يكصد و پنجاه درس زندگى

مشخصات كتاب

سرشناسه:مكارم شيرازي، ناصر، 1305 -

عنوان و نام پديدآور:يكصد و پنجاه درس زندگي / مولف مكارم شيرازي.

وضعيت ويراست:[ويراست 2].

مشخصات نشر:قم: نسل جوان، 1383.

مشخصات ظاهري:160 ص.

شابك: 7500 ريال 964-6275-30-3 : ؛ 8500 ريال(چاپ دوم) ؛ 14000ريال(چاپ چهارم) ؛ 16000ريال ( چاپ پنجم ) ؛ 30000 ريال (چاپ هشتم)

يادداشت:چاپ دوم: 1385.

يادداشت:چاپ چهارم: 1387.

يادداشت:چاپ پنجم: 1388.

يادداشت:چاپ هشتم: 1391.

يادداشت:كتابنامه به صورت زيرنويس.

موضوع:احاديث شيعه -- قرن 14

موضوع:راه و رسم زندگي (اسلام) -- احاديث

موضوع:احاديث اخلاقي -- قرن 14

رده بندي كنگره:BP348/م7ي8 1383

رده بندي ديويي:297/218

شماره كتابشناسي ملي:1176945

محتواى اين كتاب

درس اوّل

انديشه، تدبّر، تفكّر

درس دوّم

پيمانه تدبير

درس سوّم

در غذاى جسم سختگيرند اما...

درس چهارم

نقش قلم

درس پنجم

در ميان دو مسؤوليت بزرگ

درس ششم

عوامل نابودى جامعه

درس هفتم

تنبلى و فقر

درس هشتم

باران دانش بر دل ها

درس نهم

سرچشمه تكبّر

درس دهم

سه چيز با ارزش در پيشگاه حق

درس يازدهم

شهادت حسين(عليه السلام)

درس دوازدهم

دو نشانه مسلمان واقعى

درس سيزدهم

آتش خشم!

درس دهم

منابع ثروت

درس پانزدهم

بدترين پيشه ها

درس شانزدهم

امارت و اسارت!

درس هفدهم

رياكارى و خودنمايى

درس هيجدهم

حسد

درس نوزدهم

دور افتادگان از رحمت خدا

درس بيستم

بدترين دوستان

درس بيست و يكم

تكميل كارها

درس بيست و دوّم

برنامه هاى جاويدان

درس بيست و سوّم

شديدترين مجازات

درس بيست و چهارم

بلاى قرض

درس بيست و پنجم

زندگى اجتماعى سالم

درس بيست و ششم

كليد بدبختى ها

درس بيست و هفتم

نشانه هاى انسان هاى بهشتى

درس بيست و هشتم

نشانه هاى منافق

درس بيست و نهم

پند

درس سى ام

سخن و سكوت

درس سى و يكم

لذت بخشش

درس سى و دوّم

زهد به معناى واقعى

درس سى و سوّم

همرديف شهيدان

درس سى و چهارم

بهترين مردم

درس سى و پنجم

عبادت آزادگان

درس سى و ششم

آنچه پشت را مى شكند

درس سى و هفتم

پاكيزه باش

درس سى و هشتم

سرانجام جهل

درس سى و نهم

اركان هدايت

درس چهلم

نوحه گرى جاهليت

درس چهل و يكم

همه روز محاسبه كن

درس چهل و دوّم

آثار ايمان سخت تر از آهن

درس چهل و سوّم

حقيقت توحيد و عدل الهى

درس چهل

و چهارم

چند نشانه ايمان

درس چهل و پنجم

دنيا هدف نيست، وسيله است

درس چهل و ششم

بهاى انسان

درس چهل و هفتم

حق و باطل

درس چهل و هشتم

پر ارزش ترين ميراث عرب

درس چهل و نهم

من از آنها بيزارم

درس پنجاهم

تلاش عاجزان

درس پنجاه و يكم

نشانه هاى ستمگر

درس پنجاه و دوّم

درد بى درمان وجود ندارد

درس پنجاه و سوّم

چرا نعمت ها از بين مى روند؟

درس پنجاه و چهارم

شهادت و پاكى

درس پنجاه و پنجم

عاشقان جانباز

درس پنجاه و ششم

خردمند و بى خرد

درس پنجاه و هفتم

دينداران واقعى كمند

درس پنجاه و هشتم

عدالت در ميان فرزندان

درس پنجاه و نهم

همواره تحت مراقبت هستى

درس شصتم

نه چاپلوسى نه حسد

درس شصت و يكم

در خدمت برادران باش

درس شصت و دوّم

اشتباه در زندگى

درس شصت و سوّم

اسلام جهانگير مى شود

درس شصت و چهارم

هيچ گناهى را كوچك نشمر!

درس شصت و پنجم

برترى دانش

درس شصت و ششم

حقوق متقابل

درس شصت و هفتم

در راه اطاعت خرج كن تا خرج گناه نكنى!

درس شصت و هشتم

بزرگترين بازار تجارت

درس شصت و نهم

بلند پايه ترين مردم

درس هفتادم

سه اصل مهم اجتماعى

درس هفتاد و يكم

تندخويى و شتاب زدگى

درس هفتاد و دوّم

زاهدان واقعى

درس هفتاد و سوّم

آزمون شخصيت

درس هفتاد و چهارم

برنامه صحيح براى دنيا و آخرت

درس هفتاد و پنجم

اثر گناه

درس هفتاد و ششم

شيعه واقعى

درس هفتاد و هفتم

با چه كسى مشورت كنيم؟

درس هفتاد و هشتم

بالاترين نعمت ها

درس هفتاد و نهم

امام غائب(عليه السلام)

درس هشتادم

پاى هر سخن منشين!

درس هشتاد و يكم

شيطان صفتان

درس هشتاد و دوّم

عيد واقعى

درس هشتاد و سوّم

سرمايه هاى ارزشمند

درس هشتاد و چهارم

دو چيز مايه هلاكت مردم است

درس هشتاد و پنجم

كار خوب كم نيست

درس هشتاد و ششم

خطا مكن و عذر مخواه

درس هشتاد و هفتم

بدترين طرز زندگى

درس هشتاد و هشتم

وعده هاى ما بدهى ماست

درس هشتاد و نهم

اموال حرام

درس نودم

تا مى توانى از

كسى چيزى مخواه!

درس نود و يكم

واى بر چنين كسى!

درس نود و دوّم

حل مشكل از گناه مخواه!

درس نود و سوّم

از خود راضى ها!

درس نود و چهارم

خويشاوندان دور و نزديك

درس نود و پنجم

ترك عادت

درس نود و ششم

حماسه كربلا

درس نود و هفتم

عاقل كيست؟

درس نود و هشتم

علت دشمنى

درس نود و نهم

غيرتمندان

درس صدم

يك موجود پر بركت

درس صد و يكم

بهترين دست ها

درس صد و دوّم

بدتر از مرگ

درس صد و سوّم

فرق ميان مؤمن و منافق

درس صد و چهارم

بهترين ميراث

درس صد و پنجم

احترام به آزادى فكر

درس صد و ششم

اين شش صفت در مؤمنان نيست

درس صد و هفتم

همه پيوندها را قطع مكن

درس صد و هشتم

عبادت واقعى

درس صد و نهم

عيب خود را فراموش نكن

درس صد و دهم

شكنجه بزرگ

درس صد و يازدهم

طراوت قرآن

درس صد و دوازدهم

از هواپرستى بترس!

درس صد و سيزدهم

تنها راه شيعه بودن

درس صد و چهاردهم

تناسب ثروت ها و مصرف ها!

درس صد و پانزدهم

راستگوترين و داناترين

درس صد و شانزدهم

زندگى ساده و همكارى در اداره خانه

درس صد هفدهم

يك ساعت دادگرى

درس صد و هجدهم

طبيب حقيقى

درس صد و نوزدهم

جانشينان پيامبر

درس صد و بيستم

مجلس گناه

كارهاى توليدى انجام دهيد

درس صد و بيست و دوّم

بلندى و كوتاهى عمر

درس صد و بيست و سوّم

همكارى با شيطان!

درس صد و بيست و چهارم

مشورت كنيد تا هدايت شويد!

درس صد و بيست و پنجم

سلام، درود اسلامى

درس صد و بيست و ششم

جدايى عقيده از عمل!

درس صد و بيست و هفتم

مجازات هاى خدا!

درس صد و بيست و هشتم

يك حقيقت فراموش شده

درس صد و بيست و نهم

جايگاه علم و حكمت

درس صد و سى ام

وظايف سنگين امام(عليه السلام)

درس صد و سى و يكم

درهاى بسته باز مى شود

درس صد و سى و دوّم

از افراد بى شخصيت بترس!

درس صد و سى و

سوّم

جهاد بزرگ

درس صد و سى و چهارم

در غيبت مهدى(عليه السلام)

درس صد و سى و پنجم

سرچشمه بدى ها

درس صد و سى و ششم

انجام وظيفه بزرگترين عبادت است

درس صد و سى و هفتم

ساكنان ستارگان

درس صد و سى و هشتم

قرآن و قانون جاذبه

درس صد و سى و نهم

راز كارها!

درس صد و چهلم

جانداران ذره بينى

درس صد و چهل و يكم

فقط نامى از اسلام!

درس صد و چهل و دوّم

ميزان سنجش عقل و جهل

درس صد و چهل و سوّم

بالاتر از نعمت

احياى مكتب اهل بيت

درس صد و چهل و پنجم

امانت در حفظ اسرار

درس صد و چهل و ششم

نشانه ايمان

درس صد و چهل و هفتم

نخستين شرط در هر كار

درس صد و چهل و هشتم

اهميّت ميهمان

درس صد و چهل و نهم

احترام و محبّت

درس صد و پنجاهم

اين چنين براى خود ذخيره كن

محتواى اين كتاب

بعد از كتاب الله، قرآن مجيد، بزرگترين سرمايه ما، سنت پيامبر(صلى الله عليه وآله)و احاديث ارزنده اهل بيت(عليهم السلام) است، و اين همان دو ثقل بزرگى است كه بعد از رحلت پيامبر(صلى الله عليه وآله) به يادگار مانده، و دست زدن به دامان آنها مانع گمراهى و ضلالت است.

متأسفانه، اين احاديث كه اقيانوسى از علوم و دانش هاست، هنوز ناشناخته مانده، چه بسيار از احاديث، كه در يك جمله كوتاه آن، در حقيقت كتابى از درس زندگى نهفته شده است، و مى تواند عقده گشاى انسان امروز در مسائل مختلف بوده باشد.

كتابى كه هم اكنون در دست شماست، گلچينى از اين احاديث، با ترجمه روان و شرح كوتاه است، و نخستين بار در آغاز جلسه بحث و تفسير كه روزهاى جمعه، در جلسات «مجمع دين دانش» كه در مسجد

امام حسين (تهران) تشكيل مى شد، هفته اى يك حديث مطرح مى شد و همگى به عنوان يك «درس براى سراسر هفته» از آن استفاده مى كردند; وعده زيادى از جوانان از پسر و دختر، آنها را حفظ مى كردند.

[ 10 ]

استقبال فوق العاده از اين احاديث، سبب شد، كه جداگانه چاپ و منتشر گردد. اين كتاب كوچك، مى تواند نمونه اى از تعليمات اسلام براى همه آنها، كه مى خواهند اسلام را با يك مطالعه كوتاه، بهتر بشناسند، باشد.

اما آنچه از همه مهم تر به نظر مى رسد، همان پياده كردن اين برنامه ها در متن زندگى و عمل كردن به آن است.

بنابراين بياييد همگى از خدا توفيق بطلبيم كه، نخست توفيق فهم و درك صحيح اين احاديث، و سپس عمل به آنها را، به ما مرحمت كند.

قم - ناصر مكارم شيرازى

شوال المكرم 1397

[ 11 ]

درس اوّل

انديشه، تدبّر، تفكّر

أَلا لا خَيْرَ فى عِلم لَيْسَ فيهِ تَفَهُّمٌ

أَلا لا خَيْرَ فى قَرَائة لَيْسَ فيْها تَدَبُرٌ

أَلا لا خَيْرَ فى عِبادَة لَيْسَ فيْها تَفَكُّرٌ(1)

ترجمه

آگاه باشيد: دانشى كه در آن انديشه نيست سودى ندارد!

آگاه باشيد: تلاوت قرآن كه در آن تدبّر نباشد نفعى ندارد!

آگاه باشيد: عبادتى كه در آن تفكّر نيست بى اثر است!

شرح كوتاه

انباشتن مغز از فرمول هاى علمى، و قوانين منطقى و اصول فلسفى و هرگونه دانشى مادامى كه با انديشه صحيح، و جهان بينى روشن، و آشنايى با اصول زندگى انسانى، هماهنگ نباشد بسيار كم اثر است.

همان طور كه خواندن آيات شريفه قرآن اگر با تدّبر و دقّت در عمق معانى آن همراه نباشد تأثير آن ناچيز است، و عباداتى كه نور تفكّر

و عقل بر آن نتابد جسمى است بى روح، و فاقد اثر عالى تربيتى است.

1. از كتاب كافى جلد 1، صفحه 36 و تحف العقول.

[ 12 ]

درس دوّم

پيمانه تدبير

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

صَلاحُ حالِ التّعايُشِ وَ التَّعاشُرِ مِلاَمِكْيال ثُلْثَاهُ فِطْنَةٌ وَثُلْثَهُ تَغافُلٌ(1)

ترجمه

اصلاح وضع زندگى و معاشرت با پيمانه اى انجام مى شود كه دو سوّم آن هوشيارى است و يك سوّم آن بى اعتنايى و تغافل!

شرح كوتاه

هيچ كارى بدون مطالعه و نقشه و هوشيارى سر نمى گيرد، همچنين هيچ كارى بدون بى اعتنايى هم به سامان نمى رسد. به تعبير بهتر و روشنتر: اگر ما بخواهيم بدون مطالعه و دقت كار كنيم مواجه با شكست خواهيم شد ولى اگر بخواهيم براى تمام احتمالات ممكن و حوادث پيش بينى نشده به هنگام انجام كارها خود را معطل سازيم به اين آسانى قادر بر انجام كارى نيستيم و براى يك كار بايد سال ها مطالعه كنيم، و نيز براى انتخاب دوست و شريك و همسر و مانند آن، لذا فرمود دو سوّم دقّت و يك سوّم بى اعتنايى.

1. از كتاب تحف العقول، صفحه 267.

[ 13 ]

درس سوّم

در غذاى جسم سختگيرند اما...

امام حسن(عليه السلام) مى فرمايد:

عَجِبْتُ لِمَنْ يَتَفَكَّرُ فى مَأْكُولِه كَيْفَ لا يَتَفَكَّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَيُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما يُؤْذيهِ وَيُودِعُ صَدْرَهُ ما يُرْدِيهِ(1)

ترجمه

عجب دارم از آنها كه به غذاى جسم خود مى انديشند; امّا به غذاى روح خود نمى انديشند، خوراك ناراحت كننده از شكم دور مى دارند; امّا قلب خود را با مطالب هلاكت زا آكنده مى كنند.

شرح كوتاه

همان طور كه پيشواى بزرگ ما فرموده مردم معمولا در غذاى جسمانى خود سختگيرند جز در پرتو نور چراغ دست به سفره نمى برند، و جز با چشم باز لقمه بر نمى گيرند، از غذاهاى مشكوك مى پرهيزند، و بعضى هزار گونه نكات بهداشتى را

در تغذيه جسم رعايت مى كنند.

امّا در غذاى جان، با چشم بسته، در لابه لاى ظلمت هاى بى خبرى، هرگونه غذاى فكرى مشكوكى را در درون جان خود مى ريزند، گفتار دوستان نامناسب، مطبوعات بدآموز، تبليغات مشكوك يا مسموم همه را به آسانى مى پذيرند و اين جاى بسيار شگفتى است.

1. سفينة البحار ماده طعم.

[ 14 ]

درس چهارم

نقش قلم

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

ما رَأَيْتُ باكِياً اَحسَنَ تَبَسُّماً مِنَ الْقَلَمِ!(1)

ترجمه

هيچ گريانى را نديدم كه همچون قلم به زيبايى تبسم كند.

شرح كوتاه

قلم گوياى عواطف و ترجمان خرد آدمى است.

قلم بنيان گذار تمدّن ها و گرداننده چرخ هاى جامعه است.

قلم در گريه هاى مداوم خود شرح دردهاى جانكاه انسانها مى گويد و در تبسّمى كه همواره در ميان دو لب دارد، نشاط عشق، و شوق حيات، و رمز زندگى و هزار گونه زيبايى نهفته است.

ولى افسوس همين قلم هنگامى كه به دست نا اهل افتد از قطره هاى اشكش، قطره هاى خون مى ريزد و تبسّمش نيشخندى است بر عالى ترين ارزش هاى انسانى!

1. از كتاب لطايف و ظرايف.

[ 15 ]

درس پنجم

در ميان دو مسؤوليت بزرگ

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

اَلْمُؤْمِنُ بَيْنَ مَخافَتَيْنِ: ذَنْبٌ قَدْ مَضَى لا يَدْرِى ما صُنْعُ اللهُ فيه وَ عُمْرٌ قَدْ بَقِىَ لا يَدرِى ما يَكْتَسِبُ فِيهِ(1)

ترجمه

انسان با ايمان همواره از دو چيز نگران است از گناهان گذشته خود كه نمى داند خدا با او چه رفتار مى كند، و از عمر باقيمانده كه نمى داند خود چه خواهد كرد!

شرح كوتاه

بارزترين نشانه ايمان، احساس مسؤوليت است، احساس مسؤوليت در برابر اعمالى كه انجام داده و احساس مسؤوليت در برابر وظايف و تكاليفى كه در پيش دارد.

آن كسى كه اين دو احساس را دارد همواره به فكر جبران كوتاهى هاى گذشته است; و همچنين در فكر پيدا كردن بهترين راه ممكن براى استفاده از فرصت هاى باقيمانده، و اين هر دو رمز تكامل و پيشرفت يك انسان با يك ملت است، مردمى كه نه به اعمال گذشته

مى انديشند و نه به فكر ساختن آينده اند، افرادى بينوا و بدبختند.

1. اصول كافى، جلد 2، صفحه 7.

[ 16 ]

درس ششم

عوامل نابودى جامعه

أَرْبَعٌ لا يَدْخُلُ بَيتتاً واحِدَةٌ مِنْها إِلاَّ خَرِبَ وَلَمْ يَعْمُرْ بِالْبَرَكَةِ: الخِيانَةُ وَ السَّرِقَهُ وَ شُرْبُ الخَمْرِ وَ الزّنا(1)

ترجمه

چهار چيز است كه اگر يكى از آنها در خانه اى وارد شود، ويران مى گردد و بركت خدا آن را آباد نمى كند:

خيانت، دزدى، شرابخورى، و عمل منافى عفت!

شرح كوتاه

نه تنها خانه ها، كه اجتماعات نيز از اين قانون بر كنار نيستند:

هنگامى كه خيانت در اجتماعى نفود كند روح اعتماد از آن برچيده مى شود.

و هنگامى كه سرقت در اَشكال مختلف در آن راه يابد آرامش از آنها رخت بر مى بندد.

و هنگامى كه ميگسارى در ميان آنها رايج گردد، افكارى ناتوان و فرزندانى معلول و جوانانى بى اثر خواهند داشت.

و هنگامى كه دامان آنها آلوده بى عفتى گردد بنيان خانواده ها متزلزل خواهد گشت، و نسل آينده آنها به فساد كشيده خواهد شد.

1. از نهج الفصاحه.

[ 17 ]

درس هفتم

تنبلى و فقر

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

إنَّ الأَشْياءَ لَمّا ازْدَوَجَتْ إزْدَوَجَ الْكَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنَتَجا بَيْنَهَما اَلْفَقْرَ(1)

ترجمه

آن روز كه همه چيز با هم ازدواج كردند «تنبلى» و «ناتوانى» به هم آميخته و از آن دو فرزنى به نام «فقر و تنگدستى» متولد شد!

شرح كوتاه

همه چيزى در پرتو سعى و كوشش به دست مى آيد اين حقيقتى است كه اسلام به ما آموخته.

تنبلى، سستى، ناتوانى، و فرار از برابر حوادث سخت و مشكلات، چيزى است كه با روح ايمان هرگز سازگار نيست.

اينها مولودى جز فقر، فقر در همه جهات، فقر اقتصادى و اخلاقى و معنوى نخواهد داشت، در حالى كه مردم با ايمان بايد در تمام جهات متّكى

به خود و بى نياز باشند.

1. بحارالأنوار، جلد 78، صفحه 59 و تحف العقول، صفحه 158.

[ 18 ]

درس هشتم

باران دانش بر دل ها

لقمان حكيم مى گويد:

يا بنَىَّ إنَّ يُحْيِى الْقُلُوبَ بِنُور الحِكْمَةِ كَما يُحْيِى الأرضَ بِوابِلِ السَّماءِ(1)

ترجمه

فرزندم! خدا دل هاى آدميان را با نور دانش زنده مى كند، آن سان كه زمين هاى مرده را با باران هاى پر بركت آسمان!

شرح كوتاه

سرزمين دل انسان همچون باغستانى است كه انواع نهال ها و بذرهاى گلها و گياهان و درختان برومند در آن پاشيده شده است، كه اگر بموقع آبيارى شود محيطى پر طراوت و پر ثمر به وجود خواهد آورد.

تنها وسيله آبيارى اين سرزمين قطرات زنده كننده باران علم و دانش است. و به همين دليل دل هاى بى دانشان دل هايى است مرده، بى فروغ و بى ثمر.

هميشه، و در هر حال، جان خود را با نور دانش زنده نگهداريم.

1. از كتاب بحارالانوار، جلد 1.

[ 19 ]

درس نهم

سرچشمه تكبّر

از امام صادق(عليه السلام) نقل شده:

ما مِنْ رَجُل تَجَبَّرَ أَؤ تَكَبَّرَ إلاّ لِذِلَّة يَجِدُها فِى نَفْسِهِ(1)

ترجمه

هيچ كس بر ديگران بزرگى نمى فروشد مگر به خاطر حقارتى كه در درون وجود خود احساس مى كند!

شرح كوتاه

اين نكته امروز در پرتو تحقيقات روانشناسى و روانكاوى مسلّم شده است كه سرچشمه تكبّر و بزرگى فروختن بر ديگران چيزى جز عقده حقارت نيست; آنها كه مبتلا به اين عقده هستند و از آن رنج مى برند براى جبران كمبودهاى خود متوسل به اين وسيله غلط يعنى خود را به طور مصنوعى بزرگ نشان دادن مى شوند و از اين راه بر حقارت اجتماعى خود مى افزايند و بيش از پيش خود را منفور مى سازند.

اين مسأله روانى به روشنى در گفتار معجزه آسايى كه

در بالا از امام صادق(عليه السلام)نقل شده ديده مى شود.

ولى افراد با ايمان بر اثر شخصيت درونى همواره در برابر ديگران متواضعند.

1. بحار الانوار، جلد 73، صفحه 225.

[ 20 ]

درس دهم

سه چيز با ارزش در پيشگاه حق

پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

ثَلاثُ تَخرُقُ الْحُجُبَ وَ تَنْتَهِى إلَى مَا بَيْنَ يَدَى اللهِ:

صَرِيْرُ أَقْلامِ الْعُلَمَاءِ

وَ وَطْىُ أَقْدامِ الُْمجَاهِديْنَ

وَ صَوْتُ مَغازِلِ الُْمحْصَناتِ(1)

ترجمه

سه چيز است كه حجاب ها را پاره مى كند و به پيشگاه عظمت خدا مى رسد:

صداى گردش قلم هاى دانشمندان به هنگام نوشتن!

و صداى قدم هاى مجاهدان در ميدان جهاد!

و صداى چرخ نخ ريسى زنان پاكدامن!

شرح كوتاه

چه تعبير عجيب و پر معنا! سه صداست كه در اعماق هستى نفوذ مى كند و طنين آن تا ابديت پيش مى رود و به پيشگاه عظمت پروردگار مى رسد: آهنگ دانش و قلم، هر چند آهسته و كوتاه باشد، و آهنگ جهاد و فداكارى و آهنگ تلاش و كوشش كار هر چند به ظاهر كوچك باشد.

و در حقيقت اساس يك اجتماع سربلند انسانى را نيز همين سه چيز تشكيل مى دهد، دانش، جهاد، و كار.

1. از كتاب الشهاب فى الحكم و الاداب، صفحه 22.

[ 21 ]

درس يازدهم

شهادت حسين(عليه السلام)

پيغمبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةٌ فِى قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً(1)

ترجمه

شهادت امام حسين(عليه السلام) در دل هاى افراد با ايمان آتش و حرارتى ايجاد مى كند كه هرگز خاموش نخواهد شد.

شرح كوتاه

پيكار خونين در جهان بسيار بوده كه با گذشت چند ماه و چند سال به دست فراموشى سپرده شده است و گذشت ماه و سال گرد و غبار نسيان بر آن پاشيده; امّا خاطره جانبازى آنان كه در راه خدا و آزادى انسانها، در راه شرف و فضيلت همه چيز خود را فدا كردند فراموش نخواهد شد; زيرا، خدا، آزادى، شرف و فضيلت كهنه

شدنى نيست; امام حسين(عليه السلام)و يارانش سر سلسله اين مجاهدان بودند.

1. مستدرك الوسايل، جلد 2، صفحه 217.

[ 22 ]

درس دوازدهم

دو نشانه مسلمان واقعى

پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

لا تَنْظُرُوا إلى كَثْرةِ صلاتِهِمْ وَصَوْمِهِمْ وَ كَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الْمَعْرُوفِ وَطَنْطَنِتِهِمْ بِالليْلِ وَلكِنْ أْنْظُروا إلى صِدْقِ الْحَدِيْثِ وَأَداءِ الأَمانَةِ(1)

ترجمه

تنها به زيادى نماز و روزه و حج و نيكى به ديگران و شب زنده دارى بعضى نگاه نكنيد (اگر چه اينها در مورد خود مهم است) بلكه نگاه به «راستگويى» و «امانت» آنها كنيد!

شرح كوتاه

با مطالعه مدارك اسلامى اين حقيقت روشن مى شود كه دو نشانه قطعى مسلمان واقعى اين است كه «راستگو» و «امين» باشد و با اين كه عبادات اسلامى همچون نماز و روزه و حج، برنامه هاى عالى تربيتى هستند، ولى تنها اينها نشانه اسلام نيستند، بلكه بايد با راستگويى و امانت تكميل گردند.

1. نقل از كتاب سفينة البحار.

[ 23 ]

درس سيزدهم

آتش خشم!

امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد:

إنَّ هَذا الْغَضَبَ جَمْرَةٌ مِنَ الشَّيْطانِ تُوْقَدُ فِى قَلْبِ ابْنِ آدَمَ(1)

ترجمه

خشم و غضب شعله سوزان آتشى است از ناحيه شيطان كه در درون دل آدمى افروخته مى شود.

شرح كوتاه

كمتر اتفاق مى افتد كه انسان كارى در حال غضب انجام دهد و يا تصميمى بگيرد و بعد پشيمان نشود; زيرا به هنگام افروخته شدن آتش سوزان غضب، عقل و درايت بكلى كنار مى رود، و اعصاب و عضلات غالباً در مسيرى به حركت مى افتد كه جبران خسارت ناشى از آن گاهى در يك عمر هم ممكن نيست!

بايد با نهايت دقّت و سرعت اين شعله شيطانى را به هنگام بروز، محاصره كرده و خاموش كنيم و الاّ ممكن است خرمن زندگى ما يا انسانهاى ديگر را در كام خود فرو برد و بسوزاند.

1.

بحار الانوار، جلد 73، صفحه 278.

[ 24 ]

درس دهم

منابع ثروت

پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

أُطْلُبُوا الْرِّزْقَ فِى خَبايا الأَرْضِ(1)

ترجمه

روزى را در نهانگاه هاى زمين بجوييد

شرح كوتاه

در آن عصر و زمانى كه اهميّت معادن و آنچه در نهانگاه هاى زمين قرار دارد معلوم نبود، اين دستور از طرف پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) صادر شد كه مسلمانان اعماق زمين را جستجو كنند و منابع درآمد و آنچه را به زندگى آنها رونق مى بخشد از آنجا بيرون كشند، اين گونه دستورها هم نشانه اى از عمق تعاليم اسلام است و هم سرمشقى براى تلاش و كوششى به خاطر آبرومند زيستن مسلمانان!

1. نقل از كتاب نهج الفصاحه.

[ 25 ]

درس پانزدهم

بدترين پيشه ها

پيغمبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) فرمود:

«شَّرُ الْمَكَاسِبِ كَسْبُ الرِّبا»

امام صادق(صلى الله عليه وآله) فرمود:

إِذَا أَرادَاللهُ بِقَوْم هَلا كاً ظَهَرَ فِيْهِمُ الْرِّبا(1)

ترجمه

پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: بدترين كسب ها كسبى است كه آميخته با رباخوارى باشد.

امام صادق(عليه السلام) فرمود: هنگامى كه خداوند بخواهد ملتى را هلاك كند رباخوارى در ميان آنها آشكار مى گردد.

شرح كوتاه

با تمام رونقى كه بازار رباخواران در دنياى امروز دارد، و وابستگى خاصى كه جهان امروز با رباخوارى در اشكال گوناگون پيدا كرده، جاى شك نيست كه رباخوارى نظام مالى و اقتصادى جمعيّت ها را ويران مى سازد و سبب مى شود كه ثروت ها به گونه وحشتناكى در دست افراد و مؤسسات معدودى جمع گردد و اين تقسيم غير عادلانه ثروت ها خود سرچشمه انواع بدبختى هاى اجتماعى و مفاسد اخلاقى است.

1. از كتاب وسايل الشيعه، جلد 12، صفحه 426 و 427.

[ 26 ]

درس شانزدهم

امارت و اسارت!

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

تَفَضَّلْ عَلَى مَنْ شِئْتَ تَكُنْ أَمِيَرهُ

وَاسْتَغْنِ عَمِّنْ شِئْتَ تَكُنْ نَظِيْرَهُ

وَافْتَقِرٌ إلى مَنْ شِئْتَ تَكُنْ أَسِيْرَهُ(1)

ترجمه

به هركس مى خواهى نيكى كن تا امير او شوى!

از هركس مى خواهى بى نياز شو تا همانند او شوى!

و به هركس مى خواهى محتاج شو تا اسير او گردى!

شرح كوتاه

در روابط اجتماعى افراد و ملت ها اين قانون با قدرت تمام حكومت مى كند كه حكومت از آنِ دستِ دهنده است، و دستِ گيرنده خواه ناخواه زير دست است، افراد و ملت هاى نيازمند در واقع بردگانى هستند كه فرمان بردگى خود را با ابراز نياز و احتياج به ديگران امضاء كرده اند، مسلمان واقعى كسى است كه بكوشد ارتباط

اجتماعى خود را با ديگران براساس كمك متقابل قرار دهد نه يك جانبه، و گرفتن كمك بلاعوض بايد مخصوص افراد معلول و از كار افتاده باشد.

1.

[ 27 ]

درس هفدهم

رياكارى و خودنمايى

امام صادق(عليه السلام) فرمود:

لا تُرَاءِ بِعَمَلِكَ مَنْ لا يُحْيِى وَلا يُمِيْتُ وَلا يُغْنى عَنْكَ شَيْئاً(1)

ترجمه

كارهاى نيك خود را به خاطر خودنمايى و نشان دادن به مردمى كه نه زندگى به دست آنهاست و نه مرگ و نه قدرت دارند مشكلى را براى تو بگشايند، انجام مده!

شرح كوتاه

مردمى كه به تظاهر و رياكارى عادت مى كنند، همه مظاهر زندگى آنها تو خالى و بى مغز مى شود: از تمدن، به ظواهر بى روح و از زندگى، به خيالات و اوهام و از سعادت و خوشبختى، تنها به نام و از دين و مذهب، فقط به يك سلسله تشريفات قناعت مى كنند و مسلّماً بهره مردمى كه ظاهر سازند، جز «ظواهر» نيست! به همين دليل اسلام شديداً از اين صفت زشت انتقاد مى كند و مى گويد سرنوشت تو به دست اين مردم نيست خودنمايى چرا!

1. بحار الانوار، جلد 72، صفحه 300.

[ 28 ]

درس هيجدهم

حسد

امام صادق(عليه السلام) فرمودند:

الحاسِدُ مُضِرُّ بِنَفْسِهِ قَبْلَ أَنْ يُضُرّ بِالَْمحْسُودِ(1)

ترجمه

شخص حسود پيش از آن كه به محسود زيان برساند به خودش ضرر مى رساند.

شرح كوتاه

روح حسد اين است كه انسان نتواند ديگران را در نعمتى ببيند و كوشش كند به نحوى آن نعمت از آنها سلب گردد و يا از طريق ديگرى زيانى بر آنها وارد شود.

در واقع حسود هميشه به صورت يك عامل عقب ماندگى فعاليت مى كند نه يك عامل پيشرو.

حسد يك بيمارى بزرگ اخلاقى است و از نظر روانى حسود بيش از هركس خودش مى سوزد و آب مى شود و عقب مى ماند و تحقير مى گردد، پس چه بهتر

كه بكوشد از ديگران پيشى بگيرد نه اين كه ديگران را به عقب بكشاند.

1. بحارالانوار، جلد 73، صفحه 225.

[ 29 ]

درس نوزدهم

دور افتادگان از رحمت خدا

اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمودند:

مَنْ وَجَدَ ماءً وَتُراباً فَافْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللهُ!(1)

ترجمه

كسى كه آب و زمين در اختيار داشته باشد و با اين حال فقير و نيازمند گردد از رحمت خدا بدور باد!

شرح كوتاه

از احاديث اسلامى اين حقيقت به خوبى به دست مى آيد كه مسلمانان و جهاد بايد از تمام منابع مختلف: دامدارى، كشاورزى منابع و معادن زير زمينى، حرفه و صنعت و تجارت براى مبارزه با فقر استفاده كنند، حتى اگر ملتى تنها يكى از اين سرمايه ها را در اختيار داشته باشد بايد بوسيله اين، خلاء اقتصادى خود را پر كند تا چه رسد به اين كه همه آنها را در اختيار داشته باشد; و اگر چنين نكند ملتى نفرين شده و دور از رحمت خدا و روح اسلام خواهد بود، نياز به ديگران در هر صورت از نظر اسلام محكوم است.

1. بحارالانوار، جلد 103، صفحه 65.

[ 30 ]

درس بيستم

بدترين دوستان

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

شَرُّإِخْوانِكَ مَنْ داهَنَكَ فى نَفْسِكَ وَساتَرَكَ عَيْبَك(1)

ترجمه

بدترين دوستان تو آنها هستند كه با تو مداهنه و چرب زبانى مى كنند و عيوب تو را مى پوشانند.

شرح كوتاه

گريز از واقعيات و پرده پوشى بر حقايق نه مشكلى را حل مى كند و نه خدمتى به كسى محسوب مى شود، به همين دليل دوستانى كه به جاى انتقاد سازنده و صحيح سعى دارند حقايق را كتمان كنند و براى ارضاى كاذب خاطر دوست عيوب او را بپوشانند و يا آن را حسن جلوه دهند نه تنها خدمتى در عالم دوستى و رفاقت نكرده اند، بلكه خيانتى بزرگ مرتكب شده اند; خيانتى كه گاهى به قيمت حيثيت و

آبرو و افتخار و سعادت دوست آنها تمام مى شود.

1. نقل از كتاب غرر الحكم.

[ 31 ]

درس بيست و يكم

تكميل كارها

پيغمبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

إِسْتِتْمامُ الْمَعْرُوفِ خَيْرٌ مِنْ إِبْتِدائهِ(1)

ترجمه

تكميل و ادامه كار نيك از آغاز كردن آن بهتر و مهم تر است

شرح كوتاه

در محيط زندگى اجتماعى غالباً به كارها و اقدامات مفيدى برخورد مى كنيم كه نيمه كاره مانده است; انجام دهندگان آنها تحت تأثير يك محرك آنى به اصطلاح دامن همّت به كمر زده و مشغول كار شده اند، اما خيلى زود آتش عشق آنها سرد شده و آن را رها كرده پى كار خود رفته اند.

اسلام افراد با ايمان و پشت كاردارى را مى پسندد كه هر عمل مفيدى را شروع مى كنند به آخر مى رسانند.

1. نقل از كتاب نهج الفصاحه.

[ 32 ]

درس بيست و دوّم

برنامه هاى جاويدان

امام صادق(عليه السلام) فرمود:

إنَّ الله لَمْ يَبْعَثْ نَبيّاً إِلاَّ بِصِدقِ الْحَدِيْثِ وَ أَداءِ الأَ مانَةِ(1)

ترجمه

خداوند به تمام پيامبران دستور داد كه مردم جهان را به راستگويى و اداى امانت دعوت كنند.

شرح كوتاه

يك جامعه سالم متكى به سرمايه هاى مختلفى است كه از همه مهم تر، سرمايه اطمينان و اعتماد عمومى است:

اعتماد بر گفتار، اعتماد بر عمل، و بزرگترين دشمن اين سرمايه نفيس دروغ و خيانت است.

در جوامعى كه دروغ و خيانت رواج مى يابد همه از هم مى ترسند، همه احساس تنهايى مى كنند، همه بايد تمام سنگينى بار زندگى را به تنهايى تحمل نمايند و اين همان اجتماع تنهايان است.

به همين دليل دعوت به راستگويى و امانت جزء برنامه همه پيامبران الهى بوده است.

1. نقل از كتاب سفينة البحار.

[ 33 ]

درس بيست و سوّم

شديدترين مجازات

پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

أشَدُّ النَّاسِ عَذَاباً فِى الْقِيامَةِ عَالِمٌ لَمْ يَعْمَلْ بِعِلْمِهِ وَلَمْ يَنْفَعْهُ عِلْمُهُ(1)

ترجمه

كسى كه چيزى را مى داند و به آن عمل نمى كند و از دانش خود بهره نمى گيرد، مجازاتش در قيامت از همه شديدتر است.

شرح كوتاه

از نظر منطق اسلام، دانش همواره ابزارى است براى عمل، براى بهبودى زندگى فرد و اجتماع، و بدون آن ارزشى ندارد.

آنها كه ندانسته مرتكب خلافى مى شوند مسؤوليت سبكترى دارند، ولى مسؤوليت شديد متوجه آنهاست كه مى دانند و مرتكب خلاف مى شوند، آنها كه در آگاه ساختن قشرهاى وسيع اجتماع كوتاهى مى كنند، و هركس سهم كوچك يا بزرگى از علم داشته باشد به همان اندازه بار اين مسؤوليت بدوش مى كشد.

1. بحارالانوار، جلد 2، صفحه 38.

[ 34

]

درس بيست و چهارم

بلاى قرض

إِيَّاكُمْ وَالْدَّيْن فإِنَّهُ هَمُّ بِاللِيْلِ، وَذُلٌ بِالنَّهارِ!(1)

ترجمه

تا مى توانيد از قرض گرفتن بپرهيزيد كه، در شب باعث اندوه و در روز موجب ذلت است.

شرح كوتاه

زرق و برق هاى زندگى مادى و مسابقه تجمل پرستى در عصر ما سبب شده كه افراد خود را زير بار قرض هاى بى دليل و بدهكارى هاى طاقت فرسا قرار داده، و به زندگى پر رنج اقساطى تن در دهند.

از آن جا كه آدم بدهكار انسان آزاده اى محسوب نمى شود، به ما دستور داده شده تا ضرورت شديدى ايجاب نكند زير بار بدهكارى نرويم.

مسأله بدهكارى اگر در سطح كشورها آشكار گردد به همان نسبت خطرش بيشتر و آثار مرگبارتر خواهد بود و به آزادگى و استقلال معنوى ملت ها ضربه مى زند.

1. بحارالانوار، جلد 103، صفحه 141.

[ 35 ]

درس بيست و پنجم

زندگى اجتماعى سالم

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

لَوْ أَنَّ النّاسَ أَدَّوْا حُقُوقَ أَمْوَالِهِمْ لَكانُوا عَايِشِينَ بِخَيْر(1)

ترجمه

اگر مردم حقوق يكديگر را بپردازند و نيازمندى نيازمندان را برطرف سازند، زندگى خوب و رضايت بخشى خواهند داشت.

شرح كوتاه

حديث بالا كه مخصوصاً در مورد زكات مال و تأمين احتياجات نيازمندان اجتماع وارد شده، به همه هشدار مى دهد كه اداى حقوق ديگران تنها يك مسأله اخلاقى و انسانى نيست; بلكه يك اصل مهم اجتماعى است كه آرامش و سلامت اجتماع در گرو آن مى باشد.

واكنش هاى خطرناكى كه بر اثر بهره كشى هاى ظالمانه و استثمار طبقاتى، جوامع امروز را به نابودى تهديد مى كند و آرامش را به شكل وحشتناكى بهم مى زند، گواه زنده اين دستور بزرگ اسلامى

است; و تا مردم جهان «حق» را مساوى با «زور» مى دانند و زورمندان از اداى حقوق واجبى كه بر عهده دارند سرباز مى زنند، هم خودشان در خطرند و هم جوامع انسانى را بخطر مى كشانند.

1. وسايل الشيعه، جلد 6، صفحه 2.

[ 36 ]

درس بيست و ششم

كليد بدبختى ها

امام حسن عسكرى(عليه السلام) فرمود:

إنَّ الله جَعَلَ لِلشَّرِ أَقْفَالا وَجَعَلَ مَفاتِيح تِلْكَ الأَقْفالِ اَلشَّرابَ، وَالْكِذْبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرابِ(1)

ترجمه

خداوند براى شرور و بدى ها قفل هائى قرار داده كه كليد آنها شراب است و دروغ گفتن از شراب هم بدتر است!

شرح كوتاه

بزرگترين و مؤثرترين مانع بر سر راه زشتى ها و بدى ها عقل و خرد است و اين قفل محكمى است كه بر آنها زده شده، و به هنگامى كه قفل «خرد» با كليد «شراب» گشوده مى شود همه زشتى ها و بدى ها آزاد مى گردند و انسان در حال مستى آلوده هرگونه جنايت و گناه و تبهكارى ممكن است بشود.

ولى اگر آدم «شرابخوار» از روى «جنون مستى» دست به گناه مى آلايد «دروغگو» آگاهانه سازمان زندگى اجتماعى را بهم مى ريزد و روح اعتماد را مى كشد و سرچشمه انواع گناهان و مفاسد مى گردد.

پس دروغ از شراب هم خطرناك تر است.

1. كتاب وسايل الشيعه، جلد 2، صفحه 223.

[ 37 ]

درس بيست و هفتم

نشانه هاى انسان هاى بهشتى

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

إِنَّ لاَِ هْلِ الْجَنَّةِ أرْبَعَ عَلامات: وَجْهٌ مُنْبَسِطٌ وَلِسانٌ فَصِيْحٌ وَقَلْبٌ رَحِيْمٌ وَيَدٌ مُعْطِيَةٌ(1)

ترجمه

بهشتيان چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان گويا و صريح، قلب پر از محبّت، و دست دهنده.

شرح كوتاه

اصيل ترين مكتب هاى انسانى آن است كه فرد را در دل اجتماع ببيند و اجتماع را پرورش دهنده افراد ارزنده، زيرا كه اجتماع سرچشمه همه بركات معنوى و مادى است.

حديث بالا كه نشانه هاى مردم سعادتمند و بهشتى را بازگو مى كند چهار موضوع را يادآورى كرده كه همگى مربوط به استحكام پيوندهاى اجتماعى و پاشيدن بذر

عواطف انسانى در سرزمين اجتماع است:

روهاى گشاده و پر از مهر و صفا، زبان هاى نرم و محبّت آميز و در عين حال صريح و گويا، قلب هايى كه براى انسان ها بتپد، دست هايى كه از كمك باز نمى ايستند، آرى اينهاست نشانه هاى انسان هاى بهشتى!

1. از كتاب ارشاد القلوب.

[ 38 ]

درس بيست و هشتم

نشانه هاى منافق

امام صادق(عليه السلام) فرمود:

لقمان به فرزندش گفت:

لِلمُنافِقِ ثَلاثُ عَلامات:

يُخَالِفُ لِسانُهُ قَلْبَهُ وَقَلْبُهُ فِعْلَهُ وَعَلانِيَتُهُ سَرِيْرَتَهُ(1)

ترجمه

افراد منافق سه نشانه دارند:

زبان آنها با قلبشان هماهنگ نيست، و قلب آنها با عملشان، و ظاهر آنها با باطنشان.

شرح كوتاه

نفاق و دورويى درد بزرگى است كه از كمبود شخصيت و ضعف اراده سرچشمه مى گيرد، افرادى كه سعى دارند خود را غير از آن كه هستند نشان دهند، و زبان و دل، ظاهر و باطن، و گفتار و كردارشان از هم جداست، مردم ناتوانى هستند كه نه شجاعت اظهار شخصيت واقعى خود دارند و نه اراده و تصميم كافى براى اصلاح خود، در چهره هاى مختلف ظاهر مى شوند و عملا با همه كس حتى خودشان خيانت مى كنند. و از آنها خطرناكتر جوامعى هستند كه ظاهرى آراسته و درونى خراب دارند، زبان آنها كه همان وسايل ارتباط جمعى شان باشد با آنچه در قلب اين جوامع مى گذرد مخالف است.

1. از كتاب بحارالانوار، جلد 15.

[ 39 ]

درس بيست و نهم

پند

اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمودند:

إِتَّعِظُوا بِمَنْ كانَ قَبْلَكُمْ قَبْلَ أَنْ يَتَّعِظَ بِكُمْ مَنْ بَعْدَكُمْ(1)

ترجمه

از پيشينيان خود پند و عبرت بگيريد قبل از آن كه آيندگان از زندگى و سرنوشت شما عبرت گيرند.

شرح كوتاه

پتاريخ پر است از درس هاى عبرت، پر است از پندها و موعظه ها، سرانجام مظالم، ستم ها، اختلافات و پراكندگى ها، ركودها و تحجّرها، بى خبرى ها از وضع محيط و زمان، همه در آيينه تاريخ منعكس است. اما على(عليه السلام) آن ابرمرد تاريخ بشريت به ما هشدار مى دهد كه شما از وضع زندگى و سرنوشت گذشتگان پند و عبرت گيريد و نگذاريد

سرنوشت زشت و شوم شما درس عبرتى براى آيندگان گردد، اين درياى خروشان زمان همه را با خود مى برد، خوشبخت جمعيّتى كه به گذشته آن مى نگرند و سعادت و نيكبختى خويش را بر امواج آينده ترسيم مى كنند.

1. نهج البلاغه، از خطبه 31.

[ 40 ]

درس سى ام

سخن و سكوت

على(عليه السلام) فرمودند:

لا خَيْرَ فِى الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ كَما أَنَّه لا خَيْرَ فِى الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ(1)

ترجمه

نه سكوت دانشمند سودى دارند و نه سخن گفتن جاهل.

شرح كوتاه

خداوند از آنها كه مى دانند و آگاهى دارند پيمان گرفته كه در برابر انحراف ها، كجروى ها، ستم ها و حق كشى ها، و سمپاشى هاى دشمنان سكوت نكنند و با منطق و بيان گرم و مستدل خود نور هدايت و حق و عدالت در دل ها بپاشند (و هركس نسبت به آنچه مى داند هر قدر كم باشد دانشمند است و مسؤول) همان طور كه افرادى كه از مسائل آگاهى كافى ندارند نبايد با دخالت نارواى خود مردم را به گمراهى بكشانند، آن «سكوت» و اين «سخن» هر دو بدبختى زاست.

1. نهج البلاغه، كلمات قصار.

[ 41 ]

درس سى و يكم

لذت بخشش

پيغمبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) فرمود:

إذا قَدَرْتَ عَلى عَدُوِّكَ فَاْجعَلِ الْعَفْوَ شُكْراً لِلِقُدْرَةِ عَلَيْهِ(1)

ترجمه

هنگامى كه بر دشمنت پيروز شدى، عفو و بخشش را (زكات) اين پيروزى قرار بده.

شرح كوتاه

از نظر اسلام هر نعمت و موهبتى - بدون استثنا - زكات دارد و زكات قدرت عفو است. پيروزى هاى ظاهرى در صورتى ريشه دار خواهد شد كه دل دشمن از كينه شستشو گردد، و ريشه اصلى مخالفت قطع شود، و اين موضوع راهى بهتر از پرداختن زكات قدرت يعنى عفو ندارد، در اين هنگام است كه او از دل و جان منقلب مى گردد، و دشمن ديروز دوست امروز مى شود و پيروزى از نظر ظاهر و باطن تكميل مى گردد، امّا به عكس كسانى كه به هنگام قدرت دست به انتقامجويى مى زنند نه

تنها از يك فضيلت بزرگ انسانى محروم شده اند بلكه پيروزى خود را نيز به خطر مى افكنند.

1. از كتاب سخن محمّد(صلى الله عليه وآله).

[ 42 ]

درس سى و دوّم

زهد به معناى واقعى

على(عليه السلام) فرمودند: اَلزّاهِدُ فِى الدُّنْيا مَنْ لَمْ يَغْلِبِ الْحَرامُ صَبْرَهُ وَلَمْ يَشْغَلِ الْحَلالُ شُكْرَهُ(1)

ترجمه

زاهد واقعى در جهان آن كس است كه اموال حرام نيروى مقاومت او را در هم نشكند و حلال او را از ياد خدا و وظيفه سپاسگزارى باز ندارد.

شرح كوتاه

بعضى از افراد بى خبر مفهوم زهد را تحريف كرده و يك شكل منفى به آن داده اند زهد را به معناى فاصله گرفتن از مواهب الهى و پشت پا زدن به امكانات اقتصادى و همچون فقيران زيستن تفسير كرده اند، در حالى كه چنين نيست، زهد به معناى واقعى همان است كه در عبارت بالا از على(عليه السلام)نقل شده كه خلاصه آن دو جمله است:

«مقاومت و چشم پوشى در برابر اموال حرام» و «فراموش نكردن مسؤوليت ها و وظايف در برابر اموال حلال».

اگر زهد را چنين تفسير كنيم يك عامل سازنده و پيش برنده و تربيت كننده در اجتماع خواهد بود نه يك عامل منفى و باز دارنده.

1. از كتاب تحف العقول.

[ 43 ]

درس سى و سوّم

همرديف شهيدان

اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمودند: مَا الُْمجاهِدُ الشَّهِيْدُ في سَبِيْلِ اللهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ(1)

ترجمه

آن كس كه در راه خدا جهاد كند و شربت شهادت بنوشد بلند مقام تر از آن كس نيست كه توانايى بر گناه داشته باشد و دامن خود را آلوده نكند.

شرح كوتاه

از نظر منطق اسلام بزرگ ترين جهاد، جهاد با هوس هاى سركش مخصوصاً در محيط هاى آلوده است، حتى جهاد با دشمن آن گاه نتيجه بخش خواهد بود كه با اخلاص و اتحاد و نيّت پاك و دور از خود خواهى و اغراض شخصى صورت

گيرد و اينها جز با پرورش اخلاقى كافى و جهاد با نفس ممكن نيست.

به همين دليل على(عليه السلام) مى فرمايد آنها كه در ميدان جهاد با هوا و هوس پيروز مى گردند و در محيط هاى آلوده دامان خود را پاك نگه مى دارند كمتر از مجاهدان شهيد در راه خدا نيستند، حتى در دنبال اين حديث در نهج البلاغه مى خوانيم اين گونه افراد در رديف فرشتگان آسمانى هستند.

1. نقل از نهج البلاغه، كلمات قصار.

[ 44 ]

درس سى و چهارم

بهترين مردم

اميرمؤمنان(عليه السلام) فرمود:

خَيْرُ النّاسِ قُضاةُ الْحَقِّ(1)

ترجمه

بهترين مردم كسانى هستند كه به حق داورى كنند.

شرح كوتاه

داورى عادلانه در مسائل حقوقى و اجتماعى و اخلاقى تنها از كسى ميسر است كه منافع خود و ديگران را با يك چشم ببيند و حب و بغض هاى شخصى مانع از عدالت و دادگرى او نشود.

و اين كار تنها از كسانى ساخته است كه نور ايمان و فضائل انسانى و عواطف مردمى آنچنان وجود آنها را روشن ساخته باشد كه امواج نيرومند خودخواهى و سودجويى و حبّ ذات نتواند عقربه فكر و وجدان آنان را منحرف سازد، و چنين كسانى شايسته عنوان «بهترين مردم»اند.

1. از كتاب اسلام در قلب اجتماع.

[ 45 ]

درس سى و پنجم

عبادت آزادگان

امام صادق(عليه السلام) فرمود:

اَلْعُبّادُ ثَلثَةٌ:

قَوْمٌ عَبَدُوا اللهَ خَوْفاً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبِيِدْ.

وَقَوْمٌ عَبَدُوا الله طَلَبَ الثَّوابِ فَتِلْكَ عِبادَةُ الأُجراءِ.

وَقَوْمٌ عَبَدُوا اللهَ حُبّاً لَهُ فَتِلْكَ عِبادَةُ الأَحْرارِ(1)

ترجمه

عبادت كنندگان سه دسته اند:

آنها كه از ترس دوزخ خدا را مى پرستند، اين عبادت بردگان است.

و آنها كه براى پاداش خدا را مى پرستند، اين عبادت مزد بگيران است.

و آنها كه براى عشق و محبّت او او را عبادت مى كنند، اين عبادت آزادگان است.

شرح كوتاه

گرچه وعده كيفر و پاداش الهى، همه حق است، پاداشش فوق العاده پر ارزش و كيفرش بسيار دردناك، اما آزادگان بلند همّتى كه جز خدا نمى بينند و جز خدا نمى جويند و پيمانه قلبشان از عشق و محبّت او لبريز است، چشم به نقطه اى بالاتر از پاداش و كيفر دوخته، و انگيزه آنها در اطاعت فرمان خدا تنها عشقى است آميخته با معرفت شناسايى او.

1. از كتاب وسايل الشيعه.

[ 46

]

درس سى و ششم

آنچه پشت را مى شكند

امام باقر(عليه السلام) فرمود:

ثَلاثُ قاصِماتُ الظَّهْرِ: رَجُلٌ إسْتَكْثَرَ عَمَلَهُ وَنَسِىَ ذنُوبَهُ وأَعَجَبَ بِرَأيِهِ(1)

ترجمه

سه چيز پشت آدمى را مى شكند: كسى كه عمل نيك خود را بزرگ بشمرد و كسى كه گناهان خويش را فراموش كند و آن كس كه استبداد رأى داشته باشد.

شرح كوتاه

كسانى كه اعمال خود را بزرگ مى شمرند، مسلّماً به همان قانع مى شوند و همين طرز فكر سدى در برابر تكامل و پيشرفت آنها ايجاد مى كند.

و آنها كه گناه خويش را فراموش كنند، به جاى جبران آنها هر روز آلوده گناه تازه اى مى شوند و يكباره سقوط خواهند كرد.

و آنها كه تنها به فكر خود تكيه مى كنند، از پشتوانه افكار عمومى و عقول دانش هاى فراوان ديگران محروم مى مانند، لغزش ها پشت سر هم دامن آنها را مى گيرد و بالاخره پشت آنها در زير بار انبوه مشكلات خواهد شكست.

1. وسايل الشيعه، جلد 1، صفحه 73.

[ 47 ]

درس سى و هفتم

پاكيزه باش

پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) فرمود:

أَفْوَاهُكُمْ مِنْ طُرُقِ رَبِّكُمْ فَأَحَبُّها إلى الله أَطْيَبُها رِيحْاً فَطَيَّبُوها بِما قَدَرْتُمْ عَلَيْهِ(1)

ترجمه

دهان شما يكى از راه هاى خداست، محبوب ترين دهان در پيشگاه خدا آن است كه از همه خوشبوتر باشد، پس تا مى توانيد دهان خود را خوشبو نگاهداريد.

شرح كوتاه

اين حديث كه در آداب مسواك كردن در كتاب وسايل الشيعه نقل شده ظاهرى دارد و باطنى: ظاهر آن اين است كه انسان با دهان خود ذكر خدا مى گويد، آيات خدا مى خواند و نيايش به درگاه او مى كند بنابر اين بايد آن را پاك و خوشبو نگاهدارد.

و باطن آن اين

است كه دهان يكى از راه هاى پيوند با طرق الهى و بندگان اوست، هر قدر با گفتار خوب و پاكيزه و سخنان محبّت آميز خوشبو گردد و از زشت گويى و دشنام و ناسزا و دروغ و خشونت بر كنار باشد در پيشگاه خدا محبوب تر است.

1. وسايل الشيعه، جلد 1، صفحه 358.

[ 48 ]

درس سى و هشتم

سرانجام جهل

امام نهم، امام جواد(عليه السلام) مى فرمايد:

مَنْ عَمِلَ عَلى غَيْرِ عِلْم أَفْسَدَ أَكْثَرَ مِمّا يُصْلِحُ(1)

ترجمه

آن كس كه بدون علم و آگاهى عمل كند، بيش از آنچه اصلاح مى كند فساد خواهد كرد.

شرح كوتاه

زيان جهل و نادانى تنها به اين قسمت محدود نمى شود كه انسان به ارزش هاى واقعى زندگى و حيات نمى رسد، بلكه فساد و تبهكارى ناشى از ندانم كارى ها خطر بزرگترى است كه در انتظار عاملان بدون علم است.

در اين موقع است كه شخص نادان مى خواهد به فرزند خود نيكى كند، او را به بدبختى مى كشاند، مى خواهد به اسلام خدمت كند آبروى دين و مذهب را مى برد، مى خواهد صلح و صفا در ميان مردم ايجاد كند، دامن به آتش اختلاف و نفاق مى زند، خلاصه خرابكارى و فساد او در هر زمينه بيش از اصلاح خواهد بود.

1. منتهى الامال.

[ 49 ]

درس سى و نهم

اركان هدايت

امام جواد(عليه السلام) مى فرمايد:

اَلْمُؤْمِنُ يَحْتاجُ إِلى ثَلاثِ خِصَال:

توفيقٌ مِنَ الله

وَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِهِ

وَقَبُولٌ مِمَّنْ يَنْصَحُهُ(1)

ترجمه

افراد با ايمان نيازمند به سه چيزند، توفيق پروردگار، و واعظى از درون جان و دل، و پذيرشى از اندرز دهندگان.

شرح كوتاه

در اين راه پرفراز و نشيبى كه انسان در زندگى در پيش دارد براى اين كه بتواند از خطرات بيشمارى كه سعادت او را تهديد مى كند رهايى يابد و موجودى مفيد و مؤثر در اجتماع گردد، در درجه اوّل نياز به يك ارتباط معنوى و روحانى به پروردگار دارد كه از ذات پاكش مدد گيرد، و سپس وجدانى بيدار و آگاه از درون او را موعظه كند و پس از

آن گوش هايى شنوا كه از افكار، راهنمايى ها، اندرزها و مشورت هاى ديگران استفاده كند.

1. منتهى الآمال.

[ 50 ]

درس چهلم

نوحه گرى جاهليت

امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد:

يكى از سخنان كوتاه پيامبر(عليه السلام) كه هيچ كس پيش از او نگفته، اين بود:

اَلنَّياحَةُ مِنْ عَمَلِ الْجاهِلِيَّةِ(1)

ترجمه

نوحه گرى از اعمال دوران جاهليت است (در برابر مشكلات نبايد ناله كرد بلكه بايد براى حل آنها بپاخاست).

شرح كوتاه

اين حديث كوتاه و پرمعنا، ظاهرى دارد و باطنى:

ظاهر آن اشاره به اعمال بى رويه اى است كه در زمان جاهليت مرسوم بود; هنگامى كه كسى از دنيا مى رفت زنان نوحه گر دعوت مى كردند كه با آهنگ هاى مخصوص خود و اشعار پر از دورغ و فريب بر مرگ او نوحه سرايى كنند و يك عزاى ساختگى و قلابى برپا سازد. و اما معناى ديگرى كه شايد امام باقر(عليه السلام) نيز به آن اشاره مى كند اين است كه در برابر حوادث سخت و پيچيده و مشكلات زندگى فردى و اجتماعى نوحه گرى و ناله كردن بيهوده است و به هدر دادن نيروها و امكانات است; بايد با سر پنجه عقل و انديشه و با همّت و استقامت مداوم آنها را گشود و چاره جويى كرد.

1. وسايل الشيعه، جلد 1، صفحه 915.

[ 51 ]

درس چهل و يكم

همه روز محاسبه كن

امام كاظم(عليه السلام) فرمود:

لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحاسِبْ نَفْسَهُ كُلَّ يَوْم(1)

ترجمه

كسى كه همه روز به حساب خويشتن نرسد از ما نيست!

شرح كوتاه

پيشگيرى از زيان و كوشش براى سود بيشتر، در هيچ مؤسسه اى چه كوچك و چه بزرگ در اين جهان، بدون رسيدگى مستمر و محاسبه و بيلان ممكن نيست. و راستى حيرت آور است كه مردم در حساب سرمايه هاى مادى خود اين قدر دقيقند، و يا نسبت به كم

و زياد شدن چند گرم وزن بدن خويش حساسيت دارند، اما گاهى در تمامى عمر حتى يك بار به حساب هاى انسانى و اخلاقى و معنوى خويش نمى رسند چه غفلت وحشتناكى!

ولى يك مسلمان مسئوول و بيدار كسى است كه به گفته امام كاظم(عليه السلام)در حديث فوق، همه روز بدون استثنا به حساب خويشتن رسيدگى مى كند. «ان عمل حسناً استزاد منه و ان عمل سيئاً استغفر الله منه; اگر كار نيكى كرده كوشش مى كند بيشتر كند و اگر كار بدى انجام داده از آن توبه مى نمايد».

1. از كتاب اقوال الائمه، جلد 1، صفحه 214.

[ 52 ]

درس چهل و دوّم

آثار ايمان سخت تر از آهن

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

إنَّ الْمُؤْمِنَ أَشَدُّ مِنْ زُبُرِ الْحَدِيْدِ إنَّ زُبُرَ الْحَدِيْدِ إذأُ دْخِلَ النّارَ تَغَيَّرَوإنَّ الْمُؤْمِنَ لَوْقُتِل ثُمَّ نُشِرَثُمَّ قُتِلَ لَمْ يَتَغَيَّرْقَلْبُهُ(1)

ترجمه

افراد با ايمان از قطعات آهن محكمترند چه اين كه:

آهن هنگامى كه وارد آتش شود تغيير مى كند; اما مؤمنان اگر كشته شوند و سپس زنده شوند و باز كشته شوند، تغييرى در روحيه آنها پيدا نمى شود.

شرح كوتاه

زندگى مجموعه اى است از مشكلات و مسائل پيچيده، كه افراد كم استقامت بزودى در برابر آن زانو مى زنند و از ميدان فرار مى كنند; اما آنها كه در پرتو ايمان، استقامت دارند به هيچ وجه در برابر انبوه مشكلات تسليم نمى گردند.

آنها مى دانند در راه اطاعت فرمان پروردگار، در راه پرهيز و دورى از گناه، و در راه سربلندى و عظمت، هميشه موانعى وجود دارد و رسيدن به اين افتخارات، نيازمند به خويشتن دارى و فداكارى و ايستادگى در برابر هوس هاى سركش و در برابر

مشكلات ديگر است، لذا در دين از تلاش و كوشش نمى ايستند و از حوادث نمى هراسند.

1. از كتاب سفينة البحار، جلد 1، صفحه 37.

[ 53 ]

درس چهل و سوّم

حقيقت توحيد و عدل الهى

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

اَلتَّوْحِيْدُ أَنْ لا تَتَوَهْمَهُ وَالْعَدْلُ أنْ لا تَتَّهِمَهُ(1)

ترجمه

حقيقت توحيد خداوند اين است كه ذات او را به وهم و تصور خود محدود نسازى و ايمان به عدالت او در اين است كه در هيچ كار او را متهم ننمايى.

شرح كوتاه

به همان اندازه كه اصل وجود خداوند براى ما روشن و آشكار است و هر ذره اى از ذرات اين جهان دليل عظمت و قدرت و علم و توانايى اوست، به همان مقدار حقيقت ذات او بر ما پوشيده است زيرا او وجودى است نامحدود و چنان وجودى بالاتر از درك محدود ماست، بنابراين بايد ذات او را از هر چيز تصور مى كنيم بالاتر بدانيم و اين است حقيقت توحيد.

از طرفى در اين جهان حوادثى روى مى دهد كه گاهى اسرار آن بر ما پوشيده است، توجّه به عدالت خداوند به ما مى گويد كه اين حوادث همه روى حساب و قانون است، هرگونه سوءظن در اين قسمت با ايمان به عدالت و حكمت او سازگار نيست.

1. از نهج البلاغه، كلمات قصار.

[ 54 ]

درس چهل و چهارم

چند نشانه ايمان

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

اَلْمُؤْمِنُ حَسَنُ الْمَعُوْنَةِ خَفِيْفُ الْمَؤُْنَةِ جَيِّدُ التَّدْبِيرِ لِمَعِيْشَتِهِ لا يَلْسَعُ مِنْ جُحْر مَرَّتَيْنِ(1)

ترجمه

آدم با ايمان كمك او پر ارزش، هزينه او كم، در زندگى با تدبير، و هرگز از يك سوراخ دوباره گزيده نمى شود (هيچ گاه از يك ناحيه دوبار غافلگير نخواهد شد.

شرح كوتاه

ايمان جلوه ها و نشانه هاى علمى و اخلاقى و اجتماعى دارد كه بدون اسم بى مسمايى بيش نيست، در حديث فوق به چهار نشانه آن اشاره شده است:

1- افراد با ايمان

كمك هاى ارزنده اى در اختيار برادران مسلمان خود مى گذارند، چرا كه كمك هاى آنها با دلسوزى و اخلاص و آگاهى همراه است.

2- آنها زندگى پرخرج و تجملاتى كه براى تهيه وسايل آن آلوده همه گونه خلافكارى شوند ندارند.

3- آنها در امر زندگى و مخصوصاً امور اقتصادى با تدبير و هوشيارند.

4- آنها از هر حادثه اى فوراً درس عبرت مى گيرند و به همين دليل هرگز از يك ناحيه دو بار ضربت نمى خورند.

1. از كتاب سفينة البحار.

[ 55 ]

درس چهل و پنجم

دنيا هدف نيست، وسيله است

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

اَلدُّنْيا خُلِقَتْ لِغَيْرِها وَلَمْ تُخْلَقْ لِنَفْسِها(1)

ترجمه

دنيا براى هدف ديگر آفريده شده، نه براى خودش .

شرح كوتاه

غالباً تفسير آيات و اخبارى كه از يك سو در مدح دنيا و وسايل مادى اين جهان وارد شده و آن را تجارتخانه يا مزرعه اولياى خدا معرفى كرده، با آيات و اخبارى كه در ذم آن وارد شده و آن را خطرناك و فريبنده و سرمايه غرور شمرده، بر افرادى مشكل مى شود.

ولى حديث بالا آنها را به روشنى تفسير مى كند كه اگر دنيا و وسايل مادى آنچنان كه خدا قرار داده، وسيله براى رسيدن به تكامل انسانى و بسط عدالت و داد و سعادت همه جانبه انسان ها باشد، ارزنده و دوست داشتنى است، اما اگر هدف نهايى و مطلوب با لذّات باشد و مايه طغيان و غرور و سركشى گردد، تنفرآميز و خطرناك خواهد بود.

1. از جلد 1 سفينة البحار.

[ 56 ]

درس چهل و ششم

بهاى انسان

اميرمؤمنان على(عليه السلام) فرمود:

إنَّهُ لَيْسَ لاَِ نْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةُ فَلا تَبِيْعُوها إِلاَّ بِها.(1)

ترجمه

(آگاه باشيد) براى وجود شما بها و قيمتى جز سعادت جاويدان بهشت نيست و به غير اين بها آن را نفروشيد.

شرح كوتاه

معمولا اگر از كسى بپرسند سرمايه وجود و هستى خود را به چه مبلغ معامله مى كنى؟ ارزش و بهايى براى آن نمى تواند قائل شود.

در حالى كه اين سرمايه بزرگ را تدريجاً و روز به روز به بهاى ناچيزى مى فروشد، و گاه در پايان عمر مى بيند اين سرمايه عظيم را با يك خانه يا يك اتومبيل و يا ويلاى ييلاقى معاوضه كرده است، و تازه

از آن هم بزودى جدا خواهد شد.

على(عليه السلام) مى فرمايد هيچ يك از سرمايه هاى مادى اين جهان نمى تواند با سرمايه عمر شما برابرى كند تنها متاعى كه مى تواند با آن برابرى كند خشنودى خدا، و تكامل انسانى و معنوى و سعادت ابدى و جاويدان است كه هر قدر در راه آن تلاش و كوشش و فداكارى كنيد بجاست.

1. نهج البلاغه، كلمات قصار، كلمه 456.

[ 57 ]

درس چهل و هفتم

حق و باطل

اميرمؤمنان على(عليه السلام) فرمود:

إِنَّ الْحَقَّ ثَقِيْلٌ مَرِىءٌ، وَ إِنَّ الْباطِلَ حَفِيفٌ وَبِىْءٌ(1)

ترجمه

حق سنگين و مشكل اما گواراست، و باطل سبك و آسان و اما دردناك و خطرناك است.

شرح كوتاه

اما باطل بسيار آسان و گاهى بسيار لذيذ و شيرين، ولى اثرش مرگبار است; همچون يك غذاى لذيذ امام مسموم، هنوز از گلوى انسان فرو نرفته اثر ويرانگرى آن در قلب و معده و روده ها آشكار مى گردد; باطل نيز همانند اين غذا، سازمان هاى مختلف اجتماع را ويران مى سازد.

1. بحارالانوار، ج 70، ص 107.

[ 58 ]

درس چهل و هشتم

پر ارزش ترين ميراث عرب

پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود:

أَصْدَقُ كَلِمَة قالَتْها الْعَرَبُ كَلِمَةُ لُبَيْد:

ألا كُلُّ شَىء مَا خَلاَ الله باطِلُ *** وَكُلُّ نَعِيْم لا مَحَالَةَ زائلُ(1)

ترجمه

صحيح ترين و رساترين جمله اى كه عرب گفته است، گفتار «لبيد» (شاعر معروف) است آن جا كه مى گويد: «آگاه باشيد هرچيزى جز خدا باطل است و هر نعمتى بالاخره از دست خواهد رفت».

شرح كوتاه

توجه به فناى ثروت ها و مقام ها و زوال نعمت ها به انسان هشدار مى دهد كه هم در به دست آوردن آنها رعايت حق و عدالت را كند و هم در طرز مصرف آنها راه اعتدال پيش گيرد.

ابديّت و جاودانگى لباسى است كه تنها به قامت كبرياى او مى زيبد و راه نيافتن فنا و نيستى تنها مخصوص ذات پاك اوست.

در برابر هر صحنه اى از صحنه هاى زندگى مادى بايد به اين حقيقت توجّه داشت و مغرور نشد.

1. مصباح الشريعه، صفحه 45.

[ 59 ]

درس چهل و نهم

من از آنها بيزارم

امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) مى فرمايد:

لَيْسَ مِنَّا مَنْ غَشً مُسْلِماً أَوْ ضَرَّهُ أَوْما كَرَهُ(1)

ترجمه

آن كس كه تقلّب كند يا به مسلمانى زيان رساند يا به او نيرنگ زند از ما نيست.

شرح كوتاه

آنها كه خوشبختى خود را در بدبختى ديگران و سود خود را در زيان ديگران مى بينند نه يك انسان واقعى محسوب مى شوند و نه يك مسلمان حقيقى.

امتياز انسان از ساير جانداران در شخصيت اجتماعى اوست، و آن كس كه سود خود را در ضرر ديگران مى بيند فاقد شخصيت اجتماعى است.

زيان به افراد ديگر رسانيدن گاهى صريح و آشكار است و گاهى پنهانى از طريق تقلّب

و يا خدعه و نيرنگ، به هر صورت باشد در اسلام ممنوع است، و امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) فرمود: من از مرتكبين اين اعمال بيگانه ام.

1. سفينة البحار ماده غش..

[ 60 ]

درس پنجاهم

تلاش عاجزان

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

اَلْغِيْبَةُ جُهْدُ الْعاجِزِ(1)

ترجمه

غيبت كردن آخرين تلاش افراد ناتوان است.

شرح كوتاه

درميان گناهان كبيره كمتر گناهى است كه همانند غيبت نشانه پستى و ضعف و زبونى و ناجوانمردى باشد.

آنها كه به مذمت و عيب جويى مردم در پشت سر مى نشينند و آبروى و حيثيت افراد را با افشاى عيوب پنهانى، كه غالب مردم به يكى از اين عيوب گرفتارند، مى برند، و آتش حسد و كينه خود را با اين وسيله فرو مى نشانند، افرادى ناتوان و فاقد شخصيتند كه حتى در مبارزه بى دليل و ظالمانه خود شهامت ندارند و تمام قدرتشان اين است كه از پشت خنجر بزنند.

در حديث آمده، آن كس كه غيبت مردم كند اگر توبه نمايد آخرين كسى است كه وارد بهشت مى شود و اگر نكند نخستين كسى است كه وارد دوزخ مى شود.

1. نهج البلاغه، كلمات قصار.

[ 61 ]

درس پنجاه و يكم

نشانه هاى ستمگر

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

لِلظّالِمِ ثَلاثُ عَلامات:

يَظْلِمُ مَنَ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِيَةِ وَمَنْ دُوْنَهُ بِالْغَلَبَةِ

وَيُظاهِرُ الْقَوْمَ الْظَّلَمة(1)

ترجمه

ستمگر سه نشانه دارد: به آنها كه بالاتر از او هستند با مخالفت و نافرمانى ستم مى كند، و نسبت به آنها كه زير دست او قرار دارند از طريق قهر و غلبه ستم مى نمايد، و با ستمگران همكارى دارد.

شرح كوتاه

آن كس كه روح ستمگرى بر فكرش غلبه كند و تحت نفوذ اين روحيه پليد قرار گيرد، در هر مورد به شكلى خودنمايى مى نمايد: از انجام وظايف خود در برابر آنها كه پذيرش فرمان آنها لازم است سرپيچى مى كند، و در برابر زيردستان به قهر و غلبه و زور و

قلدرى متوسل مى شود، و دوستان و هم رديفان و همكاران خود را از ميان ستمگران انتخاب مى نمايند، او در هر حال ستمگر است ولى در هر مورد به شكل مناسب آن مورد در مى آيد.

1. نهج البلاغه، كلمات قصار.

[ 62 ]

درس پنجاه و دوّم

درد بى درمان وجود ندارد

پيغمبر گرامى اسلامى فرمود:

ما أَنْزَلَ اللهُ مِنْ داء إِلاَّ جَعَلَ لَهُ دَواء(1)

ترجمه

خداوند هيچ دردى نداد مگر اين كه دوايى بر آن آفريد.

شرح كوتاه

جهانى كه در آن زندگى مى كنيم مجموعه اى از عملها و عكس العمل هاست در كنار نيروى نفى كننده نيروى مثبت و سازنده اى وجود دارد كه بايد آن را پيدا كرد و از آن بهره گرفت، و ادامه حيات ما معلول همين تعادل نيروهاست، نه تنها هيچ بيمارى جسمى بدون درمان وجود ندارد، هيچ مشكل اجتماعى هم موجود نيست كه راه حلى براى آن نباشد، آنها كه مشكلات را لاينحل مى پندارند و به هر كار پيچيده برخورد مى كنند آن را درد بى درمان معرفى مى كنند از اين حقيقت غافلند كه اصولا درد بى درمان وجود ندارد.

بنابراين بايد با حوصله و پشتكار به ميدان حوادث سخت زندگى رفت و راه حل آنها را پيدا كرد.

1. نهج الفصاحه.

[ 63 ]

درس پنجاه و سوّم

چرا نعمت ها از بين مى روند؟

امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد:

إنَّ اللهَ قَضَى قَضاءً حَتْماً أَلاّ يُنْعِمَ عَلَى الْعَبْدِ بِنِعْمَة فَيَسْلُبُها إيّاهُ حَتّى يُحْدِثَ الْعَبْدُ ذَنْباً يَسْتحِقُّ بِذلِك النَّقِمَةِ(1)

ترجمه

خداوند يك حكم قطعى كرده است كه نعمت هايى را كه به مردم داده از آنها نگيرد مگر اين كه گناهى مرتكب شوند كه موجب سلب آن نعمت گردد.

شرح كوتاه

نعمت هاى خدا بى پايان است، اما بى حساب نيست، بدون حساب به كسى نمى دهد و بى حساب از كسى نمى گيرد، هنگامى كه مردم جهان نعمت هاى او را وسيله غرور و فساد تبهكارى و ستم قرار دادند همان نعمت ها تبديل به عوامل بدبختى آنها مى گردد، نعمت

آنها سلب، و بلا جاى آن را مى گيرد، صنايع و تكنولوژى آنها ويرانگر، و اجتماع آنها مايه نفاق، و توسعه زندگى آنها مايه ناراحتى، و حتى وسيله هاى سرعت عامل عقب ماندگى آنها مى گردد، چرا كه از نعمت ها سوء استفاده كردند!

1. اصول كافى، جلد 2.

[ 64 ]

درس پنجاه و چهارم

شهادت و پاكى

پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود:

إذا مُتَّ عَلَى طَهارَة تَكُونُ شَهِيْداً(1)

ترجمه

هنگامى كه پاك از دنيا بروى در زمره شهيدان خواهى بود.

شرح كوتاه

حديث فوق قسمتى از دستورهايى است كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) به يكى از ياران خود به نام «انس» مى دهد و به او مى فرمايد:

«اگر مى توانى شب و روز با وضو باشى اين چنين كن، زيرا گر در اين حال از دنيا بروى شهيد خواهى بود.»، گرچه معناى نخستين حديث، همان با وضو بودن است، اما حديث در ضمن اشاره به حقيقت مهم ترى دارد و آن پاك زيستن و پاك از جهان رفتن است، آنها كه دامانشان پاك، دل هايشان پاك، و زندگى و فكرى پاك دارند و اين چنين از جهان رخت بر مى بندند قطعاً در صف شهيدان خواهند بود كه شهادت منحصر به كشته شدن در ميدان جنگ نيست، احاديث ديگرى كه در منابع اهل بيت(عليهم السلام)وارد شده نيز اين حقيقت را تأكيد مى كند.

1. سفينة البحار، جلد 1، صفحه 720.

[ 65 ]

درس پنجاه و پنجم

عاشقان جانباز

امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد:

إنَّ أَصْحَابَ جَدِّىَ الْحُسَيِنْ لَمْ يَجِدُوا ألَمَ مَسِّ الْحَدِيْدِ(1)

ترجمه

ياران فداكار جدم امام حسين(عليه السلام) در زير ضربات شمشير و نيزه دشمن احساس درد نمى كردند!

شرح كوتاه

هنگامى كه علاقه انسان به يك هدف به مرحله عشق، آن هم عشقى سوزان، برسد تمام احساس او در همان نقطه متمركز مى شود، و به همين جهت هر ناراحتى براى او قابل تحمل است نه تنها قابل تحمل است بلكه احساس ناراحتى نمى كند، جايى كه زنان مصر با ديدن روى يوسف، در مسير يك عشق زود

گذر مجازى، آنچنان از خود بى خبر شدند كه به جاى بريدن ميوه، دست هاى خود را بريدند چه جاى تعجب است كه عاشقان بى قرار راه خدا، و جانبازان راه حق و فضيلت، درد و رنج ضربات سنگين دشمن را احساس نكنند، بايد نخست عشق ورزيد، فداكارى و تحمل نتيجه حتمى آن است.

1. بحارالانوار، جلد 45، صفحه 80.

[ 66 ]

درس پنجاه و ششم

خردمند و بى خرد

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

اَلعاقِلُ يَعْتَمِدُ عَلى عَمَلِهِ وَالْجاهِلُ يَعْتَمِدُ عَلَى أَمَلِهِ(1)

ترجمه

خردمند بر سعى و عمل خويش تكيه مى كند و بى خرد بر آرزوهاى خويش.

شرح كوتاه

خردمندان افرادى مثبت و حقيقت جو هستند لذا هميشه هدف هاى بلند خويش را در وجود خارجى جستجو مى كنند، و چون رسيدن به آنها بدون تلاش و سعى و كوشش ممكن نيست، همّت خويش را روى عمل خويش متمركز مى سازند، در حالى كه جاهلان بى خبر در دريايى از آرزوها و اوهام غوطه ورند و گمشده هاى خود را تنها در عالم خيال مى جويند، و چون دست يافتن به تخيّلات نيازى به كار و كوشش ندارد، گرايش هاى منفى در همه شئون زندگى آنها آشكار مى گردد، هميشه به انتظار پيروزى هاى خيالى در فردايى كه هنوز نيامده و شايد هيچ گاه نخواهد آمد دلخوشند، و بنابراين در زندگى تكيه گاهى جز آرزو ندارند.

1. غرر الحكم.

[ 67 ]

درس پنجاه و هفتم

دينداران واقعى كمند

امام حسين(عليه السلام) فرمود:

اَلنّاسُ عَبِيْدُ الدُّنْيا وَالدِّينُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ ما دَرَّت بِهِ مَعايِشُهُمْ فَإِذا مُحِّصُوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيانُونَ!(1)

ترجمه

بسيارى از مردم بنده دنيا هستند و دين تنها بر زبان آنهاست، مادامى كه زندگى آنان در پرتو دين و روبراه است از آن حمايت مى كنند; ولى آن روز كه با حوادث سختى آزموده شوند، دينداران اندكند.

شرح كوتاه

دين و مذهب - آن هم مذهبى همچون اسلام - حافظ حقوق مردم جامعه و حامى منافع واقعى و عادلانه آنهاست، ولى گاهى دين مزاحم منافع شخصى و خصوصى افراد است; اين جاست كه «دينداران از مدعيان دين»، شناخته مى شوند، بسيارى از مردم

كه به هر چيز از دريچه سود شخصى خود مى نگرد تا آن جا با دين همراهند كه حافظ حقوق شخصى آنها باشد، اما بر سر دو راهى ها كه دين از منافع خصوصى آنها جدا مى شود، بكلى آن را رها مى كنند و مصداق «نؤمن ببعض و نكفر ببعض» مى شوند; اما دينداران واقعى آنها هستند كه در هر حال به آن وفا دارند و دين وايمان خطوط اصلى زندگى آنها را ترسيم مى كند نه منافع شخصى.

1. بحارالانوار، جلد 10، صفحه 198.

[ 68 ]

درس پنجاه و هشتم

عدالت در ميان فرزندان

پيغمبرگرامى اسلامى مى فرمايد:

إِعْدِلُوا بَيْنَ أَوْلادِكُمْ كَما تُحِبُّونَ أَنْ يَعْدِلُوا بَيْنَكُمْ(1)

ترجمه

در ميان فرزندان خود عدالت كنيد همان طور كه دوست مى داريد آنها در ميان شما عدالت كنند.

شرح كوتاه

يكى از اشتباهات بزرگ تبعيض در ميان فرزندان است، بعضى از مردم، براى فرزند بزرگ و به اصطلاح ارشد امتياز قائل مى شوند و بعضى براى كوچك ترين فرزند، و گاهى آنچنان در اين راه، افراط مى كنند كه هر چه از محبّت و مال و عواطف دارند در اختيار يكى از آنها قرار مى دهند و ديگران را بكلى محروم مى سازند، اين موضوع آتش كينه و حسد را دل آنها بر مى افروزد و در آينده نسبت به يكديگر دشمن و نسبت به پدر و مادر كينه جو، و حتى نسبت به اجتماع هم در مقام انتقام جويى بر مى آيند.

1. بحارالانوار، جلد 23.

[ 69 ]

درس پنجاه و نهم

همواره تحت مراقبت هستى

امام محمّد تقى (امام جواد)(عليه السلام) فرمود:

إِعْلَمْ أَنَّكَ لن تَخْلُو مِنْ عَيْنِ اللهِ فَانْظُرْ كَيْفَ تَكُونُ(1)

ترجمه

بدان كه از ديدگاه پروردگار بيرون نخواهى رفت اكنون ببين چگونه خواهى بود؟

شرح كوتاه

نخستين اثر ايمان به خداوند بزرگ، احساس يك مراقبت دائمى بر سر تا پا و درون و برون از ناحيه علم و آگاهى اوست، نه تنها هيچ نقطه اى از ديدگاه علم او بيرون نيست، بلكه مراقبين او از چهارسو، از همه جا، ما را احاطه كرده اند.

هر قدر پايه ايمان بالاتر برود احساس اين مراقبت، بيشتر و عميق تر مى گرد، تا آن جا كه انسان خود را به طور دائم در حضور او مى بيند، اين احساس بزرگترين وسيله اصلاح فرد و

اجتماع، و زيباترين جلوه هاى ايمان است، كه احيا كردن آن به مهم ترين نابسامانى هاى اجتماعى سامان مى بخشد.

1. از كتاب تحف العقول.

[ 70 ]

درس شصتم

نه چاپلوسى نه حسد

اميرمؤمنان على(عليه السلام) فرمود:

الثَناءُ بِأَكْثَرَ مِنَ الإِسْتِحْقاقِ مَلَقٌ وَالتَّقْصِيرُ مِنَ الإِسْتِحْقاقِ عَىُّ أَوْ حَسَدٌ(1)

ترجمه

مدح و تعريف بيش از استحقاق و شايستگى تملق است و كمتر از استحقاق يا ناتوانى در بيان است يا حسد.

شرح كوتاه

شك نيست كه بايد از افراد شايسته و صفات و اعمال نيكشان تقدير و تمجيد كرد و آنها را در راهى كه در پيش گرفته اند تشويق و دلگرم نمود ولى بايد اين كار درست به اندازه استحقاق افراد باشد وگرنه نتيجه هاى منفى و زيانبخشى به وجود مى آورد، اگر بيش از اندازه شايستگى باشد تملق و چاپلوسى است كه هم شخصيت گوينده را در هم مى شكند و هم طرف را گرفتار عجب و خودبينى مى كند، و اگر كمتر از شايستگى باشد، هم نيكان را دلسرد مى سازد و هم نشانه حسد يا عجز گوينده است.

1. نهج البلاغه، كلمات قصار.

[ 71 ]

درس شصت و يكم

در خدمت برادران باش

امام صادق(عليه السلام) فرمود:

مَنْ كانَ فِى حاجَةِ أَخِيْةِ الْمُسْلِم كَانَ اللهُ فِى حَاجَتِهِ(1)

ترجمه

كسى كه در راه انجام حاجات و نيازمندى هاى برادران دينيش كوشش كند، خداوند در راه انجام حاجات او خواهد بود.

شرح كوتاه

مردم غالباً فكر مى كنند كه اگر به حلّ مشكلات ديگران بپردازند از پيشرفت در زندگى مى مانند، در حالى كه منطق اسلام غير از اين است، پيغمبر(صلى الله عليه وآله) در حديث بالا مى فرمايد، تو در راه حلّ مشكلات مردم، و رفع نيازمندى هاى آنها بكوش، خداوندى كه قدرتش مافوق قدرت تو و همه قدرتهاست به تو كمك مى كند و مشكلات تو را حل مى نمايد. اين موضوع را با چشم خود ديده

ايم كه افرادى كه به ديگران كمك مى كنند مشكلاتشان به طور عجيبى حل مى شود و اين يك موهبت الهى است.

1. بحارالانوار، جلد 74، صفحه 286.

[ 72 ]

درس شصت و دوّم

اشتباه در زندگى

على(عليه السلام) مى فرمايد:

لا تُشْغِلْ قَلْبَكَ الْهَمَّ عَلَى مافاتَ فَيُشْغِلَكَ عَنِ الإِستِعْدادِ بِما هُوَ آت(1)

ترجمه

قلب خود را به اندوه براى گذشته مشغول نكن كه از آمادگى ها براى آينده درمانى.

شرح كوتاه

كمتر كسى پيدا مى شود كه اشتباهاتى در زندگى مرتكب نشود و فرصت هايى را از دست نداده باشد، در اين جا مردم دو دسته مى شوند; عده اى دائماً وقت خود را با افسوس خوردن به گذشته تلف مى كنند و باقيمانده انرژى هاى خود را در اين راه از دست مى دهند; ولى عده ديگرى گذشته را تمام شده تلقى كرده به دست فراموشى مى سپارند و تنها از آن درس هاى عبرتى براى ساختن آينده مى آموزند و تمام قدرت و نيروى خود را متوجه سازندگى امروز و فردا مى كنند. مسلّماً پيروزى از آن اين دسته است همان طورى كه اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حديث بالا بيان فرموده است.

1. نقل از غررالحكم، صفحه 289.

[ 73 ]

درس شصت و سوّم

اسلام جهانگير مى شود

پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

لا يَبْقَى عَلَى ظَهْرِ الأَرْضِ بَيْتُ مَدَر وَلا وَبر إِلاَّ أَدْخَلَهُ اللهُ كَلِمَةَ الأسْلامِ(1)

ترجمه

در روى زمين خانه اى نمى ماند، حتى خانه هاى گلين و خيمه هاى پشيمن، مگر آن كه خداوند آيين اسلام را در آن وارد مى كند.

شرح كوتاه

روز به روز اين حقيقت آشكارتر مى شود كه جهان بر سر دو راهى است، يا اسلام را مى پذيرد و يا هيچ دينى را نمى خواهد نخواهد پذيرفت، از آن جا كه لادينى برخلاف سرشت آدمى است سرانجام به سوى اسلام جلب مى گردد; و هم اكنون موجى از توجه به

اسلام نقاط مختلفى از جهان را فرا گرفته است.

اما تكامل اين موضوع به هنگام ظهور حضرت مهدى ارواحنا له الفداء خواهد بود; در آن روز شرك و بت پرستى از دنيا برچيده مى شود و حكومت اسلام سراسر روى زمين را خواهد گرفت، آنچه كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) در حديث بالا بشارت داده است.

1. مجمع البيان، تفسير سوره توبه.

[ 74 ]

درس شصت و چهارم

هيچ گناهى را كوچك نشمر!

امام حسن عسكرى(عليه السلام) مى فرمايد:

مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِى لا يُغْفَرُ:ليتنى لا اُؤاخَذُ إِلاَّ بِهَذا!(1)

ترجمه

از گناهانى كه بخشوده نخواهد شد، آن است كه انسان بگويد: «اى كاش گناه من همين باشد»

شرح كوتاه

گناهان كوچك بر اثر چند چيز گناه بزرگ مى شوند، از جمله كوچك شمردن و بى اهميّت دانستن آنهاست، كه يكى از وساوس خطِناك شيطانى مى باشد.

گناهانى كه انسان از آنها وحشت دارد و آنها را بزرگ مى شمرد آن قدر خطرناك نيستند زيرا همواره مراقب است كه دامن او را نگيرند، اما به هنگامى كه آن را كوچك شمرده و وحشت او زايل گشت به آسانى در مسير آن قرار مى گيرد، و چه بسا تكرار مكرر آن كه خود يكى ديگر از عوامل تبديل گناهان صغيره به كبيره است، براى هميشه او را از سعادت و خوشبختى دور مى سازد، از اين گذشته، گناه هرچه باشد. از يك نظر، بزرگ است زيرا شكستن حريم قانون خداوند بزرگ مى باشد.

1. تحف العقول، صفحه 366.

[ 75 ]

درس شصت و پنجم

برترى دانش

امام موسى بن جعفر(عليه السلام) مى فرمايد:

فَضْلُ الْفَقِيهِ عَلَى الْعابِدِ كَفَضْلِ الشَّمسِ عَلَى الْكَواكِبِ(1)

ترجمه

برترى «عالم» از «عابد» همانند برترى خورشيد است نسبت به ستارگان.

شرح كوتاه

ستارگان آسمان تنها خود روشنند اما نمى تواند روشنى چندانى به ما بدهند و راه را براى ما مشخص كنند، اما آفتاب و اشعه طلايى و درخشانش، نه تنها حيات پرور و زندگى آفرين است; بلكه راه را از بيراهه و شاهراه را از پرتگاه به همه ساكنان كرات منظومه شمسى نشان مى دهد، و چنين است فرق عالم و عابد، «اين» فقط گليم خود را

از آب بيرون مى كشد و «آن» سعى مى كند كه غريق ها را نجات بخشد، و اين را نيز مى دانيم كه سيّارگان منظومه شمسى از نور آفتاب بهره مى گيرند، و اگر عالمى نبود عابدى هم وجود نداشت.

1. تحف العقول، صفحه 307.

[ 76 ]

درس شصت و ششم

حقوق متقابل

پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

يَلْزَمُ الْوالِدَيْنَ مِنَ الْحُقُوقِ لِوَلَدِ هِما ما يَلْزَمُ الْوَلدَ لَهُما مِنَ حُقُوقهِما(1)

ترجمه

همان طورى كه فرزندان بر اثر ترك حقوق پدر و مارد مسؤولند پدران و مادران نيز در برابر ترك حقوق فرزندان مسؤوليت دارند.

شرح كوتاه

در دنيا هيچ حقى بدون وظيفه نيست يعنى در كنار هر حقى وظيفه اى وجود دارد و هر اندازه حق بزرگتر باشد وظيفه و مسؤوليت نيز بزرگتر است.

به همين دليل پدران و مادران كه حق بزرگى بر فرزندان خود دارند - حقى كه در قرآن مجيد همدوش حق پروردگار ذكر شده - مسؤوليت سنگينى نيز در مقابل آنها دارند; آنها بايد لحظه اى از تعليم و تربيت فرزندان غافل نشوند و تا آن جايى كه امكان دارند در سازندگى روح و جسم آنها و نگهدارى آنان از آلودگى هاى فكرى و اخلاقى بكوشند و غوغاى زندگى روزانه آنها را از اين وظيفه بزرگ باز ندارد.

1. از كتاب اقوال الائمه.

[ 77 ]

درس شصت و هفتم

در راه اطاعت خرج كن تا خرج گناه نكنى!

امام كاظم(عليه السلام) فرمود:

إِيّاكَ اَنْ تَمْنَعَ في طاعَةِ الله فَتُنْفِقَ مِثْليْهِ فى مَعْصِيَةِ اللهِ.(1)

ترجمه

از صرف مال در راه اطاعت پروردگار خوددارى مكن كه ناچار مى شوى دو برابر آن را در راه معصيت و گناه صرف كنى!

شرح كوتاه

بسيارند كسانى كه مثلا براى هزينه بهداشت خويش سختگيرند و همان سبب مى شود كه دو يا چند برابر آن را صرف درمان بيمارى ها كنند!

اين يك قانون عمومى است كه اگر انسان در مصارف لازم، از خرج كردن خوددارى كند، براى جبران آن گرفتار هزينه هاى سنگين ترى مى شود.

كسى كه از صرف وقت يا پول

براى تعليم و تربيت فرزند خويش مضايقه كند; بايد هزينه هاى كمرشكن اعتيادها و جنايات و انحراف ها، و ندانم كارى هاى او را تحمل كند، و كسانى كه از صرف هزينه هايى كه به رفع نيازمندى محرومان اجتماع كمك مى كند سرباز زنند بايد هزينه هايى كه گاهى چندين برابر آن است براى جلوگيرى از حوادث ناشى از آن مصرف كنند و همچنين...

1. تحف العقول، صفحه 305.

[ 78 ]

درس شصت و هشتم

بزرگترين بازار تجارت

امام هادى(عليه السلام) مى فرمايد:

الدُّنيا سُوْقٌ رَبِحَ فِيْها قَوْمٌ وَخَسِرَ آخَرُونَ(1)

ترجمه

دنيا بازارى است كه جمعى در آن سود مى برند و جمعى زيان!

شرح كوتاه

اين جهان نه وطن اصلى انسان است و نه محل سكونت دائم، بلكه تجارتخانه بزرگى است كه انسان با سرمايه هاى عظيمى همچون ساعات عمر، نيروى انسانى، مواهب فكرى و عقلى به آن فرستاده شده است تا از آن بهره اى ارزنده براى سعادت ابدى و زندگى جاويدانش بگيرد.

آنها كه فعال و سخت كوش و هوشيارند و پرتلاش و آگاه، از فنون اين تجارت بزرگ با خبرند، لحظه اى آرام نيستند و دائماً در تكاپو تا با اين سرمايه ها، كالايى ارزنده تر، متاعى جاويدان، سرنوشتى درخشان براى خود و جامعه خود انتخاب كنند، نه آن كه در مسير فساد و تبهكارى و بيهودگى همه را از دست بدهند، و با دستى تهى از آن بيرون روند.

1. تحف العقول، صفحه 361.

[ 79 ]

درس شصت و نهم

بلند پايه ترين مردم

پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

إنَّ أَعْظَمَ النّاسِ مَنْزلَةً عِنْدَ اللهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَمْشاهُمْ فِى أَرْضِهِ بِالنَّصِيحَةِ لِخَلْقِهِ(1)

ترجمه

بلند پايه ترين مردم در روز رستاخيز كسى است كه از همه بيشتر براى خيرخواهى خلق خدا گام برداشته است.

شرح كوتاه

خدمت به خلق در رديف بزرگترين عبادات اسلامى است، و يكى از طرق خدمت به خدا اين است كه انسان مصالح و منافع آنها را همانند مصالح و منافع خودش ببيند، و همان طور كه در مورد منافع خود با نهايت دلسوزى رفتار مى كند، درباره منافع و مصالح ديگران نيز كاملا دلسوز باشد، و در حضور و غياب مردم از خيرخواهى فروگذار

نكند.

1. نقل از كتاب كافى، جلد 2، صفحه 166.

[ 80 ]

درس هفتادم

سه اصل مهم اجتماعى

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

اَلنَّاسُ سَوَاءٌ كَأَسْنانِ الْمِشْطِ

وَالْمَرْءُ كَثِيْرٌ بِأَخِيْهِ

وَلا خَيْرَ فِى صُحْبَةِ مَنْ لَمْ يَرَلَكَ مِثْلَ الَّذِى يَرَنى لِنَفْسِهِ(1)

ترجمه

مردم (در حقوق اجتماعى) برابرند همانند دندانه هاى يك شانه! يك فرد با داشتن برادران (دينى) جمع كثيرى مى شود.

و همنشينى با آن كس كه آنچه براى خود مى خواهد براى تو نمى خواهد سزاوار نيست.

شرح كوتاه

سه اصل مهم زندگى اجتماعى در حديث بالا آمده است:

نخست مساوات و برابرى همه انسانها از هر نژاد و زبان و طبقه در تمام حقوق اجتماعى، دوّم پيوند فرد به اجتماع و اجتماع به فرد كه از يك فرد به ضميمه برادران، جامعه اى مى سازد، سوّم لزوم احترام به منافع ديگران به اندازه منافع خويشتن به عنوان شرط اساسى دوستى و رفاقت.

و جامعه اى كه اين اصول سه گانه در آن حكومت نكند نه يك جامعه اسلامى است و نه انسانى.

1. تحف العقول، صفحه 274.

[ 81 ]

درس هفتاد و يكم

تندخويى و شتاب زدگى

اميرمؤمنان على(عليه السلام) فرمودند:

اَلْحِدَّهُ نَوْعٌ مِنَ الْجُنُونِ لاَِنَّ صاحِبَها يَنْدَمُ فَإنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُها مُسْتَحْكَمٌ(1)

ترجمه

تندخويى و شتابزدگى يك نوع ديوانگى است، زيرا صاحب اين صفت بزودى از كار خود پشيمان مى شود، و اگر پشيمان نشد، دليل آن است كه جنون او ثابت و مستحكم است.

شرح كوتاه

اما اگر اين گونه افراد حتى پس از مشاهده نتايج سوء كار خود پشيمان نشوند، اينها ديوانگان پا برجا و دائمى هستند.

1. نهج البلاغه - كلمات قصار.

[ 82 ]

درس هفتاد و دوّم

زاهدان واقعى

پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود:

اَلزُّهدُ فى الدُّنيا قَصْرُ الأَمَلِ وَشُكْرُ كُلُّ نِعْمَة وَالْوَرَعُ عَنْ كُلِّ ما حَرَّمَ اللهُ(1)

ترجمه

زهد در اين جهان به سه چيز است: كوتاهى آرزو، شكرگزارى نعمت ها و پرهيز از حرام.

شرح كوتاه

بسيارى از مردم در فهم مفهوم زهد اسلامى گرفتار اشتباهند و آن را با بيگانگى و جدايى از زندگى مادى و اجتماعى مرداف مى شمرند و زاهدان واقعى را آنها مى دانند كه در انزواى اجتماعى فرو رفته و پشت پا به همه مظاهر زندگى مادى زده اند، و به همين دليل آن را يك برنامه استعمارى تلقى مى كنند.

در حالى كه زهد واقعى يك مفهوم سازنده اجتماعى دارد كه در حديث بالا به آن اشاره شده:

پرهيز از غصب حقوق ديگران و اموال نامشروع و حرام، و صرف امكانات مادى در مصارف منطقى و انسانى (كه حقيقت معناى شكرگزارى است) و كوتاه ساختن آرزوهايى كه غرق شدن در آن، انسان را از همه چيز - جز پول و مقام و شهوت - بيگانه مى سازد.

1. تحف العقول.

[ 83

]

درس هفتاد و سوّم

آزمون شخصيت

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

ثَلاثٌ يُمْتَحَنُ بِهَا عُقُولُ الرِّجالِ هُنَّ المالُ وَالْوِلايةُ وَالْمُصِيبَةُ(1)

ترجمه

سه چيز است كه عقل افراد با شخصيت با آن امتحان مى شود: ثروت، مقام، مصيبت.

شرح كوتاه

آزمون هاى خداوند، وسيله تكامل ها و پيشرفت هاست، و مواد خاصى ندارد، بلكه با هر وسيله اى ممكن است اين آزمون صورت گيرد، ولى سه ماده از همه مهم تر است، به هنگامى كه مال و ثروتى به دست انسان مى آيد آيا عقل خود را گم مى كند و هوش از دست مى دهد يا نه؟

و به هنگامى كه مقامى به او سپرده مى شود آيا ظرفيت او چنان است كه همه چيز را فراموش مى نمايد يا نه؟

و نيز هنگامى كه حادثه ناگوارى براى او رخ مى دهد، آيا در اين موقع جزع و فزع آغاز مى كند و خود را مى بازد و زبان به ناشكرى مى گشايد يا نه؟

اين مهم ترين چيزهايى است كه انسان با آن آزمايش مى شود.

1. غرر الحكم مادءه ثلاث.

[ 84 ]

درس هفتاد و چهارم

برنامه صحيح براى دنيا و آخرت

امام على ابن موسى الرضا(عليه السلام) مى فرمايد:

إعْمَلْ لِدُنْياكَ كَأنَكَ تعِيشُ أَبَدَاً وإِعْمَلْ لآِ خِرَتِكَ كَأَنَّك تَمُوتُ غَدَاً(1)

ترجمه

براى دنيا آنچنان كار كن كه گويا تا ابد زنده اى و براى آخرت آنچنان كار كن كه گويا فردا خواهى مرد!

شرح كوتاه

حديث فوق چگونگى مواجهه اسلام را با مسائل مربوط به زندگى مادى و معنوى روشن مى سازد. يك مسلمان مثبت و وظيفه شناس نسبت به مسائل زندگى مادى بايد آنچنان محكم كارى و انضباط را رعايت كند كه يا هميشه در اين جهان مى ماند، و به

اين ترتيب اهمال كارى هاى ريا كارانه مدعيان زهد را مردود شناخته است.

و نسبت به مسائل معنوى و آمادگى هاى لازم براى زندگى بايد آن قدر حساس و روشن باشد كه اگر فردا از اين جهان چشم بپوشد، كمبودى نداشته باشد، با آب توبه واقعى دامن خود را از گناه شسته و حقوق مردم را همگى ادا كرده و هيچ نقطه تاريكى در زندگى نداشته باشيم.

1. وسايل الشيعه، (طبق نقل اقوال الائمه، جلد 2، صفحه 277).

[ 85 ]

درس هفتاد و پنجم

اثر گناه

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

مَنْ يَمُوتُ بِالذُّنوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالآجالِ وَ مَنْ يَعِيشُ بِالإِحْسانِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَعِيشُ بِالأَ عمارِ(1)

ترجمه

آنها كه بر اثر گناه مى ميرند از آنها كه با مرگ طبيعى از دنيا مى روند بيشترند!، و آنها كه بر اثر نيكوكارى عمر مى كنند از آنها كه با عمر طبيعى زندگى مى نمايند زيادترند!

شرح كوتاه

امروز ثابت شده است كه سرچشمه قسمت قابل توجهى از بيمارى هاى جسمى، عوامل روحى و معنوى است، و يكى از مهم ترين عوامل ناراحتى روانى فشارهاى شديدى است كه از ناحيه وجدان به خاطر انجام گناه بر روح آدمى وارد مى شود. انسان گناهكار در دادگاه وجدان محاكمه مى شود و با مجازات هاى دردناك معنوى وجدان روبه رو مى گردد و عكس العمل آن در جسم و جان و حتى در مرگ و ميرها آشكار مى گردد، بعكس، افراد نيكوكار از درون وجدان خود تشويق مى شوند و همين تشويق معنوى نيرو و نشاط تازه اى به آنها مى دهد و بر طول عمر آنها مى افزايد نتيجه اين كه گناه عمر را كوتاه،

و كار نيك عمر آدمى را طولانى مى سازد.

1. نقل از كتاب سفينة البحار.

[ 86 ]

درس هفتاد و ششم

شيعه واقعى

امام باقر(عليه السلام) به يكى از دوستان خود فرمود:

أَبْلِغْ شِيعَتَنا أَنَّهُ لا يُنالُ ما عِنْدَ اللهِ إِلاَّ بِعَمَل(1)

ترجمه

به شيعيان ما بگو كه هيچ كس به مواهب و رحمت هاى الهى نمى رسد مگر با عمل.

شرح كوتاه

اين گفتار امام باقر(عليه السلام) پاسخى است به آنها كه تصور مى كنند تنها به عنوان قبول نام تشيع و ابراز عشق به خاندان پيغمبر(صلى الله عليه وآله) مى توانند بزرگترين مقام را در پيشگاه خدا داشته باشند، در حالى كه مى دانيم اساس اسلام روى عمل گذشته شده و شيعيان واقعى آنها هستند كه برنامه عملى آنان اقتباسى است از برنامه هاى عملى على(عليه السلام) و يارانش و اصولا تشيع از ماده مشايعت به معناى گام برداشت پشت سر كسى است; بنابراين آنها شيعه واقعى خاندان پيغمبرند كه پشت سر آنها گام بر مى دارند.

1. اصول كافى، جلد 2، صفحه 300.

[ 87 ]

درس هفتاد و هفتم

با چه كسى مشورت كنيم؟

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

لا تُدْخِلَنَّ فِى مَشْوَرَتِكَ بَخِيلا يَعْدِلُ بِكَ عَنِ الْفَضْلِ

وَيَعِدُكَ الْفَقْرَ وَلا جَبَاناً يُضْعِفُكَ عن الاُْموِر

وَلا حَرِيصَاً يُزَّيِّنُ لَكَ الشَّرَهَ بِالْجَوْرِ(1)

ترجمه

با افراد بخيل مشورت مكن كه تو را از خدمت به خلق خدا باز مى دارند، و از تهيدستى مى ترسانند و با افراد ترسو مشورت مكن كه اراده تو را براى انجام كارهاى مهم تضعيف مى كنند و نيز اشخاص حريص را مشاور خود قرار مده كه ستمگرى را براى تو زينت مى دهند!

شرح كوتاه

مشورت از دستورات مهم اسلامى است، ولى به همان اندازه كه مشورت با افراد ارزنده، به پيشرفت برنامه هاى صحيح كمك مى كند، مشورت با افرادى كه نقاط ضعف روشنى دارند،

زيان بخش است; و نتيجه معكوس مى بخشد - به همين دليل امام(عليه السلام) مؤكداً توصيه مى كند از انتخاب سه دسته به عنوان مشاور مخصوصاً در امور مهم اجتماعى خوددارى شود:

بخيلان، ترسوها، حريص ها، يكى دست انسان را مى گيرد تا بذل و بخشش از مواهب خداداد نكند، و ديگرى اراده او را سست مى كند و سوّمى انسان را براى حرص و ولع بيشتر - تشويق به تجاوز به حقوق ديگران مى نمايد.

1. نهج البلاغه، نامه 53.

[ 88 ]

درس هفتاد و هشتم

بالاترين نعمت ها

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

أَجَلُّ النِّعَمِ اَلْعافِيَةُ وَ خَيْرُ مادَامَ فِى الْقَلْبِ اَلْيَقِيْنُ(1)

ترجمه

بالاترين نعمت ها، تندرستى و سلامتى، و بهترين چيزى كه مى تواند قلب انسان را پر كند، ايمان به خداست.

شرح كوتاه

در حقيقت اميرمؤمنان(عليه السلام) انگشت روى بزرگترين نعمت مادى و معنوى گذارده است. سلامت تن نه تنها بزرگترين موهبت الهى است، بلكه سرچشمه همه فعاليت ها و تلاش ها و بركات است، و در ميان مواهب معنوى چيزى برتر، و بالاتر از نور يقين و روشنايى ايمان نيست كه پرفروغ ترين چراغ راه زندگى و مؤثرترين داروى درمان بيمارى جهل و ذلّت و حقارت و آلودگى است و آرام بخش قلب و جان!

1. تحف العقول.

[ 89 ]

درس هفتاد و نهم

امام غائب(عليه السلام)

قِيْلَ لِلصّادقِ عَلَيْهِ السَّلام:

كَيْفَ يَنْتَفِعُ النّاسُ بِالْحُجَّةِ الْغائبِ الْمَستُور؟

قالَ كَما يَنْتَفِعُوْنَ بِالشَّمسِ إذا سَتَرَها السَّحابُ(1)

ترجمه

از امام صادق(عليه السلام) پرسيدند:

چگونه مردم از وجود امام غائب و پنهان بهره مى گيرند؟

امام فرمود: همان گونه كه از آفتاب در پشت ابرها!

شرح كوتاه

نور آفتاب سرچشمه تمام جنبش هاى حياتى در روى كره زمين است و هيچ موجود زنده اى بدون آن قادر به ادامه حيات نيست، و همين گونه است نور آفتاب وجود امام و رهبران آسمانى در زندگى معنوى و انسانى بشر.

آفتاب در پشت ابر، درست مانند يك چراغ در پشت شيشه مات، قسمت قابل توجهى از نور خود را به بيرون مى فرستد و ظلمت شب را از ميان مى برد و روى گياهان و موجودات زنده اثر مى گذارد، همين طور بركات روحانى و معنوى امام(عليه السلام) حتى از پشت پرده غيبت به جهان انسانيّت مى تابد; منتها همان

طور كه هر عمارتى به اندازه روزنه هاى خود از روشنايى آفتاب استفاده مى كند، بهره مردم از نور آفتاب ولايت نيز متناسب با چگونگى و مقدار ارتباط و پيوند آنها با اوست.

1. بحارالنوار، جلد 52، صفحه 92.

[ 90 ]

درس هشتادم

پاى هر سخن منشين!

امام جواد(عليه السلام) مى فرمايد:

مَنْ أَصْغَى إلى نَاطِق فَقَدْ عَبَدَهُ فَاِنْ كَانَ النّاطِقُ عَنِ الله فَقَدْ عَبَدَ اللهَ وَإنْ كانَ النّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبْلِيسَ فَقَدْ عَبَدَ إبْلِيْسَ(1)

ترجمه

كسى كه به سخنگويى گوش فرا دهد، او را پرستش كرده است. بنابراين اگر از خدا مى گويد، خدا را پرستش كرده، و اگر از زبان ابليس مى گويد، ابليس را پرستيده است!

شرح كوتاه

سخن هرچه باشد و از هركس باشد اثر دارد; و گوش فرادادن به سخنان اين و آن معمولا با تأثير آن در دل آدمى همراه است، و از آن جا كه هدف سخنگويان مختلف است، جمعى سخنگوى حقند و جمع سخنگوى باطل، و خضوع در برابر هريك از اين دو گروه يك نوع پرستش است، زيرا روح پرستش چيزى جز تسليم نيست، بنابراين آنها كه به سخنان حق گوش مى دهند، پرستندگان حقند و آنها كه سخنگويان باطل گوش فرا مى دهند، پرستندگان باطلند، پس بايد از رونق دادن به محفل سخنگويان باطل پرهيز كرد و اجازه نداد كه سخنان تاريك آنان از مجراى گوش به اعماق جان برسد.

1. كتاب تحف العقول، صفحه 339.

[ 91 ]

درس هشتاد و يكم

شيطان صفتان

پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) فرمود:

إذا رَأَيْتُمُ الرَّجُلَ لايُبالِى مَا قالَ أَوْماقِيْلَ فِيْهِ فَإنَّهُ لَبَغيَّةٌ أَوْ شَيْطانٌ(1)

ترجمه

هنگامى كه ببينيد كسى نسبت به آنچه مى گويد يا درباره او گفته مى شود اعتنايى ندارد، بدانيد يا آلوده دامن است يا شيطان.

شرح كوتاه

فرو رفتن در انواع گناهان كار را به جايى مى رساند كه انسان در برابر انواع تهمت ها بى تفاوت مى شود، نه نسبت به آنچه درباره ديگران مى گويد اعتنايى دارد، و

نه نسبت به آنچه درباره او بگويند - به هركس هر نسبتى مى دهد و از هر نسبتى كه به او بدهند ناراحت نمى شود - آنها افرادى بى شخصيت و بى ارزش و شيطان صفتند.

1. بحارالانوار، جلد 74، صفحه 147.

[ 92 ]

درس هشتاد و دوّم

عيد واقعى

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

إِنَّما هُوَ عِيْدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللهُ صِيامَهُ وَشَكَرَ قِيامَهُ وَكُلُّ يَوْم لا يُعْصَى اللهُ فيهِ فَهُوَ عَيْدٌ(1)

ترجمه

اين روز (روز عيد فطر) عيد كسانى است كه روزه هاى آنها مقبول و عبادت آنها مورد قبول پروردگار واقع شده است; و هر روز كه در آن گناه نكنى روز عيد است.

شرح كوتاه

جشن و شادمانى به دنبال يك ماه روزه ماه مبارك رمضان، در حقيقت جشن پيروزى بر هواى نفس، و جشن اطاعت فرمان خداست. بنابراين چنين روزى تنها عيد كسانى است كه در انجام اين فريضه بزرگ الهى و درك فلسفه نهايى آن پيروز شده اند، ولى براى روسياهانى كه پاس احترام اين ماه با عظمت و برنامه تعليم و تربيت آن را نگاه نداشتند چيزى جز روز عزا و شرمسارى نيست.

1. نهج البلاغه كلمات قصار حكمت 428.

[ 93 ]

درس هشتاد و سوّم

سرمايه هاى ارزشمند

پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

إنَّ اللهَ لا يَنْظُرُ إلَى صُوَرِكُمْ وَلا إلى أَمْوالِكُمْ وَإنَّما يَنْظُر إلى قُلُوبِكُمْ وَ أَعْمالِكُمْ(1)

ترجمه

خداوند به صورت ها و اموال نمى نگرد، بلكه به دلها و اعمال شما نگاه مى كند.

شرح كوتاه

در حالى كه مقياس ارزشيابى شخصيت افراد در غالب اجتماعات، سرمايه هاى مادّى و امتيازات جسمانى است، اسلام صريحاً مى گويد: انتخاب اين امور به عنوان مقياس سنجش شخصيت، يك انتخاب نادرست است; بلكه آنچه خدا به آن مى نگرد و در ترازوى حقيقت وزن دارد، فكر و عمل است، فكر پاك كه سرچشمه اعمالى پاك شود; و در دادگاه پروردگار تنها صاحبان اين دو سرمايه پيروزند.

1. كتاب محجّة البيضاء، جلد 6، صفحه 312.

[ 94 ]

درس هشتاد و چهارم

دو چيز مايه هلاكت مردم است

اميرالمؤمنين على(عليه السلام) مى فرمايد:

أَهْلَكَ النّاسَ إِثْنانِ خَوْفُ الْفَقْرِ وَطَلَبُ الْفَخْرِ(1)

ترجمه

دو چيز مردم را به هلاكت افكنده است، وحشت و ترس از فقر و تمناى افتخارات موهوم!

شرح كوتاه

اگر درباره علل افزايش تجاوزها، سرقت ها، رشوه خوارى ها، دزدى ها، كم فروشى ها در اشكال مختلف، و همچنين تلاش هاى بى رويه آزمندانه و چپاولگرانه جمع كثيرى از مردم دقت كنيم، مى بينيم كه دو عامل فوق اثر عميقى در پيدايش اين رويدادها دارد، عده اى با داشتن همه چيز، فقط به خاطر ترس از فقر و يا به قول خودشان براى تأمين آينده، دست به كار خلافى مى زنند، و جمعى نيز آرامش زندگى و روح خود را فداى چشم هم چشمى ها و جلب افتخارات موهوم مى كنند; در حالى كه اگر اين دو صفت زشت را رها كنند، به آسودگى زندگى خواهند

نمود.

1. تحف العقول.

[ 95 ]

درس هشتاد و پنجم

كار خوب كم نيست

امام سجاد(عليه السلام) فرمود:

لا يَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ تَقَوى وَ كَيْفَ يَقِلِّ ما يُتقَبَّلُ(1)

ترجمه

كارى كه با اخلاص و پرهيزگارى توأم باشد، هر قدر به ظاهر كم باشد، كم نيست، چگونه ممكن است عملى كه مقبول درگاه خداست، كم باشد؟!

شرح كوتاه

قرآن مجيد مى گويد: «خداوند تنها اعمالى را مى پذيرد كه با تقوا و نيّت پاك همراه باشد»، بنابراين بايد بيش از هر چيز به پاكى نيّت و اخلاص و تقوا توجه كرد نه به كميّت عمل; زيرا چنين عملى هر قدر هم كم باشد، پر ارزش است، چون مقبول درگاه خداست. آيا عملى كه مقبول درگاه او باشد، كم محسوب مى شود!؟ كوتاه سخن اين كه، انبوه اعمال تو خالى و ناخالص و ريا كارانه، بى ارزش است و كم وزن، ذره اى عمل پاك و خالص و صادقانه، پر ارزش است و سنگين قدر!

1. از كتاب تحف العقول، صفحه 201.

[ 96 ]

درس هشتاد و ششم

خطا مكن و عذر مخواه

امام حسين(عليه السلام) فرمود:

إِيَّاكَ وَما تَعتَذِرُ مِنْهُ فَانَّ الْمُؤْمِنَ لا يُسِيئىُ وَ لا يَعْتَذِرُ وَالْمُنافِقُ كُلَّ يَوْم يُسِيئىُ وَ يَعْتَذِرُ(1)

ترجمه

كار بدى مكن كه ناگريز از عذرخواهى باشد، زيرا انسان با ايمان، نه بدى مى كند و نه عذر مى خواهد; ولى منافق همه روز بد مى كند و پوزش مى طلبد.

شرح كوتاه

از هركسى خطا ممكن است سر زند، ولى افراد با ايمان و منافق در اين جا يك فرق دارند، افراد با ايمان مى كوشند كمتر خلاف كنند تا نيازى به عذر خواستن نداشته باشند; زيرا مى دانند عذرخواهى - بالاخره - رو را سفيد نمى كند، ولى منافقان پروايى از بدى و تخلّف ندارند و

پى در پى پوزش مى طلبند، و اين خود يكى از نشانه هاى نفاق است كه ظاهرش به حكم عذر خواهى دليل ندامت است، و باطنش به حكم تكرار دليل عدم پشيمانى.

1. از كتاب تحف العقول، صفحه 177.

[ 97 ]

درس هشتاد و هفتم

بدترين طرز زندگى

امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) فرمود:

أَسْوَءُ النَّاسِ مَعَاشاً مَنْ لَمْ يَعِشْ غَيْرَهُ فِى مَعاشِهِ(1)

ترجمه

بدترين مردم - از نظر زندگى اقتصادى - كسى است كه به ديگران در معاش خود معاش ندهد و در زندگى او زندگى نكنند.

شرح كوتاه

يك اقتصاد سالم، اقتصادى است كه پيوندهاى اجتماعى را محكم كند و همه افراد جامعه را در بر گيرد، آن جا كه رشته هاى مختلف اقتصادى در مسير منافع افراد معينى قرار مى گيرد، سرطان اقتصادى است، نه اقتصاد سالم; و همان طور كه امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) فرمود، اين بدترين نوع معاش و زندگى اقتصادى است.

1. از كتاب تحف العقول، صفحه 334.

[ 98 ]

درس هشتاد و هشتم

وعده هاى ما بدهى ماست

امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) فرمود:

إِنَّا أَهْلُ بَيْت نَرَى وَعْدَنا عَلَيْنا دَيْناً كَما صَنَعَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله)(1)

ترجمه

ما خاندانى هستيم كه وعده هاى خود را همانند ديون خود مى دانيم، همان طور كه پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله)چنين بود.

شرح كوتاه

بدهى تنها آن نيست كه انسان چيزى را از كسى بگيرد و مقابل آن را بدهكار شود، كسانى كه به ديگران وعده مى دهند، در حقيقت كارى به ذمّه مى گيرند و مسؤوليتى را مى پذيرند و در حقيقت يك دين اخلاقى غير قابل انكارى دارند.

وفاى به عهد نشانه شخصيّت و ايمان و بزرگى و صدق و راستى و موجب تحكيم مبانى اطمينان عمومى در جامعه، و زنده كننده روح همكارى هاى اجتماعى است; و به همين دليل در اسلام، فوق العاده روى وفاى به عهد تكيه شده است.

1. از كتاب تحف العقول، صفحه 333.

[ 99 ]

درس هشتاد و نهم

اموال حرام

حضرت امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد:

إِنَّ الرَّجُلَ إذا أَصابَ مالا مِنْ حَرَام لَمْ يُقْبَلْ مِنْه حَجُّ و لا عُمْرَةٌ وَلا صِلَةُ رَحِم!(1)

ترجمه

هرگاه انسان، مالى را از طريق نامشروع به دست آورد، نه حج و عمره با آن مال قبول است و نه صله رحم!

شرح كوتاه

مقدّس بودن هدف - به تنهايى - در منطق اسلام كافى نيست; بلكه مقدّس بودن وسيله وصول به آن نيز لازم است، آنها كه دلخوشند كارهاى نيكى انجام مى دهند، اما به وسيله اى كه با آن، كار نيك را انجام مى دهند نمى انديشند، از اين حقيقت غافلند كه تا وسيله پاك و مقدّس نباشد، هيچ يك از آنها مقبول درگاه خداوند نخواهد شد،

زيرا خدا تنها از پرهيزكاران قبول مى كند (انما يتقبل الله من المتقين).

1. سفينة البحار، جلد 1، صفحه 213.

[ 100 ]

درس نودم

تا مى توانى از كسى چيزى مخواه!

حضرت امام سجاد(عليه السلام) فرمود:

طَلَبُ الْحَوائِج إِلى النَّاسِ مَذَلَّةٌ لِلْحَياةِ وَمَذَهَبَةٌ لِلْحَياءِ وَ إِسْتِخفافٌ بِالْوَقارِ وَ هُوَ الْفَقْرُ الْحاضِرُ(1)

ترجمه

تقاضا نزد مردم بردن، خوارى در زندگى است و نابود كننده حيا و سبك كننده شخصيت انسان; و فقرى است كه آدمى آن را براى خود فراهم مى سازد.

شرح كوتاه

بعضى از مردم به گمان فرار از فقر، خود را به دست فقر مى سپارند، و با بردن تقاضاهاى غير ضرورى به نزد اين و آن، خود را وابسته و نيازمند مى سازند و شخصيت انسانى خويش را در هم مى كوبند.

اسلام به پيروان خود دستور مى دهد كه تا آن جا كه توانايى دارند، روى پاى خود بايستند و از «زندگى اتكالى» بپرهيزند كه، بى نيازى بوسيله ديگران، عين نيازمندى است.

1. از كتاب تحف العقول، صفحه 201.

[ 101 ]

درس نود و يكم

واى بر چنين كسى!

امام سجاد(عليه السلام) فرمود:

يا سَوْأَتاهُ لِمَنْ غَلَبَتْ إحْداتُهُ عَلَى عَشَراتِهِ!(1)

ترجمه

اسفا بر آن كسى كه آحادش بر عشراتش پيشى گيرد!

شرح كوتاه

قرآن مجيد مى گويد: «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها و من جاء بالسيئة فلا يجزى الامثلها; آن كس كه كار نيكى انجام دهد، ده برابر پاداش مى گيرد; ولى كسى كه گناهى مرتكب شود، فقط به همان مقدار كيفر مى بيند».(2)

با توجه به اين آيه، تفسير حديث فوق روشن مى شود:

بيچاره كسى كه، اطاعت فرمان خدا را با آن همه پاداش عظيم رها كند و تن به گناه در دهد.

1. از كتاب تحف العقول، صفحه 203.

2. سوره انعام آيه 161.

[ 102 ]

درس نود و دوّم

حل مشكل از گناه مخواه!

امام حسين(عليه السلام) فرمود:

مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِيَةِ اللهِ كانَ أَفْوَتُ لِما يَرجُوا وَ اَسْرَعُ لِما يَحْذِرُ(1)

ترجمه

آن كس كه انجام كارى را از طريق عصيان پروردگار بطلبد، آنچه را كه اميد دارد، زودتر از دست مى دهد; و از آنچه مى ترسد زودتر در آن واقع مى شود!

شرح كوتاه

بعضى چنين مى پندارند كه اگر از وسايل نامشروع براى رسيدن به اهدافشان بهره بگيرند، زودتر به مراد مى رسند، در حالى كه حديث فوق مى گويد، مراد خود را زودتر از دست مى دهند و در چاله هايى كه از آن وحشت دارند زودتر مى افتند، فى المثل از تحصيل ثروت نامشروع آرامش مى طلبد در حالى كه قبل از هر چيز در شعاع آن - آرامش را از دست مى دهد، و گرفتار پريشانى ها و اضطراب هايى كه از آن وحشت داشت، مى شود.

1. از كتاب تحف العقول، صفحه 977.

[ 103 ]

درس نود و سوّم

از خود راضى ها!

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

مَنْ رَضِىَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السّاخِطُ عَلَيْهِ(1)

ترجمه

كسى كه از خودش راضى باشد، افراد ناراضى از او بسيار خواهند بود.

شرح كوتاه

حب ذات و علاقه به خويشتن، اگر چه در حدود متعادل براى ادامه حيات لازم است، ولى اگر به حد افراط برسد سر از «خودخواهى» «خود رضايى» در مى آورد.

افرادى كه از خود راضى هستند هرگز عيوب خود را نمى بينند، خود را وظيفه شناس، پاك، بدون عيب، جدى و فعال و دوست داشتنى و گل سر سبد اجتماع مى بينند، و به همين دليل توقع فراوان بى دليلى از مردم دارند، و همين موضوع سرچشمه سرازير شدن سيل خشم مردم به سوى

آنان مى گردد.

1. نهج البلاغه، كلمات قصار، كلمه 6.

[ 104 ]

درس نود و چهارم

خويشاوندان دور و نزديك

امام مجتبى(عليه السلام) مى فرمايد:

اَلْقَرِيْبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إنْ بَعُدَ نَسَبُهُ وَالْبَعيدُ مَنْ باعَدَتْهُ الْمَودَةُ و إنْ قَرُبَ نَسَبُهُ(1)

ترجمه

خويشاوندان نزديك آنها هستند كه محبّت بيشترى دارند، اگر چه نسب آنها دورتر باشد، و خويشاوندان دور آنها هستند كه محبّت كمترى دارند، اگر چه نسبشان نزديكتر باشد.

شرح كوتاه

رابطه خويشاوندى در اسلام از مهم ترين روابط اجتماعى; و در واقع در دل جامعه بزرگ انسانى، گروه هاى فشرده ترى به وجود مى آورد كه همكارى نزديكترى با هم خواهند داشت، و در حلّ مشكلات حياتى با يكديگر تعاون و همكارى خواهند نمود.

ولى مقياس خويشاوندى در اسلام (طبق روايت بالا) به محبّت و مودت است، نه تنها به نزديكى رابطه نسبى!

1. از كتاب تحف العقول، صفحه 165.

[ 105 ]

درس نود و پنجم

ترك عادت

امام حسن عسكرى(عليه السلام) مى فرمايد:

رَدُّ الْمَعْتادِ عَنْ عادَتِهِ كاَلْمُعْجِزْ(1)

ترجمه

ترك دادن اعتيادهاى غلط افراد، همانند معجزه است!

شرح كوتاه

عادت يكى از مواهب بزرگ الهى است، زيرا كارهاى مشكل را براى انسان آسان مى كند و بسيارى از كارهاى پيچيده و ضرورى زندگى (مانند سخن گفتن، راه رفتن و امثال آنها) را به طور خود كار در مى آورد.

ولى همين عادت، اگر در كارهاى غلط مورد سوء استفاده واقع شود، شكل اعتياد خطرناكى را به خود مى گيرد كه ترك آن غالباً مشكل است; تا آن جا كه حضرت امام عسكرى(عليه السلام) آن را در سر حد يك معجزه قرار داده است. بنابراين، بايد كوشيد، پيش از آن كه اعمال زشت به صورت عادت در آيد، آن را ترك گفت.

1. بحارالانوار، جلد 17، صفحه 217.

[ 106 ]

درس نود و ششم

حماسه كربلا

امام حسين(عليه السلام) مى فرمايد:

ترجمه

بخدا سوگند هرگز - همانند افراد ذليل - دست در دست آنها نمى گذارم و همانند بردگان فرار نمى كنم ... من مرگ را جز سعادت، و زندگى و ستمگران با جز مايه ملالت و بدبختى نمى بينم!

شرح كوتاه

كربلا حماسه بزرگ و جاويدان تاريخ بشر است.

كربلا مركز بزرگترين دانشگاه انسان سازى است.

عاشورا يك روز فراموش نشدنى در تاريخ اقوام و ملت هايى است كه مى خواهند سربلند بمانند، سربلند زندگى كنند و سربلند بميرند و دو جمله بالا كه از دو گفتار امام حسين(عليه السلام) گرفته شده دو نشانه روشن از اين حقيقت است.

1. مقتل الحسين، صفحه 246 و 256.

[ 107 ]

درس نود و هفتم

عاقل كيست؟

از حضرت اميرمؤمنان على(عليه السلام) تقاضا كردند: عاقل را براى ما توصيف كن، فرمود:

اَلْعاقِلُ هُوَالَّذِى يَضَعُ الشَّىءَ مَواضِعَهُ(1)

ترجمه

عاقل كسى است كه هر چيز را به جاى خود مى نهد.

شرح كوتاه

در ميان مفهوم و معناى عقل، سخن بسيار گفته اند; اما جمله كوتاه فوق بهترين تعبيرى است كه در اين زمينه وارد شده است. عقل چيزى جز اين نيست كه هر چيز را به جاى خود نهند، هر شخصى را در محل شايسته و مناسب خود در اجتماع قرار دهند، غم و شادى، دوستى و دشمنى، نرمش و خشونت، محبّت و شدت عمل، عبادت، كسب و كار و تفريح سالم و هر كار ديگر را در جاى خود و به وقت خود انجام دهند.

1. نهج البلاغه، كلمات قصار.

[ 108 ]

درس نود و هشتم

علت دشمنى

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

اَلْنّاسُ اَعْداءُ جَهِلُواْ(1)

ترجمه

مردم دشمن چيزهايى هستند كه نمى دانند.

شرح كوتاه

بعضى از مردم را مى بينيم كه بسيارى از حقايق را انكار مى كنند و بر ضد آن بپا مى خيزند و دليلى براى آن جز نادانى و بى خبرى نمى يابيم. اين گفتار حكيمانه مخصوصاً درباره مسائل دينى كاملا صدق مى كند; در حقيقت اگر بعضى از مردم، حتى بعضى از كسانى كه در علوم ديگر استادند، آنها را انكار مى كنند و به دشمنى با آن بر مى خيزند، هنگامى كه دقت مى كنيم مى بينيم به عمق و فلسفه مذهب و مسائل مذهبى نرسيده اند و گرنه هرگز راه انكار را نمى پوييدند و اين واقعيت كراراً آزمايش شده است.

1. نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله 172.

[ 109 ]

درس نود و نهم

غيرتمندان

پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

إِنَّ اللهَ تَعالَى يُحِبُّ مِنْ عِبادِهِ الْغَيُورَ(1)

ترجمه

خداوند متعال بندگان غيرتمند خود را دوست دارد.

شرح كوتاه

غيرت در حقيقت به معناى وفادارى نسبت به حفظ دين يا ناموس يا آب و خاك كشور اسلام و يا ساير مواهب الهى است.

شخص غيور كسى است كه خود را متعهد و مسئوول در برابر حفظ اين امور مى داند و از دستبرد و تجاوز بيگانه به آنها فوق العاده ناراحت مى شود.

غيرت يكى از صفات برجسته پيغمبران و مردان خداست; درباره ابراهيم(عليه السلام)قهرمان بت شكن مى خوانيم: «ان ابراهيم كان غيورا» خلاصه غيرت سدّ نيرومندى در برابر هجوم بيگانگان است.

1. نهج الفصاحه، صفحه 15.

[ 110 ]

درس صدم

يك موجود پر بركت

پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود:

مَثَلُ الْمُؤْمِنِ مَثَلُ النَّخْلَةِ ما أَخَذْتَ مِنْها مِنْ شَىء نَفَعَكَ(1)

ترجمه

انسان با ايمان همانند درخت نخل است; هر چيز از آن برگيرى مفيد و سودمند است.

شرح كوتاه

درخت نخل راستى از درختان بسيار پر بركت است، ميوه آن را مى خورند و از بهترين غذاهاست، هسته آن را گاهى مى سوزانند، از برگ آن حصير و كلاه و سفره و مانند آن مى بافند، چوب آن را در ساختمان عمارت هاى ساده به كار مى برند و حتى گاهى از آنها بعنوان پل براى گذشتن از نهرها استفاده مى كنند، از طلع (شكوفه) آن يك نوع اسانس معطر و مفيد مى گيرند، خلاصه هيچ جزئى از آن بى فايده و دور ريختنى نيست!

افراد با ايمان نيز در سطح خودشان چنينند، فكرشان مفيد، گفتارشان سودمند، جلساتشان آموزنده، مكتبشان سازنده، در دوستى با وفا، در تصميمات محكم، و خلاصه همه

چيز آنها ارزنده اند.

1. نهج الفصاحه، صفحه 564.

[ 111 ]

درس صد و يكم

بهترين دست ها

پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود:

اَلأَيْدِى ثَلاثَهٌ: سائلَةٌ وَمُمْسِكَةٌ وَ مُنْفِقَةٌ وَخَيْرُ الأَيْدِىْ مُنْفِقَه!(1)

ترجمه

دستها سه گونه اند: دست گيرنده، و دست نگهدارنده، و دست دهنده، و بهترين دست ها دست دهنده است!

شرح كوتاه

اسلام سعى دارد پيروان خود را با همّتى بلند و كوششى و تلاشى وسيع و عاطفه اى پرمايه پرورش دهد، و به همين دليل به همه پيروان خود توصيه مى كند تا مى توانند از كسى چيزى نخواهند و دست تمنى پيش كسى دراز نكنند، نه فقط از كسى چيزى نخواهند، آنچه را دارند نيز در انحصار خود قرار ندهند، بلكه تا مى توانند از آن در اختيار ديگران بگذارند و روى همين جهت در حديث فوق مى خوانيم بهترين دست ها دست دهنده است.

1. تحف العقول، صفحه 32.

[ 112 ]

درس صد و دوّم

بدتر از مرگ

امام حسن عسكرى(عليه السلام) مى فرمايد:

خَيْرٌ مِنَ الْحَياتِ ما إِذا فَقَدْ تَهُ أَبْغَضْتَ الْحَياتَ! وَ شَرُّ مِنَ الْمَوْتِ مَا إذا نَزَلَ بِكَ أَحْبَبْتَ الْمَوْتَ!(1)

ترجمه

از زندگى بهتر، چيزى است كه اگر آن را از دست دهى از زندگى بيزار مى شوى! و بدتر از مرگ چيزى است كه هرگاه بر تو نازل گردد از مرگ استقبال مى كنى!

شرح كوتاه

بعضى تصور مى كنند بالاترين ارزش ها ارزش اين زندگى مادى است در حالى كه از آن ارزشمندتر فراوان است، در زندگى لحظاتى پيش مى آيد كه انسان آرزوى مرگ مى كند و حقايقى وجود دارد كه با رضايت كامل جان شيرين خود را فداى آن مى سازد.

شهداى راه خدا، راه فضيلت و حق پرستى، آنها بودند كه حقيقت اين گفته پر معناى امام عسكرى(عليه السلام) را دريافته

بودند و آن جا كه زندگى را ناگوار و مرگ را دريچه اى به جهانى وسيع تر، به خشنودى و رضاى پروردگار مى ديدند با آن وداع، و از اين استقبال مى كردند.

1. تحف العقول، صفحه 368.

[ 113 ]

درس صد و سوّم

فرق ميان مؤمن و منافق

پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

إذا رَأَيْتُمُ الْمُؤْمِنَ صَمُوتاً فَادْنُوْا مِنْهُ فَإنَّهُ يُلْقِى الحِكْمَةَ وَالْمُؤْمِنُ قَلِيلُ الْكَلامِ كَثِيرُ الْعَمَلِ وَالْمُنافِقُ كَثِيرُ الْكَلامِ قَليلُ الْعَمَلِ(1)

ترجمه

هنگامى كه شخص با ايمان را خاموش يافتيد به او نزديك شويد كه سخنان حكمت آميز از او خواهيد شنيد - افراد با ايمان كم حرف و پركارند ولى منافقان پر سخن و كم عملند!

شرح كوتاه

نيروى انسانى نامحدود و پايان نيافتنى نيست، به همين دليل هنگامى كه انرژى هاى انسان در يك مسير زياد به كار افتند در جاى ديگر گرفتار كمبود مى گردد، بنابراين جاى تعجب نيست كه افراد پرگو و پر حرف افرادى كم عمل و كم كار هستند.

پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) كه در هرجا و در همه چيز طرفدار اثر مثبت است نشانه افراد با ايمان را تلاش در راه عمل، به جاى سخن، مى داند، در حالى كه براى افراد منافق صفتى عكس آن قائل است.

1. از كتاب تحف العقول، صفحه 296.

[ 114 ]

درس صد و چهارم

بهترين ميراث

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

خَيْرُ ماوَرَثَ الآباءُ لِلأَبْناءَ الأَدَبَ(1)

ترجمه

بهترين ميراثى كه پدران براى فرزندان مى گذارند ادب است.

شرح كوتاه

ادب همان برخوردهاى شايسته و ارتباط هاى آميخته با احترام و بزرگوارى است، ادب گاهى در برابر خلق خدا، و گاهى در برابر خداست، و در هر صورت يكى از بزرگترين سرمايه هاى انسانى است كه رمز موفقيّت در همه زمينه ها مى باشد.

و به همين دليل اميرمؤمنان على(عليه السلام) بالاترين ميراثى را كه پدر براى فرزندش باقى مى گذارد ادب شمرده است، ادب سرچشمه محبّت و صفا و دوستى و اتحاد، و عامل مهمى

براى تأثير سخن و پيشرفت برنامه هاى اجتماعى است.

1. غرر الحكم، صفحه 393.

[ 115 ]

درس صد و پنجم

احترام به آزادى فكر

پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود:

بِئْسَ الْقَوْمُ قَوْمٌ يَمْشِى الْمُؤْمِنُ فيهِمْ بِالتَّقِيَّةِ وَالْكِتْمانِ(1)

ترجمه

آنها كه فرد مؤمن ناچار است در ميان آنان با تقيّه و كتمان زندگى كند بد مردمى هستند!

شرح كوتاه

تقيّه و كتمان معمولا از اين جا ناشى مى شود كه يك اكثريت خود خواه اجتماع مانع از آن مى شود كه اقليّت صالح افكار خود را ابراز كند و عقايد خود را بازگو نمايد، مسلّماً چنين جامعه اى جامعه سعادتمندى نخواهد بود، در يك جامعه اسلامى و انسانى بايد افراد صالح اين حق را داشته باشند كه عقايد خود را بدون تقيّه و كتمان در معرض افكار عمومى بگذارند و عوام مردم نه تنها نبايد سد راه چنان افرادى شوند، بلكه علاوه بر احترام به آزادى فكر در مسيرهاى سازنده، امكانات پرورش و به ثمر رساندن بن افكار را فراهم سازند.

1. نهج الفصاحه.

[ 116 ]

درس صد و ششم

اين شش صفت در مؤمنان نيست

حضرت امام صادق(عليه السلام) فرمود:

سِتَّةٌ لا تَكُونُ فِى مُؤْمِن: اَلْعُسْرُ وَالنَّكْدُ والْحَسَدُ وَالْلَّجاجَةُ وَالْكِذْبُ وَالْبَغْىُ(1)

ترجمه

شش چيز است كه در افراد با ايمان وجود ندارد: سختگيرى، كج خلقى حسد، لجاجت، دروغ و ظلم و ستم!

شرح كوتاه

آنها كه از ايمان تنها به نام قناعت كرده اند، مؤمنان خيالى هستند نه واقعى، حدّاقل در يك فرد با ايمان بايد صفات زشت ششگانه بالا نباشد، جالب اين كه صفات بالا همه بازگشت به روابط و پيوند انسانها به يكديگر و مسائل اجتماعى مى كند، مؤمنان راستين آنها هستند كه آسان گير خوش خلق، خيرخواه، تسليم در برابر حق، راستگو و عادل و دادگرند، و انتخاب اين نام مقدّس و بزرگ بدون داشتن اين صفات زشت است

و نادرست!

اكنون بيازماييم مؤمن هستيم يا نه!

1. از تحف العقول، صفحه 282.

[ 117 ]

درس صد و هفتم

همه پيوندها را قطع مكن

امام صادق(عليه السلام) فرمود:

اِتَّقِ الله بَعْضَ التُّقَى وَاِنْ قَلَّ وَدَعْ بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ سِتْراً وَاِنْ رَقَّ!(1)

ترجمه

از خدا ملاحظه كن و بپرهيز هر چند كم باشد و ميان خود و او پرده اى نگاهدار هر چند نازك باشد.

شرح كوتاه

كسانى هستند كه وقتى در مسير گناه و خطا گام نهادند آنچنان پيش مى تازند كه تمام پيوندها را در ميان خود و خدا قطع مى كنند، همه پل ها را پشت سر خود ويران ساخته و تمام درهاى بازگشت را به روى خود مى بندند و به اصطلاح به سيم آخر مى زنند.

امام صادق(عليه السلام) در گفتار حكمت آميز فوق مى گويد لااقل راه بازگشت را به روى خود مبند و تمام پرده را پاره مكن، بگذار آن روز كه پشيمان مى شوى راه برگشت داشته باشى.

1. تحف العقول، صفحه 268.

[ 118 ]

درس صد و هشتم

عبادت واقعى

اميرمؤمنان على(عليه السلام) به كميل فرمود:

يا كُمَيْلُ! لَيْسَ الشَّأْنُ اَنت تُصَلِّىَ وَتَصُوْمَ وَتَتَصَدَّقَ، اَلشَّأْنُ اَنْ تَكُوْنَ الصَّلاةُ بِقَلْب نَقِىٍّ وَ عَمَل عِنْدَ اللهِ مَرْضِىٍّ وَ خُشُوْع سَوىٍّ(1)

ترجمه

اى كميل! مهم اين نيست كه نماز بخوانى و روزه بگيرى و در راه خدا انفاق كنى، مهم اين است كه نماز (و ساير اعمال تو) با قلبى پاك و به طرزى شايسته در پيشگاه خدا و آميخته با خشوع بوده باشد.

شرح كوتاه

جنبه هاى واقعى اعمال و چگونگى و كيفيت عمل است كه ارزش واقعى آن را تعيين مى كند نه ظاهر و مقدار آن، همان طور كه على(عليه السلام) به كميل تأكيد مى كند كه به جاى پرداختن به ظاهر و اهميّت دادن به زيادى مقدار، به روح علم بپردازد، زيرا

هدف نهايى از اين اعمال خير تربيت و پرورش و تكام انسان است و آن در گرو پاكى عمل است نه زيادى عمل.

1. تحف العقول، صفحه 117.

[ 119 ]

درس صد و نهم

عيب خود را فراموش نكن

امام صادق(عليه السلام) فرمود:

اِذا رَأَيْتُمْ الْعَبْدَ يَتَفَقَّدُ الذُّنُوبَ مِنَ النَّاسِ ناسِياً لِذَنْبِهِ فَاعْلَمُوا اَنَّهُ قَدْ مُكِرَبِهِ(1)

ترجمه

هنگامى كه ببيند كسى در جستجوى گناه مردم و خرده گيرى بر آنهاست اما گناهان خود را فراموش كرده بدانيد كه به مجازات الهى گرفتار شده است.

شرح كوتاه

بسيارند آنهايى كه در انتقاد از ديگران بسيار جسور و نكته سنج و باريك بين هستند در حالى كه از خود بكلى بى خبرند و طبق مثل معروف خارى را در پاى ديگران مى بينند اما شاخه درختى را كه در چشمشان فرو برود نمى بينند!

اين دسته از افراد مسلّماً بر اثر غوطهور شدن در گناه و خودپسندى و خودخواهى پرده هاى غرور و بى خبرى بر چشمهايشان افكنده شده و در بيراهه ها سرگردانند. سعادتمند كسى است كه آنچه را بر ديگران عيب مى گيرد نخست از خود دور كند.

1. تحف العقول، صفحه 271.

[ 120 ]

درس صد و دهم

شكنجه بزرگ

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

مَنْ ساءَ خُلْقُهُ عَذَّبَ نَفْسَهُ(1)

ترجمه

آن كسى كه داراى سوء خلق است خود را شكنجه مى دهد.

شرح كوتاه

معمولا مى گويند افراد بد اخلاق كه با همه كس ترشرويى مى كنند باعث شكنجه دوستان و اطرافيان و بستگان خود هستند; در حالى كه بزرگترين شكنجه ها را خودشان مى بينند كه شهد زندگى حيات را در كام خود تلخ و آب زلال را ناگوار مى سازند.

افراد كج خلق عمرشان كوتاه، و روحشان ناراحت، و جسمشان در عذاب است، و بيش از هركس خودشان رنج مى برند.

حسن خلق يكى از عباداتى است كه اسلام پيروان خود را با تأكيد فراوان به آن دعوت كرده است

و يك عامل مهم وصول به بهشت جاودان شمرده شده است.

1. تحف العقول، صفحه 270.

[ 121 ]

درس صد و يازدهم

طراوت قرآن

امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) فرمود:

اِنَّ اللهَ تَعالَى لَمْ يَجْعَلِ الْقُرآنَ لِزّمان دُوْنَ زمان وَلا لِناس دُوْنَ ناس فَهُوَ فِى كُلِّ زَمان جَديدٌ وَعِنْدَ كُلِّ قَوْم غَضٌّ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ(1)

ترجمه

خداوند قرآن را براى زمان خاصى قرار نداده و نه براى جمعيّت خاصى، و لذا در هر زمانى تازه و نزد هر جمعيّتى با طراوت است.

شرح كوتاه

سخن فوق را امام(عليه السلام) در پاسخ كسى فرمود كه سؤال كرده بود چرا قرآن با تكرار مطالعه و تلاوت و نشر كهنه نمى شود؟ امام با اين گفتار اشاره پرمعنايى به اين حقيقت مى كند كه قرآن مخلوق جهان ماده و افكار زودگذر و متغير بشر نيست كه گرد و غبار فرسودگى با گذشت زمان روى آن بينشيند، بلكه از علم و دانش خداوند بزرگى سرچشمه گرفته كه وجودش ازلى و ابدى است و لذا هر چه آن را بخوانند تازه تر و جالب تر است - و راستى يكى از نشانه هاى عظمت قرآن همين نشانه است.

1. سفينة البحار، جلد 2، صفحه 413.

[ 122 ]

درس صد و دوازدهم

از هواپرستى بترس!

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

اِحْذَرُوا اَهْوائَكُمْ كَما تَحْذَرُونَ اَعْدائكُمْ فَلَيْسَ شَىءٌ اَعْدين لِلَّرجالِ مِنْ اِتِّباعِ اَهْوائِهِمْ وَ حَصائِدِ اَلْسِنَتِهِمْ(1)

ترجمه

از هوس ها بترسيد همان طور كه از دشمنان (سر سخت) خود مى ترسيد زيرا براى انسان هيچ چيز دشمن تر از پيروى هوس ها و نتايج زبان او نيست!

شرح كوتاه

بدون شك دشمنان داخلى از دشمنان خارجى خطرناكترند و به همين دليل هوس هاى سركش كه از درون وجود انسان او را تحت تأثير قرار مى دهند از هر دشمنى براى انسان خطرناكتر محسوب مى شود.

هواپرستى

چشم و گوش انسان را كر و كور مى كند. فروغ عقل را مى گيرد، چهره حقايق را در نظر او دگرگون مى سازد و سرانجام وى را به پرتگاه فساد مى كشاند.

1. سفينة البحار - جلد دوم، ماده «هوى».

[ 123 ]

درس صد و سيزدهم

تنها راه شيعه بودن

امام باقر(عليه السلام) به جابر جعفى فرمود:

بَلِّغْ شَيعتَى عَنّى السَّلامَ وَاَعْلِمهُمْ اَنَّهُ لا قَرابَةَ بَيْنَنا وَ بَيْنَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لا يُتَقَرَّبُ اِلَيْهِ اِلاّ بِالطّاعَةِ لَهُ(1)

ترجمه

سلام مرا به شيعيان من برسان و به آنها بگو ميان ما و خداوند خويشاوندى نيست، بلكه تنها راه نزديكى به خدا اطاعت فرمان اوست.

شرح كوتاه

بسيار هستند كه گمان مى برند تنها ادعاى تشيع و علاقه به خاندان پيامبر(صلى الله عليه وآله)براى نجات و سعادت آنها كافى است، گويا با اين ادعا جزء خويشاوندان امامان خواهند شد، آنها هم خويشاوندى خاصى با خدا دارند و با توصيه و پارتى كارها دست مى شود، در حالى كه تنها پيوندى كه بر روابط مخلوق و خالق حكومت مى كند رابطه اطاعت و انجام وظيفه است، هركس مطيع فرمان او باشد از همه نزديكتر و هركس عصيان كند از همه دورتر است، هركس كه باشد.

1. بحارالانوار، جلد 15، صفحه 164.

[ 124 ]

درس صد و چهاردهم

تناسب ثروت ها و مصرف ها!

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

مَنْ يَكْسِبُ مَالا مِنْ غَيْرِ حَقِّهِ يَصْرِفُهُ فِىْ غَيْرِ أَجْرِه(1)

ترجمه

كسى كه ثروتى از طريق نامشروع به دست آورد در طريقى كه پاداش الهى ندارد مصرف خواهد شد.

شرح كوتاه

اين سخن در ميان مردم معروف است كه هر مالى شايستگى صرف در راه هاى خير و مفيد و سازنده ندارد، حديث بالا سندى است براى اين اعتقاد عمومى، و به راستى چنين است زيرا بسيار ديده شده كه افرادى خواسته اند با اموال خود در راه انجام كار مثبتى شركت جويند، ولى در نيمه هاى راه از كار افتاده اند و يا اگر راه را تا پايان رفته اند، عمل انجام يافته

آنها، بازده قابل ملاحظه اى نداشته، و يا نتيجه معكوس بخشيده است، امّا برعكس چه بسيار افراد با ايمان و پرهيزكارى كه با سرمايه بسيار كوچك منشأ خدمات بزرگى شده اند.

1. از كتاب تحف العقول، صفحه 63.

[ 125 ]

درس صد و پانزدهم

راستگوترين و داناترين

پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود:

لِكُلِّ أُمَّة صَديقٌ وَ فارُوقٌ وَ صَدِيقُ هذِهِ الاُْمَّةِ وَفارُوقَها عَلِىُّ ابْنُ أَبِى طالِب(1)

ترجمه

هر امتى صديق و فاروقى دارد و صديق و فاروق اين امت على ابن ابى طالب است.

شرح كوتاه

براى تكميل برنامه يك مكتب ريشه دار - آن هم يك مكتب جاودانى همانند مكتب اسلام، لازم است كه بعد از رحلت پيامبر(صلى الله عليه وآله) آن هم پيامبرى كه بيشتر دوران رسالتش با درگيرى هاى مختلف، با انواع و اقسام دشمنان سرسخت گذشت - كسى وجود داشته باشد كه به تمام رموز آن مكتب آشنا و ميان حق و باطل فرق بگذارد (يعنى شايسته نام فاروق باشد) و نيز در بيان و توضيح حقايق كاملا صادق و راستگو و گويا و صريح اللهجة يعنى (صديق) باشد، تا هرگونه ابهام براى مردم بعد از درگذشت نخستين رهبر پيدا شود برطرف گرداند، اين مقام طبق صريح عبارت بالا مخصوص على(عليه السلام) بود.

1. سفينة البحار، جلد 2، صفحه 221.

[ 126 ]

درس صد و شانزدهم

زندگى ساده و همكارى در اداره خانه

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

كانَ عَلِىٌّ عَلَيْهِ السَّلامُ يَحْتَطِبُ وَيَسْتَقِى وَ يَكنِسُ وَ كانَتْ فاطِمَةُ تَطْحَنُ و تَعجِنُ وَ تَخبِزُ!(1)

ترجمه

على(عليه السلام) (براى خانه خود) از بيابان هيزم جمع آورى مى كرد و آب مى آورد و نظافت مى كرد، و فاطمه(عليها السلام)آرد مى كرد، و خمير مى نمود و نان مى پخت.

شرح كوتاه

از اين حديث كوتاه يك جهان عظمت و روح و بلندى مقام انسانى از بزرگ پيشواى اسلام اميرمؤمنان على(عليه السلام) و بانوى نمونه جهان فاطمه زهرا(عليها السلام)مى بارد، زندگى آنها در نهايت سادگى و بى آلايشى مملوّ از صفا و صميميّت و

همكارى و همگامى بود، كار عيب نبود و همكارى و تفاهم اصل اساسى محسوب مى شد، و بى پيرايگى امتياز بزرگ آن بود.

همان امورى كه از خانه و خانواده هاى امروز رخت بربسته و به دنبال آن آسايش و آرامش هم رفته است.

1. سفينة البحار، جلد 2، صفحه 195.

[ 127 ]

درس صد هفدهم

يك ساعت دادگرى

پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود:

عَدْلُ ساعَة خَيْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَنَة!(1)

ترجمه

يك ساعت عدالت و دادگرى بهتر از يك سال عبادت است!

شرح كوتاه

عبادت همان پيوند خلق با خالق و ارتباط «ممكن» با «واجب» و توجه به اين پيوند و ارتباط است، عبادت ها درس هاى تربيتى مهمى هستند كه در ساختن روح و فكر انسان نقش مؤثر دارند.

اما با اين همه در حديث بالا مى خوانيم يك ساعت عدالت كردن از يك سال عبادت (مستحبى) انجام دادن بهتر و بالاتر است.

و در جاى ديگر مى خوانيم يك ساعت افكار و انديشه از يك شب (يا از يك سال) عبادت بالاتر است; و اين تعبيرات اهميّت فوق العاده «عدالت» و «تفكر» را روشن مى سازد، و اين هر دو نيز ريشه مشترك دارند، آن جا كه عدالت نيست، فكر و انديشه و خرد نيست!

1. نهج الفصاحة، صفحه 410.

[ 128 ]

درس صد و هجدهم

طبيب حقيقى

پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

اَلطَّبِيب اللهُ وَلَعَلَّكَ تَرْفِقُ بِأَشْياء تَخْرِقُ بِها غَيْرَكَ(1)

ترجمه

طبيب واقعى خداست و شايد چيزهايى براى تو خوب باشد كه ديگران از آن زيان مى بينند.

شرح كوتاه

حوادثى كه در زندگى انسان رخ مى دهد «گاهى» از سوء تدبير و سوء انتخاب يا سوء نيست اوست و بسيارند حوادث دردناكى كه اين چنين هستند.

ولى گاهى حوادث ظاهراً نامطلوبى رخ مى دهند كه هيچ يك از اين عوامل موجب آن نشده اند و در واقع حكم داروهايى را دارند كه طبيب واقعى يعنى خداوند براى بندگان خود تجويز كرده است، اين داروها اگر چه تلخند ولى اثر درمانى مهمى دارند، گاهى زنگ بيدار باش، گاهى وسيله توجه

به ضعف و ناتوانى انسان و گاهى باعث برطرف شدن غرور اوست.

1. نهج الفصاحه، صفحه 406.

[ 129 ]

درس صد و نوزدهم

جانشينان پيامبر

پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود:

لا يَزَالُ هذَا الدِّينُ عَزِيزاً مَنِيعاً إلَى إثْنى عَشَرَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْش(1)

ترجمه

اين دين همواره سربلند و از دست دشمنان در امان خواهد بود تا دوازده تن آن را رهبرى كنند كه تمام آنها از قريش هستند.

شرح كوتاه

در موردى خلفاى دوازده گانه پيامبر(صلى الله عليه وآله) در معتبرترين كتب اهل تسنن همانند «صحيح بخارى» و «صحيح مسلم» و «صحيح ترمذى» و «صحيح ابو داوود» و «مسند احمد» و كتب فراوان ديگر احاديث صريح و روشنى نقل شده و تعداد مجموع اين احاديث از طرق شيعه و اهل تسنن را به 271 حديث برآورد كرده اند! و جالب اين است كه احاديث فوق را بر هيچ كس از كسانى كه بعد از پيامبر(صلى الله عليه وآله) رهبرى مسلمانان يا حكومت آنها را برعهده داشتند جز امامان دوازده گانه شيعه نمى توان تطبيق نمود زيرا نه خلفاى چهارگانه نخستين و نه خلافى بنى اميه و نه بنى عباس هيچ كدام مصداق اين حديث نيستند، و لذا دانشمندان اهل تسنن در تفسير اين حديث معتبر به دردسر عجيبى افتاده اند ولى در مكتب شيعيان اهل بيت تفسير آن كاملا روشن است.

1. از كتاب تيسير الوصول، نوشته زبيدى شافعى.

[ 130 ]

درس صد و بيستم

مجلس گناه

امام صادق(عليه السلام) فرمود:

لا يَنْبَغِى لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَجْلِسَ مَجْلِساً يُعْصَى اللهُ فِيْهِ وَ لا يَقْدِرُ عَلَى تَغْييرِه(1)

ترجمه

سزاوار نيست افراد با ايمان در مجلسى بنشينند كه در آن گناه مى شود و توانايى بر تغيير آن را ندارند.

شرح كوتاه

شركت در مجلس گناه، گناه است اگرچه انسان مرتكب گناهى نشود و با اهل مجلس هم صدا نگردد، زيرا شركت

در چنان مجلسى عملا امضاى گناه است، مگر اين كه هدف او تغيير مسير آن، و انجام وظيفه بزرگ امر به معروف و نهى از منكر باشد.

بعلاوه مشاهده صحنه هاى آلوده به گناه در حالى كه انسان در برابر آن بى تفاوت بماند، روح را تاريك و زشتى گناه را در نظر كم مى كند، و شخص را به گناه عادت مى دهد.

كارهاى توليدى انجام دهيد

اشاره

امام صادق(عليه السلام) فرمود:

إزْرَعُوا وَأَغرِسُوا وَاللهِ ما عَمِلَ النَّاش عَمَلا أَحَلَّ وَلا أَطْيَبَ مِنْهُ(1)

ترجمه

زراعت كنيد و درخت بنشانيد، به خدا سوگند مردم عملى حلال تر و پاكتر از اين انجام نداده اند.

شرح كوتاه

پايه زندگى انسان ها روى كارهاى توليدى از جمله فرآورده هاى كشاورزى است، و انواع تجارت ها حتى بسيارى از صنايع، بدون آن مفهومى نخواهد داشت; زيرا مواد خام اوليه خود را از كشاورزى مى گيرند.

بعلاوه آن قدر كه تقلّب و تزوير در چيزهاى ديگر ممكن است در كشاورزى ممكن نيست; زيرا اساس آن بر عوامل و اسباب طبيعى است و عوائد آن صرفاً نتيجه زحمات صادقانه انسانهاست. به همين دليل در حديث فوق زراعت و درخت كارى پاكترين و گواراترين كارها شمرده شده است.

1. سفينة البحار - جلد 1، صفحه 549.

[ 132 ]

درس صد و بيست و دوّم

بلندى و كوتاهى عمر

اشاره

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

مَوْتُ الاْنْسانِ بِالذُّنُوبِ أَكْثَرُ مِنْ مَوته بِالأَجَلِ وَ حَياتُهُ بِالْبِرِّ أَكْثَرُ مِنْ حَيَاتِهِ بِالْعُمْرِ(1)

ترجمه

مرگ زود رس انسانها بر اثر گناه از مرگ طبيعى بيشتر است، و طول عمر افراد بر اثر نيكوكارى از طول عمر به عوامل طبيعى زيادتر مى باشد.

شرح كوتاه

بدون شك بسيارى از گناهان و صفات زشت به طور مستقيم عمر را كاهش مى دهد (همچون ميخوارى و قمار و بخل و حسد و كينه توزى) و بسيارى نيز به طور غير مستقيم از طريق اثر گذاشتن در نابسامانى وضع اجتماع و سلب امنيّت عمومى و بروز جنگ ها (مانند رباخوارى و ظلم و ستم). و از سوى ديگر نيكوكارى به خاطر اثر عميقى كه در آرامش روح و وجدان دارد مى تواند سرچشمه عمر طولانى گردد.

بنابرين گناه، قطع نظر از آثار زيانبار معنوى، يك اثر بارزش كوتاه ساختن عمر آدمى است همان طور كه نيكوكارى علاوه بر همه آثار، در طول عمر كاملا مؤثر است.

1. سفينة البحار، صفحه 489.

[ 133 ]

درس صد و بيست و سوّم

همكارى با شيطان!

اشاره

امام اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

لا تَسُبَّنَّ إِبْلِيْسَ فِى الْعَلانِيَةِ وَأَنْت صَدِيقُهُ فِى السِّرِ(1)

ترجمه

به شيطان آشكارا لعن و نفرين مكن در حالى كه در باطن با او طرح دوستى دارى!

شرح كوتاه

بسيارى از مردم از الفاظ مى گريزند و وحشت دارند، از لفظ فقر، از لفظ نفاق، و از لفظ شيطان و مانند آن، در حالى كه عملا در آن غرقند.

ثروتمندانى را مى شناسيم كه از ترس فقر همچون فقيران زندگى مى كنند، افراد منافقى را مى شناسيم كه صد لعن و نفرين به منافقان مى كنند اما زندگى آنها سراسر نفاق و دو رويى است.

شيطان صفتانى را سراغ داريم كه در ميان مردم پناه بردن به خدا از شر شيطان ورد زبانشان است اما در نهان با او نرد عشق مى بازند و براى برنامه هاى شيطانى خود همه گونه اهميّت قائلند، اينها دشمنان لفظند نه واقعيت.

1. تراث الائمه، صفحه 209.

[ 134 ]

درس صد و بيست و چهارم

مشورت كنيد تا هدايت شويد!

اشاره

امام حسن(عليه السلام) مى فرمايد:

مَا تَشاوَرَ قَوْمٌ إِلاَّ هُدُوا إلى رُشْدِهِمْ(1)

ترجمه

هيچ جمعيّتى در كار خود با يكديگر مشورت نكردند مگر اين كه به خير و صلاح خويش رهنمون شدند.

شرح كوتاه

كار دسته جمعى در همه جا سرچشمه خير و بركت و ترقى و پيشرفت است، مخصوصاً در مسائل فكرى و طرح برنامه ها و حل مشكلات كه هم فكرى و مشورت در آنها اثر اعجازآميزى دارد.

آنها كه به استبداد فكر خو گرفته اند، در زندگى خود بسيار گرفتار اشتباه و خسران و زيان مى شوند، هر فكرى جرقه اى دارد كه در فكر ديگرى نيست، هنگامى كه اين جرقه ها به هم تركيب شوند شعله فروزانى ايجاد مى كنند كه هر تاريكى در پرتو آن روشن مى گردد، بياييد همه تصميم بگيريم كه در كارها با افراد بيدار و آگاه مشورت كنيم.

1. تحف العقول، صفحه 164.

[ 135 ]

درس صد و بيست و پنجم

سلام، درود اسلامى

اشاره

امام حسين(عليه السلام) مى فرمايد:

لِلسَّلامِ سَبْعُونَ حَسَنهٌ تِسْعٌ وَسِتُّونَ لِلْمُبْتَدى وَ واحِدَةٌ لِلّرادِّ(1)

ترجمه

سلام 70 حسنه دارد كه 69 قسمت آن براى سلام كننده و يك قسمت آن براى پاسخ گوينده است.

شرح كوتاه

در ميان تحيّت هايى كه اقوام مختلف دارند «سلام» درود و تحيّت اسلامى، درخشندگى خاصى دارد; زيرا هم خوش آمد است و هم نشانه صلح و صفا و دوستى، و هم تقاضاى سلامتى از خداوند متعال براى طرف مقابل، به همين دليل درود بهشتيان نيز سلام است و فرشتگانِ رحمت با سلام به استقبال نيكان و پاكان مى شتابند، اما متأسفانه جمعى از مسلمانان به گمان اين كه سلام نكردن دليل شخصيت، و سلام كردن دليل كوچكى است از انجام اين سنّت اسلامى سرباز مى زنند و از فضيلت بزرگى كه در حديث فوق آمده خود را محروم مى سازند.

1. تحف العقول، صفحه 177.

[ 136 ]

درس صد و بيست و ششم

جدايى عقيده از عمل!

اشاره

امام على ابن الحسين(عليه السلام) مى فرمايد:

اَلا وَ اِنَّ اَبْغَضُ النَّاسِ اِلَى اللهِ مَنْ يَقْتَدىِ بُسنَّةِ اِمام وَلا يَقْتَدى بِاَعْمالِهِ(1)

ترجمه

منفورترين مردم در پيشگاه خدا آن كسى است كه امام و پيشوايى را به امامت پذيرفته، ولى از اعمال او پيروى نمى كند.

شرح كوتاه

يكى از بزرگترين عيوب انسان جدايى «اعتقاد» و «عمل» اوست، دم از عقيده به چيزى مى زند اما عملا اثرى از آن اعتقاد از او ديده نمى شود.

ايمان به خدا دارد، اما مراقبت دائمى او را در اعمال خويش عملا منكر است، عقيده به دادگاه بزرگ خدا در رستاخيز دارد امّا عملا هيچ گونه آمادگى اخلاقى براى آن ندارد.

پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) را بزرگترين پيامبر، و اميرمؤمنان على(عليه السلام) را بالاترين مولا و رهبر، مى داند اما كمترين شباهتى از نظر اعمال با آنها ندارد، خلاصه عقيده او در مسيرى است و اعمال او در مسير ديگر!

1. تحف العقول، صفحه 202.

[ 137 ]

درس صد و بيست و هفتم

مجازات هاى خدا!

اشاره

امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد:

اِنَّ لِلهِ عُقُوباتٌ فِى الْقُلُوبِ وَ الأبْدان:

ضَنْكٌ فى الْمَعيشَةِ وَ وَهْنٌ فِى الْعِبادَةِ وَما ضُرِبَ عَبْدٌ بِعُقُوبَة اَعْظَمُ مِنْ قَسْوَةِ الْقَلْبِ!(1)

ترجمه

خداوند مجازات هايى (در برابر گناهان و نافرمانى ها) دارد در روح و جسم: تنگى معيشت، سستى در عبادات، ولى خدا هيچ بنده اى را مجازاتى شديدتر از سنگدلى نكرده است!

شرح كوتاه

مجازات هاى الهى در حقيقت عكس العمل هاى اعمال، و آثار و نتايج گناهان آدمى است، گاهى اين عواقب سوءِ به صورت وضع نابسامان زندگى مادى و گاهى در شكل محروميّت از نشاط در عبادت و راز و نياز با معبود، خودنمايى مى كند، ولى از همه مهم تر و خطرناك تر آن است كه عكس العمل جنايات و اعمال زشت آدمى به صورت قساوت قلب و سنگدلى بروز كند، و قلب آدمى را از عواطف انسانيّت و هرگونه نوع دوستى و همدردى خالى سازد كه اين خود سرچشمه بسيارى از گناهان و جنايات ديگر است.

1. تحف العقول، صفحه 217.

[ 138 ]

درس صد و بيست و هشتم

يك حقيقت فراموش شده

اشاره

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

لَمْ يَخْلُقِ اللهُ يَقيناً لا شَكَ فيه اَشْبَهُ بِشَكٍّ لا يَقينَ فيهِ مِنَ الْمَوْتِ!(1)

ترجمه

خداوند يقينى كه هيچ گونه شك در آن نباشد همانند مرگ نيافريده كه گويى شكّى است كه هرگز در آن يقين وجود ندارد!

شرح كوتاه

چه جمله عجيبى، و چه تعبير گويايى از بى خبرى انسان از پايان زندگى و مرگ!

انسان در هر چيز ترديد كند در اين كه اين زندگى به هر حال پايانى دارد و بايد به نقطه پايان آن برسد ترديد نخواهد كرد حتى آنها كه به هيچ مذهب و مسلك و مكتبى پايبند نيستند.

اما انسان به قدرى خود را در برابر اين موضوع به كر گوشى و بى خبرى مى زند چنان كه گويى نه مرگى در كار است و نه پايانى براى زندگى! و به همين جهت خود را براى استقبال از آن با ايمان و عمل صالح و پاكى و تقوا آماده نمى كند، ولى بياييد واقع بين باشيم و در هر شرايط سن و سالى هستيم چنان پاك باشيم كه هر لحظه زندگى ما پايان گيرد شرمنده نباشيم.

1. تحف العقول، صفحه 271.

[ 139 ]

درس صد و بيست و نهم

جايگاه علم و حكمت

اشاره

امام كاظم(عليه السلام) مى فرمايد:

اِنَّ الزَّرْعَ يَنْبُتُ فى السَّهْلِ وَلا يَنْبُتُ فى الصَّفا فَكذلِكَ الْحِكْمَةُ تَعْمُرُ فى قَلْبِ الْمُتَواضِعِ وَلا تَعْمُرُ فى قَلْبِ الْمُتَكَبِّرِ الْجَبّارِ!(1)

ترجمه

زراعت در زمين هاى نرم مى رويد، نه روى سنگ ها! همچنين علم و حكمت تنها در قلب متواضعان جوانه مى زند نه در قلب متكبران جبار!

شرح كوتاه

نخستين گام در راه تحصيل دانش فروتنى است، فروتنى در برابر حق، فروتنى در برابر استاد، و در برابر هركس كه بيشتر از انسان مى داند و مى تواند چيزى به او بياموزد.

به همين دليل «جهل» و «تكبّر» معمولا قرين و همراه يكديگرند، متكبّران حاضر به اعتراف به جهل نيستند، و حتى اگر واقعيّتى با روح غرور و تكبّر آنها نسازد نه تنها آن را انكار مى كنند بلكه با آن به مبارزه بر مى خيزند، سخن حق را از افراد هم رديف يا پايين تر از خود نمى پذيرند، و غالباً در جهل مركب مى مانند.

1. تحف العقول، صفحه 296.

[ 140 ]

درس صد و سى ام

وظايف سنگين امام(عليه السلام)

اشاره

امام على ابن موسى الرضا(عليه السلام) مى فرمايد:

اَلاِْمامُ اَمينُ اللهِ فِى اَرْضِهِ وَخَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبادِهِ وَخَليفَتُهُ فى بِلادِهِ والداعى اِلى اللهِ و الذابُّ عَنْ حريم الله.(1)

ترجمه

امام امين خدا در زمين و در ميان خلق خدا، و حجت او بر بندگان و جانشين او در شهرها، و دعوت كننده به سوى خدا، و مدافع حريم الهى است.

شرح كوتاه

در اين حديث كه بخشى از حديث طولانى در زمينه معرفى مقام امامت است، به پنج قسمت از وظايف سنگين و مهم اشاره شده:

1- امام خزانه دار و امين وحى، و حافظ تمام علوم و احكام و معارف دين است.

2- امام دليل زنده و گواه روشن و معرف آيين خداست.

3- امام سرپرست و زمامدار الهى و نماينده او در ميان مردم است.

4- امام آمر به معروف و ناهى از منكر و بزرگترين مبلّغ دين است.

5- امام مدافع از حريم آيين خدا در برابر همجوم دشمنان است. و چنين كسى بايد داراى علم الهى و مقام عصمت باشد و جز خدا نمى تواند او را تعيين كند.

1. تحف العقول، صفحه 328.

[ 141 ]

درس صد و سى و يكم

درهاى بسته باز مى شود

اشاره

امام محمّد تقى(جواد)(عليه السلام) مى فرمايد:

لَوْ كانَتِ السَّماواتُ وَالاَْرْضُ رَتْقاً عَبْد ثُمَّ اتَّقى اللهَ تَعالَى جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْها مَخترَجاً(1)

ترجمه

اگر درهاى آسمان و زمين به روى كسى بسته شود سپس او پرهيزگارى پيشه كند خداوند گشايشى در كار او مى دهد.

شرح كوتاه

گاه مى شود كه در زندگى تمام درها به روى انسان بسته مى شود و به هر طرف رو مى كند با مشكل يا مشكلاتى روبه رو مى شود.

اين گونه رويدادها فرصتى است براى بيدار شدن انسان ها و بازگشت او به سوى خدا، بازگشتى سازنده و تغيير دهنده سرنوشت، در اين هنگام اگر از جان و دل متوجه او گردد و از ذات پاكش مدد گيرد، امدادهاى الهى به سراغ او آمده و نسيم هاى رحمت پروردگار او را در آغوش مى كشند و از راه هايى كه هرگز باور نداشت درهاى بسته گشوده مى شود.

1. نورالابصار، صفحه 150.

[ 142 ]

درس صد و سى و دوّم

از افراد بى شخصيت بترس!

اشاره

امام على بن محمّد تقى (هادى)(عليه السلام) مى فرمايد:

مَنْ هانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلا تَأمَنْ شَرَّهُ(1)

ترجمه

آن كسى كه شخصيتى براى خود قائل نيست از شر او برحذر باش!

شرح كوتاه

در حقيقت يكى از مهم ترين عواملى كه جلو فساد و بدكارى را مى گيرد وجود شخصيّت يا لااقل احساس شخصيّت است، افراد با شخصيّت يا آنها كه براى خودش شخصيّتى قائلند هر چند در نظر ديگران چندان شخصيّتى نداشته باشند، به خاطر حفظ موقعيّت خود هم كه باشد از انجام بسيارى از زشتكارى ها و اعمال خلاف خوددارى مى كنند، ولى همين كه احساس كردند نه آبرويى دارند و نه احترام و شخصيّتى، از هيچ چيز پروا نخواهند كرد.

لذا امام(عليه السلام) مى فرمايد از اين گونه افراد بپرهيز!

و نيز به همين دليل يكى از نكات مهم تربيت فرزند يا تربيت افراد انسان به طور كلى اين است كه در آنها ايجاد شخصيّت شود و احساس كنند شخصيّت ويژه اى دارند، به عكس خرد كردن شخصيّت افراد اثر بسيار بدى از لحاظ تربيتى دارد.

1. تحف العقول، صفحه 362.

[ 143 ]

درس صد و سى و سوّم

جهاد بزرگ

اشاره

امام حسن عسكرى(عليه السلام) مى فرمايد:

اَشَدُّ النّاسِ اِجْتِهاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوبَ(1)

ترجمه

از همه مردم مجاهدتر كسى است كه گناهان را ترك گويد.

شرح كوتاه

مى دانيم مبارزه با هوا و هوس هاى سركش كه سرچشمه اصلى گناهان است; در اسلام به نام «جهاد اكبر» ناميده شده است كه از مبارزه با دشمنان مهم تر و پر ارج تر است. چرا كه اين جهاد وسيله خودسازى است و تا خودسازى انجام نگردد پيروزى نيست; زيرا شكست ها غالباً نتيجه نقطه ضعفهاست.

در محيط هاى آلوده به گناه ارزش اين جهاد آشكارتر و اهميّت آن در پيشبرد اهداف اجتماعى روشنتر است.

پيروزى هاى پيامبر(صلى الله عليه وآله) در «مدينه» در حقيقت نتيجه مستقيم خود سازى ها و مجاهدات اصحاب در «مكه» بود.

1. بحارالانوار، جلد 78، صفحه 373.

[ 144 ]

درس صد و سى و چهارم

در غيبت مهدى(عليه السلام)

اشاره

امام حضرت مهدى(عليه السلام) فرمود:

اَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعُوا فيها اِلى رواةِ اَحادِيثنا(1)

ترجمه

در حوادث گوناگونى كه در دروان غيبت كبرى پيش مى آيد به راويان احاديث ما مراجعه نماييد.

شرح كوتاه

اجتماعات انسانى بدون رهبرى صحيح سامان نمى يابند به همين دليل خداوند هيچ گاه بندگان خود را به حال خود، بدون سرپرست، وا نگذارده و هميشه رهبران الهى در ميان آنها رفت و آمد داشته اند.

حتى در زمان غيبت ولى عصر حضرت مهدى (ارواحنا فداه) نخست نايبان خاص و پس از پايان دوران آنها، نايبان عام براى رهبرى مردم از طرف خود آن حضرت تعيين شدند، مردانى مصمّم و با ايمان و آگاه كه به خوبى به محتواى بزرگ كتاب آسمانى مسلمين قرآن، و به سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله)و مكتب اهل بيت(صلى الله عليه وآله) آشنايى دارند عهده دار اين رسالتند; و هركس به هر نام و هر عنوان ديگرى خود را شايسته اين مقام بداند مردود است.

1. قسمتى از توقيع معروف كه در كتب مختلف آمده است.

[ 145 ]

درس صد و سى و پنجم

سرچشمه بدى ها

اشاره

پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

اِجْتَنِبِ الْخَمْرَ فَاِنَّها مِفْتاحُ كُلِّ شَرٍّ(1)

ترجمه

از شراب بپرهيز كه كليد تمام بديهاست.

شرح كوتاه

با اين كه در زمينه آثار زيان بار شراب كتاب ها و مقالات فوق العاده زياد نوشته شده، و اثرات مرگبار آن روى دستگاه هاى عصبى، قلب، عروق، جهاز گوارش، كبد، كليه ها و تمام اورگانيزم بدن تشريع شده و نتايج شوم آن در ايجاد حوادث دردناك اجتماعى با آمار و ارقام تكان دهنده مورد بررسى هزاران دانشمند و مغز متفكر انسانى قرار گرفته، امار جمله اى به كوتاهى و جامعيّت حديث ارزنده پيامبر بزرگ ما نمى توان پيدا كرد كه همه حقايق را در يك جمله كوتاه بيان فرموده است.

آرى، شراب كليد همه بدى ها، زشتى ها و بدبختى هاست.

1. نهج الفصاحه، صفحه 1.

[ 146 ]

درس صد و سى و ششم

انجام وظيفه بزرگترين عبادت است

اشاره

امام سجاد(عليه السلام) مى فرمايد:

مَنْ عَمِلَ بِمَا افْتَرَضَ الله عَلَيْهِ فَهُوَ مِنْ اَعْبَدِ النَّاسِ(1)

ترجمه

هركس به وظايف لازم خود عمل كند از عابدترين مردم خواهد بود.

شرح كوتاه

عبادت نه منحصر به خدمت خلق است و نه منحصر به نماز و روزه; بلكه بزرگترين عبادت آن است كه هركس به وظايف واجب خود در هر قسمت عمل كند، چه عبادتى از اين بالاتر و پرشكوه تر، عبادتى كه مى تواند يك جامعه را گلستان كند و هرگونه خير و سعادتى را به ارمغان بياورد. انجام فرايض مفهوم وسيعى دارد كه واجبات عبادى را شامل مى شود. همان طور كه وظايف اجتماعى و انسانى و خدمات فرهنگى و اقتصادى لازم را در بر مى گيرد و به اين ترتيب بيگانگى اسلام از عمل كسانى كه وظايف لازم خود را رها كرده و به انجام مستحبات مى پردازند و خود را عابد مى شمرند روشن مى شود.

1. وسايل الشيعه، جلد 11، صفحه 206.

[ 147 ]

درس صد و سى و هفتم

ساكنان ستارگان

اشاره

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

هذِهِ النُّجُومُ الَّتى فى السَّماءِ مَدائِنُ مِثْلُ الْمَدائِنِ الَّتى فى الاْرضِ مَرْبُوطَهٌ كُلُّ مَدينَة اِلى عَمُود مِنْ نُور(1)

ترجمه

اين ستارگانى كه در آسمان هستند شهرها (و آبادى هايى) همچون شهرهاى زمينند، هر شهرى از آنها با ستونى از نور (با شهرهاى ديگر) پيوسته است.

شرح كوتاه

بسيار خود خواهانه است كه ما تصور كنيم تنها كره مسكونى جهان، كره زمين ماست و ميليون ها ميلون كرات آسمانى همه باير و خاموش و خالى از سكنه اند.

دانشمندان امروز با محاسباتى كه روى وجود شرايط حيات و زندگى در كرات آسمانى كرده اند قطع دارند كه ميليون ها يا صدها ميليون از اين كرات داراى ساكنانى هستند كه به احتمال قوى بسيارى از آنها تمدن هايى پيشرفته تر و به مراتب عالى تر از تمدن ساكنان زمين دارند; زيرا آغاز حيات در آنها هزاران يا ميليون ها سال قبل از كره زمين بوده است. حديث بالا يكى از معجزات علمى امير مؤمنان است كه چهارده قرن پيش بيان فرموده است.

1. سفينة البحار، جلد 3، صفحه 574.

[ 148 ]

درس صد و سى و هشتم

قرآن و قانون جاذبه

اشاره

على بن موسى الرضا(عليه السلام) به يكى از دوستان خود فرمود:

اَلَيْسَ اللهُ يَقُولُ بِغَيْرِ عَمَد تَرَوْنَها؟

فَقُلْتُ: بَلَى

قالَ: ثُمَّ عَمَدٌ، لكِنْ، لا تَرَوْنَها!(1)

ترجمه

آيا خدا نمى فرمايد كه آسمان بدون ستونى كه ديده شود برپاست؟

گفتم: آرى

فرمود: بنابراين ستونى وجود دارد كه نامرئى است و شما آن را نمى بينيد!

شرح كوتاه

امروز مسلّم است كه كرات آسمانى در مدارهاى خود به بركت تعادل نيروى جاذبه و دافعه برپا هستند، جاذبه همچون زنجير عظيمى آنها را به سوى هم مى كشاند و نيروى گريز از مركز آنها را از هم فرار مى دهد و تعادل كامل آنها سبب شده كه ميليون ها سال بدون كمترين تغييرى در مدار خود بگردند و در فضاى بيكران روى اين ستون نامرئى تكيه كنند و معلق بمانند. آيا در آن زمان كه هنوز پرده اى از روى اين اسرار برداشته نشده بود تعبيرى رساتر از تعبير فوق براى بيان اين حقيقت وجود داشت؟ و آيا اين از معجزات علمى پيشوايان بزرگ ما نيست؟!

1. تفسير برهان، جلد 3، صفحه 278.

[ 149 ]

درس صد و سى و نهم

راز كارها!

اشاره

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

وَوَتَّدُ بِالصُّخُورِ مَيَدانَ اَرْضِهِ(1)

ترجمه

به وسيله كوه ها از لرزش و تكان خوردن زمين جلوگيرى نمود.

شرح كوتاه

امروز ثابت شده همان طور كه جاذبه ماه در جزر و مد درياها مؤثر است و آب آنها را دوبار، در شبانه روز، به تفاوت، يك متر و بيشتر و حتى در بعضى از نقاط پانزده متر! بالا و پايين مى برد، روى پوسته جامد زمين مؤثر است و آن را به مقدار 30 سانتى متر بالا مى كشد سپس به پايين برمى گردد، ولى استحكام پوسته زمين به خاطر وجود كوه ها كه ريشه هاى آن به هم متصل شده و شبكه زره مانندى دور زمين ايجاد كرده مانع از تأثير بيشتر آن مى گردد.

راستى اگر كوه ها وجود نداشتند و پوسته زمين نرم بود و شب و روز در جزر و مد بودند آيا آرامشى براى ما وجود داشت؟ اين حقيقت را پيشوايان اسلام از 14 قرن پيش بيان كردند.

1. نهج البلاغه خطبه 1.

[ 150 ]

درس صد و چهلم

جانداران ذره بينى

اشاره

امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) مى فرمايد:

اِنَّما قُلْنا «الَّلطيفُ» لِلْخَلْقِ اللَّطيفِ ... وَ ما لا يَكادُ عُيُونُنا تَسْتَبينَهُ لِدِمامَةِ خَلْقِها، لا تَراهُ عُيُونُنا وَ لا تَلْمُسُهُ اَيْدِينا!(1)

ترجمه

اين كه به خدا لطيف مى گوييم به خاطر آفرينش موجودات بسيار كوچك و ظريف است ... حيواناتى كه چشم ما آنها را از شدت كوچكى نمى بيند و دست ما آن را احساس نمى كند!

شرح كوتاه

آنچه در بالا مى بينيد گوشه كوچكى از حديث مفصلى است كه «فتح بن يزديد جرجانى» از امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) نقل كرده، و در ضمن آن تصريح شده «اين حيوانات بقدرى كوچكند كه به هيچ وجه احساس نمى شوند، در ميان امواج درياها و در ميان پوست هاى درختان و در بيابان ها و دشت ها پراكنده اند».

اين حديث در كتاب هايى كه حدود يكهزار سال پيش نوشته شده از آن امام(عليه السلام)به يادگار مانده و صدها سال پيش از آن كه «پاستور» حيوانات ذره بينى را كشف كند صادر شده است، و اين يك معجزه علمى روشن است.

1. كتاب وافى، جلد 1، صفحه 106.

[ 151 ]

درس صد و چهل و يكم

فقط نامى از اسلام!

اشاره

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

يَاْتى عَلَى النَّاسِ زَمانٌ لا يَبْقى فيهِمْ مِنَ الْقُرآنِ اِلاَّ رَسْمُهُ وَمِنَ الاِْسلامِ اِلاَّ اِسْمُهُ، مَساجِدُهُمْ يَوْمَئِذ عامِرَةٌ مِنَ البِناءِ، خَرابٌ مِنَ الْهُدى(1)

ترجمه

زمانى بر مردم فرا مى رسد كه در ميان آنها از قرآن جز خط به نقوش، و از اسلام جز اسمى باقى نماند، مساجد مسلمين در آن روز از نظر بنا آباد ولى از نظر هدايت ويران خواهد بود!

شرح كوتاه

نمى توانيم بگويم اين پيشگويى عجيب، امروز، كاملا مصداق پيدا كرده، و يا مربوط به آينده است، ولى اين قدر مسلّم است كه نمونه هايى از آن را در گوشه و كنار با چشم خود مى بينيم، و تعجب در اين است كه چنين مسلمانانى از عقب ماندگى ناله و شكوه دارند، گويا چنين مى پندارند تنها «اسم اسلام» و «رسم قرآن»، براى همه چيز آنها كافى است، نه قرآن را به عنوان يك كتاب تربيت و انسان سازى پذيرفته و به كار بسته اند، و نه اسلام را به عنوان «مذهب» يعنى روش فكرى و عملى; كدام جامعه مسلمان واقعى را سراغ داريم كه عقب مانده باشد و جهان در برابرش تعظيم ننموده باشد!

1. كلمات قصار، كلمه 369.

[ 152 ]

درس صد و چهل و دوّم

ميزان سنجش عقل و جهل

اشاره

اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

اَلّلسانُ مِعْيارُ اِطاشَةِ الْجَهْلِ وَاَرْجِحَةِ الْعَقْلِ(1)

ترجمه

زبان معيار سنجش طغيان جهل و ترازوى عقل و خرد است.

شرح كوتاه

مهم ترين دريچه روح آدمى و كليد شخصيت او، بهترين وسيله براى ارزيابى ميزان خرد هر انسان زبان اوست. زبانى كه با يك چرخش ساده و به ظاهر كم اهميّت پرده ها را كنار مى زند و زواياى روح انسان را آشكار مى سازد.

به همين دليل بسيارى از دستورهاى اسلام بر محور اصلاح زبان دور مى زند و كراراً در گفتار پيشوايان بزرگ ما در اين زمينه اخطار و اعلام خطر شده است، و بديهى است اصلاح كامل زبان بدون اصلاح روح و فكر ممكن نيست، ولى با سكوت و خويشتن دارى مى توان بسيارى از عواقب دردناك حركات ناموزون زبان پيروز شد.

1. تحف العقول، صفحه 143.

[ 153 ]

درس صد و چهل و سوّم

بالاتر از نعمت

اشاره

امام هادى(عليه السلام) مى فرمايد:

اَلشّاكِرُ اَسْعَدُ بِالشُّكرِ مِنْهُ بِالنِّعْمَةِ التَّى اَوجَبَتِ الشُّكْرَ لاَِنَّ النَّعَمَ مَتاعٌ وَالشُّكْرَ نِعَمٌ وَ عُقْبى(1)

ترجمه

آن كس كه شكر نعمت گويد سعادتش به خاطر شكرش از سعادتش به خاطر آن نعمت بيشتر است، زيرا نعمت ها وسيله زندگى اين جهانند و شكر سرمايه اين جهان و آن جهان.

شرح كوتاه

با توجه به اين حقيقت كه شكر تنها قدردانى با زبان نيست; بلكه قدردانى عملى است و هر نعمتى را به جا مصرف كردن، روشن مى شود كه شكر نعمت، بركات و سعادت هايى به بار مى آورد كه خود نعمت در برابر آن ناچيز است، نعمت ها را در مسير رضاى خدا و خشنودى بندگان او به كار گرفتن، هم سرمايه افتخار اين جهان و هم سعادت جاويدان آن جهان است; در حالى كه اگر به نعمت بنگرى به تنهايى ممكن است جز يك موهبت مادى نباشد پس شكر از خود نعمت بالاتر و ارزنده تر است!

احياى مكتب اهل بيت

اشاره

امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) مى فرمايد:

مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيَى فيهِ اَمْرُنا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوت الْقُلُوبُ(1)

ترجمه

هركس در مجلسى بنشيند كه احياى مكتب ما، در آن مى شود دلش نمى ميرد آن روز كه دل ها مى ميرند!

شرح كوتاه

از جمله بالا بخوبى روشن مى شود كه وظيفه حتمى پيروان اهل بيت اين است كه در جلسات خود برنامه هاى آنها را احيا كنند، مكتبشان را بشناسند، روح سخنانشان را دريابند، به تعليمات آنان آشنا شوند و مجلس آنها مجلس سازندگى و آمادگى و حيات زندگى باشد نه جلسه سرگرمى و تنها حاجت طلبى و به دردها و خواست هاى شخص انديشيدن، و مسائل انسانى و اجتماعى و عقيدتى را ناديده گرفتن، چنين مجلسى موجب زنده شدن دل ها و بيدارى افكار است.

1. ميراث امامان، صفحه 443.

[ 155 ]

درس صد و چهل و پنجم

امانت در حفظ اسرار

اشاره

پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

اِذا حَدَّثَ الرَّجُلُ بِحَديث، ثُمَّ الْتَفَتَ فَهِىَ اَمانَةٌ(1)

ترجمه

هنگامى كه كسى سخنى بگويد، سپس به اطراف خود بنگرد، آن سخن امانت و سِر است (و بايد در حفظ آن كوشيد).

شرح كوتاه

امانت انواع گوناگونى در اسلام دارد و از آن جمله امانت در حفظ اسرار مردم است، اين موضوع بقدرى از نظر اسلام مهم تلقى شده كه افشاى اسرار مردم از گناه كبيره معرفى گرديده، تازه براى اثبات «سر» بودن لزومى ندارد گوينده خواهش و تمنا و تأكيد كند كه اين از اسرار است و نزد خودت باشد; بلكه به كمترين چيزى براى تفهيم اين حقيقت قناعت شده است، همين اندازه كه نگاه به اطراف كند و مراقب عدم وجود شخصى ديگرى باشد كافى است كه سخنان او به عنوان اسرار برادر مسلمان و امانت نگاهدارى شود.

1. نهج الفصاحه، صفحه 38.

[ 156 ]

درس صد و چهل و ششم

نشانه ايمان

اشاره

پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

اِذا سَرَّتْكَ حَسَنُكَ وَسائَتكَ سَيِّئُتُكَ فَاَنْتَ مُؤْمِنٌ(1)

ترجمه

هنگامى كه كار نيكت تو را خوشحال و كار بدت تو را ناراحت كند فرد با ايمانى هستى.

شرح كوتاه

اسلام مى گويد همه با فطرتى پاك متولّد مى شوند، فطرت ايمان و عشق به نيكى ها، آلودگى ها و گناهان ممكن است تدريجاً روح و جان انسان را تحت تأثير خود قرار دهد و به رنگ خود درآورد، و بكلى منقلب سازد; اما تا آن زمان كه انسان نسبت به نيكى ها علاقمند و از بدى ها متنفر است معلوم مى شود كه هنوز روح ايمان و فطرت پاك نخستين در او باقى است.

بيچاره مردمى كه نه تنها از اعمال بدشان ناراحت نمى شوند، بلكه به آن هم افتخار مى كنند; و يا هنگامى كه فداكارى، نيكوكارى، گذشت و عدالتى نشان مى دهند نشان مى دهند احياناً از كرده خود پشيمان هم مى شوند آنها افراد بى ايمانى هستند.

1. نهج الفصاحه، صفحه 41.

[ 157 ]

درس صد و چهل و هفتم

نخستين شرط در هر كار

اشاره

اميرمؤمنان على(عليه السلام) به كميل فرمود:

مامِنْ حَرَكَة اِلاَّ وَاَنْتَ مُحْتاجٌ فيها اِلى مَعْرِفَة(1)

ترجمه

هيچ حركت و كارى نيست مگر اين كه در انجام آن! نيازمند به آگاهى و آشنايى و معرفت هستى.

شرح كوتاه

اگر در وسعت مفهوم «ما من حركة» بينديشيم به وسعت برنامه هاى اسلامى آشنا خواهيم شد كه اسلام تنها يك رشته عبادات و نيايش ها نيست، و يا تنها عقيده خالى از برنامه هاى عملى نيست; بلكه براى تمام زندگى فردى و سراسر مسائل اجتماعى و همه تلاش ها و كوشش هاى انسانى برنامه دارد، كه نخستين مادّه آن آگاهى و شناخت واقعيّات است، و بدون معرفت كافى و بدون جهت گيرى صحيح، حركات و تلاش ها را بى اثر و حدّاقل كم اثر مى داند.

1. سفينة البحار، جلد 1، صفحه 15.

[ 158 ]

درس صد و چهل و هشتم

اهميّت ميهمان

اشاره

پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود:

اِذا اَرادَ اللهُ بَقَوْم خَيْراً اَهْدَى اِلَيْهِمْ هَدِيَّةً.

قالُوا وَما تِلْكَ الْهَدِيَّة؟

قالَ: اَلضَّيْفُ(1)

ترجمه

هرگاه خداوند خير و سعادت كسانى را بخواهد هديه اى به آنها اهدا مى كند. عرض كردند چه هديه اى؟ فرمود: ميهمان.

شرح كوتاه

آرى ميهمان هديه پروردگار است هديه اى است پر ارزش و گرامى. اما در دنياى مادى كه همه عواطف تحليل رفته، ميهمان مفهومى ندارد. بلكه يك موجود مزاحم و بيگانه و عزيز بى دليل است، لذا كمتر ديده مى شود كسى به ميهمانى برود يا ديگرى را به ميهمانى دعوت كند مگر اين كه روابط مادى و تجارى و سياسى آنها ايجاب كند.

در حالى كه در كشورهاى اسلامى و در ميان خانواده هايى كه سنن دينى نزد آنها زنده است، ميهمان، هرچند هيچ گونه آشنايى نداشته باشند عزيز و گرامى است و هديه خدا.

1. بحارالانوار، جلد 15، صفحه 241.

[ 159 ]

درس صد و چهل و نهم

احترام و محبّت

اشاره

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُوَقَّرْ كَبيرَنا وَلَمْ يَرْحَمْ صَغيرَنا(1)

ترجمه

آن كس كه نسبت به بزرگترها احترام نگذارد و به كوچكترها محبّت نكند از ما نيست.

شرح كوتاه

جامعه انسانى همانند كاروان پردامنه اى است كه دائماً در حركت است، نوزادانى از مادر متولّد مى شوند، كودكان بزرگ، و بزرگ ها پير پيران از دنيا مى روند، و هيچ كس از اين ره سپردن مستثنا نيست.

در اين ميان بزرگترها معمولا تجربه بيشتر و بينش عميق تر دارند و در دوران عمر خويش - چنانچه وظيفه شناس بوده اند - منشأ خدمات فراوانترى شده اند و تمام محاسبات حكم مى كند كه مورد احترام باشدو جوانان و نوجوانان حرمت آنان را نگهدارند.

و كوچك ترها چون نورسند و در آغاز زندگى، بايد مورد محبّت قرار گيرند و با دلسوزى كامل پايه هاى سعادتشان به دست بزرگترها گذارده شود، و اين است راه و رسم يك جامعه انسانى و مترقى.

1. اصول كافى، جلد 3، صفحه 253.

[ 160 ]

درس صد و پنجاهم

اين چنين براى خود ذخيره كن

اشاره

اميرمؤمنان على(عليه السلام) فرمود:

ما تَقَدَّمَ مِنْ خَيْر يَبْقَ لَكَ ذُخْرُهُ وَ ما تُؤَخّرُهُ يَكُنْ لِغَيْرِكَ خَيْرُهُ(1)

ترجمه

آنچه پيش از خود بفرستى براى تو ذخيره مى شود و آنچه تأخير بيندازى فايده اش تنها براى ديگران است (و مسؤوليتش متوجه توست).

شرح كوتاه

جنون ثروت اندوزى در دنياى امروز بيش از هر وقت ديگر به چشم مى خورد; بدون اين كه حساب كنند هدف اصلى و فلسفه ثروت چيست؟

آنها كه ديوانهوار در فكر جمع ثروتند و حتى كمترين توجهى به طرق آن از نظر حلال و حرام و ظلم و عدالت ندارند هيچ فكر نمى كنند ثروتهاى كلان را نه با خود مى توان برد، نه همه آن را مى توان خورد، جز بارى سنگين بر دوش صاحب آن نيست، جمع كردن و گذاشتن و رفتن، سپس تمام مسؤوليت هاى آن را بدوش كشيدن.

1. نهج البلاغه.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109