشرف الجعفری/ عربی، مطبوع.

2141. قصص و عبر من حیاه الزهراء علیها السّلام/ محمد الروحانی/ المترجم: محمود البدری/ عربی، مطبوع.

2142. قصه آل عبا/ مجتبی آموزگار، محمد کاظم المزینانی/ فارسی، مطبوع.

2143. قصه تزویج فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2144. قصه خاتون جنت/ إسماعیل/ اردو، مخطوط.

2145. قصه السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام مع الرحا/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2146. قصه شادی نامه فاطمه علیها السّلام/ الحاج خلیفه/ اردو، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:237

2147. قصه عروسی رفتن فاطمه علیها السّلام و سؤال و جواب حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

2148. قصه الزهراء علیها السّلام/ حنان الشیخ/ عربی، مطبوع.

2149. قصه فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2150. قصه فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2151. قصه فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2152. قصه فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2153. قصه فاطمه زهرا علیها السّلام المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2154. قصه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ المترجم:؟/ ترکی، مخطوط.

2155. قصه فدک/ غلام رضا الحیدری الأبهری/ فارسی، مخطوط.

2156. قصه مدینه/ علی النظری المنفرد/ فارسی، مطبوع.

2157. قصه نجیب/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

2158. قصه وفات خاتون جنت/ أمین/ اردو، مخطوط.

2159. قصه وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2160. قصیده دعاء الکساء/ مهدی الحجّار/ عربی، مطبوع.

2161. قصیده فی مدح بضعه النبی صلّی اللّه علیه و آله/ عبد الحسین بن إبراهیم بن صادق العاملی/ عربی، مخطوط.

2162. قصیده لرثاء الصدیقه علیها السّلام علی أبیها صلّی اللّه علیه و آله/ محمد تقی بن محمود العراقی المیثمی/ عربی، مطبوع.

2163. قصیده نونیّه فی نظم حدیث الکساء/ السید محمد إبراهیم شرف

الدین بن زین العابدین الموسوی العاملی/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:238

2164. قصیده وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2165. القضاء فی فدک/ السید محمد کاظم بن علی حسین السرابی/ عربی، مخطوط.

2166. قضیه فدک/ السید سجاد حسین النقوی/ اردو، مطبوع.

2167. قطره ای از دریا/ ملوک کراچی/ فارسی، مطبوع.

2168. قطره ای از دریا/ علی الربانی الگلپایگانی/ فارسی، مطبوع.

2169. قطره ای از دریای فضائل فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

2170. قطره ای از دریای فضائل فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

2171. قلمها و سایه ها/ غزل تاج بخش/ فارسی، مطبوع.

2172. قواعد العمل/ السید محمد بن علی الحسینی/ فارسی، مخطوط.

2173. قوافل الشعراء فی مسیره الزهراء علیها السّلام/ ملا جلیل الکربلائی/ عربی، مطبوع.

2174. قول مقبول فی إثبات وحده بنت الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ غلام حسین بن محمد حیات/ اردو، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:239

[ک]

2175. کامل ترین بانوی عالم فاطمه الزهراء علیها السّلام/ أبو طالب الإحسانی الجاغوری/ فارسی، مطبوع.

2176. کبوتران حرم/ مجمع یا زهراء/ فارسی، مطبوع.

2177. کتاب زهد فاطمه علیها السّلام/ محمد بن علی بن بابویه القمی الصدوق/ عربی، مخطوط.

2178. کتاب الزهراء علیها السّلام/ جمع من النساء العربیه و الإیرانیه/ عربی، مطبوع.

2179. کتابشناسی توصیفی حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

2180. کتابشناسی حضرت زهرا علیها السّلام/ أحمد الصادقی الأردستانی/ فارسی، مطبوع.

2181. کتابشناسی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ أمیر علی الآقایاری، مینو فضلی نژاد/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:240

2182. کتاب فاطمه علیها السّلام و فضه/؟/ فارسی، مخطوط.

2183. کتاب فدک/ إبراهیم بن محمد بن سعید/ عربی، مخطوط.

2184. کتابنامه آثار ماندگار تنها یادگار پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ علی أکبر مهدی پور/ فارسی، مطبوع.

کتابنامه توصیفی حضرت

زهرا علیها السّلام- گلبرگ های شقایق/ فارسی، مخطوط.

2185. کتابنامه حضرت فاطمه علیها السّلام/ بنیاد فرهنگی فاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مخطوط.

2186. کتابنامه حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ ناصر الدین الأنصاری القمی/ فارسی، مطبوع.

2187. کتابنامه فاطمه زهرا علیها السّلام/ مجتبی الیزدی/ فارسی، مخطوط.

2188. کتابنامه کوثر/ پژوهشکده باقر العلوم علیه السّلام، قم/ فارسی، مخطوط.

2189. کتاب های فاطمه زهرا علیها السّلام در شش کتابخانه/ علی الغزالی/ فارسی، مخطوط.

2190. الکتب المؤلّفه عن فاطمه الزهراء علیها السّلام بالعربیه/ علی أکبر مهدی پور/ عربی، مخطوط.

2191. کتیبه تولا/ جعفر رسول زاده/ فارسی، مطبوع.

2192. کچه خوشی و بینه کی پیغه مبه ر/ سعید محمد الحبیب/ کردی، مطبوع.

2193. کحل الناظرین فی تفضیل الزهراء علیها السّلام علی الأنبیاء و المرسلین/ السید محمد مرتضی الحسینی الجونفوری/ عربی، مطبوع.

2194. کرامات حضرت زهرا علیها السّلام/ زهراء گواهی/ فارسی، مطبوع.

2195. کرامات حضرت زهرا علیها السّلام/ إسماعیل محمد الشریفی، لطف اللّه الإبراهیمی/ فارسی، مطبوع.

2196. کرامات الزهراء علیها السّلام/ السید حجه الموحد الأبطحی/ تعریب: علی الضمیری/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:241

2197. کرامات الزهراء علیها السّلام/ السید حجه الموحد الأبطحی/ المترجم: علی الضمیری/ عربی، مطبوع.

2198. کرامات الزهراء علیها السّلام/ حسین عبد اللّه المرعی/ عربی، مطبوع.

2199. کرامات فاطمه الزهراء علیها السّلام/ فاضل الفراتی/ عربی، مطبوع.

2200. کرامات الفاطمیه/ علی المیر خلف زاده/ فارسی، مطبوع.

2201. کرامات و عنایات فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید حجه الموحد الأبطحی/ إنکلیزی، مطبوع.

2202. کرامات و عنایات فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید حجه الموحّد الأبطحی/ فارسی، مطبوع.

2203. کرامات و معجزات حضرت فاطمه علیها السّلام/ علی أکبر مغیثی پور/ فارسی، مطبوع.

2204. کرامات و مقامات عرفانی حضرت زهرا علیها السّلام/ السید علی الحسینی/ فارسی، مطبوع.

2205. کرامت فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ اردو، مخطوط.

2206. کرامت نامه بی بی فاطمه علیها

السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2207. کسائیه وفائی/ فتح اللّه الوفائی الشوشتری/ فارسی، مطبوع.

2208. کسی یا فدک/ المؤلف:؟/ أمیر علی داتو/ سواحلی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «قصه فدک» هکذا:Kesi Ya Fadak

2209. کشتی پهلو گرفته/ السید مهدی الشجاعی/ فارسی، مطبوع.

2210. کشتی پهلو گرفته/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: إسماعیل الدربندی/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

2211. کشتی پهلو گرفته، روایتی دیگر/ مریم البصیری/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:242

2212. کشف الظلمات/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

2213. کشف الظلمات 4 ج/ محمد حیدر/ عربی، مطبوع.

2214. کشف الغطاء عن حدیث الکساء/ محمد علی بن مهدی آل عبد الغفار الکشمیری القزوینی/ عربی، مخطوط.

2215. کشف الغطاء عن فضائل أهل البیت علیهم السّلام و حدیث الکساء/ السید عبد الحسین بن السید فاضل الهمدانی/ فارسی، مخطوط.

2216. کشف المحجه فی شرح خطبه اللمه/ السید عبد اللّه الشبّر الحلّی الکاظمی/ عربی، مخطوط.

2217. کعبه عفاف/ محمد العسکری/ فارسی، مطبوع.

2218. کفو سادات بنی فاطمه مع نور نبوت و امامت و ولایت/ السید فیروز حسین شاه الکاظمی/ اردو، مطبوع.

2219. کلام فاطمه علیها السّلام فی فدک/ أبو الفرج علی بن حسین الأصفهانی/ عربی، مخطوط.

2220. کلام فاطمه علیها السّلام مع النساء عند ما یعدنها/ المؤلف؟/ عربی، مطبوع.

2221. کلبه أحزان/ عباس بن محمد رضا القمی/ المترجم: محمد باقر محبوب القلوب/ فارسی، مطبوع.

2222. الکلمات الباهره للصدیقه الطاهره علیها السّلام/ عبد المجید بن محمد الیزدی/ عربی، مخطوط.

2223. الکلمات الغراء فی فضائل الزهراء علیها السّلام/ یحیی الفلسفی الدارابی/ عربی، مطبوع.

2224. کلمه جامعه/ علی بن عبد العظیم التبریزی الخیابانی/ فارسی، مخطوط.

2225. کلمه الزهراء علیها السّلام/ السید عباس المدرسی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:243

2226. کلمه الزهراء علیها السّلام/ السید حسن الشیرازی/ عربی، مطبوع.

2227. کلمه الزهراء علیها السّلام/

السید ساجد المکی/ عربی، مطبوع.

2228. الکلمه الطیبه: سخنان حضرت فاطمه علیها السّلام/ أمیر الظهیری/ فارسی، مطبوع.

2229. الکلمه الغرّاء فی تفصیل الزهراء علیها السّلام/ السید أبو الحسن مولانا/ عربی، مطبوع.

2230. الکلمه الغراء فی تفضیل الزهراء علیها السّلام/ السید عبد الحسین شرف الدین العاملی/ عربی، مطبوع.

2231. الکلمه الغراء فی تفضیل الزهراء علیها السّلام/ السید عبد الحسین شرف الدین الموسوی العاملی/ المترجم: محسن بیدارفر/ فارسی، مطبوع.

2232. الکلمه الغراء فی تفضیل الزهراء علیها السّلام/ السید عبد الحسین شرف الدین/ المترجم:

قدری چلیک/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

2233. الکلمه الغراء فی فضائل الزهراء علیها السّلام/ الفلسفی الشیرازی/ عربی، مطبوع.

2234. کلمه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید حسن الحسینی الشیرازی/ عربی، مخطوط.

2235. کلنک کاتیکا/ السید علی محمد اللکنهوئی/ اردو، مطبوع.

2236. کلید سعادت/ محمد رضا الکریمی/ فارسی، مطبوع.

2237. کلید هفت آسمان/ عبد العظیم الساعدی/ فارسی، مطبوع.

2238. کمیسیون پاسخ به شبهات منابع مکتوب فارسی/ عبد الکریم الکرمانی/ فارسی، مخطوط.

2239. کوتاهترین بهار/ مهدی الوحیدی الصدر/ فارسی، مطبوع.

2240. کوتاهی أز زندگی نامه حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ علی المحدث/ فارسی، مطبوع.

2241. کوثر/ مصطفی المحدثی الخراسانی/ فارسی، مطبوع.

2242. کوثر/ محسن الزینعلی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:244

2243. کوثر/ فرهنگ النخعی/ فارسی، مطبوع.

2244. الکوثر/ الهیئه التحریریه/ عربی، مطبوع.

2245. کوثر/ إداره الأمور الثقافیه/ فارسی، مطبوع.

2246. کوثر (8)/ الآستانه المقدسه بقم/ فارسی، مطبوع.

2247. الکوثر 5 ج/ دار الهادی/ عربی، مطبوع.

2248. کوثر آسمانی/ السیده سارا یگانگی/ فارسی، مطبوع.

2249. کوثر آسمانی/ محمد سعادتمند مهدی الإبهامی/ فارسی، مطبوع.

2250. کوثر أشک/ محسن الحافظی/ فارسی، مطبوع.

2251. الکوثر أنین الزهراء علیها السّلام/ الهیئه التحریریه/ عربی، مطبوع.

2252. کوثر تسبیح/ جعفر رسول زاده/ فارسی، مطبوع.

2253. کوثر، چشمه زلال پاکی ها/ علی أصغر الإبراهیمی/ فارسی، مطبوع.

2254. کوثر ربانی/ محمد رضا الربانی/ فارسی،

مطبوع.

2255. کوثر رسول صلّی اللّه علیه و آله/ حسین الگنجی/ فارسی، مطبوع.

2256. کوثر عشق/ أسد اللّه البقایی النائینی/ فارسی، مطبوع.

2257. کوثر عفاف/ أصغر تقی زاده شکیبا/ فارسی، مطبوع.

2258. کوثر فضیلت/ المرکز العالمی للعلوم الإسلامیه، فارسی، مطبوع.

2259. الکوثر فی أحوال فاطمه علیها السّلام بنت النبی الأطهر صلّی اللّه علیه و آله 7 ج/ السید محمد باقر الموسوی/ عربی، مطبوع.

2260. کوثر قرآن/ محسن الکازرونی/ فارسی، مطبوع.

2261. کوثر قرآن کیه؟/ منصور المتقی، م. الحسنی/ فارسی، مطبوع.

2262. کوثر محبوبه أمت/ السید جواد الورعی/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:245

2263. کوثر نبوت/ زین العابدین البادکوبی/ فارسی، مطبوع.

2264. کوثر النبی صلّی اللّه علیه و آله/ السید زین العابدین الشجاعی/ فارسی، مخطوط.

2265. کوثر نور/ محسن الحافظی/ فارسی، مطبوع.

2266. کوثر نور/ مرکز التحقیقات للنساء/ فارسی، مطبوع.

2267. کوثر و پیر و پیمانه/ السید أبو القاسم الهاشمی الأرسنجانی/ فارسی، مطبوع.

2268. کوثر و غدیر/ حسن أنصاری زاده/ فارسی، مطبوع.

2269. کوثر ولایت/ عبد الرحیم الموگهی/ فارسی، مطبوع.

2270. کوثر ولایت/ السید شهاب الدین الحسینی/ فارسی، مطبوع.

2271. کوثر الولایه/ عبد الرحیم الموگهی/ المترجم:؟/ عربی، مطبوع.

2272. کوثر هدایت/ مجمع ثار اللّه/ فارسی، مطبوع.

2273. کوثر هدایت/ منصوره میان دربندی/ فارسی، مطبوع.

2274. الکوثریه/ السید رضا الرضوی الهندی/ عربی، مطبوع.

2275. کوثریه/ میر علی محمدنژاد/ فارسی، مطبوع.

2276. کوچه های غربت/ محمد مهدی بهداروند/ فارسی، مطبوع.

2277. کهانی بی بی فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

2278. کهانی جناب سیده/ شبیر حسین صفا الإله آبادی/ اردو، مطبوع.

2279. که آو تاما آن فاطمیا/ السید عبد الحسین شرف الدین/ المترجم: عبد القدیر الهادی/ مالایو، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «فضائل فاطمه علیها السّلام» هکذا:

KEUTAMAAN FATIMAH

2280. کیست زهرا علیها السّلام؟/ محمد کاظم الجعفری/ فارسی، مطبوع.

2281. کیفیت عروسی فاطمه زهرا علیها السّلام و فاطمه

دختر إمام حسین علیه السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:247

[گ]

گاهنامه فدک- فدک/ عربی، مطبوع.

گذری بر ماجرای غم انگیز فدک (الحسینی)- فدک/ فارسی، مطبوع.

گذری کوتاه بر زندگی و زمان حضرت فاطمه علیها السّلام- حضرت فاطمه علیها السّلام بهترین الگوی بانوان/ فارسی، مطبوع.

2282. گریتینگز تو ریوی لیشن/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: علاء الدین پاسارگادی/ إنکلیزی، مطبوع/ ترجمه کتاب «سلام بر وحی»، عنوان الکتاب هکذا:Greetings to Revelation

2283. گزارش لحظه به لحظه از ازدواج حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد رضا الأنصاری/ فارسی، مطبوع.

2284. گزارش لحظه به لحظه از ماجرای فدک/ محمد باقر الأنصاری/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:248

2285. گزارش مقالات إرسالی به کنگره حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

گزیده ای از زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام- محبوبه خدا/ فارسی، مطبوع.

2286. گزیده زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام/ داود صفرزاده/ فارسی، مطبوع.

2287. گستره نهضت فاطمی/ علی أکبر مهدی پور/ فارسی، مخطوط.

2288. گفتگوی دختران با سرور زنان جهان/ غلام رضا الحیدری الأبهری/ فارسی، مطبوع.

2289. گلبرگ های شقایق/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2290. گلبن عصمت/ محسن الحافظی الکاشانی/ فارسی، مطبوع.

2291. گلبن عفاف/ محمود أکبرزاده الیزدی/ فارسی، مطبوع.

2292. گلبوته های گلستان فاطمه علیها السّلام/ محمد الدشتی/ فارسی، مطبوع.

2293. گلچینی از آموزه های تربیتی در زندگانی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ علی أکبر الحسینی، مسعود حسین چارلی، فریده الیوسفی/ فارسی، مطبوع.

2294. گلدسته منظوم/ السید ذاکر حسین الأمروهی/ اردو، مطبوع.

2295. گلزار فاطمه علیها السّلام/ محمد مصطفی/ اردو، مطبوع.

2296. گل زهرا علیها السّلام/ منوچهر أمیرپور، مهدی الفتوحی/ فارسی، مطبوع.

2297. گلستان فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 1/ إبراهیم الکاظمی/ فارسی، مطبوع.

2298. گلستان قرآن، رقم 76 (العدد الخاص لشهاده الزهراء علیها السّلام)/

مؤسسه المعارض الثقافیه بطهران/ فارسی، مطبوع.

2299. گل سرخ/ ناصر النادری/ فارسی، مطبوع.

2300. گل سرنامه خاتون جنت/ السید أسد اللّه/ اردو، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:249

2301. گلشن زهرا علیها السّلام/ محمد باقر الصامت البروجردی/ فارسی، مخطوط.

2302. گل عصمت/ بی باک الماهلی/ اردو، مطبوع.

2303. گل محمدی/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

2304. گل مدینه از خانه تا صاحبخانه/ محمد المنتظر/ فارسی، مطبوع.

2305. گل ناشناخته فاطمه زهرا علیها السّلام/ مکتب الإمام المنتظر علیه السّلام/ فارسی، مطبوع.

2306. گلواژه آفرینش/ واحد خواهران دفتر تبلیغات إسلامی/ فارسی، مطبوع.

2307. گلواژه های فاطمیه/ مجمع الثقلین بأصفهان/ فارسی، مطبوع.

2308. گلوبند عصمت در راه فدک/ السید محمد جمال الهاشمی/ المترجم: خلیل الکمره ای/ فارسی، مطبوع.

2309. گلوبند فاطمه علیها السّلام پاره وجود پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ محمد المقیمی/ فارسی، مطبوع.

2310. گلهای زهرایی/ أحمد العزیزی/ فارسی، مطبوع.

2311. گلهای محمدی/ السید مهدی الإیزدی الدهکردی/ فارسی، مطبوع.

2312. گل یاس/ محمد مطهر/ فارسی، مطبوع.

2313. گل یاس به پیشگاه مبارک حضرت زهرا علیها السّلام/ علی أکبر الپیروی/ فارسی، مطبوع.

2314. گنجینه محسن علیه السّلام/ السید حسن المعصومی الأسکوئی/ ترکی آذری، مطبوع.

2315. گلواژه های فاطمیه، رقم 2/ مؤسسه الثقلین/ فارسی، مطبوع.

2316. گلواژه های فاطمیه، رقم 3/ مؤسسه الثقلین/ فارسی، مطبوع.

2317. گلواژه های فاطمیه، رقم 4/ مؤسسه الثقلین/ فارسی، مطبوع.

2318. گوشه هایی از خدمات و فعالیت های حضرت زهرا علیها السّلام/ إبراهیم الأمینی/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:250

گوشه هایی از زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام (مؤسسه در راه حق)- بانوی بانوان حضرت فاطمه علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

2319. گوهر آفرینش/ ستار هدایت خواه/ فارسی، مطبوع.

2320. گهرهای فاطمی/ محمود اللطیفی/ فارسی، مطبوع.

2321. گیدا مال آلبارکا/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: یعقوب عبدو ننکی/ هوسائی، مطبوع/ ترجمه کتاب «در راه مانده»، و عنوان الکتاب

هکذا:

GIDA MAL ALBARKA

2322. گیسوا داگا آللّه/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: یوسف الصالح/ هوسائی، مطبوع/ ترجمه کتاب «سلام بر وحی»، و عنوان الکتاب هکذا:

GAISUWA DAGA ALLAH

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:251

[ل]

2323. اللئالی المخزونه/ حسن العلیاری القرچه داغی التبریزی/ عربی، مخطوط.

2324. لالائی معصومین علیهم السّلام، ج 3: حضرت زهرا علیها السّلام/ رضوان داستان پور/ فارسی، مطبوع.

2325. اللؤلؤه البیضاء فی فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید طالب بن علی الموسوی الخرسان النجفی/ عربی، مطبوع.

2326. لؤلؤ درخشان در صفات بهترین زنان جهان/ السید إسماعیل بن محمد حسن بن إبراهیم الموسوی الهاشمی الأصفهانی/ فارسی، مخطوط.

2327. لؤلؤ لالا در تاریخ و خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ السید علی أکبر البرقعی القمی/ فارسی، مخطوط.

2328. لؤلؤ و مرجان/ عباس الحاجیانی الدشتی/ فارسی، مطبوع.

2329. لاله های پرپر فاطمه علیها السّلام/ سیمین دخت بهزادپور/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:252

2330. لاله های زهرائی/ أحمد العزیزی/ فارسی، مطبوع.

2331. لاله های زهرائی، 2 ج/ عبد الرضا سالمی نژاد/ فارسی، مطبوع.

2332. لجج الحقائق فی تواریخ الحجج علی الخلائق، ج 3/ أحمد الیزدی المشهدی/ عربی، مخطوط.

2333. ل دام دلاس داماس حضرت فاطیما زهرا علیها السّلام/ مؤسسه در راه حق/ المترجم:

گلزاری/ إسبانیه، مطبوع/ ترجمه کتاب «بانوی بانوان» و عنوان الکتاب بمعنی «سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام» هکذا:

la Dama de las Damas, Hadrat Fatima Sahra

2334. ل دام ل پلاس پرستیژ دمند فاطیما زهرا علیها السّلام گغند اپو/ ناصر مکارم الشیرازی/ المترجمه: زهراء الکریمی/ فرنسی، مطبوع/ ترجمه کتاب «باشخصیت ترین بانوی جهان فاطمه زهرا علیها السّلام»، و عنوان الکتاب هکذا:

LA DAME LA PLUS PRESTIGIEUSE DU MONDE:

FATIMEH- ZAHRA" GRANDE EPOPEE

2335. للزهراء علیها السّلام شذی الکلمات/ فرات الأسدی/ عربی، مطبوع.

2336. ل کولیر بنفیک/ السید مهدی الشجاعی/

المترجم: ش. الفرامرزی/ فرنسی، مطبوع/ ترجمه کتاب «در راه مانده»، و عنوان الکتاب بمعنی «مسکین بقی فی الطریق» هکذا:LE COLLIER BENEFIQUE

2337. لما ذا تدفن بضعه المصطفی علیها السّلام سرا/ السید علی بن حسین الموسوی/ عربی، مخطوط.

2338. لما ذا کتاب مأساه الزهراء علیها السّلام؟/ السید جعفر المرتضی/ عربی، مطبوع.

2339. لمحات عن حیاه البتول العذراء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:253

2340. لمحه عن عظمه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد الحسینی الشیرازی/ عربی، مخطوط.

2341. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ محمد علی الأنصاری القراچه داغی التبریزی/ عربی، مطبوع.

2342. لمعه الضیاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

2343. لمعه من صحیفه فاطمه علیها السّلام/ الحسینیه الکربلائیه/ فارسی، مطبوع.

2344. لوامع الأنوار/ أبو الحسن المرندی/ فارسی، مطبوع.

2345. لوباتو لاکوک بریزه/ السید مهدی الشجاعی/ المترجمه: فریده الریاحی/ فرنسی، مطبوع/ ترجمه کتاب «کشتی پهلو گرفته».

2346. لوح حضرت زهرا علیها السّلام/ أحمد الجواهری/ فارسی، مطبوع.

2347. لوح حضرت فاطمه علیها السّلام/ السید عزیز اللّه الإمامه الکاشانی/ فارسی، مطبوع.

2348. لوح سبز/ ناصر الباقری البید هندی/ فارسی، مطبوع.

2349. لوعه الحشا فی أهل الکساء علیهم السّلام/ السید نظر حسین البهیکپوری/ اردو، مطبوع.

2350. لو کان فاطمه علیها السّلام لقطعتها/ عبد النبی الإمامی/ عربی، مخطوط.

2351. لو لا فاطمه علیها السّلام/ محمد علی الگرامی/ فارسی، مطبوع.

2352. لهیب آتش در خانه وحی/ غلام رضا الإسلامی الشیرازی/ فارسی، مخطوط.

2353. لیدی فاطیما اند ویرجین ماری/ فاضل الفراتی/ إنکلیزی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:255

[م]

ماجرای فدک (الفالی)- فدک فاطمه علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

2354. مادران را أسوه کامل بتول علیها السّلام/ عبد الکریم بی آزار الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

2355. مادر بابا/ علی العباسی/ فارسی، مطبوع.

2356.

مادر پدر/ عبد المنتظر القدوسیان (المقدسیان)/ فارسی، مطبوع.

2357. مادر خوبی داشتیم/ أم المهدی/ فارسی، مطبوع.

2358. مادر شهیده سادات حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ سبز علی الباقری الطاقانکی/ فارسی، مطبوع.

2359. مادر فضیلت ها/ عبد الفتاح عبد المقصود/ المترجم: عبد الأمیر الفائق/ فارسی، مطبوع.

2360. مادرم فاطمه علیها السّلام/ أحمد الملتزمی/ فارسی، مخطوط.

2361. مادرم فاطمه علیها السّلام لیله القدر است/ علی السلیمانی البروجردی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:256

2362. مادر و دختر نمونه، فاطمه و بنت فاطمه علیها السّلام/ عبد الحسین سیف اللهی/ فارسی، مطبوع.

2363. ما ذا جری علی بیت السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید أبو الحسن الحسینی/ المترجم: جواد سرخوش/ عربی، مطبوع.

2364. ما روته العامه من فضائل الزهراء علیها السّلام/ حیدر علی بن محمد الشیروانی/ المترجم: صادق الداوری/ فارسی، مطبوع.

2365. مأساه الزهراء علیها السّلام، 2 ج/ السید جعفر مرتضی العاملی/ عربی، مطبوع.

2366. مأساه کتاب المأساه/ السید نجیب الدین/ عربی، مطبوع.

2367. ما نزل من القرآن فی شأن فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد علی الحلو/ عربی، مطبوع.

2368. ماه هفت آسمان/ سعید آل رسول/ فارسی، مطبوع.

2369. ما هی کوچولو هم میاد/ رؤیا الموسوی الگرمارودی/ فارسی، مطبوع.

2370. مای دو ردتور/ پاپ ژان پل الثانی/ برتغالی، مطبوع/ عنوان الکتاب هکذا:

MAE DO REDETOR

2371. مباحثه الإمامی و السنّی فی أفضلیه الزهراء علیها السّلام علی مریم علیها السّلام/ نجم الدین جعفر العسکری الطهرانی/ عربی، مخطوط.

2372. مباحثه الجعفری و الأشعری فی تفضیل فاطمه الزهراء علیها السّلام علی مریم بنت عمران علیها السّلام/ نجم الدین جعفر العسکری الطهرانی/ عربی، مخطوط.

2373. مباحثه العلوی و الأموی فی تفضیل فاطمه الزهراء علیها السّلام علی مریم بنت عمران علیها السّلام/ نجم الدین جعفر العسکری الطهرانی/ عربی، مخطوط.

2374. مبانی

اعتقادی از دیدگاه حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد الدشتی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:257

2375. مبحث فدک/ السید علی بن دلدار علی الرضوی النصیرآبادی/ عربی، مطبوع.

2376. متن خطابه حضرت زهرا علیها السّلام در مسجد مدینه/ مجمع بنی فاطمه علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

2377. متن درس زهراشناسی 10 ج/ محمد علی أرزیده/ فارسی، مخطوط.

2378. متن کامل خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

2379. متن کامل خطبه حضرت زهرا علیها السّلام/ المترجم: السید جلیل السید إبراهیمی/ فارسی، مطبوع.

2380. مثل یک پروانه/ المکتبی، گیویان، الابتهاج، شمس پور، الفاتحی/ فارسی، مطبوع.

2381. مثنوی غربت، بوی بهشت سوخته/ علی لبّاف/ فارسی، مطبوع.

مثنوی فرخنامه فاطمی- فرخنامه فاطمی/ فارسی، مخطوط.

2382. المجالس، 2 ج/ محمد علی بن وحید البهبهانی الکرمانشاهی/ فارسی، مخطوط.

2383. مجالس الأبرار، ترجمه بحار الأنوار (جلد دهم)/ محمد باقر بن محمد تقی المجلسی/ المترجم: محمد مهدی بن محمد علی/ اردو، مطبوع.

2384. مجالس الأنوار/ محمد باقر بن محمد تقی المجلسی/ المترجم: السید حامد حسین الفیض آبادی الجنفوری/ اردو، مطبوع.

2385. مجالس الزهراء علیها السّلام فی خدمه الشریعه الغرّاء/ مصطفی بن عبد اللّه المدرّس الحنفی/ عربی، مخطوط.

2386. المجالس المرضیه فی أیام الفاطمیه/ مهدی تاج الدین/ عربی، مطبوع.

2387. المجالس النوراء فی ماتم الزهراء علیها السّلام/ عبد الامیر عبد الزهراء/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:258

2388. مجلس فی مناقب فاطمه علیها السّلام/ عبد الرحمن السیوطی/ عربی، مخطوط.

2389. مجلس وفات حضرت فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2390. مجلّه جوان پویا، شماره مخصوص حضرت زهرا علیها السّلام/ نشریه دار القرآن الکریم أصفهان/ فارسی، مطبوع.

2391. مجمع الأنوار/ السید حسین الکرمانی/ فارسی، مطبوع.

2392. مجمع النورین و ملتقی البحرین فی أحوال بضعه سید الثقلین علیها السّلام/ أبو الحسن الدولت آبادی المرندی

النجفی/ عربی، مطبوع.

2393. مجموعه أدب الزهراء علیها السّلام/ المؤلف؟/ عربی، مخطوط.

2394. مجموعه أشعار برگزیده در خصوص حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

2395. مجموعه أشعار فاطمه زهرا علیها السّلام/ المحمدی/ فارسی، مخطوط.

2396. مجموعه ای از حالات زهرا علیها السّلام/ السید شهاب الدین الحسینی/ فارسی، مخطوط.

مجموعه خطب فاطمه الزهراء علیها السّلام- البلاغه الفاطمیه/ عربی، مخطوط.

2397. مجموعه زیارات حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه الإمام الهادی علیه السّلام/ فارسی، مطبوع.

2398. مجموعه شعر أهل بیت علیهم السّلام، دفتر دوم: حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد علی المردانی/ فارسی، مطبوع.

مجموعه شعر در مدائح و مراثی حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیها السّلام (الحافظی)- کوثر اشک/ فارسی، مطبوع.

مجموعه شعر در مدائح و مراثی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام- نگین عصمت/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:259

2399. مجموعه شعر یاس نیلوفری در رثای حضرت زهرا علیها السّلام/ علی رضا اللطفی/ فارسی، مطبوع.

2400. مجموعه مقالات/ مؤتمر منزله النساء/ فارسی، مطبوع.

2401. مجموعه مقالات برگزیده پیرامون حضرت زهرا علیها السّلام/ مؤسسه تحقیقات بسیج/ فارسی، مطبوع.

2402. مجموعه منتخب مقالات/ تنظیم: إسماعیل سعادتمند، فاطمه الکریمی/ فارسی، مطبوع.

2403. مجموعه مقالات برگزیده کنگره علمی حضرت فاطمه علیها السّلام و غدیر/ مؤتمر الزهراء فی مازندران (بابل)/ فارسی، مطبوع.

محاکمه کتاب هوامش نقدیه- الفضیحه/ عربی، مطبوع.

2404. محبوبه جاویدان/ أبو الفضل الیغمائی/ فارسی، مطبوع.

2405. محبوبه خدا/ غلام رضا کیا پاشا/ فارسی، مطبوع.

2406. محبوبه یکتا/ أسد اللّه الداستانی البنیسی/ فارسی، مطبوع.

2407. محبوسه مظلومه/ المؤسسه الطیبه فی أردبیل/ فارسی، مطبوع.

2408. المحدثه (من أسماء فاطمه علیها السّلام)/ السید حسین الموسوی النسابه/ عربی، مخطوط.

2409. محسن بن علی علیها السّلام/ محمد رضا شمس/ فارسی، مطبوع.

2410. المحسن بن فاطمه علیها السّلام/ عبد المحسن عبد

الزهراء/ عربی، مطبوع.

2411. المحسن السبط مولود أم سقط/ السید محمد مهدی بن السید حسن الخراسان/ عربی، مطبوع.

2412. محسن فاطمه علیها السّلام/ غلام رضا الإسلامی الشیرازی/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:260

2413. محسن علیها السّلام قلب علی و زهرا علیها السّلام/ محمد باقر الأنصاری الزنجانی/ فارسی، مخطوط.

2414. محفل أنس/ علی النوروزی/ فارسی، مطبوع.

2415. محنه فاطمه علیها السّلام بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ عبد اللّه الناصر/ عربی، مطبوع.

2416. محورهای زندگانی حضرت فاطمه علیها السّلام/ مرکز التحقیقات/ فارسی، مطبوع.

2417. مختصری از زندگی حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ أصغر المحمدی/ فارسی، مطبوع.

2418. مختصری حالات حضرت بی بی فاطمه علیها السّلام/ صغری همایون میرزا/ اردو، مطبوع.

2419. مدافعات فاطمه علیها السّلام از علی علیه السّلام/ فرح رامین/ فارسی، مخطوط.

2420. مدائح فاطمه علیها السّلام/ جواد المحدثی/ فارسی، مطبوع.

2421. مدائح و مراثی حضرت زهرا علیها السّلام/ أحمد محسن زاده/ فارسی، مطبوع.

مدائح و مراثی حضرت زهرا و حضرت محسن علیها السّلام- غربت در کوچه بنی هاشم/ فارسی، مطبوع.

2422. مدائح و مراثی حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیها السّلام/ أبو القاسم علی مدد (قطره)/ فارسی، مطبوع.

2423. مدیحه حضرت زهرا علیها السّلام/ حیدر الطهرانی (معجزه)/ فارسی، مطبوع.

2424. مدیحه کوثر/ یوسفعلی الیوسفی/ فارسی، مطبوع.

2425. المرأه المسلمه/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

2426. المرأه و السیاسه، السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام نموذجا/ هبه رءوف عزه المصریه/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:261

2427. مرا به خانه زهراء علیها السّلام ببرید/ إسماعیل المنصوری اللاریجانی/ فارسی، مطبوع.

2428. مراثی حضرت زهرا علیها السّلام در خوئین/ ملا آقا الخوئینی و شعراء آخرون/ ترکی آذری، مخطوط.

مراثی و نوحه های حضرت زهرا علیها السّلام- آسمان عشق/ فارسی، مطبوع.

2429. مراسم عروسی حضرت زهرا علیها

السّلام/ السید جلیل الموسوی الملکی الطسوجی/ فارسی، مخطوط.

2430. مراسم عروسی و معجزات حضرت زهرا علیها السّلام/ أسد اللّه الداستانی البنیسی/ فارسی، مطبوع.

2431. مراسم عروسی و معجزات بتول علیها السّلام/ أسد اللّه الداستانی البنیسی/ المترجم:

ریاض حسین الجعفری/ اردو، مطبوع.

2432. مرثیه بضعه الرسول علیها السّلام/ شاهد النقوی/ اردو، مطبوع.

2433. مرثیه فاطمه علیها السّلام/ السید محمود الحسینی الواعظ/ فارسی، مطبوع.

2434. مرج البحرین یلتقیان/ السید محمود الغریفی البحرانی/ عربی، مطبوع.

2435. المرشد (العدد الخاص من المجله)/ حسین الفاضلی/ عربی، مطبوع.

2436. مروری بر خطبه ای کم نظیر از بانویی بی همتا/ أحمد البهشتی/ فارسی، مطبوع.

مروری بر زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام- قلمها و سایه ها/ فارسی، مطبوع.

2437. مروری کوتاه بر آلام حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ جمع من علماء السنه/ فارسی، مطبوع.

2438. مروری کوتاه بر أبعاد مختلف زندگی حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیها السّلام/ مکتب نرجس، مشهد/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:262

2439. مزیل المین عن جواز الجمع بین الفاطمیتین/ محمد بن عبد علی آل عبد الجبار القطیفی/ عربی، مخطوط.

2440. المسأله الباهره فی تفضیل الزهراء علیها السّلام/ محمد حسن بن طاهر القائینی الهاشمی/ عربی، مخطوط.

2441. مسئله فدک/ السید محمد جعفر بن محمد عباس الزیدی البجنوری الهندی/ اردو، مطبوع.

2442. مسئله فدک/ السید وجیه الحسن الپاروی/ اردو، مطبوع.

2443. مسئله فدک/ أمین عبده/ مخطوط، عربی.

مسئله فدک- باغی/ اردو، مطبوع.

2444. مسئله میراث/ السید مصطفی حسن الرضوی/ اردو، مطبوع.

2445. مسئله وراثت أنبیاء/ السید یعسوب علی الزیدی/ اردو، مطبوع.

2446. مستدرک فضائل الصدیقه الطاهره فاطمه علیها السّلام/ السید نور اللّه الحسینی الشوشتری/ عربی، مطبوع.

2447. مسند السیده البتول علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2448. مسند فاطمه علیها السّلام/ مهدی الجعفری/ فارسی، مطبوع.

2449. مسند فاطمه علیها السّلام/ ابن شاهین أبو حفص عمر

بن أحمد الخراسانی المروزی البغدادی/ عربی، مخطوط.

2450. مسند فاطمه علیها السّلام/ محمد بن جریر الطبری الإمامی/ عربی، مخطوط.

2451. مسند فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2452. مسند فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2453. مسند فاطمه علیها السّلام/ أحمد بن حنبل/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:263

2454. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عزیز اللّه العطاردی القوچانی/ عربی، مطبوع.

2455. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام، 2 ج/ السید حسین الموسوی الشیخ الإسلامی التویسرکانی/ عربی، مطبوع.

2456. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی/ عربی، مطبوع.

2457. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید حسین شیخ الإسلامی/ المترجم: حیدر علی الحیدری/ فارسی، مطبوع.

2458. مسند فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین/ أبو الحسن علی بن عمر الدارقطنی الشافعی/ عربی، مخطوط.

2459. مشکاه خلف الباب/ السید محمد مهدی الحکیم القزوینی/ عربی، مطبوع.

2460. مشکاه نور/ محمد رضا الخسروی/ فارسی، مخطوط.

2461. مشکاه نور إلهی (فاطمه علیها السّلام در قرآن و سنت)/ علی أحمدپور/ فارسی، مطبوع.

2462. مصائب الزهراء علیها السّلام/ محمد إعجاز المرادآبادی/ اردو، مطبوع.

2463. مصائب الزهراء علیها السّلام/ مهدی الجهانگیری/ فارسی، مخطوط.

2464. مصائب فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمود الشریفی/ عربی، مطبوع.

2465. المصابیح المؤلف:؟/ ترکی آذری، مخطوط.

2466. مصاحبه ها و میزگردها درباره حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

2467. المصاحف الفاطمیه/ هیئه محسن المظلوم الشهید علیه السّلام/ عربی، مخطوط.

2468. مصادر حدیث کساء در منابع شیعه و عامه/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

2469. مصادر الدراسه عن الزهراء علیها السّلام/ علی محمد علی دخیّل/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:264

2470. مصائب الزهراء علیها السّلام/ محمد سپهری/ فارسی، مطبوع.

2471. مصباح الأئمه فی تاریخ أم الأئمه علیها السّلام/ أحمد الأصفهانی (منظور

الخوانساری)/ فارسی، مخطوط.

2472. مصحف فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2473. مصحف فاطمه علیها السّلام از نگاه إمامان/ محمد حسن الأمانی/ فارسی، مطبوع.

2474. مصحف فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2475. مصحف فاطمه علیها السّلام بین الحقیقه و الأوهام/ مصطفی قصیر العاملی/ عربی، مطبوع.

2476. مصحف فاطمی/ عبد اللّه الأمینی/ فارسی، مطبوع.

مصحف فاطمی- نور الهدایا/ فارسی، مطبوع.

المصطفی و العتره علیهم السّلام، ج 4 (الشاکری)- فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

2477. مصیبات فاطمه علیها السّلام/ محمد حیات بخش/ فارسی، مطبوع.

2478. مصیبت بزرگ خاندان نبوت صلّی اللّه علیه و آله/ السید علی أکبر صداقت/ فارسی، مطبوع.

2479. مصیبت نامه حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

2480. مصیبت نامه حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد حیات بخش/ فارسی، مطبوع.

2481. مطالع الزهراء فی ذریه بنی الزهراء/ محمد زکی بن هاشم أبی البرکات السجلماسی العلوی المغربی/ عربی، مخطوط.

2482. مطمئنّ القلوب و منفّس الکروب/ محسن آل عصفور/ عربی، مطبوع.

2483. مظلومه تاریخ أم الأئمه علیها السّلام/ آمنه الفلاحی، فیروز السالاری/ فارسی، مطبوع.

2484. مظلومه تاریخ (پرتوی از زندگی و ألقاب حضرت زهرا علیها السّلام) المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:265

2485. مظلومه دو عالم فاطمه زهرا علیها السّلام/ رضا آقایانس الجواد (إسلام دوست)/ فارسی، مطبوع.

2486. مظلومیت برترین بانو/ السید علی المیلانی/ المترجم: مسعود الشکوهی/ فارسی، مطبوع.

2487. مظلومیه الزهراء علیها السّلام/ مجمع المعارف الإسلامیه/ فارسی، مطبوع.

2488. مظلومیه الزهراء علیها السّلام/ السید علی الحسینی المیلانی/ عربی، مطبوع.

2489. مظلومیت فاطمه زهرا علیها السّلام/ راضیه الأمیری/ فارسی، مخطوط.

2490. مظهر الأشجان عن مهج الأحزان/ جعفر بن محمد البحرانی/ عربی، مطبوع.

2491. معتمد الکلام/ حسین علی خان الکنتوری/ فارسی، مخطوط.

2492. معجزات حضرت زهرا علیها السّلام/ حبیب اللّه أکبرپور/ فارسی، مطبوع.

2493. معجزات صدیقه

کبری علیها السّلام/ أحمد السیّاح/ فارسی، مطبوع.

2494. معجزات فاطمه علیها السّلام/ أبو محمد الحسین بن محمد بن نصر/ عربی، مخطوط.

معجزات فاطمه زهرا علیها السّلام بعد از شهادت- الکرامات الفاطمیه/ فارسی، مطبوع.

2495. معجزه حضرت بی بی فاطمه علیها السّلام/ أحمد/ اردو، مخطوط.

2496. معجزه حضرت فاطمه علیها السّلام/ نصیر الدین الهاشمی الفاروقی/ اردو، مخطوط.

2497. معجزه خاتون جنت علیها السّلام/ قادر/ اردو، مخطوط.

2498. معجزه سیده طاهره علیها السّلام/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

2499. معجزه فاطمه علیها السّلام/ أمین/ اردو، مخطوط.

2500. معجزه فاطمه زهرا علیها السّلام/ محب الحیدرآبادی/ اردو، مخطوط.

2501. معجم ما ألّف عن فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:266

2502. معجم ما کتب عن فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عبد الجبار الرفاعی القحطانی/ عربی، مطبوع.

2503. معجم المؤلفات حول السیده فاطمه علیها السّلام/ عبد اللّه المنتفکی/ عربی، مطبوع.

2504. معدن عصمت/ السید أبو افتخار الزیدی الهندی/ هندی، مخطوط.

2505. معرفه الزهراء علیها السّلام/ أحمد المعرفه/ فارسی، مطبوع.

2506. معرفت شناسی حضرت فاطمه علیها السّلام/ مرکز المشارکه النسائیه/ فارسی، مطبوع.

2507. معرفی کنگره حضرت زهرا علیها السّلام علیها السّلام/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

2508. معصوم سوم حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد علی الذاکری/ فارسی، مطبوع.

2509. معصوم سوم حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید مهدی آیت اللهی (دادور)/ فارسی، مطبوع.

2510. معصوم سوم حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید مهدی آیت اللهی/ المترجم:

محمد أفضل الحیدری/ اردو، مطبوع.

2511. معصوم سوم فاطمه زهرا علیها السّلام/ جواد فاضل/ فارسی، مطبوع.

2512. المعصومه الکامله فاطمه الزهراء علیها السّلام/ مرکز الدراسات/ عربی، مطبوع.

معصومین کا تعارف، ج 3- معصوم سوم حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ اردو، مطبوع.

2513. معلومات درباره حضرت زهرا علیها السّلام برای جوانان/ محمد شعیب أفضل النقوی/ هندی، مطبوع.

2514.

معما بنام فاطمه علیها السّلام/ شرف الدین علی الیزدی/ فارسی، مخطوط.

2515. مفاخره فاطمه و علی علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2516. المفاخر الفاطمیّه/ أحمد بن علی بن أبی طالب الطبرسی/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:267

2517. مفتاح الجنه/ مهدی بن محمد حسین الحسینی الفراهانی/ فارسی، مطبوع.

2518. مفتاح الفرح فی تتمیم نظم حدیث الکساء/ فرح بن الحسن القطیفی/ عربی، مخطوط.

2519. مفتاح الفردوس/ الصافی الآذری/ فارسی، مطبوع.

2520. مقالات کنگره علمی معنوی حضرت زهرا علیها السّلام 2 ج/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مخطوط.

2521. مقال فی فدک/ عبد الحسین الفقیهی الگیلانی/ فارسی، مخطوط.

2522. مقامات فاطمه الزهراء علیها السّلام فی الکتاب و السنه/ السید محمد علی الحلو/ عربی، مطبوع.

2523. مقامات فاطمیّه علیها السّلام فی أربعین حدیث شیعیّه/ هیئه المحسن المظلوم الشهید علیه السّلام/ عربی، مطبوع.

2524. مقام علمی و کرامات حضرت زهرا علیها السّلام/ زهراء گواهی/ فارسی، مطبوع.

المقتطفات، ج 3- السیده فاطمه الزهراء و ابناها علیهم السّلام/ عربی، مطبوع.

2525. مقتل الزهراء علیها السّلام/ محمد حسین بن علی أصغر الیوسفی/ فارسی، مخطوط.

2526. مقتل الزهراء علیها السّلام/ المؤلف؟/ فارسی، مخطوط.

2527. مقتل الزهراء علیها السّلام/ ناصر الشهیدی/ فارسی، مطبوع.

2528. مقتل الزهراء علیها السّلام/ السید محمد حسین السجاد الأصفهانی/ عربی، مخطوط.

2529. مقتل الزهراء علیها السّلام/ محمود المدنی، محمود اللطیفی، محمود الشریفی، محمود أحمدیان، علی رضا الجعفری/ عربی، مطبوع.

2530. مقتل الزهراء علیها السّلام/ السید علی الموسوی الدهسرخی/ فارسی، مطبوع.

2531. مقتل السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عبد الرضا معاش/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:268

2532. مقتل فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2533. مقتل فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید یاسین الموسوی/ عربی، مطبوع.

2534. مقتل فاطمه الزهراء علیها السّلام/ یحیی بن حسین البحرانی

الیزدی/ عربی، مطبوع.

2535. مقتل محسن علیه السّلام/ محمد باقر الأنصاری/ المترجم: مخدوم ناصر السبطین شاه الهاشمی/ اردو، مطبوع.

2536. مقتل محسن علیه السّلام/ محمد باقر الأنصاری/ المترجم: السید هاشم مهدی الزیدی/ هندی، مطبوع.

2537. مقدمه باغ فدک و هی مجرم و هی منصف/ عبد الکریم المشتاق/ اردو، مطبوع.

2538. مقدمه فدک پر ایک نظر/ السید ظفر الحسن/ اردو، مطبوع.

2539. المقله العبراء فی تظلّم الزهراء علیها السّلام/ عبد علی بن الحسین الجزائری/ عربی، مخطوط.

2540. مکتب تعالی روانشناختی در مکتب بانو فاطمه زهرا علیها السّلام/ أحمد کوچکیان/ فارسی، مخطوط.

2541. مکو و اجابو/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: السید محمد رضا الشوشتری/ سواحلی، مطبوع/ ترجمه کتاب «در راه مانده»، و عنوان الکتاب بمعنی «مسکین بقی فی الطریق» هکذا:MKUFU WA AJABU

2542. ملاحظات علی منهج السید محمد حسین فضل اللّه/ السید یاسین الموسوی/ عربی، مطبوع.

2543. ملاقات هایی که با فاطمه علیها السّلام انجام گرفته/ السید محمد علی الجزایری/ فارسی، مخطوط.

2544. ملامح عن حیاه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:269

2545. ملحقات إحقاق الحق، ج 25/ السید شهاب الدین المرعشی النجفی/ عربی، مطبوع.

2546. ملحمه الزهراء علیها السّلام/ عفیف النابلسی/ عربی، مطبوع.

2547. ملحمه الزهراء علیها السّلام/ عبد العباس مصطفی الأسدی/ عربی، مطبوع.

2548. ملحمه فی الزهراء البتول علیها السّلام/ محسن بن إبراهیم المظفر/ عربی، مخطوط.

2549. ملکه إسلام فاطمه زهرا علیها السّلام/ خلیل الکمره ای/ فارسی، مطبوع.

2550. ملکه إسلام فاطمه زهرا علیها السّلام در مسجد نبوی/ حسین حق شنوا/ فارسی، مطبوع.

2551. ملکیت فدک/ غلام حسین بن محمد الحیاه/ اردو، مخطوط.

2552. مموریاز دا ایرما لوسیا/ لویس کندر/ برتغالی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «مذکرات لوسیا» هکذا:MEMORIAS da Irma Lucia

2553. مناجات حضرت بی بی فاطمه علیها السّلام/

المؤلف:؟/ ترکی آذری، مخطوط.

2554. مناجات و شکوی عند و صید باب سیده نساء الدنیا و الآخره/ عبد الحلیم الغزی/ عربی، مطبوع.

2555. مناقب الزهراء علیها السّلام المستخرجه من کتب الصحاح/ السید غلام رضا الکسایی الکاوکانی/ عربی، مطبوع.

2556. مناقب السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ أبو الحسن رندی/ عربی، مخطوط.

2557. مناقب الصدیقه علیها السّلام/ أحمد بن إسماعیل بن زین العابدین الموسوی البرزنجی/ عربی، مخطوط.

2558. مناقب فاطمه علیها السّلام/ أحمد بن إبراهیم الطبری/ عربی، مخطوط.

2559. مناقب فاطمه علیها السّلام/ أبو صالح المؤذن أحمد بن عبد الملک بن علی النیشابوری/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:270

2560. مناقب فاطمه علیها السّلام/ عبد الرءوف بن تاج العارفین المناوی/ عربی، مخطوط.

2561. مناقب فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 23 270 [م] ..... ص : 255

اقب فاطمه علیها السّلام (السیوطی)- مجلس فی مناقب فاطمه علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

2562. مناقب فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عبد اللّه بن محمد الشویکی البحرانی/ عربی، مخطوط.

2563. مناقب فاطمه الزهراء علیها السّلام/ الحاکم أبو عبد اللّه محمد بن عبد اللّه النیشابوری/ عربی، مخطوط.

2564. مناقب فاطمه الزهراء علیها السّلام و حالاتها/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2565. مناقب فاطمه الزهراء و ولدها علیهم السّلام/ أبو جعفر محمد بن جریر بن رستم الطبری الآملی/ عربی، مخطوط.

2566. المناقب الفاطمیه/ إبراهیم بن محسن الکاشانی/ عربی، مطبوع.

2567. مناقب فاطمی در شعر فارسی/ أحمد الأحمدی البیرجندی/ فارسی، مطبوع.

2568. مناقب و فضائل عن عظمه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

مناقب و مصائب حضرت فاطمه علیها السّلام- کوثر/ فارسی، مطبوع.

2569. منتخب از أدعیه فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید مهدی الجلادتی الموسوی/ فارسی، مخطوط.

2570. المنبر (العدد الخاص من المجله)/ الهیئه التحریریه/ عربی، مطبوع.

2571.

المنتخب من فضائل فاطمه علیها السّلام/ ابن الجوزی/ عربی، مخطوط.

2572. المنتقی من فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام/ مؤسسه البعثه/ عربی، مطبوع.

2573. المنتقی من کتاب الذریه الطاهره المطهره/ عبد الرحمن بن أحمد بن رجب الحنبلی/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:271

2574. من حیاه السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ السید مصطفی الموحد القزوینی/ عربی، مخطوط.

2575. من روی عن فاطمه علیها السّلام/ أبو جعفر محمد بن بابویه القمی الصدوق/ عربی، مخطوط.

2576. من روی عن فاطمه علیها السّلام من أولادها/ أبو العباس أحمد بن محمد بن عقده/ عربی، مخطوط.

2577. منزلت حضرت زهرا علیها السّلام در کلام معصومین علیهم السّلام و علمای شیعه و سنی/ فرصت حبیب الباکستانی/ فارسی، مخطوط.

2578. منزلت فاطمه زهرا علیها السّلام در کلام معصومین علیهم السّلام و علمای شیعه و سنی/ طاهره البلیغی الباکستانی/ فارسی، مخطوط.

2579. منزلت زن/ مرکز الإعلام الإسلامی/ فارسی، مطبوع.

2580. منزلت زن آیت حق/ عذراء الأنصاری/ فارسی، مخطوط.

2581. منشور دادخواهی/ علی الکرمی/ فارسی، مطبوع.

2582. منشور ملی مشارکت زنان در توسعه، با توجه به فاطمه زهرا علیها السّلام/ أحمد کوچکیان/ فارسی، مخطوط.

2583. منظوم حدیث کسا/ أدیب اللکنهوئی/ عربی، مطبوع.

2584. منظومه حدیث کساء/ نور علی/ فارسی، مطبوع.

2585. منظومه حدیث کساء/ محمد حسین الفدائی/ فارسی، مطبوع.

2586. منظومه حدیث الکساء/ محمد علی النادب الکربلائی/ عربی، مطبوع.

2587. منظومه حدیث الکساء/ سلطان علی الصابر التستری/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:272

2588. منظومه حدیث کسا و ختم صلوات آن/ سلطان علی الصابر الشوشتری/ فارسی، مطبوع.

2589. منظومه در حدیث کساء/ الوفائی/ فارسی، مطبوع.

منظومه فی حیاه الزهراء علیها السّلام- أرجوزه فی مناقب فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مخطوط.

2590. منظومه کسائیه/ علی ضیاء الحکماء الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

2591. منظومه کسائیه/

محمد جواد بن محمد رضا الدارابی الشیرازی آیه اللهی/ فارسی، مطبوع.

2592. منظومه کسائیه/ محمد علی الذاکر المراغه ای/ ترکی، مطبوع.

2593. منظومه فدک/ فرزاد بیطرف/ فارسی، مطبوع.

2594. من فاطمه علیها السّلام را دوست دارم/ مجید الرسولی/ فارسی، مطبوع.

2595. من فقه الزهراء علیها السّلام، 5 ج/ السید محمد الحسینی الشیرازی/ عربی، مطبوع.

2596. منم فاطمه/ حسین الإیمانی الیامچی/ فارسی، مطبوع.

2597. من مناقب العذراء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ نزار الحسن/ عربی، مطبوع.

2598. من همان فاطمه ام/ أحمد الصادقی العلویجه/ فارسی، مطبوع.

2599. منوّر القلوب/ محمود بن عبد الرحمن البهبهانی/ عربی، مخطوط.

2600. مواعظ الزهراء علیها السّلام/ علی أکبر التلافی/ فارسی، مطبوع.

2601. موده القربی فی فضائل الزهراء علیها السّلام/ السید خلف بن عبد المطلب بن الملاح الموسوی الحویزی المشعشعی/ عربی، مخطوط.

2602. موسوعه أدب المحنه/ السید محمد علی الحلو/ عربی، مطبوع.

2603. موسوعه سیده نساء العالمین فاطمه الزهراء علیها السّلام/ علی الهجرانی التبریزی/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:273

2604. موسوعه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ دار الحدیث/ عربی، مخطوط.

2605. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام، 25 ج/ إسماعیل بن محمد الأنصاری الزنجانی الخوئینی/ عربی، مخطوط.

2606. مولا در کلام زهرا علیها السّلام/ فاطمه الرجبی/ فارسی، مطبوع.

2607. مولد الصدیقه الزهراء علیها السّلام/ عدد من المؤلفین فی کربلاء/ عربی، مطبوع.

2608. مولد فاطمه علیها السّلام/ أبو جعفر محمد بن علی بن بابویه القمی الصدوق/ عربی، مخطوط.

2609. مولد فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

مولد فاطمه الزهراء علیها السّلام- مولود الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

2610. مولود الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ أبو عزیز محمد الخطی/ عربی، مطبوع.

2611. مولود مطهر، یاس کبود/ مهدی نیک خو/ فارسی، مطبوع.

2612. مهتاب مدینه/ غلام علی الرجائی (الزائر)/ فارسی، مطبوع.

مهتر بانوان در کلام دیگران- کیست

زهرا علیها السّلام؟/ فارسی، مطبوع.

2613. مهربان چون نسیم/ کاظم الواله/ فارسی، مخطوط.

2614. مهر ماه/ مریم البصیری/ فارسی، مخطوط.

2615. مهمانی ستاره/ حمید هنرجو/ فارسی، مطبوع.

2616. میراث أنبیاء/ حسن انصاری زاده/ فارسی، مخطوط.

2617. میراث جاودانه (چهل حدیث فاطمه زهرا علیها السّلام)/ شراره الشرفی/ فارسی، مطبوع.

2618. میراث حضرت زهرا علیها السّلام و صحیفه منظوم/ محمد رضا آل یاسین/ فارسی، مطبوع.

2619. میهمانی از ملکوت/ السید حمید گرمارودی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:275

[ن]

2620. النار الحاطمه لقاصد إحراق بیت فاطمه علیها السّلام/ السید مقرّب علی النقوی الحسینی الهندی/ عربی، مطبوع.

2621. نار حامیه/ السید محمد حسین النوکانوی/ اردو، مطبوع.

2622. النار الموقده لمن أحرق بیت السیده علیها السّلام/ ذاکر حسین الدهلوی الهندی/ عربی، مطبوع.

2623. ناسخ التواریخ (أحوال فاطمه الزهراء علیها السّلام)/ محمد تقی سپهر (لسان الملک)/ فارسی، مطبوع.

2624. ناله های زهرائی علیها السّلام/ محمود الشریفی الکاشانی/ فارسی، مطبوع.

2625. نام ها و ألقاب حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ یوسف الغلامی/ فارسی، مطبوع.

2626. نامه های علی و فاطمه علیها السّلام/ لیلا بیگدلو/ فارسی، مطبوع.

2627. نام و لقب های فاطمه زهرا علیها السّلام/ علیرضا سبحانی نسب/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:276

2628. نام های نورانی فاطمه زهرا علیها السّلام/ ناصر مکارم الشیرازی/ فارسی، مطبوع.

2629. نامه طولانی عمر به معاویه در مورد ظلم به حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤلف؟/ فارسی، مطبوع.

2630. نبذه من أحوال سیده النساء علیها السّلام/ السید هادی الحسینی القزوینی/ عربی، مخطوط.

2631. النبراس/ الهیئه التحریریه/ عربی، مطبوع.

2632. نبی بندینی/ عبد الوهاب خان/ بنگالی، مطبوع.

2633. نحله البتول علیها السّلام/ أحمد بن سعد الدین المسوری/ عربی، مخطوط.

2634. نخبه البیان فی تفضیل سیده النسوان علیها السّلام/ السید عبد الرسول الشریعتمداری الجهرمی/ عربی، مطبوع.

2635. نخل ماتم/ جعفر علی صاحب/ اردو،

مطبوع.

2636. نخل نجابت/ میر علی محمدنژاد/ فارسی، مطبوع.

2637. ندای جانسوز فاطمی/ انتشارات ألماس/ فارسی، مطبوع.

2638. ندای شیعه/ السید أحمد الروضاتی/ فارسی، مطبوع.

2639. نساؤنا کیف یتمثّلن الزهراء علیها السّلام/ محمد جعفر شمس الدین العاملی/ عربی، مطبوع.

2640. نسخه شریفه حدیث کسا/ مهدی مسئله گو القمی/ فارسی، مطبوع.

2641. نسیم بهشت/ سعیده الکرمی/ فارسی، مطبوع.

2642. نسیم رحمت فاطمه الزهراء علیها السّلام/ رضا خدادادی/ فارسی، مطبوع.

2643. نسیم فاطمه علیها السّلام/ جمیل الجالبی/ اردو، مطبوع.

2644. نشانی از صبر حیدری/ فتح اللّه الکمالی الأسترآبادی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:277

2645. نشانی خانه باران/ محبوبه الزارع/ فارسی، مطبوع.

2646. نصیحت نامه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2647. نصیحت نبی صلّی اللّه علیه و آله مر فاطمه زهرا علیها السّلام را/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2648. النظره الفاطمیه/ منصور البیات/ عربی، مطبوع.

2649. نظریه أدب فاطمه علیها السّلام/ أسعد علی/ عربی، مطبوع.

نظری کوتاه به عروسی حضرت فاطمه علیها السّلام- امتزاج نور/ فارسی، مطبوع.

2650. نظم حدیث کساء/ ملا حاجی الشوشتری (الفائز)/ فارسی، مخطوط.

2651. نظم جان فزا ترجمه حدیث کسا/ مظفر حسین الجونپوری/ اردو، مطبوع.

2652. نظم حدیث الکساء/ محمد صحاف الموسوی (الوامق)/ عربی، مخطوط.

2653. نظم حدیث الکساء/ حیدر علی بن محمد مهدی آسوده الشیرازی/ عربی، مخطوط.

2654. نظم حدیث کساء/ محسن دستغیب البندر عباسی/ فارسی، مخطوط.

2655. نظم حدیث الکساء/ محمد صالح الشمسا/ عربی، مخطوط.

2656. نظم حدیث الکساء/ لجنه شعراء العرب/ عربی، مخطوط.

2657. نظم حدیث الکساء/ محمد رضا بن محمد مراد الأزری الصغیر/ عربی، مخطوط.

2658. نظم حدیث کساء/ السید محمد حسن الشیرازی النجفی/ فارسی، مطبوع.

2659. نظم حدیث الکساء/ علی بن محمد تقی المرعشی الشهرستانی/ عربی، مخطوط.

2660. نظم حدیث الکساء/ السید عدنان بن الشبّر

الموسوی البحرانی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:278

2661. نظم حدیث الکساء/ شمس المناقب الأدیب اللکنهوئی/ عربی، مطبوع.

2662. نظم حدیث کساء/ فضل اللّه بن داود/ فارسی، مطبوع.

2663. نظم حدیث الکساء/ أحمد بن محمد الأنصاری الشیروانی الیمنی/ عربی، مطبوع.

2664. نظم حدیث کساء/ حیدر علی تاج الشعراء الشیرازی (نوا)/ فارسی، مطبوع.

2665. نظم حدیث الکساء/ السید هاشم بن محسن اللعیبی البصری الموسوی/ عربی، مطبوع.

2666. نظم حدیث الکساء/ السید علی العدنانی الغریفی/ عربی، مطبوع.

2667. نظم روایه ورقه فی مصائب الزهراء علیها السّلام/ حسن بن حسین بن عبد النبی/ عربی، مخطوط.

2668. نظم کسا/ حسین الناظری القمی/ فارسی، مطبوع.

2669. نغمه های عاشقی روضه های فاطمی/ محمد الرحمتی الشهرضائی/ فارسی، مطبوع.

2670. نغمه های فاطمیه/ محمد علی الشهاب/ فارسی، مطبوع.

2671. نغمه های فاطمیون، ج 6/ السید هادی الحسینی/ فارسی، مطبوع.

2672. نغمه های ولایت، ج 16/ محمد علی الشهاب/ فارسی، مطبوع.

2673. نغمه های ولایت، ج 26/ محمد علی الشهاب/ فارسی، مطبوع.

2674. نغمه های ولایت، 56/ محمد علی الشهاب/ فارسی، مطبوع.

2675. نفحات الزهراء علیها السّلام/ السید بسّام الخضره/ عربی، مطبوع.

2676. النفحات القدسیه فی الأنوار الفاطمیه/ السید عبد الرزاق کمونه الحسینی/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:279

2677. النفحات القدسیه فی حالات فاطمه المرضیه علیها السّلام/ عبد الأمیر البادکوبی/ فارسی، مخطوط.

2678. نفحات من ذکری الزهراء علیها السّلام/ السید محمد حسین فضل اللّه/ عربی، مطبوع.

2679. نقد روش عبد اللطیف عاشور در تحقیق إتحاف السائل/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

2680. نقش الگویی حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد الدشتی/ فارسی، مطبوع.

2681. نقش حضرت فاطمه علیها السّلام در دفاع از ولایت/ الشمسی اللطفی/ فارسی، مخطوط.

2682. نقش سیاسی و تاریخی فدک/ السید محمد باقر الصدر/ المترجم: علی أکبر الحسینی الخراسانی/ فارسی، مطبوع.

2683. نکاح نامه بی بی فاطمه

علیها السّلام/ سعد الدین الأنصاری الکابلی البرکی/ فارسی، مخطوط.

2684. نگاهی بر زندگی حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد المحمدی الاشتهاردی/ فارسی، مطبوع.

2685. نگاهی بسیار کوتاه و گذرا بر جنایات هولناک سقیفه/ جعفر الغریب/ فارسی، مخطوط.

نگاهی به زندگانی زناشوئی حضرت علی و فاطمه علیهما السّلام- محفل أنس/ فارسی، مطبوع.

نگاهی گذرا بر زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام (مسجد جمکران)- از بهشت تا بهشت/ فارسی، مطبوع.

نگاهی گذرا به زندگانی فاطمه زهرا علیها السّلام (شمس الدین)- بوی بهشت/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:280

نگاهی نو بر خطبه معجزه آسای فاطمه زهرا علیها السّلام- منشور دادخواهی/ فارسی، مخطوط.

2686. نگرشی در جهان بینی علی و فاطمه علیها السّلام/ عباس فرحبخش، جواد شفیعیان/ فارسی، مطبوع.

2687. نگرشی کوتاه به زندگی حضرت زهرا علیها السّلام/ علی محمد علی دخیّل/ المترجمه:

فاطمه الموسوی/ ترکی آذری، مطبوع.

2688. نگرشی کوتاه به زندگی فاطمه زهرا علیها السّلام/ علی محمد علی دخیّل/ المترجم:

محمد علی الأمینی/ فارسی، مطبوع.

2689. نگرشی مختصر به أبعاد زندگانی حضرت زهرا علیها السّلام/ أبو طالبی/ فارسی، مخطوط.

2690. نگین عصمت/ محسن الحافظی/ فارسی، مطبوع.

2691. نماز و عبادت فاطمه زهرا علیها السّلام/ عباس العزیزی/ فارسی، مطبوع.

2692. نمازهای حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد الروحانی علی آبادی/ فارسی، مخطوط.

2693. نمی از کوثر/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

2694. النوادر فی نادره العالم فاطمه الزهراء علیها السّلام/ محمد الحائری تبار القحطانی/ فارسی، مخطوط.

2695. نوای بیت الأحزان، ج 1/ داود الصادقی/ فارسی، مطبوع.

2696. نوای فاطمیه/ مرکز گل نرگس الثقافیه/ فارسی، مطبوع.

2697. نوای کوثر/ مهدی الرحیمی/ فارسی، مطبوع.

2698. نوحه سرایی فاطمه علیها السّلام/ المؤلف؟/ فارسی، مخطوط.

2699. نود و نه نام حضرت فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:281

2700. نود و نه نام فاطمه زهرا

علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2701. نور آسمانی/ محبوبه الساطع/ فارسی، مطبوع.

2702. النور الإیمانی فی ترجمه حدیث الکساء الیمانی/ فیاض حسین الأیّوبی الکیرانوی الهندی/ اردو، مطبوع.

2703. نور تجلّیسی، حضرت فاطمه زهرانین معنوی فضیلت لریندن پاریلتیلار/ علی سعادت پرور/ المترجم: محمد الأمین/ ترکی إستنبولی، مطبوع.

2704. النور الزاهر/ عادل الصفّار/ عربی، مخطوط.

2705. نور عظمت/ حسن أنصاری زاده/ فارسی، مخطوط.

2706. نور الهدایا/ بی بی البهشتی/ فارسی، مطبوع.

2707. نهج الحیاه/ محمد الدشتی/ فارسی، مطبوع.

2708. نهج الحیاه/ محمد الدشتی الطبرانی/ عربی، مطبوع.

2709. نهضت فاطمیه/ السید حجه الموحّد الأبطحی/ فارسی، مطبوع.

2710. النور بجواب ذو النورین/ آغا میرزا زین العباد قزلباش المرادآبادی/ اردو، مطبوع.

2711. نوریه آسمانی/ علیرضا مسجد جامعی/ فارسی، مطبوع.

2712. نیرنگ فصاحت و ثمره النبوه المعروف بالزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

2713. نیلوفر کبود/ مهدی تقی نژاد/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:283

[ه]

2714. هجوم به خانه صدیقه طاهره علیها السّلام/ عبد الزهراء المهدی/ فارسی، مطبوع.

2715. هجوم به خانه فاطمه علیها السّلام/ عبد الزهراء المهدی/ المترجم: السید مرتضی الموسوی الگرمارودی/ فارسی، مخطوط.

2716. الهدی فی إثبات الإرث للأنبیاء/ السید علی بن أبی القاسم الرضوی القمی اللاهوری/ اردو، مطبوع.

2717. هدی الملّه إلی أن فدک من النحله/ السید محمد حسن الموسوی القزوینی الحائری/ عربی، مطبوع.

2718. هدیه السعداء فی ترجمه حدیث الکساء/ السید حسین بن محمد گریان اللکنهوئی/ اردو، مطبوع.

2719. هدیه فاطمیه/ حمید الأحمدی الجلفائی/ فارسی، مطبوع.

2720. هدیه فاطمیه/ فاطمه الإمامی الأبهری الزنجانی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:284

2721. هدیه فاطمیه (أدعیه الزهراء علیها السّلام)/ إبراهیم البرارپور/ فارسی، مطبوع.

2722. هزار شاخه طوبی/ میر علی محمدنژاد/ فارسی، مطبوع.

2723. هفتاد و پنج درس زندگی از سیره عملی حضرت فاطمه علیها السّلام/ حمید رضا الکفّاش/ فارسی، مطبوع.

2724. هفت آسمان

خاطره از علی علیه السّلام با فاطمه علیها السّلام/ ناهید الطیّبی/ فارسی، مطبوع.

2725. هل حفظت الودیعه/ أحمد درویش العاملی/ عربی، مطبوع.

2726. هماری نبی کی بیاری بتی/ المؤلف:؟/ اردو، مطبوع.

2727. همای بهشتی/ مجمع عشاق المحسن علیه السّلام/ فارسی، مطبوع.

2728. همدم دریا حضرت زهرا علیها السّلام/ مهدی الوحیدی الصدر/ فارسی، مطبوع.

2729. همسران زندگی، الگوی بالندگی/ أحمد اللقمانی/ فارسی، مطبوع.

2730. همسرداری و شیوه های تربیتی در سیره فاطمه زهرا علیها السّلام/ زهره سلیمان پناه/ فارسی، مخطوط.

همگام با فاطمه زهرا علیها السّلام- کوثر عفاف/ فارسی، مطبوع.

2731. هوامش نقدیه/ محمد الحسینی/ عربی، مطبوع.

2732. هیجده بهار شکوفه/ حسین سرو قامت/ فارسی، مطبوع.

2733. هیجده بهار گل/ مرکز التحقیقات للنسوان/ فارسی، مطبوع.

هیجده شعر در مدح حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام- هیجده بهار گل/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:285

[و]

2734. واپسین گفتار/ محمد حسین البروجردی/ فارسی، مطبوع.

2735. وارث فدک/ محمد وصی خان/ اردو، مطبوع.

2736. و أما ابنتی فاطمه علیها السّلام/ السید محمد علی الموحد القزوینی/ عربی، مخطوط.

2737. و أما الجدار/ حسین غیب غلامی الهرساوی/ فارسی، مطبوع.

2738. و أما شهادت فاطمه علیها السّلام/ إداره الجهاد بمازندران/ فارسی، مطبوع.

2739. وای مادرم/ مجمع دلسوختگان أهل بیت علیهم السّلام/ فارسی، مطبوع.

2740. و جاءت فاطمه علیها السّلام .../ السید عباس المدرسی/ عربی، مطبوع.

2741. وجه تسمیه بانوی نمونه إسلام علیها السّلام به فاطمه، محدثه، زهرا/ الآزرمی النیریزی/ فارسی، مطبوع.

2742. الوجیزه العاصمه من شبهه حرمه الجمع بین ثنتین من ولد فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:286

2743. وحیه سلام/ السید مهدی الشجاعی/ المترجم: إسماعیل الدربندی/ ترکی إستنبولی، مطبوع/ ترجمه کتاب «سلام بر وحی»، و عنوان الکتاب هکذا:

VAHYE SELAM

2744. وحیه سلام/ السید مهدی الشجاعی/ المترجمه: فاطمه

الموسوی/ ترکی آذری، مطبوع.

2745. وداع آرزو/ انتشارات پیام دل/ فارسی، مطبوع.

2746. ودیعه الرسول علیها السّلام/ حسین یونسیان/ فارسی، مطبوع.

2747. وصیت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله به فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2748. وصیت حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله به حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2749. وصیت حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله به فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2750. وصیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی ابنته فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

2751. وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله لابنته السیده فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2752. وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله لابنته فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2753. وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله لابنته فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2754. وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله لابنته فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2755. وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله لابنته فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2756. وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله لابنته فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2757. وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله لبنته فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2758. وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2759. وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2760. وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:287

2761. وضعیت حقوقی فدک/ سوده حامد التوسلی/ فارسی، مطبوع.

2762. وفات حضرت فاطمه علیها السّلام/ السید عبد الرزاق الموسوی المقرّم/ المترجم: عباس الحاجیانی الدشتی/ فارسی، مطبوع.

2763. وفات حضرت فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/

فارسی، مطبوع.

2764. وفاه الزهراء علیها السّلام/ السید هاشم البحرانی/ عربی، مخطوط.

2765. وفاه الزهراء علیها السّلام/ السید محمد علی الشاه عبد العظیمی النجفی/ عربی، مخطوط.

2766. وفاه الزهراء علیها السّلام/ رضی بن إبراهیم محروس الکویکبی القطیفی/ عربی، مخطوط.

2767. وفاه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2768. وفاه الزهراء علیها السّلام/ السید ماجد البحرانی/ عربی، مخطوط.

2769. وفاه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2770. وفاه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مطبوع.

وفاه الزهراء علیها السّلام- الدرّه الغرّاء فی وفاه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مطبوع.

وفاه الزهراء علیها السّلام (البحرانی)- مقتل فاطمه الزهراء علیها السّلام/ عربی، مخطوط.

وفاه الزهراء علیها السّلام- وفاه الصدیقه علیها السّلام/ عربی، مخطوط.

2771. وفات شافعه روز جزا حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

2772. وفاه الصدیقه علیها السّلام/ حسین بن علی القدیحی البلادی البحرانی/ عربی، مخطوط.

2773. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام/ السید عبد الرزاق الموسوی المقرّم/ عربی، مطبوع.

2774. وفاه فاطمه علیها السّلام/ سلیمان بن أحمد الچلپی/ عربی، مخطوط.

2775. وفات فاطمه الزهراء علیها السّلام/ بابا أسد اللّه بن بیرام علی البیجباری/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:288

2776. وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ حسین بن محمد بن أحمد بن عصفور/ عربی، مطبوع.

2777. وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ أبو الحسن أحمد بن عبد اللّه البکری المصری/ عربی، مخطوط.

2778. وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ علی بن حسین البلادی البحرانی/ عربی، مطبوع.

2779. وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2780. وفات فاطمه زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2781. وفات فاطمه الزهراء علیها السّلام/ المؤلف:؟/ ترکی، مخطوط.

2782. وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام بنت محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله/ المؤلف:؟/ عربی، مخطوط.

2783. وفات نامه بی بی فاطمه علیها السّلام/ حامد/ اردو، مطبوع.

2784. وفات

نامه بی بی فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2785. وفات نامه بی بی فاطمه علیها السّلام/ ولی/ اردو، مخطوط.

2786. وفات نامه بی بی فاطمه علیها السّلام/ إسماعیل الأمروهی/ اردو، مخطوط.

2787. وفات نامه بی بی فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2788. وفات نامه بی بی فاطمه علیها السّلام/ الأمیدی/ اردو، مخطوط.

2789. وفات نامه بی بی فاطمه علیها السّلام/ المطلّبی/ اردو، مخطوط.

2790. وفات نامه بی بی فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید فتح اللّه الکاکوئی/ اردو، مخطوط.

2791. وفات نامه حضرت بی بی فاطمه علیها السّلام/ أحمد إمام اللارنی/ ترکی آذری، مخطوط.

2792. وفات نامه حضرت فاطمه علیها السّلام/ أحمد/ اردو، مخطوط.

2793. وفات نامه حضرت فاطمه علیها السّلام/ السید محمد إسماعیل/ اردو، مخطوط.

2794. وفات نامه حضرت فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ اردو، مخطوط.

2795. وفات نامه حضرت فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ اردو، مخطوط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:289

2796. وفات نامه حضرت فاطمه علیها السّلام/ المؤلف:؟/ فارسی، مخطوط.

2797. وفات نامه حضرت فاطمه علیها السّلام/ محمد أمین/ اردو، مخطوط.

2798. وفات نامه حضرت فاطمه علیها السّلام/ غالب شاه/ اردو، مخطوط.

2799. وفات نامه خاتون جنت/ المؤلف:؟/ اردو، مخطوط.

2800. وفات نامه خاتون جنت/ المؤلف:؟/ اردو، مخطوط.

2801. وفات نامه زهرا علیها السّلام/ کثیر/ اردو، مخطوط.

2802. و کانت علیها السّلام صدیقه/ کمال السید/ عربی، مطبوع.

2803. و کوثر هم چنان جاری است/ الجامعه الفاطمیه للطب/ فارسی، مطبوع.

2804. الولاده المبارکه/ أمل طنانه/ عربی، مطبوع.

2805. ولادت حضرت زهرا علیها السّلام/ حزب اللّه قم/ فارسی، مطبوع.

2806. و لأیّ الأمور تدفن سرا بضعه المصطفی و یعفی ثراها/ موسسه السبطین العالمیه/ عربی، مطبوع.

2807. الولایه التکوینیه و التشریعیه للصدیقه الطاهره علیها السّلام/ السید محمد الشیرازی/ عربی، مخطوط.

2808. ولاء فاطمی/ السیده فاطمه العلامه/ فارسی، مطبوع.

2809. الولایه الفاطمیه/ الشبیری الخاقانی/ فارسی، مطبوع.

2810. ویرچوز آو فاطیما

زهرا علیها السّلام/ المؤلف:؟/ المترجم: مؤسسه أدیب/ إنکلیزی، مطبوع/ عنوان الکتاب بمعنی «فضائل فاطمه علیها السّلام» هکذا:

Virtues of Fatime Zahra

2811. ویژگی مبارزات حضرت زهرا علیها السّلام/ محمد الدشتی/ فارسی، مخطوط.

2812. ویژگی های فاطمه علیها السّلام/ محمود مدانلو الجویباری/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:290

2813. ویژه شهادت حضرت زهرا علیها السّلام/ مجمع المعارف الإسلامیه/ فارسی، مخطوط.

2814. ویژه شهادت حضرت زهرا علیها السّلام/ مجمع المعارف الإسلامیه/ فارسی، مخطوط.

2815. ویژه نامه شهادت حضرت زهرا علیها السّلام/ مجمع المعارف الإسلامیه/ فارسی، مخطوط.

2816. ویژه نامه کنگره حضرت زهرا علیها السّلام/ المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ فارسی، مطبوع.

2817. ویژه نامه نشست مقدماتی کنگره بانوی آفتاب/ معاونیه منظمه الإعلام الإسلامی/ فارسی، مطبوع.

2818. ویژه ولادت حضرت زهرا علیها السّلام/ المعارف الإسلامیه/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:291

[ی]

2819. یادگار یار/ مجمع فرهنگی أهل بیت علیهم السّلام/ فارسی، مطبوع.

2820. یادنامه فرهنگی دردانه نبوت، همسر ولایت/ وزاره الصحه/ فارسی، مطبوع.

2821. یادواره یکهزار و چهارصدمین سال شهادت فاطمه زهرا علیها السّلام/ السید حجه الموحّد الأبطحی/ فارسی، مطبوع.

2822. یادی از محبوبه پروردگار/ سعید آل رسول/ فارسی، مطبوع.

2823. یاس آسمانی/ فاطمه المنصوری/ فارسی، مطبوع.

2824. یاس آسمانی/ ذبیح اللّه حسن زاده/ فارسی، مطبوع.

2825. یاس بهشت/ السید مهدی شمس الدین/ فارسی، مطبوع.

2826. یاس بهشتی/ المؤلف:؟/ فارسی، مطبوع.

2827. یاس بهشتی/ علی أکبر الحائری تبار القحطانی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:292

2828. یاس بهشتی (قصص المستشفین بید الزهراء علیها السّلام)// لیلی الإسلامی گویا/ فارسی، مطبوع.

2829. یاس خزان/ مهدی حیدرزاده/ فارسی، مطبوع.

2830. یاس در آتش/ جعفر السبحانی/ المترجم: السید أبو الحسن العمرانی/ فارسی، مطبوع.

2831. یاس شقایق گون/ محسن الحافظی/ فارسی، مطبوع.

2832. یاس عصمت/ مرکز التحقیقات/ فارسی، مطبوع.

2833. یاس کبود/ مدرسه علمیه

معصومیه/ فارسی، مطبوع.

2834. یاس کبود/ مرتضی الوافی/ فارسی، مطبوع.

2835. یاس کبود/ أحمد العزیزی/ فارسی، مطبوع.

2836. یاس کبود/ محمد علی المجاهدی/ فارسی، مطبوع.

2837. یاس کبود/ رحمت الأحمدی المعافی/ فارسی، مطبوع.

2838. یاس کبود/ زهراء ناظمی زاده/ فارسی، مطبوع.

2839. یاس مدینه/ محسن الحافظی/ فارسی، مطبوع.

2840. یاس نیلوفری/ علیرضا اللطفی (حامد الأصفهانی)/ فارسی، مطبوع.

2841. یاس نیلوفری/ محسن الحافظی/ فارسی، مطبوع.

2842. یا فاطمه الزهراء/ سمیه الرستگاری، مهرناز الرشیدی پور/ فارسی، مخطوط.

2843. الید البیضاء فی نکت أخبار مناقب الزهراء علیها السّلام/ علی أکبر بن حسین النهاوندی/ فارسی، مطبوع.

2844. یسألونک عن الزهراء علیها السّلام/ جاسم الأدیب/ عربی، مطبوع.

2845. یک آسمان پروانه/ کمال السید/ المترجم: حسین السیدی/ فارسی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:293

2846. یگانه دختر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله/ محمد الواصف/ فارسی، مطبوع.

2847. یورش به خانه وحی/ جعفر السبحانی/ فارسی، مطبوع.

2848. یورش به خانه وحی/ دار المعارف الإسلامیه بقم/ فارسی، مطبوع.

2849. یولوس امو امالوس تو تمبین/ السید مهدی الشجاعی/ المترجمه: زهره الربانی/ إسبانیه، مطبوع/ عنوان الکتاب هکذا:

YO LOS AMO AMALOS TU TAMBIEN

2850. یومیّات فاطمه الزهراء علیها السّلام/ أحمد الکاتب/ عربی، مطبوع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 23،ص:294

الفهرست

المطاف الرابع عشر: الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام 7

الفصل الأول: تاریخ التألیف عن الزهراء علیها السّلام 9

الفصل الثانی: إحصائیات عن الکتب المؤلفه حول الزهراء علیها السّلام 19

الفصل الثالث: کیفیه إعداد هذا الفهرس 45

الفصل الرابع: أسماء الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام 53

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:5

الجزء الرابع و العشرون

اشاره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

تم إعداد الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی خمسه و عشرین مجلدا، یختص الأول منها بخلقها النوری قبل هذا العالم و المجلد الرابع و العشرون بأحوالها علیها السّلام بعد هذا العالم، و المجلد الأخیر بالفهارس و الاثنان و العشرون البواقی بحیاتها و سیرتها فی هذا العالم.

و هذا هو المجلد الرابع و العشرون من الموسوعه و الذی یحوی القسم الأخیر منها تحت عنوان «فاطمه الزهراء علیها السّلام بعد هذا العالم». و یتضمن خمسه مطافات فیها بیان جلالتها و شفاعتها یوم الحشر و ما یجری عند ملاقاتها مع أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ابنها الحسین علیه السّلام و أخیرا قدومها الجنه و منزلها فی الفردوس الأعلی.

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک و أحصاه کتابک، و اجعلنا من شیعتها و محبیها و الذابین عنها بأیدینا و ألسنتنا و قلوبنا و الحمد للّه رب العالمین.

قم المقدسه، یوم میلاد فاطمه الزهراء علیها السّلام 20 جمادی الثانیه 1427 إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:7

القسم الثالث فاطمه الزهراء علیها السّلام بعد هذا العالم

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:9

المطاف الأول جلالتها علیها السّلام فی المحشر

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:11

فی هذا المطاف

تظهر جلاله الزهراء علیها السّلام فی یوم یجمع اللّه الأولین و الآخرین من الجن و الأنس فی عرصات القیامه. فتردها راکبه علی ناقه تختص بها، حولها جبرائیل و میکائیل و روفائیل و آلاف من الملائکه و الحور العین، و معها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و الحسن و الحسین علیهما السّلام و معها خدیجه و عده من نساء الجنه، و قد غض الناس أبصارهم و نکسوا رءوسهم إجلالا لها. ثم یأتی دور تظلمها لولدها و إعطاء الشفاعه لها.

یأتی فی هذا المطاف العناوین التالیه فی خمسه و ستین حدیثا:

1. الأمر من عند اللّه تعالی بغض أبصار الخلائق لمجی ء فاطمه علیها السّلام إلی المحشر، و دخولها الجنه مع ذریتها و شیعتها و من و الی ذریتها و هو لیس من شیعتها.

2. مجی ء جبرئیل فی سبعین ألف ملک عند قبرها، و کذلک إسرافیل بثلاث حلل من نور و روفائیل بنجیبه من نور، و استقبال سبعین ألف ملک بألویه التسبیح، و سبعین ألف حوراء بالبشاره، و حضور حواء و خدیجه و آسیه فی رکابها، إلقاء قتله الحسین علیه السّلام فی الدرک الأسفل من النار، التقاء اثنی عشر ألف حوراء علی نجائب من الذهب و الیاقوت، وضع الموائد لشیعتها و فیها ما تشتهی أنفسهم و هم فیها خالدون.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:12

3. استقبال اثنتی عشره ألف حوراء مع خمسین ألف ملک عند ورودها المحشر علی نجائب أزمتها اللؤلؤ الرطب و الزبرجد، علیها رحائل من در و غرفه من سندس، و بعث ملک لإبلاغ السلام و الإکرام لها من عند ربها جل جلاله.

4. ظهور فاطمه الزهراء

علیها السّلام عند تشقق السماء بجمر النیران و أخذها بید أکثر من ألف فئام من هدّاب مرطها و نجاتهم و دخولهم الجنه.

5. النداء من تحت الحجب لأهل الجمع بغض الأبصار و نکس الرءوس لمرور فاطمه علیها السّلام علی الصراط إلی الجنه.

6. مرور فاطمه علیها السّلام علی الصراط کالبرق اللامع مع سبعون ألف جاریه من الحور العین.

7. بعث الأنبیاء علیهم السّلام یوم القیامه علی الدواب و صالح علی ناقته، و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی البراق و فاطمه علیها السّلام أمامه.

8. شرب إتباع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من المؤمنین من حوض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و صالح من لبن ناقته؛ و رکوب فاطمه علیها السّلام علی الناقه الغضباء.

9. حمل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی البراق و فاطمه علیها السّلام علی القصواء و بلال علی ناقه من نوق الجنه، أذان بلال فی المحشر و استماع الخلائق.

10. استسقاء الأنبیاء من حوض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو ما بین عدن و عمان، و أکوابه عدد نجوم السماء، رکوب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی البراق و فاطمه علیها السّلام علی الغضباء.

11. شرب الأنبیاء من حوض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و شرب المؤمنین بصالح من لبن ناقتها، و رکوب فاطمه علیها السّلام علی الغضباء و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی البراق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:13

12. رکوب الأنبیاء علی الدواب و صالح علی ناقته و فاطمه علیها السّلام علی الغضباء و رسول اللّه علیها السّلام علی البراق.

13. مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی المحشر و علیها

حله الکرامه قد عجنت بماء الحیوان و ألف حله آخر مع سبعون ألف جاریه.

14. مجی ء فاطمه علیها السّلام مع ثیاب مصبوغه بدم الحسین علیه السّلام، و دعاؤها لمن بکی علی مصیبته و شفاعتها لهم.

15. مجیئها إلی المحشر و علیها ریطتان خضراوان و هی أول من یکسی.

16. النداء من بطنان العرش بغض الأبصار لجواز فاطمه علیها السّلام إلی الجنه.

17. بعث فاطمه و الحسن علیها السّلام علی ناقتین من نوق الجنه، و علی علیه السّلام علی ناقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی البراق.

18. اکتساء فاطمه علیها السّلام من حلل الجنه، و رکوب الحسنین علیهما السّلام علی نجیبین.

19. إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن الرکبان یوم القیامه، هو و علی علیه السّلام و حمزه و جعفر و فاطمه و صالح علیهم السّلام، وقوف علی علیه السّلام بین الجنه و النار.

20. أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یوم القیامه بحجزه جبرئیل و علی علیه السّلام بحجزه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه بحجزه علی علیه السّلام و الحسن علیه السّلام بحجزه فاطمه علیها السّلام و الحسین علیه السّلام بحجزه الحسن علیه السّلام و شیعتهم بحجزتهم ذاهبین إلی الجنه.

21. سؤال سلمان عن فضائل فاطمه علیها السّلام یوم القیامه، دخول فاطمه علیها السّلام إلی الجنه، قولها حینما نظرت إلی ما أعدّ اللّه لها من النعم: «الحمد للّه الذی أذهب عنا الحزن ...».

22. الأعراف سور بین الجنه و النار قائم علیه محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی و الحسن و الحسین و فاطمه و خدیجه علیهم السّلام، و نداؤهم أین محبونا

و أین شیعتنا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:14

23. الذین علی الأعراف هم النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، یعرفون المحبین ببیاض الوجوه، و المبغضین لهم بسواد الوجوه.

24. إخبار جبرئیل علیه السّلام بأنّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یوم القیامه عن یمین العرش فی ثوبین:

أحدهما الأخضر و الآخر وردی و کذلک علی و فاطمه علیهما السّلام.

25. ورود فاطمه علیها السّلام المحشر علی ناقه لیست من نوق الدنیا، و یقود زمام الناقه سبعون ألف صف من الملائکه.

26. وقوف فاطمه علیها السّلام علی باب جهنم لشفاعه محبیها الذین کثرت ذنوبهم.

27. تعلق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بنور اللّه و أخذه بحجزته و کذلک أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و شیعتهم معهم فی الموارد و المساکن.

28. نصب منابر من نور للأنبیاء و الرسل و الأوصیاء یوم القیامه، و خطبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین علیه السّلام هناک بأحسن خطبه. نداء جبرئیل: «أین فاطمه بنت محمد؟ أین خدیجه بنت خویلد؟ أین مریم بنت عمران؟ أین آسیه بنت مزاحم؟ أین أم کلثوم أمّ یحیی بن زکریا»؟ قول اللّه تبارک و تعالی: «یا أهل الجمع، إنی جعلت الکرم لمحمد و علی و الحسن و الحسین و فاطمه، طأطئوا الرءوس و غضوا الأبصار، إن هذه فاطمه تسیر إلی الجنه، أخذ فاطمه علیها السّلام أیدی محبیها و إدخالهم الجنه، شفاعه شیعتها و محبیها لمن أحبهم لحب فاطمه علیها السّلام أو أطعمهم أو سقاهم أو ردّ عنهم غیبه لحب فاطمه علیها السّلام.

29. قول رسول اللّه صلّی اللّه

علیه و آله: أحب أهلی إلیّ فاطمه علیها السّلام. النداء یوم القیامه من وراء الحجب بغض الأبصار لمرور فاطمه علیها السّلام، النار حرام علی فاطمه و ذریتها، انقطاع الأنساب یوم القیامه إلا نسب و حسب و صهر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

30. ملاقاه الزهراء علیها السّلام أباه یوم القیامه علی الحوض أو علی الصراط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:15

31. النداء یوم القیامه لمن أحب فاطمه علیها السّلام و ذریتها بأخذ شعر من مقنعه فاطمه علیها السّلام و المرور علی الصراط و دخول الجنه بلا حساب.

33. النداء یوم القیامه للناس بأن هذه فاطمه تمرّ بکم بمن معها إلی الجنه، قولها:

«یا رب حاجتی أن تغفر لی و لمن نصر ولدی».

33. مجی ء فاطمه علیها السّلام یوم القیامه علی ناقه مدبجه الجنبین و علی رأسها علیها السّلام تاج من نور مرصع بالدر و الیاقوت، و تظلّمها علی قتله ولدها، و شفاعتها لذریتها و شیعتها و محبیها و محبی ذریتها.

34. تفسیر قوله تعالی: «یقولون ربنا أتمم لنا نورنا» بجواز أمیر المؤمنین علیه السّلام بهذا النور علی الصراط فی هودج من زمرد أخضر و معه فاطمه علی نجیب من الیاقوت الأحمر حولها سبعون ألف حوراء کالبرق اللامع.

35. تسمیه الرکبان یوم القیامه و هم أربعه: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی البراق و صالح علی ناقته و فاطمه علیها السّلام علی الغضباء و علی بن أبی طالب علیه السّلام علی ناقه اللّه بیده لواء الحمد بین یدی العرش ینادی: «لا إله إلا اللّه، محمد رسول اللّه».

36. رؤیا بعض الصالحین فی منامه فاطمه الزهراء علیها السّلام مع جمله من نساء أهل الجنه یندبون الحسین علیها السّلام. تظلمها لأهل

بیتها یوم القیامه منادیا: «یا أمه محمد، أین مسمومی؟

و أین مذبوحی؟ و ما فعلتم بشبابی و شیوخی؟ و ما فعلتم ببناتی و أطفالی»؟ صرختها علیها السّلام و صرخه الملائکه و أهل الموقف معها، مخاصمه الحسین علیه السّلام ظالمیه و قتل أعدائه جمیعا و کذلک علی علیه السّلام و الحسن علیه السّلام و ذریه الحسین علیهم السّلام، أخذهم جمیعا بنار یقال لها «هبهب».

37. نصب قبه من نور لفاطمه علیها السّلام و مجی ء الحسین علیه السّلام و رأسه علی یده و شهقه أمه لرؤیته بهذه الحاله، قتل قتله الحسین علیه السّلام و المجهزین علیه و الشرکاء فی قتله بید رجل حسن الصوره ثم بید أمیر المؤمنین علیه السّلام ثم بید الحسین علیه السّلام ثم بید ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله واحدا بعد واحد، قول أبی عبد اللّه الحسین علیه السّلام: «رحم اللّه شیعتنا، شیعتنا و اللّه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:16

المؤمنون، فقد و اللّه شارکونا فی المصیبه بطول الحزن و الحسره».

38. مجی ء الناس إلی المحشر عراه، مأساه فاطمه علیها السّلام لتلک الحاله حیاء من اللّه سبحانه، تضمین رب العزه لفاطمه علیها السّلام أن یبعثها یوم القیامه فی حلتین یغشی نورهما المحشر.

39. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی المحشر تقود مؤمنات الأمه إلی الجنه، قوله صلّی اللّه علیه و آله: «أیّما امرأه صلت فی الیوم و اللیله خمس صلوات و صامت شهر رمضان و حجّت بیت اللّه الحرام و زکّت مالها و أطاعت زوجها و والت علیا بعدی دخلت الجنه بشفاعه ابنتی فاطمه.

40. بیع علی بن أبی طالب علیه السّلام إزار فاطمه علیها السّلام بسته دراهم،

اشتراء ناقه من جبرئیل علی صوره أعرابی بمائه إلی أجل، و بیعها بمائه و ستین و دفع مائه منها لدینه بجبرئیل، و تلک الناقه لفاطمه علیها السّلام ترکبها یوم القیامه.

41. استماع فاطمه علیها السّلام یوم القیامه أصوات أمه محمد صلّی اللّه علیه و آله بین أطباق النیران، نداء الحق جل جلاله لجبرئیل: «امض إلی مالک خازن النار لیخفف العذاب عنهم».

42. اجتماع الأولین و الآخرین یوم القیامه فی صعید واحد، مجی ء فاطمه علی نجیب من الجنه و توقفه موقفا شریفا من مواقف القیامه مع قمیص الحسین علیه السّلام مضمخا بدمه و قوله: «یا رب، انتصر لی من قاتله»، و خروج عنق من النار و التقاطه قتله الحسین علیه السّلام و عذابهم بأنواع العذاب.

43. إخبار اللّه تبارک و تعالی نبیه لیله الأسری بما یختبره، إخباره عز و جل عن وقوف فاطمه علیها السّلام عند عرشه و إعطاء الحکم بیدها فیمن ظلمها و ظلم ولدها، أول من یحکم فیه محسن بن علی علیه السّلام و فی قاتله ثم فی قنفذ و صاحبه، و ضربهما بسیاط من نار لو وقع سوط منها علی البحار لغلت من مشرقها إلی مغربها و لو وقعت علی جبال الدنیا لذابت حتی تصیر رمادا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:17

44. مجی ء فاطمه علیها السّلام فی لمه من نسائها إلی المحشر، مجی ء الحسین علیه السّلام قائما بلا رأس، صراخ فاطمه علیها السّلام حین رؤیه ولدها و صراخ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لصرختها، صراخ الملائکه لصرختها، التقاء نار یقال لها «هبهب» قتله الحسین و حمله القرآن.

45. رویه فاطمه علیها السّلام یوم القیامه الحسین علیه السّلام متشحطا بدمه، صیحتها ب «وا ولداه و ثمره

فؤاداه» و صیحه الملائکه لصیحتها، نداء أهل القیامه: «قتل اللّه قاتل ولدک یا فاطمه»، رکوب الزهراء علیها السّلام ناقه علیها هودج غشاؤها نور اللّه و حشوها رحمه اللّه و خطامها فرسخ من فراسخ الدنیا، یحف بهودجها سبعون ألف ملک بالتسبیح و التحمید و التهلیل و التکبیر و الثناء علی رب العالمین.

46. سؤال المفضل عن المنتظر المهدی و جواب الإمام جعفر بن محمد علیه السّلام بأنه هو الساعه التی قال اللّه عز و جل: «یسألونک عن الساعه أیّان مرسیها»، مجی ء الحسین علیه السّلام مخضبا بدمائه مع اثنی عشر ألف صدیق شهید قتلوا فی سبیل اللّه من ذریه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و من شیعتهم و موالیهم و أنصارهم، مجی ء محسن مخضبا بدمه تحمله خدیجه و فاطمه بنت أسد و جمانه و أسماء صارخات، قول الصادق علیه السّلام: إن یوم السقیفه و إحراق الباب و قتل محسن بالرفسه أعظم و أمرّ من محنتنا بکربلاء»، و قوله علیه السّلام: المراد من قوله تعالی: «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَهُ سُئِلَتْ، بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» هی المحسن علیه السّلام.

47. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی تفسیر قوله تعالی «وجوه یومئذ مسفره» هی وجوهنا: أنا و علی و حمزه و جعفر و الحسن و الحسین و فاطمه، مشرقه بالنور فی أرض القیامه بثواب اللّه الذی وعدنا.

48. قول الصادق علیه السّلام فی ثلاث نساء یرفع اللّه عنهنّ عذاب القبر و تکون محشرهن مع فاطمه بنت محمد علیها السّلام، و یعطی کل واحده منهن ثواب ألف شهید و یکتب لکل واحده منهن عباده سنه.

49. ملاقاه فاطمه علیها السّلام أباه یوم القیامه علی تلّ الحمد أو علی الصراط، أول من یلحق

برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من أمته یوم القیامه: فاطمه و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:18

50. غض أبصار الخلائق یوم القیامه لمرور فاطمه علیها السّلام من الصراط، فاطمه علیها السّلام أول من یکسی.

51. عمل فاطمه علیها السّلام حریره للحسن و الحسین علیهما السّلام و القدر علی النار تغلی و تفور و فاطمه تحرک ما فی القدر بیدها، تحریم اللّه عز و جل النار علی لحم فاطمه و دمها و عصبها و شعرها و فطم النار عن ذریتها، إن من نسل فاطمه علیها السّلام من تطیع النار و الشمس و القمر و تضرب بین یدیه الجن بالسیف، إن فاطمه علیها السّلام یوم القیامه تدعو و تشفع و تتشفع.

52. الرکبان یوم القیامه أربعه: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و صالح علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام و علی بن أبی طالب علیه السّلام و له جلال و عظمه یتعجب منها الملائکه، سؤال المنادی عن شیعه علی علیه السّلام:

«من أنتم»، و قولهم: «نحن العلویون»، فیأتیهم النداء: «أیها العلویون، أنتم آمنون! ادخلوا الجنه مع من کنتم توالون».

53. وقوف محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الطیبین من آلهم علیهم السّلام علی الأعراف و هو بین الجنه و النار، نجات بعض الشیعه عن الشدائد بید خیار الشیعه کسلمان و المقداد و أبی ذر و عمار و نظائرهم و آخرین من محبینا من خیار شیعتنا یلتقطونهم من العرصات.

54. جواز فاطمه علیها السّلام فی المحشر مع قمیص مخضوب بدم الحسین علیه السّلام و کلامها مع اللّه تبارک و تعالی: «أنت الجبار العدل،

اقض بینی و بین من قتل ولدی» فیقضی اللّه لها، شفاعتها فیمن بکی علی مصیبه الحسین علیه السّلام.

55. مجی ء أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی المحشر علی ناقه من نوق الجنه و علیه حلتان من نور و بیده لواء الحمد و جعفر الطیار و حمزه عن یساره و فاطمه علیها السّلام من ورائه و الحسن و الحسین علیهما السّلام فیما بینهما، النداء فی عرصات القیامه: «أین المحبون و أین المبغضون».

56. مجی ء فاطمه علیها السّلام یوم القیامه سیده لنساء المؤمنین أو سیده لنساء هذه الأمه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:19

57. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: «إن فاطمه سیده نساء یوم القیامه».

58. إن آسیه بنت مزاحم و مریم بنت عمران و خدیجه صلوات اللّه علیهم یمشین أمام فاطمه علیها السّلام کالحجاب لها إلی الجنه.

59. تظلم الزهراء علیها السّلام علی قتله الحسین علیه السّلام و أخذه بقائمه العرش، شفاعتها علیها السّلام فیمن بکی علی الحسین علیه السّلام.

60. إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام یوم القیامه فی قبه تحت العرش.

61. إن فاطمه و علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی حظیره القدس فی قبه بیضاء و هی قبه المجد و شیعتهم عن یمین عرش الرحمن.

62. إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه و علیا و الحسن و الحسین فی حظیره القدس فی قبه بیضاء سقفها عرش الرحمن.

63. ملاقاه فاطمه علیها السّلام أباه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و اکتسائها بحلتین.

64. اجتماع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام

و من أحبهم یوم القیامه یأکلون و یشربون حتی یفرق بین العباد.

65. استقبال فاطمه علیها السّلام اثنا عشر ألف حوراء من الفردوس و خمسون ألف ملک علی نجائب، تباشر أهل الجنان بمجیئها، جلوسها علی کرسی من نور، سلام اللّه تعالی علی فاطمه علیها السّلام، الوحی من اللّه عز و جل بواسطه الملک یخبرها أن اللّه قد شفّعها فی ولدها و ذریتها و من ودّهم فیها و حفظهم بعدها، کلامها عند ذلک: «الحمد للّه الذی أذهب عنی الحزن و أقرّ عینی».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:21

1 المتن:
اشاره

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه تبارک و تعالی إذا أجمع الناس یوم القیامه وعدنی المقام المحمود و هو أوفی لی به.

إذا کان یوم القیامه نصب منبر له ألف درجه- لا کمراقیکم- و أصعد حتی أعلو فوقه، فیأتینی جبرئیل بلواء الحمد فیضعه فی یدی و یقول: یا محمد، هذا المقام المحمود الذی وعدک اللّه، فأقول لعلی: «اصعد»؛ فیکون أسفل منی بدرجه. فأضع لوائی الحمد فی یده.

ثم یأتی رضوان بمفاتیح الجنه فیقول: «یا محمد، هذا المقام المحمود الذی وعدک اللّه»، فیضعها فی یدی فأضعها فی حجر علی.

ثم یأتی مالک خازن النار فیقول: «یا محمد، هذا المقام المحمود الذی وعدک اللّه. هذه مفاتیح النار. أدخل عدوک و عدو ذریتک و عدو أمتک النار».

فآخذها و أضعها فی حجر علی. فالنار و الجنه یومئذ أسمع لی و لعلی من العروس

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:22

لزوجها! فهو قول اللّه تبارک و تعالی «أَلْقِیا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ» «1»، ألق یا محمد و یا علی عدوکما فی النار.

ثم أقوم فأثنی علی اللّه ثناء لم یثن علیه أحد قبلی، ثم أثنی

علی الملائکه المقربین، ثم أثنی علی الأنبیاء المرسلین، ثم أثنی علی الأمم الصالحین، ثم أجلس فیثنی اللّه علیّ و یثنی علیّ ملائکته و یثنی علیّ أنبیائه و رسله، و یثنی علیّ الأمم الصالحه.

ثم ینادی مناد من بطنان العرش: «یا معشر الخلائق، غضّوا أبصارکم، حتی تمر بنت حبیب اللّه إلی قصرها» فتمرّ فاطمه بنتی، علیها ریطتان خضراوان، حولها سبعون [ألف] «2» حوراء. فإذا بلغت إلی باب قصرها وجدت الحسن قائما و الحسین نائما مقطوع الرأس، فتقول للحسن: من هذا؟ فیقول: «هذا أخی، إن أمه أبیک قتلوه و قطعوا رأسه»!

فیأتیها النداء من عند اللّه: یا بنت حبیب اللّه، إنی إنما أریتک ما فعلت به أمه أبیک، لأنی ادّخرت لک عندی تعزیه بمصیبتک فیه. إنی جعلت لتعزیتک بمصیبتک فیه، أنی لا أنظر فی محاسبه العباد حتی تدخلی الجنه أنت و ذریتک و شیعتک و من أولاکم معروفا ممن هو لیس من شیعتک قبل أن أنظر فی محاسبه العباد.

فتدخل فاطمه ابنتی الجنه و ذریتها و شیعتها و من والاها معروفا ممن لیس هو من شیعتها، فهو قول اللّه فی کتابه: «لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ» «3»، قال علیه السّلام: هو یوم القیامه؛ «وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ» «4»، هی و اللّه فاطمه و ذریتها و شیعتها و من أولاهم معروفا ممن لیس هو من شیعتها.

______________________________

(1). سوره ق: الآیه 24.

(2). الزیاده من تفسیر فرات.

(3). سوره الأنبیاء: الآیه 103.

(4). سوره الأنبیاء: الآیه 102.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:23

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 167، فی تفسیر سوره ق.

2. تفسیر فرات: ص 97، فی تفسیر سوره الأنبیاء، أورد شطرا من الحدیث بتفاوت یسیر.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 62 ح 54

عن تفسیر فرات، شطرا من ذیل الحدیث.

4. عوالم العلوم: ج 11/ 2 مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ص 1181 ح 6 عن تفسیر فرات:

ص 97.

5. بحار الأنوار: ج 65 ص 59 ح 109 عن تفسیر فرات.

6. مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 249 عن تفسیر فرات.

7. بحار الأنوار: ج 7 ص 335 ح 21 عن تفسیر فرات.

الأسانید:

1. فی تفسیر فرات الکوفی: قال فرات بن إبراهیم بن فرات الکوفی: حدثنی الحسین بن سعید، معنعنا عن جعفر بن محمد، عن أبیه عن آبائه قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله.

2 المتن:
اشاره

عن ابن عباس، قال: سمعت علی بن أبی طالب علیه السّلام یقول: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم علی فاطمه و هی حزینه. فقال لها: ما حزنک یا بنیه؟ قالت: یا أبه، ذکرت المحشر و وقوف الناس عراه یوم القیامه. قال: یا بنیه إنه لیوم عظیم، و لکن قد أخبرنی جبرئیل عن اللّه عز و جل أنه قال: أول من تنشق عنه الأرض یوم القیمه أنا و أبی إبراهیم، ثم بعلک علی بن أبی طالب.

ثم یبعث اللّه إلیک جبرئیل فی سبعین ألف ملک فیضرب علی قبرک سبع قباب من نور. ثم یأتیک إسرافیل بثلاث حلل من نور فیقف عند رأسک فینادیک: «یا فاطمه ابنه محمد! قومی إلی محشرک آمنه روعتک مستوره عورتک».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:24

فیناولک إسرافیل الحلل فتلبسینها و یأتیک روفائیل بنجیبه من نور زمامها من لؤلؤ رطب، علیها محفه «1» من ذهب فترکبینها و یقود روفائیل بزمامها و بین یدیک سبعون ألف ملک بأیدیهم ألویه التسبیح. فإذا جدّ بک السیر استقبلک سبعون ألف حوراء یستبشرون بالنظر إلیک، بید کل واحده منهن مجمره من نور تسطع منها ریح العود من غیر نار، و علیها أکالیل الجوهر مرصع بالزبرجد الأخضر فیسرن عن یمینک.

فإذا سرت مثل الذی سرت من قبرک إلی أن لقیتک، إلی أن استقبلتک مریم بنت عمران فی مثل من معک من الحوراء، فتسلّم علیک و تسیر هی و من معها عن یسارک.

ثم تستقبلک أمک

خدیجه بنت خویلد أول المؤمنات باللّه و برسوله، معها سبعون ألف ملک بأیدیهم ألویه التکبیر. فإذا قربت من الجمع استقبلتک حواء فی سبعین ألف حوراء و معها آسیه بنت مزاحم. فتسیر هی و من معهما معک.

فإذا توسطت الجمع- و ذلک أن اللّه یجمع الخلائق فی صعید واحد، فیستوی بهم الأقدام- ثم ینادی مناد من تحت العرش یسمع الخلائق: «غضوا أبصارکم، حتی تجوز فاطمه الصدیقه ابنه محمد و من معها». فلا ینظر إلیک یومئذ إلا إبراهیم خلیل الرحمن و علی بن أبی طالب. و یطلب آدم حواء فیراها مع أمک خدیجه أمامک.

ثم ینصب لک منبر من نور فیه سبع مراق، بین المرقاه إلی المرقاه صفوف الملائکه بأیدیهم ألویه النور، و تصطفّ الحور العین عن یمین المنبر و عن یساره. و أقرب النساء منک عن یسارک حواء و آسیه بنت مزاحم.

فإذا صرت فی أعلی المنبر أتاک جبرئیل فیقول لک: یا فاطمه، سلی حاجتک.

فتقولین: یا رب، أرنی الحسن و الحسین. فیأتیانک و أوداج الحسین تشخب دما و هو یقول: «ربّ خذ لی الیوم حقی ممن ظلمنی».

______________________________

(1). المحفه: سریر یحمل علیه المریض أو المسافر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:25

فیغضب عند ذلک الجلیل و تغضب لغضبه جهنم و الملائکه أجمعون. فتزفر جهنم عند ذلک زفره، ثم یخرج فوج من النار فیلتقط قتله الحسین و أبنائهم و أبناء أبنائهم، و یقولون: یا رب، إنا لم نحضر الحسین! فیقول اللّه لزبانیه جهنم: «خذوهم بسیماهم بزرقه الأعین و سواد الوجوه! خذوا بنواصیهم فألقوهم فی الدرک الأسفل من النار، فإنهم کانوا أشد علی أولیاء الحسین من آبائهم الذین حاربوا الحسین فقتلوه»، فیسمع شهیقهم جهنم.

ثم یقول جبرئیل: یا فاطمه، سلی حاجتک. فتقولین: یا رب،

شیعتی! فیقول اللّه:

«انطلقی، فمن اعتصم بک فهو معک فی الجنه». فعند ذلک یودّ الخلائق أنهم کانوا فاطمیین! فتسیرین و معک شیعتک و شیعه ولدک و شیعه أمیر المؤمنین آمنه روعاتهم، مستوره عوراتهم، قد ذهبت عنهم الشدائد، و سهلت لهم الموارد. یخاف الناس و هم لا یخافون و یظمأ الناس و هم لا یظمئون.

فإذا بلغت باب الجنه تلقّتک اثنی عشر ألف حوراء لم یتلقین أحدا قبلک و لا یتلقین أحدا بعدک؛ بأیدیهم حراب من نور، علی نجائب من نور، رحائلها من الذهب الأصفر و الیاقوت، أزمتها من لؤلؤ رطب، علی کل نجیبه نمرقه من سندس منضود.

فإذا دخلت الجنه تباشر بک أهلها و وضع لشیعتک موائد من جوهر علی أعمده من نور. فیأکلون منها و الناس فی الحساب و هم فیما اشتهت أنفسهم خالدون.

فإذا استقر أولیاء اللّه فی الجنه، زارک آدم و من دونه من النبیین. و إن فی بطنان الفردوس لؤلؤتان من عرق واحد: لؤلؤه بیضاء و لؤلؤه صفراء. فیها قصور و دور، کل واحده سبعون ألف دار. البیضاء منازل لنا و لشیعتنا، و الصفراء منازل لإبراهیم و آل إبراهیم.

قالت: یا أبه، فما کنت أحبّ أن أری یومک و لا أبقی بعدک. قال: یا بنیه، لقد أخبرنی جبرئیل عن اللّه أنک أول من یلحقنی من أهل بیتی! فالویل کله لمن ظلمک، و الفوز العظیم لمن نصرک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:26

قال عطا: و کان ابن عباس إذا ذکر هذا الحدیث تلا هذه الآیه الکریمه: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ ...». «1»

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 171 فی سوره الطور.

2. بحار الأنوار: ج 8 ص 172 ح 116، شطرا من الحدیث،

ص 53 ح 52 عن تفسیر فرات، أورد تمام الحدیث.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 225 ح 13 عن تفسیر فرات.

4. عوالم العلوم: ج 11/ 2 مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ص 1178 ح 3 عن تفسیر فرات.

5. أسرار الشهاده للدربندی: ص 457 عن تفسیر فرات.

6. ریاحین الشریعه: ج 1، ص 225، عن تفسیر فرات.

7. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 346، عن تفسیر فرات.

8. مجمع النورین: ص 166 عن تفسیر فرات.

الأسانید:

1. فی تفسیر فرات: قال فرات بن إبراهیم: حدثنا سلیمان بن محمد بن العطوس، معنعنا عن ابن عباس.

3 المتن:
اشاره

الإمام جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام عن أبیه قال: إذا کان یوم القیامه نادی مناد من لدن العرش: یا معشر الخلائق، غضوا أبصارکم حتی تمرّ فاطمه بنت محمد، فتکون أول من یکسی، و یستقبلها من الفردوس اثنتا عشره ألف حوراء معهن خمسون ألف ملک علی نجائب من یاقوت، أجنحتها و أزمتها اللؤلؤ الرطب و الزبرجد، علیها رحائل من درّ، علی کل رحل نمرقه من سندس «2»؛ حتی تجوز بها الصراط، و یأتون الفردوس فیتباشرون بها أهل الجنه و تجلس علی عرش من نور و یجلسون حولها.

______________________________

(1). سوره الطور الآیه: 21.

(2). فی صحیفه الرضا علیه السّلام: فتمر و علیها ریطتان حمراوان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:27

و فی بطنان العرش قصران: قصر أبیض و قصر أصفر من لؤلؤ من عرق واحد. و إن فی القصر الأبیض سبعین ألف دار مساکن محمد آل محمد. و إن فی القصر الأصفر سبعین ألف دار، مساکن إبراهیم و آل إبراهیم.

و یبعث اللّه إلیها ملکا لم یبعث إلی أحد قبلها، و لا یبعث إلی أحد بعدها. فیقول لها:

«إن ربک عز و جل یقرأ علیک السلام و یقول لک: سلینی أعطک». فتقول: قد أتمّ علیّ نعمته، و أباحنی جنته و هنّأنی کرامته، و فضّلنی علی نساء خلقه. أسأله أن یشفعنی ولدی و ذریتی و من ودّهم بعدی و حفظهم بعدی.

قال: فتقول: الحمد للّه الذی أذهب عنی الحزن و أقرّ عینی. ثم قال جعفر علیه السّلام: کان أبی إذا ذکر هذا الحدیث تلا هذه الآیه: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ

ذُرِّیَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْ ءٍ، کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَ رَهِینٌ». «1»

المصادر:

1. تأویل الآیات الظاهره: ج 2 ص 618 ح 7 سوره الطور.

2. کنز الفوائد للکراجکی: ص 355 النسخه الرضویه.

3. بحار الأنوار: ج 24 ص 274 ح 6 عن تأویل الآیات و کنز الفوائد.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 220 ح 4 عن عیون أخبار الرضا علیه السّلام شطرا من الحدیث. و ح 5 عن صحیفه الرضا علیه السّلام. ص 224 ح 12 عن تفسیر فرات بتفاوت یسیر فی الألفاظ.

5. تفسیر البرهان: ج 4 ص 241 ح 6 عن تأویل الآیات.

6. تفسیر فرات: ص 169 سوره الطور.

7. صحیفه الرضا علیه السّلام علی ما فی بحار الأنوار شطرا من الحدیث و زیاده فی آخره.

8. عیون اخبار الرضا علیه السّلام: ج 2 ص 31 شطرا من الحدیث بتفاوت یسیر.

9. مسائل علی بن جعفر علیه السّلام: ص 255 ح 851 بتغییر یسیر فی ألفاظ و نقیصه فیه.

10. دلائل الإمامه للطبری الإمامی: ص 57 بزیاده و نقیصه و تغییر فی الألفاظ.

11. عوالم العلوم: ج 11/ 2: ص 1151 ح 5 عن تفسیر فرات بتغییر یسیر.

12. اللوامع النورانیه: ص 414 سوره الطور، عن تأویل الآیات.

______________________________

(1). سوره الطور: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:28

الأسانید:

1. فی تأویل الآیات: قال محمد بن العباس: حدثنا أبو عبد اللّه جعفر بن محمد الحسینی، عن محمد بن الحسین، عن حمید بن والق، عن محمد بن یحیی المازنی، عن الکلبی عن الإمام جعفر بن محمد علیه السّلام، عن أبیه علیه السّلام.

2. فی تفسیر فرات: حدثنا أبو القاسم العلوی، قال: حدثنا فرات معنعنا عن ابن عباس.

3. فی دلائل الإمامه: عن الشریف أبی محمد الحسن بن أحمد المحمدی النقیب قال:

أخبرنی أبو عبد اللّه محمد بن أحمد الصفوانی،

قال: حدثنا أبو أحمد عبد العزیز بن یحیی الجلودی، قال: حدثنا محمد بن سهل، قال: حدثنا علی بن الحسن بن علی بن عمر بن علی بن الحسین، قال: حدثنی علی بن جعفر بن محمد عن أخیه موسی بن جعفر علیه السّلام عن أبیه جعفر بن محمد علیه السّلام، عن أبیه عن جده علی بن الحسین علیه السّلام، عن أبیه الحسین بن علی علیه السّلام، عن جده علی بن أبی طالب علیه السّلام عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

4. فی عیون الأخبار: قال الشیخ أبو جعفر الصدوق: حدثنا أبی و محمد بن الحسن بن أحمد بن الولید قالا: حدثنا سعد بن عبد اللّه و عبد اللّه بن جعفر الحمیری، قالا: حدثنا إبراهیم بن هاشم عن الحسن بن جهم قال: سمعت أبا الحسن علی بن موسی الرضا علیه السّلام یقول.

5. فی کنز الفوائد علی ما فی البحار: عن محمد بن العباس، عن جعفر بن محمد الحسینی، عن محمد بن الحسین، عن حمید بن والق، عن محمد بن یحیی المازنی، عن الکلبی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه.

4 المتن:
اشاره

قال أبو محمد العسکری علیه السّلام: قیل لأمیر المؤمنین علیه السّلام: هل لمحمد صلّی اللّه علیه و آله آیه مثل آیه موسی علیه السّلام فی رفعه الجبل فوق رءوس الممتنعین عن قبول ما أمروا به؟ فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: أی و الذی بعثه بالحق نبیا ما من آیه کانت لأحد من الأنبیاء من لدن آدم إلی أن انتهی إلی محمد صلّی اللّه علیه و آله إلا و قد کان لمحمد صلّی اللّه علیه و آله مثلها أو أفضل منها.

و لقد کان لمحمد صلّی اللّه علیه و آله نظیر

هذه الآیه إلی آیات أخر ظهرت له، إلی أن قال:

و جاءت الفرقه الثانیه یبکون و یقولون: نشهد أنک رسول رب العالمین، و سید الخلق أجمعین. مضینا إلی صحراء ملساء و نحن نتذاکر بیننا قولک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:29

فنظرنا إلی السماء قد تشقّقت بجمر النیران تتناثر عنها، و رأینا الأرض قد تصدّعت و لهب النیران یخرج منها. فما زالت کذلک حتی طبقت الأرض و ملأتها و مسّنا من شده حرها حتی سمعنا لجلودنا نشیشا من شده حرها و أیقنا بالاشتواء و الاحتراق، و عجبنا بتأخیر رؤیتنا بتلک النیران.

فبینا نحن کذلک إذ رفع لنا فی الهواء شخص امرأه قد أرخت خمارها، فتدلی طرفه إلینا بحیث تناله أیدینا. و إذا مناد من السماء ینادینا: «إن أردتم النجاه فتمسّکوا ببعض أهداب هذا الخمار». فتعلّق کل واحد منا بهدبه من أهداب ذلک الخمار، فرفعتنا الهواء و نحن نشق جمر النیران و لهبها، لا یمسنا شررها و لا یؤذینا جمرها و لا نثقل علی الهدبه التی تعلّقنا بها، و لا تنقطع الأهداب فی أیدینا علی دقتها.

فما زالت کذلک حتی جازت بنا تلک النیران ثم وضع کل واحد منا فی صحن داره سالما معافی. ثم خرجنا فالتقینا، فجئناک عالمین بأنه لا محیص عن دینک و لا معدل عنک، و أنت أفضل من لجئ إلیه، و اعتمد بعد اللّه علیه، صادق فی أقوالک حکیم فی أفعالک.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لأبی جهل: هذه الفرقه الثانیه قد أراهم اللّه آیاته. قال أبو جهل:

حتی أنظر الفرقه الثالثه و أسمع مقالتها! قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لهذه الفرقه الثانیه لما آمنوا:

یا عباد اللّه، إن اللّه أغاثکم بتلک المرأه.

أ تدرون من هی؟ قالوا: لا. قال: تلک تکون ابنتی فاطمه و هی سیده نساء العالمین. إن اللّه تعالی إذا بعث الخلائق من الأولین و الآخرین نادی منادی ربنا من تحت عرشه: «یا معشر الخلائق، غضوا أبصارکم لتجوز فاطمه بنت محمد سیده نساء العالمین علی الصراط».

فیغضّ الخلائق کلهم أبصارهم، فتجوز فاطمه علیها السّلام علی الصراط لا یبقی أحد فی القیامه إلا غضّ بصره عنها إلا محمد و علی و الحسن و الحسین و الطاهرون من أولادهم، فإنهم محارمها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:30

فإذا دخلت الجنه بقی مرطها ممدودا علی الصراط، طرف منه بیدها فی الجنه و طرف فی عرصات القیامه. فینادی منادی ربنا: «یا أیها المحبون لفاطمه، تعلّقوا بأهداب مرطها» حتی یتعلّق بها أکثر من ألف فئام و ألف فئام. قالوا: و کم فئام واحد، یا رسول اللّه؟

قال صلّی اللّه علیه و آله: ألف ألف من الناس.

المصادر:

1. التفسیر المنسوب إلی الإمام أبی محمد الحسن العسکری علیه السّلام: ص 432، تفسیر سوره البقره. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 24 30 المصادر: ..... ص : 30

بحار الأنوار: ج 8 ص 68 ح 12، و ج 17 ص 239 ح 2 بتفاوت یسیر فی کلیهما فی آخر الحدیث، عن تفسیر الإمام علیه السّلام.

3. مستدرک سفینه بحار الأنوار: ج 8 ص 249 عن تفسیر الإمام علیه السّلام شطرا من الحدیث.

4. مجمع النورین: ص 171 شطرا من الحدیث.

5 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه نادی مناد تحت الحجب «یا أهل الجمع، غضوا أبصارکم و نکّسوا رءوسکم، فهذه فاطمه ترید أن تمرّ علی الصراط [إلی الجنه]. «1»

المصادر:

1. کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 352 المبحث 20.

2. إرشاد القلوب للدیلمی: ص 232 الجزء 2 بتفاوت یسیر.

3. شرح النهج لابن أبی الحدید: ج 9 ص 193 بتفاوت یسیر فی الألفاظ.

4. أسنی المطالب لمحمد بن درویش البیروتی: ص 69 ح 139.

5. إحقاق الحق: ح 19 ص 68 عن عده کتب.

6. أهل البیت علیهم السّلام لأبی علم: ص 125 کما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

7. المدهش لسبط ابن الجوزی: ص 129 کما فی الإحقاق بزیاده فیه.

______________________________

(1). الزیاده من الصواعق لابن حجر، کما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:31

8. الدرر و اللآلی فی بدائع الأمثال، کما فی الإحقاق بزیاده فیه.

9. جامع الأحادیث: ح 1758، 1759، 469، 2470، بتفاوت یسیر.

10. المناقب لابن المغازلی: ص 287 ح 404.

11. کنز العمال: ج 12 ص 108، ص 109 علی ما فی الإحقاق.

12. الدره الیتیمه للمیر غنی (مخطوط): ص 4 علی ما فی الإحقاق.

13. الجامع الکبیر للسیوطی: ج 8 ص 28 علی ما فی الإحقاق.

14. إحقاق الحق: ج 10 ص 139 بتفاوت یسیر عن عده کتب الآتیه.

15. أسد الغابه للجزری: ج 5 ص 523 عن المستدرک، و ج 7 ص 25.

16. کفایه الطالب للکنجی: ص 212 عن المستدرک کما فی الإحقاق، و ص 364.

17. میزان الاعتدال: ج 2 ص 18 کما فی الإحقاق.

18. تلخیص المستدرک: ج 3 ص 153 عن المستدرک کما فی الإحقاق.

19. موده القربی: ص 104 کما فی الإحقاق.

20. نظم درر

السمطین: ص 182 عن میزان الاعتدال.

21. کنز العمال: ج 13 ص 93 و ص 95 بطریقین کما فی الإحقاق.

22. الفصول المهمه: ص 127 عن المستدرک کما فی الإحقاق و ص 129 بطریق آخر.

23. لسان المیزان: ج 2 ص 314، ج 3 ص 237 بتفاوت یسیر.

24. الخصائص للسیوطی: ج 2 ص 265 کما فی الإحقاق.

25. الجامع الصغیر للسیوطی: ص 127 ح 822.

26. التعقیبات للسیوطی، کما فی الإحقاق.

27. تنزیه الشریعه المرفوعه: ج 1 ص 418 کما فی الإحقاق.

28. الفتح الکبیر للنبهانی: ج 1 ص 151 عن طریقین کما فی الإحقاق.

29. جواهر البحار للنبهانی: ج 1 ص 321 کما فی الإحقاق من طریقین.

30. مفتاح النجا للبدخشی: ص 102 کما فی الإحقاق من طریقین.

31. بستان العارفین للسمرقندی: ص 151، کما فی الإحقاق من طریقین.

32. المناقب لعبد اللّه الشافعی (مخطوط)، عن مناقب ابن المغازلی و فضائل السمعانی کما فی الإحقاق.

33. وسیله المآل: ص 92 کما فی الإحقاق.

34. جمع الوسائل: ج 1 ص 270 کما فی الإحقاق.

35. ینابیع الموده: ص 182، 199، 260 بتغییر یسیر فی الألفاظ.

36. الإتحاف بحب الأشراف للشبراوی: ص 46 کما فی الإحقاق.

37. جالیه الکدر للشبلنجیّ: ص 195، کما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:32

38. نور الأبصار: ص 52.

39. أرجح المطالب: ص 248، کما فی الإحقاق، روی الحدیث عن طریق الدینوری و أبی نعیم و السیوطی.

40. دلائل النبوه لأبی نعیم: ص 531.

41. الصواعق لابن حجر: ص 190.

42. مفتاح النجا للبدخشی: ص 102 بطریقین.

43. راموز الأحادیث للکمشخانوی: ص 59، کما فی الإحقاق.

44. ذخائر العقبی: ص 48 بتفاوت فی اللفظ و نقیصه فیه بطریقین.

45. التذکره لسبط ابن الجوزی: ص 320 بتفاوت یسیر فی الألفاظ کما فی الإحقاق.

46. المجالس

للدینوری علی ما فی أرجح المطالب کما فی الإحقاق.

47. الدلائل لأبی نعیم علی ما فی أرجح المطالب کما فی الإحقاق.

48. البدور السافره علی ما فی أرجح المطالب کما فی الإحقاق.

49. تاریخ بغداد: ج 8 ص 141 باختصار فیه و ص 148 کما فی الإحقاق.

50. الروض الأزهر: ص 102 کما فی الإحقاق.

51. تاج العروس للزبیدی: ج 8 ص 174 باختصار فیه کما فی الإحقاق.

52. ملحقات الإحقاق: ج 33 ص 304 بنقیصه فیه.

53. جامع الشمل فی حدیث خاتم الرسل صلّی اللّه علیه و آله، لمحمد بن یوسف العدوی: ج 1 ص 46.

کما فی الإحقاق.

54. العلل المتناهیه لأبی الفرج الجوزی التیمی م 597 ه: ج 1 ص 262 و ص 364 بتغییر یسیر.

55. موسوعه أطراف الحدیث النبوی الشریف: ج 11 ص 79، و ص 10 بتغییر یسیر.

56. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 224 عن مناقب ابن شهرآشوب.

57. إتحاف الطالب من روایه علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 220.

58. کتاب أبی الجعد لأحمد بن عامر: ص 8.

59. الموضوعات لابن الجوزی: ج 1 ص 423 بتفاوت یسیر.

60. الأربعون لشهاب الشمس عمر الزاولی الدولت آبادی (مخطوطه فی مکتبه آستان قدس): الباب 5 الحدیث 3 بتفاوت یسیر.

61. شرف النبوه کما فی الأربعین لشهاب الشمس، و صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام.

62. منهاج البراعه: ج 13 ص 34.

63. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی م 911 ه: ص 57 ح 110 بتفاوت فی الألفاظ و نقیصه.

64. الأنوار النعمانیه: ج 4 ص 259 بتغییر یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:33

65. الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم للبیاضی: ح 1 ص 400.

67. الفوائد المجموعه للشوکانی: ص 1293 ح 121 بتفاوت یسیر.

68. تذکره الخواص لابن الجوزی: ص 310

بتغییر یسیر فی الألفاظ.

69. معجم ابن الأعرابی (نسخه السید عبد العزیز الطباطبائی): ج 1 ص 26 بنقیصه فیه.

70. تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام للذهبی: ص 248 ح 347 بتغییر و نقیصه.

71. تنزیه الشریعه المرفوعه للکنانی: ج 1 ص 418 ح 32.

72. بحار الأنوار: ج 43 ص 224 ح 11 عن أمالی المفید.

73. أمالی المفید: ص 130، 66 بزیاده فیه.

74. کشف الغمه فی معرفه الأئمه: ج 1 ص 457 عن کتاب الآل لابن خالویه.

75. إتحاف السائل بما لفاطمه علیها السّلام من المناقب: ص 72 ح 31 بنقیصه فیه.

76. المستدرک للحاکم: ج 3 ص 153 بتفاوت یسیر علی ما فی إتحاف السائل.

الأسانید:

1. فی مناقب ابن المغازلی قال: أخبرنا أبو الحسن محمد بن محمد بن مخلّد البزاز رحمه اللّه قال: حدثنا أبو الفضل عبد الواحد بن عبد العزیز، حدثنا محمد بن جعفر المؤدب، حدثنا محمد بن یونس، حدثنا العباس بن بکار، حدثنا خالد بن عبد اللّه الطحان، عن بیان، عن الشعبی عن أبی جحیفه عن علی علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی المستدرک للحاکم النیشابوری کما فی الإحقاق ج 10: قال أخبرنا أبو بکر محمد بن عبد اللّه بن عتاب العبدی ببغداد، و أبو بکر بن أبی دارم الحافظ بالکوفه أبو العباس محمد بن یعقوب، و أبو الحسین بن ماتی بالکوفه، و الحسن بن یعقوب العدل، قالوا: ثنا إبراهیم بن عبد اللّه العبسی، ثنا العباس بن الولید بن بکار الضبی، ثنا خالد بن عبد اللّه الواسطی، عن بیان عن الشعبی عن أبی جحیفه عن علی علیه السّلام قال: سمعت النبی صلّی اللّه علیه و آله.

3. فی أسد الغابه کما

فی الإحقاق، قال: أخبرنا أبو محمد الحسن بن علی بن الحسین الأسدی الدمشقی المعروف بابن الین، أخبرنا جدی أبو القاسم الحسین بن الحسن، قال:

قرأت علی القاضی علی بن محمد بن علی المصیصی، أخبرنا القاضی أبو نصر محمد بن هارون بن عبد اللّه الغسانی، أخبرنا أبو الحسن خیثمه بن سلیمان بن حیدره الأبلسی قراءه علیه، أخبرنا إبراهیم بن عبد اللّه القصار.

4. فی کفایه الطالب علی ما فی الإحقاق: أخبرنا العدل أبو العباس أحمد بن المفرج الأموی بقراءتی علیه فی منزله بدمشق عن العلامه عبد اللّه بن أحمد بن أحمد الخشاب النحوی، أخبرنا أبو محمد عبد اللّه بن نجا، أخبرنا أبو محمد الحسن بن علی الجوهری، أخبرنا أحمد بن جعفر بن مالک، حدثنا إبراهیم بن عبد اللّه، حدثنا عبد الحمید بن بحر الکوفی عن خالد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:34

5. فی میزان الاعتدال علی ما فی الإحقاق: روی الحدیث ابن أبی الخیر، عن الطرسوسی، و مسعود الجمال، قالا: أنبأنا الحداد، قال: أنا أبو نعیم، أنبأنا فاروق الطبرانی، قال: أنبأنا أبو مسلم الکجی، أنبأنا عبد الحمید بن بحر الکوفی، عن خالد.

6. فی دلائل النبوه قال: حدثنا الحسن بن صالح البیعی، قال: ثنا أحمد بن صقر بن ثوبان، قال: ثنا أبو سفیان زید بن عمرو الغنوی، ثنا عمیر بن عمران، ثنا حفص بن غیاث، عن العرزمی، عن عطاء عن أبی هریره، قال سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

7. فی التذکره لسبط ابن الجوزی: قال: و أخبرنا واحد، عن إسماعیل بن أحمد السمرقندی، أخبرنا عمرو بن عبد اللّه البقال، أخبرنا أبو الحسن بن بشران، حدثنا عثمان بن أحمد الدقاق، حدثنا حنبل بن إسحاق، حدثنا هارون بن معروف،

عن عبد اللّه بن المبارک، حدثنا الحسن بن عمرو بن القفیمی، عن منذر الثوری عن ابن عمر قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

8. فی تاریخ بغداد: ج 8 ص 141: قال: أنبأنا الحسن بن أبی بکر، أنبأنا عبد اللّه بن إسحاق بن إبراهیم البغوی، حدثنا أبو عبد اللّه الأخفش المستملی، حدثنا الربیع بن یحیی الأشنانی، قال: حدثنی جار لحماد بن سلمه، قال: حدثنا حماد بن سلمه، عن هشام بن عروه، عن أبیه، عن عائشه قالت: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

9. فی تاریخ بغداد: ج 8 ص 148: أنبأنا أبو الفرج محمد بن أحمد بن الحسین القاضی الشافعی، حدثنا أحمد بن سلمان، حدثنا حسین بن معاذ بن أخی عبد اللّه بن عبد الوهاب الحجبی، حدثنا شاذ بن فیاض، عن حماد بن سلمه، عن هشام بن عروه، عن أبیه، عن عائشه قالت: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

10. فی لسان المیزان: ج 2 ص 451: روی عن طریق عبید اللّه بن إسحاق الخراسانی:

داود بن إبراهیم، عن خالد الطحان، عن الجریری، عن أبی نضره، عن أبی سعید رفعه.

11. فی العلل المتناهیه لأبی الفرج بن الجوزی: قال: أنا علی بن عبید اللّه الزاغونی، قال:

أخبرنا علی بن أحمد بن البندار، قال: أنبأنا أبو عبد اللّه بن بطه، قال: نا أبو بکر أحمد بن محمد السری، قال: نا إبراهیم بن عبد اللّه بن عمر، قال: نا عباس بن الولید بن بکار، قال: نا خالد الواسطی، عن بیان، عن الشعبی، عن أبی جحیفه، عن علی علیه السّلام قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول.

12. الطریق الثانی قال: أخبرنا علی بن عبید

اللّه، قال: أنا علی بن أحمد، قال: أنبأنا ابن بطه، قال: حدثنی أبو عیسی موسی بن محمد البسطامی، قال: نا العباس بن بکار، قال:

نا خالد بن عبد اللّه الواسطی، عن بیان عن الشعبی عن أبی جحیفه عن علی علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

13. الطریق الثالث قال: أنبأنا محمد بن ناصر، قال: أنبأنا المبارک بن عبد الجبار، قال:

أنا عبد الباقی بن أحمد الواعظ، قال: أنا محمد بن جعفر بن علان، قال: أنبأنا أبو الفتح

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:35

الأزدی، قال: نا النعمان بن هارون البلدی، قال: نا عبید اللّه بن إسحاق الخراسانی، قال:

نا داود بن إبراهیم العقیلی، قال: نا خالد بن ولید بن عبد اللّه الواسطی، قال: نا سعید بن إیاس الحریری، عن أبی نضره عن أبی سعید الخدری قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

14. الطریق الرابع قال: أنبأنا محمد بن ناصر، قال أنبأنا المبارک بن عبد الجبار، قال:

نا عبد الباقی بن أحمد الواعظ، قال: محمد بن جعفر بن علان، قال: نا أبو الفتح الأزدی، قال:

نا محمد بن عبده، قال: أخبرنا یزید بن عمرو الغنوی، قال: نا عمیر بن عمران، قال: حفص بن غیاث، عن محمد بن عبد اللّه العزرمی، عن عطاء عن أبی هریره، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

15. الطریق الخامس قال: أنا منصور القزاز، قال: أنا أبو بکر بن ثابت، قال: أنا أبو الفرج محمد بن الحسن القاضی، قال: نا أحمد بن سلیمان، قال: حدثنا حسین بن معاذ، قال: نا شاذ بن فیاض، عن حماد بن سلمه عن هشام بن عروه عن أبیه عن عائشه قالت:

قال رسول اللّه صلّی اللّه

علیه و آله.

16. الطریق السادس: قال: أنا القزاز، قال: نا أحمد بن علی، قال: نا الحسن بن أبی بکر، قال: أخبرنا عبد اللّه بن إسحاق بن إبراهیم البغوی، قال: أنا أبو عبد اللّه الأخفش، قال:

نا الربیع بن یحیی الأشنانی، قال: حدثنی جار لحماد بن سلمه، قال: نا حماد بن سلمه، عن هشام بن عروه، عن أبیه عن عائشه قالت: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

17. فی معجم ابن الأعرابی: قال: أنا محمد بن زکریا، نا العباس بن بکار الضبی أبو الولید، نا خالد الواسطی، عن بیان عن الشعبی عن أبی جحیفه عن علی علیه السّلام، قال: سمعت النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول.

18. فی أمالی المفید: قال: حدثنا الصدوق أبو جعفر محمد بن علی بن موسی، قال:

حدثنا أبی قال: حدثنا علی بن إبراهیم بن هاشم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن أبان بن عثمان، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام قال.

19. فی معجم ابن الأعرابی: نا محمد بن زکریا، نا العباس بن بکار الضبی أبو الولید، نا خالد الواسطی، عن بیان عن الشعبی عن أبی جحیفه عن علی علیه السّلام، قال: سمعت النبی صلّی اللّه علیه و آله.

6 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ینادی مناد من بطنان العرش: «یا أهل الجمع، نکّسوا رءوسکم و غضوا أبصارکم حتی تجوز فاطمه بنت محمد علی الصراط».

قال: فتمرّ و معها سبعون ألف جاریه من الحور العین کالبرق اللامع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:36

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 55.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 148 عن مقتل الحسین علیه السّلام.

3. أخبار الدول للقرمانی: ص 87، بتفاوت یسیر فی الألفاظ کما فی الإحقاق.

4. ذخائر العقبی للطبری: ص 48.

5. فوائد العراقیین لمحمد بن علی بن عمر النقاش، کما فی ذخائر العقبی

6. نزهه المجالس للصفوری: ج 2 ص 226 بزیاده فیه کما فی الإحقاق.

7. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 96 کما فی الإحقاق.

8. الصواعق المحرقه: ص 188 کما فی الإحقاق.

9. محاضره الأوائل لعلی دده: ص 88 کما فی الإحقاق.

10. وسیله المآل للحضرمی: ص 92 کما فی الإحقاق.

11. مفتاح النجا (مخطوط): ص 102، 109 کما فی الإحقاق.

12. ینابیع الموده للقندوزی: ص 199 عن مقتل الحسین علیه السّلام بطریق الحافظ أبی سعد فی شرف النبوه.

13. شرف النبوه عن أبی أیوب کما فی ینابیع الموده.

14. إسعاف الراغبین: ص 186 بتفاوت و نقیصه علی ما فی صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام.

15. الفتح الکبیر للنبهانی: ج 1 ص 151 کما فی الإحقاق.

16. الشرف المؤبد للنبهانی: ص 53 کما فی الإحقاق.

17. إتحاف السائل بما لفاطمه علیها السّلام من المناقب و الفضائل للمناوی: ص 72 بتفاوت یسیر.

18. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 54.

19. عیون الأخبار فی مناقب الأخیار لمحمد بن علی الحسینی: ص 46 کما فی الإحقاق.

20. آل محمد علیهم السّلام لحسام الدین الآمدی (نسخه مصوره): ص 36 کما

فی الإحقاق بتغییر یسیر فی الألفاظ.

21. المجروحین من المحدثین و الضعفاء و المتروکین: ج 2 ص 190 کما فی الإحقاق.

22. الفائق من اللفظ الرائق، لأبی البرکات (نسخه مصوره): ص 38 کما فی الإحقاق.

23. دلائل الإمامه للطبری الإمامی: ص 5، بتفاوت یسیر فی الألفاظ.

24. ناسخ التواریخ (حیاه فاطمه علیها السّلام): ج 2 ص 360 عن کتاب الآل بسند علی بن موسی الرضا علیه السّلام، روی تمام الحدیث؛ و عن رجال ابن عرفه بسند أبی أیوب شطرا من الحدیث.

25. المشروع الرویّ فی مناقب الساده الکرام أبی علوی لمحمد بن أبی بکر الشبلی باعلوی: ج 1 ص 85.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:37

26. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشیروانی: ص 234 بتفاوت یسیر.

27. العلل المتناهیه لأبی الفرج بن الجوزی م 597 ه: ص 263.

28. فرائد السمطین للجوینی: ج 2 ص 49 ح 380.

29. إحقاق الحق و إزهاق الباطل: ج 19 ص 67 عن کنز العمال.

30. کنز العمال للهندی: ج 2 ص 226 بنقیصه فیه علی ما فی الإحقاق، و ج 13 ص 91 علی ما فی صحیفه الرضا علیه السّلام.

31. بحار الأنوار: ج 43 ص 52 عن کشف الغمه.

32. کشف الغمه فی معرفه الأئمه علیهم السّلام للإربلی م 693 ه: ج 1 ص 457 رواه بنقیصه فیه.

33. إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح لإبراهیم بن محمد الصنعانی الحضرمی م 750 ه: ص 130.

34. بحار الأنوار: ج 43 ص 243 ح 10 عن مناقب ابن شهرآشوب.

35. شرح الأخبار فی فضائل الأئمه الأطهار علیهم السّلام لقاضی نعمان بن محمد المغربی م 363 ه ج 2 ص 477 بزیاده فیه.

36. إتحاف السائل بما لفاطمه علیها السّلام من المناقب للمناوی: ص

33، 72، باختلاف یسیر.

37. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 2 ص 31 ح 55 شطرا من الحدیث بتفاوت یسیر.

38. صحیفه الرضا علیه السّلام: ص 156 ح 102 بتفاوت فی اللفظ و نقیصه فیه.

39. بحار الأنوار: ج 43 ص 220 عن عیون أخبار الرضا علیه السّلام.

40. مناقب آل أبی طالب علیهم السّلام لابن شهرآشوب: ج 3 ص 326 بتفاوت یسیر عن عده کتب.

41. رساله القوامیه للسمعانی کما فی مناقب ابن شهرآشوب.

42. فضائل الصحابه للزعفرانی کما فی مناقب ابن شهرآشوب.

43. اعتقاد أهل السنه للأشنهی کما فی مناقب ابن شهرآشوب.

44. الإبانه للعکبری علی ما فی مناقب ابن شهرآشوب.

45. الفضائل لأحمد بن حنبل علی ما فی مناقب ابن شهرآشوب.

46. الأربعون لابن المؤذن علی ما فی مناقب ابن شهرآشوب.

47. مجمع الزوائد للهیتمی: ج 9 ص 212.

48. المعجم الکبیر للطبرانی (مخطوط): ص 14 علی ما فی صحیفه الرضا علیه السّلام.

49. مجمع الوسائل للهروی: ج 1 ص 270 کما فی هامش صحیفه الرضا علیه السّلام.

50. مقصد الراغب (مخطوط): ص 121 کما فی هامش صحیفه الرضا علیه السّلام.

51. مصباح الأنوار لهاشم بن محمد (مخطوط): ص 232 کما فی هامش صحیفه الرضا علیه السّلام.

52. مسند أحمد بن حنبل: ج 3 ص 3، 64، 62، 82 کما فی هامش صحیفه الرضا علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:38

53. أسد الغابه: ج 5 ص 523 علی ما فی صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام.

54. المناقب لعبد اللّه الشافعی (مخطوط) عن مناقب ابن المغازلی کما فی صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام.

55. نظم درر السمطین: ص 182 علی ما فی صحیفه الرضا علیه السّلام.

56. الفصول المهمه: ص 129، علی ما فی صحیفه الرضا علیه السّلام.

57. المناقب لابن

المغازلی: ص 355 ح 404 علی ما فی صحیفه الرضا علیه السّلام.

58. المنتخب للمتقی الهندی: ج 2 ص 96 علی ما فی صحیفه الرضا علیه السّلام.

59. مفتاح النجا للبدخشی: ص 109 علی ما فی صحیفه الرضا علیه السّلام.

60. لسان المیزان لابن حجر: ج 2 ص 314 علی ما فی صحیفه الرضا علیه السّلام.

61. الغیلانیات لأبی بکر الشافعی علی ما صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام.

62. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 2 ص 360 عن کتاب الآل و رجال ابن عرفه بزیاده و نقیصه فیه.

63. کتاب الآل علی ما فی ناسخ التواریخ.

64. رجال ابن عرفه علی ما فی ناسخ التواریخ.

65. تذکره الخواص: ص 310.

66. بحار الأنوار: ج 37 ص 70 عن کتاب مناقب الصحابه.

67. مناقب الصحابه للسمعانی علی ما فی بحار الأنوار: ج 37.

68. إسعاف الراغبین للسید مؤمن: ص 170 بتفاوت یسیر.

69. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 349 عن بحار الأنوار.

70. دلائل الإمامه للطبری الإمامی: ص 56.

الأسانید:

1. فی مقتل الخوارزمی: و بهذا الأسناد (أی الأسناد المتقدم فی کتابه) عن أحمد بن الحسین هذا، أخبرنا محمد بن الحسین العلوی، أخبرنا محمد بن عمر الأزدی، أخبرنا محمد بن یونس بن موسی، أخبرنا الحسین بن الحسن الفزاری، أخبرنا قیس بن الربیع، عن سعد بن طریف، عن الأصبغ بن نباته، عن أبی أیوب الأنصاری قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

قال: و سمعت هذا الحدیث عن الشیخ الإمام عبد الحمید البراتقینی مختصرا فی أمالی الریغدمونی بروایه علی علیه السّلام.

2. فی ذخائر العقبی: أخرجه أبو سعد محمد بن علی بن النقاش فی فوائد العراقین.

3. فی عیون الأخبار فی مناقب الأخیار: أخبرنا أبو علی بن شاذان، أنبأ

أبو سهل بن زیاد القطاب، نبا محمد بن یونس بن ربیع، عن سعد بن طریف، عن أصبغ بن نباته، عن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:39

أیوب الأنصاری قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

4. فی دلائل الإمامه للطبری الإمامی: ص 50، قال: و حدثنی أبو إسحاق إبراهیم بن أحمد بن الطبری، و أبو الحسن محمد بن أحمد بن جبران الأنباری، قالا: حدثنا أبو بکر أحمد بن کامل بن خلف، قال: حدثنا محمد بن موسی القرشی، قال: حدثنا الحسین بن الحسن الفزاری الأشقر، قال: حدثنا قیس بن الربیع، عن سعد بن طریف، عن الأصبغ بن نباته عن أبی أیوب الأنصاری، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

5. فی العلل المتناهیه قال: نا علی بن عبید اللّه، قال: نا علی بن أحمد، قال: أنبأنا ابن بطه، قال: نا أبو جعفر محمد بن عمرو بن البختری، قال: نا محمد بن یونس أبو العباس القرشی، قال: نا الحسین بن الحسن الأشقری، قال: نا قیس بن الربیع، عن سعد بن طریف، عن الأصبغ بن نباته، عن أبی أیوب الأنصاری قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

6. فی فرائد السمطین، قال: أخبرنا ابن عمی الشیخ نظام الدین محمد بن الأمیر الإمام قطب الدین علی بن صدر المشایخ معین الدین مؤید الحموینی، و الإمام کمال الدین أبو المکارم محمد بن عمر بن المظفر المروزی، و أستاذی الإمام المفتی عماد الدین محمد بن أحمد الخطیب الجاجرمی إجازه و الشیخ نجم الدین عثمان بن الموفق بقراءتی علیه بأسفراین بروایتهم عن والدی شیخ الإسلام سلطان الأولیاء سعد الحق و الدین محمد بن المؤید الحموینی إجازه.

7. و فیه أیضا: و

أخبرنی أقضی القضاه فخر الدین عبد اللّه بن العزیز بن عبد الرحمن بن السکّری، إذنا بروایتهما عن شیخ الإسلام أبی لجناب أحمد بن عمر بن محمد الصوفی، إجازه قال: أنبأنا محمد بن عمر بن علی الطوسی بقراءتی علیه بنیسابور، أنبأنا أبو العباس أحمد بن أبی الفضل السقائی قال: أنبأنا سعد بن محمد بن طلحه الجنابذی، أنبأنا أبو القاسم السراج إملاء، حدثنا أبو القاسم علی بن المؤید، حدثنا محمد بن یونس القرشی، أنبأنا حسین بن الحسن الأشقر، حدثنا: قیس بن ربیع، عن سعد بن طریف عن الأصبغ بن نباته عن أبی أیوب الأنصاری قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله.

8. فی شرح الأخبار فی فضائل الأئمه الأطهار علیهم السّلام: مالک بن أنس، بأسناده عن أنس بن مالک أنه قال.

9. فی عیون أخبار الرضا علیه السّلام: حدثنا أبو الحسن محمد بن علی بن الشاه الفقیه المروزی بمروالروذ فی داره، قال حدثنا أبو بکر بن محمد بن عبد اللّه النیشابوری، قال: حدثنا أبو القاسم عبد اللّه بن أحمد بن عامر بن سلیمان الطائی بالبصره، قال: حدثنا أبی فی سنه ستین و مأتین، قال: حدثنی علی بن موسی الرضا علیه السّلام سنه أربع و تسعین و مائه، و حدثنا أبو منصور أحمد بن إبراهیم بن بکر الخوری بنیسابور، قال: حدثنا أبو إسحاق إبراهیم بن هارون بن محمد الخوری، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن زیاد الفقیه الخوری بنیسابور، قال: حدثنا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:40

أحمد بن عبد اللّه الهروی الشیبانی عن الرضا علی بن موسی علیه السّلام. و حدثنی أبو عبد اللّه الحسین بن محمد الأشنانی الرازی العدل ببلخ، قال: حدثنا علی بن محمد مهرویه القزوینی، عن

داود بن سلیمان الفراء عن علی بن موسی الرضا علیه السّلام قال: حدثنی أبی موسی بن جعفر علیه السّلام قال:

حدثنی أبی الحسین بن علی علیه السّلام، قال: حدثنی أبی علی بن أبی طالب علیه السّلام عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال:

10. فی مناقب ابن شهرآشوب: من الکتب المذکوره بأسانیدهم عن الشعبی عن أبی جحیفه و عن ابن عباس و الأصبغ عن أبی أیوب، و قد روی حفص بن غیاث، عن القزوینی، عن عطا، عن أبی هریره کلهم عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

11. فی صحیفه الرضا علیه السّلام: أخبرنا الشیخ الأجل أمین الدین ثقه الإسلام أبو علی الفضل بن الحسن الطبرسی أطال اللّه بقائه فی یوم الخمیس غره شهر اللّه الأصمّ رجب سنه تسع و عشرین و خمسمائه، قال: أخبرنا الشیخ السعید أبو الفضل عبد اللّه بن عبد الکریم بن هوازن القشیری أدام اللّه عزه، قراءه علیه داخل القبه التی فیها قبر الرضا علیه السّلام غره شهر اللّه المبارک رمضان سنه إحدی و خمسمائه، قال: حدثنی الشیخ الجلیل العلم أبو الحسن علی بن محمد بن علی الحاتمی الزوزنی قراءه علیه سنه اثنتین و خمسین و أربعمائه، قال: أخبرنی أبو الحسن أحمد بن محمد بن هارون الزوزنی بها، قال: أخبرنا أبو بکر محمد بن عبد اللّه بن محمد حفده العباس بن حمزه النیشابوری سنه سبع و ثلاثین و ثلاثمائه قال: حدثنا أبو القاسم عبد اللّه بن أحمد بن عامر الطائی بالبصره قال: حدثنی فی سنه ستین و مائتین، قال: حدثنی علی بن موسی الرضا علیه السّلام سنه أربع و تسعین و مائه، قال: حدثنی أبی موسی بن جعفر علیه السّلام، قال:

حدثنی أبی

جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: حدثنی أبی محمد بن علی علیه السّلام، قال: حدثنی أبی علی بن الحسین علیه السّلام، قال: حدثنی أبی الحسین بن علی علیه السّلام قال: حدثنی أبی علی بن أبی طالب علیه السّلام قال:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

12. فی تذکره الخواص قال: و أخبرنا غیر واحد عن إسماعیل بن أحمد السمرقندی، أنبأنا عمرو بن عبد اللّه البقال، أنا أبو الحسین بن بشران، حدثنا عثمان بن أحمد الدقاق، حدثنا حنبل بن إسحاق، حدثنا هارون بن معروف عن عبد اللّه بن المبارک، حدثنا الحسن بن عمرو بن القیمی، عن منذر الثوری، عن ابن عمر قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

13. فی کتاب مناقب الصحابه: بأسناده عن الشعبی عن أبی جحیفه عن علی علیه السّلام، قال:

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله.

14. فی دلائل الإمامه: ص 56: و أخبرنی الشریف أبو محمد الحسن بن أحمد المحمدی النقیب قال: أخبرنی أبو عبد اللّه محمد بن أحمد الصفوانی قال: حدثنا أبو أحمد عبد العزیز بن یحیی الجلودی البصری، قال: حدثنا محمد بن یونس القرشی قال: حدثنا الحسین الاشقر، قال: حدثنا قیس بن الربیع، عن سعد بن طریف، الأصبغ بن نباته، عن أبو أیوب الأنصاری قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:41

7 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تبعث الأنبیاء یوم القیامه علی الدواب لیوافوا بالمؤمنین من قومهم المحشر، و یبعث صالح علی ناقه، و أبعث علی البراق خطوط عند أقصی طرفها و تبعث فاطمه أمامی.

المصادر:

1. المستدرک للحاکم: ج 3 ص 152 کما فی الإحقاق.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 55.

3. تلخیص المستدرک للذهبی: ج 3 ص 152 کما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق و إزهاق الباطل: ج 10 ص 154.

5. فضائل الخمسه: ج 3 ص 163.

الأسانید:

1. فی المستدرک للحاکم: أخبرنا أحمد بن بابویه القمی من أصل کتابه، ثنا محمد بن عثمان بن أبی شیبه، ثنا محمد بن عبد اللّه بن نمیر، ثنا أبو مسلم قائد الأعمش، عن سهل بن أبی صالح، عن أبیه عن أبی هریره قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: قال: بهذا الأسناد عن أحمد بن الحسین هذا، أخبرنا أبو عبد اللّه الحافظ، أخبرنا ابن بابویه، أخبرنا محمد بن عثمان، أخبرنا محمد بن عبد اللّه بن نمیر، أخبرنا أبو مسلم قائد الأعمش، عن الأعمش، عن سهیل بن أبی صالح، عن أبیه، عن أبی هریره قال: قال رسول اللّه علیه السّلام.

8 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: حوضی أشرب منه یوم القیامه و من اتبعنی من المؤمنین، و یبعث اللّه ناقه ثمود لصالح، فیحتلبها فیشربها و الذین آمنوا معه یوافی بها الموقف و لها رغاء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:42

قال: فقال له رجل من القوم- و أظنه معاذ بن جبل-: یا رسول اللّه و أنت یومئذ علی الغضباء؟ قال: لا، ابنتی فاطمه علی الغضباء. «1»

المصادر:

1. تاریخ بلده دمشق: ج 10 ص 326 کما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 156.

3. میزان الاعتدال: ج 2 ص 144 بنقیصه فیه کما فی الإحقاق.

4. لسان المیزان: ج 4 ص 52.

5. حیاه الحیوان للدمیری: ج 1 ص 117.

6. الروض الأنف: ج 2 ص 3.

الأسانید:

1. فی تاریخ بلده دمشق: أخبرنا أبو البرکات الأنماطی، أنا محمد بن المظفر السامی، أنا أحمد بن محمد بن العتیقی، أنا یوسف بن أحمد بن البرجیل، نا محمد بن عمرو العقیلی، نا صالح بن شعیب، قال: نا أمیه بن بسطام، قال: نا أبو عاصم العبادانی، قال: نا عبد الکریم بن کیسان، عن سوید بن عمیر قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

9 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه حملت علی البراق و حملت فاطمه علیها السّلام علی ناقتی القصواء «2»، و حمل بلال علی ناقه من نوق الجنه، هو یقول: «اللّه اکبر ...» إلی آخر الأذان، یسمع الخلائق.

______________________________

(1). فی حیاه الحیوان و الروض الأنف: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: تلک (أی الغضباء) تحشر علیها ابنتی فاطمه علیها السّلام، و أنا أحشر علی البراق.

(2). فی تاریخ دمشق: «علی ناقه الغضباء» بدل «ناقتی القصواء».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:43

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 157 عن عده مصادر.

2. تاریخ مدینه دمشق: ج 10 ص 459 ح 2654.

3. میزان الاعتدال: ج 2 ص 313.

4. منتخب تاریخ دمشق: ج 3 ص 309.

5. لسان المیزان: ج 4 ص 399.

6. ملحقات الإحقاق: ج 25 ص 234 عن مسند فاطمه علیها السّلام.

7. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 51 ح 72.

8. اللآلی المصنوعه للسیوطی: ج 2 ص 446.

الأسانید:

1. فی تاریخ بلده دمشق: حدثنی أبو القاسم محمود بن عبد الرحمن البستی، أنبأ أبو بکر بن خلف، أخبرنا أبو عبدان الحافظ، أخبرنی عبد اللّه بن یزید بن یعقوب الدقاق بهمذان، حدثنا إبراهیم بن الحسین، حدثنا إسحاق بن محمد الفروی، حدثنا عیسی بن عبد اللّه بن عمر بن علی بن أبی طالب، عن أبیه عن جده محمد بن عمر، عن أبیه عمر بن علی عن علی بن أبی طالب علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی اللآلی المصنوعه: أخرج من طریق زید بن یعقوب الدقاق، حدثنا إبراهیم بن الحسین، حدثنا إسحاق بن محمد الفروی، حدثنا عبد اللّه بن محمد بن عمر عن أبیه عمر بن علی عن علی بن أبی طالب علیه السّلام.

10 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یبعث اللّه ناقه صالح فیشرب من لبنها هو و من آمن به من قومه، ولی حوض کما بین عدن إلی عمان، أکوابه عدد نجوم السماء، فیستسقی الأنبیاء و یبعث اللّه صالحا علی ناقته.

قال معاذ بن جبل: یا رسول اللّه، و أنت علی الغضباء؟ قال أنا علی البراق یخصّنی اللّه به من بین الأنبیاء و فاطمه علی الغضباء و یؤتی بلال علی ناقه من نوق الجنه فیرکبها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:44

و ینادی بالأذان فیصدّقه من سمعه من المؤمنین حتی یوافی المحشر و یوفی بلال بحلتین من حلل الجنه فیکساهما، فأول من یکسی من المسلمین بلال، و صالح المؤمنین بعد.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 158.

2. تاریخ مدینه دمشق: ج 10 ص 458 ح 2653.

3. منتخب تاریخ دمشق: ج 3 ص 308 علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 19 ص 71 عن کنز العمال.

5. کنز العمال: ج 12، ص 122.

6. اللآلی المصنوعه فی الأحادیث الموضوعه للسیوطی: ج 2 ص 446.

الأسانید:

فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا أبو علی الحداد فی کتابه، و حدثنی عنه أبو مسعود عبد الرّحیم بن علی بن حمد، أنبأ أبو نعیم الحافظ، نا أبو الحسن علی بن محمد بن الحسین الوراق المؤدب، نا أبو صالح محمد بن الحسن بن المهلب، نا محمد بن عیسی الطرطوسی، نا عبد العزیز بن الخطاب، نا محمد بن الفضل بن عطیه، عن أبیه، عن عبد اللّه بن بریده، عن أبیه قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

11 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: حوضی أشرب منه یوم القیامه أنا و من آمن بی و من استسقانی من الأنبیاء، و تبعث ناقه ثمود لصالح فیحتلبها، فیشرب من لبنها هو و الذین آمنوا معه من قومه، ثم یرکبها من عند قبره حتی توافی به المحشر. لها رغاء، و هو یلبی علیها.

فقال معاذ: إذن ترکب الغضباء یا رسول اللّه؟ قال: لا! ترکبها ابنتی و أنا علی البراق اختصصت به من دون الأنبیاء یومئذ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:45

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 159.

2. التاریخ الکبیر لابن عساکر: ج 3 ص 309 کما فی الإحقاق.

3. البدور السافره فی أمور الآخره للسیوطی م 911 ه: ص 113 بزیاده فیه.

4. فضائل الأعمال لحمید بن زنجویه کما فی البدور السافره.

5. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1157 ح 8 عن التاریخ الکبیر.

الأسانید:

فی التاریخ الکبیر: قال: و أخرج الحافظ ابن زنجویه، عن کثیر بن مره الحضرمی، أنه قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

12 المتن:
اشاره

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: تبعث الأنبیاء علی الدواب و یحشر صالح علی ناقته، و تحشر ابنتی فاطمه علی ناقتی الغضباء و القصوی «1» و أنا أحشر علی البراق، خطوها عند أقصی طرفها و یحشر بلال علی ناقه من نوق الجنه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 160.

2. وسیله المآل للحضرمی: ص 166 (مخطوط) کما فی الإحقاق.

3. مستطرفات السرائر لابن إدریس الحلی: ص 383 بتفاوت یسیر.

4. ذکر أخبار أصفهان لأبی نعیم: ج 1 ص 243 بتقدیم و تأخیر.

الأسانید:

1. فی ذکر أخبار أصفهان: حدثنا محمد بن جعفر، ثنا أحمد بن الحسین، ثنا جعفر بن محمد بن الزحاف عن أبیه عن جده عن ابن جریج عن مجاهد عن أبی هریره قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

______________________________

(1). فی أکثر الروایات: القصواء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:46

13 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: تحشر ابنتی فاطمه علیها حله الکرامه قد عجنت بماء الحیوان، فتنظر إلیها الخلائق فیتعجبون منها.

ثم تکسی أیضا حله من حلل الجنه و هی ألف حله، مکتوب علی کل حله بخط أخضر: «أدخلوا ابنه محمد الجنه علی أحسن الصوره، و أحسن الکرامه، و أحسن المنظر».

فتزفّ إلی الجنه کما تزفّ العروس» و یوکل بها سبعون ألف جاریه «1».

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 160.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 52.

3. قره العیون و مفرح القلب المحزون: ص 139.

4. ذخائر العقبی للطبری: ص 48 بتفاوت فی الألفاظ عن مسند الإمام الرضا علیه السّلام.

5. ذیل اللآلی للسیوطی: ص 160 عن مقتل الحسین علیه السّلام کما فی الإحقاق.

6. لسان المیزان للعسقلانی: ج 2، ص 417، روی شطرا من الحدیث.

7. ینابع الموده: ص 199، بزیاده فیه.

8. وسیله المآل: ص 92، کما فی الإحقاق.

9. التذکره المشفوعه فی ترتیب أحادیث تنزیه الشریعه المرفوعه للمعتوق: ص 26، کما فی الإحقاق.

10. ملحقات الإحقاق: ج 25 ص 32 عن التذکره.

11. کتاب أبی الجعد لأحمد بن عامر م 260 ه: ص 8.

12. فرائد السمطین للجوینی: ج 2 ص 64 ح 388.

______________________________

(1). زاد فی قره العیون: و تسیر جمیع الرجال عند محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و النساء عند فاطمه الزهراء علیها السّلام و یرکب النبی صلّی اللّه علیه و آله البراق و یعقد له لواء الحمد.

و فی ص 144 منه: و النساء الصالحات یجلسن جمیعهنّ عند السیده فاطمه الزهراء علیه السّلام فی إیوان من دره بیضاء تحت شجره طوبی، و تنصب لهم کرامتی علی قدر درجاتهم.

و زاد فی ذیل اللآلی للسیوطی: و تتوج بتاج العز،

و یکون معها سبعون ألف جاریه حوریه عینیه، فی ید کل جاریه مندیل من استبرق، و قد زین لها تلک الجواری منذ خلقهن اللّه.

و زاد فی صحیفه الرضا علیه السّلام: فی ید کل جاریه مندیل من استبرق. و قد زین لها تلک الجواری منذ خلق اللّه الدنیا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:47

13. إحقاق الحق: ج 19 ص 69 عن مناقب ابن المغازلی.

14. المناقب لابن المغازلی: ص 317 ح 458.

15. إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح لإبراهیم بن محمد الصنعانی الحضرمی: ص 130.

16. بحار الأنوار: ج 3 ص 221 ح 6 عن عیون أخبار الرضا علیه السّلام و صحیفه الرضا علیه السّلام.

17. عوالم العلوم: ج 11 فاطمه الزهراء علیها السّلام ص 556 ح 4 عن عیون أخبار الرضا علیه السّلام.

18. تاریخ دمشق لابن عساکر الشافعی: ج 13 ص 334، و زاد فی آخره ما زاد فی آخر ذیل اللالی عن السیوطی کما مر.

19. صحیفه الرضا علیه السّلام: ص 122.

20. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 2 ص 29 ح 38.

21. دلائل الإمامه للطبری الإمامی: ص 58.

22. تهذیب ابن عساکر: ج 4 ص 236 فی ترجمه الإمام الحسن بن علی علیه السّلام علی ما فی صحیفه الرضا علیه السّلام.

23. لسان المیزان للعسقلانی: ج 2 ص 417 ح 1725، شطرا من الحدیث.

24. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 354 ح 537، و زاد فیه کما فی ذیل اللآلی عن تاریخ دمشق.

25. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام: ج 1 ص 443 ح 770 بتفاوت یسیر عن فرائد السمطین.

26. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 334 عن عیون الأخبار.

27. مسند الرضا علیه السّلام: ص 150 ح 35.

28. مجمع

النورین: ص 172 عن عیون أخبار الرضا علیه السّلام.

29. إحقاق الحق: ج 3 ص 166 عن ذخائر العقبی.

30. ذخائر العقبی: ص 48.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: قال: و أخبرنا الشیخ الإمام الثقه أبو بکر محمد بن عبد اللّه بن نصر الزعفرانی بمدینه السلام منصرفی من السفره الحجازیه، أخبرنا الشیخ الجلیل أبو الحسن محمد بن إسحاق الباقر حی، أخبرنا أبو عبد اللّه الحسین بن علی بن بندار، أخبرنا أبو بکر أحمد بن إبراهیم بن الحسن بن محمد بن شاذان البزاز، أخبرنا أبو القاسم عبد اللّه بن أحمد بن عامر الطائی، حدثنی أبی أحمد بن عامر، أخبرنا أبو الحسن علی بن موسی الرضا علیه السّلام حدثنی أبی موسی بن جعفر علیه السّلام، حدثنی أبی جعفر بن محمد علیه السّلام، حدثنی أبی محمد بن علی علیه السّلام، حدثنی أبی علی بن الحسین علیه السّلام، حدثنی أبی الحسین بن علی علیه السّلام، حدثنی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:48

أبی علی بن أبی طالب علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی ذیل اللآلی: ابن عساکر: أنبأنا أبو القاسم عبد المنعم بن علی الشیرازی، حدثنا أبو عبد اللّه الحسین بن أحمد بن خالویه، حدثنا علی بن مهرویه القزوینی، حدثنا داود بن سلیمان الغازی، حدثنا علی بن موسی الرضا علیه السّلام، حدثنا أبی موسی بن جعفر علیه السّلام، حدثنا أبی جعفر علیه السّلام، حدثنا أبی محمد علیه السّلام، حدثنا أبی علی علیه السّلام، عن أبیه الحسین علیه السّلام، عن أبیه علی علیه السّلام.

3. فی فرائد السمطین: أخبرنی الشیخ شرف الدین أحمد بن هبه اللّه بسماعی علیه، أنبأنا أبو روح بن محمد بن أبی الفضل،

و أم المؤید زینب بنت أبی القاسم بن الحسن إجازه، قالا:

أنبأنا أبو القاسم بن أبی عبد الرحمن بن أبی بکر بن أبی نصر الشمامی إجازه، قال: أنبأنا الأستاذ أبو القاسم الحسن بن محمد بن حبیب سنه خمس و أربعمائه، حدثنا أبو بکر محمد بن عبد اللّه بن محمد حافد العباس بن حمزه. سنه سبع و ثلاثین و ثلاثمائه، حدثنا أبو القاسم عبد اللّه بن عامر، حدثنا أبو القاسم محمد بن عبد اللّه بن أحمد بن عامر الطائی بالبصره، حدثنی أبی سنه ستین و مأتین، قال: حدثنا علی بن موسی الرضا علیه السّلام سنه أربعین و مائه، حدثنی أبی موسی بن جعفر علیه السّلام، حدثنی أبی جعفر بن محمد علیه السّلام، حدثنی أبی محمد بن علی علیه السّلام، حدثنی أبی علی بن الحسین علیه السّلام، حدثنی أبی الحسین بن علی علیه السّلام، حدثنی أبی علی بن أبی طالب علیه السّلام قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله.

4. فی تاریخ مدینه دمشق، قال: أنبأنا أبو القاسم عبد المنعم بن علی بن أحمد، نا أبو الحسن علی بن الخضر بن سلیمان الشاذکونی سنه أربعین و أربعمائه، أنا الشیخ أبو علی الحسن بن علی الشیرازی قدم علینا دمشق، نا أبو عبد اللّه الحسین بن أحمد بن خالویه، نا علی بن مهرویه القزوینی، نا داود بن سلیمان القاری، نا علی بن موسی الرضا علیه السّلام، نا أبی موسی بن جعفر علیه السّلام، نا أبی جعفر بن محمد علیه السّلام، نا أبی محمد بن علی علیه السّلام، عن أبیه علی بن الحسین علیه السّلام، عن أبیه الحسین بن علی علیه السّلام، عن أبیه علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

14 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: تحشر ابنتی فاطمه علیه السّلام یوم القیامه و معها ثیاب مصبوغه بدم، فتتعلق بقائمه من قوائم العرش، فتقول: «یا عدل یا جبار! احکم بینی و بین قاتل ولدی».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:49

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: فیحکم اللّه لابنتی و رب الکعبه. ثم تقول: اللهم شفّعنی فیمن بکی علی مصیبته فیشفعها اللّه فیهم؛ [و إن اللّه عز و جل یغضب لغضبها و یرضی لرضاها]. «1»

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 1 ص 162 بنقیصه.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 52.

3. المناقب لابن المغازلی: ص 105 ح 91.

4. الفردوس للدیلمی: ج 5 ص 476 ح 8812.

5. ینابع الموده: ص 260 بنقیصه فیه.

6. مفتاح النجا للبدخشی: ص 105 (مخطوط) کما فی الإحقاق رواه من طریق ابن الأخضر عن علی بن موسی الرضا علیه السّلام.

7. الفوائد المجموعه للشوکانی: ص 393 ح 121.

8. موده القربی: ص 1041 کما فی الإحقاق.

9. الموضوعات لابن الجوزی: ج 1 ص 423.

10. إحقاق الحق: ج 25 ص 233.

11. التذکره المشفوعه فی ترتیب أحادیث تنزیه الشریعه المرفوعه: ص 26 کما فی الإحقاق.

12. صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام: ص 89 ح 21 شطرا من الحدیث.

13. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 2 ص 25 ح 6.

14. بحار الأنوار: ج 37 ص 95 ح 60 بزیاده و نقیصه عن الطرائف.

15. بحار الأنوار: ج 43 ص 220 ح 2 و 3 عن عیون الأخبار.

16. آل محمد علیه السّلام: ص 26 ح 165.

17. بحار الأنوار: ج 37 ص 70 عن کتاب الفردوس بنقیصه فیه.

18. المناقب لعبد اللّه الشافعی (مخطوط): ص 215 علی ما فی صحیفه الإمام

الرضا علیه السّلام.

19. جواهر العقدین للسمهودی: علی ما فی صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام.

20. کشف الغمه للإربلی: ج 2 ص 269.

21. فرائد السمطین: ج 2 ص 265 ح 533.

22. العتره الطاهره: ص 331 علی ما فی صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام.

23. مصباح الأنوار (مخطوط): ص 231، علی ما فی صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام.

______________________________

(1). الزیاده من عیون الأخبار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:50

24. المستدرک لابن البطریق، علی ما فی صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام.

25. اللآلی المصنوعه للسیوطی: ج 1 ص 402، عن الحاکم علی ما فی صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام.

26. عوالم العلوم: ج 11/ 2 مجلد فاطمه الزهراء علیه السّلام، ص 1174 ح 4 عن عیون أخبار الرضا علیه السّلام و ص 1172، عن ینابع الموده و ص 1173 عن عیون أخبار الرضا علیه السّلام.

27. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 2 ص 8.

28. تنزیه الشریعه المرفوعه: ج 1 ص 413.

29. موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام للقزوینی: ج 1 ص 370.

30. إشراق الإصباح للصنعانی (مخطوط): ص 131 شطرا من الحدیث.

31. ملحقات الإحقاق: ج 19 ص 73 عن المناقب لابن المغازلی و أهل البیت علیه السّلام.

32. کتاب أبی الجعد لأحمد بن عامر الطائی: ص 3.

33. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 344 عن عیون الأخبار.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی قال: و أخبرنا الشیخ الإمام الثقه أبو بکر محمد بن عبد اللّه بن نصر الزعفرانی بمدینه السلام منصرفی من السفره الحجازیه، أخبرنا الشیخ الجلیل أبو الحسن محمد بن إسحاق الباقر حی، أخبرنا أبو عبد اللّه الحسین بن الحسین بن علی بن بندار، أخبرنا أبو بکر أحمد بن إبراهیم بن الحسن بن محمد بن

شاذان البزاز، أخبرنا أبو الحسن علی بن موسی الرضا علیه السّلام، حدثنی أبی موسی بن جعفر علیه السّلام، حدثنی أبی جعفر بن محمد علیه السّلام، حدثنی أبی محمد بن علی علیه السّلام، حدثنی أبی علی بن الحسین، حدثنی أبی الحسین بن علی علیه السّلام، حدثنی أبی علی بن أبی طالب علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 2 ص 25 حدثنا أبو الحسن محمد بن علی بن الشاه الفقیه المروزی بمروالروز فی داره، قال: حدثنا أبو بکر بن محمد بن عبد اللّه النیسابوری، قال: حدثنا أبو القاسم عبد اللّه بن أحمد بن عامر بن سلیمان الطائی بالبصره، قال: حدثنا أبی فی سنه ستین و مأتین قال: حدثنی علی بن موسی الرضا علیه السّلام سنه أربع و تسعین و مائه.

3. و حدثنا أبو منصور أحمد بن إبراهیم بن بکر الخوری بنیسابور، قال: حدثنا أبو إسحاق إبراهیم بن هارون بن محمد الخوری، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن زیاد الفقیه الخوری بنیسابور، قال: حدثنا أحمد بن عبد اللّه الهروی الشیبانی عن الرضا علی بن موسی علیه السّلام.

4. و حدثنی أبو عبد اللّه الحسین بن محمد الأشنانی الرازی العدل ببلخ قال: حدثنا علی بن محمد بن مهرویه القزوینی، عن داود بن سلیمان الفرا، عن علی بن موسی الرضا علیه السّلام قال:

حدثنی أبی موسی بن جعفر علیه السّلام قال: حدثنی أبی جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: حدثنی أبی محمد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:51

بن علی علیه السّلام قال: حدثنی أبی علی بن الحسین علیه السّلام قال: حدثنی أبی الحسین بن علی علیه السّلام قال:

حدثنی أبی علی

بن أبی طالب علیه السّلام، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال.

5. فی فرائد السمطین: أخبرنی الشیخ شرف الدین أبو الفضل أحمد بن هبه اللّه قراءه علیه و أنا أسمع، قیل له: أخبرتک الشیخه الصالحه أم المؤید زینب بنت عبد اللّه بن أبی القاسم عبد الرحمن بن أبی الحسن الشعریه إجازه فأقرّ به.

6. و أخبرنی الإمام العدل شمس الدین عبد الواسع بن عبد الکافی بن عبد الواسع الأبهری إجازه بروایته، عن الإمام رکن الدین أبی سعد محمد بن الإمام زین الدین أبی عبد الرحمن أحمد بن زین الإسلام أبی عبد الصمد بن حمویه الجوینی رحمه اللّه علیهم إجازه، بروایته عن جدی الأعلی شیخ الإسلام معین الدین أبی عبد اللّه بن أبی الحسن بن محمد بن حمویه الجوینی رحمه اللّه إجازه، قال: أنبأنا عبد الوهاب بن إسماعیل بن عمر الصیرفی، قال: أنبأنا الشیخان الزکیان أبو عبد اللّه إسماعیل بن عبد الغافر الفارسی، و أبو القاسم زاهر بن طاهر الشحامی، قالا: أنبأنا أبو علی الحسن بن أحمد السکاکی، أنبأنا الإمام أبو القاسم بن حبیب، أنبأنا أبو بکر محمد بن عبد اللّه بن محمد النیسابوری الحفید، أنبأنا أبو القاسم عبد اللّه بن أحمد بن عامر الطائی بالبصره، حدثنی أبی سنه ستین و مائتین، قال: حدثنی علی بن موسی الرضا علیه السّلام، قال: حدثنی أبی موسی بن جعفر علیه السّلام، حدثنی أبی جعفر بن محمد علیه السّلام، حدثنی أبی محمد بن علی علیه السّلام، حدثنی أبی علی بن الحسین علیه السّلام، حدثنی أبی الحسین بن علی علیه السّلام، حدثنی أبی علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

7. فی مناقب

ابن المغازلی: أخبرنا أبو إسحاق إبراهیم بن غسان البصری إجازه: إن أبا علی الحسین بن علی بن أحمد بن محمد بن أبی زید حدّثهم، قال: حدثنا أبو القاسم عبد اللّه أبی أحمد بن عامر الطائی، حدثنا أبی، حدثنا أحمد بن عامر، حدثنا علی بن موسی الرضا علیه السّلام قال: حدثنا أبی موسی بن جعفر علیه السّلام، قال: حدثنی أبی جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: حدثنی أبی محمد بن علی علیه السّلام، قال: حدثنی أبی علی بن الحسین علیه السّلام، قال: حدثنی أبی الحسین بن علی، قال: حدثنی أبی علی بن أبی طالب علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

8. فی عیون الأخبار بسند آخر فی ص 8: حدثنا أبو علی أحمد بن أبی جعفر البیهقی قال:

حدثنا أبو علی أحمد بن علی بن جبرئیل الجرجانی البزاز، قال: حدثنا إسماعیل بن أبی عبد اللّه أبو عمر القطان، قال: حدثنا أحمد بن عبد اللّه بن عامر الطائی ببغداد علی باب صقر السکری عند جسر أبی الزنج، قال: حدثنی أبو أحمد بن سلیمان الطائی، عن علی بن موسی الرضا علیه السّلام بالمدینه سنه أربع و تسعین و مائه، قال: حدثنی أبی موسی بن جعفر علیه السّلام، عن أبیه جعفر بن محمد علیه السّلام، عن أبیه محمد بن علی علیه السّلام، عن أبیه علی بن الحسین علیه السّلام قال:

حدثنی أبی الحسین بن علی علیه السّلام، قال: حدثنی أبی و علی بن أبی طالب علیه السّلام قال: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:52

15 المتن:
اشاره

تقول عائشه بنت أبی بکر: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم

القیامه نادی مناد: «معشر الخلائق، طأطئوا رءوسکم حتی تجوز «1» فاطمه بنت محمد». فتمر و علیها ریطتان «2» خضراوان. «3» [فهی أول من یکسی]. «4»

المصادر:

1. سیدات نساء الجنه، لعبد العزیز الشناوی: ص 159 کما فی ملحقات الإحقاق.

2. ملحقات الإحقاق: ج 25 ص 226.

3. الإتحاف بحب الأشراف للشبراوی: ص 128 بزیاده و نقیصه فیه.

4. المشرع الروی فی مناقب الساده الکرام أبی علوی لمحمد بن أبی بکر باعلوی: ج 1 ص 85، بتغییر فی الألفاظ.

5. معرفه الصحابه لأبی نعیم الأصبهانی: ج 1 ص 319 ح 355 بتفاوت یسیر.

6. المعجم الأوسط للطبرانی: ج 3 ص 196 ح 2407، بتفاوت یسیر.

7. المناقب لابن المغازلی: ص 287 ح 405 بتفاوت یسیر.

8. المستدرک للحاکم النیشابوری: ج 3 ص 1/ 15، بتفاوت فی الألفاظ: علی ما فی الإحقاق: ج 10.

9. میزان الاعتدال: ج 2 ص 538 رقم 4765 بتفاوت یسیر.

10. لسان المیزان: ج 3 ص 395 ح 1567، بتفاوت فی اللفظ و المعنی.

11. کفایه الطالب: ص 364، کما فی هامش مناقب ابن المغازلی.

12. المناقب للجوهری کما فی هامش مناقب ابن المغازلی.

13. نور الأبصار: ص 51 بتفاوت یسیر.

14. إحقاق الحق: ج 10 ص 140، عن مستدرک الحاکم.

15. العلل المتناهیه لأبی الفرج بن الجوزی: ص 262 بتفاوت فی اللفظ و المعنی رواه بطریقین.

16. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 50 رواه بخمسه طرق.

______________________________

(1). خ ل: تمر.

(2). خ ل: کسوتان.

(3). فی نور الأبصار: ریطتان حمراوان. و فی المشرع الروی خ ل: حلتان حمراوان.

(4). الزیاده من کتاب الإتحاف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:53

17. جامع الأحادیث: ح 2470، کما فی الإحقاق بتغییر یسیر.

18. إحقاق الحق و إزهاق الباطل: ج 19 ص 70.

19. مجمع الزوائد:

ج 9 ص 213.

20. إتحاف السائل بما لفاطمه علیه السّلام من المناقب للمناوی: ص 73 ح 34.

21. المعجم الکبیر للطبرانی: ص 14، (مخطوط) علی ما فی الإحقاق: ج 10.

الأسانید:

1. فی معرفه الصحابه لأبی نعیم: قال: حدثنا فاروق الخطابی، ثنا أبو مسلم الکشی، ثنا عبد الحمید بن بحر الزهرانی الکوفی، ثنا خالد بن عبد اللّه، عن بیان، عن الشعبی، عن أبی جحیفه، عن علی علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی المعجم الأوسط للطبرانی: قال: حدثنا أبو مسلم، قال حدثنا عبد الحمید بن بحر الزهرانی، قال: حدثنا خالد بن عبد اللّه الواسطی، عن بیان أبی بشر، عن الشعبی، عن أبی جحیفه، عن علی علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

3. فی مناقب ابن المغازلی: قال: أخبرنا أبو غالب محمد بن أحمد بن سهل النحوی، حدثنا أبو عبد اللّه محمد بن علی بن مهدی املاء، حدثنا أحمد بن جعفر، حدثنا: أبو مسلم الکشی، حدثنا عبد الحمید بن بحر الکوفی، عن رجل سقط اسمه من کتابی، قال: حدثنا خالد بن عبد اللّه، عن بیان، عن الشعبی عن أبی جحیفه، عن علی علیه السّلام، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله. قال أبو مسلم: کتبت هذا الحدیث أنا و أبو قلابه، فذکّرینه أنه قال: عن حمران.

4. فی مستدرک الحاکم: أحمد بن جعفر بن حمدان، حدثنا إبراهیم بن عبد اللّه بن مسلم البصری، ثنا عبد الحمید بن بحر، حدثنا خالد بن عبد اللّه عن بیان، عن الشعبی عن أبی جحیفه عن علی علیه السّلام قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله.

5. فی مستدرک الحاکم: حدثنا أبو الفضل الحسن بن

یعقوب العدل، و أبو بکر محمد بن عبد اللّه بن عتاب و أبو بکر بن دارم الحافظ. (قالوا): حدثنا إبراهیم بن عبد اللّه العبسی، ثنا العباس بن الولید بن بکار الضبی، ثنا خالد الواسطی.

6. فی میزان الاعتدال و لسان المیزان، قالا: أنبأناه ابن أبی الخیر عن الطرسوسی و مسعود الجمال، قالا: أنا الحداد، أنا أبو نعیم، ثنا فاروق و الطبرانی، قالا: ثنا أبو مسلم ... إلی آخر السند.

7. فی العلل المتناهیه لأبی الفرج بن الجوزی، قال: أنا علی بن عبید اللّه، قال: أخبرنا علی بن أحمد، قال: أنبأنا ابن بطه، قال: نا أبو بکر أحمد بن سلیمان، قال: نا إبراهیم بن عبد اللّه البصری، قال: عبد الحمید بن بحر، قال: حدثنا خالد، عن بیان، عن الشعبی، عن أبی جحیفه، عن علی علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:54

8. فی العلل المتناهیه لأبی الفرج بن الجوزی قال: أنا علی، قال: أنبأنا ابن بطه، قال:

حدثنی أبو عیسی البسطامی، قال: نا أبو قلابه عبد الملک بن محمد، قال نا عبد الحمید، قال: نا خالد الواسطی، عن بیان، عن الشعبی، عن أبی جحیفه، عن علی قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

9. فی المعجم الکبیر: حدثنا أبو مسلم الکشی، عبد الحمید بن بحر الزهرانی، فذکر الحدیث بعین ما تقدم عن المستدرک سندا و متنا.

16 المتن:
اشاره

عن أبی هریره مرفوعا: إذا کان یوم القیامه نادی مناد من بطنان العرش: «أیها الناس، غضوا أبصارکم حتی تجوز فاطمه إلی الجنه».

المصادر:

1. ملحقات الإحقاق: ج 25، 228.

2. إتحاف السائل بما لفاطمه علیه السّلام من المناقب و الفضائل لمحمد بن عبد الرءوف: ص 72، ح 32 بروایتین.

3. آل محمد علیه السّلام لحسام الدین: ص 36، کما فی ملحقات الإحقاق.

4. مسند فاطمه علیه السّلام للسیوطی: ص 55 ح 93، بروایتین.

5. المشرع الروی فی مناقب الساده الکرام أبی علوی: ج 1 ص 85.

6. الکامل فی ضعفاء الرجال: ج 5 ص 5 بتفاوت یسیر.

7. کنز العمال: ج 2 ص 226 ح 34210 و 34211.

8. دلائل النبوه لأبی نعیم: ص 351، بتفاوت یسیر فی اللفظ و المعنی.

الأسانید:

1. فی الکامل فی ضعفاء الرجال لعبد اللّه بن عدی: قال: ثنا محمد بن عثمان بن أبی سوید، ثنا العباس بن بکار، ثنا خالد بن عبد اللّه، عن بیان، عن الشعبی، عن أبی جحیفه، عن علی علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:55

17 المتن:
اشاره

عن أبی هریره: یبعث اللّه الأنبیاء یوم القیامه علی الدواب و یبعث صالحا علی ناقته کیما یوافی بالمؤمنین من أصحابه، و تبعث فاطمه و الحسن علی ناقتین من نوق الجنه و علی بن أبی طالب علی ناقتی و أنا علی البراق.

و یبعث بلالا علی ناقه فینادی بالأذان و شاهده حقا حقا حتی إذا بلغ أشهد أن محمدا رسول اللّه شهد بها جمیع الخلائق من المؤمنین من الأولین و الآخرین، فقبلت فیمن قبلت منه. «1»

المصادر:

1. ملحقات الإحقاق: ج 25 ص 231.

2. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للسیوطی: ص 52 ح 73.

3. البدور السافره فی أمور الآخره للسیوطی: ص 113، بزیاده فی صدر الحدیث و فی آخره.

4. فضائل الأعمال لحمید بن زنجویه کما فی البدور السافره.

5. تاریخ دمشق: ج 10 ص 458 ح 2652.

6. تنزیه الشریعه المرفوعه: ج 2 ص 380 ح 14.

7. إحقاق الحق: ج 9 ص 201، عن منتخب تاریخ دمشق و منتخب العمال شطرا من الحدیث بتفاوت فیه.

8. منتخب تاریخ دمشق: ج 3 ص 308، علی ما فی الإحقاق.

9. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 127، علی ما فی الإحقاق.

10. إحقاق الحق: ج 9 ص 245، عن تاریخ بغداد و کنز العمال و مفتاح النجا و أرجح المطالب.

11. تاریخ بغداد: ج 3 ص 140، علی ما فی الإحقاق.

12. کنز العمال: ج 12 ص 32 علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). فی البدور السافره زیاده فی صدر الحدیث، و فی آخره: ورد من رد فإذا وافی بلال استقبل بحله، فلبسها من یکسی من حلل الجنه بعد النبیین و الشهداء بلال و صالحی المؤمنین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:56

13. مفتاح النجا: ص 17 علی ما فی

الإحقاق.

14. أرجح المطالب: ص 310.

15. إحقاق الحق: ج 23 ص 361، عن جامع الأحادیث و مسند فاطمه علیه السّلام.

16. جامع الأحادیث: ج 8 ص 27، علی ما فی الإحقاق.

17. المعجم الکبیر للطبرانی علی ما فی مسند فاطمه علیه السّلام للسیوطی.

18. المستدرک للحاکم علی ما فی مسند فاطمه علیه السّلام للسیوطی.

الأسانید:

1. فی تاریخ دمشق: أبو القاسم علی بن إبراهیم و أبو الحسن علی بن أحمد، قالا: حدثنا أبو منصور بن زریق، أخبرنا أبو محمد عبید اللّه بن محمد بن عابد الخلال، حدثنا أبی محمد بن عابد، حدثنا علی بن داود القنطری، حدثنا عبد اللّه بن صالح، حدثنا یحیی بن أیوب، عن ابن جریح، عن محمد بن کعب القرظی، عن أبی هریره قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی منتخب تاریخ دمشق: و أخرج الحافظ و الخطیب عن أبی هریره أنه قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

3. فی تاریخ بغداد: حدثنا أبو علی الحسن بن محمد بن إسماعیل البزاز، حدثنا أبو محمد عبید اللّه بن محمد بن عائذ الخلال، حدثنا أبی محمد بن عائذ، حدثنا علی بن داود القنطری، حدثنا عبد اللّه بن صالح، حدثنا یحیی بن أیوب، عن ابن جریح، عن محمد بن کعب القرظی، عن أبی هریره قال: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

4. فی کنز العمال: روی الحدیث عن طریق الطبرانی فی الکبیر و أبی الشیخ، و الحاکم و الخطیب و ابن عساکر، عن أبی هریره مثل ما فی تاریخ بغداد.

5. فی أرجح المطالب: روی الحدیث عن طریق الطبرانی و الحاکم و الخطیب و ابن عساکر، عن أبی هریره بعین ما تقدم عن تاریخ بغداد.

18 المتن:
اشاره

عن ابن عباس قال: إذا کان یوم القیامه نودی بفاطمه ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فتکسی من حلل الجنه، و الحسن و الحسین علی نجیبین، و عن یمین فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عشره آلاف وصیفه و یهتف الهاتف: «هذه فاطمه بنت محمد، غضوا أبصارکم

حتی تمرّ».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:57

المصادر:

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام لمحمد بن سلیمان الکوفی: ج 2 ص 207 ح 678.

الأسانید:

1. فی مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: قال: حدثنا أبو أحمد قال:

حدثنی محمد بن إسحاق الآدمی، قال: حدثنا عثمان بن عبد الرحمن قال: حدثنا موسی بن أمین الحرانی و ابن سلمه الحرانی عن خصیف عن مجاهد، عن ابن عباس.

19 المتن:
اشاره

عن ابن عباس قال: خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم و هو آخذ بید علی علیه السّلام و هو یقول:

یا معشر الأنصار، أنا محمد رسول اللّه. ألا إنی خلقت من طینه مرحومه فی أربعه من أهل بیتی: أنا و علی و حمزه و جعفر. فقال قائل: هؤلاء معک رکبان یوم القیامه؟

فقال: کذلک، إنه لن یرکب یومئذ إلا أربعه: أنا و علی و فاطمه و صالح، فأما أنا فعلی البراق، و أما فاطمه ابنتی فعلی العضباء، و أما صالح فعلی ناقه اللّه التی عقرت، و أما علی فعلی ناقه من نوق الجنه، زمامها من یاقوت علیه حلتان خضراوان.

فیقف بین الجنه و النار و قد ألجم الناس العرق یومئذ، فتهب ریح من قبل العرش فتنشف عنهم عرقهم، فیقول الأنبیاء و الملائکه و الصدیقون: ما هذا إلا ملک مقرب أو نبی مرسل. فینادی مناد: «ما هذا ملک مقرب و لا نبی مرسل، و لکنه علی بن أبی طالب أخو رسول اللّه صلوات اللّه علیهما فی الدنیا و الآخره».

المصادر:

1. النور المبین فی قصص الأنبیاء و المرسلین: ص 93.

2. الخصال للصدوق: ج 1 باب 4 ح 20.

3. أمالی الصدوق: المجلس 37 ح 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:58

4. بحار الأنوار: ج 7 ص 231 ح 2 عن خصال الصدوق و أمالیه.

5. بحار الأنوار: ج 11 ص 380 ح 6 عن الخصال.

6. تفسیر الصافی: ج 2 ص 118، عن الخصال شطرا من الحدیث.

7. نور الثقلین: ج 2 ص 48 ح 186 عن الخصال شطرا من الحدیث.

8. بحار الأنوار: ج 43 ص 19 ح 1، شطرا من الحدیث.

الأسانید:

1. فی الخصال و أمالی الصدوق: حدثنا أحمد بن محمد بن یحیی العطار، قال: حدثنا سعد بن عبد اللّه قال: حدثنا محمد بن الحسین بن أبی الخطاب، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن الاصم، عن عبد اللّه البطل، عن عمرو بن أبی المقدام، عن أبیه، عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس قال.

20 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا سلمان، أ تدری من الداخل علینا؟ قال: نعم یا رسول اللّه، و لکن زدنی علما إلی علمی، قال: یا سلمان، هذا علی أخی، لحمه من لحمی، و دمه من دمی، منزلته منی بمنزله هارون من موسی، إلا أنه لا نبی بعدی. یا سلمان، هذا وصیی و وارثی.

و الذی بعثنی بالنبوه لآخذنّ یوم القیامه بحجزه جبرئیل و علی آخذ بحجزتی و فاطمه آخذه بحجزته، و الحسن آخذ بحجزه فاطمه و الحسین آخذ بحجزه الحسن، و شیعتهم آخذون بحجزتهم.

فأین تری اللّه ذاهبا برسول اللّه؟ و أین تری رسول اللّه ذاهبا بأخیه؟ و أین تری أخا رسول اللّه ذاهبا بزوجته؟ و أین تری فاطمه ذاهبه بولدها ولدی رسول اللّه ذاهبین بشیعتهم؟ إلی الجنه و رب الکعبه، یا سلمان! إلی الجنه و رب الکعبه، یا سلمان! إلی الجنه و رب الکعبه، یا سلمان! إلی الجنه یا سلمان! عهد به جبرئیل من عند رب العالمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:59

المصادر:

1. عبقات الأنوار فی إثبات إمامه الأئمه الأطهار علیهم السّلام: الدلیل 31 ص 933 عن کتاب زین الفتی فی تفسیر سوره هل أتی.

2. زین الفتی فی تفسیر سوره هل أتی کما فی عبقات الأنوار.

الأسانید:

1. فی عبقات الأنوار عن زین الفتی فی تفسیر سوره هل أتی: حدثنی الحسین بن علی المدنی، عن یونس بن بکیر، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب علیه السّلام.

21 المتن:
اشاره

عن أبی ذر قال: رأیت سلمان و بلال یقبلان إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله إذا انکبّ سلمان علی قدم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقبّلها. فزجره النبی صلّی اللّه علیه و آله عن ذلک، ثم قال له: یا سلمان، لا تصنع بی ما تصنع الأعاجم بملوکها. أنا عبد من عبید اللّه، آکل مما یأکل العبید، و أقعد کما یقعد العبید.

فقال له سلمان: یا مولای، سألتک باللّه إلا أخبرتنی بفضائل فاطمه علیه السّلام یوم القیامه؟

قال: فأقبل النبی صلّی اللّه علیه و آله ضاحکا مستبشرا.

ثم قال: و الذی نفسی بیده إنها الجاریه التی تجوز فی عرصه القیامه علی ناقه رأسها من خشیه اللّه، و عیناها من نور اللّه، و خطامها من جلال اللّه، و عنقها من بهاء اللّه، و سنامها من رضوان اللّه، و ذنبها من قدس اللّه، و قوائمها من مجد اللّه. إن مشت سبحت، و إن رغت قدّست. علیها هودج من نور، فیه جاریه إنسیه حوریه عزیزه، جمعت فخلقت، صنعت و مثلت من ثلاثه أصناف: فأولها من مسک أذفر، و أوسطها من العنبر الأشهب، و آخرها من الزعفران الأحمر، عجنت بماء الحیوان، لو تفلت تفله فی سبعه أبحر مالحه لعذبت، و لو أخرجت ظفر خنصرها إلی دار الدنیا لغشی الشمس و القمر، جبرئیل عن یمینها، و میکائیل عن شمالها، و علی أمامها، و الحسن و الحسین وراءها، و اللّه یکلأها و یحفظها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 24 60 21 المتن: ..... ص : 59

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:60

فیجوزون فی عرصه القیامه؛ فإذا النداء من قبل اللّه جل جلاله: «معاشر الخلائق، غضوا أبصارکم، و نکّسوا رءوسکم، هذه فاطمه بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله نبیکم، زوجه علی إمامکم، أم الحسن و الحسین». فیجوز الصراط و علیها ریطتان بیضاوان.

فإذا دخلت الجنه و نظرت إلی ما أعد اللّه لها من الکرامه قرأت: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ،* الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ، إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ، الَّذِی أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَهِ مِنْ فَضْلِهِ لا یَمَسُّنا فِیها نَصَبٌ وَ لا یَمَسُّنا فِیها لُغُوبٌ». «1»

قال: فیوحی اللّه عز و جل إلیها: یا فاطمه، سلینی أعطک، و تمنی علیّ أرضک. فتقول:

«إلهی، أنت المنی و فوق المنی، أسألک أن لا تعذّب محبّی و محبی عترتی بالنار».

فیوحی اللّه إلیها: یا فاطمه، و عزتی و جلالی و ارتفاع مکانی، لقد آلیت علی نفسی من قبل أن أخلق السموات و الأرض بألفی عام، أن لا أعذّب محبیک و محبی عترتک بالنار.

المصادر:

1. تأویل الآیات الظاهره فی فضائل العتره الطاهره: ج 2 ص 484 ح 12.

2. تفسیر البرهان: ج 3 ص 365 ح 1 عن الصدوق.

3. بحار الأنوار: ج 27 ص 139 ح 144 من کنز الفوائد.

4. کنز جامع الفوائد: ص 253، عن الصدوق کما فی بحار الأنوار.

5. مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 241 عن کنز الفوائد.

الأسانید:

1. فی تأویل الآیات الظاهره نقلا عن الصدوق: قال: حدثنا عبد اللّه بن محمد بن الوهاب، عن أبی الحسن أحمد بن محمد الشعرانی، عن أبی محمد عبد الباقی، عن عمر بن سنان المنیحی، عن حاجب بن سلیمان، عن وکیع بن الجراح، عن سلیمان الأعمش، عن ابن ظبیان، عن أبی ذر.

______________________________

(1). سوره فاطر: الآیه 34.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:61

22 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام و قد سئل عن قول اللّه عز و جل «وَ بَیْنَهُما حِجابٌ» «1» فقال: سور بین الجنه و النار قائم علیه محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی و الحسن و الحسین و فاطمه و خدیجه علیهم السّلام فینادون: أین محبونا؟ و أین شیعتنا؟

فیقبلون إلیهم، فیعرفونهم بأسمائهم و أسماء آبائهم. و ذلک قوله «یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ» «2»، فیأخذون بأیدیهم، فیجوزون بهم علی الصراط و یدخلونهم الجنه.

المصادر:

1. تأویل الآیات الظاهره فی فضائل العتره الطاهره علیه السّلام: ج 1 ص 176 ح 12.

2. بحار الأنوار: ج 24 ص 255 ج 19، عن کنز الفوائد.

3. کنز الفوائد: ص 89، کما فی بحار الأنوار.

4. مختصر بصائر الدرجات: ص 53.

5. تفسیر البرهان: ج 2 ص 18 ح 10، عن بصائر الدرجات.

الأسانید:

1. فی بصائر الدرجات: علی بن محمد بن علی بن سعد الأشعری، عن حمدان بن یحیی، عن بشر بن حبیب، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

23 المتن:
اشاره

عن ابن عباس فی قوله تعالی: «وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ» «3»، قال:

النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علی سور بین الجنه و النار، یعرفون المحبین لهم ببیاض الوجوه و المبغضین لهم بسواد الوجوه.

______________________________

(1). سوره الأعراف: الآیه 46.

(2). سوره الأعراف: الآیه 46.

(3). سوره الأعراف: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:62

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 47.

2. بحار الأنوار: ج 24 ص 255 ح 18.

الأسانید:

1. فی تفسیر فرات: محمد بن الفضل بن جعفر بن الفضل العباسی معنعنا عن ابن عباس.

24 المتن:
اشاره

عن أبان بن تغلب قال: دخلت علی أبی عبد اللّه علیه السّلام فی آخر یوم من شهر رمضان بعد العصر، فقال لی: یا أبان، إن جبرئیل نزل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی آخر یوم من شهر رمضان بعد العصر، فلما صعد إلی السماء دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام و کانت إذا سمعته أجابته.

فأجابته فی عباءه محتجزه بنصفها و النصف الآخر علی رأسها! فقال لها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

«ادع زوجک علیا»، فدعته فاطمه علیها السّلام.

فأجلسه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن یمینه، ثم أخذ کفّه فوضعها فی حجره، ثم قال لهما: أ لا أخبرکما بما أخبرنی به جبرئیل؟ قالا: بلی یا رسول اللّه. قال: أخبرنی أنی عن یمین العرش یوم القیامه، و إن اللّه کسانی ثوبین أحدهما أخضر و الآخر وردی، و أنک یا علی عن یمین العرش و أن اللّه کساک ثوبین أحدهما أخضر و الآخر وردی، و أنک یا فاطمه عن یمین العرش و أن اللّه کساک ثوبین أحدهما أخضر، و الآخر وردی.

قال: فقلت: جعلت فداک، فإن الناس یکرهون الوردی! قال: یا أبان، إن اللّه لما رفع المسیح علیه السّلام إلی السماء رفعه إلی جنه فیها سبعون غرفه، و إنه کساه ثوبین، أحدهما أخضر و الآخر وردی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:63

قال: قلت: جعلت فداک، أخبرنی بنظیره من القرآن؟ قال: یا أبان، إن اللّه یقول: «فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّماءُ فَکانَتْ وَرْدَهً کَالدِّهانِ» «1».

المصادر:

1. مکارم الأخلاق للطبرسی: ص 106. فی آداب اللباس، الفصل الثالث.

2. وسائل الشیعه: ج 3 ص 360 ح 16 أبواب أحکام الملابس، عن مکارم الأخلاق شطرا

من الحدیث بتفاوت یسیر فی الألفاظ.

25 المتن:
اشاره

فی حدیث خلق فاطمه علیه السّلام قبل آدم إلی أن قال: قال آدم لجبرئیل: فکیف ترد یوم القیامه هذه الجاریه؟ قال: إن اللّه یقول:، ترد علی ناقه لیست من نوق دار الدنیا، رأسها من بهاء اللّه، و مؤخرها من عظمه اللّه، و خطامها من رحمه اللّه، و قوائمها من خشیه اللّه، و لحمها و جلدها معجون بماء الحیوان؛ قال لها: «کونی» فکانت، یقود زمام الناقه سبعون ألف صف من الملائکه کلهم ینادون: «غضوا أبصارکم یا أهل الموقف حتی تجوز الصدیقه سیده النساء فاطمه الزهراء».

المصادر:

1. حلیه الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطهار علیهم السّلام: ج 2 ص 10 ح 2، عن الدر النظیم.

2. الدر النظیم: ص 149، علی ما فی حلیه الأبرار.

______________________________

(1). سوره الرحمن: الآیه 37.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:64

26 المتن:
اشاره

عن الباقر علیه السّلام قال: لفاطمه علیه السّلام وقفه علی باب جهنم، فإذا کان یوم القیامه کتب بین عینی کل رجل مؤمن أو کافر، فیؤمر بمحب قد کثرت ذنوبه إلی النار، فتقرأ بین عینیه «محبا»، فتقول: «إلهی و سیدی، سمیتنی فاطمه و فطمت بی من تولانی و تولی ذریتی من النار، و وعدک الحق و أنت لا تخلف المیعاد».

فیقول اللّه: صدقت یا فاطمه، إنی سمیتک فاطمه و فطمت بک من أحبک و تولاک و أحب ذریتک من النار و وعدی الحق و أنا لا أخلف المیعاد. و إنما أمرت بعبدی هذا إلی النار لتشفعی فیه فأشفّعک، و لیتبیّن لملائکتی و أنبیائی و رسلی و أهل الموقف موقفک منی و مکانتک عندی. فمن قرأت بین عینیه مؤمنا فخذی بیده و أدخلیه الجنه.

المصادر:

1. علل الشرائع: باب 142 ص 179 ح 6.

2. الجواهر السنیه فی الأحادیث القدسیه: ص 247 عن علل الشرائع.

3. الأحادیث القدسیه المسنده (مخطوطه): ص 100.

4. کشف الغمه للإربلی: ج 1 ص 463.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 14 ح 11 عن علل الشرائع.

6. بحار الأنوار: ج 8 ص 51 ح 58 عن علل الشرائع.

7. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 242 عن علل الشرائع.

8. مجمع النورین: ص 163 عن علل الشرائع.

9. الکشکول للبحرانی: ج 3 ص 144 عن کشف الغمه.

الأسانید:

1. فی علل الشرائع: حدثنا محمد بن موسی بن متوکل رحمه اللّه، قال: حدثنا سعد بن عبد اللّه عن أحمد بن عیسی عن محمد بن سنان، عن عبد اللّه بن مسکان عن محمد بن مسلم الثقفی، قال: سمعت أبا جعفر علیه السّلام یقول.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:65

27 المتن:

قال الصادق علیه السّلام- فی حدیث الخراسانی-: ... إذا کان یوم القیامه کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله متعلقا بنور اللّه و آخذا بحجزته، و کذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام و کذلک فاطمه علیها السّلام و الحسن و الحسین و الأئمه علیه السّلام و کذلک شیعتنا معنا، یدخلون مداخلنا و یردون مواردنا و یسکنون مساکننا ...

المصادر:
اشاره

الهدایه الکبری للخصیبی (مخطوط): الباب 8، باب الإمام الصادق علیه السّلام.

28 المتن:

قال جابر لأبی جعفر علیه السّلام: جعلت فداک یا ابن رسول اللّه، حدّثنی بحدیث فی فضل جدتک فاطمه علیه السّلام إذا أنا حدثت به الشیعه فرحوا بذلک. قال: أبو جعفر علیه السّلام: حدثنی أبی عن جدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: إذا کان یوم القیامه نصب للأنبیاء و الرسل منابر من نور، فیکون منبری أعلی منابرهم یوم القیامه. ثم یقول: یا محمد، اخطب. فأخطب خطبه لم یسمع أحد من الأنبیاء و الرسل بمثلها.

ثم ینصب للأوصیاء منابر من نور و ینصب لوصیی علی بن أبی طالب علیه السّلام فی أوساطهم منبر من نور فیکون منبر علی علیه السّلام أعلی منابرهم یوم القیامه. ثم یقول له: یا علی اخطب. فیخطب خطبه لم یسمع أحد من أولاد الأنبیاء و المرسلین بمثلها.

ثم ینادی مناد و هو جبرئیل علیه السّلام: أین فاطمه بنت محمد؟ أین خدیجه بنت خویلد؟

أین مریم بنت عمران؟ أین آسیه بنت مزاحم؟ أین أم کلثوم أم یحیی بن زکریا؟ فیقمن.

فیقول اللّه تبارک و تعالی: یا أهل الجمع، لمن الکرم الیوم؟ فیقول محمد و علی و الحسن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:66

و الحسین و فاطمه علیهم السّلام: للّه الواحد القهار. «1»

فیقول اللّه جل جلاله: یا أهل الجمع، إنی قد جعلت الکرم لمحمد و علی و الحسن و الحسین و فاطمه. یا أهل الجمع، طأطئوا الرءوس و غضوا الأبصار، إن هذه فاطمه تسیر إلی الجنه.

فیأتیها جبرئیل بناقه من نوق الجنه مدبجه الجنبین، خطامها من اللؤلؤ المخفق الرطب، علیها رحل من المرجان. فتناخ بین یدیها فترکبها، فیبعث إلیها مائه ألف ملک، فیصیرون عن یمینها و

یبعث إلیها مائه ألف ملک فیصیرون عن یسارها، و یبعث إلیها مائه ألف ملک یحملونها بأجنحتهم حتی یسیروها عند باب الجنه.

فإذا صارت عند باب الجنه تلتفت، فیقول اللّه: یا بنت حبیبی، ما التفاتک، و قد أمرت بک إلی جنتی؟! فتقول: یا رب، أحببت أن یعرف قدری فی مثل هذا الیوم. فیقول اللّه تبارک و تعالی: یا بنت حبیبی، ارجعی و انظری من کان فی قلبه حب لک أو لأحد من ذریتک؛ خذی بیده فأدخلیه الجنه.

قال أبو جعفر علیه السّلام: و اللّه یا جابر، إنها لتلتقط شیعتها و محبیها کما یلتقط الطیر الحب الجید من الحب الردی. فإذا صار شیعتها معها عند باب الجنه یلقی اللّه فی قلوبهم أن یلتفتوا. فإذا التفتوا یقول اللّه: یا أحبائی، ما التفاتکم و قد شفّعت فیکم فاطمه بنت حبیبی؟!

فیقولون: یا رب، أحببنا أن یعرف قدرنا فی مثل هذا الیوم. فیقول اللّه: یا أحبائی، ارجعوا و انظروا من أحبکم لحب فاطمه، انظروا من أطعمکم لحب فاطمه، انظروا من سقاکم شربه فی حب فاطمه، انظروا من ردّ عنکم غیبه فی حب فاطمه، انظروا من کساکم لحب فاطمه؛ خذوا بیده و أدخلوه الجنه.

______________________________

(1). فی شرح الأخبار: ثم ینادی مناد: لمن الکرم الیوم؟ فیقال: للّه الواحد القهار، و لمحمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:67

قال أبو جعفر علیه السّلام: و اللّه لا یبقی فی الناس إلا شاک أو کافر أو منافق. فإذا صاروا بین الطبقات نادوا کما قال اللّه: «فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ وَ لا صَدِیقٍ حَمِیمٍ» «1». فیقولون: «فَلَوْ أَنَّ لَنا کَرَّهً فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ». «2»

قال أبو جعفر علیه السّلام: هیهات هیهات! منعوا ما طلبوا،

و لو ردوا لعادوا لما نهوا عنه و إنهم لکاذبون. «3»

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 113.

2. شرح الأخبار فی فضائل الأئمه الأطهار: ج 3 ص 62 ح 985.

3. بحار الأنوار: ج 8 ص 51 ح 59، عن تفسیر فرات.

4. بحار الأنوار: ج 14 ص 168 ح 9، عن تفسیر فرات شطرا من الحدیث.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 64 ح 57، عن تفسیر فرات.

6. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 259، عن تفسیر فرات.

7. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 232، عن تفسیر فرات.

8. مجمع النورین للمرندی: ص 164، عن تفسیر فرات.

الأسانید:

1. فی شرح الأخبار: علی بن جریر، بأسناده عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن آبائه، مع زیاده فی آخره.

2. فی تفسیر فرات: قال: حدثنی سهل بن أحمد الدینوری، معنعنا عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: قال جابر لأبی جعفر علیه السّلام.

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 100- 101.

(2). سوره الشعراء: الآیه 102.

(3). سوره الأنعام: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:68

29 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ... أحب أهلی إلیّ فاطمه. إذا کان یوم القیامه نادی مناد من وراء الحجب: «یا أهل الجمع، غضوا أبصارکم عن فاطمه بنت محمد حتی تمرّ».

و إن فاطمه أحصنت فرجها فحرّمها اللّه علی النار و ذریّتها. فاطمه بضعه منی، یغضبنی ما یغضبها، و یبسطنی ما یبسطها، و إن الأنساب تنقطع یوم القیامه إلا نسبی و حسبی و صهری ...

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیه السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 163 الفصل 5، عن العرائس الواضحه و جمع المسائل و إتحاف الساده المتقین.

2. العرائس الواضحه للشیخ عبد الهادی: ص 195، علی ما فی فاطمه الزهراء علیه السّلام أم الأئمه و سیده النساء.

3. جمع المسائل لملا علی القاری: ج 1 ص 82.

4. إتحاف الساده المتقین للزبیدی: ج 7 ص 281.

30 المتن:
اشاره

دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه الزهراء علیها السّلام فوجدها تبکی، فقال: یا قره عینی، ما الذی أبکاک؟ قالت: ذکرت قول اللّه تعالی «وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً» «1». فقعد النبی صلّی اللّه علیه و آله و قال: یا قره عینی، لقد ذکرت یوما عظیما.

ثم قال لها: یا فاطمه، تحشر أمتی عراه حفاه عطاشا، أوزارهم علی ظهورهم، و دموعهم تجری علی خدودهم! فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبتاه، أ ما تستحی النساء من

______________________________

(1). سوره الکهف: الآیه 47.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:69

الرجال؟! فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إن ذلک الیوم کل نفس مشغوله بنفسها. أ ما سمعت قول اللّه تعالی: «لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ» «1».

فقالت فاطمه علیها السّلام: یا أبت، أین ألقاک یوم القیامه؟ فقال: تجدینی یوم القیامه علی الحوض، أنا و أبو الحسن علی، أسقی أمتی من العطش. قالت: فإن لم أجدکم علی الحوض؟! قال: تجدینی علی الصراط، و الأنبیاء حولی و أنا أقول: ربّ سلّم أمتی، ربّ سلّم أمتی، و الملائکه یقولون: آمین، آمین.

المصادر:

1. ملحقات الإحقاق: ج 25 ص 527، عن کتاب البعث و النشور.

2. البعث و النشور للمحاسبی، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی البعث و النشور: عن ثابت البنانی، عن عفان عن النهری قال.

31 المتن:
اشاره

روی أنه ینادی مناد یوم القیامه: «من أحب فاطمه و ذریتها فلیأخذ شعرا من مقنعه فاطمه»؛ و یمرّ علی الصراط و یدخل الجنه بلا حساب.

المصادر:

مجمع النورین و ملتقی البحرین للمرندی: ص 159.

______________________________

(1). سوره عبس: الآیه 5.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:70

32 المتن:
اشاره

عن علی بن الحسین علیه السّلام قال: إذا کان یوم القیامه نادی مناد: «لا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ» «1». فإذا قالها لم یبق أحد إلا رفع رأسه! فإذا قال: «الَّذِینَ آمَنُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا مُسْلِمِینَ» «2» لم یبق أحد إلا طأطأ رأسه إلا المسلمین المحبین.

ثم ینادی: هذه فاطمه بنت محمد، تمرّ بکم هی و من معها إلی الجنه. ثم یرسل اللّه لها ملکا فیقول: یا فاطمه، سلینی حاجتک. فتقول: یا رب، حاجتی أن تغفر لی و لمن نصر ولدی.

المصادر:

1. تفسیر فرات الکوفی: من سوره الزخرف، ص 153.

2. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1179 ح 4، عن تفسیر فرات.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: قال حدثنی محمد بن عیسی بن زکریا الدهقان، قال: حدثنا عبد الرحمن یعنی ابن سراج، قال: حدثنا أبو جعفر عن أبی حمزه الثمالی عن علی بن الحسین علیه السّلام.

33 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه تقبل ابنتی فاطمه علی ناقه من نوق الجنه مدبجه الجنبین، خطمها من لؤلؤ رطب، قوائمها من الزمرد الأخضر، ذنبها من المسک الأذفر، عیناها یاقوتتان حمراوان، علیها قبه من نور یری ظاهرها من باطنها، و باطنها

______________________________

(1). سوره الزخرف: الآیه 68.

(2). سوره الزخرف: الآیه 69.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:71

من ظاهرها، داخلها عفو اللّه و خارجها رحمه اللّه، علی رأسها تاج من نور، للتاج سبعون رکنا، کل رکن مرصع بالدر و الیاقوت، یضیئ کما یضیئ الکوکب الدری فی أفق السماء و عن یمینها سبعون ألف ملک، و عن شمالها سبعون ألف ملک و جبرئیل آخذ بخطام الناقه، ینادی بأعلی صوته: «غضوا أبصارکم حتی تجوز فاطمه بنت محمد».

فلا یبقی یومئذ نبی و لا رسول و لا صدیق و لا شهید إلا غضوا أبصارهم حتی تجوز فاطمه. فتسیر حتی تحاذی عرش ربها جل جلاله، فتزج بنفسها عن ناقتها، و تقول:

إلهی و سیدی، احکم بینی و بین من ظلمنی، اللهم احکم بینی و بین من قتل ولدی. فإذا النداء من قبل اللّه جل جلاله: «یا حبیبتی و بنت حبیبی، سلینی تعطی، و اشفعی تشفّعی.

فو عزتی و جلالی لا جازنی ظلم ظالم».

فتقول: إلهی و سیدی، ذریتی و شیعتی و شیعه ذریتی و محبّی و محبی ذریتی. فإذا النداء من قبل اللّه جل جلاله: «أین ذریه فاطمه و شیعتها و محبوها و محبو ذریتها»؟ فیقبلون و قد

أحاط بهم ملائکه الرحمه، فتقدمهم فاطمه علیه السّلام حتی تدخلهم الجنه.

المصادر:

1. أمالی الصدوق: المجلس 5 ح 4.

2. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 228، عن أمالی الصدوق.

3. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1180 ح 5، عن أمالی الصدوق.

4. غایه المرام: ص 594 ح 45 علی ما فی عوالم العلوم.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 219 ح 1 عن أمالی الصدوق.

6. روضه الواعظین: ص 148 فی ذکر مناقب فاطمه علیه السّلام.

7. الفضائل لابن شاذان: ص 11 بتفاوت یسیر.

8. مناقب ابن شهرآشوب: ج 3 ص 326 شطرا من الحدیث.

9. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 19.

10. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 343 الفصل 8 عن أمالی الصدوق.

11. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 238، عن أمالی الصدوق.

12. مجمع النورین: ص 171، عن أمالی الصدوق.

13. الفضائل لابن شاذان: ص 11 بزیاده فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:72

الأسانید:

1. فی أمالی الصدوق: حدثنا محمد بن إبراهیم، قال: حدثنا أبو جعفر بن جریر الطبری، قال: حدثنا أبو محمد الحسن بن عبد الواحد الخزاز، قال: حدثنی إسماعیل بن علی السندی عن منیع بن الحجاج، عن عیسی بن موسی، عن جعفر الأحمر، عن أبی جعفر محمد بن علی الباقر علیه السّلام، قال: سمعت جابر بن عبد اللّه الأنصاری یقول: قال رسول اللّه.

34 المتن:
اشاره

عن ابن عباس: «یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ ...» «1» لا یعذب اللّه محمدا، «وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ» «2» لا یعذب علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین و حمزه و جعفر، «نُورُهُمْ یَسْعی ...» «3» یضی ء علی الصراط لعلی و فاطمه مثل الدنیا سبعین مره، فیسعی نورهم بین أیدیهم و یسعی عن أیمانهم و هم یتبعونها.

فیمضی أهل بیت محمد و آله زمره علی الصراط مثل البرق الخاطف. ثم قوم مثل الریح، ثم قوم مثل عدو الفرس، ثم یمضی قوم مثل المشی، ثم قوم مثل الحبو، ثم قوم مثل الزحف. و یجعله اللّه علی المؤمنین عریضا و علی المذنبین دقیقا.

قال اللّه تعالی: «یَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا» «4» حتی نجتاز به علی الصراط. قال: فیجوز أمیر المؤمنین علیه السّلام فی هودج من زمرد أخضر، و معه فاطمه علی نجیب من الیاقوت الأحمر، حولها سبعون ألف حوراء کالبرق اللامع.

المصادر:

1. مناقب آل أبی طالب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 155، عن تفسیر مقاتل.

2. تفسیر مقاتل، علی ما فی مناقب ابن شهرآشوب.

3. بحار الأنوار: ج 39 ص 201 ح 23، عن مناقب ابن شهرآشوب.

______________________________

1 و 2 و 3. سوره التحریم: الآیه 8.

4. سوره التحریم: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:73

الأسانید:

1. فی مناقب ابن شهرآشوب عن تفسیر مقاتل، عن عطاء، عن ابن عباس.

35 المتن:
اشاره

عن ابن عباس، و روی الرضا علیه السّلام عن آبائه؛- و اللفظ له- کلهم عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: لیس فی القیامه راکب غیرنا و نحن أربعه، أنا علی دابه اللّه البراق، و أخی صالح علی ناقه اللّه التی عقرت و عمی حمزه «1» علی ناقتی العضباء، و أخی علی بن أبی طالب علیه السّلام علی ناقه من نوق الجنه، بیده لواء الحمد، واقف بین یدی العرش، ینادی: «لا إله إلا اللّه، محمد رسول اللّه».

قال: فیقول الآدمیون: ما هذا إلا ملک مقرب أو نبی مرسل أو حامل عرش رب العالمین. قال: فیجیبهم ملک من تحت بطنان العرش: «ما هذا ملک مقرب و لا نبی مرسل و لا حامل عرش؛ هذا الصدیق الأکبر، هذا علی بن أبی طالب».

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 223 ح 1، عن مناقب ابن شهرآشوب.

2. مناقب آل أبی طالب: ج 3 ص 231 عن تاریخ الخطیب و أمالی الطوسی کما فی البحار.

3. تاریخ الخطیب علی ما فی المناقب.

4. أمالی الطوسی علی ما فی المناقب.

5. مسند الرضا علیه السّلام: ص 170 ح 98 عن أمالی الطوسی.

الأسانید:

1. فی المناقب: روی الأعمش عن سعید بن جبیر عن ابن عباس.

2. فی تاریخ الخطیب: بالإسناد عن أبی لهیعه، عن جعفر بن ربیعه، عن ابن عباس.

3. فی أمالی الطوسی: بأسناده إلی هارون الرشید، عن المهدی، عن المنصور، عن محمد بن علی بن عبد اللّه بن عباس.

______________________________

(1). فی تاریخ الخطیب و أمالی الطوسی: «فاطمه علیها السّلام» مکان عمی حمزه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:74

36 المتن:
اشاره

قال الشیخ فخر الدین الطریحی: روی أن بعض الصالحین من المؤمنین رأی فی منامه فاطمه الزهراء علیه السّلام فی أرض کربلا بعد قتل الحسین علیه السّلام مع جمله من نساء أهل الجنه و هم یندبون الحسین علیه السّلام و فاطمه تقول: «یا أبی یا رسول اللّه، أ ما تنظر إلی أمتک ...»؟!

إلی أن قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: بعدا لأولاد الأدعیاء، کیف أنظر إلیهم یوم القیامه و سیوفهم تقطر من دماء أهل بیتی؟! أم کیف ترونهم إذا نودی بهم فی یوم القیامه: «یا أهل هذا الموقف، غضوا أبصارکم حتی تجوز فاطمه بنت المختار»، فتأتی و ثیابها بدم الحسین مصبوغه، و معها قمیص آخر ملطخ بالسم، فتنادی: یا أمه محمد، أین مسمومی و أین مذبوحی؟ و ما فعلتم بشبابی و شیوخی؟ و ما فعلتم ببناتی و أطفالی؟ و ما فعلتم بأهل بیتی و عیالی؟! تصرخ صرخه عالیه و تقول: یا عدل یا حکیم، احکم بینی و بین قاتل ولدی.

فیقال لها: یا فاطمه الزهراء، ادخلی الجنه. فتقول: لا أدخل الجنه حتی أعلم ما صنع بولدی الحسین من بعدی. فیقال لها: انظری أهل القیامه. فتنظر یمینا و شمالا، فتری الحسین علیه السّلام و هو واقف بلا رأس! فتصرخ صرخه عالیه و

تصرخ الملائکه معها، و تقول:

وا ولداه! وا ثمره فؤاداه! وا حرّ قلباه علی تلک الأجسام العاریه و الجسوم المرمله! وا لهفاه علی تلک الأعضاء المتقطعه تهبّ علیها الصبا و الدبور، و تفنهم العقبان و النسور! قال: فلا یبقی فی ذلک الموقف أحد إلا و بکی لبکائها. فعند ذلک یمثل اللّه الحسین فی أحسن صوره فیخاصم ظالمیه. ثم یأمره اللّه تعالی بقتل أعدائه جمیعا و کذلک علی و الحسن و کذلک ذریه الحسین.

ثم یأمر اللّه تعالی نارا اسمها «هبهب» قد أوقدوا علیها ألف عام حتی اسودّت و أظلمت، فتلتقطهم عن آخرهم. ألا لعنه اللّه علی القوم الظالمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:75

المصادر:

1. المنتخب للطریحی: ج 1 ص 187 المجلس 9.

2. معالی السبطین: ج 1 ص 144.

37 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه ینصب لفاطمه علیه السّلام قبه من نور، و أقبل الحسین علیه السّلام و رأسه علی یده. فإذا رأته شهقت شهقه لا یبقی فی الجمع ملک مقرب و لا نبی مرسل و لا عبد مؤمن إلا بکی لها.

فیمثل اللّه عز و جل رجلا لها فی أحسن صوره، و هو یخاصم قتلته بلا رأس، فیجمع اللّه قتلته و المجهزین علیه و من شرک فی قتله، فیقتلهم حتی یأتی علی آخرهم.

ثم ینشرون فیقتلهم أمیر المؤمنین علیه السّلام، ثم ینشرون فیقتلهم الحسن علیه السّلام، ثم ینشرون فیقتلهم الحسین علیه السّلام، ثم ینشرون فلا یبقی من ذریتنا أحد إلا قتلهم قتله. فعند ذلک یکشف الغیظ و ینسی الحزن.

ثم قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: رحم اللّه شیعتنا. شیعتنا و اللّه المؤمنون، فقد و اللّه شرکونا المصیبه بطول الحزن و الحسره.

المصادر:

1. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال: ص 257.

2. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 230، عن ثواب الأعمال.

3. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1182 ح 7، عن ثواب الأعمال.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 231 ح 7، عن ثواب الأعمال.

5. الایقاظ من الهجعه: ص 250 ح 29، بتفاوت فی الألفاظ و المعانی.

6. اللهوف علی قتلی الطفوف علی ما فی الایقاظ.

7. منهاج البراعه للخوئی: ج 13 ص 34، عن عقاب الأعمال.

8. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 345.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:76

الأسانید:

1. فی ثواب الأعمال: حدثنی محمد بن علی ما جیلویه، قال: حدثنی محمد بن یحیی العطار، عن محمد بن أحمد، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن سنان، عن بعض أصحابه، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

38 المتن:
اشاره

روی أن النبی صلّی اللّه علیه و آله لما قال لابنته فاطمه علیه السّلام: «إن الناس یحشرون عراه»، قالت:

یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أنا أحشر عریانه؟ فقال: نعم. فقالت: وا سوأتاه! حیاء من اللّه سبحانه.

فأتی جبرئیل إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: قل لفاطمه: إنها استحیت من اللّه تعالی، فضمن لها أن یبعثها فی حلتین یغشی نورهما المحشر.

المصادر:

1. الأنوار النعمانیه: ج 4 ص 219 ب 3.

39 المتن:
اشاره

عن ابن عباس قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم و عنده علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فقال: اللهم إنک تعلم أن هؤلاء أهل بیتی و أکرم الناس علیّ، فأحبّ من أحبهم و أبغض من أبغضهم، و وال من والاهم و عاد من عاداهم، و أعن من أعانهم، و اجعلهم مطهرین من کل رجس معصومین من کل ذنب، و أیّدهم بروح القدس منک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:77

ثم قال: یا علی، أنت إمام أمتی و خلیفتی علیها بعدی، و أنت قائد المؤمنین إلی الجنه.

و کأنی أنظر إلی ابنتی فاطمه قد أقبلت یوم القیامه علی نجیب من نور عن یمینها سبعون ألف ملک و عن یسارها سبعون ألف ملک و بین یدیها سبعون ألف ملک و خلفها سبعون ألف ملک، تقود مؤمنات أمتی إلی الجنه.

فأیّما امرأه صلت فی الیوم و اللیله خمس صلوات و صامت شهر رمضان و حجّت بیت اللّه الحرام و زکّت مالها و أطاعت زوجها و والت علیا بعدی دخلت الجنه بشفاعه ابنتی فاطمه و إنها لسیده نساء العالمین.

فقیل: یا رسول اللّه، أ هی سیده نساء عالمها؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: ذاک مریم بنت عمران؛ فأما ابنتی فاطمه فهی سیده نساء العالمین من الأولین و الآخرین، و إنها لتقوم فی محرابها، فیسلّم علیها سبعون ألف ملک من الملائکه المقربین و ینادونها بما نادت به الملائکه مریم، فیقولون: «یا فاطمه، إن اللّه اصطفاک و طهّرک و اصطفاک علی نساء العالمین».

ثم التفت إلی علی علیه السّلام فقال: یا علی، إن فاطمه بضعه منی

و هی نور عینی و ثمره فؤادی، یسوؤنی ما ساءها و یسرّنی ما سرّها، و إنها أول من یلحقنی من أهل بیتی، فأحسن إلیها بعدی.

و أما الحسن و الحسین، فهما ابنای و ریحانتای، و هما سیدا شباب أهل الجنه فلیکرما علیک کسمعک و بصرک. ثم رفع یده إلی السماء فقال: اللهم إنی أشهدک أنی محب لمن أحبهم، و مبغض لمن أبغضهم، و سلم لمن سالمهم، و حرب لمن حاربهم، و عدو لمن عاداهم، و ولی لمن والاهم.

المصادر:

1. أمالی الصدوق: المجلس 73 ح 18.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله لشیعه المرتضی علیه السّلام: ص 177.

3. بحار الأنوار: ج 37 ص 84 ح 52، عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 24 ح 20، عن أمالی الصدوق.

5. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 247.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:78

6. مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 249، عن أمالی الصدوق شطرا من الحدیث.

7. إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح (مخطوط): ص 132.

8. منهاج البراعه: ج 11 ص 6.

الأسانید:

1. فی أمالی الصدوق: حدثنا أحمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی قال: حدثنا علی بن إبراهیم بن هاشم، قال: حدثنا جعفر بن سلمه الأهوازی، قال: حدثنا إبراهیم بن محمد الثقفی، عن إبراهیم بن موسی بن اخت الواقدی، قال: حدثنا أبو قتاده الحرانی، عن عبد الرحمن بن العلاء الحضرمی، عن سعید بن المسیب، عن ابن عباس قال.

2. فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله بأسناده قال: حدثنا أحمد بن زیاد بن جعفر بن الهمدانی. الی آخر الحدیث.

40 المتن:
اشاره

قال الصفوری: خرج علی بن أبی طالب علیه السّلام یبیع إزار فاطمه علیها السّلام لیأکلوا بثمنه، فباعه بسته دراهم فرآه سائل فأعطاه إیاها، فجاءه جبرئیل فی صوره أعرابی و معه ناقه، فقال:

یا أبا الحسن، اشتر هذه الناقه. فقال: ما معی ثمنها. قال: إلی أجل! فاشتراها منه بمائه.

ثم تعرض له میکائیل فی طریقه فقال: أ تبیع هذه الناقه؟ قال: نعم، و اشتریتها بمائه.

قال: و لک من الربح ستون؛ فباعها له. فتعرّض له جبرئیل فقال: بعت الناقه. قال: نعم.

قال: ادفع لی دینی! فدفع له دینه مائه، فرجع بستین.

فقالت له فاطمه علیها السّلام: من أین لک هذا، قال: تاجرت مع اللّه تعالی بسته دراهم فأعطانی ستین، ثم جاء إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله فأخبره بذلک. فقال: البائع جبرئیل، و المشتری میکائیل، و الناقه لفاطمه علیها السّلام ترکبها یوم القیامه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 6 ص 107، الباب 54 عن نزهه المجالس و إنسان العیون.

2. نزهه المجالس للصفوری: ج 1 ص 233، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:79

3. إنسان العیون لبرهان الدین الحلبی: ج 2 ص 206، علی ما فی الإحقاق.

4. ملحقات الإحقاق: ج 8 ص 708 الباب 24، عن نزهه المجالس و المناقب المرتضویه.

5. المناقب المرتضویه للترمذی: ص 368، عن زهر الریاض علی ما فی الإحقاق.

6. زهر الریاض علی ما فی ملحقات الإحقاق بنقل المناقب المرتضویه.

41 المتن:
اشاره

قال المحاسبی البصری: فیصبحون أهل الکبائر بأجمعهم بشهاده أن لا إله إلا اللّه و أن محمدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فترفع أصواتهم، فتسمع فاطمه علیها السّلام أصواتهم فتقول: إنی أسمع أصوات أمه أبی بین أطباق النیران! فیسمع جبرئیل قول فاطمه علیها السّلام فیقول: لأعلم محمدا.

فینادیه الحق جل جلاله: یا جبرئیل، قد ارتفعت إلی ضجه العصاه من أمه حبیبی محمد صلّی اللّه علیه و آله بکلمه التوحید، فامض یا جبرئیل إلی مالک خازن النار و امره أن یخفف عنهم العذاب.

قال: فیأتی جبرئیل علیه السّلام إلی مالک یقول له: یا مالک، یقول ربک: افتح علی أهل الکبائر من أمه محمد باب النار و خفّف عنهم العذاب.

المصادر:

1. ملحقات الإحقاق: ج 25 ص 253، عن کتاب البعث و النشور.

2. البعث و النشور للمحاسبی: ص 31، علی ما فی الإحقاق.

42 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام قال: إذا کان یوم القیامه و جمع اللّه الأولین و الآخرین فی صعید واحد؛ ثم أمر منادیا فنادی: «غضوا أبصارکم و نکّسوا رءوسکم حتی تجوز فاطمه ابنه محمد الصراط».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:80

قال: فتغضّ الخلائق أبصارهم فتأتی فاطمه علیه السّلام علی نجیب من نجب الجنه یشیّعها سبعون ألف ملک، فتقف موقفا شریفا من مواقف القیامه. ثم تنزل عن نجیبها فتأخذ قمیص الحسین بن علی علیه السّلام بیدها مضمخا بدمه، و تقول: یا رب هذا قمیص ولدی و قد علمت ما صنع به.

فیأتیها النداء من قبل اللّه عز و جل: یا فاطمه، لک عندی الرضا. فتقول: یا رب، انتصر لی من قاتله، فیأمر اللّه تعالی عنقا من النار فتخرج من جهنم فتلتقط قتله الحسین بن علی علیه السّلام کما یلتقط الطیر الحب، ثم یعود العنق بهم إلی النار فیعذّبون فیها بأنواع العذاب.

ثم ترکب فاطمه نجیبها حتی تدخل الجنه و معها الملائکه المشیّعون لها و ذریتها بین یدیها، و أولیاؤهم من الناس عن یمینها و شمالها.

المصادر:

1. أمالی المفید: ج 6 ص 130 المجلس 15.

2. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1173 ح 2 عن أمالی المفید.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 224 ح 11، عن أمالی المفید.

الأسانید:

فی أمالی المفید: الصدوق، عن أبیه، عن علی، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن أبان بن عثمان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

43 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال: لما أسری بالنبی صلّی اللّه علیه و آله إلی السماء قیل له: إن اللّه تبارک و تعالی یختبرک فی ثلاث لینظر کیف صبرک. قال: أسلم لأمرک یا رب، و لا قوه لی علی الصبر إلا بک. فما هنّ؟ قیل له: أولهنّ الجوع و الأثره علی نفسک و علی أهلک لأهل الحاجه.

قال: قبلت یا رب و رضیت و سلمت، و منک التوفیق و الصبر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:81

و أما الثانیه فالتکذیب و الخوف الشدید، و بذلک مهجتک فیّ و محاربه أهل الکفر بمالک و نفسک و الصبر علی ما یصیبک منهم من الأذی و من أهل النفاق و الألم فی الحرب و الجراح. قال: قبلت یا رب، و رضیت و سلمت، و منک التوفیق و الصبر.

و أما الثالثه فما یلقی أهل بیتک من بعدک من القتل! أما أخوک علی فیلقی من أمتک الشتم و التعنیف و التوبیخ و الحرمان و الجحد و الظلم، و آخر ذلک القتل. فقال: یا رب، قبلت و رضیت و منک التوفیق و الصبر.

و أما ابنتک فتظلم و تحرم و یؤخذ حقها غصبا الذی تجعله لها و تضرب و هی حامل و یدخل علیها و علی حریمها و منزلها بغیر إذن. ثم یمسها هوان و ذل ثم لا تجد مانعا.

و تطرح ما فی بطنها من الضرب و تموت من ذلک الضرب. قلت: إنا للّه و إنا إلیه راجعون، قبلت یا رب و سلمت و منک التوفیق و الصبر.

و یکون

لها من أخیک ابنان یقتل أحدهما غدرا و یسلب و یطعن، تفعل به ذلک أمتک. قلت: یا رب، قبلت و سلمت، إنا للّه و إنا إلیه راجعون و منک التوفیق للصبر.

و أما ابنها الآخر فتدعوه أمتک للجهاد ثم یقتلونه صبرا و یقتلون ولده و من معه من أهل بیته ثم یسلبون حرمه. فیستعین بی و قد مضی القضا منی فیه بالشهاده له و لمن معه.

و یکون قتله حجه علی من بین قطریها، فیبکیه أهل السموات و أهل الأرضین جزعا علیه، و تبکیه ملائکه لم یدرکوا نصرته.

ثم أخرج من صلبه ذکرا به أنصرک «1» و إن شبحه عندی تحت العرش یملأ الأرض بالعدل و یطبقها بالقسط، یسیر و معه الرعب یقتل حتی یشک فیه.

قلت: إنا للّه.

فقیل: ارفع رأسک. فنظرت إلی رجل أحسن الناس صوره و أطیبهم ریحا و النور یسطع من بین عینیه و من فوقه و من تحته، فدعوته فأقبل إلیّ و علیه ثیاب النور و سیماء کل خیر حتی قبل بین عینی و نظرت الملائکه قد حفوا به لا یحصیهم إلا اللّه عز و جل.

______________________________

(1). خ ل: انتصر له به

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:82

فقلت: یا رب، لمن یغضب هذا و لمن أعددت هؤلاء، و قد وعدتنی النصر فیهم. فأنا أنتظره منک و هؤلاء أهلی و أهل بیتی و قد أخبرتنی مما یلقون من بعدی. و لئن شئت لأعطیتنی النصر فیهم علی من بغی علیهم و قد سلمت و قبلت و رضیت و منک التوفیق و الرضا و العون علی الصبر.

فقیل لی: أما أخوک فجزاؤه عندی جنه المأوی نزلا بصبره أفلح حجته علی الخلائق یوم البعث، و أولیه حوضک یسقی منه أولیائکم و

یمنع منه أعدائکم و أجعل علیه جهنم بردا و سلاما یدخلها و یخرج من کان فی قلبه مثقال ذره من الموده و أجعل منزلتکم درجه واحده فی الجنه.

و أما ابنک المخذول المقتول و ابنک المغدور المقتول صبرا فمنهما ما أزیّن بهما عرشی و لهما من الکرامه سوی ذلک مما لا یخطر علی قلب بشر لما أصابهما من البلاء فعلیّ فتوکّل و لکل من أتی قبره من الخلق من الکرامه لأن زواره زوارک و زوارک زواری و علیّ کرامه زواری، و أنا أعطیه ما سأل و أجزیه جزاء یغبطه من نظر إلی عظمتی إیاه و ما أعددت له من کرامتی.

و أما ابنتک فإنی أوقفها عند عرشی فیقال لها: إن اللّه قد حکمک فی خلقه فمن ظلمک و ظلم ولدک فاحکمی فیه بما أحببت، فإنی أجیز حکومتک فیهم فتشهد العرصه فإذا وقف من ظلمها أمرت به إلی النار فیقول الظالم وا حسرتاه عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّهِ «1» و یتمنّی الکره و یعض الظالم علی یدیه و یقول: یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا. یا وَیْلَتی، لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا «2». و قال: حتی إذا جاءنا قال یا لیت بینی و بینک بعد المشرقین، فَبِئْسَ الْقَرِینُ وَ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْیَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّکُمْ فِی الْعَذابِ مُشْتَرِکُونَ. «3»

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 56.

(2). سوره الفرقان: لآیه 27.

(3). سوره الزخرف: الآیه 38.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:83

فیقول الظالم: أَنْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبادِکَ فِی ما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ «1» أو الحکم لغیرک؟

فیقال لهم: «أَنْ لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَهِ کافِرُونَ». «2»

و أول من یحکم فیه محسن بن علی

و فی قاتله ثم فی قنفذ. فیؤتیان هو و صاحبه فیضربان بسیاط من نار لو وقع سوط منها علی البحار لغلت من مشرقها إلی مغربها و لو وضعت علی جبال الدنیا لذابت حتی تصیر رمادا فیضربان بها.

ثم یجثو أمیر المؤمنین بین یدی اللّه للخصومه مع الرابع، فیدخل الثلاثه فی جب فیطبق علیهم لا یراهم أحد و لا یرون أحدا. فیقول الذین کانوا فی ولایتهم: رَبَّنا أَرِنَا الَّذَیْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ، نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِیَکُونا مِنَ الْأَسْفَلِینَ. «3»

قال اللّه عز و جل: وَ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْیَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّکُمْ فِی الْعَذابِ مُشْتَرِکُونَ «4». فعند ذلک ینادون بالویل و الثبور و یأتیان الحوض فیسألان عن أمیر المؤمنین و معهم حفظه، فیقولان: اعف عنا و اسقنا و خلّصنا.

فیقال لهم: «فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَهً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ قِیلَ هذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ» «5» بإمره المؤمنین، ارجعوا ظماء مظمئین إلی النار فما شرابکم إلا الحمیم و الغسلین و ما تنفعکم شفاعه الشافعین. «6»

المصادر:

1. کامل الزیارات: ص 332 باب 108 نوادر الزیارات.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 61 ح 24، عن کامل الزیارات.

3. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1183 ح 1 عن کامل الزیارات شطرا من وسط الحدیث.

______________________________

(1). سوره الزمر: الآیه 46.

(2). سوره الاعراف: الآیه 45.

(3). سوره فصلت: الآیه 29.

(4). سوره الزخرف: الآیه 39.

(5). سوره الملک: الآیه 27.

(6). سوره المدثر: الآیه 48.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:84

الأسانید:

فی کامل الزیارات: حدثنی محمد بن عبد اللّه بن جعفر الحمیری عن أبیه، عن علی بن محمد بن سالم، عن محمد بن خالد، عن عبد اللّه بن عماد البصری، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن الأصم عن حماد بن عثمان عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

44 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه جاءت فاطمه فی لمه من نسائها، فیقال لها:

ادخلی الجنه.

فتقول: لا أدخل حتی أعلم ما صنع بولدی من بعدی. فیقال لها: انظری فی قلب القیامه، فتنظر إلی الحسین قائما و لیس علیه رأس! فتصرخ صرخه و أصرخ لصراخها و تصرخ الملائکه لصراخنا.

فیغضب اللّه عز و جل لنا عند ذلک. فیأمر نارا یقال لها «هبهب» قد أوقد علیها ألف عام حتی اسودّت لا یدخلها روح أبدا. و لا یخرج منها غم أبدا. فیقال: «التقطی قتله الحسین و حمله القرآن» فتلتقطهم، فإذا صاروا فی حوصلتها صهلت و صهلوا بها، و شهقت و شهقوا بها، و زفرت و زفروا بها.

فینطقون بألسنه ذلقه طلقه: یا ربنا، فبما أوجبت لنا النار قبل عبده الأوثان؟ فیأتیهم الجواب عن اللّه تعالی: إن من علم لیس کمن لا یعلم، [فذوقوا العذاب و الهوان بما کنتم تعلمون]. «1»

المصادر:

1. ثواب الأعمال: ج 2 ص 258 ح 5.

2. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1174 ح 1، عن ثواب الأعمال.

______________________________

(1). الزیاده من المنتخب للطریحی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:85

3. بحار الأنوار: ج 7 ص 127 ح 6.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 291 ح 181، شطرا من الحدیث عن ثواب الأعمال.

5. مثیر الأحزان: ص 81.

6. أسرار الشهاده للدربندی: ص 576.

7. المنتخب للطریحی: ج 2 ص 288.

8. بحار الأنوار: ج 43 ص 222 ح 8، ثواب الأعمال.

9. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 345، عن ثواب الأعمال.

10. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 230 عن ثواب الأعمال.

الأسانید:

1. فی عقاب الأعمال: ابن المتوکل، عن محمد العطار، عن الأشعری، عن ابن یزید، عن محمد بن منصور، عن رجل، عن شریک یرفعه قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

45 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یمثل لفاطمه رأس الحسین متشحطا بدمه فتصیح: وا ولداه وا ثمره فؤاداه! فتصعق الملائکه لصیحه فاطمه و ینادی أهل القیامه: قتل اللّه قاتل ولدک یا فاطمه.

قال: فیقول اللّه عز و جل: ذلک أفعل به و بشیعته و أحبائه و أتباعه، و إن فاطمه علیه السّلام ذلک الیوم علی ناقه من نوق الجنه مدبجه الجنبین، واضحه الخدین، شهلاء العینین، رأسها من الذهب المصفی، و أعناقها من المسک و العنبر، خطامها من الزبرجد الأخضر، رحائلها در مفضّض بالجوهر، علی الناقه هودج، غشاؤها من نور اللّه و حشوها من رحمه اللّه، خطامها فرسخ من فراسخ الدنیا، یحف بهودجها سبعون ألف ملک بالتسبیح و التحمید و التهلیل و التکبیر و الثناء علی رب العالمین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:86

ثم ینادی مناد من بطنان العرش: «یا أهل القیامه، غضوا أبصارکم، فهذه فاطمه بنت محمد رسول اللّه، تمر علی الصراط». فتمر فاطمه و شیعتها علی الصراط کالبرق الخاطف. قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: و یلقی أعدائها و أعداء ذریتها فی جهنم.

المصادر:

1. ثواب الأعمال: ج 2 ص 260 ح 10.

2. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1178 ح 3، عن ثواب الأعمال.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 222 ح 9، عن ثواب الأعمال.

4. إثبات الهداه: ج 1 ص 550 ح 182، شطرا من الحدیث عن ثواب الأعمال.

5. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 346، عن ثواب الأعمال.

6. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 231، عن ثواب الأعمال.

الأسانید:

فی ثواب الأعمال: حدثنی علی بن أحمد بن عبد اللّه، عن أبیه، عن جده أحمد بن أبی عبد اللّه، عن أبیه محمد بن خالد بأسناده یرفعه إلی عنبسه الطائی، عن أبی جبیر، عن علی بن أبی طالب قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

46 المتن:
اشاره

عن المفضل قال: سألت سیدی أبا عبد اللّه الصادق علیه السّلام: هل للمأمول المنتظر المهدی «1» من وقت موقّت یعلمه الناس؟ فقال الصادق علیه السّلام: حاشا للّه أن یوقّت له وقتا، أو یوقّت له شیعتنا. قال: قلت: یا مولای، و لم ذلک؟ قال: لأنه هو الساعه التی قال اللّه عز و جل:

«یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَهِ أَیَّانَ مُرْساها» «2»، و قوله «یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَهِ: قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ، ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَهً، یَسْئَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْها، قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ ... الخ. «3»

______________________________

(1). زاد هنا فی الهدایه (المخطوط) عباره «إلیه التسلیم».

(2). سوره الأعراف: الآیه 187.

(3). سوره الأعراب: الآیه 187.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:87

و الحدیث طویل جدا یبلغ خمسین صفحه، فهذا فی الکرامه ... إلی أن قال علیه السّلام:

ثم یقوم الحسین علیه السّلام مخضبا بدمائه، فیقبل فی اثنی عشر ألف صدیق، کلهم شهداء و قتلوا فی سبیل اللّه من ذریه رسول اللّه و من شیعتهم و موالیهم و أنصارهم و کلهم مضرّجون بدمائهم.

فإذا رآه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فبکت أهل السموات و الأرض و من علیها، و یقف أمیر المؤمنین و الحسن عن یمینه و فاطمه عن شماله و یقبّل الحسین و یضمّه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و

آله إلی صدره و یقول: «یا حسین، فدیتک، قرّت عیناک و عینای فیک».

و عن یمین الحسین حمزه بن عبد المطلب و عن شماله جعفر بن أبی طالب و أمامه أبو عبیده بن الحارث بن عبد المطلب.

و یأتی محسن مخضبا بدمه تحمله خدیجه ابنه خویلد و فاطمه ابنه أسد- و هما جدتاه- و جمانه عمته ابنه أبی طالب و أسماء ابنه عمیس صارخات و أیدیهن علی خدودهن و نواصیهن منتشره و الملائکه تسترهن بأجنحتها و أمه فاطمه تصیح و تقول: «هذا یومکم الذی کنتم به توعدون»، و جبرئیل یصیح و یقول: «مظلوم فانتصر»! فیأخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله محسن علی یده و یرفعه إلی السماء و هو یقول: إلهی، صبرنا فی الدنیا احتسابا و هذا الیوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء تودّ لو أن بینها و بینه أمدا بعیدا. «1»

قال: ثم بکی الصادق علیه السّلام حتی اخضلت لحیته بالدموع. ثم قال: لا رقأت «2» عین لا تبکی عند هذا الذکر.

فقال المفضل للصادق علیه السّلام: یا مولای، ما فی الدموع من ثواب؟ قال: ما لا یحصی إذا کان من محق. فبکی المفضل طویلا، ثم قال: یا ابن رسول اللّه، إن یومکم فی القصاص لأعظم من یوم محنتکم!

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 30.

(2). فی البحار: لا قرّت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:88

فقال له الصادق علیه السّلام: و لا کیوم محنتنا بکربلاء، و إن کان کیوم السقیفه و إحراق الباب علی أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین و زینب و أم کلثوم و فضه و قتل محسن بالرفسه لأعظم و أمرّ لأنه أصل یوم العذاب.

قال

المفضل: یا مولای، أسأل؟ قال: اسأل. قال: یا مولای، «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَهُ سُئِلَتْ، بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»؟ «1» قال: یا مفضل، تقول العامه: أنها فی کل جنین من أولاد الناس یقتل مظلوما! قال المفضل: نعم یا مولای، هکذا یقول أکثرهم.

قال علیه السّلام: ویلهم! من أین لهم هذه الآیه؟ هی لنا خاصه فی الکتاب و هی محسن علیه السّلام، لأنه منا و قال اللّه تعالی: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی» «2» و إنما هی من أسماء الموده. فمن أین إلی کل جنین من أولاد الناس، و هل فی الموده و القربی غیرنا یا مفضل؟ قال: صدقت یا مولای. ثم ما ذا؟

قال: فتضرب سیده نساء العالمین فاطمه یدها إلی ناصیتها و تقول: «اللهم أنجز وعدک و موعدک فیمن ظلمنی و ضربنی و جرّعنی ثکل أولادی».

ثم تلبیها ملائکه السماء السبع و حمله العرش و سکان الهواء و من فی الدنیا و بین أطباق الثری صائحین صارخین بصیحتها و صراخها إلی اللّه!

فلا یبقی أحد ممن قاتلنا و لا أحب قتالنا و ظلمنا و رضی بغضبنا و بهضمنا و منعنا حقنا الذی جعله اللّه لنا إلا قتل فی ذلک الیوم کل واحد ألف قتله و یذوق فی کل قتله من العذاب ما ذاقه من ألم القتل سائر من قتل من أهل الدنیا من دون من قتل فی سبیل اللّه فإنه لا یذوق الموت و هو کما قال اللّه عز و جل: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ، فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ». «3»

______________________________

(1).

سوره التکویر: الآیه 8 و 9.

(2). سوره الشوری: الآیه 23.

(3). سوره آل عمران: الآیه 170.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:89

المصادر:

1. الهدایه الکبری للحضینی: ص 392 الباب 14، باب الإمام المهدی علیه السّلام.

2. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1185 ح 2 عن نوائب الدهور.

3. نوائب الدهور فی علائم الظهور للمیرجهانی: ص 97 ح 82.

4. صحیفه الأبرار لحجه الإسلام التبریزی: ص 400، علی ما فی نوائب الدهور.

5. الأنوار النعمانیه: ج 2 ص 81 شطرا من الحدیث عن مختصر بصائر الدرجات.

6. مختصر بصائر الدرجات للحسن بن سلیمان الحلی: ص 179.

7. انیس السمراء (کتاب عتیق): علی ما فی نوائب الدهور.

8. فی أحوال الأئمه علیه السّلام و دلائلهم: علی ما فی نوائب الدهور.

9. بحار الأنوار: ج 53 ص 1- 36.

47 المتن:
اشاره

عن أنس بن مالک قال: سألت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن قوله تعالی: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَهٌ» «1»، قال: یا أنس، هی وجوهنا بنی عبد المطلب، أنا و علی و حمزه و جعفر و الحسن و الحسین و فاطمه؛ نخرج من قبورنا و نور وجوهنا کالشمس الضاحیه یوم القیامه.

قال اللّه تعالی: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَهٌ» «2»، یعنی مشرقه بالنور فی أرض القیامه؛ «ضاحکه» فرحانه برضاء اللّه عنا؛ «مستبشره» «3» بثواب اللّه الذی وعدنا.

المصادر:

1. شواهد التنزیل: ج 2 ص 423 ح 1080.

2. إحقاق الحق: ج 14 ص 518 ح 138، عن شواهد التنزیل.

______________________________

1 و 2 و 3. سوره عبس: الآیه 39.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:90

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: أخبرنا عقیل بن الحسین، أخبرنا علی بن الحسین، حدثنا محمد بن عبید اللّه، حدثنا عمر بن محمد الجمحی بمکه، قال: حدثنا علی بن عبد العزیز البغوی، حدثنا أبو نعیم حدثنا حماد بن سلمه، عن ثابت، عن أنس بن مالک قال.

48 المتن:
اشاره

عن الصادق علیه السّلام قال: ثلاث من النساء یرفع اللّه عنهن عذاب القبر و تکون محشرهن مع فاطمه بنت محمد علیها السّلام: امرأه صبرت علی غیره زوجها، و امرأه صبرت علی سوء خلق زوجها، و امرأه وهبت صداقها لزوجها، یعطی اللّه کل واحده منهن ثواب ألف شهید، و یکتب لکل واحده منهن عباده سنه.

المصادر:

1. وسائل الشیعه: ج 15 ص 37 باب 26 ح 3.

2. تنبیه الخواطر علی ما فی هامش الوسائل.

49 المتن:
اشاره

قال المنصور العباسی: بینا فاطمه علیها السّلام جالسه إذ أقبل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی جلس إلیها فقال: یا فاطمه، ما لی أراک باکیه حزینه؟ قالت: یا أبی، و کیف لا أبکی و لا أحزن و ترید أن تفارقنی! فقال لها: یا فاطمه، لا تبکی و لا تحزنی فلا بد من مفارقتک. قال: فاشتدّ بکاء فاطمه علیها السّلام.

ثم قالت: یا أبه، أین ألقاک؟ قال: تلقنی علی تل الحمد أشفع لأمتی. قالت: یا أبت و إن لم ألقک؟ قال: تلقینی علی الصراط، و جبرئیل عن یمینی و میکائیل عن یساری

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:91

و إسرافیل آخذ بحجزتی و الملائکه من خلفی، و أنا أنادی: «یا رب أمتی هوّن علیهم الحساب». ثم أنظر یمینا و شمالا إلی أمتی، و کل نبی یوم القیامه مشتغل بنفسه یقول:

«یا رب نفسی نفسی»، و أنا أقول: «یا رب أمتی أمتی»!

فأول من یلحق بی من أمتی یوم القیامه أنت و علی و الحسن و الحسین. فیقول الرب عز و جل: یا محمد، إن أمتک لو أتونی بذنوب کأمثال الجبال لعفوت عنهم ما لم یشرکوا بی شیئا و لم یوالوا لی عدوا.

المصادر:

1. مناقب أمیر المؤمنین علیه السّلام لابن المغازلی: ص 161 ح 188.

2. کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 316.

3. الفضائل لشاذان القمی: ص 121.

الأسانید:

1. فی مناقب ابن المغازلی: أخبرنا أبو طالب محمد بن أحمد بن عثمان بن الفرج بن الأزهر الصیرفی البغدادی- قدم علینا واسط- حدثنا أبو بکر محمد بن الحسن بن سلیمان، حدثنا عبد اللّه بن محمد بن عبد اللّه العکبری، حدثنا أبو القاسم عبد اللّه بن عتاب العبدی، حدثنا عمر بن شبه بن عبیده النمیری، قال: حدثنی المدائنی قال: وجه المنصور إلی الأعمش یدعوه.

2. فی مناقب ابن المغازلی: قال: و حدثنا محمد بن الحسن، حدثنا عبد اللّه بن محمد بن عبد اللّه العکبری، حدثنا عبد اللّه بن عتاب بن محمد، حدثنا الحسن بن عرفه، حدثنا أبو معاویه، قال: حدثنا الأعمش قال: أرسل المنصور.

3. فی مناقب ابن المغازلی: و حدثنا محمد بن الحسن، حدثنا عبد اللّه بن محمد بن عبد اللّه العکبری، حدثنا عبد اللّه بن عتاب بن محمد العبدی، حدثنا أحمد بن علی العمی، حدثنا إبراهیم بن الحکم، قال: حدثنی سلیمان بن سالم، حدثنی الأعمش.

4. فی کشف الیقین: عن سلیمان بن سالم: حدثنی الأعمش، قال: قال المنصور: أخبرنی أبی عن جدی، عن أبیه قال.

5. فی الفضائل: عن أبی طالب أحمد بن الفرج بن الأزهر، رفعه عن رجاله سلیمان بن سالم، قال: أخبرنی سلیمان الأعمش قال: قال المنصور: أخبرنی أبی، عن جدی، عن أبیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:92

50 المتن:
اشاره

روی أبو عبد اللّه علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه نادی مناد من قبل العرش: «یا معشر الخلائق، غضوا أبصارکم حتی تمرّ فاطمه بنت رسول اللّه من الصراط»، فتکون أول من یکسی.

المصادر:

1. کشف الغمه فی معرفه الأئمه علیهم السّلام: ج 1 ص 506.

2. تنزیه الشریعه المرفوعه للکنانی: ج 1 ص 413، بتفاوت فیه.

51 المتن:
اشاره

عن أنس، قال: سألنی الحجاج بن یوسف عن حدیث عائشه و القدر رأت فاطمه علیها السّلام تحرّکها بیدها و هی تغلی و تفور. فقلت: نعم، دخلت عائشه علی فاطمه و هی تعمل للحسن و الحسین حریره بدقیق و لبن و شحم فی قدر، و القدر علی النار تغلی و تفور، و فاطمه تحرک ما فی القدر بیدها!

فخرجت عائشه فزعه مرعوبه فدخلت علی أبیها و قالت: یا أبتی، إنی رأیت من فاطمه عجبا رأیتها و هی تعمل فی القدر و القدر علی النار تغلی و هی تحرک ما فی القدر بیدها. فقال: یا بنیه، اکتمی هذا فإنه أمر عظیم.

فبلغ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذلک فصعد المنبر فحمد اللّه و أثنی علیه ثم قال: إن الناس یستعظمون و یستکبرون ما رأوا من القدر و النار! و الذی بعثنی بالنبوه و اصطفانی بالرساله، لقد حرم اللّه عز و جل النار علی لحم فاطمه و دمها و عصبها و شعرها، و فطم من النار ذریتها و شیعتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:93

إن من نسل فاطمه علیها السّلام من تطیعه النار و الشمس و القمر، و تضرب بین یدیه الجن بالسیف، و توفی إلیه الأنبیاء بعهودها، و تسلم إلیه الأرض کنوزها، تنزل علیه السماء برکات ما فیها. الویل ثم الویل، الویل لمن شک فی فضل فاطمه علیها السّلام و لعنه اللّه ثم لعنه اللّه علی من یبغض بعلها علی بن أبی طالب، و لم یرض بإمامه ولدیها.

إن لفاطمه موقفا و لشیعتها أحسن موقف، و

إن فاطمه تدعو قبلی و تشفع و تتشفع علی رغم کل راغم.

المصادر:

1. وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام للبلادی: ص 12.

2. الثاقب فی المناقب: ص 293 الباب 4 ح 250/ 1، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

1. فی الثاقب فی المناقب: عن حماد بن سلمه، عن حمید الطویل، عن أنس قال.

52 المتن:
اشاره

عن عبد اللّه بن عباس بن عبد المطلب قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: یا أیها الناس، نحن فی القیامه رکبان أربعه لیس غیرنا. فقال له قائل: بأبی أنت و أمی یا رسول اللّه، من الرکبان؟

قال: أنا علی البراق، و أخی صالح علی ناقه اللّه التی عقرها قومه، و ابنتی فاطمه علی ناقتی العضباء و علی بن أبی طالب علی ناقه من نوق الجنه خطامها من لؤلؤ رطب، و عیناها من یاقوتتین حمراوین، و بطنها من زبرجد أخضر، علیها قبه من لؤلؤه بیضاء یری ظاهرها من باطنها و باطنها من ظاهرها، ظاهرها من رحمه اللّه، و باطنها من عفو اللّه.

إذا أقبلت زفت و إذا ادبرت زفت، و هو أمامی علی رأسه تاج من نور یضیئ لأهل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:94

الجمع ذلک التاج، له سبعون رکنا کل رکن یضیئ کالکوکب الدری فی أفق السماء و بیده لواء الحمد، و هو ینادی فی القیامه: لا إله إلا اللّه، محمد رسول اللّه، فلا یمرّ بملإ من الملائکه إلا قالوا: نبی مرسل و لا یمرّ بنبی مرسل إلا قال: ملک مقرب. فینادی مناد من بطنان العرش: یا أیها الناس، لیس هذا ملکا مقربا و لا نبیا مرسلا و لا حامل عرش، هذا علی بن أبی طالب.

و تجی ء شیعته بعده، فینادی مناد لشیعته: من أنتم؟ فیقولون: نحن العلویون! فیأتیهم النداء: أیها العلویون، أنتم آمنون، ادخلوا الجنه مع من کنتم توالون.

المصادر:

1. مجالس المفید: ص 271 المجلس 32 ح 3.

2. بحار الأنوار: ج 7 ص 230 ح 1 عن مجالس المفید.

3. المحتضر: ص 82 عن أمالی الطوسی.

4. أمالی الطوسی: ج 1 ص 32.

الأسانید:

1. فی مجالس المفید: قال: أخبرنی أبو علی الحسن بن علی بن فضل الرازی قال: حدثنا أبو الحسن علی بن أحمد بن بشر العسکری، قال: حدثنا أبو إسحاق محمد بن هارون بن عیسی الهاشمی، قال: حدثنا أبو إسحاق إبراهیم بن مهدی الأبلی، قال: حدثنا إسحاق بن سلیمان الهاشمی، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنی هارون الرشید، قال: حدثنی أبی المهدی، قال: حدثنی المنصور أبو جعفر عبد اللّه بن محمد بن علی، قال: حدثنی عن جدی علی بن عبد اللّه بن العباس، عن عبد اللّه بن العباس بن عبد المطلب قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول.

2. فی أمالی الطوسی: حدثنا الشیخ السعید أبو علی الحسن بن محمد بن الحسن الطوسی بمشهد مولانا أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام قال: حدثنا السعید الوالد قال: حدثنا محمد بن محمد قال: أخبرنی أبو علی الحسن بن علی بن الفضل الرازی قال: حدثنا علی بن أحمد بن بشر العسکری قال: حدثنا أبو إسحاق محمد بن هارون بن عیسی الهاشمی قال:

حدثنا أبو إسحاق إبراهیم بن مهدی الأبلی قال: حدثنا إسحاق بن سلیمان الهاشمی، قال:

حدثنا أبی، قال: حدثنا هارون الرشید، قال: حدثنی أبی المهدی، قال: حدثنا المنصور أبو جعفر عبد اللّه بن محمد بن علی، قال: حدثنی أبی محمد بن علی، قال: حدثنی أبی علی بن عبد اللّه بن عباس، عن عبد اللّه بن العباس بن عبد المطلب قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه

و آله یقول.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:95

53 المتن:
اشاره

قال الصادق علیه السّلام فی بیان الأعراف و الوقوف علیه: و هذا الیوم یوم الموت فإن الشفاعه و الفداء لا یغنی عنه.

فأما فی القیامه فإنا و أهلنا نجزی عن کل شیعتنا کل جزاء. لیکونن علی الأعراف بین الجنه و النار محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الطیبون من آلهم. فنری بعض شیعتنا فی تلک العرصات ممن کان منهم مقصرا فی بعض شدائدها فنبعث علیهم خیار شیعتنا کسلمان و المقداد و أبی ذر و عمار و نظائرهم فی العصر الذی یلیهم، ثم کل عصر إلی یوم القیامه. فینقضون علیهم کالبزاه و الصقور و یتناولونهم کما تتناول البزاه و الصقور صیدها فیزفّونهم إلی الجنه زفا.

و إنا لنبعث علی آخرین من محبینا من خیار شیعتنا کالحمام فیلتقطونهم من العرصات کما یلتقط الطیر الحب و ینقلونهم إلی الجنان بحضرتنا.

و سیؤتی بالواحد من مقصری شیعتنا فی أعماله بعد أن قد حاز الولایه و التقیه و حقوق إخوانه، و یوقف بإزائه ما بین مائه و أکثر من ذلک إلی مائه ألف من النصاب، فیقال له: هؤلاء فداؤک من النار.

فیدخل هؤلاء المؤمنون الجنه و اولئک النصاب النار. و ذلک ما قال اللّه عز و جل:

«رُبَما یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا» یعنی بالولایه «لو کانوا مسلمین» «1» فی الدنیا منقادین للأئمه لیجعل مخالفوهم فداؤهم من النار.

المصادر:

1. تفسیر الإمام العسکری: ص 241 ح 119.

2. تأویل الآیات: ج 1 ص 55 ح 32، عن تفسیر الإمام.

3. تفسیر البرهان: ج 1 ص 95 ح 4 و ج 2 ص 235 ح 4.

4. بحار الأنوار: ج 8 ص 44 ح 45 و ص 377 ح 13، عن تفسیر الإمام.

5. بحار الأنوار: ج 9 ص

312 ح 10، شطرا من الحدیث.

______________________________

(1). سوره الحجر: الآیه 2.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:96

54 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام: إذا کان یوم القیامه نادی مناد من بطنان العرش: «یا أهل القیامه، اغمضوا أبصارکم لتجوز فاطمه بنت محمد، مع قمیص مخضوب بدم الحسین»!

فتحتوی علی ساق العرش فتقول: «أنت الجبار العدل، اقض بینی و بین من قتل ولدی»، فیقضی اللّه و رب الکعبه.

ثم تقول: «اللهم اشفعنی فی من بکی علی مصیبته»، فشفعها اللّه فیهم.

المصادر:

1. ینابیع الموده للقندوزی: ص 260.

2. موده القربی: ص 104، بتفاوت یسیر فی آخر الحدیث.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 142، عن موده القربی.

4. مجمع الزوائد: ج 6 ص 212.

5. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ص 57، علی ما فی الإحقاق.

55 المتن:
اشاره

عن أنس قال: جاء رجل إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا رسول اللّه، ما حال علی بن أبی طالب؟ فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: تسألنی عن علی؟ یرد یوم القیامه علی ناقه من نوق الجنه قوائمها من الزبرجد الأخضر، عیناها یاقوتتان حمراوان، سنامها من المسک الأذفر، ممزوج بماء الحیوان، علیه حلتان من نور، متزر بواحده مرتد بالأخری، بیده لواء الحمد، له أربعه شقه، ملأت ما بین السماء و الأرض.

حمزه بن عبد المطلب عن یمینه و جعفر الطیار عن یساره و فاطمه من ورائه و الحسن و الحسین فیما بینهما، و مناد ینادی فی عرصات القیامه: «أین المحبون و أین المبغضون؟ هذا علی بن أبی طالب، أخذ کتابه بیمینه حتی یدخل الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:97

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 7 ص 331 ح 11 عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله علی ما فی بحار الأنوار.

الأسانید:

1. فی البحار عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: محمد بن علی بن عبد الصمد، عن أبیه، عن جده، عن أبی علی بن عقبه، عن أحمد بن محمد المؤدب، عن الحسن بن علی بن زکریا، عن خراش بن عبد اللّه، عن أنس قال.

2. و بهذا الأسناد عن عبد الصمد، عن الحسین بن علی البخاری، عن أحمد بن محمد بن المؤدب مثله.

56 المتن:
اشاره

عن عائشه قالت: أقبلت فاطمه علیها السّلام تمشی، لا و الذی لا إله إلا هو، ما مشیها یخرم من مشیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله! فلما رآها قال: مرحبا بابنتی- مرتین- قالت فاطمه علیها السّلام: فقال لی:

أ ما ترضین أن تأتی یوم القیامه سیده نساء المؤمنین، أو سیده نساء هذه الأمه؟

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 13 ح 19 عن أمالی الطوسی.

2. أمالی الطوسی علی ما فی بحار الأنوار.

الأسانید:

فی البحار عن أمالی الطوسی: ابن الصلت، عن ابن عقده، عن یعقوب بن یوسف الضبی، عن عبید اللّه بن موسی، عن زکریا، عن فراس عن مسروق عن عائشه قالت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:98

57 المتن:
اشاره

روی جابر بن سمره عن النبی صلّی اللّه علیه و آله فی خبر: أما إنها سیده نساء یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 37 ح 39 عن مناقب ابن شهرآشوب.

2. مناقب ابن آشوب: ج 3 ص 323 عن حلیه أبی نعیم.

3. حلیه أبی نعیم علی ما فی مناقب ابن شهرآشوب.

58 المتن:
اشاره

قال ابن شهرآشوب: فی الحدیث: إن آسیه بنت مزاحم و مریم بنت عمران، و خدیجه یمشین أمام فاطمه کالحجاب لها إلی الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار ج 43 ص 37 ح 40، عن مناقب شهرآشوب.

2. مناقب ابن شهرآشوب: ج 3 ص 323.

59 المتن:
اشاره

إذا قامت القیامه نادی مناد من بطنان العرش: «یا أهل المحشر، غضوا أبصارکم، فإنها ترید أن تجوز فاطمه بنت محمد».

فتأتی فاطمه و علی رأسها ثوب الحسین مخضب بالدماء، فتأخذ بقائمه العرش و تقول: «اللهم احکم بینی و بین قتله ولدی الحسین»، فیدخل اللّه تعالی قتله الحسین النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:99

[و فاطمه تقول بعد ذلک: «اللهم اقبل شفاعتی فیمن بکی علی ولدی الحسین». فیقبل اللّه شفاعتها و یدخل الباکین علی الحسین فی الجنه] «1».

المصادر:

1. الاحتجاجات العشره للسید عبد اللّه الشیرازی: ص 19 الاحتجاج 3 نقلا عن الخطیب الفلسطینی.

2. الاحتجاجات العشره: ص 28 الاحتجاج 6 ص 28، أشار إلی شطر من الحدیث.

60 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین یوم القیامه فی قبه تحت العرش.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 421 عن کنز العمال و مناقب سیدنا علی علیه السّلام.

2. کنز العمال: ج 12 ص 100 ح 34177.

3. مناقب سیدنا علی علیه السّلام للعینی الحنفی: ص 26 علی ما فی الإحقاق. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 24 99 المصادر: ..... ص : 99

کفایه الطالب: ص 311.

5. إحقاق الحق: ج 9 ص 196 عن فرائد السمطین.

6. فرائد السمطین: ج 1 ص 49 ح 13.

7. لسان المیزان: ج 2 ص 94 ح 378.

8. مجمع الزوائد: ج 9 ص 174.

9. مفتاح النجا: ص 15 علی ما فی الإحقاق.

10. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 53 ح 80.

11. مجمع الزوائد: ج 9 ص 184 علی ما فی فضائل الخمسه.

12. فضائل الخمسه: ج 3 ص 113 عن مجمع الزوائد.

______________________________

(1). الزیاده من کتاب الاحتجاجات العشره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:100

13. إحقاق الحق: ج 23 ص 375 عن جامع الأحادیث.

14. جامع الأحادیث: ج 3 ص 231 علی ما فی الإحقاق.

15. الأنباء المستطابه: ص 63 علی ما فی الإحقاق.

16. إحقاق الحق: ج 23 ص 500 عن مسند فاطمه علیها السّلام.

17. عوالم العلوم: ج 2/ 11 مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ص 1167 عن فرائد السمطین.

الأسانید:

1. فی کنز العمال علی ما فی الإحقاق: روی عن طریق الطبرانی عن أبی موسی قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی مناقب سیدنا علی علیه السّلام علی ما فی الإحقاق: روی الحدیث عن طریق الطبرانی و الدیلمی عن أبی موسی.

3. فی فرائد السمطین: أبناء السید جلال بن فخار النسابه عن الشرف بن عبد السمیع الواسطی إجازه، عن شاذان بن جبرئیل بقراءته علیه عن محمد بن عبد

العزیز، عن محمد بن أحمد بن علی النطنزی قال: أخبرنا أبو منصور محمود بن إسماعیل الصیرفی، قال: حدثنا أبو الحسین بن فادشاه، قال: حدثنا الطبرانی قال: حدثنا أبو الزنباع روح بن الفرح المصری قال: حدثنا زهیر بن عباد الدوریستی قال: حدثنا حسان بن إبراهیم الکرمانی قال: حدثنا سفیان، عن أبی إسحاق، عن حبان الطائی، عن أبی موسی الاشعری قال: سمعت النبی صلّی اللّه علیه و آله یقول.

4. فی لسان المیزان: عن أبی إسحاق، عن أبی موسی رفعه.

5. فی مجمع الزوائد: روی الحدیث عن طریق الطبرانی فی الکبیر عن أبی موسی الأشعری.

6. فی مفتاح النجا: بعین ما فی مجمع الزوائد.

61 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه و علیا و الحسن و الحسین فی حظیره القدس فی قبه بیضاء و هی قبه المجد، و شیعتنا عن یمین الرحمن «1» تبارک و تعالی.

______________________________

(1). الظاهر سقط کلمه «عرش»، فالصحیح: عرش الرحمن.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:101

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 422 عن کتاب أهل البیت علیهم السّلام و غیره.

2. مناقب سیدنا علی علیه السّلام لعینی الحنفی: ص 20 علی ما فی الإحقاق.

3. فضائل الخمسه: ج 3 ص 113 عن کنز العمال.

4. کنز العمال: ج 6 ص 216 علی ما فی فضائل الخمسه.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 303 ح 65 عن کشف الغمه.

6. کشف الغمه علی ما فی بحار الأنوار: ج 43.

7. بحار الأنوار: ج 65 ص 128 ح 58 عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

8. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 57.

الأسانید:

1. فی الإحقاق عن کتاب أهل البیت علیهم السّلام: قال عمر بن الخطاب: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: عن یحیی بن محمد الحسینی، عن الحسین بن علی بن الحسینی، عن جعفر بن محمد الحسینی، عن محمد بن عبد اللّه الحافظ، عن محمد بن هارون الدقیق، عن سمانه بنت حمران، عن أبیها، عن عمرو بن زیاد الیونانی، عن عبد العزیز بن محمد، عن زید بن اسلم، عن أبیه، عن عمر بن الخطاب قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

62 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه و علیا و الحسن و الحسین فی حظیره القدس فی قبه بیضاء سقفها عرش الرحمن.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 18 ص 422 عن کنز العمال.

2. کنز العمال: ج 12 ص 98 ح 34167 علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 9 ص 195 عن فرائد السمطین و منتخب کنز العمال و مفتاح النجا و أرحج المطالب و القول الفصل.

4. فرائد السمطین، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:102

5. المناقب للخوارزمی: ص 302 ح 298.

6. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 92 علی ما فی الإحقاق.

7. مفتاح النجا: ص 15 علی ما فی الإحقاق.

8. أرجح المطالب: ص 311 علی ما فی الإحقاق.

9. القول الفصل للعلوی المصری: ص 29 علی ما فی الإحقاق.

10. إحقاق الحق: ج 33 ص 419.

11. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 53 ح 78.

12. بحار الأنوار: ج 43 ص 76 ح 3 عن کتاب تنبیه الخاطر.

13. تنبیه الخاطر علی ما فی بحار الأنوار.

14. فضائل الخمسه: ج 3 ص 113.

15. إحقاق الحق: ج 25 ص 212.

16. إحقاق الحق: ج 31 ص 67.

17. إتحاف السائل: ص 62 بتغییر یسیر.

18. إحقاق الحق: ج 23 ص 375.

19. الأنباء المستطابه: ص 63 علی ما فی الإحقاق.

20. آل محمد علیهم السّلام للمردی الحنفی: ص 128 علی ما فی الإحقاق.

21. عیون الأخبار فی مناقب الأخیار: ص 23 علی ما فی الإحقاق.

22. سیدات أهل الجنه: ص 155 علی ما فی الإحقاق.

23. الفوائد المجموعه للشوکانی: ص 388 ح 109.

24. تنزیه الشریعه المرفوعه للکنانی: ج 1 ص 416.

25. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 12 ص 211 ح 524/ 488.

26. الموضوعات لابن

الجوزی: ج 2 ص 3 ح 1.

27. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 229 ح 3239.

28. سنن الدارقطنی علی ما فی مسند فاطمه علیها السّلام.

الأسانید:

1. فی الأنباء المستطابه للقفطی: و من ذلک ما روی زید بن أسلم عن أبیه: أن عمر بن الخطاب قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی آل محمد علیهم السّلام: روی الحاکم و الدار قطنی یرفعه بسنده عن عمرو. و فیه عمرو بن زیاد الثوبانی

3. فی عیون الأخبار فی مناقب الأخیار: أخبرنا عبد الغفار بن محمد بن جعفر المکتب،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:103

أنبأنا أبو بکر محمد بن عبد اللّه الرازی، نبّأتنا سمانه بنت حمران بن موسی الأنباریه، قالت:

حدثنی أبی عن عمران زیاد الثوبانی، ثنا عبد العزیز، حدثنی زید بن أسلم، عن أبیه أسلم، أن عمر بن الخطاب قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

4. فی الموضوعات: أنبأنا أبو الفتح محمد بن عبد الباقی، أنبأنا أبو الفضل بن خیرون، أنبأنا أبو عمرو بن درست و أبو بکر بن عائشه، قالا: حدثنا أبو بکر الشافعی قال: حدثنی سمانه بنت حمران بن موسی الأباری، قالت: حدثنی زید بن أسلم عن أبیه عن عمر بن الخطاب قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

5. فی تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 229، أخبرنا أبو بکر محمد بن عبد الباقی، نا أبو محمد الجواهری إملاء: أنا أبو الحسن علی بن عمر بن أحمد الدارقطنی، أنا محمد بن عبد اللّه بن إبراهیم السرار، نا حدثنی سمانه بنت حمران بن الوضاح بن حسان الأنباریه، قالت: حدثنی أبی، عن عمران بن زیاد الیونانی، حدثنی عبد العزیز بن محمد، نا زید

بن أسلم، عن أبیه عن عمر بن الخطاب، قال.

6. فی کنز العمال علی ما فی الإحقاق: روی عن طریق ابن عساکر عن عمر قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

7. فی فرائد السمطین: أنبأنی عبد النعیم بن یحیی بن إبراهیم، عن النقیب عبد الرحمن بن عبد السمیع، عن شاذان القمی قراءه علیه، عن أبی عبد اللّه بن عبد العزیز، عن أبی عبد اللّه بن أحمد بن علی، قال: حدثنا أبو عبد اللّه محمد بن أحمد بن علی، قال: حدثنا أبو عبد اللّه محمد بن عبد الواحد بن محمد بن أحمد الحافظ إملاء، قال: أخبرنی عبد الرزاق بن أبی حفص الرقصی، قال: حدثنا أبو بکر بن فورک، قال: حدثنا محمد بن عبد اللّه بن إبراهیم، قال:

حدثنا سمانه بنت حمران بن موسی الأنباری، عن أبیها، عن عمر بن زیاد، عن عبد العزیز بن محمد، حدثنی زید بن أسلم، عن أبیه، عن عمر بن الخطاب، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

8. فی مناقب الخوارزمی: أنبأنا مهذب الأئمه هذا، أنبأنا المبارک بن عبد الجبار، أخبرنا أبو الغنائم عبد الصمد بن علی بن المأمونی، حدثنا أبو الحسن علی الدار قطنی، حدثنا محمد بن عبد اللّه بن إبراهیم البزاز، حدثتنی سمانه بنت حمران بن أحمد بن الوضاح بن حسان الأنباریه، قالت: حدثنی أبی، عن عمر بن زیاد الثوبانی، حدثنی عبد العزیز بن محمد، حدثنی زید بن أسلم، عن أبیه: عن عمر بن الخطاب، قال.

9. فی منتخب کنز العمال: روی الحدیث عن طریق ابن عساکر عن عمر.

10. فی مفتاح النجا و أرحج المطالب بمثل ما فی منتخب کنز العمال.

11. فی القول الفصل: روی الحدیث عن طریق ابن

عساکر و الدار قطنی و الطبرانی عن عمر بعین ما فی فرائد السمطین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:104

63 المتن:
اشاره

قال علی بن أبی طالب علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام: سألت أباک فیما سألت: أین تلقینه یوم القیامه؟

قالت: نعم. قال لی: اطلبینی عند الحوض. قلت: إن لم أجدک هاهنا؟ قال: تجدینی إذا مستظلا بعرش ربی، لن یستظل به غیری.

قالت فاطمه علیها السّلام: فقلت: یا أبه، أهل الدنیا یوم القیامه عراه؟ فقال: نعم یا بنیه. فقلت له:

و أنا عریانه؟ قال: نعم، و أنت عریانه، و إنه لا یلتفت فیه أحد إلی أحد. قالت فاطمه علیها السّلام:

فقلت له: وا سوأتاه یومئذ من اللّه عز و جل.

فما خرجت حتی قال لی: هبط علیّ جبرئیل الروح الأمین فقال لی: یا محمد، اقرأ فاطمه السلام و أعلمها أنها استحیت من اللّه تبارک و تعالی فاستحی اللّه منها فقد وعدها أن یکسوها یوم القیامه حلتین من نور.

قال علی علیه السّلام: فقلت لها: فهلا سألتیه عن ابن عمک؟ فقالت: قد فعلت، فقال: إن علیا أکرم علی اللّه عز و جل من أن یعریه یوم القیامه.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 496 فی فضائل فاطمه علیها السّلام.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 55 عن کشف الغمه.

الأسانید:

فی کشف الغمه: روی عن الزهری عن علی بن الحسین علیه السّلام قال: قال علی بن أبی طالب علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام.

64 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین مجتمعون و من أحبنا یوم القیامه، نأکل و نشرب حتی یفرق بین العباد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:105

فبلغ ذلک رجلا من الناس فسألت عنه فأخبر به فقال: کیف بالعرض و الحساب؟

فقلت له: کیف لصاحب یاسین بذلک «1» حین أدخل الجنه من ساعته.

المصادر:

1. مجمع الزوائد: ج 9 ص 174 بتفاوت فیه.

2. مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی: ص 52 ح 76.

3. إتحاف السائل للمناوی: ص 70 ح 28، بتفاوت فی آخر الحدیث.

4. ملحقات الإحقاق: ج 32 ص 72، مثل ما فی الإتحاف.

5. سیدات نساء أهل الجنه للشناوی: ص 958، علی ما فی ملحقات الإحقاق.

6. موسوعه أطراف الحدیث النبوی الشریف: ج 2 ص 530، علی ما فی الإحقاق شطرا من الحدیث.

7. ملحقات الإحقاق: ج 24 ص 563، عن کتاب آل محمد علیهم السّلام.

8. آل محمد علیهم السّلام للمردی الحنفی: ص 14 شطرا من الحدیث علی ما فی الإحقاق.

65 المتن:
اشاره

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه نادی مناد: «یا معشر الخلائق، غضوا أبصارکم و نکّسوا رءوسکم حتی تمر فاطمه بنت محمد». فتکون أول من یکسی، و تستقبلها من الفردوس اثنا عشر ألف حوراء، و خمسون ألف ملک علی نجائب من الیاقوت، أجنحتها و أزمتها اللؤلؤ الرطب، رکبها من زبرجد، علیها رحائل من الدر، علی کل رحل نمرقه من سندس حتی یجوزوا بها الصراط و یأتوا بها الفردوس، فیتباشر بمجیئها أهل الجنان. فتجلس علی کرسی من نور و یجلسون حولها.

و هی جنه الفردوس التی سقفها عرش الرحمن، و فیها قصران قصر أبیض و قصر أصفر من لؤلؤه علی عرق واحد، فی القصر الأبیض سبعون ألف دار، مساکن محمد و آل محمد علیهم السّلام. و فی القصر الأصفر سبعون ألف دار، مساکن إبراهیم و آل إبراهیم.

______________________________

(1). فی إتحاف السائل: کیف لصاحب السر بذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:106

ثم یبعث اللّه ملکا لها لم یبعث لأحد قبلها و لا یبعث لأحد بعدها. فیقول: إن ربک یقرأ علیک

السلام و یقول: سلینی. فتقول: هو السلام و منه السلام، قد أتمّ علیّ نعمته، و هنّأنی کرامته، و أباحنی جنته، و فضّلنی علی سائر خلقه. أسأله ولدی و ذریتی، و من ودّهم بعدی و حفظهم فیّ.

فیوحی اللّه إلی ذلک الملک من غیر أن یزول من مکانه، أخبرها أنی قد شفعتها ولدها و ذریتها و من ودّهم فیها و حفظهم بعدها. فتقول: «الحمد للّه الذی أذهب عنی الحزن، و أقرّ عینیّ»، فیقرّ اللّه بذلک عین محمد صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. مسائل علی بن جعفر: ص 255 ح 851.

الأسانید:

فی مسائل علی بن جعفر عنه قال: أخبرنی أبو عبد اللّه بن أحمد الصفوانی، قال:

حدثنا أبو أحمد عبد العزیز بن یحیی الجلودی، قال: حدثنا محمد بن سهل، قال: حدثنا علی بن الحسن بن علی بن عمر بن علی بن الحسین، قال: حدثنی علی بن جعفر بن محمد، عن أخیه موسی بن جعفر، عن أبیه جعفر بن محمد، عن أبیه عن جده علی بن الحسین، عن أبیه الحسین بن علی، عن جده علی بن أبی طالب، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:107

المطاف الثانی ملاقاتها علیها السّلام مع رسول الله صلّی اللّه علیه و آله فی المحشر

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:109

فی هذا المطاف

کان اشتیاق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی ابنته فاطمه علیها السّلام و کذا اشتیاق فاطمه علیها السّلام إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی حیاتهما فوق مستوی التصور، بحیث یلتقی بابنته کل یوم إلا إذا کان فی سفر أو مثله، و إذا أراد السفر کانت ابنته آخر من یودّعها، و إذا رجع من سفره کانت أول شخص لقیها. هذا فی دار الدنیا و کذا فی دار الآخره لا تنفک فاطمه علیها السّلام عن أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلقد کانت تسأل عنه مرارا: أین ألقاک یا أبه یوم القیامه؟

یأتی فی هذا المطاف العناوین التالیه فی أربعه و ثلاثین حدیثا:

1. سؤال فاطمه علیها السّلام أباها عن مکان سیلقی یوم الموقف الأعظم، تعیین رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله موضع لقاء ابنته: عند باب الجنه، علی الحوض، علی الصراط، عند المیزان، عند شفیر جهنم.

2. مجی ء جبرئیل فی سبعین ألف ملک و إسرافیل و روفائیل بأمر من اللّه تعالی إلی قبر فاطمه علیها السّلام، ملاقاه فاطمه علیها السّلام مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ولده الحسین علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:110

3. مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یوم القیامه علی البراق و فاطمه علی القصواء و بلال علی ناقه من نوق الجنه.

4. بعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام إلی المحشر علی البراق و الغضباء، و إن أول من یکسی من المسلمین بلال.

5. شرب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و المؤمنین به و الأنبیاء من حوضه و

شرب صالح و المؤمنون به من لبن ناقته، رکوب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی البراق و فاطمه علیها السّلام علی الغضباء و بلال علی ناقه من الجنه و ندائه بالأذان.

6. حشر فاطمه علیها السّلام علی الناقه الغضباء و حشر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی البراق التی خطوها أقصی طرفها.

7. بعث الأنبیاء یوم القیامه علی الدواب و صالح علی ناقته و بعث فاطمه علیها السّلام و الحسن علیه السّلام علی ناقتین من نوق الجنه و علی بن أبی طالب علی ناقه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی البراق.

8. کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله للأنصار: لن یرکب یوم القیامه إلا أربعه: أنا و علی و فاطمه و صالح، فأما أنا فعلی البراق و أما فاطمه علیها السّلام ابنتی فعلی الغضباء ...

9. اجتماع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و جبرئیل علیهم السّلام یوم القیامه، أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بحجزه جبرئیل و علی علیه السّلام بحجزه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أخذ فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام کل منهم بحجزه الآخر و شیعتهم آخذون بحجزتهم ذاهبین إلی الجنه.

10. کلام أبی عبد اللّه الصادق علیه السّلام فی تفسیر قوله تعالی: «و بینهما حجاب»، بأنه سور بین الجنه و النار قائم علیه محمد و علی و الحسن و الحسین و فاطمه و خدیجه علیهم السّلام ینادون: أین محبونا؟ و أین شیعتنا؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:111

11. النبی و علی و فاطمه و

الحسن و الحسین علیهم السّلام علی الأعراف یعرفون المحبین لهم ببیاض الوجوه و المبغضین لهم بسواد الوجوه.

12. إخبار جبرئیل علیه السّلام أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن یمین العرش یوم القیامه، و أن اللّه کساه ثوبین أحدهما الأخضر و الآخر وردی.

13. تعلق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الأئمه علیهم السّلام یوم القیامه بنور اللّه آخذا بحجزته و شیعتهم معهم.

14. خطبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین علیه السّلام یوم القیامه، ثم نداء جبرئیل، ثم قول اللّه عز و جل لأهل الجمع: «إنی قد جعلت الکرم لمحمد و علی و الحسن و الحسین و فاطمه»، و قوله تعالی لهم: طأطئوا الرءوس و غضوا الأبصار حتی تسیر فاطمه علیها السّلام إلی الجنه، شفاعه فاطمه علیها السّلام ثم شفاعه شیعتها و محبیها.

15. سؤال الزهراء علیها السّلام أباه: أین ألقاک یوم القیامه؟ و النبی صلّی اللّه علیه و آله یواعدها عند الحوض و علی الصراط.

16. إخبار اللّه تعالی فی القرآن عن نفی العذاب عن النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین و حمزه و جعفر علیهم السّلام و إضاءه نورهم علی الصراط، مرور أهل بیت محمد و آله زمره علی الصراط مثل البرق الخاطف، و المؤمنین بمراتبهم مثل الریح، ثم مثل عدو الفرس ثم مثل المشی، ثم مثل الحبو، ثم مثل الزحف، جواز أمیر المؤمنین علیه السّلام فی هودج من الزمرد الأخضر و معه فاطمه علیها السّلام علی نجیب من الیاقوت الأحمر، حولها سبعون ألف حوراء کالبرق الخاطف.

17. الرکبان الأربعه فی القیامه

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و صالح النبی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب علیه السّلام و بیده لواء الحمد واقف بین یدی العرش ینادی:

«لا إله إلا اللّه محمد رسول اللّه».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:112

18. قوله تعالی: «وجوه یومئذ مسفره» وجوه بنی عبد المطلب: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و حمزه و جعفر و الحسن و الحسین و فاطمه مشرقه بالنور فی أرض القیامه.

19. تعیین رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مکان التقائه بالزهراء ابنته یوم القیامه: تل الحمد و علی الصراط و جبرئیل عن یمینه و میکائیل عن یساره و إسرافیل آخذ بحجزته و الملائکه من خلفه.

20. أربعه رکبان القیامه لیس غیرهم: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و صالح و فاطمه و علی علیهم السّلام علی رأسه تاج من نور یضی ء لأهل الجمع، مجی ء شیعه علی علیه السّلام قائلین: نحن العلویون و النداء إلیهم ب: أیها العلویون أنتم آمنون!

21. الجزاء کل الجزاء لشیعه أهل البیت علیهم السّلام من قبلهم علیهم السّلام و هم محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ....

22. الخمسه الطیبه یوم القیامه تحت العرش.

23. الخمسه الطیبه یوم القیامه مجتمعون مع محبیهم یأکلون و یشربون حتی یفرق بین العباد.

24. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من أحب الخمسه الطیبه کان مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی درجته.

25. إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عمارا: بقتل الفئه الباغیه إیاه و هو مع الحق

و الحق معه، مؤاخاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع علی علیه السّلام، قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی: أنت معی فی قصری فی الجنه مع ابنتی فاطمه و أنت أخی و رفیقی.

26. دخول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی علی علیه السّلام و هو نائم، قوله صلّی اللّه علیه و آله: إن هذه الخمسه فی مکان واحد یوم القیامه.

27. إن فی الجنه درجه تدعی الوسیله و هی مسکن علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:113

28. قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ»، فاطمه علیها السّلام مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی درجته و علی علیه السّلام مع فاطمه علیها السّلام.

29. قصه تغسیل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تکفینه و الصلاه علیه، قصه سواده بن قیس و القصاص، سؤال فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن مکان ملاقاتها معه یوم القیامه، ورود الحسنین علیهما السّلام عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بکائها.

30. ورود فاطمه علیها السّلام علی أبیها و بکائها و بکاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن المصائب الوارده علی ابنته فاطمه، إخباره عن موضع ملاقاتها یوم القیامه.

31. إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام بأنه معه عند خروجه من قبره عن یمینه، و فاطمه علیها السّلام من ورائه و الحسن و الحسین علیها السّلام قدامه.

32. إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: بأن الناس مشتغلون

یوم القیامه بأنفسهم فلا ینظر أحد أحدا، فلا یبصرون أجسادهم من النور.

33. إن علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی القیامه هم أهل البیت.

34. إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام، بأن أول من یلحقه صلّی اللّه علیه و آله من أمته یوم القیامه:

فاطمه علیها السّلام و علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:115

1 المتن:
اشاره

قال فاطمه علیها السّلام لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا أبتاه، أین ألقاک یوم الموقف الأعظم و یوم الاهوال و یوم الفزع الأکبر؟ قال: یا فاطمه، عند باب الجنه و معی لواء الحمد و أنا الشفیع لأمتی إلی ربی. قالت: یا أبتاه، فإن لم ألقک هناک؟ قال: ألقینی علی الحوض و أنا أسقی أمتی. قالت:

یا أبتاه، إن لم ألقک هناک؟ قال: ألقینی علی الصراط و أنا قائم أقول: ربّ سلّم أمتی، قال:

فإن لم ألقک هناک؟ قال: ألقینی و أنا عند المیزان، أقول: ربّ سلّم أمتی. قالت: فإن لم ألقک هناک؟ قال: عند شفیر جهنم، أمنع شررها و لهبها عن أمتی. فاستبشرت فاطمه علیها السّلام بذلک، صلی اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها.

المصادر:

1. أمالی الصدوق: المجلس 46 ح 12.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 21 ح 11 عن أمالی الصدوق.

3. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 218 ح 28 عن أمالی الصدوق بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:116

الأسانید:

1. فی أمالی الصدوق: حدثنا محمد بن إبراهیم بن إسحاق، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن إسحاق المادری بالبصره فی رجب سنه ثمان عشره و ثلاثمائه، قال: حدثنا أبو قلابه عبد الملک بن محمد قال: حدثنا غانم بن الحسن السعدی قال: حدثنا مسلم بن خالد المکی قال: حدثنا جعفر بن محمد علیه السّلام، عن أبیه علیه السّلام عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری عن علی بن أبی طالب علیه السّلام قال: قالت فاطمه علیها السّلام.

2 المتن:

عن ابن عباس قال: سمعت علی بن أبی طالب علیه السّلام یقول: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم علی فاطمه علیها السّلام و هی حزینه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 2، متنا و مصدرا و سندا فراجع.

3 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه حملت علی البراق و حملت فاطمه علی ناقتی القصواء ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 9، متنا و مصدرا و سندا.

4 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یبعث اللّه ناقه صالح فیشرب من لبنها هو و من آمن به من قومه، ولی حوض ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 10، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:117

5 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: حوضی أشرب منه یوم القیامه أنا و من آمن بی و من استسقانی من الأنبیاء ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 11، متنا و مصدرا و سندا.

6 المتن:

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: تبعث الأنبیاء علی الدواب، و یحشر صالح علی ناقته، و تحشر ابنتی فاطمه علی ناقتی الغضباء ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول رقم 12، متنا و مصدرا و سندا.

7 المتن:

یبعث اللّه الأنبیاء یوم القیامه علی الدواب و یبعث صالحا علی ناقته کیما یوافی بالمؤمنین من أصحابه، و تبعث فاطمه و الحسن علی ناقتین من نوق الجنه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 17، متنا و مصدرا و سندا.

8 المتن:

عن ابن عباس قال: خرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم و هو آخذ بید علی علیه السّلام و هو یقول:

یا معشر الأنصار ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 19، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:118

9 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا سلمان، أ تدری من الداخل علینا؟ قال: نعم یا رسول اللّه، و لکن زدنی علما إلی علمی ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 20، متنا و مصدرا و سندا.

10 المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام و قد سئل عن قول اللّه عز و جل «و بینهما حجاب»، فقال: سور بین الجنه و النار، قائم علیه محمد و علی و الحسن و الحسین و فاطمه و خدیجه علیهم السّلام ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 22، متنا و مصدرا و سندا.

11 المتن:

عن ابن عباس فی قوله تعالی «وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ» قال: النبی و علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 23، متنا و مصدرا و سندا.

12 المتن:

عن أبان بن تغلب قال: دخلت علی أبی عبد اللّه علیه السّلام فی آخر یوم من شهر رمضان بعد العصر ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 24، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:119

13 المتن:

قال الصادق علیه السّلام فی حدیث الخراسانی ...: إذا کان یوم القیامه کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله متعلقا بنور اللّه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 27، متنا و مصدرا و سندا.

14 المتن:

قال جابر لأبی جعفر علیه السّلام: جعلت فداک، یا ابن رسول اللّه، حدّثنی بحدیث فضل جدتک فاطمه علیه السّلام إذا أنا حدّثت به الشیعه فرحوا بذلک ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 28، متنا و مصدرا و سندا.

15 المتن:

دخل النبی صلّی اللّه علیه و آله علی فاطمه الزهراء علیها السّلام فوجدها تبکی. فقال: یا قره عینی، ما الذی أبکاک؟ ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 30، متنا و مصدرا و سندا.

16 المتن:

عن ابن عباس «یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ» لا یعذب اللّه محمدا صلّی اللّه علیه و آله، «وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ» «1» علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 34، متنا و مصدرا و سندا.

______________________________

(1). سوره التحریم: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:120

17 المتن:

عن ابن عباس، و روی الرضا علیه السّلام عن آبائه علیهم السّلام و اللفظ له، کلهم عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: لیس فی القیامه راکب غیرنا، و نحن أربعه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 35، متنا و مصدرا و سندا.

18 المتن:

عن أنس بن مالک قال: سألت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن قوله تعالی «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَهٌ» «1» قال:

یا أنس، هی وجوهنا بنی عبد المطلب، أنا و علی و حمزه و جعفر و الحسن و الحسین و فاطمه، نخرج من قبورنا ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 47، متنا و مصدرا و سندا.

19 المتن:

قال منصور العباسی: بینا فاطمه علیه السّلام جالسه إذ أقبل أبوها حتی جلس إلیها فقال لها: ما لی أراک حزینه؟ قالت: بأبی أنت و أمی یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و کیف لا أبکی ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 49، متنا و مصدرا و سندا.

20 المتن:

عن عبد اللّه بن عباس بن عبد المطلب قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: یا أیها الناس، نحن فی القیامه رکبان أربعه لیس غیرنا ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 52، متنا و مصدرا و سندا.

______________________________

(1). سوره عبس: الآیه 120.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:121

21 المتن:

قال الصادق علیه السّلام ... فی بیان الأعراف و الوقوف علیه ... و هذا الیوم یوم الموت ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 53، متنا و مصدرا و سندا.

22 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین یوم القیامه فی قبه تحت العرش ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 60، متنا و مصدرا و سندا.

23 المتن:

عن علی علیه السّلام عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام مجتمعون و من أحبنا یوم القیامه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 64، متنا و مصدرا و سندا.

24 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من أحبنی و أحب هذین و أمهما و أباهما کان معی فی درجتی یوم القیامه. «1»

______________________________

(1). فی الجمع بین الصحاح للعبدری: إن النبی صلّی اللّه علیه و آله أخذ بید حسن و حسین یوما و قال: من أحب هذین و أباهما و أمهما و مات متبعا لسنتی کان معی فی الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:122

المصادر:

1. ملحقات الإحقاق: ج 33 ص 284.

2. جواهر المطالب لأبی البرکات الباعونی (مخطوط): ص 35 علی ما فی ملحقات الإحقاق.

3. ملحقات الإحقاق: ج 9 ص 174 رواه عن جماعه.

4. المعجم الکبیر: ص 133 علی ما فی الإحقاق.

5. المسند لأحمد بن حنبل: ج 1 ص 77 علی ما فی الإحقاق.

6. فضائل الصحابه لأحمد بن حنبل: ج 2 ص 260 علی ما فی الإحقاق.

7. الصحیح للترمذی: ج 13 ص 176 علی ما فی الإحقاق.

8. المعجم الصغیر للطبرانی: ص 199 علی ما فی الإحقاق.

9. تاریخ بغداد: ج 13 ص 287 علی ما فی الإحقاق.

10. الشفاء للقاضی عیاض: ج 2 ص 42 و 16 علی ما فی الإحقاق.

11. أخبار أصفهان لأبی نعیم: ج 1 ص 91 علی ما فی الإحقاق.

12. المحاسن المجتمعه للصفوری: ص 212 علی ما فی الإحقاق.

13. جواهر البحار للنبهانی: ج 3 ص 141 علی ما فی الإحقاق بنقیصه.

14. سنن الهدی للقدوسی الحنفی: ص 565 علی ما فی الإحقاق.

15. التذکره لسبط بن الجوزی: ص 244 علی ما فی الإحقاق.

16. أسد الغابه لابن أثیر: ج 6 ص 29 علی ما فی الإحقاق.

17. تاریخ دمشق لابن عساکر فی منتخبه: ج 4 ص 203 علی ما فی الإحقاق.

18. المناقب للخوارزمی:

ص 82 علی ما فی الإحقاق.

19. ذخائر العقبی لمحب الطبری: ص 91.

20. الریاض النضره لمحب الطبری: ج 2 ص 214 علی ما فی الإحقاق.

21. الصواعق المحرقه: ص 185 علی ما فی الإحقاق.

22. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 6 علی ما فی الإحقاق.

23. میزان الاعتدال للذهبی: ج 2 ص 220 علی ما فی الإحقاق.

24. المنتخب من صحیح البخاری و مسلم للبغدادی: ص 219 (مخطوط) علی ما فی الإحقاق.

25. المنتقی من سیره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 188.

26. الحوادث الجامعه لابن الفوطی: ص 153 علی ما فی الإحقاق.

27. نظم درر السمطین للزرندی: ص 210 علی ما فی الإحقاق.

28. تهذیب التهذیب للعسقلانی: ج 10 ص 430 علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:123

29. أخبار الدول للدمشقی: ص 120 علی ما فی الإحقاق.

30. منتخب کنز العمال للمتقی الهندی: ج 5 ص 92 علی ما فی الإحقاق.

31. نزهه المجالس للصفوری: ج 2 ص 232 علی ما فی الإحقاق.

32. السیره الحلبیه: ج 3 ص 322 علی ما فی الإحقاق.

33. شرح الدیوان (مخطوط)، علی ما فی الإحقاق.

34. ذخائر المواریث للنابلسی: ج 3 ص 14 علی ما فی الإحقاق.

35. الجمع بین الصحاح للعبدری (مخطوط) علی ما فی الإحقاق.

36. مشارق الأنوار فی فوز أهل الاعتبار للحمزاوی: ص 91، علی ما فی الإحقاق.

37. القول الفصل للسید علوی: ج 2 ص 34 علی ما فی الإحقاق.

38. الأنوار المحمدیه للنبهانی: ص 437 علی ما فی الإحقاق.

39. شرف المؤبد للنبهانی: ص 86 علی ما فی الإحقاق.

40. الفتح الکبیر للنبهانی: ج 3 ص 149 علی ما فی الإحقاق.

41. الأربعون حدیثا للمولی علی القاری (مخطوط): ص 160 علی ما فی الإحقاق.

42. إسعاف الراغبین: ص 129

علی ما فی الإحقاق.

43. التاج الجامع: ج 3 ص 310 علی ما فی الإحقاق.

44. مفتاح النجا: ص 16 علی ما فی الإحقاق.

45. رشفه الصادی: ص 44 علی ما فی الإحقاق.

46. ینابیع الموده للقندوزی: ص 213 و 164 علی ما فی الإحقاق.

47. أرجح المطالب: ص 311 و 334 و 526 علی ما فی الإحقاق.

48. إحقاق الحق: ج 7 ص 471 عن مسند أحمد بن حنبل.

49. مسند أحمد بن حنبل علی ما فی الإحقاق بدون رقم المجلد و الصفحه.

50. ملحقات الإحقاق: ج 18، ص 546 عن مسند أحمد بن حنبل و صحیح الترمذی.

51. ملحقات الإحقاق: ج 19 ص 287 عن تاریخ دمشق لابن عساکر.

52. تاریخ دمشق: فی ترجمه السبط الأکبر علیه السّلام: ص 52 علی ما فی الإحقاق.

53. ملحقات الإحقاق: ج 25 ص 207 عن تهذیب الکمال.

54. تهذیب الکمال: ج 13 ص 47 علی ما فی الإحقاق.

55. فرائد السمطین: ج 2 ص 25 الباب 5 ح 366 بتفاوت یسیر.

الأسانید:

1. فی المعجم الکبیر: حدثنا زکریا بن یحیی الساجی، نا نصر بن علی، نا علی بن جعفر بن محمد، عن أخیه موسی بن جعفر علیه السّلام عن أبیه علیه السّلام عن جده علیه السّلام عن علی بن الحسین علیه السّلام عن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:124

أبیه علیه السّلام، عن علی علیه السّلام.

2. فی المسند لأحمد بن حنبل، قال: حدثنا عبد اللّه، حدثنی نصر بن علی الأزدی، فذکر الحدیث بعین ما تقدم عن المعجم الکبیر.

3. فی فضائل الصحابه: حدثنا عبد اللّه بن أحمد بن حنبل، قال: ثنا نصر بن علی الجهمی قال: أخبرنی علی بن جعفر ...

4. فی المعجم الصغیر: ثنا محمد بن خلاد الباهلی البصری، ثنا نصر

بن علی ...

5. فی تاریخ بغداد: أخبرنا عبد الملک بن محمد بن عبد اللّه الواعظ، حدثنا أبو علی محمد بن أحمد بن الحسن الصواب، حدثنا عبد اللّه بن أحمد ...

6. فی التذکره: روی الحدیث عن طریق أحمد عن فضائل الصحابه.

7. فی أسد الغابه: روی الحدیث عن طریق محمد بن عیسی الترمذی بعین ما تقدم عنه فی صحیحه.

8. فی تاریخ دمشق: روی الحدیث بعین ما تقدم عن مسند أحمد، ثم قال: أخرجه الحافظ من ثلاث طرق و رواه الترمذی أیضا.

9. فی مناقب الخوارزمی: روی الحدیث بأسناده عن الترمذی بعین ما تقدم.

10. فی ذخائر العقبی: روی الحدیث عن طریق أحمد و الترمذی بعین ما تقدم.

11. فی الصواعق المحرقه: روی الحدیث عن أحمد و الترمذی بعین ما تقدم.

12. فی تاریخ الإسلام: روی الحدیث عن طریق أحمد فی «زیادات المسند» و الترمذی عنه بلا واسطه.

13. فی میزان الاعتدال: قال: أخبرنی ابن قدامه إجازه، أنا عمر بن محمد، انا ابن ملوک و أبو بکر القاضی قال: أنا أبو الطبیب الطبری، أنا أبو أحمد الغطریفی، حدثنا عبد الرحمن بن المغیره، أنبأنا نصر بن علی فذکر الحدیث بعین ما تقدم عن مسند أحمد.

14. فی منتخب کنز العمال: روی الحدیث عن طریق أحمد و الترمذی عن علی علیه السّلام.

15. فی مفتاح النجا: روی الحدیث عن طریق أحمد و الترمذی و الطبرانی فی الکبیر بعین ما تقدم عن المسند.

16. فی ینابیع الموده: روی الحدیث نقلا عن الترمذی بعین ما تقدم عنه، و قال الموضع الثانی: أخرج هذا الحدیث فی المسند و الموفق الخوارزمی.

17. فی أرجح المطالب: روی الحدیث عن طریق أحمد و الترمذی بعین ما تقدم.

18. فی تاریخ مدینه دمشق فی ترجمه السبط الأکبر:

روی الحدیث بخمسه أسانید.

19. فی تهذیب الکمال: أخبرنا به أبو الفرج بن قدامه و أبو الحسن بن النجار فی آخرین قالوا: أخبرنا أبو حفص بن طبرزد، قال: أخبرنا القاضی أبو بکر الأنصاری و أبو المواهب بن ملوک الوراق. و أخبرنا أبو العز بن الصیقل الحرانی، قال: أخبرنا القاضی أبو الطبیب

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:125

الطبری، قال: أخبرنا أبو أحمد بن الغطریف بجرجان، قال: حدثنا عبد الرحمن بن المغیره، قال: حدثنا نضر بن علی، قال: أخبرنا علی بن جعفر بن محمد، قال: حدثنی أخی موسی بن جعفر عن أبیه جعفر بن محمد عن أبیه محمد بن علی عن أبیه علی بن الحسین عن أبیه عن جده علی علیهم السّلام.

20. فی فرائد السمطین: أخبرنا الشیخ الصالح کمال الدین أبو الفرج عبد الرحمن بن عبد اللطیف بن محمد المقری البزاز المکبّر أبوه بجامع القصر ببغداد، بقراءتی علیه بها أواخر المحرم سنه اثنین و سبعین و ستمائه، قال: حدثنا محمد بن أحمد بن صالح بن شافع الجبلی من لفظه یوم السبت السادس عشر من شعبان سنه تسع عشر و ستمائه، قال: حدثنا محمد بن أحمد عبد العاری بدرب الطبخ ببغداد، قال: انبأنا الشیخان أبو حفض عمر بن أحمد بن الحسین بن علی بن بکر النهروانی و أبو محمد عبد اللّه بن المبارک بن أحمد بن الحسین، قالا:

أنبأنا أبو القاسم نصر بن علی بن یونس العکبری الواعظ، قال: أنبأنا نظام الملک أبو علی الحسن بن علی بن إسحاق إملاء فی جامع المهدی یوم الجمعه لثمان خلون من صفر من سنه ثمانین و أربعمائه، قال: أنبأنا أبو عبد الرحمن بن أبی بکر المذکر، قال: حدثنا أبو علی الخالدی المهدوی، قال:

حدثنا أبو بکر محمد بن یحیی بن أحمد بن الهدوانی، قال: حدثنا زکریا بن یحیی الساجی، قال: حدثنا نصر بن علی قال: حدثنا علی بن جعفر بن محمد، عن أخیه موسی بن جعفر عن أبیه عن جده عن علی بن الحسین عن أبیه عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام قال.

25 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعمار: یا عمار، تقتلک الفئه الباغیه و أنت مع الحق و الحق معک، ...

إلی أن قال: و دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مسجده فقال: أین فلان بن فلان؟ فجعل ینظر فی وجوه أصحابه و یتفقدهم و یبعث إلیهم حتی توافوا عنده.

فلما توافوا عنده، حمد اللّه و أثنی علیه، فقال: إنی محدّثکم بحدیث فاحفظوه وعوه و حدّثوا من بعدکم.

إن اللّه اصطفی من خلقه خلقا، ثم قال: إن اللّه یصطفی من الملائکه رسلا، و من الناس خلقا یدخلهم الجنه، و إنی أصطفی منکم من أحب أن أصطفی و مواخ بینکم کما

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:126

آخی اللّه بین الملائکه ... إلی أن قال: فقال علی علیه السّلام: لقد ذهبت روحی و انقطع ظهری حین رأیتک فعلت بأصحابک ما فعلت غیری، فإن کان هذا من سخط علیّ فلک العتبی و الکرامه.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: و الذی بعثنی بالحق ما أخّرتک إلا لنفسی و أنت منی بمنزله هارون من موسی غیر أنه لا نبی بعدی، و أنت أخی و وارثی. قال: و ما أرث منک یا رسول اللّه؟ قال: ما ورثه الأنبیاء قبلی. قال: و ما هو؟ قال: «کتاب ربهم و سنه نبیهم «1»، و أنت معی فی قصری فی

الجنه مع ابنتی فاطمه، و أنت أخی و رفیقی» «2». ثم تلا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ، «3» المتحابین فی أنه ینظر بعضهم إلی بعض.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 4 ص 173 عن عده کتب.

2. المناقب للخوارزمی: ص 90 علی ما فی الإحقاق.

3. التذکره لسبط بن الجوزی: ص 23 بتفاوت یسیر.

4. ذخائر العقبی: ص 89 شطرا من الحدیث.

5. الریاض النضره: ج 2 ص 209 علی ما فی الإحقاق.

6. فرائد السمطین، علی ما فی الإحقاق و روی شطرا من الحدیث بسند یرفعه إلی زید بن أرقم.

7. سیر أعلام النبلاء: ج 1 ص 96 علی ما فی الإحقاق.

8. نظم درر السمطین: ص 94 علی ما فی الإحقاق.

9. الأربعون حدیثا لعطاء اللّه الحسینی: ص 43 (مخطوط) علی ما فی الإحقاق بزیاده و نقیصه.

10. انتهاء الإفهام: ص 214 بنقیصه فیه علی ما فی الإحقاق.

11. القول الفصل: ج 2 ص 29 شطرا من الحدیث علی ما فی الإحقاق.

12. المعجم الکبیر: ج 5 ص 220 ح 5146 شطرا من الحدیث بتفاوت فیه.

______________________________

(1). فی تذکره الخواص: کتاب اللّه و سنن أنبیائه.

(2). فی تذکره الخواص: و الحسن و الحسین ابنی و أنت رفیقی.

(3). سوره الصافات: الآیه 44.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:127

الأسانید:

1. فی مناقب الخوارزمی: بالإسناد عن أحمد بن الحسین هذا، أخبرنا أبو سعید أحمد بن محمد بن الخلیل المالینی، أخبرنا أبو أحمد عبد اللّه بن عدی الحافظ، حدثنا البغوی إملاء، حدثنا حسین بن محمد الذراع سنه إحدی و ثلاثین و مائتین- قدم علینا مع أبی المربیع الزهرانی من البصره- حدثنا عبد المؤمن بن عباد العبدی، حدثنا یزید (خ ل: برید) بن معن، عن عبد اللّه بن شرحبیل، عن زید بن أبی أوفی فی حدیث قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی فرائد السمطین للجوینی: أخبرنی الشیخ محی الدین عمر بن محمد بن

أبی سعد بن أبی عصرون الإمام عزیز الدین محمد بن أبی القاسم عبد الکریم بن محمد بن عبد الکریم الرافعی إجازه، و الشیخ عبد الحافظ بن بدران بقراءتی علیه بنابلس، عن القاضی جمال الدین عبد الصمد بن محمد بن أبی الفضل الأنصاری الحرستانی إجازه، أنبأنا الإمام الحافظ أبو بکر أحمد بن الحسین بن علی بعین ما تقدم عن مناقب الخوارزمی.

3. فی سیر أعلام النبلاء: قال أبو عمرو بن حمران، ثنا الحسن بن سفیان فی مسنده قال:

حدثنا نصر بن علی، ثنا عبد المؤمن بن عباد العبدی، ثنا یزید بن معن، حدثنی عبد اللّه بن شرحبیل، عن رجل من قریش، فذکر الحدیث بعین ما تقدم عن مناقب الخوارزمی.

ثم قال: و قد رواه محمد بن جریر الطبری عن حسین الدارع عن عبد المؤمن، فأسقط منه عن رجل.

و قال محمد بن الجهم السمری، ثنا عبد الرحیم بن واقد، ثنا شعیب بن یونس، ثنا موسی بن صهیب، عن یحیی بن زکریا، عن عبد اللّه بن شرحبیل، عن رجل، عن زید.

و رواه مطین مختصرا: ثنا ثابت بن یعقوب، ثنا ثابت بن حماد النصری، عن موسی بن صهیب، عن عباده بن نسی، عن عبد اللّه بن أبی أوفی.

4. فی المعجم الکبیر: حدثنا الحسین بن إسحاق التستری، ثنا نصر بن علی، ثنا عبد المؤمن بن عباد بن عمر و العبدی، نا یزید بن معن، حدثنی عبد اللّه بن شرحبیل، عن رجل من قریش، عن زید بن أبی أوفی، قال.

26 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام قال: دخل علینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أنا نائم علی المنامه، فاستسقی الحسن أو الحسین علیهما السّلام. قال: فقام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله

إلی شاه لنا بکیّ فحلبها فدرّت. فجاءه الحسین علیه السّلام

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:128

فسقاه النبی صلّی اللّه علیه و آله فقالت فاطمه علیها السّلام: یا رسول اللّه، کأنه أحبها إلیک؟ قال: لا و لکنه استسقی قبله. ثم قال: إنی و إیاک و هذین و هذا الراقد فی مکان واحد یوم القیامه.

المصادر:

1. فرائد السمطین: ج 2 ص 28 الباب 5.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 57 الفصل 5، شطرا من آخر الحدیث بتفاوت فی الألفاظ.

3. فضائل الخمسه: ج 3 ص 11 عن عده مصادر.

4. مسند أحمد: ج 1 ص 101 علی ما فی فضائل الخمسه بتفاوت فیه.

5. مستدرک الصحیحین: ج 3 ص 137 أورد شطرا من آخر الحدیث علی ما فی فضائل الخمسه.

6. أسد الغابه: ج 5 ص 269، بزیاده و تفاوت فی الألفاظ علی ما فی فضائل الخمسه.

7. مسند أبی داود الطیالسی: ج 1 ص 26 علی ما فی فضائل الخمسه.

8. کنز العمال: ج 7 ص 101 علی ما فی فضائل الخمسه.

9. سنن ابن أبی عاصم علی ما فی فضائل الخمسه.

10. المتفق و المفترق للطبرانی علی ما فی فضائل الخمسه.

11. مجمع الزوائد: ج 9 ص 169 علی ما فی فضائل الخمسه.

12. کنز العمال: ج 6 ص 156 بتفاوت فی الألفاظ علی ما فی فضائل الخمسه.

الأسانید:

1. فی فرائد السمطین: أنبانی الشیخ شمس الدین أبو محمد عبد الرحمن بن أبی عمر ابن محمد بن أحمد بن قدامه المقدسی، أنبأنا حنبل بن عبد اللّه بن سعاده المکبر اللرصافی سماعا علیه، أنبأنا أبو القاسم بن الحصین سماعا علیه، أنبأنا أبو علی ابن المذهب، أنبأنا أبو بکر أحمد بن جعفر القطیعی، حدثنا عبد اللّه بن أحمد قال: حدثنی أبی قال: حدثنا عفان، قال: حدثنا معاذ بن معاذ، قال: حدثنا قیس بن الربیع، عن أبی المقدام، عن عبد الرحمن الأرزق، عن علی علیه السّلام.

2. فی مقتل الخوارزمی: أنبأنی الحافظ صدر الحفاظ أبو العلاء الحسن بن أحمد الهمدانی، أخبرنی زاهر بن طاهر الکاتب، أخبرنا محمد بن عبد الرحمن،

أخبرنا محمد بن أحمد، أخبرنا أحمد بن علی التمیمی، أخبرنا إبراهیم بن سعید، أخبرنا حسین بن محمد، عن عمرو بن ثابت، عن أبی فاخته، عن علی علیه السّلام، قال: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

3. فی مستدرک الصحیحین: روی بسنده عن أبی سعید الخدری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:129

4. فی مسند أحمد: روی بسنده عن عبد الرحمن الأرزق، عن علی علیه السّلام قال.

5. فی أسد الغابه: روی بسنده عن أبی فاخته قال: قال علی علیه السّلام.

27 المتن:
اشاره

عن النبی قال: فی الجنه درجه تدعی «الوسیله»، فإذا سألتم اللّه تعالی فاسألوه لی الوسیله. قالوا: یا رسول اللّه! من یسکن معک فیها؟ قال: علی و فاطمه و الحسن و الحسین.

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 67.

2. فضائل الخمسه للفیروزآبادی: ج 3 ص 113 عن کنز العمال.

3. کنز العمال: ج 7 ص 102 قال: أخرجه ابن مردویه علی ما فی فضائل الخمسه.

4. مناقب الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام لابن المغازلی: ص 222 ح 295 بزیاده فیه.

5. إحقاق الحق: ج 9 ص 193 ح 16 عن عده کتب.

6. تفسیر القرآن لأبی الفداء بن کثیر الدمشقی: ج 3 ص 341 علی ما فی الإحقاق.

7. الانوار المحمدیه للنبهانی: ص 629 علی ما فی الإحقاق.

8. القول الفصل للسید علوی الحداد: ج 2 ص 29 علی ما فی الإحقاق.

9. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 94 علی ما فی الإحقاق.

10. کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام: ص 452 المبحث 29.

11. مناقب عبد اللّه الشافعی: ص 48 علی ما فی الإحقاق.

12. إحقاق الحق: ج 18 ص 428.

13. کنز العمال: ج 16 ص 252 علی ما فی الإحقاق.

14. کنز العمال: ج 13 ص 89 علی ما فی الإحقاق.

15. وسیله النجاه للسهالوی ص 262 علی ما فی الإحقاق.

16. الجامع الکبیر للسیوطی: ج 4 ص 663 علی ما فی الإحقاق.

17. إحقاق الحق: ج 23 ص 437.

18. جامع الأحادیث: ص 499 علی ما فی الإحقاق.

19. مسند فاطمه للسیوطی: ص 54 ح 88 و ص 69 ح 168.

20. کنز العمال: ج 12 ص 103.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:130

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین للخوارزمی: بالإسناد عن الحافظ أبی بکر بن مردویه، أخبرنا عبد اللّه بن محمد بن عیسی، أخبرنا الحسین بن معاذ بن حرب، أخبرنا عبد الحمید بن بحر، أخبرنا شریک، عن أبی إسحاق، عن الحرث، عن علی

علیه السّلام عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی مناقب ابن المغازلی: أخبرنا أبو نصر أحمد بن موسی الطحان إجازه، أخبرنا القاضی أبو الفرج أحمد بن علی الخیوطی إذنا، حدثنا أبو عبد اللّه محمد بن الحسین الزعفرانی، حدثنا مصر بن محمد، حدثنا عبد الحمید أبو سعید- و هو ابن بحر-، حدثنا شریک عن أبی إسحاق، عن الحارث، عن علی علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

28 المتن:
اشاره

قال ابن عمر: علی علیه السّلام من أهل البیت لا یقاس بهم أحد. علی علیه السّلام مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی درجته، إن اللّه عز و جل یقول: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ» «1»، فاطمه علیها السّلام مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی درجته، علی علیه السّلام مع فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. فضائل الخمسه: ج 3 ص 113 عن الریاض النضره.

2. الریاض النضره: ج 2 ص 208، قال: أخرجه علی نعیم البصری.

29 المتن:
اشاره

عن ابن عباس، قال: لما مرض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عنده أصحابه قام إلیه عمار بن یاسر فقال له: فداک أبی و أمی یا رسول اللّه، من یغسلک منا إذا کان ذلک منک؟ قال: ذاک علی بن أبی طالب، لأنه لا یهمّ بعضو من أعضائی إلا أعانته الملائکه علی ذلک. فقال له: فداک أبی و أمی یا رسول اللّه، فمن یصلی علیک منا إذا کان ذلک منک؟ قال: مه رحمک اللّه.

______________________________

(1). سوره الطور: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:131

ثم قال لعلی علیه السّلام: یا ابن أبی طالب، إذا رأیت روحی قد فارقت جسدی فاغسلنی و انق غسلی، و کفّنی فی طمریّ هذین أو فی بیاض مصر و برد یمان، و لا تغال فی کفنی.

و احملونی حتی تضعونی علی شفیر قبری فأول من یصلی علیّ الجبار جل جلاله من فوق عرشه، ثم جبرئیل و میکائیل و إسرافیل فی جنود من الملائکه لا یحصی عددهم إلا اللّه جل و عز، ثم الحافون بالعرش، ثم سکان أهل سماء فسماء، ثم جلّ أهل بیتی و نسائی الأقربون فالأقربون، یؤمون ایماء یسلمون تسلیما، لا یؤذونی بصوت نادبه و لا مرنّه.

ثم قال: یا بلال، هلمّ علیّ بالناس. فاجتمع الناس، فخرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله متعصبا بعمامته متوکیا علی قوسه حتی صعد المنبر، فحمد اللّه و أثنی علیه، ثم قال: معاشر أصحابی، أی نبی کنت لکم؟ أ لم أجاهد بین أظهرکم؟ أ لم تکسر رباعیتی؟ أ لم یعفر جبینی؟ أ لم تسل

الدماء علی حر وجهی حتی کنفت لحیتی؟ أ لم أکابد الشده و الجهد مع جهال قومی؟ أ لم أربط حجر المجاعه علی بطنی؟ قالا: بلی یا رسول اللّه، لقد کنت للّه صابرا و عن منکر بلاء اللّه ناهیا. فجزاک اللّه عنا أفضل الجزاء.

قال: و أنتم فجزاک اللّه، ثم قال: إن ربی عز و جل حکم و أقسم أن لا یجوزه ظلم ظالم، فناشدتکم باللّه، أی رجل منکم کانت له قبل محمد مظلمه إلا قام فلیقتص منه، فالقصاص فی دار الدنیا أحب إلیّ من القصاص فی دار الآخره علی رءوس الملائکه و الأنبیاء.

فقام إلیه رجل من أقصی القوم یقال له «سواده بن قیس» فقال له: فداک أبی و أمی یا رسول اللّه، إنک لما أقبلت من الطائف استقبلتک و أنت علی ناقتک العضباء و بیدک القضیب الممشوق. فرفعت القضیب و أنت ترید الراحله فأصاب بطنی، فلا أدری عمدا أو خطأ. فقال: معاذ اللّه أن أکون تعمّدت. ثم قال: یا بلال، قم إلی منزل فاطمه فائتنی بالقضیب الممشوق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:132

فخرج بلال و هو ینادی فی سکک المدینه: «معاشر الناس، من ذا الذی یعطی القصاص من نفسه قبل یوم القیامه؟ فهذا محمد یعطی القصاص من نفسه قبل یوم القیامه»! و طرق بلال الباب علی فاطمه علیها السّلام و هو یقول: یا فاطمه قومی، فوالدک یرید القضیب الممشوق. فأقبلت فاطمه علیها السّلام و هی تقول: یا بلال، و ما یصنع والدی بالقضیب، و لیس هذا یوم القضیب؟! فقال بلال: یا فاطمه، أ ما علمت أن والدک قد صعد المنبر و هو یودّع أهل الدین و الدنیا؟ فصاحت فاطمه علیها السّلام و قالت: «وا غماه لغمک

یا أبتاه. من للفقراء و المساکین و ابن السبیل یا حبیب اللّه و حبیب القلوب»؟ ثم ناولت بلالا القضیب.

فخرج حتی ناوله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أین الشیخ؟ فقال الشیخ: ها أنا ذا یا رسول اللّه، بأبی أنت و أمی! فقال: تعال فاقتصّ منی حتی ترضی. فقال الشیخ: فاکشف لی عن بطنک یا رسول اللّه. فکشف صلّی اللّه علیه و آله عن بطنه. فقال الشیخ: بأبی أنت و أمی یا رسول اللّه، أ تأذن لی أن أضع فمی علی بطنک؟ فأذن له: فقال: أعوذ بموضع القصاص من بطن رسول اللّه من النار یوم النار!

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا سواده بن قیس، أ تعفو أم تقتص؟ فقال: بل أعفو یا رسول اللّه.

فقال صلّی اللّه علیه و آله: اللهم اعف عن سواده بن قیس، کما عفی عن نبیک محمد. ثم قام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فدخل بیت أم سلمه و هو یقول: ربّ سلّم أمه محمد من النار و یسّر علیهم الحساب.

فقالت أم سلمه: یا رسول اللّه، ما لی أراک مغموما متغیر اللون؟ فقال: نعیت إلیّ نفسی هذه الساعه، فسلام لک فی الدنیا، فلا تسمعین بعد هذا الیوم صوت محمد أبدا.

فقالت أم سلمه: وا حزناه، حزنا لا تدرکه الندامه علیک یا محمداه.

ثم قال علیه السّلام: «ادع لی حبیبه قلبی و قره عینی فاطمه، تجی ء». فجاءت فاطمه علیها السّلام و هی تقول: نفسی لنفسک الفداء و وجهی لوجهک الوقاء یا أبتاه، أ لا تکلّمنی کلمه؟ فإنی أنظر إلیک و أراک مفارق الدنیا، و أری عساکر الموت تغشاک شدیدا. فقال لها: یا

بنیه، إنی مفارقک فسلام علیک منی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:133

قالت: یا أبتاه فأین ألتقی یوم القیامه؟ قال: عند الحساب، قالت: فإن لم ألقک عند الحساب؟ قال: عند الشفاعه لأمتی. قالت: فإن لم ألقک عند الشفاعه لأمتک؟ قال: عند الصراط، جبرئیل عن یمینی، و میکائیل عن یساری، و الملائکه من خلفی و قدامی، ینادون: ربّ سلّم أمه محمد من النار، و یسّر علیهم الحساب. قالت فاطمه علیها السّلام: فأین والدتی خدیجه؟ قال: فی قصر له أربعه أبواب إلی الجنه، ثم أغمی علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فدخل بلال و هو یقول: الصلاه رحمک اللّه. فخرج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و صلی بالناس و خفف الصلاه، ثم قال: «ادعوا لی علی بن أبی طالب و أسامه بن زید» فجاءا، فوضع علیه السّلام یده علی عاتق علی علیه السّلام و الأخری علی أسامه، ثم قال: انطلقا بی إلی فاطمه علیها السّلام. فجاءا به حتی وضع رأسه فی حجرها. فإذا الحسن و الحسین علیهما السّلام یبکیان و یصطرخان و هما یقولان: أنفسنا لنفسک الفداء، و وجوهنا لوجهک الوقاء. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من هذان یا علی؟ قال: هذان ابناک الحسن و الحسین، فعانقهما و قبّلهما، و کان الحسن علیه السّلام أشد بکاء.

فقال له: کفّ یا حسن فقد شققت علی رسول اللّه.

فنزل ملک الموت و قال: السلام علیک یا رسول اللّه. قال: و علیک السلام یا ملک الموت، لی إلیک حاجه. قال: و ما حاجتک یا نبی اللّه؟ قال: حاجتی أن لا تقبض روحی حتی یجیئنی جبرئیل فیسلم علی و أسلم علیه. فخرج ملک الموت و هو یقول: یا

محمداه! فاستقبله جبرئیل فی الهواء فقال: یا ملک الموت قبضت روح محمد؟ قال: لا یا جبرئیل، سألنی أن لا أقبضه حتی یلقاک فتسلم علیه و یسلم علیک. فقال جبرئیل: یا ملک الموت أ ما تری أبواب السماء مفتحه لروح محمد؟ أ ما تری الحور العین قد تزین لروح محمد؟ ثم نزل جبرئیل فقال: السلام علیک یا أبا القاسم. فقال: «و علیک السلام یا جبرئیل، ادن منی حبیبی جبرئیل». فدنا منه.

فنزل ملک الموت فقال له جبرئیل: «یا ملک الموت، احفظ وصیه اللّه فی روح محمد»؛ و کان جبرئیل عن یمینه و میکائیل عن یساره و ملک الموت آخذ بروحه. فلما کشف الثوب عن وجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نظر جبرئیل، فقال له: عند الشدائد تخذلنی؟ فقال:

یا محمد، إنک میت و إنهم میتون، کل نفس ذائقه الموت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:134

المصادر:

1. أمالی الصدوق: ص 633 ح 6، المجلس 92.

2. بحار الأنوار: ج 22 ح 9 عن أمالی الصدوق.

الأسانید:

1. فی أمالی الصدوق: حدثنا محمد بن إبراهیم بن إسحاق، عن محمد بن حمران الصیدلانی، عن محمد بن مسلم الواسطی، عن محمد بن هارون، عن خالد الجزائر، عن أبی قلابه، عن عبد اللّه زید الجرمی، عن ابن عباس قال.

30 المتن:
اشاره

قال أبو ذر الغفاری: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مرضه الذی توفی فیه، فقال:

یا أبا ذر، ایتنی بابنتی فاطمه. قال: فقمت و دخلت علیها و قلت: یا سیده النسوان، أجیبی أباک. قال: فلبست جلبابها و خرجت حتی دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فلما رأت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله انکبت علیه و بکت و بکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لبکائها و ضمّها إلیه.

ثم قال: یا فاطمه، لا تبک فداک أبوک، فأنت أول من تلحقین بی مظلومه مغصوبه، و سوف تظهر بعدی حسیکه النفاق و یسمل جلباب الدین. أنت أول من یدخل علیّ الحوض.

قالت: یا أبت، أین ألقاک؟ قال: تلقانی عند الحوض و أنا أسقی شیعتک و محبیک، و أطرد أعداءک و مبغضیک.

قالت: یا رسول اللّه، فإن لم ألقک عند الحوض؟ قال: تلقانی عند المیزان. قالت: یا أبت فإن لم ألقک عند المیزان؟ قال: تلقانی عند الصراط و أنا أقول، سلّم سلّم شیعه علی.

قال أبو ذر: فسکن قلبها.

ثم التفت إلیّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا أبا ذر، إنها بضعه منی، فمن آذاها فقد آذانی، إنها سیده نساء العالمین، و بعلها سید الوصیین و ابنیها الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنه، و إنهما إمامان قاما أو قعدا، و أبوهما خیر منهما و سوف یخرج من صلب الحسین

الموسوعه الکبری عن فاطمه

الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:135

تسعه من الأئمه قوامون بالقسط، و منا مهدی هذه الأمه. قال: قلت: یا رسول اللّه، فکم الأئمه بعدک؟ قال: عدد نقباء بنی إسرائیل.

المصادر:

1. کفایه الأثر فی النص علی الأئمه الاثنی عشر: ص 36.

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 288 ح 110 عن کفایه الأثر.

3. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 143 ح 82 عن کفایه الأثر.

الأسانید:

1. فی کفایه الأثر: حدثنی القاضی أبو الفرج المعافا بن زکریا البغدادی، قال: حدثنی محمد بن همام بن سهیل الکاتب، قال: حدثنی محمد بن معافا السلماسی، عن محمد بن عامر، قال: حدثنا عبد اللّه بن زاهر، عن عبد القدوس، عن الأعمش، عن حبش المعتمر، قال: قال أبو ذر الغفاری.

31 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، إذا کان یوم القیامه أقوم أنا من قبری و أنت کهاتین- و أشار بإصبعیه السبابه و الوسطی و حرّکهما و صفّهما- أنت عن یمینی و فاطمه من ورائی و الحسن و الحسین قدامی حتی نأتی الموقف. ثم ینادی مناد من قبل اللّه تعالی:

«ألا إن علیا و شیعته الآمنون یوم القیامه».

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 75 عن المستدرک.

2. المستدرک علی ما فی بحار الأنوار.

الأسانید:

1. فی البحار علی ما فی المستدرک: قال: من أحادیث ابن عمار الموصلی بأسناده عن أنس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:136

32 المتن:
اشاره

عن فاطمه علیها السّلام قالت لأبیها: یا أبت، أخبرنی کیف یکون الناس یوم القیامه؟ قال: یا فاطمه، یشغلون فلا ینظر أحد إلی أحد، و لا والد إلی الولد، و لا ولد إلی أمه.

قالت: هل یکون علیهم أکفان إذا خرجوا من القبور؟ قال صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، تبلی الأکفان و تبقی الأبدان. تستر عوره المؤمنین و تبدو عوره الکافرین. قالت: یا أبتاه، ما تستر المؤمنین؟ قال: نور یتلألأ، لا یبصرون أجسادهم من النور.

قالت: یا أبت، فأین ألقاک یوم القیامه؟ قال: انظری عند المیزان و أنا أنادی: «رب ارجح من شهد أن لا إله إلا اللّه»، و انظری عند الدواوین إذا نشرت الصحف و أنا أنادی:

«رب حاسب أمتی حسابا یسیرا»، و انظری عند مقام الشفاعه علی جسر جهنم. کل إنسان یشتغل بنفسه و أنا مشتغل بأمتی. أنادی: «رب سلّم أمتی»، و النبیون حولی ینادون: «رب سلّم أمه محمد».

المصادر:

1. جامع الأخبار: ص 499 ح 1385.

33 المتن:
اشاره

عن ابن عباس رفعه: علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی یوم القیامه أهلی.

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 261.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:137

34 المتن:
اشاره

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام: أول من یلحق بی من أمتی یوم القیامه أنت و علی و الحسن و الحسین.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11/ 2 مجلد فاطمه الزهراء علیه السّلام ص 1167 ح 4 عن مناقب ابن المغازلی.

2. المناقب لابن المغازلی: ص 153 ح 188.

الأسانید:

1. فی مناقب ابن المغازلی: عن المنصور، عن أبیه، عن جده، عن أبیه، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال لفاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:139

المطاف الثالث ملاقاتها علیها السّلام مع الحسین علیه السّلام فی المحشر

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:141

فی هذا المطاف

تتجدّد مأساه الزهراء علیها السّلام یوم الموقف لملاقاتها ولدها الحسین علیه السّلام بلا رأس ملطخا بدمه، و کما کانت تبکی علیه من یوم ولادته إلی یوم القیامه کذلک تبکی علیه من حین و رودها المحشر، بل تزید بکاؤها و شهقتها إلی أن ینتقم اللّه من قتلته بأشد العذاب و تدخل الجنه من بکاه.

یأتی فی هذا المطاف العناوین التالیه فی خمسه و ثلثین حدیثا:

1. بکاء فاطمه علیها السّلام و شهقتها للحسین علیه السّلام یوم القیامه و زفره جهنم لبکائها، و أنها لا تسکن حتی یسکن صوت فاطمه علیها السّلام، البکاء علی الحسین علیه السّلام مساعده لفاطمه علیها السّلام، بکاء الإمام الصادق علیه السّلام و أبی بصیر علی الحسین علیه السّلام.

2. مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی المحشر و بیدها الیمنی الحسن علیه السّلام و بیدها الیسری الحسین علیه السّلام و معه قمیصی الحسن و الحسین علیهما السّلام، و تظلمها علی قاتل الحسن و الحسین علیهما السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:142

3. رؤیه فاطمه علیها السّلام فی قلب المحشر ولده الحسین علیه السّلام قائما بلا رأس فی الحاله التی کان فی یوم عاشوراء.

4. نصب المنبر یوم القیامه لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إعطاء المقام المحمود و لواء الحمد له، غض أبصار الخلائق لمرور فاطمه علیها السّلام و علیها ریطتان خضراوان ...، ملاقاتها مع الحسن و الحسین، جعل التعزیه لمصیبه الزهراء علیها السّلام للحسین من قبل اللّه تعالی، دخول فاطمه علیها السّلام و ذریتها و شیعتها الجنه قبل محاسبه العباد.

5. حزن فاطمه علیها السّلام لوقوف الناس عراه یوم القیامه، بعث جبرائیل و إسرافیل إلی قبر فاطمه علیها السّلام

لتجلیلها و تکریمها. مجیئها إلی المحشر بجلاله، ملاقاه الحسین علیه السّلام بأوداج تشخب دما، تظلمها علی ظالمیه، التقاط النار قتله الحسین علیه السّلام و أبنائهم و أبناء أبنائهم و إلقائهم فی الدرک الأسفل من النار، شفاعه فاطمه علیها السّلام لشیعتها و شیعه ولدها الحسین علیه السّلام و شیعه شیعتها.

6. مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی المحشر مع ثیاب مصبوغه بالدم معلقا بقائمه العرش قائلا:

یا عدل، یا جبار، احکم بینی و بین قاتل ولدی، الشفاعه لمن بکی علی مصیبه الحسین علیه السّلام.

7. النداء یوم القیامه بفاطمه علیها السّلام، اکتسائها من حلل الجنه و عن یمینها عشره آلاف وصیفه.

8. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لسلمان: إن الخمسه آخذین کل واحد بحجزه الآخر ذاهبین بشیعتهم إلی الجنه، و هو عهد عهد به جبرئیل من عند رب العالمین.

9. قوله تعالی «بَیْنَهُما حِجابٌ»، سور بین الجنه و النار قائم علیه محمد و علی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام.

10. قوله تعالی «وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ» «1» یعنی الخمسه الطیبه یعرفون المحبین و المبغضین.

______________________________

(1). سوره الأعراف: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:143

11. قول الصادق علیه السّلام: إن الخمسه متعلقین بنور اللّه و آخذین بحجزته و شیعتهم معهم.

12. نداء جبرئیل من قبل اللّه تعالی: أین فاطمه؟ أین خدیجه؟ أین مریم؟ أین آسیه؟

أین أم کلثوم؟ إنی قد جعلت الکرم لمحمد صلّی اللّه علیه و آله و علی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام، شفاعه فاطمه علیها السّلام لمحبیهم و شفاعه محبیها لمن أحبهم لحب فاطمه علیها السّلام.

13. إقبال فاطمه علیها السّلام إلی المحشر علی ناقه الجنه بخصائصها و إجلالها من عند اللّه

تعالی و شفاعتها لمحبیها علیها السّلام.

14. إن الخمسه الطیبه یسعی نورهم بین أیدیهم و عن أیمانهم و یمضی أهل بیت محمد و آله زمره علی الصراط مثل البرق ...

15. مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی المحشر و ثیابها مصبوغه بدم الحسین علیه السّلام و معها قمیص ملطخ بالسّم، تظلمها و صرختها و بکاؤها علی الحسین علیه السّلام، مخاصمه الحسین علیه السّلام ظالمیه و قتل أعدائه جمیعا.

16. بکاء أهل المحشر لشهقه فاطمه علیه السّلام، مخاصمه الحسین علیه السّلام قتلته بلا رأس و قتلهم حتی آخرهم.

17. نداء منادی رب العزه من تحت عرشه بغض أبصار الخلائق حتی تجوز فاطمه علیها السّلام علی الصراط، غض الخلائق أبصارهم إلا محمدا و علیا و الحسن و الحسین علیه السّلام و المطهرین من أولادهم، نجاه المحبین بأهداب مرط فاطمه علیها السّلام.

18. التقاط نار هبهب قتله الحسین علیه السّلام قبل عبده الأوثان لأن من علم لیس کمن لا یعلم.

19. النداء من تحت الحجب لمرور فاطمه علیها السّلام علی الصراط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:144

20. کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی محسن بن علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام رافعا یده إلی السماء قائلا:

إلهی، صبرنا فی الدنیا احتسابا، و هذا الیوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء تود لو أن بینها و بینه أمدا بعیدا.

21. قوله تعالی: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَهٌ» یعنی وجوه الخمسه الطیبه علیهم السّلام و حمزه کالشمس الضاحیه یوم القیامه ضاحکه مستبشره بثواب اللّه الذی وعدهم.

22. بکاء فاطمه علیها السّلام لمفارقه أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، تعیین رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله موضع ملاقاته مع

فاطمه علیها السّلام.

23. نجات مقصری الشیعه بید خیار الشیعه بعد أن حازوا الولایه و التقیه و حقوق الإخوان، و وقوف مائه إلی مائه ألف من النصاب بإزائهم.

24. تظلم الزهراء علیها السّلام مع قمیص مخضوب بدم الحسین علیه السّلام، و شفاعتها فی من بکی علی مصیبته.

25. ورود علی علیه السّلام یوم القیامه علی ناقه من نوق الجنه بیده لواء الحمد، و معه حمزه و جعفر الطیار و فاطمه و الحسن و الحسین علیه السّلام، النداء فی عرصات القیامه: أین المحبون؟

و أین المبغضون.

26. مجی ء فاطمه علیها السّلام إلی المحشر واضعا ثوب الحسین علیه السّلام علی رأسها آخذا بقائمه العرش. تظلمها علیها السّلام علی قتله الحسین علیه السّلام، و إدخال رب العزه إیاهم النار.

27. الخمسه الطیبه علیهم السّلام یوم القیامه فی قبه تحت العرش.

28. الخمسه الطیبه علیهم السّلام فی حظیره القدس فی قبه بیضاء و هی قبه المجد.

29. إن فاطمه و علیا و الحسن و الحسین علیهما السّلام فی حظیره القدس فی قبه بیضاء سقفها عرش الرحمن.

30. اجتماع الخمسه الطیبه علیهم السّلام و محبیهم یوم القیامه یأکلون و یشربون.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:145

31. إن فی الجنه درجه تسمی بالوسیله، فیها علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

32. إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسنین علیه السّلام یوم القیامه فی درجه واحده.

33. إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام فی مکان واحد یوم القیامه.

34. النداء یوم القیامه من قبل اللّه تعالی: «ألا إن علیا و شیعته الآمنون».

35. إن علیا و فاطمه و الحسنین علیهما السّلام یوم القیامه أهل رسول

اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:147

1 المتن:
اشاره

عن أبی بصیر قال: کنت عند أبی عبد اللّه علیه السّلام أحدّثه، فدخل علیه ابنه فقال له: مرحبا و ضمّه و قبّله و قال: حقّر اللّه من حقّرکم و انتقم ممن وترکم و خذل اللّه من خذلکم و لعن اللّه من قتلکم، و کان اللّه لکم ولیا و حافظا و ناصرا. فقد طال بکاء النساء و بکاء الأنبیاء و الصدیقین و الشهداء و ملائکه السماء. ثم بکی و قال: یا أبا بصیر، إذا نظرت إلی ولد الحسین أتانی ما لا أملکه بما آتی إلی أبیهم و إلیهم. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 24 147 1 المتن: ..... ص : 147

أبا بصیر، إن فاطمه لتبکیه و تشهق فتزفر جهنم زفره لو لا أن الخزنه یسمعون بکائها و قد استعدوا لذلک مخافه أن یخرج منها عنق، أو یثیر دخانها فیحرق أهل الأرض فیحفظونها ما دامت باکیه و یزجرونها و یوثقون من أبوابها مخافه علی أهل الأرض فلا تسکن حتی یسکن صوت فاطمه الزهراء، و إن البحار تکاد أن تنفتق فیدخل بعضها علی بعض، و ما منها قطره إلا بها ملک موکل.

فإذا سمع الملک صوتها أطفأ نارها بأجنحته و حبس بعضها علی بعض مخافه علی الدنیا و ما فیها، و من علی الأرض. فلا تزال الملائکه مشفقین یبکون لبکائها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:148

و یدعون اللّه و یتضرعون إلیه و یتضرع أهل العرش و من حوله و ترتفع أصوات الملائکه بالتقدیس للّه مخافه علی أهل الأرض، و لو أن صوتا من أصواتهم یصل إلی الأرض لصق أهل الأرض و تقطّعت الجبال و زلزلت الأرض

بأهلها. قلت: جعلت فداک، إن هذا الأمر عظیم! قال: غیره أعظم منه ما لم تسمعه.

ثم قال: یا أبا بصیر، أ ما تحب أن تکون فیمن یسعد فاطمه علیها السّلام؟ فبکیت حین قالها، فما قدرت علی المنطق و ما قدر علی کلامی من البکاء. ثم قام إلی المصلی یدعو. فخرجت من عنده علی تلک الحال، فما انتفعت بطعام و ما جاءنی النوم و أصبحت صائما و جلا حتی أتیته، فلما رأیته قد سکن سکنت و حمدت حیث لم تنزل بی عقوبه.

المصادر:

1. کامل الزیارات: باب 26 ص 82.

الأسانید:

فی کامل الزیارات: محمد بن عبد اللّه، عن أبیه، عن علی بن محمد بن سالم، عن محمد بن خالد، عن عبد اللّه بن حماد البصری، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن الأصم عن عبد اللّه بن سلمان، عن أبی بصیر قال.

2 المتن:
اشاره

ذکر صاحب اللطائف: إذا کان یوم القیامه تجی ء فاطمه علیها السّلام و بیدها الیمنی الحسن، و بیدها الیسری الحسین، و علی کتفها الأیمن قمیص الحسن ملطخ بالسم و علی الأیسر قمیص الحسین ملطخ بالدم! فتنادی و تقول: «رب احکم بینی و بین قاتلی ولدی».

فیأمر اللّه الزبانیه فیقول لهم: «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ، «1» وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ». «2»

______________________________

(1). سوره الحاقه: الآیه 30.

(2). سوره البقره: الآیه 156.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:149

المصادر:

1. ملحقات الإحقاق: ج 27 ص 431، عن التبر المذاب.

2. التبر المذاب: ص 110 عن اللطائف علی ما فی ملحقات الإحقاق.

3. اللطائف بنقل التبر المذاب علی ما فی الإحقاق.

3 المتن:
اشاره

روی أن فاطمه علیها السّلام تقول یوم القیامه: أرید أن أری الحسین علیه السّلام فی حالته التی کان یوم عاشوراء! فیأتیها النداء: «انظری إلی قلب المحشر». فنظرت، فإذا الحسین قائم بلا رأس.

المصادر:

1. المواعظ للتستری: ص 102 المجلس 7.

4 المتن:

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه تبارک و تعالی إذا أجمع الناس یوم القیامه و عدنی المقام المحمود ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول رقم 1 متنا و مصدرا و سندا.

5 المتن:

عن ابن عباس، قال سمعت علی بن أبی طالب علیه السّلام یقول: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم علی فاطمه علیها السّلام و هی حزینه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 2 متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:150

6 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: تحشر ابنتی فاطمه علیها السّلام یوم القیامه و معها ثیاب مصبوغه بدم ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول. رقم 14 متنا و مصدرا و سندا.

7 المتن:

عن ابن عباس قال: إذا کان یوم القیامه نودی بفاطمه ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فتکسی من حلل الجنه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 18 متنا و مصدرا و سندا.

8 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا سلمان، أ تدری من الداخل علینا؟ قال: نعم یا رسول اللّه، و لکن زدنی علما إلی علمی ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 20، متنا و مصدرا و سندا.

9 المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام و قد سئل عن قوله اللّه عز و جل «وَ بَیْنَهُما حِجابٌ»، «1» فقال: سور بین الجنه و النار ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 22، متنا و مصدرا و سندا.

______________________________

(1). سوره الأعراف: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:151

10 المتن:

عن ابن عباس فی قوله تعالی «وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ»، «1» قال:

النبی و علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 23، متنا و مصدرا و سندا.

11 المتن:

قال الصادق علیه السّلام فی آخر حدیث الخراسانی: إذا کان یوم القیامه کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله متعلقا بنور اللّه أخذا بحجزته ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 27، متنا و مصدرا و سندا.

12 المتن:

قال جابر لأبی جعفر علیه السّلام: جعلت فداک یا ابن رسول اللّه، حدّثنی بحدیث فی فضل جدتک فاطمه علیها السّلام إذا أنا حدّثت ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 28، متنا و مصدرا و سندا.

13 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه تقبل ابنتی فاطمه علی ناقه من نوق الجنه مدبجه الجنبین ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 33، متنا و مصدرا و سندا.

______________________________

(1). سوره الأعراف: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:152

14 المتن:

عن ابن عباس: «لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ» «1» لا یعذب اللّه محمدا صلّی اللّه علیه و آله «وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ» «2» لا یعذب علی بن أبی طالب و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و حمزه و جعفرا ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 34، متنا و مصدرا و سندا.

15 المتن:

قال الشیخ الطریحی: روی أنه کان بعض الصالحین من المؤمنین رأی فی منامه فاطمه الزهراء علیها السّلام فی أرض کربلاء ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 36، متنا و مصدرا و سندا.

16 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا کان یوم القیامه ینصب لفاطمه علیها السّلام قبه من نور ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 37، متنا و مصدرا و سندا.

17 المتن:

عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام قال: إذا کان یوم القیامه جمع اللّه الأولین و الآخرین فی صعید واحد ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 42، متنا و مصدرا و سندا.

______________________________

(1). سوره التحریم: الآیه 8.

(2). سوره التحریم: الآیه 8.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:153

18 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا کان یوم القیامه جاءت فاطمه علیها السّلام فی لمه من نسائها. فیقال لها:

ادخلی الجنه. فیقول: لا أدخل حتی أعلم ما صنع بولدی من بعدی ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 44، متنا و مصدرا و سندا.

19 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یمثل لفاطمه علیها السّلام رأس الحسین علیه السّلام متشحطا بدمه فتصیح: وا ولداه! ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 45، متنا و مصدرا و سندا.

20 المتن:

عن المفضل، قال: سألت سیدی أبا عبد اللّه الصادق علیه السّلام: هل للمأمول المنتظر المهدی من وقت موقت؟ ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 46، متنا و مصدرا و سندا.

21 المتن:

عن أنس بن مالک قال: سألت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن قوله تعالی: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَهٌ»، «1» قال: یا أنس، هی وجوهنا بنی عبد المطلب ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول رقم 47، متنا و مصدرا و سندا.

______________________________

(1). سوره عبس: الآیه 39.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:154

22 المتن:

قال منصور العباسی: بینا فاطمه علیه السّلام جالسه إذ أقبل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی جلس إلیها ...

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول: رقم 49 متنا و مصدرا و سندا.

23 المتن:

قال الصادق علیه السّلام فی بیان الأعراف و وقوف المعصومین علیهم السّلام علیه: و هذا الیوم یوم الموت ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 53، متنا و مصدرا و سندا.

24 المتن:

عن علی علیه السّلام: إذا کان یوم القیامه نادی مناد من بطنان العرش: یا أهل القیامه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول. رقم 54 متنا و مصدرا و سندا.

25 المتن:

عن أنس قال: جاء رجل إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا رسول اللّه، ما حال علی بن أبی طالب؟ فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: تسألنی عن علی ترد القیامه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 55، متنا و مصدرا و سندا.

26 المتن:

قال الفلسطینی الراوی: إذا قامت القیامه نادی مناد من بطنان العرش: یا أهل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:155

المحشر، غضوا أبصارکم، فإنها ترید أن تجوز فاطمه بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 60، متنا و مصدرا و سندا.

27 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین یوم القیامه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 60، متنا و مصدرا و سندا.

28 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه و علیا و الحسن و الحسین فی حظیره القدس ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 61، متنا و مصدرا و سندا.

29 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه و علیا و الحسن و الحسین فی حظیره القدس فی قبه ...

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 62، متنا و مصدرا و سندا.

30 المتن:

عن علی علیه السّلام عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: أنا و علی و الحسن و الحسین مجتمعون، و من أحبنا یوم القیامه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 64، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:156

31 المتن:

عن علی علیه السّلام عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: فی الجنه درجه تدعی الوسیله ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الثانی، رقم 27 متنا و مصدرا و سندا.

32 المتن:

عن علی علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من أحبنی و أحب هذین و أمهما و أباهما ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الثانی، رقم 24، متنا و مصدرا و سندا.

33 المتن:

عن علی علیه السّلام قال: دخل علینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أنا نائم علی المنامه، فاستسقی الحسن أو الحسین علیهما السّلام ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الثانی، رقم 26، متنا و مصدرا و سندا.

34 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، إذا کان یوم القیامه أقوم أنا من قبری و أنت کهاتین.

و أشار بإصبعیه السبابه و الوسطی ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الثانی، رقم 31، متنا و مصدرا و سندا.

35 المتن:

عن ابن عباس رفعه عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام یوم القیامه أهلی، مثل ما مر فی المطاف الثانی، رقم 33، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:157

المطاف الرابع شفاعتها علیها السّلام فی المحشر

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:159

فی هذا المطاف

من أهم مواقف القیامه ما ادخر اللّه من الشفاعه للعصاه بید أولیائه، و سوف یکون ابتداء الشفاعه فی المحشر علی ید سیده نساء العالمین فاطمه الزهراء علیها السّلام حیث تقدم ساحه القیامه بالجلاله التی خصه اللّه بها فیأتیها النداء أن تشفع لمن تشاء، و أن کل من تمسک بذیلها یدخل الجنه.

یأتی فی هذا المطاف العناوین التالیه فی خمسه و ستین حدیثا:

1. إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن الحسن و الحسین إمامان و أن الشفاعه لأمهما فاطمه علیها السّلام.

2. نزول جبرئیل ببطاقه حریر مکتوب علیها: «جعل اللّه مهر فاطمه شفاعه المذنبین من أمه أبیها و تشفع عصاه أمه أبیها یوم القیامه بها.

3. وصیه فاطمه علیها السّلام إلی علی بدفن حقه معها، فیها کاغذ مکتوب فیه شفاعه أمه محمد صداق فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:160

4. کلام فاطمه علیها السّلام أن محبینا إذا خالفوا أوامرنا و نواهینا فلیسوا من شیعتنا، و مع هذا ننقلهم إلی حضرتنا بعد ما یطهرون من ذنوبهم بالبلایا أو فی القیامه بأنواع الشدائد أو فی الطبق الأعلی من جهنم بعذابها.

5. هبوط جبرئیل مع تفاحه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مکتوبه فیها: «بسم اللّه الرحمن الرحیم، تحیه من اللّه تعالی إلی محمد المصطفی و علی المرتضی و فاطمه الزهراء و الحسن و الحسین سبطی رسول اللّه و أمان لمحبیهم یوم القیامه من النار».

6. بعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا علیه السّلام إلی فاطمه علیها السّلام لتحضر مقام الشفاعه، ذخیره فاطمه لأجل ذلک المقام الیدان المقطوعتان من ابنها العباس.

7. إتیان فاطمه علیها السّلام للشفاعه بیدی أبی

الفضل العباس علیه السّلام و ثنیه أبیها صلّی اللّه علیه و آله و ثوب الحسین علیه السّلام.

8. الاستشفاع فی الدعاء بعد صلاه الخوف بمحمد صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و بقیه المعصومین علیهم السّلام.

9. مطالبه فاطمه علیها السّلام عند الصراط صداقها و هو شفاعه أمه أبیها صلّی اللّه علیه و آله یوم القیامه.

10. الاستشفاع بعد زیاره الحسین علیه السّلام فی النصف من رجب بجده و بأبیه و بأمه فاطمه علیها السّلام سیده نساء العالمین.

11. امتناع فاطمه علیها السّلام ماء الکوثر عن رجل أنکر فضل البکاء علی مصائب ولدها الحسین علیه السّلام، انتباه الرجل عن نومه فزعا و استغفاره و ندامته علی ما کان منه و توبته إلی اللّه عز و جل.

12. عله تسمیه فاطمه علیها السّلام بفاطمه لانفطامها و انفطام ولدها و من أحبهم عن النار.

13. إن اللّه تعالی قد فطم فاطمه و ذریتها عن النار یوم القیامه فلذلک سمیت فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:161

14. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: سمی بنتی فاطمه لفطمها و فطم محبیها من النار.

15. ظهور نقطه بیضاء فی وجه السید الحمیری عند الموت بحیث أسفر وجهه و أشرق، رؤیه کل میت حین مفارقه الروح عن جسده محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

16. حاجه جمیع الأنبیاء إلی شفاعه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و حاجته إلی شفاعه فاطمه علیها السّلام.

17. دخول الجنه لکل من عنده رقعه نجاه من نار جهنم بتوقیع فاطمه علیها السّلام.

18. کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أن لفاطمه علیها السّلام مقام محمود و

هو شفاعتها لمحبیها، إن شفاعه کل نبی و کل ملک مقرب لا یخرج کل مبغض غاصب لفاطمه علیها السّلام من النار أبدا.

19. الوسیله عند اللّه: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

20. إعطاء کل محب لأهل البیت صکا یوم القیامه فیه فک رقاب رجال و نساء أمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من النار و تلک الصکاک من شجره طوبی یوم تزویج فاطمه علیها السّلام.

21. بکاء فاطمه علیها السّلام من إخبار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن قتل ولدها الحسین علیه السّلام، إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله بشفاعه فاطمه علیها السّلام لنساء الأمه و شفاعته لرجال الأمه.

22. وعید والد الحر الشهید للحر علی مخاصمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه علیها السّلام فی یوم الجزاء و الحرمان عن شفاعتهم و أمره بالرجوع إلی نصره الحسین علیه السّلام و الفوز بجوارهم فی دار الکرامه.

23. نزول جبرئیل بعد إعطاء فاطمه علیها السّلام القمیص الجدید للسائل فی لیله العرس و إبلاغ السلام لها من قبل اللّه و إعطاءها کلما تشاء و تطلب، قول فاطمه علیها السّلام فی الجواب:

ما لی حاجه إلا النظر إلی رحمه الملک العلام فی دار السلام، قول اللّه عز و جل لنبیه صلّی اللّه علیه و آله:

قد غفرت لعصاه أمتک لمن فی قلبه محبه فاطمه علیها السّلام و أبیها و بعلها و ولدیها علیهم السّلام، أخذ فاطمه علیها السّلام سجلا فی هذا القول فی سندس أبیض، وضع فاطمه علیها السّلام هذا المکتوب فی لحده.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:162

24. جعل رب العزه مهر

فاطمه علیها السّلام شفاعه العاصین و هو فی مکتوب من حریر، و جعله فی کفنها.

25. شفاعه فاطمه علیها السّلام فی من بکی علی مصیبه الحسین علیه السّلام.

26. تظلم الزهراء علیها السلام علی من قتل ولده الحسین علیه السّلام، شفاعتها فی من بکی علی مصیبته.

27. شفاعه فاطمه علیها السّلام فی ولدها و ذریتها و من ودّهم فیها و حفظهم بعدها.

28. صیحه فاطمه علیها السّلام عند رؤیه رأس ولده الحسین علیه السّلام یوم القیامه و تظلمها، مرور فاطمه علیه السّلام و شیعتها علی الصراط کالبرق الخاطف، إلقاء أعدائها و أعداء ذریتها فی جهنم.

29. ثلاث من النساء یکون محشرهن مع فاطمه علیها السّلام و یکتب لکل واحده منهن عباده سنه.

30. قول الصادق علیه السّلام: إنا و أهلنا نجزی کل شیعتنا کل جزاء فی القیامه، نجات بعض خیار الشیعه بعض المقصرین منهم.

31. شفاعه فاطمه علیها السّلام لکل محب کتب بین عینیه محبا.

32. نجاه فاطمه علیها السّلام بعض المشککین من جمر النیران و شده حرها، تعلق المحبین بأهداب مرط فاطمه علیها السّلام و وصولهم إلی الجنه.

33. إن لفاطمه موقفا و لشیعتها أحسن موقف، و إن فاطمه تشفع و تتشفع علی رغم کل راغم.

34. کلام النبی صلّی اللّه علیه و آله فی فضائل فاطمه علیها السّلام یوم القیامه، مجیئها إلی المحشر، جواز فاطمه و علی و الحسنین علیهم السّلام إلی الجنه، قول اللّه تعالی لفاطمه علیها السّلام: و عزتی و جلالی، آلیت علی نفسی ... أن لا أعذب محبیک و محبی عترتک بالنار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:163

35. نداء خمسه الطیبه قائما بین الجنه و النار: أین محبونا؟ أین شیعتنا؟ و أخذهم بأیدیهم و إدخالهم الجنه.

36. کلام الإمام الباقر علیه

السّلام فی فضل فاطمه علیها السّلام یوم القیامه: إنها تلتقط شیعتها و محبیها.

37. کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی إقبال فاطمه إلی المحشر، دخول النساء المؤمنات الجنه لشفاعه فاطمه علیها السّلام.

38. جلاله فاطمه علیها السّلام عند ورودها المحشر، شفاعتها لشیعتها و شیعه ولدها.

39. إقبال فاطمه علیها السّلام إلی المحشر، تعظیمها و تکریمها من قبل اللّه تعالی، تظلمها علی قاتل ولدها، شفاعتها لذریتها و شیعتها و شیعه ذریتها و محبیها و محبی ذریتها.

40. شفاعه فاطمه علیها السّلام و دخولها مع من شفّعها الجنه، کلامها بعد دخول الجنه: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ «1» و أقرّ عینی.

41. تخفیف العذاب عن أمه محمد صلّی اللّه علیه و آله بحرمه فاطمه علیها السّلام.

42. کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی آخر أیامه: یا فاطمه بنت محمد و یا صفیه عمه رسول اللّه، اعملا لما عند اللّه.

43. کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعشیرته: یا بنی عبد مناف لا أغنی عنکم من اللّه شیئا، یا عباس بن عبد المطلب لا أغنی عنک من اللّه شیئا، یا فاطمه بنت محمد، لا أغنی عنک شیئا.

44. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند نزول الآیه: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ»، «2» یا فاطمه، یا صفیه، یا بنی عبد المطلب، لا أملک لکم من اللّه شیئا، سلونی من مالی إن شئتم.

45، 46، 47، 48، مثل ما فی الرقم 44 بتغییر یسیر فی الألفاظ.

49. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعشیرته: اشتروا أنفسکم، لا أغنی عنکم من اللّه شیئا و أعلموا أن أولی الناس بی یوم القیامه المتقون.

______________________________

(1). سوره فاطر: الآیه 34.

(2). سوره الشعراء:

الآیه 214.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:164

50. کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام و صفیه فی تحریص العمل و لو بشق تمره، و لعائشه: لا یرجع من عندک و لو بظلف محرق.

51. عدّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الأعمال الصالحه التی من عمل بها حرّم اللّه علیه النار و أوجبت له الجنه.

52، 53، 54، 55، 56، 57، 58، 59، 60، 61، 62، 63، 64، 65 مثل ما مر فی الرقم 44 بتفاوت فی الألفاظ.

لفت نظر

الشفاعه أمر مجمع علیه عند المسلمین من الخاصه و العامه.

أما العامه فعلی خلاف مذاهبهم یقولون به، کما تری فی تفاسیرهم و أحادیثهم و مباحثهم الکلامیه و سننقل عنهم نبذه منها.

و أما الخاصه، فکانت الشفاعه من عقائد الشیعه الاثنی عشریه بل کل فرق الشیعه، و نحن نذکر الآیات و الروایات و الکلمات ممن یعتنی بأقواله و آرائه لیکون جوابا لمن استشکل بالشفاعه عند اللّه حتی لمن أذن اللّه له بل و حتی لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مستمسکا ببعض الآیات لعدم اطلاعهم بمعانیها و تفاسیرها.

و روایات اوردها فی هذا المطاف بعضها من مجعولات الوضاعین و بعضها لیست معناها کما توهموا من مخالفتها لاعتقاد المسلمین و لنص الآیات و الروایات المتکاثره من طرق الخاصه و العامه.

أما الآیات:

1. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ. (سوره المائده: الآیه 35).

2. مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ. (سوره البقره: الآیه 255).

3. وَ لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضی. (سوره الأنبیاء: الآیه 28).

4. ما مِنْ شَفِیعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ. (سوره یونس: الآیه 3).

5. لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَهَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً. (سوره

مریم: الآیه 87).

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:165

6. یَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَهُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ. (سوره طه: الآیه 109).

7. لا تُغْنِی شَفاعَتُهُمْ شَیْئاً إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشاءُ. (سوره النجم: الآیه 26).

و سنذکر الروایات من طرق الخاصه و العامه فی هذا المطاف و هی أکثر من أربعین حدیثا تؤید الشفاعه و فی الآثار منها ما ذکرها یوجب التطویل. و کلمات و آراء أخر یأتی من العلماء منها:

1. قال أبو بکر بن الطیب الباقلانی البصری المتوفی 403 ه فی کتابه «الإنصاف فیما یجب اعتقاده و لا یجوز الجهل به» فی فصل الشفاعه:

اعلم أن أهل السنه و الجماعه أجمعوا علی صحه الشفاعه منه (أی من النبی صلّی اللّه علیه و آله) لأهل الکبائر من هذه الأمه و قد قدّمنا المسأله و ذکرنا الأخبار الوارده فی الشفاعه أصلا و رأسا. (الإنصاف للباقلانی: ص 231).

2. قال محمد بن الحسین الآجری المتوفی 360 ه فی کتابه «الشریعه»: حدثنا أبو جعفر أحمد بن یحیی الحلوانی، قال: حدثنا أحمد بن عبد اللّه بن یونس، قال: حدثنا عنبسه بن عبد الرحمن، عن علاق أبی مسلم، عن أبان بن عثمان، عن أبیه عثمان بن عفان، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یشفع یوم القیامه ثلاث: الأنبیاء، ثم العلماء، ثم الشهداء.

(الشریعه: ص 305).

3. قال فواز أحمد الزمرلی فی کتابه «عقائد أئمه السلف»، فی ثبوت الشفاعه للنبی صلّی اللّه علیه و آله: و یعتقد أهل السنه و یؤمنون أن النبی صلّی اللّه علیه و آله یشفع یوم القیامه لأهل الجمع کلهم شفاعه عامه، و یشفع فی المذنبین من أمته فیخرجهم من النار بعد ما احترقوا، کما روی

أبو هریره: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: لکل نبی دعوه یدعو بها، فأرید إن شاء اللّه أن أجیب دعوتی شفاعه لأمتی یوم القیامه. (عقائد أئمه السلف: ص 112).

4. قال السید أمین أفندی ابن عابدین فی کتابه «مجموعه رسائل ابن عابدین»:

قد وقع البحث فی مجلس لطیف جامع لجمله من أهل العلم الشریف فی أن من کان صحیح النسبه من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله هل ینفعه نسبه فی الآخره بدخول الجنه و النجاه من النار و إن کان من العاصین أم یحکم اللّه فیه بعدله و یکون مفوضا إلی مشیئته کغیره من المذنبین.

فبعضهم أثبت النفع و بعضهم نفاه إلی أن قال مما یشهد للنافی ...: أخرج مسلم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:166

فی صحیحه عن أبی هریره قال: لما نزلت «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» «1» دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قریشا فعمّ و خصّ فقال: «یا بنی کعب بن لوی، انقذوا أنفسکم من النار؛ یا بنی هاشم، انقذوا أنفسکم من النار؛ یا بنی عبد المطلب، انقذوا أنفسکم من النار؛ یا فاطمه، انقذی نفسک من النار، فإنی لا أملک لکم من اللّه شیئا غیر أن لکم رجاء سأبلها ببلالها یعنی أصلها بصلتها»، و أخرجه البخاری بدون الاستثناء، إلی أن قال: و مما یشهد للمثبت ... فذکر الأحادیث منها قال: و أخرج الطبرانی و الدار قطنی و صاحب کتاب الفردوس عن ابن عمر قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أول من أشفع له یوم القیامه أهل بیتی، ثم الأقرب فالأقرب، ثم الأنصار، ثم من آمن بربی و اتبعنی من أهل الیمن، ثم سائر العرب، ثم الأعاجم،

و من أشفع له أولا أفضل.

و أخرج الطبرانی فی الکبیر و رجاله ثقات عن ابن عباس قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: إن اللّه عز و جل غیر معذبک و لا ولدک.

و أخرج أبو صالح المؤذن فی أربعینه و الحافظ عبد العزیز بن الأخضر، و أبو نعیم فی معرفه الصحابه، عن عمر، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: کل سبب و نسب منقطع یوم القیامه إلا سببی و نسبی، و کل ولد آدم فإن عصبتهم لأبیهم ما خلا ولد فاطمه علیها السّلام، فإنی أنا أبوهم و عصبتهم.

و ورد بطرق عدیده کثیره بنحو هذا اللفظ إلی غیر ذلک من الأحادیث الوارده فی ذلک مما یشهد بنجاتهم و حسن حالهم و لو عند وفاتهم.

و أما الآیه السابقه: «فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ لا یَتَساءَلُونَ» «2» فهی وارده فی شأن الکفار بدلیل السباق و السیاق، فهی لیست بعامه و لو قیل بالعموم یقال: إنها من العام الذی أرید به الخصوص بشهاده ما تقدم من النصوص الداله علی أن النسبه الشریفه نافع لذریته الطاهره و أنهم أسعد الأنام فی الدنیا و الآخره، و لقد أکرم فی الدنیا موالیهم حتی حرم أخذ الزکاه علیهم، و ما ذلک إلا لانتسابهم إلیهم و لم یفرق بین طائعهم و عاصیهم إلی غیر ذلک.

(مجموعه رساله ابن عابدین: ج 1 ص 3- 4).

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 214.

(2). سوره المؤمنون: الآیه 101.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:167

1 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام: دخلت یوما منزلی، فإذا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله جالس و الحسن عن یمینه، و الحسین عن یساره و فاطمه

بین یدیه، و هو یقول: یا حسن و یا حسین، أنتما کفّتا المیزان و فاطمه لسانه، و لا تعدل الکفّتان إلا باللسان، و لا یقوم اللسان إلا علی الکفتین.

أنتما الإمامان و لأمکما الشفاعه. ثم التفت إلیّ فقال: یا أبا الحسن، أنت توفی المؤمنین أجورهم و تقسم الجنه بینهم و بین شیعتک.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 506.

2. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1187، ح 5 عن کشف الغمه.

3. الإتحاف بحب الأشراف للشبراوی الشافعی: ص 129.

4. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 203 عن کشف الغمه.

الأسانید:

فی کشف الغمه: عن محمد بن الحنفیه، قال: سمعت أمیر المؤمنین علیه السّلام یقول.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:168

2 المتن:
اشاره

إن فاطمه علیها السّلام لما سمعت بأن أباها زوّجها و جعل الدراهم مهرا لها، قالت:

یا رسول اللّه، بنات الناس یتزوجن بالدراهم، فما الفرق بینی و بینهن؟ أسألک أن تردها و تدعو اللّه تعالی أن یجعل مهری الشفاعه فی عصاه أمتک.

فنزل جبرئیل و معه بطاقه من حریر مکتوب فیها: «جعل اللّه مهر فاطمه الزهراء شفاعه المذنبین من أمه أبیها».

فلما احتضرت أوصت بأن توضع تلک البطاقه علی صدرها تحت الکفن، فوضعت. قالت: إذا حشرت یوم القیامه رفعت تلک البطاقه بیدی و شفّعت فی عصاه أمه أبی.

المصادر:

1. أخبار الدول و آثار الأول: ص 88 علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 367 عن أخبار الدول.

3. تجهیز الجیش: ص 102 علی ما فی الإحقاق نقلا عن معارج النبوه.

4. معارج النبوه، عن تجهیز الجیش علی ما فی الإحقاق.

5. السبعیات لأبی نصر: ص 87 علی ما فی الإحقاق.

6. إحقاق الحق: ج 19 ص 129 عن السبعیات بتفاوت یسیر.

3 المتن:
اشاره

أوصت فاطمه الزهراء علیها السّلام إلی علی علیه السّلام: إذا دفنتنی ادفن معی هذا الکاغذ الذی فی الحقه. فقال لها سید الوصیین: بحق النبی أخبرینی بما فیه. قالت: حین أراد أن یزوجنی أبی منک قال لی: زوجتک من علی علی صداق أربعمائه درهم. قلت: رضیت علیا، و لا أرضی بصداق أربعمائه درهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:169

فنزل جبرئیل و قال: یا رسول اللّه، یقول اللّه عز و جل: الجنه و ما فیها صداق فاطمه.

قلت: لا أرضی! قال: أی شی ء تریدین؟ قلت: أرید أمتک، لأنک مشغول بأمتک.

فرجع جبرئیل ثم جاء بهذا الکتاب مکتوب فیه: «شفاعه أمه محمد صداق فاطمه».

فإذا کان یوم القیامه أقول: «إلهی، هذه قباله شفاعه أمه محمد».

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1188 ح 9 عن الجنه العاصمه.

2. الجنه العاصمه للمیرجهانی: ص 179 علی ما فی عوالم العلوم.

3. مجمع المصائب، بزیاده و تفاوت فیه.

4 المتن:
اشاره

قال الإمام العسکری علیه السّلام: قال رجل لامرأته: اذهبی إلی فاطمه علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فسلیها عنی، أنا من شیعتکم أو لست من شیعتکم؟

فسألتها، فقالت: قولی له: إن کنت تعمل بما أمرناک و تنتهی عما زجرناک عنه فأنت من شیعتنا، و إلا فلا.

فرجعت فأخبرته فقال: یا ویلی، و من ینفک من الذنوب و الخطایا؟ فأنا إذن خالد فی النار، فإن من لیس من شیعتهم فهو خالد فی النار. فرجعت المرأه، فقالت لفاطمه علیها السّلام ما قال لها زوجها.

فقالت فاطمه علیها السّلام: قولی له: لیس هکذا، فإن شیعتنا من خیار أهل الجنه، و کل محبینا و موالی أولیائنا و معادی أعدائنا و المسلّم بقلبه و لسانه لنا لیسوا من شیعتنا إذا خالفوا أوامرنا و نواهینا فی سایر الموبقات، و هم مع ذلک فی الجنه، و لکن بعدها یطهرون من ذنوبهم بالبلایا و الرزایا، أو فی عرصات القیامه بأنواع شدائدها، أو فی الطبق الأعلی من جهنم بعذابها إلی أن نستنقذهم بحبنا منها و ننقلهم إلی حضرتنا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:170

المصادر:

1. تفسیر الإمام العسکری: ص 308.

2. بحار الأنوار: ج 65 ص 154 ح 11 عن تفسیر الإمام.

3. البرهان: ج 4 ص 21 ح 4 عن تفسیر الإمام.

5 المتن:
اشاره

عن ابن عباس قال: کنت جالسا بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم و بین یدیه علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام إذ هبط جبرائیل و معه تفاحه. فحیّا بها النبی، فتحیّا بها و حیّا بها الحسن فتحیّا بها الحسن و قبّلها و ردّها إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فتحیّا بها، و حیّا بها الحسین فتحیّا بها و قبّلها و ردّها إلی رسول اللّه فتحیّا بها، و حیّا بها فاطمه علیها السّلام فتحیّت بها و قبلتها و ردّتها إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فتحیّا بها الرابعه، و حیّا بها علی بن أبی طالب فتحیّا بها.

و لما همّ أن یردّها إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سقطت التفاحه من بین أنامله فانفلقت نصفین، فسطع منها نور، حتی بلغ السماء الدنیا، فإذا علیها سطران مکتوبان: «بسم اللّه الرحمن الرحیم، تحیه من اللّه تعالی إلی محمد المصطفی و علی المرتضی و فاطمه الزهراء و الحسن و الحسین سبطی رسول اللّه، و أمان لمحبیهم یوم القیامه من النار».

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 95.

2. إحقاق الحق: ج 9 ص 192 ح 15 عن مقتل الخوارزمی.

الأسانید:

فی مقتل الخوارزمی: قال: ذکر ابن شاذان هذا: حدثنا القاضی المعافی بن زکریا، عن عبد اللّه بن محمد البغوی، عن یحیی الحمانی، عن محمد بن الفضیل، عن الکلبی، عن ابن صالح، عن ابن عباس، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:171

6 المتن:
اشاره

إذا صار یوم القیامه و اشتد الأمر علی أهل المحشر بعث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی فاطمه علیها السّلام لتحضر مقام الشفاعه. فیقول أمیر المؤمنین صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، ما عندک من أسباب الشفاعه و ما ادّخرت لأجل هذا الیوم الذی فیه الفزع الأکبر. فتقول فاطمه علیها السّلام: یا أمیر المؤمنین، کفانا لأجل هذا المقام الیدان المقطوعتان من ابنی العباس.

المصادر:

1. أسرار الشهاده للدربندی: ص 339.

الأسانید:

فی أسرار الشهاده: قال الدربندی: سمعت عن بعض من أثق به أنه نقل عن بعض المتتبعین فی کتب المقاتل.

7 المتن:
اشاره

قال السید عبد الرزاق المقرم: فی بعض الروایات: إن ما تحتج به فاطمه الزهراء علیها السّلام یوم الحساب یدا أبی الفضل علیه السّلام، و ثنیه أبیها المصطفی صلّی اللّه علیه و آله، و ثوب الحسین علیه السّلام المخرق بالنبال و السیوف.

المصادر:

1. علی الأکبر علیه السّلام للسید عبد الرزاق المقرم: ص 88 عن جواهر الایقان و أسرار الشهاده.

2. جواهر الایقان: ص 194 علی ما فی کتاب علی الأکبر علیه السّلام للمقرم.

3. أسرار الشهاده: ص 234 علی ما فی کتاب علی الأکبر علیه السّلام للمقرم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:172

8 المتن:
اشاره

فی دعاء یدعی به بعد الصلاه للأمر المخوف العظیم: «اللهم إنی أتوجه بهم إلیک ...

و أسألک بذلک الاسم فلا شفیع أقوی لی منه، و بحق محمد و آل محمد أن تصلی علی محمد و آل محمد أن تقضی لی حوائجی و تسمع محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین و علیا و محمدا و جعفرا و موسی و علیا و محمدا و علیا و الحسن و الحجه صلوات اللّه علیهم و برکاته و رحمته صوتی لیشفعوا لی إلیک و تشفعهم فیّ و لا تردّنی خائبا بحق لا إله إلا أنت و بحق محمد و آل محمد، صل علی محمد و آل محمد و افعل بی کذا و کذا یا کریم.

المصادر:

1. مصباح المتهجد: ج 1 ص 268.

الأسانید:

فی مصباح المتهجد: قال: روی إبراهیم بن عمر الصنعانی عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال.

9 المتن:
اشاره

سألت فاطمه علیها السّلام النبی صلّی اللّه علیه و آله أن یکون صداقها شفاعه أمته یوم القیامه؛ فإذا صارت علی الصراط طلبت صداقها.

المصادر:

1. نزهه المجالس: ج 2 ص 225 علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 367 عن نزهه المجالس عن النسفی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:173

10 المتن:
اشاره

فی زیاره الحسین علیه السّلام فی النصف من رجب تقول: یا مولای و ابن مولای زرتک مشتاقا فکن لی شفیعا إلی اللّه، یا سیدی و أستشفع إلی اللّه بجدک سید النبیین، و بأبیک سید الوصیین، و بأمک فاطمه سیده نساء العالمین.

المصادر:

1. کتاب المزار للشهید الأول: ص 126.

2. المزار للشیخ المفید علی ما فی المفاتیح.

3. مفاتیح الجنان: زیاره الحسین علیه السّلام فی النصف من رجب عن المزار للمفید.

11 المتن:
اشاره

قال العلامه المجلسی: رأیت فی بعض مؤلفات أصحابنا أنه حکی عن السید علی الحسینی قال: کنت مجاورا فی مشهد مولای علی بن موسی الرضا علیه السّلام مع جماعه من المؤمنین، فلما کان الیوم العاشر من شهر عاشورا ابتدأ رجل من أصحابنا بقراءه مقتل الحسین علیه السّلام فوردت روایه عن الباقر علیه السّلام أنه قال: من ذرفت عیناه علی مصاب الحسین علیه السّلام و لو مثل جناح البعوضه غفر اللّه ذنوبه، و لو کانت مثل زبد البحر.

و کان فی المجلس معنا جاهل مرکب یدّعی العلم، و لا یعرفه، فقال: لیس هذا الصحیح و العقل لا یعتقده، و کثر البحث بیننا، و افترقنا عن ذلک المجلس، و هو مصرّ علی العناد فی تکذیب الحدیث.

فنام ذلک الرجل تلک اللیله، فرأی فی منامه کأن القیامه قد قامت، و حشر الناس فی صعید صفصف لا تری فیها عوجا و لا أمتا. و قد نصب الموازین، و امتد الصراط، و وضع الحساب و نشرت الکتب، و أسعرت النیران، و زخرفت الجنان و اشتد الحر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:174

علیه، و إذا هو قد عطش عطشا شدیدا، و بقی یطلب الماء فلا یجده.

فالتفت یمینا و شمالا، و إذا هو بحوض عظیم الطول و العرض، قال: قلت فی نفسی:

هذا هو الکوثر، فإذا فیه ماء أبرد من الثلج و أحلی من العذب، و إذا عند الحوض رجلان و امرأه أنوارهم تشرق علی الخلائق، و مع ذلک لبسهم السواد، و هم باکون محزونون.

فقلت: من هؤلاء؟ فقال لی:

هذا محمد المصطفی، و هذا الإمام علی المرتضی، و هذه الطاهره فاطمه الزهراء. فقلت: ما لی أراهم لابسین السواد و باکین و محزونین؟ فقیل لی:

أ لیس هذا یوم عاشوراء، یوم مقتل الحسین علیه السّلام؟ فهم محزونون لأجل ذلک قال: فدنوت من سیده النساء فاطمه علیها السّلام و قلت لها: یا بنت رسول اللّه، إنی عطشان! فنظرت شزرا و قالت لی: أنت الذی تنکر فضل البکاء علی مصاب ولدی الحسین و مهجه قلبی و قره عینی الشهید المقتول ظلما و عدوانا؟ لعن اللّه قاتلیه و ظالمیه و مانعیه من شرب الماء.

قال الرجل: فانتبهت من نومی فزعا مرعوبا و استغفرت اللّه کثیرا، و ندمت علی ما کان منی، و أتیت إلی أصحابی الذین کنت معهم، و خبّرت برؤیای، و تبت إلی اللّه عز و جل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 44 ص 293 ح 38.

12 المتن:
اشاره

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن اللّه تعالی فطم ابنتی فاطمه و ولدها و من أحبهم عن النار، فلذلک سمیت «فاطمه».

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 194.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:175

الأسانید:

فی ینابیع الموده: قال: قد روی عن الإمام علی الرضا علیه السّلام مرفوعا عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

13 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه: یا فاطمه، تدرین لم سمّیتک «فاطمه»؟ قلت: یا رسول اللّه، لم سمیت فاطمه؟ قال: إن اللّه تعالی قد فطمک و ذریتک عن النار یوم القیامه.

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 194.

الأسانید:

فی ینابیع الموده: عن علی علیه السّلام مرفوعا، عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

14 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنما سمیت ابنتی فاطمه لأن اللّه عز و جل فطمها و فطم من أحبها من النار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 15 ح 12 عن أمالی الطوسی.

2. أمالی الطوسی: علی ما فی بحار الأنوار.

3. علل الشرائع: ج 1 ص 178 ح 1.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:176

الأسانید:

1. فی أمالی الطوسی: الفحام، عن المنصوری، عن ابن عم أبیه، عن أبی الحسن الثالث، عن آبائه علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی علل الشرائع: حدثنا أحمد بن الحسن القطان قال: حدثنا أبو سعید الحسن بن علی بن الحسین العسکری، قال: حدثنا أبو عبد اللّه محمد بن زکریا الغلابی، قال: حدثنا مخدج بن عمیر الحنفی، قال: حدثنی بشر بن إبراهیم الأنصاری، عن الأوزاعی، عن یحیی بن أبی کثیر، عن أبیه، عن أبی هریره قال.

15 المتن:
اشاره

عن الحسین بن عون قال: دخلت علی السید بن محمد الحمیری عائدا فی علته التی مات فیها، فوجدته یساق به و وجدت عنده جماعه من جیرانه و کانوا عثمانیه.

و کان السید جمیل الوجه، رحب الجبهه، عریض ما بین السالفتین، فبدت فی وجهه نکته سوداء مثل النقطه من المداد، ثم لم تزل تزید و تنمی حتی طبّقت وجهه- یعنی اسودادا- فاغتمّ لذلک من حضر من الشیعه و ظهر من الناصبه سرور و شماته. فلم یلبث بذلک إلا قلیلا حتی بدت فی ذلک المکان من وجهه لمعه بیضاء، فلم تزل تزید أیضا و تنمی حتی أسفر وجهه و أشرق، و افتر «1» السید ضاحکا و أنشأ یقول:

کذب الزاعمون أن علیالن ینجی محبه من هناه «2»

قد و ربی دخلت جنه عدن و عفا لی الإله عن سیئات

فابشروا الیوم أولیاء علی علیه السّلام و تولّوا علیا حتی الممات

ثم من بعده تولّوا بنیه واحدا بعد واحد بالصفات

______________________________

(1). افترّ الرجل: ضعف جفونه فانکسر طرفه.

(2). الهناه: الداهیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:177

ثم أتبع قوله هذا: أشهد أن لا إله إلا اللّه حقا حقا، أشهد أن محمدا رسول اللّه حقا حقا، أشهد أن علیا

أمیر المؤمنین حقا حقا، و أشهد أن لا إله إلا اللّه، ثم أغمض عینیه لنفسه فکأنما کانت روحه زباله «1» طفئت أو حصاه سقطت.

قال علی بن الحسین، قال لی أبی الحسین بن عون: و کان أذینه حاضرا فقال: اللّه أکبر! ما من شهد لمن یشهد، أخبرنی- و إلا صمّتا- الفضیل بن یسار عن أبی جعفر علیه السّلام و عن جعفر علیه السّلام أنهما قالا: حرام علی روح أن تفارق جسدها حتی تری الخمسه؛ حتی تری محمدا و علیا و فاطمه و حسنا و حسینا علیهم السّلام بحیث تقرّ عینها أو تسخن عینها.

فانتشر هذا القول فی الناس، فشهد جنازته- و اللّه- الموافق و المفارق.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 241 ح 29 عن أمالی الشیخ.

2. أمالی الشیخ علی ما فی بحار الأنوار.

الأسانید:

فی أمالی الشیخ: جماعه عن أبی المفضل عن یحیی بن علی بن عبد الجبار، عن عمه محمد بن عبد الجبار، عن علی بن الحسین بن أبی حرب، عن أبیه الحسین بن عون قال.

16 المتن:
اشاره

قال المرندی فی سعه شفاعه فاطمه علیها السّلام: إن جمیع الأنبیاء عجزوا عن الشفاعه فی حق أممهم و یحتاجون إلی شفاعه أبیها، و هو صلّی اللّه علیه و آله یحتاج إلی شفاعه فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. مجمع النورین: ص 18.

______________________________

(1). الزباله: القلیل من الماء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:178

17 المتن:
اشاره

قال المرندی: إنه ینادی مناد یوم القیامه: لا یدخل الجنه أحد إلا أن تکون معه رقعه نجاه من نار جهنم و فیها توقیع فاطمه علیها السّلام. فتطیر رقاع النجاه یوم القیامه کالطیور و تجعل فی أیدی الشیعه و المحبین، و بتلک الرقاع یدخلون الجنه.

المصادر:

1. لوامع الأنوار للمرندی: ص 84.

18 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال: قال جدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ملعون ملعون من یظلم بعدی فاطمه ابنتی، و یغصبها حقها و یقتلها. ثم قال: یا فاطمه، ابشری فلک عند اللّه مقام محمود تشفعین فیه لمحبیک، فتشفعین.

یا فاطمه، لو أن کل نبی بعثه اللّه و کل ملک قرّبه شفّعوا فی کل مبغض لک غاصب لک ما أخرجه اللّه من النار أبدا.

المصادر:

1. کنز الفوائد للکراجکی: ج 1 ص 150 و الحدیث طویل ذکرنا شطرا منه.

2. بحار الأنوار: ج 29 ص 346 ح 21 شطرا من الحدیث عن کنز الفوائد.

3. روضات الجنات: ج 6 ص 182 شطرا من الحدیث.

4. العدد القویه لدفع المخاوف الیومیه: ص 225 ج 19.

الأسانید:

فی کنز الفوائد: قال الکراجکی: قال أبو الحسن بن شاذان: حدثنی أبی قال: حدثنا ابن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:179

الولید محمد بن الحسن، قال: حدثنا الصفار محمد بن الحسین، قال: حدثنا محمد بن زیاد، عن مفضل بن عمر، عن یونس بن یعقوب قال: سمعت الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام یقول:

قال جدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

19 المتن:
اشاره

عن عکرمه فی قوله: «أُولئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَهَ» «1» قال: هم النبی و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

المصادر:

1. شواهد التنزیل للحسکانی القرن الخامس: ج 1 ص 446 ح 474.

الأسانید:

فی شواهد التنزیل: أخبرنا محمد بن عبد اللّه بن أحمد، قال: أخبرنا محمد بن أحمد بن محمد، قال: حدثنا عبد العزیز بن یحیی بن أحمد، قال: حدثنی أحمد بن عمار، قال: حدثنا علی بن مسهر، قال: حدثنا علی بن بذیمه، عن عکرمه.

20 المتن:
اشاره

قال بلال بن حمامه: طلع علینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم متبسما ضاحکا، وجهه مسرور کداره القمر. فقام إلیه عبد الرحمن بن عوف فقال: یا رسول اللّه، ما هذا النور؟

قال صلّی اللّه علیه و آله: بشاره أتتنی من ربی فی أخی و ابن عمی بأن اللّه زوج علیا من فاطمه، و أمر رضوان خازن الجنان فهزّ شجره طوبی فحملت رقاعا یعنی صکاکا بعدد محبی أهل البیت، و أنشأ تحتها ملائکه من نور، و دفع إلی کل ملک صکاکا.

______________________________

(1). سوره الاسراء: الآیه 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:180

فإذا استوت القیامه بأهلها نادت الملائکه فی الخلائق، فلا یبقی محب لأهل البیت إلا دفعت له صکا فیه فکاکه من النار. فصار أخی و ابن عمی و بنتی فکاک رقاب رجال و نساء أمتی من النار.

المصادر:

1. الغدیر: ج 2 ص 316 عن عده کتب.

2. الغدیر: ج 3 ص 119 ح 20 شطرا من الحدیث.

3. تاریخ الخطیب: ج 4 ص 210 علی ما فی الغدیر.

4. أسد الغابه: ج 1 ص 206 علی ما فی الغدیر.

5. الفصول المهمه علی ما فی الغدیر.

6. مناقب الخوارزمی علی ما فی الغدیر.

7. الصواعق لابن حجر علی ما فی الغدیر.

8. نزهه المجالس للصفوری: ج 2 ص 225 علی ما فی الغدیر.

9. رشفه الصادی: ص 28 علی ما فی الغدیر.

21 المتن:
اشاره

روی أنه لما أخبر النبی صلّی اللّه علیه و آله ابنته فاطمه علیها السّلام بقتل ولدها الحسین علیه السّلام و ما یجری علیه من المحن بکت فاطمه علیها السّلام بکاء شدیدا و قالت: یا أبت، متی یکون ذلک؟ قال فی زمان خال منی و منک و من علی. فاشتدّ بکاؤها و قالت: یا أبت، فمن یبکی علیه و من یلتزم بإقامه العزاء له؟ فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إن نساء أمتی یبکین علی نساء أهل بیتی، و رجالهم یبکون علی رجال أهل بیتی و یجدّدون العزاء جیلا بعد جیل فی کل سنه.

فإذا کان یوم القیامه تشفعین أنت للنساء و أنا أشفع للرجال، و کل من بکی منهم علی مصائب الحسین أخذنا بیده و أدخلناه الجنه. یا فاطمه، کل عین باکیه یوم القیامه إلا عین بکت علی مصاب الحسین، فإنها ضاحکه مستبشره بنعیم الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:181

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 44 ص 292 ح 37، عن بعض مؤلفات الأصحاب.

2. بعض مؤلفات الأصحاب، علی ما فی بحار الأنوار.

3. عوالم العلوم مجلد الإمام الحسین علیه السّلام: ص 534 ح 9.

4. الاحتجاجات العشره للسید عبد اللّه الشیرازی: ص 28 الاحتجاج 6، بتفاوت فی اللفظ و المعنی.

22 المتن:
اشاره

فی کتاب ریاض الشهاده، فی موقف الحر مع الإمام الحسین علیه السّلام: و جعل یستأذن للجهاد و یبالغ و الإمام علیه السّلام یقول له: أنت وافد إلینا و ضیفنا، دع حتی یبارز غیرک.

فقال الحر: یا ابن رسول اللّه، رأیت البارحه أبی فی المنام و سألنی: أین کنت فی هذه الأیام؟ فقلت: سرت إلی الحسین علیه السّلام أحبسه حتی تصل إلیه جیوش ابن زیاد! فصاح إلیّ أبی، قال: وا ویلاه! ما لک یا بنی و لابن رسول اللّه؟! إذا أردت أن تخلد فی نار جهنم فقاتله، أ ترید أن یخاصمک غدا محمد المصطفی و علی المرتضی و فاطمه الزهراء فی یوم الجزاء و تحرم من شفاعتهم؟ بل ترجع و تنصر الحسین، حتی یبیض وجهک یوم القیامه و تفوز بجوارهم فی دار الکرامه.

المصادر:

1. القول السدید بشأن الحر الشهید: ص 55 عن کتاب ریاض الشهاده.

2. ریاض الشهاده: ج 2 ص 120 علی ما فی کتاب القول السدید.

23 المتن:
اشاره

قال السید أحمد الحسینی ما هذا معربه: إن فاطمه علیها السّلام بعد ما أعطت القمیص الجدید السائل فی لیله العرس، نزل جبرئیل و قال: یا رسول اللّه، إن اللّه یقرؤک السلام و یقول:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:182

اقرأ فاطمه علیه السّلام السلام و قل له: تطلب ما تشاء، فلو أنها طلبت کلما فی السماء و الأرض لأعطیتها. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: قره عینی یا فاطمه، اطلبی ما شئت. قالت: یا أبه، ما لی حاجه إلا النظر إلی رحمه الملک العلام فی دار السلام.

فقال صلّی اللّه علیه و آله: قره عینی، ارفعی یداک. و رفع النبی صلّی اللّه علیه و آله یداه حتی بدا بیاض إبطیه و قال:

«اللهم اغفر لأمتی»، و قالت فاطمه علیها السّلام آمین، فنزل جبرئیل و قال: إن اللّه تعالی یقول:

و قد غفرت عصاه أمتک لمن فی قلبه محبه فاطمه و محبه أبیها و بعلها و ولدیها.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا جبرئیل: أرید سجلا فی هذا. فکتب الخالق بید القدره فی سندس أبیض: «کتب ربکم علی نفسه الرحمه» و أشهد جبرئیل و میکائیل.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إذا کان یوم وفاتک، قل أن یضعوا هذا المکتوب فی لحدک، و إذا کان یوم القیامه تعطینی هذا المکتوب لأشفع عصاه الأمه.

المصادر:

1. سرور المؤمنین فی أحوال المعصومین (مخطوط): ص 3 عن مخزن البکاء.

2. مخزن البکاء علی ما فی سرور المؤمنین.

24 المتن:
اشاره

قال الراوی فی تزویج فاطمه علیها السّلام: فلما سمعت فاطمه علیها السّلام بذلک تمنت أن یضاف مهرها، حتی یتمیز به عن سائر النساء. فإذا بجبرئیل نزل و بیده حریر فیه مکتوب: «جعل اللّه مهر فاطمه بنت محمد علیها السّلام شفاعه العاصین»، فأوصت حین أذعنت بموتها أن یجعل ذلک فی کفنها و قالت: «تکون هذه الحجه عندی یوم القیامه، و أشفع بها شیعتی عند اللّه».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:183

المصادر:

1. مجالس الأحزان للواسطی (مخطوط): عن العروه الوثقی للهمدانی.

2. العروه الوثقی لأبی نصر الهمدانی من العامه علی ما فی مجالس الأحزان.

25 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: تحشر ابنتی فاطمه علیه السّلام یوم القیامه و معها ثیاب مصبوغه بدم ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 14، متنا و مصدرا و سندا.

26 المتن:

عن علی علیه السّلام إذا کان یوم القیامه نادی مناد من بطنان العرش: یا أهل القیامه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 54 متنا و مصدرا و سندا.

27 المتن:

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه نادی مناد: یا معشر الخلائق، غضوا أبصارکم إلی آخر الحدیث ... مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 65 متنا و مصدرا و سندا.

28 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یمثل لفاطمه علیها السّلام رأس الحسین علیه السّلام متشحطا بدمه فتصیح: وا ولداه.

إلی آخر الحدیث ... مثل ما فی المطاف الأول ح 45 متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:184

29 المتن:

قال الصادق علیه السّلام: ثلاث من النساء یرفع اللّه عنهن عذاب القبر، و یکون محشرهن مع فاطمه بنت محمد علیها السّلام ... إلی آخر الحدیث مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 48 متنا و مصدرا و سندا.

30 المتن:

قال الصادق علیه السّلام: فی بیان الأعراف و وقوف المعصومین علیه السّلام علیه: ... فأما فی القیامه فإنا و أهلنا نجزی عن کل شیعتنا ... إلی آخر الحدیث مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 53، متنا و مصدرا و سندا.

31 المتن:

عن محمد بن مسلم قال: سمعت أبا جعفر یقول: لفاطمه وقفه علی باب جهنم، فإذا کان یوم القیامه ... إلی آخر الحدیث مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 26، متنا و مصدرا و سندا.

32 المتن:

بالإسناد إلی أبی محمد العسکری علیه السّلام: أنه قال: قیل لأمیر المؤمنین علیه السّلام هل لمحمد صلّی اللّه علیه و آله آیه مثل ایه موسی علیه السّلام؟ ... إلی آخر الحدیث مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 4، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:185

33 المتن:

عن أنس قال: سألنی الحجاج بن یوسف عن حدیث عائشه و القدر التی فاطمه علیها السّلام تحرکها بیدها و هی تغلی و تفور ... إلی آخر الحدیث مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 51، متنا و مصدرا و سندا.

34 المتن:

عن أبی ذر قال: رأیت سلمان و بلال یقبلان إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، إذا انکبّ سلمان علی قدم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقبلها. فزجره النبی صلّی اللّه علیه و آله ... إلی آخر الحدیث مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 21، متنا و مصدرا و سندا.

35 المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام و قد سئل عن قوله اللّه عز و جل «وَ بَیْنَهُما حِجابٌ» «1»، فقال: سور بین الجنه و النار قائم علیه: محمد و علی و الحسن و الحسین و فاطمه و خدیجه علیهم السّلام ... إلی آخر الحدیث مثل ما مر فی المطاف الأول، رقم 22 متنا و مصدرا و سندا.

36 المتن:

قال جابر لأبی جعفر: جعلت فداک، یا ابن رسول اللّه، حدثنی بحدیث فی فضل جدتک فاطمه علیها السّلام إذا أنا حدثت به الشیعه فرحوا بذلک ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 28، متنا و مصدرا و سندا.

______________________________

(1). سوره الأعراف: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:186

37 المتن:

عن ابن عباس قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم و عنده علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فقال: اللهم ... إلی آخر الحدیث مثل ما أوردناه فی المطاف الأول رقم 39، متنا و مصدرا و سندا.

38 المتن:

عن ابن عباس: قال: سمعت علی بن أبی طالب علیه السّلام یقول: دخل رسول اللّه ذات یوم علی فاطمه و هی حزینه، فقال: ما حزنک یا بنیه ... إلی آخر الحدیث مثل ما أوردناه المطاف الأول، رقم 2، متنا و مصدرا و سندا.

39 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه تقبل ابنتی فاطمه علی ناقه من نوق الجنه مدبجه الجنبین ... إلی آخر الحدیث مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 33، متنا و مصدرا و سندا.

40 المتن:

الإمام جعفر بن محمد علیه السّلام عن أبیه علیه السّلام، قال: إذا کان یوم القیامه، نادی مناد من لدن العرش: یا معشر الخلائق، غضوا أبصارکم حتی تمر فاطمه بنت محمد ... إلی آخر الحدیث مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 3، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:187

41 المتن:

قال المحاسبی فیصبح أهل الکبائر بأجمعهم بشهاده أن لا إله إلا اللّه، و أن محمدا رسول اللّه فترفع أصواتهم. فتسمع سیدتنا فاطمه علیها السّلام أصواتهم فتقول: إنی أسمع أمه أبی بین أطباق النیران ... إلی آخر الحدیث مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 41، متنا و مصدرا و سندا.

42 المتن:
اشاره

عن عائشه قالت: لما ثقل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ... إلی ان قال: و جلس رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مصلاه أو إلی جنب المنبر، فحذّر الناس الفتن، ثم نادی بأعلی صوته حتی أن صوته لیخرج من باب المسجد، فقال: إنی و اللّه لا یمسک الناس علیّ بشی ء، لا أحل إلا ما أحل اللّه فی کتابه، و لا أحرم إلا ما حرم اللّه فی کتابه. ثم قال: یا فاطمه بنت محمد و یا صفیه عمه رسول اللّه، اعملا لما عند اللّه فإنی لا أغنی عنکما من اللّه شیئا. ثم قام من مجلسه ذلک، فما انتصف النهار حتی قبضه اللّه.

المصادر:

1. نهایه الإرب فی فنون الأدب للنویری: ج 8 ص 367.

2. تفسیر مالک: ص 258 ح 545 بتفاوت فیه.

3. تفسیر مالک: ص 305 ح 675 بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی تفسیر مالک: ابن العربی، روی ابن القاسم، عن مالک، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:188

43 المتن:
اشاره

عن سعید بن المسیب قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا بنی عبد مناف، لا أغنی عنکم من اللّه شیئا، یا عباس بن عبد المطلب لا أغنی عنک من اللّه شیئا، یا فاطمه بنت محمد لا أغنی عنک من اللّه شیئا، سلونی ما شئتم.

المصادر:

1. نهایه الإرب فی فنون الأدب للنویری: ج 18 ص 367.

2. کتاب الایمان لابن منده: ج 2 ص 878 ح 938.

الأسانید:

1. فی کتاب الایمان: أخبرنا أبو عبد الرحمن محمد بن مأمون المروزی، ثنا محمد بن علی المروزی، ثنا خلف بن عبد العزیز بن عثمان بن جبله بن أبی داود، عن أبیه عن جده عن شعبه بن الحجاج، عن عبد الملک بن عمیر. عن موسی بن طلحه، عن أبی هریره قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

44 المتن:
اشاره

عن عائشه، قالت: لما نزلت «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» «1» قام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال:

یا فاطمه بنت محمد، یا صفیه بنت عبد المطلب، یا بنی عبد المطلب، لا أملک لکم من اللّه شیئا، سلونی من مالی إن شئتم.

المصادر:

1. الإحسان بترتیب صحیح ابن حبان للفارسی: ج 8 ص 173 ح 6513.

2. مسند أبی عوانه: ج 1 ص 95.

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 214.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:189

3. شرح السنه: ج 13 ص 328 ح 3743.

4. مختصر تاریخ دمشق: ج 24 ص 93 ح 57.

5. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 98 262 بتفاوت یسیر.

الأسانید:

1. فی الإحسان بترتیب صحیح ابن حبان: أخبرنا أبو خلیفه، حدثنا علی بن المدینی، حدثنا وکیع، حدثنا هشام بن عروه، عن أبیه، عن عائشه قالت.

2. فی مسند أبی عوانه: حدثنا أبو عمر أحمد بن عبد الجبار العطاردی، قال: ثنا وکیع بن الجراح عن هشام بن عروه، عن أبیه، عن عائشه قالت.

3. فی شرح السنه: أخبرنا أبو الحسن الشیرازی، أنا زاهر بن أحمد، أنا أبو القاسم جعفر بن محمد مغلس ببغداد سنه سبع عشره و ثلاثمائه، نا هارون بن إسحاق الهمدانی، نا وکیع، عن هشام بن عروه، عن أبیه، عن عائشه قالت.

4. فی مختصر تاریخ دمشق: مجلی بن الفضل: روی عن الفقیه أبی علی نصر اللّه بن أحمد بن عثمان الخشنامی بسنده إلی عائشه، قالت.

45 المتن:
اشاره

قال أبو هریره: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حین أنزل علیه «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» «1»، قال:

یا معشر قریش، اشتروا أنفسکم من اللّه، لا أغنی عنکم من اللّه شیئا، یا بنی عبد المطلب لا أغنی عنکم من اللّه شیئا، یا صفیه عمه رسول اللّه لا أغنی عنک من اللّه شیئا، یا فاطمه بنت محمد سلینی ما شئت لا أغنی عنک من اللّه شیئا.

المصادر:

1. الإحسان بترتیب صحیح ابن حبان للفارسی: ج 8 ص 173 ح 6515.

2. مسند أبی عوانه: ج 1 ص 95 بتفاوت یسیر.

3. شرح السنه: ج 13 ص 329 ح 3744.

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 214.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:190

4. کتاب الایمان لابن منده: ج 2 ص 879 ح 941.

5. السنن الکبری للبیهقی: ج 6 ص 280 بتفاوت یسیر.

6. المحجه البیضاء للفیض الکاشانی: ج 6 ص 285.

الأسانید:

1. فی الإحسان بترتیب صحیح ابن حبان: أخبرنا محمد بن الحسن بن قتیبه، حدثنا حرمله بن یحیی، حدثنا ابن وهب، أخبرنا یونس، عن ابن شهاب، أخبرنی سعید بن المسیب، و أبو سلمه أن أبا هریره قال.

2. فی مسند أبی عوانه: حدثنا یونس بن عبد الأعلی قال: أنا أبی وهب، قال: أخبرنی یونس، و حدثنا محمد بن عزیز الأیلی، و یونس بن عبد الأعلی قالا: حدثنا سلامه بن روح عن عقیل، کلاهما عن الزهری قال: حدثنی سعید بن المسبب و أبو سلمه بن عبد الرحمن أن أبا هریره قال.

3. فی شرح السنه: أخبرنا عبد الواحد بن أحمد الملحی، أنا أحمد بن عبد اللّه النعیمی، أنا محمد بن یوسف، نا محمد بن إسماعیل، أنا أبو الیمان، أنا شعیب، عن الزهری، أخبرنی سعید بن المسیب و أبو سلمه بن عبد الرحمن، أن أبا هریره قال.

4. فی کتاب الایمان: أخبرنا أبو طاهر أحمد بن عمرو، ثنا یونس بن عبد الأعلی، ثنا عبد اللّه بن وهب، أخبرنی یونس بن یزید، عن ابن شهاب الزهری، أخبرنی سعید بن المسیب و أبو سلمه بن عبد الرحمن، أن أبا هریره قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

5. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو الحسن علی

بن محمد المهرجانی بن أبی علی السقاء، أنا أبو سهل أحمد بن محمد هو ابن زیاد القطان، ثنا أحمد بن عبد الجبار، ثنا وکیع بن الجراح، عن هشام، عن أبیه، عن عائشه.

6. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو الحسین علی بن محمد بن عبد اللّه بن بشران ببغداد، أنا أبو علی إسماعیل بن محمد الصفار، ثنا عبد الکریم بن الهیثم.

و حدثنا أبو نصر محمد بن علی الفقیه، ثنا أبو محمد أحمد بن عبد اللّه المزنی، ثنا أبو الحسن علی بن محمد بن عیسی الجکانی قالا: ثنا أبو الیمان، أخبرنی شعیب عن الزهری قال:

أخبرنی سعید بن المسیب و أبو سلمه بن عبد الرحمن أن أبا هریره قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:191

46 المتن:
اشاره

عن أبی هریره قال: لما نزلت: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» «1»، قام نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله فنادی: یا بنی کعب بن لؤی، أنفذوا أنفسکم من النار. یا بنی عبد المطلب، أنقذوا أنفسکم من النار.

یا فاطمه ابنه محمد، أنقذی نفسک من النار، فانی لا أملک لکم من اللّه شیئا غیر أن لکم رحما سأبلّها ببلالها.

المصادر:

1. فتاوی ابن رشد: ج 1 ص 5 ح 5 و 6 بتفاوت فیه.

2. مسند أحمد علی ما فی فتاوی ابن رشد.

3. صحیح مسلم علی ما فی هامش فتاوی ابن رشد.

4. إکمال الإکمال: ج 1 ص 373 علی ما فی هامش فتاوی ابن رشد.

5. الجامع الصحیح للترمذی علی ما فی هامش فتاوی ابن رشد.

6. تفسیر ابن کثیر: ج 3 ص 35 علی ما فی هامش فتاوی ابن رشد.

7. جامع البیان لابن جریر الطبری: ج 19 ص 120 علی ما فی هامش فتاوی ابن رشد بتفاوت فیه.

8. کتاب الایمان لابن منده: ج 2 ص 875 ح 933 بتفاوت فیه.

9. کتاب الایمان: ج 2 ص 875 ح 940 بتفاوت فیه.

10. شرح معانی الآثار للطحاوی: ج 3 ص 285 بتفاوت یسیر.

11. شرح معانی الآثار للطحاوی: ج 4 ص 387 بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی کتاب الایمان: أخبرنا أبو عمرو عبد الوهاب بن الإمام أبی عبد اللّه محمد بن إسحاق بن محمد بن یحیی بن منده، قال: أنا والدی أبو عبد اللّه بن منده، قال: أنا عبد الرحمن بن یحیی و عبد اللّه بن إبراهیم، قالا: ثنا أبو مسعود أحمد بن الفرات، و أخبرنا أحمد بن إسحاق بن أیوب، ثنا أبو المثنی معاذ، قال: ثنا أبو الولید، و أخبرنا علی بن محمد بن نصر، ثنا معاذ بن المثنی، ثنا مسدد، و أخبرنا حسان بن محمد، ثنا أحمد بن الحسن بن عبد الجبار، ثنا عبید اللّه بن عمر القواریری، و أخبرنا أحمد بن إسحاق و ثنا موسی بن الحسن النسائی، ثنا

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 214.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:192

سهل بن بکار البصری قال: أحمد بن إسحاق و ثنا یوسف

بن یعقوب. ثنا محمد بن أبی بکر المقدمی، و أخبرنا حسان، ثنا الحسن بن عامر، ثنا أبو کامل، و أخبرنا أبو عمرو مولی بنی هاشم، ثنا أبو أمیه محمد بن إبراهیم و ثنا موسی یعنی ابن إسماعیل، قالوا: ثنا أبو عوانه عن عبد الملک بن عمیر، عن موسی بن طلحه، عن أبی هریره قال.

2. کتاب الایمان: أخبرنا أبو علی الحسین بن علی، ثنا محمد بن إسحاق بن خزیمه. ثنا علی بن حجر بن إیاس السعدی، نا شعیب بن صفوان، عن عبد الملک بن عمیر، عن موسی بن طلحه، عن أبی هریره قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

3. فی شرح معانی الآثار: حدثنا إبراهیم بن مرزوق قال: ثنا أبو الولید و عفان عن أبی عوانه عبد الملک بن عمیر، عن موسی بن طلحه، عن أبی هریره.

4. فی شرح معانی الآثار: حدثنا یونس بن عبد الأعلی قال: ثنا سلامه بن روح قال:

ثنا ابن خالد قال: حدثنی الزهری قال: ثنا سعید بن المسیب.

5. فی شرح معانی الآثار: حدثنا ابن مرزوق قال: ثنا أبو الولید و عفان، عن أبی عوانه، عن عبد الملک بن عمیر، عن موسی بن طلحه، عن أبی هریره.

47 المتن:
اشاره

عن أبی هریره قال: لما نزلت هذه الآیه «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» «1» دعا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قریشا فعمّ و خصّ و قال: یا معشر بنی عبد مناف، یا معشر بنی هاشم، یا معشر بنی عبد المطلب، یقول النبی صلّی اللّه علیه و آله لکم: أنقذوا أنفسکم من النار، یا فاطمه بنت محمد، أنقذی نفسک من النار، فإنی و اللّه ما أملک لکم من اللّه شیئا إلا أن لکم رحما

سأبلّها ببلالها.

المصادر:

1. مسند أبی عوانه: ج 1 ص 94.

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 214.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:193

الأسانید:

1. فی مسند أبی عوانه: حدثنا محمد بن یحیی و هلال بن العلاء و أبو عثمان التنوخی، قالوا: ثنا عبد اللّه بن جعفر، قال: ثنا عبید اللّه بن عمرو عن عبد الملک بن عمیر، و حدثنا محمد بن کثیر الحرانی، قال: ثنا یحیی بن یعلی، قال: ثنا زائده، قال: ثنا عبد الملک بن عمیر عن موسی بن طلحه عن أبی هریره.

2. فی مسند أبی عوانه: حدثنا أبو أمیه، قال: ثنا الحسن بن موسی و عبید اللّه بن موسی عن شیبان عن عبد الملک بن عمیر.

48 المتن:
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 24 193 48 المتن: ..... ص : 193

ل أبو هریره قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا بنی عبد مناف، اشتروا أنفسکم من اللّه، یا بنی عبد المطلب، اشتروا أنفسکم من اللّه. یا أم الزبیر، یا عمه النبی، یا فاطمه بنت رسول اللّه، اشتریا أنفسکما من اللّه لا أملک لکما من اللّه شیئا. سلانی من مالی ما شئتما. هذا لفظ شعیب بن أبی حمزه، و معنی حدیثهم واحد.

المصادر:

1. مسند أبی عوانه: ج 1 ص 95.

الأسانید:

1. فی مسند أبی عوانه: حدثنا محمد بن حیویه بن موسی، قال: ابنا أبو الیمان، قال: ابنا شعیب، قال: حدثنی أبو الزناد، و حدثنا محمد بن کثیر، ثنا إسماعیل بن أبی کریمه، قال: حدثنا محمد بن سلمه عن أبی عبد الرحیم عن عبد الوهاب عن عبد اللّه بن ذکوان، و حدثنا طاهر بن خالد بن نزار، قال: ثنا أبی، قال: ثنا إبراهیم بن طهمان عن موسی بن عقبه عن أبی الزناد عن عبد الرحمن الأعرج عن أبی هریره، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی مسند أبی عوانه: حدثنا إبراهیم بن الولید الحشاش، قال: ثنا سعید بن داود، قال:

ثنا مالک عن أبی الزناد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:194

49 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا بنی عبد مناف، یا بنی عبد المطلب، یا فاطمه بنت محمد، یا صفیه بنت عبد المطلب عمه رسول اللّه، اشتروا أنفسکم، لا أغنی عنکم من اللّه شیئا.

سلونی من مالی ما شئتم، و اعلموا أن أولی الناس بی یوم القیامه المتقون، و أن تکونوا أنتم مع قرابتکم فذاک. لا یأتینی الناس بالأعمال و تأتونی بالدنیا تحملونها علی أعناقکم فتقولون: یا محمد! فأقول هکذا. ثم تقولون: یا محمد! فأقول هکذا، أعرض بوجهی عنکم، فتقولون: یا محمد، أنا فلان بن فلان، فأقول: أما النسب فأعرف، و أما العمل فلا أعرف، نبذتم الکتاب، فارجعوا فلا قرابه بینی و بینکم.

المصادر:

1. کنز العمال: ج 16 ص 18 ح 43748.

50 المتن:
اشاره

عن أبی هریره، قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه بنت محمد، اشتر نفسک من النار فإنی لا أملک لک من اللّه شیئا. یا صفیه عمه رسول اللّه، اشتر نفسک من النار و لو بشق تمره.

یا عائشه، لا یرجع من عندک و لو بظلف محرق.

المصادر:

1. کنز العمال: ج 16 ص 19 ح 43752.

2. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 99 ح 366.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:195

51 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه بنت رسول اللّه، اعملی للّه خیرا، فإنی لا أغنی عنک من اللّه شیئا یوم القیامه. یا عباس یا عم رسول اللّه، اعمل للّه خیرا، فإنی لا أغنی عنک من اللّه شیئا یوم القیامه. یا حذیفه، من شهد أن لا إله إلا اللّه و أنی رسول اللّه و آمن بما جئت به حرم اللّه علیه النار و وجبت له الجنه؛ و من صام رمضان یرید به وجه اللّه و الدار الآخره ختم اللّه له به و حرم اللّه علیه النار؛ و من تصدّق بصدقه یرید بها وجه اللّه و الدار الآخره، و من حج بیت اللّه یرید به وجه اللّه و الدار الآخره ختم اللّه له به و حرم اللّه علیه النار و وجبت له الجنه.

المصادر:

1. کنز العمال: ج 16 ص 19 ح 43753.

2. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 99 ح 267.

الأسانید:

1. فی کنز العمال: عن سماک بن حذیفه عن أبیه.

52 المتن:
اشاره

عن أبی هریره، قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا معشر قریش، اشتروا أنفسکم من اللّه، ما أغنی عنکم من اللّه شیئا. یا بنی عبد مناف، اشتروا أنفسکم من اللّه، لا أغنی عنکم من اللّه شیئا.

یا صفیه عمه رسول اللّه، لا أغنی عنک من اللّه شیئا. یا فاطمه بنت محمد، سلینی من مالی ما شئت، لا أغنی عنک من اللّه شیئا.

المصادر:

1. کنز العمال: ج 16 ص 20 ح 43754.

2. کتاب الایمان لابن منده: ج 2 ص 880 ح 942.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:196

3. زاد المسلم فیما اتفق علیه البخاری و مسلم للشنقیطی: ج 4 ص 260 ح 968.

4. شرح معانی الآثار للطحاوی: ج 4 ص 388، بتفاوت فیه.

5. إمتاع الأسماع: ج 1 ص 548، بنقیصه فیه.

6. العقد الفرید: ج 3 ص 106 بتفاوت فیه.

7. نصیحه المسلمین لمحمد بن عبد الوهاب: ص 212 ح 710.

الأسانید:

1. فی کتاب الایمان: أخبرنا خیثمه بن سلیمان، ثنا محمد بن عوف، و أخبرنا أحمد بن سلیمان بن أیوب، ثنا أبو زرعه عبد الرحمن بن عمرو. قال: ثنا أبو الیمان الحکم بن نافع، أنبأنا شعیب بن أبی حمزه، عن الزهری. عن سعید بن المسیب و أبی سلمه عن أبی هریره: أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال.

2. فی شرح معانی الآثار: حدثنا یونس قال: ثنا سلامه بن روح قال: ثنا عقیل، قال:

حدثنی الزهری، قال: قال سعید و أبو سلمه بن عبد الرحمن: أن أبا هریره قال.

53 المتن:
اشاره

صلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الیوم الذی مات فیه صلاه الصبح فی المسجد، فمن الناس من یقول: جاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أبو بکر یصلی فقعد عند رجلیه، و من الناس من یقول: کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان المتقدم، و عظم أن یروا أن أبا بکر کان المتقدم.

فلما صلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: یا صفیه بنت عبد المطلب، یا عمه رسول اللّه، و یا فاطمه بنت محمد، اعملا فإنی لا أغنی عنکما من اللّه شیئا.

قال أبو بکر: یا رسول اللّه، أراک الیوم بحمد اللّه متفقا و الیوم یوم ابنه خارجه. فاستأذن إلیها فأذن له و هی بالسنح. فزعموا أنه میل أو میلان من المدینه، و ثقل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فتوفی من یومه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:197

المصادر:

1. کنز العمال: ج 7 ص 272 ح 18852.

2. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 42 ح 46.

الأسانید:

1. فی کنز العمال: مراسیل عبد الرحمن بن القاسم عن أبیه قال.

54 المتن:
اشاره

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: لما نزلت «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» «1» جعل یدعو بطون قریش بطنا بطنا، یا بنی فلان أنقذوا أنفسکم من النار، حتی انتهی إلی فاطمه علیها السّلام فقال: یا فاطمه بنت محمد، أنقذی نفسک من النار لا أملک لک من اللّه شیئا، غیر أن لکم رحما سأبلّها ببلالها.

المصادر:

1. کتاب الایمان: ج 2 ص 875 ح 934.

الأسانید:

1. فی کتاب الایمان: أخبرنا أحمد بن محمد بن إبراهیم مولی بنی هاشم، و عمرو بن محمد بن إبراهیم، قالا: ثنا أبو بکر أحمد بن عمرو الشیبانی، ثنا عبد اللّه بن محمد بن إبراهیم العبسی، ثنا محمد بن بشر العبدی، ثنا مسعر بن عبد الملک بن عمیر، عن موسی بن طلحه عن أبی هریره عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال:

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 214.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:198

55 المتن:
اشاره

قال أبو هریره: لما نزلت «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» «1» جمع النبی صلّی اللّه علیه و آله قریشا، فاجتمعوا.

فعمّ و خصّ فقال: یا بنی کعب بن لوی أنقذوا أنفسکم من النار، یا بنی مره بن کعب أنقذوا أنفسکم من النار، یا بنی عبد شمس أنقذوا أنفسکم من النار، یا بنی عبد مناف أنقذوا أنفسکم من النار، یا بنی هاشم أنقذوا أنفسکم من النار، یا بنی عبد المطلب أنقذوا أنفسکم من النار، یا فاطمه أنقذی نفسک من النار، فإنی لا أملک من اللّه شیئا، غیر أن لکم رحما سأبلها ببلالها.

المصادر:

1. کتاب الایمان لابن منده: ج 2 ص 876 ح 935.

2. کتاب الایمان: ج 2 ص 878 ح 937 بتفاوت یسیر.

3. مجموعه رسائل ابن عابدین: ج 1 ص 3.

الأسانید:

1. فی کتاب الایمان: أخبرنا محمد بن إبراهیم بن الفضل، و محمد بن یعقوب و أحمد بن إسحاق، قالوا: ثنا أحمد بن سلمه، ثنا إسحاق بن إبراهیم، أنبأ جریر بن عبد الحمید، عن عبد الملک بن عمیر، عن موسی بن طلحه، عن أبی هریره قال.

2. فی کتاب الایمان: و أخبرنا حمزه، ثنا أحمد بن علی، ثنا زهیر بن حرب.

3. فی کتاب الایمان: و أخبرنا حسان، ثنا علی بن إسحاق، ثنا عثمان بن أبی شیبه قال:

ثنا جریر.

4. فی کتاب الایمان: أخبرنا أحمد بن محمد بن إبراهیم الوراق، و محمد بن عبد اللّه بن المنذر، و علی بن نصر، قالوا: ثنا محمد بن أحمد بن النصر، ثنا معاویه بن عمرو، ثنا زائده بن قدامه الثقفی قال: ثنا عبد الملک بن عمیر عن موسی بن طلحه عن أبی هریره.

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 214.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:199

56 المتن:
اشاره

عن أبی هریره قال: لما نزلت «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» «1» جمع قریشا فوعظهم و ذکّرهم فخص و عم فقال: یا معشر قریش، أنقذوا أنفسکم من النار، فإنی لا أملک لکم ضرا و لا نفعا، یا معشر بنی کعب بن لوی أنقذوا أنفسکم من النار فانی لا املک لکم من اللّه ضرا و لا نفعا، یا بنی عبد مناف أنقذوا أنفسکم من النار، فإنی لا أملک لکم ضرا و لا نفعا ثم قال: یا بنی هاشم، أنقذوا أنفسکم من النار فإنی لا أملک لکم من اللّه ضرا و لا نفعا. ثم قال لبنی عبد المطلب مثل ذلک. ثم قال: یا فاطمه بنت محمد، أنقذی نفسک من النار فإنی لا أملک لک من اللّه ضرا و لا نفعا إلا أن

لکم رحما سأبلها ببلالها.

المصادر:

1. کتاب الایمان: ج 2 ص 877 ح 936.

2. کتاب الایمان: ج 2 ص 878 ح 939 بتفاوت یسیر و نقیصه.

3. الجامع لأحکام القرآن للقرطبی: ج 13 ص 143 بتفاوت یسیر.

4. جواهر العقدین للسمهودی: ص 280 بتفاوت یسیر.

5. مختصر تاریخ دمشق لابن منظور: ج 25 ص 289 ح 130 بتفاوت یسیر.

6. مصابیح السنه للبغوی: ج 3 ص 462 ح 4137.

7. نصیحه المسلمین لابن عبد الوهاب: ص 212 ح 709 بتفاوت یسیر.

الأسانید:

1. فی کتاب الایمان: أخبرنا أحمد بن محمد بن إبراهیم، ثنا محمد بن مسلم، ثنا الحسین بن موسی الأشیب و عبید اللّه بن موسی، قالا: ثنا شیبان بن عبد الرحمن، عن عبد الملک بن عمیر، عن موسی بن طلحه، عن أبی هریره قال.

2. فی کتاب الایمان: أخبرنا علی بن محمد بن نصر، قال: ثنا محمد بن شاذان الجوهری، ثنا زکریا بن عدی، ثنا عبید اللّه بن عمرو، عن عبد الملک بن عمیر عن موسی بن طلحه عن أبی هریره قال.

3. فی مختصر تاریخ دمشق: موسی بن طلحه، عن أبی هریره قال.

______________________________

(1). سوره الشعراء: الآیه 214.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:200

57 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا بنی هاشم اشتروا أنفسکم من اللّه لا أملک لکم من اللّه شیئا؛ یا عمه النبی، یا فاطمه بنت محمد، اشتروا أنفسکم من اللّه لا أملک لکم من اللّه شیئا سلانی من مالی ما شئتما.

المصادر:

1. کتاب الایمان لابن منده: ج 2 ص 880 ح 943.

2. کتاب الایمان: ج 2 ص 881 ح 944 بتفاوت یسیر.

3. کتاب الایمان: ج 2 ص 881 ح 945 بتفاوت یسیر.

4. کتاب الایمان: ج 2 ص 882 ح 946 بزیاده فیه.

5. کتاب الایمان: ج 2 ص 882 ح 947 بتفاوت یسیر.

6. کتاب الایمان: ج 2 ص 882 ح 948 شطرا من الحدیث.

7. شعب الایمان للبیهقی: ج 3 ص 228 ح 3401 شطرا من الحدیث.

8. مسند أبی یعلی: ج 11 ص 201 ح 6327.

الأسانید:

1. فی کتاب الایمان: أخبرنا أحمد بن محمد بن إبراهیم الوراق و علی بن محمد بن نصر، و محمد بن عبد اللّه بن المنذر، قالوا: ثنا محمد بن أحمد بن النضر، ثنا معاویه بن عمرو، ثنا زائده بن قدامه، ثنا عبد اللّه بن ذکوان، و یکنی أبا الزناد عن عبد الرحمن الأعرج، عن أبی هریره قال.

2. فی کتاب الایمان: أخبرنا حمزه بن محمد الکنانی بمصر، ثنا إسحاق بن إبراهیم بن جابر، ثنا یحیی بن عبد اللّه بن بکیر، ثنا المغیره بن عبد الرحمن، عن أبی الزناد عن الأعرج عن أبی هریره قال.

3. فی کتاب الایمان: أخبرنا عبد الرحمن بن یحیی بن منده و عبد اللّه بن إبراهیم، قالا:

حدثنا أبو مسعود، أنبأ علی بن عبد اللّه، و أخبرنا محمد بن یعقوب الشیبانی، ثنا یحیی بن محمد بن یحیی، ثنا أحمد بن محمد بن حنبل، و أخبرنا محمد بن إبراهیم بن الفضل، و أحمد بن إسحاق، قالا: ثنا أحمد بن سلمه، ثنا إسحاق بن إبراهیم، قالوا: ثنا وکیع بن الجراح، عن هشام بن عروه عن أبیه عن عائشه قالت.

4. فی کتاب الایمان: أخبرنا حسان

بن محمد، ثنا الحسن بن عامر، ثنا محمد بن عبد اللّه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:201

بن نمیر، ثنا وکیع بن الجراح، و یونس بن بکیر، قالا: ثنا هشام بن عروه عن أبیه عن عائشه قالت.

5. فی کتاب الایمان: أخبرنا محمد بن إبراهیم بن الفضل، ثنا أحمد بن سلمه، ثنا هناد بن السری، ثنا وکیع، و یونس بن بکیر، عن هشام بن عروه، عن أبیه، عن عائشه، قال وکیع حدیثه ... و قال یونس عن هشام عن أبیه عن عائشه فی قوله ... ثم اتفقا قال.

6. فی کتاب الایمان: أخبرنا أحمد بن إسحاق بن أیوب، و محمد بن إبراهیم بن الفضل، قالا: ثنا أحمد بن سلمه، أنبأ إسحاق بن إبراهیم، أنبأ أبو معاویه، ثنا هشام بن عروه عن أبیه، عن عائشه قالت.

7. فی شعب الایمان: أخبرنا علی بن أحمد بن عبدان، أنا أحمد بن عبید، ثنا محمد بن خلف المروزی، نا إبراهیم بن حمزه، نا عبد العزیز بن أبی حازم، عن کثیر بن زید عن الولید بن رباح، عن أبی هریره قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

8. فی مسند أبی یعلی: قال أبو القاسم زاهر بن طاهر بن محمد الشحامی، أخبرنا أبو بکر محمد بن محمد بن حمدون السلمی قراءه علیه، أخبرنا أبو عمرو محمد بن أحمد بن حمدان، عن علی بن عبد اللّه بن سنان الحیری بقراءه أبی جعفر الغرائمی علیه فی جمادی الآخره سنه خمس و سبعین و ثلاثمائه و نحن نسمع، أخبرنا أبو علی أحمد بن علی بن المثنی التمیمی الموصلی، حدثنا وهب بن بقیه، أخبرنا خالد، عن عبد الرحمن، عن أبی الزناد، عن الافرج، عن أبی هریره.

58 المتن:
اشاره

إن

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نادی فی قریش فجمعهم ثم قام فیهم فقال: ألا إن کل نبی بعث إلی قومه، و إنی بعثت إلیکم. ثم جعل یستقرئهم رجلا رجلا ینسبه إلی آبائه، ثم یقول:

یا فلان علیک بنفسک فإنی لن أغنی عنک من اللّه شیئا، حتی خلص إلی فاطمه علیها السّلام، ثم قال لها مثل ما قال لهم؛ ثم قال: یا معشر قریش، لا ألقینّ أناسا یأتونی یجرون الجنه و تأتونی تجرّون الدنیا. اللهم لا أجعل لقریش أن یفسدوا ما أصلحت أمتی، ثم قال: ألا إن خیار أمتکم خیار الناس و شرار قریش شرار الناس، و خیار الناس تبعا لخیارهم و شرار الناس لشرارهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:202

المصادر:

1. تاریخ دمشق لابن عساکر: ج 11 ص 408.

2. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 85 ح 221.

الأسانید:

1. فی تاریخ دمشق: قال أخبرنا أبو الحسن بن المقری، أنبأنا أحمد بن علی بن العلاء، أنبأنا محمد بن الهیثم، حدثنی محمد بن إسماعیل، حدثنی أبی، عن ضمضم، عن شریح قال:

أخبرنی أبو أمامه و الحارث، و عبد بن أبی الأسود فی نفر من الفقهاء: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نادی.

2. فی مسند فاطمه صلّی اللّه علیه و آله: عن شریح قال: أخبرنی أبو أمامه و الحارث بن الحارث و عمرو بن الأسود فی نفر من الفقهاء.

59 المتن:
اشاره

عن أبی هریره: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا معشر قریش، اشتروا أنفسکم من اللّه لا أغنی عنکم من اللّه شیئا، یا بنی عبد مناف اشتروا أنفسکم من اللّه لا أغنی عنکم من اللّه شیئا، یا عباس بن عبد المطلب، لا أغنی عنک من اللّه شیئا، یا صفیه عمه رسول اللّه لا أغنی عنک من اللّه شیئا، یا فاطمه بنت محمد سلینی من مالی ما شئت لا أغنی عنک من اللّه شیئا.

المصادر:

1. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 9 ص 98 ح 27393.

2. جامع الأحادیث: ج 9 ص 85 ح 27311 شطرا من الحدیث.

3. جامع الأحادیث: ج 9 ص 169 ح 27819 شطرا من الحدیث.

4. جامع الأحادیث: ج 9 ص 98 ح 27394 بتفاوت یسیر.

5. شعب الایمان للبیهقی: ج 5 ص 379 ح 7021 بتفاوت یسیر.

6. صحیح مسلم علی ما فی شعب الایمان.

7. صحیح البخاری علی ما فی شعب الایمان.

8. مصابیح السنه: ج 3 ص 462 ح 137.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:203

9. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 98 ح 263.

10. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 100 ح 268.

الأسانید:

فی شعب الایمان: أخبرنا أبو عبد اللّه الحافظ، أخبرنی أبو بکر بن عبد اللّه، أنا الحسن بن سفیان، حرمله بن یحیی، أنا وهب، أخبرنی یونس عن ابن شهاب، أخبرنی ابن المسیب و أبو سلمه بن عبد الرحمن أن أبا هریره قال.

60 المتن:
اشاره

عن سماک بن حذیفه بن الیمان عن أبیه قال: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و العباس عن یمینه و فاطمه عن یساره، فقال: «یا فاطمه بنت رسول اللّه، اعملی للّه خیرا فإنی لا أغنی عنک من اللّه شیئا»، قال ذلک ثلاث مرات.

المصادر:

1. جامع المسانید و السنن لابن کثیر: ج 3 ص 351 ح 1933.

2. جامع المسانید و السنن: ج 36 ص 173 ح 2158 بتفاوت یسیر.

الأسانید:

1. فی جامع المسانید و السنن ج 3: قال البزاز: حدثنا الحسن بن علی بن عفان الکوفی، حدثنا الحسن بن عطیه، حدثنا قطری یعنی الخشاب، حدثنا سماک بن حذیفه الیمان، عن أبیه قال.

2. فی جامع المسانید ج 36: أخبرنا إسحاق بن إبراهیم قال: أنبأنا أبو معاویه قال:

حدثنا هشام و هو ابن عروه، عن أبیه، عن عائشه قالت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:204

61 المتن:
اشاره

عن أبی هریره: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال: یا بنی عبد المطلب، یا فاطمه بنت محمد، یا صفیه عمه رسول اللّه، اشتروا أنفسکم من اللّه، سلونی من مالی ما شئتم و اعلموا أن أول آت یوم القیامه المتقون، فإن تکونوا یوم القیامه مع قرابتکم فذاک و إیای! لا یأتون الناس بالأعمال و تأتون بالدنیا تحملونها علی أعناقکم، فأصدّ وجهی عنکم. فتقولون:

یا محمد! فأقول: هکذا- و صرف وجهه- فتقولون: یا محمد! فأقول: هکذا- و صرف وجهه إلی الشق الآخر-.

المصادر:

1. سیره ابن إسحاق: کتاب السیر و المغازی: ص 147.

2. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 99 ح 265، بزیاده فیه.

الأسانید:

1. فی سیره ابن إسحاق: قال: حدثنا یونس، عن أبی معشر، عن سعید المقبری، عن أبی هریره.

62 المتن:
اشاره

قال ابن عبد السلام: قال اللّه تعالی: «یا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ، قُمْ فَأَنْذِرْ» «1» و قال: وَ أَنْذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذابُ «2»، و قال: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ. «3» قال: «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» «4». و قال صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه بنت محمد، لا أغنی عنک من اللّه شیئا.

______________________________

(1). سوره المدثر: الآیه 1.

(2). سوره ابراهیم: الآیه 44.

(3). سوره الشعراء: الآیه 214.

(4). سوره التوبه: الآیه 122.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:205

المصادر:

1. شجره المعارف لعز بن عبد السلام: ص 311 ح 544.

63 المتن:
اشاره

عن أبی هریره قال: لما نزلت هذه الآیه: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» «1» جمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قریشا فقال: یا معشر قریش، أنقذوا أنفسکم من النار فإنی لا أملک لکم ضرا و لا نفعا، و لبنی عبد مناف مثل ذلک و لبنی عبد المطلب مثل ذلک. ثم قال: یا فاطمه بنت محمد، أنقذی نفسک من النار فإنی لا أملک لک ضرا و لا نفعا إلا أن لک رحما سأبلّها ببلالها.

المصادر:

1. صحیح ابن حبان للفارسی: ج 2 ص 412 ح 646.

2. الاحسان بترتیب صحیح ابن حبان: ج 2 ص 19 ح 645 بتفاوت یسیر.

3. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 98 ح 264.

الأسانید:

فی صحیح ابن حبان: أخبرنا الحسین بن عبد اللّه القطان، حدثنا حکیم بن سیف الرقی، حدثنا عبید اللّه بن عمرو، عن عبد المطلب بن عمیر، عن موسی بن طلحه، عن أبی هریره قال.

64 المتن:
اشاره

عن عائشه، قالت: لما نزلت «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» «2»، قام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال:

یا فاطمه بنت محمد، یا صفیه بنت عبد المطلب، یا بنی عبد المطلب، لا أملک لکم من اللّه شیئا، سلونی من مالی ما شئتم.

______________________________

1 و 2. سوره الشعراء: الآیه 214.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:206

المصادر:

1. مسند أحمد: ج 6 ص 136.

2. الأم للشافعی: ج 1 ص 80 بتفاوت فی اللفظ و المعنی.

الأسانید:

1. فی مسند أحمد قال: حدثنا عبد اللّه، حدثنی أبی، ثنا وکیع، ثنا هشام، عن أبیه، عن عائشه قالت.

2. فی الأم: أخبرنا یحیی بن حسان، عن حماد بن سلمه، عن هشام بن عروه، عن أبیه، عن عائشه.

65 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه بنت محمد، اشتری نفسک من النار و لو بشق تمره، فإنی لا أملک لک من اللّه شیئا.

المصادر:

1. إتحاف السائل للمناوی: ص 68 ح 21.

2. تاریخ البیهقی علی ما فی إتحاف السائل.

3. إتحاف السائل: ص 66 ح 17 شطرا من الحدیث.

4. إتحاف السائل: ص 71 ح 29 بتفاوت فیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:207

المطاف الخامس فاطمه علیها السّلام و الجنه

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:209

فی هذا المطاف

الجنه خلقت بطفیل وجود فاطمه علیها السّلام و لو لا فاطمه علیها السّلام لما خلقت الجنه و ما فیها و لا العرش و لا الکرسی و لا السموات و لا الأرضین و لا خلقا آخر. و هی سیده نساء أهل الجنه و خیر من دخلها بعد أبیها و بعلها. و الجنه و ما فیها أکثر اشتیاقا إلی فاطمه علیها السّلام من اشتیاق فاطمه علیها السّلام إلی الجنه و ما فیها، فالجنه بدون فاطمه علیها السّلام لیست جنه و بدخولها علیها صارت جنه لأنها خلقت من نورها. و بشفاعه فاطمه علیها السّلام تدخل الجنه من دخلها، و هی أول من یدخلها، فالجنه و کل ما فیها تباهی بها و بدخولها.

یأتی فی هذا المطاف العناوین التالیه فی 100 حدیثا:

1. ذکر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لیله الإسراء فاطمه علیها السّلام و قصرها فرأی سبعین قصرا من مرجانه حمراء مکلله باللؤلؤ، أبوابها و حیطانها و أسرتها من عرق واحد.

2. تبسم فاطمه علیها السّلام بمزاح أمیر المؤمنین علیه السّلام و إضاءه نور ساطع من ثنایاها.

3. أول من یدخل الجنه فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:210

4. إن لفاطمه و علی علیهما السّلام جنه عدن خلقت من لؤلؤ رطب من یاقوت مشذره بالذهب، فلبنه من در و لبنه من یاقوت و لبنه من زبرجد، فیها عیون ... و هذه جنه بناها اللّه لهما سوی جنانهما تحفه لهما أتحفها اللّه بها.

5. فی الجنه درجه تدعی الوسیله و هی مسکن علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

6. إنّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علیا و الحسن

و الحسین و فاطمه علیهم السّلام و عقیلا و جعفرا فی الجنه إخوانا علی سرر متقابلین.

7. إن فاطمه و علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی حظیره القدس فی قبه بیضاء سقفها عرش الرحمن.

8. إن علیا و فاطمه مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قصره، المتحابین فی اللّه ینظر بعضهم بعضا.

9. أول من یدخل الجنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و علی و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام یدخلونها معه صلّی اللّه علیه و آله.

10. إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه و علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی جنه عدن و سائر ذلک فی سائر الجنه.

11. إن دخول فاطمه و ذریتها و شیعتها و من أولاها معروفا الجنه قبل محاسبه العباد.

12. تعیین رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ملاقاته مع فاطمه علیها السّلام عند باب الجنه أو علی الصراط أو عند المیزان أو علی شفیر جهنم.

13. إشراق الجنان مثل إشراق الشمس من نور ضحک علی و فاطمه علیهما السّلام.

14. إن فی بطنان العرش قصرا أصفر من لؤلؤ من عرق واحد و إن فی القصر الأبیض سبعین ألف دار مساکن محمد و آل محمد صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:211

15. یدعی بفاطمه علیها السّلام و نسائها من ذریتها و شیعتها یوم القیامه فیدخلون الجنه بغیر حساب.

16. التسنیم أشرف شراب فی الجنه، یشربه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و الأئمه و فاطمه و خدیجه علیهم السّلام.

17. إن علیا مع النبی صلّی اللّه علیه و آله فی درجته، و فاطمه ذریه النبی صلّی

اللّه علیه و آله.

18. لیس فی جنه عدن منزل أشرف و لا أفضل و لا أقرب إلی عرش رب العزه من منزل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و الائمه من ولد الحسین علیه السّلام.

19. إن شجره طوبی فی دار فاطمه و علی علیهما السّلام.

20. قوله تعالی «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ»* «1» نزلت فی علی و فاطمه و الحسن و الحسین و حمزه و جعفر علیهم السّلام.

21. إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه و الحسن و الحسین و أمیر المؤمنین علیهم السّلام فی غرفه بیضاء أساسها رحمه اللّه و أطرافها رضوان اللّه.

22. إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سمع لیله الإسراء اضطراب ریح السدره و خفقه أبواب الجنان، و الجنان تنادی: وا شوقاه إلی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

23. إن فی الجنه ثلاثه جبال و هی العقیق الأحمر و العقیق الأصفر و العقیق الأبیض، فالأحمر مطل علی دار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و الأصفر مطل علی دار فاطمه علیها السّلام و الأبیض مطل علی دار أمیر المؤمنین علیه السّلام، و الدور کلها واحده، یخرج منها ثلاثه أنهار من تحت کل جبل أشد بردا من الثلج و أحلی من العسل و أشد بیاضا من اللبن لا یشرب منها إلا محمد و آله و شیعتهم و مصبها کلها واحد و مجراها من الکوثر.

______________________________

(1). سوره الانفطار: الآیه 13.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:212

24. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن الحسن و الحسین و أباهما و أمهما و عمهما و

عمتهما و خالهما و خالتهما و من أحبهما فی الجنه و من أبغضهما فی النار.

25. إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه و الحسنین و أمیر المؤمنین علیهم السّلام فی الجنه لفی منزل واحد و درجه واحده.

26. إراءه الإمام الصادق علیه السّلام لأبی بصیر تسع خیام و قوله: لیس أحد منا یموت إلا و له خیمه یسکن فیها و الخیام لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و فاطمه و خدیجه و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد الباقر و جعفر الصادق علیهم السّلام.

27. تظلم الزهراء علیها السّلام لولدها الحسین علی قتلته و أخذهم بعنق من النار و عذابهم بأنواع العذاب، و دخول فاطمه الجنه و ذریتها بین یدیها و أولیاؤهم عن یمینها و شمالها.

28. دخول فاطمه الجنه علی أحسن صوره و أحسن کرامه و أحسن منظر، فتزف إلی الجنه کما تزفّ العروس و یوکل بها سبعون ألف جاریه.

29. مجی ء فاطمه علیها السّلام یوم القیامه فی لمه من نسائها فیقال لها: ادخلی الجنه فتقول:

لا أدخل حتی أعلم ما صنع بولدی، تأخذ قتله ولدها الحسین علیه السّلام و تدخلهم النار.

30. فی قوله تعالی: «وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ»، «1» ما من مؤمن یوم القیامه إلا إذا قطع الصراط زوّجه اللّه علی باب الجنه بأربع نسوه من نساء الدنیا و سبعین ألف حوریه من حور الجنه إلا علی بن أبی طالب علیه السّلام فإنه زوج البتول فاطمه علیها السّلام فی الدنیا و هو زوجها فی الآخره و لیست له زوجه فی الجنه غیرها من نساء الدنیا.

31. نعیم الجنه ذکر فی سوره هل أتی غیر الحور العین إجلالا لفاطمه علیها

السّلام.

32. أول من یدخل الجنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، فمحبوهم من ورائهم.

______________________________

(1). سوره التکویر: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:213

33. اشتیاق الجنه إلی أربع من النساء: مریم، آسیه و هو زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی الجنه، خدیجه زوجه النبی فی الدنیا و الآخره، فاطمه بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله.

34. إن أطفال الشیعه من المؤمنین تربیهم فاطمه علیها السّلام و یهدون إلی آبائهم یوم القیامه.

35. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام عند حضور ملک الموت: یا بنتی، احفظی علیک فإنک و بعلک و ابنتک معی فی الجنه.

36. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه سیده نساء الجنه من الأولین و الآخرین.

37. إن آسیه و مریم و خدیجه یمشین أمام فاطمه کالحجّاب لها إلی الجنه.

38. مهر فاطمه علیها السّلام ربع الدنیا و الجنه و النار فتدخل أولیاءها الجنه و أعدائها النار.

39. إذا أراد اللّه أن یتحف زوجه ولیّه فی الجنه یبعث إلیها لتبعث إلیها من حلیها.

40. إن لفاطمه علیها السّلام فی الجنه قبه من یاقوت حمراء ارتفاعها فی الهواء مسیره سنه معلق بقدره الجبار لا علاقه لها من فوقها و لا دعامه من تحتها، لها مائه ألف باب، علی کل باب ألف من الملائکه یقولون لأهل الجنه: «هذه الزهراء لفاطمه».

41. النداء من قبل اللّه جل جلاله یوم القیامه: «أین ذریه فاطمه و شیعتها و محبوها و محبو ذریتها»، فیقبلون و حولهم ملائکه الرحمه فتقدمهم فاطمه علیها السّلام حتی تدخلهم الجنه.

42. أخذ فاطمه علیها السّلام بید من فی قلبه حبها و إدخاله

الجنه، أحباء فاطمه علیها السّلام یدخلون الجنه من أحسن إلیهم.

43. رؤیه آدم و حواء فاطمه الزهراء علیها السّلام فی الفردوس الأعلی قبل ولادتها، سؤالهما عن اسمها و جواب جبرئیل: هذه فاطمه بنت محمد نبی من ولدک یکون فی آخر الزمان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:214

44. رؤیه فاطمه علیها السّلام قصورها فی الجنه و سریرا علی ثلاث قوائم، أحد قوائمها صیغ لها خاتما، ردّ فاطمه علیها السّلام الخاتم تحت المصلی و صیروره الخاتم علی أربع قوائم.

45. إن رسول اللّه و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی قبه بیضاء فی قبه المجد و هی أعلی الفردوس.

46. إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه و علی و الحسنین و من أحبهم فی مکان واحد.

47. قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ»، نزلت فی النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

48. إن التسنیم عین وهبها اللّه لفاطمه علیها السّلام بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله زوجه علی علیه السّلام، و یشرب فیها شیعتها و أحباؤها، کل عین من الجنه تسیل إلی الجنان إلا التسنیم فإنها تسنم إلی علیین و یشرب منها خاصه أهل الجنه و هم شیعه علی علیه السّلام و خاصته.

49. أفضل نساء أهل الجنه: خدیجه و فاطمه و مریم و آسیه.

50. مکتوب علی باب الجنه بالذهب: محمد حبیب اللّه، علی ولی اللّه، فاطمه أمه اللّه، الحسن و الحسین صفوه اللّه، علی مبغضیهم لعنه اللّه.

51. إن منزل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و منزل علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام

واحد، یعنی فی الجنه.

52. تعجب علی و فاطمه علیهما السّلام من شی ء و ضحکهما به و إشراق الجنان من نورهما.

53. إن لفاطمه علیها السّلام فی الجنه بیت بین مریم و آسیه، لا أذی فیه و لا نصب.

54. قول اللّه عز و جل لفاطمه علیها السّلام: یا فاطمه، من قرأت بین عینیه مؤمنا فخذی بیده و أدخلیه الجنه.

55. إن شیعه أهل البیت علیهم السّلام یدخلون مداخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام و یردون مواردهم و یسکنون مساکنهم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:215

56. إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام یوم القیامه فی قبه تحت العرش.

57. إن فاطمه و علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی حظیره القدس فی قبه بیضاء و هی قبه المجد و شیعتهم عن الیمین.

58. ست سجدات سجدها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شکرا لقوله تعالی: یا محمد، إنک فی الجنه و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و حمزه و جعفر علیهم السّلام فی الجنه.

59. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، أنت أخی و وزیری فی الدنیا و الآخره، و إن أول من دخل الجنه أنا و أنت و الحسن و الحسین و فاطمه علیهم السّلام و ذریاتنا و أزواجنا خلف ذریاتنا و شیعتنا عن أیماننا و شمائلنا.

60. قوله صلّی اللّه علیه و آله فی حدیث المواخاه: یا علی، ترکتک لنفسی، أنت أخی و وصیی و أنت معی فی الجنه فی قصر مع فاطمه

زوجتک فی الدنیا و الآخره ابنتی، و مع الحسن و الحسین ابنی و ابنیکما.

61. قوله صلّی اللّه علیه و آله: سیدات نساء أهل الجنه أربع: مریم و فاطمه و خدیجه و آسیه.

62. قوله صلّی اللّه علیه و آله: أنا شجره و فاطمه حملها و علی لقاحها و الحسن و الحسین ثمرها و المحبون لأهل البیت ورقها من الجنه حقا حقا.

63. قوله تعالی: «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ*، عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ» «1» و هم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام.

64. قوله صلّی اللّه علیه و آله عن اللّه تعالی: إن فاطمه علیها السّلام سیده نساء أهل الجنه، و الحسن و الحسین علیهما السّلام سیدا شباب أهل الجنه.

65. جواز فاطمه علیها السّلام علی الصراط و مرورها مع سبعون ألف جاریه من الحور العین کالبرق اللامع.

______________________________

(1). سوره الانفطار: الآیه 13.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:216

66. رؤیا فاطمه علیها السّلام أباه بعد وفاته و مجی ء صفوف الملائکه و أخذها و إصعادها إلی السماء و رؤیتها قصورا مشیده و أساطین و أنهارا ... و قصرا بعد قصر حتی بلغ إلی قصر أبیها و إذا أبوها جالس فضمّها إلیه و قبّل ما بین عینیها ... و قال: هذا مسکنک و مسکن زوجک و ولدک و من أحبک و أحبهما.

67. سجده رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شکرا فی لیله المعراج لقوله تعالی: إن الجنه لا یدخلها إلا محب علی علیه السّلام و هی محرمه علی الأنبیاء حتی تدخلها أنت و علی و فاطمه و عترتهم و شیعتهم.

68. تغذیه فاطمه علیها السّلام أطفال المؤمنین إذا مات

و لم یمت أحد والدیه أو بعض أهل بیته، و إذا قدم أبواه أو أحدهما أو بعض أهل بیته من المؤمنین تدفعه إلیه.

69. قوله تعالی: «وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً» فی الجنه، «وَ کَفی بِاللَّهِ عَلِیماً» «1» یعنی: أن منزل علی و فاطمه و الحسن و الحسین فی الجنه.

70. إن علیا و الحسن و الحسین مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الجنه و ذریتهم خلف ظهورهم و أزواجهم خلف ذریاتهم و شیعتهم عن أیمانهم و شمائلهم.

71. خمس سجدات سجدها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعد رجوعه من سفره لبشاره جبرئیل:

إن علیا و فاطمه علیهما السّلام فی الجنه، و إن الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنه و من یحبهم و من یحب بحبهم فی الجنه.

72. أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بید الحسنین علیهما السّلام و قوله صلّی اللّه علیه و آله: من أحبنی و أحب هذین و أباهما و أمهما کان معی فی درجتی یوم القیامه.

73. أصل شجره طوبی فی دار علی و فروعها علی أهل الجنه، و إن دار علی و فاطمه فی مکان واحد.

74. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أول من یدخل علیّ الجنه فاطمه علیها السّلام بنت محمد.

______________________________

(1). سوره النساء: الآیتان 69- 70.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:217

75. رؤیه آدم فی الجنه جاریه لها نور و شعاع و علی رأسها تاج من الذهب فقال:

یا رب من هذه؟ قال: فاطمه بنت محمد ...

76. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: یا علی، أنا و أنت و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی غرفه من دره أساسها

من رحمه و أطرافها من رضوان و هی تحت العرش.

77. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: من أحب فاطمه ابنتی فهو فی الجنه معی، و من أبغضها فهو فی النار.

78. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: إن لک کنزا فی الجنه قیل هو ولده المحسن علیه السّلام و هو السقط الذی ألقته فاطمه علیها السّلام لما ضغطت بین البابین.

79. إن فاطمه سیده نساء أهل الجنه و مریم و آسیه سیده نساء عالمها و أنت سیده نساء العالمین.

80. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: هذان الحسن و الحسین و من أحبهما یوم القیامه فی الجنه.

81. إن الحسنین علیهما السّلام جدهما فی الجنه و أبوهما فی الجنه و أمهما فی الجنه و عمتهما فی الجنه و خالاتهما فی الجنه و هما فی الجنه و من أحبهما فی الجنه.

82. إن فاطمه علیها السّلام إذا دخلت الجنه و نظرت إلی ما أعد اللّه لها من الکرامه قرأت:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ*، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ، إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ، الَّذِی أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَهِ مِنْ فَضْلِهِ لا یَمَسُّنا فِیها نَصَبٌ وَ لا یَمَسُّنا فِیها لُغُوبٌ». «1»

83. إن اللّه یقول لفاطمه علیها السّلام یوم القیامه: یا فاطمه، ... من قرأت بین عینیه مؤمنا فخذی بیده و أدخلیه الجنه.

84. النداء یوم القیامه لأهل الجمع لغض الأبصار، و نکس الرءوس لمرور فاطمه علیها السّلام علی الجنه.

______________________________

(1). سوره فاطر: الآیه 35.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:218

85. النداء من قبل اللّه تعالی إلی جهنم: اسکنی بعزی و استقری حتی تجوز فاطمه بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله إلی الجنان لا یغشاها قتر و

لا ذله.

86. إن اللّه تعالی أدخل فاطمه و ذریتها الجنه بإحصان فرجها.

87. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: إنک أول أهل بیتی لحوقا بی و إنک سیده نساء أهل الجنه.

88. قول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بعد ما وصف نهر الکوثر: هذا النهر فی جنه عدن و هو لی و لک و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و لیس لأحد فیه شی ء.

89. فی الإنجیل فی وصف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ... إنما هی نسله من مبارکه لها بیت فی الجنه لا صخب فیه و لا نسب ...

90. إقبال فاطمه علیها السّلام إلی الجنه مع سبعون ألف ملک عن یمینها و عن یسارها و بین یدیها و من خلفها، تقود مؤمنات الأمه إلی الجنه، دخول النسوان الجنه بشفاعه فاطمه سیده نساء العالمین.

91. خلق الجنه من نور وجه اللّه، إصابه ثلث هذا النور رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ثلثه فاطمه علیا و أهل بیته.

92. امتداد مرط فاطمه علیها السّلام من الجنه إلی عرصات القیامه، تعلق ألف ألف فئام من المحبین بأهداب مرطها إلی الجنه.

93. النداء یوم القیامه بغض الأبصار لجواز فاطمه علیها السّلام إلی الجنه.

94. أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله القیامه بحجزه جبرئیل، و علی علیه السّلام بحجزه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و فاطمه علیها السّلام بحجزه علی علیه السّلام، و الحسن علیه السّلام بحجزه فاطمه علیها السّلام، و الحسین علیه السّلام بحجزه الحسن علیه السّلام، و شیعتهم بحجزتهم ذاهبین إلی الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:219

95. کلام الإمام الصادق صلّی اللّه علیه و آله:

إن الخمسه الطیبه و خدیجه یعرفون محبیهم و شیعتهم فیأخذون بأیدیهم فیجوزون بهم إلی الصراط و یدخلونهم الجنه.

96. استشفاع فاطمه علیها السّلام فی من بکی لولده الحسین علیه السّلام، دخول الباکین علی الحسین علیه السّلام فی الجنه.

97. أخذ ذریه فاطمه و محبیها شعرا من مقنعه فاطمه علیها السّلام و مرورهم علی الصراط و دخولهم الجنه بلا حساب.

98. النداء یوم القیامه: هذه فاطمه تمرّ بکم هی و من معها إلی الجنه.

99. إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیها السّلام و من أحبهم یجتمعون یوم القیامه.

100. الأعراف بین الجنه و النار، فیها محمد صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و الطیبین من آلهم، نجات بعض مقصری شیعتهم بید خیارها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:221

1 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام و ابن عباس قالا: لما أسری برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی السماء بلغ السماء الرابعه و هی من ذهب صفراء اسمها «الماهون» و خازنها «مؤمن بالیل» «1»، و فیها إدریس النبی، و ذکر فیها قصه مریم و قصرها، و آسیه بنت مزاحم و قصرها، و خدیجه بنت خویلد و قصرها، إلی أن بلغ فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فذکر قصرها. قالا: فرأی سبعین قصرا من مرجانه حمراء مکلله باللؤلؤ، أبوابها و حیطانها و أسرتها من عرق واحد.

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 71.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 76 ح 62، شطرا من الحدیث بتفاوت فی الألفاظ.

3. نور الأبصار: ص 52 بنقیصه و تفاوت فیه.

4. إحقاق الحق: ج 19 ص 53 عن کتاب أهل البیت علیهم السّلام شطرا من الحدیث.

5. أهل البیت علیه السّلام لتوفیق أبو علم: ص 156 علی ما فی ملحقات الإحقاق بنقیصه و تفاوت فیه.

______________________________

(1). خ ل: مؤمن باللیل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:222

6. إحقاق الحق: ج 10 ص 146 عن الفصول المهمه: ص 129 علی ما فی الإحقاق.

7. الفصول المهمه: ص 129 علی ما فی الإحقاق.

8. نظم درر السمطین: ص 183 علی ما فی الإحقاق.

9. عوالم العلوم: 11/ 2 ص 1164 شطرا من الحدیث.

10. کتاب قدیم، علی ما فی بحار الأنوار.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: قال سید الحافظ هذا: أخبرنا محی السنه هذا إجازه، أخبرنا أبو الفرج، حدثنا عبد الرحمن بن أحمد، حدثنا أبو علی الدقیقی، حدثنا إبراهیم بن الحسین، حدثنا إسماعیل بن موسی، حدثنا عمر بن سعید، حدثنی عبد العزیز و یحیی بن مسلم و سلیمان الأعمش، عن عطاء بن السائب- دخل حدیث بعضهم فی بعض- عن علی و ابن عباس قالا.

2 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: بینما أهل الجنه فی الجنه یتنعمون و أهل النار فی النار یعذبون، اذ لأهل الجنه نور ساطع! فیقول بعضهم لبعض: ما هذا النور؟ لعل رب العزه اطلع لتنظر إلینا. فیقول لهم رضوان: لا، و لکن علی علیه السّلام مازح فاطمه علیها السّلام فتبسّمت فأضاء ذلک النور من ثنایاها.

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 70.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 75 ح 62.

3. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 210 عن عده کتب.

4. فضائل أبی السعادات علی ما فی ریاحین الشریعه.

5. تفسیر الثعلبی علی ما فی ریاحین الشریعه.

6. إحقاق الحق: ج 9 ص 244 عن مقتل الحسین علیه السّلام.

7. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1164 ح 4.

8. کتاب قدیم من مؤلفات العامه علی ما فی عوالم العلوم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:223

الأسانید:

1. فی مقتل الخوارزمی: أخبرنا سید الحفاظ الدیلمی فیما کتب إلیّ من همدان، أخبرنا الحسن بن محمد المقری إذنا، أخبرنا عبد الرزاق بن عمر، أخبرنا أبو بکر أحمد بن موسی بن مردویه، حدثنی محمد بن إبراهیم، حدثنی إبراهیم بن إسماعیل، حدثنی محمد بن خلف، حدثنی محمد بن أبی السری. حدثنی عبد الرزاق بن معمر، عن الزهری، عن أنس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

3 المتن:
اشاره

عن أبی هریره: أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: أول من یدخل الجنه فاطمه «1»؛ مثلها فی هذه الأمه کمثل مریم بنت عمران فی بنی إسرائیل.

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 76.

2. بحار الأنوار: ج 37 ص 70 عن کتاب الفردوس.

3. کنز العمال: ج 12 ص 110 ح 34234 بتفاوت یسیر.

4. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 329، عن أربعین أبی صالح.

5. الأربعون لأبی صالح علی ما فی مناقب ابن شهرآشوب.

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 44 ح 44، عن المناقب.

7. میزان الاعتدال: ج 2 ص 618 عن أربعین أبی صالح.

8. نور الأبصار للشبلنجیّ: ص 52 شطرا من الحدیث.

9. ینابیع الموده: ص 260.

10. الفردوس بمأثور الخطاب للدیلمی: ج 1 ص 38 ح 81.

11. فضائل الخمسه: ج 3 ص 167 عن کنز العمال.

12. کنز العمال: ج 6 ص 219 علی ما فی فضائل الخمسه.

13. فضائل علی علیه السّلام لأحمد بن میمون علی ما فی فضائل الخمسه.

14. فضائل الخمسه: ج 3 ص 167 عن میزان الاعتدال بسند آخر.

15. میزان الاعتدال: ج 2 ص 131 علی ما فی فضائل الخمسه.

______________________________

(1). زاد فی نور الأبصار: «علی علیه السّلام» قبل فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:224

16. مناقب فاطمه علیها السّلام لأبی صالح، علی ما فی فضائل الخمسه.

17. إحقاق الحق: ج 19 ص 53 عن الجامع الکبیر.

18. الجامع الکبیر: ج 3 ص 276.

19. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 52 ح 77، عن المستدرک.

20. المستدرک للحاکم، علی ما فی مسند فاطمه علیها السّلام.

21. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 209.

22. إحقاق الحق: ج 10 ص 135 عن عده کتب بتفاوت فیه.

23. الخصائص الکبری للسیوطی:

ج 2 ص 225، علی ما فی الإحقاق.

24. نظم درر السمطین: ص 180 علی ما فی الإحقاق.

25. موده القربی للسید علی الهمدانی: ص 103، علی ما فی الإحقاق.

26. لسان المیزان: ج 4 ص 16 عن میزان الاعتدال.

27. الفصول المهمه لابن الصباغ: ص 127، علی ما فی الإحقاق.

28. مفتاح النجا: ص 102، علی ما فی الإحقاق.

29. إنسان العیون: ج 1 ص 233، علی ما فی الإحقاق.

30. أرجح المطالب: ص 248، علی ما فی الإحقاق.

31. التدوین للرافعی: ج 2 ص 14، علی ما فی الإحقاق.

32. شرح المواهب اللدنیه: ج 5 ص 345، علی ما فی الإحقاق.

33. إحقاق الحق: ج 18 ص 405 عن عده کتب.

34. تاریخ دمشق: ج 1 ص 126، بزیاده فیه علی ما فی الإحقاق.

35. مرآه المؤمنین للکهنوئی: ص 191، علی ما فی الإحقاق.

36. کنز العمال: ج 16 ص 252 و ج 13 ص 84، علی ما فی الإحقاق.

37. وسیله النجاه للسهالوی: ص 135، علی ما فی الإحقاق.

38. مناقب سیدنا علی علیه السّلام: ص 20، علی ما فی الإحقاق.

39. ضوء الشمس للرفاعی: ص 104، علی ما فی الإحقاق.

40. وسیله المآل: ص 77، علی ما فی الإحقاق.

41. جامع الأحادیث: ج 2 ص 731، علی ما فی الإحقاق.

42. إحقاق الحق: ج 25 ص 216، عن عده کتب بتفاوت فیه.

43. آل محمد علیهم السّلام للمردی: ص 165، علی ما فی الإحقاق.

44. مسند فاطمه علیه السّلام: ص 45 و ص 143، علی ما فی الإحقاق.

45. سیدات نساء أهل الجنه للشناوی: ص 159، علی ما فی الإحقاق.

46. إحقاق الحق: ج 33 ص 281، عن سیدات نساء أهل الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:225

47. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص

1166 ح 1، عن مناقب ابن شهرآشوب شطرا منه.

48. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1167 ج 5، عن مسند فاطمه علیه السّلام للسیوطی شطرا منه.

49. الأوائل للمقدسی: ص 600 عن نور الأبصار.

50. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 3 ص 312 ح 8842.

الأسانید:

1. فی مناقب ابن شهرآشوب: عن أبی صالح فی الأربعین، عن أبی حامد الأسفرائنی، بأسناده عن أبی هریره.

2. فی کتاب فضائل علی علیه السّلام: الرافعی، عن بدل بن المحبر، عن عبد السلام بن عجلان عن أبی یزید المدنی.

3. فی میزان الاعتدال: عن بدل بن المحبر، عن عبد السلام بن عجلان، عن أبی یزید المدنی، عن أبی هریره، قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

4. فی التدوین: حدث أبو الحسین أحمد بن محمد بن أحمد بن میمون فی کتاب له، فی ذکر ما أنزل اللّه تعالی من القرآن فی شان علی بن أبی طالب علیه السّلام، عن محمد بن علی بن آزادمرد، قال: ثنا إسحاق بن إبراهیم الصواف، ثنا بدیل بن الجبر، ثنا عبد السلام بن عجلان، عن أبی یزید الدانی، سمعه، یحدث عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

5. فی تاریخ دمشق: قال عبید اللّه بن محمد: و أنبأنا إسماعیل بن عمرو، عن أجلح الکندی، عن حبیب بن أبی ثابت، عن عاصم، عن علی قال.

4 المتن:
اشاره

قال مسروق: لما قدم علینا عبد اللّه بن مسعود الکوفه، قلنا له: حدثنا عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فذکر الجنه ثم قال: سأحدثکم بحدیث سمعته عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، فلم أزل أطلب الشهاده للحدیث فلم أرزقها. سمعته یقول فی غزوه تبوک و نحن نسیر معه، یقول: إن اللّه أمرنی أن أزوج فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام، ففعلت.

فقال لی جبرائیل: إن اللّه قد بنی جنه عدن من لؤلؤ قصب رطب، بین کل قصبه إلی قصبه لؤلؤه من یاقوت مشذره بالذهب. فلبنه من درّ و لبنه من یاقوت و لبنه من

زبرجد.

ثم جعل فیها عیونا تنبع فی نواحیها و حیطت بالأنهار و جعل الأنهار قبابا قد شعبت

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:226

بسلاسل الذهب و حفت بأنواع الشجر، و بین کل غصنین بیت، و جعل فی کل أریکه من دره بیضاء غشاؤها السندس و الإستبرق و فرشت أرضها بالزعفران و فتیق المسک و العنبر، و جعل فی کل قبه حوراء، و القبه لها مائه باب، علی کل باب جاریتان و شجرتان، و فی کل قبه مفرش و کتاب مکتوب حول القباب آیه الکرسی.

فقلت: یا جبرئیل، لمن بنی اللّه هذه الجنه؟ فقال: هذه جنه بناها اللّه لعلی و فاطمه ابنتک سوی جنانهما، تحفه لهما اتحفها اللّه بها یا محمد. «1»

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 76.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 333، عن الأربعین لأبی صالح.

3. الأربعون لأبی صالح المؤذن علی ما فی المناقب.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 40 ح 1 عن المناقب.

5. شرح الأخبار فی فضائل الأئمه الأطهار علیه السّلام: ج 3 ص 61 ح 984، بنقیصه فی صدر الحدیث.

6. نوادر المعجزات: ص 98 ح 16 بتفاوت یسیر.

7. فضائل الخمسه: ج 3 ص 115، عن مجمع الهیثمی.

8. مجمع الزوائد: ج 9 ص 204.

9. دلائل الإمامه: ص 50، بتفاوت فیه.

10. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 248، عن بحار الأنوار.

11. إحقاق الحق: ج 4 ص 472 ح 39، عن کفایه الطالب.

12. کفایه الطالب: ص 180، علی ما فی الإحقاق.

13. تنزیه الشریعه المرفوعه للکنانی: ج 1 ص 114.

14. لسان الواعظین: المجلس 9 الفصل 5.

15. الموضوعات لابن الجوزی: ج 1 ص 415.

16. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 22 ص 407 ح 1020.

17. تنزیه الشریعه: ج

1 ص 10.

18. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1163 ح 3 عن مناقب ابن شهرآشوب.

19. تاریخ مدینه دمشق: ج 42 ص 126 ح 8500.

______________________________

(1). زاد فی مناقب ابن شهرآشوب: و لتقرّ بذلک عینک یا رسول اللّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:227

20. میزان الاعتدال: ج 2 ص 671، شطرا من الحدیث.

21. لسان المیزان: ج 4 ص 77، شطرا من الحدیث.

الأسانید:

1. فی مقتل الخوارزمی: أخبرنا سید الحفاظ أبو منصور شهردار بن شیرویه الدیلمی فیما کتب إلیّ من همدان جزاه اللّه خیرا، أخبرنا محیی السنه أبو الفتح عبدوس بن عبد اللّه الهمدانی کتابه، أخبرنا أبو منصور، أخبرنا علی بن مکی، أخبرنا القاسم، أخبرنا إبراهیم، أخبرنا إسماعیل بن بنت السدی، أخبرنا بشر بن الوالیه الهاشمی، أخبرنا عبد النور المسمعی، عن شعبه بن الحجاج، عن عمرو بن قره، عن إبراهیم بن علی، عن مسروق.

2. فی مناقب ابن شهرآشوب: عن أبی صالح المؤذن فی الأربعین بالإسناد عن شعبه عن عمرو بن مره، عن إبراهیم، عن مسروق، عن ابن مسعود.

3. فی شرح الأخبار: إسماعیل بن موسی بأسناده عن عبد اللّه بن مسعود أنه قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

4. فی دلائل الإمامه للطبری الإمامی: حدثنا أبو إسحاق إبراهیم بن أحمد الطبری قال:

أخبرنا أبو بکر محمد بن جعفر بن محمد بن فضاله، قال: حدثنا أحمد بن عبید بن ناصح، قال: حدثنا عبد النور المسمعی، قال: حدثنا شعبه بن الحجاج عن عمر بن عمیره عن إبراهیم بن مسروق، عن عبد اللّه بن مسعود قال.

5. فی کفایه الطالب: أخبرنا الحافظ یوسف بن خلیل بن عبد اللّه الدمشقی بمدینه حلب، أخبرنا أبو عبد اللّه محمد بن أبی زید بن حمد

بن أبی نصر الکرانی، أخبرنا محمود بن إسماعیل، أخبرنا أبو الحسین بن فاذشاه، أخبرنا الحافظ أبو القاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب اللخمی الطبرانی، حدثنا علی بن سعید الحافظ الرازی، حدثنا إسماعیل بن موسی السدی، حدثنا بشر بن الولید الهاشمی، حدثنا عبد النور بن عبد اللّه المسمعی.

6. فی المعجم الکبیر للطبرانی: حدثنا علی بن سعید الرازی و عبد الرحمن بن الحسین الصابونی التستری، قالا: ثنا عمرو بن مره، عن إبراهیم قال: حدثنی مسروق، عن عبد اللّه بن مسعود قال.

7. فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا أبو القاسم العلوی، أنا أبو بکر محمد بن عبد الملک بن محمد بن عبد اللّه بن بشران البغدادی فی کتابه إلینا، أنا أبو الحسین محمد بن الظفر بن موسی الحافظ، نا أخبرنا أبو جعفر محمد بن الحسین بن حفص الخثعمی بالکوفه، نا إسماعیل بن موسی ابن بنت السدی، نا بشر بن الولید البصری، نا عبد النور الشعبی، عن شعبه بن الحجاج، عن عمرو بن قره، عن إبراهیم، عن مسروق، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:228

5 المتن:

عن علی علیه السّلام عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: فی الجنه درجه تدعی الوسیله ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الثانی رقم 27، متنا و مصدرا و سندا.

6 المتن:
اشاره

قال علی بن أبی طالب علیه السّلام: یا رسول اللّه، أیما أحب إلیک، أنا أم فاطمه؟ قال: فاطمه أحب إلیّ منک، و أنت أعز علیّ منها، و کأنی بک و أنت علی حوضی تذود عنه الناس و إن علیه الأباریق مثل عدد نجوم السماء، و إنی و أنت و الحسن و الحسین و فاطمه و عقیلا و جعفرا فی الجنه، إخوانا علی سرر متقابلین لا ینظر أحدهم فی قفا صاحبه.

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 68.

2. الغدیر: ج 2 ص 322 ح 6، عن الطبرانی فی الأوسط شطرا من الحدیث بتفاوت یسیر.

3. المعجم الأوسط للطبرانی عن أبی هریره علی ما فی الغدیر.

4. مجمع الزوائد: ج 9 ص 173، مثل ما فی المقتل.

5. بحار الأنوار: ج 36 ص 72 ح 21، عن کشف الغمه.

6. کشف الغمه: ص 96 علی ما فی بحار الأنوار.

7. جامع الأحادیث: ج 10 ص 351 ح 1113/ 2088.

الأسانید:

فی مقتل الخوارزمی: أخبرنی شهاب الدین أبو النجیب سعد بن عبد اللّه فیما کتب إلیّ من همدان، أخبرنا الحافظ أبو علی الحسن بن أحمد الحداد إذنا، أخبرنا الأدیب أبو علی عبد الرزاق بن عمر الطبرانی، أخبرنا الإمام الحافظ طراز المحدثین أبو بکر أحمد بن موسی بن مردویه الأصبهانی، أخبرنا سلیمان بن أحمد، أخبرنا محمد بن موسی، أخبرنا الحسن بن کثیر، أخبرنا سلیمان بن عقبه، أخبرنا عکرمه بن عمار، عن یحیی بن أبی کثیر، عن أبی سلمه، عن أبی هریره، قال: قال علی بن أبی طالب علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:229

7 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه و علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام فی حظیره القدس ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 62 متنا و مصدرا و سندا.

8 المتن:
اشاره

عن زید بن أبی أوفی، قال: دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مسجده، فقال: أین فلان، أین فلان؟ فجعل ینظر فی وجوه أصحابه و یتفقدهم و یبعث إلیهم حتی یحضروا عنده، فلما حضروا عنده حمد اللّه و أثنی علیه، ثم قال: إنی محدثکم بحدیث فاحفظوه و وعوه و حدّثوا من بعدکم، إن اللّه اصطفی من خلقه خلقا. ثم تلا: «اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلائِکَهِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ ...» «1» خلقا یدخلهم الجنه و إنی مصطفی منکم من أحب أن أصطفیه، و مواخ بینکم کما آخی اللّه بین الملائکه ... إلی أن قال:

فقال له علی علیه السّلام: لقد ذهب الوحی و انقطع ظهری حین رأیتک فعلت بأصحابک ما فعلت غیری، فإن کان هذا من سخط علیّ فلک العتبی و الکرامه.

فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: و الذی بعثنی بالحق ما أخرتک إلا لنفسی، و أنت منی بمنزله هارون من موسی غیر أنه لا نبی بعدی و أنت أخی و وارثی. قال: و ما أرث منک یا نبی اللّه؟ قال: ما ورثه الأنبیاء قبلی، قال و ما هو؟ قال: کتاب ربّهم و سنه نبیهم و أنت معی فی قصری فی الجنه مع فاطمه ابنتی، و أنت أخی و رفیقی. ثم تلا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

«... إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ» «2» المتحابین فی اللّه ینظر بعضهم بعضا.

______________________________

(1). سوره الحج: الآیه 75.

(2). سوره

الحجر: الآیه 47.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:230

المصادر:

1. المناقب للخوارزمی: ص 150 ح 178.

2. تفسیر فرات: ص 82، شطرا من الحدیث بتفاوت فی الألفاظ، و زاد فیه: هی زوجتک فی الدنیا و الآخره.

3. الثقات لابن حبان: ج 1 ص 142، بتفاوت و نقیصه فیه.

4. شرح قصیده الصاحب بن عباد فی أصول الدین، للقاضی البهلولی: ص 77، بنقیصه و تفاوت فیه.

5. بناء المقاله الفاطمیه: ص 309، شطرا من الحدیث.

6. فضائل أحمد بن حنبل: ج 2 ص 638 ح 1085، علی ما فی بناء المقاله الفاطمیه.

7. بحار الأنوار: ج 38 ص 342 ح 18، عن کشف الغمه شطرا من الحدیث.

8. کشف الغمه: ج 1 ص 326، شطرا من الحدیث بتغییر یسیر.

9. بحار الأنوار: ج 38 ص 345 ح 21، شطرا من الحدیث عن تفسیر فرات.

10. شرح الأخبار فی فضائل الأئمه الأطهار علیهم السّلام: ج 2 ص 476 ح 838 بتغییر.

11. دلائل الصدق: ج 2 ص 143، شطرا من الحدیث مسندا عن أحمد بن حنبل.

12. الغدیر: ج 3 ح 2 عن عده کتب.

13. الریاض النضره: ج 2 ص 209، علی ما فی الغدیر: ج 3.

14. تاریخ ابن عساکر: ج 6 ص 201، علی ما فی الغدیر: ج 3.

15. کفایه الشنقیطی: ج 35 ص 44، علی ما فی الغدیر: ج 3.

16. کنز العمال: ج 6 ص 390، علی ما فی الغدیر: ج 3.

17. بحار الأنوار: ج 36 ص 72 ح 22، عن تفسیر فرات.

18. عمده عیون صحاح الأخبار: ص 231 ح 360، بتفاوت یسیر.

19. عمده عیون صحاح الأخبار: ص 232 ح 361.

20. عمده عیون صحاح الأخبار: ص 67 ح 257.

21. عبقات الأنوار: فی حدیث المنزله، ص 938،

شطرا من الحدیث.

22. عبقات الأنوار: فی حدیث المنزله، ص 941، شطرا من الحدیث.

23. المراجعات: المراجعه 31 ص 147، شطرا من الحدیث.

24. مجمع البغوی، علی ما فی المراجعات.

25. المعرفه للبارهوی، علی ما فی المراجعات.

26. الغدیر: ج 10 ص 102.

27. إحقاق الحق: ج 4 ص 173، عن عده کتب.

28. التاریخ لعلی بن حسن الدمشقی: ج 6 ص 201، علی ما فی الإحقاق بتفاوت یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:231

29. تذکره الخواص لابن الجوزی: ص 28، علی ما فی الإحقاق.

30. فرائد السمطین: ج 1 ص 112 ح 80، باختلاف و تغییر فیه.

31. سیر أعلام النبلاء: ج 1 ص 96 علی ما فی الإحقاق باختلاف فیه.

32. نظم درر السمطین: ص 141 ح 6، بتفاوت فیه و نقیصه.

33. الأربعون حدیثا للهروی: ص 43، شطرا من الحدیث علی ما فی الإحقاق.

34. انتهاء الإفهام: ص 214 علی ما فی الإحقاق بتفاوت فیه.

35. القول الفصل: ج 2 ص 29 علی ما فی الإحقاق شطرا من الحدیث.

36. إحقاق الحق: ج 7 ص 381، عن أربعین حدیثا.

37. إحقاق الحق: ج 15 ص 501 ح 45 عن أرجح المطالب.

38. أرجح المطالب: ص 426 علی ما فی الإحقاق.

39. إحقاق الحق: ج 22 ص 312، شطرا من الحدیث.

40. آل محمد علیهم السّلام للمردی: ص 486، علی ما فی الإحقاق شطرا من الحدیث.

41. إحقاق الحق: ج 22 ص 396 و 399، شطرا من الحدیث.

42. تهذیب خصائص النسائی: ص 38، علی ما فی الإحقاق.

43. إحقاق الحق: ج 31 ص 66، عن جواهر المطالب شطرا من الحدیث.

44. جواهر المطالب للباعونی: ص 31، علی ما فی الإحقاق.

45. مسند فاطمه علیه السّلام: ص 44 ح 54، شطرا من الحدیث و ح 55

تمام الحدیث و ح 150 شطرا منه.

46. إحقاق الحق: ج 23 ص 583، عن مسند فاطمه علیها السّلام.

47. إحقاق الحق: ج 23 ص 590، عن مسند فاطمه علیها السّلام.

48. الثقات للبستی: ج 1 ص 141، علی ما فی الإحقاق.

49. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم أبیها للشیخ الأمینی: ص 99.

50. العلل المتناهیه لابن الجوزی: ص 217 ح 344.

51. مختصر تاریخ دمشق لابن منظور: ج 10 ص 43، بتفاوت یسیر.

52. تاریخ دمشق: ج 42 ح 4933.

53. مستدرک السفینه: ج 8 ص 243، بتفاوت یسیر.

54. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 16 ص 234 ح 7777. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 24 231 الأسانید: ..... ص : 231

الأسانید:

1. فی مناقب الخوارزمی: بالإسناد عن أحمد بن الحسین هذا، أخبرنا أبو سعید أحمد بن محمد بن الجلیل المالینی، أخبرنا أبو أحمد عبد اللّه بن عدی الحافظ، حدثنا البغوی إملاء،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:232

حدثنا حسین بن محمد الذارع سنه إحدی و ثلثین و مائتین- قدم علینا مع أبی الربیع الزهرانی من البصره-، حدثنا عبد المؤمن بن عباد العبدی، حدثنا یزید بن معن، عن عبد اللّه بن شرحبیل، عن زید بن أبی أوفی.

2. فی فرائد السمطین: أخبرنا الشیخ محی الدین عمر بن محمد بن أبی سعد بن أبی عصرون، و الإمام عز الدین محمد بن أبی القاسم عبد الکریم بن محمد بن عبد الکریم الرافعی إجازه و الشیخ الحافظ بن بدران بقراءتی علیه بنابلس، عن القاضی جمال الدین عبد الصمد بن محمد بن أبی الفضل الأنصاری الخراسانی إجازه، قال: أنبأنا الإمام أبو عبد اللّه محمد بن الفضل الصاعدی الفراوی إجازه، قال: أنبأنا الإمام الحافظ أبو بکر أحمد بن الحسین بن

علی، قال: أنبأنا أبو سعید أحمد بن محمد بن الخلیل المالینی، قال: أنبأنا أبو أحمد عبد اللّه بن عدی الحافظ، قال: أنبأنا البغوی، قال: أنبأنا الحسین بن محمد الذارع سنه إحدی و ثلاثین و مأتین- قدم علینا مع أبی الربیع الزهرانی من البصره-، قال: أنبأنا عبد المؤمن بن عباد العبدی، قال: أنبأنا یزید بن معن، عن عبد اللّه بن شرحبیل، عن زید بن أبی أوفی قال.

3. فی سیر أعلام النبلاء: قال عمرو بن حمدان، ثنا الحسن بن سفیان فی مسنده، قال:

حدثنا نصر بن علی، ثنا عبد المؤمن بن عباد العبدی، ثنا یزید بن معن، حدثنی عبد اللّه بن شرحبیل، عن رجل من قریش، فذکر الحدیث عن مناقب الخوارزمی، ثم قال: و قد رواه محمد بن جریر الطبری عن حسین الدارع عبد المؤمن، فأسقط منه عن رجل.

و قال محمد بن الجهم السمری، ثنا عبد الرحیم بن واقد، ثنا شعیب بن یونس، ثنا موسی بن صهیب، عن یحیی بن زکریا، عن عبد اللّه بن شرحبیل عن رجل عن زید.

و رواه مطیّن مختصرا: ثنا ثابت بن حماد النصری عن موسی بن صهیب عن عباده بن نسی عن عبد اللّه بن أبی أوفی.

4. فی تاریخ دمشق ج 42: أخبرنا عبد اللّه بن محمد البغوی، حدثنی محمد بن علی الجوزجانی، نا نصر بن علی الجضمی، نا عبد المؤمن بن عباد بن عمرو العبدی، حدثنی یزید بن معن، عن عبد اللّه بن شرحبیل، عن رجل من قریش، عن زید بن أبی أوفی قال.

5. فی تفسیر فرات: حدثنی محمد بن إبراهیم بن زکریا القطعانی عن عبد اللّه بن أبی أوفی قال: فی فضائل أحمد: حدثنا حسین بن محمد الزارع قال: حدثنی عبد

المؤمن بن عباد، حدثنا زید بن معنی، عن عبد اللّه بن شرحبیل عن زید بن أبی أوفی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:233

9 المتن:
اشاره

قال أبو لیلی: رفع النبی صلّی اللّه علیه و آله الرایه یوم خیبر إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام، ففتح اللّه تعالی علی یده.

و أوقفه یوم غدیر خم فأعلم الناس أنه مولی کل مؤمن و مؤمنه.

و قال له: أنت منی و أنا منک.

و قال له: تقاتل علی التأویل کما قاتلت علی التنزیل.

و قال له: أنت منی بمنزله هارون من موسی، فقال له: أنا سلم لمن سالمت، و حرب لمن حاربت.

و قال له: أنت العروه الوثقی.

و قال له: أنت تبین لهم ما اشتبه علیهم بعدی.

و قال له: أنت إمام کل مؤمن و مؤمنه، و ولی کل مؤمن و مؤمنه بعدی.

و قال له: أنت الذی أنزل اللّه فیک: و أذان من اللّه و رسوله إلی الناس یوم الحج الأکبر. «1»

و قال له: أنت الآخذ بسنتی و الذابّ عن ملتی.

و قال له: أنا أول من تنشق الأرض عنه و أنت معی.

و قال له: أنا عند الحوض و أنت معی.

و قال له: أنا أول من یدخل الجنه و أنت معی تدخلها و الحسن و الحسین و فاطمه ... إلی آخر الحدیث.

المصادر:

1. المناقب للخوارزمی: ص 61 ح 31.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 45 ح 8، عن أمالی الطوسی.

3. أمالی الطوسی: ص 361 الجزء 12 تمام الحدیث.

4. غایه المرام: ج 1 ص 137 ح 9.

5. غایه المرام: ج 1 ص 393 ح 30.

______________________________

(1). سوره التوبه: الآیه 3.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:234

6. ینابیع الموده للقندوزی: ص 135 بزیاده و نقیصه فیه.

7. تذکره الخواص: ص 22 شطرا من الحدیث بتفاوت فیه.

8. فضائل أحمد بن حنبل علی ما فی تذکره الخواص.

9. کشف المهم للبحرانی: ص 179، بتفاوت فیه.

10. بحار

الأنوار: ج 37 ص 191 ح 75، عن الطرائف.

11. الطرائف علی ما فی بحار الأنوار.

12. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 93 ح 107.

13. الصراط المستقیم: ج 2 ص 88.

14. ینابیع الموده: ص 440، عن مناقب الخوارزمی.

15. کشف الیقین: ص 466.

16. کشف المهم للبحرانی: ص 179، عن أمالی الشیخ.

17. إحقاق الحق: ج 5 ص 53 ح 72.

18. إحقاق الحق: ج 22 ص 1033.

19. آل محمد علیهم السّلام للمردی: ص 69، علی ما فی الإحقاق.

20. إحقاق الحق: ج 33 ص 90.

21. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 68.

22. موسوعه أطراف الحدیث النبوی: ج 4 ص 52، علی ما فی الإحقاق.

23. مختصر تاریخ دمشق: ج 17 ص 381، علی ما فی الإحقاق.

24. إحقاق الحق: ج 33 ص 411، عن مسند فاطمه علیها السّلام.

25. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 153 عن الطرائف.

26. عوالم العلوم: 11/ 2 ص 166 ح 2.

الأسانید:

1. فی مناقب الخوارزمی: أنبأنی مهذب الأئمه أبو المظفر عبد الملک بن علی بن محمد الهمدانی إجازه، أخبرنی محمد بن الحسین بن علی البزاز، أخبرنی أبو منصور محمد بن علی بن عبد العزیز، أخبرنی هلال بن محمد بن جعفر، حدثنی أبو بکر محمد بن عمرو الحافظ، حدثنی أبو الحسن علی بن موسی الخزاز عن کتابه، حدثنی الحسن بن علی الهاشمی، حدثنی إسماعیل بن أبان، حدثنی أبو مریم، عن ثویر بن أبی فاخته، عن عبد الرحمن بن أبی لیلی قال:

قال أبی.

2. فی أمالی الطوسی علی ما فی البحار: الحفار، عن الجعابی، عن علی بن موسی الخزاز، عن الحسن بن علی الهاشمی، عن إسماعیل، عن عثمان بن أحمد، عن أبی قلابه عن بشر بن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:235

عمر،

عن مالک بن أنس، عن زید بن أسلم، عن إسماعیل بن أبان، عن أبی مریم، عن ثویر بن أبی فاخته، عن عبد الرحمن بن أبی لیلی قال: قال أبی.

3. فی تذکره الخواص عن فضائل أحمد: قال: حدثنا أحمد بن جعفر، أنبأنا محمد بن الحسن، أنبأنا أبو الحسین بن محمد السعدی، أنبأنا عبد المؤمن بن عباد العبدی، أنبأنا یزید بن معن عن عبد اللّه بن أوفی قال.

10 المتن:
اشاره

قال عبد الرحمن بن عوف: یا مینا، أ لا أحدثک حدیثا قبل أن تشاب الأحادیث بالأباطیل؟ سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: أنا شجره و فاطمه فرعها، و علی لقاحها، و حسن و حسین ثمرها، و محبوهم من أمتی ورقها. ثم قال: هم فی جنه عدن و الذی بعثنی بالحق «1»، [و سائر ذلک فی سائر الجنه]. «2»

المصادر:

1. شواهد التنزیل: ج 1 ص 407 ح 429 و 430 و ص 408 ح 431.

2. مجالس المفید: ص 245 ح 5 بنقیصه فی آخر الحدیث.

3. أمالی الطوسی: ص 18 بنقیصه فی آخر الحدیث.

4. بحار الأنوار: ج 27 ص 103 ح 68، عن مجالس المفید.

5. بحار الأنوار: ج 35 ص 27، عن أمالی الطوسی.

6. أمالی الطوسی: ص 34، علی ما فی بحار الأنوار بنقیصه فی آخر الحدیث.

7. وصول الأخیار إلی أصول الأخبار للعاملی: ص 48.

الأسانید:

1. فی مجالس المفید: قال: أخبرنی أبو محمد عبد اللّه بن محمد الأبهری قال: حدثنا علی بن أحمد بن الصالح قال: حدثنا إبراهیم بن عبد اللّه بن أخی عبد الرزاق، قال: حدثنی عمی

______________________________

(1). فی أمالی الطوسی خ ل: و حیث ینبت الشجر تساقط ورقها ثم قال: فی جنه عدن و الذی بعثنی بالحق.

(2). الزیاده من شواهد التنزیل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:236

عبد الرزاق بن همام عن نافع قال: أخبرنی أبی همام بن نافع قال: أخبرنی مینا مولی عبد الرحمن بن عوف الزهری قال.

2. فی أمالی الطوسی: حدثنا الشیخ المفید أبو علی الحسن بن محمد بن الحسن الطوسی بمشهد مولانا أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام قال: حدثنا الشیخ السعید الوالد أبو جعفر محمد بن الحسن بن علی الطوسی فی شهر ربیع الأول من سنه خمس و خمسین و أربعمائه قال:

أملی علینا أبو عبد اللّه محمد بن النعمان قال: إلی آخر أسناد مجالس المفید.

3. فی شواهد التنزیل: ص 407 ح 329 أخبرنا أبو القاسم القرشی و کتبه لی بخطه، قال: أخبرنا علی بن بندار، قال: حدثنی أبو بکر الرازی، قال: حدثنی محمد بن أبی یعقوب قال: حدثنی إبراهیم

بن عبد اللّه، قال: حدثنی عبد الرزاق، قال: حدثنی أبی: أ لا أحدثک حدیثا قبل أن تشاب الأحادیث بالأباطیل؟ سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول.

4. فی شواهد التنزیل: ح 430: حدثنی أبو عبد اللّه الدینوری قال: حدثنا محمد بن الحسن بن صقلاب، قال: حدثنا محمد بن الفیض بن محمد بدمشق، قال: حدثنا مؤمّل بن یهاب قال: حدثنا عبد الرزاق، عن أبیه عن مینا مولی عبد الرحمن بن عوف عن أبیه قال:

سمعت عبد الرحمن بن عوف یقول.

5. فی شواهد التنزیل: ح 431: أخبرنا أبو عثمان الحیری قال: حدثنا أبو الحسن محمد بن منصور النوشری، قال: حدثنا أبو بکر أحمد بن موسی بن عمران البلخی، قال: حدثنا إسحاق بن إبراهیم بن عباد بصنعاء الیمن، قال: حدثنا عبد الرزاق، قال: أخبرنی أبی، عن مینا مولی عبد الرحمن بن عوف، قال حدثنی مولای عبد الرحمن بن عوف بحدیث- و ذکر أنه سمع من النبی صلّی اللّه علیه و آله- سمعته یقول: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول.

11 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه نادی مناد من بطنان العرش: یا معشر الخلائق، غضوا أبصارکم حتی تمرّ بنت حبیب اللّه إلی قصرها، فتمر ابنتی فاطمه علیها ریطتان خضراوان، حولها سبعون ألف حوراء. فإذا بلغت إلی باب قصرها وجدت الحسن قائما و الحسین نائما مقطوع الرأس. فتقول للحسن: من هذا؟ فیقول: هذا أخی! إن أمه أبیک قتلوه، و قطعوا رأسه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:237

فیأتیها النداء من عند اللّه: یا بنت حبیب اللّه، إنی إنما أریتک ما فعلت به أمه أبیک لأنی ادّخرت لک عندی تعزیه بمصیبتک فیه، و

إنی جعلت تعزیتک الیوم أنی لا أنظر فی محاسبه العباد حتی تدخل الجنه أنت و ذریتک و شیعتک و من أولاکم معروفا ممن لیس هو من شیعتک قبل أن أنظر فی محاسبه العباد.

فتدخل فاطمه ابنتی الجنه و ذریتها و شیعتها و من أولاها معروفا ممن لیس من شیعتها. فهو قول اللّه عز و جل «لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ» «1» قال: هو یوم القیامه و هم فیما اشتهت أنفسهم خالدون، هی و اللّه فاطمه و ذریتها و شیعتها، و من أولاهم معروفا لیس هو من شیعتها.

المصادر:

1. تفسیر فرات: ص 97.

2. بحار الأنوار: ج 65 ص 59 ح 109، من تفسیر فرات.

3. تفسیر فرات: ص 167، بزیاده فی صدر الحدیث.

4. بحار الأنوار: ج 7 ص 336 ح 21 عن تفسیر فرات ص 167.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 62 ح 54 عن تفسیر فرات.

6. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1181 ح 6 عن تفسیر فرات.

7. مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 249 عن تفسیر فرات.

الأسانید:

فی تفسیر فرات: فرات قال: حدثنی الحسین بن سعید، معنعنا عن جعفر بن محمد، عن أبیه، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

12 المتن:

دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ذات یوم علی فاطمه علیها السّلام و هی حزینه. فقال لها: ما حزنک یا بنیه؟

... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 2 متنا و مصدرا و سندا.

______________________________

(1). سوره الأنبیاء: الآیه 103.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:238

13 المتن:
اشاره

عن الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام عن أبیه علیه السّلام فی قوله عز و جل: «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ» «1» ...

و الحدیث طویل إلی قوله: قال ابن عباس: فبینا أهل الجنه فی الجنه إذ رأوا مثل الشمس قد أشرقت لهما الجنان. فیقول أهل الجنه: یا رب، إنک قلت فی کتابک: لا یرون فیها شمسا! «2» فیرسل اللّه جل اسمه إلیهم جبرئیل فیقول: لیس هذه بشمس و لکن علیا و فاطمه ضحکا فأشرقت الجنان من نور ضحکهما ... إلی آخره.

المصادر:

1. أمالی الصدوق: المجلس 44 ح 1.

2. بحار الأنوار: ج 35 ص 241 ح 1، عن أمالی الصدوق.

3. مناقب ابن شهرآشوب: ج 3 ص 329 عن کشف البیان للثعلبی و فضائل أبی السعادات بتفاوت فیه.

4. کشف البیان للثعلبی علی ما فی مناقب ابن شهرآشوب.

5. فضائل أبی السعادات علی ما فی مناقب ابن شهرآشوب.

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 45 ح 44، عن مناقب ابن شهرآشوب.

7. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: ج 1 ص 183 ح 103، بزیاده فیه.

8. اللوامع النورانیه: ص 485.

9. بناء المقاله الفاطمیه: ص 239.

10. نزهه المجالس: ج 2 ص 228، علی ما فی الإحقاق بتفاوت فیه.

11. المجالس المجتمعه: ص 201، علی ما فی الإحقاق.

12. الجامع لأحکام القرآن للقرطبی: ج 19 ص 138.

الأسانید:

1. فی أمالی الصدوق: حدثنا محمد بن إبراهیم بن إسحاق، قال: حدثنا أبو أحمد عبد العزیز بن یحیی الجلودی البصری، قال: حدثنا محمد بن زکریا، قال: حدثنا شعیب بن واقد، قال: حدثنا القاسم بن بهرام، عن لیث، عن مجاهد، عن ابن عباس، و حدثنا محمد بن

______________________________

(1). سوره الإنسان: الآیه 7.

(2). سوره الإنسان: الآیه 13.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:239

إبراهیم بن إسحاق، قال: حدثنا أبو أحمد عبد العزیز بن یحیی الجلودی، قال: حدثنا الحسن بن مهران، قال: حدثنا مسلمه بن خالد، عن الصادق جعفر بن محمد علیه السّلام، عن أبیه.

2. فی مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: محمد بن سلیمان قال: حدثنا أبو أحمد عبد الرحمن بن أحمد الهمدانی، حدثنا أبو نعیم محمد بن یحیی الخزاعی، قال: حدثنا أبو نعیم الفضل بن دکین القرشی، قال: حدثنا فطر بن خلیفه، عمّن حدّثه قال.

14 المتن:

عن جعفر بن محمد، عن أبیه، قال: إذا کان یوم القیامه نادی مناد: یا معشر الخلائق، غضوا أبصارکم ... إلی آخر الحدیث، مثل ما مر فی المطاف الأول، رقم 3 متنا و مصدرا و سندا.

15 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال: إذا کان یوم القیامه دعی محمد صلّی اللّه علیه و آله فیکسی حله و ردیه، ثم یقام عن یمین العرش. ثم یدعی بإبراهیم فیکسی حله بیضاء فیقام عن یسار العرش. ثم یدعی بعلی أمیر المؤمنین فیکسی حله وردیه فیقام عن یمین النبی صلّی اللّه علیه و آله. ثم یدعی بإسماعیل فیکسی حله بیضاء فیقام عن یسار إبراهیم. ثم یدعی بالحسن فیکسی حله وردیه فیقام عن یمین أمیر المؤمنین. ثم یدعی بالحسین فیکسی حله وردیه فیقام عن یمین الحسن. ثم یدعی بالأئمه علیه السّلام فیکسون حلل وردیه فیقام کل واحد عن یمین صاحبه. ثم یدعی بالشیعه فیقومون أمامهم، ثم یدعی بفاطمه و نسائها من ذریتها و شیعتها فیدخلون الجنه بغیر حساب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:240

ثم ینادی مناد من بطنان العرش من قبل رب العزه و الأفق الأعلی: نعم الأب أبوک یا محمد و هو إبراهیم، و نعم الأخ أخوک و هو علی بن أبی طالب، و نعم السبط سبطاک و هو الحسن و الحسین، و نعم الجنین جنینک و هو محسن، و نعم الأئمه الراشدون ذریتک و هو فلان و فلان، و نعم الشیعه شیعتک. ألا إن محمدا و وصیه و سبطیه و الأئمه من ذریته هم الفائزون، ثم یؤمر بهم إلی الجنه، و ذلک قوله: فمن زحزح عن النار و أدخل الجنه فقد فاز. «1»

المصادر:

1. تفسیر علی بن إبراهیم القمی: ج 1 ص 128.

2. بحار الأنوار: ج 12 ص 6 ح 14، عن تفسیر القمی.

3. بحار الأنوار: ج 23 ص 131 ح 63، عن تفسیر القمی.

4. اللوامع النورانیه: ص 70، عن تفسیر القمی.

الأسانید:

1. فی تفسیر القمی: قال علی بن إبراهیم القمی: حدثنی أبی، عن سلیمان الدیلمی، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال.

16 المتن:
اشاره

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: قوله تعالی: «وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ» «2»، قال: هو أشرف شراب فی الجنه یشربه محمد و آل محمد، و هم المقربون السابقون، رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی بن أبی طالب و الأئمه و فاطمه و خدیجه صلوات اللّه علیهم و ذریتهم الذین اتبعتهم بایمان لیتسنم علیهم من أعالی دورهم.

______________________________

(1). سوره آل عمران: الآیه 185.

(2). سوره المطففین: الآیه 27.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:241

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 8 ص 150 ح 85 عن کنز جامع الفوائد.

2. کنز جامع الفوائد علی ما فی بحار الأنوار.

3. تأویل الآیات: ج 2 ص 777 ح 10، شطرا من الحدیث.

4. اللوامع النورانیه: ص 499.

الأسانید:

1. فی جامع الفوائد علی ما فی البحار: محمد بن العباس، عن أحمد بن محمد، عن أحمد بن الحسین، عن أبیه، عن حسین بن مخارق، عن أبی حمزه، عن أبی جعفر عن أبیه، عن علی بن الحسین علیه السّلام، عن جابر، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال.

2. فی تأویل الآیات: قال محمد بن العباس: حدثنا أحمد بن محمد، عن أحمد بن الحسن قال: حدثنی أبی، عن حسین بن مخارق، عن أبی حمزه، عن أبی جعفر علیه السّلام عن أبیه علی بن الحسین علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه، عن النبی صلّی اللّه علیه و آله.

17 المتن:
اشاره

عن علی بن زید قال: کنا عند عبد اللّه بن عمر نفاضل فنقول: أبو بکر و عمر و عثمان، و یقول قائلهم: فلان. فقال له رجل: یا أبا عبد الرحمن، فعلی؟! قال: علی من أهل بیت لا یقاس بهم أحد من الناس. علی مع النبی فی درجته. إن اللّه عز و جل یقول: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ» «1» ففاطمه ذریه النبی، و هی معه درجته، و علی مع فاطمه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 24 ص 274 ح 59، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد: ص 350 علی ما فی بحار الأنوار.

3. تأویل الآیات: ج 2 ص 618 ح 5.

______________________________

(1). سوره الطور: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:242

4. فضائل الخمسه: ج 3 ص 113، عن ریاض النضره.

5. الریاض النضره: ج 2 ص 208، بنقیصه فیه علی ما فی فضائل الخمسه.

الأسانید:

1. فی کنز الفوائد علی ما فی البحار: محمد بن العباس، عن أحمد بن القاسم، عن عیسی بن مهران، عن داود بن مجیر، عن الولید بن محمد عن زید بن جذعان، عن عمه علی بن زید قال.

18 المتن:
اشاره

أبان عن سلیم قال: حدثنی عبد اللّه بن جعفر بن أبی طالب قال: کنت عند معاویه ...

إلی أن قال: فقال معاویه: یا ابن جعفر، قد سمعناه فی الحسن و الحسین و فی أبیها، فما سمعت فی أمها؟- و معاویه کالمستهزئ و المنکر-.

فقلت: بلی، قد سمعت من رسول اللّه یقول: لیس فی جنه عدن منزل أشرف و لا أفضل و لا أقرب إلی عرش ربی من منزلی. نحن فیه أربعه عشر إنسانا، أنا و أخی علی و هو خیرهم و أحبهم إلیّ، و فاطمه و هی سیده نساء أهل الجنه، و الحسن و الحسین و تسعه أئمه من ولد الحسین. فنحن فیه أربعه عشر إنسانا فی منزل واحد أذهب اللّه عنا الرجس و طهرنا تطهیرا، هداه مهدیین، ... إلی آخر الحدیث.

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس: ح 42 ص 361.

2. بحار الأنوار: ج 33 ص 265، عن کتاب سلیم.

3. بحار الأنوار: ج 58 ص 169 ح 24، شطرا من صدر الحدیث.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:243

19 المتن:
اشاره

فی مساواه علی علیه السّلام مع موسی علیه السّلام: ... و کان عصا موسی من اللوز المرّ، و شجره طوبی فی دار فاطمه و علی علیهما السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 60 ح 15، عن مناقب ابن شهرآشوب.

2. مناقب آل أبی طالب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 250.

20 المتن:
اشاره

قال ابن عباس فی قوله تعالی «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ، عَلَی الْأَرائِکِ یَنْظُرُونَ ...» إلی قوله «الْمُقَرَّبُونَ» «1»، نزلت فی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهما السّلام و حمزه و جعفر، و فضلهم فیها باهر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 39 ص 224 ح 1، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب علی ما فی بحار الأنوار.

3. تفسیر أبی صالح علی ما فی بحار الأنوار.

21 المتن:
اشاره

قالت عائشه: کنت عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فذکرت علیا فقال: یا عائشه، لم یکن قط فی الدنیا أحب إلی اللّه منه و من زوجته فاطمه ابنتی و من ولدیه الحسن و الحسین. تعلمین یا عائشه، أی شی ء رأیت لابنتی فاطمه و لبعلها؟

______________________________

(1). سوره الانفطار: الآیه 13.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:244

قلت: أخبرنی یا رسول اللّه. قال صلّی اللّه علیه و آله: یا عائشه، إن ابنتی سیده نساء أهل الجنه، و إن بعلها لا یقاس بأحد من الناس، و إن ولدیه الحسن و الحسین هما ریحانتای فی الدنیا و الآخره. یا عائشه، أنا و فاطمه و الحسن و الحسین و ابن عمی علی فی غرفه بیضاء أساسها رحمه اللّه و أطرافها رضوان اللّه، و هما تحت عرش اللّه، و بین علی و بین نور اللّه باب ینظر إلی اللّه و ینظر اللّه إلیه- و ذلک وقت یلجم اللّه الناس بالعرق- علی رأسه تاج قد أضاء ما بین المشرق و المغرب، یرفل «1» فی حلتین حمراوین.

و قال اللّه تعالی: خلقتک و علیا من طینه العرش، ثم خلقت ذریته و محبیه من طینه تحت العرش و خلقت ذریه مبغضیه من طینه الخبال و هی طینه من جهنم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 78 ح 47، عن الروضه و الفضائل.

2. الروضه: ص 39، علی ما فی بحار الأنوار.

3. الفضائل: ص 179.

4. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1167 ح 2 عن الروضه و الفضائل.

22 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لما أسری بی إلی السماء و انتهیت إلی سدره المنتهی. قال: إن الورقه منها تظل الدنیا، و علی کل ورقه ملک یسبح اللّه؛ یخرج من أفواههم الدر و الیاقوت، تبصر اللؤلؤ مقدار خمسمائه عام، و ما یسقط من ذلک الدر و الیاقوت یخرجونه ملائکه موکلین به یلقونه فی بحر من نور، یخرجون کل لیله جمعه سدره المنتهی.

______________________________

(1). رفل: جرّ ذیله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:245

فلما نظروا إلیّ رحّبوا بی و قالوا: یا محمد، مرحبا بک. فسمعت اضطراب ریح السدره و خفقه أبواب الجنان قد اهتزت فرحا لمحبیک. فسمعت الجنان تنادی:

وا شوقاه إلی علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام!

المصادر:

1. قرب الأسناد: ص 48.

2. بحار الأنوار: ج 37 ص 37 ح 6.

3. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 157 ح 49، عن قرب الأسناد.

الأسانید:

1. فی قرب الأسناد: ابن طریف، عن ابن علوان، عن جعفر، عن أبیه، عن جده قال:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

23 المتن:
اشاره

عن بشیر الدهان قال: قلت لأبی جعفر علیه السّلام: جعلت فداک، أی الفصوص أرکبه علی خاتمی؟ فقال علیه السّلام: یا بشیر، أین أنت عن العقیق الأحمر و العقیق الأصفر و العقیق الأبیض؟ فإنها ثلاثه جبال فی الجنه، فأما الأحمر فمطلّ «1» علی دار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أما الأصفر فمطلّ علی دار فاطمه، و أما الأبیض فمطلّ علی دار أمیر المؤمنین علیه السّلام، و الدور کلها واحده، یخرج منها ثلاثه أنهار، من تحت کل جبل أشد بردا من الثلج و أحلی من العسل، و أشد بیاضا من اللبن، لا یشرب منها إلا محمد و آله و شیعتهم. و مصبها کلها واحد، و مجراها من الکوثر.

______________________________

(1). أطلّ علیه: أشرف علیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:246

و إن هذه الثلاثه جبال تسبح اللّه و تقدّسه و تمجّده و تستغفر لمحبی آل محمد. فمن تختّم بشی ء منها من شیعه آل محمد لم یر إلا الخیر و الحسنی و السعه فی رزقه و السلامه من جمیع أنواع البلاء، و هو فی أمان من السلطان الجائر، و من کل ما یخافه الإنسان و یحذره.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 42 ح 17، عن أمالی الطوسی.

2. أمالی الطوسی: ص 95.

3. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله لشیعه المرتضی علیه السّلام: ص 63.

الأسانید:

1. فی أمالی الطوسی: المفید عن أحمد بن الولید عن أبیه عن محمد العطار عن الخشاب عن علی بن النعمان عن بشیر الدهان، قال.

2. فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: أخبرنا الشیخ أبو محمد بن الحسین بن بابویه بالری فی الموضع المذکور فی السنه المذکوره، قال: حدثنا الشیخ السعید أبو جعفر محمد بن الحسن الطوسی، قال أخبرنا الشیخ المفید أبو عبد اللّه محمد بن محمد بن النعمان الحارثی، قال: أخبرنا أبو الحسین، قال: حدثنی أبی أحمد بن الحسن، قال: حدثنا محمد بن یحیی العطار، عن الحسن بن موسی الخشاب، عن علی بن النعمان، عن بشیر الدهان، قال: قلت لأبی جعفر علیه السّلام.

24 المتن:
اشاره

قال میمون الهاشمی: جری ذکر آل أبی طالب عند الرشید فقال: حدثنی أبی، عن أبیه عن جده عبد اللّه بن عباس قال: کنا ذات یوم مع رسول اللّه إذ أقبلت فاطمه و هی تبکی ...

و ساق الحدیث إلی قوله: ثم قال صلّی اللّه علیه و آله: اللهم إنک تعلم أن الحسن و الحسین فی الجنه، و أباهما فی الجنه، و أمهما فی الجنه، و عمهما فی الجنه و عمتهما الجنه و خالهما فی الجنه، و خالتهما فی الجنه، و من أحبهما فی الجنه، و من أبغضهما فی النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:247

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 37 ص 94 ح 56، عن الطرائف.

2. الطرائف علی ما فی بحار الأنوار.

3. ذخائر العقبی: ص 130، بتغییر فیه.

الأسانید:

1. فی الطرائف علی ما فی البحار: ذکر الحاکم النیشابوری و هو من الثقات الأربعه المذاهب فی تاریخ نیشابور فی ترجمه هارون، و بدأ بذکر هارون الرشید، رفعه إلی میمون الهاشمی إلی الرشید، قال.

25 المتن:
اشاره

عن أبی سعید الخدری قال: دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علی ابنته فاطمه علیه السّلام و هی توقد تحت قدر لها تطبخ طعاما، و علی علیه السّلام فی ناحیه البیت نائم و الحسن و الحسین علیهما السّلام نائمان بجنبه.

فقعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع ابنته یحدثها، و هی توقد تحت قدرها. لیس لها خادم، إذ استیقظ الحسن فأقبل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: یا أبت، اسقنی. فأخذه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثم قام إلی لقحه کانت فاحتلبها بیده. ثم جاء بالعلبه و علی اللبن رغوه، لیناوله الحسن علیه السّلام فاستیقظ الحسین علیه السّلام فقال: یا أبت اسقنی.

فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا بنیّ، أخوک- و هو أکبر منک- قد استسقانی قبلک.

فقال الحسین علیه السّلام: اسقنی قبله، فجعل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یرقبه و یلین له و یطلب إلیه أن یدع أخاه یشرب قبله، و الحسین علیه السّلام یأبی.

فقالت: فاطمه علیه السّلام یا أبت، کأنّ الحسن أحب إلیک من الحسین؟ قال صلّی اللّه علیه و آله: ما هو أحبهما إلیّ، و إنهما عندی سواء، غیر أن الحسن استسقانی أول مره و إنی و إیاک و إیاهما و هذا الراقد فی الجنه لفی منزل واحد و درجه واحده.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:248

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس: ج 2 ص 274.

2. بحار الأنوار: ج 37 ص 86 ح 54، عن کتاب سلیم.

3. أمالی الطوسی: ج 2 ص 206 بتغییر یسیر.

4. فضائل الخمسه: ج 3 ص 111 عن عده کتب بعبارات مختلفه.

5. کنز العمال: ج 7 ص 102

علی ما فی فضائل الخمسه شطرا من الحدیث.

6. مستدرک الصحیحین: ج 3 ص 137 روی بسنده عن أبی سعید شطرا من الحدیث علی ما فی فضائل الخمسه.

7. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 101 شطرا من الحدیث علی ما فی فضائل الخمسه.

8. أسد الغابه: ج 5 ص 523، شطرا من الحدیث بتفاوت فیه علی ما فی فضائل الخمسه.

9. کنز العمال: ج 6 ص 156 شطرا من الحدیث علی ما فی فضائل الخمسه.

10. إحقاق الحق: ج 9 ص 211 عن عده کتب.

11. تلخیص المستدرک للذهبی علی ما فی الإحقاق: ج 9 شطرا من الحدیث.

12. القول الفصل للسید علوی الحضرمی: ج 2 ص 29 و 35 عن المستدرک علی ما فی الإحقاق.

13. المستدرک لأحمد بن حنبل: ج 1 ص 101 علی ما فی الإحقاق شطرا منه بتفاوت فیه.

14. المعجم الکبیر للطبرانی: ص 130، بتفاوت علی ما فی الإحقاق.

15. مسند الطیالسی: ص 26 شطرا من الحدیث بتغییر فیه علی ما فی الإحقاق.

16. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 103، بتفاوت فیه.

17. أسد الغابه: ج 5 ص 269، علی ما فی الإحقاق عن مسند الطیالسی.

18. أسد الغابه: ج 5 ص 523، علی ما فی الإحقاق عن مسند أحمد.

19. الریاض النضره: ج 3 ص 160، بتفاوت فیه.

20. ذخائر العقبی: ص 25، شطرا من الحدیث بتغییر فیه.

21. سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 171، علی ما فی الإحقاق عن الطیالسی.

22. البدایه و النهایه لابن کثیر: ج 8 ص 207، عن مسند أحمد علی ما فی الإحقاق.

23. مجمع الزوائد: ج 9 ص 169، شطرا من الحدیث بتفاوت فیه.

24. منتخب کنز العمال: ج 5 ص 94، عن طریق الطبرانی و أحمد و

أبی یعلی و ابن عاصم و الطبرانی و ابن النجار علی ما فی الإحقاق.

25. السنه لابن أبی عاصم علی ما فی الإحقاق عن منتخب کنز العمال.

26. المتفق و المفترق علی ما فی الإحقاق عن منتخب کنز العمال.

27. تجهیز الجیش للدهلوی: ص 97 علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:249

28. تاریخ المدینه المنوره للسمهودی: ج 1 ص 232، عن أسد الغابه علی ما فی الإحقاق.

29. ینابیع الموده: ص 194، شطرا من الحدیث بتفاوت فیه.

30. أرجح المطالب: ص 312 و 332 و 659، عن عده کتب علی ما فی الإحقاق.

31. فردوس الأخبار، للدیلمی علی ما فی الإحقاق.

32. مفتاح النجا: ص 15، علی ما فی الإحقاق بتفاوت فیه.

33. إحقاق الحق: ج 18 ص 348، عن عده کتب بتفاوت فی اللفظ و المعنی.

34. کنز العمال: ج 13 ص 84، علی ما فی الإحقاق عن ثلاثه طرق.

35. کنز العمال: ج 12 ص 213، علی ما فی الإحقاق.

36. کنز العمال: ج 16 ص 253، بطرق آخر علی ما فی الإحقاق.

37. وسیله النجاه: ص 207، علی ما فی الإحقاق.

38. مناقب علی علیه السّلام: ص 24، علی ما فی الإحقاق.

39. ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام فی تاریخ دمشق: ص 111، علی ما فی الإحقاق.

40. أهل البیت علیه السّلام، لتوفیق أبو علم: ص 25، علی ما فی الإحقاق.

41. خلاصه تهذیب تهذیب الکمال: ص 83، علی ما فی الإحقاق.

42. قره العینین لأحمد شاه ولی اللّه: ص 120، علی ما فی الإحقاق.

43. وسیله المآل فی عد مناقب الآل: ص 76، علی ما فی الإحقاق.

44. إحقاق الحق: ج 25 ص 214، بتغییر فیه علی ما فی الإحقاق.

45. جواهر المطالب لأبی البرکات: ص 31، علی

ما فی الإحقاق.

46. إحقاق الحق: ج 31 ص 67 و 69، عن عده کتب شطرا من الحدیث.

47. مسند فاطمه علیه السّلام: ص 70، بنقیصه و تفاوت فیه و فی ص 69 أورد تمام الحدیث.

48. مختصر المحاسن المجتمعه: ص 169، علی ما فی الإحقاق.

49. إحقاق الحق: ج 33 ص 115، عن عده کتب بنقیصه فیه.

50. مسند أبی یعلی: ج 1 ص 393، علی ما فی الإحقاق.

51. مسند فاطمه علیه السّلام: ص 70، علی ما فی الإحقاق.

52. موسوعه أطراف الحدیث النبوی لزغلول: ج 2 ص 529، علی ما فی الإحقاق.

53. الفصول المهمه: ص 49 الفصل 7، عن الصواعق.

54. المطالب العالیه للعسقلانی: ج 8 ص 69، باختلاف فیه.

55. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 22 ص 405 ح 1016.

56. المعجم الکبیر الطبرانی: ج 22 ص 406 ح 1017.

57. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 227 ح 3234.

58. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 227 ح 3235.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:250

59. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 196 ح 3164.

60. تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 162 ح 3493.

61. تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 163 ح 3494.

62. تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 163 ح 3495.

63. جواهر العقدین فی فضل الشرفین للسمهودی: ص 265.

الأسانید:

1. فی کتاب سلیم بن قیس: عن أبان بن أبی عیاش عن سلیم قال: حدثنی علی بن أبی طالب علیه السّلام و سلمان و أبو ذر و المقداد، و حدثنی أبو الجحاف داود بن أبی عوف العوفی یروی عن أبی سعید الخدری قال.

2. فی أمالی الطوسی: حدثنا الشیخ أبو جعفر محمد بن الحسن بن علی بن الحسن الطوسی قال: أخبرنا جماعه عن أبی المفضل،

قال: حدثنا أبو زید محمد بن أحمد بن سلام الأسدی بالمراغه، قال: حدثنا السری بن خزیمه بالری، قال: حدثنا یزید بن هاشم العبدی عن مسمع بن عبد الملک، عن خلد بن طلیق، عن أبیه، عن جدته خدیجه امرأه عمران بن حصین، عن میمونه و أم سلمه زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله، قالتا.

3. فی المسند: حدثنا عبد اللّه حدثنی أبی ثنا عفان، ثنا معاذ بن معاذ، ثنا قیس بن الربیع، عن أبی المقدام، عن عبد الرحمن الأزرق، عن علی علیه السّلام.

4. فی معجم الطبرانی: حدثنا عبد الرحمن بن سلم الرازی، نا عبد اللّه بن عمران، نا أبو داود، نا عمرو بن ثابت عن أبیه، عن أبی فاخته قال: قال علی علیه السّلام.

5. فی مقتل الحسین علیه السّلام: أنبأنی أبو العلاء هذا، أخبرنا محمود بن إسماعیل الأصبهانی، أخبرنا أحمد بن محمد بن الحسین، أخبرنا سلمان بن أحمد الطبرانی، حدثنا محمد بن حیان المازنی، حدثنا کثیر بن یحیی، حدثنا سعید بن عبد الکریم بن سلیط الجعفی، عن عمرو بن أبی المقدام، عن أبیه، عن أبی فاخته، عن علی علیه السّلام.

6. فی أسد الغابه: أخبرنا الخطیب أبو الفضل بن أبی نصر بن محمد، بأسناده عن أبی داود الطیالسی.

7. فی مفتاح النجا للبدخشی: أخرج ابن الأخضر الجنابذی، عن أبی فاخته أنه سمع علیا علیه السّلام.

8. فی ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام فی تاریخ دمشق: أخبرنا أبو علی الحداد فی کتابه، ثم أخبرنی أبو القاسم بن السمرقندی، أنبأنا یوسف بن الحسن قال: أنبأنا أبو نعیم، أنبأنا عبد اللّه بن جعفر، أنبأنا یونس بن حبیب، أنبأنا أبو داود، أنبأنا عمرو بن ثابت، عن أبیه، عن أبی فاخته، قال: قال علی

علیه السّلام و بسندین غیر هذا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:251

9. فی معجم الطبرانی: ج 22 ص 405: حدثنا محمد بن حیان المازنی، ثنا کثیر بن یحیی، ثنا سعید بن عبد الکریم بن سلیط و أبو عوانه، عن داود بن أبی عوف أبی الجحاف، عن عبد الرحمن بن أبی زناد، أنه سمع عبد اللّه بن الحارث بن نوفل یقول: ثنا أبو سعید الخدری.

10. فی المعجم الکبیر للطبرانی: ج 22 ص 406: حدثنا محمد بن حیان المازنی، ثنا کثیر بن یحیی، ثنا سعید بن عبد الکریم بن سلیط الحنفی، عن عمرو بن أبی المقدام، عن أبیه عن أبی فاخته، عن علی علیه السّلام قال.

11. فی تاریخ مدینه دمشق ج 13 ص 227: أخبرنا أبو الفتح الماهانی، أنا شجاع بن علی، أنا محمد بن إسحاق بن منده، أنا محمد بن محمد بن عبد اللّه بن حمزه، نا محمد بن إسحاق بن إبراهیم بن حوثی، نا أبی، نا عبد الملک الذماری، عن هشام بن محمد بن عماره، عن عمر بن ثابت عن أبیه، عن أبی فاخته قال.

12. فی تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 227: أخبرنا أبو سهل بن سعدویه، أنا إبراهیم بن منصور، أنا أبو بکر بن المقرئی، قال: أنا أبو یعلی، نا إبراهیم بن سعید،- زاد ابن حمدان:

الجوهری- نا حسین بن محمد، عن عمرو بن ثابت، عن أبیه، عن أبی فاخته، عن علی علیه السّلام.

13. فی تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 196: و أخبرنا أبو القاسم بن الحصین، و أبو علی بن المذهب، قالا: أنا أحمد بن جعفر، نا عبد اللّه بن أحمد، حدثنی نصر بن علی الأزدی، أخبرنی علی بن جعفر بن محمد

بن علی بن حسین بن علی علیهم السّلام، حدثنی أخی موسی بن جعفر، عن أبیه جعفر بن محمد عن أبیه، عن علی بن حسین، عن أبیه، عن جده، أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قال.

و أخبرناه أبو القاسم هبه اللّه بن محمد، و أبو المواهب أحمد بن محمد، قالا: القاضی أبو الطیب طاهر بن عبد اللّه الطبری، نا محمد بن أحمد بن الغطریف بجرجان، نا عبد الرحمن بن المغیره، نا نصر بن علی، أنا علی بن جعفر بن محمد، حدثنی أخی موسی بن جعفر، عن أبیه جعفر، عن أبیه محمد بن علی، عن علی بن الحسین، عن أبیه، عن جده.

14. فی تاریخ دمشق: ج 14 ص 162: أخبرنا أبو علی الحداد فی کتابه، ثم أخبرنی أبو القاسم بن السمرقندی، أنا یوسف بن الحسن، قالا: أنا أبو نعیم، نا عبد اللّه بن جعفر، نا یونس بن حبیب، نا أبو داود، نا عمرو بن ثابت، عن أبیه، عن أبی فاخته قال: قال علی علیه السّلام.

15. فی تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 163: أخبرنا أبو علی بن السبط، أنا أبو محمد الجوهری و أخبرنا أبو القاسم بن الحصین، أنا أبو علی بن المذهب، قال: أنا أحمد بن جعفر، نا عبد اللّه، حدثنی أبی، نا عفان، نا معاذ بن معاذ، نا قیس بن ربیع، عن أبی المقدام، عن عبد الرحمن الأزرق، عن علی علیه السّلام قال.

16. فی تاریخ مدینه دمشق: ج 14 ص 163: أخبرنا أبو محمد بن طاوس، أبو الغنائم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:252

بن أبی عثمان، قالوا: أنا عبد اللّه بن عبید اللّه بن یحیی، نا المحاملی، نا الحسن الزعفرانی، نا عفان، نا

معاذ بن جبل، نا قیس بن الربیع، عن أبی المقدام، عن عبد الرحمن الأودی عن علی علیه السّلام.

26 المتن:
اشاره

عن أبی بصیر کنت عند أبی عبد اللّه علیه السّلام، فرکض برجله الأرض، فإذا بحر فیه سفن من فضه! فرکب و رکبت معه حتی انتهی إلی موضع فیه خیام من فضه فدخلها. ثم خرج فقال: رأیت الخیمه التی دخلتها أوّلا؟ فقلت: نعم. قال: تلک خیمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و الأخری خیمه أمیر المؤمنین علیه السّلام، و الثالثه خیمه فاطمه علیها السّلام، و الرابعه خیمه خدیجه علیها السّلام، و الخامسه خیمه الحسن علیه السّلام، و السادسه خیمه الحسین علیه السّلام، و السابعه خیمه علی بن الحسین علیه السّلام، و الثامنه خیمه أبی علیه السّلام، و التاسعه خیمتی، و لیس أحد منا یموت إلا و له خیمه یسکن فیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 6 ص 245 ح 75 عن البصائر.

2. البصائر: ص 119 علی ما فی بحار الأنوار.

الأسانید:

1. البصائر علی ما فی البحار: عن أحمد بن محمد، عن جعفر بن محمد بن مالک، عن محمد بن عمار، عن أبی بصیر، کنت عند أبی عبد اللّه علیه السّلام.

27 المتن:

عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام قال: إذا کان یوم القیامه جمع اللّه الأولین و الآخرین فی صعید واحد ثم أمر ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 42 متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:253

28 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تحشر ابنتی فاطمه و علیها حله الکرامه قد عجنت بماء الحیوان ...

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 13، متنا و مصدرا و سندا.

29 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه جاءت فاطمه فی لمه من نسائها، فیقال لها:

ادخلی الجنه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول رقم 44، متنا و مصدرا و سندا.

30 المتن:
اشاره

عن أبی صالح فی قوله: «وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ» «1»، عن ابن عباس قال: ما من مؤمن یوم القیامه إلا إذا قطع الصراط زوّجه اللّه علی باب الجنه بأربع نسوه من نساء الدنیا، و سبعین ألف حوریه من حور الجنه، إلا علی بن أبی طالب، فإنه زوج البتول فاطمه فی الدنیا، و هو زوجها فی الآخره فی الجنه لیست له زوجه غیرها من نساء الدنیا، لکن له فی الجنان سبعون ألف حوراء، لکل حور سبعون ألف خادم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 154 ح 13 عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 324.

3. تاریخ آل العباس لمصطفی بن علی (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

______________________________

(1). سوره التکویر: الآیه 7.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:254

الأسانید:

فی المناقب: سفیان الثوری، عن الأعمش، عن أبی صالح.

31 المتن:
اشاره

سئل عالما فقیل: إن اللّه تعالی قد أنزل «هَلْ أَتی ...» فی أهل البیت علیهم السّلام، و لیس شی ء من نعیم الجنه إلا و ذکر فیه غیر الحور العین، قال: ذلک إجلالا لفاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 153 ح 13 عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 325.

32 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام: أخبرنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن أول من یدخل الجنه أنا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام. قلت: یا رسول اللّه، فمحبونا؟ قال: من ورائکم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 65 ص 127 ح 56 عن بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله.

2. بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله علی ما فی بحار الأنوار.

3. الصواعق المحرقه: ص 153.

4. إحقاق الحق: ج 23 ص 546 عن إحقاق الحق.

5. مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام للسیوطی: ج 1 ص 143، علی ما فی الإحقاق.

6. مسند فاطمه علیه السّلام للسیوطی: ص 52 ح 77، ص 69 ح 168.

7. الدرر المکنونه فی السنه الشریفه المصونه، علی ما فی الإحقاق.

8. مناقب أحمد بن حنبل علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:255

9. إتحاف السائل للمناوی: ص 73 ح 35.

10. الفصول المهمه: ص 48، عن الصواعق.

11. فاطمه الزهراء علیه السّلام أم أبیها للامینی: ص 153.

12. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1167 عن المستدرک.

13. کنز العمال: ج 12 ص 98 ح 34166.

14. تاریخ دمشق: ج 14 ص 169.

15. المستدرک علی الصحیحین للحاکم: ج 3 ص 151.

الأسانید:

فی بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: عن یحیی بن محمد الجوانی، عن الحسین بن علی الداعی، عن جعفر بن محمد الحسینی، عن محمد بن عبد اللّه الحافظ، عن علی بن محمد الحسینی، عن محمد بن موسی الشامی، عن عبید اللّه بن محمد التیمی، عن إسماعیل بن عمرو الجبلی، عن الأجلح، عن حبیب بن أبی ثابت، عن عاصم بن أبی حمزه، عن علی علیه السّلام.

33 المتن:
اشاره

روی أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: اشتاقت الجنه إلی أربع من النساء: مریم بنت عمران، و آسیه بنت مزاحم زوجه فرعون و هی زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی الجنه، و خدیجه بنت خویلد زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله فی الدنیا و الآخره، و فاطمه بنت محمد علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 53 ح 48 عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: علی ما فی بحار الأنوار.

3. کتاب مولد فاطمه علیها السّلام للصدوق علی ما فی بحار الأنوار، نقلا عن کشف الغمه.

4. ناسخ التواریخ مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 361 عن مولد فاطمه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:256

34 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال: أطفال شیعتنا من المؤمنین تربیهم فاطمه علیها السّلام قوله: «أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ» «1»، قال: یهدون إلی آبائهم یوم القیامه.

المصادر:

1. تفسیر القمی لعلی بن إبراهیم: ج 2 ص 332.

2. تفسیر البرهان: ج 4 ص 241 ح 3 عن تفسیر القمی.

3. مصابیح الأنوار فی حل مشکلات الأخبار للسید الشبر: ج 1 ص 287 ح 45.

4. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 140 ح 23، عن تفسیر القمی.

الأسانید:

1. فی تفسیر القمی: علی بن إبراهیم، قال: حدثنی أبی، عن سلیمان الدیلمی، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

35 المتن:
اشاره

عن بریده، قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إن ملک الموت خیّرنی فاستنظرته إلی نزول جبرئیل.

فتجلی ابنته (فاطمه علیها السّلام) الغشی، فقال صلّی اللّه علیه و آله لها: یا بنتی، احفظی علیک فإنک و بعلک و ابنیک معی فی الجنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 48 ح 46 عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب علی ما فی بحار الأنوار.

______________________________

(1). سوره الطّور: 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:257

36 المتن:
اشاره

عن حذیفه أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: أتانی ملک فبشرنی أن فاطمه سیده نساء الجنه، أو نساء أمتی.

و قال صلّی اللّه علیه و آله: فاطمه سیده نساء أهل الجنه.

و قال صلّی اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: «أنت أسرع اهلی لحاقا بی»، فوجمت! فقال لها: أ ما ترضین أن تکونی سیده نساء أهل الجنه؟ فتبسمت!

عن عائشه قالت: أسرّ النبی إلی فاطمه علیها السّلام شیئا فضحکت، فسألتها فقالت: قال لی:

أ لا ترضین أن تکونی سیده نساء أهل الجنه أو نساء أمتی.

و قیل للصادق علیه السّلام: قول الرسول صلّی اللّه علیه و آله: «فاطمه سیده نساء أهل الجنه»، أی سیده نساء عالمها؟ قال: ذاک مریم، و فاطمه سیده نساء أهل الجنه من الأولین و الآخرین.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 323 عن عده کتب.

2. صحیح مسلم شطرا من الحدیث علی ما فی المناقب.

3. صحیح البخاری شطرا من الحدیث علی ما فی المناقب.

4. فضائل العشره لأبی السعادات شطرا من الحدیث علی ما فی المناقب.

5. أمالی أبی بکر بن شیبه شطرا من الحدیث علی ما فی المناقب.

6. الفردوس للدیلمی شطرا من الحدیث علی ما فی المناقب.

7. تاریخ البلاذری شطرا من الحدیث علی ما فی المناقب.

8. بحار الأنوار: ج 43 ص 36 ح 39 شطرا من الحدیث.

9. بحار الأنوار: ج 43 ص 37 ح 40 شطرا من الحدیث.

10. إتحاف السائل للمناوی: ص 78 و ص 79 بتفاوت و تقدیم و تأخیر فیه.

11. کنز العمال: ج 12 ص 110 ح 34230 بتفاوت یسیر.

12. کنز العمال: ج 12 ص 110 ح 34231 بتفاوت فیه.

13. کنز العمال: ج 12 ص 114 ح 34260 بزیاده فیه.

الموسوعه الکبری عن

فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:258

37 المتن:

و فی الحدیث: إن آسیه بنت مزاحم و مریم بنت عمران و خدیجه یمشین أمام فاطمه علیها السّلام ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 58، متنا و مصدرا و سندا.

38 المتن:
اشاره

قال الصادق علیه السّلام: إن اللّه تعالی مهّر فاطمه ربع الدنیا، فربعها لها؛ و مهرها الجنه و النار، فتدخل أولیاءها الجنه و أعداءها النار.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 113 ح 24 عن المناقب لابن شهرآشوب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 352.

39 المتن:
اشاره

قالت فاطمه علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أ لا أبشرک؟ إذا أراد اللّه أن یتحف زوجه ولیه فی الجنه بعث إلیک تبعثین إلیها من حلیک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 80 عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه للطبری: ص 2.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:259

الأسانید:

1. فی دلائل الإمامه: حدثنی القاضی أبو الفرج المعافی، قال: حدثنا إسحاق بن محمد قال: حدثنا أحمد بن الحسن، قال: حدثنا محمد بن إسماعیل بن إبراهیم بن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن عمه زید بن علی، عن أبیه علی بن الحسین علیه السّلام، عن أبیه الحسین علیه السّلام، قال:

حدثتنی فاطمه الزهراء بنت رسول اللّه علیها السّلام.

40 المتن:
اشاره

الحسن بن یزید قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: لم سمیت فاطمه «الزهراء»؟ قال: لأن لها فی الجنه قبه من یاقوت حمراء، ارتفاعها فی الهواء مسیره سنه، معلق بقدره الجبار لا علاقه لها من فوقها فتمسکها، و لا دعامه من تحتها فتلزمها، لها مائه ألف باب، علی کل باب ألف من الملائکه، یراها أهل الجنه کما یری أحدکم الکوکب الدری الزاهر فی أفق السماء، فیقولون: «هذه الزهراء لفاطمه».

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 16 ح 14 عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 330، عن الأربعین لأبی صالح.

3. الأربعون لأبی صالح المؤذن علی ما فی مناقب ابن شهرآشوب.

4. الدمعه الساکبه للبهبهانی: ج 1 ص 244 عن علل الشرائع.

5. تاریخ آل عبا علیهم السّلام (مخطوط فی مکتبه المرعشی).

41 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه تقبل ابنتی فاطمه علی ناقه من نوق الجنه مدبجه الجنبین ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 33 متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:260

42 المتن:

قال جابر لأبی جعفر علیه السّلام: جعلت فداک، یا ابن رسول اللّه، حدّثنی بحدیث فی فضل جدتک فاطمه إذا أنا حدثت به الشیعه فرحوا بذلک ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول رقم 28، متنا و مصدرا و سندا.

43 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: لما خلق اللّه آدم و حواء تبخترا فی الجنه، فقال آدم لحواء: ما خلق اللّه خلقا هو أحسن منا! فأوحی اللّه إلی جبرئیل: ائت بعبدی الفردوس الأعلی. فلما دخلا الفردوس نظرا إلی جاریه علی درنوک من درانیک الجنه و علی رأسها تاج من نور و فی أذنیها قرطان من نور قد أشرقت الجنان من حسن وجهها.

فقال آدم: حبیبی جبرئیل، من هذه الجاریه التی قد أشرقت الجنان من حسن وجهها؟ فقال: هذه فاطمه بنت محمد نبی من ولدک یکون فی آخر الزمان. قال: فما هذا التاج الذی علی رأسها؟ قال: بعلها علی بن أبی طالب علیه السّلام. قال: فما هذان القرطان؟ قال:

ابناها الحسن و الحسین. وجد ذلک فی غامض علمی قبل أن أخلقک بألفی عام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 52 ح 48، عن کشف الغمه نقلا عن کتاب الآل.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 56 بنقیصه فیه.

3. کتاب الآل لابن خالویه، علی ما فی بحار الأنوار نقلا عن کشف الغمه.

4. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 65.

5. الموضوعات لابن الجوزی: ج 1 ص 414.

6. الأحادیث القدسیه الضعیفه: ج 1 ص 42 ح 24.

7. نزهه المجالس للصفوری: ج 2 ص 223، علی ما فی عوالم العلوم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:261

8. الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم: ج 1 ص 209، عن کتاب الآل.

9. لسان المیزان: ج 3 ص 346 ح 1409.

10. تنزیه الشریعه: ج 1 ص 410 رقم 8، شطرا من الحدیث.

11. المحتضر: ص 131.

12. إحقاق الحق: ج 7 ص 20، عن لسان المیزان، و ج 18 ص 416، بتفاوت فیه.

13. موده القربی: ص 100، علی

ما فی الإحقاق.

14. عوالم العلوم: ج 11/ 1، ص 33.

15. جامع الأسرار علی ما فی فردوس العارفین.

16. فردوس العارفین للبرغانی (مخطوط): المجلس 4 عن جامع الأسرار بزیاده صدر الحدیث و ذیلها.

17. ینابیع الموده: ص 259، بتفاوت یسیر فی الألفاظ.

18. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 2 ص 359 عن کتاب الآل.

19. الکوکب الدری: ج 1 ص 137، عن بحار الأنوار.

20. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 245، عن کشف الغمه.

21. ریاحین الشریعه: ج 1 ص 114.

الأسانید:

1. فی الموضوعات: قال ابن الجوزی: أنبأنا أبو بکر محمد بن أبی طاهر البزاز، أنبأنا القاضی أبو الحسین بن المهتدی، حدثنا أبو الفرج الحسن بن أحمد، حدثنا عبد اللّه بن محمد بن جعفر بن شاذان، حدثنا أحمد بن محمد بن مهران الحمال، حدثنی الحسن بن صاحب العسکر علیه السّلام، حدثنی علی بن محمد علیه السّلام، حدثنی أبی محمد بن علی علیه السّلام، حدثنی أبی علی بن موسی الرضا علیه السّلام، حدثنی أبی موسی بن جعفر علیه السّلام، حدثنی أبی جعفر بن محمد علیه السّلام، عن أبیه محمد بن علی علیه السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

2. فی کتاب الآل لابن خالویه: عن أبی عبد اللّه الخلیلی، عن محمد بن أحمد بن قضاعه، عن عبد اللّه بن محمد، عن أبی محمد العسکری علیه السّلام، عن آبائه علیهم السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

3. فی نزهه المجالس قال: قال الکسائی و غیره.

4. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ثقه الحفاظ أبو داود محمود بن سلیمان بن محمد الهمدانی فیما کتب إلیّ من همدان، أخبرنی

أبو بکر بن محمد بن عبد الباقی، و یحیی بن الحسن البناء ببغداد، قالا: أخبرنا القاضی الشریف أبو الحسن محمد بن علی بن محمد بن المهتدی باللّه، أخبرنا أبو حفص عمر بن أحمد بن عثمان بن شاهین الواعظ، أخبرنا عبد اللّه بن محمد بن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:262

جعفر بن شاذان فی تربه نزلها عند حفیره الخیزران، أخبرنا أحمد بن محمد بن مهران، حدثنی مولای الحسن بن علی صاحب العسکر علیه السّلام، حدثنی أبی علی بن محمد علیه السّلام، حدثنی أبی محمد بن علی علیه السّلام، حدثنی أبی علی بن موسی الرضا علیه السّلام، حدثنی أبی موسی بن جعفر علیه السّلام، حدثنی أبی جعفر بن محمد علیه السّلام، حدثنی أبی محمد بن علی علیه السّلام، قال: حدثنی جابر بن عبد اللّه، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

5. فی لسان المیزان: ابن حجر العسقلانی عن عبد اللّه بن محمد بن جعفر بن شاذان- شیخ لا یعرف له- عن أحمد بن محمد بن مهران الرازی، حدثنا مولای الحسن بن علی صاحب العسکر علیه السّلام، حدثنی علی بن محمد بن علی علیه السّلام، حدثنا أبی علیه السّلام، علی بن موسی الرضا علیه السّلام، حدثنی أبی علیه السّلام، حدثنی جعفر بن محمد علیه السّلام، عن أبیه عن جابر بن عبد اللّه علیه السّلام، مرفوعا.

6. فی ینابیع الموده: عن عبد اللّه بن عباس رفعه.

7. فی کشف الغمه علی ما فی الدمعه الساکبه: علی بن عیسی الإربلی، عن ابن خالویه کتاب الآل، عن أبی عبد اللّه الجبلی، عن محمد بن أحمد بن قضاعه، عن عبد اللّه بن محمد، عن أبی محمد العسکری علیه السّلام، عن أبیه علی

بن محمد علیه السّلام، عن أبیه محمد بن علی علیه السّلام، عن أبیه علی بن موسی علیه السّلام، عن أبیه موسی بن جعفر علیه السّلام، عن أبیه جعفر بن محمد علیه السّلام، عن أبیه محمد بن علی علیه السّلام، عن أبیه علی بن الحسین علیه السّلام، عن أبیه الحسین بن علی علیه السّلام، عن أبیه علی بن أبی طالب علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله

44 المتن:
اشاره

سألت فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خاتما فقال: أ لا أعلمک ما هو خیر من الخاتم؟ إذا صلیت صلاه اللیل فاطلبی من اللّه عز و جل خاتما فإنک تنالین حاجتک. قال: فدعت ربها تعالی، فإذا بهاتف یهتف: «یا فاطمه، الذی طلبت منی تحت المصلی». فرفعت المصلی فإذا الخاتم فی یاقوت لا قیمه له؛ فجعلته فی إصبعها و فرحت.

فلما نامت من لیلتها رأت فی منامها کأنها فی الجنه فرأت ثلاثه قصور لم تر فی الجنه مثلها. قالت: لمن هذه القصور؟ قالوا: لفاطمه بنت محمد علیها السّلام. قال: فکأنها دخلت قصرا من ذلک و دارت فیه فرأت سریرا قد مال علی ثلاث قوائم. فقالت علیها السّلام: ما لهذا السریر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:263

قد مالت علی ثلاث. قالوا: لأن صاحبته طلبت من اللّه خاتما فنزع أحد القوائم و صیغ لها خاتما و بقی السریر علی ثلاث قوائم.

فلما أصبحت دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قصت القصه، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: معاشر آل عبد المطلب، لیس لکم الدنیا، إنما لکم الآخره، و میعادکم الجنه. ما تصنعون بالدنیا فإنها زائله غراره!؟

فأمرها النبی صلّی اللّه علیه و

آله أن ترد الخاتم تحت المصلی. فردت ثم نامت علی المصلی، فرأت فی المنام أنها دخلت الجنه فدخلت ذلک القصر و رأت السریر علی أربع قوائم. فسألت عن حاله، فقالوا: ردّت الخاتم، و رجع السریر إلی هیئته.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 47 ح 46، عن المناقب لابن شهرآشوب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 339.

3. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 353.

4. مستدرک سفینه البحار: ج 18 ص 18 عن المناقب.

45 المتن:
اشاره

عن حبیب بن حبیب قال: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: أنا فی الجنه و علی علیه السّلام فی الجنه و فاطمه علیها السّلام فی الجنه و الحسن فی الجنه و الحسین فی الجنه فی قبه بیضاء، و فی قبه المجد، و هی أعلی الفردوس.

المصادر:

1. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام لمحمد بن سلیمان الکوفی: ج 1 ص 235 ح 149.

2. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: ج 2 ص 542 ح 1049 بتفاوت یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:264

الأسانید:

1. فی مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: محمد بن سلیمان، قال: حدثنا عثمان بن سعید، قال:

حدثنا محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنی سهل بن یحیی، قال: حدثنی الحسن بن هارون، قال:

أخبرنا عمرو بن زید، قال: حدثنا غالب بن القرقسانی، عن أبیه، عن جده حبیب بن حبیب.

46 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، أنا و أنت و زوجک و ابناک و من أحبکم فی مکان واحد.

المصادر:

1. مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام لمحمد بن سلیمان الکوفی: ج 2 ص 196 ح 669.

الأسانید:

1. فی مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: محمد بن سلیمان قال: حدثنا أبو القاسم إبراهیم بن الحسن بن الحسین بن الحسن بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال: حدثنا أبو برده مؤذن المسجد الحرام، قال: حدثنی عبد اللّه بن میمون القداح، عن جعفر بن محمد علیه السّلام، عن أبیه علیه السّلام، عن جده علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

47 المتن:
اشاره

عن ابن عباس فی قوله تعالی «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ» «1»، قال: نزلت فی النبی صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام.

______________________________

(1). سوره الطور: الآیه 21.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:265

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 2 ص 618 ح 6.

الأسانید:

1. فی تأویل الآیات: قال محمد بن العباس: حدثنا عبد العزیز بن یحیی، عن إبراهیم بن محمد، عن علی بن نصیر، عن الحکم بن ظهیر، عن السدی، عن أبی مالک، عن ابن عباس.

48 المتن:
اشاره

عن همام بن أبی علی قال: قلت لکعب الأخبار: ما تقول فی هذه الشیعه، شیعه علی بن أبی طالب علیه السّلام؟ فقال: یا همام، إنی أجد صفتهم فی کتاب اللّه المنزل، أنهم حزب اللّه و رسوله و أنصار دینه و شیعه ولیه، و هم خاصه اللّه من عباده و نجباؤه من خلقه.

اصطفاهم لدینه، و خلقهم لجنته. مسکنهم جنه الفردوس الأعلی فی قباب الدر و غرف اللؤلؤ. و هم المقربون الأبرار یشربون من الرحیق المختوم، و تلک عین یقال لها «تسنیم» لا یشرب فیها غیرهم، فإن تسنیما عین وهبها اللّه لفاطمه بنت محمد زوجه علی، تخرج من تحت قائمه العرش، قبتها علی برد الکافور و طعم الزنجبیل و ریح المسک، ثم تسنم «1» فیشرب فیها شیعتها و أحباؤها.

و لقبّتها أربع قوائم: قائمه من لؤلؤه بیضاء تخرج من تحتها عین تسیل فی سبل أهل الجنه، یقال لها «السلسبیل»؛ و قائمه من دره صفراء تخرج من تحتها عین یقال لها:

«طهور» و هی التی قال اللّه تعالی: «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً» «2»؛ و قائمه من دره خضراء تخرج من تحتها عینان نضاختان من خمر و عسل.

______________________________

(1). سنم أی تنزل من علو.

(2). سوره الإنسان: الآیه 21. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 24 266 48 المتن: ..... ص : 265

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:266

و کل عین منها تسیل إلی الجنان إلا التسنیم، فإنها تسنم إلی «علیین»، فیشرب منها خاصه أهل الجنه و هم شیعه

علی و أحباؤه، ذلک قول اللّه عز و جل: «یُسْقَوْنَ مِنْ رَحِیقٍ مَخْتُومٍ، خِتامُهُ مِسْکٌ وَ فِی ذلِکَ فَلْیَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ، وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ، عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ» «1»، فهنیئا لهم.

قال کعب: و اللّه لا یحبهم إلا من أخذ اللّه عز و جل منه المیثاق.

المصادر:

1. تأویل الآیات: ج 2 ص 778 ح 11.

الأسانید:

1. فی تأویل الآیات: محمد بن أبی القاسم فی البشاره، بأسناده إلی أبی العباس الضریر الدمشقی، عن أبی الصباح، عن همام بن أبی علی، قال: قلت لکعب الأحبار.

49 المتن:
اشاره

عن ابن عباس قال: خطّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أربع خطط فی الأرض و قال: أ تدرون ما هذا؟

قلنا: اللّه و رسوله أعلم. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أفضل نساء أهل الجنه أربع: خدیجه بنت خویلد، و فاطمه بنت محمد، و مریم بنت عمران، و آسیه بنت مزاحم امرأه فرعون.

المصادر:

1. الخصال للصدوق: ج 1 باب الأربعه ح 22.

2. الخصال للصدوق: ج 1 باب الأربعه ح 23، بنقیصه فیه و تغییر فی الألفاظ و تقدیم و تأخیر.

______________________________

(1). سوره المطففین: الآیه 25- 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:267

الأسانید:

1. فی الخصال: أخبرنی محمد بن علی بن إسماعیل، قال: أخبرنا أبو العباس بن خلیع، قال: حدثنا شیبان بن فروخ، قال: حدثنا داود بن أبی الفرات، قال: حدثنا علباء بن أحمر، قال: حدثنا عکرمه، عن ابن عباس قال.

2. فی الخصال: أخبرنا سلیمان بن أحمد بن أیوب اللخمی، قال: حدثنا علی بن عبد العزیز، قال: حدثنا حجاج بن المنهال، قال: حدثنا داود بن أبی الفرات الکندی، عن علباء بن أحمر، عن عکرمه، عن ابن عباس قال.

50 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: دخلت الجنه فرأیت علی بابها مکتوبا بالذهب: لا إله إلا اللّه، محمد حبیب اللّه، علی ولی اللّه، فاطمه أمه اللّه، الحسن و الحسین صفوه اللّه، علی مبغضیهم لعنه اللّه.

المصادر:

1. الخصال للصدوق: ج 1 باب السته ح 10.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 94، بتفاوت فیه.

3. أمالی الطوسی: ج 1 ص 365 الجزء 12.

4. إحقاق الحق: ج 15 ص 90، عن أرجح المطالب.

5. أرجح المطالب: ص 30 و 312، علی ما فی الإحقاق بتفاوت فی الألفاظ من طریق الدیلمی.

6. مناقب علی علیه السّلام للعینی: ص 53، علی ما فی الإحقاق.

7. إحقاق الحق: ج 15 ص 438، عن تاریخ بغداد علی ما فی الإحقاق.

8. تاریخ بغداد: ج 1 ص 259، علی ما فی الإحقاق.

9. إحقاق الحق: ج 18 ص 406، عن تاریخ دمشق.

10. تاریخ دمشق: فی ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام عن تاریخ دمشق: ص 130، علی ما فی الإحقاق.

11. إتحاف السائل للمناوی: ص 76 ح 40.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:268

12. کتاب الأربعین عن الأربعین للخزاعی: ص 47 ح 6.

13. مدینه المعاجز للبحرانی: ج 2 ص 354 ح 597 و 598 و 599 و 600، بتفاوت یسیر.

14. المائه منقبه لابن شاذان: ص 87 ح 54.

15. غایه المرام: ص 586، ح 82، علی ما فی هامش المائه منقبه.

16. کنز الفوائد: ص 63، علی ما فی هامش المائه منقبه.

17. بحار الأنوار: ج 27 ص 228 ح 31، عن ابن شاذان.

18. بحار الأنوار: ج 27 ص 3 ح 6، عن الخصال.

19. بحار الأنوار: ج 27 ص 4 ح 8، عن أمالی الطوسی.

20. فرائد السمطین: ج 2 ص 37 ح

396.

21. لسان المیزان: ج 5 ص 70 ح 234.

22. کفایه الطالب للکنجی: 423، علی ما فی هامش المائه منقبه.

23. کشف الغمه: ج 1 ص 94، بتفاوت یسیر.

24. بحار الأنوار: ج 43 ص 303.

25. الطرائف: ج 1 ص 64.

26. میزان الاعتدال: ج 2 ص 272، علی ما فی هامش المائه منقبه.

27. مفتاح النجا للبدخشی (مخطوط).

28. درر بحر المناقب (مخطوط): ص 31.

29. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 108.

30. روضات الجنات: ج 6 ص 181.

31. الصراط المستقیم: ج 2 ص 75 ح 4.

32. مشارق الأنوار: ص 118.

33. مناقب الخوارزمی: ص 302 ح 297.

الأسانید:

1. فی الخصال: حدثنا أبو علی الحسن بن علی بن محمد بن علی بن عمرو العطار ببلخ- و کان جده علی بن عمرو صاحب علی بن محمد العسکری علیه السّلام، و هو الذی خرج علی یده لعن فارس بن حاتم بن ماهویه- قال: حدثنا سلیمان بن أیوب المطلبی، قال: حدثنا محمد بن محمد المصری، قال: حدثنا موسی بن إسماعیل بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب، عن أبیه، عن آبائه، عن علی بن أبی طالب علیه السّلام.

2. فی أمالی الطوسی: بالإسناد أخبرنا الحفار قال: حدثنا أبو الحسن علی بن أحمد الحلوانی، قال: حدثنا محمد بن إسحاق المقرئی، قال: حدثنا علی بن حماد الخشاب، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:269

حدثنا علی بن المدینی، قال: حدثنا وکیع بن الجراح، قال: حدثنا سلیمان بن مهران، قال:

حدثنا جابر، عن مجاهد، عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

3. فی تاریخ بغداد: أخبرنا أبو الفتح هلال بن محمد بن جعفر بن الحفار، قال: حدثنی

أبو الحسن علی بن أحمد بن حمویه الحلوانی المؤدب، قال: حدثنی محمد بن إسحاق المقری، قال: نا علی بن حماد الخشاب، قال: نا علی بن المدینی، قال: نا وکیع بن الجراح، قال: نا سلیمان بن مهران، قال: نا جابر، عن مجاهد، عن ابن عباس، قال.

4. فی تاریخ بغداد: و أبو منصور بن خیرون، أنبأنا أبو بکر أحمد بن علی، أنبأنا أبو الفتح هلال بن محمد بن جعفر الحفار، حدثنی أبو الحسن علی بن أحمد بن حمویه الحلوانی المؤدب، حدثنی محمد بن إسحاق القرشی یعنی أبا بکر المعروف بشاموح، أنبأنا علی بن حماد الخشاب، أنبأنا علی بن المدینی، أنبأنا وکیع بن الجراح، أنبأنا سلیمان بن محمد بن مهران، أنبأنا جابر، عن مجاهد، عن ابن عباس قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

5. فی الأربعین عن الأربعین: أخبرنا السید أبو محمد زید بن علی بن الحسین بن أبی الغیث الطوسی الحسنی بقراءتی علیه، قال: حدثنا الحسن بن علی بأصبهان، حدثنا جعفر بن عمرو التستری، حدثنا أبو الأشعث أحمد بن المقدام العجلی، حدثنا موسی بن إسماعیل بن موسی بن جعفر بن محمد علیه السّلام عن أبیه علیه السّلام عن جده جعفر بن محمد علیه السّلام، عن أبیه علیه السّلام، عن جده علی بن الحسین علیه السّلام عن أبیه علیه السّلام، عن جده علی بن أبی طالب علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

6. فی المائه منقبه: حدثنا سهل بن أحمد الدیباجی قال: حدثنا محمد بن محمد بن الأشعث بمصر، قال: حدثنا موسی بن إسماعیل، قال: حدثنا أبی إسماعیل بن موسی، عن أبیه موسی بن جعفر علیه السّلام، عن أبیه جعفر بن محمد

علیه السّلام، عن أبیه محمد بن علی علیه السّلام، عن أبیه علی بن الحسین علیه السّلام، عن أبیه الحسین بن علی علیه السّلام، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

7. فی فرائد السمطین: أنبأنی الحکیم العلامه نصیر الدین محمد بن محمد بن الحسن الطوسی، أنبأنا خالی الإمام نور الدین علی بن محمد السعدی إجازه، أنبأنا برهان الدین ناصر بن أبی المکارم المطرزی، أنبأنا أبو المؤید الموفق بن أحمد المکی الخوارزمی، قال:

أنبأنی مهذب الأئمه أبو المظفر عبد الملک بن علی بن محمد الهمدانی نزیل بغداد، قال: أنبأنی محمد بن الحسین بن علی القرشی، قال: أنبأنا محمد بن محمد بن أحمد بن أحمد الشاهد، قال:

حدثنا هلال بن محمد بن جعفر، قال: حدثنا أبو الحسن علی بن أحمد الحلوانی، قال: حدثنا محمد بن إسحاق القرشی، قال: حدثنا علی بن حماد الخشاب، قال: حدثنا جابر، عن مجاهد، عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

8. فی لسان المیزان: محمد بن إسحاق بن مهران أبو بکر المقری شاموخ، یروی عن أحمد بن یوسف بن الضحاک و علی بن أحمد الخشاب، و عنه یوسف القواس،- قال الخطیب:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:270

حدیثه کثیر المناکیر من ذلک:- حدثنا علی بن حماد، قال: ثنا علی بن المدینی، قال: ثنا وکیع، عن الأعمش، قال: ثنا جابر، عن مجاهد، عن ابن عباس عنهما مرفوعا.

9. أخبرنا أبو الفتح عبدوس بن عبد اللّه إجازه، أخبرنا الشریف أبو طالب المفضل بن محمد الجعفری، أخبرنا الحافظ أبو بکر محمد بن موسی بن مردویه، حدثنی جدی، حدثنی محمد بن علی، حدثنی علی بن شهمرد، حدثنی جعفر بن أحمد، حدثنی موسی بن إسماعیل بن

موسی بن جعفر، عن أبیه، عن جده موسی بن جعفر علیه السّلام، عن أبیه جعفر بن محمد علیه السّلام، عن أبیه محمد بن علی علیه السّلام، عن أبیه علی بن الحسین علیه السّلام، عن أبیه الحسین بن علی علیه السّلام، عن أبیه علی بن أبی طالب علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

51 المتن:
اشاره

مالک بن أنس عن سمی بن أبی صالح فی قوله «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ» «1»، قال: «الشهداء» یعنی علیا و جعفرا و حمزه و الحسن و الحسین؛ هؤلاء سادات الشهداء. و «الصالحین» یعنی سلمان و أبا ذر و المقداد و عمارا و بلالا و خبابا، و حسن اولئک رفیقا، یعنی فی الجنه ذلک الفضل من اللّه و کفی باللّه علیما. إن منزل علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و منزل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله واحد.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 87.

2. إحقاق الحق: ج 14 ص 390 عن شواهد التنزیل.

3. شواهد التنزیل للحسکانی: ج 1 ص 153 ح 206، بتغییر فیه.

الأسانید:

1. فی شواهد التنزیل للحسکانی: أخبرنا عقیل بن الحسین، قال: أخبرنا علی بن الحسین، قال: حدثنا محمد بن عبید اللّه، قال: حدثنا أبو عمر الملک بن علی بکازرون، قال:

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 69.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:271

حدثنا أبو مسلم الکشی، قال: حدثنا القعنبی، عن مالک عن سمی، عن أبی صالح، عن عبد اللّه بن عباس.

52 المتن:
اشاره

قال ابن عباس فی معنی قوله «لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِیراً» «1»: بینا أهل الجنه فی الجنه بعد ما سکنوا، رأوا نورا أضاء الجنان. فیقول أهل الجنه: أی رب، إنک قد قلت فی کتابک المنزل علی نبیک المرسل: لا یرون فیها شمسا؟! فینادی مناد: لیس هذا نور الشمس و لا نور القمر، و إن علیا و فاطمه تعجّبا من شی ء فضحکا، فأشرقت الجنان من نورهما.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 329.

2. کشف البیان للثعلبی علی ما فی المناقب.

3. فضائل أبی السعادات علی ما فی المناقب.

4. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 349، عن فضائل أبی السعادات و کشف البیان.

5. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1165 ح 7.

53 المتن:
اشاره

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: لفاطمه فی الجنه بیت لا أذی فیه و لا نصب، بین مریم و آسیه.

المصادر:

1. کشف الغمه فی معرفه الأئمه علیه السّلام: ج 1 ص 506.

______________________________

(1). سوره الإنسان: الآیه 13.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:272

54 المتن:

عن الباقر علیه السّلام یقول: لفاطمه علیه السّلام وقفه علی باب جهنم، فإذا کان یوم القیامه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 26، متنا و مصدرا و سندا.

55 المتن:

قال الصادق علیه السّلام: فی حدیث الخراسانی. إذا کان یوم القیامه کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله متعلقا بنور اللّه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 27، متنا و مصدرا و سندا.

56 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین یوم القیامه فی قبه تحت العرش ... مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 60، متنا و مصدرا و سندا.

57 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إن فاطمه و علیا و الحسن و الحسین فی حظیره القدس فی قبه بیضاء، و هی قبه المجد ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 62، متنا و مصدرا و سندا.

58 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام أنه قال: صلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه الفجر ثم التفت إلینا، فنظر ملیا ثم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:273

سجد ست سجدات. فقال له العباس: یا رسول اللّه، ما هذا السجود؟ فقال: هبط علیّ جبرائیل فقال: «إنک یا محمد فی الجنه»، فسجدت. ثم بشّرنی أن علیا فی الجنه، فسجدت. ثم بشّرنی أن فاطمه فی الجنه، فسجدت. ثم بشّرنی أن الحسن و الحسین فی الجنه و أنهما سیدا شبابها، فسجدت. ثم بشّرنی أن عمی حمزه فی الجنه، فسجدت. ثم بشرنی أن ابن عمی جعفر فی الجنه یطیر فیها بجناحین، فسجدت.

قال فکان العباس بعد ذلک یقول: منا سبعه لیس فی الناس مثلهم: منا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و حمزه و جعفر ذو الجناحین، و لیس من هذه الأمه أحد یعدلهم. فمن ناصبنا حربا أو جحدنا حقنا فقد حارب اللّه و رسوله و جحد ما أنزل اللّه عز و جل علی نبیه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. شرح الأخبار: ج 2 ص 508 ح 899.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 215، بتغییر فیه.

3. مسند فاطمه علیه السّلام: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

4. إحقاق الحق: ج 23 ص 617، عن مسند السیوطی.

الأسانید:

1. فی شرح الأخبار: محمد بن عبد اللّه بأسناده عن علی علیه السّلام.

59 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام قال: شکوت من حسد الناس إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فقال: أ ما ترضی یا علی أن تکون أخی و وزیری فی الدنیا و الآخره. و إن أول من دخل الجنه أنا و أنت و الحسن و الحسین و فاطمه و ذریاتنا و أزواجنا خلف ذریاتنا و شیعتنا عن أیماننا و شمائلنا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:274

یا علی، أنا أکرم ولد آدم و لا فخر، و لیس بینی و بین ربی حجاب إلا النور؛ و أول من یکسی کسوه الجنه و لا فخر؛ و أول من یؤذن له فی الکلام و لا فخر؛ و أول من یؤذن فی السجود و لا فخر؛ و أول من یؤذن له فی الشفاعه و لا فخر؛ و أول من یسعی نوره أمامه و لا فخر؛ و أول من یدخل الجنه و لا فخر؛ و أول من یعطی سؤله و لا فخر، و أول من یدخل الجنه بشفاعته و لا فخر، و أعطی لواء الحمد یوم القیامه، فأعطیک یا علی تسعی به أمامی و تدخل الجنه بین یدی.

المصادر:

1. شرح الأخبار: ج 1 ص 475 ح 833.

2. الصواعق المحرقه: ص 160.

3. الصواعق المحرقه: ص 161، عن مناقب أحمد.

4. مناقب أحمد بن حنبل: ص 161.

5. آل محمد علیهم السّلام: ص 88، شطرا من الحدیث بتفاوت فیه.

الأسانید:

1. فی شرح الأخبار: ابن عجلان بأسناده عن علی علیه السّلام.

60 المتن:
اشاره

عن أنس بن مالک أنه قال: لما آخی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بین أصحابه، جاء علی بن أبی طالب علیه السّلام فقام قائما بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ثم قال: یا رسول اللّه، قد رأیتک فعلت بأصحابک ما فعلت و ترکتنی. فان یکن ذلک لموجده منک علیّ فلک العتبی، فقد ضاقت علیّ الأرض برحبها.

فتبسّم إلیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال: ما الذی فعلت بأصحابی و لم أفعله بک یا علی؟ قال:

آخیت بین کل اثنین منهم و أعطیت کل واحد منهم فضیله و ترکتنی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:275

فقال له: مه یا علی، ترکتک لنفسی. أنت أخی و وصیی و أنت معی فی الجنه فی قصر مع فاطمه زوجتک فی الدنیا و الآخره ابنتی، و مع الحسن و الحسین ابنیّ و ابنیکما.

یا علی، إنما مثلنا مثل الشجره، أنا اصلها و أنت فرعها و فاطمه أغصانها و الحسن و الحسین ثمارها.

یا علی أنت منی بمنزله هارون من موسی إلا أنه لا نبی بعدی. یا علی، یدک فی یدی حتی أدخل الجنه.

یا علی، إن اللّه عز و جل یبعث یوم القیامه من بطنان العرش منادیا ینادی: معشر الخلائق، غضوا أبصارکم و طأطئوا رءوسکم حتی تمرّ فاطمه بنت محمد علی الصراط.

الأسانید:

فی شرح الأخبار: مالک بن أنس، بأسناده، عن أنس بن مالک.

61 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: خیر نسائها فاطمه بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله و آسیه امرأه فرعون.

و عن عائشه، قالت لفاطمه علیه السّلام: أ لا أبشرک أنی سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقول: سیدات نساء أهل الجنه أربع: مریم بنت عمران و فاطمه بنت محمد و خدیجه بنت خویلد، و آسیه امرأه فرعون.

المصادر:

1. نور الأبصار للشبلنجیّ: ص 51 عن معالم العتره النبویه.

2. معالم العتره النبویه: علی ما فی نور الأبصار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:276

الأسانید:

1. فی نور الأبصار: مرفوعا إلی قتاده عن أنس قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

62 المتن:
اشاره

عن ابن عباس: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنا شجره و فاطمه حملها و علی لقاحها، و الحسن و الحسین ثمرها، و المحبون لأهل البیت ورقها من الجنه حقا حقا.

المصادر:

1. خصائص الوحی المبین للحلی: ص 250 ح 190.

الأسانید:

1. فی خصائص الوحی المبین: عن طریق الحافظ أبی نعیم قال: حدثنا أبو بکر الطلحی، قال: حدثنا عبد اللّه بن یونس السمنانی.

2. فی خصائص الوحی المبین: عن طریق الحافظ أبی نعیم قال: و حدثنا مخلد بن جعفر قال: حدثنا محمد بن جریر بن یزید، قالا: حدثنا هارون بن حاتم، قال: حدثنا عبد الرحمن بن أبی حماد، عن إسحاق العطار، عن عبد اللّه بن محمد بن عقیل، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری.

63 المتن:
اشاره

علی بن إبراهیم فی قوله تعالی: «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ*، عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ» «1»، و هم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه علیهم السّلام.

______________________________

(1). سوره المطففین: الآیه 28.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:277

المصادر:

1. اللوامع النورانیه: ص 498.

2. تفسیر علی بن إبراهیم: علی ما فی اللوامع.

64 المتن:
اشاره

أبو هریره رفعه: إن اللّه أخبرنی أن فاطمه سیده نساء أهل الجنه و الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنه.

المصادر:

1. ینابیع الموده: ص 361.

65 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ینادی مناد من بطنان العرش: «یا أهل الجمع، نکّسوا رءوسکم، و غضوا أبصارکم ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 6، متنا و مصدرا و سندا.

66 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه قال: لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ما ترک إلا الثقلین: کتاب اللّه و عترته أهل بیته. و کان قد أسرّ إلی فاطمه أنها أول أهل بیته لحوقا. فقالت علیها السّلام: بینما أنا بین النائمه و الیقظانه بعد وفاه أبی بأیام إذ رأیت کأنّ أبی قد أشرف علیّ. فلما رأیته لم أملک نفسی أن نادیت: یا أبتاه، انقطع عنا خبر السماء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:278

فبینا أنا کذلک إذ أتتنی الملائکه صفوفا یقدمها ملکان حتی أخذانی فصعدا بی إلی السماء. فرفعت رأسی فإذا أنا بقصور مشیده و أساطین و أنهار تطرد قصرا بعد قصر و بستانا بعد بستان، و إذا قد طلع علیّ من تلک القصور جواری کأنهنّ اللعب مستبشرات یضحکن إلیّ و یقلن: مرحبا بمن خلقت الجنه و خلقنا من أجل أبیها و لم تزل الملائکه تصعد بی حتی أدخلونی إلی دار فیها قصور، فی کل قصر بیوت فیها ما لا عین رأت و لا أذن سمعت، و فیها من السندس و الإستبرق علی الأسرّه الکثیره و علیها اللحاف من الحریر و الدیباج بألوان، و من أوانی الذهب و الفضه فیها الموائد و علیها ألوان الطعام، و فی تلک الجنان نهر مطرد أشدّ بیاضا من اللبن و أطیب رائحه من المسک الأذفر.

فقلت: لمن هذه الدار؟ و ما هذه الأنهار؟ فقالوا: هذه الدار هی الفردوس الأعلی الذی لیس بعده

جنه، و هی دار أبیک و من معه من النبیین، و من أحب اللّه، و هذه هی نهر الکوثر الذی وعده اللّه أن یعطیه إیاه. قلت: فأین أبی؟ قالوا: الساعه یدخل علیک.

فبینا أنا کذلک إذ برزت لی قصور أشدّ بیاضا من تلک القصور و فرش هی أحسن من تلک الفرش، و إذا أنا بفرش مرتفعه علی أسرّه، و إذا أبی جالس علی تلک الفرش و معه جماعه. فأخذنی و ضمّنی و قبّل ما بین عینیّ و قال: مرحبا بابنتی، و اقعدنی فی حجره.

ثم قال: یا حبیبتی، أ ما ترین ما أعد اللّه لک و ما تقدمین علیه! و أرانی قصورا مشرفات فیها ألوان الطرائف و الحلی و الحلل. و قال: هذا مسکنک و مسکن زوجک و ولدیک و من أحبک و أحبهما. فطیبی نفسا، فإنک قادمه علیّ بأیام. قالت: فطار قلبی، و اشتد شوقی.

فانتبهت من رقدتها و صاح بی فأتیتها، و قلت: ما تشتکین؟ فأخبرتنی بالرؤیا. ثم أخذت علیّ عهد اللّه و رسوله أنها إذا توفیت لا أعلم أحدا إلا أم سلمه زوج النبی و أم أیمن و فضه، و من الرجال ابنیها و عبد اللّه بن عباس و سلمان الفارسی و عمار بن یاسر و المقداد و أبا ذر و حذیفه، و قالت: إنی قد أحللتک من أن ترانی بعد موتی، فکن مع النسوه فیمن یغسّلنی، و لا تدفنی إلا لیلا و لا تعلم علی قبری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:279

فلما کانت اللیله التی أراد اللّه أن یکرمها و یقبضها إلیه أخذت تقول: و علیکم السلام، یا ابن عمی، هذا جبرئیل أتانی مسلّما و قال: «السلام یقرئک السلام، یا حبیبه حبیب اللّه، و

ثمره فؤاده، الیوم تلحقین به فی الرفیع الأعلی و جنه المأوی»، ثم انصرف عنی.

ثم أخذت تقول: و علیکم السلام، و تقول: یا ابن عمی، هذا میکائیل یقول: کقول صاحبه. ثم أخذت ثالثا تقول: «و علیکم السلام»، و قد فتحت عینیها شدیدا و قالت:

یا ابن عمی هذا و اللّه الحق عزرائیل، نشر جناحه بالمشرق و المغرب، و قد وصفه لی أبی، و هذه صفته. ثم قالت: یا قابض الأرواح عجّل بی و لا تعذّبنی. ثم قالت: إلیک ربی لا إلی النار. ثم غمضت عینیها و مدّت یدیها و رجلیها، فکأنها لم تکن حیه قط.

المصادر:

1. دلائل الإمامه: ص 43.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 207 ح 36 عن دلائل الإمامه.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 4 ص 24.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: روی أبو بکر أحمد بن محمد الخشاب الکرخی، قال: حدثنا زکریا بن یحیی الکوفی، قال: حدثنا ابن أبی زائده، عن أبیه، قال: حدثنی محمد بن الحسن، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال.

67 المتن:
اشاره

لما عرج بی إلی السماء نادانی ربی: یا محمد، إنی أقسمت بی- و أنا اللّه الذی لا إله إلا أنا- أنی أدخل الجنه جمیع أمتک إلا من أبی! فقلت: ربی، و من یأبی دخول الجنه؟! فقال:

إنی اخترتک نبیا، و اخترت علیا ولیا. فمن أبی عن ولایته فقد أبی دخول الجنه لأن الجنه لا یدخلها إلا محبه، و هی محرمه علی الأنبیاء حتی تدخلها أنت و علی و فاطمه و عترتهم و شیعتهم. فسجدت اللّه شکرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:280

ثم قال لی: یا محمد، إن علیا هو الخلیفه بعدک، و إن قوما من أمتک یخالفونه و إن الجنه محرمه علی من خالفه و عاداه، فبشّر علیا أن له هذه الکرامه منی و إنی سأخرج من صلبه أحد عشر نقیبا، منهم سید یصلی خلفه المسیح بن مریم یملأ الأرض عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما.

فقلت: ربی متی یکون ذاک؟ فقال: إذا رفع العلم و کثر الجهل، و کثر القراء و قل العلماء، و قل الفقهاء و کثر الشعراء، و کثر الجور و الفساد، و اکتفی الرجال بالرجال و النساء بالنساء، و صارت الأمناء خونه، و أعوانهم ظلمه، فهناک أظهر خسفا بالمشرق و خسفا بالمغرب. ثم یظهر الدجال بالمشرق.

ثم أخبرنی ربی ما کان و ما یکون من الفتن و من بنی أمیه و بنی العباس. ثم أمرنی ربی أن اوصل ذلک کله إلی علی، فأوصلته

إلیه عن أمر اللّه.

المصادر:

1. مشارق أنوار الیقین: ص 742.

2. الأحادیث القدسیه المسنده (مخطوط): ص 143، شطرا من الحدیث عن مشارق الأنوار.

الأسانید:

فی مشارق أنوار الیقین: رواه وهب بن منبه عن ابن عباس قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

68 المتن:
اشاره

قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إذا مات الطفل من أطفال المؤمنین نادی مناد فی ملکوت السماوات و الأرض: ألا إن فلان بن فلان قد مات. فإن کان قد مات والده أو أحدهما أو بعض أهل بیته من المؤمنین دفع إلیه یغذوه، و إلا دفع إلی فاطمه علیها السّلام تغذوه حتی یقدم أبواه أو أحدهما أو بعض أهل بیته من المؤمنین فتدفعه إلیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:281

المصادر:

1. تفسیر نور الثقلین: ج 5 ص 141 ح 29، عن توحید الصدوق.

2. التوحید للصدوق: ص 394 ح 8.

الأسانید:

1. فی توحید الصدوق: حدثنا أبی رحمه اللّه قال: حدثنا أحمد بن إدریس، عن محمد بن أحمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین بن أبی الخطاب، عن موسی بن سعدان، عن عبد اللّه بن القاسم، عن أبی زکریا، عن أبی بصیر قال: قال: أبو عبد اللّه علیه السّلام.

69 المتن:
اشاره

قال المیرزا حسین النوری: و نقل العالم المتبحر المولی محمد طاهر القمی عن رساله الاعتقاد لأبی بکر بن مؤمن الشیرازی فی تفسیر قوله تعالی «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ» «1»، یعنی محمدا صلّی اللّه علیه و آله «و الصدیقین» یعنی علی بن أبی طالب علیه السّلام و هو أول من صدّق الرسول «و الشهداء» یعنی علی بن أبی طالب علیه السّلام و جعفر الطیار و حمزه و حسنا و حسینا علیه السّلام و هم سادات الشهداء «و الصالحین» یعنی سلمان و أبا ذر و صهیب و بلالا و خبابا و عمارا، «و حسن اولئک رفیقا» فی الجنه، «وَ کَفی بِاللَّهِ عَلِیماً» «2»، یعنی إن منزل علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیه السّلام فی الجنه.

المصادر:

1. نفس الرحمن فی فضائل سلمان: ص 193.

2. رساله الاعتقاد لأبی بکر بن مؤمن الشیرازی علی ما فی نفس الرحمن.

3. شواهد التنزیل للحسکانی: ج 1 ص 196 ح 206، بتفاوت یسیر.

______________________________

(1). سوره النساء: الآیه 69.

(2). سوره النساء: الآیه 70.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:282

الأسانید:

1. فی شواهد التنزیل: أخبرنا عقیل بن الحسین، قال: أخبرنا علی بن الحسین، قال:

حدثنا محمد بن عبد اللّه، قال: حدثنا أبو عمر عبد الملک بن علی بکازرون، قال: حدثنا أبو مسلم الکشی، قال: حدثنا القعنبی عن مالک عن سمّی عن أبی صالح عن عبد اللّه بن عباس.

70 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: أ ما ترضی أنک معی فی الجنه، و الحسن و الحسین و ذریتنا خلف ظهورنا و أزواجنا خلف ذریاتنا و شیعتنا عن أیماننا و شمائلنا.

المصادر:

1. الصواعق المحرقه: ص 161، عن مناقب أحمد بن حنبل.

2. مناقب أحمد بن حنبل علی ما فی المناقب.

3. الدره الیتیمه فی بعض فضائل السیده العظیمه: ص 12.

71 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد علیها السّلام قال: بینا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی سفر إذ نزل فسجد خمس سجدات! فلما رکب قال بعض أصحابه: رأینا یا رسول اللّه صنعت ما لم تکن تصنعه! قال: نعم، أتانی جبرئیل فبشّرنی أن علیا علیه السّلام فی الجنه، فسجدت للّه شکرا. فلما رفعت رأسی قال: «و فاطمه علیه السّلام فی الجنه»، فسجدت شکرا للّه تعالی.

فلما رفعت راسی قال: «الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنه» فسجدت للّه تعالی شکرا. فلما رفعت رأسی قال: «و من یحبهم فی الجنه»، فسجدت شکرا للّه تعالی.

فلما رفعت رأسی قال: «و من یحب محبهم فی الجنه».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:283

المصادر:

1. حلیه الأبرار للبحرانی: ج 1 ص 174، عن أمالی المفید.

2. أمالی المفید.

الأسانید:

1. فی الأمالی للمفید قال: أخبرنی أبو القاسم جعفر بن محمد بن قولویه، قال: حدثنا الحسین بن محمد بن عامر عن أحمد بن علویه، عن إبراهیم بن محمد الثقفی، قال: أخبرنا توبه بن الخلیل، قال: أخبرنا عثمان بن عیسی، قال: حدثنا أبو عبد الرحمن، عن جعفر بن محمد علیها السّلام قال.

72 المتن:
اشاره

قال علی علیه السّلام أخذ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بید الحسنین، قال: من أحبنی و أحب هذین و أباهما و أمهما کان معی فی درجتی یوم القیامه و کان معی فی الجنه.

المصادر:

1. الصواعق المحرقه للهیثمی 974 ه: ص 153.

2. فضائل أحمد بن حنبل: علی ما فی الصواعق.

3. صحیح الترمذی: ج 1 علی ما فی کتاب «فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد».

4. صحیح ابن ماجه: علی ما فی کتاب «فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد».

5. مستدرک الصحیحین: ج 2 علی ما فی کتاب «فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد».

6. أسد الغابه: ج 5، علی ما فی کتاب «فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد».

7. کنز العمال: ج 6 علی ما فی کتاب «فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:284

8. تاریخ بغداد: ج 7 علی ما فی کتاب «فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد».

9. الریاض النضره: ج 2 علی ما فی کتاب «فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد».

10. الدر المنثور للسیوطی: تفسیر آیه التطهیر.

11. ذخائر العقبی: ص 123 عن أحمد و الترمذی.

12. فاطمه الزهراء علیها السّلام من المیلاد الی بعد الاستشهاد: للسید الهاشمی: ص 126 عن عده کتب.

73 المتن:
اشاره

عن الباقر علیه السّلام قال: سئل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عن قوله تعالی: الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ. «1» فقال: هی شجره فی الجنه أصلها فی داری و فرعها علی أهل الجنه. فقیل له: یا رسول اللّه، سألناک عنها، فقلت: هی شجره فی أهل الجنه أصلها فی دار علی و فاطمه و فرعها علی أهل الجنه. فقال: إن داری و دار علی و فاطمه واحد غدا فی مکان واحد و

هی شجره غرسها اللّه تبارک و تعالی بیده و نفخ فیها من روحه تنبت الحلی و الحلل، و إن أغصانها لتری من وراء سور الجنه.

المصادر:

1. ینابیع الموده للقندوزی: ص 131، عن الثعلبی.

2. تفسیر الثعلبی علی ما فی ینابیع الموده.

3. إحقاق الحق: ج 14 ص 352، عن ینابیع الموده.

4. إحقاق الحق: ج 31 ص 69، عن مختصر المحاسن المجتمعه.

5. مختصر المحاسن المجتمعه لمحمد خیر المقداد: ص 169، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). سوره الرعد: الآیه 29.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:285

74 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: أنا أول من یدخل الجنه و لا فخر، و أنا أول شافع و أول مشفع و لا فخر، و أنا بیدی لواء الحمد یوم القیامه و لا فخر، و أنا سید ولد آدم یوم القیامه و لا فخر.

و أنا أول شخص یدخل علیّ الجنه فاطمه بنت محمد، و مثلها فی هذه الأمه مثل مریم فی بنی إسرائیل.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 60 عن الدرر.

2. الدرر و اللآلی فی بدائع الأمثال: ص 207، علی ما فی الإحقاق.

3. الدلائل لأبی نعیم علی ما فی الإحقاق علی ما فی الدرر.

75 المتن:
اشاره

قال الکسائی و غیره: لما خلق اللّه آدم ... إلی أن قال: و علیه جاریه لها نور و شعاع، و علی رأسها تاج من الذهب مرصع بالجواهر، لم یر آدم أحسن منها. فقال: یا رب من هذه؟ قال: فاطمه بنت محمد. فقال: یا رب، من یکون بعلها؟

قال «1»: یا جبرئیل، افتح له باب قصر من الیاقوت. ففتح، فرأی فیه قبه من الکافور، فیها سریر من ذهب علیه شاب حسنه کحسن یوسف. فقال: هذا بعلها علی بن أبی طالب ... الحدیث.

______________________________

(1). أی قال اللّه تعالی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:286

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 7 ص 19 عن نزهه المجالس.

2. نزهه المجالس للصفوری: ج 2 ص 223، علی ما فی الإحقاق.

76 المتن:
اشاره

عن عائشه، قالت: ما رأیت رجلا قط أحب إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من علی علیه السّلام و من فاطمه علیها السّلام. قالت: قالت فاطمه یوما و أنا حاضره: فدتک نفسی یا رسول اللّه، صلی اللّه علیک، أی شی ء رأیت لی؟ فقال: یا فاطمه، أنت خیر النساء فی البریه، و أنت أهل الجنه و أهلها.

قالت: یا رسول اللّه، فما لابن عمک علی؟ فقال لها: لا یقاس به أحد ممن خلق اللّه.

قالت: و الحسن و الحسین؟ قال: هما ولدای و سبطای و ریحانتای أیام حیاتی و بعد مماتی.

قالت: فبینما هما فی الحدیث إذ أتی علی علیه السّلام فقال له: فداک أبی و أمی یا رسول اللّه صلی اللّه علیک، أی شی ء رأیت لی؟ فقال: یا علی، أنا و أنت و فاطمه و الحسن و الحسین فی غرفه من دره أساسها من رحمه، و أطرافها من رضوان و هی تحت عرش اللّه.

یا علی، بینکم و بین نور اللّه باب، فتنظر إلیه و ینظر إلیک، و علی رأسک تاج من نور قد أضاء ما بین المشرق و المغرب، و أنت ترفل «1» فی حله من حلل حمراویه، و خلقت و خلقنی ربی و خلق محبینا من طینه تحت العرش، و خلق مبغضینا من طینه الخبال و هی طینه من جهنم.

______________________________

(1). مر آنفا معنی الرفل فراجع هناک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:287

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 5 ص 90 ح 326 عن الأربعین.

2. کتاب الأربعون لأبی الفوارس (مخطوط): ص 43 علی ما فی الإحقاق.

3. إحقاق الحق: ج 9 ص 252 عن فرائد السمطین شطرا من الحدیث بتغییر فیه.

4. فرائد السمطین: ج 1 ص 47 ح

13 بتفاوت یسیر.

5. إحقاق الحق: ج 9 ص 209 ح 33 عن ذیل اللآلی للسیوطی بتغییر فیه.

6. ذیل اللئالی للسیوطی: ص 62 بتفاوت فیه.

7. فضائل الصحابه لأبی نعیم: علی ما فی الإحقاق نقلا عن ذیل اللآلی.

الأسانید:

1. فی کتاب الأربعین علی ما فی الإحقاق: أخبرنا محمد بن محمود بن شهریار فی البصره فی جامعها، یرفعه عن جماعه من الصادقین یسندونه إلی عائشه.

2. فی فرائد السمطین: أخبرنی الشیخ مجد الدین عبد اللّه بن محمود إذنا، قال: أخبرنا أبو محمد عبد المجیب بن أبی القاسم بن زهیر الحزنی إجازه، قال: أخبرنا أبو الفضل محمد بن ناصر السلامی، قال: أخبرنا محمود بن أحمد بن عبد المنعم قال: أخبرنا صاحب السعد نظام الملک الحسن بن علی بن إسحاق الطوسی إجازه بجمیع مسموعاته فی ذی القعده سنه أربع و عشره و خمسمائه، قال: أخبرنا الشیخ أبو علی الحسن بن أحمد الحداد، و الشیخ أبو الفضل أحمد بن أحمد بن الحسن الحداد سماعا علیها فی ذی القعده سنه ست و أربعین و أربعمائه، قالا:

أخبرنا الحافظ أبو نعیم أحمد بن عبد اللّه أحمد الأصفهانی، قال: أخبرنا عمر بن أحمد، قال:

حدثنا أحمد بن محمد بن یزید الزعفرانی قال: حدثنا أبو یوسف بن یعقوب بن دینار، و کتبه عن عمار بن أبی شیبه، قال: حدثنا عنه عثمان قال: حدثنا إسماعیل بن عباس قال: سمعت یحیی بن عبد اللّه یحدث عن أبیه، قال: سمعت أبا هریره.

3. فی ذیل اللئالی نقلا عن فضائل الصحابه: أنبأنا عمر بن أحمد، حدثنا أحمد بن محمد بن یزید الزعفرانی، حدثنا أبو یوسف یعقوب بن دینار، و کتبه عنی عثمان بن أبی شیبه، حدثنا منبه بن عثمان، حدثنا إسماعیل بن عیاش،

سمعت یحیی بن عبید اللّه، یحدث عن أبیه، سمعت أبا هریره قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:288

77 المتن:
اشاره

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا سلمان، من أحب فاطمه ابنتی فهو فی الجنه معی، و من أبغضها فهو فی النار. یا سلمان، حب فاطمه ینفع فی مائه من المواطن، أیسر تلک المواطن، الموت و القبر و المیزان و المحشر و الصراط و المحاسبه. فمن رضیت عنه ابنتی فاطمه رضیت عنه، و من رضیت عنه رضی اللّه عنه، و من غضبت علیه ابنتی فاطمه غضبت علیه، و من غضبت علیه غضب اللّه علیه. یا سلمان، ویل لمن یظلمها و یظلم بعلها علیا، و ویل لمن یظلم ذریتها و شیعتها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 166، عن مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 59.

3. ینابیع الموده: ص 263.

4. موده القربی: ص 116 علی ما فی الإحقاق.

5. المائه منقبه: ص 126.

الأسانید:

1. فی المائه منقبه: عن محمد بن شاذان هذا، أخبرنا أبو الطیب محمد بن الحسن التیملی، عن علی بن العباس، عن بکار بن محمد، عن نصر بن مزاحم، عن زیاد بن المنذر، عن زاذان، عن سلمان، قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

78 المتن:
اشاره

قال الشیخ الصدوق فی معنی قول النبی صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: «إن لک کنزا فی الجنه، و أنت ذو قرنیها»، سمعت بعض المشایخ یذکر أن هذا الکنز هو ولده المحسن، و هو السقط الذی ألقته فاطمه علیها السّلام، لما ضغطت بین البابین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:289

و احتجّ علی ذلک بما روی فی السقط أنه یکون محبنطا علی باب الجنه، یقال له:

«ادخل الجنه»، فیقول: لا، حتی یدخل أبوای قبلی ....

المصادر:

1. بیت الأحزان: ص 99.

79 المتن:
اشاره

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله أنه قال لفاطمه علیها السّلام: ابشری، فو اللّه إنک سیده نساء أهل الجنه. فقالت:

فکیف مریم و آسیه؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله: مریم سیده نساء عالمها، و آسیه سیده نساء عالمها، و أنت سیده نساء العالمین أجمع، و إنکن فی بیوت من قصب لا نصب فیه و لا صخب. فاقنعی بابن عمک، فو اللّه لقد زوّجتک سیدا فی الدنیا و سیدا فی الآخره.

المصادر:

1. إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح لإبراهیم الحضرمی (مخطوط): ص 131.

80 المتن:
اشاره

قال علی علیه السّلام: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أنا و فاطمه و الحسن و الحسین مجتمعون: هذه فاطمه و هذان الحسن و الحسین، و من أحبهما یوم القیامه فی الجنه یأکل و یشرب حتی یفرق بین العباد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:290

المصادر:

1. تاریخ دمشق: ج 13 ص 227.

الأسانید:

1. فی تاریخ مدینه دمشق: أخبرنا أبو غالب بن البنا، أنا أبو محمد الجواهری، أنا علی بن محمد بن أحمد بن لؤلؤ، نا محمد بن أحمد الشطوی، نا محمد بن یحیی بن ضریس، نا عیسی بن عبد اللّه بن محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب، حدثنی أبی، عن أبیه، عن جده، عن علی بن أبی طالب علیه السّلام قال.

81 المتن:
اشاره

عن أبن عباس قال: صلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلاه العصر، فلما کان فی الرابعه أقبل الحسن و الحسین حتی رکبا علی ظهر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ فلما سلّم وضعهما بین یدیه.

و أقبل الحسن فحمل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الحسن علی عاتقه الأیمن و الحسین علی عاتقه الأیسر، ثم قال: «أیها الناس، أ لا أخبرکم بخیر الناس جدا و جده؟ أ لا أخبرکم بخیر الناس عما و عمه. أ لا أخبرکم بخیر الناس خالا و خاله؟ أ لا أخبرکم بخیر الناس أبا و أما؟

الحسن و الحسین جدهما رسول اللّه، جدتهما خدیجه بنت خویلد، و أمها فاطمه بنت رسول اللّه، و أبوهما علی بن أبی طالب، و عمهما جعفر بن أبی طالب، و عمتهما أم هانی بنت أبی طالب، و خالهما القاسم بن رسول اللّه و خالاتهما زینب و رقیه و أم کلثوم بنات رسول اللّه. جدهما فی الجنه، و أبو هما فی الجنه، و أمهما فی الجنه، و عمتهما فی الجنه، و خالاتهما فی الجنه و هما فی الجنه، و من أحبهما فی الجنه.

المصادر:

1. تاریخ مدینه دمشق: ج 13 ص 228 ح 3238.

2. جامع الأحادیث: ج 12 ص 18 ح 34278.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:291

الأسانید:

1. فی تاریخ مدینه دمشق: أنبأنا أبو علی الحداد، أنا أبو بکر بن ریذه، انا سلیمان أحمد، نا محمد بن عبد اللّه بن عرس المصری، نا أحمد بن محمد الیمانی، نا عبد الرزاق، أنا معمر، عن ابن أبی نجیح، عن مجاهد، عن ابن عباس قال.

82 المتن:

عن أبی ذر قال: رأیت سلمان و بلالا یقبلان إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله، إذ انکب سلمان علی قدم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 21، متنا و مصدرا و سندا.

83 المتن:

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه نادی مناد: «یا معشر الخلائق، غضوا أبصارکم و نکّسوا رءوسکم حتی تمرّ فاطمه بنت محمد»، فتکون أول من یکسی ... إلی آخر الحدیث، مثل ما مر فی المطاف الأول، رقم 65، متنا و مصدرا و سندا.

84 المتن:
اشاره

قال النبی صلّی اللّه علیه و آله: إذا کان یوم القیامه نادی مناد من بطنان العرش، یا أهل الجمع نکّسوا رءوسکم، و غضّوا أبصارکم حتی تمرّ فاطمه بنت محمد علی الصراط و فی روایه إلی الجنه.

و فی روایه أبی بکر فی الغیلانیات عن أبی أیوب: فتمر مع سبعین ألف جاریه من الحور العین.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:292

المصادر:

1. إسعاف الراغبین: ص 170.

2. الغیلانیات، علی ما فی إسعاف الراغبین.

الأسانید:

1. فی إسعاف الراغبین: روی من طرق عدیده عن عده من الصحابه.

85 المتن:
اشاره

عن موسی بن جعفر علیه السّلام عن أبیه علیه السّلام قال: لما کانت اللیله التی قبض النبی فی صبیحتها علیا و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام و أغلق علیه و علیهم الباب و قال: یا فاطمه- و أدناها منه- فناجاها من اللیل طویلا. فلما طال ذلک خرج علیّ و معه الحسن و الحسین و أقاموا بالباب و الناس خلف الباب، و نساء النبی ینظرن إلی علی و معه ابناه. فقالت عائشه: لأمر أخرجک منه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خلا بابنته دونک فی هذه الساعه؟ فقال لها علی علیه السّلام:

قد عرفت الذی خلا بها و أرادها له، و هو بعض ما کنت فیه و أبوک و صاحباه مما قد سماه، فوجمت «1» أن ترد علیه کلمه.

قال علی علیه السّلام: فما لبثت أن نادتنی فاطمه علیها السّلام، فدخلت علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و هو یجود بنفسه، فبکیت و لم أملک نفسی حین رأیته بتلک الحال یجود بنفسه. فقال لی: ما یبکیک یا علی؟ لیس هذا أوان البکاء، فقد حان الفراق بینی و بینک. فأستودعک اللّه یا اخی فقد اختار لی ربی ما عنده، و إنما بکائی و غمی و حزنی علیک و علی هذه أن تضیع بعدی، فقد أجمع القوم علی ظلمکم، و قد أستودعکم اللّه، و قبلکم منی ودیعه. یا علی، إنی قد أوصیت فاطمه ابنتی بأشیاء و أمرتها أن تلقیها إلیک، فأنفذها فهی الصادقه الصدوقه.

______________________________

(1). وجم: سکت و عجز عن التکلم من شده الغیظ و الخوف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:293

ثم ضمّها إلیه

و قبّل رأسها، و قال: فداک أبوک یا فاطمه. فعلا صوتها بالبکاء، ثم ضمّها إلیه و قال: أما و اللّه لینتقمنّ اللّه ربی و لیغضبنّ لغضبک. فالویل ثم الویل ثم الویل للظالمین.

ثم بکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قال علی علیه السّلام: فو اللّه لقد حسبت بضعه منی قد ذهبت لبکائه، حتی هملت عیناه مثل المطر، حتی بلّ دموعه لحیته و ملاءه کانت علیه، و هو یلزم فاطمه لا یفارقها و رأسه علی صدری و أنا مسنده، و الحسن و الحسین یقبّلان قدمیه و یبکیان بأعلا أصواتهما.

قال علی علیه السّلام: فلو قلت: «أن جبرئیل فی البیت» لصدقت، لأنی کنت أسمع بکاء و نغمه لا أعرفها، و کنت أعلم أنها أصوات الملائکه لا أشک فیها، لأن جبرئیل لم یکن فی مثل تلک اللیله یفارق النبی صلّی اللّه علیه و آله، و لقد رأیت بکاء منها أحسب أن السموات و الأرضین قد بکت لها.

ثم قال لها: یا بنیه، اللّه خلیفتی علیکم، و هو خیر خلیفه. و الذی بعثنی بالحق لقد بکی لبکائک عرش اللّه و ما حوله من الملائکه و السموات و الأرضون و ما فیهما.

یا فاطمه، و الذی بعثنی بالحق لقد حرمت الجنه علی الخلائق حتی أدخلها، و إنک لأول خلق اللّه یدخلها بعدی کاسیه حالیه ناعمه.

یا فاطمه، هنیئا لک. و الذی بعثنی بالحق إنک لسیده من یدخلها من النساء، و الذی بعثنی بالحق إن جهنم لتزفر زفره لا یبقی ملک مقرب و لا نبی مرسل إلا صعق. فینادی إلیها أن یا جهنم! یقول لک الجبار: اسکنی بعزی، و استقری حتی تجوز فاطمه بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله إلی الجنان، لا

یغشاها قتر و لا ذله. و الذی بعثنی بالحق لیدخلن حسن و حسین، حسن عن یمینک، و حسین عن یسارک و تشرفن من أعلی الجنان بین یدی اللّه المقام الشریف و لواء الحمد مع علی بن أبی طالب، یکسی إذا کسیت و یحبی إذا حبیت.

و الذی بعثنی بالحق لأقومنّ بخصومه أعدائک، و لیندمنّ قوم أخذوا حقک، و قطعوا مودتک و کذبوا علیّ و لیختلجنّ دونی. فأقول: أمتی أمتی! فیقال: إنهم بدّلوا بعدک، و صاروا إلی السعیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:294

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 409 ح 36، عن الطرف.

2. الطرف لابن طاوس: ص 38، علی ما فی بحار الأنوار.

3. بیت الأحزان للیزدی: ص 14، شطرا من ذیل الحدیث.

الأسانید:

1. فی الطرف علی ما فی البحار: قال السید بن طاوس: روی محمد بن جریر الطبری، عن یوسف بن علی البلخی، عن أبی سعید الآدمی، عن عبد الکریم بن هلال، عن الحسین بن موسی بن جعفر، عن أبیه علیه السّلام، عن جده علیه السّلام أن أمیر المؤمنین علیه السّلام قال.

86 المتن:
اشاره

عن ابن مسعود: إن فاطمه علیه السّلام أحصنت فرجها، و إن اللّه أدخلها بإحصان فرجها و ذریتها الجنه.

المصادر:

1. کنز العمال: ج 12 ص 111 ح 34239.

87 المتن:
اشاره

عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: إنه لم یکن نبی کان بعده نبی عاش نصف عمر الذی کان قبله، و إن عیسی بن مریم عاش عشرین و مائه، و إنی لا أرانی إلا ذاهبا علی رأس الستین، فأبکانی ذلک. فقال: یا بنیه إنه لیس منا من نساء المسلمین امرأه أعظم ذریه منک فلا تکونی من أدنی امرأه صبرا. إنک أول أهل بیت لحوقا بی و إنک سیده نساء أهل الجنه إلا ما کان من البتول مریم بنت عمران.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:295

المصادر:

1. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 50.

2. المعجم الکبیر للطبرانی، علی ما فی مسند فاطمه علیه السّلام للسیوطی.

88 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله صلی الغداه ثم التفت إلی علی علیه السّلام فقال:

یا علی، ما هذا النور الذی أراه قد غشیک؟ قال: یا رسول اللّه، أصابتنی جنابه فی هذه اللیله، فأخذت بطن الوادی و لم أصب الماء. فلمّا ولیت نادانی مناد: یا أمیر المؤمنین! فالتفتّ فإذا خلفی إبریق مملوء من ماء، فاغتسلت. فقال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا علی، أما المنادی فجبرئیل، و الماء من نهر یقال له «الکوثر»، علیه اثنا عشر ألف شجره، کل شجره لها ثلاثمائه و ستون غصنا، فإذا أراد أهل الجنه الطرب هبّت ریح، فما من شجره و لا غصن إلا و هو أحلی صوتا من الآخر، و لو لا أن اللّه تعالی کتب علی أهل الجنه أن لا یموتوا لماتوا فرحا من شده حلاوه تلک الأصوات، و هذا النهر فی جنه عدن، و هو لی و لک و لفاطمه و الحسن و الحسین، و لیس لأحد فیه شی ء.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 8 ص 26 ح 27، عن کنز الفوائد.

2. کنز الفوائد علی ما فی بحار الأنوار.

3. مدینه المعاجز للبحرانی: ج 2 ص 74.

الأسانید:

1. فی کنز الفوائد علی ما فی البحار: روی عن أحمد بن هوذه، عن إبراهیم بن إسحاق، عن عبد اللّه بن حماد، عن حمران بن أعین، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:296

89 المتن:
اشاره

عن عبید اللّه بن سلیمان- و کان قاریا للکتب- قال: قرأت فی الإنجیل: یا عیسی، جدّ فی أمری و لا تهزل و اسمع و أطع یا ابن الطاهره الطهر البکر البتول. أتیت من غیر فحل خلقتک آیه للعالمین. فإیای فاعبد و علیّ فتوکل. خذ الکتاب بقوه، فسّر لأهل سوریا السریانیه، بلغ من بین یدیک أنی أنا اللّه الدائم الذی لا أزول. صدّقوا النبی الأمی صاحب الجمل و المدرعه و التاج، و هی العمامه و النعلین و الهراوه، و هی القضیب، الأنجل العینین، الصلت الجبین، الواضح الخدین، الأقنی الأنف، المفلج الثنایا، کأنّ عنقه إبریق فضه، کأنّ الذهب یجری فی تراقیه. له شعرات من صدره إلی سرّته، لیس علی بطنه و لا علی صدره شعرا، سمر اللون، دقیق المسربه، ششن الکف و القدم، إذا التفت التفت جمیعا، و إذا مشی کأنما ینقلع من الصخره، و ینحدر من صبب، و إذا جاء مع القوم بذهم عرقه فی وجهه کاللؤلؤ و ریح المسک ینفخ منه، لم یر قبله مثله و لا بعده، طیّب الریح، نکّاح النساء، ذو النسل القلیل، إنما نسله من مبارکه، لها بیت فی الجنه لا صخب فیه و لا نصب، یکفلها فی آخر الزمان کما کفّل زکریا أمک، لها فرخان مستشهدان. کلامه القرآن، و دینه الإسلام و أنا السلام، و طوبی لمن أدرک زمانه، و شهد أیامه و سمع کلامه.

قال عیسی علیه السّلام: یا رب، و ما

طوبی؟ قال: شجره فی الجنه غرستها تظلّ الجنان، أصلها من رضوان، ماؤها من تسنیم، برده الکافور و طعمه طعم الزنجبیل. من یشرب من تلک العین شربه لا یظمأ بعده أبدا.

فقال عیسی: اللهم اسقنی منها. قال: حرام یا عیسی علی البشر أن یشربوا منها حتی یشرب ذلک النبی، و حرام علی الأمم أن یشربوا منها حتی یشرب أمه ذلک النبی.

أرفعک إلیّ ثم أهبطک فی آخر الزمان لتری من أمه ذلک النبی العجائب، و لتعینهم علی اللعین الدجال، أهبطک فی وقت الصلاه لتصلی معهم، إنهم مرحومه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:297

المصادر:

1. أمالی الصدوق: المجلس 46 ح 8.

2. بحار الأنوار: ج 14 ص 284 ح 6، عن أمالی الصدوق.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 22 ح 14، شطرا من الحدیث.

4. عوالم العلوم: ج 11/ 2 ص 1162 ح 1، شطرا من الحدیث عن أمالی الصدوق.

5. کمال الدین: ص 159 ح 18.

6. إعلام الوری: ص 12.

7. قصص الأنبیاء: ص 252 ح 46.

8. مشارق أنوار الیقین للبرسی: ص 72، شطرا من الحدیث.

9. الایقاظ من الهجعه: ص 323، شطرا من الحدیث عن کمال الدین.

10. بحار الأنوار: ج 16 ص 144 ح 1، عن کمال الدین و أمالی الصدوق.

11. الجواهر السنیه: ص 113، عن أمالی الصدوق.

12. إثبات الهداه: ج 1 ص 171 ح 40.

الأسانید:

1. فی أمالی الصدوق: حدثنا محمد بن إبراهیم بن إسحاق قال: حدثنا عبد العزیز بن یحیی الجلودی، قال: حدثنا هشام بن جعفر، عن حماد، عن عبد اللّه بن سلیمان، و کان قاریا للکتب، قال: قرأت فی الإنجیل.

90 المتن:

عن ابن عباس قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله کان جالسا ذات یوم و عنده علی و فاطمه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 39، متنا و مصدرا و سندا.

91 المتن:
اشاره

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: لما خلق اللّه الجنه خلقها من نور وجهه، ثم أخذ من ذلک النور

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:298

فقذفه، فأصابنی ثلث النور، و أصاب فاطمه ثلث النور، و أصاب علیا و أهل بیته ثلث النور.

فمن أصاب من النور اهتدی إلی ولایه آل محمد، و من لم یصبه من ذلک النور ضلّ عن ولایه آل محمد علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 44 ح 44، عن المناقب.

2. المناقب علی ما فی بحار الأنوار.

92 المتن:

قال أبو محمد العسکری علیه السّلام: قیل لأمیر المؤمنین علیه السّلام: هل لمحمد صلّی اللّه علیه و آله آیه مثل آیه موسی علیه السّلام فی رفعه الجبل ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 4، متنا و مصدرا و سندا.

93 المتن:

عن أبی هریره مرفوعا: إذا کان یوم القیامه نادی مناد من بطنان العرش ... إلی آخر الحدیث، علی ما مر فی المطاف الأول رقم 16، متنا و مصدرا و سندا.

94 المتن:

قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا سلمان، أ تدری من الداخل علینا؟ قال: نعم، یا رسول اللّه و لکن زدنی علما إلی علمی ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، رقم 20، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:299

95 المتن:

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام و قد سئل عن قول اللّه عز و جل: «وَ بَیْنَهُما حِجابٌ» «1»، فقال: سور بین الجنه و النار ... إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی المطاف الأول، ح 22، متنا و مصدرا و سندا.

96 المتن:

إذا قامت القیامه نادی مناد من بطنان العرش: یا أهل المحشر غضوا ... إلی آخر الحدیث، مثل ما مر فی المطاف الأول، ح 59 متنا و مصدرا و سندا.

97 المتن:

روی أنه ینادی مناد یوم القیامه من أحب فاطمه علیها السّلام و ذریتها فلیأخذ شعرا من مقنعه فاطمه علیها السّلام ... إلی آخر الحدیث، مثل ما مر فی المطاف الأول، ح 31، متنا و مصدرا و سندا.

98 المتن:

عن علی بن الحسین علیه السّلام قال: إذا کان یوم القیامه نادی مناد: لا خوف علیکم ... إلی آخر الحدیث، مثل ما مر فی المطاف الأول، ح 32، متنا و مصدرا و سندا.

______________________________

(1). سوره الاعراف: الآیه 46.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:300

99 المتن:

عن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: أنا و علی و فاطمه و الحسن و الحسین مجتمعون و من أحبنا یوم القیامه ... إلی آخر الحدیث، مثل ما مر فی المطاف الأول، ح 64، متنا و مصدرا و سندا.

100 المتن:

قال الصادق علیه السّلام فی بیان الأعراف و وقوف المسلمین علیه: و هذا الیوم یوم الموت ...

إلی آخر الحدیث، مثل ما مر فی المطاف الأول، ح 53، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 24،ص:301

الفهرست

القسم الثالث: فاطمه الزهراء علیها السّلام بعد هذا العالم 7

المطاف الأول: جلالتها علیها السّلام فی المحشر 9

المطاف الثانی: ملاقاتها علیها السّلام مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی المحشر 107

المطاف الثالث: ملاقاتها علیها السّلام مع الحسین علیه السّلام فی المحشر 139

المطاف الرابع: شفاعتها علیه السّلام فی المحشر 157

المطاف الخامس: فاطمه علیها السّلام و الجنه 207

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:5

الجزء الخامس و العشرون

[مقدمه المؤلف]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* تم إعداد الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی خمسه و عشرین مجلدا، یختص الأول منها بخلقها النوری قبل هذا العالم و المجلد الرابع و العشرون بأحوالها علیها السّلام بعد هذا العالم، و الثمانیه عشر البواقی بحیاتها و سیرتها فی هذا العالم.

و هذا هو المجلد الخامس و العشرون منها و الذی یحوی الفهارس الفنیه لجمیع المجلدات الأربع و العشرین الماضیه.

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک و أحصاه کتابک، و اجعلنا من شیعتها و محبیها و الذابین عنها بأیدینا و ألسنتنا و قلوبنا و الحمد للّه رب العالمین.

قم المقدسه، یوم میلاد فاطمه الزهراء علیها السّلام 20 جمادی الثانیه 1427 إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:7

فی هذا المجلد الفهارس الخمسه لجمیع مجلدات الموسوعه:

اشاره

1. فهرس الآیات 2. فهرس الأعلام 3. فهرس الأمکنه 4. فهرس الوقائع و الأیام 5. فهرس المصادر 6. فهرس المواضیع

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:9

فهرس الآیات

البقره: 8/ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ ج 20/ 306

البقره: 12/ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ. ج 13/ 394، 397، 399، 401، 406، 408، 409، 411، 413

البقره: 15/ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ ج 22/ 18

البقره: 23/ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ ج 21/ 471

البقره: 24/ فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ ج 8/ 246، ج 17/ 160

البقره: 34/ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ ج 21/ 347 البقره: 35/ یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّهَ وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ ج 1/ 217، ج 9/ 74، ج 21/ 324، 374، ج 21/ 332، ج 22/ 13، 84

البقره: 38/ فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ج 1/ 243، 252، 259، 269، 271، ج 18/ 252، ج 19/ 267

البقره: 44/ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ ج 7/ 345

البقره: 45/ إِنَّها لَکَبِیرَهٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ ج 21/ 157

البقره: 50/ أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ ج 13/ 188

البقره: 54/ وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً ج 21/ 267

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:10

البقره: 60/ وَ إِذِ اسْتَسْقی مُوسی لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَهَ عَیْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ کُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ

لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ج 3/ 193، ج 18/ 154، 189، ج 19/ 66، ج 21/ 241

البقره: 64/ فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ج 22/ 151

البقره: 65/ وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَوْا مِنْکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَهً خاسِئِینَ ج 16/ 233

البقره: 83/ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً ج 22/ 558

البقره: 83/ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً ج 22/ 546

البقره: 85/ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ ج 12/ 280

البقره: 87/ وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ ج 5/ 418، ج 11/ 259

البقره: 88/ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ ... ج 20/ 215 البقره: 89/ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَهُ اللَّهِ عَلَی الْکافِرِینَ ج 12/ 20، ج 20/ 216

البقره: 97/ قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ ج 12/ 39

البقره: 124/ وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَ ج 18/ 160، 252، ج 22/ 21، 168

البقره: 125/ وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّی ج 5/ 92، ج 9/ 197

البقره: 126/ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا ج 20/ 311

البقره: 128/ وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ ج 12/ 279

البقره: 132/ ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ ج 21/ 452

البقره: 133/ نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ ج 18/ 107

البقره: 136/ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا ج 22/ 54

البقره: 137/ فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا ج 20/ 311، ج 22/ 54

البقره: 140/ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ ج 9/ 140

البقره: 142/ وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّهً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً ج

18/ 221

البقره: 144/ قَدْ نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَهً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ ج 10/ 125

البقره: 152/ فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ ج 22/ 179، 249

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:11

البقره: 155/ وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ ج 7/ 222

البقره: 156- 157/ الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ، أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ج 7/ 222، ج 12/ 180، ج 14/ 60، 67، ج 18/ 238، ج 20/ 368، ج 22/ 101

البقره: 158/ إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَهَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما ج 2/ 288، ج 9/ 158

البقره: 159/ إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدی ... أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ.

ج 19/ 524، ج 20/ 215، 217

البقره: 161/ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ ج 20/ 216

البقره: 164/ إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ج 22/ 258

البقره: 179/ وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ ج 21/ 129

البقره: 180/ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ. ج 12/ 303، 409، ج 13/ 37، 177، 187، 199، 212، 242، 256

البقره: 183- 184/ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ ... فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ ج 12/ 291

البقره: 185/ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ ج 8/ 39، ج 21/ 379

البقره: 186/ وَ إِذا

سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ج 9/ 76

البقره: 204/ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ وَ إِذا تَوَلَّی سَعی فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ ...

ج 10/ 93، 251

البقره: 207/ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ. ج 2/ 221، 223، 228

البقره: 212/ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ ج 17/ 212

البقره: 222/ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ ج 13/ 98

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:12

البقره: 237/ وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَهً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَا الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَهُ النِّکاحِ وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوی وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ج 3/ 250

البقره: 238/ حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطی ج 19/ 247، 355، ج 21/ 224، 334، ج 22/ 19، 150

البقره: 255/ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ... مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ج 2/ 137، ج 13/ 222، ج 24/ 164

البقره: 261/ مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ ... ج 7/ 120، 121، 122 ج 12/ 140، ج 18/ 210، ج 22/ 17، 144، 449

البقره: 282/ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ. ج 12/ 235، 253، 329

البقره: 285/ آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ ج 2/ 36، ج

18/ 69

البقره: 286/ لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها ج 17/ 449

آل عمران: 3/ إِنِّی أُعِیذُها بِکَ وَ ذُرِّیَّتَها مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ ج 18/ 128

آل عمران: 17/ الصَّابِرِینَ وَ الصَّادِقِینَ وَ الْقانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ ج 22/ 151

آل عمران: 18/ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِکَهُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ج 7/ 114، ج 22/ 187، 226

آل عمران: 19/ إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ ج 7/ 114

آل عمران: 20/ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ ج 18/ 212

آل عمران: 23/ یُدْعَوْنَ إِلی کِتابِ اللَّهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ ج 12/ 15، 50

آل عمران: 26/ قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ ... بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ ج 6/ 346، ج 7/ 66

آل عمران: 30/ یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً ج 4/ 99، ج 5/ 413، ج 10/ 263، ج 24/ 87

آل عمران: 31/ قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ ج 18/ 28

آل عمران: 33- 34/ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ج 6/ 300 ج 8/ 304، ج 10/ 150، ج 18/ 76، 221، ج 19/ 22، 126،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:13

ج 20/ 502، 551، ج 21/ 150، 153، 434 ج 22/ 19، 156

آل عمران: 35/ إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما

فِی بَطْنِی مُحَرَّراً ج 9/ 79، ج 21/ 332

آل عمران: 36/ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُها أُنْثی ... وَ إِنِّی سَمَّیْتُها مَرْیَمَ ج 9/ 79، ج 21/ 333

آل عمران: 37/ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ. ج 8/ 26، 75، 112، 119، 144، 242، 293، 355، 396 ج 9/ 90، 97، 211، 212، 337، 344، ج 13/ 313، ج 17/ 264، 265، 271، 275، 277، 283، 287، 289، 294، 315، 318، 324، 344، 347، 348، 353، 372، ج 19/ 208، 214، 220، 226، 227، 229، 234، 237، 239، 243، 248، 255، 256، 263، ج 20/ 323، 325، ج 21/ 582، 585، 593، 596، 598، 613، ج 22/ 19، 157، 319

آل عمران: 40/ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَهٍ ج 8/ 120

آل عمران: 42/ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ ج 6/ 241، ج 7/ 170، ج 8/ 40، ج 10/ 44، ج 21/ 62، 68، 69، 75، 87، 88، 91، 93، 95، 101، 105، 113، 229، 333، 334، 452، ج 22/ 15، 106

آل عمران: 43/ یا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ. ج 8/ 40، ج 10/ 44، ج 14/ 17، ج 21/ 333

آل عمران: 44/ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ ج 10/ 79، ج 19/ 96، ج 21/ 333 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 13 فهرس الآیات ..... ص : 9

عمران: 45/ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَهُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَهٍ

مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ ج 5/ 91، ج 18/ 169، ج 21/ 333

آل عمران: 54/ وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ ج 14/ 119

آل عمران: 59- 61/ إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ ج 19/ 490، 491، 496، 500، 504، 506، 508، 509، 510، 515، 516، 517، 518، 520، 522، 523، 527، 530، 531، 532، 534، 535، 537، 542، 543، 544، 545، 548، 549، 553، 556، 557، 558، 559، 563، 564، 565، 569

آل عمران: 61/ فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ ج 1/ 146، ج 6/ 273، ج 7/ 167، 169، ج 8/ 305، 400 ج 9/ 73، 75، 79، 93، ج 12/ 449، ج 13/ 140، ج 18/ 20، 55، 61، 63، 80، 96، 100، 122، 130، 136، 142، 358، ج 20/ 216، ج 21/ 132، 138، 331، 466،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:14

ج 22/ 290

آل عمران: 84/ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَیْنا ج 18/ 156

آل عمران: 85/ وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ ج 13/ 177، 193، 198، 207، 211، 235، 242، 248، 255

آل عمران: 86/ کَیْفَ یَهْدِی اللَّهُ قَوْماً ج 12/ 218

آل عمران: 87/ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَهَ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَهِ ج 20/ 216

آل عمران: 92/ لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ ج 17/ 378، 405، ج 19/ 203، ج 20/ 475، ج

21/ 605

آل عمران: 96/ إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ ج 10/ 125

آل عمران: 97/ وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ ج 17/ 448

آل عمران: 103/ وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ ج 13/ 176، 97، 206، 210، 227، 234، 241، 248، 253، 254، 261، 263، 288

آل عمران: 106/ قالُوا بَلی وَ رَبِّنا قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ* ج 18/ 237

آل عمران: 110/ کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ ج 18/ 221

آل عمران: 144/ وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ ج 1/ 266، ج 8/ 259، ج 10/ 70، ج 12/ 240، ج 13/ 179، 188، 200، 212، 236، 244، 249، 256، 271، 299، 300، 329، ج 14/ 76، 354، ج 17/ 449، ج 20/ 368، 395

آل عمران: 146/ وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ ج 7/ 222

آل عمران: 152/ وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ ... وَ لَقَدْ عَفا عَنْکُمْ ج 2/ 261، ج 12/ 186

آل عمران: 153/ إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلی أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فِی أُخْراکُمْ ج 2/ 262

آل عمران: 154/ تَتَجافی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ ج 4/ 430

آل عمران: 164/ لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ ج 22/ 541، 610

آل عمران: 169- 170/ وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ

یُرْزَقُونَ فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ ج 6/ 329، ج 24/ 88

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:15

آل عمران: 178/ وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ ج 6/ 328، 356

آل عمران: 181/ لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیاءُ ... ج 3/ 120، 252، ج 18/ 238

آل عمران: 185/ کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَهُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّهَ ... ج 2/ 305، ج 4/ 102، ج 14/ 77، 78، 87، ج 17/ 52، 375، ج 24/ 24

آل عمران: 187/ وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا فَبِئْسَ ما یَشْتَرُونَ ج 18/ 114

آل عمران: 191- 195/ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ ... فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لا أُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی ... ج 2/ 214، 223، ج 9/ 73، 76، 129، 134، 141، 142، 357، ج 21/ 101، 110، ج 22/ 17، 142، 267، 277

آل عمران: 221/ وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِکَ ج 2/ 261

النساء: 3/ وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ ... ج 13/ 242، ج 22/ 18، 150

النساء: 4/ فَکُلُوهُ هَنِیئاً مَرِیئاً ج 18/ 436

النساء: 7/ لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصِیباً مَفْرُوضاً

ج 12/ 291، 351، ج 13/ 73، 106

النساء: 11/ یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ ج 2/ 134، ج 12/ 204، 207، 211، 259، 277، 291، 294، 303، 321، 325، 351، 409، 433، 448، ج 13/ 27، 37، 38، 39، 67، 73، 91، 106، 111، 125، 134، 140، 157، 161، 177، 187، 212، 228، 235، 242، 255، ج 18/ 123، 144، 147

النساء: 12/ وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ ... ج 13/ 73، 154، 159

النساء: 14/ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ ناراً خالِداً فِیها وَ لَهُ عَذابٌ مُهِینٌ ج 12/ 409

النساء: 18/ وَ لَیْسَتِ التَّوْبَهُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّی إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَ لَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِیماً ج 6/ 276، ج 10/ 205

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:16

النساء: 20- 21/ وَ آتَیْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً، وَ کَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضی بَعْضُکُمْ إِلی بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْکُمْ مِیثاقاً غَلِیظاً ... ج 3/ 250

النساء: 22/ وَ لا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آباؤُکُمْ مِنَ النِّساءِ ... ج 18/ 149

النساء: 23/ حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهاتُکُمْ وَ بَناتُکُمْ ... وَ حَلائِلُ أَبْنائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلابِکُمْ ... ج 6/ 292، ج 8/ 311، ج 18/ 81، 141

النساء: 26/ یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ ... ج 22/ 39

النساء: 29/ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ

اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً ... ج 19/ 543

النساء: 43/ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا ... ج 12/ 235

النساء: 46/ وَ لکِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ ... ج 20/ 215، 217

النساء: 47/ أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ ... ج 20/ 215

النساء: 52/ أُولئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ مَنْ یَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِیراً ج 20/ 215، 221، 252، 277، 283

النساء: 54/ أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً ... ج 8/ 54، 304، ج 10/ 150

النساء: 59/ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ج 7/ 123، ج 8/ 59، 310، ج 18/ 217، ج 19/ 364، 386، ج 22/ 86

النساء: 64/ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً ... ج 6/ 94

النساء: 69/ وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ ... ج 22/ 22، 58، ج 24/ 270، 281

النساء: 70/ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً. وَ کَفی بِاللَّهِ وَکِیلًا ... ج 24/ 216

النساء: 73/ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا ... ج 18/ 178، 229

النساء: 76/ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً ... ج 10/ 140

النساء: 77/ مَتاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ ... ج 9/ 195

النساء: 78/ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ... ج 17/ 277، ج 19/ 237

النساء: 82/ أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً ... ج 13/ 271

النساء: 86/ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها ... ج

20/ 69

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:17

النساء: 93/ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِیماً ... ج 20/ 214

النساء: 95/ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَی الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً ... ج 12/ 494، 561، ج 20/ 208، ج 21/ 296

النساء: 118/ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِکَ نَصِیباً مَفْرُوضاً ... ج 20/ 217

النساء: 156/ وَ بِکُفْرِهِمْ وَ قَوْلِهِمْ عَلی مَرْیَمَ ... ج 21/ 332

النساء: 157/ وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ ... ج 21/ 333

النساء: 159/ وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ ... ج 7/ 308

النساء: 171/ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلی مَرْیَمَ ... ج 21/ 333

المائده: 3/ حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَهُ وَ الْمَوْقُوذَهُ وَ الْمُتَرَدِّیَهُ وَ النَّطِیحَهُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلَّا ما ذَکَّیْتُمْ ... ج 12/ 291، 569

المائده: 5/ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا ... ج 22/ 10

المائده: 13/ فَبِما نَقْضِهِمْ مِیثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ ... ج 20/ 214

المائده: 17/ لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ... ج 21/ 233، 333

المائده: 23/ إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ ... ج 21/ 601

المائده: 31/ فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً یَبْحَثُ فِی الْأَرْضِ ... ج 2/ 184

المائده: 35/ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ ... ج 24/ 164

المائده: 42/ سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِینَ ... ج 12/ 16، 40، 60

المائده: 46/ وَ قَفَّیْنا عَلی آثارِهِمْ ... ج 21/ 333

المائده: 50/ أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ ج 12/ 425، 434، ج 13/ 177، 193، 198، 207، 211، 235، 243، 249، 255، 262، 265، 295،

328

المائده: 54/ أَذِلَّهٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَی الْکافِرِینَ ... ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ ... ج 19/ 130، ج 20/ 150، 186، ج 22/ 499

المائده: 55/ إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ... ج 8/ 55

المائده: 60/ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَیْهِ ... ج 20/ 214

المائده: 64/ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا ... کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ. ج 12/ 64، ج 13/ 176، 192، 197، 206، 227، 234، 241، 248، 264، ج 20/ 215

المائده: 75/ مَا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلَّا رَسُولٌ ... ج 21/ 333

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:18

المائده: 78/ لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ ... ج 20/ 215

المائده: 80/ لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ ج 13/ 393، 395، 396، 398، 401، 403، 404، 407، 409، 412، 414

المائده: 110/ إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَ عَلی والِدَتِکَ ... ج 21/ 333

المائده: 112/ إِذْ قالَ الْحَوارِیُّونَ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ ... ج 21/ 333

المائده: 114/ قالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَهً مِنَ السَّماءِ ... ج 21/ 333

المائده: 116/ وَ إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَ أُمِّی إِلهَیْنِ ... ج 21/ 333

الأنعام: 9/ وَ لَلَبَسْنا عَلَیْهِمْ ما یَلْبِسُونَ ... ج 1/ 331

الأنعام: 28/ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ ... ج 20/ 154، ج 21/ 232، ج 24/ 67

الأنعام: 38/ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ ءٍ ... ج 7/ 167، 173، ج 18/ 61

الأنعام: 45/ فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ ... ج 9/ 317، ج 20/ 269

الأنعام: 59/ وَ لا حَبَّهٍ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ ... ج 21/ 329

الأنعام: 67/ و عند الساعه یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ. و لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ. مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ یُخْزِیهِ وَ یَحِلُّ عَلَیْهِ عَذابٌ مُقِیمٌ* ... ج 12/ 434، ج 13/ 193، 208، 212، 249، 256، 265، 268، 296، 329

الأنعام: 75/ وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ ... ج 7/ 162

الأنعام: 84- 85/ وَ تِلْکَ حُجَّتُنا آتَیْناها إِبْراهِیمَ عَلی قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ، وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلًّا هَدَیْنا وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ، وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی وَ إِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ ج 6/ 291، ج 7/ 167، 169، 170، 173، 227، ج 13/ 69، ج 18/ 56، 61، 64، 80، 96، 100، 113، 114، 117، 122، 123، 130، 131، 134، 135، 136، 140، 197، ج 19/ 493، 542، ج 21/ 466، ج 22/ 146

الأنعام: 110/ وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ کَما لَمْ یُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّهٍ ... ج 7/ 307، ج 20/ 18، 118

الأنعام: 112/ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ ... ج 12/ 140

الأنعام: 124/ اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ. ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ... ج 12/ 302، ج 17/ 515، ج 21/ 124

الأنعام: 127/ لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِیُّهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ

... ج 7/ 313

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:19

الأنعام: 153/ وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ ... ج 18/ 177

الأنعام: 158/ وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ ... ج 13/ 214، 237، 245، 250، 257، 266، 365

الأنعام: 160/ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها ... ج 9/ 154، 169، ج 14/ 32، ج 17/ 148، 245، 369، 370، ج 21/ 616، ج 22/ 225

الأعراف: 21/ و لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ ... ج 3/ 396

الأعراف: 22- 23/ أَ لَمْ أَنْهَکُما عَنْ تِلْکُمَا الشَّجَرَهِ وَ أَقُلْ لَکُما إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُما عَدُوٌّ مُبِینٌ ... ج 1/ 218

الأعراف: 23/ قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا ... ج 9/ 75، ج 21/ 109، 137، 374

الأعراف: 31/ یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ ... ج 17/ 448

الأعراف: 33/ رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا ... ج 2/ 225

الأعراف: 38/ کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّهٌ لَعَنَتْ أُخْتَها ... ج 20/ 217

الأعراف: 43- 44/ ... أَنْ لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ، الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَهِ کافِرُونَ ... ج 20/ 216، ج 24/ 83

الأعراف: 46/ وَ بَیْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ. ج 20/ 97، 98، ج 22/ 11، 69، 548، ج 24/ 61، 143، 150، 151، 185، 299

الأعراف: 54/ إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ ... ج 5/ 126

الأعراف: 58/ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ... ج 18/ 28

الأعراف: 83/ فَأَنْجَیْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ ... ج 21/ 332

الأعراف: 96/ وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ ... ج 3/ 403،

ج 13/ 41

الأعراف: 128/ قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ ... ج 4/ 158 ج 7/ 222

الأعراف: 138/ قالُوا یا مُوسَی اجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَهٌ قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ... ج 10/ 194

الأعراف: 150/ یا ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنِی ج 3/ 90، ج 8/ 160، ج 9/ 32، ج 10/ 140، 151، 158، 173، 265، 281، 284

الأعراف: 157/ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ ... ج 12/ 65

الأعراف: 160/ وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَهَ أَسْباطاً أُمَماً ... ج 18/ 232

الأعراف: 172/ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ ... ج 13/ 307، 324

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:20

الأعراف: 187/ یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَهِ أَیَّانَ مُرْساها ... ج 24/ 17، 86

الأنفال: 1/ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفالِ ... ج 13/ 26

الأنفال: 2/ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ ... ج 12/ 361

الأنفال: 26/ وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ ... ج 13/ 288

الأنفال: 27/ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ... ج 9/ 269

الأنفال: 30/ وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ ... ج 2/ 217

الأنفال: 31/ وَ إِذا تُتْلی عَلَیْهِمْ آیاتُنا ... ج 22/ 18، 148

الأنفال: 32/ وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ ... ج 20/ 175

الأنفال: 33/ وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ ... ج 2/ 224، ج 9/ 76، ج 18/ 448، 521

الأنفال: 36/

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ ... ج 2/ 261

الأنفال: 41/ وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ ... ج 7/ 239، ج 8/ 277، 309، ج 12/ 178، 340، 474، ج 13/ 56/، 58

الأنفال: 42/ لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَهٍ وَ یَحْیی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَهٍ ... ج 12/ 447، 470، ج 13/ 324

الأنفال: 65/ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ ... ج 10/ 158

الأنفال: 72/ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یُهاجِرُوا ما لَکُمْ مِنْ وَلایَتِهِمْ مِنْ شَیْ ءٍ حَتَّی یُهاجِرُوا ... ج 7/ 172، ج 18/ 60

الأنفال: 75/ النَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ ج 10/ 150، ج 12/ 291، 294، 326، 351، ج 13/ 30، 37، 67، 187، 199، 228، 255، ج 22/ 83

التوبه: 3/ وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ ... ج 24/ 233

التوبه: 6/ إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکِینِ ... ج 13/ 57

التوبه: 9/ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ ... ج 2/ 224، ج 22/ 301

التوبه: 10/ وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ ... ج 6/ 272

التوبه: 12/ وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِی دِینِکُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ ... ج 12/ 435، ج 13/ 330

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:21

التوبه: 13/ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ. ج 13/ 189، 213، 237، 245، 250، 257، 266، 272، 304

التوبه: 18/ إِنَّما یَعْمُرُ

مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ ... ج 12/ 361

التوبه: 19/ أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ وَ عِمارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ... ج 6/ 272

التوبه: 29/ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ. ج 7/ 114

التوبه: 31/ اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ ... ج 21/ 333

التوبه: 32/ یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ ... ج 14/ 119

التوبه: 33/ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ ... ج 18/ 274

التوبه: 40/ اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍ ... ج 18/ 242

التوبه: 49/ أَلا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکافِرِینَ ج 13/ 176، 193، 198، 207، 211، 227، 234، 242، 248، 255، 262، 264، 292

التوبه: 60/ إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکِینِ وَ الْعامِلِینَ عَلَیْها وَ الْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّقابِ وَ الْغارِمِینَ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَهً مِنَ اللَّهِ ج 8/ 310، ج 12/ 178، 341، ج 20/ 119

التوبه: 61/ وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَ ... ج 18/ 519، ج 21/ 141

التوبه: 68/ هِیَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِیمٌ ... ج 20/ 215

التوبه: 72/ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ... ج 20/ 419

التوبه: 98/ الْأَعْرابُ أَشَدُّ کُفْراً وَ نِفاقاً ... ج 16/ 188

التوبه: 103/ تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها ... ج 13/ 283

التوبه: 105/ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ ... الْمُؤْمِنُونَ ... ج 13/ 180

التوبه: 111/ إِنَّ اللَّهَ

اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ...

ج 18/ 238

التوبه: 119/ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ ... ج 12/ 142، 502، ج 21/ 54

التوبه: 122/ فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ ... ج 24/ 204

التوبه: 128/ لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ ... ج 12/ 368، ج 13/ 175، 187، 192، 197، 206، 210، 227، 233، 241، 247، 254،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:22

261، 263، 328

یونس: 3/ إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ ... ما مِنْ شَفِیعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ج 2/ 3، ج 22/ 587، ج 24/ 164

یونس: 23/ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُما ... ج 9/ 75

یونس: 35/ وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ. وَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِینَ. أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ... ج 12/ 383، ج 13/ 394، 397، 404، 408

یونس: 54/ وَ أَسَرُّوا النَّدامَهَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ ... ج 10/ 255

یونس: 71/ ثُمَّ لا یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّهً ... ج 13/ 281

یونس: 87/ وَ أَوْحَیْنا إِلی مُوسی وَ أَخِیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَهً. ج 8/ 87، ج 17/ 71

یونس: 102/ فَهَلْ یَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَیَّامِ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ.

ج 10/ 194

یونس: 109/ وَ

اصْبِرْ حَتَّی یَحْکُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ ... ج 7/ 222

هود: 14/ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْری لِلذَّاکِرِینَ ... ج 13/ 181

هود: 17/ أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ ... ج 6/ 271

هود: 18/ أَلا لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ ... ج 20/ 216، ج 22/ 452

هود: 19/ الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَهِ هُمْ کافِرُونَ ... ج 10/ 261

هود: 28/ أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ. ج 13/ 394، 396، 397، 400، 402، 404، 407، 409، 410

هود: 29/ یا قَوْمِ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مالًا إِنْ أَجرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّهِ وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ لکِنِّی أَراکُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ ... ج 8/ 306

هود: 39/ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ یُخْزِیهِ وَ یَحِلُّ عَلَیْهِ عَذابٌ مُقِیمٌ ... ج 13/ 212، 296

هود: 44/ وَ قِیلَ یا أَرْضُ ابْلَعِی ماءَکِ وَ یا سَماءُ أَقْلِعِی وَ غِیضَ الْماءُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِیِ ... ج 21/ 129

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:23

هود: 45- 46/ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی وَ إِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْکَمُ الْحاکِمِینَ، قالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ ج 7/ 243، 247، ج 8/ 303، ج 18/ 83، 501، ج 21/ 445

هود: 51/ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی الَّذِی فَطَرَنِی أَ فَلا تَعْقِلُونَ ج 8/ 306

هود: 55/ فَکِیدُونِی جَمِیعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ ج 13/ 266

هود: 60/ وَ أُتْبِعُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا لَعْنَهً ج 20/ 216

هود: 71/ وَ امْرَأَتُهُ قائِمَهٌ ج 21/ 137، 331

هود: 72/ أَ أَلِدُ

وَ أَنَا عَجُوزٌ ج 2/ 95

هود: 73/ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ ج 21/ 115

هود: 75/ إِنَّ إِبْراهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُنِیبٌ ج 22/ 426

هود: 81/ أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ ج 15/ 284، ج 22/ 443

هود: 84/ وَ إِلی مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ وَ لا تَنْقُصُوا الْمِکْیالَ وَ الْمِیزانَ بالقسط وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ج 7/ 155

هود: 88/ وَ ما تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ ج 7/ 114

هود: 90/ وَ امْرَأَتُهُ قائِمَهٌ ج 9/ 74

هود: 99/ وَ أُتْبِعُوا فِی هذِهِ لَعْنَهً ج 20/ 216

یوسف: 5/ و قالَتِ امْرَأَهُ الْعَزِیزِ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُ ج 21/ 331

یوسف: 18/ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلی ما تَصِفُونَ ج 13/ 243، 259، 309

یوسف: 21/ وَ قالَ الَّذِی اشْتَراهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَکْرِمِی مَثْواهُ ج 21/ 332

یوسف: 29/ وَ راوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِها. یُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هذا ج 21/ 331

یوسف: 30/ وَ قالَ نِسْوَهٌ فِی الْمَدِینَهِ امْرَأَتُ الْعَزِیزِ تُراوِدُ فَتاها ج 21/ 331

یوسف: 34/ فَاسْتَجابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ کَیْدَهُنَ ج 9/ 75

یوسف: 51/ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُ ج 9/ 74

یوسف: 64/ فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ج 7/ 114

یوسف: 85/ تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْکُرُ یُوسُفَ ج 20/ 356

یوسف: 86/ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ ج 13/ 225، ج 20/ 357

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:24

یوسف: 91/ تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنا ج 7/ 308

یوسف: 109/ وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَکَ إِلَّا رِجالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ

ج 2/ 184

الرعد: 7/ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ ج 6/ 209

الرعد: 21/ وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ ج 20/ 118

الرعد: 22/ الَّذِینَ صَبَرُوا ج 22/ 17، 146

الرعد: 25/ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ج 20/ 216

الرعد: 29/ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ ج 9/ 162، ج 21/ 282، ج 22/ 16، 137، ج 24/ 284

الرعد: 39/ یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ ج 3/ 185، 217، 238، 298، 318، 399، ج 13/ 181

الرعد: 43/ و کَفی بِاللَّهِ شَهِیداً ج 13/ 258

إبراهیم: 8/ وَ قالَ مُوسی إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ ج 13/ 180، 189، 213، 237، 245، 250، 257، 266، 272، 305، 306، 330

إبراهیم: 9/ إِنَّا کَفَرْنا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَ إِنَّا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونَنا إِلَیْهِ مُرِیبٍ ج 13/ 213

إبراهیم: 15/ وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ ج 18/ 75

إبراهیم: 24/ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ ج 7/ 232، ج 18/ 153، 156، 172، 213، ج 20/ 16، 99، ج 21/ 223، 321، ج 22/ 9، 26

إبراهیم: 26/ وَ مَثَلُ کَلِمَهٍ خَبِیثَهٍ کَشَجَرَهٍ خَبِیثَهٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ. ج 18/ 172، ج 20/ 99

إبراهیم: 27/ یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَهِ. ج 2/ 224، ج 9/ 76

إبراهیم: 37/ فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ ج 20/ 308

إبراهیم: 41/ رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ و المؤمنات ج 22/ 14

إبراهیم:

44/ وَ أَنْذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذابُ ج 24/ 204

الحجر: 35/ وَ إِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَهَ إِلی یَوْمِ الدِّینِ ج 20/ 216

الحجر: 43/ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ لَها سَبْعَهُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ ج 17/ 43، 132، 199، ج 20/ 353، 430، 499

الحجر: 2/ رُبَما یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کانُوا مُسْلِمِینَ ج 24/ 95

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:25

الحجر: 9/ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ ج 9/ 76

الحجر: 29/ إِنِّی خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِینٍ فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ ج 1/ 281

الحجر: 43/ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ لَها سَبْعَهُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ ج 8/ 129، ج 9/ 287

الحجر: 46/ ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِینَ ج 13/ 165

الحجر: 47/ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ ج 9/ 38، ج 22/ 13، ج 24/ 229

الحجر: 57/ فَما خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ج 13/ 223

الحجر: 60/ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنا إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِینَ ج 21/ 331

الحجر: 94/ فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ ج 13/ 216، 285

النحل: 16/ وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ ج 7/ 163

النحل: 43/ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ ج 8/ 310، ج 22/ 99

النحل: 44/ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ ج 13/ 113

النحل: 90/ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبی ج 22/ 11، 16، 67، 137

النحل: 91/ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَیْمانَ بَعْدَ تَوْکِیدِها ج 13/ 225

النحل: 92/ وَ لا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّهٍ أَنْکاثاً ج 13/ 225

النحل: 127/ وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابِرِینَ ج 2/

256، 263، ج 7/ 221

النحل: 217/ إِنِّی آنَسْتُ ناراً سَآتِیکُمْ مِنْها بِخَبَرٍ أَوْ آتِیکُمْ بِشِهابٍ قَبَسٍ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ ج 13/ 217

الإسراء: 1/ سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ ج 2/ 157

الإسراء: 5/ فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّهَ عَلَیْهِمْ وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفِیراً ج 1/ 297 ج 7/ 129

الإسراء: 6/ ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّهَ عَلَیْهِمْ وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفِیراً ج 1/ 297

الإسراء: 9/ وَ یُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ ج 22/ 14، 102

الإسراء: 13/ وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ ج 13/ 180

الإسراء: 23/ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً ج 21/ 160، 164

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:26

الإسراء: 26/ وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ ج 7/ 252، ج 8/ 306، ج 12/ 13، 23، 28، 46، 56، 73، 99، 101، 102، 107، 108، 110، 111، 112، 114، 117، 118، 119، 121، 122، 123، 124، 126، 127، 129، 130، 131، 132، 133، 134، 135، 136، 137، 146، 147، 149، 150، 177، 178، 205، 207، 246، 258، 265، 277، 286، 343، 363، 372، 425، 428، 435، 446، 468، 478، 492، 524، 540، 544، 547، 568، ج 13/ 27، 62، ج 20/ 415، ج 21/ 321، ج 22/ 12

الإسراء: 28/ وَ إِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغاءَ رَحْمَهٍ ربک فقل لها قَوْلًا مَیْسُوراً ج 17/ 147، 429، ج 22/ 15، 107

الإسراء: 29/ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً ج 12/ 466، ج 15/ 115

الإسراء: 44/ وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ

إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ ج 19/ 226

الإسراء: 57/ أُولئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَهَ ج 22/ 16، 21، 139، 166، ج 24/ 179

الإسراء: 60/ وَ الشَّجَرَهَ الْمَلْعُونَهَ فِی الْقُرْآنِ ج 20/ 217

الإسراء: 77/ سُنَّهَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنا قَبْلَکَ مِنْ رُسُلِنا وَ لا تَجِدُ لِسُنَّتِنا تَحْوِیلًا ج 10/ 193، 377

الکهف: 5/ کَبُرَتْ کَلِمَهً تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ ج 12/ 384

الکهف: 37/ أَ کَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ مِنْ تُرابٍ ج 10/ 265

الکهف: 46/ الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیاهِ الدُّنْیا ج 17/ 449

الکهف: 47/ وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً ج 24/ 68

الکهف: 50/ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا ج 13/ 177، 193، 198، 207، 211، 235، 242، 248، 255، 264، 293، 401، 404، 410، 413، 415

الکهف: 67/ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْراً وَ کَیْفَ تَصْبِرُ عَلی ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً قالَ سَتَجِدُنِی إِنْ شاءَ اللَّهُ صابِراً وَ لا أَعْصِی لَکَ أَمْراً ج 7/ 307

الکهف: 82/ وَ أَمَّا الْجِدارُ فَکانَ لِغُلامَیْنِ یَتِیمَیْنِ فِی الْمَدِینَهِ وَ کانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُما ج 21/ 317

الکهف: 84/ وَ آتَیْناهُ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ سَبَباً ج 13/ 105

الکهف: 89/ وَ کانَ وَراءَهُمْ مَلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفِینَهٍ غَصْباً ج 13/ 311

الکهف: 104/ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً ج 13/ 394، 404، 413

مریم: 1/ کهیعص ج 21/ 244، ج 22/ 17، 19، 142، 154

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:27

مریم 3- 6/ إِذْ نادی رَبَّهُ نِداءً خَفِیًّا قالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً وَ لَمْ أَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیًّا وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا ج 12/

292، 325

مریم: 5- 6/ وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا، یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا ج 12/ 205، 207، 222، 246، 267، 278، 294، 302، 320، 350، 397، 402، 404، 415، 449، 464، 465، 563، ج 13/ 38، 39، 73، 90، 92، 101، 102، 103، 104، 105، 117، 134، 140، 157، 159، 161، 177، 178، 187، 190، 199، 201، 212، 228، 230، 242، 255، 258، 309، 322، ج 18/ 145، 179، ج 21/ 331

مریم: 7/ یا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ اسْمُهُ یَحْیی ج 5/ 291، 308، ج 13/ 105

مریم: 12/ یا یَحْیی خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّهٍ وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا ج 6/ 52، ج 17/ 449

مریم: 14/ وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ وَ لَمْ یَکُنْ جَبَّاراً عَصِیًّا ج 9/ 79

مریم: 16/ وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِیًّا ج 21/ 333

مریم: 19/ وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی ج 22/ 12، 70

مریم: 24- 25/ فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا، وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَهِ ج 1/ 258، ج 13/ 361، ج 19/ 208، 236، 399، ج 20/ 432

مریم: 27/ قالُوا یا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئاً فَرِیًّا ج 13/ 208، 211، ج 21/ 333

مریم: 28/ یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ ج 21/ 331

مریم: 29- 30/ قالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا، قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ ج 1/ 258

مریم: 42/ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ. ج 14/ 17، ج 19/ 83، 84، 97، 106، 193

مریم: 75/ فَسَیَعْلَمُونَ

مَنْ هُوَ شَرٌّ مَکاناً وَ أَضْعَفُ جُنْداً ج 12/ 182، 345

مریم: 84/ فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا ج 10/ 185، ج 15/ 165، 254

مریم: 87/ لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَهَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً ج 24/ 164

طه: 1/ طه ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی ج 21/ 601، ج 22/ 154

طه: 20/ وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلی آدَمَ مِنْ قَبْلُ کلمات ج 9/ 74

طه: 22/ وَ أَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّهً مِنِّی ج 21/ 332

طه: 40/ فَرَجَعْناکَ إِلی أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُها ج 21/ 232

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:28

طه: 55/ مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَهً أُخْری ج 15/ 258، 312، ج 16/ 44، 120، 186

طه: 109/ یَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَهُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ ج 24/ 164

طه: 121/ وَ عَصی آدَمُ رَبَّهُ فَغَوی ج 21/ 193

طه: 132/ وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعاقِبَهُ لِلتَّقْوی ج 7/ 221، ج 8/ 14، 156، 311، ج 17/ 77، 82، ج 22/ 74

طه: 177/ فَقُلْنا یا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَکَ وَ لِزَوْجِکَ ج 21/ 332

الأنبیاء: 5/ وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ ج 22/ 109

الأنبیاء: 7/ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ ج 22/ 14

الأنبیاء: 8/ وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا یَأْکُلُونَ الطَّعامَ ج 17/ 449

الأنبیاء: 21/ وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِیهِ مِنْ رُوحِنا ج 21/ 332

الأنبیاء: 22/ لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا ج 17/ 449، ج 21/ 145، ج 22/ 15، 105

الأنبیاء: 28/ وَ لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضی ج 24/ 164

الأنبیاء: 58/ فَجَعَلَهُمْ

جُذاذاً ج 13/ 286

الأنبیاء: 60/ قالُوا سَمِعْنا فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ إِبْراهِیمُ ج 7/ 168، 174، ج 18/ 61

الأنبیاء: 69/ یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلی إِبْراهِیمَ ج 22/ 321، 362، 411، 412، 420

الأنبیاء: 73/ وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا ج 18/ 158، ج 21/ 308

الأنبیاء: 79/ فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ وَ کُلًّا آتَیْنا حُکْماً وَ عِلْماً ج 12/ 464، ج 13/ 105

الأنبیاء: 84/ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَیْناهُ أَهْلَهُ ج 9/ 76

الأنبیاء: 87/ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ج 2/ 225، ج 21/ 110

الأنبیاء: 90/ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ یَحْیی وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ ج 9/ 74، 76، ج 21/ 232

الأنبیاء: 103/ لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِکَهُ هذا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ ج 10/ 263، ج 20/ 36، ج 21/ 453، ج 24/ 22، 237

الأنبیاء: 105/ وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ ج 5/ 240

الأنبیاء: 112/ رَبِّ احْکُمْ بِالْحَقِ ج 12/ 279

الحج: 11/ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ ج 13/ 394، ج 14/ 162

الحج: 13/ لَبِئْسَ الْمَوْلی وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ ج 13/ 408

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:29

الحج: 27/ وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالًا وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ. ج 2/ 287، ج 3/ 269، ج 9/ 27، ج 17/ 403

الحج: 30/ وَ مَنْ یُعَظِّمْ حُرُماتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ ج 8/ 126

الحج: 32/ وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ ج 8/ 126

الحج: 40/ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍ ج 22/ 11، 67

الحج: 46/ فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ

وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ ج 2/ 309، ج 14/ 261، ج 22/ 553

الحج: 51/ وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍ ج 8/ 324، ج 9/ 332

الحج: 57/ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا ج 22/ 148

الحج: 75/ اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلائِکَهِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ ج 24/ 229

الحج: 86- 87/ وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباکُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّهَ أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَ فِی هذا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلی وَ نِعْمَ النَّصِیرُ ج 1/ 18

المؤمنون: 1- 11/ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ج 20/ 306، 312، ج 22/ 10، 20، 55، 157

المؤمنون: 6/ إِلَّا عَلی أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ج 7/ 260

المؤمنون: 56/ أَ یَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِینَ نُسارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْراتِ بَلْ لا یَشْعُرُونَ ج 7/ 223

المؤمنون: 57- 61/ إِنَّ الَّذِینَ هُمْ مِنْ خَشْیَهِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ وَ الَّذِینَ هُمْ بِآیاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ. ج 20/ 312، ج 22/ 55

المؤمنون: 101/ فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ لا یَتَساءَلُونَ ج 24/ 166

المؤمنون: 111/ إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ ج 21/ 33، 37، ج 22/ 14، 101

النور: 7/ وَ الْخامِسَهُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ ج 20/ 216

النور: 20/ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللَّهَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ ج 22/ 19

النور: 22/ وَ لا یَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْکُمْ وَ السَّعَهِ أَنْ یُؤْتُوا

أُولِی الْقُرْبی ج 18/ 141

النور: 23/ إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ. ج 13/ 284، ج 20/ 216

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:30

النور: 26/ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ ج 12/ 233

النور: 35/ اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍ فِیها مِصْباحٌ ج 18/ 159، ج 21/ 157، 341، 342، 344، 361، 602، ج 22/ 9، 20، 161

النور: 36/ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ ج 17/ 10، 12، 26، 28، 30، 31، 62، ج 21/ 102، 214، 236، ج 22/ 10، 20، 56، 158

النور: 37/ رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ ج 17/ 10، 12، 31

النور: 38/ لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ ج 17/ 31

النور: 40/ أَوْ کَظُلُماتٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ ج 18/ 156، 211، ج 22/ 20، 52، 159

النور: 54/ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ ج 22/ 13

النور: 55/ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ ج 2/ 225

النور: 63/ لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً قَدْ یَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِینَ یَتَسَلَّلُونَ مِنْکُمْ لِواذاً فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ ج 8/ 112، 348، ج 9/ 74، ج 18/ 28، ج 20/ 509، 520، ج 22/ 586

الفرقان: 15/ قُلْ أَ ذلِکَ خَیْرٌ أَمْ جَنَّهُ الْخُلْدِ ج 13/ 305

الفرقان: 20/ وَ جَعَلْنا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَهً أَ تَصْبِرُونَ وَ کانَ رَبُّکَ بَصِیراً. ج 8/ 20، 38، 289، ج 10/ 306، ج 20/ 184، ج 21/ 38، ج 22/ 20، 160

الفرقان: 28- 28/ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا یا وَیْلَتی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا ... ج 10/ 261، ج

24/ 82

الفرقان: 31/ وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ ج 6/ 88، 153

الفرقان: 44/ أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ ج 14/ 162

الفرقان: 54/ وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّکَ قَدِیراً ج 3/ 185، 197، 217، 238، 245، 298، 318، 388، 399، 405، ج 9/ 101، ج 18/ 104، ج 21/ 217، ج 22/ 13، 86

الفرقان: 74/ وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً ...

ج 18/ 158، 231، ج 21/ 470، ج 22/ 11، 14، 64، 65، 103

الشعراء: 26/ طسم، تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ ج 18/ 103

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:31

الشعراء: 101- 103/ فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ وَ لا صَدِیقٍ حَمِیمٍ فَلَوْ أَنَّ لَنا کَرَّهً فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ...

ج 20/ 147، 154، ج 21/ 231، ج 24/ 67

الشعراء: 171/ إِلَّا عَجُوزاً فِی الْغابِرِینَ ... ج 21/ 332

الشعراء: 214/ وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ ... ج 7/ 218، ج 8/ 304، ج 12/ 214، 367، 396، 425، 569، ج 13/ 113، 182، 246، ج 18/ 145، ج 21/ 284، ج 24/ 163، 165، 188، 189، 192، 197، 198، 199، 204، 205

الشعراء: 219/ وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ ... ج 22/ 12، 69

الشعراء: 227/ وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ ج 2/ 227، ج 6/ 349، ج 7/ 218، ج 10/ 175، ج 12/ 179، 239، 342، ج 13/ 180، 188، 189، 200، 213، 237، 245، 250، 257، 266، 307، 330، ج 17/ 102، ج 24/ 148

النمل: 15/ وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً وَ قالا الْحَمْدُ

لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلی کَثِیرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ.

ج 13/ 106

النمل: 16/ وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ وَ قالَ یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ ج 12/ 167، 205، 207، 211، 214، 222، 246، 267، 278، 294، 302، 310، 313، 320، 350، 397، 402، 404، 405، 415، 449، 452، 464، 563، ج 13/ 39، 73، 90، 92، 103، 105، 106، 134، 140، 160، 177، 187، 190، 198، 201، 211، 228، 235، 242، 255، 258، 309، 322

النمل: 19/ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَ ... وَ أَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبادِکَ الصَّالِحِینَ ... ج 3/ 180، 241، 268، 312، ج 4/ 538، ج 20/ 328

النمل: 23/ إِنِّی وَجَدْتُ امْرَأَهً تَمْلِکُهُمْ ... ج 9/ 74، ج 21/ 332

النمل: 34/ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذا دَخَلُوا قَرْیَهً أَفْسَدُوها ... ج 9/ 75، ج 21/ 137

النمل: 52/ فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خاوِیَهً بِما ظَلَمُوا ... ج 10/ 271، ج 20/ 168

النمل: 59/ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلی عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفی ... ج 21/ 235، ج 22/ 16، 111

النمل: 62/ أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ ... ج 9/ 76

النمل: 125/ ادْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ ج 13/ 286

القصص: 1- 5/ طسم، تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ، نَتْلُوا عَلَیْکَ ... ج 7/ 216، ج 19/ 194

القصص: 5، 6/ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ، وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ ... ج 1/ 298،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:32

ج 5/ 240، ج 7/ 129، ج 22/ 109، 391

القصص:

7/ أَوْحَیْنا إِلی أُمِّ مُوسی ... ج 21/ 331

القصص: 9/ قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لِی ... ج 21/ 331

القصص: 11/ قالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ ... ج 21/ 331

القصص: 13/ فَرَدَدْناهُ إِلی أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُها ... ج 21/ 331

القصص: 20/ إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِکَ لِیَقْتُلُوکَ ... ج 17/ 433، 482

القصص: 23/ وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ ... ج 21/ 331

القصص: 24/ رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ ... ج 8/ 241، 354، ج 17/ 323، ج 19/ 219

القصص: 25/ فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِی ... ج 9/ 75، ج 21/ 138

القصص: 27/ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُنْکِحَکَ إِحْدَی ابْنَتَیَّ هاتَیْنِ ... ج 9/ 74، ج 21/ 331

القصص: 28/ نَتْلُوا عَلَیْکَ مِنْ نَبَإِ مُوسی وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ... ج 18/ 103

القصص: 30/ یا مُوسی إِنِّی أَنَا اللَّهُ ... ج 17/ 449

القصص: 42/ وَ أَتْبَعْناهُمْ فِی هذِهِ الدُّنْیا لَعْنَهً ... ج 20/ 216

القصص: 56/ إِنَّکَ لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ... ج 7/ 218

القصص: 60/ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقی ... ج 8/ 129، ج 9/ 287، ج 17/ 184، ج 20/ 542، 547

القصص: 68/ وَ رَبُّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ ... ج 22/ 553، 598

القصص: 85/ إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرادُّکَ إِلی مَعادٍ ... ج 2/ 224، ج 9/ 76

العنکبوت: 8/ وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حسنا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً ... ج 7/ 132، ج 22/ 8، 15، 109، 110

العنکبوت: 8/ وَ إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ بِی شیئا فَلا تُطِعْهُما ... ج 12/ 139

العنکبوت: 25/ وَ یَلْعَنُ

بَعْضُکُمْ بَعْضاً ... ج 20/ 215

العنکبوت: 27/ وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ جَعَلْنا فِی ذُرِّیَّتِهِ النُّبُوَّهَ وَ الْکِتابَ ج 18/ 197، ج 19/ 31، ج 21/ 310

الروم: 4- 5/ وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ ج 1/ 229، 231 ج 2/ 22، 34، ج 18/ 378، ج 20/ 24

الروم: 10/ ثُمَّ کانَ عاقِبَهَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّوای أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُنَ ... ج 6/ 328، 355

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:33

الروم: 30/ لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ... ج 10/ 194

الروم: 38/ فَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ ج 12/ 84، 85، 87، 127، 130، 137، 319، 340، ج 13/ 155، 156

الروم: 39/ وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ زَکاهٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ ... ج 13/ 283

لقمان: 17/ قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا. إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ... ج 7/ 222

السجده: 16/ تَتَجافی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ ... ج 17/ 483

السجده: 24/ وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا ... ج 18/ 152، 177، 178، 179، 226، ج 22/ 11، 20، 160

الأحزاب: 4/ ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ وَ ما جَعَلَ أَزْواجَکُمُ اللَّائِی تُظاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهاتِکُمْ وَ ما جَعَلَ أَدْعِیاءَکُمْ أَبْناءَکُمْ. وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُهاجِرِینَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلی أَوْلِیائِکُمْ مَعْرُوفاً کانَ ذلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُوراً ... ج 2/ 303

الأحزاب: 6/ النَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ ... ج 20/ 177، ج 21/ 387

الأحزاب: 7/ وَ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی وَ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ ... ج 21/ 333

الأحزاب: 21/ لَقَدْ کانَ لَکُمْ

فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ ... ج 18/ 28، 157

الأحزاب: 27/ وَ أَوْرَثَکُمْ أَرْضَهُمْ وَ دِیارَهُمْ ... ج 12/ 362

الأحزاب: 32/ یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ ... ج 9/ 75، ج 21/ 331

الأحزاب: 33/ وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَ ... ج 18/ 8

الأحزاب: 33/ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ... ج 9/ 75

الأحزاب: 33/ وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ ... ج 13/ 81

الأحزاب: 33/ إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ ... ج 1/ 143، 145، ج 3/ 309، ج 4/ 409، 426، ج 5/ 305، ج 6/ 215، 273، ج 8/ 50، 54، 55، 156، 174، 207، 243، 245، 282، 296، 303، 304، 346، 351، 359، 360، 364، 381، 384، ج 10/ 292، 310، ج 12/ 142، 181، 227، 332، 344، 348، 402، 412، 569، ج 13/ 287، ج 17/ 17، 38، 40، 41، 77، 78، 92، 93، 115، 299، 351، ج 18/ 8، 15، 16، 19، 22، 32، 34، 37، 38، 39، 40، 42، 45، 49، 50، 120، 143، 215، 239، 254، ج 19/ 373، 377، 378، 380، 382، 383، 384، 385، 386، 387، 388، 389، 390، 391، 392، 393، 395، 396، 399، 400، 402، 406، 410، 417، 421، 422، 423، 426، 427، 431، 434، 435، 436، 438، 440، 441، 443، 444، 446، 447، 448، 457،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:34

459، 461، 462، 463، 465، 467، 471، 475، 498، ج 20/ 174، 284، ج 21/ 61، 63، 65، 68، 69، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 79، 82، 91، 92، 95، 138، 143، 148، 151، 152، 154، 155،

156، 158، ج 22/ 38، 39، 40، 74، 80، 83، 86، 112

الأحزاب: 34/ وَ اذْکُرْنَ ما یُتْلی فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِکْمَهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ لَطِیفاً خَبِیراً ... ج 22/ 40

الأحزاب: 37/ وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ. أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ ... ج 3/ 305، ج 21/ 331، 332، ج 22/ 167

الأحزاب: 40/ ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ ... ج 7/ 219، ج 18/ 136، 140

الأحزاب: 41/ اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً ... ج 22/ 181، 200، 214، 247

الأحزاب: 53/ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ ... وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ... وَ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ. ج 3/ 102، ج 10/ 320، 372، ج 12/ 255، 550، ج 13/ 82، 83، 145، ج 20/ 505، 517

الأحزاب: 56/ إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً ... ج 8/ 308، ج 20/ 126، 293، ج 22/ 20، 162، 193، 212، 230، 252

الأحزاب: 57/ إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً ... ج 10/ 199، ج 10/ 258، ج 12/ 197، 237، 333، 397، ج 13/ 23، 75، 111، 230، ج 15/ 264، ج 19/ 123، ج 20/ 215، 219، 221، 240، 241، 252، 274، 277، 283، ج 21/ 57، 61، ج 22/ 17

الأحزاب: 58/ وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً ..

ج 13/ 23، 58، ج 22/ 18، 143، 149

الأحزاب: 61- 62/

مَلْعُونِینَ أَیْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِیلًا سُنَّهَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدِیلًا ... ج 7/ 195، 199، ج 20/ 217

الأحزاب: 64/ إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْکافِرِینَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِیراً ... ج 20/ 214

الأحزاب: 68/ ... وَ الْعَنْهُمْ لَعْناً کَبِیراً ... ج 20/ 215

الأحزاب: 72/ إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَهَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولًا ... ج 1/ 218، ج 13/ 366

الأحزاب: 187/ یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَهِ ... قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَهً یَسْئَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ ... ج 24/ 87

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:35

سبأ: 20/ وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِیقاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ... ج 9/ 27، ج 10/ 144

سبأ: 51/ وَ لَوْ تَری إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ ... ج 10/ 255

فاطر: 3/ أنی تُؤْفَکُونَ ... ج 13/ 255

فاطر: 10/ إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ ... ج 8/ 84

فاطر: 28/ إِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ ... ج 13/ 175، 187، 196، 233، 253، 328

فاطر: 32/ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ ... ج 7/ 131، 134، 233، 234، 235، ج 8/ 302، ج 12/ 111، ج 13/ 102، ج 18/ 157، 215، 216، ج 19/ 530، ج 21/ 436، 472، 475، ج 22/ 19، 151

فاطر: 33/

جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ ... ج 8/ 302

فاطر: 34/ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ الَّذِی أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَهِ مِنْ فَضْلِهِ لا یَمَسُّنا فِیها نَصَبٌ وَ لا یَمَسُّنا فِیها لُغُوبٌ ... ج 22/ 19، 152، ج 24/ 13، 60، 163، 217

فاطر: 35/ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا ... ج 8/ 302

فاطر: 43/ فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِینَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا ...

ج 10/ 194

یس: 1- 4/ یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ ... ج 2/ 218، ج 8/ 308، ج 9/ 137، ج 22/ 154

یس: 12/ إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتی وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ. ج 8/ 257، 399

الصافات: 44/ عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ ... ج 22/ 13، 97، 98

الصافات: 61/ لِمِثْلِ هذا فَلْیَعْمَلِ الْعامِلُونَ ... ج 17/ 490

الصافات: 75/ وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُونَ ... ج 9/ 75، ج 22/ 277

الصافات: 79/ سَلامٌ عَلی نُوحٍ فِی الْعالَمِینَ ... ج 8/ 309

الصافات: 83/ وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ ... ج 18/ 173، 386، ج 20/ 92، ج 21/ 349

الصافات: 88- 89/ فَنَظَرَ نَظْرَهً فِی النُّجُومِ فَقالَ إِنِّی سَقِیمٌ ... ج 7/ 162

الصافات: 109/ سَلامٌ عَلی إِبْراهِیمَ ... ج 8/ 309

الصافات: 120/ سَلامٌ عَلی مُوسی وَ هارُونَ ... ج 8/ 309

الصافات: 130/ سلام علی آل یس ... ج 8/ 309

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:36

الصافات: 147- 148/ وَ أَرْسَلْناهُ إِلی مِائَهِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ فَآمَنُوا فَمَتَّعْناهُمْ إِلی حِینٍ ... ج 6/ 86

الصافات: 165- 166/ وَ

إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ ... ج 18/ 218، ج 22/ 60

ص: 24/ وَ خَرَّ راکِعاً وَ أَنابَ ... ج 2/ 225، ج 21/ 110

ص: 26/ یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلِیفَهً فِی الْأَرْضِ ... ج 13/ 242، ج 17/ 449

ص: 31/ إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِناتُ الْجِیادُ ... ج 13/ 104

ص: 75/ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ ... ج 22/ 13، 85

ص: 78/ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلی یَوْمِ الدِّینِ ... ج 20/ 216

الزمر: 10/ إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ ... ج 7/ 222

الزمر: 15/ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ ... ج 13/ 397، 399، 401، 403، 406، 408، 412، 414

الزمر: 37/ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فلا مضلّ له ... ج 17/ 448

الزمر: 40/ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ یُخْزِیهِ وَ یَحِلُّ عَلَیْهِ عَذابٌ مُقِیمٌ ... ج 13/ 199، 235، 243

الزمر: 46/ أَنْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبادِکَ فِی ما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ... ج 24/ 83

الزمر: 51/ وَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِینَ ... ج 13/ 403، 413

الزمر: 53/ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ... ج 7/ 123، 124، ج 18/ 185، 220، ج 20/ 15، 88، ج 21/ 437، 477

الزمر: 56/ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّهِ ... ج 10/ 261، ج 14/ 169، ج 24/ 82

الزمر: 61/ یَوْمَ الْقِیامَهِ تَرَی الَّذِینَ کَذَبُوا عَلَی اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّهٌ أَ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْویً لِلْمُتَکَبِّرِینَ ج 7/ 262، ج 21/ 472

الزمر: 65/ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ ... ج 20/ 298، ج 21/

133، 145، ج 22/ 15، 105

غافر: 28/ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ یَقُولَ رَبِّیَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءَکُمْ بِالْبَیِّناتِ مِنْ رَبِّکُمْ ... ج 8/ 311

غافر: 52/ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ... ج 20/ 216

غافر: 53/ وَ أَوْرَثْنا بَنِی إِسْرائِیلَ الْکِتابَ ... ج 13/ 102

غافر: 58/ وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ. وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ ... ج 22/ 16، 136

غافر: 60/ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ... ج 9/ 76، ج 19/ 476، ج 22/ 266

غافر: 78/ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ ... ج 13/ 259، 271

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:37

فصّلت: 29/ رَبَّنا أَرِنَا الَّذَیْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِیَکُونا مِنَ الْأَسْفَلِینَ ..

ج 10/ 261، ج 24/ 83

فصّلت: 44/ یُنادَوْنَ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ ... ج 17/ 448

الشوری: 10/ وَ مَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِنْ شَیْ ءٍ فَحُکْمُهُ إِلَی اللَّهِ ... ج 13/ 10

الشوری: 22/ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِی رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ ... ج 8/ 307

الشوری: 23/ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی ج 3/ 280، ج 6/ 159، ج 7/ 301، ج 8/ 32، 307، 306، 308، ج 10/ 139، 275، 372، ج 12/ 125، 178، 340، ج 10/ 35، 130، 263، ج 13/ 68، ج 18/ 28، 465، ج 19/ 368، ج 20/ 13، 53، 58، 280، ج 21/ 143، 313، 479، 602، ج 22/ 45، ج 24/ 88

الشوری: 25/ وَ هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ وَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ ... ج 8/ 308، ج 13/ 98

الشوری: 30/ قل ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ

فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ ... ج 6/ 326

الشوری: 37/ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقی ... ج 17/ 109، 110، 132

الشوری: 52/ وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتابُ وَ لَا الْإِیمانُ ... ج 2/ 300

الزخرف: 13/ سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا ... ج 17/ 449

الزخرف: 28/ وَ جَعَلَها کَلِمَهً باقِیَهً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ... ج 5/ 91، ج 8/ 120، ج 18/ 169

الزخرف: 33/ وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّهً واحِدَهً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّهٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ ... ج 7/ 223

الزخرف: 38/ یا لَیْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ ... ج 24/ 82

الزخرف: 39/ وَ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْیَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّکُمْ فِی الْعَذابِ مُشْتَرِکُونَ ... ج 10/ 261، ج 24/ 83

الزخرف: 41/ فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ ... ج 2/ 225، ج 9/ 76

الزخرف: 44/ وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ ... ج 13/ 113

الزخرف: 68/ لا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ ... ج 24/ 70

الزخرف: 69/ الَّذِینَ آمَنُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا مُسْلِمِینَ ... ج 24/ 70

الزخرف: 89/ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ... ج 17/ 448

الدخان: 1- 2/ حم، وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ ... ج 19/ 347، 356، ج 22/ 12، 154

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:38

الدخان: 3- 4/ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهٍ مُبارَکَهٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ، فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ. ج 2/ 81، ج 22/ 155

الدخان: 27/ وَ نَعْمَهٍ کانُوا فِیها فاکِهِینَ ... ج 13/ 290

الدخان: 51/ إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقامٍ أَمِینٍ ... ج 22/ 21

الجاثیه: 19/

إِنَّهُمْ لَنْ یُغْنُوا عَنْکَ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً ... ج 13/ 316

الجاثیه: 21/ أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ج 22/ 16، 139

الجاثیه: 23/ أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ ... ج 12/ 157

الجاثیه: 27/ و عند الساعه یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ ... ج 13/ 212، 262

الأحقاف: 4/ ائْتُونِی بِکِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَهٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ ... ج 14/ 248، ج 19/ 306

الأحقاف: 8/ أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ إِنِ افْتَرَیْتُهُ فَلا تَمْلِکُونَ لِی مِنَ اللَّهِ شَیْئاً هُوَ أَعْلَمُ بِما تُفِیضُونَ فِیهِ کَفی بِهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ... ج 8/ 308

الأحقاف: 15/ وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حسنا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّی إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَهً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلی والِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی ... ج 3/ 152، ج 5/ 239، 240، 241، 242، 243، 250، 253، 255، 272، ج 18/ 165، 228، ج 22/ 99

محمد صلّی اللّه علیه و آله: 11/ ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْکافِرِینَ لا مَوْلی لَهُمْ ج 22/ 21، 17، 140، 165، 166

محمد صلّی اللّه علیه و آله: 19/ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً ... ج 21/ 206

محمد صلّی اللّه علیه و آله: 23/ أُولئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ ... ج 20/ 215

محمد صلّی اللّه علیه و آله: 24/ أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها ... ج 13/ 259، 310

الفتح: 1/ إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ

وَ الْفَتْحُ ... ج 8/ 385، ج 20/ 351، 368، 409

الفتح: 6/ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ ... ج 20/ 215، 217، 225

الفتح: 10/ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً ...

ج 13/ 225، ج 16/ 21

الفتح: 20/ وَعَدَکُمُ اللَّهُ مَغانِمَ کَثِیرَهً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَکُمْ هذِهِ ... ج 12/ 30، 81

الفتح: 29/ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ ... ج 10/ 245، ج 13/ 69، ج 21/ 202

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:39

الحجرات: 9/ و إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ ج 2/ 224

الحجرات: 13/ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ ج 3/ 309

ق: 24/ أَلْقِیا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ ج 9/ 127، ج 24/ 22 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 39 فهرس الآیات ..... ص : 9

25/ مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ مُرِیبٍ ج 12/ 188، 189

ق: 38/ وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ ... فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ج 17/ 448

الذاریات: 17/ و کانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ ج 21/ 102، ج 22/ 17، 141

الذاریات: 29/ فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِی صَرَّهٍ فَصَکَّتْ وَجْهَها ج 21/ 332

الذاریات: 56/ وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ج 21/ 156

الطور: 17/ إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَعِیمٍ ج 22/ 166

الطور: 21/ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْ ءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَ رَهِینٌ ج 18/ 32، 118، ج 20/ 74، ج 21/ 325، 434، 451، ج 22/ 12، 80، ج 24/ 26، 27، 241،

256، 264

الطور: 48/ وَ اصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنا ج 7/ 221

النجم: 1- 4/ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی ... إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی ج 12/ 301، 386، ج 13/ 69، ج 17/ 66، 69، ج 18/ 115

النجم: 9/ ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی ج 3/ 144

النجم: 16/ إِذْ یَغْشَی السِّدْرَهَ ما یَغْشی ج 21/ 323

النجم: 26/ لا تُغْنِی شَفاعَتُهُمْ شَیْئاً إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَرْضی ج 24/ 164

النجم: 31/ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی ج 8/ 233

النجم: 34/ أَعْطی قَلِیلًا وَ أَکْدی ج 13/ 223

القمر: 13/ وَ حَمَلْناهُ عَلی ذاتِ أَلْواحٍ وَ دُسُرٍ ج 18/ 48

القمر: 14/ تَجْرِی بِأَعْیُنِنا جَزاءً لِمَنْ کانَ کُفِرَ ج 13/ 308

القمر: 50/ وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَهٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ج 19/ 522

الرحمن: 19- 20/ مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ ... یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ ج 3/ 110، 197، 278، 280، ج 5/ 12، 76، 80، 81، 82، 83، 84، ج 9/ 8، 72، 75، 158، ج 20/ 16، 94، 165، ج 22/ 11، 60

الرحمن: 37/ فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّماءُ فَکانَتْ وَرْدَهً کَالدِّهانِ ج 8/ 365، ج 24/ 63

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:40

الرحمن: 68/ فِیهِما فاکِهَهٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ ج 12/ 280

الواقعه: 1- 3/ إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَهُ لَیْسَ لِوَقْعَتِها کاذِبَهٌ خافِضَهٌ رافِعَهٌ ج 10/ 247

الواقعه: 8/ فَأَصْحابُ الْمَیْمَنَهِ ما أَصْحابُ الْمَیْمَنَهِ ج 8/ 93

الواقعه: 10- 12/ وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ، فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ج 6/ 272، ج 8/ 93، ج 21/ 385

الواقعه: 27/ وَ أَصْحابُ الْیَمِینِ ج 3/ 309

الواقعه: 30/ وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ ج 3/

27، 48

الواقعه: 36/ فَجَعَلْناهُنَّ أَبْکاراً ج 20/ 509، 519

الواقعه: 75- 79/ فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ ج 7/ 162، ج 20/ 514

الحدید: 10/ لا یَسْتَوِی مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَهً ج 6/ 272

الحدید: 12/ یَسْعی نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ ج 18/ 212، ج 21/ 342

الحدید: 22/ و ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ ج 6/ 325، 326، ج 7/ 321

الحدید: 23/ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ ج 6/ 325، 326

الحدید: 26/ وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً وَ إِبْراهِیمَ وَ جَعَلْنا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّهَ وَ الْکِتابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ ج 8/ 303

المجادله: 1/ قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِی تُجادِلُکَ فِی زَوْجِها ج 21/ 332، ج 22/ 11، 68

المجادله: 10/ إِنَّمَا النَّجْوی مِنَ الشَّیْطانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَیْسَ بِضارِّهِمْ شَیْئاً إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ج 8/ 150، 151، ج 17/ 352، ج 20/ 348، 376، ج 21/ 515، ج 22/ 15، 108، 278، 279

المجادله: 21/ کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِی إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ ج 7/ 114

الحشر: 2/ هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ ج 12/ 70

الحشر: 6/ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَ لا رِکابٍ ج 12/ 14، 22، 34، 61، 63، 64، 73، 74، 75، 77، 86، 105، 252، 257، 269، 429، 482، ج 12/ 63، 100، 178، 209، 225، 337، 340، 385، 407، ج 13/ 33، 151، ج 21/ 498، 509

الحشر: 7/ وَ ما

آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ج 3/ 101

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:41

الحشر: 9/ وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ج 8/ 395، ج 9/ 9، ج 17/ 237، 242، 244، 254، 328، 346، ج 19/ 260، ج 20/ 455، 456، 463، 476، ج 22/ 96، 164.

الحشر: 10/ وَ الَّذِینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّکَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ ج 6/ 272

الحشر: 21/ لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ ج 21/ 116

الممتحنه: 12/ وَ لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ ج 8/ 53، ج 14/ 74، 76، ج 20/ 429

الصف: 6/ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ ج 6/ 343

الصف: 8/ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ ج 3/ 81

الصف: 9/ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ ج 9/ 76

المنافقون: 6/ سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ج 7/ 192

المنافقون: 7/ هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلی مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّی یَنْفَضُّوا ج 12/ 235، ج 13/ 335

التغابن: 15/ إِنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَهٌ ج 6/ 76، 141

الطلاق: 1/ یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَ ج 13/ 84

الطلاق: 2- 3/ وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً، وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ ج 10/ 307

الطلاق: 10- 11/ فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ الَّذِینَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً، رَسُولًا یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللَّهِ مُبَیِّناتٍ ج 8/ 311، ج 13/ 113

الطلاق: 15- 17/ إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ

کَیْداً وَ أَکِیدُ کَیْداً ج 20/ 182

التحریم: 1/ یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضاتَ أَزْواجِکَ ج 9/ 313

التحریم: 3/ وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلی بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِیثاً ج 9/ 75، ج 21/ 331

التحریم: 4/ إِنْ تَتُوبا إِلَی اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُما ج 13/ 81

التحریم: 6/ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ ج 12/ 367، 396

التحریم: 8/ یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعی بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ ج 2/ 224، ج 9/ 76، ج 20/ 306، 312، 313، ج 21/ 361، ج 22/ 14، 52، 100، ج 24/ 15، 72، 119، 152

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:42

التحریم: 10/ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ ج 13/ 78، 153، 160، ج 19/ 145، ج 20/ 199، ج 21/ 193، 331، ج 21/ 331

التحریم: 11/ و ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ ج 13/ 361، ج 9/ 74، 75، ج 21/ 137، 264، ج 21/ 264

التحریم: 12/ وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِیهِ مِنْ رُوحِنا ج 19/ 399، ج 22/ 19، 153

الملک: 27/ فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَهً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ قِیلَ هذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ ج 10/ 262، ج 24/ 83

القلم: 1- 6/ ن، وَ الْقَلَمِ، وَ ما یَسْطُرُونَ، ما أَنْتَ بِنِعْمَهِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ، وَ إِنَّ لَکَ لَأَجْراً غَیْرَ مَمْنُونٍ، وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ، فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ،

بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ ج 9/ 195، ج 19/ 355، ج 21/ 377

القلم: 48/ فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ ج 7/ 221

الحاقّه: 28- 30/ ما أَغْنی عَنِّی مالِیَهْ، هَلَکَ عَنِّی سُلْطانِیَهْ، خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ج 13/ 222، 295، ج 24/ 148

المعارج: 2/ سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ، لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ ج 19/ 294، 311، ج 20/ 149، 175، ج 21/ 221، 308

نوح: 17/ وَ اللَّهُ أَنْبَتَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً ج 13/ 313

نوح: 28/ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا تَباراً ج 21/ 306، ج 22/ 103

المزّمّل: 9/ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا ج 9/ 77، 211، ج 22/ 14، 102

المدّثّر: 1/ یا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَأَنْذِرْ ج 24/ 204

المدّثّر: 28/ لا تُبْقِی وَ لا تَذَرُ ج 20/ 198

المدّثّر: 35/ إِنَّها لَإِحْدَی الْکُبَرِ نَذِیراً لِلْبَشَرِ ج 21/ 157، ج 22/ 14، 104

المدّثّر: 38/ کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهِینَهٌ ج 16/ 210

المدّثّر: 48/ فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَهُ الشَّافِعِینَ ج 10/ 262

الإنسان: 1- 32/ هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ ج 6/ 102، 103، ج 8/ 356، ج 19/ 270، ج 20/ 458، 464

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:43

الإنسان: 5- 6/ إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَها تَفْجِیراً ج 8/ 356، ج 9/ 79، ج 20/ 397

الإنسان: 7/ یُوفُونَ بِالنَّذْرِ ج 22/ 13، 89، ج 24/ 238

الإنسان: 8، 9/ وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً، إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً ج

1/ 148، ج 6/ 99، ج 8/ 356، 383، ج 9/ 79، ج 12/ 383، ج 17/ 121، 243، 246، 300، 303، 334، 338، 359، 371، 376، 447، 472، ج 19/ 225، ج 20/ 456، 457، 474، ج 21/ 124، 193، 348، ج 22/ 111

الإنسان: 13/ لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِیراً. ج 9/ 257، ج 21/ 291، 347، 362، ج 24/ 238، 271

الإنسان: 21/ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً ج 19/ 257، ج 24/ 265

المرسلات: 15/ وَیْلٌ ... لِلْمُکَذِّبِینَ ج 18/ 263، 308

النبأ: 1- 3/ عَمَّ یَتَساءَلُونَ، عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ، الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ ج 21/ 601

النازعات: 5/ فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً ج 7/ 162

النازعات: 28/ رَفَعَ سَمْکَها فَسَوَّاها ج 13/ 219

النازعات: 45/ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشاها ج 12/ 361

عبس: 37/ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ ج 24/ 69

عبس: 38/ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَهٌ ج 22/ 16، 138، ج 24/ 17، 89، 120، 153

عبس: 39/ ضاحِکَهٌ مُسْتَبْشِرَهٌ ج 24/ 89

التکویر: 7/ وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ ج 3/ 109، ج 9/ 77، ج 21/ 228، ج 22/ 15، 109، ج 24/ 212، 253

التکویر: 8- 9/ وَ إِذَا الْمَوْؤُدَهُ سُئِلَتْ، بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ ج 5/ 407، ج 10/ 263، ج 24/ 17

الانفطار: 8/ فِی أَیِّ صُورَهٍ ما شاءَ رَکَّبَکَ ج 21/ 17

الانفطار: 13/ إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ ج 24/ 211، 215، 243

المطففین: 1/ وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ ج 7/ 196

المطففین: 2- 3/ الَّذِینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَی النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ ج 7/ 196

المطففین: 11/ وَیْلٌ ... لِلْمُکَذِّبِینَ ج 7/ 197

المطففین: 12/ وَ ما یُکَذِّبُ بِهِ إِلَّا کُلُّ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ ج 12/ 188

الموسوعه الکبری عن

فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:44

المطففین: 13/ و إِذا تُتْلی عَلَیْهِ آیاتُنا قالَ أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ ج 7/ 197

المطففین: 14/ کَلَّا بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ج 13/ 310

المطففین: 18/ کَلَّا إِنَّ کِتابَ الْأَبْرارِ لَفِی عِلِّیِّینَ ج 22/ 11، 66

المطفّفین: 25- 28/ یُسْقَوْنَ مِنْ رَحِیقٍ مَخْتُومٍ، خِتامُهُ مِسْکٌ وَ فِی ذلِکَ فَلْیَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ، وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ، عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ ج 3/ 27، 48 ج 8/ 141، ج 18/ 243، ج 19/ 257، ج 21/ 393، 461، ج 22/ 19، 154، ج 24/ 240، 266، 276.

البروج: 1/ وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ ج 18/ 190

الطارق: 10/ فَما لَهُ مِنْ قُوَّهٍ وَ لا ناصِرٍ ج 20/ 182

الطارق: 15/ إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً ج 22/ 17، 145

البلد: 17/ ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَهِ ج 7/ 222

الشمس: 1- 10/ وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها ... وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّاها ج 18/ 154، 157، 181، 217، 262، 301

اللیل: 3- 5/ وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثی إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّی فَأَمَّا مَنْ أَعْطی وَ اتَّقی وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنی ج 9/ 73، 74

اللیل: 7/ فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْری ج 9/ 74

الضحی: 5/ وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی ج 2/ 224، ج 8/ 142، 251، ج 9/ 76، 271، ج 21/ 34، 35، 521

الضحی: 8/ وَ وَجَدَکَ عائِلًا فَأَغْنی ج 9/ 75، ج 21/ 138، 374

الضحی: 10/ وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ ج 21/ 615

الضحی: 11/ وَ أَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ج 15/ 157

العلق: 1- 6/ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ، خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ ج 9/ 229

العلق: 10/ أَ رَأَیْتَ الَّذِی یَنْهی عَبْداً إِذا صَلَّی ج 9/ 195

البینه: 5/ وَ ذلِکَ دِینُ

الْقَیِّمَهِ ج 22/ 18، 149

البینه: 6/ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکِینَ فِی نارِ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها أُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّهِ ج 2/ 294، ج 14/ 121

البینه: 7/ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ ج 2/ 294، ج 2618، 262، 357، ج 14/ 120

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:45

الأعلی: 6/ سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسی ج 10/ 294

الفجر: 1- 3/ وَ الْفَجْرِ، وَ لَیالٍ عَشْرٍ، وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ ج 22/ 10، 59

الفجر: 11/ الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلادِ فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسادَ ج 13/ 324

الفجر: 14/ إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ ج 14/ 119

الفجر: 16/ فَیَوْمَئِذٍ لا یُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ وَ لا یُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ ج 10/ 153

الفجر: 27- 30/ یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی ج 20/ 77، 82

الشمس: 1- 3/ وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها، وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها، وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها ج 22/ 10، 59

اللیل: 2/ وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثی ج 22/ 18، 146

الضحی: 4- 5/ وَ لَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولی ج 17/ 113، 130، 182

الضحی: 5/ وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی ج 17/ 110، 138، 393، 415، ج 20/ 543، 545، ج 22/ 15، 18، 108، 147، 277

الضحی: 13/ وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ ج 14/ 31

القدر: 1/ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ ج 2/ 311، ج 18/ 373، 375، 380، 416، ج 19/ 248، ج 22/ 15، 106

القدر: 4/ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ ج 17/ 30، ج 22/ 12، 71، 155

الزلزله: 1- 4/ إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها وَ أَخْرَجَتِ

الْأَرْضُ أَثْقالَها وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها ج 21/ 128، ج 22/ 556

الزلزله: 8/ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ ج 4/ 101، ج 13/ 181

القارعه: 6- 9/ فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَهُوَ فِی عِیشَهٍ راضِیَهٍ وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُمُّهُ هاوِیَهٌ ج 20/ 73

القارعه: 10/ وَ ما أَدْراکَ ما هِیَهْ ج 13/ 222

العصر: 3/ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ ج 7/ 222

العصر: 3- 4/ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ ج 22/ 21، 101، 165

الهمزه: 7/ الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَهِ ج 13/ 189، 213، 245، 250، 257، 272، 307، 330

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:46

الکوثر: 1- 3/ إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ج 2/ 185، 202، ج 5/ 10، ج 18/ 52، 116، 130، 137، 152، 377، 440، ج 20/ 317، 343، ج 22/ 3، 24

الکافرون: 1/ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ ج 9/ 197

النصر: 1/ إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ ج 8/ 333، ج 9/ 271، ج 14/ 332، 355، 365، 369

الإخلاص: 1/ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ج 9/ 197، ج 12/ 39، ج 20/ 207

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:47

فهرس الأعلام

یقدم أسماء المعصومین علیهم السّلام

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 1/ 9، 14، 133، 138، 139، 142، 143، 145، 146، 147، 149، 150، 152، 154، 155، 156، 161، 162، 164، 167، 171، 174، 175، 178، 194، 209، 211، 212، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 221، 225، 226، 227، 228، 230، 231، 232، 233، 234، 235، 240، 241، 242،

243، 244، 245، 246، 248، 249، 250، 251، 252، 253، 255، 256، 257، 262، 263، 265، 267، 268، 270، 271، 272، 273، 274، 275، 276، 277، 278، 279، 280، 283، 285، 286، 289، 290، 291، 292، 293، 294، 295، 296، 297، 299، 300، 301، 302، 303، 304، 305، 306، 307، 308، 309، 310، 312، 313، 313، 314، 315، 316، 317، 318، 319، 320، 321، 322، 323، 324، 325، 326، 327، 328، 329، 330، 331، 334، ج 2/ 11، 14، 15، 22، 23، 31، 34، 35، 36، 37، 39، 40، 41، 42، 43، 44، 45، 46، 47، 50، 51، 53، 54، 57، 58، 59، 61، 65، 66، 68، 69، 70، 72، 73، 79، 82، 96، 108، 124، 135، 136، 137، 138، 150، 152، 157، 172، 173، 174، 175، 177، 178، 181، 182، 183، 186، 190، 191، 193، 196، 197، 198، 199، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 206، 211، 213، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 220، 221، 222، 223، 224، 225، 226، 227، 228، 229، 230، 231، 232، 233، 234، 235، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 242، 243، 246، 247، 249، 251، 252، 253، 255، 256، 257، 258، 259، 260، 261، 262، 264، 265، 266، 267، 268، 269، 270، 271، 272، 274، 275، 276، 277، 278، 279، 280، 282، 283، 284، 285، 286، 287، 288، 289، 290، 291، 292، 293، 294، 295، 296، 297، 298، 299، 300، 302، 303، 304، 305، 306، 307، 308، 309، 312، ج 3/ 11، 12، 13، 15، 16، 18، 20، 21، 22، 23، 26، 27، 28، 31، 34، 36،

37، 38، 40، 41، 42، 43، 44، 45، 46، 47، 48، 49، 50، 51، 54، 55، 56، 57، 58، 59، 62، 64، 65، 66، 68، 69، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 76، 77، 83، 85، 86، 88، 89، 91، 92، 93، 95، 96، 97، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 106، 107، 112، 113، 114، 115، 116، 117، 118، 119، 120، 121، 122، 123، 124، 128، 129، 130، 131، 132، 133، 134، 135، 136، 137، 138، 139، 140، 141، 142، 143، 144، 145، 146، 147، 148، 149، 150، 151، 152، 153، 154، 155،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:48

157، 158، 160، 161، 162، 163، 164، 165، 166، 167، 168، 169، 170، 172، 173، 175، 176، 177، 178، 182، 183، 190، 191، 192، 193، 194، 196، 198، 199، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 206، 207، 208، 209، 210، 211، 212، 213، 214، 215، 216، 217، 221، 222، 224، 225، 226، 227، 228، 229، 230، 231، 233، 234، 235، 236، 237، 238، 239، 240، 242، 243، 244، 245، 246، 247، 248، 250، 251، 252، 253، 254، 255، 256، 257، 258، 259، 260، 262، 266، 268، 269، 270، 271، 274، 275، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 286، 287، 288، 289، 290، 291، 292، 293، 294، 295، 296، 297، 298، 299، 300، 301، 302، 303، 304، 305، 306، 307، 308، 309، 310، 311، 312، 313، 314، 315، 317، 319، 320، 322، 323، 324، 325، 326، 327، 328، 329، 330، 331، 332، 333، 334، 336، 338، 339، 340، 341، 342، 346، 347، 348، 349،

350، 351، 352، 353، 355، 356، 357، 358، 359، 360، 361، 362، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 369، 370، 371، 372، 373، 374، 375، 376، 379، 383، 384، 385، 386، 387، 388، 389، 390، 391، 392، 393، 394، 395، 398، 397، 399، 400، 401، 402، 403، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 410، ج 4/ 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 23، 24، 25، 28، 30، 33، 34، 35، 38، 39، 42، 43، 44، 45، 52، 53، 54، 55، 57، 58، 59، 67، 73، 78، 82، 84، 85، 86، 87، 88، 89، 94، 95، 96، 97، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 104، 105، 106، 107، 108، 109، 110، 111، 112، 113، 114، 115، 116، 117، 118، 119، 120، 121، 126، 127، 131، 133، 135، 136، 137، 138، 139، 140، 141، 142، 143، 144، 145، 146، 149، 151، 152، 153، 156، 157، 159، 160، 161، 162، 164، 165، 166، 167، 168، 169، 171، 172، 173، 174، 175، 176، 177، 178، 179، 181، 182، 183، 184، 185، 186، 187، 188، 189، 190، 191، 192، 193، 195، 196، 198، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 206، 207، 208، 209، 210، 213، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 223، 224، 225، 226، 227، 228، 229، 230، 231، 232، 233، 235، 236، 237، 239، 240، 241، 242، 243، 245، 249، 250، 251، 253، 254، 255، 256، 257، 258، 259، 260، 261، 265، 267، 268، 271، 272، 274، 275، 276، 277، 278، 279، 280، 281، 283، 284، 285، 287، 288، 289، 290، 294، 296، 297، 301، 302،

303، 304، 305، 307، 308، 309، 310، 312، 315، 316، 317، 318، 319، 320، 322، 323، 324، 325، 328، 330، 331، 333، 334، 336، 337، 339، 340، 341، 342، 343، 344، 345، 346، 347، 348، 349، 350، 362، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 369، 370، 371، 372، 373، 374، 375، 376، 379، 402، 403، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 410، 411، 412، 415، 416، 417، 419، 420، 421، 423، 426، 427، 428، 429، 430، 431، 432، 433، 434، 435، 436، 437، 439، 442، 444، 445، 446، 448، 449، 450، 451، 452، 453، 457، 458، 463، 464، 465، 466، 467، 468، 469، 470، 472، 473، 474، 475، 476، 477، 478، 480، 481، 482، 483، 484، 485، 486، 487، 488، 489، 490، 491، 492، 494، 501، 502، 504، 506، 507، 509، 510، 511، 513، 514، 516، 520، 521، 522، 523، 525، 526، 529، 530، 531، 532، 533، 534، 535، 536، ج 5/ 10، 11، 12، 13، 14، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 24، 28، 34، 35، 36، 37، 38، 39، 40، 41، 42، 43، 46، 50، 53، 55، 57، 58، 61، 62، 63، 64، 65، 66، 67، 69، 70، 71، 73، 80، 81، 82، 83، 84، 86، 87، 89، 91، 92، 93، 95، 96، 97، 98

، 99، 100، 101،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:49

102، 103، 105، 106، 107، 108، 109، 112، 114، 115، 117، 118، 119، 120، 121، 122، 123، 124، 125، 126، 128، 129، 130، 131، 132، 136، 138، 142، 143، 144، 151، 161، 165، 166، 167، 168، 169، 170، 171، 173،

174، 176، 179، 181، 182، 185، 189، 191، 192، 193، 194، 195، 196، 199، 203، 208، 209، 210، 211، 212، 213، 214، 215، 217، 220، 223، 224، 225، 227، 228، 229، 231، 234، 235، 236، 237، 238، 239، 241، 243، 245، 248، 249، 250، 252، 253، 255، 265، 257، 260، 261، 262، 263، 264، 266، 267، 270، 271، 272، 273، 274، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 285، 286، 289، 292، 293، 294، 295، 296، 297، 298، 299، 301، 302، 303، 304، 305، 306، 307، 308، 309، 311، 312، 313، 314، 315، 319، 321، 325، 327، 328، 329، 330، 331، 334، 337، 341، 342، 343، 345، 348، 349، 351، 352، 354، 355، 357، 358، 359، 360، 362، 368، 369، 370، 371، 373، 374، 375، 376، 377، 379، 386، 387، 405، 409، 411، 412، 413، 418، 420، 421، 422، 425، ج 6/ فی أکثر الصفحات، ج 7/ 11، 15، 18، 21، 24، 26، 27، 32، 34، 36، 37، 38، 39، 40، 41، 42، 43، 44، 45، 47، 48، 49، 50، 53، 54، 55، 56، 60، 61، 62، 63، 64، 65، 66، 67، 73، 77، 78، 79، 80، 81، 82، 84، 85، 86، 87، 88، 89، 91، 94، 98، 99، 102، ج 8/ فی أکثر الصفحات، ج 9/ فی أکثر الصفحات، ج 10/ فی أکثر الصفحات، ج 11/ فی أکثر الصفحات، ج 12/ فی أکثر الصفحات، ج 13/ 12، 23، 25، 26، 27، 30، 31، 32، 33، 45، 46، 50، 51، 52، 57، 58، 61، 62، 63، 65، 66، 69، 75، 77، 82، 84، 85، 87،

97، 98، 103، 104، 106، 107، 110، 112، 113، 114، 118، 121، 122، 127، 128، 129، 130، 135، 136، 137، 139، 142، 149، 155، 156، 157، 158، 160، 166، 169، 176، 193، 195، 196، 197، 199، 200، 210، 224، 233، 244، 253، 281، 299، 326، 328، 335، 339، 341، 342، 344، 351، 359، 361، 367، 369، 370، 374، 375، 376، 378، 381، ج 14/ 11، 13، 14، 16، 20، 21، 26، 28، 30، 32، 33، 38، 40، 51، 59، 60، 63، 65، 66، 67، 68، 69، 72، 75، 76، 77، 78، 81، 84، 85، 86، 87، 88، 94، 95، 97، 99، 100، 103، 104، 105، 112، 116، 120، 122، 123، 125، 128، 132، 133، 134، 135، 136، 137، 138، 139، 140، 141، 143، 144، 146، 147، 148، 149، 150، 151، 153، 154، 155، 156، 158، 165، 167، 182، 187، 193، 198، 200، 205، 206، 207، 208، 211، 213، 215، 217، 224، 227، 228، 229، 233، 236، 237، 241، 245، 246، 254، 263، 265، 270، 271، 281، 294، 304، 305، 306، 319، 330، 331، 333، 334، 335، 336، 337، 338، 339، 341، 342، 343، 345، 346، 347، 348، 349، 352، 353، 354، 355، 356، 357، 358، 359، 360، 362، 363، 365، 367، 368، 372، 373، 374، 375، 376، 377، ج 15/ 14، 15، 17، 85، 87، 89، 90، 91، 94، 98، 101، 106، 108، 109، 111، 115، 116، 117، 124، 125، 126، 135، 139، 146، 162، 163، 164، 167، 170، 172، 173، 175، 177، 178، 183، 186، 187، 189، 191، 193، 195، 204، 207، 217، 221،

222، 224، 227، 229، 231، 242، 243، 248، 249، 258، 259، 261، 263، 267، 268، 273، 281، 282، 284، 286، 287، 295، 303، 306، 307، 308، 312، 316، 318، 320، 321، 322، 323، 326، 328، 331، 333، 336، ج 16/ 10، 11، 20، 21، 28، 30، 42، 43، 49، 54، 55، 62، 64، 71، 74، 101، 103، 105، 106، 107، 108، 109، 111، 113، 114، 117، 127، 130، 131، 132، 133، 140، 142، 143، 144، 147، 148، 149، 154

، 161، 163، 167، 169، 173، 180، 181، 182، 185، 186، 190، 191، 192، 193، 194،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:50

195، 197، 198، 200، 202، 207، 208، 209، 212، 214، 215، 219، 226، 230، 231، 232، 240، 245، 247، 249، 251، 270، 272، 276، 278، 280، 281، 285، 286، 287، 291، 292، 293، ج 17/ 10، 11، 12، 13، 14، 15، 17، 21، 22، 25، 26، 28، 30، 34، 38، 40، 42، 43، 45، 49، 50، 51، 52، 53، 54، 55، 60، 61، 62، 64، 65، 66، 67، 68، 69، 70، 71، 72، 73، 74، 78، 82، 84، 87، 88، 89، 92، 93، 94، 95، 96، 97، 98، 101، 104، 109، 110، 111، 112، 113، 115، 116، 117، 119، 120، 121، 122، 123، 124، 125، 126، 127، 129، 130، 132، 133، 134، 135، 136، 137، 138، 140، 141، 143، 144، 145، 146، 147، 148، 149، 150، 151، 152، 153، 154، 155، 156، 157، 158، 159، 160، 162، 163، 166، 167، 170، 171، 172، 176، 177، 178، 180، 181، 182، 185، 186، 187، 188، 189، 190، 191،

192، 194، 195، 196، 197، 198، 199، 200، 202، 206، 207، 209، 212، 213، 214، 219، 220، 221، 222، 224، 226، 227، 228، 229، 230، 231، 232، 233، 234، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 242، 243، 244، 245، 246، 247، 249، 250، 252، 253، 254، 255، 256، 258، 259، 262، 263، 264، 266، 268، 269، 270، 271، 272، 273، 274، 275، 276، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 285، 286، 287، 288، 289، 290، 291، 292، 293، 294، 295، 296، 297، 298، 299، 300، 301، 303، 310، 311، 314، 315، 316، 317، 318، 319، 322، 323، 324، 325، 326، 327، 328، 329، 330، 332، 334، 335، 336، 337، 338، 339، 340، 341، 342، 343، 344، 345، 346، 347، 349، 350، 351، 352، 353، 354، 355، 356، 357، 358، 360، 361، 362، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 369، 370، 371، 372، 373، 374، 375، 378، 379، 380، 381، 382، 383، 384، 385، 386، 387، 388، 389، 390، 392، 393، 394، 395، 397، 400، 401، 402، 403، 404، 406، 407، 409، 410، 412، 413، 414، 415، 416، 417، 418، 419، 420، 421، 422، 423، 424، 425، 428، 429، 431، 432، 433، 434، 435، 436، 437، 438، 439، 441، 444، 445، 449، 453، 455، 457، 458، 459، 460، 463، 465، 466، 467، 473، 474، 475، 476، 477، 478، 480، 484، 486، 487، 490، 491، 492، 493، 494، 497، 498، 499، 501، 502، 503، 506، 508، 509، 510، 511، 512، 513، 514، 515، 516، 517، 519، 520، 521، 522، 525، 529، ج 18/ فی أکثر الصفحات، ج

19/ فی أکثر الصفحات، ج 20/ فی أکثر الصفحات، ج 21/ فی أکثر الصفحات، ج 22/ فی أکثر الصفحات، ج 23/ 14، 16، 36، 37، ج 24/ 5، 12، 14، 15، 17، 18، 19، 21، 22، 23، 27، 28، 29، 30، 33، 34، 35، 38، 39، 40، 41، 42، 43، 44، 45، 46، 48، 49، 50، 51، 52، 53، 54، 55، 56، 57، 58، 59، 61، 62، 63، 65، 66، 68، 69، 72، 75، 76، 77، 79، 80، 86، 87، 89، 91، 92، 93، 94، 95، 96، 98، 99، 100، 101، 104، 105، 106، 109، 110، 111، 112، 113، 115، 116، 117، 118، 119، 120، 121، 125، 127، 128، 129، 130، 131، 132، 133، 134، 135، 136، 137، 142، 143، 144، 145، 149، 150، 151، 152، 153، 154، 155، 156، 159، 160، 161، 162، 163، 164، 166، 167، 169، 170، 171، 172، 173، 174، 175، 176، 177، 178، 179، 181، 182، 185، 186، 187، 188، 189، 191، 192، 193، 194، 195، 196، 197، 198، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 206، 210، 211، 212، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 221، 222، 223، 225، 228، 229، 233، 235، 236، 237، 239، 240، 241، 243، 244، 245، 246، 247، 251، 252، 253، 254، 255، 256، 257، 258، 259، 260، 261، 262، 263، 264، 266، 267، 269

، 270، 271،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:51

272، 273، 274، 275، 276، 277، 279، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 286، 288، 289، 290، 291، 292، 293، 294، 295، 297، 298، 300

الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام/

ج 1/ 12، 138، 139، 141، 143، 144، 146، 147، 148، 149، 150، 152، 154، 156، 159، 160، 161، 162، 163، 164، 165، 166، 168، 170، 171، 172، 173، 174، 176، 177، 178، 179، 180، 181، 182، 183، 185، 189، 194، 203، 207، 210، 211، 212، 215، 216، 217، 218، 219، 220، 221، 222، 224، 225، 226، 227، 228، 231، 232، 234، 240، 241، 242، 244، 245، 246، 247، 248، 250، 251، 252، 253، 255، 256، 257، 259، 260، 261، 262، 263، 265، 266، 267، 268، 270، 272، 273، 274، 276، 277، 283، 286، 289، 290، 291، 292، 293، 294، 295، 296، 297، 299، 300، 301، 303، 304، 305، 307، 308، 309، 310، 311، 312، 313، 314، 315، 316، 317، 322، 327، 329، 330، 331، 334، ج 2/ 11، 21، 27، 31، 32، 36، 37، 38، 41، 42، 43، 44، 48، 59، 60، 69، 72، 73، 80، 107، 121، 123، 144، 150، 152، 160، 161، 166، 179، 181، 210، 211، 213، 214، 215، 217، 218، 219، 220، 221، 222، 223، 224، 225، 226، 227، 228، 229، 230، 231، 232، 233، 234، 235، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 242، 243، 246، 247، 249، 251، 252، 253، 254، 255، 257، 258، 259، 261، 262، 265، 266، 267، 271، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 286، 289، 290، 291، 292، 294، 295، 296، 297، 298، 299، 300، 302، 303، 305، 306، 307، 308، 309، ج 3/ 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 18، 20، 22، 23، 24، 25، 26، 27، 28، 29، 31،

32، 34، 36، 37، 38، 40، 41، 42، 43، 44، 45، 46، 47، 48، 49، 50، 51، 52، 53، 55، 56، 57، 58، 59، 62، 64، 65، 66، 68، 69، 70، 72، 73، 74، 75، 76، 77، 80، 81، 83، 85، 86، 91، 92، 94، 95، 96، 97، 98، 99، 102، 103، 104، 105، 106، 107، 109، 110، 111، 112، 113، 114، 115، 116، 117، 118، 119، 121، 122، 123، 124، 128، 129، 130، 131، 132، 133، 134، 135، 136، 137، 139، 140، 141، 142، 144، 145، 146، 147، 148، 149، 150، 151، 152، 153، 155، 158، 161، 163، 164، 166، 167، 168، 169، 170، 172، 173، 175، 176، 178، 179، 180، 182، 184، 185، 186، 187، 188، 190، 191، 193، 194، 195، 196، 197، 198، 199، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 206، 207، 208، 209، 210، 211، 212، 213، 214، 215، 216، 217، 221، 222، 224، 225، 226، 227، 228، 229، 230، 231، 232، 233، 234، 235، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 242، 243، 244، 245، 246، 247، 248، 249، 250، 250، 252، 253، 254، 255، 256، 257، 258، 260، 262، 266، 268، 269، 270، 271، 272، 273، 274، 275، 276، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 286، 287، 288، 289، 290، 291، 292، 293، 294، 295، 296، 297، 298، 299، 300، 301، 302، 303، 304، 305، 306، 307، 309، 310، 311، 312، 313، 314، 322، 323، 326، 327، 328، 329، 330، 331، 332، 333، 334، 336، 337، 338، 339، 340، 341، 342، 344، 345، 346، 348، 349، 351،

352، 353، 355، 356، 357، 358، 360، 361، 362، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 369، 370، 371، 372، 373، 374، 375، 376، 377، 378، 379، 380، 383، 384، 385، 386، 387، 388، 389، 390، 391، 392، 393، 395، 397، 398، 399، 400، 401، 402، 403، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 410، ج 4/ 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 21، 22، 23، 24، 25، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 32، 33، 34، 35، 36، 37، 38، 39، 40، 41، 42، 43، 44، 45، 46، 47، 48، 49، 50، 51، 52، 54، 55، 56،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:52

57، 58، 59، 60، 61، 64، 65، 66، 68، 70، 72، 73، 74، 75، 76، 78، 79، 80، 81، 82، 83، 84، 85، 86، 87، 88، 89، 93، 94، 95، 96، 97، 98، 99، 100، 101، 103، 104، 105، 106، 107، 108، 109، 111، 112، 113، 114، 115، 116، 117، 118، 119، 120، 121، 126، 129، 131، 132، 133، 134، 135، 136، 137، 138، 140، 141، 142، 143، 144، 145، 146، 149، 151، 152، 153، 156، 157، 159، 160، 161، 164، 166، 167، 168، 169، 171، 172، 173، 174، 175، 176، 177، 178، 179، 180، 181، 182، 183، 184، 185، 187، 188، 189، 190، 191، 192، 193، 195، 197، 198، 199، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 206، 207، 208، 209، 210، 211، 212، 213، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 223، 224، 225، 226، 227، 228، 229، 230، 231، 232، 233، 235، 236، 237، 238، 239، 340، 242، 243، 245، 249، 250،

251، 253، 254، 255، 256، 257، 258، 259، 260، 261، 262، 263، 264، 267، 268، 272، 273، 275، 277، 278، 279، 280، 281، 285، 287، 289، 290، 291، 292، 293، 294، 295، 296، 297، 301، 302، 303، 304، 305، 307، 308، 309، 310، 312، 315، 316، 217، 320، 321، 322، 323، 324، 325، 328، 331، 333، 335، 336، 338، 340، 341، 342، 343، 344، 345، 346، 347، 348، 349، 350، 351، 352، 353، 354، 355، 356، 357، 358، 359، 360، 361، 362، 363، 364، 365، 367، 368، 369، 370، 371، 372، 374، 375، 376، 379، 380، 381، 382، 383، 386، 387، 388، 389، 390، 391، 392، 393، 394، 395، 396، 397، 398، 399، 402، 403، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 410، 411، 412، 413، 414، 415، 416، 418، 419، 422، 426، 427، 428، 429، 430، 432، 433، 435، 436، 438، 439، 440، 441، 442، 444، 445، 446، 448، 449، 450، 451، 452، 453، 454، 455، 456، 457، 458، 463، 464، 465، 466، 467، 468، 469، 470، 472، 473، 474، 475، 477، 478، 479، 481، 482، 484، 485، 486، 487، 488، 489، 490، 491، 492، 493، 494، 495، 502، 503، 504، 506، 507، 509، 510، 511، 512، 513، 514، 516، 521، 529، 531، 532، 533، 535، 536، 537، ج 5/ 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 23، 24، 25، 26، 28، 29، 30، 31، 32، 33، 34، 35، 36، 38، 40، 43، 46، 48، 49، 53، 57، 59، 61، 62، 63، 66، 75، 76، 80، 81، 82، 83،

84، 87، 90، 96، 97، 99، 106، 110، 112، 114، 117، 118، 119، 122، 123، 124، 125، 126، 127، 129، 131، 132، 133، 136، 138، 139، 140، 141، 143، 148، 149، 150، 151، 154، 155، 156، 157، 161، 175، 181، 184، 185، 189، 191، 192، 193، 194، 195، 196، 198، 200، 212، 213، 215، 218، 219، 231، 234، 242، 243، 245، 248، 258، 263، 276، 283، 297، 304، 307، 310، 311، 312، 317، 322، 346، 348، 354، 355، 358، 359، 360، 363، 364، 368، 369، 371، 374، 375، 377، 378، 379، 384، 386، 388، 394، 405، 412، 418، 419، 421، 422، 425، ج 6/ فی أکثر الصفحات، ج 7/ 11، 12، 22، ج 8/ فی أکثر الصفحات، ج 9/ أکثر الصفحات، ج 10/ 11، 12، 14، 36، 39، 56، 57، 72، 101، 103، 105، 106، 107، 108، 109، 110، 111، 112، 113، 114، 115، 117، 118، 119، 120، 121، 122، 126، 128، 129، 131، 136، 137، 139، 140، 142، 143، 145، 147، 148، 149، 150، 151، 153، 154، 155، 156، 157، 158، 159، 160، 161، 162، 163، 164، 165، 166، 170، 171، 172، 173، 174، 175، 176، 177، 178، 179، 180، 181، 182، 183، 184، 185، 187، 189، 191، 192، 193، 194، 195، 196، 197، 198، 199، 201، 204، 205، 206، 207، 208،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:53

209، 210، 211، 213، 215، 218، 221، 222، 223، 224، 225، 227، 228، 229، 230، 231، 232، 233، 234، 237، 238، 241، 243، 244، 245، 246، 247، 248، 250، 253، 254، 255، 256، 257، 258، 259، 260،

261، 262، 263، 264، 265، 266، 267، 268، 271، 272، 273، 274، 275، 276، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 286، 291، 292، 294، 295، 302، 305، 306، 307، 311، 312، 314، 316، 318، 319، 320، 321، 322، 324، 325، 326، 340، 341، 343، 344، 345، 346، 350، 351، 353، 354، 355، 358، 359، 360، 363، 364، 365، 366، 368، 369، 371، 372، 375، 376، ج 11/ فی أکثر الصفحات، ج 12/ فی أکثر الصفحات، ج 13/ 9، 10، 11، 12، 13، 15، 18، 20، 21، 25، 26، 27، 33، 34، 35، 36، 39، 40، 41، 45، 46، 51، 52، 57، 66، 67، 68، 75، 76، 77، 78، 79، 80، 85، 95، 96، 97، 98، 99، 103، 107، 108، 109، 110، 111، 113، 114، 117، 119، 120، 121، 122، 127، 128، 129، 134، 140، 141، 142، 143، 146، 155، 157، 162، 168، 171، 172، 181، 197، 203، 230، 246، 259، 273، 288، 324، 334، 336، 345، 362، 363، 381، 385، 390، 391، 392، 394، 397، 399، 400، 402، 404، 406، 407، 411، 412، 414، 415، 416، ج 14/ 11، 12، 13، 20، 23، 24، 25، 27، 29، 30، 31، 32، 36، 37، 47، 48، 51، 55، 59، 60، 63، 76، 77، 78، 79، 83، 84، 85، 91، 93، 94، 100، 105، 107، 111، 115، 117، 120، 125، 128، 134، 135، 136، 137، 139، 141، 147، 148، 151، 154، 155، 156، 159، 162، 165، 167، 168، 183، 186، 188، 191، 195، 196، 200، 205، 206، 208، 210، 211، 212، 213، 217، 221، 222،

223، 224، 225، 226، 227، 228، 229، 231، 232، 233، 234، 235، 236، 238، 239، 240، 243، 245، 246، 247، 248، 249، 250، 252، 253، 254، 255، 257، 258، 259، 261، 263، 264، 265، 266، 267، 269، 271، 272، 273، 281، 285، 286، 288، 289، 292، 294، 304، 319، 331، 334، 336، 337، 338، 342، 353، 362، 371، ج 15/ 9، 14، 16، 19، 84، 85، 86، 88، 92، 94، 95، 96، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 104، 105، 106، 107، 108، 111، 112، 113، 114، 115، 116، 117، 118، 119، 121، 123، 124، 127، 128، 129، 130، 131، 135، 139، 141، 144، 145، 146، 147، 148، 149، 150، 151، 152، 156، 157، 158، 159، 160، 162، 163، 164، 165، 166، 167، 170، 171، 172، 173، 175، 176، 177، 178، 180، 181، 182، 183، 184، 186، 187، 189، 190، 191، 192، 193، 194، 195، 196، 197، 198، 199، 204، 205، 206، 207، 208، 209، 211، 212، 213، 214، 215، 216، 219، 220، 221، 222، 223، 224، 225، 226، 227، 229، 231، 232، 233، 234، 235، 236، 237، 238، 239، 240، 243، 244، 245، 246، 248، 249، 252، 253، 255، 256، 257، 258، 259، 260، 261، 262، 263، 264، 265، 266، 268، 270، 279، 281، 282، 283، 284، 285، 286، 291، 292، 293، 294، 295، 296، 298، 299، 300، 301، 303، 304، 305، 306، 307، 309، 312، 314، 315، 318، 319، 320، 321، 322، 323، 324، 325، 328، 330، 331، 332، 333، 334، 337، ج 16/ 9، 10، 11، 12، 13، 15، 16، 17، 19،

22، 23، 28، 29، 30، 31، 32، 34، 38، 39، 40، 42، 44، 48، 49، 50، 56، 60، 64، 70، 83، 84، 86، 95، 106، 111، 113، 115، 119، 120، 122، 123، 125، 130، 134، 135، 136، 137، 142، 145، 149، 150، 154، 156، 159، 167، 180، 181، 182، 183، 184، 185، 186، 187، 188، 189، 190، 191، 192، 193، 195، 196، 198، 199، 200، 202، 204، 205، 206، 207، 208، 209، 210، 211، 212،

214، 217، 221، 223، 224، 225، 226، 227، 228، 229، 230، 231، 232، 234، 235، 236،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:54

237، 239، 240، 241، 243، 244، 245، 246، 247، 248، 249، 250، 251، 252، 253، 254، 255، 256، 257، 258، 259، 260، 261، 262، 266، 267، 269، 270، 271، 272، 273، 276، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 284، 290، 291، 292، 293، ج 17/ 11، 12، 13، 14، 15، 24، 26، 29، 33، 34، 35، 36، 37، 38، 40، 41، 44، 45، 46، 47، 49، 50، 51، 52، 53، 55، 57، 58، 62، 63، 67، 68، 69، 70، 71، 72، 74، 77، 78، 79، 80، 81، 87، 88، 94، 95، 102، 104، 106، 109، 110، 111، 113، 114، 115، 116، 118، 119، 122، 124، 125، 126، 129، 130، 130، 132، 136، 139، 140، 141، 142، 143، 144، 145، 146، 147، 148، 151، 152، 155، 156، 158، 162، 163، 164، 165، 166، 167، 169، 170، 171، 172، 173، 174، 175، 176، 177، 178، 179، 180، 181، 185، 186، 187، 188، 191، 192، 193، 194، 195، 196، 197، 199، 200، 201،

202، 204، 205، 206، 207، 209، 211، 212، 213، 214، 217، 218، 219، 220، 221، 222، 223، 224، 225، 227، 228، 229، 230، 231، 232، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 242، 243، 244، 245، 246، 247، 249، 250، 252، 253، 256، 257، 258، 259، 260، 261، 263، 264، 269، 270، 272، 273، 274، 275، 279، 280، 283، 286، 287، 288، 289، 290، 291، 292، 293، 294، 295، 296، 297، 298، 299، 300، 301، 303، 309، 310، 312، 313، 314، 316، 317، 318، 322، 323، 324، 325، 327، 328، 329، 330، 333، 334، 336، 328، 329، 330، 333، 334، 325، 327، 328، 329، 330، 333، 334، 336، 338، 339، 340، 343، 344، 346، 347، 349، 351، 352، 353، 354، 355، 356، 358، 359، 360، 361، 362، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 369، 370، 371، 372، 373، 374، 375، 376، 379، 380، 381، 382، 383، 384، 387، 390، 391، 392، 396، 397، 398، 399، 402، 403، 404، 405، 407، 408، 413، 415، 416، 417، 418، 419، 420، 421، 428، 430، 431، 432، 434، 435، 436، 437، 438، 440، 441، 442، 443، 444، 445، 446، 447، 450، 451، 453، 454، 455، 456، 457، 459، 462، 463، 464، 465، 467، 468، 473، 479، 480، 481، 483، 484، 485، 486، 487، 489، 490، 494، 495، 497، 498، 499، 500، 501، 502، 503، 509، 510، 511، 512، 513، 515، 519، 521، 522، ج 18/ 8، 9، 10، 11، 14، 16، 20، 21، 22، 25، 27، 28، 32، 34، 38، 39، 40، 42، 43، 44، 45، 46، 48، 49، 50،

53، 54، 55، 56، 59، 61، 67، 69، 70، 73، 76، 78، 95، 96، 100، 101، 103، 105، 107، 114، 115، 117، 118، 119، 120، 121، 124، 125، 128، 129، 131، 133، 134، 142، 143، 153، 154، 155، 156، 158، 159، 160، 163، 165، 166، 167، 169، 173، 175، 182، 183، 188، 189، 190، 192، 193، 195، 197، 198، 199، 200، 202، 203، 204، 205، 209، 210، 212، 213، 214، 215، 218، 219، 221، 222، 223، 227، 230، 232، 233، 234، 235، 236، 239، 241، 242، 243، 244، 246، 247، 248، 249، 252، 254، 255، 256، 258، 261، 273، 280، 281، 287، 289، 290، 291، 293، 298، 301، 306، 307، 309، 317، 323، 335، 347، 357، 359، 372، 375، 377، 379، 380، 384، 385، 388، 389، 390، 399، 400، 408، 417، 418، 419، 420، 422، 434، 435، 436، 439، 445، 446، 448، 451، 453، 457، 460، 461، 462، 463، 493، 500، 503، 507، 509، 513، 514، 515، 516، 518، 519، ج 19/ 8، 9، 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 23، 24، 25، 27، 29، 32، 33، 34، 35، 36، 37، 39، 40، 41، 43، 44، 46، 47، 48، 49، 50، 51، 52، 53، 54، 55،

65، 66، 69، 70، 71، 72، 73، 75، 76، 77، 78، 79،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:55

80، 82، 83، 89، 90، 94، 95، 98، 101، 102، 103، 104، 105، 107، 108، 109، 110، 112، 113، 114، 115، 116، 117، 118، 119، 121، 127، 128، 129، 130، 131، 132، 133، 134، 135، 136،

137، 138، 140، 141، 143، 144، 146، 147، 152، 153، 155، 162، 181، 182، 189، 195، 196، 197، 202، 207، 208، 209، 210، 211، 213، 215، 217، 218، 219، 220، 221، 223، 224، 225، 227، 231، 236، 237، 238، 239، 241، 242، 243، 244، 247، 248، 249، 250، 251، 254، 255، 256، 257، 258، 260، 261، 263، 264، 266، 267، 269، 273، 284، 287، 293، 294، 295، 296، 299، 300، 302، 304، 305، 308، 311، 316، 317، 318، 321، 328، 329، 333، 335، 340، 342، 343، 350، 352، 354، 355، 356، 357، 358، 359، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 369، 370، 372، 373، 377، 378، 379، 381، 382، 383، 385، 386، 387، 388، 389، 390، 391، 392، 393، 394، 395، 396، 397، 398، 399، 400، 402، 404، 405، 406، 407، 410، 417، 419، 420، 421، 422، 423، 424، 425، 426، 427، 428، 429، 430، 431، 433، 434، 435، 436، 438، 439، 440، 441، 442، 443، 444، 445، 446، 447، 448، 449، 450، 451، 452، 453، 454، 455، 457، 458، 459، 460، 461، 462، 463، 464، 465، 466، 467، 469، 470، 471، 472، 488، 489، 490، 491، 492، 493، 494، 495، 496، 498، 499، 500، 501، 502، 503، 504، 505، 506، 507، 508، 509، 510، 515، 516، 517، 518، 519، 520، 521، 522، 523، 527، 528، 529، 530، 531، 532، 533، 534، 534، 536، 537، 542، 543، 544، 545، 546، 547، 548، 549، 550، 551، 552، 553، 554، 555، 556، 557، 558، 559، 560، 561، 562، 563، 564، 565، 567، 568، 569، 570، ج 20/

فی أکثر الصفحات، ج 21/ فی أکثر الصفحات، ج 22/ فی أکثر الصفحات، ج 23/ 14، 15، 16، 35، 36، 37، ج 24/ 11، 13، 14، 15، 17، 18، 19، 22، 23، 24، 25، 28، 29، 32، 33، 34، 40، 43، 47، 48، 50، 51، 53، 54، 55، 57، 58، 59، 60، 61، 62، 65، 66، 69، 72، 73، 75، 76، 77، 78، 81، 83، 86، 87، 88، 89، 91، 93، 94، 95، 96، 99، 100، 101، 104، 106، 110، 111، 112، 113، 116، 118، 120، 121، 124، 125، 127، 128، 129، 130، 131، 133، 134، 135، 136، 137، 142، 143، 144، 145، 149، 151، 152، 154، 155، 156، 160، 161، 162، 167، 168، 170، 172، 173، 174، 175، 176، 177، 179، 181، 184، 185، 186، 209، 210، 211، 212، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 221، 222، 225، 228، 229، 233، 235، 236، 238، 239، 240، 241، 243، 244، 245، 246، 247، 250، 251، 252، 253، 254، 255، 261، 264، 265، 267، 268، 270، 271، 272، 273، 274، 275، 276، 277، 279، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 286، 287، 289، 290، 292، 293، 294، 295، 297، 298، 300 سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ أکثر الصفحات فی جمیع المجلدات الإمام الحسن بن علی علیه السّلام/ ج 1/ 12، 143، 144، 146، 148، 149، 159، 160، 163، 168، 171، 175، 176، 178، 186، 203، 205، 207، 211، 212، 215، 216، 217، 218، 220، 221، 222، 223، 224، 225، 226، 227، 232، 234، 240، 241، 242، 244، 245، 246، 248، 251، 252، 255، 257، 259،

260، 263، 265، 269، 270، 272، 273، 275، 283، 286، 290، 291، 292، 294، 295، 296، 297، 299، 300، 303، 304، 308، 309، 312، 314، 315، 316، 317، 322، 326، 327، 328، 329، 331، 334، ج 2/ 11، 15، 24، 32، 50، 59، 60، 69، 72، 107، 134، 155، 156، 202، 247، 264، 265، 279، 280، 281، 292، 297، 298،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:56

299، 303، 305، 307، ج 3/ 11، 21، 22، 23، 41، 43، 54، 55، 57، 58، 59، 78، 81، 85، 86، 88، 89، 96، 97، 110، 112، 115، 116، 124، 128، 129، 135، 138، 139، 140، 142، 168، 179، 180، 185، 187، 188، 191، 247، 278، 280، 290، 291، 309، 321، 327، 329، 367، 368، 369، 370، 408، ج 4/ 18، 24، 25، 39، 44، 47، 48، 52، 53، 64، 88، 99، 103، 206، 215، 218، 240، 336، 355، 365، 381، 392، 426، 452، ج 5/ 8، 10، 11، 12، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 24، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 34، 35، 36، 37، 38، 39، 40، 41، 42، 43، 46، 50، 53، 55، 57، 58، 59، 60، 61، 62، 63، 64، 66، 67، 69، 71، 72، 73، 75، 76، 80، 81، 82، 83، 84، 85، 86، 87، 89، 90، 91، 92، 93، 94، 95، 96، 97، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 105، 106، 107، 108، 109، 110، 112، 113، 114، 115، 117، 118، 119، 120، 121، 122، 123، 124، 125، 126، 127، 128، 129، 130، 131، 132، 133، 135، 136، 137، 138،

139، 140، 141، 142، 143، 144، 145، 146، 147، 148، 149، 150، 151، 152، 153، 154، 155، 156، 157، 158، 159، 160، 161، 162، 164، 165، 166، 168، 169، 170، 171، 172، 173، 175، 176، 177، 178، 179، 180، 181، 182، 184، 185، 186، 187، 189، 190، 191، 192، 193، 194، 195، 196، 197، 198، 199، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 206، 207، 208، 209، 210، 211، 212، 213، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 220، 221، 222، 223، 224، 225، 226، 228، 229، 230، 231، 237، 240، 241، 242، 245، 248، 258، 266، 267، 269، 275، 281، 284، 288، 289، 290، 298، 300، 301، 302، 304، 311، 314، 315، 316، 318، 319، 320، 321، 322، 323، 324، 325، 326، 327، 329، 332، 333، 334، 335، 336، 337، 338، 340، 341، 342، 343، 344، 345، 346، 347، 348، 350، 351، 355، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 369، 371، 375، 377، 378، 379، 386، 389، 390، 391، 393، 394، 400، 403، 406، 408، 409، 410، 415، 418، 419، 421، 425، ج 6/ فی أکثر الصفحات، ج 7/ 11، 19، 26، 42، 48، 50، 51، 54، 55، 61، 68، 71، 77، 87، 88، 89، 93، 98، 100، 102، 103، 106، 111، 113، 120، 121، 122، 124، 125، 128، 129، ج 8/ فی أکثر الصفحات، ج 9/ 9، 10، 11، 13، 14، 16، 18، 19، 20، 21، 22، 27، 29، 40، 41، 43، 44، 45، 56، 58، 72، 78، 82، 88، 101، 113، 114، 115، 118، 119، 121، 125، 126، 148، 149، 150، 155، 158، 159،

164، 172، 174، 175، 178، 181، 183، 185، 192، 195، 199، 201، 203، 204، 209، 211، 212، 213، 214، 222، 223، 230، 232، 237، 240، 241، 244، 247، 249، 252، 258، 260، 264، 266، 272، 273، 297، 303، 320، 323، 324، 326، 330، 344، 346، 354، 355، 357، 359، 363، 369، 370، ج 10/ 13، 63، 103، 105، 109، 110، 111، 113، 114، 118، 121، 126، 128، 132، 136، 139، 143، 144، 146، 151، 156، 158، 159، 169، 170، 182، 187، 191، 192، 198، 201، 206، 207، 224، 225، 232، 249، 250، 251، 254، 257، 258، 260، 262، 269، 270، 278، 296، 306، 307، 310، 314، 316، 323، 345، 349، 350، 351، 360، 368، 373، 376، 377، ج 11/ 18، 19، 29، 41، 63، 64، 69، 76، 79، 83، 103، 115، 116، 117، 118، 128، 134، 135، 136، 137، 138، 139، 140، 142، 146، 168، 172، 173، 174، 182، 195، 196، 198، 199، 202، 204، 209، 210، 211، 212، 213، 214، 218، 219، 220، 222، 223، 224، 225، 228، 241، 242، 250، 259، 263، 264، 267، ج 12/ 107، 134

، 140، 143، 158، 164، 165، 169، 170، 179، 216، 219، 221، 227، 231، 237، 240، 241، 242، 254، 258، 269، 290، 305،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:57

311، 319، 336، 341، 342، 349، 350، 370، 371، 383، 384، 391، 393، 394، 399، 418، 425، 449، 452، 453، 467، 471، 472، 488، 490، 492، 493، 502، 512، 513، 514، 527، 533، 544، 560، 563، 568، ج 13/ 11، 12، 14، 31، 24، 45، 66، 68، 69،

77، 99، 126، 141، 156، ج 14/ 11، 13، 16، 20، 22، 60، 64، 66، 73، 75، 76، 77، 82، 83، 85، 87، 111، 114، 120، 144، 155، 158، 159، 194، 195، 220، 222، 224، 225، 228، 231، 232، 236، 239، 245، 246، 247، 253، 259، 264، 268، 272، 284، 286، 307، 337، 338، 348، 353، ج 15/ 12، 28، 84، 85، 86، 87، 88، 90، 93، 94، 96، 97، 102، 103، 105، 106، 109، 110، 111، 113، 115، 117، 125، 127، 128، 132، 133، 134، 136، 137، 139، 146، 147، 148، 151، 152، 170، 171، 173، 178، 179، 183، 187، 189، 191، 192، 204، 211، 212، 223، 224، 238، 243، 245، 246، 247، 252، 257، 258، 261، 263، 264، 266، 267، 270، 284، 285، 291، 292، 296، 300، 301، 309، 319، 333، 334، ج 16/ 9، 10، 11، 12، 16، 24، 28، 29، 32، 35، 36، 40، 41، 50، 51، 55، 62، 67، 68، 69، 70، 91، 113، 115، 164، 181، 182، 183، 184، 192، 196، 197، 198، 200، 204، 213، 226، 231، 232، 234، 235، 236، 237، 244، 256، 257، 266، 267، 268، 269، 270، 271، 272، 281، 285، 291، 292، ج 17/ 13، 15، 30، 35، 38، 40، 48، 49، 51، 52، 60، 77، 79، 100، 101، 109، 111، 112، 113، 115، 121، 127، 140، 143، 146، 155، 158، 162، 172، 180، 193، 233، 236، 237، 238، 239، 240، 141، 242، 243، 244، 245، 246، 247، 249، 250، 252، 255، 258، 260، 261، 263، 268، 269، 272، 273، 275، 279، 283، 285،

286، 287، 290، 293، 294، 295، 296، 297، 300، 303، 311، 314، 323، 324، 327، 328، 329، 330، 332، 336، 337، 339، 340، 343، 344، 345، 349، 350، 351، 352، 353، 354، 355، 356، 359، 362، 363، 364، 366، 368، 371، 372، 373، 375، 376، 379، 385، 386، 395، 401، 430، 431، 432، 433، 434، 435، 444، 445، 446، 447، 448، 450، 457، 458، 462، 464، 465، 477، 479، 480، 483، 484، 493، 502، 516، 517، 525، 528، ج 18/ 8، 9، 10، 11، 14، 15، 16، 17، 20، 21، 22، 25، 27، 28، 34، 38، 39، 41، 43، 44، 45، 46، 48، 49، 50، 53، 54، 55، 56، 57، 61، 63، 64، 68، 69، 70، 73، 80، 83، 92، 100، 101، 103، 104، 105، 106، 115، 117، 118، 119، 120، 121، 123، 125، 128، 131، 132، 133، 134، 135، 136، 137، 138، 139، 140، 142، 143، 152، 154، 155، 156، 157، 158، 160، 163، 166، 169، 173، 174، 175، 176، 182، 183، 188، 189، 191، 192، 193، 195، 197، 198، 199، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 208، 209، 210، 212، 213، 214، 215، 216، 219، 222، 223، 228، 230، 234، 235، 239، 241، 242، 243، 246، 247، 248، 249، 251، 252، 253، 254، 255، 256، 257، 262، 263، 268، 269، 270، 280، 291، 298، 303، 307، 309، 323، 345، 347، 350، 357، 359، 385، 388، 416، 419، 422، 437، 448، 451، 453، 514، 519، ج 19/ 9، 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 18، 19، 20، 21، 22، 24، 25، 30، 31،

32، 33، 35، 36، 42، 43، 44، 47، 48، 53، 54، 56، 57، 64، 66، 67، 69، 70، 71، 72، 75، 77، 78، 80، 91، 98، 99، 103، 104، 108، 109، 110، 111، 114، 117، 118، 119، 120، 124، 128، 129، 132، 134، 138، 147، 148، 150، 153، 162، 194، 206، 207، 208، 209، 211، 215، 216، 217، 218، 220، 224، 226، 227،

234، 238، 239، 240، 241، 243، 247، 248، 255، 260، 262، 263، 264، 265، 266، 267، 268، 269، 271، 280،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:58

287، 294، 304، 318، 320، 325، 335، 339، 344، 347، 352، 354، 355، 358، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 369، 370، 371، 378، 379، 381، 382، 383، 384، 385، 386، 387، 388، 390، 391، 392، 393، 394، 395، 396، 397، 399، 400، 402، 404، 405، 406، 407، 410، 417، 419، 433، 435، 436، 438، 439، 440، 441، 442، 443، 444، 446، 447، 448، 449، 451، 452، 457، 459، 460، 461، 462، 463، 464، 465، 466، 467، 468، 469، 470، 471، 472، 473، 476، 478، 488، 489، 490، 491، 492، 493، 494، 495، 496، 498، 499، 500، 501، 502، 503، 504، 505، 506، 507، 508، 509، 510، 515، 516، 517، 518، 519، 520، 521، 522، 523، 527، 528، 529، 530، 531، 532، 533، 534، 535، 536، 537، 542، 543، 544، 545، 546، 547، 548، 549، 550، 551، 552، 553، 554، 555، 546، 557، 558، 559، 560، 561، 562، 563، 564، 565، 567، 568، 569، ج 20/ فی أکثر الصفحات، ج 21/ 11، 16، 17، 18، 26، 33، 37،

44، 50، 53، 54، 60، 61، 62، 65، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 77، 82، 86، 87، 90، 92، 95، 96، 101، 102، 103، 107، 108، 112، 121، 123، 125، 133، 134، 136، 143، 150، 152، 155، 161، 170، 192، 201، 204، 206، 215، 216، 223، 226، 229، 230، 231، 233، 234، 235، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 244، 245، 246، 247، 249، 251، 252، 262، 266، 269، 270، 272، 274، 275، 276، 277، 278، 284، 296، 297، 298، 307، 308، 309، 310، 312، 313، 314، 315، 316، 318، 319، 320، 321، 323، 324، 326، 334، 336، 341، 343، 344، 347، 348، 349، 350، 351، 357، 360، 361، 362، 363، 424، 433، 434، 435، 436، 443، 445، 451، 453، 462، 464، 466، 468، 470، 471، 475، 479، 490، 492، 493، 501، 502، 503، 504، 507، 508، 512، 513، 514، 520، 521، 522، 523، 524، 527، 537، 575، 576، 582، 589، 593، 594، 596، 597، 600، 601، 611، 612، 614، ج 22/ 9، 10، 11، 12، 13، 14، 17، 18، 19، 20، 21، 29، 38، 39، 41، 51، 54، 55، 57، 58، 59، 60، 64، 65، 66، 69، 71، 76، 80، 82، 83، 84، 85، 86، 87، 89، 97، 99، 100، 101، 102، 103، 108، 109، 110، 111، 112، 136، 137، 138، 139، 140، 141، 142، 144، 146، 148، 150، 151، 156، 157، 158، 161، 162، 164، 165، 166، 168، 202، 269، 270، 271، 272، 276، 312، 318، 319، 320، 322، 327، 330، 340، 341، 344، 345، 348، 350، 351، 355، 364، 365، 372،

380، 381، 389، 390، 393، 404، 413، 416، 419، 421، 429، 430، 432، 441، 443، 445، 453، 458، 468، 478، 488، 500، 501، 514، 515، 519، 521، 528، 538، 539، 541، 547، 549، 572، 574، 579، 583، 584، 592، 599، 607، ج 23/ 36، ج 24/ 11، 13، 14، 15، 17، 18، 19، 22، 24، 25، 29، 55، 56، 58، 59، 61، 65، 66، 72، 74، 75، 76، 77، 78، 88، 89، 91، 92، 95، 96، 99، 100، 101، 104، 110، 111، 112، 113، 117، 118، 119، 120، 121، 127، 129، 133، 134، 135، 136، 137، 141، 142، 143، 144، 145، 148، 151، 152، 155، 156، 159، 160، 161، 162، 167، 170، 172، 177، 179، 185، 186، 210، 211، 212، 214، 215، 216، 217، 218، 228، 229، 233، 235، 236، 239، 240، 242، 243، 244، 245، 246، 247، 252، 254، 260، 263، 264، 272، 273، 275، 276، 277، 281، 282، 283، 286، 289، 290، 292، 293، 295، 300

الإمام الحسین بن علی علیه السّلام/ ج 1/ 12، 144، 146، 148، 149، 159، 160، 163، 168، 171، 175، 176، 178، 186، 203، 205، 207، 211، 212، 215، 216،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:59

217، 218، 220، 221، 222، 223، 224، 225، 226، 227، 232، 234، 240، 241، 242، 244، 245، 246، 247، 248، 251، 252، 255، 257، 259، 260، 262، 263، 265، 269، 270، 271، 272، 273، 274، 283، 286، 290، 291، 292، 294، 295، 296، 297، 299، 300، 303، 304، 308، 309، 312، 314، 315، 316، 317، 322، 326، 327، 329، 330، 331، 334، ج 2/

11، 15، 24، 32، 36، 50، 59، 60، 134، 155، 156، 202، 247، 264، 265، 279، 280، 281، 282، 283، 292، 293، 294، 297، 298، 299، 303، 305، 307، 309، ج 3/ 11، 12، 21، 22، 23، 41، 42، 43، 54، 55، 57، 58، 59، 78، 80، 81، 84، 85، 86، 88، 89، 96، 97، 110، 111، 112، 115، 116، 124، 128، 129، 135، 138، 139، 140، 142، 153، 168، 169، 188، 190، 191، 195، 196، 224، 247، 268، 278، 280، 290، 291، 309، 327، 329، 352، 367، 368، 370، 408، ج 4/ 18، 25، 39، 44، 48، 52، 53، 64، 88، 99، 103، 105، 135، 159، 161، 164، 198، 206، 215، 218، 240، 334، 336، 355، 365، 392، 419، 426، 452، 480، 481، ج 5/ 8، 10، 11، 12، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 24، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 34، 35، 36، 37، 38، 39، 40، 41، 42، 43، 46، 50، 53، 55، 56، 58، 59، 60، 61، 62، 63، 64، 66، 67، 69، 70، 71، 72، 73، 75، 76، 80، 81، 82، 83، 84، 86، 87، 89، 90، 91، 92، 93، 94، 95، 96، 97، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 105، 106، 107، 108، 109، 110، 112، 113، 114، 115، 117، 118، 119، 120، 121، 122، 123، 124، 125، 127، 128، 129، 130، 131، 132، 133، 134، 135، 136، 137، 138، 139، 140، 141، 142، 143، 144، 145، 146، 147، 148، 149، 150، 151، 152، 153، 154، 155، 156، 157، 158، 166، 167، 175، 177، 181،

187، 195، 196، 199، 203، 212، 213، 215، 216، 219، 225، 229، 233، 234، 235، 236، 237، 239، 240، 241، 242، 243، 244، 245، 246، 248، 249، 250، 252، 253، 254، 255، 256، 257، 258، 261، 262، 263، 264، 265، 266، 267، 268، 269، 270، 271، 272، 273، 274، 275، 276، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 286، 287، 288، 290، 291، 292، 293، 294، 295، 296، 297، 298، 299، 300، 301، 302، 304، 305، 306، 307، 308، 309، 310، 311، 312، 313، 314، 315، 316، 317، 318، 319، 320، 321، 322، 323، 324، 325، 326، 327، 328، 329، 330، 331، 332، 333، 334، 335، 336، 337، 338، 339، 340، 341، 342، 343، 344، 345، 346، 347، 348، 349، 350، 351، 352، 355، 357، 360، 361، 362، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 369، 370، 371، 372، 373، 374، 375، 377، 378، 379، 385، 386، 388، 390، 391، 393، 394، 400، 403، 405، 406، 408، 409، 410، 418، 419، 421، 422، 425، ج 6/ فی أکثر الصفحات، ج 8/ فی أکثر الصفحات، ج 9/ 9، 10، 11، 13، 14، 16، 18، 19، 20، 21، 22، 27، 29، 40، 41، 43، 56، 58، 72، 78، 88، 101، 113، 114، 115، 119، 121، 125، 126، 148، 149، 150، 155، 158، 159، 164، 165، 167، 172، 174، 175، 178، 181، 183، 185، 192، 195، 199، 201، 204، 209، 211، 212، 213، 214، 221، 222، 223، 230، 232، 237، 240، 241، 242، 247، 248، 249، 252، 258، 260، 266، 272، 273، 278، 281، 283، 284، 290،

292، 297، 303، 304، 321، 323، 324، 326، 330، 339، 340، 346، 353، 354، 355، 356، 357، 359، 363، 367، 369، 370، ج 10/ 11، 13، 101، 103، 105، 109، 110، 113، 114، 118، 119، 120، 123، 126، 128، 132، 136، 139، 143، 144، 146، 151، 156، 158، 169، 170

، 182، 187، 191، 192، 198، 201، 206، 207، 224، 225، 232، 249، 250، 251، 254، 257، 258، 260، 262، 269، 270،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:60

278، 289، 296، 297، 306، 307، 310، 314، 316، 323، 349، 350، 351، 354، 360، 367، 368، 373، 375، 376، 377، ج 11/ 18، 19، 41، 63، 76، 79، 83، 103، 116، 117، 118، 134، 135، 136، 137، 138، 139، 140، 142، 146، 168، 172، 173، 174، 182، 184، 195، 198، 199، 202، 209، 210، 211، 212، 213، 214، 218، 219، 220، 222، 223، 224، 225، 228، 241، 250، 259، 263، 264، 267، 282، 293، 306، ج 12/ 134، 140، 143، 158، 164، 165، 169، 170، 179، 199، 219، 221، 227، 231، 237، 240، 241، 242، 254، 258، 269، 311، 319، 336، 341، 342، 349، 350، 370، 371، 383، 384، 393، 394، 418، 425، 449، 453، 467، 471، 472، 490، 493، 502، 513، 527، 533، 544، 552، 563، 564، 566، 568، ج 13/ 11، 12، 14، 34، 45، 53، 66، 68، 69، 99، 77، 117، 122، 141، 156، 205، 325، 326، ج 14/ 11، 13، 15، 16، 20، 22، 60، 62، 73، 75، 76، 77، 82، 83، 85، 87، 94، 111، 114، 129، 144، 147، 155، 156، 189، 194،

195، 220، 221، 222، 224، 225، 227، 228، 231، 232، 236، 239، 245، 246، 247، 252، 253، 259، 264، 267، 272، 331، 338، 342، 348، 353، ج 15/ 18، 84، 85، 86، 87، 88، 94، 97، 101، 102، 103، 104، 105، 106، 109، 110، 111، 113، 115، 117، 125، 127، 128، 132، 133، 134، 136، 137، 139، 146، 147، 148، 151، 152، 169، 171، 173، 178، 179، 183، 189، 192، 204، 211، 223، 224، 238، 243، 245، 247، 252، 257، 258، 261، 264، 266، 267، 270، 284، 285، 291، 292، 296، 300، 301، 304، 309، 319، 333، 334، 336، ج 16/ 8، 9، 12، 16، 28، 29، 30، 32، 40، 41، 50، 51، 55، 56، 69، 70، 77، 91، 113، 115، 142، 164، 181، 182، 183، 184، 192، 193، 195، 196، 197، 198، 204، 213، 224، 225، 226، 231، 232، 233، 234، 235، 236، 237، 242، 244، 256، 257، 260، 266، 267، 268، 269، 270، 271، 272، 281، 285، 291، 292، ج 17/ 17، 29، 30، 38، 40، 48، 49، 50، 52، 60، 63، 77، 79، 100، 101، 109، 110، 112، 113، 115، 120، 121، 123، 143، 146، 151، 155، 158، 162، 172، 173، 180، 193، 233، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 242، 243، 244، 245، 246، 247، 249، 250، 252، 255، 258، 261، 263، 268، 269، 272، 273، 279، 283، 286، 287، 290، 293، 294، 295، 297، 300، 303، 309، 311، 314، 323، 324، 327، 328، 329، 330، 332، 336، 337، 339، 339، 340، 343، 344، 345، 349، 350، 351، 352، 353، 354،

359، 362، 363، 364، 366، 368، 371، 372، 373، 375، 376، 379، 381، 385، 386، 401، 411، 413، 430، 431، 432، 433، 434، 435، 444، 445، 446، 447، 448، 450، 452، 458، 462، 464، 465، 469، 475، 477، 479، 480، 483، 484، 493، 502، 504، 505، 506، 507، 517، 525، 528، ج 18/ 8، 9، 10، 11، 14، 15، 16، 17، 20، 21، 22، 25، 27، 28، 34، 38، 39، 41، 43، 44، 45، 46، 48، 49، 50، 53، 54، 55، 57، 61، 63، 64، 68، 69، 70، 73، 74، 80، 83، 92، 100، 101، 103، 104، 105، 106، 113، 115، 117، 118، 119، 120، 121، 122، 125، 128، 131، 133، 135، 136، 137، 138، 139، 142، 143، 152، 153، 154، 155، 157، 158، 159، 160، 161، 162، 163، 164، 167، 169، 170، 171، 173، 174، 175، 176، 182، 183، 188، 189، 191، 192، 193، 195، 197، 198، 199، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 209، 210، 212، 213، 214، 215، 216، 218، 219، 222، 223، 228، 230، 231، 234، 235، 239، 241، 242، 243، 244، 246، 247، 248، 249، 251، 252، 253، 254، 255، 255، 256،

257، 263، 268، 269، 270، 278، 280، 288، 291، 298، 303، 307، 309، 314،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:61

323، 345، 347، 350، 357، 359، 384، 385، 388، 409، 419، 422، 448، 451، 493، 514، 519، ج 19/ 9، 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 22، 24، 25، 30، 31، 32، 33، 35، 36، 43، 44، 47، 48، 50، 53، 54، 55، 58، 64،

66، 67، 69، 70، 71، 72، 75، 76، 77، 78، 80، 83، 90، 91، 92، 98، 99، 103، 104، 108، 109، 110، 111، 114، 117، 118، 119، 120، 128، 129، 132، 134، 136، 138، 141، 144، 147، 148، 150، 152، 153، 162، 181، 194، 196، 197، 207، 208، 209، 211، 215، 216، 217، 218، 220، 224، 225، 226، 227، 234، 238، 239، 240، 241، 243، 247، 248، 255، 260، 262، 263، 264، 265، 266، 267، 268، 269، 271، 287، 294، 304، 318، 320، 326، 334، 335، 344، 347، 352، 354، 355، 358، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 369، 370، 372، 378، 379، 381، 382، 383، 384، 385، 386، 387، 388، 389، 390، 391، 392، 393، 394، 395، 396، 397، 398، 399، 402، 404، 405، 406، 407، 410، 417، 419، 433، 435، 436، 438، 4404397، 441، 442، 443، 444، 446، 447، 448، 449، 451، 452، 457، 459، 460، 461، 462، 463، 464، 465، 466، 467، 468، 469، 470، 471، 472، 473، 476، 478، 488، 489، 490، 491، 492، 493، 494، 495، 496، 498، 499، 500، 501، 502، 503، 504، 505، 506، 507، 508، 509، 510، 515، 516، 517، 518، 519، 520، 521، 522، 523، 524، 527، 528، 529، 530، 531، 532، 533، 534، 535، 538، 542، 543، 544، 545، 546، 547، 548، 549، 550، 551، 552، 553، 554، 555، 556، 557، 558، 559، 560، 561، 562، 563، 564، 565، 567، 568، 569، 570، ح 20/ فی أکثر الصفحات، ج 21/ 11، 12، 17، 18، 26، 27، 33، 37، 43، 44، 50، 51، 53، 54، 60،

61، 62، 65، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 77، 82، 86، 90، 92، 95، 96، 102، 103، 108، 109، 112، 121، 123، 125، 133، 134، 136، 143، 144، 150، 152، 155، 161، 170، 177، 201، 204، 206، 215، 216، 217، 218، 219، 220، 221، 222، 223، 226، 229، 230، 231، 233، 234، 235، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 244، 245، 246، 247، 249، 251، 252، 259، 261، 262، 269، 270، 272، 274، 275، 276، 277، 278، 284، 293، 294، 295، 296، 297، 298، 307، 308، 309، 310، 312، 313، 314، 315، 316، 317، 318، 319، 320، 321، 323، 324، 326، 334، 336، 341، 343، 344، 347، 349، 350، 351، 357، 360، 361، 362، 363، 424، 433، 434، 435، 436، 443، 445، 451، 453، 462، 463، 464، 465، 466، 468، 469، 471، 474، 475، 479، 490، 492، 493، 501، 502، 503، 504، 507، 508، 512، 513، 514، 520، 521، 522، 523، 524، 537، 575، 576، 581، 582، 589، 593، 594، 595، 596، 597، 600، 601، 602، 605، 611، 612، 614، ج 22/ 9، 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 29، 38، 39، 41، 51، 54، 55، 57، 58، 59، 60، 64، 65، 66، 69، 71، 76، 80، 82، 83، 85، 84، 86، 87، 89، 97، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 108، 109، 110، 111، 112، 136، 137، 138، 139، 140، 141، 142، 143، 144، 146، 148، 150، 151، 154، 156، 157، 158، 162، 164، 165، 166، 168، 173، 202، 213، 256، 268، 269، 270، 271، 272، 276،

314، 317، 318، 319، 320، 327، 328، 330، 341، 344، 345، 348، 350، 351، 355، 360، 363، 364، 365، 373، 380، 381، 389، 390، 393، 404، 410، 413، 416، 419، 421، 429، 430، 431، 432، 437، 438، 440، 441، 442، 443، 445، 448، 450، 451، 452، 453، 454، 455، 458، 459، 468، 469،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:62

470، 476، 477، 478، 481، 482، 485، 489، 491، 492، 499، 500، 503، 510، 514، 515، 519، 520، 521، 523، 538، 539، 541، 547، 548، 551، 556، 571، 572، 574، 577، 580، 581، 582، 583، 584، 586، 590، 592، 593، 594، 595، 602، 605، 607، ج 23/ 16، 36، 37، ج 24/ 5، 11، 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 22، 24، 25، 28، 29، 40، 47، 48، 51، 56، 58، 59، 61، 65، 66، 70، 72، 74، 75، 76، 77، 80، 84، 85، 87، 88، 89، 91، 92، 95، 96، 99، 100، 101، 104، 106، 109، 110، 111، 112، 113، 118، 119، 120، 121، 124، 125، 127، 129، 133، 134، 135، 136، 137، 139، 141، 142، 143، 144، 145، 147، 148، 149، 151، 152، 153، 155، 156، 159، 160، 161، 162، 167، 170، 171، 172، 173، 174، 177، 179، 180، 181، 183، 185، 186، 210، 211، 212، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 228، 229، 233، 235، 236، 239، 240، 242، 243، 244، 245، 246، 247، 251، 252، 254، 259، 260، 261، 263، 264، 268، 270، 272، 273، 275، 276، 281، 282، 283، 286، 289، 290، 292، 293، 294، 295، 300

الإمام علی بن الحسین السجاد

علیه السّلام/ ج 1/ 158، 212، 225، 230، 231، 247، 262، 269، 271، 292، 294، 297، 304، 308، 309، 315، 316، 317، 320، 327، 329، 334، ج 2/ 132، 133، 137، 138، 172، 201، 281، 282، 304، 311، ج 3/ 47، 112، 123، 168، 169، 178، 181، 182، 188، 190، 193، 195، 196، 283، 290، 345، 352، ج 4/ 20، 95، 99، 103، 143، 146، 148، 164، 231، 245، 316، 334، 452، 480، 481، 502، ج 5/ 14، 42، 44، 48، 60، 64، 72، 74، 113، 114، 120، 122، 123، 127، 130، 135، 136، 181، 182، 246، 248، 271، 272، 272، 275، 277، 278، 307، 310، 331، 348، 354، 355، 361، 362، 388، 393، 405، 408، 422، ج 6/ 23، 25، 43، 72، 108، 111، 122، 173، 182، 183، 184، 185، 194، 205، 223، 229، 238، 270، 276، 285، 286، 288، 299، 305، 321، 322، 324، 325، 326، 330، 338، 348، 350، 351، 352، 353،/ ج 8/ 10، 43، 47، 48، 108، 113، 157، 229، 236، 240، 242، 262، 263، 286، 351، 352، 373، ج 9/ 46، 165، 167، 213، 214، 241، 242، 258، 260، 266، 284، 290، 292، 293، ج 10/ 121، 169، 257، ج 11/ 138، 195، ج 12/ 88، 100، 102، 107، 108، 116، 119، 127، 147، 239، 242، 268، 319، 419، 476، 514، 537، 552، ج 13/ 11، 68، 126، 133، 143، 148، 156، 166، 169، 173، 184، 191، 205، 390، 393، 395، ج 14/ 15، 16، 25، 37، 43، 49، 58، 94، 104، 105، 154، 156، 228، 231، 342، 347،

ج 15/ 147، 185، 283، 295، 296، 303، 337، ج 16/ 41، 56، 61، 69، 70، 91، 181، 195، 198، 224، 225، 229، 232، 237، 241، ج 17/ 12، 29، 35، 146، 236، 249، 252، 273، 309، 316، 330، 339، 364، 381، 391، 411، 413، 432، 470، 477، 489، 497، 504، 514، 515، ج 18/ 68، 70، 89، 93، 101، 155، 156، 163، 166، 171، 188، 192، 193، 195، 163، 166، 171، 188، 192، 193، 195، 200، 201، 204، 205، 207، 215، 230، 231، 242، 244، 247، 248، 255، 269، 280، 295، 297، 305، 384، 447، 483، 485، 493، 497، 503، ج 19/ 59، 83، 90، 91، 116، 118، 120، 132، 137، 144، 153، 162، 181، 195، 196، 202، 206، 262، 269، 282، 295، 317، 318، 323، 324، 335، 344، 354، 379، 398، 474، 524، 536، ج 20/ 25، 27، 108، 117، 125، 133، 169، 221، 229، 238، 242، 255، 256، 278، 283، 346، 347، 356، 357، 358، 467، 485، ج 21/ 33، 38، 87، 88، 108، 126، 168، 177، 201، 238، 315، 322، 327، 350، 360، 388، 393،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:63

394، 451، 463، 601، 606، ج 22/ 12، 75، 79، 83، 154، 175، 245، 276، 302، 314، 318، 355، 363، 364، 365، 373، 391، 404، 406، 413، 421، 429، 430، 432، 441، 451، 458، 465، 473، 478، 479، 481، 482، 500، 521، 528، 529، 530، 543، 544، 548، 549، 551، 556، 582، 583، 587، 595، ج 24/ 28، 40، 47، 48، 50، 51، 59، 67، 70، 104، 106، 116، 123، 125،

172، 177، 212، 241، 251، 252، 259، 261، 264، 268، 269، 270، 299

الإمام محمد بن علی الباقر علیه السّلام/ ج 1/ 150، 210، 212، 214، 221، 230، 231، 247، 249، 255، 256، 262، 292، 294، 297، 301، 302، 304، 306، 307، 308، 309، 313، 315، 317، 327، 329، 334، ج 2 ص 18، 67، 68، 70، 80، 85، 86، 89، 97، 103، 105، 120، 146، 148، 149، 150، 161، 205، 234، 256، 261، 270، 272، 281، 282، 289، 295، 307، 310، ج 3/ 47، 72، 121، 123، 144، 153، 166، 168، 169، 177، 178، 181، 184، 185، 188، 190، 193، 195، 196، 199، 222، 283، 345، 351، 352، ج 4/ 19، 34، 70، 74، 99، 103، 131، 132، 135، 136، 143، 144، 148، 158، 171، 180، 188، 215، 216، 231، 245، 256، 305، 316، 334، 339، 359، 385، 409، 411، 412، 419، 452، 502، 510، ج 5/ 35، 44، 48، 49، 61، 64، 66، 67، 71، 72، 73، 74، 89، 90، 93، 95، 104، 116، 118، 130، 135، 136، 180، 181، 246، 248، 272، 275، 306، 307، 310، 318، 323، 327، 329، 334، 340، 345، 348، 405، 408، 422، ج 6/ 25، 67، 72، 88، 90، 93، 94، 96، 97، 107، 108، 122، 135، 137، 173، 182، 183، 184، 185، 194، 223، 229، 237، 239، 270، 284، 291، 292، 297، 298، ج 7/ 78، 99، 101، 102، 104، 111، 122، 123، 124، 129، 130، 141، 142، 143، 147، 151، 152، 153، 154، 159، 182، 200، 201، 211، 212، 213، 219، 232، 235، 236، 256، 262،

263، 264، 268، 275، 286، 296، 307، 310، ج 8/ 29، 52، 66، 84، 85، 87، 90، 96، 100، 108، 113، 115، 153، 154، 156، 157، 175، 218، 229، 236، 240، 242، 251، 254، 262، 333، 334، 349، 352، 373، 375، ج 9/ 13، 22، 67، 68، 69، 73، 74، 85، 89، 90، 101، 102، 105، 124، 162، 167، 178، 213، 221، 241، 242، 258، 260، 263، 264، 265، 266، 268، 277، 279، 280، 283، 286، 292، 294، 297، 301، 303، 330، 341، 346، 347، 352، 353، 358، 367، 368، ج 10/ 14، 26، 29، 47، 60، 61، 63، 64، 67، 68، 74، 80، 86، 88، 91، 107، 111، 121، 163، 169، 224، 225، 244، 245، 257، 302، ج 11/ 117، 123، 138، 142، 168، 195، ج 12/ 85، 101، 109، 110، 122، 150، 161، 165، 180، 188، 218، 259، 268، 271، 312، 320، 403، 491، 527، 528، 532، 533، 535، 539، ج 13/ 10، 26، 30، 67، 68، 103، 126، 131، 132، 133، 138، 143، 145، 146، 148، 157، 159، 169، 170، 173، 184، 205، 238، 395، ج 14، 24، 25، 29، 37، 74، 76، 78، 88، 89، 94، 95، 105، 116، 123، 124، 154، 168، 170، 215، 221، 231، 232، 233، 235، 239، 246، 250، 271، 280، 281، 285، 286، 306، ج 15/ 9، 89، 90، 157، 158، 162، 163، 171، 172، 176، 177، 185، 186، 207، 237، 242، 304، 306، 309، 313، 315، 316، ج 16/ 8، 11، 13، 33، 34، 41، 51، 70، 74، 91، 186، 190، 195، 224، 229، 243،

255، 284، ج 17/ 29، 60، 61، 65، 66، 125، 126، 129، 131، 185، 188، 190، 192، 196، 199، 203، 276، 278، 279، 280، 290، 309، 316، 331، 339، 364، 380، 385، 388، 391، 392، 394، 395، 396، 400، 402، 413، 415، 447، 458، 493، 494، 495، 497، 504، 509، 511، 514، 515، ج 18/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:64

54، 68، 70، 72، 80، 81، 89، 93، 108، 134، 152، 154، 155، 156، 157، 158، 159، 163، 171، 172، 176، 177، 178، 179، 185، 186، 187، 188، 189، 190، 192، 193، 195، 200، 201، 204، 205، 207، 208، 212، 213، 215، 217، 219، 220، 226، 227، 229، 232، 236، 242، 244، 245، 247، 254، 262، 263، 265، 278، 280، 294، 297، 298، 299، 310، 314، 317، 330، 335، 337، 340، 372، 374، 380، 384، 393، 404، 405، 406، 407، 435، 440، 445، 459، 512، ج 19/ 40، 41، 42، 50، 83، 106، 118، 149، 150، 153، 162، 181، 193، 225، 238، 243، 256، 262، 282، 293، 295، 310، 317، 318، 319، 320، 332، 333، 335، 336، 337، 338، 340، 342، 343، 344، 350، 357، 364، 383، 386، 398، 399، 474، 516، 519، 524، 529، 536، ج 20/ 25، 27، 29، 36، 37، 43، 51، 52، 68، 79، 80، 87، 88، 94، 99، 100، 108، 113، 117، 124، 125، 133، 149، 154، 159، 160، 165، 166، 169، 173، 179، 184، 185، 191، 192، 193، 197، 220، 221، 229، 231، 238، 242، 244، 245، 246، 253، 254، 255، 256، 278، 283، 309، 310، 311، 318، 323،

324، 325، 369، 370، 378، 386، 389، 397، 421، 429، 440، 464، 470، 477، 498، 513، 514، 517، 532، 547، ج 21/ 37، 39، 67، 68، 69، 88، 110، 126، 135، 156، 158، 164، 165، 168، 175، 177، 187، 201، 215، 230، 231، 232، 236، 238، 251، 275، 276، 282، 298، 303، 315، 321، 323، 326، 350، 360، 380، 393، 394، 451، 458، 460، 463، 476، 477، 492، 497، 498، 501، 519، 584، 585، 589، 590، 599، 606، ج 22/ 8، 9، 10، 11، 12، 13، 26، 28، 44، 54، 58، 66، 67، 69، 70، 71، 77، 79، 86، 89، 104، 137، 146، 150، 151، 154، 159، 160، 161، 178، 179، 185، 187، 188، 201، 220، 222، 224، 276، 279، 280، 297، 314، 315، 316، 352، 355، 363، 364، 365، 373، 404، 413، 421، 430، 432، 450، 458، 521، 543، 548، 549، 551، 556، 577، 583، 595، ج 24/ 40، 47، 48، 50، 51، 59، 64، 65، 66، 67، 70، 72، 106، 119، 123، 125، 163، 172، 173، 177، 184، 185، 112، 238، 239، 241، 245، 246، 251، 252، 261، 262، 264، 268، 269، 270، 294

الإمام جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام/ ج 1/ 162، 210، 212، 214، 216، 219، 230، 231، 232، 233، 243، 244، 247، 248، 249، 262، 269، 270، 271، 272، 273، 282، 292، 294، 297، 299، 300، 304، 308، 309، 313، 314، 315، 317، 318، 319، 327، 329، 330، 334، ج 2/ 23، 27، 28، 34، 54، 55، 68، 69، 72، 89، 125، 133، 169، 172، 200، 203، 204، 207، 233،

248، 250، 251، 253، 254، 255، 261، 263، 264، 265، 268، 269، 270، 280، 281، 282، 283، 285، 286، 287، 289، 290، 305، 306، 308، 310، 312، ج 3/ 13، 18، 19، 20، 23، 24، 29، 30، 47، 72، 80، 98، 110، 111، 112، 123، 130، 146، 149، 153، 166، 168، 169، 173، 176، 177، 181، 184، 185، 186، 193، 195، 196، 248، 252، 282، 310، 351، 352، 371، ج 4/ 27، 28، 44، 66، 79، 103، 106، 107، 108، 132، 135، 136، 140، 143، 146، 148، 152، 153، 154، 157، 158، 159، 160، 162، 164، 165، 166، 171، 180، 188، 200، 231، 233، 240، 245، 253، 254، 255، 305، 332، 334، 337، 339، 340، 343، 350، 372، 411، 412، 450، 452، 465، 466، 468، 482، 468، 516، ج 5/ 14، 35، 36، 44، 49، 53، 61، 62، 66، 67، 69، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 76، 78، 79، 82، 83، 85، 86، 89، 90، 95، 104، 115، 116، 125، 135، 136، 139، 142، 173، 176، 180، 181، 203، 215، 216، 238، 240، 241، 242، 244، 246، 248، 249،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:65

254، 255، 256، 259، 260، 263، 264، 265، 269، 270، 271، 272، 273، 275، 276، 278، 279، 286، 287، 290، 291، 292، 293، 299، 307، 310، 316، 318، 323، 326، 327، 329، 332، 334، 340، 345، 348، 350، 351، 403، 404، 405، 407، 408، 413، 414، 415، 416، 417، 422، ج 6/ 25، 34، 35، 54، 72، 81، 92، 94، 99، 107، 108، 122، 135، 136، 173، 178، 179، 182،

135، 136، 173، 178، 179، 182، 183، 184، 185، 190، 195، 215، 216، 223، 231، 233، 237، 238، 247، 270، 276، 300، 309، ج 7/ 12، 17، 18، 34، 35، 47، 76، 77، 79، 80، 81، 82، 86، 87، 88، 90، 91، 92، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 104، 109، 110، 111، 15، ج 8/ 31، 50، 55، 56، 76، 84، 85، 87، 90، 91، 97، 100، 108، 112، 113، 115، 124، 142، 145، 150، 152، 153، 154، 175، 204، 229، 236، 240، 242، 251، 254، 266، 283، 289، 298، 301، 315، 316، 324، 330، 344، 352، 356، 357، 363، 365، 368، 373، 397، 400، ج 9/ 11، 22، 24، 35، 36، 66، 67، 68، 69، 72، 85، 86، 95، 99، 108، 109، 110، 111، 114، 119، 123، 124، 130، 132، 143، 144، 152، 158، 160، 173، 175، 187، 198، 202، 216، 221، 222، 224، 237، 241، 242، 243، 247، 249، 250، 251، 254، 258، 259، 260، 262، 263، 266، 267، 278، 281، 285، 286، 289، 293، 294، 299، 300، 301، 302، 303، 304، 309، 325، 330، 331، 332، 333، 334، 335، 338، 341، 342، 343، 346، 347، 348، 349، 352، 357، 358، 367، ج 10/ 16، 29، 36، 37، 39، 40، 41، 43، 46، 51، 94، 102، 107، 111، 114، 121، 135، 141، 161، 233، 234، 244، 245، 257، 262، 279، 293، 302، 307، ج 11/ 11، 19، 30، 31، 32، 42، 43، 57، 59، 63، 64، 69، 70، 73، 82، 83، 124، 134، 138، 168، 176، 182، 195، 204، 205، 206، 212،

216، 228، 240، 260، 262، 263، 264، ج 12/ 20، 85، 101، 102، 105، 110، 114، 115، 116، 120، 121، 122، 127، 129، 133، 150، 159، 163، 165، 167، 173، 177، 180، 181، 183، 192، 226، 256، 259، 309، 312، 319، 336، 339، 343، 374، 383، 477، 478، 489، 493، 494، 497، 498، 512، 524، 528، 551، 555، 558، 572، ج 13/ 10، 23، 24، 26، 53، 65، 67، 100، 125، 145، 147، 148، 156، 158، 159، 171، 173، 184، 238، 338، 344، 395، ج 14/ 25، 28، 29، 30، 39، 62، 68، 78، 87، 94، 95، 100، 105، 106، 107، 108، 115، 116، 147، 153، 154، 156، 157، 168، 195، 201، 204، 205، 216، 223، 225، 234، 235، 245، 246، 247، 248، 268، 281، 294، 330، 333، 334، 337، 338، ج 15/ 13، 21، 22، 24، 87، 88، 89، 90، 91، 92، 93، 100، 127، 137، 139، 145، 146، 158، 159، 161، 162، 163، 166، 167، 171، 172، 173، 175، 176، 177، 182، 183، 186، 188، 189، 190، 194، 226، 227، 230، 242، 258، 278، 279، 283، 285، 292، 293، 296، 303، 306، 307، 308، 312، 313، 314، 317، 321، ج 16/ 8، 12، 13، 16، 20، 33، 34، 41، 43، 44، 46، 49، 50، 62، 63، 64، 71، 72، 84، 89، 91، 93، 101، 109، 110، 111، 117، 184، 186، 187، 188، 189، 190، 195، 202، 206، 223، 224، 226، 231، 233، 243، 244، 258، 259، 271، ج 17/ 11، 12، 17، 18، 19، 20، 21، 32، 56، 64، 78، 81، 94، 109،

114، 116، 121، 129، 130، 131، 137، 139، 151، 158، 182، 185، 188، 191، 194، 195، 196، 199، 201، 202، 203، 215، 223، 243، 253، 255، 256، 262، 268، 292، 309، 314، 316، 330، 339، 345، 346، 347، 352، 353، 359، 360، 364، 376

، 385، 391، 393، 396، 397، 402، 403، 413، 415، 430، 440، 445، 446، 450، 451، 476، 481، 482، 487،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:66

494، 495، 497، 500، 504، ج 18/ 18، 44، 68، 70، 72، 73، 76، 87، 89، 101، 108، 126، 134، 155، 157، 158، 159، 160، 163، 164، 165، 168، 171، 172، 173، 175، 177، 180، 181، 184، 187، 188، 189، 191، 192، 193، 194، 195، 200، 201، 205، 209، 210، 211، 212، 215، 216، 218، 227، 228، 236، 237، 242، 243، 244، 247، 252، 254، 280، 296، 298، 301، 308، 309، 310، 320، 329، 330، 342، 343، 344، 349، 373، 374، 375، 377، 379، 380، 381، 384، 385، 404، 405، 407، 408، 410، 416، 417، 418، 420، 422، 436، 438، 439، 440، 441، 445، 446، 447، 452، 453، 457، 459، 460، 462، 492، 493، 502، 512، 515، ج 19/ 10، 14، 18، 21، 28، 33، 34، 37، 42، 50، 64، 80، 83، 87، 88، 104، 105، 106، 108، 111، 118، 125، 149، 151، 153، 162، 181، 201، 202، 226، 230، 233، 265، 282، 283، 285، 292، 293، 294، 295، 297، 299، 300، 301، 302، 303، 304، 305، 306، 307، 308، 309، 310، 311، 313، 314، 315، 317، 318، 321، 322، 324، 326، 327، 334، 335، 336، 338،

341، 346، 348، 349، 352، 368، 399، 438، 444، 474، 506، 507، 508، 516، 519، 524، 529، 536، 570، ج 20/ 12، 13، 14، 15، 16، 20، 25، 27، 29، 30، 35، 36، 37، 39، 42، 44، 51، 52، 65، 66، 67، 68، 73، 74، 75، 76، 77، 78، 79، 80، 81، 82، 85، 86، 92، 93، 97، 108، 110، 113، 114، 115، 120، 125، 131، 133، 148، 151، 154، 155، 157، 169، 170، 172، 173، 174، 176، 177، 178، 180، 189، 193، 194، 195، 196، 197، 208، 221، 229، 233، 235، 236، 238، 240، 242، 243، 45، 253، 256، 257، 262، 265، 275، 278، 283، 285، 300، 310، 311، 319، 326، 327، 330، 331، 341، 347، 356، 358، 370، 377، 383، 385، 387، 389، 415، 416، 421، 422، 424، 431، 432، 440، 448، 451، 452، 457، 462، 470، 487، 511، 513، 514، 515، 520، 521، 526، 527، 532، 545، 548، ج 21/ 11، 16، 18، 39، 42، 43، 47، 49، 50، 51، 63، 64، 67، 72، 90، 102، 108، 113، 114، 115، 116، 120، 121، 122، 124، 126، 158، 161، 166، 120، 121، 122، 124، 126، 158، 161، 166، 167، 168، 169، 175، 177، 184، 185، 187، 194، 200، 201، 210، 211، 218، 219، 227، 230، 238، 243، 251، 262، 265، 273، 281، 293، 294، 301، 302، 307، 308، 315، 323، 324، 341، 344، 349، 350، 351، 352، 353، 354، 359، 360، 375، 376، 383، 387، 388، 390، 443، 450، 451، 452، 453، 455، 456، 458، 461، 463، 468، 472، 473، 474، 477، 491،

493، 494، 495، 496، 497، 500، 502، 503، 504، 505، 514، 516، 517، 518، 548، 578، 588، 606، ج 22/ 9، 10، 11، 13، 19، 20، 45، 51، 53، 58، 59، 60، 63، 64، 66، 68، 69، 79، 83، 84، 89، 95، 96، 97، 100، 103، 105، 106، 107، 108، 110، 144، 154، 147، 148، 150، 151، 152، 153، 155، 158، 159، 160، 162، 168، 171، 172، 173، 174، 179، 180، 181، 182، 184، 186، 190، 191، 198، 199، 200، 202، 204، 206، 207، 208، 211، 213، 214، 215، 218، 219، 220، 222، 226، 227، 228، 229، 247، 248، 249، 255، 276، 277، 278، 295، 297، 301، 304، 311، 314، 315، 340، 345، 349، 350، 351، 355، 359، 363، 364، 365، 368، 373، 399، 403، 404، 406، 409، 410، 412، 413، 415، 417، 418، 421، 424، 426، 430، 432، 443، 458، 521، 528، 543، 548، 549، 551، 552، 556، 560، 583، 595، 612، ج 24/ 17، 26، 28، 35، 40، 47، 48، 50، 51، 59، 60، 61، 62، 67، 75، 76، 80، 86، 87، 90، 92، 94، 106

، 116، 118،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:67

119، 121، 123، 125، 141، 147، 151، 152، 153، 154، 172، 177، 178، 179، 184، 185، 186، 212، 218، 236، 238، 239، 240، 251، 252، 256، 257، 258، 259، 261، 262، 264، 269، 270، 277، 279، 280، 281، 282، 283، 294، 295، 299، 300

الإمام موسی بن جعفر الکاظم علیه السّلام/ ج 1/ 212، 249، 292، 294، 297، 304، 308، 309، 315، 317، 327، 329، 331، 332، 334، ج 2/ 281،

282، ج 3/ 149، 151، 168، 169، 178، 184، 185، 195، ج 4/ 77، 305، 311، 412، ج 5/ 44، 45، 182، 246، 248، 275، 307، ج 6/ 44، 46، 72، 85، 87، 122، 173، 184، 185، 223، 276، ج 7/ 98، 100، 102، 103، 104، 105، 127، 129، 130، 162، 163، 164، 166، 167، 168، 169، 170، 171، 172، 173، 174، 177، 182، 185، 193، 206، 207، 212، 224، 243، 246، 258، 264، 267، 275، 305، ج 8/ 30، 37، 49، 84، 85، 87، 88، 90، 91، 99، 100، 108، 229، 397، 399، ج 9/ 241، 243، 258، 260، 266، ج 10/ 134، 206، 302، 306، ج 11/ 56، 138، ج 12/ 375، 440، 489، 491، 492، 499، 512، 539، 540، 541، 542، ج 13/ 148، ج 14/ 94، 154، 165، 165، ج 15/ 88، 138، 175، ج 16/ 224، 239، ج 17/ 12، 31، 32، 42، 189، 242، 309، 339، 391، 392، 413، ج 18/ 53، 54، 58، 60، 61، 62، 68، 70، 95، 108، 157، 163، 179، 180، 189، 192، 193، 195، 201، 215، 233، 247، 280، 384، 431، 440، 441، 453، 500، ج 19/ 25، 31، 62، 150، 151، 153، 181، 282، 307، 335، 347، 356، 492، 493، 495، 531، 532، 542، 543، 559، 570، ج 20/ 20، 27، 51، 52، 108، 125، 133، 150، 169، 178، 184، 189، 220، 238، 244، 251، 255، 283، 311، 421، 429، 440، 452، 457، 462، 466، 489، 494، 530، ج 21/ 38، 55، 62، 94، 111، 206، 227، 229، 238، 251، 288، 315، 323،

350، 360، 435، 445، 451، 459، 460، 463، 466، 499، ج 22/ 10، 11، 12، 17، 25، 38، 55، 57، 67، 70، 71، 72، 145، 157، 158، 160، 174، 215، 218، 276، 355، 363، 364، 365، 373، 404، 406، 413، 421، 432، 502، 504، 521، 531، 548، 549، 563، 583، 595، ج 24/ 28، 40، 47، 48، 50، 51، 123، 172، 236، 251، 261، 262، 269، 270، 282، 294

الإمام علی بن موسی الرضا علیه السّلام/ ج 1/ 212، 249، 264، 292، 294، 297، 304، 308، 309، 315، 317، 327، 329، 334، ج 2/ 35، 107، 280، 281، 282، 305، 311، ج 3/ 16، 96، 151، 168، 169، 181، 195، 243، 304، ج 4/ 207، 225، 412، 527، ج 5/ 44، 45، 69، 70، 84، 103، 143، 182، 246، 248، 262، 275، 307، ج 6/ 107، 122، 170، 183، 213، 222، 223، ج 8/ 19، 33، 50، 108، 302، 303، 304، 369، ج 9/ 243، 258، 260، 266، 349، ج 11/ 177، 229، ج 12/ 101، 111، 149، 492، 533، 543، ج 13/ 148، ج 14/ 154، ج 15/ 160، 312، ج 16/ 10، 27، 99، 101، 117، ج 17/ 11، 18، 52، 60، 65، 186، 206، 255، 309، 339، 391، 411، 477، ج 18/ 54، 68، 70، 83، 108، 157، 163، 189، 192، 193، 195، 201، 202، 215، 216، 222، 224، 234، 247، 280، 382، 383، 384، 399، 404، 440، ج 19/ 15، 22، 33، 35، 44، 80، 130، 131، 148، 153، 181، 240، 278، 279، 316، 317، 322، 326، 335، 492، 528، 530، 568،

569، ج 20/ 26، 27، 108، 125، 127، 169، 178، 220، 247، 354، 435، 467، 512، 513، 527، 531، ج 21/ 38، 70، 174، 207، 217، 226، 238، 239، 262، 272، 282، 315، 350، 356، 357، 360، 434، 438، 445، 450، 463، 475، 600، ج 22/ 9، 10، 12، 28، 75، 152، 167، 187، 222، 315، 346،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:68

355، 363، 364، 365، 372، 392، 404، 413، 421، 429، 432، 440، 445، 446، 500، 503، 421، 548، 549، 595، ج 24/ 28، 36، 37، 39، 40، 47، 48، 49، 50، 51، 120، 172، 173، 175، 261، 262

الإمام محمد بن علی الجواد علیه السّلام/ ج 1/ 212، 249، 292، 294، 297، 304، 308، 309، 315، 317، 327، 329، 334، ج 4/ 154، 155، 200، ج 5/ 181، 246، 248، 252، 275، ج 6/ 122، ج 7/ 100، 104، 121، 129، 130، 131، 188، 189، 190، 193، 275، ج 8/ 33، ج 9/ 18، 180، 258، 260، 266، ج 13/ 148، ج 14/ 154، ج 16/ 52، ج 17/ 12، 22، ج 18/ 68، 70، 108، 163، 189، 192، 193، 195، 201، 215، 247، 280، 404، ج 19/ 181، 335، ج 20/ 26، 124، 125، 169، 178، ج 21/ 39، 238، 315، 350، 360، ج 22/ 355، 363، 364، 365، 404، 413، 421، 502، 504، 549، ج 24/ 172، 261، 262

الإمام علی بن محمد الهادی علیه السّلام/ 212، 249، 292، 294، 297، 304، 308، 309، 315، 317، 327، 329، 334، ج 5/ 181، 246، 248، 275، ج 7/ 84، 104، 121، 129، 199، 203،

204، 211، 275، 289، 290، ج 9/ 228، 258، 260، 266، ج 13/ 14، 148، ج 14/ 154، ج 16/ 64، ج 17/ 14، 56، ج 18/ 68، 70، 108، 163، 189، 192، 193، 195، 201، 247، 262، 280، 299، 300، ج 19/ 61، 79، 181، 335، 570، ج 20/ 31، 168، 169، 310، ج 21/ 39، 238، 350، 360، ج 22/ 174، 226، 227، 345، 355، 363، 364، 365، 404، 413، 421، 433، 436، 549، ج 24/ 172، 261، 262

الإمام الحسن بن علی العسکری علیه السّلام/ 212، 225، 226، 249، 250، 257، 271، 292، 294، 295، 297، 304، 308، 309، 315، 317، 327، 329، 334، ج 5/ 142، 143، 181، 246، 249، 275، ج 6/ 239، ج 7/ 121، 123، 189، 193، 201، 202، 203، 204، 275، ج 9/ 224، 228، 258، 260، 266، ج 10/ 270، ج 13/ 148، ج 14/ 154، ج 17/ 35، 525، 528، ج 18/ 68، 70، 163، 189، 192، 193، 196، 201، 215، 247، 280، 299، 300، 310، 311، ج 19/ 23، 29، 61، 79، 135، 181، 335، 357، 379، ج 20/ 86، 167، 169، 255، 310، 311، 312، 516، ج 21/ 39، 157، 162، 163، 232، 233، 238، 302، 350، 351، 353، 360، ج 22/ 355، 363، 364، 365، 390، 391، 392، 404، 413، 421، 433، 434، 435، 436، 505، 544، 545، 549، ج 24/ 28، 30، 172، 184، 261، 262، 298

الإمام الحجه بن الحسن المهدی علیه السّلام/ ج 1/ 13، 14، 185، 212، 221، 241، 260، 292، 294، 297، 304، 305، 308، 309، 313، 315، 317،

327، 329، 334، ج 2/ 173، ج 3/ 12، 78، 84، 85، 89، 108، 128، 135، 140، 247، 309، 349، 385، ج 4/ 163، ج 5/ 181، 246، 249، 275، 299، ج 6/ 159، 164، 284، 295، ج 7/ 33، 37، 99، 121، 122، 129، 178، 196، 213، 269، 275، 276، ج 8/ 93، 128، 160، 175، 211، 232، 233، 339، ج 9/ 12، 258، 260، 263، 264، 266، ج 10/ 102، 135، 216، 217، ج 11/ 11، 32، 142، 175، 182، 212، 262، 279، 286، ج 12/ 489، ج 13/ 148، 149، ج 14/ 125، 147، 148، 154، 155، 170، 187، 191، 194، 331، 347، ج 15/ 261، 272، 282، 284، ج 16/ 88، 112، 113، 172، ج 17/ 401، 434، 445، ج 18/ 53، 68، 70، 158، 159، 160، 163، 186، 189، 192، 193، 196، 201، 210، 215، 241، 246، 247، 251، 252، 254، 259، 260، 261، 262، 263، 264، 265، 268، 269، 270، 273، 274، 275، 277، 278، 279، 280، 281، 286، 287، 288، 289، 290، 291، 292، 293، 294، 295، 298، 301، 302، 303، 305، 306، 307، 308، 309، 310، 311، 312، 313، 314،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:69

315، 317، ج 19/ 19، 21، 61، 78، 80، 122، 140، 238، 330، 335، 339، 343، 347، 357، ج 20/ 147، 159، 169، 170، 182، 205، 253، 317، 318، 323، 324، 420، 444، ج 21/ 39، 238، 244، 269، 317، 319، 341، 350، 351، 360، ج 22/ 10، 18، 73، 106، 144، 145، 148، 149، 155، 161، 168، 254، 281، 355، 363،

364، 365، 367، 392، 404، 406، 413، 421، 433، 463، 501، 505، 510، 536، 549، 568، ج 23/ 15، 16، 36، ج 24/ 17، 86، 153، 169، 172، 80

الآبی/ ج 4/ 442، ج 7/ 248

آتاسوی أوغلی/ ج 23/ 143

آتش الرومی/ ج 20/ 73

آدم بن حماد/ ج 19/ 312، ج 20/ 176

آدم صفی اللّه علیه السّلام/ ج 1/ 12، 203، 204، 205، 207، 217، 222، 223، 224، 225، 226، 230، 237، 239، 240، 241، 242، 244، 245، 246، 248، 250، 251، 252، 253، 255، 256، 257، 259، 260، 262، 263، 264، 265، 266، 269، 270، 271، 272، 273، 274، 276، 280، 281، 282، 283، 284، 286، 289، 291، 292، 293، 294، 295، 300، 313، 316، 319، 320، 321، 322، 323، 326، 334، ج 2/ 14، 15، 22، 60، 93، 111، 173، 225، 273، ج 3/ 10، 12، 15، 16، 18، 20، 24، 25، 28، 29، 124، 132، 135، 150، 178، 230، 245، 305، 327، 392، ج 4/ 53، 118، 223، ج 5/ 10، ج 6/ 98، 201، 244، 324، 271، ج 7/ 36، 146، 322، 328، ج 8/ 12، 97، 304، ج 9/ 55، 178، 201، 326، ج 10/ 37، 144، 150، 271، ج 12/ 133، ج 13/ 8، 166، ج 14/ 58، 195، ج 17/ 445، 510، ج 18/ 129، 197، 219، 241، 260، 329، 358، 362، 366، 385، ج 19/ 22، 33، 126، 146، 180، 349، 357، 358، 367، 430، 490، 491، 496، 500، 508، 518، 520، 522، 549، 564، ج 20/ 143، 147، 243، 245، 346، 347، 356، 358، 508، 514، ج 21/

26، 110، 150، 153، 193، 215، 218، 223، 232، 241، 268، 280، 304، 323، 332، 343، 351، 358، 363، 374، ج 22/ 9، 13، 21، 41، 84، 85، 86، 156، 167، 168، 177، 257، 288، 299، 437، 452، ج 24/ 24، 25، 63، 213، 260، 285

آدم طوال/ ج 6/ 142

آذر بیگدلی/ ج 23/ 83

آذر کوچکی/ ج 23/ 120

الآزرمی النیریزی/ ج 23/ 285

آسیه بنت مزاحم/ ج 1/ 134، ج 2/ 30، 166، 170، 173، 175، 176، 177، 178، 180، 183، 184، 187، 200، ج 3/ 300، ج 6/ 242، 286، 321، 332، ج 7/ 214، 323، 328، ج 8/ 111، ج 9/ 19، 74، 75، 201، 275، 346، ج 12/ 335، ج 13/ 361، 365، ج 16/ 184، 234، ج 17/ 293، 342، 429، 435، 437، 500، 520، ج 19/ 10، 16، 26، 38، 68، 84، 86، 87، 125، 161، 179، 182، 183، 186، 190، 191، 193، 200، 201، ج 20/ 511، ج 21/ 132، 137، 215، 217، 220، 227، 230، 233، 264، 280، 304، 370، 374، 387، 389، 397، ج 22/ 137، ج 24/ 11، 14، 19، 24، 65، 98، 143، 213، 214، 215، 218، 221، 255، 258، 266، 271، 275، 289، 299

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:70

آسیه النادری/ ج 23/ 167

آسیه های پینک لان صینی/ ج 23/ 218

آصف بن برخیا/ ج 8/ 17، 256

الآغا باقر/ ج 22/ 497

السید آغا مهدی الصاحب اللکهنوئی/ ج 23/ 79، 93، 116، 160

آغا میرزا زین العباد قزلباش المرادآبادی/ ج 23/ 281

الآغا نجفی/ ج 11/ 22، 100، 180، 254

آغ داشلی/ ج 23/ 168

آقا بزرگ الطهرانی/ ج 19/ 458

آقا خان

المازندرانی/ ج 23/ (الغافل) ج 23/ 116

ملا آقا الخوئینی/ ج 23/ 261

ملا آقا الدربندی/ ج 3/ 132، 253، 255، 257، ج 4/ 108، 233، 470، 516، ج 5/ 312، ج 6/ 300، 330، 354، ج 7/ 327، 329، ج 9/ 360، ج 11/ 16، 65، ج 12/ 160، 201، ج 13/ 325، ج 17/ 470، 471، ج 19/ 318، ج 20/ 352، 416، 417، ج 21/ 219، 296، 398، ج 22/ 347، 360، 381، ج 24/ 26، 85، 171

الآلائی الکردی/ ج 1/ 158، ج 5/ 18، ج 18/ 424

آل أبی حفصه/ ج 7/ 306

السید آل محمد بن أصغر حسین اللکنهوئی الأمروهی/ ج 23/ 138، 199

الآلوسی/ ج 6/ 106، ج 7/ 207، 239، ج 18/ 440، ج 19/ 26، 161

الآمدی/ ج 20/ 292

آمنه بنت أحمد بن ذهل/ ج 6/ 210

آمنه بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

آمنه بنت وهب/ ج 1/ 204، ج 5/ 181، ج 6/ 97، 201، 332، ج 9/ 258، ج 13/ 63

آمنه الحسینی التایلندی/ ج 23/ 107

آمنه الصدر (بنت الهدی)/ ج 23/ 197

آمنه الفلاحی/ ج 23/ 264

آیس الدریائی الأندونزیائی/ ج 23/ 108

أبان/ ج 2/ 200، 272، ج 12/ 102، ج 14/ 96، 116

أبان الأحمر/ ج 19/ 17، 202، 308، 310

أبان بن أبی عیاش/ ج 1/ 260، 261، 295، ج 3/ 42، 81، 83، 90، 247، ج 6/ 113، 115، 165، 166، 184، 187، ج 8/ 69، 161، 235، 236، 254، 255، 256، 331، ج 9/ 26، 164، ج 10/ 15، 143، 179، 363، ج 11/ 24، 26، 27، 125، 127، 134، 136، ج 14/ 18، 200، 352، ج 15/ 19،

164، 304، 317، ج 16/ 279، ج 17/ 143، ج 18/ 73، 175، 176، 198، 202، 236، 239، 249، 250، 272، 456، ج 19/ 35، 40، 93، 137، 381، 382، 422، ج 20/ 224، 225، 226، 227، 228، 393، ج 21/ 93، 95، 108، 138، ج 22/ 136، 280، ج 24/ 250

أبان بن تغلب/ ج 2/ 55، ج 3/ 177، 178، 247، ج 5/ 73، 76، 278، 279، ج 6/ 229، ج 8/ 30، 34، 42، 69، 365، 382، ج 12/ 115، 116، 120، 122، 127، 150، 319، ج 13/ 156، 183، 344، ج 14/ 158، 341، ج 17/ 27، 28، ج 18/ 167، 408، 409، ج 19/ 48، 233، 299، 304، 375، 501، ج 20/ 382، 514، 527، ج 21/ 109، 126، 352، ج 22/ 66، 79، 340، ج 24/ 62، 63

أبان بن خلف/ ج 6/ 165

أبان بن سعید/ ج 17/ 91

أبان بن عثمان/ ج 2/ 254، 256، 279، ج 3/ 247، ج 7/ 18، 132، 261، ج 8/ 42، 56، ج 9/ 172، ج 11/ 122، ج 12/ 116، 298، ج 13/ 183، 344، ج 14/ 158، 341، ج 20/ 44، 131، 382، ج 21/ 391، 450، ج 24/ 35، 80، 165

أبان بن محمد/ ج 18/ 240

الابتهاج (فریبا)/ ج 23/ 257

إبراهیم/ ج 3/ 157، 160، 165، 225، 231، 233، ج 4/ 319، 345، 505، 529، ج 5/ 167، 176، ج 6/ 125، 155، 232، 233، 249، 250، ج 8/ 122، 226، 258، ج 17/ 398، 455، 519، ج 21/ 37، ج 22/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:71

101، ج 24/ 227

إبراهیم الأبیاری/ ج

10/ 223

إبراهیم أحمد الطبرانی/ ج 24/ 39، 227

إبراهیم الإمام/ ج 7/ 250

إبراهیم الأمینی/ ج 23/ 63، 69، 77، 207، 212، 213، 217، 249

إبراهیم الأنصاری الزنجانی الخوئینی/ ج 2/ 155، ج 9/ 200، ج 23/ 66

إبراهیم البرارپور/ ج 23/ 284

إبراهیم بکر الخوری/ ج 24/ 39

إبراهیم بن أبان/ ج 17/ 515

إبراهیم بن أبی البلاد/ ج 7/ 164

إبراهیم بن أبی داود/ ج 16/ 109

إبراهیم بن أبی العنبس/ ج 6/ 218

إبراهیم بن أبی الوزیر/ ج 6/ 220

إبراهیم بن أبی یحیی/ ج 8/ 385، ج 13/ 145، ج 16/ 71

إبراهیم بن أحمد/ ج 17/ 504، ج 18/ 80، 224، 476، 485، ج 19/ 34، 50، 118، 144، 262، ج 20/ 117، ج 22/ 568، 581، 585

إبراهیم بن أحمد بن مروان الواسطی/ ج 6/ 154

إبراهیم بن أحمد الخطابی/ ج 2/ 145

إبراهیم بن أحمد الطبری/ ج 3/ 160، ج 4/ 452، ج 5/ 14، 408، 421، ج 10/ 169، ج 11/ 195

إبراهیم بن إسحاق/ ج 6/ 60، 251، ج 8/ 314، ج 9/ 334، ج 17/ 193، 206، 418، ج 19/ 46، ج 20/ 400، ج 21/ 308، 353، ج 22/ 182، 250، ج 24/ 295

إبراهیم بن إسحاق النهاوندی/ ج 18/ 73، 89، 168، 422، 408

إبراهیم بن إسحاق الزهری/ ج 1/ 302، ج 2/ 292، ج 3/ 91، 138، 143، 144، 198، 200، ج 5/ 24، 32، 33، 34

إبراهیم بن إسماعیل/ ج 24/ 223

إبراهیم بن أفلح/ ج 6/ 118، 224

إبراهیم بن بشار الرمادی/ ج 3/ 345، 397، ج 6/ 127

إبراهیم بن جبرئیل/ ج 8/ 139، ج 17/ 350، ج 19/ 216، ج 20/ 46

إبراهیم بن جعفر/ ج 19/ 233

إبراهیم بن جعفر القمی/

ج 4/ 74

إبراهیم بن حبیب/ ج 18/ 33

إبراهیم بن الحجاج/ ج 3/ 44، 73، ج 18/ 33

إبراهیم بن الحجاج السامی/ ج 20/ 203

إبراهیم بن حزام/ ج 22/ 226

إبراهیم بن الحسن/ ج 5/ 74، ج 14/ 343، ج 17/ 249، ج 22/ 585

إبراهیم بن الحسن بن الحسین بن الحسن بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 24/ 264

إبراهیم بن الحسن الذراق/ ج 1/ 234، ج 20/ 516

إبراهیم بن الحسین/ ج 6/ 72، 187، ج 9/ 146، ج 16/ 224، ج 17/ 135، 313، ج 19/ 251، ج 24/ 43، 222

إبراهیم بن الحکم/ ج 3/ 60، ج 24/ 91

إبراهیم بن حماد/ ج 22/ 584

إبراهیم بن حمزه/ ج 8/ 205، 206، ج 14/ 378، ج 16/ 106، ج 24/ 201

إبراهیم بن حمزه الزبیدی/ ج 6/ 169

إبراهیم بن حویصه الحارثی/ ج 12/ 91

إبراهیم بن خلف/ ج 12/ 119

إبراهیم بن دحیم الدمشقی/ ج 4/ 447

إبراهیم بن دیزیل/ ج 8/ 72

إبراهیم بن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 122، 131، 132، 202، 203، 204، 247، 282، 283، 284، ج 4/ 63، ج 5/ 60، ج 6/ 13، 17، 52، 146، 152، 193، ج 7/ 37، 190، 191، 192، 218، ج 8/ 12، 52، 82، 261، ج 9/ 315، 316، ج 14/ 306، ج 15/ 47، 151، ج 16/ 214، ج 17/ 519

إبراهیم بن سعد/ ج 3/ 340، ج 4/ 196، ج 8/ 122،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:72

172، 187، 188، ج 11/ 121، 163، ج 12/ 198، ج 14/ 50، 51، 53، 54، 112، 243، 250، 357، 375، 378، ج 15/ 101،

121، 122، 141، 203، ج 16/ 230، ج 17/ 48، ج 18/ 65، ج 20/ 354، 365، 436، 437، ج 21/ 258، 422، 479

إبراهیم بن سعید/ ج 1/ 56، ج 8/ 180، 188، 191، ج 17/ 72، 81، ج 20/ 535، ج 24/ 128، 251

إبراهیم بن سعید الجوهری/ ج 1/ 57، ج 6/ 92، 164، ج 8/ 31

إبراهیم بن سلمه/ ج 8/ 358، ج 17/ 356، ج 22/ 591

إبراهیم بن سلیمان/ ج 5/ 134، 282

إبراهیم بن شعیب/ ج 5/ 263

إبراهیم بن صالح/ ج 8/ 31، 347، ج 18/ 184

إبراهیم بن صالح الشیرازی/ ج 19/ 469

إبراهیم بن صدقه/ ج 6/ 250

إبراهیم بن طلحه/ ج 20/ 342

إبراهیم بن طهمان/ ج 5/ 104، 111، ج 24/ 193

إبراهیم بن عاصم/ ج 1/ 310، ج 2/ 295

إبراهیم بن العباس/ ج 7/ 181

إبراهیم بن عبدان/ ج 22/ 605

إبراهیم بن عبد الرحمن/ ج 6/ 33، 164، ج 8/ 226

إبراهیم بن عبد الرحمن بن مهدی/ ج 20/ 69

إبراهیم بن عبد السلام/ ج 18/ 80، ج 22/ 581

إبراهیم بن عبد الصمد/ ج 1/ 243، ج 4/ 167، ج 6/ 143

إبراهیم بن عبد العزیز/ ج 3/ 273

إبراهیم بن عبد اللّه/ ج 3/ 52، 345، 397، ج 6/ 245، ج 8/ 272، 275، ج 9/ 132، ج 14/ 52، ج 15/ 202، 238، ج 17/ 420، 421، 515، ج 19/ 132، 500، ج 20/ 448، ج 21/ 294، 521، ج 24/ 33، 53، 236

إبراهیم بن عبد اللّه أخی عبد الرزاق/ ج 24/ 235

إبراهیم بن عبد اللّه الأصبهانی/ ج 4/ 186

إبراهیم بن عبد اللّه البصری/ ج 6/ 211

إبراهیم بن عبد اللّه بن إبراهیم بن یسار الرمادی/ ج

6/ 124

إبراهیم بن عبد اللّه بن الحسن/ ج 7/ 159، 160، 249، 305

إبراهیم بن عبد اللّه بن خرشیذ/ ج 6/ 113

إبراهیم بن عبد اللّه بن صبیح/ ج 8/ 68، ج 20/ 164

إبراهیم بن عبد اللّه بن عمر/ ج 24/ 34

إبراهیم بن عبد اللّه بن مسلم/ ج 24/ 53

إبراهیم بن عبد اللّه الجلسی/ ج 8/ 188

إبراهیم بن عبد اللّه العبسی/ ج 24/ 33، 53

إبراهیم بن عبد اللّه القصار/ ج 24/ 33

إبراهیم بن عثمان/ ج 6/ 71

إبراهیم بن عصمه/ ج 18/ 89

إبراهیم بن العلاء/ ج 18/ 266

إبراهیم بن علی/ ج 3/ 177، ج 8/ 205، ج 20/ 514، ج 24/ 227

إبراهیم بن علی الرافعی/ ج 6/ 169، ج 8/ 205، 206

إبراهیم بن عماد/ ج 20/ 536

إبراهیم بن عماد الدین/ ج 20/ 23، 140

إبراهیم بن عمر/ ج 6/ 115، 137، ج 20/ 124، 224، 225

إبراهیم بن عمر الیمانی/ ج 3/ 90، ج 6/ 115، ج 8/ 161، 235، 236، 255، 256، 333، ج 14/ 352، ج 18/ 175، 250، ج 19/ 35، ج 20/ 227، 393، ج 22/ 403، 415، ج 24/ 172

إبراهیم بن عهد/ ج 5/ 189

إبراهیم بن غسان/ ج 24/ 51

إبراهیم بن الفضل بن جعفر/ ج 1/ 273

إبراهیم بن فهد/ ج 5/ 175، ج 22/ 82

إبراهیم بن قیس/ ج 8/ 133، 134، 280

إبراهیم بن کثیر/ ج 16/ 36

إبراهیم بن محسن الکاشانی/ ج 23/ 270

إبراهیم بن محشر/ ج 6/ 254

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:73

إبراهیم بن محمد/ ج 5/ 79، 319، ج 6/ 168، ج 8/ 162، 206، 236، 283، ج 9/ 160، 337، 344، ج 14/ 5، 24، 309، 338، ج 15/ 167، 215، 219،

233، 234، 255، ج 17/ 127، ج 18/ 118، 179، 436، 451، ج 19/ 299، ج 20/ 124، 184، 394، ج 21/ 22، 106، ج 22/ 63، 67، 82، 88، 161، ج 24/ 265

إبراهیم بن محمد بن أحمد الطبری/ ج 6/ 84

إبراهیم بن محمد بن إسحاق/ ج 3/ 84، ج 8/ 69، 235، ج 20/ 164.

إبراهیم بن محمد بن الحسن/ ج 6/ 58

إبراهیم بن محمد بن زکریا/ ج 17/ 419

إبراهیم بن محمد بن الزکی/ ج 2/ 122

إبراهیم بن محمد بن سعید/ ج 4/ 332، ج 7/ 195، 287، ج 8/ 375، ج 20/ 309، ج 23/ 240

إبراهیم بن محمد بن عرق/ ج 4/ 377

إبراهیم بن محمد بن عمر/ ج 2/ 21، ج 8/ 188

إبراهیم بن محمد بن عیسی/ ج 16/ 74، ج 22/ 353

إبراهیم بن محمد بن غرف/ ج 6/ 167

إبراهیم بن محمد بن مهدی/ ج 3/ 235

إبراهیم بن محمد بن میمون/ ج 6/ 120، ج 8/ 221، ج 17/ 93

إبراهیم بن محمد الثعالبی/ ج 18/ 383

إبراهیم بن محمد الثقفی/ ج 8/ 65، 66، ج 9/ 333، ج 10/ 104، 234، 279، ج 12/ 558، ج 18/ 404، 411، 451، ج 19/ 90، ج 20/ 29، 34، 75، ج 21/ 122، ج 22/ 77، 213، ج 23/ 32، 223، ج 24/ 78، 283

إبراهیم بن محمد الجوینی الخراسانی/ ج 24/ 36، 46، 127

السید إبراهیم بن محمد الحسینی/ ج 18/ 109

إبراهیم بن محمد الصنعانی/ ج 16/ 202، ج 24/ 37، 47، 50

إبراهیم بن محمد العامری/ ج 6/ 232

إبراهیم بن محمد المذاری/ ج 3/ 172

إبراهیم بن محمد المزکی/ ج 2/ 20

إبراهیم بن محمد الهمدانی/ ج 17/ 56، ج

22/ 358

إبراهیم بن محمود/ ج 13/ 44

إبراهیم بن مخلد/ ج 2/ 20، 38، ج 8/ 329، ج 13/ 184، 396

إبراهیم بن مرزوق/ ج 5/ 26، 32، ج 8/ 122، 258، ج 24/ 192

إبراهیم بن مقاتل/ ج 9/ 349، ج 18/ 227، ج 21/ 455

إبراهیم بن المنذر/ ج 2/ 145، ج 5/ 95، 105، 112، 116، ج 10/ 166

إبراهیم بن منصور/ ج 3/ 91، ج 4/ 183، ج 5/ 49، 124، ج 6/ 112، 124، 138، ج 18/ 13

إبراهیم بن منصوری/ ج 24/ 251

إبراهیم بن منظور/ ج 3/ 356

إبراهیم بن مهدی الأبلی/ ج 24/ 94

إبراهیم بن مهران/ ج 18/ 89

إبراهیم بن مهزیار/ ج 2/ 68، ج 14/ 281

إبراهیم بن موسی/ ج 8/ 65، 66، ج 9/ 337، 344، ج 14/ 338، ج 18/ 451، ج 20/ 34، ج 21/ 106، 126، ج 24/ 78

إبراهیم بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258، ج 22/ 497

إبراهیم بن میسره/ ج 6/ 61

إبراهیم بن نائله/ ج 6/ 162، ج 17/ 325، ج 21/ 444

إبراهیم بن نبیط/ ج 16/ 238

إبراهیم بن نصر الجرجانی/ ج 8/ 374، ج 9/ 63، ج 17/ 397، ج 20/ 500، ج 21/ 184

إبراهیم بن هارون/ ج 1/ 209، 254، ج 2/ 61، ج 3/ 168، ج 18/ 182، ج 20/ 144

إبراهیم بن هارون بن محمد الخوری/ ج 2/ 281، ج 5/ 45، ج 24/ 39، 50

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:74

إبراهیم بن هاشم القمی/ ج 3/ 16، 107، ج 4/ 28، 155، ج 6/ 99، 115، 223، ج 7/ 295، ج 8/ 382، ج 9/ 67، 262، 265، ج 15/ 199، ج 17/

403، ج 19/ 31، 310، 340، ج 21/ 443، ج 24/ 28

إبراهیم بن هانی/ ج 18/ 267

إبراهیم بن الولید الحشاش/ ج 24/ 193

إبراهیم بن یحیی المزکی/ ج 2/ 120، ج 4/ 167

إبراهیم بن یحیی المزنی/ ج 21/ 495

إبراهیم بن یزید/ ج 18/ 90

إبراهیم بن یسار/ ج 10/ 280

إبراهیم بن یوسف/ ج 5/ 26، 33، ج 18/ 184، ج 22/ 110

إبراهیم الثقفی إبراهیم بن محمد الثقفی

إبراهیم الجبهان/ ج 11/ 118، 143

إبراهیم جواد/ ج 16/ 78، ج 23/ 144، 160، 216

إبراهیم حافظ النیل/ ج 14/ 180

إبراهیم الحسن/ ج 14/ 94

إبراهیم الحضرمی/ ج 24/ 289

إبراهیم خلیل اللّه علیه السّلام/ ج 1/ 239، 240، 257، 258، 259، 262، 284، 293، 295، 317، 324، 325، ج 2/ 37، 210، 217، ج 3/ 54، 88، 132، 246، 289، ج 4/ 72، 73، 75، 76، 490، ج 5/ 12، 133، 145، ج 6/ 14، 273، 284، 285، 291، 306، 324، ج 7/ 162، 168، 170، 174، 227، 322، 328، ج 8/ 12، 97، 159، 251، 304، ج 9/ 19، 55، 137، 171، 181، 201، ج 10/ 137، 154، 254، 262، ج 11/ 175، 182، 212، 264، ج 12/ 50، 180، ج 13/ 69، 165، ج 14/ 182، ج 15/ 105، 133، ج 17/ 445، ج 18/ 55، 64، 107، 113، 131، 134، 136، 140، 163، 173، 174، 362، ج 19/ 146، 500، 525، ج 20/ 15، 16، 86، 92، 210، 246، 305، 307، 308، 438، ج 21/ 193، 275، 304، 333، 417، ج 22/ 21، 156، 162، 168، 243، 286، 299، 321، 391، 400، 408، 411، 412، 420، 426، 437، 452، ج

24/ 23، 27، 105، 239، 240

إبراهیم الدیرج/ ج 20/ 262

إبراهیم رفعت پاشا/ ج 16/ 92

السید إبراهیم السجادی/ ج 23/ 75

إبراهیم سلطانی نسب/ ج 23/ 132، 155

إبراهیم السنائی/ ج 23/ 196

إبراهیم السیار النظام/ ج 2/ 162

إبراهیم صاحب الشعیر/ ج 21/ 244

إبراهیم صالح/ ج 22/ 110

إبراهیم الطرابلسی/ ج 11/ 176، 226

إبراهیم العریضی/ ج 16/ 74

إبراهیم العیاشی/ ج 17/ 90

إبراهیم القمی/ ج 5/ 70، ج 24/ 240، 256

إبراهیم الکاظمی/ ج 23/ 248

إبراهیم الکرخی/ ج 12/ 374، 498

إبراهیم لشنیی زند/ ج 23/ 140

إبراهیم المبارک/ ج 11/ 188، 299، ج 14/ 63، 132

إبراهیم محمد حافظ شاعر النیل/ ج 10/ 110، 222، 287، 294

إبراهیم المدنی/ ج 7/ 172

إبراهیم مسروق/ ج 3/ 151

إبراهیم مقاتل/ ج 3/ 98، 181، 195، 310

إبراهیم (من علماء العامه)/ ج 12/ 568، 569، 570

إبراهیم النخعی/ ج 3/ 157، ج 6/ 179، ج 8/ 41، 125، 204

إبراهیم نصر اللّه/ ج 22/ 522

إبراهیم الهمدانی/ ج 16/ 9، 25

إبراهیم یحیی/ ج 10/ 268

أبرهه بن الصباح/ ج 2/ 67، 71

إبلیس (الشیطان)/ ج 1/ 217، 218، 225، 244، 265، 280، 281، 282، 297، ج 2/ 262، ج 3/ 300، 349، ج 4/ 302، 347، 399، 400، 410، 448، 556، ج 5/ 145، 170، 187، 193، 212، 249، 289، ج 6/ 98، ج 7/ 129، 252، ج 8/ 47، 58، 151، 154،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:75

324، ج 9/ 9، 22، 27، 238، 247، ج 10/ 103، 120، 128، 144، 204، 205، 227، 245، 271، 309، 318، 324، 366، ج 11/ 140، ج 12/ 229، ج 13/ 193، 198، 291، 351، 375، ج 14/ 132، ج 17/ 22، 236، 244، 246، 248، 269،

290، 344، 352، ج 18/ 61، 67، 128، ج 19/ 207، 218، 244، 271، 457، ج 20/ 396، ج 21/ 236، 237، 347، 377، 446، 524، 599، ج 22/ 15، 84، 98، 145، 185، 194، 204، 227، 228، 272، 278، 279، 291، 297، 391، 410، 546

ابن الإبار الشاعر/ ج 3/ 118، ج 7/ 12، 29، ج 21/ 385

ابن أبان/ ج 9/ 257

ابن إبراهیم السبقی/ ج 9/ 59

ابن أبی الأسود/ ج 6/ 264

ابن أبی تمیمه/ ج 4/ 188

ابن أبی الثلج البغدادی (أبو بکر محمد بن أحمد الکاتب)/ ج 5/ 21، 210، 310، ج 10/ 53، ج 13/ 127، ج 14/ 303، ج 16/ 14، 139، ج 18/ 366، ج 23/ 62

ابن أبی جمهور الأحسائی/ ج 15/ 9، 16، ج 21/ 482، 504

ابن أبی جید/ ج 20/ 223

ابن أبی جیش/ ج 20/ 209

ابن أبی حاتم الرازی/ ج 4/ 188، 321، 456، ج 12/ 17، 113، 131، 465، 468، ج 18/ 41، ج 19/ 465، 477، ج 21/ 423

ابن أبی حازم/ ج 8/ 57

ابن أبی الحدید/ ج 1/ 162، ج 5/ 403، 418، ج 6/ 106، 265، ج 7/ 199، 226، ج 9/ 24، 313، ج 10/ 102، 104، 106، 107، 108، 138، 162، 179، 187، 188، 189، 196، 281، ج 11/ 13، 23، 105، 116، 129، 149، 160، 163، 165، 173، 177، 198، 234، ج 12/ 86، 128، 160، 163، 173، 174، 200، 201، 202، 203، 205، 211، 213، 216، 222، 237، 238، 244، 247، 248، 273، 288، 289، 316، 319، 333، 337، 338، 354، 355، 364، 366، 367، 368، 369، 374، 389، 412، 417، 423، 424،

459، 460، 467، 475، 479، 504، 507، 517، 519، 545، ج 13/ 49، 55، 57، 82، 84، 108، 115، 116، 137، 152، 154، 155، 170، 274، 320، 321، 331، 335، 340، 341، ج 15/ 9، 15، 226، 268، 269، 284، 320، 322، 324، ج 16/ 116، 208، 210، 290، ج 17/ 13، 36، 46، 47، ج 18/ 57، 110، 136، 261، 276، ج 19/ 143، 252، 447، ج 20/ 19، 123، 181، 362، 390، 396، ج 21/ 191، 210، 451، ج 24/ 30، 96

ابن أبی الحقیق/ ج 12/ 49

ابن أبی حمزه/ ج 19/ 249، 295، 324، 325، ج 20/ 182

ابن أبی خالد/ ج 17/ 205

ابن أبی الخطاب/ ج 7/ 224، ج 9/ 85، ج 16/ 190، ج 18/ 187، 457، ج 19/ 95، ج 20/ 67، ج 22/ 350

ابن أبی الخیر/ ج 24/ 34، 53

ابن أبی داود/ ج 8/ 59

ابن أبی الدنیا البغدادی/ ج 5/ 185، ج 6/ 92، ج 18/ 395، ج 21/ 126، ج 23/ 32، 95

ابن أبی ذئب/ ج 6/ 228، 229، 230، 231، ج 8/ 272

ابن أبی رافع/ ج 2/ 221

ابن أبی رباح/ ج 21/ 13

ابن أبی زائده/ ج 9/ 300، 343، ج 12/ 90، 427، 430، ج 14/ 234، 333، 338، ج 15/ 173، 308، ج 16/ 43، ج 17/ 451، ج 19/ 265، ج 21/ 518، ج 24/ 279

ابن أبی زید/ ج 18/ 134، ج 20/ 203

ابن أبی سبره/ ج 2/ 150

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:76

ابن أبی سرحان/ ج 20/ 270

ابن أبی السری (محمد بن المتوکل)/ ج 2/ 23، ج 3/ 101، ج 6/ 80

ابن أبی السفر/

ج 6/ 257

ابن أبی سلیمان/ ج 18/ 17

ابن أبی سوید/ ج 6/ 61

ابن أبی شجاع/ ج 18/ 285

ابن أبی شیبه/ ج 4/ 192، ج 8/ 161، 209، ج 10/ 42، 104، 160، ج 14/ 208، 346، ج 17/ 233، ج 18/ 39، 251، 450، ج 19/ 570، ج 20/ 393، 427، 445، ج 21/ 424

ابن ابی طاهر/ 283، 289، 297، 320

ابن أبی عتبه/ ج 3/ 99

ابن أبی العلاء الهمدانی/ ج 10/ 270، ج 19/ 315

ابن أبی عمر/ ج 6/ 61

ابن أبی عمیر/ ج 2/ 289، ج 4/ 337، ج 5/ 270، 272، ج 6/ 115، 128، ج 8/ 42، 94، 97، 137، 152، 153، 316، 344، ج 15/ 161، 228، ج 16/ 20، 72، 101، 117، ج 19/ 48، 305، 354، ج 20/ 44، 174، 382، 416، ج 24/ 35، 80

ابن أبی العوام/ ج 18/ 77، 113

ابن أبی فدیک/ ج 4/ 447، ج 6/ 58، 162، ج 14/ 54، 55، ج 15/ 126، 217، ج 17/ 341، ج 20/ 370، 489، ج 21/ 126

ابن أبی القاضی/ ج 18/ 412

ابن أبی قریعه/ ج 14/ 63

ابن أبی کثیر/ ج 19/ 438

ابن أبی لهیعه/ ج 10/ 166، 196، 244

ابن أبی لیلی/ ج 4/ 262، ج 6/ 64، 82، ج 7/ 195، ج 17/ 166

ابن أبی محبوب/ ج 18/ 187

ابن أبی مریم/ ج 14/ 370، ج 17/ 49، 54، 101، 102

ابن أبی معیط/ ج 21/ 402

ابن أبی ملیکه/ ج 5/ 40، ج 6/ 118، 220، ج 18/ 89، 458، ج 19/ 407، ج 21/ 426

ابن أبی المنذر/ ج 19/ 477

ابن أبی نجران/ ج 7/ 144، ج 8/ 66، 334،

ج 14/ 240، ج 19/ 321، ج 21/ 493، 495، 497، ج 22/ 181، 184

ابن أبی نجیح/ ج 1/ 253، ج 3/ 45، ج 4/ 137، 167، 171، 188، 190، 334، 396، 397، ج 6/ 92، 180، ج 8/ 186، 187، ج 9/ 163، ج 20/ 23، 140، ج 24/ 291

ابن أبی نعیم/ ج 6/ 224، 245، 250

ابن أبی هلال/ ج 10/ 196، 244

ابن أبی یعفور/ ج 4/ 136، 157، 159، ج 6/ 35، ج 8/ 299، ج 9/ 109، ج 17/ 201، 202

ابن الأثیر/ ج 2/ 153، 258، 264، ج 3/ 40، 395، ج 4/ 213، 367، 370، 443، 444، 479، ج 5/ 96، 116، 119، 222، 229، 319، 333، 360، ج 6/ 66، 67، 109، 110، 155، 182، 306، 346، ج 7/ 213، 256، 317، 348، ج 8/ 43، 191، 388، 389، ج 9/ 156، 184، 193، 194، ج 10/ 62، 104، 162، ج 11/ 120، 157، 217، ج 12/ 18، 454، 560، ج 13/ 94، 170، 172، 364، ج 14/ 319، ج 15/ 220، 323، ج 17/ 178، 354، 355، 519، ج 18/ 26، 111، 339، 446، 447، 510، ج 19/ 17، 24، 101، 142، 550، ج 20/ 190، 285، ج 21/ 205، ج 22/ 604، ج 24/ 122

ابن أخی السید عز الدین أبی المکارم/ ج 12/ 553

ابن الأخضر/ ج 24/ 49، 250

ابن أخی أبی زرعه/ ج 2/ 282

ابن إدریس/ ج 8/ 100، 117، ج 9/ 40، ج 18/ 187، ج 20/ 466، ج 22/ 197، ج 24/ 45

ابن أذینه/ ج 14/ 352، ج 19/ 35، 305

ابن أسباط/ ج 4/ 343، ج

20/ 327، 487، 548، ج 22/ 186

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:77

ابن إسحاق/ ج 2/ 127، 158، 163، 261، ج 3/ 72، 340، ج 4/ 168، 188، 190، 478، ج 5/ 17، 191، 364، 406، ج 6/ 126، ج 9/ 67، 105، 187، 268، ج 10/ 85، ج 11/ 223، ج 12/ 71، 48، ج 15/ 141، 233، ج 17/ 88، 126، ج 18/ 89، ج 19/ 570، ج 20/ 143، ج 21/ 382، ج 22/ 600

ابن إسرائیل/ ج 4/ 266، 395، ج 5/ 24

ابن أصدق الشاعر/ ج 7/ 12، 27، 28، ج 22/ 448، 449

ابن أعبد الفدکی/ ج 4/ 262، ج 12/ 37، ج 17/ 118، 119، 169، 170، ج 22/ 218

ابن أعثم الکوفی/ ج 11/ 163، ج 13/ 160

ابن الأعرابی/ ج 20/ 339، ج 24/ 33

ابن الأعین/ ج 8/ 193، ج 14/ 72، ج 18/ 492، 499

ابن الأعین الغزال/ ج 20/ 126

ابن إلیاس/ ج 13/ 148، 149، ج 14/ 154، 155، ج 21/ 38

ابن بابویه/ ج 6/ 107

ابن الباقی/ ج 22/ 268، 296، 410

ابن بالویه/ ج 4/ 290

ابن البختری/ ج 17/ 132

ابن البرّاج/ ج 22/ 197، 346

ابن البرقی/ ج 20/ 44

ابن بریده/ ج 4/ 325، 327، 472، 473، 474، ج 6/ 250، ج 8/ 61، 172، 187، 188، ج 10/ 27، 28، ج 15/ 218، ج 20/ 342، ج 21/ 381، 382

ابن بریره/ ج 18/ 144

ابن بسطام/ ج 4/ 314، ج 9/ 339

ابن بشار/ ج 5/ 48، ج 8/ 106، ج 9/ 69

ابن البطائنی علی بن أبی حمزه البطائنی

ابن بطّه/ ج 4/ 134، 225، 332، 449، ج 3/ 151، 337، ج 5/

40، 120، ج 6/ 83، 131، 232، ج 8/ 136، 177، ج 17/ 478، ج 19/ 516، ج 20/ 30، ج 24/ 39، 53، 54

ابن البطریق (یحیی بن الحسن الحلی)/ ج 3/ 143، ج 5/ 12، 151، ج 6/ 105، 107، 173، ج 8/ 63، 64، ج 10/ 18، 39، ج 12/ 334، ج 14/ 349، ج 17/ 73، 265، ج 18/ 45، 77، 452، ج 19/ 375، ج 20/ 59، 446، 495، ج 24/ 50، 276

ابن بطوطه/ ج 16/ 14

ابن بکیر/ ج 3/ 144، ج 5/ 55، 291، ج 13/ 44، ج 17/ 65، ج 22/ 147

ابن بهلول/ ج 18/ 165، ج 22/ 84

ابن البیع/ ج 19/ 516

ابنه أبی جهل/ ج 18/ 503

ابنه أبی ذر الغفاری/ ج 21/ 502

ابنه جندب/ ج 20/ 456، 478

ابنه حمزه بن عبد المطلب/ ج 8/ 22، 371، ج 9/ 18

ابن الترکمانی/ ج 13/ 12، 50 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 77 فهرس الأعلام ..... ص : 47

نه هند/ ج 8/ 278

ابن تیمیه (أحمد بن عبد الحلیم)/ ج 11/ 17، 73، 178، 238، ج 13/ 107، ج 18/ 8

ابن ثابت/ ج 9/ 88

ابن ثور/ ج 18/ 287

ابن ثویره السواروی/ ج 22/ 430

ابن جبیر/ ج 6/ 240، ج 8/ 125، ج 16/ 95، ج 20/ 13، 40، 63، 384

ابن جریح/ ج 4/ 171، 211، 480، ج 5/ 49، 67، 73، 101، 102، ج 6/ 209، ج 8/ 322، ج 10/ 86، ج 14/ 72، ج 17/ 301، ج 18/ 89، ج 19/ 247، 549، ج 20/ 63، 110، 112، ج 21/ 496، 503، ج 22/ 165، ج 24/ 45،

56

ابن جریر/ ج 3/ 33، 34، ج 4/ 181، 401، ج 12/ 458، 474، ج 18/ 38، 39، 40، 41، ج 19/ 426، 457، 465، 466، 516، 570، ج 21/ 424

ابن جغدویه/ ج 4/ 47

ابن جمهور/ ج 8/ 400، ج 9/ 294، ج 18/ 344

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:78

ابن الجنید/ ج 22/ 196، 197، 198

ابن الجهم/ ج 17/ 18

ابن الجوزی/ ج 1/ 249، ج 2/ 19، 39، 146، 154، 155، 158، 159، 160، 243، ج 3/ 34، 94، ج 4/ 16، 38، 51، 276، 352، 372، 377، 381، 451، 534، ج 6/ 163، 306، 315، ج 8/ 281، ج 15/ 260، ج 18/ 427، ج 19/ 202، 264، ج 20/ 460، 475، 546، ج 23/ 270

ابن حاتم/ ج 12/ 46

ابن حباب/ ج 22/ 310

ابن حبان/ ج 3/ 157، 225، ج 4/ 259، ج 5/ 110، ج 6/ 147، 149، ج 7/ 352، ج 11/ 119، 148، ج 16/ 228، ج 17/ 319، ج 20/ 369، ج 24/ 230

ابن حبش المقرئ/ ج 19/ 407

ابن حبیب/ ج 3/ 181، ج 9/ 349، ج 10/ 120، 364، ج 15/ 307، ج 16/ 137، ج 17/ 169، 176، ج 18/ 165، ج 20/ 178، ج 21/ 387، ج 22/ 84

ابن حبیش التمیمی/ ج 6/ 232

ابن الحجاج الشاعر/ ج 9/ 12، 83، ج 17/ 112، 150، ج 21/ 285

ابن الحجّاف/ ج 20/ 164

ابن الحجام/ ج 9/ 80، ج 20/ 37

ابن حجر/ ج 20/ 297، 517، ج 24/ 30، 32، 38، 45، 47، 122، 180، 249، 262

ابن حجر العسقلانی/ ج 1/ 162، 250، ج 2/ 127، 136، ج 3/

103، 105، 358، 384، ج 4/ 14، 51، 62، 63، ج 5/ 209، 395، 414، ج 6/ 224، ج 7/ 210، 266، 352، ج 11/ 201، ج 12/ 16، 25، 26، 53، 162، 226، 227، 243، 467، 482، 503، 511، ج 13/ 13، 51، ج 15/ 260، ج 16/ 119، 246، ج 17/ 175، 517، ج 18/ 348، 369، ج 21/ 508

ابن حجر الهیتمی/ ج 11/ 178، 239، ج 13/ 13، 14، 52، 76، 106، 127، 152، ج 18/ 109، 110، 111، ج 19/ 426، ج 21/ 217، 273

ابن حرب/ ج 5/ 175

ابن حریم/ ج 4/ 481

ابن حزامه/ ج 10/ 108، 118، 201، 349، 360

ابن حزم/ ج 12/ 102، 237

ابن حسام/ ج 23/ 165، 232

ابن حسنویه/ ج 18/ 493

ابن الحصین/ ج 20/ 371

ابن حماد/ ج 3/ 50، 261، 263، ج 7/ 45، ج 16/ 184، 241

ابن حماد الأصبهانی/ ج 3/ 133

ابن حماد الشاعر/ ج 7/ 56، ج 9/ 249، 324، 364، ج 14/ 225، 267، ج 15/ 153، 262

ابن حماد العبدی/ ج 3/ 244، ج 4/ 139، 145، 163، 189، 224، 228، 233، 235، 515، 516، ج 17/ 112، 149

ابن حمدان/ ج 24/ 251

ابن حمزه/ ج 18/ 109

ابن حمزه الحسینی/ ج 3/ 359

ابن حمزه الزیدی/ ج 10/ 238، 239

ابن حمزه الطوسی (صاحب ثاقب المناقب)/ ج 8/ 382، ج 19/ 268، 375

ابن حمّویه/ ج 8/ 106، ج 9/ 132، ج 14/ 53، 340، ج 15/ 101، ج 17/ 398، 519، ج 20/ 422

ابن حمید/ ج 9/ 67، 167، 297، ج 19/ 463

ابن الحناط/ ج 7/ 210، 270

ابن حنتمه/ ج 20/ 316

ابن الحنفیه/ ج 9/ 131

ابن حیّان/

ج 4/ 191، 192، 263، 297، 401، ج 8/ 323، ج 15/ 252

ابن حیویه/ ج 2/ 40

ابن خالد بن موهب/ ج 6/ 73

ابن خالویه/ ج 1/ 250، ج 21/ 233، ج 24/ 33،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:79

260

ابن خراش/ ج 13/ 94

ابن خزیمه/ ج 8/ 78

ابن الخشاب الدولابی/ ج 2/ 70، 72، 97، 99، 106، 205، ج 5/ 161، 166، 201، 217، ج 10/ 14، 45، 57، ج 11/ 220

ابن الخطیر/ ج 3/ 235

ابن خلّکان/ ج 6/ 148، 294، 295، ج 7/ 343، ج 9/ 161، ج 20/ 70

ابن خلیل غیاث/ ج 7/ 295

ابن خنزابه/ ج 17/ 79

ابن خیاط/ ج 12/ 14

ابن خیثم/ ج 6/ 197، ج 8/ 195، ج 20/ 371

ابن خیزرانه/ ج 1/ 162، ج 10/ 104، 156، 250

ابن الدارع/ ج 5/ 341

ابن داغر الشاعر/ ج 13/ 122

ابن داود/ ج 3/ 91، ج 6/ 245، ج 22/ 597

ابن داود بن عبد اللّه الأنصاری/ ج 3/ 172

ابن درویش/ ج 4/ 424

ابن درید/ ج 5/ 93، ج 12/ 51

ابن الدیبع/ ج 18/ 110

ابن الدیلمی/ ج 12/ 108

ابن دینار/ ج 14/ 376

ابن رئاب/ ج 2/ 308، ج 5/ 271، ج 8/ 31، ج 9/ 326، ج 10/ 36، 40، ج 14/ 107، ج 18/ 175، 205، ج 19/ 303، ج 20/ 513، ج 21/ 168، 458

ابن راهویه/ ج 12/ 447، 470

ابن رباب/ ج 20/ 527

ابن رباح/ ج 17/ 123

ابن رجاء/ ج 5/ 24

ابن رزقویه/ ج 10/ 70

ابن رشد/ ج 18/ 144، 145

ابن رواحه/ ج 10/ 323

ابن رومان/ ج 7/ 266

ابن رویش الأندونیسی/ ج 3/ 17، 306، ج 18/ 55، 108، ج 23/ 171

ابن زباله/ ج

12/ 508، ج 13/ 33، ج 17/ 58، 83، 85، 97، 98، 99، 101

ابن زبده/ ج 18/ 269

ابن الزبعری/ ج 2/ 197، ج 6/ 327، 355

ابن الزبیر/ ج 5/ 189، ج 6/ 16، 95، ج 12/ 312، 410، ج 13/ 58، ج 15/ 194، ج 16/ 280

ابن زریق/ ج 6/ 176

ابن زکریا/ ج 20/ 178، ج 21/ 387

ابن زکریا القطان/ ج 3/ 181، ج 9/ 349، ج 15/ 307، ج 16/ 137، ج 18/ 165، ج 22/ 84

ابن زنجویه/ ج 12/ 14

ابن زیاد/ ج 8/ 349، ج 16/ 51

ابن زید/ ج 4/ 450

ابن سابط/ ج 6/ 250

ابن سابق/ ج 7/ 296

ابن السراج/ ج 2/ 139، ج 4/ 83، 262، ج 14/ 36

ابن سرح/ ج 6/ 294

ابن سعد/ ج 6/ 162، 315، 330، 331، ج 17/ 213، 215

ابن سعد البصری/ ج 3/ 35، 39، 337، 363، 399

ابن سعد الجزائری/ ج 10/ 117، 343، ج 14/ 181

ابن سعد (صاحب الطبقات)/ ج 2/ 146، 148، ج 5/ 319، 328، ج 12/ 16، 59، 406، 457، 459، 475

ابن سعید/ ج 16/ 100

ابن سکره/ ج 7/ 306، ج 17/ 112، 150

ابن السکن المکتب/ ج 6/ 230

ابن سلمه/ ج 8/ 393

ابن سلمه الحرانی/ ج 24/ 57، 196

ابن السمار/ ج 20/ 54

ابن سماعه/ ج 14/ 96

ابن السمان/ ج 6/ 152، 236، ج 18/ 86

ابن سنان/ ج 2/ 207، ج 14/ 28، 282، 294، ج 15/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:80

287، 288، 96، 303، 321، ج 16/ 271، ج 21/ 461

ابن السنی/ ج 2/ 138، ج 22/ 587

ابن سهلویه/ ج 10/ 351

ابن سواد/ ج 4/ 377، 395، 406

ابن سیرین/ ج 8/ 137،

ج 9/ 101، 307

ابن شاذان/ ج 3/ 46، 60، 132، 222، ج 17/ 332، ج 19/ 265، ج 20/ 43، 230، 236، 238، 402، 436، ج 21/ 246، 249، ج 24/ 71، 170، 268

ابن شاذویه/ ج 18/ 186، ج 22/ 75، 79

ابن شاهین (أبو حفص)/ ج 1/ 250، ج 6/ 172، ج 7/ 293، 295، ج 8/ 395، ج 19/ 181، ج 20/ 287، 288، 293، 363، 364، 381، 408، 410، 446، 466، 472، 502، ج 23/ 32، 230، 262

ابن شبّه/ ج 12/ 18، ج 16/ 10، 29، 87، 90، ج 17/ 50، 57، 102، 103

ابن شبرمه/ ج 11/ 51

ابن شحنه/ ج 10/ 248، 277، 284، ج 17/ 43

ابن شهاب/ ج 24/ 190، 203

ابن شهاب الزهری الزهری

ابن شهرآشوب- محمد بن علی بن شهرآشوب السروی

ابن شیبه/ ج 10/ 76

ابن شیرویه الدیلمی/ ج 9/ 339، ج 12/ 334، ج 18/ 77، ج 19/ 88

ابن صاعد/ ج 22/ 310

ابن صالح/ ج 24/ 170

ابن الصباغ المالکی (نور الدین علی بن محمد بن أحمد المکی)/ ج 11/ 176، 225، ج 20/ 391، ج 23/ 90، ج 24/ 224

ابن صبّان/ ج 17/ 204، ج 19/ 20، 119

ابن الصبغ/ ج 3/ 359

ابن صدقه/ ج 2/ 204، ج 3/ 123

ابن الصقال/ ج 6/ 237، ج 21/ 453

ابن الصلاح/ ج 6/ 106

ابن الصلت/ ج 3/ 96، ج 6/ 175، ج 7/ 268، ج 8/ 69، 101، ج 19/ 504، ج 20/ 91، 164، ج 24/ 97 ابن صوریا/ ج 12/ 39، 50

السید ابن طاوس (السید علی بن موسی بن طاوس)/ ج 1/ 320، ج 2/ 115، 182، ج 3/ 252، ج 4/ 40، 53،

66، 67، 68، 70، 71، 77، 88، 103، 311، 384، ج 5/ 288، 290، 346، ج 7/ 86، 145، 159، 162، 224، 269، 331، ج 8/ 83، 90، 345، ج 9/ 287، ج 10/ 75، 109، 115، 202، 211، 270، 368، 369، ج 11/ 16، 60، 69، 121، 148، 150، 164، 234، ج 12/ 17، 65، 100، 108، 117، 170، 363، 371، 491، 528، 544، ج 13/ 11، 13، 14، 15، 36، 54، 59، 64، 80، 85، 170، 320، ج 14/ 148، 159، 160، 165، 223، 254، 285، 288، ج 15/ 291، 293، 297، 310، ج 16/ 21، 24، 25، ج 17/ 56، 75، 78، 211، 459، ج 18/ 73، 112، 206، 261، 276، 287، 295، 331، 332، 333، 376، 388، 431، 445، 448، 454، 516، ج 19/ 21، 31، 49، 64، 74، 97، 99، 100، 122، 123، 195، 224، 227، 242، 267، 284، 369، 396، 436، 437، 461، 490، 491، 505، 524، 533، 534، ج 20/ 19، 114، 126، 127، 173، 231، 232، 247، 275، 280، 281، 293، 294، ج 21/ 51، 54، 55، 76، 116، 120، 133، 139، 173، 199، 266، 309، 326، 436، 475، ج 22/ 111، 187، 188، 204، 224، 230، 243، 244، 245، 247، 250، 251، 255، 257، 258، 259، 262، 263، 312، 345، 347، 360، 371، 380، 387، 400، 410، 420، 519، 537، 580، ج 24/ 294 ابن طبعه/ ج 20/ 321

ابن طریف/ ج 4/ 152، ج 6/ 178، ج 7/ 159، 281، ج 8/ 204، ج 17/ 196، ج 19/ 44، ج 21/ 182 ابن طهمان/ ج 14/

40

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:81

ابن طولون/ ج 5/ 12، 149

ابن ظبیان/ ج 9/ 360، ج 20/ 24، ج 24/ 60

ابن عائشه/ ج 7/ 139، ج 12/ 514، ج 13/ 184، 206، 207، ج 15/ 307، ج 16/ 137، ج 19/ 284

ابن عابدین أفندی/ ج 24/ 165، 166

ابن عاصم/ ج 24/ 248

ابن عامر/ ج 18/ 255، ج 19/ 66، 354، ج 20/ 162، 270

ابن عباس الطوفی/ ج 21/ 151

ابن عباس- عبد اللّه بن العباس

ابن عبد البر/ ج 4/ 55، ج 2/ 123، 125، 141، 152، ج 5/ 58، 318، 334، 341، 346، ج 7/ 341، 348، 350، 351، ج 9/ 271، ج 10/ 28، 29، 83، ج 12/ 335، 521، ج 15/ 150، 238، 240، 255، 282، ج 16/ 15، 119، 184، 229، 240، 247، ج 17/ 478، 519، ج 18/ 22، 340، ج 19/ 38، 143، ج 20/ 199، 369

ابن عبد ربه الأندلسی/ ج 4/ 85، 364، ج 7/ 182، ج 8/ 119، ج 10/ 104، 108، 116، 118، 120، 156، 161، 201، 205، 212، 250، 269، 296، 344، 345، 349، 350، 364، ج 12/ 564، ج 14/ 109، ج 17/ 44، 80، 90، ج 18/ 111، 234، ج 19/ 59، 436، ج 20/ 116، 167، 266، 439، 539، ج 21/ 192

ابن عبد الرحمن الأنصاری/ ج 3/ 61، ج 8/ 164

ابن عبد السلام/ ج 11/ 213

ابن عبد اللّه الحضرمی/ ج 6/ 130

ابن عبد الملک/ ج 6/ 123

ابن عبد الهادی/ ج 15/ 233

ابن عبدوس/ ج 19/ 33

ابن عبد الوهاب/ ج 24/ 199

ابن عثمان المغربی/ ج 8/ 19

ابن عجلان/ ج 24/ 274

ابن العدیم/ ج 6/

227

ابن عدی/ ج 6/ 225، 249، ج 7/ 296، ج 13/ 94، ج 22/ 310

ابن عرفه/ ج 11/ 213، ج 19/ 421

ابن العرندس/ ج 11/ 31

ابن عساکر/ ج 4/ 371، ج 5/ 34، 36، 129، 132، 134، 191، 338، ج 6/ 176، 229، 244، 297، ج 7/ 208، 243، ج 10/ 69، 319، ج 11/ 119، 156، ج 12/ 460، 473، ج 14/ 309، 367، 368، ج 17/ 97، 98، ج 18/ 90، 137، 278، ج 19/ 180، 408، ج 20/ 389، ج 23/ 94، ج 24/ 45، 47، 56، 103، 122

ابن عشانه/ ج 6/ 141

ابن عفیر/ ج 11/ 138، 142

ابن عقده/ ج 3/ 96، ج 7/ 224، 268، ج 8/ 69، 101، ج 12/ 526، ج 18/ 17، 233، ج 19/ 69، 385، 504، ج 19/ 533، ج 20/ 91، 164، ج 22/ 73، 75، 89، 442، 594، 609، ج 23/ 271، ج 24/ 97

ابن عقلاه/ ج 6/ 276

ابن علوان/ ج 4/ 152، ج 6/ 178، ج 7/ 159، ج 8/ 204، ج 17/ 196، ج 19/ 52، ج 24/ 245

ابن علویه/ ج 9/ 160

ابن علویه القطان/ ج 5/ 79

ابن علیّه/ ج 4/ 262، ج 7/ 352، ج 9/ 100، ج 17/ 118، 170، 392، ج 20/ 487

ابن عماد الحنبلی/ ج 16/ 95

ابن عمار الموصلی/ ج 7/ 352، ج 24/ 135

ابن عماره/ ج 8/ 96، ج 20/ 532، ج 21/ 376

ابن عمر/ ج 2/ 21، 271، ج 6/ 228، 229، 230، 231، 232، 236، 242، 252، ج 16/ 106

ابن عمیر/ ج 20/ 108

ابن عمیره/ ج 2/ 291، ج 22/ 186

ابن عوانه/ ج 13/ 184،

ج 20/ 48

ابن العودی النیلی الشاعر/ ج 7/ 12، 36، 37

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:82

ابن عوف/ ج 12/ 281

ابن عون/ ج 4/ 262، ج 6/ 139، 210، 211، ج 10/ 159، 198، 213، ج 17/ 80

ابن عیاش/ ج 5/ 269، ج 7/ 255، ج 17/ 38، ج 19/ 114

ابن العیاشی/ ج 2/ 305

ابن عیسی/ ج 2/ 200، 276، 291، ج 3/ 166، ج 5/ 271، ج 6/ 228، ج 7/ 175، 187، 307، ج 8/ 94، 100، ج 9/ 36، 85، ج 12/ 553، ج 15/ 157، 167، ج 16/ 27، ج 17/ 62، ج 18/ 187، ج 20/ 30، 166، 358، 466، ج 21/ 47، 461، ج 22/ 188

ابن عیینه/ ج 4/ 214، 218، ج 5/ 68، ج 8/ 187، 188، 238، ج 18/ 142، 452، ج 20/ 23، 140

ابن غانم/ ج 20/ 116

ابن غزوان/ ج 17/ 230

ابن غزیه/ ج 8/ 276، ج 14/ 364، 370، 373، ج 20/ 442

ابن غسان/ ج 3/ 72، ج 9/ 105، 106

ابن الغضائری/ ج 7/ 224

ابن فاذشاه/ ج 6/ 205، 209، ج 18/ 134

ابن فارس/ ج 12/ 38

ابن الفارسی/ ج 6/ 43

ابن الفتال النیشابوری/ ج 16/ 10، 29، 257، 269، 281، ج 17/ 211

ابن الفرات/ ج 11/ 32، ج 20/ 171

ابن فضال/ ج 2/ 105، ج 3/ 23، ج 4/ 154، ج 5/ 256، ج 6/ 175، 237، ج 7/ 263، ج 8/ 254، ج 9/ 293، ج 12/ 489، ج 15/ 157، 158، ج 16/ 50، 72، ج 17/ 385، ج 18/ 220، 379، ج 19/ 88، 283، 319، ج 20/ 25، 80، 88، 310،

431، 470، ج 21/ 352، 453، 494، ج 22/ 349

ابن فضاله/ ج 12/ 54

ابن فضیل/ ج 4/ 264، ج 5/ 175، ج 6/ 118، ج 8/ 334، 385، ج 17/ 332، 356

ابن فندق/ ج 5/ 12، 149، ج 16/ 184، 250، ج 19/ 196، 197

ابن فهد الحلی/ ج 1/ 208، 234، ج 22/ 347، 378

ابن فورک/ ج 20/ 538

ابن الفوطی/ ج 24/ 122

ابن فیاض/ ج 17/ 126

ابن القاسم/ ج 24/ 187

ابن قتیبه الدینوری/ ج 1/ 162، ج 4/ 24، 25، 372، ج 5/ 156، 367، 403، ج 6/ 144، ج 7/ 346، 348، ج 9/ 10، 32، ج 10/ 41، 105، 118، 280، 342، 344، 345، 370، ج 11/ 117، 120، 141، 159، 163، 175، 214، ج 12/ 145، 277، 491، 519، ج 13/ 11، 12، 14، 36، 47، 74، 108، 115، 267، ج 14/ 283، ج 18/ 234، 347، 453، 474، ج 19/ 33، 502، ج 20/ 239، ج 21/ 194، 209، 258، ج 22/ 88

ابن قدامه/ ج 6/ 185، ج 8/ 229

ابن قره/ ج 14/ 72

ابن قریعه البغدادی/ ج 16/ 277

ابن قسیط/ ج 20/ 143

ابن قمیئه/ ج 2/ 254، 255، 259، 262

ابن قنفذ القسطنطینی/ ج 4/ 39، ج 5/ 60

ابن قولویه/ ج 2/ 200، ج 5/ 403، 414، ج 8/ 382، ج 11/ 31، 69، ج 12/ 553، ج 15/ 88، 139، ج 19/ 375، ج 20/ 83

ابن قیس المدنی/ ج 19/ 524

ابن قیم الجوزیه/ ج 2/ 135، ج 6/ 76، ج 21/ 33، 39

ابن کادش العکبری/ ج 6/ 232

ابن کثیر الدمشقی/ ج 5/ 103، ج 6/ 79، 185، 227، 247، 254، ج

11/ 119، 152، ج 15/ 323، ج 17/ 96، 315، ج 18/ 111، ج 20/ 53

ابن الکلبی/ ج 8/ 214، ج 12/ 18، ج 17/ 310

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:83

ابن الکوّاء/ ج 22/ 210

ابن لال/ ج 9/ 146، ج 22/ 147

ابن لهیعه/ ج 5/ 102، 112، 282، ج 6/ 141، 205، 338، ج 19/ 88، ج 20/ 442، 469، ج 21/ 594

ابن ماجه القزوینی/ ج 4/ 63، 192، 263، 290، ج 6/ 229، 232، 252، ج 15/ 252، ج 17/ 212، 213، 467، ج 18/ 261، 267، 273، 478، ج 19/ 516

ابن المؤذن/ ج 8/ 113، 114، ج 9/ 339، ج 20/ 321، 468

ابن مالک/ ج 5/ 33

ابن مؤمن/ ج 22/ 141

ابن ماهیار/ ج 18/ 174

ابن المبارک/ ج 18/ 287

ابن المتوج الشاعر/ ج 7/ 50

ابن المتوکل/ ج 5/ 247، 270، 271، ج 6/ 216، ج 7/ 243، ج 9/ 85، 353، ج 16/ 20، 27، 190، ج 17/ 346، ج 18/ 187، 196، 330، 379، ج 19/ 111، 283، 328، ج 20/ 25، 30، 178، 387، ج 21/ 352، 461، ج 22/ 44، ج 24/ 85

ابن مجالد/ ج 11/ 131

ابن محبوب/ ج 2/ 133، 201، 276، 305، 308، ج 4/ 21، ج 5/ 271، ج 6/ 107، ج 7/ 90، ج 8/ 31، ج 9/ 326، ج 10/ 36، 40، ج 14/ 107، ج 17/ 62، ج 18/ 205، ج 19/ 303، ج 20/ 100، 513، 527، ج 21/ 168، 388، 458، ج 22/ 28

ابن مخدوم العربشاهی/ ج 10/ 343، ج 14/ 181

ابن مخلّد/ ج 22/ 596

ابن المدینی/ ج 18/ 322، 336، 337،

ج 20/ 238

ابن المذهب/ ج 20/ 371

ابن مرجانه/ ج 11/ 132، ج 20/ 256

ابن مرحون/ ج 5/ 186

ابن مردویه (أحمد بن موسی بن مردویه)/ ج 3/ 85، 151، 152، 161، 165، 311، 322، ج 4/ 134، 226، 238، 308، 310، 486، 530، 531، ج 4/ 530، ج 5/ 84، 85، ج 8/ 127، 215، 302، 333، 349، ج 9/ 310، 339، ج 12/ 46، 114، 131، 363، 364، 425، 468، ج 13/ 36، ج 14/ 105، ج 17/ 467، 515، ج 18/ 38، 39، 40، 465، 485، ج 19/ 466، 477، 570، ج 20/ 34، 283، 343، 367، ج 21/ 299، 424، ج 22/ 147، 149، ج 24/ 129، 130، 228

ابن مرزوق/ ج 8/ 272، ج 18/ 17، 57، 138، ج 19/ 408

ابن مریم الأنصاری/ ج 4/ 158

ابن مسرور/ ج 19/ 66، 354، ج 20/ 162

ابن مسعود/ ج 2/ 261، ج 6/ 224، 225، 229، 233، ج 13/ 130

ابن مسعود البغوی/ ج 6/ 163

ابن مسعود بن أبی منصور/ ج 18/ 90

ابن مسکا/ ج 7/ 236

ابن مسکان/ ج 2/ 69، 207، 250، ج 5/ 404، ج 11/ 196، ج 14/ 28، 204، 294، ج 15/ 183، 278، 296، 303، ج 16/ 271، ج 18/ 457، 462، ج 19/ 387، ج 20/ 30، ج 21/ 185، 461، ج 22/ 249

ابن المسیب/ ج 2/ 28، ج 8/ 115، ج 20/ 533، ج 21/ 379، ج 24/ 203

ابن مشدد/ ج 17/ 129

ابن المظفر/ ج 8/ 193، ج 14/ 72

ابن المعتز/ ج 7/ 306

ابن المعراج المراتبی/ ج 3/ 235

ابن معروف/ ج 3/ 177، ج 19/ 81، ج 20/ 358، ج

21/ 444، ج 22/ 44، 54

ابن المعقد/ ج 19/ 524

ابن معین/ ج 7/ 352، ج 16/ 248

ابن المغازلی الشافعی/ ج 3/ 59، ج 6/ 106، ج 9/ 38، ج 13/ 75، ج 17/ 73، ج 18/ 492، ج 19/ 162، 367، 543، 570، ج 20/ 31، 60، 104، 107، 163، 282، 336، 341، 342، 366، 367، 392، 401،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:84

402، 460، 461، 494، 502، 533، 535، ج 24/ 31، 38، 47، 49، 50، 52، 90، 129، 137

ابن مقبره/ ج 21/ 108، ج 22/ 276

ابن ملجم المرادی/ ج 8/ 47، ج 9/ 18، 191

ابن ملوک/ ج 6/ 185، ج 8/ 229، ج 24/ 124

ابن منجویه/ ج 6/ 301

ابن منده/ ج 4/ 365، ج 5/ 189، ج 6/ 111، ج 7/ 293، ج 17/ 519، ج 24/ 188، 190، 191، 195، 198، 200

ابن المنذر/ ج 15/ 246، ج 18/ 38، 39، ج 19/ 465، 570

ابن منصور/ ج 8/ 266

ابن منظور/ ج 3/ 44، 364، 365، ج 4/ 457، 458، ج 6/ 245، 341، ج 12/ 507، ج 13/ 172، ج 16/ 184، 251، 252، ج 18/ 111، 426، ج 24/ 199، 231

ابن المنکدر/ ج 5/ 98، 99

ابن منیر الطرابلسی/ ج 7/ 100، 132

ابن مهران/ ج 17/ 301، 309، ج 18/ 218، 219، 226، ج 20/ 121، ج 22/ 60

ابن مهزیار/ ج 3/ 177

ابن مهزیار/ ج 18/ 185، ج 20/ 88، ج 21/ 444

ابن مهنّا/ ج 4/ 14، 42

ابن موسی/ ج 8/ 41، ج 11/ 45، ج 15/ 307، ج 18/ 455، ج 19/ 81، 280، ج 20/ 89، ج 21/ 349، ج 22/

44

ابن المیته الکوفی/ ج 18/ 33

ابن میثم البحرانی/ ج 12/ 428، ج 20/ 149، 180، 181

ابن ناتانه/ ج 5/ 247، ج 18/ 196

ابن ناجیه/ ج 7/ 295، 296، ج 21/ 443

ابن النجار/ ج 10/ 301، ج 12/ 114، 468، 559، ج 16/ 93، 112، ج 17/ 40، 41، 55، 86، 92، 102، ج 18/ 49، ج 22/ 147، ج 24/ 248

ابن نجیح/ ج 4/ 218

ابن نعیم/ ج 14/ 349

ابن نماء الحلی/ ج 5/ 252، 254، 269، 287، 290، 301، 344، ج 6/ 54، 74، 311، 312، ج 7/ 319، 328، 331، ج 8/ 382، 387، ج 19/ 375، ج 22/ 437

ابن نمیر/ ج 9/ 173، 286، ج 12/ 198، ج 13/ 50، ج 14/ 370، ج 17/ 288، ج 19/ 96، 240، 435، ج 20/ 326، 471، ج 22/ 419، ج 22/ 516

ابن نیر/ ج 8/ 394

ابن الهاد/ ج 21/ 328

ابن الهادی/ ج 16/ 108

ابن هاشم/ ج 8/ 117، ج 9/ 40، ج 14/ 248، ج 15/ 288، ج 18/ 187، ج 19/ 306

ابن هانی/ ج 20/ 152، 204، 264

ابن هاشم/ ج 2/ 237، ج 8/ 118، 244، ج 9/ 268، ج 12/ 22، ج 20/ 200، ج 23/ 141

ابن الوردی/ ج 5/ 24، 32، 346، ج 6/ 225

ابن وضاح/ ج 3/ 70، 348، ج 8/ 60

ابن وضّاح الجنیلی/ ج 4/ 27، 138

ابن الولید/ ج 3/ 166، 181، 195، ج 5/ 247، ج 7/ 224، ج 8/ 235، ج 9/ 262، 302، 349، ج 11/ 165، ج 14/ 352، ج 15/ 157، 225، 288، ج 18/ 175، 196، 436، 452، 457، ج 19/ 35، 81،

95، 299، 532، ج 20/ 29، 358، 393، ج 21/ 380، 385، 392، 444، 455

ابن وهب/ ج 4/ 262، 481، ج 5/ 86، 101، 105، 112، ج 8/ 28، 57، 268، ج 9/ 131، ج 10/ 166، ج 12/ 369، ج 16/ 108، ج 24/ 190

ابن وهبان/ ج 9/ 109

ابن یامین/ ج 21/ 262

ابن یزید/ ج 8/ 235، ج 9/ 353، ج 14/ 352، ج 18/ 175، 379، ج 19/ 35، 283، 308، ج 20/ 25، 387، 393، ج 22/ 28، ج 24/ 85

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:85

ابن الیسع/ ج 6/ 84

ابن یوسف/ ج 14/ 94، 100، ج 20/ 389

ابن یونس/ ج 7/ 239

أبو إبراهیم/ ج 7/ 166

أبو إبراهیم الترجمانی/ ج 8/ 59

أبو أحمد/ ج 2/ 38، ج 3/ 67، ج 5/ 22، 116، 169، ج 6/ 36، 73، 118، 128، 224، 230، 258، ج 7/ 352، ج 8/ 385، ج 9/ 301، 302، ج 14/ 40، 224، 343، ج 17/ 39، 171، 254، ج 18/ 416، 504، ج 19/ 283، 284، 392، ج 20/ 26، 104، ج 21/ 89، 449، ج 22/ 28، 38، ج 24/ 57، 87 أبو أحمد الأرزی/ ج 3/ 247

أبو أحمد الأزدی/ ج 19/ 328

أبو أحمد البصری/ ج 18/ 213، ج 20/ 100، 463، ج 22/ 164

أبو أحمد بن الحسن/ ج 24/ 246

أبو أحمد بن سلیمان الطائی/ ج 24/ 51

أبو أحمد بن عبد السلام/ ج 22/ 456

أبو أحمد بن عبد العزیز/ ج 8/ 357

أبو أحمد بن عبد اللّه بن یعقوب/ ج 3/ 95

أبو أحمد بن عبد اللّه القطان/ ج 3/ 220

أبو أحمد بن عدی الحافظ/ ج 5/ 102،

ج 6/ 209، 229، ج 8/ 133، ج 20/ 110، ج 21/ 25

أبو أحمد بن الغطریف/ ج 6/ 173

أبو أحمد بن محمد الحافظ/ ج 15/ 202، 213

أبو أحمد بن مطرف/ ج 22/ 582

أبو أحمد بن هانی/ ج 21/ 459

أبو أحمد الجرجانی/ ج 1/ 253

أبو أحمد الجلودی/ ج 14/ 232، 236

أبو أحمد الحافظ/ ج 18/ 114

أبو أحمد الزبیدی/ ج 4/ 182، 263

أبو أحمد الزبیری/ ج 18/ 15

أبو أحمد الزمری/ ج 3/ 95

أبو أحمد الصوفی/ ج 6/ 124

أبو أحمد عبد العزیز بن یحیی الجلودی البصری/ ج 23/ 145

أبو أحمد عبد اللّه عدنان المنتفکی الرفاعی/ ج 23/ 186

أبو أحمد العسکری/ ج 5/ 128

أبو أحمد الغطریفی/ ج 6/ 185، ج 8/ 229، ج 24/ 124، 125

أبو أحمد الفرضی/ ج 3/ 101

أبو أحمد المهرجانی/ ج 5/ 55

أبو الأحوص/ ج 5/ 53، 251، ج 6/ 131، 250

أبو الأخیل/ ج 3/ 225

أبو الأزهر النحوی/ ج 20/ 196

أبو أسامه/ ج 4/ 260، 263، 268، 293، ج 5/ 48، 381، ج 6/ 56، ج 7/ 78، 79، ج 8/ 194، 319، ج 9/ 277، 278، ج 14/ 72، ج 17/ 206، 421، ج 21/ 425

أبو إسحاق/ ج 3/ 44، 63، 64، 65، 66، 348، ج 4/ 138، 263، 319، ج 5/ 22، 23، 24، 25، 26، 30، 32، 33، 34، 35، 66، 79، 106، 112، 132، 136، 197، 203، 223، 283، 287، 327، ج 6/ 32، 79، 139، 205، 231، 250، 251، ج 9/ 71، 152، 160، 177، 200، 206، 213، 304، ج 11/ 218، ج 12/ 337، ج 14/ 53، 230، 232، 235، 236، ج 15/ 101، 182، ج 17/ 148، 171، 398،

420، ج 19/ 54، 69، 81، 98، 133، 152، 385، ج 20/ 26، 136، 230، 380، ج 22/ 74، 75، 135، ج 24/ 100، 130

أبو إسحاق الباقرجی/ ج 9/ 301، ج 21/ 496، 503

أبو إسحاق البرمکی/ ج 17/ 443، 519

أبو إسحاق بن إبراهیم/ ج 16/ 238

أبو إسحاق بن حمزه/ ج 18/ 25، 89، 90

أبو إسحاق بن الدرجی/ ج 3/ 344

أبو إسحاق بن راهویه/ ج 10/ 204

أبو إسحاق بن عبد اللّه/ ج 3/ 283

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:86

أبو إسحاق بن محمد/ ج 18/ 341

أبو إسحاق الثعلبی/ ج 18/ 460

أبو إسحاق السبیعی/ ج 3/ 46، ج 6/ 209، ج 8/ 55، 69، 78، 153، 171، 272، 291

أبو إسحاق الشیبانی/ ج 8/ 187، 188، 238، ج 20/ 136

أبو إسحاق النهاوندی/ ج 5/ 260

أبو إسرائیل/ ج 19/ 468، ج 20/ 283

أبو الأسلمی/ ج 8/ 358، ج 19/ 153، 187

أبو أسماء/ ج 17/ 410

أبو أسماء الرجبی/ ج 8/ 279

أبو إسماعیل بن إسحاق/ ج 9/ 234

أبو الأسود/ ج 1/ 308، ج 10/ 104، 165، 281

أبو الأشعث/ ج 5/ 197، 205، 223، 319، 324، ج 6/ 249

أبو الأشهب/ ج 6/ 130

السید أبو افتخار الزیدی الهندی/ ج 23/ 266

أبو أمامه/ ج 4/ 263، ج 6/ 205، 208، 209، ج 24/ 202

أبو أمامه الباهلی/ ج 5/ 311، ج 19/ 12، 54، ج 20/ 54، 73

أبو أمیه/ ج 16/ 108، ج 19/ 504، ج 24/ 193

أبو أمیه إبراهیم بن داود/ ج 4/ 474

أبو أنعم/ ج 18/ 142

أبو أویس المدنی/ ج 19/ 524

أبو أیوب الأنصاری/ ج 1/ 301، ج 2/ 211، 235، 236، ج 3/ 40، 77، 79، 80، 85، 91، 119، 142، 151،

154، 155، 163، 201، 202، 221، 248، 330، 393، 394، 409، ج 4/ 16، 17، 89، 106، 156، 165، 218، 344، 408، 450، 464، 468، 489، 490، 491، 525، ج 6/ 73، ج 8/ 15، 19، 126، 127، 140، 157، 162، 178، 209، 235، 337، 338، 348، 349، ج 9/ 88، 357، ج 10/ 11، 27، 314، 318، ج 13/ 172، ج 16/ 205، ج 17/ 319، 320، 520، 521، ج 18/ 264، 269، 270، 286، 291، ج 19/ 61، ج 20/ 366، 367، 392، 393، 521، ج 21/ 293، 345، 346، ج 22/ 433، 568، ج 24/ 36، 38، 39، 40

أبو أیوب صاحب البصری/ ج 6/ 125

أبو أیوب الصوفی/ ج 3/ 61

أبو أیوب الصیرفی/ ج 18/ 17

أبو بحر/ ج 4/ 481، ج 11/ 168

أبو البختری/ ج 6/ 116، ج 8/ 390، ج 10/ 302، ج 17/ 129، 173، 174

أبو بدر/ ج 2/ 20، 21

أبو برده/ ج 6/ 286، 288، 327، 355

أبو برده (مؤذن مسجد الحرام)/ ج 24/ 264

أبو برزه/ ج 7/ 66، 67، 319، 321، ج 9/ 88، ج 17/ 27

أبو البرکات/ ج 20/ 230، ج 22/ 213، 223، ج 24/ 36، 42، 53، 122، 249

أبو البرکات أحمد بن عبد الواحد/ ج 5/ 317

أبو البرکات بن نظیف الفراء/ ج 5/ 33، 198، 228، ج 11/ 218

أبو البرکات علی بن الحسین الجوری/ ج 5/ 276

السید أبو البرکات المشهدی/ ج 21/ 122، 161

أبو بریده/ ج 3/ 71، 307، 338، ج 4/ 481، 482، ج 6/ 78، ج 21/ 382

أبو برید المدنی/ ج 4/ 28، 112، 333

أبو بریره/ ج 18/ 144

أبو البشر الدولابی/ ج 3/ 65، 100،

348، ج 5/ 33، 189، 198، 200، 204، 228، 317، 332، 340، 380، ج 11/ 218

أبو بشیر المازنی/ ج 12/ 329، 457

أبو بصیر/ ج 1/ 318، ج 2/ 89، 204، 207، 251، 256، 271، 272، 306، ج 3/ 123، 153، 252، ج 4/ 136، 165، ج 5/ 247، 270، 404، 405، ج 6/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:87

107، ج 7/ 78، 102، 131، 156، 157، 165، 235، 307، 353، ج 8/ 33، 34، 152، 382، ج 9/ 111، 261، 262، 263، 294، 299، 300، 343، 359، ج 10/ 121، ج 11/ 196، ج 12/ 20، 374، 497، 498، ج 14/ 28، 204، 234، 239، 240، 246، 247، 282، 338، ج 15/ 93، 150، 173، 279، 296، 308، ج 16/ 43، 271، ج 17/ 352، 353، 451، ج 18/ 172، 174، 175، 181، 196، 216، 217، 218، 420، 439، 457، 462، ج 19/ 105، 265، 294، 295، 300، 301، 311، 312، 318، 319، 320، 324، 336، 349، 375، 386، 387، ج 20/ 39، 74، 76، 92، 93، 175، 176، 182، 377، 406، 515، 518، ج 21/ 49، 91، 185، 227، 385، 388، 474، 492، 493، 494، 514، 518، ج 22/ 59، 64، 108، 136، 145، 198، 249، ج 24/ 141، 147، 148، 212، 240، 252، 256، 279، 281

أبو البقاء النابلسی/ ج 7/ 296

أبو بکر/ ج 4/ 290، ج 5/ 135، ج 6/ 138، 211، 221، 224، 236، 245، ج 9/ 132، ج 14/ 370، ج 20/ 521

أبو بکر الأبهری/ ج 20/ 372

أبو بکر الأثرم/ ج 21/ 126

أبو بکر أحمد بن ثابت/ ج 5/ 186

أبو بکر

أحمد بن الحسن/ ج 5/ 183

أبو بکر أحمد بن کامل/ ج 15/ 267، 284، 293، 300، 301، 319

أبو بکر أحمد بن یوسف بن خلاد/ ج 5/ 175

أبو بکر أحمد بن سیار (القاضی)/ ج 16/ 188

أبو بکر أحمد بن عبد العزیز الجوهری/ ج 23/ 168

أبو بکر الإسماعیلی/ ج 19/ 68

أبو بکر الأنصاری/ ج 5/ 42، ج 6/ 143، 173، ج 24/ 124

أبو بکر الباقلانی/ ج 12/ 286

أبو بکر الباهلی/ ج 10/ 188

أبو بکر البرقانی/ ج 3/ 157، 158، ج 4/ 319، 345

أبو بکر البطاح/ ج 14/ 8

أبو بکر بن إبراهیم/ ج 5/ 95

أبو بکر بن أبی بکر/ ج 6/ 181

أبو بکر بن أبی الحسن/ ج 6/ 183، ج 17/ 27

أبو بکر بن أبی خالد/ ج 4/ 481

أبو بکر بن أبی دارم/ ج 9/ 163، ج 17/ 28، ج 18/ 86

أبو بکر بن أبی داود/ ج 19/ 508

أبو بکر بن أبی الدنیا القرشی/ ج 6/ 214، ج 20/ 370

أبو بکر بن أبی سعید الحبری/ ج 12/ 116

أبو بکر بن أبی سیره/ ج 16/ 106

أبو بکر بن أبی شیبه/ ج 5/ 23، 25، 226، ج 6/ 75، 139، 197، 250، ج 8/ 314، ج 9/ 69، 131، ج 14/ 311، ج 17/ 171، 514، ج 18/ 143، 267، 285، 469، 470، 497، ج 19/ 85، 96، 391، 407، 419، 465، 477، ج 21/ 425

أبو بکر بن أبی العوام/ ج 18/ 86

أبو بکر بن أبی قحافه/ ج 1/ 161، 162، 163، 164، 165، 167، 168، 169، 170، 171، 176، 177، 180، 184، ج 2/ 43، 94، 218، 221، 231، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 242، 243، 244، 247،

265، 266، 291، ج 3/ 10، 11، 12، 31، 32، 34، 35، 54، 55، 64، 80، 91، 114، 117، 121، 131، 133، 134، 135، 145، 146، 186، 190، 191، 192، 205، 206، 210، 211، 212، 216، 225، 233، 237، 238، 242، 244، 278، 286، 292، 294، 302، 303، 307، 327، 328، 330، 331، 333، 334، 336، 337، 340، 346، 347، 349، 350، 351، 353، 355، 356، 358، 359، 360، 363، 365، 368، 369، 370، 372، 380، 381، 383، 386، 387، 388، 389، 390، 394، 395، 396، 398، 399، 401، 402، 403، 410، ج 4/ 27، 58، 75، 86، 100، 101، 105، 107، 109، 110، 115،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:88

116، 118، 119، 133، 138، 139، 142، 145، 147، 148، 149، 173، 174، 175، 200، 214، 232، 237، 238، 239، 251، 254، 255، 256، 260، 271، 280، 283، 284، 287، 296، 317، 332، 337، 379، 382، 385، 399، 403، 404، 469، 514، 522، ج 5/ 412، ج 6/ 18، 42، 58، 59، 155، 174، 186، 191، 192، 206، 236، 348، ج 7/ 133، 340، 344، 345، 354، ج 8/ 19، 21، 94، 134، 146، 147، 148، 149، 163، 173، 178، 289، 312، 313، 317، 331، 336، 350، 362، 386، ج 9/ 9، 10، 14، 15، 16، 18، 19، 23، 24، 26، 28، 29، 30، 31، 32، 71، 87، 115، 116، 117، 137، 138، 156، 161، 164، 177، 186، 198، 200، 217، 222، 231، 235، 251، 298، 312، 314، ج 10/ 40، 89، 102، 103، 104، 105، 106، 107، 108، 109، 111، 112، 113، 114، 115،

116، 117، 118، 119، 120، 121، 126، 127، 128، 129، 130، 135، 136، 139، 140، 142، 143، 145، 146، 147، 148، 149، 151، 152، 153، 154، 156، 157، 158، 159، 160، 161، 162، 163، 164، 165، 166، 168، 172، 173، 174، 175، 178، 179، 180، 181، 182، 183، 184، 185، 186، 187، 188، 189، 190، 191، 192، 194، 195، 196، 197، 198، 200، 204، 205، 206، 208، 210، 211، 212، 213، 214، 227، 228، 229، 230، 231، 236، 237، 238، 243، 244، 245، 246، 247، 248، 250، 251، 252، 259، 260، 261، 263، 264، 265، 267، 268، 269، 275، 276، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 284، 286، 287، 291، 294، 296، 307، 309، 312، 313، 315، 317، 319، 320، 326، 339، 340، 341، 343، 344، 345، 347، 349، 358، 359، 360، 361، 362، 363، 364، 368، 370، 372، 375، 376، 377، ج 11/ 13، 17، 19، 20، 21، 22، 24، 37، 38، 42، 47، 49، 51، 64، 70، 74، 77، 81، 82، 83، 87، 90، 95، 99، 100، 115، 116، 118، 119، 120، 121، 122، 125، 128، 131، 132، 135، 136، 138، 140، 141، 143، 144، 145، 146، 147، 148، 149، 150، 151، 152، 153، 155، 156، 157، 158، 159، 160، 162، 164، 166، 167، 174، 178، 179، 197، 206، 240، 243، 244، 253، ج 12/ 13، 16، 29، 35، 37، 74، 81، 83، 84، 102، 103، 119، 127، 128، 141، 143، 144، 148، 155، 156، 157، 158، 159، 160، 161، 162، 163، 164، 165، 166، 167، 168، 169، 170، 171، 172، 173،

174، 175، 177، 179، 181، 183، 184، 187، 188، 189، 190، 191، 193، 195، 197، 199، 200، 201، 202، 204، 205، 206، 207، 209، 210، 211، 212، 213، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 220، 222، 223، 226، 228، 229، 230، 235، 236، 238، 239، 241، 243، 244، 245، 248، 250، 251، 254، 255، 256، 257، 258، 260، 261، 263، 266، 267، 268، 269، 270، 271، 272، 273، 274، 276، 277، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 287، 288، 289، 290، 291، 293، 294، 298، 300، 301، 305، 309، 311، 312، 313، 314، 315، 316، 317، 318، 319، 320، 321، 322، 323، 324، 325، 326، 328، 330، 336، 337، 388، 339، 340، 341، 343، 344، 345، 346، 347، 349، 350، 351، 357، 358، 359، 360، 364، 366، 367، 368، 369، 370، 371، 372، 374، 376، 378، 380، 383، 387، 388، 389، 391، 392، 393، 394، 398، 401، 403، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 410، 412، 413، 414، 415، 416، 417، 423، 424، 425، 427، 433، 434، 435، 436، 437، 439، 440، 442، 443، 444، 446، 447، 448، 449، 450، 451، 453، 454، 455، 456، 457، 458، 459، 460، 461، 462، 463، 466، 468، 469، 470، 471، 472، 474، 475، 476، 477، 478، 479، 481، 482، 483، 484، 488، 491، 492، 493، 494، 500، 503، 504، 506، 508، 509،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:89

510، 511، 514، 516، 517، 518، 519، 520، 524، 525، 527، 530، 532، 533، 536، 537، 540، 544، 545، 548، 557، 559، 562، 565، 566، 568، 569، 570، ج 13/ 8،

9، 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 20، 21، 22، 23، 31، 33، 34، 36، 37، 39، 40، 41، 44، 45، 47، 48، 49، 51، 52، 55، 56، 57، 58، 60، 64، 65، 70، 72، 74، 76، 80، 81، 82، 86، 87، 88، 89، 90، 91، 92، 93، 94، 95، 96، 97، 98، 102، 103، 104، 106، 107، 108، 109، 110، 111، 112، 113، 114، 115، 116، 118، 123، 124، 128، 130، 131، 132، 133، 135، 136، 137، 140، 141، 142، 149، 151، 152، 153، 154، 155، 156، 157، 158، 161، 162، 166، 167، 168، 169، 171، 172، 173، 177، 178، 181، 184، 185، 188، 189، 191، 192، 193، 198، 201، 202، 203، 205، 206، 208، 209، 210، 226، 228، 231، 239، 243، 245، 251، 261، 263، 320، 321، 328، 332، 336، 338، 341، 342، 343، 344، 356، 358، 361، 363، 364، 383، 386، ج 14/ 11، 13، 14، 33، 34، 39، 51، 61، 122، 149، 163، 168، 168، 182، 198، 199، 200، 201، 202، 205، 206، 208، 209، 210، 211، 212، 215، 216، 220، 221، 225، 230، 250، 256، 263، 269، 273، 332، 371، ج 15/ 10، 21، 22، 28، 86، 87، 124، 144، 145، 146، 147، 148، 149، 150، 151، 153، 155، 163، 165، 177، 178، 180، 181، 187، 191، 194، 195، 200، 208، 209، 210، 214، 223، 224، 226، 232، 235، 248، 249، 254، 255، 256، 259، 262، 264، 266، 267، 268، 269، 283، 291، 292، 293، 294، 303، 304، 309، 314، 318، 319، 320، 321، 322، 323، 324، 325، 328،

330، 331، 334، 338، ج 16/ 10، 31، 43، 45، 54، 58، 84، 106، 110، 119، 181، 182، 187، 188، 212، 229، 259، 276، 277، 279، 280، 291، ج 17/ 12، 13، 14، 26، 32، 33، 36، 37، 46، 47، 67، 73، 78، 80، 88، 91، 95، 155، 194، 200، 204، 207، 208، 210، 224، 314، 319، 339، 395، 428، 432، 433، 434، 475، 476، 479، 480، 481، 485، 486، 492، 497، ج 18/ 117، 131، 132، 143، 234، 457، 515، 517، ج 19/ 10، 22، 25، 36، 37، 93، 94، 123، 130، 136، 149، 151، 152، 269، 545، ج 20/ 20، 134، 148، 149، 150، 151، 156، 157، 158، 167، 170، 172، 174، 180، 186، 187، 188، 193، 197، 198، 199، 200، 208، 211، 217، 219، 220، 221، 225، 228، 234، 235، 239، 240، 241، 258، 268، 274، 276، 279، 298، 300، 330، 336، 379، 390، 407، 414، 415، 423، 437، 550، 552، 554، ج 21/ 18، 29، 48، 56، 60، 63، 93، 96، 142، 173، 185، 187، 191، 194، 196، 202، 203، 204، 206، 209، 210، 211، 223، 240، 301، 324، 401، 446، 457، 499، 532، 537، 538، ج 22/ 111، 281، 535، 540، 543، 554، 556، 575، 580، 601، ج 24/ 196، 241

أبو بکر بن أبی دارم/ ج 24/ 33

أبو بکر بن أبی قریعه/ ج 15/ 145، 168، 336

أبو بکر بن أبی مریم/ ج 18/ 267، 285

أبو بکر بن أحمد/ ج 20/ 536

أبو بکر بن أحمد بن یعقوب/ ج 6/ 337، 343

أبو بکر بن إسحاق/ ج 4/ 260، 263، 290، ج 9/

278، ج 14/ 72، ج 17/ 181، ج 18/ 479، 488، ج 20/ 536

أبو بکر بن إسحاق بن إبراهیم الکلابادی/ ج 2/ 21

أبو بکر بن الأنباری/ ج 2/ 40

أبو بکر بن بالویه/ ج 4/ 260، 263، 290

أبو بکر بن البرقی/ ج 5/ 317، 325

أبو بکر بن ثابت/ ج 24/ 35

أبو بکر بن جعفر المزکی/ ج 5/ 55

أبو بکر بن الحارث/ ج 5/ 102

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:90

أبو بکر بن الخطیب/ ج 5/ 174

أبو بکر بن خلاء/ ج 11/ 168، ج 16/ 190، ج 22/ 211

أبو بکر بن خلف/ ج 10/ 86، ج 14/ 316، ج 20/ 90، ج 24/ 43

أبو بکر بن دارم/ ج 8/ 188

أبو بکر بن داسه/ ج 8/ 133، ج 17/ 416، ج 21/ 509

أبو بکر بن ریذه/ ج 5/ 99، 323، ج 6/ 63، ج 14/ 363، ج 18/ 272، ج 24/ 219

أبو بکر بن زائده/ ج 5/ 135

أبو بکر بن سالم/ ج 16/ 106

أبو بکر بن شاذان/ ج 22/ 584

أبو بکر بن شعیب/ ج 22/ 596

أبو بکر بن شیبه/ ج 5/ 48

أبو بکر بن الطبری/ ج 6/ 125، ج 10/ 70، 93

أبو بکر بن عائشه/ ج 24/ 103

أبو بکر بن عبد الباقی/ ج 6/ 178

أبو بکر بن عبد الرحمن/ ج 17/ 308، ج 20/ 462

أبو بکر بن عبد الرحمن بن إسماعیل/ ج 6/ 108

أبو بکر بن عبد الرحیم/ ج 5/ 167، 198، 228

أبو بکر بن عبد اللّه/ ج 9/ 68، 69، ج 18/ 90، ج 24/ 203

أبو بکر بن عبد اللّه بن أبی سبره/ ج 2/ 146، 161، ج 4/ 34

أبو بکر بن عبد اللّه بن أبی فروه/

ج 4/ 70

أبو بکر بن عبد اللّه بن محمد/ ج 6/ 205

أبو بکر بن عبد اللّه الدرقی/ ج 5/ 186

أبو بکر بن عدیسه/ ج 2/ 40

أبو بکر بن عمر بن عبد اللّه بن عمر/ ج 16/ 108

أبو بکر بن عمرو بن حزم/ ج 12/ 52، 159، 526، 534

أبو بکر بن عیاش/ ج 6/ 71، 72، 176، ج 21/ 460، ج 22/ 22

أبو بکر بن فارس/ ج 4/ 479، ج 17/ 129

أبو بکر بن فضل اللّه الحلبی/ ج 6/ 208

أبو بکر بن فورک/ ج 2/ 52، ج 18/ 46، ج 24/ 103

أبو بکر بن قریش/ ج 20/ 49

أبو بکر بن مالک/ ج 4/ 294، ج 5/ 68، ج 6/ 211، 245، 246، 250

أبو بکر بن المؤمن الشیرازی/ ج 21/ 121، ج 22/ 167، ج 24/ 281

أبو بکر بن محمد/ ج 16/ 108

أبو بکر بن محمد بن عبد الباقی/ ج 1/ 250، ج 6/ 85

أبو بکر بن محمد بن عبد اللّه النیشابوری/ ج 2/ 281، ج 6/ 222

أبو بکر بن محمد بن محمد/ ج 5/ 45

أبو بکر بن محمد المزنی/ ج 4/ 290

أبو بکر بن المزرفی/ ج 6/ 124

أبو بکر بن المقرئ/ ج 3/ 94، 356، ج 4/ 183، ج 5/ 49، 125، ج 6/ 112، 124، 125، 138، ج 18/ 13، 37، ج 24/ 251

أبو بکر بن نجیب/ ج 17/ 443

أبو بکر البیهقی/ ج 3/ 94، ج 5/ 73، 251، ج 6/ 125، 126

أبو بکره/ ج 6/ 122، 123، 124، 125، 126، 127، 129، 130، 176، ج 10/ 304، 305، ج 18/ 42

أبو بکر الجرجانی/ ج 17/ 254

أبو بکر الجرجرائی/ ج 18/ 13، ج 22/ 28،

164

أبو بکر الجزائری/ ج 5/ 27

أبو بکر الجعابی/ ج 9/ 87، ج 14/ 336، ج 17/ 467، ج 22/ 601

أبو بکر الجوهری/ ج 12/ 213، ج 13/ 320، 331، ج 21/ 187، 210

أبو بکر الحارثی/ ج 8/ 221، ج 22/ 135

أبو بکر الحصنی/ ج 17/ 356

أبو بکر الحضرمی/ ج 9/ 143، ج 19/ 324

أبو بکر الحمیدی/ ج 10/ 60، 70

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:91

أبو بکر الحنفی/ ج 3/ 94، ج 18/ 16، ج 19/ 420

أبو بکر الخطیب/ ج 3/ 71، 73، 157، 221، ج 4/ 345، 508، 532، 537، ج 5/ 317، ج 6/ 125، 229، ج 10/ 70، 269

أبو بکر الرازی/ ج 24/ 236

أبو بکر السبیعی الحلبی/ ج 21/ 267، ج 22/ 88

أبو بکر السرخسی/ ج 16/ 239

أبو بکر السمسار/ ج 6/ 113

أبو بکر الشافعی/ ج 2/ 39، 40، 46، ج 13/ 106، ج 18/ 17، ج 24/ 38، 103

أبو بکر الشیرازی/ ج 5/ 79، 394، 403، 418، ج 6/ 105، ج 9/ 160، ج 11/ 181، 259، ج 19/ 84، 225

أبو بکر الشیعی/ ج 22/ 89

أبو بکر صاحب الغیلانیات/ ج 12/ 460

أبو بکر الطرطوسی/ ج 16/ 205

أبو بکر الطلحی/ ج 7/ 295، ج 24/ 276

أبو بکر العامری/ ج 12/ 136

أبو بکر عبد الباقی/ ج 3/ 35

أبو بکر العربی المالکی/ ج 16/ 252

أبو بکر العلاف/ ج 7/ 138

أبو بکر الفرضی/ ج 18/ 137

أبو بکر القاضی/ ج 4/ 137، ج 6/ 185، ج 8/ 229، ج 24/ 124

أبو بکر القطیعی/ ج 4/ 262، ج 5/ 23، ج 6/ 124، ج 17/ 158، 405، ج 18/ 471

أبو بکر مالک/ ج 3/ 71

أبو بکر محمد

بن عبد الباقی/ ج 5/ 174

أبو بکر محمد بن عبد اللّه الشافعی/ ج 20/ 533

أبو بکر الحضرمی/ ج 20/ 80

أبو بکر الشعفی/ ج 20/ 537

أبو بکر الطرشیشی/ ج 20/ 326

أبو بکر المقرئ/ ج 3/ 91

أبو بکر الموصلی/ ج 5/ 151

أبو بکر النحوی/ ج 20/ 459

أبو بکر النیشابوری الشافعی/ ج 11/ 14، 51

أبو بکر الهذلی/ ج 5/ 64، ج 8/ 357، ج 21/ 246

أبو بکر وجیه/ ج 17/ 205

أبو بکیر/ ج 4/ 153، 154، 159، ج 19/ 300 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 91 فهرس الأعلام ..... ص : 47

و البلاد/ ج 7/ 164

أبو بلال/ ج 19/ 251

أبو بلج/ ج 8/ 175، ج 17/ 66، ج 19/ 394

أبو البیهقی/ ج 17/ 65

أبو تراب/ ج 19/ 342، ج 22/ 491

أبو تراب الرموزی/ ج 7/ 306

أبو تراب عمرو بن عبد اللّه/ ج 4/ 316

أبو تمام الواسطی/ ج 6/ 222

أبو تمیله/ ج 3/ 337، ج 6/ 250

أبو تمیمه/ ج 6/ 75

أبو ثابت المدنی/ ج 18/ 245

أبو ثابت (مولی أبی ذر)/ ج 1/ 308، ج 21/ 351

أبو ثعلبه الجهنی/ ج 17/ 242، 322، 430، 443، 451 ج 19/ 219

أبو ثعلبه الخشنی/ ج 8/ 21، 113، 114، 115، 189، 191، 265، 354، ج 20/ 372، 373

أبو ثمامه الصیداوی/ ج 6/ 316

أبو ثنا عفان/ ج 24/ 250

أبو ثوبان الأسدی/ ج 5/ 303

أبو ثور/ ج 13/ 50، ج 15/ 240، ج 17/ 169

أبو ثوران/ ج 21/ 523

أبو الجارود/ ج 5/ 79، ج 6/ 291، 292، ج 7/ 132، ج 8/ 55، 156، ج 9/ 160، 265، ج 10/ 224، 225، ج 12/ 271، ج 18/ 80، 81، 187، 208، 297، 298،

299، 457، ج 19/ 95، 340، 382، ج 20/ 80، ج 21/ 153، ج 22/ 27، 63، 70، 79، 567

أبو جبله الأنصاری/ ج 8/ 241

أبو جبیر/ ج 24/ 86

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:92

أبو الجحاف داود بن أبی عوف/ ج 3/ 52، ج 6/ 32، 33، 120، 164، 184، 251، ج 8/ 68، 69، 187، 188، 221، 223، 227، 294، ج 9/ 80، ج 17/ 93، 143، ج 18/ 25، 33، ج 20/ 104، 112، ج 22/ 136، 566، 567، ج 24/ 250، 251

أبو جحیفه/ ج 6/ 140، 233، ج 17/ 521، ج 18/ 508، ج 24/ 33، 34، 40، 53، 54

أبو جدی/ ج 5/ 174

أبو جریح/ ج 9/ 301

أبو جزّی/ ج 11/ 155

أبو الجعد/ ج 24/ 32، 50

أبو جعده بن هبیره/ ج 9/ 41

أبو جعفر/ ج 5/ 95، 116، ج 14/ 16، ج 20/ 247

أبو جعفر أحمد القمی/ ج 8/ 129، 170، ج 20/ 547

أبو جعفر الأحول/ ج 20/ 100، ج 22/ 28

أبو جعفر الأودی/ ج 5/ 90

أبو جعفر بن أبی العزاقر/ ج 20/ 64، 65

أبو جعفر بن بابویه/ ج 6/ 115

أبو جعفر بن الحارث/ ج 4/ 210

أبو جعفر بن سلیمان/ ج 2/ 122، ج 14/ 309

أبو جعفر بن شاهین/ ج 8/ 275

أبو جعفر بن علی/ ج 17/ 443

أبو جعفر بن علی بن بابویه/ ج 22/ 196

أبو جعفر بن محمد/ ج 21/ 88

أبو جعفر بن محمد بن علی/ ج 7/ 250

أبو جعفر بن مسلمه/ ج 5/ 116، ج 19/ 180

أبو جعفر الحضرمی/ ج 18/ 89، 90

أبو جعفر الخلیفه/ ج 19/ 312

أبو جعفر الدوانیقی/ ج 20/ 400، 401

أبو جعفر الصیدلانی/ ج 3/ 344

أبو جعفر

الطبری/ ج 7/ 159

أبو جعفر الطوسی الطوسی

أبو جعفر الغرائمی/ ج 24/ 201

أبو جعفر القمی/ ج 17/ 198، 394، ج 18/ 18، 302، 327، ج 20/ 430

أبو جعفر محمد بن جریر بن رستم الطبری الآملی- الطبری (صاحب التاریخ)

أبو جعفر محمد بن علی بن دحیم/ ج 5/ 177

أبو جعفر المنصور الدوانیقی/ ج 1/ 169

أبو جعفر النحاس/ ج 5/ 85، ج 20/ 54

أبو جعفر النفیلی/ ج 18/ 267

أبو جعفر النقیب/ ج 5/ 403، 418، ج 10/ 107، 189، ج 11/ 199، ج 12/ 200، 201، 244، ج 13/ 108

أبو جعفر الواسطی/ ج 14/ 94، 100، ج 20/ 389

أبو جفان/ ج 13/ 190

أبو جلال/ ج 17/ 313

أبو جمیع سالم/ ج 17/ 416، 513

أبو جمیله/ ج 6/ 175، ج 20/ 80

أبو جناب/ ج 6/ 251

أبو الجندب/ ج 17/ 455

أبو جهل/ ج 2/ 197، 198، 199، 216، ج 7/ 325، ج 8/ 77، 171، 189، 390، 391، ج 20/ 152، 173، 205، 206، 248، 515، ج 16/ 136، ج 21/ 402، 403، 407، 410، 413، 414، ج 24/ 29

أبو جهم/ ج 8/ 330

أبو الجوّاب الأحوص/ ج 18/ 25

أبو جیش مظفر بن محمد البلخی الخراسانی/ ج 23/ 223

أبو حاتم الرازی/ ج 2/ 21، ج 3/ 205، 349، ج 4/ 191، 398، 456، 512، ج 5/ 32، 33، 101، 231، ج 6/ 118، 235، 236، ج 7/ 352، ج 12/ 62، 101

أبو حارثه الأسقف/ ج 1/ 320، 323، 324، ج 19/ 497، 501، 502، 516، 517، 518، 519، 546، 551، 559

أبو حازم/ ج 4/ 188، ج 5/ 95، 96، ج 6/ 32، 118، 119، 120، 162، 164، 171، 172، 251، ج 8/ 28،

57، 58، 223، 268، ج 9/ 54، 173، 189، ج 10/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:93

301، ج 17/ 65، ج 20/ 104، ج 21/ 311، ج 22/ 339

أبو حازم الأشجعی/ ج 6/ 111، 118

أبو حازم العبدری/ ج 14/ 244، 266، ج 15/ 213

أبو حامد/ ج 19/ 39، 62، 83، 514

أبو حامد أحمد بن محمد النیشابوری/ ج 5/ 324

أبو حامد الأسفرائنی/ ج 24/ 225

أبو حامد الأشعری/ ج 15/ 238

أبو حامد بن جبله/ ج 10/ 88، ج 14/ 36، 89، ج 17/ 267، 277

أبو حبیبه/ ج 12/ 505

أبو الحجاج/ ج 20/ 49

أبو الحجاج بن یوسف بن خلیل/ ج 18/ 272

أبو حذیفه/ ج 5/ 80، ج 22/ 64

أبو حرب بن أبی الأسود/ ج 18/ 117

أبو الحرث/ ج 12/ 491

أبو الحسن/ ج 11/ 129، ج 14/ 53، 340، ج 19/ 233، ج 20/ 498

أبو الحسن أحمد بن عبد اللّه البکری المصری/ ج 23/ 288

أبو الحسن الأسدی/ ج 4/ 332

أبو الحسن الأشعری/ ج 11/ 119، ج 20/ 206

السید أبو الحسن الأصفهانی/ ج 22/ 181

أبو الحسن البصری/ ج 17/ 393، 415، ج 22/ 108، 147

أبو الحسن البغدادی/ ج 3/ 221

أبو الحسن البکری/ ج 1/ 286، ج 10/ 115، 274، 371

أبو الحسن بن الآبنوسی/ ج 5/ 26، ج 14/ 94، 100، ج 20/ 389

أبو الحسن بن أبی إسحاق/ ج 16/ 239

أبو الحسن بن أبی الحدید/ ج 6/ 245

أبو الحسن بن أبی عبد اللّه البغدادی/ ج 4/ 148، ج 20/ 450

أبو الحسن بن أبی نصر/ ج 3/ 201

أبو الحسن بن أحمد/ ج 9/ 39

أبو الحسن بن البخاری/ ج 4/ 262، ج 6/ 143، 173، ج 17/ 158، 405

أبو الحسن بن بشران/ ج

7/ 228، ج 10/ 90، ج 14/ 243، ج 18/ 65، 89، ج 21/ 328، ج 24/ 34، 40

أبو الحسن بن جبیر/ ج 8/ 297

أبو الحسن بن خلف/ ج 3/ 77، ج 20/ 193

أبو الحسن بن شاذان/ ج 20/ 233، ج 24/ 178

أبو الحسن بن الصلت/ ج 6/ 143

أبو الحسن بن عباد/ ج 7/ 185

أبو الحسن بن عبد اللّه/ ج 14/ 170

أبو الحسن بن علی/ ج 9/ 39

أبو الحسن بن علی بن أحمد/ ج 3/ 283

أبو الحسن بن فاذشاه/ ج 19/ 253، 508

أبو الحسن بن الفضل/ ج 10/ 86، 93، ج 16/ 254، ج 18/ 92، 473

أبو الحسن بن فهم/ ج 10/ 90

أبو الحسن بن قبیس/ ج 5/ 174، 317، ج 6/ 229

أبو الحسن بن محمد بن حمویه الجوینی/ ج 24/ 51

أبو الحسن بن محمد العاملی/ ج 7/ 195

أبو الحسن بن معروف/ ج 2/ 161

أبو الحسن بن المقرئ/ ج 24/ 202

أبو الحسن بن المهتدی/ ج 4/ 334

أبو الحسن بن مهران/ ج 6/ 108

أبو الحسن بن النجار/ ج 24/ 124

أبو الحسن بن النقور/ ج 10/ 69

أبو الحسن بن یعقوب/ ج 15/ 255

أبو الحسن الحربی/ ج 6/ 124

أبو الحسن الحسامی/ ج 23/ 163

السید أبو الحسن الحسنی/ ج 3/ 234، 411، ج 23/ 79، 117، 141، 169، 356

أبو الحسن الخزّاز القمی/ ج 9/ 86، ج 15/ 182، ج 16/ 226، ج 18/ 439

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:94

أبو الحسن الخلعی/ ج 5/ 134

أبو الحسن الدارقطنی الدارقطنی

أبو الحسن السلمی/ ج 3/ 158، ج 4/ 345، ج 5/ 68

أبو الحسن السیرافی/ ج 5/ 207، ج 10/ 93، 97

أبو الحسن الشریف/ ج 17/ 32

أبو الحسن الشیرازی/ ج 5/ 35، 136،

203، ج 17/ 131، 393، 415، ج 22/ 108، 147، ج 24/ 189

أبو الحسن الصیدلانی/ ج 17/ 28

أبو الحسن الضراب/ ج 22/ 392

أبو الحسن الطرائفی/ ج 5/ 35

أبو الحسن العاصمی/ ج 17/ 65

أبو الحسن العاملی/ ج 7/ 104، ج 18/ 217

أبو الحسن العریضی/ ج 17/ 158، 405

أبو الحسن علی بن عمر الدارقطنی الدارقطنی

أبو الحسن علی بن محمد المدائنی الأخباری/ ج 23/ 68، 221

أبو الحسن علی المدنی البغدادی/ ج 23/ 62

السید أبو الحسن العمرانی/ ج 23/ 292

أبو الحسن الفارسی/ ج 12/ 115، ج 22/ 79

أبو الحسن الفتونی/ ج 10/ 118، 344، ج 14/ 181

أبو الحسن الفرّاء/ ج 19/ 180

أبو الحسن الفقیه/ ج 9/ 257، 348

أبو الحسن القرضی/ ج 3/ 133، ج 6/ 245

أبو الحسن القزوینی/ ج 8/ 19

أبو الحسن الکاتب/ ج 7/ 27

أبو الحسن الکرخی/ ج 22/ 448، 449

أبو الحسن اللبنانی/ ج 6/ 214

أبو الحسن المدائنی/ ج 6/ 215، ج 17/ 420

أبو الحسن المرندی/ ج 4/ 132، 203، 487، ج 9/ 369، ج 10/ 34، 56، 68، 106، 177، 296، ج 11/ 12، 125، 207، ج 15/ 109، ج 16/ 15، 83، 114، 261، ج 18/ 354، ج 19/ 346، 347، 349، 353، ج 21/ 304، ج 23/ 33، 253، 258، 269، ج 24/ 67، 69، 177، 178

أبو الحسن المغازلی/ ج 18/ 86

أبو الحسن المقدسی/ ج 5/ 68

أبو الحسن المقرئ/ ج 17/ 206

أبو الحسن الملطی الشافعی/ ج 10/ 236

السید أبو الحسن مولانا/ ج 23/ 215، 243

أبو الحسن النجار/ ج 19/ 408

أبو الحسن النصیبی/ ج 22/ 88

أبو الحسن الهاشمی/ ج 7/ 296

أبو الحسن یحیی بن زکریا الترماشیری/ ج 23/ 223

أبو الحسین/ ج 8/ 106، ج 15/ 101،

ج 17/ 398، 519، ج 20/ 117، 422، ج 21/ 15، 24، 44، ج 22/ 45، 208، ج 24/ 246

أبو الحسین بن الآبنوسی/ ج 6/ 125

أبو الحسین بن بشران/ ج 10/ 25، ج 14/ 50، ج 15/ 120

أبو الحسین بن جمیع/ ج 3/ 233

أبو الحسین بن عبد الملک/ ج 9/ 53

أبو الحسین بن فاذشاه/ ج 3/ 231، ج 6/ 209، ج 20/ 203، ج 24/ 100، 227

أبو الحسین بن الفضل/ ج 6/ 125، ج 10/ 70، 90، 91، ج 15/ 196

أبو الحسین بن ماتی/ ج 18/ 101، ج 24/ 33

أبو الحسین بن مکی/ ج 6/ 225

أبو الحسین بن المهتدی/ ج 1/ 249/ ج 4/ 105، ج 6/ 124، ج 8/ 275، ج 24/ 261

أبو الحسین بن النقور/ ج 6/ 33، 123، 125، ج 17/ 364، ج 21/ 427

أبو الحسین بن یعقوب/ ج 2/ 120، 125

أبو الحسین الصفّار/ ج 19/ 408

أبو الحسین الطیوری/ ج 5/ 95، 116

أبو الحسین الفراء/ ج 5/ 95، 116

أبو الحسین مجد الدین بن محمد المؤیدی الحسنی/ ج 23/ 91

أبو الحسین المهتدی/ ج 3/ 154، 346، ج 21/ 443

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:95

أبو الحسین النسابه/ ج 4/ 182، ج 5/ 58

أبو الحسین النقور/ ج 5/ 34، 49، 280

أبو الحسین النقیب ابن زید/ ج 3/ 177

أبو الحصین/ ج 4/ 262، ج 5/ 134، 192، ج 9/ 132، ج 18/ 485

أبو الحصین الرازی/ ج 16/ 108

أبو حفص/ ج 8/ 157، ج 20/ 429، ج 21/ 88، 246، ج 22/ 75

أبو حفص الإبار/ ج 5/ 52 ج 9/ 163

أبو حفص الأعشی/ ج 6/ 229، ج 17/ 312، ج 18/ 37

أبو حفص بن شاهین/ ج

3/ 39، 40، 151، 154، 163، 346، ج 6/ 171، ج 19/ 549

أبو حفص بن طبرزد/ ج 6/ 143، 173، ج 24/ 124

أبو حفص اللبان/ ج 6/ 88

أبو الحکم بن الأخنس/ ج 2/ 252

أبو الحمراء/ ج 8/ 54، 55، 156، 157، ج 9/ 88، ج 17/ 38، 77، 93، ج 21/ 68، 70، 88، 89، ج 22/ 75

أبو حمزه/ ج 20/ 182

أبو حمزه الثمالی/ ج 2/ 133، 137، 138، 201، 272، 276، 295، 305، ج 3/ 107، ج 4/ 21، 314، ج 5/ 45، 64، 122، ج 7/ 124، 211، 283، 284، 285، ج 8/ 52، 117، 262، ج 9/ 40، 167، 292، ج 10/ 121، ج 13/ 133، 143، ج 14/ 37، 211، ج 15/ 150، 161، 226، ج 17/ 62، 335، ج 18/ 177، 178، 185، 220، 227، 229، 248، 255، ج 19/ 53، 116، 309، 354، 516، ج 20/ 88، 185، 221، 255، 256، 369، ج 21/ 177، 276، 388، 393، 394، 477، ج 22/ 58، 67، 104، 154، 441، 442، ج 24/ 70، 241

أبو حمزه الضبعی/ ج 9/ 339

أبو حمید/ ج 8/ 277، ج 10/ 306

أبو حنظله/ ج 18/ 487

أبو حنیفه/ ج 7/ 288، ج 11/ 51، ج 13/ 10، 24، 25، ج 15/ 169، 240، ج 18/ 123، ج 20/ 66

أبو حنیفه السرخسی/ ج 7/ 348

أبو حنیفه القاضی نعمان المغربی/ ج 6/ 90، 159، ج 7/ 148، ج 10/ 29، ج 11/ 182، 266، ج 12/ 171، 172، 404، 416، 491، ج 13/ 14، 67، 77، 107، ج 14/ 177، ج 15/ 11، 24، 151، 242، ج 16/ 183، 231،

ج 17/ 364، ج 18/ 18، ج 19/ 122، ج 20/ 305، 307

أبو حنیفه الکوفی/ ج 3/ 297، ج 4/ 523

أبو الحوراء/ ج 6/ 157

أبو حیاه/ ج 4/ 189

أبو حیّان/ ج 5/ 339، ج 8/ 297

أبو خالد/ ج 19/ 70، ج 20/ 422

أبو خالد الأحمر/ ج 6/ 78

أبو خالد عمرو بن خالد/ ج 5/ 271

أبو خالد الکابلی/ ج 7/ 213، 305، 310، 311

أبو خالد ذی الشامه/ ج 7/ 79

أبو خالد القماط/ ج 22/ 183

أبو خالد الواسطی/ ج 20/ 80

أبو خدیجه/ ج 5/ 242، 256، ج 22/ 110

أبو الخطاب/ ج 5/ 263، ج 20/ 171، 206، ج 21/ 380

أبو الخطاب بن محمد بن محمد/ ج 20/ 372

أبو الخطیب/ ج 3/ 242

أبو خلیفه/ ج 5/ 88، ج 6/ 129، 220، ج 8/ 106، ج 9/ 200، ج 14/ 53، 340، ج 15/ 101، ج 17/ 398، 519، ج 19/ 446، ج 20/ 422، ج 21/ 15، 24، ج 22/ 208، ج 24/ 189

أبو الخلیل/ ج 5/ 34، 41، 97

أبو خیثمه/ ج 5/ 231، ج 6/ 124، 210، ج 9/ 67، ج 18/ 36، 469، 470، 497، ج 22/ 243

أبو الخیر القزوینی/ ج 4/ 193، ج 19/ 336، ج 20/ 44

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:96

أبو داود/ ج 2/ 200، ج 5/ 52، 55، 104، 106، ج 6/ 58، 130، 184، ج 7/ 352، ج 9/ 278، ج 12/ 229، 335، 410، 458، ج 13/ 342، ج 14/ 355، ج 15/ 127، ج 18/ 267، 273، 469، 478، 508، ج 19/ 37، 68، 69، 154، ج 20/ 442، ج 21/ 89، 59، ج 22/ 196، ج 24/

250، 251

أبو داود السجستانی/ ج 3/ 349، 403، ج 4/ 63، 109، 173، 178، 188، 189، 192، 212، 256، 262، 263، 321، ج 17/ 27، 39، 93، 232، 208، 410، 416

أبو داود الطیالسی/ ج 4/ 192

أبو داود (صاحب الطیالسه)/ ج 8/ 122، 193، 198، 258، 336

أبو داود القاص/ ج 8/ 55، 78

أبو داود الهری/ ج 6/ 250

أبو دجانه/ ج 2/ 258، ج 9/ 187

أبو الدحداح التمیمی/ ج 5/ 68، ج 6/ 245

أبو الدرداء/ ج 9/ 36، 37، 248، 274، ج 10/ 308، ج 11/ 136، ج 18/ 239، ج 19/ 381، ج 22/ 240

أبو دلف المصری/ ج 17/ 14

أبو الدنیا معمر المغربی/ ج 8/ 352، ج 17/ 242، 322

أبو ذئب/ ج 9/ 270، 354

أبو ذره/ ج 5/ 76

أبو ذر الغفاری/ ج 1/ 257، 326، ج 2/ 278، 299، 307، ج 3/ 98، 108، 130، 190، ج 4/ 205، 223، 415، 421، ج 5/ 79، ج 6/ 41، 179، 184، 192، 305، ج 8/ 13، 69، 204، 209، 210، 212، 255، 332، 374، ج 9/ 14، 26، 28، 63، 70، 88، 104، 105، 113، 159، 164، 246، 247، 248، 249، 253، 254، 255، 278، 279، 292، 293، 297، 299، 340، 342، 345، 359، 360، ج 10/ 11، 103، 111، 130، 143، 144، 149، 150، 152، 153، 154، 175، 179، 181، 182، 184، 186، 203، 210، 231، 252، 253، 276، 278، 302، 361، ج 11/ 27، 102، 117، 135، 136، 138، 144، ج 12/ 46، 298، 548، 560، ج 13/ 29، 172، ج 14/ 12، 29، 150، 151، 222، 224، 234، 259، 261، 264، 346، 347، ج

15/ 90، 92، 112، 148، 149، 151، 152، 156، 157، 158، 165، 173، 191، 204، 206، 223، 224، 243، 245، 246، 249، 252، 254، 257، 258، 266، 269، 270، 279، 291، 292، 300، 304، 305، 308، 333، ج 16/ 13، 29، 84، 200، 254، 276، 277، 279، 281، 284، 291، ج 17/ 91، 110، 112، 124، 125، 126، 143، 151، 239، 271، 281، 397، 401، 429، 430، 451، 501، 512، 513، ج 18/ 191، 203، 450، 451، ج 19/ 20، 32، 44، 117، 129، 146، 208، 231، 317، 350، 381، 398، 407، 488، 570، ج 20/ 15، 23، 24، 85، 89، 90، 94، 161، 165، 217، 226، 246، 299، 305، 306، 307، 310، 398، 413، 414، 499، 500، ج 21/ 143، 183، 184، 252، 283، 502، 517، 575، 580، 585، ج 22/ 63، 152، 153، 172، 195، 240، 527، 548، 549، ج 23/ 150، ج 24/ 59، 60، 134، 135، 185، 250، 278، 281، 291

أبو ذر یحیی بن زید/ ج 21/ 201

أبو رافع (مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله)/ ج 2/ 215، 224، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 242، 243، ج 5/ 53، 100، 113، 114، 120، 123، 135، 136، 177، 183، 184، 202، 228، 331، 348، ج 6/ 48، 168، ج 8/ 156، ج 9/ 88، 142، 290، ج 17/ 65، 122، ج 19/ 516، 520، 524، ج 21/ 601

أبو راقد/ ج 5/ 53

أبو رباح/ ج 8/ 229، ج 19/ 502

أبو الربیع/ ج 5/ 101، 275، 276، ج 6/ 125، ج 16/ 107، ج 17/ 472، ج 20/ 388، ج 22/

136

أبو الربیع الزهرانی/ ج 8/ 134، 221، ج 18/ 163،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:97

164، ج 20/ 388، ج 24/ 232

أبو رجاء/ ج 5/ 132، ج 22/ 340

أبو رفاعه/ ج 9/ 88

أبو ریه/ ج 8/ 323

أبو ریحان البیرونی/ ج 2/ 102

أبو زائده/ ج 19/ 90

أبو الزبیر/ ج 3/ 273، 274، ج 5/ 64، 112، ج 6/ 73، 131، 205، ج 10/ 22، 25، 26، 90، ج 17/ 326، ج 19/ 271

أبو زرعه/ ج 7/ 352، ج 8/ 325، ج 10/ 86، 88، ج 12/ 130، 132، ج 15/ 222، ج 16/ 106، ج 17/ 27، 453، ج 19/ 407

أبو زکریا بن أبی إسحاق/ ج 5/ 35، ج 20/ 479، ج 21/ 507

أبو زکریا بن منده/ ج 17/ 72

أبو زکریا العجلانی/ ج 15/ 250، 267، 284، 318

أبو زکریا یحیی/ ج 19/ 304

أبو الزناد/ ج 12/ 451، ج 24/ 193، 200، 201

أبو الزنباع روح بن الفرج/ ج 17/ 38

أبو زهره/ ج 18/ 155، 200

أبو روح بن محمد/ ج 24/ 48

أبو زائده/ ج 24/ 279

أبو زکریا/ ج 24/ 281

أبو زیاد/ ج 2/ 239، ج 6/ 136، 137، ج 20/ 53

أبو زید/ ج 12/ 187، 289، ج 21/ 111

أبو زید أحمد بن یزید/ ج 5/ 225

أبو زید الأنصاری/ ج 3/ 154، 221، ج 13/ 322

أبو زید الکحّال/ ج 22/ 276

أبو زید المخزومی/ ج 16/ 93

أبو زینب/ ج 9/ 88، ج 20/ 341

أبو سالک/ ج 5/ 79

أبو سبره/ ج 4/ 28، 70، 79

أبو السری/ ج 5/ 98

أبو السعادات/ ج 2/ 28، ج 6/ 198، ج 8/ 114، 115، ج 19/ 85، ج 20/ 37، 533، ج 21/ 585، ج

24/ 257

أبو سعد الأدیب/ ج 3/ 91، 356، ج 4/ 183، ج 18/ 13

أبو سعد بن البغدادی/ ج 6/ 113

أبو سعد بن طلحه/ ج 2/ 252

أبو سعد الجنزرودی/ ج 6/ 230، 258

أبو سعد السعدی/ ج 12/ 136

أبو سعد السمان/ ج 6/ 72، 186، ج 8/ 173، ج 15/ 334

أبو سعد الطبیب/ ج 6/ 125

أبو سعد المطرز محمد بن محمد/ ج 5/ 324

أبو سعد النضوی/ ج 19/ 434

أبو سعید/ ج 2/ 131، ج 4/ 180، 182، 268، 290، ج 6/ 82، 83، 84، 85، ج 20/ 299، 370

أبو سعید الآدمی/ ج 8/ 90، ج 20/ 452، ج 24/ 294

أبو سعید الإدریسی/ ج 22/ 582

أبو سعید الأشج/ ج 6/ 76، 78، 151، ج 17/ 470

أبو سعید الأندلسی/ ج 6/ 348

أبو سعید البصری/ ج 22/ 584

أبو سعید بن أبی المعلی/ ج 16/ 106

أبو سعید بن الأعرابی/ ج 5/ 134، ج 6/ 186، ج 9/ 85

أبو سعید البیهقی/ ج 10/ 58

أبو سعید التمیمی/ ج 1/ 308، ج 18/ 37

أبو سعید الخدری/ ج 1/ 244، 245، ج 3/ 69، 83، 84، 107، 113، 139، 140، 175، 201، ج 5/ 38، 52، 79، 84، ج 6/ 184، 223، 224، 233، 236، 243، 245، 246، 248، 250، 251، 252، 256، ج 8/ 49، 53، 54، 69، 73، 76، 138، 162، 177، 220، 221، 227، 235، 293، 329، 339، 361، 395، ج 9/ 88، 95، 127، 132، 145، 146، 147، 148، 160، 190، 195، ج 12/ 77، 101، 102، 114، 116، 117،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:98

118، 126، 130، 131، 132، 133، 134، 135، 136، 137، 145، 190، 253، 274، 277، 286،

319، 321، 363، 418، 428، 435، 447، 468، 469، 568، ج 13/ 62، 127، 155، 157، ج 16/ 107، 108، ج 17/ 65، 93، 143، 263، 265، 288، 290، 295، 296، 298، 312، 313، 319، 356، 365، ج 18/ 13، 16، 17، 25، 26، 33، 39، 45، 121، 214، 230، 231، 269، 345، 495، ج 19/ 113، 144، 215، 228، 230، 242، 249، 250، 251، 387، 395، 401، 422، 426، 448، 474، ج 20/ 167، 484، ج 21/ 82، 112، 248، 249، 351، 588، 589، 598، 599، ج 22/ 63، 65، 74، 75، 79، 84، 85، 104، 136، 156، 311، 566، ج 24/ 34، 35، 128، 247، 250، 251، 125

أبو سعید الشامی/ ج 6/ 320

أبو سعید الصیرفی/ ج 5/ 113

أبو سعید عبد الرحمن محمد بن أحمد بن الحسین الخزاعی المفید النیشابوری/ ج 23/ 151

أبو سعید عقیصاء/ ج 6/ 259، ج 19/ 114

أبو سعید غانم الیهودی/ ج 21/ 217، 263

أبو سعید القماط/ ج 6/ 35، ج 8/ 299

أبو سعید المالینی/ ج 5/ 102، ج 22/ 566

أبو سعید المدائنی/ ج 22/ 44

أبو سعید المزنی/ ج 19/ 88

أبو سعید المطرز/ ج 5/ 205

أبو سعید (مولی بنی هاشم)/ ج 4/ 260، ج 6/ 126، ج 7/ 244، ج 18/ 91، 471، 473، 482، 489

أبو سعید النیشابوری/ ج 17/ 67

أبو سعید الواعظ/ ج 14/ 306

أبو سعید الوراق/ ج 3/ 80، 193

أبو السفاتج/ ج 9/ 264، 265، ج 19/ 340

أبو السفاح/ ج 18/ 186، 187

أبو سفیان/ ج 2/ 216، 247، 255، 257، 261، 263، 265، 266، ج 6/ 13، 20، 51، 123، 124، 130، 198، ج 7/ 327، ج 8/ 140،

362، ج 9/ 16، 57، 156، 247، 269، ج 10/ 130، 131، 162، 278، ج 12/ 448، 457، 471، 517، ج 20/ 151، 199، 200، 201، 206، ج 21/ 407، ج 22/ 166

أبو سفیان بن الحارث/ ج 10/ 162

أبو السکین/ ج 14/ 304

أبو سلام/ ج 7/ 263، ج 8/ 279، ج 17/ 410

أبو سلمه/ ج 3/ 117، 118، 221، 258، 351، ج 4/ 140، ج 6/ 34، ج 14/ 345، 346، ج 16/ 106، 108، ج 18/ 189، 518، ج 20/ 48، 49، 112، 132، 448، ج 24/ 190، 196، 203، 228

أبو سلمه بن سالم/ ج 5/ 242

أبو سلمه بن عبد الرحمن/ ج 5/ 167، ج 16/ 107

أبو سلمه السراج/ ج 20/ 253

أبو سلمه یحیی بن المغیره/ ج 5/ 249

أبو سلمی (راعی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله)/ ج 1/ 214، ج 18/ 69، 198

أبو السلیل/ ج 5/ 79، ج 9/ 159، ج 22/ 63

أبو سلیم/ ج 9/ 231

أبو سلیمان/ ج 4/ 354، ج 15/ 241

أبو سلیمان بن زبر/ ج 5/ 174

أبو سلیمان الربعی/ ج 4/ 45، 46

أبو سهل بن زیاد القطاب/ ج 7/ 269، ج 18/ 92، 285، 458، 473، 512، ج 24/ 38

أبو سهل ابن سعدویه/ ج 3/ 356، ج 4/ 183، ج 6/ 126، ج 24/ 251

أبو سهل الدقاق/ ج 13/ 402

أبو سهل محمد بن إبراهیم/ ج 5/ 124

أبو سوید المدنی/ ج 4/ 257

أبو سیا/ ج 12/ 44

أبو سیف/ ج 20/ 13، 69

أبو شداد/ ج 6/ 162

أبو شر البصری/ ج 6/ 33

أبو شریح/ ج 5/ 113

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:99

أبو الشعثاء/ ج 5/ 323

أبو شعیب/ ج 7/ 289، ج

9/ 290، ج 10/ 138، ج 11/ 142، 200، 264، ج 12/ 193، ج 16/ 108

أبو شمر بن أبرهه/ ج 7/ 226

أبو شهاب/ ج 6/ 131، 251، ج 23/ 210

أبو شهاب الحناط/ ج 9/ 132، 198

أبو شهاب الزهری/ ج 5/ 381

أبو شیبه إبراهیم بن عبد اللّه/ ج 5/ 122، ج 8/ 235

أبو الشیخ/ ج 3/ 63، 66، ج 24/ 56

أبو الشیخ الأنصاری/ ج 5/ 189

أبو صادق/ ج 1/ 313، ج 19/ 504، 533

أبو صالح/ ج 5/ 79، 80، ج 6/ 108، 181، 182، 183، 184، 197، ج 8/ 272، 364، 374، ج 9/ 63، 71، 72، 77، 80، 105، 160، 161، 163، 196، ج 11/ 209، ج 12/ 273، ج 18/ 86، 137، ج 19/ 225، 516، 549، 565، ج 20/ 368، 500، 533، ج 21/ 228، ج 22/ 38، 64، 95، 102، 109، 136، ج 24/ 253، 271

أبو صالح الضراری/ ج 13/ 41، 44، 102، 104، 105

أبو صالح الکنانی/ ج 12/ 536

أبو صالح المؤذن/ ج 2/ 28، ج 3/ 73، 109، 333، 335، ج 8/ 115، 139، 142، 177، 187، ج 17/ 66، 69، 126، 269، 301، 397، 513، ج 23/ 32، 63، 269، ج 24/ 37، 224، 225، 226، 227، 259

أبو الصامت/ ج 20/ 178

أبو الصباح/ ج 19/ 258، ج 24/ 266

أبو الصباح بن نعیم/ ج 22/ 179، 182، 186، 250

أبو الصدیق/ ج 18/ 230

أبو صفوان/ ج 14/ 235

أبو الصلاح الحلبی/ ج 10/ 112، 113، 235، 252، ج 12/ 147، 165، 177، 270، 347، 493، 550، ج 14/ 181، ج 15/ 210، ج 18/ 299، ج 21/ 44، 56، 153، 204، 211، 380،

496، 497

أبو الصلاح الحنبلی/ ج 5/ 94، ج 13/ 28

أبو الصلت الهروی- عبد السلام بن صالح الهروی

أبو صهیب/ ج 3/ 112

أبو الضحی/ ج 3/ 52، ج 22/ 591

أبو طارق السراج/ ج 18/ 457، ج 19/ 95

أبو طالب/ ج 3/ 85، ج 20/ 367، 389، 393، 395، 396

أبو طالب الإحسانی الجاغوری/ ج 23/ 239

أبو طالب بن عبد المطلب علیه السّلام/ ج 1/ 239، 240، 246، 259، 263، 293، 307، ج 2/ 60، 180، 196، 197، 199، 201، 215، ج 3/ 366، 384، ج 4/ 116، 117، ج 6/ 149، 275، ج 7/ 160، 171، 265، ج 8/ 127، 169، 259، ج 9/ 193، ج 14/ 76، 94، 100، 354، ج 18/ 59، 129، ج 19/ 55، 153، ج 20/ 211، 368، ج 21/ 220، 237، 268، 284، 301، 316، 359، 360، 372، 373، 378، 379، 386، 399، 401، 411، 412، 413، 414، 415، 416، 422، 427، ج 22/ 87

أبو طالب بن أحمد بن عثمان/ ج 18/ 72

أبو طالب بن عبد السمیع/ ج 19/ 508، ج 21/ 443

أبو طالب بن علی/ ج 3/ 345، ج 8/ 186، 187، 349

أبو طالب بن منصور/ ج 18/ 17

أبو طالب الحربی/ ج 6/ 232

أبو طالب الخازن البغدادی/ ج 3/ 283

أبو طالب عبید اللّه بن أبی زید الأنباری/ ج 23/ 32، 61، 223

أبو طالب العشاری/ ج 22/ 45

أبو طالب الغنوی/ ج 9/ 85، 111، ج 18/ 420، ج 20/ 515، ج 21/ 91، 227

أبو طالب محمد بن أحمد/ ج 3/ 286، ج 5/ 97

أبو طالب المکی/ ج 9/ 80

أبو طالبی/ ج 23/ 280

أبو طاهر/ ج 4/ 314، ج 5/ 95، 116، ج

6/ 124، 175، 211

أبو طاهر بن أبی الصقر الأنباری/ ج 5/ 33، 198،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:100

228، ج 11/ 218

أبو طاهر الزیادی/ ج 5/ 183

أبو طاهر عبد الغفار بن المکتب/ ج 2/ 40

أبو طاهر الفقیه/ ج 5/ 183

أبو طاهر المخلص/ ج 5/ 116، ج 6/ 33، 125، ج 10/ 69، 319، ج 19/ 180، 401، ج 21/ 427

أبو الطفیل/ ج 3/ 90، 223، 321، ج 10/ 317، ج 11/ 208، ج 12/ 474، ج 13/ 136، ج 14/ 347، ج 17/ 65، ج 18/ 246، ج 20/ 334، 393، 413، 428، ج 22/ 549.

أبو الطیّب/ ج 20/ 23، 72، ج 21/ 66، 462، ج 22/ 38

أبو الطیب طاهر بن علی الجرجانی/ ج 23/ 223

أبو الطیب الطبری/ ج 6/ 173، 185، ج 8/ 229، ج 24/ 124

أبو الطیب القاضی/ ج 18/ 102، 390

أبو الطیب محمد بن علی بن الحسن/ ج 5/ 322

أبو ظبیان/ ج 2/ 283

أبو العاص/ ج 2/ 202، 235، 236، 240، 241، ج 3/ 103، 123، 9/ 269، ج 12/ 160، 200، 201، 208، 244، 245، 331، ج 16/ 207، 237، 247، 248، 249، 251، 253، ج 17/ 39، ج 18/ 66، 90، ج 20/ 417، ج 21/ 260، 264، 327، 369، 380، 381

أبو عاصم/ ج 4/ 171، 481، ج 10/ 28

أبو عاصم (ضحاک بن مخلد)/ ج 6/ 211

أبو عاصم العبادانی/ ج 24/ 42

أبو عامر/ ج 19/ 370، 467، 514، ج 20/ 393، 413

أبو عامر الصفدی/ ج 8/ 272

أبو عامر العقدی/ ج 6/ 48

أبو عامر القسم بن عوف/ ج 3/ 309

أبو العباس/ ج 3/ 46، ج 13/ 184، ج 15/ 119، 188،

202، ج 17/ 309، 339، ج 19/ 152، 454، ج 20/ 136، 479، ج 21/ 382

أبو العباس أحمد بن محمد بن عقده- ابن عقده أبو العباس بن ثعلب/ ج 18/ 127

أبو العباس بن خلیع/ ج 24/ 276

أبو العباس بن عقده- ابن عقده

أبو العباس بن محمد بن علی/ ج 7/ 250

أبو العباس بن مسروق/ ج 2/ 40

أبو العباس بن یعقوب/ ج 8/ 68، 226

أبو العباس ثعلب/ ج 21/ 474

أبو العباس الثقفی/ ج 2/ 125، 224، ج 22/ 340

أبو العباس الحارثی/ ج 9/ 85

السید أبو العباس الحسینی/ ج 10/ 122، ج 13/ 391، 415

أبو العباس السراج/ ج 14/ 52، ج 15/ 232

أبو العباس السفاح/ ج 1/ 169

أبو العباس الضبّی/ ج 21/ 286

أبو العباس الضریر/ ج 19/ 258، ج 24/ 266

أبو العباس الفرغانی/ ج 22/ 38

أبو العباس القلقشندی/ ج 6/ 146

أبو العباس (محمد بن یعقوب)/ ج 5/ 102

أبو العباس المرسی/ ج 16/ 29، 69، 91، 107

أبو العباس المعتمد القاضی/ ج 19/ 516

أبو عبدان الحافظ/ ج 24/ 43

أبو عبد الرحمن/ ج 3/ 283، ج 6/ 154، ج 8/ 272، ج 9/ 132، 191، ج 17/ 229، 325، 487، 515

أبو عبد الرحمن بن أبی بکر/ ج 6/ 185، ج 24/ 125

أبو عبد الرحمن بن أحمد بن الحسن بن بندار/ ج 4/ 98

أبو عبد الرحمن بن إسحاق/ ج 6/ 73

أبو عبد الرحمن الحبلی/ ج 8/ 325

أبو عبد الرحمن الحذّاء/ ج 15/ 190

أبو عبد الرحمن المدنی/ ج 4/ 99، 327، 471

أبو عبد الرحیم/ ج 24/ 193

أبو عبد اللّه/ ج 2/ 38، ج 3/ 100، ج 4/ 112، 180، 260، 333، ج 5/ 169، ج 6/ 156، 160، ج 8/ 122، ج 9/

301، 302، ج 10/ 25، 27، 86، 90،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:101

ج 13/ 50، ج 14/ 232، 236، ج 16/ 107، ج 18/ 420، 488، ج 19/ 180، 283، ج 20/ 26، 370، 425، 515، ج 21/ 267، 382، 496، 503

أبو عبد اللّه الأخفش/ ج 24/ 34، 35

أبو عبد اللّه الأدیب/ ج 6/ 138

أبو عبد اللّه البجلی/ ج 1/ 250

أبو عبد اللّه البرقی/ ج 2/ 204، 265، ج 4/ 337، ج 20/ 331، 332، ج 21/ 227

أبو عبد اللّه بطه العکبری/ ج 6/ 131

أبو عبد اللّه بن أبی الحسن بن محمد بن حمویه الجوینی/ ج 24/ 51

أبو عبد اللّه بن أحمد/ ج 7/ 295، ج 8/ 212، ج 18/ 46

أبو عبد اللّه بن أحمد بن علی/ ج 24/ 103

أبو عبد اللّه بن أسعد/ ج 6/ 124

أبو عبد اللّه بن بطه/ ج 9/ 86، ج 14/ 50، ج 17/ 398، 518، ج 24/ 34

أبو عبد اللّه بن البناء/ ج 5/ 95

أبو عبد اللّه بن جعفر/ ج 3/ 283

أبو عبد اللّه بن عبدان/ ج 5/ 105

أبو عبد اللّه بن عبد العزیز/ ج 18/ 46، ج 24/ 103

أبو عبد اللّه بن عبد الملک/ ج 6/ 254

أبو عبد اللّه بن علی بن أبی رافع/ ج 14/ 53

أبو عبد اللّه بن الفضل بن أحمد الصاعدی/ ج 4/ 169

أبو عبد اللّه بن القصاری/ ج 6/ 124

أبو عبد اللّه بن ماجه/ ج 14/ 68

أبو عبد اللّه بن محمد/ ج 20/ 450

أبو عبد اللّه بن مکی الشهید محمد بن مکی الشهید الأول

أبو عبد اللّه بن منده/ ج 5/ 15، ج 6/ 112، 257، ج 21/ 604، ج 24/ 191

أبو عبد اللّه

الجحفی/ ج 6/ 200

أبو عبد اللّه الجدلی/ ج 19/ 389، 442

أبو عبد اللّه الجرجانی/ ج 8/ 139، ج 17/ 350، ج 19/ 216، ج 20/ 46

أبو عبد اللّه الجسری/ ج 10/ 317

أبو عبد اللّه الحافظ/ ج 2/ 120، 122، ج 3/ 220، 340، ج 4/ 137، ج 5/ 24، 33، 177، ج 6/ 126، 187، ج 8/ 106، 122، 134، 191، 226، 245، 265، 325، ج 9/ 35، ج 12/ 198، 504، ج 14/ 49، 94، 211، 244، 266، ج 15/ 185، 214، 216، ج 16/ 107، 135، 224، ج 17/ 88، 249، 254، 489، ج 18/ 86، 89، 113، 479، ج 19/ 68، 92، 394، ج 20/ 330، ج 21/ 328، 449

أبو عبد اللّه الحداد/ ج 6/ 352

أبو عبد اللّه الحسین بن عبد اللّه/ ج 6/ 58

أبو عبد اللّه الحسین بن علی/ ج 5/ 88، 89

أبو عبد اللّه الحنبلی/ ج 1/ 249، ج 21/ 233

أبو عبد اللّه الخلال/ ج 3/ 91

أبو عبد اللّه الخلیلی/ ج 24/ 261

أبو عبد اللّه الدینوری/ ج 17/ 27، ج 24/ 236

أبو عبد اللّه الرازی/ ج 8/ 179، ج 11/ 42، ج 22/ 557

أبو عبد اللّه الربیبی/ ج 7/ 353

أبو عبد اللّه الزیادی/ ج 6/ 75

أبو عبد اللّه السفیانی/ ج 8/ 277

أبو عبد اللّه السلمی/ ج 5/ 220

أبو عبد اللّه السمرقندی/ ج 17/ 156

أبو عبد اللّه الشیرازی/ ج 18/ 213، ج 20/ 100، 463، ج 22/ 28، 164

أبو عبد اللّه الصفا/ ج 5/ 113

أبو عبد اللّه الصنعانی/ ج 19/ 550

أبو عبد اللّه العکبری/ ج 5/ 220، ج 17/ 67

أبو عبد اللّه الغالبی/ ج 18/ 49

أبو عبد اللّه الغنی/ ج 14/

346

أبو عبد اللّه الغنی (الحسن بن عالی)/ ج 8/ 161، 235

أبو عبد اللّه الفراوی/ ج 3/ 91، ج 5/ 251، ج 6/ 125، 126، 138، ج 18/ 13

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:102

أبو عبد اللّه القائنی/ ج 22/ 88، 89

أبو عبد اللّه القاضی/ ج 5/ 79

أبو عبد اللّه القاضی (ابن المغازلی)/ ج 3/ 61

أبو عبد اللّه المحاملی/ ج 6/ 124، ج 8/ 294

أبو عبد اللّه المحدث/ ج 20/ 267، 268

أبو عبد اللّه المحدث الناصب/ ج 9/ 20، 215، 216

أبو عبد اللّه محمد/ ج 4/ 148

أبو عبد اللّه محمد بن عبد اللّه الحاکم النیشابوری- الحاکم النیشابوری

أبو عبد اللّه المرزبانی/ ج 13/ 206، 207، 327، ج 23/ 32، 61

أبو عبد اللّه المفتی/ ج 6/ 205

أبو عبد اللّه النیشابوری/ ج 5/ 318

أبو عبید/ ج 4/ 191، 192، 308، ج 5/ 135، ج 6/ 66، ج 12/ 17، 64، 65، 70، ج 18/ 26

أبو عبیده/ ج 2/ 308، ج 14/ 107، 183، ج 19/ 302، 303، ج 20/ 513، 527، ج 21/ 167، 168، 191، 458، ج 22/ 142

أبو عبیده بن محمد/ ج 9/ 133، 134، 140، 142

أبو عبیده بن محمد بن عمار بن یاسر/ ج 2/ 224

أبو عبیده الجراح/ ج 8/ 331، ج 9/ 26، 30، 164، 201، 326، ج 10/ 36، 39، 40، 41، 43، 127، 143، 148، 149، 157، 164، 178، 226، 264، 276، 284، 307، 309، 361، ج 12/ 358، 394، ج 13/ 56

أبو عبیده الحارث بن عبد المطلب/ ج 24/ 87

أبو عبیده الحذاء/ ج 2/ 28، 55، 220، 224، 253، ج 8/ 31، 115، 156، 176

أبو عبیده الصیرفی/ ج 18/ 475

أبو عبید اللّه

(کاتب المهدی العباسی)/ ج 12/ 34

أبو عتاب/ ج 21/ 604

أبو عتبه/ ج 3/ 99

أبو عثمان/ ج 6/ 215، ج 17/ 308

أبو عثمان بن عبدان/ ج 5/ 105

أبو عثمان التنوخی/ ج 24/ 193

أبو عثمان الحیری/ ج 24/ 236

أبو عثمان المازنی/ ج 7/ 145، ج 20/ 69

أبو عثمان النهدی/ ج 6/ 57، 75، 252

أبو العجفاء/ ج 4/ 193 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 102 فهرس الأعلام ..... ص : 47

و عدنان/ ج 18/ 269

أبو عرم بن إبراهیم/ ج 5/ 323

أبو عروبه/ ج 6/ 228

أبو العز بن الصیقل الحرانی/ ج 6/ 173، ج 24/ 124

أبو العز بن کادش/ ج 4/ 335، ج 3/ 346، ج 5/ 34، ج 6/ 221

أبو عزیز الخطی/ ج 2/ 41، 42، 104، 177، ج 3/ 25، 26، 50، 376، 330، ج 4/ 25، 110، 139، 203، 205، 277، 303، 373، 387، 49، 525، 526، ج 5/ 139، ج 21/ 307، ج 23/ 273

أبو عسیم/ ج 17/ 98

أبو العطوس/ ج 14/ 334

أبو عفیر/ ج 14/ 207، ج 20/ 390

أبو عقیل/ ج 18/ 106

أبو العلاء/ ج 6/ 143، 181، 353، ج 8/ 206، 238، ج 9/ 110، ج 20/ 99، ج 24/ 250

أبو العلاء بن الحسن/ ج 6/ 205

أبو العلاء العطار السروری/ ج 7/ 212، 297، 331

أبو العلاء العطار الهمدانی/ ج 17/ 69، 139، ج 18/ 272، 485، ج 20/ 393

أبو علم/ ج 4/ 14، 29، ج 6/ 213، ج 20/ 34، 106، 136، 163، 286، 469، 475

أبو علوی/ ج 2/ 158

أبو علی/ ج 5/ 49، 68، ج 6/ 211، ج 20/ 517، ج 21/ 363، ج 22/ 95، 448

أبو علی أحمد بن

علی بن الحسن/ ج 5/ 186

أبو علی الأشعری/ ج 6/ 266، ج 7/ 131، 226، ج 20/ 125

أبو علی بن أبی القاسم بن الخریف/ ج 6/ 173

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:103

أبو علی بن أحمد/ ج 12/ 531، ج 16/ 238

أبو علی بن إسحاق/ ج 5/ 23

أبو علی بن الحسن/ ج 18/ 272

أبو علی بن راشد/ ج 7/ 157، ج 20/ 132، 133، ج 21/ 499

أبو علی بن السبط/ ج 5/ 24، 26، ج 6/ 246، 250

أبو علی بن شاذان/ ج 3/ 241، 242، ج 4/ 232، 537، ج 5/ 66، ج 6/ 236، ج 14/ 36، ج 17/ 405

أبو علی بن عبد اللّه/ ج 18/ 82، 94

أبو علی بن محمد/ ج 17/ 298، ج 19/ 251، 429، ج 21/ 315

أبو علی بن المذاهب/ ج 3/ 67

أبو علی بن المذهب/ ج 5/ 24، 26، ج 6/ 75، 119، 124، 126، 172، 185، 250، 257، ج 8/ 177، ج 19/ 92، ج 24/ 128، 251

أبو علی بن السبط/ ج 24/ 251

أبو علی بن شاذان/ ج 24/ 38

أبو علی بن عقده/ ج 24/ 97

أبو علی بن المسلمه/ ج 6/ 254

أبو علی بن همام/ ج 5/ 29

أبو علیه/ ج 22/ 218

أبو علی التمیمی/ ج 17/ 158، 405

أبو علی الحداد/ ج 2/ 520، 112، ج 3/ 344، ج 5/ 205، ج 6/ 63، 167، ج 16/ 19، 93، ج 18/ 365، 396، 485، ج 20/ 538، ج 24/ 44، 250، 251، 291

أبو علی الحسن بن أحمد/ ج 5/ 324

أبو علی الخالدی المهدوی/ ج 24/ 125

أبو علی الخالدی الهروی/ ج 6/ 185

أبو علی الدقیقی/ ج 24/ 222

أبو علی الرصافی/

ج 4/ 262، ج 17/ 405

أبو علی الروذباری/ ج 5/ 23، ج 8/ 133، ج 16/ 107، ج 17/ 416، ج 18/ 469

أبو علی سینا/ ج 5/ 347، ج 11/ 11، 33

أبو علی (صاحب الأشعثیات)/ ج 10/ 30

أبو علی الصرفی/ ج 17/ 125، 158

أبو علی الصواف/ ج 3/ 345، 397

أبو علی الصولی (أحمد بن محمد بن جعفر البصری)/ ج 8/ 114، ج 9/ 80، ج 17/ 275، ج 20/ 91، 377، ج 23/ 61

أبو علی الطبرسی/ ج 16/ 11، 57

أبو علی القاضی/ ج 12/ 116، 432، 433، 460

أبو علی الکوفی/ ج 14/ 272

أبو علی محمد بن جنید الکاتب الإسکافی/ ج 23/ 193

أبو علی المدائنی/ ج 5/ 338

أبو علی المشدالی/ ج 18/ 139

أبو علی المقرئ/ ج 5/ 96، ج 17/ 308، ج 18/ 89، 90

أبو علی الهروی/ ج 4/ 316

أبو علی الواسطی/ ج 9/ 302، ج 20/ 197، 432

أبو علی الیتمی/ ج 4/ 262

أبو عمار/ ج 5/ 225، 251، ج 18/ 37

أبو عماره/ ج 18/ 394، ج 19/ 284، 287، ج 20/ 108

أبو عمر/ ج 2/ 121، 122، 127، 129، 239، ج 5/ 150، 204، 340، ج 8/ 237، ج 14/ 51، ج 19/ 69، 385، 393، 504، 533، ج 20/ 136، ج 22/ 73، 75، 135

أبو عمر الأشجعی/ ج 6/ 230، 258

أبو عمران الأرمنی/ ج 20/ 243

أبو عمر الأنصاری/ ج 1/ 286

أبو عمر البسطامی/ ج 6/ 125

أبو عمر بن حیویه/ ج 2/ 161، ج 3/ 35، ج 5/ 49، 174، 315، 317، ج 6/ 85، 137، 177، 253، ج 8/ 99، ج 17/ 234، ج 18/ 137

أبو عمر بن مطر/ ج 5/ 88

الموسوعه الکبری عن

فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:104

أبو عمر بن منده/ ج 3/ 100، ج 4/ 18، 28، 86، 112، 333،

أبو عمر بن مهدی/ ج 18/ 17، ج 19/ 421، 533

أبو عمر بن الموفق/ ج 3/ 80، ج 8/ 235

أبو عمره الأنصاری/ ج 11/ 157

أبو عمر الدانی/ ج 18/ 267

أبو عمر الزیادی/ ج 5/ 24، 34

أبو عمر السماک/ ج 1/ 216، ج 8/ 191

أبو عمر (مولی بنی هاشم)/ ج 24/ 192

أبو عمر النمری/ ج 17/ 418، 419

أبو عمرو/ ج 3/ 113، 123، 184، ج 4/ 28، 290، 345، 370، ج 6/ 189، ج 12/ 526، ج 15/ 202، 215، ج 18/ 233

أبو عمرو بن أحمد/ ج 17/ 156

أبو عمرو بن حماس/ ج 10/ 187، 261، 279

أبو عمرو بن حمدان/ ج 3/ 91، 356، ج 4/ 183، ج 18/ 13

أبو عمرو بن حمران/ ج 24/ 127

أبو عمرو بن درست/ ج 2/ 40، ج 24/ 103

أبو عمرو بن السمال/ ج 7/ 228

أبو عمرو بن عبد البر/ ج 16/ 35، 69

أبو عمرو بن العلا/ ج 16/ 252

أبو عمرو بن منده/ ج 6/ 214

أبو عمرو الزبیری/ ج 22/ 100

أبو عمرو سعید بن محمد بن نصر/ ج 5/ 182

أبو عمیر السماک/ ج 20/ 53

أبو عوانه/ ج 1/ 313، ج 5/ 53، ج 8/ 122، 133، 134، 175، 198، 258، 261، 280، 319، ج 18/ 518، ج 19/ 68، 96، 394، ج 20/ 48، 49، 112، 365، 442، ج 24/ 192، 251

أبو العود القطیفی/ ج 14/ 117

أبو عون/ ج 11/ 142، ج 14/ 207، ج 17/ 164، 166، ج 20/ 390

أبو عیاض/ ج 5/ 192

أبو عیسی/ ج 6/ 250، ج 18/ 142، 144، 466، 470،

ج 21/ 459، ج 22/ 97

أبو عیسی البسطامی/ ج 24/ 54

أبو عیسی الترمذی/ ج 8/ 226

أبو العیناء/ ج 13/ 166، 171، 189، 206، 207، 321، 322، 332، ج 22/ 552

أبو عینیه/ ج 5/ 86

أبو غالب/ ج 19/ 180، ج 20/ 422، ج 21/ 91، 227

أبو غالب البناء/ ج 2/ 161، ج 3/ 71، ج 5/ 24، 26، 95، 116، 317، ج 6/ 32، 124، 125، 211، 245، 246، 250، ج 10/ 90، ج 18/ 471، ج 24/ 290

أبو غالب الزراری/ ج 3/ 19، 52، ج 9/ 111، ج 18/ 420

أبو غالب الماوردی/ ج 5/ 207، ج 10/ 93، 97

أبو غالب محمد بن الحسن/ ج 5/ 174

أبو غانم الأعرج/ ج 12/ 321، ج 20/ 413

أبو غانم بن هبه اللّه/ ج 3/ 61

أبو غانم المعلم الأعرج/ ج 13/ 392، 420، ج 22/ 579

أبو الغداء/ ج 10/ 278

أبو غزیه/ ج 3/ 340، ج 19/ 70

أبو غسان/ ج 8/ 28، 226، 323، ج 12/ 269، 504، ج 13/ 34، ج 16/ 63، 81، 108، ج 17/ 50، 57، 102، ج 18/ 17، 504، ج 20/ 104، 450، ج 21/ 498

أبو غسان مالک بن إسماعیل/ ج 5/ 122، 185

أبو الغنائم/ ج 5/ 68، 95، 116، 317

أبو الغنائم بن أبی عثمان/ ج 8/ 294، ج 24/ 252

أبو فاخته/ ج 6/ 184، ج 17/ 421، ج 24/ 128، 129، 250، 251

أبو فاطمه/ ج 22/ 581

أبو الفتح/ ج 6/ 198، ج 20/ 367

أبو الفتح بن الأزدی/ ج 24/ 34، 35

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:105

أبو الفتح بن البطّی/ ج 18/ 285

أبو الفتح بن شائیل/ ج 3/ 221

أبو الفتح بن عبد اللّه/ ج

8/ 117

أبو الفتح بن عبد اللّه السانی/ ج 5/ 323

أبو الفتح بن عبد المنعم/ ج 3/ 94

أبو الفتح بن هلال بن محمد/ ج 24/ 269

میر أبو الفتح الدعوتی (أمید أمیدوار)/ ج 23/ 208

أبو الفتح العمری/ ج 5/ 113

أبو الفتح الماهانی/ ج 24/ 251

أبو الفتوح/ ج 17/ 308، ج 20/ 462

أبو الفتوح بن أبی عبد اللّه/ ج 19/ 98

أبو الفتوح الرازی/ ج 12/ 123، ج 16/ 87، ج 18/ 11، 44، ج 21/ 614

أبو الفداء/ ج 5/ 346، ج 12/ 519

أبو الفداء بن کثیر الدمشقی/ ج 24/ 129، 203، 248

أبو فدیک/ ج 10/ 301، ج 19/ 407

أبو فرازه/ ج 8/ 67

أبو فراس بن حمدان/ ج 20/ 14، 72

أبو الفرج/ ج 2/ 146، 153، ج 3/ 73، ج 6/ 88، ج 10/ 16، 64، 69، 95، ج 19/ 151، 516، ج 22/ 552، 582، ج 24/ 222

أبو الفرج الأصفهانی/ ج 4/ 14، 33، 77، 366، 451، 534، ج 5/ 217، 343، 346، ج 7/ 302، 330، ج 18/ 475، ج 20/ 261، 520

أبو الفرج بن الجوزی/ ج 5/ 12، 186، 198، 324، ج 14/ 70، ج 17/ 215، 219، 394، ج 23/ 32، 171، ج 24/ 34

أبو الفرج بن علی بن القرشی البغدادی/ ج 9/ 161، 173

أبو الفرج بن قدامه/ ج 6/ 173، ج 24/ 124

أبو الفرج عبد الخالق/ ج 20/ 110

أبو الفرج علی بن الحسین الأصفهانی/ ج 23/ 242

أبو الفرج محمد بن أحمد بن الحسن/ ج 5/ 175

أبو الفرج المعافی بن زکریا/ ج 1/ 209، ج 8/ 212، ج 14/ 151، 347، ج 17/ 401، ج 18/ 191، 451، ج 20/ 90، ج 24/ 135، 259

أبو

الفرج المقدسی/ ج 5/ 68

أبو فروه/ ج 6/ 33، ج 8/ 191

أبو فزاره/ ج 20/ 529

أبو فضاله/ ج 9/ 147، ج 22/ 602

أبو الفضل/ ج 21/ 363، 614، ج 24/ 177، 250

أبو الفضل بن إبراهیم/ ج 8/ 335

أبو الفضل بن أبی الحسن/ ج 8/ 134

أبو الفضل بن أبی العباس/ ج 20/ 321

أبو الفضل بن أبی نصر/ ج 3/ 220، ج 20/ 330، ج 21/ 449، ج 24/ 250

أبو الفضل بن البقال/ ج 6/ 254

أبو الفضل بن خیرون/ ج 2/ 40، ج 5/ 95، 116، 264، ج 18/ 285، 341، ج 24/ 103

أبو الفضل بن دکین/ ج 5/ 33

أبو الفضل بن العباس/ ج 21/ 24

أبو الفضل بن عبدان/ ج 8/ 117

أبو الفضل بن عبد الرحمن/ ج 8/ 191، 265

أبو الفضل بن مختار/ ج 3/ 309، ج 8/ 162، ج 18/ 307، ج 20/ 413، ج 21/ 40

أبو الفضل بن ناصر/ ج 3/ 65، 348، ج 5/ 33، ج 18/ 341

أبو الفضل بن یوسف/ ج 3/ 46، ج 19/ 69، 152

السید أبو الفضل التقوی/ ج 23/ 143

أبو الفضل الحافظ/ ج 5/ 95، 116

أبو الفضل الرازی/ ج 6/ 75، 126

أبو الفضل الصرام/ ج 6/ 125

أبو الفضل الطوسی/ ج 12/ 136

أبو الفضل الطهرانی/ ج 21/ 549، 559

أبو الفضل العابدی/ ج 23/ 137

أبو الفضل العباس بن أبی العباس/ ج 8/ 110، ج 19/ 236

أبو الفضل العباس بن الفرج/ ج 14/ 340

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:106

أبو الفضل الکرمانی/ ج 18/ 469

أبو الفضل محمد بن ناصر/ ج 5/ 198

السید أبو الفضل الموسوی الگرمارودی/ ج 23/ 77، 130

أبو الفضل نورمحمدپور/ ج 23/ 120

أبو الفضل الیغمائی/ ج 23/ 259

أبو الفلاح/ ج 4/

46، 354

أبو الفوارس/ ج 24/ 287

أبو القاسم/ ج 3/ 107، ج 5/ 113، ج 6/ 59، 250، ج 17/ 453، ج 19/ 429، ج 20/ 203، 500، ج 22/ 449

أبو القاسم الأزهری/ ج 5/ 174، 186، 316، 317

أبو القاسم البستی/ ج 17/ 126

أبو القاسم البغوی/ ج 5/ 67، 317، ج 14/ 264، ج 18/ 90

أبو القاسم بن إبراهیم/ ج 6/ 78

أبو القاسم بن أبی بکر/ ج 6/ 229

أبو القاسم بن أبی صالح/ ج 6/ 72، ج 17/ 135

أبو القاسم بن أبی عبد الرحمن/ ج 24/ 48

أبو القاسم بن أبی العلاء/ ج 3/ 273، ج 6/ 138

أبو القاسم بن أبی الفضل/ ج 6/ 229

أبو القاسم بن أحمد/ ج 3/ 201، ج 20/ 450

أبو القاسم بن إسحاق/ ج 3/ 283

أبو القاسم بن البسری/ ج 4/ 148، ج 6/ 125، 254

أبو القاسم بن حبابه/ ج 5/ 317، ج 6/ 126

أبو القاسم بن حبیب/ ج 24/ 51

أبو القاسم الحسن/ ج 24/ 48

السید أبو القاسم بن الحسن الحسینی الموسوی/ ج 23/ 180

أبو القاسم بن الحسین/ ج 6/ 75

أبو القاسم بن الحصین/ ج 3/ 91، ج 5/ 24، 26، ج 6/ 32، 84، 119، 124، 126، 172، 185، 211، 250، 257، ج 8/ 177، ج 19/ 92، ج 24/ 128، 251

أبو القاسم بن زکریا/ ج 6/ 56

أبو القاسم بن السمرقندی/ ج 3/ 101، 185، ج 5/ 34، 49، 280، ج 6/ 32، 33، 124، 125، 126، 209، 254، ج 10/ 25، 69، 70، 90، 93، ج 12/ 526، ج 17/ 128، ج 18/ 17، ج 19/ 533، ج 21/ 427، ج 24/ 250، 251

أبو القاسم بن شبل/ ج 3/ 200

أبو القاسم

بن العلاء/ ج 7/ 126

أبو القاسم بن علی بن محمد/ ج 6/ 78

أبو القاسم بن محمد/ ج 3/ 235

أبو القاسم بن الوفاء/ ج 17/ 28

أبو القاسم بن یسار/ ج 3/ 67

أبو القاسم التاجر/ ج 16/ 19، 93

أبو القاسم التستری/ ج 3/ 195

أبو القاسم التنوخی/ ج 6/ 84

السید أبو القاسم جعفر الکبیر بن الحسین الخوانساری/ ج 23/ 180

أبو القاسم حسین آشنا/ ج 23/ 169

السید أبو القاسم الحسینی (ژرفا)/ ج 23/ 83

السید أبو القاسم الخوئی/ ج 14/ 320

أبو القاسم الدمشقی/ ج 5/ 134، ج 7/ 266، ج 14/ 36

أبو القاسم زاهر/ ج 17/ 205

أبو القاسم السراج/ ج 17/ 520، ج 24/ 39

أبو القاسم سلیمان بن أحمد الطبرانی/ ج 5/ 323

أبو القاسم سلیمان الطبری/ ج 3/ 165

أبو القاسم السمرقندی/ 3/ 233

أبو القاسم السهمی/ ج 6/ 229

أبو القاسم الشحامی/ ج 3/ 52، ج 6/ 230، 258

أبو القاسم الصنوبری/ ج 20/ 20، 129

أبو القاسم الطبرانی/ ج 18/ 269، 272

أبو القاسم عبد اللّه بن علی الکرکانی/ ج 5/ 183

أبو القاسم عبد اللّه بن محمد بن عبد العزیز المنیعی/ ج 23/ 230

أبو القاسم العلوی/ ج 3/ 160، ج 5/ 80، ج 6/ 108،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:107

ج 8/ 242، ج 19/ 226، ج 20/ 45، 397، ج 21/ 450، ج 22/ 95، ج 24/ 28، 227

أبو القاسم علی بن إبراهیم/ ج 17/ 206

أبو القاسم علی بن المؤید/ ج 24/ 39

أبو القاسم علی مدد/ ج 23/ 260

أبو القاسم الفقیه/ ج 8/ 164، 166، 374، ج 9/ 63، 143، ج 21/ 184

أبو القاسم القرشی/ ج 24/ 236

أبو القاسم القشیری/ ج 17/ 448

السید أبو القاسم الکوفی/ ج 16/ 12، 66

السید أبو القاسم اللاهیجی/

ج 14/ 296، ج 16/ 60، ج 22/ 230

أبو القاسم المنیعی/ ج 2/ 138

السید أبو القاسم الهاشمی الأرسنجانی/ ج 23/ 245

أبو قبیل/ ج 3/ 72، ج 9/ 105

أبو قتاده الحرانی/ ج 2/ 28، 52، 163، ج 8/ 31، 65، 66، 115، 210، ج 9/ 88، 337، 344، ج 10/ 12، ج 13/ 139، ج 14/ 338، 345، ج 18/ 451، ج 20/ 34، 398، 500، 533، 538، ج 21/ 106، 136، ج 24/ 78

أبو قتیبه/ ج 21/ 118، 267، ج 22/ 560

أبو قدید/ ج 20/ 204

أبو قریعه/ ج 14/ 63، 143

أبو قلابه/ ج 2/ 299، ج 3/ 345، ج 4/ 167، ج 8/ 80، 186، 187، 200، ج 21/ 389، ج 22/ 206

أبو قیس/ ج 19/ 44

أبو کامل/ ج 19/ 68، 96، ج 24/ 192

أبو کثیر/ ج 24/ 176

أبو کثیر الزبیری/ ج 6/ 107، ج 17/ 333

أبو کرب/ ج 12/ 146، ج 13/ 104

أبو کریب/ ج 5/ 26، 33، ج 6/ 120، 160، 210، ج 7/ 295، 296، ج 8/ 193، 194، ج 17/ 470، ج 21/ 425

أبو لبابه/ ج 9/ 247، 268، ج 18/ 158، 236، 237، 239، 447، 500، ج 21/ 328

أبو لهب/ ج 2/ 199، ج 7/ 160، ج 18/ 10، 27، ج 21/ 399، 401

أبو لهیعه/ ج 8/ 111، ج 13/ 41، ج 17/ 284، ج 19/ 235، ج 20/ 469، ج 24/ 73

أبو لؤلؤه/ ج 12/ 174، 492، 493، 549، 550، ج 20/ 150، 189، 261، 269، ج 22/ 309

أبو لیل الکندی/ ج 19/ 397

أبو لیلی/ ج 9/ 88، ج 22/ 81، 208، ج 24/ 233، 234، 235

أبو لیلی الکندی/

ج 17/ 300

أبو مالک/ ج 9/ 71، 77، 160، ج 18/ 118، ج 22/ 82، 88، ج 24/ 265

أبو المؤید/ ج 6/ 179، ج 8/ 41

أبو المؤید بن الموفق/ ج 6/ 134، ج 11/ 55، 205، ج 13/ 32، ج 14/ 18، ج 18/ 455، ج 19/ 281، ج 20/ 89

أبو المثنی معاذ/ ج 24/ 191

أبو المحاسن/ ج 7/ 207، 240، 241، ج 21/ 527، 545، ج 22/ 431، 509

أبو المحسن العاملی/ ج 12/ 129

أبو محمد/ ج 5/ 174، ج 6/ 124، ج 10/ 41، ج 11/ 128، 139، ج 15/ 22، ج 18/ 181، ج 20/ 236، ج 22/ 75، 79

أبو محمد الأردنی (أدامهوش)/ ج 23/ 123، 222

أبو محمد الاس/ ج 9/ 85

أبو محمد بن الآبنوسی/ ج 5/ 338

أبو محمد بن أبی الحسین/ ج 20/ 49

أبو محمد بن أبی الشیبانی/ ج 17/ 28

أبو محمد بن أبی عثمان/ ج 3/ 101

أبو محمد بن أبی نصر/ ج 10/ 86

أبو محمد بن الأکفانی/ ج 10/ 86

أبو محمد بن بوه/ ج 6/ 214

أبو محمد بن جعفر/ ج 20/ 367

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:108

أبو محمد بن الحسن/ ج 9/ 71

أبو محمد بن الحسن السمرقندی/ ج 8/ 188

أبو محمد بن الحسین بن بابویه/ ج 24/ 246

أبو محمد بن حفص/ ج 20/ 392

أبو محمد بن حیان/ ج 8/ 221، ج 22/ 79، 135

أبو محمد بندار/ ج 8/ 237

أبو محمد بن رشیق/ ج 3/ 65، 348

أبو محمد بن السقاء/ ج 9/ 39

أبو محمد بن سویده/ ج 8/ 187

أبو محمد بن شاتیل/ ج 6/ 211

أبو محمد بن شوذب/ ج 16/ 107

أبو محمد بن صعیان/ ج 5/ 102

أبو محمد بن طاوس/ ج

8/ 294، ج 24/ 251

أبو محمد بن عابد/ ج 24/ 56

أبو محمد بن عبد اللّه/ ج 20/ 321، 469

أبو محمد بن علی/ ج 18/ 94

أبو محمد بن علی بن محمد بن شریک/ ج 6/ 163

أبو محمد بن مسلم/ ج 14/ 207

أبو محمد بن مسلم بن قتیبه/ ج 20/ 390

أبو محمد بن المنتصر/ ج 19/ 405

أبو محمد جعفر بن النعیم/ ج 3/ 16

أبو محمد الجواهری/ ج 4/ 335

أبو محمد الجوهری/ ج 2/ 161، ج 3/ 52، 71، 346، ج 5/ 26، 49، 317، 338، ج 6/ 85، 124، 171، 211، 245، 246، 250، ج 10/ 90، ج 17/ 363، 417، ج 18/ 137، 471، ج 24/ 103، 290

السید أبو محمد الحسن بن طاهر القائنی الهاشمی/ ج 23/ 148

السید أبو محمد الحسن بن علی الأطروش/ ج 23/ 22، 193، 226

أبو محمد الحسن بن محمد/ ج 14/ 49

أبو محمد الحسن بن یحیی/ ج 7/ 343

أبو محمد الحسین بن محمد بن نصر/ ج 23/ 265

أبو محمد الخراسانی/ ج 18/ 86، 113

أبو محمد الخواص/ ج 16/ 19، 93

أبو محمد السکری/ ج 5/ 49، 73

أبو محمد السلمی/ ج 6/ 125

أبو محمد الصریفینی/ ج 6/ 32، 126

أبو محمد الصیمری/ ج 22/ 416

أبو محمد الطوسی/ ج 20/ 48

أبو محمد العلوی الدینوی/ ج 5/ 139

أبو محمد الفحام/ ج 9/ 267، ج 19/ 336

أبو محمد الکرخی (القاضی)/ ج 8/ 112

أبو المربیع الزهرانی/ ج 24/ 127

أبو محمد المرتضوی/ ج 23/ 226

أبو مریم/ ج 24/ 234، 235

أبو محمد المزنی/ ج 7/ 295، ج 8/ 111، ج 17/ 284، ج 19/ 88، 235، ج 20/ 321، 469، ج 21/ 594

أبو محمد المصری/ ج 17/ 206

أبو محمد (المنصور باللّه)/

ج 3/ 135، ج 22/ 385، 395

أبو محمد النخشی/ ج 6/ 186

أبو محمد النقیب/ ج 17/ 520

أبو محمد الهمدانی/ ج 19/ 133، ج 20/ 115

أبو محمود/ ج 7/ 174

أبو محیص/ ج 6/ 194، ج 9/ 214

أبو مخارق/ ج 17/ 27

أبو المختار بن أبی الصعق/ ج 11/ 127، 128، ج 15/ 14

أبو مخنف/ ج 6/ 303، 304، 311، 320، 323، 326، 340، 341، 346، 352، ج 7/ 74، 329، ج 10/ 297، ج 11/ 10، 28، ج 19/ 21

أبو مدرک/ ج 8/ 331، ج 22/ 307

أبو مرایه/ ج 18/ 285

أبو مره/ ج 9/ 270

أبو مره (مولی عقیل بن أبی طالب)/ ج 8/ 272، ج 8/ 319

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:109

أبو مروان/ ج 9/ 268

أبو مریم/ ج 3/ 65، 348، ج 4/ 138، 263، ج 16/ 235، ج 17/ 178، 203، ج 18/ 290، ج 20/ 380، ج 21/ 494

أبو مریم الأنصاری/ ج 12/ 114، 116، 122

أبو مسعود/ ج 4/ 331، ج 19/ 194، ج 24/ 200

أبو مسعود الأصبهانی/ ج 6/ 167

أبو مسعود البدری/ ج 9/ 88

أبو مسلم/ ج 15/ 221، 237

أبو مسلم قائد الأعمش/ ج 24/ 41

أبو مسلم الکجی/ ج 18/ 306، 508، ج 24/ 34

أبو مسلم الکشی/ ج 4/ 331، 377، ج 6/ 127، ج 14/ 369، ج 17/ 93، ج 24/ 53، 54، 271، 282

أبو مصعب/ ج 5/ 35، ج 5/ 136، 203

أبو المظفر/ ج 6/ 71، ج 9/ 131، 59، 146، ج 17/ 313، 444

أبو المظفر بن القشیری/ ج 4/ 183

أبو المظفر القشیری/ ج 3/ 91، 356، ج 6/ 138، ج 18/ 13

أبو معاذ النحوی/ ج 2/ 26، 28، ج 8/

115، 281، ج 20/ 533

أبو معان شاه بن عبد الرحمن/ ج 3/ 43، 370

أبو معاویه/ ج 3/ 60، 181، 196، ج 6/ 130، 163، 176، 224، 252، ج 9/ 349، ج 13/ 55، 59، ج 17/ 175، ج 21/ 425، ج 24/ 91، 201، 203

أبو معاویه الضریر/ ج 5/ 79، 80، ج 9/ 72، 161، ج 22/ 64، 75

أبو معبد/ ج 18/ 391، 394، 399، ج 19/ 284، 287، ج 20/ 108

أبو المعدّل/ ج 19/ 469

أبو المعزاء/ ج 7/ 80، 90، 263، ج 19/ 151

أبو المعزی/ ج 6/ 107

أبو معشر/ ج 8/ 28، 99، ج 17/ 190، ج 20/ 466، ج 24/ 204

أبو معمر/ ج 5/ 88، 104، 111، ج 17/ 233، ج 18/ 452، 476، 478، 479، 506

أبو معمر سعید بن خیثم/ ج 22/ 79

أبو المعمر المسدد/ ج 3/ 118

أبو المعمر المقعد/ ج 17/ 387

أبو معمر الهذلی/ ج 18/ 476

أبو معید/ ج 20/ 108

أبو المفضل الشیبانی/ ج 2/ 172، 224، 307، ج 3/ 309، ج 4/ 409، ج 5/ 271، ج 6/ 159، 178، 184، 276، ج 7/ 199، 204، ج 8/ 71، 156، 161، 162، 204، 209، 235، ج 9/ 98، 134، 136، 142، 354، ج 13/ 126، ج 10/ 42، 76، ج 14/ 208، ج 17/ 265، 271، 290، 348، ج 18/ 175، 183، 187، 190، 224، 251، 307، 380، 450، ج 19/ 36، 53، 54، 62، 105، 152، 153، 215، 230، 251، 381، 398، 536، 554، ج 20/ ج 20/ 79، 225، 262، 393، 413، 414، 427، ج 21/ 40، 88، 251، 450، 589، ج 22/ 38، 436

أبو المقدام ثابت الحداد/

ج 4/ 441، ج 6/ 119، 185، ج 7/ 256، ج 11/ 128، ج 12/ 509، 510، 534، ج 20/ 166، 197، 432، ج 24/ 58، 128، 250، 251، 252

أبو مقیم/ ج 18/ 89

أبو المکارم الحسنی/ ج 3/ 117، 221، ج 12/ 101، 125، 147، 161، 219، ج 18/ 104

أبو الملیح/ ج 3/ 205، ج 4/ 398، 512، ج 6/ 214، ج 9/ 188، ج 18/ 266، 267، 285، 286، 313

أبو ملیکه/ ج 3/ 103، ج 10/ 27، ج 18/ 89، 452، 469، 476، 477، 479، 488، 492، 497، 499، 506، 512، ج 22/ 527، 574، 579

أبو ملیک الغطفانی/ ج 17/ 430، 451

أبو منصور/ ج 8/ 251، 329، ج 13/ 45، ج 17/ 139، ج 20/ 53

أبو منصور أحمد بن علی بن أبی طالب الطبرسی/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:110

ج 23/ 229

أبو منصور بن خیرون/ ج 3/ 157، ج 4/ 345، ج 20/ 238، ج 24/ 269

أبو منصور بن زریق/ ج 3/ 40، 154، ج 4/ 105، ج 5/ 174، 317، ج 6/ 229، ج 24/ 56

أبو منصور بن زید/ ج 21/ 443

أبو منصور بن شکرویه/ ج 6/ 113

أبو منصور بن العطار/ ج 6/ 254

أبو منصور الدیلمی/ ج 2/ 112، ج 10/ 91، ج 14/ 52، 89، 320، ج 15/ 202، ج 16/ 71، ج 18/ 365، 396

أبو منصور الشروطی/ ج 2/ 145

أبو منصور الظفر بن محمد/ ج 5/ 177

أبو منصور القزاز/ ج 3/ 73، ج 5/ 186

أبو مهدی/ ج 6/ 83

أبو المهزم/ ج 17/ 388

أبو المواهب بن ملوک الوراق/ ج 6/ 173، ج 24/ 124

أبو موسی/ ج 4/ 531، ج 5/ 95، 96،

ج 6/ 26، 124، 125، 127، 171، 172، 194، ج 8/ 191، 209، ج 9/ 49، ج 11/ 217، ج 12/ 518، ج 14/ 370، ج 19/ 70، ج 20/ 138، 422، ج 21/ 605، ج 23/ 229

أبو موسی إسرائیل البصری/ ج 6/ 124

أبو موسی الأشعری/ ج 10/ 301، 307، 314، 315، ج 24/ 100

أبو موسی الضریر/ ج 10/ 302

أبو موسی المدینی/ ج 3/ 297، ج 17/ 303، 307، ج 19/ 270، ج 22/ 565، 581

أبو موهب/ ج 22/ 310

أبو میّا/ ج 12/ 37

أبو میسره/ ج 6/ 33

أبو المیمون بن راشد/ ج 10/ 86

أبو نجران/ ج 13/ 145

أبو النجیب/ ج 17/ 515

أبو نجیح/ ج 2/ 258، ج 3/ 73، 345، 346، 396، 397، ج 4/ 156، 166، 167، 169، 177، 188، 190، 334، ج 8/ 187، ج 20/ 23، 140

أبو نزار/ ج 2/ 37

أبو نصر/ ج 7/ 212، 296، ج 11/ 260، ج 14/ 294، ج 20/ 68، 108، ج 21/ 48، ج 24/ 168

أبو نصر البخاری/ ج 7/ 298، ج 12/ 555

أبو نصر بن أبی مسعود الأصفهانی/ ج 19/ 281، 401، ج 20/ 529

أبو نصر بن رضوان/ ج 3/ 71، ج 5/ 24، ج 6/ 32، 124، 211، 245، 246، 250، ج 18/ 471

أبو نصر بن طلاب/ ج 3/ 233

أبو نصر بن قتاده/ ج 7/ 295

أبو نصر بن هبه اللّه الشیرازی/ ج 6/ 209

أبو نصر الحربی/ ج 22/ 554

أبو نصر ممیل الشیرازی/ ج 5/ 134

أبو نصر الهمدانی/ ج 3/ 286، ج 4/ 147، 237، 492، 523، 527، ج 24/ 183

أبو نصیر بن أبی مسعود/ ج 8/ 67

أبو النضر/ ج 2/ 21، 72، ج 8/

194، 272، 319، ج 14/ 50، 243، ج 15/ 120

أبو النضر بن القاسم/ ج 18/ 17، 94، 285، 469، 470، 497

أبو نضره/ ج 5/ 180، 182، ج 9/ 69، 132، 259، ج 18/ 192، 194، ج 19/ 42، 43، 336، 343، ج 24/ 34، 35

أبو النعمان/ ج 14/ 110

أبو نعیم الأصفهانی/ ج 2/ 52، 112، 145، ج 3/ 88، 122، 134، 157، 225، 248، 344، 357، ج 5/ 26، 32، 33، 79، 96، 120، 134، 175، 177، 183، 184، 188، 189، 205، 283، 324، ج 6/ 118، 119، 120، 167، 232، 245، 246، 247، 248، 250، 251، 255، 256، 260، ج 7/ 139، 210، 266، 288، ج 8/ 63،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:111

64، 122، 189، 209، 320، ج 9/ 71، 160، ج 17/ 66، 87، 164، 214، 265، 266، 308، 467، 514، 519، ج 11/ 218، ج 12/ 108، 132، 473، ج 14/ 88، 116، 224، 336، 343، 359، 360، ج 15/ 232، 38، 260، ج 16/ 19، 22، 93، 238، ج 18/ 25، 86، 90، 110، 269، 272، 341، 365، 396، 485، ج 19/ 515، 570، ج 20/ 112، 289، 365، 538، ج 21/ 22، 443، ج 22/ 138، 165، 586، 596، ج 24/ 32، 34، 45، 52، 53، 54، 90، 122، 250، 251، 276، 285، 287

أبو نعیم الفضل/ ج 17/ 308، ج 19/ 90، 386

أبو نمیر/ ج 8/ 145

أبو نیزر/ ج 17/ 436، 511، ج 21/ 491، 508

أبو هارون العبدی/ ج 3/ 69، 83، 84، 140، 201، 223، ج 5/ 79، 84، ج 6/ 193، ج 8/ 128، 162، 235، 291،

293، 339، ج 9/ 98، 132، 136، 146، 147، 160، ج 11/ 136، ج 17/ 265، 271، 290، 298، 313، 319، 348، ج 18/ 231، 239، 269، 292، ج 19/ 112، 113، 144، 215، 230، 242، 250، 251، 342، ج 20/ 394، 402، ج 21/ 249، 589، 599، ج 22/ 63، 104، 206

أبو هارون المکفوف/ ج 22/ 207

أبو هاشم/ ج 6/ 193، ج 11/ 122، ج 12/ 564، ج 20/ 137

أبو هاشم الجعفری/ ج 7/ 289

أبو هاشم صاحب الزعفرانی/ ج 2/ 282، ج 8/ 51، ج 17/ 165، 321

أبو هاشم العسکری/ ج 18/ 421، ج 21/ 353

أبو هاشم (مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله)/ ج 8/ 191

أبو هاله الأسدی/ ج 21/ 372

أبو الهذیل/ ج 19/ 84

أبو هریره/ ج 1/ 215، 254، ج 3/ 73، 94، 117، 118، 221، 258، 351، ج 4/ 140، 236، ج 5/ 41، 95، 96، 131، 134، 322، 323، ج 6/ 16، 17، 32، 33، 34، 57، 58، 62، 63، 85، 111، 112، 113، 118، 119، 120، 138، 139، 142، 147، 156، 158، 164، 167، 171، 172، 178، 182، 190، 210، 218، 220، 224، 225، 233، 241، 251، ج 8/ 141، 187، 203، 204، 222، 223، 224، 230، 244، 245، 246، 287، 288، 323، 363، 364، 378، 394، 395، ج 9/ 18، 46، 47، 78، 163، 177، 178، ج 10/ 307، 309، ج 11/ 136، ج 12/ 335، 388، 389، 451، 458، 462، ج 13/ 15، 84، 86، 107، 343، ج 16/ 106، 107، 108، ج 17/ 198، 253، 254، 297، 388، 394، 420، 521، ج 18/ 381، 382،

391، 396، 401، 503، ج 19/ 38، 101، 102، 110، 153، 167، 260، 381، ج 20/ 28، 31، 32، 52، 53، 104، 108، 132، 144، 230، 297، 462، 463، ج 21/ 240، 246، 299، 315، 425، ج 22/ 95، 97، 107، 164، 196، 206، 208، 209، 339، 422، 527، 590، ج 24/ 34، 35، 40، 41، 45، 54، 55، 56، 165، 176، 188، 189، 190، 191، 192، 193، 194، 195، 196، 197، 198، 199، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 223، 225، 228، 277، 287

أبو هزان/ ج 18/ 284، 285

أبو هشام الجعفی/ ج 6/ 214، ج 22/ 310

أبو هشام الرفاعی/ ج 17/ 232

أبو هلال/ ج 21/ 463

أبو هلال العسکری/ ج 3/ 358، ج 12/ 370

أبو الهلقام/ ج 7/ 289

أبو همام بن نافع/ ج 24/ 236

أبو همام الولید/ ج 18/ 37

أبو الهیثم/ ج 8/ 12، 23، 79، 383، ج 9/ 88، ج 13/ 172

أبو الهیثم بن التیهان/ ج 1/ 257، ج 10/ 276، 312، 319، ج 12/ 52، 86، 194، 504، ج 17/ 111، 143، 144، 272

أبو وائل/ ج 6/ 247

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:112

أبو واقد اللیثی/ ج 2/ 221، 222، 227، 228، 231، 232، ج 9/ 140، 141، 190

أبو الورد بن ثمامه/ ج 4/ 262، ج 9/ 100، ج 17/ 118، 119، 392، ج 20/ 487، ج 22/ 218، 279

أبو الوسیم الجمال/ ج 6/ 162

أبو الوفاء الحنفی/ ج 19/ 370، 470

أبو الوفاء الشیرازی/ ج 13/ 19، 148، ج 14/ 147، 155، ج 21/ 33، 38

أبو الوفاء القرشی/ ج 10/ 73

أبو الولید/ ج 5/ 24، 33، ج 6/ 130، 220، ج 9/ 132، 200،

ج 18/ 477، 478، 479، 499، ج 19/ 446، ج 20/ 425، ج 24/ 191

أبو الولید الحلبی/ ج 10/ 265

أبو الولید الطیالسی/ ج 2/ 282، ج 4/ 169، ج 6/ 129، 176، ج 8/ 51، ج 17/ 321

أبو وهب السهیمی/ ج 10/ 93، 97، ج 24/ 190

أبو یاسر/ ج 14/ 243، ج 15/ 120

أبو یحیی/ ج 3/ 77، ج 9/ 237، ج 20/ 193

أبو یحیی الأعرج/ ج 20/ 203

أبو یحیی جعفر بن یحیی/ ج 12/ 442، 444

أبو یحیی الحلوانی/ ج 8/ 291

أبو یحیی الخوری/ ج 12/ 116

أبو یحیی المدائنی/ ج 20/ 258

أبو یحیی الواسطی/ ج 17/ 256، ج 20/ 245

أبو یزید/ ج 16/ 19، ج 20/ 52

أبو یزید الدانی/ ج 24/ 225

أبو یزید القرشی/ ج 8/ 331

أبو یزید المدنی/ ج 3/ 100، ج 4/ 266، 294، 331، 377، 394، 395، 398، 458، ج 17/ 209، 217، ج 24/ 225

أبو یعرب بن أبی مسعود الأصفهانی/ ج 2/ 37

أبو یعقوب/ ج 7/ 18، ج 16/ 290، ج 20/ 131

أبو یعقوب الصوفی/ ج 8/ 164، 166

أبو یعقوب (معلم ابن أبی الحدید)/ ج 9/ 298، 313، 316

أبو یعلی الموصلی/ ج 3/ 91، 94، 99، 153، 221، 322، 356، ج 4/ 172، 183، 190، 191، 192، 215، 474، ج 5/ 125، ج 6/ 48، 112، 124، 125، 178، 243، ج 7/ 295، ج 8/ 110، 111، 134، 336، ج 9/ 132، ج 12/ 46، 113، 116، 131، 468، 473، ج 13/ 63، ج 14/ 68، 235، ج 17/ 199، 232، 284، 467، 514، ج 18/ 13، 37، 489، ج 19/ 88، 235، 236، ج 20/ 321، 469، ج 21/ 594،

ج 22/ 566، ج 24/ 248، 251

أبو یعمر البغوی/ ج 18/ 499

أبو الیقظان/ ج 2/ 214، 221، ج 9/ 128، 139

أبو الیمان/ ج 10/ 86، 88، 91، ج 12/ 199، ج 15/ 196، ج 18/ 503، ج 24/ 190، 193

أبو الیمن بن أبی الحسن/ ج 4/ 396، 397

أبو الیمن الکندی/ ج 5/ 317، 332

أبو یوسف/ ج 6/ 197، ج 20/ 70

أبو یوسف بن إبراهیم/ ج 13/ 151

أبو یوسف بن یعقوب/ ج 19/ 102

أبو یوسف القاضی/ ج 19/ 516

أبیّ بن خلف/ ج 2/ 199، 215، ج 8/ 77، 172

أبیّ بن کعب/ ج 6/ 121، ج 8/ 384، ج 9/ 88، ج 10/ 175، 210، 227، 276، 278، ج 11/ 87، ج 13/ 172، ج 17/ 78، 91

إتان گلبرک/ ج 16/ 12، 62، ج 17/ 13، 32، ج 21/ 272

أثال بن قره/ ج 18/ 21

أثیر الجارودی/ ج 23/ 121

الأجلح بن عبد اللّه الکندی/ ج 8/ 391، ج 24/ 225، 255

أحد ده بزرگی/ ج 23/ 82، 195

إحسان إلهی ظهیر/ ج 5/ 12، 153

إحسان المقدس/ ج 23/ 229

إحسان المیرزائی/ ج 23/ 156

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:113

الإحسانی/ ج 11/ 23، 80، 105، 177، 179، 232، 244

أحسن الرضوی/ ج 23/ 96

أحمد/ ج 3/ 184، ج 5/ 116، ج 6/ 233، ج 7/ 183، ج 13/ 44، 50، 110، ج 17/ 458، ج 20/ 514، ج 21/ 496، 503، ج 22/ 135، 211، 596، 605، ج 23/ 226، 265، 288

أحمد الآرونی/ ج 23/ 221

أحمد أبو کف/ ج 21/ 260

أحمد الأحسائی/ ج 23/ 150

أحمد الأحمدی البیرجندی/ ج 23/ 270

أحمد الأرجمند الأردبیلی/ ج 23/ 180

أحمد الأردبیلی (المقدس)/ ج 4/ 51، ج 8/

382، ج 10/ 114، 115، 259، 267، ج 11/ 19، 23، 82، 85، 86، 105، 120، 156، 177، 179، 235، 245، 246، ج 12/ 102، 137، 162، 175، 241، 257، 258، 483، 489، 493، 501، 554، ج 13/ 12، 45، 151، ج 15/ 11، 25، ج 16/ 14، 99، ج 18/ 519، ج 19/ 374، ج 21/ 205

أحمد الأصبهانی/ ج 19/ 386، ج 22/ 75

أحمد الأصفهانی (منظور الخوانساری)/ ج 23/ 264

أحمد الأطروش/ ج 21/ 456

أحمد إمام اللارنی/ ج 23/ 288

أحمد الإمامی/ ج 23/ 226

أحمد أمین/ ج 10/ 223

السید أحمد بحر العلوم/ ج 23/ 86

أحمد البرادری/ ج 23/ 203

أحمد البروجردی الجواهری/ ج 23/ 93

أحمد بن إبراهیم/ ج 4/ 196، 314، 345، ج 5/ 45، 96، 273، 361، ج 6/ 32، ج 7/ 197، 295، ج 8/ 52، 137، 262، ج 9/ 108، 358، ج 12/ 116، ج 13/ 44، ج 17/ 115، 268، 308، 500، ج 18/ 267، 308، 461، ج 20/ 369، ج 21/ 246، ج 22/ 95، 211، 567، ج 24/ 39، 47

أحمد بن إبراهیم بن أحمد/ ج 2/ 269، ج 6/ 138

أحمد بن إبراهیم بن بکر الخوری/ ج 2/ 281، ج 3/ 168، ج 6/ 222، ج 24/ 50

أحمد بن إبراهیم بن الحسن/ ج 24/ 50 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 113 فهرس الأعلام ..... ص : 47

مد بن إبراهیم بن الحسن بن شاذان/ ج 4/ 211

أحمد بن إبراهیم بن عبد الصمد/ ج 4/ 209، ج 9/ 307

أحمد بن إبراهیم بن الهلالی/ ج 3/ 322

أحمد بن إبراهیم الحسنی الزیدی/ ج 10/ 237، 238، 239

أحمد بن إبراهیم الحسینی/ ج 3/ 177

أحمد بن

إبراهیم الطبری/ ج 9/ 213، ج 23/ 269

أحمد بن إبراهیم العامری/ ج 3/ 158

أحمد بن إبراهیم بن عبد الصمد/ ج 3/ 216

أحمد بن أبی البردی العاملی/ ج 1/ 303

أحمد بن أبی بکر/ ج 8/ 319، ج 9/ 132

أحمد بن أبی بکر الطبری/ ج 2/ 21

أحمد بن أبی جعفر البیهقی/ ج 24/ 51

أحمد بن أبی خیثمه/ ج 3/ 34، ج 4/ 401

أحمد بن أبی شیبه/ ج 2/ 47، 136، ج 8/ 31

أحمد بن أبی طاهر/ ج 13/ 322، 362

أحمد بن أبی عبد اللّه البرقی/ ج 2/ 204، 265، ج 3/ 30، 123، 149، ج 4/ 255، 343، 466، ج 5/ 276، ج 6/ 25، 106، 128، 216، 292، ج 7/ 162، ج 8/ 66، 96، 236، 353، ج 9/ 108، 143، 302، 304، 309، 358، ج 10/ 110، 224، ج 13/ 119، 184، ج 14/ 28، 170، ج 15/ 296، ج 16/ 20، 271، ج 17/ 115، 195، 268، 279، 346، 396، ج 18/ 163، 164، 218، 330، 462، ج 19/ 40، 95، 111، 120، 313، 326، ج 20/ 44، 81، 160، 178، 197، 224، 327، 388، 422، 487، 498، 548، ج 21/ 185، 282، 385، 392، ج 24/ 86

أحمد بن أبی الفضل/ ج 8/ 176، ج 17/ 520، ج 18/ 502

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:114

أحمد بن أبی نصر/ ج 8/ 347

أحمد بن الأجحم المروزی/ ج 2/ 26، ج 8/ 281

أحمد بن أحمد/ ج 18/ 70، ج 19/ 62، 102

أحمد بن أحمد بن الحسن الحداد/ ج 24/ 287

أحمد بن أحمد العیسوی/ ج 6/ 80

أحمد بن إدریس/ ج 1/ 232، 313، ج 3/ 16، 107،

ج 5/ 247، ج 6/ 107، ج 7/ 92، 144، 169، ج 8/ 42، 53، 179، 339، ج 9/ 144، 167، 262، ج 11/ 42، 165، ج 13/ 53، ج 14/ 16، 74، 156، 158، 228، 341، ج 15/ 18، 167، 225، 296، 304، ج 16/ 27، 30، 70، 95، 198، ج 17/ 347، ج 18/ 62، 197، 220، 265، 269، ج 19/ 91، 131، 532، ج 20/ 88، 358، 382، ج 21/ 47، ج 22/ 97، 182، 228، 250، ج 24/ 281

أحمد بن إدریس بن محمد بن أحمد العلوی/ ج 20/ 196

أحمد بن أزهر/ ج 22/ 450

أحمد بن إسحاق/ ج 5/ 174، 207، 317، ج 8/ 78، ج 10/ 93، 97، 114، 115، 258، 270، 274، ج 11/ 138، ج 12/ 15، 52، 164، 259، ج 19/ 23، 135، ج 21/ 444، ج 22/ 392، ج 24/ 190، 191، 192، 198، 200، 201

أحمد بن إسحاق الأنماطی/ ج 3/ 101

أحمد بن إسحاق بن إبراهیم/ ج 16/ 238

أحمد بن إسحاق بن البهلول القاضی/ ج 6/ 124

أحمد بن إسحاق بن عبد اللّه/ ج 6/ 211

أحمد بن إسحاق الماوردی/ ج 24/ 116

أحمد بن إسماعیل/ ج 19/ 405، 407

أحمد بن إسماعیل بن زین العابدین الموسوی البرزنجی/ ج 23/ 269

أحمد بن إسماعیل بن یوسف/ ج 3/ 63

أحمد بن إسماعیل الطالقانی/ ج 18/ 94

أحمد بن بابویه القمی/ ج 24/ 41

أحمد بن بدیل الأیامی/ ج 6/ 137

أحمد بن بزیع/ ج 18/ 285

أحمد بن بسر/ ج 20/ 230

أحمد بن بشر المرثدی/ ج 6/ 225

أحمد بن بشیر/ ج 3/ 69، 175، ج 19/ 113، ج 20/ 402

أحمد بن بشیر الطیالسی/ ج 8/ 391

أحمد بن

بلال/ ج 8/ 251

أحمد بن بندار/ ج 20/ 170، ج 21/ 350

أحمد بن بهرام/ ج 7/ 315

أحمد بن التغلبی/ ج 3/ 80، 193

أحمد بن الجبار/ ج 4/ 190

أحمد بن جعفر/ ج 3/ 67، 92، ج 5/ 24، 26، 49، 52، ج 6/ 75، 124، 126، 172، 185، 250، 257، ج 8/ 177، 224، 277، ج 12/ 115، ج 14/ 360، ج 17/ 65، 334، ج 19/ 92، 392، 394، 401، 434، 508، 521، ج 20/ 371، ج 24/ 53، 235، 251

أحمد بن جعفر بن حمدان/ ج 14/ 359، ج 16/ 190، ج 24/ 53

أحمد بن جعفر بن مالک/ ج 24/ 33

أحمد بن جعفر بن محمد/ ج 9/ 146

أحمد بن جعفر بن محمد بن سلم الختلی/ ج 6/ 108

أحمد بن جعفر الطرطوسی/ ج 9/ 206

أحمد بن جعفر القطیعی/ ج 6/ 119، ج 18/ 91، 473، 489، ج 24/ 128

أحمد بن جناب/ ج 6/ 92

أحمد بن حاتم/ ج 8/ 224

أحمد بن الحارث/ ج 3/ 181، 196، 221، ج 4/ 211، ج 5/ 101، 102، ج 9/ 349، ج 17/ 419، 420

أحمد بن حازم/ ج 3/ 80، ج 5/ 177، ج 6/ 48، 156، 186، 218، ج 9/ 98، ج 17/ 265، ج 19/ 230، ج 20/ 367، ج 22/ 567

أحمد بن حبیب العامری/ ج 10/ 234

أحمد بن حرب/ ج 6/ 124، 163، ج 19/ 565

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:115

أحمد بن الحسن/ ج 3/ 40، 340، ج 4/ 344، ج 5/ 45، 67، 220، 292، ج 6/ 71، ج 8/ 202، ج 12/ 232، ج 14/ 49، 94، 96، ج 17/ 27، 350، ج 18/ 165،

382، 385، 509، ج 21/ 88، 113، 118، 393، 394، ج 22/ 88، 107، 136، 154، 313، 552، 560، 582، ج 24/ 259

أحمد بن الحسن الأزهری/ ج 20/ 48

أحمد بن الحسن بن إسماعیل بن صبیح/ ج 19/ 523

أحمد بن الحسن بن خیرون/ ج 6/ 71

أحمد بن الحسن بن عبد الجبار الصوفی/ ج 6/ 123، ج 14/ 113، ج 24/ 191

أحمد بن الحسن بن عبد الکریم/ ج 9/ 293، ج 15/ 157، 158

أحمد بن الحسن بن المظفر/ ج 3/ 220

أحمد بن الحسن البیهقی/ ج 14/ 243

أحمد بن الحسن الخزاز/ ج 8/ 157

أحمد بن الحسن القاضی/ ج 8/ 106

أحمد بن الحسن القطان/ ج 2/ 18، 38، ج 3/ 61، 80، 173، 193، ج 5/ 64، 123، ج 9/ 332، ج 13/ 400، ج 24/ 176

أحمد بن الحسین/ ج 2/ 120، ج 3/ 220، 228، ج 5/ 244، 286، ج 6/ 187، 224، ج 7/ 295، ج 8/ 191، 202، 226، 238، 245، 265، ج 9/ 35، ج 14/ 50، 344، ج 16/ 224، ج 18/ 47، 86، 89، 113، 383، 508، ج 19/ 64، 68، 216، 254، 300، 427، 429، 520، ج 19/ 92، 99، 394، 429، ج 20/ 99، 108، 244، 330، ج 21/ 449، ج 22/ 566، ج 24/ 38، 45، 127، 231، 241

أحمد بن الحسین بن سهل بن خلیفه بن الصباح/ ج 6/ 138

أحمد بن الحسین بن علی/ ج 24/ 127، 232

أحمد بن الحسین البیهقی/ ج 3/ 94، 154، ج 10/ 91، ج 15/ 120، 185، 23، 196، 213

أحمد بن الحسین الرازی/ ج 17/ 27، 489

أحمد بن الحسین الصوفی/ ج 18/ 89

أحمد بن الحسین

(المعروف بأبی علی بن عبدویه)/ ج 5/ 262

أحمد بن الحسین الهاشمی/ ج 18/ 177

أحمد بن حفص/ ج 5/ 104، 111

أحمد بن حماد/ ج 5/ 255، ج 6/ 97، 107، 108، 109، ج 8/ 375، ج 9/ 280، ج 17/ 127، 308، 309، ج 18/ 184، ج 20/ 309، 462، ج 21/ 530، ج 22/ 95

أحمد بن حمویه التستری/ ج 6/ 84

أحمد بن حمویه الجوینی/ ج 24/ 51

أحمد بن حمید/ ج 7/ 285

أحمد بن حنبل/ ج 2/ 239، 282، ج 3/ 36، 67، 70، 83، 100، 337، 338، 349، ج 4/ 167، 188، 191، 192، 200، 262، 263، 267، 268، 290، 294، 394، 474، 480، 482، ج 5/ 23، 24، 32، 33، 34، 45، 48، 49، 52، 68، 100، 104، 109، 110، 112، 141، 183، 185، 191، 192، 203، ج 6/ 77، 80، 127، 164، 172، 173، 185، 189، 224، 232، 235، ج 7/ 346، ج 7/ 352، ج 8/ 58، 60، 133، 142، 153، 177، 195، 202، 224، 336، 377، ج 9/ 80، 85، 86، ج 10/ 373، ج 11/ 218، ج 12/ 77، 102، 127، 231، 319، 406، 457، 359، 460، 466، 475، 509، ج 13/ 58، 75، 155، ج 14/ 50، 53، 92، 359، ج 15/ 95، 97، 120، 233، 240، 252، 260، 278، ج 16/ 108، ج 17/ 66، 72، 73، 96، 158، 198، 325، 394، 398، 405، 467، 518، 521، ج 18/ 15، 17، 25، 32، 39، 106، 119، 467، 481، 482، 486، 490، ج 19/ 86، 90، 91، 194، 380، 390، 392، 426، 429، 438، 442، 465، 477، 516، 533،

ج 20/ 301، 336، 371، 552، ج 21/ 25، 167، 198، ج 22/ 45، 112، ج 23/ 262، ج 24/ 37، 122، 124، 248

أحمد بن خالد/ ج 19/ 83

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:116

أحمد بن خالد بن عمرو بن خالد السلفی/ ج 3/ 157، 158، ج 4/ 319، 345

أحمد بن خالد الخالدی/ ج 19/ 162

أحمد بن الخطیب/ ج 10/ 256، ج 20/ 211

أحمد بن خلف/ ج 2/ 122، ج 14/ 309

أحمد بن الخلیل/ ج 8/ 374، ج 9/ 63، ج 17/ 398، ج 20/ 500، ج 21/ 184، ج 22/ 54

أحمد بن داود/ ج 8/ 302، ج 15/ 298، ج 19/ 508

أحمد بن داود المکی/ ج 7/ 282

أحمد بن رشد بن خیثم الهلالی/ ج 6/ 116

أحمد بن رشدین/ ج 6/ 141، ج 8/ 28

أحمد بن روح/ ج 6/ 108، ج 17/ 334

أحمد بن زکریا القطان/ ج 5/ 286، ج 18/ 385، ج 22/ 107

أحمد بن زنجویه/ ج 3/ 101، ج 6/ 205

أحمد بن زهیر التستری/ ج 5/ 32، ج 6/ 130، ج 8/ 329، ج 16/ 71

أحمد بن زو الأصبهانی/ ج 3/ 235

أحمد بن زیاد/ ج 3/ 16، 305، 306، ج 7/ 279، ج 8/ 65، 236، 283، ج 18/ 183، 451، ج 19/ 81، 336، ج 21/ 446، ج 22/ 167، 558، ج 24/ 78

أحمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی/ ج 2/ 35، ج 14/ 338

أحمد بن زیاد الهمدانی/ ج 9/ 262

أحمد بن زید/ ج 7/ 130، ج 18/ 184، ج 21/ 363 أحمد بن زید الدهان/ ج 1/ 299

أحمد بن السری/ ج 5/ 262، ج 6/ 97، 175

أحمد بن سعد الدین المسوری/

ج 23/ 276

أحمد بن سعید/ ج 3/ 233، ج 4/ 505، ج 16/ 68

أحمد بن سعید بن عقده الفارسی/ ج 3/ 233

أحمد بن سلام/ ج 9/ 132

أحمد بن سلامه/ ج 5/ 95، ج 18/ 89، 90

أحمد بن سلمان/ ج 18/ 89، ج 24/ 34، 35، 53، 196

أحمد بن سلمان النجاد/ ج 3/ 154

أحمد بن سلمه/ ج 8/ 335، ج 24/ 198، 200، 201

أحمد بن سلیم/ ج 1/ 210

أحمد بن سلیمان/ ج 3/ 344، ج 4/ 327، 471، 472، ج 5/ 79، 116، ج 8/ 206، ج 9/ 159، ج 14/ 359، ج 17/ 300، 349، ج 18/ 469، ج 19/ 180، 326، ج 20/ 538، ج 22/ 63

أحمد بن سلیمان بن عبد الملک/ ج 2/ 52

أحمد بن سلیمان الرهاوی/ ج 6/ 78

أحمد بن سلیمان الفقیه/ ج 5/ 48، 95

أحمد بن سمیع بن عتیب/ ج 3/ 233

أحمد بن سنان/ ج 16/ 107، ج 22/ 415

أحمد بن السندی/ ج 14/ 36، ج 17/ 405

أحمد بن سهل بن ماهان/ ج 7/ 305

السید أحمد بن سوده المغربی/ ج 18/ 109

أحمد بن سوس/ ج 3/ 221

أحمد بن سیار/ ج 12/ 54

أحمد بن شاکر/ ج 2/ 154، ج 3/ 73، ج 18/ 49

أحمد بن شدین/ ج 17/ 174

أحمد بن شعیب/ ج 3/ 335، ج 4/ 377، 395، ج 5/ 85، ج 8/ 172، 187، 202، ج 18/ 47، 477، 499

أحمد بن شکر/ ج 22/ 471

أحمد بن شیبان/ ج 2/ 52، ج 3/ 344، ج 20/ 538

أحمد بن شیبه/ ج 2/ 52، ج 20/ 538

أحمد بن شیخ/ ج 4/ 312

أحمد بن صالح/ ج 3/ 44، 73، ج 5/ 66، 86، 105، 115،

173، ج 8/ 281، ج 9/ 363، ج 14/ 109، ج 17/ 341

أحمد بن صدقه/ ج 4/ 508

أحمد بن طاهر/ ج 6/ 296، ج 18/ 301، ج 19/ 62، 135، ج 21/ 245، ج 22/ 436

السید أحمد بن طاوس الحسنی/ ج 9/ 262، ج 19/ 336

أحمد بن طیفور (أبو الفضل)/ ج 13/ 170، 190،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:117

191، 331، 391

أحمد بن عائذ/ ج 5/ 242، 256، ج 19/ 305، ج 22/ 110

أحمد بن عامر/ ج 3/ 168، ج 24/ 32، 46، 47، 50

أحمد بن عامر بن سلیمان/ ج 6/ 222

أحمد بن العباس/ ج 3/ 235

أحمد بن عبدان/ ج 8/ 266، ج 17/ 160، ج 18/ 415، ج 20/ 113، 416، 552، ج 21/ 465

أحمد بن عبدان البرذعی/ ج 2/ 55، ج 3/ 345، ج 4/ 168، 334، ج 5/ 95، 116، ج 6/ 206

أحمد بن عبده/ ج 6/ 220

أحمد بن عبد الباقی/ ج 20/ 230

أحمد بن عبد الجبار/ ج 1/ 308، ج 3/ 321، 340، ج 5/ 17، ج 8/ 191، ج 9/ 35، ج 18/ 89، ج 21/ 351، 382، 427، ج 24/ 189، 190

أحمد بن عبد الحلیم- ابن تیمیه

أحمد بن عبد الحمید/ ج 3/ 80، 139، ج 8/ 319، 374، ج 17/ 421

أحمد بن عبد الدائم/ ج 5/ 33

أحمد بن عبد الرحمن/ ج 1/ 308، ج 3/ 232، ج 6/ 125، 337، 343، ج 15/ 238، ج 18/ 267، ج 21/ 308، 351، ج 22/ 68، 89، 429، 456

أحمد بن عبد الرحمن بن الجارود الرقی/ ج 6/ 124

أحمد بن عبد الرحمن بن عبد ربه/ ج 20/ 244

أحمد بن عبد الرحمن الریغدمونی/

ج 3/ 168

أحمد بن عبد الرحیم المدرسی الوحید التبریزی/ ج 23/ 180

أحمد بن عبد الصفار/ ج 14/ 370

أحمد بن عبد الصمد/ ج 8/ 226، ج 19/ 514

أحمد بن عبد العزیز الجوهری/ ج 9/ 24، ج 12/ 206، 211، 222، 360، 337، 338، 386، 417، 457، 467، 475، ج 13/ 50، 57، 115، 137، 170، 205، 274، 320، 331، 340، 341، 391، ج 15/ 320، ج 16/ 116

أحمد بن عبد القاهر/ ج 3/ 62

أحمد بن عبد اللّه/ ج 4/ 316، ج 6/ 165، 166، ج 9/ 132، 267، 277، ج 10/ 43، 88، 91، ج 14/ 36، 52، 89، ج 15/ 202، ج 18/ 189، 272، ج 19/ 39، 102، 270، 336، ج 20/ 99، 393، 536، ج 21/ 88، ج 22/ 95، 416

أحمد بن عبد اللّه الهروی (أبو علی الشیبانی) ج 2/ 281، ج 3/ 181، ج 5/ 45، 182، ج 24/ 40، 50

أحمد بن عبد اللّه أحمد الأصفهانی/ ج 24/ 287

أحمد بن عبد اللّه البزار التستری/ ج 6/ 130، 231

أحمد بن عبد اللّه البلخی/ ج 2/ 21

أحمد بن عبد اللّه بن أحمد البزاز/ ج 3/ 91، 335، ج 16/ 238، ج 23/ 97

أحمد بن عبد اللّه بن البرقی/ ج 5/ 338

أحمد بن عبد اللّه بن الرقیم/ ج 17/ 66

أحمد بن عبد اللّه بن عبد الرحیم/ ج 5/ 317، 334

أحمد بن عبد اللّه بن یزید/ ج 1/ 310

أحمد بن عبد اللّه بن عبد الرحیم/ ج 2/ 164

أحمد بن عبد اللّه بن علی الرأس/ ج 5/ 249

أحمد بن عبد اللّه بن محمد/ ج 2/ 21

أحمد بن عبد اللّه بن یونس/ ج 18/ 452، 469، 508، ج

24/ 165

أحمد بن عبد اللّه الحافظ/ ج 16/ 190

أحمد بن عبد اللّه الحسین بن محمد/ ج 3/ 168

أحمد بن عبد اللّه الصالحی/ ج 4/ 290

أحمد بن عبد اللّه المزنی/ ج 6/ 107، 108، ج 17/ 308، 309، ج 24/ 190

أحمد بن عبد اللّه النعیمی/ ج 8/ 194، 238، ج 24/ 190

أحمد بن عبد الملک الحرانی/ ج 18/ 267، 285

أحمد بن عبد الواحد/ ج 3/ 65، ج 22/ 419

أحمد بن عبد الواحد/ ج 5/ 68، ج 6/ 250، ج 20/ 326

أحمد بن عبده/ ج 20/ 342

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:118

أحمد بن عبد الوهاب/ ج 6/ 167، ج 22/ 54

أحمد بن عبید/ ج 3/ 160، ج 5/ 24، 33، ج 6/ 222، ج 13/ 44، ج 17/ 249، ج 24/ 201، 227

أحمد بن عبید الأسدی/ ج 14/ 94، ج 16/ 224

أحمد بن عبید بن الصفار/ ج 5/ 88

أحمد بن عبید بن ناصح النحوی/ ج 13/ 205، 360

أحمد بن عبید الصفار/ ج 2/ 282، ج 4/ 168، ج 17/ 321

أحمد بن عبید اللّه/ ج 2/ 40، 307، ج 6/ 215، 225، ج 8/ 51، 156، 272، ج 9/ 134، 142، 354، ج 13/ 231، ج 18/ 240، 244، ج 19/ 432، ج 20/ 414

أحمد بن عثمان/ ج 7/ 295، ج 8/ 133، ج 18/ 395، ج 21/ 443

أحمد بن عثمان بن حکیم الأودی/ ج 6/ 256

أحمد بن عدی/ ج 22/ 566

السید أحمد بن عزیز اللّه الشیرازی الفالی/ ج 23/ 225

أحمد بن عطاء الرودباری/ ج 8/ 176

السید أحمد بن عطاء اللّه الأمالی الحسینی العریضی الاصفهانی/ ج 23/ 179، 208

أحمد بن علویه/ ج 18/ 404، 436، ج 19/

90، ج 21/ 22

أحمد بن علویه الأصبهانی/ ج 20/ 29

أحمد بن علی/ ج 5/ 175، 215، 231، 247، ج 16/ 219، ج 8/ 134، 223، 329، ج 17/ 394، ج 18/ 82، 94، 98، 411، 510، ج 19/ 50، 153، 336، 448، ج 21/ 299، 604، ج 22/ 77، 549، ج 24/ 35، 198، 269

أحمد بن علی أبی عثمان/ ج 6/ 124

أحمد بن علی الأصبهانی/ ج 9/ 333، ج 18/ 65

أحمد بن علی بن إبراهیم/ ج 2/ 55، ج 9/ 262، ج 18/ 196، ج 20/ 527

أحمد بن علی بن أبی طالب الطبرسی/ ج 23/ 266

أحمد بن علی بن بلال/ ج 17/ 139

أحمد بن علی بن ثابت/ ج 2/ 20، ج 5/ 316، ج 20/ 238

أحمد بن علی بن جبرئیل الجرجانی/ ج 24/ 51

أحمد بن علی بن جعفر الخیوطی/ ج 3/ 34، ج 4/ 401

أحمد بن علی بن الحسن/ ج 10/ 159

أحمد بن علی بن الحسن بن مروان/ ج 6/ 120

أحمد بن علی بن الحسین/ ج 6/ 71

أحمد بن علی بن شعیب/ ج 5/ 317، 325

أحمد بن علی بن العلاء/ ج 24/ 202

أحمد بن علی بن المثنی التمیمی/ ج 6/ 177، ج 24/ 201

أحمد بن علی بن مهدی/ ج 4/ 412، ج 19/ 36

أحمد بن علی بن العمی/ ج 3/ 60

أحمد بن علی بن ناصح/ ج 7/ 231

أحمد بن علی التمیمی/ ج 24/ 128

أحمد بن علی التنوری/ ج 20/ 54

أحمد بن علی الخراز/ ج 6/ 172، 244، ج 13/ 402

أحمد بن علی الخطیب/ ج 14/ 258

أحمد بن علی الخیوطی/ ج 3/ 274

أحمد بن علی الرازی/ ج 1/ 214، ج 7/ 277، ج 18/ 266

أحمد بن

علی السقانی/ ج 24/ 35، 39

أحمد بن علی الطرشیشی/ ج 17/ 287، ج 20/ 471

أحمد بن علی العمی/ ج 24/ 91

أحمد بن علی الغزنوی/ ج 3/ 348، ج 4/ 27

أحمد بن علی الکفعمی/ ج 11/ 256

أحمد بن علی المثنی/ ج 8/ 59

أحمد بن علی المدائنی/ ج 5/ 174

أحمد بن علی المرهبی/ ج 19/ 258

أحمد بن علی المقرئ/ ج 7/ 231

أحمد بن علیل/ ج 3/ 172

أحمد بن عمار/ ج 22/ 139، ج 24/ 179

أحمد بن عمر/ ج 2/ 55، ج 7/ 134، 267، ج 14/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:119

72، ج 17/ 307، 520، ج 18/ 215، 216، 502، ج 19/ 270، 301، ج 20/ 463، 527، ج 21/ 328، 494، ج 22/ 95، 97، 136، 152، 164، ج 24/ 190

أحمد بن عمران/ ج 5/ 174، 207، 280، 317، ج 7/ 195، ج 10/ 93

أحمد بن عمر البجلی/ ج 10/ 234

أحمد بن عمر البزاز/ ج 17/ 135، 254

أحمد بن عمر بن محمد الصوفی/ ج 8/ 176، ج 24/ 39

أحمد بن عمرو البزاز/ ج 3/ 358، ج 10/ 167

أحمد بن عمرو بن خالد/ ج 4/ 319

أحمد بن عمرو الخلال/ ج 8/ 368

أحمد بن عمرو الدهقان/ ج 20/ 463

أحمد بن عمرو الشیبانی/ ج 24/ 197

أحمد بن عمرو القطرانی/ ج 6/ 160، 252

أحمد بن عمیر/ ج 14/ 244، 266، ج 15/ 213، 241

أحمد بن عنبه (جمال الدین)/ ج 18/ 106

أحمد بن عیاش/ ج 1/ 299

أحمد بن عیسی/ ج 7/ 166، 187، ج 8/ 175، 237، ج 9/ 131، 132، ج 15/ 152، 252، ج 22/ 73، 436، ج 24/ 64

أحمد بن عیسی الأشعری/ ج 2/ 250

أحمد بن عیسی

بن زید/ ج 20/ 336

أحمد بن عیسی بن زید بن علی بن الحسین علیه السّلام/ 19، 154

أحمد بن عیسی الوشاء/ ج 6/ 296، ج 18/ 301، ج 19/ 62، 135، ج 21/ 245، 463

أحمد بن فادشاه/ ج 2/ 52

أحمد بن فارشاه/ ج 20/ 538

أحمد بن الفرات/ ج 24/ 191

أحمد بن الفرج/ ج 9/ 280، ج 19/ 146، ج 24/ 91

أحمد بن الفرج بن الأزهر/ ج 8/ 165، ج 20/ 436

أحمد بن الفرج بن منصور/ ج 4/ 332، ج 8/ 375، ج 17/ 127، ج 20/ 309

أحمد بن الفضل/ ج 14/ 243، ج 15/ 121، 20، ج 21/ 604

أحمد بن الفضل بن خزیمه/ ج 17/ 135

أحمد بن الفضل الکاتب/ ج 6/ 187

أحمد بن الفلو الواعظ/ ج 8/ 31، 180

أحمد بن فهد الحلی/ ج 8/ 382، ج 19/ 374، ج 20/ 516، ج 22/ 189

أحمد بن القاسم/ ج 18/ 118، ج 19/ 312، ج 21/ 325، ج 22/ 153، ج 24/ 242

أحمد بن القاسم/ ج 18/ 118، ج 19/ 312، ج 21/ 325، ج 22/ 153، ج 24/ 242

أحمد بن القاسم بن مساور/ ج 8/ 165

أحمد بن القاسم الریان/ ج 16/ 238

أحمد بن قانع/ ج 5/ 53

أحمد بن القسم بن مساور/ ج 3/ 61

أحمد بن قنبر مولی أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 4/ 508، 537

أحمد بن کامل/ ج 6/ 36، 244، ج 8/ 251، ج 17/ 139، 394

أحمد بن کامل بن خلف/ ج 24/ 39

أحمد بن مابنداز/ ج 1/ 214

أحمد بن مجاهد/ ج 18/ 25، 41

أحمد بن محمد/ ج 2/ 295، 306، 308، ج 3/ 19، 20، 34، 177، 195، ج 4/ 528، ج 5/ 68، 72،

79، 242، 265، 280، 405، ج 6/ 32، 59، 62، 107، 115، 165، 166، 227، 270، ج 7/ 187، 236، 261، ج 8/ 87، 117، 187، 350، 399، ج 9/ 143، 160، 326، 348، ج 10/ 36، 37، ج 11/ 260، ج 13/ 144، 170، 320، 344، ج 14/ 106، 107، 108، 116، 204، ج 15/ 189، ج 16/ 72، 115، ج 17/ 21، 22، 61، 65، 203، 252، 256، 284، 298، 308، 313، 314، 333، 334، 335، 347، 344، 451، 455، 497، 511، ج 18/ 114، 127، 205، 220، 233، 240، 248، 250، 269، 340، 384، 390، 391، 399، 463، 457، 471، 509، ج 19/ 70، 88، 102، 110، 152، 230، 236، 265، 287، 298، 299،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:120

300، 301، 303، 309، 310، 312، 315، 317، 324، 326، 340، 398، 405، 407، 432، 444، 505، 514، 536، ج 20/ 27، 83، 88، 104، 144، 154، 256، 311، 321، 326، 340، 341، 367، 369، 381، 389، 393، 394، 432، 469، 471، 515، 536، 548، ج 21/ 22، 48، 65، 66، 88، 111، 121، 168، 186، 243، 244، 267، 277، 324، 351، 357، 388، 391، 393، 444، 456، 458، 494، 496، 518، 594، 597، ج 22/ 44، 45، 53، 55، 63، 67، 75، 89، 110، 153، 154، 179، 187، 188، 191، 213، 214، 221، 276، 279، 415، 419، 556، 557، ج 24/ 241، 252

أحمد بن محمد (أبو سهل)/ ج 24/ 190

أحمد بن محمد (أبو المواهب)/ ج 24/ 251

أحمد بن محمد الأشعری/ ج 5/ 404، ج 14/ 204

أحمد بن محمد الأطروش/ ج 4/ 339

أحمد

بن محمد الأنصاری الشیروانی الیمنی/ ج 23/ 278

أحمد بن محمد البرقی/ ج 2/ 69، 207، 250، 269، ج 11/ 196، ج 14/ 282

أحمد بن محمد البلخی/ ج 2/ 171

أحمد بن محمد بن إبراهیم/ ج 6/ 48، ج 17/ 308، ج 19/ 270، ج 24/ 197، 198، 199، 200

أحمد بن محمد بن أبی الرجال/ ج 6/ 33

أحمد بن محمد بن أبی العرب/ ج 2/ 233، 250، ج 3/ 188، ج 4/ 103

أحمد بن محمد بن أبی نصر البزنطی/ ج 3/ 150، 151، ج 4/ 136، 157، 158، 529، ج 7/ 193، ج 8/ 382، ج 13/ 30، 183، ج 15/ 167، 312، ج 16/ 18، 27، ج 22/ 557

أحمد بن محمد بن أحمد/ ج 3/ 66، ج 20/ 421، ج 24/ 225

أحمد بن محمد بن أحمد بن الحسن/ ج 4/ 411

أحمد بن محمد بن أحمد بن سعید/ ج 4/ 305، 411، 486

أحمد بن محمد بن أحمد بن طلحه/ ج 18/ 178

أحمد بن محمد بن أحمد التمیمی/ ج 3/ 63

أحمد بن محمد بن أحمد السلفی الفقیه/ ج 6/ 229

أحمد بن محمد بن أحمد (المعروف بالگیلانی/ ج 6/ 229

أحمد بن محمد بن أنس القرطبی/ ج 4/ 148

أحمد بن محمد بن أیوب/ ج 17/ 48

أحمد بن محمد بن الباغندی/ ج 6/ 33

أحمد بن محمد بن البراثی/ ج 3/ 286

أحمد بن محمد بن البرقی/ ج 5/ 260، 270، 273، 275، 287، 360، 404

أحمد بن محمد بن جابر/ ج 13/ 184

أحمد بن محمد بن جبله/ ج 5/ 205

أحمد بن محمد بن جعفر/ ج 4/ 196

أحمد بن محمد بن جعفر الصولی/ ج 1/ 299

أحمد بن محمد بن حبیب/ ج 16/ 228

أحمد بن

محمد بن الحسن/ ج 4/ 305، ج 9/ 131، ج 20/ 421

أحمد بن محمد بن الحسن الشرفی/ ج 6/ 108

أحمد بن محمد بن الحسین/ ج 6/ 109، ج 7/ 305، ج 24/ 250

أحمد بن محمد بن الحسین التانی/ ج 3/ 40، 41

أحمد بن محمد بن حمان/ ج 6/ 229

أحمد بن محمد بن حنبل/ ج 24/ 200

أحمد بن محمد بن خالد/ ج 3/ 38، 176، ج 7/ 164، ج 8/ 334، ج 20/ 422

أحمد بن محمد بن الخشاب/ ج 9/ 300، 343، ج 14/ 234، ج 14/ 333، 338، ج 16/ 43

أحمد بن محمد الخلیلی/ ج 5/ 49، ج 8/ 133، ج 24/ 127، 231، 232

أحمد بن محمد بن درست/ ج 2/ 20

أحمد بن محمد بن رباح/ ج 21/ 299

أحمد بن محمد بن زیاد/ ج 3/ 52، ج 5/ 134، ج 12

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:121

/ 198، ج 18/ 33

أحمد بن محمد بن سعید/ ج 1/ 261، ج 6/ 172، 175، ج 7/ 295، 296، ج 8/ 61، 113، 157، 162، 227، 235، ج 9/ 151، 280، ج 13/ 183، 184، 395، ج 14/ 124، ج 17/ 27، ج 19/ 95، 379، ج 20/ 178، 226، 520، ج 22/ 77، 136، 163

أحمد بن محمد بن سعید القطان/ ج 3/ 71، 84، 102، 185

أحمد بن محمد بن سلفه/ ج 6/ 189

أحمد بن محمد بن سلیم/ ج 8/ 293، ج 17/ 319

أحمد بن محمد بن سلیمان الهروی/ ج 2/ 145

أحمد بن محمد بن سنان/ ج 7/ 139، 157

أحمد بن محمد بن الشرقی/ ج 4/ 211

أحمد بن محمد بن الشعرانی/ ج 9/ 360

أحمد بن محمد بن الصلت/

ج 2/ 243، ج 6/ 245، ج 19/ 95، ج 21/ 22

أحمد بن محمد بن الضبّی/ ج 9/ 301

أحمد بن محمد بن طلحه/ ج 18/ 226

أحمد بن محمد بن عاصم/ ج 3/ 85، ج 8/ 127، 349

أحمد بن محمد بن العباس/ ج 18/ 269

أحمد بن محمد بن عبد الرحمن/ ج 3/ 322

أحمد بن محمد بن عبد اللّه/ ج 9/ 146، 177

أحمد بن محمد بن عبد اللّه الأندلسی/ ج 12/ 564

أحمد بن محمد بن عبد اللّه بن خالد الکاتب/ ج 6/ 108

أحمد بن محمد بن عبد الوهاب/ ج 3/ 34، 348، ج 4/ 401، ج 9/ 147، ج 18/ 337، ج 19/ 251، ج 22/ 38

أحمد بن محمد بن عبید اللّه/ ج 1/ 214، 261، 308

أحمد بن محمد بن العتیق/ ج 24/ 42

أحمد بن محمد بن عثمان/ ج 3/ 51، ج 13/ 183

أحمد بن محمد بن عثمان بن مکی/ ج 2/ 21

أحمد بن محمد بن عقیل الفقیه/ ج 2/ 20

أحمد بن محمد بن علی النسوی/ ج 3/ 178، ج 6/ 71، ج 9/ 232، 326، ج 18/ 90

أحمد بن محمد بن عمار/ ج 4/ 529، ج 8/ 87

أحمد بن محمد بن عمرو بن عثمان/ ج 13/ 184

أحمد بن محمد بن عیاش/ ج 5/ 267، ج 18/ 70

أحمد بن محمد بن عیسی/ ج 1/ 313، ج 4/ 21، 83، 54، ج 5/ 242، 256، 291، ج 6/ 107، 115، ج 7/ 264، 257، 310، ج 8/ 97، 339، ج 9/ 131، 144، 265، ج 11/ 196، ج 14/ 28، 282، ج 15/ 167، 296، 303، ج 16/ 190، 195، 271، ج 17/ 413، ج 18/ 269، 390،

407، 462، ج 19/ 202، ج 20/ 225، 431، ج 21/ 185، 276، ج 22/ 190

أحمد بن محمد بن عیسی الأشعری/ ج 2/ 69، 201، 207، 305

أحمد بن محمد بن غالب/ ج 7/ 269، ج 8/ 145، ج 17/ 288، ج 19/ 240، ج 20/ 471

أحمد بن محمد بن فهد الحلی/ ج 19/ 473، ج 22/ 425

أحمد بن محمد بن الکاتب/ ج 14/ 84، 100

أحمد بن محمد بن محمد/ ج 13/ 126

أحمد بن محمد بن محمد مذکویه/ ج 1/ 254

أحمد بن محمد بن موسی/ ج 3/ 52، ج 7/ 224، 296، ج 9/ 56

أحمد بن محمد بن مهران/ ج 1/ 249، 250، ج 24/ 261، 262

أحمد بن محمد بن النجار/ ج 4/ 339

أحمد بن محمد بن النوفلی/ ج 19/ 233

أحمد بن محمد بن هارون/ ج 24/ 40

أحمد بن محمد بن الهیثم/ ج 1/ 219، ج 8/ 352

أحمد بن محمد بن یحیی/ ج 3/ 247، ج 5/ 139، 263، ج 8/ 150، 352، ج 9/ 118، 265، ج 14/ 39، 203، ج 15/ 119، 160، 188، ج 16/ 31، 71، 187، ج 17/ 164، 166، ج 18/ 299، ج 19/ 340

أحمد بن محمد بن یحیی بن حمزه الدمشقی/ ج 6/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:122

166

أحمد بن محمد بن یزید/ ج 1/ 254، ج 8/ 291، ج 12/ 108، ج 13/ 238، ج 14/ 36

أحمد بن محمد بن یزید الزعفرانی/ ج 24/ 287

أحمد بن محمد بن یحیی/ ج 24/ 58

أحمد بن محمد التمیمی/ ج 6/ 32، ج 8/ 69

أحمد بن محمد الثعلبی/ ج 8/ 111، ج 17/ 308، ج 19/ 88، 235

أحمد بن محمد الجراح/ ج

6/ 210

أحمد بن محمد الحسینی/ ج 5/ 177

السید أحمد بن محمد الحسینی الأردکانی الیزدی/ ج 23/ 92

أحمد بن محمد الحلبی القاضی/ ج 4/ 339

أحمد بن محمد الخزاعی/ ج 5/ 360، ج 18/ 499

أحمد بن محمد الخشاب/ ج 15/ 93، 173، 308، ج 24/ 279

أحمد بن محمد الخلیلی/ ج 1/ 214، ج 18/ 70، 71، ج 19/ 233

أحمد بن محمد الدقاق/ ج 9/ 59

أحمد بن محمد الدلال/ ج 4/ 339

أحمد بن محمد الرازی/ ج 3/ 149، ج 20/ 327

أحمد بن محمد الزراری/ ج 4/ 255، 343، 466، ج 9/ 309، ج 17/ 195، 396، ج 20/ 487

أحمد بن محمد السری/ ج 24/ 34

أحمد بن محمد سعید الرفاء/ ج 3/ 172

أحمد بن محمد السلفی/ ج 14/ 109

أحمد بن محمد الشاهد/ ج 4/ 339

أحمد بن محمد الشعرانی/ ج 20/ 24، ج 24/ 60

أحمد بن محمد الصوفی/ ج 6/ 224

أحمد بن محمد العمرکی/ ج 6/ 224

أحمد بن محمد العنزی/ ج 5/ 332

أحمد بن محمد الفریابی/ ج 5/ 143، ج 6/ 224

أحمد بن محمد القرطبی/ ج 10/ 370

أحمد بن محمد القصاری/ ج 6/ 124

أحمد بن محمد القطان/ ج 3/ 101، ج 18/ 285

أحمد بن محمد القواش/ ج 6/ 197

أحمد بن محمد الکرجی/ ج 6/ 36

أحمد بن محمد الکوفی/ ج 2/ 287، ج 8/ 81، 400، ج 9/ 294

أحمد بن محمد المؤدب/ ج 24/ 97

أحمد بن محمد المالینی/ ج 8/ 173، ج 18/ 37

أحمد بن محمد المقدس الأردبیلی- أحمد الأردبیلی (المقدس)

أحمد بن محمد المکی/ ج 13/ 206

أحمد بن محمد المنیعی/ ج 6/ 113

أحمد بن محمد النوفلی/ ج 2/ 172

أحمد بن محمد الهاشمی/ ج 2/ 21

أحمد بن محمد الواسطی/ ج 8/ 48

أحمد

بن محمد الوارق/ ج 8/ 52، 262

أحمد بن محمد الیمانی/ ج 6/ 180، ج 24/ 291

أحمد بن محمود/ ج 16/ 238، ج 20/ 379، 538

أحمد بن محمود بن حامد/ ج 16/ 239

أحمد بن محمود بن خرزاد/ ج 2/ 52

أحمد بن محمود الثقفی/ ج 4/ 314

أحمد بن مخلد/ ج 18/ 49

أحمد بن مدیر/ ج 7/ 157

أحمد بن مرده/ ج 6/ 229

أحمد بن مروان/ ج 6/ 167، ج 17/ 206

أحمد بن مسرور/ ج 6/ 296، ج 19/ 135، ج 21/ 245

أحمد بن المظفر/ ج 3/ 181، 195، 273، ج 9/ 349، ج 20/ 283، 535

أحمد بن معروف/ ج 3/ 35، ج 5/ 49، 174، 315، 317، ج 6/ 85، 177، 178، 253، ج 18/ 137

أحمد بن معمر/ ج 22/ 88

أحمد بن المفرج الأموی/ ج 24/ 33

أحمد بن المفرح/ ج 1/ 254

أحمد بن المقدام/ ج 5/ 219، ج 6/ 249، 250

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:123

أحمد بن المقدام العجلی/ ج 24/ 269

أحمد بن مقر بن ثوبان/ ج 24/ 34

أحمد بن المقرئ/ ج 7/ 230

أحمد بن الملک/ ج 9/ 53

أحمد بن محمد الدلا/ ج 7/ 280

أحمد بن منصور/ ج 4/ 211، ج 5/ 49، 73، ج 8/ 194، ج 9/ 53، ج 10/ 195، 244، ج 11/ 147، ج 12/ 188، ج 13/ 44، ج 14/ 72

أحمد بن منصور الرمادی/ ج 6/ 189

أحمد بن منیع/ ج 3/ 95، ج 18/ 466

أحمد بن مهران/ ج 14/ 16، 156، ج 15/ 180، 304، ج 16/ 30، 195، ج 22/ 72

أحمد بن موسی/ ج 9/ 111، ج 13/ 138، 231، 260، ج 18/ 114، ج 19/ 304، ج 20/ 132، 243،

ج 21/ 248، ج 24/ 223

أحمد بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

أحمد بن موسی بن طاوس/ ج 7/ 100، 134، ج 11/ 120، 158

أحمد بن موسی بن عمران/ ج 10/ 97، ج 24/ 236

أحمد بن موسی بن الفضل بن معدان الحرانی/ ج 6/ 126

أحمد بن موسی الطحان/ ج 3/ 274

أحمد بن موفق الخوارزمی/ ج 6/ 55، 58، 61، 63، 67، 70، ج 7/ 64، 65، 72، 149، 293، 348

أحمد بن میمون/ ج 24/ 223

أحمد بن نصر/ ج 8/ 187، 251، ج 14/ 294

أحمد بن نصر بن عبد اللّه الذراع/ ج 2/ 72

أحمد بن نوح/ ج 3/ 177

أحمد بن هارون القاضی/ ج 9/ 264

أحمد بن هارون الکرخی/ ج 3/ 274

أحمد بن هبه اللّه/ ج 6/ 183، ج 17/ 284، ج 18/ 470، ج 20/ 27، 321، 469، ج 24/ 48، 57

أحمد بن هشام/ ج 2/ 20، ج 15/ 159

أحمد بن هلال/ ج 1/ 214، 329، ج 6/ 115، ج 20/ 64، 170، ج 21/ 350

أحمد بن هوذه/ ج 3/ 138، 144، 198، ج 18/ 422، ج 19/ 46، ج 21/ 308، ج 22/ 250، ج 24/ 295

أحمد بن الولید/ ج 5/ 96، ج 6/ 58، ج 17/ 309، 339، ج 24/ 246

أحمد بن یحیی/ ج 5/ 244، 273، ج 6/ 203، ج 8/ 358، ج 10/ 167، 200، ج 12/ 526، 555، ج 14/ 38، ج 15/ 190، 278، ج 17/ 248، 341، 343، 356، 478، ج 18/ 57، 138، 392، ج 19/ 106، 385، 504، 523، ج 20/ 380، ج 21/ 324، ج 22/ 74، 88، 135، 136، 209، 590، 591، 592

أحمد

بن یحیی البلخی/ ج 9/ 56

أحمد بن یحیی بن زکریا/ ج 1/ 219، ج 3/ 61، 173، 196، ج 7/ 287، 368، ج 8/ 165

أحمد بن یحیی بن زهیر/ ج 8/ 134

أحمد بن یحیی الحلوانی/ ج 20/ 365، ج 24/ 165

أحمد بن یحیی الصوفی/ ج 3/ 65، 348، ج 5/ 48، 90، 112، ج 22/ 593

أحمد بن یحیی المسعودی/ ج 16/ 108

أحمد بن یوسف بن الضحاک/ ج 24/ 269

أحمد بن یوسف الدمشقی/ ج 14/ 241، ج 24/ 123

أحمد بن یوسف الصوفی/ ج 4/ 138

أحمد بن یوسف القرشی/ ج 5/ 175

أحمد بن یونس/ ج 9/ 200، ج 18/ 469، 478

أحمد البهشتی/ ج 23/ 261

أحمد البیهقی/ ج 14/ 67

أحمد تامسون/ ج 23/ 214

أحمد تقدسی نیا/ ج 23/ 96

أحمد تیسیر کعیّد/ ج 23/ 162

أحمد الجواهری/ ج 23/ 253

السید أحمد حسین الترمذی/ ج 23/ 81

السید أحمد الحسینی/ ج 23/ 223، ج 24/ 181

أحمد الحسینی البیهقی/ ج 3/ 340

أحمد الحشمتی الطباطبائی/ ج 23/ 167

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:124

السید أحمد الحکیم/ ج 23/ 71

السید أحمد الخاتمی/ ج 23/ 141، 174، 175

أحمد خلیل/ ج 20/ 205

أحمد درویش العاملی/ ج 23/ 284

أحمد الدمشقی/ ج 2/ 77، ج 22/ 611

أحمد الدینوری/ ج 24/ 67

أحمد الراشدی/ ج 23/ 158

أحمد الراهداری/ ج 23/ 225

أحمد الرحمانی الهمدانی/ ج 22/ 394، ج 23/ 49، 213، 215

أحمد رضا الأحمدی (الناصح)/ ج 23/ 203

السید أحمد الروضاتی/ ج 23/ 276

أحمد الزین/ ج 10/ 223

أحمد زینی دحلان/ ج 3/ 358

السید أحمد السابح الحسینی/ ج 23/ 67

أحمد السامعی/ ج 23/ 229

أحمد السیاح/ ج 23/ 122، 265

أحمد شاد ولی اللّه/ ج 24/ 249

السید أحمد شاه البخاری الچوکیروی/ ج 23/ 91

أحمد شرفخانی/ ج 23/

195

السید أحمد شکر الحسینی/ ج 18/ 42، ج 23/ 170

أحمد الشهادی/ ج 23/ 152، 207

السید أحمد صادق الحسینی/ ج 23/ 224

أحمد الصادقی الأردستانی/ ج 23/ 48، 203، 239

أحمد الصادقی العلویجه/ ج 23/ 272

أحمد الصواف/ ج 11/ 114

أحمد العاصمی/ ج 6/ 63

أحمد عبد الجواد الروحی/ ج 23/ 161

أحمد عبد المنعم عبد السلام الحلوانی/ ج 23/ 69

أحمد عدلجوی الغازانی/ ج 23/ 162

أحمد العزیزی/ ج 23/ 191، 249، 252، 292

أحمد العضدی/ ج 23/ 141

أحمد العطار/ ج 16/ 190

السید أحمد علم الهدی/ ج 23/ 67، 92، 133، 162

أحمد علی الحیدری/ ج 23/ 155

السید أحمد علی العابدی/ ج 23/ 121، 122، 169 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 124 فهرس الأعلام ..... ص : 47

مد عیسی فر/ ج 23/ 154

أحمد الفهمی/ ج 23/ 77

أحمد القطان/ ج 16/ 255

أحمد القمی (أبو جعفر)/ ج 9/ 287

أحمد الکاتب/ ج 23/ 293

أحمد کوچکیان/ ج 23/ 137، 154، 169، 227، 268، 271

أحمد اللقمانی/ ج 23/ 58، 62، 68، 84، 134، 151، 172، 178، 284

أحمد محسن زاده/ ج 23/ 159، 260

أحمد المحمودی/ ج 23/ 63، 202، 229

أحمد محمد رضا الحائری/ ج 23/ 217

أحمد المزوّق/ ج 22/ 431، 516

السید أحمد المستنبط/ ج 4/ 224، 245

أحمد المشکاه الکرمانی/ ج 23/ 178

أحمد معارف وند/ ج 23/ 223

أحمد المعرفه/ ج 23/ 107، 266

أحمد المعصومی/ ج 23/ 93

أحمد المقدس الأردبیلی- أحمد الأردبیلی

أحمد الملتزمی/ ج 23/ 165، 255

السید أحمد الموسوی الغریفی/ ج 23/ 65

أحمد النورائی یگانه/ ج 23/ 128

أحمد الهمدانی/ ج 8/ 107، ج 12/ 499، ج 18/ 460

أحمد الوائلی/ ج 11/ 190، 304

أحمد الیزدی المشهدی/ ج 23/ 252

الأحمر/ ج 13/ 191

أحمر الیشکری/ ج 4/ 139

الأحنف بن قیس/ ج 3/ 235، 411

الأحول/

ج 22/ 28

أخا تبع الیهود/ ج 17/ 261

أخت أبی جهل/ ج 17/ 424

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:125

أختر عباس/ ج 23/ 212

أخطب خوارزم- الخوارزمی أخنوخ/ ج 1/ 284

أخو دعبل الخزاعی/ ج 19/ 383، ج 22/ 73

أخو علی بن محمود/ ج 12/ 559

الأخول/ ج 21/ 322

أخو معروف بن عمرو/ ج 16/ 204

أدد/ ج 1/ 284

إدریس/ ج 7/ 305، ج 8/ 97، ج 18/ 110

إدریس بن عبد اللّه/ ج 17/ 469

إدریس بن عیسی/ ج 16/ 106

إدریس الحسینی/ ج 17/ 90

إدریس النبی علیه السّلام/ ج 1/ 284، 323، ج 24/ 221

أدیب اللکنهوئی/ ج 23/ 271

أذینه/ ج 20/ 78

الإربلی/ ج 6/ 276، ج 20/ 280، 331، 379، 488

الأردبیلی/ ج 20/ 250، 292، ج 23/ 90، 91

الأردکانی/ ج 21/ 128

أردلان عطارپور/ ج 23/ 132

الأردنی/ ج 23/ 209

أرطاه بن شرحبیل/ ج 2/ 253

أرغو/ ج 1/ 284

أرفخشد/ ج 1/ 284

الإرموی (المحدث)/ ج 18/ 350

الأزری/ ج 15/ 155، ج 16/ 10، 38، ج 22/ 44

أزهر بن سعد السمان/ ج 4/ 262، ج 17/ 164

الأزهری/ ج 12/ 275، ج 18/ 26، 102

أسامه بن زید/ ج 2/ 235، 237، 239، 240، 241، 242، ج 4/ 251، 296، 379، ج 6/ 55، 57، 75، 154، 186، 224، 225، 246، 252، ج 8/ 12، 16، 18، 80، 182، 237، 238، 242، 277، 312، 330، ج 9/ 80، 88، 155، 220، 221، 249، 280، 290، 368، 369، ج 10/ 115، 205، 209، 252، ج 12/ 54، ج 15/ 149، 249، ج 17/ 112، 151، 152، 413، 508، ج 18/ 95، ج 20/ 37، 46، 48، 49، 97، 99، 112، 143، 493، 503، ج 21/ 123، 606، 607،

ج 24/ 133

أسامه عموره/ ج 5/ 210

أسباط بن نصر/ ج 6/ 33، 164، 256، ج 8/ 68، 226، 245، 323، ج 20/ 104، 164

اس. بی. والده السید أنصار رضا/ ج 23/ 105

إسحاق/ ج 2/ 200، ج 8/ 106، 272، ج 15/ 240، ج 17/ 420، ج 19/ 95، ج 20/ 372

إسحاق الأحمر/ ج 22/ 142

إسحاق الأرزق/ ج 3/ 72، 283، ج 8/ 49

إسحاق الأشقر/ ج 18/ 395

إسحاق بن إبراهیم/ ج 3/ 95، 228، ج 5/ 52، 79، 177، 183، 184، ج 6/ 85، ج 7/ 242، 258، 259، 260، 258، ج 9/ 69، 130، 132، 159، ج 18/ 285، 476، ج 19/ 473، ج 20/ 340، 379، ج 21/ 65، 425، 486، 487، ج 22/ 63، ج 24/ 198، 200، 201، 203

إسحاق بن إبراهیم بن أبی نصر/ ج 6/ 180

إسحاق بن إبراهیم بن حبیب/ ج 4/ 263، 321

إسحاق بن إبراهیم بن عباد/ ج 6/ 205، ج 24/ 236

إسحاق بن إبراهیم بن مخلد/ ج 6/ 243

إسحاق بن إبراهیم بن یونس/ ج 16/ 108

إسحاق بن إبراهیم جابر/ ج 24/ 200

إسحاق بن إبراهیم الدبری/ ج 3/ 64، ج 6/ 119، ج 13/ 402

إسحاق بن إبراهیم الصنعانی/ ج 3/ 40، 41

إسحاق بن إبراهیم الصواف/ ج 24/ 225

إسحاق بن إبراهیم القاضی/ ج 4/ 211، 236، 377

إسحاق بن أبی حبیبه/ ج 6/ 62، 63

إسحاق بن إدریس/ ج 12/ 187، 188

إسحاق بن إسرائیل/ ج 1/ 253، ج 4/ 474

إسحاق بن إسماعیل/ ج 4/ 172، 188، ج 17/ 206

إسحاق بن بهلول/ ج 6/ 279، ج 18/ 209

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:126

إسحاق بن جعفر/ ج 5/ 64، ج 9/ 331، 332، ج

18/ 385، ج 21/ 113، ج 22/ 107

إسحاق بن جعفر الصادق علیه السّلام/ ج 7/ 213، 311، 312

إسحاق بن الحارث/ ج 1/ 328

إسحاق بن الحسن/ ج 6/ 246، ج 18/ 17، 479

إسحاق بن حمدان/ ج 6/ 228، 229

إسحاق بن راهویه/ ج 8/ 266، ج 13/ 93، ج 22/ 604

إسحاق بن زید/ ج 9/ 148، ج 19/ 473

إسحاق بن سلمه/ ج 17/ 60

إسحاق بن سلیمان/ ج 6/ 181، ج 8/ 179، ج 19/ 98

إسحاق بن سلیمان الهاشمی/ ج 24/ 94

إسحاق بن سیار/ ج 8/ 226

إسحاق بن الضیف/ ج 15/ 298

إسحاق بن عبد الرحمن/ ج 16/ 107

إسحاق بن عبد الرفیع/ ج 18/ 139

إسحاق بن عبد العزیز/ ج 8/ 97، 344، ج 21/ 167

إسحاق بن عبد اللّه/ ج 7/ 264، ج 13/ 231، 260، ج 22/ 610

إسحاق بن عبد اللّه بن أبی فروه/ ج 2/ 146، ج 4/ 28، 34، 70، 79، 164

إسحاق بن عجلان/ ج 22/ 204

إسحاق بن عمار/ ج 7/ 221، 224، ج 9/ 131، 132، ج 18/ 44، 439، ج 19/ 341، 349، ج 20/ 39، ج 21/ 49، ج 22/ 64

إسحاق بن عیسی/ ج 8/ 195، 392، ج 17/ 48

إسحاق بن محمد/ ج 18/ 471، 473، 503، ج 19/ 45، ج 22/ 68، 415، 552، 582، ج 24/ 259

إسحاق بن محمد بن خالد/ ج 6/ 156، 218

إسحاق بن محمد الزنجانی/ ج 22/ 227

إسحاق بن محمد الغروی/ ج 16/ 106، 107، ج 18/ 473، ج 24/ 43

إسحاق بن منصور/ ج 6/ 257، ج 19/ 92

إسحاق بن موسی/ ج 11/ 138

إسحاق بن موسی الأنصاری/ ج 14/ 232

إسحاق بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

إسحاق

بن مولی آل عمر/ ج 16/ 108

إسحاق بن یزید/ ج 2/ 172، ج 8/ 69

إسحاق بن عمار/ ج 3/ 153، ج 4/ 136

إسحاق بن وهب/ ج 4/ 179

إسحاق بن یزید/ ج 18/ 127، ج 19/ 233

إسحاق بن یوسف/ ج 19/ 397، ج 22/ 81

إسحاق العطار/ ج 24/ 276

إسحاق النبی علیه السّلام/ ج 5/ 12، 50، 133، 145، ج 6/ 109، ج 7/ 168، 226، 227، ج 9/ 332، ج 13/ 69، ج 18/ 107، 113، 114، 130، 131، 134، 163، 197، 411، ج 19/ 31، 500، ج 21/ 310

أسد بن إبراهیم/ ج 18/ 72

أسد بن غویلب/ ج 21/ 407

أسد بن موسی/ ج 5/ 24، 32، ج 9/ 152

السید أسد عالم النقوی/ ج 23/ 70

أسد الگرمارودی/ ج 23/ 124

السید أسد اللّه/ ج 23/ 248

السید أسد اللّه الآقامیری/ ج 23/ 138

أسد اللّه البقائی النائینی/ ج 23/ 244

أسد اللّه الجعفری/ ج 23/ 215، 218

أسد اللّه الداستانی البنیسی/ ج 23/ 114، 116، 259، 261

أسد اللّه الشیرازی/ ج 22/ 493

أسد اللّه الناصح/ ج 23/ 69

الأسدی/ ج 7/ 188، ج 8/ 33، 41، ج 10/ 33، ج 11/ 45، 55، 84، ج 12/ 498، ج 14/ 269، 357، ج 15/ 189، ج 16/ 188، 233، ج 17/ 292، ج 18/ 455، ج 19/ 81، 246، 280، 439، ج 20/ 40، 89، 383، 384، ج 21/ 107، 349، ج 22/ 280

إسرائیل/ ج 1/ 214، ج 3/ 235، ج 4/ 216، 263،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:127

ج 5/ 22، 23، 24، 25، 26، 32، 33، 34، 68، 96، 191، 203، 283، ج 6/ 79، 118، 120، 239، 251، 257، ج 8/ 106،

107، 116، 117، ج 9/ 152، ج 11/ 218، ج 12/ 77، ج 14/ 340، 349، 370، ج 17/ 171، ج 20/ 165، 422، ج 21/ 15، 24

إسرائیل بن موسی/ ج 6/ 125

إسرائیل بن میسره/ ج 19/ 68، 92

إسرائیل بن یونس/ ج 5/ 32

إسرافیل الملک/ ج 1/ 280، 323، ج 2/ 27، 295، ج 3/ 13، 131، 133، 136، 162، 169، 193، 229، 236، 249، 255، 266، 272، 273، 277، 279، 284، 287، 296، 329، 331، 347، 371، 378، 379، 409، ج 4/ 50، 131، 223، 301، 302، 303، 331، 388، 505، 506، 514، 522، 526، ج 5/ 237، 295، ج 6/ 12، 39، 41، 89، ج 8/ 9، 26، 90، 91، 166، 197، 267، 370، ج 9/ 58، 94، 219، 226، 233، 241، 248، 283، 321، 323، 337، 338، 356، 358، 362، ج 17/ 109، 121، 429، 435، 501، 502، 505، ج 18/ 359، ج 19/ 248، 320، ج 20/ 14، 76، 534، ج 22/ 288، 321، 410، ج 24/ 24، 91، 112، 131، 142

إسطائیل/ ج 3/ 293

الأسعد/ ج 13/ 231

أسعد بن إبراهیم الإربلی/ ج 20/ 73

أسعد بن أبی سعید/ ج 5/ 99

أسعد بن أسد/ ج 22/ 475، 476

أسعد بن روح/ ج 19/ 446

أسعد بن زراره/ ج 2/ 235

أسعد العبود/ ج 23/ 185

أسعد علی/ ج 23/ 277

الأسعدی/ ج 22/ 466

الإسفاطی/ ج 14/ 370

الأسفراینی/ ج 10/ 117، 341، ج 20/ 48

أسقف النصاری/ ج 6/ 12، 127

الإسکافی المعتزلی/ ج 3/ 306، ج 12/ 172، 405، 406

الإسکندر/ ج 18/ 304، ج 23/ 206

أسلم/ ج 8/ 115، ج 10/ 160، 167، 200، 226، ج 14/ 72، 347، ج

19/ 148، ج 20/ 64، 96، 428، 537، ج 21/ 314، 317، ج 24/ 101، 102، 103

أسلم بن میسره/ ج 1/ 209، ج 2/ 61، ج 18/ 182، 246

أسماء (أم عبد اللّه بن العوام)/ ج 12/ 216

أسماء بنت أبی بکر/ ج 2/ 236، 237، 238، 240، 241، ج 5/ 262

أسماء بنت الحسین بن عبد اللّه/ ج 16/ 64

أسماء بنت عمیس/ ج 1/ 143، 175، 184، ج 2/ 137، 172، 211، 247، 268، 396، 270، 271، ج 3/ 52، 65، 66، 100، 202، 213، 214، 226، 227، 239، 240، 256، 271، 299، 300، 341، 346، 347، 362، 371، 395، ج 4/ 28، 86، 100، 112، 241، 253، 257، 267، 291، 292، 302، 303، 308، 316، 317، 319، 320، 322، 327، 328، 329، 330، 331، 332، 333، 338، 339، 346، 347، 376، 377، 393، 394، 397، 398، 402، 403، 404، 405، 416، 419، 420، 421، 422، 429، 430، 431، 436، 440، 444، 446، 447، 448، 449، 467، 468، 521، ج 5/ 42، 43، 45، 103، 117، 118، 125، 141، 161، 168، 169، 170، 194، 195، 199، 212، 218، 315، ج 6/ 113، ج 7/ 280، ج 8/ 19، 21، 108، 136، 215، 319، 320، 344، 345، 353، 368، ج 9/ 86، 112، 130، 156، 165، 168، 187، 191، 196، 204، 253، 317، ج 10/ 63، 316، ج 11/ 87، 97، 175، 215، 262، ج 12/ 158، 169، 179، 182، 253، 254، 265، 341، 342، 345، 372، 383، 384، 425، 544، 545، 546، ج 13/ 80، 108، ج 14/ 10، 11، 14، 19، 20، 21، 48، 51، 54،

55،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:128

115، 215، 216، 221، 222، 223، 224، 230، 231، 232، 236، 240، 244، 245، 249، 250، 253، 256، 257، 258، 259، 261، 262، 265، 266، 268، 271، ج 15/ 84، 85، 86، 87، 93، 94، 97، 103، 105، 106، 108، 109، 110، 111، 112، 117، 122، 123، 124، 125، 126، 129، 132، 136، 137، 146، 147، 150، 151، 152، 164، 170، 171، 172، 173، 182، 183، 184، 190، 192، 200، 202، 205، 206، 207، 208، 209، 211، 212، 213، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 220، 221، 224، 228، 230، 232، 233، 234، 235، 237، 238، 240، 241، 242، 244، 247، 250، 252، 253، 255، 256، 257، 260، 270، 278، 282، 285، 291، 296، 301، 333، 334، ج 16/ 19، 56، 119، 181، 183، 184، 196، 197، 198، 226، 229، 331، 244، 254، 256، 267، 268، 271، 272، ج 17/ 108، 200، 201، 209، 214، 216، 217، 220، 238، 268، 340، 341، 395، 399، 428، 430، 432، 433، 434، 435، 444، 450، 468، 473، 474، 476، 477، 478، 479، 480، 481، 482، 483، 484، 485، 486، 487، 488، 489، 490، 492، 495، 512، 516، 519، ج 18/ 375، 423، 515، ج 19/ 12، 56، 261، 277، 282، 283، 284، ج 20/ 331، 339، 349، 375، 394، 467، 483، 488، 489، 493، 504، ج 21/ 76، 370، 390، 456، 523، ج 22/ 282، 527، 541، 563، 575، 597، 608، ج 24/ 87

أسماء بنت عیاش/ ج 3/ 235

أسماء بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

أسماء بنت واثله بن الأسقع/

ج 4/ 339، ج 19/ 56، ج 21/ 456

أسماء بنت یزید بن السکن الأنصاری/ ج 4/ 332، 405، 420، 421، 431، ج 8/ 136، ج 17/ 432، 478

أسماء بن خارجه/ ج 7/ 251

أسماء الصغری بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

أسماء المساعد/ ج 23/ 171، 210

إسماعیل/ ج 6/ 176، 211، ج 8/ 78، ج 13/ 44، 104، ج 17/ 417، ج 18/ 458، 512، ج 19/ 469، ج 20/ 48، 466، ج 23/ 83، 236، ج 24/ 202

إسماعیل الأمروهی/ ج 23/ 177، 288

إسماعیل (ابن موسی)/ ج 3/ 52

إسماعیل إسماعیل نژاد/ ج 23/ 112

إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی/ ج 1/ 1، 2، 5، ج 2/ 1، 2، 5، ج 3/ 1، 2، 5، ج 4/ 2، 5، ج 5/ 5، ج 6/ 1، 2، 5، ج 7/ 1، 2، 5، ج 8/ 1، 2، 5، ج 9/ 1، 2، 3، ج 10/ 1، 2، 5، ج 11/ 1، 2، 5، ج 12/ 1، 2، 5، ج 13/ 1، 2، 5، ج 14/ 1، 2، 5، ج 15/ 1، 2، 5، ج 16/ 1، 2، 5، ج 17/ 1، 2، 5، ج 18/ 1، 2، 5، ج 19/ 1، 2، 5، ج 20/ 1، 2، 5، ج 21/ 1، 2، 5، ج 22/ 1، 2، 5، ج 23/ 1، 2، 5، 30، 33، 56، 125، 182، 205، 216، 219، 273، ج 24/ 1، 2، 5،

إسماعیل بن أبان/ ج 3/ 65، 348، 366، 411، ج 4/ 138، 186، ج 6/ 91، 175، ج 7/ 195، 268، ج 14/ 38، ج 18/ 290، ج 20/ 380، ج 24/ 234،

235

إسماعیل بن إبراهیم/ ج 1/ 262، 284، 285، ج 12/ 61، 65، ج 17/ 119، ج 18/ 466، 467، ج 24/ 259

إسماعیل بن إبراهیم الهمدانی/ ج 6/ 205

إسماعیل بن إبراهیم الهذلی/ ج 18/ 506

إسماعیل بن أبی إدریس/ ج 16/ 224

إسماعیل بن أبی أویس/ ج 8/ 272، ج 14/ 94

إسماعیل بن أبی خالد/ ج 6/ 88، 140، 224، ج 14/ 211، ج 17/ 312، ج 18/ 37، ج 22/ 606

إسماعیل بن أبی صالح/ ج 9/ 53

إسماعیل بن أبی عبد اللّه/ ج 24/ 51

إسماعیل بن أبی فدیک/ ج 22/ 592

إسماعیل بن أبی القاسم/ ج 3/ 258

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:129

إسماعیل بن أبی کریمه/ ج 24/ 193

إسماعیل بن أبی نصر/ ج 8/ 191، 265

إسماعیل بن أحمد/ ج 4/ 167، ج 6/ 123، 205، ج 8/ 186، 187، 202، ج 17/ 364، ج 18/ 113، ج 24/ 34، 40

إسماعیل بن أحمد بن عمر/ ج 3/ 61، 345

إسماعیل بن أحمد البیهقی/ ج 2/ 120، ج 5/ 220، ج 10/ 91، ج 14/ 50، 243، ج 15/ 120، 196، ج 18/ 47، 384، ج 19/ 429

إسماعیل بن أحمد الواعظ/ ج 3/ 340

إسماعیل بن إسحاق/ ج 7/ 293، ج 9/ 59، ج 11/ 165، ج 15/ 225، ج 17/ 181، 444، ج 18/ 92، 471، 473، ج 21/ 177

إسماعیل بن إسحاق بن إسماعیل/ ج 6/ 125

إسماعیل بن إسحاق القاضی/ ج 16/ 108

إسماعیل بن أوس/ ج 7/ 262

إسماعیل بن أویس/ ج 16/ 224

إسماعیل بن بزیع/ ج 11/ 229

إسماعیل بن بشار/ ج 9/ 333، ج 17/ 335، ج 18/ 411، ج 19/ 379، ج 22/ 77

إسماعیل بن بنت السدی/ ج 3/ 231،

ج 24/ 227

إسماعیل بنت صبیح/ ج 8/ 55

إسماعیل بن ثویه/ ج 1/ 245، ج 22/ 85

إسماعیل بن جعفر/ ج 17/ 88، ج 20/ 144

إسماعیل بن الحسن/ ج 6/ 124، 211، ج 17/ 363

إسماعیل بن الحسن الخفاف/ ج 17/ 341

إسماعیل بن خاتون/ ج 6/ 334

إسماعیل بن زید/ ج 6/ 94

إسماعیل بن سالم/ ج 18/ 518

إسماعیل بن سهل الکاتب/ ج 9/ 111، ج 18/ 420، ج 20/ 515، ج 21/ 91، 227

إسماعیل بن الصباح/ ج 7/ 144

إسماعیل بن صبیح/ ج 17/ 296، ج 19/ 47، ج 22/ 568

إسماعیل بن الصفار/ ج 19/ 421

إسماعیل بن طلحه/ ج 1/ 313

إسماعیل بن العباس/ ج 20/ 53، ج 24/ 287

إسماعیل بن العباس الحمصی/ ج 1/ 216

إسماعیل بن عبد الخالق/ ج 19/ 444

إسماعیل بن عبد الرحمن/ ج 16/ 239، ج 17/ 308

إسماعیل بن عبد الغافر/ ج 24/ 51

إسماعیل بن عبد اللّه/ ج 3/ 344، ج 22/ 79

إسماعیل بن عبد اللّه بن جعفر الطیار/ ج 19/ 407، 565

إسماعیل بن عبد اللّه بن زراره/ ج 5/ 48، ج 14/ 72

إسماعیل بن عبدی/ ج 8/ 182، 238

إسماعیل بن عبید/ ج 20/ 99

إسماعیل بن عثمان/ ج 21/ 251

إسماعیل بن علبه/ ج 1/ 209، ج 2/ 61

إسماعیل بن علی/ ج 7/ 231، ج 18/ 72، ج 21/ 458

إسماعیل بن علی بن الحسین السمان/ ج 6/ 36، 59، 179، 224

إسماعیل بن علیه/ ج 6/ 252، ج 18/ 182، 466

إسماعیل بن علی الخطبی/ ج 6/ 125

إسماعیل بن علی الدعبلی/ ج 5/ 44

إسماعیل بن علی السدی/ ج 9/ 353، ج 20/ 43

إسماعیل بن علی السندی/ ج 11/ 266، ج 24/ 72

إسماعیل بن عمار/ ج 22/ 247، 248

إسماعیل بن عمر/ ج

8/ 164، 167، ج 18/ 416

إسماعیل بن عمر البجلی/ ج 5/ 33، 169

إسماعیل بن عمره المعدل/ ج 3/ 258

إسماعیل بن عمرو/ ج 19/ 283، 284، ج 24/ 225، 255

إسماعیل بن عمرو البجلی/ ج 6/ 162

إسماعیل بن عیاش/ ج 5/ 332، ج 6/ 197، 230، ج 8/ 272، ج 19/ 102، 110

إسماعیل بن عیسی/ ج 3/ 138، 198، ج 19/ 46

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:130

إسماعیل بن الفضل/ ج 8/ 235، ج 20/ 394

إسماعیل بن القاسم/ ج 3/ 118

إسماعیل بن القاضی/ ج 9/ 278، ج 14/ 72

إسماعیل بن محمد/ ج 8/ 194، ج 11/ 147

إسماعیل بن محمد بن أبی کثیر/ ج 5/ 66

إسماعیل بن محمد بن إسحاق/ ج 17/ 89

السید إسماعیل بن محمد حسن بن إبراهیم الموسوی الهاشمی الأصفهانی/ ج 23/ 251

إسماعیل بن محمد حسین المازندرانی الخاجوئی/ ج 23/ 231

إسماعیل بن محمد الشعرانی/ ج 19/ 407

إسماعیل بن محمد الصفار/ ج 6/ 189، 257، ج 12/ 188، ج 13/ 44، ج 14/ 112، ج 24/ 190

إسماعیل بن مخلد/ ج 10/ 188

إسماعیل بن مرار/ ج 5/ 176

إسماعیل بن مسعده/ ج 3/ 61، ج 6/ 126، 205، 209، ج 17/ 128، ج 20/ 110

إسماعیل بن مسعود/ ج 4/ 394

إسماعیل بن مسلم/ ج 6/ 130، ج 18/ 510

إسماعیل بن مهران/ ج 5/ 360، ج 8/ 96، 107، ج 9/ 277، ج 13/ 184، 270، ج 17/ 279، ج 18/ 460، 509، ج 20/ 252، 498، ج 21/ 176

إسماعیل بن موسی/ ج 7/ 315، ج 8/ 245، 282، ج 17/ 328، ج 19/ 253، ج 24/ 222، 227

إسماعیل بن موسی (ابن بنت السدی)/ ج 3/ 160، 165، 231

إسماعیل بن موسی

بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258، ج 20/ 238، ج 24/ 269

إسماعیل بن نشیط/ ج 17/ 354، 364

إسماعیل بن یحیی/ ج 8/ 162، 235، ج 18/ 264، ج 20/ 367، 393

إسماعیل بن یحیی العبسی/ ج 3/ 79

إسماعیل بن یونس/ ج 14/ 113

السید إسماعیل الحمیری/ ج 7/ 98، 105، 106، 107، 108، ج 12/ 494، 549، 563، ج 22/ 429، 445، 446، ج 24/ 161

إسماعیل الدربندی/ ج 23/ 80، 116، 118، 119، 286

إسماعیل الدعبلی/ ج 21/ 282

ملا إسماعیل السبزواری/ ج 11/ 96، 99، 254

إسماعیل السدی/ ج 8/ 72

إسماعیل سعادتمند/ ج 23/ 70، 259

إسماعیل الصابونی/ ج 20/ 425

إسماعیل الصفار/ ج 5/ 49، 73

إسماعیل الصلواتی/ ج 3/ 63

إسماعیل محمد الشریفی/ ج 23/ 240

إسماعیل الملک/ ج 3/ 132، 229، ج 7/ 87، ج 8/ 90، ج 9/ 20، 219

إسماعیل المنصوری اللاریجانی/ ج 23/ 124، 261

إسماعیل نبی اللّه علیه السّلام/ ج 2/ 210، 217، ج 3/ 132، 246، ج 5/ 12، 50، 133، 145، ج 6/ 109، 324، ج 9/ 55، 137، 171، 181، ج 10/ 150، ج 11/ 264، ج 15/ 105، 133، ج 18/ 107، 163، 366، ج 20/ 15، 86، 308، 438، ج 22/ 452

السید إسماعیل الهاشمی الطالخونچه ای/ ج 23/ 184

الأسود بن أبی الأسود/ ج 6/ 278

الأسود بن حفص/ ج 8/ 134

الأسود بن عامر/ ج 4/ 211، 263، ج 6/ 257، ج 8/ 261، ج 17/ 171، ج 18/ 19

أسید بن إبراهیم/ ج 22/ 547

أسید بن حضیر/ ج 2/ 256، ج 8/ 56، ج 9/ 31، ج 10/ 148، 156، 165، 168، 196، 226، 250، 269، 279، 281، 360، ج 17/ 36، 79، 88

أشجع بن مزاحم

الثقفی/ ج 12/ 566، 567

أشجع عامل أبی بکر/ ج 12/ 94

أشرف الجعفری/ ج 23/ 236

السید أشرف الدین کیا الطالقانی/ ج 23/ 205

الأشرف شعبان (ملک مصر)/ ج 2/ 190، 193

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:131

السیده أشرف ظفر/ ج 23/ 219

الأشعث/ ج 6/ 123، 125، 127، 176

أشعث بن سحیم/ ج 6/ 186

أشعث بن سوار/ ج 6/ 124، 160

أشعث بن عبد الملک/ ج 6/ 126، 130

الأشعث بن قیس الکندی/ ج 2/ 291، 292، ج 3/ 142، 143، ج 7/ 208، 247، ج 8/ 154، 155، 286، 287، ج 9/ 126، 127، ج 17/ 193، 349، ج 20/ 185، 399، 400

الأشعری/ ج 8/ 117، 179، ج 9/ 40، 111، 309، 353، ج 11/ 42، 155، 165، ج 15/ 225، 288، ج 17/ 195، 396، ج 18/ 420، ج 20/ 42، 327، 387، 422، 487، 548، ج 21/ 91، 227، ج 22/ 44، 140، 368، 557، ج 24/ 85

الأشعری القمی/ ج 3/ 149، ج 4/ 255، 343، 466، ج 5/ 230، 351، ج 7/ 272

الأشنانی/ ج 20/ 334

الأشنهی/ ج 2/ 28، ج 6/ 105، ج 8/ 115، ج 17/ 521، ج 19/ 225، 516، ج 20/ 533، ج 24/ 37

الأصبغ بن زید/ ج 21/ 118، ج 22/ 313، 560

الأصبغ بن الفرج/ ج 8/ 268

الأصبغ بن نباته/ ج 2/ 292، ج 3/ 143، 200، ج 4/ 211، ج 5/ 173، 174، 204، 208، ج 6/ 39، 41، ج 7/ 280، 281، ج 8/ 154، 155، 287، ج 9/ 103، 127، 205، 244، 292، ج 15/ 159، 238، 300، 301، 305، 325، ج 17/ 155، 156، 193، 296، 349، 455، 520،

521، ج 18/ 190، 248، 249، ج 19/ 48، 52، 89، 117، 225، 317، 350، ج 20/ 400، ج 21/ 182، ج 24/ 38، 39، 40

أصغر الإرادتی/ ج 23/ 115

أصغر البحرانی/ ج 23/ 68

أصغر تقی زاده شکیبا/ ج 23/ 244

أصغر المحمدی الهمدانی/ ج 23/ 163، 260

السید أصغر محمودآبادی/ ج 23/ 174

الأصفهانی/ ج 3/ 262، 328، ج 22/ 64

الأصم/ ج 3/ 197، ج 7/ 18، 86، ج 8/ 400

الأصمعی/ ج 10/ 70، ج 12/ 13، 30

اعتماد السلطنه/ ج 17/ 471

الأعثم الکوفی/ ج 20/ 271

أعرابی بنی سلیم/ ج 8/ 14، 143، ج 17/ 240، 284، 380، 390، ج 19/ 208، 239، ج 21/ 102، 112، 575، 594، 596، ج 22/ 319، 419

الأعرج/ ج 12/ 451، ج 24/ 200

السید الأعرجی/ ج 10/ 110، ج 16/ 182، 205

الأعشی/ ج 12/ 322

أعظم الإیزدی/ ج 23/ 103

أعظم جهان بخش زاده/ ج 23/ 224

أعظم رنجبر/ ج 23/ 70

أعظم العاملی/ ج 23/ 159

أعظم المستقیمان/ ج 23/ 120

الأعظمی/ ج 14/ 270

الأعمش سلیمان بن مهران/ ج 2/ 279، 307، ج 3/ 73، 79، 109، 154، 155، 156، 157، 158، 166، 181، 196، 221، 225، 229، 233، ج 5/ 33، 52، 65، 66، 79، 80، 110، 125، ج 6/ 73، 124، 130، 159، 182، 224، 232، 233، 249، 250، 252، ج 8/ 127، 162، 164، 165، 167، 212، 221، 349، 370، ج 9/ 57، 72، 77، 80، 132، 161، 163، 192، 220، 349، 351، 354، 360، ج 10/ 33، ج 14/ 151، 347، 357، ج 17/ 93، 174، 175، 292، 401، ج 20/ 24، 37، 39، 54، 58، 62، 90، 238، 334، 367، 383، 392، 393،

414، 533، ج 21/ 228، 241، 363، ج 22/ 64، 109، ج 24/ 73، 91، 135، 254، 270

الأعمش/ ج 22/ 79

الأفرج/ ج 24/ 201

الإفریقی/ ج 20/ 77، 78

أفسانه شکاری/ ج 23/ 120

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:132

السید أفسر عباس الزیدی/ ج 23/ 116

أفشین کلات پور/ ج 23/ 227

أفضل الدین محمد/ ج 23/ 104

الأفغانی/ ج 23/ 87

الأقشهری/ ج 9/ 268، ج 17/ 85

أکبر میر جعفری/ ج 23/ 189

السید أکبر علی إم. آی./ ج 23/ 103

السید أکبر علی بن فضل علی الرضوی/ ج 23/ 139

أکرم برکات العاملی/ ج 18/ 377، 434، ج 23/ 124

أکرم سادات المدنی/ ج 23/ 125

السید أکرم علی الهندی/ ج 23/ 33، 183

5 کرم الکبیری/ ج 23/ 65

اللّه قلی السلماسی/ ج 10/ 374

إلهه علی زاده/ ج 23/ 156

الألبانی/ ج 18/ 311

إلیاس/ ج 1/ 284، ج 19/ 542

إلیاس الجعفری/ ج 23/ 161

إلیاس الشریفی الإشکوری/ ج 23/ 179

إلیاس النبی علیه السّلام/ ج 7/ 167، 170، ج 13/ 69، ج 18/ 96، 114، 134

إم. آر. محمد مصطفی بیه/ ج 23/ 82

أم أبان/ ج 3/ 115، ج 12/ 517

أم إبراهیم/ ج 3/ 123، ج 14/ 170، ج 20/ 147، 159

أم أبی جعفر بن بسطام/ ج 20/ 65

أم أحمد الحسینی/ ج 3/ 393

أم إسحاق/ ج 6/ 189

أم أسماء/ ج 23/ 204

أم أحمد الحسینی/ ج 23/ 55، 212

أم إسماعیل/ ج 6/ 286، 321

أمامه الباهلی/ ج 21/ 252

أمامه بنت أبی العاص/ ج 1/ 171، ج 2/ 202، ج 9/ 130، 297، 301، ج 10/ 15، 184، ج 14/ 224، 220، 221، 223، 224، 225، 230، 232، 234، 237، 254، 264، 271، ج 15/ 129، 164، 253، 316، 317، 331، ج 16/

182، 207، 210، 235، 236، 245، 246، 247، 248، 249، 250، 251، ج 17/ 192، ج 18/ 111، 120، ج 21/ 309، 496، 503

أمامه بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

الإمامی الخاتون آبادی/ ج 11/ 91، 250، ج 15/ 20

أم أنس/ ج 4/ 405، ج 20/ 425، ج 21/ 10، 13، 67

إم. آی. شاهد/ ج 23/ 201

أم أیمن/ ج 1/ 164، 168، 184، ج 2/ 11، 137، 172، 210، 211، 214، 222، 226، 230، 231، 235، 239، 240، 241، 242، ج 3/ 28، 65، 66، 136، 147، 166، 202، 204، 205، 212، 239، 269، 271، 272، 295، 311، 341، 349، 360، 406، ج 4/ 112، 120، 131، 235، 243، 270، 275، 281، 310، 319، 322، 329، 341، 348، 377، 379، 386، 394، 397، 403، 407، 426، 448، 449، 454، 457، 475، 476، 501، 511، 520، 526، 536، ج 5/ 259، 260، 286، ج 6/ 38، 39، 116، ج 8/ 21، 148، 274، 366، 367، ج 9/ 110، 112، 117، 129، 141، 178، 179، 248، 249، 282، 283، 290، 297، 299، 303، 304، 305، 306، 331، 342، 364، 365، ج 10/ 103، 151، 170، 182، 183، 303، 312، 316، 319، 354، ج 12/ 86، 100، 106، 108، 126، 143، 158، 159، 161، 163، 164، 169، 173، 174، 175، 195، 212، 213، 217، 234، 236، 240، 243، 246، 253، 254، 255، 258، 260، 262، 265، 276، 284، 288، 289، 298، 301، 310، 318، 329، 334، 336، 341، 342، 343، 346، 349، 372، 383، 387، 393، 400، 405، 418، 423، 424، 425، 429، 437، 439، 440، 450،

453، 467، 477، 481، 502، 503، 514، 519، 520، 527، 532، 533، 537، 540، 544، 545، 546، 563، 564، 568، ج 13/ 80، 141، 157، 341، ج 14/ 115، 222، 226، 230، 234، 264، ج 15/ 92، 97، 106،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:133

118، 129، 145، 146، 149، 162، 173، 192، 223، 227، 279، 292، 308، 311، 320، ج 16/ 277، 283، ج 17/ 108، 112، 120، 149، 195، 199، 209، 212، 228، 236، 239، 249، 279، 395، 428، 430، 434، 435، 436، 451، 468، 480، 491، 492، 495، 496، ج 18/ 515، ج 19/ 10، 16، 37، 92، 211، 272، 488، ج 20/ 318، 324، 368، 415، 488، ج 21/ 53، 204، 330، 392، 454، 517، 574، 580، 589، 600، ج 22/ 274، ج 24/ 278

أم أیوب الأنصاری/ ج 2/ 232، 249، ج 9/ 300

أم بجید/ ج 6/ 184

أم برده بنت المنذر/ ج 15/ 247

أم بکر بنت المسور/ ج 18/ 91، 92، 473، 482، 489، 495

أم البنین الکلابیه/ ج 9/ 130

أم جعفر/ ج 14/ 51، 52، 245، 257، 262، 266، ج 15/ 126، 200، 202، 206، 207، 213، 214، 216، 217، 221، 232، 255، 256، 282، ج 17/ 341

أم جعفر بنت محمد بن جعفر علیه السّلام/ ج 2/ 271، ج 20/ 489

أم حبیب بنت أبی سفیان (زوجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله)/ ج 8/ 326، ج 9/ 16، 156، ج 10/ 368، ج 13/ 77، ج 14/ 365، ج 21/ 375، ج 20/ 199

أم حبیبه (امرأه یزید)/ ج 7/ 214، 326

أم الحسن/ ج 8/ 391، ج 17/ 421

أم الحسن بنت محمد

بن علی الباقر علیه السّلام/ ج 2/ 125، ج 14/ 293

أم الحسنین البغدادی/ ج 14/ 212، ج 23/ 160، 161

أم الحکم أخت معاویه/ ج 20/ 253

أم حکیم/ ج 8/ 19، 329

السید إمداد حسین بن عباس علی الکاظمی المشهدی/ ج 23/ 201

إمداد علی الحسینی الواسطی/ ج 15/ 127

امرأه خولی/ ج 22/ 429، 455

امرأه زکریا/ ج 9/ 74

امرأه زید الیهودی/ ج 17/ 379، ج 21/ 355، 587

امرأه عقیل/ ج 17/ 416

امرأه علویه/ ج 21/ 482، 483، 484، 485، 486

امرأه علی بن عبد اللّه/ ج 7/ 103

امرأه عمران/ ج 9/ 79

امرأه عمیاء/ ج 22/ 428، 439

امرأه لوط علیه السّلام/ ج 9/ 74، ج 13/ 153، 160، ج 19/ 145

امرأه مقطوعه الید/ ج 22/ 430، 467

امرأه من بنی النضیر/ ج 21/ 498

امرأه من بنی هاشم/ ج 7/ 321

امرأه من الجن/ ج 21/ 237

امرأه من الیهود/ ج 19/ 258

امرأه موسی علیه السّلام/ ج 9/ 75، ج 21/ 138

امرأه نوح علیه السّلام/ ج 9/ 74، ج 13/ 153، 160، ج 19/ 145

امرؤ القیس/ ج 16/ 182، 204

أم رومان/ ج 2/ 211، 237، 238، 239، 240، 241، 244

الأمستری الحنفی/ ج 18/ 109، 111

أم سعد بن معاذ/ ج 4/ 302

أم سعید الأحمسیه/ ج 7/ 92

أم سلمه/ ج 1/ 141، 142، 308، 334، ج 3/ 11، 120، 129، 134، 147، 148، 179، 180، 205، 207، 208، 211، 212، 213، 216، 224، 251، 269، 270، 295، 299، 337، 352، 372، 373، 391، ج 4/ 43، 95، 116، 120، 209، 210، 231، 251، 263، 272، 273، 292، 301، 302، 303، 306، 310، 316، 322، 323، 340، 341، 342، 376، 387، 404، 405، 419، 422، 426، 433،

434، 468، 469، 476،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:134

504، 512، ج 5/ 126، 195، 212، 236، 243، 293، 302، 303، ج 6/ 13، 15، 20، 21، 34، 43، 49، 78، 91، 112، 121، 174، 179، 184، 200، 217، 233، 273، 343، 344، ج 7/ 229، 279، 281، ج 8/ 31، 71، 73، 94، 137، 174، 175، 177، 187، 201، 202، 209، 175، 177، 187، 201، 202، 207، 209، 212، 222، 226، 245، 281، 282، 285، 328، 329، 339، 347، 348، 350، 351، 361، 372، 371، 384، 391، ج 9/ 88، 101، 143، 170، 226، 241، 297، 298، 299، 300، 305، 307، 308، 309، 310، 311، 342، 350، 367، ج 10/ 11، 123، 206، 272، 316، 319، 320، 321، ج 12/ 164، 231، 232، 258، 383، 384، 416، 502، 527، 532، ج 13/ 168، 169، 246، 392، 419، ج 14/ 30، 47، 170، 215، 222، 234، 242، 258، 264، 336، ج 15/ 87، 92، 136، 146، 173، 203، 279، 282، 307، ج 16/ 90، 106، 107، 108، ج 17/ 65، 69، 89، 111، 142، 154، 187، 195، 200، 224، 245، 272، 273، 274، 291، 296، 297، 299، 300، 311، 312، 314، 326، 328، 329، 334، 335، 351، 353، 362، 363، 366، 367، 379، 381، 388، 390، 391، 395، 421، 430، 435، 451، 467، 493، 494، 497، 498، 500، 511، ج 18/ 11، 13، 15، 16، 17، 20، 21، 22، 25، 34، 37، 38، 46، 47، 49، 143، 215، 239، 253، 254، 265، 266، 267، 273، 274، 285، 286، 313، 349، 461، ج 19/ 12، 16،

20، 92، 118، 216، 244، 245، 268، 271، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 370، 375، 377، 378، 379، 382، 383، 384، 385، 386، 386، 387، 388، 389، 390، 391، 392، 393، 394، 395، 396، 397، 398، 399، 400، 402، 405، 408، 422، 423، 424، 426، 428، 429، 431، 435، 438، 441، 442، 443، 444، 445، 446، 448، 460، 461، 462، 463، 464، 468، 469، 470، 473، 476، 488، ج 20/ 71، 319، 342، 437، 438، 442، 448، 487، 549، ج 21/ 15، 25، 53، 70، 72، 86، 182، 256، 350، 351، 369، 375، 392، 393، 517، 522، ج 22/ 12، 39، 75، 76، 77، 80، 81، 527، 537، 538، 541، 578، 587، ج 24/ 250، 278

أم سلمه امرأه علی بن عبد اللّه/ ج 7/ 186

أم سلیم/ ج 4/ 405، ج 8/ 396، ج 18/ 373، 412، 395

أم سلیمان/ ج 9/ 165

أم سلیمان التانزانیایی/ ج 23/ 107، 197

أم سلیم/ ج 19/ 433، 435، ج 21/ 79

أم سلیم (زوجه أبی طلحه الأنصاری)/ ج 2/ 47، 48، 138

أم شیبه بنت أبی طلحه/ ج 12/ 421

أم طحال/ ج 12/ 442، 443

أم عبد اللّه بنت الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 5/ 181

أم عبد اللّه (أم الإمام الباقر علیه السّلام)/ ج 9/ 258

أم عبد اللّه بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

أم عبد اللّه بن عمرو بن العاص/ ج 8/ 329

أم عبد اللّه و أبی طالب/ ج 7/ 171

أم عثمان/ ج 5/ 90

أم عثمان بن عبد الرحمن/ ج 2/ 21

أم عمرو/ ج 7/ 107، ج 20/ 354

أم عمرو بن الأهشم/ ج 12/ 44

أم عون/

ج 15/ 240

أم عون بن محمد/ ج 4/ 292، 329، 447

أم الفتح/ ج 12/ 116

أم فروه بنت القاسم بن محمد بن أبی بکر (أم الإمام الصادق علیه السّلام)/ ج 5/ 181، ج 9/ 258

أم فروه بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

أم الفضل (امرأه العباس)/ ج 3/ 407، ج 6/ 174، ج 20/ 297

أم الفضل بنت المأمون/ ج 4/ 154، 201، ج 9/ 18،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:135

180

أم القائم علیه السّلام/ ج 18/ 300

أم القاسم بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

أم قتال بنت عبد اللّه بن عمر/ ج 12/ 33

أم کرز/ ج 5/ 86

أم کلثوم/ ج 12/ 227، 467

أم کلثوم (أخت الإمام موسی علیه السّلام)/ ج 21/ 280

أم کلثوم (أم یحیی بن زکریا علیه السّلام)/ ج 9/ 346، ج 21/ 230، ج 24/ 14، 65، 143

أم کلثوم بنت أبی جعفر العمری/ ج 20/ 65

أم کلثوم بنت إسحاق/ ج 7/ 311

أم کلثوم بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 1/ 144، 163، 178، ج 2/ 202، ج 3/ 329، 331، 367، 396، 408، ج 4/ 18، 25، 44، 48، 52، 64، 88، 215، 218، 355، 365، 452، ج 5/ 8، 10، 11، 13، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 26، 27، 28، 29، 30، 34، 35، 36، 37، 40، 53، 55، 56، 59، 87، 146، 147، 148، 149، 150، 151، 152، 153، 154، 155، 156، 157، 158، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 369، 371، 372، 373، 374، 375، 376، 377، 378، 379، 383، 384، 386، 387، 388، 389، 390، 391، 392، 393، 394، 395، 398، 400، 408، 409،

415، 419، 421، 425، ج 6/ 50، 128، 144، 314، 323، 325، 357، ج 7/ 8، 54، 64، 68، 213، 214، 215، 230، 244، 309، 318، 325، 333، 335، 338، 339، 340، 341، 342، 343، 344، 345، 346، 349، 350، 351، 352، 353، 354، ج 8/ 145، 146، ج 9/ 16، 20، 113، 114، 154، 155، 209، 213، 249، 290، ج 10/ 73، 105، 126، 136، 169، 254، 257، ج 11/ 19، 79، 83، 118، 142، 174، 175، 182، 195، 209، 210، 211، 213، 214، 218، 219، 220، 222، 224، 225، 241، 263، 267، ج 13/ 325، ج 14/ 85، 220، 223، 249، 253، 264، ج 15/ 86، 105، 106، 109، 147، 148، 152، 173، 178، 192، 204، 211، 238، 257، 258، 270، 285، 293، 296، 313، ج 16/ 184، 192، 226، 237، 244، 266، 267، 269، 271، 273، 285، ج 17/ 185، 191، 430، 444، 445، 446، 447، 450، 465، ج 18/ 53، 71، 120، 350، 422، ج 19/ 12، 54، 262، ج 20/ 210، ج 21/ 433، 434، 443، 503، ج 22/ 527، 528، 558، 565، 582، ج 23/ 36، ج 24/ 88

أم کلثوم بنت جرول الخزاعیه/ ج 7/ 339، 342

أم کلثوم بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 121، 123، 125، 128، 135، 141، 184، 185، 201، 202، 235، 236، 237، 239، 240، 241، 242، 243، ج 3/ 123، ج 4/ 425، ج 5/ 15، 400، ج 6/ 17، 146، 152، 180، 193، 297، ج 7/ 206، 228، ج 9/ 290، 302، ج 16/ 253، ج 17/ 39، 40،

ج 18/ 65، 66، 129، 137، ج 20/ 196، 432، ج 21/ 29، 260، 369، 373، 383، 392، 461، 479، ج 24/ 290

أم کلثوم بنت عبد اللّه بن جعفر الطیار/ ج 4/ 199، ج 5/ 360، 368، 370، ج 7/ 212، 213، 292، 315

أم کلثوم بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258، ج 22/ 558، 565، 582

أم کلثوم الصغری بنت علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 5/ 368، 372

أم کلف/ ج 7/ 231

أمل طنانه/ ج 23/ 171، 184، 191، 196، 289

أم المجتبی العلویه/ ج 6/ 112، 124، 125

أم محمد/ ج 14/ 245

أم محمد بنت محمد بن جعفر بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 15/ 215، 219، 233، 234

أم مظفر آل شبیر الخاقانی/ ج 23/ 143، 232

أم موسی/ ج 6/ 286، 321، ج 7/ 214، 323

أم موسی بن عمران علیه السّلام/ ج 2/ 181، ج 9/ 321، 332، ج 18/ 298، 411

أم موسی المحدثه/ ج 8/ 372

أم مینه/ ج 8/ 16

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:136

أم هانی بنت أبی طالب/ ج 2/ 267، ج 3/ 55، ج 4/ 455، ج 6/ 17، 63، 146، 180، 193، ج 8/ 17، 97، 164، 178، 270، 272، 318، 319، 321، 326، ج 9/ 14، 88، 127، 128، 247، 270، ج 11/ 262، ج 12/ 475، ج 13/ 93، 136، ج 22/ 60، ج 24/ 290

أمیه بن أبی حذیفه/ ج 2/ 251، 252

أمیه بن بسطام/ ج 22/ 206، ج 24/ 42

أمیه بن خلف/ ج 2/ 197، 199، 215، ج 8/ 77، 152، 168، 171، 189، 390، ج 21/ 407

أمیدی/ ج 23/ 288

الأمیره قدریه الأفندی/ ج 4/

58، 289، ج 10/ 122

أمیر التقدمی/ ج 23/ 130

أمیره قدریه الحسین/ ج 23/ 208

أمیر حسن اللاهوری/ ج 23/ 57

السید أمیر حسین المیر حسینی/ ج 23/ 83

السید أمیر حسین النقوی/ ج 12/ 571

أمیر الظهیری/ ج 23/ 243

أمیر علی الآقایاری/ ج 23/ 239

أمیر علی داتو/ ج 23/ 241

أمیر علی آقایاری/ ج 23/ 48

أمیر مسعود الطاهریان/ ج 23/ 167

أمیر مهدی مراد حاصل/ ج 23/ 79، 135

أمیر النساجی/ ج 23/ 72

أمیر هاشم القوانلو/ ج 23/ 202

الأمیری التنکابنی/ ج 23/ 216

أمیل دور منغم/ ج 23/ 22

أمین/ ج 23/ 237، 265

أمین الإسلام الطبرسی/ ج 2/ 199

أمین عبده/ ج 23/ 262

الأمینی (العلامه)- عبد الحسین بن أحمد الأمینی أم یوسف/ ج 6/ 286، 321

انتظام اللّه الشهابی الأکبرآبادی/ ج 23/ 170

الأندلسی/ ج 5/ 12، 154، ج 6/ 106، ج 16/ 184، 248

أنس بن الحارث/ ج 6/ 185، 186

أنس بن عیاش اللیثی/ ج 18/ 89

أنس بن عیاض أبو حمزه/ ج 5/ 89

أنس بن مالک/ ج 1/ 222، 225، 255، 307، 326، 328، ج 2/ 58، 61، 282، ج 3/ 33، 34، 62، 63، 64، 65، 66، 151، 165، 188، 196، 197، 216، 217، 220، 221، 228، 229، 233، 235، 236، 285، 286، 291، 302، 337، 340، 350، 352، 353، 399، 400، 403، 410، 411، ج 4/ 105، 107، 137، 138، 139، 148، 180، 181، 184، 191، 193، 204، 208، 225، 231، 232، 238، 239، 257، 260، 265، 280، 281، 297، 317، 374، 399، 401، 403، 404، 455، 469، 502، 509، 511، 513، 514، ج 5/ 53، 84، 85، 86، 102، 104، 105، 108، 112، 282، ج 6/ 76، 79، 80، 95، 127، 151، 153، 176،

187، 225، 228، 229، 232، 286، 335، ج 8/ 51، 192، 193، 194، 206، 219، 243، 244، 265، 266، 278، 318، 322، 326، 327، 331، 335، 338، 359، ج 9/ 33، 38، 39، 55، 56، 57، 58، 59، 71، 77، 98، 101، 132، 160، 170، 176، 177، 219، 220، 232، 233، 238، 240، 248، 271، 277، 278، 289، 334، 366، ج 10/ 312، 314، 316، 319، ج 12/ 335، ج 13/ 55، 59، ج 14/ 33، 67، 69، 70، 72، 75، 88، 92، 94، 100، 108، 109، 110، 113، 220، ج 16/ 228، ج 17/ 26، 27، 28، 62، 93، 128، 133، 153، 158، 160، 165، 173، 207، 220، 222، 226، 228، 320، 321، 408، 416، 443، 444، 493، 508، 513، 514، ج 18/ 19، 25، 32، 33، 39، 48، 49، 171، 182، 230، 232، 240، 248، 349، 387، 395، 412، 465، 504، ج 19/ 38، 86، 87، 125، 135، 190، 191، 241، 524، ج 20/ 90، 95، 167، 236، 329، 330، 336، 342، 354، 368، 375، 416، 425، 428، 429،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:137

437، 439، 440، 502، 533، 551، ج 21/ 12، 13، 16، 25، 26، 88، 251، 312، 313، 315، 346، 356، 363، 379، 448، 449، 520، 521، 597، ج 22/ 58، 64، 138، 306، 307، 310، 575، 605، ج 24/ 39، 89، 90، 94، 97، 120، 135، 153، 223، 274، 275، 276، الأوزاعی/ ج 24/ 176

إنسیه صغری الحسینی/ ج 23/ 229

الأنصاری/ ج 6/ 126، 233، ج 23/ 158

أنوش/ ج 3/ 132، 246، ج 22/ 86

إنیل حمد علی التانزانیایی/ ج 23/

212

الأوزاعی/ ج 3/ 118، 258، ج 5/ 225، 251، 280، ج 7/ 149، 206، 229، ج 8/ 365، ج 15/ 240، 323، ج 17/ 129، ج 18/ 16، 37، 382، 391، ج 19/ 391، 392، 473، ج 20/ 28، 32، 108، ج 22/ 224

أوس بن الحدثان/ ج 12/ 163، 256، 346، ج 13/ 9، 13، 64، ج 17/ 494

الأهوازی/ ج 20/ 166

السید أولاد حیدر فوق البلگرامی الهندی/ ج 23/ 160

أیاد الثابت/ ج 17/ 162، ج 23/ 69، ج 23/ 232

إیرج زند بگله (صفا علی)/ ج 23/ 184

إیرج ملک پور/ ج 23/ 97

إیزدیار بن مسعود/ ج 14/ 109

أیمان الکحیل/ ج 23/ 113

أیمن بن أم أیمن/ ج 2/ 214، 221، 222، 227، 228، 232، ج 9/ 15، 129، 140، 141

أیوب/ ج 3/ 72، 216، 362، ج 5/ 55، 88، 104، 111، 192، 203، ج 6/ 250، ج 8/ 137، ج 9/ 307، ج 12/ 61، 65، ج 17/ 209، 217، 500، ج 18/ 461، 466، 467، ج 20/ 201

أیوب بن الحر/ ج 3/ 46، ج 19/ 69، 152

أیوب بن نوح/ ج 7/ 166، ج 16/ 72، ج 17/ 20، ج 19/ 48، 117

أیوب السجستانی/ ج 9/ 33، 106

أیوب السختیانی/ ج 3/ 100، ج 4/ 28، 112، 168، 72، 173، 179، 188، 189، 210، 218، 331، 333، 377، 394، 395، 398، 406

أیوب الگنجی/ ج 23/ 212

أیوب النبی علیه السّلام/ ج 7/ 167، 169، 170، 173، ج 9/ 55، 76، 261، ج 13/ 69، ج 18/ 61، 95، 100، 113، 114، 130، 197، ج 19/ 542، ج 21/ 466

بابا أسد اللّه بن بیرام علی البیجاری/ ج 23/ 287

الباعلوی/ ج 4/

37، 351

الباعونی/ ج 18/ 315، ج 24/ 231

باقر بن المرتضی الناطئی المدارسی/ ج 23/ 142 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 137 فهرس الأعلام ..... ص : 47

قر شریف القرشی/ ج 23/ 125

باقر علی خان/ ج 23/ 236

السید باقر القزوینی/ ج 1/ 208

باقر المقدسی/ ج 12/ 256، 506، ج 15/ 153، 263، ج 23/ 86

السید باقر الهندی/ ج 10/ 110، 215، 216، ج 11/ 184، 279، ج 14/ 179، 187، 191، 192

الباکستانی/ ج 23/ 210

ب. أم نرجس/ ج 23/ 69

الباهلی/ ج 11/ 131

الباهوری/ ج 24/ 230

بتول الربیعی/ ج 23/ 205

البحتری بن الحسان/ ج 12/ 289

البحرانی/ ج 2/ 32، ج 5/ 356، ج 6/ 178، ج 20/ 301، ج 23/ 289، ج 24/ 234، 268، 283، 295

بحر العلوم/ ج 1/ 208

بحر المسلی/ ج 17/ 27

بحیر بن سعید/ ج 6/ 166، 167

البخاری/ ج 2/ 197، ج 4/ 63، 186، 262، ج 6/ 243، ج 7/ 346، 352، ج 8/ 193، 194، ج 10/ 104، 351، ج 11/ 119، 120، 121، 150، 153، 158، 161، 163، 164، ج 12/ 16، 54، 196، 197،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:138

198، 205، 210، 222، 235، 250، 278، 279، 282، 335، 336، 366، 368، 407، 412، 413، 414، 426، 451، 454، 457، 458، 459، 461، 503، 507، 509، 518، ج 13/ 57، 85، 109، 110، 111، 139، 162، ج 14/ 72، 109، 335، 351، 365، 366، ج 15/ 226، 310، 330، 334، ج 16/ 18، ج 17/ 176، 232، 467، ج 18/ 38، 143، 412، 446، 452، 463، 492، 499، 504، 512، ج 19/ 37، 38، 42، 69، 85، 127،

142، 190، 194، 442، ج 20/ 52، 219، 240، 241، ج 21/ 156، 187، 209، 424، ج 24/ 166

بخیه بن إسحاق/ ج 18/ 405

بدایع نگار الخراسانی/ ج 23/ 93

البدخشانی/ ج 2/ 103، ج 4/ 57، ج 15/ 207، 294، 334، ج 18/ 345، ج 19/ 368، 446، ج 21/ 309

البدخشانی الحارثی/ ج 5/ 12، 147، 216، 345، ج 14/ 314، ج 16/ 65

البدخشی/ ج 2/ 126، 152، 158، ج 4/ 57، 183، 357، ج 10/ 66، ج 15/ 216، ج 18/ 109، 110، ج 24/ 31، 32، 38، 49، 250، 268

بدر بن الطبرستانی/ ج 5/ 306

بدر الدین/ ج 18/ 384

بدر الدین النصیری/ ج 23/ 155

بدل بن المحبّر/ ج 4/ 262

بدیل بن الجبر/ ج 24/ 225

بدیل بن ورقاء/ ج 20/ 199

البراء بن عازب/ ج 3/ 337، ج 6/ 56، 95، 160، 190، 219، 220، 224، 225، ج 9/ 88، 101، 151، 152، 205، 206، 272، ج 10/ 175، 210، 276، 278، ج 17/ 71، 73، 91، ج 19/ 472، 473، 524

برّه بنت أمیه الخزاعی/ ج 5/ 144، ج 18/ 169، ج 22/ 528

برّه بنت عبد المطلب علیه السّلام/ ج 21/ 418، 419

برّه بنت نوشجان/ ج 19/ 196

برحانه أم موسی/ ج 9/ 75

بردعه بن عبد الرحمن/ ج 5/ 34، 42

البرزنجی/ ج 3/ 359، ج 4/ 184، 456، ج 11/ 178

البرغانی/ ج 11/ 47، ج 24/ 261

البرقی أحمد البرقی

البرمکی/ ج 10/ 33، ج 14/ 357، ج 17/ 293، ج 19/ 81، 246، ج 20/ 383

برهان/ ج 20/ 62

برهان بن علی الصوفی/ ج 7/ 301

برهان الدین/ ج 16/ 10، 39

برهان الدین أحمد بن علی الغزنوی/ ج 4/ 138

برهان الدین الحلبی/

ج 24/ 79

برهان الدین الشافعی/ ج 12/ 479

البرّی التلمسانی/ ج 4/ 142، 368، ج 5/ 30، 35، 344

برید/ ج 2/ 200، ج 6/ 350

بریده الأسلمی/ ج 3/ 69، 71، 338، 342، 344، 363، ج 4/ 325، 327، 470، 471، 472، 473، 474، 482، ج 5/ 86، 112، ج 8/ 59، 119، 172، ج 9/ 14، 80، 113، 249، 292، ج 10/ 122، 151، 181، 231، ج 13/ 172، ج 14/ 13، 38، 40، 224، 259، ج 15/ 148، 204، 224، 246، 249، 252، 291، 300، 333، ج 16/ 29، 277، 281، 291، ج 17/ 26، 27، 28، 62، 66، 329، ج 20/ 37، 108، 136، 337، 341، 342، 399، ج 24/ 44، 256

برید الرقاشی/ ج 7/ 279

برید العجلی/ ج 21/ 391

بریر/ ج 7/ 51

البزاز/ ج 3/ 361، ج 4/ 170، 263، 327، ج 7/ 210، 266، 295، ج 12/ 46، 113، 131، 466، 468، ج 13/ 110، ج 14/ 72، 73، ج 18/ 313، 503

بزل الهروی/ ج 13/ 126، ج 18/ 78، ج 21/ 225، البزنطی/ ج 7/ 307، ج 15/ 167، ج 16/ 10، 26، 27، 101، ج 17/ 116، 202، ج 19/ 302، 375،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:139

ج 20/ 81، ج 21/ 16، 47، ج 22/ 557

السید بسام الخضره/ ج 23/ 278

البستی/ ج 4/ 88، ج 5/ 12، 151، ج 6/ 147، 148

بسره بنت صفوان/ ج 8/ 122، ج 14/ 366

البسوی/ ج 6/ 197، 245، ج 10/ 92

بشار/ ج 20/ 171

بشار البصری/ ج 20/ 520

بشار بن خالد/ ج 9/ 146

بشار المکاری/ ج 20/ 151، 193، 194، 195، 196، 240

بشران بن أبی

أمیه/ ج 12/ 490، 513، 515

بشر بن آدم/ ج 4/ 179، ج 5/ 88

بشر بن إبراهیم الأنصاری/ ج 18/ 382، 391، ج 20/ 28، 108، ج 24/ 176

بشر بن بکر/ ج 9/ 35

بشر بن زید/ ج 8/ 49

بشر بن السری/ ج 9/ 132

بشر بن سلیمان النخاس/ ج 7/ 104، 199، 204، ج 18/ 299، 300، ج 19/ 61، 62، ج 22/ 433، 436

بشر بن شعیب/ ج 18/ 485، 493

بشر بن عاصم/ ج 22/ 195

بشر بن عتاب/ ج 12/ 372، 544

بشر بن غالب/ ج 5/ 134، 135، 322، 323

بشر بن مالک/ ج 2/ 253

بشر بن محمد بن بشیر/ ج 7/ 305

بشر بن مطر/ ج 22/ 140، 166

بشر بن مهران/ ج 18/ 72، 86، 87، ج 19/ 194، 508

بشر بن موسی/ ج 6/ 250، ج 8/ 28، 57، ج 9/ 278، ج 12/ 60، ج 14/ 72

بشر بن الوالیه الهاشمی/ ج 24/ 227

بشر بن الولید البصری/ ج 3/ 160، 165، 231، ج 19/ 253

بشر الدهان/ ج 24/ 245، 246

بشر الرحال/ ج 7/ 212، 305

بشیر بن أبی زید/ ج 22/ 528

بشیر بن البراء/ ج 12/ 420، 494، 577

بشیر بن حبیب/ ج 24/ 61

بشیر بن زیاد/ ج 22/ 593

بشیر بن زید/ ج 21/ 119

بشیر بن سعد/ ج 9/ 26، 31، ج 11/ 160، ج 12/ 14، 15، 16، 41، 51، 54، 55، 61، 71

بشیر بن سعید/ ج 10/ 143، 148

بشیر بن عبد المنذر/ ج 9/ 88

بشیر بن میمون/ ج 22/ 341

بشیر بن الولید/ ج 12/ 371، 544

بشیر الحبیبی/ ج 23/ 210

بشیر الدهان/ ج 17/ 60

البطائنی علی بن أبی حمزه البطائنی

البعّاج/ ج 2/ 99، ج 3/ 935، ج 11/ 209

بغدان/

ج 14/ 235

البغوم بنت المعدل/ ج 8/ 19، 329

البغوی/ ج 5/ 129، 191، ج 10/ 269، ج 12/ 456، 460، ج 13/ 104، 106، ج 15/ 121، 122، 126، ج 20/ 472، ج 24/ 127، 199، 231، 232

بقیه بن الولید/ ج 6/ 166، 167، ج 18/ 267، 284

بقیع بن الحرث/ ج 17/ 28

بکار/ ج 8/ 122، 258

بکار بن أحمد/ ج 21/ 187، 462

بکار بن بشر/ ج 17/ 122

بکار بن قتیبه/ ج 5/ 53، ج 17/ 410، ج 20/ 442

بکار بن محمد/ ج 12/ 136، ج 20/ 23، ج 24/ 288

بکراد بن الطیب/ ج 6/ 337، 343

بکر بن أبی بکر/ ج 22/ 179، 214

بکر بن أبی مریم/ ج 18/ 284

بکر بن أحمد/ ج 7/ 123، ج 22/ 565

بکر بن أحمد القصری/ ج 22/ 582

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:140

بکر بن أحنف/ ج 22/ 558

بکر بن الأعنق/ ج 12/ 136

بکر بن سمال/ ج 19/ 524

بکر بن سهل/ ج 6/ 197، ج 9/ 132

بکر بن صالح/ ج 5/ 247، ج 8/ 349، ج 9/ 262، 263، ج 16/ 51، ج 18/ 196، 107، 340، ج 19/ 336، ج 20/ 341، ج 21/ 277، ج 22/ 100

بکر بن عبد اللّه/ ج 1/ 219، ج 7/ 287، ج 8/ 165، 352، ج 19/ 254، ج 21/ 324، ج 22/ 88، 136

بکر بن عبد اللّه بن حبیب/ ج 3/ 61، 173، 196، ج 5/ 244، 286

بکر بن عبد الوهاب/ ج 14/ 49، ج 15/ 185، ج 17/ 489

بکر بن کار/ ج 6/ 211

بکر بن محمد/ ج 22/ 44

بکر بن محمد الصیرفی/ ج 18/ 467

بکر بن وائل/ ج 16/ 204

بکر بن

یحیی/ ج 8/ 221

البکری/ ج 12/ 14، 32، 33، 35، 37، 51

بکیر بن صالح/ ج 20/ 247

بکیر بن مسمار (یسار)/ ج 18/ 16، 25، ج 19/ 420، 421، 505، 514

البلادی/ ج 11/ 183

البلاذری/ ج 1/ 162، ج 2/ 149، 240، ج 4/ 46، ج 5/ 17، 18، 40، 330، 417، ج 6/ 79، 80، 146، 149، 197، 306، 310، 311، ج 9/ 86، 188، ج 10/ 122، 159، 197، 198، 213، 261، 342، ج 11/ 206، ج 12/ 18، 49، 79، 160، 208، 323، 524، ج 13/ 108، 115، ج 14/ 112، 217، ج 15/ 182، 214، 268، 293، 319، 324، ج 16/ 184، 226، 246، 249، ج 17/ 80، 87، 434، 489، ج 18/ 448، ج 20/ 209، 375، ج 21/ 375

البلاغی/ ج 13/ 11، 37، ج 19/ 495، 569

بلال بن حمامه/ ج 3/ 172، 210، 375، ج 4/ 508، ج 20/ 40، ج 24/ 179

بلال بن یحیی/ ج 17/ 367

بلال الحبشی/ ج 2/ 295، 296، 297، ج 3/ 130، 180، 186، 226، 294، 331، 340، 361، 403، 405، ج 4/ 101، 118، 119، 264، 283، 297، 402، 476، 477، 478، 488، 537، ج 6/ 67، ج 8/ 80، 163، 199، 279، 358، ج 9/ 19، 38، 39، 246، 247، 248، 250، 251، 254، 272، 273، 276، 359، 363، ج 14/ 125، 126، 263، ج 16/ 205، 278، 291، 292، ج 17/ 127، 128، 165، 173، 187، 200، 208، 210، 219، 224، 234، 395، 429، ج 19/ 22، 127، ج 20/ 23، 349، 383، 543، ج 24/ 42، 44، 45، 55، 59، 110، 131،

132، 185، 281، 291، 552، ج 21/ 503، ج 22/ 152، 574

البلخی/ ج 2/ 157، ج 16/ 210

البلخی الواعظ/ ج 13/ 51

البلخی الشافعی/ ج 5/ 12، 155، 343، ج 14/ 313

البلخی صاحب المناقب الثلاثه/ ج 4/ 56، 356

بلقیس بنت شرحیل بن الهدی (ملکه سبا، زوجه سلیمان)/ ج 4/ 99، ج 8/ 256، ج 9/ 74، 75، 79، ج 21/ 137، 280

بلید بن سلیمان/ ج 22/ 566

بنت أبی جهل/ ج 7/ 346، ج 8/ 145، ج 9/ 14، 18، 114، 179، 180، 200، ج 18/ 463، 519

بنت أبی ذر الغفاری/ ج 1/ 171

بنت أحمد بن محمد بن حاتم/ ج 17/ 287

بنت حمدان الأنباریه/ ج 21/ 314

بنت حمزه/ ج 19/ 96

بنت سلیمان بن داود علیه السّلام/ ج 4/ 251، ج 17/ 437، 521

بنت الشاطی/ ج 10/ 112، 236

بنت عبد المطلب علیه السّلام/ ج 22/ 385، 396

بنت علقمه بن زراره/ ج 12/ 44

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:141

بنت الفواز/ ج 4/ 41، 353

بنت هبیره/ ج 17/ 409

بنت یهودی عمیاء زمناء/ ج 7/ 11، 15، 16

بندار بن إبراهیم/ ج 21/ 25

البنداری/ ج 4/ 63، 262

بندر الشاعر/ ج 21/ 289

بنده/ ج 23/ 153

بنو هشام بن المغیره/ ج 9/ 199، ج 18/ 463

بنو عبد اللّه بن سعد/ ج 12/ 42

بنو سعد/ ج 12/ 59

الشیخ البهائی (محمد بن الحسین)/ ج 2/ 79، ج 3/ 268، ج 5/ 37، 35، ج 12/ 494، 561، 562، ج 13/ 12، 119، ج 16/ 14، 102، ج 18/ 344، ج 20/ 219، 233، 234، 276، 300، 301، 460، ج 21/ 200، ج 22/ 172، 197، 200، 201، 203، 215، 464

البهبهانی/ ج 4/ 23، 383

بهجه بنت

الحارث بن عبد اللّه/ ج 21/ 295

بهلول/ ج 20/ 261، 263، ج 23/ 206

بهلول بن حسان/ ج 6/ 279، ج 18/ 209

بهلول بهجت أفندی (القاضی)/ ج 16/ 11، 50

بهمن الصالحی/ ج 23/ 76

البهوئی الحنبلی/ ج 15/ 151

بهیه/ ج 2/ 21

البواب/ ج 5/ 106

البوصیری الشافعی/ ج 4/ 215، ج 13/ 93

البوفکی/ ج 7/ 92

بولس سلامه (الشاعر المسیحی)/ ج 3/ 135، 328، 354، ج 4/ 112، 114، 132، 133، 385، ج 5/ 12، 143، ج 19/ 368، 445، ج 21/ 549، 563

بومدین/ ج 4/ 457

البیاضی النباطی/ ج 3/ 25، ج 5/ 403، 417، ج 6/ 114، 165، ج 7/ 290، 292، ج 14/ 181، ج 22/ 597، ج 24/ 33

بیار الأسلمی/ ج 20/ 209

بیان/ ج 18/ 508، ج 24/ 33، 34، 53، 54

بی باک الماهلی/ ج 23/ 249

بی بی بهشتی/ ج 23/ 281

بیدل المحسنی/ ج 23/ 78

البیرجندی/ ج 6/ 306، ج 11/ 22، 100، 181، 255

بیضاء بنت عبد المطلب/ ج 21/ 419

البیضاوی/ ج 13/ 104، ج 19/ 224، 495، 567

البیهقی السبزواری/ ج 3/ 242، ج 4/ 168، 169، 191، 193، 263، 397، 537، ج 5/ 34، ج 6/ 153، ج 11/ 47، ج 12/ 16، 60، 458، 470، 474، 519، 522، ج 13/ 34، 50، 136، ج 14/ 224، 370، ج 15/ 196، 232، 236، 298، ج 16/ 119، 229، 253، ج 17/ 358، ج 18/ 38، 86، 102، 110، 267، ج 19/ 158، 408، 465، 474، 477، 500، 570، ج 20/ 369، ج 24/ 190، 200، 202

البیومی/ ج 19/ 127

پاپ ژان/ ج 23/ 23، 86

پاپ ژان پل الثانی/ ج 23/ 256

پترفورد/ ج 23/ 136

پروانه الملکی/ ج

23/ 209

پرویز الرضائی/ ج 23/ 205

پروین ملک آبادی/ ج 23/ 226

پوران علی پور/ ج 23/ 82

پیمان مالکی نژاد/ ج 23/ 197

تاج بن محمد بن الحسین الحسینی/ ج 16/ 61

السید تاج الدین/ ج 11/ 176، 227

تاجیوف گوزل/ ج 23/ 209

تاخور/ ج 1/ 284

تارخ/ ج 1/ 284

تامر میر مصطفی السوری/ ج 23/ 157

الترکمانی/ ج 15/ 216

الترمذی/ ج 3/ 98، ج 4/ 63، 192، 262، ج 5/ 52، 198، ج 6/ 77، 224، 232، 235، 246، 247، 248،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:142

252، 257، ج 7/ 352، ج 8/ 206، 242، 323، ج 12/ 229، 231، 278، ج 14/ 355، ج 18/ 38، 39، 42، 144، 446، 467، 490، 505، ج 19/ 37، 69، 477، 516، 565، 570، ج 20/ 112، ج 21/ 142، 143، 424، ج 24/ 79، 122، 124، 191

التستری/ ج 6/ 201، 202، 287، 306، 337، ج 20/ 66

التستری (صاحب القاموس)/ ج 10/ 261

تغلبه/ ج 22/ 226

التفتازانی/ ج 6/ 243

التفرشی/ ج 4/ 37

تقی الدین/ ج 9/ 249، 290

تقی الدین الشمنی/ ج 4/ 262، ج 17/ 158، 405

تقی الدین المکی/ ج 2/ 123، 188، ج 5/ 205، 339، ج 12/ 91

التقی الفاسی/ ج 22/ 517

تمیم بن بهلول/ ج 22/ 88، 136

التلعکبری/ ج 1/ 214

التلمسانی/ ج 4/ 30، ج 14/ 309

تلید بن سلیمان/ ج 3/ 52، ج 6/ 32، 164، ج 7/ 295، ج 8/ 223، 224، ج 20/ 104

تماضر بنت إصبع/ ج 12/ 42

تمام/ ج 7/ 21، 266

تمام بن عبد اللّه/ ج 2/ 58، 206

تمتام/ ج 19/ 408

تمیم بن بهلول/ ج 1/ 219، ج 3/ 173، ج 5/ 286، ج 7/ 287، ج 8/ 352، ج 19/ 254،

427، ج 21/ 324

تمیم بن عبد اللّه/ ج 7/ 185

التمیمی/ ج 6/ 213

التنکابنی/ ج 22/ 524، ج 23/ 149

التنوخی/ ج 7/ 27

توبه بن الخلیل/ ج 24/ 283

توبه بن علوان البصری/ ج 4/ 314

توپراق محمد طاهر/ ج 23/ 123

توران الأنصاری/ ج 23/ 166

توفیق أبو علم/ ج 5/ 315، ج 10/ 19، 24، 28، ج 13/ 391، 412، ج 14/ 42، 46، 191، ج 15/ 261، 294، 331، ج 16/ 38، 75، 211، 261، ج 18/ 18، 56، 133، 374، 395، ج 23/ 120، 207، 208، 209، ج 24/ 30، 221، 249

توماس دافونکا/ ج 23/ 110، 124

التویسرکانی/ ج 6/ 306

ثابت/ ج 3/ 229، ج 5/ 79، ج 9/ 71، 77، 88، 160، 220، 278، ج 14/ 72، 109، 110، 113، ج 17/ 128، 133، 173، 416، 513، 514، ج 20/ 413، ج 22/ 138، 605، ج 24/ 250، 251

ثابت بن أبی حمزه/ ج 3/ 309، ج 18/ 307

ثابت بن أبی صفیه/ ج 8/ 162، 193، 235، ج 20/ 393، ج 21/ 40

ثابت البنانی/ ج 6/ 225، ج 8/ 193، 194، ج 18/ 49، ج 19/ 190، ج 24/ 69، 90

ثابت بن حماد النصری/ ج 24/ 127، 232

ثابت بن قیس بن شماس/ ج 10/ 186، 195، 226، 243

ثابت بن یعقوب/ ج 24/ 127

ثاقب/ ج 20/ 533

الثعالبی/ ج 3/ 303

الثعالبی التونسی/ ج 4/ 229، 274

ثعلبه بن میمون/ ج 9/ 293، ج 15/ 157، 158

الثعلبی/ ج 6/ 77، 107، ج 7/ 301، ج 12/ 108، ج 17/ 62، 334، ج 19/ 224، 225، 227، 270، 329، 375، 390، 505، 556، 570، ج 21/ 275، 282، ج 22/ 45، 64، 88،

95، 137، 277، ج 24/ 238، 271

الثعلبی المالکی/ ج 5/ 79، 80

الثقفی/ ج 12/ 192، ج 13/ 132، ج 18/ 65، ج 19/ 386، ج 20/ 197، ج 22/ 75

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:143

ثمامه/ ج 21/ 25

ثمامه بن عبد اللّه/ ج 18/ 395

ثوابه بن أحمد/ ج 1/ 306

ثوبان/ ج 17/ 190، 198، 233، 385، 394، 409

ثوبان (مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله)/ ج 8/ 130، 133، 134، 141، 176، 278، 279، ج 20/ 471، 546

ثور بن یزید/ ج 3/ 173، ج 19/ 254، 427، ج 22/ 136

الثوری/ ج 5/ 177، 184، ج 6/ 119، ج 15/ 240، ج 19/ 379

ثویر بن أبی فاخته/ ج 18/ 290، ج 24/ 234، 235

جابر بن سعید/ ج 22/ 575

جابر بن سلمه/ ج 18/ 213، ج 20/ 100، ج 22/ 28

جابر بن سلیمان بن بریده/ ج 20/ 399

جابر بن سمره/ ج 3/ 37، 169، 235، 352، ج 14/ 13، 38، ج 17/ 266، 276، ج 19/ 85، 86، 154، ج 24/ 98

جابر بن شمر الیهودی/ ج 17/ 155

جابر بن عبد اللّه الأنصاری/ ج 1/ 150، 214، 221، 233، 249، 256، 302، 304، 305، 312، 313، 316، ج 2/ 17، 18، 54، 289، 294، 307، ج 3/ 20، 23، 52، 65، 66، 71، 90، 166، 169، 182، 184، 188، 199، 271، 273، 274، 296، 297، 337، 352، ج 4/ 100، 103، 107، 131، 152، 216، 223، 235، 242، 243، 245، 258، 272، 273، 304، 305، 306، 314، 374، 410، 411، 412، 479، 493، 502، 506، 509، 520، 521، 534، ج 5/ 58، 63، 64، 98، 99، 112،

180، 181، 190، 231، 235، 244، 248، ج 6/ 73، 97، 123، 124، 117، 130، 131، 137، 175، 177، 188، 205، 224، 225، 233، 237، 238، 250، 252، 253، 254، 256، 298، 331، ج 7/ 73، 85، 147، 148، 232، 268، ج 8/ 12، 35، 52، 66، 95، 96، 109، 111، 142، 161، 174، 208، 209، 210، 235، 250، 251، 254، 261، 262، 333، 379، 382، ج 9/ 67، 68، 69، 81، 84، 85، 101، 196، 221، 240، 247، 248، 258، 259، 260، 263، 264، 265، 266، 267، 268، 271، 276، 277، 303، 330، 333، 334، 337، 339، 346، 347، 352، 353، 398، ج 10/ 12، 26، 42، 76، 306، 314، 318، ج 11/ 25، 167، 168، 266، ج 12/ 16، 39، 60، 179، 235، 236، 265، 271، 279، 280، 320، 329، 340، 341، 350، 373، 374، 394، 457، 545، ج 13/ 29، 139، 157، 270، 325، ج 14/ 75، 79، 120، 152، 207، 208، 284، 285، 345، 346، ج 15/ 313، ج 16/ 34، 49، 50، 107، 109، 186، 189، 190، 191، 229، ج 17/ 65، 66، 67، 69، 130، 131، 138، 182، 188، 222، 223، 278، 279، 282، 315، 326، 384، 385، 389، 393، 394، 396، 402، 415، 467، 494، ج 18/ 12، 72، 73، 76، 82، 89، 92، 93، 102، 106، 129، 134، 160، 168، 171، 185، 186، 187، 188، 189، 193، 194، 213، 214، 226، 230، 232، 233، 245، 250، 251، 253، 254، 262، 278، 293، 296، 297، 299، 317، 335، 397، 408، 449، 450، 456، 459، 460، 512، ج 19/

11، 13، 42، 62، 87، 88، 148، 149، 180، 193، 194، 234، 235، 238، 271، 288، 332، 333، 334، 336، 337، 338، 339، 340، 341، 342، 343، 363، 338، 339، 340، 341، 342، 343، 363، 371، 375، 459، 491، 502، 505، 508، 516، 524، 570، ج 20/ 32، 36، 37، 43، 94، 95، 137، 154، 162، 192، 223، 224، 238، 278، 309، 310، 320، 321، 323، 325، 369، 389، 393، 398، 420، 421، 426، 427، 468، 469، 470، 492، 497، 498، 500، 516، 517، 528، 531، 532، 545، ج 21/ 13، 34، 35، 142، 158، 187، 191، 229، 230، 251، 302، 353، 357، 378، 393، 452، 453، 454، 458، 459، 586، 590، 592، 594، ج 22/ 28، 63، 107، 108، 147، 154، 277، 304، 348،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:144

349، 528، 535، 550، 591، 612، ج 24/ 65، 66، 67، 72، 116، 119، 151، 241، 260، 262، 269، 270، 276

جابر أکبر زاده/ ج 23/ 214

جابر بن کردی/ ج 9/ 147، ج 17/ 298، 313، ج 19/ 251، 282

جابر بن مجاهد/ ج 20/ 238

جابر بن نوح/ ج 13/ 104

جابر بن یزید الجعفی/ ج 1/ 214، 234، 306، 307، 317، 318، 332، ج 2/ 120، ج 3/ 71، 141، 153، 193، 194، 246، ج 4/ 135، 144، 425، 510، ج 5/ 14، 79، 135، 323، 408، 422، ج 6/ 175، ج 7/ 233، ج 8/ 61، 96، 382، ج 9/ 160، 213، 263، 264، ج 10/ 80، 134، 169، 257، ج 11/ 195، ج 12/ 565، ج 13/ 184، 238، ج 14/ 25، 290، 310، ج

16/ 255، ج 17/ 199، 266، 279، 504، ج 18/ 173، 179، 186، 187، 189، 190، 207، 227، 265، 314، 386، ج 19/ 41، 93، 116، 139، 150، 262، 340، 363، 375، ج 20/ 92، 93، 117، 165، 412، 517، ج 21/ 175، 349، ج 22/ 59، 64، 67، 88، 161، 181

جابر الجزائری/ ج 2/ 161، ج 4/ 49، ج 8/ 169، ج 14/ 315، ج 20/ 543، 550، 551، ج 21/ 33، 36، 167

جابر حسن الحداد/ ج 22/ 51

الجاثلیق النصرانی/ ج 6/ 287، 347، ج 10/ 312، ج 19/ 18، 103، ج 21/ 11، 18، 217، 239، 272

الجاحظ/ ج 5/ 403، 412، ج 10/ 291، ج 18/ 10، 25، ج 19/ 124، ج 21/ 283

جار حماد بن سلمه/ ج 24/ 34، 35

جار سلیمان الأعمش/ ج 22/ 429، 452

الجارود/ ج 21/ 237

جاریه علی علیه السّلام/ ج 8/ 373، ج 17/ 436

جاریه المتوکل/ ج 7/ 58

جاریه یزید/ ج 7/ 214، ج 22/ 429، 451

جاسم الأدیب/ ج 18/ 377، 433، ج 23/ 292

السید جاسم بن حسن شبر/ ج 23/ 81

جاسم هشام العبادی/ ج 23/ 204

جالینوس/ ج 5/ 347

جامع بن أبی نصر/ ج 6/ 180، ج 19/ 98

جامع بن أحمد/ ج 18/ 383

جامع المصری/ ج 10/ 43

جاوید إقبال قزلباش/ ج 23/ 122

الجبائی/ ج 12/ 163، 249

جبار بن صخر/ ج 12/ 504، 516

جباره بن المغلس/ ج 5/ 120، 124، ج 6/ 206، ج 8/ 266، ج 17/ 160، 337، ج 20/ 416، 552، ج 22/ 590

جبار الخلفی/ ج 23/ 115

جبرئیل الملک/ ج 1/ 12، 132، 133، 138، 141، 142، 143، 147، 149، 150، 155، 174، 186، 193، 194، 205،

209، 224، 228، 230، 231، 262، 269، 274، 275، 276، 280، 281، 284، 290، 296، 323، 326، ج 2/ 15، 17، 18، 22، 23، 26، 30، 31، 33، 34، 36، 37، 38، 39، 40، 41، 42، 43، 44، 45، 47، 50، 53، 54، 55، 57، 58، 59، 135، 136، 151، 155، 169، 175، 177، 184، 186، 196، 200، 214، 217، 221، 264، 282، 283، 288، 295، 297، 298، 299، 301، 308، ج 3/ 11، 13، 14، 15، 21، 22، 26، 36، 37، 38، 54، 57، 111، 114، 117، 120، 124، 128، 129، 130، 131، 132، 133، 134، 135، 136، 137، 138، 146، 148، 150، 151، 155، 158، 161، 162، 163، 169، 178، 179، 183، 185، 187، 188، 193، 194، 196، 198، 205، 208، 209، 216، 223، 224، 228، 229، 230، 232، 234، 235، 239، 241، 242، 245، 247، 249، 252، 253، 254، 255، 256، 257، 258، 260، 261، 262، 263، 264، 265، 266، 268، 270، 272، 273، 275، 276، 279،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:145

281، 284، 285، 286، 287، 288، 289، 293، 296، 297، 307، 311، 327، 329، 331، 332، 347، 349، 351، 353، 354، 371، 372، 374، 375، 378، 379، 384، 408، 409، ج 4/ 20، 33، 50، 100، 114، 117، 118، 131، 137، 158، 173، 187، 195، 196، 202، 206، 223، 224، 227، 230، 233، 240، 243، 244، 276، 280، 301، 302، 303، 304، 310، 311، 312، 315، 331، 340، 341، 367، 387، 388، 389، 392، 402، 408، 409، 411، 412، 414، 415، 418، 424، 430، 431، 437، 439، 450، 491، 502،

503، 504، 505، 506، 509، 511، 512، 514، 515، 516، 517، 521، 522، 523، 524، 526، 530، 531، 533، 534، 535، 536، 537، ج 5/ 11، 42، 43، 46، 63، 66، 69، 90، 115، 117، 118، 122، 123، 126، 129، 132، 144، 145، 165، 167، 171، 173، 179، 189، 193، 226، 231، 235، 236، 237، 238، 241، 242، 245، 249، 250، 252، 254، 255، 256، 262، 274، 275، 279، 294، 295، 296، 297، 303، 304، 305، 306، 308، 312، 321، 345، 351، 352، 355، 358، 371، 375، ج 6/ 11، 12، 13، 17، 18، 19، 20، 21، 25، 34، 40، 41، 43، 46، 47، 49، 50، 51، 52، 68، 89، 99، 102، 103، 134، 135، 136، 145، 158، 159، 177، 186، 190، 191، 195، 216، 217، 221، 235، 242، 243، 254، 257، 260، 266، 287، 295، 329، 345، ج 7/ 11، 49، 71، 168، 173، 174، 176، 178، 221، 318، 325، ج 8/ 9، 10، 11، 13، 14، 18، 20، 22، 23، 25، 26، 35، 37، 45، 73، 79، 80، 82، 85، 87، 89، 90، 91، 111، 115، 119، 130، 139، 140، 150، 154، 163، 166، 178، 180، 192، 196، 197، 198، 207، 210، 218، 231، 245، 252، 253، 256، 257، 258، 263، 264، 273، 274، 276، 278، 280، 282، 285، 294، 298، 327، 328، 343، 347، 350، 351، 355، 356، 365، 366، 367، 370، 372، 373، 374، 380، 381، 397، 398، 399، ج 9/ 10، 12، 13، 15، 17، 20، 21، 22، 33، 44، 45، 47، 56، 57، 58، 62، 65، 78، 81، 92،

94، 101، 104، 105، 107، 110، 121، 124، 128، 136، 139، 140، 144، 149، 164، 170، 171، 182، 203، 204، 214، 219، 226، 227، 233، 234، 238، 239، 241، 248، 277، 283، 288، 309، 310، 312، 320، 321، 322، 323، 324، 326، 337، 338، 339، 342، 346، 350، 351، 352، 355، 356، 358، 359، 360، 361، 362، 363، 364، 366، 367، 370، ج 10/ 36، 43، 100، 115، 143، 170، 207، 248، 304، 316، ج 11/ 69، 263، 265، ج 12/ 16، 39، 56، 57، 83، 84، 85، 86، 88، 99، 100، 105، 106، 108، 109، 174، 178، 190، 207، 265، 310، 340، 345، 425، 447، 470، 477، 478، 544، 548، ج 13/ 12، 14، 46، 89، 178، 202، 214، 228، 244، 269، 323، ج 14/ 12، 20، 28، 29، 60، 66، 68، 69، 70، 77، 79، 81، 87، 88، 94، 103، 106، 108، 109، 110، 113، 151، 167، 253، 271، 331، 334، 335، 336، 339، 344، 353، 358، 366، 373، ج 15/ 84، 85، 88، 89، 92، 105، 106، 113، 115، 116، 174، 175، 176، 192، 198، 229، 231، 234، 236، 238، 258، 260، 287، 327، ج 16/ 21، 49، 55، 163، 234، 244، ج 17/ 46، 64، 74، 75، 76، 104، 109، 115، 121، 127، 132، 146، 195، 237، 239، 240، 241، 244، 245، 250، 252، 259، 272، 277، 284، 290، 291، 294، 295، 299، 303، 313، 314، 325، 326، 328، 345، 346، 351، 352، 353، 359، 373، 374، 379، 380، 381، 382، 383، 396، 406، 407، 414، 424، 425، 429، 434، 435،

436، 437، 453، 462، 467، 483، 499، 501، 502، 505، 506، 507، 513، 515، 516، ج 18/ 9، 13، 14، 48، 56، 61، 115، 126

، 153، 154، 158، 162، 163، 164، 166، 169، 184، 211، 227، 228، 231،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:146

243، 309، 359، 378، 415، 421، 434، 435، ج 19/ 46، 104، 200، 201، 202، 203، 207، 209، 210، 211، 212، 215، 216، 217، 219، 225، 226، 236، 237، 241، 243، 244، 245، 246، 248، 250، 252، 253، 254، 258، 261، 268، 270، 272، 277، 279، 285، 287، 288، 292، 296، 303، 305، 311، 320، 321، 328، 329، 330، 335، 343، 364، 366، 367، 369، 373، 379، 380، 384، 385، 394، 397، 399، 427، 447، 450، 453، 455، 459، 518، 522، 560، ج 20/ 14، 16، 34، 49، 76، 84، 93، 137، 175، 184، 281، 309، 317، 322، 329، 353، 354، 359، 386، 397، 420، 430، 431، 432، 436، 437، 438، 440، 445، 456، 458، 475، 482، 485، 512، 513، 525، 526، 528، 529، 530، 532، 533، 534، 535، 536، ج 21/ 37، 40، 48، 62، 70، 72، 94، 110، 120، 129، 145، 161، 168، 183، 206، 231، 232، 234، 235، 262، 271، 300، 323، 328، 336، 348، 354، 355، 370، 371، 376، 377، 390، 396، 397، 425، 434، 517، 523، 524، 575، 576، 577، 597، 599، 600، 602، 605، 608، ج 22/ 12، 13، 15، 16، 68، 76، 96، 98، 105، 142، 159، 210، 275، 288، 302، 317، 321، 331، 328، 341، 345، 351، 373، 380، 410، 411، 412، 542، 547،

558، 573، 605، ج 24/ 11، 13، 14، 16، 24، 59، 62، 63، 65، 66، 71، 78، 79، 87، 90، 104، 109، 110، 112، 113، 131، 133، 142، 159، 160، 168، 169، 170، 181، 182، 213، 218، 225، 226، 238، 260، 279، 285

جبرئیل بن أحمد/ ج 6/ 259، ج 9/ 293، ج 15/ 158، ج 19/ 114

جبله المکی/ ج 2/ 38، 39، ج 8/ 95، ج 19/ 282، ج 20/ 26، 531

الجبهان/ ج 20/ 151، 201، 202

جبیر بن مطعم/ ج 2/ 202، 254، 262، ج 12/ 368، ج 13/ 50

جثامه المزنیه/ ج 21/ 426

جذعان بن نصر/ ج 7/ 353

الجرجانی/ ج 6/ 227

الجرجرائی/ ج 20/ 100، 463

جرجیس النبی علیه السّلام/ ج 10/ 254، 262، ج 11/ 175، 212، ج 20/ 210

الجرمقی البسطامی/ ج 11/ 92، 96

جرمی بن أبی العلام/ ج 13/ 208

جریح/ ج 4/ 481، ج 7/ 191، 192، ج 10/ 90، 318

جریر/ ج 5/ 52، 53، 86، 105، 112، 276، ج 6/ 189، 224، 243، 250، ج 10/ 90، 92، 93، 223، ج 20/ 388

جریر بن حازم/ ج 3/ 363، ج 4/ 173، 179، 188

جریر بن حریث/ ج 3/ 335

جریر بن حمید/ ج 9/ 57، 88

جریر بن عبد الحمید/ ج 3/ 61، ج 8/ 165، 167، 321، 372، ج 18/ 77، 80، 86، 87، 98، 106، 113، 163، 164، ج 19/ 62، 524، ج 24/ 198

جریر بن عبد اللّه البجلی/ ج 12/ 179، 340، 341، 373، 374، 531، 545، ج 20/ 185

الجریری/ ج 17/ 118، 119، 170، ج 24/ 31

السید الجزائری/ ج 3/ 135، 311، ج 6/ 309، ج 20/ 291، 357، 358، ج 23/

96، 169

الجزری/ ج 2/ 161، ج 24/ 34

الجشی/ ج 11/ 185، 287

الجصاص/ ج 13/ 12، 47

الجعابی/ ج 3/ 29، ج 10/ 196، ج 13/ 89، ج 19/ 68، ج 22/ 75، ج 24/ 234

جعده بنت الأشعث/ ج 5/ 161، 168، ج 6/ 144، 263، 266، ج 19/ 57

جعده بن هبیره/ ج 17/ 418، 421

جعفر/ ج 5/ 45، ج 15/ 252، ج 18/ 181، ج 20/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:147

180، ج 21/ 153

جعفر الإبراهیمی/ ج 23/ 120، 124، 159

جعفر أحمد/ ج 24/ 270

جعفر الأحمر/ ج 9/ 253، ج 11/ 266، ج 13/ 332، ج 20/ 43، 91، ج 21/ 458، ج 24/ 72

جعفر الأحمری/ ج 8/ 101، 172، 187، 188

جعفر الأصغر بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

جعفر الباقری/ ج 23/ 216

جعفر بن أبی أحمد/ ج 18/ 267

جعفر بن أبی البرکات/ ج 6/ 229

جعفر بن أبی طالب (الطیار)/ ج 1/ 241، 260، ج 2/ 247، 268، 269، 270، 271، 277، ج 3/ 12، 41، 42، 55، 78، 80، 84، 85، 86، 89، 96، 128، 140، 270، ج 4/ 206، 302، 306، 310، 329، 332، 404، 419، 421، 422، 431، 434، 436، 476، 488، ج 5/ 11، 168، 283، ج 6/ 17، 63، 152، 180، 193، 211، 266، 271، 272، 280، 285، 307، 309، 317، ج 7/ 37، 42، 50، 57، 60، 61، 65، 69، 136، 176، 178، 208، 220، 244، 265، ج 8/ 15، 16، 19، 22، 93، 159، 164، 178، 232، 237، 264، 319، 320، 322، 353، 354، 371، 373، ج 9/ 13، 15، 16، 18، 40، 62، 104، 134، 151،

152، 155، 170، 178، 182، 187، 191، 202، ج 10/ 323، ج 12/ 18، 81، 82، 83، 341، 384، ج 12/ 179، 253، 254، ج 17/ 238، 268، 269، 270، 397، 432، 433، 474، 475، 478، 479، 480، 487، 490، 512، ج 18/ 25، 203، 235، 268، 270، 277، 291، 306، 309، ج 19/ 9، 31، 40، 55، 153، 207، 213، 217، 365، 370، 398، 470، ج 20/ 16، 98، 131، 313، 348، 349، 375، 394، 438، 493، 499، ج 21/ 183، 217، 235، 269، 274، 280، 284، 316، 318، 361، ج 22/ 14، 16، 17، 20، 21، 97، 100، 101، 102، 136، 138، 139، 140، 158، 165، 166، 514، 575، ج 24/ 13، 17، 18، 40، 57، 58، 72، 87، 89، 96، 111، 112، 120، 152، 210، 211، 228، 242، 243، 270، 273، 281، 290

جعفر بن أحمد/ ج 2/ 37، 305، ج 8/ 67، ج 17/ 52، 417، ج 18/ 208، ج 19/ 16، 281، ج 20/ 182، 238، 529، ج 22/ 145، 182، 186، 250

جعفر بن أحمد بن سنان/ ج 14/ 345

جعفر بن أحمد بن علی/ ج 1/ 227

جعفر بن أحمد التمیمی/ ج 19/ 81

جعفر بن الأصفر/ ج 24/ 73

جعفر بن بشرویه/ ج 9/ 348

جعفر بن بشیر/ ج 6/ 270

جعفر بن بکیر الخیاط/ ج 23/ 149

جعفر بن جسر بن فرقد/ ج 17/ 128، 173

جعفر بن حبان/ ج 19/ 536

جعفر بن الحسن/ ج 19/ 40، 336

جعفر بن الحسن بن الحسن/ ج 17/ 59، 60

جعفر بن الحسن بن یحیی/ ج 9/ 262

جعفر بن الحسن المثنی/ ج 12/ 555

جعفر بن الحسین/ ج 18/ 249، ج 19/

95

جعفر بن الحسین المؤمن/ ج 7/ 139، ج 15/ 157

جعفر بن حفص الخثعمی/ ج 1/ 221، ج 3/ 80

جعفر بن حفظ الملطی/ ج 19/ 258

جعفر بن ربیعه/ ج 20/ 422، ج 24/ 73

جعفر بن زیاد الفقیه الخوری/ ج 3/ 168

جعفر بن زید/ ج 3/ 40

جعفر بن زید بن طلق/ ج 4/ 181، 185

جعفر بن سعد/ ج 3/ 366

جعفر بن سعید/ ج 4/ 186، ج 8/ 49، ج 21/ 119

جعفر بن سعید (المحقق الحلی)/ ج 6/ 296

جعفر بن سلام/ ج 20/ 369

جعفر بن سلمه/ ج 8/ 65، 66، 236، 283، ج 9/ 337، 344، ج 14/ 338، ج 18/ 451، ج 19/ 107، ج 20/ 34، 75، ج 21/ 106، 136، ج 24/ 78

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:148

جعفر بن سلیمان/ ج 5/ 257، ج 8/ 31، 107، 339، 348، ج 9/ 146، 287، ج 10/ 33، ج 14/ 357، ج 17/ 271، 290، 313، 348، ج 18/ 116، 293، 460، 509، ج 19/ 52، 6، 215، 242، 246، 251، 469، ج 20/ 162، 383، ج 21/ 90، 176، 599، 614، ج 22/ 82، 227

جعفر بن سلیمان الضبّی/ ج 4/ 148، ج 9/ 136، ج 17/ 290، 293

جعفر بن سهل/ ج 5/ 79، 279، ج 9/ 160، ج 12/ 115، ج 18/ 167، 409، ج 21/ 109، ج 22/ 63، 79، 340

جعفر بن عبد اللّه/ ج 6/ 75، 125، 126، 210، ج 18/ 302، ج 19/ 215، ج 21/ 448، 599

جعفر بن عبد اللّه بن جعفر الطیار/ ج 3/ 146، ج 5/ 368

جعفر بن عبد اللّه بن یعقوب بن فناکی/ ج 4/ 98

جعفر بن عبد

اللّه العلوی/ ج 17/ 290، ج 19/ 242

جعفر بن عفان الشاعر/ ج 7/ 46، 70

السید جعفر بن علی/ ج 22/ 474

جعفر بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 7/ 261

جعفر بن علی الحوار/ ج 10/ 134، ج 19/ 93، ج 20/ 412

جعفر بن عماره الکندی/ ج 2/ 18، ج 13/ 184

جعفر بن عمرو بن أمیه/ ج 14/ 365

جعفر بن عمرو التستری/ ج 24/ 269

جعفر بن عون/ ج 5/ 24، 32، 33، 34، ج 6/ 118، 186، 218، ج 22/ 315

جعفر بن غیاث/ ج 5/ 323

جعفر بن قرط/ ج 4/ 486

جعفر بن قولویه/ ج 7/ 86، 91

جعفر بن مالک الفزاری/ ج 5/ 142، ج 7/ 193

جعفر بن محمد/ ج 2/ 250، ج 3/ 196، 347، ج 6/ 46، 87، 108، ج 8/ 72، 210، 312، ج 9/ 359، ج 10/ 12، 169، ج 13/ 139، 190، ج 14/ 152، 345، ج 17/ 206، ج 18/ 98، 185، 200، 220، 229، 459، 460، 471، 473، 513، ج 19/ 105، 107، 116، 144، 202، 262، 320، 336، 388، 432، ج 20/ 31، 164، 398، 429، 500، 518، ج 21/ 592، ج 22/ 38، 45، 53، 58، 75، 79، 159، 207، 240، 558

جعفر بن محمد (أبو عبد اللّه)/ ج 1/ 262

جعفر بن محمد (أبو القاسم)/ ج 7/ 82، 124، 157

جعفر بن محمد الإحمسی/ ج 12/ 146، ج 22/ 79

جعفر بن محمد الأرمنی/ ج 7/ 231

جعفر بن محمد باقر الشوشتری (شرف الدین)/ ج 23/ 113

جعفر بن محمد البحرانی/ ج 23/ 265

جعفر بن محمد بن أحمد/ ج 2/ 57، ج 8/ 31، 180

جعفر بن محمد بن بشرویه/ ج 9/ 257،

ج 20/ 498، ج 22/ 274

جعفر بن محمد بن جعفر/ ج 8/ 99، ج 14/ 91

جعفر بن محمد بن جعفر الحسنی/ ج 13/ 269

جعفر بن محمد بن الحسن/ ج 14/ 238، ج 15/ 197، 199

جعفر بن محمد بن الحسن بن الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 13/ 415

جعفر بن محمد بن الحسین/ ج 18/ 17، ج 22/ 88

جعفر بن محمد بن الزحاف/ ج 24/ 45

جعفر بن محمد بن زیاد/ ج 5/ 45

جعفر بن محمد بن زیاد الفقیه الخوری النیشابوری/ ج 2/ 281، ج 24/ 39، 50

جعفر بن محمد بن سعید/ ج 1/ 214، ج 20/ 165

جعفر بن محمد بن سعید الأحمسی/ ج 19/ 520

جعفر بن محمد بن شریح/ ج 17/ 56

جعفر بن محمد بن شیرویه/ ج 17/ 282

جعفر بن محمد بن عبد اللّه الموسوی/ ج 18/ 175

جعفر بن محمد بن عبید اللّه/ ج 22/ 44

جعفر بن محمد بن عماره الکندی/ ج 2/ 18، ج 4/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:149

196، 452، ج 5/ 14، 408، 422، ج 9/ 213، ج 11/ 195، ج 12/ 442، ج 13/ 238، ج 16/ 255، ج 17/ 504، ج 18/ 410، 411، ج 20/ 117

جعفر بن محمد بن عمر الأحمسی/ ج 20/ 80

جعفر بن محمد بن عمرو/ ج 5/ 192

جعفر بن محمد بن عیسی/ ج 19/ 28

جعفر بن محمد بن غیب/ ج 5/ 34

جعفر بن محمد بن الفضیل/ ج 10/ 256، ج 20/ 211

جعفر بن محمد بن قولویه/ ج 24/ 283

جعفر بن محمد بن مالک/ ج 9/ 364، 265، 359، ج 10/ 134، ج 15/ 159، ج 19/ 64، 93، 340، 341، ج 20/ 412،

ج 22/ 44، ج 24/ 252

جعفر بن محمد بن مروان/ ج 8/ 100، 215، ج 9/ 111، ج 14/ 105

جعفر بن محمد بن مزید/ ج 21/ 445

جعفر بن محمد بن مسرور/ ج 8/ 244، 339، ج 12/ 112، ج 18/ 248، 293، ج 22/ 38

جعفر بن محمد بن مسعود/ ج 6/ 259، ج 17/ 52

جعفر بن محمد بن مسعود العیاشی/ ج 10/ 191

جعفر بن محمد بن مسلم/ ج 12/ 116

جعفر بن محمد بن مکی/ ج 17/ 419

جعفر بن محمد بن نصیر/ ج 8/ 182

جعفر بن محمد بن یزید/ ج 7/ 295

جعفر بن محمد حسین/ ج 22/ 469

السید جعفر بن محمد الحسینی/ ج 8/ 68، 69، ج 12/ 118، ج 24/ 28، 101، 255

جعفر بن محمد الحسینی/ ج 14/ 75، ج 18/ 76، 382، ج 19/ 50

جعفر بن محمد الخواص/ ج 2/ 56

جعفر بن محمد الدوریستی/ ج 1/ 227، 271، ج 7/ 115، ج 9/ 215، 217، 263، ج 18/ 202، ج 19/ 44، 382، ج 20/ 209، 266، 269، ج 21/ 96، 176، 243، 267، 314، 345، 391، 450

جعفر بن محمد الرمانی/ ج 18/ 44

جعفر بن محمد الصائغ/ ج 17/ 206

جعفر بن محمد العلوی/ ج 1/ 247، ج 17/ 190، ج 18/ 242، 380، ج 20/ 466، ج 22/ 322

جعفر بن محمد الفزاری/ ج 5/ 83، ج 8/ 59، ج 12/ 119، ج 18/ 177، 178، 186، 187، 227، ج 20/ 424، 474

جعفر بن محمد الفریابی/ ج 4/ 449، 455، 263، ج 6/ 131

جعفر بن محمد المالکی/ ج 9/ 37، 67

جعفر بن محمد مغلس/ ج 24/ 189

جعفر بن محمد النیسابوری/ ج 6/ 129

جعفر بن مسافر/

ج 6/ 162

جعفر بن مسرور/ ج 3/ 150، 151

جعفر بن المقرئ/ ج 21/ 111

جعفر بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

جعفر بن نصیر/ ج 3/ 79، ج 8/ 127، ج 18/ 269

جعفر بن نعیم بن شاذان/ ج 19/ 131

جعفر بن هارون/ ج 3/ 118، 258، ج 18/ 495

جعفر بن هشام/ ج 14/ 109،

جعفر بن یحیی البرمکی/ ج 21/ 96

جعفر التستری/ ج 7/ 16، 19، 20، 83

السید جعفر الحسینی/ ج 23/ 136

السید جعفر الخلخالی/ ج 23/ 76، 151، 228

جعفر الدقاق/ ج 19/ 500، ج 20/ 152، 209، 210، 267، 268

جعفر الشوشتری الواعظ/ ج 4/ 161، ج 5/ 91، 92، 307، 308، ج 6/ 20، ج 14/ 225، 265، ج 19/ 18، 109، ج 20/ 426

جعفر رسول زاده (آشفته)/ ج 23/ 55، 67، 71، 83، 152، 199، 240، 244

جعفر السبحانی/ ج 23/ 80، 111، 292، 293

السید جعفر شبر النجفی/ ج 23/ 161

السید جعفر الشهیدی/ ج 23/ 103، 125، 126، 133،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:150

154، 157، 291، 211

السید جعفر الطباطبائی/ ج 23/ 215

جعفر علی صاحب/ ج 23/ 276

جعفر عون/ ج 3/ 91

جعفر الغریب/ ج 23/ 81، 279

جعفر غلام عبد اللّه بن بکیر/ ج 9/ 254

جعفر الفریابی/ ج 17/ 88

جعفر الفزاری/ ج 15/ 301

جعفر کاشف الغطاء/ ج 10/ 118، ج 14/ 181، ج 22/ 521

جعفر گنزالس/ ج 23/ 68

السید جعفر مرتضی العاملی/ ج 2/ 89، 94، 229، ج 4/ 43، 353، 371، ج 5/ 218، ج 6/ 154، ج 9/ 10، 49، 200، ج 10/ 114، 116، 119، 120، 260، 297، 300، 353، 355، 366، ج 11/ 23، 106، 192، 214، 316، ج 13/ 11،

35، ج 14/ 149، 174، 175، 176، 181، 182، 283، 284، ج 15/ 15، 26، 269، ج 16/ 13، 84، ج 17/ 16، 87، 96، ج 18/ 10، 27، 55، 105، 158، 233، 377، 501، ج 20/ 306، 313، 426، 543، 544، ج 23/ 115، 134، 137، 151، 252، 256

السید جعفر مسئله گو/ ج 23/ 205

جعفر المقرئی/ ج 22/ 276

السید جعفر میر عظیمی/ ج 23/ 86، 156

جعفر النقدی/ ج 5/ 356، 378

جعفر الهلالی/ ج 11/ 190، 307، ج 15/ 197، ج 16/ 123، 150، ج 21/ 549، 564

جعفر الوراق/ ج 8/ 263

الجعفری/ ج 18/ 41

جعونه/ ج 12/ 217

جعیده بنت الأشعث/ ج 6/ 29

الجفری/ ج 2/ 152

السید جلال بن فخار/ ج 24/ 100

السید جلال الدین بن عبد الحمید/ ج 3/ 348

السید جلال الدین بن عبد الفخار الموسوی الحائری/ ج 4/ 27، 138، 327، 419

جلال الدین بن محمد طاهر الریاستی/ ج 23/ 112، 221

جلال الدین رئیس العلماء/ ج 2/ 88

جلال الدین الربانی الشیرازی/ ج 23/ 201

جلال الدین السیوطی- السیوطی

السید جلال الدین عبد الحمید بن فخار الموسوی/ ج 21/ 389

جلال الدین الفارسی/ ج 23/ 167

الجلودی/ ج 18/ 78، 335، ج 19/ 41، ج 20/ 320، 462، ج 21/ 106، 348، ج 22/ 28، 95

السید جلیس الترمذی/ ج 23/ 171

السید جلیل السید إبراهیمی/ ج 23/ 135، 257

جلیل الکربلائی/ ج 23/ 238

السید جلیل الموسوی الملکی/ ج 23/ 261

جمّال الحسین علیه السّلام/ ج 7/ 12، 25، 27، 47، 55، ج 22/ 429، 454، 455، 513

جمال الدین أحمد/ ج 16/ 207

السید جمال الدین الأسترآبادی/ ج 23/ 113

جمال الدین بن معین/ ج 18/ 171، 494

السید جمال الدین دین پرور/ ج 23/ 203، 219، 220

جمال الدین

الزرندی/ ج 3/ 358، ج 7/ 291، ج 19/ 474، 536

جمال الدین عبد اللّه بن الجصاص/ ج 7/ 312

السید جمال الدین محمد بن الحسین الیزدی الحائری/ ج 23/ 138

السید جمال الموسوی/ ج 23/ 196

جمّانه/ ج 11/ 262

جمانه بنت أبی طالب/ ج 24/ 87

جمانی الکوفی/ ج 6/ 171، 234

جمهان/ ج 6/ 221، 222

جمهور بن منصور/ ج 6/ 120، 251

جمیع بن عمیر/ ج 3/ 99، ج 8/ 100، 101، 123،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:151

181، 187، 236، 237، 238، ج 9/ 80

جمیل/ ج 5/ 76، ج 13/ 138

جمیل إبراهیم الحبیب/ ج 23/ 138

جمیل بن درّاج/ ج 4/ 337، ج 8/ 97، 153، ج 12/ 477، ج 16/ 72، ج 17/ 19، 20، 21، 22، ج 21/ 380

جمیل بن صالح/ ج 2/ 253، ج 6/ 128، ج 8/ 373، ج 18/ 171، ج 21/ 444

جمیله دادرسی/ ج 23/ 142

جمیله الأحمدی/ ج 23/ 68 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 151 فهرس الأعلام ..... ص : 47

یل الجالبی/ ج 23/ 276

جمیع بن عمیر/ ج 20/ 37، 39، 91، 112، 136

جمیع بن المبارک/ ج 22/ 68

جمیع الهجیمی/ ج 17/ 514

جمیل بن دراج/ ج 22/ 381

جناب بن نسطاس/ ج 8/ 55

الجنابذی/ ج 5/ 161، 165، 180، 199، 213، 300، 342، ج 6/ 96، ج 18/ 502

جناح (مولی حارث بن أمیه)/ ج 2/ 227، 229، 231، 232، ج 9/ 140

جناده/ ج 6/ 264، 277، 279

جناده بن أبی أمیه/ ج 18/ 208، 209

جندب بن سفیان/ ج 9/ 88

جندل بن جناده/ ج 18/ 156، 214

جندل بن والق/ ج 18/ 404، 418، 436، ج 20/ 29، ج 21/ 108، ج 22/ 38، 276،

556

الجندی/ ج 20/ 138، 201، ج 21/ 465

الجنی الشاعر/ ج 7/ 12، 35

جهان آقتاش/ ج 23/ 120

جهان بیگم اللکنهوئی/ ج 23/ 115، 225

جه جه شو/ ج 23/ 83

الجهرمی/ ج 18/ 376، 431

جهم/ ج 6/ 247

جواد/ ج 23/ 114

جواد الإسلامی/ ج 23/ 120

جواد الأشعری/ ج 23/ 80

جواد الإقبال قزلباش/ ج 23/ 136

الجواد بدقت/ ج 11/ 183، 275

جواد بن الحسین آل رمضان الأحسائی/ ج 23/ 221

جواد بن محمد تقی الأفسر الخوانساری/ ج 23/ 65

جواد التبریزی/ ج 23/ 193، 195، 224

السید جواد الحسینی الطباطبائی/ ج 23/ 138

جواد الحلّی/ ج 11/ 185، 283

جواد سرخوش/ ج 23/ 256

جواد شفیعیان/ ج 23/ 280

جواد الفاضل/ ج 23/ 137، 155، 266

السید جواد القزوینی/ ج 10/ 212، ج 11/ 16، ج 15/ 323، ج 16/ 105، 110، 262، ج 23/ 197

جواد القیومی الأصفهانی/ ج 23/ 185

جواد الکربلائی/ ج 13/ 100

جواد المحدثی/ ج 23/ 186، 260

جواد مغنیه/ ج 4/ 218

جواد الملائی/ ج 23/ 227

جواد الملکی التبریزی/ ج 2/ 116، ج 16/ 183، 227

جواد النعیمی/ ج 23/ 76، 79، 177

السید جواد الهاشمی/ ج 23/ 219

السید جواد الورعی/ ج 23/ 244

جواد یوسف بن محمد حماد/ ج 23/ 123

الجواهری/ ج 7/ 237، ج 8/ 95، 96، ج 20/ 261، 266، 349، 371، 388

الجوزجانی/ ج 7/ 352، ج 17/ 172

الجوهر الکلبی/ ج 8/ 286، 287، ج 9/ 126، 127

الجوهری/ ج 5/ 33، 34، 65، ج 10/ 105، 107، 118، 166، 168، 169، 187، 188، 278، 279، 281، 344، ج 11/ 131، ج 18/ 385، ج 22/ 95، 107، ج 19/ 282، ج 20/ 26، 28، 462، 531، 532، ج 21/ 106، 348، 376، ج 24/ 52، 251

الجوهری الجرجانی الشاعر/

ج 7/ 12، 30، 45، 69،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:152

208، 252

جویبر/ ج 2/ 272، 273، 274، 275، 276، 291، ج 17/ 61، 193، ج 20/ 399، 400، ج 21/ 275

جویبر بن سعد/ ج 3/ 146

جویبر الختلی/ ج 2/ 292، ج 3/ 142، 143

جویر بن سعد/ ج 21/ 448

جویر بن عبد اللّه النحلی/ ج 12/ 265، 267

جویر الجبلی/ ج 8/ 154، 155

جویریه/ ج 20/ 67

جویریه ابنه أبی جهل/ ج 3/ 103، 104، 105

جویریه بن أسماء/ ج 7/ 145، ج 12/ 316

جویریه بنت الحارث (زوجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله)/ ج 21/ 375

جویریه بن العلاء/ ج 7/ 80، 292، 393

جوین/ ج 6/ 305

الجوینی/ ج 1/ 254، ج 5/ 403، 413، ج 16/ 237، 238، ج 17/ 217

جی إینکلد فیلد/ ج 23/ 221

جیانی کاراتل/ ج 23/ 65

جیحون الرجبی/ ج 23/ 92

الحائری المازندرانی/ ج 6/ 299، 300، ج 9/ 244، ج 21/ 422

الحائری الیزدی/ ج 18/ 160، 252

حاتم/ ج 18/ 25، ج 19/ 505، 514، ج 20/ 23

حاتم بن أبی صغیره/ ج 5/ 330

حاتم بن أبی مغیره/ ج 10/ 93، 97

حاتم بن إسماعیل/ ج 2/ 290، ج 6/ 62، 63، 218، ج 9/ 68، 69، ج 17/ 402

حاتم بن عقیل/ ج 8/ 188، ج 20/ 140

حاتم بن وردان/ ج 4/ 331، 377، 394

حاجب أحمد الطوسی/ ج 5/ 183

حاجب بن سلیمان/ ج 9/ 360، ج 20/ 24، ج 24/ 60

حاجب بن عبید/ ج 12/ 108

حاجب بن مالک/ ج 7/ 295، 296، ج 21/ 443

الحاج خلیفه/ ج 23/ 236

الحارث/ ج 3/ 46، 65، 348، ج 4/ 79، 138، 264، ج 5/ 21، 30، 66، 101، 132، ج

6/ 139، 205، 250، 251، ج 10/ 63، 302، ج 17/ 192، 193، 213، 232، ج 19/ 69، 133، 152، 504، 533، ج 20/ 380، ج 22/ 75

الحارث الأعور/ ج 2/ 55

الحارث البصری/ ج 12/ 180

الحارث بن أبی أسامه/ ج 2/ 282، ج 9/ 200، ج 15/ 267، ج 20/ 204

الحارث بن أبی سلمه/ ج 15/ 284، ج 18/ 137

الحارث بن إدریس/ ج 4/ 529

الحارث بن تیهان/ ج 18/ 214

الحارث بن جعفر/ ج 8/ 87، 399

الحارث بن الحارث/ ج 24/ 202

الحارث بن الحصیره/ ج 2/ 292، ج 3/ 143، 184، 200، ج 6/ 41، ج 8/ 155، ج 20/ 400

الحارث بن الخزرج/ ج 17/ 88

الحارث بن الصمه/ ج 2/ 258، ج 12/ 507

حارث بن عمرو الفهری/ ج 20/ 149، 175

الحارث بن مسکین/ ج 3/ 30، 346، ج 4/ 335، ج 18/ 477، 478، 497، 499

الحارث بن معاویه/ ج 7/ 281، 282

الحارث بن المغیره/ ج 16/ 187

الحارث بن هشام/ ج 2/ 267، ج 8/ 318، ج 9/ 247، 270

الحارثه/ ج 1/ 221، 311

الحارثه بن قدامه/ ج 2/ 48، 49، ج 9/ 69، ج 21/ 165، 352، 579

الحارثه بن النعمان/ ج 2/ 235، 236، ج 3/ 333، ج 4/ 309، 310، 478، ج 8/ 158، ج 17/ 13، 42، 43، 53، 55، 196

الحارث الفهری/ ج 9/ 246

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:153

الحارث الهمدانی/ ج 8/ 204

حازم/ ج 4/ 173

الحافظ/ ج 9/ 271

الحافظ أبی بکر/ ج 13/ 262

الحافظ البرسی/ ج 7/ 12، 31، 40، 41

الحافظ بن بدران/ ج 24/ 232

الحافظ بن سکن/ ج 18/ 89

الحافظ الدمشقی/ ج 5/ 134، ج 7/ 210، ج 8/ 369، ج 18/

399، 403

الحافظ السلیمانی/ ج 7/ 343

الحافظ عبد العزیز/ ج 5/ 259، 268، 300

الحافظ المغلطای/ ج 4/ 369

الحافظ الهمدانی/ ج 3/ 112

الحاکم بن مسکین/ ج 18/ 457

الحاکم النیشابوری/ ج 3/ 63، ج 4/ 192، ج 5/ 34، 48، 131، 134، 328، 347، 348، ج 6/ 32، 156، 204، 218، 226، 229، 243، ج 7/ 293، 295، 352، ج 8/ 68، 157، 242، ج 10/ 26، 98، ج 12/ 114، 131، 146، 468، 472، 474، ج 13/ 41، 62، ج 14/ 293، 308، 309، 316، ج 16/ 229، 246، ج 18/ 38، 39، 100، 101، 109، 111، 267، 285، 467، 481، 487، 490، ج 19/ 24، 145، 465، 466، 477، 550، 565، 570، 571، ج 20/ 39، 52، 64، 97، 109، 369، ج 21/ 88، 198، 235، ج 23/ 32، ج 23/ 230، 270، ج 24/ 33، 41، 52، 56، 102، 179، 224، 247، 255، 270، 281

الحاکم الواحد/ ج 12/ 146، 187

حامد/ ج 23/ 288

حامد بن جبله/ ج 10/ 91

حامد بن محمد/ ج 3/ 98، 181، 195، 310، ج 18/ 227، ج 21/ 455

حامد بن مسرور/ ج 9/ 349

المیر حامد حسین الهندی/ ج 5/ 403، 412، ج 10/ 291، ج 15/ 150، 239

حامد الگروه ای/ ج 23/ 150

حامد الوحیدی/ ج 23/ 225

حباب بن بشر/ ج 12/ 90

حباب بن صخر/ ج 12/ 52

حباب بن عتبه/ ج 9/ 88

حباب بن المنذر/ ج 17/ 91

حباب بن موسی/ ج 17/ 359

حبابه الوالبیه/ ج 7/ 102، 151، ج 19/ 295، 322، 323

حبان/ ج 22/ 66

حبان بن علی/ ج 19/ 549

حبان الطائی/ ج 24/ 100

حبه/ ج 8/ 215، ج 9/ 111

حبه العرنی/ ج 6/

116

حبر من أحبار الیهود/ ج 9/ 21، ج 17/ 25

الحبری/ ج 8/ 55، ج 19/ 468

حبش بن المعتمر/ ج 18/ 191، 451، ج 24/ 135

حبشی بن جناده/ ج 4/ 319، ج 6/ 211

حبیب/ ج 5/ 96، 352، ج 6/ 228

حبیب بن أبی ثابت/ ج 3/ 72، ج 6/ 88، 120، 160، 220، 224، 248، 251، ج 18/ 37، ج 24/ 225، 255

حبیب بن أبی حبیب/ ج 6/ 229

حبیب بن ثابت/ ج 8/ 118، 288، ج 9/ 83، 103، 104، 105، ج 17/ 51

حبیب بن حبیب/ ج 17/ 148، ج 24/ 263، 264

حبیب بن عبد الرحمن/ ج 16/ 107، 108

حبیب بن عمرو/ ج 9/ 16، 154

حبیب بن مظاهر/ ج 22/ 497، 498

حبیب بن المغیره/ ج 22/ 556

حبیبه بنت خارجه/ ج 13/ 149

حبیبه بنت میسره/ ج 5/ 86

حبیبه عسگری نژاد/ ج 23/ 159

حبیب چایچیان (حسان)/ ج 23/ 212

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:154

حبیب الخثعمی/ ج 19/ 312، 313

حبیب السجستانی/ ج 2/ 68، 78، 86، 89، ج 14/ 281

حبیب شعبان/ ج 11/ 184، 278، ج 15/ 10، 19، ج 16/ 123، 130

الحبیب العلوی الحداد/ ج 18/ 109، 111

حبیب اللّه الأحمدی/ ج 23/ 202

حبیب اللّه أکرپور/ ج 23/ 265

حبیب اللّه بن أحمد/ ج 23/ 218

حبیب اللّه بن علی بن مدد الساوجی/ ج 23/ 97، 139

حبیب اللّه الخوئی/ ج 10/ 47، 119، 362، ج 15/ 124، 253، ج 16/ 182، 208، ج 18/ 135

حبیب اللّه رهبر الأصفهانی/ ج 23/ 203

حبیب اللّه الکاشانی/ ج 23/ 97

حبیش بن المعتمر/ ج 14/ 151، 347، ج 17/ 401، ج 19/ 117، ج 20/ 90

حبیب الهدیبی/ ج 23/ 66

الحجابی/ ج 22/ 567

الحجاج/ ج 1/ 253،

ج 5/ 23، 24، 68، 111، 381، ج 20/ 204، 205، 264، ج 23/ 15

الحجاج بن أبی ثابت/ ج 20/ 217، 225، 450

الحجاج بن أبی منیع/ ج 6/ 59، ج 10/ 86، ج 16/ 254

الحجاج بن أرطاط/ ج 9/ 132

الحجاج بن خشاب/ ج 19/ 529

الحجاج بن علاط السلمی/ ج 2/ 253

الحجاج بن محمد/ ج 4/ 481، ج 9/ 206

الحجاج بن مسروق/ ج 6/ 316

الحجاج بن ملاط السلمی/ ج 12/ 421

الحجاج بن المنهال/ ج 17/ 93، ج 24/ 267

الحجاج بن یوسف الثقفی/ ج 7/ 206، 226، 227، ج 13/ 44، 267، 277، ج 17/ 112، 153، ج 18/ 52، 56، 62، 63، 64، 100، 113، 114، 117، 130، 131، 140، 240، ج 19/ 558، ج 20/ 219، 236، ج 21/ 173، ج 24/ 92، 185

حجه اللّه الرضوی الأمیری النجفی/ ج 23/ 60

السید حجه الموحد الأبطحی/ ج 23/ 90، 240، 241، 281، 291

حجر بن عنبس/ ج 3/ 119، 121، 122، 222، 351، 357

حجر بن عدی/ ج 7/ 317

حجر بن قیس/ ج 3/ 358

حجین بن المثنی/ ج 12/ 77، 199، ج 13/ 43

الحدّاد/ ج 18/ 520، ج 24/ 34، 53

الحذّاء/ ج 19/ 310

حذیفه بن الأسد/ ج 19/ 295، 325، 326

حذیفه بن أسید الغفاری/ ج 9/ 88، ج 17/ 65، 70، 73

حذیفه بن بدر/ ج 17/ 510

حذیفه بن الیمان/ ج 1/ 257، 309، 310، ج 2/ 35، 37، 277، 278، ج 3/ 249، 250، ج 4/ 483، ج 6/ 26، 67، 120، 193، 194، 230، 233، 235، 238، 239، 243، 244، 251، 256، 257، 258، 260، ج 7/ 296، ج 8/ 67، 116، 117، 154، ج 9/ 59، 60،

61، 88، 134، 135، 136، 292، 293، 297، 299، 342، 363، ج 10/ 130، 258، 270، 272، 273، 274، 276، 321، ج 12/ 259، ج 14/ 222، 234، 264، ج 15/ 92، 146، 156، 157، 158، 173، 292، 300، 308، ج 17/ 270، 271، 347، 348، 430، 451، ج 19/ 10، 22، 35، 53، 67، 68، 85، 91، 92، 98، 99، 168، 213، 214، 215، 281، 282، 563، 564، ج 20/ 167، 528، 529، ج 21/ 299، 517، 613، 614، ج 24/ 195، 203، 257، 278

حرب/ ج 2/ 89، 146، ج 6/ 277، 284، 292

حرب بن الحسن/ ج 7/ 301، ج 18/ 269

حرب بن الحسن الطحان/ ج 6/ 159، 251، ج 20/ 62

حرب بن محمد/ ج 14/ 294

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:155

حرب بن محمد المؤدب/ ج 2/ 72

حرب بن میمون/ ج 5/ 45، 64، 65، 123، ج 13/ 184

الحر بن یزید الریاحی/ ج 6/ 316، ج 21/ 224، 336، ج 24/ 181

حره بنت حلیمه السعدیه/ ج 21/ 173، 193

الحرث/ ج 10/ 68، ج 17/ 148، ج 24/ 130

الحرث بن أبی سلمه/ ج 15/ 318

الحرث بن الحکم/ ج 12/ 511، 521

الحرث بن کعب/ ج 6/ 353

الحرث بن هشام/ ج 9/ 127

الحر العاملی- محمد بن الحسن الحر العاملی

حرمه بن الحجاج/ ج 12/ 100، 109

حرمله/ ج 18/ 102

حرمله بن الحجام/ ج 12/ 369، 533

حرمله بن یحیی/ ج 24/ 190، 203

الحرمی/ ج 16/ 68

حریث الأزدی/ ج 3/ 322

حریث بن جابر الحنفی/ ج 19/ 195

حریث بن عمرو/ ج 3/ 321، 322

الحریری/ ج 9/ 100، ج 17/ 392، ج 20/ 487، ج 22/ 218

حریز/ ج 5/ 275، ج 6/

172، ج 8/ 400، ج 19/ 508، ج 20/ 388، ج 22/ 581

حریز بن عثمان/ ج 7/ 270

حسام الدین الآمدی/ ج 24/ 36، 54

حسان/ ج 24/ 192، 198

حسان البصری/ ج 7/ 81

حسان بن إبراهیم/ ج 24/ 100

حسان بن ثابت/ ج 2/ 279، ج 6/ 215، ج 7/ 267

حسان بن محمد/ ج 24/ 191، 200

حسره/ ج 21/ 256

الحسکانی- الحاکم الحسکانی

الحسن/ ج 3/ 33، 34، 220، 221، 286، 335، ج 4/ 181، 401، 455، ج 5/ 96، 271، ج 6/ 123، 124، 125، 126، 127، 129، 130، 176، ج 8/ 194، 291، ج 11/ 51، ج 12/ 72، 119، ج 13/ 102، 103، 104، 110، 277، ج 14/ 36، 75، ج 17/ 367، 455، ج 18/ 89، 142، 504، 509، 510، ج 19/ 496، 508، 516، 560، 570، ج 20/ 90، 330، 408

الحسن آل عصفور/ ج 23/ 186

السید حسن الأبطحی/ ج 23/ 71

الحسن أحمد الهادی/ ج 23/ 226

الحسن الأشیب/ ج 13/ 41

السید حسن افتخار زاده السبزواری/ ج 23/ 215

السید حسن الأمین/ ج 13/ 139، ج 23/ 203

الحسن أنصاری زاده/ ج 23/ 67، 245، 273، 281

الحسن البصری/ ج 3/ 11، 42، 198، ج 4/ 257، ج 6/ 354، ج 7/ 287، 332، ج 17/ 126، 131، 218، 272، 407، ج 18/ 459، 512، ج 19/ 46، 225، 365، 378، 505، 516، 524، ج 21/ 100، 104، 187، 449، 600، 614

الحسن بن آل جامع/ ج 11/ 189، 301

الحسن بن إبراهیم/ ج 5/ 273، ج 9/ 262، ج 19/ 336، 349، ج 22/ 136

الحسن بن إبراهیم بن الحسن بن الحسن بن الحسین زولاق/ ج 20/ 126

الحسن بن إبراهیم بن عبد

الغفور الیزدی/ ج 23/ 94

الحسن بن إبراهیم الخلال/ ج 4/ 260، 263

الحسن بن أبی بکر/ ج 3/ 157، 220، 221، ج 4/ 319، 345، ج 6/ 244، ج 9/ 177، ج 17/ 419، ج 18/ 77، 89، ج 24/ 34، 35

الحسن بن أبی الحسن/ ج 8/ 291، ج 17/ 343، ج 19/ 106

الحسن بن أبی الحسن العسکری بمصر/ ج 22/ 596

الحسن بن أبی الحورث/ ج 6/ 230

الحسن بن أبی عبد اللّه/ ج 8/ 52، 262، ج 20/ 369

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:156

الحسن بن أبی العلاء/ ج 9/ 359، ج 19/ 320، ج 20/ 518

الحسن بن أبی عمرو/ ج 7/ 288

السید حسن بن أبی الفضائل/ ج 22/ 474

الحسن بن أبی یعقوب الدینوری/ ج 6/ 115

الحسن بن أحمد/ ج 6/ 107، 183، ج 8/ 187، 221، ج 9/ 56، ج 10/ 43، 91، ج 14/ 363، ج 17/ 277، 300، 308، ج 18/ 72، 189، 272، 285، 285، 384، 395، 416، ج 18/ 251، ج 19/ 39، 81، 102، 284، ج 20/ 27، 48، 108، 132، 340، 379، 393، 536، ج 21/ 65، 248

الحسن بن أحمد أبو الفرج/ ج 24/ 261

الحسن بن أحمد بن إبراهیم/ ج 3/ 220، ج 6/ 71

الحسن بن أحمد بن إبراهیم بن سنان/ ج 20/ 342

الحسن بن أحمد بن أبی الحدید/ ج 3/ 92، 258

الحسن بن أحمد بن الحسن/ ج 3/ 322

الحسن بن أحمد بن الحسن الحداد/ ج 16/ 238

الحسن بن أحمد بن عبد اللّه/ ج 4/ 314

الحسن بن أحمد بن یوسف/ ج 6/ 71

الحسن بن أحمد الحداد/ ج 2/ 145، ج 3/ 157، 225، 248، ج 10/ 43، ج 24/

228، 287

الحسن بن أحمد السکاکی/ ج 5/ 45، ج 24/ 51

الحسن بن أحمد السکونی/ ج 6/ 258

الحسن بن أحمد السمرقندی/ ج 2/ 21

الحسن بن أحمد الشیبانی/ ج 22/ 95

الحسن بن أحمد العطار/ ج 3/ 40، 41، 228، 248، ج 9/ 287

الحسن بن أحمد العلوی/ ج 3/ 30، 197، ج 18/ 49، 330

الحسن بن أحمد الفارسی/ ج 6/ 71

الحسن بن أحمد المحمدی النقیب/ ج 24/ 28، 40

الحسن بن أحمد المقرئی/ ج 14/ 36، 52، 79، ج 16/ 190، ج 19/ 39

الحسن بن أحمد الهمدانی/ ج 14/ 36، ج 24/ 128

الحسن بن أسامه بن زید/ ج 6/ 56، 75

الحسن بن إسماعیل/ ج 2/ 37، ج 5/ 267، ج 6/ 167، ج 8/ 67، ج 18/ 194، ج 19/ 43، 281، 343، ج 20/ 529

الحسن بن بابویه/ ج 3/ 247

الحسن بن بشیر/ ج 10/ 225، ج 18/ 298

الحسن بن بهرام/ ج 6/ 107

الحسن بن جبرئیل/ ج 8/ 139، ج 17/ 350، ج 19/ 216، ج 20/ 46

الحسن بن الجهم/ ج 4/ 528، ج 24/ 28

الحسن بن الحداد/ ج 3/ 91، 184

الحسن بن حریث/ ج 3/ 335

الحسن بن الحسن/ ج 3/ 184، ج 7/ 208، 219، 244، 245، 251، ج 18/ 89، 90، 101، 446، 472، 485، ج 19/ 216

الحسن بن الحسن علیه السّلام/ ج 6/ 157، ج 13/ 11، ج 12/ 109، 336، 488، 514، ج 17/ 14، 50، 58، 59، 68، 82، ج 21/ 12، 27، ج 22/ 591، 606

الحسن بن الحسن بن علی/ ج 8/ 358

الحسن بن الحسین/ ج 1/ 214، ج 12/ 146، ج 13/ 132، ج 17/ 350، ج 18/ 44، 101، 341، 353،

ج 19/ 95، 323، 549، ج 20/ 46، 165، 197، 537، ج 22/ 79، ج 24/ 264

الحسن بن الحسین بن عبد النبی/ ج 23/ 278

الحسن بن حفص/ ج 3/ 91

الحسن بن الحکم/ ج 5/ 90، ج 19/ 549

الحسن بن حماد/ ج 3/ 33، 34، 99، 286، ج 4/ 265، 401، 455، ج 5/ 95، ج 6/ 171، 172، ج 22/ 70

الحسن بن حمزه/ ج 8/ 156، 346، 373، ج 9/ 134، 142، ج 18/ 171، 494، ج 19/ 341

الحسن بن حمزه النوفلی/ ج 2/ 224

الحسن بن حمید/ ج 18/ 25

الحسن بن حمیده/ ج 21/ 363

الحسن بن الحنفیه/ ج 15/ 267

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:157

الحسن بن خالد/ ج 18/ 202

الحسن بن خرزاد/ ج 9/ 293، ج 15/ 158

الحسن بن خلال/ ج 8/ 226

الحسن بن دوما/ ج 2/ 72، ج 14/ 294

الحسن بن راشد/ ج 6/ 46، 87، ج 7/ 233، ج 8/ 53، ج 9/ 294، ج 11/ 260، ج 14/ 74، ج 22/ 72

الحسن بن الربیع/ ج 6/ 160، ج 22/ 60

الحسن بن رشیق/ ج 5/ 33، 198، 228، 317، ج 11/ 218، ج 18/ 37، ج 19/ 379

الحسن بن زریق/ ج 6/ 71

الحسن بن زیاد العطار/ ج 6/ 231، ج 18/ 83، ج 19/ 80، 81

الحسن بن زید/ ج 5/ 249، ج 17/ 102، ج 21/ 177، 273، ج 22/ 98، 99، 110

الحسن بن زید بن الحسن/ ج 18/ 101، 184

الحسن بن زین الدین الشهید الثانی- محمد بن الحسن زین الدین الشهید الثانی

الحسن بن سالم بن أبی الجعد/ ج 6/ 119

الحسن بن سعد/ ج 9/ 153

الحسن بن سعید/ ج 18/ 185، ج

20/ 88، ج 21/ 477

الحسن بن سفیان/ ج 3/ 63، ج 5/ 23، 25، 105، 112، ج 6/ 34، 75، 139، 197، ج 16/ 106، ج 19/ 68، ج 20/ 49، 371، 425، ج 24/ 127، 203، 232

الحسن بن سلام/ ج 6/ 71، ج 20/ 450

الحسن بن سلیمان/ ج 3/ 144

الحسن بن سلیمان بن داود الحنفی الهندی الپلهواردی/ ج 23/ 172

الحسن بن سلیمان الحلی/ ج 10/ 114، 258، ج 24/ 89

الحسن بن سماعه/ ج 22/ 66

الحسن بن سهل/ ج 18/ 89

الحسن بن شاذان/ ج 3/ 157، ج 4/ 173، 230

الحسن بن شریف/ ج 6/ 180، ج 19/ 98، 336

الحسن بن صالح/ ج 5/ 225، ج 6/ 33، ج 8/ 99، ج 17/ 190، ج 20/ 466

الحسن بن صالح بن الحسن الجزائری/ ج 20/ 219، 233

الحسن بن صالح بن حی/ ج 13/ 238

الحسن بن صالح البیعی/ ج 24/ 34

الحسن بن الصباح البزار/ ج 6/ 124

الحسن بن طریف/ ج 5/ 74، 247، ج 9/ 262، 263، ج 15/ 172، ج 18/ 196، 197

الحسن بن ظریف/ ج 6/ 292

الحسن بن عامر/ ج 24/ 192، 200

الحسن بن عبد الرحمن/ ج 7/ 285، ج 17/ 156، 234، 308، ج 18/ 49، ج 22/ 442

الحسن بن عبد الرحمن بن أبی لیلی/ ج 6/ 82

الحسن بن عبد العزیز/ ج 18/ 505

الحسن بن عبد اللّه/ ج 2/ 295، ج 3/ 30، ج 7/ 310، ج 17/ 60، ج 18/ 330، ج 19/ 120، ج 22/ 548

الحسن بن عبد اللّه بن الحسن التغلبی/ ج 22/ 457

الحسن بن عبد اللّه بن سهل العسکری/ ج 4/ 243

الحسن بن عبد اللّه بن العباس التمیمی/ ج 22/ 595

الحسن

بن عبد اللّه بن محمد الرازی/ ج 3/ 169

الحسن بن عبد اللّه سعید/ ج 23/ 87

الحسن بن عبد اللّه العلوی/ ج 6/ 166

الحسن بن عبد الواحد/ ج 3/ 80، 193، ج 9/ 353، ج 11/ 266، ج 20/ 43، ج 21/ 458، ج 24/ 72

الحسن بن عبد الوهاب/ ج 7/ 296، ج 20/ 68

الحسن بن عبید اللّه الأبزاری/ ج 2/ 56

الحسن بن عثمان/ ج 2/ 57، ج 8/ 31، 134، 180، ج 12/ 199، ج 13/ 44، ج 17/ 333

الحسن بن عرفه/ ج 2/ 72، ج 6/ 197، 230، ج 3/ 60، ج 8/ 374، ج 9/ 63، 105، ج 14/ 294، ج 17/ 397، 513، ج 20/ 500، ج 21/ 184، ج 22/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:158

584، ج 24/ 91

الحسن بن عطیه/ ج 3/ 67، ج 6/ 239، 257، ج 8/ 61، ج 19/ 68، ج 24/ 203

الحسن بن علوان/ ج 13/ 191

الحسن بن علی/ ج 2/ 21، 146، ج 3/ 92، ج 4/ 79، 337، ج 5/ 52، 64، 112، 123، 174، 215، 241، 315، ج 6/ 124، 178، 209، 215، 219، 228، ج 7/ 183، ج 8/ 41، 106، 175، ج 10/ 68، ج 11/ 42، ج 14/ 208، 360، ج 17/ 339، ج 18/ 382، 385، 450، 455، 510، 513، ج 19/ 92، 308، 323، 392، 398، 405، 406، 448، ج 20/ 31، 110، 125، 182، 230، 238، 367، 393، 414، 425، ج 21/ 107، 113، 251، 345، 349، ج 22/ 53، 107، 159، 227، 276، 341، 567، ج 24/ 264

الحسن بن علی الأزدی/ ج 6/ 205، ج 9/

136، ج 17/ 268، 271، 290، 348، ج 19/ 215

الحسن بن علی الأسدی/ ج 17/ 296

الحسن بن علی الأطروش/ ج 10/ 237

الحسن بن علی بأصبهان/ ج 24/ 269

الحسن بن علی البلوی/ ج 18/ 248

الحسن بن علی بن أبی بکر/ ج 16/ 238

الحسن بن علی بن أبی حمزه البطائنی/ ج 1/ 318، ج 6/ 238، ج 8/ 179، 341، ج 9/ 329، ج 11/ 45، 55، 84، 205، ج 13/ 32، ج 14/ 18، ج 15/ 283، 317، ج 17/ 45، ج 18/ 174، 455، ج 20/ 89، 93، ج 22/ 145

الحسن بن علی بن أبی طالب الفوزادی/ ج 6/ 200

الحسن بن علی بن أبی عقیل/ ج 22/ 196

الحسن بن علی بن إسحاق/ ج 6/ 185، ج 24/ 125

الحسن بن علی بن بزیع/ ج 19/ 379، ج 22/ 77

الحسن بن علی بن الحسن/ ج 19/ 45، 50

الحسن بن علی بن الحسین/ ج 1/ 273، ج 24/ 176

الحسن بن علی بن الحسین الأسدی/ ج 24/ 33

الحسن بن علی بن حمزه/ ج 19/ 281، ج 20/ 89

الحسن بن علی بن زکریا/ ج 2/ 307، ج 9/ 354، ج 17/ 309، ج 24/ 97

الحسن بن علی بن زیاد/ ج 7/ 301، ج 18/ 503، ج 20/ 178، ج 22/ 163

الحسن بن علی بن عبد الکریم الزعفرانی/ ج 2/ 269

الحسن بن علی بن عفان/ ج 3/ 71، ج 6/ 120، ج 8/ 61، ج 16/ 107، ج 24/ 203

الحسن بن علی بن علویه/ ج 3/ 138، ج 19/ 46

الحسن بن علی بن فضال/ ج 1/ 231، ج 2/ 23، ج 5/ 291، ج 16/ 187، ج 17/ 52، ج 18/

236

الحسن بن علی بن فضل الرازی/ ج 24/ 94

الحسن بن علی بن قتاده الحسنی/ ج 22/ 512

الحسن بن علی بن محمد/ ج 8/ 224، ج 24/ 268

الحسن بن علی بن المرزبان/ ج 6/ 215

الحسن بن علی بن منصور/ ج 18/ 337

الحسن بن علی بن النعمان/ ج 19/ 304

الحسن بن علی بن یقطین/ ج 7/ 120، 160

الحسن بن علی التمیمی/ ج 5/ 49، ج 21/ 251

الحسن بن علی الجوهری/ ج 2/ 40، ج 3/ 35، ج 5/ 24، 42، 49، ج 24/ 33

الحسن بن علی الحافظ/ ج 3/ 63

الحسن بن علی الحلوانی/ ج 6/ 228، 229، 230، 231، ج 12/ 198، ج 18/ 24

الحسن بن علی الخزاز/ ج 21/ 357، ج 22/ 44، 315

الحسن بن علی الخلال/ ج 8/ 323

الحسن بن علی الزعفرانی/ ج 1/ 273، ج 5/ 273، ج 9/ 108، 358، ج 17/ 115

الحسن بن علی السکری/ ج 2/ 18، 38، ج 5/ 262

الحسن بن علی الشیرازی/ ج 20/ 204، ج 24/ 48

الحسن بن علی الطوسی/ ج 17/ 385

الحسن بن علی العاصمی/ ج 9/ 242، 287

الحسن بن علی العاصمی/ ج 3/ 112

الحسن بن علی العبسی/ ج 2/ 39

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:159

الحسن بن علی العدوی/ ج 3/ 61، 79

الحسن بن علی العلوی/ ج 6/ 165

الحسن بن علی العلویه/ ج 3/ 198

الحسن بن علی الکوفی/ ج 7/ 131، ج 8/ 100، ج 18/ 459

الحسن بن علی المرتضی العلوی/ ج 5/ 317

الحسن بن علی المعمری/ ج 9/ 163

الحسن بن علی الوشاء/ ج 7/ 82، 132، ج 11/ 122، ج 12/ 533، ج 13/ 147، ج 20/ 66، ج 21/ 444، 446، 504

الحسن بن علی

الهاشمی/ ج 9/ 240، ج 24/ 232

الحسن بن عماره/ ج 4/ 196

الحسن بن عمر/ ج 6/ 337، 343، ج 18/ 394، 399، ج 19/ 284، 287، ج 20/ 108

الحسن بن عمر بن القفیمی/ ج 24/ 34، 40

الحسن بن عمرو/ ج 20/ 108

الحسن بن عمرو بن سیف السدوسی/ ج 18/ 391

الحسن بن عنبسه/ ج 19/ 54

الحسن بن فضال/ ج 12/ 499

الحسن بن الفضل الطبرسی/ ج 22/ 401

الحسن بن فهم/ ج 5/ 315

الحسن بن القاسم/ ج 18/ 225، ج 19/ 312، ج 20/ 176

الحسن بن فضال/ ج 7/ 166

السید حسن بن کبش/ ج 20/ 333

الحسن بن کثیر/ ج 8/ 187، ج 20/ 132، ج 24/ 228

الحسن بن محبوب/ ج 2/ 55، 68، 89، 253، ج 7/ 80، ج 9/ 265، 266، ج 14/ 281، ج 18/ 299، ج 19/ 340، ج 20/ 311، 398، ج 21/ 276، 322، ج 22/ 54، 181، 213، 221، 279

الحسن بن محمد/ ج 1/ 328، ج 2/ 89، ج 8/ 34، 191، 205، ج 14/ 294، ج 15/ 301، 319، ج 17/ 282، 308، 309، 489، 500، ج 18/ 190، 383، 384، ج 20/ 27، 31، 108، 124، 184، 252، 462، ج 21/ 443، 456، 592، ج 22/ 89، 547، ج 24/ 56، 223

الحسن بن محمد الأزهری/ ج 18/ 382

الحسن بن محمد الأهوازی/ ج 9/ 56

الحسن بن محمد بن أبی مشعر/ ج 5/ 52

الحسن بن محمد بن أحمد/ ج 3/ 94

الحسن بن محمد بن إسحاق/ ج 3/ 94، 345، ج 4/ 169، 396، 397، ج 6/ 125

الحسن بن محمد بن إسماعیل/ ج 2/ 172

الحسن بن محمد بن الحبیب/ ج 5/ 45

الحسن بن

محمد بن الحسن/ ج 22/ 353

الحسن بن محمد بن الحسن الطوسی (ابن الشیخ)/ ج 1/ 248، ج 3/ 19، 23، 79، 184، 200، ج 6/ 237، ج 8/ 235، 254، 382، ج 9/ 330، ج 13/ 143، ج 14/ 16، 37، 228، ج 15/ 225، ج 16/ 50، ج 19/ 375، ج 20/ 196، 310، 367، 393، 470، ج 22/ 349، ج 24/ 94، 236

الحسن بن محمد بن الحسن الیرانی/ ج 16/ 74

الحسن بن محمد بن حیدر/ ج 6/ 109، ج 21/ 530

الحسن بن محمد بن سعید/ ج 3/ 77، ج 7/ 231، ج 8/ 99، 302، ج 9/ 257، 348، ج 17/ 190، ج 19/ 233، ج 20/ 466، 498، ج 22/ 274

الحسن بن محمد بن سعید الهاشمی/ ج 1/ 273

الحسن بن محمد بن سلیمان/ ج 4/ 155

الحسن بن محمد بن سماعه/ ج 2/ 272

الحسن بن محمد بن سهل/ ج 9/ 56

الحسن بن محمد بن الشیخ/ ج 21/ 391

الحسن بن محمد بن الصباح/ ج 6/ 79

الحسن بن محمد بن عبد الواحد/ ج 3/ 273

الحسن بن محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 13/ 13، 55

الحسن بن محمد بن علی الطوسی/ ج 20/ 195

الحسن بن محمد بن الفرزدق/ ج 8/ 62

الحسن بن محمد بن موسی/ ج 1/ 254

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:160

الحسن بن محمد بن یحیی العلوی/ ج 3/ 194، ج 4/ 339، ج 5/ 66، 68، ج 15/ 185

الحسن بن محمد السکونی/ ج 6/ 230

الحسن بن محمد السمرقندی/ ج 8/ 265

الحسن بن محمد الصفار/ ج 3/ 216، ج 4/ 210، ج 8/ 137، ج 9/ 307، ج 18/ 461

الحسن بن

محمد الصیرفی/ ج 6/ 259، ج 19/ 114

الحسن بن محمد الطوسی (ابن الشیخ)- الحسن بن محمد بن الحسن الطوسی (ابن الشیخ)

الحسن بن محمد العطار/ ج 1/ 301

الحسن بن محمد العقیق/ ج 15/ 185

الحسن بن محمد العلوی/ ج 4/ 204، ج 6/ 168، 169، ج 9/ 240

الحسن بن محمد العمی/ ج 2/ 72

السید حسن بن السید مرتضی الیزدی/ ج 19/ 474

الحسن بن مساعد/ ج 12/ 199

الحسن بن مسکان/ ج 10/ 134، ج 18/ 190، ج 19/ 93، ج 20/ 412

الحسن بن مشکان/ ج 3/ 194

الحسن بن المظفر/ ج 5/ 49

الحسن بن معالی/ ج 10/ 42، 76، ج 20/ 393

الحسن بن معاویه بن هشام/ ج 6/ 251

الحسن بن مکرم/ ج 14/ 50، ج 15/ 120

الحسن بن مهران/ ج 6/ 103، 107، 135، ج 8/ 356، 357، ج 9/ 123، ج 19/ 225، ج 20/ 462، ج 22/ 95، ج 24/ 239

الحسن بن موسی/ ج 4/ 216، ج 7/ 246، ج 8/ 393، ج 10/ 159، ج 18/ 189، ج 19/ 247، ج 20/ 278، ج 22/ 110، ج 24/ 193

الحسن بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

الحسن بن موسی الخشاب/ ج 1/ 233، ج 13/ 185، ج 24/ 246

الحسن بن موسی الخیاط/ ج 13/ 30

الحسن بن موسی الوشاء/ ج 18/ 82، 83

الحسن بن هارون/ ج 24/ 264

الحسن بن هاشم/ ج 18/ 72

الحسن بن هبه اللّه/ ج 3/ 258

الحسن بن واقد/ ج 3/ 36، 165، 242، 335، 337، ج 6/ 250

الحسن بن وهب/ ج 18/ 179، 227، ج 22/ 67، 161

الحسن بن یحیی/ ج 19/ 565

الحسن بن یحیی بن عیاش/ ج 6/ 254

الحسن بن یزید/ ج

5/ 262، ج 8/ 188، ج 17/ 50، ج 21/ 107، 113، ج 24/ 259

الحسن بن یعقوب/ ج 18/ 89

الحسن بن یعقوب العدل/ ج 24/ 33، 53

الحسن بن یوسف بن المطهر الحلی/ ج 13/ 140

الحسن البیضائی/ ج 15/ 145، 169

الحسن پور منصوری/ ج 23/ 197

حسنه/ ج 18/ 39

الحسن الجامد القطیفی/ ج 11/ 186، 290

الحسن الحرانی/ ج 5/ 53

الحسن حسن زاده آملی/ ج 23/ 87، 94، 182، 228

السید حسن الحسینی الشیرازی/ ج 23/ 63، 243

الحسن الحضاوی/ ج 23/ 206

الحسن الحفناوی/ ج 5/ 39، 358، 387، 406

الحسن الحلی/ ج 11/ 187، 294

الحسن الحمود/ ج 14/ 53، ج 16/ 150

الحسن الدهشیری/ ج 23/ 204

الحسن رضا زاده المقدم/ ج 23/ 224، 225

الحسن الزعفرانی/ ج 24/ 252

الحسن السعید/ ج 23/ 214

الحسن السکری/ ج 16/ 255

الحسن الشامی/ ج 16/ 123، 151

الحسن الشمری/ ج 23/ 236

الحسن الشیرازی/ ج 22/ 492

السید حسن الصدر/ ج 14/ 97، ج 16/ 123، 128

السید حسن عباس الموسوی النیشابوری الکنتوری/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:161

ج 23/ 93، 96، 166

الحسن عبد اللهی/ ج 23/ 95

الحسن العطار/ ج 9/ 110، ج 16/ 135

الحسن العفهف/ ج 12/ 162، 241

الحسن علی/ ج 23/ 78

الحسن العلیاری القرجه داغی/ ج 23/ 251

الحسن عیسی الحکیم/ ج 23/ 215

السید حسن فضل اللّه/ ج 23/ 181

الحسن الکریمی/ ج 23/ 204

الحسن المثنی/ ج 21/ 491، 507

الحسن المحمود/ ج 14/ 133، ج 15/ 146، 170

الحسن محمود زاده/ ج 23/ 153

الحسن المعافی/ ج 8/ 209، ج 20/ 427

السید حسن المعصومی الأسکوئی/ ج 23/ 102، 249

الحسن المقرئ/ ج 9/ 110، ج 16/ 135

الحسن المهدوی/ ج 23/ 86

السید حسن المیر جهانی- السید محمد حسن المیر جهانی

الحسن النجفی/ ج 7/ 60، ج 23/ 213

السید

حسن النقوی اللکنهوئی/ ج 23/ 179

الحسن الوشاء/ ج 5/ 256، ج 7/ 234، 247، 267

الحسون ملا رجی/ ج 2/ 87 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 161 فهرس الأعلام ..... ص : 47

نویه/ ج 17/ 24

السیده حسنیه/ ج 12/ 495، 568، 569، 570

الحسّون/ ج 17/ 433

الحسین/ ج 3/ 184، ج 4/ 263، ج 5/ 158، ج 8/ 99، ج 9/ 109، 132، ج 19/ 508، ج 24/ 241

الحسین الأحمدی/ ج 23/ 140

الحسین الأستاد ولی/ ج 23/ 72، 116، 123

الحسین اسرافیلی/ ج 23/ 55

السید حسین الإسلامی/ ج 23/ 80

الحسین الأشقر/ ج 3/ 79، 201، ج 6/ 48، 159، ج 7/ 301، ج 8/ 127، 162، 235، 293، 349، ج 18/ 37، 98، 264، 269، ج 20/ 54، 62، 367، 392، ج 21/ 243، 244، 267، ج 22/ 44، 45، 88، ج 24/ 40

الحسین الأنصاریان/ ج 23/ 178

الحسین الأوسطی/ ج 23/ 224

الحسین الإیمانی الیامچی/ ج 23/ 272

الحسین الباقری/ ج 23/ 191

الحسین البحرانی/ ج 21/ 519

الحسین بخش/ ج 23/ 80

الحسین البلادی البحرانی/ ج 11/ 274

الحسین بن إبراهیم/ ج 7/ 181، 195، ج 8/ 165، ج 9/ 108، 358، ج 15/ 159، 301، ج 19/ 254، 427، ج 20/ 64، ج 21/ 49، ج 22/ 167

الحسین بن إبراهیم بن أحمد/ ج 6/ 183

الحسین بن إبراهیم بن أحمد المکتب/ ج 3/ 61، 173، 305

الحسین بن إبراهیم بن ناتانه/ ج 20/ 398

الحسین بن إبراهیم القزوینی/ ج 2/ 269، ج 5/ 273، ج 9/ 358، ج 17/ 115، 268، ج 18/ 439، ج 20/ 39

الحسین بن أبی الخفاف/ ج 9/ 265، 266

الحسین بن أبی العلاء/ ج 3/ 166، ج 19/ 315

الحسین

بن أبی غندر/ ج 18/ 439، ج 19/ 349، ج 20/ 39، ج 21/ 49

الحسین بن أبی الفرج/ ج 5/ 276، ج 18/ 163، ج 20/ 388

الحسین بن أحمد/ ج 1/ 249، ج 7/ 247، 300، ج 8/ 238، ج 9/ 53، 265، ج 11/ 208، ج 15/ 202، ج 17/ 413، 470، ج 19/ 340، 565، ج 20/ 83، 99، 358، ج 21/ 446، ج 22/ 227، 248، 549

الحسین بن أحمد بن إدریس/ ج 1/ 233، ج 3/ 107

الحسین بن أحمد بن الحجاج/ ج 22/ 457، 458، 459

الحسین بن أحمد بن خالویه/ ج 24/ 47، 48

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:162

الحسین بن أحمد بن الفضل/ ج 7/ 123

الحسین بن أحمد البیهقی/ ج 7/ 181

الحسین بن أحمد التوشی/ ج 10/ 375

الحسین بن أحمد العلوی/ ج 18/ 83

الحسین بن إدریس/ ج 1/ 314

الحسین بن إدریس التستری/ ج 6/ 205، 209، ج 20/ 54

الحسین بن إسحاق/ ج 5/ 120، 331، ج 6/ 62، 63، ج 8/ 61، 319، 321، ج 9/ 49، 189، ج 16/ 106، ج 18/ 185، 220، 284، ج 20/ 104، ج 21/ 477، ج 24/ 127

الحسین بن إسحاق التاجر/ ج 20/ 88

الحسین بن إسحاق التستری/ ج 7/ 295

الحسین بن إسماعیل/ ج 5/ 182، ج 9/ 259

الحسین بن إسماعیل المحاملی/ ج 6/ 113

الحسین بن أیوب/ ج 7/ 224

الحسین بن ثویر/ ج 20/ 253

الحسین بن جارود/ ج 20/ 243

الحسین بن جعفر/ ج 9/ 59، 233، ج 17/ 444

الحسین بن حاتم/ ج 2/ 20

الحسین بن حریث/ ج 3/ 36، ج 5/ 85، ج 6/ 78

الحسین بن حسان/ ج 8/ 288

الحسین بن الحسن/ ج 5/ 303،

ج 6/ 46، 87، 229، ج 18/ 213، 222، ج 19/ 230، ج 20/ 100، 367، 393، ج 21/ 523، ج 22/ 28، 79، 181، 590

الحسین بن الحسن الأشقر/ ج 3/ 80، 85، ج 17/ 319، 520

الحسین بن الحسن الأنصاری/ ج 8/ 294

الحسین بن الحسن البصری/ ج 3/ 138

الحسین بن الحسن بن أبان/ ج 9/ 131

الحسین بن الحسن بن علی بن بندار/ ج 3/ 168

الحسین بن الحسن بن محمد الأسدی/ ج 3/ 273

الحسین بن الحسن الجرجانی/ ج 17/ 312

الحسین بن الحسن الفزاری/ ج 24/ 33، 38، 39

الحسین بن الحسن القاضی/ ج 12/ 187، ج 13/ 41

الحسین بن الحسین/ ج 19/ 106، ج 24/ 264

الحسین بن الحسین الأشقر/ ج 24/ 39

الحسین بن الحسین بن محمد/ ج 6/ 230

الحسین بن الحسین بن یعقوب الواسطی/ ج 8/ 291، ج 17/ 342

الحسین بن الحکم/ ج 16/ 108، ج 18/ 101، ج 22/ 568

الحسین بن حماد/ ج 3/ 34، ج 4/ 181، 401

الحسین بن حمدان الحضینی/ ج 1/ 299، ج 2/ 67، ج 4/ 19، 165، ج 5/ 29، 276، 281، 256، 366، 391، 403، 410، 422، ج 7/ 25، 27، ج 9/ 224، 290، ج 10/ 21، 38، 120، 138، 256، 376، ج 11/ 32، 118، 142، 143، 146، 200، ج 12/ 193، 543، ج 13/ 53، ج 14/ 289، ج 15/ 112، 211، ج 18/ 183، 342، ج 20/ 171، 172، 185، ج 22/ 455، ج 24/ 65، 88

الحسین بن حمزه الأشنانی/ ج 5/ 175

الحسین بن حمید/ ج 1/ 299، ج 22/ 596

الحسین بن خالد/ ج 3/ 16، ج 5/ 69، 70، ج 19/ 44، 148

السید حسین بن

دلدار علی غفران مآب/ ج 23/ 104

الحسین بن راشد/ ج 5/ 405، ج 19/ 313

الحسین بن رعید/ ج 1/ 299

الحسین بن روح/ ج 13/ 126، ج 18/ 78، ج 20/ 65، ج 21/ 225

الحسین بن زیاد/ ج 21/ 446

الحسین بن زید/ ج 20/ 336

الحسین بن زید بن علی علیه السّلام/ ج 5/ 90، 269، 310، ج 18/ 101، 84، 184، ج 21/ 175، 201، 463

الحسین بن زید بن علی بن جعفر بن محمد علیه السّلام/ ج 18/ 341

الحسین بن سعید/ ج 5/ 69، 83، ج 6/ 32، 107، 108، 229، ج 7/ 166، 236، 257، ج 7/ 226، ج 9

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:163

/ 131، 144، ج 10/ 37، ج 12/ 118، ج 14/ 116، 157، ج 17/ 27، ج 18/ 220، 224، 269، ج 19/ 299، 301، 326، 519، 520، ج 20/ 36، 83، ج 21/ 121، 453، ج 22/ 66، 97، 181، 190، 191، 221، 227، ج 24/ 23، 237

الحسین بن سعید الأهوازی/ ج 8/ 339

الحسین بن سماعه/ ج 9/ 224

الحسین بن سیف/ ج 19/ 310

الحسین بن طلحه/ ج 13/ 44

الحسین بن العباس/ ج 21/ 308

الحسین بن عبد الرزاق التبریزی/ ج 11/ 96

الحسین بن عبد الصمد/ ج 10/ 267، ج 21/ 170

الحسین بن عبد الصمد العاملی (والد الشیخ البهائی)/ ج 2/ 79، ج 4/ 520، ج 13/ 15، 44، 89، 90، ج 22/ 607، ج 24/ 235

الحسین بن عبد العزیز/ ج 18/ 485

الحسین بن عبد اللّه/ ج 1/ 232، ج 8/ 31، 180، ج 18/ 267

الحسین بن عبد اللّه بن محمد/ ج 6/ 218

الحسین بن عبد اللّه القطان/ ج 3/ 157،

ج 24/ 205

الحسین بن عبید اللّه/ ج 18/ 249، ج 20/ 535

الحسین بن عبید اللّه الأنباری/ ج 2/ 41، 57

الحسین بن عبید اللّه الغضائری/ ج 1/ 248، ج 7/ 144، 277، ج 20/ 196

الحسین بن عتاب/ ج 3/ 62

الحسین بن عثمان/ ج 7/ 257، ج 20/ 166

الحسین بن عفیر/ ج 3/ 61، ج 8/ 167

الحسین بن عقیل/ ج 18/ 224

الحسین بن العلاء/ ج 4/ 132، ج 17/ 440

الحسین بن علوان/ ج 5/ 74، ج 8/ 72، 339، ج 13/ 189، 321، ج 14/ 29، 233، ج 15/ 90، 172، ج 18/ 249، 269

الحسین بن علی/ ج 1/ 214، 221، ج 6/ 139، ج 18/ 247، ج 19/ 132، 406، ج 21/ 314، ج 22/ 442، 550

الحسین بن علی (أبو علی)/ ج 24/ 192

الحسین بن علی (أبو غندر)/ ج 9/ 109

الحسین بن علی الأزدی/ ج 7/ 285

الحسین بن علی البخاری/ ج 24/ 97

الحسین بن علی بن أحمد/ ج 6/ 189، ج 24/ 51

الحسین بن علی بن إسحاق الطوسی/ ج 24/ 287

الحسین بن علی بن بندار/ ج 24/ 47، 50

الحسین بن علی بن الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 7/ 305

الحسین بن علی بن الحسین علیه السّلام/ ج 18/ 101

الحسین بن علی بن الحسینی/ ج 24/ 101

الحسین بن علی بن حمزه/ ج 6/ 134، ج 8/ 41

الحسین بن علی بن سفیان البزوفری/ ج 5/ 269، 299، ج 20/ 196

الحسین بن علی بن عبد الکریم/ ج 7/ 195

الحسین بن علی بن عبد اللّه/ ج 8/ 205

الحسین بن علی بن عبد اللّه بن أبی رافع/ ج 6/ 169

الحسین بن علی بن عمر/ ج 17/ 504

الحسین بن

علی بن عمر بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 7/ 300

الحسین بن علی بن محمد بن أحمد الخزاعی (أبو الفتوح)/ ج 1/ 251

الحسین بن علی بن سلیمان/ ج 3/ 177

الحسین بن علی بن هند/ ج 7/ 159

الحسین بن علی التمیمی/ ج 8/ 133، 191، 265

الحسین بن علی الجعفی/ ج 6/ 125

الحسین بن علی الحافظ/ ج 5/ 310

الحسین بن علی الداعی/ ج 18/ 76، 382، ج 20/ 164، ج 24/ 255

الحسین بن علی (الراوی)/ ج 5/ 90

الحسین بن علی العبدی/ ج 9/ 47

الحسین بن علی العطار/ ج 21/ 346

الحسین بن علی الفتونی/ ج 2/ 83

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:164

الحسین بن علی القدیحی البلادی البحرانی/ ج 23/ 287

الحسین بن علی المدنی/ ج 24/ 59

الحسین بن علی الهاشمی/ ج 18/ 290

الحسین بن علی الیزدی/ ج 11/ 97

الحسین بن عمر بن باز/ ج 5/ 116

الحسین بن عمر الثقفی/ ج 5/ 323

الحسین بن عون/ ج 20/ 78، 79، ج 24/ 176، 177

الحسین بن عیاش/ ج 5/ 167

الحسین بن فضال/ ج 5/ 292

الحسین بن الفهم/ ج 2/ 161، ج 3/ 35، ج 5/ 42، 174، 317، ج 6/ 85، 177، 178، 253، ج 18/ 336

الحسین بن القاسم/ ج 1/ 301

الحسین بن مالک/ ج 6/ 228، 231

الحسین بن محمد/ ج 5/ 49، 73، 74، 76، 242، 276، ج 6/ 164، ج 7/ 132، 134، 145، 234، ج 7/ 263، 267، 301، ج 8/ 145، 399، ج 9/ 326، ج 18/ 70، 71، 216، 399، ج 19/ 92، 107، 116، 312، 391، 405، 406، 407، 500، 525، ج 20/ 62، 90، 108، 176، 429، 448، ج 21/ 243، 448،

509، 597، ج 22/ 44، 64، 79، 104، 152، 164، 181، 207، 419، 556، ج 24/ 128، 251

الحسین بن محمد آل عصفور/ ج 23/ 33، 139

الحسین بن محمد الأسدی/ ج 3/ 146

الحسین بن محمد الأشعری/ ج 1/ 211، ج 8/ 87، ج 11/ 122، 129، ج 17/ 21، 22، 23

الحسین بن محمد الأشنانی/ ج 2/ 281، ج 5/ 45، ج 24/ 40، 50

الحسین بن محمد الأنصاری/ ج 8/ 176

الحسین بن محمد بن أبی معغر/ ج 1/ 306

الحسین بن محمد بن أحمد/ ج 3/ 233

الحسین بن محمد بن أحمد بن عصفور/ ج 23/ 288

الحسین بن محمد بن أحمد العسانی/ ج 18/ 423

الحسین بن محمد بن عامر/ ج 3/ 150، 151، ج 8/ 339، ج 18/ 248، 293، ج 24/ 283

الحسین بن محمد بن عامری/ ج 7/ 277

الحسین بن محمد بن علی/ ج 3/ 112، 178

حسین بن محمد بن علی بن عبد الغفور الحائری الیزدی/ ج 23/ 90

الحسین بن محمد بن علی الزینبی/ ج 9/ 287، ج 19/ 240، ج 20/ 471

الحسین بن محمد بن حاتم بن عبد اللّه العجلی/ ج 2/ 20

الحسین بن محمد بن الفرزدق/ ج 10/ 159

الحسین بن محمد الحناط الرامهرمزی/ ج 6/ 116

الحسین بن محمد الدرازی/ ج 10/ 274، ج 14/ 251، 253، 290، ج 15/ 86، 102، 108، ج 16/ 113، ج 17/ 179، ج 20/ 442، 443، ج 23/ 33، 89

الحسین بن محمد الدیاربکری/ ج 2/ 122، 157

الحسین بن محمد الدینوری/ ج 5/ 80

الحسین بن محمد الذارع/ ج 24/ 127، 232

الحسین بن محمد السعدی/ ج 24/ 235

السید حسین بن محمد گریان الکنهومی/ ج 23/ 283

الحسین بن محمد الماسر الحبیبی/ ج 12/

115

الحسین بن محمد المفسر/ ج 5/ 45

الحسین بن مخارق/ ج 21/ 393، 394، ج 22/ 154

الحسین بن المختار/ ج 7/ 263، ج 14/ 87، 88، ج 22/ 351

الحسین بن المذهب/ ج 14/ 359

الحسین بن مزاحم/ ج 22/ 65

الحسین بن مساعد/ ج 14/ 269

الحسین بن مسعود/ ج 17/ 308، ج 22/ 95

الحسین بن معاذ/ ج 24/ 34، 35، 130

الحسین بن مکرم/ ج 14/ 243

الحسین بن موسی/ ج 5/ 265، ج 7/ 264

الحسین بن موسی الأشیب/ ج 24/ 199

الحسین بن موسی الأصم/ ج 6/ 298

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:165

الحسین بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 8/ 90، ج 20/ 452، ج 22/ 610، ج 24/ 294

الحسین بن موسی الخشّاب/ ج 20/ 243

الحسین بن میمون/ ج 8/ 314، ج 13/ 50

الحسین بن نصر/ ج 1/ 210، ج 22/ 104

الحسین بن نصر بن مزاحم/ ج 18/ 231

الحسین بن نعیم/ ج 4/ 339، ج 17/ 188، 398، ج 20/ 548

السید حسین بن هادی/ ج 1/ 208

الحسین بن هارون/ ج 20/ 19، 122

الحسین بن واقد/ ج 5/ 86، 112، ج 6/ 78، ج 8/ 134

الحسین بن یحیی بن إبراهیم الدیلمی/ ج 23/ 140

الحسین بن یزید/ ج 6/ 238، ج 8/ 41، 187، 341، ج 11/ 55، 205، ج 13/ 32، ج 14/ 17، ج 15/ 317، ج 18/ 455، ج 19/ 281

الحسین بن یزید بن عبد الملک/ ج 9/ 253، 329، ج 20/ 332

الحسین بن یزید الطحان/ ج 12/ 116

الحسین بن یزید النوفلی/ ج 6/ 134، ج 17/ 45

الحسین بن یسار/ ج 19/ 323، 326

الحسین بن یعقوب/ ج 8/ 113

الحسین بن یوسف الأنصاری/ ج 18/ 247، ج 22/

550

السید حسین البهبهانی/ ج 22/ 493، 495، 499

الحسین الجعفری/ ج 23/ 220

الحسین الجمحی/ ج 22/ 165

الحسین حق شنوا/ ج 23/ 269

الحسین الحماسیان (الصابر الکرمانی)/ ج 23/ 158

الحسین الحنفی/ ج 4/ 58، 382

السید حسین خادمیان/ ج 23/ 96

الحسین الدرازی- الحسین بن محمد الدرازی الحسین الذاکری الخطیر/ ج 23/ 173

السید حسین الرجائی/ ج 23/ 65، 129، 132، 186، 226

الحسین الرجبی/ ج 23/ 198

الحسین الزهدی علی پور/ ج 23/ 182

الحسین سرخابلی/ ج 23/ 123

الحسین سرو قامت/ ج 23/ 284

السید حسین السیدی/ ج 23/ 76، 292

الحسین الشادرخ/ ج 23/ 120

الحسین الشاکری/ ج 5/ 365، ج 23/ 207

الحسین صالح/ ج 23/ 98

الحسین الصبوری/ ج 23/ 62، 154

الحسین الطارمی/ ج 23/ 157

السید حسین عارف النقوی/ ج 12/ 571

الحسین العاملی الهمدانی/ ج 5/ 146

السید حسین العباس الکردیزی/ ج 23/ 126

الحسین عبد اللّه المرعی/ ج 23/ 65، 241

السید حسین علی بن الداعی/ ج 8/ 68، 69

حسین علی بن محمد تقی السائل الخوئی/ ج 23/ 114

حسین علی خان الکنتوری/ ج 23/ 265

الحسین عماد زاده الأصفهانی/ ج 14/ 304، ج 23/ 56، 129، 130، 214، 215

الحسین (عم موسی بن عمران)/ ج 14/ 18

الحسین غیب غلامی/ ج 23/ 34، 60، 197، 285

الحسین الفاضلی الأفغانی/ ج 23/ 76، 219، 261

الحسین الفتاحی/ ج 23/ 119

الحسین الفریدونی/ ج 23/ 211

السید حسین القزوینی/ ج 1/ 208

الحسین القصبی/ ج 18/ 49

السید حسین الکرمانی/ ج 23/ 258

الحسین الکریمی/ ج 23/ 129، 168

الحسین الکشفی/ ج 4/ 23، 58

الحسین کلات پور/ ج 23/ 210

الحسین الکورانی/ ج 23/ 232

الحسین الگنجی/ ج 23/ 219، 244

السید حسین المحفوظی/ ج 23/ 76

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:166

الحسین محمد علی الفاضلی/ ج 23/ 69

الحسین المظاهری/ ج 23/ 71، 92، 178،

209

الحسین المقرئی/ ج 18/ 183

الحسین المکی الخویلدی/ ج 23/ 214

السید حسین الموسوی الشیخ الإسلامی/ ج 23/ 263

السید حسین الموسوی النسابه/ ج 23/ 259

الحسین موسی/ ج 22/ 552

الحسین المیرزائی/ ج 23/ 122

الحسین النائینی/ ج 1/ 208

الحسین الناظری القمی/ ج 23/ 278

الحسین النوری (المحدث)/ ج 10/ 54، ج 15/ 260، ج 16/ 184، ج 17/ 326، ج 22/ 232، 312، 473، 474، 478، 484، 501، ج 24/ 281

السید حسین الواعظی السبزواری/ ج 23/ 221، 226

الحسین الوحیدی الخراسانی/ ج 23/ 117، 137، 195

الحسینی/ ج 11/ 177، 233، ج 23/ 155

الحسینی الحنفی/ ج 2/ 147

الحسینی الزیدی/ ج 10/ 121

الحسینی اللواسانی النجفی/ ج 5/ 17، ج 15/ 245

حسین یونسیان/ ج 23/ 286

الحصین/ ج 8/ 157، ج 21/ 88، ج 22/ 75

الحصین بن الحسین/ ج 18/ 269

الحصین بن عبد الرحمن/ ج 7/ 287

الحصین بن قبیصه/ ج 9/ 132

الحصین بن مالک/ ج 7/ 43

الحصین بن نمیر/ ج 6/ 286، 298، 330، 331، ج 18/ 53، 75

الحضرمی/ ج 4/ 184، ج 8/ 94، ج 9/ 332، ج 24/ 45

الحضرمی الصنعانی/ ج 2/ 127

الحضینی- الحسین بن حمدان الحضینی

حطمه بن محارب/ ج 4/ 177، 201، 213

الحفار/ ج 3/ 29، ج 7/ 264، ج 9/ 240، ج 13/ 402، ج 18/ 290، ج 21/ 282، ج 22/ 610، ج 24/ 232، 268

السید حفاظت حسین البهیکپوری/ ج 23/ 91، 224

حفص الأحمر/ ج 13/ 185

حفص بن البختری/ ج 2/ 269، ج 8/ 316، 385

حفص بن سلیمان الکوفی/ ج 6/ 154

حفص بن عاصم/ ج 16/ 107، 108

حفص بن عبد الرحمن/ ج 19/ 99، 549

حفص بن عمر/ ج 4/ 262، ج 7/ 296

حفص بن عمر الرقی/ ج 17/ 233، 387

حفص

بن غیاث/ ج 17/ 521، ج 21/ ج 421، ج 24/ 34، 35، 40

حفص بن محمد/ ج 18/ 89

حفص بن المنصور/ ج 3/ 80، 193

حفصه بنت عمر/ ج 2/ 291، ج 3/ 360، ج 4/ 306، ج 6/ 335، ج 7/ 347، ج 8/ 94، ج 9/ 19، 75، 143، 198، 311، ج 12/ 163، 169، 175، 346، 350، 484، 494، ج 13/ 9، 13، 14، 15، 20، 25، 64، 76، 77، 78، 81، 150، 153، 159، ج 15/ 127، 324، ج 17/ 96، 494، ج 19/ 25، 155، 474، ج 20/ 151، 198، 218، 219، 227، ج 21/ 138، 375

حفصن بن غیاث/ ج 5/ 72، 95، 111، 116، 326، ج 9/ 152، 187

حقی م. کمل أگوت/ ج 23/ 209

الحکم/ ج 4/ 263، ج 11/ 51، ج 20/ 487

الحکم الأسدی/ ج 21/ 299

الحکم بن أبان/ ج 18/ 89، 90

الحکم بن أبی العاص/ ج 12/ 238، 517، 521

الحکم بن أبی نعیم/ ج 22/ 529، 595، 596

الحکم بن الأخنس/ ج 2/ 251

الحکم بن أسلم/ ج 5/ 65، 66، ج 9/ 100، ج 17/ 118، 149، 166، 181، 392، ج 22/ 218

الحکم بن جبله/ ج 10/ 256

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:167

الحکم بن سلیمان/ ج 19/ 121، 133

الحکم بن ظهیر/ ج 3/ 66، 309، ج 8/ 162، 235، ج 18/ 118، 307، ج 19/ 53، ج 20/ 393، 413، ج 21/ 40، ج 22/ 82، 88، 89، 208، 240، ج 24/ 265

الحکم بن عبد الرحمن/ ج 6/ 245، 246، 256

الحکم بن عبد الرحمن بن أبی نعم/ ج 5/ 52

الحکم بن قیس/ ج 1/ 308

الحکم بن المسکین/ ج

19/ 95

الحکم بن نافع (أبو الیمان)/ ج 10/ 86، ج 15/ 222، ج 24/ 196

السید الحکیم/ ج 22/ 347

حکیم أحمد شاه/ ج 23/ 70

حکیم بن جبیر/ ج 9/ 153، ج 19/ 47، 113

حکیم بن حزام/ ج 6/ 249، 250، ج 21/ 394، 443

حکیم بن داود الرقی/ ج 7/ 12، 36، 82، ج 19/ 437

حکیم بن سعد/ ج 19/ 462

حکیم بن سیف الرقی/ ج 24/ 205

حکیمه بنت الإمام جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام/ ج 7/ 102، 158، ج 21/ 499

حکیمه بنت الإمام محمد بن علی الجواد علیه السّلام/ ج 5/ 361، ج 7/ 204

حکیمه بنت الإمام موسی بن جعفر الکاظم علیه السّلام/ ج 7/ 258

الحکیمی الحائری/ ج 14/ 18

الحلبی/ ج 3/ 258، 358، ج 4/ 424، ج 6/ 114، ج 7/ 257، ج 9/ 36، ج 15/ 161، 227، 228، ج 20/ 426، ج 22/ 175، 231

حلم الحائری/ ج 23/ 129

الحلوانی/ ج 6/ 228

الحلیس بن علقه/ ج 2/ 255، 263

الحلی (العلامه)/ ج 1/ 208، ج 4/ 76، 78، 161، ج 5/ 81، ج 8/ 382، ج 9/ 252، ج 10/ 113، 117، 155، 250، 251، 341، ج 12/ 266، 334، 339، 481، 554، ج 13/ 133، 150، ج 14/ 181، 225، 273، ج 15/ 151، ج 16/ 14، 58، 96، 100، 118، ج 17/ 79، ج 18/ 170، ج 19/ 374، 375، ج 20/ 224، 270، 388، ج 21/ 127، 134، 146، 149، 256، 309، 480، 482، ج 22/ 9، 19، 45، 156، 202، 347، 378، 399، 416

الحلی (المحقق)/ ج 6/ 114

حلیمه بنت جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام/ ج 20/ 133

حلیمه السعدیه/ ج 11/

143

حلیمه الصفری/ ج 23/ 68

حماد/ ج 4/ 262، ج 11/ 51، 168، 204، 262، ج 14/ 110، ج 15/ 161، 228، ج 20/ 295، 320

حماد بن أسامه/ ج 9/ 278

حماد بن إسحاق بن إسماعیل بن حماد بن زید/ ج 23/ 323، 95

حماد بن زید/ ج 3/ 100، ج 4/ 28، 112، 168، 173، 188، 398، ج 6/ 36، 125، 127، 222، ج 8/ 193، 194، ج 9/ 277، 278، ج 14/ 72، 109، 110، 113، ج 20/ 201

حماد بن سلمه/ ج 4/ 169، 179، 236، ج 5/ 79، 109، 191، ج 6/ 112، 178، ج 8/ 244، 261، ج 9/ 71، 77، 160، 191، ج 14/ 72، ج 17/ 93، 119، 153، 229، 325، 388، 405، ج 18/ 16، 19، 33، 78، 240، 485، 497، ج 19/ 408، ج 20/ 203، 334، 375، ج 21/ 88، 153، 497، ج 24/ 34، 35، 90، 94

حماد بن شعیب/ ج 5/ 120، 124، ج 6/ 65

حماد بن عثمان/ ج 2/ 305، 306، ج 5/ 408، ج 7/ 162، 232، 257، 261، ج 9/ 348، ج 10/ 16، 141، 226، ج 12/ 226، 343، ج 14/ 106، 107، 153، 247، ج 17/ 21، 22، 116، ج 18/ 217، ج 19/ 298، 302، 306، 319، ج 20/ 80، 81، 415، 416، ج 21/ 16، 64، 443، 444، 494

حماد بن عمرو/ ج 19/ 83، 162

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:168

حماد بن عیسی/ ج 2/ 172، ج 3/ 90، ج 5/ 69، ج 6/ 115، 165، 166، ج 8/ 34، 161، 194، 235، 236، 251، 255، 333، 384، 391، 393، ج

9/ 36، 85، 348، ج 12/ 491، 528، ج 13/ 125، ج 14/ 352، ج 16/ 64، 190، ج 17/ 131، 137، 139، 158، 182، 338، 354، 394، 415، 495، ج 18/ 76، 127، 175، 236، 250، 272، ج 19/ 35، 232، 382، 432، ج 20/ 124، 224، 225، 227، 393، ج 21/ 95، 96، ج 22/ 108، 136، 138، 147، 415، ج 24/ 84، 297

حماد بن قیراط/ ج 20/ 48، 49

حماد بن مسعده/ ج 3/ 356، ج 4/ 183، 192، 297

حماد بن مسلمه/ ج 22/ 605

حماد بن یزید/ ج 4/ 333

حماد الجهنی/ ج 17/ 131، ج 22/ 147

حماد العبدی الشاعر/ ج 9/ 12

الحمّانی/ ج 17/ 337

حمدان/ ج 19/ 33، ج 20/ 537

حمدان الأنباری/ ج 2/ 40

حمدان بن سلیمان/ ج 1/ 265، ج 18/ 453، ج 19/ 33، ج 21/ 194

حمدان بن عبید/ ج 8/ 386

حمدان بن علی الخفاف/ ج 9/ 167، ج 13/ 143، ج 14/ 37، ج 15/ 226

حمدان بن یحیی/ ج 24/ 61

الحمدانی/ ج 7/ 265

حمد بن عبدان/ ج 17/ 337

حمد اللّه بن أبی بکر/ ج 12/ 557

حمد اللّه القزوینی/ ج 2/ 134

حمد بن شیبان/ ج 5/ 68

حمدون بن عیسی/ ج 14/ 75، 247، ج 20/ 90، 429

حمدی/ ج 6/ 228

حمران/ ج 3/ 144، ج 22/ 155، 156، ج 24/ 53، 101، 103

حمران بن أبان الرازی/ ج 17/ 141، ج 22/ 209

حمران بن أعین/ ج 7/ 307، ج 10/ 234، ج 18/ 176، 177، ج 21/ 308، ج 24/ 295

حمران الترتر/ ج 7/ 277

الحمراوی/ ج 20/ 297

الحمزاوی المالکی/ ج 3/ 359، ج 11/ 226، ج 24/ 123

حمزه/ ج 5/ 93، ج 24/

198

حمزه البصیر/ ج 16/ 123، 139، 140

حمزه بن إسماعیل/ ج 8/ 374، ج 17/ 398، ج 20/ 500

حمزه بن حمران/ ج 3/ 23، ج 6/ 237، ج 7/ 278، 279، ج 8/ 254، ج 9/ 330، ج 13/ 10، 24، ج 16/ 50، ج 17/ 385، ج 18/ 248، 255، ج 19/ 88، 116، 354، ج 20/ 310، 470، ج 21/ 453، ج 22/ 180، 349

حمزه بن رافع/ ج 2/ 291، ج 8/ 94، ج 9/ 143

حمزه بن الزبیری/ ج 14/ 266

حمزه بن عبد اللّه بن کعب/ ج 4/ 404

حمزه بن عبد المطلب (سید الشهداء)/ ج 1/ 141، 159، 160، 189، 222، 241، 260، ج 2/ 43، 196، 199، 246، 254، 255، 256، 260، 262، 263، 283، 284، 308، 310، 311، 312، ج 3/ 12، 41، 42، 55، 78، 82، 85، 86، 89، 128، 140، 247، 27، 332، ج 4/ 306، 404، 421، 434، 482، 483، ج 5/ 11، 46، 168، 178، ج 6/ 21، 63، 95، 211، 266، 271، 272، 280، 285، 309، 317، ج 7/ 43، 69، 136، 176، 178، 220، 319، 325، ج 8/ 15، 19، 56، 93، 128، 159، 232، 252، 321، 396، 397، ج 9/ 16، 63، 107، 170، 178، 191، 202، ج 10/ 130، ج 14/ 122، ج 15/ 261، ج 17/ 67، 71، 73، 385، 490، ج 18/ 65، 203، 235، 268، 270، 277، 291، 306، 309، ج 19/ 9، 11، 13، 31، 40، 44، 63، 365، 398، ج 20/ 313، 347، 352،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:169

369، 375، 423، 438، ج 21/ 103، 126، 217، 235،

269، 274، 280، 284، 311، 318، 361، 399، 402، 404، 406، 407، 410، ج 22/ 10، 14، 16، 17، 20، 21، 100، 102، 136، 138، 139، 140، 158، 165، 166، 173، 202، 213، 215، 230، 514، 552، ج 24/ 13، 17، 18، 57، 72، 73، 87، 89، 96، 111، 112، 120، 152، 211، 243، 270، 273، 281

حمزه بن علی بن زهره/ ج 6/ 230

حمزه بن القاسم/ ج 5/ 244، ج 21/ 243، ج 22/ 45

حمزه بن القسم العلوی/ ج 15/ 159، 301

حمزه بن محمد الکنانی/ ج 24/ 200

حمزه بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

حمزه بن النعمان العذری/ ج 13/ 62

حمزه بن یوسف/ ج 6/ 205، 209، ج 8/ 165، 167، ج 20/ 110

حمزه بن یوسف السهمی/ ج 3/ 61

حمزه الزیات/ ج 6/ 251

حمزه العلوی/ ج 19/ 131، ج 22/ 44

الحموئی الخراسانی/ ج 6/ 165

الحموی/ ج 2/ 109، ج 22/ 515

حمویه/ ج 9/ 69، 86، ج 21/ 15، 24، ج 22/ 208

حمویه بن علی البصری/ ج 14/ 50، ج 15/ 97، ج 17/ 398، 402، 518

الحموینی/ ج 3/ 359، ج 18/ 200، ج 19/ 570

حمید/ ج 5/ 192، ج 6/ 229، ج 8/ 134، 272، 314، ج 12/ 64، ج 14/ 96، ج 17/ 190، ج 20/ 201

حمید الأحمدی الجلفائی/ ج 23/ 186، 283

حمید بن زنجویه/ ج 12/ 43، ج 24/ 45، 55

حمید بن زیاد/ ج 2/ 272، ج 5/ 292، ج 8/ 34

حمید بن صالح/ ج 8/ 346، ج 18/ 171، 494

حمید بن عبد الرحمن/ ج 4/ 474، 482، ج 10/ 165، 190، ج 20/ 342

حمید بن عبد الرحمن بن عوف/ ج

17/ 38

حمید بن علی/ ج 2/ 290

حمید بن علی البجلی/ ج 6/ 141

حمید بن عمیره/ ج 14/ 72

حمید بن قحطبه/ ج 7/ 212، 303، ج 21/ 436، 470

حمید بن المثنی/ ج 3/ 46، ج 15/ 190، 278، ج 17/ 487، ج 19/ 69، 152

حمید بن مسعده/ ج 8/ 57

حمید بن مسلم/ ج 6/ 318، ج 10/ 297

حمید بن والق/ ج 24/ 28

حمیده المصفاه (أم الإمام الکاظم علیه السّلام)/ ج 5/ 181، ج 9/ 258

حمید الدین محمد/ ج 20/ 462

حمید رضا الکفاش/ ج 23/ 155، 284

السید حمید الطبیبان/ ج 23/ 71، 214

السید حمید الفتاحی/ ج 23/ 130

حمید الشامی/ ج 8/ 133، ج 17/ 233، 385، 387

حمید الطوال/ ج 3/ 197، ج 9/ 59، 233، 240

حمید الطویل/ ج 4/ 204، ج 16/ 17، 133، 195، 228، ج 17/ 153، 444، ج 18/ 240، ج 22/ 64، 194، ج 24/ 93

حمید الکمالی الأردکانی/ ج 23/ 224

السید حمید گرمارودی/ ج 23/ 273

حمید الناصری/ ج 23/ 220

حمید هنرجو/ ج 23/ 273

الحمیدی/ ج 4/ 192، ج 5/ 102، ج 6/ 125، ج 8/ 28، 57، 272، ج 12/ 40، 60، ج 20/ 241

الحمیری/ ج 19/ 283، 313، 340، ج 20/ 25، 83، 404، ج 21/ 352، ج 22/ 603

السید الحمیری/ ج 3/ 133، 263، 264، ج 4/ 224، 234، 500، 517، 518، ج 5/ 247، 271، ج 11/ 15، 56، 101، ج 14/ 176، 225، 266، ج 15/ 153، 262، ج 19/ 363، 376، ج 20/ 14، 78، 354، 435

حنان الشیخ/ ج 23/ 136، 237

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:170

حنان بن بشر/ ج 12/ 437

حنان بن سدیر/ ج 6/ 259،

ج 12/ 256، ج 13/ 64، 65، ج 19/ 114، ج 20/ 254

حنبل بن إسحاق/ ج 7/ 228، ج 10/ 25، 70، 90، ج 24/ 34، 40

حنبل بن خارجه/ ج 12/ 90

حنبل بن عبد اللّه/ ج 8/ 177، ج 24/ 128

حنبل بن عبد اللّه بن سعاده المکبر الرصافی/ ج 6/ 119، 185

حنه زوجه عمران بن ماتان/ ج 21/ 280

حنش بن المعتمر/ ج 8/ 212

حنظله/ ج 20/ 379

حنظله بن أبی عامر/ ج 2/ 255، 256

حنظله بن سبره/ ج 3/ 40، 41، 228، ج 20/ 340

حنظله بن سمره/ ج 4/ 321

حنظله بن سیره/ ج 21/ 65

الحنظلی/ ج 12/ 132

الحنفی البریانوی/ ج 14/ 316

حنفیه (أمه أمیر المؤمنین و فاطمه علیهما السّلام)/ ج 17/ 512

الحنفی المصری/ ج 3/ 403، ج 4/ 256، 272

حواء (أم البشر)/ ج 1/ 224، 241، 242، 248، 264، 276، 282، 283، 284، 293، 294، 316، 319، ج 2/ 30، 175، 177، 181، 183، 187، ج 3/ 135، 230، ج 4/ 203، ج 6/ 201، 286، 321، 324، ج 7/ 36، 214، 328، ج 9/ 19، 75، 201، ج 11/ 310، ج 16/ 184، 234، ج 19/ 180، ج 20/ 405، ج 21/ 132، 137، 161، 166، 215، 232، 276، 280، 304، 306، 358، 374، ج 22/ 13، 21، 167، 288، 299، 437، 452، ج 24/ 11، 213، 260

حوا قهرمان زاده/ ج 23/ 120

حوراء (أم زید بن علی علیه السّلام)/ ج 7/ 211، 284، ج 22/ 442

الحویرث بن نقید/ ج 2/ 237

الحویزی/ ج 15/ 154، ج 21/ 564

حیاه/ ج 8/ 325

حیان بن بشر/ ج 12/ 427

حیان بن علی/ ج 9/ 286

حیوه بن شریح/ ج 4/ 262،

ج 6/ 166

السید حیدر بن إسماعیل بن صدر الدین الموسوی العاملی/ ج 23/ 225

حیدر بن أیوب/ ج 7/ 175

السید حیدر بن سلیمان/ ج 14/ 97، 149، 179، 182

حیدر بن محمد/ ج 1/ 328، ج 7/ 139

حیدر بن یعقوب/ ج 7/ 174

السید حیدر الحسینی/ ج 10/ 115، 264

السید حیدر الحلی/ ج 11/ 185، 282

حیدر الشدیدی/ ج 23/ 203

حیدر علی بن محمد الشیروانی- حیدر علی الشیروانی

حیدر علی بن محمد مهدی آسوده الشیرازی/ ج 23/ 277

حیدر علی تاج الشعراء الشیرازی (نوا)/ ج 23/ 278

حیدر علی الحیدری/ ج 23/ 263

حیدر علی السعدی/ ج 23/ 47، 147

حیدر علی الشیروانی/ ج 2/ 125، ج 4/ 44، 83، ج 5/ 140، 220، 229، 341، ج 7/ 246، ج 10/ 29، 53، ج 11/ 21، 93، 144، 180، 251، ج 12/ 161، 219، 517، ج 14/ 308، ج 15/ 270، ج 23/ 256، ج 24/ 37

حیدر علی الطهرانی/ ج 23/ 260

حیدر علی الفیض آبادی/ ج 23/ 136

حیدر قاسم علی/ ج 23/ 172

السید حیدر الکاظمی/ ج 2/ 84

خاتون/ ج 6/ 331

الخاتون آبادی/ ج 3/ 116

الخواجوی/ ج 10/ 118، 347، ج 11/ 177، 230

الخواجوی المازندرانی/ ج 14/ 181

السید خادم حسین البخاری/ ج 23/ 67

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:171

خادم حسین الفاضل الورسی الأفغانی/ ج 23/ 145

خادم الحسینی/ ج 23/ 210

خادم الزهراء علیها السّلام/ ج 23/ 227

خارجه بنت زید/ ج 4/ 489

الخوارزمی (موفق بن أحمد)/ ج 1/ 215، ج 2/ 39، 120، ج 3/ 39، 40، 385، ج 4/ 419، ج 5/ 12، 158، 356، 363، 403، 406، ج 6/ 105، 164، 165، 170، 178، 186، 187، 199، 200، 209، 210، 224، 338، 351، ج 9/ 233،

ج 12/ 166، 274، 363، 365، ج 13/ 170، ج 14/ 317، ج 15/ 282، 283، ج 16/ 70، 261، 270، ج 18/ 71، 109، 113، 171، 365، 368، 494، ج 19/ 124، 224، 227، 543، 570، ج 20/ 23، 31، 41، 46، 47، 48، 50، 57، 58، 62، 64، 80، 98، 99، 104، 107، 108، 132، 155، 237، 238، 288، 321، 329، 340، 367، 372، 379، 392، 393، 399، 400، 401، 402، 460، 468، 471، 496، 529، 537، 538، ج 21/ 246، 248، 249، 251، 287، 449، 462، ج 24/ 36، 41، 45، 47، 49، 50، 102، 122، 124، 128، 129، 130، 170، 221، 222، 223، 226، 228، 230، 233، 248، 260، 261، 268، 269، 288

الخاقانی/ ج 10/ 217

خالد/ ج 3/ 67، ج 4/ 345، ج 17/ 181، 190، 428، 432، ج 20/ 327، 448، 487، 548، ج 24/ 33، 34، 201

خالد بن أبی کریمه/ ج 22/ 315

خالد بن الحارث/ ج 6/ 127

خالد بن حیان/ ج 5/ 112

خالد بن خداش/ ج 8/ 28

خالد بن خراش/ ج 6/ 222

خالد بن ربعی/ ج 9/ 42، 46، ج 17/ 257، 261، ج 19/ 55

خالد بن سعید/ ج 10/ 210، 276، 278، ج 16/ 212

خالد بن سنان/ ج 12/ 13، 30

خالد بن طلیق/ ج 6/ 184، ج 8/ 72، ج 24/ 25

خالد بن طهمان/ ج 3/ 67، ج 8/ 61، ج 12/ 301

خالد بن عبد اللّه/ ج 6/ 33، 34، 234، ج 8/ 100، ج 17/ 417، ج 18/ 459، 508، 512

خالد بن عبد اللّه الطحان/ ج 24/ 33، 34، 53، 54

خالد بن عبد اللّه الواسطی/ ج 14/

364

خالد بن عبد الملک/ ج 9/ 189، ج 20/ 152، 204

خالد بن عمر/ ج 3/ 225

خالد بن عمرو بن أبی الأخیل/ ج 3/ 157

خالد بن عمرو السفلی/ ج 3/ 158

خالد بن عیسی ابن عم هارون الرشید/ ج 12/ 570

خالد بن القاسم/ ج 9/ 189، ج 20/ 204

خالد بن مخلّد/ ج 4/ 171، 188، ج 6/ 56، 75، 156، 218، ج 9/ 49، 54، ج 19/ 471

خالد بن معدان/ ج 6/ 166، 167

خالد بن معن بن جویریه/ ج 12/ 91

خالد بن نزار/ ج 24/ 193

خالد بن النضر/ ج 8/ 331، ج 22/ 307

خالد بن هارون السلمی/ ج 7/ 312

خالد بن الولید/ ج 2/ 218، 261، 262، ج 8/ 266، ج 9/ 30، 31، 137، ج 10/ 101، 102، 112، 113، 114، 120، 126، 128، 129، 136، 137، 148، 151، 157، 162، 170، 175، 177، 178، 180، 181، 185، 188، 225، 226، 230، 231، 237، 245، 246، 265، 281، 282، 309، 345، 358، 359، 361، 363، 375، 376، ج 11/ 9، 11، 16، 17، 21، 28، 32، 38، 51، 64، 69، 74، 76، 78، 85، 92، 116، 126، 131، 140، 161، 199، 203، 209، 237، 246، 252، ج 12/ 158، 169، 181، 182، 250، 299، 300، 345، 358، ج 14/ 33، 163، ج 15/ 106، 193، ج 17/ 446، 481، 512، ج 20/ 148، 152، 171، 211، 411، ج 22/ 281

خالد بن ولید بن عبد اللّه الواسطی/ ج 24/ 35، 53

خالد بن یزید/ ج 6/ 288، 352، ج 7/ 215، 330،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:172

ج 10/ 196، 244، ج 22/ 606

خالد بن یوسف السمتی/ ج

20/ 112

خالد الحذاء/ ج 2/ 299، ج 4/ 156، 172، ج 8/ 80، 200، ج 21/ 91، 389، ج 24/ 134

خالد المخزومی/ ج 18/ 183

خالد الواسطی/ ج 24/ 34، 35، 54

الخالع/ ج 22/ 515

خواندمیر/ ج 4/ 57، ج 10/ 38، ج 14/ 300، 313

خباب/ ج 13/ 119

خباب بن الأرت/ ج 3/ 153، 162، ج 4/ 136، 230، 505

خباب بن سمره/ ج 9/ 88

خدیج/ ج 17/ 510، ج 20/ 473، 546

خدیجه/ ج 5/ 169، ج 9/ 301، 302، ج 14/ 232، 235، 236، ج 20/ 26، ج 21/ 503

خدیجه (امرأه عمران)/ ج 24/ 250

خدیجه بنت أبی بکر محمد بن أحمد/ ج 13/ 396 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 172 فهرس الأعلام ..... ص : 47

یجه بنت خویلد/ ج 1/ 132، 133، 134، 135، 140، 141، 143، 163، 186، 187، 190، 292، 311، 334، ج 2/ 11، 14، 15، 17، 18، 24، 25، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 33، 35، 39، 42، 43، 44، 45، 47، 48، 53، 54، 55، 57، 59، 76، 82، 87، 94، 95، 122، 128، 132، 136، 137، 138، 141، 146، 147، 150، 151، 153، 155، 156، 159، 161، 166، 167، 169، 170، 172، 173، 174، 175، 176، 177، 178، 179، 180، 181، 183، 185، 186، 187، 189، 190، 191، 192، 196، 200، 201، 202، 203، 215، 220، 224، 297، ج 3/ 55، 13، 133، 135، 138، 147، 212، 256، 269، 279، 295، 300، 301، 306، 384، ج 4/ 20، 30، 63، 103، 114، 115، 120، 236، 282، 283، 301، 308، 322، 327، 328، 341، 346، 357، 386، 391، 416،

418، 419، 421، 422، 425، 428، 430، 434، 438، 456، 522، 533، ج 5/ 15، 18، 40، 152، 314، 336، 369، 376، 400، 413، 415، ج 6/ 17، 27، 63، 67، 88، 94، 146، 150، 152، 153، 180، 191، 193، 216، 277، 280، 284، 292، 309، 316، 318، 322، 324، 332، ج 7/ 42، 48، 77، 89، 102، 150، 214، 217، 229، 266، 299، 316، 328، 333، ج 8/ 13، 22، 30، 67، 80، 95، 111، 115، 156، 163، 169، 178، 180، 181، 280، 296، 377، 397، ج 9/ 10، 16، 40، 41، 43، 75، 91، 138، 139، 178، 218، 275، 297، 298، 302، 305، 308، 312، 313، 346، ج 10/ 83، 313، 319، ج 11/ 171، 182، 262، ج 12/ 56، 86، 87، 100، 106، 108، 112، 208، 331، 335، ج 13/ 63، 184، 336، 361، ج 16/ 54، 214، 215، 245، 251، 253، ج 17/ 39، 41، 95، 195، 258، 342، 367، 428، 429، 432، 433، 435، 437، 475، 482، 500، 501، 520، ج 18/ 65، 104، 126، 129، 137، 153، 158، 225، 231، 410، 415، 446، ج 19/ 10، 16، 26، 29، 38، 44، 60، 84، 86، 87، 98، 101، 106، 120، 125، 161، 179، 180، 182، 183، 186، 190، 191، 193، 194، 200، 201، 278، 279، 281، 288، ج 20/ 25، 97، 150، 180، 183، 196، 209، 308، 337، 343، 355، 376، 405، 432، 452، 511، 512، 518، 525، 526، 528، 529، 530، 532، 534، 536، ج 21/ 11، 17، 29، 79، 138، 165، 215، 217، 222، 227، 230، 233، 260،

264، 265، 284، 306، 314، 316، 318، 328، 330، 368، 369، 370، 371، 372، 373، 374، 375، 376، 377، 378، 379، 380، 381، 382، 383، 385، 386، 387، 388، 389، 390، 392، 393، 394، 395، 396، 397، 398، 399، 400، 401، 402، 403، 404، 408، 409، 410، 411، 412، 413، 414، 415، 416، 417، 418، 419، 420، 421، 422، 423، 424، 425، 426، 427، 428، 461، 479، 567، 578، 603، ج 22/ 11، 14، 16، 19، 20، 69، 103، 111، 154،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:173

387، 393، 437، 452، 456، 488، 497، ج 24/ 11، 13، 14، 19، 24، 65، 87، 98، 110، 133، 143، 185، 211، 212، 213، 214، 215، 218، 221، 240، 255، 258، 266، 275، 290، 299

خدیجه بنت محمد بن أحمد بن أبی الثلج/ ج 2/ 18، 38

خدیجه بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258، 323

خدیجه بنت النهروانی/ ج 13/ 44

خدیجه الثغانی/ ج 23/ 156

خدیجه الراویه/ ج 19/ 283

خدیجه المصطفوی/ ج 23/ 77

الخراسانی/ ج 24/ 119، 272

الخراسانی (صاحب ماتمکده)/ ج 11/ 96

خراش بن عبد اللّه/ ج 24/ 97

الخرکوشی/ ج 2/ 28، ج 5/ 79، ج 6/ 77، 191، ج 8/ 115، ج 9/ 71، ج 17/ 371، ج 19/ 223، 516، ج 20/ 30

الخزاعی/ ج 24/ 268

خزیمه/ ج 8/ 78، ج 13/ 172

خزیمه بن ثابت/ ج 1/ 257، 284، ج 9/ 88، ج 12/ 220، 339، 438، 447، 469

خزیمه بن خازم/ ج 18/ 94

الخشاب/ ج 17/ 61، ج 18/ 184، ج 22/ 83، ج 24/ 246

الخصاف/ ج 5/ 12، 152

الخصیبی/ ج 20/ 211

خصیف/ ج 24/ 57

خضر/ ج 2/ 247،

305

الخضراوی/ ج 23/ 125

خضر بن أبان/ ج 3/ 80، ج 5/ 25، ج 6/ 83، 224، ج 9/ 98، 177، ج 17/ 265، ج 18/ 65، ج 19/ 230، ج 20/ 39، 367

خضر بن شلال النجفی/ ج 2/ 78، ج 4/ 73، ج 10/ 22، 41، ج 14/ 299، ج 16/ 14، 99، ج 22/ 346، 374

خضر بن شمس/ ج 10/ 121، 376

خضر بن عطاء الدین محمد/ ج 23/ 82

السید خضر القزوینی/ ج 11/ 185، 286، ج 16/ 112، 124

خضر النبی علیه السّلام/ ج 6/ 259، ج 7/ 213، 307، ج 16/ 234، ج 17/ 52، ج 20/ 335، ج 21/ 234

الخضری/ ج 15/ 328

الخضری بیک/ ج 4/ 46، 54

الخطی/ ج 11/ 182، 268، 272

الخطیب/ ج 4/ 535، ج 6/ 232، ج 8/ 378، ج 17/ 216، ج 20/ 238، 459، ج 24/ 56

الخطیب البغدادی/ ج 14/ 224، ج 18/ 110، 122، ج 19/ 109

الخطیب بن أبی صقر/ ج 3/ 65، 348

الخطیب التبریزی/ ج 4/ 60، 357

الخطیب الفلسطینی/ ج 24/ 154

الخطیب المکی/ ج 6/ 105، ج 19/ 225

الخطیب منیح/ ج 4/ 224، 234، 500، 517

الخفاجی/ ج 15/ 260، ج 18/ 448، 521

خلاد بن أسلم/ ج 6/ 335، ج 18/ 476

خلاد بن عیسی المقرئ/ ج 5/ 134

خلد بن عمر الحمصی/ ج 4/ 535، ج 17/ 216

الخلدی/ ج 22/ 596

خلف بن إیاس الباهلی/ ج 6/ 84

خلف بن عبد العزیز/ ج 24/ 188

خلف بن عبد العلی البحرانی العصفوری/ ج 23/ 149

السید خلف بن عبد المطلب بن الملاح الموسوی الحویزی المشعشعی/ ج 23/ 272

خلف بن عبد الملک/ ج 17/ 459

خلف بن عمرو/ ج 20/ 48

خلف بن قاسم/ ج 5/

24، 32

خلف بن محمد/ ج 6/ 126

خلف بن الولید/ ج 5/ 24، 33

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:174

الخلیعی الشاعر/ ج 7/ 44، 49، 56، 63، ج 12/ 167، 308

الخلیعی الموصلی/ ج 16/ 123، 138

الخلیفه/ ج 10/ 28، 90، 93، 97

خلیفه بن الخیاط/ ج 4/ 45، ج 5/ 174، 204، 207، 211، 326، ج 6/ 150، ج 7/ 288، ج 12/ 41، 42

خلیفه العصفری/ ج 5/ 317

الخلیل بن أسد/ ج 22/ 573

الخلیل بن موسی/ ج 4/ 172

خلیل الرشید/ ج 23/ 223

السید خلیل سید زاده/ ج 23/ 89

السید خلیل الکمره ای/ ج 23/ 128، 167، 269

خلیل مطران/ ج 10/ 223

الخنساء/ ج 8/ 329

السید الخوئی/ ج 13/ 15، 79، ج 17/ 433، 485، ج 19/ 27، 193، 458، ج 21/ 134، 148، ج 22/ 237، 347، 379

الخوئی (شارح نهج البلاغه)/ ج 2/ 83

خوله بنت حکیم/ ج 6/ 61

خوله زوجه أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 16/ 182

خولی بن یزید الأصبحی/ ج 6/ 286، 312، ج 22/ 455

السید الخوانساری/ ج 14/ 181، ج 22/ 380

خویلد بن الأسد/ ج 21/ 372، 299، 401، 404، 405، 406، 407، 408، 411، 412، 413، 414

الخیامی/ ج 2/ 123، 147، ج 4/ 353، ج 10/ 71، ج 14/ 320، ج 17/ 422

الخیبری/ ج 3/ 19، 20، ج 20/ 253، 332، 515، ج 22/ 350

خیثمه/ ج 22/ 8، 206

خیثمه بن سلیمان/ ج 5/ 132، ج 6/ 218، 250، ج 24/ 33، 196

خیر المقداد/ ج 3/ 304، ج 4/ 276، 377

خیر اللّه المردانی/ ج 23/ 66

خیزران (أم الإمام الجواد علیه السّلام)/ ج 5/ 181، ج 9/ 258 دارا/ ج 20/ 201

الدار قطنی (أبو الحسن علی بن عمر

الدارقطنی)/ ج 2/ 21، 155، ج 4/ 193، 263، ج 5/ 21، 26، 30، 34، ج 6/ 221، 232، ج 7/ 352، ج 8/ 128، ج 12/ 228، 447، 470، ج 15/ 232، ج 18/ 86، ج 19/ 570، ج 20/ 552، ج 22/ 45، 567، ج 23/ 263، ج 24/ 102، 103، 166

دارم/ ج 20/ 26

دارم بن عبد الرحمن/ ج 4/ 274

دارم بن قبیصه/ ج 18/ 404

الدارمی/ ج 4/ 193، ج 14/ 370

داریوس/ ج 20/ 201

الدامغانی/ ج 20/ 102

دانیال النبی علیه السّلام/ ج 6/ 97، ج 10/ 254، 262، ج 11/ 175، 212، ج 12/ 92، ج 12/ 116، ج 20/ 210

داود/ ج 3/ 38، 149، ج 4/ 255، 343، 466، ج 8/ 116، ج 9/ 309، ج 15/ 240، ج 17/ 195، ج 20/ 327، 381، 422، 487، 548

داود الإلهامی/ ج 23/ 235

داود البحرانی الشاعر/ ج 7/ 51، 56

داود بن إبراهیم/ ج 3/ 33، 34

داود بن إبراهیم العقیلی/ ج 24/ 34، 35

داود بن إبراهیم بن داود بن یزید/ ج 4/ 265، 455

داود بن أبی سعید/ ج 19/ 508

داود بن أبی عوف/ ج 8/ 188، 212، 227، ج 18/ 41، ج 24/ 251

داود بن أبی الفرات/ ج 19/ 180، ج 24/ 267

داود بن أبی هند/ ج 5/ 280، ج 9/ 257، ج 19/ 194، 232، 508

داود بن الخواجه نصیر الدین الطوسی/ ج 21/ 134، 148، ج 22/ 385، 395

داود بن رشید/ ج 6/ 214، ج 9/ 257، 348، ج 17/ 282، ج 19/ 233، ج 20/ 499، ج 21/ 592،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:175

ج 22/ 274

داود بن الزبرقان/ ج 3/ 138، 198

داود

بن الزبیر/ ج 19/ 46

داود بن سرحان/ ج 19/ 321

داود بن سلمان الکعبی/ ج 10/ 20، 23، 25، 33، 54، 80، 81، 91، 94

داود بن سلمان الکعبی الهجزی الخطیب/ ج 23/ 208

داود بن سلیمان الطاهری/ ج 9/ 224

داود بن سلیمان الفراء/ ج 2/ 281، ج 3/ 96، 168، ج 5/ 45، ج 24/ 40، 50

داود بن سلیمان القاری/ ج 24/ 48

داود بن سلیمان الکعبی/ ج 9/ 18، 179

داود بن العباس/ ج 21/ 263

داود بن عبد الحمید/ ج 8/ 49

داود بن عمرو/ ج 7/ 228

داود بن عمرو الضبی/ ج 8/ 391

داود بن فرقد/ ج 22/ 191

داود بن القاسم/ ج 3/ 283، ج 5/ 68

داود بن القاسم بن إسحاق/ ج 4/ 165

داود بن قیس/ ج 9/ 189، 190

داود بن قیس الفرّاء/ ج 20/ 152، 204

داود بن کثیر/ ج 7/ 82، ج 18/ 192، ج 19/ 327

داود بن المبارک/ ج 15/ 269

داود بن مجیر/ ج 18/ 118، ج 24/ 242

داود بن محمد/ ج 8/ 175

داود بن موسی الحسنی/ ج 22/ 409

داود بن النعمان/ ج 14/ 170، ج 20/ 160

داود بن الهیثم/ ج 6/ 279، ج 18/ 209

داود بن یعقوب/ ج 17/ 396

داود الرقی/ ج 19/ 295، 323، 326

داود الروستائی/ ج 23/ 147

داود الصادقی/ ج 23/ 280

داود صفر زاده/ ج 23/ 248

داود الطائی/ ج 12/ 116

داود الکعبی/ ج 3/ 330، 388، ج 4/ 31، 32، 111، 150، 201، 202، 351، 426، 428، 429، ج 14/ 290، ج 15/ 153، 262، ج 16/ 184، ج 17/ 441، 476، ج 18/ 376، 428، ج 21/ 133، 144

داود المبارک/ ج 21/ 48، 187

داود النبی علیه السّلام/ ج 2/ 225، ج 6/ 65،

275، 287، 291، 238، 342، 347، 351، ج 7/ 167، 169، 170، 172، ج 10/ 125، ج 12/ 167، 171، 193، 205، 207، 246، 267، 278، 294، 302، 310، 313، 320، 325، 350، 376، 397، 402، 404، 415، 449، 452، 464، 511، 563، ج 13/ 39، 103، 105، 106، 112، 114، 117، 119، 134، 140، 157، 159، 161، 165، 177، 190، 211، 235، 242، 258، 322، 382، ج 14/ 195، ج 17/ 449، ج 18/ 54، 61، 64، 96، 100، 113، 114، 117، 122، 123، 130، 134، 135، 136، 137، 197، ج 19/ 493، 542، ج 20/ 215، 347، 358، ج 21/ 193، 466، ج 22/ 145، 321، 411

الداودی/ ج 18/ 492، 499

داویت/ ج 5/ 189

دبنا (أخت یوسف علیه السّلام)/ ج 21/ 280

الدجال/ ج 1/ 232، ج 7/ 269

دحیه لکلبی/ ج 3/ 148، 270، ج 4/ 310، 341، 387، ج 6/ 43، 135، ج 8/ 18، 163، ج 9/ 239، 309، 310، 367، ج 17/ 195، 272، ج 19/ 245، 268، ج 21/ 600

الدراوردی/ ج 14/ 266، ج 15/ 221، 240، ج 21/ 251

الدربندی- آقا الدربندی

دردائیل الملک/ ج 5/ 236، 273، 274، ج 18/ 153، 161، 162، 163، 359، ج 20/ 387

دردانه جعفر آوا/ ج 23/ 210

درست/ ج 18/ 186، ج 19/ 340

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:176

درست بن عبد الحمید/ ج 9/ 264

الدرمکی الشاعر/ ج 14/ 63

الدشتکی/ ج 9/ 210، ج 11/ 120

الدعاء بن عمر/ ج 16/ 204

دعبل الخزاعی الشاعر/ ج 7/ 12، 24، 69، 103، 175، 180، 181، 306، ج 11/ 101، ج 12/ 336، 515، ج 13/ 123

الدعبلی/ ج 13/ 402

الدغشی/

ج 6/ 90، ج 14/ 339

الدقاق/ ج 3/ 181، ج 7/ 188، ج 8/ 125، 165، ج 9/ 349، ج 11/ 55، 84، 205، ج 12/ 498، ج 19/ 81، ج 20/ 40، 384، ج 22/ 44، 280

دکین بن سعید/ ج 10/ 322

الدلفاء بنت زیاد بن لبید/ ج 2/ 273، 274

الدمال بن مسلم/ ج 1/ 214

الدمستانی/ ج 11/ 183، 275

الدمشقی/ ج 4/ 187

الدمیری/ ج 3/ 233، 353، ج 4/ 513، ج 24/ 42

الدهلوی/ ج 1/ 162، ج 16/ 46، ج 22/ 576، ج 24/ 248

الدهم/ ج 6/ 228

الدولابی/ ج 5/ 67، 166، 167، ج 6/ 203، ج 10/ 74، ج 11/ 223، ج 14/ 51، ج 15/ 260، 302، 334، ج 18/ 86، ج 19/ 133، ج 20/ 447

الدیار بکری/ ج 4/ 369، 445، ج 5/ 16، 125، 328، ج 7/ 348، ج 10/ 31، 48، 78، ج 14/ 314

دیک الجن/ ج 3/ 133، 262، ج 4/ 500، 533، ج 11/ 101، ج 16/ 11، 55

الدیلمی/ ج 3/ 38، 60، ج 5/ 403، ج 6/ 74، 166، 197، 227، 245، ج 10/ 170، 253، ج 11/ 12، 36، 70، ج 12/ 163، 255، 473، 548، ج 15/ 192، ج 16/ 278، 292، ج 18/ 209، 390، 403، 445، 458، 513، ج 19/ 35، 85، 104، 354، 408، 494، 554، ج 20/ 63، ج 21/ 124، 463، ج 22/ 587، ج 24/ 30، 49، 100، 223، 249، 257، 267

دیما فلانکا (من أهالی کنگو)/ ج 23/ 107

دینار بن عبد اللّه الأنصاری/ ج 3/ 229، ج 20/ 533

الدینوری/ ج 2/ 133، ج 24/ 32

دیوید داسیلوا/ ج 23/ 71

السید

ذاکر حسین أختر البریلوی الواسطی الدهلوی/ ج 23/ 172

السید ذاکر حسین الأمروهی/ ج 23/ 248

ذاکر حسین الدهلوی الهندی/ ج 23/ 275

ذبیح اللّه حسین زاده/ ج 23/ 291

ذبیح اللّه المحلاتی/ ج 17/ 516، ج 20/ 201، ج 23/ 152

ذرّ/ ج 5/ 141

ذرّ بن حبیش/ ج 21/ 443

ذرّه/ ج 3/ 108، ج 9/ 254، 255، ج 17/ 239، 281، ج 19/ 231، ج 21/ 591

الذراع/ ج 14/ 304

ذرخاء الزاهد/ ج 12/ 19، 91، 92، 94

ذریح المحاربی/ ج 7/ 80، 81، 82، 83، 84، 85، 86، 87، 88، 89، 90، ج 17/ 56

الذهبی/ ج 2/ 142، ج 3/ 231، ج 4/ 47، 79، 84، 355، 361، 537، ج 5/ 221، ج 6/ 157، 158، 221، 236، 342، ج 10/ 97، ج 11/ 16، ج 12/ 114، 491، 494، 558، ج 13/ 62، ج 14/ 94، 310، ج 16/ 184، 247، 249، ج 17/ 173، ج 18/ 110، 124، 520، ج 20/ 112، 359، ج 21/ 259، 509، ج 24/ 33، 41، 122، 248

السید ذو الفقار بن محمد/ ج 18/ 249

السید ذو الفقار علی الزبیدی/ ج 23/ 92

ذو الکلاع/ ج 6/ 247

ذو النون المصری/ ج 7/ 209، 253، 254، 255

السید ذی شأن حیدر الجوادی الإله آبادی/ ج 23/ 80، 94، 21، 129، 162، 185، 225

رؤبه/ ج 12/ 44

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:177

راحت حسین الناصری/ ج 23/ 231

راحله رمضان نیا الآستانه/ ج 23/ 206

راحیل (امرأه یعقوب علیه السّلام)/ ج 21/ 280

راحیل الملک/ ج 1/ 138، ج 3/ 96، 131، 132، 133، 135، 136، 179، 197، 260، 267، 275، 293، 310، 379، ج 4/ 100، 118، 223، 224، 226، 240،

ج 6/ 321، ج 9/ 204، 238، 322، 349، ج 13/ 165، ج 18/ 227، 359، ج 19/ 21، 126، ج 20/ 338، 339

الرازی/ ج 19/ 296، 329، ج 20/ 106، 344

رأس الجالوت/ ج 6/ 287، 338، 346، 347

راشد بن سعد/ ج 6/ 197

راشد بن یزید/ ج 9/ 224

راشد المویل/ ج 23/ 235

راضیه الأمیری/ ج 23/ 265

راضیه محمد زاده/ ج 23/ 203

رافر بن سلیمان/ ج 21/ 248

رافع بن رفاعه/ ج 13/ 181

الرافعی/ ج 5/ 328، ج 24/ 224، 225

الراهب النصرانی/ ج 18/ 155

الراوندی/ ج 6/ 85، ج 7/ 126، 289، ج 12/ 101، 112، ج 14/ 154، 351، ج 15/ 113، ج 17/ 256، ج 18/ 155، 197، 453، 500، ج 19/ 30، ج 20/ 335، 497، ج 21/ 241، 262، 272، ج 22/ 317

رؤیا الموسوی الگرمارودی/ ج 23/ 256

رئیسه القسام/ ج 23/ 230

رباب بنت إمرئ القیس/ ج 16/ 182، 204، ج 19/ 197

ربابه الکریمی/ ج 23/ 121، 206

ربعی بن خراش/ ج 19/ 408، ج 22/ 529، 584

الربعی الدمشقی/ ج 5/ 337

الربیع/ ج 2/ 261، ج 19/ 59، 60، 121، ج 20/ 13، 18، 69، 70، 116

الربیع بن خثیم/ ج 6/ 206

الربیع بن سعد/ ج 6/ 254

الربیع بن سعید الجعفی/ ج 6/ 177

الربیع بن سلمه/ ج 5/ 174

الربیع بن سلیمان/ ج 3/ 197، ج 4/ 180، 204، ج 5/ 102، ج 6/ 125، 129، ج 8/ 57، 325، ج 9/ 160، 240، 302، ج 20/ 479، ج 21/ 500، 507

الربیع بن سیار/ ج 2/ 307، ج 9/ 354

الربیع بن صبیح/ ج 8/ 238

الربیع بن عبد اللّه/ ج 5/ 64، 79، ج 17/ 512

الربیع بن کامل/

ج 1/ 264

الربیع بن محمد/ ج 5/ 71

الربیع بن یحیی الأشنانی/ ج 24/ 34، 35

الربیع بن یسار/ ج 20/ 414

ربیعه/ ج 7/ 325، ج 20/ 425، ج 21/ 402، 614

ربیعه بن أبی عبد الرحمن/ ج 3/ 63، ج 5/ 35، 55، 102، 112، 282، ج 16/ 108

ربیعه بن سیف المعافری/ ج 8/ 325

ربیعه بن ناجه/ ج 1/ 313، ج 19/ 504، 533

ربیعه السعدی/ ج 6/ 192، 193، ج 9/ 136، ج 17/ 271، 348، ج 19/ 215

الربیع الجبری/ ج 16/ 108

الربیع المرادی/ ج 9/ 152

الربیعی/ ج 23/ 209

رتن الهندی/ ج 4/ 423

رجاء بن أبی سلمه/ ج 18/ 335

رجاء بن سلمه/ ج 3/ 141، 246، ج 19/ 41، ج 22/ 88

رجاء بن عبد الرحیم/ ج 22/ 208

رجب البرسی (الحافظ)/ ج 2/ 176، ج 4/ 486، ج 13/ 14، 66، ج 16/ 234، ج 17/ 63، ج 18/ 448، 518، ج 19/ 22، 128، 347، 355، ج 20/ 18، 118، ج 21/ 321، 329، 334، 335، 360، ج 24/ 297

رحمت الأحمدی المعافی/ ج 23/ 292

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:178

رحمت الجعفری/ ج 23/ 204

الرحمن بن محمد الفارسی/ ج 6/ 126

رحیمه (امرأه أیوب علیه السّلام)/ ج 9/ 74، 75

رحیمه الخاوری/ ج 23/ 205

رزات بن یعلی/ ج 14/ 152، 345

رزین/ ج 6/ 78، ج 17/ 50، 58، ج 20/ 369

رزین بن خنیس/ ج 6/ 239

رزین بن عثمان/ ج 5/ 44

رستم بن عبد اللّه/ ج 1/ 299، ج 7/ 130، ج 21/ 363

رسول الأکبری/ ج 23/ 86

رسول الإمام الحسین علیه السّلام/ ج 7/ 60

رسول بن محمد/ ج 11/ 240

السید رسول بهشتی نژاد/ ج 23/ 157

رشأ بن لطیف/ ج 6/ 166

رشد

بن سعد/ ج 18/ 247، ج 22/ 550

رشد بن عبد اللّه/ ج 18/ 183، 184

رشده بن عبد اللّه/ ج 1/ 299

رشید/ ج 20/ 241

رشید الضیائی الدزفولی/ ج 23/ 144

رضا آقا یانس/ ج 23/ 265

السید رضا آل یاسین/ ج 23/ 132

رضا الأستادی/ ج 23/ 59، 156

رضا إسماعیلی/ ج 23/ 55، 76

رضا بندر عباسی الأحمدی/ ج 23/ 68

رضا بنی رضی/ ج 23/ 130

رضا تحققیان/ ج 23/ 145

رضا خدادادی/ ج 23/ 276

السید رضا الرضوی الهندی/ ج 23/ 245

رضا رهنما/ ج 23/ 236

رضا الشاهرودی/ ج 22/ 492

رضا الشیرازی/ ج 23/ 69

رضا عبد اللهی/ ج 23/ 166

رضا علی اللکنهوئی/ ج 23/ 56، 198

السید رضا علی ریاض البنارسی/ ج 23/ 56

رضا قلی بن میرزا بزرگ النوری المازندرانی (مشرق)/ ج 23/ 116

رضا الکریمی/ ج 23/ 119، 173، 236، 243

رضا النوری/ ج 23/ 207

رضا الهمدانی/ ج 1/ 208

رضا ولی زاده/ ج 23/ 113

السید رضا الیعقوبیان/ ج 23/ 113

رضوان بن أحمد/ ج 21/ 427

رضوان (خازن الجنان)/ ج 3/ 133، 136، 276، 293، 375، ج 4/ 100، 118، 240، 452، 500، 511، 526، 530، 536، ج 5/ 13، 273، 295، ج 6/ 170، ج 9/ 204، 213، ج 17/ 503، 504، ج 18/ 162، ج 19/ 262، ج 20/ 40، ج 21/ 409، 576

رضوان داستان پور/ ج 23/ 217، 251

السید الرضوی/ ج 20/ 151، 201

رضیه السادات السجادی/ ج 23/ 122

رضی بن إبراهیم محروس الکریکبی القطیفی/ ج 23/ 289

رضی الدین أبو الخیر/ ج 20/ 425

السید الرضی (الشریف)/ ج 1/ 221، ج 7/ 12، 23، 37، 44، 69، ج 19/ 568، ج 20/ 355، 451، ج 21/ 223، 437، 475، ج 22/ 431

رفاء الجوهری/ ج 23/ 210

رفاعه بن

عبد المنذر/ ج 9/ 88

الرفاعی/ ج 2/ 156، ج 4/ 36، ج 10/ 70، ج 24/ 224

الرفاعی الصیادی/ ج 22/ 444

رفعت پاشا/ ج 16/ 14، ج 17/ 94

الرقی/ ج 21/ 273

رقیه بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 4/ 44، 64، ج 5/ 8، 10، 11، 16، 17، 18، 36، 147، 148، 155، 156، 364، 375، 377، 386، 389، 397، 398، 399، 400، ج 9/ 155، ج 16/ 237

رقیه بنت الحسین علیه السّلام/ ج 11/ 19

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:179

رقیه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 123، 125، 128، 135، 185، 202، 203، 211، 235، 236، 240، 241، 271، ج 3/ 123، ج 4/ 31، 64، 68، 71، 72، 81، 326، 410، 425، ج 5/ 15، 400، ج 6/ 17، 146، 152، 180، 297، ج 8/ 10، 23، 33، 392، ج 9/ 18، 180، 302، ج 11/ 173، 174، 210، 213، 222، ج 13/ 325، ج 16/ 253، 285، ج 17/ 40، 71، ج 18/ 65، 66، 129، ج 20/ 196، 347، 348، 374، 376، 432، ج 21/ 29، 260، 369، 373، 383، 392، 461، 479، ج 24/ 290

الرکین/ ج 20/ 393، 427

رومان بن سرحان/ ج 20/ 270

رقیه (مولاه فاطمه علیهما السّلام)/ ج 17/ 437، 517

رقیه الهانی/ ج 23/ 168

رکن الدین بیبرس السلطان الظاهر/ ج 17/ 85

الرکین/ ج 9/ 132

الرکین بن الربیع/ ج 8/ 209، ج 14/ 208، ج 18/ 251، 450، ج 19/ 45

رمله الصغری بنت علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 5/ 368

روح بن صالح/ ج 22/ 557

روح بن عباده/ ج 6/ 108، 109، ج 9/ 178،

ج 17/ 308، 309، ج 18/ 89، ج 22/ 339

روح بن الفرج المصری/ ج 5/ 53، ج 6/ 131، 251، ج 10/ 165، ج 24/ 100

روح بن القاسم/ ج 22/ 206

روح القدس/ ج 18/ 393، ج 22/ 106

روح اللّه الإسلامی/ ج 23/ 206

روح اللّه الحسینیان/ ج 23/ 227

روح اللّه الگائینی/ ج 23/ 77، 84

الرودباری/ ج 18/ 508

روزبهان/ ج 10/ 355

روفائیل الملک/ ج 8/ 375، ج 9/ 248، ج 24/ 11، 24

الرویانی الشهید/ ج 3/ 234، 411

رویم/ ج 22/ 573

ریاح بن یربوع/ ج 12/ 33

ریاح (مولی النبی صلّی اللّه علیه و آله)/ ج 12/ 301

الریاحی/ ج 17/ 261

الریاض/ ج 23/ 90

ریاض الأخرس/ ج 23/ 125

ریاض حسین الجعفری/ ج 23/ 261

السید ریاض حسین النقوی/ ج 23/ 91

السید ریاض علی البنارسی/ ج 23/ 66، 169

الریان بن شبیب/ ج 4/ 155

الریان بن الصلت/ ج 8/ 244، 302، 312، ج 12/ 111، 112، ج 19/ 530، ج 22/ 38، 75، 77، 79

الریان بن مسلم/ ج 1/ 214، ج 18/ 70

ریبر/ ج 23/ 141

ریذه/ ج 19/ 446

ریطه/ ج 2/ 238

زائده/ ج 2/ 149، ج 4/ 260، 263، 268، 290، ج 8/ 43، 48، ج 9/ 132

زائده بن قدامه/ ج 24/ 198، 200

زاذان بن سلمان/ ج 1/ 299، ج 6/ 61، 83، 120، ج 7/ 130، ج 8/ 359، ج 9/ 280، 285، 368، ج 17/ 141، 332، 508، ج 18/ 184، 303، ج 19/ 265، ج 20/ 23، ج 21/ 187، 363، 462، ج 24/ 288

زافر بن سلیمان/ ج 18/ 25، 41

السیده زاهده العلوی الأفغانی/ ج 23/ 202

زاهر بن أحمد الفقیه/ ج 5/ 35، 136، 203، ج 8/ 145، ج 17/

288، ج 19/ 240، ج 20/ 326، 471، ج 21/ 597، ج 22/ 419، ج 24/ 189

زاهر بن طاهر/ ج 3/ 63، ج 5/ 45، 73، ج 6/ 32، 183، ج 8/ 315، ج 9/ 53، ج 18/ 384، ج 19/ 99، 394، ج 20/ 27، 48، 425

زاهر بن طاهر بن طاهر الشحامی/ ج 24/ 51، 128، 201

الزاهی الشاعر/ ج 7/ 12، 22، 44

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:180

الزاولی/ ج 20/ 292

زاویی/ ج 20/ 53

زبّاء (زنوبیا، ملکه تدمر)/ ج 4/ 113، 133

الزبرقان بن أظلم الحمیری/ ج 6/ 233

زبید- زبیدی

الزبیدی/ ج 2/ 122، ج 4/ 441، ج 5/ 280، ج 6/ 146، 157، 181، 182، ج 8/ 273، 296، 325، 326، 329، ج 12/ 27، 44، 45، 275، ج 13/ 172، 364، ج 17/ 106، 164، 230، 231، 367، ج 18/ 15، 26، 37، 347، ج 19/ 468، ج 20/ 490، ج 24/ 32، 68

الزبیر/ ج 5/ 95، 116، 316، ج 6/ 205، ج 11/ 73، 117، 131، 135، 136، 144، 157، 242، ج 13/ 34، 77، 128، ج 14/ 12، 25، 29، 182، 224، 231، 239، 246، 259، ج 19/ 180، 266، 524، 554، ج 20/ 89، ج 22/ 52، 554

الزبیر بن أبی بکر/ ج 5/ 185، ج 6/ 169، ج 8/ 205

الزبیر بن بکار/ ج 3/ 340، ج 4/ 182، ج 5/ 204، 219، 220، 317، 326، 332، 348، 364، ج 6/ 246، ج 7/ 339، 343، ج 8/ 206، ج 11/ 224، ج 14/ 293، ج 16/ 19، 71، 93، 206، 284، ج 18/ 66، 111، 490

الزبیر بن سعید/ ج 6/ 228،

229، ج 8/ 156

الزبیر بن صفیه/ ج 4/ 434

الزبیر بن عدی/ ج 20/ 448

الزبیر بن عطاء/ ج 6/ 279، ج 18/ 209

الزبیر بن العوام/ ج 1/ 171، ج 2/ 123، 239، 284، ج 3/ 133، 216، 233، 238، 278، 340، 386، 387، 399، ج 7/ 219، ج 9/ 14، 28، 87، 113، 175، 246، 292، ج 10/ 103، 104، 108، 114، 127، 145، 146، 151، 152، 154، 162، 168، 174، 175، 186، 187، 192، 195، 196، 199، 200، 210، 213، 223، 237، 238، 243، 261، 276، 277، 278، 279، 281، 282، 344، 345، 355، 358، 359، 361، 368، ج 12/ 48، 57، 85، 242، 281، 394، 407، 408، 492، 500، 548، ج 15/ 90، 148، 204، 224، 246، 249، 252، 267، 292، 300، 305، 309، 318، 333، ج 16/ 29، 68، 212، 277، 281، ج 17/ 36، 44، 47، 80، 88، 91، ج 20/ 478، ج 21/ 492، 493، 502، 503

الزبیر بن العون/ ج 18/ 211

الزبیری/ ج 10/ 86، 121، ج 11/ 178، 242

الزجّاج/ ج 19/ 502

زجر بن قیس/ ج 11/ 61، ج 7/ 322

زرّ/ ج 6/ 65، 71، 72، 176، 228، 251، ج 21/ 443

زرات بن أحمد البغدادی/ ج 8/ 210

زرات بن یعلی بن أحمد البغدادی/ ج 10/ 12، ج 13/ 139، ج 20/ 398، 500

زراره بن أعین/ ج 5/ 29، 265، 291، ج 7/ 17، 18، 307، ج 8/ 29، 97، 157، 344، ج 9/ 293، 333، ج 12/ 44، 528، ج 13/ 138، ج 15/ 157، 158، ج 17/ 158، 190، 196، 392، 400، ج 18/ 205، ج 19/ 322، ج 20/

131، 378، 464، ج 21/ 88، 166، ج 22/ 77، 150، 156، 179، 214

زراره بن عوفی/ ج 2/ 243

زر بن حبیش/ ج 6/ 239، 244، 251، 257، ج 7/ 194، 195، 295، 296، ج 8/ 116، ج 9/ 257، ج 18/ 285، 317، ج 19/ 68، 92، 99

زرّه النائحه/ ج 20/ 351، 406، ج 22/ 428، 438

زرعه بن عبد الرحمن/ ج 5/ 96

زرعه بن محمد/ ج 2/ 172، ج 18/ 127، ج 19/ 233

الزرقانی/ ج 3/ 330، 39، 379

الزرکشی/ ج 19/ 26، 161

الزرکلی/ ج 6/ 110

الزرندی/ ج 24/ 122

الزرندی الحنفی/ ج 2/ 84، 159، ج 4/ 80، 361، ج 10/ 312

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:181

زریق بن جامع/ ج 3/ 88

ز. سادات الیاسینی/ ج 23/ 102

الزعفرانی/ ج 13/ 132، ج 17/ 521، ج 24/ 37

زکریا/ ج 8/ 102، 122، 139، ج 14/ 359، 370، ج 18/ 100، 143، 287، ج 19/ 70، 82، 90، 96، 208، 214، 220، 228، 229، 237، 239، 243، 255، 256، 263، 268، 358، 419، ج 20/ 197، ج 21/ 14، 22، ج 24/ 97

زکریا بن آدم/ ج 7/ 188، 189، 227

زکریا بن أبی إسحاق/ ج 9/ 302

زکریا بن أبی زائده/ ج 8/ 122، ج 14/ 343، 360، ج 20/ 365

زکریا بن أحمد/ ج 12/ 116

زکریا بن إسحاق/ ج 21/ 500

زکریا بن الحکم/ ج 6/ 228

زکریا بن عدی/ ج 5/ 48، 49، 100، ج 24/ 199

زکریا بن یحیی/ ج 5/ 52، ج 14/ 234، 333، 338، ج 15/ 93، 173، 308، ج 16/ 43، ج 17/ 451، ج 20/ 104، 112، ج 21/ 518

زکریا بن یحیی بن أبی عمر/ ج

3/ 397

زکریا بن یحیی الراوی/ ج 8/ 106، 172، 187، 188، 186، 229، 364، ج 9/ 242، 300، 343

زکریا بن یحیی الحسانی/ ج 4/ 266، 294، 377، 394، 395، 406

زکریا بن یحیی الساجی/ ج 6/ 185، 251، ج 24/ 123، 125

زکریا بن یحیی الکوفی/ ج 24/ 279

زکریا بن یحیی المنقری/ ج 10/ 70

زکریا النبی علیه السّلام/ ج 5/ 291، 308، ج 6/ 65، 284، 295، 296، ج 7/ 167، 170، ج 8/ 75، 293، 355، ج 9/ 12، 54، 76، 79، ج 12/ 193، 205، 222، 278، 292، 303، 310، 320، 325، 397، 415، 449، 452، 464، 465، 466، ج 13/ 36، 39، 69، 102، 103، 105، 106، 112، 114، 117، 134، 140، 157، 159، 242، 382، ج 17/ 246، 264، 265، 271، 274، 277، 288، 316، 318، 344، 372، ج 18/ 96، 113، 114، 123، 130، 131، 134، 179، 180، 197، ج 19/ 542، ج 20/ 320، 323، ج 21/ 215، 244، 417، 466، 585، 595، 598، 613، ج 22/ 19، 70، 142، 157، 319، 321، 411

زلفعلی البختیاری/ ج 23/ 114

زلیخا بنت ضمخاص (زوجه یوسف علیه السّلام)/ ج 9/ 75، ج 21/ 280، 417

الزمخشری/ ج 2/ 214، ج 6/ 104، 105، 157، 179، 181، 182، 200، ج 7/ 348، ج 8/ 42، ج 9/ 128، 192، 236، ج 11/ 213، ج 13/ 104، 172، 363، ج 17/ 67، 274، 348، 467، ج 18/ 10، 28، 54، 170، 440، ج 19/ 224، 227، 255، 369، 506، 516، ج 20/ 139، 282، ج 21/ 256، 582

زمعه بن خارجه الخارجی/ ج 3/ 203

زمعه بن صالح/ ج 6/

46

زهراء بنیانیان/ ج 23/ 69

زهراء جوان بخت/ ج 23/ 226

زهراء الخلجی/ ج 23/ 162

زهراء دستان/ ج 23/ 86، 94

زهراء الزهرائی/ ج 23/ 76

زهراء سادات الفاضلی الأفغانی/ ج 23/ 106

زهراء عبد اللهی/ ج 23/ 159

زهراء العشقی/ ج 23/ 173

زهراء العظیمی/ ج 23/ 159

زهراء گواهی/ ج 23/ 133، 240، 267

زهراء المعتمدی الأمیری/ ج 23/ 59

زهراء ناظمی زاده/ ج 23/ 292

زهراء نجار زادگان/ ج 23/ 225

زهر بن سعد/ ج 17/ 166

زهره حق وردی/ ج 23/ 214

زهره الخاتمی/ ج 23/ 158

زهره الربانی/ ج 23/ 168، 293

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:182

زهره سلیمان پناه/ ج 23/ 284

زهره کیلان/ ج 23/ 205

الزهری (ابن شهاب الزهری، محمد بن شهاب الزهری)/ ج 2/ 28، 46، 236، ج 3/ 232، ج 4/ 47، 309، 480، 481، ج 5/ 197، 262، ج 6/ 59، 80، ج 8/ 115، 139، ج 10/ 59، 60، 64، 70، 71، 74، 85، 86، 89، 90، 91، 213، ج 11/ 119، 147، 149، 150، 152، 153، 154، 155، 157، ج 12/ 61، 65، 90، 187، 188، 198، 199، 215، 337، 369، 386، 427، 430، ج 13/ 41، 44، 50، 51، 231، 260، 262، 402، ج 14/ 269، 312، 316، ج 15/ 181، 196، 222، 255، 256، 267، 268، 284، 294، 298، 300، 301، 319، 323، 330، 337، ج 16/ 32، 61، 229، 253، 254، 257، ج 17/ 48، 53، 129، 164، 349، 514، ج 18/ 269، 286، 287، 295، 305، 458، 485، 493، 503، 512، ج 19/ 202، ج 20/ 533، ج 20/ 230، ج 21/ 251، 422، 509، ج 22/ 102، 136، 208، ج 22/ 224، 596، ج 24/

104، 190، 196، 223

زهیر/ ج 4/ 216، 262، ج 5/ 203، ج 16/ 107، 108

زهیر بن أبی سلمی/ ج 12/ 21، 44

زهیر بن الأقمر/ ج 6/ 142

زهیر بن حرب/ ج 8/ 122، ج 12/ 198، ج 14/ 350، 366، 373، ج 20/ 422، ج 24/ 198

زهیر بن عباد/ ج 22/ 596، ج 24/ 100

زهیر بن العلاء/ ج 5/ 197، 204، 205، 219، 223، 319، 324، 327

زهیر بن القین/ ج 7/ 214، 317

زهیر بن محمد/ ج 5/ 98، 99

زهیر الشاعر/ ج 12/ 51، 275

زهیر الکعبی/ ج 11/ 155

زهیر مصطفی الیازجی/ ج 23/ 213

زوار/ ج 23/ 115

السید زوار حسین البنارسی/ ج 23/ 115

السید زوار حسین المیرزاپوری/ ج 23/ 93، 114

الزواری/ ج 2/ 33، ج 4/ 54، 382، ج 21/ 394

زوجه صاحب الخان/ ج 22/ 506

زوجه القاضی سراج الدین/ ج 22/ 516

زوقائیل الملک/ ج 9/ 283، ج 17/ 127، ج 20/ 306، 309، ج 21/ 110

زیاد/ ج 6/ 144

زیاد بن أبیه/ ج 6/ 284، 294، 295، ج 19/ 11، 41

زیاد بن أیوب/ ج 6/ 256

زیاد بن بیان/ ج 18/ 266، 267، 285، 286، 313

زیاد بن رستم/ ج 3/ 51

زیاد بن عبد اللّه/ ج 2/ 252، ج 7/ 102، 161، ج 8/ 145، 150، ج 9/ 118، ج 10/ 88، ج 14/ 39، 201، 203، ج 15/ 119، 159، 160، 188، 306، ج 16/ 31، ج 18/ 463، ج 21/ 185، 186، ج 22/ 85

زیاد بن عبد اللّه البکائی/ ج 1/ 245، ج 2/ 164

زیاد بن عبید/ ج 11/ 136، ج 20/ 246

زیاد بن کلیب/ ج 10/ 223

زیاد بن لبید/ ج 2/ 273، 274، 275، 276، ج 10/ 187،

226، 261، 279

زیاد بن محمد الحنفی/ ج 18/ 37

زیاد بن مسلم/ ج 1/ 214، ج 18/ 71

زیاد بن المنذر الهمدانی/ ج 6/ 99، ج 7/ 283، ج 9/ 160، 286، ج 20/ 23، ج 21/ 187، 462، ج 24/ 288

زیاد بن یحیی الطبری/ ج 4/ 262

زیاد الجصاص/ ج 6/ 252

الزیادی/ ج 13/ 205، 231

زید/ ج 2/ 284، ج 8/ 279، ج 10/ 131، ج 18/ 72، ج 21/ 379، ج 24/ 127

زیدان/ ج 8/ 188، 238

زیدان بن عبد الغفار/ ج 22/ 610

زید بن أبی أنیسه/ ج 5/ 52

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:183

زید بن أبی أوفی/ ج 9/ 37، ج 24/ 127، 229، 232

زید بن أخزم/ ج 3/ 358

زید بن أرقم/ ج 6/ 32، 33، 163، 164، 286، 318، ج 8/ 67، 68، 69، 72، 78، 226، 245، 294، 323، 382، 384، ج 9/ 88، ج 10/ 237، ج 12/ 231، 517، 518، ج 17/ 65، 69، 73، 272، 337، 338، ج 18/ 9، 26، ج 20/ 103، 104، 163، 164، ج 21/ 143، ج 24/ 126

زید بن أسلم/ ج 2/ 40، 41، ج 6/ 48، ج 10/ 108، 156، 160، 167، 200، 201، 206، 250، 269، 278، 345، 346، 349، 360، ج 17/ 79، ج 18/ 46، ج 20/ 537، ج 21/ 314، ج 24/ 101، 102، 103، 235

زید بن إسماعیل/ ج 9/ 46، ج 17/ 261، ج 19/ 55

زید بن تبیع/ ج 6/ 59

زید بن ثابت/ ج 2/ 235، ج 6/ 95، ج 9/ 88، ج 10/ 111، 122، 316، ج 12/ 52، 195، 504، 516، ج 17/ 87، ج 18/ 26،

ج 19/ 45

زید بن جابر/ ج 18/ 71

زید بن جبیر/ ج 4/ 450

زید بن جدعان/ ج 18/ 118، ج 24/ 242

زید بن جعفر العلوی/ ج 20/ 196

زید بن الحارثه/ ج 2/ 211، 235، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 242، 243، 300، 301، 302، 303، ج 3/ 305، ج 6/ 271، ج 8/ 16، 19، 22، 36، 37، 237، 313، 371، ج 9/ 16، 18، 151، 155، 186، 187، 290، ج 10/ 313، 315، ج 18/ 136، ج 20/ 16، 98، 347، 372، ج 21/ 327، 371، 423

زید بن الحباب/ ج 3/ 273، ج 5/ 112، ج 6/ 78، 138، 167

زید بن الحسن/ ج 5/ 316، ج 12/ 528، ج 17/ 116، ج 19/ 473، ج 21/ 16

زید بن الحسن الأنماطی/ ج 8/ 175، ج 18/ 254، ج 19/ 149

زید بن الحسن بن علی علیه السّلام/ ج 18/ 101

زید بن الربیع/ ج 6/ 108، ج 8/ 384

زید بن رکانه/ ج 19/ 96

زید بن زیاد/ ج 8/ 290

زید بن شهاب الأزدی/ ج 3/ 252، ج 4/ 165

زید بن طاهر/ ج 8/ 113، ج 20/ 520

زید بن طلق/ ج 3/ 40، ج 4/ 105، 181، 185

زید بن عامر/ ج 3/ 252

زید بن عامر الطاهری/ ج 4/ 165

زید بن عبد الغفار/ ج 7/ 264

زید بن عبد اللّه بن مسعود/ ج 1/ 221

زید بن علی بن جعفر/ ج 5/ 90

زید بن علی بن الحسین علیه السّلام/ ج 3/ 51/ 290، ج 5/ 45، 123، 180، 271، ج 6/ 151، 351، ج 7/ 207، 208، 209، 211، 212، 233، 240، 249، 250، 256، 258، 279، 282، 284، 285، 286، 300،

ج 8/ 237، 359، ج 9/ 132، 258، 301، ج 12/ 228، 289، 479، ج 13/ 184، 185، 187، 205، 208، 321، 332، ج 14/ 29، 216، 228، 235، 249، ج 15/ 89، 164، 191، ج 17/ 65، 66، 335، ج 18/ 33، 101، 224، 236، 294، 340، 416، ج 19/ 131، 132، 282، 283، 284، 333، 342، 370، 378، 379، 383، 470، ج 20/ 80، 148، 152، 158، 166، 207، 208، 261، 265، 266، 478، 479، ج 21/ 117، 118، 134، 152، 153، 168، 262، 496، 500، 501، 507، ج 22/ 77، 313، 429، 441، 442، 530، 560، 582، ج 24/ 259

زید بن علی بن الحسین بن أبی الغیث/ ج 24/ 269

زید بن عمر/ ج 7/ 343

زید بن عمر الغنوی/ ج 24/ 34

زید بن العوام/ ج 20/ 73

زید بن کثیر/ ج 3/ 252

زید بن کثیر اللخمی/ ج 4/ 165

زید بن محمد/ ج 22/ 568

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:184

زید بن محمد بن جعفر العلومی/ ج 12/ 110

زید بن محمد علی/ ج 18/ 136

زید بن مسکان/ ج 9/ 110، ج 16/ 135

زید بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 18/ 54، 83، ج 19/ 282، ج 21/ 445، 475

زید بن وهب/ ج 2/ 261

زید بن یثیع/ ج 6/ 251، ج 8/ 173

زید بن یعقوب/ ج 24/ 43

زید الجرمی/ ج 21/ 389

زید الشحّام/ ج 6/ 25، 216، ج 8/ 204، 236، ج 17/ 346، ج 19/ 111

زید المجنون/ ج 7/ 58، 77، 93

زید المدنی/ ج 4/ 191

زید النار/ ج 7/ 207، 208، 209، 242، 243، 246، 281

زید النقاب/ ج 2/ 55، ج 20/ 527

زید الهروی/

ج 3/ 194، ج 18/ 190

الزین/ ج 20/ 263

زینب الأوسی/ ج 23/ 119 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 184 فهرس الأعلام ..... ص : 47

نب بنت أبی رافع/ ج 6/ 168، 169، ج 8/ 205، 206، ج 22/ 530، 585

زینب بنت أبی القاسم/ ج 20/ 27، ج 24/ 48، 51

زینب بنت أحمد عبد الرحیم/ ج 22/ 582

زینب بنت إمرئ القیس/ ج 16/ 182، 204

زینب بنت أم سلمه/ ج 6/ 34، ج 18/ 41، ج 19/ 474

زینب بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 1/ 144، 163، 178، ج 2/ 156، 202، ج 3/ 329، 367، 408، ج 4/ 18، 25، 44، 52، 64، 88، 215، 218، 355، 365، 386، 425، 452، ج 5/ 8، 10، 11، 13، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 26، 27، 28، 29، 30، 34، 35، 36، 37، 39، 40، 53، 55، 56، 58، 59، 87، 146، 147، 148، 150، 151، 152، 153، 154، 155، 156، 157، 158، 169، 271، 352، 354، 355، 357، 358، 359، 360، 361، 362، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 369، 370، 371، 372، 373، 374، 375، 376، 377، 378، 379، 380، 386، 387، 390، 391، 393، 394، 400، 408، 410، 415، 419، 421، 425، ج 6/ 59، 128، 144، 284، 285، 286، 288، 299، 305، 306، 318، 327، 353، 354، 355، 356، 357، ج 7/ 33، 42، 43، 45، 46، 54، 58، 61، 63، 208، 213، 214، 215، 244، 247، 290، 315، 318، 319، 320، 332، 334، 335، 344، 349، 350، ج 8/ 10، 164، ج 9/ 20، 155، 209، 211، 213، 249،

290، ج 10/ 73، 105، 119، 126، 136، 169، 236، 254، 257، 354، ج 11/ 19، 22، 79، 83، 97، 118، 142، 173، 174، 175، 182، 195، 209، 210، 211، 213، 214، 218، 219، 220، 222، 224، 225، 241، 263، 267، ج 12/ 189، ج 13/ 88، 89، 166، 169، 170، 171، 173، 184، 185، 191، 205، 238، 247، 263، 269، 270، 325، 332، ج 14/ 85، 89، 91، 220، 223، 253، ج 15/ 86، 105، 106، 109، 147، 152، 173، 178، 192، 211، 258، 270، 285، 296، ج 16/ 129، 184، 192، 237، 244، 267، 271، 273، ج 17/ 40، 48، 158، 236، 249، 344، 371، 428، 430، 431، 444، 445، 446، 447، 450، 465، 471، ج 18/ 120، 223، 350، 416، 422، ج 19/ 12، 13، 20، 54، 58، 120، 262، 263، 282، 284، ج 20/ 210، 317، 414، 415، 490، 501، ج 21/ 18، 216، 260، 433، 434، 443، 523، 612، ج 22/ 519، 529، 530، 543، 564، 566، 567، 604، ج 23/ 36، ج 24/ 88

زینب بنت جحش (زوجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله)/ ج 3/ 135، 147، 230، 269، 305، ج 5/ 126، ج 10/ 315، ج 15/ 148، 151، 208، 241، 244، ج 19/ 218، 406، ج 20/ 14، ج 21/ 375، ج 21/ 375، 380، ج 22/ 530، 587

زینب بنت الحصین/ ج 17/ 371، ج 19/ 223

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:185

زینب بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 123، 128، 135، 185، 201، 202، 203، 211، 235، 240، 241، 242، 303،

ج 3/ 55، 123، ج 4/ 286، ج 5/ 15، 400، ج 6/ 17، 63، 146، 180، 193، 214، 297، ج 7/ 206، 228، ج 8/ 178، ج 9/ 130، 302، ج 10/ 83، 189، ج 11/ 173، 198، 199، ج 12/ 157، 160، 208، 209، 237، 238، 245، 331، ج 14/ 254، ج 15/ 91، 267، ج 16/ 207، 235، 236، 245، 246، 248، 249، 251، 253، 285، ج 17/ 39، ج 18/ 65، 66، 111، 120، 129، ج 20/ 196، 352، 374، 416، 417، 432، ج 21/ 29، 221، 224، 260، 309، 327، 369، 373، 383، 392، 461، 479، ج 24/ 290

زینب بنت عبد الرحمن/ ج 5/ 45، ج 6/ 59، 183

زینب بنت عمیس (زوجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله)/ ج 21/ 375

زینب بنت مکی/ ج 2/ 52، ج 4/ 262، ج 17/ 405، ج 20/ 538

زینب بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258، ج 22/ 558، 565، 582

زینب بنت یحیی/ ج 7/ 312

زینب حکیم شحاده/ ج 23/ 217

زینب (زوجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله)/ ج 4/ 341، 475، ج 9/ 298، 308، ج 14/ 368، ج 17/ 195، 269، ج 22/ 21، 167، 538، 541

زینب زوجه سلام/ ج 12/ 173، 420

زینب السادات المرتضوی/ ج 23/ 106

زینب الصغری بنت علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 5/ 373

زینب الصغری بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

زینب الکذابه/ ج 7/ 211، 288، 289، 290، 292

زینب اللاکین/ ج 23/ 209

زینب المجیی/ ج 23/ 80

زینب الهدایتی/ ج 23/ 159

زینت السادات الهمایونی/ ج 23/ 196

زین الدین/ ج 14/ 370

زین

الدین الجبعی العاملی الشهید- محمد بن الحسن زین الدین الشهید الثانی

زین الدین الشرجی/ ج 14/ 108

زین العابدین/ ج 1/ 234، ج 20/ 516

زین العابدین البادکوبی/ ج 23/ 245

زین العابدین الدستداده/ ج 23/ 113

السید زین العابدین الشجاعی/ ج 23/ 245

زین العابدین کوپاگنج/ ج 23/ 76

السید زین العابدین اللاریجانی/ ج 23/ 90

زینی دحلان/ ج 14/ 111

السائب/ ج 2/ 149، ج 4/ 263، 268، 290

السائب بن خلاد الأنصاری/ ج 17/ 87، 88، ج 20/ 235

السابح/ ج 12/ 566

السید ساجد المکی/ ج 23/ 128، 243

الساجی/ ج 7/ 352

سارا الرضائی الأفغانی/ ج 23/ 79

السیده سارا یگانگی/ ج 23/ 244

ساره بنت حاشر بن یعقوب/ ج 21/ 280

ساره (زوجه إبراهیم الخلیل علیه السّلام)/ ج 1/ 134، ج 2/ 166، 170، 173، 176، 178، 181، 184، ج 6/ 324، ج 9/ 74، 75، 181، 321، 332، ج 17/ 429، 435، 500، ج 18/ 411، ج 20/ 405، 511، ج 21/ 137، 220، 280، 304، 306، 417، ج 22/ 152

الساروی/ ج 10/ 52، ج 14/ 305

س. الأصفهانی/ ج 23/ 97

سالم/ ج 5/ 65، 66، ج 17/ 349

سالم البراد/ ج 21/ 246

سالم بن أبی الجعد/ ج 2/ 307، ج 5/ 33، 110، 125، ج 6/ 230، 258، ج 9/ 354، ج 20/ 414

سالم بن أبی حفصه/ ج 6/ 118، 119، 120، ج 7/ 256، ج 20/ 166

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:186

سالم بن البزاز/ ج 20/ 230

سالم بن عبد اللّه/ ج 22/ 208

سالم بن عبد اللّه بن عمر بن الخطاب/ ج 1/ 214، 221، 306، 307

سالم بن قتیبه/ ج 5/ 34

سالم بن مکرم/ ج 5/ 256

سالم الدرمکی الشاعر/ ج 14/ 126

سالم الدزفولی/ ج 23/

113

سالم (مولی أبی حذیفه)/ ج 9/ 26، 27، 30، ج 10/ 143، 148، 157، 226، 244، 309، 361، ج 14/ 183

سام بن نوح/ ج 1/ 262، 284، ج 22/ 452

سامری/ ج 6/ 275

سامیه/ ج 4/ 275

سامی عنقاوی/ ج 2/ 191

ساندی/ ج 23/ 206

سباع بن عرفطه الکنانی/ ج 12/ 49

سبر/ ج 5/ 129

سبره بن المسیب/ ج 3/ 40، 41، 228، ج 20/ 340

سبز علی الباقری الطاقانکی/ ج 23/ 255

سبطائیل الملک/ ج 3/ 132، 260

سبط بن الجوزی/ ج 3/ 358، ج 5/ 12، 19، 93، 147، 150، 154، 300، 319، 356، 364، 375، 390، 398، 400، 403، 406، ج 7/ 56، 209، 258، 351، ج 10/ 22، 28، 64، 82، ج 11/ 224، ج 12/ 174، 304، 476، 479، ج 13/ 170، 268، ج 14/ 25، 293، ج 15/ 150، 233، 239، ج 16/ 9، 22، 67، 183، 184، 230، 251، ج 17/ 215، 309، 405، ج 20/ 139، ج 21/ 276، 422، 428، 507، 605، ج 24/ 30، 32، 33، 34، 37، 49، 52، 53، 54، 99، 102، 122، 226، 231، 261

السبکی/ ج 15/ 150، 238، ج 19/ 26، 161

سبیر/ ج 5/ 129

سپیده الکاشانی/ ج 23/ 69

ستّار هدایت خواه/ ج 23/ 250

السید سجاد حسین النقوی/ ج 23/ 238

السید سجاد الحسینی/ ج 23/ 63

السجستانی/ ج 14/ 280

سحیفه النجرانیه الجنیه/ ج 7/ 341، 352

السخاوی/ ج 5/ 12، 153، 351

السدُآبادی/ ج 19/ 563

سداد بن رشید/ ج 8/ 61

السدی/ ج 2/ 261، ج 3/ 66، 335، ج 5/ 298، ج 6/ 33، 164، ج 8/ 69، 226، 245، 297، 323، ج 9/ 101، ج 12/ 107، 277، 464، ج 13/

27، ج 18/ 118، ج 19/ 505، 560، 570، ج 20/ 104، 164، ج 21/ 538، ج 22/ 82، 89، 102، ج 24/ 265

سدید بن حکیم/ ج 6/ 259

سدید الدین الرازی/ ج 4/ 494

سدیر/ ج 7/ 256، 257

سدیر الصیرفی/ ج 1/ 231، ج 2/ 23، ج 18/ 379، ج 19/ 283، ج 20/ 25، 78، 81، 82، 166، 253، 254، ج 21/ 352

سراج الدین القاضی/ ج 18/ 384، ج 22/ 431، 517

سراقه بن مالک بن جعشم الکنانی/ ج 2/ 289، ج 9/ 198

السرخسکی/ ج 6/ 352

السرخسی/ ج 7/ 345، ج 11/ 213، ج 13/ 16، 90، ج 17/ 169، ج 21/ 549، 559

سردار/ ج 23/ 209

السری بن خزیمه/ ج 18/ 89

السری بن إسماعیل/ ج 5/ 215

السری بن الحکم/ ج 7/ 312

السری بن خزیمه/ ج 6/ 184، 228، ج 8/ 71، 76، 204، ج 24/ 250

سریج بن یونس/ ج 9/ 163

السید سعادت حسین/ ج 23/ 173

سعد/ ج 2/ 46، 200، 291، ج 3/ 166، ج 5/ 240،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:187

247، 265، 279، ج 6/ 35، 128، 302، 303، 337، 343، ج 8/ 374، ج 9/ 153، ج 10/ 168، ج 12/ 553، ج 13/ 76، 77، ج 14/ 183، ج 17/ 397، 398، 513، 519، ج 18/ 167، 187، 196، 197، 200، 457، ج 19/ 52، 95، 313، 466، ج 20/ 30، 67، 278، 365، 448، 500

السعدآبادی/ ج 5/ 270، ج 6/ 216، ج 16/ 20، ج 17/ 346، ج 18/ 330، ج 19/ 111، ج 20/ 178

سعد الأشعری/ ج 6/ 284

سعد الإسماعیلی/ ج 8/ 165، 167

سعدان/ ج 18/ 218، ج 19/ 247

سعدان

بن سنان/ ج 20/ 430

سعد بن إبراهیم/ ج 7/ 292، ج 10/ 186

سعد بن أبی عروه/ ج 3/ 33، 34، 40، 101، 286

سعد بن أبی وقاص/ ج 2/ 28، 46، 255، ج 3/ 92، 104، 233، ج 4/ 348، 472، 481، 489، ج 8/ 100، 115، ج 10/ 279، ج 12/ 141، ج 16/ 106، 107، ج 17/ 65، 66، 71، 73، 91، ج 18/ 10، 16، 458، 459، 512، 513، ج 19/ 524، 554، 570، ج 20/ 89، 533، ج 21/ 264

سعد بن إسحاق/ ج 6/ 62، 63

سعد بن جناح/ ج 20/ 166

سعد بن جناده/ ج 9/ 88

سعد بن الحجاج/ ج 1/ 328

سعد بن حزام/ ج 12/ 78

سعد بن رافع/ ج 21/ 118، ج 22/ 560

سعد بن الربیع/ ج 4/ 464، 489

سعد بن سعد/ ج 19/ 307

سعد بن صاعد/ ج 3/ 118

سعد بن طالب/ ج 19/ 95

سعد بن طریف/ ج 4/ 27، ج 5/ 174، ج 9/ 286، ج 14/ 29، 233، ج 15/ 90، 159، 301، ج 17/ 520، ج 18/ 249، ج 19/ 52، ج 20/ 255، ج 24/ 38، 39، 40

سعد بن عباده/ ج 2/ 235، 261، ج 3/ 190، ج 9/ 88، ج 10/ 113، 175، 246، 261، 286، 352، ج 11/ 159، 241، ج 12/ 387، 394، 407، 408، ج 14/ 205، ج 16/ 212، ج 17/ 47، 88، 91، 92، ج 20/ 439

سعد بن العباس/ ج 4/ 182

سعد بن عبد اللّه/ ج 2/ 68، 204، 306، ج 3/ 123، 322، ج 4/ 332، ج 5/ 78، 79، 83، 255، 256، 287، 291، ج 6/ 41، 115، 165، 295،

296، 298، ج 7/ 80، 81، 104، 175، 196، 263، 278، 296، 307، ج 8/ 187، 215، 299، 347، ج 9/ 36، 63، 85، 111، 158، 262، 263، 265، 294، 304، ج 11/ 230، ج 14/ 105، 181، ج 16/ 187، 190، ج 18/ 160، 184، 249، 255، 261، 288، 407، 409، ج 19/ 135، 202، 336، 382، 432، ج 20/ 78، 132، 225، 247، ج 21/ 95، 96، 109، 184، 244، 245، 248، 380، 385، 391، 444، 461، ج 22/ 83، 136، 188، 213، 340، ج 24/ 28، 58، 64، 228

سعد بن عبد اللّه الأشعری/ ج 20/ 206

سعد بن عبید اللّه الکاهلی/ ج 3/ 366

سعد بن عمار/ ج 8/ 374، ج 9/ 63، ج 21/ 184

سعد بن مالک/ ج 2/ 94، ج 10/ 226

سعد بن محمد/ ج 17/ 520

سعد بن محمد بن طلحه/ ج 24/ 39

سعد بن معاذ الأنصاری/ ج 2/ 256، ج 3/ 37، 131، 206، 225، 226، 239، 292، 342، 361، 364، 390، ج 4/ 115، 475، 489، 531، ج 8/ 56، 94، ج 20/ 423، 431

سعد الدین/ ج 12/ 489

سعد الدین الأنصاری الکابلی البرکی/ ج 23/ 279

سعد الکشی/ ج 7/ 257

سعد الکنانی/ ج 19/ 117

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:188

سعید/ ج 3/ 321، ج 5/ 136، ج 9/ 111، ج 12/ 281، 394، ج 14/ 183، ج 17/ 319، ج 19/ 43، 287، ج 21/ 121، ج 22/ 141

سعید آل رسول/ ج 23/ 78، 85، 105، 134، 256، 293

سعید أبو عثمان/ ج 18/ 278، 317

سعید أبو معاش/ ج 23/ 66

السید سعد أختر الرضوی/ ج 23/ 224

سعید بن أبان/ ج 7/

302، ج 18/ 474، 475

سعید بن أبی راشد/ ج 6/ 197

سعید بن أبی الربیع/ ج 5/ 114

سعید بن أبی الرجاء/ ج 3/ 95، ج 6/ 337، 343

سعید بن أبی سعید/ ج 8/ 272، ج 18/ 470، ج 22/ 140

سعید بن أبی سعید المقبری/ ج 6/ 138

سعید بن أبی عروبه/ ج 4/ 181، 188، 265، 266، 294، 377، 395، 401، 406، 449، 455، 456، ج 18/ 287

سعید بن أبی عروه/ ج 5/ 197، 204، 205، 219، 223، 319، 324، 327

سعید بن أبی مریم/ ج 8/ 28، 261، 276، 325، ج 12/ 187، ج 14/ 364، 373، ج 19/ 70، ج 20/ 442، ج 21/ 328

سعید بن أبی هلال/ ج 8/ 28

سعید بن أبی هند/ ج 8/ 272، 319

سعید بن أحمد/ ج 6/ 209، ج 9/ 53، ج 20/ 63، 262

سعید بن أحمد بن مسعود/ ج 6/ 209

سعید بن أنس بن مالک/ ج 1/ 209

سعید بن إیاس/ ج 24/ 35

سعید بن بشیر/ ج 8/ 187

سعید بن جبیر/ ج 3/ 43، 370، ج 5/ 52، 53، 79، 352، ج 6/ 134، 159، 224، 248، ج 7/ 212، 227، 301، 305، ج 8/ 41، 195، 297، 339، 341، 392، ج 9/ 71، 160، 329، ج 11/ 45، 55، 84، 205، ج 13/ 32، ج 14/ 18، 190، 230، ج 15/ 182، ج 16/ 87، ج 17/ 44، 45، 73، ج 18/ 72، 116، 131، 274، 293، 455، 359، 512، ج 19/ 66، 81، 107، 225، 280، 281، 516، ج 20/ 54، 62، 89، 162، 371، ج 21/ 90، 107، 113، 121، 158، 187، 243، 244، 306، 349، 469، ج

22/ 11، 23، 44، 45، 64، 79، 140، 141، 166، 280، ج 24/ 58، 73

سعید بن الجریری/ ج 4/ 262

سعید بن جهمان/ ج 9/ 191، ج 17/ 229، 325

سعید بن حریث/ ج 2/ 267

سعید بن خیثم/ ج 6/ 116، ج 7/ 211، 285، ج 12/ 116، 130، 131، 132، 146، ج 20/ 261، 265

سعید بن داود/ ج 24/ 193

سعید بن رافع/ ج 22/ 313

سعید بن زربی/ ج 17/ 297

سعید بن زید/ ج 12/ 394

سعید بن سالم/ ج 22/ 584

سعید بن سقر/ ج 13/ 260

سعید بن سلام/ ج 16/ 106

سعید بن سلمه/ ج 5/ 113

سعید بن سلیمان/ ج 5/ 95، 116، ج 10/ 70، ج 14/ 355، 369، 370، ج 16/ 109، ج 17/ 93، ج 20/ 365

سعید بن سلیمان الواسطی/ ج 4/ 474

سعید بن شعیب/ ج 5/ 113

سعید بن طریف/ ج 5/ 208

سعید بن العاص/ ج 6/ 315، ج 12/ 69

سعید بن عبد الرحمن/ ج 8/ 57، 58، 268، ج 19/ 47

سعید بن عبد الرحمن المخزومی/ ج 5/ 310

سعید بن عبد الکریم/ ج 24/ 250، 251

سعید بن عبد اللّه/ ج 3/ 110

سعید بن عبد الملک/ ج 6/ 186

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:189

سعید بن عثمان/ ج 7/ 295

سعید بن عفیر/ ج 4/ 481، ج 10/ 165، 196، 244، ج 17/ 38

سعید بن عیسی/ ج 22/ 520

سعید بن غفله/ ج 9/ 110

سعید بن قیس/ ج 7/ 226

سعید بن کثیر/ ج 6/ 187

سعید بن محمد/ ج 8/ 48، 215، 315، ج 9/ 259، ج 12/ 116، ج 14/ 105، ج 16/ 107، ج 17/ 252، ج 18/ 194، ج 19/ 43، 258

سعید بن محمد الحضرمی/ ج

22/ 547

سعید بن محمد الحمامی/ ج 3/ 234، 411

سعید بن مرزوق/ ج 12/ 130

سعید بن مریم/ ج 13/ 41

سعید بن مسعود/ ج 5/ 32، 34

سعید بن المسیب/ ج 1/ 318، ج 2/ 46، 133، 201، 304، 305، ج 4/ 20، 21، 172، 377، 392، 449، 453، 455، 456، ج 7/ 25، ج 8/ 65، 66، ج 9/ 175، 337، 344، ج 10/ 121، 134، ج 14/ 338، ج 16/ 108، ج 18/ 263، 266، 267، 273، 274، 285، 286، 287، 308، 312، 313، 451، 485، 504، ج 19/ 92، 93، 115، 139، 266، ج 20/ 34، 411، 412، ج 21/ 106، 136، 388، ج 24/ 78، 188، 190، 196

سعید بن المقبری/ ج 6/ 58

سعید بن منصور/ ج 4/ 192، ج 6/ 125، ج 8/ 272، ج 9/ 49، 277، 278، ج 14/ 72، ج 19/ 570

سعید بن مهران/ ج 4/ 395

سعید بن هبه اللّه الراوندی/ ج 12/ 553

سعید بن یحیی/ ج 18/ 267، ج 20/ 372

سعید بن یحیی الأموی/ ج 8/ 265

سعید تقی الدین محمد بن محمود/ ج 5/ 23

سعیده الکری/ ج 23/ 276

السعید الحسن بن علی/ ج 19/ 102

سعید الحفاظ الدیلمی/ ج 9/ 98، ج 19/ 241، ج 21/ 356

السید سعید الذکاوی/ ج 23/ 144

سعید الرحمن/ ج 23/ 30، 56

سعید الرقی/ ج 17/ 343

سعید السیدین/ ج 23/ 66

سعید القطان/ ج 3/ 102

سعید محمد الحبیب/ ج 23/ 240

سعید المقبری/ ج 24/ 204

السفارینی الحنبلی/ ج 18/ 310، 490

السفاح العباسی/ ج 12/ 100، 109، 287، 306، 323، 336، 381، 419، 488، 489، 493، 513، 515، 522، 537، 554

سفیان/ ج 4/ 167، 169، 171، 179، 216، 262، 319،

334، 335، 345، 396، 397، 505، 529، ج 6/ 119، 120، 124، 125، 127، 172، 247، 250، 251، ج 12/ 40، 60، 133، ج 13/ 77، 132، ج 17/ 261، ج 19/ 55، 312، ج 20/ 197، 342، 393، 538، ج 22/ 165، 194، 195، 605

سفیان بن حبیب/ ج 6/ 58، 61

سفیان بن سلیم/ ج 8/ 205

سفیان بن عیینه/ ج 2/ 20، ج 3/ 80، 87، 88، 248، 345، 346، 397، ج 5/ 40، 52، 57، 66، 68، 79، 95، 96، ج 6/ 124، 125، 171، 220، ج 8/ 186، 187، 209، 272، 322، ج 9/ 72، 160، ج 10/ 43، 60، 70، 86، 88، 90، 91، 93، ج 14/ 89، 363، ج 15/ 267، 301، 319، 303، ج 16/ 106، 107، 108، ج 17/ 93، ج 18/ 89، 251، 272، 285، 469، 476، 477، 478، 479، 488، 497، 499، 506، ج 20/ 176، ج 22/ 140، 166، 167

سفیان بن لکیع/ ج 18/ 89

سفیان بن مصعب العبدی 111

سفیان بن وکیع/ ج 6/ 56، 250

سفیان الترمذی/ ج 9/ 163

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:190

سفیان الثوری/ ج 2/ 21، 28، 47، 52، 136، 283، ج 3/ 109، 156، 157، 158، 225، 233، 345، ج 5/ 53، 79، 80، 177، 183، 184، 231، ج 6/ 73، 131، 224، 248، 251، ج 7/ 159، 172، 197، 351، ج 8/ 28، 31، 57، 58، 63، 82، 115، 187، 221، ج 9/ 37، 46، 71، 77، 80، 132، 160، 351، ج 18/ 15، 37، 60، 72، 102، 106، 459، 512، ج 20/ 533، 538، ج 21/ 37، 187، 228، ج

22/ 64، 101، 109، 136، ج 24/ 100، 254

سفیان محمد الفرازی/ ج 3/ 157

السفیانی/ ج 20/ 152، 205

سفیر الروم/ ج 5/ 385

سفینه/ ج 9/ 191، ج 17/ 229، 324، 325

السکری/ ج 8/ 95، 96، 288، ج 9/ 47، 100، 104، 332، ج 17/ 118، 392، ج 19/ 282، ج 20/ 26، 28، 487، 531، 532، ج 21/ 376، ج 22/ 107، 218

السکونی/ ج 8/ 50، ج 9/ 242، ج 18/ 323، 343، 344

سکینه/ ج 14/ 85، ج 15/ 178، ج 16/ 192، 267، 273، ج 17/ 465

سکینه بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 19/ 282

سکینه بنت الحسین علیه السّلام/ ج 6/ 111، 325، ج 7/ 54، 62، 214، 215، 251، 322، 323، 326، 328، 334، 336، ج 9/ 209، ج 13/ 325، ج 19/ 27، 197، ج 20/ 350، 405، ج 22/ 428، 437، 438، 565، 582

سلّار/ ج 22/ 197

سلام/ ج 18/ 172، 212، 213

سلام بن أبی الصهبا/ ج 17/ 133، 408

سلام بن أبی عمره/ ج 1/ 214

سلام بن سعید/ ج 20/ 193

سلام بن سلیمان المدائنی/ ج 3/ 63، 64، 66، ج 7/ 296، ج 9/ 177

سلام بن عمره/ ج 20/ 311، ج 22/ 54، 55

سلام بن المستنیر/ ج 20/ 99، 100، ج 21/ 321، 322، ج 22/ 28

سلامه/ ج 18/ 70، 71

سلامه بنت عمیس/ ج 4/ 404

سلامه بن روح/ ج 24/ 190، 196

سلامه بن علی/ ج 3/ 235

سلامت علی البنارسی/ ج 23/ 90

سلامه الموصلی/ ج 15/ 153، 262، ج 21/ 549، 557

سلام الخثعمی/ ج 22/ 28

السلامی/ ج 11/ 101، ج 20/ 91

سلطان البصره/ ج 12/ 561

سلطان علی الصابر التستری/ ج 23/ 271

سلطانعلی نوحه خوان/

ج 23/ 116

سلطان میرزا برآتلاو/ ج 23/ 171

السید سلطان الواعظین/ ج 11/ 121، 163

سلما فاطمه الهمائی الهندی/ ج 23/ 106

السلماسی/ ج 10/ 120

سلمان أحمد العباس البحرانی/ ج 15/ 271

سلمان البحرانی/ ج 11/ 183، 272، 273، ج 15/ 154، ج 16/ 123، 129

سلمان بن أحمد الطبرانی/ ج 24/ 250

سلمان بن سالم/ ج 8/ 165، ج 19/ 146، ج 20/ 436

سلمان بن شداد/ ج 6/ 162

سلمان بن عبد الرحمن/ ج 10/ 261

سلمان الغفاری/ ج 23/ 137

سلمان الفارسی/ ج 1/ 142، 227، 228، 257، 259، 295، 296، 297، 299، 303، 310، 311، ج 2/ 24، 25، 48، 49، 53، 177، 278، 299، ج 3/ 54، 88، 90، 91، 108، 130، 138، 139، 161، 183، 190، 205، 211، 216، 223، 270، 280، 304، 308، 309، 327، 347، 352، 371، ج 4/ 95، 106، 119، 203،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:191

205، 206، 207، 210، 231، 283، 292، 304، 305، 306، 387، 403، 409، 434، 469، 512، ج 5/ 34، 79، 97، 129، 130، 144، 411، 421، ج 6/ 50، 61، 116، 120، 164، 165، 179، 184، 196، 216، 217، 344، ج 7/ 73، 128، 129، 130، ج 8/ 13، 22، 69، 92، 129، 130، 137، 143، 158، 160، 162، 209، 210، 233، 235، 236، 254، 331، 332، 359، 372، 375، ج 9/ 14، 17، 26، 27، 28، 43، 69، 71، 88، 95، 106، 113، 135، 160، 164، 185، 234، 239، 246، 247، 248، 249، 253، 254، 255، 256، 279، 281، 283، 284، 285، 286، 288، 292، 293، 297، 299، 307، 339، 341، 342، 348، 351، 359، 368، ج 10/

11، 12، 103، 111، 130، 143، 144، 145، 148، 149، 152، 153، 154، 158، 175، 179، 181، 182، 184، 187، 203، 210، 218، 231، 252، 253، 262، 276، 278، 307، 308، 310، 311، 312، 317، 361، 363، ج 11/ 24، 27، 65، 102، 103، 117، 124، 125، 129، 135، 136، 138، 144، 175، 207، 212، 241، ج 12/ 269، 298، 548، ج 13/ 119، 138، 139، 145، 172، 325، ج 14/ 12، 29، 32، 147، 152، 155، 222، 224، 234، 259، 261، 263، 264، 344، 345، 352، ج 15/ 14، 90، 92، 139، 146، 148، 151، 152، 156، 158، 165، 173، 204، 206، 224، 243، 245، 246، 249، 252، 254، 258، 291، 292، 297، 300، 304، 305، 308، 309، 333، ج 16/ 13، 29، 84، 212، 276، 277، 279، 281، 284، 291، ج 17/ 91، 109، 111، 123، 126، 127، 131، 143، 199، 200، 210، 224، 239، 240، 258، 259، 271، 280، 281، 282، 285، 286، 332، 370، 389، 390، 394، 395، 429، 430، 431، 451، 456، 457، 458، 497، 500، 508، 509، ج 18/ 174، 183، 184، 203، 222، 228، 229، 234، 248، 303، 306، 307، 418، 461، ج 19/ 27، 34، 44، 52، 53، 138، 146، 208، 217، 231، 232، 233، 265، 266، 279، 287، 317، 327، 350، 368، 398، 459، 488، ج 20/ 15، 22، 23، 71، 73، 74، 85، 121، 161، 171، 226، 232، 246، 309، 381، 391، 398، 412، 413، 430، 470، 492، 498، 499، 500، 503، 527، 544، 547، 549، ج 21/ 40، 110، 165، 182، 186، 187، 269،

271، 352، 354، 363، 462، 468، 469، 490، 494، 498، 503، 517، 575، 579، 581، 588، 590، 591، 592، 594، 610، 615، 616، ج 22/ 152، 273، 274، 280، 596، ج 23/ 15، ج 24/ 58، 59، 118، 142، 150، 185، 250، 278، 281، 288، 291، 298

سلمان هادی آل طعمه/ ج 23/ 213

سلمه/ ج 19/ 313، 437، ج 20/ 244، 334

سلمه بن أسلم/ ج 10/ 156، 168، 196، 226، 250، 269، 279، 360، ج 17/ 36، 79

سلمه بن الأکوع/ ج 9/ 67، 88

سلمه بن حرب/ ج 22/ 307

سلمه بن حیان/ ج 6/ 178

سلمه بن خالد/ ج 6/ 178

سلمه بن خالد/ ج 6/ 107، 135، ج 8/ 357

سلمه بن الخطاب/ ج 7/ 82، ج 8/ 53، ج 9/ 349، ج 14/ 74، 88، ج 15/ 183، 190، 278، ج 17/ 487، ج 18/ 227، ج 21/ 455، ج 22/ 351

سلمه بن الخطاب البراوستانی/ ج 3/ 98، 181، 195

سلمه بن سلامه/ ج 10/ 165، 226، 281

سلمه بن شبیب/ ج 5/ 102، ج 17/ 209

سلمه بن عبد الرحمن/ ج 10/ 186، 279

سلمه بن کهیل/ ج 7/ 256، ج 18/ 230، ج 20/ 166، ج 22/ 573

سلمه بن محارب/ ج 17/ 80

سلمه بن وردان/ ج 16/ 106

سلمه بن و هرام/ ج 6/ 48

سلمه بن یحیی/ ج 6/ 189

سلم بن الفضل الأزدی/ ج 17/ 131

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:192

سلم الحذاء/ ج 6/ 119

سلمی/ ج 3/ 108، ج 6/ 78، ج 9/ 254، 255، ج 19/ 231، ج 21/ 591

سلمی (امرأه أبی رافع)/ ج 14/ 14، 49، 50، 52، 53، 54، 55، 243، 259، ج 17/ 108، 239، 281،

380، 398، 399، 437، 518، 519، ج 18/ 349

سلمی (أم سلمی)/ ج 15/ 85، 86، 88، 95، 96، 100، 101، 119، 120، 127، 140، 141، 151، 152، 203، 207، 233، 247، 250، 257، 260

سلمی (أم ولد)/ ج 22/ 530

سلمی بنت صخر/ ج 13/ 149

سلمی بنت عمیس/ ج 4/ 302، 329، 404

سلمی (زوجه حمزه بن عبد المطلب)/ ج 17/ 516

السلیلی/ ج 7/ 279، 280

سلیمان/ ج 5/ 102، 257، ج 7/ 234، ج 9/ 17، 49، 54، 131، 196، 332، 333، ج 17/ 50، 57، 190، ج 18/ 184، 411، ج 19/ 254، 446

سلیمان الأعمش/ ج 1/ 245، 299، ج 3/ 12، 40، 52، 58، 59، 60، 61، 62، ج 4/ 319، 344، 345، 505، 535، ج 7/ 48، 88، 89، 90، 130، 159، 301، ج 18/ 37، 191، 264، 269، 448، 451، 514، ج 19/ 34، 50، 62، 104، 113، 17، 118، 144، 146، 246، ج 20/ 436، ج 22/ 85، 153، 452، 453، ج 24/ 60، 222

سلیمان الأنصاری/ ج 1/ 274

سلیمان البحرانی/ ج 14/ 63، 135

سلیمان بن إبراهیم/ ج 8/ 215، ج 9/ 111، ج 14/ 105، 109، ج 21/ 248

سلیمان بن إبراهیم الأصبهانی/ ج 3/ 322

سلیمان بن أبی سلیمان/ ج 9/ 165، ج 19/ 438

سلیمان بن أبی العطوس/ ج 22/ 585

سلیمان بن أبی معشر/ ج 4/ 339، ج 21/ 456

سلیمان بن أحمد/ ج 1/ 214، ج 3/ 88، 228، 231، 248، ج 4/ 321، ج 5/ 99، 135، 331، ج 6/ 63، 167، 209، ج 8/ 63، 109، 165، 187، ج 10/ 43، 88، ج 14/ 363، ج 16/ 107، ج 18/ 41، 70،

76، 272، ج 19/ 253، 508، ج 20/ 132، 340، 365، 379، 393، ج 21/ 65، ج 24/ 228، 291

سلیمان بن أحمد بن أیوب الطبرانی/ ج 2/ 52، ج 3/ 40، 41، 61، ج 20/ 54، 538، ج 24/ 227، 267

سلیمان بن أحمد الجلبی/ ج 23/ 32، 287

سلیمان بن إسحاق/ ج 20/ 204

سلیمان بن الأشعث/ ج 12/ 531

سلیمان بن أیوب/ ج 20/ 238، ج 24/ 196، 268

سلیمان بن بریده/ ج 3/ 71، ج 8/ 61، ج 20/ 399

سلیمان بن بلال/ ج 4/ 171، 180، 188، ج 9/ 49، 189

سلیمان بن جریر/ ج 7/ 283

سلیمان بن جعفر/ ج 7/ 187، 246، ج 11/ 229، ج 20/ 247

سلیمان بن جعفر الجعفری/ ج 20/ 340، 341

سلیمان بن حرب/ ج 4/ 262، ج 6/ 59، ج 8/ 173، 193، 194، ج 9/ 278، ج 14/ 72، ج 17/ 181، ج 20/ 201

سلیمان بن حفص المروزی/ ج 7/ 281، ج 15/ 159، 301، ج 21/ 182

سلیمان بن حکیم/ ج 3/ 173، ج 19/ 427، ج 22/ 136

سلیمان بن حیدره/ ج 6/ 218

سلیمان بن خالد/ ج 7/ 234، ج 9/ 86، ج 14/ 248، ج 16/ 226، ج 15/ 182، 183، 278، ج 19/ 306، ج 22/ 152

سلیمان بن داود/ ج 22/ 64

سلیمان بن داود الراوی/ ج 8/ 122، ج 15/ 230، ج 14/ 72، 369، ج 21/ 126، 325

سلیمان بن داود المنقری/ ج 3/ 110، ج 5/ 78، 79، 83، ج 9/ 158، 278

سلیمان بن الربیع/ ج 4/ 529

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:193

سلیمان بن سالم/ ج 3/ 61، ج 8/ 202، ج 17/ 85، ج 18/ 47، ج

24/ 91

سلیمان بن سماعه/ ج 8/ 53، ج 14/ 74، 88، ج 22/ 351

سلیمان بن سهل/ ج 9/ 167، 292، ج 13/ 143، ج 14/ 37

سلیمان بن شعیب المصری/ ج 3/ 273، ج 17/ 149

سلیمان بن عبد الجبار/ ج 8/ 226

سلیمان بن عبد الرحمن/ ج 4/ 339، 449، 455، ج 21/ 456

سلیمان بن عبد اللّه/ ج 16/ 233، ج 19/ 439

سلیمان بن عبد اللّه الخزار/ ج 7/ 35

سلیمان بن عبد الملک بن مروان/ ج 6/ 354، ج 7/ 332، ج 12/ 306، 522، 525، 526، 530

سلیمان بن عقبه/ ج 8/ 187، ج 20/ 132، ج 24/ 228

سلیمان بن عمر بن الأقطع/ ج 18/ 90

سلیمان بن القرم/ ج 6/ 33، 71، 164، ج 8/ 68، ج 18/ 25، ج 20/ 164

سلیمان بن محمد/ ج 14/ 334، ج 18/ 71، ج 21/ 394

سلیمان بن معبد/ ج 10/ 191، ج 17/ 38

سلیمان بن مهران الأعمش/ ج 6/ 210، 337، 343، ج 9/ 240، ج 20/ 162، 238، ج 24/ 269

سلیمان بن یسار/ ج 9/ 131، 132

سلیمان التیمی/ ج 6/ 57، ج 10/ 159، 198، 213، ج 17/ 80، ج 18/ 287

سلیمان الجعفری/ ج 18/ 340، ج 21/ 277

سلیمان الدیلمی/ ج 6/ 195، ج 18/ 181، 301، 302، ج 20/ 74، 255، ج 22/ 58، ج 24/ 240، 256

سلیمان (السلطان)/ ج 2/ 190

سلیمان سهل/ ج 15/ 225

سلیمان طاهر العاملی/ ج 21/ 299

سلیمان الطبری/ ج 3/ 151

سلیمان الفارسی/ ج 6/ 57

سلیمان الفقیه/ ج 20/ 450

سلیمان الکتانی المسیحی/ ج 2/ 99، ج 4/ 34، ج 14/ 287، ج 16/ 182، 203، ج 23/ 215، 218

سلیمان الماحوزی البحرانی/ ج 11/ 91، 270،

271، 272

سلیمان المیهنی/ ج 8/ 133، 134، ج 17/ 233، 385، 387

سلیمان النبی علیه السّلام/ ج 3/ 390، ج 4/ 99، 294، 295، 485، ج 6/ 65، 275، 291، ج 7/ 167، 169، 170، 173، 200، ج 9/ 55، 79، ج 10/ 125، ج 12/ 167، 171، 193، 205، 207، 246، 265، 278، 294، 302، 310، 313، 320، 325، 350، 376، 397، 402، 404، 415، 449، 452، 459، 460، 464، 524، 563، ج 13/ 39، 69، 100، 103، 104، 105، 114، 117، 119، 134، 140، 157، 159، 161، 177، 190، 211، 235، 242، 258، 322، 382، ج 15/ 281، ج 16/ 287، ج 17/ 429، 521، 527، ج 18/ 54، 61، 64، 96، 100، 113، 114، 117، 122، 123، 130، 132، 134، 135، 136، 140، 197، 198، 298، 304، ج 19/ 493، 500، 542، ج 21/ 193، 466، ج 22/ 145، 321، 411، ج 24/ 94

سلیم بن قیس الهلالی/ ج 1/ 260، 261، 295، ج 3/ 81، 83، 88، 90، 223، ج 5/ 403، 411، 421، ج 6/ 113، 114، 115، 165، 166، 184، ج 7/ 198، ج 8/ 19، 69، 158، 161، 231، 235، 254، 255، 256، 331، 333، ج 9/ 9، 17، 26، 164، ج 10/ 15، 103، 106، 119، 143، 152، 179، 218، 314، 345، 361، 362، 363، ج 11/ 10، 24، 25، 26، 27، 51، 68، 127، 128، 134، 136، 207، ج 12/ 164، 167، 261، 298، 426، ج 14/ 18، 200، 232، 352، ج 15/ 9، 13، 19، 101، 139، 164، 304، 317، ج 16/ 32، 258، 279، ج 17/

143، ج 18/ 53،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:194

56، 73، 155، 174، 175، 176، 202، 203، 235، 236، 239، 249، 250، 262، 272، 290، 445، 456، ج 19/ 34، 35، 40، 93، 137، 138، 146، 265، 368، 381، 382، 398، 431، 432، ج 20/ 158، 217، 223، 224، 225، 226، 227، 228، 246، 247، 275، 279، 391، 393، ج 21/ 93، 95، 138، 217، 237، 269، 270، ج 22/ 136، ج 23/ 15، ج 24/ 242، 250

سلیم لیکانیکا/ ج 23/ 117

سماعه بن مهران/ ج 22/ 190

سماک/ ج 5/ 53، 191، 192، 203، 224، 226، 280، 330، 331، ج 14/ 38

سماک بن حذیفه بن الیمان/ ج 24/ 195، 203

سماک بن حرب/ ج 3/ 235

سماک بن خرشه/ ج 12/ 507، ج 13/ 60

سمانه (أم الإمام الحسن العسکری علیه السّلام)/ ج 5/ 181، ج 9/ 258

سمانه بنت حمدان الأنباریه/ ج 2/ 40، ج 18/ 46، ج 20/ 537، ج 24/ 101، 102

سمر/ ج 5/ 86

سمره/ ج 4/ 213

سمره بن جندب/ ج 9/ 88

سمره بن المسیب/ ج 4/ 321

سمردیس المجوسی/ ج 20/ 201

السمرقندی/ ج 17/ 308، ج 20/ 110، ج 24/ 31

السمعانی/ ج 2/ 28، ج 3/ 140، ج 6/ 77، 83، 232، ج 8/ 115، ج 12/ 334، ج 17/ 467، 521، ج 20/ 37، 391، 533، ج 24/ 37، 38

السمهودی/ ج 4/ 60، 357، ج 9/ 268، ج 12/ 13، 30، 482، 483، 503، 507، 510، ج 13/ 33، 34، 108، 115، ج 14/ 187، 189، ج 16/ 11، 14، 47، 55، 86، 87، 89، 90، 118، 119، 229، ج 17/ 83، 84، 85، 86، 90،

98، 101، 102، 103، 105، ج 18/ 103، ج 20/ 297، ج 21/ 210، 480، 503، 506، ج 22/ 347، 379، ج 24/ 49، 199، 249، 250

سمی بن أبی صالح/ ج 24/ 270، 271، 282

سمیه الرستگاری/ ج 23/ 292

سمیه الصفوی/ ج 23/ 159

سمیه کمالیان/ ج 23/ 207، 213، 231

سمیه المیری/ ج 23/ 214

السنائی/ ج 17/ 293، ج 20/ 383

سنان الأوسی/ ج 4/ 530، 531، ج 20/ 34

سنان بن أبی أنس/ ج 6/ 144

سنان بن أبی سنان/ ج 2/ 224، ج 6/ 111، ج 9/ 42

سنان بن أنس/ ج 6/ 312

سنان بن سلمه/ ج 20/ 319، 341

سنان بن سنان/ ج 8/ 156

سنان بن شفعله الأوسی/ ج 3/ 161

سنان مسلمه/ ج 21/ 262

السنانی/ ج 10/ 33، ج 19/ 246

السندی/ ج 19/ 308، ج 23/ 151

السندی بن الربیع/ ج 7/ 261

السندی بن شاهک/ ج 7/ 174، ج 18/ 62

السندی بن محمد/ ج 16/ 235، ج 17/ 129

سنقر زاده/ ج 23/ 128

سهار بن عبد ربه/ ج 22/ 191

السهالوی/ ج 4/ 86، 385، ج 24/ 129، 224

سهل/ ج 2/ 55، 257، ج 6/ 323، ج 7/ 188، 327، ج 22/ 451

سهل بن أبی سهل/ ج 17/ 82

سهل بن أبی صالح/ ج 8/ 125، ج 24/ 41

سهل بن أحمد/ ج 9/ 347، ج 20/ 238، 530

سهل بن أحمد الدیباجی/ ج 24/ 269

سهل بن أحمد الدینوری/ ج 20/ 37، ج 21/ 230، 454

سهل بن بکار/ ج 24/ 192

سهل بن حنظله/ ج 8/ 110

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:195

سهل بن حنیف/ ج 2/ 258، ج 9/ 88، 187، ج 12/ 507، ج 13/ 172

سهل بن ذبیان/ ج 22/ 444، 445

سهل بن زنجله/

ج 5/ 113، ج 8/ 111، ج 17/ 284، ج 19/ 88، 235، ج 20/ 469، ج 21/ 594

سهل بن زنجویه/ ج 20/ 321، 469

سهل بن زیاد/ ج 4/ 136، 157، 158، ج 6/ 89، 183، ج 16/ 27، 72، 232، ج 17/ 20، 21، 22، 116، 202، 203، 273، ج 18/ 180، 181، 212، 310، ج 19/ 151، 312، 387، 400، 401، 439، ج 20/ 81، 82، 176، 245، 252، ج 21/ 345، ج 22/ 54، 71، 81، 136، 190، 249

سهل بن زیاد الآدمی/ ج 7/ 35

سهل بن سعد/ ج 6/ 161، 162، ج 9/ 47، 49، 52، 53، 54، 149، 173، 189، ج 18/ 246، 247، 415، ج 22/ 530، 549، 550

سهل بن سعد الساعدی/ ج 8/ 27، 28، 33، 57، 58، 268، 335، ج 21/ 465

سهل بن سفیر/ ج 3/ 345، ج 4/ 334، ج 18/ 415، ج 20/ 113، ج 21/ 465

سهل بن سلیمان/ ج 3/ 84، ج 8/ 162، 235، ج 9/ 148، ج 20/ 394

سهل بن سهل الساعدی/ ج 2/ 260

سهل بن عامر/ ج 22/ 567

سهل بن عبد اللّه/ ج 7/ 213، 309، ج 18/ 458، 512، ج 21/ 16، 137

سهل بن عثمان/ ج 17/ 148، ج 21/ 421

سهل بن عفان/ ج 6/ 130

سهل بن محمد/ ج 17/ 254، ج 22/ 97

سهل بن محمد العطار/ ج 20/ 463

سهل بن یحیی/ ج 24/ 264

سهل بن یسار/ ج 1/ 273

سهل بن یسار شاذونه/ ج 6/ 126

سهل الساعدی/ ج 22/ 551

سهم (غلام عمار بن یاسر)/ ج 8/ 254

سهمی/ ج 6/ 227

سهیلا الصفائی/ ج 23/ 153

سهیل بن أبی صالح/ ج 3/ 94، ج

17/ 70، ج 22/ 206

سهیل بن حبیب/ ج 7/ 279

سهیل بن خلاد/ ج 4/ 377، 395، 406

سهیل بن ذبیان/ ج 7/ 106، ج 20/ 434، 435

السهیلی/ ج 2/ 184، ج 8/ 330، ج 15/ 151، 247، ج 17/ 88، ج 18/ 277، 313، 488، 5000، ج 20/ 297، ج 21/ 328

سواد بن محمد/ ج 1/ 221

سواده بن عبیده/ ج 1/ 210

سواده بن قیس/ ج 2/ 296، ج 24/ 113، 131، 132

سواده بن محمد/ ج 19/ 258

سواده بن مشرح/ ج 5/ 174، 175، 187، 188، 189

سوار الأعمی/ ج 8/ 212

سوار بن مصعب/ ج 8/ 329، ج 22/ 573

سودان/ ج 20/ 270

سوده بنت زمعه/ ج 2/ 211، 233، 235، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 242، 243، 249، ج 5/ 127، ج 9/ 249، 290، 297، 300، ج 21/ 375

سوده بنت مسرح/ ج 17/ 99، 437، 516

سوده حامد التوسلی/ ج 23/ 287

سوره بنت کلیب/ ج 7/ 236، 263، ج 13/ 132

سوسن (أم الإمام الهادی علیه السّلام)/ ج 5/ 181، ج 9/ 258

سوسن طاقدیس/ ج 23/ 158

سوریا الصمدی/ ج 23/ 106

السوسی الشاعر/ ج 3/ 135، 328، 354، ج 4/ 238، 500، 524

سوید/ ج 6/ 224، 250، ج 21/ 604

سوید بن الجوینی/ ج 17/ 135

سوید بن سعید/ ج 4/ 273، ج 5/ 108، ج 6/ 252، ج 12/ 199، ج 13/ 44، ج 17/ 135، ج 18/ 285،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:196

ج 19/ 473

سوید بن عمیر/ ج 24/ 42

سوید بن غفله/ ج 8/ 274، 302، ج 10/ 312، 316، ج 13/ 391، 402، ج 14/ 45، ج 17/ 442، 443، 454، 455، ج 18/ 519، ج 19/

89، ج 22/ 274، 530

سوید الطحان/ ج 15/ 203

السویدی/ ج 5/ 193، ج 18/ 335، 367

السیّاری/ ج 12/ 541

السید ابن الحسن/ ج 23/ 123، 187

السید (أسقف نصاری نجران)/ ج 1/ 320، 324، ج 19/ 489، 493، 496، 497، 499، 501، 502، 506، 516، 517، 518، 520، 525، 527، 546، 547، 548، 549، 550، 551، 559، 563، 564

السید بن طاوس- ابن طاوس

سید الحفاظ/ ج 17/ 135

السید العلوی/ ج 24/ 123، 129

سیسیلیا کالابرسی/ ج 23/ 101، 227

سیطائیل الملک/ ج 3/ 208، 374، ج 17/ 499

سیف/ ج 12/ 505، ج 17/ 125، 176، 279، ج 21/ 584

سیف بن ذی یزن/ ج 12/ 566

سیف بن سلیمان/ ج 6/ 92

سیف بن عمیره/ ج 7/ 61، 101، 143، 144، ج 8/ 96، 179، ج 9/ 89، 143، 277، ج 11/ 42، ج 18/ 310، ج 19/ 324، ج 20/ 93، 498، ج 22/ 64، 179، 182، 214، 250

سیف بن محمد/ ج 6/ 120، 248

سیف الدوله/ ج 12/ 411

سیف النصر الطوسی/ ج 4/ 278

سیفی بن الربعی/ ج 7/ 315

سیمیندخت بهزادپور (فضه)/ ج 23/ 105، 252

السیوری/ ج 10/ 112، 122

السیوطی/ ج 2/ 139، 148، 163، ج 4/ 18، 67، 191، 192، 262، 263، 383، 424، ج 5/ 15، 356، 366، ج 6/ 79، 129، 131، 140، 169، 174، 175، 178، 180، 181، 184، 197، 206، 219، 223، 227، 242، 245، 252، 253، ج 7/ 314، 348، ج 10/ 118، 344، ج 12/ 46، 101، 228، 238، 239، 458، 464، 465، 468، ج 13/ 62، 106، ج 14/ 222، 240، 310، 312، 355، ج 15/ 260، ج 18/ 109، 110، 111، 487، ج 19/

26، 161، 457، 500، 570، ج 20/ 32، 97، 100، 103، 105، 111، 163، 286، 291، 293، 338، 363، 372، 397، 446، 447، 486، 497، 529، ج 21/ 423، 424، ج 22/ 587، ج 23/ 141، ج 23/ 23، 230، 258، 263، ج 24/ 31، 36، 43، 44، 47، 50، 55، 102، 105، 129، 202، 223، 225، 231، 254، 287

الشائی/ ج 14/ 357

شادی الشاکره الدیلمی/ ج 23/ 64

شاذان/ ج 8/ 172، 187، 188

شاذان بن الأسود/ ج 8/ 188

شاذان بن جبرئیل/ ج 1/ 227، 271، 275، ج 3/ 95، ج 4/ 314، ج 9/ 262، ج 12/ 553، ج 15/ 18، 139، ج 18/ 46، 200، 202، ج 19/ 44، 336، 382، 432، 508، ج 21/ 96، 303، 443، ج 24/ 91، 100، 103، 178

شاذ بن فیاض/ ج 24/ 34، 35

شارغ/ ج 1/ 284

الشاعر القزوینی/ ج 7/ 46

الشافعی/ ج 3/ 10، 30، ج 7/ 69، ج 11/ 51، ج 12/ 125، 527، ج 13/ 34، 75، ج 14/ 175، 224، 257، ج 15/ 240، ج 18/ 102، 23، ج 20/ 12، 50، 52، 59، 152، 209، 460، 479، 529، ج 21/ 500، 507، ج 22/ 64، ج 24/ 206

الشافعی الحضرمی/ ج 3/ 359

شاکر الأنصاری/ ج 23/ 213

شامیه بنت الحسن بن محمد/ ج 3/ 232

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:197

الشامی (الشیخ)/ ج 17/ 458

الشاه تقی العلوی الحنفی/ ج 18/ 109

شاهد التقوی/ ج 23/ 261

شاه زنان (ابنه کسری)/ ج 7/ 214، 326

شاه عبد الحکیم/ ج 23/ 104

الشاه عبد العظیمی/ ج 17/ 459

شبابه/ ج 6/ 79، ج 18/ 469

شبابه بن سواء/ ج 5/ 112

شبث بن ربعی/ ج 4/

262، ج 10/ 297، ج 20/ 185، ج 22/ 211

شبّر/ ج 5/ 11، 21، 22، 24، 28، 30، 31، 41، 42، 43، 46، 63، 64، 65، 97، 117، 118، 123، 124، 129، 161، 184، 193، 218، 231، 381، 327، 418

الشبراوی/ ج 5/ 206، 284، ج 6/ 153، 318، 319، ج 24/ 31، 52، 167

الشبراوی الشافعی/ ج 15/ 250

شبل بن العلاء/ ج 14/ 67

الشبلنجی/ ج 2/ 144، 150، 151، ج 3/ 359، ج 4/ 50، 87، 263، 355، 364، ج 5/ 12، 155، 161، 170، 298، 319، 335، 399، ج 9/ 155، ج 14/ 315، ج 15/ 199، ج 16/ 212، 236، 237، ج 19/ 548، ج 24/ 31، 223، 275

الشبلی/ ج 6/ 242، ج 20/ 362، 363

شبنم السجاد المقدم/ ج 23/ 194

شبیر/ ج 5/ 11، 21، 22، 24، 28، 30، 31، 41، 42، 43، 46، 63، 64، 65، 97، 117، 118، 123، 124، 129، 281، 327، 418

شبیر حسین الصفاء الإله آبادی/ ج 23/ 245

الشبیر الخاقانی/ ج 23/ 289

شجاع/ ج 4/ 171، 179

شجاع بن علی/ ج 6/ 112، 257، ج 24/ 251

شجاع بن علی المصقلی/ ج 5/ 175

شجاع بن مخلد/ ج 3/ 345، ج 16/ 106

السید شجاعت حسین الجعفری/ ج 23/ 125

الشحام/ ج 2/ 165 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 197 فهرس الأعلام ..... ص : 47

اد/ ج 18/ 16، 37

شداد بن أسامه/ ج 4/ 404

شداد بن أبی عمار/ ج 5/ 280

شداد بن أوس/ ج 1/ 308

شداد بن رشید/ ج 3/ 71

شداد بن عبد اللّه/ ج 19/ 392، 438

شداد بن عمار/ ج 8/ 365، ج 19/ 365، 390، 391، 392، 393، 473

الشرابلسی/ ج 4/ 193

شراره

الشرفی/ ج 23/ 107، 273

شرحبیل/ ج 17/ 291، ج 19/ 500

شرحبیل بن أبی عوف/ ج 5/ 292

شرحبیل بن سعد/ ج 2/ 234، 235، ج 4/ 308، 371، 318

الشرف بن عبد السمیع/ ج 24/ 100

السید شرف الدین/ ج 12/ 167، 216، 291، ج 13/ 172، 362، ج 14/ 181، ج 19/ 26، 161، ج 20/ 20، 134، ج 23/ 152، 245

السید شرف الدین الأسترآبادی النجفی/ ج 18/ 301، 308

شرف الدین علی الیزدی/ ج 23/ 266

الشرفی الأهنومی/ ج 10/ 238، 239

الشرفی بن القطامی/ ج 13/ 205، 231، 260، 262

الشرقاوی/ ج 3/ 298، ج 4/ 147، 346، 467، ج 12/ 26، 80، ج 15/ 294، 329، ج 16/ 38، 184، 239، ج 20/ 207، 264

الشروانی- الشیروانی

شریح/ ج 24/ 202

شریح القاضی/ ج 6/ 249، 250، ج 11/ 51، ج 12/ 142، 143، 452، 453، 463، 471

الشریعه الطالقانی/ ج 18/ 353

الشریعی/ ج 20/ 64، 206

الشریفه العلویه/ ج 21/ 486

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:198

شریف حسین الجعفری/ ج 23/ 170

السید شریف السید عاملی/ ج 23/ 217

السید الشریف العاملی/ ج 22/ 9، 25

الشریف علی شریف مکه/ ج 11/ 191، 311، ج 15/ 155، 266، 279

الشریفی/ ج 16/ 120

شریک/ ج 3/ 64، 66، 203، ج 5/ 113، 192، 303، 331، ج 6/ 177، 250، 252، 253، ج 9/ 63، 177، 353، ج 12/ 533، 536، ج 14/ 208، 346، ج 17/ 398، 419، 443، ج 20/ 387، 393، 427، 500، ج 21/ 184، 523، ج 24/ 85، 130

شریک بن الربیع/ ج 8/ 161، 209، 235، 374، ج 10/ 42، 76

شریک بن شبیب/ ج 18/ 25، 65، 72، 87، 450

شریک بن عبد اللّه/

ج 4/ 211، 319، ج 13/ 78، 153، ج 18/ 86، 251، ج 19/ 54، 516، ج 20/ 13، 18، 37، 39، 66، 67، 69، 70، 116، 167، 198، 261، 266

شریک الدین/ ج 20/ 393

شریک القاضی/ ج 19/ 13، 45، 59، 524

شطیطه/ ج 7/ 102، 157، ج 20/ 20، 132، 133، ج 21/ 499

شعبه/ ج 1/ 328، ج 2/ 200، ج 4/ 314، ج 5/ 132، ج 6/ 56، 220، ج 8/ 78، 153، ج 9/ 69، 131، ج 17/ 65، 66، 166، 181، 420، ج 22/ 208، 339

شعبه بن ثابت/ ج 20/ 375

شعبه بن الحجاج/ ج 3/ 43، 151، 160، 165، 131، 370، ج 4/ 314، ج 9/ 339، ج 19/ 253، ج 24/ 188، 227

شعبه بن الحکم/ ج 4/ 262

الشعبی/ ج 2/ 55، ج 5/ 215، ج 6/ 224، 250، 251، 257، ج 7/ 325، 326، 327، ج 8/ 198، 258، 357، ج 10/ 119، 168، 188، 281، 358، ج 11/ 10، 28، 51، 131، ج 12/ 40، 60، 464، ج 13/ 170، 268، ج 14/ 210، 211، 336، 343، 359، 360، 370، ج 15/ 240، ج 17/ 126، 179، 192، 205، 218، 232، 266، 467، 521، ج 18/ 303، 306، 412، 508، ج 19/ 85، 90، 194، 505، 508، 515، 516، 520، 558، 560، 570، ج 20/ 365، 442، ج 21/ 22، 604، ج 24/ 33، 34، 40، 53، 54

الشعرانی/ ج 20/ 57، ج 21/ 479

الشعرانی/ ج 5/ 206، 334، ج 14/ 242

الشعشاء/ ج 5/ 135

شعیب/ ج 6/ 102، ج 15/ 196، ج 18/ 385، 485، 503، ج 20/ 379، ج 24/

190، 193

شعیب بن أبی حمزه/ ج 4/ 189، ج 10/ 86، 88، 91، ج 12/ 199، ج 13/ 44، ج 15/ 222، ج 24/ 196

شعیب بن أبی المنیع/ ج 18/ 21

شعیب بن أیوب الصریفینی/ ج 4/ 260، 263، ج 5/ 23

شعیب بن خالد/ ج 3/ 40، 41، 228، ج 4/ 321، ج 20/ 340

شعیب بن صفوان/ ج 24/ 192

شعیب بن علی/ ج 12/ 116، 363

شعیب بن علی القاضی/ ج 5/ 323

شعیب بن اللیث/ ج 8/ 57

شعیب بن محمد الزارع/ ج 18/ 467

شعیب بن واقد/ ج 2/ 233، 250، ج 3/ 188، ج 4/ 103، ج 5/ 64، ج 6/ 107، 108، ج 8/ 357، ج 9/ 123، 301، 332، ج 17/ 308، 497، ج 18/ 385، ج 19/ 270، ج 20/ 462، ج 21/ 65، 113، 348، ج 22/ 95، 107، ج 24/ 238

شعیب بن یونس/ ج 24/ 127، 196، 232

شعیب النبی علیه السّلام/ ج 7/ 155، ج 14/ 195، ج 17/ 74، ج 20/ 347، 358

السید الشفتی/ ج 20/ 250

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:199

ش. الفرامرزی/ ج 23/ 252

شفیق بن محمد حسن الجواهری/ ج 23/ 160

شقیق/ ج 18/ 452

شقیق بن سلمه/ ج 17/ 327، ج 21/ 614، ج 22/ 573

السید شکر الحسینی/ ج 2/ 93، ج 12/ 102، 146، ج 18/ 10

شلبی/ ج 5/ 187

الشمال بنت موسی/ ج 5/ 90

شمر بن ذی الجوشن/ ج 5/ 385، 393، ج 6/ 285، 286، 310، 312، 313، 315، 316، 320، 323، ج 7/ 34، 43، 47، 57، 65، 133، 214، 317، 318، ج 10/ 116، 296، 297، ج 17/ 470، ج 20/ 256، ج 22/ 455

الشمس

بن الجزری/ ج 4/ 191

شمس پور/ ج 23/ 257

شمس الدین/ ج 17/ 84، ج 18/ 202

شمس الدین الأسفراینی/ ج 14/ 181

شمس الدین عبد الرحمن بن أبی عمر بن محمد بن أحمد بن قدامه المقدسی/ ج 6/ 119

شمس الدین المالکی/ ج 21/ 289

السید شمس الدین محمود الحسینی المرعشی النجفی/ ج 23/ 67

شمس اللّه صفر لکی/ ج 23/ 147

شمس المناقب الأدیب اللکنهویی/ ج 23/ 278

شمسی اللطفی/ ج 23/ 279

شمعون/ ج 6/ 100، ج 22/ 434

شمعون بن حارا/ ج 6/ 135

شمعون الصفا/ ج 1/ 263

شمعون (وصی المسیح علیه السّلام)/ ج 7/ 201، 202

شمعون الیهودی/ ج 8/ 143، ج 9/ 119، ج 17/ 109، 121، 285، 300، 359، 380، 390، ج 18/ 155، 202، ج 19/ 273، ج 20/ 470، 544، ج 21/ 594

السید شمیم حیدر بن علی حسن الأمر و هوی/ ج 23/ 70

الشناوی/ ج 5/ 194، ج 8/ 167، ج 14/ 91، ج 15/ 219، ج 18/ 336، 488، ج 22/ 537، 573، ج 24/ 105

الشنقیطی/ ج 24/ 196

شهاب/ ج 12/ 53

شهاب بن حرب/ ج 2/ 46

شهاب بن عبد ربه/ ج 19/ 302، ج 22/ 172، 191

شهاب الدین/ ج 19/ 99

السید شهاب الدین الحسینی/ ج 23/ 119، 210، 212، 258

شهاب الدین القاضی/ ج 7/ 345، 348

شهاب الشمس/ ج 24/ 32

شهده بنت أحمد بن الفرج/ ج 6/ 254

شهربانویه بنت یزدجرد (زوجه الحسین علیه السّلام، شاه زنان)/ ج 5/ 181، ج 9/ 258، ج 19/ 27، 195، 196، 197، ج 22/ 450

شهر بن حوشب/ ج 6/ 112، ج 12/ 229، ج 17/ 154، 274، 300، 335، 353، 354، 363، 364، 367، ج 18/ 13، 15، 16، 17، 20، 21، 25،

37، 41، ج 19/ 370، 379، 388، 401، 446، 462، 468، 471، 516، 523، 524

شهره بنت مسکه بنت فضه الخادمه/ ج 17/ 431، ج 21/ 575، 587

شهردار/ ج 17/ 313، ج 18/ 349، ج 19/ 251، ج 20/ 367، 393

شهردار بن شیرویه الدیلمی/ ج 2/ 52، ج 3/ 80، 85، 225، 231، ج 5/ 323، ج 6/ 67، ج 9/ 146، ج 20/ 538، ج 24/ 227

الشهرستانی/ ج 7/ 249، ج 10/ 118، 232، 269، 280، 291، 345، ج 12/ 405

شهلا النوری/ ج 23/ 106

الشهید الأول- محمد بن المکی الشهید الأول

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:200

الشهید الثانی- محمد بن الحسن زین الدین الشهید الثانی

الشهیدی (صاحب روضه تحفه الواعظین)/ ج 4/ 62، 358، ج 10/ 55

شهین الإیروانی/ ج 23/ 79

شهین الخشاوی/ ج 23/ 156

الشوشتری/ ج 20/ 149، 353

الشوکانی/ ج 2/ 39، 143، ج 3/ 44، ج 15/ 246، ج 24/ 33، 49، 102

الشوکانی الیمانی/ ج 22/ 172، 196

شیبان/ ج 24/ 193

شیبان بن عبد الرحمن/ ج 24/ 199

شیبان بن فروخ/ ج 24/ 267

الشیبانی/ ج 3/ 99، ج 8/ 101، ج 20/ 91

شیب بن غرقد/ ج 18/ 86

شیب بن نعیم/ ج 18/ 86

شیبه/ ج 7/ 220، ج 17/ 424، ج 21/ 402، ج 22/ 102

شیبه بن ربیعه/ ج 2/ 197، 199، ج 8/ 77، 152، 168، 171، 390

شیبه بن شیبه/ ج 12/ 34

شیبه بن نعامه/ ج 18/ 77، 80، 98، 106، 113، 143، ج 22/ 581

شیث النبی علیه السّلام/ ج 1/ 262، 283، 284، ج 3/ 132، 246، ج 18/ 362، ج 22/ 86

شیخ الإسلامی الفیلی/ ج 23/ 119

شیخ الشریعه الأصفهانی/ ج 10/ 269

شیخ من مهاجره العرب/

ج 8/ 16، 251، 252، ج 16/ 49، ج 17/ 385، ج 19/ 16، 87، ج 21/ 215، 229

الشیرازی/ ج 22/ 57

السید الشیرازی/ ج 20/ 55، 493، 504، 505

الشیرازی (صاحب أنوار القلوب)/ ج 4/ 56

الشیروانی/ ج 6/ 224، ج 20/ 240، 290، 365، 459، ج 23/ 61، 83

شیرویه الدیلمی/ ج 8/ 395، ج 20/ 32

الشیطان- إبلیس

الصابری/ ج 23/ 155

الصابونی/ ج 2/ 122

صاحب الإسکندریه/ ج 3/ 123

صاحب بن سلیمان/ ج 22/ 153

الصاحب بن عباد الشاعر/ ج 3/ 10، 24، 31، ج 5/ 12، 136، ج 7/ 46، 70، 71، ج 21/ 218، 278، 282، 549، 558

صاحب بن عبد الوهاب بن العرندس/ ج 1/ 234، ج 20/ 516

صاحب اللطائف/ ج 24/ 148

صادق حسین/ ج 23/ 173

صادق حسن زاده/ ج 23/ 213

السید صادق الحسینی الشیرازی/ ج 23/ 80، 96، 216

صادق الداوری/ ج 23/ 128، 134، 214، 256

السید صادق علی العرفانی/ ج 23/ 126، 169

الصاغانی/ ج 6/ 155

الصافی الآذری/ ج 23/ 267

صالح/ ج 12/ 198، ج 13/ 44، ج 16/ 71، ج 20/ 536، ج 21/ 194

الصالحانی/ ج 3/ 278، 297، ج 4/ 417، ج 17/ 26، 303، 307، ج 19/ 270

صالح أبو الخلیل/ ج 5/ 192

صالح بن أبی الأسود/ ج 7/ 224

صالح بن أبی حماد/ ج 5/ 247، ج 9/ 262، 263، ج 11/ 165، ج 15/ 225، ج 18/ 83، 196، 197، ج 21/ 446

صالح بن أبی رمیح/ ج 12/ 116

صالح بن أحمد/ ج 6/ 249، ج 7/ 247، ج 17/ 135، ج 18/ 83، ج 21/ 446

صالح بن أربد النخعی/ ج 6/ 200

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:201

صالح بن حاتم/ ج 4/ 331، 377

صالح بن

الحسین/ ج 7/ 255

صالح بن حماد/ ج 7/ 247

صالح بن رعیده/ ج 1/ 299

صالح بن سعید الجعفی/ ج 6/ 193

صالح بن سهل/ ج 18/ 212، 43، 453، ج 21/ 344، 345، ج 22/ 53، 54، 140، 159، 350

صالح بن شعیب/ ج 24/ 42

صالح بن عبد اللّه/ ج 14/ 108، ج 19/ 565

صالح بن عبد الوهاب/ ج 7/ 57

صالح بن العرندس/ ج 4/ 125، 163، ج 7/ 40، 59

صالح بن عقبه/ ج 9/ 253، 303، ج 10/ 245، ج 17/ 280، 494، ج 19/ 238، ج 20/ 174، 325، ج 21/ 454، 590، ج 22/ 179، 207

صالح بن عیسی/ ج 9/ 57

صالح بن کیسان/ ج 10/ 85، 165، 191، ج 12/ 316، ج 13/ 205، 231، 260، 262، ج 17/ 38

صالح بن منصور بن نصر/ ج 2/ 21

صالح بن موسی/ ج 7/ 228

صالح بن موسی الطلحی/ ج 18/ 114

صالح الجزائری/ ج 12/ 561

السید صالح الحلی/ ج 14/ 63، 136، 138، 140، ج 15/ 154، 271، 272، ج 16/ 27، 152

صالح الطرفی/ ج 11/ 190، 308

صالح العطائی/ ج 23/ 161

الصالح الفتونی/ ج 14/ 179

السید صالح الکوّاز الحلی الشاعر/ ج 10/ 110، 116، 117، 221، ج 11/ 16، 60، 61، 115، 127، 183، 186، 276، 283، 290، ج 14/ 63، 127، ج 16/ 123، 140

صالح النبی علیه السّلام/ ج 3/ 281، ج 24/ 12، 13، 18، 41، 43، 44، 45، 55، 57، 73، 93، 110، 111، 116

الصالحی/ ج 2/ 126

الصامت/ ج 22/ 163

الصباح/ ج 5/ 90، ج 17/ 193، ج 20/ 164

الصباح بن سیابه/ ج 2/ 254

صباح بن یحیی/ ج 6/ 175

صباح المزنی/ ج 2/ 292، ج 3/

143، 200، ج 6/ 41، ج 8/ 69، 155، ج 19/ 47، ج 20/ 400

الصبان/ ج 5/ 335، ج 11/ 224

صبیح/ ج 20/ 104، 164

صبیح (مولی أم سلمه)/ ج 6/ 33، 164، ج 8/ 68، 69، 224، 226، 245، 323

صخر/ ج 6/ 88، 153، 277، 284، 292، 326، ج 12/ 195

السید الصدر/ ج 18/ 312

صدر الدین/ ج 22/ 491

صدر الدین الشیرازی/ ج 1/ 208، ج 9/ 192، ج 15/ 10، ج 18/ 263، 315

السید صدر الدین الصدر/ ج 5/ 403، 423، ج 10/ 110، 220، ج 11/ 12، 39، 185، 285، ج 14/ 63، 141، ج 18/ 263، 309، ج 23/ 66

صدر المتألهین الشیرازی/ ج 23/ 179

صدر الواعظین القزوینی/ ج 11/ 97

صدقه/ ج 10/ 14، ج 22/ 578

صدقه بن أبی موسی/ ج 5/ 182، ج 9/ 259، ج 18/ 194، ج 19/ 43، 343

صدقه بن مسلم/ ج 12/ 256، ج 13/ 64، 65

صدقه بن موسی/ ج 2/ 89

صدقه العبسی/ ج 6/ 61، ج 9/ 285

الصدوق (محمد بن علی بن موسی بن بابویه)/ ج 1/ 208، 209، 227، 234، 271، 302، 313، 329، ج 3/ 59، 90، 91، ج 4/ 22، 132، 305، 349، 524، ج 5/ 78، 161، 181، 247، 276، 290، 361، 412، ج 6/ 98، 168، 182، 216، 295، 299، 300، 330، ج 7/ 115، 174، 183، 212، 224، 263، 279، 307، ج 8/ 66، 118، 137، 165، 287، 302، 312، 334، 357، 368، ج 9/ 12، 83، 257، 263، 264، 266، 293،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:202

348، 360، ج 10/ 33، 107، 190، ج 11/ 55، 178، 208، 241، ج 12/

108، 126، 319، 374، 491، ج 13/ 10، 28، 32، 88، 150، 155، 171، 391، ج 14/ 76، 148، 156، 158، 165، 170، 341، ج 15/ 85، 95، 96، 140، 147، 212، 278، 283، 294، 296، 326، ج 16/ 9، 12، 19، 20، 21، 37، 61، 74، 87، 99، 100، 101، 102، 113، 198، 254، ج 17/ 14، 151، 101، 282، 293، 308، 346، 484، ج 18/ 55، 56، 115، 127، 128، 133، 163، 193، 200، 202، 214، 215، 217، 220، 249، 272، 293، 330، 335، 411، 417، 438، 446، 451، ج 19/ 34، 44، 62، 115، 220، 233، 246، 336، 347، 352، 382، 385، 432، 570، ج 20/ 4، 33، 40، 43، 44، 45، 51، 52، 75، 78، 89، 95، 104، 144، 158، 163، 164، 173، 276، 285، 286، 295، 318، 320، 331، 334، 337، 339، 357، 358، 365، 382، 383، 384، 400، 401، 424، 458، 462، 465، 466، 496، 498، 512، 514، 515، 517، 527، 528، 531، ج 21/ 68، 69، 70، 74، 96، 201، 235، 262، 268، 273، 294، 349، 450، 458، 465، 474، 505، 592، ج 22/ 38، 44، 84، 85، 95، 107، 179، 188، 201، 251، 253، 274، 345، 355، 375، 377، 409، 425، 548، 560، ج 23/ 32، 61، 194، 239، 271، 273، ج 24/ 35، 60، 80

الصدوقی/ ج 14/ 357

صدیقه سعادتیار/ ج 23/ 226

صدیقه الشاکری/ ج 23/ 197

السید صدیق حسن خان ملک بهوپال/ ج 18/ 111

صدیق الشیخ أحمد النجفی/ ج 22/ 430

صرصائیل الملک/ ج 3/ 111، ج 4/ 50، 104، ج 5/ 295، 296، 297، ج 9/ 22،

241، ج 17/ 505، 506، 507

صعصعه بن صوحان/ ج 7/ 226، ج 17/ 417، ج 19/ 282

صغری الکبیری/ ج 23/ 70

صغری همایون میرزا/ ج 23/ 111، 260

صفا خواه/ ج 23/ 90

الصفار/ ج 7/ 224، 353، ج 9/ 302، 249، ج 12/ 336، ج 13/ 159، ج 14/ 352، ج 15/ 157، ج 18/ 175، ج 19/ 35، 81، 314، 323، 324، 325، ج 20/ 197، 358، 393، ج 21/ 392، 444، 455

الصفدی/ ج 7/ 12، 29، ج 10/ 291، ج 11/ 62، ج 16/ 184، 245، ج 17/ 479

صفر علی المقصودی/ ج 23/ 78

صفوان/ ج 9/ 109، 131، ج 16/ 72، ج 17/ 20، ج 20/ 39، ج 21/ 49، 116، ج 22/ 249

صفوان بن أمیه/ ج 21/ 407

صفوان بن سلیم/ ج 6/ 252

صفوان بن سلیمان/ ج 6/ 168، ج 8/ 206

صفوان بن یحیی/ ج 2/ 287، ج 6/ 266، ج 7/ 198، 226، ج 8/ 81، ج 19/ 309، 314، 341، 349، ج 20/ 242

صفوان الجمال/ ج 1/ 271، 272، 330، ج 7/ 86، 91، 92، ج 15/ 238، ج 20/ 93

الصفوانی/ ج 18/ 230، 439

صفوه/ ج 6/ 220، 221

صفوراء بنت شعیب علیه السّلام/ ج 21/ 280

الصفوری الشافعی/ ج 4/ 408، ج 11/ 225، ج 17/ 293، 314، 406، ج 19/ 249، 251، ج 21/ 602، ج 22/ 307، ج 24/ 36، 78، 122، 123، 180، 260، 286

الصفی أبو تراب/ ج 18/ 293

صفی پور/ ج 12/ 37

صفیه/ ج 6/ 286، 321، ج 15/ 152، 251

صفیه بنت حی بن أخطب (زوجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله)/ ج 12/ 422، ج 21/ 375

صفیه بنت شعیب

علیه السّلام/ ج 2/ 173، 178

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:203

صفیه بنت شیبه/ ج 18/ 37، 143، ج 19/ 417، 419

صفیه بنت عبد المطلب/ ج 4/ 206، 373، 389، ج 5/ 75، 261، 262، 281، ج 6/ 95، ج 8/ 19، 168، 321، ج 9/ 172، ج 10/ 127، ج 13/ 266، ج 17/ 519، ج 18/ 39، 145، ج 21/ 399، 400، ج 24/ 163، 164، 187، 188، 189، 193، 194، 195، 196، 200، 202، 204، 205

صفیه بنت یونس بن إسحاق/ ج 21/ 294

صفی علی شاه/ ج 12/ 492، 547

الصلاح بن أبی عمر المقدسی/ ج 4/ 262، ج 17/ 158، 405

صلاح الدین الأیوبی/ ج 11/ 226

صلاح الدین الصفدی/ ج 1/ 162، ج 5/ 19، 207، 333، 412

صلاح الدین المنجد/ ج 17/ 515

الصلت بن أبی سیّاب/ ج 21/ 402، 403، 407، 523

صله بن زفرنا/ ج 19/ 564

الصلت بن المنذر/ ج 5/ 303

صلصائیل الملک/ ج 5/ 236، 276

الصمدانی/ ج 5/ 247

صندل/ ج 21/ 200

الصنعانی/ ج 4/ 26، 368، ج 20/ 489

الصنعانی الحضرمی/ ج 2/ 19، ج 15/ 244، ج 16/ 35، 112، 150، ج 18/ 514، ج 21/ 205

الصنوبری الشاعر/ ج 7/ 12، 13، 24، 39، ج 19/ 365، 394، ج 22/ 385، 394

الصهاک/ ج 10/ 152

صهیب بن سنان الرومی/ ج 3/ 112، ج 8/ 167، ج 9/ 242، 247، 251، ج 19/ 544، ج 24/ 281

صوأب (مولی بنی عبد الدار)/ ج 2/ 253

صولت الصفدری/ ج 23/ 179

الصولی/ ج 21/ 293، 585

صیح/ ج 19/ 404

الصیقل الحبلی/ ج 7/ 289

الصیقلی/ ج 7/ 296

الضحاک/ ج 5/ 79، ج 8/ 139، 272، ج 9/ 160، ج 12/ 464،

ج 13/ 102، ج 17/ 350، ج 20/ 46، ج 22/ 63، 140

الضحاک بن مزاحم/ ج 3/ 145، 146، 151، 336، ج 4/ 100، 225، ج 18/ 41، ج 21/ 446، 448

ضرار بن صرد/ ج 3/ 52، ج 5/ 135، 323، ج 6/ 203، ج 8/ 358، ج 17/ 341، 356، ج 22/ 591، 592

ضریس الکنانی/ ج 7/ 310، 311

ضمره بن الحبیب/ ج 9/ 88، ج 17/ 129، ج 18/ 284، 285

ضمضم/ ج 24/ 202

ضیاء الأعلمی/ ج 23/ 114

ضیاء بن أحمد بن أبی علی/ ج 4/ 339، ج 21/ 456

ضیاء الجواهری/ ج 23/ 214

ضیاء الدین/ ج 18/ 94

السید ضیاء الدین الإمامی الآقامیری/ ج 23/ 116

السید ضیاء الدین التنکابنی/ ج 23/ 112، 132

ضیاء الدین الجرجانی/ ج 11/ 243

ضیاء الدین الحسنی الصنعانی/ ج 11/ 250

الضیاء المقدسی/ ج 4/ 193

طالب بن قروه/ ج 20/ 373

طاب بن هارون علیه السّلام/ ج 5/ 41

طارق بن زیاد/ ج 14/ 163

السید طالب بن علی الموسوی/ ج 23/ 251

طالب بن مدرک/ ج 18/ 305

طالب الهاشمی/ ج 23/ 172

طالعی/ ج 23/ 90

الطالقانی/ ج 2/ 299، ج 9/ 353، ج 11/ 266، ج 12/ 536، ج 18/ 78، 194، 335، ج 19/ 41، 43، 52، ج 20/ 43، 320، 367، 462، ج 21/ 106، 348، 350، 376، 383، 389، ج 22/ 28، 95

طالوت بن عباد البصری/ ج 6/ 205، 109، ج 20/ 54

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:204

طاهر بن الحسن/ ج 6/ 200

السید طاهر بن الحسین/ ج 14/ 108

طاهر بن الحسین القواس/ ج 6/ 254

طاهر بن خالد/ ج 24/ 139

طاهر بن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 131، 132، 133، 135،

185، 201، 202، 203، ج 3/ 123، ج 5/ 15، ج 6/ 280، ج 9/ 302، ج 18/ 65، 129، 137، ج 21/ 369، 373، 392، 461، 479

الطاهر بن سهل/ ج 6/ 225

طاهر بن عبد اللّه الطبری/ ج 24/ 251

طاهر بن عیسی/ ج 8/ 268

طاهر بن محمد/ ج 17/ 205، ج 18/ 285

طاهر بن محمد بن علی/ ج 6/ 229

طاهر بن یحیی/ ج 14/ 94، 99، 100، ج 20/ 389

طاهره بنت عمرو بن دینار/ ج 18/ 76

السیده طاهره خاتون/ ج 23/ 90

طاهره علی نیا قدیم/ ج 23/ 221

طاهره الکراچی/ ج 23/ 103

طاهر السامانی/ ج 7/ 305

طاهر (غلام أبی الجیش البلخی)/ ج 23/ 226

الطاوس/ ج 1/ 273، ج 6/ 108، ج 17/ 333، 334

طاوس الیمانی/ ج 2/ 38، 39، ج 6/ 17، 99، 134، ج 7/ 101، 146، 147، ج 8/ 95، 302، ج 19/ 282، ج 20/ 26، 531

الطبرانی/ ج 2/ 47، 163، 164، 282، ج 3/ 44، 79، 87، 100، 121، 231، ج 4/ 273، 376، ج 5/ 34، 134، ج 6/ 141، 142، 155، 163، 205، 209، 224، 227، 229، 243، ج 7/ 210، 266، 267، 295، 309، ج 8/ 224، 336، 377، 378، ج 12/ 114، 468، 473، ج 14/ 311، 312، 362، ج 17/ 319، 329، ج 18/ 39، 86، 96، 97، 108، 110، 119، 134، 267، 277، 336، 337، 356، 379، 508، ج 19/ 426، 432، 465، 477، ج 20/ 203، 340، 489، 527، ج 22/ 196، ج 24/ 37، 52، 53، 56، 100، 103، 123، 124، 128، 166، 226، 228، 248، 249، 251

الطبرسی/ ج 5/ 12، 161، 171، 258، 285،

356، 367، 387، 405، ج 6/ 296، 329، ج 11/ 28، 69، 219، ج 12/ 16، 39، 56، 57، 59، 136، 149، 226، 507، ج 13/ 62، 170، 320، 391، ج 14/ 77، 291، 354، ج 15/ 88، 139، 224، ج 17/ 195، 335، ج 18/ 55، 438، 447، 511، ج 19/ 50، 195، 375، 441، 489، 496، 501، ج 20/ 224، 276، 279، 295، 344، ج 21/ 61، 91، 115، 133، 143، 292، 368، 372، 435، 460، ج 22/ 8، 74، 345، 352، 456، ج 24/ 63

الطبرسی (امین الاسلام)/ ج 8/ 56، 269، 273، 297، 382، ج 10/ 73، 360

الطبرسی (صاحب إعلام الوری)/ ج 2/ 120، 253، 282

الطبرسی (صاحب تاج الموالید)/ ج 2/ 90

الطبری/ ج 4/ 25، 34، 70، 74، 170، 191، 263، 359، 370، ج 6/ 99، 106، 152، 178، 306، 340، ج 11/ 36، 63، 69، 244، ج 12/ 59، 192، 324، 453، 454، 505، ج 14/ 318، 319، ج 17/ 79، ج 19/ 127

الطبری الإمامی (أبو جعفر)/ ج 1/ 303، ج 2/ 17، 38، 250، 261، ج 5/ 13، 161، 252، 403، 404، ج 14/ 28، ج 15/ 151، 173، 174، 267، 285، 300، 318، ج 16/ 36، 229، 253، 282، 284، ج 17/ 13، 35، ج 18/ 108، 264، 416، ج 20/ 501، ج 22/ 543

الطبری (صاحب التاریخ) أبو جعفر محمد بن جریر بن رستم الطبری الآملی/ ج 7/ 346، ج 10/ 95، 104، 108، 118، 119، 155، 201، 205، 223، 250، 277، 296، 342، 344، 349، 350، 360، 368، ج 15/ 253، 291، 323، ج 23/ 270

الطحاوی/ ج 14/

283، ج 19/ 408، ج 24/ 191،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:205

196

طراد بن الحسین/ ج 6/ 58

طراد بن محمد/ ج 6/ 254

طراد بن محمد بن علی الزینی/ ج 5/ 73

طراد بن الحسین بن حمدان/ ج 6/ 218

طرد بن محمد/ ج 6/ 254

الطرطوسی/ ج 24/ 34، 53

الطریحی/ ج 6/ 39، 46، 122، 134، 301، 303، 345، 348، 350، ج 7/ 13، 38، 48، 51، 53، 54، 55، 60، 109، 181، 253، 304، 305، 333، 335، ج 11/ 178، 222، 237، ج 20/ 19، 46، 61، 109، 119، 120، 188، 191، 290، 357، 358، 387، 395، 439

طریف بن عیسی/ ج 8/ 176

طریف بن ناصح/ ج 19/ 323

طعمه بن عمر/ ج 18/ 25، 41

طغرل/ ج 4/ 216، ج 6/ 331

الطفیل/ ج 21/ 317

طلحه/ ج 3/ 133، 216، 233، 238، 278، 386، 387، 399، ج 7/ 219، ج 9/ 87، 246، 314، 316، ج 10/ 223، 237، 277، 322، ج 12/ 242، 281، 394، 492، 500، ج 14/ 182، ج 17/ 88، 91، ج 18/ 211، ج 20/ 89، ج 22/ 52، 554

طلحه بن أبی طلحه/ ج 2/ 261

طلحه بن أحمد/ ج 6/ 240

طلحه بن أحمد بن طلحه بن محمد الصرام/ ج 3/ 43، 370

طلحه بن زید الرقی/ ج 6/ 279، ج 18/ 209

طلحه بن عبد العزی/ ج 2/ 252

طلحه بن عبد اللّه/ ج 2/ 211، 237، 239، 240، 241، 263، ج 19/ 524، 554

طلحه بن عبد اللّه العونی/ ج 10/ 112، 241

طلحه بن علی بن الصقر/ ج 6/ 245

طلحه بن مصرف/ ج 6/ 120

الطلحی/ ج 17/ 23، 24

طلق/ ج 4/ 105

الطلیق/ ج 24/ 250

الطهاوی/ ج 3/ 303

طه

حسین المصری/ ج 13/ 11، 36، 129، 130، ج 15/ 150، 235، ج 21/ 173، 202، 203

الطهطاوی/ ج 15/ 329

طهمان/ ج 18/ 158، 236، 237

طه مهنا/ ج 3/ 62

طوبی الکرمانی/ ج 23/ 59

الطوسی/ ج 1/ 209، 248، 332، ج 6/ 114، 175، 217، ج 9/ 95، ج 16/ 9، 11، 12، 13، 14، 18، 37، 54، 65، 73، 74، 87، 96، 100، 113، 115، 117، ج 17/ 13، 44، 163، 199، 528، ج 19/ 64، 88، 153، 201، 287، 375، 570، ج 20/ 250، ج 21/ 69، 70، 237، 282، 326، 381، 391، 450، 588، ج 22/ 69، 75، 156، 172، 173، 192، 193، 196، 197، 198، 203، 250، 256، 257، 259، 260، 261، 346، 351، 353، 377، 381، 402، 403، 406، 407، 408، 578، 603

الشیخ الطوسی- محمد بن الحسن الطوسی

الطیالسی/ ج 20/ 447

الطیب الباقلانی (أبو بکر)/ ج 24/ 165

الطیب بن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 131، 132، 133، 135، 185، 201، 202، 203، ج 5/ 15، ج 18/ 65، 129، 137، ج 21/ 373، 461، 479

السید طیب بن محمد علی الموسوی الجزائری/ ج 23/ 78، 92

طیب بن هارون علیه السّلام/ ج 5/ 41

طیبه السادات الموسوی/ ج 23/ 85

طیبه الوکیلی النوش آبادی/ ج 23/ 173

ظبیان/ ج 22/ 153

ظریف بن ناصح/ ج 6/ 292، ج 18/ 81

ظفر بن حمدون/ ج 2/ 292، ج 3/ 143، 200، ج 17

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:206

/ 193، ج 20/ 400

ظفر بن داعی العلوی/ ج 22/ 582

السید ظفر حسن الأمروهی/ ج 23/ 103، 169، 170، 223، 268

عائد/ ج 18/ 285

عائده طالب/ ج 23/ 219

عائشه بنت أبی

بکر (الحمیراء)/ ج 1/ 176، ج 2/ 18، 20، 21، 23، 25، 26، 28، 29، 31، 35، 36، 47، 51، 52، 54، 55، 62، 94، 136، 150، 211، 232، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 243، 244، 249، 290، 299، 312، ج 3/ 13، 51، 52، 98، 99، 32، 212، 259، 295، 299، 328، 359، 360، 408، ج 4/ 26، 28، 29، 35، 44، 67، 82، 84، 85، 87، 120، 121، 272، 273، 306، 362، 363، 364، 365، 368، 369، 370، 371، 372، 373، 376، 420، 435، 468، ج 5/ 86، 101، 102، 327، 328، ج 6/ 23، 42، 88، 117، 118، 128، 159، 163، 177، 220، 246، 264، 267، ج 7/ 208، 250، 353، ج 8/ 13، 22، 31، 62، 63، 88، 94، 100، 102، 106، 107، 113، 114، 115، 116، 120، 122، 170، 172، 180، 181، 188، 196، 198، 216، 217، 236، 237، 238، 239، 258، 260، 274، 275، 276، 280، 281، 283، 290، 332، 336، 340، 346، 349، 377، 396، ج 9/ 12، 14، 17، 19، 26، 75، 80، 88، 124، 125، 143، 161، 164، 165، 178، 198، 248، 275، 297، 298، 300، 302، 308، 309، 310، 312، 313، 314، 315، 316، ج 10/ 27، 74، 85، 86، 88، 89، 90، 91، 113، 117، 126، 143، 213، 246، 256، 301، 303، 306، 309، 311، 316، 317، 318، 323، 324، 342، 367، 368، ج 11/ 119، 147، 149، 152، 153، 154، 163، 167، ج 12/ 143، 159، 163، 166، 167، 169، 172، 175، 186، 187، 188، 192، 196، 197، 198، 199، 213، 219،

242، 250، 255، 260، 271، 274، 289، 290، 293، 310، 316، 346، 350، 353، 368، 391، 393، 395، 398، 399، 404، 405، 407، 412، 414، 415، 416، 425، 431، 460، 461، 472، 484، 492، 493، 494، 500، 518، 548، 550، 551، 561، 569، ج 13/ 9، 10، 13، 14، 15، 20، 21، 25، 26، 40، 41، 43، 44، 51، 64، 65، 76، 77، 78، 80، 81، 82، 83، 84، 85، 86، 87، 106، 108، 110، 115، 127، 131، 141، 150، 153، 154، 159، 169، 170، 172، 205، 207، 226، 231، 251، 260، 261، 262، 320، 321، 341، 363، ج 14/ 14، 21، 32، 62، 66، 72، 73، 112، 148، 159، 170، 206، 209، 224، 262، 283، 284، 312، 331، 335، 336، 339، 340، 342، 343، 345، 348، 349، 350، 352، 355، 356، 357، 359، 364، 365، 366، 370، 373، 374، 375، 376، 377، 378، ج 15/ 87، 124، 180، 181، 195، 196، 208، 226، 232، 245، 255، 256، 283، 284، 291، 294، 298، 300، 319، 320، 322، 323، 324، 328، 330، 331، 337، 338، ج 16/ 11، 47، 92، 229، 278، 290، ج 17/ 40، 41، 49، 54، 89، 96، 98، 99، 100، 101، 102، 104، 105، 111، 112، 153، 172، 176، 181، 212، 266، 316، 339، 358، 368، 433، 467، 486، 494، ج 18/ 25، 37، 42، 50، 143، 168، 240، 261، 277، 313، 349، 374، 377، 412، 415، 420، 437، 505، 506، ج 19/ 24، 68، 69، 70، 82، 85، 87، 90، 95، 96، 120، 121، 133، 147، 159، 181، 190، 194، 195،

246، 281، 358، 364، 366، 367، 389، 405، 417، 425، 442، 443، 446، 474، 476، ج 20/ 14، 15، 20، 25، 37، 39، 72، 91، 118، 134، 136، 147، 149، 150، 151، 152، 159، 180، 182، 188، 196، 197، 198، 208، 218، 219، 227، 236، 241، 242، 261، 263، 319، 342، 348، 353، 359، 365، 376، 421، 422، 432، 441، 442، 444، 445، 448، 501، 513، 526، 528، 531، 533، 534، 535، 536،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:207

537، 538، 539، ج 21/ 10، 11، 12، 14، 15، 19، 23، 24، 29، 35، 42، 45، 133، 138، 194، 210، 222، 237، 292، 296، 304، 316، 318، 327، 328، 342، 358، 369، 370، 382، 383، 385، 391، 392، 421، 426، 427، 611، ج 22/ 39، 530، 537، 540، 569، 573، 579، 591، 600، 605، ج 24/ 34، 35، 97، 164، 185، 187، 188، 189، 190، 201، 203، 206، 243، 244، 257، 275، 286، 287، 292

عائشه بنت سعد/ ج 16/ 106، 107

عائشه بنت طلحه/ ج 8/ 106، 107، 113، ج 12/ 321، ج 13/ 363، 392، 420، ج 14/ 47، 340، 349، ج 17/ 266، ج 20/ 351، 413، 422، ج 21/ 15، 24، ج 22/ 530، 579

عائشه عبد الرحمن بنت الشاطی/ ج 23/ 208

عابد حسین السهارنبوری الأنصاری/ ج 23/ 226

عابر/ ج 1/ 284

عاتکه/ ج 4/ 206، 373

عاتکه بنت مره/ ج 1/ 285

عاتکه بنت یزید/ ج 7/ 214، 326، ج 21/ 316

عادل الصفار/ ج 23/ 281

السید عادل العلوی/ ج 23/ 128، 139، 196، 215، 217، 219

عارف محمد أنیس/ ج 23/ 170

عارم/ ج 6/ 127

عاشف سلام/ ج 6/

104

عاشق حسین صاحب سیماب الأکبرآبادی/ ج 23/ 81

العاص بن وائل السهمی/ ج 2/ 185، 201، 215، ج 18/ 105، 137، ج 20/ 343، ج 22/ 24

عاصم/ ج 2/ 284، ج 6/ 65، 71، 72، 154، 163، 228، 244، 251، ج 9/ 257، 307، 348، ج 17/ 282، 500، ج 20/ 499، ج 21/ 443

عاصم الأحول/ ج 4/ 210، ج 8/ 137، ج 18/ 461 عاصم بن أبی حمزه/ ج 24/ 225، 255

عاصم بن أبی النجود/ ج 6/ 176، 244، ج 18/ 114

عاصم بن أبی النحوی/ ج 21/ 443

عاصم بن الأحول/ ج 3/ 216

عاصم بن بهدله/ ج 7/ 228، 295، 296، ج 18/ 113، 114

عاصم بن ثابت/ ج 2/ 258

عاصم بن الحسن/ ج 6/ 254، ج 18/ 17، 285، ج 19/ 533

عاصم بن الحسن بن محمد/ ج 3/ 185

عاصم بن حماد/ ج 21/ 497

عاصم بن الحمید/ ج 2/ 285، ج 14/ 37، 232، 239، 240، ج 15/ 226، ج 19/ 64، 233، ج 21/ 114، 492، 493، 495، 592، ج 22/ 418

عاصم بن الحمیدی/ ج 13/ 143، 145

عاصم بن ضمره/ ج 6/ 205

عاصم بن علی/ ج 6/ 251، ج 8/ 28، ج 14/ 243، ج 15/ 121، 203

عاصم بن عمر/ ج 22/ 554

عاصم بن عمر بن قتاده/ ج 2/ 236، 310

عاصم بن عمرو/ ج 19/ 44

عاصم بن کلیب/ ج 8/ 395، ج 17/ 254، ج 19/ 260، ج 20/ 463، ج 22/ 95، 164، 274

عاصم الخیاط/ ج 20/ 185

عاصم الکوزی/ ج 5/ 69، 120، 124، 177، 183، 184، 231

العاصمی/ ج 14/ 318

عافیه الأودی/ ج 20/ 13، 69

العاقب (رئیس نصاری نجران)/ ج 1/ 320، 324، ج 19/

489، 493، 496، 499، 501، 502، 506، 516، 518، 519، 520، 521، 525، 527، 544، 546، 547، 548، 549، 550، 551، 559، 563، 564

العالیه/ ج 2/ 21

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:208

عامر/ ج 4/ 239، ج 12/ 83، 84، ج 14/ 359، ج 20/ 365

عامر بن سعد/ ج 19/ 366، 420، 504، 505، 509، 514، 537

عامر بن سعید بن أبی وقاص/ ج 18/ 16، 19، 25، 39، 142

عامر بن شراحیل الشعبی/ ج 19/ 524

عامر بن عبد اللّه/ ج 6/ 136

عامر بن قتاده/ ج 8/ 263

عامر بن کثیر/ ج 1/ 328

عامر بن محمد بن عبد الرحمن/ ج 20/ 52

عامر بن النمیری/ ج 9/ 88

عامر بن واثله (أبو الطفیل)/ ج 1/ 257، ج 3/ 309، 368، ج 8/ 162، 235، ج 18/ 307، 457، ج 19/ 53، 68، 94، 95، 96، 148، 524، 536، ج 21/ 40، 248، 255، 311

عامر السراج/ ج 20/ 100، ج 22/ 28

عامر الشعبی/ ج 7/ 227، ج 8/ 122، ج 17/ 135، 206، ج 18/ 53، 56، 62، 63، 64، 130، 140، 213، 460، 512، 518، ج 21/ 187

عامر الطائی/ ج 5/ 45

العامری/ ج 5/ 138، 284، ج 7/ 346

عباد/ ج 6/ 193

عباد بن أحمد العزرمی/ ج 5/ 38

عبّاد بن بشیر/ ج 17/ 363

عباد بن تمیم/ ج 16/ 106، 107، 108، 109

عباد بن ثابت/ ج 20/ 136

عباد بن راشد الیمانی/ ج 3/ 161، ج 4/ 531

عباد بن الربیع/ ج 20/ 136

عبّاد بن سعید بن عباد/ ج 19/ 444

عباد بن سلیمان/ ج 19/ 307، ج 20/ 78، 255

عباد بن صهیب/ ج 15/ 157، 158، ج 22/ 38

عباد بن عبد الصمد/ ج 14/

75، ج 20/ 90، 429

عباد بن العوام/ ج 14/ 355، 369، ج 19/ 133، ج 20/ 365

عباد بن کثیر/ ج 5/ 64

عباد بن منصور/ ج 3/ 321

عباد بن الولید/ ج 6/ 249

عباد بن یعقوب/ ج 3/ 29، 113، ج 5/ 90، ج 6/ 71، 200، 205، ج 8/ 116، 117، 187، 237، ج 12/ 116، 118، 146، 363، ج 18/ 17، 308، ج 22/ 70، 79

عباده/ ج 15/ 202

عباده بن زیاد/ ج 18/ 89، 90، 134

عباده بن الصامت/ ج 9/ 88، ج 10/ 276

عباده بن المهاجر/ ج 14/ 52

عباده بن نسی/ ج 24/ 127، 232

عباده الکلبی/ ج 21/ 108، ج 22/ 276

عباد الحسینی/ ج 23/ 150

عباد الدواجنی/ ج 8/ 49، ج 21/ 119

عباد العامری/ ج 5/ 360

عباد ممی زاده/ ج 23/ 218

العباس/ ج 9/ 109، ج 14/ 53، ج 15/ 101، ج 18/ 518

العباس آسوده/ ج 23/ 157

العباس إسماعیلی/ ج 23/ 219

العباس بن إبراهیم/ ج 3/ 71

العباس بن أبی العباس/ ج 20/ 469

العباس بن أبی عمر/ ج 5/ 182، ج 9/ 259، ج 18/ 194، ج 19/ 43، 343

العباس بن أحمد بن محمد البرقی/ ج 3/ 52

العباس بن بشر بن عیسی/ ج 18/ 467

العباس بن بکار/ ج 5/ 45، 64، 65، 123، 262، ج 13/ 184، ج 18/ 395، ج 21/ 25، 246

العباس بن جعفر بن زید/ ج 3/ 40، ج 4/ 105، 181، 185، 191

العباس بن سعید/ ج 7/ 296، ج 20/ 68

العباس بن العاصم/ ج 21/ 391

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:209

العباس بن عامر بن رباح/ ج 2/ 200، ج 7/ 263، ج 19/ 202

العباس بن العباس/ ج 17/ 284

العباس بن عبد اللّه

بن جعفر الطیار/ ج 5/ 360، 370، ج 7/ 213، 315

العباس بن عبد اللّه بن معبد/ ج 20/ 372

العباس بن عبد المطلب/ ج 1/ 141، 180، 222، 224، 227، 228، 303، 319، ج 2/ 43، 148، 149، 149، 150، 153، 160، 237، 262، ج 4/ 203، 482، ج 6/ 155، 206، ج 7/ 160، 171، 172، 220، 279، 340، 343، 344، 353، ج 8/ 18، 19، 277، 313، ج 9/ 18، 88، 239، 249، 291، 292، ج 10/ 31، 156، 158، 162، 174، 175، 184، 185، 210، 211، 213، 250، 269، 276، 322، 368، ج 11/ 27، 59، 87، ج 12/ 13، 29، 44، 70، 75، 81، 158، 168، 172، 213، 222، 238، 242، 261، 265، 267، 269، 275، 295، 298، 304، 305، 315، 316، 318، 337، 367، 372، 404، 407، 408، 409، 417، 422، 425، 431، 448، 449، 450، 451، 452، 455، 456، 459، 461، 462، 466، 471، 489، 493، 503، 506، 507، 508، 509، 510، 511، 545، 557، 556، 556، ج 13/ 11، 12، 15، 16، 20، 26، 34، 39، 40، 57، 76، 77، 80، 85، 93، 103، 107، 108، 109، 111، 112، 113، 115، 128، 129، 134، 140، 142، 143، 154، 155، 162، 342، ج 14/ 12، 13، 29، 36، 37، 259، 268، 319، 343، ج 15/ 19، 90، 146، 149، 163، 165، 173، 195، 208، 225، 226، 227، 244، 249، 254، 266، 267، 292، 300، 304، 305، 315، 318، 334، ج 16/ 13، 35، 69، 84، 116، 231، 276، 277، 279، 284، 291، ج 17/ 47، 67، 80، 91، 95، 335،

357، 486، 488، ج 18/ 27، 59، 93، 125، 145، 257، 418، ج 19/ 562، ج 20/ 46، 121، 188، ج 21/ 211، 284، 401، 414، 423، 427، 451، 499، ج 24/ 188، 195، 203، 273

العباس بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 6/ 315، 317، ج 7/ 42، 209، 261، ج 9/ 40، ج 12/ 555، ج 24/ 160، 171

العباس بن الفرج/ ج 5/ 280، ج 20/ 422

العباس بن الفضل/ ج 4/ 168، 169، ج 8/ 31، 106، 348، ج 17/ 398، 519، ج 19/ 469، ج 21/ 15، 382

العباس بن محمد/ ج 1/ 318، ج 7/ 175، ج 17/ 364، ج 18/ 174، 439، ج 19/ 349، ج 20/ 39، 93، 164، ج 21/ 49، ج 22/ 412

العباس بن محمد الدوری/ ج 8/ 68، 106، 133، 134، 188، 226، 245، ج 16/ 107

العباس بن محمد رضا القمی/ ج 2/ 42، 45، 90، 91، 92، 119، ج 4/ 59، 162، 420، 529، ج 5/ 82، 156، 211، 217، 227، 290، 349، 350، 356، 362، 388، 403، 412، ج 6/ 279، ج 10/ 20، 73، 116، 296، 297، ج 11/ 15، 57، ج 12/ 108، 190، 491، 527، ج 14/ 75، ج 15/ 153، 270، ج 16/ 12، 41، 73، 225، 260، ج 17/ 524، 526، ج 22/ 189، 312، ج 23/ 84، 92، 127، 145، 151، 155، 163، 205

العباس بن محمد الفرازی/ ج 17/ 308

العباس بن معروف/ ج 6/ 231، ج 11/ 229، ج 20/ 514

العباس بن المغیره/ ج 8/ 134، 280، ج 10/ 195، 244

العباس بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج

7/ 258

العباس بن الولید بن بکار/ ج 9/ 67، 196، ج 16/ 74، ج 17/ 119، 170، ج 18/ 37، ج 20/ 124، 184، ج 22/ 353، ج 24/ 33، 34، 35، 53، 54

العباس بن هشام/ ج 16/ 204

العباس جوادیان/ ج 23/ 197

العباس الحاجیانی الدشتی/ ج 23/ 251، 289

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:210

العباس حلمی پاشا/ ج 16/ 57

العباس الخاتمی/ ج 23/ 60

العباس الدوری/ ج 6/ 126

العباس الراسخی النجفی/ ج 23/ 169

العباس شبگاهی الشبستری/ ج 23/ 209

العباس العزیزی/ ج 23/ 99، 174، 230، 280

العباس العنبری/ ج 4/ 262

العباس علی القاسمی/ ج 23/ 197

العباس علی المؤذنی/ ج 23/ 68

العباس فرحبخش/ ج 23/ 280

العباس القدیانی/ ج 23/ 155

العباس قلی خان سپهر (لسان الملک)/ ج 5/ 19، 91، 231، 299، 301، 356، 375، 376، 392، ج 10/ 20، 50، 52، 59، 68، 79، 268، ج 11/ 98، 120، 158، ج 16/ 225

السید عباس الکاشانی/ ج 23/ 60

العباس محمود العقاد/ ج 3/ 331، 387، 398، ج 4/ 111، 151، 239، 255، ج 5/ 20، ج 11/ 181، 258، ج 16/ 13، 77، ج 21/ 436، ج 22/ 430، 473، ج 23/ 207، 218

السید عباس المدرسی/ ج 13/ 172، 366، ج 15/ 154، 272، ج 23/ 242، 285

العباس مصباح زاده/ ج 23/ 93

العباس الندیمی/ ج 23/ 77

العباسی/ ج 11/ 12، 38، ج 12/ 358، 359، 360، ج 15/ 10، 21، ج 20/ 152

العباسی فی مؤتمر بغداد/ ج 10/ 178

عبایه بن ربعی/ ج 3/ 40، 79، 85، 154، 155، 201، 221، ج 6/ 73، ج 8/ 107، 127، 162، 235، 349، ج 10/ 33، ج 14/ 357، ج 17/ 93،

293، ج 18/ 264، 269، 291، 295، 460، 509، ج 19/ 113، 246، 316، ج 20/ 367، 383، 392، 393، ج 21/ 176

عبد الأعلی/ ج 4/ 262، 327، 471، ج 17/ 118، 331، 332، ج 19/ 99، 230

عبد الأعلی بن أبی المساور/ ج 22/ 137

عبد الأعلی بن حماد النرسی/ ج 6/ 65، ج 9/ 198، ج 20/ 371، ج 22/ 77، 218

عبد الأعلی بن عدی/ ج 9/ 88

عبد الأعلی بن واصل/ ج 3/ 344، ج 8/ 109، 294

عبد الأعلی الصنعانی/ ج 20/ 193

عبد أم معمر/ ج 10/ 254

عبد الأمیر البادکوبی/ ج 23/ 279

عبد الأمیر عبد الزهراء/ ج 23/ 257

عبد الأمیر الفائق/ ج 23/ 257

عبد الأمیر الفائق/ ج 23/ 255

عبد الأمیر فولاد زاده/ ج 23/ 122

عبدان/ ج 13/ 94، ج 22/ 556

عبدان بن أحمد/ ج 4/ 171، 172، 481، ج 5/ 114، ج 6/ 162، ج 8/ 28، 57، 272

عبدان بن عثمان/ ج 14/ 211

عبدان بن محمد المروزی/ ج 6/ 218

عبد الأول/ ج 8/ 193

عبد الأول بن عیسی بن شعیب الشجری/ ج 20/ 52 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 210 فهرس الأعلام ..... ص : 47

سید عبد الباسط محمد عالم العریضی/ ج 23/ 67

عبد الباقی/ ج 9/ 360، ج 20/ 24، 31، ج 22/ 153

عبد الباقی بن أحمد الواعظ/ ج 24/ 34، 35، 60

عبد الباقی بن قانع/ ج 8/ 224

عبد الباقی بن محمد/ ج 10/ 69

عبد الباقی بن نافع/ ج 18/ 382

عبد البر/ ج 15/ 330

عبد بن أبی الأسود/ ج 24/ 202

عبد بن إسماعیل بن أحمد/ ج 6/ 230

عبد بن الحمید/ ج 6/ 56

عبده/ ج 4/ 172، 188، 189

عبده بن سلیمان/ ج 5/ 135،

ج 21/ 425

عبد الجبار/ ج 18/ 293

عبد الجبار بن أحمد قاضی القضاه/ ج 10/ 233، 234، 282، ج 12/ 201، 245

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:211

عبد الجبار بن العباس/ ج 3/ 366، ج 4/ 186، ج 18/ 25، ج 19/ 386، 514، ج 22/ 75

عبد الجبار بن العلاء/ ج 10/ 88، 91، ج 14/ 89، 181

عبد الجبار بن محمد/ ج 8/ 226

عبد الجبار بن منظور/ ج 16/ 204

عبد الجبار الرازی/ ج 20/ 196

عبد الجبار الرفاعی/ ج 23/ 49، 266

عبد الجلیل الباقلانی/ ج 13/ 185

عبد الجلیل القزوینی/ ج 10/ 120، 319، 365، 366، ج 11/ 177، 232، ج 14/ 181

عبد الجواد الجودی الخراسانی/ ج 23/ 96

عبد الجواد الشریفی القائنی/ ج 23/ 154

عبد الحافظ بن بدران/ ج 6/ 224، ج 18/ 285، ج 24/ 127

عبد الحسین/ ج 23/ 115

عبد الحسین الأشعری/ ج 23/ 112، 175

عبد الحسین بن أحمد الأمینی/ ج 3/ 31، 11، ج 4/ 424، ج 8/ 172، 297، ج 10/ 110، 113، 222، 223، 247، 287، ج 11/ 121، 166، ج 12/ 163، 167، 250، 262، 300، 491، 563، ج 13/ 72، ج 15/ 149، 209، 226، ج 17/ 13، 33، ج 18/ 56، 121، 159، 240، 345، ج 19/ 365، 369، 395، 458، 489، 501، ج 20/ 43، 291، 297، 459، ج 21/ 173، 203، ج 23/ 207، 212، 213، ج 24/ 231، 255

عبد الحسین بن إبراهیم بن صادق العاملی/ ج 23/ 237

السید عبد الحسین بن السید فاضل الهمدانی/ ج 23/ 242

عبد الحسین بن محمد علی خوشنویس الأصفهانی/ ج 23/ 90

السید عبد الحسین بن محمد الرضائی النیشابوری/ ج 23/ 154

عبد الحسین الحویزی/ ج

11/ 189، 303، ج 15/ 273

السید عبد الحسین دستغیب/ ج 23/ 81، 157، 172، 187

عبد الحسین سیف اللهی/ ج 23/ 256

السید عبد الحسین شرف الدین الموسوی/ ج 23/ 77، 160، 166، 203، 243

عبد الحسین شکر/ ج 11/ 184، 277

السید عبد الحسین شرف الدین/ ج 11/ 158، ج 18/ 263

عبد الحسین الطهرانی/ ج 22/ 493، 500

عبد الحسین العاملی/ ج 14/ 142

عبد الحسین الفقهی الگیلانی/ ج 23/ 267

عبد الحسین القدوسی/ ج 23/ 174

السید عبد الحسین القزوینی/ ج 22/ 510

عبد الحسین (مؤلف مثیر الأحزان)/ ج 2/ 117

عبد الحسین المؤمنی/ ج 23/ 157

عبد الحق/ ج 5/ 108، 116، ج 6/ 212

عبد الحق بن عبد الخالق/ ج 3/ 157، ج 6/ 205

عبد الحکم بن عبد الملک/ ج 18/ 285

عبد الحلیم الجندی/ ج 8/ 396، ج 17/ 154، 234، ج 19/ 293، 310

عبد الحلیم الغزی/ ج 23/ 269

عبد الحلیم مشوح السلوم/ ج 23/ 160

عبد الحمید/ ج 5/ 79، ج 9/ 160، 262، ج 18/ 17، 186، ج 19/ 401

عبد الحمید البراتقینی/ ج 8/ 111، ج 24/ 38

عبد الحمید بن أبی الحدید/ ج 3/ 65، 132، 259

عبد الحمید بن بحر الکوفی/ ج 6/ 232، 249، ج 18/ 508، ج 24/ 33، 34، 53، 54، 130

عبد الحمید بن بهرام/ ج 17/ 154، 274، ج 19/ 401، 446، ج 22/ 81

عبد الحمید بن عبد الرحمن/ ج 19/ 230

عبد الحمید بن عواض/ ج 9/ 243، ج 20/ 80، 81

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:212

عبد الحمید بن فخار/ ج 18/ 200، ج 19/ 44، 336، 382، 432، 508، ج 21/ 96

عبد الحمید بن محمد/ ج 10/ 43، ج 18/ 251، 272، ج 20/ 393

عبد الحمید

بن میکائیل/ ج 19/ 247

السید عبد الحمید الشاعر/ ج 7/ 57، 269

عبد الحمید الطائی/ ج 11/ 123، ج 20/ 81

عبد الحمید عبد العزیز/ ج 5/ 103

عبد الحمید القناد/ ج 3/ 43، 370، ج 6/ 240

عبد الحمید المهاجر/ ج 2/ 100، ج 9/ 312، ج 10/ 116، 177، 290، 291، ج 11/ 70، ج 12/ 163، 247، ج 14/ 124، 125، 187، 194، ج 18/ 116، ج 20/ 276، 298، 443، ج 21/ 135، 158، ج 22/ 9، 24، ج 23/ 68، 198

عبد الخالق/ ج 5/ 291، 292

عبد الخالق بن عبد الرحیم الیزدی/ ج 11/ 96

عبد الخالق بن عبد ربه/ ج 19/ 299

عبد الخالق بن محمد/ ج 6/ 245

عبد الخالق حسن عبد الوهاب/ ج 23/ 204

عبد الخلیل أحمد المکرانی/ ج 23/ 226

عبد خیر/ ج 19/ 133

عبد الدین وهب/ ج 22/ 65

عبد الرءوف بن تاج العارفین المناوی/ ج 23/ 270

عبد ربه الأندلسی/ ج 9/ 82، ج 22/ 585

عبد الرحمن/ ج 2/ 310، ج 4/ 472، ج 5/ 183، 257، ج 6/ 181، ج 9/ 22، 86، 88، 190، ج 12/ 60، 133، 526، ج 15/ 182، ج 17/ 173، 244، ج 18/ 44، 71، ج 19/ 44، 385، ج 20/ 46، 124، 342، ج 21/ 48، 153، 324، ج 22/ 135، 240، 243، 554، 605، ج 24/ 201

عبد الرحمن الأزرق/ ج 6/ 119، 185، ج 8/ 177، ج 24/ 127، 129، 250، 251

عبد الرحمن الأصبهانی/ ج 6/ 186

عبد الرحمن الأعرج/ ج 24/ 193، 200

عبد الرحمن الأنصاری/ ج 23/ 130، 204

عبد الرحمن الأودی/ ج 24/ 252

عبد الرحمن بن أبی بکر/ ج 2/ 312، ج 10/ 37، ج 11/

199، ج 17/ 446، ج 19/ 407

عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی/ ج 23/ 90، 99، 229

عبد الرحمن بن أبی حماد/ ج 24/ 276

عبد الرحمن بن أبی خالد/ ج 16/ 107

عبد الرحمن بن أبی زناد/ ج 24/ 251

عبد الرحمن بن أبی شریح الأنصاری/ ج 20/ 52

عبد الرحمن بن أبی عمر/ ج 8/ 177، ج 19/ 438، ج 24/ 128

عبد الرحمن بن أبی عمیر/ ج 6/ 185

عبد الرحمن بن أبی عوف/ ج 6/ 172

عبد الرحمن بن أبی لیلی/ ج 4/ 262، ج 6/ 53، ج 8/ 313، 314، 394، ج 17/ 148، 149، 343، ج 18/ 290، ج 24/ 234، 235

عبد الرحمن بن أبی الموالی/ ج 16/ 46

عبد الرحمن بن أبی نجران/ ج 2/ 207، ج 15/ 296، ج 16/ 271، ج 18/ 462، ج 19/ 341، ج 21/ 185

عبد الرحمن بن أبی نعم/ ج 5/ 52، 113، ج 6/ 224، 250، 251

عبد الرحمن بن أبی نعیم/ ج 6/ 243، 245، 246، 247

عبد الرحمن بن أبی هاشم/ ج 20/ 258

عبد الرحمن بن أحمد/ ج 6/ 180، 210، ج 8/ 191، 265، ج 17/ 308، ج 22/ 95، ج 24/ 222، 239

عبد الرحمن بن أحمد بن الحسن/ ج 6/ 126

عبد الرحمن بن أحمد بن رجب الحنبلی/ ج 23/ 270

عبد الرحمن بن أحمد الهمدانی/ ج 3/ 205، ج 4/ 398، 512

عبد الرحمن بن الأزرق/ ج 8/ 177

عبد الرحمن بن إسحاق/ ج 8/ 57

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:213

عبد الرحمن بن الأسود/ ج 6/ 48

عبد الرحمن بن بحر/ ج 2/ 69، 250، ج 5/ 404، ج 11/ 196، ج 14/ 204، 282، ج 18/ 457

عبد الرحمن بن بشر/

ج 18/ 89، 90

عبد الرحمن بن الجوزی/ ج 19/ 490، 502

عبد الرحمن بن الحجاج/ ج 1/ 231، ج 2/ 23، ج 6/ 266، ج 7/ 224، 226، ج 18/ 379، ج 19/ 283، ج 20/ 25، ج 21/ 352

عبد الرحمن بن الحسین الصابونی/ ج 3/ 165، ج 24/ 227

عبد الرحمن بن حکم/ ج 7/ 214، 219، 324

عبد الرحمن بن حماد/ ج 4/ 99، ج 17/ 515

عبد الرحمن بن حمدان بن عبد الرحمن بن المرزبان/ ج 6/ 179

عبد الرحمن بن حمید بن عبد الرحمن بن عوف/ ج 10/ 191

عبد الرحمن بن حمید الرواسی/ ج 3/ 344، 364، ج 4/ 327، 471

عبد الرحمن بن حنبل الجمحی/ ج 12/ 517

عبد الرحمن بن خالد/ ج 12/ 199

عبد الرحمن بن خلاد/ ج 9/ 192، ج 20/ 58

عبد الرحمن بن دبیس/ ج 22/ 593

عبد الرحمن بن زیاد/ ج 6/ 228، 230، ج 17/ 149

عبد الرحمن بن زیاد بن أنعم/ ج 6/ 255

عبد الرحمن بن زید/ ج 7/ 352

عبد الرحمن بن سابط/ ج 6/ 177، 252، 253، 254

عبد الرحمن بن سالم/ ج 3/ 73، ج 5/ 247، ج 9/ 261، 262، 263، ج 15/ 167، ج 18/ 196، ج 19/ 336، ج 21/ 47

عبد الرحمن بن سراج/ ج 24/ 70

عبد الرحمن بن السکری/ ج 24/ 39

عبد الرحمن بن سلم الرازی/ ج 6/ 130، 184، ج 24/ 250

عبد الرحمن بن سلیمان/ ج 17/ 271، ج 19/ 215

عبد الرحمن بن سمره/ ج 1/ 318، ج 19/ 19، 115، 139

عبد الرحمن بن سنان/ ج 10/ 134، ج 14/ 204، ج 19/ 93، ج 20/ 412

عبد الرحمن بن شابط/ ج 6/ 177

عبد الرحمن بن شریک/ ج

6/ 88

عبد الرحمن بن شیبه/ ج 6/ 125

عبد الرحمن بن شیبه الجدی/ ج 6/ 129

عبد الرحمن بن شیبه الحزامی/ ج 6/ 125

عبد الرحمن بن الصالح/ ج 3/ 64، ج 6/ 71، 182، ج 12/ 145، 543، ج 21/ 363

عبد الرحمن بن عامر/ ج 6/ 244

عبد الرحمن بن العباس/ ج 8/ 156

عبد الرحمن بن عبد السمیع/ ج 3/ 95، ج 4/ 314، ج 18/ 46، ج 24/ 103

عبد الرحمن بن عبد العزیز/ ج 3/ 92، ج 5/ 317

عبد الرحمن بن عبد اللطیف/ ج 2/ 52، ج 6/ 185، ج 20/ 538، ج 24/ 125

عبد الرحمن بن عبد اللّه/ ج 3/ 62، ج 5/ 249، ج 9/ 267، ج 14/ 38، ج 17/ 88، ج 18/ 25، 189، 395، ج 19/ 336

عبد الرحمن بن عبد الملک/ ج 19/ 407

عبد الرحمن بن عثمان/ ج 3/ 158، ج 4/ 345، ج 22/ 206

عبد الرحمن بن العلاء الحضرمی/ ج 8/ 65، 66، ج 9/ 337، 344، ج 14/ 338، ج 18/ 451، ج 20/ 34، ج 21/ 106، 136، ج 24/ 78

عبد الرحمن بن علی/ ج 17/ 205، ج 19/ 392

عبد الرحمن بن علی الربیع/ ج 14/ 108

عبد الرحمن بن عمر/ ج 9/ 49

عبد الرحمن بن عمر (أبو زرعه)/ ج 24/ 196

عبد الرحمن بن عمر بن سعید النحاس/ ج 6/ 320

عبد الرحمن بن عمرو/ ج 15/ 222

عبد الرحمن بن عوف/ ج 3/ 10، 11، 48، 104، 131،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:214

170، 196، 233، 238، 327، 337، 346، 352، 383، 389، 390، ج 4/ 134، 208، 231، 450، 454، 489، 491، 507، 511، ج 5/ 132، ج 6/ 209،

ج 9/ 238، ج 10/ 164، 168، 186، 226، 259، ج 11/ 85، ج 12/ 42، 394، 407، 408، 424، 514، ج 13/ 60، 76، 77، ج 14/ 183، ج 17/ 38، 100، 349، ج 18/ 101، ج 19/ 524، 554، ج 20/ 40، 89، 109، 110، 227، ج 24/ 179، 235

عبد الرحمن بن الفسیل/ ج 7/ 315

عبد الرحمن بن فهد بن هلال/ ج 6/ 108

عبد الرحمن بن القاسم/ ج 24/ 197

عبد الرحمن بن کثیر الهاشمی/ ج 1/ 244، ج 5/ 242، 244، ج 6/ 276، ج 13/ 126، 184، 395، ج 14/ 157، ج 18/ 164، 165، ج 19/ 398، 536، ج 20/ 177، 178، 243، 278، ج 21/ 88، 387، ج 22/ 44، 74، 83، 88، 136، 150، ج 23/ 223

عبد الرحمن بن کعب/ ج 21/ 509

عبد الرحمن بن المثنی الهاشمی/ ج 5/ 286

عبد الرحمن بن محمد/ ج 2/ 20، ج 3/ 322، 345، ج 5/ 316، ج 6/ 229، 230، 250، ج 8/ 139، 188، 193، 229، 275، ج 9/ 151، ج 17/ 308، 350، ج 19/ 216، 230، 508، 565، ج 21/ 118، ج 22/ 95، 313، 560

عبد الرحمن بن محمد البلخی/ ج 7/ 296، 300

عبد الرحمن بن محمد بن محمد/ ج 4/ 334

عبد الرحمن بن محمد الحسنی/ ج 3/ 80، 193، 196

عبد الرحمن بن محمد الحسینی/ ج 13/ 400، ج 19/ 216

عبد الرحمن بن محمد عبد الرحمن/ ج 4/ 316

عبد الرحمن بن محمد القرشی/ ج 20/ 49

عبد الرحمن بن مسعده/ ج 6/ 126

عبد الرحمن بن المسعودی/ ج 8/ 237

عبد الرحمن بن مسلم/ ج 20/ 101

عبد الرحمن بن المعالی/ ج 20/

27

عبد الرحمن بن معمّر/ ج 17/ 455

عبد الرحمن بن مغراء/ ج 6/ 124، 130

عبد الرحمن بن المغیره/ ج 6/ 173، 185، ج 8/ 229، ج 24/ 124، 125، 251

عبد الرحمن بن المقدسی/ ج 3/ 274

عبد الرحمن بن ملجم المرادی/ ج 3/ 133، 275، ج 5/ 384، 393، ج 16/ 141، ج 17/ 428، 431، 434، 459، 490

عبد الرحمن بن مهدی/ ج 5/ 231، ج 16/ 107، ج 18/ 485، 505

عبد الرحمن بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

عبد الرحمن بن نجران/ ج 14/ 28

عبد الرحمن بن النحاس/ ج 5/ 134

عبد الرحمن بن یحیی/ ج 5/ 175، ج 19/ 194، ج 24/ 191

عبد الرحمن بن یحیی بن منده/ ج 24/ 200

عبد الرحمن بن یزید/ ج 1/ 214، ج 9/ 269، ج 18/ 70، 71

عبد الرحمن الجوزی/ ج 17/ 145

عبد الرحمن الحذاء/ ج 15/ 278

عبد الرحمن الدمشقی/ ج 6/ 163

عبد الرحمن الرواسی/ ج 4/ 474، 482

عبد الرحمن السیوطی/ ج 3/ 33، 39، 40، 45، 51، 94

عبد الرحمن العرزمی/ ج 5/ 72، 265

عبد الرحمن العنبری/ ج 8/ 140

عبد الرحمن الغنوی/ ج 5/ 257

عبد الرحمن القصیر/ ج 14/ 170

عبد الرحمن الکوثری/ ج 21/ 437، 477

عبد الرحمن محمد/ ج 12/ 516، ج 18/ 244

عبد الرحمن محمد الأنصاری/ ج 18/ 37، 502

عبد الرحمن المتقول/ ج 19/ 98

عبد الرحمن المقدسی/ ج 4/ 235

عبد الرحمن الهمدانی/ ج 15/ 307، ج 16/ 17، 133،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:215

195، 196، 227، 251

عبد الرحمن هه ولیری/ ج 23/ 232

عبد الرحمن یربوع/ ج 16/ 106

عبد الرحیم/ ج 5/ 52، ج 13/ 415، ج 20/ 160

السید عبد الرحیم بن إبراهیم/ ج 23/ 139

عبد الرحیم

بن سلیمان/ ج 4/ 177، 190

عبد الرحیم بن عبد اللّه/ ج 6/ 320

عبد الرحیم بن عبد المجید/ ج 22/ 226

عبد الرحیم بن علی/ ج 24/ 44

عبد الرحیم بن علی بن حمد المعدل/ ج 3/ 91

عبد الرحیم بن محمد بن أحمد/ ج 6/ 205

عبد الرحیم بن محمد حسین النیری البروجردی/ ج 23/ 125، 156

عبد الرحیم بن واقد/ ج 24/ 127، 232

عبد الرحیم الحمرانی/ ج 23/ 161

عبد الرحیم الخطیب/ ج 18/ 56، 125

عبد الرحیم العقیقی البخشایشی/ ج 23/ 72، 106، 158، 187

عبد الرحیم القصیر/ ج 21/ 298، 299

عبد الرحیم موگهی/ ج 23/ 47، 218، 245

عبد الرزاق/ ج 3/ 40، 41، 45، 66، 72، 73، 77، 101، 228، 311، ج 4/ 192، 243، 321، 377، 394، 480، 526، 536، ج 5/ 49، 52، 67، 73، 177، 183، 184، 262، ج 6/ 61، 80، 111، 119، 124، 180، 189، 205، 209، ج 9/ 106، 132، 136، 163، 175، 285، 364، ج 11/ 147، 154، ج 12/ 187، 188، ج 13/ 402، ج 14/ 72، 108، 113، 365، ج 15/ 181، 298، ج 17/ 209، 217، ج 18/ 287، ج 20/ 110، 193، 230، 340، 371، 379، ج 21/ 65، 251، 509

عبد الرزاق بن أبی بکر/ ج 18/ 249

عبد الرزاق بن أبی حفص/ ج 18/ 46، ج 24/ 103

عبد الرزاق بن سلیمان/ ج 8/ 161، 195، 209، 235، ج 10/ 42، 76، ج 14/ 208، 346، ج 17/ 29، 348، ج 18/ 251، 450، ج 20/ 393، 427، ح 21/ 614

عبد الرزاق بن عبد السلام/ ج 3/ 62

عبد الرزاق بن عبد السلام بن عبد الواحد/ ج 6/ 230

عبد الرزاق بن

عمر/ ج 8/ 187، 194، 255، ج 20/ 132، ج 24/ 223

عبد الرزاق بن عمر بن إبراهیم الطهرانی/ ج 3/ 322، ج 21/ 248

عبد الرزاق بن عمر الطبرانی/ ج 24/ 228

عبد الرزاق بن معمر/ ج 24/ 223، 291

عبد الرزاق بن همام/ ج 1/ 261، ج 6/ 115، 205، ج 13/ 41، 44، ج 18/ 240، ج 19/ 266، 432، 500، 524، 565، ج 20/ 226، ج 22/ 136، ج 24/ 236

السید عبد الرزاق کمونه الحسینی/ ج 2/ 95، ج 12/ 556، ج 16/ 95، ج 23/ 278

السید عبد الرزاق المقرم/ ج 2/ 45، 87، ج 3/ 17، ج 10/ 117، 339، 340، ج 11/ 116، 132، ج 12/ 170، 382، ج 14/ 263، ج 15/ 153، 259، ج 18/ 377، 432، 435، ج 21/ 12، 26، 174، 208، ج 22/ 173، 201، ج 23/ 95، 128، 187، 287، ج 24/ 171

السید عبد الرسول الشریعتمداری الجهرمی/ ج 23/ 276

عبد الرسول عبد الغفار/ ج 3/ 328، 358

عبد الرضا بن محمد علی المطبعی/ ج 23/ 81

عبد الرضا الحسینی الگرکانی/ ج 23/ 132

عبد الرضا سالمی نژاد/ ج 23/ 252

عبد الرضا الکزازی/ ج 23/ 156

عبد الرضا معاش/ ج 23/ 267

عبد الرضی الربانی/ ج 23/ 128

العبدری/ ج 24/ 121، 123

عبد الزهراء/ ج 6/ 312

عبد الزهراء صغیر الخاقانی/ ج 23/ 207

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:216

عبد الزهراء عثمان محمد (عز الدین سلیم)/ ج 2/ 104، ج 12/ 167، 296، ج 13/ 13، 59، ج 23/ 161، 180، 186، 232

عبد الزهراء العلوی/ ج 23/ 228

عبد الزهراء الکعبی/ ج 20/ 20، 139

عبد الزهراء مهدی/ ج 23/ 283

عبد الستار البعاج/ ج 4/ 495، ج 5/

56

السید عبد الستار الجابری/ ج 23/ 216

عبد الستار الکاظمی/ ج 11/ 190، 305، ج 15/ 274، ج 16/ 123، 161

عبد السلام/ ج 17/ 418، ج 24/ 204

عبد السلام بن حرب/ ج 8/ 187، 188، 320، ج 20/ 112

عبد السلام بن عبد الحمید/ ج 18/ 284

عبد السلام بن صالح الهروی (أبو الصلت الهروی)/ ج 1/ 264، 265، ج 2/ 35، ج 3/ 45، 72، 80، 85، 195، 283، 306، ج 7/ 175، 181، ج 7/ 188، ج 8/ 127، 349، ج 8/ 235، ج 9/ 163، ج 20/ 367، 393، ج 22/ 167

عبد السلام بن عاصم الرازی/ ج 6/ 130، ج 7/ 287

عبد السلام بن عبایه/ ج 3/ 79

عبد السلام بن محمد بن مزروع/ ج 3/ 220

عبد السلام بن مطهر/ ج 8/ 31، 328، ج 19/ 469

عبد السلام بن صالح/ ج 20/ 367

عبد السلام بن عجلان/ ج 24/ 225

عبد السلام زین العابدین/ ج 23/ 170

عبد السلام الشافعی/ ج 18/ 225

عبد شمس/ ج 12/ 475، ج 18/ 225

عبد الشهید مهدی الستراوی/ ج 23/ 161

عبد الصمد/ ج 8/ 133، 393، ج 9/ 191، ج 17/ 165، 190، ج 20/ 246

عبد الصمد بن أحمد/ ج 6/ 209، ج 20/ 63

عبد الصمد بن بشیر/ ج 6/ 292، ج 18/ 81، 222، ج 19/ 299، ج 21/ 281، 282، 443

عبد الصمد بن عبد الوهاب/ ج 20/ 27

عبد الصمد بن عساکر الدمشقی/ ج 4/ 169

عبد الصمد بن علی/ ج 3/ 138، 198، ج 14/ 72، ج 19/ 46، ج 24/ 103

عبد الصمد بن علی بن محمد/ ج 5/ 67، ج 6/ 229

عبد الصمد بن علی بن مکرمه/ ج 2/ 46

عبد الصمد بن

محمد/ ج 18/ 399، ج 20/ 108، ج 24/ 232

عبد الصمد بن محمد الأنصاری/ ج 3/ 232، ج 6/ 224

عبد الصمد بن محمد بن أبی الفضل/ ج 24/ 127

عبد الصمد بن محمد بن عبد اللّه/ ج 3/ 52، ج 13/ 65

عبد الصمد الترکی/ ج 23/ 140، 232

عبد الصمد محمد القاضی/ ج 5/ 68

عبد العالی الکرکی/ ج 1/ 208

عبد العباس مصطفی الأسدی/ ج 23/ 269

عبد العدوس/ ج 14/ 347

عبد العزیز/ ج 1/ 169، ج 8/ 288، ج 22/ 340، ج 24/ 103، 222

عبد العزیز أمین قلعه جی/ ج 23/ 208

عبد العزیز الأویسی/ ج 12/ 198

عبد العزیز بن أبی حازم/ ج 8/ 28، 57، 335، ج 9/ 49، 53، 104، 189، ج 18/ 245، ج 24/ 201

عبد العزیز بن أبی حامد/ ج 9/ 49

عبد العزیز بن أبی رجاء/ ج 3/ 31

عبد العزیز بن أحمد/ ج 3/ 154، 158، ج 4/ 345، ج 5/ 174، ج 6/ 138، 209، 245، ج 20/ 63

عبد العزیز بن الأخضر الجنابذی/ ج 2/ 205، ج 3/ 348، ج 4/ 27، 138، ج 19/ 86

عبد العزیز بن جعفر/ ج 17/ 417

عبد العزیز بن الحسن/ ج 3/ 52

عبد العزیز بن الحسین بن هلاله/ ج 5/ 99

عبد العزیز بن حیان/ ج 3/ 273

عبد العزیز بن الخطاب/ ج 8/ 187، ج 21/ 382،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:217

ج 24/ 44

عبد العزیز بن سیاه/ ج 20/ 450

عبد العزیز بن عبد الرحمن/ ج 17/ 520

عبد العزیز بن عبد المنعم/ ج 5/ 45

عبد العزیز بن عبد اللّه/ ج 1/ 261، ج 8/ 272، ج 15/ 121، ج 18/ 495، ج 19/ 432، ج 22/ 136

عبد العزیز بن عبد اللّه

بن یونس/ ج 18/ 240، ج 20/ 226

عبد العزیز بن عبد اللّه الهاشمی/ ج 2/ 20

عبد العزیز بن عبد الملک/ ج 18/ 76

عبد العزیز بن عثمان/ ج 24/ 188

عبد العزیز بن عمران/ ج 2/ 145، ج 12/ 91، ج 16/ 64

عبد العزیز بن المبارک/ ج 19/ 514

عبد العزیز بن محمد/ ج 2/ 40، ج 8/ 226، ج 17/ 58، ج 18/ 46، 89، ج 19/ 180، 514، ج 20/ 537، ج 24/ 101

عبد العزیز بن محمد الدراوردی/ ج 6/ 252

عبد العزیز بن محمد النسائی/ ج 4/ 262

عبد العزیز بن مروان/ ج 12/ 419، 488، 513، 514، 524، 525، 527، 530، 534، 537

عبد العزیز بن مسلم/ ج 7/ 126، ج 9/ 47، ج 18/ 224، 225

عبد العزیز بن یحیی/ ج 1/ 313، ج 7/ 233، ج 8/ 157، 288، 357، ج 9/ 123، ج 18/ 118، 410، 411، ج 21/ 88، 451، ج 22/ 77، 82، 88، 95، ج 24/ 179، 239، 297

عبد العزیز بن یحیی بن أحمد بن عیسی الجلودی/ ج 2/ 18، ج 3/ 141، 195، 244، 246، ج 4/ 145، 515، ج 6/ 107، 135، ج 12/ 108، ج 13/ 184، 396، ج 17/ 308، 520، ج 20/ 462، ج 23/ 95، ج 24/ 28، 40، 106، 238، 264

عبد العزیز بن یعقوب/ ج 6/ 251

عبد العزیز الثعالبی التونسی/ ج 3/ 402، ج 4/ 78 عبد العزیز الجنابذی/ ج 4/ 333

عبد العزیز الدراوردی/ ج 2/ 40، ج 16/ 106

عبد العزیز سلیمان/ ج 23/ 171

عبد العزیز الشناوی/ ج 24/ 52

السید عبد العزیز الطباطبائی/ ج 24/ 33

عبد العزیز العندلیب/ ج 23/ 144

عبد العزیز کامل الطرابلسی/ ج

12/ 553

عبد العزیز الکتانی/ ج 10/ 86

عبد العزیز المروزی/ ج 18/ 248

عبد العزیز الواقدی/ ج 2/ 40

عبد العظیم بن عبد اللّه الحسنی/ ج 6/ 183، ج 19/ 342، 343، ج 20/ 178، ج 21/ 96

عبد العظیم الحسینی/ ج 7/ 188، 306، ج 18/ 330

عبد العظیم الربیعی/ ج 11/ 188، 300

عبد العظیم الساعدی/ ج 23/ 243

عبد العظیم الشافعی/ ج 4/ 258

عبد العظیم بن عبد اللّه الحسنی/ ج 3/ 30، ج 8/ 33

عبد العلی بن الحسین الجزائری/ ج 12/ 206، ج 23/ 198، 268

عبد العلی الصنعانی/ ج 3/ 77

عبد الغافر بن إسماعیل/ ج 6/ 183

عبد الغفار بن داود/ ج 18/ 286، 313

عبد الغفار بن عبد الکریم/ ج 19/ 394، ج 20/ 27

عبد الغفار بن عبد المجید/ ج 18/ 94

عبد الغفار بن القاسم/ ج 7/ 195

عبد الغفار بن محمد/ ج 20/ 537

عبد الغفار بن محمد بن جعفر/ ج 24/ 102

عبد الغفار الموافی/ ج 23/ 209

عبد الغنی/ ج 19/ 466

عبد الغنی بن أبی الهلاء/ ج 5/ 23، 129

عبد الغنی بن عقیل/ ج 16/ 108

عبد الغنی الحر العاملی/ ج 11/ 187، 293

عبد الغنی الدهلوی/ ج 14/ 8

عبد الفتاح عبد المقصود/ ج 10/ 114، 262، 285،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:218

ج 12/ 252، ج 14/ 211، ج 23/ 78، 209، 214، 233

عبد الفتاح محمد الحلو/ ج 23/ 78

عبد الغفور بن عبد الرحمن الچشتی/ ج 23/ 61

عبد القادر بن أبی صالح/ ج 1/ 254

عبد القادر بن عمر البغدادی/ ج 5/ 192

عبد القادر بن محمد/ ج 17/ 443

عبد القاسم حق جو/ ج 23/ 157

عبد القدوس/ ج 19/ 117، ج 20/ 90، ج 24/ 135

عبد القدوس الوراق/ ج 3/ 61، ج 8/ 165،

212

عبد القدوس/ ج 14/ 151، ج 17/ 401، ج 18/ 191، 451

عبد القوی ابن أبی المعالی/ ج 6/ 320

عبد القیس/ ج 4/ 177، 201، 213

عبد الکافی بن عبد الواسع/ ج 24/ 51

عبد الکریم/ ج 7/ 234، ج 9/ 160، ج 18/ 285، 220، ج 22/ 63، 152

عبد الکریم (أبو یعفور)/ ج 22/ 591

عبد الکریم بن أبی عمیر/ ج 19/ 393، 504

السید عبد الکریم بن جواد بن عبد اللّه الجزائری التستری/ ج 23/ 33، 103

عبد الکریم بن الحسن الصادق/ ج 15/ 274

عبد الکریم بن حمزه/ ج 5/ 174، ج 6/ 138، 250

عبد الکریم بن سلیط/ ج 3/ 344، 364، ج 4/ 327، 471، 472، 474، 482، ج 20/ 342

السید عبد الکریم بن طاوس/ ج 7/ 231

عبد الکریم بن عمر/ ج 8/ 347، ج 17/ 202، ج 20/ 178، ج 22/ 163

عبد الکریم بن عمرو الخثعمی/ ج 4/ 136، 157

عبد الکریم بن کیسان/ ج 24/ 42

عبد الکریم بن محمد بن عبد الکریم/ ج 1/ 254، ج 24/ 127

عبد الکریم بن نصر/ ج 8/ 347

عبد الکریم بن هلال/ ج 8/ 90، ج 18/ 246، ج 19/ 148، ج 20/ 428، 452، ج 21/ 317، ج 22/ 549، ج 24/ 294

عبد الکریم بن الهیثم/ ج 24/ 190

عبد الکریم بن یحیی/ ج 5/ 79

عبد الکریم بن یعفور/ ج 5/ 135، 323، ج 3/ 52

عبد الکریم بن یعقوب الجعفی/ ج 5/ 323

عبد الکریم بی آزار الشیرازی/ ج 23/ 85، 255

عبد الکریم توفیق الطائی/ ج 23/ 162

عبد الکریم الشهرستانی/ ج 5/ 403، 413، ج 11/ 63، 198، ج 12/ 171، 209، 467

عبد الکریم العقیلی/ ج 23/ 178، 193

عبد الکریم القشیری/ ج 2/

52، ج 20/ 538

عبد الکریم الکرمانی/ ج 23/ 243

عبد الکریم الگیلانی/ ج 10/ 54

عبد الکریم المشتاق/ ج 23/ 57، 268

عبد الکریم هلال/ ج 14/ 347

السید عبد اللطیف/ ج 21/ 549، 555

عبد اللطیف البغدادی/ ج 23/ 220

عبد اللطیف بن القبیطی/ ج 6/ 229

عبد اللطیف بن القطیفی/ ج 18/ 285

عبد اللطیف بن محمد/ ج 17/ 156، 308، ج 19/ 99

عبد اللطیف الشبیب/ ج 23/ 235

عبد اللّه/ ج 2/ 197، 198، 200، ج 3/ 43، 67، 70، 231، ج 5/ 96، 104، 185، 254، 255، ج 6/ 124، 126، 172، 185، 189، 210، 211، 228، 232، 233، 243، 249، 250، 257، ج 8/ 77، 78، 153، ج 12/ 526، ج 13/ 41، ج 17/ 458، ج 18/ 185، 453، 470، ج 19/ 99، 113، ج 21/ 25، 91، ج 22/ 207، ج 24/ 148، 206، 250، 251

عبد اللّه إبراهیم (مؤلف الدره الیتیمه)/ ج 2/ 126

عبد اللّه أبو یحیی/ ج 24/ 287

عبد اللّه الأصفهانی/ ج 22/ 457

عبد اللّه الأصم/ ج 11/ 229

عبد اللّه الأطرابلسی/ ج 5/ 52

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:219

عبد اللّه الإفریجی/ ج 23/ 211، 217

عبد اللّه الأمیر بالکوفه/ ج 12/ 556

عبد اللّه الأمینی/ ج 23/ 86، 264

عبد اللّه البحرانی/ ج 19/ 363، 371، ج 23/ 198

السید عبد اللّه البحرینی/ ج 23/ 76

عبد اللّه البروجردی/ ج 2/ 82

عبد اللّه البزاز النیشابوری/ ج 2/ 40، ج 21/ 470

عبد اللّه البطل/ ج 24/ 58

عبد اللّه بن أبان/ ج 4/ 177

عبد اللّه بن إبراهیم/ ج 6/ 230، ج 16/ 93، ج 19/ 394، ج 20/ 27، ج 24/ 191، 200

عبد اللّه بن إبراهیم بن أیوب/ ج 3/ 157، 158،

ج 4/ 319، 345

عبد اللّه بن إبراهیم بن حسن المیر غنی الحنفی المکی المحجوب/ ج 23/ 139

عبد اللّه بن إبراهیم بن عبید اللّه/ ج 16/ 63

عبد اللّه بن أبی أحمد/ ج 24/ 51

عبد اللّه بن أبی إسحاق/ ج 18/ 77

عبد اللّه بن أبی أوفی/ ج 22/ 98، ج 24/ 127، 235

عبد اللّه بن أبی بکر/ ج 12/ 90، 116، 128، 386، 504، 505، 516، 526، ج 16/ 107، 108

عبد اللّه بن أبی بکر بن أبی قحافه/ ج 2/ 236، 237، 238، 240، 241، 243، 344

عبد اللّه بن أبی بکر بن حزم/ ج 2/ 271

عبد اللّه بن أبی بکر بن زید/ ج 6/ 75

عبد اللّه بن أبی بکر بن عمرو بن حزم/ ج 7/ 302

عبد اللّه بن أبی بکیر/ ج 5/ 322

عبد اللّه بن أبی الخیبری/ ج 9/ 132

عبد اللّه بن أبی رافع/ ج 5/ 321، ج 7/ 244، ج 9/ 133، 134، 138، 139، 140، 142، ج 18/ 471، 473، 483، ج 19/ 317

عبد اللّه بن أبی ربیعه/ ج 5/ 95، ج 8/ 318، ج 9/ 247، ج 10/ 226

عبد اللّه بن أبی زیاد/ ج 16/ 106

عبد اللّه بن أبی سرح/ ج 12/ 517

عبد اللّه بن أبی شیبه/ ج 15/ 268، 301، 319

عبد اللّه بن أبی غنیه/ ج 20/ 136

عبد اللّه بن أبی الکیار الحرار/ ج 6/ 118

عبد اللّه بن أبی لبید/ ج 20/ 448

عبد اللّه بن أبی لهیعه/ ج 10/ 86

عبد اللّه بن أبی ملیکه/ ج 18/ 466

عبد اللّه بن أبی نجیح/ ج 3/ 340، ج 9/ 67

عبد اللّه بن أبی یعفور/ ج 20/ 178، ج 22/ 163

عبد اللّه بن الأجلح/ ج 5/ 111،

ج 6/ 155

عبد اللّه بن أحمد/ ج 3/ 67، 92، 95، ج 6/ 32، 70، 71، 72، 75، 80، 119، 124، 185، ج 11/ 168، ج 12/ 77، 188، ج 15/ 202، ج 19/ 92، 392، 394، 401، 429، 435، 508، 514، 516، ج 20/ 27، 49، 108، ج 21/ 463، ج 22/ 81، 82، ج 24/ 124، 128، 251

عبد اللّه بن أحمد بن أبی طاهر/ ج 13/ 208

عبد اللّه بن أحمد بن حنبل/ ج 3/ 335، ج 4/ 241، 260، 262، 268، 290، 294، 345، 394، 474، 480، 481، ج 5/ 23، 24، 26، 45، 49، 52، 68، 100، 104، 109، 112، 183، 191، 192، 203، ج 6/ 127، 164، 184، 244، 251، ج 8/ 59، 60، 133، 153، 177، 195، 202، 222، 224، 229، 272، 372، 391، 392، 393، 394، ج 9/ 132، 199، ج 14/ 72، 243، 352، 357، 359، ج 17/ 48، 65، 119، 158، 165، 166، 170، 171، 190، 329، 325، 351، ج 18/ 15، 16، 17، 19، 37، 47، 71، 91، 106، 285، 383، 384، 466، 473، 476، 489، 497، ج 20/ 203، 371، ج 24/ 124

عبد اللّه بن أحمد بن عامر/ ج 18/ 383، ج 24/ 39، 40، 47، 50، 51

عبد اللّه بن أحمد بن عامر بن سلیمان/ ج 6/ 222

عبد اللّه بن أحمد بن عامر الطائی/ ج 2/ 281، 282، ج 3/ 168، ج 3/ 168، ج 5/ 45

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:220

عبد اللّه بن أحمد بن هشام بن عروه/ ج 2/ 20

عبد اللّه بن أحمد الخشاب/ ج 24/ 33

عبد اللّه بن أحمد الصائغ/ ج

8/ 165

عبد اللّه بن أحمد الصادی/ ج 4/ 397

عبد اللّه بن أحمد العبدی/ ج 13/ 189

عبد اللّه بن أحمد المقدسی/ ج 5/ 350

عبد اللّه بن إدریس/ ج 1/ 211، ج 17/ 470

عبد اللّه بن أریقط/ ج 2/ 236، 237، 238، 240، 241، 244

عبد اللّه بن إسحاق/ ج 3/ 177، ج 7/ 305، ج 9/ 37، ج 13/ 262، ج 17/ 363، ج 18/ 89، 341

عبد اللّه بن الأسعد الیمنی/ ج 8/ 318

عبد اللّه بن إسماعیل بن الجلی/ ج 3/ 62

عبد اللّه بن الأشعث/ ج 18/ 470

عبد اللّه بن الأصم/ ج 20/ 160، 404

عبد اللّه بن أعین/ ج 5/ 135، ج 17/ 128

عبد اللّه بن أنس/ ج 21/ 25

عبد اللّه بن أنیس/ ج 9/ 88

عبد اللّه بن أیوب/ ج 2/ 282، ج 8/ 51، ج 17/ 321

عبد اللّه بن بحر/ ج 17/ 458

عبد اللّه بن بریده/ ج 3/ 35، 36، 165، 242، 334، 335، 337، 338، 344، 350، 380، ج 4/ 471، ج 5/ 86، 112، ج 6/ 78، 207، ج 8/ 99، 141، ج 17/ 233، 234، ج 20/ 37، ج 24/ 44

عبد اللّه بن بشر المدینی/ ج 2/ 21، ج 20/ 536

عبد اللّه بن بکر الأرجانی/ ج 6/ 56، ج 11/ 228، 229، ج 15/ 139، ج 20/ 160

عبد اللّه بن بکیر/ ج 4/ 478، ج 5/ 256، 330، ج 7/ 196، 197، ج 9/ 153، ج 18/ 308، ج 19/ 113، 304، ج 20/ 431

عبد اللّه بن تمیم/ ج 3/ 229، ج 20/ 533

عبد اللّه بن ثابت/ ج 9/ 88، ج 17/ 308

عبد اللّه بن ثابت بن حسان الهاشمی/ ج 2/ 21، 47

عبد

اللّه بن جابر/ ج 3/ 235

عبد اللّه بن جبله/ ج 9/ 264، ج 18/ 186، ج 19/ 120، 151، 340

عبد اللّه بن جبیر/ ج 2/ 261

عبد اللّه بن الجراح/ ج 12/ 531

عبد اللّه بن جریده/ ج 9/ 80

عبد اللّه بن جریر/ ج 18/ 412

عبد اللّه بن جعفر/ ج 6/ 16، 17، 125، 162، 163، ج 8/ 280، ج 9/ 88، 263، ج 10/ 70، 86، 90، 91، ج 12/ 59، ج 13/ 99، ج 14/ 281، ج 15/ 196، 249، ج 17/ 410، 479، ج 18/ 91، 184، 197، 217، 218، 267، 471، 473، 482، 489، 495، 503، ج 19/ 138، 309، 336، 406، ج 21/ 425، ج 22/ 99، 110، ج 24/ 250، 251

عبد اللّه بن جعفر بن أبی طالب/ ج 2/ 68، ج 3/ 81، 94، 321، 344، ج 4/ 404، ج 5/ 357، 360، 365، 368، 370، 380، ج 6/ 113، ج 7/ 213، 244، 351، 344، 349، 350، ج 12/ 566، ج 18/ 39، 249، ج 20/ 224، ج 24/ 193، 242

عبد اللّه بن جعفر بن حشیش/ ج 18/ 479

عبد اللّه بن جعفر بن درستویه/ ج 6/ 71، ج 16/ 254

عبد اللّه بن جعفر بن محمد/ ج 16/ 67، 69، 96، 112

عبد اللّه بن جعفر بن محمد بن رنجویه/ ج 6/ 320

عبد اللّه بن جعفر الحمیری/ ج 1/ 231، ج 2/ 23، ج 5/ 247، 408، ج 7/ 92، 289، ج 9/ 262، 263، ج 10/ 141، 225، ج 15/ 312، ج 20/ 131، 258، ج 24/ 28، 84

عبد اللّه بن جعفر الرقی/ ج 5/ 49، ج 9/ 188، ج 18/

267

عبد اللّه بن جعفر الزهری/ ج 18/ 92

عبد اللّه بن الحارث/ ج 5/ 52، ج 6/ 107، 142، ج 8/ 118، 320، 321، ج 9/ 83، ج 10/ 90، 92، 93، 94، 95، 322، ج 12/ 55، ج 17/ 51، 333، ج 18/ 459، 513، ج 19/ 113

عبد اللّه بن الحارث بن نوفل/ ج 24/ 251

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:221

عبد اللّه بن حامد/ ج 6/ 107، 108، ج 8/ 111، ج 17/ 284، 308، ج 19/ 88، 235، 236، 270، ج 20/ 321، 469، ج 21/ 594، ج 22/ 95

عبد اللّه بن حبیب بن أبی ثابت/ ج 5/ 352

عبد اللّه بن الحرث/ ج 5/ 192، 203

عبد اللّه بن الحرث المخزومی/ ج 8/ 272

عبد اللّه بن الحسن/ ج 5/ 64، ج 7/ 119، 206، 212، 221، 229، 292، 301، 305، ج 8/ 62، 100، 114، 157، 205، ج 14/ 28، 44، 45، 171، 224، 263، 293، 320، ج 15/ 89، 210، 269، ج 16/ 71، 96، 204، ج 17/ 275، ج 19/ 302، 308، 309، 312، 313، 407، ج 20/ 150، 158، 186، 377، 423، 479، ج 21/ 18، 42، 48، 88، 174، 204، 496، 500، 507، ج 22/ 75، 77، 322، 340، 341، 410، 571، 584، 593، 608

عبد اللّه بن الحسن الأحمسی/ ج 18/ 459

عبد اللّه بن الحسن بن أحمد الأموی/ ج 6/ 125

عبد اللّه بن الحسن بن جعفر بن الحسن المثنی/ ج 12/ 555

عبد اللّه بن الحسن بن الحسن علیه السّلام/ ج 1/ 169، ج 9/ 301، 302، 352، ج 12/ 306، 419، 493، 513، 515، 522، 533، ج 13/ 34، 131،

169، 170، 184، 194، 205، 238، 251، 260، 333، 396، 398، 400، 405، 407، ج 18/ 404، 405، 446، 474، 513

عبد اللّه بن الحسن بن الحسین/ ج 13/ 321

عبد اللّه بن الحسن بن علی علیه السّلام/ ج 18/ 65، 101، 372، 374، 379، 394

عبد اللّه بن الحسن بن محمد/ ج 6/ 169

عبد اللّه بن الحسن الحرانی/ ج 5/ 53

عبد اللّه بن الحسن المؤدب/ ج 9/ 333، ج 18/ 411

عبد اللّه بن الحسن المامقانی/ ج 4/ 74، 360

عبد اللّه بن الحسین/ ج 9/ 98، ج 17/ 265، 512، ج 21/ 589

عبد اللّه بن الحکم/ ج 8/ 339، ج 18/ 116، 293، ج 19/ 66، 107، ج 20/ 162، ج 21/ 90

عبد اللّه بن الحکم بن أبی زیاد/ ج 6/ 167

عبد اللّه بن حماد/ ج 1/ 302، ج 2/ 292، ج 3/ 143، 144، 200، ج 5/ 287، 408، ج 7/ 18، 86، 88، 91، ج 8/ 301، ج 8/ 155، ج 9/ 334، ج 10/ 191، ج 11/ 31، 204، 229، 262، ج 13/ 407، ج 14/ 153، ج 10/ 141، ج 17/ 38، 193، ج 18/ 73، 168، 408، 422، ج 19/ 46، ج 20/ 160، 192، 400، 404، 406، ج 21/ 308، 353، ج 22/ 182، 250، ج 24/ 148، 295

عبد اللّه بن حماد الأنصاری/ ج 6/ 41، ج 12/ 106، 108

عبد اللّه بن حماد البصری/ ج 20/ 131

عبد اللّه بن حمدویه/ ج 8/ 384، ج 17/ 338

عبد اللّه بن حمزه/ ج 14/ 244

عبد اللّه بن حمزه الزبیری/ ج 15/ 213، 241 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 221 فهرس الأعلام ..... ص

: 47

د اللّه بن حمید/ ج 2/ 252، ج 19/ 570

عبد اللّه بن حیان/ ج 3/ 273

عبد اللّه بن خاتون/ ج 6/ 333، 334

عبد اللّه بن خالد/ ج 9/ 265، ج 18/ 187

عبد اللّه بن خالد أسید/ ج 12/ 517

عبد اللّه بن خطل/ ج 2/ 267

عبد اللّه بن داهر/ ج 17/ 343، ج 19/ 106

عبد اللّه بن داود/ ج 3/ 101، 102، 335، 358، ج 4/ 508، ج 9/ 192، ج 12/ 116، ج 18/ 13، ج 19/ 469، ج 20/ 58

عبد اللّه بن داود الخریبی/ ج 2/ 46، ج 18/ 505

عبد اللّه بن داود الواسطی التمار/ ج 2/ 46

عبد اللّه بن ذکوان/ ج 24/ 193، 200

عبد اللّه بن راقد/ ج 2/ 46

عبد اللّه بن ربیعه/ ج 9/ 88، ج 18/ 53، 66

عبد اللّه بن رجا/ ج 5/ 24، 33، 34

عبد اللّه بن رزین/ ج 16/ 11، 52، ج 17/ 12، 22، 23

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:222

عبد اللّه بن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 185، 202، 203، ج 18/ 105، ج 20/ 196، 343، ج 21/ 479

عبد اللّه بن رفاعه/ ج 6/ 320

عبد اللّه بن رمح/ ج 3/ 64

عبد اللّه بن رواحه/ ج 2/ 300، 301، 302، 303

عبد اللّه بن روح/ ج 3/ 63، 64، 66، ج 9/ 177

عبد اللّه بن الرومی/ ج 14/ 113

عبد اللّه بن زاهر/ ج 8/ 212، 291، ج 14/ 151، 347، ج 17/ 401، ج 18/ 191، 451، ج 19/ 117، ج 20/ 90، ج 24/ 135

عبد اللّه بن الزبیر/ ج 3/ 104، 105، ج 4/ 483، ج 6/ 111، 155، 176، 188، ج

7/ 210، 250، 266، ج 8/ 119، 193، 194، ج 9/ 345، ج 17/ 99، ج 18/ 53، 66، 75، 466، 467، 505، ج 20/ 299، ج 21/ 192

عبد اللّه بن الزبیر الحمیدی/ ج 16/ 107، ج 22/ 195

عبد اللّه بن زمعه/ ج 10/ 226

عبد اللّه بن زید/ ج 8/ 80، 200، ج 16/ 106، 107

عبد اللّه بن زیدان/ ج 6/ 176، ج 8/ 61، ج 12/ 116

عبد اللّه بن زید الجرمی/ ج 2/ 299

عبد اللّه بن زید الخطمی/ ج 16/ 108

عبد اللّه بن زید المازنی/ ج 16/ 107

عبد اللّه بن زید النهشلی/ ج 20/ 196

عبد اللّه بن السائب/ ج 6/ 287، 339، ج 7/ 67، ج 20/ 350، 405

عبد اللّه بن سابط/ ج 6/ 177

عبد اللّه بن سالم/ ج 21/ 177، 201

عبد اللّه بن السجزّی/ ج 17/ 322

عبد اللّه بن سعد/ ج 2/ 267، ج 12/ 71، ج 18/ 485، ج 20/ 538

عبد اللّه بن سعید/ ج 8/ 31، ج 9/ 301، ج 14/ 236، ج 18/ 493، ج 20/ 520، ج 21/ 496، 503

عبد اللّه بن سعید (سعد) الرقی/ ج 2/ 47، 52، 136

عبد اللّه بن سعید الکندی/ ج 5/ 72

عبد اللّه بن سلام/ ج 2/ 242، 243

عبد اللّه بن سلمان الفارسی/ ج 9/ 255، 257، 347، 348، ج 17/ 280، 389، ج 19/ 233، ج 20/ 499، ج 21/ 590، 592، ج 22/ 274، ج 24/ 148

عبد اللّه بن سلیمان/ ج 3/ 101، 346، 397، ج 4/ 177، 179، 211، 334، ج 8/ 279، ج 12/ 118، 551، 552، 553، ج 18/ 77، 78، ج 19/ 508، ج 20/ 320، 392، ج

21/ 443، ج 24/ 296، 297

عبد اللّه بن سلیمان العامری/ ج 5/ 71

عبد اللّه بن سنان/ ج 2/ 69، 250، ج 5/ 74، 560، 287، 404، ج 7/ 92، 128، ج 9/ 267، 304، ج 10/ 41، ج 11/ 43، 139، 196، 206، ج 12/ 312، ج 13/ 148، ج 14/ 282، ج 15/ 22، 194، 198، 199، ج 18/ 457، ج 19/ 37، 151، 308، 336، ج 20/ 236، ج 21/ 115، 185، 243، 468، ج 22/ 44، 181

عبد اللّه بن شبیب/ ج 2/ 145

عبد اللّه بن شبیب بن عبد اللّه/ ج 6/ 254

عبد اللّه بن شداد/ ج 5/ 251، ج 6/ 210

عبد اللّه بن شرحبیل/ ج 24/ 127، 232

عبد اللّه بن شقیق/ ج 17/ 96

عبد اللّه بن شهاب/ ج 2/ 254

عبد اللّه بن صالح/ ج 4/ 319، ج 5/ 34، 317، 332، ج 6/ 197، ج 8/ 110، 111، 268، ج 10/ 191، ج 12/ 64، 199، ج 16/ 108، ج 17/ 38، 154، 284، ج 18/ 247، 285، 497، ج 19/ 88، 235، ج 20/ 321، 469، ج 21/ 594، ج 22/ 550، ج 24/ 56

عبد اللّه بن الصباح/ ج 5/ 263، ج 8/ 385

عبد اللّه بن صبیح/ ج 20/ 164

عبد اللّه بن الصلت/ ج 15/ 307، ج 16/ 137

عبد اللّه بن الضحاک/ ج 2/ 310، ج 13/ 184، ج 19/ 44، ج 22/ 554

عبد اللّه بن طاهر/ ج 7/ 207، 242

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:223

عبد اللّه بن عامر/ ج 6/ 144، 244، 251، ج 18/ 248، ج 19/ 116، ج 22/ 181، ج 24/ 48

عبد اللّه بن عامر بن

ربیعه/ ج 12/ 470

عبد اللّه بن عباس/ ج 1/ 250، 251، 253، 265، 273، 286، 302، 303، 333، ج 2/ 37، 38، 55، 56، 57، 94، 172، 173، 175، 178، 183، 184، 197، 201، 232، 233، 249، 250، 260، 282، 283، 295، 298، 299، ج 3/ 20، 28، 37، 41، 43، 44، 45، 54، 65، 66، 72، 73، 74، 77، 81، 101، 103، 109، 113، 124، 132، 174، 203، 204، 225، 227، 228، 245، 246، 247، 280، 289، 333، 337، 361، 362، 370، 403، ج 4/ 19، 64، 107، 129، 130، 139، 151، 156، 168، 169، 170، 171، 172، 177، 188، 189، 211، 256، 266، 312، 314، 319، 320، 321، 336، 359، 377، 395، 398، 406، 412، 419، 449، 476، 477، 503، 511، 534، ج 5/ 52، 65، 79، 80، 81، 84، 86، 87، 88، 103، 104، 108، 110، 111، 145، 166، 262، 273، 275، 276، 294، 295، 297، 299، 331، 332، 352، ج 6/ 27، 28، 29، 48، 52، 83، 103، 107، 108، 109، 131، 134، 136، 137، 152، 155، 159، 177، 178، 180، 190، 191، 207، 209، 224، 240، 248، 267، 280، ج 6/ 107، 113، ج 7/ 248، 287، 301، 314، 315، ج 8/ 31، 34، 41، 42، 63، 65، 66، 80، 82، 92، 93، 94، 95، 107، 114، 116، 125، 134، 136، 137، 138، 139، 141، 143، 144، 145، 177، 178، 179، 180، 194، 195، 197، 200، 204، 218، 301، 302، 333، 336، 337، 338، 339، 340، 341، 357، 373، 376، 378، 391، 392، 393، 395، ج 9/ 11، 25، 59،

62، 63، 71، 72، 77، 88، 101، 106، 123، 131، 160، 161، 162، 163، 170، 186، 191، 192، 218، 235، 236، 240، 297، 299، 300، 301، 326، 329، 336، 337، 339، 342، 343، 344، 356، ج 10/ 13، 15، 16، 32، 33، 106، 121، 133، 184، 233، 309، 363، 369، ج 11/ 10، 25، 43، 45، 55، 67، 76، 84، 204، 205، 209، 210، ج 12/ 39، 50، 81، 102، 107، 114، 119، 133، 144، 164، 253، 262، 283، 284، 335، 363، 369، 370، 410، 447، 464، 469، 470، 475، 507، 552، ج 13/ 31، 32، 33، 50، 58، 62، 68، 85، 92، 93، 99، 102، 110، 137، 184، 391، 400، 402، ج 14/ 16، 18، 19، 44، 48، 49، 66، 76، 95، 157، 200، 222، 230، 234، 264، 334، 337، 338، 341، 349، 355، 357، 369، ج 15/ 92، 101، 111، 139، 164، 165، 172، 181، 182، 184، 185، 218، 223، 231، 249، 250، 253، 254، 267، 279، 283، 291، 292، 298، 300، 308، 318، 337، ج 16/ 39، 61، 113، 199، 229، 241، 270، 279، ج 17/ 28، 45، 48، 65، 66، 72، 73، 93، 101، 209، 227، 230، 269، 285، 287، 288، 292، 293، 300، 301، 308، 309، 333، 350، 359، 390، 398، 430، 434، 451، 474، 485، 488، 489، 490، 496، 497، 504، 505، 507، 521، ج 18/ 14، 40، 72، 81، 89، 90، 94، 116، 118، 119، 137، 161، 163، 164، 200، 218، 249، 293، 306، 307، 338، 391، 393، 394، 399، 404، 412، 451، 455، 456، 460، 486، 493،

509، ج 19/ 26، 30، 32، 38، 48، 51، 66، 70، 81، 88، 98، 107، 108، 116، 117، 124، 125، 179، 180، 182، 183، 186، 215، 216، 217، 224، 225، 239، 240، 245، 246، 260، 269، 270، 280، 281، 282، 284، 285، 365، 393، 419، 421، 496، 504، 505، 516، 518، 524، 543، 545، 549، 560، 564، 565، 570، 571، ج 20/ 25، 26، 33، 34، 40، 44، 45، 46، 49، 54، 56، 58، 62، 63، 88، 89، 97، 108، 110، 121، 153، 162، 193، 228، 230، 238، 312، 325، 326، 337، 340، 249، 278، 365، 368، 370، 371، 372، 374، 375، 378، 379، 381، 382، 383، 384، 388، 409،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:224

424، 462، 463، 470، 471، 474، 489، 500، 531، 534، 535، 544، ج 21/ 64، 65، 90، 104، 106، 107، 112، 113، 115، 121، 123، 136، 176، 184، 235، 241، 243، 244، 245، 246، 247، 252، 264، 276، 291، 299، 306، 311، 314، 315، 347، 348، 349، 359، 361، 373، 379، 387، 389، 394، 478، 515، 517، 530، 557، 594، 601، ج 22/ 9، 10، 12، 13، 14، 23، 38، 41، 44، 55، 60، 63، 64، 79، 82، 86، 88، 95، 99، 100، 102، 103، 111، 136، 139، 140، 141، 151، 165، 166، 167، 205، 279، 280، 319، 527، 602، 610، ج 24/ 23، 26، 28، 40، 56، 57، 58، 61، 62، 72، 73، 76، 78، 93، 94، 116، 118، 119، 120، 130، 134، 149، 150، 151، 152، 156، 166، 170، 186، 221، 222، 238، 243، 246، 253، 262، 264،

265، 266، 267، 269، 270، 271، 276، 278، 280، 290، 291، 297

عبد اللّه بن عبدان/ ج 5/ 323

عبد اللّه بن عبد الرحمن/ ج 3/ 232، ج 4/ 398، ج 6/ 79، 257، ج 7/ 18، 86، 91، 263، ج 10/ 142، 256، 360، ج 11/ 138، 142، 204، 229، ج 14/ 153، 205، 207، ج 15/ 307، ج 17/ 453، ج 18/ 82، 94، 212، 243، 485، ج 20/ 406، ج 21/ 345، ج 22/ 54

عبد اللّه بن عبد الرحمن الأصم/ ج 5/ 408، ج 8/ 301، ج 20/ 131، 211، ج 24/ 58، 84، 148

عبد اللّه بن عبد الرحمن الأنصاری/ ج 20/ 390

عبد اللّه بن عبد الرحمن بن عوف الزهری/ ج 5/ 357

عبد اللّه بن عبد الرحمن الهمدانی/ ج 16/ 136، 137

عبد اللّه بن عبد العزیز/ ج 5/ 113، ج 7/ 268، 269

السید عبد اللّه بن عبد العزیز الهاشمی/ ج 5/ 364، 407

عبد اللّه بن عبد القدوس/ ج 19/ 463

عبد اللّه بن عبد الکریم/ ج 24/ 40

عبد اللّه بن عبد الکریم بن هوازن/ ج 2/ 282

عبد اللّه بن عبد اللّه/ ج 8/ 277، 294، 314

عبد اللّه بن عبد اللّه بن عبد ربه/ ج 5/ 132

عبد اللّه بن عبد اللّه بن داود/ ج 12/ 531

عبد اللّه بن عبد المطلب/ ج 1/ 239، 240، 257، 263، 292، ج 2/ 15، ج 3/ 246، ج 6/ 201، ج 16/ 248، ج 18/ 59، 182، ج 19/ 516، 521، ج 21/ 268، ج 22/ 87

عبد اللّه بن عبد الملک/ ج 1/ 214، 306

عبد اللّه بن عبد الواحد/ ج 12/ 553، ج 18/ 461

عبد اللّه بن عبد الوهاب/ ج

3/ 205، ج 4/ 512، ج 6/ 109، ج 17/ 308، 309، ج 20/ 462، ج 21/ 530، ج 22/ 153

عبد اللّه بن عبید اللّه/ ج 9/ 199، 201، ج 18/ 508

عبد اللّه بن عبید اللّه بن أبی رافع/ ج 19/ 544

عبد اللّه بن عبید اللّه بن أبی ملیکه/ ج 18/ 452

عبد اللّه بن عبید اللّه بن عبد اللّه بن عمر/ ج 17/ 99

عبد اللّه بن عبید اللّه بن یحیی/ ج 24/ 252

عبد اللّه بن عتاب العبدی/ ج 3/ 60، ج 24/ 91

عبد اللّه بن عثمان/ ج 2/ 202، ج 4/ 481، ج 6/ 197، ج 8/ 195، 392، ج 10/ 90، 93

عبد اللّه بن عثمان بن خیثم/ ج 16/ 108

عبد اللّه بن عجلان/ ج 9/ 242، ج 17/ 29، ج 21/ 326

عبد اللّه بن عدی/ ج 6/ 65، 248، 250، ج 8/ 164، 165، 166، 167، ج 24/ 54، 127، 231، 232

عبد اللّه بن عدی بن عبد اللّه/ ج 3/ 61

عبد اللّه بن عدی الحافظ/ ج 6/ 126

عبد اللّه بن عروه/ ج 6/ 111، 188

عبد اللّه بن عصمه/ ج 9/ 302، ج 12/ 77، ج 20/ 197، 432، ج 21/ 392

عبد اللّه بن عطاء/ ج 8/ 172، 178، 188، ج 9/ 80، ج 20/ 37

عبد اللّه بن عقبه/ ج 4/ 483

عبد اللّه بن عقیل/ ج 5/ 114، 283، ج 8/ 364

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:225

عبد اللّه بن العلاء/ ج 22/ 297، 301

عبد اللّه بن علی/ ج 17/ 158، 405، ج 20/ 108

عبد اللّه بن علی بن أبی رافع/ ج 14/ 50، 243، 259، ج 15/ 101، 119، 120، 121، 122، 203، ج

17/ 398، 519

عبد اللّه بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 7/ 261

عبد اللّه بن علی بن الحسن/ ج 12/ 241

عبد اللّه بن علی بن الحسین علیه السّلام/ ج 18/ 101

عبد اللّه بن علی بن العباس/ ج 13/ 238، 247

عبد اللّه بن علی بن عبد الرحمن/ ج 10/ 141

عبد اللّه بن علی بن عیاض/ ج 19/ 287

عبد اللّه بن علی الحنبلی/ ج 4/ 262

عبد اللّه بن علی السلامی/ ج 22/ 227

عبد اللّه بن علی الکرخی/ ج 21/ 251

عبد اللّه بن علی المقری/ ج 14/ 243، ج 15/ 121

عبد اللّه بن عماد البصری/ ج 24/ 84

عبد اللّه بن عمار البرقی/ ج 7/ 70، ج 14/ 176

عبد اللّه بن عمران/ ج 6/ 184، ج 18/ 405، 485، ج 24/ 250

عبد اللّه بن عمر البازیار/ ج 1/ 169

عبد اللّه بن عمر بن أبان/ ج 5/ 125، ج 8/ 28، 109، ج 18/ 41

عبد اللّه بن عمر بن أحمد/ ج 5/ 23، 86، ج 12/ 146

عبد اللّه بن عمر بن الخطاب/ ج 1/ 214، 306، 307، ج 3/ 91، 92، 95، ج 4/ 258، 267، 375، ج 5/ 133، 134، ج 6/ 14، 17، 35، 36، 152، 233، ج 8/ 114، 133، 134، 279، 280، 312، 325، 334، 393، 394، ج 9/ 235، 236، ج 10/ 86، 101، 123، 124، 132، 133، 167، 179، 200، ج 12/ 365، 366، 447، 470، ج 16/ 107، 108، ج 17/ 65، 67، 68، 70، 72، 219، 220، 230، 232، 233، 349، 356، ج 18/ 25، 31، 72، 89، 90، 95، 117، 118، 142، 143، 261، 288، 306، ج 20/ 197، 198،

218، 232، 351، 394، ج 21/ 247، 324، 335، ج 22/ 571، ج 24/ 34، 40، 166، 241

عبد اللّه بن عمر بن علی/ ج 20/ 52

عبد اللّه بن عمر الطرابلسی/ ج 12/ 553

عبد اللّه بن عمر القواریری/ ج 7/ 302، ج 18/ 475

عبد اللّه بن عمر المازیار (البازیار)/ ج 12/ 100، 109، 489، 490، 513، 515

عبد اللّه بن عمر المنقری/ ج 5/ 88

السید عبد اللّه بن المیر غنی/ ج 18/ 376، 428

عبد اللّه بن عمرو/ ج 5/ 86، 88، 96، 104، ج 8/ 325، ج 19/ 247، ج 22/ 194

عبد اللّه بن عمرو بن أبی سعد/ ج 5/ 174، 208

عبد اللّه بن عمرو بن العاص/ ج 4/ 263، ج 12/ 139، ج 22/ 194

عبد اللّه بن عمرو بن العاصی/ ج 8/ 325

عبد اللّه بن عمیر بن أبان/ ج 17/ 232

عبد اللّه بن عنایت اللّه الهندی/ ج 22/ 468

عبد اللّه بن عوف/ ج 22/ 554

عبد اللّه بن عون/ ج 6/ 211

عبد اللّه بن عیسی/ ج 5/ 66، 115، 173، ج 8/ 157، ج 22/ 77

عبد اللّه بن غنام/ ج 7/ 295

عبد اللّه بن الفضل الهاشمی/ ج 7/ 34، 35، ج 8/ 352، ج 16/ 184، 231، 232، ج 19/ 52، 327، 328، 391، 405، 406، 439

عبد اللّه بن القاسم/ ج 5/ 263، ج 7/ 92، ج 9/ 264، 265، ج 13/ 148، ج 18/ 186، 187، 212، 243، 306، ج 19/ 340، ج 21/ 345، 468، ج 22/ 54، 141، ج 24/ 281

عبد اللّه بن قدامه/ ج 18/ 285

عبد اللّه بن قیس/ ج 19/ 230

عبد اللّه بن کاره/ ج 5/ 315

عبد اللّه بن لهیعه/ ج 3/

273، 274، ج 6/ 205، ج 14/ 316

عبد اللّه بن المؤمل/ ج 2/ 145، ج 10/ 25، 27، 90

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:226

عبد اللّه بن المبارک/ ج 1/ 261، ج 4/ 481، ج 6/ 185، ج 7/ 101، 139، ج 18/ 240، ج 19/ 432، ج 21/ 480، 481، ج 24/ 34، 135، 40

عبد اللّه بن المثنی/ ج 2/ 58، ج 18/ 395، ج 21/ 25

عبد اللّه بن محمد/ ج 1/ 250، ج 6/ 59، 85، 108، 124، 126، 230، ج 8/ 113، 191، 212، 265، 372، 385، ج 9/ 269، ج 12/ 187، ج 15/ 238، ج 16/ 36، ج 17/ 148، 205، 308، 364، ج 18/ 103، 416، 470، 471، 497، 499، 504، ج 19/ 27، 181، 194، 284، 327، 342، 343، 500، ج 20/ 283، 330، 415، 448، 489، ج 21/ 233، 246، ج 22/ 28، 85، 95، 314، 410، 550، ج 24/ 261

عبد اللّه بن محمد (ابن السقاء)/ ج 14/ 345

عبد اللّه بن محمد الأبهری/ ج 24/ 235

عبد اللّه بن محمد البغوی/ ج 3/ 337، 345، ج 4/ 179، ج 14/ 51، 55، ج 15/ 217، ج 20/ 230، ج 24/ 170، 235

عبد اللّه بن محمد البلوی/ ج 19/ 132

عبد اللّه بن محمد بن إبراهیم/ ج 20/ 52

عبد اللّه بن محمد بن إبراهیم العبسی/ ج 24/ 197

عبد اللّه بن محمد بن أبی شیبه/ ج 8/ 372، ج 10/ 199

عبد اللّه بن محمد بن أبی مریم/ ج 20/ 520

عبد اللّه بن محمد بن بابویه/ ج 8/ 165

عبد اللّه بن محمد بن باطویه/ ج 3/ 61

عبد اللّه بن محمد بن جعفر/

ج 3/ 73

عبد اللّه بن محمد بن جعفر بن شاذان/ ج 1/ 249، 250، ج 24/ 261، 262

عبد اللّه بن محمد بن جعفر بن محمد علیه السّلام/ ج 19/ 343

عبد اللّه بن محمد بن حفص/ ج 9/ 53

عبد اللّه بن محمد بن سلیمان/ ج 2/ 120، 122، 139، 142، ج 13/ 89، 184، 238، 396، 400، ج 14/ 91

عبد اللّه بن محمد بن شائیل/ ج 3/ 220

عبد اللّه بن محمد بن ظبیان/ ج 1/ 245

عبد اللّه بن محمد بن عبد العزیز/ ج 8/ 244

عبد اللّه بن محمد بن عبد اللّه/ ج 7/ 305، ج 9/ 268، ج 17/ 58، ج 19/ 342

عبد اللّه بن محمد بن عبد اللّه العکبری/ ج 3/ 60، ج 24/ 91

عبد اللّه بن محمد بن عبد الوهاب/ ج 1/ 245، ج 6/ 107، ج 8/ 352، ج 9/ 360، ج 19/ 220، ج 20/ 24، ج 24/ 60، 91

عبد اللّه بن محمد بن عثمان/ ج 3/ 273، ج 20/ 535

عبد اللّه بن محمد بن عقیل/ ج 14/ 251، ج 15/ 167، 316، ج 24/ 276

عبد اللّه بن محمد بن علی/ ج 24/ 94

عبد اللّه بن محمد بن عمر/ ج 20/ 209

عبد اللّه بن محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 4/ 13، 14، 171، ج 5/ 24، 34، 48، 49، 67، 100، 104، 113، 167، 220، 317، 327، 331، 381، 386، ج 18/ 89

عبد اللّه بن محمد بن عیسی/ ج 24/ 130

عبد اللّه بن محمد بن محمد/ ج 3/ 91

عبد اللّه بن محمد بن نجا/ ج 3/ 71

عبد اللّه بن محمد بن نهیک/ ج 9/ 254

عبد اللّه

بن محمد الجعفی/ ج 10/ 245، ج 20/ 174

عبد اللّه بن محمد الحجال/ ج 18/ 217

عبد اللّه بن محمد الخزار/ ج 2/ 20

عبد اللّه بن محمد الدهقان/ ج 1/ 253

عبد اللّه بن محمد الشویکی البحرانی/ ج 23/ 270

عبد اللّه بن محمد الصائغ/ ج 3/ 61

عبد اللّه بن محمد الضبی/ ج 7/ 233

عبد اللّه بن محمد طرخان/ ج 2/ 20، 21

عبد اللّه بن محمد العباسی/ ج 7/ 216، 217

عبد اللّه بن محمد العبدی/ ج 3/ 60

عبد اللّه بن محمد العلوی/ ج 13/ 185

عبد اللّه بن محمد المروزی/ ج 22/ 297، 301

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:227

عبد اللّه بن محمد المهدی/ ج 19/ 27

عبد اللّه بن محمد الهیضم/ ج 6/ 64

عبد اللّه بن محمود/ ج 19/ 102، ج 24/ 287

عبد اللّه بن محمود البغدادی/ ج 6/ 224

عبد اللّه بن المزنی/ ج 17/ 284

عبد اللّه بن مسعده/ ج 17/ 510

عبد اللّه بن مسعود/ ج 1/ 219، 220، 221، 307، ج 2/ 198، ج 3/ 121، 151، 155، 156، 157، 158، 160، 165، 174، 230، 231، 233، 277، 337، ج 4/ 319، 345، 438، 504، 505، 529، 532، 535، ج 6/ 176، ج 7/ 308، ج 7/ 295، ج 8/ 152، 167، 170، 189، 304، 354، 390، ج 9/ 81، 101، 292، 293، 351، ج 10/ 246، 317، 269، ج 14/ 12، 29، ج 15/ 90، 156، 157، 292، 300، 305، ج 16/ 231، 277، 284، ج 17/ 216، 322، 327، 511، ج 18/ 388، ج 19/ 219، 225، 252، 253، ج 21/ 33، 37، 357، 379، 423، 456، 614، ج 22/ 14، 101، 102، 163، 572، 573،

ج 24/ 225، 227، 294

عبد اللّه بن مسکان/ ج 6/ 165، ج 18/ 407، ج 20/ 406، ج 24/ 64

عبد اللّه بن مسلم/ ج 8/ 227، ج 17/ 349، ج 19/ 47، ج 20/ 230، ج 21/ 456

عبد اللّه بن مسلم بن ثابت/ ج 4/ 339

عبد اللّه بن مسلم بن قتیبه الدینوری/ ج 4/ 218، ج 17/ 418، 419

عبد اللّه بن مسلمه/ ج 9/ 49

عبد اللّه بن مسلم الملائی/ ج 18/ 33، 306

عبد اللّه بن مصعب/ ج 6/ 19، 111، 188، 189

عبد اللّه بن معاویه/ ج 7/ 104، 196

عبد اللّه بن معبد/ ج 14/ 347، ج 18/ 246، ج 19/ 148، ج 20/ 428، ج 21/ 317

عبد اللّه بن معتوق/ ج 11/ 296

عبد اللّه بن معین/ ج 19/ 385، ج 22/ 75

عبد اللّه بن المغیره/ ج 11/ 229، ج 22/ 135

عبد اللّه بن مکنف/ ج 12/ 516

عبد اللّه بن منصور/ ج 21/ 295

عبد اللّه بن منیع/ ج 12/ 133، ج 21/ 121، ج 22/ 141

عبد اللّه بن موسی/ ج 3/ 69، 233، 235، ج 5/ 23، 25، 271، ج 6/ 79، ج 9/ 152، ج 12/ 145، ج 15/ 269، ج 18/ 224، ج 19/ 343، ج 20/ 26، 182، 402

عبد اللّه بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

عبد اللّه بن موسی بن عبد اللّه/ ج 21/ 187

عبد اللّه بن موسی العبسی/ ج 2/ 38

عبد اللّه بن میمون/ ج 5/ 116، 323، 327، ج 6/ 179، 312، ج 8/ 204، ج 17/ 65، 376، ج 24/ 264

عبد اللّه بن نافع/ ج 14/ 244، 266، ج 15/ 213، 232، 241، ج 16/ 107

عبد اللّه

بن نجا/ ج 5/ 33، ج 6/ 245، ج 24/ 33

عبد اللّه بن نجیح/ ج 1/ 221، ج 18/ 248

عبد اللّه بن نمیر/ ج 4/ 262، ج 6/ 177، ج 8/ 314، ج 17/ 233، 351، ج 18/ 17، 412، ج 19/ 96، ج 21/ 425

عبد اللّه بن نوح الحارثی/ ج 12/ 78

عبد اللّه بن نور اللّه البحرانی الأصفهانی/ ج 23/ 94

عبد اللّه بن هارون/ ج 1/ 310، ج 6/ 215

عبد اللّه بن هاشم/ ج 5/ 183، ج 17/ 205

السید عبد اللّه بن الهاشمی/ ج 12/ 165، 268

عبد اللّه بن هشام/ ج 5/ 307

عبد اللّه بن همام النهدی/ ج 17/ 175

عبد اللّه بن واقد أبو قتاده الحرانی/ ج 2/ 21، 47، 52، ج 20/ 538

عبد اللّه بن وهب/ ج 4/ 180، ج 5/ 102، ج 18/ 25، 431، ج 19/ 70، 470، 471، ج 20/ 442، 448، ج 22/ 104، ج 24/ 190

عبد اللّه بن یحیی/ ج 6/ 175، 189، 256، ج 8/ 194،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:228

ج 10/ 33، ج 12/ 188، ج 13/ 44، ج 14/ 72، 257، ج 17/ 293، ج 19/ 246، 421، ج 20/ 383

عبد اللّه بن یحیی بن موسی/ ج 3/ 235، 411

عبد اللّه بن یزید/ ج 2/ 243

عبد اللّه بن یزید بن یعقوب/ ج 24/ 43

عبد اللّه بن یزید المقرئی/ ج 8/ 325

عبد اللّه بن یعقوب بن إسحاق/ ج 3/ 100، ج 4/ 28، 112، 333،

عبد اللّه بن یعلی النهدی/ ج 17/ 176

عبد اللّه بن یعمر/ ج 9/ 88

عبد اللّه بن یوسف/ ج 6/ 33، ج 9/ 132، ج 12/ 451، ج 17/ 131، ج 22/

605

عبد اللّه بن یوسف الأصفهانی/ ج 8/ 325

عبد اللّه بن یونس/ ج 5/ 142، ج 13/ 190، 332، ج 17/ 419، ج 18/ 470، ج 19/ 432، ج 22/ 136

عبد اللّه بن یونس السمنانی/ ج 24/ 276

عبد اللّه البهی (مولی آل الزبیر)/ ج 6/ 156

عبد اللّه بوسنی أوریل/ ج 23/ 123

عبد اللّه الحارث/ ج 8/ 100

عبد اللّه الحسن/ ج 23/ 135

السید عبد اللّه الحسینی الکاکی الدشتی/ ج 23/ 183

عبد اللّه الحضرمی/ ج 5/ 111

عبد اللّه الحنفی/ ج 2/ 26

عبد اللّه الدیباجی/ ج 20/ 238

عبد اللّه رضاداد/ ج 23/ 82

عبد اللّه زیدان/ ج 3/ 71

عبد اللّه زید الجرمی/ ج 24/ 134

عبد اللّه السیستانی/ ج 23/ 90

عبد اللّه الشافعی/ ج 3/ 284، 330، 379، ج 4/ 237، 522، ج 24/ 31، 38، 49

عبد اللّه الشاهین/ ج 23/ 224

السید عبد اللّه الشبّر/ ج 7/ 100، 132، 163، ج 10/ 118، 350، ج 11/ 180، 253، ج 14/ 181، ج 16/ 89، ج 19/ 503، ج 21/ 322، 437، 478، ج 23/ 17، 242

السید عبد اللّه الشیرازی/ ج 16/ 11، 47، ج 19/ 458، ج 24/ 99، 180، 256

عبد اللّه الشیعی/ ج 23/ 142

عبد اللّه الصالحی/ ج 23/ 108

عبد اللّه الطبرانی/ ج 1/ 221

السید عبد اللّه عبد العزیز الهاشمی/ ج 23/ 217

عبد اللّه العلوی/ ج 2/ 125

عبد اللّه الغنیمان/ ج 11/ 73

عبد اللّه القصری/ ج 6/ 228

عبد اللّه اللاهیجی/ ج 14/ 270

عبد اللّه المامقانی/ ج 2/ 85، 118، ج 5/ 161، 169، 287، 288، 356، 360، 388، 393، ج 11/ 69، 176، ج 14/ 223، 254، ج 16/ 12، 59، ج 17/ 519

عبد اللّه معاویه/ ج 18/ 261، 288

عبد

اللّه محمد حیدر/ ج 23/ 161

عبد اللّه المنتفکی/ ج 23/ 49، 266

عبد اللّه المهدی/ ج 19/ 194

عبد اللّه منصور القطینی/ ج 23/ 161

عبد اللّه (مولی الحارث)/ ج 5/ 95

عبد اللّه الناصر/ ج 23/ 260

عبد اللّه نافع/ ج 8/ 57

عبد اللّه النجاشی/ ج 12/ 551

السید عبد اللّه الهاشمی/ ج 3/ 19، 329، 371، 404، ج 4/ 104، 150، 239، 525، ج 14/ 285، ج 17/ 160

عبد اللّه الوائلی/ ج 11/ 188، 297، ج 14/ 63، 129، ج 16/ 123، 143

عبد اللّه یوسف/ ج 23/ 225

عبد اللّه الیوسف الفدکی/ ج 12/ 21، 25

عبد المؤمن/ ج 3/ 235

عبد المؤمن بن عباد العبیدی/ ج 24/ 127، 232، 235

عبد المجیب بن أبی القاسم/ ج 19/ 102، ج 24/ 287

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:229

عبد المجید بن محمد الیزدی/ ج 23/ 242

عبد المجید السماوی جلوب/ ج 23/ 187

عبد المحسن عبد الزهراء علیها السّلام/ ج 23/ 259

عبد المحسن العلاوی السراوی/ ج 23/ 216

عبد المحمود/ ج 10/ 369، ج 13/ 229

عبد المحیی بن أحمد/ ج 19/ 98

عبد المسیح (أبو الحارث، أسقف نصاری نجران)/ ج 19/ 489، 516، 518، 523، 549، 551، 564

عبد المسیح الأنطاکی الیونانی/ ج 16/ 183، 215

عبد المطلب علیه السّلام/ ج 1/ 239، 240، 257، 259، ج 2/ 15، 60، ج 3/ 132، 246، ج 7/ 217، 218، ج 9/ 291، 298، ج 10/ 152، ج 11/ 25، ج 14/ 37، ج 18/ 25، 26، 67، 104، 182، ج 21/ 284، 316، ج 22/ 86، ج 24/ 89، 120

عبد المطلب بن عمیر/ ج 24/ 205

عبد المعز بن محمد/ ج 18/ 470، ج 20/ 27

عبد المعطی قلعجی/ ج 14/ 316

عبد الملک/

ج 17/ 351، ج 19/ 397، 435، ج 20/ 332، ج 21/ 449، ج 22/ 81

عبد الملک بن أبی سلیمان/ ج 4/ 262، ج 5/ 135، ج 17/ 300

عبد الملک بن أبی عثمان/ ج 7/ 291

عبد الملک بن أبی القاسم/ ج 8/ 226، ج 19/ 514

عبد الملک بن أعین/ ج 19/ 295، 301، 322

عبد الملک بن حباب/ ج 20/ 330

عبد الملک بن الحسن/ ج 17/ 39، ج 21/ 89

عبد الملک بن خزول/ ج 7/ 88

عبد الملک بن عبید اللّه بن الأسود/ ج 20/ 442

عبد الملک بن علی/ ج 3/ 71، 216، ج 8/ 61، ج 17/ 500، ج 18/ 290، 461، ج 20/ 238، 399، ج 21/ 121، ج 22/ 141

عبد الملک بن علی بن محمد الهمدانی/ ج 9/ 307، ج 24/ 234، 269، 282

عبد الملک بن عمر/ ج 4/ 262

عبد الملک بن عمیر/ ج 9/ 46، ج 17/ 261، ج 19/ 55، 81، 116، ج 20/ 230، ج 21/ 246، ج 24/ 188، 192، 193، 198، 199

عبد الملک بن عیسی العسکری/ ج 20/ 230

عبد الملک بن قیبا/ ج 3/ 201

عبد الملک بن المبارک/ ج 7/ 296

عبد الملک بن محمد/ ج 6/ 36، ج 14/ 243

عبد الملک بن محمد (أبو قلابه)/ ج 24/ 53، 54، 116، 124

عبد الملک بن مروان/ ج 7/ 144، 154، 155، 156، 321، ج 12/ 109، 133، 552، 524، 530، 533، ج 17/ 35، 68، ج 18/ 17، 65، 263، 303، 304، 305

عبد الملک بن مظفر/ ج 17/ 443

عبد الملک بن مقرن/ ج 20/ 404

عبد الملک بن هشام/ ج 2/ 164، 252، ج 6/ 319، 320، ج 10/ 88

عبد الملک بن

الولید/ ج 7/ 296

عبد الملک حباب بن عمر/ ج 3/ 220

عبد الملک خیار/ ج 3/ 220، 221

عبد الملک الزماری/ ج 24/ 251

عبد الملک سراج/ ج 17/ 419

عبد الملک الکندی/ ج 9/ 173

عبد الملک محمد/ ج 15/ 121، 203

عبد مناف/ ج 1/ 263، 284، 285، ج 21/ 268

عبد المنتظر القدوسیان/ ج 23/ 255

عبد المنعم/ ج 5/ 192

عبد المنعم بن أبی بکر الأنصاری/ ج 2/ 21

عبد المنعم بن أبی القاسم/ ج 2/ 52، ج 20/ 538

عبد المنعم بن عبد الکریم/ ج 8/ 315

عبد المنعم بن علی الشیرازی/ ج 24/ 47، 48

عبد المنعم بن یحیی/ ج 5/ 45، ج 18/ 46

عبد المنعم حسن السودانی/ ج 23/ 76، 82

عبد المنعم الفرطوسی/ ج 11/ 189، 303، ج 12/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:230

170، 375، ج 13/ 172، 344، 392، 416، ج 15/ 275، ج 16/ 183، 217، ج 23/ 144

عبد المنعم الکاظمی/ ج 23/ 215

عبد المنعم محمد عمر/ ج 3/ 401، ج 4/ 111، 151، 475

السید عبد المنعم الهاشمی/ ج 4/ 151، 240، 275، 472، ج 9/ 365، ج 14/ 248، 260، 208

عبد المهدی بن الحسن البلاغی/ ج 23/ 129

السید عبد المهدی التوکل المازندرانی/ ج 23/ 101

عبد المهیمن/ ج 8/ 267، 268

عبد الموجود محمد عبد اللطیف/ ج 23/ 91

عبد النبی الإمامی/ ج 23/ 253

عبد النعیم بن یحیی/ ج 24/ 103

عبد النور بن عبد اللّه/ ج 19/ 253

عبد النور المسمعی/ ج 3/ 160، 164، 165، 231، ج 24/ 227

عبد الهادی/ ج 24/ 68

عبد الهادی الرکابی/ ج 23/ 62

السید عبد الهادی الشیرازی/ ج 11/ 191، 192، 312، 314

عبد الهادی المخوضر/ ج 11/ 190، 306

عبد الواحد بن أحمد/ ج 3/ 95، ج

9/ 132، ج 24/ 190

عبد الواحد بن الباقری/ ج 8/ 110

عبد الواحد بن الحسن/ ج 17/ 284، ج 19/ 236، ج 20/ 321

عبد الواحد بن الحسن الباقر/ ج 20/ 469

عبد الواحد بن الحصین/ ج 9/ 307

عبد الواحد بن زیاد/ ج 16/ 107، 108، ج 17/ 119، 170

عبد الواحد بن عبد العزیز/ ج 24/ 33

عبد الواحد بن عبد اللّه/ ج 1/ 261، ج 7/ 263، 311، ج 19/ 432، ج 21/ 299، ج 22/ 136

عبد الواحد بن عبد اللّه بن یونس/ ج 18/ 240، ج 20/ 226

عبد الواحد بن غیاث/ ج 1/ 313

عبد الواحد بن محمد/ ج 1/ 265، ج 3/ 185، ج 19/ 33، ج 22/ 582

عبد الواحد بن محمد بن عثمان/ ج 6/ 125

عبد الواحد بن عبد العزیز/ ج 5/ 84

عبد الواحد المظفر/ ج 11/ 257

عبد الواحد الملکی/ ج 23/ 80، 103

عبد الواحد الملیحی/ ج 8/ 194

عبد الوارث/ ج 5/ 24، 32، 55، 88، 104، 111، ج 17/ 233، 387، 418

عبد الواسع بن عبد الکافی/ ج 6/ 183

عبدوس/ ج 3/ 80، 85، 231، ج 8/ 127، 349، ج 20/ 367، 393، ج 22/ 75

عبدوس بن عبد اللّه الهمدانی/ ج 6/ 67، ج 9/ 146، ج 12/ 116، 363، ج 17/ 313، ج 19/ 251، ج 20/ 238، ج 24/ 227، 270

عبد الوهاب/ ج 6/ 343، ج 8/ 134، 202، 235، 312، ج 15/ 330، ج 18/ 47، ج 19/ 429، ج 24/ 193

عبد الوهاب الأشجعی/ ج 5/ 68

عبد الوهاب بن أبی منصور/ ج 5/ 33، ج 11/ 218

عبد الوهاب بن إسماعیل بن عمر الصیرفی/ ج 6/ 183، ج 24/ 51

عبد الوهاب بن جابر/ ج

3/ 216، ج 4/ 210، ج 8/ 137، ج 9/ 307، ج 17/ 500، ج 18/ 461

عبد الوهاب بن الحسن/ ج 6/ 78

عبد الوهاب بن الخفاف/ ج 18/ 47

عبد الوهاب بن شاه/ ج 20/ 48

عبد الوهاب بن عبد الرحیم/ ج 5/ 68، ج 6/ 245

عبد الوهاب بن عبد المجید/ ج 14/ 345

عبد الوهاب بن عطاء/ ج 3/ 40، ج 18/ 15

عبد الوهاب بن علی/ ج 2/ 52، ج 3/ 283

عبد الوهاب بن علی بن علی الأمین/ ج 5/ 198، 228

عبد الوهاب بن علی الصوفی/ ج 3/ 65، 348

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:231

عبد الوهاب بن المبارک/ ج 22/ 45

عبد الوهاب بن محمد/ ج 5/ 95، 116

عبد الوهاب بن محمد بن إسحاق/ ج 24/ 191

عبد الوهاب بن الهمام/ ج 8/ 161، 209، 235، ج 9/ 136، ج 10/ 42، 76، ج 14/ 208، 346، ج 17/ 271، 290، 348، ج 18/ 251، 450، ج 19/ 215، ج 20/ 393، 427، ج 21/ 614

عبد الوهاب الحسن الکلابی/ ج 4/ 472

عبد الوهاب خان/ ج 23/ 276

عبد الوهاب الخطیب/ ج 2/ 88

عبد الوهاب الشیرازی/ ج 2/ 151، ج 4/ 36، ج 10/ 45، 65، ج 14/ 297، ج 16/ 47

عبد الوهاب علی/ ج 20/ 538

عبد الوهاب الکاشی/ ج 4/ 110، ج 5/ 87، 200، 337، ج 10/ 41، ج 13/ 171، 333، ج 14/ 300

العبدی/ ج 20/ 353، 433

العبدی الشاعر/ ج 3/ 133، 223، 265، ج 4/ 437، 500، 518، 523

العبدی الکوفی/ ج 21/ 287

عبروس بن عبد اللّه/ ج 16/ 71

عبید/ ج 3/ 220

عبید أبی کریمه/ ج 8/ 182

عبید بن أسباط الکوفی/ ج 6/ 143

عبید بن جناد الحلبی/

ج 6/ 258

عبید بن حسین/ ج 6/ 36

عبید بن خاتم/ ج 8/ 49

عبید بن زراره/ ج 7/ 162

عبید بن زکوان/ ج 7/ 300

عبید بن سعید/ ج 18/ 37، ج 19/ 79، ج 22/ 602

عبید بن شریک/ ج 8/ 272

عبید بن طفیل/ ج 19/ 408، ج 22/ 584

عبید بن غنّام/ ج 5/ 226، ج 6/ 250

عبید بن کثیر الهلالی/ ج 1/ 214، ج 2/ 53، 294، ج 8/ 55، 76، ج 9/ 95، ج 14/ 79، ج 15/ 158، ج 18/ 231، ج 19/ 279، 389، ج 20/ 80، 165، ج 21/ 588، ج 22/ 67، 104

عبید بن محمد الکشوری/ ج 5/ 132

عبید بن معاویه/ ج 8/ 96، ج 17/ 279، ج 20/ 498

عبید بن معاویه بن شریح/ ج 9/ 277

عبید بن موسی/ ج 19/ 82

عبید بن وسیم/ ج 6/ 162، ج 22/ 590

عبید بن یحیی/ ج 12/ 110

عبید بن یعیش/ ج 4/ 262، ج 22/ 209، 590

عبیده/ ج 3/ 151، 163، ج 17/ 164، 166

عبیده بن الأسود/ ج 6/ 120

عبیده بنت نابل/ ج 16/ 106، 107

عبیده بن الحارث/ ج 22/ 102

عبیده بن سلیمان/ ج 4/ 156

عبیده بن عمر/ ج 4/ 263

عبید اللّه/ ج 3/ 225، 356، ج 4/ 192، 297، ج 5/ 22، ج 10/ 159، ج 16/ 107، ج 17/ 420، ج 21/ 22، 351

عبید اللّه البزاز/ ج 7/ 212، 303، 305

عبید اللّه بن أبی رافع/ ج 2/ 220، 224، ج 5/ 177، 183، 231، ج 6/ 108، 168، ج 8/ 156، ج 18/ 91، 471، 489، 495

عبید اللّه بن أبی زیاد/ ج 16/ 254

عبید اللّه بن أبی یزید/ ج 4/ 262، ج 6/

85، 111، 220، ج 17/ 100

عبید اللّه بن أحمد/ ج 1/ 247، ج 13/ 321، ج 17/ 363، ج 18/ 175، 242، ج 19/ 105

عبید اللّه بن أحمد بن علی/ ج 11/ 129

عبید اللّه بن إسحاق الخراسانی/ ج 24/ 34، 35

عبید اللّه بن ثابت/ ج 17/ 156

عبید اللّه بن الحسن/ ج 1/ 308

عبید اللّه بن الحسین/ ج 22/ 552

عبید اللّه بن حماد/ ج 5/ 260، ج 9/ 304

عبید اللّه بن الخطیب الأبزاری/ ج 2/ 41

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:232

عبید اللّه بن زیاد/ ج 5/ 235، 244، 393، ج 6/ 144، 284، 286، 297، 298، 301، 303، 307، 314، 315، 318، 319، 320، 335، 337، 341، 346، 347، 350، 352، ج 7/ 11، 38، 66، 74، 214، 219، 317، 320، 324، 325، ج 12/ 107، ج 20/ 256، ج 22/ 455، 484

عبید اللّه بن سعید/ ج 17/ 410، ج 18/ 285

عبید اللّه بن الصلت/ ج 15/ 307

عبید اللّه بن عباس بن أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 12/ 555

عبید اللّه بن عبد اللّه/ ج 12/ 146، ج 13/ 402، ج 17/ 48، ج 18/ 222، 296، ج 20/ 230، 244

عبید اللّه بن عبد اللّه بن نجا/ ج 5/ 33

عبید اللّه بن عثمان بن یحیی/ ج 6/ 125

عبید اللّه بن علی/ ج 15/ 203

عبید اللّه بن علی بن أشیم/ ج 2/ 172

عبید اللّه بن علی الحلبی/ ج 22/ 218

عبید اللّه بن عمر/ ج 3/ 94، ج 5/ 48، 49، 100، ج 9/ 278، ج 10/ 200، ج 16/ 106، 107، ج 18/ 475، ج 20/ 230، ج 24/ 191، 193، 199، 205

عبید اللّه بن عمرو/ ج

8/ 364، ج 17/ 514

عبید اللّه بن الفضل/ ج 8/ 48، ج 17/ 252

عبید اللّه بن محمد/ ج 3/ 52، ج 9/ 110، 259، ج 10/ 70، ج 16/ 135، ج 17/ 308، ج 17/ 156، 211، 368، ج 18/ 194، 470، ج 19/ 43، 62، ج 20/ 48، 283، ج 21/ 328، ج 24/ 56

عبید اللّه بن محمد بن إسحاق/ ج 5/ 67، 182

عبید اللّه بن محمد بن سلیمان بن جعفر الهاشمی/ ج 2/ 129، ج 4/ 83

عبید اللّه بن محمد بن سماک بن جعفر الهاشمی/ ج 4/ 86

عبید اللّه بن محمد بن عائذ/ ج 24/ 56

عبید اللّه بن محمد بن عبد الخلال/ ج 3/ 286

عبید اللّه بن محمد بن عطا/ ج 3/ 91، 221

عبید اللّه بن محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 3/ 47

عبید اللّه بن محمد التیمی/ ج 24/ 255

عبید اللّه بن معاذ/ ج 4/ 262، ج 6/ 176

عبید اللّه بن موسی/ ج 3/ 67، 157، 158، 175، 233، ج 4/ 216، 319، 345، 505، ج 5/ 23، 25، 26، 32، 34، ج 6/ 137، ج 8/ 288، ج 9/ 104، ج 11/ 218، ج 12/ 491، 543، ج 17/ 354، ج 19/ 70، 113، 282، ج 21/ 14، 37، 48، 521، ج 22/ 101، 145، ج 24/ 97، 193، 199

عبید اللّه بن موسی بن أحمد بن محمد الأعرج/ ج 23/ 70

عبید اللّه بن موسی العبسی/ ج 13/ 185، ج 20/ 26، 91، 531

عبید اللّه بن موسی العمری/ ج 13/ 185

عبید اللّه بن یحیی/ ج 11/ 147

عبید اللّه بن یزید/ ج 6/ 58

عبید اللّه بن یوسف الجبیری/

ج 6/ 130

عبید اللّه بن محمد/ ج 7/ 139

عبید اللّه الزهری/ ج 20/ 48

عبید اللّه العلوی/ ج 18/ 27

عبید اللّه القواریری/ ج 4/ 183، ج 18/ 485، 505

عبید اللّه محمد/ ج 8/ 244

عبید اللّه محمد الفرضی/ ج 2/ 56

عبید اللّه موسی/ ج 6/ 71، ج 8/ 61، 95، 101، 102، 288

عبید اللّه موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

العبیدلی/ ج 5/ 355، 357، 365، 380، 384، 386، 398، 400، ج 7/ 208، 244، ج 12/ 241

عبید الهروی/ ج 3/ 123، ج 18/ 420

عبیس بن هشام/ ج 19/ 305

عتاب بن صهیب/ ج 9/ 293

عتبه/ ج 2/ 216، ج 7/ 220، 325، ج 19/ 549، ج 22/ 102

عتبه أبو معاذ البصری/ ج 8/ 109

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:233

عتبه الأزهری/ ج 4/ 165

عتبه بن أبی سفیان/ ج 11/ 29

عتبه بن أبی لهب/ ج 2/ 202، ج 10/ 174، 278، ج 17/ 39، 424، ج 21/ 264

عتبه بن أبی وقاص/ ج 2/ 254، 262

عتبه بن الأزهری/ ج 3/ 236، 284

عتبه بن ثمامه/ ج 21/ 25

عتبه بن ربیعه/ ج 2/ 197، 199، ج 8/ 77، 152، 168، 171، 189

عتبه بن رویم/ ج 8/ 265

عتبه بن عبد اللّه/ ج 9/ 132

عتبه بن مسعود/ ج 13/ 402

عتبه بن معاذ/ ج 17/ 249

عتبه بن یقظان/ ج 18/ 214

عتو بن أوسوا الیهودی/ ج 1/ 305

عتیبه بن أبی لهب/ ج 2/ 202

عتیق بن عائذ المخزومی/ ج 21/ 372، 399

عتیق بن یعقوب/ ج 18/ 66

عثمان/ ج 8/ 272، ج 13/ 184، ج 17/ 274، ج 18/ 106، ج 19/ 401، ج 24/ 287

عثمان بن أبی شیبه/ ج 5/ 48، 52، 53، ج 6/

107، 224، ج 8/ 61، 145، 236، 283، 319، 321، ج 17/ 175، 288، ج 18/ 80، 87، 337، ج 19/ 102، 110، 240، ج 20/ 75، 326، 471، ج 21/ 597، ج 22/ 419، 581، ج 24/ 198

عثمان بن أبی الکنات/ ج 6/ 220

عثمان بن أحمد/ ج 3/ 46، 345، ج 4/ 167، ج 8/ 186، 187، ج 10/ 25، 70، 90، ج 18/ 98، 266

عثمان بن أحمد الدقاق/ ج 6/ 71، ج 24/ 34، 40

عثمان بن جبله/ ج 24/ 188

عثمان بن حنیف/ ج 9/ 88، ج 10/ 256، ج 12/ 74، 196، 225، 337، 338، 387، 419، 509، 517، ج 13/ 171، 172، 274، 328

عثمان بن خالد/ ج 6/ 167

عثمان بن سعید/ ج 3/ 51، ج 7/ 157، ج 8/ 375، ج 9/ 153، 280، ج 12/ 199، ج 17/ 127، ج 18/ 285، ج 19/ 113، 406، 407، ج 20/ 133، 309، 442، ج 24/ 264 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 233 فهرس الأعلام ..... ص : 47

مان بن سعید الدارمی/ ج 5/ 332

عثمان بن سعید القنعی/ ج 5/ 35

عثمان بن سعید المزی/ ج 5/ 224، 331، ج 6/ 228

عثمان بن عبد الرحمن/ ج 2/ 21، ج 24/ 75

عثمان بن عبد اللّه/ ج 8/ 204، ج 22/ 584

عثمان بن عبد اللّه العثمانی/ ج 6/ 205

عثمان بن عبد اللّه القدسی الشامی/ ج 6/ 205

عثمان بن عبد اللّه القرشی/ ج 6/ 179

عثمان بن عفان/ ج 1/ 169، ج 2/ 202، 203، 235، 236، 240، 241، 258، 283، 284، 285، 286، 287، ج 3/ 10، 117، 123، 131، 133، 196، 211، 216، 233،

238، 278، 294، 352، 383، 386، 387، 399، 404، 405، ج 4/ 31، 65، 66، 71، 72، 81، 99، 103، 176، 192، 202، 208، 231، 240، 362، 444، 492، 511، 525، ج 7/ 219، ج 8/ 12، 20، 21، 81، 244، 320، 362، ج 9/ 18، 22، 87، 180، 203، 238، 239، 316، ج 10/ 104، 133، 154، 157، 168، 214، 246، 309، 314، 316، 317، 322، 361، 366، ج 11/ 51، 243، ج 12/ 46، 67، 144، 159، 172، 192، 215، 219، 238، 251، 281، 305، 315، 368، 380، 394، 407، 409، 411، 461، 470، 475، 488، 489، 491، 492، 509، 511، 512، 514، 518، 519، 520، 521، 522، 524، 525، 530، 548، 554، ج 13/ 22، 34، 51، 65، 76، 77، 78، 79، 108، 109، 131، 132، 153، 154، 160، ج 14/ 149، 182، ج 16/ 278، 290، ج 17/ 58، 68، 71، 87، ج 18/ 44، 66، 117، 166، 198، 211، ج 19/ 35، 113، 431، 524، 554، ج 20/ 89، 151، 197، 198، 199، 218، 227، 241، 261، 270، ج 21/ 173، 223، 237، 264، 295، 324،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:234

ج 22/ 540، 554، 580، 601، ج 24/ 165، 241

عثمان بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 7/ 261

عثمان بن عمر/ ج 5/ 24، 26، 32، 33، ج 8/ 106، 107، 288، ج 14/ 370، ج 18/ 25، ج 20/ 422، ج 21/ 15، 24، ج 22/ 567

عثمان بن عمران/ ج 2/ 38، ج 9/ 104، 178، ج 13/ 238، 320، ج 20/ 26

عثمان بن عمر بن فارس/

ج 14/ 340

عثمان بن عمرو/ ج 14/ 340، 349

عثمان بن عیسی/ ج 17/ 256، 495، ج 20/ 154، 416، ج 21/ 64، ج 24/ 283

عثمان بن مالک/ ج 21/ 407

عثمان بن محمد/ ج 8/ 53، 55، ج 12/ 116، ج 19/ 388، ج 21/ 153

عثمان بن محمد الألثغ/ ج 18/ 44

عثمان بن محمد البصری/ ج 18/ 505

عثمان بن محمد بن أبی شیبه/ ج 18/ 106، 485

عثمان بن محمد بن یوسف/ ج 3/ 221

عثمان بن محمد العلاف/ ج 2/ 46

عثمان بن مظعون/ ج 2/ 271، ج 8/ 33، 392، ج 20/ 374

عثمان بن المغیره/ ج 1/ 313

عثمان بن الموفق/ ج 3/ 248، ج 6/ 58، ج 8/ 175، ج 10/ 43، ج 17/ 284، 520، ج 18/ 251، 272، 502، ج 19/ 405، ج 20/ 321، 393، 469، ج 24/ 39

عثمان بن الهیثم/ ج 8/ 347، ج 19/ 469

عثمان الحرث بن الحکم/ ج 12/ 517

عثمان ده ده/ ج 16/ 9، 20

عجاج بن الحلاحل/ ج 9/ 60

العجلان/ ج 20/ 245

العجلونی/ ج 20/ 20، 130

العجلی/ ج 7/ 352، ج 10/ 87، ج 15/ 237، ج 22/ 84

العجوزه/ ج 21/ 486

عجوزه نبطیه/ ج 7/ 12، 27، 28، ج 22/ 429، 449

عجیبه بنت أبی بکر محمد بن أبی غالب/ ج 6/ 205

عداس الراهب/ ج 21/ 369، 377

عدنان/ ج 1/ 284

عدنان بن أدد/ ج 21/ 268، 422

السید عدنان بن الشبر الموسوی البحرانی/ ج 23/ 277

عدنان بورنیا/ ج 23/ 123

عدنان درخشان/ ج 23/ 195، ج 23/ 123

عدنان الزعفرانی/ ج 23/ 96

السید عدنان الغریفی/ ج 19/ 369

العدنی/ ج 4/ 192

العدوی/ ج 5/ 12، 151، ج 20/ 98

عدی بن ثابت/ ج 3/ 43، 370،

ج 6/ 56، 160، 220، 251، ج 17/ 70، 73

عدی بن حاتم/ ج 9/ 88، ج 10/ 140، 238

عدی بن عبد الرحمن/ ج 5/ 280

عذراء الأنصاری/ ج 23/ 103، 217، 271

العراقی/ ج 20/ 250

عرّام بن الأصبع السلمی/ ج 12/ 13، 32، ج 21/ 506

العرضی/ ج 4/ 262

عرقده/ ج 18/ 72

عروه/ ج 2/ 20، 47، 239، 240، ج 4/ 263، ج 11/ 133، 149، 154، 155، ج 12/ 187، 188، 197، 198، 199، 288، ج 14/ 312، 350، 352، 357، 375، 376، 378، ج 15/ 181، 196، 255، 256، 267، 284، 294، 298، 319، 322، 323، 324، 328، 330، 337، ج 19/ 90، 106، ج 20/ 442، 538، ج 24/ 35، 189، 201، 203، 206

عروه (ابن أخی شعیب)/ ج 22/ 368

عروه البارقی/ ج 2/ 49

عروه البرّاض/ ج 12/ 564، 565

عروه بن أبی جعد/ ج 9/ 88

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:235

عروه بن خارجه/ ج 22/ 530

عروه بن رویم/ ج 8/ 115، 139، 191، ج 20/ 373

عروه بن الزبیر/ ج 9/ 36، 37، 198، 274، ج 10/ 74، 85، 86، 88، 90، 91، 161، 213، ج 13/ 41، 43، 44، 51، 115، 153، 205، 207، 231، 260، 262، ج 17/ 96، 99، 100، 467، ج 20/ 365، 422، ج 21/ 210، 327، 328، 426

عروه بن عبید/ ج 8/ 291، ج 17/ 343

عروه بن فیروز/ ج 5/ 175، 188، 189

عروه الرحال بن عقبه/ ج 12/ 564

العریضی/ ج 20/ 427

العز بن عبد السلام/ ج 8/ 97، ج 24/ 205

عز الدین/ ج 18/ 384

السید عز الدین الحسینی الزنجانی/ ج 23/ 166، 179

عز الدین سلیم- عبد الزهراء عثمان محمد

عز الدین

عبد السلام/ ج 2/ 185، ج 3/ 276

عزرائیل (ملک الموت)/ ج 1/ 280، 281، ج 2/ 298، ج 3/ 136، 162، 249، 331، 409، ج 4/ 505، 526، ج 5/ 303، ج 8/ 90، 196، ج 9/ 94، 322، 343، ج 10/ 100، 321، ج 14/ 60، 77، ج 15/ 85، 92، ج 18/ 359، ج 20/ 14، 76، 77، ج 21/ 215، 247، 518، ج 24/ 256

العزرمی/ ج 24/ 34

عزیر/ ج 11/ 176، 228، ج 18/ 214

عزیز النبی علیه السّلام/ ج 6/ 310

عزیز بن أیوب/ ج 7/ 210

عزیز بن عبد الحمید/ ج 1/ 313

السید عزیز الطباطبائی/ ج 6/ 340

السید عزیز اللّه الإمامه الکاشانی/ ج 23/ 150، 253

عزیز اللّه العطاردی/ ج 23/ 102، 115، 222، 263

العزیزی/ ج 18/ 499

العسقلانی/ ج 2/ 39، ج 4/ 188، 191، 423، ج 9/ 289، ج 16/ 61، 184، ج 20/ 19، 126، ج 22/ 137

العسکری/ ج 18/ 385، ج 20/ 52، ج 22/ 147

عشرت الرحمانی/ ج 23/ 219

العصفری/ ج 6/ 149، 150

العصماء أم المنذر/ ج 2/ 257

عصمه بن أبی عصمه/ ج 2/ 58، 138

عصمه بن سلیمان/ ج 21/ 504

عصمت الکیسویان/ ج 23/ 183

عطاء/ ج 5/ 418، ج 6/ 160، ج 7/ 85، ج 12/ 133، ج 19/ 225، 425، 432، 435، ج 20/ 306، 312، ج 21/ 45، 361، ج 22/ 81، 165، 194، 196، ج 24/ 34، 35، 40، 73

عطاء بن أبی رباح/ ج 3/ 321، 342، ج 8/ 385، ج 17/ 134، 351، 521، ج 18/ 17

عطاء بن السائب/ ج 2/ 149، ج 4/ 259، 260، 262، 263، 268، 290، ج 17/ 119، 123، 158، 179، 213،

300، 301، 368، 405، ج 20/ 203، ج 22/ 211، ج 24/ 222

عطاء بن عجلان/ ج 5/ 332

عطاء بن مسلم/ ج 6/ 186، 230، 258

عطاء بن یسار/ ج 5/ 41، 192، ج 6/ 252، ج 16/ 106، ج 17/ 88، ج 18/ 25

عطاء حسینی بک/ ج 3/ 62

عطاء الخراسانی/ ج 5/ 109

عطاء اللّه الحسینی/ ج 12/ 231، ج 24/ 126

العطار/ ج 3/ 247، ج 16/ 27، ج 18/ 187، ج 22/ 557

عطیه/ ج 5/ 38، ج 6/ 82، 224، 252، ج 17/ 93، 319، ج 22/ 75، 79، 82، 136، 530

عطیه (أبو المعدل)/ ج 8/ 31

عطیه بن نجیح/ ج 7/ 221، 224

عطیه الطفاوی/ ج 8/ 202

عطیه العفاوی/ ج 18/ 16، 17، 47

عطیه العوفی/ ج 8/ 49، 221، 329، 348، ج 12/ 102، 116، 118، 127، 130، 131، 132، 135، 136،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:236

146، 319، 363، 543، ج 13/ 155، 189، 191، 321، 391، 396، ج 14/ 43، ج 18/ 13، 17، 25، 33، 46، 49، ج 19/ 62، 230، 422، 429، 448، 469، ج 20/ 283

عفان/ ج 4/ 262، 263، ج 5/ 109، 191، 192، 203، ج 6/ 119، 185، 197، 243، ج 8/ 34، 177، 391، 393، ج 17/ 119، 158، 229، 325، 405، ج 18/ 16، ج 22/ 211، ج 24/ 69، 128، 192، 251، 252

عفان بن مسلم/ ج 6/ 126، ج 16/ 107، 108، ج 21/ 88

عفت الشریعتی الکرمانی/ ج 23/ 75

عفوه/ ج 8/ 216، ج 14/ 112

عفیف الدین/ ج 22/ 431، 512

عفیف النابلسی/ ج 23/ 269

عقبه بن أبی/ ج 20/ 396

عقبه بن أبی معیط/ ج 2/ 197، 199،

ج 8/ 11، 77، 152، 167، 168، 169، 171، 189، 191، 390

عقبه بن خالد/ ج 6/ 76، 151

عقبه بن سعد/ ج 3/ 235، 411

عقبه بن عامر الجهنی/ ج 6/ 141، ج 9/ 88، ج 18/ 89

عقبه بن علقمه/ ج 17/ 136، 455

عقبه بن قبیصه/ ج 6/ 251

عقبه بن معیط/ ج 21/ 407

عقبه بن مکرم/ ج 3/ 181، 196، ج 4/ 316

عقبه الهجری/ ج 19/ 46، 47

عقیل/ ج 2/ 46، ج 11/ 149، ج 12/ 199، ج 13/ 44، ج 15/ 181، 204، 255، 322، 328، ج 18/ 244، ج 21/ 37، ج 24/ 190، 196

عقیل الأنصاری/ ج 5/ 271

عقیل بن أبی طالب/ ج 2/ 190، 191، ج 3/ 136، 211، 253، 270، 295، 321، ج 4/ 206، 306، 310، 321، 373، 417، 421، 434، 476، 482، 488، ج 6/ 317، ج 7/ 208، 244، 265، ج 9/ 14، 113، 292، 305، ج 10/ 131، ج 11/ 78، ج 12/ 374، 498، ج 14/ 224، 259، ج 15/ 148، 152، 224، 246، 249، 252، 258، 266، 291، 300، 309، 333، ج 16/ 29، 84، 277، 281، 291، ج 20/ 131، ج 22/ 14، 97، ج 24/ 210، 228

عقیل بن الحسین/ ج 12/ 133، ج 24/ 90، 270، 282

عقیل بن خالد/ ج 10/ 86، ج 14/ 316

عقیل بن شهاب/ ج 13/ 43

عقیل بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

عقیل بن نصر اللّه/ ج 16/ 238

عقیل بن یحیی/ ج 19/ 194

عقیل الخسروی/ ج 23/ 169

عقیل (الراوی)/ ج 22/ 101، 102، 138، 164

العقیلی/ ج 3/ 160، ج 10/ 165، ج 16/ 107، ج 18/ 431، ج 20/

291، 358، 359

العقیلی الرسمداری/ ج 11/ 248

عکاشه/ ج 8/ 199، ج 9/ 248، 272

العکبری/ ج 8/ 205، ج 17/ 467، 521، ج 24/ 37

عکرمه/ ج 3/ 38، 72، 101، 246، 247، 363، ج 4/ 156، 168، 169، 171، 172، 173، 179، 188، 189، 190، 211، 213، 219، 266، 294، 377، 394، 395، 406، ج 5/ 53، 55، 68، 88، 104، 105، 11، 327، 332، ج 6/ 48، 157، ج 7/ 315، ج 8/ 42، 63، 109، 113، 114، 134، 187، 277، ج 9/ 106، ج 13/ 184، ج 14/ 158، 355، 369، ج 15/ 318، ج 16/ 22، ج 17/ 209، 214، 217، 227، 249، ج 18/ 21، 89، 90، ج 19/ 180، 183، ج 20/ 201، 365، 382، ج 21/ 246، ج 22/ 88، 139، 166، ج 24/ 179، 267

عکرمه بن عمار/ ج 24/ 228

العلاء/ ج 14/ 67، ج 17/ 65

العلاء بن الحضرمی/ ج 12/ 329

العلاء بن رزین/ ج 19/ 304، ج 22/ 188، 221

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:237

العلاء بن عبد الرحمن/ ج 1/ 254

العلاء بن محمد بن زکریا/ ج 7/ 139

العلاء بن المسیب/ ج 8/ 66، 133، 134، 280، 334

العلاء بن هلال/ ج 5/ 48

علاء الدوله السمنانی/ ج 19/ 474

علاء الدین/ ج 18/ 384

علاء الدین پاسارگادی/ ج 23/ 247

علاء الدین الحلی/ ج 7/ 12، 21، 32، 33، ج 10/ 113، 248، ج 14/ 178، ج 20/ 19، 128

علاء الدین السید زاده/ ج 23/ 127

علاء الدین محمد بن أبی بکر/ ج 5/ 23

العلائی/ ج 5/ 75

علاق أبی مسلم/ ج 24/ 165

العلّانی/ ج 19/ 217

علان بن عبد الصمد/ ج 17/ 354

العلانی/ ج 17/

269

علباء بن أحمر الیشکری/ ج 3/ 34، 35، 337، 350، 356، ج 4/ 183، 192، 297، ج 19/ 180، 524، 570، ج 24/ 267

علج بن أحمد/ ج 18/ 89، 383

علقمه/ ج 3/ 113، 156، 157، 158، 225، ج 4/ 238، 241، 319، 345، 505، 529، ج 6/ 179، 232، 233، 249، ج 8/ 204، ج 9/ 351، ج 17/ 111، ج 18/ 452، 453، ج 20/ 172، 173، ج 21/ 37، 194، ج 22/ 102

علقمه بن عبد اللّه/ ج 19/ 47

علوان/ ج 4/ 314، ج 9/ 339

علوان بن داود/ ج 10/ 165، 191، ج 17/ 38

العلوی/ ج 7/ 281، ج 11/ 12، 38، 39، 203، 210، ج 12/ 358، 359، 360، ج 14/ 12، 33، ج 15/ 10، 21، ج 20/ 152، 211، ج 21/ 182، ج 22/ 44

السیده العلویه/ ج 21/ 481

العلوی الحضرمی/ ج 22/ 520، ج 24/ 248

العلوی الرافعی/ ج 5/ 12، 150

العلوی الشاعر/ ج 16/ 277

العلوی فی معتمر بغداد/ ج 10/ 106، 112، 178، 179، 245

العلوی المصری/ ج 24/ 102

علی/ ج 4/ 337، ج 5/ 215، 247، ج 6/ 219، 224، 229، ج 18/ 510، ج 20/ 332، 521، ج 21/ 37، ج 22/ 101، 164، ج 24/ 54، 80

السید علی/ ج 22/ 497

علی آل إسحاق الخوئینی/ ج 23/ 202

علی أبو الحسنی المنذر/ ج 23/ 117

علی أحمدپور/ ج 23/ 263

علی الأحمدی المیانجی/ ج 23/ 193

علی (أخو دعبل)/ ج 21/ 282

العلیاری/ ج 2/ 98، ج 15/ 11، 23

العلیاری التبریزی/ ج 17/ 480

علی الأزدی/ ج 21/ 614

علی الأسدی/ ج 23/ 183

علی الإسلامی/ ج 23/ 115، 133

علی أشرف المؤیدی/ ج 23/ 130

علی أصغر الإبراهیمی/ ج

23/ 244

علی الأصغر بن الحسین علیه السّلام (الرضیع)/ ج 10/ 123

علی أصغر الخواجوی گلوگاهی/ ج 23/ 57، 228

علی أصغر یونسیان (الملتجی)/ ج 23/ 152

علی أکبر بابا زاده/ ج 23/ 91، 173

علی أکبر البرقعی القمی/ ج 23/ 251

علی أکبر بن الحسین علیه السّلام/ ج 6/ 285، 304، ج 7/ 94، 316

علی أکبر بن بابا التبریزی/ ج 11/ 216

علی أکبر بن الحسین النهاوندی/ ج 23/ 191، 292

السید علی أکبر بن محمد جعفر الحسنی الحسینی الیزدی/ ج 23/ 180

علی أکبر پیروی/ ج 23/ 82، 94، 249

علی أکبر التراب الشیرازی/ ج 23/ 78

علی أکبر التلافی/ ج 23/ 113، 229، 272

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:238

علی أکبر الحائری تبار القحطانی/ ج 23/ 291

علی أکبر الحسینی/ ج 23/ 248

علی أکبر الحسینی الخراسانی/ ج 23/ 279

السید علی أکبر الحسینی الیزدی/ ج 23/ 33، 226

علی أکبر دهخدا/ ج 2/ 92، 113، ج 7/ 212، 299، ج 10/ 86، ج 12/ 13، 29، ج 17/ 257، 440، ج 18/ 326، 367، 375، 376، 423، 427

علی أکبر الرشاد/ ج 23/ 136

علی أکبر الزمانی نژاد/ ج 23/ 149

السید علی أکبر السجادی پور الزهرائی/ ج 23/ 79

علی أکبر السقایی/ ج 23/ 212

علی أکبر الشیرازی/ ج 23/ 221

علی أکبر الصاحبی فرد/ ج 23/ 186

السید علی أکبر صداقت/ ج 23/ 264

علی أکبر القمی/ ج 22/ 493

علی أکبر المحمدی/ ج 23/ 57

علی أکبر المغیثی پور/ ج 23/ 241

علی أکبر مهدی پور/ ج 23/ 49، 50، 108، 120، 138، 169، 240، 248

علی أکبر النهاوندی/ ج 2/ 61، ج 9/ 337، 344، ج 10/ 166، 218، 268، ج 12/ 91

علی أکبر الهاشمی الرفسنجانی/ ج 23/ 160

علی أمین/ ج 10/ 223

علی الأنصاری الخوئینی/ ج 23/ 147

علی

أنور بن علی أکبر الحنفی الکاکوئی الهندی/ ج 23/ 138

علی أنور شاه القلندر/ ج 23/ 125

علی البدری/ ج 23/ 119، 134

علی البشارتی/ ج 23/ 64

علی البغدادی/ ج 22/ 431، 501، 505

علی البلادی البحرانی/ ج 14/ 26، 232، ج 15/ 87، ج 24/ 93

علی بن آل یوسف الخطی/ ج 11/ 191، 309

علی بن إبراهیم بن عیسی/ ج 6/ 230، 258

علی بن إبراهیم بن هاشم القمی/ ج 2/ 23، 35، 55، 287، 289، ج 3/ 16، 28، 110، 305، 306، ج 4/ 133، 155، ج 5/ 70، 78، 82، 85، 115، 176، 216، 240، ج 6/ 99، 107، 115، ج 7/ 79، 99، 123، 144، 198، 208، 232، 251، 257، 278، 279، ج 8/ 50، 58، 65، 66، 81، 118، 153، 156، 236، 255، 283، 316، 333، 344، 349، 382، ج 9/ 67، 83، 158، 262، 286، ج 12/ 69، 102، 149، 183، ج 13/ 23، 138، ج 14/ 240، 247، 248، 338، ج 15/ 161، 199، 228، ج 16/ 51، ج 17/ 51، 77، 352، 376، 403، 453، 482، 495، ج 18/ 78، 159، 202، 220، 243، 250، 285، 405، 451، ج 19/ 43، 81، 82، 83، 97، 131، 148، 279، 306، 322، 328، 336، 375، 387، 427، 448، 507، ج 20/ 34، 74، 75، 174، 182، 221، 225، 227، 252، 238، 252، 254، 277، 283، 376، 377، 396، 398، 527، ج 21/ 64، 106، 136، 243، 446، 450، 472، 493، 494، 495، 496، ج 22/ 72، 100، 136، 145، 167، 221، 279، 585، ج 24/ 35، 56، 78، 240، 256، 276

علی بن إبراهیم بن حماد/

ج 4/ 314

علی بن إبراهیم بن سلیمان/ ج 1/ 273

علی بن إبراهیم بن منصور/ ج 18/ 37

علی بن إبراهیم العلوی/ ج 3/ 157، ج 4/ 345، 472

علی بن إبراهیم القاضی/ ج 1/ 253

علی بن أبی بکر/ ج 8/ 277

علی بن أبی تمیم/ ج 6/ 229

علی بن أبی جاره القزوینی/ ج 8/ 315

علی بن أبی جید/ ج 22/ 227

علی بن أبی الحسن/ ج 16/ 238

علی بن أبی حمزه البطائنی/ ج 2/ 204، ج 3/ 123، ج 4/ 332، ج 6/ 238، ج 7/ 165، 166، ج 8/ 125، ج 9/ 111، 359، ج 14/ 269، ج 14/ 268، ج 15/ 188، 189، ج 15/ 306، 317، ج 16/ 188،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:239

ج 19/ 81، ج 19/ 307، 310، 320، 321، ج 20/ 40، 384، ج 20/ 384، ج 20/ 89، 93، 185، 515، 518، ج 21/ 107، ج 21/ 91، 227، 385، ج 22/ 280

علی بن أبی سیف المدائنی/ ج 23/ 31، 61

علی بن أبی عبد اللّه/ ج 2/ 21، ج 8/ 188، ج 20/ 23، 140، 536

علی بن أبی علی المعدل/ ج 4/ 508

السید علی بن أبی القاسم الهنوی القمی اللاهوری/ ج 23/ 283

علی بن أحمد/ ج 3/ 64، 66، ج 8/ 150، 202، ج 9/ 110، 118، 278، ج 13/ 44، ج 15/ 119، 120، 160، 188، 317، 325، ج 16/ 31، 135، 188، ج 17/ 284، 321، 350، ج 18/ 463، 471، ج 19/ 216، 281، 429، ج 20/ 46، 89، 238، 321، 469، ج 21/ 107، 185، 243، ج 22/ 45، 350، ج 24/ 103

علی بن أحمد الأهوازی/ ج

2/ 282، ج 8/ 41، 51

علی بن أحمد البغدادی/ ج 3/ 221

علی بن أحمد بن حمویه/ ج 20/ 238

علی بن أحمد العاصمی/ ج 14/ 50، 94، 243، ج 15/ 120، 196

علی بن أحمد بن أحمد/ ج 14/ 17

علی بن أحمد بن البسری/ ج 6/ 131

علی بن أحمد بن بسطام/ ج 6/ 230

علی بن أحمد بن البندار/ ج 24/ 34، 53، 56

علی بن أحمد بن بشر/ ج 24/ 94

علی بن أحمد بن الحسن/ ج 5/ 49، ج 6/ 126

علی بن أحمد بن حمویه الحلوانی/ ج 24/ 269

علی بن أحمد بن الدری/ ج 2/ 243

علی بن أحمد بن الصالح/ ج 24/ 235

علی بن أحمد بن عبدان/ ج 4/ 168، ج 5/ 24، 33، 88، ج 24/ 201

علی بن أحمد بن عبد اللّه/ ج 24/ 86

علی بن أحمد بن محمد بن عمران الدقاق/ ج 3/ 196، ج 6/ 182

علی بن أحمد بن موسی/ ج 3/ 61، ج 8/ 341، ج 14/ 18، ج 17/ 45، ج 18/ 455، ج 19/ 116

علی بن أحمد بن موسی بن الإمام الجواد علیه السّلام/ ج 11/ 17

علی بن أحمد بن موسی بن الإمام الصادق علیه السّلام/ ج 11/ 55، 74، 205

علی بن أحمد بن موسی الدقاق/ ج 6/ 134، ج 13/ 32

علی بن أحمد بن نوح/ ج 3/ 184، 274

علی بن أحمد بن یوسف/ ج 3/ 235

علی بن أحمد الحلوانی/ ج 24/ 268

علی بن أحمد الطائی/ ج 5/ 79، ج 9/ 71، 160

علی بن أحمد العاصمی/ ج 2/ 120، ج 3/ 340، ج 5/ 220، ج 10/ 91، ج 18/ 47

علی بن أحمد العجلی/ ج 3/ 29، ج 9/ 253

علی بن أحمد

الغسانی/ ج 3/ 157، ج 4/ 345

علی بن أحمد الکرباسی/ ج 3/ 168

علی بن أحمد الکوفی/ ج 11/ 123، ج 12/ 171، 399، 401

علی بن أحمد المدینی/ ج 4/ 165

علی بن أحمد النیشابوری/ ج 7/ 68، ج 19/ 502

علی بن أحمد الواحدی/ ج 8/ 110، ج 19/ 236، 396

علی بن أحمر الیشکری/ ج 4/ 182

علی بن أسباط/ ج 3/ 38، 149، 176، ج 4/ 255، 466، ج 9/ 309، 359، ج 10/ 225، ج 12/ 539، 540، 541، ج 14/ 124، ج 17/ 195، 396، ج 18/ 298، ج 19/ 320، ج 20/ 381، 422، 518، ج 22/ 182، 250، 372

علی بن إسحاق/ ج 24/ 198

علی بن إسحاق بن عماره/ ج 20/ 124

علی بن إسحاق المخرمی/ ج 6/ 245

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:240

علی بن إسماعیل/ ج 5/ 240، ج 8/ 53، ج 14/ 74، ج 16/ 239، ج 18/ 184، 218، 228، ج 19/ 313، 314، ج 22/ 111

علی بن إسماعیل بن یقطین/ ج 8/ 87، 399، ج 10/ 302

علی بن عبد العالی الکرکی/ ج 17/ 44

علی بن أنجب عبید اللّه بن الخازن/ ج 1/ 215، ج 2/ 205، ج 3/ 283، ج 4/ 164، ج 6/ 58، 134، ج 8/ 41، ج 11/ 55، 205، ج 11/ 55، 205، ج 13/ 32، ج 14/ 18، ج 18/ 455، ج 19/ 281، ج 20/ 27، 89

علی بن بابویه القمی/ ج 17/ 127، ج 20/ 44، 78، 162، 174، 225، 382، 500، ج 22/ 196، 197

علی بن بحر الکرمانی/ ج 2/ 290، ج 3/ 100، ج 4/ 28، ج 9/ 69، ج 17/ 402

علی

بن بذیمه/ ج 24/ 179

السید علی بن بنات/ ج 22/ 469

علی بن بندار/ ج 24/ 236

علی بن ثابت الدوالیبی/ ج 6/ 122، 256، ج 19/ 421

علی بن جریر/ ج 24/ 67

علی بن جزور/ ج 18/ 248

علی بن الجعد/ ج 4/ 314، ج 6/ 126، ج 9/ 339، ج 21/ 121، ج 22/ 141

علی بن جعفر/ ج 9/ 326، ج 22/ 54

علی بن جعفر الصادق علیه السّلام/ ج 3/ 149، 150، 151، 178، ج 6/ 72، 173، 184، 185، ج 7/ 103، 166، 264، ج 8/ 229، ج 11/ 56، ج 15/ 138، ج 18/ 447، ج 18/ 431، ج 20/ 51، 52، ج 21/ 55، 451، ج 24/ 28، 106، 23، 124، 125، 251

علی بن جعفر الحضرمی/ ج 9/ 333، ج 18/ 411

علی بن جمیل/ ج 18/ 267

علی بن الجنید/ ج 7/ 352

علی بن الجهد/ ج 5/ 113

علی بن جهم/ ج 3/ 304، 305

علی بن جیش/ ج 20/ 39

علی بن حاتم/ ج 13/ 185، ج 20/ 124، ج 22/ 249

علی بن حامد الوراق/ ج 7/ 231

علی بن حبشی بن قونی/ ج 9/ 253، ج 20/ 332، ج 22/ 350، 412، 603

علی بن حبیش/ ج 9/ 109، ج 18/ 439، ج 19/ 349، ج 21/ 49

علی بن حجر بن إیاس/ ج 24/ 192

علی بن حدید/ ج 1/ 232

علی بن حرب الطائی/ ج 6/ 124، 138، ج 8/ 395، ج 19/ 260، ج 20/ 463، ج 22/ 167

علی بن الحربی/ ج 4/ 167

علی بن الحزور/ ج 3/ 107، ج 9/ 40، ج 17/ 296، ج 22/ 568

علی بن حسان الواسطی/ ج 5/ 244، 286، ج 6/ 276،

ج 13/ 184، 395، ج 14/ 157، ج 18/ 165، ج 19/ 536، ج 20/ 177، 178، 243، 278، ج 21/ 237، 387، ج 22/ 83، 88، 136، 368

علی بن الحسن/ ج 1/ 328، ج 5/ 317، ج 7/ 261، 263، ج 8/ 122، 187، ج 9/ 85، 268، ج 14/ 36، ج 16/ 71، ج 18/ 183، 189، 246، ج 19/ 44، 148، 220، 230، 317، 342، ج 20/ 238، ج 21/ 363، 451، ج 22/ 550، 551، 554، 585

علی بن الحسن الأشکلی/ ج 17/ 322

علی بن الحسن البزاز/ ج 17/ 296، 321

علی بن الحسن البغدادی/ ج 6/ 208

علی بن الحسن بن الأشکی/ ج 8/ 352

علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 19/ 343

علی بن الحسن بن شاذویه/ ج 12/ 112، ج 19/ 340

علی بن الحسن الشافعی/ ج 19/ 332

علی بن الحسن بن العباس/ ج 18/ 383

علی بن الحسن بن علی علیه السّلام/ ج 18/ 101

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:241

علی بن الحسن بن علی بن عمر/ ج 24/ 28، 106

علی بن الحسن بن عمار/ ج 20/ 230

علی بن الحسن بن الفضال/ ج 4/ 528، 539، ج 12/ 499، ج 14/ 124، ج 18/ 226

علی بن الحسن بن محمد/ ج 14/ 347

علی بن الحسن بن منده/ ج 18/ 245

علی بن الحسن بن هبه اللّه/ ج 3/ 345، ج 4/ 167، ج 8/ 186

علی بن الحسن بن یوسف/ ج 7/ 145

علی بن الحسن الحبشی/ ج 16/ 13، 80، 81، 123، 158، 183، 219

علی بن الحسن الخازنی/ ج 1/ 234، ج 20/ 516

علی بن الحسن الخلعی/ ج

6/ 320

علی بن الحسن الدمشقی/ ج 24/ 230

علی بن الحسن الرازی/ ج 8/ 117

علی بن الحسن الزواری/ ج 2/ 98

علی بن الحسن السعدآبادی/ ج 13/ 184

علی بن الحسن الشافعی/ ج 9/ 257

علی بن الحسن الصوری/ ج 20/ 54

علی بن الحسن المنقری/ ج 1/ 299، ج 7/ 130

علی بن الحسین/ ج 4/ 263، 332، ج 5/ 90، 100، 265، 272، 322، 360، ج 7/ 79، ج 9/ 132، 164، ج 17/ 405، ج 18/ 192، 215، 218، 394، ج 20/ 79، 388، 428، ج 21/ 317، ج 22/ 38، 138، 549، 585، ج 24/ 90، 270، 282

علی بن الحسین أبو البرکات/ ج 18/ 163، ج 21/ 592

علی بن الحسین أبو نصر/ ج 19/ 287

علی بن الحسین الأمیر بن زید بن الحسین/ ج 12/ 249

علی بن الحسین البرقی/ ج 19/ 120

علی بن الحسین البلادی البحرانی/ ج 14/ 287، ج 23/ 288

علی بن الحسین بن أبی حرب/ ج 24/ 177

علی بن الحسین بن بابویه/ ج 3/ 247

علی بن الحسین بن الحسن بن الحسین السبحانی/ ج 19/ 326

علی بن الحسین بن رباط/ ج 1/ 233

علی بن الحسین بن شاذویه/ ج 8/ 244، 312

علی بن الحسین بن شفیق/ ج 5/ 112

علی بن الحسین بن علی علیه السّلام/ ج 4/ 481، ج 13/ 53

علی بن الحسین بن مردک/ ج 6/ 36، 224

علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمی/ ج 8/ 375، ج 9/ 280، ج 20/ 309، ج 24/ 281

علی بن الحسین بن یزید/ ج 12/ 133، 146

علی بن الحسین بن واقد/ ج 6/ 78

علی بن الحسین الجوزی/ ج 17/ 282، ج 19/ 233، ج 20/ 498، ج 22/ 274

علی

بن الحسین الحسینی الجوزی/ ج 9/ 257

علی بن الحسین الدرهمی/ ج 12/ 116

علی بن الحسین الراوی/ ج 19/ 308، 323

علی بن الحسین السعدآبادی/ ج 2/ 265، 310، ج 3/ 30، ج 6/ 25، ج 8/ 188، 236

علی بن الحسین الطحان/ ج 12/ 131

علی بن الحسین الغزنوی/ ج 3/ 61، ج 8/ 164، 167

علی بن الحسین القرشی/ ج 19/ 515

السید علی بن الحسین الموسوی/ ج 23/ 252

علی بن الحسین الهمدانی/ ج 1/ 248

علی بن الحکم/ ج 3/ 166، ج 4/ 158، ج 7/ 174، 187، 246، ج 8/ 350، ج 9/ 143، ج 16/ 71، ج 17/ 21، 203، 314، 443، 512، ج 19/ 310، 315، 324، 444، ج 22/ 179، 214

علی بن الحکیم/ ج 5/ 64، 71، 72، 75، 265، ج 6/ 120، ج 16/ 108، ج 20/ 70

علی بن حماد الخشاب/ ج 24/ 268، 269، 270

علی بن حماد الشاعر/ ج 10/ 112، 240، ج 19/ 50، ج 20/ 238

علی بن الحمد/ ج 20/ 238

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:242

علی بن حمزه/ ج 18/ 420

علی بن حمشاذ/ ج 20/ 238

علی بن الخازن الحائری/ ج 1/ 208، ج 8/ 382، ج 19/ 374

علی بن خالد/ ج 18/ 513

علی بن الخرور/ ج 8/ 117

علی بن خشرم/ ج 3/ 36، 165، 242، 335

علی بن خمارویه/ ج 22/ 586

علی بن داود الأسترآبادی/ ج 11/ 89، 249

علی بن دلدار علی الرضوی النصیرآبادی/ ج 23/ 257

علی بن رئاب/ ج 2/ 55، ج 19/ 105

علی بن رجب علی الروحانی الأصفهانی النجف آبادی/ ج 23/ 225

علی بن الخضر/ ج 24/ 48

علی بن داود القنطری/ ج 24/ 56

علی بن زیّات/ ج 20/ 244

علی بن

زید/ ج 6/ 112، 124، 125، 127، ج 8/ 34، 244، 391، 393، ج 16/ 107، 108، ج 17/ 421، ج 18/ 16، 19، 32، 118، 231، 485، 497، 504، ج 20/ 375، ج 21/ 88، ج 22/ 104، ج 24/ 241، 242

علی بن زید بن جدعان/ ج 17/ 93، ج 18/ 485

علی بن زید الخراسانی/ ج 22/ 65

علی بن سالم/ ج 12/ 498

علی بن سعد/ ج 22/ 549

علی بن سعید/ ج 3/ 45، 231، ج 6/ 65، ج 8/ 109، 182، ج 18/ 37، ج 19/ 253، 301، 302، 304، 305، 379

علی بن سعید الرازی/ ج 6/ 120، ج 24/ 227

علی بن سعید الکندی/ ج 5/ 104

علی بن سلیمان/ ج 19/ 320، ج 20/ 332، 518، ج 22/ 350، 603

علی بن سلیمان الزراری/ ج 9/ 253، 359

علی بن سماعه/ ج 1/ 233، ج 18/ 189

علی بن سنان الموصلی/ ج 1/ 214، ج 18/ 70

علی بن سهل/ ج 8/ 188

علی بن سوید/ ج 20/ 220، 251، 252

علی بن السیدی/ ج 16/ 239

علی بن شاذان/ ج 18/ 71

علی بن شبل/ ج 2/ 292، ج 3/ 143، ج 17/ 193، ج 20/ 400

علی بن شعیب/ ج 20/ 370، ج 21/ 126

علی بن شهمرد/ ج 20/ 238، ج 24/ 270

علی بن الشهید الأول/ ج 8/ 382، ج 19/ 374

علی بن صالح/ ج 5/ 224، 331، ج 6/ 71، 228، ج 17/ 122، ج 20/ 136، ج 22/ 597

علی بن صدر المشایخ/ ج 24/ 39

علی بن الصلت/ ج 22/ 204

علی بن ضمره/ ج 6/ 205

السید علی بن طاوس- السید ابن طاوس

السید علی بن ظاهر/ ج 14/ 108

علی بن عابس/

ج 6/ 120، ج 8/ 221، ج 12/ 146، ج 17/ 93، ج 22/ 79

علی بن عاصم/ ج 6/ 122، ج 7/ 287

علی بن العباس/ ج 6/ 71، ج 12/ 118، ج 13/ 238، 247، ج 20/ 23، 283، ج 21/ 177، 187، 201، 267، 462، ج 24/ 288

علی بن العباس البجلی/ ج 3/ 273

علی بن العباس المقانعی/ ج 12/ 146، ج 22/ 88

علی بن عبد الحمید الحسینی/ ج 22/ 457، 459

علی بن عبد الحمید الشاعر/ ج 7/ 50

علی بن عبد الحمید النجفی/ ج 22/ 474

علی بن عبد الرحمن/ ج 5/ 134، ج 19/ 549

علی بن عبد الرحمن بن محمد بن المغیره/ ج 16/ 108

علی بن عبد الصمد/ ج 7/ 115، ج 9/ 257، ج 20/ 498، ج 24/ 97

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:243

علی بن عبد العالی الکرکی/ ج 19/ 374

علی بن عبد العزیز/ ج 2/ 282، ج 3/ 122، 357، ج 4/ 331، 377، ج 5/ 104، 111، 113، 177، 183، 184، 188، 224، 331، ج 6/ 57، 118، 119، 120، 127، 164، 181، 251، 256، ج 7/ 288، ج 8/ 107، 226، 320، ج 11/ 123، ج 16/ 106، 107، ج 17/ 93، 233، 387، ج 18/ 25، 508، 509، ج 20/ 112، 365، ج 22/ 138، 165، ج 24/ 90، 267

علی بن عبد العزیز بن محمد الدولابی/ ج 23/ 128

علی بن عبد العزیز الخلیعی/ ج 14/ 178

علی بن عبد العالی المحقق الکرکی/ ج 8/ 382

علی بن عبد العظیم التبریزی الخیابانی/ ج 23/ 242

علی بن عبد اللّه/ ج 3/ 345، 370، ج 4/ 167، 332، ج 6/ 64، ج 8/ 186،

187، ج 9/ 160، ج 12/ 193، ج 13/ 53، ج 17/ 206، 298، 313، 343، ج 18/ 179، 227، ج 19/ 106، 254، 427، ج 22/ 63، 67، 88، 136، 167، ج 24/ 200

علی بن عبد اللّه بن أبی جراده/ ج 6/ 230

علی بن عبد اللّه بن أسد/ ج 22/ 161

علی بن عبد اللّه بن بشران/ ج 14/ 72

علی بن عبد اللّه بن جعفر الطیار/ ج 5/ 368، 370، 380

علی بن عبد اللّه بن الحسین/ ج 7/ 186، 245، 246، 293، 296، ج 8/ 291

علی بن عبد اللّه بن سنان/ ج 24/ 201

علی بن عبد اللّه بن العباس/ ج 5/ 65، 79، ج 22/ 101، ج 24/ 94

علی بن عبد اللّه بن مبشر/ ج 9/ 147

علی بن عبد اللّه بن محمد بن جراده/ ج 3/ 62

علی بن عبد اللّه بن میسر/ ج 19/ 251

علی بن عبد اللّه الجواد/ ج 7/ 208، 244، 315

علی بن عبد اللّه الحذاء/ ج 5/ 22

علی بن عبد اللّه الحسنی/ ج 9/ 290، ج 10/ 138، ج 11/ 32، 142، 200، 262

علی بن عبد اللّه الحسنیان/ ج 20/ 171

علی بن عبد اللّه الحسینی/ ج 5/ 422

علی بن عبد اللّه الزاغونی/ ج 6/ 131

علی بن عبد اللّه القاسانی/ ج 7/ 277

علی بن عبد اللّه محمد البرکی/ ج 9/ 42

علی بن عبد اللّه الوارق/ ج 3/ 173، 305، ج 7/ 181

علی بن عبد اللّه المدائنی/ ج 3/ 94

علی بن عبد الملک الرافعی/ ج 6/ 118

علی بن عبید اللّه الزاغونی/ ج 24/ 34، 38، 53

علی بن عتاب/ ج 5/ 83

علی بن عثمان بن خطاب بن مره بن مؤید/ ج 8/ 315، ج 19/

207، 221، 223

علی بن عثمان بن سعدویه/ ج 20/ 230

علی بن العزیز/ ج 20/ 104

علی بن عساکر/ ج 6/ 209

علی بن عقبه/ ج 16/ 187

علی بن عقیل بن محمد بن عقیل/ ج 2/ 125

علی بن علی/ ج 1/ 221

علی بن علی بن دعبل/ ج 5/ 44

علی بن علی المکی/ ج 17/ 93

علی بن علی نقی البحرانی الحائری السیرجانی/ ج 23/ 104

علی بن علی الهلالی/ ج 3/ 80، 85، 87، 88، 200، 223، 248، ج 8/ 209، 235، ج 10/ 42، 43، ج 14/ 362، 363، ج 18/ 251، ج 20/ 393

علی بن عمر/ ج 19/ 262، ج 21/ 177، 201، ج 24/ 268

علی بن عمر بن أحمد/ ج 8/ 61، 162، 235، ج 20/ 394

علی بن عمر بن أحمد بن مهدی/ ج 3/ 71، 84

علی بن عمر بن الحسن/ ج 4/ 452، ج 11/ 195

علی بن عمر بن الحسن بن علی بن مالک السیاری/ ج 5/ 14، 408، 421

علی بن عمر بن الحسین/ ج 9/ 213

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:244

علی بن عمر بن محمد بن الحسن الحربی/ ج 6/ 123

علی بن عمر بن محمد الحزنی/ ج 6/ 205

علی بن عمر الحربی السکری/ ج 6/ 250

علی بن عیاش/ ج 12/ 116

علی بن عیسی/ ج 6/ 115، ج 19/ 227

علی بن عیسی الإربلی/ ج 1/ 250، ج 2/ 205، ج 4/ 27، 47، 66، 138، 327، 329، 335، 381، ج 5/ 223، 259، 342، 356، 263، ج 8/ 66، ج 9/ 130، ج 10/ 14، 15، 44، 61، 74، ج 11/ 146، ج 12/ 316، 334، 491، ج 13/ 154، 170، 231، 320، ج 14/

38، 40، 133، 241، 318، ج 15/ 168، 184، 211، 260، 292، 301، 322، ج 16/ 19، 28، 195، 196، 256، ج 17/ 69، 201، 206، 492، 497، ج 18/ 269، 273، 274، 356، 366، 446، 461، 464، ج 21/ 207، 386، 389، ج 22/ 12، 80، ج 24/ 37، 49

علی بن عیسی بن أبی الفتح/ ج 2/ 205

علی بن عیسی الرمانی/ ج 13/ 94، 95

علی بن عیسی الکوفی/ ج 3/ 61

علی بن عیسی المؤذن/ ج 2/ 46

علی بن غراب/ ج 21/ 382

علی بن الفارقی/ ج 12/ 213، 248، 440، ج 13/ 335

علی بن فضال/ ج 12/ 375

علی بن الفضل/ ج 21/ 243، 244، ج 22/ 44، 45

علی بن فضل اللّه الجیلانی/ ج 5/ 209، ج 17/ 246، 375

علی بن فضیل/ ج 5/ 84

علی بن فلان بن أبی رافع/ ج 14/ 54، ج 15/ 141

علی بن قابوس/ ج 5/ 272، ج 22/ 551

علی بن قادم/ ج 6/ 33، 251، ج 8/ 226

علی بن القاسم/ ج 22/ 79

علی بن القاسم الکندری/ ج 12/ 146

علی بن ماجیلویه/ ج 18/ 163، 164، 196، 202، 406، ج 20/ 388

علی بن مالک السیاری/ ج 9/ 35، ج 10/ 169

علی بن المؤمّل الماسرجسی/ ج 6/ 126

علی بن المؤید/ ج 17/ 520

علی بن المبارک/ ج 4/ 219

علی بن المتبرک/ ج 19/ 550

علی بن المثنی الطهوری/ ج 3/ 273، ج 7/ 295، 296، ج 21/ 443

علی بن المحسن/ ج 8/ 137، ج 17/ 500، ج 22/ 450

علی بن المحسن التنوخی/ ج 3/ 216، ج 4/ 209، ج 6/ 48، ج 9/ 307

علی بن المحسن السرخسی/ ج 18/ 461

علی بن محمد/ ج 1/ 214،

307، ج 3/ 61، 64، 66، ج 5/ 71، 76، ج 6/ 85، 107، 115، 159، 178، 212، ج 8/ 137، 165، 194، 251، ج 9/ 134، 142، 263، 278، ج 16/ 27، 223، ج 17/ 78، 139، 359، ج 18/ 72، 98، 171، 208، 212، 243، 344، 404، ج 19/ 281، 282، 468، ج 19/ 387، ج 20/ 117، 404، 406، 529، ج 21/ 263، 317، 328، 345، 592، ج 22/ 38، 54، 64، 136، 249، 567

علی بن محمد أبو الحسن/ ج 21/ 456 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 244 فهرس الأعلام ..... ص : 47

ی بن محمد أبو القاسم/ ج 3/ 64

علی بن محمد بن أبی العلاء/ ج 6/ 229، 230

علی بن محمد بن أبی المقرئ/ ج 6/ 125

علی بن محمد بن أحمد/ ج 3/ 52، 232

علی بن محمد بن أحمد بن لؤلؤ/ ج 24/ 290

علی بن محمد بن أحمد بن نصیر/ ج 5/ 34

علی بن محمد بن إسماعیل/ ج 8/ 37، 55

علی بن محمد بن إسماعیل الطوسی/ ج 20/ 373

علی بن محمد بن بشار/ ج 3/ 184

علی بن محمد بن جعفر الأهوازی/ ج 22/ 582

علی بن محمد بن حبیبه/ ج 19/ 95

علی بن محمد بن الحسن/ ج 13/ 415، ج 14/ 238،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:245

ج 15/ 197

علی بن محمد بن الحسن بن علویه/ ج 5/ 80

علی بن محمد بن الحسن الوارق/ ج 24/ 44

علی بن محمد بن خالد/ ج 7/ 295

علی بن محمد بن الزرزور/ ج 22/ 457، 458

علی بن محمد بن سالم/ ج 5/ 408، ج 7/ 18، 86، 88، 91، ج 8/ 301، ج 10/

141، ج 11/ 31، 204، 262، ج 14/ 153، ج 20/ 131، ج 24/ 84، 148

علی بن محمد بن سلیمان/ ج 2/ 224، ج 8/ 156، ج 11/ 229، ج 20/ 160

علی بن محمد بن سیار/ ج 1/ 227

علی بن محمد بن عامر/ ج 1/ 301، ج 21/ 346

علی بن محمد بن عبد الصمد/ ج 17/ 282

علی بن محمد بن عبد اللّه/ ج 8/ 194، ج 12/ 541، ج 13/ 44، ج 18/ 249، ج 24/ 190

علی بن محمد بن عبد اللّه بن بشران/ ج 14/ 373

علی بن محمد بن عبید/ ج 8/ 176، 188

علی بن محمد بن علی/ ج 19/ 233، ج 20/ 498

علی بن محمد بن علی بن سعد الأشعری/ ج 24/ 61

علی بن محمد بن علی بن عبد الصمد/ ج 9/ 248، ج 22/ 274

علی بن محمد بن علی الحاتمی الزوزنی/ ج 2/ 282، ج 24/ 40

علی بن محمد بن علی المصیصی/ ج 24/ 33

علی بن محمد بن عنبسه/ ج 21/ 465

علی بن محمد بن عیسی/ ج 24/ 190

علی بن محمد بن عیینه/ ج 18/ 417

علی بن محمد بن قتیبه/ ج 1/ 265، ج 7/ 144، ج 8/ 346، ج 18/ 265

علی بن محمد بن قولویه/ ج 7/ 79

علی بن محمد بن ماجیلویه/ ج 7/ 162

علی بن محمد بن محمد/ ج 18/ 113

علی بن محمد بن محمود/ ج 6/ 205

علی بن محمد بن مخلّد الجعفی/ ج 1/ 221، ج 4/ 336، ج 19/ 390، ج 20/ 94، 165، 176، ج 22/ 86

علی بن محمد بن مقول/ ج 8/ 175

علی بن محمد بن موسی الدقاق/ ج 9/ 329

علی بن محمد بن مهرویه/ ج

2/ 281، ج 3/ 168، ج 5/ 45

علی بن محمد بن میمون/ ج 20/ 185

علی بن محمد بن نصر/ ج 24/ 191، 199

علی بن محمد بن هارون/ ج 3/ 91

علی بن محمد بن یحیی/ ج 4/ 472، ج 6/ 254

علی بن محمد بن یزید/ ج 20/ 166

علی بن محمد بن یوسف/ ج 4/ 339

علی بن محمد تقی المرعشی الشهرستانی/ ج 23/ 277

علی بن محمد الحسینی/ ج 3/ 177، ج 24/ 255

علی بن محمد الدینوری/ ج 14/ 109

علی بن محمد السعدی/ ج 24/ 269

علی بن محمد الشیبانی/ ج 5/ 24، 32، 33، 34

علی بن محمد العلوی/ ج 22/ 415

علی بن محمد القزوینی/ ج 3/ 96

علی بن محمد القصیری/ ج 6/ 228

علی بن محمد القمی/ ج 7/ 257

علی بن محمد الکاتب/ ج 13/ 132، ج 20/ 197

علی بن محمد الکنانی/ ج 2/ 19، 39

علی بن محمد الکوفی/ ج 2/ 37، ج 8/ 67

علی بن محمد الماوردی/ ج 14/ 375

علی بن محمد المدائنی/ ج 23/ 31

علی بن محمد المروزی/ ج 2/ 57، ج 8/ 116، ج 20/ 535

علی بن محمد المصری/ ج 14/ 373

علی بن محمد المقرئ/ ج 3/ 345، ج 4/ 169، 396، 397

علی بن محمد المهرجانی/ ج 24/ 190

علی بن محمد مهرویه القزوینی/ ج 24/ 40، 48، 50

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:246

علی بن محمد الهمدانی/ ج 4/ 209

علی بن محمد الهرمزانی/ ج 9/ 167، ج 13/ 53، ج 14/ 16، 156، 228، ج 15/ 18، 296، 304، ج 16/ 30، 70، 195، 198، ج 19/ 91

علی بن محمد موسی/ ج 7/ 289

علی بن محمود/ ج 13/ 51، ج 22/ 89

علی بن محیا/ ج 3/

220، ج 20/ 330، ج 21/ 449

علی بن مخلّد/ ج 5/ 79، ج 9/ 159، ج 19/ 258، ج 22/ 63

علی بن المدنی/ ج 9/ 240

علی بن المدینی/ ج 6/ 125، ج 20/ 238، ج 24/ 189، 269

علی بن المذهب/ ج 6/ 32

علی بن مردک/ ج 6/ 59، 179

علی بن مسکان/ ج 16/ 195

علی بن مسلم/ ج 5/ 68، ج 6/ 138، 245، ج 14/ 51، 55، ج 18/ 399، ج 20/ 108، 489

علی بن مسلم بن محمد/ ج 3/ 233

علی بن مسلم الطوسی/ ج 15/ 121، 122، 126، 217

علی بن مسلم الفرضی/ ج 3/ 92، 154، 155

علی بن مسهر/ ج 6/ 228، 255، ج 8/ 115، ج 12/ 146، ج 19/ 113، ج 22/ 79، 139، ج 24/ 179

علی بن معبد/ ج 2/ 55، ج 3/ 16، ج 8/ 202، ج 16/ 108، ج 18/ 47، 202، ج 19/ 43، 148، ج 20/ 527

علی بن معرب/ ج 13/ 120

علی بن معمر/ ج 16/ 283

علی بن المغیره/ ج 7/ 163، 164، ج 21/ 265، 273

علی بن المقرب/ ج 14/ 177

علی بن مکی/ ج 3/ 231، ج 24/ 227

علی بن المنذر/ ج 8/ 323، ج 21/ 177، 201

علی بن منصور/ ج 19/ 54

علی بن مهدی/ ج 4/ 412

علی بن مهران الباهلی/ ج 6/ 108

علی بن مهزیار/ ج 2/ 68، ج 7/ 131، 288، 289، ج 14/ 281، ج 18/ 220، ج 20/ 125، 514، ج 21/ 477، ج 22/ 181

علی بن موسی/ ج 18/ 290، ج 19/ 254، 427، ج 22/ 136، 552

علی بن موسی بن جعفر بن طاوس/ ج 6/ 308، 313، 356، 357

السید علی

بن موسی بن طاوس- السید ابن طاوس

علی بن موسی بن محمود العماری/ ج 23/ الغرناطی المالکی/ ج 23/ 187

علی بن موسی الجراح/ ج 9/ 240

علی بن موسی الخزاز/ ج 24/ 234

علی بن موسی الدقاق/ ج 3/ 173، ج 21/ 107

علی بن میسره/ ج 5/ 175، 189

علی بن ندیمه/ ج 22/ 139

علی بن نصر/ ج 24/ 198، 265

علی بن نصیر/ ج 18/ 118، ج 22/ 82

علی بن النعمان/ ج 15/ 183، 278، ج 17/ 61، ج 22/ 184، ج 24/ 246

علی بن نفیل/ ج 18/ 266، 267، 285، 286، 313

علی بن هارون/ ج 13/ 208، 321، ج 17/ 88، ج 23/ 131

علی بن هاشم/ ج 1/ 308، ج 6/ 48، 71، 82، 200، ج 8/ 294، ج 12/ 116، 498، ج 14/ 36، ج 17/ 267، 277، 405، ج 18/ 44، ج 19/ 39، ج 21/ 153، 351

علی بن هبه اللّه/ ج 3/ 151، ج 14/ 109، ج 15/ 303، ج 16/ 195

علی بن هرثمه/ ج 7/ 305

علی بن هشام/ ج 18/ 248

علی بن الهلال الجزائری/ ج 1/ 208، 234، ج 8/ 382، ج 18/ 65، 179، 227، 272، ج 19/ 374، ج 20/ 393، 516، ج 21/ 251، ج 22/ 67، 161،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:247

189

علی بن یحیی/ ج 8/ 302

علی بن یحیی المنجم/ ج 7/ 291

علی بن یحیی الیربوعی/ ج 3/ 177، ج 20/ 514

علی بن یقطین/ ج 7/ 120، 306

علی بن یوسف/ ج 9/ 59، 233، ج 17/ 444

علی بن یوسف بن المطهر الحلی/ ج 2/ 71، ج 5/ 12، 148، ج 18/ 343

علی بن یوسف الجوینی/ ج 6/ 163

علیه بنت

موسی بن جعفر علیهما السّلام/ ج 7/ 258

علی البهادلی/ ج 23/ 216

السید علی الترک/ ج 16/ 122، 126

علی الثقفی/ ج 23/ 219

علی جارم/ ج 10/ 223

علی الجریانی/ ج 23/ 206

علی جمال الحسینی/ ج 23/ 217

علی الحجتی الکرمانی/ ج 23/ 205

السید علی حسن أختر الأمروهی/ ج 23/ 114، 115

السید علی الحسینی/ ج 17/ 411، ج 22/ 439، ج 24/ 173

السید علی الحسینی الصدر/ ج 3/ 17

السید علی الحسینی المیلانی/ ج 23/ 131، 241، 265

علی الحلی/ ج 4/ 368

علی حمدان محمد الطرطوسی/ ج 23/ 99

علی حمزه خانلو/ ج 23/ 117

علی حیدر المؤید/ ج 23/ 84، 221، 230، 232

علی الخاموش الیزدی/ ج 23/ 116، 221

السید علی خان المشعشعی/ ج 6/ 291، ج 13/ 122، ج 19/ 363، 375

علی الخیابانی/ ج 23/ 94

علی الدار قطنی/ ج 24/ 103

علی دده/ ج 24/ 36

علی الدوانی/ ج 23/ 76

علی الربانی الخلخالی/ ج 23/ 232

علی الربانی الگلپایگانی/ ج 23/ 238

علیرضا الإحرامیان پور/ ج 23/ 141

علیرضا الأصغری الحسامیه/ ج 23/ 168

علیرضا اللهیاری/ ج 23/ 166

علیرضا الجعفری/ ج 23/ 267

السید علیرضا الحسینی/ ج 23/ 183، 226

علیرضا الرجالی الطهرانی/ ج 23/ 55، 65، 66، 213

علیرضا سبحانی نسب/ ج 23/ 102، 275

علیرضا الشریف/ ج 23/ 83

علیرضا الکثیری/ ج 23/ 183

علیرضا الکرمی/ ج 23/ 172

علیرضا اللطفی (حامد الأصفهانی)/ ج 23/ 259، 292

علیرضا مسجد جامعی/ ج 23/ 281

علیرضا هزار/ ج 23/ 181

علی سریافی/ ج 23/ 148

علی سعادت پرور/ ج 23/ 103، 281

علی السلیمانی البروجردی/ ج 23/ 167، 255

علی سهراب پور/ ج 23/ 70

علی السید زاده/ ج 23/ 117

السید علی السیدنژاد/ ج 23/ 130

علی شاه القوچانی/ ج 23/ 141

السید علی شریف مکه/ ج 16/ 14، 88

علی الشهرستانی/ ج 23/ 159

علی شیخ الإسلامی/ ج

23/ 159

علی الشیروانی/ ج 23/ 121

علی الصفائی الحائری/ ج 23/ 151، 182

علی الضمیری/ ج 23/ 241

علی ضیاء الحکماء الشیرازی/ ج 23/ 272

السید علی الطباطبائی/ ج 13/ 37، ج 23/ 150

السید علی عاشور/ ج 23/ 204

السید علی العباس الموسوی/ ج 12/ 66، ج 23/ 226

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:248

علی العباسی/ ج 23/ 255

السید علی العدنانی الغریفی/ ج 23/ 278

علی العلیاری/ ج 14/ 300

علی الغزالی/ ج 23/ 240

السید علی الفالی/ ج 23/ 133

علی الفصیحی/ ج 23/ 132

علی فکری القاهری/ ج 4/ 45، 56

علی الفلسفی (لطفی زاده)/ ج 23/ 66، 154، 212

علی الفیاض/ ج 23/ 115

علی القائمی/ ج 23/ 141، 174، 203، 233

علی القاری/ ج 2/ 30، 124، ج 3/ 243، ج 24/ 68، 123

علی القاضی/ ج 22/ 507، 508

علی الکاظمی/ ج 23/ 141

علی الکرمی الفریدنی/ ج 23/ 152، 212، 271

علی الکریمی الجهرمی/ ج 23/ 107، 172، 205، 212

علی الکورانی العاملی/ ج 23/ 70

علی اللبّاف/ ج 23/ 82، 90، 116، 153، 183، 257

علی اللواسانی/ ج 23/ 133

علی المحدث بندرریگی/ ج 23/ 157، 243

السید علی محمد بن محمد بن دلدار علی النقوی اللکنهوئی/ ج 23/ 181

علی محمد الخسروی الناصح/ ج 23/ 114

علی محمد علی دخیّل/ ج 2/ 106، ج 3/ 136، ج 5/ 356، 369، ج 11/ 117، 140، ج 16/ 185، 254، ج 23/ 48، 150، 207، 220، 237، 263، 280

السید علی محمد اللکنهوئی/ ج 23/ 243

علی محمد الولوی/ ج 23/ 169، 196

علی المحمدی الأرهانی الزنجانی/ ج 23/ 58، 87

علی المحمدی الگرمساری/ ج 23/ 203

علی المرهون/ ج 16/ 123، 162

علی المعصومی الهمدانی/ ج 22/ 385، 394

علی المعموری/ ج 23/ 206

علی المکی الهلالی/ ج 20/ 393

علی المهدوی/

ج 23/ 183، 199

علی مهنّا/ ج 5/ 190

السید علی الموحد الأبطحی/ ج 19/ 477، ج 23/ 116

علی الموسوی/ ج 23/ 236

السید علی الموسوی الدهسرخی/ ج 23/ 267

علی موسی الکعبی/ ج 23/ 171

السید علی مولانا/ ج 16/ 116

علی المیر خلف زاده/ ج 23/ 241

السید علی المیر شفیعی الخوانساری/ ج 23/ 167

علی النصرآبادی الناصری/ ج 23/ 114

علی نصر اللهی/ ج 23/ 206

علی النظری المنفرد/ ج 23/ 237

السید علی نقی النقوی اللکنهوئی/ ج 23/ 83، 142، 170

علی النمازی الشاهرودی/ ج 2/ 101، ج 4/ 22، 487، ج 16/ 109

علی النوروزی/ ج 23/ 260

علی النوری/ ج 23/ 157

علی الهجرانی التبریزی/ ج 23/ 272

علی الهلالی/ ج 3/ 80، 85، 88، 247، 248

السید علی الهمدانی/ ج 14/ 111، ج 19/ 466، ج 24/ 224

علی هوشمند/ ج 23/ 76

علی الواسطی/ ج 21/ 392

عماد بن إدریس بن علی الیمانی/ ج 23/ 32

عماد بن سلمه/ ج 19/ 508

عماد بن عماره/ ج 9/ 178

عماد الدین/ ج 20/ 72

السید عماد الدین أبی الصمصام ذی الفقار الحسینی/ ج 1/ 208

عماد الدین إدریس بن علی بن عبد اللّه بن حمزه الحسنی الحمزی الیمانی/ ج 23/ 165

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:249

عماد الدین الطبری/ ج 11/ 18، 77، 176، 227، ج 15/ 297، 309، ج 21/ 579

عماد الدین القرشی/ ج 11/ 243

العمادی العباسی/ ج 7/ 256

عمار أبو طالبی/ ج 23/ 205

عمار بن أبی الأحوص/ ج 6/ 193

عمار بن أبی شیبه/ ج 24/ 287

عمار بن أبی عمار/ ج 6/ 178، ج 17/ 354

عمار أبی معاویه/ ج 19/ 386

عمار بن خالد/ ج 19/ 397، ج 22/ 81

عمار بن محمد/ ج 8/ 221، ج 22/ 136

عمار بن مروان/ ج 18/ 265

عمار

بن مطر/ ج 6/ 225

عمار بن یاسر/ ج 1/ 132، 235، 257، 310، 311، ج 22/ 43، 48، 49، 215، 224، 225، 267، 278، 286، 295، ج 3/ 22، 23، 190، ج 4/ 203، 205، 214، 223، 451، ج 5/ 13، 14، 379، 425، ج 6/ 334، ج 8/ 16، 156، 167، 253، 254، 374، ج 9/ 14، 18، 63، 69، 70، 73، 113، 135، 142، 167، 185، 213، 239، 246، 253، 291، 292، 293، 297، 299، 342، 367، 368، ج 10/ 105، 111، 130، 169، 175، 181، 182، 184، 203، 210، 231، 257، 261، 276، 278، 314، ج 11/ 18، 102، 103، 138، 173، 195، ج 12/ 548، 566، 567، ج 13/ 119، 143، 172، ج 14/ 24، 25، 36، 37، 157، 222، 234، 261، 264، 343، 347، ج 15/ 9، 13، 92، 146، 148، 151، 152، 156، 157، 158، 165، 173، 204، 206، 221، 224، 243، 245، 246، 249، 252، 254، 258، 266، 279، 291، 292، 300، 304، 308، 309، 333، ج 16/ 13، 29، 84، 183، 212، 213، 214، 215، 216، 277، 279، 281، 291، ج 17/ 91، 111، 126، 140، 165، 200، 270، 271، 288، 347، 395، 397، 429، 430، 451، 503، 504، ج 18/ 246، ج 19/ 130، 147، 148، 213، 242، 262، ج 20/ 15، 85، 117، 246، 318، 324، 428، 500، ج 21/ 161، 165، 184، 229، 236، 317، 352، 353، 517، 579، 613، ج 22/ 531، 596، 597، ج 24/ 125، 130، 278

عماره/ ج 14/ 245، 257، 266، 364، ج 20/ 398، ج 21/ 106

عماره بن زید/

ج 22/ 297، 301

عماره بن عبید/ ج 4/ 263

عماره بن غزیه/ ج 5/ 102، 112، 282، ج 16/ 106

عماره بن المهاجر/ ج 14/ 245، ج 15/ 202، 207، 214، 215، 216، 219، 233، 240، 256

عماره بن الولید/ ج 8/ 152

عماره الکندی/ ج 4/ 452

عمار الدهنی/ ج 9/ 143، ج 16/ 106، 107، 108، ج 18/ 25، ج 22/ 77

عمر/ ج 2/ 41، ج 20/ 209

عمر أبو نصر/ ج 23/ 204

عمران/ ج 11/ 18، 79

عمران بن أبان/ ج 6/ 228، 230، 231

عمران بن أبی موسی علیه السّلام/ ج 19/ 516، 521

عمران بن ثوبان/ ج 24/ 103

عمران بن الحصین/ ج 2/ 293، ج 3/ 72، 143، ج 6/ 184، ج 8/ 49، 63، 64، 108، 109، 290، 291، ج 9/ 105، 248، 275، ج 12/ 335، ج 14/ 34، 36، ج 17/ 243، 247، 249، 265، 267، 276، 277، 341، 343، 403، 405، 410، ج 18/ 247، 248، ج 19/ 38، 39، 49، 50، 86، 106، 162، ج 20/ 408، 493، 501، 546

عمران بن سلیمان/ ج 5/ 58، 122

عمران بن عبد الرحیم/ ج 3/ 80، 85، ج 8/ 127، 349، ج 20/ 367، 393

عمران بن عیینه/ ج 17/ 418، 421

عمران بن محسن/ ج 1/ 264

عمران بن مسلم/ ج 17/ 455

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:250

عمران بن موسی/ ج 5/ 52، ج 8/ 193، ج 14/ 113، ج 18/ 225، ج 19/ 305

عمران بن میثم/ ج 19/ 113

عمران بن نعیم/ ج 3/ 143

عمران بن الهیثم/ ج 8/ 31

عمران إبراهیم/ ج 3/ 91

عمران علی زاده/ ج 23/ 142

العمراوی/ ج 2/ 186

عمر بن إبراهیم/ ج 4/ 508، ج 14/

75، ج 19/ 258، ج 20/ 90، 230، ج 21/ 246

عمر بن إبراهیم الزیدی/ ج 3/ 113

عمر بن إبراهیم المقرئی/ ج 6/ 32

عمر بن أبی بکران/ ج 19/ 326

عمر بن أبی خلیفه العبدی/ ج 6/ 178

عمر بن أبی سلمه/ ج 3/ 81، 83، ج 8/ 384، 385، ج 9/ 88، ج 11/ 27، 136، ج 12/ 298، ج 19/ 40، 381، 423، 425، ج 20/ 48، 49، 112

عمر بن أحمد/ ج 6/ 108، 185، ج 8/ 279، ج 17/ 334، ج 19/ 102، 110، ج 20/ 489، ج 21/ 393، ج 22/ 79، ج 24/ 287

عمر بن أحمد (ابن شاهین)/ ج 4/ 105، 334، 344، ج 9/ 151، ج 24/ 261

عمر بن أحمد بن الحسین/ ج 24/ 125

عمر بن أحمد بن عثمان/ ج 7/ 296، ج 12/ 146، ج 15/ 217

عمر بن أذینه/ ج 3/ 90، ج 6/ 115، 165، 166، ج 7/ 353، ج 8/ 161، 235، 236، 255، ج 18/ 175، 200، 236، 250، 272، ج 19/ 382، 432، ج 20/ 225، 393، ج 21/ 95، ج 22/ 136

عمر بن أسید/ ج 3/ 91، 92

عمر بن أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 9/ 40

عمر بن الأهشم/ ج 12/ 44

عمر بن بحر الجاحظ/ ج 17/ 451

عمر بن ثابت/ ج 15/ 182، ج 22/ 45

عمر بن جریر البجلی/ ج 6/ 224

عمر بن حزم/ ج 12/ 505

عمر بن الحسن/ ج 6/ 210، ج 17/ 27، ج 19/ 312، ج 22/ 79

عمر بن الحسن الأشنانی/ ج 2/ 20، 136

عمر بن الحسن بن علی/ ج 12/ 146

عمر بن حفص/ ج 8/ 28

عمر بن حماد/ ج 1/ 308، ج 21/

351

عمر بن حیویه/ ج 10/ 90

عمر بن الخطاب/ ج 1/ 156، 161، 162، 163، 165، 166، 168، 169، 170، 171، 177، 180، ج 2/ 40، 43، 94، 202، 230، 247، 265، 266، 291، ج 3/ 10، 11، 12، 31، 32، 34، 35، 54، 55، 64، 92، 94، 117، 121، 131، 133، 134، 135، 145، 151، 163، 164، 186، 192، 205، 206، 210، 216، 233، 237، 238، 242، 258، 278، 285، 292، 294، 302، 303، 307، 327، 328، 330، 331، 333، 334، 336، 337، 340، 346، 347، 349، 350، 352، 353، 355، 356، 358، 359، 360، 363، 368، 369، 372، 380، 381، 383، 386، 387، 388، 389، 390، 394، 395، 396، 398، 399، 401، 402، 403، 410، ج 4/ 27، 58، 100، 101، 109، 110، 115، 133، 138، 142، 147، 149، 162، 174، 175، 193، 200، 237، 238، 239، 260، 271، 296، 317، 379، 382، 385، 403، 522، ج 5/ 18، 153، 346، 384، 412، 413، 414، 416، 419، 420، ج 6/ 12، 14، 17، 35، 36، 48، 72، 141، 152، 192، 206، 233، 236، 249، 250، 266، ج 7/ 8، 133، 172، 210، 338، 339، 340، 341، 342، 344، 345، 346، 347، 348، 349، 350، 351، 352، 353، 354، ج 8/ 14، 21، 84، 94، 140، 146، 147، 148، 149، 150، 187، 312، 313، 331، 337، 350، 362، 393، ج 9/ 9، 14، 19، 22، 26، 29، 30، 31، 39، 87، 115، 116، 117، 118، 143، 156، 164، 179، 195، 198، 200، 217، 222، 223،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:251

235، 236، 251، 298، ج

10/ 67، 101، 102، 103، 104، 105، 106، 107، 108، 109، 110، 111، 112، 113، 114، 115، 116، 117، 118، 119، 120، 121، 122، 123، 125، 128، 130، 132، 133، 135، 136، 137، 138، 139، 142، 143، 145، 146، 147، 148، 149، 151، 152، 153، 154، 155، 156، 157، 158، 159، 160، 161، 162، 164، 165، 166، 167، 168، 170، 172، 173، 175، 177، 178، 179، 180، 182، 183، 184، 185، 186، 187، 188، 189، 190، 191، 194، 195، 196، 197، 198، 200، 201، 204، 205، 206، 208، 210، 211، 213، 214، 222، 223، 225، 226، 227، 228، 229، 230، 231، 232، 233، 236، 237، 238، 239، 241، 243، 244، 245، 246، 247، 248، 250، 251، 253، 253، 254، 255، 258، 260، 261، 262، 263، 264، 265، 266، 268، 269، 275، 276، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 286، 287، 291، 292، 293، 294، 296، 301، 307، 308، 309، 312، 313، 314، 316، 319، 320، 321، 322، 326، 339، 340، 341، 344، 345، 346، 349، 350، 351، 352، 256، 358، 359، 360، 361، 363، 364، 365، 366، 368، 369، 370، 371، 372، 373، 374، 375، 376، 377، ج 11/ فی أکثر الصفحات، ج 12/ 14، 15، 16، 34، 52، 53، 64، 67، 83، 86، 87، 143، 144، 158، 159، 160، 161، 162، 164، 165، 167، 168، 169، 170، 172، 173، 174، 177، 178، 179، 181، 185، 191، 193، 194، 195، 200، 202، 205، 207، 215، 220، 222، 223، 224، 226، 228، 230، 238، 239، 243، 244، 245، 252، 261، 263، 266، 269،

275، 280، 281، 283، 284، 289، 298، 300، 301، 304، 305، 311، 312، 313، 316، 317، 318، 319، 322، 323، 336، 337، 338، 339، 340، 341، 343، 344، 345، 346، 357، 358، 359، 360، 364، 369، 370، 372، 380، 383، 384، 386، 387، 406، 407، 408، 409، 410، 413، 414، 416، 417، 419، 424، 443، 446، 448، 450، 451، 455، 456، 457، 458، 459، 460، 461، 462، 468، 470، 471، 472، 475، 476، 477، 478، 479، 481، 482، 488، 490، 491، 492، 493، 494، 500، 503، 504، 505، 506، 507، 508، 509، 510، 511، 514، 517، 519، 520، 524، 525، 527، 529، 530، 533، 535، 536، 544، 545، 548، 549، 554، 562، ج 13/ 8، 11، 14، 15، 20، 22، 25، 31، 33، 34، 55، 56، 57، 58، 70، 76، 77، 78، 81، 86، 103، 107، 108، 109، 110، 115، 116، 123، 130، 131، 132، 133، 137، 142، 145، 150، 155، 156، 160، 162، 168، 181، 194، 208، 245، 342، ج 14/ 13، 33، 34، 149، 163، 177، 178، 182، 198، 199، 200، 201، 202، 205، 208، 209، 211، 212، 216، 217، 220، 221، 230، 250، 263، 332، 371، ج 15/ 8، 9، 10، 11، 14، 15، 20، 21، 22، 25، 86، 87، 106، 125، 138، 144، 145، 146، 147، 151، 153، 155، 163، 165، 177، 178، 181، 187، 188، 188، 191، 193، 194، 209، 210، 214، 241، 248، 249، 254، 259، 262، 264، 266، 267، 268، 269، 291، 292، 293، 300، 303، 304، 309، 314، 315، 318، 319، 321، 324، 325، ج 16/ 10،

11، 13، 15، 31، 32، 45، 54، 83، 84، 108، 111، 181، 182، 187، 204، 258، 259، 276، 277، 278، 279، 280، 290، 291، ج 17/ 12، 13، 14، 16، 32، 33، 36، 43، 44، 47، 48، 67، 70، 73، 79، 80، 81، 88، 90، 91، 92، 95، 99، 155، 204، 207، 208، 224، 314، 319، 339، 428، 429، 430، 432، 440، 445، 446، 447، 452، 494، 497، ج 18/ 45، 46، 53، 71، 72، 84، 86، 87، 89، 99، 108، 110، 117، 126، 131، 159، 234، 245، 350، 448، 515، 517، ج 19/ 16، 25، 36، 37، 92، 93، 136، 149، 152، 269، 364، 367، 381، 391

، 405،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:252

406، 435، 494، 554، ج 20/ 13، 16، 64، 89، 96، 119، 148، 149، 150، 151، 152، 156، 157، 158، 160، 170، 171، 172، 173، 176، 186، 187، 189، 193، 197، 198، 199، 200، 210، 211، 217، 219، 220، 221، 225، 226، 228، 234، 241، 258، 261، 268، 269، 274، 279، 300، 336، 347، 349، 351، 352، 374، 379، 390، 407، 411، 415، 423، 537، 554، ج 21/ 29، 48، 93، 94، 173، 185، 187، 191، 196، 203، 204، 209، 211، 223، 237، 255، 258، 314، 324، 446، 499، ج 22/ 39، 111، 269، 281، 309، 535، 540، 554، 556، 580، 601، ج 24/ 101، 102، 103، 241

عمر بن الخطاب الراوی/ ج 14/ 370

عمر بن الخطاب السجستانی/ ج 1/ 216، ج 20/ 53

عمر بن داود/ ج 17/ 451، ج 20/ 54

عمر بن راشد/ ج 19/ 525

عمر بن الربیع/ ج 3/ 229،

ج 20/ 533

عمر بن روح/ ج 9/ 146

عمر بن زیاد/ ج 2/ 40، ج 18/؟؟؟، ج 21/ 314

عمر بن زید/ ج 17/ 64، 65

عمر بن سعد/ ج 5/ 235، 244، ج 6/ 17، 26، 144، 285، 299، 301، 302، 303، 307، 312، 336، 337، ج 7/ 12، 29، 47، 51، 133، ج 9/ 214، ج 17/ 469، ج 18/ 74، ج 19/ 13، 58، 549، ج 20/ 256، ج 21/ 174، 204

عمر بن سعید/ ج 8/ 319، ج 24/ 222

عمر بن سعید بن سنان/ ج 9/ 132

عمر بن سعید السجستانی/ ج 19/ 68

عمر بن سلمه/ ج 19/ 474

عمر بن سنان/ ج 6/ 205، 209، ج 9/ 360، ج 20/ 24، 110، ج 21/ 443، ج 22/ 153، ج 24/ 60

عمر بن سهل/ ج 9/ 46، ج 17/ 261

عمر بن السید/ ج 3/ 95

عمر بن شاهین/ ج 14/ 94، 100، 259، 336، ج 15/ 122، ج 17/ 198، 394، 467، ج 20/ 389، ج 21/ 443

عمر بن شبّه/ ج 3/ 60، ج 12/ 199، 243، 427، 430، ج 13/ 44، 55، 59، ج 20/ 209

عمر بن شمر/ ج 17/ 279، 280، 494

عمر بن شیبه/ ج 10/ 351، ج 24/ 91

عمر بن الطبرزد/ ج 5/ 49

عمر بن ظفر بن أحمد الغزلی/ ج 5/ 73، ج 6/ 189

عمر بن عبد الرحمن/ ج 22/ 584

عمر بن عبد العزیز/ ج 1/ 169، ج 2/ 306، ج 3/ 20، ج 4/ 442، ج 6/ 61، ج 7/ 102، 159، 210، 212، 213، 271، 301، 302، 309، 332، ج 8/ 15، 97، 214، ج 9/ 348، ج 13/ 50، 58، ج 14/

106، 108، 270، ج 15/ 223، ج 16/ 19، 24، 46، 63، 69، 90، 93، 112، 117، ج 17/ 14، 50، 54، 58، 59، 84، 90، 99، 310، ج 18/ 446، 458، 474، 512، ج 19/ 92، 252، 298، ج 20/ 208، 256، 261، 265، 515، ج 21/ 43، 53، 137، ج 22/ 574

عمر بن عبد العزیز بن قتاده/ ج 5/ 88

عمر بن عبد اللّه/ ج 3/ 69، 175، 181، 196، 239، 411، ج 19/ 113، ج 20/ 402، ج 21/ 96، 328، ج 22/ 38، 45، 53، 54

عمر بن عبد المنعم/ ج 3/ 232، ج 18/ 399، ج 20/ 108

عمر بن عبدوس/ ج 21/ 346

عمر بن عبید اللّه بن عمر بن علی/ ج 6/ 125

عمر بن علی/ ج 18/ 72، 192

عمر بن علی علیه السّلام/ ج 17/ 269، ج 19/ 218، 437، 516، ج 21/ 66، ج 24/ 43

عمر بن علی بن الحسین علیه السّلام/ ج 5/ 262، ج 17/ 489، ج 18/ 101

عمر بن علی بن عمر بن علی بن الحسین علیه السّلام/ ج 17/ 40، 49، 54

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:253

عمر بن علی المتکی/ ج 22/ 547

عمر بن عمران/ ج 2/ 39، ج 8/ 95، ج 19/ 282، ج 20/ 26، 531

عمر بن عمیر/ ج 5/ 175، 188، 189

عمر بن غیاث/ ج 7/ 295، 296

عمر بن الفرات/ ج 5/ 422، ج 11/ 200، 264، ج 12/ 193، ج 13/ 53

عمر بن قیس/ ج 17/ 319

عمر بن المثنی/ ج 3/ 63، 64، 66، ج 9/ 177

عمر بن محمد/ ج 6/ 185، ج 8/ 229، ج 15/ 185، ج 17/ 489، ج

18/ 469، ج 24/ 124، 197

عمر بن محمد بن أبی سعد/ ج 24/ 127

عمر بن محمد بن علی/ ج 20/ 283

عمر بن محمد بن عمر/ ج 14/ 49

عمر بن محمد الجمحی/ ج 21/ 37، ج 22/ 138، ج 24/ 90

عمر بن محمد السهروردی/ ج 6/ 229

عمر بن محمد الصیرفی/ ج 6/ 239، ج 19/ 68، ج 21/ 177

عمر بن محمد علی بن شافع/ ج 9/ 302

عمر بن المختار/ ج 3/ 79

عمر بن مدرک/ ج 19/ 62

عمر بن مسلم/ ج 1/ 310

عمر بن موسی/ ج 18/ 416، ج 19/ 284

عمر بن هارون/ ج 3/ 98، 195، 225، 310، ج 5/ 66، ج 6/ 231، ج 9/ 349، ج 18/ 227، ج 21/ 455

عمر بن الولید/ ج 13/ 58

عمر بن یحیی/ ج 24/ 287

عمر بن یزید/ ج 19/ 305، 306، 437

عمر بن یونس/ ج 19/ 438

عمره بنت أبی رافع/ ج 9/ 143

عمره بنت أفعی/ ج 18/ 25، ج 19/ 385، 386، ج 22/ 75، 77، 600

عمره بنت عبد الرحمن/ ج 5/ 101، 102

عمر حمدان/ ج 14/ 108

عمر الحیری/ ج 12/ 117

عمر رضا کحّاله/ ج 4/ 87، 365، ج 11/ 118، 145

عمر الزاولی/ ج 18/ 519

عمر السعلی/ ج 3/ 157

عمر فروخ 115

عمر الکندی/ ج 21/ 399

العمرکی بن علی/ ج 15/ 138، ج 18/ 431

عمر هاشم/ ج 23/ 230

عمرو/ ج 5/ 86، ج 6/ 224، 298، ج 10/ 60، 86، 91، ج 14/ 89، ج 15/ 319، ج 18/ 89، 476، ج 20/ 448

عمرو بن أبی سلمه/ ج 18/ 73، 239

عمرو بن أبی الطاهر/ ج 17/ 174

عمرو بن أبی المقدام/ ج 8/ 53، 145، 150،؟؟؟، ج 9/ 118، 302،

ج 10/ 104، 121، 157، 159، 161، 310، 361، ج 11/ 128، 129، ج 14/ 39، 174، 201، 203، 225، ج 15/ 119، 159، 160، 186، 188، 306، ج 16/ 31، ج 17/ 199، ج 18/ 463، ج 20/ 197، 429، 432، ج 21/ 185، 186، 243، 244، 392، ج 22/ 44، 45، ج 24/ 56، 251

عمرو بن أخیل/ ج 9/ 61

عمرو بن أسد/ ج 21/ 372

عمرو بن إسماعیل الهمدانی/ ج 6/ 209

عمرو بن الأسود/ ج 6/ 166

عمرو بن بحر الجاحظ/ ج 12/ 159، 161، 191، 214، ج 13/ 14، 70، 72، 116، 72، 387

عمرو بن بهره/ ج 17/ 333

عمرو بن ثابت/ ج 3/ 184، 113، ج 5/ 48، 49،؟؟؟، 283، ج 6/ 184، ج 8/ 215، 375، ج 9/ 111، 280، ج 14/ 105، 230، ج 17/ 127، ج 19/ 52، ج 20/ 309، ج 24/ 128، 250، 251

عمرو بن جامع الکندی/ ج 1/ 261، ج 18/ 240، ج 19/ 432

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:254

عمرو بن جبار/ ج 12/ 194

عمرو بن جریر/ ج 17/ 38

عمرو بن جمیع/ ج 8/ 291، ج 17/ 343، ج 19/ 106

عمرو بن الحارث/ ج 8/ 28

عمرو بن حریث الأزدی/ ج 3/ 322، ج 5/ 34، 42، 97، 122، ج 9/ 88، ج 17/ 431، 456، ج 20/ 185

عمرو بن الحسن علیه السّلام/ ج 7/ 215، 330، ج 20/ 176

عمرو بن حماد/ ج 17/ 248، 249

عمرو بن حمدان/ ج 24/ 232

عمرو بن الحمق/ ج 9/ 88، ج 19/ 10، 17، 39، 40، 95، ج 21/ 236

عمرو بن حیویه/ ج 5/ 174

عمرو بن خالد/ ج 3/ 51، 225، ج

5/ 86، 282، ج 7/ 300، ج 18/ 224، 249

عمرو بن خلیفه/ ج 6/ 178، ج 8/ 204

عمرو بن دینار/ ج 4/ 171، 211، ج 5/ 40، 68، 327، ج 7/ 351، 352، ج 8/ 261، 302، 322، ج 10/ 22، 61، 63، 64، 68، 70، 88، 90، 92، 93، 94، 97، ج 14/ 89، ج 18/ 425، 469، 476، 477، 478، 479، 488، 499، 504، 506، ج 20/ 386، ج 21/ 45

عمرو بن زیاد/ ج 2/ 40، ج 20/ 537

عمرو بن زیاد الثوبانی/ ج 24/ 102

عمرو بن زیاد الیونانی/ ج 24/ 101، 103

عمرو بن زید/ ج 24/ 264

عمرو بن سعد بن معاد/ ج 19/ 548

عمرو بن سعید بن العاص/ ج 6/ 239، 287، 339، 353، 354، ج 7/ 67، 331، ج 16/ 77، 91، ج 20/ 209، 350، 405

عمرو بن سهل/ ج 19/ 55

عمرو بن سواد/ ج 8/ 28

عمرو بن شبه/ ج 10/ 166

عمرو بن شریک/ ج 22/ 531، 596

عمرو بن شعیب/ ج 6/ 34، ج 8/ 297، ج 19/ 225

عمرو بن شمر/ ج 1/ 214، 221، 256، 302، 306، 307، ج 2/ 307، ج 3/ 138، 141، 166، 146، ج 4/ 132، 171، 502، ج 5/ 79، ج 6/ 97، 247، ج 7/ 233، ج 8/ 96، ج 9/ 150، 277، 303، 334، 368، ج 13/ 184، ج 18/ 73، 168، 226، 245، 335، 408، ج 19/ 41، 46، 150، 238، ج 20/ 94، 192، 325، 498، ج 21/ 353، 454، 586، 590، ج 22/ 28، 59، 63، 88

عمرو بن صالح/ ج 4/ 377، 449، 455، 456، 481

عمرو بن طلحه/ ج 8/ 109

عمرو

بن العاص/ ج 3/ 321، ج 6/ 214، 268، 269، ج 9/ 196، 246، ج 10/ 107، 193، 214، ج 11/ 29، 121، 165، 228، ج 12/ 416، ج 14/ 147، 152، ج 17/ 63، ج 19/ 21، 57، 124، ج 20/ 218، 228، 396

عمرو بن عبد العزیز/ ج 12/ 13، 100، 109، 144، 170، 175، 228، 238، 287، 305، 306، 336، 360، 370، 381، 419، 477، 481، 482، 488، 489، 490، 491، 499، 500، 503، 509، 510، 513، 514، 519، 522، 524، 525، 526، 527، 528، 529، 530، 531، 532، 533، 534، 535، 536، 537

عمرو بن عبد اللّه/ ج 4/ 263، ج 10/ 25، 90، ج 18/ 337

عمرو بن عبد اللّه البقال/ ج 24/ 34، 40

عمرو بن عبد اللّه بن هارون/ ج 18/ 244

عمرو بن عبد اللّه الجمحی/ ج 2/ 252

عمرو بن عبد ود/ ج 2/ 247، 280، ج 9/ 18، 175، 176، 366، ج 11/ 14، ج 20/ 402

عمرو بن عبدوس المهندس/ ج 1/ 301

عمرو بن عبید القارئ/ ج 3/ 53، 59، ج 6/ 124، 126، ج 8/ 385، ج 15/ 267

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:255

عمرو بن عبیس/ ج 12/ 534

عمرو بن عتاب الحضرمی/ ج 7/ 295

عمرو بن عثمان/ ج 1/ 169، ج 3/ 107، ج 8/ 117، ج 9/ 40، ج 11/ 29، ج 12/ 170، 323، 370، 380، 419، 514، ج 13/ 44، ج 22/ 186، 187

عمرو بن علی علیه السّلام/ ج 6/ 118، 178، ج 7/ 209، 352، ج 8/ 187، 204، ج 8/ 106

عمرو بن عمیره/ ج 3/ 160

عمرو بن عوف/ ج 2/ 229، ج 9/ 128،

139

عمرو بن غیاث/ ج 21/ 443

عمرو بن الفرات/ ج 9/ 290

عمرو بن قره/ ج 6/ 107، ج 24/ 227

عمرو بن قیس/ ج 5/ 38، ج 8/ 49، ج 12/ 510، ج 18/ 37، 317، ج 19/ 230، 379، ج 22/ 573

عمرو بن محمد/ ج 2/ 149، ج 5/ 40، 101، 317، ج 9/ 286، ج 22/ 101

عمرو بن محمد بن منصور/ ج 6/ 228، ج 20/ 367

عمرو بن مره/ ج 3/ 151، 160، 165، 231، ج 8/ 394، ج 17/ 173، 174، 175، ج 19/ 253، ج 22/ 243، ج 24/ 227

عمرو بن مسهر/ ج 17/ 140

عمرو بن المقدام/ ج 3/ 153

عمرو بن ملک المعافری/ ج 4/ 262

عمرو بن منصور/ ج 4/ 188

عمرو بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

عمرو بن میمون/ ج 2/ 200، ج 8/ 78، 153، 175، 391، ج 17/ 66، ج 19/ 12، 53، 54، 393، 394

عمرو بن هشام/ ج 6/ 126، ج 8/ 152، 167، 168

عمرو بن یحیی/ ج 16/ 106، ج 18/ 37، ج 19/ 379

عمرو بن یزید الخناس/ ج 7/ 200

عمرو الزیات/ ج 19/ 304

عمرو العلاء- هاشم/ ج 1/ 285

عمره/ ج 2/ 238

عمره الهمدانیه/ ج 8/ 281، 282

العمرکی/ ج 7/ 92

العمری/ ج 2/ 125، ج 4/ 363، ج 5/ 12، 55، 153، ج 8/ 312

العمری النسابه/ ج 11/ 176، 227

عم الفحام/ ج 5/ 249

العمیدی/ ج 18/ 310

عمیر/ ج 2/ 204

عمیر أبی عرفجه/ ج 19/ 469

عمیر بن إسحاق/ ج 6/ 139، 142، 210، 211

عمیر بن جمیع/ ج 20/ 39

عمیر بن عدی/ ج 2/ 257، 258

عمیر بن عمران/ ج 24/ 34، 35

عمیر بن فرات/ ج 10/ 138، ج

11/ 142

عمیر بن مانی/ ج 6/ 279، ج 18/ 209

عمیس بن سعد الحارث/ ج 4/ 404

السید عنایت علی السامانوی/ ج 23/ 91

السید عنایت علی شاه النقوی البخاری/ ج 23/ 127

عنبه/ ج 4/ 481

عنبسه بن عبد الرحمن الطائی/ ج 24/ 86، 165

عیسی بن عبد اللّه/ ج 24/ 43، 290

عنبسه بن مصعب/ ج 19/ 307

عنبسه الطائی/ ج 20/ 44، 180، 448

العوام/ ج 8/ 394

العوام بن حدیث/ ج 22/ 243

العوام بن حوشب/ ج 19/ 405، 406

عوانه/ ج 17/ 510

عوانه بن الحکم/ ج 12/ 441، ج 20/ 473، 546

عوف/ ج 8/ 31، 202، 347، 348

عوف بن أبی جمیله/ ج 2/ 243

عوف بن أبی المعدل/ ج 18/ 16، 17، 47

عوف بن عدل/ ج 19/ 429، 469، ج 22/ 82

عوف بن عطیه/ ج 19/ 429

عوف بن مالک/ ج 7/ 270

عون الأکبر بن عبد اللّه بن جعفر الطیار/ ج 5/ 360،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:256

368، 370، 380، ج 7/ 213، 315، 339، 340، 341، 342، 344، 348، 349

عون بن حارثه/ ج 16/ 204

عون بن حنفیه/ ج 4/ 447

عون بن جعفر بن أبی طالب/ ج 4/ 404، ج 17/ 479

عون بن سلام/ ج 5/ 120، 124

عون بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 17/ 479

عون بن عماره/ ج 18/ 287

عون بن محمد/ ج 4/ 292، 329، 447، ج 17/ 65، 134

عون بن محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 14/ 52، 55، 244، 266، ج 15/ 126، 202، 213، 214، 216، 217، 221، 232، 241، 256، ج 20/ 489

عونه بنت مکمّل/ ج 17/ 436، 512

العونی/ ج 3/ 135، 328، 353، ج 6/ 234، 235، ج 21/ 62، 92

العونی

الخطی الشاعر/ ج 7/ 12، 43، 221، ج 11/ 23، 106، 183

عیاد/ ج 5/ 337

عیاده بن عبد اللّه/ ج 7/ 103

عیاش بن أبی ربیعه/ ج 10/ 226، 237، 238

العیاشی/ ج 7/ 120، ج 10/ 119، 361، 377، ج 17/ 353

العیاض/ ج 12/ 30، ج 20/ 289

عیسان مولی سدیر/ ج 5/ 279

عیسی/ ج 5/ 68، ج 6/ 115، ج 20/ 83

عیسی بن إبراهیم/ ج 18/ 214

عیسی بن أبی شیبه/ ج 8/ 48، ج 17/ 252

عیسی بن أحمد/ ج 18/ 245

عیسی بن إسحاق/ ج 9/ 167، 292، ج 13/ 143، ج 14/ 37، ج 15/ 226

عیسی بن جعفر/ ج 18/ 390، ج 21/ 66 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 256 فهرس الأعلام ..... ص : 47

سی بن الحسن/ ج 18/ 494

عیسی بن الحسین/ ج 18/ 171

عیسی بن حماد/ ج 18/ 470، 478

عیسی بن داود/ ج 8/ 38، ج 17/ 31، 32، ج 18/ 180، ج 21/ 323، ج 22/ 55، 57، 71، 158، 160

عیسی بن داود النجار/ ج 20/ 184

عیسی بن سالم الشاشی/ ج 5/ 49

عیسی بن عبد الرحمن/ ج 6/ 64

عیسی بن عبد الرحمن النهدی/ ج 17/ 176

عیسی بن عبد اللّه/ ج 2/ 125، 285، 287، ج 8/ 81، ج 13/ 415، ج 14/ 238، ج 15/ 157، 158، 197، ج 17/ 49، 53، 68، 175، 512، ج 18/ 101، 245، ج 20/ 101

عیسی بن عبد اللّه بن محمد بن عمر/ ج 20/ 209

عیسی بن عبد اللّه العلوی/ ج 3/ 29

عیسی بن عبد اللّه العمری/ ج 9/ 293

عیسی بن العراد/ ج 1/ 310

عیسی بن علی/ ج 5/ 34، 49، ج 17/ 364

عیسی بن مروان/

ج 12/ 250

عیسی بن مریم (المسیح) علیه السّلام/ ج 1/ 14، 177، 258، 259، 263، 306، ج 2/ 173، 303، ج 3/ 78، 84، 128، 138، ج 5/ 12، 29، 75، 91، 166، 217، 229، 243، 253، 254، 269، 275، 296، 297، 301، 310، 341، 344، 349، ج 6/ 14، 65، 97، 215، 236، 245، 252، 255، 259، 284، 291، 310، 319، 324، 336، 343، 352، ج 7/ 167، 169، 170، 173، 201، 202، 227، 328، ج 8/ 12، 93، 97، 128، 256، 260، 276، 339، 365، 401، ج 9/ 65، 224، 226، 260، ج 10/ 125، 137، 262، ج 11/ 175، 212، ج 13/ 69، ج 14/ 65، 332، 364، 365، 368، 373، ج 15/ 144، 258، ج 16/ 159، 213، 214، 233، ج 17/ 122، 445، 525، 528، ج 18/ 55، 56، 64، 80، 96، 100، 113، 114، 117، 122، 123، 130، 131، 134، 135، 136، 140، 155، 163، 164، 197، 202، 268، 291، 293، 303، 306، 310، 314، 390، ج 19/ 18، 61، 109، 114، 193، 255، 379،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:257

490، 491، 496، 500، 503، 508، 516، 517، 518، 520، 522، 525، 526، 542، 544، 549، 564، ج 20/ 65، 175، 215، 445، 519، ج 21/ 47، 95، 193، 275، 304، 332، 333، 371، 377، 378، 423، 424، 459، 466، ج 22/ 146، 286، 321، 411، 434، 435، 437، 452، ج 24/ 62، 294، 296

عیسی بن المستفاد الضریر/ ج 8/ 49، 83، 86، 87، 397، 399، ج 10/ 134، 206، 302، ج 15/ 175، ج 17/ 42، ج 19/

31

عیسی بن مهران/ ج 1/ 209، ج 2/ 61، ج 7/ 296، ج 13/ 89، 269، ج 14/ 89، 230، ج 15/ 182، ج 18/ 118، 182، ج 20/ 68، 415، ج 24/ 242

عیسی بن موسی/ ج 9/ 353، ج 11/ 266، ج 15/ 312، ج 16/ 27، ج 17/ 420، ج 18/ 215، ج 20/ 43، ج 21/ 458، ج 24/ 72

عیسی بن موسی العباسی/ ج 7/ 305

عیسی بن هامان/ ج 7/ 250

عیسی بن یونس/ ج 6/ 92

عیسی بن الضریر/ ج 14/ 165، ج 20/ 150، 440

السید عیسی الکاظمی/ ج 11/ 184، 278

عیسی الملائی/ ج 6/ 205

عیسی الهاشمی/ ج 2/ 138

عیص بن القاسم/ ج 7/ 197، 198، ج 19/ 314

عین شاه الحیدرآبادی/ ج 23/ 64

العینی الحنفی/ ج 18/ 122، ج 24/ 99، 101، 267

عیینه/ ج 6/ 124

غالب/ ج 1/ 284

غالب بن عبد اللّه الملوحی/ ج 12/ 15، 18، 51، 53، 54، 79

غالب بن القرقسانی/ ج 24/ 264

غالب السیلاوی/ ج 23/ 71

غالب شاه/ ج 23/ 289

غانم/ ج 21/ 443

غانم بن الحسن السعدی/ ج 24/ 116

غانم بن حمید/ ج 18/ 391، 394، 399، ج 19/ 284، 287، ج 20/ 108

غباش بن سهل/ ج 22/ 552

غتام/ ج 5/ 88

الغروی/ ج 10/ 117

الغروی الهروی/ ج 14/ 181

الغریری/ ج 14/ 72

الغزالی/ ج 9/ 275، ج 10/ 108، 197

غزل تاج بخش/ ج 23/ 69، 238

غسان/ ج 20/ 110

غسان بن الربیع/ ج 19/ 408

غسان بن عبد الحمید/ ج 19/ 470

الغسانی/ ج 3/ 243

الغشائی/ ج 19/ 474

غضنفر الفغانی/ ج 23/ 117

الغلابی/ ج 5/ 64، 65، 66، ج 7/ 139، ج 19/ 284

السید غلام حسنین الکراروی/ ج 23/ 171

غلام حسین بن محمد حیات/

ج 23/ 238، 269

غلام حسین الپاکستانی/ ج 23/ 101

غلام حسین حسین زاده/ ج 23/ 130

غلام حسین النجفی النجف آبادی/ ج 23/ 167

غلام حیدر خان/ ج 23/ 148

غلام خلیل/ ج 2/ 20

السید غلام شاه الپاکستانی/ ج 12/ 495، 571

غلام عمار/ ج 21/ 229

غلام رضا/ ج 23/ 98

غلام رضا الأسدی/ ج 23/ 93

غلام رضا الإسلامی الشیرازی/ ج 23/ 253، 259

غلام رضا الحدیدی/ ج 23/ 212

غلام رضا الحیدری الأبهری/ ج 23/ 82، 196، 237، 248

غلام رضا خرامین/ ج 23/ 175

غلام رضا علیخواه/ ج 23/ 184

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:258

غلام رضا کاردان/ ج 23/ 217، 219

السید غلام رضا الکسائی/ ج 23/ 269

غلام رضا گلی زواره ای/ ج 23/ 225

غلام رضا کیا پاشا/ ج 23/ 259

السید غلام شبر شاه/ ج 23/ 59

غلام علی بهاونگری الهندی/ ج 23/ 91

غلام علی الرجائی (الزائر)/ ج 23/ 273

غلام علی رحیمیان/ ج 23/ 69

غلام علی سلیم گندمی/ ج 23/ 82

غلام علی الشریعتی/ ج 23/ 205

غلام علی العباسی/ ج 23/ 227

السید غلام علی الموسوی السیستانی/ ج 23/ 86

غلام علی گلزار الکشمیری/ ج 23/ 143

غلام فاطمه علیه السّلام/ ج 17/ 436، 507، 510

غلام موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 17/ 330

غلام هارون/ ج 21/ 570

غماره/ ج 21/ 106

غندر/ ج 4/ 262، ج 17/ 420

المیر غنی/ ج 24/ 31

غیاث بنت أسد/ ج 18/ 324، 347، 349، 350

غیاث الدیلمی/ ج 3/ 194، ج 18/ 190

غیلان بن أنس/ ج 4/ 189

الفاتحی/ ج 23/ 257

فاخر الساعدی/ ج 23/ 178

فارس بن حاتم بن ماهویه/ ج 24/ 268

فارس الصلیبی الفلسطینی/ ج 23/ 161

الفارسی/ ج 24/ 188، 189

فاروق الخطابی/ ج 6/ 232، ج 14/ 369، ج 24/ 53

فاروق الطبرانی/ ج 24/ 34

الفاضل/ ج 23/

211

السید الفاضل/ ج 1/ 245

الفاضل البهبهانی/ ج 13/ 325

السید الفاضل الحسینی المیلانی/ ج 10/ 291، ج 12/ 385، ج 23/ 213

الفاضل الدربندی- آقا الدربندی

فاضل الرشید/ ج 23/ 72

السید فاضل الطباطبائی/ ج 23/ 62

الفاضل الفراتی/ ج 3/ 330، 380، ج 14/ 148، 171، ج 16/ 15، 109، ج 23/ 86، 94، 124، 162، 197، 230، 235، 241، 253

الفاضل المقداد/ ج 11/ 177، 233، ج 14/ 181

الفاضل الهروی/ ج 10/ 342، ج 11/ 244

فاضل الهنداوی/ ج 23/ 168

فاطمه إبراهیم فضل اللّه/ ج 23/ 161

فاطمه أخری بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

فاطمه الإمام الدزفولی/ ج 23/ 112

فاطمه الإمامی الأبهری الزنجانی/ ج 23/ 90، 283

فاطمه أم حسن/ ج 7/ 218

فاطمه بنت إبراهیم الرضوی/ ج 22/ 604

فاطمه بنت أبی هاشم الحسینی/ ج 22/ 604

فاطمه بنت أحمد بن محمد/ ج 20/ 471

فاطمه بنت أسد/ ج 1/ 133، 136، ج 2/ 11، 14، 43، 60، 210، 214، 221، 222، 226، 227، 228، 229، ج 3/ 207، 366، ج 4/ 116، 117، 349، ج 5/ 137، 169، 181، 369، 415، ج 6/ 14، 66، 67، 332، ج 7/ 208، 218، 243، 244، 266، ج 9/ 18، 129، 133، 140، 141، 163، 188، 193، 258، ج 11/ 171، 182، 262، ج 16/ 12، 41، 95، 115، ج 17/ 113، 174، 416، 418، 498، ج 20/ 509، 518، ج 22/ 42، ج 24/ 87

فاطمه بنت أسد بن هاشم/ ج 20/ 181

فاطمه بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 5/ 360، ج 6/ 353، ج 7/ 315

فاطمه بنت أوناس/ ج 20/ 201

فاطمه بنت جعفر بن محمد علیه السّلام/ ج 22/ 558، 565، 582، 604

فاطمه

بنت الحسن علیه السلام/ ج 7/ 245، ج 14/ 364، 370، 373

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:259

فاطمه بنت الحسن الحسینی/ ج 22/ 604

فاطمه بنت الحسن الرضوی/ ج 22/ 604

فاطمه بنت الحسین علیه السّلام/ ج 5/ 262، 360، ج 6/ 111، 356، 357، ج 7/ 229، 251، ج 8/ 261، 276، ج 13/ 169، 390، 391، 395، 396، 400، 407، ج 14/ 44، 45، 171، ج 17/ 50، 51، 58، 59، 266، ج 18/ 77، 79، 86، 87، 98، 101، 106، 113، ج 19/ 70، ج 20/ 181، 442، ج 21/ 523، ج 22/ 341، 531، 556، 558، 565، 571، 581، 582، 590، 593، 595، 602، 604، 605، 608

فاطمه بنت الحسین الرضوی/ ج 22/ 604

فاطمه بنت حمزه/ ج 3/ 21، 96، ج 9/ 88، 151، ج 17/ 416، ج 18/ 349، ج 20/ 469

فاطمه بنت زائده (أم خدیجه علیها السّلام)/ ج 6/ 14، 67، ج 18/ 137، 324، 350، ج 21/ 422

فاطمه بنت الزبیر/ ج 2/ 11، 210، 214، 221، 222، 226، 227، 228، 229، ج 9/ 129، 133، 140، 141، 163، ج 22/ 142

فاطمه بنت عبد اللّه/ ج 19/ 446

فاطمه بنت عبد اللّه بن عمرو/ ج 6/ 14، 66، 67

فاطمه بنت عبد اللّه الجوزجانیه/ ج 5/ 99، 135، 323

فاطمه بنت عبد اللّه العلوی/ ج 22/ 604

فاطمه بنت عبد اللّه و أبی طالب علیهم السّلام/ ج 18/ 269، 272، 350

فاطمه بنت عبد المطلب/ ج 9/ 163

فاطمه بنت عبد الملک/ ج 4/ 442

فاطمه بنت عتبه بن ربیعه/ ج 18/ 349

فاطمه بنت علی بن الحسین علیه السّلام/ ج 22/ 558، 565، 582، 584، 604

فاطمه بنت علی بن

موسی الرضا علیه السّلام/ ج 22/ 558، 565، 582، 604

فاطمه بنت عمرو (أم أبی طالب علیه السّلام)/ ج 7/ 217، 218، 299، ج 18/ 324

فاطمه بنت عمرو بن عائد بن عمران/ ج 20/ 181

فاطمه بنت عیسی/ ج 3/ 232

فاطمه بنت قیس/ ج 13/ 66

فاطمه بنت محمد بن أحمد بن موسی المبرقع/ ج 22/ 604

فاطمه بنت محمد بن شعیب بن أبی مدین الزیات/ ج 6/ 108، ج 17/ 334

فاطمه بنت محمد بن علی الباقر علیه السّلام/ ج 22/ 558، 565، 582، 604

فاطمه بنت محمد الرضوی/ ج 22/ 604

فاطمه بنت محمد الموسوی/ ج 22/ 604

فاطمه بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 22/ 558، 565، 582، 604

فاطمه بنت الناصر (أم السید الرضی و المرتضی)/ ج 18/ 13، 37، ج 21/ 437، 475، ج 22/ 431

فاطمه بنت الولید/ ج 8/ 19، 329

فاطمه الجعفری/ ج 23/ 201

فاطمه الخاوری/ ج 23/ 205

فاطمه الرجبی/ ج 23/ 273

فاطمه الرحیمی الأفغانی/ ج 23/ 154، 155

فاطمه السوری/ ج 23/ 120

فاطمه الصغری/ ج 18/ 80، ج 21/ 108

فاطمه الصغری بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

فاطمه عبد اللهی/ ج 23/ 143

فاطمه فاطمه العلامه/ ج 23/ 177، 289، 293

فاطمه علی نژاد/ ج 23/ 214

فاطمه الفاطی/ ج 23/ 79

فاطمه الکبری بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

فاطمه الکریمی/ ج 23/ 259

فاطمه المنصوری/ ج 23/ 291

فاطمه الموسوی/ ج 23/ 129، 157، 280، 286

فاطمه الموسوی الأفغانی/ ج 23/ 102، 174

فاطمه الوسطی بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

فالج بن ذکوان/ ج 1/ 285

ف. أم. محمد/ ج 23/ 198

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:260

الفامی/ ج 18/ 186، ج 19/ 48، 117، 340

فائد العمروسی/ ج

23/ 208

الفتال النیشابوری/ ج 2/ 73، ج 14/ 281، ج 15/ 85، 97، 204، 297، 325، ج 17/ 495

الفتح بن خاقان/ ج 7/ 288

فتح اللّه الکاشانی/ ج 22/ 9، 23

السید فتح اللّه الکاکوئی/ ج 23/ 288

فتح اللّه الکمالی الأسترآبادی/ ج 23/ 276

فتح اللّه النمازی (الشریعه)/ ج 1/ 208

فتح اللّه الوفائی/ ج 23/ 241

الفتونی العاملی/ ج 2/ 117، ج 11/ 14، 177، 230، ج 16/ 98

الفتونی الهمدانی/ ج 14/ 305

فتیله/ ج 6/ 277

الفحام/ ج 5/ 249، ج 18/ 189، 384، ج 20/ 31، ج 24/ 176

فحدج بن عمیر الحنفی/ ج 20/ 28

فخار بن معد الموسوی/ ج 9/ 262، ج 18/ 202، ج 19/ 44، 336، 382، 432، ج 21/ 475

فخر خوارزم/ ج 6/ 179

فخر الدین/ ج 6/ 108

فخر الدین الطریحی النجفی/ ج 2/ 32، 100، ج 10/ 57، 249، ج 12/ 28، 491، 508، ج 14/ 307، ج 16/ 63، 213، ج 18/ 363، 374، 413، 414، 513، ج 19/ 427، 474، ج 24/ 74، 75، 85، 152

الفخر الرازی/ ج 5/ 145، ج 6/ 65، ج 8/ 297، ج 9/ 195، ج 12/ 162، 165، 270، 384، 464، 493، 507، 555، ج 13/ 12، 17، 38، 57، 102، 103، 111، 113، ج 17/ 359، ج 18/ 28، 56، 108، 122، 135، 377، 440، ج 21/ 156، 222، 313، 334، ج 22/ 476

فخر المحققین/ ج 19/ 374

الفخری/ ج 21/ 437، 479

فدک بن حام بن نوح علیه السّلام/ ج 12/ 12، 13، 25، 29، 95

فدکی بن أعبد/ ج 12/ 44

فرات/ ج 20/ 193، 474، 475

فرات بن إبراهیم بن فرات الکوفی/ ج 1/ 273، ج 3/ 77، 196، ج

2/ 37، 53، 54، 293، 294، ج 4/ 316، ج 5/ 80، 83، 84، ج 6/ 108، 135، ج 7/ 231، ج 8/ 139، 242، 262، 302، ج 9/ 257، 348، ج 12/ 131، ج 14/ 334، ج 17/ 282، 350، ج 18/ 226، 227، 244، 307، ج 19/ 216، 226، 233، 285، 288، 348، 388، 444، ج 20/ 36، 46، 397، 424، 498، ج 21/ 592، ج 22/ 66، 95، 274، ج 24/ 23، 26، 28

الفرات بن أحنف/ ج 15/ 163، ج 17/ 256، 495، ج 20/ 154

فرات بن سلمان/ ج 5/ 167

الفرازی/ ج 7/ 281

فراس/ ج 8/ 102، 122، 198، 258، ج 14/ 343، 359، 360، 370، ج 18/ 306، ج 19/ 68، 70، 82، 90، 96، ج 20/ 365، 442، ج 21/ 14، 22، ج 24/ 97

الفراهیدی/ ج 12/ 37

فرج بن الحسن القطیفی/ ج 23/ 267

فخر الدین الموسوی/ ج 23/ 166

الفخر الرازی/ ج 23/ 97

فرات الأسدی/ ج 23/ 252

فرانسیسکو قدیس مدینه فاطمه/ ج 23/ 199

فرج اللّه میر عرب/ ج 23/ 150

فرح رامین/ ج 23/ 260

فرزاد بیطرف/ ج 23/ 272

الفرزدق/ ج 7/ 49، 99، 100، 101، 126، 127، 135، 138، 144، 145، ج 18/ 122، ج 21/ 297

فرصت حبیب الپاکستانی/ ج 23/ 271

الفرطوسی/ ج 15/ 154، ج 21/ 548، 552

فرعان/ ج 7/ 144، 145

فرعون/ ج 1/ 258، ج 6/ 285، 303، ج 7/ 129،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:261

216، ج 8/ 311، ج 10/ 154، ج 11/ 176، 228، ج 13/ 119، ج 18/ 103، ج 20/ 170

فرقد السنجی/ ج 21/ 423

السید فرمان علی/ ج 23/ 114

فرناز ناظر زاده الکرمانی/ ج 23/

202

فرهاد أژدر زاده الأسکوئی/ ج 23/ 67

فرهنگ النخعی/ ج 23/ 244

فروه بن عمرو/ ج 12/ 52، 502

فروه بن مجاشع/ ج 13/ 132، ج 20/ 197

الفریابی/ ج 18/ 349

الفریانی/ ج 12/ 464

فریبا الابتهاج/ ج 23/ 183

فریبا خاکپور/ ج 23/ 168

فریبا کلهر/ ج 23/ 98

فریبا المقصودی الکرمانشاهی/ ج 23/ 133

فریبا الواصبی/ ج 23/ 226

فریده المصطفوی/ ج 23/ 202

فریده المهدوی الدامغانی/ ج 23/ 32

فریده الیوسفی/ ج 23/ 248

فرید الساعدی/ ج 23/ 184

فریدون الشفائی/ ج 23/ 86

الفریری/ ج 8/ 193

الفزاری/ ج 21/ 182

فضال/ ج 6/ 205

فضال بن جبیر/ ج 6/ 209، ج 20/ 54

فضال بن الحسن/ ج 13/ 10، 24، 25

فضاله/ ج 2/ 291، ج 8/ 94، 194، 236، ج 17/ 346، 347، ج 19/ 111، 326، ج 20/ 166، ج 22/ 97، 181، 191، 221

فضاله بن أیوب/ ج 2/ 265، ج 6/ 35، 107، 216، ج 7/ 257، ج 9/ 143، 144، ج 18/ 344

فضه (خادمه الزهراء علیها السّلام)/ ج 1/ 152، 162، 163، 178، 184، ج 4/ 440، ج 5/ 415، 421، 422، ج 6/ 16، 100، ج 8/ 16، 162، 356، ج 9/ 14، 20، 206، 209، 232، 297، 299، 342، ج 10/ 13، 102، 128، 136، 137، 218، 229، 355، ج 11/ 10، 19، 22، 83، 87، 99، 126، 140، 175، 215، 254، 263، 281، 297، ج 14/ 80، 85، 125، 188، 229، 234، 253، ج 15/ 85، 92، 98، 105، 106، 139، 146، 147، 173، 178، 192، 211، 258، 270، 279، 285، 291، 292، 296، 299، 308، ج 16/ 134، 184، 192، 211، 244، 262، 267، 271، 272، 273، ج 17/ 15، 48، 63،

108، 112، 121، 123، 246، 339، 359، 375، 428، 429، 430، 431، 432، 433، 438، 439، 440، 441، 442، 443، 444، 445، 446، 447، 449، 450، 451، 452، 453، 454، 456، 457، 458، 459، 460، 465، 470، 471، 472، 480، 481، ج 19/ 211، 272، 289، 553، ج 20/ 347، 354، 372، 433، 437، ج 21/ 517، 535، ج 22/ 89، 107، ج 24/ 88، 278

الفضل/ ج 6/ 228

الفضل بن أبی روح/ ج 8/ 28

الفضل بن حباب/ ج 2/ 290، ج 8/ 133، ج 9/ 69، ج 17/ 402

الفضل بن الحسن/ ج 17/ 308، ج 20/ 462

الفضل بن الحسن بن علی بن حیویه/ ج 6/ 108

الفضل بن الحسن الطبرسی/ ج 2/ 23، 74، ج 3/ 68، 222، ج 4/ 110

الفضل بن الحسن الطبری/ ج 24/ 40

الفضل بن الحسن المصری/ ج 6/ 88، ج 18/ 475

الفضل بن الخباب/ ج 6/ 130

الفضل بن دکین/ ج 3/ 67، 357، ج 4/ 314، ج 5/ 352، ج 6/ 162، 245، 246، 256، ج 8/ 61، ج 9/ 177، 187، ج 14/ 359، ج 17/ 467، ج 19/ 564، ج 20/ 39، ج 22/ 95، ج 24/ 239

الفضل بن الربیع/ ج 1/ 262، 264، ج 20/ 116

الفضل بن روزبهان/ ج 10/ 251، ج 12/ 508

الفضل بن شاذان/ ج 1/ 332، ج 2/ 25، 289، ج 3/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:262

139، ج 6/ 217، 266، ج 7/ 144، 226، ج 8/ 346، 373، ج 9/ 67، ج 10/ 256، ج 15/ 18، ج 17/ 403، ج 18/ 171، 229، 265، 494، ج 19/ 287

الفضل بن العباس/ ج 3/ 61،

ج 6/ 113، ج 8/ 165، ج 9/ 292، ج 10/ 174، 184، 210، 276، ج 12/ 566، 567، ج 14/ 259، ج 15/ 165، 187، 208، 227، 244، 249، 254، 300، 304، ج 16/ 276، 279، ج 17/ 91، 486، ج 20/ 224

الفضل بن عبد اللّه/ ج 4/ 273، ج 17/ 514

الفضل بن عطیه/ ج 24/ 44

الفضل بن عیاض/ ج 7/ 172

الفضل بن غانم/ ج 8/ 329

الفضل بن الفضل/ ج 19/ 32

الفضل بن محمد/ ج 6/ 180، 181، ج 19/ 98

الفضل بن محمد بن عبد الحمید/ ج 20/ 262

الفضل بن محمود الفارسی/ ج 21/ 346

الفضل بن مختار/ ج 6/ 187

الفضل بن مرزوق/ ج 6/ 56، 219

الفضل بن موسی/ ج 5/ 85، ج 20/ 448

الفضل بن موسی الشیبانی/ ج 3/ 36، 165، 242، 335

الفضل بن یعقوب/ ج 18/ 267

الفضل بن یوسف القصبانی/ ج 6/ 250

الفضل الرازی/ ج 6/ 125

فضل الرحمن المنشی/ ج 23/ 121

فضل علی بن الملا ولی المهدوی القزوینی/ ج 23/ 125

فضل علی بن ولی اللّه القزوینی/ ج 23/ 180

فضل اللّه بن داود/ ج 23/ 278

السید فضل اللّه بن علی/ ج 18/ 249

السید فضل اللّه الراوندی/ ج 1/ 208

فضل اللّه الکمپانی/ ج 23/ 117

الفضولی البغدادی/ ج 2/ 80، ج 10/ 71، ج 18/

الفضیل/ ج 12/ 116، 131، 363، ج 17/ 230، 388، ج 18/ 13، 17، 25، 222، ج 19/ 469، ج 20/ 65، 66، ج 21/ 504

الفضیل بن الحسین/ ج 19/ 96، 298، ج 20/ 365

الفضیل بن الزبیر/ ج 13/ 132، ج 20/ 197

الفضیل بن سکره/ ج 19/ 299

الفضیل بن عبد ربه/ ج 7/ 106

الفضیل بن عبد الوهاب/ ج 20/ 104

الفضیل بن عثمان/

ج 19/ 310

الفضیل بن غزوان/ ج 8/ 134، 7394، ج 17/ 233

الفضیل بن محمد الملطی/ ج 6/ 119

الفضیل بن مرزوق/ ج 12/ 116، 118، 132، 145، 146، 543، ج 19/ 448، ج 22/ 79، 567

الفضیل بن یحیی بن فضیل/ ج 20/ 52

الفضیل بن یسار/ ج 13/ 30، 147، ج 19/ 322، ج 20/ 79

فطر/ ج 5/ 48

فطر بن خلیفه/ ج 7/ 287، 288، ج 17/ 308، ج 21/ 521، ج 22/ 95، ج 24/ 239

فطرس الملک/ ج 5/ 236، 262، 266، 267، 279، 294، 305، 306، 307

ف. الفلاحتی/ ج 23/ 64

الفکری/ ج 2/ 156، ج 4/ 356

الفلاتین/ ج 16/ 248

فلایجه/ ج 21/ 496

فهد/ ج 12/ 199

فهد بن سلیمان/ ج 5/ 283، ج 6/ 246، ج 16/ 108

فهر/ ج 1/ 284، 271

فهر بن مالک/ ج 21/ 422

ف. ه. الطهرانی/ ج 23/ 69، 141

فهیم الکرمانی/ ج 23/ 78

فواز أحمد الزمرلی/ ج 24/ 165

فیاض حسین الأیوبی الکیرانوی الهندی/ ج 23/ 281

الفیروزآبادی/ ج 13/ 14، 65، 281، 297، ج 14/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:263

224، 262، ج 18/ 56، 131، 349

السید فیروز حسین شاه الکاظمی/ ج 23/ 242

فیروز السالاری/ ج 23/ 264

فیروز عبد الحسین الروزبهانی/ ج 23/ 131

فیصل نور/ ج 23/ 224

فیض بن المفضل/ ج 18/ 230

فیض بن وثیق/ ج 6/ 225

الفیض الکاشانی (ملا محسن)/ ج 1/ 271، ج 2/ 35، ج 10/ 102، 109، 138، 209، ج 11/ 200، ج 12/ 110، 174، 477، ج 14/ 344، ج 15/ 149، 222، ج 16/ 235، ج 20/ 449، 509، 519، 528، ج 23/ 33، 62، ج 24/ 190

القائدان/ ج 16/ 86

قائد جیش المتوکل/ ج 7/ 93

قائد (مولی عباد)/

ج 16/ 68

القائینی/ ج 5/ 367

قابوس بن أبی سفیان/ ج 8/ 82

قابوس بن أبی ظبیان/ ج 2/ 283

قابوس بن المخارق/ ج 5/ 191، 192، 203، 220، 224، 226، 331

قابیل بن آدم/ ج 6/ 54، ج 10/ 154، ج 20/ 246

قادر/ ج 23/ 265

قارون/ ج 4/ 113، 133

القاری/ ج 20/ 289

القاسم/ ج 3/ 231، ج 4/ 199، ج 24/ 197

القاسم البغدادی/ ج 23/ 161

القاسم بن إبراهیم/ ج 15/ 252

القاسم بن إبراهیم بن علی/ ج 5/ 352

القاسم بن أبی سعید/ ج 8/ 117، ج 9/ 39، 40، ج 22/ 531، 568

القاسم بن أبی شیبه/ ج 18/ 87

القاسم بن أبی المنذر/ ج 6/ 229

القاسم بن إسحاق/ ج 8/ 49، ج 21/ 119

القاسم بن إسحاق بن الامام الصادق علیه السّلام/ ج 7/ 311

القاسم بن الأصبغ/ ج 5/ 32، ج 17/ 418، 419

القاسم بن برید/ ج 21/ 504

القاسم بن بریر/ ج 20/ 66

القاسم بن بندار/ ج 9/ 146، ج 19/ 251

القاسم بن بهرام/ ج 6/ 108، 109، ج 9/ 123، ج 17/ 308، 309، ج 19/ 270، ج 20/ 462، ج 21/ 348، 530، ج 22/ 95، ج 24/ 238

القاسم بن جعفر/ ج 12/ 531

القاسم بن حسان/ ج 8/ 161، 209، 235، ج 10/ 42، 76، ج 14/ 208، 346، ج 18/ 251، 450، ج 19/ 45، ج 20/ 393، 427

القاسم بن الحسن/ ج 2/ 40

القاسم بن الحسن علیه السّلام/ ج 6/ 286، 330، 333

القاسم بن الحصین/ ج 17/ 405، ج 18/ 17

القاسم بن الحکم/ ج 6/ 113، ج 9/ 151

القاسم بن دینار/ ج 17/ 354

القاسم بن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 135، 185، 201، 202،

203، ج 3/ 55، 123، ج 5/ 15، ج 6/ 63، 150، 180، 193، 214، 280، ج 8/ 164، 178، ج 9/ 302، ج 16/ 253، ج 18/ 65، 66، 129، 137، ج 20/ 196، 432، ج 21/ 369، 383، 392، 461، 479، ج 22/ 24، ج 24/ 290

القاسم بن زکریا/ ج 12/ 146، ج 22/ 79

القاسم بن سالم/ ج 17/ 21

القاسم بن سالم الهروی/ ج 6/ 66، ج 7/ 208، 248، 249، ج 10/ 212، ج 12/ 43، 61، ج 18/ 447، 508، 590

القاسم بن سهل النوشجانی/ ج 19/ 568، 569

القاسم بن عبد الرحمن/ ج 5/ 108

القاسم بن عبد اللّه/ ج 9/ 151

القاسم بن عروه/ ج 22/ 190

القاسم بن العلاء الهمدانی/ ج 5/ 226، 267، 268، 290، 299، 340، ج 7/ 210، 274، ج 18/ 225

القاسم بن عوف/ ج 7/ 101، 141، ج 8/ 162، 235،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:264

384، ج 17/ 338، ج 18/ 207، 208، ج 19/ 53، ج 21/ 40

القاسم بن الفضل/ ج 14/ 270

القاسم بن محمد/ ج 3/ 110، 306، ج 5/ 78، 79، 83، 405، ج 8/ 113، ج 9/ 158، ج 13/ 53، ج 18/ 222، 225، ج 20/ 83، ج 22/ 38، 64، 167

القاسم بن محمد بن أبی بکر/ ج 19/ 196، 299

القاسم بن محمد الجوهری/ ج 7/ 166

القاسم بن محمد الدرازی/ ج 14/ 16، 156، 228

القاسم بن محمد الدلال/ ج 6/ 251

القاسم بن محمد الرازی/ ج 9/ 167، ج 15/ 18، 296، 304، ج 16/ 30، 70، 190، 198، ج 19/ 91

القاسم بن مخیمره/ ج 3/ 235، 411

القاسم بن مسلم/ ج 18/ 225

القاسم بن

المطیّب/ ج 18/ 391، 394، 399، ج 19/ 284، 287، ج 20/ 108

القاسم بن المنذر/ ج 18/ 285

القاسم بن مهران/ ج 6/ 107، 108، ج 22/ 95

القاسم بن موسی/ ج 6/ 229، 230

القاسم بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

القاسم بن النسیب/ ج 3/ 220

القاسم بن الولید الطائی/ ج 6/ 120

القاسم بن یحیی/ ج 2/ 306، ج 6/ 108، 229، ج 8/ 53، 382، ج 9/ 294، ج 11/ 260، ج 17/ 308، ج 22/ 95

القاسم بن یحیی الکوفی/ ج 19/ 375

القاسم بن یزید/ ج 13/ 147،

القاسم علی الهندی/ ج 2/ 102

القاسم محی الدین/ ج 11/ 187، 295

القاسم (مولی معاویه)/ ج 4/ 263

القاسم میر خلف زاده/ ج 23/ 136، 236

القاسم الهاشمی/ ج 23/ 114، 171

القاضی ابن قریعه/ ج 15/ 294

القاضی أبو عبد اللّه/ ج 9/ 160

القاضی أبو الفرج/ ج 9/ 285

قاضی أذرعات/ ج 22/ 606

القاضی إسماعیل/ ج 17/ 82

قاضی بهلول أفندی/ ج 12/ 559

القاضی التستری/ ج 10/ 119، 352

القاضی الجلیس/ ج 13/ 127،

القاضی الطباطبائی/ ج 11/ 23

القاضی عبد الجبار/ ج 15/ 153

القاضی عبید اللّه العلوی/ ج 9/ 200

القاضی عیاض/ ج 24/ 122

قاضی القضاه عبد الجبار المعتزلی/ ج 12/ 428، 435، 444، 467، ج 13/ 331، ج 15/ 148، 195، 268، 269، 318، ج 17/ 14، 46

القاضی المعافی/ ج 8/ 139، ج 9/ 242

القاضی النطنزی/ ج 5/ 79، ج 9/ 71، 160

القاضی النعمان أبو حنیفه المغربی- أبو حنیفه

القاضی النعمان المغربی

القاضی نور اللّه التستری- نور اللّه التستری

قالع/ ج 1/ 284

قبیصه بن وائل/ ج 7/ 158، 159

قبیله/ ج 6/ 284، 292

قتاده/ ج 2/ 47، 261، ج 3/ 34، 286، ج 4/ 181، 265، 377، 401، 449،

455، 456، ج 5/ 86، 104، 105، 111، 112، 197، 204، 205، 219، 222، 318، 319، 327، 334، 340، 347، 348، ج 9/ 69، ج 11/ 51، ج 13/ 102، ج 14/ 152، ج 16/ 246، ج 18/ 41، 263، 285، 287، 308، 312، ج 19/ 86، 191، 225، 496، 516، 524، 565، ج 21/ 121، ج 22/ 140، 141، 166، ج 24/ 276

قتاده بن النعمان/ ج 2/ 301، 302

قتیبه/ ج 4/ 262

قتیبه بن سعد/ ج 9/ 49، 53، 54، 201

قتیبه بن سعید/ ج 1/ 254، ج 6/ 218، ج 8/ 335، ج 14/ 52، 244، 266، ج 15/ 202، 214، 216،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:265

232، 255، 256، ج 17/ 88، ج 18/ 25، 469، 470، 478، 497، 508، ج 19/ 505، 514، 516، ج 20/ 144، ج 22/ 340

قتیبه بن محمد/ ج 19/ 379، ج 22/ 77، 313

القتیبی/ ج 8/ 329

قثم بن جعفر/ ج 12/ 306، 323، 523، 530

قثم بن العباس/ ج 5/ 221، 329، 330، 331

قدامه بن زائده/ ج 8/ 48، ج 17/ 252

قدریه حسین/ ج 23/ 172

قدر حسین قمر/ ج 23/ 68

القدوسی/ ج 24/ 122

قراتکین بن الأسعد/ ج 6/ 171

قربان علی/ ج 22/ 439

قربان علی المحمدی/ ج 23/ 130

القربانی/ ج 2/ 72، ج 10/ 12، ج 14/ 285، ج 16/ 28، ج 17/ 466

قره/ ج 6/ 229

القرشی/ ج 12/ 72

القرطبی/ ج 2/ 147، ج 4/ 63، 212، 359، ج 5/ 36، 96، 107، 138، ج 10/ 97، ج 11/ 166، ج 12/ 77، 506، 565، ج 15/ 151، 241، ج 18/ 56، 107، 123، ج 21/ 245، ج 24/ 199،

238

القرمانی/ ج 5/ 321، ج 24/ 36

القریری/ ج 18/ 492

السید قریش الحسینی/ ج 9/ 206

القزّاز/ ج 4/ 535، ج 17/ 216، ج 18/ 82، 98، ج 24/ 35

قزمان/ ج 2/ 256

القزوینی/ ج 20/ 250، ج 24/ 40

السید القزوینی/ ج 6/ 94

القزوینی الحاکمی/ ج 3/ 234

قسام الشاعر/ ج 16/ 13

قسّ بن ساعده/ ج 21/ 237

القسطانی/ ج 14/ 73

القسطنطینی/ ج 4/ 352، 508

القسطلانی/ ج 4/ 193، ج 20/ 276، 296، 297

القسم بن بندار/ ج 17/ 313

القسم بن بهرام/ ج 6/ 107

القسم بن عوف/ ج 18/ 307

القسم بن مهران/ ج 8/ 357

القسم بن یزید/ ج 22/ 100

القسیس الدیرانی/ ج 6/ 286

القسیس الکبیر/ ج 6/ 320

القشیری/ ج 19/ 225

قصبه/ ج 8/ 212

قصی بن کلاب/ ج 1/ 284، ج 21/ 268

قصیر العاملی/ ج 23/ 264

القضاعی/ ج 7/ 312

القطان/ ج 8/ 95، 96، 107، 139، 165، 288، ج 9/ 47، 104، ج 12/ 499، ج 17/ 118، 392، ج 18/ 385، 460، ج 19/ 216، 282، 343، ج 20/ 26، 28، 46، 178، 487، 531، 532، ج 21/ 176، 387، ج 22/ 107، 218

القطان الشاعر/ ج 7/ 45، 68

قطب الدین البویهی/ ج 1/ 208

قطب الدین الراوندی- الراوندی

قطب بن زیاد/ ج 22/ 571

قطری الخشاب (مولی طارق)/ ج 6/ 137، ج 24/ 203

قطیفی/ ج 6/ 165

قعنب بن المحرر/ ج 18/ 341

القعنبی/ ج 24/ 271، 282

القفطی/ ج 24/ 102

قلابه بنت سعید/ ج 21/ 422

قلعجی/ ج 2/ 156، ج 4/ 49، 141، 271

قلقله/ ج 20/ 244

القلقشندی/ ج 5/ 122، ج 6/ 150، 151، ج 7/ 207، 209، 236، 237، 238، 239، 264، 265، ج 12/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:266

43، ج 23/ 230

القلندی الهندی/

ج 19/ 195

قلیب بن حماد/ ج 15/ 210

السید قمر العباس الرضوی القمی/ ج 23/ 93

قنبر بن أحمد بن کعب/ ج 3/ 172

قنبر بن أحمد بن قنبر مولی علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 4/ 508، 537

قنبر بن محمد/ ج 17/ 335

قنبر (مولی علی بن أبی طالب علیه السّلام)/ ج 4/ 508، 537، ج 7/ 306، ج 12/ 161، 219، 568، ج 17/ 429، 438، ج 23/ 112

القندوزی/ ج 3/ 358، ج 5/ 27، 356، ج 7/ 214، ج 17/ 82، ج 18/ 109، 110، ج 19/ 495، ج 20/ 275، 281، ج 21/ 283، ج 22/ 168، ج 24/ 36، 96، 123، 234، 284

قنفذ العدوی/ ج 5/ 158، 367، 411، 414، 416، ج 9/ 9، 29، 31، ج 10/ 101، 103، 105، 107، 111، 113، 114، 115، 119، 120، 121، 126، 128، 136، 137، 139، 146، 147، 148، 157، 170، 172، 178، 179، 180، 187، 194، 225، 226، 229، 230، 241، 242، 259، 264، 265، 275، 280، 339، 342، 345، 359، 361، 362، 363، 364، 366، 364، 366، 372، 376، ج 11/ 9، 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 19، 20، 22، 23، 25، 27، 28، 32، 34، 36، 37، 46، 49، 50، 56، 57، 58، 61، 63، 64، 68، 69، 70، 72، 76، 81، 83، 85، 86، 88، 90، 91، 92، 100، 104، 115، 116، 125، 128، 130، 132، 134، 173، 175، 176، 179، 180، 181، 196، 199، 202، 203، 207، 209، 214، 237، 244، 247، 255، 261، 275، 283، 289، ج 12/ 167، 298، 358، ج 14/ 12، ج 15/ 9،

10، 11، 13، 14، 15، 16، 19، 20، 26، 28، 106، 125، 193، ج 17/ 446، ج 20/ 148، 156، 170، 171، 186، 219، 239، 411، ج 22/ 281

القواریری/ ج 8/ 194

قوام بن زید بن عیسی/ ج 6/ 123

قورس/ ج 11/ 176، 228

القوشچی/ ج 10/ 117، 341، 347، ج 11/ 82، 245، ج 12/ 502، ج 14/ 181

قیذار/ ج 1/ 284

القیروانی/ ج 4/ 39، 40، 353، ج 5/ 333، ج 6/ 280، 289

قیس/ ج 7/ 301، ج 9/ 160، ج 20/ 62، 367، 392، 393، 402

قیس بن أبی حازم/ ج 6/ 230، 258، ج 22/ 531، 606

قیس بن أبی هارون/ ج 3/ 175، 201

قیس بن الحسین/ ج 8/ 277

قیس بن الربیع/ ج 3/ 40، 69، 79، 80، 85، 154، 155، 221، ج 4/ 344، ج 5/ 33، 79، 84، 106، 134، ج 6/ 73، 83، 119، 120، 159، 185، 251، ج 8/ 127، 162، 177، 235، 293، 321، 349، ج 9/ 68، 98، ج 17/ 93، 265، 319، 520، ج 18/ 364، 269، 485، 504، ج 19/ 34، 99، 113، 144، ج 20/ 54، 367، 393، ج 21/ 589، ج 22/ 63، 79، ج 24/ 38، 39، 40، 128، 250، 251، 252

قیس بن السائب/ ج 2/ 267، ج 9/ 127

قیس بن سعد/ ج 9/ 88، ج 19/ 11، 40

قیس بن سعد بن عباده/ ج 11/ 27، ج 12/ 298

قیس بن عاصم/ ج 2/ 301، 302، ج 9/ 88

قیس بن مسهر/ ج 6/ 284، 298

قیس الزنگی پوری/ ج 23/ 177

قیس (محسن أسقف نجران)/ ج 19/ 516، 521

قیصر (ملک الروم)/ ج 7/ 201، ج 22/ 433، 434، 435

قیله

(جده معاویه)/ ج 6/ 153

قینان/ ج 1/ 284، ج 3/ 132، 246، ج 22/ 86

کازر/ ج 20/ 142

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:267

الکازرونی/ ج 4/ 355، ج 21/ 376

کاشف الغطاء/ ج 2/ 133، ج 5/ 161، 171، ج 10/ 201، 349، ج 12/ 173، 424، ج 13/ 17، 92، ج 14/ 175، 180، ج 15/ 155، ج 17/ 94، ج 18/ 32، ج 20/ 149، 176

الکاشفی/ ج 2/ 130

السید کاظم الأرفع/ ج 23/ 202 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 267 فهرس الأعلام ..... ص : 47

ظم الأزری/ ج 15/ 286، 336، ج 22/ 431، 507، 508

کاظم بن حسن بن علی السهلانی البستی/ ج 23/ 195

کاظم بن حیدر علی الحکیم النجفی (حاذق الملک)/ ج 23/ 227

السید کاظم بن القاسم الحسینی الرشتی/ ج 23/ 150

السید کاظم الحائری/ ج 20/ 513، 514، 515

السید کاظم الدین العمادی الساروی/ ج 23/ 117

کاظم السباعی/ ج 23/ 216

السید کاظم القزوینی/ ج 22/ 431، 509، 511

کاظم الواله/ ج 23/ 273

الکاظمی/ ج 11/ 97، ج 15/ 154

الکاظمی الخلخالی/ ج 14/ 302، ج 16/ 97

الکاظمینی/ ج 10/ 58

کافور الخادم/ ج 7/ 199، 204، ج 18/ 299، 300، ج 19/ 61، ج 22/ 433

کامل/ ج 6/ 301، 302، 303، ج 19/ 13، 58

کامل بن طلحه/ ج 3/ 274

کامل بن طلحه الجحدری/ ج 6/ 112

کامل بن العلاء/ ج 22/ 38

کامل بن مکرم/ ج 6/ 48

کامل الدرمکی/ ج 7/ 47، 52، 55، 56

کامل سلیمان الجبوری/ ج 23/ 144

السیده کبری العظیمی/ ج 23/ 99

کبیرا/ ج 13/ 41

الکتبی/ ج 5/ 100

کثیر/ ج 6/ 206، ج 23/ 289

کثیر بن زید/ ج 24/ 201

کثیر بن سلیم/ ج 8/ 266،

ج 17/ 160، 337، ج 20/ 416، 552

کثیر بن العباس/ ج 14/ 223، ج 15/ 167

کثیر بن عبید/ ج 4/ 189

کثیر بن عمیر/ ج 1/ 313

کثیر بن کلثمه/ ج 21/ 244

کثیر بن مره/ ج 24/ 45

کثیر بن هشام/ ج 2/ 138، ج 5/ 79، ج 9/ 159، ج 22/ 63

کثیر بن یحیی/ ج 24/ 250، 251

کثیر بن یزید/ ج 18/ 337

کثیر النواء/ ج 6/ 120، ج 7/ 256، ج 8/ 237، ج 9/ 80، ج 13/ 133، ج 14/ 36، ج 17/ 267، 277، 405، ج 18/ 17، ج 19/ 39، ج 20/ 37، 166

کحاله/ ج 20/ 38

الکدیمی/ ج 17/ 131، ج 18/ 72

الکرابیسی/ ج 18/ 53

الکراجکی/ ج 1/ 286، ج 3/ 43، ج 6/ 114، 115، 165، 225، ج 12/ 166، 171، 336، 392، 553، ج 19/ 34، 529، 558، ج 20/ 258، ج 22/ 589، ج 24/ 27، 178

السید کرار حسین الواعظ المحمودآبادی/ ج 23/ 76، 103، 165، 166

السید کرامت حسین الکنتوری/ ج 23/ 89

الکرخی/ ج 12/ 489، ج 19/ 326

کریب/ ج 19/ 180

کریم أحمد الصائغ/ ج 23/ 161

کریمه بنت أحمد بن محمد/ ج 8/ 145، ج 20/ 326، 471، ج 21/ 597، ج 22/ 419

کریمه فاطمه بنت أحمد المروزی/ ج 19/ 240

کریم جهاد الظاهر الحسانی/ ج 23/ 231

کریم علی المحمدی/ ج 23/ 56

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:268

کریم الکاظمی/ ج 23/ 130، 133

الکسائی/ ج 24/ 261، 285

الکشفی/ ج 2/ 97، ج 6/ 165

الکشواد/ ج 12/ 549

الکشی/ ج 7/ 246، ج 15/ 158، ج 20/ 171

کعب الأحبار/ ج 1/ 275، 286، 333، ج 9/ 235، 236، ج 17/ 369، ج 18/ 281،

285، ج 21/ 615، ج 24/ 265، 266

کعب (أبو إسحاق)/ ج 6/ 97، 98، 99

کعب الأشراف/ ج 19/ 521

کعب بن الأشرف/ ج 2/ 279

کعب بن زهیر/ ج 9/ 102

کعب بن عجره/ ج 9/ 88، ج 19/ 53، ج 22/ 207، 208

کعب بن عمیر الغفاری/ ج 12/ 42

کعب بن مالک الأنصاری/ ج 3/ 390

کعب بن نوفل/ ج 4/ 508، 537

کعب الحیر/ ج 19/ 257

الکعبی/ ج 2/ 85، ج 13/ 171، ج 21/ 301

السید الکفائی/ ج 20/ 176

الکفعمی/ ج 2/ 76، 115، ج 4/ 72، ج 5/ 160، 162، 169، ج 7/ 84، ج 11/ 67، 70، 235، ج 14/ 285، 288، ج 17/ 431، 456، 526، ج 18/ 339، ج 19/ 15، 17، 18، 74، 102، 103، 140، 430، ج 20/ 248، 250، 251، ج 21/ 290، ج 22/ 246، 247، 250، 255، 346، 370، 399، 417

الکلابادی/ ج 5/ 326

کلاب بن مره/ ج 21/ 268

الکلباسی/ ج 21/ 297

الکلبی/ ج 8/ 139، ج 10/ 121، 122، ج 11/ 76، 209، ج 14/ 320، ج 16/ 71، ج 18/ 435، ج 19/ 505، 516، 549، 556، 565، 570، ج 20/ 30، 368، ج 22/ 38، ج 24/ 28، 170

کلثم أخت موسی/ ج 1/ 134، ج 2/ 30، 166، 170، 173، 175، 177، 178، 184، ج 17/ 429، 435، 500، ج 20/ 511، ج 21/ 370، 389

کلثوم بن الهدم/ ج 2/ 229

کلده بن أبی طلحه/ ج 2/ 252

کلیب بن معاویه/ ج 9/ 144، ج 17/ 347، ج 22/ 97

الکلینی- محمد بن یعقوب الکلینی

کمال الدین/ ج 1/ 233، ج 6/ 308

کمال الدین ابن طلحه/ ج 2/ 157، ج 5/ 161،

165، 199، 212، 259، 268، 342، 346

کمال الدین عالم/ ج 23/ 170

کمال الدین میثم البحرانی/ ج 8/ 23، 377

کمال الدین الیزدی/ ج 2/ 103، ج 4/ 55، 229

کمال السید/ ج 13/ 172، 365، ج 23/ 76، 83، 170، 208، 214، 289، 292

کمال معاش/ ج 23/ 204

کمال المنجم الیزدی/ ج 5/ 201، 285، 286، ج 16/ 119

الکمالی/ ج 23/ 158

الکمره ای/ ج 12/ 160، 207، 208، ج 19/ 193

الکمشخانوی/ ج 18/ 109، 111، ج 24/ 32

الکمیت الشاعر/ ج 7/ 212، 305، ج 11/ 101، ج 12/ 564

کنانه/ ج 1/ 284

کنانه بن الربیع/ ج 12/ 15، 48

الکنانی/ ج 21/ 260، ج 24/ 33، 92، 102، 226

کهمس بن الحسن/ ج 5/ 79، ج 9/ 159، ج 10/ 28، ج 15/ 218، ج 22/ 63

کوثر الجعفری الپاکستانی/ ج 23/ 107

کوثر شاهین/ ج 11/ 190، ج 21/ 549، 565

الکوفی/ ج 2/ 20، ج 5/ 275، ج 6/ 118، 219، ج 18/ 163، ج 20/ 388

السید الکوفی/ ج 16/ 260

الکیا شیرویه/ ج 17/ 66

کیسان/ ج 7/ 145

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:269

الکیشوانی القزوینی/ ج 15/ 11، 27

کیهان بانویه/ ج 19/ 27

الگنجی الشافعی/ ج 3/ 306، 359، ج 5/ 161، 166، ج 7/ 24، ج 11/ 175، 214، ج 19/ 117، ج 20/ 59، ج 24/ 31، 268

گیویان/ ج 23/ 257

اللاهیجی/ ج 10/ 49، 67، ج 15/ 87، 125

السید اللاهیجی/ ج 19/ 328

لؤی بن التمیم/ ج 12/ 33

لبابه أم الفضل/ ج 5/ 109، 130، 161، 179، 190، 191، 192، 194، 196، 202، 203، 214، 215، 220، 224، 225، 226، 235، 250، 251، 252، 280، 329، 330، 331، 332، 334

لتیمه بن الحجاج/ ج

21/ 407

لطف اللّه الإبراهیمی/ ج 23/ 240

لطف اللّه الصافی الگلپایگانی/ ج 23/ 97

اللطیف الراشدی/ ج 23/ 137، 227

اللطیفی/ ج 23/ 107

لعیاء الحوراء (قابله الحسین علیه السّلام)/ ج 5/ 237، 294، 295، 296، 297، 308، ج 17/ 436، 504، 505، 506، 507، ج 21/ 343، 362

لقیط/ ج 16/ 248

اللکنهوئی/ ج 4/ 41، 81، 373، ج 24/ 224

السید اللواسانی/ ج 2/ 80، ج 4/ 21، ج 10/ 24، 38، 65، ج 14/ 114، 297، ج 16/ 118

لوئی ماسینیون الفرنسی/ ج 23/ 22، 208

لوط النبی علیه السّلام/ ج 21/ 193

لوط بن یحیی/ ج 9/ 42

لؤیّ/ ج 1/ 284

لویس کندر/ ج 23/ 222، 269

اللیث/ ج 2/ 21، 46، ج 3/ 188، ج 4/ 31، 103، ج 6/ 107، 108، 109، 247، 250، 251، ج 7/ 148، ج 13/ 43، 44، ج 18/ 452، 469، 497، ج 20/ 63، ج 21/ 184، 348، 530، ج 22/ 95، 211، 240، 571، 584، 608، ج 24/ 238

اللیث بن أبی سلیم/ ج 5/ 275، 276، ج 6/ 108، ج 8/ 234، 268، 283، 357، 374، ج 9/ 63، 123، ج 17/ 333، 334، 363، 398، ج 18/ 163، 164، ج 20/ 75، 388، 500

اللیث بن أود/ ج 14/ 36، ج 17/ 267

اللیث بن داود/ ج 8/ 291، ج 19/ 50، 225، 270، ج 20/ 408

اللیث بن سعد/ ج 1/ 254، ج 5/ 16، 140، 147، 155، 282، 317، 332، 340، 356، 364، 377، 393، 398، 399، 400، 403، 411، ج 6/ 91، 97، 99، 167، 209، ج 9/ 155، 201، ج 10/ 191، ج 11/ 149، 222، ج 12/ 64، 199، ج 15/

181، 255، 322، 328، ج 16/ 108، 237، ج 17/ 38، 308، 309، ج 18/ 89، 164، 469، 479، 497، 508، ج 20/ 110، 144

اللیث بن سعید/ ج 8/ 282، 319

اللیث بن محمد/ ج 16/ 36

لیلا الإسلامی گویا/ ج 23/ 292

لیلا بیگدلو/ ج 23/ 275

لیلا الطاهری/ ج 23/ 219

لیلا گنزالس/ ج 23/ 68

لیلی بنت مسعود/ ج 9/ 130

السید ماجد البحرانی/ ج 8/ 382، ج 19/ 374، ج 23/ 289

ماجد الزبیدی/ ج 23/ 236

ماجیلویه/ ج 5/ 247، 275، 276، ج 7/ 243، ج 8/ 66، 204، 334، ج 16/ 27، ج 19/ 43، 115، 119، 139، 148، 435، ج 20/ 42، 160، 387، 388

ماچین شان (أیوب)/ ج 23/ 207

الماحوزی/ ج 11/ 20

المؤدب/ ج 19/ 386، ج 22/ 75

ماریه/ ج 9/ 316، ج 10/ 318

ماریه القبطیه/ ج 2/ 203، 204، ج 3/ 123، ج 7/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:270

191، ج 15/ 247، ج 18/ 65

المازندرانی/ ج 20/ 423

ماقد/ ج 8/ 122

مالک/ ج 5/ 55، 136، 203، ج 7/ 348، ج 11/ 51، ج 24/ 193، 271

مالک بن أبی الرجال/ ج 2/ 271

مالک بن إسماعیل (أبو غسان)/ ج 3/ 344، ج 4/ 327، 471، 472، ج 5/ 42، ج 6/ 33، 118، 120، 164، 181، ج 8/ 68، 188، 226، 245، 272، 319، ج 19/ 422، 468، ج 20/ 164

مالک بن أنس/ ج 5/ 34، 35، ج 12/ 52، 237، 386، 505، ج 15/ 240، ج 16/ 107، 108، ج 17/ 48، ج 18/ 191، ج 22/ 596، ج 24/ 39، 187، 235، 270، 275

مالک بن أوس بن حدثان/ ج 12/ 337، 460، 482، 507، ج

13/ 57، 94، 132، 159، 160

مالک بن أوس النصری/ ج 20/ 197

مالک بن جعونه/ ج 12/ 301

مالک بن الحدثان/ ج 20/ 227

مالک بن الحسن بن أبی الحورث/ ج 6/ 230

مالک بن الحسین بن مالک/ ج 6/ 228، 231

مالک بن حمامه/ ج 3/ 170، ج 4/ 507

مالک بن الحویرث بن الحدثان/ ج 6/ 229، ج 9/ 88، 132، ج 13/ 78، ج 20/ 199

مالک بن دینار/ ج 17/ 431، 468، ج 21/ 586

مالک بن سعید النهدی/ ج 3/ 364

مالک بن عطیه/ ج 2/ 276، ج 17/ 62، ج 21/ 276

مالک بن عمیر/ ج 17/ 417

مالک بن نافع/ ج 16/ 107

مالک بن نویره/ ج 10/ 113، 245، 246، ج 11/ 241، ج 12/ 250، ج 20/ 211

مالک (خازن النیران)/ ج 18/ 161، ج 24/ 79

مالک السلولی/ ج 9/ 264، ج 18/ 186

مالک مفسرا/ ج 12/ 65

المالکی/ ج 19/ 570

المالکی القرطبی/ ج 17/ 176

المامقانی/ ج 10/ 72، ج 18/ 337، 351، ج 19/ 17، 100، ج 21/ 133، 147، 173، 200، 217، 265

المؤمل بن إسماعیل/ ج 5/ 53

المؤمل بن جعفر/ ج 21/ 187

المؤمل بن هاشم الیشکری/ ج 17/ 119

المؤمل بن هشام/ ج 4/ 262

المؤمل بن یهاب/ ج 24/ 236

م. أم المحسن/ ج 23/ 235

السید مؤمن/ ج 24/ 38

المؤمن الهاشمی/ ج 23/ 81

المأمون العباسی/ ج 1/ 169، ج 2/ 56، 57، ج 4/ 154، ج 6/ 287، ج 7/ 103، 181، 183، 184، 185، 189، 207، 209، 212، 242، 258، 305، ج 8/ 19، 31، 116، 180، 302، 303، 309، 312، ج 9/ 180، ج 11/ 164، ج 12/ 100، 101، 109، 111، 145، 170، 287، 306، 307، 323،

336، 337، 351، 372، 373، 374، 381، 419، 488، 489، 492، 500، 513، 515، 522، 523، 525، 528، 530، 533، 537، 538، 543، 544، 546، 547، ج 13/ 80، ج 15/ 224، ج 17/ 72، 186، 207، ج 18/ 21، 49، 234، 404، ج 19/ 13، 22، 60، 130، 131، 492، 528، 530، 568، 569، ج 20/ 26، 261، 263، 535، ج 21/ 445، ج 22/ 28، 111، 167

مأمون غریب/ ج 3/ 39، 386، ج 4/ 111، 29، ج 16/ 240، ج 23/ 207

مانوئل داسیلو اگویماراس/ ج 23/ 222

ماهبد (أم إسکندر ذی القرنین)/ ج 21/ 280

الماوردی/ ج 13/ 59، 63

المؤید/ ج 21/ 107

المؤید بن أحمد بن علی/ ج 4/ 169، 396، 397

المؤید بن المتوکل/ ج 7/ 213، 305

المؤید بن محمد/ ج 17/ 284، ج 19/ 405، ج 20/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:271

321، 469

المبارک/ ج 6/ 126، 210، ج 9/ 147، ج 16/ 123، 146، 263

المبارک بن أبی بکر/ ج 3/ 220

المبارک بن أحمد الأنصاری/ ج 6/ 189

المبارک بن الحسن بن أحمد/ ج 3/ 221، ج 4/ 148، ج 6/ 254، ج 20/ 450

المبارک بن سرور/ ج 5/ 79، ج 9/ 160

المبارک بن عبد الجبار/ ج 17/ 443، ج 24/ 34، 35، 103

المبارک بن فضاله/ ج 3/ 138، 198، ج 6/ 124، 126، 129، 130، 176، ج 8/ 193، 291، ج 14/ 36، ج 17/ 267، 298، 313، ج 19/ 46، 50، 251، ج 20/ 408

المبارک بن مسرور/ ج 3/ 61

المبارک الطبری/ ج 12/ 523

المبرد/ ج 9/ 68

المبرد النحوی/ ج 6/ 225

المتقی الهندی/ ج 3/ 359، ج 5/ 403، 424، ج 7/ 348، ج

11/ 12، 40، ج 12/ 114، ج 13/ 62، 110، ج 15/ 215، ج 20/ 46، ج 24/ 37، 38، 123

المتکبی/ ج 23/ 257

متوشلخ/ ج 1/ 284

المتوکل بن موسی/ ج 6/ 58

المتوکل العباسی/ ج 1/ 169، ج 7/ 212، 213، 288، 289، 290، 305، 306، ج 12/ 100، 109، 271، 307، 419، 489، 490، 491، 513، 515، 524، 530، 533، 538، ج 16/ 55، ج 17/ 60، ج 20/ 149، 181، ج 22/ 380

المثنی بن زراعه/ ج 8/ 391

المثنی بن معاذ/ ج 14/ 36، ج 17/ 267، ج 20/ 408

مجالد/ ج 4/ 264، 293، ج 8/ 145، ج 17/ 206، 232، 288، ج 18/ 412، ج 19/ 240، ج 20/ 326، 471، ج 21/ 597، ج 22/ 419

مجالد بن سعید/ ج 12/ 40

مجاهد/ ج 1/ 253، ج 2/ 175، 261، ج 3/ 45، 73، 77، 153، 340، ج 4/ 137، 171، 177، 188، 190، 262، 420، ج 5/ 275، ج 6/ 107، 108، 109، 180، 209، 247، ج 7/ 287، ج 8/ 357، 360، 374، 395، ج 9/ 63، 123، 163، 194، 240، ج 12/ 277، 464، ج 13/ 27، ج 17/ 199، 308، 309، 398، 443، ج 18/ 66، 163، 164، 200، 459، 460، 479، 512، ج 19/ 225، 270، 350، 504، 516، 524، ج 20/ 58، 63، 110، 162، 193، 238، 388، 462، 463، 500، ج 21/ 184، 187، 348، 530، ج 22/ 23، 95، 165، 167، ج 24/ 45، 57، 238، 269، 270، 291

مجاهد حسین حر/ ج 23/ 120، 122

مجتبی الحدیدی/ ج 23/ 202

مجتبی الطهرانی/ ج 23/ 78

السید مجتبی کامونیوری/ ج 23/

170

السید مجتبی الموسوی راد/ ج 23/ 89

السید مجتبی المیر غفوری/ ج 23/ 175

السید مجتبی النوایی/ ج 23/ 196

مجتبی الیزدی/ ج 23/ 48، 240

المجد/ ج 12/ 503، 507

مجد الدین بن الربیع/ ج 19/ 98

مجد الدین عبد الحمید بن محمد/ ج 3/ 248

مجرد الکاشانی/ ج 23/ 124

مجلی بن الفضل/ ج 24/ 189

مجمع بن عمیر/ ج 19/ 366، 405

مجمع بن یعقوب/ ج 2/ 235

السید مجیدپور طباطبائی/ ج 23/ 87

مجید الرسولی/ ج 23/ 272

السید مجید الرضوی/ ج 23/ 57

مجید الزجاجی/ ج 23/ 124، 203

مجید المرادی/ ج 23/ 147

مجید ملا محمدی/ ج 23/ 70، 85

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:272

مجید المیرزائی/ ج 23/ 72، 118

المحاربی/ ج 22/ 209، 240، 590

المحاسبی/ ج 24/ 69، 79، 187

المحاملی/ ج 24/ 252

المحامی/ ج 20/ 452

محب الحیدرآبادی/ ج 23/ 265

محب الدین الخطیب/ ج 23/ 160

محب الدین الطبری/ ج 2/ 121، ج 3/ 33، 35، 285، 358، ج 4/ 190، 197، 237، 243، ج 5/ 12، 149، 193، 340، 356، ج 7/ 346، 348، ج 9/ 195، ج 11/ 222، ج 12/ 171، 403، ج 14/ 317، 364، ج 15/ 248، 283، ج 16/ 69، ج 17/ 115، 132، 221، 309، 351، ج 18/ 31، 485، ج 20/ 517، ج 24/ 46، 122

محب الدین النجار/ ج 16/ 69

محبوبه الزارع/ ج 23/ 277

محبوبه الساطع/ ج 23/ 219

محبوبه الأحمدی المعین/ ج 23/ 69

محبوبه الساطع/ ج 23/ 281

المحبوس بالشام/ ج 22/ 428، 439

المحبوب بن حمید/ ج 6/ 107، 108، 109، ج 17/ 308، 309، ج 20/ 462، ج 21/ 530، ج 22/ 95

المحدث القمی- العباس بن محمد رضا القمی

المحدث الهروی/ ج 11/ 226

محرز/ ج 20/ 75

محرز بن هشام/ ج

8/ 236، 283

محسن آل عصفور/ ج 23/ 264

محسن أبو الحب الکبیر/ ج 16/ 123، 131، ج 21/ 549، 562

محسن الأصفهانی/ ج 22/ 473

السید محسن الأمین/ ج 2/ 91، 116، 118، ج 3/ 330، 393، ج 4/ 16، 21، 77، 198، 286، 367، 384، 408، ج 5/ 215، 347، 356، 368، 372، 380، 392، 394، 403، 410، ج 12/ 14، 23، 34، ج 13/ 171، 331، ج 14/ 292، ج 16/ 13، 52، 81، 123، 163، 183، 229، 244، ج 17/ 14، 49، 186، 208، 210، ج 18/ 10، 37، ج 19/ 495، 561، ج 21/ 60، 65، 134، 147، 504، ج 23/ 58

محسن بن إبراهیم المظفر/ ج 23/ 269

محسن بن أحمد/ ج 18/ 391، ج 22/ 278

محسن بن الإمام الحسین علیه السّلام (السقط)/ ج 11/ 172، ج 22/ 432، 522

محسن بن أمیر المؤمنین علیه السّلام (السقط)/ ج 1/ 144، 158، 162، 163، ج 3/ 329، 368، ج 4/ 18، 25، 48، 52، 64، 215، 355، 365، 452، ج 5/ 8، 10، 11، 13، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 24، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 35، 36، 39، 40، 55، 58، 59، 87، 138، 146، 147، 148، 149، 150، 151، 152، 153، 154، 155، 156، 157، 158، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 371، 372، 374، 377، 368، 386، 390، 394، 400، 401، 402، 403، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 410، 412، 413، 414، 415، 416، 417، 418، 419، 420، 421، 422، 423، 424، 425، ج 6/ 17، 144، ج 7/ 244، 344، ج 9/ 20، 155، 213، 289، ج 10/

40، 73، 102، 105، 106، 109، 111، 112، 113، 114، 115، 117، 118، 120، 121، 129، 136، 139، 169، 170، 175، 177، 208، 210، 215، 218، 220، 229، 232، 242، 249، 257، 262، 266، 268، 290، 291، 341، 342، 345، 350، 359، 364، 365، 366، 370، 372، 373، 375، 376، ج 11/ فی أکثر الصفحات، ج 12/ 168، 312، ج 14/ 11، 12، 128، 135، 140، 141، 178، ج 15/ 8، 9، 10، 15، 20، 21، 23، 26، 27، 88، 106، 138، 139، 193، ج 16/ 124، 125، 127، 129، 130، 131، 132، 133، 142، 146، 154، 161، 166، 237، ج 17/ 14، 15، 88، 237، 433، 446، 481، ج 18/ 120، 350، 385، 447، 448، 513، 517، ج 19/ 262، ج 20/ 86، 156، 171،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:273

318، ج 21/ 184، ج 22/ 477، 486، ج 23/ 37، ج 24/ 16، 17، 83، 87، 88، 144، 240، 288

محسن الجواهری/ ج 16/ 123، 167

محسن الحافظی/ ج 23/ 153، 186، 244، 245، 248، 280، 292

محسن دستغیب بندر عباسی/ ج 23/ 277

محسن الزینعلی/ ج 23/ 243

السید محسن السید کریمی/ ج 23/ 196

محسن العقیل/ ج 23/ 185

محسن غیب غلامی/ ج 23/ 73

محسن الفاضلی/ ج 11/ 192، 315

السید محسن الفروغی/ ج 23/ 91، 210

محسن الفیض الکاشانی- الفیض الکاشانی

محسن الکازرونی/ ج 23/ 244

السید محسن المحمودی/ ج 23/ 227

محسن معلم القطیفی/ ج 23/ 218

محسن الواعظ/ ج 23/ 79

م. الحسنی/ ج 23/ 244

محفوظ بن بشیر/ ج 5/ 79، ج 9/ 159، ج 20/ 94، ج 22/ 63، 64

المحقق الطوسی/ ج 11/ 245

المحقق الکرکی/ ج 10/ 120، 121، 364، 365،

ج 11/ 245، ج 14/ 181

المحلاتی/ ج 5/ 393، ج 14/ 308، ج 18/ 360، 362

محمد/ ج 2/ 55، 239، ج 5/ 96، 272، ج 8/ 66، 153، ج 9/ 178، ج 17/ 455، 458، 511، ج 18/ 181، 453، 510، ج 19/ 448، ج 20/ 514، ج 21/ 37، ج 22/ 101، 164، 551

محمد إلیاس عبد الغنی/ ج 19/ 197

مولی محمد أمین/ ج 2/ 182

محمد الآخوندی (منتظر)/ ج 23/ 98

السید محمد إبراهیم/ ج 23/ 81

محمد إبراهیم دانش/ ج 23/ 196

محمد إبراهیم مالمیر/ ج 23/ 152

السید محمد إبراهیم شرف الدین بن زین العابدین الموسوی العاملی/ ج 23/ 237

محمد أبو سعود القطیفی/ ج 23/ 101

محمد إحسان علی خان الرامپوری/ ج 23/ 145

محمد أحمد جاد المولی/ ج 23/ 152

محمد الأخباری/ ج 13/ 170، 251، 260

محمد إسحاق النجفی/ ج 23/ 73

السید محمد إسماعیل/ ج 23/ 288

محمد إسماعیل الرجبی/ ج 23/ 171

محمد إعجاز المرادآبادی/ ج 23/ 263

محمد الافتخاری الساوجی/ ج 23/ 132

محمد أفضل الحیدری/ ج 23/ 266

محمد إلیاس عبد الغنی/ ج 16/ 92، ج 17/ 89

محمد أمیرپور/ ج 23/ 248

محمد الأمین/ ج 10/ 53، 120، 372، ج 18/ 346، ج 23/ 133، 281، 289

محمد أمین بن محمد تقی الخراسانی/ ج 23/ 149

محمد الأنصاری الزنجانی الخوئینی/ ج 23/ 65، 177

محمد أنور بن نور الدین محمد أکبرآبادی الهندی/ ج 23/ 71

محمد الأوسط بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 5/ 368، ج 16/ 246، 249

محمد الباعونی الشافعی/ ج 4/ 242

محمد باقر الأنصاری الزنجانی الخوئینی/ ج 23/ 30، 65، 72، 123، 129، 132، 163، 179، 186، 226، 231، 247، 260، 268

محمد باقر بن الحسین علی الفقیه إیمانی الأصفهانی/ ج 23/ 111

محمد

باقر بن فتح محمد الجلال پوری/ ج 23/ 149

محمد باقر بن محمد تقی اللاهیجی/ ج 14/ 295، ج 18/ 367، ج 20/ 186

محمد باقر البهبهانی (صاحب الدمعه الساکبه)/ ج 2/ 86، ج 4/ 66، 67، ج 5/ 298، 409، ج 7/ 335،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:274

ج 11/ 210، ج 15/ 16، ج 24/ 259

السید محمد باقر الخوانساری/ ج 11/ 232

السید محمد باقر الداماد/ ج 1/ 208، ج 3/ 116، ج 18/ 21، 28

محمد باقر الشریف الأصفهانی/ ج 11/ 94، 251

محمد باقر الفشارکی/ ج 11/ 96

محمد باقر الکجوری الواعظ/ ج 2/ 58، 108، 130، 187، ج 4/ 32، 229، 366، 488، ج 18/ 377، 436، ج 20/ 509، 510، 518، 519، 522

محمد باقر الکمره ای/ ج 1/ 208

السید محمد باقر الگنجوی/ ج 11/ 96

محمد باقر اللاهیجی/ ج 2/ 87، ج 11/ 20، 89، 248

محمد باقر المجلسی/ ج 1/ 208، ج 2/ 74، 96، 105، 109، 110، 114، 128، ج 3/ 116، ج 4/ 22، 32، 66، 67، 70، 384، 419، 420، 421، 431، ج 5/ 161، 172، 176، 177، 268، 285، 300، 422، ج 6/ 34، 99، 121، 306، 313، 343، 356، ج 7/ 14، 88، 160، ج 8/ 25، 298، ج 9/ 24، 47، 282، 289، 231، ج 10/ 13، 17، 24، 34، 63، 82، 95، 107، 108، 114، 119، 123، 133، 135، 137، 188، 191، 192، 197، 198، 260، 283، 359، 363، ج 11/ 20، 23، 28، 56، 64، 67، 70، 90، 105، 115، 121، 137، 139، 159، 177، 180، 181، 234، 235، 236، 237، 250، 257، ج 12/ 75، 161، 162، 163، 168،

169، 220، 255، 318، 332، 354، ج 13/ 45، 46، 74، 142، 145، 171، 273، 326، 335، ج 14/ 73، 79، 148، 172، 181، 223، 229، 236، 255، 296، 335، 348، ج 15/ 10، 20، 138، 160، 161، 172، 184، 293، 301، 318، ج 16/ 9، 23، 27، 45، 60، 65، 101، 116، 117، 188، 198، ج 17/ 64، 73، 74، 79، 80، 120، 249، 252، 293، 400، 411، 434، 460، 491، 494، ج 18/ 73، 276، 330، 334، 373، 376، 386، 425، 427، 446، 454، 463، ج 19/ 10، 14، 37، 54، 69، 71، 224، 245، 247، 329، ج 20/ 250، 297، 335، 342، 372، 404، 434، ج 21/ 44، 51، 52، 57، 62، 96، 104، 115، 133، 135، 155، 268، 344، 451، 582، ج 22/ 12، 73، 105، 172، 173، 180، 186، 188، 197، 202، 203، 215، 218، 252، 253، 260، 280، 281، 346، 353، 374، 409، 410، 439، 444، 454، 500، 554، ج 23/ 17، 33، 78، 92، 95، 139، 154، 156، 181، 257، ج 24/ 173

السید محمد باقر الصدر/ ج 10/ 118، 352، ج 14/ 181

محمد باقر البهاری الهمدانی/ ج 23/ 103

السید محمد باقر الجلالی/ ج 23/ 224

السید محمد باقر الحکیم/ ج 23/ 210

محمد باقر شمسی پور/ ج 23/ 183

محمد باقر الصامت البروجردی/ ج 23/ 114، 249

السید محمد باقر الصدر/ ج 23/ 224، 225، 232، 279

السید محمد باقر الفالی/ ج 23/ 121

محمد باقر القدیسی/ ج 23/ 120

محمد باقر الکجوری/ ج 21/ 304، 360، ج 23/ 33، 48، 128

محمد باقر محبوب القلوب/ ج 23/ 242

محمد باقر المقدسی/ ج 23/ 125

محمد باقر الملبوبی/ ج

23/ 124

السید محمد باقر الموحد الأبطحی/ ج 23/ 186

السید محمد باقر الموسوی/ ج 23/ 151، 169، 244

السید محمد باقر النقوی/ ج 23/ 171، 173

محمد بدیع الرضوی/ ج 22/ 468

محمد البرقی/ ج 2/ 291، ج 8/ 94

محمد بن آدم/ ج 8/ 187

محمد بن أبان/ ج 6/ 251، ج 20/ 373

محمد بن أبان الأصفهانی/ ج 5/ 33

محمد بن إبراهیم/ ج 1/ 313، 329، ج 3/ 91، ج 5/ 49، 55، 84، 167، 182، 276، ج 6/ 75، 107،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:275

108، 125، 126، ج 7/ 165، 233، 305، ج 8/ 279، 357، ج 9/ 123، ج 10/ 167، ج 18/ 163، 225، 410، ج 19/ 317، 343، 499، 549، ج 20/ 170، 334، 388، ج 21/ 66، 357، ج 22/ 95، 98، ج 24/ 198، 199، 200، 201، 223

محمد بن إبراهیم أبو أمیه/ ج 24/ 192

محمد بن إبراهیم بن أبان/ ج 3/ 91

محمد بن إبراهیم بن أسباط/ ج 18/ 390

محمد بن إبراهیم بن إسحاق/ ج 1/ 214، ج 3/ 61، 79، 141، ج 6/ 135، ج 8/ 165، 200، 357، ج 9/ 259، ج 17/ 308، ج 20/ 462، ج 24/ 72، 116، 134، 236، 238، 297

محمد بن إبراهیم بن خالد الکابلی/ ج 7/ 212

محمد بن إبراهیم بن زکریا القطعانی/ ج 24/ 232

محمد بن إبراهیم بن سعید/ ج 3/ 63، 66

محمد بن إبراهیم بن صدران/ ج 4/ 377، 406

محمد بن إبراهیم بن عبد اللّه/ ج 6/ 228

محمد بن إبراهیم بن عبد اللّه بن جعفر بن محمد/ ج 16/ 19

محمد بن إبراهیم بن علی العاصمی/ ج 4/ 314

محمد بن إبراهیم بن محمد سعدویه الأصبهانی/ ج

4/ 98، 199

محمد بن إبراهیم بن المقرئ/ ج 4/ 314

محمد بن إبراهیم بن هاشم/ ج 4/ 28، 186

محمد بن إبراهیم الجرجانی (أبو غالب)/ ج 3/ 100، ج 4/ 112، 333

محمد بن إبراهیم السوسی البصری/ ج 6/ 179

محمد بن إبراهیم الفزاری/ ج 8/ 384

محمد بن إبراهیم القاشی/ ج 7/ 115

محمد بن إبراهیم المصری/ ج 13/ 185

محمد بن إبراهیم النیشابوری/ ج 7/ 102، 157

محمد بن أبی إبراهیم/ ج 11/ 191، 310

محمد بن أبی أحمد الخلیلی/ ج 8/ 188

محمد بن أبی إسحاق الکلابادی/ ج 8/ 188

محمد بن أبی الأمان/ ج 17/ 84

محمد بن أبی بکر/ ج 4/ 332، 404، ج 8/ 136، ج 9/ 19، 198، 332، ج 10/ 214، ج 11/ 27، ج 12/ 298، ج 17/ 433، 479، 482، 485، ج 18/ 127، 411، ج 19/ 196، ج 20/ 27، 270

محمد بن أبی بکر بن عبد القادر/ ج 13/ 38

محمد بن أبی بکر الحافظ/ ج 22/ 582

محمد بن أبی بکر الشبلی الباعلوی/ ج 3/ 306، ج 24/ 36

محمد بن أبی بکر (علاء الدین)/ ج 19/ 394

محمد بن أبی بکر الفقیه/ ج 2/ 172، ج 19/ 233

محمد بن أبی بکر المقدمی/ ج 24/ 192

محمد بن أبی بکیر/ ج 2/ 58

محمد بن أبی بهلول/ ج 9/ 368، ج 21/ 586

محمد بن أبی الحدید/ ج 5/ 68

محمد بن أبی حمزه/ ج 19/ 305

محمد بن أبی رجاء/ ج 14/ 53، ج 15/ 101، ج 17/ 398، 519

محمد بن أبی زید بن حمد/ ج 3/ 231، ج 18/ 272، ج 19/ 253، ج 24/ 227

السید محمد بن أبی زید الورامینی/ ج 2/ 33

محمد بن أبی السری العسقلانی/ ج 5/ 98، 99،

ج 18// 82، 94، ج 24/ 223

محمد بن أبی السقر/ ج 5/ 317

محمد بن أبی سلمه/ ج 8/ 275، ج 20/ 448

محمد بن أبی الشیخ/ ج 20/ 535

محمد بن أبی الصهبان/ ج 3/ 23، ج 6/ 237، ج 8/ 254، ج 16/ 50، ج 17/ 385، ج 19/ 88، ج 20/ 310، 470، ج 22/ 349

محمد بن أبی طالب الأسترآبادی/ ج 23/ 167

محمد بن أبی طالب الموسوی/ ج 6/ 291، 335، 355، ج 21/ 219، 295، ج 22/ 360

محمد بن أبی طاهر البزاز/ ج 1/ 249، ج 2/ 21، ج 24/ 261

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:276

محمد بن أبی عبد اللّه/ ج 5/ 78، ج 8/ 41، 141، ج 9/ 158، ج 11/ 55، 205، ج 14/ 18، ج 17/ 45، ج 18/ 455، ج 19/ 281، ج 20/ 89، ج 21/ 107، 113، ج 22/ 64

محمد بن أبی عبد اللّه الکوفی/ ج 6/ 134، 183، 238، ج 9/ 329، ج 13/ 32، ج 14/ 17

محمد بن أبی العلاء الهمدانی/ ج 10/ 274

محمد بن أبی عمار/ ج 3/ 177

محمد بن أبی عمیر/ ج 1/ 214، 329، ج 2/ 269، ج 6/ 115، ج 7/ 224، 232، 257، 260، 261، 263، 278، 279، ج 9/ 36، 67، 108، 286، 358، ج 12/ 183، 498، ج 13/ 125، 138، 185، ج 14/ 158، 239، 247، 341، ج 17/ 20، 115، 268، 403، 495، 500، ج 18/ 175، 218، 248، 250، 255، 382، 391، ج 19/ 116، 117، 322، ج 20/ 170، 225، 377، ج 21/ 64، 167، 243، 350، 380، 385، 444، 450، 492، 494، 497،

ج 22/ 108، 207، 410

محمد بن أبی غالب/ ج 8/ 134

محمد بن أبی الفتوح بن محمد الیعقوبی/ ج 6/ 108، 180، ج 19/ 98، ج 20/ 462

محمد بن أبی فدیک/ ج 17/ 97

محمد بن أبی الفضل الأنصاری/ ج 24/ 232

محمد بن أبی القاسم/ ج 5/ 276، ج 8/ 334، ج 14/ 170، ج 16/ 239، ج 18/ 164، ج 19/ 15، 119، 257، 391، ج 20/ 388، ج 24/ 127، 232، 266

محمد بن أبی القاسم بن عمر/ ج 6/ 229

محمد بن أبی محمود/ ج 22/ 54

محمد بن أبی المکارم/ ج 17/ 308، ج 22/ 95

محمد بن أبی نصر/ ج 16/ 65، ج 17/ 156، 308، ج 22/ 226

محمد بن أبی هارون/ ج 8/ 62

محمد بن أبی هشام/ ج 13/ 169

محمد بن أبی یعقوب/ ج 24/ 236

محمد بن أحمد/ ج 1/ 215، ج 5/ 68، 79، 84، ج 6/ 88، 107، 108، 131، 185، 211، 229، 249، 250، ج 8/ 188، 329، ج 9/ 159، ج 10/ 167، 200، ج 12/ 187، ج 14/ 37، 38، 243، 298، ج 15/ 198، 199، 103، 287، ج 17/ 148، 296، 207، 208، 349، ج 18/ 46، 47، 49، 62، 70، 71، 163، 269، 404، 416، 417، ج 19/ 50، 83، 90، 240، 254، 287، 320، 427، 484، 504، 505، 508، 514، 532، 533، ج 20/ 23، 53، 94، 99، 110، 124، 136، 140، 258، 326، 330، 332، 367، 388، 392، 394، 471، 518، ج 21/ 22، 25، 168، 233، 443، 449، 451، 456، 465، 596، ج 22/ 63، 64، 82، 85، 95، 136، 139، 182، 186، 206، 228،

229، 245، 250، 350، 353، 415، 419، 603، ج 24/ 76، 125، 128

محمد بن أحمد الأزدی/ ج 20/ 104

محمد بن أحمد الأشعری/ ج 16/ 235

محمد بن أحمد الأطروش/ ج 4/ 339

محمد بن أحمد الباعونی/ ج 3/ 33

محمد بن أحمد البرسی/ ج 4/ 339

محمد بن أحمد بن أبی الثلج/ ج 1/ 209، ج 2/ 61، ج 18/ 182

محمد بن أحمد بن أبی خیثمه/ ج 16/ 106

محمد بن أحمد بن أبی سعد/ ج 6/ 183

محمد بن أحمد بن أبی عبد اللّه/ ج 7/ 189

محمد بن أحمد بن أبی العوام/ ج 8/ 202

محمد بن أحمد بن أبی عون/ ج 3/ 36

محمد بن أحمد بن أبی یحیی/ ج 5/ 88

محمد بن أحمد بن أنس/ ج 8/ 325

محمد بن أحمد بن بالویه/ ج 7/ 295

محمد بن أحمد بن البزاز/ ج 3/ 94

محمد بن أحمد بن تمیم التمیمی/ ج 6/ 145

محمد بن أحمد بن جبران/ ج 24/ 38

محمد بن أحمد بن جمیع/ ج 3/ 233

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:277

محمد بن أحمد بن الحسن/ ج 3/ 184، 185، ج 6/ 176، ج 7/ 295، ج 9/ 200، ج 17/ 119، ج 18/ 233

محمد بن أحمد بن الحسن الحسینی/ ج 22/ 505

محمد بن أحمد بن الحسن الصواب/ ج 24/ 124

محمد بن أحمد بن الحسن الصواف/ ج 5/ 84، ج 22/ 610

محمد بن أحمد بن حسنون/ ج 6/ 221

محمد بن أحمد بن الحسین/ ج 7/ 123، ج 8/ 116، 238، ج 18/ 469، ج 20/ 117، 535، ج 24/ 34

محمد بن أحمد بن الحسین بن زریق/ ج 2/ 57

محمد بن أحمد بن الحکم/ ج 17/ 137، 182

محمد بن أحمد بن حماد الأنصاری

(الدولابی)/ ج 4/ 27، 28، 48، 138، 190، 327، 419

محمد بن أحمد بن حماد الدولابی/ ج 5/ 16

محمد بن أحمد بن حمدان/ ج 6/ 138، ج 9/ 359، ج 24/ 201

محمد بن أحمد بن داود/ ج 4/ 528، ج 9/ 253

محمد بن أحمد بن زرق/ ج 2/ 20، ج 6/ 229

محمد بن أحمد بن سفیان/ ج 9/ 163

محمد بن أحمد بن سلام الأسدی/ ج 6/ 184، ج 8/ 77، 204، ج 24/ 250

محمد بن أحمد بن سهل/ ج 8/ 127

محمد بن أحمد بن سهل (أبو غالب)/ ج 3/ 79

محمد بن أحمد بن سهل النحوی/ ج 24/ 53

محمد بن أحمد بن سهیلی/ ج 6/ 108

محمد بن أحمد بن شاذان القمی/ ج 1/ 215، 247، ج 3/ 43، ج 6/ 165، 166، 240، ج 12/ 336، ج 13/ 159، 344، ج 19/ 34

محمد بن أحمد بن شهریار/ ج 1/ 216، ج 20/ 53، 80، 196

محمد بن أحمد بن صالح/ ج 6/ 185، ج 19/ 162، ج 24/ 125

محمد بن أحمد بن الصواف/ ج 7/ 264

محمد بن أحمد بن عبد الرحیم/ ج 18/ 94

محمد بن أحمد بن عبد الرزاق/ ج 15/ 121

محمد بن أحمد بن عبد العزیز العکبری/ ج 20/ 196

محمد بن أحمد بن عبد اللّه/ ج 7/ 120، 159

محمد بن أحمد بن عبید اللّه الهاشمی/ ج 13/ 143، ج 15/ 225، ج 18/ 66

محمد بن أحمد بن عبد الرحیم/ ج 3/ 84، ج 8/ 162، 235

محمد بن أحمد بن عثمان/ ج 3/ 60، 273، ج 4/ 211، ج 5/ 68، 95، ج 6/ 250، ج 9/ 148، 253، ج 24/ 91

محمد بن أحمد بن عثمان بن الفرج/

ج 3/ 61

محمد بن أحمد بن العلاء/ ج 8/ 133

محمد بن أحمد بن علان/ ج 3/ 113

محمد بن أحمد بن علی/ ج 1/ 227، ج 3/ 112، 172، ج 24/ 103

محمد بن أحمد بن علی بن أحمد النطنزی/ ج 4/ 314

محمد بن أحمد بن علی بن الحسن بن شاذان/ ج 9/ 287

محمد بن أحمد بن علی بن شاذان/ ج 6/ 210، ج 18/ 171، 242، 494

محمد بن أحمد بن علی الکاتب/ ج 6/ 126

محمد بن أحمد بن علی المعمری/ ج 5/ 276

محمد بن أحمد بن علی النظری/ ج 24/ 100

محمد بن أحمد بن علی الهمدانی/ ج 20/ 474

محمد بن أحمد بن عمرو/ ج 4/ 260

محمد بن أحمد بن الغطریف/ ج 24/ 251

محمد بن أحمد بن الفضل/ ج 19/ 225

محمد بن أحمد بن قضاعه/ ج 1/ 249

محمد بن أحمد بن قضاعه/ ج 24/ 261

محمد بن أحمد بن مجاهد/ ج 7/ 139

محمد بن أحمد بن محمد/ ج 7/ 169، ج 24/ 179

محمد بن أحمد بن محمد بن أحمد بن حسنون/ ج 6

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:278

/ 250

محمد بن أحمد بن محمد بن عقبه/ ج 6/ 224

محمد بن أحمد بن محمد بن علان/ ج 3/ 91

محمد بن أحمد بن محمد بن وهبان/ ج 20/ 184

محمد بن أحمد بن محمد الطرطوسی/ ج 3/ 62

محمد بن أحمد بن محمد الغنجار/ ج 6/ 126

محمد بن أحمد بن الملکی/ ج 8/ 145

محمد بن أحمد بن المهدی/ ج 1/ 216

محمد بن أحمد بن النصر/ ج 24/ 198، 200

محمد بن أحمد بن النضر/ ج 4/ 260، 263، 290

محمد بن أحمد بن هارون/ ج 3/ 220

محمد بن أحمد بن الولید/ ج 5/ 99،

ج 7/ 189

محمد بن أحمد بن یحیی/ ج 3/ 107، ج 24/ 281

محمد بن أحمد بن یحیی بن عمران/ ج 5/ 263

محمد بن أحمد بن یوسف/ ج 4/ 211

محمد بن أحمد التمیمی/ ج 7/ 300

محمد بن أحمد الثعالبی/ ج 3/ 168

محمد بن أحمد الجعابی/ ج 9/ 240

محمد بن أحمد الحاجرمی/ ج 17/ 520

محمد بن أحمد الحافظ/ ج 4/ 314

محمد بن أحمد رزقویه/ ج 19/ 421

محمد بن أحمد السنانی/ ج 3/ 61، 173، ج 7/ 287

محمد بن أحمد الشطوی/ ج 24/ 290

محمد بن أحمد الشیبانی/ ج 8/ 165

محمد بن أحمد الصفوانی/ ج 2/ 18، ج 13/ 184، 396، ج 17/ 520، ج 24/ 28، 40، 106

محمد بن أحمد الصواف/ ج 8/ 229

محمد بن أحمد العطار/ ج 5/ 105

محمد بن أحمد الغسانی/ ج 20/ 108

محمد بن أحمد القاضی/ ج 18/ 80

محمد بن أحمد القمی/ ج 16/ 97

محمد بن أحمد القواریری/ ج 1/ 245

محمد بن أحمد الکاتب/ ج 13/ 205 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 278 فهرس الأعلام ..... ص : 47

مد بن أحمد اللؤلؤی/ ج 12/ 531

محمد بن أحمد المحبوبی/ ج 5/ 32، 34، ج 8/ 226

محمد بن أحمد المعدل/ ج 8/ 206

محمد بن أحمد المنصوری/ ج 9/ 167، 292

محمد بن أحمد المنقری/ ج 8/ 226

محمد بن أحمد النسائی/ ج 6/ 183

محمد بن أحمد النظیری/ ج 3/ 95

محمد بن أحمد النهدی/ ج 20/ 252

محمد بن أحمد النیشابوری/ ج 9/ 56

محمد بن إدریس/ ج 3/ 197، ج 5/ 86، ج 6/ 36، 239، ج 8/ 272، 382، ج 17/ 282، ج 19/ 68، 233، 375، ج 22/ 274

محمد بن إدریس بن سعید الأنصاری/ ج 20/ 499

محمد

بن إدریس الحنظلی/ ج 6/ 118

محمد بن إدریس الشافعی/ ج 4/ 204، ج 9/ 240، 257، 348، ج 21/ 508، 509

محمد بن الأزهر/ ج 17/ 135، ج 21/ 604

محمد بن أسامه بن زید/ ج 8/ 182، 238، ج 20/ 49، 99، 143

محمد بن إسحاق/ ج 1/ 273، ج 2/ 122، 164، 252، ج 4/ 177، 190، ج 6/ 51، 79، 126، 198، 229، 256، ج 8/ 106، 133، 182، 188، 238، 277، 358، 391، ج 9/ 35، 53، ج 10/ 86، 88، 91، ج 12/ 90، 108، 337، 386، 427، 430، 526، ج 13/ 205، ج 14/ 36، 50، 53، 54، 89، 243، 245، 309، 312، 314، ج 15/ 120، 121، 122، 202، 203، 255، ج 16/ 108، ج 17/ 48، 267، 277، 356، ج 18/ 17، 25، 26، 72، 382، 391، 411، 470، 502، ج 19/ 21، 39، 125، 504، 505، 514، 516، ج 20/ 23، 48، 99، 108، 140، 164، 238، 334، 402، ج 21/ 88، 380، 427، 501، ج 22/ 60، 73، 591

محمد بن إسحاق الآدمی/ ج 2/ 21، ج 24/ 57

محمد بن إسحاق الباقر/ ج 24/ 47، 50

محمد بن إسحاق البلخی/ ج 7/ 295

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:279

محمد بن إسحاق بن إبراهیم/ ج 2/ 120، ج 3/ 168، ج 6/ 335، ج 24/ 251

محمد بن إسحاق بن خزیمه/ ج 20/ 373، ج 24/ 192،

محمد بن إسحاق بن منده/ ج 5/ 175، 205، ج 24/ 251

محمد بن إسحاق بن مهران/ ج 24/ 269

محمد بن إسحاق الثقفی/ ج 2/ 129، ج 5/ 197، 223، 319، 322، 324، 347، 348، ج 7/

139

محمد بن إسحاق الصغانی/ ج 5/ 88، 105

محمد بن إسحاق المقری/ ج 24/ 268، 269

محمد بن إسرائیل/ ج 8/ 374، ج 9/ 63، 105، ج 17/ 397، 513، ج 20/ 500، ج 21/ 184

محمد بن أسعد/ ج 17/ 308، ج 22/ 95

محمد بن أسلم/ ج 12/ 479، ج 13/ 185

محمد بن إسماعیل/ ج 2/ 289، 295، ج 3/ 177، ج 5/ 95، 116، 143، 279، 280، 303، 422، ج 6/ 266، ج 8/ 325، ج 9/ 67، 132، 253، 290، 303، ج 10/ 138، 245، ج 11/ 32، 142، 196، 230، 262، ج 12/ 193، 198، ج 13/ 53، ج 16/ 68، ج 17/ 32، 122، 280، 341، 403، 494، ج 18/ 13، 37، 167، 180، 247، 264، 269، 337، 409، 453، 470، ج 19/ 116، 238، 321، 469، 473، 508، 532، ج 20/ 171، 174، 184، 252، 283، 325، 332، 367، 393، 399، ج 21/ 109، 194، 323، 328، 454، 523، 590، ج 22/ 55، 57، 60، 71، 158، 160، 179، 183، 207، 340، 350، 410، 550، 552، 582، 603، ج 24/ 190، 202، 259

محمد بن إسماعیل الأحمسی/ ج 3/ 71، ج 8/ 61

محمد بن إسماعیل البرقی/ ج 1/ 214، 221، 307

محمد بن إسماعیل بن أبی فدیک/ ج 6/ 203

محمد بن إسماعیل بن بزیع/ ج 6/ 270، ج 20/ 247، 253

محمد بن إسماعیل بن رجا/ ج 8/ 187، 188، 194، ج 20/ 450

محمد بن إسماعیل بن العباس/ ج 6/ 258

محمد بن إسماعیل بن عون/ ج 7/ 282

محمد بن إسماعیل الحسنی/ ج 7/ 193، 226

محمد بن إسماعیل الصواری/ ج 3/ 79، ج 8/ 235

محمد بن

إسماعیل الصیرفی/ ج 6/ 209

محمد بن إسماعیل الطرسوسی/ ج 6/ 205، 209

محمد بن إسماعیل العلوی/ ج 8/ 38، ج 14/ 345

محمد بن إسماعیل الفضیلی/ ج 5/ 49

محمد بن إسماعیل القریشی/ ج 9/ 253

محمد بن إسماعیل البندار/ ج 12/ 116

محمد بن الأشعث/ ج 6/ 285، 300، ج 9/ 257، ج 19/ 232، ج 20/ 185

محمد بن الأمیر/ ج 17/ 520، ج 24/ 39

محمد بن أیوب/ ج 9/ 253، ج 10/ 167، 200، ج 18/ 473، ج 22/ 350

محمد بن بابویه الصدوق/ ج 2/ 18، 35، 37، 171، 226، 265، ج 24/ 28، 57، 255، 266، 267، 281، 288

محمد بن بحر بن سهل/ ج 6/ 296، ج 7/ 199، 204، ج 19/ 62، 135، ج 21/ 245

محمد بن بحر الشیبانی/ ج 18/ 127، 301، ج 21/ 474، ج 22/ 436

محمد بن البشار/ ج 1/ 328، ج 5/ 52، ج 6/ 48، 56، 123، 140، ج 8/ 78، ج 14/ 345، 349، 363

محمد بن بشر/ ج 18/ 143، ج 19/ 419

محمد بن بشر العبدی/ ج 10/ 200، ج 16/ 106، 107، 108، ج 24/ 197

محمد بن بغدان/ ج 9/ 301، ج 21/ 496، 503

محمد بن بکار الصیرفی/ ج 5/ 102، ج 6/ 245، ج 9/ 286، ج 17/ 274، ج 19/ 401

محمد بن بکر الطحّال/ ج 2/ 290، ج 5/ 104، ج 9/ 69، ج 18/ 285، ج 19/ 64

محمد بن بکیر/ ج 8/ 210، ج 10/ 12، ج 13/ 139،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:280

ج 14/ 152، 345، ج 20/ 398، 500

محمد بن بکیر البصری/ ج 2/ 138

محمد بن بور/ ج 19/ 550

محمد بن تاج الدین/

ج 1/ 318

محمد بن تسنیم/ ج 9/ 253، ج 22/ 350

محمد بن تسهاد/ ج 13/ 415

محمد بن التمیمی (أبو عبد اللّه)/ ج 3/ 96

محمد بن ثابت بن أسلم/ ج 3/ 361

محمد بن ثوره/ ج 12/ 188

محمد بن جابان/ ج 9/ 163

محمد بن جابر/ ج 5/ 111، 360

محمد بن الجبار/ ج 9/ 143

محمد بن جحاده/ ج 22/ 339

محمد بن جریر/ ج 17/ 122

محمد بن جریر بن یزید/ ج 24/ 276

محمد بن جریر الشافعی/ ج 10/ 269

محمد بن جریر الطبری/ ج 3/ 29، 79، ج 8/ 90، 162، 204، 210، 235، ج 9/ 56، 353، ج 11/ 266، ج 12/ 48، 536، ج 13/ 102، 104، 136، 139، 169، 182، 390، ج 14/ 152، 170، 345، ج 20/ 43، 367، 393، 398، 452، 500، ج 21/ 458، ج 23/ 142، 262

محمد بن جریر الطبری الإمامی/ ج 10/ 12، 114، 133، 162، 225، 257

محمد بن جعفر/ ج 1/ 328، ج 6/ 56، 168، 175، 200، ج 8/ 202، 206، 314، 334، 374، ج 9/ 63، 69، 98، 132، ج 17/ 65، 166، 398، ج 18/ 17، 47، 143، 167، 184، 244، 409، ج 19/ 40، 95، 116، 230، 342، 429، ج 20/ 67، 415، 500، 535، ج 22/ 82، 229، 249، 340، ج 24/ 27، 36، 38، 39، 47، 72، 127، 191، 227، 232، 258، 294، ج 24/ 45

محمد بن جعفر الأسیدی/ ج 7/ 277

محمد بن جعفر الأنباری/ ج 8/ 202

محمد بن جعفر البغدادی/ ج 3/ 168

محمد بن جعفر بن أبی طالب/ ج 4/ 404

محمد بن جعفر بن الزبیر/ ج 19/ 516

محمد بن جعفر بن علان/ ج 24/

34، 35

محمد بن جعفر بن قاسم/ ج 17/ 330

محمد بن جعفر بن محمد/ ج 3/ 113، 160، 196، ج 24/ 227

محمد بن جعفر بن مسکان/ ج 17/ 265، ج 21/ 589

محمد بن جعفر الحائری/ ج 18/ 231

محمد بن جعفر الحسینی/ ج 13/ 89

محمد بن جعفر الحلوانی/ ج 22/ 582

محمد بن جعفر الرزّاز/ ج 5/ 240، 263، ج 7/ 80، 139

محمد بن جعفر الصادق علیه السّلام/ ج 20/ 261، 263

محمد بن جعفر الطیار/ ج 7/ 348، 349

محمد بن جعفر العلوی/ ج 7/ 145

محمد بن جعفر القرشی/ ج 7/ 263، 311

محمد بن جعفر الکوفی/ ج 7/ 35

محمد بن جعفر المؤدب/ ج 24/ 33

محمد بن جعفر الهرمزانی/ ج 5/ 279، ج 21/ 109

محمد بن جعفر الوکیل/ ج 2/ 57، ج 8/ 116

محمد بن جماده/ ج 17/ 233

محمد بن جمهور/ ج 7/ 263، ج 22/ 156

محمد بن جمهور العمّی/ ج 20/ 196

محمد بن الجنید/ ج 1/ 214، ج 3/ 229، ج 20/ 165، 533

محمد بن الجهم السمری/ ج 24/ 127، 232

محمد بن حاتم/ ج 9/ 286، ج 17/ 38، ج 18/ 177، 227، ج 19/ 83، 162

محمد بن الحاکم/ ج 6/ 181، ج 19/ 98

محمد بن حبیب/ ج 22/ 391

محمد بن حجاره/ ج 8/ 133، 134، ج 17/ 190، 387

محمد بن حزیم الدمشقی/ ج 20/ 372

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:281

محمد بن حسان المخزومی/ ج 2/ 239

محمد بن الحسن/ ج 2/ 204، ج 3/ 123، 216، ج 4/ 447، ج 5/ 85، 95، 116، 256، 272، 317، ج 8/ 374، ج 9/ 49، 263، 300، 343، ج 13/ 44، ج 14/ 234، 333، 338، ج 15/ 93، 173،

199، 308، ج 16/ 19، 43، 71، 74، 93، 187، 195، ج 17/ 254، 397، 451، 500، 514، ج 18/ 178، 200، 212، 222، 227، 229، 243، 269، 404، 518، ج 19/ 180، 265، 301، 336، 382، 432، 565، ج 20/ 23، 93، 110، 140، 177، 193، 233، 392، 393، 431، 432، 500، ج 21/ 95، 96، 111، 168، 187، 249، 345، 456، 468، 518، ج 22/ 67، 70، 136، 159، 183، 190، 207، 250، 276، 278، 419، 551، ج 24/ 91، 235، 279

محمد بن الحسن (أبو الولید)/ ج 24/ 179

محمد بن الحسن (أبو نصر)/ ج 22/ 97

محمد بن الحسن الأشج/ ج 8/ 263

محمد بن الحسن البغدادی/ ج 3/ 79، ج 8/ 127

محمد بن الحسن بن إبراهیم/ ج 22/ 66

محمد بن الحسن بن أحمد/ ج 3/ 90، ج 6/ 231، ج 7/ 169، ج 18/ 62، 236

محمد بن الحسن بن أحمد بن الولید/ ج 24/ 28

محمد بن الحسن بن بندار/ ج 7/ 246

محمد بن الحسن بن الحسن/ ج 4/ 209، 292، 329

محمد بن الحسن بن الحسین/ ج 9/ 307، ج 18/ 461

محمد بن الحسن بن درید/ ج 4/ 339

محمد بن الحسن بن السعید/ ج 3/ 77

محمد بن الحسن بن سلیمان/ ج 3/ 60، ج 24/ 91

محمد بن الحسن بن شمعون/ ج 22/ 54

محمد بن الحسن بن صقلاب/ ج 24/ 236

محمد بن الحسن بن علی/ ج 17/ 31

محمد بن الحسن بن الفضل/ ج 6/ 254

محمد بن الحسن بن فورک/ ج 17/ 410

محمد بن الحسن بن القائم/ ج 4/ 319

محمد بن الحسن بن قتیبه/ ج 6/ 80، ج 24/ 190

محمد بن الحسن بن محمد/ ج 18/ 49

محمد

بن الحسن بن محمد بن علی بن نعیم/ ج 23/ 95

محمد بن الحسن بن مقسم/ ج 3/ 157، 158

محمد بن الحسن بن المهلب/ ج 24/ 44

محمد بن الحسن بن موسی السلامی/ ج 4/ 165

محمد بن الحسن بن الولید/ ج 3/ 98، 310، ج 12/ 336، 531، ج 13/ 159، ج 15/ 303، ج 18/ 227، 272، ج 20/ 223، 393، ج 22/ 181، 182، 227

محمد بن الحسن بن یعقوب/ ج 3/ 157

محمد بن الحسن التیمیلی/ ج 24/ 288

محمد بن الحسن الجوانی/ ج 18/ 76

محمد بن الحسن الحر العاملی/ ج 2/ 79، ج 3/ 10، 31، 132، 230، ج 4/ 487، ج 5/ 12، 147، ج 7/ 120، 261، ج 10/ 19، 190، ج 11/ 182، 267، ج 12/ 160، 161، 163، 196، 204، 215، 260، 263، 264، 417، 478، 490، 518، ج 13/ 14، 22، 27، 76، 117، 123، 172، 361، ج 14/ 147، 152، 178، 181، 305، ج 15/ 151، 247، ج 16/ 13، 77، ج 17/ 44، 507، ج 18/ 210، 437، ج 19/ 546، ج 20/ 235، ج 21/ 133، 140، 308، ج 22/ 161، 172، 175، 193، 229

محمد بن الحسن الحسینی/ ج 12/ 553

محمد بن الحسن الرازی/ ج 7/ 162، 163

محمد بن الحسن الزیات/ ج 21/ 182

محمد بن الحسن زین الدین الشهید الثانی/ ج 8/ 382، ج 12/ 553، ج 13/ 17، 117، ج 14/ 96، 122، ج 19/ 374، 436، ج 20/ 195، ج 22/ 380

محمد بن الحسن السراج/ ج 7/ 295

محمد بن الحسن السری/ ج 19/ 327

محمد بن الحسن الصائغ/ ج 21/ 345، ج 22/ 53، 54

الموسوعه الکبری عن

فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:282

محمد بن الحسن الصفار/ ج 3/ 90، 98، 310، ج 5/ 256، ج 6/ 115، 231، ج 8/ 137، 161، 235، 236، ج 9/ 131، 143، ج 13/ 147، ج 15/ 303، ج 16/ 195، ج 18/ 227، 236، 272، ج 20/ 66، 177، 431، ج 21/ 504، ج 22/ 183، 207

محمد بن الحسن الصقال/ ج 9/ 330، ج 16/ 50، ج 17/ 385، ج 19/ 88، ج 20/ 310، 470، ج 22/ 349

محمد بن الحسن الطوسی (شیخ الطائفه)/ ج 2/ 24، 25، 69، 113، ج 3/ 19، 23، 79، 139، 184، 200، ج 4/ 17، 66، 70، 71، 72، 75، 217، 244، ج 5/ 160، 163، 265، 268، 290، 300، 350، 361، ج 7/ 144، 166، 204، 224، 264، 277، 279، 310، ج 8/ 382، ج 10/ 26، 159، 283، ج 11/ 75، 175، 211، ج 12/ 119، 321، 385، ج 13/ 12، 16، 46، 91، 143، 144، 148، 332، 391، 392، 420، ج 14/ 16، 37، 47، 60، 175، 181، 228، 285، 288، ج 15/ 137، 150، 225، 253، 260، 292، 294، 301، ج 18/ 229، 249، 267، 364، 376، 431، 447، 459، 511، ج 20/ 31، 33، 39، 64، 65، 79، 83، 91، 123، 136، 183، 196، 223، 224، 225، 229، 236، 237، 262، 280، 327، 366، 367، 382، 391، 392، 393، 400، 413، 414، 421، 422، 487، 548، ج 24/ 94، 236، 246، 250، 269

محمد بن الحسن القاضی/ ج 24/ 35

محمد بن الحسن القزوینی/ ج 7/ 296

محمد بن الحسن القطرانی/ ج 7/ 224

محمد بن الحسن الکلامی الحمیری/ ج

6/ 284

محمد بن الحسن المقسم/ ج 4/ 345

محمد بن الحسن الولید/ ج 6/ 115

محمد بن الحسین/ ج 1/ 256، ج 2/ 89، ج 3/ 229، ج 5/ 35، 64، 240، 265، 276، ج 6/ 215، 222، 230، 231، 237، ج 7/ 263، 300، ج 8/ 224، ج 9/ 109، 132، 265، 303، ج 10/ 70، 167، 245، ج 12/ 526، ج 13/ 148، ج 16/ 71، 187، ج 17/ 280، 494، ج 18/ 70، 71، 163، 184، 187، 189، 205، 217، 245، 290، 335، 406، 485، 505، ج 19/ 62، 144، 238، 302، 303، 305، 309، 310، 340، 341، 342، 392، ج 20/ 39، 42، 174، 225، 238، 242، 252، 253، 325، 326، 332، 387، 388، 399، 471، 533، 537، ج 21/ 165، 243، 448، 454، 590، 597، ج 22/ 44، 45، 58، 179، 183، 207، 249، 350، 550، 554، 603، ج 23/ 140، ج 24/ 28، 76

محمد بن الحسین الآجری/ ج 14/ 86، ج 24/ 165

محمد بن الحسین آل رمضان الأحسائی/ ج 23/ 221

محمد بن الحسین الأرسابندیّ/ ج 8/ 188

محمد بن الحسین الأنماطی/ ج 6/ 258، ج 17/ 93

محمد بن الحسین البسطامی/ ج 6/ 124

محمد بن الحسین البصیر/ ج 3/ 146

محمد بن الحسین البغدادی/ ج 1/ 215، ج 8/ 145، ج 19/ 240

محمد بن الحسین بن أبی الخطاب/ ج 7/ 80، 263، 281، 278، 311، ج 9/ 253، ج 18/ 299، ج 24/ 158، 281

محمد بن الحسین بن أحمد/ ج 6/ 229

محمد بن الحسین بن حفص/ ج 3/ 160، ج 6/ 59، 205، ج 8/ 173

محمد بن الحسین بن حمید/ ج 13/ 400

محمد بن

الحسین بن زید/ ج 9/ 253

محمد بن الحسین بن السهل بن خلیفه بن الصباح/ ج 6/ 138

محمد بن الحسین بن الصقال/ ج 8/ 254

محمد بن الحسین بن علی القرشی/ ج 24/ 234، 269

محمد بن الحسین بن الفضل/ ج 5/ 88، ج 19/ 421

محمد بن الحسین الجوهری/ ج 22/ 368

محمد بن الحسین بن محمد/ ج 3/ 112، ج 9/ 287

محمد بن الحسین بن موسی/ ج 3/ 201

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:283

محمد بن الحسین بن النحاس/ ج 3/ 71، ج 12/ 116

محمد بن الحسین بن یزید/ ج 1/ 233

محمد بن الحسین التیملی/ ج 8/ 188، 238

محمد بن الحسین الخثعمی/ ج 18/ 114

محمد بن الحسین الزعفرانی/ ج 3/ 34، ج 4/ 401

محمد بن الحسین الزیات/ ج 13/ 344، ج 15/ 159، 301

محمد بن الحسین الزینبی/ ج 1/ 215

محمد بن الحسین (الشیخ البهائی)- البهائی

محمد بن الحسین الصائغ/ ج 19/ 64

محمد بن الحسین الصفار/ ج 24/ 179

محمد بن الحسین الصقال/ ج 3/ 23

محمد بن الحسین العلوی/ ج 24/ 38

محمد بن الحسین الغصبانی/ ج 13/ 183

محمد بن الحسین القطان/ ج 8/ 224

محمد بن الحسین الکوفی/ ج 2/ 310، ج 9/ 268، ج 19/ 44

محمد بن الحسین المدنی الحنفی الجفری/ ج 23/ 223

محمد بن الحسین المقوّمی/ ج 18/ 285

محمد بن الحسین المهدوی السعیدی اللاهیجی/ ج 23/ 223

محمد بن الحسین النحاس/ ج 8/ 61

محمد بن حفص/ ج 5/ 52

محمد بن حفص بن راشد الهلالی/ ج 6/ 139

محمد بن حفص الخثعمی/ ج 3/ 193

محمد بن حماد/ ج 5/ 255، ج 7/ 62، ج 18/ 184، 214، ج 22/ 140، 166

محمد بن حماد الأنصاری/ ج 12/ 66

محمد بن حمدان الصیدلانی/ ج 2/ 229،

ج 8/ 80، 200، ج 21/ 389

محمد بن حمران/ ج 7/ 278

محمد بن حمران الصیدلانی/ ج 24/ 134

محمد بن حمران المدائنی/ ج 10/ 225

محمد بن حمزه/ ج 3/ 235، ج 21/ 184

السید محمد بن حمزه/ ج 8/ 374

محمد بن حمزه العلوی/ ج 9/ 63، ج 20/ 69

محمد بن حمزه بن حرب/ ج 5/ 175

محمد بن حمزه المرعشی/ ج 17/ 397، ج 20/ 500

محمد بن حمویه/ ج 7/ 353

محمد بن حمویه الحموینی/ ج 3/ 283

محمد بن حمویه بن محمد الجوینی/ ج 4/ 164

محمد بن حمید/ ج 6/ 124، 250، ج 9/ 57، 200، ج 17/ 31، ج 18/ 98، ج 20/ 448، ج 21/ 248

محمد بن حمید الرازی/ ج 3/ 337، ج 10/ 269

محمد بن الحنفیه/ ج 4/ 263، ج 5/ 48، 49، 283، ج 6/ 13، 19، 49، 193، 264، 279، 280، 351، ج 7/ 101، 142، 143، 210، 266، 286، 287، ج 9/ 40، 132، ج 13/ 50، ج 15/ 238، ج 16/ 182، ج 17/ 436، 512، ج 18/ 155، 204، ج 19/ 84، ج 21/ 17، 219، 293، ج 22/ 57، 315، 568

محمد بن حیان المازنی/ ج 24/ 250، 251

محمد بن حیویه بن المؤمل/ ج 6/ 205، ج 24/ 193

محمد بن خاتم/ ج 10/ 191

محمد بن خالد البرقی/ ج 1/ 248، ج 5/ 360، 408، ج 7/ 18، 86، 88، 91، 92، ج 8/ 301، ج 10/ 41، ج 11/ 31، 204، 229، 262، ج 14/ 153، ج 18/ 24، 208، 249، 485، 485، 493، ج 19/ 70، 312، 313، ج 20/ 44، 131، 160، 406، 448، ج 24/ 84، 86، 148

محمد

بن خالد بن خداش/ ج 5/ 34

محمد بن خالد بن عثمه/ ج 20/ 442

محمد بن خباب/ ج 22/ 278

محمد بن خزیمه/ ج 16/ 108

محمد بن الخشاب/ ج 14/ 286، 294، 304

محمد بن الخطیب/ ج 24/ 39

محمد بن خلاد الباهلی البصری/ ج 6/ 173، ج 24/ 124

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:284

محمد بن خلد/ ج 3/ 221

محمد بن خلف/ ج 3/ 62، 177، ج 7/ 130، 185، ج 17/ 319، 420، ج 18/ 184، ج 19/ 230، ج 21/ 363

محمد بن خلف الحدادی/ ج 8/ 293

محمد بن خلف الطاطری/ ج 1/ 299

محمد بن خلف المروزی/ ج 24/ 201، 223

السید محمد بن خلیل/ ج 14/ 108

محمد بن الخلیل الذهبی البلخی/ ج 2/ 20، 21

محمد بن الدارودی/ ج 21/ 314

محمد بن داسه/ ج 18/ 469، 508

محمد بن درویش البیروتی/ ج 24/ 30

السید محمد بن دلدار علی التقوی النصیرآبادی الهندی/ ج 23/ 191

محمد بن دینار/ ج 3/ 220، 221، ج 19/ 194، 508، ج 20/ 330، ج 21/ 449

محمد بن راشد/ ج 6/ 126، 164، ج 14/ 365

محمد بن رافع/ ج 6/ 48، ج 8/ 122، ج 12/ 199، ج 13/ 43

محمد بن الربیع الحاجب/ ج 7/ 115، 116، 119، 120، 160، ج 18/ 76

محمد بن رستم/ ج 6/ 83، 120، ج 21/ 478

محمد بن رسول البرزنجی/ ج 11/ 239

محمد بن زبان/ ج 3/ 346، ج 4/ 335

محمد بن الزبرقان/ ج 7/ 169، ج 18/ 62

محمد بن الزحاف/ ج 24/ 45

محمد بن زریق/ ج 3/ 79، 85، 88، 248، ج 10/ 43، ج 14/ 362، 363، ج 17/ 93، ج 18/ 251، 272، ج 20/ 393

محمد بن الزقان

الدمغانی/ ج 19/ 532

محمد بن زکریا/ ج 1/ 313، ج 2/ 18، 38، 39، 233، 250، ج 3/ 181، 188، 195، ج 6/ 107، 108، ج 7/ 139، ج 8/ 357، ج 9/ 123، 213، 301، 349، ج 12/ 108، 442، 509، 514، 534، ج 13/ 184، 238، 320، 396، 400، 402، ج 16/ 255، ج 17/ 308، 497، 504، ج 18/ 411، 416، ج 19/ 262، 270، 283، 508، ج 20/ 26، 31، 108، 117، ج 21/ 25، 113، 246، ج 22/ 82، ج 24/ 35، 238

محمد بن زکریا بن دینار الغلابی/ ج 4/ 103، 196، 452، ج 5/ 14، 169، 408، 422، ج 10/ 169، ج 11/ 195، ج 18/ 86، 87، 382، 385، 391، ج 23/ 31، 62، ج 24/ 176

محمد بن زکریا الجوهری/ ج 5/ 64، 262، ج 9/ 332، ج 18/ 410

محمد بن زنجویه/ ج 6/ 124

محمد بن زهیر/ ج 3/ 101

محمد بن زهیر بن الفضل/ ج 21/ 443

محمد بن زیاد/ ج 1/ 216، 247، ج 5/ 123، 134، ج 6/ 178، ج 8/ 204، 346، 373، ج 9/ 37، ج 12/ 336، ج 13/ 159، 231، 360، 362، ج 18/ 171، 219، 242، 405، 494، ج 19/ 62، 105، ج 20/ 121، 233، ج 21/ 243، ج 22/ 44، 45، ج 24/ 179

محمد بن زیاد بن معروف/ ج 17/ 128، 173

محمد بن زید بن علی/ ج 7/ 174، ج 16/ 90

محمد بن زید بن مروان/ ج 3/ 273، ج 9/ 148

محمد بن زید الثقفی/ ج 2/ 37، ج 8/ 67، ج 20/ 529

محمد بن زید الجزری/ ج 1/ 302،

ج 18/ 408

محمد بن زین الدین/ ج 24/ 51

محمد بن السائب الکلبی/ ج 6/ 108، 293، ج 13/ 93، ج 17/ 308، ج 21/ 277، ج 22/ 95

محمد بن سابق/ ج 3/ 195

محمد بن سالم البیجانی/ ج 13/ 118

محمد بن سدران/ ج 4/ 377، 395

محمد بن السری بن سهل/ ج 2/ 46، ج 6/ 209، ج 20/ 63، 110

محمد بن سعد/ ج 2/ 161، ج 3/ 35، 321، 337،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:285

410، ج 4/ 14، 16، 18، 52، 79، 171، 188، 190، 192، 198، 263، 274، 287، 293، 407، ج 5/ 25، 42، 49، 174، 290، 314، 315، 317، 323، 327، ج 6/ 85، 137، 142، 155، 177، 178، 253، ج 7/ 346، 348، 349، ج 9/ 189، 268، ج 10/ 50، 63، 68، 85، 90، ج 15/ 120، 122، 218، 283، 323، ج 16/ 91، 184، 229، 230، 248، ج 18/ 110، 137، ج 20/ 204، ج 22/ 550

محمد بن سعد (صاحب الطبقات)/ ج 13/ 85، 136، ج 14/ 89، ج 17/ 98، 208، 214، 216، 405، 489، ج 19/ 24، 90، 140، 342، ج 21/ 273، 394، 606

محمد بن سعید/ ج 4/ 402، ج 9/ 151، 259، 363، ج 17/ 284، 308، ج 18/ 194، ج 19/ 343، 405، ج 20/ 321، 425، 469

محمد بن سعید بن محمد/ ج 5/ 182، ج 19/ 43

محمد بن سعید الفرّخزادی/ ج 19/ 407

محمد بن سعید النیشابوری/ ج 3/ 63

محمد بن سعیدی/ ج 7/ 148، 263

محمد بن سفیان البزوفری/ ج 5/ 247، ج 7/ 144، ج 8/ 114، ج 9/ 262، ج 18/ 197

محمد

بن السکن الدیلمی/ ج 6/ 231

محمد بن سلام/ ج 8/ 48، ج 12/ 162، 246، ج 13/ 170، 209، ج 17/ 252

محمد بن سلمان/ ج 21/ 251

محمد بن سلمه/ ج 6/ 126، ج 8/ 238، ج 20/ 48، 99، ج 24/ 193

محمد بن سلیم/ ج 8/ 99، ج 17/ 234

محمد بن سلیمان/ ج 2/ 55، ج 3/ 80، 205، 345، ج 4/ 334، 398، 512، ج 5/ 25، 74، ج 6/ 89، 120، 206، 219، ج 8/ 349، 385، 386، ج 9/ 98، 177، 368، ج 12/ 116، ج 14/ 170، ج 17/ 265، 308، 338، 453، ج 18/ 44، 249، 310، 395، ج 19/ 230، 312، 388، 425، 448، ج 20/ 113، 160، 176، 244، 367، ج 21/ 243، 521، 586، ج 22/ 44، 45، 68، 95

محمد بن سلیمان الأصبهانی/ ج 8/ 385

محمد بن سلیمان بن جعفر الهاشمی/ ج 4/ 83، 181

محمد بن سلیمان بن فارس/ ج 4/ 186

محمد بن سلیمان الدیلمی/ ج 16/ 51، ج 20/ 78، 82

محمد بن سلیمان القرشی/ ج 16/ 108

محمد بن سلیمان الکوفی/ ج 24/ 57، 239، 263، 264

محمد بن سنان/ ج 1/ 210، 211، 219، 248، 318، ج 2/ 72، 89، ج 4/ 486، ج 5/ 248، 249، ج 6/ 35، 99، ج 7/ 263، 278، 310، 311، ج 8/ 299، 400، ج 9/ 266، 267، 294، ج 10/ 256، ج 16/ 195، ج 18/ 187، 189، 208، 265، 407، 462، ج 19/ 81، 83، 115، 139، 321، 334، 336، 507 ج 20/ 30، 42، 211، 387، 521، ج 21/ 308، 324، ج 22/ 63، 84، 168، 249،

412، 415، ج 24/ 64، 74

محمد بن سهل/ ج 5/ 95، 116، ج 17/ 254، ج 19/ 132، ج 20/ 463، ج 21/ 451، ج 22/ 95، 97، 164، ج 24/ 28، 106

محمد بن سهل البحرانی/ ج 20/ 358

محمد بن سهل بن أبی حثمه/ ج 12/ 78

محمد بن سهیل/ ج 20/ 90، 358

محمد بن سوره/ ج 6/ 60

محمد بن سوقه/ ج 17/ 312، ج 18/ 37

محمد بن سوید/ ج 14/ 243، ج 15/ 121

محمد بن السید بن طاوس/ ج 12/ 17، 66

السید محمد بن السید معصوم القطیفی/ ج 22/ 473

محمد بن سیرین البصری/ ج 3/ 151، 216، ج 4/ 210، 263، ج 9/ 179، ج 17/ 181، 297، 500، ج 18/ 461، ج 21/ 217، 267، ج 22/ 88، ج 23/ 16، 31

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:286

محمد بن شاذان/ ج 20/ 23، 46، ج 21/ 187، 462

محمد بن شاذان الجوهری/ ج 24/ 199، 288

محمد بن شاکر الکتبی/ ج 15/ 245

محمد بن شجاع/ ج 6/ 214

السید محمد بن شراهتک الحسینی/ ج 1/ 227، 271

محمد بن الشریف أبی القاسم بن عبد اللّه/ ج 12/ 559

محمد بن شعیب/ ج 18/ 469، ج 22/ 578

محمد بن شهاب الزهری- الزهری

محمد بن شهرآشوب/ ج 8/ 382

محمد بن شهریار الخازن/ ج 19/ 50، 62، ج 20/ 196

محمد بن صالح/ ج 2/ 236، ج 6/ 221، ج 21/ 165

محمد بن صالح بن عقبه/ ج 18/ 406

محمد بن صالح التمّار المدینی/ ج 6/ 138، 167

محمد بن صالح الهمدانی/ ج 1/ 214، ج 18/ 70

محمد بن الصباح الکتانی/ ج 8/ 106، ج 12/ 478، ج 14/ 36، ج 16/ 106، ج 17/ 267،

277، 405، ج 19/ 39

محمد بن صدر العالم/ ج 19/ 465، 466

محمد بن صدقه/ ج 7/ 182، 183، ج 21/ 251، 308، ج 22/ 521

محمد بن الصدیق/ ج 7/ 314

محمد بن الصلت/ ج 3/ 71، ج 5/ 79، ج 8/ 61، 115، ج 9/ 49، 54، 160، 301، ج 21/ 496، 503، 523

محمد بن الصهبان/ ج 21/ 453

محمد بن الضحاک/ ج 1/ 313

محمد بن طریف البجلّی/ ج 4/ 263، ج 5/ 188

محمد بن الطفیل/ ج 6/ 160، 252

محمد بن طلحه/ ج 7/ 291، ج 8/ 176، ج 18/ 72، 502، ج 20/ 19، 127

محمد بن ظریف بن خلیفه/ ج 5/ 175

محمد بن عابد السندی/ ج 14/ 108

محمد بن عاصم/ ج 21/ 111، ج 22/ 276

محمد بن عامر/ ج 8/ 212، 239، ج 14/ 151، 347، ج 17/ 401، ج 18/ 191، 451، ج 19/ 117، ج 20/ 90، ج 24/ 135

محمد بن عباد/ ج 18/ 25، 90، 495، ج 20/ 448

محمد بن العباس بن مروان/ ج 1/ 318، ج 2/ 295، ج 3/ 144، ج 5/ 42، 79، 292، ج 6/ 178، ج 8/ 31، 38، 52، 202، 347، ج 9/ 144، ج 12/ 146، ج 17/ 28، 254، 284، 290، 296، 335، 347، ج 18/ 47، 178، 179، 180، 181، 184، 219، 220، 227، 229، 231، 302، 422، ج 19/ 242، 312، 379، 396، 397، 469، 491، 524، ج 20/ 88، 93، 94، 176، 184، 204، 321، 369، 463، 469، ج 21/ 88، 323، 393، 599، ج 22/ 55، 57، 58، 60، 63، 64، 65، 67، 68، 70، 71، 77، 81، 82، 88، 95،

97، 99، 104، 110، 160، 161، 573، ج 24/ 24، 28، 242، 265

محمد بن العباس بن موسی/ ج 19/ 397

محمد بن العباس بن نجیح/ ج 3/ 220، 221

محمد بن العباس الدمشقی/ ج 2/ 21، 47

محمد بن العباس العاصمی/ ج 7/ 120، 159

محمد بن العباس الفزاری/ ج 22/ 44، 60، 67

محمد بن عبد الأعلی/ ج 6/ 127، ج 20/ 448

محمد بن عبد الأعلی الصنعانی/ ج 8/ 275

محمد بن عبدان/ ج 16/ 107

محمد بن عبد الباقی/ ج 2/ 40، ج 4/ 209، 339، ج 6/ 71، 177، 230، 253، 258، ج 8/ 137، ج 17/ 156، 308، 363، 417، 500، ج 18/ 285، 461، ج 21/ 456، ج 22/ 450، ج 24/ 103، 261

محمد بن عبد الباقی الأنصاری/ ج 5/ 49، 315، 317

محمد بن عبد الباقی بن محمد/ ج 20/ 204

محمد بن عبد الجبار/ ج 2/ 291، ج 3/ 247، ج 6/ 266، ج 7/ 226، ج 8/ 42، 94، ج 9/ 167، ج 13/ 53، ج 14/ 16، 156، 158، 228، 341، ج 15/ 18، 296، 304، ج 16/ 30، 70، 195، 198، ج 18/ 127،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:287

ج 19/ 91، 319، ج 20/ 79، 382، ج 21/ 474، ج 24/ 177

محمد بن عبد الحمید/ ج 2/ 285، ج 6/ 109، ج 7/ 82، ج 13/ 65، ج 17/ 308، ج 19/ 306، ج 21/ 114، ج 22/ 249، 418

محمد بن عبد الرءوف بن علی المناوی الشافعی/ ج 23/ 33، ج 24/ 54

محمد بن عبد الرحمن/ ج 3/ 62، 71، ج 4/ 189، 339، ج 6/ 33، 138، 338، ج 8/ 157، 179،

206، ج 11/ 42، ج 13/ 55، 59، 396، ج 14/ 370، ج 17/ 512، ج 18/ 54، 92، 302، ج 19/ 343، 394، ج 21/ 88، 456، ج 22/ 77، ج 24/ 128

محمد بن عبد الرحمن بن السائب/ ج 10/ 238

محمد بن عبد الرحمن بن قریعه البغدادی/ ج 16/ 289

محمد بن عبد الرحمن بن المغیره/ ج 6/ 228

محمد بن عبد الرحمن البهبهانی/ ج 23/ 272

محمد بن عبد الرحمن السامی/ ج 14/ 378

محمد بن عبد الرحمن الکوفی/ ج 6/ 128

محمد بن عبد الرحمن المهلبی الوزیر/ ج 12/ 560، ج 13/ 28، ج 20/ 190

محمد بن عبد الرحیم/ ج 5/ 182، ج 9/ 259، ج 18/ 82، 194، ج 19/ 43

محمد بن عبد الرزاق/ ج 6/ 209، ج 20/ 27، 63

محمد بن عبد السلام/ ج 18/ 470

محمد بن عبد العزیز/ ج 3/ 95، ج 19/ 508، ج 21/ 443، ج 24/ 100

محمد بن عبد العزیز بن أبی طالب/ ج 4/ 314

محمد بن عبد علی آل عبد الجبار القطیفی/ ج 23/ 262

محمد بن عبد الکریم/ ج 3/ 157

محمد بن عبد المطلب/ ج 9/ 287

محمد بن عبد اللّه/ ج 1/ 232، 264، 310، ج 2/ 69، 207، 236، 250، 282، ج 3/ 63، 110، 184، 194، 201، ج 4/ 305، 528، ج 5/ 83، 142، 169، 254، 255، 306، ج 6/ 109، 123، 159، 176، 224، ج 7/ 193، 295، 305، ج 8/ 51، 187، 244، 261، 314، ج 9/ 153، 160، 263، ج 12/ 241، 523، ج 13/ 55، 59، 183، 395، ج 14/ 282، ج 17/ 181، 274، 308، 321، 420، 458، ج 18/ 44، 46،

87، 89، 181، 184، 190، 214، 233، 301، 302، 382، 383، 384، 422، 476، ج 19/ 50، 53، 68، 70، 99، 117، 313، 383، 401، 407، 419، ج 20/ 27، 31، 62، 108، 164، 178، 367، 370، 406، 421، 429، ج 21/ 153، 249، 251، 387، ج 22/ 38، 82، 139، 276، 322، 339، 571، 583، 602، ج 24/ 148، 200، 264، 273، 282

محمد بن عبد اللّه الآزری/ ج 6/ 252

محمد بن عبد اللّه أبو غالب/ ج 5/ 79

محمد بن عبد اللّه الأسدی/ ج 6/ 177، 253، ج 8/ 61، ج 18/ 36

محمد بن عبد اللّه الإسکندری/ ج 7/ 109، 111، 115

محمد بن عبد اللّه الأنصاری/ ج 6/ 125، 130

محمد بن عبد اللّه البزاز/ ج 20/ 537

محمد بن عبد اللّه بن إبراهیم/ ج 24/ 103

محمد بن عبد اللّه بن أبی رافع/ ج 17/ 122

محمد بن عبد اللّه بن أبی نجیح/ ج 3/ 92

محمد بن عبد اللّه بن أحمد/ ج 24/ 179

محمد بن عبد اللّه بن أحمد بن عامر/ ج 24/ 48

محمد بن عبد اللّه بن إسحاق بن إبراهیم المدائنی/ ج 6/ 137

محمد بن عبد اللّه بن جعفر/ ج 7/ 213، 315، ج 8/ 312، ج 8/ 301، ج 11/ 31، 204، 229، ج 14/ 153

محمد بن عبد اللّه بن جعفر الحمیدی/ ج 20/ 131، 225

محمد بن عبد اللّه بن جعفر الحمیری/ ج 5/ 408، ج 7/ 18، 82، 86، 87، 91، 92، ج 9/ 264، ج 12/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:288

112

محمد بن عبد اللّه بن جعفر الطیار/ ج 5/ 360

محمد بن عبد اللّه بن الحسن/ ج 7/ 159، 160، 212، 249، 299، 306،

ج 8/ 295، ج 8/ 386، ج 12/ 523، 530، ج 19/ 101، 304، 322

محمد بن عبد اللّه بن الحسن بن الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 20/ 149، 181

محمد بن عبد اللّه بن الحسن النفس الزکیه/ ج 18/ 103

محمد بن عبد اللّه بن الحسین الجعفی/ ج 3/ 91

محمد بن عبد اللّه بن الحکم/ ج 5/ 102

محمد بن عبد اللّه بن رسته/ ج 5/ 102

محمد بن عبد اللّه بن زبیر/ ج 6/ 250

محمد بن عبد اللّه بن زراره/ ج 4/ 529

محمد بن عبد اللّه بن زید النهشلی/ ج 20/ 196

محمد بن عبد اللّه بن سلیمان/ ج 3/ 79، ج 5/ 175، ج 7/ 301، ج 8/ 127

محمد بن عبد اللّه بن عبد الحکم/ ج 3/ 31، ج 12/ 187، ج 13/ 41

محمد بن عبد اللّه بن عبد المطلب/ ج 7/ 277

محمد بن عبد اللّه بن عتاب العبیدی/ ج 24/ 33، 53

محمد بن عبد اللّه بن عرس المصری/ ج 6/ 180، ج 24/ 291

محمد بن عبد اللّه بن العزیز/ ج 8/ 139

محمد بن عبد اللّه بن علی/ ج 19/ 301، 305

محمد بن عبد اللّه بن علی بن زهره/ ج 6/ 296

محمد بن عبد اللّه بن عمر/ ج 18/ 143

محمد بن عبد اللّه بن عمر الخانی/ ج 6/ 337، 343

محمد بن عبد اللّه بن عمرو/ ج 8/ 276، ج 20/ 442

محمد بن عبد اللّه بن عمرو بن عثمان/ ج 14/ 364، 370، 373

محمد بن عبد اللّه بن عمرویه/ ج 5/ 88

محمد بن عبد اللّه بن مبارک المخزومی البغدادی/ ج 23/ 187

محمد بن عبد اللّه بن المحب/ ج 22/ 582

محمد بن عبد اللّه بن محمد/

ج 6/ 228، ج 18/ 383، ج 24/ 40

محمد بن عبد اللّه بن محمد حافد/ ج 5/ 45، ج 24/ 48

السید محمد بن عبد اللّه بن محمد عقیل زاده گزیری/ ج 23/ 171

محمد بن عبد اللّه بن محمد النیشابوری/ ج 2/ 282، ج 24/ 51

محمد بن عبد اللّه بن المطلب/ ج 20/ 196، ج 22/ 552

محمد بن عبد اللّه بن المطلب الشیبانی/ ج 20/ 196، 393

محمد بن عبد اللّه بن مکحول/ ج 6/ 78

محمد بن عبد اللّه بن المنذر/ ج 24/ 198، 200

محمد بن عبد اللّه بن نصر/ ج 24/ 47، 50

محمد بن عبد اللّه بن نمیر/ ج 4/ 262، ج 6/ 176، ج 8/ 134، ج 24/ 41

محمد بن عبد اللّه بن یزید/ ج 2/ 243

محمد بن عبد اللّه الحافظ/ ج 3/ 94، ج 5/ 251، ج 8/ 69، 335، ج 12/ 129، 199، ج 14/ 75، ج 17/ 122، ج 18/ 76، ج 21/ 314، ج 24/ 101، 255

محمد بن عبد اللّه الحضرمی/ ج 3/ 33، 201، ج 4/ 401، ج 5/ 33، 38، 48، 72، 112، 120، 124، 135، 232، ج 6/ 71، 82، 120، 139، 160، 162، 167، 197، 220، 251، 252، 256، ج 7/ 287، 295، 296، ج 17/ 93، 175، ج 18/ 89، ج 21/ 108

محمد بن عبد اللّه الحفید/ ج 4/ 290، ج 5/ 45

محمد بن عبد اللّه الرازی/ ج 24/ 103

محمد بن عبد اللّه الرقاشی/ ج 17/ 233، 387

محمد بن عبد اللّه الزبیری/ ج 6/ 248

محمد بن عبد اللّه الشافعی/ ج 2/ 28، ج 3/ 221، ج 8/ 115

محمد بن عبد اللّه الشیبانی/ ج 3/ 283، ج

4/ 165،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:289

411، ج 14/ 346

محمد بن عبد اللّه الصاب/ ج 8/ 187

محمد بن عبد اللّه الصفار/ ج 8/ 325، ج 14/ 244، 266، ج 15/ 214، 216، ج 21/ 126

محمد بن عبد اللّه العزرمی/ ج 24/ 35

محمد بن عبد اللّه العکبری/ ج 24/ 91

محمد بن عبد اللّه القرشی/ ج 1/ 210

محمد بن عبد اللّه المحمودی/ ج 6/ 179

محمد بن عبد اللّه المطهری/ ج 7/ 216

محمد بن عبد اللّه (مولی بنی هاشم)/ ج 1/ 273

محمد بن عبد اللّه النیشابوری/ ج 3/ 168، ج 24/ 39، 50

محمد بن عبد المؤمن/ ج 7/ 269

محمد بن عبد المطلب/ ج 1/ 326، ج 4/ 455، ج 18/ 248

محمد بن عبد الملک/ ج 3/ 157، 160، ج 6/ 229، 230، ج 14/ 294، ج 17/ 300، 419، ج 19/ 299، 300، ج 20/ 283

محمد بن عبد الملک بن حیزون/ ج 2/ 40، 72

محمد بن عبد الملک بن محمد/ ج 24/ 227

محمد بن عبد الملک زنجویه/ ج 5/ 67

محمد بن عبد المنعم/ ج 19/ 102

محمد بن عبده/ ج 24/ 35

محمد بن عبد الواحد/ ج 3/ 71، ج 8/ 61، ج 18/ 46، ج 21/ 596، ج 22/ 567، ج 24/ 103

محمد بن عبد الواحد بن محمد/ ج 4/ 314

محمد بن عبد الواحد النحوی/ ج 12/ 555

محمد بن عبدوس/ ج 17/ 356

محمد بن عبد الوهاب/ ج 5/ 322، ج 9/ 56، ج 14/ 211، ج 24/ 196

محمد بن عبد الهادی/ ج 18/ 269

محمد بن العبدی/ ج 24/ 91

محمد بن عبید/ ج 4/ 398، ج 5/ 111، ج 13/ 262، ج 16/ 107، ج 17/ 311، ج 18/

37، 114

محمد بن عبید اللّه/ ج 12/ 133، ج 13/ 44، ج 16/ 137، ج 22/ 138، 166، 606، ج 24/ 90، 270

محمد بن عبید اللّه بن أبی رافع/ ج 6/ 168

محمد بن عبید اللّه بن نصر الزاغونی/ ج 3/ 168

محمد بن عبید اللّه السلمی/ ج 20/ 196

محمد بن عبید اللّه العزرمی/ ج 9/ 151

محمد بن عبید اللّه محمد بن عبید اللّه بن محمد الصرّام/ ج 6/ 124

محمد بن عبید المحاربی/ ج 9/ 49، 53، ج 18/ 114

محمد بن عبید الهمدانی/ ج 6/ 224

محمد بن عتبه/ ج 8/ 179

محمد بن عثمان/ ج 8/ 127، 176، 221، ج 9/ 152، 200، ج 17/ 363، ج 18/ 86، 242، ج 19/ 98، ج 20/ 65، ج 22/ 38، 45

محمد بن عثمان بن أبی سوید/ ج 24/ 54

محمد بن عثمان بن أبی شیبه/ ج 6/ 120، 228، 255، ج 17/ 93، 175، ج 18/ 87، 469، ج 24/ 41

محمد بن عثمان بن عبد اللّه/ ج 1/ 247

محمد بن عثمان المعدل/ ج 6/ 181

محمد بن عجلان/ ج 8/ 272، ج 22/ 204

محمد بن عدی/ ج 20/ 520

محمد بن عدی (أبو بکر)/ ج 8/ 113، ج 14/ 109

محمد بن عدی الإیلی/ ج 8/ 113

محمد بن عذافر/ ج 3/ 107، ج 8/ 117، ج 9/ 40، ج 22/ 186، 187

محمد بن عزیز الإیلی/ ج 24/ 190

محمد بن العطار/ ج 3/ 247، ج 15/ 225، 288

محمد بن العطوس/ ج 24/ 26

محمد بن عقبه الدوسی/ ج 7/ 295، ج 11/ 42، ج 21/ 443

محمد بن عقیل الصادقی نسب الحضرمی/ ج 23/ 67

محمد بن عکاشه/ ج 3/ 46، ج 19/ 69، 152

محمد بن علاء/

ج 7/ 295

محمد بن علاء الدین/ ج 14/ 108

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:290

محمد بن علان الشامی/ ج 14/ 268

محمد بن علی/ ج 2/ 125، ج 3/ 31، 90، ج 4/ 16، 52، 165، ج 5/ 49، 65، 85، 108، 174، ج 6/ 83، 87، 165، 169، ج 7/ 248، 261، ج 8/ 205، ج 9/ 206، ج 10/ 90، 93، ج 11/ 129، ج 14/ 156، 270، ج 17/ 313، 332، 334، 512، ج 18/ 65، 174، 178، 185، 220، 229، 244، 266، 290، 341، ج 19/ 62، 98، 115، 135، 231، 439، ج 19/ 148، 328، 336، ج 20/ 93، 185، 238، 258، 283، 326، 388، 399، 408، 462، 471، 520، 536، ج 21/ 177، 243، 244، 446، 468، 500، 503، 597، ج 22/ 45، 58، 67، 72، 249، 278، 419، 550، 554، ج 24/ 270

محمد بن علی آزاد مرد/ ج 24/ 225

محمد بن علی (ابن الراسی)/ ج 3/ 229

محمد بن علی (أبو جعفر)/ ج 1/ 227

محمد بن علی (أبو سمینه)/ ج 3/ 252، ج 6/ 46

محمد بن علی الأصفهانی النطنزی/ ج 1/ 252

محمد بن علی الأنصاری الخوئینی/ ج 23/ 220

محمد بن علی الإیلی/ ج 20/ 520

محمد بن علی (ابن الراسبی)/ ج 20/ 533

محمد بن علی بن أبی جمهور الأحسائی/ ج 10/ 342

محمد بن علی بن أبی سمینه/ ج 20/ 224

محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 4/ 161، 176، 218، ج 5/ 327، ج 17/ 479، ج 24/ 167

محمد بن علی بن أبی الغنائم/ ج 18/ 293

محمد بن علی بن أبی القراقر/ ج 20/ 190

محمد بن علی بن أبی

قره/ ج 3/ 108، ج 21/ 51

محمد بن علی بن أحمد/ ج 19/ 62

محمد بن علی بن إسماعیل/ ج 1/ 301، ج 21/ 346، ج 24/ 267

محمد بن علی بن بشار/ ج 16/ 233، ج 18/ 83

محمد بن علی بن بلال/ ج 20/ 64

محمد بن علی بن حاتم/ ج 18/ 301، ج 22/ 436

محمد بن علی بن الحسن/ ج 3/ 150

محمد بن علی بن الحسن بن موسی/ ج 3/ 151

محمد بن علی بن الحسن (النفس الزکیه)/ ج 18/ 55

محمد بن علی بن الحسین/ ج 2/ 21، ج 5/ 55، 322، ج 7/ 128، 286، ج 9/ 332، ج 13/ 53، ج 14/ 16، 228، ج 15/ 303، ج 19/ 81، ج 20/ 117، 388، ج 22/ 557، 558، ج 22/ 578

محمد بن علی بن الحسین بن زید/ ج 21/ 450

محمد بن علی بن الحسین بن علی علیه السّلام/ ج 17/ 127، ج 18/ 101، 380، 385 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 290 فهرس الأعلام ..... ص : 47

مد بن علی بن الحسین بن موسی القمی/ ج 30، ج 16/ 195

محمد بن علی بن حشیش/ ج 22/ 596

محمد بن علی بن حنفیه/ ج 19/ 437

محمد بن علی بن خالد/ ج 17/ 343، ج 19/ 106

محمد بن علی بن خلف/ ج 8/ 99، ج 17/ 190، ج 20/ 466

محمد بن علی بن داود/ ج 14/ 36، ج 16/ 108، ج 17/ 267

محمد بن علی بن راشد/ ج 3/ 233، ج 4/ 505

محمد بن علی بن رحیم/ ج 1/ 318

محمد بن علی بن زکریا/ ج 2/ 310، ج 19/ 44

محمد بن علی بن الشاذان/ ج 3/

273، ج 8/ 346

محمد بن علی بن شار/ ج 7/ 35، 124، 247

محمد بن علی بن الشافع/ ج 20/ 479، ج 21/ 507

محمد بن علی بن الشاه/ ج 9/ 349، ج 19/ 83، 162

محمد بن علی بن الشاه الفقیه المروزی/ ج 2/ 281، ج 3/ 168، 181، 195، ج 5/ 45، ج 6/ 222، ج 24/ 39، 50

محمد بن علی بن شهرآشوب السروی (ابن شهرآشوب)/ ج 2/ 41، 72، 203، 224، 234، 260، 279، ج 3/ 23، 109، 151، 307، 312، 350، ج 4/ 70، 73، 77، 99، 135، 225، 226، 230، 307،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:291

314، 384، 385، 423، 525، ج 5/ 12، 55، 79، 82، 120، 158، 161، 164، 184، 257، 290، 356، 367، 391، 394، 403، 410، 418، ج 6/ 31، 32، 52، 55، 70، 77، 82، 83، 90، 104، 118، 131، 165، 168، 170، 171، 174، 178، 184، 192، 199، 207، 215، 218، 222، 231، 233، 234، 235، 279، 293، 296، 308، ج 7/ 24، 30، 125، 135، 138، 140، 147، 149، 151، 152، 153، 161، 181، 268، 293، 297، 298، 310، 325، ج 8/ 317، 357، ج 9/ 54، 78، 79، 86، 87، 203، 204، ج 10/ 33، 43، 47، 113، 121، 122، 241، 245، ج 11/ 69، 76، 77، 106، 209، 214، ج 12/ 36، 126، 264، 334، 539، 549، ج 13/ 14، 26، 69، 171، 172، 271، 361، 392، 419، ج 14/ 47، 53، 68، 102، 115، 148، 170، 194، 215، 230، 231، 255، 285، 292، 335، ج 15/ 149، 180، 181، 182، 227، ج 16/

10، 16، 17، 18، 27، 28، 55، 87، 256، ج 17/ 65، 68، 74، 119، 129، 199، 239، 277، 326، 377، 387، 388، 451، 466، 482، 485، 511، 520، ج 18/ 65، 78، 114، 129، 153، 166، 168، 221، 327، 375، 377، 419، 438، 512، ج 19/ 22، 24، 126، 142، 196، 223، 237، 294، 317، 366، 369، 375، 399، 459، 557، ج 20/ 30، 32، 34، 35، 37، 38، 39، 49، 79، 91، 116، 118، 133، 137، 155، 196، 219، 242، 263، 285، 286، 309، 312، 313، 321، 327، 328، 329، 332، 333، 339، 340، 343، 347، 358، 360، 378، 385، 386، 402، 403، 433، 458، 466، 367، 472، 495، 499، 532، 545، 549، ج 21/ 48، 93، 101، 109، 110، 111، 132، 133، 137، 166، 202، 227، 281، 310، 320، 361، 374، 452، 473، 582، 587، ج 22/ 154، 277، 309، 601، ج 23/ 32، 63، ج 24/ 37، 72، 98، 226، 243، 253، 254، 256، 257، 258، 259، 263، 270، 271،

محمد بن علی بن العباس/ ج 1/ 301

محمد بن علی بن عبد الحمید/ ج 6/ 61، ج 9/ 285، ج 19/ 550

محمد بن علی بن عبد الرحمن/ ج 8/ 61، 188، 238، ج 19/ 258

محمد بن علی بن عبد الصمد الکوفی/ ج 6/ 122، ج 24/ 97

محمد بن علی بن عبد العزیز/ ج 24/ 234

محمد بن علی بن عبد اللّه/ ج 7/ 229

محمد بن علی بن عبد اللّه بن العباس/ ج 8/ 179، ج 24/ 73

محمد بن علی بن عفان/ ج 6/ 257

محمد بن علی بن علی/ ج 9/ 57

محمد بن علی

بن عمر/ ج 6/ 229، ج 16/ 29

محمد بن علی بن عمر الحجردی/ ج 3/ 196

محمد بن علی بن عمر النقاش/ ج 24/ 36، 38

محمد بن علی بن عمر/ ج 3/ 181، ج 4/ 316

محمد بن علی بن عمرویه/ ج 10/ 159

محمد بن علی بن عیاض/ ج 21/ 346

محمد بن علی بن الفضل/ ج 6/ 180

محمد بن علی بن اللّه الفتلی/ ج 6/ 109

محمد بن علی بن ماجیلویه/ ج 24/ 76

محمد بن علی بن محبوب/ ج 7/ 128، ج 13/ 148، ج 22/ 181

محمد بن علی بن محسن الحلبی/ ج 12/ 553

محمد بن علی بن محمد/ ج 8/ 279، ج 14/ 109، ج 19/ 181

محمد بن علی بن محمد بن جعفر بن الدقاق/ ج 1/ 227

محمد بن علی بن محمد بن حاتم/ ج 6/ 296، ج 21/ 245

محمد بن علی بن محمد بن طی/ ج 10/ 274

محمد بن علی بن محمد بن المهتدی باللّه/ ج 1/ 250، ج 5/ 67، ج 24/ 261

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:292

محمد بن علی بن محمد البیع/ ج 6/ 108

محمد بن علی بن المعلی/ ج 9/ 147

محمد بن علی بن معمر/ ج 13/ 344، ج 14/ 347، ج 18/ 246، ج 20/ 428

محمد بن علی بن المفضل/ ج 13/ 344

محمد بن علی بن مهدی/ ج 24/ 53

محمد بن علی بن مهدی آل عبد الغفار الکشمیری القزوینی/ ج 23/ 242

محمد بن علی بن موسی بن بابویه- الصدوق

محمد بن علی بن میمون/ ج 3/ 71، ج 8/ 61

محمد بن علی البیع/ ج 9/ 146

محمد بن علی الترمذی/ ج 6/ 107

محمد بن علی الجبعی/ ج 14/ 172، 335، ج 15/ 172،

231، ج 17/ 252

محمد بن علی الجوزجانی/ ج 24/ 232

محمد بن علی الجوهری/ ج 5/ 251

محمد بن علی الحسنی/ ج 3/ 177

محمد بن علی الحسینی/ ج 20/ 375، ج 23/ 201، 238، ج 24/ 36

محمد بن علی الحسینی البغدادی/ ج 19/ 471

محمد بن علی الحلبی/ ج 21/ 102، 116، ج 22/ 404

محمد بن علی الحلوانی/ ج 8/ 145، ج 19/ 240

محمد بن علی خلف/ ج 6/ 33

محمد بن علی السیرافی/ ج 5/ 317

محمد بن علی الشاهد/ ج 8/ 238

محمد بن علی الشلمغانی/ ج 5/ 306

محمد بن علی الصائع/ ج 17/ 421

محمد بن علی الصبان/ ج 2/ 242، ج 15/ 327، ج 18/ 374، 411

محمد بن علی الطائفی/ ج 1/ 273

محمد بن علی الطرازی/ ج 14/ 254

محمد بن علی العاملی الشامی/ ج 22/ 161

محمد بن علی الغزالی/ ج 19/ 224، 270

محمد بن علی الفضل/ ج 10/ 159

محمد بن علی الفقیه/ ج 8/ 187، ج 24/ 190

محمد بن علی القرشی/ ج 5/ 276، ج 8/ 238، ج 18/ 164، ج 20/ 80

محمد بن علی الکاتب الأصفهانی/ ج 1/ 252

محمد بن علی الکراجکی/ ج 12/ 289، 553

محمد بن علی الکفرتوتی/ ج 9/ 59، ج 17/ 444

محمد بن علی الکوفی/ ج 9/ 233، ج 19/ 139

محمد بن علی ماجیلویه/ ج 9/ 262، ج 14/ 170

محمد بن علی المروزی/ ج 24/ 188

محمد بن علی المصری/ ج 4/ 80

محمد بن علی المظفر/ ج 5/ 316

محمد بن علی النیشابوری/ ج 20/ 132، ج 21/ 499

محمد بن علی الهاشمی/ ج 13/ 415، ج 14/ 238، ج 15/ 197

محمد بن علی الهمدانی/ ج 3/ 77، ج 20/ 193 ج 7/ 157، ج 13/ 143،

185، ج 18/ 37، ج 20/ 334، ج 22/ 85، ج 24/ 252

محمد بن عمار بن یاسر/ ج 1/ 245، ج 4/ 529، ج 5/ 14، 407، 408، 422، ج 8/ 156، ج 9/ 167، 212، 213، 292، ج 10/ 169، 257، ج 11/ 195، 208، ج 14/ 25، 37، ج 17/ 311، 504، ج 19/ 261، 262، ج 20/ 117

محمد بن عماره/ ج 1/ 310، ج 2/ 18، ج 5/ 408، 422، ج 20/ 117

محمد بن عماره الکندی/ ج 4/ 452

محمد بن عمر/ ج 4/ 13، 28، 34، 70، 319، ج 5/ 20، 101، 102، 167، 174، ج 6/ 142، 180، ج 9/ 56، 198، 290، ج 10/ 85، 90، 243، ج 12/ 36، 55، 194، 199، ج 14/ 112، 250، 257، 318، ج 17/ 135، 489، ج 18/ 181، 290، 302، 436، 461، 485، ج 19/ 133، 306، 549، ج 20/ 63، 69، 110، 204، 489، ج 22/ 38، 111، 276، 548، 550، 556، 566، 573

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:293

محمد بن عمر الأزدی/ ج 24/ 38

محمد بن عمران/ ج 18/ 82، 94، 298، ج 22/ 585

محمد بن عمران القیسی/ ج 7/ 295

محمد بن عمران الکوفی/ ج 19/ 341

محمد بن عمران المرزبانی/ ج 13/ 205

محمد بن عمر البصری/ ج 18/ 404، 418، ج 20/ 29

محمد بن عمر بن أبی علی/ ج 3/ 177

محمد بن عمر بن خالد/ ج 3/ 225

محمد بن عمر بن سالم/ ج 3/ 157، 225، ج 6/ 239

محمد بن عمر بن الطوسی/ ج 8/ 176

محمد بن عمر بن العلاء/ ج 6/ 176، 250

محمد بن عمر بن علی/ ج 18/

502

محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 5/ 386، ج 24/ 43، 290

محمد بن عمر بن علی الطوسی/ ج 24/ 39

محمد بن عمر بن علی الوراق/ ج 6/ 209

محمد بن عمر بن القاسم/ ج 18/ 89

محمد بن عمر بن محمد/ ج 15/ 217

محمد بن عمر بن محمد بن سلم/ ج 3/ 169

محمد بن عمر بن المظفر المروزی/ ج 8/ 176، 272، ج 17/ 520، ج 24/ 39

محمد بن عمر الجعابی/ ج 13/ 269، ج 14/ 91

محمد بن عمر الزهری/ ج 21/ 443

محمد بن عمر الزیات/ ج 5/ 240

محمد بن عمر السلعی/ ج 3/ 157

محمد بن عمر العبدی/ ج 6/ 85

محمد بن عمر القاضی/ ج 8/ 175

محمد بن عمر الکلاعی/ ج 19/ 473

محمد بن عمر المازنی/ ج 21/ 108

محمد بن عمر الهیاجی/ ج 6/ 120

محمد بن عمر الواقدی/ ج 9/ 268، ج 14/ 49، 89، ج 15/ 185، 218، ج 17/ 489، ج 19/ 342

محمد بن عمرو/ ج 2/ 150، 161، 236، 238، ج 6/ 34، ج 14/ 50، 67، 243، 345، 364، ج 15/ 120، 207، ج 16/ 250، ج 20/ 448، ج 21/ 267، 294، 604، ج 22/ 88، 567

محمد بن عمرو بن أبی عاصم/ ج 8/ 187، 221

محمد بن عمرو بن البختری/ ج 24/ 39

محمد بن عمرو بن حریث/ ج 20/ 185

محمد بن عمرو بن الحسن/ ج 6/ 312

محمد بن عمرو بن خالد/ ج 5/ 86

محمد بن عمرو بن سعید/ ج 18/ 184

محمد بن عمرو بن طلحه/ ج 18/ 493

محمد بن عمرو بن مهجع/ ج 17/ 135

محمد بن عمرو الحافظ/ ج 24/ 234

محمد بن عمرو الرازی/ ج 18/ 98

محمد

بن عمرو الزهری/ ج 7/ 295

محمد بن عمرو الزیات/ ج 18/ 184، 228

محمد بن عمرو الطوسی/ ج 19/ 131

محمد بن عمرو العقیقی/ ج 24/ 42

محمد بن عمیر ج 3/ 216، ج 4/ 210، ج 8/ 212

محمد بن عمیر البغدادی/ ج 9/ 293، 307، ج 15/ 157، 158

محمد بن عوف/ ج 3/ 344، ج 11/ 218، ج 20/ 48، 49، 442، ج 22/ 578، ج 24/ 194

محمد بن عوف الطائی/ ج 5/ 26، 32، 33

محمد بن عوف بن سفیان/ ج 4/ 327

محمد بن عون السیرافی/ ج 6/ 250

محمد بن عون الطائی/ ج 9/ 257، ج 19/ 232

محمد بن عیسی/ ج 1/ 232، ج 4/ 168، ج 5/ 260، ج 6/ 41، 173، ج 8/ 299، ج 14/ 248، ج 15/ 312، ج 17/ 135، 416، ج 18/ 405، ج 19/ 306، 328، 387، 514، ج 20/ 54، 78، 246، 258، 373، 537، ج 21/ 243، 380

محمد بن عیسی بن زکریا/ ج 24/ 70

محمد بن عیسی بن زید/ ج 18/ 385

محمد بن عیسی بن عبید/ ج 7/ 79، ج 9/ 294، 304

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:294

محمد بن عیسی الترمزی/ ج 24/ 124

محمد بن عیسی الطرطوسی/ ج 24/ 44

محمد بن عیسی القمی/ ج 22/ 44، 136، 223، 248

محمد بن عیسی الیقطینی/ ج 2/ 306، ج 22/ 213

محمد بن غالب/ ج 5/ 113، ج 18/ 285

محمد بن الفتال النیشابوری/ ج 2/ 206، 233، ج 4/ 23، ج 5/ 117، ج 9/ 156، ج 10/ 32، ج 14/ 114

محمد بن الفتح/ ج 17/ 321، 322

محمد بن الفتح الحنبلی/ ج 3/ 335

محمد بن الفتح الرقی/ ج 8/ 352

محمد بن

الفتوح/ ج 17/ 308

محمد بن فتیان/ ج 22/ 582

محمد بن فرات/ ج 22/ 75

محمد بن فرحان/ ج 1/ 254

محمد بن الفضل/ ج 3/ 94، ج 4/ 199، 263، ج 9/ 53، ج 13/ 395، ج 14/ 109، ج 17/ 308، 309، 339، ج 18/ 307، ج 19/ 53، 394، 448، ج 20/ 393، 413، 538، ج 21/ 40، 177، 272، 477، ج 24/ 44، 62

محمد بن الفضل بن محمد بن إسحاق/ ج 6/ 109

محمد بن الفضل بن مختار/ ج 3/ 309، ج 8/ 235

محمد بن الفضل الساعدی/ ج 2/ 52، ج 24/ 232

محمد بن الفضل السقطی/ ج 6/ 252

محمد بن الفضل الفراوی/ ج 6/ 224، ج 16/ 239

محمد بن الفضل الفقیه/ ج 8/ 315

محمد بن الفضیل/ ج 5/ 188، 189، 215، ج 6/ 107، 120، 219، 250، ج 7/ 124، 295، ج 8/ 133، 134، 139، ج 17/ 30، 31، 206، 356، ج 18/ 178، 185، 220، 229، ج 20/ 88، 256، ج 22/ 58، 67، 104، ج 24/ 170

محمد بن فیروز/ ج 3/ 309، ج 8/ 162، 235، ج 18/ 307، ج 19/ 53، ج 20/ 393، 413، ج 21/ 40

محمد بن الفیض/ ج 19/ 500، 525، ج 20/ 396، ج 24/ 236

محمد بن قارون السیبی/ ج 22/ 430، 457، 458، 459، 460، 463

محمد بن القاسم/ ج 12/ 118، ج 17/ 290، ج 18/ 17، 181، 231، 302، 307، 381، 417، ج 19/ 215، 242، 348، ج 21/ 177، 444، 599، ج 22/ 65، 104، 567

محمد بن القاسم بن زکریا/ ج 5/ 26

محمد بن القاسم بن عبید/ ج 8/ 93

محمد بن القاسم الذهلی/ ج

4/ 449، 455

محمد بن القاسم الرقی/ ج 19/ 220

محمد بن القاسم المحاربی/ ج 3/ 113

محمد بن القاسم المفسّر/ ج 1/ 227

محمد بن قتیبه/ ج 18/ 494

محمد بن قدّامه المقدسی/ ج 5/ 52، ج 15/ 202

محمد بن قشیر/ ج 22/ 412

محمد بن قولویه/ ج 20/ 278

محمد بن قیس/ ج 8/ 99، ج 17/ 189، 190، 357، 412، ج 20/ 466، 552

محمد بن کثیر/ ج 3/ 61، 118، 258، ج 6/ 210، ج 8/ 165، ج 17/ 156، 254، 308، ج 20/ 463، ج 22/ 95، 97، 164، 208، ج 24/ 193

محمد بن کعب القرظی/ ج 4/ 26، ج 12/ 465، 508، ج 13/ 33، ج 17/ 360، ج 22/ 211، ج 24/ 56

محمد بن مابندار/ ج 1/ 329

محمد بن ماجیلویه/ ج 21/ 165، 446

محمد بن مالک/ ج 22/ 58

محمد بن مأمون المروزی/ ج 24/ 188

محمد بن المؤید الحموینی/ ج 8/ 176، ج 17/ 520، ج 18/ 502، ج 24/ 39

محمد بن المتوکل- ابن أبی السری

محمد بن المثنی/ ج 1/ 214، 221، 307، ج 4/ 262، ج 6/ 130، ج 8/ 221، ج 9/ 69، ج 14/ 340، ج 17/ 56، ج 18/ 16، ج 20/ 442

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:295

محمد بن المتوکل/ ج 9/ 262

محمد بن مجاهد/ ج 22/ 151

محمد بن محمد/ ج 3/ 79، 154، ج 6/ 239، ج 8/ 161، 206، ج 9/ 35، ج 13/ 143، ج 14/ 16، 37، 158، 228، 341، ج 15/ 225، ج 17/ 254، 308، ج 19/ 98، 202، 421، ج 20/ 63، 110، 238، 283، 367، 393، ج 22/ 190، 314، 583، ج 24/ 94

محمد

بن محمد البرسی/ ج 19/ 62

محمد بن محمد البغدادی/ ج 10/ 86، ج 14/ 316

محمد بن محمد بن أبی بکر/ ج 6/ 108

محمد بن محمد بن أبی بکر الجوینی/ ج 6/ 180

محمد بن محمد بن أبی نصر/ ج 16/ 101

محمد بن محمد بن أبی یزید/ ج 5/ 135، 323

محمد بن محمد بن أحمد الإسکافی/ ج 5/ 66

محمد بن محمد بن أحمد بن أحمد الحلوانی/ ج 24/ 269

محمد بن محمد بن الأشعث/ ج 20/ 530، ج 24/ 269

محمد بن محمد بن بکر/ ج 17/ 402

محمد بن محمد بن الحسن/ ج 22/ 582

محمد بن محمد بن الحسن نصیر الدین الطوسی/ ج 12/ 266، 267، 481

محمد بن محمد بن الحسین/ ج 16/ 239

محمد بن محمد بن الحسین بن معیّه/ ج 22/ 215

محمد بن محمد بن حمدون/ ج 24/ 201

محمد بن محمد بن سلیمان/ ج 6/ 250، 258، ج 12/ 119

محمد بن محمد بن طاهر الموسوی/ ج 16/ 188

محمد بن محمد بن عبد العزیز/ ج 1/ 216

محمد بن محمد بن عبد العزیز العکبری/ ج 2/ 56

محمد بن محمد بن عبد اللّه/ ج 24/ 251

محمد بن محمد بن عبد اللّه بن فاطر/ ج 20/ 258

محمد بن محمد بن عبد اللّه القلقشندی الأکراوی الشافعی/ ج 23/ 60

محمد بن محمد بن عقبه/ ج 18/ 24

محمد بن محمد بن علی/ ج 22/ 44

محمد بن محمد بن علی الطوسی/ ج 8/ 188

محمد بن محمد بن غیلان/ ج 2/ 20

محمد بن محمد بن محمد القاضی/ ج 18/ 333

محمد بن محمد بن مخلّد/ ج 18/ 518، ج 24/ 33

محمد بن محمد بن مره/ ج 9/ 287

محمد بن محمد بن النعمان المفید- المفید

محمد بن محمد بن یزید/

ج 13/ 184

محمد بن محمد التمار البصری/ ج 6/ 129

محمد بن محمد الجلّابی/ ج 1/ 221

محمد بن محمد الحسینی/ ج 21/ 246

محمد بن محمد الزینبی/ ج 6/ 209

محمد بن محمد العاقولی/ ج 6/ 219

محمد بن محمد العامری/ ج 21/ 263، 391

محمد بن محمد الفقیه/ ج 12/ 199

محمد بن محمد کریمخان الکرمانی/ ج 23/ 179

محمد بن محمد المصری/ ج 20/ 238، ج 24/ 268

محمد بن محمد المعروف بعباسه/ ج 19/ 405

محمد بن محمد النوسی/ ج 20/ 80

محمد بن محمود/ ج 18/ 113، ج 21/ 459، ج 22/ 38

محمد بن محمود الأصبهانی/ ج 3/ 36، 165، 242، 335

محمد بن محمود بن شهریار/ ج 8/ 217، ج 19/ 181، ج 24/ 287

محمد بن محمود العبدی/ ج 7/ 174

محمد بن محمود النجار/ ج 9/ 168، ج 21/ 455، 456

محمد بن مخل العطار/ ج 4/ 148

محمد بن المدنی/ ج 18/ 402

محمد بن مرزوق/ ج 3/ 79، 201، ج 6/ 48، ج 7/ 315، ج 8/ 127، ج 20/ 367، 392، ج 21/ 382

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:296

محمد بن مرشد/ ج 7/ 185

محمد بن مروان/ ج 3/ 146، ج 6/ 108، 128، 251، ج 7/ 296، ج 12/ 110، ج 17/ 334، ج 20/ 68، ج 21/ 444، 448

محمد بن مسرع/ ج 6/ 58

محمد بن مسعده/ ج 7/ 353

محمد بن مسعود/ ج 5/ 271، ج 7/ 139، ج 17/ 52 ج 18/ 224

محمد بن مسعود بن عیاش السلمی السمرقندی/ ج 1/ 244، 328، ج 22/ 410

محمد بن مسلم/ ج 4/ 211، 477، ج 6/ 88، 89، 163، ج 7/ 307، ج 9/ 294، ج 10/ 70، ج 15/ 151،

243، ج 16/ 51، ج 19/ 303، 304، ج 20/ 440، ج 21/ 297، 380، 389، 460، 461، 496، 497، ج 22/ 179، 182، 186، 187، 188، 201، 220، 221، 249، 250، 316

محمد بن مسلم البطائحی/ ج 1/ 221

محمد بن مسلم بن أبی مریم/ ج 6/ 138

محمد بن مسلم بن قتیبه/ ج 11/ 142

محمد بن مسلمه/ ج 4/ 478، ج 5/ 52، ج 8/ 182، ج 10/ 114، 186، 226، 260، 261، ج 12/ 15، 48، 71، 216

محمد بن مسلم الثقفی/ ج 3/ 173، ج 18/ 407، ج 20/ 29، 39، ج 24/ 64، 184، 199

محمد بن مسلم المکی/ ج 7/ 148

محمد بن مسلم الواسطی/ ج 2/ 299، 306، ج 8/ 80، 200، 334، 349، 400، ج 24/ 134

محمد بن مسکان/ ج 2/ 72، 89

محمد بن المشهدی/ ج 21/ 51، 336

محمد بن مشهدی بابا النخجوانی/ ج 23/ 236

محمد بن مصطفی/ ج 4/ 377، 456

محمد بن مصعب/ ج 8/ 365، ج 18/ 16، 37، ج 19/ 391، 392، 473

محمد بن مصعب القرقسانی/ ج 5/ 225، 251، 280

محمد بن مصفی الحمصی/ ج 6/ 168

محمد بن المظفر بن موسی/ ج 3/ 69، 160، 175، 346، ج 4/ 335، ج 5/ 95، 174، 186، 317، 325، 338، ج 19/ 113، ج 20/ 402، ج 21/ 443، ج 24/ 227

محمد بن معاذ/ ج 5/ 49

محمد بن معاذ الهروی/ ج 6/ 224

محمد بن معافا/ ج 24/ 135

محمد بن معافی السلمانی/ ج 8/ 212، ج 14/ 151، ج 17/ 401، ج 18/ 191، 451، ج 20/ 90

محمد بن معاویه/ ج 10/ 90، 93

محمد بن معد الموسوی/ ج 22/ 442

محمد بن معز الدین

الحلی القزوینی/ ج 23/ 63

محمد بن معقل/ ج 22/ 349

محمد بن معقل العجلی/ ج 3/ 23، ج 6/ 237، ج 8/ 254، 263، ج 9/ 262، 334، ج 16/ 50، ج 17/ 385، ج 18/ 73، 168، 197، 408، ج 19/ 88، ج 20/ 310، 470، ج 21/ 353، 453

محمد بن معقل القرمسینی/ ج 1/ 302، ج 5/ 247

محمد بن المعمر/ ج 4/ 171، ج 9/ 178، 201

محمد بن المعمر الطاهر/ ج 20/ 73

محمد بن مغیث/ ج 7/ 210، 270

محمد بن المغیره/ ج 5/ 249، ج 18/ 189، ج 19/ 336

محمد بن المفضل/ ج 5/ 422، ج 8/ 162، ج 9/ 290، ج 10/ 138، ج 11/ 32، 142، 200، 264، ج 12/ 193، ج 13/ 53، 184، ج 14/ 95، 96، ج 19/ 536، ج 20/ 171، 178، ج 22/ 163، 415

محمد بن المفضل بن إبراهیم/ ج 6/ 276

محمد بن مقبل الحلبی/ ج 4/ 262، ج 17/ 158، 405

محمد بن المکی الشهید الأول/ ج 1/ 208، 234، ج 2/ 78، ج 5/ 160، 163، 269، 290، 346، 350، ج 7/ 93، 95، ج 8/ 126، 382، ج 9/ 252، ج 10/ 77، ج 14/ 172، ج 17/ 252، ج 18/ 368، ج 20/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:297

516، ج 21/ 127، 134، 155، 491، 510، ج 22/ 185، 258، 347، 379، 400، 421، 459

محمد بن المنتصر/ ج 19/ 407

محمد بن منده/ ج 9/ 57

محمد بن منده بن مهریزد/ ج 21/ 445

محمد بن المنذر/ ج 7/ 295

محمد بن المنصور/ ج 3/ 80، 301، ج 6/ 73، 193، ج 9/ 73، 98، 353، 368، ج

14/ 357، ج 17/ 265، ج 19/ 133، 230، ج 20/ 52، 252، 387، ج 21/ 586، ج 22/ 89، ج 24/ 85، 236

محمد بن المنصور المرادی/ ج 20/ 367

محمد بن المنصور الهاشمی/ ج 18/ 245

محمد بن المنظور السرخسی/ ج 3/ 134

محمد بن المنکدر/ ج 7/ 229، ج 8/ 110، 111، ج 15/ 167، ج 16/ 107، 109، ج 17/ 284، ج 19/ 88، 235، 499، 500، 525، ج 20/ 321، 469، ج 21/ 251، 594

محمد بن المنیر/ ج 7/ 185

محمد بن المهدی الحسینی القزوینی/ ج 23/ 63

محمد بن موسی/ ج 3/ 225، ج 4/ 292، 329، 447، ج 6/ 203، 228، 229، 230، ج 8/ 187، 235، ج 14/ 244، 266، ج 15/ 202، 207، 213، 214، 216، 221، 232، 241، 256، ج 17/ 421، ج 17/ 341، ج 18/ 218، 224، ج 19/ 336، ج 20/ 132، 389، ج 21/ 88، ج 22/ 531، 592، ج 24/ 228

محمد بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

محمد بن موسی بن المتوکل/ ج 1/ 231، ج 2/ 265، ج 3/ 30، 157، ج 6/ 25، 99، 238، ج 7/ 162، 278، ج 18/ 407، ج 24/ 64

محمد بن موسی بن محمد بن عبد اللّه الأنصاری/ ج 6/ 84

محمد بن موسی بن مردویه/ ج 20/ 238، ج 24/ 270

محمد بن موسی الشامی/ ج 24/ 255

محمد بن موسی الطوسی/ ج 14/ 304

محمد بن موسی القرشی/ ج 24/ 38

محمد بن موسی القزوینی/ ج 22/ 415

محمد بن موسی القمی/ ج 9/ 224، 263

محمد بن موسی اللؤلؤی/ ج 20/ 230

محمد بن موسی المتوکل/ ج 5/ 360، ج 21/ 446

محمد

بن موسی المخزومی/ ج 14/ 52، 94، 100، 257

محمد بن المهتدی/ ج 9/ 151

محمد بن میمون/ ج 21/ 187

محمد بن ناصر/ ج 5/ 228، 317، 338، ج 8/ 187، 188، ج 11/ 218، ج 17/ 443، ج 19/ 102، ج 20/ 23، 140، 536، ج 24/ 34، 35

محمد بن ناصر السلامی/ ج 2/ 21، ج 3/ 348، ج 4/ 27، 138، ج 24/ 287

محمد بن النجار/ ج 1/ 252، ج 4/ 338، 339

محمد بن نسیر/ ج 10/ 200

محمد بن نصر بن حمید البغدادی/ ج 6/ 182

محمد بن نصیر/ ج 5/ 422، ج 9/ 290، ج 10/ 138، ج 11/ 32، 142، 200، ج 12/ 193، ج 13/ 53، ج 20/ 171

محمد بن نصیر الأصبهانیان/ ج 6/ 162

محمد بن نصیر النمیری/ ج 20/ 64

محمد بن النضر الأزدی/ ج 5/ 113، 331، ج 6/ 164، ج 8/ 226، ج 20/ 104

محمد بن النعمان/ ج 20/ 311، ج 22/ 55

محمد بن نعمه السلولی/ ج 9/ 265، ج 18/ 187

محمد بن نعیم/ ج 12/ 116

محمد بن نهار/ ج 3/ 220، 221

محمد بن هارون/ ج 3/ 40، 188، ج 4/ 179، 181، 486، ج 6/ 75، 125، 126، 210، 230، ج 7/ 157، 183، 189، ج 9/ 56، 301، 332، 359، ج 10/ 134، ج 11/ 196، ج 15/ 174، 296، ج 17/ 497، ج 20/ 117، 245، ج 21/ 118، 185، 314، 389، 465،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:298

ج 22/ 412، 557، 560، 571، ج 24/ 94، 134

محمد بن هارون بن حمید/ ج 5/ 95، ج 6/ 124، 171، 228

محمد بن هارون بن شعیب/ ج 3/ 158

محمد بن

هارون بن عبد اللّه/ ج 4/ 105

محمد بن هارون بن عبد اللّه الغسانی/ ج 24/ 33

محمد بن هارون بن موسی التلعکبری/ ج 2/ 233، 250، 299، ج 4/ 103، 196، 412، ج 5/ 404، ج 10/ 225، ج 13/ 184، ج 14/ 28، 204، ج 16/ 271، ج 19/ 50، 93، 320، ج 20/ 412، 518

محمد بن هارون الدقیق/ ج 24/ 101

محمد بن هارون الرویانی/ ج 4/ 98، ج 23/ 64، 95

محمد بن هارون الزنجانی/ ج 8/ 80، 107، 200، ج 18/ 25، 49، 385، 410، 417، 457، 462، 509

محمد بن هارون الهاشمی/ ج 5/ 84

محمد بن هبه اللّه/ ج 3/ 345، ج 5/ 317، ج 8/ 186، 187، ج 12/ 526، ج 19/ 230

محمد بن هبه اللّه بن محمد الشیرازی/ ج 4/ 167، ج 20/ 238

محمد بن هشام/ ج 21/ 508

محمد بن هلال/ ج 7/ 233، ج 10/ 301، ج 17/ 97، ج 22/ 28

محمد بن همام/ ج 1/ 214، 248، 261، 328، 329، ج 2/ 69، 207، 250، ج 5/ 404، ج 7/ 157، 183، ج 8/ 38، 212، ج 10/ 59، 134، 225، ج 11/ 195، ج 14/ 28، 151، 204، 282، 347، ج 15/ 173، 174، 285، 296، ج 16/ 229، 271، ج 17/ 32، 401، 444، 528، ج 18/ 180، 184، 191، 192، 240، 451، 457، 462، ج 19/ 64، 93، 117، 432، ج 20/ 83، 170، 184، 226، 412، ج 21/ 177، 185، 323، 345، 350، ج 22/ 53، 55، 57، 71، 99، 110، 136، 137، 159، 160، ج 24/ 135

محمد بن هوذه/ ج 22/ 182

محمد بن الهیثم/ ج

3/ 33، 34، ج 4/ 181، 265، ج 24/ 202

محمد بن الهیثم القاضی/ ج 5/ 251

محمد بن واقد/ ج 20/ 404

محمد بن الولید/ ج 4/ 154، 158، ج 17/ 203

محمد بن وهبان الهنائی البصری/ ج 1/ 215، 318، ج 2/ 269، ج 5/ 273، ج 6/ 279، ج 9/ 108، 358، ج 16/ 74، ج 17/ 115، 268، ج 18/ 70، 174، 209، 439، ج 19/ 349، ج 20/ 39، 93، 124، 196، ج 21/ 49، ج 22/ 353، 415

محمد بن وهب بن أبی کریم/ ج 5/ 52

محمد بن یحیی/ ج 2/ 201، 276، 305، 308، ج 3/ 177، ج 4/ 21، 154، 481، ج 5/ 75، 240، 242، 263، ج 6/ 59، 107، 115، ج 7/ 261، 263، 310، ج 8/ 53، 97، 205، 206، 279، 350، ج 9/ 263، 265، 303، 326، ج 10/ 36، 40، 245، ج 12/ 91، 187، 324، 374، 505، 523، 530، ج 13/ 41، 144، ج 14/ 74، 88، 107، ج 15/ 138، 199، ج 17/ 21، 62، 65، 256، 280، 314، 494، ج 18/ 184، 187، 220، 228، 250، 301، 406، 431، ج 19/ 98، 238، 299، ج 20/ 48، 49، 83، 101، 110، 154، 174، 252، 253، 311، 325، ج 21/ 47، 55، 276، 388، 454، 458، 477، 494، 496، 590، ج 22/ 55، 95، 110، 111، 179، 186، 190، 191، 207، 214، 279، 351، ج 24/ 193

محمد بن یحیی الأنصاری/ ج 1/ 221

محمد بن یحیی بن أحمد/ ج 6/ 181، 185، ج 24/ 125

محمد بن یحیی بن الحسن/ ج 12/ 307، 523

محمد بن یحیی بن

الحسین/ ج 12/ 523، 545

محمد بن یحیی بن ضریس/ ج 24/ 290

محمد بن یحیی بن عبد اللّه/ ج 12/ 187

محمد بن یحیی بن مختار الولائی/ ج 16/ 59

محمد بن یحیی الحجری الکندی/ ج 6/ 155

محمد بن یحیی الخثعمی/ ج 7/ 311

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:299

محمد بن یحیی الخزاز/ ج 8/ 100، ج 17/ 413، ج 20/ 466

محمد بن یحیی الخزاعی/ ج 24/ 239

محمد بن یحیی الدیرعاقولی/ ج 8/ 173

محمد بن یحیی الذهبی الشیبانی/ ج 7/ 204، ج 19/ 62، 284، 303، 444

محمد بن یحیی الصولی/ ج 7/ 181

محمد بن یحیی العطاء/ ج 7/ 79، 92، 166، 185، 187

محمد بن یحیی العطار/ ج 9/ 143، ج 16/ 27، 71، 72، 90، ج 24/ 76، 246

محمد بن یحیی الفارسی/ ج 6/ 59، ج 8/ 173

محمد بن یحیی القطعی/ ج 16/ 108

محمد بن یحیی المازنی/ ج 24/ 28

محمد بن یحیی المعاذی/ ج 6/ 298

محمد بن یزید/ ج 6/ 239، ج 7/ 175، ج 9/ 253، 334، ج 18/ 285، ج 19/ 68، ج 20/ 144، 196، ج 21/ 352، 353

محمد بن یزید بن أبی الأزهر البوشنجی/ ج 3/ 283، ج 4/ 165

محمد بن یزید بن رکانه/ ج 10/ 237

محمد بن یزید بن ماجه/ ج 6/ 229

محمد بن یزید الجزری/ ج 18/ 73، 168

محمد بن یزید القاضی/ ج 1/ 254

محمد بن یزید المبرّد/ ج 8/ 387

محمد بن یعقوب (أبو الحسن)/ ج 12/ 187

محمد بن یعقوب (أبو العباس)/ ج 4/ 180، ج 8/ 106، 133، 134، 188، 191، 226، ج 24/ 33، 200

محمد بن یعقوب بن شوره/ ج 2/ 282

محمد بن یعقوب الراوی/ ج 15/ 199

محمد بن یعقوب

السدوسی/ ج 7/ 295

محمد بن یعقوب الشیبانی/ ج 8/ 325

محمد بن یعقوب الکلینی/ ج 2/ 78، 86، 131، ج 3/ 19، 153، 335، 340، ج 4/ 32، 135، 160، ج 5/ 105، 160، 162، 215، 235، 269، 350، 403، ج 6/ 107، 115، ج 7/ 134، 198، ج 8/ 256، 349، 350، 382، ج 9/ 35، 302، ج 10/ 35، 323، ج 13/ 41، ج 14/ 118، 280، ج 15/ 138، 228، ج 16/ 107، ج 17/ 199، 410، 421، ج 18/ 37، 89، 216، 224، 344، 376، 431، ج 19/ 92، 315، 322، 375، ج 20/ 164، 479، 520، ج 21/ 88، 277، 500، 507، ج 22/ 152، 191، 249، ج 24/ 198

محمد بن یوسف/ ج 6/ 257، ج 7/ 195، ج 9/ 132، ج 14/ 72، ج 24/ 190

محمد بن یوسف البرزالی/ ج 1/ 254

محمد بن یوسف بن عاصم/ ج 6/ 249

محمد بن یوسف بن محمد الشافعی/ ج 18/ 273

محمد بن یوسف التیمی/ ج 3/ 235

محمد بن یوسف العدوی/ ج 24/ 32

محمد بن یوسف الفریابی/ ج 6/ 251

محمد بن یوسف الگنجی الشافعی/ ج 3/ 36، 37، 73، ج 4/ 332، 420، 421، ج 8/ 136، 193، 194، 251، ج 17/ 478

محمد بن یونس/ ج 4/ 344، ج 9/ 85، ج 11/ 168، ج 14/ 53، ج 15/ 203، ج 16/ 190، ج 17/ 131، 137، 139، 182، 338، 394، 415، 520، ج 18/ 469، 508، ج 22/ 108، 147

محمد بن یونس الأنصاری/ ج 3/ 40، 154

محمد بن یونس بن داود/ ج 3/ 92، 221

محمد بن یونس بن موسی/ ج 3/ 154، ج 22/

596، ج 24/ 33، 38، 39

محمد بن یونس التمیمی/ ج 3/ 411

محمد بن یونس القرشی/ ج 6/ 126، ج 24/ 39، 40

محمد بن یونس الکدیمی/ ج 4/ 532، ج 8/ 384

محمد بن بیّومی مهران/ ج 4/ 62، ج 12/ 17، 63، 113، ج 18/ 55، 119، 205، ج 21/ 134، 151، ج 23/ 170

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:300

محمد تقی/ ج 23/ 150

محمد تقی البافقی/ ج 23/ 114

السید محمد تقی بن إسحاق الرضوی/ ج 23/ 139

السید محمد تقی بن محمد باقر القائینی الخراسانی/ ج 23/ 181

محمد تقی بن محمد علی القزوینی الساوجبلاغی الفشندی/ ج 23/ 228

محمد تقی بن محمود العراقی المیثمی/ ج 23/ 237

محمد تقی التستری/ ج 15/ 253، ج 21/ 506

محمد تقی خان الحیدرآبادی/ ج 23/ 131

السید محمد تقی خدات/ ج 23/ 218

محمد تقی الخلجی/ ج 23/ 148، 166، 181

محمد تقی دخیل/ ج 23/ 62

محمد تقی بهر/ ج 23/ 142، 210

میر محمد تقی حجه الإسلام نیّری/ ج 24/ 89

محمد تقی ژولیده النیشابوری/ ج 23/ 70، 221

محمد تقی سپهر (لسان الملک)/ ج 2/ 111، 227، ج 4/ 24، 40، 53، 350، 382، 404، ج 13/ 15، 86، ج 14/ 295، ج 16/ 67، 68، 224، 236، 278، 291، ج 18/ 341، ج 21/ 336، ج 23/ 33، 275

السید محمد تقی السجادی/ ج 23/ 174، 209

محمد تقی السرمدی/ ج 23/ 210

محمد تقی الشریعتمداری/ ج 23/ 162، 181

محمد تقی الصرفی/ ج 23/ 167، 219

السید محمد تقی عرف مجن/ ج 23/ 93

السید محمد تقی القزوینی/ ج 9/ 170، ج 23/ 150

محمد تقی المجلسی الأول/ ج 4/ 76، ج 7/ 127، ج 8/ 335، ج 10/ 48، 113،

253، ج 11/ 15، 105، 236، ج 12/ 491، ج 22/ 430، 464

السید محمد تقی المدرسی/ ج 23/ 94، 156، 159، 212، 216، 217، 218

محمد تقی المصباح الیزدی/ ج 23/ 102

السید محمد تقی المقدم/ ج 23/ 229

السید محمد تقی النقوی/ ج 23/ 169

السید محمد الثقفی/ ج 23/ 220

محمد الجرمی/ ج 9/ 111

محمد جعفر الأنباری/ ج 18/ 47

السید محمد جعفر بن محمد العباس الزیدی البجنوری/ ج 23/ 262

محمد جعفر بن محمد کاظم دانش پرور/ ج 23/ 138

محمد جعفر بن محمد النمازی الخوئی/ ج 23/ 112

محمد جعفر دانش پرور/ ج 23/ 141

محمد جعفر شمس الدین العاملی/ ج 23/ 160، 276

محمد جعفر النجفی/ ج 23/ 73

السید محمد الجفری/ ج 4/ 41، ج 5/ 214، ج 6/ 48، 49، ج 19/ 370، 471

محمد جلال خان/ ج 23/ 137

السید محمد جمال الهاشمی/ ج 2/ 105، 130، ج 3/ 136، 322، ج 11/ 189، 302، ج 12/ 17، 62، 127، ج 16/ 123، 165، ج 21/ 548، 553، ج 23/ 62، 117، 160، 349

محمد جواد آل الفقیه/ ج 2/ 231

محمد جواد بن محمد رضا الدارابی الشیرازی الآیه اللهی/ ج 23/ 272

محمد جواد سلمان پور/ ج 23/ 198

السید محمد جواد الشاه رکنی الدزفولی/ ج 23/ 105

السید محمد جواد الشرافت/ ج 23/ 207

محمد جواد الصیفی/ ج 23/ 124

محمد جواد الطبسی/ ج 23/ 126

محمد جواد سلمانپور/ ج 23/ 219

السید محمد جواد فضل اللّه/ ج 16/ 123، 176

محمد جواد محبت/ ج 23/ 57

محمد جواد المروجی الطیسی/ ج 23/ 202

محمد جواد مغنیه/ ج 2/ 86، ج 5/ 371، ج 10/ 74، 75، ج 12/ 103، 148، ج 14/ 301، ج 15/ 152، 252، ج 16/ 182، 210، ج 17/

163، ج 18/ 17، 56، 125، 135

محمد جواد مولوی نیا/ ج 23/ 157، 188، 211

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:301

محمد جواد النجفی/ ج 23/ 156، 184

محمد الجوادی/ ج 23/ 168

محمد جواد الیزدی المشهدی/ ج 11/ 96

محمد الحائری تبار القحطانی/ ج 23/ 380

محمد حسن الآشتیانی/ ج 23/ 140

محمد حسن آل سمم/ ج 11/ 182، 269

محمد حسن الاثنا عشری/ ج 23/ 215

محمد حسن الأمانی/ ج 23/ 264

السید محمد حسن بن طاهر القائینی/ ج 23/ 262

السید محمد حسن بن محمد مهدی الموسوی الشوشتری الجزائری/ ج 23/ 180

السید محمد حسن التبیسی العاملی/ ج 23/ 124

محمد حسن الجواهری/ ج 16/ 13، 79

السید محمد حسن الحائری القزوینی/ ج 23/ 226

محمد حسن الرکین/ ج 23/ 151

محمد حسن الزورق/ ج 23/ 204

محمد حسن السمیسم/ ج 16/ 122، 125

محمد حسن الشهیدی/ ج 2/ 97، ج 16/ 85

السید محمد حسن الشیرازی النجفی/ ج 23/ 277

محمد حسن صاحب الجواهر/ ج 17/ 381، 414، ج 21/ 290، 550، ج 22/ 175، 228

محمد حسن صلاح الدین النجفی/ ج 23/ 223

محمد حسن العاملی/ ج 23/ 81

السید محمد حسن القزوینی/ ج 11/ 17، 21، 72، 94، 180، 252، ج 12/ 160، 161، 162، 163، 175، 209، 210، 218، 244، 256، 482، 489، 490، 503، ج 13/ 13، 16، 55، 101، 103، 109، 111، ج 15/ 263، ج 21/ 174، 209، 210

محمد حسن المظفر/ ج 10/ 118، 251، 283، 351، 356، ج 13/ 133، 134، ج 14/ 175، 181، ج 15/ 227

السید محمد حسن الموسوی القزوینی الحائری/ ج 23/ 283

السید محمد حسن المیر جهانی/ ج 2/ 93، 111، ج 10/ 106، ج 18/ 355، ج 11/ 31، 38، ج 19/ 156،

ج 20/ 510، 522، ج 23/ 103، ج 24/ 89، 169

محمد حسن النائینی/ ج 11/ 180، ج 15/ 335، ج 16/ 114، ج 21/ 306، ج 23/ 212

السید محمد الحسنی الحسینی/ ج 16/ 94

محمد حسنین هیکل/ ج 8/ 170، ج 12/ 18، 79، 80

محمد الحسّون/ ج 17/ 486، ج 23/ 48

محمد حسین آل یاسین/ ج 3/ 258

محمد حسین الأنصاری/ ج 11/ 191، 313

محمد حسین الأعلمی الحائری/ ج 2/ 105، ج 4/ 80، 362، ج 18/ 353

محمد حسین البروجردی/ ج 23/ 124، 285، 288

السید محمد حسین بن حسین بخش النوکانوی الهندی/ ج 23/ 39، 149، 275

محمد حسین بن عبد العلی السائقی/ ج 23/ 123، 172

محمد حسین بن محمد تقی المهدوی الأصفهانی/ ج 23/ 226

محمد حسین بن محمد علی/ ج 14/ 306

محمد حسین بن یونس المظفر/ ج 23/ 160، 207

السید محمد حسین البهارانچی/ ج 23/ 66

محمد حسین بیگلربیگی تاج بخش/ ج 23/ 114

محمد حسین پژمان/ ج 23/ 76

السید محمد حسین الجلالی/ ج 5/ 37، ج 16/ 12، 66، 93، 114، ج 17/ 95

السید محمد حسین الحسینی الطهرانی/ ج 23/ 96

محمد حسین الحیدری/ ج 23/ 162

محمد حسین الرحیمی/ ج 23/ 83

محمد حسین الرحیمیان/ ج 23/ 79، 142

السید محمد حسین السجاد الأصفهانی/ ج 23/ 55، 60، 230، 267

محمد حسین السیستانی/ ج 19/ 474

محمد حسین شمس الدین العاملی/ ج 23/ 78

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:302

محمد حسین الضیائی البیگدلی/ ج 23/ 220

محمد حسین الغروی الکمپانی/ ج 5/ 403، 424، ج 10/ 110، 218، ج 11/ 12، 40، 187، 292، ج 14/ 180، ج 15/ 10، 17، ج 16/ 13، 82، 123، 169، ج 17/ 36، ج 21/ 548، 550

محمد

حسین غلام/ ج 23/ 70

محمد حسین الفدائی/ ج 23/ 271

السید محمد حسین فضل اللّه/ ج 23/ 117، 147، 162، 193، 206، 210، 279

السید محمد حسین فضل اللّه/ ج 23/ 117، 147، 162، 193، 206، 210، 279 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 302 فهرس الأعلام ..... ص : 47

سید محمد حسین القلعهسری/ ج 23/ 224

محمد حسین کاشف الغطاء/ ج 11/ 23، 101، 102، 181، 256، 293، ج 16/ 123، 168، 183

السید محمد حسین الکشوان القزوینی/ ج 11/ 186، 289، ج 16/ 183، 220

محمد حسین الکمالی/ ج 23/ 196

السید محمد حسین المؤمنی/ ج 23/ 213

محمد حسین المحمدی/ ج 23/ 97

محمد حسین الناصحی/ ج 23/ 94، 284

السید محمد حسین الهاشمیان/ ج 23/ 106

السید محمد الحسینی/ ج 15/ 155، 81، 293، 311، ج 23/ 284

محمد حسین الیوسفی/ ج 23/ 66، 108، 267

محمد الحمزاوی/ ج 23/ 69، 158

محمد الحمیری/ ج 18/ 186، 192، 196، 197، 379، ج 19/ 48، ج 20/ 160، 404، ج 22/ 75، 79، 174، 221، ج 24/ 176

محمد الحنفی المصری/ ج 5/ 12

محمد حنیفی زاده/ ج 23/ 86

محمد حیات بخش/ ج 23/ 264

محمد حیات بن محمد بن عبد اللّه الأنصاری/ ج 23/ 60

محمد حیدر/ ج 23/ 242

محمد خان الکرمانی/ ج 21/ 135، 157

محمد خضری بک/ ج 5/ 207

محمد خیر المقداد/ ج 24/ 284

محمد الدباغ/ ج 23/ 172

محمد الدشتی/ ج 23/ 62، 91، 108، 124، 124، 152، 174، 248، 256، 279، 281، 289

محمد راجی کناس/ ج 23/ 211

محمد راد محمدی (الساقی)/ ج 23/ 178

محمد الرحمتی الشهرضائی/ ج 23/ 278

محمد رسول البرزنجی/ ج 18/ 311

محمد رشید الرضا/ ج 18/ 311

محمد رشید الضیائی الدزفولی/ ج 23/ 162

محمد

رضا آل یاسین/ ج 23/ 273

محمد رضا أبو طالبی/ ج 23/ 91، 211

محمد رضا الأکبری/ ج 23/ 175

محمد رضا الإمامی/ ج 2/ 90، 119، 183، ج 4/ 50، 51، ج 14/ 307، ج 16/ 12، 60، ج 18/ 338

محمد رضا أمین زاده/ ج 23/ 187، 219

محمد رضا الأنصاری/ ج 23/ 94، 131، 196، 212

محمد رضا الأنصاری الزنجانی/ ج 23/ 247

محمد رضا بانی/ ج 23/ 230

السید محمد رضا بن أبی القاسم الحسینی الکمالی الأسترآبادی الحلی/ ج 23/ 188

محمد رضا بن صدر المتألهین الشیرازی/ ج 23/ 179

محمد رضا بن قاسم الغراوی النجفی/ ج 23/ 196

محمد رضا بن محمد مراد الأزدی الصغیر/ ج 23/ 277

محمد رضا الحسانی/ ج 23/ 187

السید محمد رضا حسن زاده الطباطبائی/ ج 23/ 199

محمد رضا الحکیمی (الخطیب)/ ج 10/ 19، 26، 34، 51، 75، 78

محمد رضا الحکیمی الحائری/ ج 23/ 189، 220

محمد رضا الخسروی/ ج 23/ 203، 263

محمد رضا دونکرسی/ ج 23/ 59، 83، 136

محمد رضا الربانی الخراسانی/ ج 23/ 55، 244

محمد رضا رنجبر/ ج 23/ 220

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:303

محمد رضا الزائری/ ج 23/ 84

محمد رضا السرشار/ ج 23/ 134

محمد رضا السیستانی القائمی/ ج 23/ 139

محمد رضا شمس/ ج 23/ 259

السید محمد رضا الشوشتری/ ج 23/ 168، 268

محمد رضا الصادقی السواد کوهی/ ج 23/ 174

السید محمد رضا الطباطبائی/ ج 23/ 102

السید محمد رضا الطباطبائی نسب/ ج 23/ 139

محمد رضا الطبسی النجفی/ ج 23/ 71

محمد رضا العادل/ ج 23/ 155

محمد رضا العباسی/ ج 23/ 71، 172

محمد رضا عبد الأمیر الأنصاری/ ج 23/ 95

محمد رضا العلوی/ ج 23/ 228

محمد رضا فتح اللّه/ ج 21/ 549، 571

محمد رضا المظفر/ ج 12/ 173، 174، 446،

448

السید محمد رضا المهری/ ج 23/ 166

محمد رضا النصیری/ ج 23/ 201

محمد رضا النعمانی/ ج 23/ 220

محمد رضا هادی زاده کاشانی/ ج 23/ 120

محمد رضی الرضوی الکشمیری/ ج 23/ 82

محمد الروحانی علی آبادی/ ج 23/ 49، 57، 62، 64، 95، 96، 101، 107، 132، 136، 141، 142، 144، 163، 173، 174، 178، 183، 279، 280

محمد الروحی/ ج 23/ 130

السید محمد الریاضی/ ج 23/ 113

محمد زکی/ ج 2/ 117، ج 18/ 367

محمد زکی إبراهیم/ ج 5/ 127، ج 11/ 175، 213، ج 14/ 362، ج 20/ 113

محمد زکی بن هشام أبی البرکات/ ج 23/ 264

محمد سالار/ ج 23/ 208

محمد سالم البیجانی/ ج 18/ 107

محمد السبزواری/ ج 13/ 391، 411

محمد السبیعی/ ج 7/ 59

محمد السپهری/ ج 23/ 151، 229، 264

محمد السروش/ ج 23/ 188

محمد سعادتمند/ ج 23/ 244

محمد سعید بن عمر الکرامه/ ج 23/ 149

محمد سعید بهمن پور/ ج 23/ 178

محمد سعید الجشی/ ج 11/ 188، 297

السید محمد سعید العبقاتی/ ج 23/ 180

محمد سعید المنصوری/ ج 15/ 275، ج 16/ 123، 132، 171

محمد سفیر المنبعی/ ج 23/ 207

محمد سلطان میرزا الدهلوی/ ج 23/ 172

محمد السلفی/ ج 6/ 71

محمد سلیم العلوی/ ج 23/ 171

محمد السماوی/ ج 10/ 215، ج 14/ 191

محمد السمین الشاعر/ ج 7/ 54، 55، 58

محمد السهرابی/ ج 23/ 125

السید محمد شاه الرکنی الدزفولی/ ج 23/ 115

السید محمد الشاهرودی/ ج 23/ 107، 147، 204

محمد شریف الملک/ ج 23/ 81

السید محمد شعاع فاخر/ ج 23/ 196، 210، 213

محمد شعیب أفضل النقوی/ ج 23/ 266

محمد شفیق بن محمد رفیع النجفی/ ج 23/ 126

السید محمد الشیرازی/ ج 11/ 116، 133، ج 12/ 120، ج 13/ 15، 79، ج 16/ 14، 15،

86، 112، ج 21/ 305، ج 23/ 56، 62، 65، 66، 92، 120، 121، 122، 202، 209، 211، 212، 213، 253، 272، 291

محمد الصائب/ ج 6/ 108

محمد صادق الأمیدواری/ ج 23/ 112

السید محمد صادق بحر العلوم/ ج 7/ 282، 283

محمد صادق الحسین/ ج 23/ 124

محمد صادق الرحمتی/ ج 23/ 157

محمد صادق الشریعت/ ج 23/ 159

السید محمد صادق الموسوی الگرمارودی/ ج 23/ 77، 83

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:304

محمد صادق النجمی/ ج 23/ 84

محمد صالح/ ج 2/ 128

محمد صالح الشمسا/ ج 23/ 277

محمد صالح المازندرانی/ ج 11/ 20، 90، 180، 249، ج 15/ 11، 23، 88، 138

السید محمد الصالحی/ ج 23/ 173

محمد الصباح الجرجانی/ ج 8/ 109، ج 14/ 36

محمد الصبان/ ج 5/ 109

محمد صبغه اللّه بن محمد غوث الهندی/ ج 4/ 187، 194، ج 23/ 150

محمد صحاف الموسوی (الوامق)/ ج 23/ 277

محمد الصدوقی/ ج 23/ 112

السید محمد الصمصامی/ ج 23/ 205

محمد الضبی/ ج 6/ 179

السید محمد الضیاءآبادی/ ج 23/ 162، 187، 213

محمد طاهر بن محمد حسین/ ج 20/ 250

محمد طاهر القمی/ ج 24/ 281

السید محمد طاهر الموسوی/ ج 10/ 106، 174

محمد طاهر النباطی/ ج 11/ 92

محمد الطاهری/ ج 23/ 156

السید محمد الطباطبائی/ ج 2/ 109، ج 23/ 195

محمد الطیار/ ج 19/ 301

السید محمد عابدین زاده/ ج 23/ 102، 148

محمد العبادی/ ج 23/ 231

السید محمد عارف النقوی/ ج 23/ 70

السید محمد العباس/ ج 23/ 92

محمد عبد الباقی/ ج 14/ 108

محمد عبد الباقی بن محمد الأنصاری/ ج 3/ 216، ج 9/ 307

محمد عبد الرءوف بن علی المناوی الشافعی/ ج 23/ 60

محمد عبد الرحیم/ ج 23/ 144

محمد عبد الستار التونسوی/ ج 23/ 64

محمد عبده الیمانی/ ج 2/

190، ج 4/ 425، 440، 467، ج 17/ 13، 39، 41، ج 23/ 71، 210

محمد عثمان بن أبی شیبه/ ج 18/ 134

محمد العسکری/ ج 23/ 242

محمد العطار/ ج 8/ 179، ج 9/ 85، 353، ج 11/ 42، 165، ج 16/ 20، 27، 190، ج 17/ 61، ج 18/ 185، ج 20/ 42، 88، 387، ج 21/ 165، ج 22/ 44، 368، ج 24/ 85، 246

محمد العطوی/ ج 23/ 170

محمد عطیه خمیس/ ج 23/ 208

محمد علی/ ج 23/ 183

السید محمد علی الأبطحی/ ج 21/ 507

محمد علی أرزیده/ ج 23/ 257

محمد علی الأمیر محمودی/ ج 23/ 173

محمد علی الأمینی/ ج 23/ 280

محمد علی الإنشائی/ ج 23/ 170

محمد علی الأنصاری القمی/ ج 23/ 148

محمد علی البرغانی القزوینی/ ج 10/ 266، 137، ج 23/ 104

محمد علی برو/ ج 13/ 151

محمد علی بن حسن علی الهمدانی السنقری/ ج 23/ 128

محمد علی بن طریح/ ج 7/ 59

محمد علی بن محمد باقر الوحید البهبهانی/ ج 23/ 148، 257

محمد علی البهبهانی/ ج 23/ 97

محمد علی پور/ ج 23/ 147

محمد علی الجبائی/ ج 22/ 215

السید محمد علی الجزائری/ ج 23/ 268

محمد علی چنارانی/ ج 23/ 87

السید محمد علی الحلو/ ج 23/ 256، 267، 272

محمد علی الدهقان/ ج 23/ 87

محمد علی الذاکر المراغه ای/ ج 23/ 272

محمد علی الذاکری/ ج 23/ 266

محمد علی الزائری الرضوی الزیدپوری/ ج 23/ 66

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:305

محمد علی السنقری الحائری/ ج 23/ 186

السید محمد علی الشاه عبد العظیمی النجفی/ ج 2/ 82، ج 14/ 302، ج 16/ 83، ج 23/ 287

محمد علی الشمشیری المیلانی/ ج 23/ 130

محمد علی الشهاب/ ج 23/ 153، 199، 278

السید محمد علی العاملی/ ج 22/

432، 521

محمد علی عبد علی/ ج 23/ 121

السید محمد علی القاضی الطباطبائی/ ج 11/ 102، ج 14/ 162

محمد علی القراجه داغی الأنصاری/ ج 2/ 81، 204، 251، ج 4/ 65، 383، ج 10/ 71، 81، 91، 94، ج 12/ 18، 75، 81، 103، 149، 166، 287، 288، ج 13/ 171، 319، ج 14/ 288، ج 15/ 155، 278، ج 16/ 12، 64، ج 17/ 524، 527، ج 18/ 362، ج 23/ 253

محمد علی قسّام/ ج 16/ 78، 122، 125

محمد علی القطب/ ج 23/ 162

محمد علی الکرمانشاهی/ ج 1/ 332، ج 11/ 132، ج 18/ 376، 432، ج 21/ 362

محمد علی گرامی/ ج 23/ 68، 253

محمد علی المجاهدی/ ج 23/ 292

محمد علی المردانی/ ج 23/ 60، 143، 258

السید محمد علی مسرور الحیدرآبادی/ ج 23/ 57

السید محمد علی الموحد الأبطحی/ ج 23/ 180، 206

السید محمد علی الموحد القزوینی/ ج 23/ 286

محمد علی النادب الکربلائی/ ج 23/ 271

محمد علی الواعظ الکرمانشاهی/ ج 23/ 167

محمد علی الیعقوبی/ ج 15/ 276

محمد عموزاده/ ج 23/ 64

محمد الغماری/ ج 22/ 604

محمد الفارسی/ ج 22/ 430

محمد الفاضل اللنکرانی/ ج 23/ 87

محمد الفاضل المسعودی/ ج 23/ 65، 150

محمد فرید/ ج 11/ 150

محمد قاسم نصیرپور/ ج 23/ 157

محمد القاسمی/ ج 23/ 169، 224

السید محمد القاضی/ ج 10/ 266

السید محمد القزوینی/ ج 1/ 208، ج 5/ 420، ج 10/ 110، 118، 217، 350، ج 11/ 184، 281، ج 13/ 17، ج 14/ 179، ج 19/ 368، 451

السید محمد قلی الکنتوری/ ج 13/ 16، 161، ج 14/ 181

محمد کاظم آل شبیر الخاقانی/ ج 23/ 181

السید محمد کاظم بن علی حسین السرابی/ ج 23/ 238

محمد کاظم بهینا/ ج 23/

203

محمد کاظم الجعفری/ ج 23/ 245

محمد کاظم السجادی/ ج 23/ 68

السید محمد کاظم القزوینی/ ج 2/ 108، 135، ج 4/ 71، 417، 418، 419، ج 5/ 356، 370، 371، 385، 390، 403، ج 10/ 109، ج 11/ 14، 52، 63، ج 12/ 169، 353، ج 13/ 171، 334، ج 15/ 294، ج 17/ 43، 432، 474، ج 23/ 66، 94، 121، 209، 211، 212، 217، ج 24/ 50

السید محمد کاظم الکفائی/ ج 2/ 101، ج 9/ 184، ج 10/ 133، ج 14/ 195، ج 16/ 212، ج 17/ 43، ج 19/ 295، 321، ج 21/ 396، ج 23/ 33، 162، 182

محمد کاظم المزینانی/ ج 23/ 72، 196، 236

السید محمد کاظم الیزدی/ ج 10/ 295، ج 19/ 370، 475، ج 21/ 149، ج 22/ 172، 173، 175، 196، 400، 419

محمد الکاظمینی/ ج 23/ 152

محمد کامل/ ج 20/ 447، 452

محمد کامل حسن المحامی/ ج 21/ 12، 28، ج 23/ 207

محمد الکرمی الحویزی/ ج 23/ 149، 224

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:306

محمد الکفاش/ ج 23/ 123

محمد لبیب البتنونی/ ج 2/ 189، 192، ج 16/ 11، 57

محمد لک علی آبادی/ ج 23/ 132

محمد مبین/ ج 2/ 160

محمد المجاهدی/ ج 23/ 120

محمد المحامی/ ج 23/ 77

السید محمد محسن وفا سیتاپوری الهندی/ ج 23/ 69

محمد المحمدی الاشتهاردی/ ج 23/ 84، 151، 280

محمد محمدیان/ ج 23/ 219

محمد محمود زیتون المصری/ ج 23/ 218

محمد محی الدین عبد الحمید/ ج 11/ 155

محمد مختار زاده/ ج 23/ 161

محمود مدانلو الجویباری/ ج 23/ 291

محمد مرتضی/ ج 23/ 231

السید محمد مرتضی الحسینی الجونفوری/ ج 23/ 240

محمد مصطفی/ ج 23/ 248

محمد مطهر/ ج 23/ 249

محمد معین بن محمد

أمین السندی التتوی الحنفی/ ج 23/ 102

محمد المقداد/ ج 23/ 170

محمد المقیمی/ ج 23/ 213، 249

محمد المکتبی/ ج 23/ 183

محمد الملا/ ج 11/ 184، 280

محمد المنتظر/ ج 23/ 249

محمد المنصوری/ ج 11/ 192، 307، ج 15/ 10، 18، 154

محمد المهدوی اللاهیجی/ ج 23/ 150

محمد مهدی البنابی المراغی الحائری/ ج 23/ 181

السید محمد مهدی بن السید حسن الخرسان/ ج 23/ 259

محمد مهدی بن محمد علی/ ج 23/ 257

محمد مهدی بهداروند/ ج 23/ 245

محمد مهدی التاج اللنگرودی/ ج 23/ 62

محمد مهدی الحجار/ ج 23/ 111

السید محمد مهدی الحکیم القزوینی/ ج 23/ 263

السید محمد مهدی الشیرازی/ ج 16/ 123، 174

محمد مهدی الطباطبائی/ ج 23/ 196

محمد مهدی علی/ ج 23/ 78

محمد مهدی علی خان/ ج 23/ 57

السید محمد مهدی الفاطمی/ ج 18/ 352

السید محمد مهدی القزوینی الحسینی/ ج 11/ 177، 231، ج 14/ 181

محمد مهدی المازندرانی الحائری/ ج 2/ 102، ج 15/ 151، 242

السید محمد مهدی الموسوی/ ج 2/ 101، ج 5/ 211

السید محمد مهدی المیر باقری/ ج 23/ 91

السید محمد مهدی الهندی/ ج 16/ 88

السید محمد المیلانی الحسینی/ ج 3/ 17، 330، 382، 384، ج 4/ 150، 194، 282، 378، 432، 433، 438، ج 12/ 165، 170، 171، 174، 390، 480، ج 16/ 33، ج 18/ 376، 429، 430، ج 19/ 277، 288، 369، 458، ج 22/ 25، ج 23/ 236

محمد النافع/ ج 23/ 81

محمد نجف الکرمانی المشهدی/ ج 23/ 181

السید محمد النجفی/ ج 23/ 106، 121، 152، 187

محمد نذیر القادیانی/ ج 23/ 81، 149

محمد نزیه قمیحا/ ج 11/ 17، 68، 176، 223

محمد نظام العلماء/ ج 16/ 98

محمد النعیمائی/ ج 23/ 57

محمد نور الدین/ ج 23/ 187، 204

محمد

هادی الأمینی/ ج 23/ 203، 232، 234

السید محمد هادی الجونپوری/ ج 23/ 185

السید محمد هادی الحسینی/ ج 21/ 478

محمد هادی الفقیهی/ ج 23/ 168

السید محمد هادی المیلانی/ ج 2/ 100، ج 12/ 271، 272، 493، 556، ج 13/ 12، 48، 49، ج 15/ 27،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:307

ج 19/ 369، 458، 465

محمد هادی النائینی/ ج 11/ 95، 253

محمد هاشم الخراسانی/ ج 4/ 67، 384، ج 5/ 385، 389، 406، ج 14/ 294، ج 16/ 101، ج 17/ 491

محمد هاشم السقاف/ ج 23/ 222

محمد الهنداوی/ ج 6/ 304، ج 23/ 215

محمد الهندی/ ج 2/ 84

السید محمد الواحدی/ ج 23/ 225

محمد الواصف/ ج 23/ 65، 81، 87، 211، 293

محمد (والد خواجه نصیر الدین الطوسی)/ ج 1/ 208

محمد وصی خان/ ج 23/ 286

محمد یاور حسین الجعفری/ ج 23/ 123

محمد یعقوب البشوئی الپاکستانی/ ج 23/ 178

محمد یوسف الحریری/ ج 23/ 228

محمود/ ج 5/ 262

السید محمود الآلوسی البغدادی/ ج 23/ 178

محمود إبراهیم الصمادی/ ج 23/ 171

السید محمود الأبطحی الشیرازی/ ج 23/ 155

محمود أبو ریّه/ ج 12/ 216، 389

السید محمود أحمد الرضوی/ ج 23/ 75

محمود أحمدیان/ ج 23/ 267

محمود الأشتر/ ج 20/ 203

محمود أکبرزاده الیزدی/ ج 23/ 248

محمود الأشرفی التبریزی/ ج 23/ 93

محمود أکبر زاده/ ج 23/ 162

محمود الأیوب/ ج 23/ 154

محمود البدری/ ج 23/ 236

محمود البستانی/ ج 23/ 62

محمود بن آدم/ ج 3/ 335

محمود بن أبی البلاد/ ج 6/ 183

محمود بن أحمد/ ج 19/ 99

محمود بن أحمد بن عبد المنعم/ ج 24/ 287

محمود بن إسماعیل/ ج 2/ 52، ج 19/ 253، 508، ج 20/ 340، 379، 538، ج 21/ 65، ج 24/ 227، 250

محمود بن إسماعیل بن محمد

الأصبهانی/ ج 3/ 40، 41، 228، 231

محمود بن إسماعیل الصیرفی/ ج 24/ 100

محمود بن أسید/ ج 22/ 531

السید محمود بن جعفر الموسوی الزرندی/ ج 23/ 155

محمود بن حمید/ ج 17/ 308

محمود بن خداش/ ج 18/ 467

محمود بن سلیمان/ ج 19/ 181، ج 24/ 261

محمود بن سلیمان بن محمد الهمدانی/ ج 1/ 250

محمود بن الطریح/ ج 7/ 60

محمود بن عبد الباقی/ ج 19/ 181

محمود بن عبد الرحمن/ ج 10/ 86، ج 14/ 309، ج 20/ 90، ج 21/ 328، ج 24/ 43

محمود بن عبد الرحمن البستی/ ج 14/ 316

محمود بن عبد الرحمن بن خلف/ ج 2/ 122

محمود بن عمر بن جعفر/ ج 4/ 204، ج 9/ 240

محمود بن عمر الزمخشری/ ج 6/ 36، 58، 179، 224، ج 8/ 346

محمود بن غیلان/ ج 3/ 73، ج 5/ 52، 112، ج 6/ 56، 250، ج 9/ 132

محمود بن القاسم/ ج 8/ 226

محمود بن لبید/ ج 2/ 248، 308، 310، ج 19/ 11، 44، ج 22/ 531، 552، 553، 554، 597

محمود بن محمد/ ج 18/ 293

محمود بن مسلمه/ ج 12/ 48

محموده بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

محمود پیشوا/ ج 23/ 213

محمود التاری (یاسر)/ ج 23/ 134

السید محمود الحسن النقوی/ ج 12/ 571

السید محمود الحسینی الواعظ/ ج 23/ 261

محمود الحکیمی/ ج 23/ 136

محمود الحلبی/ ج 16/ 48، ج 23/ 152

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:308

محمود خان آبادی/ ج 23/ 57، 204، 206

محمود الخرمی/ ج 23/ 136

محمود السبتی/ ج 11/ 185، 283

محمود سبکتکین/ ج 7/ 213، 306

محمود الشاهرخی/ ج 23/ 56

محمود شحاته/ ج 22/ 8، 23

محمود الشریفی/ ج 23/ 263، 267، 275

محمود شلبی/ ج 3/ 39، ج 6/

77، ج 17/ 13، 34، ج 23/ 126

محمود الصلواتی/ ج 23/ 226

محمود الصیرفی/ ج 6/ 205، 209

محمود الطریحی/ ج 7/ 208، 253

محمود العابدی/ ج 23/ 225

محمود العکّام/ ج 23/ 160

السید محمود الغریفی البحرانی/ ج 23/ 61، 197، 261

محمود اللطیفی/ ج 23/ 173، 250، 267

محمود المدانلو الجویباری/ ج 23/ 128، 167، 215، 289

محمود المدنی/ ج 23/ 267

محمود الملک/ ج 1/ 139، ج 3/ 131، 133، 150، 151، 228، 229، 266، 279، 297، ج 9/ 20، 219

محمود المهدوی الدامغانی/ ج 23/ 160

المحیاه بنت إمرئ القیس/ ج 16/ 182، 204

محی الدین بن شهاب/ ج 20/ 27

محی الدین بن العربی/ ج 2/ 74، ج 4/ 55، 402، ج 10/ 23، ج 12/ 554، 555، ج 16/ 75، ج 18/ 26، 56، 127، 138، 261، 280، 295

محی الدین بن محمود/ ج 7/ 280

السید محی الدین الغریفی/ ج 19/ 369، 456

محیصه بن حرام/ ج 12/ 90

محیصه بن مسعود/ ج 12/ 48، 58، 61، 72، 83، 128، 159، 194

محی السنه/ ج 19/ 432

المخارق الشیبانی/ ج 5/ 331

المخبره/ ج 9/ 88

المختار بن أبی عبید الثقفی/ ج 7/ 74، 211، 284، ج 21/ 174، 204، ج 22/ 442

مختار بن محمود الخوارزمی/ ج 6/ 71

السید مختار الحسینی/ ج 23/ 160

مخدج/ ج 18/ 382

مخدج بن عمیر/ ج 24/ 176

مخدوم ناصر السبطین شاه الهاشمی/ ج 23/ 268

مخرمه بن بکیر/ ج 9/ 131

مخزوم/ ج 2/ 251

المخزومی/ ج 15/ 232

مخلد بن جعفر/ ج 24/ 276

مخلد بن عمر الحمصی/ ج 3/ 157

مخلد بن موسی/ ج 3/ 177، ج 20/ 514

مخلد الضبی/ ج 8/ 204

المخلص/ ج 15/ 121

مخنف بن عبد اللّه/ ج 19/ 122

مخول بن إبراهیم النهدی/ ج 6/ 48، 93،

250، 251، ج 8/ 62، 245، 386، ج 14/ 230، ج 15/ 182، ج 18/ 25، 183، ج 19/ 386، ج 22/ 74

مخیریق الیهودی/ ج 12/ 101، 102، 126، 507، 508، ج 13/ 11، 33، 60، ج 14/ 224، 263، ج 21/ 503

المدائنی/ ج 2/ 149، ج 3/ 60، ج 10/ 96، 198، 213، ج 11/ 155، ج 15/ 208، 284، 294، 318، 328، ج 16/ 206، 207، ج 17/ 80، 178، ج 19/ 470، ج 24/ 91

مدرسه الجامعیه/ ج 22/ 431، 511، 512

المدرسی/ ج 20/ 250

مدرکه/ ج 1/ 284

المدلج/ ج 20/ 211

المدنیان/ ج 6/ 83، 190، 227، ج 20/ 96، 337، 380، 496

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:309

مرازم/ ج 1/ 232

المراغی/ ج 8/ 100، ج 12/ 269، ج 18/ 459، ج 19/ 47

مره/ ج 3/ 231

مرتضی الأنصاری/ ج 12/ 168، 313

مرتضی بن أحمد/ ج 18/ 272

السید مرتضی الحسینی الفیروزآبادی/ ج 24/ 129

مرتضی الباقریان/ ج 23/ 158

مرتضی بن مصطفی الصدوقی المازندرانی/ ج 23/ 175، 181

السید مرتضی حسین الفاضل/ ج 23/ 116

السید مرتضی حسین الموسوی بن السجاد حسین اللکنهوئی/ ج 23/ 93، 97، 112

السید مرتضی الحسینی الفیروزآبادی/ ج 23/ 121، 123

مرتضی دانشمند/ ج 23/ 77، 153

السید مرتضی الرضوی/ ج 23/ 80

السید مرتضی الشجاعی/ ج 23/ 83

السید مرتضی الشیرازی/ ج 11/ 221، ج 23/ 182

السید مرتضی العسکری/ ج 10/ 283، ج 23/ 115، 116

السید المرتضی (علم الهدی)/ ج 2/ 49، ج 3/ 122، ج 5/ 161، 167، 226، 281، ج 6/ 263، 266، ج 7/ 49، 183، ج 10/ 23، 138، 199، 279، 282، 283، ج 11/ 13، 45، 69، ج 12/ 163، 168، 191، 202،

248، 273، 286، 314، 385، 428، 432، 433، 435، 444، 491، 509، 512، 534، 558، ج 13/ 118، 170، 205، 320، 321، 331، 332 ج 14/ 181، 283، ج 15/ 152، 153، 189، 250، 267، 268، 284، 293، 318، ج 16/ 40، 64، 258، 284، ج 17/ 80، ج 18/ 503، ج 19/ 368، 440، ج 20/ 284، ج 21/ 62، 92، 134، 150، 223، 437، 475، 523، ج 22/ 28، 424، 431، 524، ج 23/ 112

السید مرتضی القزوینی/ ج 22/ 510

السید مرتضی الموسوی الگرمارودی/ ج 23/ 283

مرتضی الوافی/ ج 23/ 292

مرحب الیهودی/ ج 10/ 261، ج 12/ 194

مرداس بن نهیک الفدکی/ ج 12/ 51

مردویه/ ج 12/ 101، ج 18/ 505، ج 19/ 505، ج 20/ 393

المردی الحنفی/ ج 2/ 19، 132، ج 3/ 17، ج 6/ 227، ج 24/ 102، 224، 231، 234

المرزبان/ ج 19/ 295، 322، 326

المرزبانی/ ج 12/ 563، ج 20/ 54

مرشد بن یحیی/ ج 9/ 132

مرضیه البختیاری/ ج 23/ 209

مرضیه خزعلی/ ج 23/ 72، 142

مرضیه الکاووسی/ ج 23/ 120

السید المرعشی النجفی/ ج 22/ 112

المرندی/ ج 12/ 539، ج 20/ 23، 140، 141، 219، 234، 509، 518، 522

مروان/ ج 6/ 245، ج 20/ 151، 152، 203، 209

مروان بن أبی حفصه/ ج 7/ 103، 187، ج 9/ 12، 83، ج 15/ 148، 198

مروان بن الحکم/ ج 1/ 169، ج 3/ 104، 321، ج 4/ 199، ج 6/ 62، 264، 267، 284، 293، 294، 297، ج 7/ 64، ج 12/ 68، 69، 170، 245، 216، 238، 249، 251، 305، 323، 370، 380، 411، 419، 488، 489، 491، 494، 509، 511، 512، 513، 514، 517،

518، 519، 520، 521، 522، 524، 525، 527، 529، 530، 534، 537، ج 17/ 30، ج 21/ 218، 277

مروان بن عثمان/ ج 10/ 195، 196، 243، 244

مروان بن محمد/ ج 5/ 102

مروان بن معاویه/ ج 6/ 246

مروان الحمار/ ج 1/ 262

المروری/ ج 23/ 230

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:310

مریسه بنت موسی بن یونس/ ج 21/ 294

مریم الأحمدی کیا/ ج 23/ 225

مریم الأشرفی/ ج 23/ 168

مریم البصیری/ ج 23/ 241، 273

مریم بنت عمران علیها السّلام/ ج 1/ 14، 134، 177، 186، ج 2/ 30، 41، 166، 170، 173، 175، 176، 177، 178، 181، 183، 184، 187، 200، ج 3/ 45، 47، 143، 259، 300، 382، ج 4/ 55، 444، ج 5/ 12، 75، 91، ج 6/ 59، 97، 133، 196، 215، 231، 241، 252، 286، 321، 324، 332، ج 7/ 167، 169، 170، 202، 214، 323، 328، ج 8/ 39، 40، 64، 65، 75، 111، 118، 120، 144، 239، 242، 274، 291، 341، 355، 358، ج 9/ 19، 54، 75، 79، 90، 97، 135، 201، 275، 314، 321، 328، 331، 332، 336، 344، 346، 365، ج 10/ 109، ج 11/ 18، 44، 79، 310، ج 12/ 335، ج 13/ 69، 361، 365، ج 14/ 11، 17، 30، 34، 331، 337، 373، ج 15/ 144، 258، 281، ج 16/ 131، 159، 184، 209، 234، 287، ج 17/ 122، 246، 264، 265، 266، 271، 274، 276، 283، 287، 289، 293، 294، 318، 324، 342، 344، 435، 437، 500، 520، ج 18/ 56، 61، 192، 134، 169، 197، 299، 300، 373، 384، 389، 390، 393، 396، 411، 420،

438، ج 19/ 9، 10، 16، 18، 20، 26، 28، 31، 38، 49، 61، 68، 69، 70، 80، 84، 86، 87، 88، 96، 106، 108، 109، 121، 125، 129، 139، 140، 152، 153، 157، 161، 179، 182، 183، 186، 187، 190، 191، 193، 200، 201، 208، 214، 220، 226، 228، 229، 236، 237، 239، 243، 248، 255، 256، 263، 268، 399، ج 20/ 318، 323، 325، 405، 441، 511، 519، 521، ج 21/ 18، 47، 62، 66، 75، 93، 94، 105، 113، 215، 217، 220، 227، 230، 233، 264، 270، 280، 299، 304، 306، 310، 322، 329، 330، 332، 333، 334، 370، 374، 387، 389، 397، 424، 459، 552، 582، 585، 595، 598، 613، ج 22/ 19، 106، 146، 153، 157، 279، 319، 388، 435، 437، 452، ج 24/ 14، 19، 24، 65، 77، 98، 143، 213، 214، 215، 218، 221، 223، 255، 257، 258، 266، 271، 275، 285، 289، 294، 299

مریم نور الدین/ ج 4/ 43

مریم حمزه/ ج 23/ 156

مهدی حیدر زاده/ ج 23/ 294

مریم الخاوری/ ج 23/ 64

مریم صالحی منش/ ج 23/ 231

مریم القره باغی/ ج 23/ 120

مریم المفیدی/ ج 23/ 120

مریم نور الدین فضل اللّه/ ج 23/ 204

مریم وانگ تینک صینی/ ج 23/ 107

المزنی/ ج 21/ 506

المزّی/ ج 4/ 82، 362، 444، ج 5/ 204، ج 14/ 311

مژده خدامی پور/ ج 23/ 140

مسبّح بن حاتم العکلی/ ج 22/ 605

المسبّحی/ ج 4/ 84

المستظل بن الحصین/ ج 18/ 72، 86، 87

المسدّد بن علی/ ج 3/ 258، 345، ج 4/ 169، 262، 396، 397، ج 5/ 111، ج 6/ 125، 245، ج 8/ 133، ج 18/ 395، ج

21/ 126، ج 24/ 191

مسروح/ ج 6/ 73، 131

مسروق/ ج 2/ 239، ج 3/ 52، 160، 165، 231، ج 4/ 273، ج 8/ 102، 122، 198، 258، ج 14/ 336، 343، 359، 360، 370، ج 17/ 467، ج 19/ 68، 70، 82، 85، 90، 96، 253، ج 20/ 365، 442، ج 21/ 14، 22، ج 22/ 591، ج 24/ 97، 225، 227

مسعده بن صدقه/ ج 3/ 123، ج 5/ 85

مسعر بن کدام/ ج 18/ 230

مسعر بن الملک/ ج 24/ 197

مسعود بن أبی منصور/ ج 5/ 95، ج 18/ 89

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:311

مسعود پاکپور الشیرازی/ ج 23/ 95

مسعودپور سید آقائی/ ج 23/ 64، 75، 105، 125

مسعود الجمال/ ج 24/ 34، 53

مسعود حسین چارلی/ ج 23/ 248

مسعود شکوهی/ ج 23/ 265

المسعودی/ ج 1/ 162، ج 4/ 19، 47، 59، 356، 369، ج 5/ 12، 148، 156، 157، 161، 205، 223، 305، 338، 342، 356، 365، 390، 392، 403، 408، ج 6/ 107، 279، ج 7/ 258، ج 10/ 18، 30، 109، 176، 212، 214، ج 11/ 19، 84، 120، 159، 160، 163، 194، ج 12/ 214، ج 13/ 172، 320، 360، ج 15/ 113، ج 16/ 41، 230، ج 17/ 37، 333، ج 18/ 17، ج 19/ 108

المسعودی (علی بن الحسین)/ ج 2/ 70، 71، 106، 132

مسکان/ ج 22/ 136

مسکین بن بکیر/ ج 1/ 328

مسلم/ ج 7/ 346، 347، ج 8/ 122، 294، ج 9/ 177، ج 10/ 104، 351، ج 20/ 52، 240، 241، 301

مسلم بن إبراهیم/ ج 3/ 35، ج 4/ 331، ج 6/ 127

مسلم بن أبی سهل/ ج 6/ 56

مسلم بن

أبی مریم/ ج 6/ 138، 167، ج 17/ 85

مسلم بن تدریس/ ج 3/ 274

مسلم بن الحجاج بن مسلم القشیری/ ج 4/ 63، 263، 272، ج 11/ 119، 120، 158، 163، 164، ج 12/ 54، 196، 197، 210، 215، 250، 282، 305، 316، 335، 367، 413، 426، 447، 454، 456، 457، 458، 459، 461، 462، 470، 508، 509، 518، ج 13/ 22، 57، 58، 115، 342، 343، ج 14/ 335، 366، ج 15/ 226، 310، 320، 330، ج 17/ 176، 266، 467، ج 18/ 19، 446، 452، 463، 478، 512، 515، ج 19/ 37، 38، 69، 85، 133، 194، 408، 426، 442، 477، 516، 570، ج 21/ 154، 156، 200، 209، 424، ج 22/ 196

مسلم بن خالد/ ج 6/ 197

مسلم بن خالد الزنجی/ ج 20/ 371

مسلم بن خالد المکی/ ج 24/ 116

مسلم بن سالم/ ج 17/ 49، 50، 54، 57

مسلم بن عقبه/ ج 18/ 74، 75

مسلم بن عقیل علیه السّلام/ ج 6/ 298

مسلم بن عیسی الصفار/ ج 2/ 46

مسلم بن یسار/ ج 6/ 230، 233

مسلمه بن حرب بن زیاد/ ج 8/ 331

مسلمه بن خالد/ ج 9/ 123، ج 20/ 462، ج 22/ 95، ج 24/ 239

مسلمه بن محارب/ ج 10/ 198

مسلم الجابری/ ج 23/ 181

مسلم الجصاص/ ج 6/ 286، 313

مسلم المکی/ ج 9/ 178

مسلم الملائی/ ج 6/ 116، ج 18/ 44

مسمع بن عبد الملک/ ج 6/ 184، ج 8/ 72، 204، 301

مسهر بن عبد الملک/ ج 8/ 109، ج 17/ 249، ج 24/ 250

المسور بن مخرمه/ ج 3/ 102، 105، ج 5/ 40، ج 7/ 244، ج 9/ 199، 201، ج 12/ 549، ج 17/ 266،

ج 18/ 90، 91، 446، 452، 453، 458، 463، 464، 466، 467، 469، 470، 471، 472، 473، 476، 477، 478، 479، 481، 482، 483، 485، 486، 488، 489، 491، 492، 493، 495، 497، 498، 499، 502، 503، 505، 506، 507، 508، 512، 520، ج 21/ 183، 187، 198

المسیب/ ج 4/ 321

المسیب بن نجیه/ ج 3/ 40، 41، 228

المسیب بن واضح/ ج 6/ 230، 258

المسیح- عیسی بن مریم علیهما السّلام

مسیحا الفسوی/ ج 3/ 25

مسیلمه/ ج 12/ 418

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:312

مشبّر/ ج 5/ 11/ 21، 22، 24، 28، 30، 40، 327، 418

مشفق الکاشانی/ ج 23/ 55

المشهدی/ ج 20/ 195

المصادف/ ج 7/ 161

مصطفی بن عبد اللّه المدرس/ ج 23/ 257

مصطفی بن علی/ ج 24/ 253

السید مصطفی بهشتی/ ج 23/ 207

مصطفی التوفیقی البروجنی/ ج 23/ 77

السید مصطفی حسن الرضوی/ ج 23/ 262

مصطفی الخمیس/ ج 23/ 161

مصطفی الدمیاطی/ ج 10/ 223

مصطفی رشدی/ ج 3/ 359

السید مصطفی السجادی/ ج 23/ 127

مصطفی شریعت الأصفهانی/ ج 23/ 140

مصطفی الصالحی/ ج 23/ 124

مصطفی غریب شاه/ ج 23/ 205

السید مصطفی الفاطمی/ ج 23/ 175

مصطفی المحدثی الخراسانی/ ج 23/ 243

مصطفی المحمدی الأهوازی/ ج 23/ 108، 197 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 312 فهرس الأعلام ..... ص : 47

طفی مسجد جامعی/ ج 23/ 178

مصطفی المهاجر/ ج 23/ 144

السید مصطفی مهدجو/ ج 23/ 139

السید مصطفی الموحد القزوینی/ ج 23/ 271

مصعب/ ج 19/ 419

مصعب بن سلام/ ج 2/ 123، 295، ج 8/ 52، 262

مصعب بن شیبه/ ج 18/ 37، 143

مصعب بن عبد اللّه بن مصعب الزبیری/ ج 6/ 155، 156، ج 14/ 53، ج 15/ 203، ج 18/ 322، 336

مصعب بن عمیر/ ج 6/

176

مصعب بن مبارک/ ج 8/ 194

مصعب بن محمد/ ج 22/ 605

مصعب بن المقدام/ ج 8/ 193، ج 12/ 77

مصعب الزبیری/ ج 3/ 103

مصقع بن الحارث/ ج 17/ 27

مصقله القمی/ ج 8/ 157

مضر/ ج 1/ 284

مطرف بن عبد اللّه/ ج 16/ 108

مطرف بن مازن/ ج 8/ 385

مطعم بن عدی/ ج 21/ 407

المطلب/ ج 17/ 101

المطلب بن زیاد/ ج 8/ 236، 283، ج 20/ 75

المطلب بن شعیب الأزدی/ ج 8/ 268، ج 18/ 497

المطلب بن عبد اللّه بن حنطب/ ج 6/ 111

المطلبی/ ج 23/ 288

المطهر بن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 9/ 302

مطهره الأمینی/ ج 23/ 79

المطیب بن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 185

مطیر/ ج 22/ 517

مطیر بن محمد/ ج 19/ 144

مطیّن/ ج 4/ 263، ج 7/ 295، ج 24/ 232

المظفر/ ج 19/ 145

المظفر بن أحمد/ ج 7/ 35، 247، ج 8/ 145، ج 16/ 233، ج 18/ 83، ج 19/ 240، 439، ج 20/ 471، ج 21/ 446

المظفر بن جعفر بن المظفر العلوی/ ج 6/ 259

المظفر بن جعفر السمرقندی/ ج 10/ 191

مظفر بن یونس/ ج 22/ 77

مظفر الحاجیان الحسین آبادی/ ج 23/ 204

مظفر حسین الجونپوری/ ج 23/ 277

السید مظفر حسین الزیدی/ ج 23/ 177

المظفر العلوی/ ج 2/ 305، ج 17/ 38، 52، ج 19/ 114

مظفر علی خان إله آبادی/ ج 23/ 172

المظفری/ ج 12/ 102، 137، 274

معاذ بن جبل/ ج 1/ 207، 209، 245، ج 2/ 61، ج 4/ 262، ج 6/ 185، ج 8/ 216، ج 9/ 26، 30، ج 10/ 143، 148، 149، 311، ج 11/ 139، ج 12/ 311، 457، 470، ج 14/ 62، 110، ج 17/ 70،

ج 18/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:313

181، 182، ج 24/ 42، 43، 252

معاذ بن کثیر/ ج 20/ 176، 262

معاذ بن المثنی/ ج 5/ 111، ج 17/ 349، ج 24/ 191

معاذ بن معاذ/ ج 6/ 118، 119، 185، ج 8/ 177، ج 24/ 128، 250، 251

معاذ بن هشام/ ج 8/ 279

معاذ بن یوسف/ ج 8/ 145، ج 17/ 288، ج 19/ 240، ج 20/ 326، 471، ج 21/ 597، ج 22/ 419

معاذه (أم سعد بن معاذ)/ ج 2/ 21، ج 4/ 306، 435، ج 9/ 311

معاذ الفراء/ ج 5/ 74

المعافی بن زکریا/ ج 2/ 61، ج 3/ 112، ج 6/ 215، ج 18/ 251، ج 19/ 117، ج 24/ 170

معاویه بن أبی سفیان/ ج 1/ 169، ج 2/ 190، 191، 203، ج 3/ 81، 92، 121، 321، ج 5/ 161، 168، 209، 371، ج 6/ 12، 14، 15، 17، 18، 42، 43، 63، 84، 88، 95، 97، 98، 113، 114، 144، 146، 148، 153، 166، 172، 214، 215، 259، 264، 266، 268، 269، 270، 274، 275، 276، 277، 284، 287، 292، 294، 295، 326، 340، ج 7/ 45، 51، 212، 219، 252، 292، 296، 349، ج 8/ 118، 119، 330، ج 9/ 19، 82، 201، 202، 244، 246، 344، 345، ج 10/ 107، 125، 130، 131، 132، 133، 193، 205، 214، ج 11/ 10، 28، 29، 64، 69، 117، 121، 136، 137، 165، 173، 193، 196، 228، ج 12/ 68، 165، 170، 242، 265، 305، 323، 380، 488، 489، 493، 500، 512، 514، 522، 533، 537، 554، 560، ج 13/ 10، 99، 126، 151، ج

14/ 64، 144، 147، ج 15/ 28، ج 17/ 51، 353، 98، 99، 429، 430، 436، 440، 447، 510، 511، ج 18/ 10، 17، 19، 73، 132، 208، 211، 239، 249، 294، ج 21/ 238، 293، 443، ج 19/ 12، 13، 16، 17، 21، 25، 40، 41، 54، 56، 57، 101، 111، 114، 124، 138، 150، 155، 325، 366، 381، 420، 491، 509، ج 20/ 26، 149، 160، 176، 224، 253، 270، 351، 411، 473، ج 21/ 61، 87، 192، 216، 217، 218، 259، 294، ج 24/ 242

معاویه بن أبی مرزد/ ج 6/ 118، 156، 218

معاویه بن إسحاق/ ج 7/ 284، ج 22/ 442

معاویه بن ثعلبه/ ج 3/ 98

معاویه بن شریح/ ج 8/ 96، ج 17/ 279، ج 20/ 498

معاویه بن صالح/ ج 6/ 197

معاویه بن عبد اللّه بن جعفر الطیار/ ج 7/ 145

معاویه بن عمار/ ج 2/ 289، ج 6/ 81، ج 9/ 67، ج 12/ 555، ج 16/ 109، ج 17/ 403، ج 18/ 310، ج 19/ 12

معاویه بن عمر/ ج 4/ 260، 263، 268، 290

معاویه بن عمرو/ ج 2/ 149، ج 24/ 198، 200

معاویه بن قره/ ج 6/ 228، 255

معاویه بن هشام/ ج 5/ 226، ج 7/ 295، 296، ج 9/ 46، ج 12/ 116، 146، ج 17/ 261، ج 19/ 55، ج 21/ 443

معاویه بن وهب/ ج 4/ 158، ج 5/ 75، ج 7/ 81، 263، ج 16/ 71، 89، ج 17/ 21، 203، ج 20/ 110

معاویه بن یزید/ ج 6/ 287، 348، ج 17/ 35

معاویه بن یزید بن معاویه/ ج 21/ 266

معبد/ ج 2/ 257

معبد بن عمرو البصری/ ج 3/

371، ج 4/ 148، ج 20/ 331

معتب/ ج 7/ 161

المعتزلی/ ج 10/ 269، 367، ج 14/ 175

المعتصم العباسی/ ج 12/ 109، 323، 533

المعتضد باللّه/ ج 6/ 340، ج 12/ 100، 109، 162، 241، 533

المعتمد العباسی/ ج 12/ 411

المعتمر بن سلیمان/ ج 3/ 52، ج 8/ 275، ج 20/ 448

معد/ ج 1/ 284

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:314

معدان بن سنان/ ج 8/ 386، 387، ج 14/ 42

معروف الحسنی/ ج 2/ 88، ج 4/ 214

معز الدوله/ ج 12/ 560، ج 13/ 10، 28، ج 20/ 190

المعز لدین اللّه/ ج 21/ 466

معشر بن المثنی/ ج 5/ 174

معصومه الأکبری/ ج 23/ 120

معصومه العیوضی/ ج 23/ 77

معقل بن یسار/ ج 3/ 66، 67، 70، 72، 83، 351، ج 8/ 61، 377، ج 9/ 19، 105، 199، ج 14/ 13، 40

معقل القرمیسینی/ ج 5/ 247

معلم بن إبراهیم/ ج 4/ 377

المعلی/ ج 17/ 21، ج 20/ 162، ج 22/ 44، 104، 152

معلی بن أسد/ ج 18/ 89

معلی بن خنیس/ ج 7/ 212، 234، 305، ج 8/ 347، ج 14/ 157، ج 19/ 66، 107، 304، 309، 314، ج 20/ 178، ج 22/ 163

معلی بن عبد الرحمن/ ج 6/ 228، 229، 230

معلی بن محمد/ ج 1/ 211، ج 3/ 150، 151، 178، ج 5/ 73، 74، 242، ج 7/ 132، 134، 263، 267، ج 8/ 87، 339، 399، ج 9/ 326، ج 11/ 122، ج 18/ 116، 216، 293، ج 21/ 90، 243

معلی بن مهدی/ ج 5/ 113، ج 20/ 48، 49

معمر/ ج 3/ 45، 72، 73، 77، ج 4/ 377، ج 5/ 262، ج 6/ 75، 80، 124، 180، ج 8/

194، 195، 255، ج 9/ 163، 175، ج 10/ 85، 86، 90، ج 11/ 147، 153، 154، 155، ج 12/ 187، 188، 199، ج 13/ 41، 44، 402، ج 14/ 72، 113، ج 15/ 181، 268، 298، 301، 319، ج 17/ 209، 217، 349، 514، ج 19/ 266، 432، 500، 565، ج 20/ 193، 230، ج 21/ 251، 509، ج 24/ 291

معمر بن أبی خیثم/ ج 20/ 371

معمر بن خلاد/ ج 6/ 107، ج 7/ 187، 188

معمر بن راشد/ ج 1/ 261، ج 18/ 240، 287، ج 20/ 226، ج 22/ 136

معمر بن زائده/ ج 20/ 225

معمر بن المثنی/ ج 5/ 208

معن بن عدی/ ج 10/ 122

معن بن عیسی/ ج 4/ 211

معیقب/ ج 10/ 301

المعین بن المتوکل/ ج 7/ 212، 305

المغازی/ ج 14/ 366

المغامس الحلی/ ج 7/ 57، ج 13/ 121، ج 14/ 178

المغربی/ ج 8/ 376، ج 20/ 451

المغنیساوی/ ج 11/ 120

المغیره/ ج 6/ 189، ج 12/ 519، 531، ج 14/ 64، ج 15/ 330، ج 20/ 100، 157

المغیره بن أبی العاص/ ج 2/ 202، 283، 284، 285، 286، ج 8/ 12، 20، 81، 372

المغیره بن سعید/ ج 20/ 275، 278، ج 22/ 137

المغیره بن شعبه/ ج 5/ 406، 407، ج 6/ 144، ج 7/ 353، ج 9/ 26، 31، 37، ج 10/ 143، 148، 151، 157، 223، 226، 244، 276، 304، 305، 307، 309، 345، 356، 361، ج 11/ 9، 14، 16، 20، 29، 64، 69، 87، 173، 180، 197، 253، ج 14/ 144، ج 15/ 28، ج 19/ 56

المغیره بن عبد الرحمن/ ج 16/ 96، ج 24/ 200

المغیره بن عبد اللّه/ ج

11/ 51

المغیره بن محمد/ ج 3/ 141، 246، ج 18/ 213، 335، ج 19/ 41، ج 22/ 28، 88

المغیره بن مسلم/ ج 5/ 112

المغیره بن نوفل/ ج 16/ 184، 235، ج 18/ 111

المفضل/ ج 20/ 399، 414

المفضل بن صالح/ ج 3/ 71، ج 6/ 137، ج 12/ 260، ج 13/ 125

المفضل بن عمر/ ج 1/ 214، 219، 233، 247، 248، 318، 329، ج 2/ 169، 172، ج 3/ 20، 71، ج 4/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:315

240، ج 5/ 128، 142، 276، 407، 414، 415، 422، ج 7/ 308، ج 8/ 61، 400، ج 9/ 22، 203، 212، 237، 289، 290، 294، 335، 354، ج 10/ 102، 134، 135، 138، 262، ج 11/ 11، 70، 118، 142، 182، 199، 200، 212، 262، 263، 264، ج 12/ 159، 173، 180، 192، 193، 339، 383، 445، ج 13/ 53، 159، ج 14/ 11، 25، ج 15/ 21، 166، 167، 303، ج 16/ 110، 195، ج 17/ 445، 458، 500، ج 18/ 127، 189، 211، 242، 252، 441، ج 19/ 81، 83، 93، 106، 115، 139، 233، 327، 352، ج 20/ 170، 172، 189، 233، 351، 410، 412، 511، 514، 515، 521، ج 21/ 47، 48، 243، 308، 324، 350، 359، 578، ج 22/ 44، 45، 84، 168، 249، 281، 412، 415، ج 24/ 17، 86، 88، 153، 179

المفضل بن محمد/ ج 20/ 238

المفضل بن محمد ابن أخت عبد الرزاق/ 314

المفضل بن محمد الجعفری/ ج 24/ 270

المفضل بن محمد الجعفی/ ج 7/ 120، ج 18/ 210، ج 22/ 144

المفضل الجندی/ ج 4/ 314

المفضل الکرمانی/ ج 21/ 308

مفلح/

ج 10/ 373

مفلح الصیمری/ ج 11/ 18، 80، ج 14/ 178، ج 20/ 150، 187، 188

المفید (محمد بن محمد بن النعمان)/ ج 1/ 209، 245، ج 2/ 114، 118، 265، ج 3/ 68، 146، ج 4/ 15، 33، 40، 53، 64، 65، 66، 67، 68، 70، 71، 77، 228، 244، 311، 351، 384، ج 5/ 12، 55، 59، 115، 160، 162، 172، 224، 251، 269، 284، 290، 342، 346، 356، 363، 366، 368، 391، 403، 409، ج 6/ 117، 169، 170، 309، 326، 356، 357، ج 7/ 88، 121، 124، 135، 183، 184، 210، 213، 224، 271، 309، 320، 339، 342، 343، ج 8/ 259، 317، 382، ج 9/ 33، 59، 215، ج 10/ 40، 108، 112، 119، 244، 356، 358، ج 11/ 70، 219، ج 12/ 169، 170، 172، 332، 360، 415، 499، 553، 565، ج 13/ 10، 14، 15، 25، 26، 73، 87، 128، 171، ج 14/ 16، 76، 122، 228، 288، 353، ج 15/ 139، 150، 234، ج 16/ 74، 188، ج 17/ 61، 453، ج 18/ 160، 249، 256، 264، 266، 293، 310، ج 19/ 12، 14، 19، 22، 47، 54، 68، 70، 112، 114، 130، 133، 134، 201، 333، 343، 375، 435، 492، 494، 528، 536، 551، 552، 553، 570، ج 20/ 23، 44، 63، 83، 150، 158، 182، 183، 186، 197، 238، 239، 275، 286، 332، 382، 394، 395، 406، 407، 415، 437، 464، ج 21/ 44، 56، 61، 65، 69، 91، 133، 177، 421، 437، 446، 450، 475، 476، ج 22/ 9، 28، 38، 97، 172، 192، 197،

258، 346، 360، 369، 372، 431، 514، ج 23/ 148، 149، ج 24/ 173، 236، 246، 283

السید مفید الملتجی الخلخالی/ ج 23/ 76

المفید النیشابوری/ ج 19/ 240، ج 21/ 273، 600، ج 22/ 438، ج 23/ 32

المقاتل/ ج 5/ 418، ج 12/ 358، ج 19/ 84، 225، 505، 556، 570، ج 20/ 283، 306، 312، ج 21/ 17، ج 22/ 57، 140، 149، ج 24/ 73

المقبری/ ج 6/ 167، ج 8/ 272، 329، ج 9/ 270، 292، ج 17/ 420

مقبول أحمد الدهلوی/ ج 23/ 115

مقبول أحمد النوکانوی/ ج 23/ 186

المقتدر/ ج 12/ 109، 533

المقداد بن الأسود الکندی/ ج 1/ 171، 180، ج 2/ 278، 299، ج 3/ 108، 130، 190، 328، 346، ج 4/ 203، 223، 250، 253، ج 5/ 301، 302، 303، ج 6/ 184، ج 8/ 13، 16، 21، 23، 69، 74، 130، 209، 241، 255، 292، 332، 354، 355، 395، ج 9/ 12،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:316

13، 14، 26، 28، 74، 90، 96، 113، 132، 144، 164، 246، 247، 249، 254، 255، 293، 297، 299، 342، ج 10/ 11، 103، 111، 130، 143، 145، 149، 150، 152، 153، 154، 175، 179، 181، 182، 184، 187، 194، 199، 203، 210، 231، 243، 252، 253، 276، 278، 279، 359، 361، ج 11/ 18، 27، 77، 78، 102، 117، 131، 135، 136، 138، 144، ج 12/ 298، 548، ج 13/ 119، 172، ج 14/ 12، 25، 29، 222، 224، 231، 234، 239، 246، 259، 264، 266، ج 15/ 90، 92، 146، 148، 151، 152، 156، 157، 158، 165، 173، 204، 224، 243، 246،

249، 252، 254، 258، 262، 267، 279، 291، 292، 300، 304، 305، 308، 309، 318، 333، ج 16/ 29، 276، 277، 279، 281، 284، 291، ج 17/ 80، 91، 112، 143، 202، 238، 239، 243، 263، 271، 277، 281، 317، 323، 324، 327، 339، 340، 346، 430، 451، ج 18/ 203، ج 19/ 44، 141، 208، 231، 237، 327، 398، 488، ج 20/ 15، 85، 246، 478، 551، ج 21/ 492، 493، 502، 503، 517، 522، 523، 575، 585، ج 22/ 96، ج 23/ 15، ج 24/ 18، 250، 278

مقداده/ ج 19/ 231

المقداد السیوری/ ج 10/ 234

مقدام بن معدی کرب/ ج 6/ 166، 167

المقدس الأردبیلی أحمد الأردبیلی

المقدسی/ ج 6/ 147، ج 10/ 31، 62، 79، 120، 370، ج 11/ 43، 119، 152، 178، 237، ج 12/ 163، ج 14/ 175، ج 15/ 220، ج 20/ 205، ج 24/ 225

المقدسی الحنبلی/ ج 5/ 28، 53

المقدسی الشافعی/ ج 2/ 121، ج 3/ 279، ج 4/ 18، 84، 363، 522، ج 5/ 81

المقدوده/ ج 3/ 108، ج 9/ 254، 255، ج 17/ 239، 281، ج 21/ 591

مقرب علی خان الحسینی الزائر/ ج 23/ 93

السید مقرب علی النقوی/ ج 23/ 33، 275

المقری/ ج 20/ 196

المقریزی/ ج 2/ 241، 258، ج 4/ 370، ج 7/ 313، ج 8/ 318، 319، ج 9/ 317، ج 12/ 16، 30، 38، 54، ج 19/ 161، ج 21/ 151، 423

مقسّم/ ج 16/ 248

المقلد بن غالب/ ج 1/ 215، ج 9/ 267، ج 18/ 70، ج 19/ 336

مقیس بن صبابه/ ج 2/ 267

المکتب/ ج 7/ 281، ج 19/ 131

المکتفی/ ج 12/ 100، 109، 533

مکثر القاسمی/

ج 17/ 84

مکحول/ ج 1/ 273، 299، ج 3/ 173، ج 4/ 472، ج 19/ 254، 427، ج 21/ 251، 363، ج 22/ 136

مکحول بن إبراهیم/ ج 7/ 130، 150، ج 18/ 184، 214

مکرمه/ ج 14/ 341، ج 20/ 132

مکمل الغفاری/ ج 17/ 512

المکی/ ج 20/ 545

المکی بن محمد/ ج 5/ 174

المکی بن مروک الأهوازی/ ج 2/ 290، ج 9/ 69، ج 17/ 402

ملا حاجی الشوشتری (الفائز)/ ج 23/ 277

الملا علی القاری علی القاری

ملایه حدهن/ ج 23/ 144

ملحان/ ج 22/ 211

ملحان بن سلیمان/ ج 20/ 58

الملطاوی/ ج 14/ 109

الملطی الشافعی/ ج 10/ 112، ج 11/ 49، 197، ج 12/ 548، ج 15/ 12، 28

ملک/ ج 1/ 284

ملک بلخ/ ج 21/ 484، 485، 486

الملک بن علی (أبو عمر)/ ج 24/ 270

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:317

ملک الحبشه/ ج 17/ 288، 453، ج 19/ 209، 242، ج 21/ 598

ملک شاه السلجوقی/ ج 10/ 178، 179، 245، ج 11/ 39، ج 12/ 170، 358، 359، ج 20/ 152، 211

الملک الصالح/ ج 19/ 394

الملک الصنوبری/ ج 19/ 365

ملک محمد الدین/ ج 23/ 127

الملک المظفر (صاحب الیمن)/ ج 2/ 190

الملک المعروف بمولی الحسین بن علی علیه السّلام/ ج 5/ 275

ملک الموت عزرائیل

الملکی التبریزی/ ج 19/ 494، 557

ملوک الکراجی/ ج 23/ 238

ملیکه بنت یشوعا بن قیصر ملک الروم/ ج 7/ 201

المناوی/ ج 2/ 127، ج 4/ 30، 31، ج 5/ 310، ج 12/ 245، ج 15/ 334، ج 18/ 111، 401، 402، 403، 374، 500، ج 19/ 161، ج 20/ 297، ج 21/ 258، ج 24/ 36، 37، 53، 105، 206، 255، 257، 267

منبع الحجاج/ ج 20/ 43

منبّه بن عثمان/

ج 19/ 102، 110

المنتصر/ ج 20/ 261، 262

المنتصر العباسی/ ج 12/ 489، 513

المنتهی بن أبی زید الحسینی/ ج 20/ 195

المنتصر بن نصر/ ج 22/ 167

منجاب بن الحارث/ ج 6/ 228، 255

منجح بن ریاح/ ج 2/ 272

المنجد/ ج 4/ 98

المنحل بن جمیل/ ج 18/ 265

مندل بن علی العنزی/ ج 3/ 61، ج 8/ 165، 221

المندری/ ج 6/ 143

مندیل بن علی البحرانی الأوالی/ ج 23/ 103

المنذر/ ج 20/ 164

المنذر بن محمد/ ج 19/ 52، 509، ج 21/ 176، 357، ج 22/ 79

المنذر بن محمد القابوسی/ ج 6/ 32، ج 12/ 115، ج 17/ 27، 28

المنذر بن ثعلبه/ ج 3/ 35، 356، ج 4/ 183، 192، 297

المنذر بن الضحضاح/ ج 2/ 43

المنذر بن محمد/ ج 18/ 460، 509

المنذر بن محمد اللخمی/ ج 8/ 69

المنذر بن محمد المنذر/ ج 8/ 68، 107

المنذر بن یعلی/ ج 9/ 131، 132

المنذر الثوری/ ج 5/ 48، ج 7/ 286، 287، 288، ج 24/ 34، 40

المنذر الشراک/ ج 1/ 209، ج 2/ 61، ج 18/ 182

المنصور/ ج 5/ 52، 53، 143، ج 6/ 83، 125، 129، ج 21/ 37، ج 22/ 101، 165، 167، 601

المنصور باللّه (أبو محمد)/ ج 4/ 238

المنصور بن إبراهیم/ ج 4/ 529

المنصور بن أبی أحمد/ ج 21/ 89

المنصور بن أبی الأسود/ ج 6/ 232، 249، 250، 251، ج 17/ 39، 93، ج 18/ 37

المنصور بن أبی مزاحم/ ج 8/ 122، ج 14/ 350

المنصور بن أحمد بن محمد/ ج 3/ 235

المنصور بن جمهور/ ج 7/ 331

المنصور بن حازم/ ج 7/ 82

المنصور بن الحسن/ ج 8/ 314

المنصور بن الحسین الآبی الوزیر/ ج 3/ 115، ج 13/ 170، 391، 407، ج 14/ 46،

ج 18/ 103

المنصور بن زاذان/ ج 6/ 124

المنصور بن الزبرقان/ ج 7/ 306

المنصور بن صدقه/ ج 18/ 391، 394، 399، ج 19/ 284، 287، ج 20/ 108

المنصور بن العباس/ ج 9/ 111، ج 18/ 420، ج 20/ 515، ج 21/ 91، 227

المنصور بن عبد اللّه بن خالد/ ج 7/ 300

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:318

المنصور بن عمرو/ ج 7/ 195

المنصور بن مزاحم/ ج 14/ 366

المنصور بن معمر/ ج 5/ 52

المنصور بن یونس البهوتی/ ج 15/ 246

المنصور البیات/ ج 23/ 277

المنصوره جوکار/ ج 23/ 162

المنصوره الصالحی/ ج 23/ 79

المنصوره میان دربندی/ ج 23/ 245

المنصوره میر عبد اللهی/ ج 23/ 157

السید المنصور الحسینی الدشتی/ ج 23/ 210

المنصور الحلاج/ ج 20/ 65

المنصور الدوانیقی/ ج 1/ 262، ج 2/ 57، ج 3/ 52، 53، 59، 60، 62، 166، ج 4/ 535، ج 7/ 98، 99، 101، 102، 109، 110، 111، 115، 116، 117، 118، 119، 143، 159، 160، 212، 248، 249، 250، 259، 299، 305، ج 8/ 31، 116، 162، 177، 179، 180، 370، ج 10/ 293، ج 12/ 100، 109، 306، 323، 336، 381، 419، 488، 522، ج 17/ 72، 458، ج 18/ 55، 94، 103، 263، 310، 404، 448، 514، ج 19/ 101، 146، ج 20/ 26، 149، 181، 535، ج 24/ 90، 91، 94، 120، 137، 154، 246

المنصور القزاز/ ج 24/ 35، 73

المنصور الکریمیان/ ج 23/ 154، 155، 166

المنصور المتقی/ ج 23/ 244

المنصور (مولی الحسن بن علی علیه السّلام)/ ج 17/ 58، 83

المنصوری/ ج 18/ 384، ج 20/ 31، ج 24/ 176

المنصوری الشاعر/ ج 16/ 13، 79

المنصور الیهودی/ ج 19/ 521

السید منظور حسین البخاری/ ج

23/ 98

المنقری/ ج 22/ 64

المنکدر بن عبد اللّه/ ج 19/ 524، 525

منکر/ ج 20/ 140

المنهال/ ج 4/ 196، ج 5/ 52، 53، ج 6/ 239، 251، 257، ج 7/ 150، 195، 330، ج 8/ 106، 107، 113، 116، 117، ج 9/ 150، 151، ج 14/ 340، 349، 370، ج 18/ 72، 317، ج 21/ 15، 24، ج 19/ 68، 92، 99، 111، 113، ج 20/ 422

منیح/ ج 3/ 133، 264

منیره أکبر زاده/ ج 23/ 120

منیر المسعودی/ ج 23/ 197

المنیسی/ ج 4/ 178

منیع بن الحجاج/ ج 9/ 353، ج 11/ 266، ج 21/ 458، ج 24/ 72

السید مهدی آغا اللکنهوئی/ ج 23/ 93

السید مهدی آیه اللهی (دادور)/ ج 23/ 120، 122، 136، 206، 208، 266

مهدی الإبهامی/ ج 23/ 244

السید مهدی الأعرجی/ ج 10/ 220، ج 11/ 185، 286

مهدی الأفشاری/ ج 23/ 156

مهدی الإلهی القمشه ای/ ج 23/ 112، 114

مهدی الأمیری/ ج 23/ 117

مهدی الأنصاری/ ج 23/ 202، 218

السید مهدی الإیزدی الدهکردی/ ج 23/ 249

مهدی باباخانی/ ج 23/ 184

السید مهدی بحر العلوم/ ج 15/ 148، 198

السید مهدی بن الحارث الحسینی/ ج 1/ 227

مهدی بن سابق/ ج 3/ 181، ج 9/ 349، ج 12/ 515

مهدی بن محمد حسین الحسینی الفراهانی/ ج 23/ 267

مهدی بن المصطفی التفرشی/ ج 2/ 97

مهدی بن المنصور العباسی/ ج 1/ 169

السید مهدی بن نزار الحسینی/ ج 12/ 136، 146

مهدی الپوستی/ ج 23/ 151

مهدی الپیشوائی/ ج 23/ 155

مهدی تاج الدین/ ج 23/ 257

مهدیه الاحتشامی/ ج 23/ 154

مهدیه العابری/ ج 23/ 159

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:319

مهدی تقی نژاد/ ج 23/ 281

مهدی الجهانگیری/ ج 23/ 263

مهدی الجعفری/ ج 23/ 108، 113، 133، 215، 217، 262

مهدی الحائری المازندرانی/

ج 11/ 15، 59، 214

مهدی الحجار/ ج 19/ 368، 448، ج 23/ 237

السید مهدی الحسینی/ ج 23/ 83

مهدی الحسینیان القمی/ ج 23/ 153

السید مهدی الحلی/ ج 11/ 184، 281

مهدی حیدر زاده/ ج 23/ 292

مهدی الرحیمی/ ج 23/ 80، 280

السید مهدی الرضوی/ ج 23/ 163

مهدی الرفعتی/ ج 23/ 210

السید مهدی الروحانی/ ج 17/ 97

مهدی السعیدپور/ ج 23/ 156

السید مهدی سویج الموسوی البصری/ ج 23/ 232

السید مهدی الشجاعی/ ج 23/ 68، 72، 86، 137، 140، 168، 197، 231، 241، 247، 250، 252، 253، 268، 286، 293

السید مهدی شمس الدین/ ج 23/ 83، 291

السید مهدی الشیرازی (الحسینی)/ ج 11/ 298، ج 15/ 155، 277، ج 21/ 549، 567

السید مهدی صدر الحفاظی/ ج 23/ 134

مهدی الصفیاری/ ج 23/ 67

المهدی العباسی/ ج 7/ 119، 209، 248، 255، 256، 305، ج 8/ 116، 179، 180، ج 12/ 100، 109، 287، 306، 323، 336، 381، 419، 488، 489، 492، 513، 515، 522، 540، 541، ج 17/ 72، ج 18/ 404، ج 19/ 13، 59، 60، ج 20/ 13، 18، 26، 66، 67، 69، 70، 116، 167، 261، 266، 535، ج 24/ 73، 94، 246

مهدی عبد الحسین/ ج 23/ 70

مهدی عبد اللهی/ ج 23/ 105، 212

السید مهدی علی زاده/ ج 23/ 228

مهدی الغفوری ساداتیه (فقیر)/ ج 23/ 127

مهدی الفاتحی/ ج 23/ 183

مهدی الفاطمی/ ج 22/ 393

مهدی الفتوحی/ ج 23/ 216، 248

مهدی الفلوجی الحلی/ ج 11/ 185، 284

مهدی فرحزادی/ ج 23/ 205

مهدی القریشی/ ج 23/ 204

السید مهدی القزوینی الحلی/ ج 1/ 208

مهدی الکرجی/ ج 23/ 64

مهدی الکریمی/ ج 23/ 206

السید مهدی اللکنهوئی/ ج 23/ 96

مهدی مسئله گو القمی/ ج 23/ 276

السید مهدی الموسوی الجلادتی/ ج

23/ 108، 109، 270

مهدی المشایخی/ ج 23/ 205

مهدی نیک خو/ ج 23/ 273

مهدی نیلی پور/ ج 23/ 228

السید مهدی الهاشمی/ ج 23/ 214

مهدی الوحیدی الصدر/ ج 23/ 120، 121، 243، 284

مهدی الیزدی/ ج 23/ 196

مهرانگیز کوخکی/ ج 23/ 147

مهر بن عبد الملک/ ج 8/ 109

مهر حسین/ ج 23/ 115

مهرناز الرشیدپور/ ج 23/ 292

المهروانی/ ج 7/ 296

مهلائیل/ ج 1/ 284

مهنّا الخیامی/ ج 15/ 256

مهناز شعبان پور/ ج 23/ 102

مهیار الدیلمی/ ج 7/ 12، 38، ج 14/ 177، ج 20/ 149، 178، ج 21/ 549، 558

مهین/ ج 2/ 285

المورق العجلی/ ج 6/ 163

الموسوی/ ج 20/ 250

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:320

موسی/ ج 10/ 27، ج 18/ 142، 453

موسی بن إبراهیم/ ج 3/ 184، ج 4/ 305، 411، ج 14/ 347، ج 18/ 233، 246، ج 19/ 148، ج 20/ 421، 428، ج 21/ 317

موسی بن أبی سهل/ ج 6/ 75

موسی بن أبی عبد اللّه/ ج 14/ 55، ج 15/ 217

موسی بن إسماعیل/ ج 4/ 274، ج 6/ 72، ج 8/ 100، 358، ج 11/ 208، ج 17/ 356، 413، ج 20/ 334، 375، 466، ج 22/ 314، 591، ج 24/ 192

موسی بن إسماعیل بن موسی بن جعفر علیهم السّلام/ ج 20/ 238، 283، 530، ج 24/ 268، 269

موسی بن أعین/ ج 5/ 53

موسی بن أکیل/ ج 19/ 113

موسی بن أمین الحرانی/ ج 24/ 57

موسی بن أیوب/ ج 16/ 56، ج 22/ 578

موسی بن بکر/ ج 22/ 156

موسی بن بهلول/ ج 6/ 108، ج 17/ 334

موسی بن جعفر/ ج 2/ 182، ج 22/ 60

موسی بن جعفر بن أبی کثیر/ ج 17/ 58

موسی بن جعفر البغدادی/ ج 6/ 259، ج

19/ 114، 309

موسی بن الحسن النسائی/ ج 24/ 191

محمد بن خالد/ ج 19/ 294

موسی بن داود/ ج 5/ 113، 331، ج 10/ 25، 90

موسی بن زکریا/ ج 5/ 174، 207، 317، ج 10/ 93، 97

موسی بن زیاد/ ج 22/ 60

موسی بن سعدان/ ج 5/ 263، ج 24/ 281

موسی بن سعید/ ج 12/ 116، 363

موسی بن سعید الفراء/ ج 5/ 323

موسی بن سنان الجرجانی/ ج 7/ 231

موسی بن سهل بن کثیر/ ج 18/ 467

موسی بن صالح/ ج 7/ 209، 259

موسی بن صهیب/ ج 24/ 127، 232

موسی بن طریف/ ج 19/ 113

موسی بن طلحه/ ج 24/ 188، 192، 193، 197، 198، 199، 205

موسی بن عبد ربه/ ج 18/ 415، ج 21/ 465

موسی بن عبد الرحمن/ ج 5/ 386، ج 16/ 108، ج 17/ 367، 418

موسی بن عبد العزیز/ ج 18/ 89

موسی بن عبد اللّه بن الحسن/ ج 7/ 161، ج 13/ 130، ج 15/ 126، 148، 209، 210، ج 18/ 90، 214، ج 19/ 281، ج 20/ 150، 186، 187، 529، ج 21/ 174، 211، ج 22/ 322

موسی بن عبد اللّه بن محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 5/ 386

موسی بن عبد اللّه الجشمی/ ج 3/ 181

موسی بن عبد اللّه الموصلی/ ج 2/ 37، ج 8/ 67

موسی بن عثمان الحضرمی/ ج 6/ 182

موسی بن عطیه/ ج 18/ 236، 237، 238، 239

موسی بن عقبه/ ج 9/ 198، ج 19/ 180، ج 24/ 193

موسی بن علی/ ج 4/ 508، 537، ج 15/ 256، 323، ج 16/ 229

موسی بن علی بن رباح/ ج 18/ 89

موسی بن علی بن موسی/ ج 18/ 379، ج 20/ 25

موسی

بن علی بن موسی بن عبد الرحمن المحاربی/ ج 21/ 354

موسی بن علی القریشی/ ج 3/ 172

موسی بن عمر/ ج 5/ 263، ج 7/ 81، ج 15/ 183، ج 20/ 110

موسی بن عمران/ ج 6/ 134، ج 9/ 16، 24، 39، 60، 74، 75، 79، 107، 153، 231، 234، 261، ج 18/ 455، ج 20/ 89

موسی بن عمران/ ج علیه السّلام/ ج 1/ 258، 259، 263، 309، ج 3/ 90، 107، 193، 282، 390، ج 4/ 274، 485، ج 5/ 43، 46، 63، 117، 122، 123، 126، 218، 231، 418، ج 6/ 239، 259، 275، 324، 338، ج 7

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:321

/ 167، 169، 170، 173، 213، 217، 222، 307، 328، ج 8/ 12، 61، 97، 160، 166، 213، 233، 256، 295، 305، 309، 341، 386، ج 10/ 125، 137، 194، 255، 259، ج 11/ 49، 259، ج 12/ 87، 191، 124، ج 13/ 69، 106، 165، 182، 326، 339، ج 17/ 12، 67، 68، 70، 71، 72، 78، 79، 222، 285، 390، 445، 449، ج 18/ 20، 61، 96، 100، 103، 113، 114، 130، 189، 197، 214، 292، ج 19/ 14، 29، 66، 516، 521، 542، 561، ج 20/ 15، 87، 470، 542، 544، ج 21/ 234، 236، 241، 272، 275، 304، 312، 333، 377، 378، 466، 594، ج 22/ 145، 202، 286، 321، 437، 452، 540، 554، 581، 597، ج 24/ 58، 126، 184، 229، 233، 243، 275، 298

موسی بن عمران الراوی/ ج 8/ 41، ج 11/ 55، 205، ج 15/ 317، ج 19/ 281

موسی بن عمران النخعی/ ج 6/

238، ج 9/ 329، ج 13/ 32، ج 14/ 17، 18، ج 17/ 45، ج 21/ 107

موسی بن عمر بن یزید/ ج 15/ 278

موسی بن عیسی/ ج 1/ 214، 221، 307، ج 13/ 190، 331، ج 14/ 72

موسی بن عیسی بن عبد الرحمن/ ج 1/ 306

موسی بن القاسم/ ج 7/ 100، 130، 131، ج 19/ 549، ج 20/ 124، 125، ج 22/ 54

موسی بن قیس الحضرمی/ ج 3/ 122، 357، 358

موسی بن المتوکل/ ج 13/ 184

موسی بن محمد/ ج 5/ 80، ج 18/ 197، ج 19/ 285، ج 22/ 64

موسی بن محمد الأشعری/ ج 2/ 172، ج 7/ 277

موسی بن محمد البسطامی/ ج 24/ 34

موسی بن محمد بن إبراهیم بن الحارث التیمی/ ج 6/ 141، 142

موسی بن محمد بن الحیان البصری/ ج 6/ 220

موسی بن محمد بن عبد الرحمن المحاربی/ ج 1/ 230، ج 2/ 34، 238

موسی بن محمد علی بن مراد الخراسانی الحائری/ ج 23/ 78، 178

موسی بن المهدی العباسی/ ج 12/ 306، 381، 419، 489، 513، 515، 522، 537

موسی بن نصیر/ ج 18/ 263، 303، 304

موسی بن النعمان/ ج 6/ 209، ج 20/ 63، 110

موسی بن المهدی العباسی/ ج 1/ 169

موسی بن هارون/ ج 5/ 104، 111، ج 9/ 201، ج 14/ 244، 266، ج 15/ 214، 216، ج 18/ 33، 89، 495، 497

موسی بن یعقوب/ ج 6/ 56، 75، 162، ج 17/ 341، ج 18/ 24، ج 19/ 70، 407، 471، ج 20/ 442، 448

موسی التلعکبری/ ج 3/ 195

موسی الجهنی/ ج 6/ 200، ج 22/ 531، 597

موسی الخسروی/ ج 23/ 56

موسی الزنجانی/ ج 12/ 173، 418

السید موسی الطباطبائی/ ج 23/ 206

موسی الطحّان/

ج 17/ 443

موسی العباسی/ ج 7/ 119

موسی العبسی/ ج 12/ 543

موسی الوجیهی/ ج 19/ 113

الموسوی/ ج 23/ 158

الموسوی الأفغانی/ ج 23/ 94

الموصلی/ ج 6/ 232

الموفق بن أحمد الخوارزمی- الخوارزمی

مولاه علی علیه السّلام/ ج 3/ 328، 339

مولی أم هانی/ ج 12/ 273

مولی جعفر/ ج 22/ 470، 471

مولی الحارث بن أمیه/ ج 2/ 222

المولی الرافعی/ ج 9/ 143

مولی عمار بن یاسر/ ج 3/ 23

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:322

مولی عمر بن عبد اللّه/ ج 8/ 319

موهوب بن أحمد بن إسحاق/ ج 2/ 243، ج 3/ 221

مویزز إسپیریتو سانتو/ ج 23/ 65

مهدی المازندرانی/ ج 6/ 77

میان أحمد/ ج 23/ 177

میترا عبد اللهی/ ج 23/ 64

میثم الأخلاقی/ ج 23/ 183، 204

میثم الأیوبی/ ج 23/ 223

میثم بن أسلم/ ج 18/ 310

میثم بن علی بن میثم البحرانی/ ج 13/ 171، 328، ج 16/ 182، 208، 209

میثم توکلی نیا/ ج 23/ 113

المیر جهانی- السید محمد حسن المیر جهانی

المیر خواند/ ج 2/ 129

میرزا آقا الولادی الوافی/ ج 23/ 115

المیرزائی القادیانی/ ج 23/ 80

میر علی محمدنژاد/ ج 23/ 86، 141، 182، 245، 276، 284

المیسره/ ج 7/ 236، ج 20/ 422

المیسره بن جعفر/ ج 8/ 107

المیسره بن حبیب/ ج 6/ 239، 251، 257، ج 8/ 106، 113، 116، 117، ج 14/ 340، 370، ج 19/ 92، ج 21/ 15، 24

المیسره بن الربیع/ ج 19/ 50، 99، 118

المیسره بن عبد اللّه/ ج 9/ 268، ج 19/ 342، ج 22/ 550

المیسره (غلام خدیجه علیها السّلام)/ ج 21/ 369، 378

میسون/ ج 7/ 252

میکائیل/ ج 1/ 133، 142، 280، 284، 323، ج 2/ 27، 36، 37، 44، 135، 214، 221، 295، 297، ج 3/ 13، 111، 133، 136،

162، 169، 183، 193، 197، 229، 235، 249، 255، 264، 266، 270، 272، 273، 277، 279، 284، 287، 289، 296، 311، 329، 347، 371، 378، 379، 409، ج 4/ 50، 131، 224، 244، 301، 302، 303، 304، 312، 331، 388، 409، 412، 505، 506، 514، 521، 522، 526، 536، ج 5/ 237، 295، 303، ج 6/ 12، 39، 68، 191، ج 7/ 318، 325، ج 8/ 9، 23، 26، 47، 90، 166، 197، 207، 245، 257، 351، 367، 370، 398، ج 9/ 10، 12، 45، 56، 58، 94، 128، 139، 219، 226، 233، 239، 241، 248، 282، 321، 322، 323، 324، 337، 338، 339، 356، 358، 359، 362، 364، ج 10/ 100، 170، ج 12/ 39، ج 14/ 77، 81، 167، ج 15/ 92، 106، 192، ج 17/ 109، 115، 121، 238، 241، 244، 295، 299، 351، 429، 434، 435، 436، 462، 502، 505، ج 18/ 359، ج 19/ 248، 320، 364، 385، ج 20/ 14، 76، 190، 281، 436، 534، ج 21/ 72، 518، 523، ج 22/ 12، 76، 288، 321، 411، ج 24/ 11، 59، 78، 90، 131، 133، 182، 279

میکائیل الأحمدی/ ج 23/ 119، 233

میمون بن مهران/ ج 3/ 203، 205، ج 4/ 398، 511، 512، ج 9/ 188، ج 10/ 348، ج 17/ 310، 311

میمونه/ ج 9/ 317، ج 24/ 250

میمونه بنت الحارث/ ج 17/ 126، 130، 135

میمونه بنت موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

میمونه (زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله)/ ج 6/ 184، ج 8/ 72، 177، ج 21/ 369، 375، 603، 604

میمون الهاشمی/ ج 24/ 246،

247

میناء بن أبی مینا/ ج 6/ 204، 205، 209

میناء (مولی عبد الرحمن بن عوف)/ ج 20/ 110، ج 24/ 235، 236

مینو فضلی نژاد/ ج 23/ 48، 389

نائل بن نجیح/ ج 3/ 246، ج 7/ 233، ج 13/ 184، 238، ج 22/ 28، 88

النابلسی/ ج 24/ 123

الناجی الجزائری/ ج 14/ 118، 148، 166

نادر الفضلی/ ج 23/ 75، 77، 117، 134، 166

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:323

ناد علی الکربلائی/ ج 23/ 209

نازیلا و لیوا/ ج 23/ 102

الناشی الشاعر/ ج 7/ 12، 43، 71، ج 22/ 431

الناصبی صاحب الحانوت/ ج 22/ 507، 508، 509

ناصح أبو عبد اللّه/ ج 14/ 38

ناصر الاطروش/ ج 7/ 208، 250

ناصر الباقری البیدهندی/ ج 23/ 253

ناصر بن أبی المکارم المطرزی/ ج 1/ 215، ج 6/ 58، 134، ج 8/ 41، ج 11/ 55، 205، ج 13/ 32، ج 14/ 18، ج 18/ 113، 455، ج 19/ 281، ج 20/ 89، ج 24/ 269

ناصر بن سهل/ ج 19/ 405، 407

ناصر بن محمد/ ج 3/ 84، ج 8/ 162، 235

ناصر بن محمد بن أبی الفتح/ ج 20/ 394

ناصر بن المکارم/ ج 21/ 107

السید ناصر حسین الهندی/ ج 3/ 331، 396، ج 7/ 341، 345، 348، 352، ج 10/ 199، ج 11/ 181، 255، ج 12/ 476

ناصر الحسینیان/ ج 23/ 13

ناصر الدین الأنصاری القمی/ ج 23/ 48، 240

ناصر الدین شاه القاجار/ ج 22/ 491

ناصر الشهیدی/ ج 23/ 64، 77، 267

الناصر العباسی/ ج 2/ 190، 193

ناصر المظلوم/ ج 23/ 211

ناصر المکارم الشیرازی/ ج 23/ 75، 119، 120، 121، 124، 129، 143، 155، 160، 161، 184، 229، 233، 252، 276

ناصر النادری/ ج 23/ 82، 248

ناصر النجفی/ ج 23/ 71

ناظم

أمیر چناری/ ج 23/ ناطق/ ج 23/ 182

نافع/ ج 2/ 21، ج 6/ 228، 229، 230، 231، ج 8/ 279، 280، 312، 334، 394، ج 16/ 108، ج 24/ 236

نافع بن أبی الحمراء/ ج 8/ 122، 133، 134

نافع بن أبی نافع/ ج 3/ 67، ج 8/ 61، 114، ج 14/ 40

نافع بن الأزرق/ ج 21/ 317

نافع بن جبیر/ ج 6/ 58، 85، 220

نافع بن یزید/ ج 6/ 221، ج 8/ 261، 276، 325، ج 14/ 364، 370، ج 19/ 70، ج 20/ 442

نافع (مولی ابن عمر)/ ج 17/ 72، 73، 230، 233

نافع (مولی عائشه)/ ج 10/ 311، 318

الناقد أبو الحسن أحمد بن عبد اللّه/ ج 5/ 257

ناهید الطیبی/ ج 23/ 284

نباته المدینی/ ج 16/ 106

النباطی البیاضی/ ج 2/ 177، 184، ج 6/ 160، ج 10/ 108، 113، 117، 204، 224، 246، 320، 342، ج 12/ 166، 248، 249، 276، 491، 494، 528، 557، ج 13/ 391، 411، ج 18/ 517، ج 19/ 110، 368، 442، ج 20/ 167، ج 21/ 134، 153، 154، 264

نبت/ ج 1/ 284

النبهانی/ ج 3/ 302، ج 4/ 61، 147، 358، ج 10/ 96، ج 13/ 32، ج 18/ 109، 110، 111، 125، ج 24/ 31، 36، 122، 123، 129

النبوی جبر السراج/ ج 23/ 152

نبیط بن شریط/ ج 16/ 238

نثیله/ ج 6/ 88

النجاد/ ج 4/ 334

نجبه/ ج 3/ 194، ج 12/ 180

نجده بن عامر الحروری/ ج 12/ 369، 475

النجفی المرعشی/ ج 23/ 61، 112، 269

نجم/ ج 17/ 125، 176، ج 21/ 584 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 323 فهرس الأعلام ..... ص : 47

م الدین/ ج 18/ 384

نجم الدین

جعفر العسکری الطهرانی/ ج 23/ 63، 126، 138، 218، 256

نجم الدین محمد بن محمد/ ج 19/ 405، 407

نجمه (أم الإمام الرضا علیه السّلام)/ ج 5/ 181، ج 9/ 258

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:324

السید نجیب الدین/ ج 23/ 256

نجیّه/ ج 18/ 190

نجید (امرأه عمران بن الحصین)/ ج 8/ 72

ن. حقجو/ ج 23/ 137

النحوی/ ج 6/ 105

النخعی/ ج 11/ 45، 55، 84، ج 12/ 498، ج 14/ 269، ج 15/ 189، ج 16/ 188، ج 18/ 455، ج 19/ 81، 280، ج 20/ 40، 89، 384، ج 21/ 107، 349، ج 22/ 280

الندوی/ ج 5/ 194، 325

نذیر علی الأنصاری/ ج 23/ 223

النراقی/ ج 10/ 267

نرجس (أم الإمام المهدی علیه السّلام)/ ج 5/ 181، ج 7/ 104، ج 7/ 207، 203، 204، ج 9/ 258، ج 19/ 13، 343، ج 22/ 428، 434، 435، 436

نرجس الگنجی/ ج 23/ 89

نرگس فروزنده/ ج 23/ 211

نزاد الحسن/ ج 23/ 272

نزار/ ج 1/ 284

نزیه قمیحه/ ج 10/ 115، 276، ج 23/ 181

نساء الداودیان/ ج 23/ 156

النسائی/ ج 3/ 35، 36، 39، 359، 403، ج 4/ 63، 189، 192، 212، 262، 263، ج 5/ 39، 52، ج 6/ 127، ج 7/ 210، 352، ج 10/ 269، ج 13/ 343، ج 14/ 355، ج 15/ 252، ج 17/ 175، 176، ج 18/ 478، ج 20/ 287، 447، 489، ج 21/ 424، ج 22/ 196

نسترن القدرتی/ ج 23/ 76

نسر بن الهذیل/ ج 20/ 283

نسرین ساسنا پیبال/ ج 23/ 106

نسرین الشهابی/ ج 23/ 120

نسطائیل الملک/ ج 3/ 135، 162، 307، ج 9/ 323، 352

نسطور/ ج 11/ 176، 228

النسفی/ ج 4/ 186، ج 5/ 129،

ج 17/ 136، ج 20/ 534، ج 21/ 604، ج 24/ 172

نسیم الأمروهی/ ج 23/ 96

السید نسیم الرضوی الهندی/ ج 23/ 181

نسیم المیلانی فر/ ج 23/ 226

نشر جمال/ ج 23/ 113

النصرانی جدید الإسلام/ ج 22/ 430، 478، 482، 483

النصرانی من الدیر/ ج 18/ 291

نصر/ ج 20/ 99

نصر بن أبی الفرج/ ج 5/ 317

نصر بن شعیب/ ج 3/ 184، ج 6/ 209، ج 20/ 63، 110

نصر بن عبد اللّه/ ج 8/ 175

نصر بن عبید اللّه/ ج 5/ 262

نصر بن علی/ ج 8/ 193، 194، 229، 331، ج 22/ 307، 597

نصر بن علی/ ج 6/ 125، 184، 185، ج 24/ 124، 125، 127، 232، 251

نصر بن علی الأزدی/ ج 6/ 72، ج 24/ 123، 124، 251

نصر بن علی بن یوسف/ ج 24/ 125

نصر بن علی الجهضمی/ ج 3/ 40، 91، 346، 397، ج 2/ 107، ج 4/ 105، 181، 185، 191، 334، ج 5/ 143، ج 6/ 173، ج 24/ 124، 232

نصر بن الفرج/ ج 4/ 263

نصر بن القاسم/ ج 8/ 279

نصر بن مزاحم المنقری/ ج 8/ 227، ج 10/ 163، ج 14/ 152، ج 17/ 63، ج 18/ 124، ج 19/ 39، ج 20/ 23، ج 21/ 187، 236، 462، ج 24/ 288

نصر بن المنتصر/ ج 6/ 284، 293

نصر بن المنصور/ ج 17/ 136، 254

نصر بن نصر بن علی/ ج 6/ 185

نصر اللّه بن أحمد بن عثمان/ ج 24/ 189

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:325

السید نصر اللّه الحائری/ ج 1/ 208، ج 22/ 522

نصر اللّه نیک بین الشیرازی/ ج 23/ 159

النصیبی/ ج 9/ 254، ج 21/ 267، ج 22/ 89

نصیر بن زیاد/ ج 7/ 268

نصیر

الدین الأمیر صادقی/ ج 23/ 201

نصیر الدین الطوسی/ ج 1/ 208، ج 10/ 341، ج 10/ 117، ج 12/ 165، 175، ج 14/ 181، 225، 273، ج 16/ 11، 58، ج 18/ 365

نصیر الدین الهاشمی الفاروقی/ ج 23/ 265

السید نصیر السید کماری/ ج 23/ 85

النصیری الطوسی/ ج 11/ 216

النصیری الواسطی/ ج 18/ 316

النضر/ ج 14/ 116، ج 19/ 306، 507

النضر بن الحارث/ ج 20/ 396، ج 21/ 221، 308، 407

النضر بن سلمه/ ج 4/ 292، 329، 447، ج 5/ 102، ج 15/ 121، 202

النضر بن سوید/ ج 7/ 236، ج 10/ 37، ج 20/ 81، ج 21/ 121

النضر بن سمیل/ ج 8/ 106، 113، 202

النضر بن شمیل/ ج 6/ 335

النضر بن علی الجهنی/ ج 6/ 173، ج 20/ 52

النضر بن محمد/ ج 9/ 152، ج 18/ 21، 47

النطنزی/ ج 17/ 467

النظام/ ج 5/ 403، ج 412، ج 10/ 111، 269، 291، 345، ج 11/ 15، 16، 17، 62، 63، 73، 198، ج 17/ 451

نظام الدین حبیب اللّه الیزدی/ ج 23/ 153

نظام العلماء/ ج 18/ 323، 347

نظام العلماء التبریزی/ ج 15/ 265

نظام العلماء النائینی/ ج 2/ 82، 244، ج 4/ 22، 349، ج 5/ 12، 146، ج 10/ 44، 108، 200، ج 14/ 301، ج 16/ 14

نظام الملک الوزیر/ ج 10/ 178، 179، 245، ج 11/ 39

السید نظر حسین البهیکپوری/ ج 23/ 253

النعمان بن أوفی/ ج 12/ 50

النعمان بن بشر/ ج 6/ 63، 64

النعمان بن بشیر/ ج 6/ 353، ج 8/ 336، ج 20/ 134، ج 22/ 577

النعمان بن عجلان/ ج 6/ 146، 214، ج 9/ 88

النعمان بن محمد المغربی/ ج 24/ 37

النعمان بن هارون البلدی/

ج 24/ 35

النعمان الشاعر/ ج 7/ 58

النعمان المغری (قاضی أبو حنیفه)- أبو حنیفه القاضی نعمان المغربی

النعمانی/ ج 6/ 115، ج 7/ 311، ج 20/ 226، ج 21/ 237، 299

النعمانی أبو زینب/ ج 14/ 260

السید نعمه اللّه الجزائری/ ج 2/ 28، 75، 116، ج 4/ 75، 199، 228، 360، ج 5/ 12، 152، ج 7/ 146، 322، ج 8/ 368، 372، ج 9/ 298، 312، ج 10/ 205، ج 12/ 168، 322، 490، 516، 561، ج 15/ 118، ج 17/ 374، ج 20/ 129، 276، 295، ج 21/ 219، 295، 437، 476، ج 22/ 189

نعمه اللّه الصالحی النجف آبادی/ ج 23/ 77

نعمه اللّه القاضی شکیب/ ج 23/ 79

السید نعمه اللّه هاشمی نژاد/ ج 23/ 218

الجعابی/ ج 20/ 415

نعیم/ ج 6/ 113، ج 17/ 364

نعیم البصری/ ج 24/ 130

نعیم بن حکیم/ ج 17/ 178

نعیم بن حماد/ ج 18/ 267، 286، 312، 317

نعیم بن سالم بن قنبر/ ج 6/ 232

نعیم العابدی/ ج 22/ 250

نعیم النخعی/ ج 8/ 139، ج 17/ 350، ج 19/ 216، ج 20/ 46

السیده نفیسه بنت سید الحسن الأنوار/ ج 7/ 213،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:326

311، 312، 313

نفیل (جد عمر بن الخطاب)/ ج 10/ 152

النقاش/ ج 19/ 225، 493، 545

النقشبندی/ ج 3// 45

النقوی/ ج 23/ 106

نکیر/ ج 20/ 140

النمازی/ ج 10/ 370، ج 13/ 172، 362، ج 14/ 301، ج 20/ 152، 203، 376

النمازی الخوئی/ ج 21/ 329

نمرود/ ج 11/ 176، 228

نمیر/ ج 20/ 471، ج 22/ 81

النمیری/ ج 11/ 101

نمیله بن عبد اللّه الکنانی/ ج 12/ 49

نهار بن عثمان/ ج 6/ 84

النهاس بن فهم/ ج 8/ 384، ج 17/ 338

النهاوندی/ ج 10/ 115، ج

22/ 524

النهروی/ ج 24/ 69

النوابی/ ج 23/ 158

النوبختی/ ج 12/ 527، ج 18/ 156، 210

نوح/ ج 1/ 284، 292، 295

نوح بن أحمد/ ج 19/ 34، 50، 118، 144

نوح بن دراج/ ج 7/ 172، ج 8/ 48، ج 17/ 252، ج 18/ 59، ج 21/ 126

نوح بن شعیب/ ج 18/ 453، ج 21/ 194

نوح بن یزید/ ج 14/ 51، ج 15/ 121، 122

نوح النبی علیه السّلام/ ج 6/ 239، ج 7/ 230، 243، 247، 322، ج 8/ 303، 304، 309، ج 9/ 75، 178، ج 10/ 137، 150، ج 11/ 66، ج 13/ 69، 165، ج 14/ 182، 195، ج 17/ 445، ج 18/ 11، 48، 56، 100، 113، 114، 122، 130، 134، 140، 362، 366، 501، ج 19/ 358، ج 20/ 347، 358، ج 21/ 150، 153، 193، 304، 306، 445، ج 22/ 156، 177، 257

نورا حق پرست/ ج 23/ 158

السید نور الدین الجزائری/ ج 5/ 356، 374

نور الدین الحلبی/ ج 12/ 476

السید نور الدین الشامی/ ج 5/ 156، 346

نور علی/ ج 23/ 271

السید نور اللّه التستری (الشهید الثالث)/ ج 2/ 106، ج 11/ 149، ج 12/ 162، 226، 243، ج 13/ 127، 128، ج 14/ 181، ج 19/ 472، 492، 498، 536، ج 22/ 16، 112، ج 23/ 61، 205، 262

نور اللّه الحسینی/ ج 18/ 110

نور اللّه الشاه آبادی/ ج 23/ 230

نوری جعفر/ ج 12/ 74، 168، 323

النوری (المحدث)/ ج 6/ 300، ج 7/ 182، 241، ج 20/ 83، 377، 439، ج 21/ 523

النوفلی/ ج 8/ 41، 50، 125، ج 11/ 45، 55، 84، ج 12/ 498، 551، ج 14/ 269، ج 15/ 189، ج 16/

188، ج 18/ 455، ج 19/ 81، 280، ج 20/ 40، 89، 384، ج 21/ 107، 349، ج 22/ 280

النوری/ ج 4/ 363، 369، ج 5/ 30، 209، ج 6/ 246، 247، ج 9/ 193، ج 10/ 269، ج 12/ 480، ج 15/ 150، 236، 338، ج 16/ 76، ج 20/ 296

النویری/ ج 24/ 187، 188

السید نیاز حسین العبادی الهندی/ ج 23/ 99، 125

نیره السادات إسماعیلی طبا/ ج 23/ 156

النیشابوری/ ج 23/ 229

هابیل بن آدم علیه السّلام/ ج 6/ 54، ج 10/ 154، 262، ج 11/ 175، 212، ج 13/ 365، ج 18/ 197، ج 20/ 246

هابیل الگرمامی/ ج 23/ 206

هاجر (زوجه إبراهیم الخلیل علیه السّلام)/ ج 6/ 324، ج 9/ 181، ج 20/ 405، ج 21/ 280، ج 22/ 452

هادی البنابی/ ج 23/ 180

السید هادی بن الحسین الحسینی/ ج 23/ 139

هادی بن العباس کاشف الغطاء/ ج 23/ 63

هادی بن النحوی/ ج 7/ 40، 41

هادی جباره الحلی/ ج 23/ 144

السید هادی حاج سید جوادی القزوینی/ ج 23/ 92

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:327

السید هادی الحسینی القزوینی/ ج 23/ 276، 278

هادی الحمّودی/ ج 8/ 246، 295

هادی الخسروی (عبد الزهراء)/ ج 23/ 56

هادی رستگار مقدم گوهری/ ج 23/ 95

الهادی العباسی/ ج 12/ 109، 323، 336، 488

السید هادی الغضنفری الخوانساری/ ج 23/ 166

هادی القطبی/ ج 23/ 77

هادی کاشف الغطاء/ ج 15/ 277، ج 16/ 123، 175، 221

هادی المؤید/ ج 23/ 112، 211

هارون/ ج 2/ 204، ج 20/ 13، 69، ج 22/ 65، 550، ج 24/ 58

هارون أبو محمد/ ج 17/ 528

هارون بن إسحاق/ ج 3/ 101، 175، ج 4/ 189، ج 24/ 189

هارون بن الأشعث أبو عمران

الهمدانی/ ج 6/ 126

هارون بن الجهم/ ج 6/ 89، ج 8/ 349، ج 16/ 51، ج 20/ 255

هارون بن حاتم/ ج 7/ 295، ج 24/ 276

هارون بن خارجه/ ج 22/ 532، 557

هارون بن سعد/ ج 18/ 25

هارون بن سعید/ ج 9/ 131، ج 10/ 253، 256، ج 20/ 211

هارون بن الصلت/ ج 7/ 296

هارون بن عبد اللّه المهلبی/ ج 7/ 181

هارون بن عمران علیه السّلام/ ج 3/ 90، 107، 282، ج 5/ 11، 21، 22، 28، 30، 31، 41، 43، 46، 63، 65، 696، 117، 118، 122، 123، 124، 126، 129، 138، 193، 218، 231، 281، 418، ج 6/ 274، 275، ج 7/ 167، 169، 170، 173، ج 8/ 61، 160، 213، 233، 305، 309، 386، ج 9/ 16، 24، 39، 75، 107، 153، 234، ج 10/ 125، 154، 194، ج 11/ 49، 259، ج 13/ 69، 182، 326، ج 17/ 67، 68، 70، 71، 73، 78، 79، ج 18/ 20، 61، 96، 100، 114، 130، 197، 202، ج 19/ 542، 561، ج 21/ 312، 466، ج 22/ 145، 540، 554، 581، 597، ج 24/ 126، 229، 233، 275

هارون بن عمیر/ ج 13/ 55، 59

هارون بن عیسی/ ج 12/ 136

هارون بن محمد/ ج 1/ 261، ج 18/ 240، ج 19/ 132

هارون بن مسلم/ ج 5/ 85، 108، ج 13/ 398

هارون بن معروف/ ج 24/ 34، 40

هارون بن المغیره/ ج 20/ 448

هارون بن منصور العبدی/ ج 22/ 279

هارون بن موسی/ ج 1/ 248، 328، ج 2/ 233، ج 3/ 188، 195، ج 4/ 103، ج 8/ 87، ج 14/ 124، 347، ج 18/ 192، 215، 246،

245، 247، ج 19/ 64، 148، ج 20/ 412، 428، ج 21/ 317، ج 22/ 107، 188، 213، 249، 549، 550

هارون بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258، 300

هارون بن النجار/ ج 18/ 17

هارون بن یحیی/ ج 13/ 185

هارون التلعکبری/ ج 5/ 404

هارون الرشید العباسی/ ج 6/ 191، ج 7/ 102، 103، 119، 162، 163، 166، 167، 168، 170، 185، 208، 212، 248، 256، 303، 304، 305، ج 8/ 116، 179، 180، ج 12/ 323، 381، 440، 490، 491، 492، 513، 537، 539، 542، 568، 570، ج 17/ 72، ج 18/ 53، 54، 58، 95، 404، ج 19/ 493، 531، 532، 542، ج 21/ 94، 99، 229، 435، 436، 459، 466، 470، 471، ج 22/ 25، 145، ج 24/ 73، 94، 246، 247

هارون العبدی/ ج 5/ 79، ج 9/ 160، ج 21/ 614

هاشم/ ج 1/ 284، 285، 293، ج 3/ 16، ج 6/ 126، 330، ج 7/ 126، ج 19/ 401، 533

السید هاشم البحرانی/ ج 2/ 17، ج 8/ 382، ج 9/ 235، ج 15/ 260، ج 19/ 363، 371، 374، ج 23/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:328

17، 287، ج 24/ 64

السید هاشم البطحائی الگلپایگانی/ ج 23/ 219

هاشم بن البرید/ ج 8/ 314، ج 13/ 50، ج 17/ 335، ج 19/ 379، ج 22/ 77

هاشم بن الربیع/ ج 21/ 260

هاشم بن عبد مناف/ ج 21/ 268

هاشم بن عروه/ ج 20/ 533

هاشم بن القاسم/ ج 2/ 21، ج 6/ 126، 172، ج 8/ 319، ج 9/ 200، ج 22/ 81

السید هاشم بن محسن اللعیبی البصری الموسوی/ ج 23/ 278

هاشم بن محمد/ ج 24/

37

هاشم بن المنذر/ ج 19/ 504، 533

هاشم بن هاشم/ ج 18/ 24، ج 19/ 70، 471، ج 20/ 442

ملا هاشم الخراسانی/ ج 2/ 92، 118، 228

هاشم الدستوانی/ ج 1/ 305

السید هاشم الرسولی المحلاتی/ ج 23/ 148، 156، 183

السید هاشم رضا الرضوی الإله آبادی/ ج 23/ 142

هاشم الکعبی/ ج 11/ 182، 268

هاشم محمد طبع/ ج 23/ 131

هاشم معروف الحسنی/ ج 3/ 19، ج 11/ 104، ج 12/ 45، 173، 418، 521، ج 14/ 298، ج 23/ 159

السید هاشم مهدی الزیدی/ ج 23/ 268

السید هاشم الناجی الموسوی الجزائری/ ج 23/ 56، 102، 193

السید هاشم الهاشمی/ ج 23/ 124

الهاشمی/ ج 16/ 82، ج 18/ 392

السید الهاشمی/ ج 2/ 76، ج 4/ 347، ج 5/ 325، ج 11/ 130، 162، 221، ج 14/ 291، 361، ج 15/ 88، 137، ج 18/ 363، ج 22/ 511

الهاشمی البغدادی/ ج 6/ 175، ج 12/ 61

هاله بنت خویلد/ ج 16/ 248، 251

هاله بنت عبد مناف/ ج 21/ 422

هامان/ ج 6/ 285، 303، ج 7/ 129، 216، ج 13/ 119، ج 20/ 170

هانی بن عروه/ ج 7/ 317

هانی بن المتوکل/ ج 1/ 301، ج 21/ 346

هانی بن محمد/ ج 18/ 62، ج 19/ 532، 543

هانی بن هانی/ ج 4/ 263، ج 5/ 22، 23، 24، 25، 26، 32، 33، 34، 106، 185، 191، 283، 327، ج 6/ 79، ج 11/ 218

هانی بن هبیره/ ج 9/ 152

هبّار بن الأسود/ ج 10/ 107، 189، ج 11/ 173، 198، 199، ج 15/ 9، ج 21/ 224، 327

هبه رءوف عزه المصریه/ ج 23/ 260

هبه اللّه/ ج 9/ 132

هبه اللّه بن أحمد بن عمر/ ج 6/ 137، 254

هبه اللّه بن

الحسن/ ج 14/ 360

هبه اللّه بن زاذان/ ج 18/ 90

هبه اللّه بن عبد الرزاق/ ج 6/ 254

هبه اللّه بن عبد اللّه/ ج 3/ 71، 216، 221، ج 5/ 175

هبه اللّه بن عبد الواحد/ ج 4/ 209، ج 8/ 137، ج 17/ 500

هبه اللّه بن محمد/ ج 5/ 49، 52، ج 14/ 359، ج 19/ 392، ج 24/ 251

هبه اللّه بن محمد بن الحصین/ ج 2/ 20

هبه اللّه بن المسلم/ ج 3/ 118

هبه اللّه بن موسی الثقفی/ ج 1/ 254

هبیره بن أبی وهب/ ج 9/ 270

هبیره بن مریم/ ج 4/ 263، ج 17/ 171، 419، 420

هدبه/ ج 17/ 354

هدیه بن خالد/ ج 17/ 325، ج 22/ 605

هدیه بن عبد الوهاب/ ج 7/ 269

هدی روضه خوان/ ج 23/ 214

الهذیل/ ج 1/ 273، ج 21/ 17، ج 22/ 57

الهذیل بن حبیب/ ج 17/ 156

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:329

هرثمه/ ج 7/ 103، 184، 185

هرقل/ ج 20/ 175

هرمز بن حوران/ ج 18/ 306

هرمز خسرو/ ج 5/ 227، 289

هرمز الفارسی/ ج 10/ 226

هرمز ملک الباب/ ج 12/ 54

الهروی/ ج 10/ 117، ج 15/ 9، ج 19/ 130، 131، 278، 279، ج 20/ 513، 527، 528، 531، ج 24/ 37، 231

هشام/ ج 5/ 102، 273، ج 6/ 125، 189، 299، 315، ج 8/ 279، ج 19/ 144، ج 20/ 536، 538

هشام بن أبی عبد اللّه/ ج 1/ 306

هشام بن أمیه/ ج 2/ 253

هشام بن بشیر/ ج 3/ 43، ج 6/ 240

هشام بن جعفر/ ج 18/ 78، ج 20/ 320، ج 24/ 297

هشام بن حسان/ ج 6/ 124، 335

هشام بن الحکم/ ج 10/ 236، ج 11/ 49، 197، ج 12/ 492،

548، ج 15/ 28، ج 21/ 233، 298

هشام بن زیاد/ ج 12/ 509، 534

هشام بن زید/ ج 18/ 171، 232

هشام بن سالم/ ج 2/ 68، 89، 133، 201، 269، 305، ج 4/ 21، ج 8/ 316، 350، ج 9/ 108، 251، 286، 358، ج 10/ 37، ج 14/ 116، 181، ج 17/ 115، 268، 314، ج 19/ 306، ج 20/ 398، ج 21/ 62، 96، 114، 121، 388، ج 22/ 190، 410

هشام بن سعد/ ج 3/ 91، 92، 85، ج 6/ 113، ج 8/ 268، 281

هشام بن سعید/ ج 18/ 245

هشام بن عبد الاعلی/ ج 7/ 145

هشام بن عبد اللّه/ ج 1/ 214، 221، 307، ج 9/ 170

هشام بن عبد الملک/ ج 4/ 168، 179، 189، ج 7/ 99، 100، 126، 135، 138، 154، 160، 206، 229، 250، ج 9/ 189، ج 12/ 563، ج 14/ 320، ج 16/ 71، ج 18/ 479، ج 20/ 204

هشام بن عروه/ ج 2/ 20، 21، 26، 28، 47، 52، 136، 239، 240، 241، ج 6/ 49، 121، 128، ج 8/ 31، 57، 63، 115، ج 9/ 37، ج 17/ 99، ج 20/ 538، ج 21/ 421، 426، ج 24/ 34، 35، 189، 190، 200، 201، 203، 206

هشام بن علی/ ج 17/ 174

هشام بن علی السیرافی/ ج 6/ 232

هشام بن عمار/ ج 4/ 172، ج 9/ 49، ج 12/ 526، ج 18/ 25، ج 20/ 372

هشام بن عمر التغلبی/ ج 7/ 305

هشام بن کامل السوردی/ ج 16/ 228

هشام بن الکلبی/ ج 12/ 16، 54، 187، 430

هشام بن محمد/ ج 2/ 310، ج 3/ 337، 410، ج 12/ 213، 260،

329، 440، ج 13/ 184، 341، ج 15/ 320، ج 19/ 44، ج 21/ 422، ج 22/ 554

هشام بن محمد بن السائب/ ج 18/ 137

هشام بن محمد بن عماره/ ج 24/ 251

هشام بن معاذ/ ج 12/ 536

هشام بن المغیره/ ج 21/ 407

هشام بن الولید/ ج 7/ 102

هشام بن هشام/ ج 20/ 448

هشام بن یزید/ ج 1/ 328

هشیم/ ج 3/ 220، 221، 370، ج 6/ 125، 129، ج 9/ 131، ج 16/ 107، 109، ج 18/ 504، ج 20/ 330، ج 21/ 449

هشیم بن أبی ساسان/ ج 18/ 457، ج 19/ 95

هلال/ ج 20/ 238، 393

هلال بن أحمد/ ج 20/ 238

هلال بن أیوب/ ج 19/ 504، ج 22/ 75

هلال بن الحمراء/ ج 8/ 55

هلال بن خباب/ ج 14/ 355، 369، ج 20/ 365

هلال بن العلاء/ ج 5/ 167، ج 18/ 285، ج 24/ 193

هلال بن محمد/ ج 18/ 72، 290، 382، 391، ج 20/ 108، 238

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:330

هلال بن محمد بن جعفر الحفّار/ ج 5/ 44، ج 24/ 234، 269

هلال الحفار/ ج 20/ 238

هلال الرقی/ ج 5/ 48

الهلالی/ ج 15/ 148، ج 19/ 474

همام/ ج 17/ 410

همام بن أبی علی/ ج 19/ 257، 258، ج 24/ 265، 266

همام بن عیسی بن زرعه/ ج 2/ 172

همدان بن علی/ ج 9/ 292

الهمدانی/ ج 7/ 243، ج 8/ 65، ج 9/ 46، 337، 344، ج 17/ 261، ج 18/ 451، ج 19/ 52، 55، 83، 131، 279، ج 20/ 34، 75، 513، 521، 528، 531، ج 21/ 106، 136، 176

الهمدانی الشاعر/ ج 5/ 12

الهمیسع/ ج 1/ 284

هناد بن إبراهیم/ ج 1/ 254، ج 6/ 126،

ج 9/ 233، ج 17/ 443، ج 24/ 201

هند/ ج 2/ 261، 263، ج 20/ 149، 176، 253

هند (أخت یزید)/ ج 7/ 325

هند (أم أسماء بنت عمیس)/ ج 17/ 432

هند (أم معاویه)/ ج 6/ 12، 42، 88، 153، 277، 284، 292، 326، ج 7/ 45، 252، ج 10/ 130

هند بن أبی هاله/ ج 2/ 215، 218، 224، ج 8/ 156، ج 9/ 137، 138، 142، ج 21/ 372

هند بنت عتبه بن ربیعه/ ج 2/ 255، ج 8/ 19، 329، ج 21/ 327

هند بنت عوف بن زهیر/ ج 4/ 404

هند بنت منبه/ ج 8/ 19، 329

هند (زوجه أبی سفیان)/ ج 17/ 424

هند (زوجه یزید بن معاویه، بنت عبد اللّه بن عامر)/ ج 6/ 288، 337، 340، 341، 352، ج 7/ 63، 215، 326، 329

الهندی الفتنی/ ج 20/ 488

هنری لامنس البلجیکی/ ج 23/ 22، 218، 220، 221

هوده بن خلیفه/ ج 18/ 47

هود النبی علیه السّلام/ ج 11/ 66، ج 18/ 362

هوذه بن خلیفه/ ج 6/ 57، ج 8/ 31، 202، 347، ج 19/ 469

هیاج بن أبی الهیاج/ ج 7/ 226

الهیتمی/ ج 12/ 114، ج 13/ 62، ج 24/ 37، 283

الهیثم/ ج 20/ 404

الهیثم البکاء/ ج 6/ 145، ج 8/ 328

الهیثم بن أبی مسروق/ ج 18/ 249

الهیثم بن الأسود/ ج 21/ 203، 204، 249

الهیثم بن جمیل/ ج 17/ 234

الهیثم بن حبیب/ ج 3/ 80، 87، 88، 248، ج 10/ 43، ج 14/ 362، ج 17/ 93، ج 18/ 251، 272، ج 20/ 393

الهیثم بن الحسین/ ج 9/ 56

الهیثم بن جمیل/ ج 8/ 99، 327

الهیثم بن خارجه/ ج 6/ 244، 251

الهیثم بن عبد اللّه/ ج 17/ 309، 339

الهیثم بن

عبد اللّه الناقد/ ج 20/ 196

الهیثم بن عدی/ ج 14/ 304، 362

الهیثم بن کلیب الشاشی/ ج 5/ 48، 49، 97

الهیثمی/ ج 7/ 99، 123، ج 14/ 311

وائله/ ج 14/ 368

وائله بن الأسقع/ ج 18/ 14، 16، 25، 37، 38، 214، ج 19/ 365، 368، 370، 390، 392، 393، 410، 438، 440، 442، 459، 460، 465، 467، 473، 474

الوائلی/ ج 21/ 549، 562

الواثق العباسی/ ج 12/ 533

واثله بن الأسقع/ ج 8/ 264، 365

الواحد/ ج 24/ 34

الواحدی/ ج 5/ 138، ج 6/ 104، ج 8/ 28، ج 19/ 224، 225، 570، ج 21/ 422

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:331

واصل الأحدب/ ج 12/ 133

واصل بن عبد الأعلی/ ج 4/ 263

الواعظ/ ج 6/ 232

الواعظ البلخی/ ج 12/ 494

الوافی/ ج 23/ 173

واقد بن أبی هند/ ج 17/ 300

واقد بن محمد/ ج 18/ 143

الواقدی/ ج 1/ 273، ج 2/ 146، 149، 242، 260، 262، 270، 271، ج 3/ 337، 410، ج 4/ 70، 79، ج 5/ 25، 204، 298، 334، 340، 341، ج 6/ 155، ج 8/ 216، 281، 321، 322، ج 10/ 39، 63، 68، 96، 108، 118، 119، 156، 201، 205، 250، 269، 279، 342، 344، 249، 250، 260، 264، 268، ج 11/ 120، 244، ج 12/ 18، 59، 250، 372، 425، 507، 516، 544، ج 13/ 32، ج 14/ 112، 130، ج 15/ 181، 227، 267، 293، 318، ج 16/ 22، ج 17/ 44، 79، 357، 510، ج 20/ 368، 425، ج 21/ 422

واقف الآذربایجانی/ ج 23/ 72

والد الحر بن یزید الریاحی/ ج 24/ 181

و أنس/ ج 6/ 206

السید وجاهت حسین/ ج 23/ 68

وجیه بن طاهر/ ج

20/ 48

وجیهه العابدینی/ ج 23/ 211

وحشی/ ج 10/ 130

وحشی بن حرب/ ج 9/ 88

وحشی الحبشی/ ج 2/ 254، 255، 262، 263

وحشی (مولی جبیر بن مطعم)/ ج 5/ 178

وحید الحسن الپاروی/ ج 23/ 262

وحید البهبهانی/ ج 23/ 149

وحید الرضائیان/ ج 23/ 64، 152، 158، 184، 231

وداد السکاکین/ ج 3/ 39، 278

الوراق/ ج 8/ 33، ج 19/ 131

ورام بن أبی فراس/ ج 20/ 71

السید الورامینی/ ج 3/ 32، 370، ج 10/ 108، 120، 204، 371، ج 11/ 49

ورقاء بن عمر/ ج 6/ 85، 139

ورقه بن عبد اللّه الازدی/ ج 10/ 13، ج 11/ 47، 96، 97، ج 14/ 60، 79، 80، 188، ج 15/ 85، 98، 146، 178، 299، ج 16/ 23، 192، 272، ج 17/ 431، 460، 461، ج 20/ 354، 433، ج 21/ 516

ورقه بن نوفل/ ج 21/ 369، 376، 402، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 413، 415، 535

وزیر عباس الحیدری المظفر نگری/ ج 23/ 89

الوزیر الکاتب/ ج 5/ 50، ج 6/ 88، ج 20/ 66، 67، 263

الوشاء/ ج 3/ 19، ج 5/ 74، ج 17/ 21، ج 19/ 309، 325، ج 22/ 104، 135، 152

الوصیف/ ج 20/ 405

الوفائی/ ج 23/ 272

وکیع بن الجراح/ ج 3/ 64، 66، 92، 321، ج 4/ 216، 219، ج 5/ 65، 66، 183، 231، ج 6/ 64، 107، 128، 254، ج 7/ 159، 293، ج 8/ 374، ج 9/ 63، 105، 131، 132، 240، 360، ج 15/ 323، ج 17/ 205، 333، 397، 443، 513، ج 20/ 24، 69، 238، 500، ج 24/ 60، 189، 190، 200، 201، 206، 269، 270، ج 21/ 184، 425، ج 22/ 153،

605

و لبا (زوجه یعقوب علیه السّلام)/ ج 21/ 280

ولی/ ج 23/ 288

الولید/ ج 5/ 98، 99، ج 6/ 283، 289، 290، 315، ج 17/ 421، ج 20/ 248، ج 21/ 295، ج 22/ 102، ج 24/ 246

الولید بن أبی حذیفه/ ج 2/ 252

الولید بن رباح/ ج 24/ 201

الولید بن شجاع بن مروان/ ج 9/ 257، 348، ج 17/ 282، ج 19/ 233، 321، ج 20/ 499، ج 21/ 592، ج 22/ 274

الولید بن صبیح/ ج 19/ 321

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:332

الولید بن عبد الرحمن/ ج 22/ 442

الولید بن عبد الملک/ ج 12/ 305، 522، 530، ج 16/ 117، ج 17/ 35، 50، 51، 59، 83

الولید بن عتبه/ ج 8/ 152، 171، 189، ج 11/ 29

الولید بن علی/ ج 12/ 116، 363

الولید بن عیینه/ ج 18/ 492

الولید بن الفضل/ ج 8/ 165

الولید بن الفضل العنزی/ ج 3/ 61

الولید بن کثیر/ ج 8/ 319، ج 18/ 493، 485

الولید بن النصر/ ج 3/ 63

الولید بن عبد الرحمن/ ج 7/ 285

الولید بن عطاء/ ج 5/ 102

الولید بن محمد/ ج 12/ 199، ج 13/ 44، ج 18/ 118، ج 24/ 242

الولید بن مسلم/ ج 5/ 99، ج 13/ 55، 59، ج 17/ 349، ج 19/ 393

الولید بن هشام/

الولید بن هشام المخزومی/ ج 7/ 64، 266، ج 23/ 221

الولید بن یزید/ ج 18/ 53، 75

ولی الدین الخونساری/ ج 2/ 77، ج 4/ 66، ج 5/ 18، 19، ج 14/ 303، ج 15/ 11، 27، 127، ج 16/ 85، ج 17/ 138، ج 18/ 348

ولی اللّه الأنصاری اللکنهوئی/ ج 2/ 128، ج 16/ 87

ولی اللّه الإشراقی السرابی/ ج 23/ 169

وهب/

ج 4/ 392، ج 6/ 221، ج 10/ 166، ج 24/ 203

وهب بن بقیه/ ج 6/ 33، 34، ج 17/ 417، ج 20/ 448، ج 24/ 201

وهب بن جریر/ ج 7/ 293، ج 8/ 279

وهب بن جعفر/ ج 9/ 265

وهب بن عبد بن قصی/ ج 2/ 237

وهب بن عبد ربه/ ج 22/ 211، 213

وهب بن منبّه/ ج 1/ 275، 286، 333، ج 10/ 13، ج 14/ 364، ج 18/ 292، ج 24/ 280

وهب بن وهب/ ج 3/ 181، ج 17/ 203

وهب بن وهب القرشی/ ج 4/ 311

وهیب/ ج 5/ 92، 203

وهیب بن حفص/ ج 18/ 187

وهیب بن خالد/ ج 6/ 72، 197، ج 9/ 67، 198، ج 18/ 89

یاسر/ ج 7/ 242، 243، ج 12/ 83، 84، ج 21/ 445، 446

یاسین أحمد الصواف/ ج 12/ 169، 356، ج 20/ 269، 270

یاسین بن خیر اللّه/ ج 10/ 31

یاسین الصواف/ ج 11/ 14، 53، 191، 312

یاسین العمری/ ج 10/ 55

السید یاسین الموسوی/ ج 23/ 268

یاسین نوری أوزترک/ ج 23/ 72، 170

الیافعی الیمنی/ ج 5/ 107، 137، 299، ج 15/ 233

یاقوت الحموی الرومی/ ج 12/ 35، 503، 506، 507

الیحصبی/ ج 4/ 494

یحیی/ ج 3/ 258، ج 4/ 262، 404، ج 5/ 96، 183، ج 8/ 99، 187، 401، ج 9/ 160، ج 17/ 49، 53، 54، 58، 60، 85، 234، ج 18/ 383، ج 21/ 153، ج 22/ 79

یحیی البختری/ ج 6/ 205

یحیی البرمکی/ ج 12/ 570

یحیی بن آدم/ ج 5/ 26، 33، ج 6/ 85، ج 11/ 218، ج 12/ 90، 427، 430، ج 18/ 469

یحیی بن أبان/ ج 18/ 226

یحیی بن إبراهیم/ ج 7/ 92، 164،

ج 17/ 367

یحیی بن إبراهیم بن محمد/ ج 3/ 52

یحیی بن أبی بکر/ ج 6/ 96

یحیی بن أبی بکیر/ ج 8/ 387

یحیی بن أبی زید البصری/ ج 13/ 341

یحیی بن أبی سلیم/ ج 17/ 66

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:333

یحیی بن أبی طالب/ ج 6/ 167، 211

یحیی بن أبی العلاء/ ج 5/ 73، 76، ج 6/ 270

یحیی بن أبی عمران/ ج 14/ 248، ج 19/ 306

یحیی بن أبی القاسم/ ج 1/ 318، ج 14/ 123، ج 20/ 93

یحیی بن أبی کثیر/ ج 3/ 118، ج 4/ 219، ج 8/ 279، ج 20/ 28، 31، 32، 132، ج 24/ 176، 228

یحیی بن أثاب/ ج 5/ 134

یحیی بن أسعد/ ج 8/ 224

یحیی بن أسعد بن بوش التاجر/ ج 4/ 98

یحیی بن أسعد بن یونس/ ج 3/ 335

یحیی بن إسماعیل/ ج 17/ 205، ج 20/ 23، 140

یحیی بن إسماعیل الواسطی/ ج 8/ 133، 134، 188

یحیی بن أکثم/ ج 18/ 49

یحیی بن أیوب/ ج 9/ 189، ج 10/ 165، ج 14/ 373، ج 21/ 328، ج 24/ 56

یحیی بن بحر الکرمانی/ ج 4/ 112، 333

یحیی بن بشار/ ج 6/ 205

یحیی بن بشر/ ج 12/ 430

یحیی بن بکار/ ج 16/ 68

یحیی بن بکیر/ ج 5/ 112، 191، 203، ج 9/ 189، ج 11/ 149، ج 12/ 199، ج 13/ 43، 44، 86، ج 15/ 322، 328، ج 22/ 211

یحیی بن ثابت/ ج 3/ 201

یحیی بن جریح/ ج 10/ 274

یحیی بن جعده/ ج 8/ 261، 321، 324، ج 14/ 367، 376، ج 20/ 448

یحیی بن جعفر الواسطی/ ج 2/ 138

یحیی بن حاتم/ ج 19/ 194، 508

یحیی بن حسان/ ج 17/

39، ج 21/ 88

یحیی بن الحسن/ ج 6/ 228، ج 7/ 305، ج 12/ 116، ج 14/ 49، ج 15/ 185، ج 17/ 489، ج 18/ 171، 494، ج 19/ 181، 407

یحیی بن الحسن البنّاء/ ج 1/ 250، ج 24/ 261

یحیی بن الحسن الحسینی/ ج 3/ 177

یحیی بن الحسن الحلی (ابن البطریق)/ ج 24/ 50، 276

یحیی بن الحسن القزاز/ ج 5/ 48، 49

یحیی بن الحسین/ ج 18/ 384، ج 20/ 27، 425

یحیی بن الحسین البحرانی/ ج 23/ 33، 268

یحیی بن الحسین بن زید بن علی علیه السّلام/ ج 13/ 191

یحیی بن الحسین بن عبد الکریم/ ج 3/ 63

یحیی بن الحسین بن فرات/ ج 5/ 283

یحیی بن الحسین المؤید/ ج 23/ 97

یحیی بن الحسین الهادی الزیدی الیمنی/ ج 11/ 74

یحیی بن الحکیم/ ج 21/ 118، ج 22/ 313، 560

یحیی بن حماء/ ج 8/ 122، 133، 134، 258، 280

یحیی بن حماد/ ج 19/ 394

یحیی بن حمزه/ ج 12/ 526

یحیی بن حمید بن ظافر الطائی الحلبی/ ج 23/ 96

یحیی بن حمید القمی/ ج 16/ 61

یحیی بن خلف/ ج 4/ 262، ج 17/ 118، ج 22/ 218

یحیی بن الربیع/ ج 6/ 180

یحیی بن زکریا/ ج 3/ 366، ج 19/ 564، ج 24/ 127، 232

یحیی بن زکریا علیه السّلام/ ج 4/ 186، ج 5/ 217، 237، 249، 252، 254، 269، 291، 301، 308، 309، 344، 349، 351، 352، ج 6/ 198، 236، 245، 252، 255، 296، ج 13/ 69، 105، 114، ج 16/ 213، 287، ج 21/ 417، 466

یحیی بن زکریا بن زائده/ ج 18/ 37

یحیی بن زکریا بن شیبان/ ج 4/ 486

یحیی بن زکریا الراوی/ ج 22/ 38، 98

یحیی

بن زید/ ج 7/ 208، 219، 249، 250، 305، ج 8/ 263، ج 17/ 410، ج 21/ 177

یحیی بن سالم/ ج 5/ 90، ج 8/ 116، 117

یحیی بن سعد/ ج 6/ 167

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:334

یحیی بن سعید/ ج 3/ 110، ج 4/ 199، ج 5/ 48، 78، 79، 83، 101، 102، 104، 111، 183، ج 6/ 125، 140، ج 7/ 302، ج 8/ 191، ج 9/ 67، ج 12/ 17، 64، 275، ج 16/ 229، ج 18/ 475، 485، 505، ج 20/ 373، ج 22/ 64

یحیی بن سعید الأموری/ ج 6/ 123

یحیی بن سعید الأنصاری/ ج 6/ 36، 75

یحیی بن سعید القطان/ ج 15/ 268، 301، 319، 323، 330

یحیی بن سلام/ ج 8/ 328

یحیی بن سلیم/ ج 6/ 197، ج 8/ 195، 394، ج 16/ 108

یحیی بن سلیمان/ ج 8/ 72، ج 14/ 75، 108، ج 17/ 101، ج 20/ 90، 429

یحیی بن سیل/ ج 2/ 161

یحیی بن شبل/ ج 2/ 150

یحیی بن صاعد/ ج 5/ 310

یحیی بن ضریس/ ج 7/ 287

یحیی بن طلحه/ ج 19/ 69، 152

یحیی بن طلحه النهدی/ ج 3/ 46

یحیی بن عباد/ ج 10/ 86، ج 14/ 312

یحیی بن عبد الجبار/ ج 20/ 79

یحیی بن عبد الحمید/ ج 3/ 80، ج 5/ 303، 331، ج 6/ 73، 83، ج 9/ 63، 98، ج 12/ 536، ج 18/ 65، ج 19/ 34، 50، 118، 144، 230، ج 20/ 367، 500، ج 21/ 184، 523، 589، ج 22/ 63

یحیی بن عبد الحمید الحمانی/ ج 17/ 93، 265، 398، 419

یحیی بن عبد الرحمن الأرحبی/ ج 6/ 120

یحیی بن عبد اللّه/ ج

9/ 47، 302، ج 14/ 250، ج 15/ 177، ج 17/ 79، ج 19/ 102، ج 20/ 197، 432، ج 21/ 392، ج 22/ 585، ج 24/ 287

یحیی بن عبد اللّه بن بکیر/ ج 24/ 200 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 334 فهرس الأعلام ..... ص : 47

یی بن عبد اللّه بن الحسن/ ج 8/ 62، 188، 295، 386

یحیی بن عبد اللّه بن محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 14/ 372

یحیی بن عبد الملک بن أبی غنیه/ ج 20/ 136

یحیی بن عبید/ ج 8/ 385، ج 17/ 265

یحیی بن عبید اللّه/ ج 16/ 67، 68، ج 19/ 110، 425، ج 22/ 209، 590

یحیی بن عثمان/ ج 8/ 28، ج 10/ 86، ج 14/ 316

یحیی بن العطار/ ج 9/ 158

یحیی بن عقیل/ ج 3/ 236، 284، ج 4/ 165

یحیی بن العلاء/ ج 9/ 49، ج 20/ 340، 379، ج 21/ 65

یحیی بن العلاء البجلی/ ج 3/ 40، 41، 228

یحیی بن العلاء الرازی/ ج 4/ 321، 455

یحیی بن علی/ ج 3/ 54، 66، 178، ج 24/ 177

یحیی بن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 17/ 479

یحیی بن علی المدبر/ ج 2/ 56

یحیی بن عیسی/ ج 21/ 465

یحیی بن عیسی بن یحیی/ ج 18/ 417

یحیی بن عیسی بن یحیی بن الحسن/ ج 20/ 117

یحیی بن عیسی الرملی/ ج 5/ 33، 110، 125

یحیی بن قزعه/ ج 14/ 366

یحیی بن کثیر/ ج 18/ 382، 391، ج 20/ 108

یحیی بن محمد/ ج 14/ 75، ج 18/ 37، 382، ج 20/ 31، 164، 429، ج 22/ 81، 184، 186

السید یحیی بن محمد/ ج 8/

68، 69، 328

یحیی بن محمد إبراهیم الأبهری/ ج 22/ 431، 490

یحیی بن محمد البخاری/ ج 2/ 235

یحیی بن محمد البصری/ ج 4/ 98

یحیی بن محمد بن البختری/ ج 6/ 176

یحیی بن محمد بن حوّلج البغدادی/ ج 10/ 270

یحیی بن محمد بن صاعد/ ج 6/ 125

یحیی بن محمد بن یحیی/ ج 24/ 200

یحیی بن محمد بن یحیی بن سلام/ ج 6/ 145

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:335

یحیی بن محمد الجوانی/ ج 19/ 50، 397، ج 24/ 255

یحیی بن محمد الحسینی/ ج 24/ 101

یحیی بن محمد العلوی البصری/ ج 10/ 367، ج 14/ 181

یحیی بن محمود/ ج 18/ 269، 272

یحیی بن محمود بن سعد/ ج 16/ 238

یحیی بن مساور/ ج 8/ 55، ج 20/ 80، ج 22/ 568

یحیی بن مسلم/ ج 24/ 222

یحیی بن مسور/ ج 17/ 296

یحیی بن معلی/ ج 3/ 286

یحیی بن معمر/ ج 19/ 321

یحیی بن معین/ ج 3/ 151، 220، 221، ج 4/ 225، ج 6/ 88، 123، ج 8/ 176، 184، ج 9/ 132، 206، ج 18/ 143

یحیی بن المغیره/ ج 4/ 292، 329، 447، ج 9/ 267، ج 15/ 202، ج 19/ 336

یحیی بن مقلاص/ ج 17/ 367

یحیی بن الملاء/ ج 18/ 87، 134

یحیی بن موسی/ ج 5/ 66

یحیی بن موسی بن جعفر علیه السّلام/ ج 7/ 258

یحیی بن هاشم/ ج 17/ 290، ج 19/ 215، 242، ج 21/ 448، 599

یحیی بن هاشم الغنائی/ ج 3/ 146

یحیی بن یحیی/ ج 8/ 272

یحیی بن یحیی التمیمی/ ج 4/ 481

یحیی بن یعلی/ ج 1/ 214، ج 5/ 95، ج 6/ 97، 171، 172، ج 12/ 146، ج 20/ 165، ج 22/ 79

یحیی

بن یعلی الأسلمی/ ج 3/ 33، 34، ج 4/ 181، 265، 401

یحیی بن یعلی التیمی/ ج 3/ 221

یحیی بن یعمر/ ج 18/ 53، 63، 64، 100، 113، 114، 117، 140، ج 19/ 524، 558

یحیی بن یعمر العامری/ ج 7/ 206، 226، 228

یحیی بن یوسف الصرصری الحنبلی/ ج 21/ 86

یحیی الجمال/ ج 19/ 144

السید یحیی الحسینی النجفی/ ج 23/ 144

یحیی الحمانی/ ج 3/ 79، ج 5/ 34، 84، 120، 192، ج 6/ 120، 162، ج 8/ 127، 139، 188، 321، ج 9/ 153، 189، ج 18/ 485، ج 20/ 23، 54، 140، 367، ج 21/ 249، ج 24/ 170

یحیی الحلبی/ ج 7/ 236، ج 20/ 81

یحیی الصوفی/ ج 5/ 49

یحیی العطار/ ج 5/ 139

یحیی العلوی/ ج 5/ 66، 68

یحیی الفلسفی الدارابی/ ج 23/ 242، 243

یحیی القطان/ ج 9/ 196

یحیی المحدث/ ج 7/ 306

یحیی النبی علیه السّلام/ ج 6/ 65، ج 7/ 37، 167، 169، 170، 173، 227، ج 9/ 12، 55، 76، 79، ج 10/ 254، 262، ج 11/ 175، 212، ج 12/ 193، 310، 452، 459، 460، 465، ج 15/ 281، ج 17/ 122، 449، ج 18/ 64، 96، 100، 113، 114، 117، 122، 123، 130، 131، 134، 135، 136، ج 19/ 358، 542، ج 20/ 210، ج 22/ 70، 145، 411

یحیی الیمانی/ ج 9/ 49

ید اللّه تهباش/ ج 23/ 140

یزدجرد بن شهریار/ ج 2/ 65، 77، 81، 84، 93، 98، 104، 111، ج 5/ 178، 227، 289، ج 19/ 195، 196

الیزدی/ ج 20/ 444، 452، 471، ج 23/ 158، ج 24/ 294

السید الیزدی/ ج 20/ 276، 295

یزید/ ج 6/ 73، 250، ج 8/ 394،

ج 14/ 357، ج 20/ 365

یزید بن ابن زیاد/ ج 17/ 418، 421

یزید بن أبی حبیب/ ج 8/ 319، ج 11/ 10، 28

یزید بن أبی زیاد/ ج 6/ 163، 224، 243، 247، 250،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:336

251، ج 8/ 100، 320، 321، ج 10/ 90، 92، 93، 95، ج 18/ 459، 513

یزید بن أنس الأسدی/ ج 7/ 74

یزید بن حصیفه/ ج 17/ 88

یزید بن خلیفه/ ج 2/ 283، 285، ج 8/ 81، ج 22/ 418

یزید بن خلیفه الحارثی/ ج 2/ 287

یزید بن خلیفه الخولانی/ ج 2/ 287

یزید بن ربیع/ ج 8/ 302

یزید بن رویان/ ج 21/ 317

یزید بن زریع/ ج 22/ 206

یزید بن زیاد/ ج 6/ 243

یزید بن سعید/ ج 9/ 134، 142

یزید بن سفیان/ ج 3/ 115

یزید بن سلیمان/ ج 19/ 45، 133

یزید بن سنان/ ج 4/ 331، ج 5/ 88، ج 6/ 173، ج 8/ 115، 191، 265، 276، 358، ج 14/ 340، ج 17/ 154، 356، ج 20/ 373، 442، ج 22/ 341، 591

یزید بن عاتکه/ ج 12/ 489، 513، 514

یزید بن عبد اللّه/ ج 8/ 182، 238، ج 20/ 49، 99

یزید بن عبد اللّه بن الهاد/ ج 22/ 211

یزید بن عبد الملک/ ج 1/ 169، ج 9/ 252، 253، ج 12/ 336، 419، 488، 522، 529، ج 18/ 406، ج 20/ 332، ج 21/ 165، ج 22/ 349، 350، 532، 602، 603

یزید بن عبد الهادی/ ج 4/ 262

یزید بن علی الثقفی/ ج 13/ 131، ج 14/ 224، 263، ج 15/ 210، ج 21/ 174، 204

یزید بن عمرو الغنوی/ ج 24/ 35

یزید بن مردانیه/ ج 6/ 248، 250، 251

یزید بن

معاویه/ ج 1/ 169، ج 4/ 199، ج 5/ 235، 257، 360، 388، ج 6/ 42، 43، 59، 60، 214، 283، 284، 286، 287، 288، 289، 295، 311، 314، 319، 320، 323، 324، 325، 326، 327، 328، 329، 330، 331، 332، 335، 337، 338، 339، 340، 341، 342، 343، 344، 345، 346، 347، 348، 349، 350، 351، 352، 353، 354، 355، 356، 357، ج 7/ 11، 23، 29، 32، 38، 41، 53، 54، 63، 66، 67، 101، 133، 145، 149، 150، 212، 213، 214، 215، 315، 317، 318، 319، 321، 322، 324، 325، 327، 329، 330، 331، 349، ج 10/ 101، 120، 123، 124، 132، 133، 367، ج 11/ 132، ج 12/ 68، 170، 251، 306، 323، 370، 380، 381، 419، 512، 533، 537، ج 16/ 77، ج 17/ 35، 411، ج 18/ 53، 74، 211، ج 19/ 13، 58، 59، 120، 322، ج 20/ 256، 350، 351، 405، ج 21/ 216، 295، 549، 557، ج 22/ 451، 452، 455

یزید بن معن/ ج 24/ 127، 232، 235

یزید بن موهب الرملی/ ج 6/ 131، 251

یزید بن هارون/ ج 3/ 363، ج 4/ 173، 179، 188، ج 7/ 270، ج 9/ 147، ج 14/ 54، ج 16/ 228، ج 17/ 298، 300، 313، ج 19/ 251، 405، 406، ج 22/ 243

یزید بن هاشم/ ج 6/ 184، ج 8/ 71، 204، ج 24/ 250

یزید بن هرمز/ ج 13/ 58

یزید بن وهب/ ج 13/ 44

یزید الرقاشی/ ج 13/ 55، 59

یزید العجلی/ ج 19/ 202

یزید النحوی/ ج 8/ 134

یشحب/ ج 1/ 284

الیشکری/ ج 19/ 570

السید یعسوب علی الزیدی/ ج 23/

262

یعقوب/ ج 6/ 125، ج 8/ 122، ج 10/ 60، ج 12/ 526، ج 13/ 44، 125، 138، 147، ج 14/ 376، ج 18/ 504

یعقوب بن إبراهیم/ ج 3/ 102، ج 8/ 122، ج 14/ 350، 352، ج 15/ 121، ج 20/ 422

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:337

یعقوب بن إبراهیم القاضی/ ج 12/ 72، 198

یعقوب بن أحمد السری/ ج 18/ 383

یعقوب بن إسحاق/ ج 3/ 118، 258، ج 8/ 134، 280

یعقوب بن إسحاق بن إبراهیم/ ج 20/ 243

یعقوب بن بشر/ ج 3/ 252، ج 4/ 165

یعقوب بن جعفر/ ج 6/ 46، 87

یعقوب بن حماد/ ج 18/ 200

یعقوب بن حمید/ ج 8/ 268، ج 17/ 421

یعقوب بن حمید بن کاسب/ ج 6/ 197

یعقوب بن داود/ ج 7/ 209، 255

یعقوب بن دینار/ ج 19/ 110

یعقوب بن سالم/ ج 14/ 124

یعقوب بن سفیان/ ج 6/ 71، ج 8/ 395، ج 10/ 70، 86، 90، 91، 92، ج 15/ 196، ج 16/ 254، ج 19/ 260، ج 20/ 463، ج 22/ 101، 165

یعقوب بن السکیت/ ج 7/ 212، 305

یعقوب بن سنان/ ج 21/ 37

یعقوب بن شعیب/ ج 3/ 38، 149، 153، 176، 222، ج 4/ 136، 255، 343، 466، ج 9/ 309، ج 17/ 195، ج 20/ 327، 380، 381، 422، 487، 548

یعقوب بن عبد الرحمن/ ج 8/ 57، ج 9/ 49

یعقوب بن عقبه/ ج 12/ 59

یعقوب بن غیلان/ ج 20/ 342

یعقوب بن الفضل/ ج 9/ 142

یعقوب بن محمد/ ج 14/ 357، ج 22/ 552

یعقوب بن المفضل/ ج 8/ 156

یعقوب بن یزید/ ج 1/ 231، ج 2/ 23، 172، ج 3/ 90، ج 6/ 107، 115، 165، ج

8/ 161، 236، ج 18/ 236، 272، ج 19/ 323، 325، 382، 432، ج 20/ 66، 393، ج 21/ 95، 96، 322، 504، ج 22/ 136، 229

یعقوب بن یوسف/ ج 7/ 210، 272، 277، ج 8/ 101، 227، ج 18/ 17، ج 19/ 70، 504، ج 20/ 91، ج 21/ 22، ج 22/ 75

یعقوب بن یوسف الضبی/ ج 24/ 97

یعقوب جعفر/ ج 22/ 72

یعقوب کنعان نجف زاده/ ج 23/ 201

یعقوب النبی علیه السّلام/ ج 1/ 159، ج 7/ 101، 146، 168، 226، 227، ج 9/ 204، 332، ج 13/ 69، 157، ج 14/ 58، 195، ج 17/ 119، ج 18/ 113، 114، 130، 131، 134، 163، 197، 222، 411، ج 19/ 9، 31، 150، 500، 516، 521، ج 20/ 221، 254، 333، 346، 347، 356، 358، ج 21/ 262، 310، 612

الیعقوبی/ ج 3/ 310، ج 4/ 89، ج 9/ 169، 247، 253، ج 10/ 10، 21، 28، 117، 282، 340، ج 11/ 164، ج 12/ 41، 51، 491، 529، 559، ج 13/ 149، ج 14/ 261، ج 16/ 123، 172، ج 17/ 335

الیعقوبی الشاعر/ ج 15/ 154

الیعقوبی المورخ/ ج 15/ 206، ج 19/ 494، 559

یعلی بن أبی یحیی/ ج 22/ 605

یعلی بن سعد/ ج 21/ 248

یعلی بن عبد الرحمن/ ج 6/ 230، 231

یعلی بن عبید/ ج 5/ 322، ج 8/ 72

یعلی بن مره/ ج 6/ 196، 197، 247، ج 9/ 88

یغنم بن سالم/ ج 6/ 250

یقطین الجوالیقی/ ج 20/ 244

الیقطینی/ ج 6/ 35

الیمامی/ ج 18/ 21

الیمنی/ ج 10/ 121

الیهودی جدید الإسلام/ ج 7/ 11، 15، 16، ج 21/ 583

الیهودی الشامی/ ج 19/ 150

یوحنا/ ج 21/

395

یوحنا المصری جدید الإسلام/ ج 13/ 16، 110، 111، 162، ج 18/ 263، 316، ج 20/ 219، 241

یوسف/ ج 4/ 481

یوسف البحرانی/ ج 10/ 118، 349، ج 11/ 93،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:338

231، ج 14/ 181، ج 20/ 208، 209، ج 22/ 202

السید یوسف البطاح/ ج 14/ 108

یوسف بن إبراهیم/ ج 6/ 76، 151

یوسف بن أحمد بن البرجیل/ ج 24/ 42

یوسف بن أسباط/ ج 6/ 179، ج 8/ 204

یوسف بن إسماعیل النبهائی/ ج 23/ 170

یوسف بن أیوب/ ج 5/ 67

یوسف بن حاتم الشامی/ ج 13/ 170، 391، 409، ج 14/ 46

یوسف بن الحسن/ ج 24/ 250، 251

یوسف بن خلیل/ ج 3/ 84، 231، ج 5/ 135، 315، 323، ج 6/ 209، ج 8/ 162، 224، 235، ج 19/ 253، ج 20/ 394

یوسف بن خلیل بن عبد اللّه/ ج 24/ 227

یوسف بن زیاد/ ج 5/ 32

یوسف بن زید/ ج 14/ 364

یوسف بن سابق/ ج 8/ 188، 338

یوسف بن سلمان المازنی/ ج 6/ 62، 63

یوسف بن صهیب/ ج 21/ 382

یوسف بن عبد الحمید/ ج 8/ 176

یوسف بن عبد الرحمن/ ج 19/ 391

یوسف بن عبد العزیز/ ج 5/ 317

یوسف بن عبد اللّه بن محمد/ ج 5/ 317

یوسف بن عبد الواحد/ ج 5/ 175

یوسف بن عبد الواحد بن محمد/ ج 6/ 112، 257

یوسف بن عبید/ ج 21/ 449

یوسف بن عدی/ ج 5/ 53، ج 8/ 167، ج 17/ 174

یوسف بن عدی زریق/ ج 3/ 61

یوسف بن علی البلخی/ ج 8/ 90، ج 20/ 452، ج 24/ 294

یوسف بن علی بن المطهر الحلی/ ج 5/ 276، 356

یوسف بن علی المطهر/ ج 18/ 163

یوسف بن عمر/ ج 7/ 211،

279

یوسف بن عمر بن مسرور/ ج 6/ 205

یوسف بن عمر القواس/ ج 6/ 124

یوسف بن عمیره/ ج 7/ 82

یوسف بن مشحت/ ج 1/ 328

یوسف بن محمد/ ج 6/ 224، 251، ج 8/ 291، ج 14/ 36

یوسف بن محمد بن زیاد/ ج 1/ 227

یوسف بن مکی الزنجانی/ ج 21/ 251

یوسف بن منصور الساوی/ ج 19/ 247

یوسف بن مهران/ ج 8/ 34، 393، ج 20/ 375

یوسف بن موسی/ ج 4/ 481

یوسف بن موسی القطان/ ج 18/ 479

یوسف بن المیال بن کامل/ ج 4/ 339، ج 21/ 456

یوسف بن یحیی المقدسی/ ج 18/ 314

یوسف بن یزید/ ج 5/ 24، ج 8/ 261

یوسف بن یعقوب/ ج 3/ 345، ج 5/ 68، ج 6/ 125، 193، ج 20/ 342، ج 24/ 192

یوسف بن یعقوب بن دینار/ ج 24/ 287

یوسف بن یعقوب القاضی/ ج 9/ 257

یوسف الحافظ/ ج 18/ 134، ج 20/ 203

یوسف حسین بن نادر حسین اللکنهوئی/ ج 23/ 78

یوسف الصالح/ ج 23/ 250

یوسف صدیق العریانی/ ج 23/ 213

یوسف ضیاء اینان/ ج 23/ 72

یوسف العاملی/ ج 12/ 556

یوسفعلی الیوسفی/ ج 23/ 169، 260

یوسف الغلامی/ ج 23/ 275

یوسف القاضی/ ج 4/ 263، ج 6/ 176

یوسف القواس/ ج 24/ 269

یوسف محمد عمرو/ ج 23/ 159، 218

یوسف محمود/ ج 5/ 371

یوسف المزّی/ ج 12/ 505

یوسف النبهانی/ ج 5/ 26

یوسف النبی علیه السّلام/ ج 1/ 159، ج 7/ 101، 146، 167، 169، 170، 308، ج 8/ 168، ج 9/ 75، 204، ج 10

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:339

/ 262، ج 11/ 175، 212، ج 13/ 69، ج 14/ 58، 195، ج 17/ 119، ج 18/ 61، 96، 100، 113، 114، 197، ج 19/

60، 231، 232، 516، 521، 542، ج 20/ 70، 347، 356، 358، ج 21/ 262، 331، 417، 466، 512، 612، ج 22/ 145، ج 24/ 285

یوسف الهاجری/ ج 23/ 81

یوشع بن نون/ ج 1/ 263، 309

یوکابد/ ج 13/ 365

یونس/ ج 2/ 310، 312، ج 4/ 481، ج 5/ 29، 176، ج 6/ 58، 85، 125، 129، 221، ج 12/ 70، 369، ج 13/ 50، 89، 159، 269، ج 14/ 91، 248، ج 16/ 108، ج 18/ 4، 5، ج 19/ 306، 387، 508، ج 20/ 246، 330، 415، ج 24/ 190، 196، 203، 204

یونس بن أبی إسحاق/ ج 5/ 22، 24، 32، 33، 34، ج 9/ 206

یونس بن أبی الفرات/ ج 18/ 285

یونس بن أبی یعفور/ ج 18/ 90

یونس بن أبی یعقوب/ ج 18/ 89

یونس بن بکیر/ ج 3/ 340، ج 4/ 168، ج 5/ 16، ج 8/ 191، 198، ج 9/ 35، ج 10/ 85، ج 18/ 89، ج 21/ 382، 427، ج 24/ 59، 201

یونس بن جناب/ ج 8/ 55، 57

یونس بن حبیب/ ج 17/ 410، ج 24/ 250، 251

یونس بن زیاد/ ج 1/ 264

یونس بن سلیمان/ ج 6/ 59، ج 8/ 173، 258

یونس بن ظبیان/ ج 3/ 19، 30، 220، ج 5/ 272، ج 18/ 191، 192، 330، ج 20/ 82، 83، ج 22/ 136، 248، 278، 381، 551

یونس بن عبد الأعلی/ ج 6/ 124، ج 7/ 244، ج 9/ 49، ج 24/ 190، 192

یونس بن عبید/ ج 3/ 221، ج 6/ 124

یونس بن عمرو/ ج 5/ 24

یونس بن الکبیر/ ج 20/ 373

یونس بن یزید/ ج 14/ 373، ج 24/ 190

یونس بن

یعقوب/ ج 4/ 158، 168، 396، 397، ج 12/ 336، ج 16/ 71، 235، ج 17/ 19، 203، 332، ج 20/ 233، 440، ج 24/ 179

یونس کبیرا/ ج 13/ 41

یونس النبی علیه السّلام/ ج 2/ 225، ج 6/ 45، ج 7/ 173، ج 9/ 75، ج 10/ 262، ج 11/ 175، 212، ج 19/ 350، ج 21/ 109، 218، 274

الیونینی/ ج 21/ 86

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:341

فهرس الأمکنه

آذربایجان (آذربیجان)/ ج 7/ 274، ج 23/ 25

آره/ ج 21/ 506، 507، 510

الآستانه/ ج 18/ 109

الآستانه المقدسه بقم/ ج 23/ 228، 244

آلمانیا/ ج 23/ 24، 25، 29

آموزش و پرورش طهران/ ج 23/ 124

الأبطح/ ج 2/ 43، ج 7/ 140، ج 8/ 270، 329، ج 21/ 414

الأبواء/ ج 21/ 506

أبواب مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 3/ 94، 107، ج 21/ 221

الأبهر/ ج 22/ 490، ج 23/ 23

الأحد/ ج 2/ 252، 254، 259، 262، ج 3/ 320، ج 4/ 18، 19، 28، 29، 31، 37، 41، 42، 44، 48، 58، 60، 82، 83، 84، 85، 86، 357، 363، 364، 369، 371، 385، 422، ج 5/ 58، 164، 166، 178، 200، 204، 219، 228

إداره الأمور الثقافیه/ ج 23/ 244

إداره الجهاد بمازندران/ ج 23/ 285

الأراکه فی البقیع/ ج 16/ 142، 153، 172

أردبیل/ ج 23/ 23، 219

الأرض (الأرضین)/ ج 1/ 5، 9، 17، 132، 142، 164، 178، 179، 180، 185، 187، 189، 203، 204، 205، 212، 216، 218، 220، 223، 226، 227، 228، 229، 230، 231، 232، 240، 242، 246، 252، 253، 255، 256، 258، 259، 260، 261، 265، 266، 273، 276، 279، 280، 286، 289، 290، 291،

292، 293، 297، 298، 300، 301، 303، 304، 312، 313، 315، 316، 320، 322، 327، 328، 333، ج 2/ 14، 22، 29، 34، 35، 36، 53، 54، 55، 59، 175، 178، 189، 225، ج 3/ 10، 15، 16، 18، 20، 24، 25، 28، 29، 38، 47، 74، 76، 83، 86، 88، 97، 111، 119، 129، 135، 136، 139، 142، 146، 152، 153، 161، 162، 174، 175، 176، 182، 183، 193، 194، 198، 199، 200، 201، 202، 203، 207، 209، 215، 217، 236، 237، 238، 243، 249، 252، 254، 256، 259، 260، 265، 271، 282، 287، 291، 293، 307، 312، 317، 329، 358، 367، 373، 374، 376، 385، 399، ج 4/ 32، 33، 65، 73، 117، 118، 125، 126، 129، 135، 136، 144، 146، 158، 160، 164، 197، 200، 207، 208، 209، 223، 229، 240، 244، 278، 301، 304، 338، 351، 367، 388، 41، 418، 466، 505، 523، 527، ج 5/ 144، 236، 240، 241، 246، 273، 292، 293، 297، 301، 306، 309، 337، ج 6/ 27، 28، 29، 35، 59، 60، 89، 121، 132، 134،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:342

144، 203، 217، 233، 238، 274، 276، 294، 317، 325، 345، 351، ج 7/ 14، 16، 31، 39، 48، 49، 69، 83، 118، 125، 129، 137، 146، 151، 155، 156، 162، 178، 182، 188، 201، 216، 254، 275، 276، 300، 321، ج 8/ 18، 46، 62، 67، 89، 91، 95، 124، 135، 155، 158، 162، 163، 190، 231، 232، 265، 269، 286، 293، 298، 299، 316، 328، 345، 351، 380، 381، ج 9/ 17، 46،

56، 76، 97، 103، 112، 113، 126، 136، 140، 168، 171، 173، 174، 203، 218، 229، 236، 237، 240، 249، 293، 306، 322، 327، 333، 334، 339، 340، 345، 351، 361، 370، ج 10/ 128، 137، 195، 213، 225، 229، 238، 287، 374، ج 11/ 22، 43، 85، 93، 99، 114، 121، 126، 132، 165، 170، 193، 212، 228، 252، 254، ج 12/ 21، 23، 25، 43، 45، 49، 53، 58، 60، 66، 70، 85، 86، 93، 105، 156، 195، 275، 302، 321، 363، 420، 440، 493، 506، 539، ج 13/ 60، 67، 194، 202، ج 14/ 23، 96، 100، 103، 109، 114، 123، 125، 126، 136، 214، 277، ج 15/ 27، 148، 149، 158، 204، 223، 259، 275، 282، 286، 320، ج 16/ 13، 26، 61، 70، 144، 200، 203، 216، 218، 267، ج 17/ 41، 126، 153، 194، 250، 251، 383، 436، 445، 448، 459، 470، 473، 498، 500، 505، 506، ج 18/ 52، 53، 55، 66، 69، 72، 161، 203، 235، 242، 251، 260، 276، 280، 293، 296، 297، 302، 304، 305، 307، 309، 310، 315، 329، 373، 374، 375، 378، 385، 387، 407، 410، 418، 422، 423، 435، ج 19/ 30، 35، 38، 50، 53، 56، 67، 91، 98، 110، 233، 251، 278، 281، 288، 322، 347، 352، 357، 372، 373، 429، 455، 503، 528، 547، 555، 562، ج 20/ 24، 25، 75، 87، 95، 99، 133، 136، 140، 146، 147، 155، 164، 194، 218، 219، 230، 269، 337، 338، 355، 380، 385، 413، 420، 434، 444، 452، 509، 511، 513،

530، ج 21/ 103، 106، 123، 129، 226، 233، 235، 238، 252، 260، 270، 277، 305، 312، 323، 329، 340، 341، 343، 346، 348، 351، 352، 354، 355، 359، 363، 364، 368، 377، 382، 383، 400، 402، 423، 428، 436، 468، 469، 478، 539، 555، 584، 595، 602، 606، 609، 611، ج 22/ 9، 27، 51، 109، 110، 142، 212، 213، 255، 258، 287، 289، 292، 293، 298، 299، 300، 307، 332، 356، 359، 363، 373، 376، 398، 401، 413، 417، 421، 424، 433، 451، 480، 483، 484، 496، 503، 507، 535، 536، 549، 563، 577، 579، 589، ج 24/ 29، 81، 148، 182، 209، 274، 280

أرض بیضاء/ ج 20/ 243

أرض الجوزجان/ ج 7/ 177

أرض الحبشه/ ج 2/ 277، ج 17/ 270، 486، 487، 495

أرض خیبر/ ج 2/ 277، ج 17/ 270

أرض الطفوف/ ج 4/ 163

أرض کوفان/ ج 1/ 323

إرمینیه/ ج 12/ 521، 539، 542

أزبکستان/ ج 23/ 30

أصفهان/ ج 1/ 25، ج 4/ 98، ج 5/ 189، ج 7/ 272

إسپانیا/ ج 23/ 25

أسترالیا/ ج 23/ 22، 25

إسطنبول/ ج 1/ 25، ج 23/ 24

أسطوانه أبی لبابه/ ج 9/ 247، 268، 269

الأسطوانه الرابعه فی مسجد الکوفه/ ج 22/ 175، 243

الأسطوانه السابعه فی مسجد الکوفه/ ج 22/ 175، 244

أسطوانه أبی لبابه/ ج 18/ 497

أسطوان التهجد/ ج 17/ 41

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:343

أسفراین/ ج 3/ 80

إسلام آباد/ ج 23/ 24

إسلامشهر/ ج 23/ 23

أصفهان/ ج 23/ 23، 39

الأعراف/ ج 24/ 14، 61، 95، 110، 118، 121، 143، 151، 184، 219، 299، 300

الأعواف/ ج 12/ 269، ج 13/ 11، 33، 60

إفریقیه/ ج 12/ 491، 517، 519، 521، 539، 542

أفغانستان/ ج

23/ 28

الأفیح/ ج 3/ 36، 235

إله آباد/ ج 23/ 23

أمروهه/ ج 23/ 23

إمریکا/ ج 23/ 28

الأنبار/ ج 12/ 554

انتشارات أعلام التقی/ ج 23/ 116

انتشارات ألماس/ ج 23/ 276

انتشارات دلیل ما/ ج 3/ 2

الأندلس/ ج 7/ 305، ج 18/ 262، 294، 304

أندونیسیا/ ج 23/ 25

أنطاکیه/ ج 7/ 229

أنقره/ ج 23/ 24

أنقیاء/ ج 12/ 566

أهواز/ ج 23/ 23

أواره/ ج 12/ 565

أودیه الحره/ ج 12/ 25

إیران/ ج 1/ 25، ج 2/ 84، ج 3/ 2، ج 6/ 2، ج 7/ 2، ج 12/ 2، ج 23/ 16، 27

ایرلند/ ج 23/ 29

ایطالیا/ ج 23/ 25

إیوان أبی مسلم/ ج 19/ 568

إیوان کسری/ ج 4/ 113، 133

إیران/ ج 4/ 2، ج 9/ 2

باب أبی بکر/ ج 20/ 180

باب أبی مروان/ ج 7/ 155

باب البصره/ ج 9/ 215

باب جبرئیل/ ج 15/ 140، 327، ج 17/ 39، 86، 89

باب الجنه/ ج 19/ 18

باب دار یزید/ ج 6/ 288، 327، 352

باب السلطان/ ج 20/ 194

باب الشعیر/ ج 12/ 321، ج 20/ 413، ج 22/ 579

باب صفر السکری/ ج 24/ 51

باب عائشه/ ج 2/ 236، ج 10/ 301، 311

باب علی علیه السّلام فی المسجد/ ج 2/ 247، 273

باب علی و فاطمه علیهما السّلام/ ج 1/ 148، 155، 156، 161، 162، 170، 178، ج 2/ 247، ج 3/ 27، 82، 94، 107، 122، 147، 149، 213، 214، ج 6/ 21، 38، 206، 208، ج 8/ 11، 50، 98، 137، 141، 143، 154، 156، 199، 241، 252، 266، 267، 279، 288، 311، 334، 342، 345، 359، 361، ج 9/ 9، 13، 15، 18، 30، 175، 179، 275، 279، 289، ج 17/ فی أکثر الصفحات، ج 18/ 32، 39،

42، 119، ج 20/ 104، 169، 180، 184، 210، 211، 307، 390، 395، 411، 412، 416، 444، 449، 488، 503، 547، 551، ج 22/ 74، 556

باب فاطمه علیها السّلام/ ج 5/ 10، 402، 407، 411، 414، 415، 416، 417، 419، 420، 421، 422، 423، 424، 425، ج 10/ 100، 101، 102، 105، 106، 111، 112، 114، 117، 118، 120، 121، 122، 128، 137، 138، 139، 142، 147، 148، 156، 157، 158، 159، 161، 162، 168، 172، 177، 178، 180، 183، 188، 196، 197، 201، 206، 207، 217، 218، 219، 220، 221، 227، 229، 231، 233، 237، 239، 259، 264، 266، 267، 268، 275، 277، 278، 280، 290، 291، 292، 293، 295، 298، 301، 313، 314، 339، 342، 345، 351، 359، 362، 363، 364، 365، 366، 371، 373، 374، 375، 377، ج 11/ فی أکثر الصفحات، ج 12/ 170، 444، ج 14/ 11، 32، 33، 38، 77، 115، 125، 137، 177، 178، 180، 200،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:344

ج 15/ فی أکثر الصفحات، ج 16/ 131، 144، 169، 171، 174، 176، ج 19/ 453

باب الفرادیس/ ج 7/ 331، ج 16/ 77

باب الکعبه/ ج 21/ 143

باب کنده/ ج 22/ 245

بابل/ ج 23/ 23

باب مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 7/ 335، ج 16/ 12

باب مقام جبرئیل/ ج 22/ 355، 380

باب یزید/ ج 10/ 124

باب الیهودی/ ج 2/ 32

باخمری/ ج 7/ 177

بئر أریس/ ج 10/ 301، 315

بارسلونا/ ج 23/ 26

البئر فی فدک/ ج 12/ 93، 94

باکستان/ ج 23/ 16، 24، 28

باکو/ ج 23/ 25

باندونغ/ ج 23/ 25

باندیجری/ ج 23/ 23

بانکوک/ ج 23/ 25

باهرت العلیاء/ ج

17/ 322، ج 19/ 221

البحر الأعظم/ ج 5/ 292

بحر المطیف الأول/ ج 4/ 126، 159

بحرین/ ج 23/ 25

بدر/ ج 3/ 154، 175، 223، 394، ج 4/ 13، 14، 16، 17، 26، 29، 31، 32، 33، 37، 40، 42، 44، 48، 49، 52، 53، 54، 60، 62، 65، 66، 68، 71، 72، 74، 79، 80، 81، 86، 166، 332، 333، 355، 357، 360، 361، 362، 365، 366، 367، 368، 371، 372، 409، 422، 431، ج 5/ 27، 162، 172، 178، 200، 211، 227، ج 7/ 138، 177، 321، 325، ج 19/ 63، 113، ج 21/ 462

بربر/ ج 20/ 456، 477

البرتغال/ ج 18/ 322، 341، ج 21/ 577، 610، ج 23/ 24، 25

البرج الثالث/ ج 7/ 331

برزیل/ ج 23/ 25

البرقه/ ج 12/ 101، 126، 269، ج 13/ 33، 60، ج 14/ 228، 239، 247، 264، ج 21/ 492، 493، 495، 498، 500، 501، 503

برکه السباع/ ج 7/ 211، 291

بریطانیا/ ج 23/ 24، 29

البزه/ ج 12/ 49

البساتین السبع للمخیریق/ ج 21/ 503

بساتین عبد اللّه بن عبد الرحمن بن عوف/ ج 5/ 357

بساتین مخیریق/ ج 14/ 224

بستان الیهودی/ ج 7/ 15، 16

البصره/ ج 1/ 170، ج 7/ 138، 172، ج 9/ 14، ج 12/ 51، 196، 242، 410، 489، 494، 561، ج 13/ 81، ج 19/ 181، ج 20/ 208، 267، ج 21/ 296، ج 24/ 51

البطحاء/ ج 8/ 318

بعلبک/ ج 5/ 385، 393

البغبغه/ ج 21/ 491

بغداد/ ج 2/ 46، 81، 119، ج 3/ 71، ج 4/ 69، 98، ج 7/ 159، 177، 180، 258، 259، 274، ج 9/ 161، 215، ج 10/ 351، ج 11/ 203، ج 12/

213، 440، 560، ج 20/ 190، ج 21/ 486، ج 22/ 428، 439، 448، 503، 516، 521، ج 23/ 24

بقاع المدینه/ ج 21/ 506

البقیع/ ج 1/ 179، 180، 189، ج 2/ 203، 278، ج 3/ 368، ج 5/ 163، ج 6/ 17، 148، 264، 267، 278، 342، 354، ج 7/ 331، ج 9/ 20، 55، 61، 135، 207، ج 10/ 13، 171، ج 14/ 83، 186، 187، 189، 190، 194، 196، 254، ج 16/ 9، 11، 12، 14، 19، 20، 24، 25، 27، 29، 35، 36، 37، 39، 40، 41، 42، 43، 47، 50، 52، 54، 55، 57، 59، 60، 62، 64، 65، 66، 67، 69، 70، 71، 73، 74، 76، 77، 83، 85، 89، 91، 92، 94، 95، 96، 98، 99، 102، 104،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:345

113، 114، 118، 119، 130، 153، 200، 231، 267، 271، 285، 293، ج 17/ 56، 75، 464، 484، ج 18/ 65، 68، ج 19/ 108، 109، 213، 436، ج 20/ 73، 354، 443، ج 21/ 508، ج 22/ 344، 345، 346، 351، 352، 372، 374، 375، 377، 378، 380، 425، 477

البقیع الغرقد/ ج 15/ 94، 107، 117، 127، 147، 152، 172، 173، 184، 190، 191، 193، 194، 223، 259، 262، 268، 275، 285، 291، 293، 294، 310، 312، 315، 320، 331، 334

البلاد الأروبیه/ ج 23/ 22

البلاد الإمریکیه/ ج 23/ 22

بلاد الترک/ ج 9/ 261، ج 10/ 124

بلاد الحبشه/ ج 21/ 183

بلاد الدیلم و الجبل/ ج 7/ 208

بلاد الروم/ ج 22/ 163

بلده من أقصی بلاد المغرب/ ج 19/ 221

بلده النیل/ ج 12/ 206

بلدیه طهران/ ج 23/ 133

بنارس/

ج 23/ 23

بنجاب/ ج 23/ 24

بنیاد فرهنگی فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 23/ 177، 240

البوسنه/ ج 23/ 24، 109

بوشهر/ ج 23/ 23

بومبی/ ج 23/ 23

بیت أبی أیوب الأنصاری/ ج 2/ 211، 235، 236، 242، 243

بیت أبی الهیثم/ ج 10/ 313، 319

بیت الأحزان/ ج 1/ 29، 159، 160، ج 9/ 20، ج 10/ 13، 110، 217، 351، ج 14/ 59، 83، 125، 186، 187، 189، 190، 191، 194، 195، 196، ج 16/ 9، 77، 95، 97، 153، 158، 177، ج 17/ 464، ج 20/ 444، ج 21/ 566، ج 23/ 37

بیت أم أیمن/ ج 5/ 260

بیت أم سلمه/ ج 3/ 111، 148، 207، 269، ج 8/ 174، 201، 246، 282، 285، 292، 351، ج 9/ 65، 241، 309، 310، ج 10/ 319، ج 18/ 38، 44، 46، 49، ج 19/ 363، 383، 384، 385، 397، 423، 428، 468، 475، ج 21/ 72، 74، 87، ج 22/ 12، 39، 76

بیت أم هانی/ ج 9/ 247

بیت حارثه بن النعمان/ ج 2/ 235، 243، ج 8/ 158

بیت خدیجه علیها السّلام/ ج 14/ 277، ج 20/ 518، ج 21/ 379، 400، 401، 402، 407، 408، 409، 414، 417، ج 21/ 389، 392

بیت الحسن و الحسین علیهما السّلام/ ج 17/ 15

بیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 1/ 135، 140، 156، 160، ج 2/ 189، 191، ج 3/ 81، 240، ج 4/ 113، 276، 285، 320، 354، 433، ج 5/ 13، 39، 143، 358، 365، 371، ج 6/ 13، 344، ج 9/ 14، 171، 180، ج 10/ 313، 375 ج 17/ 12، 13، 21، 29، 40، 41، 49، 55،

56، 86، 105، 195، ج 18/ 34، 73، ج 19/ 216، 463، 467، ج 20/ 104، 196، 493، ج 21/ 114، ج 24/ 293

بیت الرکن و المقام/ ج 18/ 280

بیت زینب بنت خزیمه/ ج 17/ 89

بیت زینب زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 19/ 475

بیت عبد اللّه بن العباس/ ج 10/ 15

بیت عائشه/ ج 3/ 212، 295، ج 4/ 120، 322، ج 6/ 163، ج 8/ 290، ج 9/ 124، 125، ج 17/ 40، 54، 90، 96، 97، 98، 99، 103، 104، ج 21/ 392، ج 22/ 569

بیت فاطمه علیها السّلام/ ج 1/ 29، 140، 145، 148، 152، 161، 162، 166، 168، 171، 173، 174، 189، 190، ج 2/ 264، ج 3/ 21، 318، 341، 360، ج 5/ 14، 17، 20، 41، 56، 189، 359، 407، 408، 413، 421، 422، 425، ج 6/ 11، 12، 17، 24، 25، 38، 103، 135، 163، 215، 344، ج 9/ 9، 13، 20، 21،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:346

22، 23، 44، 51، 52، 70، 76، 100، 104، 112، 122، 124، 148، 157، 177، 196، 231، 242، 248، 255، 282، 322، 344، 360، 369، ج 10/ 100، 101، 102، 103، 104، 105، 106، 107، 108، 109، 111، 112، 113، 114، 115، 116، 117، 118، 120، 121، 122، 126، 138، 147، 155، 156، 160، 161، 162، 163، 165، 166، 167، 168، 169، 170، 175، 177، 178، 180، 183، 186، 188، 191، 192، 193، 195، 196، 200، 205، 208، 209، 212، 213، 222، 224، 225، 227، 228، 229، 232، 234، 236، 237، 238، 241، 242، 244، 245، 247، 248،

249، 250، 253، 256، 259، 261، 267، 268، 275، 276، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 285، 286، 289، 290، 291، 292، 293، 294، 296، 311، 317، 340، 342، 344، 345، 346، 347، 349، 350، 352، 355، 358، 360، 362، 364، 365، 367، 368، 371، 374، 376، ج 11/ 16، 17، 18، 19، 20، 212، 22، 23، 45، 55، 60، 63، 73، 74، 75، 77، 80، 81، 83، 84، 86، 87، 88، 89، 91، 92، 93، 96، 99، 100، 115، 121، 123، 131، 132، 134، 161، 165، 179، 200، 204، 209، 215، 216، 221، 238، 239، 240، 242، 245، 248، 253، 256، 276، ج 12/ 241، ج 14/ 11، 14، 25، 113، 114، 129، 138، 153، 160، 164، 174، 190، 201، 202، 253، ج 15/ 9، 11، 14، 15، 16، 87، 95، 97، 102، 111، 112، 113، 120، 123، 128، 292، 294، 309، 310، 332، 334، ج 16/ 8، 10، 14، 18، 20، 22، 24، 25، 26، 27، 39، 46، 48، 52، 53، 55، 63، 65، 66، 67، 72، 73، 77، 79، 86، 87، 88، 89، 92، 93، 94، 97، 98، 99، 102، 103، 104، 110، 111، 112، 114، 115، 116، 117، 118، 143، 148، 151، 152، 156، 161، 176، 178، 199، 211، 270، 277، 281، 285، ج 17/ فی أکثر الصفحات، ج 18/ 8، 9، 10، 19، ج 19/ 92، 55، 145، 152، 214، 220، 223، 231، 249، 262، 359، 368، 475، ج 21/ 33، 37، 38، 60، 61، 69، 70، 72، 88، 102، 108، 120، 128، 192، 218، 223، 240، 248، 469،

570، 574، 577، 580، 584، 586، 595، 609، 613، 614، 615، ج 22/ 12، 20، 158، 163، 267، 281، 344، 351، 355، 359، 373، 374، 379، 380، 477، 567، 574

بیت فاطمه بنت أسد/ ج 1/ 132، 133، ج 20/ 518

بیت القبور/ ج 10/ 14

بیت لبابه أم لفضل/ ج 5/ 195، 202، 215، 220، 224، 225، 329، 330

بیت اللّه الحرام- الکعبه

بیت المال/ ج 1/ 166، 168

بیت المدارس/ ج 19/ 491

البیت المعمور/ ج 3/ 136، 209، 210، 253، 254، 260، 267، 293، 319، ج 4/ 50، 93، 118، 226، 236، 437، 535، ج 9/ 226، 361، ج 18/ 359

بیت المقدس/ ج 3/ 26، ج 4/ 59، ج 6/ 144، ج 7/ 229

بیت مولد فاطمه علیها السّلام/ ج 2/ 189، 191، 193

بیت میمونه/ ج 9/ 317

بیت الیهودی/ ج 17/ 384، ج 21/ 355

بیت یهودی جدید الإسلام/ ج 21/ 583

البیداء/ ج 10/ 254

بیرجند/ ج 23/ 23

بیروت/ ج 23/ 24، 49

بین الباب و الجدار/ ج 17/ 433

بین الروضه و المنبر/ ج 14/ 254

بین القبر و المنبر/ ج 2/ 224، ج 15/ 327، ج 16/ 9، 10، 11، 12، 14، 18، 20، 21، 28، 30، 51، 59، 61، 71، 74، 77، 85، 88، 96، 99، 100، 101، 102، 103، 105، 109، 111، 112، 114، 115، 117، ج 22/ 344، 347، 352، 355، 371، 374، 375، 376، 377، 379، 380، 456

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:347

بیوتات مکه/ ج 17/ 500

بیوت زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 18/ 8

بیوت المهاجرین و الأنصار/ ج 4/ 486

التابوت فی جهنم/ ج 9/ 235، ج 10/ 104

تانزانیا/ ج 23/ 25

تایلند/ ج 23/ 26

تبریز/ ج

23/ 23

تبوک/ ج 2/ 279، ج 3/ 92، 230

تحت الإجانه/ ج 22/ 455

تحت الکساء/ ج 7/ 167، 169، 173، ج 8/ 207، 380، 381، ج 18/ 12، 13، 61، ج 19/ 371، 372، 373، 387، 389، 420، 433، 446، 452، 454، 455، 461، 466، 467، ج 21/ 61

تحت المیزاب/ ج 15/ 326، ج 17/ 18، 75، ج 21/ 102، 120

تدمر/ ج 7/ 209

ترکیا/ ج 23/ 24، 27

تستر/ ج 7/ 341، 348، 349

التسنیم/ ج 24/ 214، 240، 296

تل الحمد/ ج 3/ 57، ج 20/ 436، ج 24/ 90

تلّ صغیر فی الکوفه/ ج 17/ 471

تنجاور/ ج 23/ 23

تونس/ ج 21/ 466، ج 23/ 29

تیماء/ ج 12/ 12، 30، 78، 80، 423، ج 13/ 62

ثلاثه أنهار فی الجنه لمحمد و آله علیهم السّلام/ ج 17/ 61

پژوهشکده باقر العلوم علیه السّلام/ ج 23/ 148، 240

جابلقا/ ج 20/ 242

الجار/ ج 12/ 32

الجامعه الحره الإسلامیه/ ج 23/ 148

جامعه الفاطمیه للطب/ ج 23/ 289

جبار/ ج 12/ 33

جبال رضوی/ ج 7/ 141

جبال المدینه/ ج 21/ 507

الجبل/ ج 19/ 29

جبل أحد/ ج 4/ 68، ج 12/ 12، 14، 36، 539، 541، 542

جبل أحمر/ ج 17/ 172

جبل أسود/ ج 17/ 172

جبل أصفهان/ ج 7/ 198، ج 18/ 288

جبل جوشن فی حلب/ ج 22/ 522

جبل حداد/ ج 12/ 12، 20

جبل الصفا/ ج 8/ 168

جبل العقیق الأبیض فی الجنه/ ج 17/ 14، 60، ج 24/ 27

جبل العقیق الأحمر فی الجنه/ ج 17/ 14، 60، ج 24/ 211، 245

جبل العقیق الأصفر فی الجنه/ ج 17/ 14، 60، ج 24/ 211، 245

جبل کمد بین مکه و المدینه/ ج 20/ 147، 160

جبل من زبرجده خضراء/ ج 20/ 220، 244

الجحفه/ ج

12/ 32

جرجان/ ج 5/ 189

الجزیره/ ج 5/ 262، 267، 276، 279، 305، 306، ج 17/ 469

الجزیره الفراتیه/ ج 12/ 43

جسر أبی الزنج/ ج 24/ 51

الجمل/ ج 7/ 104

الجنه (الجنان)/ ج 1/ 32، 132، 138، 139، 154، 158، 178، 183، 184، 186، 189، 190، 193، 194، 216، 217، 220، 223، 224، 225، 227، 229، 230، 239، 240، 242، 243، 246، 253، 255، 259، 264، 265، 267، 268، 271، 274، 275، 281، 283، 290، 291، 293، 300، 307، 311، 321، 327، ج 2/ 11، 14، 15، 17، 18، 23، 25، 26، 27، 28، 29، 30، 33، 34، 37، 38، 40، 42، 45، 51، 53، 54، 55، 57، 58، 62، 136، 138، 170، 177، 186، ج 3/ 13، 27، 28، 45، 48، 49، 55، 56، 57، 58، 78، 86، 88، 89، 90، 109، 114، 119، 124، 128، 129، 130،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:348

134، 136، 138، 140، 141، 142، 153، 155، 158، 175، 179، 187، 193، 194، 202، 209، 212، 224، 230، 232، 236، 243، 254، 255، 262، 264، 272، 277، 287، 293، 296، 297، 310، 311، 322، 374، 377، 380، 409، ج 4/ 102، 117، 125، 126، 136، 152، 162، 165، 245، 251، 276، 303، 315، 316، 327، 340، 390، 408، 418، 439، 451، 492، 504، 517، 522، 525، 526، 534، ج 5/ 10، 13، 117، 144، 168، 171، 179، 273، 275، 295، 297، 308، 412، ج 6/ 11، 13، 15، 31، 98، 100، 101، 120، 127، 180، 193، 201، 204، 209، 233، 234، 238، 241، 266، 290، 293، 309، 333، ج 7/ 10، 20، 45،

79، 108، 146، 147، 217، 218، 224، 246، 272، 308، ج 8/ 62، 80، 87، 89، 91، 92، 93، 115، 119، 120، 154، 155، 159، 160، 164، 178، 180، 196، 212، 232، 246، 247، 249، 263، 279، 300، 302، 328، 339، 342، 344، 359، 374، 392، ج 9/ 11، 17، 29، 42، 50، 57، 58، 62، 63، 64، 75، 78، 93، 99، 101، 105، 120، 122، 124، 126، 127، 134، 181، 182، 191، 194، 209، 212، 221، 230، 233، 237، 243، 247، 251، 252، 280، 286، 322، 335، 342، 343، 346، 350، 353، 355، 356، 357، ج 10/ 207، 246، 258، 317، ج 12/ 140، 342، 532، 545، ج 14/ 11، 58، 68، 70، 78، 88، 93، 94، 108، 109، 139، 236، 330، ج 15/ 85، 93، 105، 113، 116، 146، 174، 175، 192، 261، 282، ج 16/ 200، 223، 267، 273، ج 17/ 46، 145، 152، 197، 215، 258، 268، 332، 437، 465، 480، 490، 504، 513، 520، 521، ج 18/ 43، 104، 162، 166، 207، 241، 243، 244، 249، 270، 277، 306، 358، 407، 413، 419، 439، 522، ج 19/ 23، 30، 33، 108، 119، 128، 180، 208، 209، 211، 233، 237، 241، 244، 248، 251، 257، 258، 261، 265، 266، 273، 278، 285، 288، 333، 349، ج 20/ 11، 13، 14، 15، 19، 20، 25، 29، 35، 37، 39، 43، 44، 45، 55، 63، 68، 71، 74، 82، 84، 85، 86، 93، 97، 98، 100، 102، 105، 106، 109، 114، 120، 122، 123، 125، 128، 129، 131، 135، 138، 141، 147، 148،

150، 155، 161، 162، 190، 236، 317، 320، 333، 334، 356، 387، 411، 418، 419، 474، 476، 508، 510، 511، 512، 513، 524، 525، 527، 528، 529، 530، 531، 532، 533، 535، 543، 549، ج 21/ 12، 26، 49، 104، 184، 203، 215، 216، 227، 228، 231، 232، 234، 237، 249، 264، 273، 280، 282، 283، 291، 293، 297، 306، 307، 312، 320، 321، 323، 324، 336، 342، 343، 345، 346، 347، 348، 354، 356، 362، 371، 374، 389، 390، 396، 404، 424، 434، 435، 445، 453، 455، 457، 460، 461، 462، 464، 468، 474، 478، 517، 528، 538، 548، 566، 576، 584، 590، 597، 599، 602، 608، ج 22/ 13، 52، 69، 84، 97، 98، 109، 137، 154، 157، 166، 167، 181، 194، 212، 271، 283، 284، 297، 298، 326، 330، 332، 334، 349، 355، 359، 374، 379، 380، 386، 437، 441، 447، 465، 470، 485، 489، 503، 528، 536، 540، 546، 548، 557، 561، 564، 566، 572، 575، 582، 583، 599، 600، ج 23/ 36، ج 24/ 5، 8، 12، 13، 14، 15، 16، 18، 21، 22، 25، 30، 46، 54، 56، 57، 60، 61، 62، 66، 69، 71، 73، 74، 76، 77، 95، 98، 109، 110، 112، 125، 126، 129، 141، 142، 144، 153، 161، 163، 164، 169، 176، 178، 185، 201، 207، 209، 210، 211، 212، 213، 214، 216، 218، 219، 222، 223، 225، 228، 229، 233، 235، 237، 238، 240، 241، 242، 245، 246، 247، 253، 254، 255، 256، 259، 260، 262، 263، 266، 267، 270، 271، 273، 274، 277،

279، 281،

282، 283، 284، 288،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:349

289، 290، 293، 294، 295، 296، 297

جنه عدن/ ج 4/ 132، ج 24/ 210، 211، 218، 225، 226، 242

جهنم (النار، النیران، الجحیم)/ ج 1/ 175، 185، 186، 209، 216، 217، 220، 227، 240، 242، 246، 253، 259، 265، 268، 271، 293، 307، 315، 323، 327، ج 2/ 28، 294، ج 3/ 59، 124، 129، 130، 134، 136، 153، 161، 170، 187، 267، 287، 377، ج 4/ 93، 126، 136، 152، 245، 411، 499، 500، 503، 507، 519، 537، ج 5/ 273، 293، 297، 309، ج 6/ 27، 100، 101، 117، 133، 238، 324، 333، 357، ج 7/ 52، 80، 108، 182، 217، 224، 293، 304، 321، 324، ج 8/ 14، 83، 85، 87، 129، 130، 138، 247، 250، 261، 268، 316، 342، 347، 363، 369، 374، 399، ج 9/ 29، 42، 50، 62، 63، 87، 99، 105، 119، 120، 159، 172، 236، 249، 288، ج 10/ 154، 207، 246، 254، 256، 271، 272، ج 11/ 170، 174، 264، ج 11/ 84، 85، ج 12/ 140، 156، 322، ج 13/ 176، 211، 227، 242، 248، 255، 262، 292، 375، ج 14/ 11، 33، 78، 166، 169، 172، 236، ج 15/ 282، 287، ج 16/ 200، 222، 292، ج 17/ 132، 302، 409، 495، 507، 513، ج 18/ 43، 46، 104، 162، 222، 241، 354، 358، 378، 388، 390، 393، 394، 396، 397، 399، 400، 401، 402، 403، 404، 406، 407، 411، 412، 414، 415، 417، 419، 423، 424، 425، 428، 435، 439، 462، ج 19/ 9،

56، 207، 215، 278، 285، 324، 349، 364، 381، 428، 468، ج 20/ 11، 12، 15، 19، 21، 22، 24، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 32، 33، 34، 39، 40، 53، 55، 68، 85، 88، 89، 92، 93، 94، 97، 105، 106، 114، 117، 120، 123، 141، 143، 146، 147، 148، 151، 155، 166، 191، 198، 210، 233، 247، 249، 334، 388، 420، 499، ج 21/ 49، 101، 106، 118، 184، 236، 241، 340، 356، 404، 433، 434، 435، 438، 443، 449، 460، 464، 469، 528، 568، ج 22/ 69، 153، 284، 287، 295، 325، 326، 328، 332، 338، 358، 411، 454، 477، 503، 539، 548، 558، 583، 588، 595، 600، 610، ج 24/ 13، 14، 16، 18، 21، 22، 25، 57، 61، 64، 65، 67، 79، 80، 95، 98، 110، 142، 160، 161، 163، 164، 165، 166، 170، 174، 178، 181، 184، 185، 191، 192، 195، 197، 198، 199، 205، 206، 212، 213، 219، 222، 240، 246، 258، 288، 293

جونپور/ ج 23/ 23

جیحان/ ج 4/ 125، 127، 165

حائر الحسین علیه السّلام/ ج 7/ 87

الحائط/ ج 12/ 22، 25

حائط بنی النجار/ ج 9/ 274

حانوت الناصبی/ ج 22/ 507، 508

الحباله/ ج 12/ 33

حبس إسحاق بن إبراهیم/ ج 7/ 242

الحبشه/ ج 3/ 128، 141، ج 4/ 332، 420، 421، 422، 431، ج 8/ 264، 373، ج 9/ 15، 62، 104، 134، 182، 253، ج 12/ 81، 82، ج 14/ 48، 54، 55، 261، 262، ج 15/ 123، 126، 162، 184، 190، 206، 208، 217، 218، 228، 250، 255، 278، 282، ج 17/ 397، 479، 488، 512،

516، ج 19/ 213، ج 20/ 482، 483، 488، 499، 504

الحجاز/ ج 7/ 219، 315، ج 12/ 28، 29، 32، 34، 35، 37، 63، 147، 275، 371، 544، 565، ج 18/ 55، ج 23/ 28

حجرات زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 12/ 144، 161، 273، ج 13/ 84، ج 17/ 15

حجر إسماعیل/ ج 2/ 199، 213، 220، ج 7/ 152، 153، ج 8/ 168، 391

الحجر الأسود/ ج 7/ 100، 143

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:350

حجره أم سلمه/ ج 4/ 94، 96، 97، 121، 251، 257، 302، 341، 386، 425

حجره حفصه/ ج 17/ 89، 96، 97

حجره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 16/ 14، 54، 114، ج 22/ 594

حجره عائشه/ ج 13/ 83، ج 16/ 47، 92

حجره العروس/ ج 1/ 142

حجره میمونه/ ج 17/ 96

حجره النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 11/ 16، 54، 141، ج 12/ 144، 166، 290، 391، 550

حجله الزفاف/ ج 3/ 129، 134، 299

حجون مکه/ ج 21/ 394

حدیبیه/ ج 12/ 423

حدیقه بنی النجار/ ج 3/ 54، 55، ج 6/ 11، 19، 23، 24، 190، 191، ج 8/ 15، 163، 178، 283، 284

حدیقه فاطمه علیها السلام/ ج 17/ 94

حره خیبر/ ج 12/ 25

حره فدک/ ج 12/ 25

حره النار/ ج 12/ 30

حرم الحسین علیه السّلام/ ج 22/ 493، 494، 495، 496، 498، 499 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 350 فهرس الأمکنه ..... ص : 341

م العسکریین علیهما السّلام/ ج 22/ 492

حرم الکاظمین علیهما السّلام/ ج 22/ 504، 505

حرم النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 22/ 456

حسن الناعم/ ج 12/ 82

حسن الکثیبه/ ج 12/ 82

الحسینیه الکربلائیه/

ج 23/ 253

الحسنی (الحسنا، الحسینیا)/ ج 12/ 101، 126، 269، ج 13/ 11، 11، 33، 60، ج 14/ 228، 239، 247، 264، ج 21/ 492، 493، 495، 498، 500، 501، 503

الحسینیار/ ج 21/ 498

حصب الصعب/ ج 12/ 82

حصن أبی/ ج 12/ 82

حصن البراء/ ج 12/ 82

حصن سلام/ ج 12/ 82

حصن الشق/ ج 12/ 82

حصن الصعب/ ج 12/ 82

حصن فدک/ ج 12/ 37، 88، 110

حصن القله/ ج 12/ 82

حصن قموص/ ج 12/ 82

حصن الکتیبه/ ج 12/ 82

حصن الناعم/ ج 12/ 82

حصن نطاه/ ج 12/ 82، 83

حصن وطیح/ ج 12/ 82

حصون بنی النضیر/ ج 7/ 210

حظیره القدس/ ج 24/ 19، 101، 144، 155، 210، 215، 272

حضیض الثری/ ج 7/ 10

الحطیم/ ج 21/ 552

الحظیره/ ج 15/ 327

حظیره بنی النجار- حدیقه بنی النجار

حظیره القدس/ ج 3/ 75، 278، ج 18/ 45، 360، ج 21/ 222، 312

حلب/ ج 3/ 84، ج 12/ 43، 411، ج 23/ 24

الحله/ ج 12/ 205

الحلیفه/ ج 12/ 47

الحلیفه العلیا/ ج 12/ 47

الحلیفه الوسیط/ ج 12/ 47

حمام أبی جعفر علیه السّلام/ ج 17/ 12، 22، 23، 24

حمراء الأسد/ ج 2/ 257

الحمراء القصوی/ ج 5/ 357

حنین/ ج 7/ 138

الحوائط السبعه/ ج 12/ 508، 510، ج 13/ 11، ج 13/ 144، ج 14/ 221، 228، 239، 247، 264، ج 21/ 490، 492، 495، 498، 504، ج 23/ 172

حوائط فدک/ ج 12/ 108

حوائط مخیریق/ ج 12/ 138

الحوائط و المزارع/ ج 21/ 490

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:351

الحوزه العلمیه بأصفهان/ ج 23/ 122

الحوض فی فدک/ ج 12/ 93

الحوض الکوثر/ ج 1/ 261، ج 3/ 57، 124، 377، ج 6/ 31، 307، 310، 312، ج 7/ 59، 69، 109، ج

8/ 211، 248، 301، ج 9/ 10، 11، 57، 342، ج 14/ 150، ج 17/ 401، ج 18/ 203، 245، ج 20/ 485، 511، ج 21/ 484، 517، ج 22/ 97، 476، 595، 610، ج 24/ 12، 14، 44، 110، 111، 115، 134، 174، 211، 218، 228، 233، 245

الحویط/ ج 12/ 35

حیدرآباد/ ج 23/ 23

الحیره/ ج 18/ 304

الحیطان السبعه- الحوائط السبعه

حیطان المسجد/ ج 21/ 588

خان أمین الدوله/ ج 22/ 493

خباء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 9/ 270

خراسان/ ج 7/ 219، 246، 291، 292، ج 8/ 302، ج 12/ 101، ج 18/ 54، 83، 237، ج 19/ 78، ج 20/ 70، 91

خرم بید/ ج 23/ 23

خزائن بنی أمیه/ ج 7/ 332

خزانه یزید/ ج 7/ 331، ج 10/ 124

الخزر/ ج 12/ 539، 542

خلف الباب/ ج 17/ 125، 129، 445

الخندق/ ج 2/ 280، ج 5/ 257، 299، 338، 340، ج 8/ 11، 50

خندق مدینه/ ج 20/ 456، 472

خوخه عمر/ ج 17/ 89، 97

خیام الحسین علیه السّلام/ ج 6/ 285، ج 10/ 293، 296

خیبر/ ج 3/ 22، 23، 92، 93، 94، 106، ج 4/ 332، 431، ج 5/ 96، ج 7/ 138، 177، ج 9/ 134، ج 12/ فی أکثر الصفحات، ج 13/ 27، 61، 62، 86، 87، 142، ج 17/ 478، 519، ج 20/ 150، 188، ج 21/ 499، ج 24/ 233

الخیف/ ج 7/ 176

خیمه الحسن علیه السّلام/ ج 7/ 102، 156

خیمه الحسین علیه السّلام/ ج 7/ 102، 156

خیمه خدیجه علیها السّلام/ ج 7/ 102، 156

خیمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 7/ 102، 156، ج 20/ 402

خیمه علی علیه السّلام/ ج 7/

102، 156

خیمه فاطمه علیها السّلام/ ج 7/ 102، 156

خیمه من سندس فی زاویه بیت الزهراء علیها السّلام/ ج 1/ 175

دار أبی أیوب/ ج 4/ 16، 17، 86، 367، 408، ج 8/ 140، 337، ج 17/ 319

دار أبی الهیثم/ ج 8/ 12، 78، ج 17/ 238، 272

دار الإماره/ ج 6/ 314

دار آمنه (أم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله)/ ج 13/ 63

دار أمیر المؤمنین علیه السّلام فی الجنه/ ج 24/ 211، 214، 216، 243، 285، 289

دار التوحید/ ج 23/ 67

دار الحبشیین/ ج 16/ 46، 96

دار حارثه بن النعمان/ ج 17/ 13، 43، 53، 196

دار الحدیث قم/ ج 23/ 231

دار الحسین علیه السّلام/ ج 23/ 210

دار خدیجه علیها السّلام/ ج 7/ 272، ج 10/ 313، ج 13/ 63

دار خویلد/ ج 21/ 401، 414

دار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الجنه/ ج 9/ 17، 182، 212، 242، 302، ج 17/ 60، ج 24/ 211، 214، 289

دار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی مکه/ ج 12/ 374، 498، 502

دار الرضا علیه السّلام/ ج 7/ 272

دار السلام/ ج 2/ 26، ج 7/ 313، ج 9/ 322، 347، ج 17/ 28، ج 23/ 25

دار عبد المطلب/ ج 21/ 315

دار عثمان/ ج 20/ 270

دار عقیل بن أبی طالب/ ج 2/ 190، ج 14/ 190، 249، ج 15/ 256، ج 16/ 10، 29، 44، 46، 67، 96

دار علی علیه السّلام/ ج 4/ 280، 285، 286، 294، 296، 303،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:352

307، 311، 323، 374، 394، 425، 426، 445، 457، 495

دار علی علیه السّلام فی الجنه/ ج 4/ 126، 131، 132، 475، 501

دار علی و فاطمه

علیهما السّلام فی الجنه/ ج 9/ 17، 59، 79، 162، ج 22/ 16، 138

دار فاطمه علیها السّلام فی الجنه/ ج 24/ 211، 214، 216، 243، 271، 289

دار القرآن الکریم/ ج 23/ 142، 258

دار محمد باقر الکمره ای بالری/ ج 1/ 208

دار المهدی و القرآن الکریم/ ج 23/ 165

دار الندوه/ ج 2/ 215

دار الهادی/ ج 23/ 244

دار یزید/ ج 6/ 355

داکا/ ج 23/ 25

دبی/ ج 23/ 25

دبیرخانه کنگره علمی حضرت فاطمه علیها السّلام و غدیر/ ج 23/ 80

دجله/ ج 4/ 126، 159، ج 7/ 269

درب الحجر/ ج 2/ 189

درب السباع/ ج 7/ 213، 313

الدربند/ ج 6/ 335

الدرک الأسفل من النار/ ج 24/ 11، 25، 142

درنوک الجنه/ ج 24/ 260

دفتر تبلیغات إسلامی/ ج 23/ 249

دکه أمیر المؤمنین علیه السّلام فی مسجد الکوفه/ ج 22/ 175، 245

دکه زین العابدین علیه السّلام فی مسجد الکوفه/ ج 22/ 175، 245

دکه القضاء فی مسجد الکوفه/ ج 22/ 175، 244

الدلال/ ج 12/ 269، ج 13/ 33، 60، ج 14/ 228، 239، 247، 264، ج 21/ 492، 493، 495، 498، 500، 501، 503

دمشق/ ج 1/ 25، ج 4/ 148، ج 5/ 151، 370، 385، 393، ج 7/ 101، 229، 315، 331، 332، ج 10/ 101، 124، ج 16/ 77، ج 19/ 467، 517، ج 22/ 428، 437، ج 23/ 24، 49

الدنیا/ ج 1/ 30، 139، 142، 147، 150، 155، 164، 183، 187، 189، 190، 203، 239، 245، 268، 275، ج 2/ 29، 47، 59، 293، 296، 303، ج 3/ 13، 22، 26، 27، 28، 37، 40، 48، 49، 51، 54، 56، 75، 76، 86، 88، 89، 108، 109، 111، 113، 120، 128، 129، 132،

145، 153، 173، 197، 203، 204، 206، 209، 215، 224، 227، 236، 241، 254، 256، 260، 280، 281، 282، 284، 287، 288، 292، 293، 300، 305، 317، 362، 375، 390، 408، ج 4/ 93، 102، 116، 118، 125، 136، 144، 159، 160، 162، 197، 205، 223، 245، 302، 311، 342، 347، 388، 415، 418، 428، 431، 452، 491، 531، 537، ج 5/ 10، 14، 91، 168، 241، 267، 274، 276، 293، 295، 319، 339، 379، ج 6/ 14، 18، 35، 42، 45، 64، 81، 86، 98، 129، 132، 133، 136، 233، 266، 267، 269، 290، 302، 322، 328، 348، 353، 357، ج 7/ 57، 64، 112، 179، 195، 198، 202، 208، 223، 272، 276، 277، 298، 300، 326، ج 8/ 12، 21، 64، 79، 98، 125، 134، 136، 142، 158، 163، 178، 181، 233، 239، 242، 253، 274، 291، 293، 294، 296، 300، 354، 355، 375، 381، 393، ج 9/ 8، 11، 20، 43، 76، 84، 97، 105، 160، 199، 212، 220، 221، 237، 250، 272، 274، 275، 279، 312، 358، ج 10/ 54، 100، 142، 149، 190، 212، 228، 246، 252، 361، ج 11/ 29، 78، 167، 258، 263، 268، 308، ج 12/ 66، 155، 177، 178، 197، 237، 268، 333، 335، 339، 341، 355، 447، 500، 552، ج 13/ 15، 80، 111، 150، ج 14/ 13، 14، 20، 26، 44، 45، 46، 86، 154، 238، 272، 273، 277، 332، 337، ج 15/ 94، 102، 110، 112، 117، 131، 146، 148، 172، 179، 190،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:353

264، 282، 291، 292، 309،

ج 16/ 141، 147، 153، 192، 200، 231، 268، ج 17/ 29، 127، 130، 137، 138، 149، 151، 152، 182، 190، 198، 231، 232، 258، 266، 290، 323، 324، 342، 347، 396، 406، 424، 428، 436، 442، 462، 473، 480، 482، 484، 498، 503، 504، 509، 529، ج 18/ 100، 162، 293، 328، 364، 372، 402، 424، 427، 464، 500، ج 19/ 34، 38، 49، 51، 58، 105، 123، 162، 197، 212، 219، 220، 243، 250، 272، 352، 373، 461، 497، 519، 530، 546، 561، 562، ج 20/ 12، 39، 77، 80، 83، 140، 146، 192، 215، 216، 240، 241، 247، 252، 255، 274، 277، 309، 313، 335، 348، 417، 418، 420، 465، 470، 472، 482، 487، 503، 515، 542، 543، 544، 545، 549، ج 21/ 32، 34، 37، 38، 49، 57، 69، 104، 110، 123، 142، 162، 202، 207، 215، 226، 228، 237، 293، 306، 312، 329، 351، 368، 430، 456، 472، 473، 486، 519، 531، 592، 594، 598، 602، 611، 612، 613، ج 22/ 14، 15، 21، 98، 101، 108، 109، 147، 166، 205، 206، 273، 283، 286، 287، 290، 291، 295، 297، 304، 324، 333، 362، 403، 413، 418، 485، 495، 515، 540، 545، 560، 583، 600، 610، ج 23/ 36، ج 24/ 75، 63، 72، 83، 109، 131، 132، 133، 166، 201، 204، 212، 215، 243، 244، 253، 255، 258

دهلی/ ج 23/ 23

دومه الجندل/ ج 12/ 14، 36، 440، 539، 542

دیار غطفان/ ج 12/ 30

الدیر/ ج 7/ 154

دیر الراهب/ ج 6/ 320، 321

دیر النصرانی/ ج 18/ 202، 262، 290

الدیلم/ ج 9/

261، ج 10/ 124

ذو الحلیفه/ ج 2/ 288، 290، ج 9/ 19، 196

ذو المجاز (سوق العرب)/ ج 17/ 512

ذی طوی/ ج 2/ 221، 229، 231، ج 9/ 140

رامبور/ ج 23/ 23

راولپندی/ ج 23/ 24

الراویه (مدفن زینب الکبری علیها السّلام)/ ج 5/ 151، 365، 370، 373، 380

الربذه/ ج 12/ 43، 46

الرحبه بالکوفه/ ج 1/ 246، 307

الرحیق المختوم/ ج 24/ 265

رشت/ ج 22/ 490، ج 23/ 23

الرکن/ ج 3/ 203

رکن الحطیم/ ج 7/ 136

رودبار/ ج 6/ 334

روسیا/ ج 23/ 30

روضه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 15/ 173، 301، ج 16/ 9، 14، 16، 59، 69، 72، 87، 97، 100، 101، 103، 104، 115، 117، 118، 119، 178، 193، 198، 212، 218، 230، 231، ج 17/ 19، 40، ج 22/ 245، 246، 247، 351، 355، 371، 372، 375، 376، 377، 378

الروم/ ج 6/ 344، ج 7/ 37

روما/ ج 23/ 25

الری/ ج 6/ 334

زقاق البقیع/ ج 17/ 20

زقاق الحجر بمکه المکرمه/ ج 2/ 167، 188، 190

زقاق العطارین/ ج 2/ 167، 188، 190

زمزم/ ج 3/ 203، ج 17/ 460، ج 19/ 237، ج 21/ 415، 552

زمزم المدینه/ ج 17/ 94

الزهراء (بلده فی المغرب)/ ج 18/ 375، 423

الزوراء/ ج 18/ 68

ساحل البحر/ ج 17/ 514، 515

سارایفو/ ج 23/ 24

ساری/ ج 23/ 23

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:354

ساریه المسجد/ ج 16/ 10، 36، ج 18/ 497

سامراء/ ج 22/ 493

سجن المهدی العباسی/ ج 7/ 209

سدره المنتهی/ ج 1/ 209، 280، 328، ج 3/ 26، 27، 134، 182، 196، 197، 267، 287، 379، ج 4/ 93، 301، 416، 492، 500، 509، 511، 520، ج 7/ 284، ج 9/ 10، 91،

239، ج 18/ 421، ج 22/ 589، ج 24/ 244

السرادقات/ ج 3/ 260، 267

سرادق الحسین علیه السّلام/ ج 3/ 81

سرب أبی لؤلؤ/ ج 20/ 269

السرب تحت دار عمر/ ج 12/ 549

سرگودها/ ج 23/ 24

سر من رأی/ ج 7/ 288، ج 18/ 299، 300، ج 19/ 61

سریر فاطمه علیها السّلام فی الجنه/ ج 17/ 437

سریلانکا/ ج 23/ 25

سفح الجبل/ ج 2/ 256

سقیفه بنی ساعده (ظله بنی ساعده)/ ج 1/ 144، 149، 154، 160، 162، ج 6/ 86، ج 9/ 9، 17، 32، 249، 289، ج 10/ 104، 108، 109، 110، 113، 117، 122، 127، 130، 136، 143، 144، 157، 158، 162، 178، 179، 190، 192، 198، 201، 211، 218، 232، 246، 247، 252، 253، 264، 276، 278، 285، 287، 307، 339، 340، 341، 343، 350، 358، 365، 375، ج 11/ 38، 40، 45، 47، 48، 53، 72، 120، 128، 143، 144، 145، 159، 165، 170، 171، 194، 250، 270، ج 12/ 102، 200، 207، 240، 457، 475، ج 13/ 8، 71، 124، 231، ج 14/ 144، ج 15/ 169، 193، ج 16/ 150، 166، 289، ج 17/ 88، 90، 91، ج 20/ 390، ج 21/ 258، ج 23/ 36، ج 24/ 88

السلالم/ ج 12/ 17، 48، 71، 76، 79، 90، 453

السلسبیل/ ج 24/ 265

السماء الدنیا/ ج 19/ 215

السماء الرابعه/ ج 17/ 505

السماء (السماوات)/ ج 1/ 5، 9، 132، 147، 178، 186، 190، 203، 204، 205، 209، 212، 216، 218، 220، 223، 225، 226، 227، 228، 229، 230، 231، 234، 240، 242، 246، 253، 255، 256، 258، 259، 261، 265، 266، 267، 268، 273، 276، 279، 280،

283، 284، 285، 286، 289، 290، 291، 293، 296، 297، 300، 301، 302، 303، 308، 309، 310، 312، 315، 316، 320، 321، 327، 328، ج 2/ 14، 22، 25، 27، 36، 37، 42، 47، 49، 53، 54، 55، 151، 174، 177، 298، ج 3/ 26، 27، 36، 37، 38، 48، 75، 76، 108، 111، 117، 129، 130، 132، 135، 136، 138، 139، 141، 142، 146، 152، 153، 155، 161، 162، 163، 173، 176، 177، 182، 194، 199، 200، 205، 208، 209، 211، 217، 224، 229، 235، 236، 241، 243، 245، 246، 248، 249، 250، 251، 253، 254، 256، 258، 259، 260، 262، 265، 267، 268، 270، 273، 274، 275، 276، 279، 281، 282، 287، 293، 296، 303، 306، 307، 311، 312، 314، 317، 319، 323، 326، 327، 329، 330، 331، 358، 367، 372، 373، 385، 399، 409، ج 4/ 20، 32، 33، 65، 73، 102، 115، 117، 119، 125، 126، 135، 140، 144، 146، 160، 163، 197، 226، 236، 244، 251، 278، 279، 351، 410، 415، 418، 451، 484، 505، 520، 521، 523، 526، 527، 532، 535، 536، 537، ج 5/ 10، 13، 58، 144، 236، 273، 276، 277، 291، 292، 293، 294، 297، 306، 309، 337، ج 6/ 13، 23، 27، 28، 35، 40، 50، 51، 97، 121، 133، 190، 191، 234، 258، 274، 287، 319، 324، 325، 328، 349، ج 7/ 17، 25، 26، 35، 48، 51، 60، 69، 87، 125، 151، 162، 182، 188، 232، 254، 327، ج 8/ 18، 26، 20، 32، 46، 75، 89، 90، 94، 124، 138، 140،

الموسوعه الکبری

عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:355

144، 153، 155، 163، 166، 180، 196، 209، 240، 241، 269، 273، 283، 284، 286، 293، 298، 299، 316، 321، 365، 368، 380، 387، ج 9/ 20، 33، 46، 56، 93، 97، 124، 126، 142، 171، 174، 209، 212، 219، 226، 228، 229، 231، 233، 240، 241، 321، 322، 323، 327، 328، 331، 333، 334، 335، 336، 350، 351، 355، 364، 365، ج 10/ 129، 137، 158، 213، 272، 374، ج 11/ 30، 43، 85، 170، 204، 228، 260، 263، 270، 281، 284، 310، ج 12/ 128، 155، 501، ج 13/ 30، 117، 149، 394، 398، 401، 403، 406، 408، 410، 413، 415، ج 14/ 100، 102، 103، 111، 155، 196، 277، ج 15/ 24، 85، 91، 179، 223، 258، 286، ج 16/ 13، 26، 122، 132، 149، 164، 283، ج 17/ 153، 194، 201، 210، 251، 286، 290، 311، 323، 406، 435، 448، 465، 468، 496، 501، 505، ج 18/ 12، 53، 69، 72، 161، 162، 198، 213، 228، 242، 305، 320، 325، 327، 354، 357، 361، 373، 374، 375، 378، 384، 385، 387، 407، 408، 410، 415، 418، 421، 422، 423، 435، 456، 460، ج 19/ 17، 26، 65، 104، 108، 224، 226، 243، 261، 268، 270، 279، 281، 292، 319، 347، 352، 358، 372، 373، 464، 490، 509، 522، 526، 527، ج 20/ 11، 24، 25، 45، 75، 87، 95، 117، 122، 131، 155، 161، 164، 175، 193، 218، 230، 246، 337، 338، 353، 355، 380، 397، 404، 426، 431، 434، 452، 512، 526، 528، 530، 532، ج

21/ 62، 96، 102، 106، 112، 120، 123، 129، 220، 235، 237، 238، 271، 295، 298، 313، 320، 321، 341، 343، 346، 347، 348، 350، 351، 352، 353، 354، 355، 359، 363، 364، 368، 400، 401، 413، 428، 469، 516، 539، 562، 566، 567، 574، 586، 595، 599، 602، 608، 611، ج 22/ 27، 51، 71، 97، 106، 142، 212، 258، 270، 287، 289، 292، 293، 298، 300، 301، 304، 307، 318، 319، 323، 332، 339، 359، 362، 363، 376، 413، 419، 421، 451، 467، 472، 484، 577، 579، 589، ج 23/ 35، ج 24/ 63، 71، 77، 81، 86، 94، 131، 144، 170، 182، 209، 244، 278، 280

السمرقند/ ج 12/ 262، 491، 539، 542

سمنان/ ج 23/ 23

السند/ ج 18/ 55

سنی/ ج 23/ 23

سواد الکوفه/ ج 5/ 168

سوئد/ ج 23/ 29

السوارقیه/ ج 12/ 32

سوراء سواد الکوفه/ ج 19/ 57

سوریا/ ج 23/ 24، 28، ج 24/ 296

سوق الإبل/ ج 21/ 480

سوق بنی قینقاع/ ج 6/ 147

سوق اللیل/ ج 3/ 180، ج 7/ 272، ج 17/ 94، 187، 289

سوق المدینه/ ج 1/ 152، ج 3/ 147، ج 6/ 85

سوق مهزوز/ ج 13/ 63

السویداء/ ج 12/ 491

سیالکوت/ ج 23/ 24

سیبور/ ج 5/ 385، 393

سیحان/ ج 4/ 125، 127، 165

سیف البحر/ ج 12/ 14، 36، 44، 491، 539، 541، 542

شادی کچاله/ ج 12/ 571

شارع معلم (قم)/ ج 3/ 2، ج 7/ 29، ج 8/ 2، ج 9/ 2

شاطئ الفرات/ ج 7/ 42، ج 18/ 68، 74، ج 22/ 538، 585

الشام (دمشق)/ ج 2/ 189، ج 3/ 53، ج 5/ 362، 365، 380، 388، 392، 393، ج 6/ 17، 29،

135، 144، 295، 320، 323، 325، 349، 350، ج 7/ 37،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:356

150، 215، 220، 288، 335، 349، ج 9/ 228، 251، ج 10/ 124، 132، 261، ج 11/ 159، ج 12/ 16، 43، 52، 70، 82، 83، 87، 100، 194، 195، 331، 421، 504، 532، ج 13/ 62، ج 16/ 232، 270، 278، 291، ج 17/ 47، 49، 69، 83، 84، 97، 98، ج 18/ 55، 74، 109، ج 21/ 422، ج 22/ 222، 428، 439، 563

شبه الجزیره/ ج 12/ 421

شجاع آباد/ ج 12/ 571

الشجره الأراکه فی البقیع/ ج 14/ 125، 186، 187، 195، 196

شجره طوبی/ ج 2/ 23، 54، ج 3/ 11، 27، 36، 48، 111، 133، 134، 161، 162، 166، 170، 189، 196، 197، 205، 209، 234، 235، 236، 239، 243، 245، 249، 254، 257، 260، 263، 264، 267، 272، 273، 275، 280، 284، 285، 287، 293، 297، 331، 374، 375، 379، 409، ج 4/ 93، 100، 117، 118، 126، 131، 132، 234، 243، 301، 416، 436، 437، 492، 499، 500، 502، 503، 504، 506، 507، 509، 511، 512، 514، 515، 516، 517، 519، 522، 523، 526، 527، 529، 530، 531، 532، 533، 535، 536، ج 5/ 11، 57، ج 7/ 36، ج 9/ 12، 204، 337، 364، ج 17/ 74

شعب أبی طالب علیه السّلام/ ج 8/ 169، ج 13/ 63

شعب أسوان/ ج 12/ 565

شعب سوار/ ج 5/ 168

شفیر جهنم/ ج 24/ 115، 136

الشق (الشقاق)/ ج 12/ 102، 128، 453

الشقران/ ج 12/ 46

الشمال الإفریقی/ ج ج 21/ 466

شمال غرب الجزیره/ ج 12/ 23، 26

الشمروخ/ ج 12/ 33، 37

الشمیران/ ج

6/ 286، 331، 334

شوارع المدینه/ ج 10/ 282، 353

شواطئ الأطلسی/ ج 21/ 466

شیراز/ ج 23/ 23

الصافیه/ ج 12/ 101، 126، 269، 273، ج 14/ 228، 239، 247، 264، ج 21/ 492، 493، 495، 498، 500، 501، 503

صحراء ملساء/ ج 24/ 28

صخره خضراء فی البحر/ ج 21/ 237

الصراط/ ج 3/ 10، 27، 57، 109، 124، ج 4/ 127، ج 6/ 133، ج 8/ 22، 80، 211، 359، ج 9/ 29، 77، ج 14/ 150، ج 17/ 429، 519، ج 19/ 9، 28، 29، 30، ج 20/ 22، 43، 84، 98، 141، 142، 313، 436، 510، 521، ج 21/ 186، 342، 361، ج 22/ 100، 109، 152، 301، 334، 432، 517، 518، ج 24/ 12، 17، 18، 26، 29، 35، 61، 72، 86، 90، 92، 109، 111، 115، 143، 172، 173، 210، 215، 218، 219، 253، 275، 290

الصفا/ ج 2/ 288، ج 9/ 19، 197، ج 13/ 63، ج 19/ 112، ج 20/ 13، 53

الصفافیه/ ج 13/ 11، 33، 60

صفین/ ج 6/ 365، ج 7/ 104، ج 8/ 23، ج 11/ 136، ج 18/ 54، 202، 239، 290، ج 22/ 175، 211، 232، 240

الصقیع/ ج 14/ 202

صومعه الراهب/ ج 6/ 349

صیداء (قریه فاطمه علیها السّلام)/ ج 20/ 133، ج 23/ 24

الصین/ ج 6/ 351، ج 23/ 25

ضجنان/ ج 2/ 222، 226، 227، 229، 231، 232، ج 9/ 129، 133

الضراب/ ج 22/ 313، 559

ضریح أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 9/ 201، 329

ضریح فاطمه علیها السّلام فی بیتها/ ج 14/ 223، 254

طبرستان/ ج 12/ 109

طرابلس المغرب/ ج 12/ 517

طریق مکه/ ج 21/ 527، 545

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 25،ص:357

طفّ العراق/ ج 14/ 229

طنجه/ ج 12/ 517

طنطا/ ج 23/ 25

طهران/ ج 1/ 25، ج 23/ 23، 39

الطهور/ ج 24/ 265

طور سیناء/ ج 7/ 229، ج 13/ 165

طوس/ ج 7/ 177، 180

الظراب/ ج 17/ 507

ظل الأراکه فی البقیع/ ج 14/ 187، ج 15/ 127

ظلّ الشجره/ ج 20/ 444

ظهر الغری/ ج 7/ 230

العالیه/ ج 12/ 269، ج 13/ 11، 33، 60، 62، ج 18/ 65

العباسه/ ج 12/ 554

عتبه عائشه/ ج 2/ 236

عدن/ ج 12/ 539، 542، ج 24/ 12، 43

العرادیه/ ج 12/ 47

العراق/ ج 5/ 341، ج 6/ 18، 29، 45، 59، 86، 185، 220، 297، 315، 336، 346، 347، ج 7/ 25، 30، 37، 44، 150، ج 8/ 302، ج 12/ 15، 52، 67، 87، 101، 111، 371، 504، 518، ج 16/ 61، ج 18/ 55، 74، ج 22/ 475، 510، ج 23/ 16، 24، 27

عرّام/ ج 21/ 506

العرش/ ج 1/ 132، 180، 204، 207، 217، 218، 220، 222، 223، 225، 226، 227، 230، 239، 240، 241، 242، 244، 245، 246، 250، 252، 253، 255، 256، 259، 259، 263، 265، 270، 271، 275، 276، 279، 280، 282، 286، 290، 291، 292، 293، 300، 303، 308، 319، 323، ج 2/ 22، 292، ج 3/ 10، 27، 48، 49، 56، 111، 131، 134، 135، 162، 169، 179، 193، 197، 203، 205، 208، 236، 249، 259، 260، 265، 266، 271، 272، 281، 287، 289، 291، 301، 315، 319، 326، 374، 392، 409، ج 4/ 93، 125، 144، 223، 224، 279، 301، 474، 492، 514، 524، ج 5/ 279، 295، 297، 307، 309، 403، 417، ج 6/ 12، 20،

74، 201، ج 7/ 11، 18، ج 8/ 217، 365، ج 9/ 226، 323، 337، 360، 370، ج 10/ 272، ج 11/ 85، 200، 246، 261، ج 14/ 277، ج 17/ 10، 12، 29، 30، 449، 502، ج 18/ 45، 67، 328، 387، ج 19/ 9، 10، 25، 28، 33، 151، 358، ج 20/ 35، 43، 77، 84، 141، 143، 148، 160، 192، 448، 521، ج 21/ 49، 103، 218، 236، 283، 286، 312، 326، 341، 346، 347، 350، 354، 357، 554، ج 22/ 71، 84، 85، 289، 321، 589، ج 24/ 16، 19، 22، 24، 26، 27، 35، 48، 57، 62، 73، 86، 96، 98، 99، 101، 104، 105، 111، 112، 121، 142، 217، 236، 240، 244، 275، 277، 290، 299

عرفات/ ج 7/ 175، 176

عریش مصر/ ج 12/ 14، 36، 440، 539، 541، 542، 544

العریض/ ج 7/ 285

عرینه/ ج 12/ 75، 78

عسفان/ ج 7/ 100، 138، ج 11/ 228، ج 20/ 199

عضادتی الباب/ ج 17/ 324

عقبه هرشی/ ج 11/ 73

العقیق/ ج 9/ 174

عمان/ ج 6/ 351، ج 24/ 12، 43

العواف/ ج 12/ 101، 126، ج 14/ 228، 239، 247، 264، ج 21/ 492، 493، 495، 498، 500، 501، 503

العوالی/ ج 10/ 351، ج 12/ 43، 126، 147، 207، 263، 369، 372، 374، 544، 561، ج 13/ 88، ج 15/ 211، ج 20/ 208، 414، ج 21/ 526، 532

عین أبی نیزر/ ج 21/ 491

عین السلسبیل/ ج 1/ 276

غار ثور/ ج 2/ 213، 217، 218، 219، 220، 229، 254، ج 9/ 136، 137، 138، 139، 163

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:358

الغاضریه/ ج 7/ 85

غدیر خم/

ج 2/ 309، ج 7/ 176، 344، ج 9/ 12، 87، ج 24/ 233

غرفه بنات رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 190

غرفه بیضاء/ ج 24/ 211

غرفه رسول اللّه و علی و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام/ ج 24/ 286

غرفه صغیره لعباده النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 189

غرفه لعموم الناس/ ج 2/ 190

غزوه بدر/ ج 2/ 202

غزوه تبوک/ ج 24/ 225

الغمج/ ج 12/ 24

فاتیکان/ ج 23/ 29

فاطمیا (مدینه فی البرتغال)/ ج 18/ 322، 341، ج 21/ 577، 610

فدک/ ج 1/ 28، 154، 163، 164، 165، 166، 167، 168، 169، ج 3/ 385، ج 7/ 44، 302، ج 9/ 9، 24، 289، ج 10/ 135، 183، 344، 351، ج 11/ 22، 42، 54، 70، 82، 170، 174، 178، 180، 240، 251، ج 12/ فی أکثر الصفحات، ج 13/ 9، 11، 14، 22، 31، 41، 61، 63، 65، 86، 87، 88، 103، 117، 119، 120، 135، 140، 142، 167، 168، 172، 173، 185، 190، 191، 194، 205، 206، 209، 226، 231، 239، 243، 247، 251، 261، 263، 268، 269، 274، 320، 328، 334، ج 14/ 117، 163، 215، ج 15/ 10، 21، 22، 106، 211، 263، 293، 320، ج 16/ 116، 129، 164، 173، 176، 208، 222، ج 17/ 92، 434، 480، ج 19/ 10، 16، 440، ج 20/ 149، 150، 170، 188، 208، 234، 235، 352، 414، 415، 423، 501، 543، 544، ج 21/ 18، 44، 56، 62، 63، 92، 96، 151، 204، 210، 211، 490، 499، 526، 532، ج 22/ 12، 77، 270، 314، 322، 548، 579، ج

23/ 37، 40، 119، 136

الفرات/ ج 3/ 153، 193، 236، ج 4/ 125، 126، 127، 163، 159، 162، 164، 165، ج 6/ 19، 29، 186، ج 7/ 23، 24، 32، 69، 277، 178، ج 10/ 193، ج 16/ 242، ج 17/ 63، ج 22/ 514

فراش رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 9/ 136، 139، 142

فرانکفورت/ ج 23/ 25

الفردوس الأعلی/ ج 6/ 17، 128، 136، ج 5/ 236، 292، 313، ج 9/ 22، 58، 233، 342، ج 15/ 91، ج 24/ 5، 19، 25، 26، 213، 260، 263، 265، 278

الفرع/ ج 12/ 32

فرنسا/ ج 23/ 29

فلسطین/ ج 21/ 466

فنّون/ ج 12/ 34

فوق الثریا/ ج 7/ 10

فیصل آباد/ ج 23/ 24

فیض آباد/ ج 23/ 23

فیضه أثقب/ ج 12/ 47

الفیفاء/ ج 21/ 586

قائمه العرش/ ج 5/ 273

قائم شهر/ ج 23/ 23

قاب قوسین/ ج 3/ 144، ج 18/ 357

القادسیه/ ج 12/ 54

قارعه الطریق/ ج 17/ 369

القاهره/ ج 21/ 466، ج 23/ 24

قباء/ ج 2/ 213، 221، 229، 231، ج 7/ 174

قباب و ضرائح أئمه البقیع علیهم السّلام/ ج 14/ 186

قبه بلاد عامه/ ج 1/ 244، 274

القبه البیضاء، (قبه العرش، قبه المجد)/ ج 24/ 100، 144، 210، 214، 263، 272

القبه الحمراء لفاطمه علیها السّلام/ ج 24/ 213

القبه الخضراء/ ج 7/ 115

قبه العباس بن عبد المطلب/ ج 16/ 24، 69

القبه العباسیه/ ج 14/ 187، 190، 196

قبه مشهد الحسن علیه السّلام و العباس/ ج 14/ 191

قبه الوحی/ ج 2/ 192، 193

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:359

قبر الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 7/ 92، 94، 230، ج 162/ 22، 234، ج 21/ 51، 306، ج 22/ 344، 350، 380، 442، 524

قبر

الإمام الحسن علیه السّلام/ ج 6/ 279، 280

قبر الإمام الحسین علیه السّلام/ ج 6/ 11، 13، 44، 194، 264، ج 7/ 79، 80، 81، 82، 89، 90، 93، 213، 306، 336، ج 8/ 10، 18، 43، 44، 286، ج 9/ 20، 214، ج 16/ 12، 35، ج 19/ 13، 62، 72، 211، 269، ج 20/ 67، 149، 181، 407، ج 21/ 576، ج 22/ 202، 213، 215، 219، 311، 368، 380، 428، 438

قبر الإمام محمد بن علی الجواد علیه السّلام/ ج 7/ 193

قبر أم سلمه/ ج 16/ 90

قبر حبیب بن مظاهر/ ج 22/ 494، 497، 498

قبر حمزه/ ج 1/ 159، 160، 189، ج 2/ 248، 308، 310، 311، ج 19/ 11، 44، ج 20/ 369، ج 21/ 103، 126، ج 22/ 552

قبر خدیجه علیها السّلام/ ج 21/ 397

قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 1/ 167، 179، ج 3/ 196، 368، ج 5/ 307، ج 6/ 283، 289، 290، ج 7/ 155، ج 9/ 62، 166، 185، 209، 271، ج 10/ 105، 130، 140، 158، 173، 185، 281، 289، ج 11/ 103، 115، 124، 129، 283، ج 12/ 159، 302، 560، ج 13/ 52، ج 14/ 61، 81، 89، 96، 100، 101، 104، 109، 125، ج 15/ 103، 104، 105، 111، 132، 133، 136، 146، 295، ج 20/ 170، 278، 350، 351، 403، 414، ج 21/ 295، 526، 527، 532، 537، 588، ج 22/ 344، 350، ج 24/ 131

قبر رقیه بنت النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 272

قبر السیده نفسیه بمصر/ ج 7/ 313

قبر العباس/ ج 16/ 35، 69

قبر عبد الرحمن

بن أبی بکر/ ج 2/ 312

قبر فاطمه علیها السّلام/ ج 1/ 29، 178، 179، 180، 181، ج 2/ 73، 100، ج 3/ 22، 296، 368، 381، ج 7/ 29، 61، 63، ج 8/ 253، ج 9/ 113، 165، 166، ج 10/ 101، 105، 171، 240، ج 11/ 267، 315، ج 13/ 18، 127، ج 14/ 193، 227، 234، 265، 267، 268، 269، 272، 273، 287، ج 15/ 32، 93، 109، 114، 139، 145، 146، 147، 150، 152، 153، 154، 155، 163، 171، 173، 189، 193، 204، 212، 223، 256، 259، 265، 266، 268، 291، 282، 293، 295، 296، 301، 303، 304، 307، 308، 309، 312، 313، 314، 315، 325، 326، 328، 329، 331، 332، 333، ج 16/ 6، 7، 8، 9، 10، 12، 13، 14، 15، 16، 17، 18، 22، 26، 29، 30، 33، 34، 36، 38، 39، 40، 43، 44، 47، 48، 49، 50، 54، 55، 56، 58، 60، 61، 63، 65، 66، 67، 69، 70، 73، 74، 75، 76، 78، 79، 81، 82، 83، 84، 85، 86، 87، 88، 89، 90، 91، 92، 93، 94، 95، 96، 97، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 104، 112، 113، 114، 115، 116، 117، 120، 126، 129، 130، 160، 171، 181، 182، 186، 195، 196، 197، 200، 205، 206، 223، 224، 225، 228، 229، 238، 239، 240، 255، 256، 262، 267، 270، 271، 272، 282، 283، 293، ج 17/ 102، 437، 466، 483، 517، ج 18/ 366، ج 19/ 18، 74، 109، ج 20/ 309، 316، ج 21/ 91، 517، ج 22/ 345، 346، 352، 355،

360، 377، 381، 612، ج 23/ 37، ج 24/ 11، 24، 109، 278

قبر فاطمه بنت أسد/ ج 16/ 95

قبور شهداء أحد/ ج 2/ 248، 308، 310، 311، 312، ج 9/ 249، 285، ج 10/ 37، 249، ج 19/ 44، ج 20/ 352، 358، ج 21/ 102، 120، ج 22/ 278، 552

القبور الطاهرات/ ج 7/ 38

قدس الأبیض/ ج 21/ 507

قدس الأسود/ ج 21/ 506

قدید/ ج 2/ 237، 239

القذال/ ج 12/ 33

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:360

قرطبه من بلاد المغرب/ ج 18/ 423

قریه أم العیال/ ج 21/ 491، 506، 508، 510

قریه صریا (قریه فاطمه علیها السّلام)/ ج 7/ 158

قریه صیداء (قریه فاطمه علیها السّلام)/ ج 21/ 491، 499

قریه کبیره صدقه فاطمه علیها السّلام/ ج 21/ 491

قری خیبر/ ج 12/ 166

قری عرینه/ ج 12/ 337

قزوین/ ج 22/ 473، 490، 491، ج 23/ 23

القشمیر/ ج 21/ 217

قصر آسیه بنت مزاحم/ ج 24/ 221

قصر ابن زیاد/ ج 6/ 284

القصر الأبیض (مساکن محمد و آل محمد علیهم السّلام) 27، 105، 210

القصر الأصفر (مساکن إبراهیم علیه السّلام و آل إبراهیم)/ ج 24/ 27، 105، 210

قصر الإماره بالکوفه/ ج 16/ 22

قصر الجنه/ ج 1/ 241، 293، 319

قصر خدیجه فی الجنه/ ج 2/ 27، 196، 200، ج 3/ 212، ج 4/ 301، 322، ج 8/ 80، ج 9/ 305، ج 19/ 201، ج 20/ 525، 534، ج 21/ 397، 425، ج 24/ 221

قصر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الجنه/ ج 22/ 13، 98، 137، ج 24/ 126، 229، 275

قصر سلیمان علیه السّلام/ ج 21/ 325

قصر فاطمه علیها السّلام فی الجنه/ ج 17/ 525، 529، ج 20/ 35، ج 21/ 104،

235، 362، ج 24/ 22، 209، 210، 215، 216، 221، 236، 262، 263

قصر فاطمه و علی علیهما السّلام فی الجنه/ ج 8/ 247، ج 15/ 92، 99

قصر قیصر الروم/ ج 7/ 201، ج 22/ 433

قصر لعیاء فی الجنه/ ج 17/ 504

قصر مریم فی الجنه/ ج 24/ 221

قصر المنصور/ ج 7/ 110، 115، 160

قصر من مرجانه حمراء/ ج 24/ 221

قصر یزید (دار یزید)/ ج 6/ 286، 323، ج 7/ 320، 321، 329، 330، ج 22/ 451

القصیم/ ج 12/ 46

القطر/ ج 23/ 29

قعر البیت/ ج 17/ 446

قعر السیجون/ ج 7/ 165

قلاع فدک/ ج 12/ 85

قلعه الجولاء/ ج 2/ 81، 119

القلم/ ج 3/ 249، 409

القلیب/ ج 2/ 197، 198، 199

قم المقدسه/ ج 1/ 2، 5، 24، 25، 194، ج 3/ 2، 5، ج 4/ 2، 5، ج 5/ 2، ج 6/ 2، 5، ج 7/ 2، 5، ج 8/ 2، 5، ج 9/ 2، ج 10/ 2، 5، ج 11/ 2، 5، ج 12/ 2، 5، ج 13/ 2، 5، ج 14/ 1، 5، ج 15/ 2، 5، ج 16/ 2، 5، ج 17/ 2، 5، ج 18/ 2، 5، ج 19/ 2، 5، ج 20/ 2، 5، ج 21/ 2، 5، 482، ج 22/ 2، 5، ج 23/ 2، 5، 23، ج 24/ 2، 5

قنسرین/ ج 7/ 47

کاشان/ ج 20/ 269، ج 23/ 23

الکاظمین/ ج 22/ 492، 493

کتابخانه ملی ایران/ ج 3/ 2، ج 7/ 2

الکتیبه/ ج 12/ 453، 474

الکدی/ ج 8/ 43، 324

کراتشی/ ج 23/ 24

کربلاء المقدسه (الطف)/ ج 1/ 162، ج 4/ 164، ج 5/ 137، 235، 236، 244، 256، 268، 281، 287، 292، 293،

296، 305، 313، 319، 341، 351، 355، 360، 361، 370، 371، 380، 388، 393، 403، 415، ج 6/ 12، 17، 21، 26، 29، 59، 133، 147، 194، 220، 221، 283، 290، 295، 297، 301، 308، 311، 314، 322، 324، ج 7/ 10، 14، 16، 23، 25، 30، 31، 44، 45، 47، 53، 69، 76، 178، 209، 215، 332، 333، 335، 336، ج 8/ 10، 41، 299، 328، ج 9/ 204، 214، 329، ج 10/ 113، 249،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:361

ج 11/ 61، 176، 222، 270، 275، ج 14/ 97، ج 15/ 109، ج 16/ 77، 142، 169، ج 17/ 237، 250، 470، 506، ج 18/ 68، ج 19/ 318، 425، ج 20/ 130، 185، 355، 371، 451، ج 21/ 528، 536، ج 22/ 173، 432، 438، 453، 454، 468، 476، 489، 491، 492، 493، 499، 509، 510، 511، 520، 523، ج 23/ 24، 273، ج 24/ 74، 86

کرخ بغداد/ ج 7/ 28، ج 22/ 448، 449

الکرسی/ ج 1/ 220، 225، 253، 276، 291، 293، ج 3/ 134، 287، ج 4/ 93، 125، 301، 492، ج 14/ 277

کرکوک/ ج 22/ 510، 511

کرمان/ ج 14/ 154، ج 21/ 38، ج 23/ 23

کرمانشاه/ ج 23/ 23، 50

الکعبه (بیت اللّه الحرام)/ ج 1/ 17، 278، 285، 305، ج 2/ 70، 71، 84، 96، 97، 104، 106، 107، 112، 146، 147، 148، 149، 150، 152، 153، 156، 157، 159، 160، 161، 163، 191، 197، 213، 220، 234، 267، ج 3/ 130، 141، 173، 196، 204، 275، ج 4/ 59، 79، 236، ج 5/ 152، 189، ج 7/ 153،

240، ج 7/ 12، ج 8/ 65، 152، 169، 170، 197، 257، 300، ج 9/ 139، 238، 343، ج 10/ 14، 44، 125، ج 12/ 144، ج 14/ 80، ج 15/ 327، ج 16/ 21، ج 17/ 92، 424، 460، ج 18/ 53، 75، 365، ج 20/ 235، 396، ج 21/ 315، 409، 480، 516، 522، ج 22/ 474، ج 24/ 16

الکلاء/ ج 12/ 101، 126

کلمبو/ ج 23/ 25

کناسه الکوفه/ ج 7/ 211، 250، ج 22/ 441

کنز بنی النضیر/ ج 12/ 15

کنیسه الحافر/ ج 6/ 288، 351

کهجوه/ ج 23/ 23

کهف أصحاب الکهف/ ج 18/ 298

الکوثر/ ج 2/ 170، 174، 176

الکوفه/ ج 3/ 121، 396، ج 4/ 397، ج 5/ 235، 244، 355، 362، 371، 372، 388، 393، ج 6/ 17، 144، 148، 270، 277، 286، 292، 301، 314، 330، ج 7/ 45، 47، 49، 69، 88، 120، 122، 172، 210، 211، 268، 269، 281، 298، 317، ج 12/ 22، 67، 72، 410، ج 16/ 22، 184، ج 17/ 471، ج 18/ 210، 298، 335، ج 19/ 11، 40، 71، ج 20/ 193، ج 21/ 203، 237، 306، 445، ج 22/ 103، 144، 441، 442، 452

الکویت/ ج 23/ 24، 28، 201

لاهور/ ج 23/ 24

لبنان/ ج 21/ 466، ج 23/ 16، 24

لجنه التحقیقات الإسلامیه/ ج 23/ 199

لکنهو/ ج 23/ 23

لندن/ ج 23/ 24

لهجح/ ج 12/ 59

اللوح المحفوظ/ ج 3/ 249، 409

لیشبونه/ ج 18/ 341، ج 21/ 610، ج 23/ 24

ما بین القبر و المنبر/ ج 17/ 21

مؤتمر الزهراء علیها السّلام ببابل/ ج 23/ 259

مؤتمر علماء بغداد/ ج 5/ 403

المؤتمر العالمی لفاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 23/ 56،

107، 113، 130، 133، 140، 141، 220، 231، 248، 258، 263، 267، 290

مؤتمر منزله النساء/ ج 23/ 259

مؤسسه الأدیب/ ج 23/ 289

مؤسسه الإمام الهادی علیه السّلام/ ج 23/ 258

مؤسسه أنصار الولایه/ ج 23/ 217

مؤسسه باقر العلوم علیه السّلام/ ج 23/ 166

مؤسسه البعثه- مؤسسه الزهراء علیها السّلام/ ج 23/ 119، 133، 270

مؤسسه البلاغ/ ج 23/ 84، 167

مؤسسه بلال/ ج 23/ 142

مؤسسه تحقیقات بسیج/ ج 23/ 259

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:362

مؤسسه تحقیقات الغدیر/ ج 23/ 152

مؤسسه دار العلوم بیروت/ ج 23/ 49

مؤسسه دار الهدی/ ج 23/ 228

مؤسسه در راه حق/ ج 23/ 117، 122، 128، 250، 252

مؤسسه السبطین علیهم السّلام/ ج 23/ 67، 143، 183، 289

المؤسسه الطبیه بأردبیل/ ج 23/ 259

مؤسسه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 23/ 181، 200

مؤسسه فاطمه الزهراء علیها السّلام العلمی لأهل البیت علیهم السّلام/ ج 23/ 200

مؤسسه فرهنگی قدر ولایت/ ج 23/ 178

مؤسسه المعارض الثقافیه بطهران/ ج 23/ 248

مؤسسه نشر حدیث/ ج 23/ 107

مؤسسه نشر حدیث أهل البیت علیهم السّلام/ ج 23/ 108

مؤسسه نهضت سوادآموزی/ ج 23/ 154

مالایو/ ج 23/ 102

الماهون مسکن إدریس النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 24/ 221

مبیت علی علیه السّلام/ ج 2/ 213، 217، 220، 221، ج 21/ 492، 493، 495، 500، 501، 503

المثیب/ ج 12/ 101، 126، ج 13/ 11، 33، 60، ج 14/ 228، 239، 247، 264، ج 21/ 494، 495، 500، 501، 503

مجلس ابن زیاد/ ج 6/ 286، 318

مجلس الإمام الرضا علیه السّلام/ ج 7/ 103

مجلس أبی بکر/ ج 11/ 120، 156

مجلس عرس بنت سلیمان علیه السّلام/ ج 17/ 521

مجلس عزاء الحسین علیه السّلام فی السماوات/ ج 7/ 11

مجلس عزاء الحسین علیه السّلام

فی المحشر/ ج 7/ 11، 16

مجلس عمر/ ج 12/ 409

مجلس عمر بن عبد العزیز/ ج 8/ 214، ج 19/ 252

مجلس فی المشهد الرضوی/ ج 17/ 412

مجلس الکبوذی/ ج 22/ 515

مجلس المأمون/ ج 8/ 19، ج 18/ 21، ج 19/ 292، ج 22/ 77

مجلس معاویه/ ج 19/ 56، ج 21/ 61، 87

مجلس الملک/ ج 21/ 483، 486

مجلس نساء قریش/ ج 17/ 423، 426

مجلس هارون مع حسنیه/ ج 12/ 568، 570

مجلس یزید بن معاویه/ ج 5/ 385، 389، ج 6/ 287، 288، 327، 337، 338، ج 7/ 54، 66، 214، ج 19/ 13، 58، 59، 120

مجمع البقیع/ ج 23/ 58

مجمع بنی فاطمه/ ج 23/ 257

مجمع ثار اللّه/ ج 23/ 245

مجمع الثقلین/ ج 23/ 199، 249

مجمع دلسوختگان أهل بیت علیهم السّلام/ ج 23/ 285

مجمع عاشقان حضرت محسن علیه السّلام/ ج 23/ 200

المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السّلام/ ج 23/ 108، 118

مجمع فاطمه الزهراء علیها السّلام بطهران/ ج 23/ 58

مجمع فرهنگی أهل البیت علیهم السّلام/ ج 23/ 292

مجمع المعارف الإسلامیه/ ج 23/ 265، 290

مدارس/ ج 23/ 23

محراب بیت خدیجه/ ج 2/ 192

محراب التهجد/ ج 17/ 105

محراب زکریا/ ج 19/ 226، 229، ج 22/ 319

محراب فاطمه علیها السّلام/ ج 1/ 191، ج 5/ 278، ج 6/ 102، ج 9/ 121، ج 11/ 43، ج 16/ 19، 20، 39، 87، ج 17/ 39، 41، 55، 83، 105، 109، 303، ج 18/ 409، 410، 435، ج 21/ 12، 26، 62، 74، 93، 100، 101، 103، 105، 106، 107، 108، 109، 340، 348، ج 22/ 272، 276، 340، ج 24/ 77

محراب مریم علیها السّلام/ ج 8/ 242، 293، ج 9/ 135، 344، ج

17/ 265، 271، 287، 315، 318، ج 19/ 84، ج 20/ 323، 325، ج 21/ 585، 595

محراب النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 9/ 59

المحشر (یوم القیامه)/ ج 1/ 17، 30، 32، 131، 138، 139، 142، 154، 167، 187، 188، 189، 193، 207، 215، 228، 246، 268، 275، 278، 279، 280، 289،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:363

291، 292، 303، 309، 310، ج 3/ 10، 28، 36، 37، 40، 54، 57، 62، 88، 108، 109، 113، 114، 129، 145، 155، 161، 170، 173، 189، 193، 197، 204، 209، 215، 224، 227، 232، 234، 237، 241، 243، 254، 257، 265، 272، 273، 275، 276، 282، 285، 287، 288، 289، 292، 293، 300، 317، 319، 362، 369، 375، 377، 390، ج 4/ 99، 118، 125، 126، 129، 187، 195، 203، 240، 342، 388، 415، 416، 418، 428، 431، 433، 444، 448، 452، 484، 500، 502، 504، 507، 509، 518، 519، 520، 521، 524، 530، 531، 533، 537، ج 6/ 12، 18، 20، 31، 35، 37، 87، 97، 117، 132، 133، 203، 267، 274، 275، 290، 302، 307، 314، ج 7/ 11، 18، 19، 20، 41، 45، 46، 64، 79، 83، 107، 140، 148، 164، 175، 177، 180، 212، 218، 225، 262، 334، ج 8/ 11، 12، 14، 21، 22، 27، 37، 64، 70، 80، 97، 101، 115، 134، 136، 138، 142، 158، 163، 166، 176، 178، 197، 199، 227، 231، 233، 239، 246، 250، 262، 291، 296، 309، 313، 318، 337، 344، 351، 354، 355، 369، 370، 374، 375، 381، 384، 388، 398، ج 9/ 10،

11، 21، 28، 29، 33، 35، 62، 63، 69، 76، 77، 94، 105، 127، 199، 203، 230، 239، 275، 279، 303، 312، 322، 334، 337، 338، 340، 346، 352، 356، 357، 359، 362، 366، ج 10/ 104، 145، 150، 152، 182، 212، 271، 361، ج 11/ 13، 47، 96، 215، 251، 259، 265، 310، ج 14/ 77، 222، 236، 242، 271، ج 15/ 112، 116، 172، 190، 223، 264، 282، 292، ج 16/ 13، 70، 132، 165، 200، 231، ج 17/ 29، 127، 130، 137، 138، 151، 152، 158، 182، 198، 266، 320، 323، 342، 350، 379، 428، 429، 436، 442، 480، 498، 502، 503، 509، 521، ج 18/ 54، 90، 100، 153، 162، 167، 182، 185، 200، 202، 211، 212، 219، 231، 235، 241، 242، 256، 328، 392، 399، 406، 409، 418، 488، 500، ج 19/ 9، 20، 30، 35، 38، 49، 51، 72، 123، 197، 200، 202، 207، 215، 219، 246، 293، 294، 296، 302، 314، 317، 319، 329، 330، 355، 373، 456، 461، 528، 556، ج 20/ 12، 15، 16، 18، 21، 29، 35، 36، 42، 44، 45، 51، 53، 55، 67، 73، 74، 85، 86، 87، 93، 95، 100، 106، 115، 120، 129، 142، 147، 150، 191، 192، 215، 216، 234، 235، 240، 241، 247، 252، 255، 256، 274، 277، 309، 335، 344، 348، 386، 387، 417، 438، 440، 482، 485، 487، 503، 508، 521، 525، 536، ج 21/ 34، 39، 43، 49، 54، 57، 79، 109، 110، 123، 124، 142، 186، 215، 228، 230، 235، 245، 260، 265، 279، 286،

287، 293، 312، 346، 360، 361، 371، 404، 433، 435، 450، 453، 454، 458، 460، 461، 463، 470، 473، 476، 478، 479، 484، 532، 565، 569، 574، 579، 607، ج 22/ 24، 52، 98، 108، 109، 111، 138، 147، 151، 159، 175، 206، 212، 271، 283، 295، 304، 326، 327، 328، 329، 330، 331، 333، 337، 362، 403، 413، 447، 483، 541، 553، 572، 579، 588، 598، 600، 611، ج 23/ 36، 37، ج 24/ 5، 8، 9، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 21، 22، 23، 26، 30، 41، 42، 44، 45، 46، 48، 52، 54، 55، 56، 57، 59، 60، 62، 63، 64، 65، 68، 69، 70، 74، 75، 76، 78، 79، 80، 84، 85، 86، 89، 91، 93، 94، 96، 97، 98، 99، 104، 105، 107، 109، 110، 111، 112، 113، 115، 116، 117، 119، 120، 121، 128، 132، 133، 135، 136، 139، 141، 142، 144، 145، 148، 149، 150، 151، 152، 154، 155، 156، 157، 159، 160، 162، 163، 165، 168، 169، 170، 171، 172، 173، 174، 175،

178، 180، 181، 182، 183، 184، 186، 187، 194، 195، 212، 213، 214، 215، 216، 217، 218، 219،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:364

236، 237، 238، 244، 252، 253، 255، 256، 259، 272، 285، 289، 290، 298، 300

محله الکرخ/ ج 21/ 475

محل دفن رأس الحسین علیه السّلام/ ج 16/ 13

محل دفن فاطمه علیها السّلام/ ج 22/ 345، 357، 377، 380

محل رحی السیده فاطمه علیها السّلام/ ج 2/ 189، 192

محل قبر أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 16/ 22

محل وضوء النبی صلّی اللّه

علیه و آله/ ج 2/ 189

المختبأ/ ج 2/ 188، 192

مخدع دار مسلمه/ ج 5/ 357

مخدع منزل فاطمه علیها السّلام/ ج 21/ 112

مخزن تجاره خدیجه/ ج 2/ 190، 192

المدائن/ ج 6/ 17، 158، ج 19/ 10، 35

مدائن الحکماء/ ج 12/ 191

مدرسه أهل السنه/ ج 12/ 571

المدرسه العلمیه المعصومیه بقم/ ج 23/ 256

المدرسه الغربیه/ ج 12/ 213، 355، 440

المدرسه الناجیه/ ج 6/ 198

المدرسه النظامیه/ ج 17/ 33

المدرسه الهندیه/ ج 22/ 510

مدفن النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 17/ 16

مدینه بالمشرق/ ج 20/ 221، 258

مدینه بالمغرب/ ج 20/ 221، 258

مدینه فاطمیا/ ج 23/ 24، 222، 223

مدینه من صفر بناها سلیمان علیه السّلام/ ج 18/ 304

المدینه المنوره (یثرب)/ ج 1/ 25، 27، 136، 145، 146، 151، 159، 178، 192، ج 2/ 10، 11، 68، 69، 70، 71، 72، 73، 79، 106، 107، 190، 191، 203، 204، 205، 206، 207، 209، 210، 211، 213، 215، 226، 227، 228، 229، 231، 232، 233، 234، 235، 236، 237، 238، 239، 240، 241، 242، 243، 244، 245، 246، 247، 249، 250، 251، 252، 256، 257، 265، 273، 276، 278، 279، 287، 288، 296، 300، 303، 304، ج 3/ 81، 251، 255، 393، 394، ج 4/ 14، 16، 17، 18، 20، 21، 23، 24، 25، 26، 29، 30، 31، 32، 34، 44، 46، 47، 48، 52، 53، 55، 64، 79، 80، 361، 365، 367، 367، 372، 381، 392، 404، 409، 419، 422، 463، 470، 482، 483، 487، ج 5/ 15، 18، 29، 40، 115، 117، 119، 163، 165، 166، 167، 169، 171، 173، 178، 186، 187، 190، 200، 207، 208، 209، 211، 213،

214، 215، 219، 224، 227، 228، 230، 236، 246، 252، 257، 258، 278، 285، 287، 288، 290، 298، 328، 337، 339، 340، 342، 343، 344، 346، 347، 351، 355، 362، 365، 371، 374، 380، 385، 388، 389، 392، 393، ج 6/ 15، 17، 27، 88، 110، 139، 144، 153، 195، 198، 286، 287، 289، 290، 297، 315، 339، 342، 353، ج 7/ 11، 15، 26، 29، 38، 48، 64، 67، 92، 117، 118، 138، 140، 154، 156، 174، 178، 206، 215، 220، 229، 249، 259، 271، 331، 333، ج 8/ 15، 139، 150، 156، 157، 213، 218، 241، 267، 273، 280، 335، ج 9/ 10، 11، 14، 15، 17، 19، 21، 22، 34، 43، 52، 62، 64، 66، 104، 113، 128، 135، 137، 138، 139، 153، 172، 231، 234، 261، 300، 347، 362، ج 10/ 14، 16، 21، 46، 75، 77، 115، 123، 128، 142، 158، 184، 188، 195، 213، 214، 224، 229، 243، 249، 285، 300، 311، 360، ج 11/ 61، 96، 131، 172، 309، ج 12/ فی أکثر الصفحات، ج 13/ 33، 41، 61، 62، 63، 65، 82، 142، 149، 155، ج 14/ 77، 83، 187، 189، 191، 195، 245، 277، 281، 289، 292، 294، 296، 298، 303، 304، 307، ج 15/ 110، 123، 148، 165، 187، 254، 257، 265، 290، 293، ج 16/ 8، 9، 21، 22، 41، 52، 60، 77، 78، 82، 97، 109، 112، 119، 177، 215، 276، 278، 279، 280، 281، 283، 291، 292، ج 17/ 22، 25، 26، 35، 56، 58، 61، 64، 65، 77، 87، 173، 233،

258، 270، 326، 352، 373، 388، 411، 435،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:365

447، 463، 464، 471، 487، 496، 497، 512، ج 18/ 53، 65، 66، 68، 73، 74، 197، 297، 305، 350، 408، ج 19/ 30، 40، 55، 63، 92، 213، 271، 549، 560، ج 20/ 147، 151، 152، 160، 199، 208، 271، 376، 396، 411، 412، 471، 499، 533، ج 21/ 69، 88، 103، 108، 128، 183، 259، 263، 274، 296، 315، 327، 355، 434، 445، 491، 499، 501، 504، 510، 549، 580، 587، 591، 592، 600، ج 22/ 17، 142، 267، 274، 345، 360، 378، 379، 385، 518، 556، ج 23/ 35، 59، ج 24/ 51، 132، 196

مدین شعیب/ ج 7/ 154، 155

مراکش/ ج 23/ 25

مرکز الإعلام الإسلامی/ ج 23/ 122

مرکز الإعلامی/ ج 23/ 180

مرکز التحقیقات/ ج 23/ 260

مرکز التحقیقات الإسلامیه/ ج 23/ 121

مرکز التحقیقات للنساء/ ج 23/ 245، 260

المرکز التحقیقی للسید الشیرازی/ ج 23/ 86

المرکز العلمی للعلوم الإسلامیه/ ج 23/ 122، 208، 244

مرکز العلوم الإسلامیه العالمیه (قم)/ ج 23/ 27

مرکز گل نرگس الثقافیه/ ج 23/ 247

مرکز المشارکه النسائیه/ ج 23/ 266

مرکز مطالعات الثقافیه/ ج 23/ 118 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 365 فهرس الأمکنه ..... ص : 341

کز المطالعات الدینیه للنساء/ ج 23/ 228

مرو/ ج 7/ 175، ج 19/ 530، 568، ج 22/ 77

المروه/ ج 2/ 288، ج 9/ 19، 197، ج 13/ 63، ج 19// 112، ج 20/ 13، 53

المروها/ ج 12/ 32

المسجد الأقصی/ ج 16/ 164

المسجد الجامع بطهران/ ج 23/ 332

المسجد الجامع بالبصره/ ج 20/ 267

مسجد الحرام/ ج 2/ 188، ج 6/ 272، 273، ج 7/ 189،

ج 17/ 94، 287، 422، ج 21/ 427، ج 22/ 512

مسجد الخیف/ ج 22/ 175، 231

مسجد السهله/ ج 20/ 151، 194

مسجد سناد/ ج 23/ 147

مسجد الشجره/ ج 2/ 288

مسجد فاطمه علیها السّلام/ ج 14/ 190، 191، ج 16/ 20، ج 17/ 11

مسجد الکرخ/ ج 21/ 475، ج 22/ 515

مسجد الکوفه/ ج 19/ 71، ج 22/ 175، 177، 245، 246، 262

مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 1/ 141، 159، 176، 227، 262، 266، 274، ج 2/ 49، 100، 211، 235، 236، 238، 241، 243، 272، 273، ج 3/ 41، 81، 82، 93، 186، 192، 213، 228، 239، 243، 250، 251، 287، 294، 332، 367، ج 4/ 101، 115، 116، 118، 121، 223، 323، 426، 430، 433، 463، 465، 488، 490، 494، 502، ج 5/ 96، 189، ج 6/ 12، 15، 19، 21، 26، 27، 53، 65، 188، 192، 194، 272، 273، 274، 344، ج 7/ 191، ج 8/ 74، 145، 146، 163، 189، 191، 195، 198، 241، 265، 292، 305، 335، 355، 372، 390، 392، ج 9/ 13، 27، 28، 29، 33، 36، 47، 50، 52، 60، 95، 96، 114، 118، 124، 126، 144، 150، 170، 222، 232، 239، 268، 269، 272، 274، 276، 315، 366، ج 10/ 102، 111، 116، 139، 142، 144، 145، 151، 182، 183، 185، 194، 208، 225، 230، 268، 275، 282، 340، 361، 371، ج 11/ 20، 27، 28، 52، 94، 99، 115، 123، 124، 125، 126، 130، 141، 240، ج 12/ 181، 241، 297، 298، ج 13/ 79، 82، 145، 164، 165، 166، 169، 171، 337، 365، ج

14/ 20، 33، 95، 117، 225، 236، 255، 272، ج 15/ 16، 19، 87، 94، 96، 110، 117، 118، 123، 137، 184، 334، ج 16/ 11، 13، 14، 19، 21، 24، 26، 37، 52،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:366

54، 55، 57، 63، 64، 65، 76، 79، 83، 87، 92، 95، 97، 99، 100، 102، 103، 104، 114، 116، 117، 197، 199، 267، 270، 296، ج 17/ فی أکثر الصفحات، ج 18/ 73، 176، 198، 236، 297، 298، 493، ج 19/ 36، 93، 105، 137، 152، 431، 526، ج 20/ 149، 151، 174، 180، 200، 208، 225، 254، 343، 352، 372، 378، 438، 469، 493، 533، ج 21/ 61، 93، 95، 102، 138، 256، 275، 311، 607، 614، ج 22/ 55، 96، 164، 267، 306، 352، 355، 375، 377، 378، 380، 528، 574، ج 23/ 153، 159، ج 24/ 125، 187، 196، 229

مشربه أم إبراهیم/ ج 2/ 203، 204، ج 3/ 251، ج 12/ 101، 126، 269، ج 13/ 11، 33، 60، ج 14/ 239، 247، 264، ج 18/ 65، ج 21/ 492، 493، 495، 498، 500، 501

مشربه ماریه/ ج 7/ 191، 192

المشرق/ ج 4/ 250، 276، 278، 303، 491

مشهد الحسین علیه السّلام و المحسن فی حلب/ ج 22/ 522

مشهد الرأس (مشهد الکریم)/ ج 7/ 215، 331

مشهد الرضا علیه السّلام/ ج 1/ 24، 25، ج 7/ 306، ج 22/ 440، ج 23/ 23

مشهد علی بن أبی طالب علیه السّلام بالنجف/ ج 2/ 32

مشهد علی بن موسی الرضا علیه السّلام/ ج 24/ 173

مشهد الکاظمین/ ج 22/ 502

مصر/ ج 5/ 362، 370، 372، 380، ج 7/ 313،

ج 18/ 55، 109، 376، 426، ج 21/ 466، ج 23/ 24، 29

مصرع بنی فاطمه/ ج 7/ 146

مصرع الحسین علیه السّلام/ ج 7/ 11

مصرع الشهداء/ ج 7/ 332

مصلی فاطمه علیها السّلام/ ج 2/ 41، ج 17/ 525، ج 21/ 103، 588، 589، ج 24/ 262

مطبعه الأعلام الإسلامی/ ج 23/ 111

المعارف الإسلامیه/ ج 23/ 293

معدن النقره/ ج 12/ 13، 32

مغتسل الزهراء علیها السّلام/ ج 16/ 212، 213

المغرب/ ج 4/ 250، 276، 278، 303، 491، ج 12/ 517، ج 17/ 517، ج 20/ 477، ج 18/ 262، 294، 302، 303، 313، 376، 423، 426

مقابر البقیع/ ج 8/ 150

مقابر الشهداء/ ج 7/ 146، ج 14/ 187، ج 22/ 477

مقابر قریش/ ج 7/ 306

مقام إبراهیم علیه السّلام/ ج 2/ 288، ج 3/ 203، ج 5/ 92، ج 9/ 19، 197، ج 12/ 426، ج 21/ 415

مقام جبرئیل/ ج 16/ 21، ج 17/ 75، 85، 104

مقام رأس الحسین علیه السّلام/ ج 21/ 51

مقام النبی صلّی اللّه علیه و آله فی المسجد/ ج 17/ 13، 44

مقبره فاطمه بنت أسد/ ج 5/ 169

مقبره الیهود/ ج 20/ 271

مقتل الحسین علیه السّلام/ ج 19/ 120

المقصوره الدائره علی بیت فاطمه علیها السّلام/ ج 16/ 11، 55، 58

المقیدیه/ ج 4/ 69

مکتب الإمام المنتظر علیه السّلام/ ج 23/ 249

مکتبه آستان قدس فی المشهد الرضوی/ ج 1/ 24، ج 23/ 26، 50، ج 24/ 32

مکتبه آیه اللّه الکلپایکانی/ ج 1/ 24

مکتبه آیه اللّه المرعشی النجفی/ ج 1/ 24

مکتبه ابن طاوس/ ج 17/ 32، 33

المکتبه الأحمدیه (حلب)/ ج 23/ 28

المکتبه الأحمدیه (جامعه الزیتونه)/ ج 23/ 29

المکتبه الأحمدیه (شیراز)/ ج 23/ 27

مکتبه أسد نظامی/ ج 23/ 28

مکتبه أمین/ ج 23/

126

مکتبه أنجمن آسیائی (بنگال، کلکته)/ ج 23/ 27

مکتبه أنجمن ترتی أردو/ ج 23/ 28

مکتبه بتنه/ ج 23/ 27

مکتبه برلین/ ج 23/ 29

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:367

مکتبه بنیاد خاورشناسی/ ج 23/ 32

مکتبه جامعه آبسالا/ ج 23/ 29

مکتبه جامعه إسطنبول/ ج 23/ 28

مکتبه جامعه الزهراء علیها السّلام/ ج 23/ 27

مکتبه جامعه صنعاء/ ج 23/ 28

مکتبه جامعه کویت/ ج 23/ 28

مکتبه جامعه لوس آنجلس/ ج 23/ 30

مکتبه الجامع الکبیر (صنعاء)/ ج 23/ 28

مکتبه جستربیتی دوبلین/ ج 23/ 29

مکتبه الجمال (ملتان)/ ج 23/ 28

مکتبه السید حسین العلوی (کابل)/ ج 23/ 28

المکتبه الحسینیه الشوشتریه (النجف)/ ج 23/ 27

مکتبه حمید سلطان (أزبکستان)/ ج 23/ 30

مکتبه دار الکتب القطریه/ ج 23/ 28، 29

مکتبه دار الکتب المصریه/ ج 23/ 29

مکتبه دکتور زور/ ج 23/ 28

مکتبه دیوان الهند (لندن، لنینغراد)/ ج 23/ 29

مکتبه سالار جنگ (حیدرآباد)/ ج 23/ 27

المکتبه السلیمانیه (إسطنبول)/ ج 1/ 25، ج 23/ 28

مکتبه السید الحکیم/ ج 23/ 27

مکتبه ضیاء العلوم (شیخو پوره)/ ج 23/ 28

المکتبه الظاهریه (دمشق)/ ج 23/ 28، ج 1/ 25

المکتبه العامه للأوقاف/ ج 23/ 27

مکتبه غرب همدان/ ج 23/ 27

مکتبه غوتا/ ج 23/ 29

مکتبه کلیه الإلهیات مشهد/ ج 23/ 27

مکتبه کلیه الحقوق طهران/ ج 23/ 25

مکتبه گنج بخش إسلام آباد/ ج 23/ 28

مکتبه المؤلف/ ج 1/ 24

مکتبه المتحف البریطانی (لندن)/ ج 23/ 29

مکتبه المتحف الوطنیه الباکستانیه (کراتشی)/ ج 23/ 28

مکتبه مجلس الشوری (طهران)/ ج 23/ 26

مکتبه المجمع الأعلمیه لأهل البیت علیهم السّلام/ ج 23/ 27 مکتبه السید محمد حسن الکلپایکانی/ ج 23/ 26، 27

مکتبه مدرسه باقر العلوم علیه السّلام/ ج 1/ 24

مکتبه مدرسه بنت الهدی/ ج 23/ 27

مکتبه مدرسه الفقه و المعارف الإسلامیه (قم)/ ج 23/ 27

مکتبه

مدرسه الگلپایگانی (قم)/ ج 23/ 26

مکتبه المدرسه المحمدیه (بمبئی)/ ج 23/ 27

مکتبه مدرسه النمازی (خوی)/ ج 23/ 27

مکتبه مرکز ملک فیصل/ ج 23/ 28

المکتبه المرکزیه فی جامعه طهران/ ج 23/ 26

مکتبه المسجد الأعظم/ ج 23/ 26

مکتبه مسجد زین العابدین/ ج 23/ 235

مکتبه ملک (طهران)/ ج 23/ 26

مکتبه ملک عبد العزیز/ ج 1/ 25

مکتبه النجف الأشرف (النجف)/ ج 23/ 27

مکتبه النجفی المرعشی (قم)/ ج 23/ 26، 50

مکتبه ندوه العلماء (لکنهو)/ ج 23/ 27

مکتبه واتیکان/ ج 23/ 29

مکتبه الوزیری (یزد)/ ج 23/ 27

المکتبه الوطنیه (پاریس)/ ج 23/ 29

المکتبه الوطنیه (بانکی پور)/ ج 23/ 27

المکتبه الوطنیه فی إیران/ ج 23/ 26

المکتبه الوطنیه الوثائقیه/ ج 23/ 27

مکتب نرجس بالمشهد الرضوی/ ج 23/ 261

مکه المکرمه/ ج 1/ 27، 135، 136، 151، ج 2/ 10، 21، 68، 69، 70، 71، 72، 73، 74، 77، 79، 80، 81، 82، 83، 84، 85، 86، 90، 92، 96، 97، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 104، 106، 107، 117، 118، 140، 172، 183، 187، 188، 189، 190، 193، 195، 196، 198، 201، 204، 205، 206، 207، 210، 213، 218، 219، 220، 226، 227، 228، 231، 232، 233، 234، 235، 237، 240، 241، 244، 249، 250، 251، 252، 255، 267، 288، 289، ج 3/ 204، 297، ج 4/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:368

23، 25، 26، 29، 32، 332، 419، 421، 422، 523، ج 5/ 152، 177، ج 6/ 36، 271، 273، ج 7/ 27، 49، 91، 101، 138، 139، 151، 189، 207، 209، 210، 256، 298، 311، ج 8/ 22، 171، 269، 270، 320، 335، 370، ج 9/ 14، 15، 16، 19، 21، 22، 23،

42، 43، 66، 128، 137، 138، 151، 156، 186، 196، 224، 300، 315، 347، ج 10/ 14، 46، 123، 131، 133، 189، ج 11/ 176، 198، ج 12/ 82، 93، 421، 422، ج 13/ 63، 79، 81، ج 14/ 191، 263، 281، 282، 289، 291، 292، 294، 296، 298، 303، 304، 307، ج 15/ 209، 210، 269، ج 16/ 77، 283، ج 17/ 258، 487، 496، ج 18/ 75، 137، 197، 286، 422، ج 19/ 30، 55، 112، 153، ج 20/ 147، 150، 160، 186، 200، 352، ج 21/ 27، 128، 301، 327، 340، 378، 380، 388، 402، 405، 481، 510، 549، 552، 557، 574، 591، 592، ج 22/ 17، 267، 274، 376، 444، 509، 513، ج 23/ 35

الملأ الأعلی/ ج 3/ 238، 275، ج 4/ 93، 301

ملبورن/ ج 23/ 25

ملتان/ ج 23/ 24

الملتزم بین الباب و الحجر/ ج 7/ 151

منی/ ج 2/ 238، ج 3/ 42، 81، ج 7/ 176

منازل أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 4/ 463، 490، 495، ج 17/ 282، ج 21/ 593

منازل أهل الجنه/ ج 1/ 244

المنامه/ ج 17/ 328، 329، 354، ج 19/ 445، 466، ج 23/ 25

منبر راحیل/ ج 3/ 133، 136، 209، 210

منبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 4/ 101، 119، ج 6/ 12، 76، 206، ج 8/ 149، ج 9/ 26، 27، 64، 118، 180، 189، 272، ج 10/ 127، 143، 144، 151، 182، 186، 187، 243، 251، 261، 272، 279، ج 11/ 126، ج 15/ 151، 187، 249، 263، ج 16/ 155، 173، ج 17/ 58، 189، ج 18/ 467،

489، ج 20/ 204، 209، ج 21/ 156، 536، ج 22/ 605

منبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی المحشر/ ج 21/ 230

منبر مسجد الکوفه/ ج 4/ 197، ج 9/ 237، ج 19/ 19، 46، 52، 113

منزل إبراهیم علیه السّلام فی الجنه/ ج 3/ 88

منزل أبی أیوب/ ج 3/ 327، 393، 394

منزل أبی بکر/ ج 2/ 238

منزل أبی طالب علیه السّلام/ ج 21/ 409، 414

منزل أم سلمه/ ج 17/ 326

منزل حارثه بن النعمان/ ج 3/ 333

منزل الحسین علیه السّلام/ ج 6/ 289، 290

منزل خدیجه علیها السّلام/ ج 1/ 133

منزل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 8/ 18، 140، 224، 240، 252، 289، 312، 328، 356، 358، 371، 372، 376، 398

منزل سلمان/ ج 21/ 590

منزل صفیه/ ج 4/ 206

منزل عائشه/ ج 6/ 23

منزل علی علیه السّلام فی الجنه/ ج 20/ 129

منزل فاطمه علیها السّلام (بیت فاطمه علیها السّلام، دار فاطمه علیها السّلام)/ ج 8/ 9، 12، 18، 20، 23، 25، 118، 135، 137، 143، 199، 240، 243، 252، 265، 267، 287، 289، 290، 294، 295، 298، 301، 334، 335، 341، 342، 352، 366، 367، 375، 387، ج 13/ 393، 395، 396، 397، 398، 400

منزل فاطمه بنت أسد/ ج 2/ 43

منزل المجوسی/ ج 21/ 483، 484، 485

منشورات دلیل ما (قم)/ ج 1/ 2، ج 6/ 2، ج 7/ 2، ج 8/ 2، ج 9/ 2، ج 10/ 2، ج 11/ 2، ج 12/ 2، ج 13/ 2، ج 14/ 2، ج 15/ 2، ج 16/ 2، ج 17/ 2، ج 18/ 2، ج 19/ 2، ج 20/ 2، ج 21/ 2، ج 22/ 2،

ج 23/ 2

منشورات لوح محفوظ/ ج 23/ 113

منظمه الإعلام الإسلامی/ ج 23/ 107، 121، 122،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:369

290

مهران/ ج 3/ 193

مهزور/ ج 12/ 269، 517، ج 21/ 498

مولتان/ ج 12/ 571

مولد فاطمه علیها السّلام/ ج 2/ 44، 167، 173، 179، 180، 187، 188، 189، 191

المیره/ ج 2/ 257

میزاب العباس/ ج 16/ 13، 83

المیزان/ ج 8/ 197، 211، 359، 388، ج 24/ 115، 134، 288

ناحیه الکوفه/ ج 7/ 284

النار، النیران- جهنم

نار نمرود/ ج 13/ 165

النبطیه/ ج 7/ 27

نجران/ ج 19/ 559، 564، 567

النجف الأشرف/ ج 5/ 380، ج 16/ 184، 234، ج 22/ 251، 439، 492، 502، 503، 524، ج 23/ 24، 47، 48

نخل بنی النضیر/ ج 13/ 11، ج 21/ 509

النخیله/ ج 6/ 276

نشر برک زیتون/ ج 23/ 197

النطاط/ ج 12/ 111، 128

نهر بلخ/ ج 3/ 153، 193، 236، ج 4/ 126، 136، 159

نهر تحت جبل العقیق الأبیض/ ج 24/ 211

نهر تحت جبل العقیق الأحمر/ ج 24/ 211

نهر تحت جبل العقیق الأصفر/ ج 24/ 211

نهر الحیوان/ ج 19/ 221، 222

نهر دجله/ ج 3/ 236

نهر مهربان/ ج 4/ 126، 159

النهروان/ ج 3/ 121، 153، ج 4/ 136، ج 8/ 315، ج 18/ 335، ج 19/ 40، ج 20/ 185

نوکانوان سادات/ ج 23/ 23

النیران- جهنم

نیشابور/ ج 7/ 102، 157، ج 20/ 132، ج 21/ 499

النهروان/ ج 7/ 104، 194، ج 12/ 521

نواحی المدینه/ ج 7/ 224

النیل/ ج 3/ 153، 193، 236، ج 4/ 125، 127، 136، 162، 165

همدان/ ج 22/ 491، ج 23/ 23

الهند/ ج 18/ 55، ج 21/ 217، ج 23/ 15، 23، 27

الهواوین/ ج 7/ 285

هیئه محسن المظلوم الشهید علیه السّلام/ ج

23/ 263

واحد تحقیقات و أمور فرهنگی مسجد جمکران قم/ ج 23/ 67

الوادی/ ج 19/ 555، 563

وادی الرمل/ ج 9/ 11، 64

وادی العقیق/ ج 9/ 17

وادی غدیر خم/ ج 1/ 149

وادی القری/ ج 12/ 17، 32، 57، 60، 80، ج 13/ 62، 63

واسط/ ج 18/ 62

ورامین/ ج 23/ 23

وزیرآباد/ ج 23/ 24

الوسیله (مسکن علی و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام)/ ج 24/ 112، 129، 145، 156، 179، 210، 228

الوطیح/ ج 12/ 17، 48، 71، 76، 79، 90

الوطیس/ ج 12/ 453

یثرب/ ج 18/ 331

یربغ/ ج 12/ 33

یزد/ ج 23/ 23

الیمامه/ ج 2/ 272، ج 17/ 61

الیمن/ ج 2/ 288، ج 5/ 58، 128، ج 7/ 315، ج 8/ 213، ج 9/ 11، 19، 68، 153، 205، 338، ج 10/ 124، ج 16/ 207، ج 17/ 402، 403، 512، ج 18/ 55، ج 23/ 28

ینبع/ ج 12/ 75، 78

یوم القیامه- المحشر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:371

فهرس الوقائع و الأیام

اتّقاء علی علیه السّلام نفسه فی الحرب بقمیص من غزل فاطمه علیها السّلام/ ج 17/ 109

اجتماع علماء بغداد فی بغداد/ ج 14/ 12، 33

اجتماع علماء المذاهب عند المأمون/ ج 18/ 10، 21

اجتماع النساء فی بیت فاطمه علیها السّلام و إخبارها عن مصائبها/ ج 14/ 111

إجلاء عمر یهود خیبر و فدک إلی الشام/ ج 12/ 16

احتجاب فاطمه علیها السّلام من الأعمی/ ج 20/ 492

احتجاج الإمام الرضا علیه السّلام علی الجاثلیق/ ج 21/ 217

احتجاج الحره بنت الحلیمه السعدیه علی الحجاج/ ج 21/ 173

احتجاج فاطمه علیها السّلام فی غصب فدک/ ج 12/ 221

احتضار السید الحمیری/ ج 20/ 14

احتضار فاطمه علیها السّلام و رؤیتها جبرائیل و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 14/

29

إحداث علی علیه السّلام فی البقیع أربعین قبرا/ ج 16/ 52

إحراق بیت فاطمه علیها السّلام/ ج 11/ 24، 26، 40، 64، 83، ج 15/ 9، ج 17/ 11، ج 24/ 88

إحضار الإمام الصادق علیه السّلام حوت یونس و تکلّمه معه/ ج 21/ 218

إحیاء جدی أبی أیوب الأنصاری/ ج 4/ 450

إخبار زینب بنت علی حدیث أم أیمن لابن أخیه زین العابدین علیه السّلام/ ج 17/ 236

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله عن أول أهله لحوقا به/ ج 14/ 333

إخبار النبی صلّی اللّه علیه و آله عن مظلومیه فاطمه علیها السّلام/ ج 14/ 150، 151، 165

إخراج أمیر المؤمنین علیه السّلام للبیعه و دفاع فاطمه علیها السّلام عنه/ ج 11/ 123، 126، 130، 131، 134، 135، 140

إراءه النبی صلّی اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام حفیره ذهب و فضه/ ج 17/ 112

إرسال یزید رأس الحسین علیه السّلام إلی المدینه/ ج 7/ 29

إساره أبی الوفاء الشیرازی بکرمان/ ج 14/ 147، 154

استدلال المأمون لحقّیه فاطمه صلّی اللّه علیه و آله فی ادعائها/ ج 12/ 373

استرهان الیهودی درع فاطمه علیها السّلام و إسلامه ببرکتها/ ج 20/ 542

استشمام ریح التفاحه من قبر الحسین علیه السّلام فی الأسحار/ ج 17/ 239

استشهاد فاطمه علیها السّلام و تجهیزها/ ج 1/ 173

إسلام أبی ذر/ ج 20/ 306

إسلام أعرابی بید الحسن علیه السّلام/ ج 6/ 69

إسلام رأس الجالوت و شهادته فی مجلس یزید/ ج 6/ 347

إسلام نفر من الیهود من إضاءه ملاءه فاطمه علیها السّلام/ ج 21

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:372

/ 342

إصداق فاطمه علیها السّلام فی تزویجها/ ج 4/ 129، 131، 132، 133، 135، 136، 137، 139، 141، 142، 146، 152، 153، 154،

156، 157، 158، 159، 160، 161، 162، 163، 164، 165، 166، 168، 169، 170، 171، 172، 173، 175، 176، 177، 178، 179، 180، 181، 182، 183، 184، 185، 186، 187، 188، 189، 190، 191، 192، 193، 194، 195، 196، 197، 198، 199، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 206، 207، 208، 209، 210، 211، 212، 213، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 226، 242، 245، 253، 264، 272، 277، 281

إعداد جهاز فاطمه علیها السّلام/ ج 4/ 258، 259، 264، 265، 266، 267، 268، 269، 270، 271، 273، 274، 276، 277، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 286، 287، 288، 289، 290، 291، 292، 294، 295، 296، 297، ج 17/ 185

إعداد حجره أم سلمه حجله لفاطمه علیها السّلام/ ج 4/ 97، 251، 257، 309، 311، 386، 404

إعطاء اللّه لفاطمه علیها السّلام ثیابا من الجنه فی عرس الیهود/ ج 17/ 383

إعطاء ابن زیاد ولایه الری لعمر بن سعد فی حرب کربلاء/ ج 6/ 319، 320

إعطاء علی علیه السّلام القطیفه الحبشیه للفقراء/ ج 17/ 238

إعطاء فدک لفاطمه علیها السّلام بأمر اللّه تعالی/ ج 12/ 105، ج 13/ 62، 155، ج 22/ 12

إعطاء لوح فاطمه علیها السّلام من عند اللّه/ ج 9/ 247، ج 18/ 154، ج 19/ 337

إعطاء حله الجنه لفاطمه علیها السّلام فی عرس الیهود و إسلام نسائهم/ ج 19/ 210

إعطاء اللّه تعالی طبقا من الرمان لفاطمه علیها السّلام/ ج 19/ 212

إعطاء اللّه حله لفاطمه علیها السّلام فی زفافها علیها السّلام/ ج 19/ 209

إقرار أبی بکر بعزل نفسه/ ج 4/ 74، 75

أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بسدّ الأبواب إلی المسجد إلا باب علی و

فاطمه علیهما السّلام/ ج 17/ 15

إملاء مصحف فاطمه علیها السّلام/ ج 21/ 161

انتحال أهالی شادی کچاله مذهب التشیع ببرکه المناظره فی أمر فدک/ ج 12/ 571

انتقال فاطمه و علی علیهما السّلام من بیت حارثه بن النعمان إلی البیت الجدید/ ج 17/ 13

انعقاد فاطمه علیها السّلام مجلس العزاء للحسین علیه السّلام فی السماوات کل یوم/ ج 7/ 11، 19

انعقاد مجلس العزاء للحسین علیه السّلام فی المحشر/ ج 7/ 11، 16

انعقاد نطفه فاطمه علیها السّلام/ ج 1/ 132

إهداء طائرین مشویین من قبل اللّه تعالی لفاطمه علیها السّلام/ ج 19/ 207

إهداء ملک الحبشه قطیفه إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 19/ 209

أهل البیت علیهم السّلام فی الکساء/ ج 8/ 22، 379، ج 18/ 12، ج 19/ 363

إیثار علی و فاطمه علیهما السّلام لضیفهما/ ج 17/ 237

بدایه خلق فاطمه علیها السّلام النوریه علیها السّلام/ ج 1/ 204

بدء تألیف الموسوعه و تاریخها/ ج 1/ 18

بدء مرض فاطمه علیها السّلام/ ج 14/ 11، 15، 29

بکاء السماوات و الأرض أربعین صباحا علی الحسین علیه السّلام/ ج 7/ 11، 17

بناء أمیر المؤمنین علیه السّلام بیت الأحزان لفاطمه علیها السّلام/ ج 14/ 189، 191

بناء قریش للکعبه/ ج 10/ 14، 44

بیعه علی علیه السّلام و بنی هاشم بعد سته أشهر/ ج 16/ 212

تأسیس فدک بید ذرخاء/ ج 12/ 11، 91

تبدیل أمیر المؤمنین علیه السّلام اسم شاه زنان بشهربانو/ ج 19/ 27

تجهیز دار علی و فاطمه علیهما السّلام للزفاف/ ج 17/ 185

تجهیز فاطمه علیها السّلام و تشییع جنازتها/ ج 15/ 145

تحصّن قوم من الصحابه فی بیت فاطمه علیها السّلام/ ج 17/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:373

16

تحویل القبله/ ج 4/ 59

تخریب المتوکل قبر

الحسین علیه السّلام/ ج 20/ 149

تدوین مصحف فاطمه علیها السّلام بإخبار جبرائیل/ ج 19/ 296

تزویج إمرئ القیس بناته الثلاثه من علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام/ ج 16/ 204

تزویج علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام/ ج 4/ 13، 14، 19، 20، 21، 22، 25، 26، 28، 29، 30، 31، 33، 35، 36، 37، 38، 39، 40، 41، 43، 44، 45، 46، 48، 49، 50، 51، 52، 53، 54، 55، 56، 57، 58، 59، 60، 61، 62، 63، 64، 65، 66، 67، 68، 69، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 76، 77، 78، 82، 83، 84، 86، 87، 88، 89، 93، 99، 118، 224، 225، 234، 240، 339، 351، ج 5/ 15، 119

تزویج علی علیه السّلام أمامه عد فاطمه علیها السّلام/ ج 16/ 207

تزویج فاطمه علیها السّلام فی السماء/ ج 3/ 36، 235

تسلیه خضر لأهل البیت علیهم السّلام/ ج 17/ 52

تشریع صلاه العیدین/ ج 4/ 87

تشییع جنازه الحسن بن علی علیه السّلام و دفنها بالبقیع/ ج 16// 62

تطوّرات فدک فی التاریخ/ ج 12/ 487

تعذیب قتله فاطمه فی جبل کمد/ ج 20/ 147

تعزیه الملائکه أهل البیت علیهم السّلام فی وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 14/ 123

تعلیم فاطمه علیها السّلام سلمانا حرزا للحمی/ ج 22/ 267

تعلیم النبی صلّی اللّه علیه و آله دعاء و عک الحسن علیه السّلام/ ج 22/ 269

تفدیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ابنه إبراهیم للحسین علیه السّلام/ ج 6/ 52

تفیّؤ فاطمه علیها السّلام بظلّ الأراکه/ ج 14/ 189

تکلم أصحاب الکهف مع علی علیه السّلام/ ج 19/ 23

تمریض مریم بنت عمران لفاطمه علیها السّلام/ ج 14/ 17

توسیع بنی

أمیه مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 16/ 65

جنایه یزید فی المدینه/ ج 18/ 53

حجه الوداع/ ج 2/ 287

حفر الخندق و إیثار فاطمه علیها السّلام یومذاک/ ج 17/ 237

حفر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الخربه التی فیها کنز/ ج 12/ 15

حکم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی زنا الیهودیان/ ج 12/ 15

حکم فاطمه علیها السّلام فی تخاصم امرأتین/ ج 21/ 160

حمل رأس قاسم بن الحسن علیه السّلام إلی الری و شمران/ ج 6/ 334

خرق عمر کتاب فدک/ ج 13/ 76

خروج الإمام الحسین علیه السّلام من المدینه إلی العراق/ ج 6/ 290

خروج بلال من المدینه إلی الشام و رجوعه إلی المدینه بأمر النبی علیه السّلام/ ج 16/ 293

خروج عبد اللّه بن عمر إلی یزید صارخا لقتل الحسین علیه السّلام/ ج 10/ 101، 123

خروج الیهود لطلب موضع فدک/ ج 12/ 12، 20

خطبه فاطمه علیها السّلام فی بیتها/ ج 13/ 393، 395، 396، 398، 401، 403، 405، 407، 409، 411، 412، 415، 416

خطبه فاطمه علیها السّلام فی المسجد/ ج 13/ 173، 185، 190، 191، 194، 209، 226، 231، 239، 247، 251، 261

خطبه فاطمه علیها السّلام لأم سلمه/ ج 13/ 419

خطبه فاطمه علیها السّلام لعائشه بنت طلحه/ ج 13/ 420، 263، 268، 269

خطبه و عقد فاطمه علیها السّلام/ ج 4/ 13، 15، 17، 76، 88، 96، 101، 116، 133، 173، 223، 224، 225، 226، 227، 229، 230، 233، 235، 242، 244

خلق العقیق الأصفر من نور فاطمه علیها السّلام/ ج 21/ 342

خلق نور السماوات و الأرض من نور فاطمه علیها السّلام/ ج 1/ 290

دخول فاطمه علیها السّلام الجنه/ ج 24/ 5، 8، 22، 46،

60، 106، 210، 217، 223، 254

دعاء الزهراء علیها السّلام/ ج 22/ 267

دعاء فاطمه علیها السّلام علی عمر عند تمزیق کتاب فدک/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:374

ج 22/ 269

دفن فاطمه علیها السّلام لیلا/ ج 8/ 14، ج 15/ 265، 291، ج 16/ 16

دهشه الناس یوم شهاده فاطمه علیها السّلام/ ج 16/ 276

ذهاب أبی سعید غانم الهندی إلی قشمیر/ ج 21/ 217

رأس الحسین علیه السّلام فی دیر الراهب/ ج 6/ 319، 336، 349

رأس الحسین علیه السّلام فی مجلس یزید/ ج 6/ 324

رؤیا هند أم معاویه و إخباره عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 6/ 42

رؤیا یوحنا لفاطمه علیها السّلام/ ج 18/ 316

رؤیه آدم خمسه سطور فی العرش مکتوبه فیه أسماء الخمسه الطیبه علیهم السّلام/ ج 21/ 218

رؤیه آدم فاطمه علیهما السّلام فی الجنه قبل ولادتها/ ج 1/ 240

رؤیه سکینه بنت الحسین فاطمه الزهراء علیها السّلام فی المنام بدمشق/ ج 22/ 429

رؤیه فاطمه علیها السّلام فی المنام ذبح الحسن و الحسین علیهم السّلام و تعبیرها/ ج 21/ 512

رؤیه الذین تشرّفوا بلقاء فاطمه علیها السّلام فی المنام/ ج 22/ 429- 524

رؤیه المفید فاطمه علیها السّلام فی المنام/ ج 21/ 437

ربط أبی لبابه نفسه علی الأسطوانه و ما جری بینه و بین رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فاطمه علیها السّلام/ ج 18/ 447

رثاء علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام/ ج 16/ 135

رجوع آل البیت من الشام إلی کربلاء و المدینه/ ج 7/ 215

رجوع صلصائیل إلی مقامه بکرامه الحسین علیه السّلام/ ج 5/ 276

ردّ أجنحه دردائیل عند ولاده الحسین علیه السّلام/ ج 5/ 275، 276، ج 18/ 163

رد بصر الأعرابی ببرکه فاطمه علیها السّلام/

ج 20/ 318

ردّ عمر بن عبد العزیز و المأمون فدکا/ ج 12/ 530

زفاف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عائشه/ ج 4/ 44، 58، 67، 82، 84، 85، 87، 363، 364، 365، 368، 369، 370، 373

زفاف علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام/ ج 4/ 14، 16، 17، 18، 19، 24، 26، 27، 28، 30، 31، 35، 37، 38، 39، 40، 42، 44، 46، 47، 52، 53، 56، 58، 59، 60، 61، 63، 66، 67، 68، 70، 72، 75، 77، 79، 80، 81، 82، 83، 84، 85، 87، 351، 352، 353، 354، 355، 356، 357، 359، 360، 361، 362، 363، 364، 365، 366، 367، 368، 369، 370، 371، 372، 373، 410

زواج خدیجه و زفافها و عرسها/ ج 21/ 370

زواج فاطمه علیها السّلام و عرسها/ ج 1/ 137، ج 3/ 146، 205، 225، 237، 253، 266، 317، 340، 342، 259، 359، 371، 404، ج 4/ 33، 37، 40، 43، 53، 54، 62، 65، 68، 74، 77، 86، 87، 112، 113، 120، 301، 302، 303، 304، 305، 306، 307، 308، 312، 316، 319، 320، 323، 331، 340، 346، 348، 349، 351، 354، 358، 360، 366، 368، 374، 387، 397، 402، 409، 411، 412، 417، 418، 423، 433، 475، 481، ج 8/ 134

زیاره الحسین علیه السّلام قبر أمه و دعاؤه عند خروجه/ ج 22/ 345

سقایه الحسن بن علی علیه السّلام أصحابه من ساریه المسجد/ ج 16/ 36

سقط جنین فاطمه علیها السّلام/ ج 5/ 8، 11، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 25، 26، 27، 28، 29، 30، 36، 38، 39، 40، 55، 56، 58، 59،

87، 145، 153، 154، 158، 364، 368، 402، 403، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 410، 411، 412، 413، 414، 415، 416، 417، 418، 419، 420، 421، 422، 423، 424، 425، ج 11/ فی أکثر الصفحات

السقیفه/ ج 9/ 9، 26، ج 10/ 127، 143، 214، 264، 280، 363، ج 11/ 87، 145، 159، ج 1/ 160، ج 15/ 8، 12، 13، ج 17/ 15، ج 24/ 88

سعایه الربیع عن شریک بن عبد اللّه/ ج 20/ 13

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:375

شفاء ابنه یهودی من دم الحسین علیه السّلام/ ج 7/ 11، 15

شفاعه فاطمه علیها السّلام فی المحشر/ ج 24/ 157

شهاده الإمام الحسن علیه السّلام و دفنه بالبقیع/ ج 6/ 267

شهاده حمزه و أمر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالبکاء علیه/ ج 20/ 348

شهاده محسن بن فاطمه علیه السّلام/ ج 11/ 6، ج 24/ 88

شهاده فاطمه علیها السّلام/ ج 10/ فی أکثر الصفحات، ج 15/ 35، ج 24/ 279

صدقه فاطمه علیها السّلام للأعرابی/ ج 3/ 20

الصلاه علی فاطمه علیها السّلام/ ج 15/ 156

صلح الإمام الحسن علیه السّلام/ ج 13/ 126، ج 21/ 87

صیروره رجل شاتم للحسن علیه السّلام إلی امرأه/ ج 6/ 269

ضرب أبی لؤلؤه لعمر بن الخطاب/ ج 20/ 150، 261

ضرب المسامیر الخمسه فی سفینه نوح/ ج 18/ 11، 48

ضغط فاطمه علیها السّلام بین الباب و الجدار/ ج 15/ 9، 22

طلب فاطمه علیها السّلام خاتما من النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 17/ 529

ظهور زینب الکذابه فی خراسان/ ج 7/ 211، 288، 289، 291

ظهور فاطمه علیها السّلام لثلاثه أولاد فی مدینه فاطیما فی البرتغال/ ج 21/ 577

عتق فطرس الملک ببرکه الحسین

علیه السّلام/ ج 5/ 267، 279، 289، 290، 293، 306، 307

علویه صالحه مع الملک و المجوسی/ ج 21/ 483

عمل أسماء بنت عمیس صوره النعش لفاطمه علیها السّلام/ ج 14/ 226، ج 15/ 163، 190، 217

عمل فاطمه علیها السّلام حریره بیدها و القدر یغلی علی النار/ ج 17/ 112

عیاده النبی صلّی اللّه علیه و آله عن فاطمه علیها السّلام فی مرضها/ ج 14/ 13، 34

عیاده نساء المدینه لفاطمه علیها السّلام/ ج 14/ 14

عیاده أبی بکر و عمر لفاطمه علیها السّلام/ ج 14/ 13، 198، ج 18/ 444

غزوه أحد/ ج 2/ 254، 262، ج 4/ 28، 31، 35، 37، 41، 42، 44، 48، 60، 82، 83، 84، 85، 86، 363، 364، 369، 370، 371، 419، ج 5/ 58، 164، 166، 178، 200، 204، 219، 228، 219، ج 8/ 9، 17، 27، 56، ج 9/ 17، 33

غزوه بدر/ ج 4/ 13، 14، 16، 17، 26، 29، 31، 31، 32، 33، 37، 40، 41، 44، 48، 49، 52، 53، 54، 60، 62، 65، 66، 68، 71، 72، 74، 79، 80، 81، 86، 333، 355، 360، 361، 366، 367، 368، 371، 409، 419، 480، ج 5/ 27، 162، 172، 178، 200، 211، 227، 315

غزوه بنی النضیر/ ج 2/ 279

غزوه تبوک/ ج 2/ 279

غزوه الخندق/ ج 2/ 280، ج 5/ 257، 299، 338، 340

غزوه خیبر/ ج 5/ 96، ج 12/ 49

غزوه موته/ ج 2/ 270، ج 19/ 9

غصب حقوق فاطمه علیها السّلام/ ج 13/ 118

غصب فدک/ ج 1/ 164، ج 12/ 177، ج 19/ 10

فتح خیبر/ ج 12/ 58، ج 13/ 61

فتح فدک/ ج 12/ 16

فتح مکه/ ج 2/ 267

فرض الصلاه

علی المسلمین/ ج 4/ 20

فقدان الحسن و الحسین علیهما السّلام و مجی ء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قتل ابن قحطبه ستین من ولد فاطمه علیها السّلام بأمر هارون/ ج 21/ 436

قتل عمر بن الخطاب/ ج 10/ 272

قتل المنتصر أباه لشتمه فاطمه علیها السّلام/ ج 20/ 261

قدوم الإمام الحسن علیه السّلام إلی غزوه جرجان/ ج 5/ 189

قدوم حبر من أحبار الیهود علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 17/ 25

قدوم علی علیه السّلام من الیمن/ ج 9/ 19، 35

قدوم النبی صلّی اللّه علیه و آله المدینه/ ج 4/ 13، 14، 17، 18، 19، 21، 24، 25، 29، 31، 32، 34، 44، 48، 53، 55، 79، 80، 365، 367، 371، 372

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:376

قراءه شمعون الراهب ما فی الکتب عن النبی و الأئمه علیهم السّلام/ ج 18/ 155

قصه الرمانه فی مرض فاطمه علیها السّلام/ ج 14/ 12، 31

قصه السیده العلویه و ثلاث بنات صغار/ ج 21/ 481

قصه فضه و إکسیرها/ ج 17/ 63

قضیه کنیسه الحافر/ ج 6/ 351

قصه المسمار/ ج 15/ 10

کتاب أبی بکر بردّ فدک و تمزیقه عمر/ ج 10/ 40

کتاب عمر إلی معاویه/ ج 11/ 193، ج 17، 14، ج 19/ 16

کرامه شهره بنت مسکه فی طریق مکه/ ج 17/ 431

الکساء و نزول آیه التطهیر/ ج 22/ 12

کسر رباعیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی وقعه أحد/ ج 8/ 9، 17، 27، 56

کسر ضلع فاطمه علیها السّلام و ضربها/ ج 15/ 10، 11

کلام أعرابی بنی سلیم مع فاطمه علیها السّلام/ ج 20/ 318، ج 21/ 102

کلام علی علیه السّلام مع الأعرابی المتعلق بأستار الکعبه/ ج 17/

237

لجوء ابن الزبیر إلی الکعبه/ ج 18/ 53

مؤاخاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیا/ ج 24/ 229، 274

مؤتمر علماء العراق و خراسان بمرو مع الإمام الرضا علیه السّلام/ ج 8/ 302

مباهله رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله مع نصاری نجران/ ج 19/ 489، ج 22/ 12

مبعث النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 4/ 19

مجلس یزید/ ج 6/ 345

مجی ء شیخ من مهاجره العرب إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 8/ 16، 251

مجی ء ملک الموت فی وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 8/ 125

مجی ء یهود فدک إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لطلب الأمان/ ج 12/ 13

محاربه علی علیه السّلام مع مرده الشیاطین/ ج 9/ 17

مرض الحسنین علیهما السّلام و نذر صوم ثلاثه أیام لعافیتهما/ ج 8/ 16، ج 6/ 100، ج 9/ 14، 119، ج 17/ 109، ج 22/ 13

معراج النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 14، 15، 24، 30، 31، 33، 34، 36، 37، 41، 42، 43، 53، 54، 55، 58، 72، 73، 75، 87، 89، 90، 94، 96، 97، 98، 122، 135، 136، 140، 155، 178، 233، 234، ج 3/ 10، 12، 135، 290، 320، ج 4/ 23، 26، ج 8/ 32، ج 17/ 245، ج 18/ 53، ج 21/ 310، 341

مکاتبه المأمون العباسی مع بنی هاشم/ ج 19/ 13

مناشده أمیر المؤمنین علیه السّلام فی مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 3/ 41

مناشده الحسین علیه السّلام بمنی/ ج 3/ 42، 82

مناظره الإمام موسی بن جعفر علیه السّلام مع هارون الرشید/ ج 18/ 54

مناظره حسنیه مع علماء العامه/ ج 12/ 568

مناظره

الشیخ البهائی مع أحد علماء العامه/ ج 21/ 173

منع معاویه عن ماء الفرات/ ج 14/ 152

مهاجره النبی صلّی اللّه علیه و آله و مبیت علی علیه السّلام مکان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 9/ 15، 136

مهاجره علی و فاطمه علیها السّلام من مکه إلی المدینه/ ج 9/ 15، 133

موت ناقه النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 17/ 110

مولد إبراهیم الخلیل علیه السّلام/ ج 4/ 73، 75، 76

میقات موسی علیه السّلام/ ج 4/ 75

نثار عرس فاطمه علیها السّلام/ ج 4/ 499، 501، 502، 503، 504، 505، 506، 507، 509، 511، 514، 515، 517، 518، 519، 521، 523، 524، 526، 527، 529، 530، 531، 533، 534، 535، 536، 537

نزول دلو من ماء الجنه لأم أیمن/ ج 16/ 283، ج 21/ 574

نزول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بالمدینه/ ج 4/ 17، 408، 409، ج 8/ 15

نزول سوره هل أتی بشأن علی و فاطمه و الحسن

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:377

و الحسین علیهم السّلام/ ج 17/ 241

نزول صلصائیل للتبشیر بتزویج فاطمه علیها السّلام/ ج 4/ 104

نزول طبق من عند اللّه لفاطمه علیها السّلام/ ج 8/ 20

نزول العذاب علی حارث الفهری/ ج 20/ 149

نزول لعیاء فی ولاده الحسین علیه السّلام/ ج 5/ 237، 294، 295، 297، ج 17/ 504

نزول ماء الجنه لوضوء علی علیه السّلام/ ج 17/ 14

نزول هل أتی فی شأن أهل البیت علیهم السّلام/ ج 6/ 100

نزول الوحی علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 4/ 19

نظر آدم إلی منزله آل محمد علیهم السّلام/ ج 22/ 13

نقل رسول ملک الروم و قصته مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و

آله فی هبوط آدم علیه السّلام/ ج 4/ 40، 53

هبوط جبرئیل لولاده الحسن علیه السّلام/ ج 5/ 11

الهجره إلی الحبشه/ ج 2/ 277

هجره فاطمه علیها السّلام إلی المدینه/ ج 10/ 21

هجره النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی المدینه/ ج 2/ 238، ج 4/ 13، 14، 15، 16، 18، 19، 20، 21، 23، 24، 26، 27، 29، 33، 34، 36، 41، 43، 47، 48، 49، 50، 51، 52، 53، 56، 57، 58، 60، 62، 64، 65، 66، 69، 228، 366، 367، 368

الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام و إحراقه/ ج 1/ 160، ج 5/ 402، 403، 411، 413، 414، 415، 416، 417، 418، 419، 420، 421، 422، 423، 424، 425، ج 10/ 102، 136، 138، 147، 157، 170، 172، 179، 187، 188، 208، 213، 325، 233، 250، 259، 276، 339، 240، 344، 356، 360، ج 11/ 26، 28، 37، 66، 85، 92، 132

هجوم القوم علی بیت فاطمه علیها السّلام و سقط المحسن علیه السّلام/ ج 17/ 15

وجع ضرس فاطمه علیها السّلام/ ج 14/ 30

ورود فاطمه علیها السّلام إلی المحشر/ ج 24/ 11، 63، 66، 80

وصیه فاطمه علیها السّلام/ ج 14/ 220

وفاه إبراهیم بن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 8/ 82

وفاه أم کلثوم علیها السّلام/ ج 5/ 389

وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 24/ 133

وفاه رقیه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 283، ج 4/ 71، 81، ج 8/ 10، 33، 392

وفاه السیده زینب علیها السّلام/ ج 5/ 257، 262، 365، 370، 372، 375، 380

وفاه عثمان بن مظعون/ ج 8/ 392

وقعه کربلاء/ ج 24/ 88

ولاده أم

کلثوم الکبری علیها السّلام/ ج 5/ 8، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 31، 35، 36، 37، 39، 40، 41، 53، 55، 56، 58، 87، 147، 150، 153، 154، 158، 383، 386، 387، 390

ولاده أمیر المؤمنین علیه السّلام فی الکعبه/ ج 5/ 189

ولاده الإمام الحسن علیه السّلام/ ج 4/ 47، 53، ج 5/ 8، 12، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 24، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 35، 36، 37، 38، 39، 40، 41، 42، 43، 46، 50، 53، 55، 56، 58، 63، 67، 69، 87، 91، 93، 94، 100، 106، 107، 115، 117، 119، 125، 127، 138، 139، 140، 142، 143، 144، 145، 146، 147، 150، 151، 153، 154، 158، 159، 160، 161، 162، 163، 164، 165، 166، 167، 169، 170، 171، 172، 173، 177، 178، 179، 180، 185، 186، 187، 190، 192، 193، 194، 195، 196، 197، 200، 201، 202، 204، 205، 206، 207، 208، 209، 210، 211، 213، 215، 216، 217، 218، 219، ج 18/ 169

ولاده الإمام الحسین علیه السّلام/ ج 4/ 53، ج 5/ 8، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 24، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 35، 36، 37، 38، 39، 40، 41، 42، 46، 50، 53، 55، 56، 58، 63، 67، 70، 75، 87، 91، 93، 94، 100، 106، 107، 115، 117، 119، 125، 127، 138، 139، 140، 142، 143، 144، 145، 146، 147، 150، 151، 153، 154، 158، 196، 213، 216، 219، 220، 221، 222، 223، 224، 225، 226، 227،

الموسوعه الکبری

عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:378

228، 229، 230، 231، 233، 235، 236، 237، 244، 245، 249، 250، 252، 254، 256، 257، 258، 259، 260، 261، 262، 263، 264، 265، 266، 268، 269، 270، 271، 273، 278، 281، 284، 285، 286، 287، 288، 292، 294، 295، 296، 298، 299، 300، 301، 304، 305، 312، 314، 315، 318، 320، 323، 324، 325، 326، 327، 328، 329، 331، 340، 341، 342، 343، 344، 345، 346، 347، 348، 349، 350، 351

ولاده الإمام زین العابدین علیه السّلام/ ج 17/ 29

ولاده رقیه بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 5/ 16، 17، 18، 20، 397، 398، 399

ولاده زینب بنت أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 5/ 8، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 35، 36، 37، 39، 40، 53، 55، 56، 58، 87، 147، 150، 153، 154، 158، 357، 358، 359، 360، 362، 364، 366، 370، 371، 373، 374، 378، 381

ولاده فاطمه علیها السّلام/ ج 1/ 134، ج 2/ 65، 169، ج 4/ 53، ج 5/ 177، ج 7/ 5، ج 9/ 5، ج 10/ 5، ج 11/ 5، ج 6/ 5، ج 12/ 5، ج 13/ 5، و 14/ 5، ج 15/ 5، ج 16/ 5، ج 17/ 5، ج 18/ 5، ج 19/ 5، ج 20/ 5، ج 21/ 5، 574، ج 22/ 5، ج 24/ 5

ولیمه عرس فاطمه علیها السّلام/ ج 4/ 206، 340، 341، 342، 346، 348، 463، 465، 469، 470، 472، 473، 474، 476، 478، 479، 482، 486، 487، 489، 494، 495

یوم القیامه (الآخره)/ ج 2/ 36، 48، 60، 293،

294، 296، 304، 309، ج 5/ 10، 14، 91، 92، 236، 240، 274، 278، 293، 304، 305، 407

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:379

فهرس المصادر

القرآن الکریم/ ج 1/ 18، 143، 145، 146، 148، 187، 211، 217، 218، 229، 231، 244، 252، 258، 259، 266، 269، 271، 281، 297، 298، 331، ج 2/ 22، 34، 36، 50، 81، 95، 134، 137، 157، 184، 185، 202، 214، 217، 218، 221، 223، 224، 225، 226، 228، 230، 256، 261، 262، 263، 287، 288، 294، 300، 303، 305، 309، 311، ج 3/ 27، 48، 81، 90، 101، 102، 109، 120، 144، 152، 180، 185، 193، 197، 217، 237، 238، 241، 245، 250، 268، 269، 278، 280، 298، 305، 309، 312، 318، 388، 396، 399، 405، ج 4/ 99، 101، 102، 154، 158، 242، 272، 305، 308، 315، 316، 409، 426، 430، 484، 490، 538، ج 6/ 52، 76، 86، 88، 94، 99، 103، 141، 153، 159، 209، 215، 241، 271، 272، 273، 276، 291، 292، 300، 325، 326، 328، 329، 343، 349، 355، 356، ج 8/ 26، 36، 38، 39، 40، 50، 53، 54، 55، 75، 84، 93، 110، 112، 119، 120، 126، 129، 141، 142، 144، 150، 151، 156، 160، 174، 207، 218، 220، 233، 240، 241، 242، 243، 245، 251، 257، 259، 261، 262، 277، 282، 289، 293، 296، 302، 303، 304، 305، 306، 307، 308، 309، 310، 311، 324، 333، 346، 348، 351، 354، 355، 356، 357، 359، 360، 364، 365، 381، 383، 384، 385، 395، 396، 399، 400، ج 9/ 9، 27، 32، 38، 66،

72، 73، 74، 75، 76، 77، 79، 90، 93، 97، 101، 127، 129، 134، 137، 140، 141، 142، 144، 154، 158، 162، 169، 195، 197، 211، 212، 217، 229، 269، 271، 287، 313، 332، 336، 344، 357، ج 10/ 43، 139، 140، 144، 150، 151، 153، 158، 173، 175، 185، 193، 194، 199، 205، 245، 247، 255، 265، 271، 275، 281، 284، 292، 294، 306، 307، 310، 320، 372، 377، ج 11/ 35، 44، 70، 79، 93، 130، 140، 251، 258، 259، 261، 262، 263، ج 12/ 13، 14، 15، 16، 20، 22، 23، 28، 30، 34، 39، 40، 46، 50، 56، 60، 61، 63، 64، 65، 69، 70، 73، 74، 75، 77، 81، 84، 85، 86، 87، 99، 100، 101، 102، 103، 105، 107، 108، 110، 111، 112، 114، 117، 118، 119، 121، 122، 123، 124، 125، 126، 127، 129، 130، 131، 132، 133، 134، 135، 136، 137، 139، 140، 142، 145، 147، 149، 150، 157، 167، 177، 178، 179، 180، 181، 182، 186، 188، 189، 197، 204، 205، 207، 209، 211، 214، 218، 222، 225، 227، 233، 235، 237، 239، 240، 246، 252، 253،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:380

255، 257، 258، 259، 265، 267، 277، 278، 279، 280، 286، 291، 292، 293، 301، 302، 303، 307، 310، 313، 319، 320، 321، 325، 326، 329، 332، 333، 337، 340، 341، 342، 343، 344، 345، 348، 350، 351، 361، 362، 363، 367، 368، 369، 372، 383، 384، 385، 386، 396، 397، 402، 404، 405، 407، 409، 410، 415، 425، 428، 429، 433، 434، 435،

444، 446، 447، 448، 449، 452، 464، 465، 466، 468، 470، 474، 478، 482، 502، 524، 540، 544، 547، 550، 561، 563، 568، 569، ج 13/ 23، 26، 27، 30، 33، 37، 38، 39، 56، 57، 58، 62، 67، 68، 69، 73، 75، 78، 81، 82، 83، 84، 90، 91، 92، 98، 101، 102، 103، 104، 105، 106، 111، 112، 113، 117، 125، 134، 136، 140، 145، 151، 153، 154، 155، 156، 157، 159، 160، 161، 165، 175، 176، 177، 178، 179، 180، 181، 182، 187، 188، 189، 190، 192، 193، 196، 197، 198، 199، 200، 201، 202، 207، 208، 210، 211، 212، 213، 214، 216، 217، 219، 222، 223، 225، 227، 228، 230، 233، 234، 235، 236، 237، 241، 242، 243، 244، 245، 246، 247، 248، 249، 250، 253، 254، 255، 256، 257، 258، 259، 261، 262، 263، 264، 265، 266، 268، 271، 272، 281، 283، 284، 285، 286، 287، 288، 290، 292، 293، 295، 296، 299، 300، 304، 305، 306، 307، 308، 309، 310، 311، 313، 316، 322، 324، 328، 329، 330، 335، 361، 365، 366، 393، 394، 395، 396، 397، 398، 399، 400، 401، 402، 403، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 410، 411، 412، 413، 414، 415، ج 14/ 17، 31، 32، 60، 67، 74، 76، 77، 78، 87، 119، 120، 121، 162، 169، 248، 261، 332، 354، 355، 365، 369، ج 15/ 115، 157، 165، 258، 264، 284، ج 16/ 21، 44، 120، 186، 188، 210، 233، ج 17/ 10، 12، 17، 26، 28، 30، 31، 38، 40، 41، 52،

62، 66، 69، 71، 77، 78، 82، 92، 93، 102، 109، 110، 113، 115، 121، 130، 132، 138، 147، 148، 160، 182، 184، 199، 237، 242، 243، 244، 245، 246، 254، 264، 265، 271، 275، 277، 283، 287، 289، 294، 299، 300، 303، 315، 318، 323، 324، 328، 334، 338، 344، 346، 347، 348، 351، 352، 353، 359، 369، 370، 371، 372، 375، 376، 378، 393، 394، 403، 405، 451، 429، 433، 447، 448، 449، 472، 482، 483، 290، 515، ج 18/ 8، 15، 16، 19، 20، 22، 28، 32، 34، 37، 38، 39، 40، 42، 45، 48، 49، 50، 52، 54، 55، 56، 60، 61، 63، 64، 69، 75، 76، 80، 81، 83، 96، 100، 103، 104، 107، 113، 114، 115، 116، 117، 118، 120، 122، 123، 128، 130، 131، 134، 135، 136، 137، 140، 141، 142، 143، 144، 145، 147، 149، 152، 153، 154، 156، 157، 158، 159، 160، ج 19/ 227، 31، 66، 83، 84، 96، 97، 106، 123، 126، 130، 145، 193، 194، 203، 208، 214، 219، 220، 225، 226، 227، 229، 234، 236، 237، 239، 243، 248، 255، 256، 257، 260، 263، 268، 270، 294، 306، 311، 347، 348، 355، 356، 357، 358، 364، 367، 368، 373، 377، 378، 380، 382، 383، 384، 385، 386، 387، 388، 389، 390، 391، 392، 393، 395، 396، 399، 400، 402، 406، 410، 417، 421، 422، 423، 426، 427، 430، 431، 434، 435، 436، 438، 440، 441، 443، 444، 446، 447، 448، 457، 459، 461، 462، 463، 465، 467، 471، 475، 476، 490، 491،

493، 496، 498، 500، 504، 506، 508، 509، 510، 515، 516، 517، 518، 520، 522، 523، 524، 527، 530، 531، 532، 533، 534، 535، 537، 542، 543، 544، 545، 548، 549، 553، 556، 557، 558، 559، 563، 564، 565، 569، ج 20/ 13،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:381

15، 16، 18، 24، 36، 53، 58، 69، 73، 74، 77، 82، 88، 92، 94، 97، 98، 99، 118، 119، 126، 147، 149، 150، 154، 165، 168، 174، 175، 177، 182، 184، 186، 198، 199، 207، 208، 217، 219، 221، 225، 240، 241، 249، 252، 269، 274، 277، 280، 283، 284، 293، 306، 308، 311، 312، 313، 317، 323، 325، 328، 348، 351، 353، 356، 357، 368، 376، 395، 397، 409، 415، 419، 429، 430، 432، 455، 456، 457، 458، 463، 464، 474، 475، 476، 499، 502، 505، 509، 514، 517، 519، 520، 542، 543، 545، 547، 551، ج 21/ 17، 33، 34، 35، 37، 38، 54، 57، 61، 62، 63، 65، 68، 69، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 79، 82، 87، 88، 91، 92، 93، 95، 101، 102، 105، 109، 110، 113، 115، 116، 121، 124، 128، 129، 132، 133، 137، 138، 140، 141، 142، 143، 145، 148، 150، 151، 152، 153، 154، 155، 156، 157، 158، 160، 164، 193، 201، 202، 207، 210، 212، 214، 217، 221، 223، 224، 228، 229، 231، 232، 235، 240، 241، 244، 264، 267، 282، 284، 291، 296، 306، 308، 310، 313، 317، 321، 323، 324، 325، 329، 331، 332، 333، 334، 341، 342، 344، 347، 348، 349، 361،

362، 377، 379، 385، 387، 393، 434، 436، 437، 445، 451، 452، 453، 461، 466، 470، 471، 472، 475، 477، 479، 498، 509، 515، 521، 582، 585، 593، 596، 598، 601، 602، 605، 613، 615، 616، ج 22/ 9، 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 25، 26، 27، 29، 38، 39، 40، 45، 52، 54، 55، 56، 58، 59، 60، 64، 65، 66، 67، 68، 69، 70، 71، 72، 74، 77، 80، 82، 83، 84، 85، 86، 89، 96، 97، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 104، 105، 106، 107، 108، 109، 110، 111، 112، 136، 137، 138، 139، 140، 141، 142، 143، 144، 145، 146، 147، 148، 149، 150، 151، 152، 153، 154، 155، 156، 157، 158، 159، 160، 161، 162، 164، 165، 166، 167، 168، 179، 181، 187، 193، 200، 212، 214، 225، 226، 230، 247، 249، 252، 258، 266، 267، 277، 278، 279، 301، 319، 321، 362، 391، 411، 412، 420، 423، 426، 443، 452، 499، 541، 546، 548، 553، 556، 558، 586، 587، 598، 610، ج 24/ 13، 15، 17، 22، 26، 27، 60، 61، 63، 67، 68، 69، 70، 72، 82، 83، 86، 87، 88، 89، 95، 119، 120، 126، 130، 143، 148، 150، 151، 152، 153، 163، 164، 165، 166، 179، 188، 189، 191، 192، 197، 198، 199، 204، 205، 211، 212، 215، 216، 217، 225، 229، 233، 237، 238، 240، 241، 243، 253، 256، 265، 266، 270، 271، 276، 281، 284، 299

آثار آل محمد علیهم السّلام/ ج 22/ 522

آثار إسلامی/ ج 14/

191

الآثار الباقیه/ ج 14/ 327

آثار الصلاه فی دار الدنیا/ ج 8/ 150، ج 17/ 19، 20، ج 22/ 183

الآحاد و المثانی/ ج 20/ 448

0 داب الزفاف/ ج 3/ 343، ج 4/ 326، 473، ج 17/ 410

آداب الشافعی/ ج 12/ 62، 125

الآداب الشرعیه/ ج 6/ 147، ج 8/ 266، 330، ج 9/ 191، ج 21/ 24، ج 22/ 570

آفه الحدیث/ ج 2/ 155

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:382

آکام الآجام/ ج 5/ 51

آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن/ ج 13/ 37، آل البیت علیهم السّلام/ ج 4/ 271، ج 21/ 440

آل بیت الرسول علیهم السّلام/ ج 4/ 273، 406، ج 8/ 78، 103، 172، ج 13/ 42، 87، ج 14/ 69، 71، 351، ج 16/ 46، ج 19/ 167، 169، 175، 176، 185، 190، 192، 417، 421، 505، 513، ج 20/ 111، 286، 362، ج 21/ 20، 188، 195، ج 22/ 32، 33، 123، 124، 125، 127، 234، 308، 576

آل بیت رسول اللّه علیهم السّلام/ ج 15/ 221، 337

آل بیت الرسول علیهم السّلام (لعبد المعطی أمین)/ ج 5/ 25، 47، 111، ج 17/ 128، ج 18/ 471، 496، 498

آل بیت النبی علیهم السّلام/ ج 6/ 213، 227، ج 16/ 42، ج 17/ 29، ج 18/ 99، ج 21/ 253، 260

آل بیت الوحی/ ج 14/ 326

آل محمد علیهم السّلام/ ج 2/ 19، 132، ج 3/ 17، 165، 167، 199، 218، 219، 236، 244، 286، 290، 291، 335، 397، ج 4/ 160، 174، 321، 326، 401، 446، 447، 530، ج 6/ 227، ج 7/ 314، ج 8/ 98، 104، 181، 182، 183، 213، ج 9/ 48، 153، ج 14/

358، ج 16/ 191، ج 18/ 199، 265، 278، 391، 398، 484، 493، 496، 498، ج 19/ 160، 164، 175، 176، 182، 185، 286، ج 20/ 33، 107، 111، 337، 338، 363، 537، ج 21/ 81، 83، 179، 188، 253، 441، 447، 465، ج 22/ 48، 49، 62، 88، 123، 124، 125، 126، 234

آل محمد صلّی اللّه علیه و آله لحسام الدین الآمدی/ ج 24/ 36، 54

آل محمد علیهم السّلام للمردی الحنفی/ ج 5/ 46، 65، 77، 79، ج 24/ 102، 105، 224، 231، 234، 274

الآمال/ ج 5/ 50

آیات بینات/ ج 22/ 516

آیه التطهیر/ ج 10/ 330، ج 19/ 408

آیه التطهیر فی أحادیث الفریقین/ ج 18/ 32، ج 19/ 374

آیه التطهیر للغریفی/ ج 19/ 451، 453، 456، 458

آیه الموده/ ج 18/ 391

أئمه الفقه التسعه/ ج 20/ 208، 265

أئمه الهدی/ ج 18/ 480، ج 20/ 289

الأئمه الاثنا عشر/ ج 5/ 149، ج 11/ 319، ج 19/ 165، 567

أئمه الهدی/ ج 19/ 351، 411، 512، ج 22/ 31 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 382 فهرس المصادر ..... ص : 379

احه التحلّی بالذهب المحلق للنساء/ ج 17/ 409، ج 20/ 472

الإبانه لابن بطه/ ج 3/ 73، 156، 182، ج 4/ 134، 156، 174، 226، 318، ج 5/ 41، 90، 120، ج 8/ 176، ج 14/ 336، ج 9/ 102، ج 18/ 436، ج 20/ 30، ج 21/ 15، 175

الإبانه للعکبری/ ج 3/ 156، ج 6/ 55، 131، 169، 184، 232، ج 9/ 80، 81، 102، 251، ج 17/ 521، ج 20/ 91، ج 24/ 37

ابتسام البرق/ ج 18/ 490، 492، ج 19/ 166، 168، ج 21/

83، ج 22/ 122

الابتهاج/ ج 19/ 416، 513، ج 22/ 31، 32، 123، 124، 125، 126

الإبداع/ ج 3/ 234، ج 20/ 330

الأبدال/ ج 14/ 96

أبناء الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ ج 6/ 55، ج 22/ 235

الابتهاج/ ج 21/ 83

الأبدال/ ج 21/ 533

ابن تیمیه، حیاته، عقائده/ ج 22/ 95

أبواب الجنان/ ج 10/ 22، 41، ج 22/ 364

أبواب الجنان لخضر بن شلال/ ج 2/ 78، ج 4/ 73، ج 9/ 325

أبواب الجنان و بشائر الرضوان/ ج 14/ 299، 323، ج 15/ 40، 51، ج 16/ 99

أبو ذر الغفاری/ ج 12/ 215

أبو رافع/ ج 6/ 169، ج 17/ 399

الإبهاج/ ج 22/ 127

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:383

الإتحاف/ ج 20/ 59، 361، 467

إتحاف الإسلام/ ج 19/ 423

إتحاف أهل الإسلام/ ج 4/ 80، 142، 272، 374، 376، ج 5/ 156، ج 21/ 447، ج 22/ 48

الإتحاف بحب الأشراف/ ج 4/ 155، 325، 327، 454، ج 5/ 206، 285، ج 6/ 153، 319، ج 7/ 181، 242، ج 8/ 172، 185، 186، ج 10/ 333، ج 13/ 124، ج 14/ 359، 366، ج 18/ 30، 31، 96، 470، 477، ج 19/ 535، 542، ج 21/ 543، ج 22/ 79، ج 24/ 31، 52، 167

إتحاف ذوی النجابه/ ج 18/ 94، ج 19/ 511، ج 22/ 30

إتحاف السائل/ ج 2/ 30، 127، ج 3/ 39، 67، 114، 164، 218، 228، 340، 357، 363، 364، 404، ج 4/ 31، 198، 261، 265، 274، 295، 374، 400، 404، 406، 471، ج 5/ 16، ج 6/ 175، ج 7/ 314، ج 8/ 99، 102، 104، 121، 132، 133، 202، ج 10/ 89، ج 11/

220، 318، ج 14/ 35، 92، 98، 99، 102، 104، 340، ج 15/ 73، 77، 250، 201، ج 17/ 128، 129، 139، 248، 306، 341، 404، ج 18/ 41، 79، 85، 337، 401، 402، 403، 471، 476، 481، 488، 491، 493، ج 19/ 160، 163، 164، 175، 176، 185، 190، 191، 403، 424، 539، ج 20/ 23، 33، 57، 101، 111، 132، 134، 291، 299، 362، 363، 373، 446، 461، 496، 517، ج 21/ 20، 23، 35، 46، 179، 190، 250، 304، 388، 442، 448، 529، 540، 542، 544

إتحاف السائل بما لفاطمه علیها السّلام من المناقب و الفضائل للمناوی/ ج 22/ 217، 235، 310، 527، 579، 580، ج 24/ 33، 36، 37، 53، 54، 102، 105، 206، 255، 257، 267

إتحاف السائل لقلقشندی/ ج 22/ 35، 43، 47، 93

إتحاف الساده/ ج 8/ 51، 105، 121، ج 18/ 480، 481، ج 20/ 447

إتحاف الساده المتقین/ ج 2/ 281، 282، ج 17/ 320، 387، 410، ج 19/ 156، ج 21/ 442، ج 24/ 68

إتحاف الساده المقربین/ ج 21/ 34، 188، 197

إتحاف الساده المهره/ ج 4/ 177

الإتحاف فی فضل الأشراف/ ج 3/ 350

إتحاف الطالب/ ج 20/ 142

إتحاف الطالب من روایه علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 24/ 32

الإتحاف فی فضل الأشراف/ ج 4/ 471

إتحاف المسلم/ ج 22/ 217

إتحاف المطالب/ ج 17/ 117

الإتقان فی علوم القرآن/ ج 18/ 24، 31، ج 19/ 403

إتمام الدرایه/ ج 19/ 160، 176، 189، 192

إتمام الوفاء فی سیره الخلفاء/ ج 4/ 54، ج 5/ 207، ج 10/ 88، ج 11/ 151، 154، ج 13/ 42، 43، ج 15/ 72، 328

إثبات الهداه/ ج 1/ 213،

221، 233، 302، 306، 318، 327، 329، 330، ج 2/ 60، ج 3/ 31، 64، 67، 69، 71، 87، 90، 107، 150، 197، 199، 200، 201، 202، ج 4/ 485، 486، 487، ج 5/ 182، 239، 242، 270، 271، 272، 422، 423، ج 6/ 45، 46، 87، 114، 165، ج 7/ 141، 156، 158، 193، 231، 233، 280، 287، 290، 292، 310، ج 8/ 68، 81، 160، 234، 243، 296، 339، 341، ج 10/ 89، 90، 156، 188، 190، 192، 206، 215، 251، ج 11/ 44، 106، 150، 206، 323، ج 12/ 197، 205، 207، 215، 260، 264، 417، 478، 518، 558، ج 13/ 22، 27، 32، 75، 76، 119، 120، 124، 362، ج 14/ 17، 158، 207، 214، 341، 352، ج 15/ 73، 74، 330، ج 16/ 223، ج 17/ 24، 44، 279، 335، 343، 347، 470، ج 18/ 70، 115، 173، 190، 205، 207، 211، 217، 218، 246، 247، 248، 250، 254، 266، 271، 275، 283، 303، 306، 310، 466، 476، 496، 499، 506، 507، ج 19/ 35، 52،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:384

105، 107، 111، 115، 117، 144، 214، 238، 312، 336، 338، 339، 378، 379، 387، 404، 418، 421، 422، 424، 547، ج 20/ 92، 159، 231، 240، 290، 291، 382، 424، 428، ج 21/ 84، 90، 176، 189، 243، 251، 263، 272، 310، 317، 590، 613، ج 22/ 43، 53، 54، 131، 132، 144، 161، 162، 548، 549، 581، 598، ج 24/ 85، 86، 297

إثبات وجود الحجه/ ج 7/ 298

إثبات الوصیه/ ج 2/ 106، ج 5/ 223، 304، 305،

412، ج 7/ 175، 189، ج 8/ 257، 332، ج 9/ 262، ج 10/ 176، 288، ج 11/ 84، 111، 194، 321، ج 14/ 321، ج 20/ 227

الاثنا عشریه/ ج 9/ 251، ج 21/ 309، ج 22/ 200

الإجابه/ ج 18/ 484

اجتماع الجیوش/ ج 3/ 258

الأجوبه المرضیه/ ج 20/ 46، ج 22/ 16

أجوبه المسائل الدینیه (مجله)/ ج 15/ 277، ج 16/ 175، ج 21/ 571

الأحادیث الأربعین فی المهدی/ ج 20/ 393

الأحادیث الصحیحه/ ج 5/ 52، ج 19/ 39، 179، 191

الأحادیث القدسیه/ ج 18/ 70، ج 21/ 184، 276، 277، 391

الأحادیث القدسیه الضعیفه/ ج 1/ 248، ج 6/ 80

الأحادیث القدسیه المسنده/ ج 1/ 213، 232، 308، 328، 329، ج 3/ 15، 167، ج 4/ 475، ج 5/ 123، ج 6/ 222، ج 8/ 82، 111، ج 9/ 63، ج 19/ 33، 216، 335، 338، ج 20/ 30، 46، 123، ج 24/ 64، 260، 280

أحادیث مختاره/ ج 14/ 243

أحادیث مختاره من موضوعات الجورقانی و ابن الجوزی/ ج 15/ 121

أحادیث موارد الظمآن/ ج 5/ 111

الاحتجاج/ ج 1/ 247، ج 2/ 35، 300، 307، ج 3/ 82، ج 4/ 155، ج 5/ 182، 247، 412، ج 6/ 114، 259، 292، 294، 296، 330، ج 7/ 131، 143، 168، 235، ج 8/ 332، ج 9/ 25، 32، 126، 164، 202، 259، 261، ج 10/ 16، 142، 288، ج 11/ 25، 29، 58، 71، 108، 109، 110، 124، 125، 138، 197، 207، 324، ج 12/ 107، 186، 188، 346، ج 13/ 203، 402، ج 14/ 90، 144، ج 15/ 29، 38، 88، 139، 165، ج 17/ 343، 482، ج 18/ 62، 193،

196، 205، 216، 250، ج 19/ 30، 43، 56، 58، 89، 114، 135، 149، 150، 151، 278، 314، 431، 560، ج 20/ 157، 224، 227، 279، 415، 424، 512، 527، 528، ج 21/ 64، 164، 176، 179، 180، 244، 278، 473، 533، ج 22/ 76، 129، 221، 530، 546

الاحتجاجات العشره للسید عبد اللّه الشیرازی/ ج 16/ 49، ج 24/ 99، 181

إحراق بیت الزهراء علیها السّلام/ ج 14/ 212

إحراق بیت فاطمه علیها السّلام/ ج 10/ 156، 160، 164، 225، ج 16/ 194، ج 17/ 37

الإحسان بترتیب صحیح ابن حبان/ ج 3/ 35، 334، ج 4/ 171، 172، 211، 261، 263، 267، 400، 401، ج 5/ 25، 32، 50، 52، 101، 111، 112، 184، ج 6/ 33، 70، 75، 77، 79، 85، 139، 176، 177، 196، 219، 335، ج 8/ 59، 78، 105، 132، 133، 103، 193، 319، ج 9/ 49، 152، ج 11/ 319، ج 12/ 198، ج 13/ 42، 43، ج 14/ 113، 340، 378، ج 17/ 232، ج 18/ 507، ج 19/ 175، 191، ج 20/ 291، 364، 445، ج 21/ 195، ج 22/ 124، 195، 235، 575، ج 24/ 188، 189، 190، 250

أحسن التقویم/ ج 2/ 113، ج 4/ 38

أحسن الجزاء/ ج 16/ 206

أحسن القصص/ ج 5/ 22، 98، ج 14/ 98، 104، 316، ج 15/ 76، ج 17/ 305، 518، ج 18/ 96،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:385

ج 19/ 159، 186، ج 20/ 363، 477، ج 21/ 542، ج 22/ 32، 49، 92

أحسن القصص لفکری/ ج 2/ 156، ج 4/ 45، 56، 356

أحسن الکبار/ ج 2/ 33، 174، ج 3/ 32،

ج 4/ 400، ج 10/ 204، 371، ج 11/ 49، 110، ج 17/ 444، ج 18/ 226، ج 20/ 74، 80

إحقاق الحق/ ج 1/ 249، 254، 257، 260، 269، 318، ج 2/ 18، 19، 20، 25، 27، 39، 45، 46، 47، 56، 58، 62، 73، 78، 107، 112، 117، 121، 122، 128، 132، 137، 139، 145، 159، 160، 161، 162، 163، 164، 171، 175، 184، 185، 186، 281، ج 3/ 17، 18، 20، 33، 35، 39، 45، 52، 60، 62، 63، 64، 65، 66، 78، 79، 84، 85، 87، 92، 93، 95، 99، 100، 101، 112، 113، 140، 155، 156، 160، 161، 163، 164، 165، 167، 171، 174، 177، 183، 189، 198، 199، 201، 215، 216، 218، 219، 227، 228، 229، 231، 232، 234، 236، 237، 240، 241، 244، 248، 258، 259، 261، 266، 272، 273، 274، 275، 276، 277، 278، 279، 280، 282، 283، 284، 285، 286، 289، 290، 291، 296، 297، 298، 301، 302، 303، 304، 334، 335، 340، 341، 343، 344، 345، 348، 350، 357، 363، 364، 365، 366، 395، 397، 398، 401، 402، 403، 404، ج 4/ 13، 18، 28، 29، 34، 43، 44، 45، 48، 49، 50، 60، 61، 64، 69، 78، 80، 82، 86، 87، 88، 130، 141، 142، 155، 156، 160، 164، 166، 167، 168، 169، 170، 171، 172، 174، 175، 176، 177، 178، 179، 180، 181، 182، 183، 184، 185، 186، 187، 209، 243، 257، 258، 259، 260، 261، 264، 264، 265، 266، 267، 268، 269، 270، 271، 272، 273، 274، 275، 276، 290، 293، 307، 313،

315، 317، 318، 319، 321، 326، 327، 330، 334، 338، 343، 344، 345، 347، 357، 358، 359، 361، 365، 373، 374، 375، 376، 377، 378، 393، 394، 395، 396، 400، 401، 404، 405، 406، 407، 408، 424، 442، 444، 445، 446، 447، 449، 454، 456، 457، 458، 471، 472، 473، 474، 476، 477، 478، 479، 480، 493، 502، 505، 513، 515، 519، 521، 522، 530، 533، ج 5/ 21، 22، 23، 25، 27، 28، 32، 35، 42، 44، 46، 47، 48، 50، 51، 52، 54، 62، 65، 67، 68، 71، 77، 82، 88، 90، 95، 98، 100، 101، 104، 105، 110، 111، 112، 113، 114، 120، 121، 122، 123، 126، 127، 128، 129، 130، 131، 132، 133، 134، 156، 186، 188، 189، 190، 191، 193، 194، 196، 197، 198، 199، 264، 280، 310، 314، 315، 316، 318، 319، 320، 321، 322، 323، 324، 325، 326، 327، 328، ج 6/ 34، 55، 56، 70، 77، 81، 83، 118، 127، 130، 165، 169، 171، 177، 178، 188، 189، 190، 204، 208، 209، 211، 212، 213، 223، 225، 226، 227، 242، 243، ج 7/ 139، 149، 258، 288، 292، 294، 314، ج 8/ 31، 51، 60، 77، 98، 102، 103، 104، 110، 113، 121، 131، 132، 133، 157، 161، 164، 166، 169، 170، 172، 173، 180، 181، 182، 183، 184، 185، 190، 198، 201، 202، 209، 212، 213، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 220، 222، 224، 229، 230، 234، 347، 381، ج 9/ 34، 39، 48، 53، 85، 146، 147، 149، 150، 151، 152، 153، 154، 155،

218، 251، 262، 289، 301، 306، 309، 330، 345، 346، 358، 365، 366، ج 10/ 11، 31، 43، 56، 63، 69، 72، 79، 83، 85، 87، 89، 94، 96، 97، 98، 156، 174، 328، 329، 330، 336، 337، 353، 370، ج 11/ 142، 145، 146، 147، 149، 150، 151، 152، 153، 168، 212، 213، 323، ج 12/ 27، 77، 115، 118، 130، 131، 132، 133، 135، 136، 145، 399، ج 13/ 42، 87، 142، 183، 204، 230، 238، 251، 298، 407، 413، ج 14/ 31، 32، 34، 35، 38، 40،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:386

41، 42، 50، 65، 66، 69، 70، 71، 86، 87، 88، 91، 92، 93، 96، 98، 99، 101، 102، 104، 105، 108، 109، 110، 111، 112، 113، 207، 209، 210، 237، 240، 242، 243، 244، 256، 257، 258، 259، 262، 266، 268، 311، 315، 316، 317، 322، 340، 343، 348، 351، 356، 358، 359، 360، 361، 362، 363، 364، 365، 366، 368، 369، 370، 371، 372، 373، ج 15/ 35، 45، 51، 52، 54، 57، 59، 64، 65، 68، 70، 71، 72، 73، 75، 76، 77، 79، 80، 81، 112، 119، 121، 122، 123، 171، 185، 201، 205، 206، 208، 213، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 220، 221، 222، 223، 303، 328، 329، 331، 333، 337، 338، ج 16/ 19، 20، 24، 29، 35، 38، 39، 42، 46، 47، 75، 76، 77، 190، 191، 195، 200، 207، 237، 238، 239، 240، 271، 285، ج 17/ 26، 27، 28، 29، 106، 118، 120، 128، 129، 132، 133، 134، 135، 136،

137، 138، 139، 140، 141، 190، 204، 205، 206، 211، 212، 215، 216، 217، 218، 219، 220، 221، 222، 223، 224، 225، 226، 227، 248، 266، 267، 284، 296، 297، 298، 299، 300، 303، 305، 306، 310، 311، 313، 315، 316، 317، 320، 342، 370، 386، 391، 393، 404، 406، 407، 408، 409، 440، 509، ج 18/ 14، 29، 30، 33، 34، 35، 36، 41، 45، 46، 49، 70، 76، 79، 82، 84، 85، 86، 87، 90، 92، 93، 95، 96، 97، 98، 99، 110، 111، 170، 171، 175، 188، 198، 199، 200، 201، 202، 203، 226، 251، 265، 266، 268، 270، 271، 273، 274، 275، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 286، 287، 288، 289، 290، 291، 292، 293، 295، 309، 336، 337، 338، 367، 379، 381، 382، 386، 389، 390، 391، 392، 393، 394، 395، 396، 397، 398، 399، 400، 401، 402، 403، 404، 410، 437، 438، 440، 461، 465، 466، 467، 468، 470، 471، 472، 474، 475، 476، 477، 478، 479، 480، 481، 482، 483، 484، 485، 486، 487، 488، 489، 490، 491، 492، 493، 494، 495، 496، 498، 504، ج 19/ 39، 47، 48، 110، 124، 125، 129، 154، 156، 159، 162، 163، 166، 167، 168، 169، 170، 175، 179، 180، 181، 182، 185، 186، 187، 189، 190، 191، 192، 229، 234، 235، 239، 249، 251، 252، 253، 256، 270، 284، 286، 311، 336، 340، 374، 381، 382، 400، 402، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 410، 416، 417، 419، 420، 421، 423، 424، 453، 499، 503، 505، 507، 510،

512، 513، 514، 535، 536، 537، 539، 540، 541، 542، ج 20/ 22، 27، 29، 31، 32، 33، 34، 38، 39، 41، 45، 47، 48، 49، 50، 51، 52، 54، 55، 56، 57، 58، 59، 60، 61، 63، 64، 73، 80، 90، 96، 98، 100، 101، 102، 103، 104، 105، 106، 107، 108، 109، 111، 112، 113، 119، 135، 136، 138، 155، 159، 162، 163، 166، 232، 237، 265، 282، 286، 287، 288، 289، 310، 329، 330، 336، 337، 338، 360، 361، 362، 363، 364، 365، 366، 371، 373، 379، 380، 381، 390، 391، 392، 400، 401، 402، 403، 407، 408، 409، 410، 459، 460، 461، 463، 467، 469، 471، 472، 475، 476، 479، 486، 487، 488، 489، 494، 496، 501، 502، 503، 529، 533، 534، 535، 536، 537، 538، 551، ج 21/ 15، 19، 20، 22، 23، 24، 25، 35، 36، 37، 45، 46، 54، 80، 81، 82، 83، 86، 104، 121، 167، 177، 178، 179، 183، 186، 188، 191، 193، 194، 195، 196، 197، 198، 199، 242، 245، 246، 247، 248، 249، 250، 251، 252، 253، 254، 256، 257، 259، 260، 356، 357، 358، 382، 393، 439، 440، 441، 447، 448، 456، 457، 462، 463، 464، 465، 466، 500، 529، 531، 533، 539،

540، 541،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:387

542، 544، 586، 589، 593، 596، 603، 604، 605، 606، 616، ج 22/ 27، 29، 31، 32، 33، 34، 35، 36، 42، 46، 47، 48، 49، 50، 52، 56، 57، 62، 65، 75، 76، 78، 81، 82، 87، 89، 90، 91، 92، 93، 96،

99، 101، 108، 118، 119، 120، 121، 122، 123، 124، 127، 128، 129، 137، 138، 139، 140، 206، 210، 211، 217، 232، 234، 235، 240، 243، 275، 276، 295، 306، ج 24/ 30، 31، 33، 36، 37، 41، 42، 43، 44، 45، 46، 47، 49، 52، 53، 55، 56، 78، 89، 96، 99، 100، 101، 102، 123، 126، 129، 168، 170، 172، 221، 222، 224، 226، 230، 231، 234، 248، 249، 254، 261، 267، 270، 273، 284، 285، 286، 287، 288

الأحکام السلطانیه/ ج 13/ 63

أحکام السوق/ ج 18/ 486

الأحکام الشرعیه/ ج 18/ 139، 439، ج 21/ 47

الأحکام الشرعیه للخزّاز/ ج 9/ 41، 86، ج 15/ 182

الأحکام فی الحلال و الحرام/ ج 5/ 99، ج 15/ 247، 248، ج 17/ 168

أحکام القرآن/ ج 12/ 65، ج 13/ 47، ج 18/ 24، 138، ج 19/ 402، 537، 538، 566، ج 21/ 85، ج 22/ 34، 133

أحکام النساء/ ج 17/ 140، 205، ج 18/ 493

أحوال الأئمه علیهم السّلام و دلائلهم/ ج 12/ 193

أحوال فضه/ ج 17/ 441

أحوال المعصومین علیهم السّلام/ ج 4/ 417، ج 12/ 342، ج 20/ 495، ج 21/ 129

إحیاء العلوم/ ج 8/ 132، 291، ج 10/ 367، ج 17/ 342

إحیاء المیت/ ج 7/ 294، 314، ج 18/ 30، 84، 85، 87، 88، ج 20/ 59، ج 21/ 439، 440، ج 22/ 47، 51

أخبار آخر الزمان/ ج 20/ 391، 394

أخبار أصفهان/ ج 5/ 88، ج 8/ 227، ج 19/ 414، ج 21/ 439، ج 24/ 122

أخبار الأوائل/ ج 12/ 371

أخبار الأول/ ج 8/ 228، ج 20/ 287، 330، 535

الأخبار الحسان/ ج 21/ 444

أخبار الخلفاء/ ج 12/

542

الأخبار الدخیله/ ج 5/ 44، ج 15/ 63، ج 18/ 187

أخبار الدول و آثار الأول للقرمانی/ ج 2/ 56، ج 3/ 162، 164، 234، 261، ج 4/ 187، 313، ج 5/ 59، 310، 321، ج 14/ 242، ج 18/ 35، 437، 467، ج 19/ 414، 542، ج 20/ 403، ج 21/ 19، 178، 358، ج 22/ 611، ج 24/ 36، 123، 168

أخبار الزمان/ ج 2/ 132

أخبار الزهراء علیها السّلام/ ج 3/ 77

أخبار الزینبات/ ج 5/ 357، 386

أخبار فاطمه علیها السّلام/ ج 8/ 114، ج 9/ 81، 345، ج 15/ 171، 176، 212، ج 17/ 126، 275، ج 20/ 91، 378

أخبار فاطمه علیها السّلام للصولی/ ج 21/ 586

أخبار قزوین/ ج 22/ 275

أخبار القضاه/ ج 7// 293

أخبار القضاه للوکیع/ ج 20/ 69، 70

أخبار ماتم/ ج 2/ 77، ج 10/ 46، 81، ج 14/ 306، 323، ج 16/ 104

أخبار ماتم مجمع أحوال المولد/ ج 15/ 53، 63، 67، 246

أخبار المدینه/ ج 17/ 517

أخبار مکه/ ج 2/ 188، ج 8/ 271، 272

أخبار الموفقیات/ ج 3/ 339، 340، 365، ج 4/ 478، ج 16/ 207

أخبار النساء/ ج 2/ 152، ج 5/ 28، 50، ج 14/ 104، 360، ج 18/ 492، ج 19/ 388، ج 20/ 365، ج 22/ 129

أخبار النساء فی العقد الفرید/ ج 3/ 348، ج 4/ 85، 175، 364، ج 10/ 11، 63، ج 15/ 35، 57، 122،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:388

ج 21/ 534، 538

الأخبار و المصیبه/ ج 2/ 103، 124، ج 14/ 322، ج 15/ 76، ج 16/ 100

الاختصاص/ ج 1/ 298، ج 2/ 291، ج 5/ 247، 416، ج 6/ 105، ج 7/ 138،

139، 145، 169، 186، 187، ج 8/ 66، 94، 334، ج 9/ 262، 333، ج 10/ 40، 159، 288، 332، 337، ج 11/ 42، 71، 107، 129، 139، 206، 228، 323، ج 12/ 88، 312، ج 15/ 22، 23، 51، 157، 195، 321، ج 16/ 280، ج 18/ 62، 196، ج 19/ 37، 40، 95، 151، 152، 328، 499، 531، ج 20/ 159، 160، 236، 255، 397، ج 21/ 96، 195، 211، 297، 298، ج 22/ 322

الاختلاف فی الرد/ ج 19/ 512

الاختلاف فی اللفظ/ ج 19/ 540، ج 22/ 32، 33

الاختیار/ ج 8/ 31

الاختیار لابن الباقی/ ج 22/ 252، 260، 296

اختیار معرفه الرجال/ ج 9/ 95، 254، ج 11/ 124، ج 15/ 157، ج 20/ 256، ج 21/ 495

أخلاق النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 281، 282، ج 8/ 51، ج 17/ 320، ج 19/ 414

الإخوانیات (الرقائق)/ ج 4/ 114، 122، 375، 533

أدب الطف للشبر/ ج 11/ 275، 280، ج 14/ 194، ج 16/ 56

الأدب القاضی/ ج 5/ 152

الأدب المفرد/ ج 5/ 23، 31، 32، 46، 48، ج 8/ 104، 121، 122، 174، ج 9/ 48، ج 11/ 121، ج 14/ 356، ج 20/ 361، ج 21/ 20، 22، 24

الإدراک/ ج 18/ 491، ج 19/ 163، 168، 169، 539، ج 22/ 36

الإدراک لتخریج أحادیث الأشراک/ ج 20/ 163

الإذاعه/ ج 14/ 98، ج 18/ 278، ج 21/ 542

الأذکار لیحیی بن شرف/ ج 5/ 183

الأذکار النوویه/ ج 5/ 50، 51، ج 8/ 271، 325، ج 9/ 48، 131، ج 22/ 339، 587

أذکار الیوم و اللیله/ ج 2/ 137، ج 5/ 126، 127

الأربعون/ ج 18/ 119

الأربعون

حدیثا/ ج 18/ 271، 295، ج 19/ 166، ج 21/ 250، ج 22/ 63، 90، 120

الأربعون حدیثا لعطاء اللّه الحسینی/ ج 24/ 126

الأربعون حدیثا للقاری/ ج 19/ 411

الأربعون حدیثا للملا علی القاری/ ج 8/ 220، 228، ج 24/ 123

الأربعون حدیثا لمنتجب الدین/ ج 8/ 173

الأربعون حدیثا للمولی الأفندی/ ج 8/ 103

الأربعون حدیثا للهمدانی/ ج 3/ 87

الأربعون عن الأربعین/ ج 20/ 411، ج 22/ 135، 555

الأربعون لابن المؤذن/ ج 8/ 110، 114، 116، 176، ج 19/ 88، 235، ج 20/ 321، 468، ج 24/ 37، 259

الأربعون لأبی الخیر/ ج 18/ 93

الأربعون لأبی صالح/ ج 2/ 28، ج 3/ 73، 159، 160، ج 6/ 184، ج 20/ 533، ج 21/ 583، ج 24/ 223، 226، 231

الأربعون لأبی الفوارس/ ج 1/ 318، ج 19/ 182

الأربعون لأبی نعیم/ ج 3/ 78

الأربعون للبهائی/ ج 20/ 460

الأربعون للخاتون آبادی/ ج 1/ 213

الأربعون للخطیب المکی/ ج 20/ 459

الأربعون للدامغانی/ ج 20/ 102

الأربعون للزاولی/ ج 18/ 452، 519، ج 20/ 53، 292، ج 21/ 85

الأربعون لشهاب الشمس عمر الزاولی/ ج 22/ 134، ج 24/ 32

الأربعون المنتقی/ ج 3/ 234، 410، 411

الأربعین/ ج 13/ 230

الأربعین عن الأربعین/ ج 8/ 164، 166

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:389

الأربعین للخطیب/ ج 6/ 105

الأربعین للمؤذن/ ج 5/ 90، ج 7/ 293، ج 9/ 80، 81، 82، ج 17/ 126، ج 21/ 444

الأربعین للمکی/ ج 17/ 304

الأربعون للملا علی/ ج 18/ 35

أرجح المطالب/ ج 1/ 254، ج 2/ 19، 46، 52، ج 3/ 39، 67، 71، 156، 163، 171، 189، 219، 335، ج 4/ 130، 261، 315، 318، ج 5/ 32، 34، 42، 121، 191، ج 6/ 204، 226،

ج 7/ 294، ج 8/ 132، 173، 186، 202، 212، 223، 226، 228، ج 9/ 345، 366، ج 14/ 366، ج 14/ 369، ج 17/ 27، 305، ج 18/ 30، 47، 84، 85، 93، 88، 94، 109، 111، 268، 389، 393، 400، 466، 478، 480، 484، ج 19/ 48، 169، 172، 173، 185، 188، 286، 351، 409، 411، 412، 413، 415، 511، ج 20/ 41، 48، 59، 100، 107، 162، 287، 289، 361، 366، 367، 409، 460، 529، 536، ج 21/ 25، 54، 80، 178، 257، 440، 447، ج 22/ 30، 47، 62، 87، 92، 120، 138، 233، 527، 562، 564، 565، ج 24/ 32، 56، 102، 123، 124، 224، 231، 249، 267

أرجوزه الآبی/ ج 8/ 225

أرجوزه الحر العاملی/ ج 11/ 268، 322

أرجوزه السعدی الآبی/ ج 18/ 282

أرجوزه فی تواریخ النبی و الأئمه علیهم السّلام/ ج 11/ 108

الأرجوزه المختاره/ ج 10/ 240، ج 11/ 108، 267، 321، ج 15/ 25

أرجوزه المنصور فی الإمامه/ ج 3/ 314

الإرشاد/ ج 6/ 70، 83، 107، 169، 178، 357

إرشاد الأذهان/ ج 16/ 118، ج 22/ 237، 378، 408، 414

إرشاد الساری/ ج 5/ 51، 59، ج 8/ 121، ج 11/ 318، 319، ج 14/ 73، 99، ج 15/ 209، ج 18/ 480، 484، ج 19/ 172، 184، 351، ج 20/ 289، 298، 361، ج 21/ 20، ج 22/ 233

إرشاد السالک/ ج 16/ 39

إرشاد الطالبین/ ج 20/ 392

إرشاد العقل السلیم/ ج 18/ 24، ج 20/ 54

إرشاد القلوب/ ج 1/ 228، 327، ج 3/ 38، 60، 90، 91، ج 4/ 313، 531، ج 5/ 417، ج 8/ 161، 164، 166، 234، ج 9/

45، 262، 354، ج 10/ 171، 255، 299، 334، ج 11/ 36، 55، 71، 84، 107، 201، 205، 322، ج 12/ 256، 548، ج 13/ 32، ج 14/ 17، 253، ج 15/ 194، ج 16/ 43، 293، ج 17/ 261، 306، 450، 455، 459، 502، ج 18/ 171، 209، 219، 381، 418، 455، 458، 513، 514، ج 19/ 35، 36، 55، 94، 103، 104، 336، 354، 374، 381، 554، ج 20/ 23، 27، 90، 121، 122، 185، 211، 237، 269، 285، 357، 367، 391، 392، 396، 401، 402، 414، 431، 460، ج 21/ 18، 107، 124، 125، 176، 243، 250، 255، 256، 257، 351، 354، ج 22/ 37، 60، 94، ج 24/ 30

الإرشاد لأبی یعلی/ ج 3/ 219، 221

الإرشاد لکیفیه الطلب فی أئمه العباد/ ج 12/ 124

الإرشاد للمفید/ ج 2/ 253، 266، 277، 279، ج 3/ 69، 175، ج 4/ 155، ج 5/ 56، 115، 173، 251، 366، 391، 409، ج 6/ 42، ج 7/ 251، 267، 268، 309، 320، ج 8/ 71، 203، 204، 205، 260، 317، ج 9/ 34، 66، ج 11/ 219، 321، ج 12/ 567، ج 14/ 122، 353، 354، ج 19/ 54، 112، 113، 114، 314، 344، 552، ج 20/ 23، 395، 401، 402، ج 22/ 94

الإرشاد و التطریز/ ج 22/ 233

إزاله الخفاء/ ج 10/ 160، 167، ج 18/ 99

الأزریه/ ج 15/ 336

أزهار بستان الناظرین/ ج 11/ 320

أساس الأدیان/ ج 2/ 104، ج 14/ 296، 327، ج 15/ 41، 64، ج 18/ 351

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:390

أساس الاقتباس/ ج 22/ 49

أساس الجواهر/ ج 12/ 260

أسئله العشره و مائه/

ج 12/ 556

أسئله القرآن المجید/ ج 13/ 38، ج 17/ 311، ج 22/ 44

أسئله القرآن و أجوبتها للرازی/ ج 20/ 344

أسباب النزول/ ج 4/ 480، 481، ج 6/ 105، ج 8/ 221، ج 17/ 305، ج 19/ 402، 414، 434، 508، 511، 538، ج 20/ 458، 460، ج 21/ 84، ج 22/ 30، 34، 37، 90، 91، 131

أستاذ المرأه/ ج 22/ 235

الاستبصار/ ج 7/ 128، ج 9/ 130، ج 15/ 166، ج 21/ 47، 468

الاستجلاب/ ج 21/ 254، 441

استجلاب ارتقاء الغرف/ ج 4/ 326، ج 8/ 213، ج 18/ 77، 475، ج 20/ 109، 338، ج 22/ 48، 49، 124

الاستشفاء/ ج 21/ 298

استشهاد الحسین علیه السّلام/ ج 5/ 116، ج 6/ 71، 77، ج 19/ 418، ج 22/ 127

الاستغاثه/ ج 7/ 344، ج 11/ 75، 111، 123، ج 12/ 401، 403، ج 14/ 260، ج 15/ 325، ج 16/ 66، ج 18/ 511، ج 20/ 291، ج 21/ 180

الإستنصار/ ج 6/ 114، 165

الاستیذان/ ج 5/ 47، 48

الإستیعاب/ ج 2/ 129، 141، 149، 239، 271، ج 4/ 55، 83، 88، 373، ج 5/ 23، 24، 31، 32، 106، 122، 220، 318، 328، 335، 395، ج 7/ 348، ج 8/ 55، 104، 182، 185، 187، 191، 192، 215، ج 10/ 29، 167، 200، ج 11/ 317، ج 14/ 35، 262، ج 15/ 45، 54، 201، 202، 209، 251، 282، ج 16/ 119، 247، ج 17/ 95، 266، 517، 519، ج 18/ 22، 340، ج 19/ 39، 143، 156، 173، 183، 184، 186، 402، ج 20/ 362، 373، 375، 394، 447، ج 21/ 22، 45، 384

أسد الغابه/ ج

2/ 241، ج 3/ 64، 65، 70، 87، 171، 348، 357، ج 4/ 85، 169، 326، 327، 364، 531، ج 5/ 31، 33، 58، 59، 128، 188، 191، 198، 206، 221، 228، 229، 332، 395، ج 6/ 169، 173، 184، ج 7/ 315، 349، ج 8/ 71، 133، 134، 177، 181، 184، 187، 192، 203، 205، 209، 224، 225، 226، 234، 243، ج 9/ 277، ج 10/ 84، ج 11/ 218، 317، ج 14/ 243، 319، 375، ج 15/ 69، 75، 119، 209، 251، ج 17/ 175، 305، 409، 416، 439، 519، ج 18/ 23، 271، 339، 468، 496، 508، ج 19/ 156، 165، 171، 173، 178، 184، 402، 413، 414، 469، 538، 542، 567، ج 20/ 41، 56، 104، 138، 143، 288، 291، 362، 392، 410، 427، 447، 460، 468، ج 21/ 89، 177، 180، 384، ج 22/ 81، 119، 530، 600، ج 22/ 34، 50، 118، 134، 571، ج 24/ 31، 33، 38، 122، 124، 128، 129، 180، 248، 250، 283

الإسراء و المعراج/ ج 2/ 52، 136

أسرار الزیاره/ ج 11/ 100، 255

أسرار الشهاده/ ج 3/ 19، 255، 257، ج 4/ 417، 470، 487، ج 5/ 251، 257، 263، 267، 275، 277، 293، 294، 311، 312، 314، ج 6/ 300، 335، 356، ج 7/ 35، 327، 329، ج 8/ 57، ج 9/ 63، 105، 164، 363، ج 11/ 65، 66، 110، ج 12/ 204، ج 17/ 252، 447، 470، 471، 507، ج 18/ 223، ج 19/ 269، 318، ج 20/ 67، 125، 404، 406، 417، 420، ج 21/ 297، 351، 420، 475، ج 22/

42، 349، 360، 381، 441، 454، 489، 420، ج 24/ 26، 85، 171

الأسرار المرفوعه/ ج 4/ 532، ج 18/ 79، 86

أسطوره تزویج علی علیه السّلام بنت أبی جهل/ ج 18/ 507، ج 20/ 290

الإسعاف بالجواب عن مسأله الإشراف/ ج 5/ 154

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:391

إسعاف الراغبین/ ج 2/ 144، 242، ج 4/ 80، 142، 261، 274، 325، 493، ج 5/ 109، 320، 335، ج 7/ 228، 229، 251، 294، 314، ج 8/ 105، 132، 184، 185، 186، 190، 207، 228، 240، 361، ج 9/ 345، ج 11/ 224، 320، ج 14/ 254، ج 15/ 77، 327، ج 16/ 237، ج 17/ 128، ج 18/ 98، 275، 280، 283، 394، 397، 398، 412، 480، 484، 504، ج 19/ 85، 119، 174، 175، 188، 190، 286، 287، 403، 423، 434، ج 20/ 33، 48، 56، 61، 100، 107، 496، 521، 552، ج 21/ 23، 80، 85، 178، 179، 188، 189، 440، ج 22/ 37، 47، 50، 130، 210، 233، 562، ج 24/ 36، 38، 123، 292

إسعاف الملحّین/ ج 18/ 493، ج 19/ 190

أسماء الرجال/ ج 4/ 38، ج 8/ 121

أسماء الصحابه/ ج 22/ 530، 585

أسماء الضعفاء/ ج 3/ 119، 121، 122، ج 19/ 387

أسماء نبذه من المصادر فی مجلدات الموسوعه/ ج 1/ 33

أسمی المناقب/ ج 22/ 565

أسنی المطالب/ ج 3/ 93، ج 6/ 226، ج 22/ 528، 555، 565، 581، ج 24/ 30

الإشارات الإلهیه/ ج 21/ 152

إشاره السبق/ ج 22/ 414

الإشاعه/ ج 18/ 312

الإشراف/ ج 19/ 416، 419، 464، ج 20/ 32، 41، 106، 282، 283، ج 21/ 82، 83، 85، 178، 447، 463، 586،

ج 22/ 121، 127، 414

الإشراف بحب الأشراف/ ج 4/ 401

الإشراف علی فضل الأشراف/ ج 3/ 172، 219، 240، 259، ج 8/ 60، ج 9/ 346، ج 18/ 29، 85، 91، 99، 103، 309، 391، 400، 475

الإشراف علی مذاهب أهل العلم/ ج 11/ 51

الإشراف فی ذریه فاطمه علیها السّلام/ ج 21/ 441

إشراق الإصباح/ ج 5/ 39، ج 14/ 263، ج 17/ 248، 367، 422، ج 18/ 399، 424، 515، ج 19/ 164، 178، 189، 192، 284، 351، ج 21/ 85، 190، 205، 438، ج 22/ 95

إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح علیهم السّلام/ ج 2/ 19، 57، 127، 175، ج 3/ 168، 229، 234، 237، 244، 285، 321، 339، 341، 343، ج 15/ 244، ج 20/ 141، 293، 546، ج 24/ 37، 47، 50، 78، 289

إشراق الإصباح للصنعانی/ ج 4/ 26، 260، 369، 474، ج 16/ 112، 203

إشراق الصحابه/ ج 19/ 190

أشعه الأنوار/ ج 8/ 267، ج 13/ 118، ج 18/ 107

أشعه اللمعات/ ج 3/ 35، 99، 335، ج 6/ 212، ج 8/ 103، ج 14/ 71، 371، ج 18/ 282، 491، ج 19/ 169، 512، ج 20/ 360، 361، ج 21/ 20، 83، ج 22/ 121

أشعه من حیاه الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 5/ 359، 387، ج 15/ 128، 129

الأشعثیات/ ج 6/ 182، ج 10/ 30، ج 14/ 272، ج 15/ 45، 172، ج 17/ 392، ج 18/ 453، ج 20/ 495، ج 21/ 170، ج 22/ 314

الإصابه/ ج 2/ 129، 132، 144، 149، ج 3/ 161، 357، ج 5/ 188، 221، 280، 330، 395، ج 6/ 55، 106، 175، 178، 204، 226، ج

8/ 34، 186، 192، 201، 205، 216، 225، 323، ج 9/ 67، 68، ج 11/ 218، 317، 319، ج 12/ 26، 54، ج 14/ 35، 113، 243، 244، ج 15/ 120، 209، 215، 260، ج 16/ 119، 246، ج 17/ 267، 305، 404، 416، 440، 510، 517، ج 18/ 47، 349، 467، ج 19/ 156، 157، 174، 184، 393، 403، 404، 413، 414، 422، 473، 538، 542، ج 20/ 41، 138، 287، 364، 408، 410، 447، 459، ج 21/ 178، 180، 254، 425، 508، ج 22/ 35، 91، 233

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:392

الإصابه لابن الحجر/ ج 4/ 14، 158، 170، 261، 263، 326، 530، 531، ج 7/ 315، 349

أصل عاصم/ ج 8/ 176، 186

أصل عتیق/ ج 17/ 79

أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 3/ 409، ج 4/ 349، 472، ج 5/ 325، ج 9/ 365، ج 10/ 88، ج 11/ 146، ج 14/ 209، 360، 361، ج 15/ 72، ج 18/ 392، 393، ج 20/ 52، 365، ج 21/ 19، 81، 179، 199

أصول الدین/ ج 1/ 213

أصول الکافی- الکافی

الأضداد/ ج 4/ 442

أضواء البیان/ ج 18/ 23، ج 22/ 127، 128

أضواء علی متشابهات القرآن/ ج 18/ 24، ج 20/ 62

أطراف الحدیث النبوی/ ج 18/ 266

إظهار الحق/ ج 14/ 360، ج 20/ 365

الاعتقاد/ ج 19/ 173، 183

الاعتقادات للصدوق/ ج 7/ 263، ج 8/ 68، 255، ج 13/ 28، 88، ج 18/ 465، 480، 517، ج 19/ 34، 352، ج 20/ 104، 164، 285، ج 21/ 176

اعتقاد أهل السنه/ ج 6/ 105، 233، 242، ج 17/ 521، ج 20/ 459، ج 22/ 90

اعتقاد

أهل السنه للأشزمی/ ج 24/ 37

الاعتقاد علی مذهب السلف/ ج 14/ 358، 367، ج 19/ 159، 171، 175، 186، 188، ج 20/ 362، 447

الاعتقاد للأشنهی/ ج 2/ 28، ج 8/ 116، ج 20/ 533

الاعتقاد و الهدایه/ ج 19/ 176، 186، ج 22/ 124

إعجاز القرآن/ ج 19/ 540

إعراب ثلاثین سوره/ ج 2/ 46، ج 20/ 529

إعراب الحدیث/ ج 10/ 87، ج 15/ 71

إعراب القرآن/ ج 6/ 77، ج 22/ 124، 134

الأعلاق/ ج 22/ 522

أعلام الدین/ ج 21/ 124

الأعلام للزرکشی/ ج 5/ 152

الأعلام للزرکلی/ ج 6/ 110، ج 21/ 510

أعلام المساجد/ ج 14/ 99، ج 21/ 543

أعلام الموقعین/ ج 18/ 468، ج 20/ 288

أعلام النبوه/ ج 14/ 375

أعلام النساء لکحاله/ ج 4/ 87، 182، 365، ج 8/ 103، 105، 106، 190، ج 10/ 174، 211، ج 11/ 108، 142، 147، ج 13/ 298، 409، ج 14/ 35، 99، 207، ج 15/ 201، 303، ج 16/ 194، ج 17/ 248، 284، ج 18/ 387، 480، ج 19/ 157، ج 20/ 38، 289، ج 21/ 23، 81، 196، ج 22/ 232، 296

أعلام النساء المؤمنات/ ج 2/ 175، ج 3/ 159، 167، 243، ج 4/ 261، 293، 312، 318، 466، 505، ج 5/ 380، ج 13/ 183، 204، 404، ج 14/ 36، ج 17/ 157، 165، 307، 439، 487، ج 18/ 23، 85، 93، 394، 400، 469، 471، 473، 475، 479، 491، 492، 493، 496، 504، ج 19/ 178، 235، 286، 541، 562، ج 20/ 42، 54، 108، 293، 462، 486، 497، ج 21/ 54، 85، 105، 189، 197، 250، 442، 540، ج 22/ 37، 238، 239، 242، 310

الإعلام و

الاهتمام/ ج 19/ 176

إعلام الوری بأعلام الهدی/ ج 1/ 233، ج 2/ 23، 58، 74، 121، 131، 200، 258، 268، 279، ج 3/ 69، 175، 333، 370، ج 4/ 134، 155، 310، 312، 313، 318، 325، 502، 510، ج 5/ 123، 157، 172، 232، 251، 259، 315، 368، ج 6/ 114، 122، 129، 168، 178، 207، 298، 309، 311، ج 8/ 56، 71، 77، 102، 171، 193، 203، 205، 260، 267، 270، 271، 273، ج 9/ 172، 173، 262، 264، 265، ج 10/ 73، 81، 327، ج 11/ 219، 321، ج 12/ 57، 70، ج 14/ 68، 260، 291، 310، 321، 354، ج 15/ 60، 66، 224، 333، ج 16/ 51، 57، ج 17/ 53، 196، ج 18/ 189، 196، 205، 330، 413، 506، 511، ج 19/ 51، 89، 125، 196، 314، 317، 339، 344، 441، 502، ج 20/ 31، 57، 91، 295، 338، 383،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:393

395، 538، ج 21/ 92، 144، 176، 254، 292، 293، 373، 539، 604، ج 22/ 352، ج 24/ 297

اعلموا أنی فاطمه/ ج 2/ 100، ج 4/ 408، ج 5/ 412، 422، ج 8/ 250، ج 9/ 313، ج 10/ 137، 155، 174، 178، 223، 289، 291، 296، ج 11/ 35، 71، 109، 127، 129، ج 12/ 115، 120، 248، 312، 541، 547، ج 13/ 204، ج 14/ 125، 126، 194، 326، ج 15/ 174، ج 16/ 245، ج 17/ 145، 161، 442، 450، ج 18/ 117، ج 19/ 348، 349، 350، 353، 434، ج 20/ 123، 299، 384، 444، 449، ج 21/ 122، 158، 530،

531، 533، 538، 539، 540، 542، ج 22/ 25، 106، 134، 422

أعیان الشیعه/ ج 2/ 116، ج 3/ 16، 17، 334، 394، ج 4/ 17، 21، 27، 77، 174، 199، 287، 288، 305، 307، 311، 328، 330، 367، 387، 409، ج 5/ 51، 60، 94، 123، 176، 203، 206، 216، 348، 369، 373، ج 8/ 78، 103، ج 9/ 34، 134، 251، ج 10/ 37، ج 12/ 25، 34، ج 13/ 333، ج 14/ 23، 90، 98، 115، 237، 262، 292، 293، ج 15/ 50، 63، 202، ج 16/ 52، 80، 230، 281، ج 17/ 51، 204، 209، 211، 311، ج 18/ 41، 283، 301، 309، 473، 475، 496، 499، 502، 506، ج 19/ 155، 386، 393، 417، 424، 434، 497، 498، 541، 550، 552، ج 20/ 65، 91، 118، 290، 467، 472، 496، ج 21/ 13، 24، 46، 65، 148، 189، 195، 505، 532، 540، 542، 543، ج 22/ 37، 93، 131، 132، 303، 304، 562

أعیان النساء/ ج 10/ 20، 26، 34، 51، 68، 75، 78، ج 15/ 40، 43، 47، 54، 58، 61، 65

أعیان النساء عبر العصور المختلفه/ ج 13/ 404، ج 14/ 18، 265

أعیان النساء للحکیمی/ ج 16/ 289، 290، ج 19/ 374، 453، 456، ج 21/ 503

الأغانی/ ج 7/ 138، 180، 251، 354، ج 10/ 329، ج 12/ 23، ج 18/ 474، ج 19/ 511، ج 22/ 30

إفحام الأعداء و الخصوم/ ج 3/ 34، 35، 36، 64، 241، 335، 341، 348، 350، 396، ج 8/ 34، ج 10/ 200، ج 11/ 255، ج 12/ 476، ج 18/ 72، ج 20/ 374

الأفصاح/

ج 19/ 130، ج 20/ 186

إقبال الأعمال/ ج 1/ 325، ج 2/ 115، 182، ج 3/ 107، 174، 253، ج 4/ 69، 88، 312، 338، 339، 528، ج 6/ 105، 308، ج 7/ 164، 224، ج 9/ 339، ج 11/ 60، 71، 110، 234، 322، ج 13/ 55، 59، 64، ج 14/ 159، 160، 255، ج 15/ 62، 63، 298، 310، ج 16/ 24، 25، 26، ج 17/ 57، 305، ج 18/ 112، 206، 207، 331، 332، 386، 388، 432، 455، 511، 516، ج 19/ 59، 63، 75، 97، 228، 268، 284، 437، 535، ج 20/ 126، 127، 173، 231، 233، 290، 294، 464، ج 21/ 55، 139، 199، 200، 265، 266، 456، ج 22/ 90، 251، 259، 359، 363، 365، 371، 390، 409، 421

أقرب الموارد/ ج 10/ 332

أقضیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله للقرطبی/ ج 4/ 212، ج 9/ 152، ج 17/ 177

أکابر قاده الإسلام/ ج 14/ 325

الاکتفاء/ ج 3/ 71، 154، 156، 160، 184، 232، 272، 343، 345، ج 4/ 154، 157، 158، 160، 325، 333، 334، 343، ج 8/ 68، ج 9/ 85، 167، 251، 291، ج 10/ 25، 27، 32، 69، 90، 93، 167، ج 13/ 400، ج 14/ 23، 204، ج 15/ 42، 43، 44، 46، 58، 74، 79، 157، 159، 166، ج 16/ 36، 54، 55، ج 17/ 204، 205، 206، ج 18/ 341، ج 19/ 91، 374، 418، 428، 433، 454، 533، ج 20/ 48، 357، ج 21/ 183

الاکتفاء للسید الجلالی/ ج 5/ 37، 64، 405، 409

إکسیر العبادات/ ج 4/ 417، ج 16/ 36

الإکلیل/ ج 18/

31، ج 20/ 59، ج 22/ 48

الإکمال/ ج 5/ 41

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:394

إکمال الإکمال/ ج 24/ 191

إکمال الدین/ ج 2/ 305، ج 3/ 90، ج 6/ 164، ج 7/ 287، ج 8/ 160، 161، ج 18/ 127، 128، 129، 163، 175، 186، 187، 189، 193، 196، 201، 217، 218، 224، 225، 236، 271، 299، 301، ج 20/ 225، 391

إکمال الرجال/ ج 4/ 60، 357، ج 5/ 197، ج 15/ 335، ج 21/ 46

الإکمال فی أسماء الرجال/ ج 5/ 197

التهاب نیران الأحزان/ ج 10/ 140، ج 11/ 248

إلزام الناصب/ ج 1/ 213، ج 10/ 137، 374، ج 11/ 360، ج 12/ 193، ج 18/ 186، 189، 196، 201، 211، 252، 253، 275، 280، 301، ج 19/ 299، 303، 317، 338، ج 20/ 171، 172، 415، ج 21/ 534، ج 22/ 145، 155

ألف باء/ ج 18/ 99

الألف المختاره/ ج 21/ 188، ج 22/ 234

ألفیه الماتم/ ج 10/ 201

الألفین/ ج 21/ 150، ج 22/ 156

ألقاب الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ ج 21/ 208، 299

ألقاب الرسول و عترته علیهم السّلام/ ج 11/ 108، 217، ج 18/ 351، 431

الامالی/ ج 7/ 234، ج 20/ 397، 398

أمالی أبی الطیب/ ج 7/ 283

أمالی أبی عبد اللّه النیشابوری/ ج 4/ 528

أمالی أبی نعیم/ ج 19/ 167

الأمالی الحاکم/ ج 6/ 32

أمالی السمعانی/ ج 19/ 188

أمالی السید أبی طالب الهروی/ ج 3/ 182، ج 4/ 174

أمالی السید المرتضی/ ج 2/ 198، ج 8/ 78

الأمالی الشهیره/ ج 12/ 144، ج 17/ 148، ج 19/ 401، ج 20/ 53، 54، ج 21/ 119، ج 22/ 275، 555، 570

الأمالی لأبی بکر بن شیبه/ ج

24/ 257

الأمالی لأبی المفضل/ ج 22/ 322

الأمالی للصدوق/ ج 2/ 35، 171، 227، 265، 299، ج 3/ 30، 60، 61، 107، 150، 166، 179، 181، 195، 246، 247، 305، 306، ج 4/ 130، 132، ج 5/ 54، 123، 260، 261، 262، 286، 287، ج 6/ 25، 98، 104، 135، 216، 231، 241، 300، ج 7/ 279، 281، 287، ج 8/ 41، 50، 60، 71، 80، 98، 99، 100، 117، 124، 125، 133، 139، 164، 179، 200، 203، 234، 236، 263، 283، 312، 339، 341، ج 9/ 37، 40، 45، 46، 57، 85، 123، 218، 219، 304، 329، 335، 337، 344، 349، 353، ج 10/ 328، ج 11/ 42، 44، 45، 55، 71، 84، 105، 167، 205، 266، 322، ج 12/ 112، 190، ج 13/ 32، ج 14/ 17، 337، 338، ج 15/ 159، 300، 307، ج 16/ 137، 190، 198، ج 17/ 17، 18، 45، 61، 114، 190، 261، 262، 306، 345، 350، 413، ج 18/ 32، 65، 78، 127، 166، 175، 188، 233، 255، 329، 380، 451، 453، 455، ج 19/ 48، 51، 52، 55، 66، 81، 90، 107، 108، 111، 115، 117، 119، 139، 215، 233، 278، 280، 354، 385، 531، ج 20/ 40، 43، 45، 46، 51، 52، 75، 89، 158، 162، 163، 164، 173، 286، 320، 337، 339، 357، 358، 365، 384، 400، 401، 424، 458، 462، 465، 466، 512، 513، 514، 515، 527، 528، 531، ج 21/ 21، 85، 89، 105، 107، 113، 125، 136، 176، 182، 194، 201، 242، 257، 270، 294، 348، 359، 389، 446، 455، 529، 579،

ج 22/ 29، 33، 42، 74، 76، 78، 89، 142، 189، 206، 279، 325، 329، 331، ج 24/ 57، 71، 77، 78، 115، 116، 134، 238، 297

الأمالی للطوسی/ ج 1/ 247، ج 2/ 200، 223، 224، 269، 278، 290، 292، 307، ج 3/ 19، 29، 46، 78، 79، 90، 96، 142، 143، 146، 149، 183، 184،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:395

309، ج 4/ 72، 81، 153، 245، 254، 255، 343، 362، 387، 466، 528، ج 5/ 43، 44، 249، 266، 267، 273، ج 6/ 175، 178، 183، 238، 276، ج 7/ 264، 268، 279، 302، ج 8/ 42، 68، 69، 71، 100، 101، 102، 106، 111، 117، 155، 156، 160، 161، 162، 201، 202، 203، 204، 234، 235، ج 9/ 25، 34، 35، 68، 98، 108، 111، 133، 134، 135، 136، 142، 167، 240، 267، 291، 292، 309، 354، 358، 367، ج 12/ 322، 526، ج 13/ 126، 143، 344، 402، 420، ج 14/ 15، 37، 52، 53، 158، 227، 340، 342، 343، ج 15/ 101، 225، 260، 295، 303، ج 17/ 193، 195، 265، 268، 271، 272، 289، 319، 347، 396، 398، 402، 518، ج 18/ 264، 290، 381، 383، 420، 439، 442، ج 19/ 36، 46، 53، 67، 69، 70، 82، 91، 94، 105، 152، 153، 201، 214، 229، 335، 349، 384، 385، 398، 503، 504، 505، 533، 535، ج 20/ 31، 33، 39، 79، 83، 91، 136، 236، 237، 262، 327، 366، 367، 382، 391، 392، 393، 400، 413، 414، 421، 422، 487، 548، ج 21/ 14، 21، 24، 40، 49،

84، 85، 86، 90، 179، 227، 250، 251، 254، 281، 381، 391، 449، 458، 589، 613، ج 22/ 75، 76، 83، 97، 129، 527، 528، 530، 531، 571، 579، 596، 609، ج 24/ 73، 94، 97، 175، 177، 233، 234، 235، 236، 246، 248، 250، 267، 268

الأمالی للعدوی/ ج 20/ 98

الأمالی للمفید/ ج 6/ 117، 170، 238، ج 8/ 100، ج 9/ 167، ج 10/ 161، 195، 243، 288، 332، ج 11/ 134، ج 13/ 25، 53، 89، 132، 269، ج 14/ 15، 90، 91، 156، 227، ج 15/ 295، 303، ج 16/ 70، 198، ج 18/ 512، ج 19/ 36، 67، 91، ج 20/ 44، 63، 197، 406، 407، 415، ج 21/ 176، 254، 450، 533، ج 22/ 75، 328، ج 24/ 33، 35، 80، 94، 235، 283

الأمالی للمفید النیشابوری/ ج 21/ 602، ج 22/ 438

الأمالی للنجاد/ ج 4/ 334

الأمالی لیحیی بن معین/ ج 3/ 182، ج 4/ 174، 208، 226

الأمالی المنتخبه/ ج 21/ 180

الإمامه/ ج 3/ 71

الإمامه للآمدی/ ج 20/ 292

الإمامه لابن سعد الجزائری/ ج 10/ 299، 344، ج 11/ 109، 322

الإمامه و أهل البیت علیهم السّلام/ ج 3/ 18، ج 10/ 359، ج 14/ 42، ج 18/ 20، 120، 206، ج 19/ 128، 391، 401، 406، 409، 417، 418، 420، 428، 434، 438، 440، 541، ج 21/ 152

الإمامه و التبصره/ ج 5/ 244، 271، ج 9/ 262، 334، ج 18/ 165، 205، 218، ج 19/ 299، ج 20/ 530، ج 21/ 85، ج 22/ 131، 594

الإمامه و السیاسه/ ج 9/ 33، ج 10/ 14، 164، 174، 179، 192، 211، 287، 288، 334،

ج 11/ 137، 138، 141، 151، 159، ج 13/ 74، ج 14/ 207، ج 15/ 51، 55، ج 17/ 37، ج 20/ 240، 390، ج 21/ 192، 196، 197، 258

الإمام جعفر الصادق علیه السّلام/ ج 19/ 311، 505، ج 20/ 380، ج 21/ 466، ج 22/ 33

الإمام علی علیه السّلام/ ج 3/ 172، ج 19/ 165، 195، ج 22/ 92

الإمام علی علیه السّلام للشلبی/ ج 20/ 363

الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 15/ 303، ج 16/ 194، ج 17/ 298

الإمام علی علیه السّلام للخلیلی/ ج 18/ 29

الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام لعبد الفتاح/ ج 10/ 264، ج 14/ 254، 259

الإمام علی علیه السّلام نبراس و متراس/ ج 16/ 203، ج 20/ 205

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:396

الإمام مالک مفسرا/ ج 12/ 30، 65

إمام المتقین/ ج 13/ 74

الإمام المهاجر/ ج 8/ 104، ج 9/ 48، ج 18/ 475، 496، ج 19/ 190، ج 20/ 287، 362، ج 21/ 100، 183، ج 22/ 49، 125، 235

الإمام المهدی علیه السّلام من المهد إلی اللحد/ ج 18/ 209، ج 21/ 520

الأمان من أخطار الأسفار و الأزمان/ ج 22/ 223، 224

الإمتاع/ ج 21/ 423

إمتاع الأسماع/ ج 2/ 242، ج 4/ 35، 370، ج 8/ 56، 319، 320، 330، ج 9/ 67، 317، ج 12/ 25، 31، 55، 58، ج 14/ 367، ج 19/ 512، 568، ج 20/ 200، 362، ج 22/ 30، ج 24/ 196

أمثال القرآن/ ج 21/ 345

الأمر الإلهی/ ج 16/ 178، ج 17/ 162

أمل الآمل/ ج 7/ 133، ج 13/ 117

الأم للشافعی/ ج 4/ 211، ج 15/ 205، 234، ج 21/ 119، 179،

509، ج 24/ 206

أمهات المؤمنین/ ج 3/ 39، 279، ج 8/ 132، ج 14/ 361، ج 16/ 270، 271، ج 22/ 236

أمهات المؤمنین و القرشیات/ ج 4/ 178، 276

الأنباء فی تاریخ الخلفاء/ ج 4/ 217

الأنباء المستطابه/ ج 6/ 227، ج 24/ 100، 102

الانتصار/ ج 5/ 104، 202، ج 22/ 425

الانتفاضات الشیعیه/ ج 12/ 521

انتهاء الأفهام/ ج 19/ 511، 512، 535، ج 22/ 30، ج 24/ 126، 231

أنجمن آراء ناصری/ ج 17/ 257

الأنساب/ ج 5/ 100، 348

أنساب الأشراف/ ج 2/ 149، 240، ج 3/ 63، 64، 336، 337، 344، ج 4/ 47، 171، 182، 183، 318، 319، 395، ج 5/ 18، 23، 24، 32، 34، 40، 330، ج 6/ 146، 149، 197، 306، 311، ج 8/ 216، ج 8/ 57، 171، 260، ج 9/ 189، 286، ج 10/ 159، 198، 287، ج 11/ 154، 317، ج 12/ 49، 59، 79، ج 14/ 112، 244، 358، 363، 376، 377، ج 15/ 75، 201، 214، 222، 324، 335، ج 16/ 204، 207، 247، ج 17/ 47، 177، 178، 179، 204، 355، 489، ج 18/ 475، 507، ج 19/ 159، 172، 178، 188، 189، 194، 470، ج 20/ 206، 209، 287، 375، 376، 410، 446، ج 21/ 21، 89، 275

أنساب الصحابه/ ج 19/ 160

أنساب القرشیین/ ج 20/ 109

أنساب النواصب/ ج 11/ 89، 249

إنسان العیون/ ج 4/ 258، 264، 318، 327، 445، ج 5/ 47، ج 12/ 477، ج 14/ 73، ج 15/ 335، ج 17/ 219، 221، 299، 408، ج 18/ 283، ج 24/ 79، 224

الأنس الجلیل/ ج 3/ 274، ج 14/ 71، 366، ج 19/ 163، ج 20/

361

أنفاس الجواهر/ ج 10/ 205

أنموذج اللبیب/ ج 14/ 240، ج 18/ 82

أنها فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 17/ 41، 42

الأنوار/ ج 1/ 286، ج 3/ 305، ج 5/ 56، 349، ج 14/ 303، 323، ج 18/ 348

الأنوار البدریه/ ج 14/ 207

الأنوار البهیه فی تواریخ الحجج الإلهیه/ ج 1/ 211، ج 2/ 45، 91، 171، ج 5/ 44، 123، 211، 212، ج 6/ 279، ج 9/ 165، ج 14/ 23، 79، 329، ج 15/ 63، 168، ج 16/ 41، 62، 198، 269، 281، ج 17/ 495، ج 18/ 209، 251، 271، ج 20/ 427، 440، ج 21/ 271

أنوار التنزیل/ ج 2/ 260، ج 8/ 27، ج 17/ 348، ج 18/ 36، ج 19/ 567، ج 20/ 58

أنوار الربیع/ ج 7/ 133

الأنوار الساطعه/ ج 13/ 101، ج 18/ 219، ج 20/ 340، ج 21/ 86

أنوار الشهاده/ ج 11/ 98

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:397

أنوار العقول/ ج 12/ 553

الأنوار القدسیه/ ج 5/ 425، ج 10/ 219، 299، ج 11/ 41، 108، 293، 322، ج 15/ 17، ج 16/ 82، 171، ج 17/ 36، ج 19/ 513، ج 21/ 551، ج 21/ 23، 36، 81، 189، 448، 542، ج 22/ 31، 32

أنوار القلوب للشیرازی/ ج 4/ 57

الأنوار اللامعه/ ج 9/ 48، ج 19/ 514، ج 20/ 364، ج 21/ 20

الأنوار للخوانساری/ ج 2/ 77، ج 15/ 27، 39، 59، 63، 127، ج 16/ 85

الأنوار لولی الدین الخوانساری/ ج 4/ 66، ج 5/ 9، ج 10/ 19، 70، ج 17/ 439، 526

الأنوار المحمدیه/ ج 3/ 99، 303، 317، ج 4/ 61، 174، 315، ج 5/ 26، 51، ج 8/

105، 132، 220، 228، 243، ج 10/ 84، ج 14/ 66، 99، 360، 367، 369، ج 15/ 69، 80، ج 17/ 248، ج 18/ 30، 91، 381، 387، 400، 368، 480، 484، 521، ج 19/ 172، 190، 414، ج 20/ 48، 60، 107، 288، 361، 362، 409، ج 22/ 48، 233، 296، ج 24/ 123، 129

الأنوار المضیئه/ ج 22/ 476

الأنوار النعمانیه/ ج 1/ 221، ج 2/ 29، 75، 116، ج 3/ 16، 17، 67، 177، 181، 311، ج 4/ 13، 75، 200، 305، 360، ج 5/ 152، ج 6/ 90، 169، 310، ج 7/ 27، 324، ج 8/ 368، 373، ج 9/ 45، 274، 275، 312، 360، ج 10/ 137، 206، 262، 274، 299، ج 11/ 107، 212، ج 12/ 322، 445، 497، 498، 499، 516، 547، 550، 561، 563، ج 13/ 25، 111، 231، ج 14/ 25، 203، 322، ج 15/ 21، 62، 119، ج 17/ 132، 145، 261، 262، 342، ج 18/ 187، 280، 388، ج 19/ 61، 106، 123، 129، 316، ج 20/ 75، 121، 129، 208، 295، 301، 357، 440، 531، ج 21/ 109، 193، 257، 296، 455، 476، 534، ج 22/ 43، 94، ج 24/ 32، 76، 89

أنوار الهدایه/ ج 4/ 295، ج 19/ 127، 556، ج 22/ 37، 130

أنوار الولاء/ ج 3/ 111، ج 14/ 326، ج 17/ 137، ج 20/ 358، ج 22/ 313، 507

أنوار الیقین/ ج 10/ 239، ج 13/ 415

إنها فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 2/ 193، ج 4/ 426

أنیس الجلیس/ ج 7/ 258

أنیس الزائرین/ ج 16/ 89، ج 22/ 360

أنیس السمراء/ ج 24/ 89

أنیس المؤمنین/

ج 2/ 109، ج 14/ 327

أنیس الموحدین/ ج 10/ 267

أهل البیت علیهم السّلام/ ج 2/ 19، ج 4/ 14، 29، 174، 307، 343، 378، ج 7/ 139، ج 8/ 104، 131، 201، 215، ج 9/ 251، 309، 330، ج 14/ 35، 42، 71، 101، 102، 104، 105، 191، 322، ج 20/ 370، 460، 536، ج 21/ 14، 25، 35، 54، 81، 253، 441، 529، 533، 542، 544

أهل البیت علیهم السّلام فی سفینه نوح/ ج 19/ 566

أهل البیت علیهم السّلام فی الکتاب المقدس و التوراه و الإنجیل/ ج 18/ 317، 487، 490

أهل البیت علیهم السّلام لتوفیق أبی علم/ ج 2/ 73، 171، ج 3/ 17، 171، 289، ج 5/ 50، 315، ج 6/ 213، ج 13/ 183، 204، 413، ج 16/ 75، ج 17/ 303، 406، ج 18/ 14، 18، 79، 92، 98، 99، 389، 393، 396، 400، 410، 475، 478، 480، 489، 490، 491، 492، ج 19/ 163، 168، 256، 284، 512، 539، ج 20/ 34، 105، 106، 136، 163، 286، 310، 469، 475، ج 22/ 36، 62، 87، 92، 121، 349، 568، ج 24/ 30، 221، 249

أهل البیت علیهم السّلام و آیه المباهله/ ج 19/ 566

أهل البیت علیهم السّلام و سفینه نوح/ ج 22/ 93، 135

الأوائل/ ج 3/ 156، 225، ج 8/ 115، 132، 133، 134، ج 20/ 337، ج 21/ 382، 384، 463، 506، ج 22/ 124

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:398

الأوائل للتستری/ ج 4/ 412، ج 12/ 308، 371، ج 14/ 207، ج 15/ 228، 253، ج 17/ 321، 528، ج 18/ 62، 311، ج 20/ 66

الأوائل للشیبانی/ ج 14/ 370

الأوائل

للمقدسی/ ج 24/ 225

الأوائل المختلفه/ ج 4/ 166، 182

أولاد الإمام علی علیه السّلام/ ج 11/ 226، 321

الأولیات/ ج 16/ 30

أهل البیت علیهم السّلام/ ج 15/ 333

إیثار الإنصاف/ ج 14/ 257، ج 15/ 206، 239، ج 21/ 145

أیسر التفاسیر/ ج 18/ 24

الإیضاح/ ج 5/ 97، ج 7/ 270، ج 10/ 192، 257، 331، ج 13/ 79، ج 20/ 199

إیضاح الدفائن/ ج 3/ 43، 370

إیضاح دفائن النواصب/ ج 1/ 213، ج 6/ 240، ج 9/ 33، ج 19/ 32، 34، ج 20/ 22، 236، ج 21/ 186، 462

إیضاح الفوائد/ ج 22/ 376، 408

الإیقاد/ ج 2/ 82، ج 10/ 13، 33، 47، 77، ج 14/ 302، 324، ج 15/ 36، 41، 47، 53، 63، 65، ج 16/ 83، ج 17/ 459

الإیقاظ من الهجعه/ ج 2/ 171، ج 22/ 351، ج 24/ 75، 297

أین دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 10/ 248، ج 13/ 25، ج 17/ 96

البابلیات/ ج 11/ 284، ج 16/ 140، ج 19/ 453

الباقیات الصالحات/ ج 22/ 401، 417

بحار الأنوار/ ج 1/ 208، 210، 213، 215، 220، 226، 228، 229، 231، 233، 244، 245، 247، 249، 252، 254، 256، 261، 286، 298، 301، 302، 306، 308، 310، 311، 313، 318، 328، 329، 332، ج 2/ 17، 22، 24، 28، 34، 35، 37، 38، 41، 45، 48، 50، 51، 53، 54، 55، 60، 69، 73، 75، 96، 97، 110، 113، 114، 115، 122، 128، 134، 150، 171، 184، 198، 200، 201، 203، 204، 205، 206، 207، 223، 225، 226، 227، 233، 250، 253، 258، 259، 260، 264، 265، 266، 268، 269، 270، 271، 272، 276،

277، 278، 279، 280، 281، 283، 285، 287، 289، 290، 291، 292، 293، 294، 299، 300، 304، 305، 306، 307، 308، 309، 310، ج 3/ 15، 16، 18، 19، 23، 25، 28، 29، 30، 36، 41، 42، 43، 60، 68، 69، 70، 72، 73، 77، 78، 82، 84، 90، 96، 97، 102، 107، 112، 114، 121، 122، 123، 137، 139، 142، 143، 144، 145، 146، 149، 150، 155، 156، 159، 160، 162، 163، 166، 167، 169، 170، 173، 174، 175، 176، 180، 181، 182، 183، 185، 188، 194، 195، 198، 215، 218، 227، 246، 305، 307، 321، 333، 334، 336، 338، 339، 343، 347، 348، 370، ج 4/ 18، 21، 23، 26، 27، 48، 52، 53، 69، 72، 73، 79، 100، 103، 129، 131، 134، 135، 136، 138، 152، 153، 155، 156، 157، 158، 159، 209، 226، 227، 241، 245، 254، 287، 307، 309، 310، 311، 312، 316، 318، 319، 320، 325، 328، 329، 329، 330، 336، 337، 338، 339، 340، 343، 345، 350، 355، 361، 368، 371، 421، 446، 450، 453، 454، 466، 473، 501، 503، 505، 506، 507، 508، 510، 515، 528، ج 5/ 15، 27، 29، 37، 41، 43، 44، 47، 55، 57، 58، 59، 60، 61، 62، 64، 65، 66، 67، 69، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 78، 80، 83، 88، 90، 91، 115، 119، 120، 121، 125، 145، 146، 157، 158، 162، 163، 164، 165، 166، 168، 173، 176، 177، 179، 180، 182، 184، 226، 239، 241، 242، 243، 244، 247، 249، 250، 251، 252، 254، 255، 256، 257،

258، 259، 260، 261، 263، 264، 265، 267، 268، 270، 271، 272، 273، 275، 276، 277، 279، 280، 281، 292، 303، 367، 376، 378، 392، 411، 412، 415، 418،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:399

419، 422، 423، ج 6/ 35، 42، 44، 45، 49، 53، 70، 74، 77، 79، 90، 99، 104، 105، 114، 121، 122، 128، 134، 165، 168، 169، 170، 174، 175، 178، 182، 183، 192، 193، 198، 199، 203، 213، 215، 216، 217، 222، 225، 231، 237، 239، 240، 241، 259، 265، 266، 268، 270، 276، 279، 291، 292، 294، 296، 298، 300، 307، 308، 309، 313، 314، 318، 330، 336، 337، 338، 339، 342، 345، 357، ج 7/ 16، 82، 86، 90، 93، 114، 119، 120، 124، 131، 138، 140، 142، 144، 145، 148، 151، 152، 153، 156، 159، 161، 163، 164، 165، 66، ج 8/ 27، 30، 31، 34، 35، 36، 37، 38، 41، 42، 48، 49، 50، 51، 52، 53، 54، 55، 56، 58، 60، 62، 63، 64، 65، 66، 67، 71، 72، 73، 75، 76، 77، 79، 80، 81، 82، 86، 87، 89، 91، 92، 93، 94، 95، 96، 97، 98، 99، 101، 102، 107، 108، 109، 110، 111، 112، 113، 114، 116، 117، 119، 120، 121، 123، 124، 127، 130، 131، 136، 138، 139، 149، 140، 142، 143، 144، 150، 151، 153، 154، 157، 160، 175، 176، 179، 203، 205، 206، 207، 209، 210، 211، 233، 251، 254، 262، 332، 345، 346، 366، 372، 395، 396، 399، 401، ج 9/ 25، 31، 33، 34، 35، 37، 38،

39، 40، 41، 46، 47، 48، 53، 54، 56، 57، 59، 62، 63، 66، 68، 70، 78، 81، 83، 85، 90، 91، 95، 97، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 105، 106، 108، 109، 110، 111، 113، 118، 123، 144، 164، 165، 167، 168، 176، 178، 201، 202، 205، 210، 211، 244، 250، 252، 254، 257، 259، 261، 263، 265، 267، 276، 277، 279، 281، 283، 285، 289، 290، 291، 292، 293، 299، 300، 301، 302، 303، 304، 306، 307، 309، 310، 311، 325، 239، 330، 331، 332، 333، 334، 335، 336، 337، 338، 339، 340، 341، 343، 344، 345، 347، 348، 349، 350، 351، 352، 353، 354، 356، 358، 359، ج 10/ 12، 13، 14، 15، 16، 23، 25، 26، 32، 33، 35، 37، 40، 42، 44، 45، 46، 60، 74، 76، 80، 85، 88، 95، 98، 133، 137، 141، 142، 155، 156، 159، 161، 163، 164، 166، 167، 171، 174، 176، 186، 188، 190، 191، 192، 193، 195، 196، 198، 199، 203، 208، 209، 234، 243، 245، 274، 287، 288، 298، 327، 328، 329، 330، 331، 332، 333، 334، 335، 336، 337، 338، ج 11/ 25، 26، 27، 29، 33، 36، 42، 44، 45، 46، 55، 60، 64، 68، 71، 108، 122، 124، 126، 128، 129، 130، 131، 137، 138، 139، 140، 141، 142، 147، 151، 154، 157، 159، 161، 194، 196، 197، 199، 200، 204، 206، 229، 234، 235، 236، 258، 259، 260، 262، 264، 266، 319، 320، 323، ج 12/ 21، 39، 50، 56، 57، 58، 66، 70، 71، 75، 76،

88، 89، 106، 107، 110، 112، 117، 118، 120، 121، 122، 124، 126، 127، 129، 131، 134، 136، 137، 145، 182، 186، 187، 189، 190، 193، 196، 255، 256، 259، 262، 269، 271، 300، 312، 313، 315، 317، 321، 322، 339، 342، 346، 478، 497، 498، 499، 526، 534، 535، 536، 541، 542، 551، 553، 558، 567، ج 13/ 22، 24، 25، 28، 29، 30، 32، 41، 42، 46، 53، 64، 75، 88، 89، 124، 125، 127، 129، 138، 139، 142، 143، 144، 145، 146، 149، 183، 203، 230، 231، 238، 319، 344، 400، 402، 405، 412، 419، ج 14/ 15، 17، 19، 23، 24، 28، 30، 37، 39، 49، 50، 52، 53، 68، 74، 75، 79، 86، 87، 90، 93، 96، 98، 103، 106، 107، 115، 121، 122، 144، 151، 152، 153، 155، 158، 165، 172، 173، 189، 165، 172، 173، 189، 194، 203، 204، 205

، 207، 208، 216، 227، 228، 230، 231، 232، 233، 234، 235، 236، 237، 238، 239، 241، 246، 247، 248، 249، 250، 251، 253، 256، 268، 280، 281، 282، 283، 284،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:400

285، 286، 314، 318، 319، 321، 322، 323، 333، 334، 335، 336، 337، 338، 340، 344، 346، 347، 348، 350، 351، 352، 357، 371، ج 15/ 23، 36، 37، 38، 41، 42، 43، 46، 47، 48، 49، 51، 52، 53، 55، 56، 60، 61، 62، 63، 66، 67، 70، 71، 72، 77، 80، 82، 90، 93، 96، 98، 99، 100، 101، 102، 117، 119، 156، 157، 158، 159، 160، 161، 162، 163، 164،

165، 166، 167، 169، 171، 172، 173، 174، 175، 176، 177، 178، 180، 181، 182، 183، 185، 186، 188، 189، 190، 191، 194، 195، 196، 201، 224، 231، 278، 288، 295، 296، 299، 300، 301، 302، 303، 304، 305، 307، 308، 313، 315، 316، 317، 320، 321، 322، 337، ج 16/ 17، 18، 19، 20، 21، 22، 23، 26، 27، 28، 30، 31، 32، 35، 37، 40، 43، 44، 45، 50، 51، 62، 134، 135، 136، 137، 187، 188، 189، 190، 191، 193، 194، 197، 198، 199، 200، 201، 233، 234، 235، 255، 269، 270، 271، 272، 273، 274، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 293، ج 17/ 17، 18، 19، 20، 21، 23، 24، 26، 27، 28، 30، 31، 32، 37، 43، 48، 52، 53، 54، 55، 57، 61، 62، 63، 64، 65، 67، 69، 72، 74، 75، 77، 78، 79، 80، 81، 114، 116، 117، 119، 121، 123، 124، 125، 126، 127، 128، 129، 130، 131، 132، 137، 142، 143، 145، 147، 182، 188، 189، 190، 191، 192، 193، 195، 196، 197، 198، 199، 200، 201، 202، 203، 207، 248، 251، 252، 253، 254، 255، 256، 261، 262، 265، 266، 268، 270، 271، 272، 273، 274، 275، 276، 278، 279، 282، 283، 284، 288، 289، 291، 292، 293، 295، 319، 331، 332، 335، 345، 383، 384، 385، 386، 388، 391، 392، 393، 396، 397، 398، 399، 400، 401، 402، 403، 404، 411، 412، 444، 445، 446، 447، 449، 450، 451، 452، 455، 456، 458، 468، 469، 470، 474، 477، 478، 480، 483، 485،

486، 487، 488، 489، 490، 491، 492، 494، 496، 497، 499، 502، 509، 513، 518، 521، 527، 529، ج 18/ 32، 62، 64، 65، 66، 69، 71، 72، 73، 75، 76، 77، 78، 79، 80، 81، 82، 83، 117، 119، 127، 163، 165، 166، 167، 168، 169، 170، 172، 173، 175، 176، 177، 178، 179، 180، 181، 182، 183، 184، 185، 186، 188، 190، 191، 192، 193، 196، 197، 205، 208، 209، 219، 220، 224، 229، 231، 232، 233، 236، 240، 245، 246، 247، 250، 251، 254، 255، 264، 265، 268، 270، 271، 273، 274، 276، 277، 301، 302، 306، 328، 329، 331، 332، 333، 334، 335، 336، 378، 380، 381، 382، 384، 386، 387، 388، 389، 391، 405، 406، 407، 408، 409، 410، 411، 416، 417، 418، 420، 421، 422، 436، 438، 439، 450، 451، 452، 453، 454، 456، 457، 458، 459، 460، 461، 462، 463، 464، 465، 500، ج 19/ 29، 30، 31، 32، 33، 34، 35، 36، 37، 38، 40، 41، 42، 43، 44، 45، 46، 47، 48، 49، 50، 51، 52، 53، 54، 55، 56، 57، 58، 59، 60، 61، 62، 63، 64، 65، 66، 67، 68، 69، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 80، 81، 82، 83، 84، 85، 86، 87، 88، 89، 90، 91، 92، 93، 94، 95، 96، 98، 105، 111، 112، 114، 118، 119، 131، 135، 139، 143، 147، 148، 151، 152، 155، 159، 162، 196، 201، 202، 214، 215، 217، 219، 223، 224، 226، 227، 228، 229، 231، 232، 233، 234، 235، 236، 237، 238، 239،

241، 243، 244، 245، 246، 249، 253، 256، 260، 261، 265، 266، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 288، 297، 298، 299، 301، 302، 303، 304، 305، 306، 307، 308، 309، 310، 311، 313، 314،

319، 328، 335، 341، 342، 348، 349، 350، 352، 353، 354، 375، 377، 380، 381، 382، 383، 384، 385، 386، 387، 389،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:401

390، 391، 393، 396، 397، 399، 401، 405، 409، 418، 428، 430، 434، 437، 439، 497، 498، 501، 502، 503، 504، 505، 506، 507، 509، 510، 515، 518، 519، 520، 521، 522، 523، 524، 528، 529، 531، 532، 533، 534، 561، ج 20/ 22، 24، 25، 26، 27، 28، 30، 31، 32، 33، 34، 35، 36، 37، 38، 39، 40، 41، 42، 43، 44، 45، 46، 47، 49، 51، 53، 55، 61، 65، 67، 68، 74، 75، 76، 77، 79، 80، 81، 82، 83، 84، 85، 86، 87، 88، 89، 90، 91، 92، 94، 95، 96، 97، 98، 100، 116، 121، 122، 133، 137، 144، 154، 155، 156، 157، 158، 159، 160، 162، 163، 165، 166، 168، 172، 177، 184، 191، 192، 193، 195، 196، 197، 224، 226، 227، 228، 229، 230، 231، 232، 236، 237، 239، 242، 243، 244، 245، 246، 247، 258، 250، 257، 258، 262، 269، 277، 278، 279، 280، 285، 286، 307، 308، 309، 310، 311، 312، 320، 321، 322، 323، 325، 327، 328، 329، 331، 332، 333، 334، 335، 336، 357، 358، 359، 360، 361، 366، 369، 374، 377، 378، 379، 380، 381، 382، 383، 384، 385،

386، 387، 388، 389، 390، 391، 394، 395، 396، 397، 398، 399، 400، 401، 403، 404، 405، 406، 407، 411، 412، 413، 414، 415، 416، 421، 427، 428، 430، 434، 435، 441، 448، 452، 458، 459، 463، 464، 465، 466، 467، 468، 469، 470، 472، 478، 484، 485، 486، 487، 488، 494، 495، 497، 498، 499، 500، 512، 513، 514، 519، 520، 521، 526، 527، 528، 530، 531، 532، 545، 547، 548، 549، 550، ج 21/ 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 22، 35، 39، 45، 47، 48، 49، 50، 51، 52، 53، 64، 94، 96، 97، 104، 105، 106، 107، 108، 109، 110، 111، 112، 113، 114، 115، 116، 117، 118، 120، 122، 136، 137، 138، 139، 143، 145، 164، 165، 166، 167، 168، 175، 176، 177، 181، 182، 183، 184، 185، 186، 187، 188، 190، 191، 192، 193، 194، 197، 225، 226، 227، 228، 230، 232، 242، 244، 248، 256، 257، 258، 269، 270، 271، 272، 278، 294، 302، 318، 323، 325، 344، 345، 346، 347، 348، 349، 350، 351، 352، 353، 354، 355، 356، 364، 373، 374، 376، 378، 379، 380، 381، 383، 386، 387، 388، 389، 390، 391، 392، 393، 394، 431، 438، 439، 444، 445، 446، 447، 448، 449، 450، 451، 452، 453، 454، 455، 456، 457، 458، 459، 460، 461، 462، 469، 482، 493، 494، 495، 496، 497، 498، 499، 501، 502، 514، 515، 516، 518، 529، 530، 531، 533، 536، 537، 579، 580، 581، 582، 583، 584، 585، 586، 587، 588، 589، 590، 592، 593، 596، 597،

598، 599، 602، ج 22/ 22، 27، 29، 41، 42، 45، 46، 52، 54، 55، 56، 57، 58، 59، 60، 61، 65، 66، 67، 68، 69، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 76، 78، 80، 81، 82، 83، 84، 85، 86، 87، 90، 96، 97، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 104، 105، 106، 107، 108، 109، 110، 111، 112، 137، 140، 153، 155، 157، 158، 159، 160، 161، 164، 178، 180، 181، 182، 183، 184، 185، 186، 188، 189، 199، 203، 204، 205، 206، 207، 213، 214، 215، 216، 217، 218، 219، 220، 221، 222، 223، 224، 252، 253، 254، 255، 256، 257، 258، 259، 260، 274، 275، 276، 277، 278، 279، 280، 281، 284، 288، 292، 295، 296، 301، 302، 303، 304، 305، 311، 317، 319، 320، 322، 333، 334، 335، 336، 337، 340، 348، 349، 351، 352، 353، 354، 356، 357، 358، 359، 360، 363، 364، 368، 369، 370، 386، 387، 388، 389، 390، 391، 402، 404، 405، 406، 409، 411، 413، 416، 417، 418،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:402

419، 423، 426، 436، 438، 441، 442، 444، 448، 451، 452، 454، 455، 545، 546، 547، 548، 549، 550، 551، 552، 553، 554، 555، 556، 557، 558، 559، 561، 562، 563، 578، 579، 588، 597، 601، 603، 609، 611، 612، ج 24/ 23، 26، 27، 30، 33، 37، 38، 47، 49، 58، 60، 61، 62، 64، 67، 71، 72، 73، 75، 77، 80، 83، 84، 85، 86، 94، 95، 97، 98، 101، 102، 104، 115، 134، 135، 169، 170، 173، 175، 177،

178، 181، 221، 222، 223، 226، 228، 230، 233، 234، 235، 237، 238، 240، 241، 242، 243، 244، 245، 246، 247، 248، 252، 253، 254، 255، 256، 257، 258، 259، 260، 263، 268، 279، 294، 295، 297، 298

بحر الأنساب/ ج 10/ 88، ج 15/ 72

البحر الزخّار/ ج 11/ 318

البحر المحیط/ ج 17/ 304، ج 19/ 538

بحر المصائب/ ج 5/ 376

بحر المعارف/ ج 1/ 233، ج 20/ 134، 516

بحر المناقب/ ج 18/ 97، ج 19/ 403

بدائع الأحکام/ ج 17/ 131

بدائع الأمثال/ ج 8/ 219

بدائع الصنائع/ ج 15/ 230، ج 17/ 167، ج 18/ 102، ج 21/ 119

بدائع الفوائد/ ج 5/ 105

بدائع الکلام فی تفسیر آیات الأحکام للملکی/ ج 20/ 545

بدائع المنن/ ج 9/ 301، ج 14/ 71، 244، ج 15/ 215، ج 19/ 411، ج 20/ 479، ج 21/ 500، ج 22/ 119

بدائع الموالید للتفرشی/ ج 2/ 97، 113، 114، 146، ج 4/ 38، 352، ج 10/ 17، 66، ج 14/ 321، 322، ج 15/ 39، 57، 63، 150

البدء و التاریخ/ ج 4/ 18، ج 5/ 196، ج 10/ 72، 79، 331، ج 11/ 43، 109، 152، 238، 316، 324، ج 14/ 96، 367، ج 15/ 59، 65، ج 20/ 362، ج 21/ 533

البدایه/ ج 19/ 172، 186، ج 21/ 208

بدایه الهدایه/ ج 5/ 98، ج 7/ 261، ج 17/ 508، ج 20/ 71، ج 22/ 229، 414

البدایه و النهایه/ ج 2/ 185، ج 3/ 93، 99، ج 4/ 261، 263، 293، 396، ج 5/ 187، 188، 197، ج 6/ 226، ج 7/ 349، ج 8/ 110، 184، 223، ج 9/ 202، ج 10/ 328، 329،

ج 11/ 152، 317، 318، 320، ج 12/ 77، ج 14/ 364، ج 17/ 284، 305، ج 18/ 35، 468، ج 19/ 171، 174، 184، 188، 235، 411، 413، 416، 511، 538، ج 20/ 57، 139، 288، 409، 460، ج 22/ 30، 35، 91، 233، ج 24/ 248

البدعه/ ج 21/ 281

البدور السافره/ ج 24/ 32، 45، 55

بذل القوه/ ج 19/ 172

برد الأکباد عند فقد الأولاد لابن ناصر الدین/ ج 14/ 87، ج 21/ 538

البرکه فی فضل السعی و الحرکه/ ج 4/ 293، 479، ج 5/ 51، ج 8/ 103، 174، ج 17/ 106، 118، 217، 218، 306، ج 18/ 478، ج 19/ 175، ج 20/ 288، ج 22/ 93، 234

البرهان فی تفسیر القرآن/ ج 2/ 22، 54، ج 8/ 276، ج 15/ 61

برهان قاطع/ ج 17/ 257

البرهان للمتقی الهندی/ ج 18/ 281، 284، 286، 288، 302

البریقه المحمودیه/ ج 3/ 71، ج 18/ 29، ج 19/ 513، ج 22/ 31

بستان العارفین/ ج 5/ 31، ج 24/ 31

بستان الواعظین/ ج 6/ 38

بشارات الشیعه/ ج 22/ 85

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:403

بشاره الإسلام/ ج 3/ 87، ج 8/ 161، ج 10/ 35، ج 14/ 374، ج 15/ 48، ج 18/ 280، 290، ج 20/ 445

بشاره الباکین/ ج 11/ 98

بشاره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله لشیعه المرتضی علیه السّلام/ ج 1/ 215، 247، ج 3/ 17، 19، 23، 51، 60، 61، 146، 246، 247، ج 5/ 307، ج 6/ 236، 237، ج 7/ 139، ج 8/ 41، 65، 67، 68، 103، 106، 133، 164، 166، 175، 212، 240، 254، ج 9/ 56، 63، 111، 252، 267، 330،

ج 11/ 84، 107، 205، 266، 322، ج 14/ 75، 338، ج 16/ 50، 198، ج 17/ 385، 386، ج 18/ 76، 98، 255، 335، 381، 382، 451، ج 19/ 41، 49، 52، 62، 86، 87، 94، 117، 258، 335، 354، ج 20/ 28، 31، 34، 43، 53، 79، 122، 159، 163، 164، 310، 374، 402، 421، 429، 469، 470، 472، 499، 500، ج 21/ 90، 105، 136، 184، 227، 269، 314، 315، 453، 458، ج 22/ 348، 555، ج 24/ 71، 77، 78، 97، 101، 246، 254، 255

البصائر/ ج 2/ 291

بصائر الدرجات/ ج 5/ 294، ج 7/ 156، 235، ج 8/ 94، 234، 236، ج 9/ 143، 325، 332، 348، ج 13/ 125، 138، ج 14/ 106، 107، 248، ج 17/ 331، ج 18/ 205، ج 19/ 297، 298، 299، 301، 302، 303، 304، 305، 306، 307، 308، 309، 310، 314، 315، 319، 321، 322، 323، 324، 325، 326، 327، 382، ج 20/ 242، 243، 244، 245، 246، 255، 256، ج 21/ 168، 322، ج 24/ 252

بطل العلقمی/ ج 11/ 257

بطله کربلاء/ ج 5/ 370

البعث و النشور للمحاسبی/ ج 24/ 69، 79

بعض تألیفات الثقات/ ج 20/ 403، 404

بعض الکتب/ ج 16/ 134، 273، 274

بعض کتب الأصحاب/ ج 9/ 172، 283، 289، 290، 356

بعض کتب التواریخ/ ج 11/ 215، ج 17/ 481

بعض الکتب القدیمه/ ج 4/ 18، ج 6/ 323، ج 7/ 285، ج 8/ 110، 111، 138، ج 9/ 41، 42، ج 14/ 86، ج 15/ 37، 100، 299، ج 18/ 65، 79، ج 19/ 246

بعض کتب المناقب/ ج 17/ 282، 284، 350، 468،

480، ج 19/ 88، 235، 266، ج 20/ 325، 326، 468، ج 21/ 45، 104، 536، 593، ج 22/ 320، 455

بعض کتب المناقب القدیمه/ ج 10/ 13، 14، 25، 60، 80، 85، 98، ج 14/ 93، 94، 236، 314، 318، 321، ج 15/ 37، 42، 56، 66، 70، 82، 191، 308، ج 16/ 40، 135، 199، 270، ج 20/ 45، 46

بعض کتب المخالفین/ ج 2/ 122، 128، 142

بعض الکتب المعتبره/ ج 6/ 99

بعض کتب المناقب/ ج 6/ 90، ج 8/ 144، 145، ج 9/ 111

بعض کتب المناقب القدیمه/ ج 3/ 145، ج 5/ 15

بعض مؤلفات الأصحاب/ ج 6/ 49، ج 7/ 90، 181، 277، ج 8/ 27، ج 17/ 121، 295، 412، ج 19/ 54، 249، ج 20/ 405، ج 22/ 281، 441، 448، ج 24/ 181

بعض مؤلفات أصحابنا/ ج 14/ 155

بعض مؤلفات قدماء الأصحاب/ ج 13/ 146، 149

بعض مؤلفات المعاصرین/ ج 19/ 58

بعض المجامیع/ ج 22/ 484

بغیه الطالب/ ج 3/ 60، 61

بغیه الطلب/ ج 5/ 21، 48، 49، 68، 98، 99، 116، 316، 317، ج 6/ 71، ج 20/ 402، ج 22/ 450

بغیه المرتاح/ ج 22/ 123، 127

بغیه المستفید/ ج 18/ 99، 492

بقیه المرتاح/ ج 21/ 84

بلاغات النساء/ ج 13/ 298، ج 14/ 90، ج 21/ 18،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:404

534، ج 22/ 530

البلد الأمین/ ج 4/ 72، ج 9/ 257، ج 11/ 68، 71، 236، 324، ج 13/ 88، 146، ج 14/ 166، ج 19/ 74، 141، ج 20/ 232، 239، 248، 250، 251، 280، ج 21/ 319، ج 22/ 185، 186، 203، 219، 246، 247، 252، 254، 255، 257، 333،

334، 335، 336، 337، 357، 367، 392، 407، 417

البلغه/ ج 6/ 105

البلغه للثعلبی/ ج 19/ 270

بلغه الفقیه/ ج 12/ 424

بلوغ المرام/ ج 4/ 43، 156، ج 14/ 256، ج 15/ 205

بناء الامرأه المسلمه/ ج 22/ 235

بناء المقاله الفاطمیه/ ج 6/ 107، ج 7/ 135، 301، ج 8/ 68، 173، 363، ج 10/ 261، ج 11/ 158، ج 17/ 306، ج 19/ 411، ج 20/ 460، ج 22/ 51، 94، 586، ج 24/ 230، 238

بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 14/ 360، ج 15/ 122، ج 18/ 486، ج 20/ 38، 289، ج 21/ 179، ج 22/ 236، 243

بنور فاطمه علیها السّلام اهتدیت/ ج 13/ 42

بهجه الآمال/ ج 2/ 99، ج 14/ 300، 328، ج 17/ 526، ج 19/ 165، ج 20/ 139، 301

بهجه الآمال فی شرح زبده المقال/ ج 15/ 23، 64

بهجه المباهج/ ج 12/ 347

بهجه المجالس/ ج 16/ 240

بهجه المحافل/ ج 4/ 35، ج 5/ 139، 284

بهجه النظر/ ج 1/ 298

بهجه النفوس/ ج 6/ 106، ج 9/ 48، 257، ج 18/ 490

بهج الصباغه/ ج 11/ 107، 321

بیان الأئمه/ ج 7/ 298

البیان/ ج 18/ 275

البیان الجلی/ ج 3/ 17، 307

البیان فی أخبار آخر الزمان/ ج 3/ 84، 201، ج 8/ 161، 162، 234، 235، ج 18/ 268، 271، 274، 282، 292

البیان فی تفسیر القرآن/ ج 21/ 593

البیان للشهید الأول/ ج 22/ 407

البیان و التبیین/ ج 18/ 276، ج 21/ 284

البیان و التحصیل/ ج 12/ 506

البیان و التعریف/ ج 3/ 164، 219، ج 8/ 183، ج 17/ 131، 393، ج 18/ 86، 109، 48، 486، ج 19/ 184، 414، 415، ج 20/ 38، 56،

289، 330، ج 21/ 34

بیت الأحزان/ ج 20/ 385، 434، 444، 452، ج 22/ 313

بیت الأحزان للقمی/ ج 2/ 43، 45، 92، ج 5/ 412، ج 7/ 151، 188، 241، ج 9/ 288، 352، ج 10/ 20، 73، 140، 212، 215، 297، ج 11/ 35، 37، 107، 130، 196، 208، 321، ج 12/ 186، 192، 347، ج 13/ 405، ج 14/ 15، 30، 203، 227، 237، 247، 325، ج 15/ 40، 60، 90، 96، 113، 271، ج 18/ 330، 421، 425، ج 21/ 104، 108، 354، 515، 530، 531، 532، 536، 542، 546، ج 24/ 289

بیت الاحزان للیزدی/ ج 15/ 90، ج 16/ 212، 281، 282، ج 18/ 410، ج 21/ 596، ج 24/ 294

بیوت الصحابه/ ج 16/ 92، ج 17/ 90

بیوت الصحابه حول المسجد النبوی الشریف/ ج 19// 197، 467

التاج الجامع/ ج 14/ 336، ج 18/ 507، ج 19/ 167، 172، 412، 539، 540، ج 20/ 109، 143، 291، 445، ج 21/ 21، 189، ج 22/ 35، 36، ج 24/ 123

تاج العروس/ ج 4/ 442، ج 5/ 188، ج 11/ 317، 319، ج 12/ 44، ج 14/ 96، ج 17/ 133، 154، ج 18/ 91، 347، 387، 440، 468، 470، ج 21/ 81، 533، ج 22/ 234، ج 24/ 32

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:405

التاریخ لعلی بن حسن الدمشقی/ ج 24/ 230

تاج الموالید/ ج 2/ 90، ج 4/ 25، ج 14/ 326

التاریخ/ ج 19/ 171

تاریخ آل الأمجاد/ ج 2/ 84، ج 4/ 30، ج 14/ 324 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 405 فهرس المصادر ..... ص : 379

ریخ آل العباء/ ج

3/ 109، ج 18/ 421، ج 19/ 351، ج 20/ 292، ج 24/ 259

تاریخ آل العباس/ ج 24/ 253

تاریخ آل محمد علیهم السّلام/ ج 18/ 30، 478، ج 19/ 48، ج 20/ 38، 60، 288، ج 21/ 247، ج 22/ 48، 119، 126

تاریخ الأئمه علیهم السّلام/ ج 2/ 70، ج 11/ 219، 320، ج 13/ 127، ج 14/ 304، ج 16/ 97

تاریخ الأئمه علیهم السّلام لابن أبی الثلج/ ج 5/ 21، 210، 311، ج 10/ 53، ج 15/ 54، ج 18/ 366

تاریخ ابن شحنه/ ج 10/ 288

تاریخ ابن عساکر/ ج 5/ 132، ج 13/ 124، ج 15/ 69، ج 19/ 409، ج 21/ 423

تاریخ ابن کثیر/ ج 12/ 307، ج 18/ 32

تاریخ ابن الوردی/ ج 11/ 154، ج 14/ 371، ج 20/ 361

تاریخ أبی بکر بن کامل/ ج 15/ 300

تاریخ أبی زرعه/ ج 10/ 85، ج 15/ 69، 222، ج 16/ 238

تاریخ أبی علی السلامی/ ج 18/ 381، ج 20/ 32

تاریخ أبی الفداء/ ج 10/ 89، 211، ج 11/ 154، ج 15/ 73

تاریخ الأحباب/ ج 18/ 491

تاریخ أحمد بن ثابت/ ج 4/ 339

تاریخ الأحمدی للبریانوی/ ج 4/ 513، ج 10/ 85، ج 11/ 153، ج 12/ 132، ج 14/ 98، 316، ج 15/ 70، ج 16/ 46، 240، ج 19/ 505، 513، ج 21/ 195، ج 22/ 31، 32، 78، 576

تاریخ الأدب العربی/ ج 3/ 115، ج 7/ 270، 271، ج 20/ 64، 451

تاریخ الإسلام/ ج 2/ 112، ج 3/ 64، 340، ج 4/ 361، ج 5/ 31، 33، 47، 221، 316، ج 6/ 223، 342، ج 8/ 57، 104، 105، 121، 184، 185، 186،

193، 221، 222، 223، 225، 228، 271، ج 9/ 48، 53، 54، 67، 152، 286، ج 10/ 84، 97، ج 12/ 55، 59، 72، 187، 559، ج 13/ 43، 94، ج 14/ 35، 69، 70، 99، 364، 369، ج 15/ 75، 81، 201، 218، ج 16/ 247، 248، ج 17/ 37، 174، 179، 218، 267، 321، 489، ج 18/ 284، 470، 496، ج 19/ 156، 157، 159، 164، 167، 171، 172، 174، 184، 185، 187، 188، 191، 192، 414، 417، 511، 512، 566، ج 20/ 47، 109، 111، 200، 286، 359، 361، 363، 374، 409، 447، ج 21/ 20، 23، 46، 196، 384، 509، 543، ج 22/ 30، 119، 127، 530، 575، 600، ج 24/ 33، 122، 124

تاریخ الإسلام (سراج الدین)/ ج 13/ 21

تاریخ الإسلام و الرجال/ ج 16/ 20، ج 22/ 31

تاریخ الأمجاد/ ج 17/ 527

تاریخ الأمم و الملوک/ ج 4/ 70، 359، ج 6/ 306، 336، 340، ج 7/ 349، ج 9/ 34، 53، 128، 189، 199، 221، 292، ج 10/ 60، 61، 89، 156، 163، 164، 165، 205، 206، 211، 288، 297، 329، 337، ج 11/ 318، ج 12/ 49، 59، 171، 187، 505، ج 13/ 40، 42، 132، ج 14/ 319، 359، ج 15/ 56، 300، 321، ج 17/ 47، ج 17/ 80، ج 19/ 178، ج 20/ 189، 201، 293، 398، ج 21/ 384، ج 21/ 208

تاریخ أهل البیت علیهم السّلام/ ج 5/ 394، 419، ج 10/ 39، ج 11/ 320، ج 14/ 299، 326، ج 15/ 51، ج 18/ 349، ج 21/ 384

تاریخ البخاری/ ج 21/ 257

تاریخ بعد النبی

صلّی اللّه علیه و آله/ ج 10/ 55، ج 15/ 54

تاریخ بغداد/ ج 2/ 19، 20، 30، ج 3/ 156، 157،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:406

171، ج 4/ 156، 312، 314، 318، 319، 339، ج 5/ 54، ج 6/ 53، 226، 244، ج 7/ 181، 293، 294، ج 8/ 185، 187، 223، 224، 227، 229، 244، 378، ج 14/ 70، 72، ج 16/ 290، ج 18/ 77، 87، 88، 94، 110، 119، 391، 393، 398، 415، ج 19/ 47، 48، 108، 109، 159، 286، 402، 413، ج 20/ 41، 47، 48، 99، 106، 107، 108، 237، 536، ج 21/ 80، 178، 444، 539، ج 22/ 234، 241، 338، 531، 608، ج 24/ 32، 34، 55، 56، 122، 124، 267، 268، 283

تاریخ البلاذری/ ج 3/ 156، ج 5/ 41، ج 9/ 351، ج 15/ 321، ج 24/ 257

تاریخ بلده دمشق/ ج 24/ 42، 43، 44، 47، 48، 55، 56، 102، 103، 122، 123، 124، 202، 224، 225، 226، 227، 231، 232، 249، 250، 255، 267، 290، 291

تاریخ البیهقی/ ج 24/ 206

تاریخ الثقات للعجلی/ ج 10/ 87، ج 15/ 71، 221، 237

تاریخ الثقفی/ ج 13/ 132

التاج الجامع/ ج 8/ 175، 225، 228

تاریخ جرجان/ ج 6/ 225، 227، ج 8/ 237، ج 17/ 403، 514، ج 21/ 25

تاریخ حضر موت/ ج 18/ 85، ج 19/ 512، ج 22/ 31

تاریخ حلب/ ج 6/ 227

تاریخ الحوادث/ ج 11/ 210

تاریخ خراسان/ ج 9/ 80، 81، ج 20/ 91

تاریخ الخطیب/ ج 6/ 232، ج 9/ 102، 339، 351، ج 21/ 456، ج 24/ 73، 180

تاریخ الخلفاء/ ج 3/ 93، ج 5/

121، 128، 198، ج 6/ 83، ج 12/ 307، ج 19/ 511، 539، ج 22/ 30، 35، 393

تاریخ الخلفاء الفاطمیین بالمغرب/ ج 18/ 287، 302، 314، ج 19/ 165، ج 20/ 72

تاریخ خلیفه بن الخیاط/ ج 4/ 45، ج 5/ 211، ج 7/ 287، 288، ج 12/ 41، 42، ج 15/ 46، 75

تاریخ الخمیس/ ج 2/ 19، 56، 123، 157، ج 3/ 219، 341، 364، 395، ج 4/ 44، 182، 183، 214، 243، 258، 264، 266، 269، 270، 325، 343، 370، 400، 405، 445، 447، 473، ج 5/ 16، 31، 125، 183، 191، 199، 201، 329، ج 9/ 85، ج 10/ 27، 31، 48، 64، 78، ج 11/ 317، 320، ج 14/ 50، 98، 99، 263، 314، ج 15/ 44، 46، 53، 57، 65، 77، 121، 201، 209، ج 16/ 47، 69، 190، ج 17/ 218، 220، 222، ج 18/ 484، 510، ج 19/ 184، 188، 540، ج 20/ 292، ج 21/ 542، ج 22/ 36، 242

تاریخ الرقه/ ج 18/ 282

تاریخ الروحی/ ج 17/ 492

تاریخ الصحابه/ ج 6/ 147، 149، ج 10/ 84

تاریخ الصحابه الذین یروی عنهم الأخبار/ ج 15/ 69

تاریخ الطبری- تاریخ الأمم و الملوک

تاریخ العباسی/ ج 17/ 492

تاریخ فنون الحدیث/ ج 18/ 95

تاریخ قضاه الأندلس/ ج 8/ 104

تاریخ الکامل/ ج 10/ 163

التاریخ الکبیر/ ج 2/ 185، ج 3/ 365، 366، ج 4/ 186، ج 5/ 41، 51، ج 17/ 321، ج 18/ 21، 282، 286، 313، 476، ج 19/ 188، 413، ج 20/ 47، 288، 410، ج 21/ 80، 89، ج 22/ 118

التاریخ الکبیر لابن عساکر/ ج 24/ 45، 230

تاریخ گزیده/ ج 21/

531، 543

تاریخ ما بعد الظهور/ ج 18/ 312

تاریخ مختصر الدول لغریغوریوس الملطی/ ج 15/ 59

تاریخ المدینه/ ج 8/ 190، 314، ج 10/ 87، 332، ج 13/ 42، ج 20/ 373، 374، 375، ج 21/ 196،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:407

503، ج 22/ 570

تاریخ مدینه دمشق (لابن عساکر)/ ج 2/ 58، 122، 145، 160، ج 3/ 39، 52، 65، 66، 67، 70، 71، 91، 92، 93، 94، 101، 113، 118، 154، 155، 156، 157، 160، 183، 184، 185، 218، 221، 232، 233، 272، 273، 343، 345، 346، 356، ج 4/ 13، 105، 112، 160، 170، 182، 183، 275، 293، 325، 333، 334، 335، 343، 344، 371، 396، 471، 472، ج 5/ 23، 24، 25، 26، 32، 34، 43، 48، 49، 66، 67، 68، 71، 72، 73، 94، 95، 119، 121، 124، 174، 175، 191، 205، 207، 251، 280، 318، 338، ج 6/ 32، 62، 75، 77، 84، 111، 112، 113، 123، 137، 138، 162، 166، 171، 172، 175، 178، 189، 210، 214، 218، 221، 224، 226، 227، 245، 249، 253، 257، 258، 297، ج 7/ 244، ج 8/ 68، 71، 203، 204، 223، 227، 234، 275، 294، 315، ج 9/ 85، 189، ج 10/ 25، 27، 69، 84، 85، 90، 93، 97، ج 11/ 167، 156، 168، 316، ج 12/ 525، 531، ج 14/ 309، ج 15/ 42، 43، 44، 58، 70، 74، 78، 79، 81، ج 16/ 191، ج 17/ 118، 204، 205، 206، 363، 364، 417، 452، 510، ج 18/ 13، 15، 16، 22، 34، 46، 47، 50، 137، 251، 278، 341، 395،

471، 473، 491، 518، ج 19/ 47، 48، 92، 158، 160، 163، 169، 170، 178، 191، 405، 410، 414، 417، 418، 419، 420، 422، 428، 433، 513، 533، 567، ج 20/ 46، 47، 48، 53، 54، 63، 109، 110، 162، 204، 286، 292، 338، 360، 363، 364، 408، 427، ج 21/ 21، 82، 84، 178، 179، 183، 250، 253، 255، 258، 328، 426، 427، 438، 441، ج 22/ 31، 32، 123، 125، 126، 133، 242، 529، 548، 565، 595

تاریخ المدینه المنوره/ ج 9/ 285، 286، ج 12/ 90، 187، 198، 275، 276، 504، ج 15/ 71، 222، ج 16/ 63، 64، ج 24/ 249

التاریخ المفید/ ج 5/ 178، 179

تاریخ الملوک و الأمم/ ج 9/ 174

تاریخ المعصومین علیهم السّلام/ ج 11/ 104، 257، ج 15/ 20

التاریخ المنتخب للقزوینی/ ج 2/ 134، ج 3/ 241، 242، ج 12/ 557

تاریخ الموالید/ ج 11/ 321، ج 11/ 220

تاریخ موالید الأئمه علیهم السّلام و وفیاتهم/ ج 10/ 44، ج 15/ 52

تاریخ موالید و وفاه أهل البیت علیهم السّلام/ ج 2/ 205

تاریخ موصل/ ج 19/ 194

تاریخ مولد العلماء و وفیاتهم/ ج 4/ 46، 354، ج 5/ 208، 337

تاریخ الهجره النبویه/ ج 11/ 318

تاریخ و آثار الإسلام/ ج 14/ 191

تاریخ و آثار إسلامی در مکه مکرمه و مدینه منوره/ ج 16/ 87، ج 17/ 105

تاریخ واسط/ ج 8/ 115، 133، ج 14/ 70، 72، ج 22/ 559

تاریخ الواقدی/ ج 2/ 271

التاریخ و السیره/ ج 9/ 251، ج 10/ 75، 275، ج 14/ 252، 253، 290، ج 15/ 61، 107، 109، ج 17/ 181، ج 16/ 113، ج 20/ 443، ج 21/ 519،

531

تاریخ ولاده الزهراء علیها السّلام/ ج 2/ 70، 73، 75، 86، 90، 107، 113، 114، 115، 117، 129، 142، 144، 145، 146، 148، 163

تاریخ و موالید و وفیات أهل البیت علیهم السّلام/ ج 14/ 286، ج 15/ 37

تاریخ الیعقوبی/ ج 3/ 82، 311، ج 4/ 89، ج 6/ 306، ج 8/ 354، ج 9/ 169، 254، ج 10/ 10، 21، 84، 288، 341، ج 11/ 164، 319، ج 12/ 41، 52، 307، 529، 547، 560، ج 14/ 261، ج 15/ 35، 40، 44، 59، 69، 206، ج 17/ 38، 48، 335، ج 19/ 559، ج 20/ 181

تأویل الآیات/ ج 1/ 213، 220، 224، 226، 244،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:408

247، 252، 317، ج 2/ 24، 25، 54، 215، ج 3/ 77، 139، 246، ج 5/ 77، 250، ج 6/ 41، 296، ج 7/ 197، 262، ج 8/ 31، 186، 251، 262، ج 9/ 98، 123، 144، 267، 331، 335، ج 11/ 229، ج 12/ 115، 145، ج 17/ 27، 30، 31، 32، 137، 182، 254، 305، 306، 319، 335، 502، ج 18/ 70، 173، 184، 212، 219، 220، 229، 231، 301، 308، 384، 387، 389، 422، ج 19/ 229، 288، 301، 312، 336، 386، 434، 555، ج 20/ 24، 61، 77، 78، 88، 92، 93، 96، 121، 182، 184، 255، 311، 369، 460، 463، 485، 526، ج 21/ 84، 88، 112، 243، 244، 313، 320، 323، 325، 326، 442، 451، 469، ج 22/ 28، 51، 53، 54، 56، 58، 59، 63، 68، 75، 78، 82، 94، 97، 104، 110، 131، 137، 139، 141، 145،

149، 153، 155، 157، 158، 159، 160، 247، 332، 557

تأویل الآیات الباهره/ ج 20/ 160

تأویل الآیات الظاهره/ ج 24/ 27، 28، 60، 61، 95، 241، 265، 266

تأویل ما أنزل من القرآن الکریم/ ج 19/ 214

تأویل مختلف الحدیث/ ج 13/ 36، 48، ج 16/ 105

تبدید الظلام/ ج 11/ 143، ج 22/ 130

التبر المذاب/ ج 3/ 219، 285، ج 4/ 296، 400، ج 5/ 280، 328، ج 6/ 77، ج 8/ 102، 183، ج 15/ 114، 118، ج 17/ 406، ج 18/ 496، ج 19/ 164، 176، ج 20/ 111، 286، ج 21/ 23، 447، 464، ج 22/ 49، 125، ج 24/ 149

التبصره/ ج 4/ 175، ج 6/ 212، ج 19/ 166، 270، ج 22/ 92، 124

تبصره الرحمن/ ج 20/ 59

التبصره فی أصول الفقه/ ج 13/ 66

التبصره لابن الجوزی/ ج 17/ 219، 305، ج 18/ 491، ج 20/ 460

تبصره المبتدی/ ج 17/ 310، ج 18/ 498، ج 19/ 160، ج 20/ 461، ج 21/ 188

تبصیر الرحمن/ ج 22/ 35

التبصیر فی الدین/ ج 18/ 474، 475، ج 19/ 187

التبیان/ ج 13/ 91، ج 17/ 307، ج 18/ 22، ج 19/ 411، 412، 414، ج 20/ 461

التبیان فی تفسیر القرآن/ ج 12/ 120، ج 22/ 133

التبیین/ ج 2/ 121، ج 8/ 102، 105، ج 10/ 62، 72، 85، ج 11/ 150، 317، ج 20/ 47، 111، 363، ج 21/ 23، 24

التبیین فی أنساب القرشیین/ ج 4/ 84، 363، ج 5/ 28، 153، 351، ج 15/ 57، 59، 70، 201، 202، 220، ج 17/ 418

تبین المسالک/ ج 16/ 105

التتمه فی تاریخ الأئمه علیهم السّلام/ ج 11/ 109، 227، 323، 324

تتمه

مجمع المصائب للسید قریش الحسینی (مخطوط)/ ج 9/ 210، ج 14/ 86

تتمه المختصر/ ج 6/ 228، ج 9/ 48، ج 11/ 152

تتمه المنتهی/ ج 17/ 38

تثبیت الإمامه/ ج 11/ 74، 111

تثبیت دلائل نبوه سیدنا محمد صلّی اللّه علیه و آله/ ج 19/ 507، ج 22/ 31

تجرید الاعتقاد/ ج 10/ 299

تجهیز الجیش/ ج 2/ 186، ج 3/ 95، 276، 284، ج 4/ 187، 449، 522، ج 6/ 226، ج 8/ 185، 186، 223، 225، ج 11/ 147، ج 14/ 356، ج 18/ 93، 226، 468، 478، 480، 484، ج 19/ 173، ج 20/ 289، ج 22/ 611، ج 24/ 168، 248

التحذیر/ ج 7/ 294، 296، 314، ج 18/ 381، 382، 394، ج 20/ 107، 108، ج 21/ 80، 440

تحذیر العبقری/ ج 18/ 496، ج 19/ 176، 286، ج 20/ 111، 286

تحریر الأحکام/ ج 16/ 104، ج 22/ 378، 414

تحریر المرأه/ ج 22/ 33، 128

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:409

تحریر المرأه فی عصر الرساله/ ج 14/ 92، ج 18/ 35، ج 19/ 41، ج 20/ 503

التحصیل فی أیام التعطیل/ ج 11/ 312، ج 16/ 89

التحصین/ ج 19/ 43، 115، 116، 431، 432

تحفه الأبرار/ ج 11/ 79، 111، 241، ج 12/ 200، ج 14/ 269، ج 19/ 410، ج 22/ 237

تحفه الأبرار للسید الشفتی/ ج 20/ 250

تحفه الأحوذی/ ج 5/ 310، 327، 328، ج 8/ 104، ج 15/ 338، ج 18/ 266، ج 19/ 176، 416، 513، ج 20/ 363، ج 22/ 49، 125، 127، 235

تحفه الأزهار/ ج 22/ 469

تحفه الأشراف بمعرفه الأطراف/ ج 3/ 334، ج 4/ 178، 263، 368، 273، ج 5/ 35، 54، 55،

176، ج 8/ 101، 103، 133، 192، 271، 319، ج 9/ 67، 131، 189، ج 12/ 505، ج 14/ 71، 88، ج 15/ 222، 338، ج 16/ 106، ج 17/ 93، 118، 164، 231، 356، 389، 421، ج 18/ 266، 315، 508، ج 19/ 160، 186، 418، 464، 513، ج 20/ 109، 364، 365، 389، 445، ج 21/ 21، 24، 83، 425، ج 22/ 31، 123، 127، 234، 307، 571، 576

تحفه الذاکرین/ ج 22/ 196، 207

تحفه الراغب/ ج 5/ 314

التحفه السنیه/ ج 7/ 260، ج 16/ 106، ج 17/ 182، 254، ج 18/ 340، ج 19/ 165، ج 20/ 463، ج 21/ 439، ج 22/ 278، 573

تحفه الطالب/ ج 22/ 162

تحفه الظرفاء/ ج 5/ 178، 179

تحفه العروس/ ج 3/ 302، ج 4/ 176، 453

تحفه الفاطمیه/ ج 17/ 469، 494

التحفه لابن عساکر/ ج 14/ 98، ج 20/ 389

التحفه اللطیفه/ ج 5/ 197، 351، ج 11/ 318

تحفه المجالس/ ج 21/ 580، 592، 597، 606، 610

تحفه المحبین/ ج 4/ 130

تحفه الورود/ ج 5/ 54، 55، 101، 104، 111

تحف العقول/ ج 7/ 170، ج 12/ 112، ج 19/ 531، ج 21/ 95، 230، ج 22/ 33، 78

تحقیق در اولین أربعین سید الشهداء علیه السّلام/ ج 9/ 171، ج 19/ 197

تحیه الزائر/ ج 3/ 107، ج 19/ 63

تخریج الوصایا/ ج 22/ 339

التدوین/ ج 18/ 88، ج 19/ 192، ج 21/ 80، 177، ج 24/ 224، 225

التذکره/ ج 5/ 178، 179، 321، ج 18/ 282، 294، 467، ج 20/ 56، 57

تذکره الأئمه علیهم السّلام/ ج 2/ 45، ج 10/ 49، 82، ج 11/ 89، 249، ج 14/ 295، 325، ج 15/

53، 67، ج 17/ 526، ج 18/ 368، ج 19/ 330، ج 20/ 186، 187، ج 21/ 280

تذکره أحوال النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 10/ 193

تذکره الحفاظ/ ج 18/ 87، 110، 282، 468، 484، 520، ج 20/ 288، ج 22/ 580

التذکره الحمدونیه/ ج 13/ 183، ج 17/ 303، ج 19/ 270، ج 20/ 461، ج 22/ 92

تذکره الخواص/ ج 2/ 72، 146، ج 3/ 73، 164، 242، 321، 345، 363، ج 4/ 13، 16، 52، 167، 261، 268، 269، 274، 293، 407، 451، 481، 535، ج 5/ 19، 31، 33، 47، 148، 320، 364، 393، ج 6/ 106، 299، 315، 320، ج 7/ 138، 139، 181، 258، 260، 351، ج 8/ 184، 227، 316، 364، ج 9/ 34، ج 10/ 22، 28، 65، 82، ج 11/ 224، 317، ج 12/ 77، 542، ج 13/ 124، 269، ج 14/ 25، 52، 90، 294، 322، ج 15/ 40، 44، 57، 67، 75، 203، ج 16/ 22، 67، 231، ج 17/ 118، 205، 216، 217، 372، 442، ج 18/ 468، ج 19/ 96، 159، 188، 391، 402، 413، 538، ج 20/ 287، 290، 329، 365، 460، ج 21/ 21، 177، 275، 276، 282، 335، 422، 444، 482، 529، 539

تذکره الصحابیات/ ج 18/ 353، 381

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:410

تذکره الطاهرین/ ج 2/ 85، ج 14/ 324

تذکره علماء باکستان/ ج 12/ 571

تذکره الفقهاء/ ج 2/ 310، ج 4/ 16، 77، 78، 305، ج 8/ 315، ج 15/ 234، ج 16/ 104، ج 19/ 545، ج 20/ 66، ج 21/ 127، ج 22/ 178، 183، 208، 217،

375، 408، 414، 416

التذکره لابن الجوزی/ ج 20/ 139، ج 22/ 34، 91، 94، 131، 233، 410، ج 24/ 32، 33، 34، 38، 40، 122، 124، 126، 231، 234، 235

التذکره لابن العراق/ ج 7/ 133

التذکره المشفوعه فی ترتیب أحادیث تنزیه الشریعه المرفوعه/ ج 3/ 165، ج 18/ 381، ج 20/ 33، 50، ج 21/ 81، ج 24/ 46، 49

تذکره المصائب/ ج 20/ 358

تذکره الهداه/ ج 18/ 348

تذکره الهداه لنظام العلماء/ ج 2/ 83، 244، ج 4/ 22، 350، ج 5/ 146، ج 10/ 44، 201، ج 14/ 302، 324، ج 15/ 52، 64، ج 16/ 98

تذهیب التذهیب/ ج 15/ 59، 68، 80، ج 19/ 184، 186

تذهیب التهذیب/ ج 10/ 69، 96، ج 19/ 188، ج 20/ 108، ج 21/ 82، 177، 440، ج 22/ 121

التذییل/ ج 1/ 252

تراثنا (مجله)/ ج 15/ 273، ج 21/ 565

تراجم أعلام النساء/ ج 1/ 231، ج 2/ 105، 149، 171، ج 4/ 81، 362، ج 11/ 108، 237، 322، 324، ج 13/ 123، 396، ج 14/ 327، ج 15/ 64، ج 16/ 78، ج 18/ 353، 425

تراجم سیدات بیت النبوه/ ج 2/ 100، ج 11/ 144، ج 14/ 210، ج 16/ 285، ج 20/ 119

ترجمه الإمام الحسن علیه السّلام من الطبقات/ ج 11/ 319

ترجمه الإمام الحسین علیه السّلام من تاریخ مدینه دمشق/ ج 5/ 116، 316، 317، 324، 336، ج 6/ 340، ج 7/ 287، ج 8/ 68، 202، 220، ج 18/ 36، ج 19/ 471، ج 20/ 90، 163، 429، ج 21/ 83، 257، 557، ج 22/ 121، 122، ج 24/ 249، 250

ترجمه الإمام علی علیه السّلام من تاریخ

دمشق/ ج 3/ 63، 64، 100، 272، ج 4/ 28، 167، 344، 345، ج 8/ 182، 183، ج 9/ 53، 151، ج 10/ 337، ج 14/ 363، ج 17/ 204، 205، 206، ج 18/ 270، ج 19/ 419، ج 21/ 257، ج 20/ 366، 501

ترجمه بحر الأنساب/ ج 11/ 240

ترجمه روضه الأحباب/ ج 11/ 157

ترجمه السبط الأکبر/ ج 21/ 440

الترغیب/ ج 20/ 472

الترغیب و الترهیب/ ج 4/ 258، ج 6/ 143، ج 17/ 118، 221، 222، 341، 409، ج 22/ 194، 195، 210، 217، 232، 239

تزئین الأسواق/ ج 7/ 133

تزویج بنت الرسول علیها السّلام/ ج 3/ 216، ج 9/ 306، ج 17/ 516

تزویج فاطمه بنت الرسول علیها السّلام لصلاح الدین/ ج 4/ 209

تزویج فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 4/ 209

تزویج فاطمه الزهراء علیها السّلام (لابن سیرین)/ ج 3/ 215، ج 9/ 306، ج 22/ 238

تسلیه أهل المصائب/ ج 22/ 575

تسلیه المجالس/ ج 6/ 291، ج 11/ 241

تسلیه المصائب/ ج 14/ 71

التسهیل/ ج 20/ 461

التسهیل لعلوم التنزیل/ ج 18/ 23، ج 19/ 567، ج 22/ 93، 129

التشریح و المحاکمه فی تاریخ آل محمد علیهم السّلام/ ج 12/ 559، ج 16/ 50

تشریف البشر/ ج 19/ 404

تشنیف الآذان/ ج 3/ 33، ج 4/ 200، 211، 260، 265، ج 5/ 23، 101، 105، ج 6/ 33، 70، 129، 139، 177، 256، ج 18/ 15، ج 19/ 178، 191

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:411

التشوّف إلی رجال التصوف/ ج 9/ 346

التشیع للغریفی/ ج 18/ 13، 24، 30، 31، 33، 50، ج 20/ 427

التشیع (نشؤه، مراحله، مقدماته)/ ج 19/ 566، ج 21/ 86، ج 22/ 37، 51، 135

تشیید المراجعات/ ج 18/

29

تشیید المطاعن/ ج 10/ 167، 193، 251، 299، ج 11/ 322، ج 13/ 161، ج 21/ 189

التصنیف الفقهی/ ج 22/ 295

تظلّم الزهراء علیها السّلام/ ج 1/ 269، ج 3/ 174، ج 4/ 130، ج 11/ 241، ج 13/ 238، ج 18/ 480، ج 19/ 188، 351، ج 20/ 155

تعالیق تحفه العروس/ ج 4/ 178

التعبیر/ ج 9/ 304

التعبیر للقیروانی/ ج 5/ 260

التعریف للمولد الشریف/ ج 16/ 25، ج 20/ 294

التعقیبات للسیوطی/ ج 24/ 31

تعلیقات إرشاد السالک/ ج 5/ 186

تعلیقات محمد جواد مشکور/ ج 10/ 87، ج 15/ 72

تعلیقات المرسی علی تذکره القرطبی/ ج 20/ 163

تعلیقات نقض الأرموی/ ج 18/ 350

تعلیقه أمل الآمل/ ج 22/ 515

تعلیقه أنیس الموحدین/ ج 11/ 102، 256

تعلیقه تاریخ الثقات/ ج 21/ 188

تعلیقه علی تاریخ الثقات للقلعجی/ ج 4/ 49، 141، 272، ج 14/ 317، ج 15/ 121، ج 20/ 73

تعلیقه علی تاریخ الرقه/ ج 18/ 266

تعلیقه علی شرح العضدی/ ج 22/ 28، 75، 135

تعلیق الزینه/ ج 18/ 472

تعلیق من أمالی ابن زید/ ج 21/ 540

تفریح الأحباب/ ج 3/ 99، 334، ج 8/ 104، 131، ج 14/ 371، ج 19/ 163، 169، ج 20/ 360، ج 21/ 82، ج 22/ 121

التفسیر/ ج 19/ 185

تفسیر الآصفی/ ج 20/ 463

تفسیر آلاء الرحمن/ ج 19/ 538، 567، ج 22/ 44

تفسیر آیه الموده/ ج 7/ 314، ج 18/ 29، 398، 399، 400، 475، 521، ج 19/ 286، 410، 419، ج 20/ 29، 32، 50، 54، 60، 62، 109، ج 21/ 81، 254، 255، 439، 449، 464، ج 22/ 48، 49، 50، 124، 125، 126، 127، 135، 517، 595

تفسیر ابن جبیر/ ج 6/ 104، ج 17/ 304، ج

20/ 458، ج 22/ 90

تفسیر ابن العباس/ ج 6/ 104، ج 9/ 77، ج 20/ 458، ج 22/ 90

تفسیر ابن علویه القطان/ ج 5/ 78، ج 9/ 77، 159

تفسیر ابن کثیر/ ج 5/ 51، 132، ج 8/ 243، ج 18/ 31، 111، 468، ج 19/ 411، 538، ج 20/ 47، 53، 59، 288، ج 22/ 46، 119، ج 24/ 191

تفسیر ابن مردویه/ ج 6/ 106

تفسیر ابن مسعود/ ج 6/ 104، ج 17/ 304، ج 20/ 458، ج 22/ 90

تفسیر أبی حاتم/ ج 19/ 535

تفسیر أبی حمزه/ ج 22/ 90

تفسیر أبی حیان/ ج 8/ 297، ج 20/ 61

تفسیر أبی السعود/ ج 6/ 106، ج 19/ 539، ج 20/ 61، ج 22/ 35

تفسیر أبی صالح/ ج 5/ 78، ج 6/ 104، ج 9/ 159، ج 17/ 304، ج 20/ 458، ج 22/ 57، 61، 89، ج 24/ 243

تفسیر أبی الفتوح الرازی/ ج 1/ 247، 251، ج 12/ 123، ج 17/ 307، 328، ج 18/ 45، ج 20/ 293، ج 21/ 615، ج 22/ 23، 135، 164

تفسیر أبی الفداء/ ج 19/ 403، ج 22/ 35

تفسیر أبی یوسف/ ج 8/ 395، ج 20/ 463

التفسیر الأصفی/ ج 17/ 254، 307، ج 22/ 94، 164

تفسیر أطیب البیان/ ج 20/ 516

التفسیر الأعظم/ ج 19/ 540

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:412

تفسیر الأعقم/ ج 17/ 306، ج 18/ 23، 29، ج 20/ 60، 461، ج 22/ 33، 49، 52، 62، 93، 129

تفسیر الإمام العسکری علیه السّلام/ ج 1/ 226، 271، ج 2/ 304، ج 6/ 239، ج 8/ 52، 401، ج 9/ 228، 230، ج 10/ 338، ج 17/ 336، ج 18/ 386،

ج 19/ 29، 30، 66، 135، 380، 430، 534، ج 20/ 55، 85، 87، 221، 255، 311، 312، ج 21/ 49، 164، 169، 242، 298، 318، 347، ج 22/ 42، 527، 545، 546، 547، 559، 601، 603، ج 24/ 30، 95، 170

تفسیر أهل البیت علیهم السّلام/ ج 6/ 105

تفسیر بحر المحیط/ ج 18/ 31، ج 20/ 59، ج 22/ 46، 87

تفسیر البرهان/ ج 1/ 213، 220، 224، 226، 231، 244، 247، 252، 298، 332، ج 3/ 28، 36، 109، 162، 166، 189، 246، ج 4/ 20، 131، 132، 506، 508، 512، ج 5/ 77، 78، 79، 80، 242، ج 6/ 104، 105، 106، 296، ج 7/ 122، 126، 134، 174، 193، 197، 234، 235، 262، 263، 307، ج 8/ 52، 157، 161، 251، 262، 288، 324، 333، ج 9/ 66، 90، 142، 144، 158، 159، 161، 333، 335، 358، ج 10/ 76، 159، 195، 334، 336، 337، 377، ج 11/ 31، 107، 321، ج 12/ 89، 107، 112، 120، 122، 134، 135، 259، 346، 478، 541، ج 13/ 23، 24، 125، 126، 138، ج 17/ 27، 28، 30، 31، 32، 116، 125، 137، 139، 182، 289، 306، 335، ج 18/ 62، 70، 79، 117، 173، 190، 192، 201، 211، 212، 214، 215، 216، 217، 219، 220، 228، 229، 231، 266، 275، 279، 308، 312، 387، 422، ج 19/ 53، 83، 97، 98، 214، 256، 283، 311، 335، 353، 375، 378، 384، 385، 386، 387، 389، 398، 405، 427، 444، 499، 506، 507، 509، 514، 529، 531، 532، 535، 543، ج 20/ 24، 25، 55، 74،

77، 82، 88، 92، 94، 96، 121، 175، 176، 177، 184، 369، 377، 397، 411، 413، 459، 500، 520، ج 21/ 16، 37، 38، 40، 54، 64، 87، 139، 244، 270، 307، 308، 468، 514، ج 22/ 42، 50، 53، 56، 58، 59، 61، 63، 65، 66، 70، 71، 75، 78، 85، 88، 99، 100، 101، 104، 110، 130، 141، 145، 149، 150، 151، 152، 153، 154، 155، 158، 159، 160، 161، 182، 247، 250، 279، 409، 556، 557، ج 24/ 27، 60، 61، 95، 170، 256

تفسیر البسیط/ ج 6/ 104

تفسیر البلابل و القلاقل/ ج 3/ 117، ج 12/ 125، 148، 219

تفسیر البیان/ ج 1/ 211

تفسیر البیضاوی/ ج 6/ 105، ج 17/ 304، ج 18/ 31، ج 19/ 225، 403، 538، ج 20/ 59، ج 22/ 23، 34، 46

تفسیر تبصیر الرحمن/ ج 18/ 31

تفسیر التبیان للطوسی/ ج 19/ 166، 193، 566

تفسیر الثعلبی/ ج 5/ 78، ج 6/ 104، 107، 702، ج 7/ 280، 301، ج 8/ 110، 111، 124، 142، 143، ج 9/ 77، 159، 162، ج 17/ 62، 131، 137، 306، 307، 335، 393، ج 18/ 461، ج 19/ 88، 185، 235، 270، 379، 391، 405، 406، 409، 499، 537، 556، ج 20/ 458، 468، 545، ج 21/ 35، ج 22/ 34، 56، 61، 81، 87، 87، 89، 108، 277، ج 24/ 222، 284

تفسیر جلاء الأذهان و جلاء الأحزان/ ج 1/ 208، 252، ج 3/ 162، 216، ج 4/ 202، 492، ج 8/ 132، ج 9/ 306، 340، ج 12/ 145، ج 13/ 91، ج 17/ 198، 307، 362، 477، ج 18/ 20، 24،

31، 482، ج 19/ 472، ج 20/ 62، 142، 462، 472، ج 21/ 125، ج 22/ 63، 88، 94، 133، 237

تفسیر الجلالین/ ج 19/ 568، ج 22/ 38

تفسیر جوامع الجامع/ ج 17/ 275، ج 22/ 43، 94، 134، 610

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:413

تفسیر الجواهر/ ج 19/ 539، ج 22/ 35

تفسیر الحبری/ ج 8/ 55، ج 18/ 23، ج 19/ 428، 468، 567، ج 21/ 85، ج 22/ 37، 135

تفسیر الحسن/ ج 17/ 304، ج 20/ 458

تفسیر الحسن بن علویه/ ج 22/ 61، 89

تفسیر الحسن بن عمران/ ج 22/ 90

تفسیر الحسن بن مهران/ ج 6/ 104، ج 17/ 304، ج 20/ 458

تفسیر الخازن/ ج 17/ 304، ج 18/ 36، ج 19/ 412، ج 22/ 35

تفسیر الدر المنثور/ ج 5/ 83، 89، ج 6/ 106، ج 7/ 301، ج 8/ 48، 49، 133، 243، 297، 333، ج 17/ 330، ج 18/ 117، ج 19/ 501، ج 21/ 264، 424، 425، ج 22/ 34، 35، 42، 46، 62، 78، 93، 147، 309، 527، 530، 571، 577، 587

تفسیر الرازی- التفسیر الکبیر

تفسیر روح البیان/ ج 18/ 36، ج 20/ 62

تفسیر روح المعانی/ ج 6/ 106، ج 12/ 118، ج 17/ 304، ج 19/ 161، ج 20/ 62، ج 21/ 228، ج 22/ 47، 62، 78

تفسیر السراج المنیر/ ج 22/ 35، 47

تفسیر سوره النور/ ج 18/ 496، ج 20/ 287

تفسیر السیوطی/ ج 20/ 59

تفسیر الشربینی/ ج 14/ 99

تفسیر شریف البلابل/ ج 18/ 36، 105، ج 20/ 58، ج 21/ 85، 86

تفسیر شریف اللاهیجی/ ج 17/ 307، ج 19/ 566، ج 22/ 43، 94، 133، 134

تفسیر شفاء الصدور/ ج 22/

33

التفسیر الشهیر/ ج 19/ 538

تفسیر الشوکانی/ ج 17/ 304

تفسیر الصافی/ ج 1/ 271، ج 5/ 77، 242، ج 6/ 296، 300، ج 8/ 113، ج 9/ 90، 134، 332، ج 12/ 89، 107، 111، 112، 129، 134، 145، 541، ج 13/ 24، ج 17/ 125، 254، 306، 336، ج 18/ 384، 386، ج 19/ 256، 444، 506، 532، ج 20/ 54، 61، 77، 278، 463، 519، ج 21/ 84، 244، 360، 459، 470، 472، 473، ج 22/ 43، 78، 97، 132، 141، 149، 209، ج 24/ 58

تفسیر الصفی/ ج 12/ 547، ج 18/ 24، ج 20/ 58، ج 22/ 94

تفسیر الضحاک/ ج 6/ 104، ج 17/ 304، ج 20/ 458، ج 22/ 89

تفسیر الطائی/ ج 5/ 78، ج 9/ 77، 159، ج 22/ 61

تفسیر الطبری/ ج 8/ 243، 297، 346، ج 17/ 297، ج 18/ 24، 35، 36، ج 19/ 416، 537، ج 22/ 33، 34، 46، 50، 61

تفسیر العاملی/ ج 12/ 145

تفسیر العشیری/ ج 17/ 131

تفسیر عطاء/ ج 6/ 104، ج 17/ 304، ج 20/ 306، 458، ج 22/ 89

تفسیر علاء الدین/ ج 6/ 106

تفسیر علی بن إبراهیم القمی/ ج 4/ 20

تفسیر عمرو بن شعیب/ ج 6/ 104، ج 17/ 304، ج 20/ 458، ج 22/ 90

تفسیر العیاشی/ ج 1/ 243، ج 2/ 54، ج 3/ 166، ج 4/ 131، 132، 501، 502، ج 7/ 122، 307، 308، ج 8/ 30، ج 9/ 90، 358، ج 10/ 159، 195، 288، 327، 331، 332، 337، 377، ج 11/ 107، 129، ج 12/ 21، 89، 115، 120، 121، 122، 134، 135، 259، 478، 543، ج 13/

125، ج 14/ 87، ج 17/ 125، 319، ج 18/ 117، 211، 212، ج 19/ 97، 256، 286، 509، 510، 529، 541، ج 20/ 177، 311، 321، 323، 357، 358، 526، ج 21/ 90، 114، 243، 318، 388، 514، 585، ج 22/ 41، 42، 54، 86، 131، 142، 150، 182، 250، 409

تفسیر غرائب القرآن/ ج 19/ 255، 419، 557

تفسیر فتح البیان/ ج 19/ 511، ج 22/ 30

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:414

تفسیر فخر الدین الرازی- التفسیر الکبیر

تفسیر فتح القدیر/ ج 6/ 106

تفسیر الفخر الرازی- التفسیر الکبیر

تفسیر فرات الکوفی/ ج 1/ 212، 229، ج 2/ 34، 37، 53، 54، 292، 293، 294، ج 3/ 69، 181، 195، 196، ج 4/ 316، 336، ج 5/ 78، 80، 83، 84، ج 6/ 54، 105، 135، ج 8/ 37، 54، 55، 67، 75، 76، 93، 95، 157، 161، 175، 201، 242، 262، 300، 384، ج 9/ 97، 178، 347، ج 10/ 333، ج 12/ 89، 110، 115، 118، 119، 122، 131، ج 14/ 79 157، 334، ج 15/ 157، ج 17/ 78، 265، 307، 319، ج 18/ 177، 178، 181، 244، 306، 378، 416، ج 19/ 227، 229، 279، 281، 285، 288، 348، 385، 386، 444، 515، 519، 520، 521، 522، 523، 524، ج 20/ 25، 36، 37، 45، 76، 77، 78، 84، 94، 97، 165، 392، 397، 425، 459، 460، 474، 475، 484، 527، 528، 529، 531، ج 21/ 232، 242، 243، 255، 277، 318، 345، 394، 451، 454، 455، 529، 589، ج 22/ 37، 42، 51، 52، 53، 61، 65، 66، 67، 68، 69، 74، 75،

76، 78، 80، 87، 90، 98، 104، 106، 130، 131، 319، 320، 327، 329، 331، 332، 589، ج 24/ 23، 26، 27، 28، 62، 67، 70، 230، 232، 237

تفسیر قتاده/ ج 6/ 104، ج 17/ 304، ج 20/ 458، ج 22/ 89

تفسیر القرآن/ ج 8/ 110، 218، ج 17/ 284، ج 18/ 88، 481، ج 21/ 198، 478، ج 22/ 30، 31

تفسیر القرآن العظیم/ ج 12/ 145، ج 19/ 193، 235، 511

تفسیر القرآن الکریم/ ج 6/ 77، ج 19/ 165، 184، 185، 191، 193، 503، 512، 513، ج 20/ 364، 409، ج 22/ 43، 57، 155

تفسیر القرآن لأبی الفداء/ ج 24/ 129

تفسیر القرآن الکریم و إعرابه/ ج 14/ 101، 359، 369

تفسیر القرطبی/ ج 17/ 304، ج 21/ 529، ج 22/ 87، 610

تفسیر القشیری/ ج 6/ 104، ج 8/ 143، ج 17/ 304، 393، ج 20/ 458، 545، ج 21/ 35، ج 22/ 90، 108، 277

تفسیر القمی/ ج 2/ 23، 54، 55، 260، ج 3/ 28، 110، ج 5/ 83، 115، 241، 417، ج 6/ 105، 292، ج 7/ 124، 252، 262، ج 8/ 30، 31، 58، 151، 152، 157، 324، ج 9/ 158، ج 10/ 334، ج 11/ 321، ج 12/ 70، 89، 129، 137، 182، 189، 346، ج 13/ 24، ج 17/ 77، 353، 494، ج 18/ 79، 81، 115، 172، 181، 185، 212، 231، 243، ج 19/ 98، 383، 506، ج 20/ 74، 86، 88، 100، 182، 252، 253، 274، 277، 283، 377، 396، 416، 513، 526، 527، ج 21/ 64، 84، 344، 461، 472، ج 22/ 27، 52، 59، 61، 65، 75،

78، 83، 90، 103، 104، 110، 130، 144، 159، 279، ج 24/ 240، 256، 277

تفسیر الکاشف/ ج 17/ 307، ج 18/ 23، 135، 522، ج 20/ 461

التفسیر الکبیر/ ج 5/ 145، ج 6/ 65، ج 7/ 301، ج 9/ 195، ج 8/ 297، ج 12/ 270، ج 13/ 40، ج 17/ 304، 360، 408، ج 18/ 31، 85، 108، 441، 506، ج 19/ 402، 538، ج 19/ 193، 557، ج 20/ 59، 106، 200، 201، 292، 459، ج 21/ 334، ج 22/ 23، 34، 46، 74، 118، 570

تفسیر الکشاف/ ج 6/ 105، ج 7/ 301، ج 9/ 129 ج 17/ 275، 304، 348، ج 18/ 20، 30، ج 19/ 225، 235، 255، 402، 418، 461، 538، 557، ج 21/ 582، ج 22/ 46، 91

تفسیر الکلبی/ ج 22/ 34

تفسیر کنز الدقائق/ ج 9/ 337، ج 12/ 89، 112، ج 13/ 24، ج 19/ 165، 189، ج 20/ 58، 292،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:415

ج 22/ 43، 135، 214، 410

تفسیر اللاهیجی/ ج 18/ 17، ج 20/ 461

تفسیر اللیث/ ج 6/ 104، ج 17/ 304، ج 20/ 458

تفسیر مالک/ ج 24/ 187

تفسیر مجاهد/ ج 6/ 104، ج 17/ 304، ج 20/ 458، ج 22/ 89

تفسیر مجمع البیان/ ج 9/ 159، 160، ج 12/ 39، 50، 57، 76، 89، 107، 134، 137، 145، 543، ج 17/ 306، 307، 335، 339، ج 18/ 121، 438، ج 19/ 107، 165، 379، 434، 497، ج 20/ 62، 459، 545، ج 21/ 115، 460، ج 22/ 22، 34، 43، 50، 61، 74، 81، 87، 90، 93، 130، 182، 191

تفسیر محمد بن العباس/

ج 1/ 317، ج 2/ 294، ج 6/ 106، ج 8/ 157، ج 9/ 159، 160، ج 17/ 333، ج 18/ 118، 173، 181، ج 19/ 397، ج 20/ 175، 176، ج 21/ 323، 325، ج 22/ 56، 81، 153، 154، 158، 182

تفسیر المراغی/ ج 19/ 568

تفسیر مقاتل/ ج 6/ 104، ج 17/ 304، ج 20/ 306، 312، 458، ج 22/ 34، 89، 100، ج 24/ 72

تفسیر المنار/ ج 18/ 20، ج 19/ 539، 567

تفسیر منهج الصادقین/ ج 8/ 270، ج 17/ 348، ج 22/ 23

التفسیر المنیر/ ج 12/ 145، ج 20/ 58، ج 21/ 85

تفسیر المیزان/ ج 18/ 117

تفسیر النسفی/ ج 19/ 538، ج 20/ 59، ج 22/ 35، 46

تفسیر النقاش/ ج 6/ 53، 104، ج 8/ 82، ج 17/ 304، ج 20/ 458، ج 22/ 90

تفسیر نور الثقلین/ ج 2/ 38، 134، ج 3/ 110، 159، 305، ج 4/ 207، 502، ج 5/ 77، 82، 239، 241، 243، ج 6/ 52، 104، 296، 300، 311، ج 8/ 31، 53، 96، 157، 345، ج 9/ 57، 90، 134، ج 10/ 334، ج 11/ 321، ج 12/ 89، 107، 112، 115، 134، 145، 182، 259، 346، 478، 541، 543، ج 13/ 24، 30، 125، ج 14/ 248، ج 17/ 125، 131، 147، 278، 306، 393، ج 18/ 121، 165، 211، 212، 216، 217، 218، 385، ج 19/ 51، 91، 101، 107، 108، 256، 306، 312، 431، 506، 509، 531، 532، 553، ج 20/ 74، 75، 82، 175، 278، 340، 357، 397، 459، 498، 531، 545، ج 21/ 64، 84، 145، 243، 244، 270، 317، 324،

384، 446، 459، 474، 514، ج 22/ 27، 43، 50، 54، 65، 88، 93، 110، 129، 141، 144، 145، 146، 159، 179، 409، ج 24/ 58، 245، 256، 281

تفسیر النیشابوری/ ج 17/ 304، ج 18/ 31، ج 19/ 403، 538، ج 20/ 59، ج 22/ 35، 46، 62

تفسیر الواحدی/ ج 20/ 458، ج 22/ 90

تفسیر الواضح/ ج 22/ 47

تفسیر الوسیط/ ج 18/ 19، ج 19/ 404

التفضیل للکراجکی/ ج 1/ 256، 286، ج 3/ 43، 124، ج 6/ 225، ج 8/ 379، ج 19/ 32، 530، 537، ج 22/ 589

تقریب التهذیب لابن الحجر/ ج 4/ 50، 630، ج 19/ 189، ج 20/ 112

تقریب المرام للسنندجی/ ج 19/ 163، ج 22/ 48

تقریب المعارف/ ج 3/ 47، ج 6/ 114، ج 10/ 235، 253، ج 12/ 196، 271، 353، 550، ج 13/ 131، 132، 133، ج 14/ 263، ج 15/ 210، 211، ج 18/ 196، 224، 299، ج 20/ 187، 224، 225، 258، ج 21/ 56، 154، 187، 204، 212، 226

تقویم الأئمه علیهم السّلام/ ج 18/ 354

تقویم الشریعه/ ج 2/ 109، ج 4/ 350، ج 6/ 104، 204، 208، 223، ج 14/ 327، ج 15/ 55

تقویم المحسنین/ ج 4/ 410

التکمله/ ج 8/ 110، ج 17/ 284، ج 22/ 121

تکمله أمل الآمل/ ج 22/ 521

تکمله الکامل/ ج 3/ 220

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:416

تکمله المنهل/ ج 19/ 189، 235

تلبیس إبلیس/ ج 5/ 51، 52

تلخیص الحبیر/ ج 15/ 126، 127، 150، 171، 208، 233، ج 18/ 99، ج 20/ 370

تلخیص الشافی/ ج 10/ 141، 160، 199، 234، 288، 299، ج 11/ 146، 75، 108، 157، 27، 322، ج 12/

187، 273، ج 13/ 46، ج 17/ 81

تلخیص المتشابه/ ج 3/ 217، 219، 220، ج 8/ 60، ج 14/ 41، ج 17/ 349، ج 19/ 420، 514، ج 20/ 39، 372، ج 21/ 89، ج 22/ 32، 126

تلخیص المستدرک/ ج 2/ 46، ج 3/ 93، ج 4/ 454، ج 5/ 31، 47، 51، 101، 310، ج 8/ 132، 186، 225، ج 11/ 317، ج 14/ 71، ج 17/ 409، ج 18/ 90، 470، 472، ج 19/ 171، 174، 403، 413، 420، ج 20/ 64، 97، 467، 529، ج 21/ 46، 177، ج 22/ 234، ج 24/ 31، 41، 248

التمهید/ ج 9/ 131، 132، ج 16/ 105، ج 22/ 240

التمهید لابن عبد البر/ ج 13/ 42، ج 15/ 240، ج 20/ 369

التمهید لما فی الموطأ من المعانی و المسانید/ ج 5/ 103، 104

التمهید فی علوم القرآن/ ج 12/ 107

تمییز الطیب من الخبیث/ ج 8/ 260، ج 16/ 105، ج 18/ 86، 87، 97، 110، 275، 283

التنبهات السنیه/ ج 18/ 35، ج 20/ 60، ج 22/ 50، 128

تنبیه الخاطر/ ج 17/ 116، 128

تنبیه الخواطر/ ج 2/ 281، ج 9/ 37، 276، ج 19/ 388، ج 22/ 135، 183، 603، ج 24/ 90، 102

تنبیه الغافلین/ ج 10/ 336

التنبیه و الإشراف للمسعودی/ ج 4/ 47، 369، ج 5/ 148، 339، ج 16/ 41، 117

التنبیه و الرد/ ج 10/ 237، ج 11/ 49، 110، 197، 324، ج 12/ 548، ج 15/ 28

تنزیل الآیات/ ج 8/ 201، ج 17/ 305، ج 19/ 424، 539، ج 22/ 36، 87، 92، 120، 121

تنزیه الأنبیاء/ ج 21/ 146

تنزیه الشریعه/ ج 1/ 249، ج 2/

19، 39، ج 3/ 108، 156، 159، 220، 235، 357، ج 4/ 130، 313، 318، 345، 507، ج 5/ 171، ج 7/ 314، ج 8/ 198، 314، 326، ج 9/ 274، ج 10/ 43، ج 15/ 52، ج 17/ 156، 307، ج 18/ 272، 381، 394، 399، ج 19/ 253، 287، ج 20/ 33، 50، 54، 71، 338، 537، ج 21/ 253، 254، 442، 449، ج 22/ 43، 309، ج 24/ 31، 33، 50، 55، 92، 102، 226، 261

التنصیف الفقهی/ ج 20/ 103

تنقیح المقال للمامقانی/ ج 2/ 86، 118، ج 3/ 17، ج 4/ 75، 360، ج 5/ 169، 288، 362، 388، 393، ج 9/ 251، ج 10/ 73، ج 11/ 71، 110، 225، 321، ج 14/ 254، 324، ج 15/ 60، 62، ج 16/ 59، ج 17/ 519، ج 18/ 338، ج 19/ 101، ج 20/ 290، ج 21/ 147، 200، 265

التنکیل/ ج 21/ 478

التهذیب/ ج 3/ 16، 19، 20، ج 7/ 82، 128، 131، 226، 231، 232، 257، 260، ج 13/ 24، 138، 144، 147، 148، ج 15/ 59، 137، 166، 182، 190، 199، 243، 278، 294، 326، ج 16/ 18، 23، 37، 68، 74، ج 17/ 19، 20، 21، 487، ج 20/ 66، 177، 178، 239، 341، 514، 515

تهذیب الآثار/ ج 8/ 109، ج 22/ 529، 602

تهذیب ابن عساکر/ ج 3/ 184، ج 24/ 47

تهذیب الأحکام/ ج 2/ 134، ج 4/ 153، 528، ج 5/ 62، 70، 163، 265، 269، 339، ج 10/ 334، 338، ج 14/ 239، ج 18/ 344، 432، 511، ج 19/ 75، 284، 437، ج 20/ 110، 124،

183، 184، 294، 332، ج 21/ 55، 114، 227، 468، 493، ج 22/ 163، 180، 183، 186، 188، 194، 207، 248، 249، 251، 278، 349، 352، 353، 354، 366، 532، 602

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:417

تهذیب الأحکام لسلیمان بن خالد/ ج 9/ 86

تهذیب الأحکام للطوسی/ ج 9/ 66، 130، 131، 252، 253

تهذیب الأحیاء/ ج 14/ 361

تهذیب إحیاء علوم الدین/ ج 22/ 236، 306

تهذیب الأسماء/ ج 9/ 194، ج 11/ 319، ج 22/ 119

تهذیب الأسماء و اللغات/ ج 4/ 82، 363، 369، ج 5/ 30، 128، 209، ج 6/ 246، 247، ج 14/ 254، ج 15/ 338، ج 16/ 76، ج 17/ 519

تهذیب الأنساب/ ج 7/ 244، ج 12/ 241، ج 21/ 384

تهذیب تاریخ ابن عساکر/ ج 6/ 94، ج 19/ 412

تهذیب تاریخ دمشق/ ج 11/ 317

تهذیب التهذیب/ ج 3/ 104، 155، ج 5/ 209، ج 6/ 226، ج 7/ 294، ج 8/ 228، ج 10/ 83، 327، ج 17/ 175، 176، ج 18/ 369، 468، ج 19/ 174، 184، 187، 414، ج 20/ 51، 288، ج 21/ 178، 180، ج 22/ 528، ج 24/ 122

تهذیب الخصائص/ ج 18/ 484، 498، ج 21/ 188

تهذیب خصائص الإمام علی علیه السّلام/ ج 3/ 334، ج 6/ 55، ج 14/ 358، ج 19/ 176، ج 20/ 363، 364، ج 21/ 21، ج 22/ 128

تهذیب خصائص النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 19/ 175، ج 20/ 363، ج 22/ 123، 125

تهذیب الخصائص للنسائی/ ج 3/ 35، 36، 335، 397، ج 4/ 377، ج 8/ 183، 187، ج 19/ 160، 175، 176، 514، ج 20/ 363، ج 24/ 231

تهذیب

سیره ابن هشام/ ج 12/ 58

تهذیب الکمال/ ج 2/ 129، 163، ج 3/ 343، 344، ج 4/ 82، 363، 445، ج 5/ 32، 34، 48، 49، 67، 68، 72، 188، 189، 205، 280، 316، 324، 326، 327، ج 6/ 77، 11، 141، 142، 173، 223، 227، ج 10/ 72، 85، 94، ج 14/ 358، ج 14/ 311، ج 15/ 59، 70، 79، ج 18/ 33، 86، 496، ج 19/ 160، 167، 168، 169، 175، 177، 179، 185، 186، 191، 192، 416، 462، ج 20/ 51، 363، 364، ج 21/ 83، 90، 179، 382، 441، 557، ج 22/ 123، 126، 128، 235، ج 24/ 123، 124

التهذیب للطوسی/ ج 12/ 541

التهذیب للنواوی/ ج 5/ 94

تهذیب المقال/ ج 7/ 251، ج 21/ 507

التوحید/ ج 2/ 35، ج 20/ 74

التوحید للصدوق/ ج 19/ 278، ج 20/ 527، 528، ج 24/ 281

توضیح الأنوار/ ج 10/ 377

توضیح الدلائل/ ج 2/ 17، 18، 19، 20، 56، 62، ج 3/ 160، 163، 184، 216، 219، 232، 234، 244، 278، 297، 298، ج 4/ 314، 473، ج 5/ 77، ج 6/ 70، 227، ج 8/ 104، 132، 212، ج 9/ 149، 151، 306، ج 14/ 31، 40، ج 16/ 191، ج 17/ 27، 303، ج 18/ 398، 400، 403، 498، ج 19/ 160، 164، 176، 183، 270، 286، 416، 507، 513، ج 20/ 29، 31، 111، 363، 461، ج 21/ 20، 36، 81، 83، 179، 188، 441، 464، 529، ج 22/ 31، 32، 48، 49، 56، 62، 87، 92، 123، 125، 126

توضیح المشتبه/ ج 5/ 59، 188، 189، 192

توضیح المقاصد/ ج 2/ 79، ج

4/ 38، ج 14/ 323، ج 15/ 64

توفیق التطبیق فی إثبات أن الشیخ الرئیس من الإمامیه الاثنی عشریه/ ج 5/ 209، 336، ج 17/ 376، ج 19/ 555، ج 22/ 94

تیسیر الأصول/ ج 11/ 149

تیسیر الوصول إلی جامع الأصول/ ج 5/ 183، ج 8/ 185، ج 9/ 150، ج 13/ 42، ج 14/ 71، ج 15/ 335، ج 18/ 91، 283، ج 19/ 171، 173، 412، 415، 510، ج 20/ 410، ج 22/ 81، 233

الثاقب فی المناقب/ ج 2/ 174، 175، ج 3/ 229، ج 5

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:418

/ 263، 339، ج 6/ 27، 46، 54، 70، 87، 136، 195، ج 7/ 158، 288، 289، ج 9/ 57، 174، 175، 212، 215، 217، 218، 219، 220، 221، 257، 279، 281، 336، 347، 368، 369، ج 17/ 127، 142، 151، 153، 154، 282، 283، 325، 326، 343، 345، 372، 384، 509، ج 18/ 127، 239، 240، ج 19/ 135، 136، 235، 254، 264، 267، 268، 269، 271، 316، ج 20/ 115، 133، 236، 309، 321، 337، 468، 490، 503، 533، ج 21/ 124، 272، 359، 469، 499، 581، 583، 586، 606، 607، 610، 611، 613، ج 22/ 373، 392، ج 24/ 93

الثبات عند الممات/ ج 22/ 576

الثغور الباسمه فی فضائل السیده فاطمه علیها السّلام/ ج 2/ 139، 163، ج 3/ 39، 339، 343، ج 4/ 18، 170، 171، 182، 259، 261، 262، 290، 293، 325، 327، 365، 374، 375، 400، 447، 473، ج 5/ 15، ج 6/ 175، ج 7/ 294، ج 8/ 105، 109، ج 10/ 90، ج 14/ 35، 52، 53،

243، 310، 356، 366، ج 15/ 74، 78، 120، 185، 203، 218، 335، ج 17/ 157، 228، 248، 267، 404، 488، ج 18/ 112، 468، 484، 507، 519، ج 19/ 157، 158، 172، 173، 174، 185، 188، ج 20/ 288، 293، 361، 408، 410، 446، 447، 486، ج 21/ 21، 23، 24، 178، 440، 532، 542، ج 22/ 210، 233، 236، 296

الثقات لابن حبان/ ج 4/ 43، 198، ج 5/ 116، 151، ج 9/ 187، ج 10/ 84، 333، ج 11/ 148، 320، ج 12/ 187، ج 15/ 69، ج 17/ 47، 176، ج 20/ 200، 369، ج 21/ 384، ج 24/ 230

الثقات للبستی/ ج 24/ 231

الثقلان/ ج 18/ 258

ثلاثه ینتظرهم العالم/ ج 18/ 266

ثلاثیات مسند أحمد/ ج 5/ 59، 128، 198، ج 14/ 99، ج 21/ 542

ثمرات الأوراق/ ج 7/ 133

ثواب الأعمال/ ج 7/ 262، ج 8/ 353، ج 9/ 353، ج 20/ 42، 44، 158، 191، 192، 387، ج 22/ 180، 182، 183، 185، 206، 227، ج 24/ 75، 84، 85، 86

جاء الحق/ ج 10/ 347، 350، 352، 353، 364، 365، ج 14/ 118

جاجم و میراث هیئه العالم/ ج 17/ 375

جالیه الکدر/ ج 3/ 164، ج 5/ 121، 187، 188، 198، ج 7/ 294، ج 8/ 132، ج 18/ 91، 282، 473، 480، ج 19/ 172، 175، 415، ج 20/ 48، 330، ج 21/ 188، 440، ج 24/ 31

جامع الأحادیث/ ج 3/ 33، 40، 44، 51، 87، 159، 164، 220، 248، 336، 339، 343، 345، 356، 357، 365، 366، 397، ج 7/ 82، 314، ج 8/ 98، 183، 274، 275، 276، 277، 278،

314، ج 9/ 48، 131، 152، ج 14/ 262، 368، 377، ج 16/ 105، ج 17/ 93، 154، 321، 349، 366، 369، 417، 422، ج 20/ 96، 111، 338، 364، 446، 538، ج 24/ 31، 53، 56، 100، 102، 129، 202، 224، 225، 228، 231، 290

جامع الأحادیث للسید البروجردی/ ج 22/ 402

جامع الأحادیث للسیوطی/ ج 2/ 142، ج 4/ 325، 326، 343، 473، ج 5/ 31، 65، 89، 97، 264، 322، 330، ج 6/ 36، 58، 79، 129، 131، 169، 175، 178، 180، 184، 219، 227، 244، 245، ج 10/ 160، 164، ج 12/ 135، 404، ج 13/ 36، 43، ج 15/ 202، ج 18/ 15، 24، 36، 71، 76، 86، 279، 473، 479، 492، 520، ج 19/ 179، 183، 187، 191، 410، 419، 420، ج 20/ 97، 293، 373، 486، 497، ج 21/ 119، 128، 145، 146، 167، 176، 181، 258، 426، 427، 439، 447، 457، ج 22/ 208، 239، 241، 242، 243، 308، 338، 569، 577، 590، 605

جامع الأحادیث للمدنیان/ ج 4/ 177، 181، 182،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:419

185، 265، 266، 327، 375، 401، 471، 473، ج 5/ 25، 47، 50، 130، 188، 310، ج 6/ 48، 71، 77، 83، 190، 227، ج 12/ 135، ج 13/ 87، 142، ج 15/ 201، ج 18/ 493، ج 19/ 39، 160، 168، 175، 176، 177، 416، 420، 514، ج 20/ 96، 337، 363، 380، 496، ج 21/ 83، 85، 119، 179، 188، 195، ج 22/ 78، 123، 195، 206، 210، 240، 241، 275، 562، 569، 570، 571

جامع الأخبار/ ج 1/ 312، ج 3/

218، ج 8/ 31، 388، ج 13/ 412، ج 17/ 145، ج 19/ 338، ج 20/ 95، ج 21/ 244، ج 22/ 186، 588، ج 24/ 136

الجامع الأزهر/ ج 21/ 82، ج 22/ 121

جامع الأسرار/ ج 1/ 249، ج 22/ 469، ج 24/ 261

جامع الأصول/ ج 2/ 154، ج 6/ 155، ج 8/ 28، 105، 172، 185، 225، 271، 275، ج 9/ 67، 130، 190، ج 11/ 147، 319، ج 13/ 43، ج 14/ 348، ج 15/ 270، 321، 330، ج 17/ 118، 229، 232، 408، ج 18/ 19، 49، 50، 464، ج 19/ 38، 39، 142، 171، 173، 178، 185، 402، 418، 538، ج 20/ 137، 285، 288، 297، 361، 410، ج 21/ 19، 23، ج 22/ 34، 46، 81، 241

جامع الأصول من أحادیث الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ ج 5/ 35، 50، 54، ج 12/ 187، 198

جامع الأنساب/ ج 4/ 130، ج 18/ 391

جامع البیان/ ج 8/ 220، 221، ج 17/ 366، ج 18/ 24، ج 19/ 178، 191، 192، 393، 401، 411، 412، 413، 418، 446، 463، 565، 566، ج 22/ 133، 134، ج 24/ 191

الجامع بین الصحیحین/ ج 19/ 513، ج 22/ 31

جامع الترمذی/ ج 6/ 55، 77، 83، 232، ج 8/ 172، ج 9/ 80، 81، ج 19/ 424، 539، ج 20/ 38، 91، ج 22/ 35، 120

جامع الزوائد/ ج 6/ 141

جامع الزیارات/ ج 22/ 363، 602

جامع زید بن علی علیه السّلام/ ج 9/ 153

جامع السعادات/ ج 9/ 133

جامع الشمل/ ج 5/ 130، ج 19/ 180، ج 20/ 39

جامع الشمل فی حدیث خاتم الرسل صلّی اللّه علیه و آله/

ج 24/ 32

الجامع الصحیح/ ج 8/ 242، ج 18/ 492، ج 21/ 190، ج 24/ 191

الجامع الصغیر/ ج 3/ 159، ج 5/ 42، 310، ج 6/ 140، 197، 226، 227، 243، 252، 253، ج 7/ 294، ج 8/ 190، ج 14/ 367، 368، ج 18/ 82، 84، 87، 88، 90، 91، 98، 109، 110، 282، 283، 472، 480، 489، 491، 492، ج 19/ 171، 174، 178، 184، 185، 351، ج 20/ 48، 57، 139، 140، 141، 289، 373، ج 21/ 190، 439، 440، ج 22/ 239، ج 24/ 127

جامع عباسی/ ج 2/ 79، 93، ج 4/ 15، ج 10/ 78، ج 14/ 29، ج 15/ 65، ج 16/ 103، ج 18/ 345، ج 22/ 237، 350، 355، 414

جامع عبد الرزاق/ ج 3/ 101

جامع العلوم/ ج 4/ 396، ج 8/ 184، ج 20/ 57، 139

جامع الفوائد/ ج 1/ 318، ج 20/ 238

الجامع فی السنن للقیروانی/ ج 4/ 39، 40، 353، ج 15/ 75

الجامع فی السنن و الآداب/ ج 5/ 333

الجامع الکبیر/ ج 5/ 50، ج 18/ 488، 489، 491، ج 19/ 163، 168، ج 20/ 286، ج 24/ 31، 129، 224

جامع کتاب المسائل/ ج 13/ 142

الجامع لأحکام القرآن/ ج 2/ 147، ج 4/ 63، 359، ج 5/ 98، ج 9/ 189، ج 12/ 54، 78، 565، ج 15/ 241، ج 17/ 307، 408، 514، ج 18/ 23، 29، 107، ج 19/ 191، 193، 402، 538، 567، ج 20/ 54، 461، 502، ج 21/ 119، 126، 384، ج 22/ 34، 94، 570، ج 24/ 199، 238

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:420

الجامع للبزنطی/ ج 22/ 180

الجامع للشرائع/

ج 7/ 261

جامع المدارک/ ج 16/ 102، ج 17/ 20، ج 22/ 380

جامع المسائل/ ج 22/ 359

جامع المسانید/ ج 21/ 119، 145

جامع المسانید و السنن/ ج 3/ 67، 334، 335، 356، ج 4/ 171، 172، 268، 297، 326، 468، 473، 474، 503، ج 5/ 46، 48، 102، 103، 104، 330، ج 6/ 64، 79، 80، 127، 185، 197، 227، 247، 254، ج 7/ 245، ج 8/ 271، 314، 394، ج 9/ 163، 192، ج 14/ 40، 375، ج 15/ 121، 222، ج 17/ 157، 170، 298، 404، 408، 421، 514، ج 18/ 15، ج 19/ 178، 192، 464، ج 20/ 359، 360، 365، 486، ج 22/ 134، 239، 242، ج 24/ 203

جامع المقاصد/ ج 22/ 414

جامع المواریث/ ج 17/ 93

جامع النورین/ ج 11/ 98، 99، 254، ج 17/ 446

جذب القلوب للدهلوی/ ج 16/ 46

الجرح و التعدیل/ ج 12/ 130، ج 22/ 50

جزاء أعداء الصدیقه الشهیده علیها السّلام/ ج 4/ 313، 520، ج 9/ 302، 326، 329، 331، 334، 336، 337، 338، ج 11/ 30، 32، 109، 124، 146، 194، ج 13/ 54، 400، ج 14/ 15، 120، 204، 207، 267، ج 19/ 165، 348، 349، ج 20/ 135، 182، 191، 192، 193، 195، 196، 198، 199، 270، 271، ج 21/ 107، 176، 207

جزء فیه تزویج فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام/ ج 4/ 98

الجعفریات/ ج 18/ 453، 500

جلاء الأذهان و جلاء الأحزان/ ج 16/ 197

جلاء الأفهام/ ج 22/ 340

جلاء العینین/ ج 19/ 415

جلاء العیون/ ج 2/ 109، ج 3/ 116، ج 9/ 200، ج 11/ 108، 236، 254، 320، 322، ج 14/ 324، ج 17/

124، ج 18/ 425

الجلاء و الشفاء/ ج 4/ 136

جمال الأسبوع/ ج 3/ 107، ج 12/ 88، ج 19/ 63، ج 21/ 116، 117، ج 22/ 351، 353، 368، 387، 402، 404، 405، 410، 412، 413، 416، 423

الجمان/ ج 17/ 518

جمره الفؤاد/ ج 15/ 55

الجمع بین رجال الصحیحین/ ج 10/ 31، ج 15/ 45، ج 20/ 361

الجمع بین الصحاح السته/ ج 18/ 282، 477، 480، ج 19/ 68، 375، 404، 514، ج 22/ 52

الجمع بین الصحاح السبعه/ ج 19/ 160، ج 22/ 32، 126

الجمع بین الصحاح للعبدری/ ج 24/ 123

الجمع بین الصحیحین/ ج 5/ 50، 51، ج 6/ 155، ج 8/ 228، ج 9/ 25، 48، ج 16/ 105، ج 19/ 160، 404، 411، 417، ج 20/ 363، ج 21/ 84، 145، ج 22/ 32، 34، 81، 123، 125، 207، 239، 240

الجمع بین کتابی أبی نصر و أبی بکر/ ج 5/ 316

جمع الجوامع/ ج 3/ 71

جمع الفوائد/ ج 3/ 338، ج 4/ 170، 179، 273، 289، ج 5/ 23، 46، 54، ج 8/ 57، ج 9/ 67، 189، ج 12/ 197، ج 14/ 71، ج 17/ 118، 386، 409، 410، 416، ج 18/ 20، 467، 484، ج 19/ 189، ج 22/ 217

جمع المسائل/ ج 21/ 442، ج 24/ 68

جمع من أنساب الأشراف/ ج 20/ 375

جمع الوسائل/ ج 14/ 71، 99، ج 18/ 481، ج 19/ 172، 174، 184، 186، 187، 412، ج 21/ 542، ج 24/ 31

جمل الفوائد/ ج 20/ 38، 46، 137، 467، 472

جمل من أنساب الأشراف/ ج 5/ 330، ج 6/ 79، 80، ج 11/ 199، ج 12/ 209، ج 15/ 74، ج 16/

249

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:421

الجمل و النصره/ ج 10/ 244، ج 12/ 415، ج 13/ 27، ج 20/ 183، ج 21/ 421

جمهره أنساب العرب/ ج 5/ 154، ج 11/ 318، ج 16/ 249

جمهره رسائل العرب/ ج 12/ 307

جمهره الفهارس/ ج 18/ 281، 486، ج 19/ 180

جمهره اللغه/ ج 5/ 64، 105، ج 12/ 26

جمهره النسب/ ج 10/ 164، ج 12/ 79، ج 17/ 37، ج 18/ 518، ج 21/ 384

جنات الخلود/ ج 2/ 90، 119، 183، ج 4/ 51، ج 5/ 227، 289، ج 10/ 51، 209، ج 11/ 92، 126، 251، ج 14/ 307، 326، ج 15/ 20، 53، 87، 123، 124، ج 16/ 60، ج 17/ 527، ج 18/ 339، ج 22/ 387

الجنه العاصمه/ ج 1/ 208، 211، 225، 230، 231، 233، 245، 311، ج 2/ 17، 23، 30، 34، 38، 49، 52، 54، 93، 111، 112، 114، 122، 171، 187، ج 4/ 196، 197، ج 10/ 177، ج 11/ 32، 38، 109، 126، ج 12/ 107، 110، ج 13/ 203، 400، 402، 405، 415، 419، ج 14/ 165، 327، ج 15/ 64، 96، ج 16/ 23، ج 17/ 225، 342، 440، ج 18/ 328، 356، 360، 389، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 410، 419، 421، ج 19/ 67، 108، ج 20/ 516، 522، ج 21/ 431، 441، 552، ج 24/ 169

جنه المأوی/ ج 11/ 102، 105، 256، ج 13/ 149، ج 14/ 155، 194، ج 22/ 232، 464، 506

الجنه الواقیه/ ج 9/ 257، ج 22/ 330

جوامع/ ج 3/ 165

جوامع الجامع/ ج 12/ 145، ج 17/ 362، ج 18/ 24،

105، ج 19/ 566، ج 20/ 62، 462

الجواهر/ ج 15/ 199، ج 20/ 66

جواهر الإیقان/ ج 24/ 171

جواهر البحار/ ج 7/ 293، ج 8/ 132، 227، ج 13/ 32، 34، ج 18/ 397، 484، ج 19/ 156، 172، 174، 412، ج 20/ 107، 447، ج 21/ 81، 146، 178، 257، 258، ج 24/ 31، 122

الجواهر الحسان/ ج 15/ 201، ج 19/ 415

الجواهر السنیه/ ج 1/ 213، 302، 308، 317، 329، ج 3/ 15، 98، 167، 310، ج 4/ 475، ج 6/ 222، ج 8/ 139، 374، ج 9/ 63، 262، 267، ج 11/ 204، 262، ج 18/ 227، 228، 232، 408، ج 19/ 216، 335، 341، 342، ج 20/ 30، 46، 237، 339، ج 21/ 184، 250، 276، 391، ج 24/ 64، 297

جواهر السیره النبویه/ ج 14/ 371، ج 20/ 361

جواهر صحیح البخاری/ ج 6/ 158، ج 9/ 131

جواهر العقدین/ ج 3/ 79، 85، 159، 218، 343، ج 4/ 200، 208، 266، 325، 327، 473، 474، 508، ج 5/ 46، 103، 126، ج 7/ 241، 290، 291، 302، ج 8/ 161، 234، ج 17/ 386، ج 18/ 126، 289، 291، 309، 383، 396، 487، ج 19/ 419، 460، 463، 464، ج 20/ 64، 107، 204، 328، 329، 338، 340، 343، 366، 391، 489، ج 21/ 439، 487، 546، ج 22/ 133، 517، 519، ج 24/ 49، 199، 450

جواهر العلم/ ج 21/ 83

جواهر الفقه/ ج 19/ 165

جواهر الکلام/ ج 9/ 164، ج 17/ 19، 20، 414، ج 18/ 62، 81، ج 20/ 261، 266، 267، 349، 371، 388، 389، 498، ج 21/ 291، 293، 468، 505،

543، ج 22/ 229، 414

الجواهر المضیئه/ ج 10/ 83، ج 15/ 68، ج 19/ 470، ج 21/ 284

جواهر المطالب/ ج 2/ 78، ج 3/ 33، 159، 185، 234، ج 4/ 181، 208، 243، 265، 513، ج 10/ 84، 85، ج 13/ 251، 409، ج 14/ 298، 322، 323، ج 17/ 305، 493، ج 18/ 278، 316، 498، 521، ج 19/ 178، 513، ج 20/ 51، 52، 103،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:422

104، 163، ج 21/ 188، 449، 535، ج 22/ 82، 234، ج 24/ 122، 231، 249

جواهر المطالب فی مناقب الإمام أبی الحسنین علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 15/ 70

جواهر المطالب للباعونی/ ج 15/ 69

الجواهر النقیه/ ج 15/ 217

الجوهره/ ج 8/ 104، 275، ج 9/ 48، ج 10/ 29، ج 11/ 318، ج 14/ 35، 36، 309، ج 16/ 205، ج 19/ 49، 163، 175، 424، 514، ج 20/ 73، 111، 421، 422، ج 21/ 24، ج 22/ 37، 131

جوهره الکلام/ ج 6/ 106، ج 8/ 332

الجوهره للتلمسانی/ ج 4/ 30، 143، 183، 268، ج 15/ 45، 208

الجوهره فی نسب الإمام علی علیه السّلام/ ج 5/ 30، 35، 344

الجوهر النقی/ ج 13/ 51، ج 14/ 244، ج 18/ 15، ج 19/ 464، ج 20/ 495، ج 21/ 82، ج 22/ 121

جیش أسامه للشیروانی/ ج 12/ 220

الحاشیه إلی إلهیات/ ج 12/ 242

حاشیه بأنت سعاد/ ج 5/ 193

حاشیه تفسیر البیضاوی/ ج 22/ 23

حاشیه تکمله غرر الفوائد/ ج 21/ 524

حاشیه شهاب الدین/ ج 22/ 23

حاشیه الصاوی علی تفسیر الجلالین/ ج 19/ 567

الحاشیه علی الإلهیات/ ج 11/ 82، 111، 246

الحاشیه علی إلهیات الشرح الجدید علی التجرید/

ج 21/ 206 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 422 فهرس المصادر ..... ص : 379

ویه الألفاظ/ ج 13/ 151

الحاوی للفتاوی/ ج 3/ 95، ج 18/ 271، 279، 281، 282، 284، 484، ج 19/ 158، 171

الحبائک/ ج 19/ 172

حبل المتین/ ج 22/ 179، 183، 207

حبیب السیر/ ج 2/ 37، 86، 129، ج 3/ 333، 370، ج 4/ 57، ج 10/ 38، 137، ج 11/ 318، ج 14/ 301، 313، 325، ج 15/ 50، 78، ج 18/ 31، ج 19/ 403، 546، ج 20/ 60، 358، ج 22/ 46، 48، 119

الحجه علی الذاهب إلی تکفیر أبی طالب علیه السّلام/ ج 1/ 247

الحجه الغراء فی بیان حدود المعرفه الواجبه لمقام الزهراء علیها السّلام/ ج 19/ 351

الحدائق/ ج 19/ 160، 175، ج 20/ 363، ج 22/ 32، 124، 126، 210

حدائق الإشارات/ ج 19/ 272، ج 21/ 149، 334

حدائق الریاض/ ج 2/ 114، 118، ج 4/ 69، 312، ج 9/ 339

الحدائق فی علم الحدیث/ ج 2/ 243، ج 21/ 425

الحدائق لابن الجوزی/ ج 6/ 77، 163، ج 8/ 28، 171، 193، 194، 195، ج 10/ 87، ج 15/ 72، ج 17/ 157، 321

حدائق المقربین/ ج 1/ 271، 314، ج 3/ 117، ج 4/ 153، ج 19/ 195، 353

الحدائق الناظره/ ج 10/ 349، ج 11/ 93، 109، 231، 322، ج 22/ 238

الحدائق الوردیه/ ج 11/ 318، ج 19/ 403، ج 22/ 47

حدیث الإفک/ ج 14/ 284

حدیث الکساء فی مصادره/ ج 19/ 486

حدیث الکساء فی منزلته/ ج 19/ 374

حدیث الکساء المنظوم للأمین/ ج 8/ 382

حدیث الکساء المنظوم للعیبی/ ج 8/ 382

حدیث الکساء المنظوم للقزوینی/ ج 8/ 382

الحدیث و المحدثون/ ج

7/ 282

حدیقه الریاض للمفید/ ج 20/ 464

حدیقه السعداء/ ج 2/ 80، ج 3/ 216، ج 10/ 71، ج 14/ 323، ج 18/ 351

حدیقه السعداء بالترکیه (مخطوط)/ ج 15/ 59، 68

حدیقه الشیعه/ ج 3/ 96، 336، ج 4/ 51، 155، 200، 313، ج 8/ 186، 289، ج 9/ 53، 306، ج 10/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:423

157، 192، 260، ج 11/ 86، 108، 156، 235، 247، 324، ج 12/ 258، 484، 502، ج 13/ 151، ج 14/ 19، ج 15/ 25، 53، ج 17/ 262، ج 18/ 271، 283، 301، 330، 462، ج 19/ 61، 434، ج 20/ 61، 290، 380، 459، ج 21/ 84، 243، 256، 315، 612، ج 22/ 42، 50، 53، 56، 62، 78، 93، 99، 129، 436

حزن المؤمنین/ ج 11/ 98

حسن الأثر/ ج 8/ 186

حسن الأسوه/ ج 19/ 172، 184، 412، 415، 539، ج 22/ 35، 119، 233

حسن التوسل/ ج 16/ 92

الحسن و الحسین علیهما السّلام/ ج 19/ 424، ج 20/ 60، ج 22/ 48، 120

الحسن و الحسین علیهما السّلام سبطا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 5/ 191، 197

الحسین علیه السّلام قتیل العبره/ ج 6/ 312، ج 20/ 139

الحسین علیه السّلام و بطله کربلاء/ ج 5/ 371

حقائق التأویل/ ج 19/ 568، 569

حقائق عن آل البیت علیهم السّلام/ ج 22/ 128

الحقائق فی تاریخ الإسلام/ ج 12/ 217

حقائق اللدنی/ ج 19/ 165، 189

حقائق هامه/ ج 6/ 154، ج 17/ 87، ج 22/ 44

حق الزوج علی الزوجه/ ج 22/ 236، 240

حقوق آل البیت علیهم السّلام/ ج 11/ 36، 71، 75، 109، 196، 201، 211، ج 12/ 64، 145، 263، ج 14/

204، ج 15/ 64، ج 18/ 23، 462، ج 20/ 62، 290، 459، ج 21/ 85، 146، 180، 189، 195، 228، 254، 530، ج 22/ 43، 94

حقوق أهل البیت علیهم السّلام/ ج 10/ 171

الحقیبه/ ج 19/ 164

حقیقه التوسل/ ج 5/ 128، ج 8/ 103، ج 19/ 169

حقیقه مصحف فاطمه علیها السّلام/ ج 18/ 435، ج 19/ 298، 302

حق الیقین/ ج 10/ 155، 166، 260، 350، ج 11/ 91، 105، 250، ج 13/ 204، ج 15/ 21، ج 17/ 190

الحلل الفاخره/ ج 4/ 318

حلی الأیام/ ج 3/ 62، ج 5/ 47

حلیه الأبرار/ ج 1/ 213، 220، 224، 298، 310، ج 2/ 60، ج 3/ 183، 184، ج 4/ 21، 155، ج 5/ 275، ج 6/ 70، 165، 178، ج 7/ 127، 138، 139، 145، 175، 180، 193، 287، 288، 290، 292، 293، 294، ج 8/ 99، 102، 127، 155، 161، 164، 171، 202، 255، 262، 263، 291، 317، 348، 349، ج 9/ 34، 37، 40، 94، 134، 354، ج 10/ 225، 256، 299، ج 11/ 107، 137، 324، ج 12/ 193، 553، ج 13/ 126، ج 14/ 170، 348، 352، ج 15/ 55، 205، ج 16/ 51، ج 17/ 24، 209، 254، 267، 271، 314، 364، 413، 446، 507، ج 18/ 183، 235، 271، 274، 275، 283، 295، 296، ج 19/ 35، 61، 131، 135، 214، 229، 249، 335، ج 20/ 50، 211، 357، 388، 392، 401، 414، 415، 427، ج 21/ 232، 233، 244، 318، 444، 534، ج 22/ 73، 93، 96، 436، 571، 587، ج 24/ 63، 283

حلیه الأولیاء/ ج 2/ 293، ج 3/

30، 41، 143، 156، 157، 225، ج 4/ 294، 319، 321، ج 5/ 54، 331، ج 6/ 232، 233، ج 8/ 63، 64، 190، 260، ج 9/ 85، 102، 274، 310، 351، ج 10/ 85، 88، 328، 330، 331، 334، ج 11/ 167، ج 14/ 35، 38، 89، 116، 336، 349، 369، ج 15/ 70، 73، 201، 202، 209، 232، 233، 260، ج 16/ 18، 191، ج 17/ 34، 88، 117، 165، 214، 276، 295، 443، ج 18/ 88، 467، 472، 484، 489، 504، ج 19/ 67، 86، 154، 156، 171، ج 20/ 96، 287، 291، 362، 373، 447، 495، 496، ج 21/ 45، 46، 439، ج 22/ 211، 562، 586، ج 24/ 98

حلیم آل بیت علیهم السّلام الإمام الحسن بن علی علیه السّلام/ ج 5/ 128، 188، 191، ج 6/ 71، 77، 83، 130، 172،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:424

176، ج 18/ 86، ج 19/ 409

الحوادث الجامعه/ ج 8/ 228، ج 24/ 122

الحوار/ ج 10/ 191

الحوار حول الزهراء علیها السّلام/ ج 15/ 137، 140

حوریه الأرض/ ج 21/ 47

حیاه الأئمه المعصومین علیهم السّلام/ ج 14/ 304

حیاه الإمام علی علیه السّلام/ ج 3/ 397، ج 14/ 69، 71، ج 19/ 160، 175، 176، ج 20/ 111، ج 22/ 576

حیاه الإمام علی علیه السّلام للشلبی/ ج 6/ 242

حیاه أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 9/ 202

حیاه الأنبیاء/ ج 14/ 325

حیاه الأنبیاء و المعصومین علیهم السّلام/ ج 4/ 38، ج 14/ 302، ج 16/ 98

حیاه الحیوان/ ج 7/ 138، ج 21/ 267، ج 24/ 42

حیاه الخلیفه عمر بن الخطاب/ ج 10/ 160، 223، ج 11/ 63، 110

الحیاه السیاسیه

للإمام الحسین علیه السّلام/ ج 18/ 105

الحیاه السیاسیه للإمام الرضا علیه السّلام/ ج 18/ 235

حیاه سیده النساء فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 13/ 365

حیاه الصحابه/ ج 8/ 104، 191، ج 9/ 277، ج 12/ 135، ج 14/ 71، 371، ج 17/ 134، 205، ج 19/ 235، ج 20/ 64، 360، 361، ج 21/ 14

حیاه فاطمه علیها السّلام/ ج 8/ 102، 104، 132، ج 14/ 327، ج 17/ 35، 128، 317، ج 19/ 190

حیاه فاطمه علیها السّلام للثعلبی/ ج 6/ 77

حیاه فاطمه علیها السّلام للشلبی/ ج 3/ 39، ج 4/ 261، 374، 377، 447، ج 5/ 47، 52، 188، ج 13/ 42، ج 15/ 221، ج 20/ 362، 486، ج 21/ 20، 23، 195، 197، 447، 542، ج 22/ 92، 125، 234، 235

حیاه فاطمه علیها السّلام لنصیرپور/ ج 14/ 327

حیاه محمد صلّی اللّه علیه و آله/ ج 8/ 170، ج 9/ 67، ج 12/ 80، ج 17/ 48

حیاه القلوب/ ج 2/ 45، 91، ج 14/ 326

حیاه المعصومین علیهم السّلام/ ج 14/ 326

خاتم النبیین محمد صلّی اللّه علیه و آله/ ج 15/ 74

خدیجه أم المؤمنین/ ج 3/ 402، ج 4/ 275، 454، 476، ج 5/ 192، ج 6/ 55، 81، 130، ج 18/ 23، 33، 35، 486، ج 20/ 60، ج 21/ 179، ج 22/ 33، 50، 75، 128، 129

خدیجه الکبری علیها السّلام/ ج 2/ 99، ج 11/ 209، ج 14/ 328

خدیجه الکبری للبعاج/ ج 3/ 395، ج 4/ 495، ج 5/ 56

الخرائج و الجرائح/ ج 2/ 171، 184، 280، 285، ج 4/ 340، ج 5/ 37، 125، 263، 303، ج 6/ 45، 87، 105، 198، 203،

269، 337، 342، ج 7/ 127، 153، 156، 158، 233، 288، 290، 353، ج 8/ 68، 73، 76، 77، 78، 109، 110، 111، 112، 205، ج 9/ 57، 70، 101، 176، 257، 281، 338، 340، 341، 347، 350، ج 10/ 36، 40، 332، ج 12/ 88، 106، 113، ج 13/ 25، ج 14/ 351، ج 15/ 49، 51، ج 16/ 62، 283، ج 17/ 124، 142، 248، 265، 268، 282، 283، 291، 332، 383، 384، 458، 469، 496، ج 18/ 197، ج 19/ 31، 57، 135، 201، 217، 229، 234، 236، 245، 303، 397، 507، 508، ج 20/ 133، 307، 321، 322، 323، 342، 401، 468، ج 21/ 114، 146، 272، 356، 379، 391، 457، 499، 523، 580، 581، 582، 583، 584، ج 22/ 90، 418، 451

خزائن المصائب/ ج 11/ 92، 98

خزانه الأدب/ ج 19/ 540، ج 22/ 36

خزینه الجواهر/ ج 12/ 95

الخصائص/ ج 6/ 243، ج 20/ 56، 362، 410

خصائص الأئمه علیهم السّلام/ ج 8/ 342، ج 10/ 208، 299، ج 19/ 110

خصائص الإمام علی علیه السّلام/ ج 19/ 167، 169

خصائص أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 3/ 334، 335، ج 8/ 172، ج 20/ 293، ج 21/ 476

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:425

خصائص أمیر المؤمنین علیه السّلام للنسائی/ ج 18/ 15، 22

الخصائص الحسینیه/ ج 1/ 225، ج 4/ 161، ج 5/ 71، 92، 93، 308، 309، ج 6/ 201، 202، 291، 298، 306، 337، ج 7/ 17، 19، 20، 84، ج 8/ 298، ج 19/ 109، ج 20/ 181، 182، 426، ج 21/ 244، ج 22/ 519

خصائص الرسول صلّی اللّه علیه و آله

و البتول/ علیها السّلام/ ج 20/ 514، 515

الخصائص الزینبیه/ ج 5/ 37، 366، 374

الخصائص العلویه/ ج 1/ 252

الخصائص الفاطمیه/ ج 1/ 229، 311، ج 2/ 23، 34، 38، 39، 49، 54، 59، 108، 112، 113، 114، 130، 187، ج 3/ 16، 17، 19، 25، 30، 123، ج 4/ 33، 186، 311، 325، 343، 367، 405، 466، 477، 488، ج 14/ 327، ج 16/ 50، ج 17/ 454، ج 18/ 437، ج 20/ 519، 522، ج 21/ 304، 360، 609

الخصائص الکبری/ ج 3/ 93، ج 6/ 181، ج 18/ 473، 508، ج 19/ 171، 179، 403، 413، ج 21/ 439

الخصائص للسیوطی/ ج 14/ 358، ج 19/ 156، 173، 174، 184، 185، 188، ج 20/ 447، ج 24/ 31، 224

الخصائص للطنزی/ ج 5/ 90، ج 9/ 85، ج 16/ 191

الخصائص للنسائی/ ج 3/ 39، 92، 334، 357، ج 4/ 266، 393، 394، 395، 406، ج 9/ 152، ج 14/ 363، ج 17/ 215، ج 18/ 35، 467، 477، 483، 493، ج 19/ 67، 156، 157، 158، 159، 167، 168، 172، 174، 177، 187، 393، 413، 422، ج 20/ 287، 363، 447، 489، ج 21/ 20، 22، 190، ج 22/ 119

الخصائص النبویه/ ج 14/ 258، ج 15/ 121، ج 20/ 289، ج 21/ 81، 86، 178

خصائص الوحی المبین/ ج 19/ 393، 422، ج 20/ 62، ج 22/ 51، 56، 88، ج 24/ 276

الخصال/ ج 1/ 301، ج 2/ 204، 291، 306، ج 3/ 29، 30، 78، 79، 80، 123، 150، 173، 192، 193، 369، ج 5/ 62، 83، ج 6/ 114، 164، 168، 169، ج 8/ 172، 184،

185، 187، 188، ج 8/ 94، 204، 205، 206، 255، 263، 343، ج 9/ 265، 293، 294، 302، ج 10/ 191، ج 11/ 320، ج 12/ 536، 558، ج 15/ 156، 158، ج 16/ 187، 255، ج 17/ 37، 43، ج 18/ 186، 222، 252، 330، 457، ج 19/ 82، 94، 254، 316، 385، 427، 553، ج 20/ 177، 178، 196، 197، 224، 225، 236، 238، 357، 358، 366، 367، 432، 514، 515، ج 21/ 226، 242، 248، 270، 345، 376، 383، 387، 392، ج 22/ 41، 42، 43، 61، 63، 76، 131، 163، 222، 548، ج 24/ 57، 58، 266، 267، 268

خطبه السیده الکبری علیه السّلام للإسلام/ ج 14/ 328

خطبه علی علیه السّلام ابنه أبی جهل/ ج 20/ 290

خطب الجمعه و العیدین/ ج 17/ 303، ج 20/ 461، ج 22/ 92

الخطط للمقریزی/ ج 11/ 107

خلاصه الأحکام للنووی/ ج 15/ 236

خلاصه الأخبار/ ج 17/ 262

خلاصه الأذکار/ ج 21/ 122، ج 22/ 338

خلاصه البدر المنیر/ ج 5/ 73، 89، 124

خلاصه تهذیب تهذیب الکمال/ ج 24/ 249

خلاصه تهذیب الکمال/ ج 5/ 316، ج 7/ 294، ج 15/ 336، ج 18/ 467، 468، ج 19/ 174، ج 20/ 287، ج 21/ 440

خلاصه عبقات الأنوار/ ج 15/ 239، 240

خلاصه الکلام/ ج 22/ 312

خلاصه المناقب/ ج 20/ 135

الخلاف/ ج 15/ 234، ج 22/ 414

خلافه علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 3/ 39، ج 16/ 240، ج 22/ 576

الخلافه المغتصبه/ ج 13/ 92، ج 17/ 92، ج 21/ 196

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:426

الخلافه و الإمامه/ ج 11/ 72، 111، 209، ج 15/ 25

خلد برین للبرغانی/ ج 4/ 296،

ج 10/ 372

الخلفاء الراشدون/ ج 8/ 103، ج 13/ 43، 51، ج 14/ 35، ج 17/ 267، ج 18/ 486، ج 19/ 163، ج 20/ 38، 104، 289، ج 21/ 439، ج 22/ 129

خلفاء الرسول صلّی اللّه علیه و آله الاثنا عشر/ ج 10/ 175، ج 11/ 142

الخلفاء المغتصبه/ ج 18/ 171

الخلفاء من کتب أهل السنه/ ج 6/ 244

خیرات حسان/ ج 17/ 472

خیر المواعظ/ ج 8/ 131

دائره المعارف/ ج 13/ 139

دائره المعارف الإسلامیه الشیعیه/ ج 16/ 177

دائره معارف القرآن/ ج 19/ 419

دائره المعارف للقرآن/ ج 11/ 151

دار السلام/ ج 6/ 300، ج 9/ 367، ج 17/ 118، 353، ج 20/ 269، ج 22/ 223، 226، 314، 326، 438، 439، 441، 442، 444، 448، 451، 452، 454، 455، 456، 457، 459، 464، 466، 469، 471، 473، 474، 476، 478، 484، 489، 501

دار السلام للنوری/ ج 7/ 182، 241، ج 12/ 66، ج 14/ 155، ج 18/ 301، ج 19/ 285، ج 20/ 83، 377، 439، ج 21/ 167، 255، 314، 514، 518، 519، 520، 523، 524

الدانی إلی المعجم الصغیر/ ج 22/ 306

الدر/ ج 2/ 96، 110، ج 18/ 343

دراسات فی الحدیث/ ج 14/ 270

دراسات و بحوث/ ج 9/ 200، ج 11/ 202، 214

دراسات و بحوث فی التاریخ و الاسلام/ ج 15/ 269، ج 17/ 104، ج 18/ 23، 27، 295

در بحر المناقب/ ج 1/ 235، ج 3/ 60، 79، 95، 282، ج 6/ 188، 204، ج 8/ 164، 166، ج 9/ 262، 358، ج 17/ 26، 28، 120، ج 18/ 36، 170، 189، 202، 203، 291، 494، ج 19/ 170، ج 20/ 237، 381، 401، ج

21/ 193، 253، 358، ج 22/ 42

الدر الثمین/ ج 21/ 242

الدره البیضاء/ ج 21/ 242، 258

الدره البیضاء فی شرح حدیث الکساء/ ج 19/ 474

دره التیجان/ ج 18/ 92

الدره الثمینه/ ج 16/ 69، 93، ج 17/ 92، 190

الدره الخریده/ ج 18/ 489، 491، ج 20/ 282، 286

الدره الخریطه/ ج 20/ 106

دره الغواص/ ج 5/ 51

دره الناصحین للخوبوی/ ج 14/ 32، ج 17/ 370، ج 21/ 616

الدره الیتیمه/ ج 2/ 45، 126، 147، ج 4/ 59، ج 7/ 314، ج 8/ 133، ج 15/ 51، 201، ج 18/ 43، 82، 86، 92، 98، 394، 399، 400، 428، 489، 491، ج 19/ 158، 163، 180، 448، ج 20/ 132، 141، 163، 466، 503، 529، ج 21/ 81، 83، 190، 440، ج 22/ 122، ج 24/ 31، 284

الدرجات الرفیعه/ ج 1/ 247، ج 3/ 82، ج 9/ 251

الدرر/ ج 5/ 83

درر الأحادیث/ ج 18/ 98

درر الأخبار/ ج 20/ 55

درر البحار/ ج 12/ 343

درر بحر المناقب/ ج 24/ 268

درر السمط فی خبر السبط/ ج 3/ 119، ج 7/ 29، ج 21/ 386

درر السمطین/ ج 18/ 293

درر الفضائل/ ج 1/ 208، ج 2/ 60، ج 4/ 68

الدرر فی أخبار المنتظر/ ج 18/ 287

الدرر فی اختصار المغازی و السیر/ ج 9/ 66، 67، ج 17/ 402، ج 19/ 179، ج 20/ 200

الدرر المجموعه/ ج 17/ 306، ج 18/ 391، ج 20/ 32، 50، ج 21/ 81، 441، ج 22/ 93

درر المطالب/ ج 9/ 233، 235

الدرر المکنونه/ ج 3/ 171، 172، ج 18/ 82، 402،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:427

404، 475، 498، ج 19/ 176، 286، 514، ج 20/ 33، 60، 103،

107، ج 21/ 81، 83، 179، 188، 441، 448، 464، ج 22/ 32، 49، 77، 127، 129، ج 24/ 254

الدرر المنثوره/ ج 6/ 252، ج 24/ 284

الدرر النجفیه/ ج 3/ 82

الدرر و اللآلی/ ج 6/ 212، ج 8/ 104، 182، ج 18/ 492، ج 19/ 256، 513، ج 21/ 15، ج 22/ 32

الدرر و اللآلی فی بدائع الأمثال/ ج 24/ 31، 285

الدرر الیتیمیه/ ج 16/ 112

درّ السحابه/ ج 2/ 143، ج 3/ 44، 159، ج 6/ 224، ج 18/ 33، 49، 50، 98، ج 19/ 422، ج 21/ 328، 383

الدر المنثور/ ج 14/ 98، ج 17/ 27، 139، 182، 304، ج 20/ 397، 459، 528، 529، ج 21/ 119

الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور/ ج 12/ 46، 132، ج 19/ 190، 235، 403، 539

الدر المنثور فی طبقات ربات الخدور/ ج 4/ 41، 353، ج 15/ 76، ج 17/ 518، ج 21/ 543

الدر المنثور للسیوطی/ ج 2/ 45، 47، 51، 137، 138، 152، ج 3/ 217، ج 4/ 343

الدر المنثور للعاملی/ ج 5/ 221

الدر النضید/ ج 6/ 31، ج 11/ 282، ج 22/ 459

الدر النظیم/ ج 1/ 275، ج 2/ 45، 171، ج 6/ 53، ج 7/ 241، ج 9/ 25، ج 13/ 247، 410، ج 14/ 90، ج 19/ 214، ج 20/ 49، ج 24/ 63

الدروس/ ج 10/ 77، ج 14/ 302، 323، ج 15/ 64، ج 22/ 185، 379، 407

الدروس البهیه/ ج 2/ 80، ج 4/ 22، ج 5/ 17، ج 10/ 24، 38، 65، ج 14/ 115، 297، 323، ج 16/ 118

الدروس البهیه للواسانی/ ج 15/ 41، 50، 57، 63، 245

الدروس الشرعیه/ ج 21/

127، 510

الدروس للشهید الأول/ ج 2/ 78، 93، ج 5/ 164، 346

الدروع الداودیه لملا داود الکعبی/ ج 16/ 42

الدروع الواقیه/ ج 7/ 86، 91، ج 8/ 103، 130، ج 9/ 289، ج 17/ 132، 199، ج 20/ 430، 547، ج 21/ 309

دعاء التوسل إلی الأئمه الاثنی عشر علیهم السّلام/ ج 18/ 365

دعائم الإسلام/ ج 2/ 310، ج 4/ 69، 166، 317، ج 5/ 61، 87، 114، ج 6/ 159، ج 7/ 148، ج 8/ 218، 366، ج 10/ 30، ج 12/ 525، ج 13/ 69، ج 14/ 239، 250، 272، ج 17/ 298، 365، ج 18/ 18، 23، ج 19/ 509، ج 20/ 308، 390، 451، 495، 497، ج 21/ 119، 127، 325، 493، 500، ج 22/ 185، 205، 241، 278، 312، 528، 561

دعائم الإسلام للقاضی النعمان (مخطوط)/ ج 15/ 45، 172، 237، 242

الدعاء و الزیاره للشیرازی/ ج 16/ 26، 86

الدعوات للراوندی/ ج 8/ 274، 366، ج 9/ 110، ج 10/ 334، ج 13/ 149، ج 14/ 155، ج 15/ 166، ج 17/ 257، ج 18/ 332، ج 19/ 65، ج 20/ 335، 498، ج 21/ 39، 47، 115، ج 22/ 220، 274، 275، 278، 302، 317، 406، 414

الدفاع عن أبی هریره/ ج 19/ 168

دفاع عن السنه المحمدیه/ ج 14/ 207، ج 20/ 292، ج 21/ 180، 195، 197

دفاع عن الکافی/ ج 5/ 224، 344، ج 18/ 275، 311، 312، ج 19/ 301، ج 22/ 43

دفع شبه من شبّه و تمرّد/ ج 17/ 357

دلائل الأحکام/ ج 8/ 271، ج 9/ 131، ج 22/ 208، 241، 571

دلائل الإمامه/ ج 1/ 208، 268، 298، ج 2/ 17،

38، 60، 61، 69، 75، 171، 172، 207، 233، 250، ج 3/ 16، 29، 30، 150، 151، 159، 160، 178، 181، 183، 188، 194، 195، 196، 334، 348، ج 4/ 103، 196، 305، 331، 332، 410، 411، 412، 452،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:428

485، 486، 511، ج 5/ 13، 14، 142، 168، 169، 178، 179، 251، 253، 305، 306، 404، 408، 416، 421، ج 6/ 296، ج 7/ 130، 156، 157، 182، 183، 185، 188، 189، 192، 193، 204، 277، ج 8/ 375، ج 9/ 218، 219، 257، 279، 280، 299، 300، 301، 331، 332، 343، 359، ج 10/ 46، 133، 169، 225، 257، 274، 332، 333، ج 11/ 37، 64، 71، 109، 195، 196، 318، 322، ج 13/ 183، 395، 396، ج 14/ 28، 90، 170، 204، 232، 234، 235، 282، 321، 333، 337، ج 15/ 13، 53، 62، 66، 93، 173، 174، 296، 303، 308، ج 16/ 36، 43، 194، 271، 282، ج 17/ 35، 49، 127، 445، 447، 451، 458، 497، 504، 520، ج 18/ 80، 127، 183، 233، 298، 300، 330، 384، 389، 410، 413، 416، 417، 457، 462، ج 19/ 81، 93، 214، 232، 253، 262، 265، 282، 284، 320، ج 20/ 26، 117، 156، 168، 286، 309، 412، 421، 501، 518، 529، ج 21/ 25، 108، 118، 157، 180، 349، 359، 363، 451، 465، 493، 496، 500، 503، 518، 535، ج 22/ 106، 274، 322، 528، 529، 530، 531، 552، 555، 557، 559، 567، 568، 570، 572، 581، 582، 583، 584، 585، ج 24/ 27، 28، 36، 38،

39، 40، 47، 226، 227، 258، 279

دلائل الصدق/ ج 3/ 348، 349، ج 4/ 162، 313، ج 5/ 81، ج 8/ 68، ج 10/ 223، 251، 252، 329، 352، ج 12/ 448، 476، ج 13/ 134، 137، ج 15/ 227، ج 17/ 306، ج 19/ 145، 381، 555، ج 20/ 61، 460، ج 21/ 84، 88، 180، 205، 243، 258، ج 22/ 37، 43، 53، 63، 88، 94، 98، 132، 133، 162، ج 24/ 230

دلائل النبوه/ ج 2/ 200، ج 4/ 170، ج 5/ 251، ج 8/ 56، 77، 78، 109، 122، 172، ج 9/ 152، ج 10/ 25، 85، 235، 337، ج 11/ 319، ج 12/ 59، 60، 128، ج 13/ 43، ج 14/ 211، 359، 373، ج 15/ 42، 70، ج 16/ 254، ج 17/ 248، ج 19/ 160، 175، 177، 416، 511، 538، ج 20/ 363، 364، 370، ج 21/ 21، 83، 128، 196، 328، 382، 384، 509، ج 22/ 30، 34، 123

الدلائل لأبی نعیم/ ج 22/ 34، ج 24/ 32، 34، 54، 285

دلیل الفالحین/ ج 22/ 242، ج 14/ 71

الدلیل الفقهی/ ج 14/ 257، ج 15/ 171

الدمعه الساکبه/ ج 1/ 208، 225، 228، 231، 233، 247، 249، 298، 302، 311، ج 2/ 35، 49، 60، 86، 113، 171، ج 3/ 15، 28، 112، 146، 216، ج 4/ 24، 67، 136، 153، 154، 162، 255، 313، 387، 466، 475، ج 5/ 166، 242، 251، 252، 268، 298، 366، 410، ج 6/ 60، 88، 198، 199، 300، 303، 323، 326، 330، 340، ج 7/ 35، 139، 152، 153، 169، 181، 184، 185، 189،

193، 230، 268، 287، 290، 213، 327، 335، 336، ج 8/ 27، 48، 57، 103، 139، 260، ج 9/ 25، 111، 168، 172، 174، 176، 251، 285، 306، 329، 332، 356، ج 10/ 32، 33، 186، ج 11/ 27، 30، 109، 122، 124، 125، 167، 205، 211، ج 12/ 106، 112، 182، 262، 526، 535، ج 13/ 141، 150، 204، 405، ج 14/ 153، 237، 281، 285، 286، 324، 336، 340، 341، 354، 357، ج 15/ 16، 47، 63، 96، 98، ج 16/ 28، 30، 36، 41، 50، 51، 198، 269، 280، 282، ج 17/ 24، 48، 118، 124، 142، 262، 272، 288، 295، 306، 319، 332، 335، 391، 396، 411، 450، 469، 496، 497، ج 18/ 79، 209، 330، 384، 418، 451، 455، 461، ج 19/ 41، 56، 60، 109، 216، 229، 239، 241، 249، 266، 267، 280، 298، 313، 314، 374، 397، 439، 447، 529، 531، 532، ج 20/ 37، 42، 43، 44، 46، 84، 131، 133، 156، 210، 357، 395، 406،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:429

422، 423، 439، 460، 467، 469، 471، 485، ج 21/ 13، 107، 125، 244، 349، 364، 442، 446، 455، 458، 530، 534، 581، 583، ج 22/ 72، 94، 217، 224، 225، 349، 418، 438، 444، 448، 454، 455، 585، ج 24/ 26، 38، 47، 50، 64، 71، 75، 77، 85، 86، 226، 259، 261

دوائر المعارف/ ج 18/ 352

الدیانه للأسفرایینی/ ج 21/ 175

الدیوان/ ج 16/ 219، 220

دیوان ابن الحجاج/ ج 17/ 150

دیوان ابن عیین/ ج 21/ 546

دیوان أبی المحاسن/ ج 7/ 241

دیوان أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج

8/ 225

دیوان أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 21/ 280

دیوان أهل البیت علیهم السّلام/ ج 14/ 98

دیوان الجشّی- دیوان الشیخ علی الجشی

دیوان الحافظ إبراهیم/ ج 10/ 223

دیوان دعبل الخزاعی/ ج 13/ 124

دیوان الزهراء علیها السّلام/ ج 3/ 323

دیوان زهیر بن أبی سلمی/ ج 12/ 23

دیوان السید باقر الهندی/ ج 10/ 217، ج 14/ 194

دیوان السید الحمیری/ ج 14/ 266

دیوان السید حیدر الحلی/ ج 11/ 282

دیوان السید صدر الدین الصدر/ ج 10/ 220، ج 11/ 39

دیوان السید المتقی الهندی/ ج 11/ 40

دیوان السید محمد القزوینی/ ج 5/ 421، ج 10/ 218

دیوان السید المرتضی/ ج 15/ 251

دیوان السید نصر اللّه الحائری/ ج 22/ 523

دیوان الشریف الرضی/ ج 7/ 38

دیوان شعراء الحسین علیه السّلام/ ج 14/ 137، 138، 139، 140، ج 15/ 272، ج 16/ 78، 158، 169

دیوان الشیخ عبد الغنی/ ج 11/ 293

دیوان الشیخ علی الجشی/ ج 11/ 289، ج 16/ 80، 81

دیوان الصاحب بن عباد/ ج 3/ 25، ج 5/ 137، ج 21/ 279

دیوان عبد العظیم الربیعی/ ج 11/ 300

دیوان علاء الدین الحلی/ ج 10/ 248

دیوان علی بن حماد/ ج 10/ 240

دیوان الفرزدق/ ج 7/ 139

دیوان الکواز الحلی/ ج 11/ 127

الدیوان لفاطمه علیها السّلام/ ج 21/ 531

دیوان المراثی (مخطوط)/ ج 14/ 133، ج 16/ 149

دیوان الملا حسن بن عبد اللّه/ ج 11/ 302

الدیوان المنسوب إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 9/ 109، 110، 175، ج 16/ 135، 136، 201

دیوان مهیار الدیلمی/ ج 7/ 38، ج 11/ 108

دیوان میراث المنبر/ ج 11/ 308، ج 15/ 18، 276، ج 16/ 79، 172

دیوان الوائلی/ ج 11/ 304، ج 16/ 146

الذخائر/ ج 15/ 276، ج 16/ 174

ذخائر

العقبی/ ج 2/ 18، 19، 30، 51، 56، 121، 175، 281، ج 3/ 64، 78، 87، 95، 99، 163، 167، 183، 189، 218، 232، 234، 240، 243، 244، 274، 285، 321، 339، 343، ج 4/ 28، 44، 169، 259، 260، 261، 264، 267، 290، 313، 330، 334، 396، 400، 473، ج 5/ 16، 32، 44، 47، 51، 54، 59، 88، 89، 90، 100، 114، 121، 126، 133، 168، 171، 183، 191، 199، 203، 328، 377، ج 6/ 104، 226، 236، 244، ج 7/ 287، 294، ج 8/ 51، 62، 71، 101، 104، 122، 131، 161، 181، 182، 184، 185، 190، 202، 203، 205، 225، 227، 228، 234، 237، 239، 290، 291، 328، 346، 369، 378، ج 9/ 98، 150، 345، ج 10/ 78، 84، 328، ج 11/ 223، 317، 319، ج 12/ 77، ج 14/ 35، 36، 50، 52،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:430

243، 262، 317، 340، 343، 364، ج 15/ 65، 68، 119، 201، ج 16/ 69، 191، ج 17/ 117، 128، 133، 134، 149، 205، 212، 221، 255، 266، 298، 304، 319، 321، 335، 386، 391، 407، 511، ج 18/ 30، 31، 33، 35، 47، 84، 90، 94، 108، 251، 268، 271، 277، 295، 393، 398، 399، 404، 415، 416، 472، 473، 508، ج 19/ 39، 90، 134، 157، 159، 171، 172، 173، 184، 188، 229، 286، 403، 410، 411، 414، 421، 424، 428، 446، 538، ج 20/ 29، 47، 57، 58، 106، 282، 290، 328، 329، 361، 365، 366، 373، 391، 408، 410، 427، 448، 460، 467، 485، 486، 489، 535،

536، ج 21/ 21، 23، 24، 46، 80، 177، 180، 439، 442، 465، 582، ج 22/ 29، 234، ج 24/ 32، 36، 38، 46، 47، 122، 124، 126، 147، 248، 284

ذخائر المعارف/ ج 18/ 389

ذخائر المواریث/ ج 4/ 259، 290، ج 5/ 54، 87، 88، 183، 198، ج 6/ 226، ج 8/ 105، 121، 185، 225، 228، ج 9/ 150، ج 14/ 366، ج 18/ 283، ج 19/ 412، 414، 510، ج 20/ 109، 361، ج 21/ 20، 23، ج 22/ 34، 37، 46، 47، 51، 75، 91، 132، 217، 233، 308، 531، 555، 592، ج 24/ 123

ذخر العالمین فی شرح دعاء الصنمین للقزوینی/ ج 20/ 250

الذخیره/ ج 5/ 179، ج 21/ 93، 301

ذخیره العباد لآخوند الخراسانی/ ج 22/ 238

الذخیره فی علم الکلام/ ج 19/ 440

ذخیره المعاد/ ج 22/ 407

ذخیره یوم المحشر/ ج 11/ 91

الذریه الطاهره/ ج 2/ 150، ج 3/ 64، 321، 336، 337، 340، 343، 344، 348، ج 4/ 28، 138، 175، 292، 325، 329، 330، 331، 446، 447، ج 5/ 16، 17، 25، 26، 31، 33، 46، 48، 49، 59، 88، 89، 90، 101، 102، 121، 122، 140، 166، 167، 219، 282، 283، 381، ج 6/ 59، 173، 203، ج 8/ 60، 276، 358، ج 10/ 61، 74، 89، ج 11/ 223، 317، ج 14/ 257، 340، 356، ج 15/ 56، 57، 59، 60، 73، 76، 121، 185، 201، 202، 206، 207، ج 17/ 154، 341، 356، ج 19/ 69، 70، 86، 409، 421، 428، ج 20/ 338، 380، 422، 442، ج 21/ 24، 179، 180، ج 22/ 209، 235، 341، 527،

528، 529، 530، 531، 571، 577، 590، 591، 592، 593

الذریه الطاهره للدولابی/ ج 20/ 447

الذریه الطاهره النبویه/ ج 20/ 447

الذریعه/ ج 20/ 250

ذکر أخبار اصفهان/ ج 5/ 191، 192، ج 8/ 192، 193، ج 15/ 238، ج 18/ 23، 41، ج 19/ 193، ج 21/ 85، 257، ج 22/ 239، ج 24/ 45

ذکر المهدی علیه السّلام/ ج 18/ 283

الذکری/ ج 18/ 101، ج 20/ 63، ج 21/ 47، 155، ج 22/ 178، 181، 183، 184، 186، 207، 219، 415

ذکری شهاده أم الأئمه علیها السّلام/ ج 20/ 234

ذکری شهاده فاطمه علیها السّلام/ ج 12/ 564

ذکری الشیعه/ ج 2/ 270، 287، 312، ج 10/ 37، ج 14/ 98، ج 15/ 50، 166، 229، 230، ج 19/ 418

ذکری وفاه فاطمه علیها السّلام/ ج 15/ 170

ذمّ البخل و فضل السخاء/ ج 19/ 169

ذهول العقل/ ج 21/ 540

ذهول العقول/ ج 9/ 271، ج 10/ 87، ج 14/ 359

ذهول العقول بوفاه الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ ج 15/ 71

ذیل تاریخ أبی الفداء/ ج 6/ 225

ذیل قول المسدّد/ ج 22/ 570

ذیل اللآلی/ ج 3/ 79، 87، 275، ج 8/ 161، 230،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:431

234، ج 10/ 43، ج 14/ 362، ج 15/ 52، ج 18/ 49، 251، 271، ج 19/ 110، ج 20/ 237، 366، 391، ج 21/ 250، ج 22/ 42، ج 24/ 46، 47، 48، 287

ذیل المذیل/ ج 2/ 158، ج 4/ 15، 35، 330، 372، ج 8/ 157، ج 10/ 85، 95، ج 14/ 49، 318، ج 15/ 70، 77، 80، 250، 253، ج 16/ 96، 248، ج 20/ 505، ج 21/ 89، ج 22/

128، 570، 571، 605

ذیل مرآه الزمان/ ج 22/ 606

الرائق/ ج 3/ 25

رأب الصدع/ ج 4/ 83، ج 20/ 164، ج 22/ 195، 238، 241

راحه الأرواح/ ج 1/ 274، ج 4/ 74، ج 10/ 58، ج 11/ 47، 50، 109، ج 14/ 288، ج 15/ 26، 61، ج 17/ 358

راموز الأحادیث/ ج 4/ 261، ج 5/ 51، ج 6/ 226، ج 7/ 294، ج 18/ 85، 87، 88، 91، 128، 240، 283، 472، ج 19/ 47، 159، 183، ج 21/ 178، 247، 440، 447، ج 22/ 233، ج 24/ 32

الربذه/ ج 12/ 48

ربیع الأبرار/ ج 4/ 442، ج 6/ 104، 157، ج 7/ 281، ج 8/ 123، 185، ج 9/ 154، 191، ج 12/ 542، ج 17/ 305، 307، 490، 511، ج 20/ 47، 459، 461، ج 21/ 104، 445، ج 22/ 91

ربیع الشیعه/ ج 10/ 75، ج 15/ 61

رجال ابن عرفه/ ج 9/ 357، ج 24/ 38

رجال البخاری/ ج 16/ 191

رجال السید بحر العلوم/ ج 7/ 283

رجال الشیخ الطوسی/ ج 2/ 25، ج 9/ 242

رجال صحیح البخاری/ ج 15/ 78

رجال صحیح مسلم/ ج 6/ 301، ج 19/ 566

رجال الطوسی/ ج 22/ 69، 71

رجال الکشی/ ج 7/ 138، 139، 180، 186، 187، 257، ج 9/ 251، 293، ج 15/ 158، ج 18/ 208، ج 20/ 166، 172، 278

رحله ابن بطوطه/ ج 16/ 94

رحله ابن جبیر/ ج 5/ 373، ج 14/ 196، ج 16/ 95

الرحله الحجازیه/ ج 2/ 190، ج 16/ 58

الرحله الحجازیه للولانی/ ج 16/ 59

الرحیق المختوم/ ج 12/ 58، ج 19/ 164، ج 20/ 364

الردّ علی الجهمیه/ ج 5/ 51، 52

الرسائل الاعتقادیه/ ج 10/ 299،

332، 348، ج 11/ 9، 230، 231، 322

رسائل الجاحظ/ ج 13/ 72، 387، ج 15/ 209

الرسائل الجعفریه للحلی/ ج 22/ 238

رسائل السید المرتضی/ ج 17/ 514

رسائل عبد السلام/ ج 5/ 82

الرسائل العشر/ ج 22/ 297، 414

رسائل و نصوص/ ج 3/ 216، ج 4/ 445، ج 9/ 306

رساله الأئمه الاثنی عشر علیهم السّلام/ ج 22/ 393

رساله أجوبه المسائل السرویه/ ج 1/ 246

رساله أربعه أیام للمیرداماد/ ج 22/ 236

رساله أصول الدین/ ج 10/ 268، ج 11/ 105، 246، ج 18/ 29، ج 20/ 292

رساله الاعتقاد/ ج 21/ 246، ج 24/ 281

الرساله الاعتقادیه/ ج 22/ 57

رسالتان مجموعتان من فتاوی علی بن بابویه و الحسن علی بن أبی عقیل/ ج 22/ 196

رساله التعجب/ ج 12/ 290

رساله حسنیه فی فدک/ ج 12/ 571

رساله الحسین العلوی الدمشقی/ ج 19/ 373

رساله الحلبی/ ج 3/ 62، ج 4/ 69، ج 19/ 170

رساله حول حدیث نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث/ ج 12/ 363

رساله الخاقانی/ ج 10/ 217

الرساله الزینبیه/ ج 5/ 377

رساله السجود/ ج 22/ 216

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:432

رساله الشیخ الصالح الجزائری/ ج 12/ 564

الرساله الصغیره فی آداب الحج/ ج 22/ 474

رساله الصلاه/ ج 22/ 183، 184

رساله طریق الإرشاد/ ج 10/ 348

الرساله العثمانیه/ ج 11/ 158

رساله عقائد مذهب الشیعه/ ج 11/ 243

الرساله العلمیه للشیخ الأنصاری/ ج 22/ 238

رساله الغیبه للشهید/ ج 12/ 553

رساله الفصول الأربعه/ ج 12/ 262

رساله فی أصول الدین/ ج 13/ 45، ج 21/ 196

رساله فی التاریخ/ ج 2/ 77، ج 10/ 32، 36، ج 11/ 47، 134، ج 14/ 191، 323، ج 15/ 47، 49

رساله فی تفضیل أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 19/ 566

رساله فی حدیث الکساء/ ج 8/

381

رساله فی الخلفاء الراشدین/ ج 3/ 284

رساله فی سند حدیث الکساء/ ج 8/ 382

رساله فی شرح خطبه شریفه تتضمّن آیه النور/ ج 21/ 157

رساله فی صداق سیدتنا فاطمه الزهراء علیها السّلام لمحمد صبغه اللّه/ ج 4/ 194

رساله فی ما ورد فی صدر هذه الأمه/ ج 11/ 94، 251

رساله فی مدح الخلفاء/ ج 3/ 280

الرساله فی نصیحه العامه/ ج 6/ 212

رساله فیه اثنا عشر حدیثا/ ج 20/ 230

رساله القبله/ ج 9/ 286

الرساله القشیریه/ ج 2/ 281، 282، ج 8/ 51، ج 17/ 521، ج 20/ 473

الرساله القوامیه/ ج 3/ 140، ج 8/ 234، ج 17/ 521، ج 18/ 268، 292، ج 20/ 392، ج 24/ 37

الرساله الکبیره/ ج 22/ 371

الرساله للسمعانی/ ج 2/ 28، ج 8/ 116، ج 9/ 85، ج 16/ 191، ج 20/ 533

الرساله المصریه/ ج 12/ 217

رساله المفاضله/ ج 19/ 187

رساله وصیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 17/ 161

رساله وصیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لبنته فاطمه علیها السّلام/ ج 8/ 250

رساله وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله لابنته فاطمه علیها السّلام/ ج 22/ 422

الرسول الأعظم و أهل بیته الأطهار علیهم السّلام/ ج 10/ 17، 51، ج 15/ 39، 53، 63، ج 17/ 526

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی القرآن الکریم/ ج 14/ 109، ج 18/ 496، ج 22/ 49، 124، 127

رشح الولاء فی شرح الدعاء/ ج 11/ 68، 110، ج 20/ 250

رشفه الصادی/ ج 3/ 171، 189، 218، 240، ج 4/ 174، 184، 265، 393، 471، 474، ج 7/ 294، 314، ج 8/ 132، 228، ج 14/ 35، ج 17/ 190، 226، ج 18/

13، 30، 36، 88، 100، 112، 243، 393، 467، ج 19/ 157، 158، 286، 404، 409، 412، 415، 512، 539، ج 20/ 41، 50، 59، 107، 330، 466، ج 21/ 80، 178، 180، 254، 329، 440، 480، ج 22/ 31، 35، 47، 52، 53، 444، 513، 517، 518، 519، 520، ج 24/ 123، 180

الرصف/ ج 4/ 179، ج 5/ 50، 54، 264، ج 6/ 48، 56، 76، 77، 129، 219، ج 8/ 57، ج 17/ 408، ج 18/ 23، ج 19/ 417، 418، 463، 512، 539، 540، 542، ج 20/ 360، ج 21/ 83، 426، ج 22/ 36، 126

رفع الخفاء فی شرح الشفاء/ ج 2/ 129، 158، ج 5/ 18

رفع الخفاء شرح ذات الشفاء/ ج 18/ 424، 425

رفع اللبس و الشبهات/ ج 18/ 30، 84، 85، 88، 109، 110، 473، ج 19/ 411، 412، 511، ج 20/ 59، ج 22/ 30، 48، 120

الرقائق/ ج 18/ 483، ج 20/ 55

الروائع المختاره/ ج 6/ 94، 95، ج 16/ 51، 135، 137، ج 18/ 209، ج 19/ 124، 536

روح المعانی/ ج 7/ 239، ج 17/ 27، ج 18/ 23،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:433

441، ج 19/ 403، 539، 567، 568، ج 22/ 35

الروح و الریحان/ ج 9/ 63

روضات الجنات/ ج 7/ 147، 246، ج 9/ 287، ج 11/ 109، 232، 323، ج 18/ 124، 280، 496، 521، ج 19/ 178، 419، 566، ج 20/ 114، 137، 210، 233، 292، ج 21/ 188، 250، ج 24/ 178، 268

الروض الأزهر/ ج 5/ 121، ج 6/ 226، ج 18/ 84، 109، ج 19/ 156، 172، 174، 195، ج 20/ 447،

ج 24/ 32

الروض الأنف/ ج 2/ 184، ج 8/ 330، ج 9/ 67، 189، ج 12/ 53، ج 15/ 247، ج 17/ 89، ج 18/ 278، 313، 484، ج 19/ 173، 178، ج 20/ 200، ج 21/ 384، 426، ج 24/ 42

الروضه/ ج 1/ 318، ج 3/ 97، ج 8/ 120، ج 9/ 62، 91، 108، ج 17/ 26، 28، 20، ج 18/ 77، 170، 173، 487، ج 19/ 45، 387، ج 20/ 381، ج 21/ 193، 292، ج 22/ 42، 56، 80، 87، ج 24/ 244

روضه الأئمه علیهم السّلام/ ج 15/ 77

روضه الأحباب/ ج 2/ 129، ج 3/ 218، ج 4/ 449، 454، 471، ج 8/ 99، 105، 184، 185، 198، ج 9/ 210، ج 11/ 157، ج 14/ 99، ج 17/ 248، ج 18/ 476، ج 19/ 171، 184، 185، 403، 512، ج 20/ 57، 288، 330، ج 21/ 23، 178، 247، 543، ج 22/ 31، 296

الروضه البهیه/ ج 18/ 99

روضه تحفه الواعظین/ ج 2/ 59، ج 4/ 62، 358، 515، ج 10/ 33، 55، ج 14/ 323، ج 15/ 41، 47، 54

روضه الشهداء للکشفی/ ج 2/ 97، 130، ج 4/ 23، 58، 279، ج 14/ 323، ج 17/ 522

روضه الصفاء/ ج 21/ 532، ج 22/ 38، 79

روضه الطالبین/ ج 12/ 480

الروضه الفیحاء فی تواریخ النساء/ ج 2/ 126، ج 4/ 85، 183، 464، ج 5/ 153، ج 10/ 31، 55، 59، ج 11/ 317، ج 15/ 45، 54، 56، 201، ج 18/ 424

روضه المتقین/ ج 3/ 30، 167، ج 4/ 305، 502، 509، 528، ج 5/ 118، ج 6/ 300، ج 7/

146، 281، ج 8/ 336، ج 11/ 56، 90، 105، 108، 110، 236، 324، ج 12/ 541، ج 13/ 43، ج 14/ 338، ج 17/ 190، 256، 262، 314، ج 18/ 127، 389، ج 20/ 156، 332، ج 21/ 494، ج 22/ 254، 354، 425

روضه المحتاجین/ ج 21/ 542

الروضه المستطابه/ ج 5/ 231، ج 10/ 89، ج 15/ 73

روضه المناظر/ ج 11/ 320

الروضه من الکافی- الکافی

الروضه الندیه/ ج 4/ 264، 327، 394، ج 17/ 221، ج 18/ 480، ج 20/ 289

روضه الواعظین/ ج 1/ 301، ج 2/ 35، 73، 171، 206، 233، ج 3/ 18، 60، 150، 181، 195، ج 4/ 23، 136، 174، 289، 313، ج 5/ 118، 260، 261، 263، ج 6/ 44، 98، ج 7/ 181، ج 8/ 114، 117، 164، 166، 200، 205، 223، 286، 351، ج 9/ 40، 113، 218، 219، 254، 326، ج 10/ 32، ج 11/ 266، ج 13/ 22، ج 14/ 23، 98، 114، 281، 321، ج 15/ 46، 98، 156، 205، 303، 325، ج 16/ 17، 30، 51، 190، 194، 207، 269، 281، ج 17/ 211، 306، 307، 345، 495، ج 18/ 330، ج 19/ 61، 86، 115، 121، 317، 519، 546، ج 20/ 114، 157، 357، 365، 385، 386، 401، 402، 459، 466، 533، ج 21/ 21، 105، 179، 201، 243، 269، 348، 359، 458، ج 22/ 37، 42، 62، 93، 129، 216، 276، 392، ج 24/ 71

الروض الدانی/ ج 18/ 35، ج 22/ 128، 236

الروض الفائق/ ج 2/ 26، 27، 186، ج 3/ 296، ج 4/ 109، 458، ج 6/ 127، ج 14/ 367،

ج 18/ 483،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:434

ج 20/ 362، 407، ج 21/ 358، 603

الروض المربع بشرح زاد المستقنع للبهوتی/ ج 15/ 246

روض المناظر/ ج 10/ 266

الروض النضیر/ ج 19/ 403

ریاحین الشریعه/ ج 1/ 230، 243، 249، ج 2/ 18، 34، 38، 54، 223، ج 3/ 16، 29، 216، 261، ج 4/ 40، 162، 186، 288، 307، 309، 325، 338، 340، 393، 405، 408، 466، ج 5/ 381، 393، ج 7/ 151، 188، ج 9/ 251، ج 10/ 133، 157، 160، 165، 169، 176، 191، 193، 198، 210، ج 11/ 25، 72، 111، 124، 139، 198، 199، 260، ج 12/ 66، ج 14/ 23، 86، 203، 283، 308، 325، ج 15/ 44، 90، 93، 271، ج 16/ 194، ج 17/ 125، 256، 275، 406، 450، 497، 516، ج 18/ 331، 356، 362، ج 19/ 279، 298، 303، 348، 351، ج 20/ 91، 201، 290، 357، 430، 469، 494، 496، 530، 533، ج 21/ 46، 105، 122، 166، 179، 195، 357، 452، 482، 486، 487، 518، 546، 604، ج 22/ 63، 178، 183، 210، 284، 288، 292، 295، 301، 310، 313، 328، 338، 353، 387، 401، 405، 414، 417، 439، 509، 573، ج 24/ 26، 32، 67، 71، 75، 85، 86، 115، 167، 222، 224، 261

ریاض الأبرار/ ج 8/ 116، ج 9/ 91، ج 11/ 88، 248، ج 17/ 120

ریاض الجنان/ ج 1/ 224، ج 21/ 346، ج 22/ 58

ریاض الجنه/ ج 6/ 81، ج 18/ 35، 486، ج 19/ 169، 540، ج 20/ 60، ج 22/ 33، 49، 128

ریاض السالکین/ ج 9/ 37

ریاض الشهاده/

ج 11/ 95، 253، ج 24/ 181

ریاض الصالحین/ ج 8/ 101، 192، 193، 271، ج 9/ 277، ج 19/ 167، ج 20/ 360، 447، ج 21/ 145، ج 22/ 195

ریاض القدس/ ج 11/ 98

ریاض المؤمنین/ ج 10/ 50، 67، 89، ج 14/ 296، ج 19/ 329، ج 22/ 231

ریاض المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام/ ج 15/ 53، 58، 73، 125، ج 16/ 60

ریاض المدح و الرثاء/ ج 10/ 218، ج 11/ 61، 110، 271، 273، 274، 277، 280، 281، 283، 304، ج 14/ 128، 136، ج 15/ 271، ج 16/ 143

ریاض المسائل/ ج 13/ 38، ج 16/ 101، ج 20/ 66، ج 21/ 504، ج 22/ 414

الریاض المستطابه/ ج 11/ 317، 318، ج 19/ 166، ج 20/ 360

ریاض المصائب/ ج 2/ 101، ج 5/ 211، 340، ج 10/ 32، 49، 67، ج 11/ 59، ج 14/ 324، ج 15/ 46، 53، 58، 62، ج 18/ 65، ج 19/ 374، ج 21/ 207

ریاض المناقب/ ج 11/ 215، 216

الریاض النضره/ ج 3/ 33، 64، 93، 95، 100، 101، 125، 155، 159، 163، 189، 234، 235، 241، 285، 335، 337، ج 4/ 28، 264، 266، 374، 400، 493، 502، ج 5/ 126، 150، ج 6/ 106، 152، 184، 203، ج 7/ 348، ج 8/ 68، 173، 185، 225، 228، ج 9/ 25، 48، 190، 196، 199، 345، ج 11/ 167، 318، ج 12/ 403، ج 13/ 43، ج 16/ 191، ج 17/ 47، 221، 298، 305، 341، 349، 493، ج 18/ 20، 94، 121، 345، 442، ج 19/ 393، 414، 422، 538، 567، ج 20/ 137، 328،

329، 460، 486، 489، ج 21/ 54، 447، 449، ج 22/ 34، 92، 119، 592، ج 24/ 122، 126، 130، 230، 241، 248، 284

زاد المسلم/ ج 16/ 106، ج 19/ 166، 167، ج 20/ 360، ج 21/ 145، ج 22/ 227، 235، 605، ج 24/ 196

زاد المسیر/ ج 19/ 502، 539، 540، 542، 559، ج 21/ 86، ج 22/ 36، 133

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:435

زاد المعاد/ ج 2/ 135، ج 3/ 108، ج 6/ 76، ج 17/ 178

زاد المعاد فی هدی خیر العباد/ ج 5/ 109، ج 10/ 85، ج 15/ 70، ج 21/ 426

زبده البخاری/ ج 22/ 234

زبده البیان/ ج 12/ 137، ج 17/ 307، ج 20/ 462، ج 21/ 125، ج 22/ 94

زبده التواریخ للیزدی/ ج 2/ 103، ج 4/ 56، ج 5/ 201، 286، ج 14/ 323، ج 15/ 64، 66، ج 16/ 119

الزلال المعین/ ج 22/ 29

زمزمه الحجاج للسید الهندی/ ج 16/ 88، ج 22/ 363

الزهد لأحمد بن حنبل/ ج 6/ 189

زهد النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 9/ 287، 288

زهد النبی صلّی اللّه علیه و آله للقمی/ ج 20/ 430، 499، 547

زهر الآداب/ ج 6/ 280، 289، ج 7/ 139، 181، ج 13/ 124

الزهراء علیها السّلام أم الحسنین علیهما السّلام/ ج 19/ 274

الزهراء البتول علیها السّلام/ ج 16/ 79

الزهراء علیها السّلام عبق الرساله/ ج 14/ 214

الزهراء فاطمه بنت محمد علیها السّلام/ ج 2/ 104، ج 14/ 322

الزهراء علیها السّلام فی السنه و التاریخ و الأدب/ ج 2/ 101، 129، 171، ج 4/ 328، ج 9/ 185، 332، 359، ج 10/ 133، 264، ج 11/ 77، 103، 111،

ج 13/ 183، 405، 419، 420، ج 14/ 86، 196، 326، ج 16/ 215، ج 17/ 43، 447، ج 18/ 385، ج 19/ 320، 321، ج 20/ 176، 359، ج 21/ 358، 397

الزهراء علیها السّلام للسید محمد جمال الهاشمی/ ج 2/ 106، 130، ج 12/ 63، 128، ج 14/ 327، ج 18/ 22

الزهراء علیها السّلام لعبد الزهراء عثمان محمد/ ج 12/ 297

الزهراء علیها السّلام المثل الأعلی للمرأه المسلمه/ ج 22/ 25

الزهراء علیها السّلام و خطبه فدک/ ج 13/ 204

زهره الریاض/ ج 15/ 116

زهر الحدیقه/ ج 22/ 31

زهر الربیع/ ج 17/ 375

زهر الریاض/ ج 17/ 299، ج 24/ 79

زهر الحدیقه/ ج 5/ 316، ج 19/ 513

زهول العقول بوفاه الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ ج 20/ 368، 369

زوائد ابن ماجه/ ج 6/ 197

زوائد الجامع الصغیر/ ج 18/ 278، 490، ج 20/ 286

زوائد عبد اللّه بن أحمد/ ج 6/ 70

زوائد الفوائد/ ج 10/ 274، ج 22/ 424

الزواج و أحکامه فی مذهب أهل السنه/ ج 22/ 235

زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 123، 148، 150، ج 4/ 14، 42، 180، 183، 215، 216، 266، 271، 292، 333، 353، 395، 406، 447، 474، ج 8/ 105، 114، 158، 174، ج 19/ 164، 167، 186، ج 21/ 24، 46، 190، 449، 540، ج 22/ 239، 241

زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله للخیامی/ ج 15/ 59، 72، 76، 101، 256

زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده/ ج 3/ 34، 164، 232، 241، 244، 343، ج 5/ 20، ج 10/ 71، 87، ج 13/ 43، ج 14/ 23، 52، 55، 114، 320، 355، 377، ج 16/

44، 194، 230، ج 17/ 131، 138، 157، 158، 205، 212، 214، 217، 224، 227، 253، 357، 386، 399، 404، 422، ج 18/ 492، 510، 520، ج 20/ 47، 97، 143، 292، 338، 446، 447، 468، 486، 489

زینب بنت الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 5/ 370

زینب الکبری للنقدی/ ج 5/ 372، 278، 379

الزینه/ ج 18/ 91

زینه الأعیاد/ ج 22/ 473

زین الفتی/ ج 21/ 226، ج 24/ 59

السؤال و الجواب من فتاوی السید محمد کاظم الیزدی/ ج 19/ 476

ساقطات الآثار الباقیه عن القرون الخالیه لأبی الریحان

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:436

البیرونی/ ج 2/ 102، ج 15/ 63

سبائک الذهب/ ج 5/ 193، 316، ج 6/ 130، ج 8/ 103، ج 18/ 96، 336، 367

السبعه من السلف/ ج 10/ 165، 174، ج 12/ 115، ج 14/ 262، ج 15/ 196، 200، ج 18/ 132، ج 21/ 180، 189، 195

السبعیات للهمدانی/ ج 3/ 289، ج 4/ 108، 187، 493، ج 24/ 168

سبل السلام/ ج 4/ 64، 178، 359، ج 14/ 256

سبل السلام فی شرح بلوغ المرام لابن حجر/ ج 15/ 205

سبل الهدی و الرشاد للصالحی/ ج 2/ 126، ج 3/ 159، 337، ج 4/ 36، 181، 182، 210، 266، 269، 289، 297، 326، 374، 375، 393، 396، 445، 447، 473، ج 5/ 16، 21، 25، 66، 67، 89، 98، 99، 104، 110، 191، 204، ج 6/ 75، 181، ج 8/ 174، ج 10/ 84، ج 12/ 195، ج 14/ 359، ج 15/ 68، 120، 168، 203، ج 17/ 129، 174، 248، 284، 404، ج 18/ 76، 295، 398، 520، ج 19/ 167، 235، ج 20/ 57، 447،

486، 496، ج 21/ 46، 181، 426، 439، ج 22/ 239، ج 24/ 52

الستین/ ج 17/ 225

الستین الجامع/ ج 4/ 279

السرائر/ ج 5/ 279، ج 22/ 180، 257، 414

سراج الملوک/ ج 16/ 205

السراج المنیر/ ج 19/ 179، 403، 538، ج 18/ 98، 99، 266

سر السلسله العلویه/ ج 7/ 251، 299، ج 12/ 555، ج 17/ 512

سر العالمین/ ج 10/ 197

سرور الشیعه/ ج 2/ 82، 113، ج 14/ 324، ج 18/ 354، ج 21/ 609

سرور المؤمنین/ ج 2/ 114، ج 4/ 307، 378، ج 12/ 343، ج 17/ 262، 254، 370، 372، 374، ج 24/ 182

سطور مع النساء المؤمنات/ ج 2/ 87، ج 14/ 325

سعاده الدارین/ ج 19/ 409، ج 18/ 498

سعاده الکونین/ ج 21/ 188

السعه و الرزق/ ج 22/ 255

سعد السعود/ ج 11/ 164، ج 12/ 117، ج 17/ 275، 289، 306، ج 19/ 214، 243، 255، 397، 528، ج 20/ 473، ج 21/ 475، 598، ج 22/ 81، 93

سعد الشموس/ ج 3/ 335، ج 5/ 51، ج 14/ 360، ج 18/ 468، ج 19/ 172، 413، ج 20/ 288

سفینه البحار/ ج 4/ 162، 520، 530، ج 5/ 362، 389، ج 9/ 251، ج 11/ 57، 110، ج 12/ 66، 109، 527، 572، ج 13/ 25، ج 14/ 247، ج 16/ 73، 225، ج 17/ 132، 526، 529، ج 20/ 430، ج 22/ 189

السقیفه و الخلافه/ ج 10/ 223

السقیفه و فدک للجوهری/ ج 10/ 163، 164، 166، 167، 168، 169، 176، 179، 190، 288، ج 11/ 131، ج 12/ 52، 187، 198، 261، 515، ج 13/ 43، 55، 59، 238، 407، ج 14/ 90، ج

16/ 116، ج 17/ 38، ج 21/ 18، 187

سلسله الأحادیث/ ج 6/ 81

سلمان الفارسی/ ج 15/ 158

سمط النجوم/ ج 11/ 239

السمیر المهذب/ ج 17/ 138، 305

السنه بعد الرسول/ ج 12/ 405

السنه لابن عاصم/ ج 24/ 248

سنن ابن أبی عاصم/ ج 24/ 128

سنن ابن ماجه/ ج 4/ 273، 291، ج 5/ 330، ج 6/ 83، 219، 232، ج 8/ 57، 193، 104، 323، ج 9/ 278، 308، ج 10/ 328، 331، 337، ج 14/ 68، 336، 366، ج 17/ 389، ج 18/ 266، 273، 275، 283، 284، 521، ج 20/ 446، ج 21/ 15، 128، 539، ج 22/ 315

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:437

سنن أبی داود/ ج 3/ 29، ج 4/ 156، 171، 178، 179، 180، 212، ج 5/ 54، 183، ج 6/ 77، ج 8/ 104، 105، 271، 275، 280، 314، ج 9/ 102، 146، ج 10/ 327، 331، 337، ج 12/ 269، ج 13/ 32، ج 17/ 117، 181، 232، 233، 403، 408، 514، ج 18/ 266، 273، 275، ج 20/ 290، ج 22/ 217

سنن أبی عمرو الدانی/ ج 18/ 275، 284، 309، 314

سنن الترمذی/ ج 5/ 50، 52، 183، 322، ج 6/ 48، 55، 56، 60، 76، 78، 79، 80، 122، 140، 173، 196، 223، 248، 257، 335، ج 8/ 58، 106، 175، 260، 271، ج 16/ 18، ج 19/ 192، 379، 424، 566، 566، ج 18/ 17، 521، ج 20/ 291، 446، ج 21/ 85، 68، 426، ج 22/ 37، 133، 571

سنن الدارقطنی/ ج 3/ 87، ج 21/ 144، 145، ج 24/ 102

سنن الدارمی/ ج 8/ 270، 271، ج 9/ 66،

278، ج 14/ 110، 355، 369، ج 20/ 409

سنن سعید بن منصور/ ج 3/ 345، 397، ج 5/ 136، ج 8/ 56، 57، 271، 272

السنن الصغری/ ج 22/ 195

السنن الکبری للبیهقی/ ج 3/ 345، ج 4/ 137، 156، 168، 169، 170، 172، 173، 179، 186، 396، ج 5/ 23، 24، 31، 33، 35، 49، 54، 55، 57، 62، 72، 73، 88، 101، 105، 113، 131، ج 8/ 104، 106، 131، 193، 194، 271، 272، 325، ج 9/ 53، 54، 131، 206، 301، 302، ج 10/ 88، 329، ج 11/ 147، 316، ج 12/ 187، 198، 305، ج 13/ 42، 43، ج 14/ 67، 71، 72، 244، 258، 266، ج 15/ 73، 196، 201، 202، 213، 214، 216، 221، 233، 298، 335، 338، ج 16/ 105، ج 17/ 181، 409، 416، 421، ج 18/ 36، 87، 90، 110، 472، 478، 488، 489، ج 19/ 410، 411، 412، 414، 510، 542، ج 20/ 288، 369، 479، ج 21/ 22، 119، 145، 195، 256، 257، 258، 500، 507، ج 22/ 29، 34، 119، 234، ج 24/ 190

سنن المصطفی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 6/ 226، ج 8/ 224، 226، ج 17/ 206، ج 18/ 282

سنن النسائی/ ج 3/ 156، 348، 397، ج 4/ 156، 160، 212، 267، ج 5/ 54، 104، ج 6/ 77، ج 8/ 78، 183، 186، 271، ج 9/ 131، 351، ج 10/ 328، ج 13/ 43، ج 17/ 179، 402، 409، ج 18/ 398، 498، ج 20/ 467، ج 21/ 128، 539

سنن الهدی/ ج 8/ 104، 227، ج 19/ 412، 510، ج 18/

99، ج 21/ 23، ج 22/ 29، ج 24/ 122

السواد و البیاض/ ج 14/ 99، ج 21/ 543

سیدات أهل الجنه/ ج 24/ 102

سیدات بیت النبوه/ ج 21/ 197

سیدات نساء أهل الجنه/ ج 3/ 277، ج 4/ 374، ج 5/ 196، ج 6/ 169، ج 8/ 77، 102، 132، 169، ج 10/ 85، ج 14/ 35، 50، 92، ج 15/ 70، 220، ج 16/ 195، ج 17/ 267، 284، 306، ج 18/ 41، 86، 336، 401، 471، 488، 493، 495، 496، ج 19/ 164، 185، 190، 235، ج 20/ 119، 286، 364، 371، ج 21/ 23، 179، 183، 188، 191، 195، 197، 198، 441، 594، ج 22/ 92، 276، 307، 570، 575، ج 24/ 52، 105، 224

السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 14/ 327، ج 19/ 121

السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام للبیومی/ ج 12/ 64، ج 12/ 114

السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام لشکر الحسینی/ ج 93

السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام لمهران/ ج 4/ 62

سیر أعلام النبلاء/ ج 2/ 112، 142، ج 4/ 42، 84، ج 5/ 31، 33، 35، 47، 48، 54، 58، 67، 110، 113، 183، 197، 202، 204، 316، ج 6/ 172، 221، ج 7/ 139، ج 8/ 34، 104، 105، 174، 192، 223، 244، 271، 272، ج 9/ 152، 277، ج 10/ 84، 87، ج 11/ 62، 110، 319، 324، ج 12/ 531، ج 14/ 34، 95، 211، 310، 311، 350، 364، ج 15/ 69،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:438

71، 141، 201، 202، 244، 255، 256، ج 16/ 105، 250، ج 17/ 174، 276، ج 18/ 23، 34، 35، 124، 284، 484،

487، 508، 520، ج 19/ 39، 157، 163، 166، 168، 171، 177، 180، 186، 187، 191، 192، 409، 411، 414، 446، 460، 512، 513، ج 20/ 51، 112، 143، 292، 360، 446، 468، ج 21/ 46، 83، 259، 426، 543، ج 22/ 31، 32، 119، 124، 128، 570، ج 24/ 126، 127، 231، 232، 248

سیر الأولیاء/ ج 21/ 82، ج 22/ 121

سیره الأئمه علیهم السّلام/ ج 11/ 104، 107، 233، 323

سیره الأئمه الاثنی عشر علیهم السّلام/ ج 2/ 100 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 438 فهرس المصادر ..... ص : 379

ره ابن إسحاق/ ج 3/ 321، 339، ج 5/ 16، 17، 23، 24، ج 21/ 383، 384، ج 24/ 204

السیره الحلبیه/ ج 3/ 155، 164، ج 4/ 80، 180، 394، 424، ج 8/ 228، ج 11/ 319، ج 12/ 477، 480، ج 19/ 511، ج 20/ 426، ج 21/ 257، 606، ج 22/ 30، ج 24/ 123

سیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 4/ 174، 288، ج 5/ 357، 358، 387، ج 8/ 78، 103، 132، 281، 377، ج 9/ 300، ج 17/ 129، 138، 321، ج 18/ 24، 32، 33، 94، 492، 502، 506، ج 20/ 47، 62، ج 22/ 94، 133، 239

سیره رسول اللّه و أهل بیته علیهم السّلام/ ج 6/ 232، ج 17/ 163، ج 19/ 165، 167، 186، 446، 550، ج 21/ 108، 180

سیره الزهراء علیها السّلام/ ج 17/ 454

سیره سیدنا أبی الحسن علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 4/ 167، 272، ج 5/ 325، ج 18/ 486، ج 22/ 236

سیره عمر بن الخطاب/ ج 10/

223

سیره عمر بن عبد العزیز/ ج 12/ 530

السیره لابن إسحاق/ ج 4/ 398

السیره المحمدیه/ ج 19/ 539، ج 22/ 35، 119

سیره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 88، 232، ج 3/ 19، 159، 334، ج 4/ 21، 174، 214، 255، ج 8/ 228، ج 12/ 46، 423، ج 14/ 298، 327، ج 17/ 396، ج 21/ 449

سیره مغلطای/ ج 2/ 123

سیره الملا/ ج 2/ 18، 19، 30، 175، ج 3/ 98، 189، 243، 285، ج 9/ 345

السیره النبویه/ ج 2/ 237، ج 3/ 218، 234، ج 4/ 38، 43، 89، 176، 258، 264، 270، 327، 352، 445، ج 8/ 118، 192، 244، 397، ج 9/ 48، 67، 187، 189، 198، ج 12/ 23، 53، 54، ج 14/ 99، 104، 366، ج 17/ 47، 155، 219، 222، 226، 234، 248، 316، 408، ج 18/ 135، ج 19/ 157، 415، 539، ج 20/ 330، 361، ج 21/ 194، 539، 541، 543، ج 22/ 233، 239، 296

السیره النبویه لابن هشام/ ج 20/ 200

السیره النبویه للجندی/ ج 20/ 138، 201

السیره النبویه لدحلان/ ج 14/ 71، 99، 111

سیره النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 8/ 270، ج 12/ 53، ج 17/ 89، ج 20/ 201

سیره نساء النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 22/ 127

السیر المهذب/ ج 22/ 92، 306

السیف الماسح/ ج 18/ 488، ج 20/ 286، ج 21/ 83

السیف المسلول/ ج 20/ 60، ج 22/ 122

السیف الیمانی/ ج 8/ 225، ج 19/ 173، 185، 404، 412، 511، ج 20/ 288، ج 22/ 30

السیف الیمانی المسلول/ ج 18/ 31، 468، 478، 480، 484، ج 20/ 288

الشافی/ ج

5/ 56، ج 10/ 199، 234، 239، 299، 331، ج 11/ 46، 71، 107، ج 12/ 535، ج 13/ 209، ج 14/ 90، ج 15/ 148، 320، ج 17/ 81

شجره/ ج 6/ 300

شجره طوبی/ ج 2/ 171، ج 3/ 162، 271، 307، ج 4/ 295، 311، 520، ج 5/ 70، 180، 193، ج 8/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:439

270، 271، ج 9/ 123، ج 13/ 26، ج 18/ 81، 130، 131، ج 20/ 76، 196، 422، 460، ج 21/ 422، 530، ج 22/ 94، 142، 454

الشجره للطرابلسی/ ج 11/ 321

الشجره المبارکه/ ج 12/ 556

شجره المعارف/ ج 21/ 146، ج 24/ 205

شجره المعارف و الأحول/ ج 8/ 98

شذرات الذهب فی أخبار من ذهب/ ج 5/ 94، ج 4/ 46، 354، ج 13/ 28، ج 15/ 75، 335، ج 16/ 95، 290

شذره عصمتیه/ ج 22/ 155

شرائع الإسلام/ ج 22/ 408، 415

شرح الآثار/ ج 12/ 198

شرح ابن میثم/ ج 3/ 74، ج 8/ 60، ج 9/ 25

شرح الأخبار/ ج 3/ 60، 79، 163، 164، 203، 228، ج 4/ 244، 313، 314، 402، 477، 536، 537، ج 1/ 272، ج 5/ 67، 96، ج 6/ 90، 91، 92، 93، 94، 227، ج 7/ 262، 287، 310، ج 8/ 123، 127، 164، 176، 234، 239، 245، 282، 283، 355، 376، 377، 387، ج 9/ 98، 358، 363، 364، ج 10/ 29، 334، 329، ج 12/ 133، 247، 416، ج 13/ 78، 226، ج 17/ 140، 319، 324، 329، 452، ج 18/ 275، 287، 289، 302، 303، 475، 491، 507، ج 19/ 45، 947، 121، 122، 220، 229، 253، 312،

387، 393، 422، 443، 546، ج 20/ 37، 103، 109، 115، 116، 339، 365، 366، 367، 379، 401، 421، 431، 448، 485، ج 21/ 21، 46، 64، 146، 179، 189، 201، 255، 311، 312، 383، 385، 420، 464، ج 22/ 51، 96، 97، 131، 209

شرح الأخبار فی فضائل الأئمه الأطهار علیهم السّلام/ ج 14/ 43، 48، 90، 339، ج 16/ 57، ج 24/ 37، 66، 67، 226، 227، 230، 273، 274، 275

شرح الأخبار لابن فیاض/ ج 21/ 583

شرح الأخبار للقاضی النعمان/ ج 15/ 45، 212

شرح الأربعین/ ج 8/ 105، ج 21/ 23

شرح الأزهار/ ج 2/ 311، ج 3/ 183، ج 5/ 127، ج 17/ 168، ج 18/ 414، ج 21/ 258

شرح أصول الکافی/ ج 19/ 165، 315

شرح أصول الکافی لصدر الدین الشیرازی/ ج 9/ 192، ج 15/ 17، ج 18/ 293، 315

شرح البخاری للحمراوی/ ج 20/ 297

شرح بهجه المحافل/ ج 11/ 320

شرح تبصره المتعلمین/ ج 22/ 237، 414

شرح التجرید/ ج 10/ 341، ج 11/ 242

شرح التخلیص/ ج 20/ 517

شرح الثلاثیات/ ج 19/ 185

شرح ثلاثیات السند/ ج 5/ 197

شرح الجامع الصغیر/ ج 5/ 191، ج 17/ 248، ج 19/ 174، 286، ج 18/ 29، 394، ج 20/ 107، ج 21/ 80، 259، ج 22/ 296

شرح خطبه الزهراء علیها السّلام للزنجانی/ ج 13/ 204

شرح خطبه الزهراء علیها السّلام للنقوی/ ج 13/ 405

شرح خطبه الزهراء علیها السّلام و أسبابها/ ج 10/ 163، 287، 289، ج 11/ 71، 127، 198، 202، 218، 223، 224، ج 13/ 72، 204، 404

شرح خطبه الصدیقه علیها السّلام للخاقانی/ ج 13/ 204

شرح الخمسمائه/ ج 5/ 50

شرح دعاء صنمی قریش/ ج 11/ 58، 110، 216

شرح

دعاء صنمی قریش للأردبیلی/ ج 20/ 250

شرح دعاء صنمی قریش للطوسی/ ج 20/ 250

شرح دعاء صنمی قریش للعراقی/ ج 20/ 250

شرح دعاء صنمی قریش للمدرسی/ ج 20/ 250

شرح دعاء صنمی قریش (نسیم العیش) للموسوی/ ج 20/ 250

شرح الدیوان/ ج 24/ 123

شرح دیوان أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 19/ 412، 512، ج 18/ 30، ج 20/ 59، ج 22/ 31، 47

شرح دیوان أمیر المؤمنین علیه السّلام للمیبدی/ ج 3/ 70

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:440

شرح دیوان المیبدی/ ج 8/ 228

شرح السنه/ ج 6/ 163، ج 8/ 193، 194، ج 9/ 131، 132، ج 22/ 206، 235، 241، 571، ج 24/ 189، 190

شرح السنه للمسعودی/ ج 4/ 289، 290، ج 5/ 35، 116، 136، 183، 203

شرح الشفاء/ ج 15/ 260، ج 18/ 476، 486

شرح الشفاء للعیاض/ ج 20/ 289

شرح الشفاء للقاری/ ج 20/ 289

شرح الشمائل/ ج 14/ 99

شرح الشمائل الترمذیه/ ج 15/ 260

شرح صحیح مسلم للنووی/ ج 20/ 296، 298

شرح عین العلم و زین الحلم/ ج 4/ 393، 454

شرح الفقه الأکبر/ ج 6/ 243، ج 19/ 166، 175، 187، 403، ج 18/ 400

شرح قصیده الصاحب بن عباد/ ج 3/ 184، ج 22/ 37، ج 24/ 230

شرح القصیده العمریه/ ج 10/ 222

شرح الکافی/ ج 11/ 90، 249

شرح الکافی لمولی محمد صالح المازندرانی/ ج 15/ 24، 138

الشرح الکبیر/ ج 4/ 179، ج 5/ 136، ج 15/ 229، ج 17/ 166، 172، 386، ج 18/ 23، ج 21/ 539، ج 22/ 571

شرح الکواکب/ ج 22/ 128

شرح الکوکب المنیر/ ج 18/ 35

شرح اللمعه/ ج 22/ 238

شرح المسند/ ج 22/ 235

شرح المشکاه/ ج 3/ 95، 99، ج 8/ 131، ج 21/

82

شرح مشکل الآثار/ ج 22/ 233

شرح معانی الآثار/ ج 8/ 57، 271، 272، ج 15/ 298، ج 21/ 146، ج 22/ 236، 240، 241، ج 24/ 191، 192، 196

شرح معانی الأشعار/ ج 17/ 149

شرح المقاصد/ ج 6/ 243، ج 19/ 174، 512، ج 18/ 30، ج 20/ 58، ج 22/ 30، 47

شرح ملا علی القاری/ ج 2/ 124

شرح مناقب الأئمه الاثنی عشریه علیهم السّلام لابن العربی/ ج 2/ 74، ج 4/ 55، ج 14/ 322

شرح مناقب الأئمه الاثنی عشریه علیهم السّلام للسید صالح الخلخالی/ ج 16/ 76

شرح المنهاج للدمیری/ ج 4/ 243

شرح المهذّب/ ج 19/ 403

شرح المواهب/ ج 11/ 317، ج 20/ 61

شرح المواهب اللدنیه/ ج 3/ 379، ج 4/ 258، 473، ج 17/ 218، 408، ج 18/ 94، ج 22/ 30، 234، ج 24/ 224

شرح نهج البلاغه/ ج 3/ 64، 65، 66، 67، 72، 82، 259، 282، 283، 355، ج 7/ 199، 226

شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید/ ج 2/ 271، ج 6/ 106، 265، ج 8/ 60، 72، 214، 243، 342، 377، ج 9/ 34، 48، 94، 316، ج 10/ 138، 163، 164، 166، 169، 179، 188، 189، 191، 199، 211، 288، 329، 331، 368، ج 11/ 45، 107، 130، 131، 137، 144، 147، 150، 161، 166، 199، 234، 321، ج 12/ 52، 73، 89، 131، 187، 196، 201، 206، 213، 248، 261، 273، 284، 289، 307، 432، 433، 440، 441، 442، 443، 444، 479، 518، 535، ج 13/ 41، 42، 53، 55، 56، 59، 238، 330، 407، ج 14/ 42، 90، 367، ج 15/ 15، 226، 284، 303، 321، 324، 335، ج

16/ 290، 116، ج 17/ 36، 37، 46، 47، 63، 81، 305، 311، 455، ج 18/ 87، 110، 276، ج 19/ 56، 157، 167، 174، 187، 188، 252، 512، ج 20/ 123، 181، 362، 396، ج 21/ 18، 48، 187، 315، 316، 381، 451، 477، ج 22/ 30، 515، ج 24/ 30، 96

شرح نهج البلاغه لابن میثم/ ج 10/ 89، ج 14/ 90، ج 15/ 73، ج 16/ 208، 210

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:441

شرح نهج البلاغه للبحرانی/ ج 20/ 181

شرح نهج البلاغه للحمیدی/ ج 5/ 418

شرح وصایا أبی حنیفه/ ج 19/ 512

شرعه المصائب/ ج 14/ 105

الشرع الروی/ ج 17/ 248

الشرف المؤبد/ ج 4/ 61، 261، 315، 358، ج 5/ 31، 121، ج 8/ 105، 184، 221، 228، ج 17/ 128، ج 18/ 30، 85، 91، 110، 394، 475، 480، ج 19/ 157، 166، 188، 286، 404، 412، 416، ج 20/ 48، 56، 60، 107، 289، ج 21/ 23، 80، 178، 440، 448، ج 22/ 48، 233، ج 24/ 36، 123

شرف المصطفی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 226، ج 5/ 78، ج 9/ 71، 77، 159

شرف المصطفی صلّی اللّه علیه و آله للخرکوشی/ ج 22/ 61

شرف النبوه/ ج 2/ 19، 51، ج 5/ 51، ج 9/ 196، ج 18/ 121، 345، 415، ج 24/ 32، 36

شرف النبوه لأبی سعید/ ج 20/ 299، 533

شرف النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 28، 131، ج 5/ 123، 232، 321، ج 6/ 77، 83، 192، 232، ج 8/ 116، 202، 212، ج 18/ 47، 85، 436، ج 19/ 414، ج 21/ 54، 175، 257

شرف

النبی صلّی اللّه علیه و آله للخرکوشی/ ج 20/ 30، 400

شعاع من نور فاطمه علیها السّلام/ ج 11/ 221، ج 18/ 383، 407، 455، ج 20/ 23، 27، 37، 56، ج 21/ 349، ج 22/ 386

شعب الإیمان/ ج 5/ 35، 177، 183، ج 8/ 174، ج 17/ 321، ج 21/ 119، ج 22/ 339، 570، 577، ج 24/ 200، 201، 202، 203

شعراء الحسین علیه السّلام/ ج 10/ 339، ج 11/ 61، 110، 286، 287

شعراء الحله/ ج 10/ 218، ج 19/ 454

شعراء الغری/ ج 10/ 222، ج 11/ 277، 278، 284، ج 15/ 19

شعراء القطیف/ ج 11/ 272، 290، 298

شعراء المقبول/ ج 11/ 296

شعر النعمان بن بشیر/ ج 12/ 55، ج 22/ 577

شعشعه الحسینیه/ ج 11/ 98

الشفاء/ ج 18/ 506، ج 20/ 288، ج 22/ 29

الشفاء بتعریف حقوق المصطفی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 19/ 402، 510، ج 20/ 292

الشفاء بتعریف المصطفی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 4/ 494

شفاء السقام/ ج 22/ 571

شفاء الصدور/ ج 10/ 239

شفاء الغرام للفاسی/ ج 14/ 93، 94، 99، 105، 366، ج 16/ 19، ج 20/ 362، 370، 389، ج 21/ 542

الشفاء للقاضی عیاض/ ج 8/ 227، ج 21/ 190، ج 24/ 122

الشمائل المحمدیه/ ج 5/ 197

شمس العلوم/ ج 5/ 111

الشهاب الثاقب/ ج 11/ 93، ج 15/ 265، ج 18/ 29

الشهاب فی الحکم و الآداب/ ج 20/ 292

شهیدات النساء/ ج 15/ 77، ج 21/ 540

شهیرات النساء فی العالم الإسلامی/ ج 4/ 58، 289

شواهد التنزیل/ ج 3/ 63، 65، 66، 216، ج 8/ 157، 277، ج 9/ 153، ج 12/ 115، 133، 136، 145، 263، ج 17/ 27، 131، 254،

305، 339، 393، 415، ج 18/ 32، 99، 212، ج 19/ 408، 424، 508، 539، 540، 541، 548، 564، ج 20/ 48، 49، 60، 61، 62، 100، 460، 463، ج 21/ 37، 87، 120، 251، 253، 393، 530، ج 22/ 27، 33، 36، 48، 56، 62، 63، 65، 75، 78، 88، 94، 96، 101، 104، 108، 121، 138، 139، 140، 147، 164، 165، 166، 167، ج 24/ 89، 90، 179، 235، 236، 270، 281، 282

شواهد النبوه/ ج 4/ 338، ج 5/ 328، ج 9/ 306، ج 20/ 403

الشیخان/ ج 13/ 130

الشیخان لطه حسین المصری/ ج 15/ 235، ج 21/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:442

202

شیخ المضیره أبو هریره/ ج 8/ 323

الشیعه بین الحقائق و الأوهام/ ج 12/ 287، ج 22/ 134

الشیعه فی التاریخ/ ج 20/ 264

الشیعه فی المیزان/ ج 2/ 87، ج 4/ 218، ج 5/ 28، ج 10/ 74، ج 14/ 325، ج 15/ 60، 252، ج 17/ 164، ج 18/ 125، 491، ج 21/ 180، 190

الشیعه لیوسف العاملی/ ج 12/ 557

الشیعه و التاریخ/ ج 10/ 176

الشیعه و السنه/ ج 5/ 153، ج 8/ 324

شیوعات الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ ج 20/ 365

الصارم المسلول علی شاتم الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ ج 20/ 263

صبح الأعشی/ ج 3/ 115، ج 5/ 122، ج 6/ 146، 151، 223، ج 7/ 236، 237، 238، 239، 265

الصحابه/ ج 20/ 47

الصحابه بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 14/ 350، 362

صحابه الرسول صلّی اللّه علیه و آله فی الکتاب و السنه/ ج 20/ 359

الصحابه علی لسان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 4/

440، ج 5/ 28، 210، 320، ج 6/ 77، 127، 177، 197، 219، 223، 236، ج 7/ 314، ج 8/ 106، 186، ج 10/ 87، ج 15/ 71، ج 18/ 508، ج 19/ 178، 190، ج 20/ 446، ج 21/ 18

الصحاح/ ج 12/ 26

صحبه النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 8/ 104

صحیح ابن حبان للفارسی/ ج 24/ 205

صحیح ابن حیان/ ج 8/ 323، ج 22/ 241، 242

صحیح ابن ماجه/ ج 4/ 273، ج 5/ 191، ج 8/ 101، ج 14/ 88، ج 17/ 212، ج 24/ 283

صحیح أبی داود/ ج 19/ 38، ج 22/ 81، 217

صحیح البخاری/ ج 2/ 200، ج 3/ 102، ج 4/ 480، 481، ج 5/ 51، 53، ج 8/ 28، 57، 58، 78، 101، 121، 122، 171، 192، 193، 243، 258، 270، 271، 272، 275، 276، 324، 325، 364، 371، ج 9/ 48، 49، 53، 54، 69، 277، 310، ج 10/ 87، 163، 167، 327، 335، 337، ج 11/ 147، 149، ج 12/ 187، 197، 198، ج 13/ 41، 42، 51، ج 14/ 70، 71، 72، 336، 348، 350، 351، 356، 358، ج 15/ 71، 196، 226، 322، 324، 328، 330، 335، ج 16/ 18، 65، ج 18/ 464، 469، 477، 478، 498، 499، 503، ج 19/ 38، 39، 42، 69، 82، 96، 142، 172، 174، 418، ج 20/ 240، 241، 290، 359، 360، 361، 409، 445، 446، ج 21/ 21، 141، 143، 145، 188، 194، 208، 425، ج 22/ 46، 233، 239، 248، ج 24/ 257

صحیح الترمذی/ ج 5/ 198، 199، ج 8/ 71، 104، 174، 185، 186، 187،

206، 224، 226، 227، 238، 275، ج 14/ 348، 356، ج 18/ 33، 35، 464، 466، 467، 506، ج 19/ 38، 67، 170، 171، 173، 411، 413، 510، ج 20/ 47، 108، 136، 137، 285، 287، 361، 365، 410، ج 21/ 19، 22، 195، ج 22/ 33، 81، ج 24/ 122، 283

الصحیح الجامع/ ج 19/ 169

صحیح الحمیدی/ ج 20/ 241

صحیح الدار قطنی- سنن الدار قطنی

صحیح الدارمی/ ج 21/ 83، ج 22/ 122

صحیح مسلم/ ج 4/ 480، 481، ج 6/ 219، ج 7/ 347، ج 8/ 28، 59، 171، 189، 243، 260، 270، 271، 272، 275، 346، ج 9/ 48، 49، 53، 68، 77، 130، 131، 310، ج 10/ 163، 167، 327، 330، 331، 335، ج 11/ 147، ج 12/ 187، 197، 198، ج 13/ 42، ج 14/ 336، 349، 350، 356، 358، ج 15/ 180، 196، 226، 321، 330، ج 18/ 20، 464، 467، 469، 477، 479، 506، 507، ج 19/ 38، 39، 82، 96، 142، 159، 188، 413، 418، 498، 510، 541، ج 20/ 240، 241، 285، 287، 290، 297، 301، 360، 365، 410، 446، ج 21/ 20، 141، 143، 208، 425، ج 22/ 33، 81، 233،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:443

236، 308، ج 24/ 191، 202، 257

الصحیح المسند/ ج 19/ 540، ج 18/ 34، ج 22/ 128

الصحیح من سیره النبی الأعظم صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 20، 89، 231، ج 3/ 258، 259، ج 4/ 43، 354، 371، ج 5/ 128، 180، 218، ج 8/ 133، ج 9/ 176، ج 10/ 261، ج 12/ 201، ج 13/ 35، ج 14/

284، 327، ج 17/ 255، 416، ج 20/ 426، 473، 545

صحیح النسائی/ ج 14/ 93، ج 20/ 297

صحیفه الأبرار/ ج 4/ 279، ج 12/ 193، ج 17/ 225، ج 24/ 89

صحیفه الإمام الرضا علیه السّلام/ ج 2/ 281، ج 3/ 167، 168، ج 4/ 515، ج 5/ 44، 60، 72، 182، 277، ج 6/ 182، 222، ج 8/ 51، 108، ج 17/ 255، 391، ج 18/ 383، 436، ج 20/ 27، 467، ج 21/ 175، 176، ج 24/ 26، 27، 37، 40، 46، 47، 49

الصحیفه العلویه الجامعه/ ج 9/ 167

صحیفه الکاظمیه/ ج 8/ 362

الصحیفه المهدیه/ ج 19/ 164، ج 21/ 55، 319

الصدیقه الزهراء علیها السّلام بین المحنه و المقاومه/ ج 13/ 63

صحیفه الزهراء علیها السّلام لأسعد عبود/ ج 22/ 282، 333، 334، 335، 336، 337، 338، 394، 401

صحیفه الزهراء علیها السّلام للقیومی/ ج 22/ 333، 334، 335، 336، 337

الصحیفه الصادقیه/ ج 22/ 317، 414، 417، 424

الصحیفه الفاطمیه/ ج 22/ 301، 310، 333، 334، 335، 336، 337

الصحیفه المهدیه/ ج 22/ 222، 367، 391

الصراح/ ج 12/ 29

الصراط المستقیم/ ج 1/ 213، 249، 298، 314، ج 2/ 19، 20، 177، 184، ج 3/ 19، 25، 90، 285، 315، 316، ج 4/ 393، 401، 405، 524، ج 5/ 182، 417، ج 6/ 114، 160، 165، ج 7/ 290، 292، ج 8/ 160، 234، 342، ج 9/ 109، 259، ج 10/ 133، 205، 224، 247، 298، 336، 342، ج 11/ 56، 108، 206، 323، ج 12/ 249، 250، 283، 284، 417، 528، 558، 564، ج 13/ 411، ج 14/ 124، ج 15/ 330، ج 17/ 348، 452، ج 18/ 129،

171، 306، 381، 450، 515، 517، ج 19/ 109، 110، 255، 442، ج 20/ 26، 33، 61، 164، 167، 290، 338، 397، ج 21/ 153، 170، 179، 189، 199، 201، 254، 264، 274، 447، 582، ج 22/ 33، 50، 75، 93، 130، 393، 531، 546، 549، 555، 598

الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم/ ج 24/ 33، 234، 261، 268

صفه الصفوه لابن الجوزی/ ج 2/ 146، 153، ج 4/ 38، 261، 352، ج 5/ 150، ج 7/ 139، ج 11/ 318، ج 14/ 70، 313، 314، 358، ج 17/ 48، 118، 134، 149، 157، 175، 205، 226، 321، 404، ج 18/ 467، 477، ج 19/ 188، ج 20/ 287، 447، 473، ج 21/ 425، 428، ج 22/ 210

الصفوه/ ج 4/ 44

صفوه الأخبار/ ج 3/ 120، 252، 409، ج 4/ 165، 450، ج 7/ 27، ج 9/ 262، ج 18/ 183

صفوه الأخیار/ ج 1/ 298

صفوه التفاسیر/ ج 17/ 315، ج 19/ 235، 566، ج 21/ 594

صفوه الزلال/ ج 19/ 511، ج 22/ 30، 34

صفوه الشمس/ ج 19/ 169

صفوه الصفوه/ ج 21/ 190

الصلاه و البشر فی الصلاه علی خیر البشر/ ج 21/ 543

صلح الإخوان/ ج 14/ 99، ج 19/ 156، ج 20/ 447، ج 21/ 178

صلوات المعصومین الأربعه عشر علیهم السّلام/ ج 16/ 76

الصمت و حفظ اللسان/ ج 22/ 572

صهرین عثمان و علی علیه السّلام/ ج 18/ 125

الصوارم الحاسمه/ ج 9/ 185، ج 11/ 31، 77، 103، 108، 109، ج 13/ 54، ج 16/ 215، ج 20/ 359

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:444

الصوارم الماضیه/ ج 10/ 299، 351، ج 11/ 231، 322

الصوام المهرقه/ ج 11/ 149، ج 12/

226، 239، 243، ج 13/ 128، ج 19/ 472، ج 18/ 23

الصواعق المحرقه/ ج 3/ 93، 137، 159، 164، 220، 234، 303، 341، 343، 349، ج 4/ 51، 260، 473، 508، ج 5/ 39، 41، 121، ج 6/ 224، 226، 243، ج 7/ 123، 267، 294، ج 8/ 99، 184، 185، 225، 228، 279، ج 10/ 328، ج 11/ 239، ج 12/ 198، ج 13/ 42، 52، ج 14/ 367، ج 16/ 62، ج 17/ 208، ج 18/ 31، 82، 86، 88، 90، 91، 94، 97، 98، 185، 111، 268، 282، 309، 397، 398، 399، 466، 468، 472، 474، 475، 481، 507، ج 19/ 67، 149، 158، 171، 174، 188، 403، 409، 412، 418، 426، 460، 461، 510، 511، 539، 541، 542، ج 20/ 29، 48، 56، 60، 61، 107، 287، 290، 299، 330، 336، ج 21/ 80، 180، 254، 273، 275، 440، 442، 449، ج 22/ 29، 30، 34، 35، 48، 132، 162، 513، 518، ج 24/ 30، 32، 36، 122، 124، 180، 254، 274، 282، 283

الضحایا لأبی داود/ ج 5/ 103

الضعفاء/ ج 19/ 387

الضعفاء الکبیر/ ج 3/ 356، 357، ج 8/ 48، 49، ج 17/ 164، 321، ج 18/ 79، 106، 110، 284

ضوء الشمس/ ج 3/ 285، ج 9/ 345، ج 18/ 29، 97، 488، 489، 491، ج 19/ 179، 512، 540، ج 20/ 63، 106، 286، ج 21/ 82، ج 22/ 36، 49، 121، 122، 444، ج 24/ 224

ضیاء الصالحین/ ج 19/ 374، ج 22/ 353

ضیاء العالمین/ ج 1/ 247، ج 10/ 328، 329، 347، ج 11/ 93، 108، 230، 319، 322،

ج 15/ 26

طبائع النساء/ ج 14/ 70، 110، 360، ج 15/ 329، ج 16/ 207، ج 20/ 365

طب الأئمه علیهم السّلام/ ج 20/ 341، ج 21/ 263، ج 22/ 226

طبقات الشافعیه/ ج 18/ 91

الطبقات الکبری لابن سعد/ ج 2/ 148، 235، 236، 238، ج 3/ 34، 35، 39، 40، 242، 356، 357، 363، ج 4/ 13، 14، 52، 170، 171، 179، 182، 199، 210، 211، 215، 216، 219، 271، 274، 293، 295، 365، 366، 398، 405، 406، 407، 447، 471، ج 5/ 203، 330، ج 7/ 348، ج 8/ 28، 34، 192، 193، 234، 260، 261، 312، 319، ج 9/ 187، 188، 190، 243، 277، 278، 285، 293، ج 12/ 36، 55، 59، 198، ج 13/ 31، ج 14/ 54، 67، 70، 72، 89، 112، 243، 356، ج 15/ 120، 209، 283، ج 16/ 91، 241، 250، ج 17/ 53، 205، 214، 215، 228، 359، ج 18/ 87، 482، ج 19/ 149، 156، 160، 173، 177، ج 20/ 360، 361، 362، 370، 374، 375، 410، 446، ج 21/ 22، 145، 384

الطبقات الکبری المسماه بلواقح الأنوار للشعرانی/ ج 5/ 206، 334

الطبقات لخلیفه بن خیاط/ ج 6/ 150

طبقات المحدثین/ ج 5/ 189، ج 19/ 179، 193، ج 21/ 82، ج 22/ 121، 122، 134

طبقات المعتزله/ ج 6/ 226، ج 8/ 223، 225

الطبقات و الزهر/ ج 22/ 49

الطرائف/ ج 1/ 212، ج 2/ 51، 283، ج 3/ 35، 36، 78، 174، 334، 335، ج 4/ 103، 129، 338، ج 6/ 53، 105، 165، ج 8/ 62، 63، 82، 137، 345، 346، 372، ج 9/ 39، 48، 57، 59،

ج 10/ 206، 333، 335، 369، 370، ج 11/ 148، 150، ج 12/ 370، 371، 375، 497، 498، 499، 547، ج 13/ 85، 86، 230، ج 14/ 90، ج 15/ 196، ج 17/ 74، 274، 306، 444، 492، ج 18/ 70، 71، 75، 275، 277، 283، 290، 296، 464، 477، 478، ج 19/ 56، 60، 82، 122، 123، 124، 225، 270، 391، 393، 396، 401، 405، 406، 409، 410، 418،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:445

419، 428، 434، 444، 461، 498، 505، 545، ج 20/ 47، 51، 156، 237، 290، 391، 460، 538، ج 21/ 189، 195، 208، 242، 243، 345، 456، 534، ج 22/ 33، 37، 43، 51، 52، 53، 80، 81، 90، 93، 99، 112، 131، 207، 580، ج 24/ 234، 247، 268

طرائف الخلفاء/ ج 5/ 190

الطراز المذهب/ ج 5/ 19، 375

طرافه الأحلام/ ج 10/ 217، ج 14/ 194

طرح التثریب/ ج 14/ 35، ج 15/ 209، ج 17/ 267، ج 19/ 157، 179، 184، 186، 187، 188، ج 20/ 408، 447، ج 21/ 146، 425

الطرف/ ج 8/ 49، 83، 86، 87، 89، 90، 91، 92، 342، ج 10/ 208، 299، 335، ج 13/ 36، ج 14/ 165، ج 15/ 175، ج 17/ 43، ج 19/ 32، 63، ج 202/ 190، 441، 452، ج 21/ 207، 270، ج 24/ 294

طرفه الأصحاب/ ج 7/ 316

طریق الإرشاد/ ج 22/ 310

طریق الرشاد/ ج 11/ 231، 322

الطهاره/ ج 15/ 199

طهاره الشیخ/ ج 15/ 231، 232، ج 20/ 66

طوالع الأنوار/ ج 10/ 338

ظلامات الزهراء علیها السّلام/ ج 16/ 198

ظلامات الزهراء علیها السّلام فی السنه و الآراء/ ج 11/ 25،

27، 35، 55، 56، 58، 59، 60، 61، 109، 196، 197، 198، 199، 200، 202، 206، 207، 215، 216، 217، 218، 219، 220، 260

ظلامات الزهراء علیها السّلام للجزائری الناجی/ ج 20/ 291

ظلامات الصدیقه الشهیده علیها السّلام/ ج 11/ 25، 26، 27، 31، 32، 37، 38، 39، 62، 83، 84، 109، 194، 204، 207، 212، ج 13/ 23، ج 14/ 19، 158، 160، 166، 169، 227، 268، ج 20/ 359، 516، 518، ج 21/ 349، 354، 359

ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 21/ 207

ظلامات فاطمه الزهراء علیها السّلام فی السنه و الآراء/ ج 10/ 133، 137، 141، 156، 165، 166، 176، 190، 195، 224، 234، 235، 244، 339، 240، 241، ج 12/ 25، ج 13/ 204، ج 18/ 431، ج 20/ 291، 358، 359، ج 21/ 533، 541، 542

عارضه الأحوذی/ ج 8/ 105، 174، 223، ج 14/ 356، ج 19/ 177، 464، ج 18/ 22، 520، ج 20/ 109، 137، 143، 164، 292، 445، 446، ج 21/ 24، 426

عالم الملائکه الأبرار/ ج 19/ 169

العبر فی خبر من غبر/ ج 4/ 47، 355، ج 13/ 28، ج 15/ 74

عبقات الأنوار/ ج 2/ 241، ج 3/ 68، ج 5/ 412، ج 7/ 282، ج 9/ 162، ج 10/ 174، ج 11/ 138، ج 13/ 40، ج 18/ 25، ج 19/ 420، 541، ج 20/ 164، ج 22/ 515، 581، ج 24/ 59، 230

العبقریات/ ج 5/ 20، ج 20/ 38، 365، 380، ج 22/ 75

العبقریات الإسلامیه/ ج 3/ 400، ج 15/ 123، ج 16/ 77، ج 17/ 267، ج 20/ 38، 103

العبقریات للعقاد/ ج 14/ 35، 96، 207، 258،

358، 359

عبقریه الإمام علی علیه السّلام/ ج 17/ 131، 138

عبقریه الإمام علی، الحسین أبو الشهداء، فاطمه الزهراء علیها السّلام و الفاطمیون/ ج 15/ 76

عبقریه الإمام علی و الحسین علیها السّلام/ ج 21/ 198

العتره الطاهره علیهم السّلام/ ج 24/ 49

العثمانیه/ ج 3/ 65، 66، 67، ج 8/ 60، 61، 183

العجاله/ ج 14/ 108

العده/ ج 4/ 159

عده الداعی/ ج 17/ 262، ج 18/ 340، ج 21/ 124، ج 22/ 426، 603

عده الصابرین/ ج 17/ 211

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:446

العده للخطیب/ ج 6/ 304

العدد/ ج 2/ 45، 96

العدد القویه/ ج 1/ 302، ج 2/ 71، 113، 114، 161، 171، ج 3/ 113، ج 4/ 368، ج 5/ 148، 177، 178، 179، 182، 280، 367، ج 6/ 70، 88، 114، ج 7/ 180، 185، ج 8/ 175، 291، 363، ج 9/ 123، 218، 264، 332، 334، ج 12/ 124، ج 13/ 124، 158، ج 14/ 322، ج 17/ 342، 501، ج 18/ 126، 168، 343، 384، 398، 408، 418، 453، 500، 504، ج 19/ 139، 140، 282، 286، 339، 340، 533، 561، ج 20/ 114، 224، 233، 270، 464، 494، 496، 502، ج 21/ 81، 84، 170، 353، 359، ج 22/ 131، 562، ج 24/ 178، 196

العدل الشاهد/ ج 5/ 47

العرائس/ ج 3/ 276، ج 17/ 284

العرائس الواضحه/ ج 19/ 172، 192، 234، ج 18/ 283، 481، ج 21/ 197، 442، ج 24/ 68

العروه الوثقی/ ج 20/ 296، ج 21/ 149، ج 22/ 178، 183، 200، 214، 420

العروه الوثقی لأبی نصر الهمدانی/ ج 24/ 183

العروس/ ج 6/ 105، ج 22/ 90

العروس لأبی بکر النحوی/ ج 20/ 459

العشره

المبشّرون بالجنه// ج 9/ 48، ج 19/ 513، ج 22/ 31

عشره النساء/ ج 8/ 57، 105، 106، ج 14/ 349

عظمه الإسلام/ ج 17/ 306، ج 19/ 170، ج 20/ 461، ج 22/ 93

عظمه الصدیقه علیها السّلام/ ج 19/ 359

عظمه الصدیقه الکبری علیها السّلام/ ج 3/ 16، 381، ج 14/ 171، ج 16/ 110

العقائد الحقه/ ج 3/ 17، ج 12/ 558، ج 17/ 46، ج 19/ 349، ج 20/ 292، ج 21/ 176، ج 22/ 22

العقائق/ ج 19/ 259

العقد الثمین/ ج 2/ 123، 188، ج 4/ 83، ج 5/ 208 339، ج 9/ 290، ج 12/ 91، ج 19/ 177، 179، 186، 191

عقد الجواهر/ ج 17/ 32، 95

عقد الدرر/ ج 10/ 43، 274، ج 11/ 53، 110، 312، ج 12/ 358، ج 18/ 266، 270، 271، 272، 273، 284، 286، 288، 309، 311، 313، 314، 315، ج 20/ 198، 270

عقد الدرر فی أخبار المنتظر علیه السّلام/ ج 15/ 52، ج 20/ 205، 427

العقد الفرید/ ج 5/ 51، ج 6/ 106، 149، 226، ج 7/ 182، 248، 299، ج 8/ 103، 185، ج 9/ 83، 344، 345، ج 10/ 89، 156، 164، 174، 176، 211، 287، ج 11/ 154، ج 16/ 240، ج 12/ 307، 521، 565، ج 14/ 70، 72، ج 15/ 73، ج 17/ 37، 47، ج 18/ 91، 111، 392، 486، ج 19/ 60، 567، ج 20/ 116، 439، 440، 539، ج 21/ 22، 534، ج 22/ 119

عقیده الشیعه/ ج 20/ 364

عقیده الشیعه لرونلدسن/ ج 5/ 189، ج 14/ 360، ج 16/ 42

العقیده الطحاوی/ ج 19/ 539

عقیله الطهر/ ج 19/ 540، ج 20/ 51

عقیله

الطهر زینب الکبری/ ج 22/ 33، 129

عقیله الطهر و الکرم/ ج 18/ 33، 35

علامات الساعه/ ج 18/ 266

علامات یوم القیامه/ ج 18/ 275

علل الحدیث/ ج 12/ 132، ج 13/ 93، ج 19/ 418، 505، ج 21/ 256، 258

علل الحدیث لابن حاتم/ ج 4/ 457

علل الحدیث للحنظلی/ ج 5/ 105

علل الشرائع/ ج 1/ 208، 373، 302، ج 2/ 17، 18، 38، 60، 61، 134، ج 3/ 16، 29، 30، 141، ج 5/ 44، 45، 63، 64، 65، 66، 67، 68، 139، 243، 244، 279، 286، ج 7/ 35، 161، 162، 260، ج 8/ 67،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:447

95، 96، 150، 287، 288، 374، ج 9/ 35، 36، 46، 47، 100، 103، 104، 118، 331، 332، 333، 334، ج 10/ 332، 337، ج 11/ 320، ج 12/ 182، 497، 498، 499، ج 13/ 183، ج 14/ 39، 203، 227، 268، ج 15/ 119، 160، 161، 166، 188، 189، 199، 283، 288، 317، ج 16/ 31، 100، 188، 233، ج 17/ 117، 391، 397، 482، 513، ج 18/ 72، 165، 167، 168، 182، 218، 222، 226، 329، 381، 384، 389، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 410، 411، 417، 436، 442، 463، ج 19/ 41، 281، 298، 313، 439، ج 20/ 26، 28، 30، 68، 157، 159، 160، 174، 177، 178، 286، 300، 357، 486، 487، 499، 500، 531، 532، ج 21/ 47، 64، 106، 108، 109، 111، 113، 165، 184، 185، 353، 460، ج 22/ 50، 83، 88، 106، 130، 132، 276، 323، 330، 340، 532، 556، 559، ج 24/ 64، 175

العلل فی معرفه الرجال/

ج 14/ 364

العلل المتناهیه/ ج 6/ 131، ج 8/ 328، 329، ج 14/ 243، ج 15/ 121، ج 18/ 82، 86، 98، 400، 401، 402، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 410، 411، 420، 421، 436، 437، 438، 440، 441، 442، 450، ج 18/ 82، 86، 98، ج 20/ 103، ج 21/ 250، ج 22/ 555، 566، ج 24/ 32، 34، 37، 39، 52، 53، 54، 231

علم الحدیث/ ج 22/ 33، 137

علم الکتاب/ ج 8/ 225، ج 18/ 478، ج 19/ 511، ج 18/ 478، ج 20/ 48، 288، ج 22/ 30

علّموا أولادکم محبه آل بیت النبی علیهم السّلام/ ج 15/ 201، ج 19/ 167، 179، 193، 541، 566

علّموا أولادکم محبه آل النبی علیهم السّلام/ ج 3/ 159، 334، 343، ج 18/ 17، ج 18/ 17

علّموا أولادکم محبه أولاد النبی علیهم السّلام/ ج 4/ 268، 325، 330، 441، ج 8/ 200، ج 20/ 47، ج 21/ 46، 190

علّموا أولادکم محبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 15/ 75، ج 19/ 166، 179

العلم و العلماء للجزائری/ ج 2/ 161، ج 4/ 49، ج 5/ 27، ج 8/ 77، 170، ج 11/ 212، ج 14/ 315، 343، ج 17/ 212، 404، 509، ج 19/ 176، ج 20/ 364، 496، 551، ج 21/ 36، 167، 188، ج 22/ 210، 235، 562

علم الیقین/ ج 5/ 420، ج 10/ 140، ج 11/ 35، 107، 109، 130، 201، 236، 324، ج 20/ 450، ج 22/ 53، 95

العلو للعلی الغفار/ ج 3/ 258

علی أکبر علیه السّلام للسید المقرم/ ج 11/ 133، ج 24/ 171

علی علیه السّلام إمام الأئمه علیهم السّلام/

ج 22/ 124

علی علیه السّلام إمام المتقین/ ج 3/ 301، ج 4/ 347، ج 12/ 27، ج 14/ 243، 360، ج 15/ 121، 329، ج 16/ 38، 239، ج 18/ 29، ج 20/ 60، ج 22/ 49، 126، 127

علی باب فاطمه علیها السّلام/ ج 10/ 44، 214، 217، 218، 219، 223، ج 11/ 62، 64، 110، 198، ج 15/ 326، ج 16/ 111، 290

علی خطی أهل البیت علیهم السّلام/ ج 18/ 30، ج 22/ 133

علیک تبکی السماء/ ج 11/ 306

علی علیه السّلام لا سواه/ ج 3/ 282، 334، 349

علی علیه السّلام و مناوءوه/ ج 12/ 332، ج 19/ 513، ج 22/ 31

عمار بن یاسر/ ج 20/ 310

العمده/ ج 6/ 105، 184، ج 8/ 71، 371، 372، ج 10/ 18، 39، 88، ج 17/ 62، 307، ج 18/ 31، 45، 71، 72، 275، 452، 462، 499، 504، 506، 507، ج 20/ 51، 52، 164، 285، 286، 361، ج 22/ 34، 43، 46، 53، 61، 81، 82، 87، 90، 207، 236، 555

عمده الأخبار/ ج 5/ 320، ج 10/ 332، ج 16/ 24،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:448

29

عمده الأخبار/ ج 18/ 484

عمده الأنساب/ ج 21/ 546

عمده التحقیق/ ج 18/ 382، 399، ج 20/ 107، ج 21/ 80

عمده الزائر/ ج 2/ 84، ج 14/ 324

عمده الزائر فی الأدعیه و الزیارات للسید حیدر/ ج 15/ 64

عمده الطالب/ ج 7/ 241، 251، ج 21/ 546

عمده عیون صحاح الأخبار/ ج 24/ 230

عمده الفارسی/ ج 21/ 20، 190

عمده القاری/ ج 5/ 51، 52، ج 8/ 121، 122، ج 10/ 329، ج 18/ 477، ج 19/ 172، ج 20/ 361، ج 22/ 233

العمده

لابن بطریق/ ج 3/ 334، ج 4/ 129، ج 5/ 50، 78، 80، 151، ج 9/ 39، 53، ج 11/ 167، 219، 321، ج 13/ 42، ج 14/ 349، 350، ج 15/ 39، 50، 72، 101، 322، ج 19/ 68، 375، 391، 393، 401، 402، 409، 418، 428، 498، 538، 541، ج 20/ 59، 446، ج 21/ 19، 24، 189، 194، 421، 426

عمل الیوم و اللیله/ ج 2/ 137، ج 3/ 343، ج 4/ 326، 327، 400، 454، 455، 471، ج 8/ 213، ج 21/ 447، ج 22/ 234، 530، 587

عنوان الکلام/ ج 11/ 98

عنوان النجابه/ ج 2/ 139، ج 4/ 82، 217، 363، ج 5/ 150، ج 8/ 106، 107، 190، 191، ج 10/ 83، 84، 94، ج 14/ 321، ج 15/ 68، 69، 79، 201، 202، ج 17/ 175، ج 19/ 157، 178، 186، 191، 192، ج 20/ 47، 446

عوارف المعارف/ ج 17/ 27، ج 22/ 56

العواصم من القواصم/ ج 13/ 40، 43، ج 15/ 196، ج 16/ 253، ج 21/ 190

عوالم العلوم/ ج 1/ 211، 213، 228، 231، 234، 249، 256، 257، 298، 302، 306، 308، 310، 318، 328، 329، ج 2/ 17، 19، 22، 25، 37، 38، 45، 67، 68، 69، 73، 74، 76، 89، 96، 100، 107، 112، 113، 115، 122، 124، 132، 133، 134، 142، 145، 159، 160، 163، ج 3/ 15، 16، 17، 18، 19، 20، 25، 41، 78، 112، 137، 139، 140، 181، 183، 195، ج 4/ 13، 18، 27، 44، 60، 61، 69، 70، 73، 80، 81، 83، 85، 86، 87، 89، 130، 131، 132، 136،

138، 153، 154، 155، 157، 158، 159، 164، 166، 170، 177، 179، 180، 181، 182، 185، 186، 187، 196، 197، 257، 258، 265، 266، 267، 268، 270، 271، 273، 274، 279، 287، 290، 291، 292، 293، 307، 309، 311، 313، 318، 321، 326، 328، 329، 330، 331، 336، 337، 338، 340، 343، 357، 358، 359، 362، 364، 365، 374، 378، 387، 408، 412، 447، 450، 452، 469، 471، 474، 478، 486، 493، 528، ج 5/ 37، 41، 44، 47، 55، 59، 60، 64، 65، 66، 67، 68، 69، 70، 73، 74، 75، 90، 120، 145، 162، 163، 164، 165، 166، 173، 176، 179، 180، 182، 183، 184، 239، 241، 242، 243، 251، 252، 255، 256، 258، 259، 260، 261، 263، 264، 265، 266، 268، 270، 271، 272، 273، 275، 277، 279، 281، 303، 372، 377، 380، 394، 404، 408، 410، 411، 412، 413، 414، 415، 416، 417، 418، 419، 420، 421، 422، 423، 424، 425، ج 6/ 44، 45، 49، 53، 70، 87، 79، 114، 134، 165، 268، 294، 298، 300، 306، 330، 337، 345، ج 7/ 41، 120، 131، 138، 139، 140، 141، 152، 153، 156، 161، 163، 166، 175، 186، 188، 193، 235، 257، 286، 292، 304، ج 8/ 48، 87، 95، 138، 174، 175، 176، 179، 203، 205، 206، 207، 209، 210، 211، 254، 332، 381، 382، ج 9/ 32، 39، 94، 167، 252، 257، 259، 262، 263، 264، 265، 267، 268، 279، 280، 281، 282، 285،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:449

289، 292، 293، 299، 300، 301، 302، 303، 304، 306،

307، 308، 309، 310، 311، ج 10/ 12، 13، 16، 25، 27، 33، 36، 37، 60، 61، 62، 74، 76، 78، 80، 85، 98، 133، 137، 138، 140، 141، 142، 155، 156، 159، 160، 163، 164، 169، 171، 174، 176، 177، 178، 179، 186، 208، 222، 232، 298، 329، 330، 332، 334، 336، ج 11/ 25، 27، 32، 35، 36، 37، 38، 39، 40، 41، 42، 54، 108، 147، 165، 194، 195، 196، 197، 198، 199، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 206، 207، 208، 209، 262، 264، 318، 319، 320، 323، ج 12/ 36، 56، 57، 66، 88، 89، 107، 112، 115، 117، 129، 131، 134، 135، 136، 182، 186، 187، 190، 193، 197، 198، 206، 259، 261، 262، 273، 284، 285، 308، 312، 313، 342، 479، 480، 497، 498، 499، 515، 524، 526، 534، 535، 536، 541، 542، 547، ج 13/ 26، 54، 79، 132، 139، 158، 159، 161، 203، 344، 395، 400، 405، 419، 420، ج 14/ 19، 23، 86، 87، 90، 96، 102، 103، 104، 153، 203، 204، 207، 208، 228، 232، 235، 238، 239، 240، 244، 247، 326، 336، 339، 341، 344، 346، ج 15/ 25، 36، 37، 38، 39، 42، 43، 44، 47، 49، 50، 56، 57، 60، 61، 66، 70، 82، 165، 224، 337، ج 16/ 51، 62، 136، 137، 190، 195، 198، 201، 241، 243، 244، 245، ج 17/ 19، 20، 21، 24، 49، 53، 54، 55، 56، 57، 59، 60، 64، 121، 124، 126، 127، 134، 142، 147، 188، 189، 196، 204، 205، 206، 207، 212،

214، 216، 217، 219، 220، 221، 226، 227، 228، 295، 328، 331، 332، 345، 350، 384، 396، 406، 411، 412، 440، 446، 450، 452، 468، 469، 470، 488، 492، 496، 504، 509، 515، 527، ج 18/ 13، 62، 65، 71، 76، 79، 80، 81، 86، 117، 119، 172، 190، 207، 208، 223، 233، 239، 240، 244، 246، 247، 251، 254، 255، 328، 330، 342، 356، 360، 362، 368، 369، 379، 380، 381، 383، 384، 389، 390، 391، 398، 400، 401، 402، 404، 405، 406، 407، 408، 409، 410، 411، 420، 421، 436، 437، 438، 440، 441، 442، 450، ج 19/ 45، 46، 47، 60، 67، 91، 111، 112، 114، 115، 117، 131، 147، 148، 151، 155، 156، 159، 162، 166، 178، 189، 196، 203، 214، 224، 227، 229، 230، 231، 232، 235، 236، 238، 239، 241، 244، 245، 249، 255، 256، 260، 261، 262، 264، 265، 279، 281، 288، 298، 301، 303، 305، 306، 307، 308، 309، 310، 312، 314، 315، 319، 320، 321، 328، 335، 339، 341، 342، 354، 374، 382، 388، 401، 439، 453، 529، 532، ج 20/ 23، 24، 25، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 32، 33، 35، 36، 37، 38، 39، 46، 48، 49، 50، 52، 55، 57، 68، 90، 91، 96، 99، 101، 111، 116، 118، 119، 122، 123، 132، 134، 135، 136، 137، 138، 166، 199، 224، 226، 240، 266، 279، 290، 357، 370، 374، 382، 392، 398، 404، 406، 422، 423، 427، 428، 429، 434، 441، 450، 475، 516، 531، ج 21/ 84، 89، 164، 180، 201،

207، 244، 271، 272، 274، 278، 294، 295، 351، 363، 444، 446، 469، 493، 494، 495، 497، 500، 501، 502، 531، 532، 534، 536، 538، 540، 543، ج 22/ 37، 43، 53، 59، 65، 133، 144، 214، 215، 275، 280، 281، 285، 288، 292، 295، 296، 301، 302، 303، 305، 308، 309، 314، 316، 318، 319، 320، 322، 323، 325، 326، 327، 328، 329، 330، 331، 332، 333، 334، 335، 336، 337، 341، 349، 353، 355، 356، 357، 358، 359، 360، 363، 386، 387، 391، 402، 404، 405، 409، 412، 413، 423، 424، 439، 451، 455، 514، 521، 528، 545، 546، 549، 550،

551، 553، 555،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:450

557، 558، 561، 571، 572، 576، 578، 579، 580، 581، 587، 588، 598، 601، 602، 603، 607، 608، 609، 610، 611، ج 24/ 23، 26، 27، 45، 47، 50، 70، 71، 75، 80، 83، 84، 86، 89، 100، 135، 137، 167، 168، 181، 222، 226، 234، 237، 244، 255، 261، 271، 297

عوالی اللآلی/ ج 3/ 74، ج 8/ 82، 205، 264، 295، ج 9/ 66، ج 14/ 353، ج 17/ 114، 146، ج 18/ 14، 517، ج 20/ 290، 437، ج 21/ 180، 482، 486، 504، ج 22/ 178، 183، 200، 374

عون الباری/ ج 8/ 121، ج 21/ 20

عید الغدیر لبولس سلامه/ ج 4/ 114، 133، ج 5/ 144، ج 19/ 445، ج 21/ 563

عین الحیاه/ ج 8/ 244، ج 9/ 63، ج 17/ 142، ج 19/ 298، 418، ج 20/ 65، 342، ج 21/ 184، ج 22/ 217

عیون الأثر/ ج 11/ 318، ج 14/

99، 104، ج 21/ 540، 542

عیون الأخبار/ ج 1/ 212، 265، 329، ج 3/ 15، 16، 167، 168، 169، 181، 195، 196، 305، ج 4/ 515، ج 5/ 44، 45، 60، 66، 72، 182، 247، 277، 278، ج 6/ 70، 114، 122، 164، 182، 213، 222، 225، ج 8/ 31، 32، 33، 51، 108، 180، 243، ج 9/ 259، 261، 263، 265، 349، ج 11/ 165، 243، ج 12/ 89، 112، ج 17/ 255، 321، 391، 477، 503، ج 18/ 62، 83، 186، 193، 196، 382، 391، 404، 409، 410، 436، ج 19/ 43، 80، 148، 163، 175، 234، 278، 316، 340، 341، 342، 416، 472، 531، 532، 543، ج 20/ 26، 27، 170، 177، 178، 224، 225، 467، 473، 502، 512، 513، 514، 515، 527، 528، ج 21/ 83، 175، 226، 254، 350، 352، 438، 439، 441، 445، 459، 471، 593، ج 22/ 29، 48، 74، 78، 123، 146، 167، 329، 392، 529، 547، 548

عیون أخبار الرضا علیه السّلام/ ج 2/ 35، 39، 40، 280، ج 7/ 123، 175، 180، 181، 185، 188، 243، 294، 304، 305، ج 15/ 224، 225، ج 16/ 26، 27، ج 24/ 27، 28، 37، 39، 47، 49، 50، 51

عیون الأخبار فی مناقب الأخیار/ ج 2/ 45، 46، 56، 57، ج 14/ 35، 36، ج 17/ 283، 300، 404، ج 20/ 32، 535، 537، ج 21/ 179، ج 24/ 36، 38، 102

عیون الأخبار للبغدادی/ ج 4/ 313، 314

عیون الأخبار للدینوری/ ج 4/ 161، 218

عیون التواریخ/ ج 2/ 155، ج 5/ 100، ج 8/ 105، ج 10/ 77، ج 15/

65، 245، ج 19/ 513، ج 21/ 384، 542، ج 22/ 31

عیون المسائل/ ج 19/ 513، ج 22/ 31، 32

عیون المعجزات/ ج 1/ 311، ج 2/ 48، 49، ج 5/ 29، 75، 226، 261، 281، ج 6/ 268، ج 9/ 70، ج 10/ 23، 45، ج 14/ 283، ج 15/ 41، 52، ج 16/ 40، 64، 285، ج 19/ 57، ج 20/ 308، ج 21/ 166، 44، 579، ج 22/ 531، 597

الغارات/ ج 7/ 195، ج 10/ 288، ج 17/ 455، ج 18/ 289، ج 18/ 289

غالیه المواعظ/ ج 8/ 60، ج 14/ 71، ج 17/ 303، ج 18/ 398، ج 19/ 168، 512، ج 20/ 461، ج 18/ 398، ج 21/ 83، ج 22/ 92، 122

غایه الاختصار/ ج 7/ 251

غایه المرام/ ج 1/ 213، 254، 316، 330، 332، ج 2/ 174، ج 3/ 60، 296، ج 5/ 275، ج 6/ 106، 165، ج 8/ 98، 103، 132، ج 8/ 139، 302، ج 9/ 57، 218، 285، 286، 289، ج 10/ 72، ج 11/ 107، 266، 322، ج 12/ 541، ج 14/ 17، ج 17/ 132، 333، 342، ج 19/ 144، 160، 165، 189، 338، 388، 422، 513، ج 20/ 23، 96، 407، ج 21/ 24، 179، 186، 462، ج 22/ 31، 32، 53، 124، 126، 134، 530، 550، ج 24/ 71، 233، 268

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:451

غایه المرام فی رجال البخاری (مخطوط)/ ج 14/ 35، ج 17/ 24، 267

غایه المرام للبازلی الشافعی/ ج 15/ 59، ج 19/ 164

غایه المرام و حجه الخصام/ ج 20/ 23، ج 18/ 15، 36، 171، 455

غایه الوسائل/

ج 14/ 366، ج 19/ 159، ج 20/ 363

غدیر دوم/ ج 20/ 250

الغدیر فی التراث الإسلامی/ ج 22/ 515

الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب/ ج 1/ 247، 252، 254، ج 2/ 175، ج 3/ 25، 31، 71، 72، 93، 111، 156، 167، 172، 235، 245، 266، 276، 283، 285، 314، 355، ج 4/ 163، 164، 208، 318، 424، 504، 516، 519، 522، 530، ج 6/ 88، 106، ج 7/ 13، 22، 30، 33، 34، 37، 38، 39، 40، 133، 297، ج 8/ 57، 68، 172، 173، 242، 297، 298، ج 9/ 49، 189، 351، 365، ج 10/ 164، 323، 248، 298، ج 11/ 128، 141، 166، ج 12/ 252، 262، 308، 520، 564، ج 13/ 42، 51، 72، 77، 121، 122، 123، ج 14/ 99، ج 15/ 209، 227، ج 16/ 137، 194، 223، ج 17/ 33، 150، ج 19/ 40، 53، 94، 108، 118، 155، 259، 279، 376، 393، 394، 395، 431، ج 20/ 51، 61، 129، 130، 131، 179، 237، 290، 298، 370، 374، 237، 290، 298، 370، 374، 389، 415، 459، ج 18/ 117، 121، 123، 241، 345، 511، ج 21/ 21، 25، 46، 54، 92، 95، 176، 179، 180، 189، 195، 199، 203، 254، 257، 281، 282، 285، 286، 287، 288، 289، 290، 423، 442، 543، ج 22/ 43، 93، 395، 396، 448، 464، 515، 516، 581، ج 24/ 180، 228، 230

غرائب القرآن و رغائب الفرقان/ ج 4/ 480، ج 8/ 157، ج 17/ 306، ج 18/ 22، ج 18/ 22

الغرر/ ج 10/ 288

غرر الأخبار/ ج 19/ 374

غرر البیان/ ج

18/ 29، ج 18/ 29

غرر التبیان/ ج 17/ 306، ج 20/ 60، 461، ج 21/ 260، ج 22/ 50، 93

الغرر لابن جبیر/ ج 10/ 157

الغرر لأبی الفضل/ ج 5/ 262

الغرر و الدرر/ ج 8/ 381، ج 19/ 374

غریب الحدیث/ ج 4/ 168، 172، 309، ج 5/ 50، 51، 52، 88، 98، ج 6/ 60، 66، ج 14/ 91، ج 17/ 145، 164، ج 18/ 21، 392، 427، 506، 521، ج 19/ 428، ج 20/ 38، ج 18/ 392، 427، 506، 521، ج 18/ 21، ج 21/ 533

الغریبین/ ج 3/ 123

الغریین/ ج 22/ 234

غمزه الخاطر و نزهه الخاطر/ ج 9/ 152، ج 22/ 235

الغنیه/ ج 8/ 103، ج 18/ 468، ج 18/ 468

غوالی اللآلی/ ج 13/ 66

غوامض الأسماء المبهمه/ ج 22/ 235

الغیبه للطوسی/ ج 1/ 212، ج 5/ 247، 277، ج 6/ 114، ج 7/ 144، 166، 204، 277، 310، ج 8/ 339، ج 9/ 262، 265، ج 17/ 528، ج 18/ 187، 196، 265، 268، 301، ج 19/ 61، ج 20/ 64، 65، 223، 224، 225، ج 18/ 187، 196، 265، 268، 301، ج 21/ 225، ج 22/ 436

الغیبه للنعمانی/ ج 1/ 212، 261، 306، ج 3/ 137، 138، 198، ج 5/ 247، ج 7/ 262، 263، 311، ج 8/ 255، ج 14/ 261، ج 18/ 240، ج 18/ 240، ج 19/ 46، 338، 431، ج 20/ 226، ج 21/ 84، 95، 269، 298، ج 22/ 132

الغیلانیات/ ج 20/ 521، ج 24/ 38، 292

الفائق/ ج 3/ 100، 365، ج 4/ 128، 168، 170، 396، 442، 479، ج 6/ 181، 182، ج 8/ 28، 43، 184،

324، ج 9/ 85، 188، 193، ج 13/ 230، 363، ج 14/ 96، ج 16/ 191، ج 17/ 164، 231، 419، ج 18/ 496، ج 20/ 56، 57، 139، 237، 489، ج 21/ 183، 250، 533، 534، 535، ج 22/ 49،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:452

234

الفائق من اللفظ الرائق/ ج 19/ 176، ج 24/ 36

فارسنامه/ ج 3/ 25

الفاضل فی صفه الأدب الکامل/ ج 13/ 183

الفاضل للمبرّد/ ج 6/ 225

فاطمه علیها السّلام أم أبیها/ ج 21/ 21، 180

فاطمه علیها السّلام بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 11/ 320، 340

فاطمه علیها السّلام بنت محمد صلّی اللّه علیه و آله/ ج 14/ 327، ج 21/ 30

فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 20/ 62، ج 21/ 358، 539، 540، ج 22/ 44، 236

فاطمه الزهراء علیها السّلام أسوه المرأه المسلمه/ ج 13/ 419، 420، ج 14/ 203، ج 15/ 55، ج 21/ 518

فاطمه الزهراء علیها السّلام أفضل أسوه النساء/ ج 16/ 113، ج 17/ 25

فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء/ ج 3/ 156، 242، 334، 343، 357، 363، 379، ج 4/ 174، 176، 186، 187، 260، 313، 378، 400، 408، 474، 508، ج 8/ 131، ج 14/ 36، 237، 359، ج 15/ 112، 202، 336، ج 16/ 114، ج 17/ 118، 128، 131، 157، 267، 288، 321، 342، 406، ج 18/ 98، 284، 460، 466، 469، 471، 475، 476، 477، ج 19/ 47، 154، 156، 158، 239، 286، 351، ج 20/ 23، 92، 97، 99، 108، 109، 139، 291، 299، 373، 447، 473، 475، ج 21/ 25، 181، 190، 206، 442، 533، 538، 540،

542، 596، 604، ج 24/ 168

فاطمه الزهراء علیها السّلام أم أبیها/ ج 10/ 291، ج 12/ 390، ج 22/ 43، 44، 134، 168، ج 24/ 231، 255

فاطمه الزهراء علیها السّلام بهجه قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 3/ 69، 296، ج 4/ 130، 131، 136، 153، 186، 187، ج 10/ 137، 160، 299، ج 11/ 107، 323، ج 12/ 49، 270، 290، 296، 297، 448، ج 13/ 204، 361، 364، 365، 400، 419، 420، ج 14/ 32، 98، 142، 891، ج 17/ 64، 370، 449، 469، ج 18/ 356، ج 19/ 161، 349، 350، 353، ج 20/ 39، 123، 134، 135، 298، 497، 514، ج 21/ 226، 250، 304، 358، 579، 603، 616، ج 22/ 166، 394، 603

فاطمه الزهراء علیها السّلام حوریه الأرض/ ج 19/ 349

فاطمه الزهراء علیها السّلام سیده نساء العالمین/ ج 14/ 327، ج 21/ 395

فاطمه الزهراء علیها السّلام صاحبه الولایه الکبری/ ج 14/ 327

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی الأحادیث النبویه/ ج 12/ 113

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی/ ج 9/ 109، ج 10/ 218، ج 11/ 296، 297، 298، 299، 305، ج 13/ 123، 360، 386، 418، ج 14/ 126، 128، 129، 132، 133، 135، 136، 137، 138، 139، 140، 142، 143، 266، 267، ج 15/ 170، 197، 198، 262، 271، 272، 273، 274، 275، 276، 277، 336، 337، ج 16/ 39، 56، 78، 79، 80، 81، 82، 135، 136، 137، 139، 140، 143، 146، 149، 151، 152، 158، 160، 162، 163، 165، 167، 168، 169، 171، 172، 174، 175، 176، 201، 217، 218، 219، 220، 221، 222،

ج 17/ 150، ج 18/ 356، ج 19/ 155، 454، ج 21/ 529، 532، 536، 539، 552، 554، 555، 557، 558، 559، 561، 562، 563، 564، 565، 567، 571

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی القرآن/ ج 22/ 23، 38، 168

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی کلام أهل السنه/ ج 21/ 17

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی محنه التاریخ/ ج 11/ 199

فاطمه الزهراء علیها السّلام للأمینی/ ج 1/ 254، ج 19/ 311، 458، 501، ج 20/ 43، 291، 459، ج 21/ 26، 181، 223، 250، 258

فاطمه الزهراء علیها السّلام لتوفیق أبی علم/ ج 10/ 19، 24، 26، 28، 69، ج 15/ 40، 41، 43، 44، 58، 261، ج 16/ 211، ج 18/ 133

فاطمه الزهراء علیها السّلام للخضراوی/ ج 5/ 359، 406

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:453

فاطمه الزهراء علیها السّلام لدار الشروق/ ج 21/ 197

فاطمه الزهراء علیها السّلام للشاکری/ ج 5/ 365، 390

فاطمه الزهراء علیها السّلام للشیرازی/ ج 15/ 63، ج 19/ 256، ج 20/ 55، ج 22/ 276

فاطمه الزهراء علیها السّلام للعقاد/ ج 21/ 30، 197، 467، 534، 540، 542

فاطمه الزهراء علیها السّلام للغریب/ ج 21/ 197

فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی/ ج 2/ 85، ج 3/ 393، ج 4/ 31، 32، 130، 131، 136، 153، 162، 202، ج 9/ 184، ج 10/ 15، 20، 33، 54، 68، 80، 81، 91، 94، ج 12/ 206، ج 13/ 204، 327، ج 14/ 90، 203، 291، 324، ج 15/ 37، 40، 41، 42، 47، 54، 58، 66، 67، 78، 80، 362، ج 16/ 52، 84، ج 17/ 441، 477، ج 18/ 428، ج 19/ 320، ج 21/ 144، 301، 442، 583،

584، ج 22/ 274، 275، 303، 305، 310، 322

فاطمه الزهراء علیها السّلام لمأمون غریب/ ج 3/ 241، 387، ج 4/ 291

279، 305، 307، 309، 320، 325، 336، 345، 351، 424، 427، 429، 432، 492، 510، ج 14/ 207، ج 18/ 15، ج 22/ 236

فاطمه الزهراء علیها السّلام لمحمد کامل حسن/ ج 21/ 30

فاطمه الزهراء علیها السّلام المثل الأعلی/ ج 18/ 389، 395، 401، 413، 414

فاطمه الزهراء علیها السّلام لمحمد کامل/ ج 20/ 447، 452

فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد/ ج 2/ 52، ج 3/ 19، 125، 376، ج 4/ 104، 328، ج 5/ 123، 260، 261، 365، 372، 390، 408، ج 8/ 132، 161، ج 9/ 25، 34، 251، 257، 283، 343، ج 10/ 68، 159، 165، 217، 218، 220، ج 11/ 25، 35، 36، 38، 71، 72، 109، 130، 163، 194، 198، 201، 205، 221، 264، ج 12/ 195، 268، 381، ج 13/ 72، 204، 360، 387، 400، ج 14/ 86، 207، 253، 285، 328، 341، 346، ج 15/ 58، 90، 93، 100، 194، ج 16/ 27، 112، 136، 194، 199، 201، 215، 281، ج 17/ 145، 161، 319، 450، 468، 469، 496، ج 18/ 116، 171، 275، 286، 306، 365، 471، 490، 491، 509، ج 19/ 47، 216، 286، 350، 353، 374، 454، ج 20/ 23، 46، 56، 90، 105، 106، 291، 385، 413، 441، 459، 469، ج 21/ 24، 46، 108، 186، 192، 207، 226، 250، 251، 302، 390، 469، 471، 518، 530، 532، 533، 536، 538، 540، 542، 544، 546، 571، 610، 611، ج 22/ 51، 53،

99، 179، 182، 183، 186، 191، 207، 214، 238، 274، 303، 305، 363، 394، 401، 404، 414، 416، 417، 426، 454، 478، 512، 519، 578، ج 24/ 284

فاطمه الزهراء علیها السّلام من المهد إلی اللحد/ ج 2/ 108، 112، 114، 136، ج 4/ 71، 186، 187، 203، 307، 313، 378، 417، 419، 423، ج 5/ 372، 390، ج 11/ 25، 52، 110، ج 12/ 113، 132، 134، 135، 342، 347، 356، ج 13/ 204، 238، 405، ج 14/ 98، 165، 324، ج 17/ 43، 476، ج 18/ 330، 344، 380، 394، 399، 407، 414، 417، 420، ج 19/ 311، ج 21/ 536، ج 22/ 611

فاطمه الزهراء علیها السّلام وتر فی غمد/ ج 2/ 99، ج 4/ 34، ج 14/ 287، 326

فاطمه الزهراء علیها السّلام و خطبه فدک/ ج 13/ 204

فاطمه الزهراء علیها السّلام و الفاطمیون/ ج 3/ 357، ج 11/ 258

فاطمه علیها السّلام صوت الحق الإلهی/ ج 13/ 204، ج 14/ 280

فاطمه علیها السّلام و فدک/ ج 13/ 204

فاطمیه/ ج 21/ 90

الفاطمیه لمحمد أمین/ ج 2/ 88، 182، ج 4/ 378، ج 10/ 53، 373، ج 14/ 325، ج 15/ 54، ج 17/ 375، ج 18/ 346، 406، 421، ج 21/ 537

فتاوی ابن رشد/ ج 24/ 191

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:454

فتاوی جلال الدین السیوطی/ ج 4/ 424

الفتاوی الحدیثه/ ج 18/ 85، 281، 282، 284

الفتاوی الفقهیه/ ج 14/ 99

فتح الباری/ ج 8/ 174، ج 14/ 66، ج 19/ 169، 403، 413، ج 21/ 23، 36، ج 22/ 233

فتح البیان/ ج 14/ 365، 369، ج 17/ 305، ج 18/ 30، 87، 88، 91، 111، 473،

ج 19/ 511، ج 20/ 59، 409، 460، ج 22/ 30، 47، 92

الفتح الربانی/ ج 18/ 30، ج 20/ 60، ج 22/ 48

فتح الرحمن/ ج 5/ 152، ج 17/ 303، ج 19/ 270، ج 20/ 461، ج 21/ 529، ج 22/ 92

الفتح العلی/ ج 8/ 104، ج 21/ 24

فتح القدیر/ ج 18/ 31، ج 19/ 403، 539، ج 20/ 60، ج 22/ 35، 47

الفتح الکبیر/ ج 5/ 131، ج 6/ 226، ج 8/ 190، 228، ج 14/ 367، ج 18/ 84، 85، 88، 91، 98، 109، 111، 266، 279، 283، 284، 473، 480، ج 19/ 172، 174، 184، 185، 187، 189، 351، ج 20/ 48، 289، 362، 373، ج 22/ 233، ج 24/ 31، 36، 123

الفتح المبین/ ج 3/ 100، ج 4/ 28، ج 5/ 42، ج 7/ 293، ج 11/ 239، ج 17/ 305، ج 21/ 440، ج 22/ 92

فتح الملک العلی/ ج 3/ 65، 67، 71

فتح الملک المعبود/ ج 8/ 105، ج 14/ 35، 366، ج 19/ 163، ج 20/ 362، ج 21/ 23

الفتح و البشری فی مناقب الزهراء علیها السّلام/ ج 2/ 153، ج 4/ 41

الفتح و البیان/ ج 19/ 183، 412، 415

الفتنه الکبری/ ج 13/ 37، ج 21/ 203

الفتن للسلیلی/ ج 7/ 280

الفتن و الملاحم للخزاعی/ ج 18/ 278، 287

الفتن و الملاحم للمروزی/ ج 18/ 281

الفتوه/ ج 20/ 476

الفتوحات/ ج 6/ 212

الفتوحات الإلهیه/ ج 20/ 62، ج 22/ 79

الفتوحات الربانیه/ ج 3/ 398، ج 5/ 50، ج 10/ 85، ج 14/ 71، 268، ج 15/ 69، ج 18/ 379، 395، ج 21/ 83، 539، 543، ج 22/ 122

الفتوحات المکیه/ ج 18/

23، 280، 295

فتوح البلدان/ ج 10/ 329، ج 11/ 128، ج 12/ 53، 307، 308، ج 13/ 63، ج 19/ 511، ج 22/ 30

الفخری/ ج 20/ 192

الفخری فی أنساب القرشیین/ ج 21/ 479

فدک/ ج 21/ 176

فدک فی التاریخ/ ج 10/ 352، ج 13/ 238

فدک فی الماضی و الحاضر/ ج 12/ 23، 26، 48

فدک للقزوینی/ ج 21/ 197، 210، 211

فدک و فاطمه علیها السّلام/ ج 12/ 69

فرائد الأصول/ ج 12/ 314

فرائد التفسیر/ ج 17/ 303

فرائد السمطین/ ج 1/ 212، ج 2/ 19، 21، 52، ج 3/ 63، 79، 80، 86، 87، 93، 94، 95، 217، 220، 232، 248، 283، 334، 335، ج 4/ 154، 313، 314، 396، ج 5/ 23، 44، 45، 275، 276، 414، ج 6/ 58، 106، 118، 134، 182، 184، 204، 208، 224، 227، ج 8/ 41، 175، 177، 184، 188، 234، 235، ج 9/ 259، 262، 263، 265، 266، 286، 287، ج 10/ 43، 332، 337، ج 11/ 55، 108، 205، 322، ج 13/ 32، ج 14/ 17، ج 15/ 51، 52، ج 16/ 237، 238، ج 17/ 227، 283، 306، 520، ج 18/ 45، 70، 94، 112، 114، 163، 170، 186، 200، 201، 249، 251، 271، 383، 398، 455، 502، ج 19/ 43، 94، 98، 99، 102، 163، 235، 280، 286، 336، 383، 391، 393، 405، 406، 409، 411، 413، 431، 507، 514، 541، 549، 550، ج 20/ 23، 27، 31، 52، 57، 89، 107، 108، 139، 140، 156، 321، 329، 388، 392، 393، 425،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:455

459، 462، 468، 469، 536، 538، ج 21/ 95، 107، 176،

186، 245، 246، 251، 254، 257، 267، 441، 462، 530، ج 22/ 37، 50، 93، 130، ج 24/ 37، 39، 46، 48، 49، 51، 99، 101، 103، 123، 125، 126، 127، 128، 231، 232، 268، 269، 287

فرج المهموم/ ج 7/ 163، ج 22/ 302

فرحه الزهراء علیها السّلام/ ج 22/ 310، 509، 511

فرحه الغری/ ج 7/ 230، 231، 285، ج 21/ 336، ج 22/ 442

فردوس الأخبار/ ج 3/ 16، 17، 18، 87، 174، 219، ج 4/ 129، 312، ج 5/ 41، 47، 121، ج 6/ 74، 81، 166، 197، 227، 245، ج 8/ 138، 240، ج 11/ 168، ج 16/ 191، ج 18/ 24، 77، 265، 315، 391، 401، 498، ج 19/ 89، 164، 413، ج 20/ 32، 33، 63، 102، 109، 155، ج 21/ 188، ج 24/ 49، 223، 249، 257

الفردوس بمأثور الخطاب/ ج 22/ 338، 339

فردوس العارفین/ ج 1/ 249، ج 10/ 266، ج 24/ 261

الفرق بین الفرق/ ج 11/ 58، 73، 107

الفرقه الناجیه/ ج 1/ 213، ج 6/ 165

فرق الشیعه/ ج 12/ 528، ج 18/ 210

الفرق المفترقه/ ج 6/ 226

فصل الخطاب/ ج 8/ 223، ج 17/ 95

الفصول الفخریه/ ج 16/ 208، ج 18/ 106

الفصول فی سیره الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ ج 15/ 75، ج 18/ 489، ج 20/ 200، ج 21/ 257

الفصول المختاره/ ج 3/ 68، 84، 122، ج 12/ 333، ج 13/ 99، 129، ج 16/ 189، ج 19/ 29، 529، ج 20/ 285، ج 21/ 57، 151، ج 22/ 29، 41، 94، 132

الفصول المهمه/ ج 3/ 171، 172، 218، ج 4/ 530، ج 7/ 183، 184، 251، ج 8/

161، 234، 235، ج 11/ 225، 321، ج 12/ 198، ج 13/ 42، ج 14/ 98، ج 15/ 196، ج 16/ 223، ج 18/ 31، 282، 289، 397، 479، ج 19/ 171، 185، 187، 351، 403، 404، 538، ج 20/ 59، 61، 289، 330، 391، ج 21/ 254، 322، ج 22/ 35، 46، ج 24/ 31، 38، 180، 249، 255

الفضائل/ ج 3/ 97، ج 8/ 120، ج 9/ 62، 91، 108، ج 18/ 77، 170، 173، 202، 360، 389، 455، ج 19/ 45، 146، 147، 280، 338، 387، ج 20/ 89، 162، 381، 401، ج 21/ 193، 250، 251، 256، 292، 349، 358، 458، ج 22/ 80، 130

فضائل الأشهر الثلاثه/ ج 22/ 316

فضائل أصحاب النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 8/ 275

فضائل الأعمال لحمید بن زنجویه/ ج 24/ 45، 55

فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 19/ 566

فضائل أمیر المؤمنین علیه السّلام لأبی بکر بن مردویه/ ج 3/ 154، ج 9/ 85، ج 16/ 191

فضائل أمیر المؤمنین و الأئمه المعصومین علیهم السّلام للبرسی/ ج 1/ 210، ج 4/ 208، ج 21/ 335

فضائل أهل المدینه/ ج 20/ 235

فضائل الخمسه علیهم السّلام/ ج 2/ 19، 30، 46، 51، 56، 175، ج 3/ 348، ج 4/ 273، 291، 313، 318، 320، 330، 395، 396، 404، 447، 471، 503، 505، 506، 508، 532، ج 5/ 21، 23، 42، 54، 72، 101، 105، 126، 128، 131، 132، 133، 141، 142، 188، 191، 199، 203، 206، 221، 330، ج 6/ 184، 203، ج 8/ 28، 34، 51، 71، 99، 101، 104، 173، 174، 177، 181، 186، 189، 190، 192، 203، 205،

ج 9/ 98، ج 12/ 46، ج 14/ 35، 37، 66، 67، 70، 88، 89، 92، 93، 350، 351، ج 15/ 201، ج 17/ 118، 131، 190، 205، 212، 213، 214، 215، 221، 267، 284، 319، 321، 335، ج 18/ 91، 98، 116، 266، 277، 279، 283، 286، 339، 340، 398، 415، 416، 466، 468، 469، 471، 475، 479، 493، 504، ج 19/ 67، 86، 96، 129، 154، 229، 235،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:456

286، 418، 514، 567، ج 20/ 29، 33، 61، 107، 127، 138، 237، 290، 365، 374، 460، 530، 531، 535، ج 21/ 21، 24، 46، 54، 189، 250، 275، 442، 529، 581، 582، ج 22/ 33، 42، 50، 78، 88، 93، 147، 217، 248، 555، 592، ج 24/ 41، 99، 101، 102، 128، 129، 130، 223، 226، 241، 248

فضائل الزهراء علیها السّلام لابن شاهین/ ج 21/ 441

فضائل السادات/ ج 2/ 39، ج 21/ 487

فضائل سیده النساء علیها السّلام/ ج 18/ 466، 468، 476، 478، ج 19/ 157، 173، 229، ج 21/ 447

فضائل سیده نساء العالمین علیها السّلام لابن شاهین/ ج 4/ 39، 40، 72، 101، 102، 154، 155، 163، 219، 221، 336، 337، 344، 345، 397، ج 4/ 156، 170، 171، 179، 180، 185، 343، 396

فضائل سیده النساء علیها السّلام لأبی حفص/ ج 14/ 367

فضائل شهر رمضان/ ج 3/ 291، ج 6/ 71، ج 8/ 60، ج 21/ 357

فضائل الشیعه/ ج 1/ 244، ج 20/ 77، 82

فضائل الصحابه/ ج 3/ 78، 140، ج 4/ 290، 330، ج 5/ 260، ج 6/ 71، 83، 255، ج 8/ 60، 101، 176، 209،

227، 229، 231، 371، ج 9/ 80، 81، 85، 304، ج 11/ 167، ج 14/ 349، ج 16/ 191، ج 17/ 521، ج 18/ 30، 33، 50، 496، ج 19/ 110، 175، 176، 178، 185، 187، 190، 192، ج 20/ 37، 38، 59، 137، 286، 301، 362، 391، 392، 445، ج 21/ 20، ج 22/ 46

فضائل الصحابه لأحمد بن حنبل/ ج 24/ 122، 124

فضائل الصحابه للزعفرانی/ ج 24/ 37، 287

فضائل العشره/ ج 8/ 114، ج 9/ 80، 81، 345، ج 17/ 126، ج 20/ 37، 38، 137، ج 21/ 586، ج 24/ 257

فضائل علی علیه السّلام لأحمد بن میمون/ ج 24/ 223، 225

فضائل فاطمه علیها السّلام/ ج 18/ 496، 498، ج 21/ 84، 589

فضائل فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام/ ج 2/ 137

فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 20/ 140

فضائل فاطمه الزهراء علیها السّلام لابن شاهین/ ج 8/ 132، 133، 142، 226، 227، 243، 244، 275، 279، 280، 291، 293، ج 9/ 98، 102، 151، 310، ج 10/ 328، ج 14/ 35، 36، 339، 361، 372، ج 17/ 319، ج 19/ 158، 175، 180، ج 20/ 287، 288، 293، 363، 364، 381، 408، 410، 446، 448، 502، ج 22/ 123

فضائل فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام/ ج 19/ 176

الفضائل لابن شاذان/ ج 1/ 261، 318، ج 3/ 46، 60، ج 8/ 164، 165، 166، 186، 370، ج 9/ 222، 329، ج 9/ 94، ج 10/ 333، ج 11/ 84، 107، 205، 322، ج 13/ 32، ج 15/ 18، 88، 139، ج 17/ 45، 120، ج 20/ 43، 402، 436، ج 21/ 84، 107، 269،

440، ج 24/ 71، 91، 244

فضائل فاطمه علیها السّلام لابن شاهین/ ج 21/ 188

الفضائل لأبی السعادات/ ج 2/ 28، ج 6/ 199، ج 8/ 116، ج 9/ 357، ج 20/ 533، ج 21/ 291، ج 24/ 222، 238، 271 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 456 فهرس المصادر ..... ص : 379

فضائل لأبی صالح/ ج 21/ 175

الفضائل لأحمد بن حنبل/ ج 3/ 164، 165، 242، ج 4/ 156، 481، 482، ج 5/ 46، ج 6/ 77، 232، 236، ج 8/ 336، 364، 365، 378، ج 9/ 102، ج 14/ 52، 53، 336، ج 17/ 118، 216، 443، 521، ج 21/ 15، ج 22/ 118، 591، ج 24/ 37، 230، 234

الفضائل للسمعانی/ ج 6/ 55، 77، ج 8/ 61، 114، 203

الفضائل للقطیعی/ ج 4/ 397، ج 19/ 158

الفضائل للهیتمی/ ج 6/ 206

فضائل المدینه المنوره/ ج 20/ 235

فضل آل البیت علیهم السّلام/ ج 17/ 297، ج 18/ 400، 490،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:457

ج 19/ 416، ج 20/ 286، ج 21/ 82، 83، ج 22/ 49، 121، 122، 123، 519

فضل الخلفاء/ ج 3/ 276

فضل السعی و الحرکه/ ج 20/ 461

فضل الکوفه و مساجدها/ ج 20/ 195

فضل اللّه الصمد/ ج 8/ 104، 121، ج 14/ 367، ج 20/ 362، ج 21/ 23

الفضل و الوصف/ ج 19/ 169

فضیله الفاطمیین/ ج 22/ 51

الفقه الأکبر/ ج 2/ 124، ج 4/ 401، ج 18/ 279، 282، 391، 484

فقه الرضا علیه السّلام/ ج 4/ 159، ج 15/ 160، 228، ج 22/ 237، 253

الفقه الرضوی/ ج 17/ 75

فقه السید الخوئی/ ج 17/ 179، ج 21/ 149، ج 22/ 183، 214، 217، 237

فقه

الملوک/ ج 19/ 513، ج 22/ 31

فلاح السائل/ ج 19/ 64، ج 22/ 180، 181، 188، 204، 208، 213، 226، 227، 230، 252، 281، 284، 288، 292، 295، 314، 323، 561

الفلک الدائر/ ج 5/ 51

فلک النجاه/ ج 19/ 535، ج 21/ 534، ج 22/ 47

236

فنون الحدیث/ ج 6/ 55

فهارس أحادیث و آثار مسند أحمد/ ج 22/ 129، 236

فهارس البخاری/ ج 18/ 486

فهارس کتاب الموضوعات/ ج 21/ 81، 441، ج 22/ 93

فهارس کتب غریب الحدیث/ ج 18/ 474

فهارس المستدرک/ ج 8/ 103

فهارس مسند أحمد/ ج 18/ 33

فهرس أحادیث کشف الأستار/ ج 21/ 84، ج 22/ 123، 125

فهرس أحادیث موارد الظمآن/ ج 5/ 111

فهرس أحادیث نوادر الأصول/ ج 14/ 358، 360، ج 18/ 23، ج 19/ 163، ج 22/ 129

فهرس أحادیث و آثار المستدرک/ ج 20/ 104

فهرس التراث/ ج 16/ 66، ج 19/ 316

فهرس تلخیص الحبیر/ ج 5/ 98، ج 18/ 86

فهرس مسند أبی یعلی/ ج 18/ 35، ج 22/ 129

فهرس الموضوعات/ ج 18/ 486، ج 19/ 170

فوائح المسک/ ج 17/ 372

فوائد خاتمه النقد/ ج 5/ 288

الفوائد الطوسیه/ ج 4/ 130، ج 7/ 122، ج 13/ 204، ج 18/ 211، ج 19/ 318، ج 21/ 84، ج 22/ 53، 144، 392

فوائد العراقین/ ج 24/ 36

الفوائد لأبی بکر/ ج 2/ 39

الفوائد للحمیدی/ ج 17/ 304

الفوائد للشهید الثانی/ ج 22/ 179، 181، 183

الفوائد لمحمد بن العباس/ ج 3/ 218، 221

الفوائد المجموعه/ ج 2/ 25، 39، ج 3/ 159، 174، 334، ج 4/ 313، 403، 505، ج 7/ 294، 314، ج 15/ 246، ج 17/ 307، ج 18/ 97، ج 19/ 270، ج 20/ 49، 54، 461، ج 21/ 232،

242، 254، ج 22/ 531، 596، ج 24/ 33، 49، 102

فوائد المشوق إلی علوم القرآن/ ج 18/ 467

الفواکه الاعتقادیه/ ج 19/ 273

فوحات القدس/ ج 2/ 99، 130، ج 14/ 322، ج 22/ 581

الفوز بالمطالب/ ج 6/ 67

الفوائد للأندلسی/ ج 6/ 106

فی أحوال الأئمه علیهم السّلام/ ج 24/ 89

فی ذکری شهاده أم الأئمه علیهم السّلام/ ج 14/ 273

فی رحاب محمد و أهل بیته علیهم السّلام/ ج 2/ 88، ج 3/ 368، ج 4/ 169، 493، ج 5/ 87، 200، 337، ج 10/ 42، ج 12/ 241، ج 13/ 334، ج 14/ 91، 300، 325، ج 15/ 51، ج 18/ 522، ج 19/ 164، ج 20

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:458

/ 291، ج 21/ 16، 105

فی السیره النبویه/ ج 14/ 271

فی صحبه النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 128، ج 4/ 49

فی العقیده الطحاویه/ ج 22/ 36

فیض القدیر/ ج 14/ 368، ج 18/ 88، 98، 99، 394، 477، 481، 489، 492، ج 19/ 170، 286، ج 20/ 107، 282، 297، 298، 409، ج 21/ 80، 190، 198

فی ظلال نهج البلاغه/ ج 2/ 87، ج 10/ 75، ج 12/ 148، 149، ج 14/ 301، 325، ج 15/ 60، ج 16/ 210، ج 18/ 18، 98

فی ما نزل من القرآن فی أمیر المؤمنین علی علیه السّلام/ ج 5/ 418، ج 9/ 77، 159، ج 11/ 259

فی معجزات محمد صلّی اللّه علیه و آله/ ج 3/ 403

فی ملحمه أهل البیت علیهم السّلام/ ج 21/ 552

فی نور محمد صلّی اللّه علیه و آله/ ج 12/ 254، ج 14/ 212

القائد/ ج 18/ 23، ج 19/ 557، ج 21/ 83

قادتنا

کیف نعرفهم/ ج 2/ 101، 185، ج 3/ 236، ج 4/ 130، ج 12/ 273، ج 13/ 48، 49، 50، ج 14/ 325، ج 18/ 36، ج 19/ 466، ج 21/ 479

قاموس الرجال/ ج 10/ 261، ج 20/ 199، ج 22/ 556

القاموس المحیط/ ج 11/ 319، ج 18/ 350، 414

القانون لأبی علی سینا/ ج 11/ 34، 35، 109

قبسات من حیاه سیده نساء العالمین علیها السّلام/ ج 10/ 222، ج 11/ 71، 102، 110، ج 12/ 107، 113، 131، 132، 134، 135، 147، 342، ج 13/ 204، ج 18/ 42، ج 19/ 374، 454، ج 21/ 104، 107، 108، ج 22/ 51

قبس المصباح/ ج 14/ 155، ج 22/ 255، 417

قدیسه الإسلام/ ج 3/ 17، 19، 384، 386، ج 4/ 195، 282، 433، 438، 440، ج 12/ 392، 481، ج 13/ 204، 405، ج 15/ 281، 287، 311، ج 16/ 33، ج 18/ 430، ج 19/ 289، 374، 459، ج 22/ 26

القرآن الکریم/ ج 22/ 24

القرآن الکریم و روایات المدرستین/ ج 22/ 134

قرب الأسناد/ ج 2/ 204، ج 3/ 123، ج 4/ 152، 154، 159، ج 6/ 178، 225، ج 7/ 159، ج 8/ 71، 72، 203، 204، ج 9/ 99، ج 10/ 327، 330، 338، ج 12/ 256، ج 13/ 64، ج 15/ 171، 312، ج 16/ 27، ج 17/ 129، 142، 196، ج 21/ 383، 495، ج 22/ 50، 51، 180، ج 24/ 245

قره العین/ ج 10/ 160

قره العینین/ ج 10/ 167، ج 20/ 38، 163، ج 24/ 249

قره العیون و مفرّح القلب المحزون/ ج 24/ 46

قصه أم الإمام المهدی علیه السّلام/ ج 7/ 104

القصه

الکبیره/ ج 14/ 371، ج 19/ 540، ج 20/ 361، ج 22/ 36

قصص الأنبیاء/ ج 1/ 254، ج 10/ 32، ج 15/ 46، ج 17/ 125، 284، 292، ج 19/ 33، 169، 179، 235، 246، ج 20/ 144، 201، 357، 358، 360، 382، 383، ج 21/ 20، 275، ج 22/ 41، ج 24/ 297

قصص الأنبیاء لإبراهیم بن منصور/ ج 8/ 273

قصص الأنبیاء للجزائری/ ج 19/ 33، 39

قصص الأنبیاء للراوندی/ ج 14/ 344، 357

قصص الأنبیاء (مخطوط)/ ج 7/ 307

قصص الأنبیاء و المرسلین للجزائری/ ج 7/ 146

قصص العلماء/ ج 22/ 524

القصیده العلویه/ ج 16/ 217

قصیده مشکوره/ ج 11/ 309

القطره/ ج 1/ 234، 275، ج 2/ 37، ج 3/ 16، 25، ج 4/ 153، 245، 279، ج 5/ 29، ج 6/ 120، 121، 122، ج 7/ 131، ج 8/ 103، ج 9/ 325، ج 10/ 57، ج 12/ 137، 208، ج 15/ 55، ج 17/ 30، 142، 469، 496، ج 18/ 211، 409، 417، ج 19/ 216، 241، 304، 311، 348، 349، 353، ج 20/ 25، 30، 68، 135، 156، 237، 496، ج 21/ 105، 348،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:459

610، ج 22/ 63، 104، 106، 142، 149، 276، 597

القطره للمظفری/ ج 12/ 190، 201، ج 21/ 195

القطع و الائتناف/ ج 18/ 23

القمقام الزخار/ ج 5/ 44، 48، 59، 65، 66، 68، 69، 70، 106، 110، 237، 239، 261، 263، 264، 346، 347

قوارع القرآن/ ج 2/ 137، 138

قواعد الأحکام/ ج 22/ 407، 414

قواعد الأدیان/ ج 18/ 34، ج 22/ 128

قواعد عقائد آل محمد علیهم السّلام/ ج 11/ 242

القواعد و الفوائد/ ج 8/ 126، ج 22/ 237

قوت القلوب/

ج 9/ 80، 81، ج 20/ 118

القول البدیع/ ج 19/ 409

القول بالفصل للعلوی المصری/ ج 24/ 102، 103، 123، 126، 129، 248

القول الجلی/ ج 3/ 160، ج 4/ 326، ج 18/ 95، ج 19/ 174، 404، ج 20/ 103، ج 21/ 86

القول السدید بشأن الحر الشهید/ ج 24/ 181

القول الصراح/ ج 18/ 23، 510، ج 22/ 517، 519

القول الفصل/ ج 8/ 202، 219، 221، 226، 228، ج 14/ 367، ج 18/ 31، 35، 36، 47، 84، 85، 88، 91، 109، 473، ج 19/ 408، 409، 411، 412، 413، 415، ج 20/ 60، ج 22/ 23، 47، 120، ج 24/ 231

القول القیم/ ج 19/ 512، 540، ج 22/ 32، 33

القول المختصر/ ج 18/ 283، 284

القول المسند فی الذبّ عن مسند أحمد/ ج 14/ 50

الکاشف فی معرفه من له روایه فی الکتب/ ج 6/ 159

الکاف الشاف/ ج 14/ 369، ج 17/ 305، ج 18/ 30، ج 19/ 403، 538، ج 20/ 59، 409، 460، ج 22/ 35، 46، 47، 91

الکافی/ ج 1/ 210، 232، 233، ج 2/ 68، 75، 131، 133، 201، 269، 272، 276، 287، 289، 304، 305، 306، 308، 312، ج 3/ 16، 19، 38، 150، 151، 176، 177، 178، ج 4/ 20، 21، 135، 136، 153، 154، 157، 158، 160، 336، 337، ج 5/ 62، 69، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 76، 85، 93، 162، 176، 237، 239، 240، 242، 244، 265، 404، 405، 411، ج 6/ 89، 106، 114، 266، 270، 292، ج 7/ 144، 166، 198، ج 7/ 126، 131، 132، 134، 164، 186، 187، 226، 232، 234، 246، 257، 262،

267، ج 8/ 332، 333، ج 9/ 66، 67، 108، 243، 262، 263، 265، 277، 285، 286، 294، 303، 325، 326، 348، ج 10/ 35، 36، 37، 40، 245، 327، 330، 331، 335، 338، ج 11/ 122، 123، 260، 320، ج 12/ 21، 111، 541، ج 13/ 24، 53، 138، 144، 145، ج 14/ 15، 74، 87، 88، 96، 106، 107، 116، 156، 239، 247، 248، 280، 281، 321، ج 15/ 18، 48، 49، 50، 51، 138، 161، 166، 199، 228، 288، 303، 304، ج 16/ 26، 27، 30، 51، 54، 68، 71، 72، 194، ج 17/ 19، 20، 21، 22، 24، 62، 65، 114، 116، 197، 200، 202، 203، 255، 256، 278، 279، 314، 403، 470، 494، ج 18/ 181، 184، 187، 205، 212، 216، 228، 243، 250، 340، 344، 406، 431، 442، ج 19/ 91، 238، 297، 298، 301، 303، 306، 311، 313، 315، 322، 339، 386، ج 20/ 77، 80، 81، 82، 83، 125، 154، 174، 175، 176، 180، 224، 225، 227، 251، 252، 253، 254، 311، 325، 332، 374، 380، 381، 422، 465، 498، 513، 514، ج 21/ 16، 47، 55، 120، 167، 168، 242، 263، 276، 277، 281، 345، 388، 454، 457، 493، 494، 495، 497، 520، 534، 590، ج 22/ 41، 50، 53، 54، 72، 100، 110، 130، 52، 159، 178، 180، 182، 183، 184، 186، 190، 191، 207، 214، 221، 228، 229، 248، 279، 281، 316، 351

الکافی للحلبی/ ج 22/ 231، 414

الکامل/ ج 8/ 57

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:460

کامل بهائی/ ج 11/ 78، 108، 227، 323،

ج 15/ 249، 309

کامل التاریخ/ ج 10/ 62

کامل الزیارات/ ج 4/ 338، 528، ج 5/ 239، 240، 242، 255، 256، 257، 263، 291، 333، 408، 414، ج 6/ 35، 298، ج 7/ 18، 78، 80، 81، 82، 86، 88، 90، 91، 92، ج 8/ 30، 34، 48، 53، 81، 87، 96، 97، 153، 298، 300، 301، 314، 344، 347، 349، 350، 399، 400، ج 10/ 141، ج 11/ 30، 31، 71، 107، 204، 228، 262، 323، ج 13/ 23، ج 14/ 153، ج 15/ 24، 88، 139، ج 17/ 252، ج 18/ 184، ج 19/ 437، ج 20/ 67، 131، 160، 404، 406، 431، ج 21/ 53، ج 22/ 256، 311، 468، ج 24/ 83، 84، 148

الکامل فی التاریخ/ ج 2/ 259، 264، ج 6/ 346، ج 7/ 256، 318، 320، 349، ج 10/ 329، ج 11/ 157، 217، 318، ج 15/ 57، 77، 248، ج 19/ 101، 550، ج 20/ 190، 376

الکامل فی الرجال/ ج 6/ 70، 176، ج 12/ 117، ج 19/ 417، ج 21/ 441، ج 22/ 78، 123، 124، 125، 126

الکامل فی ضعفاء الرجال/ ج 3/ 45، 156، 157، ج 5/ 101، 119، 229، ج 6/ 65، 75، 176، 178، 227، 248، ج 8/ 57، 59، ج 16/ 105، ج 17/ 128، 133، 173، 514، ج 18/ 284، ج 19/ 191، 409، 472، ج 20/ 109، 110، ج 21/ 89، 119، 179، 253، 254، 439، ج 22/ 134، 338، 570، 584، 606، ج 24/ 54

الکامل لابن الأثیر/ ج 4/ 293، 370، ج 6/ 306، ج 9/ 156، ج 12/ 71، 560

الکامل

للجرجانی/ ج 6/ 227، ج 18/ 265، 281

الکامل للمبرّد/ ج 10/ 164

الکبائر/ ج 20/ 496، ج 22/ 562

الکبریت الأحمر/ ج 11/ 101، 255

الکبیر لأبی یعلی/ ج 3/ 93

کتاب الآل/ ج 20/ 41، ج 21/ 232

کتاب الآل لابن خالویه/ ج 1/ 248، 312، ج 3/ 170، ج 24/ 36، 38، 260، 261

کتاب أبان/ ج 8/ 57، 267

کتاب أبان بن عثمان/ ج 2/ 258، 279، ج 9/ 173

کتاب ابن شیرویه/ ج 9/ 339

کتاب ابن المؤذن/ ج 9/ 339

کتاب أبی إسحاق/ ج 19/ 350، ج 20/ 231

کتاب أبی بکر بن مردویه/ ج 3/ 161، 163، 164، 165، ج 4/ 135، 309، 311، 312، 530، ج 9/ 339، ج 13/ 36

کتاب أبی الجعد/ ج 3/ 168، ج 4/ 515، ج 5/ 44، ج 6/ 225، ج 17/ 321، 391، ج 18/ 383، ج 21/ 176، ج 24/ 32، 46، 50

کتاب أبی ریّه/ ج 12/ 217

کتاب أبی صالح المؤذن/ ج 17/ 392

کتاب أبی غانم/ ج 12/ 322، ج 13/ 420، ج 20/ 413

کتاب أبی القاسم سلیمان الطبری/ ج 3/ 154، 164، 165

کتاب أبی القاسم القشیری/ ج 17/ 449

کتاب الأحادیث/ ج 3/ 82

کتاب الأحمر/ ج 7/ 149، 151

کتاب الأربعین/ ج 11/ 226، 321، ج 12/ 553، ج 22/ 44

کتاب الأربعین لأبی الفوارس/ ج 8/ 217، ج 24/ 287

کتاب الأربعین عن الأربعین للخزاعی/ ج 24/ 268، 269

کتاب الأربعین للبهائی/ ج 8/ 255، 256

کتاب الأشراف/ ج 3/ 218

کتاب ألف باء/ ج 14/ 258، ج 15/ 123، ج 20/ 503

کتاب الإمامه/ ج 9/ 188

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:461

کتاب الأموال/ ج 4/ 211، ج 8/ 171، 271، 272، 313، 314، ج 10/ 164،

165، 191، ج 12/ 43، 53، 61، 64، 65، 70، ج 17/ 37، ج 20/ 200، 201

الکتاب الأوسط/ ج 2/ 132

کتاب الإیمان/ ج 24/ 188، 190، 191، 192، 195، 196، 197، 198، 199، 200

کتاب إیمان أبی طالب علیه السّلام/ ج 1/ 247

کتاب البلاذری/ ج 17/ 490

کتاب التاریخ/ ج 4/ 29، ج 15/ 77

کتاب التظلّم/ ج 4/ 318

کتاب التغازی/ ج 20/ 374، 375

کتاب تفسیر بعض الآیات/ ج 22/ 23

کتاب تفضیل الأئمه علیهم السّلام علی الأنبیاء/ ج 20/ 333

کتاب الجمل/ ج 11/ 154

کتاب جمل من أنساب الأشراف/ ج 3/ 410، ج 5/ 25، ج 21/ 375، 426

کتاب الحجه/ ج 5/ 178

کتاب حدیث سفیان الثوری/ ج 2/ 51

کتاب الحسن بن إسماعیل/ ج 1/ 325

کتاب الحسن بن کبش/ ج 1/ 298، ج 20/ 333

کتاب الحسن بن المحبوب/ ج 22/ 214

کتاب الحسین بن سعید/ ج 20/ 81

کتاب حماد بن عثمان/ ج 12/ 529

کتابخانه ابن طاوس و أحوال و آثار او/ ج 3/ 314، ج 8/ 157، ج 16/ 63، ج 18/ 283، ج 21/ 273

کتاب الخراج للقاضی/ ج 12/ 72

کتاب الخراج للقرشی/ ج 12/ 72، 81

کتاب الخلیفه یوحنا بن إسرائیل/ ج 13/ 162، ج 15/ 196

کتاب الدر/ ج 1/ 302، ج 14/ 324، ج 19/ 140

کتاب الدعاء و الذکر/ ج 11/ 71

کتاب ذیل قول السائل/ ج 22/ 529

کتاب رأب الصدع/ ج 2/ 19، 154، ج 3/ 320، ج 7/ 240، ج 9/ 131، 132، ج 15/ 252، ج 20/ 369

کتاب الربیع/ ج 22/ 450

کتاب الرده/ ج 11/ 161

کتاب الرقائق/ ج 2/ 26، 27

کتاب الزهد/ ج 8/ 99

کتاب الزهد للأهوازی/ ج 20/ 83

کتاب الزهد للمروزی/ ج 17/ 234

کتاب زهد النبی صلّی

اللّه علیه و آله/ ج 8/ 129، 130، ج 17/ 199

کتاب الزیادات/ ج 12/ 200

کتاب الزیارات/ ج 5/ 152

کتاب السؤدد/ ج 6/ 169، ج 8/ 205

کتاب السقیفه لابن أبی الحدید/ ج 20/ 390

کتاب سلیم بن قیس الهلالی/ ج 1/ 261، ج 2/ 300، ج 3/ 42، 43، 82، 83، 90، ج 5/ 411، 421، ج 6/ 114، 164، 183، ج 7/ 199، ج 8/ 71، 161، 203، 233، 255، 332، ج 9/ 31، 333، ج 10/ 16، 155، 186، 218، 288، 298، 335، ج 11/ 25، 26، 27، 34، 35، 71، 108، 125، 128، 135، 136، 137، 307، 323، ج 12/ 262، 300، ج 14/ 19، 233، 352، ج 15/ 14، 15، 19، 38، 88، 102، 139، 165، 254، 305، 317، ج 16/ 32، 280، ج 17/ 143، ج 18/ 73، 132، 175، 176، 199، 202، 203، 235، 240، 250، 271، 291، 457، ج 19/ 35، 40، 46، 94، 138، 382، 399، 431، ج 20/ 158، 223، 224، 226، 228، 247، 275، 279، 391، ج 21/ 84، 85، 94، 95، 138، 257، 269، 270، 271، ج 22/ 130، 135، 280، ج 24/ 242، 248، 250

کتاب السمعانی/ ج 7/ 293، ج 21/ 444

کتاب السید محمد تقی القزوینی/ ج 9/ 172

کتاب السیره/ ج 6/ 320

کتاب الشریعه للآجری/ ج 14/ 86، 87

کتاب الشفاء لقاضی عیاض/ ج 18/ 477، 478

کتاب الشیرازی/ ج 17/ 147، 276، ج 22/ 418

کتاب صفین/ ج 8/ 72، ج 14/ 152، ج 17/ 63، ج 19/ 40

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:462

کتاب عاصم بن حمید/ ج 14/ 239

کتاب العدد/ ج 14/ 324

کتاب العتیق/ ج

22/ 301، 388

کتاب عمل ذی الحجه/ ج 1/ 325، ج 10/ 193

کتاب العیال/ ج 4/ 442، ج 5/ 50، 52، 86، 88، 98، 108، 202، ج 6/ 92، ج 20/ 496

کتاب العین/ ج 12/ 38

کتاب الغماری/ ج 7/ 294، 295

کتاب الغوامض/ ج 17/ 418، 419

کتاب الغیبه لابن شاذان/ ج 1/ 318

کتاب الغیبه للسید الحسین النجفی/ ج 22/ 464

کتاب الفتن/ ج 18/ 287

کتاب الفتوح/ ج 6/ 308

کتاب الفتیا/ ج 17/ 452

کتاب فضائل القرآن و تلاوته/ ج 22/ 605

کتاب فضل الدعاء/ ج 11/ 229، ج 20/ 247

کتاب قدیم من مؤلفات العامه/ ج 9/ 98، ج 20/ 325، 326، 471، ج 21/ 356، ج 24/ 222

کتاب القطع و الائتلاف/ ج 21/ 85، ج 22/ 134

کتاب الکبائر/ ج 21/ 145

کتاب الکنی/ ج 19/ 424، ج 22/ 120

کتاب ما اتفق فیه من الأخبار فی فضل الأئمه الأطهار علیهم السّلام/ ج 18/ 231

کتاب المباهله/ ج 1/ 325

الکتاب المبین/ ج 3/ 338، ج 12/ 547، ج 13/ 260، ج 14/ 90، ج 21/ 248

کتاب محمد بن الحسن بن بغداد/ ج 7/ 246

کتاب محمد بن الحسین البزوفری/ ج 3/ 107، ج 21/ 51

کتاب محمد بن العباس/ ج 3/ 144

کتاب محمد بن المثنی/ ج 17/ 56

کتاب المحن للتمیمی/ ج 6/ 145، ج 8/ 328

کتاب مدینه العلم للصدوق/ ج 22/ 560

کتاب مردویه/ ج 20/ 34

کتاب المزار للشهید الأول/ ج 24/ 173

کتاب المسائل و أجوبتها من الأئمه علیهم السّلام/ ج 16/ 26

کتاب المستغیثین/ ج 17/ 440

کتاب المسلسلات/ ج 22/ 527، 558

کتاب المعجم/ ج 6/ 227، ج 8/ 116

کتاب المعجم للأعرابی/ ج 4/ 529

کتاب المعراج/ ج 3/ 77

کتاب معرفه علوم الحدیث/ ج 6/ 218، ج 18/ 101،

ج 19/ 567

کتاب المعرفه لابن منده/ ج 5/ 15

کتاب المقتل/ ج 20/ 195

کتاب المناقب/ ج 17/ 288، ج 20/ 470، 471، ج 21/ 596، 597، 598، ج 22/ 419

کتاب مناقب فاطمه و ولدها علیهم السّلام/ ج 16/ 36

کتاب المنامات/ ج 22/ 450

کتاب المنظوم و المنثور/ ج 13/ 260، 330

کتاب الموالید/ ج 19/ 140

کتاب الموفقیات/ ج 3/ 82

کتاب مولد فاطمه علیها السّلام/ ج 2/ 37، ج 20/ 30، ج 24/ 255

کتاب الناسخ و المنسوخ لأبی جعفر النحّاس/ ج 20/ 54

کتاب النسب/ ج 7/ 249، ج 21/ 384

کتاب هادی المضلّین/ ج 19/ 273

کتاب الواقدی/ ج 10/ 288

کتاب ورام بن أبی فراس/ ج 20/ 71

کتاب الوصیه لعیسی بن المستفاد/ ج 19/ 32

کتاب الوصیه للضریر/ ج 8/ 86

کتاب الیاقوته/ ج 21/ 474

کتاب یوحنا جدید الإسلام المصری/ ج 13/ 111، ج 19/ 381، ج 20/ 241، ج 21/ 181

کحل البصر/ ج 8/ 86، 89، 92، ج 9/ 165، ج 12/ 57، ج 20/ 90، 290، 395، 437، 440، 441

کذبوا علی الشیعه/ ج 20/ 203

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:463

الکشّاف/ ج 2/ 215، ج 20/ 58، 61، 106، 282، 409، ج 22/ 33

کشف الأستاد/ ج 6/ 206

کشف الأستار عن وجه الکتب و الأسفار/ ج 3/ 121، 124، 141، ج 5/ 46، ج 11/ 319، ج 19/ 165

کشف البیان/ ج 1/ 318، ج 24/ 238، 271

کشف الثعلبی/ ج 21/ 291

کشف الحقائق/ ج 17/ 307، ج 18/ 36، ج 19/ 556، ج 20/ 58، ج 21/ 85

کشف الحق/ ج 17/ 80، ج 22/ 45، 80

کشف الحق و نهج الصدق/ ج 10/ 156

الکشف الحثیث/ ج 21/ 441

کشف الخفاء/ ج 8/ 322، ج 16/

105، ج 18/ 79، 489، 492، ج 19/ 179، ج 20/ 131، ج 22/ 530، 605

کشف الغطاء/ ج 1/ 213، ج 2/ 133، ج 3/ 171، ج 4/ 508، ج 8/ 243، ج 10/ 202، 299، 350، ج 12/ 426، ج 13/ 92، ج 14/ 374، ج 17/ 94، ج 18/ 15، 32، 171، ج 20/ 41، 47، 293، ج 21/ 196، ج 22/ 279، 425

کشف الغمه/ ج 1/ 247، 249، 302، 312، ج 2/ 37، 70، 150، 205، 215، 259، ج 3/ 16، 17، 36، 37، 40، 70، 73، 82، 112، 114، 156، 167، 170، 172، 215، 220، 227، 232، 235، 321، 339، 343، 347، ج 4/ 27، 48، 130، 138، 155، 209، 254، 312، 318، 320، 325، 328، 329، 330، 331، 332، 333، 334، 335، 338، 446، 473، 507، 515، ج 5/ 47، 82، 85، 90، 121، 130، 131، 166، 171، 172، 179، 180، 200، 210، 212، 213، 223، 259، 268، 343، 363، 409، ج 6/ 96، 104، 114، 128، 197، 222، 277، 280، ج 7/ 138، 139، 141، 148، 180، 251، 287، 292، 320، ج 8/ 36، 58، 60، 67، 99، 116، 121، 123، 124، 127، 129، 131، 136، 138، 179، 184، 206، 340، ج 9/ 25، 34، 38، 39، 97، 103، 128، 129، 130، 168، 176، 220، 265، 306، 333، 334، 337، 338، 339، 351، ج 10/ 15، 44، 62، 74، 328، 330، 333، 334، 337، ج 11/ 147، 320، ج 12/ 89، 288، 317، 321، 497، 498، 534، ج 13/ 132، 158، 159، 161، 238، 407، ج 14/ 21، 39،

40، 49، 52، 53، 68، 90، 144، 232، 241، 319، 322، ج 15/ 37، 38، 52، 56، 59، 60، 61، 66، 72، 96، 169، 171، 174، 176، 183، 184، 185، 199، 201، 212، 260، 302، 303، 322، 337، ج 16/ 19، 28، 62، 197، 268، 269، 272، ج 17/ 72، 201، 202، 207، 265، 319، 329، 386، 399، 455، 474، 478، 485، 486، 488، 491، 492، 499، 503، ج 18/ 270، 273، 274، 284، 295، 299، 330، 356، 366، 436، 456، 460، 461، 464، 465، ج 19/ 51، 56، 67، 87، 89، 90، 91، 159، 202، 229، 261، 280، 317، 339، 350، 377، 418، 422، 434، 497، 498، 510، ج 20/ 41، 42، 61، 63، 79، 95، 98، 104، 155، 231، 237، 279، 280، 329، 331، 332، 359، 379، 380، 389، 397، 399، 427، 459، 472، 484، 485، 488، 495، 528، 550، ج 21/ 13، 15، 16، 45، 64، 85، 125، 175، 177، 182، 191، 207، 232، 254، 360، 386، 390، 393، 439، 448، 456، 493، 529، 534، 589، ج 22/ 46، 50، 56، 61، 80، 87، 90، 96، 149، 206، 234، 296، 386، 527، 529، 555، 567، 571، 590، 593، 609، 611، ج 24/ 33، 37، 49، 64، 92، 101، 104، 167، 228، 230، 255، 260، 261، 267، 268، 271

کشف الغمه للشعرانی/ ج 14/ 242، 286، ج 17/ 222، 248، ج 20/ 57

کشف القناع/ ج 18/ 490، ج 19/ 169

کشف اللآلی/ ج 1/ 233، ج 11/ 32، 109، ج 20/ 516، ج 21/ 302

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:464

کشف اللثام/ ج 10/ 37،

ج 11/ 27، 109، ج 14/ 269، ج 15/ 50، ج 16/ 104، ج 21/ 119، ج 22/ 178، 183، 381، 414، 545

الکشف للثعلبی/ ج 6/ 77، ج 9/ 357

کشف المحجه لثمره المهجه/ ج 10/ 212، 370، ج 11/ 150، ج 12/ 66، ج 17/ 211

کشف المراد/ ج 10/ 299، 341، ج 12/ 266، 268، 482، ج 14/ 274

کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد/ ج 16/ 59

کشف المهم/ ج 22/ 580، ج 24/ 234

الکشف و البیان/ ج 8/ 220، ج 17/ 27، 284، ج 18/ 30، ج 19/ 234، 410، 414، 416، ج 20/ 58، 62، ج 21/ 83، ج 22/ 47، 62، 119، 120، 123

کشف الیقین/ ج 2/ 56، 57، ج 3/ 38، 60، 74، 227، 228، ج 6/ 106، ج 8/ 31، 113، 127، 164، 166، 361، ج 9/ 40، 147، ج 10/ 333، 334، 337، ج 14/ 345، ج 15/ 240، ج 17/ 210، 296، 307، 313، ج 18/ 383، 479، ج 19/ 514، ج 20/ 290، 367، 401، 402، 459، 502، ج 21/ 125، 179، 243، 255، 390، 442، ج 22/ 37، 63، 75، 94، 132، 349، ج 24/ 30، 91، 129، 234

الکشکول/ ج 4/ 520، ج 21/ 308

کشکول العلامه/ ج 17/ 480، ج 20/ 192، ج 22/ 78

الکشکول فیما جری علی آل الرسول علیهم السّلام/ ج 10/ 265، ج 12/ 342، ج 14/ 183

الکشکول للبحرانی/ ج 4/ 332، ج 20/ 208، 209، 301، ج 24/ 64

الکشکول للبهائی/ ج 5/ 38، ج 12/ 542، ج 22/ 515

الکشکول لصاحب الحدائق/ ج 7/ 133

کفایه الأثر/ ج 1/ 308، 310، 327، ج 2/ 309،

310، ج 3/ 90، ج 5/ 271، 272، ج 6/ 164، 279، ج 8/ 160، 161، 175، 209، 211، 234، 235، ج 9/ 268، ج 10/ 42، 76، ج 13/ 29، 30، ج 14/ 151، 208، 346، 347، ج 15/ 51، 61، ج 17/ 401، ج 18/ 191، 192، 209، 223، 230، 245، 247، 248، 251، 254، 272، 450، ج 19/ 44، 45، 111، 130، 147، 148، 342، ج 20/ 90، 285، 369، 370، 391، 393، 427، 428، ج 21/ 84، 351، ج 22/ 323، 528، 530، 531، 549، 550، 551، 552، 553، ج 24/ 135

کفایه الأخیار/ ج 18/ 492، ج 22/ 231، 414

کفایه الخصام/ ج 18/ 31، 246، ج 20/ 59، ج 22/ 35، 46، 48، 78

کفایه الطالب/ ج 3/ 36، 41، 73، 84، 114، 156، 157، 201، 218، 221، 227، 231، 234، 241، 242، 344، 349، 359، ج 4/ 148، 167، 254، 318، 403، 538، ج 5/ 31، 33، 133، 134، 135، 166، 323، 411، ج 6/ 176، 204، 208، 219، 225، 226، ج 7/ 294، 296، ج 8/ 128، 129، 182، 184، 186، 187، 204، 223، 224، ج 10/ 89، 237، ج 11/ 147، 214، 317، 324، ج 12/ 187، ج 13/ 42، ج 15/ 74، 76، 226، 335، ج 16/ 237، ج 17/ 156، 229، 304، 319، 491، ج 18/ 22، 32، 97، 135، 273، 274، 507، ج 19/ 118، 171، 185، 189، 192، 229، 230، 253، 270، 402، 418، 424، ج 20/ 51، 52، 113، 132، 203، 237، 238، 291، 292، 328، 379، 427، 450، 451، 459، 461، 468، 485،

ج 21/ 177، 181، 190، 196، 248، 250، 253، 254، 257، 282، 426، 438، 440، 449، 530، ج 22/ 46، 57، 119، 133، 135، 206، 242، 305، ج 24/ 31، 33، 52، 99، 226، 227، 268

کفایه الطالب للکنجی/ ج 20/ 59

کفایه الفقیه/ ج 22/ 179

الکفایه لابن الصلاح/ ج 6/ 106

کفایه للشنقیطی/ ج 24/ 230

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:465

کفایه الموحدین/ ج 8/ 332، ج 9/ 32، ج 10/ 198، ج 11/ 25، ج 20/ 227

الکلمات الوجیزه/ ج 8/ 316

الکلمه الغراء فی تفضیل الزهراء علیها السّلام/ ج 18/ 17، ج 19/ 562، ج 20/ 134، ج 22/ 57

الکلم الطیب/ ج 22/ 234، 305

کمال الدین و تمام النعمه/ ج 1/ 212، 329، ج 5/ 182، 247، 270، 275، ج 6/ 122، 238، 259، 296، ج 8/ 235، 352، ج 9/ 259، 261، 262، 263، 264، 265، ج 14/ 352، ج 17/ 52، 322، ج 19/ 35، 43، 61، 114، 115، 135، 139، 148، 223، 339، 340، 341، 431، ج 20/ 388، 393، ج 21/ 95، 242، 244، 263، 350، 380، 474، ج 22/ 41، 43، 131، 436، ج 24/ 297

الکامل فی ضعفاء الرجال/ ج 21/ 84، ج 22/ 531

الکنز الثمین/ ج 18/ 486، ج 19/ 170، ج 20/ 39، ج 22/ 235

کنز جامع الفوائد/ ج 6/ 217، ج 20/ 24، 229، 312، 463

کنز العرفان/ ج 22/ 94

کنز العمال/ ج 2/ 46، ج 3/ 33، 34، 39، 45، 65، 66، 67، 93، 100، 102، 159، 165، 201، 218، 220، 336، 339، 343، 356، 357، 365، ج 4/ 177، 185، 261، 263، 334، 344، 396، ج 5/ 23،

31، 42، 65، 97، 122، 132، 141، 187، 188، 199، 322، ج 6/ 55، 56، 80، 81، 83، 85، 122، 140، 141، 166، 168، 169، 184، 187، 210، 212، 219، 223، 227، 238، 244، 245، 253، 254، 255، ج 7/ 282، 294، 314، ج 8/ 71، 177، 181، 183، 186، 190، 201، 202، 203، 204، 205، 219، 220، 223، 260، 265، 378، ج 9/ 110، 179، 206، ج 10/ 164، 200، 287، 329، 331، 332، 336، 338، ج 11/ 317، ج 12/ 46، 115، 135، ج 14/ 69، 93، 244، 361، 368، 370، ج 15/ 201، 215، ج 16/ 190، ج 17/ 37، 139، 154، 212، 213، 223، 229، 368، 386، 409، 418، ج 18/ 36، 41، 46، 76، 85، 88، 93، 98، 99، 112، 116، 266، 275، 279، 281، 295، 393، 397، 398، 466، 468، 470، 471، 472، 477، 481، 504، 520، ج 19/ 48، 129، 154، 156، 159، 168، 169، 170، 171، 173، 177، 178، 183، 184، 185، 186، 187، 286، 407، 460، ج 20/ 33، 45، 46، 52، 57، 64، 90، 98، 101، 102، 103، 106، 107، 139، 140، 142، 163، 282، 287، 288، 292، 360، 365، 373، 409، 447، 497، 529، ج 21/ 20، 35، 40، 80، 83، 119، 178، 180، 190، 198، 257، 426، 438، 440، 442، 454، ج 22/ 42، 122، 147، 155، 206، 207، 208، 210، 234، 235، 239، 241، 275، 308، 309، 338، 590، 599، ج 24/ 44، 54، 55، 99، 100، 101، 103، 128، 129، 194، 195، 196، 223، 224، 230، 248، 249، 255، 257، 283،

294

کنز الفوائد/ ج 1/ 220، 224، 244، 247، 332، ج 2/ 24، ج 3/ 139، ج 5/ 78، 250، ج 8/ 37، 38، 52، 251، 262، 289، ج 9/ 202، 286، 359، 360، ج 10/ 330، 335، ج 12/ 290، 399، ج 13/ 158، ج 14/ 121، ج 17/ 27، 30، 31، 32، 254، ج 18/ 64، 71، 173، 178، 179، 180، 184، 229، 242، 278، 387، 388، 422، ج 19/ 34، 288، 311، 378، 559، ج 20/ 94، 96، 98، 229، 230، 237، 258، ج 21/ 393، ج 22/ 55، 56، 57، 58، 59، 60، 61، 65، 66، 68، 69، 70، 71، 76، 82، 85، 87، 96، 99، 148، 153، 528، 547، 556، ج 24/ 27، 28، 60، 61، 178، 241، 242، 268، 295

الکنز المدفون/ ج 17/ 224

الکنوز/ ج 18/ 283

کنوز الحقائق/ ج 3/ 18، 164، ج 5/ 47، 48، ج 8/ 121، 184، 202، ج 14/ 367، ج 18/ 47، 91، 111، 279، 282، 284، 268، 480، ج 19/ 174،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:466

188، 351، ج 20/ 48، 56، 57، 289، 330، 362، ج 21/ 178

کنوز الحکم و فنون الکلم/ ج 18/ 209

کنوز المتحف/ ج 17/ 306

کنوز المتحف العراقی/ ج 20/ 461، ج 22/ 93

کنوز المطالب/ ج 18/ 93

کنوز النجاح/ ج 22/ 457

الکنی للبخاری/ ج 18/ 36

الکنی و الأسماء/ ج 8/ 201، 202، 224، 226، ج 17/ 248، 342، ج 18/ 46

الکنی و الألقاب/ ج 9/ 48، 49، ج 22/ 295

الکواکب الدریه/ ج 5/ 321، ج 14/ 367، ج 20/ 362، ج 22/ 194

الکوثر/ ج 21/ 534

کوثر المناقب و المصائب/ ج

14/ 326

الکوکب الدری/ ج 1/ 249، 311، ج 2/ 23، 49، 54، 102، 171، ج 11/ 59، 88، 110، 215، ج 14/ 328، ج 15/ 118، ج 17/ 481، ج 18/ 173، 330، 407، ج 22/ 282، ج 24/ 261

الکوکب المضی ء/ ج 19/ 513، ج 22/ 32، 564

لئالی الأخبار/ ج 2/ 131، ج 22/ 214، 237

اللئالی المصنوعه/ ج 6/ 107، 206، ج 8/ 328، ج 15/ 168، 203، 260، ج 17/ 307، ج 20/ 55، 461، ج 21/ 257، ج 24/ ج 24/ 43، 44، 50

لؤلؤه البحرین/ ج 10/ 347، ج 22/ 515

اللؤلؤه البیضاء/ ج 18/ 86، 88، 98، 112، 114، 328، 345، 394، 397، 420، ج 19/ 67، 158، 159

اللؤلؤه الثمینه/ ج 22/ 528، 603

اللؤلؤ و المرجان/ ج 22/ 236

لباب الأنساب/ ج 5/ 149، ج 6/ 64، 197، ج 7/ 229، 23، 251، ج 11/ 318، ج 16/ 251، ج 17/ 474، ج 19/ 410، ج 14/ 49

لباب الألباب/ ج 22/ 88

لبّ عین البکاء/ ج 20/ 358

لبّ اللباب/ ج 8/ 366

لسان الذاکرین/ ج 11/ 95، 253، ج 15/ 27

لسان العرب/ ج 3/ 39، 122، 365، ج 4/ 178، 269، 441، 442، 444، 457، 458، 479، ج 5/ 188، ج 6/ 146، 157، 181، 182، ج 8/ 273، 296، 324، 325، 326، 329، 390، ج 11/ 168، 319، ج 12/ 23، 26، 27، 45، 275، ج 13/ 364، ج 17/ 16، 118، 164، 231، 248، 354، 386، 402، 409، 419، ج 18/ 26، 91، 111، 387، 426، 466، 470، 483، 484، 490، 521، ج 19/ 187، ج 20/ 287، 490، ج 21/ 81، 530، 534،

ج 22/ 295

لسان المیزان/ ج 1/ 249، ج 2/ 19، 20، 25، 26، 39، 40، 41، 51، 56، 184، ج 3/ 155، 157، 159، 160، 165، 217، 220، 225، 231، ج 4/ 313، 319، 423، 505، ج 5/ 133، 134، 414، ج 6/ 204، 208، ج 8/ 139، 234، 280، 281، ج 10/ 164، ج 11/ 62، 110، 202، 324، ج 13/ 52، ج 14/ 216، ج 16/ 17، 61، 228، ج 17/ 37، 133، 134، 408، ج 18/ 94، 338، ج 19/ 181، ج 20/ 41، 50، 126، 237، 238، 467، 468، 502، 535، 536، 537، ج 21/ 19، 250، 253، 442، 604، ج 22/ 37، 315، ج 24/ 31، 34، 38، 42، 43، 46، 47، 99، 100، 224، 226، 261، 262، 268، 269

لسان الواعظین (مخطوط)/ ج 15/ 205، 309، ج 16/ 33، ج 24/ 226

اللطائف/ ج 24/ 149

لطائف المعارف/ ج 6/ 163، ج 7/ 309، ج 8/ 318، ج 14/ 370، ج 20/ 359، ج 22/ 605

لطائف المنن/ ج 16/ 92

لغت نامه دهخدا/ ج 2/ 92، 113، ج 7/ 300، ج 10/ 87، ج 12/ 29، ج 14/ 325، ج 15/ 64، 71، ج 17/ 257، 440، ج 18/ 367، 423، 427

لما ذا أنا شیعی/ ج 10/ 264

لما ذا کتاب مأساه الزهراء علیها السّلام/ ج 14/ 174

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:467

اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام/ ج 2/ 81، 187، 204، 250، 251، ج 4/ 66، ج 10/ 72، 79، 81، 92، 94، ج 12/ 75، 88، 151، 288، 289، ج 13/ 204، 327، 405، 419، ج 14/ 90،

289، 324، ج 15/ 59، 65، 67، 78، 80، 157، 159، 166، 169، 174، 178، 185، 186، 195، 205، 254، 278، 279، 321، ج 16/ 17، 65، 136، ج 17/ 527، ج 18/ 362، ج 20/ 434، 447، ج 22/ 274، 303، 305، 322

اللهوف علی قتلی الطفوف/ ج 6/ 339، 357، ج 7/ 145، 329، 332، ج 17/ 411، ج 24/ 75

لواقح الأنوار القدسیه/ ج 17/ 320

اللوامع الإلهیه/ ج 10/ 299، ج 11/ 80، 108، 111، 233، 323

لوامع الأنوار/ ج 1/ 225، 286، ج 2/ 33، 98، 187، ج 3/ 172، 215، ج 4/ 54، 196، 203، 417، 487، ج 5/ 298، ج 9/ 306، 369، 370، ج 10/ 56، 296، ج 11/ 124، ج 14/ 23، 328، ج 15/ 54، 62، 63، 109، 110، 251، ج 16/ 115، 269، ج 17/ 391، 507، ج 20/ 141، 449، 467، ج 21/ 243، 394، ج 24/ 178

لوامع صاحبقرانی/ ج 1/ 325، ج 4/ 76، ج 7/ 127، ج 8/ 316، ج 9/ 68، ج 10/ 37، 48، 253، ج 11/ 161، ج 12/ 112، 532، ج 15/ 49، 53، 161، 166، 176، ج 16/ 21، ج 19/ 418، ج 20/ 66، ج 21/ 47، 114، 195، 451، 473، 482، 486، ج 22/ 180، 188، 251، 356، 402، 410

اللوامع فی الجمع بین الصحاح و الجوامع/ ج 22/ 126

اللوامع للخرکوشی/ ج 2/ 225، 226، ج 5/ 78، ج 6/ 77، ج 9/ 71، 77، 159، ج 22/ 61

اللوامع النورانیه/ ج 1/ 243، 318، ج 3/ 309، ج 5/ 76، 77، ج 6/ 104، ج 7/ 308، ج 8/

52، 157، 161، 357، ج 9/ 158، 159، ج 17/ 254، 306، ج 18/ 118، 173، 181، 217، 229، 242، 243، 307، 308، ج 19/ 53، 312، 438، 506، 507، 514، 532، 536، 543، ج 20/ 61، 86، 92، 311، 313، 369، 411، 413، ج 21/ 38، 89، 125، 243، 255، 313، 345، 348، 361، 461، ج 22/ 28، 43، 51، 53، 55، 57، 59، 63، 75، 85، 94، 97، 100، 104، 133، 137، 148، 150، 557، ج 24/ 27، 238، 240، 241، 277

لیالی بیشاور/ ج 7/ 149، ج 11/ 163، ج 12/ 53، ج 18/ 62، 268، ج 20/ 127، 231، 293، ج 21/ 179، 186، 189، 195، 199، 242، ج 22/ 129

مآثر الإناقه/ ج 11/ 320

مائه أوائل من النساء/ ج 5/ 106، ج 14/ 360، ج 20/ 364

المائه منقبه/ ج 1/ 212، 247، ج 3/ 112، 171، 172، 320، 370، ج 6/ 165، ج 8/ 138، 139، 302، 373، ج 9/ 220، 241، 242، 285، 286، 287، ج 14/ 344، ج 17/ 332، ج 18/ 171، ج 19/ 143، 144، 216، ج 20/ 23، 42، ج 21/ 186، 246، 250، 321، 462، ج 24/ 268، 269، 288

المائه منقبه المخصوصه لأمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 4/ 524

المؤتلف و المختلف/ ج 5/ 21، 31، 41، 65، ج 18/ 33، 284، ج 22/ 128

مؤتمر علماء بغداد/ ج 5/ 403، 420، ج 10/ 179، 245، 298، ج 11/ 39، 72، 107، 203، 324، ج 12/ 360، ج 14/ 12، 33، 34، ج 15/ 22، ج 20/ 211

ماتمکده للخراسانی/ ج 11/ 98

ما ثبت بالسنه/ ج 22/ 576

ما ذا

تقضون/ ج 3/ 164، ج 8/ 172، ج 10/ 192، ج 12/ 216، ج 20/ 162، ج 22/ 44

مأساه الزهراء علیها السّلام للسید جعفر مرتضی/ ج 2/ 95، ج 10/ 133، 160، 190، 202، 235، 300، 327، 341، 342، 343، 344، 347، 348، 349، 350، 351،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:468

352، 353، 354، 355، 358، 364، 365، 367، 368، 370، ج 11/ 25، 44، 55، 60، 63، 196، 202، 206، 219، 224، 225، 226، 227، 228، 230، 231، 232، 233، 234، 235، 236، 237، 238، 244، 245، 324، ج 14/ 176، 180، 181، 182، 327، ج 15/ 15، 16، 18، 25، 26، ج 16/ 85، ج 18/ 433، 502، ج 19/ 165، 303، ج 20/ 293، 314، ج 21/ 208

ماضی النجف و حاضرها/ ج 21/ 555

المؤمنون فی القرآن/ ج 22/ 134

ما نزل من القرآن/ ج 5/ 77

ما نزل من القرآن الحکیم فی النبی و أهل بیته علیهم السّلام/ ج 17/ 289، ج 21/ 598

ما نزل من القرآن فی أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 2/ 225، 226

ما نزل من القرآن فی أهل البیت علیهم السّلام/ ج 18/ 24، ج 19/ 378، 416، 507، ج 21/ 85، 270، ج 22/ 37، 124

ما نزل فی القرآن فی شأن فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 22/ 23، 32

ما نزل من القرآن فی علی علیه السّلام/ ج 21/ 83

ما نزل من القرآن فی علی أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 22/ 62، 63، 77، 79، 125

مبارق الأزهار/ ج 19/ 188، 538، ج 22/ 35

المبسوط/ ج 4/ 217، ج 8/ 314، 325، ج 15/ 152، 253، ج 17/ 163، 169، 386، ج

20/ 496، 531

المبسوط للسرخسی/ ج 13/ 91، ج 18/ 521، ج 21/ 119، ج 22/ 563

مبکی العیون/ ج 20/ 449

متشابه القرآن و مختلفه/ ج 3/ 18، ج 10/ 246، ج 12/ 115، ج 13/ 70، ج 18/ 24، 115، ج 19/ 459، 557، ج 20/ 61، ج 21/ 202، 271، ج 22/ 43، 50، 70، 75، 130

المتفق و المفترق/ ج 3/ 71، ج 6/ 48، 227، ج 21/ 82، ج 24/ 128، 248

مثالب النواصب/ ج 10/ 133، 157، 161، 206، 243، ج 11/ 76، 77، 105، 111، 150، 194، 210، 241، ج 12/ 218، 266، 479، 550، ج 13/ 26، 344، 419، ج 14/ 159، 225، 255، ج 15/ 224، ج 20/ 242، 263، 340، ج 21/ 147، ج 22/ 310

مثیر الأحزان/ ج 2/ 117، ج 5/ 252، 254، 345، ج 6/ 55، 74، 299، 312، 339، ج 7/ 319، 329، 332، ج 8/ 387، ج 11/ 289، ج 15/ 28، ج 17/ 411، ج 20/ 387، ج 22/ 438، ج 24/ 85

المجازات النبویه/ ج 17/ 369

مجالس الأحزان/ ج 24/ 183

مجالس الأحزان للواسطی/ ج 4/ 136، ج 14/ 189، ج 15/ 128، ج 21/ 357

المجالسه/ ج 19/ 160، ج 20/ 363، ج 21/ 20

المجالسه و جواهر العلم/ ج 22/ 123، 126

المجالس الحسینیه/ ج 2/ 106، 171، ج 3/ 156، 165، 168، 259، 317، ج 4/ 313، ج 5/ 201، ج 11/ 141، ج 14/ 327، ج 16/ 255، ج 19/ 154، ج 21/ 105، ج 22/ 134، 359

المجالس الحسینیه لعلی محمد علی دخیل/ ج 15/ 64

المجالس السنیه/ ج 2/ 91، 118، ج 4/ 288، ج

14/ 98، 129، ج 15/ 129، 277، ج 16/ 82، 165، 221، 245، 289، ج 21/ 557

مجالس الشهداء فی ذکر مصائب آل العباء علیهم السّلام (مخطوط)/ ج 14/ 19، ج 15/ 124

المجالس فی أحوال فاطمه علیها السّلام/ ج 18/ 432

المجالس فی المقتل/ ج 10/ 52، 58، ج 15/ 54، 61

المجالس للدینوری/ ج 24/ 32

المجالس للکرمانشاهی/ ج 1/ 333، ج 9/ 360، ج 21/ 357، 362، ج 22/ 53

مجالس المؤمنین/ ج 7/ 133

مجالس المتقین/ ج 17/ 370، 374

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:469

المجالس المجتمعه/ ج 24/ 238

المجالس المرضیه/ ج 12/ 131، ج 16/ 120، 124، 215

مجالس المفید/ ج 20/ 158

المجتبی/ ج 14/ 98

المجتبی فی النسب/ ج 5/ 178، 179

المجتنی/ ج 21/ 148

المجدی/ ج 11/ 228، 323، ج 19/ 165

المجروحین/ ج 2/ 47، ج 6/ 131، ج 8/ 181، ج 21/ 439، 441، ج 22/ 565، 596

المجروحین من المحدثین و الضعفاء و المتروکین/ ج 3/ 156، 157، ج 5/ 231، 352، ج 20/ 539، ج 24/ 36

مجلس من الأمالی/ ج 19/ 167

مجلس من أمالی أبی نعیم/ ج 9/ 200، ج 18/ 476، ج 20/ 289

المجلی/ ج 11/ 81، 82، 105، 111، 245

مجمع الأدباء/ ج 13/ 124

مجمع بحار الأنوار/ ج 4/ 318، 330، 444، 458، ج 5/ 188، ج 8/ 121، ج 14/ 96، 366، ج 17/ 118، ج 18/ 466، 470، 471، 482، 483، 484، ج 20/ 287، 361، 488، ج 21/ 20، 533

مجمع البحرین/ ج 2/ 100، ج 10/ 37، 57، ج 12/ 28، ج 14/ 307، 326، ج 15/ 50، 55، ج 16/ 63، ج 18/ 363، 410، 413، 414، ج 19/ 427، ج

22/ 22

مجمع البغوی/ ج 24/ 230

مجمع البیان/ ج 5/ 77، ج 6/ 104، 180، ج 8/ 27، 28، 53، ج 18/ 24، ج 20/ 344، 397

مجمع الزوائد/ ج 2/ 19، 51، 154، 281، ج 3/ 33، 41، 65، 67، 70، 79، 87، 93، 95، 103، 121، 160، 164، 175، 227، 228، 231، 343، 356، 363، ج 4/ 169، 170، 176، 177، 180، 181، 185، 264، 267، 281، 326، 330، 375، 393، 404، 447، 454، 473، ج 5/ 42، 46، 98، 120، 133، 202، 323، ج 6/ 34، 58، 75، 81، 83، 118، 127، 162، 163، 168، 179، 181، 187، 197، 218، 223، 226، 227، 233، 243، 244، 256، ج 7/ 139، 287، 294، 308، ج 8/ 51، 60، 109، 116، 161، 177، 181، 183، 190، 198، 200، 202، 209، 212، 219، 220، 222، 223، 224، 231، 234، 290، 296، 314، 336، 338، 378، ج 9/ 34، 48، 165، 169، ج 10/ 43، 61، 328، 330، 334، ج 11/ 317، ج 12/ 46، 77، 117، 263، ج 14/ 33، 66، 243، 311، 312، 369، ج 15/ 52، 56، 96، 119، 168، ج 17/ 128، 148، 157، 208، 216، 228، 248، 320، 356، 421، 514، ج 18/ 31، 36، 47، 79، 82، 84، 85، 86، 87، 88، 90، 110، 271، 289، 292، 470، 472، 484، 504، ج 19/ 158، 172، 174، 186، 187، 403، 404، 408، 409، 411، 416، 428، ج 20/ 56، 59، 100، 132، 336، 366، 373، 379، 392، 409، 410، 427، 436، 473، 496، 538، ج 21/ 36، 46، 84، 89، 119، 384، 440،

447، ج 22/ 46، 51، 132، 225، 233، 296، 307، 310، 528، 529، 555، 559، 562، 566، 577، 581، 599، ج 24/ 37، 53، 96، 99، 100، 105، 128، 226، 228، 248

مجمع الفائده و البرهان/ ج 2/ 304، 311، ج 12/ 554، ج 15/ 199، ج 16/ 99، ج 17/ 20، ج 18/ 23، ج 20/ 66، ج 21/ 120، ج 22/ 178، 180، 183، 184، 207، 219، 237، 377، 410، 414، 418

مجمع فقه السلف/ ج 3/ 401

مجمع الفوائد/ ج 19/ 178، ج 20/ 287، 447

مجمع المصائب/ ج 6/ 304، ج 10/ 375، ج 14/ 271، ج 16/ 281، ج 24/ 169

مجمع النورین/ ج 1/ 211، 233، ج 2/ 25، ج 3/ 144، ج 4/ 131، 132، 153، 279، 280، 311، 319، ج 5/ 297، ج 6/ 239، ج 8/ 87، ج 9/ 94، ج 10/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:470

13، 17، 34، 68، 133، 177، 186، 208، 209، 289، ج 11/ 124، 126، 127، 207، ج 15/ 20، 36، 37، 39، 48، 58، 66، ج 16/ 83، 115، ج 17/ 468، 507، 522، ج 18/ 229، 243، 354، ج 19/ 32، 93، 288، 348، 350، 353، ج 20/ 55، 189، 190، 235، 441، 516، 518، ج 21/ 207، 304، 469، 588، ج 22/ 53، 310، ج 24/ 26، 30، 47، 64، 67، 69، 175

مجمع الوسائل للهروی/ ج 24/ 37

المجموع/ ج 4/ 529، ج 17/ 169، ج 18/ 15، 103، 414

المجموعه/ ج 21/ 85

مجموعه آثار المؤتمر العاملی/ ج 21/ 86

مجموعه رسائل ابن عابدین/ ج 24/ 198

مجموعه الشهید/ ج 4/ 520

مجموعه فی الفضائل/ ج 20/

73

مجموعه مخطوطه/ ج 21/ 242

مجموعه المقالات/ ج 18/ 419

مجموعه مقالات الزهراء علیها السّلام/ ج 4/ 310، 311، ج 10/ 36، ج 12/ 556، ج 14/ 326، ج 15/ 49، 90

مجموعه من کتب مخطوطه/ ج 19/ 388

مجموع الدعوات/ ج 14/ 155

المجموع (شرح المهذّب)/ ج 14/ 71

المجموع فی شرح المهذّب/ ج 5/ 54، 228، 310

المحاسن/ ج 2/ 268، 269، ج 7/ 161، 162، ج 17/ 255، 268، 332، ج 20/ 80، 81

محاسن التأویل/ ج 19/ 557، ج 20/ 62، ج 22/ 134

المحاسن للبرقی/ ج 3/ 98، 310، ج 6/ 106، 175، ج 8/ 48، 49، 316، ج 19/ 231، 529، ج 21/ 118، ج 22/ 50، 65، 184، 223

المحاسن المجتمعه/ ج 1/ 257، 269، ج 2/ 27، ج 3/ 160، 171، 183، 184، 261، 272، 276، 285، 286، ج 4/ 186، ج 5/ 111، ج 8/ 227، ج 9/ 366، ج 18/ 397، ج 20/ 41، 57، 107، 139، 534، ج 21/ 81، 356، ج 22/ 62، 611، ج 24/ 122

المحاسن و الأضداد/ ج 19/ 124

المحاسن و المساوی/ ج 6/ 153، ج 18/ 35، ج 19/ 405، 411، ج 21/ 146، ج 22/ 120

المحاضرات/ ج 9/ 79، ج 20/ 49

محاضرات الأبرار/ ج 20/ 460

محاضرات الأدباء/ ج 4/ 176، 264، 400، 454، ج 18/ 87، 110، 477، 480، ج 19/ 539، ج 20/ 49، ج 21/ 188، 189، ج 22/ 36

محاضره الأبرار/ ج 17/ 305، ج 21/ 529

محاضره الأوائل/ ج 2/ 19، 51، ج 5/ 42، ج 14/ 367، ج 20/ 362، ج 24/ 36

المحبّر/ ج 6/ 175، ج 12/ 61، ج 21/ 384

المحتضر/ ج 1/ 210، 213،

249، 256، 268، 298، 313، 315، 316، ج 2/ 17، 38، 54، 171، 294، 295، ج 3/ 16، 17، 77، 112، 144، 167، 183، ج 4/ 104، 129، 338، ج 5/ 412، ج 9/ 127، ج 10/ 36، 258، 299، ج 11/ 55، 107، 110، 205، 322، ج 12/ 259، ج 14/ 17، 155، ج 15/ 49، ج 18/ 244، 330، 335، 460، ج 19/ 41، 301، 328، ج 20/ 83، 89، 95، 121، 155، 168، 169، 170، 227، 250، 286، 290، 526، 527، ج 21/ 123، 243، 250، 320، 350، 363، 456، ج 22/ 43، 607، ج 24/ 94، 261

المحجه/ ج 18/ 173، 201، 252، 302، ج 19/ 43، 336، ج 20/ 92، 93، ج 22/ 59، 155، 178

المحجه البیضاء/ ج 4/ 136، 154، 158، 338، ج 5/ 177، 199، ج 6/ 197، ج 7/ 141، 286، 292، ج 8/ 97، 200، 340، ج 9/ 133، ج 10/ 197، 209، ج 12/ 477، ج 14/ 344، ج 15/ 223، ج 16/ 236، ج 17/ 144، 321، 342، ج 19/ 387، ج 20/ 76، 369، 473، 496، 502، ج 21/ 124، 125،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:471

ج 22/ 178، 180، 183، 207، 214، 223، 231، 260، 278، 313، 356، 545، 572، ج 24/ 190

المحجه فیما نزل فی القائم الحجه علیه السّلام/ ج 1/ 298، 318

محدثات الشیعه/ ج 17/ 440

المحرر الوجیز/ ج 19/ 566

محرق القلوب/ ج 9/ 283

المحصول فی علم الأصول/ ج 22/ 128

المحلّی/ ج 18/ 471، 483

المختار/ ج 20/ 38، ج 22/ 30، 32

مختار تفسیر القرطبی/ ج 17/ 306، ج 20/ 461، ج 22/

93

المختار فی مناقب الأخیار/ ج 2/ 159، 162، ج 4/ 48، ج 5/ 197، 319، ج 14/ 35، ج 17/ 267، ج 18/ 467، 484، ج 19/ 157، 171، 173، 188، 507، 511، ج 20/ 410، ج 21/ 46

المختاره من صحیح البخاری/ ج 18/ 498

المختصر/ ج 8/ 31، 33، 41، 95، 281، 332

مختصر إتحاف السائل/ ج 3/ 345

مختصر إتحاف الساده المهره/ ج 4/ 181، 183، 185، 186، 215، 291، 474، ج 5/ 202، 203، ج 13/ 94، ج 15/ 222، ج 16/ 106، ج 17/ 179، ج 20/ 374، ج 22/ 195، 243

مختصر أخبار البشر/ ج 6/ 226

مختصر الأشراف/ ج 18/ 35، ج 22/ 128

مختصر بصائر الدرجات/ ج 6/ 40، ج 10/ 137، ج 11/ 83، 111، 212، ج 18/ 183، ج 20/ 244، 246، ج 24/ 61

مختصر تاریخ دمشق/ ج 2/ 58، 138، ج 3/ 33، 44، 93، 184، 217، 231، 232، 258، 272، 343، 345، 397، ج 4/ 326، 334، 441، 471، 521، ج 5/ 25، 32، 48، 49، 52، 68، 115، 175، 316، ج 6/ 58، 71، 77، 83، 163، 208، 211، 212، 218، 223، 245، 341، ج 7/ 229، 245، 282، ج 8/ 190، 215، 222، ج 9/ 53، 150، 189، 190، ج 10/ 56، 337، ج 11/ 317، ج 14/ 35، 358، 368، 375، ج 15/ 54، 75، ج 16/ 252، ج 17/ 128، 149، 297، 404، 417، ج 18/ 76، 473، 495، 518، ج 19/ 163، 170، 176، 179، 191، 192، 379، 409، 417، 468، 512، 566، ج 20/ 47، 103، 337، 502، ج 21/ 84، 86، 198، 255،

439، 441، ج 22/ 123، 125، 126، 127، 128، 133، 236، 239، 241، 571، 572، 581

مختصر التفسیر الکبیر/ ج 18/ 32

مختصر التواریخ الشرعیه/ ج 4/ 312، ج 17/ 307، ج 22/ 95، ج 20/ 464

مختصر سنن أبی داود/ ج 5/ 111، ج 6/ 77، ج 8/ 103، 131، ج 10/ 328، ج 22/ 234، 235

مختصر سیره الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ ج 14/ 71

مختصر العلاء بن زرین/ ج 22/ 221

المختصر فی أخبار البشر/ ج 11/ 318

المختصر لأبی الفداء/ ج 10/ 167

مختصر المحاسن المجتمعه/ ج 2/ 27، ج 3/ 189، 272، 277، 304، ج 4/ 276، 502، ج 5/ 129، 131، 194، ج 17/ 406، ج 18/ 33، 486، ج 19/ 170، ج 20/ 38، 289، ج 22/ 62، 75، 289، 275، 307، ج 24/ 249، 284

مختصر من تفسیر الطبری/ ج 22/ 134

مختصر المزنی/ ج 15/ 234، 235، ج 21/ 507

مختصر منهاج السنه/ ج 11/ 74، 238

مختصر منهاج القاصدین/ ج 14/ 71

المختصر النافع/ ج 22/ 372، 408

مختصر النهایه/ ج 18/ 266

مختلف الشیعه/ ج 9/ 131، 132، ج 15/ 199، 243

مخزن البکاء/ ج 24/ 182

مدارج النبوه/ ج 19/ 403، 539، ج 22/ 35

مدارک الأحکام/ ج 22/ 237، 414

المدارک للنسفی/ ج 19/ 403

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:472

مدح الخلفاء الراشدین/ ج 2/ 186

المدخل/ ج 8/ 105، ج 21/ 23

المدهش/ ج 18/ 492، ج 21/ 178، ج 24/ 30

مدینه البلاغه/ ج 3/ 16، 17، 188، 218، ج 8/ 57، 200، ج 12/ 418، ج 19/ 83، 115، 119، ج 21/ 145، 257، 392، 448، ج 22/ 129

مدینه العلم للصدوق/ ج 3/ 195

مدینه المعاجز/ ج 1/ 213، 220،

224، 260، 273، 308، 318، ج 2/ 25، 51، 60، ج 3/ 19، 112، 137، 139، 150، 181، 183، 194، 195، 197، ج 4/ 155، 196، 204، 338، 387، 452، 485، ج 5/ 67، 239، 254، 275، 291، 292، 293، 294، 297، 411، ج 6/ 25، 27، 38، 39، 40، 41، 43، 44، 45، 47، 49، 51، 53، 54، 70، 87، 122، 134، 136، 182، 195، 196، 268، 294، 300، 345، ج 7/ 27، 88، 125، 152، 156، 158، 185، 192، 287، 288، 290، ج 8/ 35، 139، 203، 302، 332، ج 9/ 32، 45، 57، 98، 135، 147، 175، 201، 212، 213، 215، 217، 220، 224، 228، 230، 232، 233، 235، 236، 237، 238، 240، 241، 242، 243، 285، 335، ج 10/ 256، ج 10/ 155، ج 12/ 553، ج 16/ 36، ج 17/ 26، 30، 52، 313، 319، 325، 326، 345، 502، 504، 507، ج 18/ 173، 182، 190، 205، 229، 230، 233، 239، ج 19/ 55، 56، 91، 105، 131، 214، 215، 241، 249، 264، 271، 288، 298، 312، 353، ج 20/ 68، 80، 99، 120، 135، 198، 211، 226، 237، 485، 490، ج 21/ 250، 304، 318، 456، 469، ج 22/ 366، 373، 436، 456، 514، 421، 564، ج 24/ 268، 295

مرآه الأنوار/ ج 7/ 195، 196، 234، ج 10/ 347، ج 18/ 218، ج 19/ 33

مراتب علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 22/ 63

مرآه الجنان/ ج 7/ 287، ج 8/ 105، 318، ج 18/ 468، 496، ج 19/ 173، 177، 179، 413، 511، ج 20/ 288، 292، ج 21/

23، ج 22/ 30

مرآت الجنان للیافعی/ ج 4/ 35

مرآه الجنان و عبره الیقظان/ ج 5/ 94، 107، 138، ج 15/ 74، 233، 335

مرآه الحرمین/ ج 16/ 92

مرآه الزمان/ ج 10/ 193، ج 12/ 476

مرآه العقول/ ج 2/ 112، 113، ج 3/ 19، ج 4/ 70، 79، 361، ج 5/ 69، 70، 73، 75، 76، 164، 173، 285، ج 8/ 103، ج 10/ 17، 32، 34، 64، 95، 362، ج 11/ 108، 124، 207، 237، 324، ج 12/ 226، ج 14/ 203، 217، 296، 328، ج 15/ 39، 47، 48، 57، 64، 80، 161، ج 16/ 116، 195، ج 17/ 491، ج 18/ 247، ج 19/ 230، 255، 330، ج 20/ 180، 292، ج 21/ 47، 57، 156، 195، 534، ج 22/ 410

مرآه الکمال/ ج 16/ 59

مرآه المؤمنین/ ج 6/ 212، ج 7/ 314، ج 8/ 104، 131، 182، 183، ج 17/ 303، ج 18/ 29، 92، 97، 99، 398، 400، 491، ج 19/ 39، 163، 166، 168، 169، 270، 512، ج 20/ 41، 49، 103، 106، 163، 282، 360، 461، 529، ج 21/ 14، 20، 82، ج 22/ 49، 92، 121، 127

مرآه المؤمنین فی مناقب آل سید المرسلین علیهم السّلام/ ج 16/ 88

مرآه المؤمنین للکنهوئی/ ج 2/ 128، ج 3/ 67، 171، 219، 335، ج 4/ 41، 174، 400، ج 5/ 121، ج 24/ 224

المرأه فی ظلّ الإسلام/ ج 4/ 43، ج 10/ 50، 67، ج 15/ 53، 58 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 472 فهرس المصادر ..... ص : 379

مرأه فی القدیم و الحدیث/ ج 10/ 174، ج 11/ 145، 147، ج

20/ 390

المرأه المسلمه/ ج 17/ 118، ج 18/ 493

المراثی و المدائح/ ج 10/ 339، ج 11/ 61

المراجعات/ ج 3/ 87، ج 11/ 159، ج 13/ 362،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:473

ج 21/ 242، ج 22/ 43، 56، ج 24/ 230

مراح لبید/ ج 18/ 24، ج 19/ 513، 556، ج 22/ 31، 49، 127

المراسم/ ج 22/ 408

المراسم العلویه/ ج 22/ 414

مراصد الاطلاع/ ج 21/ 510

المراقبات/ ج 2/ 116، ج 3/ 108، ج 16/ 228، ج 19/ 558، ج 22/ 93

مراقد أهل البیت علیهم السّلام/ ج 2/ 117، ج 6/ 177، ج 10/ 56، ج 11/ 213، ج 14/ 362، ج 21/ 24

مراقد أهل البیت علیهم السّلام بالقاهره/ ج 5/ 127، ج 15/ 55، ج 18/ 33، 35، 79، 367، 391، ج 20/ 31

المرتضی/ ج 20/ 472

المرتضی للحسنی الندوی/ ج 5/ 190، 194

مرقاه الإیقان/ ج 11/ 98

مرقاه المصابیح/ ج 6/ 212

مرقاه المفاتیح/ ج 3/ 35، 334، ج 4/ 174، ج 8/ 131، ج 14/ 40، 371، ج 18/ 491، ج 19/ 170، 424، ج 20/ 361، ج 22/ 120، 555، 570

مرج الذهب/ ج 2/ 71، 132، ج 4/ 19، 59، 356، ج 5/ 157، 205، 342، 366، 391، 409، ج 6/ 279، ج 7/ 260، 266، 288، 289، ج 9/ 154، ج 10/ 18، 30، 164، 211، 214، ج 11/ 160، ج 12/ 214، ج 13/ 361، ج 14/ 321، ج 15/ 39، 45، 113، ج 16/ 42، 230، ج 17/ 37

المزار/ ج 7/ 82، ج 20/ 332

مزارات أهل البیت علیهم السّلام/ ج 17/ 95، ج 22/ 380

مزارات أهل البیت علیهم السّلام و تاریخها/ ج 16/

54، 93، 114

مزار الحرمین أو الرحلات الحجازیه/ ج 17/ 95

المزار القدیم/ ج 3/ 107، ج 19/ 63

المزار الکبیر/ ج 7/ 82، ج 17/ 18، ج 19/ 71، 72، 73، ج 20/ 94، 195، ج 21/ 51، 122

المزار لابن المشهدی/ ج 3/ 107، ج 10/ 203، ج 19/ 63، 437، ج 20/ 195، ج 21/ 336

المزار للسید محمد الحسینی/ ج 22/ 368

المزار للشهید/ ج 7/ 77، 93، 95، ج 14/ 172، ج 18/ 368، ج 19/ 137، 437، ج 20/ 195، ج 22/ 258، 353، 357، 363، 367

المزار للشیروانی/ ج 7/ 246، ج 17/ 19، 20، 62، ج 21/ 85، ج 22/ 135، 387

المزار للطباطبائی/ ج 16/ 94

المزار للقمی/ ج 22/ 254، 258

المزار للمفید/ ج 9/ 252، 253، ج 13/ 88، ج 15/ 139، ج 19/ 134، 437، ج 20/ 239، 332، ج 21/ 56، 91، ج 22/ 214، 350، 353، 357، 367، 372، 515، ج 24/ 173

المزار المنسوب إلی شیخ أبی الحسن القمی/ ج 16/ 97

مسائل البلدان/ ج 2/ 24، ج 3/ 139، ج 5/ 144، ج 18/ 229، ج 19/ 288

المسائل الجارودیه/ ج 7/ 125، 135، 272

مسائل الجاهلیه/ ج 18/ 484

المسائل السرویه/ ج 7/ 339، 343

المسائل الصاغانیه/ ج 13/ 73

مسائل علی بن جعفر علیه السّلام/ ج 3/ 150، ج 7/ 166، ج 18/ 243، ج 21/ 55، 345، ج 22/ 53، ج 24/ 27، 106

المسائل العکبریه/ ج 12/ 501، ج 19/ 133

المسائل و أجوبتها/ ج 16/ 62

مسارّ الشیعه/ ج 2/ 114، ج 4/ 15، 45، 64، 65، 352، ج 5/ 163، 284، ج 7/ 88، ج 15/ 62، ج 19/ 553، ج 20/ 464،

ج 22/ 94

مسالک الأفهام/ ج 14/ 239، ج 22/ 371، 422

مسالک الحنفاء/ ج 18/ 510

مسانید أبی یحیی/ ج 20/ 359، 365

المستجاد/ ج 8/ 205

المستدرک/ ج 20/ 50، 51، 92

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:474

مستدرکات أعیان الشیعه/ ج 15/ 198

المستدرکات لمفتاح الکتب الأربعه/ ج 22/ 238

مستدرک سفینه البحار/ ج 1/ 234، 249، ج 2/ 45، 49، 54، 101، 171، ج 3/ 319، ج 4/ 22، 153، 255، 488، ج 7/ 166، ج 8/ 103، 397، ج 9/ 178، 333، ج 10/ 35، 370، ج 11/ 147، 148، ج 12/ 572، ج 13/ 363، ج 14/ 301، 325، ج 15/ 48، 163، 164، 189، ج 16/ 109، ج 17/ 23، 391، 456، 477، 522، 526، ج 18/ 330، 380، 389، 453، 521، ج 19/ 164، 320، 349، 427، ج 20/ 55، 85، 203، 204، 293، 310، 323، 327، 376، 461، 466، 495، 516، ج 21/ 107، 180، 349، 357، 530، 531، 535، 536، ج 22/ 104، 155، 281، 322، ج 24/ 23، 30، 60، 78، 231 237، 263، 279

المستدرک علی الصحیحین/ ج 2/ 46، 124، ج 3/ 93، 94، ج 4/ 259، 263، 290، 330، 331، 449، 454، 455، 486، ج 5/ 21، 31، 32، 47، 48، 51، 53، 72، 101، 102، 131، 141، 197، 223، 251، 309، 310، 318، 319، 323، 347، 348، ج 6/ 184، 204، 226، 239، 265، ج 7/ 293، 294، 310، ج 8/ 77، 104، 106، 115، 132، 133، 172، 174، 177، 181، 182، 185، 187، 188، 190، 191، 222، 224، 226، 242، 265، 323، 366، 378، ج 9/ 163، 277،

278، ج 10/ 26، 27، 60، 71، 98، 328، ج 11/ 317، ج 14/ 71، 72، 88، 93، 94، 309، 356، ج 15/ 43، 44، 56، 59، 76، 81، 209، ج 16/ 224، 237، 244، ج 17/ 212، 409، 488، ج 18/ 23، 24، 31، 35، 50، 85، 88، 90، 93، 109، 111، 282، 286، 466، 470، 472، 484، 487، 520، ج 19/ 42، 145، 154، 156، 158، 159، 171، 173، 174، 177، 183، 186، 192، 406، 410، 413، 419، 537، 538، 566، ج 20/ 39، 47، 63، 64، 97، 104، 109، 132، 136، 138، 143، 287، 292، 370، 373، 467، 468، 487، 529، ج 21/ 13، 17، 22، 46، 126، 177، 181، 198، 254، 439، 447، 539، ج 22/ 34، 38، 46، 118، 234، 242، 308، 545، ج 24/ 33، 41، 52، 53، 56، 128، 135، 224، 248، 255، 283

المستدرک مع التلخیص/ ج 5/ 32، 34، 72، 73، 222، 321، 332، ج 15/ 185، 255

المستدرک لابن البطریق/ ج 2/ 293، ج 3/ 143، ج 4/ 505، ج 8/ 63، 64، ج 17/ 266، ج 18/ 77، ج 19/ 49، 67، 385، ج 20/ 495، ج 22/ 46، 76، ج 24/ 50

المستدرک لأحمد بن حنبل/ ج 24/ 248

مستدرک الوسائل/ ج 1/ 318، ج 3/ 19، 176، 181، 183، 188، 195، ج 4/ 136، 152، 159، 165، 166، 317، 412، 424، 502، ج 5/ 44، 87، 114، 115، 241، 286، ج 6/ 135، 298، ج 7/ 83، 92، 145، 163، 277، 281، ج 8/ 59، 200، ج 9/ 118، 152، 299، ج 10/ 54، ج 11/

138، ج 13/ 59، 120، ج 14/ 24، 50، 53، 86، 107، 160، 228، 239، 246، 249، ج 15/ 54، 141، 168، 212، 260، 300، 312، 313، 314، ج 16/ 26، 34، 187، 246، 250، 255، ج 17/ 52، 57، 125، 129، 146، 252، 253، 254، 278، 279، 288، 296، 298، 326، 328، ج 18/ 86، 173، 453، 500، 504، ج 19/ 261، 265، ج 20/ 132، 133، 159، 233، 374، 383، 385، 415، 435، 462، 495، 498، ج 21/ 47، 50، 114، 119، 124، 182، 257، 493، 495، 500، 501، 502، 505، 615، ج 22/ 95، 134، 164، 184، 230، 312، 313، 314، 359، 360، 407، 414، 424، 426، 561، 563، 571، 573

المستجاد/ ج 11/ 219، 321

المسترشد/ ج 20/ 427

المستطرف/ ج 8/ 185، ج 17/ 393، ج 21/ 34

مستطرفات السرائر/ ج 22/ 185، ج 24/ 45

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:475

مستمسک العروه الوثقی/ ج 22/ 238

مسکن الفؤاد/ ج 7/ 224، ج 8/ 354، ج 9/ 358، ج 14/ 98، 122، ج 21/ 539

المسلسلات/ ج 2/ 56، 57، ج 7/ 300، ج 8/ 116، ج 20/ 293، 535

المسلسل بالأسماء/ ج 22/ 528، 565

المسمّیات بفاطمه/ ج 10/ 72، 96، ج 15/ 59، 80، 81

مسند أبی حنیفه/ ج 3/ 321

مسند أبی ثعلبه/ ج 8/ 265

مسند أبی داود الطیالسی/ ج 8/ 177، ج 17/ 409، ج 24/ 128، 248

مسند أبی عوانه/ ج 8/ 319، ج 9/ 131، 132، ج 22/ 239، ج 24/ 188، 189، 190، 192، 193

مسند أبی یعلی الموصلی/ ج 3/ 356، ج 4/ 172، 177، 183، 185، 215، ج 5/ 47، 202، 203، ج

6/ 83، 151، 177، 232، ج 8/ 59، 193، 194، 313، 314، ج 9/ 67، 187، 196، 198، 277، 278، ج 12/ 131، 145، ج 13/ 43، ج 16/ 105، ج 17/ 232، 420، ج 18/ 32، 34، ج 19/ 167، 170، 177، 178، 398، 410، 428، 469، 473، ج 20/ 364، ج 21/ 15، 45، 46، 425، ج 22/ 50، 235، 240، 241، 242، 243، 570، ج 24/ 200، 201، 249

مسند أحمد بن حنبل/ ج 2/ 259، ج 3/ 35، 65، 67، 69، 70، 74، 82، 83، 95، 334، 335، 338، 344، ج 4/ 51، 156، 170، 200، 259، 261، 263، 267، 269، 290، 397، 473، 474، 480، ج 5/ 31، 32، 41، 46، 47، 48، 100، 109، 111، 112، 142، 183، 184، 185، 191، 192، 202، 203، 221، ج 6/ 79، 83، 142، 172، 184، 232، 242، ج 8/ 58، 59، 60، 61، 101، 120، 121، 130، 131، 133، 152، 153، 171، 177، 186، 193، 194، 195، 201، 202، 222، 223، 237، 243، 260، 271، 272، 275، 280، 289، 325، 371، 391، 392، 393، 394، ج 9/ 67، 102، 130، 132، 152، 169، 277، 278، 310، ج 10/ 87، 327، 328، 330، 331، 332، 335، 337، ج 11/ 218، 316، ج 12/ 77، 187، ج 13/ 40، 42، ج 14/ 40، 52، 92، 93، 243، 258، 270، 336، 351، 356، 358، ج 15/ 71، 120، 126، 203، 260، ج 16/ 18، ج 17/ 47، 118، 128، 157، 165، 166، 170، 171، 181، 190، 212، 221، 229، 230، 233، 274، 321، 325، 351، 386،

389، 402، 404، 407، 409، 417، 443، ج 18/ 13، 15، 16، 19، 22، 32، 35، 36، 466، 473، 486، 502، 506، 510، 521، ج 19/ 67، 166، 171، 173، 177، 178، 179، 183، 188، 189، 381، 391، 393، 401، 408، 413، 413، 416، 417، 422، 423، 328، 434، 438، 446، 510، 537، 542، 566، ج 20/ 52، 59، 61، 104، 134، 287، 291، 292، 360، 361، 371، 374، 389، 410، 445، 446، 465، 466، 471، 472، ج 21/ 15، 17، 21، 86، 89، 143، 146، 195، 196، 539، ج 22/ 29، 31، 34، 80، 217، 233، 239، 242، 243، 318، 530، 531، 571، 591، ج 24/ 37، 122، 123، 124، 128، 129، 191، 206، 248، 250

مسند إسحاق بن راهویه/ ج 19/ 419، ج 21/ 145، 146

مسند الإمام الرضا علیه السّلام/ ج 3/ 243، 311، ج 5/ 89، ج 6/ 225، ج 8/ 108، 369، ج 8/ 108، ج 11/ 229، 322، ج 18/ 383، 413، ج 20/ 127، ج 24/ 47، 73

مسند الإمام زید بن علی علیه السّلام/ ج 19/ 47، ج 21/ 253

مسند الإمام العسکری علیه السّلام/ ج 18/ 421

مسند الإمام الهادی علیه السّلام/ ج 22/ 359

مسند أنس/ ج 3/ 33

مسند الأنصار/ ج 17/ 198

مسند الأنصاری/ ج 6/ 233

مسند أهل البیت علیهم السّلام/ ج 5/ 186، ج 22/ 129

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:476

المسند الجامع/ ج 22/ 591

مسند الحدیث/ ج 22/ 33

مسند الحمیدی/ ج 3/ 345، ج 4/ 167، 398، ج 8/ 56، 57، 182، 272

مسند الدارقطنی- سنن الدارقطنی

مسند الرضا علیه السّلام- مسند الإمام الرضا علیه السّلام

مسند زراره/ ج 22/ 572

مسند زید

بن علی علیه السّلام/ ج 3/ 290، ج 4/ 214، ج 6/ 151، ج 7/ 240، ج 9/ 131، 132، ج 18/ 34

مسند سعد بن وقاص/ ج 22/ 34

مسند الشافعیه/ ج 15/ 219

مسند الشامیین/ ج 6/ 172، ج 18/ 34، ج 22/ 128

مسند الطیالسی/ ج 5/ 106، ج 6/ 57، 70، 129، 219، ج 8/ 193، 198، 258، ج 9/ 278، ج 17/ 166، ج 19/ 154، 156، ج 20/ 47، 362، 447، 467، ج 21/ 22، ج 22/ 233

مسند عبد اللّه بن الحسن/ ج 13/ 260

مسند عبد اللّه بن الزبیر/ ج 3/ 397، ج 8/ 270، ج 22/ 194، 195، 235، 242

مسند العشره/ ج 8/ 176

مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 3/ 339، 345، ج 8/ 192، 314، ج 9/ 152، 206، ج 14/ 93، ج 17/ 34، 118، 173، 176، 361، 403، 419، 420، ج 18/ 281، 289، ج 20/ 103، 132، 486، 496، ج 21/ 119، ج 22/ 206، 210، 217، 234، 239، 241، 242، 275

مسند علی بن أبی طالب علیه السّلام للسیوطی/ ج 4/ 156، 167، 334، 396، 480، ج 5/ 25، 47، 52، 322، ج 24/ 254

مسند فاطمه علیها السّلام/ ج 4/ 67، 103، 177، 179، 181، 182، 185، 198، 200، 204، 326، 344، 374، 405، 473، ج 7/ 193، 314، ج 9/ 94، 179، ج 17/ 37، 129، 131، 138، 162، 205، 349، 361، 367، 368، 418، ج 19/ 175، 179، 408، ج 20/ 363

مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 11/ 167، ج 15/ 43، 76، 81، 200، ج 20/ 96، 97، 99، 101، 102، 103، 111،

132، 137، 138، 338، 363، 445، 473، 486، 496

مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام للجعفری/ ج 21/ 530، 534، 536، 538، 539، 543، 544

مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام لشیخ الإسلامی/ ج 13/ 183، 238

مسند فاطمه علیها السّلام لأحمد بن حنبل/ ج 9/ 165، 240

مسند فاطمه علیها السّلام للتویسرکانی/ ج 6/ 306

مسند فاطمه علیها السّلام للطبری/ ج 1/ 298، ج 10/ 225

مسند فاطمه علیها السّلام للسیوطی/ ج 2/ 127، 148، ج 3/ 33، 39، 44، 73، 74، 101، 150، 159، 164، 165، 180، 188، 195، 196، 197، 201، 219، 340، 343، 366، ج 5/ 188، 191، 198، 322، ج 6/ 57، 72، 168، 174، 223، ج 8/ 77، 98، 172، 184، 191، 193، 205، 206، 280، ج 9/ 34، 130، 132، 152، 153، 154، 155، 186، ج 10/ 26، 98، 164، ج 12/ 285، ج 13/ 31، 142، ج 14/ 65، 66، 68، 70، 93، 211، 313، 361، 364، ج 18/ 41، 71، 85، 86، 98، 233، 265، 275، 278، 279، 281، 289، 391، 397، 466، 471، 481، 491، 495، 496، 498، 502، 504، 507، 510، 519، ج 19/ 47، 48، 158، 159، 160، 164، 168، 169، 175، 176، 190، 191، 193، 245، 286، 410، 420، 428، 460، 505، 560، ج 20/ 32، 100، 103، 105، 111، 163، 286، 291، 338، 363، 373، 497، 529، ج 21/ 21، 34، 36، 81، 86، 119، 146، 179، 181، 188، 190، 195، 197، 198، 257، 258، 383، 441، 457، 532، ج 22/ 125، 127، 206، 208، 236، 275، 280، 307، 308، 309، 391، 529، 558، 562، 563، 564، 569، 570،

571، 572، 575، 576، 577، 584، 590، 609، 612، ج 24/ 32، 36، 54، 55، 99، 102، 105، 129، 189، 194،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:477

195، 196، 202، 203، 204، 205، 224، 231، 234، 249، 254، 273، 295

مسند فاطمه علیها السّلام للعطاردی/ ج 10/ 27، 60، 62، ج 13/ 238، 269، 344، ج 15/ 44، 56، 57، ج 17/ 488، ج 19/ 298، 303

المسند الفردوس/ ج 6/ 71، ج 19/ 179، ج 20/ 237، ج 21/ 250

المسند لأبی یعلی الموصلی/ ج 14/ 68، 69، 336، 358، 376

المسند للبزار/ ج 14/ 73

المسند للحاکم/ ج 4/ 260

المسند للحمیدی/ ج 12/ 40، 60

المسند لعبد اللّه بن الزبیر/ ج 16/ 105

المسند للکسّیّ الحنفی/ ج 14/ 71، ج 22/ 575

المسند للکشی/ ج 22/ 126

المسند لمحمد بن إدریس/ ج 14/ 266

المسند لمحمد بن عیسی/ ج 8/ 183

مشارق الأمان/ ج 17/ 64، ج 21/ 329

مشارق الأمان للبرسی/ ج 4/ 486

مشارق الأنوار/ ج 4/ 309، 327، 394، 486، ج 6/ 120، ج 11/ 226، 321، ج 14/ 99، 366، ج 16/ 234، ج 17/ 28، 64، ج 18/ 94، 203، 279، 284، 397، 467، 518، ج 19/ 157، 174، 188، 404، 414، ج 20/ 56، 287، 330، 361، ج 21/ 23، 250، 255، ج 22/ 119، ج 24/ 268، 280، 297

مشارق الأنوار فی فوز أهل الاعتبار للحمزاوی/ ج 24/ 123

مشارق الأنوار للحمزاوی/ ج 8/ 105، 184، 221، 228، ج 9/ 345، ج 18/ 284

مشارق أنوار الیقین/ ج 1/ 334، ج 2/ 176، ج 3/ 218، 234، ج 8/ 35، 68، 157، ج 9/ 201، ج 13/ 67، ج 19/ 115، 128، 315،

356، 411، ج 20/ 118، 211، 226، ج 21/ 94، 139، 321، 359، 361، 588

مشارق الشموس/ ج 4/ 76، ج 5/ 85، ج 19/ 547

مشاهد العتره الطاهره علیهم السّلام/ ج 16/ 95

المشرع الروی لباعلوی/ ج 2/ 130، 158، ج 3/ 306، ج 4/ 37، 351، ج 6/ 79، ج 8/ 133، ج 10/ 89، ج 14/ 350، ج 15/ 73، 78، 121، 201، ج 18/ 112، 392، ج 19/ 48، 165، 178، 179، 189، 192، 287، ج 21/ 24، 180، 439، 540، ج 22/ 241، ج 24/ 36، 52، 54

المشکاه/ ج 20/ 285، ج 22/ 81، 220، 234

مشکاه الأنوار/ ج 4/ 337، ج 8/ 96، ج 17/ 95، 278، 279، 386، ج 20/ 498

المشکاه للطبری/ ج 3/ 35

مشکاه المصابیح/ ج 3/ 334، ج 5/ 54، 183، 198، 251، ج 6/ 225، ج 8/ 105، 132، 185، 225، ج 14/ 364، 369، ج 18/ 275، 282، 464، 468، 480، ج 19/ 172، 173، 185، 403، 412، 510، 538، 539، ج 20/ 38، 288، 409، 410، ج 21/ 23، 188، 190، ج 22/ 29، 30، 36

مشکاه النیّرین/ ج 10/ 25، ج 20/ 55

مشکاه النیرین للمیثمی العراقی (مخطوط)/ ج 15/ 42

مشکل الآثار/ ج 4/ 474، ج 5/ 51، 53، 101، 105، ج 6/ 245، ج 8/ 121، 122، 258، 260، 261، 291، 325، ج 9/ 152، ج 10/ 87، ج 14/ 35، 36، 358، 363، ج 15/ 71، 222، ج 16/ 106، ج 17/ 266، 342، ج 19/ 154، 157، 163، 172، 177، 183، 189، 192، 420، ج 20/ 408، 445، ج 21/ 20، 21، 145، 196، 208،

ج 22/ 119

المشیخه البغدادیه/ ج 6/ 173، 228، ج 14/ 101، 104، ج 21/ 179، 542

المشیخه الصغری/ ج 3/ 241

مصائب الأئمه علیهم السّلام/ ج 4/ 130، 159، 160، ج 14/ 271

مصائب الأبرار/ ج 10/ 375، ج 11/ 252

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:478

مصائب الزهراء علیها السّلام/ ج 21/ 534

مصائب الشیعه/ ج 21/ 522

مصائب فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 16/ 120، 125، 126، 127، 128، 129، 130، 131، 132، 133

مصائب المعصومین علیهم السّلام/ ج 4/ 130، 160، ج 11/ 98، ج 16/ 51

المصابیح/ ج 10/ 239

مصابیح الأنوار/ ج 3/ 305، ج 9/ 237، ج 19/ 313، ج 21/ 322، ج 22/ 53، 144

مصابیح الأنوار للشبر/ ج 7/ 122، 132، 163، 260، ج 18/ 62، ج 24/ 256

مصابیح الأنوار لهاشم بن محمد/ ج 24/ 37، 49

مصابیح السنه/ ج 5/ 50، 104، 198، ج 6/ 163، ج 8/ 152، 319، 327، ج 17/ 149، 325، 356، 386، 416، ج 18/ 282، 468، 477، ج 19/ 156، 171، 177، 178، 192، 402، 419، 538، 566، ج 20/ 48، 73، 104، 288، 292، 359، 362، 472، ج 21/ 145، 189، 425، ج 22/ 118، 239، ج 24/ 199، 202

مصابیح القلوب/ ج 17/ 522

المصابیح للبغوی/ ج 18/ 499

مصادر نهج البلاغه/ ج 3/ 85، 87، ج 8/ 127، 181، ج 15/ 303، ج 16/ 194، ج 20/ 367

مصباح الأنوار/ ج 1/ 224، 252، 260، 330، ج 2/ 171، 172، ج 3/ 16، 17، ج 4/ 129، 318، 345، ج 5/ 267، ج 7/ 294، ج 8/ 87، 116، 154، ج 9/ 57، 98، 103، 334، 352، ج 10/ 26، 88، 208،

274، 299، ج 11/ 107، ج 12/ 127، 190، 288، 313، ج 14/ 24، 30، 205، 216، 228، 233، 237، 246، 249، 250، 251، 335، 371، ج 15/ 43، 72، 100، 162، 163، 167، 175، 177، 178، 186، 191، 305، 313، 314، 315، 316، ج 16/ 34، 35، 44، 45، 187، 243، 244، 284، ج 17/ 77، 192، 265، 291، 292، 319، 496، ج 18/ 72، 127، 168، 380، 387، 389، 406، 408، 417، ج 19/ 229، 244، 353، ج 20/ 28، 96، 155، 158، 168، 229، 285، 385، 478، 484، 495، ج 21/ 50، 53، 108، 112، 118، 207، 313، 320، 364، 438، 497، 498، 501، 502، 515، 518، 559، ج 22/ 58، 157، 182، 280، 325، 360، 386، 529، 561، 562، 612

مصباح الزائر/ ج 3/ 107، 108، ج 7/ 86، 165، 193، 194، ج 10/ 203، ج 13/ 75، 88، ج 14/ 121، 173، ج 16/ 22، ج 18/ 332، 432، ج 19/ 63، 72، 73، 74، 141، 164، 195، 280، 437، ج 20/ 115، ج 21/ 120، 326، ج 22/ 244، 245، 246، 247، 248، 254، 255، 257، 258، 262، 263، 351، 357، 358، 382، 388

مصباح الشریعه/ ج 1/ 298

مصباح القلوب/ ج 4/ 294، 295

المصباح لأبی منصور/ ج 13/ 46، ج 14/ 172، 235، ج 17/ 253

المصباح لعلی بن الحسین بن باقی/ ج 22/ 322، 412

المصباح للکفعمی/ ج 2/ 75، 76، 115، ج 5/ 164، ج 7/ 84، ج 11/ 68، 110، 229، 235، 236، 322، ج 12/ 266، ج 13/ 146، ج 14/ 322، ج 15/ 62، 67، ج 17/ 527،

ج 18/ 339، 438، ج 19/ 59، 64، 102، 103، 431، ج 20/ 168، 248، 250، ج 22/ 250، 257، 281، 301، 305، 364، 365، 371، 390، 407

مصباح المتهجد/ ج 2/ 69، 75، 113، ج 4/ 17، 73، ج 5/ 266، 340، ج 8/ 106، ج 14/ 321، ج 15/ 63، 67، ج 16/ 73، ج 17/ 44، ج 18/ 511، ج 19/ 64، 65، 544، ج 20/ 94، 115، 239، 257، 280، 464، ج 21/ 117، ج 22/ 37، 93، 188، 192، 193، 203، 218، 219، 252، 256، 257، 259، 260، 261، 301، 313، 314، 351، 353، 356، 366، 387، 402، 404، 405، 406، 407، 408، ج 24/ 172

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:479

مصباح المصائب/ ج 4/ 279

المصباح المضی ء/ ج 4/ 293، ج 17/ 217

المصباح المنیر/ ج 12/ 38

المصنف/ ج 4/ 166، 212، 274، 321، ج 9/ 131، 132، ج 10/ 90، 160، 167، 200، 328، 330، ج 11/ 153، 154، ج 21/ 145، 146، ج 22/ 195، 239، 570

المصنف لابن أبی شیبه/ ج 3/ 63، ج 8/ 243، ج 14/ 361، ج 18/ 520، ج 19/ 164، 177، ج 20/ 445، ج 21/ 190

المصنف لعبد الرزاق الصنعانی/ ج 3/ 41، 63، 65، 66، 227، 228، ج 5/ 67، 68، ج 12/ 187، ج 13/ 40، ج 14/ 71، ج 15/ 74، 226، 331، ج 17/ 216، 409، ج 18/ 99، ج 19/ 192، ج 20/ 489، ج 21/ 196، 539

المصنف للکوفی/ ج 5/ 135، ج 18/ 491

مضار الابتداع/ ج 4/ 174

مطارح النظر/ ج 10/ 133

مطالب السئول/ ج 4/ 261، ج 5/ 410،

ج 6/ 106، 308، ج 7/ 292، ج 11/ 321، ج 13/ 124، ج 17/ 305، 404، ج 18/ 31، 282، ج 19/ 402، 538، ج 20/ 59، 127، 459، ج 22/ 34، 46، 91، 233

المطالب العالیه/ ج 3/ 356، ج 5/ 37، ج 6/ 184، ج 8/ 176، ج 12/ 115، ج 14/ 371، 376، ج 17/ 284، 297، 422، 422، ج 18/ 79، 487، 489، 502، 521، ج 19/ 170، 177، 256، ج 20/ 292، 361، 364، 446، 468، ج 21/ 21، 46، 54، 83، 118، 438، 441، 442، ج 22/ 122، 565، ج 24/ 249

المطالب المهمه/ ج 2/ 76، ج 13/ 404، ج 14/ 292، 323، ج 16/ 82

مطالع المسرّات/ ج 22/ 49

مطلع الأنوار/ ج 12/ 571

مطلوب الزائرین/ ج 22/ 368

مظاهر الأنوار/ ج 18/ 52

مظلومیه أهل البیت علیهم السّلام/ ج 11/ 258، 259

مظلومی گمشده در سقیفه/ ج 10/ 166، 167

معاجز الولایه/ ج 2/ 113، ج 4/ 54، ج 9/ 336، ج 10/ 58، ج 14/ 23، ج 15/ 61، 63، ج 16/ 106، ج 17/ 124، ج 18/ 330، 419، ج 20/ 293، ج 21/ 176، 587، ج 22/ 63، 561

معادن الحکمه/ ج 12/ 548، ج 12/ 196، ج 17/ 207، ج 19/ 166، ج 22/ 366

معادن الحکمه فی مکاتیب الأئمه علیهم السّلام/ ج 13/ 203

معادن الحکمه لمحمد بن الفیض/ ج 20/ 396

معارج الأفهام/ ج 11/ 256

معارج القبول/ ج 18/ 33، 35، 486، ج 19/ 540، ج 20/ 289، 364، ج 22/ 33، 129، 236

معارج النبوه/ ج 4/ 187، ج 19/ 539، ج 22/ 35، 78، ج 24/ 168

المعارف/ ج 15/ 65،

66

المعارف لابن قتیبه/ ج 4/ 25، 372، ج 5/ 158، 325، 326، 367، 410، ج 6/ 144، ج 10/ 78، ج 11/ 214، 302، 318

معالم التنزیل/ ج 17/ 305، 348، ج 18/ 23، 36، ج 19/ 184، 411، 414، 538، ج 20/ 459، ج 22/ 34، 91

معالم الجزیره/ ج 12/ 26

معالم الزلفی/ ج 2/ 174، ج 4/ 132، ج 5/ 297، ج 9/ 57، 212، 218، 220، 347، 369، ج 10/ 51، ج 15/ 54، 260، ج 17/ 124، 153، 282، 326، 345، 507، ج 19/ 105، 267، 271، ج 20/ 490، 503، ج 21/ 124، 607

معالم السنن/ ج 12/ 555

معالم العتره علیهم السّلام/ ج 8/ 105، ج 19/ 184، ج 22/ 567

معالم العتره الطاهره علیهم السّلام/ ج 2/ 205، ج 5/ 90، ج 7/ 286

معالم العتره النبوه علیهم السّلام/ ج 24/ 275

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:480

معالم الفتن/ ج 10/ 168، ج 12/ 73، 414، 415، ج 22/ 37

المعالم لابن شهرآشوب/ ج 7/ 125

معالی السبطین/ ج 5/ 65، 67، 123، 171، 176، 180، 280، 303، 304، ج 6/ 48، 70، 77، 80، 199، ج 8/ 205، ج 17/ 502، ج 20/ 67، 404، ج 21/ 27، ج 24/ 75

المعاملات فی الإسلام/ ج 3/ 403، ج 4/ 265، 400، ج 22/ 236

معامله المحبوب/ ج 17/ 386

معانی الأخبار/ ج 1/ 231، 265، ج 2/ 22، 23، ج 3/ 150، 151، ج 5/ 63، 64، 66، 67، ج 6/ 128، ج 7/ 232، 233، 247، 278، 296، 298، ج 8/ 53، 68، 107، 352، ج 9/ 85، ج 11/ 208، 324، ج 13/ 400، ج 14/

74، 238، ج 15/ 196، ج 16/ 20، 26، 27، 65، 190، ج 18/ 83، 133، 185، 235، 378، 389، 410، 459، 509، ج 19/ 41، 81، 83، 283، 317، ج 20/ 25، 28، 33، 68، 88، 156، 158، 286، 334، 430، 521، ج 21/ 66، 106، 118، 176، 242، 251، 324، 351، 444، 446، 477، ج 22/ 27، 41، 84، 141، 179، 182، 209، 250، 313، 531، 559

المعتبر فی شرح المختصر/ ج 3/ 93، ج 6/ 114، ج 9/ 285، ج 18/ 468، ج 20/ 224، ج 22/ 238

معترک الأقران/ ج 22/ 36

المعتصر/ ج 17/ 267، ج 19/ 157، 188، 410، 414، ج 20/ 47، 288، 408، ج 22/ 119

المعتمد فی شرح المناسک للسید الخوئی/ ج 22/ 379

معجز محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 3/ 304، ج 4/ 78، 176، 361، 453

معجم ابن الأعرابی/ ج 24/ 33، 35

معجم أبی یعلی/ ج 22/ 571

معجم أحادیث الإمام المهدی علیه السّلام/ ج 20/ 427

معجم الأدباء/ ج 7/ 181، ج 22/ 516

معجم أودیه الجزیره/ ج 12/ 26

المعجم الأوسط/ ج 4/ 170، ج 6/ 141، 155، ج 8/ 181، 183، 219، 336، 338، 391، ج 9/ 206، ج 10/ 327، ج 14/ 33، ج 16/ 105، ج 18/ 23، 24، 292، 426، ج 19/ 404، ج 20/ 427، ج 22/ 235، 240، ج 24/ 52، 53، 228

معجم بلاد الحجاز/ ج 12/ 26

معجم البلدان/ ج 5/ 373، ج 7/ 349، ج 12/ 25، 26، 29، 34، 35، 52، 307، ج 18/ 423، ج 21/ 510

معجم رجال الحدیث/ ج 17/ 485، ج 21/ 149

معجم الرموز و الإشارات/ ج

18/ 351

معجم الشیوخ/ ج 3/ 232، 233، ج 4/ 505، ج 17/ 311، ج 18/ 34، 391، ج 19/ 284، ج 20/ 33، ج 21/ 81، ج 22/ 128، 236، 275

معجم شیوخ الإسماعیلی/ ج 9/ 131، 132

معجم شیوخ الذهبی/ ج 9/ 131، 132

معجم الصحابه/ ج 5/ 191، ج 18/ 467، 476، ج 20/ 287، 288، 293

المعجم الصغیر/ ج 3/ 78، ج 5/ 111، ج 6/ 55، ج 8/ 221، 224، 226، 227، 328، 331، 338، ج 14/ 33، 70، 72، ج 18/ 268، ج 20/ 103، 104، 163، ج 21/ 82، 328، 539، ج 22/ 118، 121، 134، ج 24/ 122، 124

معجم فقه السلف/ ج 4/ 156، 176

المعجم الفقهی/ ج 4/ 217، ج 17/ 18، 19

المعجم الکبیر للطبرانی/ ج 2/ 47، 51، 52، 112، 163، 164، 281، ج 3/ 44، 63، 71، 87، 159، 164، 165، 201، 227، 229، 356، 357، 358، ج 4/ 156، 169، 170، 172، 181، 257، 265، 321، 330، 331، 374، 377، 400، 401، 404، 447، 471، 477، ج 5/ 31، 33، 38، 41، 47، 48، 71، 72، 104، 110، 111، 113، 114، 120، 124، 177، 182،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:481

183، 184، 188، 191، 224، 225، 226، 323، 330، 331، ج 6/ 57، 62، 70، 82، 116، 119، 127، 129، 130، 139، 142، 159، 160، 161، 163، 164، 166، 167، 180، 181، 183، 196، 197، 218، 220، 226، 228، 244، 249، 255، 256، 258، ج 7/ 282، 287، 288، 293، 294، 308، 314، 315، ج 8/ 28، 31، 51، 61، 127، 161، 192، 198، 200، 201، 202، 220، 221،

223، 224، 226، 229، 231، 234، 235، 260، 268، 271، 290، 291، 319، 320، 328، 347، 378، ج 9/ 48، 49، 67، 131، 132، 163، 189، ج 10/ 43، 84، 87، 164، 327، ج 11/ 319، ج 14/ 312، ج 15/ 51، 52، 69، 71، 168، 222، ج 16/ 105، ج 17/ 37، 93، 174، 175، 217، 233، 325، 341، 354، 355، 386، 421، 474، ج 18/ 22، 29، 30، 35، 36، 47، 82، 84، 85، 87، 97، 108، 110، 119، 268، 271، 281، 284، 336، 356، 495، 496، 498، 507، ج 19/ 160، 164، 175، 176، 179، 185، 186، 191، 192، 379، 381، 388، 391، 398، 410، 413، 417، 446، 468، 469، ج 20/ 47، 48، 56، 58، 62، 100، 101، 103، 104، 111، 112، 141، 163، 201، 203، 235، 287، 291، 340، 360، 363، 364، 365، 373، 379، 391، 393، 427، 446، 473، 489، 527، ج 21/ 21، 84، 89، 177، 178، 179، 181، 188، 190، 198، 247، 258، 328، 382، 384، 428، 438، 439، 441، 447، 459، 464، ج 22/ 47، 49، 79، 123، 124، 125، 127، 133، 134، 242، 555، 572، 573، 577، 579، ج 24/ 37، 53، 56، 122، 123، 126، 127، 226، 227، 248، 249، 250

معجم کرامات الصحابه/ ج 20/ 363

المعجم لابن الأعرابی/ ج 18/ 24

المعجم للبغوی/ ج 5/ 221

معجم ما استعجم/ ج 12/ 32، 33، 34، 35، 37، 51

المعجم المختص بالمحدثین/ ج 14/ 350، ج 18/ 508، ج 20/ 293، ج 22/ 242

معجم معالم الحجاز/ ج 12/ 23، ج 21/ 510

معجم مقائیس اللغه/ ج 12/ 38

معجم النساء الشاعرات/

ج 21/ 534

المعجم الوجیز/ ج 6/ 81

معدن البکاء/ ج 4/ 296، ج 11/ 48، 109

معراج النبوه/ ج 4/ 196

معرفه أخبار الرجال/ ج 7/ 142

معرفه الصحابه/ ج 2/ 112، ج 3/ 357، ج 4/ 480، 481، ج 5/ 32، 52، 72، 222، 251، 310، 321، ج 16/ 105، 190، ج 18/ 368، 487، ج 21/ 181، ج 22/ 242، 577، ج 24/ 52، 53

معرفه علوم الحدیث/ ج 6/ 156، ج 19/ 537، 571

المعرفه لابن منده/ ج 4/ 18، 365

المعرفه للباهوری/ ج 24/ 230

معرفه ما یجب لآل البیت علیهم السّلام/ ج 22/ 124، 125، 126

المعرفه و التاریخ/ ج 4/ 480، 481، ج 6/ 197، 245، ج 10/ 59، 89، 92، ج 12/ 525، ج 15/ 55، 73، 78

المعلم بفوائد مسلم/ ج 18/ 392

مع النبی و آله علیهم السّلام للسید محمد جمال الهاشمی/ ج 11/ 302

المعیار المعرب/ ج 8/ 325، ج 18/ 23، 150، 496، 498، ج 19/ 419، 566، ج 20/ 60، 292، ج 21/ 146، ج 22/ 49، 50

المعیار و الموازنه/ ج 3/ 306، ج 12/ 405، 406، ج 19/ 230

المغازی للواحدی/ ج 8/ 57، 275، 281، 321، 322

المغازی للواقدی/ ج 4/ 170، 171، ج 9/ 67، 68، 69، 270، 271، ج 10/ 156، ج 11/ 153، ج 12/ 55، 78، 80، 195، 516، ج 13/ 63، ج 16/ 207، ج 20/ 425

المغازی النبویه/ ج 3/ 227، ج 4/ 376، 377، 393،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:482

ج 10/ 90، ج 15/ 74، 226، ج 17/ 48، 216، 357، ج 20/ 200، 488، 489، ج 21/ 196، 384

المغازی و السیر/ ج 19/ 173، ج 20/ 410

المغنی/

ج 15/ 320

المغنی فی الضعفاء/ ج 18/ 284

المغنی فی معرفه الحدیث/ ج 6/ 221

المغنی لابن قدامه/ ج 21/ 543

المغنی لعبد الجبار/ ج 11/ 73، 107، 111

مفاتیح الجنان/ ج 3/ 107، ج 7/ 165، ج 19/ 59، 63، ج 22/ 244، 245، 246، 258، ج 24/ 173

مفاتیح الدرر/ ج 10/ 47، ج 11/ 51، 110، ج 14/ 305، 324، ج 16/ 98

مفاتیح الدرر فی حال الأنوار الأربعه عشر علیهم السّلام/ ج 2/ 83، 117، ج 15/ 53، 64، 248

مفاتیح الدر للعاملی/ ج 5/ 146

مفتاح الباب/ ج 10/ 299، 343

مفتاح البحار/ ج 8/ 105

مفتاح الجنان/ ج 7/ 294، 341، ج 14/ 160

مفتاح الفلاح/ ج 22/ 201

مفتاح الکتب الأربعه/ ج 12/ 497، 541، ج 17/ 470، ج 22/ 353، 354

مفتاح الکرامه/ ج 22/ 237

مفتاح النجا للبدخشی/ ج 2/ 46، 126، 152، ج 3/ 71، 79، 87، 93، 95، 100، 163، 174، 218، 363، ج 4/ 57، 61، 130، 179، 182، 183، 260، 267، 269، 290، 358، 374، 474، ج 5/ 31، 47، 48، 54، 98، 111، 121، 126، 131، 133، 134، 191، 198، ج 6/ 118، 226، 244، ج 8/ 161، 184، 185، 190، 202، 212، 220، 223، 225، 228، 234، ج 10/ 43، 66، ج 14/ 244، ج 15/ 52، 57، 180، 216، ج 17/ 27، 488، ج 18/ 30، 47، 82، 85، 87، 94، 109، 110، 251، 268، 277، 279، 283، 393، 397، 466، 470، 475، 478، 480، ج 19/ 47، 172، 173، 174، 183، 184، 185، 286، 409، 411، 412، 413، 415، 510، 512، 543، ج 20/ 38، 48، 56، 59، 100، 102، 106، 108،

155، 237، 287، 330، 366، 410، 529، ج 21/ 23، 80، 178، 247، ج 22/ 31، 42، 56، 62، 120، 233، ج 24/ 31، 32، 36، 38، 49، 56، 99، 100، 102، 103، 123، 124، 224، 249، 250، 268

المفترق و المتفق/ ج 22/ 121، 125، 126

المفجعه/ ج 2/ 176، ج 10/ 52، ج 15/ 54

المفجعه للساروی/ ج 11/ 52، 110، ج 14/ 305

مفردات القرآن/ ج 18/ 91

مقاتل الطالبیین/ ج 2/ 146، ج 4/ 79، 361، ج 5/ 217، 254، 343، ج 7/ 285، 286، ج 10/ 16، 68، 95، ج 15/ 38، 39، 58، 80، ج 16/ 68، ج 18/ 331، ج 20/ 266، 520

المقاصد الحسنه/ ج 18/ 282

المقاصد السنیه/ ج 19/ 420

مقاصد الطالب/ ج 4/ 184، 264، 456، ج 17/ 221، 305، ج 19/ 510، ج 20/ 460، ج 21/ 447، ج 22/ 29، 91

مقالات الإسلامیین/ ج 11/ 155، ج 20/ 206

المقالات و الفرق/ ج 5/ 230، 352، ج 7/ 196، ج 18/ 256، 288، ج 20/ 172، 207

مقامات فاطمیه/ ج 14/ 17، ج 17/ 30، 154، 384، ج 18/ 330، ج 21/ 354

المقتصّ علی محدث العوام/ ج 18/ 277

مقتضب الأثر/ ج 1/ 212، 298، 306، ج 3/ 137، 138، 198، ج 7/ 254، 255، ج 18/ 69، 306، ج 19/ 46، ج 21/ 363

المقتطف/ ج 6/ 348

المقتطفات/ ج 18/ 111، ج 21/ 439

مقتل آل أبی طالب/ ج 20/ 209

مقتل أبی مخنف/ ج 10/ 297

مقتل الإمام الحسین علیه السّلام و فتاوی العلماء فی تشجیع الشعائر/ ج 5/ 338

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:483

مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی/ ج 1/ 212، 248، 269، ج

2/ 39، 46، 51، 52، 112، 120، 142، 266، ج 3/ 17، 79، 156، 157، 167، 168، 171، 172، 174، 177، 225، 231، ج 4/ 18، 129، 313، 318، 508، ج 5/ 44، 45، 54، 72، 115، 220، 290، 310، 323، ج 6/ 33، 36، 55، 61، 62، 67، 70، 72، 164، 178، 186، 187، 200، 204، 209، 304، 308، 311، 320، 326، 338، 341، 348، 354، ج 7/ 13، 30، 64، 149، 181، 228، 293، 294، ج 8/ 62، 104، 109، 110، 116، 117، 132، 133، 134، 139، 157، 183، 185، 187، 188، 190، 191، 201، 202، 204، 206، 215، 223، 224، 225، 226، 251، 265، ج 9/ 285، 286، ج 10/ 90، 333، ج 11/ 167، 320، 324، ج 12/ 115، ج 14/ 34، 36، 49، 50، 52، 89، 90، 93، 94، 98، 104، 105، 237، 243، 244، 314، 317، ج 15/ 74، 77، 112، 119، 185، 196، 201، 202، 209، 213، 223، 283، 321، ج 16/ 70، 71، 224، 270، ج 17/ 135، 137، 139، 182، 248، 266، 276، 283، 284، 288، 393، 488، 515، ج 18/ 30، 47، 65، 70، 79، 84، 109، 170، 365، 368، 382، 396، 468، 483، 484، 494، 505، 507، ج 19/ 39، 68، 92، 132، 156، 159، 171، 181، 216، 235، 239، 241، 428، 544، ج 20/ 23، 31، 41، 46، 47، 48، 50، 57، 58، 62، 64، 80، 104، 107، 108، 132، 155، 237، 288، 321، 373، 400، 468، 469، 471، 496، 529، 537، 538، ج 21/ 22، 25، 34، 46، 80، 105، 176، 177،

186، 245، 246، 249، 251، 254، 257، 439، 442، 462، 534، 540، 542، 596، 604، ج 22/ 37، 46، 47، 62، 119، 147، 295، 452، 530، 554، ج 24/ 36، 38، 41، 46، 47، 49، 50، 128، 129، 130، 170، 221، 222، 223، 226، 227، 228، 233، 234، 248، 250، 260، 261، 268، 288،

مقتل الحسین علیه السّلام للمقرم/ ج 10/ 299، ج 11/ 294

مقتل سید الشهداء علیه السّلام/ ج 6/ 291، ج 21/ 244

مقتل علی علیه السّلام لابن أبی الدنیا/ ج 5/ 185، 316

مقتل فاطمه و علی علیهما السّلام/ ج 2/ 103، 130، ج 14/ 322

مقحمات القرآن/ ج 19/ 414

المقداد بن الأسود/ ج 8/ 57، 270، 321، 376، ج 10/ 191، ج 17/ 335

المقداد بن الأسود لآل الفقیه/ ج 2/ 232

المقداد بن الأسود لأسبر/ ج 2/ 223

المقدمات و الممهّدات/ ج 4/ 371، 373، ج 5/ 36، ج 10/ 85، 91، ج 15/ 17، 81

مقدمه ابن خلدون/ ج 18/ 315

مقدمه تفسیر مرآه الأنوار/ ج 1/ 245، ج 12/ 130، 188، 189، ج 20/ 172، 177، 283، ج 21/ 243، 305، 441، ج 22/ 28، 50، 53، 62، 65، 69، 85، 103، 137، 144، 146، 148، 149، 150، 182

مقدمه کتاب فقه الأطروش/ ج 10/ 237

مقدمه کتاب مرآه الأنوار/ ج 17/ 32

مقدمه کتاب مسند أهل البیت علیهم السّلام/ ج 22/ 128

مقدمه مسند أحمد/ ج 20/ 39

مقدمه مسند أهل بیت علیهم السّلام/ ج 18/ 33

المقصد الراغب/ ج 3/ 181، 195، ج 7/ 193، ج 8/ 139، 251، ج 17/ 182، ج 24/ 37

المقصد العلی/ ج 4/ 185

المقله العبراء (مخطوط)/ ج 14/ 135، 143، ج 15/ 170، ج 16/ 160،

176، 222

المقنعه/ ج 7/ 164، ج 12/ 541، ج 13/ 88، ج 15/ 176، ج 19/ 437، ج 20/ 239، 294، ج 21/ 56، 66، ج 22/ 192، 205، 251، 372، 402، 407

المقنع فی الإمامه/ ج 19/ 563

المقنع للصدوق/ ج 18/ 297، ج 21/ 505، ج 22/ 238

مکارم الأخلاق/ ج 3/ 177، 182، 183، 189، ج 4/ 155، 174، 339، 510، ج 5/ 62، 177، ج 7/ 251، ج 8/ 30، 366، ج 10/ 328، 330، ج 12/ 572،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:484

ج 14/ 30، ج 17/ 118، 188، 189، 191، 197، 253، 331، 392، 395، 397، ج 20/ 378، 465، 495، 496، 548، ج 21/ 122، ج 22/ 180، 183، 184، 185، 188، 214، 216، 217، 218، 223، 252، 295، 305، 315، 401، 426، ج 24/ 63

مکاشفه القلوب/ ج 14/ 367، ج 19/ 170، 175، ج 20/ 362

مکیال المکارم/ ج 22/ 391، 392، 416

ملاحم القرآن للأنصاری/ ج 22/ 28

الملاحم لابن المنادی/ ج 18/ 286

الملاحم و الفتن/ ج 7/ 269، 280، ج 12/ 529، ج 18/ 283، 287، ج 20/ 290

ملاک التأویل/ ج 18/ 521

ملامح شخصیه الإمام علی علیه السّلام/ ج 3/ 118، 220، 228، 272، 280، 359، ج 5/ 116، ج 18/ 520، ج 20/ 291، ج 22/ 63

ملتقی البحرین/ ج 5/ 420، ج 11/ 37، 109

ملحقات الإحقاق/ ج 24/ 32، 43، 46، 50، 52، 54، 55، 69، 79، 105، 122، 123، 149

ملحقات مفاتیح الجنان/ ج 10/ 203

ملحق هدی المله/ ج 12/ 514

ملحمه أهل البیت علیهم السّلام/ ج 12/ 381، ج 13/ 360، 418، ج 15/ 275، ج 16/ 218

الملحمه العلویه/ ج

11/ 307، ج 15/ 148، 197

ملخص جامع المعارف/ ج 22/ 237، 414

ملکه الإسلام فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 21/ 518

الملل و النحل/ ج 5/ 413، ج 7/ 250، ج 10/ 232، 288، ج 11/ 63، 107، 198، 321

الملهوف/ ج 5/ 293، ج 22/ 438

مناظرات فی الإمامه/ ج 11/ 81، 111

مناظره الشیخ حسین بن عبد الصمد/ ج 13/ 60

مناظره الشیخ عبد الصمد/ ج 19/ 165

مناظره الغروی و الهروی/ ج 10/ 343، ج 11/ 108، 233، 244، 323، ج 15/ 16

المناقب/ ج 20/ 32، 50، 156، 157، 323

مناقب الآل علیهم السّلام/ ج 22/ 234

مناقب الأئمه الاثنی عشر علیهم السّلام/ ج 10/ 23، 37، ج 15/ 41، 50

مناقب أحمد بن حنبل/ ج 4/ 393، 394، ج 12/ 77، ج 14/ 50

مناقب أحمدیه/ ج 17/ 216

مناقب الإمام/ ج 20/ 416

مناقب الإمام أبی الحسنین علیه السّلام/ ج 19/ 176، ج 22/ 92

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 1/ 210، ج 6/ 36، 73، 96، 117، 118، 128، 175، 206، 219، 224، 227، ج 9/ 98، 153، 177، 178، 368، ج 10/ 328، 334، 336، ج 12/ 115، 125، ج 14/ 343، ج 15/ 330، ج 17/ 39، 159، 209، 265، 306، 337، 338، 415، ج 18/ 44، 415، 504، 510، ج 19/ 165، 166، 168، 189، 229، 401، 405، 406، 424، 434، 541، 566، ج 20/ 38، 39، 57، 61، 104، 113، 367، 421، 459، 497، 551، 552، ج 21/ 88، 153، 465، 521، 529، 586، ج 22/ 93، 131، 597

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام للکوفی/ ج 2/ 20، 21، ج 3/ 79، 80، 205، 344، 345، ج

4/ 167، 266، 334، 393، 395، 396، 397، 398، 502، 512، 521، ج 5/ 21، 22، 25، 63، 73، 74، 215، 261، 262، ج 8/ 115، 266، 384، 385، 386، ج 24/ 238، 239، 263، 264

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام للصنعانی/ ج 2/ 55

مناقب الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 18/ 24، 65

مناقب أمیر المؤمنین علیه السّلام لابن المغازلی/ ج 20/ 392

مناقب أمیر المؤمنین علیه السّلام للبستی/ ج 17/ 126، 274، 511

مناقب أهل البیت علیهم السّلام/ ج 2/ 125، ج 10/ 29، ج 11

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:485

/ 63، 110، 142، 144، 147، 157، 166، ج 14/ 207، 308، ج 17/ 129، 288، 307، 311، ج 18/ 275، 391، 397، 491، ج 20/ 30، 293، 310

مناقب أهل بیت سید المرسلین علیهم السّلام/ ج 4/ 373، ج 14/ 35، ج 21/ 440

مناقب أهل البیت علیهم السّلام للجفری/ ج 21/ 85، 181، 189

مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشیروانی/ ج 2/ 154، ج 3/ 29، ج 4/ 45، 83، 130، 305، ج 5/ 23، 140، 220، 230، 342، ج 6/ 224، ج 8/ 68، 99، 103، 121، 123، 181، 191، 342، ج 10/ 53، 59، 88، 174، 200، ج 12/ 518، ج 13/ 42، ج 15/ 45، 56، 72، 202، 270، 328، ج 18/ 283، 490، 499، 510، ج 19/ 70، 142، 143، 405، 418، 498، 541، ج 20/ 240، 290، 365، 459، ج 21/ 21، 46، 85، 197، ج 22/ 37، 43، 51، 132، ج 24/ 37

مناقب أهل البیت علیهم السّلام للیزدی/ ج 4/ 530، ج 18/ 330،

ج 20/ 471

المناقب الثلاثه/ ج 2/ 157، ج 5/ 83، 155، 344، ج 9/ 53، 179، ج 10/ 62، 89، ج 14/ 313، ج 15/ 57، 73، 76، ج 16/ 211، ج 18/ 23، ج 19/ 557، 566، ج 21/ 254، ج 22/ 555

المناقب الثلاثه للبلخی/ ج 4/ 56، 356، 508

مناقب الزهراء علیها السّلام/ ج 14/ 73، ج 18/ 24، 35، 383، 389، 397، 398، 399، 404، 466، 471، 473، 475، 491، 493، 496، 504، ج 19/ 48، 195، 405، 420، ج 20/ 23، 48، 62، 91، 98، ج 21/ 181

مناقب سیدتنا فاطمه علیها السّلام/ ج 17/ 220

مناقب سیدنا علی علیه السّلام/ ج 3/ 67، 99، ج 20/ 163، ج 21/ 83، ج 22/ 122، ج 24/ 99، 100، 101، 224، 249، 267

مناقب الصحابه للسمعانی/ ج 24/ 38

مناقب الطاهرین/ ج 21/ 579

مناقب العشره/ ج 3/ 39، 44، 65، 66، 65، 67، 98، 99، 163، 241، 285، 286، ج 4/ 257، 400، 401، ج 8/ 173، 225، ج 9/ 85، 366، ج 16/ 190، ج 17/ 216، 305، ج 19/ 415، 511، ج 20/ 338، ج 21/ 447، ج 22/ 29، 92

مناقب علی علیه السّلام/ ج 8/ 182، ج 16/ 190، ج 18/ 29، ج 19/ 539، ج 20/ 106، 366، ج 21/ 82، ج 22/ 36، 121، 555

مناقب علی بن أبی طالب علیه السّلام/ ج 8/ 103

مناقب علی علیه السّلام للعینی/ ج 9/ 85

مناقب علی و الحسنین و أمهما فاطمه علیهم السّلام للقلعجی/ ج 2/ 156، ج 3/ 349، ج 5/ 20، ج 8/ 78، 193، ج 10/ 59، ج 13/ 40، 42، ج 15/

56، 196، 203، ج 16/ 46، ج 17/ 149، ج 19/ 190، ج 20/ 99، 293، 445، ج 21/ 17، 190، ج 22/ 239

مناقب علی و الحسین و أمهما علیهم السّلام/ ج 4/ 179، 275، ج 14/ 336

المناقب الفاخره فی العتره الطاهره علیهم السّلام/ ج 1/ 220، ج 3/ 59، 61، ج 5/ 78، ج 8/ 348، ج 9/ 159، ج 17/ 313، ج 20/ 520، ج 22/ 46، 52، 528، 587

مناقب فاطمه علیها السّلام/ ج 17/ 198، ج 21/ 441، 444

مناقب فاطمه علیها السّلام لابن شاهین/ ج 7/ 293، 295

مناقب فاطمه علیها السّلام لأبی صالح/ ج 24/ 224

مناقب فاطمه علیها السّلام للطبری/ ج 9/ 135

مناقب فاطمه علیها السّلام و ولدها للصدوق/ ج 3/ 197، 199، ج 7/ 158، 193، ج 18/ 207، ج 22/ 521

المناقب لابن شاذان/ ج 20/ 236

المناقب لابن شاهین/ ج 20/ 466، 472

المناقب لابن شهرآشوب/ ج 1/ 252، 301، ج 2/ 28، 35، 41، 73، 134، 171، 198، 203، 206، 223، 225، 226، 234، 264، 266، 279، 283، ج 3/ 18، 19، 25، 72، 73، 96، 109، 110، 123، 124، 150،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:486

151، 154، 155، 159، 161، 162، 163، 164، 171، 172، 182، 189، 195، 245، 262، 263، 264، 265، 266، 307، 311، 312، 337، 338، ج 4/ 26، 73، 99، 100، 131، 134، 135، 136، 153، 155، 156، 174، 207، 209، 226، 227، 241، 255، 287، 307، 309، 311، 312، 315، 424، 450، 501، 516، 517، 518، 519، 528، 530، 534، ج 5/ 27، 44، 47، 54، 56، 58، 67، 78، 80، 81، 82، 83، 90،

91، 120، 145، 146، 158، 165، 172، 177، 184، 253، 258، 260، 263، 264، 267، 410، 418، ج 6/ 32، 44، 52، 53، 55، 70، 77، 82، 83، 90، 104، 114، 118، 131، 165، 168، 170، 171، 174، 184، 192، 193، 199، 207، 215، 218، 222، 225، 231، 232، 233، 234، 235، 279، 293، 294، 296، 308، ج 7/ 24، 30، 125، 138، 140، 142، 147، 149، 151، 152، 153، 158، 161، 181، 185، 192، 268، 280، 288، 293، 297، 298، 310، 325، ج 8/ 71، 79، 82، 110، 111، 114، 116، 119، 120، 125، 140، 141، 142، 143، 176، 203، 204، 205، 207، 317، 344، 345، 357، 295، 396، ج 9/ 25، 41، 47، 54، 63، 77، 78، 79، 80، 81، 82، 83، 84، 85، 87، 88، 89، 95، 102، 106، 146، 159، 203، 204، 205، 211، 212، 213، 218، 219، 238، 244، 252، 279، 284، 292، 304، 307، 310، 311، 325، 333، 336، 339، 344، 345، 350، 351، ج 10/ 13، 33، 44، 46، 328، 333، 335، 336، ج 11/ 42، 107، 124، 202، 204، 259، 266، 303، 317، 320، 323، ج 12/ 36، 56، 58، 71، 89، 113، 126، 536، 542، 551، 553، ج 13/ 42، 127، 129، 138، 273، 361، 419، ج 14/ 23، 50، 53، 68، 90، 91، 98، 102، 103، 115، 116، 195، 230، 231، 266، 267، 284، 285، 292، 322، 336، 339، ج 15/ 36، 41، 47، 48، 52، 53، 54، 72، 96، 97، 141، 166، 180، 181، 182، 227، 262، 300، 301، 303، ج 16/ 17، 18،

28، 32، 56، 64، 191، 194، 227، 283، ج 17/ 23، 52، 67، 69، 74، 114، 119، 123، 126، 127، 130، 131، 147، 192، 198، 200، 204، 254، 270، 272، 273، 275، 276، 278، 292، 296، 298، 307، 326، 345، 371، 384، 387، 388، 393، 396، 399، 449، 452، 455، 456، 469، 483، 489، 490، 496، 511، 520، 521، 529، ج 18/ 66، 78، 82، 119، 130، 166، 168، 169، 172، 190، 205، 207، 221، 223، 232، 328، 381، 389، 391، 397، 419، 420، 421، 436، 439، 458، 464، 512، ج 19/ 47، 60، 84، 85، 86، 90، 91، 121، 126، 142، 155، 163، 196، 219، 224، 226، 235، 237، 238، 239، 241، 251، 260، 261، 314، 336، 399، 515، 518، ج 20/ 30، 32، 34، 35، 38، 39، 49، 79، 91، 116، 118، 133، 137، 155، 285، 286، 309، 313، 321، 327، 328، 329، 332، 333، 339، 340، 343، 358، 360، 378، 385، 386، 403، 433، 458، 459، 463، 466، 467، 472، 495، 499، 532، 533، 545، 549، ج 21/ 13، 17، 21، 35، 45، 47، 48، 65، 93، 105، 110، 111، 112، 137، 138، 145، 166، 175، 177، 188، 192، 210، 225، 227، 228، 278، 282، 285، 294، 302، 307، 310، 311، 320، 345، 348، 354، 355، 356، 361، 374، 380، 383، 387، 391، 439، 444، 447، 448، 452، 459، 472، 473، 474، 499، 529، 530، 532، 533، 537، 538، 542، 558، 559، 580، 583، 586، 587، 588، 593، 602، 612، 613، ج 22/ 43، 57، 61، 65، 87، 89، 90، 94، 100،

101، 102، 103، 105، 107، 108، 109، 111، 137، 142، 146، 151، 155، 164، 224، 277، 324، 349، 418، 439، 444، 521، 527، 549، 555، 578، 601، ج 24/ 37، 40، 71، 72، 73، 98، 223، 225، 226، 227، 238، 243، 253

، 254، 256، 257، 258، 259، 263، 270،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:487

271، 298

المناقب لابن مردویه/ ج 8/ 183، 234، ج 13/ 230

المناقب لابن المغازلی/ ج 2/ 56، ج 3/ 33، 34، 59، 60، 78، 79، 112، 183، 184، 229، 272، 273، 274، 286، ج 4/ 211، 401، ج 5/ 83، 84، 95، 97، 168، ج 6/ 106، ج 7/ 293، ج 8/ 113، 127، 223، 234، 237، 291، 361، ج 9/ 38، 39، 40، 53، 54، 57، 146، 147، 148، 252، 253، ج 14/ 328، 345، ج 17/ 305، 313، 334، 342، ج 18/ 71، 99، 243، 268، 337، 382، 383، 492، 518، ج 19/ 106، 146، 170، 174، 251، 284، 424، 507، 539، 540، 541، 543، 541، ج 20/ 31، 60، 104، 107، 163، 282، 283، 336، 341، 342، 366، 367، 401، 402، 460، 461، 494، 502، 533، 535، ج 21/ 80، 178، 242، 257، 440، ج 22/ 33، 34، 42، 52، 53، 91، 92، 120، 349، ج 24/ 33، 38، 47، 49، 51، 52، 53، 91، 129، 130، 137

المناقب لأبی صالح المؤذن/ ج 8/ 142

المناقب لأحمد بن حنبل/ ج 3/ 39، 44، 100، ج 4/ 270، 330، 406، ج 7/ 346، ج 15/ 260، ج 18/ 46، ج 20/ 336، ج 24/ 254، 274، 282، 283

المناقب للأحمدی/ ج 14/ 243

المناقب

للجوهری/ ج 24/ 52

المناقب للخوارزمی/ ج 2/ 39، ج 3/ 39، 40، 41، 60، 61، 70، 71، 79، 85، 112، 155، 157، 167، 168، 170، 172، 174، 202، 216، 217، 220، 225، 227، 228، 229، 322، 339، 340، ج 4/ 130، 169، 313، 319، ج 5/ 158، 363، ج 6/ 105، 170، 178، 224، 226، ج 8/ 54، 59، 60، 68، 127، 136، 137، 164، 166، 167، 173، 183، 185، 188، 224، 226، 227، 231، 237، 238، 245، 288، 335، 349، ج 9/ 34، 35، 57، 59، 146، 220، 233، 286، 306، 307، ج 10/ 330، 335، 337، ج 14/ 38، 39، ج 16/ 190، ج 17/ 201، 307، 313، 444، 474، 491، 492، 499، ج 18/ 36، 94، 290، 461، ج 19/ 108، 125، 181، 251، 402، 409، 413، 511، ج 20/ 41، 47، 98، 99، 155، 237، 238، 329، 330، 340، 367، 379، 392، 393، 399، 401، 402، 460، ج 21/ 65، 89، 248، 250، 282، 285، 529، ج 22/ 30، 81، 91، 94، 206، 529، 555، 566، ج 24/ 102، 103، 122، 124، 126، 127، 180، 230، 231، 268

المناقب للخرکوشی/ ج 9/ 160

المناقب للزمخشری/ ج 18/ 170، 494

المناقب للشافعی/ ج 2/ 46، 56، ج 17/ 118، ج 18/ 477، ج 19/ 157، ج 19/ 412، ج 20/ 59، 460، 529، ج 21/ 178، 188، ج 22/ 42، 62

المناقب للطبری الإمامی/ ج 14/ 152

المنتخب للطریحی/ ج 9/ 283، 337

المناقب لعبد اللّه الشافعی/ ج 8/ 220، ج 14/ 38، ج 17/ 305، ج 24/ 31، 38، 49، 129

المناقب للکاشفی/ ج 17/ 313

المناقب للکاشی/ ج

8/ 184، ج 9/ 147، ج 19/ 251

المناقب للگنجی/ ج 3/ 224، 225

المناقب لمحمد بن أحمد بن شاذان/ ج 19/ 34

المناقب للنسائی/ ج 4/ 330، 331

مناقب مرتضوی/ ج 4/ 153

المناقب المرتضویه/ ج 3/ 18، ج 6/ 165، ج 8/ 183، ج 17/ 299، 304، ج 18/ 31، 94، 39، ج 19/ 47، 159، 182، 403، 539، ج 20/ 60، 102، 135، ج 21/ 80، 245، 247، ج 22/ 35، 47، ج 24/ 79

المناقب و المثالب/ ج 5/ 65، ج 18/ 279

المناقب و المصائب/ ج 14/ 299، ج 20/ 442، 443

مناقضات العثمانیه/ ج 3/ 282

مناقل الدرر/ ج 18/ 475

منال الطالب/ ج 2/ 160، ج 13/ 267، ج 14/ 90،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:488

ج 17/ 303، ج 18/ 29، 490، 491، ج 19/ 166، 168، ج 20/ 461، ج 21/ 83، ج 22/ 49، 92، 122، 234

مناهج العقول/ ج 22/ 127

مناهج الفاضلین/ ج 22/ 42

المناهل السلسله/ ج 6/ 173

من حیاه الخلیفه عمر بن الخطاب/ ج 10/ 174

المنتخب/ ج 20/ 156، ج 21/ 23، 105، 204، 255، 447، 471

منتخب البصائر/ ج 1/ 298، ج 12/ 445، ج 15/ 21، ج 18/ 205

منتخب تاریخ ابن عساکر/ ج 19/ 159

منتخب تاریخ دمشق/ ج 24/ 43، 44، 55، 56، 103، 189، 199، 231، 234

منتخب التواریخ/ ج 2/ 92، 119، 229، ج 3/ 16، ج 4/ 67، 208، 254، 305، 307، 328، ج 5/ 389، 407، ج 6/ 54، ج 10/ 17، 37، 176، ج 14/ 294، 328، ج 15/ 39، 50، ج 16/ 101، ج 17/ 491، ج 21/ 166، 269

منتخب الروضه/ ج 10/ 54، ج 14/ 252، ج

15/ 54

منتخب الزیارات/ ج 22/ 353

منتخب سبط بن الجوزی/ ج 6/ 106

منتخب الشموس/ ج 22/ 353

منتخب الصحیحین/ ج 18/ 480، ج 20/ 289

المنتخب فی فضائل فاطمه علیها السّلام/ ج 3/ 156، ج 4/ 318، 535

منتخب کفایه المهتدی/ ج 1/ 213، 318

منتخب کنز العمال/ ج 2/ 46، ج 3/ 33، 70، 79، 95، 100، ج 4/ 28، 166، 170، 176، 180، 181، 185، 211، 259، 264، 290، 293، 456، ج 5/ 31، 42، 47، 188، ج 6/ 226، 244، ج 8/ 183، 184، 201، 219، 223، 224، 228، ج 11/ 317، ج 14/ 367، ج 18/ 47، 94، 279، 281، 282، 393، 466، 470، 480، ج 19/ 173، 184، 188، 286، 351، 403، 409، 413، ج 20/ 48، 56، 57، 64، 97، 98، 139، 289، 362، 410، 447، ج 21/ 447، ج 24/ 36، 55، 56، 102، 123، 124، 129، 248

المنتخب للطریحی/ ج 1/ 220، ج 2/ 32، 50، 171، ج 3/ 172، 237، 349، ج 4/ 130، 164، 280، 400، ج 5/ 239، 263، 264، 293، 297، 312، ج 6/ 39، 42، 43، 47، 51، 60، 122، 134، 303، 345، 350، ج 7/ 13، 38، 53، 109، 181، 253، 304، 305، 333، 335، ج 8/ 139، 287، 367، 381، ج 10/ 249، 298، ج 11/ 80، 107، 222، 237، 322، ج 12/ 180، 538، ج 13/ 121، 150، ج 14/ 23، 126، 341، ج 16/ 139، 200، 243، 268، 281، ج 17/ 27، 121، 138، 470، 502، 507، ج 18/ 171، 388، 487، 513، 515، ج 19/ 84، 216، 374، 426، ج 20/ 46، 61،

109، 119، 120، 188، 191، 290، 357، 358، 387، 395، 439، ج 22/ 42، 50، 52، 56، 78، 93، 441، 454، 478، ج 24/ 75، 84، 85

المنتخب للمتقی الهندی/ ج 24/ 38

المنتخب من شعراء الحسینی/ ج 21/ 562

المنتخب من الشعر الحسینی/ ج 15/ 273

المنتخب من صحیح البخاری/ ج 8/ 105، ج 24/ 122

المنتخب من صحیح البخاری و مسلم/ ج 19/ 171، ج 21/ 440

المنتخب من صحیح مسلم و البخاری/ ج 7/ 294

المنتخب من صحیحی البخاری و مسلم/ ج 3/ 99، ج 5/ 31، 100

المنتخب من مسند ابن حمید/ ج 17/ 232

المنتخب من مسند عبد بن حمید/ ج 8/ 193، 194، ج 22/ 242

المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم/ ج 2/ 154، 244، و 3/ 34، 35، 321، 363، 364، ج 4/ 34، 74، 269، 326، 372، ج 5/ 93، 155، 186، 324، ج 6/ 306،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:489

ج 7/ 351، ج 8/ 192، 193، 270، ج 12/ 55، 59، ج 14/ 71، 72، 360، ج 15/ 68، 74، 77، 78، 185، 226، 335، ج 16/ 251، 253، ج 17/ 47، 175، ج 20/ 338، 360، 364، 370، 371، ج 21/ 384، 508، 510

المنتقی/ ج 8/ 41، 121، 216، 316، ج 14/ 11، 113، ج 18/ 36، ج 19/ 411، 412، 415، 510، ج 21/ 20، 378، 383، 462، ج 22/ 29، 120

منتقی الجمان/ ج 10/ 37، ج 15/ 49، ج 17/ 20، ج 22/ 180، 182، 221

المنتقی للذهبی/ ج 11/ 74، 111، 238

المنتقی للکازرونی/ ج 4/ 52، 53، 355، 381

المنتقی فی مولد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 2/ 203، ج

5/ 15، 119، 120، 328، ج 9/ 68

المنتقی من سیره المصطفی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 24/ 122

منتهی الآمال/ ج 2/ 45، 91، 113، 171، ج 4/ 59، ج 5/ 44، 123، 157، 218، 227، 263، 264، 270، 291، ج 7/ 329، ج 8/ 260، ج 9/ 158، ج 11/ 208، 324، ج 14/ 23، 325، ج 15/ 63، 96، 205، 271، ج 16/ 61، 187، 269، 281، ج 17/ 131، 190، 256، 496، ج 18/ 330، ج 19/ 497، ج 20/ 290، 357، 494، 496، ج 21/ 105، 122، 267، 583، ج 22/ 248، 274، 276، 312، 359، 417، 515

منتهی الأرب/ ج 12/ 30، 37، ج 18/ 347، 401

المنتهی للحلی/ ج 4/ 76

منتهی المطلب/ ج 2/ 210، ج 9/ 251، 285، ج 14/ 98، ج 16/ 103، ج 17/ 14، 117، 125، ج 20/ 66، 486، ج 22/ 178، 180، 184، 195، 207، 237، 377، 408، 410

المنجد فی الأعلام/ ج 2/ 140، ج 4/ 88، ج 12/ 28، ج 15/ 75، ج 18/ 341، 403، 432، ج 20/ 353، 429، ج 21/ 27، 467، 610

منح المدح/ ج 8/ 103، ج 14/ 35، 104، ج 15/ 122، ج 17/ 266، ج 21/ 23، ج 22/ 129

من حیاه الخلیفه عمر بن الخطاب/ ج 11/ 198، ج 13/ 74، ج 14/ 207، ج 21/ 197

منظومه فی أحوال المعصومین علیهم السّلام/ ج 21/ 140

منظومه فی تاریخ النبی صلّی اللّه علیه و آله/ ج 10/ 19، ج 13/ 123

منظومه فی تاریخ النبی و آله الأمجاد علیهم السّلام/ ج 5/ 147

منظومه فی تاریخ النبی و الآل علیهم السّلام (مخطوط)/

ج 15/ 247

منظومه فی تاریخ النبی و الأئمه علیهم السّلام/ ج 2/ 80، ج 3/ 230، ج 12/ 264، ج 14/ 153، 306، 323، ج 15/ 40، 62، ج 16/ 77، 78

من فقه الزهراء علیها السّلام/ ج 11/ 133، ج 12/ 121، ج 13/ 80، 204، ج 19/ 374، ج 20/ 504، 505، ج 21/ 305

المنقذ من التقلید للرازی/ ج 4/ 459

من کنوز السنه/ ج 22/ 128

من لا یحضره الفقیه/ ج 2/ 134، 270، 309، ج 3/ 20، 30، 177، 183، 184، ج 5/ 62، ج 7/ 183، 232، 342، ج 8/ 316، 339، ج 9/ 68، 250، 265، 266، ج 10/ 331، 338، ج 11/ 56، 110، ج 13/ 30، 138، 270، ج 14/ 157، 166، 239، ج 15/ 72، 140، 166، 176، 228، 327، ج 16/ 21، 26، 75، 235، ج 17/ 114، 118، 388، ج 18/ 115، ج 19/ 73، 107، 127، 339، ج 20/ 75، 177، 296، 384، ج 21/ 47، 90، 125، 226، 227، 389، 493، ج 22/ 180، 188، 217، 248، 251، 254، 278، 354، 356، 409، 425

من مؤلفات الأصحاب/ ج 6/ 345

من مناقب أهل البیت علیهم السّلام للجفری/ ج 5/ 214، ج 6/ 49، ج 8/ 206، 290، ج 19/ 418، 471، 514، ج 22/ 130

منهاج البراعه/ ج 1/ 302، ج 2/ 83، ج 9/ 316، 325، 329، ج 10/ 16، 17، 48، 64، 364، ج 11/ 25، 196، 205، ج 12/ 208، 428، 445، ج 14/

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:490

15، 17، 19، 86، 107، 204، 220، 324، 336، ج 15/ 38، 39، 53، 57، 64،

78، 124، 125، 185، 202، 254، ج 16/ 52، 194، 209، ج 18/ 103، 137، 404، 410، 520، ج 19/ 160، 164، 176، 177، 192، 193، 280، ج 20/ 40، 89، 292، 358، 359، 446، ج 21/ 105، 107، 182، 349، ج 24/ 32، 75، 78

منهاج الحق/ ج 19/ 353

منهاج الزائرین/ ج 22/ 353، 359

منهاج السنه/ ج 11/ 74، 111، ج 18/ 30، 382، 468، ج 19/ 412، 510، ج 20/ 58، 288، ج 22/ 29، 47

منهاج الصالحین/ ج 13/ 79

منهاج العارفین/ ج 15/ 55

منهاج الفاضلین/ ج 5/ 411، ج 6/ 114، 165، ج 8/ 332، ج 10/ 155، ج 11/ 25، ج 20/ 226

المنهاج القویم/ ج 5/ 322، ج 22/ 240

منهاج الکرامه/ ج 9/ 133، ج 12/ 478

منهاج المتقین/ ج 21/ 482

المنهاج المسلم/ ج 22/ 235

منهاج الناسکین/ ج 22/ 378

منهاج الهدایه/ ج 22/ 238

منهج الانتماء/ ج 10/ 211، ج 11/ 146، 151، ج 20/ 51، 62

منهج التحقیق/ ج 1/ 256، 312، ج 18/ 245

منهج الحق و الیقین/ ج 21/ 233

منهج السنه/ ج 18/ 392

منهج السنه فی الزواج/ ج 22/ 289

منهج الصادقین/ ج 12/ 134

المنهل العذب المورد/ ج 15/ 201، 239

منوّر القلوب/ ج 20/ 72، ج 21/ 186

من وصایا الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ ج 22/ 235

مهج الدعوات/ ج 7/ 114، 119، ج 9/ 257، 347، 348، ج 10/ 332، 333، 336، ج 11/ 229، 322، ج 17/ 124، 282، ج 18/ 334، ج 19/ 232، ج 20/ 248، 257، 258، 498، ج 21/ 592، ج 22/ 274، 303، 304، 305، 310، 313، 322، 341، 391، 392، 395

المهدی للصدر/ ج 18/ 272، 275، 292،

309

المهدی المنتظر علیه السّلام/ ج 3/ 87، 88، ج 18/ 266، 271، 279، 281، 286، 315، ج 20/ 392

المهدی علیه السّلام من المهد إلی الظهور/ ج 22/ 550

المهدی الموعود المنتظر علیه السّلام/ ج 4/ 395، ج 18/ 268، 272، 284

المهذّب البارع/ ج 17/ 114، ج 20/ 166، ج 21/ 281، ج 22/ 378، 414

المهذّب لابن البرّاج/ ج 22/ 237، 376، 408

المهذّب للطرابلسی/ ج 22/ 238

موارد الظمآن/ ج 3/ 33، 34، 35، 36، ج 4/ 265، ج 9/ 131، 132، ج 11/ 319، ج 19/ 191، ج 20/ 371، ج 22/ 237

المواعظ/ ج 14/ 265

المواعظ للتستری/ ج 24/ 149

المواعظ للعسکری/ ج 22/ 47

المواعظ للصدوق/ ج 19/ 83، 107، ج 21/ 271، ج 22/ 130

الموافقه/ ج 3/ 93، 163، 198، 274

الموافقه لابن السمان/ ج 9/ 366

المواقف/ ج 3/ 69، ج 6/ 106، ج 19/ 512، ج 22/ 30

موالید الأئمه علیهم السّلام/ ج 1/ 302، ج 5/ 178، 179، 201، ج 11/ 220، ج 14/ 304، 321، ج 15/ 60، ج 18/ 343

موالید الأئمه علیهم السّلام و وفیاتهم/ ج 2/ 89، 107، ج 10/ 57

موالید أهل البیت علیهم السّلام/ ج 14/ 294

المواهب اللدنیه/ ج 2/ 127، ج 3/ 218، 319، 341، ج 4/ 28، 180، 259، 264، 270، 290، 327، 373،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:491

400، 445، 447، 454، ج 8/ 221، ج 11/ 318، ج 15/ 202، ج 18/ 29، 30، 31، ج 19/ 423، 538، ج 19/ 411، 414، 434، ج 20/ 59، 60، 336، ج 21/ 329، 442، 447، ج 22/ 35، 47، 119

المواهب للقسطلانی/ ج 14/ 99، ج 20/ 61

المودات/ ج 3/ 18

موده

القربی/ ج 1/ 249، ج 3/ 17/ 18، 20، 171، 236، ج 4/ 130، 164، 165، ج 6/ 165، 225، ج 7/ 294، ج 14/ 104، 112، 237، ج 15/ 112، 223، ج 16/ 200، ج 18/ 36، 198، 383، 390، 438، 478، ج 19/ 162، 167، 170، 172، 182، 539، 540، ج 20/ 23، 38، 41، 102، 106، 107، 163، 166، 289، ج 21/ 80، 82، 83، 186، 246، 253، 440، 462، 464، 543، ج 22/ 36، 48، 121، 122، ج 24/ 31، 49، 96، 224، 261، 288

موسوعه آل النبی علیهم السّلام/ ج 8/ 182، ج 10/ 236، ج 14/ 210، ج 21/ 178

موسوعه أدب المحنه/ ج 11/ 267، 268، 269، 270، 271، 272، 273، 274، 275، 276، 277، 278، 279، 280، 281، 282، 283، 284، 285، 286، 287، 289، 290، 292، 293، 294، 295، 296، 297، 298، 299، 300، 302، 303، 304، 305، 306، 307، 308، 309، 310، 311، 312، 313، 314، 315، 316، ج 15/ 17، 18، 19، 28

موسوعه الأطراف/ ج 6/ 56، 57، 70، ج 19/ 167، ج 21/ 81، 178، 254، 441

موسوعه أطراف الحدیث/ ج 3/ 165، 237، ج 6/ 81، 131، 173، 177، ج 20/ 60، 104، ج 22/ 36، 50، 75، 128

موسوعه أطراف الحدیث النبوی/ ج 18/ 33، 282، 486، 487، ج 19/ 180 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 25 491 فهرس المصادر ..... ص : 379

سوعه أطراف الحدیث النبوی الشریف/ ج 24/ 32، 105، 234، 249

موسوعه الإمام الصادق علیه السّلام/ ج 3/ 183، 371، ج 4/ 305، 509، ج 5/ 44، 309، 310، ج 6/ 94،

ج 9/ 68، 69، ج 11/ 167، 168، ج 12/ 115، ج 13/ 238، ج 14/ 93، 105، ج 16/ 63، 64، 224، ج 17/ 131، 415، ج 18/ 241، 489، ج 19/ 43، ج 20/ 331، 370، 389، 424، ج 21/ 84، 126، 180، 477، 534، 543، ج 22/ 79، 133، 595، ج 24/ 47، 50

موسوعه أمهات المؤمنین/ ج 19/ 166، 169، ج 21/ 46، ج 22/ 236، 240

موسوعه خلفاء المسلمین/ ج 11/ 155

موسوعه رجال الکتب التسعه/ ج 4/ 63

موسوعه رجال کتب الحدیث/ ج 19/ 189

موسوعه رجال الکشی/ ج 10/ 239

موسوعه شعراء البحرین/ ج 11/ 310

موسوعه العتبات/ ج 12/ 31

موسوعه المصطفی و العتره علیهم السّلام/ ج 14/ 328

موضح الأوهام/ ج 20/ 488، 489، ج 22/ 128، 233، 564، 566

موضح أوهام الجمع و التفریق/ ج 9/ 177، ج 14/ 258، ج 15/ 217، ج 17/ 419، ج 18/ 34، ج 19/ 379، 414

الموضوعات/ ج 8/ 103، 200، ج 14/ 258، ج 17/ 306، ج 18/ 85، 394، 398، ج 19/ 253، 279، 287، ج 20/ 33، 49، 54، 108، 328، 331، 338، 537، ج 21/ 255، 439، 442، 449، ج 22/ 44، 92

الموضوعات لابن الجوزی/ ج 1/ 248، ج 2/ 19، 39، 40، 56، ج 3/ 159، 165، 219، 371، ج 4/ 130، 160، 208، 313، 318، 505، 508، ج 24/ 32، 49، 102، 103، 226، 260، 261

الموطأ لمالک بن أنس/ ج 5/ 35، 105، ج 8/ 271، ج 10/ 331، ج 16/ 18

الموعظه الحسنه/ ج 18/ 493، ج 19/ 176

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:492

الموفقیات/ ج 17/ 55

مولد الصدیقه علیها السّلام للخطی/ ج

4/ 25، 140، 204، 205، 207، 277، 279، 374، 387، 392، 469، 485، 488، 510، 514، 527، ج 5/ 140

مولد العلماء و وفیاتهم للربعی الدمشقی/ ج 15/ 75

مولد فاطمه علیها السّلام/ ج 4/ 307، 424، ج 8/ 67، ج 9/ 311

مولد فاطمه علیها السّلام لابن بابویه/ ج 18/ 438، ج 20/ 95، 496

مولد فاطمه علیها السّلام للصدوق/ ج 1/ 312، ج 5/ 168، ج 19/ 336

مولد فاطمه علیها السّلام و فضائلها/ ج 3/ 15، 16

مولود الصدیقه علیها السّلام/ ج 1/ 225، ج 3/ 26، 50، 160، 181، 236

مولود الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 14/ 323، ج 17/ 426، ج 21/ 307، 396، 583

مولود الصدیقه علیها السّلام للخطی/ ج 2/ 25، 42، 104، 139، 181

المیراث عند الجعفریه/ ج 18/ 200

میزان الاعتدال/ ج 2/ 19، 20، 25، 39، 40، 41، 45، 46، 47، 51، 56، 183، ج 3/ 108، 156، 157، 165، 231، 313، ج 4/ 313، 314، 537، ج 5/ 95، 98، 133، 134، ج 6/ 118، 184، 204، 222، 225، ج 7/ 294، 295، 351، ج 8/ 48، 225، 229، 234، ج 10/ 165، ج 11/ 62، 110، 202، 324، ج 12/ 46، 145، ج 17/ 37، 134، 389، 409، ج 18/ 85، 94، 266، 282، 283، 338، 412، ج 19/ 181، ج 20/ 237، 238، 468، 529، 535، 539، ج 21/ 119، 177، 249، 254، 439، 604، ج 22/ 78، 217، 310، 567، ج 24/ 31، 34، 42، 43، 52، 53، 122، 124، 223، 225، 226، 268

ناسخ التواریخ/ ج 1/ 208، 221، 225، 249، 256، ج 2/ 25، 51، 60، 111، 228، ج

3/ 159، 177، 282، ج 4/ 24، 40، 207، 340، 350، 405، 407، ج 5/ 37، 48، 59، 66، 68، 70، 71، 91، 123، 144، 176، 180، 214، 239، 243، 244، 260، 261، 275، 277، 297، 301، 303، 372، 374، 376، 378، 392، ج 6/ 87، 117، 175، 291، 317، ج 7/ 35، 36، 93، 142، 149، 226، 241، 243، 247، 252، 253، 318، 325، 333، ج 8/ 27، 78، 120، 130، 186، ج 9/ 111، 257، 280، 289، 316، 345، 357، ج 10/ 13، 21، 32، 50، 52، 59، 68، 79، 155، 186، 190، 268، ج 11/ 27، 98، 109، 158، 165، ج 12/ 56، 107، 180، 309، 498، 542، ج 13/ 86، 405، ج 14/ 23، 86، 282، 283، 284، 295، 328، ج 15/ 16، 36، 40، 46، 53، 54، 55، 58، 65، ج 16/ 18، 26، 51، 67، 68، 136، 225، 226، 236، 290، 291، 292، ج 17/ 142، 256، 270، 335، 340، 450، 451، 507، 512، 520، ج 18/ 341، 401، 402، 460، 480، 495، 503، 504، ج 19/ 60، 92، 120، 216، 219، 245، 303، 311، 439، ج 20/ 42، 68، 120، 176، 181، 231، 290، 309، 381، 406، 407، 430، 434، 494، 515، ج 21/ 146، 180، 195، 291، 337، 348، 469، 475، 532، 534، 536، 604، ج 22/ 63، 285، 288، 292، 295، 301، 316، 353، 359، 417، 438، ج 24/ 36، 38، 255، 261، 263، 271

ناسخ الحدیث و منسوخه/ ج 14/ 50، 51، 55، ج 22/ 602

الناسخ و المنسوخ/ ج 5/ 86، ج 22/ 79

الناسخ و المنسوخ

من الحدیث لابن شاهین/ ج 15/ 121، 122، 126، 220

النافع یوم الحشر/ ج 10/ 235

نامه دانشوران/ ج 7/ 133

نبراس الضیاء و تسواء السواء/ ج 3/ 116، ج 13/ 43، ج 18/ 29

نبوءات الرسول صلّی اللّه علیه و آله/ ج 14/ 360، ج 19/ 170

النبوه و الأنبیاء/ ج 2/ 122

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:493

نثر الدر/ ج 7/ 248

نثر الدرر/ ج 5/ 50، 77، ج 6/ 88، 169، ج 18/ 96، 104، 502، ج 19/ 166، 543، ج 21/ 254، 426، 441، ج 22/ 49

نثر الدرر اللآلی/ ج 3/ 115، 218، ج 13/ 251، 409

نثر الدرر للآبی/ ج 14/ 90

نثر الدرر للوزیر الکاتب/ ج 20/ 67، 263

نثر الدر للآبی/ ج 4/ 226، 442

نثر الدر المکنون/ ج 18/ 266

نجاه الخافقین لمحمد بن محمد تقی القائینی (مخطوط)/ ج 15/ 62

نجم الثاقب/ ج 22/ 436

نجوم السماء/ ج 3/ 25

نخبه الأخبار/ ج 2/ 113، 151، ج 4/ 572، 36، ج 10/ 45، 66، 88، ج 14/ 297، 322، ج 15/ 52، 57، 62، 72

نخبه الأخبار لعبد الوهاب الشیرازی (مخطوط)/ ج 16/ 47

نخبه البیان/ ج 18/ 431

النزاع و التخاصم/ ج 22/ 234

نزل الأبرار/ ج 2/ 46، 103، 139، 158، ج 4/ 57، ج 5/ 31، 147، 217، 346، ج 7/ 314، ج 8/ 223، 242، 335، 378، ج 10/ 89، ج 11/ 318، ج 14/ 32، 95، 315، 322، ج 15/ 73، 208، 334، ج 16/ 65، 199، ج 18/ 99، 116، 346، 414، 466، 471، 507، 510، ج 19/ 67، 82، 142، 447، ج 20/ 362، 530، ج 21/ 21، 180، 309، 383، 442، ج 22/ 51، 131، 530

نزهه

الأبرار/ ج 1/ 231، ج 2/ 17، 23، 25، 32، 38

نزهه أهل الحرمین/ ج 5/ 380

نزهه الجلیس/ ج 7/ 139

نزهه الکرام/ ج 3/ 82، ج 7/ 163، ج 19/ 432

نزهه المجالس/ ج 1/ 248، 269، ج 2/ 27، 175، ج 3/ 189، 261، 276، 285، ج 4/ 186، 315، 408، 424، 508، 533، ج 5/ 129، 304، ج 8/ 184، 228، ج 9/ 34، ج 11/ 225، 321، ج 14/ 98، 99، ج 17/ 136، 288، 293، 299، 305، 315، 406، 407، ج 18/ 399، 479، ج 19/ 170، 203، 239، 249، 251، 259، 351، ج 20/ 56، 107، 289، 460، 471، 475، 534، ج 21/ 17، 26، 80، 356، 357، 448، 542، 596، 603، 604، 605، ج 22/ 62، 91، 564، 611

نزهه المجالس للصفوری/ ج 24/ 36، 78، 123، 172، 180، 238، 260، 261، 286

نزول القرآن/ ج 18/ 30، ج 19/ 510، 511، ج 20/ 58، 459، ج 22/ 29

نزول القرآن فی أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 6/ 105، ج 17/ 305، ج 22/ 40، 90

نساء أهل البیت علیهم السّلام/ ج 21/ 540

نساء أهل البیت علیهم السّلام فی ضوء القرآن و الحدیث/ ج 13/ 65، ج 15/ 76، ج 20/ 206

نساء حول الرسول صلّی اللّه علیه و آله و الرد علی مفتریات المستشرقین/ ج 15/ 76

نسب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله/ ج 10/ 57، 65

نسب رسول اللّه و الأئمه المعصومین علیهم السّلام/ ج 2/ 98، ج 14/ 287، 324، ج 15/ 55، 57، 62، 68، ج 17/ 528

نسب قریش/ ج 5/ 316، 330، ج 6/ 156

نسخه قدیمه/ ج 14/ 173

النسخه القدیمه/ ج

18/ 335، ج 21/ 52

نسخه قدیمه من تألیفات الأصحاب/ ج 20/ 336

نسمه السحر/ ج 7/ 133، ج 11/ 250

نسیم الریاض/ ج 4/ 473، ج 14/ 361، ج 18/ 486، ج 20/ 289

نشأه التشیع/ ج 18/ 20

نشوار المحاضره و أخبار المذاکره/ ج 7/ 29

نصائح المعصومین علیهم السّلام/ ج 14/ 326، ج 16/ 116

نصب الرایه/ ج 17/ 298، ج 21/ 119، ج 22/ 606

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:494

نصب الرایه لأحادیث الهدایه/ ج 14/ 50

النص و الاجتهاد/ ج 12/ 216، 296، ج 13/ 203، ج 19/ 161، ج 20/ 448

نصیحه الشیعه/ ج 11/ 240

نصیحه المسلمین/ ج 8/ 102، 104، 174، ج 24/ 196، 199

نظرات فی إشراق فجر الإسلام/ ج 19/ 541

نظریه عداله الصحابه/ ج 3/ 244، ج 18/ 86

نظم در بحر المناقب/ ج 6/ 208

نظم الدرر/ ج 20/ 364

نظم درر السمطین/ ج 2/ 19، 52، 84، 159، ج 3/ 39، 41، 63، 64، 65، 66، 93، 218، 240، ج 4/ 80، 169، 258، 259، 264، 266، 290، 344، 362، 396، 397، ج 5/ 51، 62، 95، 105، 126، 133، 316، ج 7/ 293، ج 8/ 105، 131، 184، 185، 186، 225، 228، ج 9/ 48، 49، ج 10/ 328، 330، 334، ج 14/ 35، 364، ج 17/ 221، 222، 227، 248، 267، ج 18/ 35، 36، 468، 476، ج 19/ 157، 172، 174، 183، 187، 188، 411، 413، 414، ج 20/ 38، 57، 101، 139، 288، 329، 408، 472، 538، ج 21/ 23، 177، 439، ج 22/ 87، 120، 232، 239، 275، 296، ج 24/ 31، 38، 122، 126، 224، 231

نفاس اللباب/ ج 22/ 602

نفثات صدر

المکمد و قره عین المسهد/ ج 18/ 466، 490، ج 20/ 287

نفثه المصدور/ ج 22/ 523

نفحات الأزهار/ ج 5/ 123

نفحات الأنس/ ج 17/ 472

نفحات الرحمن/ ج 22/ 587

النفحات القدسیه/ ج 2/ 96، ج 4/ 310، 311، ج 14/ 326

نفحات اللاهوت/ ج 8/ 225، ج 10/ 364، 365، ج 11/ 245، ج 13/ 407، ج 17/ 44، ج 18/ 35، 478، ج 19/ 411، 412، 413، 414، 415، ج 22/ 76، 99

نفس الرحمن فی فضائل سلمان/ ج 1/ 298، ج 7/ 300، ج 9/ 254، 257، 333، ج 15/ 156، 157، ج 17/ 132، 199، ج 20/ 288، ج 21/ 292، 493، ج 24/ 281

نفس المهموم/ ج 5/ 239، 262، 263، 266، 267، 277، 293، 321، 349، 350، ج 6/ 296

النقص للقزوینی/ ج 10/ 367

النقض/ ج 11/ 48، 108، 109، 232، 323

النکت الظراف/ ج 13/ 43، ج 16/ 105، ج 17/ 118، ج 18/ 508، ج 19/ 187، ج 22/ 576

النهایه/ ج 4/ 30، ج 8/ 43، 326، 389، 390، ج 15/ 150، ج 16/ 102، ج 18/ 91، 108، 111، 387، 466، 468، 482، 483، 484، 506، 520، ج 20/ 287، ج 21/ 449، ج 22/ 232، 408، 414

نهایه الأحکام/ ج 2/ 311، ج 4/ 78، ج 15/ 235، 236، ج 17/ 118، ج 22/ 414، ج 22/ 239، 253

نهایه الإرب/ ج 9/ 53، ج 10/ 167، 328، ج 11/ 317، ج 12/ 44، ج 14/ 98، 369، ج 17/ 386، 393، ج 19/ 174، ج 20/ 409، ج 21/ 34، 606، ج 24/ 187، 188

نهایه الإیجاز/ ج 3/ 303، ج 14/ 101، ج 15/

329، ج 19/ 169

نهایه البدایه/ ج 18/ 282

نهایه البیان/ ج 17/ 137، 303، ج 20/ 461، ج 21/ 529

نهایه الطلب/ ج 6/ 53

النهایه فی غریب الحدیث و الأثر/ ج 3/ 39، 40، 395، 396، ج 4/ 213، 267، 443، 444، 479، ج 5/ 50، 96، 222، ج 6/ 58، 109، 110، 181، ج 9/ 67، 85، 184، 193، 194، 195، 206، ج 13/ 365، ج 17/ 145، 164، 178، 179، 354، 355، 386، ج 18/ 402، ج 20/ 379، 490، ج 22/ 604

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:495

النهایه فی فضل العلویین/ ج 2/ 125، 130، 153، ج 4/ 212

النهایه فی فضائل العلویین/ ج 15/ 76، 228، 244

النهایه لابن الأثیر/ ج 6/ 66، 67، 182، ج 17/ 231، 418

نهایه اللغه/ ج 18/ 470

نهایه المرام/ ج 5/ 76

النهایه و نکتها/ ج 16/ 96، ج 22/ 238، 408

نهج الإیمان/ ج 5/ 99، ج 6/ 178، ج 17/ 307، ج 18/ 479، 507، ج 19/ 391، 401، 409، 428، 433، 434، 435، 436، 438، 507، 541، 556، ج 20/ 61، 290، ج 21/ 226، 250، ج 22/ 37، 93، 131

نهج البلاغه/ ج 3/ 25، ج 6/ 265، ج 7/ 199، ج 10/ 329، 337، ج 12/ 186، 196، ج 14/ 156، ج 19/ 42، 101، 155

نهج البیان/ ج 21/ 54، ج 22/ 151

نهج الحق/ ج 4/ 162، ج 10/ 251، 252، 299، 341، ج 13/ 141، 150، ج 18/ 25، 170، ج 21/ 256

نهج الحیاه/ ج 21/ 545

نهج السبیل/ ج 3/ 31

نهج السعاده/ ج 3/ 188، ج 8/ 177، ج 11/ 137، ج 13/ 143، ج 14/ 37،

ج 15/ 303، ج 16/ 194، ج 17/ 47، 333، ج 19/ 155، ج 21/ 248

نهج الکیدری/ ج 12/ 553

نهج المحجه/ ج 19/ 374، ج 20/ 72

نهر المصائب/ ج 2/ 102، 171، ج 14/ 328

نوائب الدهور/ ج 5/ 413، 415، ج 10/ 137، 299، ج 11/ 31، 107، 108، 143، 200، 264، 323، ج 12/ 193، ج 13/ 54، ج 17/ 446، ج 20/ 415، ج 21/ 534، ج 24/ 89

نوادر الأثر/ ج 17/ 122، ج 21/ 246

نوادر الأخبار/ ج 2/ 35، 54، ج 8/ 388، ج 11/ 107، 201، 324، ج 19/ 279، ج 20/ 528، ج 21/ 243

نوادر الأصول/ ج 6/ 106، 107، ج 20/ 461، ج 22/ 94

نوادر علی بن الأسباط/ ج 7/ 83، ج 14/ 124

النوادر للراوندی/ ج 9/ 123، 257، 356، ج 18/ 453، 500، ج 20/ 494، 497، ج 22/ 563

النوادر للفیض الکاشانی/ ج 14/ 341

نوادر المخطوطات/ ج 21/ 506

نوادر المعجزات/ ج 1/ 208، 302، 303، ج 2/ 17، 39، 40، 60، ج 3/ 150، 159، 178، 183، 184، 188، 194، 195، 197، ج 4/ 103، 196، ج 5/ 14، ج 7/ 158، 159، 182، 189، 192، ج 8/ 27، 95، ج 10/ 257، ج 11/ 195، ج 14/ 24، ج 15/ 14، ج 17/ 295، 503، ج 18/ 182، 190، 232، 233، 342، 391، 398، 408، ج 19/ 128، 249، 253، 262، 286، ج 20/ 117، 122، 421، 532، 537، ج 21/ 65، ج 22/ 63، 88، 531، ج 24/ 226

النواقض للروافض/ ج 11/ 239

نور الآفاق/ ج 19/ 374

نور الأبصار/ ج 2/ 19، 45، 56، 151، ج 3/

217، 218، ج 4/ 36، 50، 87، 155، 355، 365، ج 5/ 51، 156، 171، 221، 251، 299، 320، 335، 399 ج 6/ 106، ج 7/ 233، 251، 294، 311، 313، 314، ج 8/ 298، 360، ج 9/ 155، ج 11/ 318، 320، ج 10/ 62، 84، ج 13/ 124، ج 14/ 101، 104، 315، 358، ج 15/ 57، 68، 77، 200، ج 16/ 211، 212، 223، 250، ج 17/ 115، 351، ج 18/ 397، 397، 479، ج 19/ 92، 187، 350، 351، 404، 418، 423، 434، 548، ج 20/ 28، 51، 59، 107، 289، 330، 343، 421، 460، 536، ج 21/ 21، 80، 125، 440، 441، 540، 543، 610، ج 22/ 37، 88، 93، 130، ج 24/ 32، 52، 221، 223، 275، 276

نور الأنوار/ ج 12/ 106، 110، 347، 540، ج 15/ 76

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:496

نور الأنوار فی فضائل و تراجم و تواریخ و مناقب مزارات آل بیت الأطهار علیهم السّلام للرفاعی/ ج 15/ 59

نور الأنوار للرفاعی/ ج 2/ 156، ج 4/ 36، ج 5/ 17، ج 10/ 70

نور الأنوار للمرندی/ ج 20/ 23

نور الثقلین/ ج 7/ 235

نور الثقلین/ ج 4/ 46

النور الشقیق فی التحقیق/ ج 22/ 127

نور العین/ ج 11/ 94، 252

نور اللمعه/ ج 22/ 559

النور المبین/ ج 24/ 57

النور المبین فی قصص الأنبیاء و المرسلین علیهم السّلام/ ج 1/ 219، 265، ج 3/ 305، ج 11/ 265

النور المبین لمحمد طاهر بن محمد حسین/ ج 20/ 250

النور المشتعل/ ج 5/ 83، ج 22/ 48، 62، 135

نور الهدی/ ج 19/ 43، 115

هادی المضلّین/ ج 4/ 279، 378، ج 21/ 602

هارون الرشید

العباسی/ ج 20/ 26، 535

هامش مصباح المتهجد/ ج 22/ 204

الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام/ ج 10/ 133، 223، 232، 236، 237، 239، 240، 243، 244، 274، 317، 374، 377، ج 11/ 39، 43، 49، 63، 73، 74، 75، 76، 77، 78، 79، 80، 81، 82، 86، 88، 89، 90، 91، 92، 93، 94، 95، 98، 99، 100، 101، 102، 104، 105، 109، 123، 194، 198، 200، 202، 203، 204، 205، 229، 238، 239، 240، 241، 242، 243، 244، 245، 246، 247، 248، 249، 250، 251، 252، 253، 254، 255، 256، 257، 262، ج 15/ 20، 21، 24، 25، 27

الهدایه/ ج 15/ 176، ج 21/ 534، ج 22/ 185، 238

هدایه الأبرار للمازندرانی/ ج 15/ 43

هدایه الأنام/ ج 15/ 77

هدایه الباری/ ج 22/ 236

هدایه السائل/ ج 19/ 535

الهدایه فی تخریج أحادیث البدایه/ ج 5/ 35، 38، 54

الهدایه الکبری للحضینی/ ج 1/ 298، ج 2/ 32، 67، 68، ج 3/ 252، ج 4/ 19، 160، ج 5/ 29، 254، 277، 282، 366، 415، 422، ج 7/ 27، 192، ج 9/ 224، ج 10/ 21، 38، 137، 256، 299، 376، ج 11/ 36، 83، 107، 146، 200، 212، 264، 320، 324، ج 12/ 193، 445، 543، ج 13/ 53، ج 14/ 253، 290، 321، ج 15/ 40، 50، 113، 210، ج 16/ 111، ج 17/ 446، ج 18/ 342، ج 19/ 105، ج 20/ 171، 172، 185، 211، 411، 415، ج 24/ 65، 89

الهدایه للصدوق/ ج 5/ 61، 62

هدایه المسائل/ ج 22/ 47

الهدایه و الإرشاد/ ج 5/ 326

هدیه الأبرار/ ج 10/ 26، ج 11/ 311، ج 15/ 243

هدیه

الباری/ ج 19/ 170

هدی المله إلی أن فدک نحله/ ج 12/ 210، 214، 218، 246، 257، 483، 504، ج 13/ 59، 72، 109، 110، 117، 203، ج 15/ 269

همزیه البوصیری/ ج 15/ 260

الوابل الصیب من الکلم الطیب/ ج 5/ 127، ج 22/ 235

الواحده العقائدیه/ ج 20/ 62

الوافی/ ج 1/ 210، ج 2/ 68، ج 3/ 19، 20، ج 4/ 157، ج 5/ 62، 69، 70، 73، 75، 176، 334، ج 9/ 325، ج 10/ 40، ج 14/ 326، ج 15/ 51، 166، ج 16/ 106، ج 19/ 301، ج 20/ 514، 515، ج 21/ 457، 497

الوافی بالوفیات/ ج 5/ 19، 208، 412، ج 7/ 29، ج 10/ 232، ج 11/ 62، 107، 110، 198، 321، ج 13/ 124، ج 15/ 337، ج 16/ 245، 290، ج 17/ 479، ج 21/ 384، ج 22/ 134

الوافی للکاشانی/ ج 22/ 353

الوثائق السیاسیه/ ج 21/ 259

الوجیز/ ج 12/ 107، ج 18/ 24، ج 19/ 166، 566

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:497

الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز/ ج 20/ 62، ج 22/ 57، 134

الوحده العقائدیه/ ج 6/ 104، ج 17/ 307، ج 19/ 557، ج 22/ 79، 94

وسائل الشیعه/ ج 2/ 134، 281، ج 3/ 146، 176، 177، 183، ج 4/ 72، 155، 157، 158، 336، 337، ج 5/ 44، 60، 62، 64، 66، 70، 72، 121، ج 6/ 89، 104، 270، ج 7/ 79، 82، 90، 131، 164، 198، 231، 232، 257، 261، ج 8/ 33، 48، 53، 316، 350، ج 9/ 66، 130، 164، 252، 259، 263، 265، 285، ج 10/ 37، 327، 332، 335، ج 12/ 541،

ج 13/ 125، 270، ج 14/ 268، ج 15/ 50، 166، 171، 174، 176، 185، 199، 201، 212، 228، 243، ج 16/ 20، 21، 65، 74، 75، ج 17/ 19، 20، 21، 24، 114، 129، 255، 256، 278، 321، 331، 332، 388، ج 18/ 32، 340، 344، 504، ج 19/ 261، 313، 339، 340، 343، ج 20/ 66، 71، 374، 422، 430، 496، 498، ج 21/ 258، 276، 277، 281، 494، 495، 497، 504، 520، ج 22/ 178، 179، 180، 182، 183، 186، 188، 190، 191، 194، 207، 214، 217، 218، 219، 221، 222، 228، 229، 248، 249، 276، 279، 313، 350، 353، 405، 406، 410، 416، 418، 562، 596، 602، ج 24/ 63، 90

الوسیط/ ج 6/ 77، ج 22/ 120

الوسیط للواحدی/ ج 19/ 535

الوسیله/ ج 2/ 19، ج 18/ 346، ج 19/ 420

وسیله الآمال/ ج 24/ 31، 36، 45، 46، 224، 249

وسیله الإسلام/ ج 5/ 60، ج 10/ 85، ج 14/ 119، ج 15/ 70، ج 19/ 191، ج 21/ 534، 542

وسیله الإسلام لابن قنفذ/ ج 4/ 39، 353

وسیله الخادم إلی المخدوم/ ج 16/ 76، ج 19/ 163

وسیله الرشاد/ ج 10/ 266، ج 11/ 50، 110، ج 14/ 191

الوسیله للموصلی/ ج 3/ 189، 285، 291، 315، 334

وسیله المآل/ ج 2/ 19، 52، 56، 175، 281، ج 3/ 67، 87، 98، 156، 163، 167، 171، 189، 219، ج 4/ 174، 257، 259، 290، 313، 318، 394، 396، 471، 473، ج 5/ 31، 32، 47، 51، 90، 111، 121، 126، 133، 198، 321، ج 6/ 242، ج 7/ 294، ج 8/ 105، 131، 191، 201، ج

9/ 346، 366، ج 14/ 35، 367، ج 15/ 201، 202، ج 16/ 35، ج 17/ 128، 133، 223، 305، 321، 387، 410، ج 18/ 79، 98، 271، 277، 394، 467، 475، 477، ج 19/ 157، 159، 171، 173، 174، 183، 185، 186، 189، 229، 286، 409، 424، 540، ج 20/ 38، 41، 48، 57، 60، 103، 107، 109، 163، 287، 362، 373، 392، 408، 410، 467، 535، 536، ج 21/ 23، 46، 80، 82، 190، 253، 440، 534، 543، ج 22/ 36، 48، 92، 120، 121، 122، 308، 414، 555

وسیله النجاه/ ج 2/ 159، 160، ج 3/ 99، 165، 171، 218، 289، ج 4/ 86، 174، 187، 338، 401، 493، ج 5/ 47، ج 7/ 314، ج 8/ 131، ج 9/ 346، ج 14/ 86، 101، 371، ج 18/ 29، 79، 99، 383، 491، 493، ج 19/ 166، 169، 170، 424، 540، ج 20/ 41، 106، 232، 286، 360، 488، ج 21/ 20، 35، 178، 456، 531، 533، 536، ج 22/ 36، 120، 181، 183، 238، 527، 564

وسیله النجاه للسهالوی/ ج 24/ 129، 224، 249

وصایا العلماء عند حضور الموت/ ج 15/ 241

وصول الأخیار إلی أصول الأخبار/ ج 2/ 79، ج 10/ 267، ج 13/ 45، ج 14/ 323، ج 15/ 66، ج 18/ 15، ج 19/ 424، ج 21/ 170، 254، ج 22/ 607، ج 24/ 235

وصیه النبی صلّی اللّه علیه و آله إلی ابنته علیها السّلام/ ج 20/ 449

الوضع فی الحدیث/ ج 2/ 39، 137، ج 3/ 93، 94

الوفاء/ ج 4/ 44

الوفاء لابن الجوزی/ ج 14/ 99

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:498

وفاء

الوفاء/ ج 4/ 60، 357، ج 9/ 269، ج 10/ 327، 329، 332، 335، ج 12/ 30، ج 14/ 98، 190، ج 15/ 201، ج 16/ 55، 67، 90، 91، 119، ج 17/ 54، 57، 59، 60، 82، 83، 84، 85، 86، 87، ج 18/ 475، ج 20/ 369، ج 21/ 85، 120، 506، 510، 542، ج 22/ 380

وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرم/ ج 2/ 45، 87، ج 3/ 17، ج 4/ 410، 485، ج 9/ 307، ج 10/ 155، 218، 240، ج 11/ 107، 206، 228، 289، 295، 323، ج 12/ 385، ج 13/ 183، 405، 420، 395، 419، ج 14/ 86، 194، 207، 2658، 325، ج 15/ 28، 259، 261، 303، ج 16/ 167، 168، 194، ج 18/ 432، 435، ج 19/ 374، 453، 456، ج 20/ 384، 444، ج 21/ 208، ج 22/ 203، 236، 578، 579

وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام/ ج 6/ 31

وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام للبلادی/ ج 11/ 275، 276، ج 13/ 419، ج 14/ 28، 288، ج 15/ 137، ج 22/ 330، ج 24/ 93

وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام للشیخ علی آل سیف/ ج 11/ 309

الوفیات/ ج 10/ 84

وفیات الأعیان/ ج 6/ 148، 295، ج 7/ 139، 243، ج 9/ 162، ج 10/ 329، ج 16/ 290، ج 20/ 71، ج 21/ 444

الوفیات لابن قنفذ/ ج 15/ 69

الوفیات لأبی العباس/ ج 15/ 74، 82

وقائع الأیام/ ج 2/ 90، 119، ج 8/ 316، ج 14/ 326، ج 19/ 353، ج 22/ 232، 339، 600

وقائع الشهور/ ج 6/ 306

وقایه الإنسان/ ج 19/ 167، ج 22/ 235

وقعه صفین/ ج 18/

124، ج 19/ 189

الوقوف علی ما فی صحیح مسلم/ ج 13/ 42

الوقوف علی الموقوف/ ج 18/ 284

و کانت علیها السّلام صدیقه/ ج 13/ 366

و مضات من نهج الثوره/ ج 11/ 306، ج 21/ 567

الید البیضاء/ ج 17/ 375، ج 21/ 189، 195، 225، 579، ج 22/ 53، 155، 524

الید البیضاء فی نکت أخبار الزهراء علیها السّلام/ ج 2/ 61، ج 10/ 270

یسألونک عن الزهراء علیها السّلام/ ج 11/ 202، ج 17/ 482، ج 18/ 434

الیقین/ ج 1/ 252، 264، ج 3/ 77، ج 5/ 411، ج 8/ 62، 210، 332، ج 10/ 12، 333، 334، ج 13/ 139، ج 14/ 151، 344، ج 19/ 49، 50، 118، 119، 143، ج 20/ 192، 193، 230، 398، 500، ج 21/ 243، 250، 255، ج 22/ 42

الیقین فی إمره أمیر المؤمنین علیه السّلام/ ج 17/ 79، 262

ینابیع المعاجز/ ج 19/ 298، 314، 322، 323، 324، 325، 326، 327، 404، 412، 422

ینابیع الموده/ ج 1/ 212، 213، 226، 249، ج 2/ 19، 52، 56، 175، 281، ج 3/ 18، 20، 39، 60، 78، 85، 87، 98، 99، 161، 164، 167، 171، 174، 189، 198، 218، 232، 236، 243، 284، 343، ج 4/ 130، 265، 313، 325، 345، 396، 406، 454، 474، 480، 503، 508، ج 6/ 104، 165، 173، 204، 2080، 226، 311، ج 7/ 234، 286، 294، 316، ج 8/ 51، 105، 122، 132، 161، 182، 184، 185، 190، 202، 219، 221، 223، 225، 228، 229، 230، 240، 358، 359، 360، ج 9/ 49، 53، 154، 162، 163، 218، 333، 345، ج 10/ 328، ج 11/ 213، 318،

ج 12/ 112، 131، ج 14/ 35، 66، 243، 360، ج 15/ 120، ج 17/ 82، 128، 133، 208، 304، 307، 321، 386، 410، ج 18/ 24، 30، 47، 84، 88، 91، 93، 94، 98، 109، 110، 170، 200، 268، 270، 271، 275، 279، 283، 284، 289، 291، 292، 294، 309، 383، 389، 396، 397، 398، 399، 400، 401، 438، 466، 468، 471، 472، 473، 475،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:499

478، 480، 494، 498، 506، 507، ج 19/ 48، 67، 85، 135، 153، 154، 156، 163، 172، 173، 174، 184، 185، 187، 189، 229، 301، 351، 400، 408، 409، 415، 418، 432، 433، 461، 503، 510، 511، 512، 531، 535، 536، 541، 544، ج 20/ 22، 33، 41، 42، 48، 56، 57، 59، 61، 105، 107، 109، 139، 155، 156، 281، 287، 289، 329، 330، 365، 366، 367، 373، 392، 401، 402، 410، 447، 459، 467، 489، 535، 536، ج 21/ 20، 23، 36، 80، 84، 85، 89، 125، 137، 178، 180، 186، 189، 190، 242، 246، 252، 253، 283، 284، 347، 391، 421، 425، 442، 447، 449، 487، 540، 546، ج 22/ 29، 30، 31، 42، 43، 47، 48، 50، 62، 63، 75، 78، 79، 82، 87، 88، 94، 120، 133، 147، 168، 233، 328، 329، 444، 517، 530، 555، 567، 581، 582، 595، 598، ج 24/ 31، 36، 46، 49، 96، 123، 124، 136، 174، 175، 223، 234، 249، 261، 262، 277، 284، 288

الیواقیت و الجواهر/ ج 21/ 480

الیوم و اللیله/ ج 4/ 473، ج 5/ 27، 33، 36، 42، 46، 47،

51، 126، 183، 251، 280، 341، 377، 398

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:501

6

فهرس المواضیع

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:502

فهرس الموضوعات

المجلد الأول
المقدمه

أربعه عشر قرنا فی رحاب سیده النساء علیها السّلام 10

الخطوات الاولی فی تألیف الموسوعه 15

مراحل استخراج مواضیع الموسوعه 23

عدد من مصادر الموسوعه حسب حروف الهجاء 35

موجز من حیاه الزهراء علیها السّلام 133

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام

القسم الأول: فاطمه الزهراء علیها السّلام قبل هذا العالم 201

المطاف الأول: بدایه خلقها علیها السّلام 203

المطاف الثانی: خلقها علیها السّلام قبل آدم 239

المطاف الثالث: خلق نورها علیها السّلام 289

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:503

المجلد الثانی

المطاف الأول: من ولادتها إلی زواجها 7

الفصل الأول: انعقاد نطفتها علیها السّلام 13

الفصل الثانی: تاریخ ولادتها علیها السّلام 63

الفصل الثالث: کیفیه ولادتها علیها السّلام 165

الفصل الرابع: إقامتها علیها السّلام بمکه 195

الفصل الخامس: هجرتها علیها السّلام إلی المدینه 209

الفصل السادس: إقامتها علیها السّلام بالمدینه 245

المجلد الثالث

المطاف الثانی: زواجها 7

الفصل الأول: کفویتها لعلی علیه السّلام 9

الفصل الثانی: زواجها علیها السّلام بأمر اللّه 127

الفصل الثالث: خطبتها علیها السّلام 325

المجلد الرابع

بقیه المطاف الثانی: زواجها علیها السّلام 7

الفصل الرابع: تاریخ زواجها علیها السّلام 9

زواجها علیها السّلام بعد خمسه أشهر من الهجره 13

زواجها علیها السّلام بعد الهجره بسنه 18

زواجها علیها السّلام بعد الهجره بسنتین 26

زواجها علیها السّلام بعد الهجره بثلاث 65

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:504

زواجها علیها السّلام فی الأول أو السادس من ذی الحجه 72

زواجها علیها السّلام بعد غزوه بدر 79

زواجها علیها السّلام بعد وقعه أحد 82

زواجها علیها السّلام بدون ذکر السنه 87

الفصل الخامس: کیفیه زواجها علیها السّلام 91

الفصل السادس: صداقها علیها السّلام 123

الفصل السابع: عقدها علیها السّلام 221

الفصل الثامن: جهازها علیها السّلام 247

الفصل التاسع: عرسها و زفافها علیها السّلام 299

الفصل العاشر: ولیمه عرسها علیها السّلام 461

الفصل الحادی عشر: نثار عرسها علیها السّلام 497

المجلد الخامس

المطاف الثالث: ولاده أولادها علیها السّلام 7

الفصل الأول: ولاده عامه أولادها علیها السّلام 9

الفصل الثانی: ولاده ابنها السبط الأکبر الحسن الزکی علیه السّلام 159

الفصل الثالث: ولاده ابنها الشهید أبی عبد اللّه الحسین علیه السّلام 233

الفصل الرابع: ولاده ابنتها زینب الکبری علیها السّلام 353

الفصل الخامس: ولاده ابنتها أم کلثوم علیها السّلام 383

الفصل السادس: ولاده ابنتها رقیه علیها السّلام 397

الفصل السابع: ولاده ابنها المحسن السقط الشهید علیه السّلام 401

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:505

المجلد السادس

المطاف الرابع: أولادها علیهم السّلام 7

الفصل الأول: أحوال ولدیها الحسن و الحسین علیهما السّلام مما یرتبط بها علیها السّلام 9

الفصل الثانی: نبذه من حال ابنها الإمام الحسن علیه السّلام مما ترتبط بها علیها السّلام 261

الفصل الثالث: نبذه من حال ابنها الشهید الإمام الحسین علیه السّلام مما ترتبط بها علیها السّلام 281

المجلد السابع

بقیه المطاف الرابع: أولادها علیها السّلام 7

الفصل الأول: عزاء ولدها الحسین علیه السّلام فیما ترتبط بها علیها السّلام 9

الفصل الثانی: زیاره الحسین علیه السّلام فیما ترتبط بها علیها السّلام 75

الفصل الثالث: المعصومون من أولادها علیها السّلام 97

الفصل الرابع: غیر المعصومین من أولادها علیها السّلام 205

الفصل الخامس: أکذوبه تزویج ابنتها أم کلثوم من عمر 338

المجلد الثامن

المطاف الخامس: مع أبیها و الأصحاب 5

الفصل الأول: أحوالها مع النبی الأعظم صلّی اللّه علیه و آله 7

المجلد التاسع

بقیه المطاف الخامس: مع أبیها و الأصحاب 5

الفصل الثانی: مع أمیر المؤمنین علیه السّلام 7

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:506

الفصل الثالث: مع الأصحاب 245

الفصل الرابع: مع أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله 295

الفصل الخامس: مع الملائکه 319

المجلد العاشر

المطاف السادس: بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله إلی شهادتها علیها السّلام 6

الفصل الأول: مده مکثها بعد أبیها صلّی اللّه علیه و آله 7

الفصل الثانی: قصه الباب 99

المجلد الحادی عشر

بقیه المطاف السادس: بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله إلی شهادتها علیها السّلام 6

الفصل الأول: ضربها و إیذاؤها علیها السّلام 7

الفصل الثانی: دفاعها علیها السّلام عن علی علیه السّلام 113

الفصل الثالث: شهاده ابنها المحسن علیه السّلام 169

المجلد الثانی عشر

بقیه المطاف السادس: بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله إلی شهادتها علیها السّلام 6

الفصل الأول: ما هی فدک؟ 9

الفصل الثانی: إعطاء فدک لفاطمه علیها السّلام 97

الفصل الثالث: غصب فدک عن فاطمه علیها السّلام 153

الفصل الرابع: تطوّرات فدک بعد غصبها 485

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:507

المجلد الثالث عشر

بقیه المطاف السادس: بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله إلی شهادتها علیها السّلام 6

الفصل الأول: إرثها من أبیها صلّی اللّه علیه و آله و غصب حقها علیها السّلام 7

الفصل الثانی: خطبتها علیها السّلام فی المسجد 163

المجلد الرابع عشر

المطاف السابع: فیما جری علیها بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله إلی شهادتها علیها السّلام 6

الفصل الأول: مرضها علیها السّلام 9

الفصل الثانی: مصائبها علیها السّلام 57

الفصل الثالث: مظلومیتها علیها السّلام 145

الفصل الرابع: بیت أحزانها علیها السّلام 185

الفصل الخامس: عیاده الرجلان لها علیها السّلام 197

الفصل السادس: وصایاها علیها السّلام 219

الفصل السابع: مده عمرها علیها السّلام 276

الفصل الثامن: أول من لحق برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله 329

المجلد الخامس عشر

بقیه المطاف السابع: فیما جری علیها بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله إلی شهادتها علیها السّلام 6

الفصل الأول: سبب شهادتها علیها السّلام 7

الفصل الثانی: تاریخ شهادتها علیها السّلام 31

الفصل الثالث: کیفیه شهادتها علیها السّلام 83

الفصل الرابع: تجهیزها علیها السّلام 143

الفصل الخامس: دفنها علیها السّلام 289

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:508

المجلد السادس عشر

بقیه المطاف الثامن: فیما جری بعد وفاتها علیها السّلام 6

الفصل الأول: قبرها علیها السّلام 7

الفصل الثانی: رثائها علیها السّلام 121

الفصل الثالث: أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد شهادتها علیها السّلام 179

الفصل الرابع: أولادها بعد شهادتها علیها السّلام 265

الفصل الخامس: عامه الناس بعد شهادتها علیها السّلام 275

المجلد السابع عشر

المطاف التاسع: حیاتها الشخصیه 7

الفصل الأول: بیتها الشریف 9

الفصل الثانی: عملها علیها السّلام فی البیت 107

الفصل الثالث: أثاث بیتها علیها السّلام 183

الفصل الرابع: مطعمها علیها السّلام 235

الفصل الخامس: ملبسها علیها السّلام (ثیابها) 377

الفصل السادس: خوادمها و جواریها علیها السّلام 427

الفصل السابع: خاتمها علیها السّلام 523

المجلد الثامن عشر

الفصل الأول: أنها علیها السّلام مدار أهل البیت علیهم السّلام 7

الفصل الثانی: نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منها علیها السّلام 51

الفصل الثالث: الأئمه علیهم السّلام من نسلها علیها السّلام 151

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:509

الفصل الرابع: المهدی علیه السّلام من ولدها علیها السّلام 259

الفصل الخامس: أسماؤها و ألقابها و کناها علیها السّلام 319

الفصل السادس: عله التسمیه بأسمائها علیها السّلام 371

الفصل السابع: أنها بضعه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله 443

المجلد التاسع عشر

بقیه المطاف العاشر: مختصاتها علیها السّلام 6

الفصل الأول: أنها علیها السّلام سیده النساء 7

الفصل الثانی: السلام من قبل اللّه تعالی علیها 199

الفصل الثالث: تحف اللّه و هدایاه لها علیها السّلام 205

الفصل الرابع: الحوراء الإنسیه 275

الفصل الخامس: مصحفها علیها السّلام 291

الفصل السادس: لوحها علیها السّلام 331

الفصل السابع: معرفتها علیها السّلام 345

الفصل الثامن: من أصحاب الکساء 361

الفصل التاسع: من أصحاب المباهله 487

المجلد العشرون

المطاف الحادی عشر: محبوها و أعداؤها علیها السّلام 7

الفصل الأول: حبّها علیها السّلام 9

الفصل الثانی: أعداؤها 145

الفصل الثالث: لعن أعدائها 213

الفصل الرابع: جزاء أعدائها 259

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:510

الفصل الخامس: إیذاؤها علیها السّلام 273

المطاف الثانی عشر: أوصافها علیها السّلام 303

الفصل الأول: ایمانها علیها السّلام 304

الفصل الثانی: برکاتها علیها السّلام 315

الفصل الثالث: بکاؤها علیها السّلام 345

الفصل الرابع: جودها علیها السّلام 453

الفصل الخامس: حیاؤها علیها السّلام 481

الفصل السادس: حجابها علیها السّلام 491

الفصل السابع: خصائصها علیها السّلام 507

الفصل الثامن: رائحتها علیها السّلام 523

الفصل التاسع: زهدها علیها السّلام 541

المجلد الحادی و العشرون

بقیه المطاف الثانی عشر: أوصافها علیها السّلام 7

الفصل العاشر: شمائلها علیها السّلام 9

الفصل الحادی عشر: صبرها علیها السّلام 31

الفصل الثانی عشر: صدقها علیها السّلام 41

الفصل الثالث عشر: طهارتها علیها السّلام 59

الفصل الرابع عشر: عبادتها علیها السّلام 99

الفصل الخامس عشر: عصمتها علیها السّلام 131

الفصل السادس عشر: علمها علیها السّلام 159

الفصل السابع عشر: غضبها و رضاها علیها السّلام 171

الفصل الثامن عشر: فضلها علیها السّلام 213

الفصل التاسع عشر: نورها علیها السّلام 339

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:511

المطاف الثالث عشر: فیما یتعلق بها علیها السّلام 365

الفصل الأول: أمها علیها السّلام 367

الفصل الثانی: ذریتها علیها السّلام 432

الفصل الثالث: أوقافها و صدقاتها علیها السّلام 489

الفصل الرابع: مناماتها علیها السّلام 511

الفصل الخامس: أشعارها علیها السّلام 525

الفصل السادس: الأشعار فیها علیها السّلام 547

الفصل السابع: معجزاتها علیها السّلام 573

المجلد الثانی و العشرون

بقیه المطاف الثالث عشر: فیما یتعلق بها علیها السّلام 6

الفصل الثامن: الآیات فیها علیها السّلام 7

الفصل التاسع: تسبیحها علیها السّلام 169

الفصل العاشر: أدعیتها علیها السّلام 265

الفصل الحادی عشر: زیاراتها علیها السّلام 343

الفصل الثانی عشر: الصلاه علیها علیها السّلام 383

الفصل الثالث عشر: صلواتها علیها السّلام 397

الفصل الرابع عشر: من رآها علیها السّلام فی المنام 427

الفصل الخامس عشر: من روی عنها علیها السّلام 525

الفصل السادس عشر: مسندها علیها السّلام 533

المجلد الثالث و العشرون

المطاف الرابع عشر: الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام 7

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 25،ص:512

الفصل الأول: تاریخ التألیف عن الزهراء علیها السّلام 9

الفصل الثانی: إحصائیات عن الکتب المؤلفه حول الزهراء علیها السّلام 19

الفصل الثالث: کیفیه إعداد هذا الفهرس 45

الفصل الرابع: أسماء الکتب المؤلفه عن الزهراء علیها السّلام 53

المجلد الرابع و العشرون

القسم الثالث: فاطمه الزهراء علیها السّلام بعد هذا العالم 7

المطاف الأول: جلالتها علیها السّلام فی المحشر 9

المطاف الثانی: ملاقاتها علیها السّلام مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی المحشر 107

المطاف الثالث: ملاقاتها علیها السّلام مع الحسین علیه السّلام فی المحشر 139

المطاف الرابع: شفاعتها علیه السّلام فی المحشر 157

المطاف الخامس: فاطمه علیها السّلام و الجنه 207

المجلد الخامس و العشرون

الفهارس العامه للمجلدات الأربعه و العشرین فهرس الآیات 9

فهرس الأعلام 47

فهرس الأمکنه 341

فهرس الوقائع و الأیام 371

فهرس المصادر 379

فهرس الموضوعات 501

تعريف مرکز

بسم الله الرحمن الرحیم
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
الزمر: 9

المقدمة:
تأسّس مرکز القائمیة للدراسات الکمبیوتریة في أصفهان بإشراف آیة الله الحاج السید حسن فقیه الإمامي عام 1426 الهجري في المجالات الدینیة والثقافیة والعلمیة معتمداً علی النشاطات الخالصة والدؤوبة لجمع من الإخصائیین والمثقفین في الجامعات والحوزات العلمیة.

إجراءات المؤسسة:
نظراً لقلة المراکز القائمة بتوفیر المصادر في العلوم الإسلامیة وتبعثرها في أنحاء البلاد وصعوبة الحصول علی مصادرها أحیاناً، تهدف مؤسسة القائمیة للدراسات الکمبیوتریة في أصفهان إلی التوفیر الأسهل والأسرع للمعلومات ووصولها إلی الباحثین في العلوم الإسلامیة وتقدم المؤسسة مجاناً مجموعة الکترونیة من الکتب والمقالات العلمیة والدراسات المفیدة وهي منظمة في برامج إلکترونیة وجاهزة في مختلف اللغات عرضاً للباحثین والمثقفین والراغبین فیها.
وتحاول المؤسسة تقدیم الخدمة معتمدة علی النظرة العلمیة البحتة البعیدة من التعصبات الشخصیة والاجتماعیة والسیاسیة والقومیة وعلی أساس خطة تنوي تنظیم الأعمال والمنشورات الصادرة من جمیع مراکز الشیعة.

الأهداف:
نشر الثقافة الإسلامیة وتعالیم القرآن وآل بیت النبیّ علیهم السلام
تحفیز الناس خصوصا الشباب علی دراسة أدقّ في المسائل الدینیة
تنزیل البرامج المفیدة في الهواتف والحاسوبات واللابتوب
الخدمة للباحثین والمحققین في الحوازت العلمیة والجامعات
توسیع عام لفکرة المطالعة
تهمید الأرضیة لتحریض المنشورات والکتّاب علی تقدیم آثارهم لتنظیمها في ملفات الکترونیة

السياسات:
مراعاة القوانین والعمل حسب المعاییر القانونیة
إنشاء العلاقات المترابطة مع المراکز المرتبطة
الاجتنباب عن الروتینیة وتکرار المحاولات السابقة
العرض العلمي البحت للمصادر والمعلومات
الالتزام بذکر المصادر والمآخذ في نشر المعلومات
من الواضح أن یتحمل المؤلف مسؤولیة العمل.

نشاطات المؤسسة:
طبع الکتب والملزمات والدوریات
إقامة المسابقات في مطالعة الکتب
إقامة المعارض الالکترونیة: المعارض الثلاثیة الأبعاد، أفلام بانوراما في الأمکنة الدینیة والسیاحیة
إنتاج الأفلام الکرتونیة والألعاب الکمبیوتریة
افتتاح موقع القائمیة الانترنتي بعنوان : www.ghaemiyeh.com
إنتاج الأفلام الثقافیة وأقراص المحاضرات و...
الإطلاق والدعم العلمي لنظام استلام الأسئلة والاستفسارات الدینیة والأخلاقیة والاعتقادیة والردّ علیها
تصمیم الأجهزة الخاصة بالمحاسبة، الجوال، بلوتوث Bluetooth، ویب کیوسک kiosk، الرسالة القصیرة ( (sms
إقامة الدورات التعلیمیة الالکترونیة لعموم الناس
إقامة الدورات الالکترونیة لتدریب المعلمین
إنتاج آلاف برامج في البحث والدراسة وتطبیقها في أنواع من اللابتوب والحاسوب والهاتف ویمکن تحمیلها علی 8 أنظمة؛
1.JAVA
2.ANDROID
3.EPUB
4.CHM
5.PDF
6.HTML
7.CHM
8.GHB
إعداد 4 الأسواق الإلکترونیة للکتاب علی موقع القائمیة ویمکن تحمیلها علی الأنظمة التالیة
1.ANDROID
2.IOS
3.WINDOWS PHONE
4.WINDOWS

وتقدّم مجاناً في الموقع بثلاث اللغات منها العربیة والانجلیزیة والفارسیة

الکلمة الأخيرة
نتقدم بکلمة الشکر والتقدیر إلی مکاتب مراجع التقلید منظمات والمراکز، المنشورات، المؤسسات، الکتّاب وکل من قدّم لنا المساعدة في تحقیق أهدافنا وعرض المعلومات علینا.
عنوان المکتب المرکزي
أصفهان، شارع عبد الرزاق، سوق حاج محمد جعفر آباده ای، زقاق الشهید محمد حسن التوکلی، الرقم 129، الطبقة الأولی.

عنوان الموقع : : www.ghbook.ir
البرید الالکتروني : Info@ghbook.ir
هاتف المکتب المرکزي 03134490125
هاتف المکتب في طهران 88318722 ـ 021
قسم البیع 09132000109شؤون المستخدمین 09132000109.