اعلام اصفهان: جلد سوم - «ر _ ظ»

مشخصات کتاب

سرشناسه : مهدوی، مصلح الدین، 1294-1374.

عنوان و نام پدیدآور : اعلام اصفهان / مصلح الدین مهدوی ؛ تصحیح ، تحقیق و اضافات غلام رضا نصراللهی؛ [برای] سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل ، ستاد نکوداشت اصفهان پایتخت فرهنگی جهان اسلام.

مشخصات نشر : اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1386 -

مشخصات ظاهری : 5 ج.

شابک : 65000 ریال : ج .1 : 978-964-2588-48-0 ؛ 100000 ریال : ج.2 : 978-964-2947-47-8 ؛ 100000 ریال : ج.3 : 978-600-1320-27-9 ؛ ج.4 978-600-132-130-6 :

وضعیت فهرست نویسی : فاپا

یادداشت : ج.2 (چاپ اول: 1387).

یادداشت : ج.3 (چاپ اول : 1389) (فیپا).

یادداشت : ج.4 (چاپ اول: 1392) (فیپا).

یادداشت : کتابنامه.

یادداشت : نمایه.

مندرجات : ج. 1. آ - الف.- ج. 2. ب - ذ.- ج .3. ر - ظ.- ج.4. ع

موضوع : مشاهیر -- ایران -- اصفهان-- سرگذشتنامه

موضوع : اصفهان --سرگذشتنامه

شناسه افزوده : نصرالهی، غلامرضا

شناسه افزوده : سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان

شناسه افزوده : سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان. مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل

شناسه افزوده : ستاد نکوداشت اصفهان پایتخت فرهنگی جهان اسلام

رده بندی کنگره : DSR2001 /ص725 م9 1386

رده بندی دیویی : 955/93

شماره کتابشناسی ملی : م85-42964

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

اعلام اصفهان

جلد سوم

«ر _ ظ»

دانشمند محقّق، زنده یاد

سیّدمصلح الدّین مهدوی

(1294 _ 1374ش)

تصحیح، تحقیق و اضافات

غلامرضا نصراللّهی

1388

ص: 4

ص: 5

ص: 6

ص: 7

مقدّمه تحقیق

بار دیگر لطف خداوند شامل حال ما شد و موفق به تنظیم و چاپ سوّمین جلد از کتاب «اعلام اصفهان» شدیم که اینک در اختیار شماست و شامل مدخل هایی است که با حرف (ر، ز، ژ، س، ش، ص، ض، ط، ظ) شروع می شود.

خدمت بزرگی که مرحوم استاد مصلح الدّین مهدوی رحمه الله در این مجموعه عظیم، نموده اند، گشودن چندین هزار مدخل جدید شرح حال از علماء، شعراء، هنرمندان، سیاستمداران، عرفاء و بزرگانی است که منبع دیگری برای اطلّاع از احوال و آثار آنان موجود نیست و یا در کمتر جایی می توان از آنان نام و نشانی یافت.

البتّه ممکن است کسانی باشند که این شرح حال ها را غیرضروری و بی فایده بدانند. این عزیزان از این مطلب غافلند که بزرگان علم و فرهنگ ما همچون فردوسی، مولوی، حافظ، سعدی، خواجه نظام الملک، فارابی، ابن سینا، خوارزمی، شیخ بهائی، مجلسی، میرعماد و امثالهم، درست است که خود صاحب نبوغ و قریحه خدادادی بوده و با تلاش و زحمت شبانه روزی قلّه های بلند فرهنگ و هنر و علم را فتح کرده اند. ولی آنان مدیون هزاران چهره گمنامی هستند که فرهنگ و دانش و هنر را پاس داشته و ترویج کرده و به نسل های آینده انتقال داده اند و لازم است با این چهره های گمنام امّا خدوم و مؤثّر در تکامل علمی و فرهنگی کشورمان آشنا شویم. بسیاری از این افراد گمنام با آثار به جای

ص: 8

مانده از خود هویت تاریخی و فرهنگی ما را شکل داده اند ضمن آنکه بسیاری از آنان از شهرها و روستاهای کوچک و کم اهمیّتی برخاسته اند که بیان شرح حال آنان می تواند در تدوین تواریخ محلّی به کار آید و برای محققّان منبعی ارزشمند تلقّی شود.

البتّه این بدان معنی نیست که مؤلّف فقید هر شخص کم اهمیت و چهره گمنامی را در این کتاب مطرح ساخته و برای او بزرگ نمایی کرده اند. چرا که تمامی مطالب این کتاب متّکی بر اسناد و منابع معتبر است و گزینش مدخل های کتاب تابع ملاک های علمی و قابل قبول برای محقّقان و صاحب نظران است.

پس از انتشار دو جلد قبلی «اعلام اصفهان» در برخی از سایت های اینترنتی همچون: «کتابخانه تخصّصی تاریخ اسلام» و «مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل» به معرّفی این اثر پرداخته شد و یا در برخی از نشریات و مجلّات همچون: «آئینه پژوهش» و هفته نامه «ندای یزد» به معرفی و نقد آن اقدام شد. از تلاش و زحمت مدیران و نویسندگان این سایت ها و مطبوعات قدردانی و تشکر می کنیم و از نقدها و راهنمائی های آنان در تصحیح تکمیل و رفع نواقص کتاب استفاده خواهیم کرد.

به هنگام وفات استاد مهدوی بسیاری از شعرای اصفهان در رثای ایشان شعر سرودند و ما در نظر داشتیم که این اشعار را به همراه مقالات و مطالب دیگر در یادنامه ای منتشر کنیم ولی اشتغال به تکمیل و تحقیق این کتاب ما را از تهیه و چاپ یادنامه بازداشت. بدین خاطر اکنون مطالبی را که در مورد ایشان فراهم آورده ایم، به تدریج در مقدمه جلدهای مختلف «اعلام اصفهان» می آوریم تا با فراهم شدن شرایط، این مطالب به همراه سایر مقالات در آینده در یادنامه مخصوص ایشان به چاپ برسد.

در پایان از همه کسانی که در تایپ، نمونه خوانی و غلط گیری، نظارت، چاپ و صحافی و انتشار و پیگیری امور جهت چاپ کتاب فعالیّت کرده اند و در جلدهای قبل به نام آنان اشاره کرده ایم صمیمانه تشکر می کنیم و سلامتی و موفقیت آنان را از خداوند متعال خواهانیم. از اساتید معظم حوزه و دانشگاه، محقّقین علاقمندان که مطالبی جهت

ص: 9

نقد و بررسی و تکمیل و تصحیح کتاب دارند تقاضا داریم آنها را در اختیار ما قرار دهند تا در مجلّدات بعدی و یا قسمت (استدراک) کتاب از آنها استفاده کنیم.

و للّه الحمد و السّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

15 شعبان المعظم 1430 ه.ق

16/5/88

غلام رضا نصراللّهی

ص: 10

ص: 11

از شمار دو چشم یک تن کم

و از شمار خ_رد هزاران بیش

سوگنامه

استاد سیّد مصلح الدّین مهدوی«ره»

(1294-1374ش) - (1334-1416ق)

مؤلّف کتاب

ص: 12

ص: 13

بر حیاتی که آن بود چو حباب دل مبندید یا ابوالالباب

زندگی جهان بود تاری که تندوش بافته به لعاب

یا جهان کوره ایست از آتش عمر ما اندر آن بود سیماب

یا که سراب سوزانیست که نماید به دیده برکه آب

این جهان آن کلاه بر دادیست که ربود افسر از سر داراب

بین چگونه به تیشه نیرنگ کاخ کسری وجم نمود خراب

پژمرد هر گلی که می بینی در گلستان اگر بود شاداب

مسکنت خاک می شود آخر کاخ سازی اگر ز لعل حسّاب

هست اجل چون عقاب و ماصعوه صعوه گر برَهَد ز چنگ عقاب

خاک تنهاست خوانیش خم می خون دلهاست گوئیش می ناب

من نگویم بگوشه ای بنشین تا کند مرگ بر تو دق الباب

یا همه سعی و کوشش خود را منحصر کن به پوشش و خور و خواب

گویمت تا نیامدست اجل خویش را ای اسیر تن دریاب

کوش تا سوی ساحل آری دو نه شوی غرق در ته گرداب

گرد خود همچو گردباد مپیچ باش مثمر بسان مهر و سحاب

گر سواری به مرکب منصب اسب هر سو متاز جز به صواب

چون عنان گیرد از کفت آخر گر گرفتت کنون زمانه رکاب

صد هزاران حوادث آید پیش که یکی را ندیده ای در خواب

بین چگونه بزد اجل ناگه بر رخ مهدوی نقاب تراب

آن فضیلت ماب علم پژوه ادب آموز و استاد آداب

آن معلم که دوره تعلیم تا به پیری رساند دور شباب

ص: 14

آن نویسنده ای که می باشد شائقی این زمان جو او کمیاب

آنکه نزد عموم مردم بود اهل تقوی و زهد و دین به حساب

آنکه اهل کمال و دانش را بود از جالسین و از اصحاب

آنکه با بینش و سلیقه خود که هم از اهل دانش و کُتاب

کُتبی چند گرد آورده در رجال و تراجم و انساب

آنکه بودند قوم و آبائش همه از صالحین و از اطیاب

بود سبط فقید کرمانی مقتدائی ز توده انجاب

پدرش بود در سپهر ادب تابناک اختری بنام شهاب

سال فوتش سئوال از برنا شد به شمسی و وی بداد جواب

«مصلح الدّین مهدوی از کف دیگر افکند لوح و کلک و کتاب»

1374ش

فضل اله خان اعتمادی خوئی (برنا)

***

مهدوی مرد علم و عرفان بود هستی او ز جوهر جان بود

سینه اش پر ز درد و بی کینه روشنی بخش آب و آئینه

دل پاکش صفای دریا داشت یک جهان معرفت در او جا داشت

از تبار و قبیله غم بود روح معراجیش چو شبنم بود

داشت در مزرع دلش ریشه سرو عرفان و نخل اندیشه

سایه بان مسافر جان بود روحش از تار و پود عرفان بود

جسته بود آب و لاله را انساب نسبتی داشت با مه و مهتاب

باغ جانش گل ریاضت داشت سکر دل از می رسالت داشت

بود در زهد و دانش و اخلاق به یقین در زمانه خود طاق

سخن او عصاره جان بود مظهر عشق و مهر و ایمان بود

ص: 15

ای دریغا که رفته او از دست شاخه سرو آرزو بشکست

در فراقش اگر دلم خون است شرح دردم ز گفته بیرون است

شادی ای دل دگر حرامت باد ز هر اندوه و غم به کامت باد

تا که شد بلبل سخن خاموش دل فکنده ردای غم بر دوش

خواست تا با زبان الکن خویش سال فوتش بگوید این درویش

خسته بودم ز گردش فلکی هاتفی داد این ندا که یکی

رفت از این جمع و گفت با شیون «خون شد از مرگ مهدوی دل من»

قمری 1416=1-1417

عبدالعلی غفوری

***

مصلح الدّین مهدوی طی کرد عمر خود را به کسب علم و کمال

در ادب بود کم نظیر و عدیل در هنر بود بی بدیل و مثال

عاشق بی قرار علم و ادب بی توجه به جمع مال و منال

سینه اش از غرور و کینه تهی از خضوع و خلوص مالامال

بعد یک عمر دوری از محبوب یافت رخصت به بارگاه جلال

کای ز ما دور سالیانی چند شب هجران نهاد رو به زوال

شام ظلمانی فراق گذشت رخ نمود آفتاب صبح وصال

تشنه ای چشمه سار می جویی کوثر اینک ترا او آب زلال

مرغ روحش گشود بال و پرید از زمین رو به کعبه آمال

ماه خرداد او ز خلق برید شد به دیدار خالق متعال

توشه راه آخرت بربست ذکر خیری نهاد در دنبال

عندلیب این ادیب جاوید است در دل اهل فضل در هر حال

محمود عندلیب

ص: 16

***

گذشته است اگر روزگار جوانی نه رفته است از دل تو را شادمانی

هنر کسب کردن به ایام خردی به از آنکه در پیری و ناتوانی

غمی نیست دنیای ما گر ندارد به جز حسرت و درد و نامهربانی

امید است از حق که تا روز محشر تو ای مرد دانا سلامت بمانی

نوشتی به وصف هنرهای این شهر سخن های شیرین به شیرین زبانی

کتاب فراوان نوشتی و دانیم تو از زمره تا ابد زندگانی

فضا را تو کردی پر از عطر دانش سخن را تو گیسوی عنبرفشانی

چو خواهد تو را وصف گوید زبانم ندارد به جز قدرت ناتوانی

سه چیز است سرمایه رستگاری جوانمردی و همت و مهربانی

تو را هست این هر سه ای مصلح الدّین تویی بهر ما مصلح الدّین ثانی

چگونه توانم ستودن تو را من که هرگونه گویم نکوتر از آنی

چه نیکو نوشتی رجال سپاهان کند فخر بر خامه ات اصفهانی

هر آنکس که خواند بیان المفاخر شود آگه از رمز و راز معانی

عیان کرده ای رازی از تخت فولاد به دل دارد این خاک رمز نهانی

ستودی تو علامه مجلسی رحمه الله را بمدحش نمودی تو گوهرفشانی

نگهدار هستی تو از علم و دانش ز اهل ادب کرده ای دیده بانی

امید است از لطف بی حد یزدان برتایید حق شاد و خرم بمانی

دو صد سال دیگر به شهر سپاهان کنی با ادیبان آن هم زبانی

الا ای ادیب اریب محقّق که فانوس روشنگر کاروانی

مرا مایه زین بیش نبود چه گویم در این مجمع علم و فضل و معانی

چه بهتر که پایان برم چامه را «نصر» بگویم تویی مصلح الدّین ثانی

سلامت در این دهر ای دانشی مرد بمانی بمانی بمانی بمانی

ص: 17

عبدالعلی نصراصفهانی

***

در غم مهدوی از چشم گهر می ریزد لعل و یاقوت ز هر دیده تر می ریزد

مرگ او جامعه علم و ادب را داغیست که به تشییع غمش ابر گهر می ریزد

زردرویی کشم از غصه که از رخ گل سرخ برگ زردیست که از چشمه دُر می ریزد

این چه سرّیست ندانم که گل ماتم را آسمان بر سر ارباب هنر می ریزد

این چه رازیست که تلخ است به عالم کاهش گرچه از کلک هنرمند شکر می ریزد

زیر این سقف شکسته منشین با دل امن چون ز هر روزن آن خاک خطر می ریزد

کار تحقیق نه کاریست که آسان باشد صد چه سیمرغ در این وادیه پر می ریزد

«مهدوی» مصلح دین سیّد والا مقدار که ز داغ دل من خاک به سر می ریزد

رفت و بگذاشت ز خود صد اثر جاویدان که ز هریک هنرش لطف دگر می ریزد

یاد او تا به ابد زنده و جاوید بود این درختی است کز آن میوه تر می ریزد

نه «طلائیست» از این داغ سرشکش جاری «زنده رود» است که اشکش چو گهر می ریزد

ص: 18

حاج احمد غفورزاده (طلائی)

***

مصلح الدّین مهدوی آن مرد بافضل و کمال کرد از این دار فانی سوی جنت ارتحال

مصلح الدّین اسوه ایمان و تقوا و خلوص مهدوی دانای نیکو سیرت و نیکو خصال

زاده زهرای اطهر مرد ایمان و عمل در صفات عالی و فرهنگ و دانش بی همال

شغل او آموزگاری بود همچون انبیاء داشت بر آموزش آینده سازان اشتغال

با وضو می رفت در مدرس برای تربیت تا که در اندیشه اش شیطان نیارد اختلال

بر دلش یاد خدا و بر لبش ذکر خدا دست و پای نفس را اینگونه می کردی عقال

آنکه با نیش قلم احیاگر تاریخ بود بهر تاریخ «بزرگان» یافت توفیق و مجال

هست تألیفات ارزشمند او «هشتاد جلد» شرح احوال خردمندان و اعیان و رجال

تا مصون ماند قبور نامداران از گزند تا حوادث قبر نیکان را نسازد پایمال

«سیر اندر تخت فولاد صفاهان» را نوشت چونکه او می داد بر تخریب اینجا احتمال

«تذکره» بنوشت بهر شاعران اصفهان «شرح حال مجلسی» آن بحر عرفان و کمال

ص: 19

بهترین «تاریخ علمی اجتماعی» را نوشت تا فراموشی نگردد باعث محو و زوال

او پی احیای آثار بزرگان بود و بس نه پی عنوان و شهرت، نه پی تحصیل مال

تا کند نام نکویان جاودان زحمت کشید روز و شب با پشتکار بی امان هشتاد سال

روزها را در پی تألیف و تدوین کتب شب بدرگاه خدا راز و نیاز و ابتهال

بهر خود بنهاد بر جا باقیات الصالحات باقیات الصالحاتی را که می بودش مَآل

نیست اندر اصفهان مانند این مرد بزرگ تا برای اهل علم و معرفت آدم مثال

اصفهان شد غرق ماتم از غم فقدان او اهل دانش سینه ها آکنده از حزن و ملال

سال شمسی یکهزار و سیصد و هفتاد و چار ارجعی بشنید از درگاه ذات ذوالجلال

بیست و شش روز از محرم چارمین از ماه تیر از سروش غیب بر گوشش ندا آمد تعال

غیر خوبی نیست در طومار عمرش احمدی شرح حال مهدوی بنمودم از هر کس سؤال

روح آن مرد خدا را در جنان محشور کن بارالها از کرامت با رسول اللّه و آل

عباس احمدی

ص: 20

***

باز غم کاشانه دل را گرفت غصه و ماتم دوباره پا گرفت

بود در ماه محرم دل دو نیم شد ز فقدان رخش شهری یتیم

«مصلح الدّین» رفت و دلها خون شده در غمش چشم جهان جیحون شده

عالمی از کف بشد پر مایه ای «آفتابی در میان سایه ای»

عمر خود را صرف اصفاهان نمود بر تن این ملک هر دم جان نمود

شاعران اصفهان را زنده کرد آری آری کار بس ارزنده کرد

روزگاری کار حق و دین نمود بس کتاب پر بها تدوین نمود

هم ز صهبای ولایت جام برد تا ز سادات صفاهان نام برد

زندگان علم را چون یاد کرد جستجو در تخته فولاد کرد

از هنرمندان این شهر قدیم از بزرگان و ز مردان عظیم

یادها بنمود و شهری زنده کرد نامشان را تا ابد پاینده کرد

ص: 21

چون که از آثار ایشان یاد شد جمله تألیفات او هشتاد شد

سیّد عباس حسامی (اِحساس)

***

علامه ای که مصلح دین بود و شرع ما ما را به کنج عزلت خود وانهاد و رفت

او مرد علم بود و عمل در جهان زهد معشوق را فدا شد و جان را بداد و رفت

پرواز کرد روح بلندش به آسمان جسمش به یادگار به دوران نهاد و رفت

دریای علم او همه از عشق بود و عشق در بیکرانه عقبا فتاد و رفت

در ادعای خود به هستی دادار لایزال عمرش فدا نمود و به برهان ستاد و رفت

باری نبود فکر تجمل به روزگار پایش گذاشت به سر کی هم قباد و رفت

در حیرت است «ایزدی» از ظلم روزگار کین اسوه چون فتاد بر این گردباد و رفت

گفتا مدام ایزدی از رهروان عشق دلخوش که «مهدوی» بنمودش جهاد و رفت

دکتر سیّد مهدی ایزدی

***

دارم به سینه درد و ملال نهفته را درد و ملال آن گل از دست رفته را

ص: 22

جز سیل اشک عقده ز دل وا نمی کند از شمع پرس قصه راز نگفته را

سر در نقاب خاک فرو برد «مهدوی» یادش بخیر آن گل در خاک خفته را

دریای علم بود دریغا ز دست رفت دریاب جان خسته دلان جان خسته را

هر لاله ای که بردمد از خاک این دیار یادآور است داغ عزیزان رفته را

زین آتشی که در جگر خاک مانده است سوزانده بس به باغ گل نو شکفته را

مصطفی هادوی (شهیر)

***

رفته از دنیا گرامی مرد حق و مرد دین سیّد عالی مقام و حامی اهل یقین

دائما با نظم و نثر و منطق و علم و بیان بود کارش، رشد دین پاک ختم المرسلین

از امامان یاد کرد و می نوشت و می سرود خاصه آثار و صفات آن امام سومین

دارد او مجموعه ای از شاعران اصفهان منتشر شد این کتاب خوب بهر مؤمنین

«مهدوی» ده ها کتاب مستطاب از او بماند بر روان پاک او هر دم هزاران آفرین

فوت او ماه محرم هفته اش ماه صفر ماتم آقا امام عسکری هم اربعین

ص: 23

«شمس» خواهد مصلح الدّین نزد آقایش حسین یادی از او کرده باشد بهر روز واپسین

حسین شمس

ص: 24

ص: 25

اعلام اصفهان

«ر»

اشاره

ص: 26

ص: 27

رازی اصفهانی

رازی اصفهانی، [از شعراء قرن دهم هجری] برادر کِهتر محمّد شریف هجری بوده و در زمان شاه طهماسب، وزیر اصفهان شده است، غزل می سروده است.(1)

راشد ثقفی اصفهانی

ابومحمّد راشد بن معدان بن عبدالرحیم ثقفی، از محدثین اصفهان در قرن سوم هجری است. از نعمان روایت نموده و دو فرزندش محمّد و احمد و همچنین نواده اش محمّد بن احمد بن راشد ثقفی از محدثین آن روزگار بوده اند.(2)

رافائل دومانس*

رافائل دومانس، مبلغ مذهبی و دانشمند فرانسوی مقیم اصفهان در قرن یازدهم هجری است. او در سال 1022ق (مطابق 1613م) در فرانسه متولد شد. در سال 1054ق (1647م) به عنوان سرپرست هیأت کاپوسن های ایران، به اصفهان آمد و به تبلیغ مسیحیت مشغول شد. او در سال 1071ق (1660م) کتابی به نام «وضع ایران» نوشت و به «کلبر» وزیر فرانسه هدیه کرد و در آن، وضعیت ایران به صورت دقیق تشریح کرد.

او در تمام مدّتی که در ایران بود، در دستگاه شاه عباس ثانی و شاه سلیمان سمت مترجمی داشت و غالب مکاتبات و روابط این پادشاهان با کشورهای خارجی در ایام اقامت او در اصفهان توسط وی انجام می شد. میرزا عبداللّه افندی در کتاب «ریاض العلماء» می نویسد: ملّا محمّد صالح روغنی قزوینی در کتاب «نوادر العلوم و الادب» از رافائل یاد کرده و او را دانشمندی بزرگ در علوم مختلف خصوصا ریاضیات دانسته و


1- تاریخ نظم و نثر، ص651؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص608.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص315؛ طبقات المحدثین باصبهان، ج2، ص247.

ص: 28

می نویسد: او با دانشی که از استادان فرنگی خود آموخته بود، آلتی ساخت که با آن بتوان اجرام آسمانی را مشاهده کرد. همچنین آلتی برای شنیدن ناشنوایان ساخت.

رافائل دومانس در سال 1108ق (1696م) در اصفهان درگذشت و در حوالی مسجد جامع اصفهان به خاک سپرده شد.(1)

راهب رنانی

راهب رنانی، شاعر ادیب، از اهالی قریه رنان [که امروزه به شهر اصفهان پیوسته و آنرا «رهنان» می گویند] بوده و در قرن یازدهم هجری می زیسته است. وی سفری به هند رفته است.

این شعر از اوست:

چنان مکن که ز خاکم غبار برخیزد مباد پرده ام از روی کار برخیزد(2)

محمّد ربیع اصفهانی

محمّد ربیع اصفهانی [از فضلاء قرن یازدهم هجری] در سال 1069ق نسخه ای از «تلخیص الاقوال» استرآبادی را به خط نسخ نوشته و کتاب به شماره 1027 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم موجود است.(3)

محمّد ربیع اصفهانی*

محمّد ربیع اصفهانی، شاعر ادیب، بهره ای از علم داشت و به شغل کتابفروشی امرار معاش می کرد.

از اوست:


1- مجله یادگار: سال دوم، شماره دهم، خرداد 1325، صص 33-36؛ آرامگاه خارجیان در اصفهان، صص 98-100.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص593؛ الذریعه، ج9، ص353؛ کاروان هند، ج1، ص437.
3- فهرست فیضیه (استادی)، ج1، ص50.

ص: 29

بس که در دل داشت جا ذوق گرفتاری مرا مشت خاک من پس از مردن زمین دام شد(1)

ربیع انصاری

ربیع انصاری، نویسنده و روزنامه نگار ادیب در سال 1318ق در اصفهان متولّد گردیده و تحصیلات خویش را در این شهر انجام داده در اوایل جوانی شعر می گفته و «بهار» تخلّص می کرده و در انجمن ادبی شیدا شرکت می کرد. در اواخر سال 1319ش روزنامه «کیوان» را منتشر کرد [پس از اینکه جدایی طلبان فرقه دموکرات وابسته به شوروی به آذربایجان دست یافتند] در سال 1324ش به اصفهان آمده و دو سال در آنجا روزنامه کیوان را انتشار داد و پس ختم غائله به ارومیه مراجعت کرد. او به زبانهای فرانسوی، انگلیسی، عربی، ترکی و آشوری آشنا بوده و به کشورهای اروپایی مسافرت کرده بود.

این کتابها از اوست:

1. «جنایات بشر یا آدم فروشان قرن بیستم»، مطبوع 2. «داوری تربیت»3. «سیزده عید»4. «وضع اجتماعی زن»

از اوست:

گرچه رنج سخت جان از سستی پیمان اوست صد هزاران دست دل از عشق بر دامان اوست

ساغر عیشم شکست او گرچه از سنگ فراق مستی ما جمله از پیمانه پیمان اوست(2)


1- تذکره صحف ابراهیم، ص146؛ تذکره روز روشن، ص288.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 94 و 95؛ تاریخ جراید و مجلّات ایران، ج4، ص153؛ چهره مطبوعات معاصر، صص 183 و 184؛ فرهنگ داستان نویسان ایران، ص43؛ الذریعه، ج5، ص154.

ص: 30

محمّد ربیع نصیری طوسی*

محمّد ربیع بن محمّد ابراهیم نصیری طوسی، از ادباء و دانشمندان اصفهان در قرن یازدهم هجری است. او در زمان شاه سلیمان صفوی محرری سرکار تفنگچیان را داشته و در عهد همین پادشاه به همراه کاروانی عازم سیام (تایلند) شده و شرح سفر خود را در کتابی به نام «سفینه سلیمانی» آورده است.(1)

این کتاب به تصحیح عباس فاروقی در سال 1356ش توسط انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رسیده است.

سیّد محمّد ربیع امامی*

سیّد محمّد ربیع بن سیّد احمد عریضی حسینی امامی، از فضلاء گمنام اوایل قرن دوازدهم هجری و از سادات اصیل و قدیمی امامی عریضی اصفهان است. وی در سال 1108ق «اصول کافی» تألیف: شیخ کلینی را به خط نسخ کتابت کرده است که به شماره 8035 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود.(2)

همچنین او در 6 ربیع الثانی 1107ق کتابی به فارسی در اعمال ماهها و ادعیه سفارش شده آن ماهها در یک مقدمه، 9 فصل و یک خاتمه به نام «خلاصة الاعمال» تألیف کرده که به شماره 45 در کتابخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان موجود است.(3)

محمّد ربیع اصفهانی (رئیس)*

محمّد ربیع بن برخوردار اصفهانی معروف به «رئیس»، خطاط نستعلیق نویس قرن


1- دستور شهر یاران: مقدمه، ص52.
2- فهرست مختصر مجلس، ص638.
3- فهرست ارشاد کاشان، صص 53-57.

ص: 31

یازدهم هجری که در چهارشنبه 20 ربیع الاوّل 1092ق نسخه ای از «التعلیقة السّجادیّة» تألیف: ملّا مراد تفرشی را به خط نستعلیق خوش نوشته و به شماره 12065 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(1) همچنین نسخه ای از کتاب «شواهد الاسلام» تألیف: میرزا رفیع گیلانی را به خط نسخ در سال 1092ق کتابت کرده که به شماره 1881 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(2) و نیز نسخه ای از «احقاق الحق» تألیف: قاضی نوراللّه شوشتری که در 14 شعبان 1099ق کتابت کرده و به شماره 10195 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(3)

سیّد ربیع اردستانی

سیّد ربیع بن شرف جهان بن ابی الصّلاح بن جعفر حسنی اردستانی، از فضلای قرن یازدهم هجری.(4) ظاهرا در اصفهان به تحصیل مشغول بوده و به احتمال زیاد نزد سیّد علاءالدّین محمّد گلستانه تلمّذ کرده است.

از آثار او کتابت نسخه ای از «نهج البلاغه» است که آن را در یکشنبه 18 جمادی الآخر 1074ق است و در حاشیه نسخه مطالب فراوانی از سیّد علاءالدّین محمّد گلستانه نقل کرده است.(5)

[وی همچنین در 21 رجب 1075ق نسخه ای از کتاب «مختلف الشّیعه» تألیف: علّامه حلّی را کتابت کرده که در کتابخانه مدرسه دامغانی همدان موجود بوده است].(6)

محمّد ربیع کاتب اصفهانی*


1- فهرست مرعشی، ج30، ص464.
2- فهرست مجلس، ج5، ص263.
3- فهرست مختصر مجلس، ص32.
4- آتشکده اردستان، ج2، ص271.
5- تراجم الرّجال، ج1، ص212.
6- نسخه های خطّی، ج5، ص349.

ص: 32

محمّد ربیع بن محمّد شفیع کاتب اصفهانی، از کاتبان و خوشنویسان قرن یازدهم هجری است. او نسخه ای از «الاربعون حدیثا» تألیف: شیخ عزّالدین حسین حارثی عاملی (پدر علّامه شیخ بهائی) را به خط نسخ در 7 ربیع الثانی 1093ق کتابت کرده که اینک در کتابخانه مرحوم سیّد رضا ابوالبرکات در اصفهان موجود است.(1)

ربیع دیمرتینی*

ربیع بن حاجی علی عسکر دیمرتینی جی اصفهانی از کاتبان عهد شاه سلطان حسین صفوی در قرن دوازدهم هجری است. او جلد اول «بحارالأنوار» تألیف علّامه مجلسی را در 4 ربیع الاوّل 1134ق کتابت کرده است که در کتابخانه علّامه محقق حاج سیّد محمّد علی روضاتی موجود است.(2)

«دیمرتین» از دهات جی اصفهان است که گویا در روزگار ما به آنجا «تیمیارت» می گویند.

آقا محمّد ربیع خوانساری

آقا محمّد ربیع بن آقا رضی الدّین محمّد بن آقا حسین خوانساری از فضلاء قرن دوازدهم هجری در اصفهان سکونت داشته و در سال 1159ق به هند رفته و مورد احترام محمّد شاه پادشاه هند واقع شده و میرزا نجف خان به تعظیم او کوشیده است. به ندرت شعر می گفت [لذا نسبت دادن دیوان شعر به او از سوی مؤلّف «الذریعه» جای تأمّل است.]

از اوست:

کی سر و برگ تماشای بهار است مرا گل به چشم از غم هجران تو خار است مرا(3)


1- فهرست سه کتابخانه اصفهان، ص65.
2- فهرست کتب خطّی اصفهان، ج1، ص71.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص560؛ صحف ابراهیم، ص146؛ تذکره روز روشن، ص288؛ الذریعه، ج9، ص355؛ تذکره منتخب اللطایف، ص307.

ص: 33

محمّد ربیع طیری اصفهانی

محّمد ربیع اصفهانی، متخلّص به «طیری» شاعر ادیب قرن دوازدهم هجری. در اصفهان به شغل زرکشی امرار معاش می کرد و در سرودن شعر طبعی روان داشت، امّا با این حال اغلب حال جنون و سودا بر مزاج او غالب بود، تا جایی که هر سال برای خود مادّه تاریخ فوت می ساخت، غیر از سال آخر که از ساختن مادّه تاریخ فوت خود باز ماند. او عاقبت از شدت شوریدگی و پریشان حالی، خود را در چاه افکنده و وفات یافت. سال فوت او 1159ق است. اشعار او در اثر حوادث روزگار از بین رفته و فقط چند بیتی باقی مانده است.

از اوست:

درین گلشن من آن حسرت نگر مرغ گرفتارم که گاهی از شکاف دام بیند آشیانش را(1)

محمّد ربیع مستوفی*

محمّد ربیع، از خوشنویسان اوایل قرن دوازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و نزد محمّد صالح اصفهانی خط نستعلیق را مشق کرده است. او عاقبت به منصب مستوفی خاصه برگزیده شد.(2)

آقا ربیع نصرآبادی*


1- تذکره آتشکده: نیمه دوم، ص589؛ تذکره سفینة المحمود، ج1، ص254؛ تذکره روز روشن، ص505؛ الذریعه، ج9، ص653.
2- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص717.

ص: 34

آقا ربیع نصرآبادی، از معماران قرن یازده هجری و از اهالی روستای «نصرآباد» جرقویه است، وی از معماران و بنّایان مسجد جامع جدید عباسی (مسجد امام فعلی) بوده و پس از وفات در نجف اشرف مدفون شده است.(1)

ربیع الدّین جابری

ربیع الدّین بن رفیع الدّین مستوفی الممالک جابری، از بزرگان خاندان جابری انصاری در اصفهان است. پس از کشته شدن برادرش میرزا حسین در سال 1158ق به دستور نادرشاه؛ مدّتی کلانتر اصفهان بود. بعد از فوتش منصب کلانتری اصفهان به خاندان حکیم سلمانی (که از سادات موسوی اصفهان هستند) منتقل شد.(2)

رجاء یونسی اصفهانی

ابوالفتح رجاء بن ابراهیم بن عمر بن حسن بن یونس بن حسن بن یحیی یونسی اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان در قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری.

او و پدرش و دو عمویش ابوالعبّاس احمد و ابوعلی حسن از مشاهیر محدّثین می باشند و بزرگتر آنان ابوالعبّاس احمد می باشد. صاحب عنوان از: ابوطاهر محمّد بن ابراهیم حدیث شنیده و جهت ابوسعد سمعانی اجازه نوشته است. وی در ماه ربیع الاوّل سال 517ق وفات یافته است.(3)

رجاء مَعدانی اصفهانی

ابوالقاسم رجاء بن ابی المطهر حامد بن رجاء معدانی خطیب اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان در قرن پنجم هجری. خاندان او اهل علم بوده و جد اعلای او در مسجد


1- گرکویه (ویرایش دوم)، ص211.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص513؛ تاریخ اصفهان و ری، ص319.
3- التّحبیر، ج1، ص279؛ المشتبه، ج2، ص674.

ص: 35

جامع قدیم اصفهان به خطابه می پرداخته است. خود او به فضل و دیانت معروف بوده و ابوسعد سمعانی از او با عنوان «امام فاضل و سدید السیرّه» یاد کرده است.

از حافظ ابومسعود سلیمان بن ابراهیم حدیث شنیده و سمعانی از او و برادرش عمر بن حامد - از امالی جرجانی - حدیث شنیده است.(1)

رجاء جرواءانی اصفهانی

ابوغَسّان (یا ابومحمّد) رجاء بن صهیب جُرواءانی اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان در قرن سوم هجری است. او از افاضل مردم اصفهان و مستجاب الدعوه بوده و در مسجد فضل بن برغوث اصفهان اذان می گفته است و در سال 251ق وفات یافته است.

رجاء جُرواءانی از روح بن عُباده، بکر بن بکّار، سعید بن عامر، یعقوب حضرمی، محمّد بن زنبور و دیگران نقل حدیث کرده و عبداللّه بن سندة بن ولید و دیگران از او حدیث شنیده اند.(2)

[جُرواءان، از محله های معروف اصفهان در شش قرن پس از هجرت بوده ولی در روزگار ما نامش فراموش شده و کمتر کسی از اصفهانیان است که این نام را شنیده باشد].

رجاء اصفهانی*

ابوالفتح رجاء بن عبدالواحد اصفهانی، از محدّثین عامه در قرن پنجم است. ابو داود سیهویة بن اسماعیل بن داود واحدی (معروف به «قزداری») از او حدیث شنیده است.(3)


1- التّحبیر، ج1، ص279.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص315؛ طبقات المحدّثین، ج2، ص 273 و 274.
3- لغت نامه دهخدا، ذیل «قزداری».

ص: 36

رجاء اصفهانی

ابوالفرج رجاء بن محمّد بن احمد بن جعفر بن روح قاضی [اصفهانی]، از محدّثین عامّه اصفهان در قرن پنجم هجری بوده و سیّد ابوالرّضا یحیی بن زید بن خلیفه حسنی ساوه ای (م 541ق) از وی حدیث شنیده است.(1)

رجاء اصفهانی

ابوالفرج رجاء بن نصر اصفهانی، معروف به «بُلفَرَج»، از دانشمندان اصفهان است که مافرّوخی در کتاب خود او را در ردیف فلسفه، ریاضیدانان و منجمین متقدم ذکر کرده است.(2)

رجبعلی اصفهانی

رجبعلی اصفهانی [خطاط نسخ نویس قرن دوازدهم هجری] وی کتب چندی را کتابت نموده که از آن جمله است:

1. مجموعه ای مشتمل بر ده رساله که در سالهای 1117 و 1118ق نوشته که به شماره 2814 در کتابخانه مجلس شورای ملّی ایران موجود است.(3)

2. «آداب العرب و الفرس» جلد یکم تألیف: ابن مسکویه را در رمضان 1123ق کتابت نموده و به شماره 3494 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(4)

3. «صراط النّجاة» تألیف: علّامه مجلسی که در سال 1124ق کتابت کرده و در کتابخانه ملّی ایران موجود است.(5)

4. در تاریخ سه شنبه 10 شعبان 1116ق نسخه ای از «شرح کافی» ملّا محمّد تقی


1- التّحبیر، ج2، ص375.
2- محاسن اصفهان، ص34.
3- فهرست مجلس، ج10، بخش یکم، ص116.
4- فهرست رضوی، ج6، ص371.
5- فهرست ملّی، ج5، ص280.

ص: 37

مجلسی را برای دانشمندی به نام حسام الدّین محمّد اصفهانی به خط نسخ کتابت نموده است. کتاب به شماره 4286 در کتابخانه مجلس شورای ملّی ایران موجود است.(1)محتمل است که او از شاگردان علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی باشد.

رجبعلی اصفهانی*

رجبعلی اصفهانی، فرزند آقا ابوطالب تاجر. از خوشنویسان نسخ نویس در قرن سیزدهم هجری است. او نسخه ای از «زاد المعاد» تألیف علّامه مجلسی را به خط نسخ در دهه آخر شوال 1237ق کتابت نموده است. این نسخه به شماره 81 در کتابخانه مدرسه آیت اللّه بروجردی در کرمانشاه موجود است.(2)

رجبعلی نقنه ای

رجبعلی بن کربلایی ابوعبداللّه نقنه ای [از کاتبان قرن سیزدهم هجری] مجموعه ای شامل چند رساله: «رساله در مراتب حساب»، «بیست باب در اسطرلاب»، «تلخیص مفتاح الحساب»، «تحفه» و «تحفه نظامیه» یا «شرح سی فصل» را در سال 1259ق نوشته است. کتاب به شماره 577 در کتابخانه جامع گوهرشاد مشهد موجود است.(3)

رجبعلی گلزار

آقا رجبعلی گلزار فرزند حاج ملّا حسین، ادیب فاضل و شاعر ماهر [از سخنوران قرن چهاردهم هجری].

در 13 رجب 1302ق در اصفهان متولّد شده و مقدمات علوم ادبیّت و عرب را نزد


1- فهرست مجلس، ج11، ص299؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص30.
2- فهرست مدرسه بروجردی کرمانشاه، ص62.
3- فهرست گوهرشاد، ج2، صص 690 و 691.

ص: 38

پدر و سایر اساتید به پایان رسانید. از اوان جوانی به سرودن شعر پرداخته و به انجمن های ادبی راه یافت و خصوصا در انجمن ادبی شیدا شرکت می کرد.

او پیرمردی زنده دل و خوش مشرب بود. او در 19 رجب سال 1366ق وفات یافته و در تکیه ای به نام خودش (تکیه گلزار) در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

[تاریخ وفات او را شکیب اصفهانی چنین گفته است:

از باغ جنان بلبل، سر کرد برون گفتا: «گلزار» می گلگون زد از خُم روحانی]

دیوان اشعار گلزار در سال 1369ق به طبع رسیده است.(1)

حاج رجبعلی افسرده*

حاج رجبعلی شمس متخلّص به «افسرده» فرزند حسینعلی، از شعرای معاصر خمینی شهر است. در سال 1302ش متولّد شده و پس از تحصیل در انجمن های ادبی شرکت کرده است.

از اوست:

می سوزم و می سازم، با عشق چو پروانه مجنونم و سرگردان، آواره ز کاشانه

پیموده ام این ره را، چون قطره اشک شمع سر ریزم و جان و دل، اندر ره جانانه(2)

رجبعلی طوسی اصفهانی*


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 399 و 400؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص875؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص182؛ دیوان شکیب اصفهانی، صص 490 و 491.
2- خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، ص367.

ص: 39

رجبعلی بن محمّد صالح طوسی اصفهانی بن علینقی، از کاتبان دوره زندیه است. او اوایل قرن سیزدهم هجری را هم درک کرده و خط نسخ را با مهارت می نوشته است. مجموعه ای به خط او شامل «اصول فقه» تألیف: ملّا عبداللّه تونی و «شرح وافیه» تألیف: سیّد صدرالدّین محمّد رضوی قمی با تاریخ 1206ق در کتابخانه وزیری یزد موجود است.(1)

[وی از شاگردان شیخ احمد احسائی بوده و به دستور شاهزاده محمّد ولی میرزا قاجار «الاربعون حدیثا» را به فارسی تألیف کرده که به شماره 2/8787 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(2)]

رجبعلی اصفهانی*

رجبعلی بن عبداللّه اصفهانی، از خوشنویسان و کاتبان قرن سیزدهم هجری است. خط نسخ را خوش می نوشت.

از آثار او کتابت «اخوان الصفا» تألیف: بهاءالدّین محمّد فاضل هندی به خط نسخ در سال 1238ق است.

این نسخه به شماره 528 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(3) همچنین او کتاب «مصاحب الخلوات» تألیف: میرزا فریدون بندپی مستوفی را به خط نسخ در دوشنبه اول جمادی الاوّل 1244ق کتابت نموده است. این کتاب در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(4) [او نسخه ای از «النهایة فی شرح الهدایة» تألیف: ملّا محمّد تونی را در پنج شنبه 19 محرّم 1239ق کتابت کرده که جزو کتابهای اهدایی خانواده مرحوم سیّد مصلح الدّین مهدوی به گنجینه نسخ خطی اصفهان موجود است.(5)]


1- فهرست وزیری، ج4، ص1279.
2- الشریعه، ج1، ص32.
3- فهرست الفبایی رضوی، صص 32 و 687.
4- فهرست مرکزی دانشگاه، ج17، ص210.
5- فهرست کتابخانه سیّد مصلح الدّین مهدوی، ص103.

ص: 40

رجبعلی مازندرانی

رجبعلی بن خواجه علی مازندرانی [از کاتبان قرن یازدهم هجری] در 25 ربیع الثّانی سال 1050ق از کار کتابت رساله «مبادی آراء مدینه فاضله» تألیف: فارابی را به خطّ نستعلیق در اصفهان فراغت یافته و کتاب به شماره 2 ضمن مجموعه شماره 2110 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(1)

رحمان گنجی*

رحمان گنجی، روزنامه نگار و نویسنده معاصر اصفهان در حدود سال 1297ش در روستای «اَرجَنگ» در چهارمحال و بختیاری متولّد شد. او در سال 1330ش هفته نامه «گنج کوهرنگ» را تأسیس کرد و با مقالات انقلابی خود از نهضت ملّی به شدّت حمایت کرد و با سخنرانی های پرشور مردم را به مبارزه با استبداد و استعمار فرا خواند. به این خاطر در سال 1333ش نشریه اش توقیف شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، او در سال 1360ش بار دیگر «گنج کوهرنگ» را منتشر کرد که تا سال 1371ش ادامه یافت.

گنجی در سال 1376ش درگذشت(2) و در قبرستان امامزاده سیّد محمّد خمینی شهر به خاک سپرده شد.

استاد رجبعلی سنمار*

استاد رجبعلی سنمار فرزند استاد غلامحسین، هنرمند معاصر و از اساتید معماری سنتی اصفهان است. در حدود سال 1285ش در اصفهان متولّد شده و از نوجوانی نزد


1- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج8، ص745.
2- روزنامه سلام، ضمیمه استان اصفهان، مورخ 21 خرداد 1376؛ مجله دنیای سخن: شماره 74، بهار 1376.

ص: 41

پدر معماری را فرا گرفته و از سال 1347ش به استخدام دفتر فنی سازمان حفاظت آثار باستانی درآمد. او و دو برادرش استاد هاشم و استاد ابوالقاسم اغلب نزد پدر به معماری بناها و مرّمت آثار تاریخ مشغول بوده اند.

او بسیاری از بناها و آثار تاریخی اصفهان همچون سی و سه پل، مسجد آقانور، تالار تیموری، مدرسه چهارباغ، مسجد شاه (مسجد امام فعلی)، مسجد شیخ لطف اللّه، طاق های بازار بزرگ و بازارهای منشعب از آن، مسجد جامع و مسجد حاج محمّد جعفر (که در اثر بمباران هواپیماهای رژیم عراق در جریان جنگ ایران و عراق به شدت آسیب دیده بودند) را مرمّت کرده است.

او زندگی ساده و زاهدانه ای داشت. معلومات خود را در اختیار دیگران قرار می داد و خصوصا دانشجویان دانشگاه هنر اصفهان از تجربه، و اطلاعات ارزنده او بهره مند می شدند.(1)

رجبعلی سنمار سرانجام در 9 فروردین 1373ش درگذشت و در قطعه 35 گورستان باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.(2)

ملّا رجبعلی شفتی

آخوند ملّا رجبعلی بن آقا محمّد شفتی [از فضلاء قرن سیزدهم هجری] در سال 1238ق در محله درکوشک اصفهان نسخه ای از «ترجمة الصلاة» تألیف: مولی محسن فیض کاشانی را کتابت نموده است. نسخه به شماره1276 در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است.(3)

او احتمالاً از شاگردان حاج سیّد محمّد باقر حجّت الاسلام شفتی است. یادداشتی از او بر کتابت «منتخب تحفة الأبرار» سیّد حجّت الاسلام با تاریخ های 1244 و 1258ق


1- معماران و مرّمت گران سنّتی اصفهان، صص 144-147.
2- سایت اینترنتی یادبود.
3- فهرست گلپایگانی، ج2، ص32؛ بیان المفاخر، ج2، ص243.

ص: 42

موجود است. این کتاب به شماره 36 در کتابخانه حاج سیّد مرتضی شهشهانی موجود است.(1)

ملّا رجبعلی تبریزی

آخوند ملّا رجبعلی تبریزی، عارف حکیم و ادیب شاعر [از مشاهیر فلاسفه اصفهان در قرن یازدهم هجری].

معاصر شاه عباس ثانی [اصلاً از تبریز بوده و از تاریخ ولادت او آگاهی نداریم. در اصفهان نزد جمعی از دانشمندان از جمله میرزا ابوالقاسم فندرسکی به تحصیل پرداخته است. او از فلاسفه پیرو مکتب مَشّاء بوده و با عقاید فیلسوف معاصر خود ملّا صدرا درباره موضوعاتی چون حرکت جوهری مخالفت می کرده است و برخی از شاگردانش نیز نحله ای جدا مقابل شاگردان ملّا صدرا را در فلسفه دنبال می کرده اند(2)]

از اَوان شباب تا انتهای عمر لحظه ای در تحصیل علم کوتاهی نکرده و عمر را به قناعت و زهد سپری کرده است.

سالهای طولانی به تدریس مشغول بوده و در مدرسه شیخ لطف اللّه اصفهان به تدریس [کتابهای فلسفی چون «اشارات» و «شفا»] مشغول بوده است. در عهد شاه عباس ثانی در محلّه عباس آباد ساکن بود. شاه عباس ثانی بنا به ارادتی که به او داشت خانه ای در محلّه شمس آباد در بیرون حصار اصفهان برای او خرید.

ملّا رجبعلی در اواخر عمر به عوارض کهولت همچون بیماری و ضعف مبتلا شده و قدرت تدریس را نداشته و لذا خانه نشین شده بود، تا اینکه در سال 1080ق وفات یافته است.(3)

[در باب تاریخ فوت او اقوال مختلفی نقل شده است امّا صحیح ترین قول همان است


1- بیان المفاخر، ج1، ص315.
2- بنگرید به: منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، قسمت اوّل، صص 202-271؛ شرح مشاعر لنگرودی: مقدمه، ص19.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، ص223؛ قصص الخاقانی، ج2، صص 46-48.

ص: 43

که میر عبدالحسین خاتون آبادی که معاصر ملّا رجبعلی است، در کتاب خود ذکر کرده و ذیل و قایع سال 1080ق فوت او را ثبت و ضبط نموده است.(1)]

ماده تاریخ وفاتش را میرزا محمّد طاهر نصرآبادی گفته است:

«شهر تقوی و علم و دانش» را کرد «ملّا رجبعلی» خالی

[این بیت با ملاحظه تعمیه آن محاسبه شده ولی تاریخ 1080ق از آن به دست نیامد.]

صاحب ریاض العلماء به او اعتقادی نداشته و می نویسد: ملّا رجبعلی در علوم ادبی و دینی اطلاعاتی نداشته، لیکن در علوم عقلی استاد بوده و «شفا» و «اشارات» را تدریس می نموده، لیکن قدرت به نوشتن عربی نداشته است.(2)

با این همه شاگردان بسیاری را تربیت کرده که از آن جمله اند:

[1. میر محمّد اسماعیل خاتون آبادی 2. میرزا محمّد حسین حکیم باشی قمی[ 3. محمّد رفیع زاهدی معروف به «پیرزاده»4. محمّد شفیع اصفهانی [5. محمّد سعید حکیم باشی قمی معروف به «میرزا کوچک»]6. محمّد سعید قاضی قمی7. ملّا عباس مولوی [8. میرزا عبداللّه یزدی (فرزند میراجری)9. علیقلی بن قرچغای خان ترکمان 10. ملّا فریدون شیرازی 11. لطفعلی بیک افشار] 12. میرزا قوام الدّین محمّد رازی طهرانی [13. ملّا محمّد فاضل سراب 14. آقا جمال الدّین محمّد خوانساری(3)]

او در جوانی شعر می سروده و «واحد» تخلّص می کرده است. [از او رباعیاتی به جای مانده است ولی نسخه ای از دیوان او شناسایی نشده است و ظاهرا اشعار او در حدّ یک دیوان نبوده است.]

از اوست:


1- وقایع السنین و الاعوام، ص530.
2- ریاض العلماء، ج2، صص 283-285.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص611.

ص: 44

واحد که به کوی دوست منزل دارد غم نیست اگر غم تو در دل دارد

پیوسته به تعمیر بدن مشغول است بیچاره همیشه دست در گل دارد(1)

کتب زیر از اوست:

1. «اثبات واجب تعالی با بیان معنی وجود و معنی اشتراک لفظی و معنوی» یا «رساله وجودیه» مشتمل بر مقدمه و 5 مطلب و خاتمه، به فارسی، که نسخه های خطی فراوانی از آن در کتابخانه ها موجود است از جمله در کتابخانه های مجلس سنای سابق، مرعشی، مرکز احیاء اسلامی (قم)، حوزه علمیه امام صادق علیه السلام اردکان، آستان قدس رضوی، و همچنین کتابخانه های خوانساری، تقوی، سیّد مهدی لاجوردی (قم)، ملّا محمّد حسین بن محمّد قاسم قمشه ای نجفی و غیره. آقا جمال الدّین محمّد خوانساری کتابی در ردّ این کتاب نوشته است.

«رساله وجودیه» ملّا رجبعلی در کتاب «منتخبات آثار حکمای الهی ایران» (قسمت اوّل) به چاپ رسیده است. 2. «رساله در تطبیق آنچه شرع درباره معاد گفته با صفات نفس» [3. «تعلیقات که مسائل چندی است حکمی از قسمت امور عامه» و به شماره 381 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است(2)]


1- سایر منابع شرح حال: رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص212؛ تذکره ریاض العارفین، (چاپ 1305ش)، ص238؛ طرائق الحقائق، ج3، ص162؛ دانشمندان آذربایجان، ص390؛ سخنوران آذربایجان، ج2، ص768؛ مفاخر آذربایجان، ج3، صص 1364-1366؛ و ج5، صص 2646-2648؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج5، ص340؛ ریحانة الادب، ج6، ص285؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «واحد»، ص31؛ تذکره روز روشن، صص 682 و 683؛ تحریر ثانی تاریخ حکماء و عرفاء، ص134.
2- الذریعه، ج1، صص 104 و 105 و ج11، صص 78 و 79 و ج2، ص1247؛ فهرست رضوی، ج4، صص 53 و 151؛ فهرست احیاء، ج5، ص ص 278؛ فهرست مرعشی، ج31، ص723؛ فهرست امام صادق علیه السلام اردکان، ج2، ص24؛ آشنایی با چند نسخه خطی، ج1، ص115؛ فهرست مجلس، ج2، ص176.

ص: 45

[در اینجا ضروری است تذکر داده شود که دو تألیف منسوب به ملّا رجبعلی تبریزی «کلید بهشت» و «مقالة فی أنّ الواحد لا یصدر عنه الّا الواحد» که با عنوان «الاصول الاصلیة» و «الاصل الأصیل» یا «الاصول الآصفیه» معرفی شده، نیز قطعا از او نیست و مطابق تحقیقات پردامنه و عالمانه علّامه دانشمند جناب آقای حاج سیّد محمّد علی روضاتی هر دو آنان از تألیفات محمّد سعید حکیم فرزند محمّد باقر و معروف به حکیم کوچک قمی است و انتساب این کتابها به شخص دیگری به نام قاضی سعید قمی نیز اشتباه است.(1)]

آقا رجبعلی زارع اصفهانی

آقا رجبعلی بُرخواری اصفهانی متخلّص به «زارع» شاعر ادیب [از سخنوران قرن سیزدهم هجری] از علم و ادب بابهره بوده لکن در بلوک بُرخوار اصفهان به زراعت مشغول بوده است. وی در مدح منوچهر معتمدالدّوله حاکم اصفهان قصایدی سروده است.

از اوست:

زد تاج زرنگار مرصّع به سر چمن روییده شد بنفشه بر اطراف جویبار

گل زد به ناز بر سر خود تاج داوری بلبل نمود بر سر او جان خود نثار(2)

ملّا رجبعلی مینو

ملّا رجبعلی متخلّص به «مینو»، شاعر ادیب، متوفّی در 9 شوّال سال 1325ق مدفون


1- دومین دو گفتار، صص 41-43.
2- تذکره مدایح معتمدیه: خطی.

ص: 46

در صحن امامزاده احمد اصفهان.(1)

رجبعلی نقاش اصفهانی*

رجبعلی نقاش اصفهانی، از هنرمندان قرن سیزدهم هجری است. وی نزد میرزا علی نقاش، هنرنگارگری را آموخته و بدین مناسبت در آثار خود «حُسن کلک رجبعلی ز علی است» رقم می زده است.

از آثار او قلمدان های ارزنده و زیبایی موجود است.(2)

رحمت اصفهانی*

رحمت بن ملک علی اصفهانی، از فضلاء دوره صفویه است. او «شرح کافی» (از اوّل کتاب الدّعا تا آخر کتاب العشره) تألیف: ملّا محمّد صالح مازندرانی را در دوشنبه 15 جمادی الآخر 1100ق در مدرسه شیخ علیخان کتابت کرده است. این نسخه به شماره 665 در کتابخانه علّامه طباطبائی شیراز موجود است.(3)

دکتر رحمت اللّه برجیان

دکتر رحمت اللّه برجیان، از اساتید پزشکی و اطبّاء حاذق معاصر. در سال 1302ش متولّد شده و تحصیلات ابتدایی و متوسّطه خود را در اصفهان به پایان رسانیده و در سال 1321ش به دانشکده پزشکی تهران رفت و در سال 1327 به اخذ دکترا نائل و تز خود را با عنوان «سندرم های دیسانتریفورم» ارائه نمود. سپس در فارس و تهران به


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص172؛ دانشمندان و و بزرگان اصفهان، ج2، ص969؛ مزارات اصفهان، ص95.
2- هنر قلمدان، ص112؛ دایرة المعارف هنر، ص249؛ دانشنامه هنرمندان ایران و جهان اسلام، ص239.
3- نسخه پژوهی، دفتر دوّم، ص183.

ص: 47

خدمت مشغول شد و در سال 1329ش به عنوان دانشیار کالبدشناسی آموزشگاه عالی بهداری اصفهان به کار مشغول گردید. وی علاوه بر تدریس کالبدشناسی، در بخش های جراحی بیمارستانهای خورشید و ثُریّا (کاشانی فعلی) به فعالیت مشغول بود. پس از آن در رشته جراحی عمومی و شکسته بندی در دانشگاه تهران دیپلم تخصصی دریافت نمود. از سال 1336ش در دانشکده پزشکی اصفهان به تدریس مشغول شد. در سال 1338ش به فرانسه رفته و در رشته جراحی و کالبدشناسی به تحقیق و تحصیل پرداخت و رساله او با عنوان «درمان شکستگی های ساق پا به وسیله پیوند استخوانی» مورد پذیرش قرار گرفت. او عضو انجمن انتروپولوژیست های پاریس بوده و آثاری را تألیف نموده است. از جمله با همکاری دکتر مرتضی حکمی «راهنمای کالبدشکافی» را تألیف کرده است.(1)

[او سرانجام در اوایل ماه خرداد سال 1380ش درگذشت و در قطعه نام آوران واقع در قبرستان باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.]

استاد رحمت اللّه رضایت*

استاد رحمت اللّه رضایت فرزند استاد حاج محمّد علی، از معماران زبردست اصفهان است. در سال 1327ش در اصفهان متولّد شد و از کودکی نزد پدر و نیز استاد حاج مهدی رضایت (عمویش) و استاد نعمت اللّه رضایت (برادر بزرگتر خود) کلیه فنون معماری سنتی را فراگرفته و در مرمّت و بازسازی بسیاری از بناهای تاریخی اصفهان نقش فعال داشته است. او در زدن طاق و چشمه مهارتی به سزا داشته و از جمله در احداث طاق چشمه های بازار جنب درب شرقی مسجد جامع اصفهان (پس از بمباران مسجد جامع توسط هواپیماهای دولت عراق) به همراه سایر معماران اصفهان نقشی فعال ایفا کرده است)


1- راهنمای دانشکده پزشکی و داروسازی، صص 40 و 41.

ص: 48

از دیگر آثار او احداث طاق های بازارچه مجلسی، احداث تعداد زیادی محراب و سردر در مساجد اصفهان و حومه، اجرای رسم بندی و مقرنس بندی امامزاده کرّار جی اصفهان. ساخت کاسه بندی های مصلای حضرت عبدالعظیم در شهر ری، ساخت مسجدی در دزفول، ساخت سردر ورودی امامزاده محمّد در خرم آباد لرستان، ساخت سردر امامزاده ابراهیم سعیدآبادگلپایگان، ساخت گنبد مسجد امام خمینی در اراک، ساخت مقرنس نعلبکی یکی از گلدسته های حرم مطهر حضرت زینب (س) در سوریه، بازسازی طاق های بازارچه حسن آباد اصفهان و غیره بوده است.

وی با اداره باستان شناسی اصفهان (و پس از پیروزی انقلاب با سازمان میراث فرهنگی) و اداره اوقاف در مرمّت آثار و ابنیه مذهبی و تاریخی همکاری داشته و مرحوم استاد حسین معارفی او را مورد تشویق و تقدیر قرار داده است.(1)

شیخ رحمت اللّه فشارکی*

حاج شیخ رحمت اللّه فشارکی، عالم فاضل متبحّر، از علمای معاصر. در سال 1348ق در قریه «فشارک» از توابع کوهپایه اصفهان متولّد شد. تحصیلات مقدّماتی را در زادگاه خود طی کرده و در اصفهان ادامه تحصیل داد. سپس به مشهد مقدس هجرت کرده و در مدرسه نواب ساکن شد و تا سطوح درس خواند و به تدریس پرداخت. چندی بعد به قم رفته و سالها در محضر آیات عظام مرعشی نجفی، گلپایگانی، شریعتمداری و امام خمینی به تحصیل درس خارج مشغول شد. و همچنین علم هیئت را از محضر آیة اللّه مجد العلماء نجفی در اصفهان فرا گرفت. او از مدرسین معروف ادبیات و سطوح در قم است.(2)


1- معماران و مرمّت گران سنتی اصفهان، صص 198-202.
2- گنجینه دانشمندان، ج6، ص111.

ص: 49

رحمت اللّه نجفی

سیّد رحمت اللّه پیشنماز معروف به «نجفی» عالم فاضل و صالح متّقی [از علماء قرن یازدهم هجری].

در اصفهان ساکن بوده و مورد احترام شاه عباس اوّل قرار داشت و از طرف او در لشکر شاه عباس سمت امامت جمعه را برعهده داشت. [از شاگردان شیخ زین الدّین (شهید ثانی) بوده و در علوم فقه، تفسیر و حدیث مرتبه ای عالی داشت و اکثر اوقات را صرف درس و بحث می نمود. شعر عربی را بسیار خوب می گفت.(1)]

محمّدرحیم اصفهانی*

محمّد رحیم اصفهانی معروف به «حاجی رحیم» از خوشنویسان اصفهان است. خط نستعلیق را خوش می نوشت. قطعه ای به خط او با رقم «المذنب محمّد رحیم المدعو بحاجی رحیم الاصفهانی عفی عنه» در موزه کابل در افغانستان موجود بوده است.(2)

محمّد رحیم ناظر

محمّد رحیم اصفهانی، از خوشنویسان خط نستعلیق در عصر صفویه است. معاصر شاه سلطان حسین صفوی و در دفترخانه سلطنتی ناظر بوده و در خط نزد محمّد صالح اصفهانی مشق کرده است.(3)

رحیم اوستا

رحیم اوستا، از روزنامه نگاران معاصر. در اصفهان متولد شده و در این شهر سکونت داشت و در روشن ساختن افکار و رشد اجتماعی جامعه فعّالیت می کرد.


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، 612؛ تاریخ عالم آرای عباسی، ج1، ص146؛ احیاء الداثر، ص87؛ ریاض العلماء، ج2، ص310؛ الروضة النضرة، صص 216 و 217.
2- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص718.
3- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص721.

ص: 50

او روزنامه «اوستا» را انتشار داد که از روزنامه های آبرومند اصفهان به شمار می رفت. همچنین او عضو هیأت امناء بقعه شهشهان و مسجد پاگودی بود.

سرانجام در 20 صفر (اربعین) سال 1397ق در اصفهان وفات یافته و در یکی از اطاق های صحن امامزاده زینبیه اصفهان مدفون گردید.(1)

محمّد رحیم اصفهانی

محمّد رحیم بن محمّد ابراهیم اصفهانی [از خوشنویسان خط نستعلیق در قرن یازدهم هجری] در تاریخ 20 صفر 1086ق کتابت نسخه ای از «کافی» را به خط نستعلیق به پایان رسانیده است و نسخه در حاشیه تصحیح شده و حاشیه نویسی دارد.

کتاب به شماره 2456 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(2)

رحیم صالح اصفهانی

رحیم صالح فرزند اسداللّه شیرانی اصفهانی، شاعر ادیب [از سخنوران قرن چهاردهم هجری].

در سال 1306ش در اصفهان متولد گردیده و در کودکی پدرش را از دست داد و تحصیلات مرتبی نداشت. فقط مدّتی در کلاسهای اکابر شرکت کرد و در جوانی به استخدام ارتش درآمد. کم شعر می گفت.(3)

میرزا محمّد رحیم حکیم باشی

میرزا محمّد رحیم حکیم باشی فرزند میرزا محمّد باقر بن میرزا محمّد رضا حکیم باشی، از سلسله سادات موسوی (حکیم سلمانی) اصفهانی، از اطبّاء دربار شاه سلطان حسین (در قرن دوازدهم هجری) بوده [و از درباریات بسیار بانفوذ به شمار می رفته و در


1- تاریخچه ارزنان، ص43؛ مزارات اصفهان، ص236.
2- فهرست مرعشی، ج7، ص52.
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص301.

ص: 51

تصمیم گیری های دربار نقش مهمّی داشته] و سرانجام در [25 جمادی الاوّل] سال 1137ق پس از سقوط اصفهان، به دستور افاغنه کشته شده است.(1)

میرزا محمّد رحیم شیخ الاسلام

میرزا محمّد رحیم (یا عبدالرّحیم) شیخ الاسلام بن ملّا محمّد جعفر بن ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری، عالم فاضل [از علمای مشهور اصفهان در قرن دوازدهم هجری]. او صاحب مقامات عالیه علمی و جاه و مقام و احترام نزد علماء و رجال حکومتی بوده و ابتدا از طرف نادرشاه به منصب قضاوت و سپس شیخ الاسلامی اصفهان منصوب شده است. [در کتابخانه اهدایی آقای مشکات به دانشگاه تهران، نسخه ای از «اصول کافی» وجود دارد که در آخر آن میرزا محمّد رحیم جهت شاگردش حاج محمّد هاشم اجازه نوشته است.]

وی سرانجام در شب دوشنبه 21 ذی الحجه سال 1181ق وفات یافت.

این کتابها از اوست: 1. «الرّد علی الفاضل التُّنکابنی» 2. «الرسالة الهلالیّه»(2)

میرزا رحیم اصفهانی*

میرزا رحیم اصفهانی فرزند میرزا حسن، از ادباء و خوشنویسان قرن سیزدهم هجری است. خط نستعلیق را خوش می نوشته و روزی یک هزار سطر کتابت می کرده است.

لسان الملک سپهر سال فوت او را 1272ق نوشته است.(3)

حاج سیّد رحیم منورعلی شاه دهکردی


1- مکارم الآثار، ج4، ص1209؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص747.
2- تتمیم امل الآمل، ص152؛ الاجازه الکبیره، ص145؛ وقایع السّنین و الاعوام، ص572؛ اعیان الشیعه، ج37، ص90؛ مکارم الآثار، ج3، ص826؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص772؛ خاندان شیخ الاسلام، صص 128 و 129؛ الکواکب المنشره، صص 259 و 260؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص292.
3- تذکره خوشنویسان، ص114؛ احوال و آثار خوشنویسان، ص206.

ص: 52

حاج سیّد رحیم منوّرعلی شاه حقانی بن سیّد حسن دهکردی، از عرفای عالی مقدار و وارسته [در قرن چهاردهم هجری] خواهرزاده عالم جلیل آقا سیّد ابوالقاسم دهکردی. در حدود سال 1300ق در شهرکرد متولد شده و در موطن خویش و اصفهان به تحصیل علوم قدیمه اشتغال جسته، دست طلب به دامان خالوی بزرگوارش میر سیّد احمد نوربخش معروف به «رحمت علی شاه» داده، از ایشان اذن ارشاد و هدایت یافته و بعدا خلیفه ایشان گردید.

او از فضلاء مشهور و عرفاء معروف سلسله خاکساریه بود. زمانی در اصفهان و اکثرا در شهرکرد به سر می برد، تا اینکه در روز 9 محرم (تاسوعا) سال 1368ق در بیروت در مراجعت از مکّه معظمه وفات یافت و در آنجا مدفون گردید [گاهی به مذاق عرفانی خویش شعر می سروده و] در اشعار «منور» تخلّص می نمود. اشعاری از او در کتاب «برهان نامه حقیقت» تألیف: آقا سیّد احمد نوربخش دهکردی به طبع رسیده است.

از اوست:

روزگاریست ز جان در طلب یار شدم دل رها کرده و اندر پی دلدار شدم

خود خلاصی دگر از بهر من بیدل نیست به کمند سر زلفش چو گرفتار شدم(1)

سیّد محمّد رحیم موسوی شهرستانی

سیّد محمّد رحیم بن سیّد محمّد حسن موسوی شهرستانی [از سادات و اعیان خاندان موسوی شهرستان اصفهان و فضلاء قرن یازدهم هجری] شاگرد میر محمّد صالح حسنی بوده و در سه شنبه 14 ذیحجه 1096ق «حاشیه بر شرح عضدی بر مختصرالاصول» ابن


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 177 و 178؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص473؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 233 و 234.

ص: 53

حاجب تألیف: ملّا میرزا جان باغنوی را به خط نستعلیق کتابت نموده که به شماره 620 ضمن مجموعه ای در کتابخانه مدرسه فیضیه قم موجود است.(1)

رحیم اصفهانی*

رحیم فرزند آقا حسین بن آقامحمّد رحیم اصفهانی. از خوشنویسان نیمه نخست قرن سیزدهم هجری است. خط نستعلیق را خوش می نوشته است. او کتاب «ابومسلم نامه» را در سال 1237ق کتابت کرده که در کتابخانه دکتر اصغر مهدوی در تهران وجود دارد.(2)

محمّد رحیم بن محمّد رضا*

محمّد رحیم بن محمّد رضا، از خوشنویسان هنرمند اوایل قرن دوازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و با شاه سلطان حسین صفوی معاصر است. خطوط نسخ و ثلث را با مهارت و زیبایی می نوشت.

از آثار او کتیبه سنگ قبر ملّا محمّد مسیح کاشانی به خط ثلث خوش و برجسته بر زمینه مرمر زرد با رقم و تاریخ: «کتبه العبد ابن محمّد رضا محمّد رحیم سنه 1120» است و در بقعه آقا حسین خوانساری در تخت فولاد اصفهان وجود دارد.(3)

ملّا محمّد رحیم تنکابنی*

ملّا محمّد رحیم بن آخوند ملّا سدید جیلانی (گیلانی) تنکابنی، عالم فاضل، از دانشمندان قرن دوازدهم هجری. در اصفهان ساکم بوده و نزد جمعی از فضلاء از جمله ملّا محمّد بن عبدالفتاح تنکابنی (فاضل سراب) به تحصیل پرداخته است.


1- فهرست فیضیه (استادی)، ج3، ص15.
2- نسخه های خطی، ج2، ص62.
3- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص143.

ص: 54

وی در سال 1103ق نسخه ای از «سفینة النجّاة» تألیف: فاضل سراب را به خط نسخ خوش خود کتابت نموده و آنرا بر استاد قرائت نموده است. استادش این قرائت را تأیید کرده و ملّا رحیم را به عنوان «الفاضل الکامل الصّالح الدِّین، صاحب اخلاق الرّضیه و الملکات المرضیة» ستوده است نسخه نزد دانشمند معاصر جناب دکتر سیّد احمد تویسرکانی در اصفهان موجود است.(1)

میرزا محمّد رحیم نظرعلی شاه نایینی*

میرزا محمّد رحیم ملقّب به «نظرعلی شاه» بن سعید بن رحیم منوچهری نایینی، عالم فاضل و عارف کامل و ادیب شاعر [از عرفای اوایل قرن سیزدهم هجری] در نایین متولد شده و در اصفهان به کسب علوم ظاهر پرداخته و در فنون علوم ماهر و قادر گردیده و سپس به شوق کسب معرفت و تزکیه و تصفیه نفس به خدمت نورعلی شاه اصفهانی رسیده و دست ارادت بدو داد و به سیر و سلوک مشغول گردید. در شعر گاهی «صحبّت» و گاهی «نظر» تخلّص می نمود.

از اوست:

طوس حریم حرم کبریاست مدفن پاک شه پاکان رضاست

کعبه اگر خانه آب و گل است طوس رضا کعبه جان و دل است(2)

سیّد رحیم حسینی تنکابنی


1- مجموعه مقالات همایش فاضل سراب، صص 126-128.
2- ریاض العارفین، (چ1305) ص330؛ طرائق الحقایق، ج3، ص211، مکارم الآثار، ج4، ص1120؛ ریحانة الادب، ج6، ص215؛ الذریعه، ج9، ص1290.

ص: 55

سیّد رحیم بن محمّد شفیع حسینی تنکابنی، از فضلاء قرن سیزدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و از سیّد یوسف خراسانی قائنی کسب فیض نموده است.(1)

[وی کتاب «الکواکب الضّیائیه» تألیف: سیّد یوسف خراسانی را به خط نسخ در رمضان 1232ق کتابت نموده که به شماره 13223 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(2)

او همچنین بر کتاب «الکواکب الضّیائیه» حاشیه نوشته است. محمّد تقی بن محمّد مقیم موسوی که در سال 1237ق نسخه ای از «الکواکب الضیائیه» را کتابت نموده، این حواشی را نیز نقل کرده است. این نسخه به شماره 808 در کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان موجود است.(3)

سیّد رحیم تنکابنی نسخه ای از «مفاتیح الشرایع» تألیف: فیض کاشانی را در سال 1227ق کتابت نموده که در کتابخانه عبدالوهاب فرید تنکابنی در رامسر موجود بوده است.(4)]

حاج محمّد رحیم میناکار*

حاج محمّد رحیم میناکار فرزند آقا محمّد صادق، از هنرمندان عهد قاجاریه است. در میناکاری استاد بوده و در ماه رجب سال 1281ق وفات یافته و در تکیه فاضلان واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(5)

حاج میرزا محمّد رحیم شیخ الاسلام

حاج میرزا رحیم شیخ الاسلام فرزند میرزا عبداللّه بن میرزا رحیم بن میرزا مرتضی بن


1- بیان المفاخر، ج2، ص231.
2- فهرست مرعشی، ج33، ص428.
3- فهرست مدرسه صدربازار، ج3، ص603.
4- فهرست خودنوشت فیض، ص254.
5- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.

ص: 56

شیخ عبدالمطلب بن میرزا رحیم اوّل بن میرزا محمّد جعفر سبزواری بن ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری عالم فاضل جلیل [از علمای صاحب نفوذ در قرن سیزدهم هجری].

در اصفهان متولّد گردیده و هم در این شهر خدمت علماء و مجتهدین تلمّذ کرده تا به مقامات عالیه علم و کمال رسیده است. از اساتید او: حاج ملّا حسینعلی تویسرکانی، آقا سیّد محمّد شهشهانی و حاج شیخ محمّد باقر [نجفی] مسجد شاهی را باید نام برد. مشارٌالیه پس از فوت پدر به منصب شیخ الاسلامی اصفهان برقرار گردید و دختر استاد بزرگوار خود حاج شیخ محمّد باقر نجفی مسجد شاهی را به زوجیّت داشته و از این مخدّره صاحب شش فرزند و از جمله حاج میرزا حسن شیخ الاسلام گردید. او همچنین امام جماعت مسجد شیخ الاسلام در محلّه سینه پایینی بوده و در امر به معروف و نهی از منکر و رسیدگی به امور درماندگان و بیچارگان ساعی و کوشا و در برابر ظلم حکّام و مأمورین سدّی محکم و استوار بوده است. سجع مهر او عبارت «سلام قولاً من رب رحیم» و سجع مهر عیال ایشان جمله «آفتاب برج عصمت فاطمه» است.

این عالم جلیل در سال 1306ق وفات یافت.(1)

حاج آقا رحیم ارباب

حاج آقا رحیم ارباب فرزند علی پناه، [عالم فاضل و حکیم بارع فقیه محقق، عارف ربّانی، قرن چهاردهم هجری در روز 12 جمادی الاولی 1297ق در روستای «چرمهین» از توابع لنجان متولّد شد. پدرش از اعیان و بزرگان ناحیه لنجان بود وی در 7 سالگی به اصفهان رفت. مقدمات دروس حوزوی را نزد ملّا حسن همامی تحصیل کرد و سپس در درس سیّد محمود کلیشادی حاضر شد. آنگاه در درس فقه و اصول حاج میرزا بدیع درب امامی شرکت کرد. همچنین از محضر آقا سیّد ابوالقاسم دهکردی و حاج آقا


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص294؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، صص 137 و 138؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، صص 220-222.

ص: 57

منیرالدّین بروجردی بهره برد قسمتی از دروس فقهی را هم نزد جهانگیرخان قشقایی تحصیل کرد. فلسفه، ریاضیات، هیأت و منطق را نزد دو حکیم عارف: آخوند ملّا محمّد کاشانی و جهانگیرخان قشقایی آموخت. خارج فقه و اصول را هم از محضر آقا سیّد محمّد باقر درچه ای بهره گرفت. او در جامعیّت و احاطه به انواع علوم و معارف اسلامی همچون فقه، اصول، کلام، منطق، فلسفه، ادبیات فارسی و عرب، هیأت، ریاضیات و نجوم کم نظیر بود.

عمر خود را صرف تحصیل، تحقیق، مطالعه، تدریس و بیان احکام دین و تهذیب نفس و عبادت نمود.

از نظر اخلاقی یک انسان کامل بود و وجودش از کینه، خودخواهی و تکبّر و طمع خالی بود. نسبت به کوچک و بزرگ تواضع داشت و از ریاکاری و خودنمایی به دور بود و نسبت به همه با حُسن خلق و احترام رفتار می نمود. عدّه زیادی از بزرگان و دانشمندان در محضر ایشان حاضر می شدند و کسب فیض می کردند از جمله استاد بدیع الزّمان فروزانفر که گفته بود: «وقتی به اصفهان می آیم دو قبله دارم یکی آیت اللّه ارباب و دیگری محمّد باقر الفت».]

مرحوم ارباب از قائلین به وجوب عینی نمازجمعه در زمان غیبت امام علیه السلام ، بود و سالها آن را در منزل و سپس در مسجد گرک یراق و بعدا در مسجد جامع و چندین سال در مسجد درکوشک اقامه می نمود و چون در ماه صفر سال 1368ق مرحوم آقا میر محمّد مهدی سلطان العلماء به امامت جمعه اصفهان منصوب گردید، مرحوم آقای ارباب تا اواخر عمر نمازجمعه را در مسجد قریه گورتان (در سمت مغرب اصفهان در کنار جاده نجف آباد) اقامه می نمود.

حوزه تدریس او از حوزه های تحقیقی و ممتاز به شمار می رفت. مدّتی در مسجد حکیم و سپس در منزل خود به تدریس پرداخت و عدّه زیادی از فضلاء و علما معاصر اصفهان از تربیت یافتگان آن مرحوم می باشند.

ص: 58

[از جمله فتاوای ایشان اعتقاد به وجوب نمازجمعه در عصر غیبت، طهارت اهل کتاب، و ارث بردن زوجه از زوج پس از فوت او از تمام ماترک او حتّی زمین بوده است.

این عالم ربانی در اواخر عمر نابینا شد و باقی عمر را به صبر و رضا گذراند] تا اینکه در شب چهارشنبه 18 ذی الحجه سال 1396ق وفات یافت و در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

مادّه تاریخ وفات او را ضمن قطعه ای چنین گفته اند:

جبرئیل سر فرو کرد در جمع و گشت تاریخ: «حاج آقا رحیم ارباب ازین جهان برفته»(1)

میرزا رحیم کلانتر

میرزا رحیم کلانتر فرزند میرزا محمّد علی موسوی، از سادات حکیم سلمانی، شاعر و ادیب فاضل. از چهره های قرن سیزدهم هجری.

او مردی شریف، نجیب و کریم الطّبع بوده و حمام و بازارچه کلانتر در کوچه گلبهار اصفهان منسوب به اوست. سرانجام در جمعه غرّه رمضان 1295ق وفات یافت و در تکیه خاندان کلانتر در تخت فولاد مدفون شد. حاج میرزا بهاء خواجویی شاعر اصفهانی ضمن قطعه ای گفته است:

سروش گفت «بها» را برای تاریخش کلانتری جان را رحیم داد بدو(2)


1- تاریخ اصفهان (جابری)، ص341؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 186 و 188؛ نقباء البشر، ج2، صص 721 و 722؛ الاجازة الکبیره، ص59؛ گنجینه دانشمندان، ج3، ص76؛ میراث اسلامی ایران، ج10، ص107؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 450-455؛ مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، ص151؛ روزنامه رسالت، شماره 181، 4 تیر 1365، ص4؛ کارنامه همایی، صص 48-51؛ آیین فرزانگی، ج1، صص 53-66؛ ارباب معرفت: اغلب صفحات.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 612 و 613 و 1023؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص188.

ص: 59

محمّد رحیم خوشنویش اصفهانی

محمّد رحیم بن آقا غلامعلی خوشنویس اصفهانی، خوشنویس هنرمند قرن سیزدهم هجری. خط نسخ را خوش می نوشته و در اصفهان سکونت داشته است. [وی قرآن ها و ادعیه بسیاری را به خط خوش خود کتابت کرده که از جمله یکی از آنها را جهت «دبیر الملک» در سوم رجب 1279ق کتابت نموده که در کتابخانه سلطنتی سابق موجود است. قرآن دیگری نیز مورّخ رجب 1281ق ازا و به جای مانده است.

وی ظاهرا خط نسخ را نزد پدر تعلیم دیده است.(1)]

میرزا رحیم چلبی*

میرزا رحیم بن محمّد قاسم چلبی تبریزی، از ادباء و شعرای اصفهان در قرن یازدهم هجری. در عباس آباد ساکن بوده و ظاهرا به هند رفته و آنجا فوت شده است. او جوانِ قابل آراسته ای بود.

از اوست:

می ستاند صد دل و یک دل نمی دارد نگاه زلف را این باد دستی ها پریشان کرده است(2)

رحیم نقاش اصفهانی*

رحیم نقاش اصفهانی فرزند کرمعلی و از نوادگان کاظم بن نجفعلی (آقا نجف نقاش) اصفهانی، از هنرمندان ماهر قلمدان ساز و نقاش دوره قاجاریه است.


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص850؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص89؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1167.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص171؛ کاروان هند، ج1، ص438.

ص: 60

قلمدان های زیبایی از او با رقم «رحیم بن کرمعلی» دیده شده است.(1)

محمّد رحیم بن میرزا محمّد

محمّد رحیم بن میرزا محمّد، کاتب نستعلیق نویس در روز دوشنبه 10 جمادی الثّانیه 1219ق، از کتابت کتاب «روضة الانوار عباسی» تألیف: ملّا محمّد باقر سبزواری فراغت حاصل نموده است. نسخه به شماره 3007 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(2)

آقا محمّد رحیم مازندرانی

آقا محمّد رحیم بن نورالدّین محمّد بن ملّا محمّد صالح مازندرانی، عالم فاضل [از دانشمندان قرن دوازدهم هجری] در علوم زمان خود خصوصا فقه و حدیث ماهر بوده و بر «حاشیه معالم» جدّش ملّا صالح مازندرانی حاشیه نوشته است.(3)

محمّد رحیم اخوت

محمّد رحیم اخوت فرزند سیّد محمّد فرزند سیّد محمود، از منتقدان ادبی و داستان نویسان معاصر اصفهان. در آذر ماه 1324ش در محلّه احمدآباد اصفهان متولّد شد. دوره تحصیلات ابتدایی را در مدرسه جلالیه و سیکل اول متوسّطه را در دبیرستان گلبهار و سیکل دوم متوسطه را در رشته ادبی در دبیرستان کازرونی طی نمود. پس از اتمام تحصیلات متوسطه، به عنوان «سپاهی دانش» در روستاهای رزن همدان تدریس کرد. پنج سال هم در «ورزنه» اصفهان آموزگار بود. آنگاه در «سگزی» واقع در شرق


1- هنر قلمدان، ص143.
2- فهرست مرکزی دانشگاه، ج10، ص1931.
3- مرآة الاحوال جهان نما، ص 270 و 131؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص384؛ تتمیم امل الآمل، ص153؛ الذریعه، ج6، ص80؛ الکواکب المنتشره، ص260.

ص: 61

اصفهان تدریس کرد و همزمان در دانشسرای راهنمایی در رشته علوم انسانی به تحصیل مشغول شد و بلافاصله در دانشگاه اصفهان پذیرفته شده و ادامه تحصیل داد و به دریافت لیسانس زبان و ادبیات فارسی نائل شد.

در سال 1360ش پس از چندی تدریس در دبیرستانها، از خدمت در آموزش و پرورش اجبارا بازنشسته شد و به کارهای متفرقه پرداخت. او سالهاست که در امور شهرسازی و معماری به مطالعه مشغول است.

او در نوجوانی شوق نوشتن یافت و داستانهایی را نوشت. اوّلین نوشته های او در سال 1346ش در مجلّه «فردوسی» به چاپ رسید. او در دور دوم فعالیّت اصحاب جُنگ اصفهان به آنان پیوست و در جلسات آنان شرکت کرد و پس از پراکنده شدن اعضای جُنگ، در هیأت تحریریه فصلنامه «زنده رود» حضور یافت. او مقالات بسیاری در مقوله های گوناگون فرهنگی به چاپ رسانده است.

کتابهای زیر از محمّد رحیم اخوت به چاپ رسیده است:

1. «تعلیق» (داستان بلند)2. «چهارفصل» (در بازخوانی شعر)3. «نیمه سرگردان ما» (مجموعه داستان)، برنده جایزه بنیاد گلشیری4. «شکارچی خرگوش» (در شعر و زندگی تِد هیوز و سیلویا پلات) با همکاری حمید فرازنده5. «نام ها و سایه ها» (رُمان)6. «خورشید» (یک داستان بلند)7. «داستانهای 84» (9 داستان کوتاه)8. «پاییز بود» یا «داستانهای 85» (مجموعه 9 داستان کوتاه)9. «نمی شود» (رُمان)(1)

میرزا محمّد رحیم میردامادی

میرزا محمّد رحیم کبیر (میردامادی) بن میر مرتضی بن میر محمد اشرف بن سیّد عبدالحسیب محمّد میردامادی سدهی بن میر سیّد احمد علوی عاملی، عالم فاضل جلیل، از علمای اواخر قرن دوازدهم هجری بوده و در سِدِه ماربین [خمینی شهر فعلی] به تبلیغ


1- نشریه «هنگام» (ویژه محمّد رحیم اخوت).

ص: 62

و ترویج شریعت می پرداخته است.(1)

میرزا رحیم شیخ الاسلام

میرزا رحیم شیخ الاسلام بن میرزا مرتضی بن میرزا عبدالمطلب بن میرزا رحیم اول بن میرزا محمّد جعفر بن ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری، عالم فاضل [از فضلاء قرن سیزدهم هجری].

در اصفهان متولّد شده و در سال 1226ق پس از فوت پدر، به منصب شیخ الاسلامی اصفهان تعیین گردید. در اصفهان تحصیلات علوم دینی را انجام داده بود. سرانجام در جمعه 9 صفر 1249ق وفات یافته و در بقعه تکیه خوانساری ها در تخت فولاد مدفون شد. [بر روی قبر او سنگ مرمر نفیسی با حجّاری عالی و خطوط ثلث و نستعلیق خوش نصب است و در حاشیه اشعاری از «حسین ضیاء اصفهانی» در مرثیه او نقر شده که مادّه تاریخ آن چنین آمده است]:

ندای اِرجِعیَش چون به گوش هوش رسید سروش عالم غیبی ز سوی جنّت مأوا

نوشت کلک «ضیاء» از برای سال وفاتش: «رحیم را که کند رحم جز رحیم بِعُقبا»(2)

محمّد رحیم آسف نجف آبادی*

محمّد رحیم نجف آبادی متخلّص به «آسف» فرزند آقا مسلم بن هادی بن نامدار، شاعر ادیب از سخنوران قرن سیزدهم هجری. در سال 1185ق در نجف آباد متولّد شده


1- لطائف غیبیه: مقدمه، ص23.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص92؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص436؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص110؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص136؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص294؛ مکارم الآثار، ج4، ص1341.

ص: 63

و در آنجا علم و ادب آموخت. در انواع شعر خصوصا غزل مهارت داشته و دیوان او با عنوان «زِبَرجد سقف لیلی پوش» به کوشش آقای علی یزدانی در سال 1386ش چاپ شده است.

او سرانجام در سال 1270ق وفات یافته و در قبرستان قدیم نجف آباد مدفون شد و امروزه مزار او از بین رفته است.

از دیگر آثار او یک بیاض شامل اشعار «مثنوی پیر و جوان» نصیر اصفهانی، «ترکیب بند» هاتف اصفهانی و چند شعر از شاعران مختلف است که آنرا در سال 1254ق جمع آوری و به خط خود نوشته است.

از اوست:

ای یوسف ثانی که در اقلیم ملاحت مثل تو به هر مصر به بازار نیامد

رحمی به من دلشده کن کز غم هجران یک بار مرا نخل اَمَل بار نیامد(1)

میرزا محمّد رحیم عقیلی

میرزا محمّد رحیم بن محمّد مؤمن عقیلی استرآبادی، عالم فاضل [از علمای قرن یازدهم هجری] از نوادگان دختری شیخ لطف اللّه عاملی است.(2) در اصفهان ساکن بود و [به نوشته «محمّد صالح اصفهانی» در کتاب «تذکره خوشنویسان»: «از فضلای عصر و اعاظم سادات بود. قلم تندی داشت. برهنه نویس بود. پس از رشیدا می زیست.(3)]

او در زمره علمایی است که خط او در خطبه اول جامع الرّواة موجود است.(4)


1- دیباچه دیار نون، صص 119 و 120؛ زبرجد سقف لیلی پوش، صص 25-31.
2- الذریعه، ج1، ص95؛ الکواکب المنتشره، ص260.
3- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص720.
4- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص963.

ص: 64

رحیم خان بیگلر بیگی

رحیم خان بیگلر بیگی امین الرعایا، از صاحب منصبان نیکوکار قرن سیزدهم هجری در اصفهان.

وی پس از آنکه میر سیّد حسن مدرس از مجتهدین عالی مقام اصفهان مسجدی را در محلّه نو بنا کرد ولی موفق به اتمام آن نشد و وفات یافت را تکمیل نموده و برادرانش محمّد کریم خان و محمّد حسین خان، ساختمان آن را به پایان رساندند. مسجد به نام «رحیم خان» معروف است و از آثار باستانی و نفیس دوره قاجاریه به شمار می رود.(1)

رحیم زری باف*

رحیم زری باف، از هنرمندان موسیقی اصفهان در اواخر دوره قاجاریه است. او به شغل موروثی زری بافی امرار معاش می کرد و در زمان خود از خوانندگان بسیار مشهور اصفهان به شمار می رفت. وفاتش در 80 سالگی در حدود سال 1312ق واقع شد.(2)

سیّد محمّد رحیم سدهی

حاج سیّد محمّد رحیم سدهی معروف به «حاج آقا سدهی» عالم فاضل [در اواخر دوره قاجاریّه] از موثّقین نزد امام جمعه اصفهان بوده و در شب 18 صفر سال 1337ق در سفر زیارت در مشهد مقدّس وفات یافت.(3)

محمّد رحیم طالقانی

محمّد رحیم طالقانی، از فضلاء قرن سیزدهم هجری است. در مدرسه شاهزاده ها در


1- مزارات اصفهان، ص168.
2- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص249.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص357.

ص: 65

اصفهان به تحصیل مشغول بوده و در این مدرسه نسخه ای از «حاشیه شرح تجرید جدید» تألیف: ملّا عبدالرزّاق فیاض لاهیجی را در سال 1217ق کتابت کرده است. این نسخه در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(1)

رحیم قهدریجانی

رحیم قهدریجانی [از نویسندگان کتب در قرن یازدهم هجری و از اهالی «قهدریجان» لنجان اصفهان] در سال 1218ق نسخه ای از «الفوائد الضیائیه» شرح جامی را به خط نسخ جهت میر محمّد جعفر نوشته است. کتاب به شماره 148 در کتابخانه مدرسه چهلستون مسجد جامع طهران موجود است.(2)

شیخ رحیم مایل اصفهانی

شیخ رحیم اصفهانی متخلّص به «مایل» شاعر و خوشنویس ادیب از سخنوران قرن سیزدهم هجری. در اصفهان به تحصیل علم و ادب پرداخته و نزد درویش عبدالمجید مشق خط کرد و خط شکسته را خوش نوشت. امّا بین او و استادش کدورتی واقع شده و او درویش را هجو کرد. بدین خاطر آن حُسن خط را یکسره از دست بداد.

شعر نیز می سرود. از اوست:

دنبال دل فتاده به هر خانه می روم دیوانه ام که از پی دیوانه می روم(3)


1- فهرست مرعشی، ج15، ص166.
2- آشنایی با چند نسخه خطی، ص333.
3- تذکره نگارستان دارا، ج1، ص254؛ تذکره سفینة المحمود، صص 307 و 308؛ تذکره منظوم رشحه، صص 68 و 69؛ تذکره دلگشا، ص 539 و 540؛ تذکره لفصحاء، ج5، ص934؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج3، ص1501؛ تذکره شبستان، ص327؛ تذکره انجمن خاقان، ص624.

ص: 66

ملّا محمّد رحیم یزدی

ملّا محمّد رحیم یزدی [از فضلاء و علمای قرن یازدهم هجری] در اصفهان ساکن بوده و در مسجد شاه [مسجد امام فعلی] تدریس می نموده و نامش در وقفنامه مسجد مزبور ذکر شده است.

او همچنین وقفنامه مدرسه نوریه را گواهی و امضاء نموده است. سجع مهر او «سلام قولاً من رب رحیم» است.(1)

رزق اللّه تمیمی اصفهانی

ابومحمّد رزق اللّه بن عبدالوهاب بن عبدالعزیز بن حارث بن اسد بن لیث بن سلیمان بن اسود بن سفیان بن زید بن اکینه بن عبداللّه تمیمی، از محدّثین حنبلی اصفهان در قرن پنجم هجری. در اصفهان ساکن بوده و از پدرش عبدالوهاب نقل حدیث نموده و عبدالعزیز بن محمّد آدمی و ابوالمعالی مطهر بن مفضل کاتب اصفهانی از او روایت می کنند.(2)

رستم بیگ آق قویونلو

رستم بیگ آق قویونلو، در محله درکوشک در جنب مدرسه و مسجد، قبرستان بزرگی بوده که تا این اواخر قسمتی از آن باقی بود و سر در آن از آثار باستانی اصفهان به شمار می رفت که به چهلستون منتقل گردید. در این قبرستان عدّه کثیری از فضلاء و دانشمندان و عرفاء و وزراء مدفون بوده اند. در پشت سر آن، بقعه ای وجود داشته که جزو خانه های اطراف شده، بقعه ای در آنجا بود. مشهور در بین عموم مردم آن بود که مقبره متعلّق به رستم بیگ بن مقصود بیگ بن امیرحسن، از حکمرانان آق قویونلو


1- تاریخچه اوقاف اصفهان، صص 60 و 101.
2- میزان الاعتدال، ج2، ص134.

ص: 67

می باشد. مشارالیه در سال 903 به دست احمد بیگ اغرلو محمّد بن امیر حسن عموزاده خود کشته شده است.(1)

میرزا رستم گورکانی

میرزا رستم بن عمر شیخ بن امیر تیمور گورکانی، از طرف شاهرخ حکومت اصفهان را داشته و در سال 824ق در اصفهان وفات یافته و مدفون گردید.(2)

رستم مدینی اصفهانی

قاضی ابوالقاسم رستم بن محمّد بن عبدالرّحمان بن محمّد بن عبدالرّحمان بن زیاد مدینی تانی اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان در قرن ششم هجری. ابوسعد سمعانی از او به عنوان «کان اماما فاضلاً بهی النّظر» یاد کرده و نوشته که متصدی قضاوت اصفهان بوده است. از جدّ خود عبدالرّحمان بن محمّد استماع حدیث کرده و ابوسعد سمعانی از او حدیث شنیده است.

فوت او در 8 محرم سال 540ق در اصفهان(3) [اتّفاق افتاد].

رستم خسروی بختیاری

آرستم بختیاری، از بزرگ زادگان ایل احمد خسروی بختیاری [از شعرای قرن چهاردهم هجری].

در حدود سال 1310ق متولّد شده و علاوه بر معلومات ادبی و تاریخی در نقاشی و گلدوزی استاد هنرمندی بود. اشعار زیادی گفته است.


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص176؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 613 و 614.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص212؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص613.
3- التّحبیر، ج1، ص280.

ص: 68

از اوست:

دنیاست تخته، خلق بود مهره، طاس بخت تا بر که طاس روی کند در قمار عشق(1)

رسول بهروان

رسول بهروان بن محمّد جواد، شاعر ادیب [از سنخوران قرن چهاردهم هجری [در سال 1315ق در کوهپایه اصفهان متولد گردید. در کسب علوم و فضائل خصوصا تاریخ و ادب رنجها برده و زحمت ها کشیده و از اساتید فنّ شعر و ادب در اصفهان بود. او سالها در دبیرستانهای اصفهان به تدریس ادبیات مشغول بود [و سرانجام در 13 فروردین 1344ش وفات یافته و در تکیه خلیلیان واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد]. در شعر طبعی روان داشت.(2)

بهروان برادر شاعر مشهور حسین سخنیار (مسرور اصفهانی) است.

شیخ رسول جعفریان*

رسول جعفریان (فرزند عباس) نویسنده، محقّق، مورّخ و دانشمند فاضل معاصر، در سال 1343ش در قریه پزوه از شهر «خوراسگان» (از توابع اصفهان) در خانواده ای با ده فرزند به دنیا آمد. دوره دبستان و راهنمایی را در زادگاهش گذراند و سپس برای تحصیل علوم به اصفهان آمد و به مدرسه ذوالفقار رفت. وی در مدت اقامت در اصفهان، به صورت آزاد از مدارس دینی دیگری چون «نیماورد»، «نوریه» و «جده کوچک» استفاده می کرد.


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص179.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص95؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، صص 539 و 540؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.

ص: 69

رسول جعفریان در سال 1357ش و در آستانه پیروزی انقلاب، برای ادامه تحصیلات حوزوی، راهی شهر مقدس قم شد. نخست به مدرسه خان رفت و سپس در مدرسه رسالت، به ادامه تحصیل پرداخت. وی در قم از درس اساتیدی چون آیات: جوادی آملی، مصباح یزدی، ممدوحی، منتظری، گرامی، سیّد مهدی روحانی، سیّد محسن خرازی و نیز علّامه جعفر مرتضی جبل عاملی بهره برد. در سال 1359ش در دوره آموزشی مؤسسه در راه حق شرکت کرد و با بازگشایی دانشگاه ها، در سال 1361ش به تدریس معارف اسلامی و تاریخ اسلام در دانشگاه های اصفهان و تهران مشغول شد که تا سال 1373ش ادامه داشت.

اولین اثر جعفریان در سال 1364ش با عنوان «پیش درآمدی بر شناخت تاریخ اسلام» منتشر شد. دومین اثر کتاب «اکذوبة تحریف القرآن بین الشیعة و السنة» بود. از آن پس تاکنون بیشتر نوشته های وی چهار حوزه تاریخ اسلام، تاریخ شیعه، تاریخ صفوی و تاریخ معاصر است. شماری از کارها تألیف، برخی تصحیح و اندکی هم ترجمه است. وی در سال 1374ش کتابخانه تخصصی اسلام و ایران را در قم تأسیس کرد که تاکنون فعال است. در سال 1379ش عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه شد و در سال 1385ش به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، گروه تاریخ منتقل گردید. وی از سال 1387ش ریاست کتابخانه مجلس شورای اسلامی را بر عهده دارد.

به کوشش های پی گیر خود در زمینه تألیف، تصحیح، ترجمه و نیز تحقیق در تاریخ اسلام، ایران و تشیع همچنان ادامه می دهد.

برخی از آثار وی عبارت است از:

1. «تاریخ سیاسی اسلام» دو مجلد2. «تاریخ تشیع در ایران»3. «مقالات تاریخی» هجده مجلد4. «سیاست و فرهنگ روزگار صفوی» دو مجلد5. «جریان ها و سازمان های مذهبی _ سیاسی ایران 1320-1357»6. «آثار اسلامی مکه و مدینه»7. «تاریخ ایران اسلامی» چهار مجلد8. «تأملی در نهضت عاشورا»9. «حیات فکری _

ص: 70

سیاسی امامان شیعه» 10. «دوازده رساله فقهی درباره نماز جمعه از دوره صفوی» تصحیح 11. «تاریخ مکه» ترجمه 12. «رسائل حجابیه» دو مجلد، تصحیح 13. «تشیع در عراق و مناسبات با ایران» 14. «درک شهری از مشروطه (مقایسه مشروطه اصفهان و تبریز)» 15. «تاریخ تحول دولت و خلافت در اسلام، و ده ها اثر دیگر.

براستی رسول جعفریان را می توان از مفاخر فرهنگی اصفهان بلکه ایران دانست. وی از کسانی است که متجاوز از یکصد اثر از او منتشر شده است و این هنوز از نتایج سحر است باش تا صبح دولتش بدمد.

محمّد رشید اصفهانی*

مولی محمّد رشید بن محمّد علی اصفهانی. از فضلاء و محدّثین قرن یازدهم هجری است. در اصفهان به تحصیل مشغول بوده و نزد علّامه مجلسی فراگیری حدیث و معارف اسلامی مشغول بوده است.

او کتابهای «اختیارات الایام»، «شکیّات»، «صیغ العقود» و «میزان المقادیر» از تألیفات علّامه مجلسی را در سال 1094ق کتابت کرده که در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(1)

او همچنین جلد هجدهم «بحارالأنوار» را در 26 ربیع الثّانی 1096ق به خط نسخ کتابت کرده و علّامه مجلسی اَنهائی برای او در آخر کتاب به تاریخ آخر ربیع الاوّل 1096ق نوشته است. این نسخه در کتابخانه مدرسه غرب همدان وجود دارد.(2)

ملّا محمّد رشید جعفری شیرازی*

ملّا محمّد رشید بن محمّد مقیم جعفری شیرازی، فاضل ادیب و شاعر، از سخنوران


1- فهرست الفبائی رضوی، صص 645 و 620 و 653 و 656 و 676.
2- فهرست مدرسه غرب، ص65؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص96.

ص: 71

قرن یازدهم هجری. از اغلب علوم بهره وافی داشت و در خدمت میرزا علیرضا شیخ الاسلام به نوشتن سکوک و سِجِلات مشغول بود.(1)

وی نسخه ای از کتاب «الروضة البهیه» تألیف: شهید ثانی را در رمضان 1090ق کتابت نموده و در حاشیه آن فواید علمی و تعلیقات عالمانه ای افزوده که تاریخ نوشتن آنها 1093ق بوده است و بر تبحّر او دلیلی روشن و آشکار است.(2)

این بیت از اوست:

اشک نگذارد عیان در چهره ام احوال دل خوب نتوان خواند مکتوب در آب افتاده را

رشید تبریزی

رشید تبریزی معروف به «رشیدای زرگر» از شعرای قرن یازدهم هجری است. در فن زرگری و میناکاری مثل و مانند نداشت. در شعر نیز قریحه ای توانا داشت و طبعش به هزل و هجو مایل بود. سفری به هند رفت و بازگشت و به خاطر هنر خود نزد شاه سلیمان صفوی کمال احترام را داشت. او از تبریزیان ساکن محلّه عباس آباد اصفهان بود. فوتش قبل از سال 1083ق (سال تألیف تذکره نصرآبادی) اتفاق افتاد.

[«کلیات اشعار رشیدا» (شامل منظومه های «مثنوی در تتبّع مخزن الاسرار»، «حسن گلوسوز»، «رنگ ارژنگ» (یا «سبعه سیّار»)، «قضا و قدر»؛ «ساقی نامه» با عنوان «میکده شوق»، «جواهر الاسرار» و مقطعات، ترجیعات، ترکیبات و رباعیات) به شماره 5266 در کتابخانه ملّی ملک در تهران موجود است.]

از اوست:

مشهور و خفی چو گنج دقیانوسم پیدا و نهان چو شمع در فانوسم


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص226.
2- تراجم الرّجال، ج2، ص689.

ص: 72

القصّه درین چمن چو بید مجنون می بالم و در ترقّی معکوسم(1)

محمّد رشید رشیدی اصفهانی

محمّد رشید اصفهانی متخلّص به «رشیدی»، از شعرای قرن دهم هجری و معاصر شاه طهماسب صفوی بوده است.

از اوست:

شود از دیگران در خشم و بر من دامن افشاند غباری در دل از هرکس که دارد بر من افشاند(2)

شیخ رشیدالدّین اصفهانی

شیخ رشیدالدّین بن شیخ ابراهیم اصفهانی، عالم فاضل، [از دانشمندان قرن دهم هجری] از شاگردان شیخ حسین بن عبدالصمد حارثی عاملی (پدر جناب شیخ بهائی) بوده است. صاحب ریاض (ملّا عبداللّه افندی) می نویسد: در اردبیل نسخه ای از «اربعین» تألیف شیخ حسین را دیدم که شیخ به خط خودش به رشیدالدّین اجازه داده و مقام علمی او را ستوده بود.(3)

تاریخ اجازه 19 جمادی الاول 971ق است.

محمّد رضا آتشزاد*


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 553 و 554؛ کاروان هند، ج1، ص442؛ دانشمندان آذربایجان، ص159؛ تذکره روز روشن، صص 292 و 293؛ الذریعه، ج9، صص 360 و 362؛ سخنوران آذربایجان، صص369-373.
2- تذکره روز روشن، ص296، تاریخ نظم و نثر، ص676؛ الذریعه، ج9، ص362؛ اثرآفرینان، ج3، ص116.
3- ریاض العلماء، ج2، ص311 و ج7، صص 104 و 105؛ احیاء الدّاثر، ص87؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص614، اعیان الشیعه، ج32، ص3؛ الذریعه، ج1، ص186، تاریخ تشیع اصفهان، ص353.

ص: 73

محمّد رضا آتشزاد، نقاش و هنرمند معاصر در سال 1337ش در اصفهان متولّد شد و پس از تحصیل در مقطع ابتدایی در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان در رشته نقاشی طبیعت به تحصیل پرداخت و دیپلم گرفت. سپس در رشته نقاشی به تحصیل در دانشکده هنرهای زیبای تهران پرداخت ولی عاقبت تغییر رشته داده و در رشته معماری ادامه تحصیل داد و در سال 1366ش از دانشگاه شهید بهشتی تهران فارغ التّحصیل شد.

او از نقاشان آبرنگ است و به نقاشی طبیعت علاقه زیادی دارد و نوآوری ها و نوجویی های او به همراه مطالعه گسترده در نقاشی غرب، به آثار او غنای خاصّی داده است.

آثار او در بسیاری از نمایشگاههای داخلی و خارجی به نمایش گذاشته شده است. همچنین پنج آلبوم از تابلوهای او به چاپ رسیده است.

از تابلوهای او می توان به «سروهای برف زده»، «انتظار»، «گل نرگس»، «بندر انزلی»، «گلدان و ماه»، «برگها و فنجان»، «رُزهای قرمز»، «چهلستون» و «مردم و پل خواجو»(1)

محمّد رضا آدریانی

محمّد رضا آدریانی [از نویسندگان کتب و کاتبان بوده] مجموعه ای از «اصول حدیث» از جمله «اصل محمد بن المثنی» را به خط نسخ کتابت نموده که ضمن مجموعه شماره 2939 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(2)

[آدریان مرکب از آدر (=آذر) + یان (پسوند مکان) از روستاهای کهن بلوک ماربین و اکنون از محله های خمینی شهر اصفهان است.]


1- فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج1، صص 12-14؛ مجلّه دنیای سخن، شماره 31، فروردین و اردیبهشت 1369، ص7.
2- فهرست مرعشی، ج8، ص136.

ص: 74

میرزا رضا آریان

میرزا رضا آریان، [از شعرای قرن چهاردهم هجری] در حدود سال 1260ش در ملایر متولّد شده و عمر خود را به مشاغل دولتی در شهرهای مختلف خصوصا طهران و اصفهان به سر برده و سالها در اصفهان ساکن بوده است. او از وزارت دارایی بازنشسته شده گاهی شعر می سرود و «رضا» تخلّص می کرد.

از اوست:

شد هوا چون نافه چین عنبرین آمد بهار ماه فروردین چو نوروز برین آمد بهار(1)

سیّد محمّد رضا ابن الرّسول*

حاج سیّد محمّد رضا ابن الرّسول، عالم فاضل معاصر در خمینی شهر متولّد شده و در اصفهان نزد جمعی از علماء از جمله: آقا سیّد مهدی درچه ای، سیّد محمّد مدرس نجف آبادی، شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی، آقا سیّد محمّد رضا خراسانی، سیّد عبداللّه ثقة الاسلام، حاج سیّد محمّد صادق مدرس خاتون آبادی و شیخ محمّد رضا نجفی مسجد شاهی تحصیل نمود. او در روستای اصغرآباد خمینی شهر به اقامت جماعت و ارشاد مردم مشغول بود. او پس از عمری صداقت و تقوا در نوروز سال 1330ش وفات یافت و در مقبره عمومی درب سیّد فروشان در خمینی شهر مدفون شد.(2)

محمّد رضا اخگر اصفهانی

محمّد رضا اصفهانی متخلّص به «اخگر» شاعر و خوشنویس ادیب، از سخنوران قرن یازدهم هجری. در اصفهان می زیسته و ظاهرا به خواهش محمود میرزا قاجار به طهران رفته و به کتابت اشعار و آثار او پرداخته است خط شکسته را خوش می نوشته و در شعر


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 485 و 486.
2- خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، ص133؛ شرح مجموعه گل، ص59.

ص: 75

طبعی روان داشته است.

از اوست:

به قتلم وعده داد آن شوخ بی پروا و می دانم کزین طالع که دارم خواهد آخر رفت از یادش(1)

ملّا رضا اصفهانی

ملّا رضا اصفهانی معروف به «جولاه» شاعر و ادیب قرن دوازدهم هجری. در اوایل جوانی نزد پدر به جولاهی مشغول بود ولی از آن کار دست کشید و به علم و ادب روی آورد. شعرش در کمال ملاحت و استواری و در آداب معاشرت و آیین صحبت کم نظیر بود. سال وفاتش به دست نیامد.

از اوست:

ناله پنداشت که در سینه ما جا تنگ است رفت و برگشت سراسیمه که دنیا تنگ است(2)

محمّد رضا اصفهانی*

محمّد رضا اصفهانی، نقاش هنرمند عهد زندیه است. از آثار او دو پرده نقاشی از مجالس مربوط به واقعه کربلا است که اطرافش به خط نسخ در قاب های بازوبندی کتیبه دار، نام نقاش «محمّد رضا اصفهانی» و تاریخ: جمادی الاولی 1201ق به حروف در هر دو رقم شده است. این دو پرده را یکی از ارامنه اصفهان به موزه دیر میختاری هدیه کرده است.(3)

موزه دیر مختاری در «وین» اطریش قرار دارد.


1- تذکره سفینة المحمود، ص162.
2- تذکرة المعاصرین حزین، ص222؛ صحف ابراهیم، ص143؛ تذکره شمع انجمن، ص287.
3- مجله بخارا، شماره 19، مرداد و شهریور 1380، ص58.

ص: 76

آقا محمّد رضا اصفهانی

آقا محمّد رضا اصفهانی، از عرفاء و صوفیه در قرن سیزدهم هجری. مرید منوّرعلی شاه بوده و در اواخر عمر به «خفر» در فارس رفته و قبل از 1300ق در آنجا کشته شده و جنازه اش در قبرستان باب سلم شیراز مدفون گردید.(1)

میرزا محمّد رضا اصفهانی

میرزا محمّد رضا اصفهانی [از فضلاء قرن سیزدهم هجری] از جمله دانشمندانی است که آقا محمّد علی کرمانشاهی در کتاب «خیراتیه» به قول آنها استشهاد نموده است.(2)

محمّد رضا بیگ اعرج اصفهانی*

محمّد رضا بیگ اعرج اصفهانی، حاکم یزد در قرن دوازدهم هجری. او در زمان نادرشاه افشار بر یزد حکومت می کرده و مردی بی رحم و سفّاک بوده و عوارض سه ساله یزد را که قبلاً بخشیده شده بود، او در کمال سختی مطالبه می کرد. بالاخره مردم تظلّم کردند و او را از کار برکنار کردند.(3)

استاد رضا اعظمی*

استاد رضا اعظمی، از هنرمندان معاصر اصفهان و استاد زبردست گچبری است. او در سال 1334ش در اصفهان متولد شده و پس از اتمام تحصیلات ابتدایی به کار بنایی پرداخت و در کنار آن تا مقطع دیپلم را به صورت شبانه ادامه داد. در نوجوانی به فراگیری گچبری نزد استاد رضا افیونی پرداخت و کم کم در تمامی فنون و ریزه کاری های


1- طرائق الحقائق، ج3، ص419؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص618.
2- فهرست فیضیه (استادی)، ج2، ص53.
3- جامع جعفری، ص284؛ تاریخ یزد یا آتشکده یزدان، ص355؛ تاریخ سالشماری یزد، ص172.

ص: 77

این هنر مهارتی به سزا یافت.

از آثار او گچبری و مرمت گچبری های حسینیه ای در محلّه سیچان، کنسولگری روسیه، خانه در رحمت آباد نطنز، خانه سوکیاس و خانه داوید در محلّه جلفا، عمارت عالی قاپو، مسجد جامع عتیق، محراب الجاتیو در مسجد جامع، شبستان مسجد علی، بقعه هارونیه، خانه سرهنگ بخردی، خانه شیخ الاسلام، خانه همایی، ایوان عمارت چهلستون، تالار اشرف، رکیب خانه، مدرسه قدسیه، مسجد آقانور و غیره در اصفهان، سردر بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی در اردبیل، بقعه هفده تن در گلپایگان، کتیبه گچی مسجد میرعماد کاشان، محراب مسجد جامع یزد، مسجد جامع ارومیه، گنبد اصلی سلطانیه زنجان، کتیبه های محراب گچی بقعه بایزید بسطامی و غیره قابل ذکر هستند.(1)

این هنرمند توانا در انواع فنون گچبری و گچ کاری همچون قطاربندی، خط کشی، شبکه کاری، سیم گل کشی و غیره استاد است و از آموزش آن به علاقمندان این هنر دریغ نمی ورزد.

استاد محمّد رضا امامی

استاد محمّد رضا امامی ادهمی اصفهانی، خطاط هنرمند [قرن یازدهم هجری [که با محمّد صالح خطاط اصفهانی در خدمت علیرضا عباسی تبریزی تربیت شده اند. آثاری ازا و در اصفهان از سال 1038ق (مسجد شاه) (=مسجد امام فعلی) شروع و به سال 1081ق (درب امام) ختم می شود. بنابراین استاد خط در اصفهان بوده و او را «امام الخطاطین» لقب داده اند.

[خط ثلث را در حدّ اعلای زیبایی می نوشته و کتیبه هایی نیز بر خط نستعلیق ازا و موجود است. غیر از اصفهان در قم و مشهد مقدس نیز کتیبه هایی از او وجود دارد از جمله:


1- معماران و مرمّت گران سنتی اصفهان، صص 240-245.

ص: 78

کتیبه های بقعه شاه صفی و شاه عباس دوم در سالهای 1059 و 1077ق، در شهر مقدس قم، کتیبه های گنبد مطهر امام رضا علیه السلام در سال 1059ق، ایوان مسجد گوهرشاد در سال 1087ق و کتیبه به خط نستعلیق در مدرسه سعدیه به سال 1087ق همگی در مشهد مقدس.

برخی سال فوت او را 1080ق ذکر کرده اند ولی با مشاهده کتیبه های او در مشهد مقدس معلوم می شود که او تا سال 1087ق زنده بوده است.

فرزندش علینقی و نوه اش محمّد محسن از خطاطان برجسته اواخر عهد صفویه بوده اند.(1)]

حاج آقا رضا امامی سِدِهی*

حاج آقا سیّد رضا امامی سدهی، از علمای عالیقدر معاصر در سال 1303ش در خمینی شهر اصفهان متولّد شد و پس از تحصیلات مقدّماتی در زادگاه خود و اصفهان، به قم عزیمت کرد و در محضر حضرات آیات بروجردی، مرعشی نجفی، حجّت، گلپایگانی، حاج شیخ عبدالنّبی عراقی و خوانساری تحصیل نمود و از برخی از آنان از جمله آیت اللّه مرعشی اجازه دریافت نمود و سالها از اصحاب استفتاء ایشان بود.

او اغلب در قم ساکن و به وظایف شرعیّه مشغول بود و در ایّام تعطیلی حوزه در خمینی شهر به تبلیغ دین می پرداخت و در اصفهان در درس حضرات آیات بهبهانی و ارباب حاضر می شد.

او عالمی متقّی و زاهد و متواضع و غیور در امر به معروف و نهی از منکر بود.


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 773 و 774؛ وقایع السنین و الاعوام، ص510؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان: صفحات متعدد؛ گنجینه آثار قم، ج1، صص 603 و 607؛ تاریخ قم (ناصرالشریعه)، ص94؛ انجم فروزان، ص106؛ مطلع الشّمس، صص 416 و 418-420 و 432 و 546؛ پیدایش خط و خطاطان، صص 217 و 218؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1168؛ تاریخ خط و خطاطان، ص112؛ اطلس خط، صص 350 و 351؛ تذکره خوشنویسان، ص33؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 93-97؛ خوشنویسی در کتیبه های اصفهان، ص51.

ص: 79

سرانجام در روز 6 اسفند 1368ش وفات یافته و پس از اقامه نماز بر پیکر ایشان توسط مرحوم آیت اللّه مرعشی، به خمینی شهر حمل و در مسجد اعظم خمینی شهر به خاک سپرده شد.(1)

سیّد محمّد رضا آل رسول

حاج سیّد محمّد رضا آل رسول فرزند آقا سیّد محمّد ابراهیم بن آقا سیّد عبداللّه بن میر محمّد علی شمس آبادی بن سیّد محمّد بن سیّد عبداللّه بن سیّد اسماعیل بن سیّد حسین موسوی شاهاندشتی مازندرانی، عالم فاضل معاصر.

در اصفهان متولّد گردیده و نزد جمعی از بزرگان علماء و مدرّسین تلمّذ نموده. مدّتی با کسب اجازه از مرحوم ملّا حسین فشارکی در دادگستری خدمت نموده و پس از فوت آن مرحوم از خدمت در دادگستری استعفا داده و سالها به خدمت اجتماعی اشتغال داشت. پس از شهادت برادر بزرگوارش حاج سیّد ابوالحسن شمس آبادی (شهید اصفهانی) به جای ایشان در مسجد جناب اَباذر غفاری (مسجد شمس آباد) اقامه جماعت می نمود و مصداق حقیقی «نعم الخلف» بود.(2) سرانجام در 11 رمضان المبارک 1409ق وفات یافته و جنب برادرش در تکیه شهدای اصفهان مدفون شد.(3)

میرزا محمّد رضا کلباسی

میرزا محمّد رضا بن حاج محمّد ابراهیم کلباسی، عالم فاضل متّقی [از علماء قرن سیزدهم هجری].

در شب 14 رمضان المبارک 1219ق متولّد شده و در این شهر خدمت پدر بزرگوارش و حاج سیّد محمّد باقر حجت الاسلام شفتی و دیگران تحصیل نموده است.


1- خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، صص 116-119.
2- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، ص314.
3- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص152.

ص: 80

از علماء نافذ الکلمه اصفهان بود و به شیخ الاسلام شهرت داشت. در شب جمعه 14 شعبان 1284ق وفات یافته و در بقعه حاجی کلباسی (پدر بزرگوارش) مقابل مسجد حکیم مدفون شد.(1)

میرزا محمّد رضا رشتی

میرزا محمّد رضا رشتی فرزند حاج ابوتراب، از علمای معاصر اصفهان. او در اصفهان نزد جمعی از علمای عالیقدر از جمله آقا شیخ مرتضی ریزی به تحصیل پرداخته و سالها امام جماعت مسجد ذکراللّه در محلّه بیدآباد بوده است. او داماد استادش شیخ مرتضی ریزی است و پس از وفات در بقعه استاد واقع در تخت فولاد مدفون شد.(2)

محمّد رضا سیمای کاشانی*

محمّد رضا کاشانی متخلّص به «سیما» فرزند میرزا ابوالحسن بن میرزا صادق. شاعر ادیب و خوشنویس هنرمند قرن دوازدهم هجری به فارسی و عربی شعر نیکو می گفته و خطوط هفت گانه را خوش می نوشته و در سیاق مهارت بسیار داشته است. شاه سلطان حسین صفوی او را به «عضدالدّوله» ملقّب ساخت.

او در جریان حمله افاغنه به اصفهان در سال 1135ق به قتل رسید. میرزا محمّد تقی سپهر (لسان الملک) از نوادگان اوست.(3)

رضا فلسفی*


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص162؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص627؛ بیان المفاخر، ج1، ص317؛ مکارم الآثار، ج5، ص1454؛ خاندان کلباسی، صص 213 و 214.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص126؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص937.
3- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص729؛ مکارم الآثار، ج2، ص581.

ص: 81

رضا فلسفی فرزند حاج میرزا ابوتراب، از نویسندگان و روزنامه نگاران اصفهان است. در سال 1286ش در اصفهان متولّد شده و تحصیل نمود. سپس به نوشتن در جراید اصفهان از جمله روزنامه راه نجات پرداخت. او در 8 شهریور 1358ش وفات یافته و در یکی از اطاق های شرقی تکیه میرزا ابوالمعالی کلباسی در تخت فولاد مدفون شد. از آثار او کتاب «اندیشه های فلسفی» به چاپ رسیده است.(1)

میر محمّد رضا خاتون آبادی

میر محمّد رضا بن میرزا ابوالقاسم مدرس بن میر محمّد اسماعیل خاتون آبادی عالم فاضل جلیل [از علمای قرن سیزدهم هجری] مدرس و امام مسجد شاه [مسجد امام فعلی [بوده [و ظاهرا نزد پدر بزرگوار خود جمعی از علماء تحصیل کرده است.] او در شب 9 رجب سال 1238ق وفات یافته است.(2) [نام او به عنوان یکی از شهود موقوفات میرزا محمّد حسین خان صدر اصفهانی، در وقف نامه آمده است.(3)]

رضا بدرالسّماء*

رضا بدرالسّماء فرزند ابوالقاسم بن عبدالحمید، از نقاشان هنرمند معاصر. در سال 1328ش در محلّه جوباره اصفهان متولّد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسّطه را در این شهر طی کرد در نوجوانی نزد برادرش عنایت اللّه به میناکاری مشغول شد ولی پس از انجام خدمت سربازی، از میناکاری کناره گرفته و به نقاشی پرداخت و نزد احمد بیضاوی و علی مانی به فراگیری نقاشی مشغول شد. او پس از آشنایی با استاد جواد رستم شیرازی، نقاشی را با جدیّت دنبال کرد و از آن استاد بزرگ تعلیم گرفت. همچنین در زمینه آبرنگ از تجربیات استاد یرواند نهاپطیان بهره مند شد.

او اگرچه در نقاشی با آبرنگ، گواش و پاستل مهارت دارد امّا علاقه و دلبستگی


1- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص189.
3- تاریخچه اوقاف اصفهان، ص421.

ص: 82

خاصّی به مینیاتور ایرانی دارد و در این فن صاحب سبک است. موضوعات مذهبی از جمله وقایع تاریخی زندگی چهارده معصوم مضامین تابلوهای مینیاتور او هستند. از آثار استاد بدرالسّماء تعدادی در نمایشگاه های خارجی و داخلی به نمایش درآمده و تعدادی در مجموعه های خصوصی و موزه ها نگهداری می شوند. برخی از آنها نیز در کتابهایی به چاپ رسیده اند که از جمله می توان به نقاشی های کتاب رباعیات خیام اشاره کرد.

برخی از تابلوهای او به قرار زیر است: ظهر عاشورا، آتش به خانه وحی، کشتی نجات، از دامن زن مرد به معراج می رود، مرغ باغ ملکوت و غیره.(1)

آقا محمّد رضا صهبای قمشه ای

حکیم آقا محمّد رضا قمشه ای متخلص به «صهبا» فرزند ابوالقاسم، عالم ربّانی و فیلسوف الهی ادیب شاعر و حکیم فاضل از مشاهیر حکماء و مدرسین فلسفه در قرن سیزدهم هجری.

در حدود سال 1241ق در قمشه [شهرضای کنونی] متولّد شده و در اصفهان نزد جمعی از حکماء و علماء از جمله: حاج ملّا محمّد جعفر لنگرودی، سیّد رضی لاریجانی، میرزا حسن نوری به تحصیل پرداخته و سپس به تدریس مشغول شد.

[در واقعه قحطی و گرانی 1288ق بسیاری از املاک خود را فروخته و سرمایه خود را صرف کرد و نیازمندان را از گرسنگی و مرگ نجات داد. در حدود سالهای 1294 یا 1295 به خاطر شکایت از صاحبان قدرت که املاک او را تصرّف کرده بودند به تهران رفته و به تقاضای طلّاب و فضلای آنجا در مدرسه صدر واقع در جلوخان مسجد سلطانی (مسجد شاه) به تدریس پرداخت. با ورود و تدریس او به تهران، شاگردان


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با آقای رضا بدرالسّماء در پنجم مهر 1383ش.

ص: 83

دروس فلسفی میرزا ابوالحسن جلوه، جذب درس آقا محمّد رضا شدند و معروف شد که: «جلوه از جلوه افتاد».

او در تدریس فنون فلسفی اشراقی و صدرایی تسلّط و مهارت زیادی داشت و «فصوص الحکم»، «تمهید القواعد»، «شفا»، «اشارات»، «مصباح الانس»، «فتوحات مکیّه» و غیره را با بیانی گرم و پرشور تدریس می کرد.

او با آنکه فردی متمکن و صاحب ملک و سرمایه بود امّا زندگی زاهدانه و همراه با قناعت خود را ترک ننمود و به لباس روستایی خود قناعت کرده و عمر را به عبادت گذراند. اغلب روزه می گرفت و در خوراک و خواب به اندکی بسنده می کرد او در مراعات آداب و سنن شرع و ادای واجبات و مستحبات و ترک مکروهات و مواظبت بر نوامیس دین چنان محکم و استوار بود که گویی سلمان عصر و ابوذر زمان است.]

حکیم صهبا سرانجام [در غرّه صفر 1306ق و یا به روایتی] در شب پنج شنبه 27 محرم 1306ق وفات یافت [رحلت او مصادف با وفات مجتهد بزرگ تهران ملّا علی کنی بود و همگان در مراسم تشییع او حضور داشتند. لذا پیکر حکیم قمشه ای در میان جمع اندکی از علماء و شاگردانش تشییع شده] و در مزار سر قبر آن در تهران مدفون شد.

[مادّه تاریخ وفات او را میرزا اسماعیل دبیر چنین سروده است:

سال فوت ورا چو می جستم شد سروش مرا چنین ناقل

که دبیرا بگو بتاریخش پاک آمد رضا بحق و اصل]

کتب و رساله های زیر از تألیفات اوست:

1. «تعلیقات اسفار» [غیر مدوّن موجود نزد میرزا محمود قمی (شاگردش)[2. «تعلیقات تمهید القواعد» [که قسمتی از آن به ضمیمه متن «تمهید» به طبع رسیده است.]3. «حواشی بر شرح فصوص الحکم» قیصری4. «الخلافة الکبری»، مطبوع5. «رسالة فی وحدة الوجود بل الموجود»6. «رسالة فی موضوع العلم» مطبوع7. «شرح حدیث زندیق»8. «رسالة فی الفرق بین اسماء الذّات و الصفات»9. «دیوان

ص: 84

اشعار» [غیرمدون که در حاشیه برخی کتابها موجود است و استاد منوچهر صدوقی صهبا آنچه را به دست آمده در «تحریر ثانی تاریخ حکماء و عرفاء» ثبت نموده است.[ 10. «الولایه» 11. «رسالة فی تحقیق الاسفار الاربعه» [12. «تعلیقات مفتاح الغیب» 13. «تعلیقات شواهد الرّبوبیّه» 14. «رساله در تحقیق معنای جوهر و عرض در لسان اهل اللّه» 15. «رسالة فی الرّد علی الاعتراض علی دلیل امتناع انتزاع مفهوم واحد من الحقائق المختلفه» 16. «شرح فرازی از دعای سحر: اللهم انّی اَسئلُکَ مِن بَهائک بِاَبهاهُ و کُلُّ بَهائِکَ بِهی»

این بیت از اوست:

ساغر ز خون ماست به اندازه نوش کن این جام باده نیست که لبریز می کنی(1)]

محمّد رضا گلپایگانی

محمّد رضا بن ابی القاسم گلپایگانی اصفهانی، از خطاطین نسخ نویس قرن سیزدهم است. از آثارش: نسخه ای از «بهجة المرضیة فی شرح الالفیه» (سیوطی) مورخ اوّل جمادی الاولی 1266ق که در کتابخانه دانشکده حقوق طهران موجود است.(2)

ملّا رضا خوانساری

آخوند ملّا رضا خوانساری فرزند ملّا احمد، واعظ صالح معمّر [در قرن چهاردهم


1- جغرافیای اصفهان (تحویلدار)، ص69؛ چهل سال تاریخ ایران یا المآثر و الآثار، ج 1، ص 222؛ طرائق الحقائق، ج3، صص 508 و 509؛ اصفهان: کتاب جوانان، صص 227 و 228؛ شمس التواریخ، ص33؛ مجلّه یادگار، سال سوم، شماره اوّل، شهریور 1325، صص 74-79؛ نقباءالبشر، ج2، صص 732-734؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 618 و 619؛ ریحانة الادب، ج4، ص496؛ سالنامه شهرضا، ص25؛ جغرافیای تاریخی شهرستان شهرضا، صص 36-43؛ تحریر ثانی تاریخ حکماء و شعراء، صص 261-319؛ الذریعه، ج7، ص238؛ خدمات متقابل اسلام و ایران، صص 606-608؛ شواهد الربوبیه: مقدمه، ص127؛ منتخب معجم الحکماء، صص 95 و 96.
2- فهرست حقوق، ص281.

ص: 85

هجری] متوفّی در دوشنبه 25 ربیع الثّانی 1365ق به سن قریب به یکصد سال. مدفون در جلو قبر آقا سیّد رضوی خوانساری (در تکیه سادات رضوی در تخت فولاد).(1)

میرزا رضا ملّاباشی

حاج میرزا رضا ملّاباشی فرزند حاج میرزا احمد ملّاباشی بن میرزا محمّد حسن منجّم بن میرزا محمّد علی منجّم بن میرزا عبداللّه حسینی تفرشی، عالم فاضل [از علمای اواخر دوره قاجاریه].

در اصفهان متولّد شده و نزد آقا میرزا ابوالمعالی کلباسی و حاج میرزا بدیع موسوی درب امامی و جمعی دیگر از علمای اصفهان تحصیل کرده است. او به افتخار دامادی شیخ محمّد تقّی آقانجفی نائل شده و زهرا خانم دختر او را به زوجیّت گرفته بود. او مردی خیّر و نیکوکار و صاحب موقوفاتی است. همچنین او به همراه شیخ الاسلام و رکن الملک، از اعضای عدالت خانه در اصفهان بوده است.

سرانجام در سال 1334ق در اصفهان وفات یافته و در مقبره آقانجفی مدفون گردید. سپس به اعتاب مقدّسه ائمه عراق علیهم السلام منتقل [و در نجف اشرف مدفون شد].

مرحوم ملّاباشی قسمتی از املاک خود را در لنجان وقف کرده و مصرف آن را کمک به ارحام فقیر خود قرار داده است رحمه الله .(2)

شیخ محمّد رضا باقری محمودآبادی

آقا شیخ محمّد رضا باقری بن حاج احمد محمودآبادی، عالم فاضل متّقی [از علمای قرن چهاردهم هجری] متوفی 13 رجب 1378ق مدفون در پای بقعه مقدّس در تخت


1- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص139.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص57؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص175؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، صص 222-224.

ص: 86

فولاد اصفهان.(1)

شیخ رضا حُجَجی نجف آبادی*

شیخ رضا بن شیخ احمد حُجَجی نجف آبادی، عالم فاضل معاصر، در سال 1312ش در نجف آباد متولّد شده و پس از تحصیل مقدمات، در قم نزد آیات عظام: بروجردی، امام خمینی، سلطانی، منتظری و علّامه طباطبایی به تحصیل علوم دینی مشغول شد. مدّتی به آبادان رفت و پس از آن به نجف آباد بازگشته و به اقامه نماز جماعت در مسجد سه راه بازار پرداخت. او خدمات اجتماعی ارزنده ای در زادگاه خود انجام داده که تأسیس بیمارستان الزهراء و تأسیس کتابخانه ای بزرگ با حدود هفتاد هزار جلد کتاب در نجف آباد از آن جمله است.(2)

محمّد رضا خوراسکانی*

محمّد رضا بن اسکندر خوراسکانی، از جمله خوشنویسان قرن سیزدهم هجری که دارای خط بسیار زیبایی بوده است. در یکی از مساجد خوراسکان نیم جزء قرآن از پنجاه و نیم جزء دیگر قرآن رؤیت شد که به خط نسخ متمایل به ثلث به خط جلی و بسیار زیبا در سال 1246ق کتابت شده بود.(3)

میرزا رضاخان بنان الملک*

میرزا رضاخان بنان الملک فرزند حاجی محمّد اسماعیل تاجر شیرازی (مشهور به میناکار). از کارگزاران و رجال عصر قاجاریه. در سال 1255ق متولّد شد. در جوانی مدّتی طب خواند و به میرزا رضاخان حکیم معروف شد. سپس به عنوان پیشکار و منشی


1- سیری در تخت فولاد، ص200.
2- سیمای دانشوران، صص 77 و 78.
3- رساله خوراسکان (تألیف: محمّد علی ربانی): خطی. به نقل از یادداشت های آقای رحیم قاسمی.

ص: 87

و عکاس به خدمت ظل السّلطان حاکم اصفهان درآمده و لقب «بنان الملک» گرفت. او شریک در تبهکاری های ظل السّلطان در تخریب آثار صفویه از جمله عمارت نمکدان است. او ثروت زیادی به هم زده بود و از ترس ظل السّلطان، به بهانه زیارت عتبات عالیات، از ایران خارج شده و به عراق و سپس مصر رفت. چندی بعد به لندن رفته و به ایران بازگشت. در سال 1308ق جزو وزرای دارالشّورای کبرای دولتی شد. در سال 1309ق به سمت قنسولگری مصر منصوب شد و دو سال آنجا بود. پس از عزل به اصفهان آمد و در رجب 1313ق ظاهرا به امر ظل السّلطان مسموم شده و جان سپرد و در ضلع غربی تکیه صاحب روضات در تخت فولاد مدفون شد.

مادّه تاریخ فوت او این بیت است:

چون که بگرفت دامن ده و چار بجنان آمده مقام رضا(1)

محمّد رضا بن محمّد امین

محمّد رضا بن محمّد امین [از فضلاء قرن سیزدهم هجری] که در سه شنبه 2 ذیحجه 1259ق در اصفهان مجموعه ای فراهم آورده که به شماره 1651 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(2)

محمّد رضا اصفهانی*

محمّد رضا بن محمّد امین اصفهانی [از کاتبان قرن یازدهم هجری] در 10 شوال 1082ق نسخه ای از «حدائق الحقائق» تألیف: سیّد علاءالدّین محمّد گلستانه را کتابت نموده و نسخه به شماره 7518 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی در تهران موجود است.(3)


1- تاریخ اصفهان (جابری)، تعلیقات استاد مظاهری، ص98؛ شرح حال رجال ایران، ج2، ص1؛ تاریخ عکاسی و عکاسان پیشگام در ایران، صص 254 و 255؛ یادداشت های محقّق گرامی آقای حمید خلیلیان.
2- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج8، ص224.
3- فهرست مجلس، ج26، ص33.

ص: 88

محمّد رضا کاظمی*

محمّد رضا بن ایوب کاظمی، از فضلای قرن دوازدهم هجری است. او در سال 1100ق نسخه ای از «شرح الرّضی» در علم نحو را در اصفهان کتابت کرده است. ظاهرا صاحب عنوان از شاگردان علّامه مجلسی بوده است. در کاظمین خاندان ایوب معروف بوده اند.(1)

حاج سیّد محمّد رضا شفتی

حاج سیّد محمّد رضا شفتی بن حاج سیّد محمّد باقر (ثانی) بیدآبادی بن حاج سیّد اسداللّه بن حاج سیّد محمّد باقر حجة الاسلام شفتی بیدآبادی عالم فاضل جلیل.

در حدود سال 1320ق در اصفهان متولّد گردیده و در این شهر نزد عدّه ای از فضلاء همچون آخوند ملّا تقی دهقی و حاج آخوند زفره ای و آقا شیخ علی مدرس یزدی و آقا سیّد میرزا اردستانی مقدمات و سطح را فرا گرفته، سپس جهت تکمیل تحصیلات به نجف اشرف مهاجرت نمود و پس از آنکه برادر بزرگ ایشان مرحوم علم الهدی به عللی ترک جماعت در مسجد سیّد را نمود، ایشان را از نجف دعوت به اصفهان کردند و قبل از سال 1346ق مراجعت نموده و تا هنگام وفات در مسجد سیّد به اقامه جماعت پرداخته و پس از فوت مرحوم ملاذالاسلام امر تولیّت موقوفات مسجد مُفَوّض به ایشان گردید. و به بهترین صورت به وظیفه شرعی خود با تمام مشکلات و موانعی که اداره اوقاف زمان برای ایشان ایجاد می کرد، انجام وظیفه نمود.

اساتید ایشان پس از مراجعت از اعتاب مقدّسه در اصفهان عبارتند از: آقا میرزا احمد مدرس، آقا شیخ محمّد رضا نجفی مسجد شاهی، مرحوم حاج میر سیّد علی مجتهد


1- الکواکب المنتشره، ص269.

ص: 89

نجف آبادی و به خصوص مرحوم آقا سیّد مهدی درچه ای و غیره.

او عالمی خلیق بود و در سالهایی که مرحوم حاج میر سیّد علی بهبهانی مدت شش ماه به اصفهان تشریف می آوردند از ایشان دعوت می نمود که شب ها جهت اقامه جماعت به مسجد سیّد تشریف فرما شوند و این ایثار و گذشت سبب محبوبیت بیشتر ایشان شد.

سرانجام در نیمه شب پنج شنبه 3 ذی الحجه 1396ق پس از یک عمل جراحی در بیمارستان وفات یافته، جنازه با کمال احترام و تشییع شایسته به مسجد سیّد منتقل و در بقعه مرحوم سیّد حجة الاسلام مدفون گردید.(1)

آقا محمّد رضا حضورعلی اصفهانی

آقا محمّد رضا اصفهانی ملقب به «حضورعلی» فرزند آقا محمّد باقر، شاعر و عارف ادیب. [از عرفاء و شعرای اواخر دوره قاجاریه] در سال 1275ق در یزد متولّد شده و در طفولیّت همراه پدر در یزد به سر برد. در سال 1289ق به طهران رفته و در فقه، اصول، صرف، نحو، منطق، معانی و بیان، هیأت، نجوم و حکمت به کسب علم مشغول شده و زبان فرانسه را نیز آموخت. سپس به سیر و سلوک و عبادت پرداخته و از سوی مشایخ صوفیه لقب «حضورعلی» و از سوی دولت قاجاریه لقب «شمس العرفاء» گرفت. مشارءالیه برادر «صفی علی شاه» از مشایخ مشهور طریقت نعمت الهی است. طبع شعر داشته و گاهی شعر می سروده و مثنوی در باب پرسش جناب کمیل به زیاد از حصرت علی علیه السلام ، درباره حقیقت سروده است.

از اوست:


1- بیان المفاخر، ج2، صص 188-190؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 314 و 315، مزارات اصفهان، ص165؛ مستدرک دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص1059؛ گنجینه دانشمندان، ج3، ص95؛ فهرست نسخه های خطی سه کتابخانه اصفهان، ص7.

ص: 90

من که رند باده نوشم پارسائی چون کنم بت پرستی پیشه دارم خودستائی چون کنم

خادم میخانه گشتم از حرم گویم چرا در خرابات اوفتادم پارسائی چون کنم(1)

شیخ محمّد رضا عاملی

شیخ محمّد رضا بن محمّد باقر عاملی [از فضلای قرن سیزدهم هجری] شاگرد میر محمّد حسین خاتون آبادی است. او به دستور استاد خود «حاشیه» شیخ جعفر قاضی بر «الروضة البهیّه» را مقابله و تصحیح نموده و استاد به خط خود، در سال 1149ق شهادت به مقابله داده است. نسخه در کتابخانه خوانساری موجود بوده است.(2)

ملّا محمّد رضا مجلسی

ملّا محمّد رضا بن علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی عالم فاضل و محدّث محقّق [از علمای قرن دوازدهم هجری] در اصفهان متولّد شده و نزد پدر عالیقدر خود و علمای اصفهان به تحصیل پرداخت. او عالمی حمیده خصال و عالی همت بوده و شاه سلطان حسین صفوی و امراء دولت او و علماء در احترام و تکریم او اهتمام داشتند. وی از جمله علمایی بود که در افتتاح مدرسه چهارباغ اصفهان در سال 1122ق حضور داشت. در فقه، حدیث و ادبیات خصوصا انشاء مهارتی به سزا داشته و شعر نیز می سروده [و خطوط ثلث و نسخ را خوش می نوشته است] و سرانجام مقارن فتنه افغان در اصفهان وفات یافته و در بقعه علّامه مجلسی جنب مسجد جامع اصفهان مدفون شد. این کتابها از اوست:


1- تذکره حدیقة الشعراء، ج1، صص 473 و 474.
2- الذریعه، ج6، ص93؛ الکواکب المنتشره ص262.

ص: 91

1. «ارشاد الحنفاء فی وصف الخلفاء» 2. «معراج النفس» در انشاء

برخی از شاگردان پدرش، در آخر مجلّد اوّل کتاب «من لا یحضره الفقیه» در ماه ربیع الاوّل سال 1112ق به او اجازه روایت داده اند.(1)

شیخ محمّد رضا جرقویه ای حائری

شیخ محمّد رضا فرقانی جرقویه ای اصفهانی حائری فرزند محمّد تقی، از اکابر علماء و فقهاء و مجتهدین معاصر. در حدود 1305ق [در قریه دستگرد جرقویه] متولّد گردید. تحصیلات مقدماتی را نزد ملّا محمّد ورزنه ای، آقا اسداللّه شریعتی کمال آبادی و ملّا محمّد حسن دهنویی طی کرد. سپس به اصفهان آمده و در درس آقا سیّد مهدی درچه ای، میرزا احمد مدرس اصفهانی، آخوند ملّا عبدالکریم گزی، آخوند ملّا محمّد کاشانی حاضر شد. طب را نیز از میرزا ابوالقاسم احمدآبادی (ناصر حکمت) فرا گرفت و از محضر درس حاج ملّا عبدالجواد آدینه ای نیز بهره گرفت. در اوایل سال 1329ق به نجف اشرف عزیمت کرده و مدّت کمی در درس آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی شرکت کرد. پس از آن نزد آقا سیّد محمّد کاظم طباطبایی یزدی و سیّد حسین کوه کمری حاضر شد و تحصیل کرد. آن گاه به اصفهان مراجعت کرده و از محضر آقا سیّد محمّد رضا نجفی اصفهانی، آقا سیّد محمّد نجف آبادی و آقا سیّد مهدی درچه ای بهره بُرد. در سال 1337ق به حج بیت اللّه الحرام مُشَرَّف شده و بعد از آن به نجف بازگشت و در جلسات بحث حضرات آیات سیّد ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدّین عراقی، میرزا علی آقا شیرازی، میرزا محمّد حسین نایینی و شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی (کمپانی) شرکت


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 330-332؛ مزارات اصفهان، ص36؛ الکواکب المنتشره، ص262؛ تذکره غنی، ص57؛ مرآت الاحوال جهان نما، ج1، ص125؛ الذریعه، ج9، ص 363 و ج21، ص237 و ج26، ص42؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص99؛ وقایع السنین و الاعوام، صص 564 و 553؛ تاریخ و سفرنامه حزین، ص210؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، صص 525-527؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1169.

ص: 92

کرد در سال 1339 به ایران بازگشته و در قم از درس حاج عبدالکریم حائری یزدی بهره بُرد. مدّتی بعد به عتبات عالیات رفته و برای همیشه در کربلا ساکن شد.(1)] و نماز جماعت را در مسجد صافی اقامه نمود و در مدرسه هندیه تدریس کرد. او در اواخر عمر در صحن مطهر مرقد حضرت امام حسین علیه السلام اقامه جماعت می نمود.

او از قائلین به وجوب عینی نماز جمعه در زمان غیبت حضرت امام مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) بود و خود آن را در مسجد صافی کربلا برپا می داشت.(2)

او در جمادی الاولی سال 1393ق در کربلا وفات یافته [و در مقبره آل شیرازی واقع در صحن مطهر مرقد حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السلام مدفون شد(3)].

وی را تألیفاتی است از آن جمله:

1. «ازاحة الرّیبه عن حکم صلاة الجمعه فی زمن الغیبة» [که در سال 1372ق در ایران چاپ سنگی شده است.] 2. «تنبیه الغافلین عن معرفة ربّ العالمین» [که در سال 1379ق در کربلا چاپ حروفی شده است.(4) 3. «ایضاح المقال فی اثبات وجوب الجمعة علی کُلِّ حال(5)]

ملّا محمّد رضا مجلسی

ملّا محمّد رضا بن ملّا محمّد تقی مجلسی، از علماء سلسله مجلسی بوده و پس از وفات در مقبره مابین قبر پدر و برادر (ملّا محمّد باقر مجلسی) مدفون گردید.

از کتاب «تذکرة الانساب» برمی آید که ملّا محمّد تقی، غیر از ملّا عزیزاللّه و علّامه ملّا محمّد باقر، فرزندان دیگری هم داشته است از جمله: محمّد رضا. آخوند گزی قبر او را بین مجلسی اوّل و مجلسی دوم می نویسد. به نظر نویسنده این قبر متعلّق به ملّا محمّد


1- اجازة الکبیره، صص 187 و 188.
2- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، صص 226 و 227.
3- تراجم الرجال، ج2، ص695.
4- مؤلّفین کتب چاپی، ج3، ص147.
5- تراجم الرّجال، ج2، ص695.

ص: 93

رضا فرزند علّامه مجلسی است و ملّا محمّد رضا برادر علّامه مجلسی در بقعه و یا حوالی آن مدفون است.(1)

سیّد رضا طباطبائی نجف آبادی*

سیّد رضا طباطبائی بن سیّد جعفر، عالم فاضل، در سال 1327ش در نجف آباد متولّد شد و پس از تحصیل مقدمات نزد پدر و شیخ عباس ایزدی، سیّد محمود مدرس و سیّد محمّد باقر حسنی در نجف آباد، به نجف اشرف عزیمت کرده و نزد حضرات آیات سیّد اسداللّه مدنی و شیخ مجتبی لنکرانی به تحصیل پرداخت. سپس به قم رفته و نزد حضرات آیات منتظری، گلپایگانی و سبحانی به تکمیل تحصیلات خود پرداخت. از آثار او کتاب «مرجعیّت و تقلید» در سال 1379ش به چاپ رسیده است.(2)

محمّد رضا نجف آبادی

محمّد رضا بن محمّد جعفر نجف آبادی، از نویسندگان کُتب و خوشنویسان قرن سیزدهم هجری است. او نسخه ای از «ریاض المسائل» (از اجاره تا لعان) را به خط نسخ در سال 1253ق کتابت کرده و به شماره 3 در کتابخانه مدرسه حجتیّه قم موجود است.(3) او نسخه دیگری از «ریاض المسائل» را در 4 ذی القعده 1257ق کتابت کرده که در کتابخانه امام جمعه زنجان موجود بوده است.(4)

سیّد محمّد رضا روضاتی*


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص127؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 332 و 333؛ مزارات اصفهان، ص36.
2- سیمای دانشوران، ص125؛ آیینه اهل قم، ص67.
3- فهرست حجتیّه، ص60.
4- دلیل المخطوطات، ج1، ص110.

ص: 94

حاج سیّد محمّد رضا روضاتی بن آقا سیّد جلال الدّین بن میرزا مسیح بن میرزا محمّد باقر موسوی چهارسوقی (صاحب روضات)، عالم فاضل جلیل، در شنبه 10 ربیع الثانی 1335ق در اصفهان متولّد شده و نزد علمای این شهر تحصیل نمود. سپس به اقامه جماعت و ارشاد مردم مشغول شد. علاوه بر علم و فضل در زبان انگلیسی هم تسلط داشت. او در سال 1401ق وفات یافت.

ماده تاریخ وفاتش را شاعر توانا استاد میرزا فضل اللّه خان اعتمادی خوئی (برنا) چنین سروده است:

خرد سال فوتش ز «برنا» خواست بگفتا «محمّد رضا» در جنان(1)

1401

سیّد محمّد رضا بهشتی نژاد

سیّد محمّد رضا بن آقا جلال الدّین بهشتی نژاد، از علمای معاصر اصفهان و امام مسجد قرچقه [مسجد شهید بهشتی کنونی] متوفّی در اوّل ربیع الثّانی 1399ق و مدفون در تکیه سادات بهشتی جنب مصلای تخت فولاد.(2)

حاج سیّد محمّد رضا غروی چهارسوقی

حاج سیّد محمّد رضا غروی موسوی چهارسوقی فرزند آقا جمال الدّین بن آقا میرزا محمّد هاشم موسوی چهارسوقی، عالم فاضل جلیل [از علمای معاصر اصفهان] در سال 1308ق در اصفهان متولّد گردیده و نزد علمای این شهر تحصیل علوم کرده و پس از فوت پدر به جای ایشان در مسجد نو چهارسو شیرازی ها معروف به «مسجد آقا میرزا


1- مناهج المعارف: مقدمه، ص273؛ مکارم الآثار، ج7، ص2495 و اطلاعات متفرقه.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص136.

ص: 95

محمّد هاشم» اقامه جماعت نموده و تا آخرین سالهای عمر ادامه داد. سرانجام در [25 جمادی الثّانی] 1397ق در اصفهان وفات یافته، در پشت تکیه آقا حسین خوانساری (تکیه حاج آقا جمال الدّین نجفی) مدفون گردید.(1)

آقا سیّد محمّد رضا خراسانی

آقا سیّد محمّد رضا خراسانی بن حاج سیّد محمّد جواد جارچی بن سیّد محمّد رضا بن حاج سیّد یوسف خراسانی، عالم جلیل، فقیه محقّق مدقّق [رئیس حوزه علمیه اصفهان].

در 25 ذیحجه 1311ق درا صفهان متولّد گردیده و در خدمت جمعی از علماء عالیقدر اصفهان همچون حاج سیّد محمّد جواد جارچی (پدرش)، حاج سیّد مرتضی خراسانی (عمویش)، شیخ محمّد رضا نجفی، آقا سیّد ابوالقاسم دهکردی، حاج میر محمّد صادق خاتون آبادی، شیخ علی مدرس یزدی، آخوند ملّا عبدالکریم گزی، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، [میرزا احمد مدرس و آخوند ملّا محمّد کاشانی] به تحصیل پرداخته و به اجتهاد نائل شد.

او سالها در مساجد اصفهان از جمله مسجد اقصی و مسجد حاج رضا و مسجد جارچی اقامه جماعت می نمود و در مدرسه صدر و مدرسه چهارباغ فقه و اصول را تدریس می کرد.

او عالمی نیکوکار و پرهیزکار بود. در اواخر عمر ریاست و اداره حوزه علمیه اصفهان و رسیدگی به مدارس و طلاب برعهده او بود. از خدمات ایشان تعمیر مدرسه عربان و مدرسه صدر و تأسیس کتابخانه رضویه (در مدرسه صدر بازار) است.

[مرحوم خراسانی در زهد و قناعت و صلاح و پرهیزکاری و رعایت نظم و انضباط در تدریس و امور زندگی نمونه ای مثال زدنی بود.]

وی در شب یکشنبه 29 رجب 1397ق وفات یافته و در کنار قبر عالم بزرگ شیعه


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، ص224؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص100.

ص: 96

بهاءالدّین محمّد اصفهانی (فاضل هندی) در تخت فولاد مدفون شد. تقریرات فقهی و اصول برخی از اساتید خود به رشته تحریر درآمده است.(1)

میرزا محمّد رضا اژه ای

میرزا محمّد رضا بن حاج میرزا حبیب اللّه اژه ای، عالم فاضل [از فضلای قرن چهاردهم هجری] متوفی در ماه رمضان 1351ق مدفون در تخت فولاد اصفهان، نزدیک مزار ملّا علی اکبر اژه ای.(2)

میرزا رضاخان نائینی*

میرزا رضاخان نائینی متخلّص به «رضوان» فرزند میرزا حسن خان مستوفی بن حاجی میرزا حسین خان بن میرزا سیّد محمّد خان بن میرزا معصوم خان طباطبائی نائینی، شاعر، ادیب، سیاستمدار و روزنامه نگار عصر مشروطیت.

او در 1290ق در قریه «حصار» واقع در بین بروجرد و اصفهان متولّد شده و در اصفهان به تحصیل پرداخت و در تهران در مدرسه آمریکایی ادامه تحصیل داد. او از آزادیخواهان و طرفداران مشروطیت بود و به عنوان عضو انجمن ولایتی اصفهان برگزیده شد و در جلسات و مباحث انجمن شرکت فعالی داشت. پس از آن به تهران رفت و در سال 1326ق روزنامه «تیاتر» را منتشر کرد. آنگاه که محمّد علی شاه به سلطنت رسید و مجلس را به توپ بست و بساط مشروطیت را برچید، دفتر روزنامه او مورد حمله قرار گرفت و غارت شد. میرزا رضاخان پس از شکست در فعالیت


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 315-318؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص341؛ گنجینه دانشمندان، ج3، ص91؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص163؛ مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، ص222؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ص235؛ فهرست کتابخانه صدر بازار، ج3: مقدمه؛ ارشاد النّاس: (نسخه خطی)؛ میراث اسلامی ایران، ج10، ص116.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص823؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص65.

ص: 97

مطبوعاتی، وارد کارهای دولتی شد. مدّتی معاون وزارت معارف بود. در دادگستری تهران مدّتی دادستان شد. عاقبت از آن کار کناره گرفته و اوقات را به مطالعه گذراند.

در شعر طبعی روان و قدرت فراوان داشت. او کتابخانه ای ارزشمند با هزاران نسخه نفیس داشت که در آن زمان پس از کتابخانه مرحوم حاج حسین آقای ملک، دومین کتابخانه بزرگ تهران بود. این کتابخانه به وسیله دختر مرحوم نائینی وقف کتابخانه آستان قدس رضوی شد.

او مقالاتی در مطبوعات نوشته است از جمله: شرح حال مُتنَبّی شاعر بزرگ عرب (در مجله ارمغان) و مقاله «انتقاد ادبی» در علم نحو.

سرانجام در 18 رمضان 1350ق وفات یافته و در جوار حرم مطهر امام رضا علیه السلام در مشهد مقدس مدفون شد.(1)

مادّه تاریخ فوتش را عبرت نائینی چنین گفته است:

«عبرت» ز عقل سال و فاتش سؤال کرد آهی کشید و گفت: «صد افسوس از رضا»

1310ش

آقا سیّد محمّد رضا سادات

آقا سیّد محمّد رضا سادات فرزند آقا میرزا حسن بن میرزا محمّد بن میرزا محمّد باقر بن میر محمّد صالح آقا دگمه چین.

عالم فاضل جلیل [از علمای قرن چهاردهم هجری] امام جماعت مسجد علیقلی آقا در اصفهان بوده و در بعدازظهر چهارشنبه 7 جمادی الثّانیه 1378ق در سن 75 سالگی وفات یافته و در صحن تکیه گلزار در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(2)


1- تاریخ جراید و مجلات ایران، ج2، صص 147-150؛ تذکره سخنوران نایین، صص 53 و 54؛ نایین بلده طیّبه، صص 110-114؛ مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ج2، صص 112-114.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص876؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص183.

ص: 98

[مادّه تاریخ وفاتش را چنین گفته اند:

«واحدا انقص و اتل تاریخه: السیّد الرّضا اوی فی الجنان(1)]

1378=1-1379

حاج سیّد محمّد رضا جزایری

حاج سیّد محمّد رضا جزایری فرزند حاج سیّد حسن موسوی جزایری [از علماء و خطبای معاصر اصفهان] از اعقاب محدّث بزرگوار سیّد نعمت اللّه جزایری شوشتری، عالم جلیل و محقق مدّقق معروف می باشد.

خاندان جزایری ساکن اصفهان در طول چهار قرن به علم و زهد و جامعیّت معروف هستنتد و در بین آنان عدّه ای از علماء و وعاظ و ائمه جماعات می باشند. پدر ایشان از محترمین وعاظ اصفهان و داماد مرحوم حاج ملّا حسینعلی صدیقین عالم عابد زاهد عارف بود. مرحوم حاج سیّد رضا در اصفهان متولّد و تحصیلات قدیم و جدید خود را درا ین شهر و قم و طهران انجام داده و پس از دریافت مدارک تحصیلی سالها در اداره آموزش و پرورش به عنوان دبیر ادبیات و علوم دینی در مدارس انجام وظیفه نموده و ضمنا در منبر نیز به ارشاد و هدایت مردم اشتغال داشت. وی دبیر دانا و واعظی توانا بود. سرانجام در 20 رمضان سال 1411ق در اصفهان وفات یافت و در قبرستان باغ رضوان مدفون شد.(2)

[از اساتید زمان تحصیل ایشان در حوزه علمیه اصفهان شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی است.]

رضا بی ریا اصفهانی*

رضا رضایی متخلّص به «بی ریا» فرزند حسن، از شعرای معاصر در سال 1324ش در


1- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
2- مزارات اصفهان، صص 126 و 127.

ص: 99

محلّه «بَرزان» اصفهان متولّد شد. او پس از تحصیل در دبستان به کار پرداخته و چندی بعد در کارخانه زاینده رود به کار پرداخت و در کنار آن تحصیل را ادامه داده و مدرک ششم ابتدایی را دریافت کرد. او پس از 12 سال کار در کارخانه را رها کرد.

این شعر از اوست:

دل مکن خوش بر صدای دلنشین زندگی چون که مضرابش گهی ذیل و گهی بم می زند(1)

آقا سیّد محمّد رضا داماد

آقا سیّد محمّد رضا داماد بن سیّد حسن، عالم فاضل و واعظ ماهر، پدرش داماد حاج میرزا محمود کلباسی بوده و لذا او به «داماد» شهرت داشته است. درا صفهان روزگار به وعظ و خطابه می گذرانده و در 13 جمادی الثّانی 1374ق وفات یافته و در بقعه میرزا ابوالحسن بروجردی در تخت فولاد اصفهان مدفون شد. ماده تاریخ وفاتش را میرزا حبیب اللّه نیّر اصفهانی چنین سروده است:

فَقَدتُ «ادیبا» انقصه وارّخ «رضا الدّاماد مسکنه الجنان»(2)

1374=18-1392

رضا قدم زن اصفهانی*

حاج رضا قدم زن فرزند حسن، از شعرای معاصر اصفهان در سال 1300ش در اصفهان متولّد شد و پس از تحصیل در مکتب خانه، در کارخانه های وطن و ریسباف به کار پرداخت. و در اواخر عمر به کسب مشغول بود. گاهی شعر می سرود ولی در


1- زنده رود تا حیدربابا، ص132؛ تذکره شعرای استان اصفهان، ص108.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص154؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص340؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص87؛ بوستان فضیلت، ص197.

ص: 100

انجمن های ادبی شرکت نمی کرد. مضمون اشعار او اغلب در مدح و مرثیه چهارده معصوم علیهم السلام و پند و حکمت است. در شعر «رضا» تخلّص داشت و اشعارش هنوز به چاپ نرسیده است. سرانجام وی در 21 فروردین 1384ش بدرود حیات گفت و در قطعه 20 قبرستان باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.

از اوست:

آنان که دوستی حق ادّعا کنند باید که صبر در خور این مدعا کنند

بر گرد شمع دوست چو پروانه پر زنند تا جان خویش را به راه او فدا کنند(1)

رضا مینوی اصفهانی

رضا شجاعت متخلّص به «مینو» فرزند حسن، شاعر ادیب [از سخنوران اصفهان در قرن چهاردهم هجری. در سال 1295ش] در اصفهان متولّد شده و پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه، به کسب و کار پرداخته و به حسابداری [در شرکت قند[ مشغول شد. تحصیلات ادبی را نزد حسین مسرور، احمد غفراللّهی (جنّت) و جعفر نوا کسب کرد و در فنون شعر و ادب مهارت یافت.(2) [او کمتر به انجمن های ادبی می رفت و اغلب در خلوت خود به مطالعه و سرودن شعر مشغول بود و گاه با دوستان صمیمی خود منوچهر سلطانی (شاعر و موسیقی دان)، منوچهر قدسی (شاعر و خوشنویس) و جواد ساعتچی مصاحبت و معاشرت داشت.

او سرانجام در سال 1398ق وفات یافته و در تکیه آباده ای واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

منوچهر قدسی ضمن قطعه ای مادّه تاریخ فوتش را چنین یافته است:

«قدسی» به سال رحلتش این سان رقم زد «مینو ادیب شاعر آزاده رفت آه»(3)


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با آقای حاج رضا قدم زن در تابستان 1379ش.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 489 و 490.
3- آوای مینو: مقدمه؛ تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.

ص: 101

دیوان اشعار او با عنوان «آوای مینو» در سال 1384ش توسط انتشارات رنگینه در اصفهان به چاپ رسیده است.

از اوست:

ای به تأثیر نَفَس عقده گشا همچو مسیح بازگو داروی درد دل بیچاره کجاست]

آقا شیخ محمّد رضا نجفی اصفهانی

آقا شیخ محمّد رضا بن حاج شیخ محمّد حسین بن حاج شیخ محمّد باقر نجفی مسجدشاهی بن شیخ محمّد تقی رازی ایوان کیفی نجفی اصفهانی، فقیه مجتهد، نابغه بی بدیل و علّامه بی نظیر و ادیب دانشمند شاعر [از اکابر علمای اصفهان در قرن چهاردهم هجری].

در روز 20 محرم 1287ق در نجف اشرف متولّد شد مادرش فرزند عالم عالیقدر سیّد محمّد علی آقا مجتهد فرزند سیّد صدرالدین صدر بزرگ بود. او پس از مسافرتی به اصفهان، مجددا به عتبات عالیات رفته و نزد حضرات آیات: سیّد ابراهیم تنکابنی قزوینی، شیخ محمّد حسین نجفی (پدر دانشمند خود)، میرزا فتح اللّه شریعت اصفهانی، آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی، سیّد محمّد کاظم طباطبایی یزدی، سیّد اسماعیل صدر، سیّد محمّد فشارکی، حاج میرزا حسین محدّث نوری، سیّد مرتضی کشمیری، ملّا علی نهاوندی، حاج آقا رضا همدانی، حاج ملّا حسینقلی همدانی، حاج میرزا حبیب اللّه ذوالفنون عراقی و سیّد جعفر حلّی کسب علم و معرفت کرده و در علوم مختلف خصوصا، فقه، اصول، ادبیات، کلام، حدیث و ریاضی مهارتی به سزا یافته [و استادی زبردست گردید. او در کنار تحصیل به تصفیه نفس و تهذیب و تزکیه و عبادت پرداخته و از تربیت عالم ربّانی ملّا حسینقلی همدانی برخوردار شد.] عاقبت به اصفهان آمده و به

ص: 102

تدریس و افتاء و قضاوت و ترویج دین مشغول شد و صدها تن از علماء و فضلاء از محضر تدریس و تعلیم او کسب فیض کردند. او عالمی خوش مشرب، حاضر جواب و نسبت به همگان متواضع بوده و در دفاع از دین و امر به معروف و نهی از منکر از هیچ اقدامی فروگذار نمی کرده است.

وی پس از عمری تحصیل و تدریس و تحقیق و تألیف در یکشنبه 24 محرم 1362ق در اصفهان وفات یافته و پس از تشییع باشکوه به تخت فولاد حمل و در بقعه جدّ عالی مقدار خود شیخ محمّد تقی رازی (موسوم به تکیه مادر شاهزاده) مدفون گردید.

میرزا حسن خان جابری انصاری جهت وفات ایشان قطعه ای سروده و مادّه تاریخ آن چنین است:

تمنّی الجابری بأن یورّخ و کَلَّ لسانه عند البیان

اذا جاء البشیر و قال ارّخ «لقد اوی الرضا بالجنان»

1321ه . ق

و میرزا حبیب اللّه نَیّر گوید:

اراد النّیّر استیضاح فوته ففی شهر المحرم طاب مثواه

فارخ بعد نقص الست العام «رضا النّجفی لبی داعی اللّه»

1362=6-1368ق

وی صاحب تألیفات عدیده است که در «الذریعه» و «تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان» به طور مفصّل معرفی گردیده، که از آن جمله است:

1. «الاجازة الشّامله للسیّدة الفاضلة» مطبوع در آخر کتاب «جامع الشتات» صاحب عنوان [و نیز در مجله علوم الحدیث شماره چهارم با تحقیق علّامه سیّد محمّد رضا جلالی]2. «اجازات»3. «أداء المفروض فی شرح اُرجوزه العروض» [چاپ شده با تحقیق شیخ مجید هادی زاده]4. «اماطة الغین فی استعمال العین فی المعینین»، [مطبوع

ص: 103

مرتین]5. «استیضاح المراد من الفاضل الجواد»، مطبوع در آخر کتاب «وقایة الاذهان» [و مجلّه «فقه اهل البیت» شماره 40 عربی با تحقیق آقای رحیم قاسمی و ترجمه ایشان از این رساله نیز در مجله فقه فارسی شماره 44 چاپ شده است.]6. «استقصاء کتب الأصحاب»7. «امجدیه»، [چاپ چهارم]8. «الإیراد و الاصدار فی حلّ مشکلات عویصة فی بعض العلوم»9. «أنا و الایام» 10. «تعریب رساله سیر و سلوک» منسوب به علّامه بحرالعلوم 11. «تنبیهات دلیل الانسداد»، مطبوع 12. «حاشیه بر اُکر ثاوذوسیوس» 13. «حاشیه بر شرح واحدی بر دیوان متنبی» [با تحقیق خانم لیلی نجمی در مجموعه «نصوص و رسائل» چاپ شده است.] 14. «حاشیه بر کتاب روضات الجنات» که با نام «اعلاط الروضات» به طبع رسیده است. 15. «حلی الدّهر العاطل فیمن أدرکته من الأفاضل» 16. «حاشیه بر کافی» 17. «حواشی استدلالی بر رساله نجاة العباد»، [مطبوع] 18. «دیوان أبی المجد»، مطبوع 19. «ذخائر المجتهدین» فی شرح «معالم الدین فی فقه آل یاسین»، که «معالم الدین» تألیف شمس الدّین محمّد بن شجاع انصاری حلّی (ابن قطان) است 20. «رساله فی الردّ علی فصل القضافی عدم حجیّة فقه الرضا علیه السلام » 21. «الروض العریض فیما قال أو قیل فیه من القریض» 22. «الروضة الغناء فی معنی الغناء و تحدیده حکمه»، مطبوع مکررا 23. «رساله در حکم گرامافون»، [که در مجموعه «غنا و موسیقی» چاپ شده است.] 24. «سقط الدُّر فی احکام الکُر» 25. «سمطا اللئال فی مسئلتی الوضع و الاستعمال»، دو بار چاپ شده 26. «رساله در عدم تنجیس متنجس» 27. «السیف الصنیع لرقاب منکری علم البیع» [مطبوع با تحقیق آقای شیخ مجید هادی زاده] 28. «العقد الثّمین» 29. «غالیة العطر فی حکم الشّعر» 30. «رساله در قبله» 31. «القول الجمیل الی صدقی جمیل» 32. «گوهر گرانبها» در ردّ اتباع عبدالبهاء [با تحقیق آقای مهدی باقری چاپ شده] 33. «نجعة المرتاد» در شرح «نجاة العباد» [با تحقیق آقای رحیم قاسمی در مجموعه میراث حوزه اصفهان، جلد اوّل چاپ شده است.] 34. «نقد فلسفه داروین» در سه مجلّد، دو جلد مطبوع، [و اخیرا با

ص: 104

تحقیق آقای دکتر حامد ناجی اصفهانی چاپ شده است.] 35. «النوافج و الروزنامج» [با تحقیق آقای جویا جهانبخش منتشر شده است.] 36. «وقایة الاذهان و الألباب و لباب اُصول السنة و الکتاب»، مطبوع مرّتین.

[او در فنون شعر و ادب خصوصا معانی و بیان، بدیع، صرف و نحو، انشاء و سرودن شعر از نوادر روزگار بوده و فصیح و زیبا و دلپذیر شعر می سروده است.]

این شعر از اوست:

ألّا إنّ شکل المال فی الدّهر منتج ولکن شکل العلم فیه عقیم

فمن یشتری منی جمیع فضائلی فإنّی بأنحاء العلوم علیم

فقیه اصولی ادیب مفسر طبیب بصیر بالنجوم حکیم

و ماذا انتفاعی بالأصالة و الحجی اذا قیل هذا مقترٌ و عدیمٌ

عففت عن الفحشاء فی زمن الصبا علی إنَّ الشیطان الشباب رجیم(1)

شیخ محمّد رضا صالحی جوباره ای

حاج شیخ محمّد رضا صالحی بن شیخ محمّد حسین بن ملّا محمّد صالح جوباره ای، عالم فاضل زاهد [از علمای قرن چهاردهم هجری] در استخاره از قرآن شهرت داشت و الحق تفألات او اغلب صحیح و درست بود.

در شب غرّه رجب 1386ق به سنّ متجاوز از 95 سالگی وفات یافته و در بقعه تکیه


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 76 و 77؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 620-622؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 213-215؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص95؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 219-444؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 342-344 و 410؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 213-215؛ الاجازة الکبیرة، صص 181 و 182؛ ریحانة الأدب، ج7، ص252؛ مصفی المقال، ص179؛ نقباء البشر، صص 747-753؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، صص 117-119؛ دیوان ابی المجد: مقدمه؛ وقایة الأذهان: مقدمه؛ رساله امجدیه: مقدمه؛ قبیله عالمان دین، صص 85-115؛ گلشن اهل سلوک، صص 113-142؛ معارف الرجال، ج3، ص245؛ الاعلام، ج3، ص26؛ معجم المؤلفین، ج3، ص163.

ص: 105

فاضل سراب (معروف به تکیه جویباره ای ها) در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(1)

[مادّه تاریخ فوتش را استاد فرزانه و شاعر توانا آقای میرزا فضل اللّه خان اعتمادی خوئی متخلّص به «برنا» گوید:

بتاریخ وفاتش زد رقم «برنا» «رضای صالحی بود عابد و عالم»

1386]

استاد محمّد رضا اصفهانی

استاد محمّد رضا بن استاد حسین بناء اصفهانی، از هنرمندان زبردست عهد صفویه است. اثر جاویدان او بنای مسجد شیخ لطف اللّه اصفهان، زیباترین بنای تاریخ اسلامی جهان است که در زمان شاه عباس اوّل، در سالهای 1012 تا 1028ق ساخته شده است. در داخل محراب کاشیکاری مسجد شیخ لطف اللّه نام او چنین آمده است:

«عمل فقیر محتاج برحمت خدا محمّد رضا بن استاد حسین بنّاء اصفهانی 1028»(2)

رضا بینا

رضا قربانی مهر متخلّص به «بینا» فرزند آقا حسین جان، شاعر و ادیب معاصر در سال 1288ش در بندر انزلی متولّد شد. در جوانی به استخدام بانک ملی ایران در آمد و در اصفهان ساکن شد. علاوه بر شعر و ادب به زبانهای فرانسوی و روسی آشنا بود. وی در انجمن های ادبی اصفهان همچون انجمن کمال [و انجمن صائب] شرکت می کرد [او در 4 ربیع الاول 1402 مطابق با دهم دی 1360ش وفات یافته و در تکیه خلیلیان در تخت فولاد مدفون شد. وی علاوه بر شعر، داستانهای متعددی نیز نوشته و آثارش در


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص728؛ سیری در تخت فولاد، ص103؛ بیان المفاخر، ج2، ص186.
2- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص402؛ کارنامه بزرگان ایران، ص212؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص620.

ص: 106

روزنامه های «سایبان» و «سینا» به چاپ رسیده است.]

از اوست:

چشم تو به چالاکی ترکان کمان کش بگرفته به خون ریختنم تیر و کمان را(1)

محمّد رضا شکیب اصفهانی

محمّد رضا متخلّص به «شکیب» فرزند محمّد حسین شمشیری شاعر و ادیب عارف. در سال 1284ش در اصفهان متولّد شده و در این شهر به کسب علم و ادب پرداخت. در 27 سالگی به عرفان روی آورده و مُرید ذوالرّیاستین شیرازی شد در شعر و ادب از محضر سینا کرونی بهره برده و در انجمن ادبی شیدا نیز از اساتید ادب کسب فیض کرد. سپس در انجمن های ادبی اصفهان همچون انجمن کمال حضور یافت. او به شغل قلمزنی امرار معاش می کرد و به مشایخ نعمت اللهی پاقلعه اصفهان ارادت می ورزید. دیوان اشعارش چندین بار به چاپ رسیده است.

وی سرانجام در [دوم ذیحجّه 1402ق مطابق با 28 شهریور 1361ش] وفات یافته و در صحن تکیه آقاباشی واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد. مادّه تاریخ وفاتش را شاعر توانا و ادیب دانشمند آقای میرزا فضل اللّه خان اعتمادی خوئی متخلّص به «برنا» گوید:

به شمسی خاصه بُرنا وفات او بنوشت: «اجل گرفت قلم از کف شکیب ادیب»(2)

این ابیات از شکیب اصفهانی است:

هر که زد اندر ازل جامی ز مینای محبّت تا ابد در سر هوای خانه خمّار دارد

آب و رنگ لاله روی تو ای سرو خرامان باغ و بستان را به چشمم خوارتر از خار دارد


1- سخنوران نامی معاصر ایران، ج1، ص656؛ تذکره خوان نعمت، ص54؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص98؛ یادداشت های محقّق گرامی آقای حمید خلیلیان.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 274-276؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص55.

ص: 107

رضا طلاکوب

آقا رضا طلاکوب فرزند حسین بن احمد نقره کوب، شاعر ادیب [از سخنوران قرن چهاردهم هجری].

در حدود سال 1263ش در اصفهان متولّد شد. او مدّتی به مشاغل آزاد می گذرانید. در اواخر عمر در اداره شهرداری و بعدا در کارخانه ریسباف کار می کرد. در چند سال آخر عمر خود بینائی اش را از دست داد خیلی کم شعر می گفت و در انجمن های ادبی شرکت نمی کرد امّا طبع روانی داشت. اشعارش در حدود یکهزار و پانصد بیت می شود. او در یکشنبه 23 رمضان المبارک سال 1372ق وفات یافته و در تکیه سیّد ابوجعفر خادم الشریعه (معروف به تکیه «حاج آقا مجلس») در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

از اوست:

هر که بینی رو بگرداند ز دیدار رقیب من نمی خواهم ببینم روی یار خویش را(1)

محمّد رضا صغیر اصفهانی

محمّد رضا صغیر اصفهانی متخلّص به «سعید» فرزند استاد محمّد حسین صغیر اصفهانی بن اسداللّه، شاعر و مداح اهل بیت، در سال 1305ش در اصفهان متولّد شد. [و در دبستان فردوسی و دبستان حکیم نظامی تحصیل کرد سپس به کار بافندگی در کنار پدر مشغول شد و تحت پرورش پدر ذوق ادبی او شکوفا و لب به گفتن شعر باز کرد و در انجمن های ادبی همچون کمال، دبستان تبریزی، خاکیا، سعدی، حافظ، صائب و صغیر شرکت کرد. او مدّتی به فروش لوازم خانگی مشغول بود و عاقبت انتشارات صغیر را تأسیس نموده و مجموعه اشعار بسیاری از شعرای اصفهان را به چاپ رساند. خود او


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص325؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص146؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص56؛ دانشوران روشندل، ص87.

ص: 108

نیز تألیفاتی دارد که به چاپ رسیده اند از جمله:

1. «دیوان سعید» 2. «گنج عرفان»3. «گلها و لاله ها»4. «لاله های رنگارنگ»5. «گلبن امید»6. «مصبت نامه صغیر»7. «یادبودنامه صغیر»

از اوست:

ترک من صبر و دل و دین مرا یکجا برد نازم آن شوخ که این هر سه به یک ایما برد

آنچه اندوخته بودم به نهانخانه دل به نگاهی ز من دلشده آن زیبا برد

خرمن صبر مرا شعله هجرانش سوخت حاصل عمر مرا سیل غمش یکجا برد(1)]

رضا عطاپور*

رضا عطاپور فرزند حسین بن حاج تقی کلانتر چهارسوقی اصفهانی، از نویسندگان معاصر اصفهان. در سال 1311ش در محله چهارسوق شیرازی های اصفهان متولّد شد. و پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه به عنوان بهداشت یار در اداره بهداری به فعالیت پرداخت. وی کتابهای متعددی را تألیف کرده است که از آن جمله است:

1. «راهنمای اصفهان» ،مطبوع 2. «سخنان پرپر»، مطبوع3. «سخنرانی های فلسفی»، مطبوع4. «سخن زندگی»، مطبوع5. «سرگذشت بزرگان جهان»6. «سیری در دنیای مطبوعات» در 5 جلد7. «طومار اسلام»8. «فکاهیات عطا»، مطبوع9. «کشکول عطا» 10. «معایب اجتماع»(2)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص246؛ تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص285؛ مصاحبه غلامرضا نصرالهی با آقای حاج محمّد رضا صغیر در تیرماه 1386ش.
2- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با آقای عطاپور در 13 اردیبهشت 1370.

ص: 109

محمّد رضا دانای اصفهانی

محمّد رضا بخردی متخلّص به «دانا» فرزند محمّد حسین [بن علی محمّد بن محمّد باقر عمدة التّجار بن حاج محمّد حسین بن حاج رسول قزوینی. از شعراء و سخنوران معاصر اصفهان. در شب اوّل دی ماه 1294ق] در اصفهان متولّد شد. [مادرش دختر حاج محمّد علی کلانتر گزی معروف به «برومند» بود. و برادرش سرهنگ بخردی بانی پل سرهنگ در خیابان هفتون اصفهان است. صاحب عنوان ابتدا در مکتب خانه نزد میرزا محمّد حسن مشکی تعلیم گرفت و خط شکسته را آموخت سپس در دبستان اقدسّیه و دبیرستان صارمیّه] تحصیلات ابتدایی و متوسطه را به پایان رساند. او در شهرکرد مدّتی معلم بود. سپس در اصفهان به استخدام بانک ملّی درآمد و ضمن اشتغال به امور حسابداری بانک، در دانشکده حقوق دانشگاه تهران ادامه تحصیل داده و لیسانس گرفت. [او پس از بازنشستگی موفق به اخذ پروانه وکالت شده و به وکالت مشغول شد.[ او در شاعری دارای طبعی روان و ذوقی سرشار است و آنچه سروده، نشانه قدرت کلام و تسلط او بر شعر و ادب می باشد.(1)

[او در نوجوانی تحت تأثیر پسرخاله ادیب و دانشمند خود رضاقلی خان برومند و تشویق مرحوم عباس شیدا به طور جدی به سرودن شعر پرداخت و اشعارش مورد پسند و تشویق حسین مسرور اصفهانی شاعر معروف آن زمان قرار گرفت. او در انجمن های ادبی شیدا، مدرسه تبریزی، کمال، مکتب صائب حضور فعال داشته است.

این آثار از اوست:

1. «پیمانه غزل»2. «مثنوی من و گل» که در سال 1364ش با مقدمه استاد منوچهر قدسی چاپ شده است.3. «مثنوی نامه عاشقانه»4. «ساقی نامه» که قسمتی از آن در


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص189.

ص: 110

«نامه سخنوران سپاهان» چاپ شده است.5. «مثنوی در تجلیل بزرگان ادب معاصر اصفهان»6. «نغمه وطن پرستی»(1)]

از اوست:

از سر کوی تو ای یار سفر باید کرد رو به شهر دگر و یار دگر باید کرد

بی وفایی و جفاکار و ستمگر تا کی در بر تیغ ستم سینه سپر باید کرد

حاج آقا رضا مظاهری

حاج آقا رضا مظاهری بن آخوند ملّا محمّد حسین مظاهری کرونی بن محمّد عالم فاضل و واعظ کامل. در سال 1298ش در دهستان «تیران» از توابع «کرون» [به فتح کاف و واو] متولّد شده و در اصفهان نزد جمعی از عالمان این شهر از جمله: حاج آقا جمال الدّین خوانساری، حاج آقا حسین خادمی، حاج میر سیّد علی بهبهانی، آقا کمال الدّین خوانساری، سیّد مصطفی مهدوی هرستانی، [حاج آقا رحیم ارباب، شیخ محمود شریعت ریزی، سیّد محمّد رضا خراسانی و سیّد ابوالحسن شمس آبادی (شهید اصفهانی)] تحصیل کرد.

او واعظی صالح و از محترمین اهل منبر اصفهان بود. در مسجد امام حسین علیه السلام در محله کیلان [به فتح کاف] و مسجد خیابان جامی اقامه جماعت می نمود. [او در روایات و اخبار و ذکر مصیبت اهل بیت علیهم السلام و اخلاق و احکام صاحب معلومات فراوان و تبحّر کافی بود.]

او در عصر یکشنبه 2 صفر 1410ق (مطابق با 13 شهریور 1368ش) [بر اثر ابتلاء به سکته قلبی] وفات یافته و جنازه پس از تشییع شکوهمند توسط مردم اصفهان به قبرستان جدید باغ رضوان انتقال یافته و مدفون گردید.(2)


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با آقای محمّد رضا بخردی در 8 فروردین 1384.
2- مزارات اصفهان، ص127؛ مصاحبه غلامرضا نصرالهی با فرزندش فاضل ارجمند حاج آقا محمّد مظاهری در اسفند ماه 1369.

ص: 111

محمّد رضا فتونی

محمّد رضا بن شیخ حسین فتونی [از فضلاء قرن یازدهم هجری در اصفهان] در سال 1076ق مجموعه شماره 6469 کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم را به خط نستعلیق در محلّه عباس آباد اصفهان کتابت نموده است.(1)

رضا وفا دستجردی*

رضا اکبری دستجردی متخلّص به «وفا» فرزند حسین، شاعر ادیب معاصر، در سال 1318ش در روستای «دستجرد» بُرخوار اصفهان متولّد شد. وی پس از تحصیل در مکتب خانه، به تحصیل مقدمات علوم دینی در دولت آباد بُرخوار نزد حاج شیخ حسین نجفی دولت آبادی مشغول شد. مجموعه اشعار او به نام «سرود وفا» به چاپ رسیده است.

از اوست:

گلوی خویش به منّت ز آب تر نکنیم بزرگواری خود را فدای زر نکنیم

طریق صدق بپوییم اگر که جان بازیم لباس حیله و تزویر را به بر نکنیم(2)

سیّد رضا هاشمی نجف آبادی*

سیّد رضا هاشمی نجف آبادی فرزند سیّد حسین، عالم فاضل و محقّق معاصر. در ماه بهمن سال 1320ش در نجف آباد متولّد شد مقدمات علوم دینی را از پدرش و شیخ غلامحسین منصور و شیخ عباس ایزدی فرا گرفت. سپس به قم عزیمت کرد و در درس حضرات آیات بروجردی، منتظری، علّامه طباطبایی و مطهری حاضر شد. مدّتی به تهران


1- فهرست مرعشی، ج17، ص65.
2- تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص881.

ص: 112

رفت و سالها در آنجا خدمت کرد. در دوران پیروزی انقلاب، در کنار تحصیلات حوزوی، در دانشگاه نیز تحصیل کرد و فوق لیسانس فلسفه اخذ نمود. سپس در دانشگاه اصفهان به تدریس پرداخت. بعد از مدّتی برای تبلیغ به کشور سوئد رفت. در اواخر عمر نیز به زادگاه خود بازگشت و در حوزه علمیّه نجف آباد به تدریس مشغول شد و در آذرماه 1378ش وفات یافت و در قبرستان «جنّت الشّهداء» نجف آباد مدفون شد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «آلودگی های تمدن یا دورنمای فساد قرن بیستم» 2. «فرهنگ شهادت»3. «چگونه جنگیدن را از امام بیاموزیم»4. «ریشه های انقلاب اسلامی»5. ترجمه «دولت های شیعه در گذرگاه تاریخ»6. «عروج و هبوط انسان از دیدگاه قرآن»7. «متدولوژی انقلاب»8. «مجموعه مقالات سیاسی»9. «نصر بالرُّعب» 10. «سیمای سامری» 11. «مقدمات عرفانی نماز در قرآن» 12. «توضیح و تعلیق کتاب معارف اسلامی»

سیّد رضا هاشمی مانند پدر خود طبع شعر داشت و حدود صد بیت از او باقی مانده است.(1)

میرزا محمّد رضا خوشنویس اصفهانی

میرزا محمّد رضا خوشنویس اصفهانی. فرزندش میرزا حیدرعلی نقاش باشی نام داشته و قرآنی وقف نموده (که فاقد تاریخ است) و نیم جزو آن به شماره 19 در کتابخانه چهلستون مسجد جامع طهران موجود است.(2)

محمّد رضا راضی تبریزی


1- دیباچه دیار نون، صص 250 و 251؛ سیمای دانشوران، صص 212 و 213؛ آیینه اهل قلم، صص 96 و 97.
2- آشنایی با چند نسخه خطی، ج1، صص 308 و 309.

ص: 113

محمّد رضا راضی تبریزی، از شعراء و ادبای قرن یازدهم هجری و از تبریزیان ساکن محلّه عباس آباد اصفهان است.

او به شغل زرگری مشغول بود. مدّتی به هند رفته و از آنجا به تبریز بازگشت و مجددا به هند رفت. سال فوتش معلوم نیست.

این رباعی از اوست:

جان اگر از سینه ما شاد برون می آید کی خیال توام از یاد برون می آید

به امیدی که به سرو قد او دل بندد قمری از بیضه فولاد برون می آید(1)

سیّد محمّد رضا هرندی

سیّد محمّد رضا حسینی هرندی معروف به «حاج آقا رضا هرندی» فرزند سیّد محمّد حسین عالم فاضل، واعظ کامل. [در قرن چهاردهم هجری] از خطبای معروف اصفهان و محبوب و مقبول عموم طبقات بوده و بیانی دلنشین داشته و مردم را با مواعظ شافیه خود ارشاد می فرموده است. [در اصفهان نزد جمعی از علماء از جمله: شیخ محمّد علی فتحی دزفولی، سیّد محمّد مدرس نجف آبادی، شیخ علی مدرس یزدی، میر سیّد علی مجتهد نجف آبادی تحصیل کرده و سپس در نجف اشرف از محضر حضرات آیات آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی و سیّد عبدالهادی شیرازی کسب فیض نموده است.]

سالها در اصفهان به موعظه و ارشاد مشغول بوده و در مسجد دارالشفا اقامه جماعت می نموده تا اینکه در سن 85 سالگی در 7 ربیع الثانی 1402ق (مطابق 12 بهمن 1360ش) وفات یافته و در تکیه شهدای اصفهان مدفون شد.(2)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص560؛ دانشمندان آذربایجان، ص156؛ کاروان هند، ج1، ص430؛ سخنوران آذربایجان، ص366.
2- گلستان شهدای اصفهان در گستره تاریخ، (نسخه چاپ نشده)، ج1، ص56؛ مزارات اصفهان، ص363؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، ص316.

ص: 114

رضا رهائی نجف آبادی*

رضا رهائی فرزند حیدر، از شعرای معاصر نجف آباد، در 14 مرداد 1306ش در نجف آباد متولّد شده و از اوایل جوانی به سرودن شعر پرداخت و در انجمن های ادبی تهران از جمله «عرفان»، «جماران» و «سعدی» و انجمن های ادبی نجف آباد از جمله: «پروین اعتصامی» و «مولوی» حضور یافت همچنین اشعارش که اغلب طنز انتقادی و اجتماعی بود در نشریات «فردوسی»، «چلنگر»، «توفیق» و «حاجی بابا» به چاپ می رسید. او از راه شغل بنّایی امرار معاش می کند. مدتها در تهران ساکن بوده و سپس در «ویلاشهر» نجف آباد سکونت گزیده است. در شعر «رهایی» تخلّص دارد.

از اوست:

در بزم خیال تو به رؤیا بنشستم مسرورم از آن لحظه که تنها بنشستم

سیمرغ صفت بر قُلَلِ قاف وصالت پنهان شده از مردم دنیا بنشستم(1)

میرزا محمّد رضا قمشه ای

میرزا محمّد رضا بن میرزا حیدر قمشه ای، شاعر و ادیب قرن یازدهم هجری. از نجبای قمشه [شهرضای کنونی] بوده و وکیل و همه کاره میرزا حسن خلیفه سلطانی شده بود. جوانی آراسته و نویسنده ای زبردست و خوشنویس بوده و در فن معمّا و شعر و انشاء بهره وافی داشت. او به خاطر خوش مشربی و اخلاق حسنه محبوب القلوب خاص و عام بود و حدود سال 1081ق در جوانی وفات یافت.

از اوست:

اوّل عشق تو اشکی بهر سامان داشتم این زمان مژگان به صد خون جگرتر می شود(2)


1- دیباچه دیار نون، ص176؛ از زنده رود تا حیدربابا، ص46.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص186؛ تذکره حسینی، ص134؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص95.

ص: 115

محمّد ضا شهمیرزادی

محمّد رضا بن حاج درویش شهمیرزادی کهدمی اردبیلی [از فضلاء قرن یازدهم هجری] شاگرد و مجاز از علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی است. در اصفهان ساکن بوده و علّامه مجلسی در آخر روضه کافی در 26 صفر 1076ق برای او اجازه نوشته است. کتاب به شماره 304 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(1)

محمّد رضا منصور اصفهانی

میرزا محمّد رضا طبیب اصفهانی متخلّص به «منصور» فرزند رجبعلی شاعر ادیب و طبیب دانشمند [در قرن سیزدهم هجری] در اصفهان در سال 1167ق متولّد شد. او نزد جمعی از علماء و حکماء به تحصیل پرداخته و از جمله در حکمت الهی از درس آقا محمّد بیدآبادی و در طب از محضر محمّد نصیر طبیب اصفهانی بهره گرفته و به طبابت مشغول شد. گویند به خاطر تجویز «شراب» به بیماران به «میرزا رضای شرابی» معروف بود.

وی سالها در کرمان در خدمت میرزا ابراهیم خان ظهیرالدّوله قاجار حاکم کرمان به طبابت مشغول بوده و سرانجام در سال 1238ق وفات یافت. علاوه بر طبابت شعر نیز می سروده و «منصور» تخلّص می نمود.

از آثار او «دیوان اشعار» موسوم به «ابراهیم آباد» است که به شماره 14086 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است. همچنین کتاب «هادی المضلّین و زاد المتّقین» در علم کیمیا که آن را از یادداشت های استادش آقا محمّد بیدآبادی در سال


1- فهرست مرعشی، ج1، ص349؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 30 و 31؛ اجازات الحدیث، ص203؛ تلامذة العلّامة المجلسی، صص 98 و 99.

ص: 116

1209ق اقتباس نموده است.

این بیت از اوست:

نگذاشت سنگ حادثه بر پیکرم پری کاندر قفس به زیر پری آورم سری(1)

میرزا محمّد رضا قمی*

میرزا محمّد رضا خلف ارشد آقا رضی، شاعر و ادیب فاضل، از سخنوران قرن یازدهم هجری. مانند پدرش جامع فضایل و کمالات بوده و پس از فوت او وزیر قم شد و در آن منصب در کمال عدالت و راستی و نیک نفسی رفتار می نمود. عاقبت به سعایت بدخواهان از کار عزل شده و در اصفهان ساکن شد(2) و در مدرسه میرزا رضی به تحصیل پرداخت. از آثا او کتابت نسخه ای است از کتاب «شفا» تألیف: ابن سینا که آن را در رمضان المبارک 1080ق در مدرسه میرزا رضی اصفهان به خط نستعلیق کتابت کرده و به شماره 85 در کتابخانه سیّد مصلح الدّین مهدوی (اهدایی به گنجینه نسخ خطی اصفهان) موجود است.(3) این بیت از اوست:

خوشا دمی که تو ای یار، یار من باشی ستاره سحر انتظار من باشی

محمّد رضا اصفهانی

محمّد رضا بن محمّد رفیع اصفهانی از فضلاء قرن سیزدهم هجری است. [در اصفهان


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص569؛ تذکره اختر، ص190؛ تذکره سفنیة المحمود، ص291؛ تذکره مجمع الفصحاء، ج6، صص 1014 و 1015؛ تذکره دلگشا، صص 473 و 474؛ الذریعه، ج25، صص 153 و 154؛ فهرست مجلس، ج38، صص 110 و 111؛ طرائق الحقائق، ج3، ص257؛ آشنای حق، صص 65-68؛ مکارم الآثار، ج4، ص1082؛ فهرست الفبایی رضوی، ص765؛ فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج13، ص3347؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج3، ص1720؛ تذکره انجمن خاقان، صص 343-345؛ تذکره ممیّز (خطّی)، ص79.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص161.
3- فهرست سیّد مصلح الدّین مهدوی، ص90.

ص: 117

ساکن بوده و به تحصیل علوم دینی پرداخته است. سیّد میر علی اکبر حسینی اصفهانی از اساتید اوست.]

او چند کتاب را کتابت کرده است از جمله:

[1. «مطالع الانوار» تألیف: سیّد حجت الاسلام، به خط نسخ در 17 ذی الحجه 1237ق به دستور سیّد میر علی اکبر حسینی اصفهانی که به شماره 1292 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است.(1)] 2. «حلیة اللّامعه» تألیف: سیّد حجت الاسلام، به خط نسخ در جمعه 10 رجب 1239ق، موجود در کتابخانه علّامه محقّق حاج سیّد محمّد علی روضاتی در اصفهان.(2) [3. «مطالع الانوار» تألیف: سیّد حجت الاسلام به خط نسخ، در سال 1255ق در اصفهان، که به شماره 14801 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی قمی در قم موجود است.(3)]

حاج محمّد رضا جواهری*

حاج محمّد رضا جواهری فرزند حاج محمّد رفیع، از فضلاء اصفهان در دوره قاجاریه و از اصحاب محضر حاج سیّد اسداللّه بیدآبادی (فرزند سیّد حجة الاسلام شفتی) و از ساکنین محله نوی شهیش بیدآباد بوده و به استنساخ کتب اشتغال داشته و به جهت شناسایی دانه های ثمین و نگین های بهادار، او و پدرش به «جواهری» شهرت یافته بودند.

او در سال 1298ق به سفر حجّ همّت گماشت و معلوم نیست چرا فرزند نورسته و تازه بالغ که نام نیا را بر او نهاده بود، با اوضاع و وسائل نقلیه صعب آن زمان با خود همراه ساخت و چنانکه از مضامین اشعار لوح مزار فرزند (که تا قبل از تغییرات اخیر بقعه علّامه خوانساری در تخت فولاد به جای خود باقی بود) به مجرّد بازگشت از حجّ که


1- فهرست احیاء، ج4، ص124.
2- الذریعه، ج7، ص83؛ بیان المفاخر، ج2، ص318.
3- فهرست مرعشی، ج37، ص408.

ص: 118

تا جمادی الثّانی طول کشید، فرزندش حاجی محمّد رفیع دوم دار فانی را وداع گفت.

با پدر محترم بهر طواف حرم اوّل تکلیف خویش شد به حرم رهسپر

زان سفر پرخطر چون به وطن بازگشت طایر روحش نمود عزم دیار دگر

در مه دوم جماد جسم جمادی نهاد روح مجسّم شد و ساخت جنان را مقر

و فرزند دیگرش حاج محمّد مهدی که یکی از پسران او هم دارای نام محمّد رفیع بوده، در دوران شباب در محل تدریسش لرستان وفات یافته است. با مزاوجت دختر میرزا اسماعیل بن میرزا ابراهیم حسینی باب الدّشتی (از معاشرین و مشاورین فاضل و فهیم سیّد محمّد امام جمعه) که بعدا خواهر همسرش، از حرمسرایان و همسر مسعود میرزا ظلّ السّلطان شده، صاحب ثروت و عنوان بوده است.

حاج محمّد رضا که در اوایل و حاج محمّد مهدی که در اواسط قرن چهاردهم هجری قمری روی به عالم باقی نهاده اند و حاج محمّد رفیع تازه بالغ و همسر حاج محمّد مهدی در حجره جنوب شرقی بقعه علّامه خوانساری در تخت فولاد مدفونند.(1)

شیخ محمّد رضا بیان الحق

شیخ محمّد رضا بیان الحق فرزند شیخ زین العابدین واعظ [از وعاظ اهل منبر در قرن چهاردهم هجری] متوفی 11 شعبان 1390ق [مدفون در گورستان عمومی جنب تکیه صیرفیان و کنار مزار مرحوم سیّد علی اکبر هاشمی طالخونچه در تخت فولاد اصفهان(2)]

دکتر رضا زهروی*

دکتر رضا زهروی فرزند زین العابدین، از پزشکان حاذق و شعرای خوش ذوق معاصر اصفهان. در سال 1315ش متولّد شده و پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه، در رشته


1- یادداشت های شاعر توانا و آقای میرزا فضل اللّه خان اعتمادی خوئی متخلّص به «برنا».
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص177؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.

ص: 119

پزشکی به تحصیل پرداخت و به درجه دکترا نائل آمد و در اصفهان به طبابت مشغول شد. علاوه بر آن شعر نیز می سروده و «جلالی» تخلّص می نمود و در برخی انجمن های ادبی از جمله انجمن ادبی فردوسی شرکت می کرد.

از اوست:

گرچه در سودای عشق او بسی بی مایه ام با نظربازی اگر سودا کنی دشوار نیست(1)

شیخ محمّد رضا شریعت طالخونچه ای

شیخ محمّد رضا شریعت بن ملّا زین العابدین طالخونچه ای عالم فاضل، ادیب شاعر [از علمای قرن چهاردهم هجری].

در حدود سال 1300ق در «طالخونچه» از روستاهای بین شهرضا و سمیرم متولّد شده و جهت تحصیل به اصفهان آمد و در مدرسه جده ساکن شده و نزد علمای این شهر همچون آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، آقا سیّد مهدی درچه ای، حاج میر محمّد صادق مدرس خاتون آبادی، آقا شیخ محمّد رضا نجفی به تحصیل پرداخت. آنگاه به مولد خویش مراجعت کرده و مرجع شرعیات آن حدود شد و به تبلیغ دین و ارشاد مردم پرداخت و در سال 1373ق در آنجا وفات یافته و مدفون شد.

علاوه بر مقام علمی و دینی شعر نیز می سروده است. از اوست:

گر بگویی دست از عشق تو بردارم ندارم جز طریق عشق راهی در نظر دارم ندارم

چون سر کوی تو جانا منزل و مأوی باشد از چنین منزلگهی قصد سفر دارم ندارم(2)

[صاحب عنوان، پدر دانشمند بزرگوار و استاد دانشگاه آقای دکتر محمّد جواد


1- زنده رود تا حیدربابا، ص90؛ تذکره شعرای استان اصفهان، ص178.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص267 و 268؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص623 و 624.

ص: 120

شریعت است.]

میرزا سیّد رضا حسینی اصفهانی

میرزا سیّد رضا بن میرزا شاه تقی حسینی اصفهانی شاعر ادیب. [از شعرای قرن دوازدهم هجری].

از دوستان صمیمی شیخ محمّد علی حزین بوده و در حسن سلیقه و رنگینی صحبت بی نظیر و سخن فهمی و نکته سنجی مُسَلَّم هر صغیر و کبیر بود. از شکفته طبعان روزگار بوده و ایّامی مهیّا به عزت و احترام داشت. گاهی به شعر و انشاء رغبت نموده، ابیات بلند از طبع مشکل پسندش سامعه افروز می شد. «سیّد» تخلّص می کرد. سرانجام در سال 1133ق در اصفهان وفات یافت. احتمال دارد او همان شخصی باشد که به عنوان «میرزا رضا حسینی» در بقعه علّامه مجلسی جنب مسجد جامع اصفهان مدفون است.

این رباعی از اوست:

در دل ز غم تو خارخاری دارم از داغ به سینه لاله زاری دارم

افسرده شدست گلشن باغ نظر ای گریه بیا که با تو کاری دارم(1)

محمّد رضا اصفهانی*

محمّد رضا بن حاجی محمّد صادق بزّاز اصفهانی، خوشنویس هنرمند قرن دوازدهم هجری. خط نسخ را خوش می نوشت و در دهه سوم ذیحجة الحرام سال 1199ق از کتابت «قرآن مجید» فراغت حاصل نمود. این نسخه به شماره 29 در کتابخانه ملّی


1- تذکرة المعاصرین حزین، صص 193 و 194؛ تاریخ و سفرنامه حزین، صص 209 و 210؛ تذکره آتشکده، (نیمه نخست از بخش سوم)، ص943؛ تذکره روز روشن، ص299؛ الذریعه، ج9، صص 481 و 364؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 620 و 615؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص319؛ مزارات اصفهان، ص36؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص127.

ص: 121

ملک در تهران موجود است.(1)

ملّا محمّد رضا مجلسی

ملّا محمّد رضا بن ملّا محمّد صادق بن ملّا مقصودعلی مجلسی، عالم فاضل و محدّث صالح [از دانشوران قرن یازدهم هجری.

از پسرعموی علّامه مجلسی است. در اصفهان نزد جمعی از علماء خصوصا عمویش ملّا محمّد تقی مجلسی و عموزاده اش علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی به تحصیل پرداخته و موفق به اخذ اجازه روایت از آن دو بزرگوار شد.

کتابِ «الدّعوات الکافیات» را در سال 1069ق تألیف نموده و نسخه ای از آنرا شاگردش محمّد نسیم تبریزی کتابت کرده و مؤلّف به خط خودش برای کاتب اجازه نوشته است]. او نسخه ای از «من لایحضره الفقیه» را کتابت کرده که به شماره 79ج در کتابخانه دانشکده حقوق طهران موجود است.(2)

ملّا رضا پیکانی جرقوئی*

ملّا رضا بن صادق علی خان پیکانی، از علمای اواخر دوره قاجاریه، در حدود سال 1290ق در روستای «پیکان» از توابع جرقویه اصفهان متولّد شد و در اصفهان به تحصیل علوم دینی پرداخت. او از خوشنویسان چیره دست عصر خود بود و نستعلیق را خوش می نوشت و گاهی شعر نیز می سرود. او سرانجام در حدود سال 1335ق در زادگاه خود وفات یافت.

از اوست:


1- فهرست ملک، ج1، ص5.
2- الروضة النّضره، ص270؛ الذریعه، ج1، ص151؛ اجازات الحدیث، ص207؛ الفیض القدسی، ص99؛ تلامذة المجلسی، ص100؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص534؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص355.

ص: 122

اگر گویند چاره دیوانه زنجیر است چرا پس زلف لیلی دید مجنون، گشت دیوانه(1)

سیّد محمّد رضا خاتون آبادی

سیّد محمّد رضا بن سیّد صالح بن سیّد محمّد رضا بن میرزا ابوالقاسم مدرس حسینی خاتون آبادی، عالم فاضل جلیل [از علمای قرن سیزدهم هجری] از شاگردان و تربیت یافتگان مرحوم میر سیّد حسن مدرس میر محمّد صادقی و شیخ مرتضی انصاری و از همدرسان میرزا محمّد همدانی و شیخ روایت اوست. تاریخ اجازه خاتون آبادی به او 1281ق است.

از آثار صاحب عنوان دو جلد تقریرات مرحوم شیخ انصاری است که به خط خود در تاریخ 1282ق نوشته و نسخه ای از آن در کتابخانه علّامه مفضال جناب حاج سیّد محمّد علی روضاتی در اصفهان موجود است. در حاشیه این نسخه اجازه مرحوم فاضل ایروانی جهت میرزا محمّد همدانی است و مرحوم خاتون آبادی حضور خود در آن مجلس را یادداشت نموده است.

مشارالیه در سال 1291ق وفات یافت.(2)

شیخ محمّد رضا الهی شهرکی

شیخ محمّد رضا الهی بن ملّا طاهر بن عبداللّه شهرکی دهکردی، عالم فاضل [از علمای قرن چهاردهم هجری].

وی در سال 1299ق در قصبه «شهرک» از توابع چهارمحال متولّد شد. در اصفهان نزد سیّد محمود کلیشادی (مغنی گو)، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، شیخ محمّد تقی


1- گرکویه، (ویرایش دوم)، صص 318 و 319.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص624؛ الکرام البرره، ج1، ص556؛ الذریعه، ج11، ص22؛ مکارم الآثار، ج4، ص1055؛ زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص258.

ص: 123

آقانجفی و حاج آقا نوراللّه نجفی به تحصیل پرداخت.

او عمری را به ترویج و تبلیغ دین گذرانیده و فرزندانی شایسته تربیت کرد و سرانجام در شب شنبه 15 ربیع الثانی 1361ش وفات یافته و پای بقعه میرزا ابوالحسن بروجردی (در تکیه بروجردی یا درکوشکی) در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(1)

مادّه تاریخ وفات مرحوم الهی را میر سیّد علی نوربخش (آزاد) چنین گفته است:

سؤال کردم از «آزاد» سال فوتش گفت: «روان شد الهی به پیشگاه خدا»

ملّا محمّد رضا زفره ای

ملّا محمّد رضا زفره ای متخلّص به «عنبر» فرزند ملّا عباس بن حاج عبدالصمد، شاعر ادیب معاصر، از اهالی روستای «زفره» از توابع کوهپایه بود. او در روستای «حبیب آباد» بُرخوار ساکن شد [و در اواخر عمر به اصفهان آمد و در 22 ربیع الاوّل 1410ق (مطابق با اوّل آبان 1368ش وفات نمود.(2) از اوست:

شکر للّه کز عنایات خداوند جهان شهر اصفاهان ز نو گردید چون باغ جنان

نور و ظلمت، عیش و غم، زهر و شکر بس دیده ام گاه خندان بهر اینیم گاه گریان بهر آن

عیش اگر خواهی طلب کن از خدا جنّات عدن ای خوش آن عبدی که منزل برکَنَد زین خاکدان(3)]


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 154 و 155؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص87؛ بوستان فضیلت، ص199.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص210؛ مزارات اصفهان، ص224.
3- یاداشت های آقای محمّد حسن رجائی زفره ای.

ص: 124

میر محمّد رضا طباطبایی اصفهانی*

میر محمّد رضا بن میر عباس طباطبایی اصفهانی، از کاتبان قرن دوازدهم هجری است. او در چهارشنبه 4 رمضان 1140ق نسخه ای از «تحفة الزّائر» تألیف: علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی را کتابت کرده و به شماره 734 در کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان موجود است.(1)

میر محمّد رضا بهشتی*

میر محمّد رضا بن میر عبدالباقی حسینی بهشتی، عالم فاضل زاهد صالح متّقی [از علمای قرن سیزدهم هجری] از ائمه جماعت مسجد سرجوی شاه [مسجد دکتر بهشتی فعلی] و مسجد لنبان اصفهان بوده و عمر را به عبادت و قناعت گذرانیده و در جمعه 27 رجب المرجّب سال 1256ق وفات یافته و در تکیه سادات بهشتی درشمال مصلای تخت فولاد مدفون شد.(2)

حاج رضا زرفشان*

حاج رضا صدریان متخلّص به «زرفشان» فرزند عبدالحسین از شعرای معاصر اصفهان. در سال 1302ش در اصفهان متولّد شده و گاهی شعر می گوید.

از اوست:

ای نوگل حیات، محمّد خوش آمدی ای چشمه حیات، محمّد خوش آمدی

از جلوه تو سینه ما باز شد چو گل گل از رخ تو مات، محمّد خوش آمدی(3)

میرزا محمّد رضا محلّه نوئی*


1- فهرست صدر بازار، ج3، ص538.
2- تحفة الاحباب، ص40.
3- تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص310.

ص: 125

میرزا محمّد رضا محلّه نوئی فرزند آقا عبدالحسین امین العلماء بن حاج ملّا محمّد شفیع خوئی (از فضلاء اواخر دوره قاجاریه).

فاضلی ماهر و بالیاقت بوده که در نزد مدرسین علوم زمان در اصفهان به فراگرفتن دانش پرداخته و با همکاری جمعی از اهل فضل محضر شرعی جهت اصلاح مرافعات و رفع خصومات و امور مکاتبات بیع و شراء و رهن و اجاره و عقد و طلاق وصل فسخ و واگذاری نموده و مورد توجّه حاج سیّد جعفر (فرزند حاج سیّد محمّد باقر حجة الاسلام شفتی) واقع شد. تا جایی که او مراجعین خود را به محضر آن فاضل اصیل می فرستاد و در امور مختلف همچون اتمام نماهای مسجد و یاوری اهل محل از او کمک می گرفت.

میرزا محمّد رضا در 26 ذیحجه 1317ق وفات یافته و در جنوب غربی تکیه علّامه خوانساری در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(1)

حاج میرزا رضا کلباسی

حاج میرزا رضا بن میرزا عبدالرحیم بن میرزا محمّد رضا بن حاج محمّد ابراهیم کلباسی، عالم جلیل، فقیه جامع و مجتهد اصولی در شب 25 ذی العقدة الحرام 1295ق در اصفهان متولّد شده و نزد پدر دانشمند خود تحصیل را آغاز کرد. [در اصفهان نزد جمعی از علماء و حکماء عالیقدر همچون شیخ محمّد علی ثقة الاسلام و برادرش شیخ محمّد تقی آقانجفی، جهانگیرخان قشقایی، آخوند ملّا محمّد کاشانی، ملّا حسین نایینی، شیخ احمد حسین آبادی، میرزا محمّد باقر حکیم باشی، میرزا محمّد حسن شیرازی اصطهباناتی به تحصیل پرداخت. در تهران از درس میرزا حسن آشتیانی و ملّا محمّد آملی بهره برد. درسال 1323ق به عتبات عالیات مشرف شد و از درس حضرات آیات شیخ فتح اللّه شریعت اصفهانی، آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی، آقا سیّد محمّد کاظم طباطبایی


1- یادداشت های استاد میرزا فضل اللّه خان اعتمادی خوئی (برنا).

ص: 126

یزدی در نجف اشرف و میرزا محمّد تقی شیرازی در سامرا کسب فیض نمود و به مقام اجتهاد نائل شده و در سال 1326 به اصفهان مراجعت نمود.

او از پدرش میرزا عبدالرحیم و از شیخ احمد حسین آبادی، شریعت اصفهانی و آقا سیّد محمّد کاظم یزدی اجازه دارد.

حاج میرزا رضا کلباسی سالها در اصفهان به اقامه جماعت در مسجد خیاط ها و مسجد تکیه محمّد علی یزدی و تدریس در مدرسه صدر مشغول بود و دهها تن از طلاب و اهل علم از محضر او کسب فیض نمودند. او اهتمام زیادی به تشویق نوجوانان به طلبه شدن و تحصیل علوم حوزوی داشت. [و بسیاری از جوانان مستعد به همت او به لباس روحانیت درآمدند. در تدریس نیز از دروس مقدماتی تا عالی را تدریس می کرد] او شبهای جمعه در مسجد رکن الملک مراسم احیاء را برپا می نمود و دعای کمیل را قرائت می کرد. از کارهای خیریه او احیاء و مرمّت مساجد مخروبه بود.

[سرانجام درسال 1348ق برای همیشه اصفهان را ترک کرده و در جوار آستان قدس رضوی در مشهد مقدس اقامت گزید. او در مسجد گوهرشاد به اقامه جماعت و برگزاری مراسم احیاء در شب های جمعه می پرداخت و در روز به تدریس مشغول بود و مردم را وعظ و ارشاد می نمود.

او عالمی متّقی و عابد و قانع بود و در عبادت و تهجّد شور و حال خاصّی داشت.]

وی در شب سه شنبه 4 شوال المکرّم 1383ق در مشهد مقدّس وفات یافته [و در جوار مرقد مطهر امام رضا علیه السلام در ایوان مجاور کشیک خانه (واقع در صحن عتیق) مدفون گردید.]

این کتابها از تألیفات اوست:

[1. «اشراقات الایام فی افاضات الانام»]2. «انیس اللیل» در شرح دعای کمیل - مشهورترین تألیف صاحب عنوان - که در سال 1343ق به ضمیمه «مرآة المصنّف» اثر میرزا یحیی بیدآبادی به چاپ رسید. و بعدها چندین بار دیگر نیز چاپ شد.

ص: 127

3. «ایقاظات الاصول» [4. «حاشیه بر رسائل» شیخ انصاری، ناتمام5. «حاشیه بر کفایه» آخوند خراسانی، ناتمام6. «حاشیه بر منظومه» سبزواری7. «حاشیه بر نجاة العباد» [8. «الدّعوة الحسینیّه إلی نصرة الاسلامیّه» که در سال 1328ش در مشهد مقدس به همت پروفسور فلاطوری به چاپ رسیده است.9. «راهنمای دین» یا «دستور تبلیغ»، مطبوع در ضمن کتاب «الدعوة الحسینیه» [10. «رساله در رضاع» [11. «شرح حدیث اهلیلجه» [12. «شرح اشعار حافظ»] 13. «شرح منازل السائرین» به فارسی [14. «مفتاح الجنان» در شرح دعای صباح که به تصحیح و تحقیق محقق فاضل آقای مهدی رضوی در جلد سوم میراث حوزه اصفهان به چاپ رسیده است. [15. «مقامات العارفین» که به ضمیمه کتاب «مرآة المصنّف» به طبع رسیده است. 16. «مکیال الیقین» در اصول دین که به ضمیمه کتاب «مرآة المصنف» به طبع رسیده است. [17. «نفحات اللّیل» در شرح دعای کمیل، که به چاپ رسیده است] 18. «هدیة السّالکین لعموم المسلمین» که در سال 1362ق به چاپ رسیده است.(1)

محمّد رضا نصیری طوسی

محمّد رضا بن عبدالحسین منشی الممالک [بن ادهم بیک مستوفی بن ملک بهرام کلانتر] نصیری طوسی، عالم فاضل و ادیب محقّق [از علمای قرن یازدهم هجری].

وی از اعقاب شیخ طوسی و از مشاهیر خاندان «نصیری طوسی» است. او نزد جمعی از علماء عالیقدر از جمله امیر شرف الدّین علی شولستانی تحصیل کرده [و در علوم زمان خود همچون ادبیات فارسی و عرب، تفسیر، حدیث، کلام و فقه مهارتی به سزا داشته است. در اصفهان ساکن بوده و ظاهرا مانند پدر منصب «منشی الممالک» را برعهده


1- دانشمندان و برزگان اصفهان، ج2، صص 624 و 625؛ ارشاد الناس، (نسخه خطی)، ص14؛ نقباء البشر، ج2، ص759؛ الذریعه، ج2، ص464 و ج4، ص83 و ج25، ص176؛ المستدرک فهرس التّراث، ص92؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 433 و 434؛ وفیات العلماء، ص256؛ میراث حوزه اصفهان، ج3، صص 39-46؛ خاندان کلباسی، صص 217-220؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص341 و 409.

ص: 128

داشته است.(1)]

کتب زیر از اوست:

1. «تفسیرالائمه لهدایة الامّة» [به فارسی و عربی. کتاب تفسیری بزرگ مفصل در چندین جلد که نسخه ای از جلد اوّل آن در کتابخانه شیخ محمّد امین آل شیخ اسداللّه دزفولی در کاظمین موجود بوده است. جلد دوم تفسیر در کتابخانه شیخ محمّد جواد محی الدّین جامعی در نجف نگهداری می شده و نسخه ای دیگر از جلد دوم به شماره 12867 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است. همچنین بنا به نقل شیخ ابوالمجد محمّد رضا نجفی اصفهانی مجموعه 15 جلدی این کتاب در کتابخانه خاندان قزوینی در اصفهان موجود بوده که «اقبال الدّوله» حاکم اصفهان 3 جلد آنرا گرفته و پس نداده است.(2)] 2. «کشف الآیات» معروفترین تألیف اوست که به عربی نوشته و در سال 1067ق از تألیف آن فراغت یافته است. نسخه های این کتاب در بسیاری از کتابخانه ها موجود است و معروفترین تألیف صاحب عنوان به شمار می رود.(3) 3. «مختصر تفسیر الائمة» به فارسی 4. «منشآت سلیمانی» در علم لغت، که ناتمام مانده است.(4)

حاج میرزا محمّد رضا رضوی خوانساری

حاج میرزا محمّد رضا بن سیّد عبدالرّسول رضوی خوانساری، از علماء کاملین و فقهاء و مدرسین اصفهان [در اواخر قرن سیزدهم هجری] وی قبل از طبع مجلدات «وافی»، «مستند»، «بحارالانوار» و برخی دیگر از کتب به تصحیح آنها اقدام کرده است.

وفاتش در 27 رجب 1339ق واقع شد. و در تکیه آقا سیّد محمّد ترک (تکیه


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص418؛ مطلع الشمس، ص699؛ محافل المؤمنین، ص293؛ فوائد الرضویّه، ج2، ص533؛ زندگینامه شیخ طوسی، ص84؛ ریحانة الادب، ج6، ص193؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «نصیری»، ص571؛ تعلیقه امل الآمل، ص272؛ الکواکب المنتشره، صص 270 و 271.
2- الذریعه، ج4، صص 236-239؛ فهرست مرعشی، ج32، ص635.
3- الذریعه، ج18، ص3.
4- دستور شهر یاران: مقدمه، ص چهل و هشت.

ص: 129

جهانگیرخان) در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(1)

محمّد رضا اصفهانی*

محمّد رضا اصفهانی معروف به «کر» فرزند عبدالعزیز، از خوشنویسان قرن دوازدهم هجری است.

او در خط شکسته از شاگردان درویش عبدالمجید طالقانی است. درویش عبدالمجید گفته است: «من قطعه را بهتر می نویسم و محمّد رضا کتابت را». محمّد رضا سالها به کتابت کتابهای ادبی مشغول بوده و کاتب مخصوص اسماعیل خان خبوشانی است و نسخه ای از «شاهنامه» فردوسی را برای او کتابت کرده است.

از دیگر آثار او کتابت «هفت اورنگ» جامی است که در اوایل شعبان المعظّم 1187ق کتابت کرده و در کتابخانه سلطنتی سابق موجود است.(2)

ملّا محمّد رضا شکیبی اصفهانی

ملّا محمّد رضا متخلّص به شکیبی فرزند خواجه عبداللّه امامی اصفهانی شاعر و ادیب فاضل در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری. در سال 964ق در اصفهان متولّد شد. او خواهرزاده امیر روزبهان صبری اصفهانی و از نوادگان پسری خواجه عبداللّه امامی اصفهانی از عرفای مشهور قرن نهم و خواجه امام الدّین حسن اصفهانی (معاصر حافظ شیرازی) بود.

در اصفهان تحصیل را شروع کرد و با شعرای اصفهان به معاشرت و مصاحبت پرداخت سپس در شیراز نزد امیر تقی الدّین محمّد نسّابه شیرازی تحصیل نمود. سپس در آذربایجان و خراسان به مسافرت پرداخت مدّتی در مشهد ساکن بوده و با شعرای آنجا


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص40؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص460؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص296.
2- تذکره خوشنویسان، ص132؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 178 و 179.

ص: 130

مراوده داشت. عاقبت به هند رفته و به مدح سپهسالار عبدالرحیم خان ملقب به «خان خانان» پرداخته و مقرّب درگاه او گردید و سالها در خدمت او بود. در سال 1012ق به حج رفت و در بازگشت در ناحیه عدن کشتی حامل او دچار طوفان شده و به ساحل عَدَن کناره گرفت و باقی اسباب و اموال او به دست اهالی عَدَن غارت شد. پس از بازگشت از هند در خدمت «خان خانان» بود، ولی عاقبت از او کناره گرفته، به دهلی رفت و نزد پادشاه هند نورالدّین محمّد جهانگیر پادشاه تقرّب یافته و به منصب «صدر» در دهلی منصوب شد. تا اینکه در سال 1023ق در دهلی وفات یافت. «جسمی همدانی» ماده تاریخ فوت او را در این عبارت یافته است:

«صدر دهلی رفت»

او در ادبیات عربی و فارسی خصوصا فنون شعر و معانی و بیان استاد بوده و از علوم دینی خصوصا فقه و حدیث با بهره بوده و در علم موسیقی و ادوار نیز مهارت داشته است. غیر از «دیوان اشعار»، یک مثنوی در بحر «خسرو و شیرین» و یک «ساقی نامه» موسوم به «عشرت آباد» از او به جای ماند.

از اوست:

شب های هجر را گذراندیم و زنده ایم ما را به سخت جانی خود این گمان نبود(1)

رضا ابوعطا*

رضا ابوعطا فرزند علی، نقاش هنرمند و شاعر ادیب معاصر در سال 1299ش در اصفهان متولّد شد. او جزو اولین هنرجویان هنرستان های هنرهای زیبای اصفهان است


1- تذکره خلاصة الاشعار، (بخش اصفهان)، صص 355-357؛ تذکره شمع انجمن، ص370؛ تذکره میخانه، صص 300-311؛ تذکره غنی، ص74؛ تذکره آتشکده، بخش سوم از نیمه نخست، ص954؛ تاریخ نظم و نثر، ص433؛ تذکره مجمع الخواص، ص205؛ تذکره خرانه عامره، ص267؛ تذکره سرو آزاد، ص29؛ الذریعه، ج12، ص109.

ص: 131

و نزد استاد عیسی بهادری، صنعتی، مهذّب، کاشی تراش، تمدن، گلریز خاتمی و معصوم زاده،تذهیب، مینیاتور و سایر هنرها را آموخت. او پس از استخدام در وزارت پیشه و هنر به تدریس، معاونت و ریاست هنرستان هنرهای زیبا مشغول شد.

او به خاطر استادی در رشته های تذهیب، مینیاتور و طراحی سنّتی موفق به دریافت نشان درجه یک هنری گردید. در سرودن شعر نیز طبعی روان داشت و «عطا» تخلّص می کرد و در بعضی انجمن های ادبی اصفهان از جمله انجمن نقش جهان حضور می یافت. مقداری از اشعار او شامل بیان منظوم ضرب المثل های معروف زبان فارسی است.

وی در روز 25 خرداد 1377ش وفات نمود و در قطعه نام آوران واقع در قبرستان جدید اصفهان (باغ رضوان) مدفون شد.

از او آثار ارزنده ای در مینیاتور و تذهیب به جای مانده است.

این شعر از اوست:

یکسان نبود مرتبت جاهل و فاضل خر مهره بهای دُر شهوار نکاهد

جاهل رمد از صحبت فاضل عجبی نیست «ارباب کچل نوکر مودار نخواهد»(1)

حاج شیخ محمّد رضا جرقویه ای

حاج شیخ محمّد رضا بن حاج ملّا علی بن ملّا محمّد تقی بن حاج علی حسین آبادی جرقویه ای، عالم فاضل صالح. پدرش از علمای جرقویه بود.

شیخ محمّد رضا در شب جمعه 26 ذیحجة الحرام 1309ق در قریه حسین آباد


1- آیین فرزانگی، ج6، صص 163-165؛ زنده رود تا حیدربابا، صص 32 و 33؛ تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص39؛ هفته نامه نوید اصفهان: شماره 511، مورخ 3 تیر 1377، ص7.

ص: 132

جرقویه اصفهان متولّد گردید. در اصفهان نزد آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، آخوند ملّا محمّد کاشانی و احتمالاً میر محمّد صادق خاتون آبادی، [سیّد محمود کلیشادی، میرزا احمد اصفهانی، حاج ملّا عبدالجواد آدینه ای، آخوند ملّا عبدالکریم گزی، میر محمّد تقی مدرس [تحصیل نموده [و از آخوند ملّا محمّد حسین فشارکی اجازه اجتهاد دریافت نمود [در عتبات عالیات نیز نزد آقا سیّد محمّد کاظم طباطبایی یزدی، شیخ فتح اللّه شریعت اصفهانی [و میرزا محمّد حسین نایینی [کسب فیض نمود. پس از آن به اصفهان مراجعت نمود و به تدریس فقه و اصول در منزل خود [و سپس در مدرسه جدّه بزرگ و مدرسه صدر بازار [مشغول شد و جمعی از افاضل طلاب در درس او حاضر می شدند.

[مرحوم جرقویه ای عالمی عابد و صالح، متواضع، عاشق اهل بیت عصمت و طهارت و یار و مددکار نیازمندان و غیور در امر به معروف و نهی از منکر و حفظ شعائر دینی بود.

در تیرماه 1331 پس از کناره گیری دکتر محمّد مصدق از نخست وزیری و انتصاب قوام السلطنه به این مقام و صدور اعلامیه آیت اللّه کاشانی مردم اصفهان در پاسخ به درخواست آیت اللّه کاشانی به خیابان ها ریختند. در 28 تیرماه مرحوم جرقویه ای در قیام مردم اصفهان شرکت نموده و مورد ضرب و شتم مأمورین حکومت قرار گرفته و چند روز بعد بر اثر صدمات وارده] در شب یکشنبه 8 محرم سال 1371ق وفات یافته و در صحن تکیه سیّد العراقین واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «تقریرات فقهی و اصولی درس آقا سیّد محمّد باقر درچه ای»2. «تقریرات درس آقا سیّد محمّد کاظم طباطبایی یزدی»3. «رساله مبسوط و استدلالی در معنی غنا و احکام آن» [4. «رسالة فی حکم المجنب التیمّم المحدث بالحدث الاصغر»5. «رسالة فی الاختلاف بین المتعاقدین»6. «رسالة فی الشبهات المقرونة بالعلم الاجمالی»7. «رسالة فی القبله» (چهار رساله اخیر به طبع رسیده است).(1)]


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 627 و 628؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، صص 225 و 226؛ اَمالی (شیخ محمّد علی معلم حبیب آبادی): خطی؛ گرکویه، (ویرایش دوم)، صص 401 و 402؛ شرح مجموعه گل، صص193-215.

ص: 133

استاد رضا مُنشِئی*

استاد رضا مُنشِئی فرزند استاد علی فرزند استاد عبدالمجید، از معماران آثار تاریخی اصفهان در عصرهای حاضر در سال 1319ش در خانواده ای هنرمند و ماهر در معماری متولّد شد و در 14سالگی نزد پدر به کار پرداخت و در فنون گوناگون معماری و بنّایی مهارت یافت و در درودگری، شبکه کاری نیز فعالیت نمود و تا آخر عمر پدرش در کنار او به مرمّت آثار تاریخی پرداخت. بسیاری از آثار تاریخی اصفهان همچون کاخ عالی قاپو، چهلستون، مسجد جامع، توحیدخانه، تالار اشرف و در خارج اصفهان مسجد جامع نائین، پل تاریخی ورزنه، مجموعه شیخ صفی الدّین اردبیلی، قلعه جونقان در چهارمحال، مسجد جامع قزوین، مسجد جامع میمه، کاروانسراهای چاله سیاه در بُرخوار اصفهان، امامزاده یحیی زوّاره، مسجد جامع اردستان و بسیاری ابنیه تاریخی دیگر در مرمّت و یا مهاربندی نموده است.

او از معماران برجسته دفتر فنی سازمان ملّی حفاظت آثار باستانی در اصفهان بود و بسیاری از مرمّت گران در رشته های مهاربندی، استحکام بخشی، ساخت در و پنجره و کارهای چوبی، سبکه سازی، نصب انواع داربست، و سایر امور فنی مربوط به مرمّت آثار تاریخی زیر نظر او به فعالیّت پرداخته اند. او از سال 1360ش در رشته درودگری به تدریس در هنرستان هنرهای زیبا پرداخت.(1)

وی سرانجام در 28 مهر 1378ش از دنیا رفت و در قطعه 15 گورستان باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.(2)


1- معماران و مرمّت گران سنّتی اصفهان، صص 260-265.
2- سایت اینترنتی یادبود.

ص: 134

دکتر رضا هادی زاده*

دکتر رضا هادی زاده فرزند علی فرزند شیخ غلامحسین در سال 1314ش در اصفهان، در خانواده ای متدیّن از محلّه بیدآباد متولّد شد.

او پس از طی تحصیلات ابتدائی، در دبیرستان هراتی مقطع متوسطه را به پایان رساند، و در دانشگاه اصفهان در رشته زبان و ادبیات عرب به تحصیل مشغول شد. سپس در دانشگاه تهران در همین رشته ادامه تحصیل داد و فوق لیسانس و سپس دکترا گرفت. در این سالها او از اساتید دانشگاه تهران همچون فروزانفر، همائی، یزدگردی و مینوی بهره گرفت.

دکتر هادی زاده پس از آن به تدریس در دانشگاه اصفهان و مراکز آموزش عالی اصفهان پرداخت. او در دانشگاه اصفهان در برخی از پست های اداری همچون شورای انتشارات دانشگاه به خدمت پرداخت و آخرین پست اداری او ریاست دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه اصفهان بود.

دکتر هادی زاده در روز 20 دیماه 1369ش درگذشت و در قطعه 6 گورستان باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.

از آثار او: تصحیح «دستوراللّغه» تألیف: ادیب نطنزی و ترجمه «فرائد الادب» تألیف: ثعالبی و رساله «وجوه و نظائر کلمه راه در گلستان سعدی» چاپ شده است. و مقاله «فن ترجمه: از عربی به فارسی و فارسی به عربی» هنوز چاپ نشده است.(1)

سیّد محمّد رضا حسینی مازندرانی

سیّد محمّد رضا بن سیّد علی بن سیّد محمّد بن سیّد محمّد تقی حسینی مازندرانی اصفهانی، عالم فاضل و صالح متّقی. [از علمای قرن دوازدهم هجری.


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با محقّق فاضل و دانشمند آقای شیخ مجید هادی زاده (فرزند دکتر هادی زاده).

ص: 135

در اصفهان در درس میر سیّد حسن مدرس حاضر شده و پس از آن به نجف اشرف رفته و از درس شیخ مرتضی انصاری و دیگران بهره برد. وی سالها به تدریس در مدرسه صدر نجف مشغول بود، تا اینکه در 21 رمضان 1292ق وفات یافته و در قبرستان وادی السّلام مدفون شد. او عالمی متّقی بود و از گرفتن وجوهات شرعی پرهیز داشت.

از آثارش تعلیقاتی است بر برخی از کتب همچون «قوانین»، «مکاسب» و غیره.(1)

سیّد رضا لاله اصفهانی

حاج سیّد رضا مدرس هاشمی متخلّص به «لاله» فرزند آقا میر سیّد علی بن آقا میر سیّد محمّد بن میر سیّد علی بن علّامه آقا میر سیّد حسن مدرس (بزرگ)، از شعرای معاصر اصفهان در [روز 16 تیرماه [سال 1313ش در اصفهان [محلّه نو نزدیک مسجد رحیم خان] متولّد شده و تحصیلات ابتدایی [در دبستان علیّه [و متوسطه [در دبیرستان علیّه، دبیرستان هاتف و دبیرستان نشاط [خویش را در این شهر به پایان رسانیده و پس از اتمام دوره دبیرستان [به دانشگاه اصفهان راه یافته و در رشته فلسفه و علوم تربیتی لیسانس دریافت نموده و [به خدمت فرهنگ وارد شد [و سالها به تدریس و خدمات آموزشی مشغول بود تا اینکه بازنشسته شد و پس از آن در آموزشگاه امید به فعّالیت آموزشی پرداخت. [از شعرای پرشور و حساس اصفهان است.(2)] در نوجوانی با تشویق دکتر سیّد کمال موسوی و مرحوم سیّد مصلح الدّین مهدوی به سرودن شعر پرداخته و در انجمن های مختلف از جمله انجمن کمال، انجمن صائب و انجمن سعدی شرکت نموده و اکنون از اعضای مؤثر انجمن ادبی محفل انس است. او علاوه بر فضل و ادب و تبحّر در شعر، به طریق موروثی و همچون پدر و عموی بزرگوارش خط را خوش می نویسد و اوقات خود را به مطالعه و سرودن شعر می گذارند. دیوان اشعار خود را


1- الکرام البرره، ج2، ص561.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص408.

ص: 136

تدوین و مرتّب نموده ولی هنوز چاپ نشده است.(1)

از اوست:

شوق پرواز است در سر عرصه پرواز کو؟ عرصه پرواز باشد، همرهی دمساز کو؟

بوی گل، رنگ افق، لطف سحر، موج نسیم می برد دل از کفِ بیننده، چشم باز کو؟

دفتر عشق است برگِ نرگس و گلبرگ یاس آنکه یابد معرفت از این همه اعجاز کو؟

از دل هر ذرّه می آید به گوش آوای عشق آنکه بشناسد نوای پرده های راز کو؟

کیست باشد باخبر در عالم از اسرار عشق؟ گر که آگه باشد او را جرأت ابراز کو؟

پرده ناسازگاری نیست در این نُه فلک هرچه باشد ساز باشد پرده ناساز کو؟

«لاله» بهرِ غوطه ور گشتن به بحر ژرف عشق عاشق دریا دل پر زهره جانباز کو؟]

محمّد رضا دولت آبادی*

محمّد رضا بن میرزا علی شریف اشتری دولت آبادی اصفهانی، از خوشنویسان گمنام قرن یازدهم هجری است. در زمان شاه عباس ثانی می زیسته و از اهالی قریه دولت آباد اصفهان بوده و خطوط نسخ و نستعلیق را خوش می نوشته است.


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با آقای حاج سیّد رضا مدرس هاشمی در روز هفتم اسفند 1387: تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص688.

ص: 137

او نسخه ای از «من لا یحضره الفقیه» را به خط نسخ در شنبه 5 جمادی الاوّل 1062ق کتابت کرده که در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی قم به شماره 284 موجود است.(1) همچنین نسخه ای از «ترجمه اربعین» شیخ بهایی (مترجم: شیخ محمّد خاتون عاملی) را به خط نستعلیق در یکشنبه 24 جمادی الثّانی 1065ق کتابت کرده است. این نسخه در کتابخانه مجلس شورای اسلامی در تهران موجود است.(2)

رضا شاهزیدی*

رضا شاهزیدی متخلّص به «زیدی» فرزند علی، از شعرای معاصر اصفهان. در اوّل دی ماه 1315ش در محلّه تلواسکان اصفهان متولّد شد. او پس از تحصیلات ابتدایی و متوسّطه به کشاورزی روی آورده و در روستای «کجوان» کرارج در نزدیکی اصفهان ساکن شد. در برخی انجمن های ادبی اصفهان از جمله «انجمن ادبی حافظ» شرکت می نماید و اشعار زیادی در مدح و مرثیه حضرات معصومین علیهم السلام سروده است.

از اوست:

اصفهان ای به گلستان گل ناز مهرت از جان چنین کنم ابراز

نوعروسی به ملک زیبایی نیست همچون تو در جهان مجاز(3)

محمّد رضا کاتب خاتون آبادی

محمّد رضا بن میرزا علی کاتب خاتون آبادی [کاتب نستعلیق نویس در قرن یازدهم هجری] در ربیع الثانی سال 1024ق نسخه ای از دیوان «جمال الدّین محمّد بن عبدالرزاق اصفهانی» را کتابت نموده و به شماره 921 در کتابخانه ملّی ایران موجود است.(4)


1- فهرست احیاء، ج1، ص387.
2- فهرست مجلس، ج26، ص164.
3- زنده رود تا حیدربابا، صص 84 و 85؛ تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص341.
4- فهرست کتابخانه ملّی، ج2، ص455؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص728.

ص: 138

رضا منجم اصفهانی

رضا بن علی منجم اصفهانی [از فضلاء و منجمین قرن سیزدهم هجری [مؤلف «حل العقد» در معرفت تقویم. که آن را به امر شاهزاده حسینعلی میرزا و به اشاره استادش سیّد محمّد منجم در سال 1234ق تألیف نموده است. این کتاب در کتابخانه حسینیه تستریه نجف موجود است.(1)

رضا عباسی

رضا عباسی [فرزند علی اصغر کاشانی [نقاش زبردست و استاد هنرمند عهد صفویه.

[در سال 974ق متولّد شد. پدرش از نقاشان معروف دربار شاه طهماسب صفوی بود. خود او نیز در زمان شاه عباس اوّل در نقاشی به شهرت فراوان رسید و مورد توجّه شاه عباس قرار گرفت و نقاشی های کاخ های سلطنتی توسط او و شاگردانش کشیده شد. هنرنمایی رضا عباسی تا بدان پایه بود که شاه عباس بر دست هنرآفرین او بوسه زد.

از خصوصیات نقاشی رضا عباسی، واقع گرایی است. در چهره سازی و نقاشی طبیعت استاد بوده و در ترسیم خطوط منحنی و بیان حالات و احساسات عناصر موجود در نقاشی خود با مهارت و استادی عمل می کرده است. او از بنیان گذاران نقاشی سبک اصفهان و فرنگی سازی در نقاشی ایرانی بوده و از تابلوهای نقاشی که توسط اروپاییان، از اروپا به ایران آورده و خرید و فروش می شد الهام گرفته و یا تحت تأثیر سبک و شیوه آنان بوده است.

شاگردانش همچون شفیع عباسی، معین مصوّر، افضل الحسینی و محمّد یوسف سبک او را دنبال کرده و تکامل بخشیده اند.


1- الذریعه، ج7، ص71.

ص: 139

او سرانجام (به نوشته شاگردش معین مصوّر) در ماه ذیقعدة الحرام سال 1044ق در اصفهان وفات یافت.

تابلوهای نقاشی او اغلب در موزه های خارج همچون «آرمیتاژ»، «متروپولیتن»، «بوستون» و «لوور» موجود است.

از نقاشی های معروف او:

1. صورت درویش بهشتی، در سال 1034ق.

2. شاه عباس و حکیم شمسا محمّد، در سال 1042ق.

3. جوان لمیده و یک قوچ، در سال 1040ق و غیره]

همچنین نقاشی های عمارت عالی قاپو، سردر قیصریه و کاخ چهلستون به او منسوب است.(1)

محمّد رضا عباسی*

محمّد رضا بن علیرضا عباسی تبریزی، از خوشنویسان قرن یازدهم هجری است. در اصفهان سکونت داشته و در خط ثلث و نسخ نزد پدر هنرمند خود مشق خط کرده است.

او نسخه ای از «تهذیب الاحکام» شیخ طوسی را در یکشنبه 21 صفر 1057ق کتابت کرده که به شماره 108 در کتابخانه سلطنتی سابق موجود بوده است.(2)

او همچنین نسخه ای از «رجال کبیر» را در 5 ذیحجة الحرام 1062ق را به خط نسخ کتابت کرده که جزو مجموعه نصیری در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری می شود.(3)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص616؛ گلستان هنر، صص 149-152؛ فرهنگ معین، ج6، ص596؛ تاریخ صنایع ایران، ص198؛ دائرة المعارف هنر، صص 254 و 255 و 33 و 34؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص417؛ هنر ایران، صص 115-117؛ تاریخ عمومی هنرهای مصور، ج2، صص 197 و 198؛ کارنامه بزرگان ایران، ص222؛ فهرست مرقعات کتابخانه سلطنتی، ص297؛ مکتب نگارگری اصفهان، صص 150-157.
2- فرهنگ ایران زمین، ج26، ص163.
3- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1169.

ص: 140

آقا محمّد رضا اصفهانی

آقا محمّد رضا بن علینقی اصفهانی، از علماء و محدّثین و عرفاء و کاملین بوده، در 1279ق وفات یافته در خارج از تکیه مادر شاهزاده مدفون گردیده است.

[تنها آگاهی به دست آمده از صاحب عنوان مندرجات سنگ نوشته او واقع در تکیه آقا محمّد بیدآبادی در تخت فولاد اصفهان است که عبارات سنگ چنین است:

«وفات زبده ارباب دانش و بینش و مرکز دایره فضیلت میرزا محمّد رضا خلف مرحوم آقا علی نقی اصفهانی فی شوّال 1279»

بنابرانی اوصاف مذکور در متن از روی حدس و گمان بوده و مستند نیست.(1)]

محمّد رضا آقاجانی

محمّد رضا بن مانده علی (محمّد علی) آقاجانی (سدهی)، از نویسندگان و فضلاء قرن سیزدهم هجری.

در تاریخ پنج شنبه 28 ذی القعده سال 1244ق کتابت نسخه ای از «حدائق المقربین» تألیف: میر محمّد صالح خاتون آبادی را به خط نسخ به پایان رسانیده است. کتاب به شماره 4741 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(2)

[همچنین او نسخه ای از «خزائن جواهر سلطانی» تألیف: میر محمّد حسین خاتون آبادی را به خط نسخ در ماه جمادی الاوّل 1222ق کتابت کرده که به شماره 12471 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی در تهران موجود است(3)].


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص113؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص631 و 632.
2- فهرست مرعشی، ج12، ص309.
3- فهرست مجلس، ج35، ص424.

ص: 141

شیخ محمّد رضا حسام الواعظین

شیخ محمّد رضا حسام الواعظین بن حاج میرزا محمّد علی علاقبند بن ملّا اسماعیل بن علی بن جعفر بن حسن اصفهانی، عالم فاضل، خطیب ماهر و ادیب شاعر، از وعاظ معروف اصفهان در قرن چهاردهم هجری.

در سال 1300ق در محلّه پاقلعه اصفهان متولّد شده و ابتدا در مکتب خانه میرزا عبدالغفار پاقلعه ای علوم مقدّماتی را آموخت. ادبیات عرب را نزد سیّد محمود کلیشادی (مغنی گو) فرا گرفت و سپس در درس شیخ محمّد تقی آقانجفی، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، آخوند ملّا حسین کرمانی و سیّد محمّد مدرس نجف آبادی حاضر شد. [طب را نیز از میرزا ابوالقاسم ناصر حکمت و سیّد مصطفی مؤیّد الاطبّاء فرا گرفت.]

او به علت مهارت در وعظ و احاطه به اخبار و احادیث، تاریخ و انساب، کار وعظ و ایراد خطابه را شروع کرد و کم کم شهرت او بالا گرفت و در رده وعاظ طراز اوّل اصفهان درآمد و بین عوام و خواص محبوب القلوب و مورد وثوق و احترام واقع گردید.

او چند سال در طهران به وعظ مشغول بود و آنجا مرید یکی از عرفاء به نام «شمس العرفا» شد.

مرحوم حسام خطوط ثلث، نسخ و رقاع را خوش می نوشت [و این هنر را از آقا محمّد شمس الکُتّاب خواجویی فراگرفته بود. خطوط سنگ مزار میر عبدالحسین سیّد العراقین در تخت فولاد و سنگ مزار برادرش شیخ مهدی حقوقی در تکیه سیّد العراقین، از آثار به جای مانده از اوست. [در سرودن شعر نیز طبعی روان داشت و به فن مادّه تاریخ گویی مسلّط بود. وی سرانجام در جمعه 13 ربیع الاوّل 1381ق وفات یافته و جنازه پس از تشییع باشکوه در یکی از اطاق های تکیه سیّد العراقین در تخت فولاد اصفهان مدفون شد. [ماده تاریخ وفاتش را استاد میرزا فضل اللّه خان اعتمادی خویی متخلّص به برنا چنین گفته است:

مصرعی «برنا» نوشت از بهر سال رحلتش: «بود شمشیر علیه کجروی پند حسام»

ص: 142

همچنین شاعر عارف معاصر «شکیب اصفهانی» این ماده تاریخ را جهت سال فوت او به شمسی یافته است:

از پی تاریخ او، گفت به شمسی «شکیب» «کرد حسام از وفا جای بخلد برین»(1)]

محمّد رضا مجلسی

محمّد رضا بن محمّد علی بن میرزا محمّد کاظم بن ملّا عزیزاللّه بن ملّا محمّد تقی مجلسی، عالم فاضل [از علمای دوره زندیه [در اصفهان ساکن بوده و به «آقا محمّد» معروف بود. او در اواخر ذیحجه 1211ق وفات یافت.(2)

از تألیفات او کتاب «ارشاد الحنفاء فی وصف الخلفاء» در یک مقدمه و چهار فصل و یک خاتمه به شماره 1293 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(3)

استاد محمّد رضا حجّار*

استاد محمّد رضا بن استاد محمّد علی حجّار اصفهانی، از هنرمندان قرن سیزدهم هجری است. در هنر سنگ تراشی زبردست بوده و تا سال 1255ق در قید حیات بوده است.

ظاهرا از شاگردان پدرش بوده و در ریزه کاری و ظرافت در حجاری مهارتی به سزا داشته است. آثار او در قبرستان تخت فولاد اصفهان موجود است از جمله سنگ قبر شیخ محمّد تقی رازی (صاحب حاشیه) در سال 1248ق، میرزا محمّد رحیم


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 630 و 631؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص143؛ شرح مجموعه گل، صص 245-275.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص342؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص538.
3- فهرست مرعشی، ج5، ص302.

ص: 143

شیخ الاسلام در سال 1249ق و ملّا محمّد مهدی قمبوانی سمیرمی در سال 1255ق.(1)

شیخ محمّد رضا نیلفروشان

شیخ محمّد رضا نیلفروشان معروف به «مقدّس» فرزند محمّد علی از علمای معاصر اصفهان، عالم فاضل متّقی. در مسجد علی اکبر بیک واقع در اوّل خیابان شاه عباس دوم [خیابان شهید شریف واقفی فعلی [اقامه جماعت می نموده است. در 26 شعبان المعظّم سال 1392ق وفات یافته و در تکیه آقا سیّد محمّد لطیف خواجویی در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(2)

میرزا محمّد رضا شریف روحانی*

حاج میرزا محمّد رضا شریف روحانی فرزند شیخ غلامعلی، عالم فاضل معاصر، در سال 1303ق در خانواده ای روحانی در نجف آباد متولّد شد. از دوران نوجوانی نزد پدر به تحصیل مقدمات و ادبیات و علوم دینی پرداخت. پس از آن به اصفهان رفت و در مدرسه صدر نزد شیخ علی مدرس یزدی و سیّد آقاجان ریزی تحصیل کرد سپس در درس سیّد احمد اصفهانی، سیّد مهدی درچه ای، ملّا عبدالکریم گزی، سیّد محمّد باقر درچه ای، میرزا محمّد صادق خاتون آبادی، سیّد محمّد مدرس نجف آبادی حاضر شد و تحصیلات خود را تکمیل کرد و به نجف آباد بازگشت و به تدریس و اقامه جماعت (در مسجد ملّا حسین کربلایی» و تبلیغ دین مشغول شد.

او در سه شنبه 25 جمادی الثّانی 1399ق در سن 96 سالگی وفات یافته و در قبرستان «جنّت الشهداء» نجف آباد مدفون شد.(3)


1- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص357؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص191.
3- دیباچه دیار نون، ص192؛ سیمای دانشوران، صص 110 و 111؛ آیینه اهل قلم، ص58.

ص: 144

میر محمّد رضا فانی هندوستانی

میر محمّد رضا فانی اصفهانی بن محمّد فاضل موسوی هندوستانی، شاعر ادیب و عارف کامل. [از سخنوران قرن سیزدهم هجری].

پدرش از عرفاء بوده و از هند به اصفهان آمد. میر محمّد رضا در اصفهان علم و ادب آموخته و سپس به تهذیب نفس و سیر و سلوک مشغول شد و انزوا اختیار کرد و جز با اندکی از مردمان اهل حال معاشرت و مصاحبت ننمود، تا این که در سال 1222ق در اصفهان وفات یافت. در شعر طبعی روان داشت و اغلب به غزل و مثنوی مایل بود. رضاقلی خان هدایت اشعار او را مدوّن ساخته و «دیوان اشعار» ترتیب داده است.(1)

[میر محمّد رضا نسخه ای از «مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز» را به خط نستعلیق کتابت نموده که به شماره 1171 در کتابخانه دکتر حسین مفتاح در تهران موجود بوده است].(2)

از اوست:

منشین از پا و گرنه بست شوی از پای اگر نیفتی، از دست شوی

هشیار گر آیی بر ما مست شوی وز هستی اگر نیست شوی، هست شوی

سیّد رضا دریای اصفهانی

حاج سیّد رضا بهشتی نژاد متخلّص به «دریا» فرزند حاج سیّد فخرالدّین، از شعرای معاصر اصفهان. در 11 جمادی الاولی سال 1335ق [مطابق با 15 اسفند 1295ش [در اصفهان متولّد گردید. [تحصیلات ابتدایی را در مدرسه علیّه و متوسطه را در مدرسه


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 632 و 633؛ تذکره مجمع الفصحاء، ج5، ص807؛ ریاض العارفین (چاپ 1344ش)، صص 461 و 462؛ تذکره حدیقة الشّعراء، ج2، ص1278؛ الاصفهان: رجال و مشاهیر، ص405؛ مکام الآثار، ج3، ص749.
2- نسخه های خطی، ج7، ص296.

ص: 145

فرهنگ و مدرسه گلبهار طی نمود و در کنار آن نزد میرزا آقا امامی به فراگیری نقاشی مشغول شد. اما به علّت حادثه ای که برای او پیش آمد، از ادامه آن باز ماند. در سال 1337ش به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به تدریس در دبیرستانهای اصفهان مشغول شد. او سالها رییس کتابخانه فرهنگ بود.

در نوجوانی به سرودن شعر پرداخته و به انجمن ادبی شیدا راه یافت [ابتدا «منظر» و «شکر» تخلّص می کرد. سپس آن را به «دریا» تغییر داد. [او در اغلب انجمن های ادبی اصفهان همچون صائب، کمال، خاکیا، سرای سخنوران، پیشه وران و سعدی حضور داشت و از شعرای زبردست و خوش قریحه آن انجمن ها بود. در سرودن انواع شعر همچون غزل، قصیده، رباعی، ترکیب بند و ترجیع بند و مثنوی مهارت داشت و با استادی از عهده برمی آمد. بسیاری از اشعارش در مدح و مرثیه اهل بیت علیهم السلام و پند و اندرز و تغزل است.] اشعارش در بسیاری از نشریات و مجلات اصفهان و تهران به چاپ می رسید. [اشعار او در کتاب «طوفان دریا» به اهتمام بانو صدیقه بهشتی نژاد در سال 1383ش به چاپ رسیده است.

وی سرانجام در دوشنبه سوم فروردین 1383ش بدرود حیات گفته و پیکرش در قطعه نام آوران واقع در قبرستان باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.

مادّه تاریخ وفاتش را آقای رضا صنیع زاده چنین سروده است:

«دی» رفت از این جمع و به تاریخ نوشتند: «دریای ادب را گهری بود بهشتی»

1383=14-1397

استاد میرزا فضل اللّه خان اعتمادی (برنا) نیز سروده است:

رقم زد کلک «برنا» در وفاتش «ز دریا مانده نقش و شعر و دیوان»

از اوست:

رفتم از کوی تو امّا دلم آنجاست هنوز دل حسرت زده ام محو تماشاست هنوز

ص: 146

یاد روی تو مهری که فروزش دارد مایه روشنی چشم و دل ماست هنوز

چشم بد دور که با پاکی و صاحب نظری دیده آیینه آن طلعت زیباست هنوز(1)]

محمّد رضا موحّدی نجف آبادی*

محمّد رضا موحّدی نجف آبادی فرزند فرج اللّه، از شعرای معاصر در سال 1324ش در نجف آباد متولّد شد و از نوجوانی به سرودن شعر پرداخت. ابتدا «نوین» تخلّص می کرد و سپس آنرا به «رضا» تغییر داد.

از اوست:

مادر ای بامداد روشن عشق نشوی لحظه ای فراموشم

ای بلند آسمان عفت و مهر جام صهبای معرفت نوشم(2)

ملّا محمّد رضا هزارجریبی

ملّا محمّد رضا هزارجریبی مازندرانی بن محمّد قاسم، عالم فاضل و محدّث محقّق. در اصفهان ساکن بوده و نزد جمعی از فضلاء خصوصا علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی کسب فیض نموده است.

او کتاب «تهذیب الاحکام» شیخ طوسی را نزد علّامه مجلسی قرائت نموده و علّامه در پایان کتاب «صوم» أنهائی در اواسط جمادی الاوّل 1073ق برای او نوشته است.(3)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص195؛ طوفان دریا، صص 15-28.
2- دیباچه دیار نون، ص237؛ تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص304.
3- فهرست مرعشی، ج10، ص364؛ اجازات الحدیث، ص201؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص97؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص349.

ص: 147

همچنین «اصول کافی» را نزد علّامه قرائت نموده و او جهت ملّا محمّد رضا در سال 1089ق در پشت کتاب «اصول کافی» اجازه مفصّلی نوشته است. عالم عالیقدر میرزا محمّد طهرانی ساکن سامرا آن اجازه را از آنجا استنساخ کرده و به نظر علّامه شیخ آقا بزرگ طهرانی رسیده است.(1)

محمّد رضا لنجانی*

محمّد رضا بن محمّد کریم پنجانی لنجانی اصفهانی، از کاتبان قرن سیزدهم هجری است. او مجموعه ای از چند کتاب «الفوائد الصّمدیه»: شیخ بهایی، «الاربعون حدیثا»:؟، «مثلثات منظوم»: بدیعی و «صیغ العقود و الایقاعات»: محمّد حسن لنجانی را به خط نسخ در سالهای 1282 تا 1285ق کتابت کرده که به شماره 89 در کتابخانه مدرسه صدر خواجو در اصفهان موجود است.(2)

محمّد رضا تبریزی

محمّد رضا بن محمّد قدیم بن محمّد کریم تبریزی [از کاتبان و فضلاء قرن سبزدهم هجری] در شب 29 صفر سال 1232ق از کتابت بخش یکم «اسفار» در اصفهان به خط تعلیق شکسته فراغت یافته و کتاب به شماره 386 در کتابخانه مرکزی دانشگاه [جزو کتب اهدایی آقای مشکاة به دانشگاه طهران [موجود است.(3)

ملّا محمّد رضا اصفهانی

ملّا محمّد رضا بن جلال الدّین محمّد اصفهانی [از فضلاء و علمای قرن یازدهم هجری] که «باب حادی عشر» را جهت امیر ابی الفتح بن امیر حبیب اللّه حسینی به فارسی


1- الذریعه، ج11، ص15؛ الروضة النضره، ص222؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص31.
2- فهرست صدر خواجو، ص70.
3- فهرست کتب اهدایی مشکاة، ج3، ص254.

ص: 148

ترجمه نموده و نسخه در کتابخانه سیّد آقا تستری در نجف اشرف موجود بوده است. تاریخ نسخه سال 1068ق می باشد.(1)

سیّد محمّد رضا بختیاری*

حاج سیّد محمّد رضا بختیاری فرزند سیّد محمّد بن سیّد محمّد تقی، عالم فاضل معاصر در سال 1304ق در چهارمحال و بختیاری متولّد شد و پس از کمی تحصیل به اصفهان رفته و نزد شیخ محمّد تقی آقانجفی ادامه تحصیل داد. سپس به عتبات عالیات عزیمت کرده از محضر آیات عظام سیّد محمّد کاظم طباطبایی یزدی، آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی و میرزا محمّد تقی شیرازی بهره برد و به اجتهاد نائل آمد. پس از قیام عشایر و مردم علیه سلطه انگلیسی ها بر عراق و فتوای جهاد علماء، او به مجاهدان پیوست و فرماندهی شصت هزار نفر از آنان را برعهده گرفت. پس از پایان جنگ به ایران مراجعت کرده و در مشهد مقدس ساکن شد و به تدریس و اقامه جماعت مشغول شد و مورد وثوق حاج آقا حسین قمی واقع شد. پس از کشتار مردم و سرکوب قیام مسجد گوهرشاد به بیرجند تبعید شد و پس از شهریور 1320ش به مشهد بازگشت و به تدریس پرداخت تا اینکه در روز یکشنبه 11 اردیبهشت 1339ش (مطابق 4 ذیقعده 1379ق وفات یافت و در یکی از حجره های سمت راست نقاره خانه (صحن انقلاب کنونی) مدفون شد.(2)

سیّد رضا صدرالحسنی*


1- الذریعه، ج4، ص83 و ج3، ص7؛ الرّوضة النضره، ص218؛ کاوش های تازه در باب روزگار صفوی، ص117.
2- مشاهر مدفون در حرم رضوی، ج1، صص 106 و 107؛ شناخت سرزمین چهارمحال، ج2، ص450؛ شرح مجموعه گل، صص 233 و 234.

ص: 149

حاج سیّد رضا صدرالحسنی بن سیّد محمّد صدرالواعظین بن سیّد محمّد رضا طباطبایی اصفهانی (صدرالذاکرین)، از علماء و خوشنویسان معاصر اصفهان. در سال 1300ش درا صفهان متولد شده و نزد جمعی از فضلاء از جمله: شیخ محمّدحسن عالم نجف آبادی و میرزا علی آقا شیرازی به تحصیل پرداخت و به وعظ و خطابه روی آورد. امّا به علت بیماری ترک وعظ و خطابه کرده و انزوا اختیار کرد و به مشق از روی خطوط خوشنویسان نمود. اینک او از خوشنویسان قابل و خطاطان ماهر در نستعلیق است. مردی است وارسته و پرهیزکار. نستعلیق را در کمال استادی می نویسد و قطعات متعددی به خط زیبای او موجود است.(1)

ملّا محمّد رضا تنکابنی

ملّا محمّد رضا تنکابنی بن ملّا محمّد فاضل سراب بن عبدالفتاح تنکابنی مازندرانی، عالم فاضل و ادیب شاعر [از دانشمندان قرن دوازدهم هجری [او پسر بزرگ فاضل سراب است. در اصفهان متولّد شده و نزد پدر خود ادبیات عرب و فقه و حدیث را فرا گرفت. [فاضل سراب در ذیحجة الحرام سال 1112ق مشترکا اجازه ای برای او و برادرش ملّا محمّد صادق و شاگردش ملّا محمّد شفیع لاهیجانی نوشته است. [به شعر و انشاء رغبت تمام داشته و در شعر «رضا» تخلّص می نموده است.

او حدود سال 1135ق (30 سال قبل از تألیف «تذکرة المعاصرین» حزین) در اصفهان وفات یافته و ظاهرا در جوار قبر پدرش در تخت فولاد اصفهان مدفون شده است.

این شعر از اوست:

هرگز طبیب فکر من مبتلا نداشت گویا برای درد دل من دوا نداشت


1- شرح مجموعه گل، صص 292 و 293؛ و اطلاعات شخصی.

ص: 150

محکم نگشت با تو اساس محبّتم از بس که حرف سست تو هرگز بنا نداشت

هر بی وجود چهره به می گشت همچو عکس بر روی من که را که جفای تو وانداشت

خلوت طلب برای چه می گشت هر زمان گر مدّعی ز وصل تو صد مدّعا نداشت

خاموشیم نبود ز آسودگی «رضا» از بس که تنگ بود دلم ناله جا نداشت(1)

حاج آقا رضا یزدی*

حاج آقا رضا یزدی فرزند حاج شیخ محمّد بن شیخ محمّد علی یزدی، از علمای معاصر اصفهان. در شهر اصفهان متولّد شده و دروس مقدماتی را نزد حاج آقا عطاءاللّه فقیه امامی و سیّد مرتضی موحّد ابطحی خواند. سپس به قم رفته و در درس حضرات آیات شیخ مهدی لاکانی، سیّد حسین بُدَلا، شهید شیخ محمّد صدوقی یزدی، حاج شیخ مرتضی حائری یزدی، حاج شیخ مهدی مازندرانی، سیّد محمّد باقر سلطانی و امام خمینی حاضر شده و تحصیل کرد. آنگاه به دستور آیت اللّه بروجردی به خرم آباد رفت و 7 سال در حوزه علمیه آنجا تدریس کرد. پس از مراجعت به قم از محضر مرحوم بروجردی استفاده کرد، امّا به خاطر بیماری به اصفهان بازگشته و به تدریس و وعظ سخنرانی و انجام خدمات اجتماعی مشغول شد. به سعی و همت او بسیاری از مساجد اصفهان


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص28؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 852 و 853؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص102؛ تذکرة المعاصرین، صص 209 و 369؛ نجوم السّماء، ص204؛ الذریعه، ج9، ص367؛ تذکره غنی، ص57؛ مجموعه مقالات همایش فاضل سراب، صص 276 و 366 و 161؛ الکواکب المنتشره، ص264.

ص: 151

تأسیس و رونق یافت.

او سالها امام جماعت مسجد اللّه بود و به وعظ و ارشاد مردم و حلّ مشکلات آنها می پرداخت.

سرانجام او در روز 5 خرداد 1382ش بر اثر سکته مغزی وفات یافته و در قطعه 12 قبرستان جدید اصفهان (باغ رضوان) مدفون گردید.(1)

دکتر سیّد رضا ابوالبرکات

دکتر سیّد رضا ابوالبرکات [فرزند سیّد محمّد بن محمّد مهدی بن بحرالعلوم سدهی[ عالم فاضل معاصر.

[در سال 1309ش در شهرستان خمینی شهر اصفهان متولّد شد. دروس حوزوی را در اصفهان نزد حضرات آیات شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی، شیخ احمد فیاض، شیخ نورالدّین اشنی، شیخ محمود مفید، سیّد صدرالدّین کوپائی، حاج میرزا علی آقا شیرازی، حاج آقا رحیم ارباب و میر سیّد علی بهبهانی فرا گرفت. همزمان در سال 1337 در کنکور رشته دکترای معقول و منقول شرکت کرد و در سال 1341 آن را به پایان برد. از سال 1348 پس از کسب اجازه از مراجع تقلید از جمله امام خمینی وارد آموزش و پرورش شد و مدّت ها در دبیرستان و سپس به دانشگاه به ارشاد و هدایت نسل جوان پرداخت. وی تبحّر خاصّی در علوم مختلف اسلامی داشت. قرآن کریم و اکثر خطب «نهج البلاغه» و «دیوان حافظ» و بسیاری از اشعار فارسی و عربی را از حفظ داشت. بسیار متواضع و قانع و سخی بود و آثار خیریه ای از خود به جا نهاد.

عاقبت در شب دوشنبه 10 شهریور 1365ش (26 ذیحجه 1406ق) وفات یافته و در مسجد سرپل فروشان خمینی شهر که در آن اقامه جماعت می نمود، در کنار پدر و جدّش مدفون شد.(2)]


1- وفیات علمای معاصر اصفهان، خطی.
2- بیان المفاخر، ج2، ص374؛ خمینی شهر، صص 135-137؛ فهرست سه کتابخانه اصفهان، ص6.

ص: 152

شیخ نجیب الدّین رضا زرگر تبریزی

شیخ نجیب الدّین رضا زرگر [بن ابوحامد محمّد بن محمّد تبریزی [عارف جلیل و شاعر ادیب، از اهالی تبریز و از اقطاب سلسله ذهبیه است. [در سال 1048ق(1)] در اصفهان متولّد شده و ارادت به شیخ محمّد علی مؤذن خراسانی داشته(2) و در اشعار گاهی «رضا» و گاهی «زرگر» و «جوهری» و «نجیب الدّین» تخلّص می کند.

در سال 1075ق [بنا به قول مرحوم تربیت در دانشمندان آذربایجان(3)] و یا سال 1080ق [بنا به نقل مرحوم هدایت در ریاض العارفین(4)] در اصفهان وفات یافته است.

قبرش در قسمت شمالی آب انباری که در اراضی شمالی فرودگاه [قدیم اصفهان واقع در تخت فولاد] و قسمت شرقی تکیه آقا حسین خوانساری و شیخ محمّد تقی رازی است قرار داشت و تا این اواخر موجود بود و نویسنده [سیّد مصلح الدّین مهدوی [آن را دیده بود و به سرنوشتی مانند سایر قبور گرفتار شد.(5)] و از بین رفت].

کتب زیر از اوست:

1. «خلاصة الحقایق» مطبوع 2. «دستور سلیمان» 3. «دیوان غزلیّات» 4. «سبع المثانی» مطبوع 5. «نورالهدایه» مطبوع.(6)

از اوست:

شمع و چراغ همه روشن از اوست بوی خوش هر گل و گلشن از اوست

کند کمالش عری از عقل هاست قرب وصالش بری از نقل هاست(7)


1- تحفه عباسی: مقدمه، ص9.
2- طرائق الحقائق، ج3، ص217.
3- دانشمندان آذربایجان، ص374.
4- تذکره ریاض العارفین، ص123.
5- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص226.
6- الذریعه، ج7، ص225 و ج12، ص130 و ج19، ص201 و ج21، صص129 و 394 و ج25، ص386؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص213؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص617.
7- الاصفهان: رجال و مشاهیر، صص 273 و 274.

ص: 153

سیّد محمّد رضا بهشتی

آقا سیّد محمّد رضا بن میر سیّد محمّد بهشتی، عالم فاضل [از علمای اوایل قرن چهاردهم هجری] در اصفهان متولّد شده و نزد حاج سیّد ابراهیم بهشتی و آقا میرزا محمّد باقر چهارسوقی (صاحب روضات) تحصیل کرده و و سالها در مسجد سرجوی شاه اقامه جماعت می نموده و پس از وفات در تکیه سادات بهشتی نزدیک مصلای تخت فولاد مدفون شد.(1)

سیّد محمّد رضا صدرالذاکرین

سیّد محمّد رضا صدرالذّاکرین بن سیّد محمّد طباطبایی، واعظ کامل و خطیب ماهر [از وعاظ مشهور اصفهان در اواخر دوره قاجاریه] در شب 19 رمضان المبارک 1310ق وفات یافته و در مقبره سر قبر آقا اصفهان مدفون شد.

ماده تاریخ وفاتش را محمّد نصیر طرب اصفهانی چنین گفته است:

چو رخت بست ز دار فنا به عالم قدس ز مرگ او ز «طرب» خواست شور و ناله و شیون

نوشت خامه مشکین برای سال وفاتش «بصدر محفل جنّت نمود منزل و مسکن»

1310

آقا محمّد کاظم غمگین نیز چنین سروده است:

گفت از پی تاریخ وفاتش «غمگین»: «اندر یَم رحمت خدا گشت غریق»(2)


1- تحفة الاحباب، ص41.
2- دیوان طرب، ص715؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص1020؛ شرح مجموعه گل، صص285-288.

ص: 154

محمّد رضا یزدی

محمّد رضا بن محمّد یزدی [از کاتبان و خوشنویسان است [در قریه ینگ آباد جرقویه ساکن بوده و نسخه ای از «حمله حیدری» سروده: میرزا محمّد رفیع باذل مشهدی را کتابت نموده که به شماره 482 در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است.(1)

سیّد محمّد رضا ایمن سدهی

سیّد محمّد رضا میردامادی متخلّص به «ایمن» بن حاج میرزا محمود طبیب سدهی، شاعر ادیب [در قرن چهاردهم هجری می زیسته است]. در سال 1300ق متولد شده و در جوانی به کسب کمالات و فضائل اهتمام جسته و پس از کمی تحصیل به خراسان مسافرت کرد و آنجا ساکن شد.

او در ماه فروردین سال 1333ش (مطابق ماه رجب سال 1372ق) در مشهد مقدّس وفات یافته و همانجا مدفون شد.

از اوست:

من آن رندم که بلبل وار دایم مست و شیدایم به شوق وصل روی گل دمادم غرق غوغایم

من آن پروانه ام کز شعله شمع رخ جانان همی سوزم و زین سوختن نیست پروایم

منم آن عاشق یکرنگ کاندر جسم و جان چیزی به جز مهرش ندارم گر بشکافند اعضایم(2)


1- فهرست گلپایگانی، ج2، ص68.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص75؛ مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ج2، صص 194 و 195.

ص: 155

رضا پزشکی نجف آبادی*

آقا رضا پزشکی فرزند حاج مراد، از شعرا و ادبای نجف آباد در سال 1277ش متولّد شد. گاهی شعر می سرود و طبع روان و قریحه ای پویا داشت.

از اوست:

ابر آسمان گرفت و زمین ابروار تار یادم شد از گذشته و فصل بهار یار

کز هر طرف تلألو خورشید و باغ و دشت محکم گرفته در بغلم چون نگین نگار

کز هر کرانه چویک آبی روان و دشت سرسبز و دلپسند و دل آرا چو نقش یار(1)

سیّد محمّد رضا موحّد ابطحی*

سیّد محمّد رضا موحّد ابطحی فرزند سیّد مرتضی، عالم فاضل جلیل معاصر. در سال 1361ق (مطابق با 1321ش) در اصفهان متولّد شد. مقدمات علوم را تا پایان شرح لمعه و همچنین طب قدیم را نزد پدرش و شرایع را نزد میرزا محمّد طبیب زاده آموخت.

او در سال 1380ق (مطابق با 1340ش) جهت تحصیل به قم مشرّف شد. در دوره سطح مکاسب را نزد برادرش سیّد محمّد باقر موحّد ابطحی، کفایه را نزد سیّد محمّد باقر سلطانی و درس خارج فقه را نزد حضرات آیات حاج شیخ عباسعلی شاهرودی و حاج سیّد محمّد رضا گلپایگانی (ابوالزّوجه خود) و میرزا هاشم آملی فرا گرفت.

وی در سال 1382ق (1341ش) به افتخار مصاهرت آیت اللّه گلپایگانی نائل شد و سالها در خدمت ایشان به عنوان اصحاب استفتاء به انجام وظیفه مشغول بود.


1- دیباچه دیار نون، ص158.

ص: 156

سیّد محمّد رضا حسینی رضوی

سیّد محمّد رضا بن محمّد معصوم حسینی رضوی [از فضلاء ساکن اصفهان در قرن دوازدهم هجری] در پنج شنبه 9 ربیع الثّانی 1115ق نسخه ای از «شرح تجرید» قوشچی را به خط نسخ در اصفهان کتابت نموده است. نسخه آن به شماره 7422 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(1)

[او همچنین رساله «نسبة ارتفاع اعظم الجبال الی قطر الارض» را در سال 1108ق کتابت کرده که جزو کتابهای محمّد خامنه ای در کتابخانه حسینیه تستریه نجف اشرف موجود بوده است.(2)]

میرزا محمّد رضا اصفهانی

میرزا محمّد رضا بن عالیحضرت میرزا محمّد مقیم اصفهانی، استاد کیمیا در اصفهان بوده و ظاهرا محمّد رضا طبیب بن حاج رجبعلی کیمیاگر، نویسنده و جامع جنگ شماره 4385 کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران شاگرد او بوده است.(3)

محمّد رضا تبریزی عباس آبادی

محمّد رضا بن محمّد مقیم تبریزی عباس آبادی، از خوشنویسان هنرمند قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری است. در خط نستعلیق نزد ابوتراب اصفهانی مشق کرد و در اصفهان به کتابت مشغول شد. او در ماه رجب 1089ق به دستور شاه سلیمان نسخه ای ناتمام از «جامع الحکایات» را که نورالدّین محمّد لاهیجانی آنرا کتابت کرده و


1- فهرست مرعشی، ج19، ص239.
2- الکواکب المنتشره، ص265.
3- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج13، ص3347.

ص: 157

موفق به اتمام آن نشده بود را کتابت کرده و به پایان رساند که در کتابخانه سلطنتی سابق موجود است.

او برادر شاعر و خوشنویس هنرمند میر سیّد علی خان جواهر رقم است. محمّد رضا در خوشنویسی از سرآمدان عصر خویش و در صفای نیت و تهذیب اخلاق و حسن خلق کم نظیر بود. او در سال 1118ق در اصفهان وفات یافته و در مزار بابا رکن الدّین (تخت فولاد) اصفهان مدفون شد.(1)

میر محمّد رضا امامی خاتون آبادی

میر محمّد رضا امامی خاتون آبادی بن محمّد مؤمن [بن میر عبدالرّفیع بن میر محمّد صالح بن میر محمّد اسماعیل (شاهمراد) بن میر عمادالدّین حسینی افطسی [عالم فاضل. متبحّر در علوم بالاخص تواریخ ائمه معصومین علیهم السلام . تا سال 1128ق زنده بوده و پس از وفات در تخت فولاد بالای سر میرمعصوم خاتون آبادی مدفون گردید. ویرا تألیفاتی است:

1. «خزائن الانوار» در تفسیر 2. «جنّات الخلود» که مکرر به طبع رسیده است.(2)

[وی در اصفهان به دنیا آمده و در اصفهان و در عتبات عالیات به تحصیل پرداخته و سپس به شهرها و ممالک گوناگون سفر کرده است. عاقبت به اصفهان آمده و به تدریس و تحقیق و تألیف مشغول شد. او در انواع علوم زمان خود خصوصا، فقه، حدیث، تفسیر و ادبیات متبحّر بوده و در سرودن شعر به فارسی و عربی صاحب قریحه است و در اشعارش «مطلع» تخلّص می کند. به نوشته مرحوم سیّد حسین خاتون آبادی در کتاب «اغصان طیّبه» او در سال 1135ق وفات یافته است.

کتاب «خزائن الانوار و معادن الاخبار» او به تصحیح مریم ایمانی خوشخو به چاپ


1- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص725.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص188، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص195؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص212؛ الکواکب المنتشره، ص265.

ص: 158

رسیده است. نسخه های خطی این کتاب در کتابخانه های آیت اللّه مرعشی قم، ملک تهران، آستان قدس رضوی، مجلس شورای اسلامی، جامع گوهرشاد، موقوفه خاندان ثقة الاسلام تبریز، فیضیه قم، گلپایگانی و کتابخانه سیّد علی اصغر اصغرزاده موجود است. این کتاب به فارسی و در علم تفسیر با 1 فاتحه و 14 خزانه در سال 1117 در تبریز تألیف شده است.(1)

«جنّات الخلود» نیز به فارسی و در باب شرح اسماء الحسنی و زندگی چهارده معصوم علیهم السلام و تواریخ سلاطین و خلفاء و برخی اطلاعات متفرقه دیگر تألیف شده و در سال 1128ق تألیف آن به پایان رسیده است. این کتاب بارها چاپ سنگی شده و نسخه خطی آن در کتابخانه مؤسسه امام صادق علیه السلام قم و چند کتابخانه دیگر موجود است.(2)]

محمّد رضا اصفهانی*

محمّد رضا بن محمّد مهدی اصفهانی، خطاط نسخ نویس قرن دوازدهم هجری در سال 1150ق در اصفهان متولّد شده و در سال 1224ق وفات یافته است. او در 8 جمادی الثّانی 1185ق از کتابت نسخه ای از «کفایة المقتصد» تألیف: ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری فراغت یافته و نسخه به شماره 889 در کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان موجود است.(3)

میرزا محمّد رضا خوزانی

میرزا محمّد رضا خوزانی بن میرزا محمّد مهدی بن ملّا محسن شیرازی، عالم فاضل و خوشنویس ماهر، [در قرن سیزدهم هجری].


1- خزائن الانوار: مقدمه مصحح.
2- نسخه های خطی: دفتر یازدهم و دوازدهم، ص24؛ فهرست مؤسسه امام صادق علیه السلام ، صص 7و 8؛ و نیز بنگرید به: الذریعه، ج5، ص150 و ج7، ص153؛ فوائد الرضویه، ج2، ص535؛ ریحانة الادب، ج5، ص268.
3- فهرست صدر بازار، ج3، ص663.

ص: 159

جدّش ملّا محسن از شیراز به اصفهان آمده و در «خوزان» از محلّه های «سِدِه» ماربین ساکن شد.

[صاحب عنوان در اصفهان نزد سیّد محمّد شهشهانی و حاج شیخ محمّد باقر نجفی به تحصیل پرداخته است. خط نسخ را بسیار نغز و شیرین می نوشته و در سرعت قلم اعجوبه ای بوده است. تا حدّی که روزی هزار بیت کتابت می کرده و در عین حال بسیار خوش و زیبا می نوشته است و می گفته اند که چهارصد جلد کلام اللّه مجید کتابت کرده است. و تا حدود سال 1306ق زنده بوده است.(1)]

میرزا محمّد رضا خوزانی نسخه ای از «ربیع الاسابیع» تألیف: علّامه مجلسی را به خط نسخ کتابت کرده که در سال 1313ق چاپ سنگی شده است.(2)

[همچنین کتاب «انوار الرّیاض» تألیف: سیّد محمّد شهشهانی را در سال 1288ق به خط نسخ کتابت نموده که به شماره 8619 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(3)]

سیّد رضا کلاهدوزان*

سیّد رضا کلاهدوزان فرزند سیّد مهدی از علمای معاصر اصفهان. در سال 1332ش در اصفهان به دنیا آمد.

ادبیات را نزد سیّد ابوالحسن درچه ای ابن سیّد محمّد باقر و سیّد بحرالعلوم میردامادی و آقا سیّد حسین سدهی معروف به ساعت ساز فرا گرفت. مغنی را از شیخ محمود مشکاتی استفاده کرد. شرح تجرید و شرح شمسیّه را از محضر شیخ محمّد محزون بهره برد.

شرح منظومه و اسفار را در نزد سیّد حسن مدرس هاشمی خواند. لمعه و رسائل و


1- المآثر و الآثار، ج1، ص248؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج2، صص 612 و 613؛ فوائد الرضویّه، ج1، ص535؛ الاصفهان: رجال و مشاهیر، ص237.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص581.
3- فهرست مرعشی، ج22، ص190.

ص: 160

مکاسب و بحث خارج را از محضر آیة اللّه شیخ ابوالقاسم انصاری استفاده کرد. جهت اصلی پیشرفت وی در علم و دانش مباحثه و تحقیق و تدریس و مطالعات شخصی بوده است. هم بحث وی در همه دروس تا پایان سطوح آقای حاج شیخ حسین عشاقی بوده است.

او اکنون از بزرگان مدرسین مدرسه صدر اصفهان محسوب می گردد و دروس وی مورد توجه فضلاء و طلاب است.

حاج شیخ محمّد رضا مهدوی شهرضایی

حاج شیخ محمّد رضا مهدوی شهرضایی بن حاج ملّا محمّد مهدی قمشه ای، عالم فاضلف فقیه مجتهد [از علمای قرن چهاردهم هجری] درسال 1302ق متولّد شده و در اصفهان به درس آخوند کاشی، جهانگیر قشقایی، آقا سیّد ابوالقاسم دهکردی، حاج میر محمّد صادق خاتون آبادی و شیخ محمّد تقی آقانجفی حاضر شده و سپس به نجف اشرف مشرّف شده و نزد حضرات آیات آقا شیخ مرتضی طالقانی، آقا سیّد حسین بادکوبه ای و آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی استفاده نموده، سپس به موطن خود مراجعت کرده و مقبولیّت تامّه یافته، در علم و عمل بی نظیر و تا آخر عمر در انجام وظایف شرعّیه از نشر و تبلیغ احکام و تدریس و اقامه جماعت و اعانه ملهوفین و کمک به ضعفاء دقیقه ای اهمال نفرمود.

وی سرانجام در شب چهارشنبه 14 ربیع الثانی 1388ق در زادگاه خود وفات یافته و در امامزاده شاهرضا مدفون گردید. از تاألیفاتش: 1. «رساله ای در اخلاق»2. رسائل متعدد در «فقه و اصول و تفسیر» می باشد که هیچ یک به طبع نرسیده است.(1)


1- سالنامه شهرضا، ص36؛ نشریه فرهنگ شهرضا، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص632.

ص: 161

محمّد رضا طهرانی اصفهانی

محمّد رضا طهرانی بن نجفعلی بن حاج محمود اصفهانی [از نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری] در سال 1269ق از کتابت نسخه ای از کتاب «شاهد صادق» تألیف: محمّد صادق بن محمّد صالح اصفهانی به خط نستعلیق فراغت یافته و کتاب به شماره 5028 در کتابخانه مجلس شورای ملّی ایران موجود است.(1)

محمّد رضا خاتون آبادی

محمّد رضا بن محمّد نصیر خاتون آبادی اصفهانی، عالم فاضل. در مشهد مقدس ساکن بوده و علاوه بر تحقیق و تألیف و تدریس نایب خادم باشی آستانه مقدس رضوی بوده و به نام شاه سلطان حسین صفوی کتاب «شرح اربعین حدیثا» را تألیف نموده است. نسخه ای از آن به شماره 2290 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی در قم موجود است.(2)

محمّد رضا عطاء اصفهانی*

محمّد رضا شیرانی فرزند نصیر، شاعر ادیب معاصر. در سال 1326ش در محلّه بیدآباد اصفهان متولّد شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در اصفهان به پایان رسانید و در اداره مسکن و شهرسازی اصفهان به فعالیت پرداخت. پدرش از شعراء اصفهان بود. خود او نیز طبع شعر داشت و در انجمن های ادبی از جمله انجمن ادبی و هنری سعدی شرکت می کرد. او اشعار پدرش را گردآوری و با نام «راز دل نصیر» به چاپ رسانیده است.(3)


1- فهرست مجلس، ج14، ص334.
2- تراجم الرجال، ج2، ص697؛ الکواکب المنتشره، ص266؛ فهرست مرعشی، ج6، ص274.
3- تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص559؛ راز دل نصیر، ص175.

ص: 162

محمّد رضا اصفهانی

محمّد رضا بن نوروزعلی اصفهانی از کاتبان قرن سیزدهم هجری در سال 1225ق نسخه ای از «حاشیة معالم» تألیف: ملّا میرزا محمّد شیروانی را به خط نسخ کتابت کرده و نسخه در مدرسه غرب همدان موجود است.(1)

رضا اشتری

رضا اشتری فرزند آقا میرزا هادی اشتری، از شعرای اصفهان [در قرن چهاردهم هجری] در سال 1310ش در اصفهان متولّد گردیده و به تحصیل علوم قدیمه و جدید پرداخته است. از سن 15 سالگی شروع به سرودن اشعار کرده و در آن گاهی «اشتری» و زمانی «رضا» تخلّص می کرده است. او از اعضای انجمن ادبی کمال بوده است. این شعر را در تعریف و تمجید شعرای اصفهان سروده است:

شاعران را محفلی در شهر ماست چند بلبل اندر آن نغمه سراست

یک به یک از نامشان یادی کنیم ز آنکه هر محفل از آنها باصفاست

گفته های «خاکی» و هم «خاکشیر» پیش اهل فضل همچون کیمیاست

می توان یابی بصارت از «بصیر» چون که اشعارش به چشمم توتیاست

از «صغیر» و گفته های او بخواه معرفت زانرو که اهل خانقاست

آنکه اشعارش برای مردم است مرد کامل شخص آقای «نوا»ست

آنکه از علم و ادب دم می زند عاقل و دانا «مهین» گویم رواست

از «شکیبش» تو بجوی علم و هنر کو در اشعارش نصیحت گوی ماست

آن که در مدح علی گوید سخن هم سخندان است پیر ما «رجا»ست

وانکه شاعر نیست در این انجمن بنده هستم «اشتری» نامم «رضا»ست(2)


1- فهرست غرب همدان، ص372.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 41 و 42.

ص: 163

ملّا محمّد رضا مازندرانی

ملّا محمّد رضا بن ملّا محمّد هادی مترجم بن ملّا محمّد صالح مازندرانی، عالم فاضل. [از دانشمندان قرن دوازدهم هجری].

در اصفهان به تحصیلات علوم دینی پرداخته و ظاهرا مقارن حمله افغانها و سقوط اصفهان، از این شهر مهاجرت نموده و در بهبهان سکونت گزیده و به تدریس کتب فقه و حدیث پرداخته است. سیّد عبداللّه جزائری در کتاب «الاجازة الکبیره» او را با القاب عالی همچون «فاضل محقّق متکلّم رفیع المنزله» می ستاید و می نویسد در مدرسه خیرآباد از اعمال [توابع] بهبهان است و می گوید دو بار او را ملاقات کرده است یک بار در سفری که به زیارت عتبات عالیات می رفته و بار دیگر در بهبهان که جزائری در درس «شرح لمعه» او حاضر شده است.

[وی در یکی از سالهای دهه پنجم قرن دوازدهم هجری (بین سالهای 1140-1150) وفات یافته است.(1)]

سیّد رضا صدرزاده

آقا رضا صدرزاده فرزند آقا سیّد محمّد هادی صدرالعلماء بن سیّد عبدالوهاب شمس آبادی، فاضل محترم. او در مسجد شمس آباد که به نام مسجد صدرالعلماء نیز خوانده می شود، امامت نموده و سپس بر اثر فشار حکومت وقت، تغییر لباس داده و تصدی یکی از دفاتر رسمی ازدواج و طلاق را برعهده گرفت و تا هنگام وفات بدان اشتغال داشت. مشارٌالیه داماد حاج شیخ مهدی نجفی بود.(2)

[وفاتش در 23 آذر 1334ش واقع شد و] در آرامگاه خانوادگی صدر هاشمی در


1- فوائد الرضویه، ج2، ص535؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 305 و 306؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، صص 551 و 552؛ الکواکب المنتشره، ص268.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص157؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، ص227.

ص: 164

تخت فولاد مدفون شد.

سیّد محمّد رضا بهشتی

سیّد محمّد رضا بن سیّد هادی حسینی بهشتی، عالم فاضل متّقی [از علمای قرن دوازده هجری].

در اصفهان متولّد شده و نزد علمای این شهر خصوصا ملّا اسماعیل خواجوایی به تحصیل پرداخته و در علوم زمان خود همچون ادبیات فارسی و عرب، حدیث، فقه و کلام مهارتی به سزا یافته است. در زهد و ورع در عهد خویش کم نظیر بوده است.

وی سرانجام در روز جمعه 3 جمادی الاول 1195ق وفات یافته و در مقبره خانوادگی واقع در پای دیوار شمالی مصلای تخت فولاد مدفون شد.

رفیق اصفهانی ضمن مرثیه ای مادّه تاریخ فوتش را چنین گوید:

رقم زد به تاریخ کلک «رفیق» «محمّد رضا باد با جد مدام»(1)

محمّد رضا منجردی اصفهانی

محمّد رضا بن محمّد هاشم منجردی جی اصفهانی [از کاتبان نسخ نویس قرن یازدهم هجری] در تاریخ 12 صفر سال 1083ق کتابت نسخه ای از «منهج الیقین» تألیف: میرزا علاءالدّین گلستانه را به خط نسخ به پایان رسانیده و کتاب به شماره 596 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(2)

سیّد محمّد رضا خراسانی

سیّد محمّد رضابن سیّد یوسف بن سیّد محمّد حسینی قائنی خراسانی اصفهانی، عالم فاضل جلیل [از علمای قرن سیزدهم هجری].


1- تحفة الاحباب، صص 36-39؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص719؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص136.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج5، ص1586.

ص: 165

در اصفهان متولّد شده و جهت تحصیلات عالیه به عتبات عالیات رفته و نزد شیخ مرتضی انصاری تحصیل نموده و در عداد مخصوصین ایشان واقع شده و در ضمن تحصیل از دوستان میرزای بزرگ شیرازی و میرزا حبیب اللّه رشتی بوده است. در اواخر عمر چشمانش ضعیف شده و مشرف به نابینایی بوده که با کرامت و لطف امام رضا علیه السلام شفا یافته است.

او در 23 ذیقعدة الحرام 1302ق در نجف اشرف وفات یافته و در قبرستان وادی السلام مدفون شد.(1)

رضا ثابت اصفهانی*

حاج رضا کدخدایی متخلّص به «ثابت» از شعرای معاصر اصفهان در عصر حاضر است، در سال 1307ه .ش در اصفهان متولّد شده و در کودکی آن به تحصیل در کلاسهای شبانه پرداخت. در شعر طبعی روان داشته و از فیض هم صحبتی اساتید شعر و ادب اصفهان، شکیب، گلزار و صغیر برخوردار شد. و در انجمن های ادبی شهر همچون انجمن خاکیا، انجمن کمال شرکت می نموده است. اغلب اشعارش در مدایح و مراثی چهارده معصوم علیهم السلام است. در سایر انواع شعر خصوصا غزل نیز صاحب قریحه است. «دیوان ثابت اصفهانی» در سال 1384ش چاپ شده است.(2)

از اوست:

هرگز گلی چو روی تو زیبا نمی شود سروی چو قامت تو دل آرا نمی شود

هفت آسمان و هفت زمین گشته ایم ما مهری چو ماه روی تو پیدا نمی شود

رضا جدیدی*


1- نقباء البشر، ج1، صص 780 و 781؛ زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص268؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص634.
2- دیوان ثابت اصفهانی: مقدمه.

ص: 166

رضا جدیدی، از شعراء و نویسندگان معاصر در سال 1317ش در الیگودرز متولّد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آنجا طی کرد و دیپلم گرفت. پس از آن به عنوان آموزگار استخدام شد و چند سال بعد تحصیلات دانشگاهی خود را ادامه داد.(1) او سالها در سمت های مختلف از جمله ریاست آموزش و پرورش ناحیه 4 اصفهان به خدمت پرداخت و به افتخار بازنشستگی نائل شد. مقالات فرهنگی و اجتماعی او در هفته نامه «نوید اصفهان» به چاپ می رسید. گاهی شعر می گوید درباره دبیرستان ادب که 10 سال به فعالیت مشغول بوده و از جمله مدتی معاونت آنجا را برعهده داشته است چنین گوید:

ای صبا گو گرد هم آیند یاران ادب تا دمی گردیم با هم خود ثناخوان ادب

در هوای ساحت پاکش پر و بالی زنیم طفل ابجد خوان شویم اندر دبستان ادب

این دبیرستان که سر بر عرش می ساید از فخر افتخارش هست بر دانش پژوهان ادب

بس رجال دانشی پرورده در دامان خود ای خوش آن مردی که بوده طفل دامان ادب(2)

میرزا محمّد رضا حامد جرقویه ای*

میرزا محمّد رضا خلیفه سلطانی جرقویه ای متخلّص به «حامد» از شعرای قرن سیزدهم هجری. از اهالی قریه محمّدآباد جرقویه اصفهان.

اشعاری در مدح مرحوم حاج سیّد محمّد باقر حجت الاسلام شفتی سروده که در


1- تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص174.
2- یادنامه ادب، صص 69-71.

ص: 167

کتاب «مآثر الباقریه» نقل شده است. از آن جمله:

ای نهال قد تو سرو گلستان وجود وی ز تأثیر خیال تو حقایق موجود

با ضمیر تو بود فکر ارسطو معدوم با خیال تو بود عقل فلاطون مفقود

گر نبودی سخط و عفو تو اجرام فلک از چه منحوس شدندی و شدندی مسعود

الی آخر.(1)

رضا حجار*

رضا حجّار، از هنرمندان اصفهان در قرن چهاردهم هجری است. در بازارچه رحیم خان اصفهان به سنگ تراشی مشغول بوده و در فنون و ریزه کاری های این هنر استاد بوده است. زمان فوت او به دست نیامد. ولی مُسَلَّم است که تا سال 1368ق زنده بوده است.(2)

محمّد رضا حکیم باشی*

محمّد رضا حکیم باشی، از خوشنویسان اوایل قرن دوازدهم هجری در اصفهان است. او از شاگردان ابوتراب اصفهانی بوده و خط نستعلیق را درنهایت زبردستی و استادی می نوشته است.(3)

آقا رضا دوری اصفهانی*

آقا رضا اصفهانی متخلّص به «دوری»، از شعراء و ادبای اصفهان است. ظاهرا در دوره صفویّه می زیسته و این بیت از اوست:

کشته کافر زلفی که مسلمانی را

از درش همچو گنهکار بیرون می آورند(4)


1- نذکره مآثر الباقریه، صص 87-89؛ گرکویه، (ویرایش دوم)، صص 312 و 313.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
3- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص728.
4- تذکره روز روشن، ص267؛ الذریعه، ج9، ص330.

ص: 168

رضا رضوانی

رضا رضوانی، از شعرای معاصر اصفهان است.

از اوست:

بیا که موسم گل گشت و ماه فروردین دریده پیرهن از شوق لاله و نسرین

به باغ رو گل و سنبل نگر تو شادی کن غزل سرایی بلبل به شاخسار ببین

زان غنچه شده باز تا بنوشد می خمار دیده نرگس ز باده دوشین

محمّد رضا رنگارنگ اصفهانی*

محمّد رضا رنگارنگ اصفهانی، از خوشنویسان و ادبای اصفهان در قرن سیزدهم هجری است. خط شکسته نستعلیق را خوش می نوشته و در اصفهان ساکن بوده است. او نسخه ای از «انوار سهیلی» تألیف: واعظ کاشفی را در شوال 1235ق کتابت نموده که در کتابخانه ملّی ملک در تهران موجود است.(1)

رضا زفره ای*

رضا زفره ای از فضلای قرن سیزدهم هجری و از اهالی قریه «زفره» از توابع کوهپایه اصفهان است. وی کتاب «انیس الواعظین» را تألیف کرده است. آقای محمّد حسن رجایی زفره ای محقّق معاصر سال فوتش را حدود سال 1267ق ضبط کرده است.(2)

شیخ رضا سامانی

شیخ رضا سامانی متخلّص به «شیخ» شاعر و ادیب فاضل [در قرن چهاردهم هجری[


1- فهرست ملک، ج2، ص40.
2- فهرستواره کتابهای فارسی، ج6، ص337.

ص: 169

از معاشرین و معاصرین و دست پروردگان دهقان سامانی است و همین معاشرت او را به وادی شاعری کشانیده بود. او در بهمن ماه سال 1332ش وفات یافت.

از اوست:

نازم نماز عشق که در دهر عابدش از خون دل ببایدش آب وضو بود(1)

محمّد رضا شیخ زاده*

استاد محمّد رضا شیخ زاده، استاد قلمکار و اهل اصفهان است که در نقاشی پارچه مهارت داشته و در اواسط قرن چهاردهم هجری می زیسته است. از آثار دیده شده وی: تصویر لیلی است سوار بر شتر بر روی یک پرده قلمکار و اشعاری که درباره وی و مجنون نقل شده و رقم آن «محمّد رضا شیخ زاده» است.(2)

رضا صیرفی*

رضا صیرفی از هنرمندان معاصر در عرصه موسیقی، در سال 1322ش در اصفهان متولّد شده و در 5سالگی با خانواده به تهران رفت. ضرب را از استاد حسین تهرانی آموخت و سپس به همکاری با اداره رادیو تلویزیون پرداخت. وی از سال 1350ش به چند کشور اروپایی و آسیایی سفر کرده و به اجرای برنامه پرداخت.

او سالها به تربیت شاگرد و تعلیم ضرب به سبک استاد تهرانی به علاقمندان بود.(3)

شیخ محمّد رضا طاهری خورزوقی*

شیخ محمّد رضا طاهری خورزوقی، از علمای معاصر اصفهان در سال 1306ش در


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص290.
2- دانشنامه هنرمندان ایران و جهان اسلام، ص701.
3- برگی از باغ، ص235.

ص: 170

قریه «خورزوق» از توابع بُرخوار (در شمال شهر اصفهان) متولّد شد. تحصیلات خود را در اصفهان نزد حضرات آیات سیّد محمّد رضا خراسانی، حاج آقا حسین خادمی، شیخ مرتضی اردکانی و سیّد ابوالحسن شمس آبادی به انجام رسانده و در زادگاه خود به اقامه جماعت و ارشاد مردم و تبلیغ دین مشغول شد.

او عالمی زاهد و قانع بود و جهت طلاب حوزه درسی در آنجا تشکیل داد. او ذوق سرودن شعر داشت و عمر را به مطالعه و تحقیق و تألیف گذراند.

سرانجام او در تیرماه 1383ش وفات یافته و در همان جا مدفون شد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «سراج المنیر» که درسال 1383ق با تقریط اساتید خود اردکانی و شمس آبادی به طبع رسیده است. 2. «منتخب التّجوید» 3. «تصحیح الآراء فی زیارة عاشوراء»4. جیّد الاحکام فی مواعظ الانام»5. «کهف حصین»6. «باب الفلاح فی شرح دعاء الصباح»(1)

محمّد رضا عبرت گیلانی*

محمّد رضا حسن زاده، معروف به «عبرت گیلانی» از روزنامه نگاران اصفهان در دوره مشروطیّت است. او در سال 1327ق مجلّه حقیقت را تأسیس کرده است. این مجلّه تا سال 1339ق منتشر می شده است.(2)

میرزا محمّد رضا عیشی اصفهانی

میرزا محمّد رضا اصفهانی متخلّص به «عیشی» از شعرای اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم هجری است. در سرودن شعر صاحب قریحه ای توانا بوده و تا سال 1206ق زنده بوده است. [این مرثیه و مادّه تاریخ را جهت وفات سیّد مهدی حفید سیّد


1- وفیات علمای معاصر اصفهان، خطی.
2- تاریخ و جراید و مجلّات ایران، ج2، صص 225-227.

ص: 171

عبداللّه جزایری در سال 1206ق سروده است:

رکن ایمان سیّد مهدی دریغ زین جهان فانی مغرور شد

زین مصیبت بر همه اهل جهان روز روشن چون شب دیجور شد

زین خراب آباد پر اندوه و رنج بر تماشای جنان مأمور شد

جبرئیل از بهر دفنش در بهشت از پس استبرق و کافور شد

از فروغ روح آن عالیجناب جنت المأوی سراسر نور شد

گفت تاریخ وفاتش پیر عقل با علی و مصطفی محشور شد(1)]

میرزا محمّد رضا فقیه

میرزا محمّد رضا فقیه، از علماء و زهاد اصفهان در قرن سیزدهم هجری. در سال 1267ق وفات یافته و در قبرستان آب بخشان، نزدیک مسجد [شهدا [مدفون شده است. پس از تسطیح و تخریب قبرستان، قبر او هم از بین رفت.(2)

شیخ محمّد رضا قهدریجانی

شیخ محمّد رضا قهدریجانی اصفهانی، از اجلّه علماء و فضلاء [در اوایل قرن چهاردهم هجری [در نجف اشرف نزد آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی تلمّذ کرد و پس از وفات او دو سال به درس میرزا محمّد تقی شیرازی در سامرا حاضر شد سپس جهت زیارت مرقد مطهر امام رضا علیه السلام به ایران آمده و پس از آن به عتبات عالیات بازگشته و در 7 شعبان 1334ق در کربلا وفات یافته و در اِیوان بزرگ معروف به مقبره میرزا موسی دفن شد.


1- تحفة العالم، ص124؛ الذریعه، ج9، ص779؛ تذکره سفینة المحمود، ص405.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص144؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص619؛ مزارات اصفهان، ص27.

ص: 172

عالمی خلیق و مهربان و در بحث منصف بوده است. همسرش صبیّه عالم فاضل سیّد محمّد علی بن ابی القاسم کاشانی نجفی است.

شیخ محمّد رضا قهدریجانی در مجلس درس آخوند خراسانی همدرس با مجتهد عالیقدر آقا شیخ محمّد رضا نجفی مسجد شاهی بوده و او را برای تدوین کتاب «وقایة الاذهان» تشویق کرده است.(1)

محمّد رضا کاتب اصفهانی

محمّد رضا کاتب اصفهانی، از نویسندگان قرن سیزدهم است. از آثارش کتاب «آتشکده آذر بیگدلی» است که به خط شکسته نستعلیق نوشته و به شماره 1100 در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار موجود است.(2)

دکتر محمّد رضا کاویانی*

دکتر محمّد رضا کاویانی، از اساتید دانشگاه و محقّقان معاصر در سال 1316ش در شیراز متولّد شد. او پس از تحصیلات ابتدایی در رشته ادبی و طبیعی در مقطع متوسطه تحصیل کرد و دیپلم گرفت. در سال 1337ش برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و در سال 1342 دانشنامه مهندسی خود را از دانشگاه «یوستوس لیبیگ» شهر «گیسن» اخذ نمود. آنگاه در دانشگاه فنی «هانوور» در رشته هواشناسی و اقلیم شناسی کشاورزی ادامه تحصیل داد و در سال 1350 موفق به اخذ درجه دکتری شد و در آن دانشگاه به عنوان مربی و سپس استادیار به تدریس پرداخت.

او در سال 1354ش به ایران بازگشت و به عنوان استادیار در گروه جغرافیای دانشگاه اصفهان تدریس نمود. او از سال 1364 به دانشیاری و از سال 1375ش به


1- نقباء البشر، ج2، صص 726 و 727؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص616؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، ص313.
2- فهرست سپهسالار، ج2، ص454.

ص: 173

استادی دانشگاه اصفهان ارتقاء یافت و در سال 1379ش به عنوان استاد نمونه کشوری انتخاب شد.

او در بسیاری از همایش های علمی داخل و خارج از کشور شرکت کرده و مقاله ارائه کرده است. مقالات بسیاری نیز از او در مجلات معتبر علمی همچون محله «فضا»، مجله پژوهشی دانشگاه اصفهان، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، رشد آموزش جغرافیا و فصلنامه تحقیقات جغرافیایی و مقالاتی در مجلات خارجی به چاپ رسیده است.

دکتر کاویانی برخی از مسؤولیت های اداری همچون معاونت دانشکده ادبیات و ریاست آن را در دانشگاه اصفهان برعهده داشته است. وی اکنون به تدریس در مقاطع مختلف دانشگاه خصوصا فوق لیسانس و دکترا مشغول است.

از آثار او کتابهای «مبانی آب و هواشناسی» و «میکروکلیماتولوژی» به چاپ رسیده است.(1)

ملّا محمّد رضا کتابدار

ملّا محمّد رضا کتابدار، از فضلاء قرن یازدهم هجری است. او کتابدار کتابخانه علّامه مجلسی و نویسنده او بوده است. احتمالاً او نزد علّامه مجلسی تحصیل کرده است.(2)

[محمّد نصیر بن محمّد علی ابهری جی اصفهانی که مُجَلَّد نهم «بحارالانوار» را در سال 1079ق کتابت کرده و در کتابخانه سلطان المتکلمین در تهران موجود است به نام او اشاره کرده است.(3)]


1- گنجینه های علمی دانشگاه اصفهان، صص 173-179.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص31؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص161.
3- الکواکب المنتشره، صص 269 و 270.

ص: 174

سیّد محمّد رضا کتابفروش

سیّد محمّد رضا کتابفروش، عالم جلیل [در اوایل قرن چهاردهم هجری] مرحوم جابری انصاری در «تاریخ اصفهان» درباره او می نویسد: «از علماء و دو سه کار مهم انجام داد. اوّل: تغییر محل چیت سازخانه و رنگرزخانه که در وسط شهر و حوالی مسجد حکیم بود و فضلاب آن لطمه به صحیّه همسایگان می زد. دوم: سد فرجان. سوم: تأسیس دارالشّفا که (بعدا) تبدیل به مسجد دارالشّفاء شد» (محل مسجد دارالشّفاء قبلاً محلّ فاضلاب بازار رنگرزها بوده است).

وی پس از وفات در تخت فولاد، تکیه سادات کتابی مدفون شد.(1)

ملّا رضا کفرانی

ملّا رضا کفرانی رویدشتی اصفهانی [از فضلاء قرن سیزدهم هجری [وی احتمالاً شاگرد آقا سیّد محمّد شهشهانی بوده و نسخه ای از «غایة القصوی» جلد دوم، تألیف شهشهانی را به خط نسخ - بدون ذکر تاریخ - کتابت نموده است. کتاب به شماره 398 در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است.(2)

سیّد محمّد رضا گلپایگانی

سیّد میر محمّد رضا جرفادقانی (گلپایگانی)، از فضلای قرن یازدهم هجری است. شاگرد علّامه مجلسی بوده و در دوم ذیحجّه سال 1072ق از او اجازه دریافت نموده است.(3)


1- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص139.
2- فهرست گلپایگانی، ج1، ص329.
3- الذریعه، ج1، ص151؛ الکواکب المنتشره، صص 264 و 265؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص31؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص97؛ دانشمندان گلپایگان، ج2، ص198.

ص: 175

محمّد رضا محتسب اصفهانی

محمّد رضا محتسب اصفهانی [خطاط نستعلیق نویس قرن سیزدهم هجری] در جمادی الاولی سال 1296ق نسخه ای از «انجمن خاقان» تألیف: فاضل خان گروسی را به خط نستعلیق زیبا کتابت نموده که به شماره 7333 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(1)

محمّد رضا معلّم*

محمّد رضا، از خوشنویسان هنرمند و فضلائ ادیب قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری است. او در برخی از آثارش خود را «محمّد رضا معلّم غلامان کوچک سرکار خاصّه شریفه» معرّفی کرده است که نشان می دهد او در دربار شاه سلیمان صفوی به تعلیم و تربیت غلامان درباری مشغول بوده است.

او خطوط ثلث و نسخ را خوش می نوشته و به دستور شاه سلیمان نسخه ای از «صحیفه سجّادیه» را به خط نسخ در 28 رجب المرجّب 1093ق کتابت کرده که در کتابخانه سلطنتی سابق موجود است.

همچنین قطعاتی به خط نسخ او به تاریخ های 1087 و 1112 در مجموعه مرحوم مهدی بیانی و رقعه ای در یک مرقع به خط نسخ در سال 1114ق در کتابخانه مدرسه سپهسالار تهران موجود است.(2)

درد اخل ایوان شرقی مدرسه چهارباغ کتیبه ای به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی رنگ حاوی احادیث و جملاتی درباره اهمیّت علم و آموختن آن و اشاره به بنای مدرسه و ساختن آن است مشاهده می شود. رقم و تاریخ کتیبه چنین است:


1- فهرست مرعشی، ج19، ص125.
2- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1167؛ فرهنگ ایران زمین، ج26، ص165.

ص: 176

«کتبه محمّد رضا 1119»(1)

به احتمال زیاد این کتبه هم از خطوط محمّد رضا معلّم غلامان کوچک خاصّه شریفه است.

محمّد ابراهیم نصیری در کتاب خود ذیل وقایع سالهای 1105 و 1106ق از وثیقه ای یاد می کند که میرزا ابوالقاسم مجلس نویس آن را در جلسه مشاهیر علماء و معارف فضلاء و صدور و اهالی شرع مطرح کرده و محمّد رضا بیگ خوشنویس آن را به خط رقاع قلمی نموده است.(2)و گویا این محمّد رضا بیگ خوشنویس با صاحب عنوان یکی باشد.

سیّد رضا موسوی نسب مبارکه*

سیّد رضا موسوی نسب مبارکه متخلّص به «رضا» از شعرای معاصر اصفهان در سوم دی ماه 1314ش در «مبارکه» لنجان اصفهان متولّد شد. پدر و اجدادشان از علماء و زهّاد عهد خویش بوده اند. گاهی شعر می گوید و اشعارش در مطبوعات اصفهان همچون «نوید اصفهان» و «اولیاء اصفهان» به چاپ رسیده است).

از اوست:

نسیم غنچه حُسنت مرا هوایی کرد شمیم روی تو آورد و دلربایی کرد

به گاه بی تو نشستن به شام تنهایی رهایم از غم هجر شب جدایی کرد(3)

سیّد محمّد رضا میردامادی

سیّد محمّد رضا حسینی میردامادی سدهی اصفهانی، طبیب ماهر، مدفون در ایوان دالان صحن شرقی و شمالی امامزاده درب امام اصفهان.(4)


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص715.
2- دستور شهر یاران، ص44.
3- تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص305 و اطلاعات متفرقه.
4- مزارات اصفهان، ص208.

ص: 177

محمّد رضا نایب اصفهانی*

محمّد رضا اصفهانی متخلّص به «نایب» شاعر ادیب. از سخنوران قرن دوازدهم هجری است. از او دیوان اشعاری به جای مانده است.(1)

حاج سیّد محمّد رضا نایینی

حاج سیّد محمّد رضا نایینی، عالم فاضل، از خواص و ندیمان و شاگردان حاج سیّد اسداللّه بیدآبادی، در اصفهان ساکن بوده و به تحصیل علم مشغول شده است.(2)

شیخ محمّد رضا نجفی جزن آبادی*

شیخ محمّد رضا نجفی جزن آبادی، عالم فاضل زاهد و فقیه محقق و عابد، از علمای معاصر اصفهان.

در اصفهان و نجف به تحصیل پرداخته و در اصفهان امام جماعت مسجد پامنار دردشت و مسجد شیره پزها بوده است. او عمری را به قناعت و زهد و انزوا به سر برد.(3)

او سرانجام در 12 ذیحجه 1378ق وفات یافت و در صحن تکیه گلزار واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(4)

رضا نگهبان


1- ریحانة الادب، ج6، ص126؛ الذریعه، ج9، ص1198؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «نایب»، ص298؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص507.
2- تاریخ نایین، ج1، ص189؛ بیان المفاخر، ج2، ص261.
3- علوم و عقاید، صص 67 و 68.
4- یادداشت های آقای رحیم قاسمی، خطی.

ص: 178

رضا نگهبان، از شعرای معاصر اصفهان. به شغل کارگری مشغول بوده و گاهی شعر می سروده است. او در واقعه کشته شدن حسین صرافان چنین گفته است:

در راه وطن شهید شد صرافان اینست سزای نیکی ای هموطنان

یکسر به جنان گشت روان آن ناکام اندر ره اسلام به خون شد غلطان

ای داور پاک داد مظلومان را از جمله ظالمان بی رحم ستان

رضا نور بختیار*

رضا نور بختیار، هنرمند و عکاس معاصر. در روز 25 دی سال 1320ش در اصفهان متولّد شد. پس از تحصیل در مقطع ابتدایی، در دبیرستان سعدی دوره متوسّطه را گذراند و چون به هنر علاقه فراوان داشت به انگلستان رفت و در دانشکده هنرهای زیبای لندن، به تحصیل پرداخت و عضو تشکل دانشجویی عکاسان بریتانیا شد.

او پس از بازگشت به ایران، در تهران به همکاری با مطبوعات از جمله مجله زن روز پرداخت و در دانشکده علوم ارتباطات به تدریس عکاسی پرداخت. او از سال 1359 به بعد در اصفهان ساکن شد و در مجتمع هنر پردیس، دانشگاه سوره و دانشگاه آزاد، عکاسی را تدریس کرد و در کنار آن فعالیّت عکاسی حرفه ای را با جدّیت دنبال کرد.(1)

محمّد رضا بیک همدانی

محمّد رضا بیک همدانی، از شعراء و سخنوران قرن یازدهم هجری. پدر و اجدادش از کلانتران همدان بوده اند. او پس از مدّتی تحصیل منشی بکتاش خان حاکم بغداد شد. پس از فوت او به اصفهان آمده و منشی ساروتقی (وزیر اعظم شاه عباس دوم) شد بعد از قتل او وزیر میرزا علاءالدّین حسین خلیفه سلطان شد. پس از او وزیر محمّد بیک و میرزا


1- روزنامه ایران، شماره 3908، یکشنبه اوّل اردیبهشت 1387.

ص: 179

مهدی بود و عاقبت در زمان وزارت میرزا مهدی وفات یافت.(1) (میرزا مهدی در سال 1071ق به وزارت رسیده و لقب «اعتمادالدّوله» را دریافت نموده است).

از اوست:

بس که از آه من غبار گرفت سرزمین ها در آسمان دارم

پیکرم وقف سنگ طفلان باد تا شکستن در استخوان دارم

رضا علی هزارجریبی

رضا علی بن جان بیک هزارجریبی [مازندرانی از کاتبان قرن سیزدهم هجری [در سال 1215ق از کتابت مجموعه ای شامل «مفاتیح الشرایع» فیض کاشانی و «صیغ العقود» علّامه مجلسی به خط نسخ در داراسلطنه اصفهان فراغت یافته است. کتاب به شماره 1575 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد مقدس موجود است.(2)

رضا قلی ادیب شیرازی*

رضا قلی شیرازی متخلّص به «ادیب» خوشنویس هنرمند و شاعر ماهر اواخر عهد قاجاریه. از اهالی شیراز است. امّا در اواخر عمر به اصفهان آمده و در انجمن ها و محافل ادبی این شهر شرکت نموده است. خط نستعلیق را خوش می نوشت و علاوه بر قطعه نویسی و کتابت، در کتیبه نویسی نیز مهارت داشت. او سرانجام در سال 1330ق در شیراز وفات یافته و در تکیه حافظیه مدفون شد. از تألیفات او کتاب «اخلاقیه» است که در سال 1314ق به خط خود کتابت کرده و به شماره 9506 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص121.
2- فهرست الهیات مشهد، ج2، ص711.

ص: 180

از آثار او در اصفهان اشعار کاشیکاری سرای مخلص در بازار بزرگ اصفهان و اشعار کاشیکاری ایوان مسجد رکن الملک در سال 1319ق هنوز موجود است.

این شعر از اوست:

اوصاف علی که منتهایش نبود مدّاح علی به جز خدایش نبود

تا حشر «ادیب» گر ز وصفش خوانی یک حرف ز دفتر ثنایش نبود(1)

رضا قلی همای شیرازی

محمّد رضا (رضا قلی) شیرازی متخلّص به «هما» فرزند ملّا بدیع بن ملّا شاه جهان شیرازی [از طایفه فیلی زند].

ادیب و شاعر فرزانه و عارف دانشمند یگانه. از سخن سرایان قرن سیزدهم هجری. در سال 1212ق در شیراز متولّد شد.

در نوجوانی شروع به فراگیری علم و ادب کرد [و فنون ادبی و قواعد شعر و شاعری را از وصال شیرازی آموخت. [او در آغاز جوانی ترک منصب خانی و سرکردگی گفته و وقت خود را صرف تحصیل علوم دینی کرد و از شیراز به عتبات عالیات رفته و 18سال در مجلس درس شیخ محمّد حسن صاحب جواهر حضور یافت.

[در این سالها سه بار به حج رفته و در هر سفر در سایر مناطق مانند حجاز، یمن، شام، مصر، بیت المقدس، شمال آفریقا نیز سیاحت کرد. [پس از اتمام تحصیلات به هند سفر کرد و به دیدار علماء و عرفاء و اولیاء شتافت. او پس از بازگشت به شیراز چندی در آنجا ماند و پس از آن به اصفهان آمده [مورد توجه و عنایت حاج سیّد محمّد باقر حجة الاسلام، مجتهد و مفتی بزرگ آنجا و منوچهرخان معتمدالدّوله حاکم اصفهان قرار


1- تذکره شعرای دارالعلم شیراز، ص97؛ آثار العجم، ص545؛ تذکره مرآة الفصاحه، ص52؛ ریحانة الادب، ج1، ص99؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 816 و 821 و 833؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج1، ص211؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص90؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج1، ص245؛ فارسنامه ناصری، ج2، ص1156؛ فهرست مرعشی، ج24، ص259.

ص: 181

گرفت و اشعاری در مدح آنان سرود. سپس به طهران رفته به دربار محمّد شاه قاجار راه یافت. از آنجا به خراسان و ترکستان سفر کرده و پس از بازگشت از آن سفر راهی کرمان و اصفهان شد و بالاخره اصفهان را جهت اقامتگاه دائمی خود برگزید].

او در سیر و سلوک طریقت از مریدان میرزا ابوالقاسم سکوت شیرازی بود. همای شیرازی عاقبت پیش از ظهر پنج شنبه 12 ربیع الاوّل 1290ق وفات یافته و در پای ستون جنونی صحن امامزاده احمد اصفهان مدفون شد. خطوط سنگ لوح مزار او از میرزا عبدالحسین قدسی خوشنویس اصفهانی است.

مادّه تاریخ وفاتش را سیّد محمّد بقاء اصفهانی ضمن مرثیه ای گوید:

چو از بهر سرای جاودانی هما را زین سرا برچیده شد فرش

«بقا» گفت از برای سال فوتش: «هما شد بال زن در سایه عرش»

[عباسعلی خرم اصفهانی هم قطعه ای در مادّه تاریخ «هما» ساخته که مادّه تاریخش این مصراع است:

«طایر روح هما پرواز کرد از آشیان»

دیوان اشعار هما را محمّد حسین عنقا (فرزندش) جمع آوری و کتابت نموده که در کتابخانه عمومی اصفهان وجود دارد. نسخه ای دیگر از این دیوان به خط میرزا عبدالغفار پاقلعه ای متخلّص به «سحاب» فرزند محمّد حسن، در سال 1293ق کتابت شده که آن هم در کتابخانه عمومی اصفهان موجود است. دیوان هما به عنوان «شکرستان» به طبع رسیده است. همچنین دیوان هما در 2 جلد به کوشش احمد کرمی در سال 1363ش چاپ شده است.]

سه نفر از پسرانش، میرزا محمّد نصیر (ابوالقاسم) متخلّص به «طرب»، میرزا محمّد حسین ملک الشّعراء متخلّص به «عنقا» و میرزا محمّد متخلّص به «سها» و نیز دو تن از نوادگانش، استاد جلال الدّین همایی متخلّص به «سنا» و ابوالفضل همایی متخلّص به «شادمان» از شعراء و ادبای عهد خویش بوده اند.

ص: 182

این شعر از اوست:

[کاش بودی چو تو در شهر دلارای دگر یا مرا بود چو این دل، دل شیدای دگر

داشتم یک دل و یغمای تو شد اوّل کار کو دلی تا دهمت باز به یغمای دگر(1)]

رضا قلی خان سراج الملک

رضا قلی خان سراج الملک بن عباس خان ایروانی پیشکار مالیه اصفهان. در دستگاه ظل السّلطان بوده است. مردی عارف مسلک و درویش نهاد و خدمتگزار عرفاء و دانشمندان بوده و در خدمت حاج محمّد کاظم اصفهانی (سعادت علی شاه) به سلسله فقر وارد شده و در اصفهان و شیراز و طهران خانه اش خانقاه درویشان و حاجتمندان بود.

گویند ظل السلطان، سراج الملک را به طمع نقدینه ای که داشت چای مسموم داد و تمام اموال او را مصادره نمود و فرزندان او را به خاک سیاه نشاند.

سال مرگ او 1333ق بوده است و در صحن امامزاده حمزه، جنب مقبره سعادت علی شاه مدفون گردید. بنای مسجد سراج الملک در طهران از اوست.(2)


1- حدیقة الشعراء، ج3، ص2082؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 172 و 173؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 1014 و 1015؛ دیوان طرب، صص 3-34؛ فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، صص 104-106؛ فارسنامه ناصری، ج2، ص109؛ تذکره مدایح معتمدیه: خطی؛ تذکره مجمع الفصحاء، ج6، صص 1173-1175؛ تذکره مرآة الفصاحه، صص 710 و 711؛ طرائق الحقائق، ج3، صص 468 و 469؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج4، صص 852 و 853؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)ج1، صص 361-368.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 1020 و 1021، مجله یادگار، سال پنجم، آذر و دی 1327، ص99؛ طرائق الحقائق، ج3، ص543؛ نابغه علم و عرفان، ص436؛ شرح حال رجال ایران، ج2، صص 28-30.

ص: 183

رضا قلی تاراج قمشه ای

رضا قلی پژوهنده قمشه ای متخلّص به «تاراج» فرزند علی اصغر (یا علی عسگر). از شعرای قرن چهاردهم هجری. در سال 1248ش متولّد شد. تحصیلات مقدماتی خود را در شهرضا انجام داده و جهت تکمیل آن به اصفهان رهسپار گردید. از اوان کودکی طبعش به شعر و ادب مایل بوده و بیشتر اوقات در خدمت خالوزاده خود مرحوم آقا شیخ اللّه حکیم قمشه ای (متخلّص به «دیوانه») به گفتن و خواندن اشعار مشغول بوده است. در اغلب فنون شاعری خصوصا در گفتن مادّه تاریخ مهارت داشت. در اوایل عمر در یکی از ادارات دولتی خدمت می کرد. اما در اواخر عمر از شغل دولتی مستعفی شده و به انزوا و تنهایی عمر را سپری می کرد. در شعر «تاراج» تخلّص می کرد و دیوان اشعارش نزد فرزندش حیدر پژوهنده موجود بوده است. همچنین برخی از اشعار او در روزنامه ها و مجلّات: ندای شهرضا، بهبود شهرضا، شهرضا، ارمغان و آینده به چاپ رسیده است.

تاراج قمشه ای در 13 دی 1323ش در شهرضا وفات نمود. این دو بیت از اوست:

گر سِرّ عشقم از نگهی فاش شد چه باک هرگز به پنبه شعله آتش نهان نماند

در جستجوی دل پی دلبر شدم ولی در کوی او نشانی از آن بی نشان نماند(1)

رضا قلی خان برومند گزی

رضا قلی خان برومند بن محمّد کریم خان برومند گزی، شاعر و ادیب دانشمند معاصر. در سال 1326ق در اصفهان متولّد شده و پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه به تهران رفته و ادامه تحصیل داد و لیسانس حقوق گرفت. سپس به استخدام دادگستری


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 126-129؛ تاریخ شهرضا، صص 102 و 103.

ص: 184

درآمده و به قضاوت پرداخت. او از قضات پاکدامن و باشهامت بود و سالها در دانشکده ادبیات اصفهان تدریس می کرد. او علاوه بر کلیه فضائل، از حسن معاشرت و نیک سیرتی و خوش محضر بودن، شعر هم می گفت و «برومند» تخلّص می کرد. لکن کمتر بدان می پرداخت. از نمونه اشعارش در مجله باختر اصفهان قطعه ای چاپ شده است و از آنجا آن را در تذکره شعرای معاصر اصفهان نقل کرده ایم.

مرحوم برومند در ربیع الثانی سال 1410ق در اصفهان وفات یافت و در قبرستان باغ رضوان مدفون شد.(1)

رضا قلی خان اعتمادی*

رضا قلی خان اعتمادی (یا بیدآبادی) یگانه فرزند محمّد قلی خان بن رضا قلی بیگ بن محب علی خان بن محمّد قلی خان بن فتحعلی خان اعتماد الدوله داغستانی لکزی، از هنرمندان اصفهان در قرن چهاردهم هجری قمری.

مادرش دختر محمّد باقر کیخا بن شاه منصور کیخا بن عبداللّه کیخا بن محمّد نصیر کیخا بن محمّد باقر (از ایل کیخا و سالار و کلانتر قشقایی، از جانب دربار صفوی) بوده و خود با آقا میرزا محمّد جعفر محلّه نوئی باجناق و با جهانگیرخان قشقائی خاله زاده می شد.

در شیرخوارگی به جهت حادثه ای که برای پدرش اتفاق افتاد و یتیم شد دچار کمی لکنت زبان شد امّا با این حال به تحصیل علم پرداخته و همچنین به فراگیری نقاشی مشغول شد. تا جایی که در همه انواع نقاشی: طبیعت، مینیاتور، آبرنگ، سیاه قلم و تذهیب، روی سوخت معرّق و قلمدان و جعبه و سرلوحه و جلد کتب و غیره استاد گردید و شاگردانی هم تعلیم داد. مردی صالح، متین، باهوش و محترم نزد مردم عموم


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، 82؛ مزارات اصفهان، ص128.

ص: 185

بوده و سرانجام در 7 محرم 1338ق وفات یافته و در جنوب غربی تکیه حاج آقا مجلس (تکیه سیّد ابوجعفر خادم الشّریعه) مدفون شد و عیال و دخترش نیز همانجا مدفون شدند و اطاق و مقبره ای آبرومند بر سر مزار آنان ساخته شد. امّا پس از تعریض خیابان مجاور (خیابان سعادت آباد) و خراب شدن سردر و مسجد این تکیه و اطاق مزبور، بقایای اجساد آنان با اجازه آیتین ارباب و خراسانی به زیارتگاه زینبیه در شمال اصفهان نقل و در یکی دو اطاق غیروقفی صحن علیای زینبیه مدفون شد.(1)

ملّا رضا قلی پیشنماز

آخوند ملّا رضا قلی قاری اصفهانی معروف به «پیشنماز» عالم فاضل صالح [از دانشمندان قرن یازدهم هجری].

او در فقه و حدیث و قرائت و تجوید استاد بوده و در مسجد جامع جدید عباسی [مسجد امام فعلی [به تدریس قرائت و تجوید می پرداخته و هم در آن مسجد اقامه جماعت می نموده است.

وی عمری طولانی یافته و در سال 1072ق در اصفهان وفات یافته است.(2)

[در مجموعه شماره 13674 کتابخانه مجلس برگ 105 و 106 بندی با عنوان «دوازده امام» به عربی از مولا رضا قلی اصفهانی آمده است.(3)]

رضایی مشهدی*

رضای مشهدی، شاعر ادیب، در اوایل قرن یازدهم هجری می زیسته و در اصفهان ساکن بوده و در زمان تألیف «تذکره عرفات العاشقین» در سال 1022-1024ق


1- یادداشت های شاعر گرانمایه آقای میرزا فضل اللّه خان اعتمادی خوئی متخلّص به «بُرنا».
2- ریضای العلماء، ج2، ص312؛ وقایع السنین و الاعوام، ص522؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص638؛ اعیان الشّیعه، ج32، ص43.
3- فهرست مجلس، ج37، ص199.

ص: 186

درگذشته است.(1)

آقا رضی اصفهانی

آقا رضی اصفهانی، شاعر ادیب در قرن یازدهم هجری. استاد فن و نقّاد و سخن بوده، سیر هندوستان نموده و برگشته، در سال 1024ق وفات یافت. جمله «آه از رضی» مادّه تاریخ وفات اوست.

در فراق تو خیالی است تن بی جانم که چو فانوس به تحریک نفس می گردد(2)

سیّد رضی اصفهانی

سیّد رضی اصفهانی، عالم فاضل جلیل، از علمای قرن چهاردهم هجری. در نجف در خدمت حاج میرزا حسین نوری و آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی به تلمّذ پرداخته و پس از فوت آخوند خراسانی به درس میرزا محمّد تقی شیرازی حاضر شده است. او در جوانی حدود سال 1334ق در کربلا وفات یافته و همانجا مدفون گردیده است.(3)

محمّد رضی اصفهانی

محمّد رضی اصفهانی، عالم فقیه، از دانشمندان گمنامی است که در اصفهان در قرن سیزدهم می زیسته و مانند هزاران عالم دیگر بدون اسم و رسم زندگی نموده و بدرود حیات گفته است. از آثارش اجازه اجتهادی است که به نام آقا سیّد محمّد حسن مجتهد موسوی بعد از سال 1244ق نوشته است.(4)


1- تذکره غنی، ص58؛ کاروان هند، ج1، ص446.
2- تذکره حسینی، صص 133 و 134؛ تذکره آتشکده: بخش سوم، ص943؛ ریحانة الادب، ج1، ص23؛ تذکره غنی، ص58؛ الذریعه، ج9، ص371؛ کاروان هند، ج1، صص 449-451؛ تاریخ نظم و نثر، ص413؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «رضی»، ص500؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص640؛ تذکره سرو آزاد، ص31.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 609 و 644؛ نقباء البشر، ج1، ص783.
4- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 640 و 641.

ص: 187

محمّد رضی اصفهانی

محمّد رضی بن محمّد شریف اصفهانی، خطاط نسخ نویس قرن یازدهم هجری. از آثارش کتابت نسخه «تحفة الابرار» تألیف: سیّد مصطفی بن ابراهیم تبریزی می باشد. نسخه به شماره 4074 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(1)

آقا رضی مجلسی

آقا رضی بن ملّا محمّد نصیر بن عبداللّه بن ملّا محمّد تقی مجلسی، عالم فاضل، از علمای قرن دوازدهم هجری.

وی در اصفهان به تحصیل پرداخته است. در «تذکرة الانساب» درباره او می نویسد: «صبیه مرحوم میرزا محمّد کاظم جدّحقیر در حباله او می بود و میرزا محمّد شفیع و میرزا یحیی و دو همشیره (اولاد او می باشند)».

مشارالیه در سال 1126ق وفات یافته و میرزا عزیزاللّه الماسی در مرثیه و مادّه تاریخ وفاتش گوید:

رضیّ خالق و خلق از قضا چون ز فوتش عالمی را ساخت مغموم

بتاریخ وقوع این مصیبت «غم و سوز ابد» گردید مرقوم

این کتابها از اوست:

(2) «صحیفة المتّقین و منهج الیقین» به فارسی، در تکمیل کتاب «حیوة القلوب» علّامه مجلسی در یک مقدمه و 118 باب.(3) «ترجمه بحارالانوار» مجلد هفتم و هشتم و نهم، که در سال 1297ق در تبریز چاپ شده است.(4)


1- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج13، ص3054.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج13، ص3054.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص645؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 278 و 279 و 363؛ الذریعه، ج15، ص23 و ج4، ص92 و 88؛ الکواکب المنتشره، ص278؛ فیض قدسی، ص202؛ مرآة الاحوال جهان نما، ص262؛ نجوم السماء، ص130؛ کشف الحُجَب، ص369.
4- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص645؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 278 و 279 و 363؛ الذریعه، ج15، ص23 و ج4، ص92 و 88؛ الکواکب المنتشره، ص278؛ فیض قدسی، ص202؛ مرآة الاحوال جهان نما، ص262؛ نجوم السماء، ص130؛ کشف الحُجَب، ص369.

ص: 188

سیّد رضی علوی اصفهانی*

سیّد رضی علوی اصفهانی، عالم فاضل جلیل. از تولّد و وفات و اساتید او اطلاعی در دست نیست در نسخه ای از کتاب «تفصیل وسائل الشیعه» تألیف: شیخ محمّد حرّ عاملی، کاتب نسخه محمّد مؤمن بن ملّا محمّد طالقانی از صاحب عنوان چنین یاد کرده است:

«بحسب الامر امیرالسّادات العظام و نجباء الکرام حاوی الاصول و الفروع جامع المعقول و المنقول اعنی مجتهد الزّمان سیّد رضی علوی اصفهانی»

این نسخه در اواسط جمادی الاوّل 1091ق کتابت شده و در کتابخانه علّامه محقّق حاج سیّد محمّد علی روضاتی در اصفهان وجود داشته است.(1)

سیّد رضی لاریجانی

حاج سیّد رضی لاریجانی، عالم حکیم و فیلسوف جلیل، از اجلّه شاگردان آخوند ملّا علی نوری در اصفهان بوده و در این شهر حکمت متعالیه تدریس می فرموده [است]. به طهران منتقل شده و در آن شهر در سال 1270ق وفات یافته و هم در آنجا مدفون گردیده است. در اعیان الشیعه نام او سیّد رضا ذکر شده است. فرزندش سیّد محمّد شمس الادباء، از دانشمندان و شعرای طهران در آن عصر است.(2)

[ظاهرا در اواخر قرن دوازدهم هجری در «لاریجان» مازندران متولّد شده و بعد از قتل به ناحق پدر، به همراه مادر و برادرش به اصفهان آمده و نزد ملّا علی نوری و ملّا


1- فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص155.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص639؛ اعیان الشیعه، ج31؛ ص64.

ص: 189

محمّد اسماعیل واحدالعین حکمت متعالیه را فرا گرفته و حکمت مشاء را از سایر حکماء آموخت. برخی از میرزا عبدالجواد شیرازی و میرزا رفیع شیرازی به عنوان اساتید او نام برده اند که محلّ تردید و تشکیک است و از این دو نفر مجهول الحال در منابع معتبر تاریخ و تراجم ذکری نشده است.

او جامع حکمت و عرفان بوده و بر فلسفه اشراقی و عرفان محی الدّین عربی تسلط داشته و کتب مربوط به آنها را تدریس می فرموده و در بین اقران در احاطه به مباحث حکمی و عرفانی ممتاز بوده و طلاب و علمای اهل ذوق و حال درس او را بر مدرسین هم طبقه او ترجیح می داده اند. از شاگردان او می توان به حکیم آقا محمّد رضا قمشه ای (صهبا)، حاج ملّا هادی سبزواری، میرزا محمّد حسن شیرازی (میرزای بزرگ)، ملّا محمّد اسماعیل درکوشکی، میرزا محمّد جعفر لواسانی (حکیم الهی) و غیره اشاره کرد.

لاریجانی در سال 1267ق به دعوت میرزا اسماعیل مستوفی گرکانی به تهران رفت و به تدریس ادامه داد تا همانجا مرحوم شد.(1)]

میرزا سیّد رضی اصفهانی

میرزا سیّد رضی اصفهانی متخلّص به «محرم» از شعرای قرن سیزدهم هجری.

او از تُجّار معتبر و خوشنام اصفهان بوده ولی در تجارت ورشکسته شده و در کاظمین (نزدیک بغداد) سکونت گزیده و تا سال 1297ق در قید حیات بوده است. گاهی شعر می سرود.

از اوست:


1- کیهان اندیشه: شماره 62، مهر و آبان 1374ش، صص 65-73؛ مجمع الفصحاء، ج4، ص462؛ جغرافیای اصفهان، ص68؛ المآثر و الآثار (چهل سال تاریخ ایران)، ج1، ص235؛ مدینة الادب، ج2، ص675 و ج3، ص81؛ تحریر ثانی تاریخ حکماء و عرفای متأخر، صص 261-263؛ منتخب معجم الحکماء، صص 96 و 97؛ مکارم الآثار، ج6: ص1957؛ الکرام البرره، ج2، ص575؛ بیان المفاخر، ج1، صص 224 و 225؛ شرح مشاعر (لاهیجی): مقدمه؛ قصص العلماء، صص 93 و 127؛ نجوم السماء، ج1، ص112.

ص: 190

به تمنّای توام هوش برون رفته ز سر به تولّای توام عقل شده دیوانه

هاتفی دوش مرا طرفه سروشی در داد که به جز عشق همه قول و غزل افسانه(1)

سیّد رضی مصلح لنجانی

حاج سیّد رضی لنجانی اصفهانی متخلّص به «مصلح» از فضلاء و ائمه جماعت و شعرای اصفهان [در اوایل قرن چهاردهم هجری [بوده و با مرحوم عباسعلی خرم لنبانی مشاعراتی داشته است.

رفیعای نقاش اصفهانی

رفیعای نقاش اصفهانی، شاعر و نقاش، مؤلف کتاب «اوصاف الاوباش» که به روش «اوصاف الاشراف» نگاشته است. نسخه آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(2)

[این بیت از اوست:

قماش برگ گل و آن عُذار آل یکی ست زِ هَرچه جلوه کند حُسن را قال یکی ست(3)]

میرزا محمّد رفیع میردامادی

میرزا محمّد رفیع میردامادی فرزند میرزا محمّد رحیم کبیر بن سیّد مرتضی بن میر محمّد اشرف بن سیّد عبدالحسیب محمّد بن میر سیّد احمد علوی عاملی، عالم فاضل جلیل [در قرن سیزدهم هجری] از محدّثین، فقهاء و متکلمین عالیقدر بوده و نزد آقا


1- تذکره حدیقة الشعراء، ج3، ص1543.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج1، ص214.
3- تذکره روز روشن، ص303.

ص: 191

محمّد باقر وحید بهبهانی و میرزا ابوالقاسم قمی تحصیل نموده است. از اصدقاء و معاشرین حاج محمّد ابراهیم کلباسی و حاج سیّد محمّد باقر حجت الاسلام و مورد وثوق و احترام عموم مردم بوده و پس از وفات در نجف اشرف مدفون شده است.(1)

محمّد رفیع رشتی گیلانی

ملّا محمّد رفیع بن رفیع گیلانی اصفهانی، عالم فاضل، فقیه محقّق از علمای قرن سیزدهم هجری.

در گیلان متولّد شده و پس از تحصیل مقدّمات به اصفهان مهاجرت نموده و سالها به تکمیل فضائل و معلومات خود گذرانیده و در نجف به درس سیّد بحرالعلوم و دیگران حاضر شده است.

وی در حدود سال 1245ق وفات یافته است.

کتب زیر از اوست:

1. «اصل الاصول» در شرح معالم، مفصل [که نسخه ای از آن در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار تهران و نسخه ای دیگر در نجف اشرف نزد سیّد محمّد صادق بحرالعلوم و همچنین نسخه ای در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.] 2. «جواهر الاصول» حاشیه ای است بر معالم تا آخر تعادل و تراجیح3. «حواشی بردرّه» بحرالعلوم4. «رساله در جمعه»5. «کشف المدارک» مطبوع.(2)

سیّد محمّد رفیع خاتون آبادی

سیّد محمّد رفیع بن سیّد محمّد صالح خاتون آبادی، عالم جلیل از سلسله


1- لطائف غیبیّه: مقدمه، ص24.
2- الکرام البرره، ج1، صص 577 و 578؛ الذریعه، ج2، ص168 و ج6، ص29 و 206 و ج12، ص245 و ج18، ص59 و ج25، ص49؛ فهرست رضوی، ج16، صص 23 و 24؛ فهرست مروی، ص123؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 646 و 647.

ص: 192

خاتون آبادی ها می باشد. به سن 88 سالگی وفات یافته و در تکیه بابا رکن الدّین مدفون گردیده است.(1)

[محدّث قمی در ذکر میر محمّد صالح فرزند میر اسماعیل بن میر عماد می نویسد: همانا میر محمّد صالح را از زوجه خود سیّدة النّساء بنّت سیّد حسین حسینی که منتسب به گلستانه است، دو فرزند بود: سیّد عبدالواسع و سیّد محمّد رفیع. سیّد محمّد رفیع مشغول به عبادت بود. هشتاد و هشت سال عبادت کرد و در اصفهان وفات نمود و در مقبره بابا رکن الدّین مدفون گشت.(2)]

آقا رفیع نقاش زرگر*

آقا رفیع نقاش زرگر فرزند آقا طالب، از هنرمندان و صنعتگران قرن دوازدهم هجری است. در طراحی طلا و نقره استاد بوده و در 20 جمادی الثّانی 1203ق وفات یافته و در قبرستان مصلی در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(3)

رفیع اصفهانی

رفیع بن محمّد علی اصفهانی ]غراباغی از کاتبان فاضل قرن سیزدهم هجری است. خط نسخ را زیبا می نوشته و در اصفهان ساکن بوده است و بیش از 40 سال به کتابت مشغول بوده است.(4)] برخی از آثاری که به خط او در کتابخانه ها موجود است به شرح زیر است:

1. «جواهر الکلام» تألیف: حاج شیخ محمّد حسن نجفی تاریخ کتابت: 20 رمضان


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 650 و 651؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص66؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص73.
2- منتهی الآمال، ج2، ص165.
3- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
4- فهرست خوشنویسان و کاتبان اصفهان: خطی.

ص: 193

1264ق، موجود به شماره 1244 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد(1) [(2) «حاشیه بر شرح ملخص» تألیف عبدالعلی بیرجندی، تاریخ کتابت: سال 1232ق، موجود در کتابخانه مدرسه حجتیّه قم.(3) [(4) «غایة المرام» تألیف: سیّد نعمت اللّه جزائری، تاریخ کتابت: پنج شنبه 5 شوال 1244 و شعبان 1245ق، موجود بر شماره M802در کتابخانه دانشگاه لس آنجلس آمریکا.(5)(6) «خزائن جواهر سلطانی» تألیف: میر محمّد حسین خاتون آبادی، تاریخ کتابت: 1252ق، موجود به شماره 6453 در کتابخانه آستان قدس رضوی در مشهد مقدس.(7)(8) «اشارات» تألیف: حاج محمّد ابراهیم کلباسی، تاریخ کتابت: جمادی الاوّل 1270ق».(9)]

محمّد رفیع اصفهانی

محمّد رفیع بن فتح اللّه اصفهانی، از کاتبان زبردست و خوشنویسان هنرمند قرن یازدهم هجری است خطوط نسخ، ثلث و رقاع را خوش می نوشت و به کتابت امرار معاش می کرد.

او در سال 1090ق «صحیفه سجّادیه» را به خط نسخ زیبا کتابت کرده که به شماره 878 در کتابخانه ملّی ایران موجود است.(10)] همچنین در یکشنبه اواخر شوال سال 1081ق نسخه ای از قرآن کریم به خط نسخ خوش را کتابت کرده که در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی به شماره 1492 نگهداری می شود.(11)]

حاج میرزا رفیع طباطبایی نایینی اردستانی


1- فهرست الهیات مشهد، ج2، ص378.
2- فهرتس حجتیّه، ص53.
3- فهرتس حجتیّه، ص53.
4- نسخه های خطی، ج11 و 12، ص297.
5- نسخه های خطی، ج11 و 12، ص297.
6- فهرست الفبایی رضوی، ص234.
7- فهرست الفبایی رضوی، ص234.
8- فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص33.
9- فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص33.
10- فهرست کتابخانه ملّی، ج8، ص388.
11- فهرست احیاء، ج8، ص388.

ص: 194

حاج میرزا محمّد رفیع بن میر محمّد طباطبایی اردستانی بن میر محمّد حسین بن رفیع الدّین محمّد بن محمّد مهدی بن ابوالحسن محمّد بن رفیع الدّین محمّد (میرزا رفیعا) نایینی اصفهانی.

از علمای اصفهان [در قرن سیزدهم هجری] بوده و نزد بزرگان اهل علم تلمّذ نموده، مدّتی به هندوستان مهاجرت نموده، و در آنجا زنی از امرای سِند اختیار نموده، و از آن مخدّره اولادی نداشت. لکن از عیال دیگرش شش فرزند پسر یافته که دو نفر از آنان از اطباء زمان و بدین علم شهرت داشته اند.

مشارالیه مورد توجّه و عنایت سیّد محمّد باقر حجة الاسلام بوده و پس از معاودت از سفر هند، از طرف ایشان متصدی موقوفات میر جمله اردستانی گردیده و بدین مناسبت از اصفهان به زواره مهاجرت نموده و آنجا سکونت فرموده است.(1) به ظنّ قوی مشارالیه از شاگردان سیّد حجة الاسلام بوده است.

آقا محمّد رفیع خوانساری*

آقا محمّد رفیع بن آقا جمال الدّین محمّد بن آقا حسین خوانساری، عالم فاضل جلیل. مرجع احکام و ارقام و اقاریر. علّامه شیخ آقابزرگ طهرانی می نویسد: صورت سجّلات مبسوط به خط او و پدرش را در بعضی ارقام اوقاف دیده ام و امضاء او عبارت «ابن جمال الدیّین محمّد الخوانساری محمّد رفیع الشّریف» است.(2)

محمّد رفیع*

محمّد رفیع فرزند منشی الممالک، شاعر، ادیب خوشنویس و منشی در قرن یازدهم و دوازدهم هجری. در اصفهان ساکن بوده و خط نستعلیق را خوش می نوشته و در انشاء


1- آتشکده اردستان، ج1، ص188 و ج2، ص291؛ بیان المفاخر، ج2، ص320.
2- الکواکب المنتشره، ص282.

ص: 195

و گفتن شعر فارسی و ترکی مهارت به سزایی داشته است.(1)

ظاهرا منظور از منشی الممالک میرزا عبدالحسین نصیری طوسی اردوبادی است.

ملّا محمّد رفیع گیلانی*

ملّا محمّد رفیع بن ملّا محمّد مؤمن جیلی (گیلانی)، عالم فاضل، محدّث عالیقدر، محقّق مدقّق و ادیب اریب، از دانشمندان قرن یازدهم هجری.

وی نزد ملّا محمّد تقی مجلسی در اصفهان به تحصیل مشغول بوده و پس از آن نزد علّامه مجلسی به تلمّذ پرداخته و حضرت علّامه در سال 1087ق جهت او اجازه نوشته است. او همچنین از شیخ محمّد حرّ عاملی در اواخر محرّم الحرام 1088ق اجازه گرفته است.

برخی از تراجم نویسان به اشتباه تألیفات و اجازات او را به یکی از دانشمندان قرن دوازدهم هجری: محمّد رفیع بن فرخ گیلانی متوفی 1160ق نسبت داده اند.

این کتابها از ملّا محمّد رفیع بن محمّد مؤمن گیلانی است:

1. «شواهد الاسلام» در شرح اصول کافی 2. «اجتهاد و تقلید» 3. «نان و پنیر» که نسخه ای از آن در کتابخانه شیخ هادی کاشف الغطاء در نجف موجود است و محمّد علی بن یحیی در سال 1107ق در اصفهان آنرا کتابت کرده است.(2)

رفیع الدّین جابری

رفیع الدّین بن مهدی جابری، از اعیان و افاضل اصفهان بوده و در عهد صفوی منصب مستوفی الممالک ایران را به عهده داشته است.(3)

[او کتاب «دستور الملوک» را در باب نظام اداری و سیاسی دولت صفویه تألیف کرده که اولین بار مرحوم استاد محمّد تقی دانش پژوه در مجله دانشکده ادبیات دانشگاه


1- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص739.
2- فهرست مرعشی، ج31، صص 267-269 و 271؛ الکواکب المنتشره، ص282؛ الذریعه، ج24، ص30.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص513.

ص: 196

تهران به چاپ رسانده است.(1)]

ملّا محمّد رفیع گیلانی

مولی محمّد رفیع بیدآبادی، عالم فاضل [از علمای اصفهان در قرن دوازدهم هجری]. شیخ عبدالنّبی قزوینی در کتاب «تتمیم امل الآمل» درباره او می نویسد:

«کان فاضلاً محقّقا و عالما مدققّا و زاهدا متقّیا و صالحا تقیّا و بالجمله کان من اهل الفوز و الفلاح و العبادة و الصّلاح»

قبرش در گوشه شمال شرقی بقعه، سنگ او شکسته و نیمی از آن از بین رفته و تاریخ فوت نیز به همین علّت نامعلوم است. او پدر حکیم و فیلسوف عالیقدر آقا محمّد بیدآبادی است.(2)

محمّد رفیع پیرزاده

محمّد رفیع زاهدی معروف به «پیرزاده» از حکماء و دانشمندان نیمه دوم قرن یازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و از خواصّ اصحاب و شاگردان حکیم ملّا رجبعلی تبریزی است.

او به دستور استادش تقریرات و مطالب درسی او را گردآوری و مدوّن نموده و آن را «المعارف الالهیّه» نامید. نسخه ای از این کتاب که در سال 1391ق، از روی نسخه ای قدیمی به خط محمّد خلیل بن محمّد حسین رازی، در غرّه رجب 1125ق در دارالسلطنه اصفهان کتابت شده بود در کتابخانه آقای سیّد کاظم مدرسی یزدی در قم موجود است، قسمتی از این کتاب به تصحیح مرحوم استاد سیّد جلال الدّین آشتیانی در کتاب «منتخبات آثار حکمای الهی ایران» به چاپ رسیده است.


1- مجلّه بخارا، شماره 31، مرداد و شهریور 1382، ص80.
2- تتمیم امل الآمل، ص112؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص195 و 196؛ الکواکب المنتشره، ص283.

ص: 197

ظاهرا پیرزاده تا سال 1080ق (سال وفات ملّا رجبعلی تبریزی) زنده بوده و بعد از آن وفات یافته است.(1)

میرزا رفیع قزوینی

میرزا رفیع قزوینی [خطاط نستعلیق نویس] در سال 1244ق دیوان مشتاق علی شاه را به خط نستعلیق در اصفهان نوشته [است] کتاب به شماره 2488 در کتابخانه مجلس شورای ملّی ایران موجود است.(2)

میر رمزی اصفهانی*

میر رمزی اصفهانی، از شعراء و سخنوران قرن دهم هجری در اصفهان ساکن بود. در جوانی به عیش و نوش و لَهو و لَعِب مشغول بود. امّا موفّق به توبه شده و اوقات خود را صرف عبادت نمود. در رمل مهارت به سزایی داشت. وی در اواخر عمر به قزوین رفته به مدح شاه طهماسب صفوی پرداخت و صله های ارجمند گرفت و در بازگشت به اصفهان در سال 978ق در حوالی قم وفات یافت.

از اوست:

رُخَش زِ سبزه تَر بر سمن نقاب کشید ز مُشک تَر خط نسخی بر آفتاب کشید(3)

رمضان شیرنشان*

رمضان شیرنشان اصفهانی فرزند ابراهیم، از روزنامه نگاران معاصر در سال 1305ش در اصفهان متولّد شد. او در سال 1331ش نشریه «شیرنشان» را با رویه انتشار هفتگی


1- دو رساله فلسفی (عین الحکمه و تعلیقات): مقدمه؛ فهرست عکسی احیاء، ج5، ص155.
2- فهرست مجلس، ج8، ص184.
3- تذکره خلاصة الاشعار: بخش اصفهان، صص 411-414؛ تذکره روز روشن، صص 311 و 312؛ الذریعه، ج9، ص384؛ تاریخ نظم و نثر، ص676.

ص: 198

تأسیس کرد.

از این نشریه از شماره 1 تا 97 در کتابخانه ملّی ایران نگهداری می شود.(1)

او سرانجام در 11 اسفند 1379ش درگذشت و در قطعه 35 گورستان باغ رضوان اصفهان مدفون شد.(2)

رمضان صابر اصفهانی

[حاج مرشد] رمضان سیچانی متخلّص به «صابر» فرزند حسن [از شعرای معاصر اصفهان] در روز نوزدهم رمضان المبارک سال 1325ق در اصفهان متولّد گردید. زمانی در مدارس قدیم ساکن بوده و به تحصیل علوم اشتغال داشت. [سپس] به بازرگانی پرداخت.(3)

[در شعر طبعی روان داشت و در مادّه تاریخ سرایی صاحب مهارت و ذوق بود. اغلب اشعارش غزل و قصیده و اغلب در مدح و مرثیه حضرات معصومین علیهم السلام است. او در انجمن های ادبی اصفهان از جمله انجمن شیدا شرکت می کرد. دیوان اشعار او در سال 1367ش به چاپ رسیده است.

او سرانجام در 6 مهر 1366ش وفات یافته و در قطعه 3 باغ رضوان اصفهان مدفون شد.(4)

سیّد مرتضی محمّدی نژاد (کهتر اصفهانی) مادّه تاریخ وفات او را چنین سروده است:

«کهتر» به شمسی گفت سال فوتش «صابر به دیدار علی از جان رفت»(5)

این شعر از صابر اصفهانی است:

کشیده عشق چو مجنون مرا به دشت جنون جز این نبوده ز سودای عشق حاصل من


1- فهرست روزنامه ها و مجلات اصفهان، ص119.
2- سایت اینترنتی یادبود.
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص298.
4- دیوان صابر اصفهانی، صص 205-207.
5- دیوان کهتر اصفهانی، ص442.

ص: 199

ز درس عقل نچیدم گلی ز باغ مراد حدیث عشق تو بنمود حلّ مسائل من(1)]

رمضان نجف آبادی

رمضان بن حسن نجف آبادی [از کاتبان قرن سیزدهم هجری] در سال 1264ق کتاب «شرح کبیر» را تا آخر وصیّت، به خط نسخ نوشته و کتاب به شماره 574 در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار طهران موجود است.(2)

رمضان هشیار

رمضان تولیّت متخلّص به «هشیار» فرزند محمود، از شعرای معاصر اصفهان. در سال 1311ش در اصفهان متولّد گردیده، اندکی تحصیل کرده و از سال 1330ش لب به گفتن اشعار گشوده و در انجمن ادبی پروانه شرکت می کرد.

از اوست:

بند نقاب از رخ، دلدار باز کرده شرمنده مهر و مه را، آن دلنواز کرده

تا او گره ز زلف پر پیچ و خم گشوده بر ما شب جدایی، آن مه دراز کرده(3)

رمضان طلاکوب

استاد رمضان طلاکوب، از هنرمندان عصر قاجاریه است در هنر طلاکوبی از اساتید بزرگ اصفهان بوده است. از آثار او ضریح فولادی نفیس آرامگاه سیّد محمّد باقر حجة الاسلام در مسجد سیّد اصفهان است که در سال 1322ق به اتمام رسیده و وی


1- گلهای زاینده رود، ج2، ص37.
2- فهرست سپهسالار، ج1، ص472.
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص533.

ص: 200

چنین رقم زده است:«عمل استاد رمضان طلاکوب اصفهانی».(1)

رمضانعلی سدهی لنجانی*

رمضانعلی بن مشهدی تقی سدهی لنجانی، از کاتبان قرن سیزدهم هجری است. او از مجموعه ای از چند رساله (از جمله رساله «اصول دین» تألیف: میرزا ابوالقاسم قمی در سال 1267ق و «عقود و ایقاعات» تألیف: حاج محمّد جعفر آباده ای) را به خط نسخ کتابت کرده که در کتابخانه مدرسه صدر خواجو در اصفهان نگهداری می شود.(2)

رمضانعلی اصفهانی*

رمضانعلی بن حاج علی بن ملّا ابراهیم اصفهانی، از کاتبان قرن سیزدهم هجری است. او در اوّل شعبان 1299ق از کتابت «الدرّة الثمینه» تألیف: علی اکبر حسنی حسینی لغوی یزدی به خط نسخ فراغت یافته است. نسخه حاضر در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

رمضانعلی رارانی اصفهانی

رمضانعلی بن محمّد علی رارانی [جی اصفهانی، از کاتبان و خوشنویسان قرن یازدهم هجری، از اهالی قریه «راران» یا «رهروان» جی (که اکنون به شهر اصفهان پیوسته است) احتمالاً از شاگردان ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری است.

او این کتابها را به دست خود کتابت کرده است]:

1. «ذخیرة المعاد» تألیف ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری (از زکوة تا صوم) در سال 1058ق، موجود به شماره 687 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم.(4) 2. «حاشیة الروضة


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص788.
2- فهرست صدر خواجو، ص76.
3- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج16، ص214.
4- فهرست فیضیه (استادی)، ج1، ص81؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص74.

ص: 201

البهیة» تألیف: محمّد بن قاسم اصفهانی معروف به دیلماج، در سال 1084ق موجود به شماره 689 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم.(1) [3. «فروع کافی» تألیف: شیخ کلینی، در سال 1080 موجود به شماره 849 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی.(2)]

شیخ رمضانعلی املائی خوزانی*

حاج شیخ رمضانعلی املائی فرزند ملّا غلامحسین، عالم فاضل و فقیه معاصر. در سال 1333ق در سِدِه ماربین (خمینی شهر) متولّد شد. مقدمات را در زادگاه خود نزد سیّد مصطفی ابطحی آغاز کرد. سپس به اصفهان رفته و نزد علمای عالیقدر حوزه علمیه اصفهان شیخ اسماعیل معزی، سیّد محمّد باقر ابطحی، شیخ محمّد باقر قزوینی، سیّد محمّد باقر درچه ای، ملّا محمّد جواد فریدنی، حاج آقا رحیم ارباب، سیّد عباس صفی دهکردی، میرزا علی آقا شیرازی، سیّد علی اصغر برزانی، شیخ محمّد علی عالم حبیب آبادی، سیّد مهدی حجازی فروشانی ادامه تحصیل داد. سپس به قم رفته و در درس خارج آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی، حاج آقا حسین بروجردی و سیّد محمّد تقی خوانساری حاضر شد و به اجتهاد نائل آمد.

او سالها در مدرسه جده بزرگ اصفهان به تدریس فقه و اصول مشغول بود و در کنار آن به اقامه جماعت در مسجد قائمیه خمینی شهر و حلّ مشکلات شرعی مردم و ترویج دین پرداخت.

او عالمی متواضع و فقیهی متبحّر بود و عمر خود را با نیکنامی و رعایت تقوا سپری نمود تا اینکه سرانجام در روز جمعه 20 محرم 1428ق برابر با 20 بهمن 1385ش وفات یافت و در امامزاده سیّد محمّد خمینی شهر مدفون شد.

فرزند برومندش شیخ محمّد حسین املائی، عالمی شایسته و انقلابی و مبارز بود که


1- فهرست فیضیه (استادی)، ج1، ص112.
2- فهرست مختصر مجلس، ص638.

ص: 202

بر اثر سانحه رانندگی وفات یافت.(1)

روح تمیمی اصفهانی*

ابوعلی روح بن احمد بن عبدالرّحمان بن روح بن حکم تمیمی اصفهانی نیشابوری. از محدّثین ادیب و موثق عامّه در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری است.

در نیشابور سکونت داشته و از اَبی عمرو بن حمدان و دیگران حدیث شنیده است. او در جمادی الاولی سال 417ق فوت نموده است.(2)

روح رارانی اصفهانی

ابوطاهر روح بن بدر بن ثابت بن روح بن محمّد بن ابوالقاسم بن عبّاس بن جعفر صوفی رارانی اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان در قرن ششم هجری است. در اصفهان و بغداد حدیث گفته است: از ابوعلی حدّاد استماع حدیث نموده و جهت ابوسعد سمعانی اجازه نوشته است.

او در سال 532ق وفات نموده است.(3)

[کنیه اش در اغلب منابع «ابوالرّجاء» آمده و «ابوطاهر» کنیه محدّث دیگری به نام «روح بن محمّد رارانی متوفی 491ق است، صاحب عنوان از بیت علم و حدیث بوده و اجداد و اعقابش از محدّثین معروف و از فقهاء صاحب نفوذ در اصفهان بوده اند. «راران» از قریه های بلوک جی اصفهان بوده و اکنون از محلّه های شرق اصفهان است.(4)]


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با مرحوم شیخ رمضانعلی املائی در 28 خرداد 1370ش؛ مجلّه حوزه، شماره 88، مهر و آبان 1377، صص 25-40.
2- المختصر من کتاب السیاق لتاریخ نیسابور، ص75.
3- التّحبیر، ج1، ص282 و ج2، ص300.
4- معجم البلدان، ج3، ص12؛ تاج العروس، ج3، ص230؛ قاموس المحیط، ج3، ص37؛ المشتبه، ج1، ص296.

ص: 203

روح اصفهانی

روح بن حاتم اصفهانی، [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن سوم هجری است [از حسین بن فرج بغدادی روایت کرده و ابوحامد اشعری از او حدیث نقل نموده است.(1)

روح جَبَّری اصفهانی

ابولعلی روح بن عصام بن یزید بن عجلان جَبَّری از محدّثین عامه اصفهان است. او از هیثم بن بشیر هیثم بن عدی، زافر بن سلیمان، عَبّاد بن عَبّاد، ابی اَحوص، ابن عُلیّه، شریک و پدرش عصام حدیث نقل کرده و محمّد بن اسحاق بن منده، احمد بن حسین انصاری و دیگران از او روایت می نمایند.(2)

روح رارانی اصفهانی*

ابوطاهر روح بن محمّد بن عبدالواحد بن عباس بن حسن بن جعفر صوفی رارانی اصفهانی، از محدّثین قرن پنجم هجری. او از «اباالحسن علی بن احمد جرجانی» و «ابابکر محمّد بن احمد بن عبدالرّحمان معدّل» حدیث شنیده و در سال 491ق وفات یافته است.

«ابوالقاسم هبة اللّه بن عبدالوارث شیرازی» و دیگران از او حدیث شنیده اند.(3)

روح رازی*

ابو زرعه روح بن محمّد رازی، از محدّثین شافعی در اوایل قرن پنجم هجری. متصدی امر قضاوت در اصفهان بوده(4) و در سال 423ق [در کَرَج ابودلف در استان مرکزی فعلی] وفات نموده است. او فقیهی دیندار بوده و از احمد بن حسن رازی، حفص،


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص315.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص314؛ اللباب، ج1، ص256.
3- معجم البلدان، ج3، ص12؛ اللباب، ج2، صص 5 و 6.
4- هدیة العارفین، ج1، ص371.

ص: 204

و ابن فارسی لغوی و دیگران روایت می کند.] وی مجموعه ای به نام «جم الفواعد» را تألیف نموده است.(1)

روح الامین قمشه ای

روح الامین قمشه ای فرزند محمّد حسین بن محمّد علی، از فضلای قرن یازدهم هجری است. وی در سال 1070ق مالک نسخه ای از «استبصار» بوده و شیخ راشد بن علی بن راشد بحرانی، بر روی برگی از این کتاب در یادداشتی از او چنین یاد کرده است:

«الاخ العزیز الرّکن القوی الحزیز الاسعد الامجد و الاکرم الافهم صاحب الافعال المجیده و الخصال الحمیده مولانا و مقتدانا حاوی محاسن الجود و الکرم الموصوف با حسن الشّیم»(2)

سیّد روح الامین مختاری نایینی

سیّد روح الامین بن شمس الدّین محمّد بن سیّد محمّد رضا مختاری نایینی اصفهانی، عالم فاضل کامل [از دانشمندان قرن یازدهم هجری [وی از ائمه مسجد جامع جدید عباسی [مسجد شاه، مسجد امام فعلی] بوده و معاصر میرزا عبداللّه افندی صاحب «ریاض العلماء» است.(3)

او در روز 6 شعبان 1102ق وفات یافت.(4)

این تألیفات از اوست:

1. «تأویل الآیات» [که نسخه ای از آن به خط شاگردش نجفقلی بن عبداللّطیف و مورّخ به سال 1091ق در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی در قم موجود است.(5)


1- طبقات الشّافعیّه (اسنوی)، ج1، ص581.
2- تراجم الرجال، (چاپ 1422ق)، ج1، ص364.
3- ریاض العلماء، ج2، صص 317 و 318.
4- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص653؛ اعیان الشیعه، ج33، ص41.
5- الذریعه، ج3، ص302 و 303.

ص: 205

(1) «هدایة الامّة فی معرفة الائمة» در اعتقادات، به فارسی که در یک مقدّمه، 5 مطلب و یک خاتمه در 5 رجب 1099ق تألیف کرده و نسخه ای از آن به خط قاسم بن فتاح خراسانی که در 20 ربیع الثّانی 1231 در «دارالحصار» از توابع همدان کتابت کرده است. این نسخه به شماره 9198 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(2)

خاندان سادات حسینی مختاری سبزواری عبیدلی از خاندان های علمی شیعه هستند که در قرن یازدهم و دوازدهم هجری در اصفهان و نایین ساکن بوده اند و دانشمندان بسیاری از جمله سیّد مرتضی سیّد احمد (فرزندان صاحب عنوان) و زین العابدین (نواده صاحب عنوان) و بهاءالدّین محمّد مختار نایینی از این خاندان برخاسته اند.(3)]

استاد روح اللّه میناییان*

استاد روح اللّه میناییان فرزند استاد اکبر، از هنرمندان طراح نقشه فرش و کاشی اصفهان در عصر حاضر است. در سال 1314ش در محلّه پاقلعه اصفهان متولّد شد. پدرش در زمینه نقاشی شاگرد استاد صانعی کاشانی و در زمینه طراحی نقشه فرش شاگرد استاد ارچنگ بود. خود او نزد پدر به طراحی پرداخت و سپس نزد استاد ارچنگ حاضر شد و به فراگیری این هنر مشغول شد. مدّتی هم نزد استاد شاکرین به کار ادامه داد تا اینکه استادی ماهر شد و مستقلاً به فعالیّت پرداخت. او در طراحی نقوش زیبای هنری برای فرش، کاشی و گچبری مهارت به سزایی دارد و شاگردانی نیز تربیت کرده است. دو برادرش حسین و قدرت نیز در این هنر به فعالیّت مشغول بوده اند.(4)

سیّد روح اللّه کشفی*


1- الکواکب المنتشره، صص 287 و 288.
2- فهرست مرعشی، ج32، ص305.
3- الکواکب المنتشره، صص 287 و 288.
4- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با استاد روح اللّه میناییان در روز یکشنبه 20 خرداد 1375ش.

ص: 206

سیّد روح اللّه بن سیّد محمود بن سیّد مصفی بن سیّد جعفر کشفی دارابی، از شعرای معاصر اصفهان. در روز عاشورا (10 محرم) 1317ق در اصفهان متولّد شد. نسب او به جناب «محمّد العابد» فرزند امام موسی کاظم علیه السلام می رسد. مادرش صبیّه عالم ربّانی سیّد سینا کشفی است.

تحصیلات ابتدایی را در مدرسه دیانت طی نموده و سپس در حوزه علمیه اصفهان نزد شیخ علی مدرس یزدی، میرزا احمد اصفهانی، ملّا عبدالجواد آدینه ای تحصیل کرد و آنگاه قسمتی از دروس خارج را نزد آخوند ملّا عبدالکریم گزی طی نمود. در سال 1304ش به استخدام وزارت معارف و اوقاف و امور مستظرفه درآمده و در اصطهبان فارس به تدریس پرداخت. مدتی در لار و اصطهبان به مشاغل اداری مشغول بود. پس از آن به خدمت اداره اوقاف اصفهان در آمده و به ریاست اداره اوقاف نجف آباد منصوب شد و سرانجام در 29 اسفند 1341ش بر اثر ابتلاء به بیماری سرطان وفات یافته و نزدیک قبر میر فندرسکی در تکیه میر واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد. او شاعری توانا و خوش قریحه بود و «کشفی» تخلّص می کرد.

این کتابها و آثار از او به جای مانده است:

1. «تلخیص الاغانی»2. «برگزیده مطالب نغز» (مطالب اشعار فارسی و عربی)3. «تحفه کشفی» (مجموعه اشعار) که به همت فرزندش دکتر سیّد محمود کشفی در سال 1358ش به چاپ رسیده است.(1)

از اوست:

چه شود گر بنهی پای به ویرانه من کنی از نور رُخَت جلوه به کاشانه من

سنبل آشفته به نسرین که نمودی برگو بازخواهی چه کنی با دل دیوانه من


1- تحفه کشفی: مقدمه، صص 3-8.

ص: 207

روح اللّه فراهانی*

خواجه روح اللّه بن نوراللّه فرهانی، از نیکوکاران و خَیّرین قرن یازدهم هجری است. در اصفهان سکونت داشته و در سال 1033ق به همت او مسجد باغ حاجی در اصفهان بنا شده است.(1)

روح اللّه قهپائی

روح اللّه بن هدایت اللّه قهپائی [از فضلاء قرن یازدهم هجری، از اهالی قهپایه (کوهپایه) اصفهان] در سال 1018ق از کتابت نسخه ای از «رجال ابن داود» فراغت حاصل نموده است و نسخه در کتابخانه فاضلیه مشهد بوده است.(2)

همچنین او در چهارشنبه سوّم ذیحجه سال 1038ق نسخه ای از «مسالک» شهید ثانی (از وقف تا طلاق) را به خط نستعلیق نوشته و به شماره 673 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم موجود است.(3)

دکتر روح اللّه سازش

دکتر روح اللّه سازش، رئیس بهداری آموزشگاههای اصفهان در سال 1285ش در اردکان یزد متولّد گردید. تحصیلات خویش را تا دکترای پزشکی در اردکان و طهران انجام داده و در سال 1311ش فارغ التحصیل شد. مدّت ها در طهران ساکن و به طبابت مشغول بود. سپس به اصفهان منتقل و به ریاست بهداری آموزشگاهها که خود مؤسس و بنیان گذار آن بود، منصوب و تا سال 1349ش با کمال سعی و کوشش و صداقت در این مؤسسه انجام وظیفه نموده و در این سال بازنشسته شد. سرانجام در شب هفتم دی ماه 1371شمسی (مطابق با یکشنبه 22 جمادی الثّانی سال 1410ق) پس از یک بیماری در اصفهان وفات یافته و در گورستان باغ رضوان مدفون شد.(4)


1- آثار ایران، ج1، ص301.
2- فهرست فاضلیّه، ص171.
3- فهرست فیضیه (استادی)، ج1، ص245.
4- مزارات اصفهان، ص128.

ص: 208

سیّد روح اللّه فندرسکی

سیّد روح اللّه فندرسکی، از علماء اصفهان و از اعقاب میر ابوالقاسم فندرسکی است. او پس از وفات جنب مزار جدّ خویش در تکیه میر واقع در تخت فولاد مدفون شد.(1)

روزبهان اصفهانی*

امیر روزبهان بن عمادالدّین محمود بن امیر روزبهان صبری اصفهانی، شاعر ادیب و فاضل در قرن یازدهم هجری. از اصفهان به هند آمده و مدّتی در «آگره» بود. سپس در سال 1023ق به اصفهان بازگشت.(2)

میرزا روزبهان اصفهانی*

میرزا روزبهان اصفهانی، از دانشوران و سیاستمداران قرن یازدهم هجری است. او مردی لایق و باکیاست بوده و در دکن هندوستان ساکن بوده و در دربار سلطان عبداللّه قطبشاه اعتبار فراوان داشته است. او در سال 1041ق پس از عزل میرزا حمزه از منصب سرخیلی، به جای او این منصب را برعهده گرفت.(3)

روزبهان صبری اصفهانی

مولانا روزبهان اصفهانی متخلّص به « صبری» و معروف به «میر صبری» از شعراء و ادبای مشهور قرن دهم هجری.


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص213؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص204؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص210.
2- کاروان هند، ج1، ص482.
3- حدیقة السّلاطین، ص96.

ص: 209

اصل او از اصفهان است و نسبش به قاضی روزبهان می رسد. ابتدا «فارس» تخلّص می کرد و کمی بعد آنرا به «صبری» تغییر داد. در فنون و شعر و ادب استاد بود و انواع شعر خصوصا غزل را نیکو می سرود. در علوم دینی نیز تحصیلاتی کرده بود و در علم ادوار و موسیقی و نرد و شطرنج ماهر بود.

او از اصفهان به قزوین (پایتخت دولت صفویه در زمان شاه طهماسب) رفته و به ملاقات و معاشرت و مصاحبت با علماء، شعراء و فضلاء می پرداخت. در سال 977ق به اصفهان مراجعت کرد. سال وفات او معلوم نیست. ظاهرا قبل از سال 1000ق از دنیا رفته است.

از اوست:

رحمت بر آن کسی که دلش مایل تو نیست پروانه وار سوخته محفل تو نیست

اظهار دوستیّ زبانی کجا شده است ای سنگدل مترس کسی در دل تو نیست

یا رب دل شکسته من از کجا شنید بوی محبّتی که در آب و گل تو نیست

این بس جزای کشتن «صبری» که روز حشر حسرت نمی کشد که چو او بسمل تو نیست(1)

روشن رامی*


1- خلاصة الاشعار (بخش اصفهان»، صص 187-192؛ تذکره آتشکده: بخش سوم از نیمه نخست، صص 954-956؛ محافل المؤمنین، ص181؛ خلد برین، ص481؛ تذکره غنی، ص79؛ تذکره حسینی، ص186؛ تذکره روز روشن، ص471؛ تاریخ نظم و نثر، ص460؛ الذریعه، ج9، ص593؛ ریحانة الادب، ج3، ص414؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «صبری»، ص134؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص209؛ تذکره شمع انجمن، ص407.

ص: 210

روشن رامی فرزند بهرام، از شاعران نوپرداز معاصر اصفهان. در 7 اسفند 1315ش در اهواز متولّد شد تحصیلات ابتدایی را در اندیمشک و متوسطه را در اهواز طی کرد. سپس به اصفهان آمد و در تربیت معلم درس خواند و از سال 1340ش به تدریس پرداخت.

در نوجوانی به سرودن شعر پرداخت و در سال 1338ش اوّلین شعرش در مجلّه «امید ایران» چاپ شد. در اصفهان مدّتی در انجمن کمال حاضر می شد امّا کمی بعد با دوستان نویسنده و شاعر جوان خود انجمن صائب را تأسیس کردند، در آن انجمن حاضر می شد. او بعدها به شعر نو روی آورد و مجموعه اشعارش را در کتابهای «ایستگاه های اندوه» و «طعم آفتاب» به چاپ سپرد.(1)

روشن رامی در 7 فروردین 1385ش درگذشت و در قطعه 25 باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.

سیّد ریحان الدّین مهدوی

سیّد ریحان الدّین محمّد حسن مهدوی فرزند آقا سیّد شهاب الدّین نحوی موسوی اصفهانی، عالم فاضل جلیل، در دهه سوم ذی القعده سال 1313ق در اصفهان، از دختر علّامه فقیه مجتهد آخوند ملّا محمّد حسین کرمانی متولّد گردید. پس از گذراندن ایام صباوت در ظل توجّهات پدر دانشمند خود، شروع به فراگرفتن علوم نموده، مقدّمات علوم را نزد عدّه ای از علماء و فضلاء از آن جمله مرحوم آقا شیخ ابوالقاسم زفره ای (حاج آخوند) فراگرفت. سپس سطوح متوسطه فقه و اصول را نزد حاج میرزا ابوالحسن بروجردی و آقا میرزا احمد مدرس و آخوند ملّا عبدالکریم گزی آموخت بعدا چند سال به درس خارج فقه و اصول آقا شیخ محمّد رضا نجفی حاضر گردید و از ایشان به اخذ دو اجازه روایتی و اجتهاد مفتخر شد. همچنین نزد حاج آقا جمال الدّین نجفی، آخوند ملّا


1- فصلنامه مهراوه، سال اوّل، زمستان 1384، صص 173-187.

ص: 211

محمّد حسین فشارکی، آقا سیّد مهدی درچه ای و سیّد محمّد مدرس درچه ای تحصیل کرده و از مرحوم مدرس نجف آبادی اجازه دریافت نموده است.

از آثار او رساله ای است درباره «وجوب جواب نامه همچون جواب سلام» که به دستور استادش آخوند گزی نوشته و مورد تحسین استاد واقع شده است.

سیّد ریحان الدّین مهدوی در ظهر روز یکشنبه 29 ذی القعده سال 1399ق وفات یافته و در تکیه خانوادگی (مهدوی) در تخت فولاد اصفهان مدفون گردید.

صاحب عنوان برادر بزرگ نویسنده [سیّد مصلح الدّین مهدوی] است و حقوق بسیاری بر ذمّه این جانب ثابت دارد (رحمة اللّه علیه).(1)

مادّه تاریخ وفات او را شاعر توانا آقای میراز فضل اللّه خان اعتمادی (برنا) چنین سروده است:

کِلک «بُرنا» از پی تاریخ فوت او نوشت: «شد گل گلزار فردوس جنان ریحان دین»


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 318 و 319؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص432؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص207.

ص: 212

اعلام اصفهان

«ز»

اشاره

ص: 213

ص: 214

زادویه اصفهانی

زادویه بن شاهویه اصفهانی، از ادباء و دانشمندان آشنا به زبان های عربی و پهلوی بوده و ظاهرا در قرن دوم یا سوم هجری می زیسته است. او کتاب «خدای نامه» را از زبان پهلوی به زبان عربی برگردانده است.(1) [«ابن ندیم» در «فهرست» خود از او یاد کرده است. «حمزه اصفهانی» در تألیف کتاب «سنی ملوک الارض و الانبیاء» از «خدای نامه» ترجمه زادویه اصفهانی بهره گرفته است.(2)]

زاوِن قوکاسیان*

زاون قوکاسیان، از هنرمندان رشته سینما در سال 1329ش در اصفهان به دنیا آمد. او فارغ التحصیل شیمی از دانشگاه اصفهان است. فعّالیّت سینمائی را از زمان دانشجوئی و فیلم سازی را از سال 1350ش در سینمای آزاد آغاز کرد. فیلم های «در فلق» و «فصلی دیگر» از او در جشنواره سینمای آزاد و فیلم «عروس کهنه» او در جشنواره هیروشیمای ژاپن در سال 1352ش جوایزی کسب کرده است.

او از سال 1360ش با تلویزیون ایران همکاری داشته و فیلم های «میلاد مسیح» و «عیسی آموزگار است» را برای شبکه اوّل تلویزیون ساخته است.

او در زمینه نقد و بررسی تئاتر و سینما نیز فعالیّت دارد و تاکنون ده ها مقاله و دو کتاب «درباره چشمه» و «نقد و معرفی آثار مسعو کیمیایی» را به رشته تحریر درآورده است.(3)

شیخ زاهد ثانی گیلانی

شیخ زاهد ثانی گیلانی اصفهانی، عالم عارف و ادیب شاعر، از اعقاب شیخ زاهد


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 653 و 654؛ الذریعه، ج8، ص29.
2- الفهرست، (ترجمه فارسی)، ص446؛ ایران در زمان ساسانیان، ص99.
3- دانشنامه ایرانیان ارمنی، ص415.

ص: 215

گیلانی عارف مشهور است. از شاگردان آخوند ملّا علی نوری بوده، پس از تحصیل علوم ظاهر خدمت حسین علی شاه رسیده و در سال 1222ق در سفر حج در کاظمین وفات یافته [است].

از اوست:

عمری به درِ مدرسه ها بنشستیم با اهل ریا و کبر و کین پیوستیم

از یک نظر عاشق رندی آخر هم از خود و هم از غیر خود وارستیم(1)

زاهر ثقفی اصفهانی

ابوالمجد زاهر بن احمد بن حامد ثقفی اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان در قرن هفتم هجری است. وی در سال 607ق متولّد شده و مَقدسی در اصفهان از او اخذ حدیث نموده است.(2)

زاهر مغازلی

ابونصر زاهر بن محمّد بن ابوالقاسم مغازلی واعظ اصفهانی، از محدّثین و خطبای عامّه اصفهان در قرن ششم هجری. در اصفهان و رُستاق های آن به وعظ خطابه مشغول بود و چون اشعری مذهب بود، مردم اصفهان به او اعتقاد نداشته اند. او از ابوعلی حدّاد و ابوالقاسم ثقفی حدیث شنیده و ابوسعد سمعانی از او حدیث استماع کرده است.

اوائل محرّم سال 537ق فوت شده است.(3)


1- طرائق الحقائق، ج3، ص233؛ ریاض العارفین، (چ1305ش)، ص261؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص569؛ مکارم الآثار، ج3، ص750؛ بیان المفاخر، ج2، ص234؛ الاصفهان: رجال و مشاهیر، ص336؛ ریحانة الادب، ج2، ص355؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص356.
2- جعفر بن ابیطالب، ص23.
3- التّحبیر، ج1، ص287.

ص: 216

زبیر جرقوهی

ابومحمّد زبیر بن محمّد بن احمد جرقوهی، از محدّثین عامّه در اوایل قرن ششم هجری است. [اصلاً از اهالی جرقوه بوده که اکنون به جرقویه معروف است] در مدینه (شهرستان) اصفهان ساکن بوده و به عمل صالح معروف بوده و عمری طولانی یافته است. او از ابوعلی حدّاد، ابوالمحاسن عبدالواحد بن اسماعیل رویانی، ابوالقاسم غانم بن محمّد برجی و احمد بن فضل خواص حدیث شنیده و ابوسعد سمعانی و ابوالقاسم دمشقی از او روایت می کنند.(1)

زجری اصفهانی*

زجری اصفهانی، از شعراء و ادبای قرن دهم هجری است.(2)

زراره اصفهانی

ابومضر زرارة بن فاخر (اصفهانی) از ادبای اصفهان است. مافروخی او را در ردیف دانشمندان متقدم عصر خود که در زمینه صرف و نحو و لغت و انشاء مهارت داشته اند ذکر کرده است.(3)

زُفَر عنبری تمیمی

ابوالهذیل زُفَر بن هذیل بن قیس عنبری تمیمی [از محدّثین عامّه در قرن دوم هجری]. اصل او از اصفهان است. از اصحاب ابوحنیفه است. در بصره ساکن بوده و منصب قضاوت آنجا را داشته و هم در آن شهر به سال 158 مرده است. او از اهل رأی و قیاس است و از گفته هایی اوست که: «تا زمانی که قرآن و حدیث (اثر) باشد ما به رأی عمل


1- التّحبیر، ج17 ص293؛ معجم البلدان، ج2، ص128؛ گرکویه، (ویرایش دوم)، صص 154 و 155.
2- فرهنگ سخنوران، ص247.
3- محاسن اصفهان، ص32.

ص: 217

نمی کنیم و گاهی که به حدیث برخوردیم از رأی می گذریم.»(1)

پدرش در زمان خلافت یزید بن عبدالملک در قریه «بَراآن» اصفهان ساکن بوده و سه فرزند به نام های «زُفَر»، «کوثر» و «هرثمه» داشته است.(2)

زکریا اصفهانی

زکریا اصفهانی، در کتاب «النقض» او را از فرزندان [نوادگان] بهرام گور و از قرامطه و پیشوای آنان دانسته است.(3)

زکریا جورجیری

ابواحمد زکریا بن احمد بن محمّد بن زکریا معدّل خطیب جورجیری اصفهانی، [از محدّثین عامّه در اوایل قرن ششم هجری]. از ابومطیع محمّد بن عبدالواحد مصری، ابوبکر احمد بن محمّد بن احمد بن موسی بن مردویه صغیر و ابوالفتح احمد بن محمّد بن احمد حدّاد اجازه داشته و ابوسعد سمعانی از او به عنوان «کان شیخا سدیدا من اهل العلم» یاد کرده و از او اجازه دریافت داشته است.(4)

[جورجیر از محلّه های قدیمی شهر اصفهان است و مسجد جورجیر از عهد دیالمه و جنب آن مسجد حکیم از عهد صفویه مهم ترین یادگارهای تاریخی این محلّه به شمار می روند.]

زکریا اصفهانی


1- ریحانة الادب، ج7، ص300؛ معجم المؤمنین، ج4، ص181؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «ابوالهذیل»، ص929؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص211؛ الاعلام، ج4، ص74 به نقل از: الجوهر المضیئة، ج1، ص243 و ج2، ص543؛ شذرات الذهب، ج1، ص243؛ الانتفاء، ص173.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص317.
3- النّقص، ص311.
4- التّحبیر، ج1، ص291.

ص: 218

زکریا بن صَلت بن زکریا [از عابدان و عرفاء و محدثین عامه اصفهان در قرن سوم هجری است] پدرش از مصاحبان عارف مشهور محمّد بن یوسف بنّا اصفهانی صوفی بوده و خود نیز عمر را به عابدت و تَهَجُّد گذرانده است. ابویحیی محمّد بن عصام از او حدیث نقل کرده است.(1)

زکریا اصفهانی

ابویحیی زکریا بن یحیی بن کثیر بن زر اصفهانی، از محدّثین عامه اصفهان است. در مکّه ساکن بوده و از ابن مقری حدیث نقل کرده است.(2)

ملّا محمّد زکی

آخوند مولانا محمّد زکی، از فضلای گمنام عهد صفویه است. میر سیّد عبدالحسین خاتون آبادی درباره برادرش میر سیّد اسماعیل خاتون آبادی می نویسد: قبر سیّد مشارٌالیه در مدرسه ای است که خود ساخته بودند در قُرب تکیه آخوند مولانا محمّد زکی».

در پشت خانه های جدید البناء تخت فولاد، در سمت غربی کوچه مقابل غسالخانه، فضایی که قبور جمعی از بزرگان در آن قرار داشت و اخیرا تسطیح و درختکاری شده هنوز یک قبر موجود می باشد.(3)

[محقّق کتاب گوید: فعلاً این قبر هم از بین رفته و آثار آن مشهود نیست.]

خواجه زکی اصفهانی

خواجه زکی اصفهانی، از اعیان و بزرگان اصفهان در قرن هفتم هجری است. در کتاب


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص322؛ طبقات المحدّثین، ج3، ص89.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص341.
3- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص129؛ وقایع السنین و الاعوام، ص505.

ص: 219

«شکارنامه ایلخانی» تألیف علی بن منصور صوانی (که تا سال 705ق در قید حیات بوده) اسامی برخی از کتابها و عدّه ای از افراد برده شده است، نام صاحب عنوان نیز به مناسبتی مذکور است.

«شکارنامه ایلخانی» به شماره 3037 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(1)

محمّد زکی کرمانشاهی

شیخ محمّد زکی بن ابراهیم همدانی کرمانشاهی، عالم فاضل و فقیه محقّق [از فقهاء و علمای قرن دوازدهم هجری].

پدر و مادرش سنّی مذهب بودند. در سن 7 سالگی از آنان گریخته و به همدان رفت و زیر نظر حاکم آنجا اسماعیل خان تربیت شد تا به مقامات عالیه رسید و مقام شیخ الاسلامی یافت. نادرشاه افشاراز روی نیرنگ وی را قاضی عسکر قرار داد و در سال 1159ق دستور کشتن او را داد.

سیّد عبداللّه جزائری در «اجازه کبیره» وی را عنوان کرده و گوید:

«کان عالما جامعا ذکیا کثیر الکد و الاشتعال واعظا ادیبا. امام الجمعة و شیخ الاسلام فی بلاده الی ان تعرف السلطان فاستصحبه و جعله قاضی العسکر»

صورت فرمان شیخ الاسلامی او ضمن مجموعه شماره 2214 به صورت میکروفیلم در دانشگاه طهران موجود است. نسخه دیگری از آن هم در کتابخانه ملّی وجود دارد.

همچنین رونوشت نامه امام قلی میرزا فرزند نادرشاه که به مشارالیه نوشته است، در بیاض امام قلی میرزا ضمن جلد پنجم منشات میرزا مهدی خان استرآبادی به نظر علّامه شیخ آقابزرگ طهرانی رسیده است.


1- فهرست مجلس، ج10، (بخش یکم)، ص569.

ص: 220

از تألیفاتش «رساله در ردّ رساله نجاست غیر امامی» تألیف میرزا حیدرعلی شیروانی است.(1)

ملّا محمّد زکی سبزواری*

ملّا محمّد زکی بن ملّا محمّد جعفر بن ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری، عالم فاضل کامل، در اصفهان به تحصیل علوم دینی مشغول بوده و عالمی با فضل و اهل تحقیق است. مع الاسف در سالهای جوانی در سال 1110ق وفات یافته و در بقعه آقا حسین خوانساری در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

متن لوح مرمرین قبر او به شرح زیر است:

«هو الغفور الرّحیم. تاریخ وفات مرحمت و غفران پناه و جنتٌ و رضوان آرامگاه سلالة النّجباء الکرام و نتیجة الفضلاء العظام الشّاب الفاضل الکامل المحقّق المدقّق النادر فی عصره الشریف مولانا محمّد زکی ابن مولانا محمّد جعفر بن محمّد باقر الشّریف السبزواری طاب ثراه فی سنة1110»(2)

محمّد زکی بازرجانی

محمّد زکی بن محمّد سلیم بازرجانی، [از فضلاء قرن دوازدهم هجری و مقیم اصفهان] در دوشنبه 27 جمادی الاولی 1129ق برحسب دستور مولانا محمّد جعفر گیلانی ساکن مدرسه ملّا عبداللّه، کتاب «احقاق الحقِ» قاضی نوراللّه شوشتری، را به خط نسخ نوشته و کتاب در کتابخانه مرحوم حاج سیّد احمد زنجانی در قم موجود است.(3)


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج10، ص291 و ج2، ص422؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص44؛ الذریعه، ج3، ص169 و ج10، ص99؛ فهرست میکروفیلم های دانشگاه، ص653؛ فهرست ملّی، ج1، صص 167 و 154؛ تتمیم امل الآمل، صص 174 و 166؛ اجازة الکبیرة، ص140؛ الکواکب المنتشره، صص 290 و 291.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
3- آشنایی با چند نسخه خطی، ص191.

ص: 221

سیّد محمّد زکی اصفهانی

سیّد محمّد زکی بن حاج محمّد اصفهانی، [از کاتبان قرن دوازدهم هجری] در سال 1118ق نسخه ای از «جلاء العیون» علّامه مجلسی را کتابت نموده و کتاب به شماره 698 در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است.(1) ظاهرا نامبرده از شاگردان علّامه مجلسی است.

زکی ندیم مشهدی

میرزا محمّد زکی مشهدی متخلّص به «ندیم»، شاعر و ادیب قرن دوازدهم هجری.

در زمان شاه سلطان حسین صفوی در خدمت محمّد زمان خان بیگدلی سپهسالار خراسان و محمّد قلی خان بیگدلی وزیر اعظم دیوان اعلی بود. پس از آن به اصفهان آمده و همزمان با پیدایش نادرشاه ملازم و هم صحبت او شد. هنگامی که نادرشاه به بغداد لشکر کشید، از خدمت نزد او استعفا کرده و در نجف اشرف ساکن شد و سرانجام در سال 1163ق در آنجا وفات یافت.

این کتابها از اوست:

1. «دیوان ندیم مشهدی» 2. «مثنوی دُرّ نجف»3. «مثنوی تسبیح کربلا»

این رباعی از اوست:

در خاک نجف «ندیم» آسوده بخواب اندیشه مکن ز پرسش روز حساب

جایی که بدل به سرکه گردد می ناب بی شبهه گنه شود مبدّل به ثواب(2)


1- فهرست گلپایگانی، ج2، ص42؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص112.
2- تذکره آتشکده: نیمه دوم، صص 655 و 656؛ تذکره غنی، ص134؛ الذریعه، ج9، ص1180 و ج19، ص142؛ ریحانة الادب، ج6، ص160؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «ندیم مشهدی»، ص415؛ مجمع النّفایس، ص119.

ص: 222

زکی یزدی*

زکی یزدی معروف به «زکیا»، شاعر ادیب در قرن یازدهم هجری. پسرعموی خواجه سیف الدّین محمود (از نواده های خواجه غیاث الدّین نقشبند) بوده و در اصفهان می زیسته و هم در این شهر وفات یافته است. در نقشبندی نیز زبردست و استاد بوده و فوتش قبل از سال 1083ق واقع شد.

از اوست:

باشدم روشن چراغ دیده با طوفان اشک زنده دارم روز و شب در قعر دریا شمع را(1)

محمّد زمان بیگ*

محمّد زمان بیگ، از خوشنویسان اواخر دوره صفویّه است. او خط نستعلیق را نزد محمّد صالح اصفهانی مشق کرده و خط را زیبا می نوشته است.(2)

محمّد زمان اصفهانی*

محمّد زمان اصفهانی، موّرخ ادیب، در قرن دوازدهم هجری و مؤلّف کتاب «اخبار ایام الملوک». مؤلف وقایع تاریخی را از زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تا سال 1116ق آورده و سپس تا سال 1160ق ادامه یافته است. نسخه ای از این کتاب در کتابخانه آستان قدس رضوی در مشهد مقدس موجود است.(3)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص592؛ تذکره شعرای یزد، ص79.
2- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص739.
3- فهرستواره کتابهای فارسی، ج2، ص812.

ص: 223

محمّد زمان اصفهانی

محمّد زمان بن محمّد تقی اصفهانی [از کاتبان نسخ نویس قرن یازدهم هجری] در روز شنبه 18 ذیقعده سال 1090ق کتابت «شرح اصول کافی» تألیف: مولی صالح مازندرانی را به خط نسخ به پایان رسانیده و کتاب به شماره 123 در کتابخانه مدرسه چهلستون مسجد جامع طهران موجود است.(1)

ملّا محمّد زمان تیدجانی خوانساری*

ملّا محمّد زمان بن محمّد جعفر تیدجانی، عالم فاضل و ادیب شاعر از دانشمندان قرن یازدهم هجری است. از اهالی قریه «تیدجان» یا «تیدگان» از توابع خوانسار بوده و در اصفهان و خوانسار به تحصیل پرداخته است. او محرّر میرزا علیخان، شیخ الاسلام گلپایگان بوده و تا هنگام تألیف تذکره نصرآبادی (سال 1083ق) زنده بوده است. مردی صالح و متّقی و خوش مشرب بوده است. مثنوی «مدینة الاحباب» از آثار اوست.

این شعر از اوست:

دل مهبط نور لایزالی است تا از ظلمات غیر خالی است

دل آینه جمال یار است زان قابل فیض بی شمار است(2)

همچنین او نسخه ای از «زبدة الاصول» شیخ بهائی را در سال 1076ق کتابت کرده که به شماره 1/1419 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

محمّد زمان کاتب اصفهانی*

محمّد زمان بن حسن اصفهانی، از خوشنویسان عهد صفویه است. وی «دیوان رضی الدّین نیشابوری» را به خط نستعلیق در جمادی الاوّل 1001ق کتابت نموده که در کتابخانه استاد سعید نفیسی در تهران موجود بوده است.(4) این کتاب اکنون در کتابخانه


1- آشنایی با چند نسخه، ص327.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 543 و 544؛ الذریعه، ج19، ص291.
3- فهرست دانشگاه، ج8، ص91.
4- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص739.

ص: 224

مرکز احیاء میراث اسلامی در قم نگهداری می شود.(1)

او همچنین کتیبه ضریح بقعه سلطان علی در اردهال کاشان را در سال 1002ق کتابت کرده است.(2)

محمّد زمان پزوی

محمّد زمان بن میر حسین پزوی سبزواری، [از کاتبان قرن دوازدهم هجری]. ظاهرا سبزواری و ساکن اصفهان و یا به عکس بوده است. از آثارش کتابت نسخه «جامع المقال» تألیف: فخرالدّین طریحی است که در پنج شنبه 5 ذیقعده 1105ق آنرا به پایان رسانیده و نسخه به شماره 9079 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(3)

پزوه [به ضم «پ» و به کسر «واو»] از دهات بلوک جی اصفهان است.

محمّد زمان خاتون آبادی*

محمّد زمان بن حسین خاتون آبادی، از خوشنویسان هنرمند و کاتبان پرکار قرن یازدهم هجری است. از اهالی روستای «خاتون آباد» جی اصفهان بوده و خط نستعلیق را خوش می نوشته است. او مجموعه ای شامل «مجمع الخواص» و «مجالس النّفایس» را به خط نستعلیق خوش در 16 ذیحجه 1030ق کتابت نموده که در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار تهران موجود است.(4)

محمّد زمان خان سخای اصفهانی

محمّد زمان خان بن حاج محمّد حسین خان صدر اصفهانی، شاعر ادیب. از


1- فهرست احیاء، ج3، صص 79 و 80.
2- فهرست خوشنویسان قرن دهم، ص63.
3- فهرست رضوی، ج6، ص599.
4- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص740.

ص: 225

سخنوران قرن سیزدهم هجری [به واسطه برادرش «میرزا عبداللّه امین الدّوله» و به خاطر خدمات پدرش به قاجاریه در دربار «فتحعلی شاه قاجار» منصب استیفا را به دست آورد. در سال 1231ق به حکومت یزد منسوب شده و تا سال 1236ق حکومت آنجا را در دست داشت. در زمان حکومت او به تحریک «صدرالممالک» یکی از اعیان یزد و ملّا محمّد حسین یزدی» از علمای یزد، شاه خلیل اللّه از سران اسماعیلیه به دست مردم کشته شد و محمّد زمان خان آن دو را جهت مجازات به طهران فرستاد.] در هر صورت در شعر نیز طبعی روان داشته و مذاقش به غزل سرایی مایل بود.

از اوست:

هر کجا حکایتی شود از کُشتگان عشق ای راویان دهر ز ما هم روایتی(1)

محمّد زمان اصفهانی*

محمّد زمان بن عبدالباقی اصفهانی، از خوشنویسان هنرمند قرن دوازدهم هجری است. خط ثلث را خوش می نوشته و کتیبه کاشیکاری محراب ایوان استاد در مسجد جامع اصفهان به خط زیبای اوست که در سال 1112ق نوشته شده است.(2)

محمّد زمان اصفهانی*

محمّد زمان اصفهانی متخلّص به «زمانی» فرزند استاد علی اجری طبّاخ در عهد صفویّه. در اصفهان متولّد شده و در این شهر تحصیل کرد. سپس با یکی از دوستان


1- تذکره نگارستان دارا، ج1، ص90؛ تذکره سفینة المحمود، ص371؛ تذکره مجمع الفصحاء، ج4، ص401؛ تذکره انجمن خاقان، صص 141 و 142؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «سخای اصفهانی» 346؛ تاریخ یزد (طاهری)، صص 62 و 63؛ الذریعه، ج9، ص434؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج1، ص751؛ تذکره ممیّز: خطی، ص45.
2- آثار تاریخی اصفهان، ص114.

ص: 226

شاعر خود به نام «مجلسی اصفهانی» به هند مسافرت کرد و از شهرها و مناطق آنجا دیدار کرد. او در خطاطی و قاطعی و سایر هنرها مهارت به سزایی داشت و تا اوایل قرن یازدهم هجری در قید حیات بود.(1)

محمّد زمان هزارجریبی

محمّد زمان بن درویش علی هزارجریبی اصفهانی [از فضلاء قرن یازدهم هجری[ ساکن مدرسه شاهپوریه، در یک شنبه محرم 1087ق کتاب «ارشاد الاذهانِ» علّامه حلّی را نوشته است.(2)

محمّد زمان اصفهانی

محمّد زمان بن محمّد علی اصفهانی [کاتب نسخ نویس] نسخه ای از «نورالعیون» تألیف: سیّد محمّد باقر رضوی اصفهانی قمی را به خط نسخ کتابت نموده است. نسخه در حاشیه تصحیح شده و علامت بلاغ دارد. این نسخه به شماره 2689 در کتابخانه مرعشی قم موجود است.(3)

محمّد زمان بن محمّد قاسم*

محمّد زمان بن حاجی محمّد قاسم، از کاتبان فاضل قرن دوازدهم هجری است. در شب چهارشنبه 3 محرم 1114ق نسخه ای از «صیغ عقود نکاح متعه» تألیف: سیّد محمّد باقر خاتون آبادی را به خط شکسته نستعلیق نوشته و در کتابخانه ملّی ملک موجود است.(4) همچنین در سه شنبه 7 ذیحجه 1130ق نسخه ای از «مخزن الدّعوات» تألیف:


1- کاروان هند، ج1، صص 500 و 501.
2- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص178.
3- فهرست مرعشی، ج7، ص264.
4- فهرست ملک، ج6، ص81.

ص: 227

عبدالحسیب محمّد علوی عاملی را به خط نستعلیق کتابت نموده که در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی موجود است.(1)

آقا زمان واضع اصفهانی

آقا زمان اصفهانی فرزند پهلوان قاسم. شاعر ادیب، از شعرای قرن یازدهم هجری. اجدادش از بلوک لنجان بوده و مناصب صاحب جمع هوایی و راهداری را برعهده داشتند. او از کارهای دولتی کناره گرفته و با قناعت به زندگی فقیرانه خود ادامه می داد. و اوقات خودرا به مجالست و مصاحبت ادباء و فضلاء اصفهان می گذرانید. در شعر طبعی روان داشته و در شعر قدماء تَتَبُّع بسیار کرده بود.(2) او تا سال 1067ق در قید حیات بوده و در این سال به مناسبت بنای مسجد حکیم قطعه ای سروده است.(3) در شعر «واضع» تخلّص می کرد.

از اوست:

مرد را پامال خواری می کند طغیان حرص شمع کوته می شود چون شعله بالا می کشد

ملّا محمّد زمان تبریزی

ملّا محمّد زمان بن ملّا کلب علی تبریزی، عالم فاضل و ادیب شاعر. در اصفهان سکونت داشته و از درس علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی، آقا حسین خوانساری و شیخ جعفر قاضی بهره مند شده و سپس تولیت و تدریس مدرسه شیخ لطف اللّه اصفهان را به عهده گرفته است. سال وفات او به دست نیامد و احتمالاً در دوره فترت افغان ها


1- فهرست مرعشی، ج16، ص33.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 488 و 489؛ تذکره روز روشن، ص867.
3- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص613.

ص: 228

می باشد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «حاشیة تهذیب الاحکام» 2. «ترجمه خلاصة الاذکار» 3. «چنته» در فوائد متفرقه4. «شرح اصول کافی»5. «شرح زبدة الاصول» شیخ بهایی6. «فرائد الفوائد» در احوال مدارس و مساجد که به چاپ رسیده است.7. «المسعار فی الاسعار» که در سلخ ذی القعده 1127ق در مدرسه شیخ لطف اللّه از تألیف آن فراغت یافته و نسخه آن در کتابخانه فقیه جلیل القدر سیّد مصطفی صفائی در قم موجود بوده است.(1)

زمان هسته ای

امیر زمان بن محمّد هسته ای. [کاتب نسخ نویس قرن یازدهم هجری] در چهارشنبه شعبان 1053ق کتابت «حاشیه مطول» از: میر سیّد شریف جرجانی را به خط نسخ به پایان رسانیده و نسخه تصحیح شده و حاشیه نویسی دارد. نسخه به شماره 1676 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم وجود دارد.(2)

وی همچنین دو جلد «مسالک الافهام» را به خط نسخ در 5 رمضان 1048ق و 6 رجب 1049ق کتابت نموده و در کتابخانه عمومی اصفهان موجود است.(3)

محمّد زمان انصاری*

محمّد زمان بن قاضی مرتضی انصاری، از فضلای اصفهان در قرن یازدهم هجری است. در مدرسه شیخ لطف اللّه اصفهان به تحصیل مشغول بوده و در 14 رمضان 1030ق از کتابت نسخه ای از کتاب «شرح مختصر الاصول» تألیف: قاضی عضدالدّین


1- فوائد الرضویه، ج2، ص537؛ مصفی المقال، ص183؛ الذریعه، ج13، ص300 و ج21، ص19؛ الکواکب المنتشره، صص 292 و 293؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص654؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 34 و 35؛ تراجم الرّجال، ج2، ص704؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص102؛ روضات الجنات، ج3، ص150؛ دانشمندان آذربایجان، ص166.
2- فهرست مرعشی، ج5، ص72.
3- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص302.

ص: 229

ایجی فراغت یافته است. این نسخه به شماره 2473 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است.(1)

زمان اصفهانی

زمان بن هدایت اللّه اصفهانی، از کاتبان و خوشنویسان قرن یازدهم هجری است. خط نستعلیق را زیبا می نوشته [و مدّتی در شیراز به تحصیل علوم عقلی و نقلی مشغول بوده است. و به احتمال زیاد شاگرد سیّد محمّد کشمیری است.

از آثار او کتابت «اثبات اللّه» تألیف: میر فخرالدّین حسینی استرآبادی است که آن را در چهارشنبه 29 رمضان 1046ق در مدرسه رفیعیه شیراز به پایان آورده است و در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(2) همچنین] نسخه ای از «اثبات الواجب» تألیف: میر نظام الدّین احمد دشتکی را در 14 رمضان 1048ق به دستور میر سیّد محمّد کشمیری کتابت کرده است. این نسخه به شماره 5632 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی موجود است.(3)

آقا محمّد زمان نقاش*

آقا محمّد زمان فرنگی ساز فرزند محمّد یوسف قمی، از نقاشان معروف عهد شاه عباس دوم و شاه سلیمان صفوی است.

برخی از محققان اروپایی و ایرانی نوشته اند که شاه عباس ا ورا برای فراگیری نقاشی به ایتالیا فرستاد و او در آنجا به کیش مسیحیّت گرویده و نام خود را به «پائولو» تغییر داد. او پس از بازگشت به ایران از ترس به خطر افتادن جان خود به هند پناه برد ولی پس از مدتی به ایران آمده و دوباره اسلام پذیرفت.


1- فهرست احیاء، ج6، ص446.
2- فهرست مرعشی، ج17، ص23.
3- فهرست مرعشی، ج15، ص32.

ص: 230

مطبق تحقیقات محققان در سالهای اخیر این داستان، خیال پردازی و حدس و گمان بیش نبوده و از بُن اشتباه است و آقا محمّد زمان هرگز از ایران خارج نشده و تغییر مذهب نداده است.

وی در نقاشی پیرو سبک نقاشان فلاندری بوده و آثار نقاشی آنان در ایران و هند خرید و فروش می شده است. او یکی از نقاشان برجسته ای است که با تلفیق نقاشی غربی و ایرانی سبک جدیدی به وجود آورد که در اواخر عهد صفویه رونق فراوانی میان نقاشان ایرانی یافت.

آقا محمّد زمان علاوه بر نقاشی در قلمدان سازی نیز استاد بوده و در این زمینه آثاری از او موجود است.

تابلوها، قلمدان ها و سایر آثار او که بین سالهای 1070 تا 1109ق آفریده شده در موزه ها و مجموعه های خصوصی و دولتی ایران و اروپا و آمریکا موجود است که از جمله مشهورترین آنها تابلوی «ملاقات حضرت مریم با الیصابات» در سال 1089ق، قلمدان با تصویر «شاه سلطان حسین در گردشگاه» مورخ سال 1109ق تابلو«نزول روح القُدُس بر مسیح» به سال 1092ق و تابلو «شکوفه بادام» در سال 1105ق هستند. همچنین او سه تابلو به «خسمه نظامی» شاه طهماسبی اضافه کرده که تاریخ آن 1086ق است.

رقم او در آثارش «محمّد زمان»، «زمان»، «صاحب الزّمان» بوده است.

وی احتمالاً تا سال 1120ق در قید حیات بوده و تا آخرین روزهای زندگی در دربار شاه سلطان حسین صفوی مورد توجه و عنایت خاص شاه و درباریان قرار داشته است.(1)


1- هنر ایران، ص118؛ هنر نگارگری ایران (رابینسون)، صص 79 و 80؛ دائرة المعارف هنر، صص518-520؛ هنر قلمدان، صص 96-98؛ مجله نامه بهارستان، شماره 6، سال 1381 و شماره 7، سال 1382؛ هفته نامه نوید اصفهان، شماره 353، مورخ 17 خرداد 1374؛ مکتب نگارگری اصفهان، صص 223-228.

ص: 231

ملّا محمّد زمان تنکابنی

ملّا محمّد زمان تنکابنی اصفهانی، از علماء اواخر عهد صفویه در اصفهان بوده و کتاب «اسرار الصلاة» شهید ثانی را به فارسی ترجمه نموده است. نسخه ای از آن که در سال 1118ق کتابت شده در کتابخانه صدر (در عراق) موجود است.(1)

محمّد زمان حسینی اصفهانی

محمّد زمان حسینی اصفهانی [از فضلاء قرن دهم هجری] در یک شنبه 26 ربیع الثّانی 926ق نسخه ای از «شرح مختصر الاصولِ» ابن حاجب را به خط نستعلیق در مدرسه نظامیه اصفهان کتابت نموده و کتاب به شماره 1834 در مدرسه فیضیه قم موجود است.(2)

زمان حناتراش

زمانای حناتراش، از شعرای قرن یازدهم هجری. در اصفهان سکونت داشت. به هند رفت و به علّت بدخوئی و طبع تند او، اُمراء و اعیان هند به او بی اعتنایی کردند و او یکی از آنان یعنی جعفرخان، از صاحب منصبان عالی رتبه ایران هند را هجو کرد و به ایران بازگشت امّا در هرات به بیماری سختی گرفتار شده و در منزل شیخ الاسلام هرات فوت شد.

این بیت از اوست:

چیست مانع بهر قتلم تیغ بیداد تو را از تو شیرین تر که خواهد کشت فرهاد تو را(3)


1- الذریعه، ج4، ص78؛ الکواکب المنتشره، ص293؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص654.
2- فهرست فیضیه (استادی)، ج1، ص157؛ محیط ادب، ص106.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، ص570؛ تذکره روز روشن، صص 328 و 329؛ دانشمندان آذربایجان، صص 166 و 167.

ص: 232

[حناتراش: آنکه خانه زین از چوب تراشد.]

زمان راضی اصفهانی

زمان اصفهانی معروف به «زمانای نقاش» و متخلّص به «راضی» شاعر ادیب و نقاش ماهر. از هنرمندان و سخنوران اواخر دوره صفویه. در سال 1122ق در قید حیات بوده و صاحب «دیوان اشعار» و «مثنوی» است.

از اشعار اوست:

گر وحشیانه از روش خل می رمم عذرم بسی بجاست که مردم ندیده ام(1)

[شاید او «آقا محمّد زمان نقاش فرنگی ساز فرزند محمّد یوسف قمی» نقاش معروف اواخر صفویه که شرح حال او را در این کتاب آورده ایم باشد.]

محمّد زمان زرکش اصفهانی

محمّد زمان اصفهانی متخلّص به «زمانی» شاعر و ادیب، از سخنوران قرن یازدهم هجری. در اصفهان متولّد شد. در جوانی شعر می سرود و «فریبی» تخلّص می کرد و با «حکیم شفائی»، «میرزا فصیحی» و «میرزا ملک مشرقی» مصاحب بود. او ظریف طبع و بی پروا بوده و در وصف محمّد رضای قهوه چی اشعاری سروده بود. عاقبت تخلّص خود را به «زمانی» تغییر داده و شغل زرکشی را رها کرد و جهت کسب معاش راهی هند شد و در سال 1054ق در لاهور وفات یافت. فرزندش میرزا مسعود نیز شاعر بوده است.

از اوست:

خوش آرمیده قافله عمر ما گذشت گردی نشد ز رفتن این کاروان بلند(2)


1- دائرة المعارف دانش بشر، ص1512؛ منتخب اللطایف، ص662.
2- قصص الخاقانی، ج2، ص98؛ تذکره نصرآبادی، ج1، صص 472 و 473؛ تذکره روز روشن، ص920؛ تذکره منتخب اللطایف، ص509؛ تذکره شمع انجمن، ص303.

ص: 233

محمّد زمان شمشیرساز اصفهانی*

محمّد زمان اصفهانی، شمشیرساز و فلزکار و نگارگر فلزات سخت است. وی در اواخر سده دوازدهم هجری می زیسته است. از آثار دیده شده وی یک قبضه شمشیر است که با طلاکوبی و نقوش گل و برگ زینت شده و نام صاحب آن بر روی تیغه آن طلاکوبی شده و رقم آن «عمل محمّد زمان اصفهانی» بوده است.(1)

محمّد زمان طباطبائی اصفهانی

محمّد زمان طباطبائی اصفهانی، از فضلاء قرن دوازدهم هجری که در محرم سال 1123ق تملّک خود را بر نسخه «قاموس» نوشته است. این نسخه به شماره 4571 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(2)

محمّد زمان فرنگی خوان*

محمّد زمان فرنگی خوان، از ادباء و فضلای قرن یازدهم هجری است. وی در اصفهان ساکن بوده و به خاطر آشنایی با زبانهای اروپایی به فرنگی خوان معروف بوده است. وی سرانجام به هند رفته و در آنجا ساکن شده است. در کتابخانه گنج بخش نسخه ای از «رسائل ملّا طغرای مشهدی» به شماره 2086 موجود است. در این رسائل رقعه ای از «ملّا طغرا» به «محمّد زمان فرنگی خوان» در طلب «جامع الالحان» ملّا عبدالقادر مراغه ای آمده است.

از تألیفات و آثار او:


1- دانشنامه هنرمندان ایران و جهان اسلام، ص712.
2- فهرست مرعشی، ج12، ص146.

ص: 234

1. «ترجمه تاریخ چین» 2. «ترجمه حدیقه عالم»(1)

ملّا زمان ناطق قهپایه ای

ملّا زمان قهپایه ای، شاعر ادیب، از سخنوران قرن یازدهم هجری. در قهپایه تولّد یافته و در اصفهان نشو نما نموده و علم و ادب آموخته است. مدّتها در محلّه جماله کُلِه معلّمی می کرد و حدود دویست نفر در مکتب او حاضر می شدند. در سرودن شعر طبعی داشته و به تتبّع اشعار خاقانی می پرداخته است. «ناطق» تخلّص می کرد. در اواسط سلطنت شاه عباس ثانی (حدود سال 1070ق) فوت شد. دیوانش شامل قصیده و غزل و رباعی نزدیه به دویست بیت ضمن مجموعه 3294 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.

چو مرغ دل به آن زلف آشیان کرد پریشانی مرا زنجیربان کرد

به آن زلف پریشانی که داری به ما یک روز هم شب می توان کرد(2)

محمّد زمان نطنزی

محمّد زمان نطنزی [از فضلاء قرن یازدهم هجری] در ذیحجه 1019ق کتابت جلد یکم «قواعد الاحکام» علّامه حلّی را در اصفهان به خط نستعلیق به پایان رسانیده است، کتاب به شماره 443 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد موجود است.(3)

محمّد زمان نقاش*


1- مجله نامه بهارستان، شماره 7 و 8، سال 1382، ص299.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص577؛ فهرست مرکزی دانشگاه، ج11، ص2264؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «ناطق»، ص180؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص971؛ تذکره آتشکده: بخش سوم از نیمه نخست، ص1032؛ ریحانة الادب، ج6، ص110.
3- فهرست الهیات مشهد، ج1، ص223.

ص: 235

محمّد زمان دوم معروف به «آقا زمان» از نقاشان هنرمند دوره زندیه و اوایل دوره قاجاریه است. وی در گل و بته و گل و مرغ سازی استاد بوده و در صورت سازی و منظره پردازی نیز مهارت بسیار داشته است. از او آینه های نفیس و جلدهای روغنی ممتاز و قلمدان های کم نظیر به یادگار مانده است.(1)

زیاد اَرزِنانی

زیاد ارزنانی اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان، در شهرهای مختلف به سفر پرداخته و در شام تحصیل نموده و اساتید اخذ حدیث نموده است. و در اصفهان از احمد بن مهران بن خالد روایت می کند. او به علم و زهد و ورع و اتّقان در نقل موصوف بوده است.

صاحب عنوان جدّ ابوجعفر محمّد بن عبدالرّحمان بن زیاد ارزنانی اصفهانی از محدّثین است.(2)

کمال الدّین زیاد اصفهانی

کمال الدّین زیاد اصفهانی، از شاعران نیمه دوم قرن ششم هجری و از معاصران خاقانی و جمال الدّین عبدالرّزاق اصفهانی و مجیرالدّین بیلقانی است. عوفی از او به صورت «الامام العالم کمال الدّین زیاد اصفهانی» نام برده و یک قصیده و دو رباعی از او نقل کرده است. مجیر بیلقانی در دیوان خود، قصیده ای در مدح او دارد.(3)

این رباعی از اوست:


1- هنر قلمدان، ص108.
2- معجم البلدان، ج1، ص150.
3- لباب الالباب، صص 226 و 227؛ ریاض العارفین، (چاپ 1344)، صص 385 و 386؛ تذکره غنی، ص114؛ نزهة المجالس: مقدمه، ص93؛ تاریخ نظم و نثر، ص102.

ص: 236

دوشم همه شب درد در افزایش بود گریان شدم از هجر تو و جایش بود

وین طرفه که با این همه محنت، شب دوش با نسبت شب ها شب آسایش بود

زیاد اعجم

ابو اَمامه زیاد بن سلیمان (یا سلیم) اعجم عبدی، از شعراء دولت بنی اُمیّه، در زبانش لکنتی بود، از این رو وی را «اعجم» گفتند. در اصفهان متولّد گردیده و بزرگ گردید و سپس به خراسان منتقل شده عمر زیادی یافته و در آنجا وفات یافته است.

بیشتر اشعارش در مدح امراء زمان است. از جمله مدیحه ای که جهت جناب عبداللّه الجواد فرزند جعفر طیّار سروده است. او در حدود سال 100ق وفات یافته است.(1)

زیاد اصفهانی

ابوحمزه زیاد بن طلحه اصفهانی [از محدّثین عامه اصفهان در قرن سوم هجری است[ از «اَعمش» و «حمزه زیّات» حدیث نقل کرده و عامر از او روایت می کند.(2)

زیاد خرجانی اصفهانی

ابوالعبّاس زیاد بن محمّد بن زیاد بن هیثم خرجانی اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن چهارم هجری است. از «حسن بن محمّد دارکی»، «محمّد بن حمزة بن عماره» و «محمّد بن احمد بن عمرو ابهری» و دیگران روایت نموده و ظاهرا در سال 378ق در اصفهان وفات یافته است.(3)


1- الاعلام، ج4، ص91؛ نهضت شعوبیه، ص180.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج17 ص319؛ طبقات المحدثین، ج2، ص194؛ نهضت شعوبیه، ص180.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص320؛ المشتبه، ص147.

ص: 237

زیاد کوفی

ابوحمزه زیاد کوفی، از محدّثین عامه است. از کوفه به اصفهان آمده و عامر بن ابراهیم از او حدیث شنیده است. خود ابوحمزه از حمزه زَیّات و مُقاتل بن سلیمان نقل حدیث کرده است.(1)

زید اصفهانی

ابوجعفر زید بن ابی موسی بن زید اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان. حافظ ابونعیم اصفهانی در باب او نوشته است که از محدّثین متقدّم اصفهان بوده و سال فوت او معلوم نیست. «صحّاف» از او روایت می کند.(2)

زید اصفهانی*

ابوالحسن زید بن احمد بن بحر اصفهانی، از بزرگان شیعه در قرن چهارم هجری است. او عامل قم بود و برای تعمیر و توسعه مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام اللّه علیها) در قم در سال 350ق فعالیّت هایی را انجام داد.(3)

به احتمال زیاد او از بستگان و خویشان ابومسلم محمّد بن بحر اصفهانی متوفی 322ق است که مدّتی حاکم قم بوده است.

زید نُخانی اصفهانی

ابوجعفر زید بن بُندار بن زید نُخانی فقیه اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان در قرن


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص318؛ طبقات المحدّثین، ج2، ص194.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص331.
3- تاریخ قم، ص214.

ص: 238

سوم هجری است. وی از عثمان بن ابی شعبه و دیگران روایت نموده و احمد بن محمّد بن نصر اصفهانی از او استماع حدیث نموده است.

وفاتش در سال 273ق واقع شده است. وی و زن و فرزندش چهل سال روزه گرفته اند.(1)

«نُخان» قریه ای نزدیک «جی» (شهرستان) اصفهان بوده است.

زید رارانی

زید بن ثابت بن روح بن محمّد بن عبدالواحد بن عباس رارانی اصفهانی، از محدّثین عامّه در اوایل قرن ششم هجری است.(2) [او در خاندانی اهل علم و حدیث تربیت شده و ظاهرا از پدرش روایت می کند. پدران، عموها، عموزاده ها و برادرزاده های او همه از محدّثین اصفهان بوده اند.

«راران» از دهات جِی درشرق اصفهان بوده و اکنون به شهر پیوسته و از محلّه های اصفهان است].

زید جعفری هاشمی

ابومحمّد زید بن رضا بن زید بن علی جعفری هاشمی اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن ششم هجری. در سال 460 و اندی متولّد شده و از «ابوعمرو بن منده»، «ابوالحسن سهل بن عبداللّه غازی»، «ابوالفوارس طراد بن محمّد زینبی» و جز آنان حدیث شنیده است. وی در ماه جمادی الآخر سال 546ق در اصفهان وفات یافته است.

«ابوسعد سمعانی» از او به عنوان «شریف، نسیب، صالح، حسن السیره» یاد کرده است.(3)


1- طبقات المحدّثین، ج3، ص81؛ الانساب، ج5، ص472؛ ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص330؛ آثار ملّی اصفهان، ص269.
2- لغت نامه دهخدا: ذیل «راران»، ص40.
3- التّحبیر، ج1، ص288.

ص: 239

زید اردستانی

قاضی ابوطاهر زید بن عبدالوهاب بن محمّد اردستانی، ادیب و شاعر، از اصحاب اصم حدیث شنیده و عبدالغافر فارسی از او روایت می کند.(1)

زید یزدی

ابونصر زید بن عثمان بن محمّد بن عثمان یزدی اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان در اوایل قرن ششم هجری است. از «ابوعثمان سعید عیّار»، «ابوبکر احمد بن فضل باطرقانی»، «ابوسعد عبدالکریم بن احمد وراق» و جز اینان حدیث شنیده و جهت «ابوسعد سمعانی» اجازه نوشته است.(2)

زید رستمی اصفهانی

ابوالحسن زید بن هارون بن محمّد بن محمّد رستمی اصفهانی، [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن پنجم هجری است] در طلب حدیث به خراسان سفر کرده و مدّتی در نیشابور به سر برده است. سپس به بصره رفته و از ابی عمر هاشمی حدیث نقل کرده و [در بغداد از ابی الحسن ابن صلت روایت کرده]. همچنین از علی بن قاسم شاهد روایت کرده است.(3)

شیخ ابوصالح مؤذن از او حدیث شنیده [و می نویسد: او را در کهولت در اصفهان دیدم.(4)]

میر زین الدّین اصفهانی*


1- معجم البلدان، ج1، ص146.
2- التّحبیر، ج1، ص289.
3- تاریخ نیشابور، ص355.
4- المختصر من کتاب السیاق لتاریخ نیسابور، صص 81 و 82.

ص: 240

میر زین الدّین اصفهانی، از نقاشان هنرمند عهد تیموری و شاگرد میر مصور سلطانیه ای است.(1)

شیخ زین الدّین کمره ای

شیخ زین الدّین بن ابوالعلاء کمره ای فراهانی طغایی، عالم فاضل و جامع معقول و منقلو، از علمای اواخر دوره صفویه است. در اصفهان ساکن بود سال وفاتش به دست نیامد.

او برادر عالم عالیقدر شیخ علینقلی کمره ای شیخ الاسلام اصفهان است.(2)

استاد زین الدّین اصفهانی

استاد زین الدّین بن استاد احمد اصفهانی، از هنرمندان قرن هفتم هجری است. در هنر مُنَبَّت و چوب تراشی استاد بوده است. از آثار نفیس و ارزنده او محراب چوبی زیبای مسجد جامع ابیانه نطنز که در سال 772ق ساخته شده است، هنوز باقی است.(3)

شیخ زین الدّین نجفی

شیخ زین الدّین نجفی به حاج شیخ محمّد اسماعیل بن حاج شیخ محمّد باقر نجفی مسجد شاهی اصفهانی، عالم فاضل و صالح متقی، از علمای معاصر اصفهان، در روز سه شنبه 10 ربیع الثّانی سال 1328ق در کربلا متولّد شد و پس از طی تحصیلات مقدماتی به اصفهان آمده و نزد حاج ملّا فرج اللّه دری و شیخ عباسعلی ادیب حبیب آبادی به تحصیل مشغول شد. او عالمی خلیق و مهربان و ساعی و کوشا در مساعدت به


1- مناقب هنروران، ص104.
2- اعیان الشیعه، ج33، ص229؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص656.
3- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص888.

ص: 241

نیازمندان و به دور از خودنمایی و ریا بود.

سرانجام در صبح یکشنبه 15 ذیقعدة الحرام 1407ق پس از یک عمل جرّاحی وفات یافته و در بقعه جدّ اعلای خود شیخ محمّد تقی رازی در تکیه مادرشاهزاده واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

ادیب فرزانه و شاعر توانا استاد میرزا فضل اللّه خان اعتمادی خوئی (برنا) در تاریخ وفاتش گوید:

در وفاتش مصرعی «برنا» نوشت «سوی جنت زین دین رفت از جهان»(1)

1407ق

شیخ زین الدّین صغیر

شیخ زین الّدین صغیر بن شیخ علی بن محمّد بن شیخ حسن بن شیخ زین الدّین عاملی (شهید ثانی)، عالم فاضل صالح. در ظهر روز سه شنبه 18 ذیحجه 1078ق متولّد و در حدود 1100ق در جوانی وفات یافت. او را شیخ زین الدّین «صغیر» گویند و عمّ بزرگوارش شیخ زین الدّین محمّد را «اوسط» و شهید ثانی را «کبیر» گویند. فاضل صالح بوده و پدرش در کتاب «الدّرُرَ المنثور» مجملی از شرح حال او را نوشته و گوید: در اصفهان متولّد و هم در این شهر وفات یافته، در مشهد مقدس مدفون گردید.(2)

میر زین الدّین جنتی جزی

میر زین الدّین جزی معروف به «شیخ جنتی» و متخلّص به «جنّتی» شاعر ادیب [از سخنوران قرن یازدهم هجری] در کمال درویش و صلاح بوده و اعیان و فضلاء اصفهان


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهانی، ج3، صص 105 و 106؛ مستدرک دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص1064؛ گلشن اهل سلوک، ویرایش اوّل، صص 149 و 151 و ویرایش دوم، صص 111 و 112.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 656 و 657؛ اعیان الشیعه، ج33، ص298؛ الکواکب المنتشره، ص235.

ص: 242

از جمله میرزا رفیع صدرخواهان صحبت او بودند. [در سال 1055ق وفات یافته و در موطن خود قریه «گز» از توابع بلوک بُرخوار اصفهان مدفون شد] دیوان اشعارش بالغ بر بیست هزار بیت بوده امّا مدوّن نشده بود.

از دیگر آثار او: «مثنوی شاپور و شهناز» است.

این رباعی از اوست:

هر چند مناعت همه عصیان و خطاست وین جسم شکسته کشتی موج فناست

ای «جنّتی» از کثرت طوفات گناه منَدیش که ناخدای این بحر خداست(1)

شیخ زین الدّین عاملی

شیخ زین الدّین عاملی اصفهانی، عالم فاضل، ادیب محقّق و ادیب شاعر، او عمّه زاده سیّد عباس بن علی بن نورالدّین عاملی بوده و تا رجب 1131ق در قید حیات بوده است.(2)

زین الدّین لُنبانی

زین الدّین لُنبانی، از شعرای قرن هفتم هجری و از اهالی محلّه «لُنبان» اصفهان است.(3)

زین العابدین آفرین اصفهانی

زین العابدین اصفهانی متخلّص به «آفرین» از شعراء و گویندگان قرن دوازدهم


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 446 و 447؛ قصص الخاقانی، ج2، ص141؛ الذریعه، ج9، ص206؛ تذکره آتشکده، ص939؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص657.
2- اعیان الشیعه، ج33، ص319.
3- تاریخ نظم و نثر، ص181.

ص: 243

هجری. چندی ملازم ولی محمّد خان بیگدلی عمّ لطفعلی بیگ آذر بود. در شعر طبعی روان داشت. او در سال 1135ق وفات یافت. اگرچه برخی تذکره نویسان نوشته اند که دیوان شعر او در حوادث محاصره و سقوط اصفهان به دست افغان ها از میان رفته، امّا شیخ آقابزرگ طهرانی نسخه ای از «دیوان آفرین» که در کتابخانه مرحوم نخجوانی در تبریز موجود بوده است و بالغ بر پنج هزار بیت شعر دارد را ذکر می کند.

از اوست:

ز کِشتیم خبری نیست اینقدر دانم که تخته پاره چندی به ساحل افتادست(1)

میرزا زین العابدین ادیب مجلسی

میرزا زین العابدین ادیب مجلسی، از خوشنویسان و فضلای اصفهان [در قرن چهاردهم هجری] است.

از آثار او کتیبه ای به خط نستعلیق در قسمت جلوخان مسجد شاه اصفهان [مسجد امام] است که آن را چنین رقم زده است:

«کتبه العبد المذنب الراجی ادیب مجلسی»

به ظنّ نگارنده این سطور، کاتب کتیبه فوق منسوب به خاندان ملّا مقصود علی مجلسی می باشد. شرح حالش در کتب مربوط به خطاطین به نظر نرسیده است.(2)

[میرزا زین العابدین ادیب مجلسی در اواخر دوره قاجاریه در مسجد مریم بیگم به مکتبداری مشغول بوده و پس از وفات در تکیه سیّد ابوالقاسم خواجوئی در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(3)]


1- تذکره آتشکده: نیمه دوم، ص483؛ سفینة المحمود، ص145؛ تذکره روز روشن، ص11؛ مجمع الفصحاء، ج4، ص165؛ ریحانة الادب، ج1، ص50؛ الذریعه، ج9، ص10؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «آفرین»، ص139؛ دائرة المعارف المسمی بمقتبس الاثر، ج2، ص213.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج17 ص270.
3- هفته نامه نوید اصفهان، شماره 508، چهارشنبه 13 خرداد 1377، ص5.

ص: 244

زین العابدین ابهری

زین العابدین بن محمّد باقر ابهری [از کاتبان قرن یازدهم هجری] در تاریخ شنبه 28 ذیقعده 1075ق از کتابت نسخه ای از «اصول کافی» به خط نسخ فراغت یافته است. کتاب به شماره 1695 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد موجود است.(1)

[ابهر از دهات بلوک جی اصفهان بوده و اکنون به شهر پیوسته و از محلات اصفهان است.]

سیّد زین العابدین بیدآبادی

سیّد زین العابدین بیدآبادی بن حاج سیّد محمّد باقر حجة الاسلام شفتی، عالم فاضل و صالح متقی.

علّامه شیخ آقابزرگ طهرانی درباره او می نویسد: «از اهل فضل و براعت و علم و کمال و شهرت و وجاهت و اعتبار بوده» است.

او در اصفهان تحصیل کرده و در شمار علمای معتبر اصفهان درآمد. در شورش مردم اصفهان در سال 1265ق که مردم بی پناه بدو پناه بردند، از دستگاه حکومت ظلم ها کشیده و ستم ها دیده است. وی قبل از سال 1290ق وفات یافته و در مقبره پدر بزرگوار خود در مسجد سیّد اصفهان مدفون گردید.(2)


1- فهرست الهیات مشهد، ج3، ص801.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص146؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص378؛ بیان المفاخر، ج2، ص157 و 158؛ مزارات اصفهان، ص165؛ الکرام البرره، ج2، ص589؛ تکمله نجوم السّماء، ج1، ص368.

ص: 245

زین العابدین اشرف الکتاب اصفهانی

ملّا زین العابدین اشرف الکتاب بن محمّد تقی اصفهانی، یکی از بزرگترین خوشنویسان قرن سیزدهم هجری.

[او در سال 1187ق در اصفهان متولّد شده(1)] و نزد آقا محمود اصفهانی و [عبدالغفار اصفهانی(2)] مشق خط کرده و در انواع خطوط خصوصا ثلث و نسخ به مقامی عالی رسیده و در بین خوشنویسان عهد خویش ممتاز گشته است.

اعتمادالسلطنه در مقام بلند او می نویسد:

«آقا زین العابدین خطاط، از مفاخر عظیمه این دولت است که در قلم نسخ کرامت اظهار می فرمود.»(3)

به پیش خط خوش نغز اشرف الکتاب ز خط سبزنکویان همه دهان بستند(4)

[جمعی از خوشنویسان زبده در اصفهان نزد او مشق خط کرده اند از جمله: میرزا محمّد علی سلطان الکتاب، میرزا محمّد علی مطلق، میرزا علی تنباکوفروش، سیّد محمّد بقاء اصفهانی، میرزا علیرضا پرتو، میرزا محمّد علی قاری و دیگران.(5)

اشرف الکُتّاب در پیری نیز بدون عینک و در کمال پختگی و استادی خط می نوشت. بسیاری از قرآن ها و ادعیه را به سفارش ناصرالدّین شاه و رجال و اعیان قاجاریه کتابت کرد و بدین خاطر از سوی ناصرالدّین شاه به «اشرف الکُتّاب» و «سلطانی» لقب گرفت.(6)]

تاریخ وفات او را «اعتماد السلطنه» و به تبعیّت از ازاو سایر زندگینامه نویسان 9 شعبان 1296ق نوشته اند.(7) [ولی صحیح تر آن است که در همان روز ماه ولی در


1- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
2- فهرست خوشنویسان اصفهان: خطی.
3- چهل سال تاریخ ایران یا المآثر و الآثار، ج1، ص286.
4- تذکره خوشنویسان معاصر، ص65.
5- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص78.
6- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، صص 1071 و 1072.
7- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص292؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص213؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص226؛ الاصفهان: رجال و مشاهیر، ص107؛ کارنامه بزرگان ایران، ص347؛ فرهنگ معیّن ج5، ص182؛ مرقع (استاد قدسی)، ص21.

ص: 246

1295ق او از دنیا رفته است. مدفن او در تکیه آقا حسین خوانساری واقع در تخت فولاد اصفهان است. سنگ مزار او سالیان دراز در زیر انبوهی از خاک از دیده ها پنهان بود. نگارنده (غلامرضا نصرالهی) در تابستان 1378 موفق به شناسایی قبر او شد.]

قرآن ها، ادعیه و قطعات فراوانی از او اغلب با خطوط نسخ و رقاع ممتاز در کتابخانه های مختلف ایران و خارج موجود است. از نمونه خطوط زیبای او خطوط سنگ لوح مرمرین قبر میرزا ابوالحسن سلطان الاطباء (متوفی به سال 1269ق) به خط ثلث عالی در تخت فولاد اصفهان است.(1)

سیّد زین العابدین حسینی اصفهانی

سیّد زین العابدین بن محمّد تقی حسینی اصفهانی [از فضلاء قرن دوازدهم هجری] که در محرم 1132ق نسخه ای از «استبصار» شیخ صدوق را با نسخه علّامه مجلسی و نسخه ملّا محمّد تقی مجلسی مقابله کرده و حواشی آنها را نقل نموده است. نسخه به شماره 7049 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی وجود دارد. او در آخر نسخه تصریح کرده که نزد علّامه مجلسی تحصیل کرده و از او چنین یاد کرده است:

«شیخنا و مقتدانا و استادنا و من به استنادنا...»(2)

زین العابدین عابد اصفهانی

حاج زین العابدین اصفهانی متخلّص به «عابد» [فرزند محمّد جعفر]، شاعر ادیب در قرن سیزدهم هجری.

در مشهد مقدس به تجارت مشغول بود. عاقبت در سال 1229ق وفات یافت. شعر را نیکو می سرود و در سرودن قصیده و غزل و مثنوی مهارت داشت.

او در سال 1224ق «جلاء العیون» تألیف: علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی را به بحر


1- تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص111.
2- فهرست مرعشی، ج18؛ ص220؛ تراجم الرّجال، ج1، ص226.

ص: 247

متقارب به نظم کشیده و آن را «چهارده گنج مثنوی» یا «مثنوی روضة المؤمنین» نام نهاده است، که در کتابخانه حاج محمّد نخجوانی در تبریز موجود بوده است. از اوست:

رایحه خلق او نفحه عنبر ببرد چاشنی نطق او رونق شکر شکست

باد به هر سو که برد خاک سر کوی او مجمره عود سوخت، طبله عنبر شکست

صاعقه میغ او، شعله در اخگر نشاند شعشعه تیغ او، لمعه در اختر شکست

کلک تو از یک کنار بر ورق روزگار نامه بهزاد شست، خامه آذر شکست(1)

میرزا زین العابدین موسوی خوانساری

میرزا زین العابدین بن ابوالقاسم جعفر بن آقا سیّد حسین موسوی اصفهانی خوانساری، از علماء اتقیاء و مجتهدین بزرگ اصفهان.

وی در 8 ذیقعده 1190ق در خوانسار متولّد شد و به اصفهان مراجعت کرده و در محلّه چهارسوق شیرازی ها ساکن شده و به تحصیل مشغول شد. اساتید او در خوانسار پسرعمویش سیّد ابوالقاسم بن سیّد حسن خوانساری و پدر دانشمند خود و سیّد محمّد مهدی خوانساری (صاحب رساله ابوبصیر) بوده اند. او پس از آن به نجف اشرف مهاجرت کرده و ادامه تحصیل داد. آنگاه به اصفهان آمده و از درس حاج محمّد ابراهیم کلباسی، ملّا علی اکبر اژه ای و ملّا علی نوری بهره برده و از جمعی از علماء از جمله میر محمّد حسین امام جمعه، حاج سیّد محمّد باقر حجة الاسلام، آقا سیّد محمّد قصیر رضوی مشهدی، سیّد صدرالدّین محمّد عاملی، شیخ حسین بحرانی و حاج محمّد ابراهیم کلباسی موفق به اخذ اجازه گردید.

او عالمی دانشمند و زاهد و متّقی و مورد احترام علماء و مردم بوده و به قداست و عبادت شهرت داشته و اهل تهجّد و تزکیه و تهذیب بوده است و در مسجدی از محلّه


1- تذکره دلگشا، صص 427 و 428؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج2، صص 1139 و 1140؛ الذریعه، ج5، ص312؛ تذکره اختر، ص141؛ تذکره سفینة المحمود، ج2، ص407؛ تذکره نگارستان دارا، ص232؛ مکارم الآثار، ج3، ص869؛ ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ج2، ص852.

ص: 248

چهارسوق شیرازی ها (در فلکه چهارسوق کنونی) اقامه جماعت می نموده است.

جمعی از علماء و مجتهدین از او اجازه گرفته اند که از آن جمله اند:

دو فرزند بزرگوارش میرزا محمّد باقر چهارسوقی (صاحب روضات)، میرزا محمّد هاشم چهارسوقی و نیز مجتهد عالیقدر میر سیّد حسن مدرس (میر محمّد صادقی).

وی سرانجام در 1275ق وفات یافته و در بقعه تکیه مادرشاهزاده واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد. خط ثلث زیبای سنگ لوح مرمرین مزار او به خط خوشنویس توانا میر محمّد حسین حسینی قائنی است.

وی را تألیفات عدیده است که از آن جمله است:

1. «شرح اصول المعالم»2. «شرح زبدة الاصول»3. «رساله در قواعد عربیّت»4. «رساله در اجماع»5. «حلّو التّناول و سهل التّداول فی مسألة التّداول» یا «رساله در تداخل اسباب»6. «الطّلع النّضید و النّور الجدید» یا «رساله در تعارض حقیقت مرجوحه با مجاز راجح»7. «رساله در نیّت»8. «رساله در احباط و تکفیر»9. «رساله در نوادر احکام» 10. «شرح خلاصة الحساب» 11. «رساله در قرائت مالک و ملک در نماز» 12. «بهجة النّاضر و سرور الخاطر»

علاوه بر اینها تعلیقات و حواشی زیادی بر کتابها نوشته است. در شعر صاحب طبع عالی بوده و خطب و اشعار او که مُشَعَّر بر مقام شامخش در ادبیّت و عربیّت است موجود است. از جمله این شعر از اوست:

لب لعل شکر باری که از یارم درخشان است شرف دارد بر آن لعلی که در کوه بدخشان است

نیستان شکرها را به هندستان سمرقند است به از آنها لب شیرین ترکان سمرقند است

میرزا زین العابدین خطوط ثلث و نسخ را بسیار زیبا می نوشته و از جمله در سالهای جوانی در سال 1217ق نسخه ای از قرآن کریم را کتابت کرده و در حاشیه آن مطالب

ص: 249

تفسیری نوشته است.(1)

سیّد زین العابدین رضوی خوانساری

آقا سیّد زین العابدین رضوی خوانساری بن سیّد محمّد حسن بن محمّد بن میر علی اکبر نقوی، عالم فاضل زاهد.

در حدود سال 1225ق متولّد شده و در اصفهان خدمت جمعی از اعاظم علماء همچون میر سیّد حسن مدرس، ملّا حسینعلی تویسرکانی، آقا سیّد محمّد شهشهانی و احتمالاً حاج شیخ محمّد باقر نجفی تلمّذ نموده و به آقایان مسجد شاه [علمای خاندان نجفی اصفهان] اختصاص یافته است. در محله مسجد حکیم سکونت داشته و در مسجد علی اکبر امامت می نموده است.

وی از جمله کسانی است که به شرف ملاقات حضرت ولی عصر (عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف) نایل گردیده و از او کرامات و استجابت دعوات منقول است.

او در 13 ربیع المولود 1307ق وفات یافته و نزدیک تکیه لسان الارض در تخت فولاد مدفون گردید.

تألیفاتی دارد که از آن جمله است:

1. «ترجمه انوار نعمانی» تألیف سیّد نعمت اللّه جزائری که ترجمه به نام آقانجفی به طبع رسیده است. 2. «حسام الشّیعه» که به نام [بعضی از علمای اعلام و فضلاء کرام حاضرین مجلس شریف و محفل ضیف سرکار شریعتمدار] آقانجفی به طبع رسیده است.(2)


1- مناهج المعارف (مقدمه)، صص 220-225؛ زندگانی آیت اللّه چهارسوقی، صص 97-100؛ مکارم الآثار، ج6، صص 2084-2090؛ دو گفتار، ص104؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، صص 112-116؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، صص 128 و 129؛ الکرام البرره، ص590؛ ریحانة الادب، ج2، ص190؛ دانشمندان خوانسار، صص 367-375؛ فرزانگان خوانسار، صص 83-85؛ الذریعه، ج1، ص280 و ج13، ص300 و ج11، ص141؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص49؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 339 و 340؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص65؛ بیان المفاخر، ج1، صص 322 و 323.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص44؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص660؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج1، صص 371 و 377؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص138؛ الذریعه، ج7، ص12؛ فهرست مرعشی، ج7، ص171.

ص: 250

حاج زین العابدین اصفهانی

حاج زین العابدین بن آقا حسن قناد، عارف سالک، از عرفای قرن سیزدهم هجری. بر روی سنگ مزار او یان القاب مشاهده می شود: «النّاشر الشّریعه النّبویّه و سالک المسالک المرتضویّه».

وی در ماه جمادی الاولی سال 1231ق وفات یافته و در صحن تکیه آقا محمّد بیدآبادی در تخت فولاد مدفون شد.(1)

سیّد زین العابدین مطهری

آقا سیّد زین العابدین مطهری (معروف به «افتخار الواعظین» فرزند سیّد محمّد حسن سلطان الواعظین کاشانی (سیّد حسن کاشی)، عالم فاضل، واعظ کامل از شاگردان شیخ محمّد تقی آقانجفی. مؤلّف کتاب «دفینة الدّرر» درباره امامزاده های اصفهان. متوفی در 3 رمضان المبارک 1360ق به سن متجاوز از 85 سالگی مدفون جنب قبر پدر خود در یکی از اطاق های تکیه میرزا ابوالمعالی واقع در تخت فولاد اصفهان.(2)

زین العابدین شکوه*

زین العابدین شکوه فرزند میرزا حسین خان، از شعراء و نویسندگان معاصر، از دودمان میرزاهای سرجوبشاهی اصفهان. در سال 1309ش در اصفهان متولّد شد. در منزل او را «حسن» می گفتند. پدرش نایب الحکومه بود و سپس در فلاورجان بخشدار شد. عمویش از کارمندان خوشنام و باسابقه استانداری اصفهان بود.


1- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطّی.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص477؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص61.

ص: 251

پس از طی تحصیل در مقطع ابتدائی، تا سیکل اوّل را در دبیرستان فرهنگ و تا دیپلم را در دبیرستان ادب طی نمود. در این سالها که مقارن با جنبش ملّی شدن نفت بود به سازمان دانش آموزان طرفدار ملّی شده نفت پیوست. او برای ادامه تحصیل به تهران رفت و وارد دانشگاه تهران شد. در این سالها او عضو حزب زحمتکشان بود و پس از انشعاب خلیل ملکی و همفکرانش، او نیز به حزب نیروی سوم پیوست. پس از کودتای 28 مرداد 1332ش به علّت مبارزات سیاسی، از ادامه تحصیل او جلوگیری شد. او به ناچار در آموزشگاه برادرش محمود شکوه به تدریس پرداخت. پس از پیروزی انقلاب، او به تحصیل ادامه داد و عاقبت فوق لیسانس گرفت. او عمر را بدون همسر و در تجرّد به سر برد و در اواخر عمر در کرج ساکن شد. تا اینکه بر اثر حمله سارقان به او در پارک به شدّت مجروح شده و چند روز بعد در سه شنبه 21 آبان 1381ش (7 رمضان 1423ق) در بیمارستان جان به جان آفرین تسلیم نمود و جسدش در قبرستان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

شکوه مردی نیک رفتار، دیندار، میهن دوست و طالب ترقّی مسلمین بود (و بسیاری از اشعارش درباره انقلاب اسلامی است و اشعاری در رثای فوت دکتر مصدق و شهادت استاد شهید مطهری و مدح امام خمینی (ره) و توصیف انقلاب اسلامی سروده است.)

اشعار و مقالات سیاسی او در چهار جزوه به نام های1. «بهار دوم»2. «حسینیّه»3. «سرود استقلال» و4. «سه قصیده» به چاپ رسیده است.

استاد میرزا فضل اللّه خان اعتمادی خوئی (برنا) در رثاء و مادّه تاریخ فوت او این شعر را سروده است:

شکوه اصیل مبارز که با بیان و قلم پی عقاید خود بود راسخ و نستوه

علیه مستبدّ و توده ای بسی کوشید به طور منفرد و در صفوف و بین گروه

ص: 252

دریغ و درد که دوران چه بر سرش آورد کسی که جان و دلش بود از صفا انبوه

دچار کیف رُبا گشت و سارق شهری هزار مرتبه بدتر ز رهزن کوه

ز حمله با موتور و ضربه و شکست عِظام شد از جهان ز پس هفته ای قرین ستوه

به دست سارق جانی اجل سپرد او را که تا کند دل «برنا» غمین و پراندوه

نوشت از پی تاریخ رحلتش: «گردید شهید زجر و جفا زین العابدین شکوه»

1423=238+1185

این شعر از اوست:

تا به راه عشق جانان، ترک جان و سر گرفتم محو در او لذّتی بیرون ز حدّ و مَر گرفتم

زنده می ماندم که سازم زنده جاوید حق را ور نه جان را در رهش از هرچه کم، کمتر گرفتم

بوالعجب کاری به گیتی کردم و از کَرّ و فَرَّش پرچم آزادگی بر دوش تا محشر گرفتم

لکّه ننگ و سیاهی شُستم و نسل بشر را از تباهی وا رهاندم، زندگی از سر گرفتم

راه جمعی رهزن دنیا و دین و عقل و ایمان با تنی معدود از مردان جنگاور گرفتم

در جهاد اکبر آوردم جوان و پیر و هر کودک ترک ظاهر از برادر و اصغر و اکبر گرفتم

ص: 253

انقلاب افکندم اندر خلق عالم تا ز عشقت بینوا را زیر خون چون قُلزُم احمر گرفتم

نخل آزادی به خون خویش کردم آبیاری جای در قلب همه عالم به بحر و بر گرفتم

شور در سر باید و شوقی به دل، ملک سخن را گر گرفتم ای «شکوها» با همین لشگر گرفتم(1)

میر زین العابدین کرمانی*

میر زین العابدین بن میر محمّد حسین کرمانی، از علمای قرن یازدهم هجری. او در روستای «رامشه» (رامشن) جرقویه ساکن بوده و تحصیلات دینی خود را در نجف انجام داده است.

سرانجام در سال 1038ق در رامشه وفات یافته و در امامزاده آنجا مدفون شده است. ماده تاریخ وفاتش این مصرع است:

«بزودی رفت پیش جدّ و آباء»(2)

زین العابدین اصفهانی*

زین العابدین بن رجب اصفهانی، از فضلاء قرن یازدهم هجری است. او نسخه ای از «اصول کافی» تألیف: شیخ کلینی را در 28 محرم 1087ق کتابت نموده است. این نسخه در کتابخانه امام جمعه زنجان موجود است.(3)

زین العابدین اصفهانی*


1- یادداشت های استاد میرزا فضل اللّه خان اعتمادی خوئی متخلّص به «برنا».
2- گرکویه، (ویرایش دوم)، ص211.
3- دلیل المخطوطات، ج1، ص124.

ص: 254

زین العابدین بن محممّد رفیع اصفهانی، از کاتبان قرن دوازدهم هجری است. در یزد ساکن بود و در نوشتن خط نسخ مهارت داشت. او مجموعه ای شامل «حاشیه مدارک الاحکام» تألیف: میرزا ابراهیم خلیفه سلطانی و «مقدّمة الواجب» تألیف: محمّد باقر سبزواری را به خواست شیخ عبدالنّبی شیرازی در یزد، در نیمه ربیع الثّانی 1175ق کتابت نموده است. این مجموعه در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی در قم موجود است.(1)

ملّا زین العابدین خوانساری

ملّا زین العابدین بن سعید خوانساری، از علمای اخیار و فضلای ابرار بوده، در ذیقعده سال 1288ق وفات یافته جنب فاضلان در تخت فولاد اصفهان مدفون گردید.(2)

زین العابدین طالخانچه ای

زین العابدین بن محمّد صادق طالخانچه ای اصفهانی [از کاتبان نسخ نویس قرن سیزدهم هجری و از اهالی روستای «طالخونچه» سمیرم] در عصر پنج شنبه 19 جمادی الثّانی 1231ق کتابت «منیة اللّبیب» تألیف: عمیدالدّین عبدالمطلب حسینی را به خط نسخ به پایان رسانیده و کتاب به شماره 7401 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(3)

میر سیّد زین العابدین خاتون آبادی

میر سیّد زین العابدین بن میر محمّد صالح بن میر عبدالواسع خاتون آبادی، عالم فاضل [از فضلاء قرن دوازدهم هجری] و از علماء سلسله خاتون آبادی، در اصفهان به تحصیل


1- فهرست مرعشی، ج16، ص337.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص214؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص657؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص164.
3- فهرست رضوی، ج6، ص88.

ص: 255

پرداخته و به افتخار مصاهرت علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی نائل آمده است.

سال وفاتش به دست نیامد.(1)

زین العابدین رشتی

زین العابدین بن طیّب بن سیّد قاسم رشتی [از ادباء و خوشنویسان قرن سیزدهم هجری] در روز چهارشنبه جمادی الثانیة 1255ق از کتابت «مثنوی معنوی» به خط نستعلیق در اصفهان فراغت حاصل نموده است. نسخه به شماره 4104 کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(2)

میرزا زین العابدین نعمت اللهی

میرزا زین العابدین نعمت اللهی ملقب به «نعمت علی» فرزند آقا میرزا عباس بن میر محمّد هادی پاقلعه ای بن حاج میرزا محمّد حسینی خاتون آبادی اصفهانی، عارف سالک [از مشایخ صوفیه نعمت اللهی اصفهان در عصر حاضر] در اصفهان متولّد شده و پس از طی مراحل سیر و سلوک شیخِ فقرای نعمت اللهی اصفهان شد و سرانجام در روز شنبه 4 جمادی الثّانی 1401ق وفات یافته و در تکیه آقاباشی واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(3)

[استاد منوچهر قدسی ضمن قطعه ای در مرثیه او مادّه تاریخ وفاتش را چنین یافته است:

از پی سال وفاتش خامه «قدسی» نوشت: «شاد بادا جان زین العابدین در وصل دوست»(4)]


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص351.
2- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج13، ص3084.
3- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص53؛ گلستان جاوید، ص112.
4- دولت دیدار، ص51.

ص: 256

ملّا زین العابدین خاتون آبادی

مولی زین العابدین بن عبدالحسین خاتون آبادی [از فضلاء و دانایان علم قرائت و تجوید] مؤلّف «تجوید القرآن» به فارسی در تجوید، برحسب قرائت عاصم، نسخه آن در کتابخانه آقا سیّد شهاب الدّین مرعشی در قم موجود است و در آنجا گوید شاید عبدالحسین بن زین العابدین باشد.(1)

میرزا زین العابدین منشی اصفهانی

میرزا زین العابدین نصیری طوسی اصفهانی متخلّص به «منشی» فرزند میرزا عبدالحسین منشی الممالک. از ادباء و فضلای قرن یازدهم هجری.

در اصفهان متولّد شده و تحصیل کرده و پس از فوت پدر منصب منشی الممالک را در زمان سلطنت شاه عباس ثانی برعهده گرفت. سال فوت او معلوم نیست امّا تا حدود سال 1065ق زنده بوده است. گاهی شعر می سرود.

از اوست:

گه چرخ مرا ز عیش مستی افزود گاهی ز خمار تنگدستی افزود

روشن دل را سپهر چون فوّاره چندان که بلند می کرد پستی افزود(2)

ملّا زین العابدین مجلسی

ملّا زین العابدین بن ملّا عبداللّه بن ملّا محمّد تقی مجلسی، عالم فاضل، محدّث فقیه و زاهد عابد [از علمای اصفهان در قرن یازدهم هجری].


1- الذریعه، ج3، ص368.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص100؛ دانشمندان آذربایجان، ص361؛ دستور شهریاران: مقدمه، ص48.

ص: 257

در اصفهان نزد جمعی از فحول علماء خصوصا عمّ بزرگوار علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی تلمّذ کرده است. او کتاب «استبصار» را نزد علّامه خوانده و علّامه مجلسی در آخر نسخه انهائی برای او نوشته و از او با این القاب یاد کرده است:

«المولی الفاضل الصّالح المتوقّد الذّکی قرة عینی مولانا زین العابدین»

این نسخه (کتاب «استبصار») به شماره 4484 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی در طهران موجود است.

[سال وفاتش به دست نیامد. امّا تا سال 1097ق در قید حیات بوده است.] مدفن او خارج بقعه علّامه مجلسی، جنب مسجد جامع اصفهان است.(1)

زین العابدین موسوی اصفهانی*

زین العابدین بن عبدالمطلب موسوی اصفهانی از کاتبان نسخ نویس قرن سیزدهم هجری. وی به «سیّد میرزا» معروف بوده و در سال 1225ق کتاب «مصابیح القلوب» تألیف میر محمّد حسین خاتون آبادی به خط نسخ کتابت نموده که به شماره 9826 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(2)

میر زین العابدین میر محمّد صادقی

میر زین العابدین میر محمّد صادقی بن میر سیّد علی بن میر محمّد باقر حسینی اصفهانی، عالم فاضل متقی [از علماء و فقهاء اصفهان در قرن سیزدهم هجری].

وی برادر علّامه میر سیّد حسن مدرس بوده و به اتّفاق او به نجف اشرف رفته و در خدمت اساتید آنجا تحصیل نموده، به اصفهان مراجعت کرد و به دستور برادر بزرگوار


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 35 و 333؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص128؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص658؛ مزارات اصفهان، ص37؛ اجازات الحدیث، ص47؛ تلامذة العلّامة المجلسی، صص 26 و 27؛ الکواکب المنتشره، ص303؛ فهرست مجلس، ج12، ص382؛ فیض قدسی، صص 206 و 207؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، صص 340 و 544.
2- فهرست الفبایی رضوی، صص 522 و 751.

ص: 258

خود و خواهش مردم، به بلوک کرون رفته و به نشر احکام و تبلیغ و ترویج پرداخته، در حدود سال 1300ق در آنجا وفات یافته و مدفون گردید.(1)

زین العابدین ریزی لنجانی*

زین العابدین بن علی ریزی لنجانی، از خوشنویسان قرن سیزدهم هجری است. او نسخه ای از «زاد المعاد» را در رجب 1260 به خط نسخ کتابت کرده که به شماره 57 در کتابخانه مدرسه صدر خواجو در اصفهان موجود است.(2)

آقا میرزا زین العابدین شهشهانی

آقا میرزا زین العابدین شهشهانی بن میرزا محمّد علی بن میرزا مرتضی به میرزا عبدالمطلب بن حاج محمّد رحیم شیخ الاسلام بن شیخ محمّد جعفر بن ملّا محمّد باقر محقق سبزواری، عالم فاضل ادیب از دانایان علوم قرآنی و تجوید [در اواخر دوره قاجاریه].

در حدود سال 1245ق در اصفهان متولّد شده و نزد جمعی کثیر از فحول دانشمندان همچون: میرزا عبدالعلی هرندی، میرزا محمّد مهدی نایب الصّدر، میرزا محمّد علی حسینی، میرزا محمّد اسماعیل طباطبائی زوّاره ای در علام تجوید و حاج سیّد اسداللّه بیدآبادی و دیگران تحصیل نموده و نزد مرحوم بیدآبادی معزّر و محترم و مقبول القول بوده است. وی به تدریس قرائت و تجوید می پرداخته و در مسجد صفا در محلّه شهشهان اقامه جماعت می نموده است.

سرانجام در سال 1318ق وفات یافته و در مقبره سه تنان جنب مسجد آقانور اصفهان مدفون شد.(3)


1- ارشاد المسلمین، (خطی)، ص43؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص659.
2- فهرست صدر خواجو، ص50.
3- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 187 و 188؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 436 و 437؛ بیان المفاخر، ج2، صص261 و 262؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، صص 179 و 180؛ مزارات اصفهان، صص 262 و 263؛ تراجم الرجال، ج1، ص226.

ص: 259

کتب زیر از تألیفات اوست:

[1. «اعتصام المرید فی توضیح معضلات کلام اللّه المجید»، که در 3 ذیحجه 1285ق تألیف شده و در کتابخانه توفیق وهبی در بغداد موجود بوده است.(1)] 2. «اعراب ستّ سور و تفسیرآن» شامل سوره های بنی اسرائیل، یس، الرّحمن، آیه نور، جمعه، مُلک، دهر و خاتمه در فضیلت قرآن می باشد. تاریخ ختم تألیف 1265ق است. نسخه در کتابخانه علّامه مفضال حاج سیّد محمّد علی روضاتی در اصفهان موجود است.(2) 3. «تذکرة القرّاء» به عربی، در یک مقدّمه و 14 باب که تألیف آن در سال 1267ق به پایان رسیده است و به شماره 1540 در کتابخانه مرعشی موجود است.(3) 4. «ثمرة الفؤاد فی حظّ الاحبّة و الاولاد»، در فقه، به عربی در قواعد ارث به صورت مشجّر در یک مقدمه و پنج باب و خاتمه می باشد.(4) 5. «درّة الدّارین فی رضاع النّجدین» در فقه، به عربی، در قواعد رضاع، در چند فصل و خاتمه به صورت مشجّر می باشد. تاریخ ختم تألیف سال 1312ق است.(5) 6. «شجرة التّجوید» ترجمه «شجره طیبه» به فارسی، مطبوع 7. «غنیمة القبور فی عمل الشّهور» در 12 باب، به فارسی که نسخه ای از آن به شماره 2440 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم و نسخه دیگر به شماره 2771 در همان کتابخانه موجود است.(6)] 8. «الفوائد التّجویدیه فی بیان القراءة القرآنیة»9. «قواعد در طرز ادای آیات قرآن»(7) 10. «کنوز الاعلام و رموز الاحکام» در فقه، به فارسی که در 14 رمضان المبارک 1313ق از تألیف آن فراغت یافته است.(8) 11. «کنوز الطّاعات فی رموز الواجبات»، فقه به فارسی 12. «لمحة الالبان فی رضاع الصبیان» در


1- نسخه های خطی، ج5، ص409.
2- فهرست کتابخانه های اصفهان، ج1، صص 42-49.
3- فهرست مرعشی، ج4، ص340.
4- فهرست مرعشی، ج7، ص5.
5- فهرست مرعشی، ج7، ص5.
6- فهرست مرکز احیاء، ج6، ص418 و ج7، ص247.
7- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج1، ص140.
8- فهرست مرعشی، ج7، ص323.

ص: 260

فقه فارسی که نسخه ای از آن به شماره 1627 در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است.(1) 1(2) «شجرة الطیبة» به فارسی در تجوید [که در محرم 1283ق آنرا نوشته و کاتبی گمنام به خط زیبای نسخ در 18 رمضان 1309ق کتابت نموده و به شماره 7977 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی موجود است. نسخه ای دیگر نیز که ظاهرا نسخه اصل وبه خط مؤلف است به شماره 2/8920 در همان کتابخانه وجود دارد.(3)] 1(4) «التشجیرات» [به عربی که در جمعه 27 جمادی الاوّل 1267ق تألیف آن را آغاز کرده و در 12 باب و یک خاتمه در جمادی الآخر آن سال به پایان رسانده است. دو نسخه از این کتاب در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی در قم موجود است. نسخه ای به شماره 2/1540 که در ربیع الاوّل 1258ق کتابت شده و نسخه شماره 1/8920 که از برگ اوّل تا باب هفتم افتادگی دارد و در محرم 1283ق کتابت شده است.(5)]

زین العابدین تبریزی

زین العابدین بن محمّد علی تبریزی، از فضلاء قرن سیزدهم است. در اصفهان ساکن بوده و احتمالاً کتاب «زینة الصالحین» (در آداب دعا و شرایط آن و اذکار و فضیلت آن و اسرار طهارات و غیره) از تألیفات اوست. تاریخ نسخه 1263ق است ولی معلوم نیست که سال تألیف است و یا کتابت نسخه. زین العابدین تبریزی این نسخه را تصحیح نموده و مطالبی را بر آن افزوده است.(6)

زین العابدین رمّال اصفهانی*

زین العابدی رمّال فرزند محمّد قاسم اصفهانی، از مردان قرن دهم هجری است در


1- فهرست گلپایگانی، ج2، ص155.
2- فهرست مرعشی، ج4، ص341 و 342 و ج23، ص96.
3- فهرست مرعشی، ج23، ص96 و ج20، ص302.
4- الذریعه، ج12، ص93؛ دانشمدان و بزرگان اصفهان، ج2، ص658.
5- فهرست مرعشی، ج4، ص341 و 342 و ج23، ص96.
6- الذریعه، ج12، ص93؛ دانشمدان و بزرگان اصفهان، ج2، ص658.

ص: 261

عمل به رمل و اسطرلاب استاد بوده و تألیفاتی در این موضوعات دارد. ظاهرا اوایل قرن یازدهم هجری را هم درک کرده است. این کتابها از اوست:

1. «ثمرة الارواح» به فارسی، در رمل، در دو مقدمه، چهار باب و یک خاتمه. نسخه هایی از این کتاب در کتابخانه های مجلس شورا، مجلس سنای سابق، ملّی و آیت اللّه مرعشی موجود است.(1) 2. «زین الرمّل»(2) 3. «کنز الاحباب»، در رمل، به فارسی، که در سال 993ق در دو مقدمه و دو مقاله (و هر مقاله شامل هشت باب) تألیف شده است و نسخه هایی از آن در کتابخانه های مجلس شورا، آستان قدس رضوی، ملّی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی و آیت اللّه مرعشی موجود است.(3)

زین العابدین قهفرخی

زین العابدین بن قربانعلی قهفرخی [از فضلاء قرن سیزدهم هجری و از اهالی «قهفرخ» از توابع چهارمحال] کتابهای «کبری» و «بهجة الطالبین» را در شنبه 17 رجب 1273ق به خط نسخ به پایان رسانیده است. این دو نسخه به شماره 7298 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(4)

سیّد زین العابدین مختاری نایینی

سیّد زین العابدین مختاری نایینی بن سیّد محمّد بن سیّد روح الامین حسینی مختاری عبیدلی سبزواری، عالم فاضل، از علماء قرن دوازدهم هجری، ساکن اصفهان.

وی تا سال 1122ق زنده بوده و در این سال تملک خود را بر کتاب «لوامع النّجوم»


1- فهرست مجلس، ج36، ص173؛ فهرست سناج، ج2، ص75؛ فهرست ملی، ج1، ص321؛ فهرست مرعشی، ج21، صص 332-334 و ج22، ص253.
2- فهرست مجلس، ج21، ص163.
3- فهرست مجلس، ج21، صص 163-165 و ج36، صص 94 و 202؛ فهرست الفبایی رضوی، ص471؛ فهرست ملّی، ج5، ص579؛ فهرست دائرة المعارف، ج1، ص326؛ فهرست مرعشی، ج14، ص218.
4- فهرست مرعشی، ج19، ص89.

ص: 262

نگاشته است.(1)

زین العابدین رارانی اصفهانی

زین العابدین بن حاج محمّد رارانی اصفهانی [از کاتبان فاضل قرن یازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و خط نسخ را خوش می نوشته است. اصل او از قریه «راران» جِی اصفهان است که اکنون به شهر پیوسته و در شمار محلّه های اصفهان محسوب است.(2)] ظاهرا او از شاگردان علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی است.(3)

[این کتاب ها به خط او در کتابخانه ها موجود است]:

1.. «لوامع صاحبقرانی» تألیف: ملّا محمّد تقی مجلسی، تاریخ کتابت 23 ربیع الثّانی 1066ق موجود به شماره 2986 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران.(4) 2. «من لا یحضره الفقیه» تألیف: شیخ صدوق، تاریخ کتابت: یکشنبه 22 جمادی الثّانیه 1077ق، موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران.(5) علّامه مجلسی گواهی کرده که این نسخه از روی نسخه درستی که من نزد پدرم خواندم نوشته شده است. [3. «الامالی» تألیف: شیخ صدوق، تاریخ کتابت: شب شنبه 24 شعبان 1063ق، موجود در کتابخانه علّامه مفضال حاج سیّد محمّد علی روضاتی در اصفهان(6)]

میرزا زین العابدین شهرستانی

میرزا زین العابدین بن رفیع الدّین محمّد صدر شهرستانی، شاعر ادیب [از سخنوران قرن یازدهم هجری] او نوه دختری شاه عباس اوّل بوده و در کودکی به دستور شاه صفی کور شد. با این حال به تحصیل علم و ادب پرداخته و شعر نیز می سرود و در اصفهان


1- الذریعه، ج18، ص371؛ الکواکب المنتشره، ص299.
2- فهرست خوشنویسان و کاتبان اصفهان: خطی.
3- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص36؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص147.
4- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج12، ص2986.
5- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج8، ص23.
6- فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص58.

ص: 263

روزگار می گذراند.

از اوست:

الهی نوگل ما را بهار بی خزان باشد تبسّم در لبش چون می به ساغر کامران باشد(1)

میرزا زین العابدین طباطبائی خوراسکانی*

میرزا زین العابدین بن سیّد محمّد طباطبائی خوراسکانی، عالم فاضل، در قرن سیزدهم هجری می زیسته و پس از وفات در تکیه فاضلان واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد. وی نسخه ای از «شرح لمعه» را کتابت نموده که نزد احفاد او موجود بوده است.(2)

زین العابدین انصاری

زین العابدین بن نجم الدّین انصاری [از فضلاء قرن دوازدهم هجری] از شاگردان علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی است. وی مؤلف کتابی است در «ارث» به فارسی و آن شرح کتاب «ارث» شرایع است. تاریخ فراغت از تألیف: شنبه 23 ذیحجه 1124ق [بوده و] در آنجا از علّامه مجلسی با عبارت: «خاتم المجتهدین استادنا و مولانا محمّد باقر المجلسی» تعبیر می کند. نسخه آن به نظر علّامه [شیخ آقابزرگ] طهرانی رسیده است.(3)

میرزا زین العابدین بیخود اصفهانی

میرزا زین العابدین اصفهانی متخلّص به «بیخود»، شاعر ادیب [از شعرای قرن


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص17؛ دانشمندان آذربایجان، ص171؛ تذکره شمع انجمن، ص308؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص1004؛ تاریخ پانصد ساله خاندان شهرستانی، صص 129 و 130.
2- خورشید جی، ص299.
3- الذریعه، ج3، ص405؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص36؛ الکواکب المنتشره، ص299.

ص: 264

سیزدهم هجری] از نجباء و بزرگ زادگان اصفهان بوده و در آنجا مُحصِّص بوده است. در شعر طبعی روان داشته است.

از اوست:

خوشا کز مرگ من سازند آگاه آن جفاجو را به این تقریب گردانند خرّم خاطر او را(1)

سیّد زین العابدین خاتون آبادی*

سیّد زین العابدین خاتون آبادی، عالم فاضل جلیل از علمای قرن چهاردهم در اصفهان. متوفی 28 ذی الحجّه سال 1378ق. مدفون در قبرستان شمال تکیه مادر شاهزاده در تخت فولاد.(2)

زین العابدین خادم اصفهانی

زین العابدین خادم شریف اصفهانی [از نیکوکاران قرن دوازدهم هجری] در ماه رجب 116ق تعدادی کتاب قرآن را وقف بر آستانه رضویّه نموده است.(3)

زین العابدین خاموش اصفهانی

میرزا زین العابدین اصفهانی متخلّص به «خاموش» شاعر ادیب [از سخنوران قرن چهاردهم هجری].

در سال 1285ق در اصفهان متولّد شده و در این شهر علم و ادب آموخته و از اعضاء قدیمی انجمن شیدا و جزو مؤسّسین اولیّه آن بوده است. غزل به سبک قدما، را خوب


1- تذکره اختر، ص41؛ تذکره خاقان، ص482؛ تذکره سفینة المحمود، ص178؛ تذکره مجمع الفصحاء، ج4، ص182؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج1، صص 285 و 286؛ تذکره شبستان، ص77.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطّی.
3- گنج هزار ساله، ص94.

ص: 265

می گفت. او در 20 ذیحجه 1352ق وفات یافت.

از اوست:

به امیدی دم تیرش دل ما گشت سپر که سرکشته ما پای نهد قاتل ما

تیر نازی نزدی از مژه بر سینه او هرچه برزد به سر کوی تو مرغ دل ما(1)

زین العابدین خطاط اصفهانی

زین العابدین اصفهانی، [از خطاطان هنرمند قرن سیزدهم هجری] خط نسخ را خوش می نوشته و به خوشنویسی معروف بوده است. فرزندش شیخ عبدالجلیل و نوه اش میرزا علیخان اعلم الممالک از اطبّاء معروف ساکن طهران بوده اند.(2)

زین العابدین در سال 1270ق کتاب «الفیة الفنون» را به خط زیبای خود کتابت کرده و چاپ سنگی شده است.(3)

آقا زین العابدین دلال اصفهانی*

آقا زین العابدین اصفهانی متخلّص به «دلّال» فرزند آقا میرزا از شعرای قرن سیزدهم هجری.

در سال 1233ق در اصفهان متولّد شده و در این شهر علم و ادب آموخته است. در سرودن شعر طبع متوسطّی داشته و دیوان اشعاری به نام «گنج المحب» دارد که در سال 1306ق آن را تحریر کرده و حدود پانزده هزار بیت است. این کتاب به شماره 339 در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم وجود دارد.(4)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص173؛ مکارم الآثار، ج7، ص2705 و 2706.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص761؛ مکارم الآثار، ج7، صص 2628 و 2629؛ مؤلفین کتب چاپی، ج4، ص261.
3- الکرام البرره، ج2، ص701.
4- فهرست گلپایگانی، ج1، ص389؛ تراجم الرّجال، ج1، ص222؛ تذکره شاعران فارسی سرا، ص94.

ص: 266

زین العابدین ریزی لنجانی

زین العابدین ریزی لنجانی اصفهانی [از کاتبان] در قرن یازدهم می زیسته و در دوشنبه 26 ربیع الاوّل 1061ق از کتابت نسخه ای از «مدارک الاحکام» فراغت حاصل نموده است و نسخه ای از آن در کتابخانه عمومی اصفهان موجود است.(1)

زین العابدین ساوجبلاغی

زین العابدین ساوجبلاغی اصفهانی [خطاط نسخ نویس قرن یازدهم هجری ساکن اصفهان] در 7 ربیع الثّانی سال 1099ق از نوشتن «صحیفه سجادیه» فراغت حاصل نموده است. تعلیقات کتاب اکثرا از علّامه مجلسی است.(2)

سیّد زین العابدین طباطبائی ابرقوئی

سیّد زین العابدین طباطبائی ابرقوئی، عالم زاهد، فاضل متّقی و محدّث خبیر، ادیب شاعر [در ابرقو متولد شد و پس از فوت پدر و مادر جهت تحصیل به اصفهان آمده و در مدارس عربان، جدّه و صدر به تحصیل پرداخت] و نزد بسیاری از بزرگان اهل علم و عرفان از جمله آخوند ملّا محمّد کاشانی، جهانگیرخان قشقائی، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، آقا شیخ محمد رضا نجفی، حاج میرزا عبدالحسین نجفی، حاج [میرزا محمّد صادق خاتون آبادی، سیّد محمّد مدرس نجف آبادی و حاج آقا رحیم ارباب] کسب فیض نمود و از برخی از آنان مفتخر به اخذ اجازه روایت و اجتهاد گردید. او سالها خدمت عارف مشهور حاج محمّد جواد بیدآبادی معروف به سرجوئی شرفیاب شده و دست ارادت به او داده و از انفاس قدسی آن پیر روشن ضمیر بهره مند شده و به مقام انسانیّت رسید.


1- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص298.
2- تراجم الرجال، (چ1422ق)، ج1، ص378.

ص: 267

او مردی خلیق و مهربان بود و از جمله کسانی بود که عملاً درس دین و اخلاق به مردم می آموخت و مستحبّی از مستحبّات را ترک نمی کرد و مکروهات را عملاً جزو محرمات دانست قول و فعلش مطابق اوامر خداوند و همیشه به ذکر حضرت حقّ مشغول بود. الحق فرشته ای بود در لباس آدمی.

او در 8 صفر سال 1372ق در منزل مسکونی خود جنب امامزاده باقر در محلّه خواجو وفات یافته و در تخت فولاد [در جنوب غربی تکیه ملک و مجاور تکیه شهداء] اصفهان مدفون گردید.

کتب و رسایل عدیده ای نوشته بود که از آن جمله است:

1. «تریاق اعظم» 2. «رساله در تقوی»3. «رساله در ولایت»4. «مجموعه اشعار» که همگی در کتابی به عنوان «ولایة المتقین» [با مقدمه مرحوم حاج سیّد اسماعیل هاشمی، به اهتمام فرزند برومند صاحب عنوان آقای سیّد صادق طباطبائی به طبع رسیده است.

مرحوم ابرقوئی بنا به اقتضای حال گاهی شعر می سروده و در آنها «عابد» یا «عابدین» تخلّص می نموده است.]

این شعر از اوست:

جز صبر از هجوم بلا نیست چاره ای غیر از رضا به سرّ قضا نیست چاره ای

خواهی اگر نجات ز امواج حادثات جز التجا به آن عبا نیست چاره ای(1)

زین العابدین طبیب اصفهانی

زین العابدین طبیب اصفهانی، از اطبّاء و شعراء اصفهان در قرن سیزدهم هجری. در


1- ولایة المتقین، مقدمه؛ مختصری از تاریخچه محلّه خواجو، صص 80 و 81؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 658 و 659؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 319 و 320؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص163.

ص: 268

اصفهان به طبابت مشغول بوده و احمد بیگ اختر از دوستان صمیمی اوست که او را در حُسن اخلاق بی نظیر دانسته و او را مردی وارسته و در کمال استغنا وصف می کند. غزل را نیکو می سروده و «طبیب» تخلّص می کرده است.

از اوست:

می توان یافت ز سوز سخنم کآتش عشق بتان سوخت تنم(1)

میرزا زین العابدین طبیب اصفهانی*

میرزا زین العابدین طبیب اصفهانی، از اطبّاء حاذق قرن سیزدهم هجری است. در کرمانشاه ساکن بود.

آقا احمد کرمانشاهی در کتاب «مرآة الاحوال» در ذکر مشاهیر کرمانشاه می نویسد:

«عالی جناب مقدس القاب سلالة الاطیاب جالینوس الزّمان میرزا زین العابدین طبیب اصفهانی. وی در لوای برتری از اکثر اطبّاء بلندمرتبه برافراشته است و صبیه مرضیه اش در حباله نور چشمی آقا محمّد اسماعیل است».(2)

زین العابدین نشاط اصفهانی

میرزا زین العابدین اصفهانی متخلّص به «نشاط» [از شعرای قرن دوازدهم هجری].

[در اصفهان ساکن بوده و لطفعلی بیگ آذر بیگدلی او را ملاقات کرده و می نویسد علاوه بر طبع شعر، خط را خوش می نوشته است] «نشاط» در سال 1172ق در شیراز وفات یافت. از اوست:

همعنان با غیر و از ما گرم استغنا گذشت نگذرد پیش خدا این ظلم اگر بر ما گذشت(3)


1- تذکره اختر، ج1، صص 136 و 137؛ تذکره مجمع الفصحاء، ج5، ص721؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص749؛ تذکره حدیقة الشّعراء، ج2، ص1105؛ تذکره انجمن خاقان، ص564.
2- مرآة الاحوال، ج1، ص186.
3- تذکره آتشکده، (نیمه دوم)، ص657؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «نشاط»، صص 497 و 498؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص976.

ص: 269

زین العابدین نقاش اصفهانی*

زین العابدین نقاش اصفهانی، از هنرمندان خوش قریحه عصر قاجاریه است. معاصر ناصرالّدین شاه بوده و در نقاشی و تزیین جلد کتابها و قلمدان ها مهارت وافی داشته است. او قاب آینه های زیبایی با شکل گل و مرغ و گل زنبق پدیده آورده است.(1)

از نمونه آثار هنرمندانه او: نقاشی و تزیین جلد «صحیفه سجادیّه» و تذهیب و تزیین و نقاشی های زیبا در صفحات داخلی آن است، که آن را در سال 1259ق به پایان رسانیده است.(2)

اعلام اصفهان


1- هنر قلمدان، ص156.
2- فهرست کتابخانه سلطنتی (سابق)، ص716.

ص: 270

«ژ»

اشاره

ص: 271

ص: 272

ژولیده اصفهانی

ژولیده اصفهانی، از شعرای قرن سیزدهم هجری. در شیراز به تحصیل دروس مقدماتی مشغول بوده و از راه تعلیم اطفال اعیان آنجا امرار معاش می نمود. از اوست:

در عالم اگر آب حیات و ظلمات است زلفت ظلمات است و لبت آب حیات است(1)


1- تذکره حدیقة الشعراء، ج1، ص714.

ص: 273

ص: 274

اعلام اصفهان

«س»

اشاره

ص: 275

ص: 276

سابق اصفهانی

سابق اصفهانی، از شعرای قرن سیزدهم هجری است. با آنکه بی سواد بود، شعر را نیکو می سرود و از قریحه ای خدادادی برخوردار بود. او در سرای ناصری شیراز به شغل خیاطی مشغول بود. وفات او بعد از سال 1240ق اتفاق افتاد و او در قبرستان درب سلم شیراز دفن کردند.

از اوست:

چشم داری بگشا طلعت جانانه ببین پرتوی از مه رویش به همه خانه ببین

تاب آن زلف بود باعث بی تابی دل مستی ما همه زان نرگس مستانه ببین

نسخه عاشقی و دفتر جانبازی را شمع روشن کن و اندر پر پروانه ببین(1)

ساسان سپنتا*

دکتر ساسان سپنتا فرزند عبدالحسین، پژوهشگر، موسیقی شناس و استاد دانشگاه در سال 1313ش در اصفهان متولّد شد. او پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه، به دانشگاه رفته و پس از اخذ لیسانس زبان و ادبیات فارسی و فوق لیسانس زبان شناسی، در مقطع دکترا در رشته زبان شناسی در دانشگاه تهران ادامه تحصیل داده و با ارائه تز «بررسی فونوتیکی خصوصیات واج های زبان فارسی» موفق به اخذ درجه دکترا شد. او ضمن تحصیل، در رشته های موسیقی و الکترونیک نیز به مطالعه و تحصیل پرداخته و به استخدام اداره فنی بی سیم وزارت راه درآمد و با استفاده از بورس تحصیلی به آمریکا رفته و تخصص فنّی را کسب نمود و در اداره راه تا سرپرست فنی شبکه بی سیم ارتقاء یافت.

او از نوجوانی به فراگیری ویولن پرداخت و ضمن حضور در کلاس های شبانه هنرستان عالی موسیقی ملّی نزد استاد ابوالحسن صبا به فراگیری دوره های ویولن


1- تذکره حدیقة الشعراء، ج1، ص716.

ص: 277

پرداخت. پس از فوت استاد، تعلیم ویولن را نزد استاد محمود تاجبخش ادامه داد و در کنار آن از محضر استاد علینقی وزیری، استاد روح اللّه خالقی و دکتر مهدی برکشلی بهره مند گشت.

یکی از خدمات دکتر سپنتا این بود که آثار استادان موسیقی عصر ناصرالدّین شاه را از استوانه های مومی «فنوگراف» که برای مدّتی بیش از 60 سال متروک مانده بود در سال 1338ش با استفاده از معلومات فنّی و تخصّصی خود بازیافت صوتی کرد و آن آثار را که اثر پنجه و نوازندگی استادانی چون میرزا محمّد صادق خان سرورالملک، میرزا حبیب سماع حضور، میرزا عبداللّه، آقا حسینقلی و دیگران بود و بخشی از ردیف آنان را با اجرای خود آنان در بر داشت بر نوار مغناطیسی منتقل کرد و با توضیحات لازم و تحلیل مکتب و سبک آنان در برنامه های متعدّد رادیویی و تلویزیونی برای علاقمندان عرضه کرد.

از سال 1336ش تاکنون مقالات بسیاری در مورد موسیقی زبان شناسی و ادبیات در نشریه های تخصّصی مانند: مجله موزیک ایران، مجله موسیقی و سایر نشریات چون: وحید، آینده، زبان شناسی، ادبستان و ماهور و نشریات دانشگاهی داخلی و خارجی و مجموعه مقالات کنگره های تحقیقات ایرانی ازا و به چاپ رسیده است.

او سالها در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی ایران و خارج همچون دانشگاه تهران، دانشگاه اصفهان، دانشگاه دورهام انگلستان به تدریس اشتغال داشته است.

این کتابها از اوست که به چاپ رسیده است:

1. «تاریخ تحوّل ضبط موسیقی در ایران» 2. «چشم انداز موسیقی ایران»(1)

سائب ثقفی


1- چهره افروختگان خطه زنده رود، صص 174 و 175؛ نام نامه موسیقی ایران زمین، ج3، صص 267 و 268.

ص: 278

سائب بن اقرع ثقفی، از صحابه. گویند رسول اکرم صلی الله علیه و آله سر او را مَسح کرد (دست بر سر او کشید) از عمر بن خطاب مأمور تقسیم غنایم در جنگ نهاوند شد. او جانشین «عبداللّه بن بُدیل» شده و حکومت اصفهان را یافت. گفته شده است که در اصفهان فوت شد.(1)

سالم اصفهانی

سالم اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان است. از «طاوس» روایت می کند. «حازم بن جبلة بن ابی نَضرة» از او نقل حدیث نموده است.(2)

سایر مشهدی

سایر مشهدی معروف به «سایرا» از شعراء و خوشنویسان قرن یازدهم هجری. از مشهد به اصفهان آمد و در این شهر ساکن شد. در تکیه حیدر واقع در چهارباغ اصفهان ساکن بود و با درویشی و قناعت روزگار می گذراند. او خط نستعلیق را خوش می نوشت و از راه کتابت امرار معاش می کرد. در شعر و ادب نیز دستی توانا داشت. «دیوان سایرا مشهدی» نزد استاد حسن وحید دستگردی موجود بوده است.

سال وفاتش معلوم نیست اما مسلما تا سال 1083ق (سال تألیف تذکره نصرآبادی) زنده بوده است.

از اوست:

هر نفس دل در شکنج غم سرودی می کند های های گریه ام آهنگ رودی می کند

من نمی دانم که دل می سوزد از غم یا جگر آتش افتاده است در جایی و دودی می کند(3)


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص75.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص338.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، ص489؛ کاروان هند، ج1، ص532؛ قصص الخاقانی، ج2، ص83؛ کلمات الشعراء، ص46؛ تذکره آتشکده: بخش دوم، ص468؛ تذکره شمع انجمن، ص314؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج1، ص229؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص161.

ص: 279

سبزعلی بابا احمدی

سبزعلی بابا احمدی بختیاری [خوشنویس ادیب در قرن یازدهم هجری]. در غرّه ذیحجه 1086ق کتابت «تذکرة الشعراء نصرآبادی» را به خط نستعلیق به پایان رسانیده و به نظر مؤلف آن: میرزا محمّد طاهر نصرآبادی رسانیده و یادداشتی در محرم 1098ق بر آن نوشته و گواهی کرده که نسخه متنا و حاشیتا به نظرش رسیده است. نسخه به شماره 3016 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(1)

سحاب سامانی

سحاب عمّانی سامانی متخلّص به «سحاب» فرزند عبداللّه محیط سامانی چهارمحالی، از شعرای معاصر است. در سال 1301ق در «سامان» چهارمحال متولّد شده و پس از مدّتی تحصیل، در 16 سالگی برای کار به اصفهان آمد.

از اوست:

مرغ حق برخیز و خلق خفته را بیدار کن ملّت ما را باخبر زین وضع ناهنجار کن(2)

سَحبَل اَسلَمی

سَحبَل بن محمّد بن ابی یحیی اسلمی، از محدّثین عامّه اصفهان در قرن دوم هجری است. وی از پدرش روایت می کند.(3)


1- فهرست مجلس، ج10، بخش یکم، ص464.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص237.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص343.

ص: 280

آخوند ملّا محمّد سدید تنکابنی*

آخوند ملّا محمّد سدید بن ملّا احمد جیلی (گیلانی) تنکابنی، عالم فاضل، از دانشمندان قرن یازدهم هجری. در اصفهان ساکن بوده و به تحصیل علم مشغول بوده است. وی از شاگردان علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی است. علّامه در پایان کتاب «تهذیب الاحکام» قبل از «مشیخه» اَنهائی در 4 جمادی الثّانی 1075ق نوشته است. این کتاب به شماره 2471 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است.(1)

فرزندش محمّد رحیم نیز از فضلاء اهل علم در اصفهان است.

سراج مافَرُّوخی

سراج ازهری مافرّوخی اصفهانی، شاعر ادیب. به فارسی شعر گفته.(2) [و ظاهرا در قرن سوم هجری می زیسته و از خاندان مشهور به علم و ادب بوده است.]

شیخ سراج الدّین هدایت*

حاج شیخ سراج الدّین هدایت فرزند حاج میرزا علی بن میرزا محمّد مجتهد قمشه ای، عالم فاضل. در سال 1284ق در شهرضا (قمشه) متولّد شده و نزد شیخ محمّد رضا مهدوی در شهرضا و حاج میر سیّد علی مجتهد نجف آبادی، میرزا احمد مدرس اصفهانی (ساکن محله نیم آورد)، شیخ محمود مفید و شیخ علی مدرس یزدی در اصفهان تحصیل کرده و از حضرات آیات آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی و آخوند ملّا حسین فشارکی اجازه اجتهاد دریافت نمود. او علاوه بر انجام وظایف دینی، به زراعت نیز می پرداخته و در راه کمک به نیازمندان و امور خیریه و آزادی در بندان اهتمام فراوان داشته است.(3)


1- فهرست مرکز احیاء، ج6، صص 444 و 445.
2- ترجمه محاسن اصفهان، ص125؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص882.
3- مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، ص223.

ص: 281

سرانجام او در آذر 1373ش وفات یافته و در صحن امامزاده شهرضا مدفون شد.

سراج الدّین اصفهانی*

سراج الدّین بن میر مسعود اصفهانی، از کاتبان قرن یازدهم هجری است. وی کتاب «مدارک الاحکام» (از صلاة الکسوف تا کتاب الحج) را به خط نسخ در سال 1046ق کتابت کرده است. این کتاب به شماره 924 در کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان موجود است.(1)

سیّد سراج الدّین صدر

آقا سیّد سراج الدّین صدر، عالم فاضل آزادیخواه [از روزنامه نگاران قرن چهاردهم هجری] در سال 1290ق در اصفهان متولّد شده و در این شهر نزد جمعی از علماء از جمله شیخ محمّد تقی آقانجفی تحصیل کرد. در 24 ذیقعده 1324ق روزنامه انجمن اصفهان (یا مجله انجمن مقدس ملّی اصفهان) به مدیریت او و به عنوان ناشر افکار و بیانات و نظرات انجمن مقدس ملّی اصفهان انتشار یافت. او نویسنده ای توانا بود و برخی از نوشته هایش در روزنامه فوق الذّکر به چاپ می رسید.

سراج الدّین صدر جبل عاملی موسوی در سال 1354ق وفات یافته و در تکیه مادر شاهزاده واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(2)

[روزنامه انجمن مقدّس ملّی اصفهان در سال 1386ش به اهتمام شهرداری اصفهان تجدید طبع شده است.]


1- فهرست صدر بازار، ج3، ص689.
2- تاریخ جراید و مجلات ایران، ج1، صص 288-292؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص97؛ نگرشی بر مشروطیت اصفهان، صص 135-140؛ مشاهیر مطبوعاتی اصفهان، صص 35-43.

ص: 282

سراجای حکاک

سراجای حکاک، شاعر و ادیب و هنرمند. [از شعرای قرن یازدهم هجری] در فن حکّاکی مثل و مانند نداشته و تا آخر عمر به هنر حکّاکی مشغول بوده است. مردی درویش طبیعت و پرهیزکار بوده و قبل از سال 1083ق (سال تألیف تذکره نصرآبادی) در اصفهان وفات یافته است.

از اوست:

از گریه ها به هر جا که گذشتیم چمن شد وز ضعف به هر جا که نشستیم وطن شد(1)

سراج حجّار*

سراج حجّار، از استادان حجّاری در اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم هجری است. از اهالی لنجان اصفهان بوده و از آثار هنری او: حجاری و سنگ تراشی سنگ بزرگ مرمری منصوب بر مزار محمّد بن بکران (از عرفای عالیقدر قرن هفتم هجری) در شهر پیربکران لنجان است. این سنگ حاوی آیة الکرسی و صلوات کبیره به خط ثلث است و حجّاری آن در سال 703ق به پایان رسیده است.(2)

سرمستی اصفهانی*

سرمستی، از نی زن های ماهر اصفهان در اواخر دوره قاجاریه است. او از بدو تولّد نابینا بوده و نِی را با استادی می نواخته است. او دو نِی داشت که یکی را «نهنگی» و دیگری را «پلنگی» می نامید. او معاصر «نایب اسداللّه» بود ولی در نواختن نی استادی و شهرت «نایب» را نداشت.(3)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص206.
2- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 261-264؛ آثار ملّی اصفهان، ص849؛ دائرة المعارف تشیّع، ج9، ص126؛ فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، ص20.
3- تاریخ موسیقی ایران، ص619.

ص: 283

سرور اصفهانی

سرور اصفهانی، از ادباء و شعرای اصفهان است که در هند ساکن بوده است. این شعر از اوست:

تو که هر دم از تغافل، فکنی به خاک راهم چه شود اگر نوازی، به نگاه گاه گاهم

اگرم کشی به جایی، نروم ز درگه تو که به غیر آستانت، نبود گریزگاهم(1)

سرور بن عبداللّه*

سرور بن عبداللّه، خوشنویس هنرمند قرن یازدهم هجری. خط نسخ را خوش می نوشته است و در اصفهان ساکن بوده است.

او نسخه ای از «شواهد الاسلام» تألیف: ملّا رفیعا گیلانی را به خط نسخ در ماه ذیقعده سال 1092ق کتابت نموده است که در کتابخانه آیت اللّه مرعشی موجود است.(2)

سری اصفهانی

سری بن سلامه اصفهانی، از محدّثین شیعه در قرن سوم هجری است. شیخ طوسی وی را از اصحاب امام هادی علیه السلام دانسته است. وی را کتابی است که احمد بن ابی عبداللّه بن محمّد بن خالد برقی (صاحب محاسن) از او نقل کرده است.(3)

سعد اصفهانی


1- تذکره روز روشن، ص354.
2- فهرست مرعشی، ج4، ص223؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1079.
3- فهرست شیخ طوسی، ص151؛ معالم العلماء، ص51؛ اعیان الشیعه، ج34، ص148؛ مجمع الرجال قهپائی، ج3، ص98؛ معجم رجال الحدیث، ج8، ص41؛ تاریخ تشیع اصفهان، صص 192 و 193؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص675؛ دائرة المعارف تشیّع، ج9، ص150.

ص: 284

سعد بن ابی الفتح (اصفهانی)، از ادبای اصفهانی در قرون اوّلیه هجری است. مافروخی او را در ردیف دانشمندان متقدّم صرف و نحو و لغت و انشاء که در اصفهان سکونت داشته اند نام برده است.(1)

سعد اصفهانی

ابومحمّد سعد بن ابی نصر بن ابی القاسم بن علی بن هاجر اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان است که در قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری زندگی می کرده و از «عبدالرّحمان بن عبداللّه بن منده»، «ابوعمرو عبدالوهاب بن عبداللّه بن منده»، «ابوالمظفّر محمّد بن جعفر بن محمّد بن احمد کوسج تمیمی» و «ابوالفوارس طراد زینبی» و غیره حدیث شنیده و «ابوسعد سمعانی» کتاب «معرفة الصّحابه» تألیف: «ابوعبداللّه بن منده» را در سه جزء ستوده است.

تولّدش در 461ق بوده و سال وفاتش معلوم نیست.(2)

سعد مافرّوخی

ابوالفضل سعد بن حسین مافرّوخی اصفهانی، ادیب شاعر.

در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری می زیسته و ظاهرا پدر مفضل بن سعد بن حسین مافرّوخی مؤلف کتاب «محاسن اصفهان» است.(3)

سعد فهمی اصفهانی*

سعد بن عبدالرّحمان فهمی، از محدّثین اصفهان در قرون دوم هجری است. اصلاً از اهالی ماربین اصفهان بوده و در سال 42ق متولّد شده و بعد از سال 100ق وفات نموده


1- محاسن اصفهان، ص32.
2- التّحبیر، ج1، ص301.
3- ترجمه محاسن اصفهان، ص125؛ محاسن اصفهان، ص33؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص882.

ص: 285

است.(1)

سعد سرندینی اصفهانی

ابوالخیر سعد بن عبداللّه سرندینی اصفهان، از محدّثین عامّه است. «یحیی بن منده» گوید: به اصفهان آمد و از «عبدالوهاب کلابی» نقل حدیث نموده و آنرا نوشت. و «ابوعلی لبّاد» از او روایت می کند.(2)

سعد اصفهانی

سعد بن عصمه (اصفهانی)، از شعرای پارسی گوی اوایل قرن پنجم هجری است. مافرّوخی در کتاب خود از او نام برده است.(3)

سعدای اردستانی

سعدای اردستانی، از شعراء اوایل قرن یازدهم هجری. از اهالی اردستان اصفهان بوده و به دکن در هندوستان سفر کرد و پس از چندی به وطن مراجعت کرده و فوت شد. قصیده ای در مدح شاه عباس اوّل صفوی سروده که این دو بیت از آنجاست:

ای به صد معنی ز شاهان جهانت برتری بر تو شاهی ختم و بر خیرالبشر پیغمبری

من نمی گویم نبوّت یا امامت لیک هست حسن خلقت احمدی آثار تیغت حیدری(4)

شیخ سعدالدّین طبری


1- ذکر اخبار اصفهان، ص331.
2- معجم البُلدان، ج3، ص216.
3- محاسن اصفهان، ص236.
4- تذکره نصرآبادی، ج1، ص401؛ تذکره آتشکده: بخش سوم، ص946؛ تذکره روز روشن، ص355.

ص: 286

شیخ سعدالدّین بن نجم الدّین بن حسن بن علی طبری از علماء قرن هفتم هجری. وی در سال 673ق به اصفهان وارد شده و مشاهده کرد که مردم این شهر برخی صحابه را مقدّم بر خویشان پیغمبر می داشتند (اهل سنّت) و عدّه ای خویشان را برتر از صحابه می دانستند. (شیعه) لذا او کتاب «تفضیل القرابة علی الصّحابه» را تألیف نمود. به همین دلیل علّامه شیخ آقابزرگ طهرانی وی را شیعه دانسته است.(1)

ملّا سعدی رشتی

مولی سعدی رشتی گیلانی، از فضلاء و علماء قرن یازدهم هجری است. وی در مدرسه شیخ لطف اللّه اصفهان ساکن بوده و به تدریس می پرداخته است. در کتاب «فرائد القوائد» ذکری از او شده است.(2)

محمّد سعید ابهری

محمّد سعید ابهری، عالم فاضل [در قرن یازدهم هجری] احتمالاً از شاگردان علّامه مولی محمّد باقر مجلسی است.

از آثارش: کتابت نسخه ای است از مجلد سیزدهم کتاب «بحارالانوار» که آنرا در سال 1088 به خط نسخ کتابت نموده و نسخه در حاشیه تصحیح شده است. علّامه مجلسی در صفحه آخر در ربیع الثّانی 1096ق می نویسد که با نسخه اصل مقابله شده است. کتاب به شماره 3577 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(3)

فایده: «ابهر» از بلوک «جی» و متّصل به شهر [است] و اکنون به نام «اَبَر» (به فتح اول و دوم) معروف است.


1- الانوار السّاطعه، ص73؛ الذریعه، ج4، ص360.
2- الروضة النضرة، ص241؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص655.
3- فهرست مرعشی، ج9، ص362.

ص: 287

میرزا سعیدا اردستانی

میرزا سعیدا اردستانی، از علمای قرن سیزدهم هجری. از احفاد میرزا رفیعای نائینی است. در سال 1190ق متولّد شده و در اصفهان سکونت یافته و به تحصیل پرداخته است. وی در سال 1251ق در اصفهان وفات یافته و در صحن تکیه میرزا رفیعا در تخت فولاد اصفهان مدفون شد. قبرش به همراه کثیری از قبور علماء و عرفاء به هنگام احداث فرودگاه قدیم اصفهان تسطیح شده و از بین رفت. از او مجموعه ای به جای مانده که در کتابخانه میرزا ابوالهدی کلباسی در اصفهان موجود بوده است.(1)

محمّد سعید اصفهانی تبریزی

محمّد سعید اصفهانی تبریزی از فضلاء قرن یازدهم هجری. وی نزد علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی در اصفهان به فراگیری فقه و حدیث پرداخته است. علّامه مجلسی در آخر باب مزار کتاب «تهذیب الاحکام» در سال 1076ق برای او اجازه نوشته است. این کتاب نزد میرزا محمّد اردبیلی در نجف اشرف موجود بوده است.(2)

ملّا محمّد سعید گیلانی

ملّا محمّد سعید بن ملّا ابراهیم گیلانی اصفهانی، عالم فاضل صالح در اصفهان ساکن بوده و نزد جمعی از علماء از جمله علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی به تحصیل پرداخته است. ملّا محمّد باقر بن علی تبریزی نیز در 20 ربیع الاوّل 1159ق به ملّا محمّد سعید


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص214؛ دانشمدان و بزرگان اصفهان، ج2، ص668؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص119؛ آتشکده اردستان، ج2، ص288؛ مکارم الآثار، ج4، ص1395.
2- الروضة النّضرة، ص242؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص103؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص349.

ص: 288

اجازه داده است.(1) ملّا عبدالنبی قزوینی وی را در عتبات عالیات زیارت کرده است. سال وفاتش معلوم نشد.(2)

وی در سال 1129ق کتاب «ابطال وحدة الوجود» را تألیف نموده که نسخه ای از آن جزو کتب اهدایی آقای مشکاة به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

وی همچنین نسخه ای از «من لایحضره الفقیه» را در دوشنبه 29 جمادی الثّانیه سال 1101ق کتابت نموده است.(4) این نسخه به شماره 2726 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی موجود است.(5)

سعید صیرفی اصفهانی

شیخ ابوالفرج سعید بن ابی الرّجاء صیرفی اصفهانی، از محدّثین قرن پنجم و ششم هجری است. «ملّا عبداللّه افندی» می نویسد: «شیخ ابوالفرج صیرفی» از مشایخ «قطب الدّین راوندی» است و «راوندی» در کتاب «خرایج و جرایح» اخباری از او نقل نموده است.

ظاهرا صاحب عنوان از محدّثین و علمای شیعه است. تولّدش در سال 444ق و وفاتش در سال 532ق اتّفاق افتاد.(6)

سعید اصفهانی*

سعید بن ابی هانی اسماعیل بن خلیفه (اصفهانی)، از محدّثین عامّه اصفهان در قرن


1- تراجم الرجال، ج2، ص706؛ الکواکب المنتشره، ص313.
2- تتمیم امل الامل، ص175.
3- فهرست اهدایی مشکاة، ج3، ص405؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص161؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص36.
4- تراجم الرجال: ج2، ص706.
5- فهرست مرعشی، ج7، ص289.
6- ریاض العلماء، ج2، ص418؛ اعیان الشیعه، ج34، ص230؛ الخرایج و الجرایح، ج2، صص 577-582؛ تاریخ تشیع اصفهان، ص277؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص669.

ص: 289

چهارم هجری است.

پدرش در اصفهان متصدی امر قضا بوده و صاحب عنوان از محدّثین اصفهان و پدرش حدیث روایت می کند. محمّد بن یحیی بن منده هم از سعید بن ابی هانی مذکور حدیث نقل کرده است.(1)

سعید طیوری اصفهانی

ابوالقاسم سعید بن احمد بن عبدالواحد طیوری امین اصفهانی، از محدّثین قرن ششم هجری است. در شعبان 467ق در اصفهان متولّد شده و از «ابوعمرو عبدالوهاب بن مَنده» حدیث شنیده است. وی در اواخر عمر در نیشابور ساکن شده و با «ابوسعد سمعانی» در آنجا دیدار کرده و «سمعانی» از او حدیث نقل می کند. فوت او در روز دوشنبه 22 شوّال 537ق به عارضه سکته در نیشابور واقع شد و او را در «قبرستان میدان» دفن کردند.(2)

سعید عیّار نیشابوری

ابوعثمان سعید بن احمد بن محمّد بن نعیم بن اشکاب صوفی نیشابوری معروف به «عیّار»، از محدّثین عامّه قرن پنجم هجری. در سال 345ق متولّد شده و به اصفهان مسافرت کرده و در آنجا حدیث گفته است. از «ابی علی محمّد بن عمر شبوی» استماع حدیث نموده و «ابوالحسن علی بن احمد بن علی سجزی بلخی معروف اسلامی» از وی نقل حدیث کرده است.(3)

محمّد سعید احمدآبادی جرقوئی*


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، صص 326 و 327.
2- التّحبیر، ج1، ص306.
3- التّحبیر، ج1، صص 165 و 561.

ص: 290

محمّد سعید بن حاجی احمد ملک احمدآبادی جرقوئی، از خوشنویسان قرن دوازدهم هجری است. او از نوادگان خواجه علی سربداری است. در روستای «احمدآباد» از توابع جرقویه اصفهان ساکن بود و خط نسخ را خوش می نوشت. وی «قرآن مجید» را به خط نسخ زیبا در سال 1120ق کتابت کرده است.(1)

میرزا محمّد سعید حکیم قمی*

میرزا محمّد سعید حکیم فرزند حکیم محمّد باقر قمی، طبیب حاذق، ادیب شاعر و دانشمند فاضل قرن یازدهم هجری.

در قم متولّد شده و طبابت را نزد پدرش و برادر بزرگترش (میرزا محمّد حسین حکیم) فراگرفت. او در قم و اصفهان به فراگیری ادبیات فارسی و عربی، حکمت، منطق و ریاضیات پرداخت و به همراه برادرش به درباه شاه عباس ثانی صفوی راه یافت و در اصفهان به عنوان طبیب خاصّه به فعالیت مشغول شد. و به «حکیم کوچک» شهرت یافت. او نزد شاه عباس ثانی احترام بسیار داشته و علاوه بر طبابت، انجام برخی امور دربار و دیوانی را برعهده داشته است. از جمله سرپرستی ساختن تکیه فیض را در اصفهان عهده دار شده است.

هنگامی که شاه سلیمان به سلطنت رسید، به خاطر بدگویی مخالفان به دو برادر بدگمان شده و آنان را از منصب طبابت خاصه عزل کرد و آنان را در قلعه الموت زندانی کردند. مدتی بعد شاه سلیمان آنان را عفو کرده و اجازه داد تا در قم به زندگی خود ادامه دهند.

حکیم کوچک در قم صاحب املاک و عمارات قابل توجهی بوده و در منزل خود از فضلاء، عرفاء و بزرگان مملکت پذیرایی می کرده است. در فنون شعر و ادب استاد بوده


1- گرکویه، (ویرایش دوم)، ص211.

ص: 291

و طبعی روان داشته است. متأسفانه دیوان اشعار او به نام دانشمند و فیلسوف معاصر و همنامش «قاضی سعید قمی» به چاپ رسیده است! در این اشعار او «حکیم» و «سعید» تخلّص کرده است. در تذکره ها تخلّص او را «تنها» ذکر کرده اند.

سال وفات میرزا محمّد سعید حکیم، به روشنی معلوم نیست ظاهرا پس از وفات برادر بزرگترش در سال 1084ق چند سالی زیسته است.

مجموعه ای از تألیفات او در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است که شامل رساله های زیر است:

1. «دستورالعمل مجمل در باب بعضی تب های کثیرالوقوع»2. «اسرار الصنّآیع»3. «کلید بهشت»4. «الاصل الاصیل» یا «الاصول الآصفیّه»5. «تشریح عظام رأس الفکّ الأعلی»، به نام شاه صفی6. «تعلیقات الاشارات متنا و شرحا».

و سایر تألیفات او نیز به قرار زیر است:

7. «تریاق قدسی»8. «مکاتبات فیض و میرزا محمّد سعید حکیم»9. «دیوان اشعار»

نسخه ای از «اسرار الصنایع» در کتابخانه آیت اللّه فاضل خوانساری در خوانسار موجود است.

متأسفانه اکثر شرح حال نویسان و فهرست نگاران تألیفات میرزا محمّد سعید حکیم را به دیگران نسبت داده اند. از جمله «اسرار الصنایع» و «کلید بهشت» را از قاضی سعید قمی و برخی از ملّا رجبعلی تبریزی دانسته اند.

علّامه محقّق آیت اللّه حاج سیّد محمّد علی روضاتی (مدظله) در اولین گفتار از کتاب «دومین دوگفتار» به طور مفصّل، مستند و دقیق، به درستی دو شخصیّت جداگانه «قاضی سعید قمی» و «میرزا محمّد سعید حکیم» را از یکدیگر باز شناسانده و آمیختگی ها و اشتباهات دیگران را باز نموده و تألیفات «میرزا محمّد سعید حکیم» را که به دیگران نسبت داده اند، مشخص نموده و حق را به حقدار رسانیده اند سعیهم مشکورا.

ص: 292

این بیت از میرزا محمّد سعید حکیم است:

عندلیبان چون طواف گلشن آن کو کنند دست گلچین تو را چون دسته گل بو کنند(1)

سعید جُرواءآنی اصفهانی

ابوعمرو سعید بن بشر بن عماد جرواءآنی قرشی از محدّثین عامه اصفهان در قرن سوم هجری است.

اهل فضل بوده و پسرش امور حسبه اصفهان را برعهده داشته است. خود او از جمعی از محدّثین همچون مقری، خلّاد، بکر بن بکار و عاصم بن یوسف حدیث نقل کرده و عبداللّه بن جعفر، جعفر بن عبداللّه بن فارس و ابوعبد الرّحمان عبداللّه بن محمّد بن عیسی مقری از او روایت می کنند.(2)

سیّد محمّد سعید موسوی اصفهانی

سیّد محمّد سعید بن سیّد محمّد تقی مستجاب الدّعوه بن سیّد محمّد سعید بن سیّد محمّد صادق بن سیّد ابوالقاسم بن سیّد محمّد باقر بن میر محمّد صادق موسوی اصفهانی.

از فضلاء خاندان موسوی اصفهان بوده و در زمان حیات پدر به هندوستان رفته، دیگر خبری از او نشد.(3)

محمّد سعید خاتون آبادی


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص241؛ دومین دوگفتار، صص 33-48؛ خلد برین: ایران در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم، صص 540 و 592 و 622 و 628؛ تذکره غنی، ص34؛ تذکره حسینی، ص78؛ الذریعه، ج2، ص51 و ج18، ص132؛ تذکره سخنوران قم، صص 63-73؛ الکواکب المنتشره، صص 309 و 310.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، صص 327 و 328.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 415 و 416.

ص: 293

محمّد سعید بن محمّد تقی خاتون آبادی [از کاتبان نسخ نویس در قرن یازدهم هجری] در 18 ذیحجة الحرام سال 1082ق کتابت نسخه ای از «رواشح السّماویه» تألیف: میرداماد را به پایان رسانیده و کتاب به شماره 2718 در مجلس شورای ملّی موجود است.(1)

سعید بن جبیر

سعید بن جبیر اسدی کوفی، از محدّثین عالی مقام شیعه در قرن اول هجری است. او در سال 45ق متولّد شده و یکی از 5نفری از شیعیان است که پس از شهادت امام حسین علیه السلام ، به امامت امام سجاد علیه السلام اعتقاد داشتند و امام برحق را به شیعیان دیگر معرفی کردند.

سعید بن جبیر از مصاحبان عبداللّه بن عباس بوده و از عبداللّه بن عمر نیز روایت نقل کرد.

هنگامی که عبدالرّحمان بن محمّد بن اشعث بن قیس علیه حجاج بن یوسف ثقفی والی عراق در سال 84ق خروج کرد، سعید بن جبیر جزو قشون عبدالرّحمان بود و چون عبدالرّحمان در دیرالجماجم شکست خورد و قشون او پراکنده شدند، سعید بن جبیر به اصفهان آمد و مدّت دو سال در این شهر می زیست او در محله سنبلان سکونت داشته و در مسجد جلجلة بن بدیل تمیمی [که بعدا به مسجد سعید بن جبیر معروف شد و اکنون جنب امامزاده درب امام در محلّه سنبلستان اصفهان واقع شده است] نماز می خوانده است. در مدّت اقامت او در اصفهان برخی از محدّثین از جمله: ابومحمّد دُلَیل بن ابراهیم بن دُلَیل در محضر او حاضر می شده اند.

عاقبت سعید بن جبیر به مکّه رفت و در آنجا به دست خالد قسری گرفتار شده، او را


1- فهرست مجلس، ج9، بخش یکم، ص39.

ص: 294

نزد حجاج فرستاد [پس از سخنانی که بین حجاج و سعید ردّ و بدل شد، حجاج از پاسخگویی به ایرادات و استدلال های او ناتوان شد و] دستور داد او را بکشند. شهادت سعید بن جبیر در سال 95ق اتّفاق افتاد. 15 روز بعد حجاج به مرض آکله مبتلا شده و پس از چند روز هلاک شد.

قبر جناب سعید بن جبیر در شهر واسط است.(1)

سعید اصفهانی

ابوسهل سعید بن حسن اصفهانی، از محدّثین عامه اصفهان است. در شهر صور در ساحل شام [کشور لبنان فعلی] ساکن بود. اسماعیل بن بابشاد بن حرام نجیرمی از او روایت کرده است.(2)

محمّد سعید امامی نایینی

میرزا محمّد سعید امامی بن میرزا محمّد حسین امامی نائینی بن حاج عبدالمحمّد بن میرزا علی اکبر بن حاج میرزا مغیث بن حاج میرزا زین العابدین نائینی، از شعراء و ادبای قرن چهاردهم هجری.

در سال 1285ش در نائین متولّد شده و در نائین نزد پدر مقدّمات را فرا گرفته و پس از آن کمی تحصیل کرد. در اوان جوانی به خدمت فرهنگ وارد شده و مدّتها در سده ماربین اصفهان [خمینی شهر فعلی] مدیر دبستان و نماینده فرهنگ بوده و در آذر ماه 1329ش در همانجا وفات یافته و مدفون شد. گاهی برحسب اقتضای حال اشعاری می سرود و در اشعارش «فردی» تخلّص می کرد.

از اوست:


1- یادنامه سیّد بحرالعلوم میردامادی، صص 47-50؛ تاریخ تشیّع اصفهان، صص 102-105.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص331.

ص: 295

از دیده حق بین نظری کردم دوش بر ساحب گلزار و خم باده فروش

هر بیخ گل از چهره یاری دیدم وز کوزه هزار جانان به فروش(1)

سعید بن زیاد

ابوعمرو سعید بن زید بن خارجه، از محدّثین عامه اصفهان در قرن سوم هجری است. از بکر بن بکار نقل حدیث کرده و اسحاق بن ابی اسحاق از او روایت می کند.(2)

محمّد سعید طبیب اصفهانی

محمّد سعید بن محمّد صادق طبیب اصفهانی، مترجم کتاب «رجوع الشّیخ الی الصباه فی القوة علی الباه» تألیف: مولی احمد بن سلیمان مشهور به «ابن کحال پاشا» (متوفی 940ق) می باشد. نسخه ای از این کتاب [ به شماره 5062 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(3)]

محمّد سعید اشرف مازندرانی

ملّا محمّد سعید اشرف بن ملّا محمّد صالح بن احمد مازندرانی اصفهانی، عالم فاضل و ادیب شاعر [از شعرای اصفهان در اواخر دوره صفویّه].

در اصفهان متولّد شده و تحصیلات خود را ملّا محمّد صالح مازندرانی پدر دانشمند خود، میرزا قاضی شیخ الاسلام و آقا حسین خوانساری انجام داده و فنون شعر و ادب را از صائب تبریزی و خط را از عبدالرّشید دیلمی آموخت.

در سال 1070ق پس از آنکه طفل رضیع او محمّد رفیع و جدّ مادریش ملّا محمّد


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص64.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص328.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص669؛ فهرست الفبایی رضوی، ص277.

ص: 296

تقی مجلسی وفات کردند، همسر و طفل دو ساله خود محمّد امین را در اصفهان گذاشته و از خراسان به هند رفت و در آنجا مورد توجّه «اورنگ زیب» واقع شده و معلّم دخترش «زیب النّساء» متخلّص به «مخفی» شده و به او علم و ادب و خوشنویسی آموخت. در سال 1083ق به اصفهان مراجعت کرده و چندی در آنجا بود. عاقبت با خانواده به هند رفته و در «عظیم آباد پتنه» ساکن شده و مورد عنایت حاکم آنجا واقع شد. در اواخر عمر اراده حج کرده و از بنگاله راهی سفر شد اما در شهر «منگیر» از توابع عظیم آباد، در سال 1116ق وفات یافته و همانجا مدفون شد.

[او شاعری وارسته و در کمال صلاح و سداد و درنهایت فضل و رشاد بوده و اشعارش در ایران و هند مقبول و مطبوع خواص و عوام بود. خط نستعلیق را خوش می نوشت. در یکی از مرقع های کتابخانه سلطنتی سابق قطعه ای به خط نستعلیق خوش بدون تاریخ و با رقم «بنده شاه دین اشرف در دارالسلطنه اصفهان مرقوم شد» موجود است که ممکن است از او باشد.] اشرف در نقاشی هم استاد بوده ولی معلوم نیست که نزد چه کسی آنرا آموخته است.

[کلیات اشعار اشرف در سالهای اخیر به طبع رسیده است و شامل «ساقی نامه»، «شهرآشوب»، «قضا و قدر» و چند منظومه دیگر می باشد] کتاب «شرح احادیث مستصحبه» را هم از تألیفات او دانسته اند.

زینب بیگم، محمّد هادی، میرزا محمّد علی و محمّد امین از فرزندان او هستند که دو نفر اخیر اهل فضل و ادب به شمار می روند.

از اوست:

جز به جولانگاه خوبرویان کی توان دیدن مرا ذرّه ام در پرتو خورشید پیدا می شوم

***

خورشید از فروغ رُخَت آب گشت و ریخت وز شرم رویت آینه سیماب گشت و ریخت

ص: 297

برداشتی نقاب ز رخسار و چون سرشک از شرم عارضت نگهم آب گشت و ریخت(1)

میرزا محمّد سعید خلیفه سلطان

میرزا محمّد سعید بن میرزا محمّد طاهر خلیفه سلطانی بن سیّد علی نواب بن سیّد علاءالدّین حسین خلیفه سلطان حسینی مرعشی اصفهانی، عالم فاضل، از علمای قرن دوازدهم هجری.

وی در 24 صفر 1126ق در اصفهان وفات یافته و در قبرستان آب بخشان مدفون شده است.

بر لوح قبر او این القاب آمده بود: «الفقیه الزّاهد. الحکیم المتألّه، العابد النّاسک، السّاجد الادیب الشاعر...»

به هنگام تسطیح و تخریب قبرستان قبر او را از بین بردند و سنگ لوح آن نیز مفقود و ناپدید شد.(2)


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، صص 351 و 352؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص670؛ تذکره نصرآبادی، ج1، صص 258 و 259؛ تذکرة المعاصرین (حزین)، صص 165-168 و 309-317؛ صحف ابراهیم، صص 54 و 53؛ تذکره شمع انجمن، صص 65-68؛ تذکره نتایج الافکار، صص 54-56؛ تذکره کلمات الشعراء، صص 7 و 8؛ تذکرة الشعراء غنی، ص14؛ تذکره هفت آسمان، ج1، صص 158 و 159؛ تذکره مآثر الکرام، ص116؛ الذریعه، ج9، ص 78 و ج12، ص103 و ج17، ص145 و ج19، صص 82 و 228؛ الکواکب المنتشره، صص 314 و 315؛ مرآت الاحوال جهان نما، ج1، صص 132 و 133؛ فیض قدسی، صص 216 و 217؛ شهرآشوب در شعر فارسی، ص69؛ کاروان هند، ج1، صص 62-74؛ دانشمندان و رجال مازندران، ص24؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج1، صص 773-775؛ الکواکب المنتشره، صص 314 و 315؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «اشرف»، ص2655؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، صص 552 و 553؛ خزانه عامره، ص262؛ تذکره پیمانه، صص 91-95.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص145؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص327؛ مزارات اصفهان، ص28.

ص: 298

سعید صالحانی

ابوالخیر سعید بن طلحه بن حسین بن ابی ذر بن ابراهیم بن علی صالحانی اصفهانی، از محدّثین عامّه و ادبای قرن پنجم و ششم هجری. از اهالی محلّه «صالحان» اصفهان و از خاندان علم و ادب و فقه و حدیث بوده و خود مردی صالح و فاضل و دانشمند در علم لغت و مدرس ادبیات در اصفهان است.

در حدود سال 450ق متولّد شده و از «عایشه ورکانی» حدیث شنیده و از «ابوبکر احمد باطرقانی» اجازه داشته است. «ابوسعد سمعانی» از او و برادرش «حسین بن طلحه» و زوجه اش «فاطمه صالحانی» حدیث شنیده است. فوتش در چهارشنبه 11 شعبان 531ق (و یا سال 532ق) اتّفاق افتاد.(1)

سعید جرواآنی

سعید بن عطاء بن سعید جَرواآنی اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان در قرن سوم هجری است. از عامر بن ابراهیم بن واقد روایت می کند و احمد بن حسین انصاری از او نقل حدیث کرده است.(2)

ملّا محمّد سعید رودسری

ملّا محمّد سعید بن ملّا عطاءاللّه رودسری گیلانی، عالم فاضل حکیم بارع [از دانشوران قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری] سالها به همراه پدر در اصفهان می زیسته و از اجلّه شاگردان ملّا محمّد باقر محقق سبزواری بوده است. وی به همراه ملّا محمّد تنکابنی (فاضل سراب) از طرف محقّق سبزواری، در جلسه علماء درباره حکم نماز جمعه در عصر غیبت که به خواهش شیخ علیخان زنگنه وزیر اعظم شاه سلیمان


1- التّحبیر، ج1، ص304؛ معجم البلدان، ج3، ص389.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص329.

ص: 299

صفوی تشکیل می شده شرکت می نموده است.

شیخ عبدالنبّی قزوینی در «تتمیم امل الآمل» وی را بسیار ستوده و ماجرایی در باب نهی از منکر او در شهر کرمانشاه نقل می کند. رساله در «وحدت وجود» از تألیفات اوست.(1)

محمّد سعید ابهری اصفهانی

محمّد سعید بن حاجی علی ابهری جی اصفهانی [از کاتبان قرن یازدهم هجری] در 15 رمضان 1074ق کتابت نسخه ای از «اربعین» شیخ بهائی را به خط نسخ به پایان رسانیده و کتاب به شماره 1725 در کتابخانه ملّی ملک طهران موجود است.(2)

[او در سال 1084ق جلد بیست و دوم «بحارالانوار» را به خط نسخ خوش کتابت نموده و علّامه مجلسی در آخر این نسخه اجازه ای برای او نوشته است.(3)]

سعید تانی اصفهانی

ابوسعد سعید بن ابوطاهر علی بن عبدالواحد بن فادشاه تانی اصفهانی، از محدّثین عامّه اوایل قرن ششم هجری. از خاندان علم و حدیث بوده و از پدرش و همچنین از «ابوسهل حمد بن احمد بن عمر بن دلکیز صیرفی»، «ابوعمرو عبدالوهاب بن منده» و «ابوعیسی عبدالرّحمان بن محمّد بن عبدالرّحمان بن محمّد بن عبدالرّحمان بن زیاد تانی» و دیگران حدیث شنیده و «ابوسعد سمعانی» از او در اصفهان حدیث نوشته است.(4)


1- تتمیم امل الآمل، صص 172-174؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص75؛ الکواکب المنتشره، صص 308 و 309.
2- فهرست ملک، ص25.
3- خورشید جی، ص433؛ فهرست مرعشی، ج17، ص293.
4- التّحبیر، ج1، ص304.

ص: 300

محمّد سعید اصفهانی*

محمّد سعید بن محمّد علی اصفهانی، از کاتبان قرن یازدهم هجری است. او نسخه ای از «حاشیة علی الحاشیة الخطائیه علی المختصر» تألیف: عبداللّه شهابادی یزدی را به خط نسخ در 14 شعبان 1086ق کتابت کرده که به شماره 8295 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(1)

سعید قصری اصفهانی

ابوالخیر سعید بن فضل بن احمد بن عبداللّه بن محمّد بن ممیز قصری اصفهانی، از محدّثین عامّه در قرن پنجم و ششم هجری، قبل از سال 470ق متولّد شده و از «ابوبکر محمّد بن احمد بن ماجد» و «ابوطاهر احمد بن محمّد بن عمر نقاش» و «ابوالمظفر محمود بن جعفر کوسج» و جز آنان حدیث شنیده است. او در قریه «کوهارسباران» ساکن بوده و «ابوسعد سمعانی» جزئی از احادیث «لوین» را به روایت «ابن ماجه» از او استماع کرده است. او سرانجام در رجب سال 532ق فوت شده است.

دو برادرش «ابوالعباس احمد» و «ابوالوفا عمر» نام دارند.(2)

سیّد محمّد سعید قهپائی

سیّد محمّد سعید بن سیّد سراج الدّین قاسم طباطبائی قهپایه ای عالم فاضل کامل و عابد صالح زاهد. [از علمای اصفهان در قرن یازدهم هجری است].

در سال 1012ق متولّد شده و نزد جمعی از علماء اصفهان خصوصا پدر دانشمند خود تحصیل کرده و به مقام بلند علم و فضل نائل شد و صبیه یکی از فضلاء قهپایه، میرزا جلال قهپایه ای را به عقد همسری خود درآورد.

سالها در اصفهان به تدریس و تألیف و ترویج دین مشغول بود و جمعی از فضلاء از


1- فهرست مختصر مجلس، ص291.
2- التّحبیر، ج1، ص305.

ص: 301

جمله: میر محمّد معصوم عقیلی شیرازی از محضر او کسب فیض کردند. میر معصوم عقیلی در جمادی الثّانی 1082ق از او اجازه روایت گرفته است.

وی در سال 1092ق وفات یافت.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. رساله «احیاء موات» 2. «حاشیه بر حاشیه تهذیب المنطق»3. «روض الجنان فی حیاء الابدان»4. «مفاتیح الاحکام فی شرح آیات الاحکام» که نسخه های متعددی از آن موجود است. از جمله نسخه ای به شماره 4828 مورخ 15 رمضان 1071ق ظاهرا به خط مؤلف، در کتابخانه مجلس شورای اسلامی و نسخه ای دیگر به شماره 2140 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم.(1)

محمّد سعید نقشبند یزدی (مجنون)

محمّد سعید نقشبند [بن لطف اللّه یزدی] معروف به «سعیدای نقشبند» از شعراء و ادبای قرن یازدهم هجری.

سالها در اصفهان ساکن بود و در فن نقشبندی استاد بود. پسرانش هم به شعربافی مشغول بوده اند. علاوه بر هنر نقشبندی، از علم و فضل با بهره بوده و شعر را نیکو می سرود و از دوستان «صائب تبریزی» و «جلالای یقین» بود و در شعر «مجنون» تخلّص می کرد.

[در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی مجموعه ای به شماره 9263 شامل چند رساله (از جمله رساله های خواجه صائن الدّین علی ترکه) وجود دارد که سعیدای نقشبند مالک آنها بوده و در محرم 1063ق یادداشت تملک بر آن نوشته و مهر خود «موفق ز لطف


1- جامع الرّواة، ج2، ص118؛ نجوم السّماء، ص267؛ الذریعه، ج11، ص275 و ج13، ص302 و ج21، ص299؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص671؛ فهرست مجلس، ج12، ص199؛ فهرست مرعشی، ج6، ص149؛ تذکره نصرآبادی، ج1، ص148؛ تراجم الرّجال، ج2، ص773.

ص: 302

محمّد سعید» را بر آن کتاب نقش نموده است.]

سال وفاتش به دست نیامد. ظاهرا تا سال 1083ق زنده بوده است.

از اوست:

دور از وصال او تب و تابم گرفته است آن ماهیم که خاک ز آبم گرفته است

نقش قدم به همرهیم قطره می زند در راه شوق بس که شتابم گرفته است(1)

سعید بقال اصفهانی

ابوالقاسم سعید بن محمّد بن احمد بن سعید بن صالح بقال اصفهانی، از محدّثین عامّه قرن پنجم هجری. از «ابی اسحاق تاجر اصفهانی» و «احمد بن محمّد بن مرزبان اصفهانی» و «ابی عبداللّه بن منده» و دیگران روایت می کند. «ابوصالح مؤذن» از او روایت نموده است. او محدّثی «ثقه» و «سریع الکتابه» بوده و «الابواب» و «المشایخ» و «التراجم» را تألیف نموده است. در سال 430 و اندی وفات نمود.(2)

ملّا محمّد سعید لاهیجی

ملّا محمّد سعید بن میرزا محمّد لاهیجی گیلانی اصفهانی، عالم فاضل [از علمای قرن دوازدهم هجری].


1- جامع مفیدی، ج3، ص455؛ الذریعه، ج9، ص452؛ تذکره شبستان، ص478؛ تذکره سخنوران یزد، ص156؛ تذکره نصرآبادی، ج1، صص 474 و 475؛ فهرست مرعشی، ج24، ص58؛ تذکره سرو آزاد، ص55؛ تذکره آتشکده: نیمه سوم، صص 107 و 108؛ تذکره محمّد شاهی: خطی؛ تذکره شمع انجمن، ص330؛ تاریخ یزد یا آتشکده یزدان، ص329؛ تذکره شعرای یزد، ص76؛ دانشنامه مشاهیر یزد، ج1، ص750؛ تذکره شبستان، ص478.
2- المختصر من کتاب السیاق لتاریخ نیسابور، ص93؛ تاریخ نیشابور، ص738؛ تاریخ بغداد، ج8، ص94.

ص: 303

در اصفهان ساکن بوده و شیخ عبدالنبی قزوینی او را در سال 1175ق ملاقات نموده و از علم و دانش او تمجید و تحسین نموده است. [قزوینی می نویسد: از علماء صلحاء و از وابستگان سلسله حکیم داود است و او را در سفر زیارت عتبات عالیات ملاقات کرده ام(1)]

شیخ محمّد علی حزین در تذکره خود در شرح حال فرزند صاحب عنوان می نویسد:

«مولانا شمس الدّین محمّد گیلانی خلف ارجمند مجتهدالزّمان مولانا محمّد سعید گیلانی...»(2)

«شرح حرز الامانی» یا «شرح شاطبیّه» از تألیفات اوست که در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود بوده است.(3)

سعید سکری کاتب اصفهانی

ابواسماعیل سعید بن مطهر بن احمد بن عبداللّه سکری کاتب اصفهانی، از محدّثین عامّه اوایل قرن ششم هجری است. او مردی محتشم و صاحب ثروت بوده و از «ابوبکر احمد بن فضل باطرقانی»، «ابوعلی حسن بن عمر بن حسن بن یونس حافظ» و «ابومسعود سلمان ابراهیم» حدیث شنیده است.

«ابوسعد سمعانی» در خانه او در جلسه، یکی: احادیث «احمد بن فضل» و دیگری: «ابوعلی یونس» را استماع کرده است.(4)

محمّد سعید فدای اردستانی

محمّد سعید اردستانی متخلّص به «فدا» فرزند سیّد محمّد مهدی بن محمّد سعید بن


1- تتمیم امل الآمل، صص 175 و 176.
2- تذکرة المعاصرین (حزین)، ص210.
3- الذریعه، ج13، ص312؛ الکواکب المنتشره، صص 312 و 313؛ ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ج1، ص301؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص671.
4- التّحبیر، ج1، ص311.

ص: 304

میر محمّد حسین بن میر یحیی حسینی اصفهانی، شاعر ادیب و دانشمند فاضل [از سخنوران قرن سیزدهم هجری در سال 1204ق در محلّه «فهره» اردستان متولّد شده و تحصیلات مقدماتی را در آنجا آغاز کرد. نسب او به حکیم الملک اردستانی (بانی مدرسه نیم آورد اصفهان) منتهی می شود. او برای تکمیل تحصیلات خود به عتبات عالیات رفته و 7 سال به فراگیری فقه و اصول و کلام و تفسیر مشغول بود. سپس به اصفهان آمده و در ادبیات، منطق، فلسفه، ریاضیات و نجوم مهارتی به سزا کسب کرد و تحصیلات خود را به پایان رساند. او جهت احداث حصار نجف توسط حاج محمّد حسین خان صدر اصفهانی قصیده ای سرود و مورد عنایت صدر واقع شد. فتحعلی شاه قاجار هم که شهرت او را دریافت او را به طهران طلبید و فدا در طهران مورد احترام شاه و درباریان و اعیان دولت و مملکت قرار گرفت. پس از فوت فتحعلی شاه، جانشین او محمّد شاه نیز همواره در احترام او می کوشید. فدا اغلب عمر خود را در اصفهان گذراند تا اینکه در سال 1267ق وفات یافته و] در قبرستان جنب پل خواجو، در کنار قبر ملّا محمّد صادق اردستانی (آخوند پلویی) مدفون شد. [در اوایل قرن چهاردهم هجری، به خاطر احداث خیابان آبشار قبرستان را خراب کردند، یکی از نوادگانش استخوان های فدا را در تکیه ملک واقع در تخت فولاد مدفون کرد.] «دیوان فدا» حدود چهار هزار بیت شعر داشته و هنوز به طبع نرسیده است. اشعارش اغلب در مدح و مرثیه ائمه هدی و حضرت معصومین علیهم السلام است.

از اوست:

زاهد به هوای خُلد سرگردان است دوزخ محک تجربه مردان است

گویند که درد و غم نباشد به بهشت معلومم شد که جای بی درد آنست(1)


1- تذکره مدایح معتمدیه: خطی؛ تذکره شبستان، صص 217 و 218؛ تذکره نگارستان دارا، صص 243 و 244؛ تذکره مجمع الفصحاء، ج5، صص 805 و 806؛ تذکره مآثر الباقریه، صص 62. 63؛ تذکره سفینه المحمود، ص134؛ تذکره دلگشا، ص334؛ تذکره اختر، صص 159-161؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج2، صص 1296 و 1297؛ تذکره انجمن خاقان، ص 602 و 603؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 22 و 23؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص669؛ مزارات اصفهان، ص151؛ الکواکب المنتشره، ص306؛ الذریعه، ج9، ص814؛ نامه سخنوران سپاهان، صص 75-85؛ آتشکده اردستان، ج3، صص 63-75.

ص: 305

سعید طهرانی اصفهانی

سعید بن مهران بن محمّد طهرانی اصفهانی، از محدّثین عامه اصفهان است و از «عبداللّه بن عبدالوهاب خوارزمی» حدیث شنیده است. «شعار» و «عبدالرّحمان بن سیاه» از او استماع حدیث کرده اند.(1)

[«طهران» از دهات قدیم جِی در شمال شهر اصفهان بوده و آنجا را زادگاه «کاوه آهنگر» دانسته اند. اکنون به «تیران آهنگران» معروف است و جزو محلّه های اصفهان به شمار می رود.]

میرزا محمّد سعید طباطبائی نائینی

حاج میرزا محمّد سعید بن میرزا نصراللّه بن سعید طباطبائی نائینی، از فضلاء و ادبای قرن چهاردهم هجری. [در سال 1293ق در نائین متولّد شد و در اصفهان به تحصیل علم و ادب پرداخت. او از علاقمندان به پیشرفت و اشاعه فرهنگ بود و در سال 1320ق مدرسه گلبهار را در اصفهان تأسیس کرد و در تأسیس چندین مدرسه دیگر همکاری نمود. او چاپخانه ای به نام «مطبعه سعادت» تأسیس کرد و دهها کتاب ارزنده را به چاپ رساند و خود نیز برای مدارس جدید کتاب درسی تألیف کرد.

او در زمان مشروطیت، به هواداری آن به آزادیخواهان اصفهان پیوست و در انتشار جراید و مطبوعات همکاری نمود. او در سال 1348ق در مشهد مقدس اقامت گزید [و در مسجد گوهرشاد کتابخانه ای تأسیس کرد و کتابهای خود را به آنجا بخشید و


1- معجم البلدان، ج4، ص52؛ ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص328.

ص: 306

[سرانجام در جمعه 23 جمادی الآخر 1378ق مطابق جمعه 21 دی ماه 1337ش وفات یافته و در ایوان شمالی صحن قدس] در جوار بارگاه امام علی بن موسی الرضا علیه السلام مدفون گردید.(1)

محمّد سعید حسینی مازندرانی

محمّد سعید بن میر نظام حسنی مازندرانی [از فضلاء قرن یازدهم هجری]. در نیمه شعبان 1091ق کتاب «شفا»ی ابن سینا را به خط نستعلیق در اصفهان کتابت نموده و به شماره 2284 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(2)

سعید جُرواءآنی اصفهانی

ابوعبداللّه (یا ابوعمر) سعید بن وهب بن ابی سُکین جرواءانی اصفهانی، [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن سوم هجری بوده و] از حفاظ حدیث است. از مسلم بن ابراهیم، سلیمان بن حرب، مسدّد، عمرو بن مرزوق، علی بن المدینی، محمّد بن کثیر حوضی و عمرو بن حکّام روایت کرده و ابوعبدالرّحمان مقری و محمّد بن احمد بن یزید زُهَری از او حدیث نقل کرده اند.(3)

سعید اصفهانی

سعید بن یحیی بن سعید اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان [در قرن سوم هجری[ است. «قاسم بن مَنده بن کوشید» از او روایت می کند.(4)

سعید سعدویه اصفهانی


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص357؛ نائین بلده طیبه، صص 85-92.
2- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج9، ص926.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص328.
4- فرهنگنامه پارسی، ص660.

ص: 307

سعید بن یحیی بن طویل معروف به «سعدویه اصفهانی» [از محدّثین عامّه اصفهان در اوایل قرن سوم هجری].

در محلّه «شروانشادان» ساکن بوده و از: مسلم بن خالد زنجی، ابی بکر بن عیاش، سلمة بن صالح احر حدیث نقل کرده است. عبداللّه بن محمّد بن زکرّیا و عبداللّه بن بندار از او روایت کرده اند.

«سعدویه اصفهانی در سال 277ق وفات یافت.(1)

سعید سرّاج

ابوعثمان سعید بن یعقوب بن سعید قرشی سرّاج از محدّثین عامّه اصفهان است. او از نصر بن علی، بُندار، محمّد بن منصور جَوّاز، محمّد بن وزیر واسطی و محدّثین اصفهان نقل حدیث کرده است.(2)

سعید میرنظامی

سعید میرنظامی متخلّص به «سعید» فرزند حاج سیّد یعقوب [از شعراء معاصر اصفهان]. در شب 21 رمضان المبارک سال 1351ق در اصفهان متولّد شد. نسب او از طرف پدر به «میرنظام الدّین» از علماء و متنفذّین قرن ششم هجری و از طرف مادر به حاج آقا محسن اراکی (م 1325ق) از علماء مشهور قرن چهاردهم هجری می پیوندد. وی پس از تحصیلات ابتدائی و متوسطه، در دانشکده ادبیات دانشگاه طهران تحصیل کرد. گاهی شعر می سرود و «سعید» تخلّص می کرد.

از اوست:

دوست بگذاشت قدم دوش به کاشانه ما گشت چون خلد برین خانه ویرانه ما


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص325؛ طبقات المحدّثین باصبهان، ج2، صص 223 و 224.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص330؛ طبقات المحدّثین، ج4، ص 324 و 325.

ص: 308

ما خرابات نشینان همه مخمور توایم مستی چشم تو باشد می میخانه ما(1)

سیّد محمّد سعید بحرینی

سیّد محمّد سعید موسوی بحرینی، عالم فاضل متّقی، در فتنه افغان وفات یافته و در منزل خود مدفون، سپس قبر در داخل چهلستون مسجد سیّد قرار گرفت که تاکنون معروف و معیّن است.(2)

محمّد سعید سبزواری

محمّد سعید سبزواری اصفهانی [از فضلاء قرن یازدهم هجری]. در سلخ محرم 1191ق در اصفهان نسخه ای از کتاب «مناقب» که مؤلف آن مجهول است را نوشته و در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(3) همچنین نسخه ای از کتاب «وافی» را در سال 1091 کتابت نموده که در همان کتابخانه وجود دارد.(4)

سعید قاری اصفهانی

سعید قاری اصفهانی، از دانایان به علوم قرآن بوده و در مسجد جامع اصفهان جلسه قرائت و تجوید داشته و شیخ محمّد بن شمس الدّین کاظمینی نزد او تلمُّذ نموده است. از فضلاء عهد شاه سلیمان صفوی است.(5)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص488.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 214 و 215؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص669؛ بیان المفاخر، ج2، ص225.
3- فهرست رضوی، ج5، ص181.
4- فهرست رضوی، ج5، ص202.
5- الذریعه، ج11، ص221؛ الروضة النضرة، ص242؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص667.

ص: 309

میرزا سعید قمشه ای*

میرزا سعید قمشه ای، شاعر ادیب از سخنوران قرن یازدهم هجری. مردی در کمال آدمیّت و همواری و نهایت مردمی و بردباری بوده و به انجام فرایض و مستحبّات اهتمام فراوان داشته است. مدّتی وزیر سیستان بود. در فنون شعر و ادب و انشاء مهارتی کافی داشت و گاهی شعر می سرود. برادرش میرزا احمد نیز شاعر بوده است.

از اوست:

تا به کی از درد بی درمان به جان باشد کسی تا به کی درمانده کار جهان باشد کسی

گرد هستی از وجود خویشتن باید فشاند تا به کی در زیر این بار گران باشد کسی(1)

میر محمّد سعید محیط اصفهانی*

میر محمّد سعید محیط اصفهانی، از شعرای قرن دوازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و پس از محاصره آنجا توسط افغان ها کشته شد.

این رباعی از اوست:

ای آه بیا دامن آن ماه بگیر وی ناله گریبان سحرگاه بگیر

دلبر زِ بَر خانه ما می گذرد ای اشک برون آی و سر راه بگیر(2)

میرزا سعید مستوفی نطنزی*

میرزا سعید نطنزی، از کارگزاران اداری دولت صفویّه و نواده خواجه قاسم مستوفی نطنزی است.


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص107؛ الذریعه، ج9، ص452.
2- گلزار جاویدان، ج3، ص1306؛ تذکره ریاض الشّعراء، ج4، ص2197.

ص: 310

او به اعتبار سابقه خانوادگی مورد عنایت شاه عباس صفوی قرار گرفته و ابتدا اوراجه نویس آذربایجان شد. در سال 1029ق پس از فوت میرزا قوام الدّین محمّد کفرانی، به جای او منصب مستوفی الممالکی را برعهده گرفت و در زمان شاه صفی نیز این منصب را حفظ کرد.(1)

میرزا نوراللّه کفرانی رویدشتی اصفهانی متخلّص به ضیاء که اعضاء دفترخانه سلطنتی و مسؤول تحریر جلد توجیه بوده از میرزا سعید مستوفی دل خوشی نداشته و این شعر را جهت او سروده است:

صبا به خدمت مستوفی الممالک دهر اگر رسی ز مَنَش هیچ دردسر مرسان

ور او کند گله از من به حقّ نکهت گل که هرچه بشنوی از وی مرا خبر مرسان

مگو چرا ز تو نفعی نمی رسد به ضیا که من گذشته ام از نفع گو ضرر مرسان

همین بس است که گویی ز خیر و شر با او مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان(2)

سفیان خرقی اصفهانی

ابوعبداللّه سفیان بن احمد بن محمّد بن محمّد بن علی بن عمر خرقی اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان در اوایل قرن ششم هجری است. بسیار مشتاق کسب علم بوده و از خاندان علم و حدیث است. از پدرش «ابوالفضل احمد بن ابی طاهر محمّد» و «سیّد ابومحمّد حمزة بن عباس علوی»، «ابوالقاسم غانم بُرجی» و «ابوالفضل جعفر بن عبدالواحد ثقفی» استماع حدیث کرده است.

«ابوسعد سمعانی» از او حدیث شنیده و او نیز از «ابوسعد» استماع حدیث کرده است.(3)


1- خلد برین: ایران در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم، ص346؛ میراث فرهنگی نطنز، ج2، صص 75 و 76.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص125.
3- التّحبیر، ج1، ص314.

ص: 311

سلام اللّه عارفی موغاری

سلام اللّه بن عارف بن محمّد موغاری [از کاتبان نسخ نویس قرن دهم هجری] در اوّل رمضان 939ق مجموعه ای شامل «مختصر تفسیر علی بن ابراهیم» و «تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام » را به خط نسخ نوشته و کتاب به شماره 464 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(1)

[موغار از دهات اردستان است. برای آشنایی با تاریخ و جغرافیا و مشاهیر این روستا به کتاب «آتشکده اردستان» رجوع شود.]

سلامی اصفهانی

سلامی اصفهانی، از شعرای قرن دهم هجری. در اصفهان ساکن بود و در شعر صاحب قریحه و استعداد بود. سام میرزا که معاصر اوست می نویسد: «به قابضی اردو بازار اوقات می گذرانَد و ضایع می کند و از بسیار خوردن افیون نزدیک است که جان به قابض ارواح بسپارد». امین احمد رازی او و برادرش را به طمع فراوان و وقاحت متهم می کند. کلامی برادر کوچکتر او هم شاعر بوده است. این دو برادر هنگامی که میرزا محمّد شریف هجری طهرانی وزارت اصفهان را برعهده داشت و خود شاعری قابل بود، نزد او حاضر می شده و با خواندن اشعار خود در مدح او، طلب صله و پاداش می کردند و چنان اصرار می ورزیدند که ممدوح خود را به تنگ می آورده اند تا جایی که او سروده است:

دو چیز است بدتر از تیز حرامی سلام کلامی و کلام سلامی

سلامی و برادرش با اغلب شعرای اصفهان همچون ضمیری، حزنی و نیکی معاشرت و مصاحبت داشته اند. ولی امیر نظام الدّین هاشمی کاشانی با دو برادر مشاعره و معارضه


1- فهرست مرعشی قم، ج2، ص72.

ص: 312

داشته است.

سال وفات او معلوم نیست، اما روشن است که قبل از سال 987ق (سال وفات ضمیری اصفهانی) فوت شده است.

از اوست:

بی گل روی تو نرگس چشم تر دارد بسی غنچه بی لعل لبت خون در جگر دارد بسی(1)

سلطان علی اصفهانی

سلطان علی اصفهانی [از فضلاء قرن دهم هجری] در یک شنبه 22 ربیع الثّانی 991ق کتابت نسخه ای از «جامع المقاصد» محقّق کرکی را در نجف به پایان رسانیده است و کتاب به شماره 884 در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است.(2)

سلطان علی خان شهاب السلطنه

سلطان علی خان شهاب السلطنه فرزند عباسقلی خان بختیاری [از خوانین دانشمند و هنرپرور بختیاری بوده و دبیرستان جمال الدّین و دبستان شهاب، از آثار خیریه و باقیه او در بروجن است و جزو اولین مدارس فرهنگ چهارمحال و بختیاری به شمار می رود. در سال 1323ش وفات یافته و در اطاقی مخصوص در تکیه سیّد العراقین واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

«مشفق ضرغام بروجنی» مادّه تاریخ وفاتش را چنین یافته است:

خواهی اگر تاریخ او چون «مشفق» بیدل بگو: «حاجی شهاب السّلطنه باشد بگلزار ارم»(3)]


1- تذکره تحفه سامی، ص362؛ تذکره هفت اقلیم، ج2، ص438؛ الذریعه، ج9، ص455؛ تاریخ نظم و نثر، صص 523 و 514؛ تذکره خلاضة الاشعار، (بخش اصفهان)، ص305.
2- فهرست گلپایگانی، ج2، ص40.
3- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص144؛ شرح مجموعه گل، صص 537 و 538.

ص: 313

سلطان علی خلخالی

سلطان علی بن عبداللّه خلخالی [از فضلاء قرن یازدهم هجری در اصفهان] در سال 1055ق نسخه ای از «ارشاد الاذهان» علّامه حلّی را به خط نستعلیق در اصفهان نوشته است. کتاب در جامع گوهرشاد به شماره 286 موجود است.(1)

سلطان علی بیگ رهی شاملو*

سلطان علی بیگ متخلّص به «رهی» فرزند ولی قلی بیگ بن علی قلی بیگ شاملو، شاعر ادیب در قرن یازدهم هجری. پدرانش از صاحب منصبان عالی رتبه دولت صفویه بودند. خودش منصب «یساول صحبت» را در عهد شاه عباس دوم برعهده داشت. در شعر و فنون ادبی زبردست بوده و با ادباء و شعراء مجالست و مشاعره داشت. در سال 1064ق در اصفهان فوت نموده و در جوار حرم مطهر امام رضا علیه السلام در مشهد مقدّس مدفون شد. «دیوان اشعار»ش از پنج هزار بیت بوده و مثنوی «تحفة الصباحین» را در بحر «تحفة العراقین» سروده و قریب به سه هزار بیت داشته است.

از اوست:

فروغ حسن که آتش در این بیابان زد که دشت مجمره گردید و روزگار سپند(2)

سلطان محمّد اصفهانی

سلطان محمّد اصفهانی، مؤلّف رساله «التّجلی علی الطّور» که به طریقه حروفیه تألیف شده است. دو نسخه از آن در کتابخانه اهدایی آقای مشکاة به دانشگاه طهران


1- فهرست گوهرشاد، ص210.
2- قصص الخاقانی، ج2، صص 95. 96؛ تذکره نصرآبادی، ج1، صص 38. 39؛ تذکره آتشکده: بخش اول از نیمه نخست، ص61؛ تذکره غنی، ص61؛ تذکره شمع انجمن، ص298.

ص: 314

موجود است.(1)

سلطان محمّد اصفهانی

سلطان محمّد اصفهانی، از خوشنویسان ثلث و نسخ نیمه اوّل قرن دوازدهم هجری. معاصر شاه سلطان حسین صفوی است. [مرحوم استاد همایی می نویسد:

«قطعات بسیار خوب از وی دیده ام که تاریخش 1132ق است در همان ایّام که میرزای نیریزی خوشنویس معروف بوده است».(2)]

سلطان محمّد در صفر سال 1101ق از کتابت نسخه ای از قرآن کریم به خط نسخ فراغت یافته و این قرآن به شماره 150 در گنجینه قرآن کتابخانه آستانه رضویه موجود است.(3)

وی جنگی را که شامل 11 رساله است و برخی از آن در مکه کتابت شده است را در ماه شعبان 1095ق کتابت نموده و به شماره 2711 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(4)

سلطان محمّد اصفهانی

سلطان محمّد بن کمال الدّین حسین اصفهانی، از کاتبان فاضل قرن دهم هجری است. او نسخه ای از «المعتبر» تألیف: شیخ جعفر محقّق حلّی را به خط نسخ در یکشنبه 21 محرم 973ق کتابت کرده و به شماره 7213 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(5)

همچنین کتاب «الاربعین» تألیف: شهید اوّل را در سال 980ق کتابت کرده است.(6)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص892.
2- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص213.
3- راهنمای گنجینه قرآن، ص259.
4- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج10، ص1589.
5- فهرست مجلس، ج25، ص218.
6- احیاء الدّاثر، ص97.

ص: 315

سلطان محمّد اصفهانی*

سلطان محمّد بن حیدر اصفهانی، از نویسندگان کُتُب در قرن دهم هجری بوده و در 17 ربیع الاوّل 980ق نسخه ای از کتاب «مطوّل» تفتازانی را به خط نسخ کتابت کرده است. این نسخه در کتابخانه مؤلف فقید سیّد مصلح الدّین مهدوی موجود بوده و پس از وفات ایشان به کتابخانه ابن مسکویه اصفهان منتقل شده است.(1)

سلطان محمّد نطنزی

سلطان محمّد بن محمّد علی بن قاسم بن حسن حکم آبادی نطنزی، از عرفاء و خوشنویسان قرن یازدهم هجری است.

[وی در بقعه شیخ ابومسعود رازی در اصفهان به سیر و سلوک و تهذیب نفس می پرداخته و مراتب عرفانی را نزد مشایخ طریقت طی می نموده است.] از آثار او کتابت نسخه ای از «اکمال الدّین» شیخ صدوق در بقعه شیخ ابومسعود در جمعه 19 رمضان 1041ق است که به شماره 797 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی موجود است.(2) [همچنین «مصحف فاطمة الزّهرا علیهاالسلام » را به خط نسخ در ماه رمضان 1054ق کتابت نموده که به شماره 52 در کتابخانه امام جمعه گلپایگان نگهداری می شود.(3) از آثار دیگر او کتابت «علل الشّرایع» در 2 شوال 1054ق است.(4)]

سلطان محمّد میرزا سیف الدوله قاجار

سلطان محمّد میرزا قاجار متخلّص به «سلطان» و ملقّب به «سیف الدّوله» فرزند


1- فهرست کتابخانه سیّد مصلح الدّین مهدوی، ص104.
2- فهرست مرعشی، ج2، ص403.
3- فهرست کتابخانه های گلپایگان، ص161.
4- تراجم الرجال، (چ 1422ق)، ج1، ص388.

ص: 316

فتحعلی شاه قاجار شاعر و ادیب هنرمند، حکمران اصفهان در قرن سیزدهم هجری. مادرش طاووس خانم اصفهانی از زنان فتحعلی شاه قاجار است.

[در 26 جمادی الاوّل 1228ق در تهران متولّد شده و در سال 1240ق در حالی که 13 سال بیشتر نداشت حکومت اصفهان برعهده او گذاشته شد و یوسف خان گرجی سپهدار وزیر سیف الدّوله شد. در این زمان قیومیت او را زنی به نام مریم بیگم دایه برعهده داشت. هم از این رو بود که پس از وفات دایه، بقعه و تکیه ای باشکوه به دستور سیف الدّوله در تخت فولاد بر مزار مریم بیگم ساخته شد که به «تکیه مادرشازده» معروف است.

سیف الدّوله ده سالی در اصفهان حکومت کرد. هنگامی که پدرش مُرد و محمّد شاه به حکومت رسید، او را از حکومت اصفهان کنار گذاشته و به تهران احضار کرد و دو سه سالی او را تحت نظر گرفت و حکومت اصفهان به خسروخان گرجی سپرده شد. عاقبت سلطان محمّد میرزا از شاه اجازه یافت تا به اتفاق مادر در عتبات عالیات مجاور شود. چندی در نجف و بغداد ساکن بود. آنگاه به مسافرت شامات، حمص اسکندریه، دیار بکر و موصل و استانبول و قیروان رفته و سفرنامه ای نوشت و به تهران مراجعت کرد. در سال 1288ق به دستور ناصرالدّین شاه متولّی آستان قدس رضوی شد و در سال 1299ق وفات یافت. او مردی ادیب و هنرمند بود و سیاه قلم را به خوبی نقاشی می کرد.(1)]

شعر می سروده و «سلطان» تخلّص می نموده، دیوان اشعارش به شماره 3723 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(2) [این دیوان در تهران به چاپ رسیده


1- تذکره مآثر الباقریه: تعلیقات، صص 351 و 352؛ تاریخ عضدی: تعلیقات، ص 214؛ مجله پژوهشی دانشگاه اصفهان، شماره اوّل، ص سال 1381ش، صص 67-90؛ شرح حال رجال ایران، ج2، ص103؛ مجله یغما: سال اوّل، شماره 10، دی ماه 1327ش، صص 462-465.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج12، ص2722.

ص: 317

است اثر دیگر او مثنوی «سیف الرّسائل» در باب سرگذشت خود و دشمنی حاج میرزا آقاسی با او و سفرش به عراق است که نسخه هایی از آن در کتابخانه آستان قدس رضوی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(1)]

سلطان محمّد اصفهانی*

سلطان محمّد بن قطب الدّین اصفهانی، از فضلاء اصفهان در قرن یازدهم هجری است. وی مؤلف کتاب «معارف» است که به شماره 2085 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی در تهران موجود است. این نسخه را محمّد جعفر بن غضنفر [خرم آبادی] به خط نسخ خوش در سال 1088ق کتابت کرده است.(2)

سلطان محمّد اصفهانی*

سلطان محمّد بن رفیع الدّین محمّد اصفهانی، از خوشنویسان و کاتبان پرکار عصر صفویه است. در اصفهان ساکن بوده و بیش از 30 سال به خوشنویسی و کتابت گذران زندگی کرده است. احتمال دارد او همان «سلطان محمّد اصفهانی» کاتب «قرآن مجید» که در صفحات قبل شرح حال او را آورده ایم باشد.

او نسخه ای از «الحبل المتین» تألیف: شیخ بهائی را به خط نسخ در دوشنبه 3 رمضان 1063ق کتابت کرده که به شماره 7337 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(3) همچنین او نسخه ای از «شرح کافی» تألیف: ملّا محمّد صالح مازندرانی را به خط نسخ در سلخ ذیحجه 1087ق کتابت کرده و به شماره 8681 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی در قم موجود است.(4)


1- فهرست رضوی، ج7، ص423؛ الذریعه، ج12، ص286؛ فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج10، ص1521؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج1، ص141.
2- فهرست مجلس، ج6، ص73.
3- فهرست مجلس، ج25، ص318.
4- فهرست مرعشی، ج22، ص231.

ص: 318

سلطان محمّد اصفهانی

سلطان محمّد بن شمس الدّین محمّد اصفهانی، از فضلاء قرن یازدهم هجری. از آثار وی نسخه ای از «شرح کافی» مولی محمّد صالح مازندرانی شامل کتاب ایمان و کفر تا کتاب الرّوضه است که به خطّ نسخ در اوّل جمادی الثّانیه 1081ق (در زمان حیات مؤلف) نوشته است. کتاب به شماره 4808 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(1)

سلطان محمّد ندوشنی یزدی*

سلطان محمّد ندوشنی یزدی فرزند محمّد، از علماء و فقهای عالیقدر قرن یازدهم هجری است. در فقه، کلام، حدیث و ادبیات مهارت داشته و در اصفهان به تدریس مشغول بوده است. از اساتید او آگاهی در دست نیست ولی بسیاری از علمای آن عهد همچون: ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری، آقا حسین خوانساری، سیّد علاءالدّین حسین خلیفه سلطان (سلطان العلماء) و ملّا خلیل قزوینی نزد او تحصیل کرده اند. شاه عباس به او ارادت داشته و از هرگونه احترام به او خودداری نمی نموده است. حتّی یک بار او را به سفارت به دربار امپراطور عثمانی فرستاده است.

این کتابها از اوست:

1. «رساله در کلام» 2. «شرح باب حادی عشر»(2)

سلطان محمّد تربتی*

سلطان محمّد تربتی اصفهانی، از شعرای قرن یازدهم هجری است. در اصفهان ساکن


1- فهرست مجلس، ج13، ص217.
2- الروضة النضره، صص 245 و 246؛ الذریعه، ج4، ص505 و ج6، ص52؛ مفاخر یزد، ج2، ص792.

ص: 319

بوده و روزگار به تجارت می گذرانیده است. در سرودن شعر نیز صاحب طبع و قریحه بوده است.(1)

سلطان محمود طبسی

سلطان محمود بن غلامعلی طبسی [از علماء اواخر دوره صفویه] ظاهرا در مشهد به تحصیل پرداخته و به منصب قضاوت درآن شهر منصوب شده است. پس از آن به اصفهان آمده و نزد علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی به تکمیل تحصیلات خود پرداخته و در 14 ربیع الاوّل 1096ق و بار دیگر در سال 1109ق موفق به اخذ اجازه از علّامه شده است.(2)

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «رساله در اثبات رجعت» نسخه آن در ضمن مجموعه شماره 4331 در کتابخانه وزیری یزد.(3) و نسخه دیگری از آن در مدرسه فیضیه قم موجود است.(4) [نسخه ای دیگر هم به شماره 94/13443 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(5)] 2. «شرح نهج البلاغه» (تلخیص شرح ابن ابی الحدید بر نهج البلاغه) که در سال 1080ق تألیف شده و نسخه ای از آن به شماره 2178 در کتابخانه ملّی ملک(6) و نسخه دیگری در کتابخانه آیت اللّه مرعشی به شماره 4822 موجود است.(7) نسخه ای دیگر نیز در کتب موقوفه ملّا نوروزعلی بسطامی در مشهد مقدس موجود بوده است.(8) 3. «رساله در


1- تذکره غنی، ص65.
2- امل الآمل، ج2، ص316؛ ریاض العلماء، ج2، صص 355؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص38؛ الکواکب المنتشره، ص317؛ تلامذُة العلّامة المجلسی، ص27.
3- فهرست وزیری، ج3، ص862.
4- فهرست فیضیه، ج2، ص161.
5- فهرست مجلس، ج36، ص389.
6- فهرست ملک، ص456.
7- فهرست مرعشی، ج13، صص 22 و 23.
8- الذریعه، ج20، ص199.

ص: 320

عروض» [(1) «مختصر الاشباه و النّظائر النحویه»5. «مختصر الاذکار بالمسائل الفقیّه» دو کتاب اخیر به شماره 7115 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی موجود است.(2)]

سلم ثقفی

ابو اُمیّه سلم بن عصام بن سلم بن مغیره بن عبداللّه ثقفی، [از محدثان عامّه اصفهان در قرن سوم هجری] نوشته ها و احادیث زیاد و از جمله احادیث غریب داشت. از عبیداللّه بن حجاج بن منهال و بشر بن آدم و دیگران نقل حدیث کردته و قاضی محمّد بن احمد بن ابراهیم اصفهانی (ابواحمد عسّال) از او روایت می کند.(3)

سلمان اصفهانی

سلمان اصفهانی، از خوشنویسان خط نستعلیق در قرن دهم هجری است. [او «تاریخ بلعمی» را در محرم 927ق کتابت نموده و اکنون در کتابخانه «شچدرین» سن پطرزبورگ روسیه وجود دارد.(4)]

او همچنین «اسکندرنامه» ترکی، تألیف: تاج الدّین احمد بن ابراهیم احمدی کرمیانی را به خط نستعلیق در صفر 924ق کتابت نموده و به شماره 4948 در کتابخانه ملّی ملک موجود است.(5)

سلمان قزوینی

سلمان بن خلیل بن غازی قزوینی اصفهانی [عالم فاضل از دانشوران اواخر عهد صفویّه [در نیمه رمضان 1099ق در اصفهان کتاب «صافی) شرح فارسی «کافی» پدر خود را مقابله کرده است. نسخه به شماره 450 در مجلس شورای ملّی موجود است.


1- فهرست ملک، (کتب خطی ترکی)، ص2.
2- فهرست مرعشی، ج18، صص 268 و 269.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص337؛ طبقات المحدّثین، ج4، ص212.
4- فهرست خوشنویسان قرن دهم، ص118.
5- فهرست ملک، (کتب خطی ترکی)، ص2.

ص: 321

سجع او «سلمان منا اهل البیت» بوده است.(1)

میرزا سلمان جابری

میرزا سلمان جابری بن علی، شاعر ادیب [از شعرای قرن دهم هجری] از رجال و اعیان دولت صفویّه و جدّ خاندان جابری انصاری اصفهان. [پدرش چند سال وزیر ابراهیم خان ذوالقدر حاکم فارس بود. او در شیراز به کسب علم و ادب پرداخته و به خدمات دیوانی مشغول شد. در زمان شاه طهماسب صفوی ناظر بیوتات سلطنتی شد. شاه اسماعیل دوم او را به وزارت برگزیده و پس از مرگ او، در زمان سلطنت سلطان محمّد خدابنده به لقب «اعتماد السلطنه» ملقّب گردیده و منصب وزارت اعظم دولت صفوی را برعهده گرفت. نفوذ و قدرت او در دربار صفویه و تسلّط و چیرگی او بر ارکان دولت و مملکت نگرانی و حسادت را در بین برخی دولتمردان و امرای قزلباش برانگیخت تا جایی که توطئه چیدند تا او را از پیش پای خود بردارند. آنان از ضعف و بی کفایتی شاه استفاده کرده و در سال 991ق در هرات او را به قتل رسانده و اموالش را مصادره کردند.

شعر را نیکو می سروده و در علوم زمان خود خصوصا حساب و سیاق مهارت داشته است.

از اوست:

عنان زلف به چشمان فتنه بار مده به دست مردم پرفتنه اختیار مده

ز زلف پرده به رخسار لاله گون مفکن کلید گنج سعادت به دست مار مده(2)]


1- فهرست مجلس، ج12، ص179.
2- احسن التواریخ، صص 655 و 716؛ تاریخ عالم آرای عباسی، (چ 1377ش)، ج1، صص 441-445؛ تذکره آتشکده (بخش سوم از نیمه نخست)، ص946؛ تذکره روز روشن، ص263؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «سلمان»، ص601؛ تاریخ نظم و نثر، صص 461-463؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص513؛ منتخب اللطایف، ص330؛ تذکره مجمع الخواص، ص41.

ص: 322

سلمان فارسی

ابوعبداللّه سلمان فارسی، نامش روزبه و از اهالی جی اصفهان بوده و در طلب تحقیق دین رنج ها برده و مسافرت ها نموده و سرانجام به شرف حضور محضر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله مشرّف گردیده، از بزرگترین صحابه آن حضرت معدود بوده و به خطاب «السّلمان منّا اهل البیت» مفتخر گردیده [است].

در سال 33 یا 36ق در مداین وفات یافته، قبرش معروف است. در سنین عمر سلمان اختلاف زیاد است و عموم مورّخین وی را از معمّرین نام برده اند.

ظاهرا وی را سه فرزند بوده: 1. عبداللّه 2. کثیر3. محمّد و برادری در شیراز و خواهر و دختری در اصفهان داشته و جمعی کثیر از محدّثین از اولاد اویند و سوزنی سمرقندی و ضیاءالدّین خجندی خود را از اولاد او می دانسته اند.(1)

میرزا سلمان حسابی نطنزی

میرزا سلمان نطنزی متخلّص به «حسابی» از شعراء و ادبای قرن دهم هجری. او برادرزاده خواجه قاسم مستوفی الممالک نطنزی است. در کاشان نشو و نما یافته و در اصفهان ساکن شده است. اغلب عمر را به تحصیل علم گذرانیده و در ادبیات فارسی و عرب، طب، عرفان، موسیقی، انشاء و غیره دارای معلوماتی بوده اما هیچ علمی را به کمال نرسانده بود و بدین جهت ظرفاء او را دکان پس کوچه می گفتند (چرا در دکان او


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص672؛ طبقات ابن سعد، ج4، ص53؛ ذکر اخبار اصبهان، ج1، صص 49-52؛ حلیة الاولیاء، ج1، صص 185-208؛ طبقات المحدثین، ج1، صص 203-236؛ اُسد الغابه، ج12، ص417؛ محاسن اصفهان، ص23؛ مروج الهذب، ج1، ص320؛ مجالس المؤمنین، ج2، صص 205-208؛ نفس الرحمان فی فضائل سلمان؛ بررسی سیر زندگی و حکمت و حکومت سلمان فارسی؛ سلمان محمّدی (عبدالواحد مظفر)؛ سلمان فارسی (جعفر مرتضی عاملی)؛ سلمان فارسی، استاندار مدائن (احمد صادقی اردستانی)؛ روزبه یا سلمان فارسی؛ سلمان پاک؛ تاریخ تشیع اصفهان؛ صص 71-73؛ خورشید جی، صص127-201؛ فرهنگ اعلام تاریخ اسلام، ج2، ص1251.

ص: 323

هر چیزی پیدا نمی شود). در موسیقی و ادوار مهارت داشته و تصنیف های او زبانزد گویندگان (خوانندگان) آن عهد بوده است. سال وفات او معلوم نیست.

کتب زیر از آثار اوست:

1. «شرح دیباچه گلستان» 2. «شرح هیئت» قوشچی به فارسی3. «اوصاف البلاد»4. «دیوان اشعار»

حسابی در وصف زادگاه خود نطنز گفته است:

در بدخشان گر عقیق از سنگ می آید برون از نطنز ما مِی گلرنگ می آید برون

این رباعی از اوست:

ای عقل خجل گشته زِ نادانی ما درهم شده خلق از پریشانی ما

بُت در بغل و به سجده پیشانی ما کافر زده خنده بر مسلمانی ما(1)

سیّد محمّد سلیم زنجانی

سیّد محمّد سلیم بن برهان الدّین بن سیّد شاهی موسوی زنجانی، از علماء و فقهاء قرن دوازدهم هجری است.

در اصفهان ساکن بوده و نزد علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی تحصیل نموده است. وی در سال 1131ق 75جلد کتاب وقف نموده است. در مقدمه یکی از آن کتابها («شرح لمعه» جلد دوم، موجود در کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان) یکی از نوادگانش حاج میرزا علینقی زنجانی بن میرزا محمّد علی بن امیر محسن بن میر محمّد سلیم موسوی اصفهانی، به شاگردی میر محمّد سلیم نزد علّامه مجلسی تصریح کرده است.(2)


1- تذکره هفت اقلیم، صص 431-439؛ تاریخ عالم آرای عباسی، (چ 1377)، ج1، ص287؛ تذکره آتشکده: بخش سوم نیمه نخست، ص940؛ مکتب وقوع در شعر فارسی، صص 71-73؛ تاریخ نظم و نثر، ص460؛ الذریعه، ج9، ص236؛ تذکره غنی، ص42؛ میراث فرهنگی نطنز، ج2، صص 76 و 77.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص38؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص103؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص350 الکواکب المنتشره، ص326.

ص: 324

محمّد سلیم نوری*

محمّد سلیم بن ملک حسنی نوری، از فضلای قرن دوازدهم هجری است. در اصفهان سکونت داشته و به تحصیل علوم دینی مشغول بوده است. او در یکشنبه شب عید اضحی (10 ذیحجه) 1132ق در مدرسه شیخ جعفر اصفهان نسخه ای از «هیأت» فارسی تألیف: علاءالدّین علی قوشچی را به خط نستعلیق کتابت کرده که به شماره 127 در کتابخانه مؤسسه امام صادق علیه السلام در قم نگهداری می شود.(1)

محمّد سلیم جِشوِقانی قهپائی

محمّد سلیم بن محمّد علی جِشوِقانی [به کسر جیم و سکون شین و کسر واو] قهپائی اصفهانی [از فضلاء و کاتبان قرن یازدهم هجری] در نیمه ربیع الثّانی سال 1061ق کتاب «کافی» را به خط نسخ نوشته و به شماره 827 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(2)

حاج سیّد سلیمان ابطحی سدهی

حاج سیّد سلیمان ابطحی، از وعاظ و خطبای معروف اصفهان در قرن چهاردهم هجری.

او در سِدِه ماربین (خمینی شهر) متولّد شد نسب او به سیّد محمّد دیباج فرزند امام جعفر صادق علیه السلام منتهی می شود. او پس از انجام تحصیلات خود به وعظ و ارشاد مشغول شده و نماز جماعت را در مسجد حناساب های اصفهان اقامه می کرد. او عمری را به زهد و استغنا گذرانیده و به ذکر مصائب و مناقب اهل بیت علیهم السلام کوشید تا اینکه در


1- فهرست مؤسسه امام صادق علیه السلام قم، ص95.
2- فهرست مرعشی، ج3، ص27.

ص: 325

روز جمعه 7 شعبان 1363ق وفات یافته و در صحن تکیه سیّد العراقین در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(1)

سلیمان اصفهانی

ابو داود سلیمان اصفهانی، وی جزو جماعتی از اهل اصفهان بوده که در کوفه موفّق به زیارت حضرت علی علیه السلام شده اند.

وی گوید که با پدرم بودم در «کناسه» کوفه. مردی را دیدار کردیم. از نام او پرسش کردیم. گفته شد وی: شاهان شاه عرب یعنی علی بن ابیطالب علیه السلام است.(2)

سلیمان اصفهانی*

سلیمان اصفهانی، از هنرمندان قرن سیزدهم هجری است. وی در نواختن نی مهارت به سزائی داشته و حتّی برخی نوازندگی او را به نوازندگی نایب اسداللّه ترجیح داده اند. مهدی نوائی نواختن نی را نزد او آموخته است.(3)

سلیمان بیگ اصفهانی

سلیمان بیگ نوه محب علی بیگ لَلِه، شاعر ادیب [از سخنوران قرن یازدهم هجری[ از رجال و اعیان مورد احترام دوره صفویه بوده و مشرب صوفی گری و درویشی داشته و همچون پدر و جدّش متولّی مسجد جامع کبیر عباسی [مسجد شاه = مسجد امام فعلی] در اصفهان بوده است.

از اوست:


1- شرح مجموعه گل، صص 308-310؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص143.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص332.
3- سرگذشت موسیقی ایران، ج1، ص292؛ دائرة المعارف تشیّع، ج9، ص273؛ تاریخ تحول ضبط موسیقی در ایران، ص476.

ص: 326

حیرت افزاست خیال سر زلفت چندان که به خود گم چو سیاهی به شب تار شدم(1)

سلیمان اصفهانی

حافظ سلیمان بن ابراهیم، از محدّثین قرن پنجم هجری است. او از «ابوبکر احمد بن موسی بن مردویه» روایت می کند و «شهاب الاسلام ابوالنّجیب سعد بن عبداللّه همدانی» از وی نقل حدیث می نماید.

او در سال 488ق زنده بوده است.(2)

سلیمان مَلِنْجی اصفهانی

حافظ ابومسعود سلیمان بن ابراهیم بن محمّد بن سلیمان اصفهانی مَلِنْجی، از محدّثین عامّه اصفهان در قرن پنجم هجری است. او در سال 397ق متولّد شده و جهت اخذ حدیث به بصره و بغداد و فارس و جبال مسافرت کرده و از «ابونعیم احمد بن عبداللّه حافظ اصفهانی»، «محمّد بن ابراهیم جرجانی» و «ابی بکر بن مردویه» و دیگران استماع حدیث کرده و متجاوز از 30نفر در شام و خراسان و عراق از جمله «ابوالقاسم جنید بن محمّد صوفی قائنی»، «ابوبکر محمّد بن شجاع لفتوانی» و «ابوبکر محمّد بن طاهر اشتر طوسی» از او حدیث شنیده اند. او کتب چندی در حدیث و استخراج بر صحیحین تألیف کرده است.

او در سال 486ق وفات یافته است.(3)

«ملنجه» یکی از محلّات یاقرای اصفهان است.


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص44؛ تذکره روز روشن، ص367؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص677 و 678.
2- احقاق الحق، ج4، ص334 و ج7، ص393 و ج8، ص317 و ج9، ص521 و ج10، ص436.
3- مرآت الجنان، ج3، ص142؛ التّحبیر، ج1، ص169؛ الانساب، ج5، ص382؛ تذکرة الحفاظ، ج3، ص1093؛ میزان الاعتدال، ج1، ص409؛ فرهنگ اعلام تاریخ اسلام، ج1، ص501.

ص: 327

سلیمان دامغانی*

خواجه سعدالدّین سلیمان بن شرف الدّین ابوالحسن بن طالوت دامغانی، از اعیان و خیرّین نیکوکا قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. او از مریدان عارف ربّانی محمّد بن ابوالقاسم اصفهانی معروف به «بابا قاسم» بوده و پس از وفات مراد خود، بقعه ای شکوهمند را در سال 741ق بر سر مزار او بنا کرده است.(1)

سلیمان طبرانی

حافظ ابوالقاسم سلیمان بن احمد بن ایّوب بن مطیر لخمی طبرانی، از مشاهیر محدّثین و حُفّاظ عامّه در قرن سوم و چهارم هجری است. در سال 260ق در عکّا متولّد گردید و جهت کسب علم و حدیث به شهرهای حجاز و مصر و عراق و فارس و اصفهان و جزائر مسافرت نمود. در سال 290ق به اصفهان وارد گردید و بعدا به شهرهای دیگر رفته و از سال 300ق مجدّدا به اصفهان آمده و مدّت شصت سال در این شهر به نقل حدیث پرداخته، تعداد مشایخ او را قریب یک هزار نفر می نویسند. او را «مسند دنیا» لقب داده اند. و خود از زمره حُفّاظ و علماء اهل سنّت بوده و نسب به شیعه به نظر احترام می نگریسته است.

برخی از محدّثین که طبرانی از آنها روایت نموده عبارتند از: «ابن عقده احمد بن محمّد»، «احمد بن یحیی حلوانی»، «محمّد بن عبداللّه بن بجیر»، «محمّد بن علی بن اسحاق»، «محمّد بن علی بن الولید»، «یحیی بن عثمان با صالح» و غیره.

از جمله کسانی که از وی اخذ حدیث کرده اند: «حافظ ابونعیم اصفهانی»، «ابوخلیفه جمحی»، «عبداللّه بن احمد» و جماعتی دیگر می باشند.


1- آثار ایران، ج4، صص 226 و 228.

ص: 328

«طبرانی» در 28 ذیقعده 360ق در سن یکصد سالگی در اصفهان وفات یافته، «حافظ ابونعیم اصفهانی» بر وی نماز گزارده و سپس جنب مزار «حممة بن ابی حممه» (از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله ) در باب تیره اصفهان مدفون شد.

در محلّه طوقچی مجاور مقبره «صاحب بن عَبّاد» مقبره قدیمی با گنبد خِشتی بود که اخیرا آنرا خراب کرده و حسینیّه بنا کردند. معروف بین عوام آن بود که نام مدفون در بقعه « تبردار» است و ظاهرا « تبردار» تصحیف شده «طبرانی» است.

کتابهای زیر از تألیفات اوست:

1. «کتاب الاوائل»2. «تفسیر قرآن»3. «حدیث الشّامیین»4. «کتاب الدّعوات»5. «دلائل النّبوه»6. «کتاب الرّمی»7. «کتاب السّله»8. «الطوالات فی الحدیث»9. «عشرة النّساء» 10. «مسند ابوسفیان» 11. «مسند شیعه» 12. «معجم اوسط» شامل پنجاه و دو هزار حدیث 13. «معجم صغیر» در اسامی مشایخ خود 14. «معجم کبیر» در ذکر اسامی صحابه 15. «کتاب المکارم فی ذکر الاجواد» 16. «کتاب المناسک» 17. «کتاب النوادر»(1)

پیر سلیمان هفشوئی

پیر سلیمان هفشوئی اصفهانی بن پیر احمد یاناکی هفشوئی، شاعر و ادیب فاضل. از شعراء و دانشمندان قرن یازدهم هجری.

اصلاً از اهالی قریه «هفشویه» از بلوک قُهاب اصفهان بوده و جهت تحصیل به


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص335؛ راهنمای دانشوران، ج2، ص100؛ وفیات الاعیان، ج1، ص215؛ هدایة العارفین، ج1، ص396؛ الکتی و الالقاب، ج2، صص 443 و 444؛ روضات الجنات، ج4، ص79؛ هدایة الاحباب، ص213؛ کشف الظّنون، ج2، ص1737؛ الاعلام، ج3، ص181؛ اللّباب، ج2، ص273؛ غایة النّهایه، ج1، ص311؛ طبقات المفسرین، ج1، صص 198-200؛ ریحانة الادب، ج4، ص31؛ معجم المؤلفین، ج4، ص253؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «طبرانی»، ص132؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص746؛ مزارات اصفهان، صص 175 و 176.

ص: 329

اصفهان آمد و در مدرسه والده ساکن شد.(1) نزد جمعی از فضلاء و علماء خصوصا سیّد شرف الدّین علی شولستانی نجفی و آخوند نصیرا قزوینی به تحصیل پرداخت و از سیّد شرف الدّین شولستانی در 4 رجب سال 1054ق اجازه دریافت نمود.(2)

[او در سال 1033ق کتاب «ذکری الشیعه» تألیف: شهید اوّل را کتابت نموده که به شماره 11215 در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی در مشهد مقدس موجود است.(3)]

در فنون شعر و ادب خصوصا عروض و قافیه و معما و صنایع بدیعی استاد بوده و گاهی شعر می سروده است.

این معما به نام «صدر» از اوست و حلّ آن در تذکره نصرآبادی آمده است:

چون صبا زلف از جمال یارم دور کرد بر کنار لب دو خال هندویم رنجور کرد

[پیر نور و پیر محمّد مقیم از سلسله پیران قریه هفشویه و از بستگان و خویشان پیر سلیمان بوده اند و فرزندانش محمّد صالح و صمد نیز از فضلاء آن عهد بوده اند.]

سیّد سلیمان گلستانه*

سیّد سلیمان بن سیّد محمّد باقر گلستانه، خوشنویس ادیب قرن سیزدهم هجری. در اصفهان ساکن بوده و خط نسخ را خوش می نوشته و معاصر شاه عباس دوم و شاه سلیمان صفوی است و ظاهرا تا سال 1090ق در قید حیات بوده است.

او یک جلد قرآن کریم را به خط نسخ خوش در سال 1076ق کتابت کرده که به شماره 12169 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است. همچنین نسخه ای از «من لا یحضره الفقیه» را در سال 1087ق کتابت کرده که به شماره 100 در کتابخانه صدوقی یزدی در یزد موجود است.(4)


1- تذکره نصرآبادی، ج2، ص770.
2- الذریعه، ج1، ص210.
3- فهرست الفبائی رضوی، صص 710 و 273.
4- فهرست مجلس، ج35، ص178؛ فهرست صدوقی، ص79.

ص: 330

سلیمان اصفهانی

سلیمان بن محمّد حسین اصفهانی، از کاتبان قرن یازدهم هجری است. او کتاب «ذخیره خوارزمشاهی را در شوال 1079ق کتابت کرده و در کتابخانه سلطنتی سابق در تهران موجود است.(1)

سلیمان منقری شاذکونی

ابو ایوب سلیمان بن داود بن بُشر منقری شاذکونی اصفهان کوفی، از محدّثین اصفهان در قرن سوم هجری. پدرش در یمن تجارت می کرد و دوخته هایی را می فروخت که در یمن به «شاذکونه» معروف بود. لذا به «شاذکونی» معروف شد. خود او جهت طلب حدیث به بغداد و کوفه رفته و در اصفهان ساکن شده و «رسته»، «محمّد بن عاصم»، «اسید» و «ابوزرعه رازی» از او حدیث نقل کرده اند.

شاذکونی از برخی از شاگردان امام جعفر صادق علیه السلام حدیث نقل می کند امّا رجال شناسان شیعه او را ضعیف دانسته اند.

وی در سال 236ق در اصفهان وفات یافت.(2)

سلیمان وکیل

ابوالحسین سلیمان بن داود بن سلیمان وکیل [از محدّثان عامّه اصفهان در قرن چهارم هجری] وی از «علیّ بن محمّد بن ابان قاضی» و «علی بن حسن بن علی مظالمی» روایت می کند.(3)


1- احوال و آثار خوشنویسان، ج1، ص1080.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، صص 333 و 334و ترجمه ذکر اخبار اصفهان، ص425؛ مجمع الرّجال، ج3، ص165؛ ریحانة الادب، ج3، ص153؛ الکنی و الالقاب، ج2، ص344؛ معجم المؤلفین، ج4، ص262.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص336.

ص: 331

سلیمان حسن آبادی

ابوالعلاء سلیمان بن عبدالرّحیم بن محمّد بن عبدالرّحمان بن محمّد بن سلیمان رفّاء حسن آبادی اصفهانی، [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن پنجم هجری] از «ابی عبداللّه بن منده»، «ابی اسحاق بن خُرشید قوله»، «ابی عمر بن طلحی» استماع حدیث نموده و «ابونصر احمد بن محمّد خوزی اصفهانی» و «ابوبکر محمّد بن علی کابلی» از او اخذ حدیث کرده اند. او مردی فاضل بوده و در سال 469ق وفات یافته است.(1)[ظاهرا منظور از «حسن آباد»، حسن آباد جرقویه اصفهان است.]

سیّد سلیمان

سیّد سلیمان بن محمّد علی، از علماء اتقیاء. وفاتش در 19 ذیقعدة الحرام 1234ق روی داده و قبرش در تخت فولاد اصفهان است.(2)

میرزا سلیمان کوثر اصفهانی

میرزا سلیمان خان امین پور متخلّص به «کوثر» فرزند میرزا فضل اللّه، [از شعرای اصفهان در قرن چهاردهم هجری] در سال 1290ش در اصفهان متولّد شده و تحصیلات ابتدائی و متوسطه خویش را در این شهر به پایان رسانیده، وارد خدمت فرهنگ شده و از دبیران خوب و مجرب فرهنگ اصفهان به شمار می رفت. گاهی به مقتضای حال اشعاری می سرود و «کوثر» تخلّص می کرد. برادرش هاشم بهروش متخلّص به «روشن» نیز از شعرای اصفهان و مقیم یزد بود.


1- الانساب، ج4، ص157؛ معجم البلدان، ج2، ص259؛ اللباب، ج1، ص265؛ التّحبیر، ج2، ص185.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص215؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص679.

ص: 332

از اوست:

باور مکن اگر که وجودم عدم شود اندر دلم ز مهر تو یک ذرّه کم شود(1)

حاج میرزا سلیمان رکن الملک

حاج میرزا سلیمان رکن الملک شیرازی بن محمّد کاظم [خلف بیگی بن محمّد حسین بن محمّد اسماعیل بن ابراهیم سلطان بن امام وردی بیگ بن خلف بیک ثانی (سفره چی)، شاعر و ادیب منشی. از سخنوران و بزرگان اواخر دوره قاجاریه.

او از خاندان خلف بیگی شیراز است که نسب آنان به خلف بیگ طالش از امرای شاه اسماعیل صفوی منتهی می شود. خلف بیگ سفره چی معروف به «خلف بیگ ثانی» بانی مسجد سرخی اصفهان هم از اجداد اوست و امام وردی بیگ مدّتی والی فارس بود.]

صاحب عنوان در سال 1254ق در شیراز متولّد شده و در آنجا علم و ادب آموخته و خطوط نستعلیق و نسخ را مشق نموده و در صنایع و فنون ادب خصوصا انشاء مهارتی وافر کسب کرد.

[در سال 1277ق کارگزار بحرین شده و سپس به دستگاه ظلّ السلطان والی فارس پیوست و در خدمت او به منشی گری پرداخت. پس از ضمیمه شدن حکومت اصفهان و مناطق تابعه به قلمرو حکمرانی ظلّ السّلطان، به اصفهان منتقل شده و «نایب الحکومه» اصفهان گردیده و لقب «رکن الملک» گرفت و عامل ابرقو و جرقویه علیا و سفلا شد.]

او از مردان نیکوکار و خلیق و مهربان و فردی لایق و کاردان بوده و در مقایسه با عموم کارمندان دستگاه ظلّ السّلطان، از همه بهتر و نسبت به قاطبه مراجعین خصوصا علماء و دانشمندان خوشرفتار بوده و در دستگیری از فقراء و ضعفاء اهتمام داشته است. آثار خیریه ای از او باقی مانده است. از آن جمله:


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص391.

ص: 333

1. ساختن بقعه ای بر سر مزار آقا محمّد بیدآبادی2. ساختن گنبد و تعمیرات تکیه حاج محمّد جعفر آباده ای در تخت فولاد3. تعمیرات در تکیه میرفندرسکی4. تعمیرات صحن مطهر حضرات عسکریین علیهماالسلام در سامرا5. ساختن مسجدی عالی و وسیع و مدرسه در اول تخت فولاد در سال 1321ق6. چاپ 7500 جلد قرآن مجید و چندین کتاب از جمله «جامع عباسی»، «زاد المعاد»، «صحیفه سجادیّه»، «انیس الاعلام فی نصرة الاسلام» و اهداء آن به علماء و مؤمنین. در استان فارس هم فعالیّت های خیریه داشته و از جمله صدها جلد قرآن را وقف کرده و تولیّت موقوفات خاندان خلف بیگی در شیراز را برعهده داشته است.

در سخنوری و فنون شعر و ادب نیز استاد بوده و در شعر «خلف» تخلّص می نموده است. وی سرانجام در روز سه شنبه 7 جمادی الاولی سال 1331ق وفات یافته و در مسجد خود در اطاق مخصوص مدفون شد. عدّه ای از شعراء جهت او مرثیه و مادّه تاریخ گفته اند. از جمله «اعوری» شاعر اصفهانی گوید:

باده مرگ ساقی دوران ریختش چون به کام رکن الملک

اثر کار خیر او دارد تا ابد زنده نام رکن الملک

«اعوری» گفت بهر تاریخش «شد بجنت مقام رکن الملک»

این دو بیت از رکن الملک است:

دلِ غمین به وصال بتی ز نوشاد است که رشک لعبت فرخار و شوخ نوشاد است

به کوی خسرو و شیرین ما دلا بگذر ببین که تیشه بر فرق هزار فرهاد است(1)


1- آثار عجم، ص503؛ تذکره مرآة الفصاحه، ص199؛ فارسنامه ناصری، ج2، ص916؛ مجله یادگار، سال سوم، شماره 9، ص33؛ حدیقة الشعراء، ج2، ص573؛ دانشمندان و سخن سریان فارس، ج2، صص 454-459؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج1، ص285؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص31؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 652 و 653؛ بیان المفاخر، ج2، ص115؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص121.

ص: 334

سلیمان اصفهانی

ابو داود سلیمان بن محمّد بن علی اصفهانی [از محدّثین عامّه در قرن ششم هجری[ در شوال 455ق متولّد شده و سرانجام در نیشابور ساکن شده است. او به همراه «ابوسعد سمعانی» از «ابوبکر... بن طاهر شمامی» حدیث شنیده است. وفاتش در سال 541ق اتفاق افتاد.(1)

ملّا سلیمان تنکابنی*

ملّا سلیمان بن محمّد تنکابنی گیلانی اصفهانی، عالم فاضل و ادیب شاعر، جامع معقول و منقول. از علمای قرن یازدهم هجری. در اصفهان ساکن بوده و نزد جمعی از بزرگان فقه و ادب خصوصا علّامه ملاّ محمّد باقر مجلسی کسب فیض نمود.

وی در سال 1077ق نسخه ای از کتاب «کافی» را کتابت کرده که در مسجد اعظم قم موجود است.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «آداب المؤمنین و اخلاقهم» 2. «التّوحید»3. «الحرکة و السّکون و الزّمان»4. «الرّجعه»5. «شرح الصّحیفة السّجادیه»6. «العلم»7. «المعاد»8. «منظومة فی العوامل»(2)

سلیمان کلاردشتی

سلیمان بن درویش محمود کلاردشتی مازندرانی [از فضلاء قرن یازدهم هجری ساکن اصفهان] در 17 صفر 1092ق از کتابت «حاشیه مطول» میر سیّد شریف جرجانی، در اصفهان فراغت حاصل نموده است. نسخه به شماره 1639 در کتابخانه مرکزی


1- التّحبیر، ج1، ص313.
2- تلامذة العلّامة المجلسی، ص29؛ تراجم الرّجال، ج2، ص235.

ص: 335

دانشگاه طهران موجود است.(1)

سلیمان اصفهانی

سلیمان بن میرزا جان اصفهانی، از کاتبان و فضلای قرن سیزدهم هجری است. او نسخه ای از «ایضاح الاشتباه» تألیف: علّامه حلّی را به خط نسخ (ظاهرا در اوایل قرن چهاردهم هجری) کتابت کرده است. این کتاب به شماره 1/14685 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی در قم موجود است.(2)

سلیمان فابزانی

سلیمان بن یوسف بن صالح بن زیاد بن عبداللّه عقیلی فابزانی اصفهانی [از محدّثین عامّه در قرن سوم هجری. از «نعمان بن عبدالسّلام» روایت می کند.] فرزندش «ابوجعفر احمد» از او نقل حدیث کرده است.(3)

[«فابزان» به احتمال قوی همان «خابجان» (خابجون) فعلی، از محلّه های اصفهان است.]

شیخ سلیمان دارانی

شیخ سلیمان دارانی، از مشاهیر عرفای عهد صفوی است. مدفنش در داران (فریدن) اصفهان است.(4)

آقا سلیمان کلانتری*


1- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج8، ص217.
2- فهرست مرعشی، ج37، ص183.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص113؛ معجم البلدان، ج4، ص224.
4- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص215؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص676.

ص: 336

آقا سلیمان کلانتری، از هنرمندان معاصر اصفهان. از شاگردان سیّد رحیم اصفهانی بود و در خوانندگی مهارت داشت و به سبک سیّد رحیم آواز می خواند. و در موسیقی اطلاعات کافی داشت، وی در سال 1348ش درگذشت.(1)

ملّا سلیمان گرجی

ملّا سلیمان گرجی [از علماء قرن دوازدهم هجری] معاصر شاه سلطان حسین صفوی و مؤلف: 1. «کشکول اللّغه» در شش جلد که نسخه آن در کتابخانه آیة اللّه مرعشی نجفی در قم موجود است. [2. ترجمه «ریاض السالکین» سیّد علی خان در شش جلد 3. «ام العرفان فی تفسیر القرآن»]

سلیمان مبارکه ای لنجانی

سلیمان مبارکه ای لنجانی، [از ادباء و عرفاء اواخر دوره قاجاریه] کتاب «ترجمه مروج الذهب» را در محرم 1316ق در مبارکه لنجان اصفهان به خط نسخ نوشته و آنجا «اقلُّ الطُّلاب و اَفقَر الفُقَراء النّعمتیّه سلیمان» خود را معرفی می کند.(2)

سیّد سلیمان میرلوحی فلاورجانی*

سیّد سلیمان میرلوحی فلاورجانی، از علماء و واعظ معاصر است. در سال 1291ش متولّد شد. در 12 سالگی به اصفهان رفته و در مدرسه جدّه بزرگ ساکن شد و نزد علمای عالیقدری چون شیخ عباسعلی ادیب حبیب آبادی و سیّد عباس صفی دهکردی به تحصیل پرداخت. او از سال 1325ش تا آخر عمر در فلاورجان و مناطق اطراف آن به وعظ و خطابه و ترویج دین مشغول بود و در مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام فلاورجان و مسجد جامع ریاخون به اقامه جماعت می پرداخت.


1- تاریخ موسیقی ایران، ص683.
2- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ص69.

ص: 337

او سرانجام در روز 22 مهر 1366ش (مصادف با شب اربعین) وفات یافت.(1)

سُمبات درگیورقیان*

سُمبات دِرگیورقیان، نقاش و هنرمند معاصر. در سال 1293ش (برابر با 1913م) در محلّه جلفای اصفهان متولّد شد. تحصیلات خود را در مدرسه ارامنه و سپس در کالج انگلیس اصفهان به اتمام رسانید.

از سال 1311 به مدّت سه سال از آموزش های نقاش هنرمند سرکیس خاچاطوریان بهره مند شد. در سال 1337ش اولین نمایشگاه آثار خود را در باشگاه صنعت نفت آبادان برپا کرد. یک سال بعد راهی ایتالیا و فرانسه شد و با آثار هنرمندان آبرنگ و سبک های آنان آشنا شد. آنگاه به لندن رفت و با آبرنگ کار انگلیسی «سِر ویلیام داسل فلینت» آشنا شد و مورد توجّه و تایید آن هنرمند قرار گرفت، او در یک سال اقامت در لندن نقاشی و طراحی را دنبال کرد و معلومات و تجربیات ارزشمندی به دست آورد.

او پس از بازگشت به ایران نمایشگاه های متعدّدی را در شهرهای آبادان و مسجد سلیمان و همچنین در کشور عربستان سعودی برپا داشت. همچنین در سال 1323ش در چهارمین بی نیال تهران شرکت کرد. او دارای کارگاهی بود که شاگردان بسیاری در آنجا تعلیم دیده اند.

آثار به نمایش گذاشته از او در نمایشگاه های داخل و خارج کشور با استقبال فراوان هنرشناسان روبرو شده و شماری از کارهایش در موزه های داخل و خارج و در مجموعه های خصوصی نگهداری می شود. در سال 1372ش نمایشگاه آثار او در ایروان، پایتخت ارمنستان با استقبال بسیاری مواجه گردید.

سُمبات علاوه بر چیره دستی در آبرنگ، در نقاشی رنگ و روغن، گواش، پاستل، آب مرکب و سیاه قلم نیز مهارت داشت. بسیاری از موضوعات نقاشی او زندگی مردم


1- شرح مجموعه گل، ص240.

ص: 338

ایران در آثار تاریخی هستند.

این هنرمند توانا از جامعه ارامنه اصفهان در سال 1378ش درگذشت.(1)

ملّا محمّد سمیع اصفهانی

ملّا محمّد سمیع اصفهانی [از فضلاء قرن چهاردهم هجری] فاضل ادیب. کتب چندی وقف نموده که از آن جمله است: نسخه ای از «ارشاد القلوب» دیلمی که به نظر علّامه [شیخ آقابزرگ] طهرانی رسیده است.(2) وی در نجف اشرف ساکن بود. او عالمی صالح زاهد و متقی و در جمع کتب مولع بوده و اغلب آن کتابها را وقف یا وصیّت به وقف نموده است. سرانجام در سال 1327ق وفات یافته و در قبرستان «وادی السلام» نجف مدفون شد.(3)

سوار عسکری

ابی الحسن سوار بن احمد بن ابی سوار عسکری. از روایان بصره حدیث نقل کرده است. چندین سال در اصفهان سمت قضاوت داشته و در ماه شعبان سال 94ق در این شهر وفات یافته است.(4)

سهل ابهری

ابوالحسن سهل بن احمد بن عباس ابهری اصفهانی [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن سوم هجری] از «ابوبکر عبداللّه بن محمّد بن نعمان بن عبدالسّلام» روایت نموده و


1- آبرنگ ایران: برگ چهارم؛ دانشنامه ایرانیان ارمنی، ص346.
2- الذریعه، ج1، ص517.
3- نقباء البشر، ص733؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص679.
4- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص342؛ تاریخ نجف اشرف و حسیره، ص148؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص675.

ص: 339

«ابوبکر بن مقری» از او نقل حدیث می نماید.(1)

ابهر (اَبَر) از دهات بلوک جِی اصفهان بوده و اکنون جزو شهر محسوب می شود.

سهل اسیهفردیسی

ابوطاهر سهل بن عبداللّه بن فَرُّخان اسیهفردیسی مدینی اصفهانی [از زُهّاد و عُبّاد و محدّثین عامّه اصفهان در قرن سوم هجری] زاهد و مستجاب الدعوه بوده و به مصر و شام سفر کرده و حدیث نوشته است. [از «ابن شر حبیل»، «ابوایّوب سلیمان بن عبدالرّحمان» و «محمّد بن مصفّی» روایت نموده و «احمد بن ابراهیم بن یوسف ضریر» از او نقل حدیث کرده است.(2)] او در سال 296ق وفات یافت.

«اسیهفردیس» از روستاهای «مدینه» (شهرستان) اصفهان است.

سهل اصفهانی

سهل بن علی بن سهل اصفهانی، از عرفاء و صوفیه [در قرن چهارم هجری] است. ابونصر سراج در «لمع» از قول او گوید: «حرام است اصحاب ما را فقرا بنامند، زیرا آنها غنی ترین خلق خدایند»(3)

سهل اُسواری

ابوالمظفر سهل بن محمّد بن احمد اُسواری اصفهانی [از محدّثین عامّه اصفهان است[ از «ابی عبداللّه محمّد بن اسحاق»، «ابی بکر طلحی» و «ابی اسحاق ابن ابراهیم نیلی» روایت می کند.(4)


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص339.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص339؛ معجم البلدان، ج3، ص253؛ طبقات المحدّثین باصفهان، ج3، صص 86 و 87.
3- تاریخ تصوف، ص280؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص813.
4- معجم البلدان، ج1، ص190.

ص: 340

«اُسوار» از روستاهای حومه اصفهان بوده [و احتمالاً همان جایی است که به حال حاضر آن «سواری باغ» گفته می شود.]

سهل اصفهانی

ابوطاهر سهل بن محمّد بن ازهر اصفهانی [از فقهاء و محدّثین عامّه اصفهان در قرن سوم هجری] در فقه مهارت داشته و از یونس بن حبیب حدیث شنیده و از ابومسعود حدیث نوشته است. او پدر صوفی و عارف مشهور «علی بن سهل اصفهانی» است.

سهل اصفهانی در سال 286ق وفات یافت.(1)

سهل صعلوکی

ابوالطّیب سهل بن ابوسهل محمّد بن سلیمان بن محمّد صُعلوکی نیشابوری اصفهانی، از فقهاء و محدّثین مشهور شافعی در قرن چهارم هجری. نزد پدر فقه را آموخته و علاوه بر فقه در ادبیات نیز توانا بود و ریاست شرعی و دنیوی را با هم داشت. گویند در مجلس درس او در نیشابور قریب پانصد قلم و دوات به کار می رفته و فضلاء حاضر در مجلس، مطالب او را می نوشته اند.

وی در سال 404ق وفات یافت [سالهای 402 و یا 387ق که برخی نوشته اند اشتباه است.] وی مؤلف کتابی است به نام «المذهب فی ذکر شیوخ المذهب» یعنی طبقات الشافعیه.(2)

سهل بُرجی


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص339.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص732؛ ریحانة الادب، ج3، ص445؛ وقایع السنین و الاعوام، ص246؛ هدیة العارفین، ج1، ص412؛ طبقات الشّافعیّه (اسنوی)، ج2، صص 126 و 127؛ طبقات الفقهاء، صص 129 و 222؛ روضات الجنات، ج4، ص96؛ الاعلام، ج3، ص210؛ الکنی و الالقاب، ج2، ص416؛ محاسن اصفهان، ص30؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «سهل»، ص734.

ص: 341

سهل بن محمّد بن ابی الفرج سهل بُرجی اصفهانی، [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن پنجم هجری] از جدش ابوالفرج سهل بُرجی نقل حدیث نموده و محدّثین اصفهان از او حدیث شنیده اند. یحیی بن منده در کتاب خود از او یاد کرده و از او اجازه نقل حدیث دارد.(1)

سهل اصفهانی

ابوالقاسم سهل بن محمّد بن عبداللّه بن محمّد اصفهانی ندیم [از محدّثین فاضل قرن ششم هجری] متوفی در ربیع الثّانی 446ق، ساکن نیشابور.(2) از «سیّد ابوالحسن محمّد بن علی بن حسین بن علی حسنی» روایت نموده و «حاکم حسکانی» از او نقل حدیث کرده است.(3)

[حافظ ابوالحسن فارسی او را با عنوان «شیخٌ فاضلٌ ثقةٌ کثیر الشیوخ ثقة فی الرّوایة» ستوده و نوشته است که در اعتقادات اهل سنّت تعصب داشته و در نیشابور و هرات حدیث شنیده و حدیث گفته است.(4)]

سه موافق

در محلّه جوباره اصفهان در نزدیکی تکیه حاج میرزا داود در مقبره ای متصل به مسجد محمّد علی سلمانی در ضلع جنوبی خیابان کمال قبر ساروتقی معروف است. در حوالی آن سه قبر وجود داشته که در طول تاریخ از بین رفته ولکن نام آنها علی المشهور «سه موافق» بوده و در اثر کثرت استعمال به «سه مافق» شهرت یافته است.

این سه قبر یکی داخل دکان مقابل مسجد و دیگری در خانه پشت مسجد و سومین نیز در مسجد و احتمالاً در همین بقعه قرار داشته است. نام و شرح حال آنان تاکنون بر


1- معجم البلدان، ج1، ص373.
2- تاریخ نیشابور، ص379.
3- احقاق الحق، ج14، ص598.
4- المختصر من کتاب السیاق لتاریخ نیسابور، ص106.

ص: 342

نویسنده مجهول مانده و به احتمال قوی، قبور متعلق به بزرگان و علماء اسماعیلیه که در قرن پنجم تا هفتم در اصفهان قدرت و شهرت و عنوانی داشته اند، بوده است.

شاردن فرانسوی در سفرنامه خود پس از ذکر افسانه ای درباره کمال الدّین اسماعیل می نویسد: «چند قدم پایین تر از این قبرستان (قبر کمال اسماعیل) قبر یکی از شجاعان اسلام است که در قرن چهارم می زیسته و سنیّان که دشمن مذهب ایرانیانند را در همه جا تعاقب می کرده و...»

مرحوم عریضی می نویسد که «نام صاحب این قبر سیّد احمد و در دیگری قبر امین الدّین حسن وزیر سلطان ملکشاه سلجوقی و سومی قبر دیوانه بابلی است. سپس شرحی درباره دیوانه بابلی می نویسد که شباهت به نوشته قبلی او دارد. به ظنّ قوی، قبری را که نزدیک قبر کمال الدّین اسماعیل نقل می کند و جزو سه قبری است که قبلاً به عنوان «سه موافق» نوشتیم، مربوط به همین فرد می باشد.(1)

سهیل اصفهانی

ابوالسّحماء سهیل بن حسّان اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان است. از اصفهان به مصر رفته و در آنجا حدیث گفته است. عبداللّه بن وهب از او روایت کرده است.(2)

سیّار بن خزیمه

ابونصر سیّار بن خزیمة بن سیّار بن عبدالرّحمان [از محدّثان عامّه اصفهان در قرن سوم هجری] در اصفهان می زیسته و محل زندگی او سالها به کوی سیّار معروف بوده است. مردی بسیار عابد و زاهد بوده و از حاتم بن عبیداللّه نَمَری بصری و حسین بن حفص بن فضل ذکوانی همدانی و ابراهیم بن ایوب عنبری فُرسانی حدیث شنیده است.(3)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص679؛ مزارات اصفهان، ص266.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص340.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص340؛ طبقات المحدّثین، ج3، ص68.

ص: 343

سیاوش کسرائی*

سیاوش کسرائی فرزند رحیم شاعر نوپرداز معاصر، در حدود سال 1305ش در اصفهان متولّد شد. پس از گذراندن تحصیلات مقدّماتی و متوسّطه در زادگاه خود به تهران رفت و موفق به دریافت مدرک لیسانس از دانشکده حقوق شد. او تحت تأثیر نیما یوشیج به شعر نو روی آورد و جزو اولین نسل پیروان و مروجّان نیمائی قرار گرفت. در جوانی به مبارزه سیاسی روی آورد و رژیم پهلوی از چاپ آثار او جلوگیری کرد و او مجبور به مهاجرت به افغانستان شد. پس از پیروزی انقلاب به ایران بازگشته و مدّتی به فعالیّت ادبی مشغول بود، سرانجام به شوروی (روسیه کنونی) رفت. او سالهای آخر عمر را در اطریش به سر آورد تا اینکه پس از یک عمل جراحی، در پنج شنبه 19 بهمن 1374ش در «وین» (پایتخت اطریش) درگذشت و در قبرستان آن شهر به خاک سپرده شد.

از اشعار معروف او «آرش کمانگیر» است که در بین مردم معروف بود و در کتابهای درسی درج شده بود.

این کتابها که مجموعه اشعار اوست به چاپ رسیده است:

1. «آوا»2. «آرش کمانگیر»3. «خون سیاوش»4. «سنگ و شبنم»5. «با دماوند خاموش»6. «خانگی»7. «به سرخی آتش، به طعم دود»8. «از قُرُق تا سرودخوان»9. «آمریکا آمریکا» 10. «چهل کلید» 11. «تراشه های تبر» 12. «پیوند» 13. «هدیه برای خاک» 14. «ستارگان سپیده دم» 15. «مهره سرخ» 16. «از خون سیاوش» 17. «گزینه اشعار» 18. «هوای آفتاب»(1)


1- سخنوران نامی معاصر ایران، ج3، ص1863؛ فرهنگ شاعران و نویسندگان معاصر سخن، صص 470 و 471؛ هفته نامه «امید جوان»، سال اوّل: شماره 4، روز ششم اسفند 1374، ص10؛ ماهنامه جهان کتاب، شماره 192: سال نهم، ص50.

ص: 344

دکتر سیاوش صحّت*

دکتر سیاوش صحّت، از پزشکان جراح و اساتید پزشکی معاصر در سال 1313ش متولّد شد. پس از تحصیلات ابتدائی و متوسّطه در اصفهان، دوره دانشکده پزشکی اصفهان را به پایان رسانیده و سپس در دوره تخصصی جراحی شرکت کرد. سپس به آمریکا رفت و در «پنسیلوانیا» و «ماساچوست» و بیمارستان «مموریال» نیویورک به ادامه تحصیل در رشته جراحی پرداخته و دیپلم تخصصی در این رشته را اخذ نمود. سپس به اصفهان بازگشته و در سال 1344ش به سمت دانشیاری جراحی عمومی دانشکده پزشکی اصفهان منصوب شد.(1)

دکتر سیروس شفقی*

دکتر سیروس شفتی فرزند علی اکبر، جغرافیدان و استاد دانشگاه، در سال 1312ش در ارومیه متولّد شده و پس از تحصیلات ابتدائی به تبریز رفت و پس از طی دوره متوسطه، در دانشگاه تبریز در رشته های علوم تربیتی و تاریخ و جغرافیا لیسانس گرفت.

سپس به آلمان رفت و در سال 1344ش از دانشکده علوم طبیعی و ریاضی دانشگاه کُلن، دکترای جغرافیا اخذ نمود و تز دکترای خود «جغرافیای شهری تبریز» را ارائه نمود. در سال 1345ش به اصفهان آمده و رشته جغرافیا را در دانشگاه اصفهان تأسیس کرد و در سال 1356ش به درجه استادی رسید.

وی در سمت های مختلف مانند مدیر گروه جغرافیا، رئیس دوره شبانه دانشگاه اصفهان، رئیس دانشکده اقتصاد و علوم اداری و ریاست مرکز تحقیقات جغرافیای اصفهان به انجام وظیفه پرداخته و در برخی از شوراهای فرهنگی و دانشگاهی و گروه های تحقیقاتی عضو بوده است.

از او مقالات متعددی در مجلات کشور همچون هنر و مردم، نشریه دانشکده ادبیات


1- راهنمای دانشکده پزشکی و داروسازی، ص108.

ص: 345

و علوم انسانی تبریز، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی اصفهان، نشریه هواشناسی کشور، نشریه مسائل ایران، فصل نامه فرهنگ اصفهان، فصل نامه وقف میراث جاویدان و غیره به چاپ رسیده و چندین مقاله نیز به زبان آلمانی چاپ شده است. همچنین از او مقالات متعددی در همایش های داخلی و خارجی ارائه شده است.

کتب زیر از او به چاپ رسیده است:

1. «بررسی کارهای دستی اصفهان» 2. «بررسی مناطق خشک و کویرهای ایران»3. «جغرافیای اصفهان»4. «بازار بزرگ اصفهان»(1)

سیف الدّین آذر نجف آبادی*

سیّد سیف الدّین سیّد موسوی متخلّص به «آذر» فرزند سیّد فخرالدّین، از شعرای معاصر. در روز سوم مهر 1320ش در قزوین متولّد شد. عاقبت در نجف آباد ساکن شده و در کارخانه ذوب آهن به کار پرداخت. و چندی بعد در دانشگاه پیام نور در رشته ادبیات تحصیل نمود. جدّش حاج سیّد مناف، مجتهد معروف طارم علیا است.

از اوست:

دل را خدای کرده بلورین سرای مهر مگذار سنگ غم بخورد بر بنای دل

از جور بی حساب حذر کن نگار من آتش مزن ز غصّه بُتا بر سرای دل(2)

سیف اللّه سیفی اصفهانی

سیف اللّه آشوری متخلّص به «سیفی» فرزند میرزا باقر متخلّص به «خاص»، از شعرای معاصر اصفهان. در سال 1303ش متولّد شد. او به علّت عدم تمکُّن مالی به مدرسه نرفت و تحصیلاتی مطابق ذوق و استعداد خود ننمود. لکن به علت شوق و ذوق


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با دکتر شفقی در اردیبهشت 1370ش، گنجینه های علمی دانشگاه اصفهان، صص 329-335.
2- دیباچه دیار نون، ص237؛ تذکره شعرای استان اصفهان، ص22.

ص: 346

تحصیل، اندکی در خارج از محیط مدرسه درس خوانده و از اوّل جوانی سرودن شعر را شروع نمود. دو جزوه از دیوان اشعارش به چاپ رسیده است. مشارالیه در انجمن ادبی پروانه شرکت می نمود.

او در اواسط رمضان المبارک 1411ق وفات یافته و در قبرستان باغ رضوان اصفهان مدفون شد.

از اوست:

عهد با رشته زلف تو پری چون بستم رشته مهر و وفا از همه کس بگسستم

ساقیا زان مِی پر نَشئه که دادی به کفم نه عجب گویم اگر تا به قیامت مستم(1)

سیف اللّه شباویز اصفهانی*

سیف اللّه قیصری متخلّص به «شباویز» فرزند درویش علی بن نعمت اللّه، شاعر ادیب معاصر اصفهان، در اوّل مهر 1319ش در خانواده ای از قوم بختیاری در منطقه «سرخون» از توابع اردل (در چهارمحال و بختیاری) متولّد شد. در کودکی به همراه خانواده به آبادان منتقل و در دبستان فرهنگ آبادان تحصیلات ابتدایی را به پایان رساند. دوره دبیرستان را هم در دبیرستان رازی آبادان طی نمود. آنگاه در دانشگاه اصفهان پذیرفته شد و در رشته زبان و ادبیات فارسی به تحصیل پرداخت و در سال 1343 موفق به اخذ لیسانس گردیدو او 10 سال در آبادان و بهبهان به تدریس مشغول بود. سپس به اصفهان منتقل شده و به تدریس در دبیرستان های این شهر ادامه داد تا اینکه در سال 1377ش بازنشسته شد. او از ورزشکاران به نام خوزستان بوده و بنا به تشویق مرحوم نامجو به وزنه برداری پرداخته و در سال 1343ش در مسابقات کشوری وزنه برداری نایب قهرمان شد. او 20 سال به ورزش وزنه برداری مشغول بوده و دوره آموزش بین المللی داوری وزنه برداری را نیز دیده است.


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص258؛ مزارات اصفهان، ص128.

ص: 347

وی در هنگام تحصیل در دبیرستان، به سرودن شعر پرداخت و با تشویق محمود مشرف تهرانی (م. آزاد) و حسن پستا که دبیران او بودند به شعر ادامه داد. او در اصفهان در برخی انجمن ها خصوصا انجمن صائب و انجمن حافظ حضور یافته است، ولی کمتر در انجمن ها شرکت می کند. برخی از اشعارش در مجلات فردوسی، امید ایران و سپید و سیاه به چاپ رسیده است.

آثار او هنوز هیچ کدام به چاپ نرسیده است که عبارتند از:

1. «گلواژه های فارسی دری» 2. «زخم کهنه» (مجموعه شعر)3. «طنز در آثار سعدی»

ابن غزل از اوست:

آیینه دلی داشتم آن را به تو دادم این آینه نورفشان را به تو دادم

صد شور درون دل من خانه نشین بود یارا همه شور نهان را به تو دادم

می خواستی از من همه دار و ندارم جانان جهان من دل و جان را به تو دادم

آسودگی و شور و نشاطی که مرا بود یکجا به تو بخشیده جهان را به تو دادم

هر نام و نشانی که مرا بود به هر جای آن نام تو را داده، نشان را به تو دادم

گفتی نزدم صیدی و آن صید تو هستی قربان تو صیّاد! کمان را به تو دادم

سلطان وجود من و معبود دلم باش سلطانی و این جاه و مکان را به تو دادم

در کنج دل گرم «شباویز» نهان شو این خانه نُه توی زمان را به تو دادم(1)

ملّا سیف اللّه قاری اصفهانی*

ملّا سیف اللّه بن سلطان علی قاری، از فضلاء و قاریان قرن دوازدهم هجری است. وی ظاهرا در اصفهان ساکن بوده و در خدمت آقا جمال الدّین محمّد خوانساری به تحصیل


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با آقای سیف اللّه قیصری در تابستان 1387، تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص407.

ص: 348

پرداخته است.

وی «ترجمه مفتاح الفلاح» آقا جمال خوانساری را در سال 1118ق مقابله نموده است.(1)

شیخ سیف اللّه نور محمّدی نجف آبادی*

شیخ سیف اللّه نور محمّدی نجف آبادی فرزند عباس، عالم فاضل محقّق. در سال 1312ش در نجف آباد متولّد شد. در نوجوانی به کربلا رفت و در درس حضرات آیات شیخ یوسف خراسانی و سیّد اسداللّه صدر هاشمی و سیّد محمّد شیرازی حاضر شد. سپس به نجف رفته و از درس علمای اعلام شیخ محمّد حسین حلّی و شیخ غلامرضا باقری نجف آبادی و آیات عظام خوئی، امام خمینی و سیّد عبدالأعلی سبزواری بهره گرفت و پس از 24 سال سکونت در عراق به قم آمده و از درس آیات عظام علّامه فانی و گلپایگانی کسب فیض نمود و در آن شهر به تدریس سطوح عالیه پرداخت.

او تألیفاتی دارد که هنوز به طبع نرسیده اند. از جمله:

1. «دلائل الشریعة فی شرح وسائل الشیعة» 2. «اخلاقیّات» 3. «آداب الصّلاة»(2)

سیف اللّه خادم راوندی*

سیف اللّه خادمی راوندی متخلّص به «خادم» از شعرای معاصر در سال 1333ش در کاشان به دنیا آمد. او تا لیسانس رشته ادبیات فارسی تحصیل کرد و از سال 1353ش به سرودن شعر پرداخت. او در برخی انجمن های ادبی اصفهان حضور یافته و به تدریس ادبیات نیز می پردازد. وی در هوانیروز اصفهان به خدمت مشغول بوده است.

از اوست:


1- تراجم الرّجال، ج1، ص237.
2- سیمای دانشوران، ص204؛ آیینه اهل قلم، صص 91 و 92.

ص: 349

ز کوچه های شهر ما عبور کن و شهر را پر از نشاط و شور کن

به سرزمین پاک اشتیاق ها بیا به جام شب شراب نور کن

بیا به خانه دلم سری بزن فضای خانه را پر از سرور کن(1)

سیّد سینا کشفی

سیّد سینا بن سیّد جعفر کشفی بن اسحاق دارابی، عالم فاضل کامل و ادیب، فقیه و مفسر محقّق. [از علماء عالیقدر اواخر دوره قاجاریّه].

در اغلب علوم زمان خود همچون ادبیات، فقه، تفسیر و کلام مهارت داشته(2) و در اصفهان به تدریس می پرداخته است. [جلسات درس تفسیر او رونق کافی داشته و بزرگانی چون عارف الهی شیخ حسنعلی اصفهانی در آن جلسات شرکت می کرده اند.(3)]

وی سرانجام در [جمادی الثّانی] سال 1325ق وفات یافته و [در حجره بالا سر مقبره میر ابوالقاسم فندرسکی (در جوار قبر میر محمّد طاهر تویسرکانی) واقع در تکیه میر در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(4)]

از او فرزندانی به جای مانده و اعقابش در اصفهان و نجف آباد ساکن و به «کشفی» معروفند.(5) [یکی از دختران سیّد سینا در صحن تکیه میر مدفون است و شعر مرثیه روی سنگ قبر او سروده «حقایق»: سیّد محمّد بن سیّد مصفّی بن سیّد جعفر کشفی است.(6)

از آثار به جای مانده از صاحب عنوان نسخه ای از «خلاصة البیان فی حل المشکلات القرآن» تألیف شیخ محمّد تقی هروی است که آن را در 12 محرم الحرام 1276ق به خط نسخ کتابت کرده و به شماره 12057 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود.(7)]


1- تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص243.
2- نقباء البشر، ج2، ص834.
3- نشان از بی نشان ها، ص17.
4- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
5- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 691 و 692.
6- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
7- فهرست مجلس، ج35، ص68.

ص: 350

ص: 351

ص: 352

اعلام اصفهان

«ش»

اشاره

ص: 353

ص: 354

شاپور فارقانی اصفهانی

ابومنصور شاپور بن محمّد بن محمّد بن محمّد فارقانی (فارفانی) اصفهانی، [از محدّثین اوایل قرن ششم هجری] از «ابوعبداللّه قاسم ثقفی» استماع حدیث کرده و «ابوسعد سمعانی» جزء دوم «فوائد» «قاسم ثقفی» را از شنیده است. او در قریه «فارفان» قاضی بوده است.(1)

[فارفاآن، از روستاهای شرق اصفهان است.]

شادی اصفهانی

ابونصر شادی بن فرج بن عبداللّه اصفهانی [از محدّثین عامّه ساکن نیشابور] در «تاریخ نیشابور» او را «هندی الاصل و اسلامی المولد و المنشاء» نوشته است. از «اباالحسن علی بن محمّد بن یحیی سجزی» حدیث شنیده [و «ابوعبداللّه فارسی» از او روایت می کند.(2)]

شافع حَبّال اصفهانی

ابوبکر شافع بن محمّد بن علی حبّال اصفهانی [از محدّثین قرن ششم هجری] از «ابوبکر لاحق بن اسکاف»، «ابوالحسن مکی بن منصور بن علان» استماع حدیث کرده و جهت «ابوسعد سمعانی» در سال 545ق حدیث نوشته است.(3)

شاکر اسواری اصفهانی

ابوالفضل شاکر بن علی بن احمد بن علی اسواری اصفهانی [از محدّثین قرن ششم


1- التّحبیر، ج1، ص324؛ معجم البلدان، ج4، ص228؛ اللباب، ج2، ص404.
2- تاریخ نیشابور، ص393؛ المختصر من کتاب السیّاق لتاریخ نیسابور، ص121.
3- التّحبیر، ج1، ص323.

ص: 355

هجری] از: «ابومطیع محمّد بن عبدالواحد مصری» حدیث شنیده و «ابوسعد سمعانی» از او و برادرش «ابوالوفاء ذاکر» استماع حدیث کرده است.

در شب شنبه 14 رمضان 553ق (و یا اواخر رمضان 563ق) وفات یافته است.(1)

شاکر انصاری اصفهانی

ابوالمطهر شاکر بن محمّد بن طاهر بن محمّد بن طاهر انصاری صفّار اصفهانی [از محدّثین عامّه در قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری] ابوسعد سمعانی به قدر یک برگ از او حدیث شنیده و از او با عبارت: «کان شیخا جلیل القدر کثیرالمال مشهورا من مباسیر اهل اصبهان» یاد کرده است.

او از «ابوالفتح احمد بن محمّد بن علی بن لؤلؤ انصاری معروف به «ترکجه» حدیث شنیده است.(2)

شاهپور اصفهانی

شاهپور بن خداداد شاهپور اصفهانی، [خطاط نستعلیق نویس] در روز سه شنبه 4 شعبان 888ق نسخه ای از «دیوان کمال الدّین اسماعیل» را fه خط نستعلیق نوشته و نسخه اصل در موزه بریتانیا و میکروفیلم آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(3)

میرزا شاه حسین اصفهانی

میرزا شاه حسین اصفهانی، از وزراء معروف دولت صفویّه در قرن دهم هجری است. نسب او به شیخ محمّد بن یوسف بنّا (از عرفای قرن سوم هجری اصفهان) منتهی می شود. [او و خاندانش در اصفهان متولّی موقوفات هارون ولایت بوده اند. در جوانی به


1- التّحبیر، ج1، ص322.
2- التّحبیر، ج1، ص322.
3- فهرست میکروفیلم های دانشگاه طهران، ص97.

ص: 356

معماری و بنّایی مشغول بوده و چندی بعد وزیر داروغه که ملازم دورمیش خان شاملو بود گردید. کم کم کار او پیشرفت کرد و در دستگاه حکومتی شاه اسماعیل راه یافته و به وزارت برگزیده شد. و با سخاوت و گشاده دستی به نیازمندان اعانت نمود. امّا چون امراء و اعیان پیرامون شاه اسماعیل را حرمت نمی نهاد، برخی از امراء کینه او را به دل گرفته و کمر به نابودی او بستند و هنگامی که میرزا شاه حسین از دولتخانه شاه اسماعیل در تبریز به خانه برمی گشت مهتر شاهقلی رکابدار و جمعی از فتنه جویان بر سر او ریخته] در چهارشنبه 28 جمادی الاوّل سال 929ق او را به قتل رساندند. [شاه اسماعیل از مرگ او متأسف شده و شاهقلی را که به شیروان گریخته بود دستگیر کرده و به خانواده شاه میرزا حسین سپرد و آنان قاتل را قصاص کردند.

ضیاءالدّین میرم مرثیه ای جهت او سروده و مادّه تاریخ آن عبارت «شاه شهیدان کربلا» است.

برخی تذکره نویسان شرح حال انی میرزا شاه حسین اصفهانی را با شاعر دیگری به نام شاه حسین میوه فروش اصفهانی (متخلّص به «سیاقی» و متوفی به سال 941ق در هم آمیخته و آن دو نفر را یکی پنداشته اند. همچنین برخی شغل او را که بنّایی بوده، «ثنایی» خوانده و گمان کرده اند که تخلّص اوست و این پندارها اشتباه است.

میرزا شاه حسین بسیار کم شعر می گفته و این بیت از اوست:

عاشقان هجر تو را مونس جان ساخته اند وصل چون نیست میسّر به همان ساخته اند(1)]


1- احسن التّواریخ، صص 231-235؛ تذکره تحفه سامی، صص 89 و 90؛ وقایع السّنین و الاعوام، ص454؛ آثار الشیعه، ج4، ص94؛ تذکره آتشکده: بخش سوم از نیمه نخست، ص945؛ تذکره روز روشن، ص342؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 529 و 530؛ رجال حبیب السیر، صص 257-262.

ص: 357

شاه حسین اصفهانی*

درویش شاه حسین بن مولانا محمّد رضا اصفهانی، ادیب و خطاط هنرمند قرن یازدهم هجری. در هندوستان ساکن بوده و معاصر شاه جهان است.(1)

شاه حسین رستمداری

شاه حسین رستمداری [مازندرانی، از فضلاء ساکن اصفهان] در نیمه شوال... در اصفهان نسخه ای از «خصال» شیخ صدوق را کتابت نموده و نسخه ای از آن در کتابخانه فرهنگ مشهد مقدس موجود بوده است.(2)

شاه رضا

شاهرضا بن محمّد بن ابراهیم بن زید بن حسن بن علی ؛ علیه السلام بن ابی طالب، از امامزادگان بزرگوار و جلیل القدر واقع در قمیشه اصفهان.

پس از آنکه جناب شاهرضا را در قمیشه شهید کردند [و مدفن ایشان در آنجاست[ سر او را به اصفهان نزد حاکم آن شهر فرستادند. اکنون در قسمت شمالی مقبره جناب صاحب بن عباد مقبره ای می باشد که از قدیم الایّام به «سر شاهرضا» معروف بود و اخیرا در آن جا تعمیراتی شایسته به همّت مردم دیندار و دوستدار خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله انجام گردیده است.

در کتاب «تاریخ شهرضا» می نویسد: سر امامزاده شاهرضا در مسجد «خواهران» اصفهان در دروازه طوقچی مدفون و زیارتگاه ارادتمندان امامزاده است.

ساختمان امامزاده شاهرضا از آثار باستانی می باشد. برای آگهی از وضع ساختمان به کتاب نفیس «گنجینه آثار تاریخی اصفهان» مراجعه فرمایید.(3)


1- کیهان فرهنگی، شماره 134؛ مردادماه 1376، ص31.
2- فهرست فرهنگ مشهد، ص48.
3- مزارات اصفهان، صص 258 و 259؛ تاریخ شهرضا، صص 120-123.

ص: 358

[شهر «شهرضا»ی کنونی منسوب به همین امامزاده بزرگوار است که از قرن های گذشته تا اوایل قرن چهاردهم هجری به «قومیشه» و «قمشه» شهرت داشته است.]

شاه علی زواره ای

شاه علی بن عمادالدّین زوّاره ای [از کاتبان قرن دهم هجری] در سلخ رجب 973ق از کتابت «ارشاد الاذهان» علّامه حلّی فراغت یافته و کتاب در کتابخانه وزیری یزد موجود است.(1)

آقا شاه علی دولت آبادی

آقا شاه علی دولت آبادی از کارگزاران اداری و رجال معتبر حکومت صفویه است. از اهالی قصبه «دولت آباد» از توابع بُرخوار اصفهان بوده و در اصفهان تحصیل کرده و کم کم در امور اداری پیشرفت کرده و به مقام مستوفی الممالک دربار شاه عباس اوّل دست یافت. در ادبیات و حساب و سیاق استاد بوده. او مردی نیک نفس و پرهیزکار بود و آثار خیریه بسیاری همچون حمام شاه علی و کاروانسرای شاه علی را در میدان کهنه اصفهان از خود به جای گذاشت.

آقا شاه علی در سال 1005ق وفات یافت. در رثای او این شعر و مادّه تاریخ را سروده اند:

مستوفی پادشاه ایران از دهر به جای راستان رفت

زین واقعه شیون خلایق از غصّه به هفتم آسمان رفت

یک نقطه ز قاف سر زد و گفت قانون حساب از میان رفت(2)


1- فهرست وزیری، ج1، ص13.
2- تاریخ عالم آرای عباسی، (چاپ 1377ش)، ج2، ص846؛ بزرگان فرهنگ و تاریخ اصفهان: خطی.

ص: 359

خواجه شاهکی فنائی اصفهانی

خواجه شاهکی اصفهانی متخلّص به «فنائی» از شعرای قرن دهم هجری. از اهالی قریه «رنان» ماربین اصفهان است (که اکنون به شهر پیوسته و از محله های اصفهان است). در اصفهان به تحصیل علم و ادب پرداخت و در فنون ادب و سیاق و حساب و موسیقی مهارتی به سزا کسب کرد. او از مردان متمکّن و معتبر قریه رنان و از بستگان نزدیک رئیس امیر یوسف رنانی بود. در جوانی شعر می سرود امّا در میان سالی دیگر شعر نگفت. «دیوان فنائی» بالغ بر پنج هزار بیت است. سال وفاتش معلوم نیست، امّا تا سال 989ق در قید حیات بوده است.

از اوست:

عشقی داریم و سینه سوزانی دردی داریم و دیده گریانی

عشقی و چه عشقی عالم سوزی دردی و چه درد بی درمانی(1)

شاه محمّد اصفهانی*

شاه محمّد اصفهانی، از نقاشان هنرمند قرن دهم هجری است. وی پیرو سبک نقاشی سلطان محمّد بوده است. از آثار او «شاهزاده صفوی گل به دست» را می توان نام برد که در موزه هنرهای زیبای «بوستون» در آمریکا موجود است.(2)

شاه مراد خوانساری*

شاه مراد خوانساری، موسیقیدان هنرمند قرن یازدهم هجری. در اصفهان ساکن بود و


1- تذکره خلاصة الاشعار، (بخش اصفهان)، صص 286. 287؛ تذکره تحفه سامی، ص237؛ تذکره آتشکده: بخش سوم از نیمه نخست، ص947؛ تذکره روز روشن، ص409؛ الذریعه، ج9، ص500؛ تاریخ نظم و نثر، ص711.
2- هنر ایران، ص110؛ کتابشناسی کتابهای خطی، ص32؛ مجلّه نشر دانش، سال دهم، شماره 4، خرداد و تیر 1369، ص42.

ص: 360

در فن موسیقی و ترکیب تصنیف و قول و عمل بی مثل و مانند بود. شاه عباس اوّل توجّه بسیاری به او داشت و او را با پاداش ها و بخشش خلعت می نواخت. او تصنیف های فراوانی سروده است.

این رباعی از اوست:

دمساز به من چرخ بدآموز نشد این سفله نواز کینه اندوز نشد

یک صبح به کام خطار ما ندمید یک شب به مراد دل ما روز نشد(1)

شاه میرک قائنی*

شاه میرک بن میر سیّد علی قائنی خراسانی اصفهانی، از فضلاء قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری است. وی سالها در اصفهان به تحصیل علوم عقلی و نقلی مشغول بوده و از محضر علمای عالیقدر همچون آقا حسین خوانساری و میر سیّد محمّد اسماعیل خاتون آبادی بهره برده است.

او نسخه ای از کتاب «التّحفة الرّضویه» تألیف: میر سیّد محمّد اسماعیل خاتون آبادی را کتابت کرده و حواشی و تعلیقاتی بر آن نوشته است.(2)

شیخ شاه نظر نذری قمشه ای*

شیخ شاه نظر قمشه ای متخلّص به «نذری» از شعرای قرن یازدهم هجری. او متولّی امامزاده شاه رضا در قمشه از توابع اصفهان بود. او با سرمایه موروثی به هند رفته و با طالب آملی و کلیم کاشانی معاشرت و مصاحبت نمود. مدّتی هم در برهان پور به مدح میرزا عبدالرّحیم خان خانان سپهسالار مشغول شد. عاقبت به قمشه مراجعت نموده و


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص453؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 268. 269؛ تاریخ موسیقی ایران، ج1، ص328؛ نام نامه موسیقی ایران زمین، ج3، ص213، تذکره منتخب اللّطایف، ص368؛ تذکره شعرای خوانسار، صص 133 و 134؛ دانشمندان خوانسار، ص548.
2- تراجم الرجال، ج1، ص240؛ دانشمندان خوانسار، ص127.

ص: 361

تأهل اختیار کرد. در اواخر عمر به فقر و فاقه گرفتار بود و از عایدات امامزاده شاه رضا امرار معاش می کرد تا اینکه در سال 1055ق وفات یافته و در جواز امامزاده شاه رضا مدفون شد، او در انواع شعر خصوصا قصیده و رباعی مهارت داشته و به شیوه پیر و استاد خود میر مغیث همدانی رباعی می سروده است.

از اوست:

خورشید که هر طرف سپاهی دارد دزدیده بر هر طرف نگاهی دارد

چون نابلدان به کُنج عزلت منشین هر کوره دهی به شهر راهی دارد(1)

[ظاهرا خاندان «شاه نظری» در شهرضا که متولّی امامزاده شاه رضا هستند از نوادگان و اعقاب او هستند.]

شبیب ماربانانی اصفهانی

ابوالمظفر شبیب بن عبداللّه بن محمّد بن احمد بن خوره ماربانانی اصفهانی [از محدّثین قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری]. از «ابوبکر احمد باطرقانی» حدیث شنیده و «ابوسعد سمعانی» از او در منزلش حدیث شنیده است و در کتابش از او به عنوان «شیخ صالح من اهل الخیر» یاد کرده است.(2)

شبیب اصفهانی

شبیب بن محمّد اصفهانی [از محدّثین عامّه در قرن چهارم هجری است] در نهاوند


1- قصص الخاقانی، ج2، صص 110 و 111؛ تذکره نصرآبادی، ج1، صص 391 و 392؛ تذکره آتشکده، بخش سوم، ص947؛ الذریعه، ج9، صص 501 و 502؛ تذکره میخانه، صص 832-836؛ تذکره شمع انجمن، ص717؛ منتخب اللّطایف، ص376؛ نتایج الافکار، ص383؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج5، صص 474 و 893؛ اثرآفرینان، ج3، ص321.
2- التّحبیر، ج1، ص323؛ معجم البلدان، ج5، ص34؛ شرح روضات الجنّات، ج1، ص36؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص692؛ معجم الادباء، ج17، ص32.

ص: 362

ساکن بوده و از «ابی سعید اشیح» روایت نموده است. «محمّد بن سفیان بن هارون [رِباطی اصفهانی] از او نقل حدیث نموده است.(1)

حاجی شجاع اصفهانی*

حاجی شجاع اصفهانی، عارف سالک در قرن یازدهم هجری در اوایل حال به خدمت اربابی در قریه «ماربینان» (ماربانان؟) اشتغال داشت و املاک موروثی در آن قریه داشت. چندی بعد به سیر و سلوک پرداخته در خانقاه ساکن شده و سپس در قریه خود به عبادت و تزکیه نفس مشغول شد. تا سال 1074ق در قید حیات بوده و عمر را به طاعت پروردگار گذرانیده است.(2)

شجاع لفتوانی*

ابونصر شجاع بن ابی بکر بن علی بن ابراهیم لفتوانی اصفهانی، از محدّثین عامّه اصفهان در اوایل قرن ششم هجری. از «ابی طاهر بن عبدالرّحیم کاتب» و «ابی العباس قصاص» روایت نموده و «ابوالقاسم هبة اللّه بن عبدالوارث شیرازی» و فرزند خودش «ابوبکر محمّد بن شجاع» از او روایت کرده اند.(3)

«لفتوان» و «هفتان» از قریه های بلوک جی اصفهان بوده اند و اکنون از محلّه های اصفهان به شمار می روند.

شجاع اصفهانی

شجاع بن علی بن شجاع اصفهانی [از دانشمندان قرن پنجم هجری] از اساتید خواجه


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص345.
2- قصص الخاقانی، ج2، ص198.
3- اللباب، ج3، ص132.

ص: 363

نظام الملک طوسی است.(1)

حاجی شجاع بناء اصفهانی

استاد حاجی شجاع بن استاد قاسم بناء اصفهانی، از هنرمندان قرن یازدهم هجری. از بنایان زبردست اصفهان بوده و نزد پدرش شاگردی کرده و به استادی رسیده است. از آثار او: قسمت الحاقی مسجد شاه [مسجد امام کنونی] معروف به مسجد شاه سلیمان است که آنرا در سال 1078ق به پایان رسانیده است [و رقم او در این اثر چنین است:

«عمل فقیر شجاع بن مرحوم استاد قاسم البنّاء الاصفهانی».

از آثار او بنای «مصلا» در امتداد خیابان مشهد مقدس در سال 1087ق و مرمت تعمیر مسجد جامع گوهرشاد مشهد در سال 1088ق هنوز باقی است.(2)]

میرزا شجاع سیستانی

میرزا شجاع سیستانی، شاعر ادیب قرن یازدهم هجری. پسرعموی ملک حمزه سیستانی است. از سیستان به اصفهان آمد و در محلّه عباس آباد اصفهان ساکن شد. در سخن شناسی و معنی پردازی کمال مهارت را داشت و انواع شعر را نیکو می سرود. در زمان تألیف تذکره نصرآبادی (حدود 1083ق) هنوز جوان بود.

این رباعی از اوست:

گر سکّه دل بر سخن خویش زنی کی حرف بدی ز دشمن خویش زنی

بدگویی خلق همچو چنگ و دُهُلست منواز که خود بر دهن خویش زنی(3)


1- مدارس نظامیه، ص57؛ طبقات (سبکی)، ج4، ص318.
2- کارنامه بزرگان ایران، ص246؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص457؛ بناهای تاریخی خراسان، ص25؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص354؛ مطلع الشّمس، ص428؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص692؛ آثار ملّی اصفهان، ص471؛ دائرة المعارف تشیّع، ج9، ص524.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، ص52؛ بزرگان سیستان، ص228؛ الذریعه، ج9، ص507.

ص: 364

شدره کبیر

ابوالهیثم شدرة بن ابراهیم بن شدرة بن موسی بن شدره کبیر [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن چهارم هجری] فرزندش ابراهیم و نیز «ابوعمرو احمد بن محمّد بن ابراهیم اَبرش» از او نقل حدیث کرده اند.(1)

[ظاهرا او و فرزندش در «مدینه» (شهرستان) اصفهان ساکن بوده اند.]

شرف الدّین سلطانی*

شرف الدّین سلطانی، از خوشنویسان هنرمند قرن نهم هجری است. وی در اصفهان ساکن و معاصر سلطان محمّد بن باسینقر گورکانی بوده و خطوط ثلث و نسخ را خوش می نوشته است.

از آثار او خطوط کتیبه های سر در مدرسه و خانقاه شیخ ابوالقاسم نصرآبادی در روستای نصرآباد ماربین اصفهان است که در سال 954ق آنرا نوشته است.(2)

شرف شاه افطسی

سیّد ابوعلی شرف شاه بن عبدالمطلب بن جعفر حسینی افطسی اصفهانی، فاضل نسّابه شریف، از علماء عالیقدر و سادات عظیم الشأن شیعه در اصفهان بوده و «شیخ مُنتَجَب الدّین» در «الفهرست» از او یاد کرده است. ولی اطّلاعات دیگری از زندگی او در دست نیست.(3)


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، صص 186 و 345.
2- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 329-331؛ آثار ملّی اصفهان، ص820؛ تذکره نصرآبادی (وحید): مقدمه؛ دائرة المعارف تشیّع، ج9، ص256.
3- تاریخ تشیّع اصفهان، ص290؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص693؛ اعیان الشیعه، ج36، ص53؛ امل الآمل، ج2، ص395؛ الفهرست، ص70؛ ثقات العیون، ص130؛ جامع الرواة، ج1، ص399.

ص: 365

[نسب سادات افطسی به جناب «حسن افطس» بن «علی اصغر» بن امام هُمام حضرت زین العابدین «علی بن حسین علیهماالسلام » منتهی می شود.]

ملّا محمّد شریف

آخوند مولانا محمّد شریف ساکن مدرسه جدّه بزرگ در سال 1089ق [از علمای قرن یازدهم هجری].

در عبارتی که پشت نسخه «شرح تجرید» (شوارق) که در جامع گوهرشاد مشهد نگهداری می شود از او یاد شده است.(1)

محمّد شریف

محمّد شریف، از فضلاء گمنام قرن یازدهم هجری است. او در سال 1054ق حاشیه وقفنامه مدرسه نوریه اصفهان را سجل نوشته است. سجع مهر او این عبارت است:

«سیف اللّه الغالب کل غالب علی عبده محمّد الشریف 1054»

ملّا محمّد شریف اشرفی

آخوند ملّا محمّد شریف اشرفی (احتمالاً سِدِهی ماربینی) اصفهانی، از علمای قرن سیزدهم هجری در اصفهان.

وی شاگرد میر سیّد حسن مدرس بوده و در شوال 1262ق بنا به دستور او عبدالحسین بن حاج محمّد ربیع اصفهانی، نسخه ای از کتاب «الطّهارة» تألیف: امیر سیّد حسن (ظاهرا میر محمّد صادقی معروف به مدرّس) را کتابت نموده است. کتاب به شماره 1571 در


1- فهرست گوهرشاد، ص342.

ص: 366

کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد موجود است.(1)

محمّد شریف اصفهانی

محمّد شریف اصفهانی [از کاتبان قرن دهم هجری] در تاریخ 5 محرم سال 972ق نسخه ای از کتاب «مطوّل» را در شیراز به خط نستعلیق و نسخ کتابت نموده است. نسخه به شماره 7404 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی موجود است.(2)

میرزا شریف الهام اصفهانی

میرزا شریف اصفهانی متخلّص به «الهام» از شعرای قرن یازدهم هجری است. از نزدیکان و خویشان میر روزبهان صبری اصفهانی بود. تولیت امامزاده قیس علی در سرحدّ گندمان چهارمحال با خاندان او بود. مدّتی در هند بود و در سال 1076ق به اصفهان مراجعت کرد. گاهی شعر می سرود. او تا سال 1083ق زنده بوده است.از اوست:

دل عبث لب به شکوه وا نکند شیشه تا نشکند صدا نکند

وعده گر یک نفس بود عمری است بلکه عمر این قدر وفا نکند(3)

میر شریف امانی اصفهانی

میر شریف اصفهانی متخلّص به «امانی» از شعرای قرن دهم هجری در اصفهان می زیست. او به هرات رفته و مدّتی نیز در کابل بود و از آنجا عازم هندوستان شد. در هندوستان حدود بیست سال مجرّد زیسته و اغلب عمر را به افیون معتاد بوده است.


1- فهرست الهیات مشهد، ج2، ص708.
2- فهرست مرعشی، ج19، ص200.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، ص485؛ تذکره نتایج الافکار، ص53؛ تذکره غنی، ص17؛ الذریعه، ج9، ص92؛ کاروان هند، ج1، ص86؛ تذکره پیمانه، ص113.

ص: 367

شعر خصوصا غزل را نیکو می سرود.

از اوست:

لعلت که آب زندگی از وی نشان دهند کو خضر تا ببیند و از ذوق جان دهد(1)

سیّد محمّد شریف ونکی سمیرمی

سیّد محمّد شریف ونکی سمیرمی (تقوی) بن سیّد محمّد حسن بن حسین بن سیّد علی بن سیّد محسن بن سیّد شاه حسین بن سیّد زبیر موسوی، عالم فاضل، فقیه جامع و مجتهد بارع. [از علمای قرن چهاردهم هجری].

در سال 1270ق در قریه «وَنَک» از توابع سمیرم متولّد شده و پس از تحصیل مقدمات به اصفهان آمده از محضر حاج شیخ محمّد باقر نجفی مسجدشاهی و حاج میرزا بدیع درب امامی و دیگران بهره گرفت. [او در اصفهان همدرس مرجع عالیقدر شیعه آقا سیّد محمّد کاظم طباطبایی یزدی بود] سپس به عتبات عالیات مهاجرت فرموده و در نجف در درس حضرات آیات ملّا محمّد فاضل ایروانی، شیخ لطف اللّه ماندرانی، حاج میرزا حبیب اللّه رشتی، سیّد حسین کوه کمری و میرزا حسن شیرازی (میرزای بزرگ) حاضر شده و پس از آن در کربلا در درس شیخ زین العابدین مازندرانی شرکت کرد. او پس از نائل شدن به اجتهاد به تدریس پرداخت امّا به علت بیماری به شیراز آمده و به ترویج دین و تألیف و تدریس مشغول شده و به هنگام آغاز جنبش مشروطیّت، او که مانند رفیق و همدرس خود سیّد محمّد کاظم یزدی مخالف مشروطیّت بود به ناچار از شیراز به طهران رفت و پس از به دار کشیده شدن و شهادت شیخ فضل اللّه نوری به دست فاتحان طهران، راهی نجف شده و درباره مشروطیّت با آخوند خراسانی به گفتگو پرداخت. بعد از آن مدّتی در شیراز و اصفهان بود. عاقبت به طهران رفته و در 28 رمضان


1- تذکره شمع انجمن، ص98؛ تاریخ نظم و نثر، صص 430 و 453.

ص: 368

المبارک 1352ق وفات یافت و جنازه به قم حمل و در مرقد جناب موسی مُبَرقع مدفون شد. فرزندان و نوادگان او در طهران و شاهرضا ساکن بوده اند.

کتب زیر از تألیفات ایشان است:

1. «تبصرة النّاظرین» 2. «تذکرة المسلمین» در امر به معروف و نهی از منکر 3. «رساله در ردّ وهابیه»4. «رساله عملیّه»5. «رساله نفلیه» در نوافل6. «فقه» یک دوره در چندین مُجَلَّد که در شیراز، طهران و اصفهان به طبع رسیده است.7. «قانون الهی» در شیراز چاپ شده است.8. «کشف البیان فی تربیة الانسان»9. «کشف المرام فی قانون الاسلام» 10. «مرآت الاصول» در اصول 11. «النّاسخ و المنسوخ» 12. «نسیم سحر» 13. «هدایة المسترشدین»(1)

آقا محمّد شریف اصفهانی*

آقا محمّد شریف اصفهانی فرزند آقا رجبعلی رزّاز، از فضلای قرن سیزدهم هجری است. او در دوشنبه 26 جمادی الآخر 1230ق در مدرسه نوریّه اصفهان نسخه ای از «بحارالانوار» (کتاب السّماء و العالم) را کتابت نموده که به شماره 510 در کتابخانه میرزا محمّد کاظمینی در یزد نگهداری می شود.(2)

شریف حسینی

شریف بن رضا حسینی [از فضلاء اصفهان در قرن سیزدهم هجری] در 29 رمضان 1250ق نسخه ای از «شوارق الالهام» لاهیجی را کتابت نموده است.(3)


1- دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج2، صص 34-36؛ نقباء البشر، ج2، ص835؛ الذریعه، ج24، صص 11 و 155؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 693-695؛ الاجازة الکبیره، ص191؛ گنجینه دانشمندان، ج6، ص195؛ مستدرک فهرس التراث، صص 35 و 36؛ مؤلفین کتب چاپی، ج3، ص423؛ زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج2، ص274؛ تربت پاکان قم، ج3، صص 1673-1675؛ تاریخ شهرضا، ص72.
2- فهرست کاظمینی، ج2، ص193.
3- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص271.

ص: 369

محمّد شریف لاهیجی

محمّد شریف بن محمّد رضا لاهیجی [از فضلاء ساکن اصفهان در قرن یازدهم هجری] در شنبه 15 ربیع الاوّل 1092ق کتابت نسخه ای از «التّلخیص» ابن رشد اندلسی را در اصفهان به خط شکسته نستعلیق به پایان رسانیده است. نسخه به شماره 3980 در کتابخانه ملک طهران موجود است.(1)

آقا محمّد شریف [خوانساری]

آقا محمّد شریف بن محمّد رضی، [از علمای قرن دوازدهم هجری] وی در تاریخ جمادی الثّانی 1121ق حاشیه وقف نامه مدرسه چهارباغ اصفهان را مهر نموده است.(2)

[به احتمال زیاد او محمّد شریف بن آقا رضی الدّین محمّد = محمّد رضی بن آقا حسین خوانساری است.]

میرزا محمّد شریف تجرید اصفهانی

میرزا محمّد شریف، متخلّص به «تجرید» [بن میرزا محمّد زمان] شاعر ادیب و خوشنویس [از شعرای قرن یازدهم هجری]. از کدخدازادگان اصفهان بوده امّا به علم و ادب روی آورده و مشق خط نمود. نستعلیق را خوش می نوشت و به وسیله کتابت «قرآن مجید» و «صحیفه» امرار معاش می کرد. مردی صالح و زاهد بود. دیوان اشعارش حدود بیست هزار بیت بوده و تا سال 1083 در قید حیات بود.

از اوست:

از بس ز آشنایی مردم رمیده ام دایم تلاش معنی بیگانه می کنم(3)


1- فهرست ملک، ص167.
2- تاریخچه اوقاف اصفهان، ص286.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، ص567؛ قصص الخاقانی، ج2، ص148؛ تذکره شمع انجمن، ص154؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص753؛ الذریعه، ج9، ص166؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 164 و 165.

ص: 370

محمّد شریف ابهری اصفهانی

محمّد شریف بن شیرعلی ابهری اصفهانی [از کاتبان قرن یازدهم هجری] نسخه ای از «مرآة العقول» تألیف: علّامه مجلسی را به خط نسخ در 427 برگ کتابت نموده و نسخه از روی خط مؤلف توسط «کرمعلی» تصحیح شده است. نسخه به شماره 3472 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(1)

وی همچنین نسخه ای از «ارشاد الاذهان» علّامه حلّی را به خط نسخ کتابت نموده که در کتابخانه دانشکده حقوق طهران موجود است.(2)

[اثر دیگر او کتابت «شرح الشّافیه» تألیف: آقا محمّد هادی مازندرانی است که آن را به خط نسخ در چهارشنبه 16 ذیحجه 1128ق کتابت کرده و به شماره 44 در کتابخانه حوزه علمیه امام صادق علیه السلام اردکان یزد موجود است.(3)]

ملّا محمّد شریف خاتون آبادی

مولی محمّد شریف بن محمّد صادق خاتون آبادی، از فضلاء و اطبّاء معروف قرن دوازدهم هجری، در اصفهان است که به حذاقت و استادی معروف بوده و کتب چندی تألیف نموده که از آن جمله است:

[1. «تحفة الابرار»، که در سال 1111ق تألیف شده است.] 2. «حافظ الابدان» که در سال 1121ق تألیف شده و نسخه آن نزد نگارنده (سیّد مصلح الدّین مهدوی) موجود است. 3. «شرح طبّ النّبی صلی الله علیه و آله »4. «شرح طبّ الائمه»5. «شرح طب الرّضا علیه السلام »


1- فهرست مرعشی، ج9، ص271.
2- فهرست حقوق، ص241.
3- فهرست حوزه امام صادق علیه السلام اردکان، ج1، ص42.

ص: 371

6. «اربعون حدیثا» در طب با شرح و بیان7. «حاشیة علی الموجز فی الطّب» به فارسی8. «معدن الفیض» که به نام شاه سلیمان صفوی نوشته است.(1)

شریف نسابه اصفهانی

شریف بن طباطبا نسابه اصفهانی. در کتاب «معالم العلماء» وی را از شعرای شیعه می نویسد.

سیّد شریف خلخالی

سیّد شریف بن سیّد عباس خلخالی، عالم جلیل [از علماء قرن سیزدهم هجری، مقیم اصفهان]

علّامه طهرانی در «الکرام البرره» می نویسد:

«نسخه ای از مُجَلَّد دوم کتاب «مطالع الانوار» از تألیفات مرحوم سیّد حجّة الاسلام را در کتابخانه شیخ قاسم محی الدّین در نجف اشرف دیدم که صاحب عنوان حواشی از خود بر آن نوشته بود و نشانه آن «لمحرره» بود و تاریخ آن سال های 1240 و 1243ق. همچنین برخی از حواشی استاد را بر کتاب نقل نموده بود با نشانه (منه مد ظله)».

بنابراین مشارالیه تا سال 1243ق در قید حیات بوده و از شاگردان حاج سیّد محمّد باقر حجّة الاسلام شفتی می باشد.(2)

محمّد شریف اصفهانی*


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص695؛ تراجم الرّجال، ج2، ص709؛ الکواکب المنتشره، ص338؛ الذریعه، ج13، صص 363-365 و ج6، ص232 و ج12، ص224.
2- الکرام البرره، ج2، ص62؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص693؛ بیان المفاخر، ج1، صص 323 و 324؛ خلخال و مشاهیر، ص474؛ تاریخ اردبیل و دانشمندان، ج1، ص243.

ص: 372

محمّد شریف بن عبدالحسین بن عنایت اللّه اصفهانی، از فضلای قرن سیزدهم هجری است. او کتابی به نام «پند و اندرز» را تألیف کرده که به شماره 2/8924 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است. تاریخ کتابت نسخه سال 1267ق می باشد.(1)

محمّد شریف اصفهانی

محمّد شریف بن عبدالغفار اصفهانی، از نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و نسخه ای از کتاب «لسان الذّاکرین» تألیف: میرزا محمّد هادی نائینی را در شنبه 12 رجب 1242ق کتابت کرده و در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم نگهداری می شود.(2)

محمّد شریف ورنوسفادرانی

ملّا محمّد شریف بن استاد کلب علی سنگ تراش ورنوسفادرانی اصفهانی، شاعر ادیب از سخنوران قرن یازدهم هجری.

از اهالی «ورنوسفادران» از قریه های سه گانه سده ماربین [خمینیشهر فعلی] بوده و نزد ملّا عبدالحق ورنوسفادرانی تحصیل کرده است. مدتی نزد پدر به سنگ تراشی مشغول بود و در این هنر استاد شده بود امّا به خاطر ضعف چشم، به خواهش میرزا محمّد طاهر نصرآبادی آن شغل را رها کرده و نزد حکّام شرع به نوشتن سجلات و اسناد مشغول شد. در فنون شعر و ادب خصوصا لغز و معما و مادّه تاریخ گویی مهارتی به سزا داشت. وی علاوه بر «دیوان اشعار»، «مثنوی در بحر مخزن الاسرار» سروده است. سال وفاتش معلوم نیست امّا تا سال 1083ق (سال تألیف تذکره نصرآبادی) در قید حیات بوده است.


1- فهرست مرعشی، ج23، ص100؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج6، ص355.
2- فهرست مرعشی، ج11، ص34.

ص: 373

از اوست:

سر که نبود گوی چوگانی وبال گردن است جان که قربان نیست در راه بتی بار تن است

گریه و سوزت به کُنج خلوتِ دربسته به شمع اندر خانه تاریک بهتر روشن است(1)

میرزا شریف خازن تبریزی

میرزا شریف متخلّص به «خازن» فرزند نوری بیک خازن تبریزی، شاعر و ادیب خوشنویس قرن یازدهم هجری. در محلّه عباس آباد اصفهان ساکن بوده و علاوه بر سرودن شعر مستوفی محال موقوفات مسجد جامع عباسی [مسجد امام فعلی] در اصفهان بوده است. از آن شغل کناره گرفته و وزیر یوسف خان حاکم ایل بختیاری شد.

از اوست:

تا گیرمش در آغوش همچو عکس هر جا که یار جلوه کند آب می شوم(2)

محمّد شریف جِزِه ای*

محمّد شریف جزه ای قهپایه ای، از فضلای قرن یازدهم هجری است. او جلد اوّل کتاب «احقاق الحق» تألیف: قاضی سیّد نوراللّه شوشتری را در روز 21 محرم 1131ق در اصفهان کتابت کرده است. همچنین او نسخه ای از «تحریر وسائل الشیعه» را کتابت کرده که در کتابخانه خوانساری موجود بوده است.(3)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 594-597؛ تذکره هفت آسمان، ص150؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص359.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص129؛ دانشمندان آذربایجان، ص331؛ تذکره شعرای آذربایجان، ج2، صص 196 و 197؛ سخنوران آذربایجان، ص331؛ تذکره غنی، ص48.
3- فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص21؛ الکواکب المنتشره، ص339.

ص: 374

«جزه» (به کسر جیم و زاء)، از دهات کوهپایه اصفهان است.

ملّا محمّد شریف سرمدی اصفهانی*

ملّا محمّد شریف اصفهانی متخلّص به «سرمدی» از شعراء و دانشوران اواخر قرن دهم ا وایل قرن یازدهم هجری است.

از اصفهان به هند مسافرت کرده و در دربار جلال الدّین اکبر شاه پادشاه آنجا مرتبه ای بلند یافت و چندی مناصب دولتی را برعهده داشت. عاقبت در سال 1015ق در هندوستان وفات یافت. در نظم و نثر یدی طولی داشت و شعر نیکو می سرود ابتدا «فیضی» تخلّص می کرد، امّا چون «فیضی دکنی» هم آن تخلّص را داشت، به ناچار آن را به «سرمدی» تغییر داد.

از اوست:

عشق آنقدر خوش است که عاشق به راه دوست جایی رسد که یار طلبکار او بود(1)

محمّد شریف مجلسی

محمّد شریف مجلسی [از فضلاء خاندان مجلسی اصفهان در قرن سیزدهم هجری[ در سال 1225ق نسخه ای از کتاب «محرق القلوب» تألیف: مولی مهدی نراقی را به خط نسخ کتابت نموده است.(2)

حاجی شریف منشور اصفهانی


1- تذکره روز روشن، ص353؛ کاروان هند، ج1، صص 547-550؛ تاریخ نظم و نثر، صص 428 و 822.
2- فهرست گوهرشاد، ص172؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص354.

ص: 375

حاجی شریف قناد اصفهانی متخلّص به «منشور» شاعر ادیب [از سخنوران قرن یازدهم هجری] در جوانی مانند پدرش در قنادخانه به کار مشغول بود. امّا از آن پیشه دست کشیده و اوقات خود را صرف شعر و مصاحبت با ادباء نمود. طبعش خالی از لطف نبود، امّا به عسرت روزگار می گذرانید.(1) [در سال 1075ق در اصفهان وفات یافته و در مزار امامزاده اسماعیل اصفهان مدفون شد.(2)]

از اوست:

دید سروت را و آغوشش ز حسرت باز ماند بال قُمری چو کمان در حسرت پرواز ماند

خواجه محمّد شریف هجری طهرانی

خواجه محمّد شریف هجری طهرانی، از شعرای قرن دهم هجری. از اهالی طهران و برادرزاده امیدی طهرانی است. ابتدا وزیر محمّد خان تکلّو حاکم خراسان بود. پس از فوت او به خدمت شاه طهماسب درآمد و از طرف او وزیر دارالعباده یزد شد. مدّتی بعد از آن منصب عزل و به وزارت اصفهان منصوب شد. او سالها در اصفهان ساکن بود و با شعراء و ادبای اصفهان معاشرت و مجالست داشت. دو تن از شعرای متوسط اصفهان «سلامی» و «کلامی» که دو برادر بودند هر روز شعری نزد او آورده و از او صله طلب می کردند. او در هجو دو برادر چنین سرود:

دو چیز است بدتر ز تیغ حرامی کلام سلامی، سلام کلامی

هجری طهرانی عاقبت به یزد رفته و در سن حدود 70 سالگی در سال 982ق وفات یافت.

از اوست:


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص594؛ تذکره روز روشن، صص 771 و 772.
2- قصص الخاقانی، ج2، ص126.

ص: 376

آه چه بودی اگر، روزی هجری شدی هجر به مقدار وصل، وصل به مقدار هجر(1)

شعاع صدری اصفهانی

شعاع صدری اصفهانی، از شعرای قرن چهاردهم هجری. شاعر ادیب و خطیب، متولّد 1305 و ساکن کرمان. از آثار او: 1. «آثارالملل» در تاریخ 2. «دیوان اشعار» به طبع رسیده است.

شعبانعلی اصفهانی*

شعبانعلی اصفهانی، از فضلاء قرن سیزدهم هجری است. او نسخه ای از «ترجمه رساله حسنیه» اثر: ملّا ابراهیم واعظ استرآبادی را به خط نستعلیق در ماه ربیع الآخر 1232ق در مدرسه ملّا عبداللّه اصفهان کتابت کرده است. این نسخه به شماره 1/767 در کتابخانه مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی موجود است.(2)

شعبان خان تارزن*

شعبان خان تارزن از هنرمندان موسیقی اصفهان در قرن چهاردهم هجری است. در نواختن تار از نوادر روزگار بود. در ادوار موسیقی و شناختن الحان و گوشه ها و دانشتن اصطلاحات قدیم مهارت داشت. او با وجود اینکه خود، کامی از هنر موسیقی ندید و در ایّام پیری به فقر و فاقه مبتلا گردید، پسران خود حسین شهناز و استاد جلیل شهناز را مثل خود تربیت کرد.

شعبان خان در حوالی 1368 قمری فوت شد. سنش از هشتاد متجاوز بود. غلامرضا


1- تذکره تحفه سامی، صص 246 و 247؛ تذکره شبستان، صص 560 و 561؛ تاریخ نظم و نثر، ص513؛ الذریعه، ج9، ص1291؛ ریحانة الادب، ج6، ص353؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «هجری»، ص150؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص515؛ تذکره سخنوران یزد، صص 352 و 353؛ تاریخ یزد یا آتشکده یزدان، ص349؛ منتخب اللّطایف، ص717؛ تذکره روز روشن، صص 775 و 776؛ تذکره شبستان، صص 560 و 561.
2- فهرست مطالعات و تحقیقات، ج2، ص47.

ص: 377

سارنج (کمانچه زن» پسر برادر اوست.(1)

شعیا نبی علیه السلام

شعیا، از بزرگان قوم یهود در اصفهان و به روایتی از پیامبران آنان بوده و پس از وفات در قریه «خُشینان» از توابع یهودیه [در اصفهان قدیم] مدفون شده و قرن ها بعد یکی از سادات عالیقدر مقیم اصفهان یعنی «اسماعیل» از احفاد امام حسن مجتبی علیه السلام در جوار قبر «شعیا» مدفون شد و آنجا به امامزاده اسماعیل معروف شد.

در حال حاضر بقعه شعیا جنب بقعه امامزاده اسماعیل واقع شده و یک ضریح چوبی بر روی قبر نصب شده است.

خواجه شعیب جوشقانی

خواجه شعیب جوشقانی کاشانی، از شعرای قرن یازدهم هجری است. در اصفهان ساکن و در زمان شاه عباس اوّل وزیر زراعت ارامنه بود. در فنون شعر و ادب مهارت داشت و میرشوقی از بستگان او در شعر و ادب از محضر او استفاده کرد. سال وفات او معلوم نیست. مثنوی «وامق و عذرا» از سروده های اوست.

از اوست:

لبت ز خنده نمک بر جراحت جان ریخت نمک ز تنگی جابر لب نمکدان ریخت

زمانه دفتر اوصاف حسن یوسف را ز شرم روی تو برد و به چاه کنعان ریخت(2)


1- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص248.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 112 و 113؛ تذکره شمع انجمن، ص365؛ تذکره حسینی، ص177؛ کلمات الشعراء، ص61؛ تذکره غنی، ص74؛ تذکره آتشکده: بخش سوم، ص950؛ تاریخ فرهنگ و هنر جوشقان قالی، صص 188 و 189؛ الذریعه، ج9، ص529 و ج19، ص330.

ص: 378

شعیب خوانساری

ملّا شعیب خوانساری معروف به «ملّا شعیبا» عالم فاضل و ادیب شاعر [از سخنوران قرن یازدهم هجری].

در خوانسار متولّد شده و در اصفهان، در مدرسه جدّه سکونت گزیده و نزد آقا حسین خوانساری کسب فیض نموده است و مورد توجه بسیار استاد قرار گرفته است. وی در سال 1083ق وفات یافته [در کتاب «اختران فروزان خوانسار» به نقل از «خوانسارنامه» می نویسد: در قبرستان سنگ شیر، شیر سنگی نسبتا بزرگی بر روی قبر ملّا شعیبا قرار داشته که تاریخ منقور بر آن یکهزار و شصت و سه بوده است و دارای مادّه تاریخ نیز بوده و به دست غارتگران میراث فرهنگی به یغما رفته است.

در باب تاریخ فوت او باید گفت «ولی قلی بیگ شاملو» که تذکره مختصر خود را در خاتمه کتاب تاریخی «قصص الخاقانی» نوشته، در باب فوت شعیب خوانساری می نویسد: «در سنه هزار و هفتاد و سه در ولایت اصفهان وفات یافته، مدفنش در اراضی چملان در قرب جوار حضرت شیخ ابوالفتوح رازی صاحب تفسیر...» و چون «شاملو» قبل از «نصرآبادی» تذکره اش را نوشته و آدرس دقیق قبر او را داده، باید سال فوت و محل دفن شعیب را همان چیزی که «شاملو» نوشته پذیرفت و باقی تواریخ و مدفن های ادعا شده صحیح نیست. تنها نکته قابل توجّه اینکه شیخ ابوالفتوح رازی در ری مدفون است و این شیخ ابوالفتوح، عالم سنّی معروف به شیخ ابوالفتوح عجلی است که در جلد اوّل اعلام اصفهان شرح حال و مدفن او ذکر شده است.]

این شعر از شعیب خوانساری است:

با هر که حرف دوستی اظهار می کنم خوابیده دشمنی است که بیدار می کنم

از بس که در زمانه یکی اهل درد نیست اظهار درد خویش به دیوار می کنم(1)


1- قصص الخاقانی، ج2، ص85؛ تذکره نصرآبادی، ج1، ص278؛ تذکره روز روشن، ص425؛ تذکره غنی، ص73؛ الذریعه، ج9، ص529؛ تذکره شعرای خوانسار، صص 134 و 135؛ الروضّة النضّره، صص 262 و 263؛ اختران فروزان خوانسار، صص 179 و 180؛ دانشمندان خوانسار، صص 127 و 549.

ص: 379

شفاءاللّه قلزم چهارمحالی

شفاءاللّه قلزم فرزند آقا شیخ محمّد قلزم نافجی چهارمحالی، شاعر و ادیب فاضل. در اوّل خرداد 1311ش در قریه «نافج» چهارمحال متولّد شد. و نزد پدر و برخی از دانشوران به تحصیل پرداخت. سپس در فرهنگ شهرکرد به سمت دبیری و آموزگاری وارد خدمت شده و به تدریس مشغول شد. در شعر صاحب طبعی روان است. مقدمات علوم عربیت و ادب را نیکو آموخته و در صرف و نحو مهارت دارد.(1)

محمّد شفیع اصفهانی*

محمّد شفیع بن آقا احمد اصفهانی، از خوشنویسان قرن یازدهم هجری است. او در سال 1179ق نسخه ای از «دیوان فیض کاشانی» را به خط نستعلیق کتابت کرده که به شماره 118 در کتابخانه عمومی ساری موجود است.(2)

محمّد شفیع اصفهانی

محمّد شفیع بن احمد اصفهانی [از فضلاء قرن سیزدهم هجری]. در سال 1229ق نسخه ای از کتاب «دعا» مؤلف: مجهول که شاید خود او باشد، را به خط نسخ معرّب زیبا کتابت نموده است که به شماره 3 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(3)

[شاید صاحب عنوان همان «محمّد شفیع بن آقا احمد اصفهانی» که قبل از این مدخل آمده، باشد و آن دو یک نفر باشند.]


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص381.
2- فهرست کتابخانه عمومی ساری و تنکابن، ص95.
3- فهرست مرعشی، ج1، ص18.

ص: 380

محمّد شفیع نیشابوری

محمّد شفیع بن ملّا محمّد باقر نیشابوری، از فضلاء قرن یازدهم هجری.

وی در اصفهان به تحصیل علوم دینی خصوصا فقه و حدیث مشغول بوده و از محضر علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی بهره گرفته است. او نسخه ای از «زاد المعاد» را کتابت کرده و در آخر آن علّامه مجلسی جهت او و جمیع مؤمنین اجازه مرقوم فرموده است. کتاب به شماره 1443 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.

[همچنین نسخه ای از «لوامع صاحبقرانی» تألیف: ملّا محمّد تقی مجلسی را در سال 1095ق کتابت کرده است.(1)]

میرزا محمّد شفیع محلّه نوئی

میرزا محمّد شفیع محلّه نوئی فرزند ملّا محمّد تقی بن ملّا محمّد شفیع خوئی، از عرفای سلسله خاکساریه بوده و در سال 1350ق وفات یافته و در مقبره خانوادگی جنب تکیه خوانساری ها در تخت فولاد مدفون شد.(2)

[تنها ولد ذکور ملّا محمّد تقی خوئی است و در محلّه نو شهیش اصفهان متولّد شده و نزد علمای عالیقدر اصفهان خصوصا آخوند کاشی تحصیل نموده و گویا از او و یا شیخ مرتضی ریزی مجاز شده است. او عالمی فاضل و صاحب وقار و متانت و تواضع و حلم و حسن سلوک بوده و مورد احترام و توجّه عموم طبقات بود و سرانجام در 18 آبان 1310ش (مطابق 29 جمادی الثّانی 1350ق) در اصفهان وفات یافته و در مقبره خاندان خوئی در جنوب غربی تکیه علّامه خوانساری در تخت فولاد مدفون شد. او


1- فهرست مرعشی، ج2، ص231؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص39؛ اجازات الحدیث، ص209؛ تلامذة العلّامة المجلسی، صص 163 و 164؛ الکواکب المنتشره، ص349.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص150.

ص: 381

وابستگی به صوفیه نداشته و انتساب او به فرقه خاکساریه صحیح نیست.(1)]

محمّد شفیع لاری

محمّد شفیع بن محمّد تقی لاری [از خطاطان اواخر دوره قاجاریه] در سال های 1297 و 1300 و 1302 در دهکرد [شهرکرد کنونی] در محکمه خانه آقازاده ملّا محمّد حسن مجموعه ای نوشته که به شماره 4389 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(2)

محمّد شفیع سالم اصفهانی*

محمّد شفیع اصفهانی متخلّص به «سالم» فرزند میرزا محمّد حسین از شعرای اصفهان در قرن یازدهم هجری است.

او مردی هنرمند بوده که در شبکه و طرحی طلا و نقره نظیر نداشته و مورد قبول اساتید فن قرار گرفته است. شعر نیز می سروده ولی اثری از دیوان اشعار او نیست. وی تا سال 1089ق (سال اتمام تألیف تذکره نصرآبادی) در قید حیات بوده است.

از اوست:

ز سینه تا دل ناکام برطرف شد و رفت بهانه جوئی ایام برطرف شد و رفت(3)

ملّا محمّد شفیع قاری بحار

آخوند ملّا محمّد شفیع قاری بحار بن محمّد رفیع اصفهانی، عالم فاضل و محدّث


1- یادداشت های آقای میرزا فضل اللّه خان اعتمادی خوئی (برنا).
2- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج13، ص3356.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 606 و 607؛ قصص الخاقانی، ج2، ص149؛ تذکره منتخب اللطایف، ص331؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص385.

ص: 382

محقّق [از علماء اواخر عهد صفویّه].

در اصفهان خدمت جمعی از علماء به تحصیل پرداخته و به خاطر حضور در مجلس مباحثه و تدوین و تصحیح کتاب «بحارالانوار» و قرائت آن کتاب بر مؤلّف (علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی) به «قاری بحار» معروف بوده است. او از شاگردان علّامه مجلسی است.(1) مرحوم علّامه در شعبان 1088ق اجازه ای جهت او نوشته که نسخه عکسی آن در کتابخانه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی موجود است.(2) همچنین علّامه مجلسی در مجلد «فتن» از کتاب «بحارالانوار» در سه موضع سه اجازه به تاریخ های رجب 1095ق و دوم صفر 1097ق و رجب 1097ق جهت او نوشته و در هر سه مورد فرماید: «قرائه تنقیحا و تدقیقا»(3) علّامه شیخ آقابزرگ طهرانی او را با شخصی دیگر به نام «محمّد شفیع بن محمّد رفیع جیلانی اصفهانی» مجاز از «سیّد ماجد بحرانی» در 1087ق و محقّق سبزواری در 1085ق یکی دانسته و از تألیفاتش به کتاب «تحدیق النّظر فی کیفیة ادراک البصر» اشاره کرده است.(4)

از آثار او کتابت مجلد دوم «بحارالانوار» موسوم به «کتاب التوحید» است که آنرا در میانه های رجب 1088ق کتابت کرده و بر مؤلّف قرائت نموده است. نسخه عکسی آن در کتابخانه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی موجود است.(5)

این کتابها از تألیفات اوست:

1. «انیس الوحشة و جلیس اللّیلة» در آداب نماز شب که در یک مقدّمه و 12 باب و یک خاتمه تنظیم شده و تألیف آن در 6 ربیع الاوّل 1115ق به پایان رسیده است. نسخه ای از آن به خط عالم فاضل و ادیب محقق، میرزا یحیی بن میرزا شفیع مستوفی اصفهانی به شماره 3346 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(6)


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص36.
2- فهرست دائرة المعارف اسلامی، ج1، ص10.
3- تلامذة العلّامة المجلسی، ص105.
4- الذریعه، ج3، ص376.
5- فهرست عکسی دائرة المعارف اسلامی، ج1، صص 46 و 47.
6- فهرست مرعشی، ج9، صص 122 و 123؛ الذریعه، ج1، ص23 و ج2، ص469؛ الکواکب المنتشره، صص 343 و 344.

ص: 383

2. «الجبر و التّفویض» که آنرا در ذیحجه 1117ق تألیف نموده و نسخه ای را آن در کتابخانه حاج شیخ محمّد سلطان الواعظین در طهران موجود است.(1) نسخه ای دیگر از این کتاب در کتابخانه فاضل محترم سیّد مصطفی حسینی فرادنبه ای در اصفهان موجود است.(2)

آخوند ملّا محمّد شفیع موحّد طالقانی

آخوند ملّا محمّد شفیع طالقانی متخلّص به «موحّد» بن محمّد رفیع، ادیب فاضل و شاعر عارف، از شعراء و عرفای قرن دوازدهم هجری. معروف به «آخوند شفیعا ابرو» از اساتید او اطلاعی دردست نیست ولی در سیر و سلوک مرید ملّا حسین موزه دور بوده و عمر را به ریاضت های شاقّه و عبادت می گذرانیده و از او خوارق عادات و کراماتی به ظهور رسیده است.

اصلاً از اهالی طالقان قزوین بوده ولی سالها در اصفهان اقامت داشته است. میرزا معزالدین بن میرزا حسن تبریزی در علوم عقلی و نقلی نزد او تحصیل کرده است. او سرانجام در سال 1161ق (مطابق نوشته کتاب «وقایع السنین و الاعوام») در اصفهان وفات یافته و در قبرستان شاه میر حمزه مدفون شد. در اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی که قبرستان را خراب کردند، قبر او هم از بین رفت. گاهی شعر می سروده است.

از اوست:

آن شوخ که عشق را هوس می داند بلبل با زاغ هم قفس می داند

گفتا که مگوی راز عشقم به کسی من با که نگویم همه کس می داند(3)


1- الذریعه، ج5، ص85.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص40.
3- تذکره نگارستان دارا، ج1، ص258؛ وقایع السنین و الاعوام، ص570؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 169 و 216؛ الکواکب المنتشره، صص 346 و 343؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص35؛ مزارات اصفهان، ص274؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج3، ص1745؛ تذکره خزانه عامره، ص429؛ الکواکب المنتشره، ص343.

ص: 384

عالم ربّانی شیخ عبدالحسین محلاّتی اصفهانی از نوادگان اوست.

محمّد شفیع اصفهانی

محمّد شفیع بن محمّد زمان اصفهانی [فاضل نسخ نویس قرن یازدهم هجری] در سه شنبه 26 ربیع الاوّل 1071ق کتابت نسخه ای از «ریاض العابدین» تألیف «بدیع الزّمان قهپائی هرندی اصفهانی» را به خط نسخ به پایان رسانیده است. نسخه به شماره 3803 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی در قم موجود است.(1)

محمّد شفیع جونقانی

محمّد شفیع بن محمّد زمان جوناقانی (جونقانی) [از کاتبان و نویسندگان کتب در قرن دوازدهم هجری] در سال 1133ق نسخه ای از کتاب «اختیارات الایام» تألیف: علّامه مجلسی را نوشته که به شماره 678 در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است.

جوناقان من محال مزدج اصفهان.(2)

محمّد شفیع خوراسکانی

محمّد شفیع بن محمّد زمان خوراسکانی اصفهانی، عالم فاضل، از دانشمندان قرن سیزدهم هجری. وی کتابی را در مقتل تألیف نموده که به شماره 2054 در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است. تاریخ کتابت نسخه سال 1243ق است.(3)


1- فهرست مرعشی، ج10، ص185.
2- فهرست گلپایگانی، ج2، ص6.
3- خورشید جی، ص312؛ فهرست گلپایگانی، ج3، ص147.

ص: 385

محمّد شفیع نائینی خوراسکانی*

محمّد شفیع بن عبدالرحیم شریف نائینی، از کاتبان قرن سیزدهم هجری است. او نسخه ای از «الحدائق الناظره» تألیف شیخ یوسف بحرانی را در پنج شنبه 8 ذیقعده 1212ق در قریه خوراسکان جی، از بلوک اصفهان، جهت میر محمّد حسین امام جمعه، به خط نسخ کتابت کرده است. این نسخه به شماره 36 در کتابخانه مدرسه صدر خواجو در اصفهان موجود است.(1)

محمّد شفیع خوشنویس اصفهانی*

محمّد شفیع خوشنویس بن استاد عبدالجبار اصفهانی، از کاتبان و خوشنویسان قرن یازدهم هجری است. در برخی کتب او را قزوینی نوشته اند که صحیح نیست. خط نسخ را خوش می نوشته و پدرش نیز در خط نستعلیق از اساتید نامدار عصر خویش بوده است.

همایی سال فوت او را 1081ق نوشته که صحیح نیست.(2)

محمّد شفیع سرانجام پس از وفات در مزار بابا رکن الدین اصفهان مدفون شد.(3)

محمّد شفیع نسخه ای از «ابواب الجنان» تألیف رفیع الدّین محمّد قزوینی را در سال 1097ق به خط نسخ کتابت کرده که به شماره 273ط در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(4)

محمّد شفیع مازندرانی

محمّد شفیع بن علی مازندرانی، [از فضلاء اواخر دوره صفویّه] در مدرسه ملّا عبداللّه اصفهان ساکن بوده و به تحصیل علوم دینی می پرداخته است. او در رجب 1104ق در مدرسه ملّا عبداللّه کتابت «اصول کافی» را به پایان رسانیده و نسخه تصحیح شده و با


1- فهرست صدر خواجو، ص33 و 42.
2- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص171.
3- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، صص 762 و 763.
4- فهرست مختصر مجلس، ص16.

ص: 386

حواشی و با نشان بلاغ که گویا از علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی است. این نسخه به شماره 1757 در کتابخانه جامع گوهرشاد در مشهد مقدّس موجود است. بنابراین به احتمال قوی صاحب عنوان از شاگردان علّامه مجلسی است.(1)

محمّد شفیع قهپائی*

محمّد شفیع بن علینقی قهپایه ای، از کاتبان قرن دوازدهم هجری است. او نسخه ای از «شرح الشافیه» تألیف: محمّد هادی مترجم بن ملّا محمّد صالح مازندرانی را در 26 شعبان 1115ق به خط نسخ کتابت کرده است. این نسخه به شماره 15200 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(2)

ملّا محمّد شفیع استرآبادی

ملّا محمّد شفیع بن ملّا محمّد علی بن احمد بن کمال الدّین حسین استرآبادی، عالم فاضل، صالح متّقی و محقّق مدقّق، از علمای اواخر دوره صفویّه.

شیخ عبدالنبّی قزوینی در کتاب خود او را چنین می ستاید: «من الفضلاء الاعلام و العلماء الاحکام و الکبراء العظام و ذوی المجد و الاحترام»(3)

او نوه دختری مجلسی اوّل (ملّا محمّد تقی) است. [در اصفهان متولّد شده و نزد پدر دانشمند خود و جمعی از دانشمندان اصفهان تحصیل نموده و از برخی از آنان از جمله: ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری و میر ماجد بن میر جمال الدّین محمّد حسینی دشتکی (روایت صحیفه سجّادیه) روایت نموده است. که در بخش اجازات «بحارالانوار» آمده است.(4)

او سالها در اصفهان به تدریس مشغول بوده و شاگردانی تربیت کرده است از جمله:


1- فهرست گوهرشاد، ص374؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص41؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص162.
2- فهرست مختصر مجلس، ص492.
3- تتمیم امل الآمل، ص180.
4- علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص177.

ص: 387

ملّا محمّد اکمل اصفهانی (پدر علّامه بزرگوار آقا محمّد باقر وحید بهبهانی)، ملّا اسماعیل که در سال 1062ق برای او اجازه نوشته است. و محمّد بن علی بن حیدر مکّی و دو فرزندش محمّد طاهر و محمّد قاسم.(1)

ملّا محمّد شفیع استرآبادی تا سال 1117ق زنده بوده و به گمان ما حدود 80 سال عمر کرده است.]

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «اصول دین» به فارسی، به نام شاه سلیمان صفوی در چهار مقاله، نسخه که در 1122ق کتابت شده است به شماره 946 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد موجود است.(2) 2. «الاربعون حدیثا» به عربی در فضائل حضرت امیر علیه السلام از کتب اهل سنّت، که آن را در اواخر شوال 1116 نوشته است و به شماره 2463 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی در قم موجود است و سجع مهر او: «محمّد نبی اللّه و علی ولی اللّه» مشهود است.(3) 3. «حواشی بر اوائل شافی» تألیف: سیّد مرتضی 4. «شرح قصیده میمیه فرزدق» [در مدح امام زین العابدین علیه السلام که در 5 شوال 1075ق تألیف آن به پایان رسیده و به شماره 3/2036 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است.(4) نسخه ای دیگر از آن در کتابخانه سیّد جلال الدّین محدّث ارموی بوده است.

همچنین در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نسخه ای از کتاب «اعادة المعدوم» تألیف: ملّا محمّد شفیع استرآبادی ساکن هند موجود است که به احتمال زیاد از صاحب عنوان است.(5)]

فرزندان او محمّد طاهر و محمّد قاسم نیز از علمای آن روزگار بودند.(6)


1- الکواکب المنتشره، صص 342 و 343.
2- فهرست الهیات مشهد، ج2، ص95.
3- فهرست مرعشی، ج9، ص264.
4- فهرست احیاء، ج6، ص52.
5- الکواکب المنتشره، ص343.
6- منابع: فیض قدسی، صص 225 و 226؛ الذریعه، ج6، ص105 و ج14، ص13 و ج11، ص92؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص554؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، صص 696 و 697؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص373.

ص: 388

محمّد شفیع گیلانی

محمّد شفیع بن فرج گیلانی، [از علما و فقهای عالیقدر قرن دوازدهم هجری] داماد میر ابوالمعالی کبیر طباطبائی اصفهانی. شیخ محمّد علی حزین در سفرنامه (تاریخ) خود دو جا از او نام می برد. یک جا می نویسد: «ساکن مشهد مقدّس و فاضل جامع محقّق مولانا محمّد شفیع گیلانی، از ازکیاء علماء و در اواسط حکمت نادره زمان»(1) و در جای دیگر می گوید: «در آن وقت (یعنی پس از شکست و فرار افاغنه سال 1142ق) مولانای فاضل ملّا محمّد شفیع گیلانی که پیش مذکور شد، به اصفهان آمده و شیخ الاسلام بود و همانجا رحلت کرد.(2)

فرمانی از شاه طهماسب دوم درباره موقوفه امامزاده درب امام اصفهان موجود است که آنرا در ربیع الثّانی 1143ق صادر نموده اند و او را بدین گونه نام می برد: «شریعت و افادت و افاضت و کمالات دستگاه حقایق آگاه، جامع المعقول و المنقول، علّامی فهامی شمسا للشّریعة و الافادة و الفضیلة مولانا محمّد شفیع شیخ الاسلام داراالسّلطنه اصفهان».(3)

میرزا عبدالنبی قزوینی او را دانشمندی متکلم، فاضل مفخم، محقّق متین و مدقّق رزین دانسته و می نویسد در رشت و شیراز شیخ الاسلام بوده است. در پاورقی مصحح کتاب می نویسد: وی از امیر ماجد بن جمال الدّین محمّد دشتکی در سال 1087ق و از ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری در محرم 1085ق اجازه دریافت نموده است.(4)

ظاهرا وی شاگرد علّامه محمّد باقر مجلسی نیز بوده است.(5) او سرانجام در ماه شعبان


1- تاریخ و سفرنامه حزین، ص226.
2- تاریخ و سفرنامه حزین، ص237.
3- مجلّه وحید، شماره 228 و 229، ص89.
4- تتمیم امل الآمل، ص184.
5- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص41 و ج1، صص 290 و 291؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، صص 44 و 45؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 700 و 701؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص163؛ الکواکب المنتشره، صص 347 و 348.

ص: 389

1144ق در اصفهان وفات یافته است.(1)

از تألیفات او «رساله در تحقیق بداء» است که آنرا در سال 1163 کتابت نموده اند و به شماره 10910 در کتابخانه وزیری یزد نگهداری می شود.(2) وی همچنین بر کتاب «معالم» حاشیه نوشته است.(3)

حاج ملّا محمّد شفیع خوئی

حاج ملّا محمّد شفیع خوئی بن ملّا محمّد بن ملّا ابوالقاسم بن ملّا احمد خوئی بن ملّا علی چورسی بن ملّا دولتعلی قراجه داغی، عالم فاضل متّقی [از علماء معروف قرن سیزدهم هجری] در خوی از شهرهای آذربایجان متولّد گردیده و پس از تحصیل مقدمات نزد علمای آذربایجان به عتبات عالیات رفته و نزد علمای عالیقدر شیخ جعفر کاشف الغطاء نجفی، سیّد محمّد مهدی بحرالعلوم و سیّد محمّد مجاهد درس خواند و به درجه اجتهاد نائل شد. و پس از پایان تحصیل به زادگاه خود مراجعت کرد. او در آنجا مشغول ارشاد مردم و حل مشکلات شرعی آنان بود تا اینکه ایران و روسیه آغاز شد و او به ناچار با خانواده از خوی مهاجرت کرده و به [دعوت جمعی از تجّار و اخیار اصفهان از جمله حاجی دوست محمّد خوئی، میرزا محمّد کاظم (مشهور به میرزا کوچک) و پسرش میرزا علینقی به] اصفهان آمد و در محلّه بیدآباد ساکن شده و در مسجد میرزا باقر به اقامه جماعت پرداخت و به حل مشکلات شرعی مردم و مرجعیت و فتوا و تدریس علوم دینی مشغول شد.

[او فقیهی متبحّر و اصولی مبرّز و ادیبی توانا و صاحب خلق حسنه و مورد احترام عموم علماء و فضلاء و طبقات مختلف مردم بود و علمای بزرگ اصفهان در آن عهد


1- تراجم الرّجال، ج2، ص711.
2- فهرست وزیری، ج3، ص961.
3- الذریعه، ج6، ص206.

ص: 390

همچون میر سیّد حسن مدرس (محلّه نوئی)، حاج سیّد محمّد باقر حجة الاسلام شفتی، ملّا جعفر فشارکی، میرزا حسن بن ملّا علی نوری، سیّد ابوتراب، میر سیّد محمّد علی بن میر سیّد محمّد حسینی خاتون آبادی و میرزا علینقلی بن محمّد باقر حسینی در یک استشهاد (درباره مالکیت او بر املاکی بر کرچکان لنجان اصفهان) از او با القاب عالی یاد کرده اند و از این القاب معلوم می شود که از سرآمدان علماء و مجتهدین و مقدّم بر علمای اصفهان و سایر بلاد در آن عهد بوده است. امّا بنا به دلایلی نامش تحت الشعاع نام یکی دو تن از علماء مشهور آن روزگار قرار گرفته و همچنین به خاطر تدفین او در بقعه حاج سیّد محمّد باقر حجة الاسلام چندان که شایسته مقام علم و فضل اوست شهرت نیافته است.]

او سرانجام در سال 1266ق وفات یافته [و به اهتمام حاج سیّد اسداللّه بیدآبادی[ فرزند سیّد حجة الاسلام در مقبره کوچک مسجد سیّد اصفهان مدفون شد [و متأسفانه سنگ مزار او و اعقابش را که آنجا بود در تعمیرات سال های اخیر از بین بردند.[ فرزندان و اعقاب او اغلب از علماء و ادباء اهل فضل اصفهان بوده اند.(1)

[از ایشان کتابی در «فقه استدلالی» باقی مانده که اکنون نزد استاد میرزا فضل اللّه خان اعتمادی خوئی متخلّص به «برنا» موجود است.]

آقا سیّد شفیع شوشتری

آقا سیّد شفیع بن سیّد محمّد بن سیّد عبدالکریم بن سیّد جواد بن سیّد عبداللّه بن سیّد نورالدّین علی بن سیّد نعمت اللّه موسوی جزائری شوشتری، عالم فاضل صالح [از علمای قرن سیزدهم هجری.] در سال 1211ق در شوشتر متولّد شد و در 20 سالگی به اصفهان آمده نزد جمعی از فضلاء و علماء خصوصا حاج محمّد ابراهیم کلباسی به تحصیل پرداخت و در علوم مختلف خصوصا فقه و حدیث و رجال مهارتی به سزا یافت.


1- مکارم الآثار، ج5، صص 1084-1086؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص698؛ تذکره شبگرد، ص191؛ یادداشت های استاد میرزا فضل اللّه خان اعتمادی خوئی (برنا).

ص: 391

او در محله شهشهان ساکن بوده و عمر خود را به تدریس و اقامه جماعت و تألیف و تصنیف گذرانیده و سرانجام در روز 21 ذیحجة الحرام 1274ق وفات یافته و در صحن تکیه خوانساری ها مدفون شد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «حاشیه بر نقد الرّجال» 2. «رساله ای در منجزات مریض»3. «کشف الریاض» (یا «حاشیه بر ریاض المسائل»4. تحقیقات پراکنده در نحو، فقه و غیره.(1)

ملّا محمّد شفیع واعظ قزوینی

ملّا محمّد شفیع بن رفیع الدّین محمّد بن فتح اللّه واعظ قزوینی، عالم فاضل، ادیب شاعر و واعظ ماهر [از شعراء و خطبای قرن یازدهم هجری].

در قزوین ساکن بود و در آنجا کسب علم و ادب نموده بود. در سال 1088ق به اصفهان آمد و در مسجد حکیم داود در نهایت فصاحت و بلاغت به موعظه برای مردم پرداخت. گاهی شعر نیز می گفت.

از اوست:

پیش ما سرگشتگان یکسان نماند خوب و زشت یک روش گردد به آب تلخ و شیرین آسیا(2)

ملّا محمّد شفیع خاتون آبادی

ملّا محمّد شفیع بن نورالدّین محمّد خاتون آبادی، عالم فاضل [از علماء قرن دوازدهم هجری] در اصفهان ساکن بوده و نزد جمعی از بزرگان علم و فضل از جمله علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی به تحصیل پرداخته است. همچنین میر محمّد حسین بن


1- مکارم الآثار، ج2، صص 408-410؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 699 و 700؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص92؛ الذریعه، ج18، ص36.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص248.

ص: 392

محمّد صالح خاتون آبادی در سال 1131ق برای او و فرزندش نورالدّین محمّد (صغیر) اجازه نوشته است.

صاحب عنوان در فقه، حدیث و رجال مهارت به سزایی داشته است.(1)

محمّد شفیع خوزانی*

محمّد شفیع بن جمال الدّین محمّد خوزانی اصفهانی، از نیکوکاران عهد صفویّه است. او در دفترخانه سلطنتی صفویه به کار اداری مشغول بود. از مردان متمکّن اصفهان در قرن یازدهم هجری بوده و مدرسه شفیعیه را در محلّه دردشت اصفهان و نزدیک مدرس ابن سینا ساخته و موقوفاتی را برای آن معیّن نموده است. سال بنای مدرسه شفیعیه 1067ق مقارن سلطنت شاه عباس ثانی است. [او جُنگ شعر (مجموعه)ای فراهم ساخته که ظاهرا از بین رفته است.(2)]

محمّد شفیع گنابادی

محمّد شفیع بن محمود گنابادی [از فضلاء ساکن اصفهان در قرن یازدهم هجری] در سال های 1014 و 1015ق کتابت بخش های سوم و چهارم و خاتمه «حبیب السیّر» را در اصفهان به پایان رسانیده است. نسخه به شماره 3159 در کتابخانه مجلس وجود دارد. مهر بیضی شکل کاتب با نقش «عبده محمّد شفیع بن محمود 1016» بر برخی از صفحات کتاب مشهود است.(3)

میرزا محمّد شفیع منجّم*


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص41؛ الذریعه، ج1، ص152؛ الکواکب المنتشره، صص 344 و 345؛ تلامذة العلّامه المجلسی، ص104.
2- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص590؛ تاریخچه اوقاف اصفهان، ص352؛ تذکره نصرآبادی، ج1، ص125.
3- فهرست مجلس، ج10، بخش دوم، ص742.

ص: 393

میرزا محمّد شفیع منجّم فرزند میرزا مظفر منجّم گنابادی از منجّمان قرن یازدهم هجری است. در اصفهان نزد پدر نجوم را آموخته و در دربار شاه عباس صفوی وارد شد. او و برادرش میرزا محمّد تققی، در دربار شاه صفی به پیش گویی و استخراج احکام نجوم مشغول بودند. منزل میرزا محمّد شفیع پشت مسجد جامع جدید عباسی (مسجد شاه= مسجد امام فعلی) واقع شده بود.

از او دو فرزند به نام های میرزا محمّد باقر و میرزا محمّد مقیم به جای ماند که اهل فضل و ادب و آشنا به نجوم بودند.(1)

سیّد محمّد شفیع خلیفه سلطانی

سیّد محمّد شفیع بن سیّد محمّد نصیر خلیفه سلطانی بن نواب میرزا سیّد حسن بن علّامه سیّد علاءالدّین حسین خلیفه سلطان حسینی مرعشی، عالم فاضل. در قرن دوازدهم هجری زندگی می کرده و از طرف برادر خود میرزا محمّد مقیم، نایب التّولیه آستان مقدّس رضوی بوده است.(2)

محمّد شفیع تویسرکانی

محمّد شفیع تویسرکانی، از فضلاء قرن یازدهم هجری است. در اصفهان سکونت داشته و نزد علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی به تحصیل مشغول شده است. علّامه مجلسی در آخر نسخه ای از «اصول کافی» برای او اجازه نوشته است.(3)

محمّد شفیع عباسی*


1- خلد برین (ایران در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم)، صص 338 و 339؛ خلاصة السیّر، ص33؛ سفرنامه شاردن، (قسمت اصفهان)، ص28.
2- مزارات اصفهان، ص251.
3- الکواکب المنتشره، ص344؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص104.

ص: 394

محمّد شفیع عباسی از نقاشان هنرمند قرن یازدهم هجری است. برخی او را فرزند آقا رضا عباسی دانسته اند ولی مدرک معتبری برای اثبات آن به دست نیامده است. او از نقاشان طراز اوّل عهد شاه عباس دوم و شاه صفی است.

او غالبا به ترسیم گل های مختلف و پرندگان می پرداخته و از نخستین کسانی بوده که نقاشی گل و مرغ را رواج دادند. علاوه بر این در صورت سازی نیز مهارت به سزائی داشته و طرح هایی نیز برای پارچه ارائه داده و در قلمدان سازی و خوشنویسی نیز زبردست بوده است.

وی تقریبا از سال 1037ق تا 1084ق در اصفهان به فعالیت هنری مشغول بوده و در آخر عمر به هند مهاجرت کرده و در سال 1085ق در شهر «آگره» هند وفات یافته است. فرزندش محمّد تقی نیز از نقاشان ماهر آن عهد بوده است.

او آثار خود را با عبارات «کمینه شفیع عباسی» و «محمّد شد شفیع هر دو عالم» رقم می زده است. از آثار معروف او می توان به «درویش خفته» (1061ق)، «بوته گل بنفشه» (سال 1054ق)، «کبک روی شاخه گل سیب» (سال 1066ق) و «پرنده، پروانه ها و شکوفه ها» (سال 1062ق) اشاره کرد.(1)

سیّد محمّد شفیع مستوفی

سیّد محمّد شفیع مستوفی (حسینی مازندرانی اصفهانی)، عالم فاضل و ادیب شاعر. [از دانشمندان و سخن سرایان قرن یازدهم هجری].

اصلاً از سادات علاقه بند مازندران بوده و در اصفهان به تحصیل علم و ادب پرداخته


1- سیری در تاریخ نقاشی ایران، ص384؛ هنر قلمدان، ص99؛ دائرة المعارف هنر، صص 330 و 331؛ جلوه های هنر در اصفهان، ص142؛ مکتب نگارگری اصفهان، ص169؛ دانشنامه هنرمندان ایران و جهان اسلام، صص 314 و 315؛ فرهنگ فارسی (معین)، ج5، ص906؛ مکتب نقاشی صفوی اصفهان، ص64.

ص: 395

است. در اوایل حال مُشِرف باغات سلطنتی بوده و کم کم به مقامات بالاتر دست یافته و عاقبت مستوفی الممالک موقوفات دولت صفویّه شد. پس از آنکه میرزا مهدی اعتمادالدّوله، به صدارت رسید، او از آن منصب عزل شده و در منزل عزلت گزید و به تحقیق و تألیف و مصاحبت با دانشمندان و شعراء پرداخت. [و سرانجام در سال 1095ق وفات یافت.]

گاهی شعر نیز می سرود. این بیت از اوست:

سوخت ما را ز آشنایی هر که بزم افروز شد آفت پروانه باشد شمع چون روشن شود(1)

در اغلب علوم چون کلام، تاریخ و ادبیات مهارت داشته و سال وفاتش معلوم نیست.

کتاب «بحرالفوائد و عقد الفرائد» به فارسی، در علم تاریخ از اوست که آن را به نام شاه عباس دوّم نوشته و در 5 جلد آن را به پایان رسانیده است. نسخه های فراوانی از این کتاب در کتابخانه ها موجود است. این کتاب هنوز به طبع نرسیده است.(2) [2. «نسب نامه» که در سال 1090ق به نام شاه سلیمان صفوی آن را تألیف کرده و نسخه ای از آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)]

میرزا محمّد شفیع ورزنه ای*

میرزا محمّد شفیع ورزنه ای اصفهانی، از صاحب منصبان دولت صفوی است. او وزارت دارالعباده یزد را برعهده داشته و در سال 1106ق وفات یافته است.(4)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 99 و 100؛ تذکره غنی، ص74.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص699؛ الذریعه، ج3، ص44؛ الرّوضة النّضره، ص263؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج1، ص567؛ فهرست وزیری، ج1، ص336؛ فهرست مرعشی، ج11، ص301 و ج19، ص43؛ فهرست مدرسه حجّتیه، ص100؛ فهرست احیاء، ج6، صص114 و 124 و ج7، ص131؛ فهرست عکسی احیاء، ج2، ص128.
3- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج16، ص58؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج2، ص1094.
4- دستور شهر یاران، ص81.

ص: 396

در سال 1099ق به دستور او در زادگاهش (ورزنه) مسجد جامع ورزنه مرّمت گردیده و این عمل در کتیبه کاشیکاری به خط ثلث در سردر مسجد جامع ذکر شده است.(1)

شکر ابهری اصفهانی

ابوزید شکر بن احمد بن محمّد بن ابی بکر ابهری مؤدّب اصفهانی [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن ششم هجری]. از «ابو عبداللّه قاسم ثقفی» حدیث شنیده و «ابوسعد سمعانی» از وی استماع حدیث کرده است. او در ماه ذی القعده سال 546ق وفات یافت.(2)

[«ابهر» از دهات جِی اصفهان بوده و اکنون از محلّه های اصفهان است و به آن «اَبَر» می گویند.]

میرزا شکراللّه مستوفی شهرستانی

میرزا شکراللّه مستوفی [بن خواجه حبیب اللّه شهرستانی، از دانشوران اهل قلم قرن دهم هجری و از سادات جلیل القدر شهرستان اصفهان است. او پس از تحصیل در اصفهان به قزوین رفته و در دربار شاه طهماسب صفوی به خدمات دیوانی مشغول شد. در اواخر سلطنت شاه طهماسب، به منصب «مستوفی الممالک ممالک محروسه» منصوب شد. در سال 984ق شاه اسماعیل ثانی او را به وزارت دیوان اعلی برگزید اما یک سال بعد که شاه اسماعیل ثانی فوت نمود، شاه محمّد خدابنده او را از این منصب عزل کرده و او را به عنوان «وزیر» و «ممیزی» خراسان و تولیت آستان قدس رضوی به مشهد مقدس فرستاد، اما بیگلربیگیان خراسان به مخالفت با او برخاستند. سرانجام او در هنگام مراجعت از خراسان، در دامغان وفات یافت.


1- اصفهان در دوره جانشینان تیمور، ص18.
2- التّحبیر، ج1، ص326.

ص: 397

او مردی سلیم النّفس، باوقار، خوش خلق و ماهر در انشاء، سیاق، حساب، خوشنویسی و امور دیوانی بود.(1)]

از او آثار خیریه ای به جای ماند از جمله: 1. مسجد مستوفی در محلّه خواجوی اصفهان 2. بازار مستوفی در محلّه خواجو 3. باغ مستوفی (واقع در خیابان فیض فعلی) در اصفهان.(2)

شکراللّه ورنامخواستی لنجانی

شکراللّه بن علیرضا ورنامخواستی لنجانی اصفهانی، [از کاتبان قرن یازدهم هجری [در سال 1092ق کتاب «النّخبة الوجیزة» تألیف: فیض کاشانی را به خط نسخ نوشته است. کتاب در کتابخانه جامع گوهرشاد به شماره 1/1179 موجود است.(3)

[ورنامخواست از دهات بلوک لنجان اصفهان است.]

استاد شکراللّه صنیع زاده

استاد شکراللّه صنیع زاده فرزند عبدالمحمود غفّاریان، هنرمند نقاش و میناکار معاصر اصفهان، در 20 ذیحجه 1324ق (برابر با 15 بهمن 1285ش) در محلّه درب امام اصفهان متولّد شد. او تحصیلات ابتدائی و اوایل متوسّطه را در مدرسه قدسیّه گذراند امّا در نوجوانی ترک تحصیل کرده و نزد پدربزرگ مادریش میرزا عبدالحسین صنیع همایون به فراگیری نقاشی و میناکاری پرداخت. همچنین از استاد مصورالملکی تذهیب، تشعیر، نقاشی طبیعت، صورت سازی، گل و مرغ و بوته پردازی را آموخت.


1- احسن التواریخ، صص 127 و 639 و 716؛ از شیخ صفی تا شاه صفی، صص 96 و 97؛ تاریخ عالم آرای عباسی، (چاپ 1377ش)، ج1، صص 255 و 256؛ وقایع السّنین و الاعوام، ص391؛ تاریخ پانصد ساله خاندان شهرستانی، صص 105-110.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص1004.
3- فهرست گوهرشاد، ص425.

ص: 398

صنیع زاده در زمان سلطنت رضا شاه، با یک مهندس آلمانی به نام «شونِمان» که در اصفهان به سر می برد آشنا شده و برای راه اندازی کوره و رنگ ها و لوازم کار میناکاری ازاو بهره فراوان برد، تا اینکه کم کم استادی قابل و هنرمندی ماهر شد. آثار میناکاری او در نمایشگاه بین المللی بروکسل یک دیپلم افتخار و مدال بُرنز به ارمغان آورد. همچنین تقدیرنامه ای از مرجع عالیقدر شیعه سیّد محسن حکیم دریافت نمود.(1)

او سرانجام در جمادی الاولی 1404ق (بهمن 1362ش) در اصفهان وفات یافته و در تکیه آغاباشی در تخت فولاد مدفون شد.(2)

درهای نفیس میناکاری شده آستان حضرت رضا علیه السلام ، میناکاری ضریح حضرت عباس علیه السلام در کربلا و میناکاری در حرم مطهر حضرت علی علیه السلام در نجف اشرف از آثار ارزنده اوست.

شکراللّه خاکسار*

شکراللّه خاکسار فرزند علی، از شعرای معاصر اصفهان در سال 1311ش متولّد شد. او در انجمن های ادبی اصفهان شرکت می کرد و از اعضای انجمن صائب بود. سرانجام در سال 1381 پس از پیدا شدن پیکر فرزندش که در جنگ ایران و عراق به شهادت رسیده بود، به عارضه قلبی دچار شد و در تهران درگذشت.

از اوست:

چه کردی با محبّت ای که می دانی نمی ماند غمی افسانه ای عکس خیالی زندگانی را

مرا کُشتی ولیکن دل به یادت زندگی دارد بنازم این تحمّل سخت جانی را(3)


1- کیهان فرهنگی، (اردیبهشت 1363)، ص39؛ فصلنامه فرهنگ اصفهان، (بهار 1375)، صص 35-38؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 336 و 337؛ گلزار مشاهیر، صص 431 و 432.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص55.
3- تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص235.

ص: 399

میرزا شکراللّه منعم اصفهانی

میرزا شکراللّه منعم بن میرزا محمّد علی مسکین اصفهانی، شاعر ادیب و فاضل، از سخنوران قرن چهاردهم هجری.

در اصفهان به سال 1286ق متولّد شده و در این شهر علم و ادب آموخته و فنون شعر و ادب را از میرزا محمّد حسین عنقا فرا گرفت و چون در سرودن شعر صاحب طبع روان و قریحه خدادادی بود در انجمن ادبی شیدا حضور یافت. او از راه زرگری امرار معاش می کرد. او مردی عارف مسلک و سخن سنجی ماهر بود. قصیده و غزل را نیکو می سرود و در گفتن مادّه تاریخ مهارتی به سزا داشت.

منعم در روز شنبه 4 جمادی الاولی 1360ق وفات یافته [و در تکیه آغاباشی واقع[ در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

برخی از اشعار او در کتاب «دانشنامه» به طبع رسیده و مجموعه ای از اشعارش با عنوان «سفره منعم» در سال 1360ق چاپ سنگی شده است.

از اوست:

دم ز چشم تو بزد نرگس و هشیار نبود حرف بیهوده زدن دور ز بیمار نبود

دوش گفتم ننمودی ز چه رخ بر خورشید گفت این بی سر و پا لایق دیدار نبود(1)

پدرش «مسکین» و برادرش «میرزا عبدالرحیم افسر» و برادرزاده اش «فتح اللّه


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص471؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص350؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص114؛ دیوان طرب، ص250؛ مکارم الآثار، ج7، صص 2706 و 2707؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج3، ص1732؛ الذریعه، ج9، ص1111.

ص: 400

جلالی» نیز شاعر و اهل فضل و ادب بوده اند.

شکراللّه حسینی خوراسکانی

شکراللّه بن محمّد حسینی خوراسکانی [از فضلاء و نویسندگان کتب در قرن یازدهم هجری] در سه دهه اوّل ربیع الثّانی 1097ق نسخه ای از «مجمع البحرین» طریحی را به پایان رسانیده است و در 1098ق شیخ صفی الدّین طریحی فرزند مؤلّف جهت او اجازه مرقوم داشته است (پایان جزء سوم و چهارم) نسخه به شماره 1180 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(1) همچنین او در جمعه 12 رجب 1094ق کتابت نسخه ای از کتاب «السرائر الحاوی» تألیف: ابن ادریس را به خط زیبا به پایان رسانیده و نسخه مقابله شده و به شماره 2166 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی موجود است.(2)

شکراللّه پیمان بروجنی

شکراللّه ارباب زاده متخلّص به «پیمان» از شعرای معاصر در سال 1320ق در بروجن متولّد شده و در آنجا تحصیل نمود. او مدّتی رئیس اداره اقتصادی بروجن بود.

از اوست:

کوهکن در بیستون از جان شیرین چون گذشت تیشه انسان زد به سر کز کوه موج خون گذشت(3)

شکوهی همدانی

شکوهی همدانی معروف به «ملّا شکوهی» شاعر ادیب [از سخنوران قرن یازدهم هجری].

در اصفهان ساکن بوده و در قهوه خانه های اصفهان با شاعران و فضلاء معاشرت و


1- فهرست مرعشی، ج3، ص350.
2- فهرست مرعشی، ج6، ص171.
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 118 و 119.

ص: 401

مصاحبت داشته و گاهی شاه عباس اوّل برای دیدار آنها قهوه خانه می آمده است.

شکوهی و زکی همدانی در همدان نزد میرزا ابراهیم همدانی به تحصیل پرداخته بودند. او علاوه بر سرودن شعر خط نستعلیق را نیز زیبا می نوشت.

سال وفات او معلوم نیست. فرزندش همایون محمّد نیز از خوشنویسان عهد صفویه است.

از اوست:

دوش در چشمم خیال روی جانان می نشست شبنم یاد جمالش بر گل جان می نشست(1)

شکیبی اصفهانی

شکیبی اصفهانی، از عرفاء و دانشمندان قرن نهم هجری و از مریدان خواجه علاءالدّین عطاء نقشبندی بوده و در نجوم و رمل دست داشته است.(2)

شمخال بیک اصفهانی*

شمخال بیک اصفهانی، از شعرای قرن یازدهم هجری است. از خانه زادهای میر سیّد علاءالدّین حسین خلیفه سلطان بود. او به سفرهای زیادی رفته و از جمله مدّتی را در سفر هندوستان گذرانیده و به اصفهان بازگشته بود.

این رباعی از اوست:

در قید حیات هر که چون من باشد کارش همگی ناله و شیون باشد

گر زندگی این است که من می بینم عمر ابدی نصیب دشمن باشد(3)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 343 و 344؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج2، ص311 و 312؛ تذکره غنی، ص74؛ تذکره حسینی، ص176.
2- تاریخ نظم و نثر، صص 423 و 820.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، ص211؛ کاروان هند، ج17 ص652.

ص: 402

میرزا شمسا

میرزا شمسا، از فضلاء و دانشمندان گمنام اصفهان در قرن سیزدهم هجری است. در کتاب «تاریخ تذکره های فارسی» در ضمن شرح حال میرزا عبدالباقی شریف رضوی متخلّص به «وفا» گوید:

«در آنجا (اصفهان) پیش علمای عصر مثلاً ملّا علی اکبر و میرزا محمّد اسماعیل و میرزا شمسا و غیره هم استفاده علوم عقلیّه و فنون طبّیّه ساخت»(1)

ملّا شمس الدّین بحرانی

ملّا شمس الدّین بحرانی معروف به «ملّا شمسی» عالم فاضل، علاوه بر تحصیل علم جهت معاش تجارت هم می نموده و به همین قصد از بحرین به ایران آمده و در قمشه ساکن دشه و هم در آنجا وفات یافته و در جوار امامزاده شاه سیّد علی اکبر نزدیک قمشه (شهرضای کنونی) مدفون شد.(2)

حاج آقا شمس الدّین خادمی

حاج آقا شمس الدّین خادمی فرزند حاج سیّد ابوجعفر صدر عاملی [از علمای معاصر اصفهان] در سال 1316ق در اصفهان متولّد شد. در کودکی پدر را از دست داده و تحت سرپرستی مادر تربیت شد. او تحصیلات خود را در اصفهان نزد علماء عالیقدری چون میرزا احمد مدرس، آخوند ملّا محمّد حسین فشارکی، آقا شیخ محمّد رضا نجفی، حاج میر محمّد صادق مدرس خاتون آبادی، آخوند ملّا عبدالکریم گزی، آقا شیخ علی مدرس یزدی، آقا میرزا محمّد علی تویسرکانی و آقا سیّد محمّد مدرس نجف آبادی انجام داد و برای تکمیل آن به عتبات و عالیات مشرّف شده و از درس آیات عظام: آقا سیّد


1- تاریخ تذکره های فارسی، ج2، ص127.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص165؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 701 و 702.

ص: 403

ابوالحسن اصفهانی، آقا میرزا محمّد حسین غروی نائینی و جمعی دیگر از افاضل حاضر گردید. لکن به مناسبت ابتلاء به بیماری به اصفهان مراجعت کرده و فقط توانست به اقامه جماعت در مسجد نو حاج رسولی ها و موعظه و ارشاد مردم در آن مسجد بپردازد.

او سرانجام در 25 شعبان سال 1399ق وفات یافته و جنب قبر پدرش در تکیه حاج آقا مجلس (تکیه سیّد ابوجعفر) در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(1)

شمس الدّین دینانی*

حاج شمس الدّین دینانی اصفهانی متخلّص به «شمس» فرزند آقا احمد ملقّب به «شمس الشّعراء»، از شعرای اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری. در سال 1247ش در روستای «دینان» از توابع اصفهان متولّد شده و به کسب علم و ادب مشغول شد. او دارای صدایی خوش بوده و در خوشنویسی نیز مهارت داشته است. در سرودن شعر زبردست و خوش قریحه بوده و خصوصا غزل را نیکو می سروده است. «مجموعه اشعار شمس اصفهانی دینانی» به اهتمام حسین توسلّی دینانی در سال 1384ش به چاپ رسیده است. او در سال 1312ش در زادگاه خود وفات یافته و همانجا مدفون شد.(2)

از اوست:

تا شدم عاشق نمی دانی چه ها می خواستم اوّل از معشوق خود مهر و وفا می خواستم

عاقبت نگذاشت جان سازم فدایش از وفا چون که من یک بوسه از وی خونبها می خواستم


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 320 و 321؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص56.
2- مجموعه اشعار شمس اصفهانی دینانی: مقدمه.

ص: 404

شمس الدّین طالش

شمش الدّین (شمسا) بن اسماعیل طالش [از فضلاء قرن یازدهم هجری] در سال های1067، 1070، و 1093ق در مدرسه فاطمیه اصفهان نسخه ای از کتاب «من لایحضره الفقیه» را کتابت نموده که در کتابخانه دانشکده حقوق طهران موجود است.(1)

سیّد شمس الدّین حسینی نائینی

سیّد شمس الدّین حسینی نائینی فرزند سیّد محمّد رضا، از ادبای معاصر اصفهان است. در 22 ربیع الثّانی 1352ق در «مزرعه سلطان نصیر» از توابع نائین متولّد شده و از سن 4 سالگی به اتفاق پدر در قریه «اژیه» از بلوک رویدشت اصفهان ساکن شده. سپس به اصفهان آمده به تحصیل علوم قدیمه مشغول شد. او از سن 14 سالگی شعر می گفت. این شعر از اوست:

بزن ای مطرب مهوش به یاد روی جانانه که نزدیک است از عشقش بسوزم همچو پروانه

به یاد روی ماه وی شدم حیران و دیوانه دل از کف رفت و مجنون گشتم و از خویش بیگانه

تمنّای لب لعلش به جانم می زند اخگر(2)

شمس الدّین تاج اصفهانی*

شمس الدّین تاج اصفهانی فرزند میرزا عبدالحسین تاج العلماء بن ابراهیم تاج اصفهانی، ادیب و هنرمند فرزانه.


1- فهرست حقوق، ص421.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص493.

ص: 405

در سال 1301ش متولّد شده و به تهران رفت. مقدمات را در آنجا فرا گرفت و ضمن اشتغال به کار، نزد اساتیدی چون حاج میرزا خلیل کمره ای تحصیل نمود. در سال 1320ش به اصفهان مراجعت کرده و نزد شیخ عبدالعظیم مهرابی کوشکی، شیخ احمد قمی نژاد و شیخ محمّد باقر زند کرمانی کسب فیض نمود.

او آواز را نزد دایی خود جعفر مشایخ زاده و میرزا عبدالحسین صدرالواعظین فرا گرفت. او اشعار مثنوی را با تسلطی که به ردیف و دستگاه های موسیقی اصیل ایرانی داشت با سبکی مخصوص به خود با نوائی دلنشین قرائت می کرد.

وی در بهمن 1383ش وفات نمود و در بقعه نام آوران باغ رضوان اصفهان مدفون شد.(1)

شمس الدّین بناء اصفهانی*

استاد شمس الدّین بن عبدالحسین اصفهانی بنّا، از هنرمندان قرن دهم هجری است. در هنر گچبری زبردست و استاد بوده است. از آثار او گچبری دیوار غربی حرم امامزاده حمزه در بوانات فارس است که آنرا در سال 953ق ساخته است.(2)

حاج آقا شمس الدّین هرندی

حاج آقا شمس الدّین بن حاج ملّا عبداللّه بن میرزا محمّد بن حاج ملّا عبداللّه بن حاج محمّدهادی بن حاج محمّد ظهیر هرندی، عالم فاضل [از علمای قرن چهاردهم هجری].

در اصفهان متولّد شده و نزد پدر خود و آقا سیّد محمّد باقر درچه ای و دیگران تحصیل کرده و به اقامه جماعت در یکی از مساجد محلّه شهشهان پرداخت. او در حدود سال 1366ق در طهران وفات یافت.(3)


1- شرح مجموعه گل، ص373.
2- راهنمای صنایع اسلامی، صص 103 و 104؛ دائرة المعارف تشیّع، ج3، ص31.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص444.

ص: 406

دکتر سیّد شمس الدّین جناب

دکتر سیّد شمس الدّین جناب فرزند مرحوم حاج میر سیّد علی جناب حسینی. دکتر داروساز، از متخصصین فن داروسازی و از دوستان قدیمی نویسنده [سیّد مصلح الدّین مهدوی که در شب چهارشنبه عرّه ذی الاحجّه 1393ق (مطابق 6 دی ماه 1352 در تهران وفات یافت و] در تکیه آقا سیّد محمّد لطیف خواجوئی در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(1)

شمس الدّین دولت آبادی

شمس الدّین دولت آبادی فرزند آقا محمود بن میرزا احمد بن حاجی میرزا هادی دولت آبادی، از شعرای قرن چهاردهم هجری.

در سال 1293ش (مطابق 1332ق) متولّد گردیده و در محرم 1353ق در جوانی وفات یافت. جوانی قابل و آراسته بود. شعر می گفت و «شمس» تخلّص می کرد.(2)

استاد شمس الدّین کاشی تراش

استاد شمس الدّین کاشی تراش، از هنرمندان قرن دهم هجری در اصفهان است. از آثارش: تزئینات ایوان جبهه جنونی مسجد جامع اصفهان است که در زمان شاه طهماسب اوّل صفوی انجام گردیده است.(3)

شمس الدّین تبریزی*

شمس الدّین تبریزی، از خوشنویسان ماهر قرن دهم هجری است. خط ثلث را خوش


1- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص191؛ مکارم الآثار، ج8، ص2845.
2- انیس الفارغین، (خطی)، ص213.
3- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 101-103؛ کارنامه بزرگان ایران، ص187؛ دائرة المعارف تشیّع، ج13، ص459؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص701.

ص: 407

می نوشته و در اصفهان ساکن بوده است. او در سال 929ق کتیبه سردر مسجد علی اصفهان را به خط ثلث نوشته است.(1)

شمس الدّین هاشمی اصفهانی*

میر شمس الدّین هاشمی، از شاعران اصفهان در قرن یازدهم هجری است. در اصفهان تحصیل کرده و به هند سفر کرد و به «بیجاپور» رسید و به «صدر جهان» مخاطب شد و در ردیف شاعران مدّاح عادلشاه، فرمانروای دکن قرار گرفت.

از اوست:

مرا هر شب خیال یار در آغوش می آید غلط کردم که جانی در تن بیهوش می آید(2)

استاد شمس الدّین ابوالوفا حسینی*

استاد سیّد شمس الدّین ابوالوفا حسینی فرزند حاج آقا رضا بن سیّد محمّد، از خوشنویسان هنرمند معاصر اصفهان.

در روز 30 بهمن 1326ش در قریه «دستنا» از توابع شهرکرد در خانواده ای از سادات عالیقدر که نسب آنان به امام زین العابدین علیه السلام می رسید، متولّد شد. پدرش از علمای دینی و اهل فضل و تقوا بود. او در زادگاه خود به مکتب خانه رفته و سپس نزد پدر مقدّمات و سیوطی را آموخت. سپس برای ادامه تحصیلات عالیقدری چون شیخ امان اللّه کوجانی تلمُّذ کرد. او در کنار این تحصیل، به طور متفرقه به تحصیل ادامه داده و دوره ابتدائی، سیکل و متوسطه را طی کرد. آنگاه در دانشگاه گیلان در رشته مدیریت


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 370-372؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص143؛ خوشنویسی در کتیبه های اصفهان، ص72.
2- تذکره شمع انجمن، ص806؛ گلزار جاویدان، ج3، ص1758؛ کاروان هند، ج2، ص1536.

ص: 408

اداری ادامه تحصیل داده و به درجه لیسانس نائل شد.

پس از آن در اصفهان اقامت گزید. او به خاطر تشویق پدر جهت حفظ اشعار عربی و فارسی و خوشنویسی، به هنر خط علاقمند شد و در هنگام اقامت در اصفهان نزد استاد فضائلی در خط نسخ و نستعلیق و نزد استاد نصراللّه معین در خط نستعلیق به مشق پرداخت. و در سال 1358ش موفق به اخذ درجه ممتاز شد آنگاه در تهران از راهنمائی اساتید خوشنویس پایتخت همچون استاد فرادی و سایرین بهره برد.

او جهت امرار معاش به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در دبیرستانها و هنرستانها و مراکز آموزش عالی و تربیت معلم و دانشگاه هنر اصفهان به تدریس پرداخت.

استاد حسینی از جمله پایه گذاران انجمن خوشنویسان اصفهان بعد از انقلاب و خود مؤسس انجمن خوشنویسان چهارمحال و بختیاری است. او سال های طولانی به تعلیم خط در انجمن مشغول بوده و مدّتی سمت سرپرست انجمن خوشنویسان اصفهان و مدّتی بازرس اصلی انجمن خوشنویسان ایران بود. حاصل زحمات این استاد هنرمند تربیت صدها خوشنویس برجسته است و به پاس این زحمات به دریافت نشان درجه یک هنری معادل دکترا نائل آمده و در سال 1386ش به درجه استادی در خوشنویسی دست یافته است.

استاد حسینی در نمایشگاه های جمعی بسیاری در داخل و خارج از کشور شرکت نموده و آثار خود را به نمایش گذاشته است. او به گردآوری نمونه خطوط خوش خوشنویسان گذشتته و مطالعه درباره خط و خوشنویسی علاقه فراوان داشته و در شناخت خطوط نسخه های خطی و قطعات خوشنویسی صاحب نظر است و در کنار آن به مطالعه تاریخ و ادبیات می پردازد.(1)


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با استاد شمس الدّین ابوالوفا حسینی در هشتم شهریور 1388ش.

ص: 409

شمس تیشی شیرازی*

شمس تیشی شیرازی، از شعراء هنرمندان قرن یازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و در علم موسیقی و صوت و عمل مهارتی به سزا داشته و شعر و تصنیف نیکو می سروده است. شاه عباس صفوی به او علاقه فراوان داشت و دستور داد در چهارباغ اصفهان برای او قهوه خانه ای بسازند.

از اوست:

ابروانم شده پل چشم ترم چشمه آن داد من این سر پل می دهی یا آن سر پل(1)

شمس شیرازی

شمس شیرازی معروف به «شمسا بینی» خوشنویس هنرمند. سالها در اصفهان ساکن بوده و نزد میرعماد به مشق خط پرداخته است. خط نستعلیق را خوش می نوشت. برادرش «جمالا» متخلّص به «واله» شاعر و خوشنویس بوده و در هندوستان ساکن شده و وفات نموده است.(2)

شمسی اصفهانی

شمسی اصفهانی، از شعرای قرن هشتم هجری است.(3)

سیّد شهاب الدّین نحوی [پدر مؤلّف]


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 213 و 214.
2- تذکره نصرآبادی، ص408.
3- تاریخ نظم و نثر، ص226.

ص: 410

سیّد شهاب الدّین محمّد تقی نحوی فرزند سیّد محمّد حسن مجتهد اصفهانی بن سیّد محمّد تقی مستجاب الدّعوه بن سیّد محمّد سعید بن سیّد محمّد صادق بن سیّد ابوالقاسم بن سیّد محمّد باقر بن میر محمّد صادق موسوی اصفهانی، عالم فاضل زاهد [از علمای عالیقدر قاجاریه].

او در شب غرّه رجب سال 1263ق در اصفهان متولّد شده و مقدّمات و سطوح را نزد برادر خود حاج سیّد مهدی نحوی و برادر دیگرش سیّد محمّد (که در جوانی به سال 1275ق وفات یافت) فرا گرفته و سپس جهت تکمیل در محضر مرحومین حجتین ملّا حسینعلی تویسرکانی و آقا میر سیّد محمّد شهشهانی حاضر شده و سال ها از محضر آنان مستفید گشت و ضمنا به درس آخوند ملّا عبدالجواد خراسانی حکیم حاضر شده، سپس به مجلس حاج سیّد اسداللّه بیدآبادی اختصاص یافته و از خواص اصحاب ایشان گردید. مدّتی نیز از درس مرحوم میر محمّد صادق کتابفروش استفاده برده و مدّت دو سال به درس حاج شیخ محمّد باقر مسجد شاهی حاضر شد. در اغلب علوم، از ریاضی و طبیعی و حکمت و فقه و اصول و ادب تبحّر یافت. او ارادت خدمت عارف مشهور مرحوم فیض علی شاه ثانی داشت و تا آخر عمر به خدمت خلق و عبادت خالق پرداخته و مورد احترام خاص و عام قرار گرفته و نزد عموم طبقات، محترم و مقبول القول بود.

او در شب چهارشنبه غرّه رجب المرّجب سال 1340ق وفات یافته و در تخت فولاد، جنب مقبره پدر مدفون شد. پس از گذشت چندین سال، استخوان های ایشان به نجف اشرف نقل و در وادی السّلام جنب مقبره علّامه آقا میرزا محمّد هاشم چهارسوقی مدفون گردید.

از آثارش کتابی است «جُنگ» مانند در دو قسمت: 1. در فوائد متفرقه از نظم و نثر عربی و فارسی و فقه و حدیث و تفسیر2. مجموعه ای از مراسلات استادش حاج سیّد اسداللّه بیدآبادی که به علماء و غیره نوشته است.(1)


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور: مقدمه؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص705؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص207.

ص: 411

سیّد شهاب الدّین آل دیباج*

سیّد شهاب الدّین آل دیباج عالم کامل مدّت 17 سال در کربلای معلی تحصیل نموده و به درجه اجتهاد نائل گردیده و از بزرگانی همچون شیخ زین العابدین مازندرانی اجازه اجتهاد دریافت کرد. پس از بازگشت به ایران در مسجد محلّه «لادره» خمینی شهر به امامت جماعت و تبلیغ احکام مشغول شد. وی در سال 1333ق وفات یافت و در مقبره مسجد خود (امام جعفر صادق علیه السلام ) مدفون گردید. وی پسر عموی سیّد بحرالعلوم سدهی (شاگرد شیخ انصاری) و جدّ مادری مرحوم دکتر سیّد رضا ابوالبرکات بود.

شیخ شهاب الدّین اَزیرانی

شیخ شهاب الدّین اَزیرانی اصفهانی [از عرفای قرن هشتم هجری] متوفی به سال 769ق مدفون در قریه «ازیران» از توابع «براآن» اصفهان.(1)

سیّد شهاب الدّین صفوی قمی*

سیّد شهاب الدّین صفوی قمی، از علمای معاصر اصفهان در سال 1304ش در روستای «سُه» از توابع شهرستان نطنز (و فعلاً تابع شهرستان بُرخوار و میمه) متولّد شد و پس از تحصیل مقدّمات به قم رفته و سطح را نزد برخی از علماء آنجا از جمله شیخ علی فیض (مشکینی) تحصیل کرد و در درس خارج مرجع عالیقدر حاج آقا حسین بروجردی حاضر شد امّا با رحلت او به اصفهان مراجعت کرده و از درس حضرات آیات خادمی، فانی و حاج آقا رحیم ارباب بهره برد. پس از آن به وعظ ارشاد مشغول شده و با بیانی شیوا و سخنانی گیرا مردم را جذب معارف اهل بیت علیهم السلام نمود. او حامی مستمندان و


1- مزارات اصفهان، ص98.

ص: 412

یاور مظلومان بود و برای کمک به آنان همواره پیشقدم می شد.

او به عبادت فراوان و انجام واجبات و مستحبّات و تلاوت قرآن اهتمام بسیار داشت. و با برخی از عرفاء و علمای ربّانی خصوصا حاج آقا رحیم ارباب حشر و نشر داشت و از انفاس قدسیه آنان فیض می برد.

او در اواخر عمر به سکته مبتلا شده و از قوای جسمانیش کاسته شد و عاقبت پس از بازگشت از زیارت حضرت ثامن الائمه علیه السلام در پاییز سال 1382ش دچار سانحه تصادف شده و چند روز پس از عمل جراحی روز 5 رمضان 1424ق وفات یافت.

فرزند او حاج سیّد عبدالحمید صفوی در جبهه های نبرد ایران و عراق به شهادت رسید و دو فرزند دیگرش حاج سیّد محمّد باقر و سیّد حسام الدّین در زمان حیات پدر وفات یافتند و بار سنگین فراق بر سینه پدر نشست. امّا او تا آخر عمر از جادّه صبر و رضا خارج نشد و مصائب را تحمّل کرد.(1)

سیّد شهاب الدّین ضیاء الواعظین

سیّد شهاب الدّین ضیاء الواعظین حسینی، از خطباء اهل منبر، متوفی 1363ق به سن قریب به 90 سالگی و مدفون در بیرون بقعه آقا حسین خوانساری در تخت فولاد.(2)

شهدی اصفهانی

شهدی اصفهانی، از شعرای اواخر دوره قاجاریه است. او از دوستان میرزا ابوالقاسم محمّد نصیر طرب اصفهانی بوده و طرب در قصیده انجمنیه خود، او را به عنوان شاعر اطعمه ساز ذکر کرده است.(3)

شهدی بختیاری*


1- وفیات علمای معاصر اصفهان، خطی.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص110.
3- دیوان طرب، ص261؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج2، ص914.

ص: 413

شهدی بختیاری، از سخنوران قرن سیزدهم هجری است. در اصفهان علم و ادب آموخته و به تهران رفت و به مدح ناصرالدّین شاه پرداخت و شمس الشعراء میرزا محمّد علی سروش را هجو کرد. سال فوت او معلوم نیست.(1)

او در پنج شنبه از ماه رمضان سال 1261ق نسخه ای از «دیوان فرخی سیستانی» را به خط نستعلیق کتابت کرده است. میرزا محمّد حسین عنقا در سال 1291ق این نسخه را در اختیار داشته است. این کتاب به شماره 5493 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

شهریار اُسواری اصفهانی

ابوبکر شهریار بن محمّد بن احمد بن محمّد بن شهریار اسواری اصفهانی [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن پنجم هجری] به مکّه و بصره سفر کرده و از «ابی یعقوب یوسف بن یعقوب نُجِیری» و «ابی قلابه محمّد بن احمد بن حمدان» امامِ جامعِ بصره در شهر بصره و از «ابا علی حسن بن داود بن سلیمان بن خلف مصری» در مکّه حدیث شنیده است.

«عبدالعزیز» و «عبدالواحد» فرزندان «عبداللّه بن احمد قاذویه»، «عبدالرّحمان بن محمّد بن اسحاق» و «محمّد بن علی جوزدانی» از او حدیث شنیده اند.(3)

شهریار نوذر اصفهانی*

شهریار یاربخت اصفهانی متخلّص به «نوذر» از شعرا و نویسندگان معاصر است. در سال 1316ش متولّد و در طهران ساکن بود. او در بهمن 1369ش درگذشت. از آثار او: 1. «داستان لیلی و مجنون» [2. «نغمه های نوذر» 3. «سرگذشت حاج علی بابا»


1- حدیقة الشعراء، ج2، ص912.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج16، ص21.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص346، معجم البلدان، ج1، ص190.

ص: 414

4. «قصه های کوتاه ملل» همگی به چاپ رسیده است.

شهسوار بیک نادم لاهیجی

[ شهسوار بیک] لاهیجی متخلّص به «نادم» شاعر ادیب از سخنوران قرن یازدهم هجری. [در حدود سال 990ق در «سیّد اشرف» لاهیجان متولّد شده] و در جوانی به سرودن شعر پرداخته و «صدقی» تخلّص می نمود و بعدا آنرا به «نادم» تغییر داد. به هند سفر کرده و در آگره با شاعران پارسی گوی هندی و ایرانی هم صحبت شده و به مشاعره پرداخت، آنگاه به گجرات رفته و در خدمت «نظیری نیشابوری» به کسب علم و ادب پرداخته [و به واسطه او در برهان پور به ملازمت «میرزا عبدالرّحیم خان خانان» نائل شد. در سال 1021ق پس از فوت «نظیری» به بیماری سختی دچار شد. عاقبت پس از چندی اقامت در «عظیم آباد» در «پتنه» و «بنگاله» و «دکن» به ایران مراجعت نموده و باقی عمر را در اصفهان طی نمود تا اینکه در حدود سال 1060ق] در سن قریب به 70 سالگی وفات یافته و در تختگاه هارون ولایت اصفهان مدفون شد.

از اوست:

تا باغ از گل تو شناسد نسیم را پیوند کرده است به زلفت نسیم را

از گریه تیره روزی عاشق نمی رود تا کی به آب دیده بشوییم گلیم را(1)

شهفیروز اصفهانی

ابوالهیجاء شهفیروز (شاه فیروز) بن شُعیب بن عبدالسیّد بن منصور بن ابوالفوارس بغدادی اصفهانی، از ادباء و شعرای قرن ششم هجری. از «ابی جعفر محمّد بن احمد بن


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 344 و 345؛ کاروان هند، ج2، صص 1399-1405؛ تذکره روز روشن، صص 789-790؛ کلمات الشعراء، صص 112 و 113؛ تذکره حسینی، ص356؛ تذکره غنی، ص131؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص969؛ مزارات اصفهان، صص 347 و 348.

ص: 415

مسلمه» و دیگران بهره برده و کتاب «مقامات» را در سال 490ق و کتاب «الرشاد الارب» را تألیف نموده است.

وی در سال 530ق در بغداد در کهولت و پیری وفات یافت. به عربی شعر می سرود و اشعارش لطیف و دلپذیر است.(1)

میر شهنشاه شکیب اصفهانی

میر شهنشاه اصفهانی متخلّص به «شکیب» شاعر ادیب [از سخنوران قرن یازدهم هجری].

از سادات و متولّیان امامزاده زین العابدین (درب امام) اصفهان و پسرعموی مستوفی موقوفات در عهد شاه سلیمان بود. خود او مدّتی مستوفی استرآباد بود. گاهی شعر می سرود [و قبل از سال 1083ق (سال تألیف تذکره نصرآبادی) وفات یافت.

از اوست:

واعظ به مزخرفات خود غرّه مشو خورشید صفت واله هر ذرّه مشو

بر تخته منبر آمد و رفت مکن سوهان طبیعت شده ای ارّه مشو(2)]

شیبان اسدی

ابوسعید شیبان بن ابومحمّد عبداللّه بن شیبان بن عبداللّه بن احمد بن محمّد بن شیبان بن محمّد بن سمرة بن مفضل بن قیس بن عدنان بن نزار بن حرب بن ربیعة بن حسن بن مفضّل محتسب مؤدی اسدی الملقن اصفهانی [از محدّثین عامّه قرن ششم هجری[ مردی صالح و عالم بوده و به تعلیم قرآن به اطفال مشغول بوده است.

او از پدرش «ابو محمّد عبداللّه»، «احمد بن عبدالغفار بن احمد»، «قاضی ابو منصور


1- معجم الادباء، ج1، صص 273 و 274؛ الاعلام، ج3، ص260؛ طبقات الشافعیه، ج3، ص175؛ راهنمای دانشوران، ج3، ص370.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 175 و 176؛ تذکره روز روشن، ص122.

ص: 416

محمّد بن سکرویه»، »ابوبکر بن ماجه»، «محمّد بن عبدالواحد بن محمّد»، «ابواسحاق ابراهیم بن محمّد طیان»، «ابوالمظفر سمعانی»، «ابوالفوارس طراد زینبی» و «ابو محمّد رزق اللّه تمیمی» و غیر آنان حدیث شنیده و «حافظ ابن عساکرد مشق» و «ابوسعد سمعانی» از او روایت می کند.

تولّدش در حدود 470ق و فوت او در رمضان 538ق در اصفهان [اتفاق افتاد].(1)

[یاقوت حموی او را از اهالی روستای «بُرج» اصفهان دانسته و کنیه اش را «ابومعمر» ضبط کرده و نوشته است که صاحب «سُنّة» بوده و در اطراف اصفهان مردم را موعظه می کرده و از «ابوعبداللّه محمّد بن اسحاق بن منده» حدیث شنیده و از «ابی بکر بن مردویه»، «ابی سعد احمد بن محمّد مالینی»، «ابی عبداللّه جرجانی» و «ابی بکر بن ابی علی» و دیگران حدیث نوشته است. «یحیی بن منده» از او حدیث نقل کرده است.(2)]

شیخ عباسی*

شیخ عباسی، از نقاشان هنرمند قرن یازدهم هجری است. او در سالهای 1060 تا 1098ق در اصفهان به فعّالیّت هنری مشغول بوده و نزد بهرام سفره کش، نقاش زبردست آن روزگار تعلیم دیده و به واسطه تقرّب به دربار شاه عباس دوم به «عباسی» معروف شده است.

شیخ عباسی از نخستین نقاشانی است که شیوه فرنگی سازی را در نقاشی خود به کار گرفتند. او در صورت سازی، مجالس رزمی و بزمی و پرنده سازی مهارت داشته و به قلمدان سازی نیز می پرداخته است. رقم او در آثارش «بها گرفت چو گردید شیخ عباسی» بوده و از معروف ترین آثار او «جلوس شاه عباس دوم و سفیر هند» (در سال 1074ق)، «تیراندازی شاهزاده صفوی در حال اسب دوانی» (سال 1065ق)، «حلقه


1- التّحبیر، ج1، ص330؛ احقاق الحق، ج17، ص59.
2- معجم البلدان، ج1، ص373.

ص: 417

درویشان» (سال 1098ق) را می توان نام برد.(1)

شیخعلی خان زنگنه

شیخعلی خان زنگنه [فرزند علی بیگ، از صاحب منصبان معروف عهد صفویه است. او در سال 1020 یا 1022ق متولّد شده است.] در سال 1064ق حکومت کرمانشاه را داشته و سپس به مقام میرآخوری رسیده و در ذی الحجه سال 1079ق به مقام صدارت عظمی رسیده و مدت 21 سال در کمال قدرت صدرات نموده است. او وزیر مقتدر و دانا و با تدبیر شاه سلیمان صفوی بوده که به مناسبت عقل و کفایت و کاردانی او شاه جوان و کم تجربه صفوی در کمال رفاه و آسودگی سلطنت نموده است.

در «منتظم ناصری» در ضمن وقایع سال 1079ق درباره صاحب عنوان گوید: «مکارم اخلاق شیخعلی خان و بلندی همّت او معروف است و از صفات او این که در تعظیم و تکریم علماء و ارباب فضل مبالغتی وافر می نمود و شبها در لباس مبدّل، در محلّات گردش می کرد و از اوضاع مملکت خبردار می گردید و به فقراء و ضعفاء و طلّاب علوم و ایتام بذل و بخشش می کرد و حمامات نیکو و رباطات در شهر و عرض راه عتبات عالیات بنا کرده که هنوز آثار آن باقی است.»

آثار زیر از شیخ علیخان زنگنه فعلاً در اصفهان و حوالی موجود است: 1. مسجد خان در محلّه تلواسکان مورّخ به سال 1090ق از آثار باستانی اصفهان2. حمام خان در جنب مسجد مزبور در محلّه تلواسکان3. کاروانسرای چاله سیاه بر سر راه اصفهان به غرب مورّخ به سال 1098ق.

اولاد و اعقاب او در اصفهان ساکن می باشند که از جمله آنهاست: حاج ملّا عباس احتشام الواعظین زنگنه.


1- هنر قلمدان، ص94؛ دائرة المعارف هنر، ص336؛ مکتب نگارگری اصفهان، ص107؛ مکتب نقاشی صفوی اصفهان، ص73.

ص: 418

تذکّر: در اصفهان چندین بازارچه و مسجد و حمام به نام خان معروف است که آنها منسوب به اشخاصی غیر از صاحب عنوان می باشد.

شیخعلی خان سرانجام در [شب یازدهم محرم الحرام] سال 1101ق وفات یافت.(1)

شیخ وردی اصفهانی*

شیخ وردی اصفهانی، از نقاشان قرن نهم هجری است. او در سال 816ق در اصفهان ساکن بوده و به نوشته استاد کریم زاده از آثار وی نسخه مصوّری است که نقش های خیال انگیز و عجیب تصویر شده و هر نگاره دارای شرح هایی است. این اثر در موزه «توپ قاپوسرای» استانبول است. امضای هنرمند به صورت «کار شیخ وردی» آمده است.(2)

حافظ شیرعلی اصفهانی

حافظ شیرعلی اصفهانی [ظاهرا از هنرمندان قرن یازدهم هجری است که به خاطر حُسن صوت و احاطه بر و الحان موسیقی به «حافظ» معروف شده است.]

نامه او به «صفی قلی خان» حاکم نخجوان که «محمّد یوسف بیک» غلام خاصّه نوشته و در مجموعه شماره 2591 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(3)

شیرعلی اصفهانی

شیرعلی بن ذوالفقار علی اصفهانی [از فضلاء قرن یازدهم و دوازدهم هجری است.[ ظاهرا نزد علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی به تحصیل پرداخته است.


1- مختصری از تاریخچه محلّه خواجو، صص 81 و 82؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 638 و 646.
2- دانشنامه هنرمندان ایران و جهان اسلام، ص328.
3- فهرست مرکزی دانشگاه، ج9، ص1414.

ص: 419

او جلد پنجم «بحارالانوار» را به خط نسخ نوشته و حواشی با نشان «منه دام ظله» دارد. قسمت های اوّل این نسخه نزد مؤلف خوانده شده و تصحیح گردیده و علّامه مجلسی با خط خود در چند جا بلاغ نوشته اند. کتاب به شماره 615 در مدرسه فیضیه قم موجود است.(1)

او نسخه ای از «تهذیب الاحکام» تألیف: شیخ طوسی را به خط نسخ در 8 جمادی الثّانی 1101ق کتابت نموده که به شماره 1962 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(2)

شیرمردان بیگ برهمن گرجی*

شیرمردان بیگ گرجی متخلّص به «برهمن» از شعرای قرن یازدهم هجری. از جماعت گرجیانی است که در لشکرکشی شاه عباس اوّل به گرجستان اسیر شده و به اصفهان آورده شدند. او از غلامان دربار شاه سلیمان بوده و نزد شاه و درباریان دارای اعتبار و احترام بوده است. او تا سال 1083ق در قید حیات بود.

از اوست:

شب ز گرمی های اشک دشت پیما سوختم چون چراغ ناخدا بر روی دریا سوختم

بس که شوق دام او در آشیانم گرم داشت همچو برق از یک پرافشانی سراپا سوختم(3)


1- فهرست فیضیه، ج1، ص29؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص41.
2- فهرست رضوی، ج5، ص56.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، ص67؛ الذریعه، ج9، ص134؛ جایگاه گرجی ها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران، ص303.

ص: 420

اعلام اصفهان

«ص»

اشاره

ص: 421

ص: 422

میر صابر اصفهانی

میر صابر اصفهانی، از شعراء و ادبای قرن یازدهم هجری. از اصفهان به هند رفته و مورد عنایت جهانگیر پادشاه قرار گرفته و از سوی او وقایع نگاری گجرات و سپس دکن را بر عهده گرفت. آثار خیریّه زیادی از او به جای ماند. او در سال 1029ق استخوان های عرفی شیرازی را که در هند وفات کرده و دفن شده بود را به نجف اشرف انتقال داده و مدفون ساخت.

[ظاهرا تا آخر عمر مجرّد و بدون همسر زیسته و در سال 1064ق در «برهان پور» هند وفات یافته است. در سرودن شعر طبعی روان داشت.]

از اوست:

آن کز نگاه خانه خلقی خراب کرد تنها همین نه با من مسکین عتاب کرد

مجنون و کوهکن همه هستند، لیک عشق انداخت قرعه ای و مرا انتخاب کرد

ساقی بیار باده که ایّام روزه رفت بلبل به باغ آمد و گل هم شتاب کرد

«صابر» بنوش باده که رزّاق در ازل رزق تو را حواله به جام شراب کرد(1)

صابر علی شاه نصرآبادی

صابر علی شاه نصرآبادی جرقویه ای اصفهانی، عارف سالک [از عرفای قرن سیزدهم


1- تذکره میخانه، صص 225-227؛ تذکره شمع انجمن، ص393؛ کاروان هند، ج2، صص 667 و 668؛ تذکره روز روشن، ص454؛ تذکره غنی، ص78؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص711؛ تذکره خزانه عامره، ص319.

ص: 423

هجری. به راهنمایی میرزا زین العابدین شیروانی (مست علی شاه) به خدمت مجذوب علی شاه رسید. آنگاه به خدمت رحمت علی شاه رسیده و پس از فوت میرزا زین العابدین، مجاز و مأذون از رحمت علی شاه گردید.] در صدق و صفا، مهر و وفا و جود و سخا ممتاز و در کسر نفس و طهارت ذیل و صفوت ضمیر و حسن معاشرت با امتیاز بود.

سالها در نصرآباد جرقویه در مسند شیخ طریقت به ارشاد فقراء نعمت اللهی مشغول بوده و سرانجام در ماه رمضان 1268ق در آنجا وفات یافت.(1)

صابر گلپایگانی

صابر گلپایگانی [شاعر ادیب و خوشنویس قرن یازدهم هجری]. در سال 1096ق کتاب «ایساغوجی» ابهری را در اصفهان به خط شکسته نستعلیق نوشته است. نسخه به شماره 5/1152 در کتابخانه جامع گوهرشاد مشهد موجود است.(2)

[عجالتا از نام و زندگی او اطلاعی به دست نیامد. مرحوم خیام پور در «فرهنگ سخنوران» نیز که تذکره ها را دیده و شعرای آنرا فهرست کرده نامی از «صابر گلپایگانی» نمی برد. اگر «صابر» نام کوچک او نباشد. معلوم می شود که اهل شعر و ادب بوده و به تحصیل علوم عقلی نیز رغبت داشته است.]

حاج میرزا صادق

حاج میرزا صادق، از محترمین تجّار عهد فتحعلی شاه بوده و مسجدی در محلّه خواجو جنب چهارسوق آجری در سال 1242ق بنا کرده که به نام او به مسجد حاج میرزا صادق معروف است.


1- طرائق الحقائق، ج3، صص 399 و 400؛ مکارم الآثار، ج6، صص 1894 و 1895؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص105؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص180؛ بستان السیاحه، ص586.
2- فهرست گوهرشاد، ص223.

ص: 424

حاج میرزا صادق در 21 ذی القعدة الحرام سال 1248ق وفات یافته و در ایوان شمالی مسجد خود مدفون گردید. بر روی سنگ قبر اشعاری در هفت بیت به خط نستعلیق برجسته منقور است با این مطلع:

معدن جود و سخا، جامع دنیا و دین مجمع صدق و صفا، پیرو اهل یقین

آن که به تأیید حق، برد سبق از سبق کرد بنا مسجدی، رشک سپهر برین

تا آنجا که گوید:

از پی تاریخ او خواست برآرد خرد از صدف بحر نظم، لؤلؤ دُرّ ثمین

جلوه گر افتاد عقل، از پی تاریخ فوت گفت: «لکان هو جامع فضل مبین»(1)

حاج ملّا محمّد صادق

حاج ملّا محمّد صادق، عالم فاضل [از علمای گمنام قرن سیزدهم هجری] در اصفهان ساکن بوده و در 20 ذیقعده 1264ق وفات یافته و جنب مزار فاضلان در تخت فولاد مدفون شد.(2)

[مؤلف فقید نام او را با نسبت «یزدی» آورده و نوشته اند که در یزد متولّد شده و در اواخر عمر به اصفهان آمده است. اما بر روی سنگ نوشته مرمر منصوب بر قبر این عالم نسبت «یزدی» دیده نمی شود و چنین مطلبی در منابع معتبر هم دیده نشد.]

صادق اصفهانی

صادق اصفهانی معروف به «صادقای گاو» شاعر ادیب [در قرن یازدهم هجری]. خادم مسجد جامع اصفهان بوده و گاهی شعر می سروده و بسیار شوخ طبع و خوش


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص762؛ مزارات اصفهان، صص 312 و 313.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص60؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص713؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص164.

ص: 425

مشرب بوده است.

از اوست:

ای صادق آن کسان که طریق تو می روند ایشان خرند و خرروش گاوش آرزوست

گیرم که خر کند تن خود را به شکل گاو کو شاخ بهر دشمن و کو شیر بهر دوست(1)

میرزا محمّد صادق اصفهانی*

میرزا محمّد صادق اصفهانی، از فضلای قرن دوازدهم هجری است. او در سال 1194ق کتاب «تحقیق الاعراب» در باب واژه های جغرافیایی را تألیف کرده است. این نسخه در کتابخانه «بادلیان» موجود است.(2)

محمّد صادق اصفهانی*

محمّد صادق اصفهانی، ادیب فاضل در قرن سیزدهم هجری و مؤلّف کتاب «انوار المعتمدیه» به خواهش منوچهرخان معتمدالدّوله حاکم اصفهان. نسخه آن در کتابخانه ملک تهران موجود است.(3)

محمّد صادق اصفهانی*

محمّد صادق اصفهانی، از فضلاء اصفهان در قرن سیزدهم هجری است. او در 24


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص213؛ منتخب اللطایف، ص399؛ آتشکده، (بخش سوم از نیمه نخست، ص956؛ تذکره حسینی، ص180؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «صادق»، ص59.
2- فهرستواره کتابهای فارسی، ج1، ص182.
3- فهرست ملک، ج2، ص41.

ص: 426

ذیحجه 1255ق نسخه ای از «حاشیه تحریر القواعد المنطقیّه» از: میر سیّد شریف جرجانی را بر خط نستعلیق کتابت کرده است. این نسخه به شماره 12952 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(1)

سیّد محمّد صادق اصفهانی

سیّد محمّد صادق اصفهانی، عالم فاضل جلیل. از علمای اوایل قرن چهاردهم هجری است. ظاهرا در نجف اشرف ساکن بوده و نزد آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی به تحصیل پرداخته است. او در سال 1309ق کتاب «حاشیه فرائد الاصول» را به خط نسخ کتابت کرده که در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است.(2)

صادق بیگ افشار*

صادق بیگ افشار متخلّص به «صادقی» و معروف به «صادقی کتابدار»، شاعر، ادیب و نقاش هنرمند قرن یازدهم هجری.

او از بزرگان ایل خدابنده لوی افشار بوده است. پدرش در زمان شاه اسماعیل، با ایل افشار، از شام به ایران آمد و «صادقی» در سال 940ق (و یا به روایتی در 933ق) در محله «ورجو» یا «ویجویه» تبریز متولّد شد. در 20 سالگی پدرش کشته شد. پس از آن مدّتی با امیرخان موصلوی و بدرخان و اسکندرخان افشار بود. در عهد شاه اسماعیل ثانی داخل کتابخانه سلطنتی شده و در زمان شاه عباس صفوی به اصفهان منتقل شده و به منصب «کتابداری» برگزیده شد.

او از آغاز جوانی به نقاشی علاقه نشان داد و به شاگردی نزد مظفرعلی، نقاش معروف آن روزگار پرداخت و خود نیز به تمرین پرداخته و نقاشی ماهر گردید و در دربار


1- فهرست رضوی، ج24، ص84.
2- فهرست گلپایگانی، ج2، ص197.

ص: 427

صفوی خصوصا نزد شاه عباس صفوی صاحب ارج و قرب فراوان شد. تا آنکه علیرضا عباسی منصب کتابداری را از او گرفت. ولی او تا آخر عمر مواجب کتابداری را دریافت می کرد.

چنان که نوشته اند، او بدمزاج و تندخو و تنگ حوصله بود و با همه به درشتی رفتار می کرد. «صادقی» در شعر نیز دستی توانا داشت و به فارسی و ترکی شعر می سرود. در جنگاوری و فنون رزم نیز ماهر بود.

عاقبت او در سال 1017ق در اصفهان وفات یافت. میر الهی همدانی این مصرع را مادّه تاریخ فوت او یافته است:

«دگر عجب که دمد صبح صادق از شب ما»

این کتابها از اوست:

1. «زبدة الکلام» شامل قصایدی که در مدح و منقبت دیگران سروده است.2. «مثنوی فتح نامه عباس نامدار» که در بحر شاهنامه و به دستور شاه عباس سروده است.3. «مقالات و حکایات» بر وزن «مخزن الاسرار» نظامی و «بوستان» سعدی، منظوم4. «مثنوی سعد و سعید» در بحر «خسرو و شیرین»5. «دیوان غزلیات» به فارسی و ترکی6. «تذکره مجمع الخواص» که به ترکی نوشته شده و شرح حال 480 نفر از سخنوران عهد صفوی است و به چاپ رسیده است.7. «منظومه قانون الصّور» درباره فنون نقاشی، در بحر «خسرو و شیرین»8. «حظّیات» که مماثل رساله «لذات» معین استرآبادی سروده شده است.9. «تذکرة الشعراء» مشتمل بر رباعیات معمائی که به اسامی شعراء و متقدّمین و متأخرین خود منظوم کرده است. 10. «منشئآت و مکاتبات» فارسی و ترکی.

از اوست:

ز غیر با دل پر شکوه پیش یار شدم گرفت جانب اغیار و شرمسار شدم

رباعی

ص: 428

در عشق تو ای از می خود کامی مست در گوشه بی غمی نشستم پیوست

از بس که گزیدم سر انگشت دریغ کوتاه شد از دامن امیدم دست(1)

میرزا صادق خان انصاری

میرزا صادق خان انصاری، [از ادباء و فرهنگیان قرن چهاردهم هجری است] در طهران سکونت داشته و در سال 1379ق وفات یافته است. در این سال حبیب اللّه نیّر، و حسن اهتمام از شعرای اصفهان نیز وفات یافتند. استاد فضل اللّه خان اعتمادی خوئی (بُرنا) در مادّه تاریخ وفات این سه نفر چنین سروده است.:

سال تاریخشان ز مقطع جو همچو «برنا» اگر که هشیاری

«سه ادیب معزّز و دانا نیّر و اهتمام و انصاری»(2)

محمّد صادق انیس اصفهانی

محمّد صادق اصفهانی متخلّص به «انیس» شاعر ادیب. [از سخنوران قرن سیزدهم هجری] در اصفهان به تجارت مشغول بوده و به حُسن خُلق معروف بوده است.

از اوست:

جان به سختی می دهد از دوری جانان انیس مژده بادا خلق، یک چندی اَجَل بیکار نیست(3)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 58-60؛ گلستان هنر، صص 152 و 153؛ تذکره منتخب اللطایف، ص395؛ تذکره شمع انجمن، ص395؛ تذکره حسینی، ص186؛ ریحانة الادب، ج3، ص405؛ دانشمندان آذربایجان، صص 212 و 213؛ فرهنگ معین، ج6، ص973؛ الذریعه، ج9، ص581 و ج20، ص27 و ج23، ص31؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «صادقی»، ص65؛ تاریخ نظم و نثر، ص457؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 298-302.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص331.
3- تذکره نگارستان دارا، ج1، ص171؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج1، ص198؛ تذکره منظوم رشحه، ص18؛ تذکره اختر، ص23؛ تذکره دلگشا، صص 482 و 483؛ مصطبه خراب، ص10؛ تذکره مجمع الفصحاء، ج4، ص139؛ تذکره شبستان، صص 63 و 64؛ تذکره انجمن خاقان، صص 470 و 471.

ص: 429

شیخ محمّد صادق اصفهانی

شیخ محمّد صادق بن ابی الفتح اصفهانی، ادیب فاضل [از دانشوران قرن سیزدهم هجری]. وی برخی از کتابهای علمی و درسی را در سال 1206ق در مدرسه باقریه اصفهان کتابت نموده است که از جمله کتاب «مغنی اللّبیب» است و علّامه شیخ آقابزرگ طهرانی آنرا در کتابخانه شیخ علی قمی در نجف اشرف مشاهده نموده است.(1)

محمّد صادق اصفهانی

محمّد صادق بن ابی الفتوح [اصفهانی]، از علمای قرن دوازدهم هجری. او در سال 1144ق کتاب «حدیقة المتّقین» تألیف: ملّا محمّد تقی مجلسی را در اصفهان به خط نسخ خوش نوشته است. نسخه به شماره 702 در کتابخانه جامع گوهرشاد موجود است.(2)

سیّد محمّد صادق موسوی اصفهانی

سیّد محمّد صادق بن سیّد ابوالقاسم موسوی خواجوئی اصفهانی بن سیّد محمّد باقر بن سیّد محمّد صادق بن سیّد ابوالقاسم بن سیّد محمّد باقر موسوی اصفهانی، از علمای اخیار و فضلای ابرار [در قرن دوازدهم هجری] بوده و در سال 1203ق وفات یافته و در تکیه خاتون آبادی ها مدفون شده است.(3)


1- بیان المفاخر، ج2، ص297؛ الکرام البرره، ج2، ص635.
2- فهرست گوهرشاد، ص108.
3- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص218؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص713.

ص: 430

ملّا محمّد صادق پیکانی

ملّا محمّد صادق بن احمد پیکانی، عالم فاضل و فقیه محقّق، [از اهالی قریه «پیکان» ازj وابع جرقویه اصفهان بوده و پس از تحصیل در اصفهان به عتبات عالیات رفته و[ نزد شیخ مرتضی انصاری به تحصیل پرداخت سپس به اصفهان بازگشته و به تدریس فقه و اصول مشغول شد. عالمی با تحقیق و تدقیق بود و به او امید ترقیّات زیاد می رفت ولی دنیا با او موافقت نکرده و در جوانی وفات یافته و در ایوانچه بیرون بقعه آقاحسین خوانساری در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(1)

او رساله موسوم به «هدایة الطّالبین» میر سیّد حسن مدرس اصفهانی را مختصر نموده و شخصی به نام «محمّد علی بن محمّد رضا» در سال 1267ق آن را تصحیح و مقابله نموده است که در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی موجود است.(2) نسخه های دیگری از آن نیز در کتابخانه سیّد آقا شوشتری در نجف اشرف و کتابخانه شیخ قاسم محی الدّین جامعی در نجف موجود است.(3)

[مرحوم شیخ آقابزرگ طهرانی او را به عنوان «شیخ محمّد صادق تنکابنی» آورده و «تنکابنی» تعریف شده «پیکانی» است. او اضافه می کند که شیخ فتح اللّه شریعت اصفهانی در ابتدای تحصیل خود در اصفهان نزد این شخص تحصیل نموده است و از او تجلیل زیاد می نموده است.(4)]

[سنگ قبر اصلی او در تعمیرات تکیه خوانساری ها در سال 1373ش ناپدید شده و در قطعه سنگ کوچکی که به جای آن نهاده اند سال 1286ق به عنوان سال فوت او نوشته شده است.(5)]


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 92 و 93؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 714 و 715؛ زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص360؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص110.
2- فهرست مرعشی، ج2، ص341.
3- الذریعه، ج25، صص 180 و 181.
4- الکرام البرره، ج2، ص629.
5- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.

ص: 431

محمّد صادق اصفهانی*

محمّد صادق بن ملّا اسکندر اصفهانی، از کاتبان قرن دوازدهم هجری. در کرمان ساکن بوده و کتاب «خلاصة المنهج» (جلد دوم) را در سال 1148ق به خط نسخ کتابت نموده که در کتابخانه آستانه حضرت شاهچراغ وجود دارد.(1)

میر صادق حسین خوراسکانی

میر صادق بن میر اسماعیل حسینی خوراسکانی، [از فضلاء و کاتبان قرن دوازدهم هجری] در سال 1104ق نسخه ای از «شرح کافی» ملّا محمّد صالح مازندرانی را به خط نسخ نوشته و این نسخه در کتابخانه جامع گوهرشاد موجود است.(2)

[همچنین او در سه شنبه دهه اوّل ربیع الاوّل 1126ق نسخه ای از کتاب «مناهج السّویّه» تألیف: بهاءالدّین محمّد اصفهانی معروف به «فاضل هندی» را به خط نسخ کتابت نموده که در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی در قم موجود است.(3)]

صادق به امین

صادق بن امین، از فضلای قرن یازدهم هجری است. در مدرسه جعفریه اصفهان ساکن بوده و به تحصیل علوم دینی مشغول شده است. او نسخه ای از «مطوّل» را در سال 1050ق در مدرسه جعفریه اصفهان کتابت کرده و اکنون در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار موجود است.(4)


1- فهرست شاهچراغ، ج1، ص56.
2- فهرست گوهرشاد، ص331.
3- فهرست مرعشی، ج8، ص149.
4- فهرست سپهسالار، ج2، ص421؛ محیط ادب، ص103.

ص: 432

دکتر سیّد محمّد صادق صدیق الاطبّاء

دکتر سیّد محمّد صادق صدیق الاطبّاء لقمانی بن سیّد محمّد باقر بن محمّد صادق موسوی اصفهانی، طبیب حاذق و عارف کامل در ربیع الاوّل 1296ق در اصفهان متولّد شد.

[او در مدرسه نوریه اصفهان حجره ای گرفت و نزد علماء و حکماء عالیقدری چون جهانگیرخان قشقائی، آخوند کاشی، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای و آخوند ملّا عبدالکریم گزی به تحصیل مشغول شد. کمی بعد تصمیم گرفت برای تحصیل طب به طهران برود. استادش آخوند گزی نیز او را تشویق کرد. او در مدرسه دارالفنون نزد اساتید آنجا خصوصا میرزا علی اکبر خان نفیسی (ناظم الاطباء) تحصیل کرد و به اصفهان بازگشت و در بهداری شهربانی اصفهان به خدمت پرداخت. او طبابت را عبادت می دانست و نه تجارت و با دلسوزی به معالجه بیماران می پرداخت. او در دهه اوّل محرم هر سال در خانه خود روضه خوانی برپا می کرد و چون با تاریخ اسلام آشنایی کامل داشت، اجازه نمی داد وعاظ و خطباء بدون سند مطلبی را در این مراسم بیان کنند. علاوه بر آن او به عرفان علاقه بسیار داشت و از فقرای سلسه گنابادی اصفهان و مرید مشایخ این طایفه بود. وی رساله ای در حصبه تألیف کرده که چاپ نشده است.(1)] رساله ای هم در مورد وبا نوشته که به طبع رسیده است.

صدیق الاطبّاء در 5 جمادی الاولی 1374ق وفات یافته و در اطاق اختصاصی خود در تکیه کازرونی واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

مادّه تاریخ وفاتش را استاد حسن بهنیا (متین) چنین سروده است:

به جمع آورد سر جبریل و گفت ز بهر تاریخش: «بِجَنّت کرد مأوی صادق صدیق لقمانی»(2)


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با آقای سیّد محمّد لقمانی (فرزند صاحب عنوان) در 9 مرداد 1374ش، روضه رضوان، صص 199-207.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 715 و 716.

ص: 433

سیّد محمّد صادق حسینی اصفهانی

سیّد محمّد صادق بن محمّد باقر حسینی اصفهانی، خطیب ادیب و واعظ کامل [از علمای قرن سیزدهم هجری].

او معاصر فتحعلی شاه قاجار بوده و کتاب «جارح العینین» در مصائب حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السلام را به نام فتحعلی شاه تألیف کرده است. او در این کتاب به تألیف دیگر خود « عین الدّموع» اشاره می کند. مرحوم شیخ آقابزرگ طهرانی نسخه ای ز «جارح العینین» را که در سال 1222ق کتابت شده بود را دیده است.(1)

سیّد محمّد صادق حسینی*

سیّد محمّد صادق بن سیّد محمّد باقر حسینی از فضلاء قرن دوازدهم هجری است. او در اصفهان در محضر علمای این شهر از جمله ملّا محمّد فاضل سراب به تحصیل پرداخته است. و فاضل در اوایل شعبان 1109ق اجازه متوسطی جهت او در آخر نسخه ای از «من لایحضره الفقیه» نوشته است. این نسخه در کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام نجف موجود بوده است.(2)

آقا محمّد صادق صحّاف

محمّد صادق بن آقا محمّد باقر صحاف، از هنرمندان قرن سیزدهم هجری است. از اساتید برجسته صحافی اصفهان بوده و در این شهر به فعالیّت مشغول بوده است. وی در سال 1267ق نسخه ای از جلد دهم «بحارالانوار» را صحافی نموده است و جلد زیبا و


1- الذریعه، ج5، ص20؛ الکرام البرره، ج2، ص636؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص716.
2- الکواکب المنتشره، ص362.

ص: 434

هنرمندانه آن را پدید آورده و «صادق بن محمّد باقر» رقم زده است.(1)

ملّا محمّد صادق مجلسی

ملّا محمّد صادق بن علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی، عالم فاضل محدّث جلیل. [از علمای قرن یازدهم هجری].

مادرش خواهر علّامه جلیل میرزا علاءالدّین محمّد گلستانه بوده است. او در اصفهان متولّد شده و در خدمت پدر و جمعی دیگر از علماء اصفهان تلمّذ نموده و پدرش علّامه مجلسی کتابهای «مرآة العقول» و «شرح تهذیب» را بنا به خواهش او تألیف نموده است.

او در زمان حیات پدر (قبل از سال 1110ق) وفات یافته و در خارج از بقعه خاندان مجلسی، جنب مسجد جامع اصفهان مدفون شد.(2)

ملّا محمّد صادق هزارجریبی

آخوند ملّا محمّد صادق بن آقا محمّد باقر هزارجریبی مازندرانی، از جمله علماء اخیار [در قرن دوازدهم هجری] بوده و در سال 1203ق وفات یافته [است]. قبرش در صحن تکیه میرزا رفیعا قرار داشت که بعد از احداث فرودگاه قدیم در اراضی جنوبی تخت فولاد، قبر او و بسیاری از فضلاء و علماء و مؤمنین تسطیح شده و از بین رفت.(3)


1- فهرست مرکز احیاء، ج7، ص271؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص368.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص128؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص716؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص333؛ مزارات اصفهان، ص37؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص524؛ فیض قدسی، ص243؛ مرآة الاحوال جهان نما، صص 122 و 265.
3- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص217؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص505؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص119.

ص: 435

میرزا محمّد صادق کتابی

حاج میرزا محمّد صادق کتابی فرزند حاج میرزا محمّد تقی کتابفروش فرزند حاج میرزا محمّد صادق اصفهانی (کتابفروش) عالم فاضل زاهد. بعد از سال 1315ق در اصفهان متولّد گردیده و نزد علماء این شهر تحصیل نموده، عالمی عامل و عابدی زاهد و دائم الذّکر و مواظب مستحبّات و نوافل، در نزد عموم طبقات بالاخص علماء و دانشمندان و مؤمنین محترم و معزّز بود. او عالمی بود خلیق و مهربان و به دور از ریا و تظاهر.

سرانجام در شب سه شنبه 22 ماه صفر المظفّر 1401ق وفات یافته و پس از اقامه نماز توسط آیت اللّه خادمی بر او، جنازه به مشهد مقدّس منتقل و در آن ارض اقدس مدفون شد. مشارٌالیه داماد حاج شیخ محمّد علی نجفی (ثقة الاسلام) بود.(1)

میر محمّد صادق حسینی سدهی

میر محمّد صادق بن محمّد تقی حسینی سِدِهی اصفهانی [از فضلاء قرن سیزدهم هجری] در یک شنبه 11 ربیع الاوّل 1235ق «رجال بحرالعلوم» را نوشته و در پایان اجازات زیادی از دیگران جهت بحرالعلوم و از بحرالعلوم جهت علماء را نقل کرده است. نسخه به شماره 3473 در کتابخانه ملّی ملک موجود است.(2)

آقا محمّد صادق اصفهانی

آقا محمّد صادق فرزند شیخ محمّد جعفر شیخ الاسلام اصفهانی [ظاهرا از اطبّاء قرن دوازدهم هجری بوده و ] در رساله «معالجات» که در سال 1141ق در اصفهان تألیف شده (و نسخه به شماره 1530 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است)


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، ص228.
2- فهرست ملک، ص239.

ص: 436

نسخه ای از او نقل شده است.(1)

حاج میرزا محمّد صادق گلستانه*

حاج میرزا محمّد صادق بن میرزا محمّد جعفر گلستانه، از فضلاء و ادبای قرن سیزدهم هجری است. او تا سال 1236ق در قید حیات بوده و کتابخانه ای نفیس داشته که آن را وقف نموده و فرزندش میرزا محمّد کاظم را مأمور اجرای وقف نموده است.(2)

محمّد صادق نجم ثانی

محمّد صادق معروف به «نجم ثانی» بن محمّد جعفر اصفهانی، از دانشمندان قرن سیزدهم هجری در اصفهان است.

از آثار او کتابت نسخه ای از «روضة الانوار عباسی» تألیف: ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری است که آن را به خط نستعلیق در غره ماه صفر 1233ق به پایان رسانیده است. کتاب به شماره 1317 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی در مشهد موجود است.(3)

محمّد صادق فیض علی شاه ثانی

میرزا محمّد صادق نمازی شیرازی ملقب به «فیض علی شاه» فرزند محمّد جواد، عارف کامل [از مشایخ صوفیه در قرن سیزدهم هجری] در اصفهان متولّد شده و چون پدرش از تُجّار بود، خود نیز سالها تجارت می کرد. خدمت حاج محمّد کاظم سعادت علی شاه رسیده و مجذوب گشته و پس از فوت او روانه گناباد شده، خدمت حاج سلطان محمّد رسیده و تجدید عهد نموده، در سال 1297ق مأذون به ارشاد شده و «فیض علی» لقب یافته، در اصفهان دستگاه ارشاد گسترده و با اعیانیّت و تجمّل از فقیران و مریدان


1- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج8، ص160.
2- خاندان گلستانه اصفهان: خطی.
3- فهرست الهیات، ج2، ص458.

ص: 437

پذیرایی می نموده است.

در ذیقعده 1301ق وفات یافته و جنب میرزا عبدالحسین فیض علی شاه اوّل در بقعه فیض واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

مشارالیه برادر علّامه جلیل حاج میرزا فتح اللّه شریعت اصفهانی بوده و به همین علّت او را طریقت می گفته اند.(1)

[مادّه تاریخ وفاتش این بیت است:

بهر تاریخ رحلتش گفتم: «صادق الوعد بود شیخ جلیل»(2)]

صادق نجف آبادی*

صادق بن حسنعلی نجف آبادی، از کاتبان قرن سیزدهم هجری است. او نسخه ای از «مسالک الافهام» شهید ثانی را به خط نسخ در سال 1252ق کتابت کرده که به شماره 936 در کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان موجود است.(3)

محمّد صادق اصفهانی*

محمّد صادق بن محمّد حسین اصفهانی، از کاتبان قرن سیزدهم هجری است. او در ذیقعده 1224ق نسخه ای از «اصول دین» تألیف: عبداللّه شبر کاظمی را به خط نسخ کتابت کرده است. این نسخه به شماره 14 در کتابخانه امام صادق علیه السلام قزوین موجود است.(4)


1- طرائق الحقائق، ج3، ص542؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 865 و 866؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص60؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص168؛ شمس التواریخ، صص 58 و 59؛ الاصفهان: رجال و مشاهیر، ص584؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص369.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
3- فهرست صدر بازار، ج3، ص697.
4- فهرست کتابخانه امام صادق علیه السلام قزوین، ص34.

ص: 438

حاج میر محمّد صادق مدرّس خاتون آبادی

حاج میر محمّد صادق مدرّس خاتون آبادی بن حاج میرزا حسین نایب الصّدر بن میر محمّد صادق بن میر محمّد رضا بن میرزا ابوالقاسم مدرّس، عالم زاهد و فقیه مجتهد [از علمای عالیقدر قرن چهاردهم هجری].

او در سال 1285ق در اصفهان متولّد شد. [در نوجوانی به تحصیل نزد جمعی از فضلاء اصفهان از جمله حاج ملّا حسن دُرّی و میرزا محمّد حسن نجفی پرداخته و در 17 سالگی] به عتبات عالیات سفر کرده و درس آیات عظام آقا سیّد محمّد کاظم طباطبائی یزدی و آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی حاضر شد و به اجتهاد نائل آمد و در سال 1324ق به وطن مراجعت نمود. او سالها در مدرسه جده بزرگ به تدریس خارج فقه و اصول مشغول بود و بسیاری از فضلاء و علمای معاصر اصفهان از شاگردان او هستند.

او از جمله علمای اصفهان که به دعوت حاج آقا نوراللّه نجفی در اعتراض به قانون نظام وظیفه و سایر اقدامات رضاشاه به قم مهاجرت کردند بود.

حاج میر محمّد صادق خاتون آبادی، عالمی وارسته و به دور از علایق دنیوی بود و عمر خود را به قناعت و زهد سپری نمود تا اینکه در هفتم جمادی الاولی 1348ق وفات یافته و در قبرستان مقابل غسالخانه تخت فولاد (جنب تکیه خاتون آبادی ها) مدفون شد. دو سال بعد عالم عالیقدر سیّد عبدالحسین سیّد العراقین را در کنار او مدفون نموده و بقعه ای برای آن دو ساختند و تکیه هم به «تکیه سیّد العراقین» معروف شد.

[از آثار او «حاشیه بر رسائل» شیخ انصاری که تقریرات درس آخوند خراسانی است و در سال 1309ق تألیف شده، در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است. همچنین وی «تقریرات درس اصول فقه آخوند خراسانی» را در سالهای 1311 و 1312ق نوشته که نسخه ای از آن به خط حاج سیّد مهدی حجازی فروشانی نزد فرزندش حاج سیّد محمّد تقی حجازی موجود است.]

مرحوم میرزا محمّد علی معلم حبیب آبادی در مادّه تاریخ وفات او گوید:

ص: 439

جمع گشتند پی جستن سالش جمعی تا بگردند کدامین یک از آنها سابق

پس «معلم» شد از آن جمع برون ناگه و گفت: «گشت قاطن بجنان میر محمّد صادق»(1)

[همچنین ادیب فرزانه و شاعر توانا آقای فضل اللّه اعتمادی خوئی (برنا) مرثیه ای جهت مرحوم مدرس خاتون آبادی سروده و مادّه تاریخ فوتش را چنین گفته است:

در جواب این سؤال اهل تحقیق و تجسّس نکته یابان خبرها و پژوهان حقایق

چار تاریخ جدا از هم رقم بنمود «بُرنا» هر یکی با هجری دو قمر باشد مطابق

«بوده صادق رهرو و از شیعیان نیک صادق»

1348ق

«رهبری از شعیان نیک صادق بوده صادق»

1348ق

«بوده در احکام و فقه ص_ادقی است_اد صادق

1348ق

«حاج میر سیّد محمّد صادق مفتی صادق»]

1348ق


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص108؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 716 و 717؛ نقباء البشر، ج1، صص 869 و 870؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص143؛ شرح مجموعه گل، صص 44-84؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص209؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 346 و 347؛ فهرست گلپایگانی، ج3، ص7.

ص: 440

محمّد صادق سمنانی

محمّد صادق بن حسین سمنانی، ساکن خاتون آباد اصفهان. از فضلاء و خطاطین قرن یازدهم هجری.

از آثارش کتابت نسخه ای است از کتاب «خلاصة الادعیة» که آن را به خط نسخ در چهارشنبه 27 ربیع الثّانی سال 1041ق به پایان رسانیده است. نسخه به شماره 1163 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی در مشهد مقدس موجود است.(1)

[یکی از خاندان های هنرمند عصر صفویه خاندان خاتون آبادی است که در قرن دهم هجری از سمنان به روستای «خاتون آباد» از توابع ناحیه جی اصفهان مهاجرت کرده و شماری از آنان به کتابت پرداخته و در قرن یازدهم و دوازدهم هجری به خوشنویسی معروف شدند. این خاندان را نباید با سادات خاتون آبادی که در محلّه پاقلعه اصفهان ساکن بودند اشتباه گرفت.]

میر محمّد صادق لاریجانی

میر محمّد صادق بن میر محمّد حسین لاریجانی مازندرانی [از فضلاء قرن یازدهم هجری] در اصفهان ساکن بوده و به تحصیل فقه و حدیث می پرداخته است. او در دوشنبه صفر 1098ق از کتابت «استبصار» شیخ طوسی فراغت یافته و آنرا نزد علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی قرائت کرده و علّامه در آخر جلد دوّم «استبصار» اَنهائی در جمادی الاولی سال 1092ق برای او نوشته است. و از او با القاب «المولی السیّد الایّد الفاضل الکامل الحسیب النّسیب الادیب اللّبیب التّقی الزکی» یاد کرده است. این نسخه به شماره 837 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(2)


1- فهرست الهیات مشهد، ج2، ص295.
2- فهرست مرعشی، ج3، ص35؛ فیض قدسی، ص161؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 42 و 43؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص106؛ اجازات الحدیث، ص213؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص350.

ص: 441

محمّد صادق جاودان اصفهانی

محمّد صادق جاویدانی متخلّص به «جاودان» فرزند حاج حسینعلی، از شعرای معاصر اصفهان در سال 1282ش در اصفهان متولّد شده و پس از طی دوره ابتدائی و مدتی کسب و کار به کار در اداره دارایی پرداخت. سپس به استخدام بانک ملّی ایران درآمد. گاهی شعر می سرود. از اوست:

زین جلوه ای که آن بت آهو خرام کرد آسودگی برای خلایق حرام کرد

باید جفای سنگ ملامت کند قبول هر کو چو خاک بر سر کویش مقام کرد(1)

صادق بن محمّد خلیل

صادق بن محمّد خلیل، از فضلاء قرن سیزدهم هجری است. در مدرسه کاسه گران اصفهان ساکن بود و به تحصیل علم اشتغال داشت. او کتاب «حاشیه معالم» تألیف: ملّا محمّد صالح مازندرانی را در سال 1238ق در آن مدرسه کتابت کرد. نسخه ای از آن در کتابخانه ملّی ایران موجود است.(2)

صادق رهبر اصفهانی

صادق شیرانی متخلّص به «رهبر» فرزند خیراللّه [از شعرای اصفهان در قرن چهارهم هجری] در سال 1281ش در اصفهان متولّد گردید. او از مریدان آقا میرزا زین العابدین پاقلعه ای (نعمت اللهی) بوده و از نوجوانی قدم در جاده سیر و سلوک نهاده و خدمت جمعی از مشایخ و اقطاب رسیده است.

از اوست:


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص423.
2- فهرست ملی، ج7، ص17.

ص: 442

منم از عشق او سوزان سمندروار در آتش ز هجر او شده بیرون ز تن تاب و توان من

نه روز آرام دارم نی شب از عشقش برد خوابم تنم فرسود و رفت از کالبد هوش و روان من(1)

صادقِ ملّا رجب

ملّا محمّد صادق بن ملّا رجبعلی اصفهانی معروف به «صادقِ ملّا رجب» از شعرای هزل سرا و خوشنویسان اصفهان در قرن سیزدهم هجری است.

در شعر طبعی روان داشته و به لهجه اصفهانی شعر می گفته و طبعش به هزل و هجو مایل بوده است. از راه کتابت امرار معاش می نموده(2) [و خطوط نسخ و ثلث را نیکو می نوشته است. میرزا یحیی دولت آبادی او را در کهولت و اواخر عمرش ملاقات کرده و توصیفی جالب و ظریف از زندگی شاعرانه او ارائه داده است.(3)]

وی سرانجام در سال 1305ق وفات یافته و در قبرستان سر قبر آقای اصفهان مدفون شد.(4) و پس از تخریب قبرستان، مزاراو را هم از بین بردند.

[دیوان صادق ملّا رجب در سال 1309ق چاپ سنگی شده است. دو نسخه خطی از آن نیز موجود است. یکی نسخه ای به خط نستعلیق و مورخ چهارشنبه 25 جمادی الاوّل 1319ق موجود در کتابخانه دکتر حسین مفتاح در تهران.(5) و نسخه ای دیگر به خط نسخ، به سال 1304ق، به شماره 2105 در کتابخانه ملّی ایران.(6)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 224 و 225.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص116؛ الاصفهان: رجال و مشاهیر، ص516.
3- حیات یحیی، ج1، ص63.
4- آگهی شهان از کار جهان، ج3، ص85؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص495؛ مزارات اصفهان، ص51.
5- نسخه های خطی، ج7، ص160.
6- فهرست ملّی ایران، ج5، ص117.

ص: 443

او همچنین در جمادی الثّانی 1288ق به فرمایش آقا میرزا محمّد قوام الدّین قرآن مجید را کتابت کرده که به شماره 152 در کتابخانه سلطنتی سابق در تهران موجود بوده است.(1)]

محمّد صادق اصفهانی*

محمّد صادق بن حاج محمّد رضا اصفهانی، از کاتبان قرن یازدهم هجری است. او «الرّسالة السّعدیه» تألیف علّامه حلّی را به خط نسخ در 4 جمادی الآخر سال 1038ق کتابت کرده است و به شماره 1/8900 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(2)

محمّد صادق اصفهانی*

محمّد صادق بن محمّد رضا اصفهانی، از فضلاء و دانشمندان گمنام اصفهان در قرن دوازدهم هجری است. او در رمضان سال 1125ق «شرح دعای صباح» را تألیف کرده است. این نسخه در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی در قم موجود است.(3)

میر محمّد صادق خاتون آبادی

میر محمّد صادق بن میرزا محمّد رضا بن میرزا ابوالقاسم مدرس بن میر محمّد اسماعیل خاتون آبادی، عالم فاضل، عابد زاهد [از علمای عالیقدر قرن سیزدهم هجری[ در سال 1207ق در اصفهان متولّد شد. [او نزد میرزا ابوالقاسم قمی و شیخ محمّد تقی رازی (صاحب حاشیه) فقه و اصول را خواند و علوم عقلی را از ملّا علی نوری، ملّا اسماعیل واحدالعین و ملّآ محمّد علی نوری آموخت. او پس از برادرش میر محمّد صالح چندین سال در مسجد شاه (مسجد امام فعلی) اصفهان اقامه جماعت می نمود و سالها به


1- فرهنگ ایران زمین، ج26، ص138.
2- فهرست مختصر مجلس، ص403.
3- مجله میراث شهاب، شماره 23 و 24، ص35.

ص: 444

تدریس و تربیت شاگردان فاضل مشغول بود.

در زهد و تقوا و عبادت کم نظیر بود. مدت 40 سال روزه گرفت و به کمترین چیزی امرار معاش نمود. در مجلس حکام و سلاطین هرگز حاضر نشد مگر زمانی که در منزل منوچهرخان معتمدالدّوله حاکم اصفهان به همراه سایر علماء به مناظره با سیّد علی محمّد باب پرداخت و باب در این مباحثات مغلوب شد.

میر محمّد صادق خاتون آبادی در اغلب علوم زمان خود چون فقه، حدیث، تفسیر، کلام، ریاضیات، علم حروف و علوم غربیه مهارتی به سزا داشت.(1)]

او سرانجام در شب جمعه 14 رجب المرجّب 1272ق در اصفهان وفات یافت. او کتابی در شرح چهل حدیث درباره حضرت مهدی (عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف) به نام «کشف الحق» تألیف کرده [که در سال 1361ش توسط مؤسسة الامام المهدی در تهران به طبع رسیده است.(2)]

محمّد صادق تویسرکانی

محمّد صادق بن محمّد رضا تویسرکانی [خطاط نسخ نویس] در دهه اوّل ماه رجب سال 1310ق کتاب «حقیقت ایمان» تألیف: میرزا عبدالغفار تویسرکانی را به خط نسخ زیبا کتابت نموده است. نسخه به شماره 7550 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(3)

احتمال دارد که کاتب شاگرد مؤلف کتاب فوق باشد.


1- کشف الحق: مقدمه، صص 5 و 6؛ مکارم الآثار، ج2، صص 324-326؛ فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص280.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص189؛ الذریعه، ج18، ص32؛ الکرام البرره، ج2، ص636؛ تراجم الرّجال، ج2، ص721.
3- فهرست مرعشی، ج19، ص354.

ص: 445

آقا سیّد محمّد صادق چهارسوقی

آقا سیّد محمّد صادق چهارسوقی بن سیّد زین العابدین بن میر ابوالقاسم جعفر بن آقا سیّد حسین بن حاج میرزا ابوالقاسم جعفر (میر کبیر) موسوی خوانساری اصفهانی، عالم فاضل مجتهد محقق [از علمای اصفهان در قرن سیزدهم هجری].

در 26 صفر سال 1228ق در خوانسار متولّد شد و تحصیلاتش را در اصفهان نزد والد ماجد خود و آقا میر سیّد محمّد شهشهانی و آقا میر سیّد حسن مدرس انجام داد و از هر سه نفر آنان اجازه روایت و اجتهاد اخذ نمود. همچنین مدّتی نزد حاج محمّد ابراهیم کلباسی و آقا محمّد مهدی نایب الصدر کسب فیض نمود.

او عمر خود را به عبادت و تحقیق و تألیف گذرانید و سرانجام در شب 21 شعبان المعظم سال 1289ق در اصفهان وفات یافته و در بقعه مادر شاهزاده (جنب مزار پدر عالیقدر خود) واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

وی را تألیفاتی عدیده ای است که از آن جمله است:

1. «شرح الشّرایع» 2. «رسالة فی الحج» به عربی3. «مناسک حج» به فارسی4. «رسالة الکبیرة فی الأخبار الطریفة»5. «مجموعه» کشکول مانند6. «رساله در طهارة و صلاة و صوم و حج و خمس و زکاة» نظیر «تبصره» علّامه7. «رساله در صیغ العقود»8. «رسالة فی ذکر مشایخه الکرام»9. «شرح زبدة الاصول» 10. «الإحباط و التّکفیر»(1)

صادق دارجانی لنجانی

صادق بن سمیع دارجانی لنجانی اصفهانی، [از کاتبان نسخ نویس قرن سیزدهم


1- زندگانی آیت اللّه چهارسوقی، ص81؛ مناهج المعارف: مقدمه، صص 292-296؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص76؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص112؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص95؛ بیان المفاخر، ج2، صص 25 و 26؛ الکرام البرره، ج1، ص639؛ مکارم الآثار، ج3، صص 850-851؛ دانشمندان خوانسار، صص 450 و 451؛ معجم المؤلفین، ص76.

ص: 446

هجری] در 25 رجب 1273ق کتاب «روضة البهیّه» در شرح لمعه را به خط نسخ نوشته است نسخه در کتابخانه عمومی فرهنگ اصفهان موجود است.(1)

میر صادق قهفرخی*

میر صادق حسینی قهفرخی فرزند میر محمّد شفیع از فضلای در قرن دوازدهم هجری است. او کتابی در خواص اَدعیه و سُوَر به نام «رفع اَنات و دفع بلیات» به فارسی تألیف کرده که نسخه اصل آن به خط نستعلیق زیبا، در محرم 1125ق کتابت شده و در کتابخانه مرحوم سیّد رضا ابوالبرکات در اصفهان به شماره 54 موجود است.(2)

[قهفرخ اکنون فرخ شهر خوانده می شود و در چهارمحال و بختیاری واقع است. در دوره صفویه چهارمحال، از توابع اصفهان بوده است.]

محمّد صادق نایب جرقویه ای*

نایب محمّد صادق نوذری متخلّص به «نایب» فرزند صادق ینگ آبادی جرقویه ای اصفهانی، شاعر ادیب قرن چهاردهم هجری.

از اهالی قریه «ینگ آباد» [نیک آباد فعلی] جرقویه است. آوایی رسا و دلنشین داشت و از تعزیه خوان های معروف آن سامان بود و شعر نیز می سرود. عاقبت در سال 1320ش وفات یافت.

از اوست:

در ده هر آنکه بود غافل از خدا نامش میان خدا گشته کدخدا

در ده اگر به پیرزنی خر زند لگد فحاشی زیاد نماید به کدخدا


1- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ص246.
2- فهرست سه کتابخانه اصفهان، ص55.

ص: 447

مشمول اگر به غرب به مرگ خدا بمرد مسئول او به شرق بود شخص کدخدا

تثبیت غلّه جنس اگر خواست از بلوک مأمور جلب می رود از بهر کدخدا

«نایب» روا مدار به دوران زندگی کاری که نیست موجب خشنودی خدا(1)

ملّا محمّد صادق مینای اصفهانی

ملّا محمّد صادق مینا بن محمّد صالح آزادانی اصفهانی، شاعر و ادیب دانشمند قرن یازدهم هجری.

[او در یکشنبه 3 شعبان 1018ق در بندر سورت هند متولّد شد.] نسب او به صدرالدّین محمّد طبیب زبیری اصفهانی (م 888ق) می رسد و میرزا محمّد طاهر نصرآبادی مؤلف «تذکره نصرآبادی» نوه اوست. در هندوستان به تحصیل و مطالعه و جستجو پرداخته و در علوم مختلف خصوصا ادبیات، هندسه، حساب، اسطرلاب مهارت به سزائی یافت. علت شهرت او به «مینا» این بود که هنگام اسب سواری از اسب افتاد و یک چشم او آسیب دید. او چشمی از مینا ساخته و به جای آن گذاشت. او در سپاهیگری و شجاع و تهوّر ممتاز بود و با یاغیان بنگاله بارها جنگ کرده و شرح آن را به صورت منظوم برای میرزا محمّد طاهر نصرآبادی (نوه اش) فرستاده بود.

[او سالها در بنگاله ملازم شاهزاده شجاع فرزند شاه جهان (پادشاه هند) بود و کتاب «شاهد صادق» را به نام او در 4 جلد تألیف کرد. او سرانجام در 19 ربیع الاوّل 1062ق در هندوستان وفات یافت. در سرودن انواع شعر خصوصا مثنوی مهارت داشت و


1- گرکویه، (ویرایش دوم)، ص384.

ص: 448

«صادقی» تخلّص می کرد.]

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «رجال» 2. «شاهد صادق» که دائرة المعارفی است درباره علوم مختلف و بخش تاریخ آن در مجله یادگار طی چند شماره به طبع رسیده است.3. «الشّمس البازغة» در حکمت (ردّ بر میرداماد در مبحث حدوث دهری)4. «صبح صادق» در تاریخ جهان و ایران و شرح حال رجال برجسته علم و ادب و سیاست، که نسخه های متعددی از آن در کتابخانه ها موجود است.5. «القلائد» و غیره.

[از اوست:

سوی میخانه به تأیید جنون خواهم رفت باز از عالم اسباب برون خواهم رفت

حدّ این بادیه جز اشک ندیدست کسی آه خواهم شد و از اشک فزون خواهم رفت

راه گم کرده ام و میکده را می جویم گر نیابم، زِ خَم چرخ برون خواهم رفت(1)]

میرزا محمّد صادق خلیفه سلطانی

میرزا محمّد صادق بن میرزا محمّد طاهر خلیفه سلطانی بن نواب میر سیّد علی بن میر سیّد علاءالدّین حسین حسینی مرعشی (خلیفه سلطان)، عالم فاضل، ادیب شاعر و محقّق مدقّق.


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 90 و 91؛ کاروان هند، ص678؛ الروضة النضره، ص275؛ مداومت در اصول موسیقی ایران، ص167؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج1، صص 632-634 و 189؛ الذریعه، ج1، ص105 و ج 13، ص15 و ج9، ص582؛ ریحانة الادب، ج6، ص83؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص244؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص180.

ص: 449

میر عبدالحسین خاتون آبادی که معاصر اوست در کتاب خود می نویسد: «علّامة الزّمانی آقای میرزا محمّد صادق الحسینی _ دامت برکاته _ که مدّتی خدمت سراسر سعادت مولینا آخوند ملّا محمّد باقر مجلسی اکتساب حدیث فرمودی و از ایشان روایت می نماید و از رشحات خامه او حاشیه نفیسه بر شرح هدایه میبدی می باشد.»(1)

در الذریعه گوید: «دارای اجازه مختصری است در پشت «استبصار» تاریخ آن 1092 می باشد.»(2)

وی مدّتی به هندوستان مهاجرت نموده و در آنجا به مباحثه علوم اشتغال جسته و پس از مدّتی به اصفهان مراجعت نموده، در این شهر در سال 1135ق وفات یافته، در قبرستان ستّی فاطمه که بسیاری از افراد خاندان او نیز در آنجا مدفون بودند به خاک رفت.(3)

کتاب های زیر از اوست:

1. «حاشیه شرح هدایه» میبدی 2. «دیوان اشعار» 3. «کشکول» که در آن شرحی راجع به مسافرت های و پیش آمدهای سفر و توقّفش در هند در آنجا نوشته است.(4)

او همچنین «حاشیه روضة البهیه» تألیف عمویش میرزا محمّد ابراهیم خلیفه سلطانی را جمع آوری و مدوّن ساخته و در 25 شعبان 1125ق آن را به خط نستعلیق کتابت نموده که در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی موجود است.(5)

محمّد صادق اصفهانی

محمّد صادق بن عباسعلی اصفهانی [از کاتبان نستعلیق نویس قرن سیزدهم هجری[


1- وقایع السنین و الاعوام، ص519.
2- الذریعه، ج1، ص152.
3- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص186؛ مزارات اصفهان، ص251؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص327؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص350.
4- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 42 و 43؛ الکواکب المنتشره، صص 358 و 264؛ الذریعه، ج9، ص581 و ج18، ص74.
5- فهرست مرعشی، ج8، ص282؛ تراجم الرّجال، ج2، ص722.

ص: 450

در سال 1292ق کتابت نسخه ای از کتاب «لسان الواعظین» تألیف: شیخ محمّد علی رضوی کاظمی را به خط نستعلیق به پایان رسانیده و نسخه به شماره 1010 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(1)

میر محمّد صادق بهشتی

میر محمّد صادق بن میر عبدالباقی بن میر محمّد رضا حسینی بهشتی، عالم فاضل و عابد زاهد [از علمای اواخر دوره قاجاریه].

او نزد علمای اصفهان تحصیل کرده و سپس در محلّه لنبان مرجع مسائل شرعی مردم بود و در مسجد لنبان اقامه جماعت می کرد و از شدّت زهد و احتیاط در مسائل شرعی به «سلمان الزمان» معروف بود و سرانجام در سلخ ربیع الثّانی سال 1308ق وفات یافته و در تکیه سادات بهشتی واقع در شمال مصلای تخت فولاد مدفون شد.(2)

میر محمّد صادق خاتون آبادی

میر سیّد محمّد صادق خاتون آبادی فرزند میر سیّد عبدالحسین بن میر سیّد محمّد باقر حسینی خاتون آبادی، عالم فاضل جلیل [از علمای قرن دوازدهم هجری].

در سال 1070 در اصفهان متولّد شده و نزد پدر عالیقدر خود و احتمالاً عمویش میر محمّد اسماعیل و دیگران تحصیل کرده است. وی در روز 27 ربیع الثانی 1134ق به شهادت رسیده و در تخت فولاد اصفهان مدفون شده است.(3)

ظاهرا وی مؤلف کتاب «میزان المقادیر» است که نسخه خطی آن در کتابخانه


1- فهرست مرعشی، ج3، ص207.
2- تحفة الاحباب، صص 43 و 44؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص718؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص136.
3- الکواکب المنتشره، ص362؛ الذریعه، ج8، ص221؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص190.

ص: 451

دانشمند محقق آقای دکتر سیّد احمد تویسرکانی در اصفهان نگهداری می شود.

میرزا صادق نصیری طوسی*

میرزا صادق نصیری طوسی فرزند میرزا عبدالحسین منشی الممالک، از شعرای قرن یازدهم هجری است. او به فضل و ادب موصوف و به کمالات صدری و معنوی آراسته بود. مع الاسف در جوانی در اصفهان وفات یافت.

از اوست:

پاس نفس بدار که آئینه طینتان در موج می روند چو آب از دم نسیم(1)

میر محمّد صادق خاتون آبادی

میر محمّد صادق بن میر عبدالکاظم بن میر محمّد صادق بن میر عبدالحسین خاتون آبادی، عالم فاضل [از علمای قرن دوازدهم هجری] در جمادی الاولی سال 1134ق متولّد و در سال 1219ق وفات یافته و در ایوان علماء در مرقد مطهر حضرت علی علیه السلام در نجف اشرف مدفون شد.(2)

ملّا محمّد صادق مازندرانی

ملّا محمّد صادق بن عبدالمجید مازندرانی [از فضلاء قرن دوازدهم هجری]. در سال 1197ق کتاب «سفینة النجّاة» تألیف ملّا محمّد تنکابنی (فاضل سراب) را در اصفهان استنساخ نموده است. این نسخه در کتابخانه میرزا علی شهرستانی در نجف اشرف موجود می باشد.(3)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص117.
2- الذریعه، ج8، ص22؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص190؛ مکارم الآثار، ج3، صص 673 و 674.
3- الذریعه، ج12، ص203.

ص: 452

میرزا محمّد صادق امام جمعه

میرزا محمّد صادق امام جمعه بن میرزا محمّد علی بن میرزا جعفر بن حاج میر سیّد محمّد بن میر عبدالباقی خاتون آبادی [از علمای اصفهان در قرن سیزدهم هجری].

پس از فوت میرزا هاشم امام جمعه، فرمان امامت جمعه به نام فرزند صغیر او میرزا سیّد حسن صادر گردید و صاحب عنون به جای مشارالیه به سمت نایب الامام تعیین شد. و وقتی میرزا سیّد حسن به بلوغ رسید چون علمی و نفوذ معنوی نداشت فرمان امامت جمعه به نام میرزا محمّد صادق صادر گردید.

وی در 3 رمضان 1348ق در اصفهان وفات یافته و در بقعه علّامه مجلسی پیش قبر پدر مدفون گردید و قبرش در تعمیرات اخیر بقعه محو شد.(1)

محمّد صادق واعظ اصفهانی

محمّد صادق بن محمّد علی واعظ اصفهانی، از فضلاء و وعاظ اصفهان [در سیزدهم هجری] در روز سه شنبه چهارم رجب 1270ق نسخه ای از «بصائر الدّرجات» تألیف: ابو جعفر محمّد صفّار قمی را به خط نسخ نوشته و کتاب به شماره 6091 در کتابخانه ملّی ملک طهران موجود است.

همچنین او قسمتی از «فروع کافی» را کتابت نموده که به شماره 2871 در کتابخانه عمومی اصفهان موجود است.(2)

از دیگر آثار او کتابت نسخه ای از «شرح شرایع» تألیف یکی از شاگردان شیخ مرتضی انصاری است که آن را به خط نسخ در سلخ محرم الحرام سال 1279ق به پایان رسانیده است و به شماره 1557 در کتابخانه دانشکده الهیات مشهد موجود است.(3)


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص316؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص720؛ مزارات اصفهان، ص37.
2- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص284.
3- فهرست الهیات مشهد، ج2، ص697.

ص: 453

محمّد صادق واعظ کرونی*

محمّد صادق واعظ بن محمّد علی کرونی اصفهانی، از وعاظ و فضلای قرن سیزدهم هجری است. او کتاب «دلایل العباد فی شرح الارشاد» تألیف: محمّد تقی نوری را به خط نسخ در صفر 1277ق کتابت کرده است. این نسخه به شماره 9599 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(1)

میر محمّد صادق خاتون آبادی

میر محمّد صادق بن میر علینقی بن میر عبداللّه خاتون آبادی (برادر میر محمّد اسماعیل اوّل) عالم فاضل محقّق جامع در سال 1123ق وفات یافته است.(2)

سیّد محمّد صادق زنجانی

سیّد محمّد صادق بن علینقی بن محمّد علی موسوی زنجانی اصفهانی، عالم فاضل ادیب شاعر [از علمای قرن سیزدهم هجری. ساکن اصفهان] مؤلف کتاب «دُرّ المنثور» (شعر عربی) که در سال 1309ق به ضمیمه کتاب «معیّن الواثقین» به خط محمّد در جزینی چاپ سنگی شده است.(3)

[وی اهل شعر و ادب بوده و نشانة تملک او بر کتاب «ذریعة الضّراعه» تألیف فیض کاشانی که پدرش سیّد علینقی آنرا کتابت کرده بود، مشهود است. او در آخر این کتاب در سال 1274ق قصیده ای در توحید از سروده های خودش را آورد که 30 بیت است و با این بیت شروع می شود:

ای منزّه ذات پاکت از زوال وی برون حُسنت ز مرآتِ خیال(4)]


1- فهرست مختصر مجلس، ص354.
2- الذریعه، ج8، ص220؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص190.
3- مؤلّفین کتب چاپی، ص346؛ تراجم الرجال، ج2، ص719.
4- الکرام البرره، صص 643 و 644.

ص: 454

صادق خوانساری

صادق بن علینقی خوانساری اصفهانی، از فضلاء قرن دوازدهم هجری. وی مؤلف «بدیعیه» در اسطرلاب است به فارسی که آن را در سال 1193ق تألیف نموده و کتاب دارای یک مقدمه و شصت باب و خاتمه است. نسخه به شماره 2158 در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است.(1)

صادق خولنجانی

صادق بن قاسم خولنجانی [از فضلاء قرن یازدهم هجری]. کتاب «الرّعایه فی علم الدّرایه» تألیف شهید ثانی را به خط نستعلیق با حواشی مختلف نوشته است. نسخه به شماره 1980 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(2)

[خولنجان از دهات لنجان است. در قرون اولیّه بعد از اسلام به «خان لنجان» شهرت داشته و از قصبات و بلکه شهرهای معتبر لنجانات شمرده می شده و سیّاحان در سفرنامه های خود به توصیف آن پرداخته اند. فدائیان اسماعیلی نیز در عصر سلجوقی درکوه ها و قلعه های آنجا پایگاه داشتند.]

محمّد صادق اصفهانی

محمّد صادق بن محمّد کاظم اصفهانی . [از کاتبان نستعلیق نویس در قرن سیزدهم هجری]در یک شنبه 24 رجب 1209ق کتابت کتاب «تحفة النّاظرین» در نجوم به فارسی از مؤلّفی ناشناس را به خط نستعلیق را به پایان رسانیده و نسخه به شماره


1- الذریعه، ج11، ص128؛ فهرست گلپایگانی، ج3، ص177؛ الکواکب المنتشره، ص360.
2- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج8، ص590.

ص: 455

2484 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(1)

محمّد صادق پریشانی

محمّد صادق بن محمّد کاظم پریشانی اصفهانی، از فضلاء و نویسندگان قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری.

از آثارش کتابت نسخه ای است از «جامع المقال» تألیف: شیخ فخرالدّین طریحی که آن را به خط نستعلیق در محرّم سال 1310ق به پایان رسانیده و کتاب به شماره 1625 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی در مشهد مقدس موجود است.(2)

پریشان (فروشان) از قُراء ثلثه سِدِه ماربین اصفهان است. [اکنون از محلّه های خمینی شهر اصفهان به شمار می رود.

صاحب عنوان نسخه ای از «اثبات الوصیّه» تألیف: ابوالحسن علی مسعودی را در رمضان 1309ق کتابت نموده که در کتابخانه بنیاد فارس شناسی در شیراز موجود است.(3)]

ملّا محمّد صادق خوانساری

ملّا محمّد صادق بن محمّد کاظم خوانساری اصفهانی، [از فضلاء و محدّثین اصفهان در قرن یازدهم هجری].

او در اصفهان نزد جمعی از علماء همچون علّامه مجلسی تلمذ کرده و از او و شیخ ابوتراب اصفهانی اجازه دریافت کرده است.

ملّا محمّد صادق خوانساری در 7 جمادی الثانی سال 1091ق نسخه ای از «روضه کافی» را کتابت کرده و علّامه مجلسی و شیخ ابوتراب اجازات خود را روی برگ های این


1- فهرست مرعشی، ج7، ص75.
2- فهرست الهیات، ج3، ص748.
3- فهرست فارس شناسی، صص 66 و 67.

ص: 456

کتاب نوشته اند. این نسخه در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(1)

محمّد صادق اصفهانی*

محمّد صادق بن محب علی اصفهانی، از کاتبان قرن یازدهم هجری است. در نوشتن خط نسخ مهارت داشته و تا سال 1096ق در قید حیات بوده است. او آثاری را کتابت کرده که از آن جمله است:

1. «المصادر» تألیف: ابوعبداللّه حسین زوزنی که در سال 1090ق کتابت شده و در مدرسه حجتیّه قم موجود است.(2) 2. «ربیع الشّیعه» منسوب به «سیّد رضی الدّین علی بن موسی بن جعفر بن طاوس حسنی، که در جمعه 14 جمادی الآخر 1096ق کتابت شده و در کتابخانه علّامه محقّق حاج سیّد محمّد علی روضاتی موجود است.(3)

صادق بن محمّد

صادق بن محمّد، نستعلیق نویس در قرن سیزدهم هجری. از آثارش کتابت «حاشیه تحریر القواعد المنطقیّة» تألیف: میر سیّد شریف جرجانی است که در اوّل ربیع الاوّل 1236ق به پایان رسانیده است. نسخه در کتابخانه دانشکده حقوق در طهران موجود است.(4)

ملّا محمّد صادق تنکابنی

ملّا محمّد صادق بن ملّا محمّد (فاضل سراب) بن عبدالفتّاح تنکابنی، عالم فاضل و


1- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج5، ص1476؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص43؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص217؛ اجازات الحدیث، ص217؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص350.
2- فهرست حجتیّه، ص27.
3- فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص390.
4- فهرست حقوق، ص318.

ص: 457

فقیه محدّث [از علمای اصفهان در قرن دوازدهم هجری].

او در سال 1082ق در اصفهان متولّد شده و نزد جمعی از علمای اصفهان به تحصیل پرداخت از جمله: علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی، ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری، آقا حسین خوانساری، شیخ علی سبط شهید ثانی، ملّا محمّد علی استرآبادی و ملّا محمّد فاضل سراب، که برخی از اساتید درس او هستند و برخی اجازه روایت به او داده اند.

او سپس در اصفهان به تدریس پرداخت. برخی از محدّثین نیز از او روایت می کنند از جمله: سیّد حسین بن سیّد ابوالقاسم موسوی خوانساری، ملّا حسین بن حسن دیلمانی گیلانی (لنبانی)، ملّا محمّد حسین بن محمّد سعید گیلانی و زین الدّین علی بن عین علی خوانساری.

سال وفات او معلوم نیست. ولی او تا سال 1123ق در قید حیات بوده است. مدفن او جنب قبر پدرش در تکیه فاضل سراب (معروف به تکیه جویباره ای ها) در تخت فولاد اصفهان است.(1)

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «حواشی بر دعوات» [2. «نهایة الإدراک فی شرح تشریح الأفلاک»3. «احوال عبداللّه بن بکیر» که در شعبان 1113ق آن را تألیف نموده و نسخه ای از آن به شماره 2/1874 در کتابخانه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی در تهران موجود است.]

میر محمّد صادق کتابفروش

میر محمّد صادق کتابفروش بن میر سیّد محمّد بن سیّد محمّد علی بن هادی حسینی


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 43 و 44؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص853؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص103؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص107؛ فیض قدسی، ص165؛ الکواکب المنتشره، صص 360 و 361؛ نجوم السّماء، ص231؛ تراجم الرّجال، ج2، ص720؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص28؛ بزرگان رامسر، صص 183-186؛ دانشمندان خوانسار، ص163؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص350؛ فهرست دائرة المعارف اسلامی، ج1، ص260.

ص: 458

افطسی، عالم فاضل متقی و فقیه محقّق [از علمای اصفهان در قرن سیزدهم هجری].

در حدود سال 1210ق در اصفهان متولّد شده و پس از مدّتی تحصیل به عتبات عالیات رفته [و نزد شیخ محمّد حسن صاحب جواهر و دیگران] تحصیلات خود را تکمیل کرده و به اصفهان مراجعت نمود.

او سالها به تدریس فقه و اصول مشغول بوده و خصوصا شرح لمعه را با دقّت و غور و تحقیق، تدریس می نموده است.

میرزا حسن خان جابری انصاری، آخوند ملّا عبدالکریم گزی، حاج میرزا محمّد باقر حکیم باشی و حاج میرزا بدیع درب امامی از شاگردان برجسته او به شمار می روند.

او عالمی منزوی و قانع و زاهد بوده و عمر خود را به مطالعه و تألیف و تدریس و عبادت و تهجّد گذرانیده است. همسرش دختر علّامه فقیه حاج سیّد محمّد باقر حجة الاسلام شفتی است.

او در پنج شنبه 12 شعبان 1304ق وفات یافته و در بقعه ای مخصوص در تخت فولاد مدفون شد. در قرن چهاردهم هجری پس از احداث فرودگاه قدیم تکیه سادات کتابفروش در محدوده آنجا واقع شده است.

از تألیفات او «شرح بر شرایع» است که آنرا در سال 1225ق تألیف کرده است. نسخه آن به خط مؤلف در کتابخانه دانشمند گرامی مرحوم آقا میرزا ابوالحسن کتابی (نواده صاحب عنوان) موجود بوده است.(1)

ملّا محمّد صادق اردستانی

ملّا محمّد صادق اردستانی بن حاج محمّد بن قاسم بن کمال الدّین محمّد بن پیر


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 62 و 63؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص720؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 139 و 140؛ بیان المفاخر، ج1، ص327؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص141؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص346؛ الاصفهان (رجال و مشاهیر)، ص443.

ص: 459

جمال الدّین محمّد معروف به پیر جمالی اردستانی، حکیم متألّه، فیلسوف و عارف زاهد [از فلاسفه و عرفای بزرگ اصفهان در قرن یازدهم و دوازدهم هجری است. از تولّد و تحصیلات او اطلاعی در دست نیست. مرحوم رفیعی مهرآبادی تولّد او را حدود سال 1054ق تعیین کرده که حدس و گمان است و مستند به منبعی نیست.(1) از اساتید او هم آگاهی نداریم. تنها مرحوم آشتیانی نوشته است: «ملّا اسماعیل خواجوئی شاگرد ملّا محمّد صادق اردستانی، و او شاگرد ملّا رجبعلی تبریزی و محقّق لاهیجی و شیخ حسین تنکابنی و یا فیض می باشد.»(2)]

مشارالیه در اصفهان حکمت عالیه تدریس می نموده و جمعی کثیر از محضر او مستفید می گشته اند از جمله: 1. ملّا حمزه گیلانی 2. شیخ محمّد علی حزین3. ملّا محمّد صالح بن سعید خلخالی4. آقا محمّد صادق تفرشی [5. محمّد ماجد بن ابراهیم حسینی6. ملّا عبدالرحیم دماوندی و غیره].

[حاجی زین العابدین شیروانی (مست علی شاه) در کتابهای «ریاض السیاحه» و «بستان السّیاحه» و به تبعیّت از او «معصوم علی شاه شیرازی» در کتاب «طرائق الحقائق» و دیگران نوشته اند که: ملّا صادق اردستانی مردی صوفی مشرب بوده و شاه سلطان حسین به اشاره علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی، او را از اصفهان اخراج کرده و در عرض راه طفل صغیر او بر اثر شدت سرما فوت شده، ولی بعدا مجلسی تغییر عقیده داده و او را به شهر دعوت نموده است. امّا ملّا صادق در بیرون شهر و در قبرستان تخت فولاد منزل کرده، تا فوت شده است.

این ماجرا بنا به دلایلی مورد تردید است. جوانی اردستانی مقارن پیری علّامه مجلسی بوده و اردستانی شهرت و نفوذی نداشته که باعث هراس مخالفان صوفیه از او شود. همچنین هیچ یک از معاصرین اردستانی از جمله شاگرد او شیخ محمّد علی حزین


1- آتشکده اردستان، ج2، ص315.
2- تحریر ثانی تاریخ حکماء و عرفای متأخر، ص85.

ص: 460

به این ماجرا کمترین اشاره ای نکرده اند. از طرف دیگر هیچ مدرکی در دست نیست که را او از صوفیان و صاحبان خانقاه و خرقه و... بداند. بلکه او عارفی الهی و عابدی زاهد بوده که عارف مشرب بوده است. هرچند برخی از صوفیه همچون شیروانی و معصوم علی شاه او را به خود منسوب داشته اند.(1)

ملّا صادق در حکمت مقامی ارجمند داشته و حزین لاهیجی او را با القاب «سلطان المحققّین، افضل الحکماء الرّاسخین المولی الاعظم البحر الاعلم مظهر معارف و حقایق مکمل علوم سوابق و لواحق محی الحکمه ابوالفضائل مولانا محمّد صادق الاردستانی علیه الرحمه» ستوده و افزوده است که: «از اساطین حکماء بود و قرن ها باید که مثل او از دانشمندان برخیزد»(2)]

او سرانجام در سال 1134ق در اصفهان وفات یافته و در سمت جنوب شرقی پل خواجو، بر روی سکویی دفن شده و در موقع تعریض خیابان، به تخت فولاد منتقل شده و قابل تکیه کازرونی و در کنار قبر ناصر علی گلکار اصفهانی مدفون شد.

در زمان قدیم مزار او به مزار آخوند پلویی شهرت داشته و عوام اصفهان را این عقیده بوده که خواندن فاتحه بر قبر او باعث می شود که به زودی پلو نصیب آنان شود. اما صحیح آن است که مزار سابق اردستانی به خاطر مجاورت با پُل خواجو، به مزار آخوند پُلی و سپس آخوند پلویی معروف بوده است.(3)

فرزندانش حاج محمّد ابراهیم، ملّا محمّد طاهر و ملّا محمّد شفیع نیز از فضلاء قرن


1- بستان السّیاحه، (چاپ اصفهان)، ص33؛ طرائق الحقائق، ج3، صص 165 و 166؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص22؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، صص 191 و 192؛ شواهد الرّبوبیّه: مقدمه استاد آشتیانی، ص109؛ الاصفهان: رجال و مشاهیر، صص 102 و 103؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 315 و 316؛ آسیای هفت سنگ، ص204؛ تاریخ و سفرنامه حزین: تعلیقات، صص 350 و 351؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص398.
2- تاریخ و سفرنامه حزین، ص192؛ نجوم السماء، ص231.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص722؛ ریحانة الادب، ج1، ص104؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص516؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، صص 486-488 و 236-238؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص176.

ص: 461

دوازدهم هجری به شمار می روند و اعقاب او نیز اغلب از علماء، شعراء و فضلای روزگار خویش بوده اند.

رسائل زیر از اوست:

1 و(1) «رساله جعلیه» در معنی جعل و ایجاد در فلسفه، که در شوال 1121ق نوشته شده و در اختیار آقای سیّد حسین شهشهانی بوده(2) و به ضمیمه رساله کوتاه دیگری در جعل از اردستانی در کتاب آتشکده اردستان به طبع رسیده است.(3) «حکمت صادقیّه» [تقریرات درس فلسفه ملّا صادق اردستانی است که شاگردش ملّا حمزه گیلانی آن را جمع آوری و مدوّن ساخته و به این نام نامیده است.(4)](5) «رساله در تفسیر آیه نور»، مختصر5. «رساله تباشیر»6. «حواشی بر شفا» [کتاب «کلید بهشت» را برخی از او و برخی از ملّا رجبعلی تبریزی دانسته اند امّا در تحقیقات اخیر علّامه مفضال حاج سیّد محمّد علی روضاتی معلوم شده که متعلّق به حکیم محمّد سعید قمی است.(6)]

میر محمّد صادق خاتون آبادی

میر محمّد صادق خاتون آبادی بن میر محمّد بن سیّد هادی بن سیّد محسن بن کریم بن سیّد علی حسینی افطسی، عالم فاضل و منجّم ماهر از خاندان مشهور به علم و تقوا بوده و در اصفهان متولّد شده و تحصیل کرده و خصوصا در نجوم و هیأت و استخراج تقویم استاد بوده است. او تقریبا هفتاد سال از «زیج الغ بیگ»، تقویم استخراج نموده است. سرانجام در سال 1244ق وفات یافت.(7)

[میر محمّد صادق خاتون آبادی در سال 1226ق نسخه ای از «تشریح الافلاک»


1- الکواکب المنتشره، صص 359 و 360.
2- الذریعه، ج11، ص164.
3- دومین دوگفتار، صص 31 و 35 و 43.
4- الکواکب المنتشره، صص 359 و 360.
5- چهل سال تاریخ ایران (المآثر و الآثار)، ج1، صص 284. 285؛ مکارم الآثار، ج4، ص1221؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص190.
6- دومین دوگفتار، صص 31 و 35 و 43.
7- چهل سال تاریخ ایران (المآثر و الآثار)، ج1، صص 284. 285؛ مکارم الآثار، ج4، ص1221؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص190.

ص: 462

تألیف: شیخ بهائی را به خط نسخ کتابت کرده و در حاشیه مطالبی مرقوم نموده است. این نسخه به شماره 6136 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی در تهران موجود است.(1)]

محمّد صادق لاریجانی

محمّد صادق بن محمّد حسینی لاریجانی [از فضلاء قرن یازدهم هجری] در اصفهان نزد علّامه مجلسی به تحصیل پرداخته است. او در دوشنبه از ماه صفر 1089ق از کتابت جلد دوم «استبصار» شیخ طوسی فراغت یافته و در آخر کتاب علّامه مجلسی جهت او اجازه نوشته است. نسخه به شماره 837 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(2)

ملّا محمّد صادق مجلسی

ملّا محمّد صادق بن ملّا مقصود علی مجلسی، عالم فاضل، از علمای قرن یازدهم هجری. او برادر ملّا محمّد تقی مجلسی و عموی علّامه مجلسی است. ملّا حیدر علی مجلسی از قول میر عبدالباقی خاتون آبادی نقل می کند که ملّا مقصود علی دو فرزندش محمّد تقی و محمّد صادق را جهت تحصیل به ملّا عبداللّه شوشتری سپرده است. و بیش از این از زندگی او اطلاعی در دست نیست.(3)

محمّد صادق اصفهانی


1- فهرست مجلس، ج19، ص160.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص43؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص106؛ فهرست مجلسی، ج3، ص35؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص350؛ اجازات الحدیث، ص213؛ فیض قدسی، ص161.
3- مرآة الاحوال جهان نما، ص100؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص355؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص31؛ الرّوضة النضره، ص277.

ص: 463

محمّد صادق بن محمّد مقیم اصفهانی [از نویسندگان کتب در قرن دوازدهم هجری[ در تاریخ 12 جمادی الثّانی 1126ق نسخه ای از کتاب «مفاتیح الشرایع» تألیف: فیض کاشانی را به خط نسخ نوشته و کتاب به شماره 4265 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(1)

محمّد صادق اصفهانی

محمّد صادق بن محمّد مؤمن اصفهانی [از فضلاء و نویسندگان کتب در قرن یازدهم و دوازدهم هجری] از آثار اوست:

1. کتابت مجموعه ای شامل «المبداء و المعاد» تألیف: ملّا صدرا و «رسالة فی الحکمة» را که در سال 1095ق در اصفهان کتابت نموده و به شماره 4530 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(2) 2. کتابت «ترجمه و شرح غُرَرُالحِکَم» تألیف: آقا جمال الدّین محمّد خوانساری، که سال 1113ق کتابت شده و به شماره 1942 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(3)

محمّد صادق اصفهانی

محمّد صادق بن حاجی مهر علی اصفهانی [از کاتبان قرن سیزدهم هجری که] در 16 ذیحجه 1221ق نسخه ای از «تهذیب الاحکام» را به خط نسخ کتابت نموده و به شماره 6313 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(4)

حاج محمّد صادق تاجر اصفهانی*


1- فهرست مجلس، ج11، ص282.
2- فهرست مجلس، ج12، ص201.
3- فهرست رضوی، ج5، ص46.
4- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج16، ص240.

ص: 464

حاج محمّد صادق تاجر اصفهانی، از نیکوکاران و خَیّرین قرن سیزدهم هجری است. او در شیراز ساکن بوده و آثار خیریه بسیاری را ساخته و وقف کرده است که از آن جمله است کاروانسرای احمدی در شش فرسنگی برازجان.(1)

حاج صادق تخت فولادی

حاج صادق تخت فولادی عارف کامل و عابد زاهد [از عرفاء و اهل سلوک اصفهان در قرن سیزدهم هجری. در جوانی در شغل رنگرزی مشغول بود. هنگامی که با عارف روشن ضمیر بابا رستم بختیاری آشنا شده دگرگون شده و به سیر و سلوک روی آورد و به دستور استاد به تهجّد و عبادت مشغول شد. او سالها تحت تعلیمات مراد خود به تزکیه نفس مشغول بود تا اینکه پس از فوت او] در تکیه مادرشاهزاده واقع در تخت فولاد اصفهان رحل اقامت افکنده و به تهجّد و عبادت پرداخت. با وجودی که عامی و بی سواد بوده، در اثر ریاضت و تقوا دارای صفای باطن شده بود معروف ترین شاگرد و مرید او شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به نخودکی است که مراتب سیر و سلوک را نزد حاج صادق طی نموده است.

این سالک و عارف الهی سرانجام در شب دوشنبه پانزدهم ذی القعده 1290ق وفات یافته و در صحن تکیه مادرشاهزاده (تکیه شیخ محمّد تقی رازی) مدفون شد(2)

میرزا صادق تسلیم اصفهانی

میرزا صادق اصفهانی متخلّص به «تسلیم»، شاعر و عارف ادیب [از سخنوران قرن سیزدهم هجری] چندی به سفر مشغول بوده و عاقبت به سلسله جلالیه پیوسته و دست


1- آثار عجم، ص368.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص77؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص712؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص120؛ نشان از بی نشان ها: مقدمه؛ شرح مجموعه گل، صص 161-164.

ص: 465

ارادت به غلام علی شاه جلالی هندی داده و به سیر و سلوک مشغول شد. دیوان اشعارش قریب به پنج هزار بیت بود.

از اوست:

صوفی که گوید برملا، روی تو دیدم بارها گر راست می گوید چرا، بانگ انا الحق می زند(1)

میر محمّد صادق خاتون آبادی

میر محمّد صادق حسینی خاتون آبادی از علماء و دانشمندان در قرن دوازدهم هجری. در سال 1140ق وفات یافته و در تکیه خاتون آبادی واقع در تخت فولاد مدفون شد.(2)

ملّا صادق ذاکری سدهی

ملّا صادق ذاکری سدهی [از شعرای قرن سیزدهم هجری و از اهالی سِدِه ماربین (خمینی شهر) اصفهان است.]

این شعر از اوست:

اندر دل شب ناله شبگیر خوش است در وقت سحر توبه ز تقصیر خوش است

مطلوب سحرگهان بود استغفار چون فجر دمد صدای تکبیر خوش است(3)

ملّا محمّد صادق روشن اردستانی

ملّا محمّد صادق متخلّص به «روشن» از شعراء و عرفای قرن سیزدهم هجری. از نوادگان ملّا محمّد صادق اردستانی عارف و حکیم اواخر عهد صفویه است. در اصفهان


1- تذکره ریاض العارفین، ص414.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص712؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص217؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص114.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص870؛ بیان المفاخر، ج2، ص232.

ص: 466

علم و ادب آموخته و به حرفه صحافی مشغول شده است. [آنگاه به طهران رفته و در کارخانه دارالطّباعه خاصّه (چاپخانه دولتی) به صحافی پرداخته است.] در فنون شعر و ادب مهارت داشته و دیوان اشعارش به طبع رسیده است. از مردان صافی ضمیر و عارف مسلک بوده و مرید حاج محمّد کاظم سعادت علی شاه اصفهانی شده و به لقب «روشن علی» ملقّب شده است. او سرانجام در سال 1305ق وفات یافته و جنازه اش به نجف اشرف حمل شده و مدفون گردید. در انواع شعر قصیده و غزل را خوب می گفته و با شعراء و فضلای طهران معاشر و مأنوس بوده است.

از اوست:

ما نشناسیم هیچ، نیک و بد روزگار در دل ما یاد دوست، بر لب ما ذکر یار

عقل من و هوش من، بُرد و به تاراج برد عشوه عابد فریب، غمزه زاهد شکار(1)

محمّد صادق سرکانی

محمّد صادق بن محمّد علی سرکانی همدانی [از فضلاء قرن یازدهم هجری[ مجموعه ای شامل 26 رساله و مقاله ترجمه از جمله «شرح فارسی موجز»، «ترجمه رساله شهید در عمل بقول میّت»، «ترجمه رساله جمعه» کرکی و «ترجمه رساله اجتهاد» شهید که در یکشنبه 7 ربیع الاولی 1033ق در اصفهان به خط نسخ نوشته و اصل آن در کتابخانه وزیری یزد و میکروفیلم آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(2)


1- طرائق الحقائق، ج3، صص 165 و 166؛ تذکره مدایح معتمدّیه: خطی؛ مجمع الفصحاء، ج4، ص322؛ شمس التّواریخ، ص84؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج1، صص 691-694.
2- فهرست میکروفیلم های دانشگاه، ص703.

ص: 467

در فهرست کتابخانه وزیری از مجموعه فوق با عنوان «پراکنده هایی از اصول، کلام، فقه و ادب و غیرها، ترجمه مانند» ذکر شده که از آثار محمّد صادق سرکانی است و به شماره 1283 در آن کتابخانه موجود است.(1)

همچنین در روز سه شنبه 16 جمادی الثّانی 1028ق از کتابت «مفاوضات» صدرالدّین قونیوی فراغت حاصل نموده است. نسخه به شماره 2681 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(2)

کتاب «التّصریح بمضمون التّوضیح» تألیف: شیخ خالد بن عبداللّه ازهری، را به خط نسخ در رجب 1047ق در دارالسّلطنه اصفهان نوشته که در کتابخانه مسجد گوهرشاد مشهد موجود است.(3)

سیّد محمّد صادق شهاب*

سیّد محمّد صادق شهاب (افتخاری) هنرمند قرن چهاردهم هجری در سال 1254ش (حدود 1292ق) در محلّه لنبان اصفهان متولّد شد. در جوانی در جرگه آزادیخواهان قرار گرفت و همراه برادرش «افتخارالسادات» در فتح تهران به وسیله قوای بختیاری شرکت کرد و به لقب «شهاب السادات اصفهانی» ملقّب شد. او موفق شد از صدراعظم آن روزگار امین السلطان دستخط بگیرد و باغ هشت بهشت را به باغ ملّی تبدیل کند. او به کشاورزی علاقه فراوان داشت و از مزارع خود امرار معاش می کرد.

سیّد صادق شهاب از جوانی صدای خوشی داشت و قرآن را با صدای نیکو و زیبا می خواند. او از محضر حبیب شاطر حاجی برخوردار شده و آواز را از او آموخت و کم کم استادی نامور شد. او صدای دو دانگ بم و گرم و پخته و گیرا داشت، امّا متأسّفانه اثری از او ضبط نشده است. شهاب علاقه زیادی به موسیقی دان هنرمند ابوالحسن صبا داشت


1- فهرست وزیری، ج3، ص915.
2- فهرست مرکزی دانشگاه، ج10، ص1570.
3- فهرست گوهرشاد، ج1، ص195.

ص: 468

و هر وقت به تهران می رفت به او سری می زد و صبا در سفر به اصفهان، سراغ شهاب می رفت. در یکی از سفرها به تهران، شهاب به همراه صدای ویولون صبا، بیات ترک خواند و گوشه ای را خواند که صبا آنرا برای اولین بار می شنید. لذا صبا این گوشه را «شهابی» نام نهاد.(1)

شهاب مردی شوخ طبع و بذله گو، حاضر جواب و رُک گو بود و در راه کمک به نیازمندان از هیچ کمکی دریغ نداشت. او سرانجام در 29 مهر 1328ش بر اثر بیماری سل درگذشت و در قبرستان بزرگ مصلای اصفهان (نزدیک خیابان آب 250 در تخت فولاد) به خاک سپرده شد.

مادّه تاریخ وفات او را یداللّه بر خوردار متخلّص به «تائب» چنین گفته است:

خرد گفت با «تائب» دل پریش بتاریخ فوتش چنین کن حساب

بنه پا بجمع و بتاریخ گوی: «بسوی جنان رفت صادق شهاب»(2)

ملّا محمّد صادق صبّاغ کاشانی*

حاج ملّا محمّد صادق صبّاغ کاشانی، عالم فاضل، فقیه ماهر و حکیم متبحّر. وی با وجود کهولت و پیری به تحصیل مشغول بوده و از حاج ملّا هادی سبزواری بهره برده و به مراتب عالی فضل و دانش دست یافته و در کاشان به تدریس پرداخته است. ملّا حبیب اللّه شریف کاشانی از شاگردان اوست. در زهد و تقوا و حُسن اخلاق از نوادر عهد بوده و بنا به ادّعای مرحوم میرزا محمّد علی معلم حبیب آبادی اصلاً اصفهانی است و کتابی در «شرح تشریح الافلاک» نوشته است.(3)

[او از شاگردان حاج محمّد ابراهیم کلباسی بوده و در اوایل سلطنت ناصرالدّین شاه


1- هنر موسیقی (ماهنامه)، سال هفتم، شماره 54، اَمرداد 1383، صص 4 و 5؛ تاریخ موسیقی ایران، ص678؛ نام نامه موسیقی ایران زمین، ج3، ص305.
2- یادداشت های آقای حمید خلیلیان.
3- لباب الالقاب، ص111؛ نقباء البشر، ج2، ص854.

ص: 469

وفات یافته است.]

ملّا محمّد صادق فاضل هرندی

مولی محمّد صادق معروف به «فاضل هرندی» مؤلّف کتاب «زاد الواعظین» به فارسی در دو مُجَلَّد، در فهرست کتب مطبوعه خان بابا مشار نامش محمّد باقر هرندی ذکر شده است و تربیت او را مرندی نوشته است و کتاب در سال 1323 در 132صفحه به طبع رسیده است.(1)

ملّا محمّد صادق کرباسی

آخوند ملّا محمّد صادق اصفهانی کرباسی همدانی، عالم فاضل محقّق. در اصفهان ساکن بوده و ملّا محمّد تقی مجلسی در سال 1068ق به او اجازه داده و او را با القاب «المولی الجلیل و الفاضل النّبیل جامع المعقول و المنقول حاوی الفروع و الاصول» ستوده است. این اجازه در مُجَلَّد اجازات «بحارالانوار» آورده شده است.(2)

محمّد حسین بن حیدرعلی شوشتری در سال 1072ق نسخه ای از «اصول کافی» را نزد صاحب عنوان خوانده و سپس این کتاب را نزد علّامه مجلسی خوانده است. این نسخه در کتابخانه «حسینیه تستریه» نجف اشرف موجود بوده است.(3)

محمّد صادق گلستانه

محمّد صادق گلستانه [از فضلاء خاندان گلستانه اصفهان در عصر صفویه] در هفتم ربیع الاوّل سال 1001ق نسخه ای از «من لایحضره الفقیه» را کتابت نموده که به شماره


1- الذریعه، ج12، ص12؛ فهرست کتابخانه فیضیه قم، ص69؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص853.
2- الذریعه، ج1، ص163؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص713؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص390؛ نجوم السماء، ص181.
3- الروضة النّضره، ص277.

ص: 470

311 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم موجود است.(1)

کتاب دارای حواشی متعددی به نقل از مجلسی اوّل است که شخصی غیر از کاتب متن کتاب آنرا نوشته است. زیرا تولّد ملّا محمّد تقی مجلسی در سال 1003ق و بعد از کتابت این کتاب بوده است.

[مؤلف فقید در «زندگینامه علّامه مجلسی» صاحب عنوان را به عنوان یکی از شاگردان و یا مجازین ملّا محمّد تقی مجلسی ذکر کرده که صحیح نیست.]

میرزا صادق گویای نطنزی*

میرزا صادق حسینی نطنزی متخلّص به «گویا»، شاعر ادیب قرن یازدهم هجری. او برادرزاده میر ابوالمعالی حسینی برزرودی نطنزی واقعه نویس و داماد او بود. در اصفهان به تحصیل علوم نقلی و عقلی نزد جمعی از دانشمندان اصفهان از جمله علّامه ملّا سلطان حسین ندوشنی یزدی پرداخت. چندی نگذشت که به او شوریدگی و سودا غالب شد. او ترک درس و بحث کرده، به کاشان رفت و قهوه خانه ای خریده و در آنجا فوت شد. سال فوتش معلوم نیست ولی مُسَلّم است که قبل از سال 1083ق اتّفاق افتاده است.(2)

از اوست:

جایی که ترک سر اوّلین قدم بود غفلت نگر که طره به دستار می زنند

میر محمّد صادق موسوی خواجوئی

میر محمّد صادق موسوی خواجوئی، عالم فاضل کامل [از علمای قرن دوازدهم هجری] در ماه شعبان المعظّم سال 1203ق وفات یافته و در یکی از اطاق های تکیه خاتون آبادی ها در تخت فولاد مدفون شد.(3)


1- فهرست فیضیه (استادی)، ج1، ص274؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص390.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 160 و 161؛ میراث فرهنگی نطنز، ج2، صص 112 و 113.
3- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص218؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص713؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص114.

ص: 471

صادق موسوی مازندرانی

صادق موسوی مازندرانی [از فضلاء قرن سیزدهم هجری ساکن اصفهان] در سال 1224ق در اصفهان کتاب «شرح درایه» شهید ثانی را کتابت نموده که ضمن مجموعه شماره 1143 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم موجود است. همچنین او در سال 1244ق «رساله مشاعر» ملّا صدرا و «رساله تصوّر و تصدیق» و «شواهد الرّبوبیّه» وی را کتابت نموده و ضمن مجموعه شماره 1270 در همان کتابخانه نگهداری می شود.(1)

میرزا محمّد صادق مستوفی*

میرزا محمّد صادق، خوشنویس ادیب قرن یازدهم هجری. در اصفهان ساکن بود و در دستگاه اداری صفویه در منصب مستوفی الممالکی به خدمت مشغول بود. در حساب و سیاق مهارت به سزایی داشت و اهل فضل و ادب بود و خط نستعلیق را خوش می نوشت.

او در سال 1084ق نسخه ای از کتاب «هشت بهشت» تألیف: ادریس بدلیسی رومی را به خط نستعلیق خوش کتابت کرده که در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(2)

میرزا محمّد صادق ناطق اصفهانی

میرزا محمّد صادق اصفهانی متخلّص به «ناطق» از شعراء و ادبای قرن سیزدهم هجری. پدرش از اَتراک [ترک ها] و مادرش از اهالی مدینه منوّره است. مدّتی در خوزستان و آذربایجان مسافرت کرد و عاقبت در اصفهان ساکن شد. در فن مادّه


1- فهرست فیضیه (استادی)، ج3، صص 59 و 86.
2- فهرست خوشنویسان و کاتبان اصفهان: خطی؛ فهرست الفبائی رضوی، ص611.

ص: 472

تاریخ سرایی ید طولایی داشته است. از شاهکارهای او قصیده 62 بیتی سراپا تاریخ درباره تذهیب گنبد مطهر حضرت معصومه (سلام اللّه علیها) در قم است که به «قصیده معجزیّه» معروف است و در سال 1218ق سروده شده است و از هر مصرع آن به حروف ابجد عدد 1218 به دست می آید. عجیب تر آنکه از جمله های زیر نیز همان تاریخ به دست می آید.

1. «بسم اللّه الرحمن الرحیم باسم موجود کریم» 1218

2. «این قصیده مسما بقصیده معجزیه است» 1218

3. «یکصد و بیست و چهار مصراع» 1218

ناطق اصفهانی در سال 1235ق وفات یافت. [از آثار او کتاب «بحر الفاظ» در باب ساختن مادّه تاریخ است که 5 سال مشغول نگارش آن بوده و در این کتاب از کتاب لطف اللّه بن عبدالکریم کاشانی بهره گرفته است. نسخه ای از آن به شماره 403 در کتابخانه مسجد اعظم قم نگهداری می شود. نسخه هایی از «دیوان اشعار» او در کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، کتابخانه ملّی و کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار موجود است.]

این چند بیت از قصیده معجزیه اوست:

این قُبّه راست جای بجایی که پایه اش از اوج ماه و مهر و زحل برتر آمده

وین قُبّه رفیع بدانجا رسانده قدر کز قدر با سپهر برین همسر آمده

زهرا عفاف فاطمه بنت موسی آنک بر وی شرف ز فاطمه و حیدر آمده

سلطان عهد فتحعلی شاه آن کز او بستان ملک و گلبن جان را برآمده(1)


1- تذکره نگارستان دارا، ص272؛ ریحانة الادب، ج6، صص 111-121؛ تذکره اختر، ج1، ص213؛ تذکره سفینة المحمود، ج1، ص337؛ تذکره مجمع الفصحاء، ج6، ص1088؛ طرائق الحقائق، ج3، ص252؛ تذکره دلگشا، صص 529-531؛ مکارم الآثار، ج3، ص1012؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص569 و ج2، ص971؛ فهرست اعظم قم، ص40؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج1، ص509؛ دویست سخنور، ص461.

ص: 473

محمّد صادق ناظم تبریزی

محمّد صادق تبریزی متخلّص به «ناظم» شاعر ادیب، از سخنوران قرن یازدهم هجری. در محلّه عباس آباد اصفهان ساکن بود. وی به دستور شاه عباس از سال 1028ق تألیف تذکره خود را شروع کرده و در سال 1030ق به مکّه معظّمه سفر نموده و در آن ارض مقدّس ساکن شده و در سال 1036ق تذکره را به پایان رساند. سال وفاتش معلوم نیست. گفته اند که در اواخر عمر به هند رفته و در مراجعت از آنجا در سفر دریایی وفات یافت.

از آثار او: 1. «تذکره نظم گزیده»2. «دیوان اشعار»3. «مثنوی فیروز و شهناز»

از اوست:

سوختم ز آتش شوق تو ز پا تا سر خویش کو نسیمی که فرستم به تو خاکستر خویش(1)

میرزا محمّد صادق نامی اصفهانی

میرزا محمّد صادق موسوی اصفهانی متخلّص به «نامی» شاعر، ادیب و مورّخ توانای قرن دوازدهم هجری.

از سلسله سادات موسوم به «حکیم سلمانی» اسفهان است. اجدادش منصب حکیم باشی دربار صفویه را برعهده داشته اند و خود او برادرزاده میرزا محمّد رحیم حکیم باشی است.

[در اصفهان متولّد شده و در این شهر به کسب علم و فضیلت مشغول شد و چندی بعد به شیراز رفته، به خدمت کریم خان زند درآمد و به خواهش او تألیف کتابی درباره


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص589؛ کاروان هند، ج2، صص 1413-1416؛ تذکره روز روشن، ص796؛ تذکره غنی، ص133؛ دانشمندان آذربایجان، ص369؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «ناظم تبریزی»، ص186.

ص: 474

تاریخ زندیه را آغاز کرده و آنرا «تاریخ گیتی گشا» نامید. او در شعر طبعی روان داشت و در انجمن ادبی صباحی شرکت می کرد و از شاعران طرفدار سبک بازگشت بود. او به تتبّع و نظیره سازی آثار نظامی گنجوی علاقه زیاد داشت لذا خمسه ای موسوم به «نامی نامه» (و شامل «دُرج گهر»، «خسرو و شیرین»، «لیلی و مجنون»، «یوسف و زلیخا» و «وامق و عذرا») را به تقلید از خمسه نظامی سرود.پس از درگیری های فراوان زندیه و قاجاریه خصوصا آقا محمّدخان قاجار با جعفرخان و لطفعلی خان زند و انقراض سلسله زندیه، «نامی» مورد بی اعتنایی قرار گرفته و به فقر و فاقه مبتلا شد و در خوردن افیون افراط کرد]، تا اینکه در سال 1204ق وفات کرد.(1)

کتب زیر از تألیفات اوست:

[1. «خسرو و شیرین» که به شماره 3594 در کتابخانه مرحوم حاج محمّد نخجوانی در تبریز وجود داشت.(2) 2. «لیلی و مجنون» که نسخه های آن در کتابخانه های نخجوانی و آیت اللّه گلپایگانی، ملّی، مجلس سنای مرکزی دانشگاه تهران، ملک، دارالکتب قاهره و چند کتابخانه دیگر وجود دارد.(3) 3. «وامق و عذرا» که در کتابخانه های نخجوانی، ملّی تبریز و ملّی ایران نسخه هایی از آن موجود است. این منظومه در سال 1381ش به تصحیح رضا انزابی نژاد و غلامرضا طباطبایی مجد به چاپ رسیده است.(4) 4. «یوسف و زلیخا» 5. «درج گوهر» که در کتابخانه نخجوانی موجود است. 6. «ساقی نامه» که نسخه ای از آن را مرحوم گلچین معانی داشته است.(5)7. «دیوان اشعار»(6)8. «تاریخ


1- تذکره آتشکده: نیمه دوم، صص 654 و 655؛ تذکره مجمع الصفحاء، ج6، صص 1082 و 1083؛ تذکره سفینة المحمود، ج1، ص339؛ انجمن های ادبی شیراز، ص58؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «نامی اصفهانی»، ص263؛ الکرام البرره، ج2، ص629؛ تاریخ گیتی گشا: مقدمه؛ وامق و عذرا: مقدمه؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص714؛ ماهنامه حافظ، شماره 20، مورخ آبان ماه 1384، ص40؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج3، ص1814.
2- وامق و عذرا: مقدمه.
3- فهرست نسخه های خطی فارسی، ج4، ص3108.
4- وامق و عذرا: مقدمه.
5- فهرست نسخه های خطی فارسی، ج4، ص2888.
6- الذریعه، ج9، ص1165.

ص: 475

گیتی گشا» که نسخه های متعددی از آن موجود است و بارها به طبع رسیده است. مؤلف وقایع عصر زندیه را تا محرم سال 1200ق آورده و شاگردش میرزا عبدالکریم بن علیرضا شیرازی ذیلی بر آن نوشته و محمّد رضا شیرازی نیز ذیل دیگری نوشته است.(1)]9. «منشآت» که ملّا عبدالکریم کرمانی آن را انتخاب نموده است.

صادق نوری مازندرانی

صادق نوری مازندرانی [از فضلاء قرن دوازدهم هجری است. در اصفهان به تحصیل مشغول بوده و] در سال 1197ق کتاب «حقایق» فیض کاشانی را به خط نستعلیق در مدرسه جدیده اصفهان نوشته است. نسخه به شماره 7625 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(2)

[ظاهرا صحیح آن باید مدرسه جدّه اصفهان باشد.]

صادق یزدانی*

صادق یزدانی، از فرهنگیان باسابقه و شعرای خوش ذوق اصفهان در سال 1300ه .ش در قریه «چالشتر» منطقه چهارمحال متولّد شد. پدرانش از خوانین معتبر آن ناحیه بودند. تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود طی کرد. سپس به دبیرستان سعدی رفت و پس از 3 سال در دانشسرای مقدماتی اصفهان ادامه تحصیل داد و دیپلم گرفت و به استخدام وزارت فرهنگ (وزارت آموزش و پرورش فعلی) درآمد و طی سالهای خدمت به تدریس و مدیریت مدارس و دبیرستانهای اصفهان پرداخت و در حین تحصیل، در دانشگاه، در رشته زبان فرانسه تحصیل کرد و لیسانس گرفت.

او در سال 1357ش بنا به تقاضای شخصی بازنشسته شد و چند سال بعد عضو


1- تاریخ گیتی گشا: مقدمه.
2- فهرست رضوی، ج6، ص407.

ص: 476

هیأت مدیره کانون بازنشستگان گردید. او در سالهای خدمت در آموزش و پرورش، از طرف رؤسای دبیرستان ها، هنرستان ها و دانشسراها به عضویت شورای آموزش و پرورش انتخاب شد.

گاهی شعر می سرود. از اوست:

راستی زندگی ست هم چو سراب پایه کاخ آرزوست بر آب

دور هستی مرا چو خوابی بود من چه گویم که چون حبابی بود(1)

صاعدای اصفهانی

صاعدای اصفهانی از سخنوران و شاعران قرن دوازدهم هجری است. منظومه «لیلی و مجنون» در 2900 بیت از آثار اوست که با این بیت آغاز می شود:

این نام به نام آن یگانه کو راست بقای جاودانه

و انجام آن نیز این بیت است:

جاوید بماند این در ایّام محبوب قلوب خاصه و عام

نسخه در سال 1171ق کتابت شده و یادداشت برادرزاده شاعر «میرزا ابوطالب» بر روی یکی از برگ های کتاب مشهود است. این نسخه به شماره 2669 در کتابخانه مجلس شورای ملّی در طهران موجود است.(2)

میرزا محمّد صالح آزادانی

میرزا محمّد صالح آزادانی، شاعر و ادیب فاضل قرن یازدهم هجری. از اهالی قریه «آزادان» ماربین اصفهان بوده و در اوایل قرن یازدهم هجری به هندوستان سفر کرده و به خدمت عبدالرحیم خان (خان خانان) در آمده و وزیر سورت شد. در سال 1021ق از


1- اصفهان، مدارس نوین و مفاخر آن، صص 230-232؛ تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص854.
2- فهرست مجلس، ج8، ص425.

ص: 477

آن شغل کناره گرفته به گجرات رفت و به خدمت شاه جهان پادشاه هند درآمد و وزارت بندر سورت را به دست آورده به سورت بازگشت.

او سرانجام در 18 شوال 1043ق وفات یافت. از او چهار پسر به جای ماند: محمّد تقی (پدر میرزا محمّد طاهر نصرآبادی) که به ایران آمد، میرزا محمّد صادق مینا، میرزا محمّد سعید و میرزا محمّد جعفر که در هند باقی ماندند.

میرزا محمّد صالح، در ریاضیات و سیاق و فنون شعر و ادب استاد بود و قصاید و غزلیات او حدود سه هزار بیت بوده است.

این رباعی از اوست:

بر گرد چمن بسی دویدیم چو آب جز عکس گل و لاله ندیدیم در آب

از باد ز بی دلی طپیدیم چو آب در خاک ز ماندگی خزیدیم چو آب(1)

صالح ابهری

صالح ابهری [از فضلاء قرن یازدهم هجری]. در سال 1080ق کتاب «الفی کتاب بین شرحی الاشارات» قطب رازی را در مدرسة النّاظر کتابت نموده است. قسمت «طبیعیات» کتاب به شماره 1614 در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است.(2)

محمّد صالح اردستانی*

محمّد صالح اردستانی [از فضلای قرن یازدهم هجری]. وی نسخه ای از «قواعد الاحکام» تألیف: علّامه حلّی را به خط نسخ در سال 1084ق کتابت نموده است. این نسخه به شماره 2522 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(3)


1- تذکره نصرآبادی، ج2، ص660؛ کاروان هند، ج1، صص 678-681؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص180 و 181.
2- فهرست گلپایگانی، ج2، ص160.
3- فهرست الفبایی رضوی، ص450؛ الرّوضة النّضره، ص280.

ص: 478

محمّد صالح استرآبادی

مولی محمّد صالح استرآبادی، از دانشمندان و محدّثین و فقهای قرن یازدهم هجری است. در مدرسه شیخ لطف اللّه اصفهان ساکن بوده و در آنجا تدریس می کرده است. ملّا محمّد زمان تبریزی در کتاب خود «فرائد الفوائد» از او نام برده است.(1)

محمّد صالح اصفهانی

محمّد صالح اصفهانی [از فضلاء و کاتبان نستعلیق نویس قرن یازدهم هجری] در یک شنبه 17 جمادی الثّانیه 1074ق کتابت مجموعه 19 رساله از رسائل صائن الدّین علی بن محمّد ترکه اصفهانی را به خط نستعلیق به پایان رسانیده است. نسخه به شماره 3035 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(2)

ملّا محمّد صالح چادگانی

آخوند ملّا محمّد صالح چادگانی فریدنی فرزند ملّا ابراهیم، عالم فاضل، حکیم عارف و فقیه زاهد [از عرفاء و فضلای دوره قاجاریه]

در سال 1240ق در «چادگان» فریدن اصفهان متولّد شده، مقدمات علوم را در اصفهان آموخته، سپس سالها در سبزوار از محضر حاجی ملّا هادی حکیم سبزواری در حکمت استفاده نمود.

او به وسیله آقا محمّد کاظم سعادت علی شاه اصفهانی به سلسله فقر و سلوک وارد شده، با حاج ملّا سلطان محمّد گنابادی تجدید عهد نموده سالها در موطن خویش منزوی بوده و به عبادت و ریاضت می گذرانیده(3) [است. سرانجام در 15 شوّال 1330ق وفات


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص655؛ الروضة النّضره، ص280.
2- فهرست مرعشی، ج8، ص237.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص723؛ نابغه علم و عرفان، ص440؛ دیباچه ای بر جغرافیای تاریخی فریدن، ص179.

ص: 479

یافته و مدفون گردید.(1)]

وی نسخه ای از «مبداء و معاد» ملّا صدرا را به خط نسخه در جمادی الاولی 1276ق کتابت نموده که به شماره 2283 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(2)

محمّد صالح اصفهانی

محمّد صالح بن میرزا ابوتراب اصفهانی، از خوشنویسان مشهور عهد صفویه است. در اواسط قرن یازدهم هجری در اصفهان متولّد شده و نزد پدرش که شاگرد میرعماد بود به مشق خط نستعلیق مشغول شد و به مقامی والا در خوشنویسی نستعلیق دست یافت. او عمر خود را صرف تعلیم خط به علاقمندان، کتابت و قطعه نویسی و کتیبه نویسی ابنیه و سنگ نوشته ها گذرانید تا اینکه در روز 18 ربیع الاوّل 1126ق در اصفهان وفات یافت و جنب مزار پدرش در مسجد لنبان مدفون شد. او تذکره ای درشرح حال خوشنویسان عهد خویش نوشته که ارزشمند و مفید است.

از خطوط نستعلیق او بر روی کاشی، کتیبه های مدخل مدرسه چهارباغ (به سال 1119ق) بالای ایوان چهلستون (1118ق) و کتیبه بر روی سنگ مزار صائب تبریزی (سال 1087ق) و میر عبدالعال نجات (سال 1122ق) را می توان نام برد. همچنین او ده ها قطعه خوشنویسی به خط زیبای خود نوشته که در کتابخانه سلطنتی سابق و کتابخانه های ملّی ایران، مدرسه عالی سپهسالار، ملک، آستان قدس رضوی، دانشگاه استانبول ترکیه و در مجموعه های خصوصی داخل و خارج از کشور موجود است.

محمّد صالح اصفهانی گاهی شعر می سروده و این رباعی از اوست:

آنها که درین دیر فنا یار همند پیوسته پی شکست بازار همند

ارباب کمال را هنر معشوق است گر نیست چنین بهر چه اغیار همند(3)


1- یادداشت های محقق ارجمند آقای سیّد رضا نوحی چادگانی.
2- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج9، ص926.
3- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، صص 767-774؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 128-130؛ خوشنویسی در کتیبه های اصفهان، صص 69-71.

ص: 480

محمّد صالح اصفهانی*

محمّد صالح بن ابوالفتوح اصفهانی، از فضلاء قرن دوازدهم هجری است. او جزء اوّل و دوم کتاب «من لایحضره الفقیه» را به خط نسخ در سال 1119ق و جزء سوم و چهارم آن را در سال 1124ق کتابت نموده است که به ترتیب، به شماره های 1874 و 1879 در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار تهران موجود است.(1)

صالح اصفهانی*

صالح بن احمد اصفهانی، از کاتبان قرن دوازدهم هجری است. او نسخه ای از «بحارالانوار» (جلد سوم: مباحث عدل و معاد و جلد چهاردهم: کتاب سماء و العالم) تألیف: علّامه مجلسی را در سال 1140ق در نجف اشرف کتابت کرده است. این نسخه به شماره 60 در کتابخانه آیت اللّه جلیلی در کرمانشاه موجود است.(2)

میر محمّد صالح میردامادی

میر محمّد صالح بن میر سیّد احمد بن سیّد محمّد حسین بن میر سیّد محمّد اشرف دوم بن میر محمّد حفیظ حسینی عاملی میردامادی، عالم فاضل جلیل عابد زاهد کامل.

در اصفهان نزد علماء این شهر تلمّذ نموده، در سده ساکن و در مسجد آنجا امامت می نموده و مورد توجّه و عنایت عموم علماء و مؤمنین بود و در شب های جمعه در مساجد خوزان و بقعه امامزاده سیّد محمّد سده و در اصفهان در مسجد جناب سعید بن


1- فهرست سپهسالار، ج1، ص 330؛ الکواکب المنتشره، ص361.
2- فهرست جلیلی، ص40.

ص: 481

جبیر اسدی کوفی واقع در زاویه شرقی _ جنوبی صحن امامزاده واجب التّعظیم و التّکریم درب امام احیاء و قرائت دعای کمیل را به جای می آورده است.

او پس از وفات در بقعه جدّ اعلای خویش میر محمّد اشرف در قبرستان ورنوسفادران [در خمینی شهر] مدفون شد.(1)

صالح بن احمد

ابی الفضل صالح بن احمد بن حنبل [شیبانی] از فقهاء و محدّثین عامّه در قرن سوم هجری.

وی در سال 203ق متولّد شده و از پدرش و از «ابی الولید طیالسی»، «عفّان»، «علی بن مدینی» و «ابراهیم بن ابی سوید» حدیث شنیده و «ابوعبداللّه احمد بن محمّد بن یحیی قصّار»، «ابوعلی حصائری»، «ابن صاعد»، «زهیر»، «محمّد بن اسحاق»، «محمّد بن احمد بن یزید»، «ابی بکر بن ابی عاصم بغوی»، «محمّد بن مَخلَد»، «عبدالرّحمان بن ابی حاتم»، «محمّد بن جعفر خزائطی»، «محمّد بن عمر بن عبداللّه» و دیگران از او حدیث نقل کرده اند.

جهت قضاوت به اصفهان آمده و در این شهر بود تا در رمضان 266ق در اصفهان وفات یافته و در مقبره «باب طیره» واقع در «مدینه» (شهرستان) اصفهان مدفون شد.

او را در حدیث «ثقه و صدوق» دانسته اند.(2)

ملّا محمّد صالح مازندرانی

ابوالفضایل حسام الدّین آخوند ملّا محمّد صالح مازندرانی بن احمد بن شمس الدّین


1- یادنامه سیّد بحرالعلوم میردامادی، ص33.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص348؛ طبقات المحدّثین، ج3، صص 42 و 43؛ طبقات الفقهاء، ص143؛ سیر اعلام النبلاء، ج12، ص529؛ الجرح و التّعدیل، ج4، ص1724؛ المنتظم، ج5، ص51؛ مزارات اصفهان، ص176.

ص: 482

طبری مازندرانی، عالم فاضل، فقیه محقّق و محدّث مدقّق، عابد زاهد متّقی [از اکابر علمای قرن یازدهم هجری]

سال تولد و هجرت او از زادگاهش به اصفهان معلوم نیست. در اصفهان در نهایت فقر و فاقه به سر می برده امّا با همت و پشتکار به تحصیل پرداخته و از محضر درس ملّا عبداللّه شوشتری و فرزندش ملّا حسنعلی شوشتری، شیخ بهائی و ملّا محمّد تقی مجلسی حاضر شده و به افتخار دامادی استادش مجلسی اوّل نائل شده و خود عالمی جامع و فقیهی مبرّز گردید. او عمر را به زهد و قناعت گذرانیده و از مقام و منصب دوری گزیده و به انزوا زندگی کرده و به تحقیق و تألیف و تدریس مشغول بوده است.

او سرانجام در سال 1086ق وفات یافته و در بقعه خاندان مجلسی جنب مسجد جامع اصفهان مدفون شد.

ملّا محمّد صالح مازندرانی از آمنه بیگم دختر ملّا محمّد تقی مجلسی صاحب شش پسر به نام های: ملّا حسنعلی، ملّا محمّد حسن، ملّا محمّد سعید اشرف، ملّا عبدالباقی، ملّا نورالدّین محمّد و آقا هادی مترجم گردید. یکی از دخترانش همسر ملّا محمّد اکمل اصفهانی و مادر آقا محمّد باقر وحید بهبهانی است.(1)

محمّد قاسم تبریزی عباس آبادی متخلّص به «زاهد» این مرثیه را در واقعه فوت او سروده که بر سنگ لوح قبر او منقور بوده است:


1- امل الآمل، ج2، ص276؛ جامع الروّاة، ج2، ص131؛ وقایع السنین و الاعوام، ص533؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص127؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 723-725؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 334-339؛ مزارات اصفهان، ص37؛ روضات الجنات، ج4، ص115؛ فیض قدسی، صص 208-211؛ مرآت الاحوال جهان نما، ج1، صص 127-130؛ فوائد الرضویه، صص 542-545؛ ریحانة الادب، ج5، صص 146-148؛ لباب الالقاب، ص90؛ قصص العلماء، (چاپ 1380ش)، صص 220-222؛ تلامذة العلّامة المجلسی، صص 163 و 164؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، صص 317-322؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 20-25؛ الاصفهان (رجال و مشاهیر)، صص 469-471؛ الذریعه، ج6، صص 207 و 131 و ج13، صص 297 و 300 و ج14، ص27.

ص: 483

آه و افسوس و فغان و فریاد افضل و اعلم و امجد شده فوت

یعنی آخوند ملّا محمّد صالح کز همه بود سرآمد، شده فوت

او مَلَک بود عجب نیست اگر گویمش روح مُجرّد شده فوت

جُست تاریخ وفاتش «زاهد» که کی آن ذات مؤیّد شده فوت

هاتفی گفت بتاریخ که: «آه صالح دین محمّد شده فوت»

وی را تألیفات چندی است که دلالت بر عُلُومّ مقام علمی و احاطه و جامعیّت او می کند بدین قرار:

1. «حاشیه بر شرح لمعه» 2. «حاشیه بر شرح مختصر الاصول عضدی» 3. «حاشیه بر معالم» که با «حاشیه معالم» خلیفه سلطان (سلطان العلماء» یک جا به چاپ رسیده است.4. «شرح بر اصول کافی» که بهترین و کامل ترین تألیفات وی به شمار می رود و در آن از افراط و تفریط اجتناب نموده و اعتراضاتی بر شرح آخوند ملّا صدرا دارد. کتاب در 12 جلد با تعلیقات عالم جلیل حاج میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی به چاپ رسیده است.5. «شرح بر روضه کافی» که در سال 1311ق در هامش «روضه کافی» به چاپ رسیده است.6. «شرح بر زبدة الاصول» تألیف: شیخ بهائی و آن شرح مزجی است. نسخه به شماره 4292 در کتابخانه مجلس شورای ملّی ایران موجود است.(1) [و نسخه های دیگری از آن در کتابخانه مدرسه امام بروجردی در نجف و کتابخانه مدرسه مروی طهران موجود است.(2)]7. «شرح بر فروع کافی». حاجی نوری در خاتمه «مستدرک الوسائل» می نویسد: امیر حامد حسین لکهنویی به من نوشته اند که من به مجلدی از شرح ملّا صالح بر «فروع کافی» مطلع شدم و ملاحظه نمودم. بنابراین باید مجلّدات «شرح فروع کافی» ملّا صالح مفقود شده باشد.(3)8. «شرح قصیده برده» که نسخه آن به شماره 887 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم و نسخه ای هم در کتابخانه


1- فهرست مجلس، ج11، ص302.
2- فهرست مروی، ص157؛ دلیل المخطوطات، ج1، ص22.
3- فهرست سپهسالار، ج1، ص259.

ص: 484

آیت اللّه روضاتی در اصفهان موجود است و در آخر شرح به نام مؤلّف تصریح شده است.(1)9. «شرح قصیده دُریدیّه» 10. «شرح بر من لایحضره الفقیه».

ملّا محمّد صالح بیدگلی*

ملّا محمّد صالح بن احمد بیدگلی کاشانی، از فضلای قرن سیزدهم هجری است. در جرقویه اصفهان ساکن بوده و ظاهرا به تدریس ادبیات و تبلیغ دین و کتابت مشغول بوده است. او «شرح صمدیه» تألیف: عبدالعظیم بن محمّد بن عبدالغنی حسینی را در یکشنبه اوّل جمادی الاوّل 1216ق در جرقویه به خط نستعلیق کتابت کرده است. این نسخه به شماره 302 در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است.(2) برادرش آخوند ملّا محمّد علی بیدگلی و فرزندش «محمّد تقی بن محمّد صالح» از فضلاء آن روزگار بوده و در قریه «پیکان» جرقویه سکونت داشته اند.

ملّا محمّد صالح روغنی قزوینی

ملّا محمّد صالح بن محمّد باقر روغنی قزوینی، [عالم فاضل، محدّث و ادیب دانشمند، از علمای قرن یازدهم هجری] در قزوین متولّد شده و در زادگاه خود و اصفهان به تحصیل پرداخته و از شاگردان میرداماد بوده است. وی سالها در اصفهان به تحصیل و تدریس و تألیف مشغول بوده و پس از چندی به مشهد مقدس رفته و تا آخر عمر آنجا بوده و ظاهرا در اوایل قرن دوازدهم هجری وفات یافته است.(3)

کتب زیر از تألیفات اوست:


1- فهرست مرعشی، ج3، ص83؛ فهرست کتب خطی کتابخانه های اصفهان، ج1، صص 388-392.
2- فهرست گلپایگانی، ج1، ص261.
3- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 44 و 45؛ امل الآمل، ج2، ص277؛ الکواکب المنتشره، صص 371 و 372؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج5، صص 1469 و 1470؛ ریحانة الادب، ج2، ص343.

ص: 485

1. «رساله در اکل آدم من الشّجره»(1) 2. «برکات المشهد المقدّس» در ترجمه «عیون اخبار الرّضا علیه السلام » که در سال 1075ق تألیف شده و در آخر گوید: «بر خود به عهد و قسم واجب کرده ام که تا آخر عمر از مشهد مقدّس خارج نشوم» [نسخه ای از این کتاب به شماره 1896ف در کتابخانه ملّی ایران موجود است که در سه شنبه 21 شعبان 1077ق کتابت شده و ظاهرا به خط مؤلف است.(2) نسخه دیگری به شماره 5448 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است که وجیه الدّین بن جلال الدّین در شوال 1081ق به خط نسخ کتابت کرده است.(3)] 3. «ترجمه توحید مُفَضَّل» که در صفر سال 1080ق تألیف شده است.(4) [نسخه ای از آن به شماره 7427 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی موجود است که خطوط نستعلیق ترجمه آن به خط شمس الدّین محمّد رضوی و به تاریخ 6 ربیع الاوّل 1081ق است.(5)] 4. «ترجمه صحیفه سجادیّه» [که از شرح و ترجمه مولانا بدیع الزّمان قهپایی در آن استفاده شده است. نسخه ای از این کتاب در کتابخانه شیخ محمّد علی دَیّانی در بیرجند موجود است که محمّد تقی بن حاج غلامرضا مشهدی در جمعه 17 صفر 1071ق آن را کتابت کرده است.(6) در همان کتابخانه نسخه دیگری وجود دارد که در 19 شعبان 1081ق کتابت شده است.(7) نسخه ای هم در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم وجود دارد که محمّد هادی بن محمّد گیلانی آن را در یکشنبه 19 صفر 1091ق کتابت کرده است.(8)] 5. «ترجمه عهدنامه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام »که در سال 1081ق تمام شده است. [نسخه ای از آن در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار تهران و نسخه ای دیگر در کتابخانه مجلس شورا موجود است.(9)[


1- الذریعه، ج11، ص104.
2- فهرست ملّی، ج4، صص 350 و 351.
3- فهرست مرعشی، ج14، صص 231 و 232.
4- الذریعه، ج4، ص91.
5- فهرست مرعشی، ج19، ص239.
6- فهرست دیّانی، صص 89 و 90.
7- فهرست دیّانی، صص 134 و 135.
8- فهرست گلپایگانی، ج1، ص134.
9- الذریعه، ج4، ص119؛ فهرست مجلس، ج14، صص 140 و 141.

ص: 486

6. «ترجمه و شرح نهج البلاغه» [که در سال 1321ق در ایران به طبع رسیده است. ولی به اشتباه آن را به ملّا صالح برغانی قزوینی نسبت داده اند.(1) مؤلف ابتدا شرحی به عربی به نهج البلاغه افزوده است. نسخه خطی این کتاب که در سال 1088ق کتابت شده، در مدرسه عالی سپهسالار موجود است.(2)]8. «شرح صحیفه سجّادیه» به عربی که در سال 1073ق به اتمام رسیده است. [اصل شرح از مولانا رضا علی طالقانی بوده که ناتمام مانده و روغنی قزوینی آن را به پایان برده است. نسخه ای از این کتاب که در کتابخانه خورشید گردیزی در مولتان پاکستان وجود دارد، به خط اسماعیل بن ذوالفقار و به تاریخ رجب 1086ق است.(3)] 10. [«کنوز العرفان و رموز اصحاب الایقان»] در شرح برخی از اشعار مثنوی [نسخه ای ظاهرا به خطّ مؤلّف در کتابخانه امام صادق علیه السلام قزوین موجود است و اخیرا به چاپ رسیده است.(4)] 11. «شرح دعای سمات» که نسخه ای از آن به شماره 6/1315 به خط محمّد جدیدالاسلام بن حسین خراسانی در قرن سیزدهم هجری کتابت شده است.(5) 12. «محاکمه بین فقیر و غنی» [به فارسی، در توضیح جمله ای از «نهج البلاغه»] 13. «منشور (منثور) ادب الهی و دستورالعمل کارآگاهی» شرح فارسی بر وصیت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است به حضرت مجتبی علیه السلام که بعد از جنگ صفین مرقوم فرموده. [نسخه ای از آن در کتابخانه آیة اللّه نجفی اصفهان موجود است.] 14. «مقامات» [که نسخه خطی آن در کتابخانه سیّد نصراللّه تقوی در تهران وجود داشته است.(6)] 15. «نوادر الادب و العلوم» [که میرزا عبداللّه افندی در «ریاض العلماء» در ذیل شرح حال ملّا حسین واعظ کاشفی آن را از مؤلّفات روغنی دانسته است.(7)[ [16. «ترجمه مناجات خمسه عشر» به فارسی که نسخه ای از آن در کتابخانه آیت اللّه


1- فهرست مجلس، ج14، ص128.
2- فهرست مجلس، ج14، ص128.
3- فهرست خورشید گردیزی، ص30.
4- فهرست امام صادق علیه السلام قزوین، صص 214 و 215.
5- فهرست مرعشی، ج34، ص299.
6- الذریعه، ج22، ص7.
7- الذریعه، ج24، ص344.

ص: 487

مرعشی موجود است.(1) 17. «ترجمه فضائل ادعیه»، به عربی و فارسی در 13 باب، که نسخه ای از آن در کتابخانه آیت اللّه مرعشی موجود است.(2) 18. «ترجمه کلمات قصار» یا «حکمت اسلام» به فارسی که به شماره 9230 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است. به کوشش مرحوم محدث ارموی به چاپ رسیده است.(3) 19. «الامامة» که امامت را با استفاده از خطبه های نهج البلاغه اثبات کرده است. نسخه به خط مؤلف نزد سیّد میرزا هادی خراسانی حائری در کربلا موجود بوده است.(4)

محمّد صالح بن پیرزاد

محمّد صالح بن پیرزاد [از فضلاء قرن یازدهم هجری] در سال 1074ق از کتابت نسخه ای از کتاب «تحریر اکر نادوسیوس» به خط نسخ در اصفهان فراغت یافته و نسخه به شماره 3293 در کتابخانه ملّی ملک در تهران موجود است.(5)

[شاید او فرزند محمّد رفیع زاهدی معروف به «پیرزاده» (از شاگردان ملّا رجبعلی تبریزی) باشد.]

میر محمّد صالح آقا دگمه چین

میر محمّد صالح خاتون آبادی معروف به «آقا دگمه چین» بن سیّد جعفر بن میر محمّد صالح، عالم فاضل جلیل. [از علمای قرن سیزدهم هجری] در محلّه چهارسو علیقلی آقا از متفرّعات محلّه بیدآباد اصفهان ساکن و در مسجد علیقلی آقا امامت می نموده و به آقای دگمه چین (تکمه چین) مشهور بوده این شهرت تا این زمان در بین اعقاب او مشهور [است] در سال های اخیر کلمه «سادات» را نام خانوادگی خود قرار دادند.(6)


1- فهرست مرعشی، ج32، ص428.
2- فهرست مرعشی، ج30، صص 414 و 415.
3- فهرست مختصر مجلس، ص166.
4- الذریعه، ج2، ص328.
5- فهرست ملک، ص112.
6- بیان المفاخر، ج1، ص244؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص49؛ مرآت الاحوال جهان نما، صص 104 و 262 و 266.

ص: 488

محمّد صالح باغ سهیلی

محمّد صالح بن حاج حسنعلی باغ سهیلی [از کاتبان اوایل عهد صفویه] دو رساله از شهید ثانی به نام های «رساله در حکم کسی که در محل ساکن است و...» و «رساله در طواف حائض» را در ربیع الاوّل سال 1001ق کتابت نموده است.(1)

باغ سهیل از محلّه های اصفهان است و قبرستان باغ سهیل و شیرسبز در حوالی طوقچی، مقبره جماعتی از سادات گلستانه بوده که از بین رفته و در اراضی ان در سالهای اخیر مسجد ساخته اند.(2) [احتمالاً صاحب عنوان هم در این گورستان مدفون شده است.]

صالح اصفهانی

ابویوسف صالح بن حمّاد بن عبدالعزیز [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن سوم هجری [از «بکر به بکار قیسی بصری» روایت نموده و «اسحاق بن شاذه» از او حدیث نقل کرده است.(3)

میرزا محمّد صالح مجلسی

میرزا محمّد صالح مجلسی معروف به «آقابزرگ» فرزند میرزا حیدرعلی بن میرزا عزیزاللّه بن میرزا محمّد تقی الماسی بن میرزا کاظم بن میرزا عزیزاللّه بن ملّا محمّد تقی مجلسی، عالم فاضل [در اوایل قرن سیزدهم هجری] در اصفهان ساکن بوده و به تحصیل


1- الذریعه، ج11، ص180؛ الروضة النّضره، ص280.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص8.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص350.

ص: 489

پرداخته و از پدر دانشمند خود اجازه دریافت نموده است.

مادر او دختر آقا محمّد هادی (ثانی) بن آقا محمّد علی بن آقا محمّد هادی (مترجم) بن ملّا محمّد صالح مازندرانی است.(1)

محمّد صالح اصفهانی

محمّد صالح بن محمّد رضا اصفهانی، از کاتبان قرن یازدهم هجری است که در 14 رمضان 1042ق نسخه ای از «شافیه» ابن حاجب را کتابت نموده و به شماره 13041 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(2)

ملّا محمّد صالح اصفهانی

آخوند ملّا محمّد صالح بن رضاقلی اصفهانی، عالم فاضل [از علمای قرن یازدهم هجری. در خوبی ها و فضائل نفسانی ممتاز بوده و پس از وفات پدر، به جای او در مسجد جامع جدید عباسی (مسجد شاه = مسجد امام فعلی) در اصفهان پیشنماز شده است. وی در سال 1097ق در اصفهان وفات یافت.(3)]

کتاب «عقاید المؤمنین» در اصول عقاید، به فارسی در یک مقدمه و 5 باب از تألیفات اوست که ضمن مجموعه شماره 4386 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(4)

شیخ محمّد صالح بیدآبادی


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص349؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص541.
2- فهرست رضوی، ج12، ص112.
3- وقایع السّنین و الاعوام، ص523؛ اعیان الشیعه، ج32، ص43؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص639.
4- فهرست مجلس، ج12، ص93.

ص: 490

شیخ محمّد صالح بن شیخ زین العابدین بیدآبادی، عالم فاضل ادیب [از فضلای قرن سیزدهم هجری] او برادر میرزا محمّد طاهر دیباچه نگار (شعری) اصفهانی است او از سلسله مشایخ بیدآباد و از اعقاب شیخ زاهد گیلانی بوده و در اصفهان خدمت جمعی از بزرگان علم و دانش تلمّذ نموده و خدمت مرحوم حجة الاسلام شفتی و دیگران را درک نموده سپس به طهران رفته و آنجا در مدرسه دارالفنون به تدریس علوم ادبی و غیره پرداخته و هم در مسجد دارالفنون امامت می نموده و تا سال تألیف گنج شایگان یعنی سال 1273 ق حیات داشته است.(1)

ملّا محمّد صالح زجاجی

مولی محمّد صالح زجاجی بن سلطان محمّد اصفهانی [از فضلاء قرن یازدهم هجری[ در نسخه ای از «تهذیب الوصول» تألیف: علّامه حلّی که در سال 953ق کتابت شده و دارای حواشی است یکی از حواشی از: محمّد صالح بن سلطان محمّد اصفهانی است که در سه شنبه 10 شعبان سال 009 (ارقام عشرات و مآت از بین رفته است). نسخه به شماره 809 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(2)

[وی به توسط وکیلش شیخ یونس صیمری جزائری به علی بن محمّد خوراسکانی سفارش کتابت نسخه «تهذیب الاحکام» را داده و خوراسکانی در سال 1008ق آنرا نوشته و زُجاجی در سفر مشهد مقدس در دهه اوّل صفر 1013ق آن را مقابله کرده است.(3)]

محمّد صالح هفشوئی اصفهانی*

محمّد صالح بن پیر سلیمان هفشوئی اصفهانی، از فضلاء قرن یازدهم هجری است.


1- بیان المفاخر، ج1، ص330؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص742؛ گنج شایگان (چاپ سنگی)، صص 485-487.
2- فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج5، ص1666.
3- فهرست مرعشی، ج14، ص101.

ص: 491

پدرش از فضلاء و ادباء اصفهان و از اهالی قریه «هَفشویه» از بلوک قُهاب جی اصفهان بوده است. او نسخه ای از «مشارق الانوار الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام » تألیف: شیخ رجب برسی را به خط نسخ در 19 رمضان 1076ق کتابت کرده که به شماره 9525 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(1)

محمّد صالح اصفهانی*

محمّد صالح بن حاج محمّد شفیع اصفهانی، از کاتبان قرن یازدهم هجری است. او نسخه ای از «انساب النّواصب» تألیف: علی استرآبادی را در یکشنبه 11 شوال 1083ق به خط نسخ کتابت کرده که در مدرسه غرب همدان موجود بوده است.(2)

صالح اصفهانی

ابوالفضل صالح بن صباح اصفهانی، از محدّثین اصفهان است. او از «ابن عُینیه» روایت می کند. حسن بن سلم نیز از صالح اصفهانی نقل حدیث کرده است.

شیخ ابومسعود رازی گفته است که صالح مستجاب الدّعوه بوده است.(3)

ملّا محمّد صالح مازندرانی

ملّا محمّد صالح بن ملّا محمّد طاهر مازندرانی، عالم فاضل، متوفی 10 ربیع الثانی 1190ق و مدفون نزدیک قبر ملّا اسماعیل خواجوئی در تخت فولاد اصفهان.(4)


1- فهرست مختصر مجلس، ص756؛ تراجم الرّجال، ج2، ص726.
2- فهرست غرب، ص9.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص348.
4- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص217؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص726؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص385.

ص: 492

ملّا محمّد صالح (آقابزرگ) مازندرانی

ملّا محمّد صالح معروف به «آقابزرگ» فرزند ملّا عبدالباقی بن ملّا محمّد صالح ساروی مازندرانی، عالم فاضل محقق [از علمای قرن دوازدهم هجری] در اصفهان متولّد شده و نزد جمعی از علمای اصفهان تحصیل کرده و از عمویش آقا محمّد هادی مترجم روایت نموده است. او در اوایل جوانی به هند رفته و مورد توجّه و احترام اعیان و فضلاء آن دیار واقع شده و عاقبت در بنگاله ساکن شده و به تبلیغ دین و تدریس مشغول شد. مولی عبدالغنی بن ابی طالب کشمیری از او اجازه نقل حدیث گرفته است. ظاهرا وی قبل از سال 1194ق وفات یافته است. از تألیفات او «تهذیب الاخلاق» یا «اخلاق محمّد صالح» است.(1)

میر محمّد صالح خاتون آبادی

میر محمّد صالح بن میر عبدالواسع بن میر محمّد صالح بن میر محمّد اسماعیل (شاهمراد) حسینی خاتون آبادی اصفهانی، عالم فاضل، فقیه محقّق، محدّث و مفسر جلیل القدر. در سال 1058ق در خاندان علم و فضیلت در اصفهان متولّد شده و سال ها نزد علمای عالیقدر خصوصا ملّا میرزا شیروانی، علّامه مجلسی و آقا حسین خوانساری علوم عقلی و نقلی را آموخته و به مراتب عالی علم و فضیلت نائل شد.

او همچنین از استادش علّامه مجلسی در سال 1085ق و نیز ملّا ابوالحسن فتونی عاملی و شیخ احمد بن اسماعیل جزایری اجازه کسب نموده است.

او صبیّه علّامه مجلسی را به زوجیّت داشته و از آن مخدّره صاحب فرزندانی شده که از آن جمله است میر محمّد حسین خاتون آبادی او پس از وفات علّامه مجلسی در سال


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص359؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص47؛ مرآت الاحوال جهان نما، صص 134 و 271؛ فیض قدسی، ص217؛ الذریعه، ج1، ص375 و ج4، ص507 و ج5، ص54؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص553؛ الکواکب المنتشره، صص 375 و 376.

ص: 493

1110ق امام جمعه اصفهان و در سال 1115ق به امر شاه سلطان حسین صفوی به منصب شیخ الاسلامی اصفهان منصوب شد.

او سالها در اصفهان به اقامه جماعت، تدریس، نهی از منکر، ترویج شریعت و تحقیق و تألیف مشغول بوده تا اینکه در سال 1126ق در اصفهان وفات یافته و جنازه به نجف اشرف حمل و در حرم مطهر حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام مدفون شده است. در برخی مواضع وفاتش را 1116ق نوشته اند که اشتباه است.(1)

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «اثبات عصمت انبیاء علیهم السلام »2. «احوال الملائکه»، کتابی بزرگ است.3. «اسرار الصّلاة»4. «رساله در ذکر اسماء علمایی که سنّی بودند و سپس شیعه شدند»5. «اصول العقائد»6. «الانوار المشرقه»7. «ایمان و کفر»8. «تفسیر سوره فاتحه و توحید»9. «التّقویم الشرعّی» که در سال 1110ق تألیف شده و تاریخ آن را [نورالدّین کاشانی متخلّص به] نجیب شاعر ضمن قطعه ای گفته است:

نجیب از پی ساعت نحس دیدن چو تاریخ شد به آیین تقوی

برآورد (جزوی) ز (تقویم شرعی) ز (تقویم شرعی) برآورد (جزوی)

1110=26-1136

[نسخه های مختلفی از کتاب «تقویم شرعی» در کتابخانه های آیت اللّه مرعشی، ملک، مجلس شورا، دانشکده الهیات تهران و دانشکده الهیات مشهد موجود است.


1- وقایع السنین و الاعوام، ص555؛ تاریخ و سفرنامه حزین، صص 209 و 358 و 359؛ مرآت الاحوال جهان نما، ج1، ص123؛ فیض قدسی، ص148؛ فوائد الرضویه، ج2، ص546؛ الکواکب المنتشره، صص 368 و 369؛ ریحانة الادب، ج2، ص102؛ معجم المؤلفین، ج10، ص84؛ تلامذة العلّامة المجلسی، صص 110 و 111؛ مصفی المقال، ص201؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، صص 288 و 289 و ج2، صص 46 و 47؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص41؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 726 و 727؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 54-57؛ نجوم السماء، ص209؛ نابغه فقه و حدیث، صص 370-376؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، صص 366-374؛ دانشمندان خوانسار، صص 164-166.

ص: 494

نسخه اصل به خط مؤلف که در جمادی الاوّل 1111ق تحریر شده در کتابخانه دانشکده الهیات دانشگاه تهران موجود است.(1)] 10. «تقویم المؤمنین» [در یک مقدمه و 14 باب و یک خاتمه و به فارسی تألیف شده است. نسخه ای از آن به خط مؤلف به ضمیمه «تقویم شرعی» در کتابخانه دانشکده الهیات تهران و نسخه ای دیگر به شماره 3/4127 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی در قم موجود است.(2)] 11. «تکمله مرآت العقول» 12. «التهلیلیه» در حکم تهلیل آخر اقامه 13. «الجامع فی الاصول و العقائد» 14. «حدائق المقرّبین» معروف ترین تألیف او، به فارسی [در فضیلت بعضی از ملائکه بر بعضی دیگر و فضیلت انبیاء بر ملائکه و فضیلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله بر تمام موجودات. کتاب به نام شاه سلطان حسین صفوی در 5 حدیقه و در رمضان 1115ق تألیف شده است. دو نسخه از این کتاب در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی یک نسخه در کتابخانه مرحوم سیّد ضیاءالدّین علّامه در اصفهان و نسخه ای هم در کتابخانه علّامه مفضال سیّد محمّد علی روضاتی در اصفهان موجود است و این 4 نسخه جملگی در دوره قاجار کتابت شده اند.(3)] 15. «الحدیقة السلیمانیّه» 16. «خلف الوعد» 17. «ذریعة النّجاح» به زبان فارسی، در اعمال سال، که در زمان شاه سلیمان صفوی تألیف شده است [کتاب در یک مقدمه و 12 باب و یک خاتمه در سال 1088ق تألیف شده و نسخه هایی از آن در کتابخانه های آیت اللّه مرعشی، آیت اللّه گلپایگانی، مدرسه فیضیه در قم، آیت اللّه روضاتی در اصفهان، وزیری یزد، آستان قدس رضوی در مشهد، فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان، آیت اللّه جلیلی در کرمانشاه و آصفیه موجود است. نسخه کتابخانه آصفیه در سال 1110ق کتابت شده و نسخه کتابخانه آیت اللّه حاج سیّد محمّد


1- الذریعه، ج4، ص397؛ فهرست ملک، ج8، ص493؛ فهرست مجلس، ج7، ص 52 و 275؛ فهرست الهیات تهران، صص 301 و 302؛ فهرست الهیات مشهد، ج2، ص604.
2- فهرست الهیات تهران، ص301 و 302؛ فهرست مرعشی، ج11، ص145.
3- فهرست مرعشی، ج12، ص309 و ج18، ص330؛ فهرست سه کتابخانه اصفهان، صص 143 و 146؛ فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص346.

ص: 495

علی روضاتی، به دست عنایت اللّه حسینی نهاوندی در سال 1101ق و نسخه شماره 14912 کتابخانه آیت اللّه مرعشی به دست سیّد محمّد مهدی حسینی در سال 1102ق کتابت شده که همگی در زمان حیات مؤلف بوده اند.(1)] 18. «روادع النّفوس در اخلاق» [که به فارسی در سال 1092ق در یک مقدمه و 3 باب و خاتمه تألیف شده و نسخه هایی از آن در کتابخانه های خوانساری در نجف اشرف، سیّد مرتضی بن علم الهدی حسینی طالقانی و مرکز احیاء اسلامی و آیت اللّه مرعشی در قم موجود است. قدیمی ترین نسخه ها یکی متعلق به کتابخانه آیت اللّه روضاتی در اصفهان که ظاهرا عبدالوهاب دماوندی آن را در سال 1105ق کتابت کرده و دیگری در کتابخانه مجلس شورای اسلامی که محمّد صادق بن علی ابهری در سال 1104ق کتابت نموده است.(2)[ 19. «شرح بر استبصار» 20. «شرح بر من لایحضره الفقیه» [که نسخه ای از آن به خط احمد بن محمّد مهدی شریف خاتون آبادی به عنوان «حاشیه من لایحضره الفقیه» در کتابخانه علّامه محقّق سیّد محمّد علی روضاتی در اصفهان موجود است.(3)] 21. «کشف النقّاب» [که نسخه ای از آن که در سال 1128ق کتابت شده، در کتابخانه میرزا محمّد طهرانی در سامرا موجود بوده است.(4)] 22. «کتاب المزار» 23. «النّجم الثّاثب فی اثبات الواجب» 24. «الهلالیه» [فی حکم اثبات رؤیة الهلال بحکم الحاکم] که در سال 1128ق کتابت شده و در مجموعه ای در کتابخانه میرزا محمّد طهرانی در سامرا موجود است.(5)] 25. «آداب السّنیّه» درباره چگونگی رفتار با بردگان، به فارسی، دارای سه


1- فهرست مختصر گلپایگانی، ج1، ص338؛ فهرست مرعشی، ج37، ص 554 و ج4، صص 171 و 172؛ فهرست فیضیه، ج2، ص60؛ فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص387؛ فهرست مرعشی، ج1، صص 413 و 414؛ فهرست الفبایی رضوی، ص272؛ فهرست ارشاد کاشان، ص93؛ فهرست جلیلی، ص119؛ فهرست وزیری، ج2، ص616.
2- الذریعه، ج11، ص256؛ فهرست خطی احیاء، ج7، ص251؛ فهرست مرعشی، ج5، صص 299 و 300؛ فهرست مجلس، ج6، ص189؛ فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، صص 415 و 416.
3- فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص334.
4- الذریعه، ج18، ص65.
5- الذریعه، ج25، ص 239 و ج11، ص160؛ فهرست خطی احیاء، ج2، ص45.

ص: 496

مقاله و هر مقاله چند باب که در سال 1120ق تألیف شده است. نسخه اصل به خط مؤلف به شماره 3611 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است. نسخه ای هم در کتابخانه علّامه مفضال حاج سیّد محمّد علی روضاتی در اصفهان موجود است.(1) 26. «برق و صاعقه» به فارسی، که نسخه اصل به خط مؤلف به شماره 2/4127 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(2) 27. «حدائق الجنان» در زیارات حضرات معصومین علیهم السلام که به فارسی و به نام شاه سلطان حسین در سال 1113ق تألیف شده و شامل یک مقدمه و 7 حدیقه و یک خاتمه است و در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم به شماره 6242 موجود است.(3) 28. «رساله در اختلاجات» که حدیثی از امام صادق علیه السلام در این موضوع را شرح نموده است. نسخه آن نزد مرحوم آیت اللّه مرعشی نجفی در قم موجود بوده است.(4) 29. «زینة المتقین» درباره اخلاق، به فارسی، در یک مقدمه و 12 باب و یک خاتمه که نسخه اصل به خط مؤلف به شماره 1/4127 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی موجود است.(5) 30. «شرح حدیث الهلال» که در باب نوادر کتاب «تهذیب» آمده است. این نسخه در کتابخانه میرزا محمّد طهرانی در سامرا موجود بوده است.(6)

شیخ محمّد صالح جزه ای قهپائی

شیخ محمّد صالح بن علی جِزِه ای قهپائی اصفهانی، عالم فاضل در قرن یازدهم هجری در اصفهان بوده و بر روی نسخه ای از «ارشاد القلوب» دیلمی در سال 1024ق تملک خود را نوشته است. نسخه به نظر شیخ آقابزرگ طهرانی رسیده است.(7)

[جِزِه (به کسر جیم و زاء) از دهات کوهپایه اصفهان است.]


1- فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص9؛ فهرست مرعشی، ج10، ص10.
2- فهرست مرعشی، ج11، صص 144 و 145.
3- فهرست مرعشی، ج16، ص229.
4- الذریعه، ج11، ص41.
5- فهرست مرعشی، ج11، ص143.
6- الذریعه، ج13، ص209.
7- الذریعه، ج1، ص517.

ص: 497

محمّد صالح کاتب خاتون آبادی*

محمّد صالح بن میرزا علی کاتب خاتون آبادی، خوشنویس هنرمند عهد صفویّه. درا صفهان نزد میرعماد مشق خط کرده و به سرعت ترقّی نمود و سالها به کتابت کُتُب شعر و ادب مشغول بود. او ظاهرا تا حدود سال 1072ق در قید حیات بوده و پس از آن تاریخ وفات یافته است.

از نمونه آثار زیبای او: «دیوان حافظ» و «دیوان عرفی»، در کتابخانه ملّی ایران و «نگارستان» و «دیوان صائب» در کتابخانه سلطنتی سابق را می توان نام برد.(1)

خاتون آباد، از روستاهای جی در شرق اصفهان است و در دوره صفویه بیش از پنجاه خوشنویس هنرمند از این روستا برخاسته اند.

محمّد صالح اصفهانی

محمّد صالح بن محمّد علی اصفهانی [از خوشنویسان نستعلیق نویس قرن سیزدهم هجری] در پنج شنبه 2 رجب 1225ق «دیوان مشتاق اصفهانی» را به خط نستعلیق نوشته و کتاب به شماره 742 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی در قم موجود است.(2)

میرزا محمّد صالح سامع مازندرانی*

میرزا محمّد صالح مازندرانی معروف به «سامعا» و متخلّص به «سامع» فرزند حاجی محمّد علی، شاعر و ادیب فاضل از سخنوران قرن یازدهم هجری.

نسب او به جناب ابراهیم بن مالک اشتر نخعی منتهی می شود. وی در علوم مختلف


1- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، صص 774 و 775؛ فهرست ملّی، ج5، صص 506 و 438؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص130.
2- فهرست مرعشی، ج2، ص343.

ص: 498

خصوصا ادبیات، حکمت و کلام به تحصیل پرداخته و در اصفهان ساکن شد و از معاشران و مصاحبان ساروتقی (میرزا تقی الدّین محمّد) وزیر اعظم شاه صفی گردید و مادام حیات تحت عنایات این وزیر بود. پس از قتل ساروتقی، آزرده خاطر شده به هندوستان رفت و در حیدرآباد به خدمت عبداللّه قطبشاه پادشاه دکن رسید و مورد عنایت او قرار گرفت و در مدح او قصیده گفته و صله گرفت. چند سال بعد به ایران بازگشته و در سال 1075ق وارد اصفهان شد. و در آنجا بود تا اینکه قبل از سال 1083ق وفات یافت.

از اوست:

عکس رویت در نظرها شمع و در دلها گل است باده در پیمانه خورشید است و در مینا گل است

همچو شاخ ارغوان، معشوق آتش پاره ام پای تا سر شعله سوزان و سر تا پا گل است(1)

صالح قصار

ابوشعیب صالح بن عمر قصّار اصفهانی، از محدّثین اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری است. در اصفهان سکونت داشته و از رُسته حدیث شنیده است. عبدالرّحمان بن محمّد بن سیاه از او روایت می کند.(2)

صالح گیلانی

صالح بن غلامعلی جیلانی [از فضلاء قرن سیزدهم هجری] در سال 1241ق «شرح کلمة العین» تألیف: انوری را به خط نستعلیق در مدرسه چهارباغ اصفهان کتابت نموده که به شماره 1217 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم موجود است.(3)


1- قصص الخاقانی، ج2، صص 77 و 78؛ تذکره نصرآبادی، ج1، ص540؛ کاروان هند، ج1، ص531؛ الذریعه، ج9، ص422؛ شعرای مازندران و گرگان، ص142.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص350.
3- فهرست فیضیه (استادی)، ج1، ص163.

ص: 499

محمّد صالح خاتون آبادی

محمّد صالح خاتون آبادی فرزند محمّد کاظم [از خوشنویسان معروف عهد صفویه است. خطوط نستعلیق و نسخ را خوش می نوشته و اغلب کتب متعلق به علماء و اعیان اصفهان را به خط زیبای خود کتابت می کرده است. اصلاً از اهالی قریه «خاتون آباد» جی اصفهان است و ظاهرا اوایل قرن دوازدهم هجری را هم درک کرده است.(1)]

1. در سال 1095ق کتاب «نوحة الاحزان» تألیف: محمّد یوسف دهخوارقانی را به خط نستعلیق کتابت نموده که به شماره 1731 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی در قم نگهداری می شود.(2) [2. کتاب «حبیب السیر» تألیف: غیاث الدّین محمّد خواندمیر» که به خط نستعلیق در سال 1075ق کتابت کرده و به شماره 266 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(3)] 3. کتاب «خلاصة السیر» تألیف: میرزا معصوم بن خواجگی اصفهانی که آنرا در رمضان 1070ق کتابت کرده و به شماره 4228 در کتابخانه آستان قدس رضوی در مشهد مقدس موجود است.(4)

ملّا محمّد صالح جویباره ای

ملّا محمّد صالح جویباره ای بن ملّا محسن مازندرانی، عالم فاضل و فقیه محقق [از علمای اصفهان در قرن سیزدهم هجری. ظاهرا از اعقاب ملّا محمّد فاضل سراب تنکابنی عالم مشهور عصر صفویّه است.]

در اصفهان متولّد شده و جهت تحصیل به عتبات عالیات رفته و از درس شریف


1- فهرست خوشنویسان و کاتبان اصفهان: خطی.
2- فهرست مرعشی، ج5، ص118.
3- فهرست مجلس، ج21، ص66.
4- فهرست رضوی، ج7، ص80.

ص: 500

العلماء مازندرانی، شیخ علی کاشف الغطاء و شیخ موسی کاشف الغطاء بهره برده و به اجتهاد نائل شده و به اصفهان مراجعت نمود. در آنجا مرجعیت کلی یافته و به دامادی سیّد صدرالّدین عاملی استاد خود مفتخر گردید [در مسجد شیره پزها امامت و قضاوت می نمود. از دوستان حاج محمّد جعفر آباده ای بوده است]. عاقبت او در [شب شنبه[ غرّه محرم 1285ق وفات یافته و در بقعه تکیه مادر شاهزاده در تخت فولاد اصفهان مدفون شد. دو فرزندش شیخ محمّد حسین جویباره ای و حاج میرزا مهدی از علمای اصفهان بوده اند.

[میرزا آقاجان پرتو مادّه تاریخ وفاتش را چنین سروده است:

حیف از مقتدای دین صالح که یگانه بد از صلاح و سرشت

گفت «پرتو» برای تاریخش: «صالحین را مقام باد بهشت»(1)

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «اصول فقه» در یک مُجَلَّد، شامل مباحث الفاظ و اَدِلِّه عقلیّه، که ظاهرا مسوّده کتاب «کواشف الحجب» است. نسخه اصل به خط مؤلّف در کتابخانه سیّد محمّد طباطبائی یزدی در نجف موجود بوده که سیّد محمّد علی بحرالعلوم آن را خریداری کرده است.(2) [2. «رسالة فی جواز الغسل للحائض الذی صارت جنبا» 3. «رسالة فی الاقرار» 4. «سؤال و جواب»5. «العشرة الکامله» (چهار کتاب اخیر در کتابخانه فاضل ارجمند آقای سیّد احمد روضاتی در اصفهان موجود است).(3)]6. «قواعد الشّریفیّه» یا «تقریرات درس شریف العلماء» موجود در کتابخانه مدرسه مروی در تهران.(4)7. «رساله صحیح و


1- الاصفهان: رجال و مشاهیر، ص472؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص347؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص74؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 727 و 728؛ بیان المفاخر، ج2، صص 175 و 176؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، صص 271 و 272؛ الکرام البرره، ج2، ص651؛ الذریعه، ج18، ص177؛ گلشن اهل سلوک، صص 79-86؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص95.
2- الذریعه، ج2، ص205.
3- فهرست روضاتی، صص 115 و 17.
4- فهرست مروی، ص288.

ص: 501

اعم» موجود در کتابخانه مدرسه مروی تهران(1)8. «کواشف الحجب عن مشکلات الکتب»، در اصول فقه، به عربی، مشهورترین تألیف صاحب عنوان، [در دو جزء که در سال 1247ق تألیف شده است. نسخه های مختلفی از این کتاب در کتابخانه ها موجود است. از جمله نسخه ای در کتابخانه عمومی ساری که در ماه رمضان 1252ق کتابت شده و دارای حواشی مؤلف است و با نسخه اصل مقابله شده است.(2) نسخه ای هم در کتابخانه آستان قدس رضوی (به شماره 11323) موجود است.(3) نسخه دیگری از جلد اوّل کتاب ضمن مجموعه شماره 4510 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است که آن را محمّد ابراهیم بن محمّد اسماعیل بن محمّد جعفر خراسانی در پنج شنبه 21 محرم سال 1252ق در اصفهان به خط نسخ کتابت کرده است.(4)]

صالح ثقفی

صالح بن محمّد بن سعید ثقفی، از محدّثین [قرن سوم هجری] اصفهان است. در روایت حدیث ثقه بوده و از سلمه و شیخ ابومسعود رازی و دیگران نقل حدیث کرده است.(5)

[ظاهرا او برادر ابراهیم بن محمّد بن سعید ثقفی کوفی محدّث شیعی است که در اصفهان می زیسته است. در این صورت او نیز مانند برادرش شیعه بوده است.]

صالح سلامی

صالح بن محمّد بن عبدالائمه سلامی [از فضلاء قرن دهم هجری ساکن اصفهان] دو جلد کتاب از مجموعه شماره 6896 کتابخانه آیت اللّه مرعشی را به خط نسخ در سال


1- فهرست مروی، ص288.
2- فهرست عمومی ساری، ص48.
3- فهرست رضوی، ج16، ص392.
4- فهرست مرعشی، ج12، ص86.
5- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص349؛ طبقات المحدّثین، ج4، ص383.

ص: 502

995ق کتابت نموده است.(1)

میرزا محمّد صالح ابهری اصفهانی*

میرزا محمّد صالح بن محمّد بن میرزا علی ابهری جی اصفهانی، از فضلاء و دانشمندان قرن یازدهم هجری است. خاندان او اغلب از کاتبان ماهر و پرکار آن روزگار بوده اند و به حُسن خط و سرعت قلم شهرت داشته اند.(2) میرزا محمّد صالح در اصفهان نزد عدّه ای از علماء از جمله ملّا محمّد تقی مجلسی به تحصیل پرداخته و مجلسی جهت او در آخر «مشیخه» از کتاب «من لایحضره الفقیه»، در سال 1052ق اجازه نوشته است.(3)

محمّد صالح اصفهانی*

محمّد صالح بن مطیع اللّه اصفهانی، از خوشنویسان قرن یازدهم هجری است. وی نسخه ای از «تحریر مجسطی» تألیف: خواجه نصیرالدّین طوسی را به خط نستعلیق در سال 1056ق کتابت کرده است که به شماره 411ط در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(4)

محمّد صالح تبریزی*

محمّد صالح بیگ تبریزی اصفهانی فرزند میرزا مؤمن بن خواجه میرزا بیگ تبریزی، از شعرای قرن یازدهم هجری. به همراه پدرش و برادرش میرزا امین ساکت به مشهد رفته و چندی در آن دیار بود. سپس به اصفهان آمد. آنگاه برای دیدار برادرش میرزا امین به هند رفت ولی در بازگشت به ایران کِشتی او دچار توفان شد و او به زحمت خود را نجات


1- فهرست مرعشی، ج18، ص90.
2- فهرست خوشنویسان و کاتبان اصفهان: مخطوط.
3- الروضة النّضره، ص279.
4- فهرست مختصر مجلس، ص135.

ص: 503

داده و چندی به بلاد فرنگ رفت. عاقبت به اصفهان آمده و ظاهرا تا آخر عمر در این شهر زندگی کرد. این رباعی از اوست:

هرگز نشنفت این دل زار از طرفی نشنید نوید وصل یار از طرفی

القصّه مرا کشاکش دارند یار از طرفی و روزگار از طرفی(1)

صالح خراسانی

ابوسفیان صالح بن مهران خراسانی الاصل [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن سوم هجری] او مولای زکریا بن مصقلة بن هبیره بوده و اهل تقوی و ورع و به علت گفتن سخنان حکیمانه به حکیم معروف بوده است. جمعی از محدّثین از او روایت کرده اند که از آن جمله اند: «عمرو بن علی»، «محمّد بن عاصم» و «اُسید بن عاصم».(2)

محمّد صالح حسینی مازندرانی

محمّد صالح حسینی مازندرانی [از فضلاء قرن سیزدهم هجری و ساکن اصفهان] در جمادی الاولی 1235ق نسخه ای از «اسفار» ملّا صدرا را به خط نستعلیق در اصفهان نوشته است و کتاب به شماره 2900 در کتابخانه ملّی ملک موجود است.(3)

شیخ صالح رستمی

شیخ صالح رستمی [از محدّثین عامه اصفهان است] او در سال 562ق در اصفهان وفات یافت.(4)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص192؛ منتخب اللّطایف، ص398.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص347؛ طبقات المحدّثین، ج2، صص 241-243؛ الجرح و التّعدیل، ج4، ص1815؛ الانساب، ج4، ص208.
3- فهرست ملک، ص266.
4- آگهی شهان از کار جهان، ج1، ص252.

ص: 504

محمّد صالح رنگرز

محمّد صالح اصفهانی، از شعرای قرن یازدهم هجری. ابتدا به شغل رنگرزی (صبّاغی) مشغول بوده، سپس آن شغل را ترک کرده، بابائی قهوه خانه را قبول کرده است.

این رباعی از اوست:

در بحر یقین درآ که تحقیق بَس است گرداب درو چو دام و کشتی قَفَس است

هر گوش صدف حلقه چشمی است پر آب هر موج اشاره ای ز ابروی کَس است(1)

محمّد صالح زرکش شیرازی*

محمّد صالح شیرازی، از شعرای قرن یازدهم هجری است. او پس از مقداری تحصیل مقدّمات، در شیراز به زرکشی مشغول بود. عاقبت به اصفهان آمده و آنجا وفات یافت. این رباعی از اوست:

در آتش عشق او کبابم کردند تعمیر طلب شدم خرابم کردند

گفتم بنمائید به من خصم مرا هم صحبت آیینه و آبم کردند(2)

محمّد صالح لنبانی

درویش محمّد صالح لنبانی اصفهانی، عارف سالک [در قرن یازدهم هجری] سالها به عبادت و ریاضت مشغول بوده و بسیاری از فضلاء و اعیان اصفهان مرید او بودند. ابتدا


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 605 و 606.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص610؛ تذکره مرآة الفصاحه، ص346؛ تذکره روز روشن، ص463؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج3، ص420.

ص: 505

در تکیه ای جنب مسجد لنبان ساکن بود. سپس شاه عباس ثانی در کنار نهر طاق نما برای او تکیه مصفّایی ساخت و کمی بعد [در سال 1073ق] وفات یافته و همانجا مدفون شد. [محل تکیه درویش صالح فعلاً به آرامگاه صائب شهرت دارد و از قبر درویش صالح در آنجا اثری نیست.]

از اوست:

مطرب جان می نوازد سازها می رسد در گوش جان آوازها

بس که ناز نازنینان می کشم می کنم بر ناز نازنینان نازها(1)

میرزا صالح منشی*

میرزا صالح منشی، شاعر و ادیب و منشی قرن یازدهم هجری. او برادرزاده اسکندربیک منشی (ترکمان) مؤلّف کتاب «تاریخ عالم آرای عباسی» است. در جوانی به مناصب اداری به مجالست و معاشرت با شعراء می پرداخت و آنان را با کمک های خود می نواخت. امّا در اواخر عمر به خاطر سخت گیری مأموران دولتی به فقر و بیچارگی مبتلا شده و مبلغ اندکی مستمرّی جهت او معیّن شد و او در اثر غصّه از این وضع در شهر اصفهان وفات یافت.

غزل و قصیده و مادّه تاریخ را نیکو می گفته و در نظم و نثر مهارت داشته و مجموعه ای از نظم و نثر معاصرانش را فراهم کرده بود.

این رباعی از اوست:

ای مصرع انتخاب دیوان وفا چون شعر بدیهه از در لطف درآ

در آینه باطن خود کن نظری گر چشم به راه تو نباشیم میا(2)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص301؛ قصص الخاقانی، ج2، ص194؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص600؛ الذریعه، ج9، ص323.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 110 و 111؛ الروضة النّضره، ص290؛ تذکره روز روشن، ص463.

ص: 506

محمّد صالح مولوی*

محمّد صالح اصفهانی مولوی، از خوشنویسان برجسته عهد شاه عباس اوّل صفوی است. خط ثلث را عالی می نوشته و خطوط ثلث کتیبه کاشیکاری محراب نفیس مرمرین مسجد شاه [مسجد امام] و کتیبه کاشیکاری سردر بقعه بابا رکن الدّین در تخت فولاد اصفهان به سال 1039ق از آثار هنری ارزشمند اوست.(1)

ملّا محمّد صالح نسبت شوشتری

ملّا محمّد صالح شوشتری، از فضلاء و شعرای قرن یازدهم هجری است. در اصفهان به تحصیل علوم دینی مشغول بوده و در شعر طبعی روان داشته و «نسبت» تخلّص می نموده است.

از اوست:

آب تیغت را مگر از آتش گل داده اند بر سر زخم تو بلبل می خورد خون مرا(2)

محمّد صالح وامق اصفهانی

محمّد صالح وامق اصفهانی، از شعراء و ادبای اوایل عهد قاجاریه است. به انسانیّت و اخلاق فاضله معروف بود و با تجارت امرار معاش می کرد. دیوان او حدود چهار هزار بیت شعر دارد. سال وفاتش به دست نیامد.

از اوست:

رشکم آید که دهد گوش به حرف دگران گر بود یک سخن و آنهم از افسانه ما


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 495 و 441؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص127.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص505.

ص: 507

گشته دیوانه و سنگی نخورد از طفلی کس به حسرت نبود چون دل دیوانه ما

«وامق» از یک دو سه پیمانه خرابش کردیم هر که آمد پی ویرانی میخانه ما(1)

جمال الدّین محمّد صالح هزارجریبی

جمال الدّین محمّد صالح هزارجریبی [مازندرانی] از فضلای اصفهان در قرن یازدهم هجری. از آثارش کتابت نسخه ای از «من لایحضره الفقیه» که کتابت آن را در یک شنبه 17 شعبان 1087ق در مدرسه نواب عِلیّه [اصفهان] به پایان رسانیده است. نسخه ضمن مجموعه شماره 4699 در کتابخانه مجلس شورای ملّی در تهران موجود است.(2)

صائب کاشانی

صائب کاشانی معروف به «میرزا صائبا» از شعرای قرن دوازدهم هجری و از اهالی کاشان است. در اصفهان سکونت داشته و در این شهر وفات یافته است شعر نیکو می سرود.

از اوست:

از سینه و دل ما نشنید کس صدایی مردیم از جدایی، ای سنگدل کجایی(3)

[در ذکره صحف ابراهیم، او را به عنوان «محمّد رضا صبای کاشانی» ذکر کرده، ولی نمی توان به این مطلب اعتماد کرد.]


1- تذکره مجمع الفصحاء، ج6، ص1155؛ تذکره دلگشا، ص531؛ تذکره شبستان، ص390؛ ریحانة الادب، ج6، ص303؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج3، ص1972؛ تذکره انجمن خاقان، صص 640 و 641؛ تذکره اختر، ص227؛ تذکره سفینة المحمود، ص225.
2- فهرست مجلس، ج13، ص80.
3- تذکرة المعاصرین، ص221؛ مردان بزرگ کاشان، ص52؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص711؛ تذکره صحف ابراهیم، ص170.

ص: 508

صائب مستعد رازی*

آقا صائبا رازی اصفهانی متخلّص به «مستعد» شاعر ادیب قرن دوازدهم هجری.

اصلاً از اهالی ری بوده ولی در اصفهان نشو و نما یافت و علم و ادب آموخت. در عهد حکومت عالمگیر پادشاه، به هند رفته و در دکن ساکن شد. او خوب روی و نیکوسیرت و بذله گو بوده و شعر نیکو می سروده است. لذا اُمرای دکن به او عنایت فراوان داشته اند و یکی از آنان: نواب نظام الدّوله او را به «مستعدخان» ملّقب ساخت. به این خاطر او «مستعد» و «مستعدّ فنا» تخلّص می کرد.

او عاقبت در آخر عمر به شوریدگی و جنون مبتلا شد و معالجات فایده ای نبخشید تا این که در سال 1163ق وفات یافت. «دیوان اشعار» او در دست نیست. مرحوم گلچین معانی حدود هفتاد و هفت بیت اشعار او را به ضمیمه نسخه خطی «دیوان امید همدانی» دیده است.

این چند بیت از اوست:

تا یاد زلف او به برم جلوه می کند سودای طرفه ای به سرم جلوه می کند

تا چشم می زنم به هم از یاد اصفهان زاینده رود در نظرم جلوه می کند

برق هزار خرمن هوش است «مستعد» این سوز دل که از شررم جلوه می کند(1)

صاین الدّین اصفهانی

حافظ صاین الدّین بن غزال اصفهانی [از محدّثین عامّه در قرن چهارم هجری] از «حافظ ابونعیم اصفهانی» روایت می کند و «شیخ نجم الدّین عثمان بن موفّق اردکانی» از وی حدیث شنیده و نقل می کند.(2)


1- کاروان هند، ج2، صص 1287-1290.
2- احقاق الحق، ج6، ص29.

ص: 509

صباح اصفهانی

صباح بن سالم اصفهانی [از محدثین عامّه اصفهان در قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری است] از انس به مالک حدیث نقل کرده و حجّاج بن یوسف از او روایت می کند.(1)

صباغ اصفهانی

ابوالخیر صباغ بن شعبه اصفهانی [از محدّثین عامّه در اواخر قرن پنجم هجری] از «ابوبکر زنجوئی» روایت می کند.(2)

صبحی اصفهانی*

صبحی بیگ اصفهانی، از شعرای اواخر قرن دهم هجری است. مدّتها در هند به سیاحت مشغول بود. سال فوت او به دست نیامد.

از اوست:

گر کشد قاتل من چشم مبندید مرا زانکه یک دیدن او قاتل صد جان باشد(3)

ملّا صحیفی شیرازی

ملّا صحیفی شیرازی، شاعر ادیب و خوشنویس قرن یازدهم هجری. او از اعقاب صوفی خلیل ذوالقدر است. در شیراز متولّد شده و سالها در اصفهان سکونت داشته است. خطوط ثلث و نستعلیق را خوش می نوشته و برای بسیاری از مساجد و امامزاده های اصفهان کتیبه نوشته است. آثار خطوط او در اصفهان در سال 985ق


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص346؛ طبقات المحدّثین، ج1، ص102؛ لسان المیزان، ج3، ص179؛ مقتبس الاثر، ج20، ص169.
2- التّحبیر، ج1، ص329، پاورقی.
3- کاروان هند، ج1، ص713.

ص: 510

(مسجد جامع) تا سال 1019ق (مسجد جارچی) یعنی در مدت 34 سال باقی است. در اصفهان شغل صحّافی و کتیبه نویسی داشته و گاهی برای بزرگان و اشراف مدیحه می سروده و صله دریافت می کرده است. در شعر و ادب نیز دارای مهارتی به سزا بوده تا جایی که حکیم شفائی شعر او را تحسین می کرده است. صحیفی به فارسی و ترکی شعر سروده است.

او بیش از هشتاد سال عمر کرد. پسرش ابوعلی در هند وفات یافت و او از شدت تأثّر در سال 1022ق وفات یافته و در بقعه سه تنان واقع در مسجد آقانور اصفهان مدفون شد.

حکیم شفایی جهت او مرثیه و مادّه تاریخ سروده که به شرح زیر است:

چون صحیفی جوهری ز قضا از جهان رفت جانب عقبا

دل خلق جهان بسوخت بر او همه را دیده گشت خون پالا

بی بدل بود در فنون سخن در فنون شعر بود بی همتا

تا قیامت بر این کتابه دهر رقم خط او بُوَد پابرجا

سال فوتش ز عقل جستم گفت: «رفت ملّا صحیفی از دنیا»

غیر از «دیوان اشعار»، «ساقی نامه» نیز سروده که مطلع آن این بیت است:

بده ساقی آن آب فکرت گداز که بیرون دهد دل از این پرده راز

این رباعی هم از صحیفی شیرازی است:

بستند ملایک کمر از صدق و یقین در خدمت شمع روضه خلد برین

مقراض به احتیاط زن ای خادم ترسم بِبُری شهیر جبریل امین(1)


1- تذکره مجمع الخواص، ص218؛ تذکره گلشن بی خار، ص24؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 146-149؛ تذکره نصرآبادی، ج1، ص432؛ تذکره میخانه، صص 316 و 317؛ تذکره غنی، ص80؛ تذکره حسینی، ص188؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج3، ص433؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 437 و 438؛ مزارات اصفهان، صص 263-265؛ الذریعه، ج9، ص599؛ تذکره شمع انجمن، ص408؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج2، ص327؛ خوشنویسی در کتیبه های اصفهان، صص 58-65؛ لغت نامه دهخدا: ذیل (صحیفی)، ص103؛ تاریخ نظم و نثر، ص516.

ص: 511

سیّد صدرالدّین نجفی دهکردی

سیّد صدرالدّین نجفی دهکردی فرزند آقا سیّد ابوالقاسم دهکردی شاعر و ادیب معاصر در سال 1311ش در اصفهان متولّد شد. پدرش از مراجع و مجتهدین معروف اصفهان است. سیّد صدرالدّین در اصفهان تحصیل نموده و سپس به استخدام اداره فرهنگ درآمد و به تدریس در مدارس پرداخت. گاهی شعر می سرود.

[او در روز 23 ذیقعده 1405ق وفات یافته و جنب مزار پدرش در یکی از حجره های امامزاده زینبیه اصفهان مدفون شد.] این دو بیت از اوست:

تا دل گرفت رسم و ره عاشقانه را بر خود خرید رنج و غم جاودانه را

بیرون پرید از قفس سینه مرغ دل بیچاره تا کجا بنهد آشیانه را(1)

حاج سیّد صدرالدّین هاطلی کوپایی

حاج سیّد صدرالدّین هاطلی کوهپایی بن سیّد حسن بن سیّد جعفر حسینی، عالم زاهد، حکیم محقّق و مفسّر مدقّق [از فقهاء و حکمای قرن چهاردهم هجری] در شب 20 صفر (اربعین) 1301ق در کوهپایه اصفهان متولّد شد. در اصفهان از محضر درس آخوند کاشی، جهانگیرخان قشقائی [و آقانجفی] بهره گرفت سپس به عتبات عالیات مشرّف شده و در نجف اشرف نزد شیخ عبدالصمد سبزواری و شیخ احمد شانه ساز شیرازی به کسب علوم عقلی مشغول شد و فقه و اصول را نزد شیخ ابراهیم اردبیلی، سیّد محمّد فیروزآبادی یزدی، آقا سیّد محمّد کاظم طباطبایی یزدی و آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی و سیّد حسین بادکوبه ای فرا گرفت.

او قبل از وفات آخوند خراسانی به اصفهان مراجعت نموده و به آقایان مسجد شاهی


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص303.

ص: 512

[شیخ محمّد تقی آقانجفی و فرزندش شیخ جلال الدّین نجفی] اختصاص یافت. همچنین در مدرسه صدر به تدریس کتابهای حکمت مانند «اسفار»، «منظومه»، «شرح تجرید» و غیره می پرداخته و در مجالس خصوصی تفسیر می گفته است.

او مردی وارسته و جامع جمیع ملکات و فضائل انسانی بود و الحق ملکی بود به صورت بشر. در عین فقر و تهیدستی به متموّلین و اغنیاء بی اعتناء و فقط متوجّه حضرت باری تعالی بود. وی در شب شنبه 5 جمادی الاولی سال 1372 به عارضه سکته وفات یافته و در بقعه تکیه درکوشکی مدفون گردید. و قابل توجّه آن که روز قبل در مجلس ختم علّامه فقیه مرحوم آقا سیّد محمّد کوه کمری در مدرسه صدر در حضور جمعی فرمود: «فردا نوبت من است» و فردا به همان کیفیّت وفات یافته، در همان محل جهت او مجلس ختم گرفتند.

[در وفات او میرزا حبیب اللّه متخلّص به «نیر» مرثیه ای به عربی سروده و مادّه تاریخ او را چنین گفته است:

فَیا نَیّر اُکتُب فی الجواب بسؤال من دعاک هنا عن عام فقد لذا الحبر

ثلاثا اذا نقصت من ذا تؤرّخه «فخلد جنانٍ منزل السیّد الصدر»

1372=3-1375]

از آثارش کتاب «شروق الحکمه» است، در حل معضلات اسفار و منظومه که آن را در دوره اشتغال خود در نجف [و تحصیل نزد شیخ عبدالصمد سبزواری] نوشته است. اثر دیگرش «شرح کفایه الاصول» استادش آخوند خراسانی است.

پدرش از فضلاء اصفهان بوده و قبل از سال 1323 فوت شده است.(1)


1- علوم و عقاید، ص26-35؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص348؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، صص 430 و 431؛ تحریر ثانی تاریخ حکماء و عرفای متأخّر، صص 181 و 182؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 731 و 732؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص86؛ بوستان فضیلت، صص 88-112.

ص: 513

سیّد صدرالدّین بلاغی

سیّد صدرالدّین محمّد تقی بلاغی نایینی معروف به «صدر بلاغی» فرزند سیّد حسن حسینی عریضی، واعظ کامل، ادیب بارع و فقیه جامع [از خطبای مشهور معاصر] در سال 1290ه .ش در نایین متولّد شده و در اصفهان و شیراز به تحصیل پرداخته و در علوم عقلی و نقلی رحمت ها کشید. سپس به طهران رفته و آنجا ساکن شد. از سخنرانان مذهبی رادیو طهران بود که بیشتر مردم متدیّن ایران به بیانات او اظهار علاقه می کردند. [او علاوه بر ایراد سخنرانی و وعظ و خطابه در دارالفنون و دبیرستانهای مشهور تدریس می کرد. او سرانجام در اوّل اردیبهشت 1373ش وفات کرد.]

در سرودن شعر نیز توانا بود و گاهی بنا به اقتصای حال اشعاری می گفته است.

کتب زیر از تألیفات او به چاپ رسیده است:

1. «سخنرانی های بلاغی» که اغلب آنرا در رادیو ایراد نموده است.2. «شرح و ترجمه صحیفه سجادیه»3. «قصص قرآن و فرهنگ آن» [4. «ترجمه من لایحضره الفقیه»، با همکاری استاد علی اکبر غفاری5. «عدالت و قضا در اسلام»6. «محاکمه گلد زیهر صهیونیست معلم نویسندگان»7. «صلح حدیبیّه»8. «پیغمبر در صحنه کارزار بدر»9. «برهان قرآن و ردّ شبهات پیروان کمونیزم و سایر معاندین اسلام» 10. «ترجمه و تفسیر جزء 23 قرآن مجید» 11. «محمّد صلی الله علیه و آله پیامبر رحمت».

از اوست:

من دلبری ز جمله جهان برگزیده ام و ز غیر او علاقه دل را بریده ام

نشنیده ام جز از لب لعلش پیام روح جز عارضش حقیقت جان را ندیده ام(1)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 91 و 92؛ تذکره سخنوران نایین، ص28؛ سخنوران نامی معاصر ایران، ج1، صص 543-549؛ مؤلفین کتب چاپی، ج3، صص 533 و 533؛ نایین بلده طیبه، صص 54 و 55؛ فرهنگ شاعران و نویسندگان معاصر سخن،صص 95 و 96.

ص: 514

حاج آقا صدرالدّین کلباسی*

حاج آقا صدرالدّین کلباسی فرزند شیخ محمّد رضا بن میرزا عبدالرّحیم بن میرزا محمّد رضا بن حاج محمّد ابراهیم کلباسی، عالم فاضل، از علمای معاصر اصفهان، در ماه ربیع الثّانی 1334ق (مطابق سال 1294ش) در اصفهان متولّد شده و پس از تحصیل در مدرسه عَلیّه از مدارس جدید، وارد حوزه علمیه شد و نزد پدر دانشمند خود و شیخ محمّد تقی فشارکی (شوهر خواهر خود) و دیگران به تحصیل پرداخت. سپس به مشهد مقدّس سفر کرده و به همراه شیخ حبیب اللّه گلپایگانی، از درس علمای آنجا بهره گرفت. آنگاه به قم رفته و نزد حضرات آیات و آیات عظام مرعشی نجفی، محقّق داماد، میرزا محمّد علی ادیب تهرانی به تحصیل پرداخت. او در اصفهان در درس خارج سیّد علی مجتهد نجف آبادی و آقا سیّد مهدی درچه ای حضور یافت. مدتی هم در بروجرد از محضر مرجع عالیقدر حاج آقا حسین بروجردی و در قم از حضرات آیات سیّد محمّد تقی خوانساری، حجت کوه کمری و مرعشی نجفی کسب فیض نمود.

او پس از بازگشت به اصفهان به تدریس، و اقامه جماعت و منبر مشغول گردیده و مردم را از مواعظ و بیانات خود بهره مند می نمود. سرانجام در 23 رمضان المبارک 1411ق وفات یافته و در یکی از اطاق های مسجد رکن الملک واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(1)

سیّد صدرالدّین روضاتی

حاج سیّد صدرالدّین روضاتی فرزند آقا میر سیّد علی بن آقا میرزا مهدی بن آقا میرزا محمّد باقر موسوی چهارسوقی (صاحب روضات الجنّات)، عالم فاضل جلیل.

[در سال 1308ق در اصفهان متولّد شده و در این شهر به تحصیل پرداخت و سپس


1- وفیات علمای معاصر اصفهان: خطی؛ خاندان کلباسی، ص222؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.

ص: 515

به ترویج دین و تحقیق و تألیف مشغول شد. سرانجام در روز 19 ذیحجه] سال 1392ق وفات یافته و در تکیه صاحب روضات (جدّ عالیقدر خود) در تخت فولاد مدفون شد. [مادّه تاریخ وفاتش را شاعر فرزانه استاد فضل اللّه خان اعتمادی خوئی (برنا) چنین گوید:

نوشت از پی تاریخ فوت او «برنا» «شدی بگلشن مینو مقام صدرالدّین»

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «تشریح الانسان» 2. «چهل حدیث» 3. «سراج الایمان فی أخبار و مصائب الائمة الأطهار» که چاپ شده است.4. «علائم الإیمان فی المواعظ مولانا أمیرالمؤمنین علیه السلام لهمام بن شریح»5. «کمال الیقین»6. «نور الإیمان فی أحکام القرآن» که چاپ شده است.7. «هادی المضلّین»(1)]

صدرالدّین اصفهانی

صدرالدّین بن محمّد بن صدرالدّین اصفهانی. از خوشنویسان خط نسخ در قرن دهم هجری است. او نسخه ای از کتاب «منیه اللبیب» را در سال 954ق کتابت نموده که در کتابخانه وزیری یزد موجود است. همچنین کتاب «مختلف الشیعه» را در غرّه رجب 960ق کتابت کرده است که در کتابخانه آیت اللّه مرعشی موجود است.(2)

سیّد صدرالدّین بهشتی

سیّد صدرالدّین بن سیّد مهدی بهشتی، از علماء اواخر دوره قاجاریه و امام جماعت مسجد سیچان اصفهان متوفی در 29 رجب 1338ق مدفون در تکیه سادات بهشتی (جنب مصلای تخت فولاد).(3)


1- مناهج المعارف: مقدمه، ص249؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص80؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
2- فهرست وزیری، ج4، ص1232؛ فهرست مرعشی، ج20، ص94.
3- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص136.

ص: 516

سیّد صدرالدّین امامی*

حاج سیّد صدرالدّین امامی فرزند استاد میرزا آقا امامی اصفهانی، از هنرمندان معاصر. در سال 1298ه .ش در محلّه بیدآباد متولّد شد و پس از کمی تحصیل نزد پدر به فراگیری نقاشی پرداخت. هنر سوخت را هم از استاد عباس اسفرجانی فرا گرفت.

او بیش از 40 سال به نقاشی مشغول بود ولی پس از آن دست از این هنر کشید. در نقاشی از سبک مینیاتورهای صفویه پیروی نموده است و نقاشی را نه در هنرستان هنرهای زیبا بلکه سینه به سینه از پدران خویش فراگرفته است.(1)

صدرالدّین سنگتراش*

استاد صدرالدّین سنگتراش، از هنرمندان قرن دهم هجری است. در حجاری استاد بوده و آثار ارزنده ای به وجود آورده است از جمله: حجاری سنگ قبر استاد فولاد بن شجاع حلوائی که در سال 959ق حجاری شده است و حجاری سنگ قبر صفی الدّین محمّد بن عمدة القضاة غیاث الدّین علی زواره ای در سال 995ق.

اثر اوّل در تخت فولاد و اثر دوم در امامزاده اسماعیل اصفهان موجود است.(2)

صفایی اصفهانی*

صفای اصفهانی، از شعرای اصفهان است. ظاهرا در قرن سیزدهم هجری می زیسته است. مدّتی سرداری نمود و شجاعت داشت. عاقبت به تصوّف روی آورده و سر و پای برهنه سیاحت می کرد تا فوت شد.


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با حاج سیّد صدرالدّین امامی در سوم اردیبهشت 1381ش.
2- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص534؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.

ص: 517

این رباعی از اوست:

غمگین دل خود به دهر شاد از که کنیم چون دلبر خود خودیم، یاد از که کنیم

مردم ز فلک داد ز بیداد کنند ما خود فلک خودیم داد از که کنیم(1)

دکتر صفدر صانعی*

دکتر صفدر صانعی، پزشک متدیّن و نیکوکار معاصر. در سال 1309ش در روستای «بهمن» از توابع آباده متولّد شد و تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود طی کرد. سپس در اصفهان جهت امرار معاش به کار پرداخت. پس از ازدواج موفق به ادامه تحصیل شد و چند سال بعد در آزمون ورودی دانشگاه در رشته پزشکی پذیرفته شد و این رشته را تا دریافت دکترای بیماریهای داخلی ادامه داد.

او عمر خود را به خدمت به مردم، تحقیق درباره گیاهان دارویی و تألیف کتابهای ارزنده گذراند.

وی سرانجام در روز 23 اردیبهشت 1369ش (برابر با 7 صفر 1421ق) در اصفهان وفات یافته و در قبرستان جدید اصفهان معروف به «باغ رضوان» به خاک سپرده شد.

کتابهای زیر از تألیفات اوست که هر کدام چندین بار تجدید چاپ شده است.

1. «آرامش روانی و مذهب» 2. «ارمغان کعبه»3. «بهداشت ازدواج از نظر اسلام»4. «دل یا محفل نور»5. «راز تندرستی»6. «راز طول عمر»7. «راهی به سوی او»8. «نسخه شفا» دو جلد9. «همیشه لاغر باشید» دو جلد 10. «تعالیم بهداشتی اسلام»

استاد صفرعلی اصفهانی*

استاد صفرعلی اصفهانی، از معماران چیره دست و توانای عصر قاجاریه است. وی


1- تذکره ریاض العارفین، (چاپ 1344ش)، ص156.

ص: 518

معماری مسجد شاه (سابق) سمنان را برعهده داشت و در سال 1243ق آن مسجد را به پایان رساند.(1)

صفرعلی نجف آبادی

صفرعلی بن اسماعیل نجف آبادی [از کاتبان قرن سیزدهم هجری] سالها در نجف آباد و اصفهان به کتابت مشغول بوده و خط نسخ را نیکو می نوشته و کتب زیر را کتابت نموده است:

1. «شرح زیارت جامعه» تألیف: شیخ احمد احسائی که در سال 1240ق از کتابت آن فراغت یافته و به شماره 1641 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم موجود است.(2) 2. «کافی» که در دوشنبه از ماه شعبان 1239ق آنرا کتابت نموده و نسخه به شماره 3894 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی موجود است. روی برگ اوّل تملّک حاج شیخ محمّد باقر مسجد شاهی بن شیخ محمّد تقی صاحب حاشیه و مهر بیضوی او «محمّد باقر بن محمّد تقی» دیده می شود.(3) 3. «منتهی المطلب» علّامه حلّی که در سال 1248ق به خط نسخ نوشته و به شماره 3310 در کتابخانه مدرسه مجلس شورای ملّی موجود است.(4) 4. «حاشیه بر شرح عضدی» از: ملّا میرزا جان باغنوی که در یک شنبه 25 صفر 1254ق به خط نسخ کتابت نموده است.(5) 5. «الفصول الغرویة» تألیف: شیخ محمّد حسین ایوان کیفی به خط نسخ که در سال 1255ق کتابت شده است.(6) نسخه در کتابخانه مسجد جامع گوهرشاد موجود است.


1- تاریخ صنایع ایران، ص218.
2- فهرست فیضیه (استادی)، ج1، ص148.
3- فهرست مرعشی، ج10، ص276.
4- فهرست مجلس، ج10، بخش دوم، ص961.
5- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ص232.
6- فهرست گوهرشاد، ص359.

ص: 519

شیخ صفرعلی شریعت فلاورجانی*

حاج صفرعلی شریعت فرزند حاج شیخ محمّد حسین شریعت فلاورجانی، از علماء معاصر اصفهان. در سال 1315ش در فلاورجان متولّد شد. و نزد علمای اصفهان همچون: شیخ علی فقیه فریدنی، حاج شیخ عباسعلی ادیب، حاج آقا حسین خادمی، سیّد علی مشکاة سدهی شیخ احمد فیاض و سیّد علی اصغر برزانی تحصیل نمود. سپس به قم رفته و درس حضرات آیات: بروجردی، امام خمینی، محقّق داماد و حائری یزدی حاضر شد.

او سالها در فلاورجان به تبلیغ دین و اقامه جماعت و حل مشکلات شرعی مردم مشغول بوده و 8 سال امام جمعه آن شهر را برعهده داشت و در جریان جنگ ایران و عراق برای کمک به جبهه تلاش فراوانی را انجام داد و یکی از فرزندانش نیز در این جنگ به شهادت رسید. از دیگر اقدامات صاحب عنوان تأسیس حوزه علمیه امام خمینی در فلاورجان است.

شیخ صفرعلی همدانی

آقا شیخ صفرعلی بن شیخ غلامعلی همدانی، عالم فاضل مُعَمَّر [از علمای اصفهان در نیمه اوّل قرن چهاردهم هجری].

در همدان متولّد گردیده و جهت کسب علم به اصفهان مهاجرت نمود. و خدمت اساتید این شهر همچون حاج شیخ محمّد باقر نجفی مسجد شاهی و آقا میرزا محمّد باقر چهارسوقی (صاحب روضات) تحصیل نموده و اجازه دریافت نمود. او در محلّه دردشت ساکن بوده و در مسجد کوچه باغ دردشت امامت می نمود.

در سال 1350ق به سن متجاوز از 90 سال وفات یافته، در تکیه ملک (واقع در تخت فولاد اصفهان) بالای سر قبر آخوند کاشی، استاد خود مدفون گردید. مشارالیه برخی از تقریرات اساتید خود را در فقه و اصول به رشته تحریر درآورده است.(1)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص733؛ سیری در تارخ تخت فولاد، ص203.

ص: 520

صفرعلی لطف آبادی

صفرعلی لطف آبادی بن آخوند ملّا محمّد، شاعر ادیب [از ادباء و نویسندگان قرن چهاردهم هجری].

در سال 1296ش در «لطف آباد» از توابع درگز خراسان متولّد شد. مردی ادیب و شاعر و ساده لوح و خوش طینت بود و از کارمندان اداره قند و شکر شهرضا به شمار می رفت.

او در سال 1386ق در شهرضا وفات یافته در صحن امامزاده شاه رضا مدفون شد.

کتب زیر از اوست:

1. «آه از کرب و بلایت» 2. «پانزده بهمن» 3. «حوادث ده ساله»4. «سیاحت نامه ناصح»5. «قافله دل» یا «کاروان حقیقت»(1)

صفی خان اصفهانی*

صفی خان اصفهانی، از کاتبان قرن یازدهم هجری. او کتاب «عقد الدُّرَر» تألیف: حسین بن شعبان را در 25 جمادی الاول 1089ق به خط نسخ کتابت کرده و اکنون آن کتاب در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم است.(2)

محمّد صفی اصفهانی

محمّد صفی اصفهانی [از کاتبان نستعلیق نویس قرن یازدهم هجری] در سال 1066ق کتابت «سفینة السّلوک» تألیف: ملّا ادهم واعظ قرشی خلخالی را به خط نستعلیق به پایان رسانیده و کتاب به شماره 290 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 861 و 862.
2- فهرست مرعشی، ج16، ص32.

ص: 521

اسلامی مشهد مقدّس موجود است.(1)

آقا صفی اصفهانی

آقا صفی فرزند آقا احمد معرّف اصفهانی، [از خوشنویسان و ادبای قرن یازدهم هجری]

پدرش سالها منصب معرّفی اصفهان را داشت. خود وی مردی خوش طبع و شعرشناس بود. [جز نستعلیق، تعلیق را نیز خوش می نوشت و از انشاء وقوف داشت و تا حدود سال 1010ق (سال تألیف «خلاصة الاشعار») هنوز در قید حیات بود.(2)]

محمّد صفی هرندی*

محمّد صفی بن جلال الدّین هرندی، از فضلای اصفهان در قرن یازدهم هجری است. یادداشت تملّک او بر نسخه ای از کتاب «النّهایه» تألیف: شیخ طوسی به تاریخ 1024ق دیده شده است. ظاهرا او در اصفهان مدرسه معینیّه را بنیاد گذاشته است.(3)

آقا صفی اصفهانی

آقا صفی اصفهانی معروف به «صفیا» فرزند خواجه قاسم مستوفی اصفهانی [شاید خواجه قاسم نطنزی؟!] شاعر و ادیب دانشمند قرن یازدهم هجری.

در سال 965ق در اصفهان متولّد شده و در این شهر علم و ادب آموخت و در علوم مختلف چون ادبیات، سیاق، حساب و رمل مهارت کافی یافت. در جوانی در اصفهان ساکن بوده و با حکیم شفایی معارضه داشت. مدّتی بعد راهی هند شد و در شهر


1- فهرست الهیات مشهد، ج1، ص148.
2- تذکره خلاصة الاشعار، (بخش اصفهان)، ص293؛ تذکره نصرآبادی، ج1، ص187؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص347.
3- تراجم الرّجال، ج2، ص729.

ص: 522

«برهان پور» به خدمت یکی از امرای مشهور آنجا سپهسالار (عبدالرحیم خان خانان) درآمد. عاقبت لباس قلندران و درویشان را پوشیده و به سیاحت در شهرهای هند پرداخت. یکی دیگر از امرای صاحب نام هند، مهابت خان از حال او آگاهی یافته و او را از لباس فقر خارج ساخت و مناصبی چون اداره سپاه و امور اداری را به او سپرد و آقا صفی با کاردانی آن وظیفه را انجام داد.

وی سرانجام در سال 1028ق در کابل وفات یافت.

از آثار او:

1. «کلیات اشعار» حدود شش هزار بیت 2. «ساقی نامه» که در تذکره میخانه چاپ شده است. 3. «مثنوی» به سبک «مثنوی معنوی»4. «مثنوی» به سبک «خسرو و شیرین» نظامی.

از اوست:

به جلوه بود بازار خودفروشی گل چو دید روی تو از شرم در چمن بگریخت(1)

صفی حنفی اصفهانی

صفی حنفی اصفهانی [از فقهاء و محدّثین عامّه است.] در کتاب «انباء الرّواة» او را فرزند باقولی (علی بن حسین بن علی اصفهانی» دانسته است.(2) «ابوالسّرایا خلیقة بن سلیمان بن خلیفة قرشی خوارزمی» از شاگردان اوست.(3)


1- تذکره میخانه، صص 429-433؛ تذکره نصرآبادی، ج1، ص432؛ تذکره روز روشن، ص475؛ تاریخ نظم و نثر، ص684؛ فهرست کتابخانه گوهرشاد، ص119؛ فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج1، ص40؛ الذریعه، ج9، ص614 و ج12، ص109؛ تذکره منتخب الّطایف، ص393.
2- معجم الادباء، ج13، ص163، پاورقی.
3- الفوائد البهیّه فی طبقات الحنفیّه، ص71.

ص: 523

خواجه صفی الدّین اصفهانی

خواجه امام صفی الدّین اصفهانی، از علمای اهل سنّت در زمان سلجوقیان است. وی در مدرسه ای که مادر ارسلان بن طغرل در همدان بنا کرده بود، به تدریس می پرداخت.(1)

صفی قلی بیک

صفی قلی بیک، شاعر ادیب قرن یازدهم هجری. وی از اتراک بوده و در دربار شاه سلیمان صفوی صاحب جمع هیمه خانه بود و در آن منصب کاردانی و مهارت خود را به اثبات رساند. وی تا حدود 1083ق (سال تألیف تذکره نصرآبادی) در قید حیات بوده و پس از این تاریخ در کهولت و کِبَر سن وفات یافته است.

از اوست:

نرفت از دل گردون غبار کینیه ما شکست در بغل سنگ آبگینه ما(2)

صفی قلی بیک اصفهانی*

صفی قلی بیگ اصفهانی فرزند محمّد علی بیگ ناظر، از سخنوران قرن یازدهم هجری است. پدرش از رجال معتبر و کارگزاران نامدار آن روزگار بود که در این کتاب شرح حال او را خواهید خواند.

صفی قلی بیگ جوان قابل معقولی بود و در ظاهر و باطن کمال قبول و اهلیت را داشت. در زمان شاه عباس ثانی به وزارت دارالعباده یزد منصوب شد.(3) و سرانجام در ماه محرم 1085ق وفات یافته و در تکیه بابا رکن الدّین اصفهان مدفون شد.

نگارنده (غلامرضا نصرالهی) در آبان 1381 هنگامی که سنگ لوح مزار او در هنگام بازسازی تکیه بابا رکن الدّین توسط مجموعه فرهنگی تخت فولاد (وابسته به شهرداری


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص589.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص64.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 101 و 102؛ تذکره غنی، ص80؛ تذکره منتخب اللطایف، ص397.

ص: 524

اصفهان) از زیر انبوه خاک در صحن تکیه بیرون آورده شد مشاهده کردم. قسمت بالای سنگ لوح شکسته شده و باقی آن به خط نستعلیق حاوی این عبارت بود:

«... / صفی قلی بیک خلف / عالی جاه محمّد علی بیک / ناظر سابق فی شهر / محرم سنه 1085»(1)

از اوست:

سروش به هر مکان که ز جامی شود بلند تا ساق عرش نام خدا می شود بلند

سرگشته ایم گرد جهان همچو آسمان تا دست و تیغ او ز کجا می شود بلند

چون برق آه از سر افلاک بگذرد این دود از آتش دل ما می شود بلند

غم را نهفته ایم به خلوت سرای دل ای ناله دم مزن که صدا می شود بلند

صفی قلی بیگ چرکس*

صفی قلی بیگ فرزند قزاق خان چرکس، از شعرای قرن یازدهم هجری است. پدرش از خوانین چرکس و بیگلربیگی شیروان بود. صفی قلی بیگ در سپاهی گری و جنگاوری مهارت داشت و در کنار آن صاحب ذوق و قریحه بود و شعر می سرود. عاقبت به سلک درویشان در آمده و خاموشی گزید. او تا سال 1083ق (سال تألیف تذکره نصرآبادی) زنده بوده و در اصفهان اقامت داشته است.(2) دیوان اشعار او به شماره 4697 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(3)

از اوست:


1- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 49 و 50؛ منتخب اللّطایف، ص398.
3- فهرست الفبائی رضوی، ص263.

ص: 525

فارغند از گفتگوی عرض مطلب لال ها چشم گویای تو می فهمد زبان حال ها

صلت زاهد

صلت بن زکرّیا زاهد [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن سوم هجری است. به زهد و تقوا معروف بوده و] از اصحاب محمّد بن یوسف معدانی اصفهانی است. «عبدالرّحمان بن عمر رسته» و «محمّد بن عاصم» از او روایت می کنند.(1)

صلحی کرانی

صلحی کرانی، از شعرای اصفهان است. زمان زندگی او معلوم نیست. «کران» نام محلّه ای از محلّه های اصفهان است.

این رباعی وی در هجو «امیر احمد جگربخون» در اصفهان شهرت داشته است:

ای آن که ز گوهر زبون آمده ای از روز ازل لجوج و دون آمده ای

از کاوش همچو من دلت خون شده است کز پشت پدر جگر به خون آمده ای(2)

صمد هفشویی

صمد بن سلیمان بن احمد هفشویی [از فضلاء عهد صفویه] مؤلف کتابی به نام «لمعات» در مواعظ، به فارسی شامل احادیث اخلاقی و غیره است. کتاب به شماره 692 در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است. نسخه به سال 1259ق کتابت


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص346؛ مزارات اصفهان، ص351.
2- تذکره روز روشن، ص479؛ تذکره منتخب اللّطایف، ص397؛ آثار ملّی اصفهان، ص259؛ مزارات اصفهان، ص185.

ص: 526

شده و آغاز نسخه چنین است:

آغاز: «الحمدللّه... و بعد مخفی نماند که حسب الالتماس یکی از اخوان...»(1)

[پدرش پیر سلیمان از شعراء و عرفاء قرن یازدهم هجری بوده و در تذکره نصرآبادی از او یاد شده است. هفشویه از دهات بلوک قهاب جی اصفهان بوده و مسجدی تاریخی در آن هنوز باقی است.]

ملّا صوفی

ملّا صوفی، از عرفای گمنام اصفهان است. مقبره او در قریه روشن دشت واقع در کنار جاده قدیم اصفهان بوده و او را «مولینا صوفی» می گفته اند. [اطلاعات بیشتری از این شخص در دست نیست. مرحوم مهدوی مؤلف فقید احتمال داده اند او یکی از این سه نفر (صوفی همدانی، میرزا علاءالدّین محمّد صوفی و یا میر معزّ صوفی) باشد.(2)]

صوفی اردستانی

خواجه صوفی اردستانی شاعر و ادیب خوش طبع و از معاصرین مؤلف تحفه سامی [و از سخنوران قرن دهم هجری] است.

[آذر بیگدلی در «تذکره آتشکده» نامش را ملّا محمّد نوشته و گفته که بعضی او را خالوی ملّا جامی دانسته اند. چون جامی مقدّم بر صوفی اردستانی است و حداقل یک قرن قبل از او می زیسته، ظاهرا او را با یک نفر دیگر به اشتباه یکسان گرفته اند.]

از اوست:

مرشد ماست خم باده که در روی زمین نیست پیری به از اوصاف دل و گوشه نشین(3)


1- فهرست گلپایگانی، ج2، ص155.
2- مزارات اصفهان، صص 220 و 221.
3- تذکره تحفه سامی، ص336؛ تذکره آتشکده: بخش سوم از نیمه نخست، ص958؛ تذکره منتخب اللّطایف، ص392؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص735.

ص: 527

صوفی همدانی

صوفی همدانی [از فضلای قرن یازدهم هجری] در اصفهان ساکن و به تحصیل علوم دینی مشغول بود، عاقبت بر اثر بیماری در اصفهان وفات یافت.

از اوست:

به من دارد سپاه خرّمی روی غریبی، بینوایی، بی کسی هوی(1)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص444؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص735؛ مزارات اصفهان، ص220.

ص: 528

اعلام اصفهان

«ض»

اشاره

ص: 529

ص: 530

ضحّاک مدینی

ابوبکر ضحّاک بن ابی الفضل بن احمد بن حباب مدینی اصفهانی [از محدّثین عامّه اصفهان در اواخر قرن پنجم هجری] در سال 450 و اَندی در مدینه (شهرستان) جِی اصفهان متولّد شده و از «ابوبکر محمّد بن عبداللّه بن حسن قصّار مدینی» حدیث شنیده است.

«سمعانی» از او با عبارت «شیخ صالح زاهد معمر» یاد کرده است.(1)

ضحّاک جوزدانی

ابوالقاسم ضحّاک بن علی ابوالقاسم اصفهانی جوزدانی [از محدّثین عامّه در قرن چهارم هجری] او جهت اخذ حدیث به نیشابور رفته و از «زاهر شحامی» و «ابوعبداللّه محمّد بن عبداللّه حاکم نیشابوری» حدیث شنیده است.(2)

ضحّاک مدینی

ابومحمّد ضحّاک بن محمّد بن ابی محمّد بن ابی بکر مدینی اصفهانی [از محدّثین اوایل قرن ششم هجری] از «ابوالفتح احمد بن محمّد بن احمد بن سعد حداد» حدیث شنیده و «ابوسعد سمعانی» او را ملاقات کرده و از او با عبارت «کان شابا صالحا سدید السیره» ستوده و از وی در سال 531ق استماع حدیث کرده است.(3)

ضحّاک اصفهانی

ضحّاک بن مزید بن عجلان [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن سوم هجری] در


1- التّحبیر، ج1، ص342.
2- تاریخ نیشابور، ص409.
3- التّحبیر، ج1، ص342.

ص: 531

اصفهان متولّد شده و از محدّثین اخذ حدیث نموده است. او نوه دختری «ابن متویه» (ابراهیم بن محمّد بن حسن) بود.(1) [از «حسین بن حفص» روایت نموده و «احمد بن محمود بن صبیح» از او نقل حدیث می نماید.(2)]

ضرار اصفهانی

ابوالحسن ضرار بن احمد بن ضرار اصفهانی [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن سوم هجری] جدّش ضرّار قریه «ضرارآباد» را احداث نموده و قسمتی از «جامع یهودیه» را بنا کرده است.

«سلمان بن احمد» از صاحب عنوان روایت می کند و خود او از «احمد بن یونس ضبّی» نقل حدیث می نماید.(3)

دکتر ضیاء موحّد*

دکتر ضیاء موحّد فرزند سیّد مصطفی موحّد محمّدی، از شعراء و محقّقان و دانشمندان معاصر در 12 دی 1321ش در اصفهان متولّد شد. پدرش از روحانیون و علمای دینی به شمار می رفت و مقدّمات علوم دینی را به فرزند آموخت.

او مقطع ابتدائی را در دبستان خواجه نظام الملک و دبستان جلالیه طی کرد. سپس به دبیرستان سعدی رفت و پس از تحصیل در رشته ریاضی دیپلم گرفت آنگاه در رشته فیزیک در دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در سال 1343 لیسانس گرفت و به تدریس در «پارچین» ورامین مشغول شد. سه سال بعد به سربازی رفت و بعد از آن در دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و فوق لیسانس فیزیک گرفت و از سال 1348 تا 1354ش در مرکز اسناد ایران به کار مشغول شد. در سال 1354 با بورسیه آموزش


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص350؛ طبقات المحدّثین، ج2، ص298.
2- الانساب، ج2، ص41.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص351.

ص: 532

عالی به تحصیل در رشته فلسفه و منطق در «یونیورسیتی کالج» لندن پرداخت و در سال 1361 با ارائه تز «ساختار صوری اندیشه در فسلفه فرگه» دکترا گرفت و به ایران بازگشت و در مرکز اسناد و مدارک ملّی به خدمت پرداخت. کمی بعد به مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی و علوم انسانی (پژوهشگاه) دعوت شد و به تدریس فلسفه و خصوصا منطق جدید مشغول شد و در برخی مراکز آموزشی عالی تهران نیز تدریس کرد. او از صاحب نظران منطق جدید است و در کنفرانس های داخلی و خارجی سخنرانی نموده و مقالاتی تألیف کرده و پژوهش هایی را به انجام رسانده است.

در نوجوانی به سرودن شعر پرداخت و به انجمن ادبی کمال اصفهان راه یافت و اشعارش مورد شگفتی شاعران انجمن قرار گرفت. پس از آن در انجمن صائب که جمعی از دوستان شاعر و نویسنده جوان تأسیس کرده بودند شرکت کرد. او مدّتی در قالب های سنّتی شعر می سرود تا اینکه با شعر نو و خصوصا آثار مهدی اخوان ثالث آشنا شد و از سرودن شعر سنّتی کناره گرفته و به شعر نیمایی روی آورد. و کمی بعد او به سرودن شعر سپید پرداخت. او در ایام اقامت در تهران برای کار و تحصیل، در اغلب جلسات جُنگ اصفهان که در اصفهان با حضور دوستان نوگرای او برگزار می شد شرکت می کرد و برخی از اشعارش در نشریه جُنگ اصفهان به چاپ می رسید. از او دهها مقاله، نقد و مصاحبه درباره شعر و ادبیات و منطق در مطبوعات به چاپ رسیده است.

این کتابها از آثار اوست که چاپ شده است:

1. «واژگان توصیفی منطق»2. ترجمه «نظریه ادبیات» نوشته: رنه ولک و آوستن وارن (ترجمه با همکاری پرویز مهاجر)3. «درآمدی بر منطق جدید»4. «از ارسطو تا گودل»5. ترجمه «منتقدان فرهنگ»6. «بر آبهای مرده مروارید» (مجموعه شعر)7. «غراب های سفید» (مجموعه شعر)8. «مشتی نور سرد» (مجموعه شعر)9. «شعر و شناخت» (مجموعه مقاله).(1)


1- ضیاء موحّد (از مجموعه: تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران) با تلخیص؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص333.

ص: 533

آقای محمّد رحیم اخوت در فصلی از کتاب «چهار فصل» خود به شرح و تحلیل اشعار او پرداخته است.

سیّد ضیاءالدّین امامی*

استاد سیّد ضیاءالدّین امامی فرزند سیّد محمّد باقر امامی دهکردی، نقاش هنرمند معاصر در سال 1301ش در محلّه جلوخان شهرکرد متولّد شد. در کودکی به مکتبخانه رفت و سپس در دبستان تحصیل کرد. در سال 1314ش به همراه خانواده به اصفهان آمد و کمی در مدرسه صدر بازار و دبیرستان فرهنگ به تحصیل ادامه داد. امّا عاقبت به هنرستان های هنرهای زیبا رفت و تحت نظر استاد عیسی بهادری نقاشی را آموخت. پس از پایان تحصیل به تدریس در دبیرستان های اصفهان مشغول شد و به استخدام آموزش و پرورش درآمد. چندی بعد تدریس را رها کرده به تهران رفت و در دانشکده هنرهای تزیینی ادامه تحصیل داد و در سال 1347ش از آنجا فارغ التحصیل شد. و حدود 10 سال به تدریس در دانشگاه ها و دبیرستان های تهران پرداخت. او در سال 1357ش به اصفهان بازگشت و در دانشکده پردیس تدریس نمود.

استاد امامی در روز سه شنبه 11 تیرماه 1387ش وفات یافت و در قطعه نام آوران واقع در قبرستان باغ رضوان اصفهان مدفون شد.(1)

او در نقاشی صاحب سبک ویژه ای بود و معمولاً در نقاشی خود از خط، تذهیب و نقاشی استفاده می کرد و عرفان و ادب در آثار او تبلور داشت.

از نمونه تابلوهای او می توان به «تصویری از جهنّم»، «اصحاب کهف»، «غار حرا» و «پیامبران اولوالعزم» اشاره کرد.(2)

او مردی متدیّن، متواضع و گریزان از شهرت و خودنمایی در حقیقت کلمه عارف


1- فصلنامه دریچه، شماره 16، سال پنجم، تابستان 1387، صص 67-72.
2- کیهان فرهنگی: شماره 262 و 263، تیر و مرداد 1387، ص79.

ص: 534

بود. شرح مفصل زندگی او در کتاب «نگاره سایه ها» آمده است.

ضیاءالدین حسینی الموتی

ضیاءالدین بن میر محمّد باقر حسینی باقری الموتی [از فضلاء گمنام قرن دوازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و نزد فضلاء این شهر از جمله ملّا محمّد قاسم بن ملّا محمّد شفیع بن ملّا محمّد علی استرآبادی به تحصیل پرداخته است.] در سال 1102ق برای استادش مولانا محمّد قاسم بن مولانا محمّد شفیع کتاب «المحاکمات» تألیف: قطب الدّین محمّد رازی را نوشته که در کتابخانه حقیر [سیّد مصلح الدّین مهدوی[ موجود است.(1)

سیّد ضیاءالدّین علّامه*

سیّد ضیاءالدّین علّامه فرزند سیّد حسن فانی یزدی، عالم فاضل خطیب ادیب و محدّث خبیر، از علمای معاصر اصفهان.

در سال 1292ش در اصفهان متولّد شده و پس از تحصیلات جدید در مدارس آموزش و پرورش، در حوزه علمیه اصفهان به تحصیل مشغول شد. و از دروس شیخ محمود مفید، حاج میرزا رضا کلباسی و دیگران بهره گرفت و به تبلیغ و وعظ و ارشاد مشغول شد. او عالمی غیور و شجاع بود و در اعتراض به مفاسدی که رژیم پهلوی به آن دامن می زد به سخنرانی پرداخته و تحت تعقیب مأموران رژیم قرار گرفت و به عتبات عالیات رفت و به مدت 10 سال از درس خارج آیات عظام سیّد ابوالقاسم خویی، سیّد محمود شاهرودی، سیّد عبدالهادی شیرازی و سیّد محسن حکیم بهره مند شد. مدّتی هم ملازم کتابشناس و رجالی کم نظیر آقابزرگ طهرانی بود و از خرمن معلومات او در رجال


1- فهرست سیّد مصلح الدّین مهدوی، صص 25 و 26.

ص: 535

و کتابشناسی خوشه ها چید.

چندی بعد او به اصفهان بازگشته و از محضر فقیه جامع میر سیّد علی بهبهانی کسب فیض نمود.

او در اصفهان از فعالان انجمن تبلیغات دینی و انجمن دین و دانش بود و به مبارزه با تبلیغات مسیحیان و بهاییان می پرداخت. از اقدامات او انتشار هفته نامه «ندای دین» است که با مقالاتی از نهضت ملّی شدن نفت و مبارزات فداییان اسلام حمایت کرده است.

سیّد ضیاءالدّین علّامه دانشمندی پرکار و سخت کوش و خبره و صاحب نظر در علوم رجال، درایه، حدیث و تفسیر بود. او سرانجام در 14 شوال 1419ق (مطابق 11 بهمن 1377ش) وفات یافته و در بقعه علّامه مجلسی (جنب مسجد جامع اصفهان) مدفون شد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. تصحیح و تحقیق «مجمع الرّجال» قهپایی، مطبوع در 7 جلد 2. تصحیح و تحقیق «وافی» فیض کاشانی، مطبوع در 16 جلد 3. «ضیاء الدّرایه»4. «ضیاء القاری» در تجوید5. «تفسیر ضیاء» در تفسیر جزء سی ام قرآن مجید6. «در کجای قرآن نوشته شده»، درباره خمس7. «ضیاء الإیمان»8. «زندگانی حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السلام »(1)

حاج سیّد ضیاءالدّین تجویدی

حاج سیّد ضیاءالدّین تجویدی بن حاج میرزا علینقی بن سیّد اسماعیل بن میر محمّد علی حسینی، عالم فاضل. در سال 1320ق در اصفهان متولّد گردید. مقدّمات علوم را نزد اساتید فرا گرفته و در زمان رضاخان سواد کوهی چندین سال در مدرسه قدسیه به تدریس ادبیات و قرآن پرداخته و پس از رفع خفقان به تحصیلات خود نزد اساتید و


1- وفیات علمای معاصر اصفهان، خطی؛ مزارات اصفهان، صص 43 و 44.

ص: 536

مجتهدین ادامه داد. اسامی برخی از اساتید او عبارتند از: آقا شیخ اسماعیل معزّی، آقا سیّد محمّد رضا خراسانی، حاج میر سیّد علی نجف آبادی، آقا سیّد محمّد نجف آبادی، آقا سیّد مهدی درچه ای و غیره.

مرحوم حاج آقا ضیاءالدّین در محراب و منبر به هدایت و ارشاد مردم اشتغال داشت و در بیان مسائل حلال و حرام تسلطی کامل داشت. سرانجام او در شب 6 صفر 1408ق در اصفهان وفات یافته و پس از تشییع شایسته در مقبره زینبیه مدفون گردید.(1)

[مادّه تاریخ وفاتش را شاعر توانا استاد فضل اللّه خان اعتمادی خویی (برنا) چنین گفته است:

به ابجد خواست تاریخی برای رحلتش «برنا» به شمسی شد وفاتش «کو ضیاءالدّین تجویدی»

[

آقا ضیاءالدّین دُرّی

آقا ضیاءالدّین دُرّی فرزند ملّا غلامرضا بن محمّد علی بن تقی بن باقر بن محمّد سعید بن محمّد زکی اصفهانی، عالم فاضل، ادیب حکیم. از دانشمندان قرن اخیر است.

در سال 1293ق در قریه «دُرّ» متولّد گردیده و در اصفهان [نزد آخوند کاشی، میرزا محمّد حسن کاشانی و جهانگیر قشقایی] و نجف اشرف و طهران [نزد میرزا ابوالحسن جلوه و میرزا محمّد حسن کرمانشاهی] تحصیل نموده و به مرتبه اجتهاد نائل گردید. او در نشر و اشاعه فرهنگ جدید رنج ها برده و تا آخرین لحظات خود دقیقه ای اهمال ننمود. [او مدرسه «اتحادیه» که بعدها به خاطر تقدیر از خدمات ارزنده او به «مدرسه دُرّی» نامیده شده را تأسیس کرد.]

سرانجام در 21 جمادی الثّانیه 1375ق [مطابق با بهمن 1334ش] در طهران وفات


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با فاضل ارجمند سیّد فضل اللّه تجویدی (فرزند سیّد ضیاءالدّین) در 16 آذر 1369ش؛ مزارات اصفهان، صص 236 و 237.

ص: 537

یافت [و جنازه به عتبات عالیات منتقل و به خاک سپرده شد.]

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «تاریخ انبیاء اولوالعزم»2. «تاریخ مختصر رجال عالم»3. «تاریخ وهابیّه»4. «ترجمه تاریخ الحکماء» شهرزوری5. «ترجمه رساله تحفه»6. «ترجمه رساله جبر و اختیار»7. «ترجمه حکمة العرشیه»8. «ترجمه سرّ القدر»9. «ترجمه رساله عشق» 10. «ترجمه رساله فیض الهی» 11. «ترجمه رساله ترغیب در دعا» 12. «تفسیر سوره توحید» 13. «ترجمه رساله تقسیم نفوس» 14. «ترجمه رساله الواحد لایصدر عنه الّا الواحد» 15. «ترجمه اقسام علوم عقلیّه» 16. «ترجمه رساله مبداء و معاد» 17. «ترجمه قصیده عینیّه» 18. «ترجمه رساله کیفیّت وقوع زمین در مکان فعلی» 19. «ترجمه رساله نبض» 20. «ترجمه رساله نفس» (از شماره 5 تا 20 از تألیفات ابن سینا) 21. «ترجمه رساله در حواس» عمر خیّام 22. «جواهر اللّسان» در علم میزان 23. «رساله در اغلاط معروفه» 24. «رساله در علت العلل بدبختی» 25. «رساله در مبادی امور مهم تاریخی» 26. «ضیاء اخلاق» 27. «ضیاء الصّرف» 28. «فقه» یک دوره در 3 جلد 29. «فلسفة الاعتماد» معروف ترین تألیف او 30. «لمعات المسترشدین» یا اصول عقاید فارسی، مطبوع [31. «جبر و اختیار»] 32. «محاضرات البلغاء و مسامرات الادباء»(1)

آقا ضیاءالدّین چهارسوقی

آقا سیّد ضیاءالدّین بن حاج میرزا هاشم چهارسوقی بن آقا سیّد زین العابدین موسوی اصفهانی، از علمای قرن چهاردهم هجری. در «نسب نامه الفت» راجع به او نوشته اند:


1- مؤلفین کتب چاپی، ج3، صص 566-570؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 736 و 737؛ زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج3، صص 213 و 214؛ فرهنگ شاعران و نویسندگان معاصر سخن، صص 222 و 223؛ نادره کاران، صص 119 و 120؛ تراجم الرجال، (چاپ 1422ق)، ج1، ص424.

ص: 538

«مردی وارسته و دارای اطواری غیرعادی بوده». تولّدش در سال 1289ق و وفاتش در سال 1348ق واقع شد و در پشت تکیه صاحب روضات نزدیک دیوار مسجد مصلی مدفون گردید. او مردی با سخاوت و بذّال بود و هرچه داشت به فقراء و محتاجین کمک می کرد و در این خصوص راه افراط می پیمود.(1)

ضیاءالدین جناب*

استاد ضیاءالدین جناب، دانشمند فاضل و متدیّن از پیشگامان آموزش و پرورش در اصفهان. در سال 1272ش در اصفهان متولّد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه اتّحاد طی کرد. دروس مقدماتی را نزد پدرش و نیز عمویش میر سیّد علی جناب آغاز نمود. صرف و نحو را از میرزا ابوالقاسم زفره ای، ادبیات فارسی را از سیّد آقاجان نوربخش، حساب را از عمویش میر سیّد علی جناب، زبان فرانسه را از میرزا اسداللّه منشی کنسولگری روسیه و خط را از ملک الکتاب فرا گرفت. سپس به مدرسه باقریه رفت و تا سال 1323ق به تحصیل ادامه داد. با شروع جنبش مشروطیت آن مدرسه تعطیل شد. او به مدرسه آلیانس رفته و زبان فرانسه را آموخت. و در کنار آن در مدرسه نیم آورد نزد میرزا احمد اصفهانی شرح لمعه و نزد آقا سیّد مهدی درچه ای قوانین و نزد شیخ اسداللّه قمشه ای شرح منظومه را خواند.

او در روز 11 ربیع الاوّل 1331ق به همراه سیّد سعید طباطبائی نائینی مدرسه گلبهار را در اصفهان تأسیس نمود و ریاست آن را بر عهده گرفت. مدّتی بعد به ریاست مدرسه متوسطه اصفهان (دبیرستان صارمیه بعدی) منصوب شد و تا سال 1309ش به خدمت پرداخت. سپس به تهران منتقل شده و کمی بعد به عنوان رئیس مدرسه شاپور رشت راهی گیلان شد. و چندی بعد به ریاست معارف گرگان رسید. او از علاقمندان به ادب و


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، ص280؛ مناهج المعارف: مقدمه، ص321.

ص: 539

هنر بود و در رشت و گیلان نمایش «رستم و سهراب» نوشته کاظم زاده ایران شهر را به روی صحنه برد.

او سرانجام پس از عمری خدمت به فرهنگ در اسفند ماه 1355ش وفات یافت. حسام الدّین دولت آبادی در رثای او مرثیه ای گفته که مادّه تاریخ آن این بیت است:

حسام آورد تاریخش به هجری: «جناب استاد با ایمان من رفت»

از مرحوم جناب علاوه بر مقالاتی که در روزنامه اصفهان (به مدیریت امیرقلی امینی) به چاپ رسیده است، ترجمه «تربیت پرنس چالز ولیعهد انگلیس» و «شاهکارهای فن تعلیم و تربیت» نیز به جای مانده است.(1)

سیّد ضیاءالدّین شهشهانی

سیّد ضیاءالدّین شهشهانی، فاضل خطاط، در سال 1304ق کتاب «آب زندگانی» (ترجمه کتاب «رجوع الشّیخ الی صباه» را به خط زیبای خود نوشته و در بمبئی هند به چاپ رسیده است.(2)


1- یادنامه سیّد ضیاءالدّین جناب، به مناسبت یکمین سال درگذشت.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص740.

ص: 540

ص: 541

اعلام اصفهان

«ط»

اشاره

ص: 542

ص: 543

طالب اصفهانی

طالب اصفهانی معروف به «بابا طالب» از شعراء و ادبای اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری.

سالها در اصفهان بوده و در لباس فقر و درویشی روزگار می گذراند. بالاخره به سفر پرداخته و به کشمیر رفته و به خدمت یوسف شاه والی کشمیر در آمده و از لباس درویشان خارج شد. پس از حمله جلال الدّین اکبر، پادشاه هند به کشمیر و سقوط حکومت آنجا، به درباه اکبر شاه راه یافته و نزد او احترام و اعتبار بسیار یافت، تا جایی که به عنوان ایلچی گری و سفارت از طرف اکبر شاه نزد حاکم تبّت رفت و پس از مراجعت رساله «غرائب و نوادر تبّت» را نوشته و به ابوالفضل علامی داد که عینا در کتاب «اکبرنامه» درج گردید.

بابا طالب در اواخر عمر به همراه فرزندانش در کشمیر زندگی می کرد تا اینکه در سال 1032ق وفات یافته و در محلّه باباپوره کشمیر نزدیک مزار بابا خلیل مدفون شد.

او در شعر و ادب مهارتی به سزا داشت و در هند با دانشمندان و شاعران پارسی گوی آنجا همچون فیضی دکنی، ابوالفضل علّامی، حکیم ابوالفتح، مولانا نظیری، مولانا قاسم کاهی و دیگران مصاحبت و مجالست داشت. نمونه ای از اشعارش ضمن مجموعه ای در کتابخانه بادلیان موجود است و میکروفیلم آن به شماره 1221 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران وجود دارد.

از اشعار اوست:

به مهر اهل وفا عهد بسته می آیی بیا بیا که به دلها نشسته می آیی

گلم به دامن و شوقم به خرمن ست که تو شکفته چون گل و خندان چو پسته می آیی

رباعی

ص: 544

غمنامه من نخوانی و کهنه شود مهجوری من ندانی و کهنه شود

دیر آمدنت مباد کاین زخم فراق ترسم که تو دیر مانی و کهنه شود(1)

محمّد طالب جِشوِقانی

محمّد طالب بن محمّد تقی جشوقانی قهپایی اصفهانی [از فضلاء قریه «جِشوِقان» از توابع کوهپایه اصفهان در قرن یازدهم هجری بوده و ظاهرا در اصفهان به تحصیل مشغول بوده است.] در سال 1072ق کتابت «نسخه ای از کتاب «بیان» تألیف: شهید اوّل را به خط نسخ به پایان رسانیده و کتاب به شماره 3474 در کتابخانه مجلس شورای ملّی در طهران موجود است.(2)

[او همچنین در سلخ محرم 1073ق نسخه ای از «حاشیه حکمة العین» را کتابت کرده که در کتابخانه جلال الدّین محدّث ارموی موجود است.(3)]

ملّا محمّد طالب اصفهانی

ملّا محمّد طالب بن حیدرعلی اصفهانی، عالم فاضل. در اصفهان به تحصیل مشغول بوده و به حکمت و کلام و ریاضیات علاقه فراوان داشته است. سال وفاتش به دست نیامد. او تا سال 1066ق در قید حیات بوده است. او مجموعه ای شامل چندین رساله را به خط خود کتابت کرده که از جمله رساله «مولد النّبی» تألیف میرزا قاضی اردکانی است. همچنین نسخه ای از «حاشیه شرح عضدی بر مختصر ابن حاجب» نوشته تفتازانی را در سال 1044ق مقابله و تصحیح کرده است. همچنین نسخه ای از «توحید» شیخ صدوق را مقابله کرده که در کتابخانه محمّد باقر حجت در کربلا موجود بوده است.


1- تذکره خلاصة الاشعار، (بخش اصفهان)، صص 376-380؛ کاروان هند، ج1، صص 783-788؛ تذکره غنی، ص82؛ تذکره روز روشن، ص493؛ تاریخ نظم و نثر، ص431.
2- فهرست مجلس، ج10، بخش سوم، ص1434.
3- الروضة النّضره، ص301.

ص: 545

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «شرح خلاصة الحساب» به فارسی، در 10 باب و یک مقدّمه که در سال 1129ق کتابت شده و در کتابخانه «سلطان المتکلمین» در طهران موجود بوده است. 2. «فهرس ابواب فروع الکافی» که در سال 1042ق آنرا استخراج نموده است.(1)

طالب اصفهانی

ابوالنّجم طالب بن زید بن علی بن شهریار ببع [کذا فی الاصل] اصفهانی [از محدّثین قرن پنجم و ششم هجری] از «ابو زید احمد بن علی مصقلی»، «شجاع بن علی مصقلی»، «ابو ربیع عبدالجبّار بن عبداللّه بن ابراهیم بن برزه رازی جوهری واعظ» و «ابوعلی حسن بن عمر بن حسن بن یونس حافظ» و دیگران حدیث شنیده است. «ابوسعد سمعانی» از او استماع حدیث کرده است.

در سال 450ق متولّد و در روز سه شنبه دوّم یا سوّم رمضان سال 533ق وفات یافته است.(2)

طالب قهپایی

طالب بن خواجه علی قهپایی اصفهانی، از فضلای قرن یازدهم هجری است. وی در سال 1075ق کتاب «شرح اصول و روضه کافی» (کتاب العقل) تألیف: ملّا محمّد صالح مازندرانی را به خط نسخ کتابت کرده که در کتابخانه مدرسه حجتیّه قم (به شماره 132) موجود است.(3)


1- الروضّة النّضره، ص299؛ تراجم الرّجال، ج2، ص729؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص741.
2- التّحبیر، ج1، ص356.
3- فهرست حجتیّه، ص62.

ص: 546

حاجی طالب نصیب اصفهانی

حاجی طالب بن حاجی مقصود چیت ساز اصفهانی، شاعر ادیب از سخنوران قرن یازدهم هجری.

ابتدا در خدمت پدر به شغل چیت سازی امرار معاش می کرد پس از فوت پدر به تجارت پرداخته و به هند رفت. در شعر طبعش خالی از لطف نبود و «نصیب» تخلّص می کرد.

این رباعی از اوست:

از خویش به یک نگاه می باید رفت بی منت پا به راه می باید رفت

آواز درآ ز شش جهت می آید آیا به کدام راه می باید رفت(1)

میرزا طالب تبریزی

میرزا طالب تبریزی عباس آبادی فرزند حاج میرزا خان کمال بیگ از شعرای قرن یازدهم هجری.

از اهالی محلّه عباس آباد اصفهان است. پدرش از تجّار صاحب مکنت و ثروت بود. او پس از فوت پدر اموال او را صرف کرد و عاقبت به تنگدستی و ناداری مبتلا شد، امّا روزگار را به قناعت و درویشی گذراند. در جوانی مقدار زیادی تحصیل کرد، امّا پس از فوت پدر آنرا رها کرد. در سرودن شعر طبع روانی داشته و تا سال 1083ق (سال تألیف تذکره نصرآبادی) در قید حیات بوده است. از آثار او غیر از «دیوان اشعار» می توان به «ساقی نامه» و «مثنوی در جواب تحفة العراقین» اشاره کرد.

از اوست:

با این که بتان شکوه ما گوش نکردند جرمی که نکردیم فراموش نکردند


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص510؛ تذکره روز روشن، ص155؛ کاروان هند، ج2، صص 1435 و 1436؛ الذریعه، ج9، ص172.

ص: 547

آغوش گشادیم برین کبک خرامان یک جلوه به اندازه آغوش نکردند(1)

محمّد طالب مهابادی*

محمّد طالب مهابادی اردستانی، از فضلای قرن یازدهم هجری است. او در اصفهان به تحصیل علوم دینی مشغول بوده است. او در سال 1086ق «نهج البلاغه» را به خط نسخ کتابت کرده که به شماره 3216 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(2)

سیّد طه بهشتی

آقا سیّد طه (طاها) بهشتی فرزند آقا سیّد محمّد باقر، عالم فاضل محقّق و شاعر و ادیب ماهر [از ادباء و فضلای معاصر اصفهان] در 4 صفر 1322ق در اصفهان متولّد شد و نزد شیخ علی یزدی، حاج میر سیّد علی نجف آبادی و آقا میرزا احمد اصفهانی و دیگران به تحصیل مشغول شد. دو پسر او در سالهای نوجوانی عمر وفات یافته و پدر را به مفارقت خود گرفتار ساختند. امّا او به وعظ و خطابه و تحصیل و تألیف ادامه تا این که در سال 1374ق به علت بیماری رماتیسم و معالجات غلط پزشکان فلج شده و تا آخر عمر خانه نشین گردید. امّا از جادّه صبر و رضا خارج نشد. و پیوسته به یاد خدا بود و به مطالعه و تحقیق و سرودن شعر می پرداخت. سرانجام در 17 رمضان 1403ق وفات یافته و در تکیه سادات بهشتی (جنب مصلای تخت فولاد) مدفون شد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «انیس المتّقین» 2. «تحفة الاحباب» در شرح حال علماء و بزرگان سادات بهشتی اصفهان، مطبوع3. «دُرَر المواعظ» شامل 41 مجلس4. «دیوان بهشتی»، مطبوع5. «عشریه» راجع به ایّام عاشورا6. «علائم المتّقین» در شرح خطبه همام از نهج البلاغه


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 181-184؛ دانشمندان آذربایجان، صص 244 و 245؛ فهرست مرکزی دانشگاه طهران، ج1، ص40؛ الذریعه، ج9، ص637 و ج12، ص110.
2- فهرست الفبائی رضوی، ص381.

ص: 548

در 3 جلد، مطبوع7. «کنز المواعظ» در 51 مجلس8. «لئالی المواعظ»9. «نوادر المواعظ» 10. «نور الایمان» در خطبه آخر شعبان در فضیلت ماه رمضان، شامل 42 مجلس 11. «هدیة الصّالحین»، مطبوع.

این رباعی از اوست:

چون نوبت باغ و موسم گلزار است بلبل به نوا و نغمه و گفتار است

با سروقدان رویم اندر بُستان چون باغ پر از شاهد گلرخسار است(1)

شیخ طه کافی*

شیخ طه (طاها) کافی، عالم فاضل معاصر در سال 1318ش در اصفهان متولّد شده و پس از گذرانیدن دروس مقدّماتی و سطوح اولیّه، سطوح عالی را به طور عمده از مرحوم شیخ احمد فیاض فراگرفت و در درس خارج عالم مجاهد حاج آقا حسین خادمی شرکت نمود و همچنین از درس مرحوم سیّد علی بهبهانی بهره برد و تقریراتی از دروس او فراهم کرد.

آنگاه در قم از محضر حضرات آیات سیّد محمّد رضا گلپایگانی، شیخ مرتضی حائری (در فقه) و شیخ عبداللّه جوادی آملی (در فلسفه) بهره گرفت. پس از آن در قم و اصفهان به تدریس سطح مشغول شد و در کنار آن به تدریس معارف اسلامی در دانشکده سپاه پرداخت.

او سرانجام در سال 1365ش بر اثر سانحه رانندگی وفات یافته و در تکیه لسان الارض تخت فولاد (واقع در تکیه شهداء فعلی) مدفون شد.(2)

ملّا محمّد طاهر اصفهانی


1- دیوان بهشتی: مقدمه؛ تحفة الاحباب، ص46؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص136.
2- وفیات علمای معاصر اصفهان، خطی.

ص: 549

ملّا محمّد طاهر بن محمّد زمان اصفهانی [از فضلای قرن یازدهم هجری] در پشت جلد هفتم «بحارالانوار» موجود در کتابخانه مجلس شورای ملّی ایران (نسخه شماره 4400) نوشته است که صاحب عنوان آن را نزد علّامه مجلسی قرائت نموده و در تاریخ 27 ربیع الاوّل 1096ق مجلسی به وی اجازه داده است. بنابراین مشارالیه شاگرد و مجاز از علّامه مجلسی می باشد.(1) [وی در شب شنبه 14 ربیع الثانی 1100ق بر کتاب «اصول کافی» حاشیه نوشته است. این نسخه نزد میرزا صادق بن محمّد حسن جولائی همدانی در همدان موجود بوده است.(2)]

حاج محمّد طاهر اصفهانی

حاج محمّد طاهر اصفهانی، از علماء و فقهاء قرن سیزدهم هجری است. او معاصر ملّا اسماعیل عقدایی از مراجع و فقهای عالیقدر یزد بوده و در یزد سکونت داشته و خود مرجع امور شرعی در یزد بوده است.(3)

محمّد طاهر اصفهانی*

محمّد طاهر اصفهانی، از کاتبان قرن یازدهم هجری است که در ربیع الاوّل 1038ق کتاب «صریح الملک» را تألیف نموده و در موزه ایران باستان نگهداری می شود. در این کتاب قباله های املاک آستان شیخ صفی الدّین اردبیلی گردآوری شده است. نسخه هایی از این کتاب در موزه ایران باستان در تهران موجود است.(4)

طاهر اصفهانی


1- فهرست مجلس، ج12، ص103؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص47.
2- الکواکب المنتشره، ص396.
3- الکرام البرره، ج2، ص678.
4- فهرست موزه ایران باستان، ص210؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج2، ص1014.

ص: 550

طاهر بن ابوالحسن قاضی اصفهانی، از فضلای اوایل قرن یازدهم هجری است. در هندوستان ساکن بوده و خط نسخ را خوش می نوشته است. او کتاب «ارشاد الاذهان» را به خواهش میر مخدوم در شهر حیدرآباد هندوستان در اواخر شوال 1025ق کتابت نموده است. این کتاب در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(1)

میرزا محمّد طاهر قائنی

میرزا محمّد طاهر بن میرزا ابوالحسن [بن محمّد هادی بن محتشم بن عمیدالملک بن شهنشاه قائنی] عالم و ریاضیدان ماهر [در قرن دوازدهم هجری و ساکن اصفهان] در ریاضیات و حکمت نادره زمان بوده و «شرح تذکره»، «تحریر اقلیدس» و «تحریر مجسطی» را تدریس می کرده و شیخ محمّد علی حزین نزد او به تحصیل پرداخته است.(2) [اجدادش محتشم و محمّد هادی و همچنین برادرش محمّد حسین از فضلاء و دانشمندان آن روزگار بوده اند. در مدرسه مروی تهران «رساله ای در اقسام ساعات» از شخصی به نام محمّد طاهر موجود است که ظاهرا همین میرزا محمّد طاهر قائنی است.(3)]

میرزا محمّد طاهر نصرآبادی*

میرزا محمّد طاهر نصرآبادی فرزند میرزا محمّد تقی بن میرزا صالح آزادانی، شاعر، ادیب و منشی توانا در قرن یازدهم هجری. در سال 1027ق در قریه «نصرآباد» بلوک ماربین اصفهان متولّد شد و تحت نظر پدر به تعلیم پرداخت و به راهنمایی پدر نزد ملّا عبدالباقی تبریزی مشق خط کرد. در سال 1044ق پدر او وفات نمود و میرزا طاهر به لهو و لعب پرداخت و چندی را به غفلت به سر آورد. عاقبت از آن افعال توبه کرده و در محضر


1- فهرست مرعشی، ج13، ص26.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص742؛ تاریخ و سفرنامه حزین، ص171؛ الکواکب المنتشره، ص397.
3- فهرست مدرسه مروی، ص322.

ص: 551

فضلای اصفهان خصوصا آخوند نصیرا قزوینی و آقا حسین خوانساری به کسب علم و ادب پرداخت. او در شعر طبعی روان داشت و «طاهر» تخلّص می کرد و در سرودن غزل و قصیده و مادّه تاریخ و معمّا مهارتی به سزا داشت. او شاعری خوش محضر و مهمان نواز بود و اغلب شعراء و فضلاء به منزل او در قریه نصرآباد می آمده و مورد اکرام او قرار می گرفتند.

او سخت پایبند به اعتقادات مذهبی خود بود و سفری به حج و سفری به مشهد مقدس نمود و در سالهای آخر عمر در مسجد لنبان عزلت اختیار کرد و عبادت مشغول شد و در این مکان بود که بسیاری از فضلاء و شعراء نزد او آمده و از او کسب فیض می کردند.

میرزا طاهر در نیمه دوم عمر خود به گردآوری احوال و اشعار شاعران پارسی گوی ایران و هند و ماوراءالنهر در آن روزگار پرداخت و پس از سالها تلاش تذکره ای ارزنده موسوم به «تذکرة الشعراء نصرآبادی» مشتمل بر احوال بیش از یکهزار شاعر از عهد صفویه را تألیف کرد که بعدها از منابع اصلی بسیاری از تذکره نویسان همچون واله داغستانی، آذر بیگدلی، رضاقلی خان هدایت قرار گرفت. از ملاحظه این تذکره معلوم می شود که او مردی دقیق و نکته سنج و با صداقت بوده است.

ظاهرا او در آخرین سالهای قرن یازدهم هجری وفات یافته و در خانقاه میرزا ابوالقاسم نصرآبادی واقع در زادگاه خود مدفون شده است.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «تذکرة الشعراء» که نسخه هایی از آن در کتابخانه های ملک، مجلس شورا و وزیری یزد موجود است. کامل ترین نسخه که به دست سبزعلی بابا احمدی در غرّه ماه رجب 1091ق کتابت شده و به تأیید مؤلف رسیده، در کتابخانه وزیری موجود است. این تذکره در سال 1317ش به همت استاد حسن وحید دستگردی به چاپ رسیده و در سالهای اخیر به کوشش احمد مدقّق یزدی در یک جلد و به کوشش محسن ناجی

ص: 552

نصرآبادی در 2 جلد به زیور طبع آراسته شده است.2. «دیوان طاهر» که نسخه ای از آن تاکنون شناسایی نشده است.3. «گلشن خیال» که نسخه های متعدد از آن موجود است و آقای ناجی نصرآبادی آنرا به ضمیمه تذکره نصرآبادی به طبع رسانیده است. این کتاب نمونه ای از انشاء میرزا طاهر است.4. «گل و رعنا» که آن هم نثر منشیانه است و به ضمیمه تذکره (تصحیح آقای ناجی) چاپ شده است.5. «منتخب دیوان صائب» که در یکی از کتابخانه های ترکیه وجود دارد.6. «منتخب شاهنامه» که نسخه ای از آن شناسایی نشده است.7. «مجموعه نصرآبادی» که جُنگی است از اشعار و خطوط شعر معاصر نصرآبادی و متأسّفانه نسخه ای از آن به دست نیامده است.

این شعر از اوست:

پرتو شمع جمالت چون شود روشن در آب می کند ماهی ز شوق سوختن شیون در آب

صاف شد چون دل بود آیینه روی یار را کی شود مه عکس خود را مانع بودن در آب

جسم را جان مانع است از سیر بحر معرفت چون شوی از جامه عریان می توان رفتن در آب

غرق دریای فنا شو تا گشاید هر طرف چشم ماهی بر جهان باقی ات روزن در آب(1)


1- اصفهان، کتاب جوانان، صص 240 و 241؛ تذکره نصرآبادی، (تصحیح وحید): مقدمه؛ تذکره نصرآبادی (تصحیح ناجی)، مقدّمه؛ تذکره نصرآبادی، (تصحیح مدقق): مقدّمه؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 204-206؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص181؛ فرهنگ معیّن ج6، ص2124؛ فرهنگ ادبیات فارسی، ص133؛ تاریخ تذکره های فارسی، ج2، صص 399-406؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 329 و 627-630؛ الکواکب المنتشره، ص399؛ مجمع الفصحاء، ج1: مقدمه؛ هفته نامه صدا، شماره 305، سوم تیر 1385، ص3؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج5، صص 1784-1787؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «نصرآبادی»، ص549؛ ریحانة الادب، ج6، ص179؛ معجم المؤلفین، ج10، ص101؛ دانشمندان خوانسار، صص 167 و 168؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص520.

ص: 553

محمّد طاهر شاه میرزایی

محمّد طاهر بن محمّد تقی شاه میرزایی، [از فضلاء قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری] او مجموعه ای از تألیفات علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی را در سال 1103ق کتابت کرده است. او احتمالاً از شاگردان علّامه مجلسی است. این مجموعه به شماره 1223 در کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است.(1)

محمّد طاهر کوهساری*

محمّد طاهر بن حسنعلی معلم کوهساری، از ادباء و فضلای قرن یازدهم هجری و از اهالی قریه «کوسار» جی اصفهان است. (کوسار) اکنون به شهر پیوسته و در خیابان پروین اعتصامی واقع شده ولی از بافت معماری قدیمی و کشاورزی آنجا هیچ اثری به جا نمانده است.)

او در سال 1073ق «استبصار» تألیف: شیخ طوسی و در اواخر رمضان 1081ق «مشیخه» را کتابت کرده است.(2) او همچنین در 17 محرّم 1102ق نسخه ای از کتاب «مشرق الشمسین» تألیف: شیخ بهایی را کتابت کرده که نزد سیّد علی شبّر نجفی در نجف موجود بوده است.(3)

میرزا محمّد طاهر وحید قزوینی*

میرزا محمّد طاهر قزوینی متخلّص به «وحید» فرزند میرزا حسین خان، شاعر، مورّخ، منشی و خوشنویس نامدار عصر صفویه. در اوایل قرن یازدهم هجری متولّد شد. او اگر


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص427.
2- تراجم الرجال، ج2، ص731.
3- الکواکب المنتشره، ص398.

ص: 554

چه به طور رسمی نزد دانشمندان عصر تحصیلاتی نداشت امّا با مطالعه و تلاش بسیار در زمینه های مختلف مهارت به دست آورد و در عهد شاه عباس اوّل به اصفهان رفت و نزد میرزا صالح بن میرزا باقر صاحب توجیه دیوان خانه سلطنتی صفویه به محاسبه و دفترداری و خدمات دیوانی مشغول شد و پس از مرگ میرزا صالح منصب توجیه دیوان اعلی را برعهده گرفت. چندی بعد به خدمت ساروتقی، وزیر اعظم درآمد و پس از مرگ او چندی نزد علاءالدّین حسین خلیفه سلطان، وزیر اعظم به خدمت مشغول بود. در سال 1055 به منصب مجلس نویسی دربار صفویه برگزیده شد و در اوایل سلطنت شاه سلیمان به وزارت اعظم منصوب شد. چندی بعد مورد غضب قرار گرفته و از آن مقام مستعفی شد. پس از مرگ شیخعلی خان زنگنه، دیگر بار به وزارت اعظم منصوب شد. امّا در سال 1105ق به علّت کهولت از آن مقام استعفا داد و در سال 1112ق در سن نزدیک به بکصد سالگی در اصفهان وفات یافت.

او اغلب در محفل و انجمن شاعران و دانشمندان شرکت می کرد و با آنان (از جمله صائب تبریزی) مراوده و معاشرت داشت. برخی از صاحب طبعان و نوشاعران نیز همچون محمّد رضا قزلباش همدانی (امید) از شاگردان محفل ادبی او بودند.

تذکره نویسان و ناقدان سخن اغلب نظم و نثر او را نپسندیده و آنرا میان مایه، مغلق، دشوار و مبهم دانسته اند، هرچند از پرکارترین شاعران عهد خویش بوده و شمار ابیات کلیات اشعارش را بین چهل هزار تا نود هزار بیت تخمین زده اند.

منظومه ها و آثار زیر از اوست: (در تعلیقات تذکرة المعاصرین حزین، به قلم بانو معصومه سالک به طور مفصل به معرفی نسخ خطی و چاپی وحید قزوینی پرداخته است.)

1. «دیوان اشعار»2. «ساقی نامه» (چاپ شده در تذکره پیمانه)3. «عباسنامه» (به کوشش ابراهیم دهگان در سال 1329ش در اراک چاپ شده است)4. «شهرآشوب» (در سال 1379ش در قزوین چاپ شده است.)5. «منشآت»6. «وصف همایون تپه» مثنوی7. «وصف طنبور»، مثنوی8. «وصف آلات جنگ»، مثنوی9. «گلزار عباسی»،

ص: 555

مثنوی 10. «فتحنامه قندهار» 11. «عاشق و معشوق»، مثنوی 12. «ساغر سرشار»، مثنوی 13. «ناز و نیاز»، مثنوی 14. «خلوت راز»، مثنوی 15. «تعریف عمارات شاهی»، مثنوی 16. «کلام» 17. «وصف نرد»، مثنوی 18. «مرآة الاعجاز»

سه برادر میرزا طاهر وحید، «میرزا فصیح»، «میرزا یوسف» (متخلّص به واله) و «میرزا امین»، از شعراء و ادبای آن عهد بوده اند.

این بیت از اوست:

مانده بر خارانشان صورت شیرین هنوز شیشه دل را ببین فرهاد چون بر سنگ زد(1)

محمّد طاهر اصفهانی

محمّد طاهر بن محمّد رضا اصفهانی [خطاط نستعلیق نویس در قرن یازدهم هجری[ ظاهرا در تاریخ 1036ق نسخه ای از کتاب «جام جهان نمای عباسی» تألیف: قاضی بن کاشف الدّین یزدی را به خط نستعلیق نوشته و نسخه به شماره 3445 در کتابخانه ملّی تبریز جزو کتب اهدایی حاج محمّد نخجوانی موجود است.(2)

همچنین نسخه ای از «تبصرة المتعلمین» تألیف: علّامه حلّی را کتابت نموده که در کتابخانه مسجد اعظم قم موجود است.(3)


1- قصص الخاقانی، ج2، صص 68-72؛ تذکره نصرآبادی، ج1، صص 26-29؛ تذکرة المعاصرین (حزین)، صص 141-146 و 262-273؛ تذکره ریاض الشعراء، ج4، صص 2460-2464؛ تذکره آتشکده (بخش سوم از نیمه نخست)، 1211-1220؛ شهرآشوب، صص 5-7؛ تذکره کلمات الشعراء، صص 119-121؛ تذکره حسینی، ص359؛ تذکرة الشعراء غنی، ص142؛ تذکره هفت آسمان، ج1، صص 151 و 152؛ تذکره شمع انجمن، صص 792-794؛ تذکره منتخب اللطایف، ص696؛ تذکره پیمانه، صص 566-570؛ تذکره سرو آزاد، ص132؛ تذکره نتایج الافکار، ص740؛ ریحانة الادب، ج10، صص 310 و 311؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج5، ص1346؛ الذریعه: مجلدات مختلف؛ الکواکب المنتشره، صص 399-401؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص784.
2- فهرست ملّی تبریز، ج1، ص324.
3- فهرست اعظم قم، ص62.

ص: 556

استاد طاهر بنای اصفهانی

استاد طاهر ولد استاد رضا بنای اصفهانی، از معماران معروف زمان شاه سلیمان صفوی است. از آثارش: ساختمان کاروانسرای شیخ علیخان زنگنه در سال 1098 می باشد.(1)

میرزا محمّد طاهر شعری اصفهانی

میرزا محمّد طاهر شعری بن شیخ زین العابدین بیدآبادی اصفهانی، شاعر و ادیب فاضل در قرن سیزدهم هجری.

او از سلسله مشایخ بیدآباد اصفهان است و نسب آنان به عارف نامدار شیخ زاهد گیلانی منتهی می شود. پدرش هنگامی که او در رحم مادر بود فوت کرد. او در روز 10 ذیحجه 1224ق در اصفهان متولّد شد و پس از تحصیل علم در این شهر به همراه برادرش شیخ صالح بیدآبادی راهی طهران شده و در مدرسه دارالشّفا ساکن شد و به تحصیل ادامه داد. مدّتی بعد مورد توجّه و عنایت علیقلی میرزا اعتضادالسّلطنه قرار گرفته و مأمور تألیف تذکره ای در شرح حال شاعرانی که میرزا آقاجان صدراعظم را مدح کرده اند و مدایح آنان شد که او آنرا در سه شنبه غرّه ذی القعده 1273ق به پایان آورد و آن را «گنج شایگان» نامید.

او لقب «دیباچه نگار» داشت و در شعر «شعری» تخلّص می کرد. [دیوان بیگی در تذکره خود او را بسیار نکوهش کرده است.]

سال دقیق فوت او معلوم نیست. برخی تذکره ها سال فوت او را 1270 نوشته اند که باتوجه به تاریخ اتمام کتاب «گنج شایگان» (1273ق) نادرست است. و باید گفت فوت او در سال 1274 یا 1275ق واقع شده است.

کتب زیر از تألیفات اوست:


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص743.

ص: 557

[1. «بهجت نامه» منظومه ای مذهبی در شش دفتر که به شماره 4685 در کتابخانه ملّی ملک در طهران موجود است.] 2. «دیوان اشعار» به عربی و فارسی [3. «سفرنامه نور و کجور» که به همراه منظومه «بهجت نامه» در کتابخانه ملک طهران موجود است.[4. «گنج شایگان» که شرح حال و اشعار 48 شاعر (از مداحان میرزا آقاجان نوری) را در بر دارد. [حاجی محمّد بیدل کرمانشاهی مادّه تاریخ اتمام کتاب (سال 1273ق) را چنین سروده است:

«بیدل» به خامه گوهر تاریخ سفت و گفت: «آکنده شد بدرج گهر گنج شایگان»

این کتاب در همان سال در طهران چاپ سنگی شده است.(1)]

ملاّ محمّد طاهر اردستانی

ملّا محمّد طاهر [بن ملّا محمّد صادق بن ملّا محمّد طاهر بن حکیم ملّا محمّد صادق[ اردستانی، عالم فاضل [از فضلای ساکن اصفهان در قرن سیزدهم هجری] او پدر شاعر عارف: ملّا محمّد صادق روشن است.(2)

محمّد طاهر حسینی مازندرانی

محمّد طاهر بن محمّد صالح حسینی مازندرانی [از فضلاء و علماء قرن سیزدهم هجری] در تاریخ 23 ربیع الاوّل 1243ق کتابت نسخه ای از «اصول دین» تألیف: شیخ


1- تذکره مجمع الفصحاء، ج5، صص 532 و 533؛ چهل سال تاریخ ایران یا المآثر و الآثار، ج1، ص275؛ تذکره حدیقة الشّعراء، ج2، صص 842-846؛ ریحانة الادب، ج3، ص225؛ مکارم الآثار، ج3، صص 779 و 780؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص741؛ الکرام البرره، ص679؛ بیان المفاخر، ج2، ص234؛ تاریخ تذکره های فارسی، ج2، صص 73-77؛ الذریعه، ج9، ص527 و ج18، ص238؛ مؤلفین کتب چاپی، ج3، ص584؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج1، صص 130 و 131؛ فهرست ملک، ج2، صص 63 و 64؛ دیوان طرب، ص169.
2- آتشکده اردستان، ج1، ص47 و ج2، ص292؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص722.

ص: 558

احمد احسائی و در تاریخ پنج شنبه ربیع الثّانی 1243ق کتابت رساله در «مبحث معاد و مرگ» را در اصفهان به پایان رسانیده و هر دو نسخه ضمن مجموعه به شماره 6333 در کتابخانه مجلس شورای ملّی در طهران موجود است. همچنین در چهارشنبه 23 شوال 1243ق کتاب «لب اللّباب» تألیف: مولی محمّد جعفر استرآبادی را در کربلا کتابت نموده و نسخه ضمن مجموعه قبل موجود است.(1)

طاهر قاری اصفهانی

فخرالدّین ابوالحسن [ابوالحسین] طاهر بن عرب بن ابراهیم قاری اصفهانی، عالم فاضل محدّث، قاری بصیر. از اساتید فن تجوید و قرائت در اصفهان بوده. کتب عدیده در فن تجوید تألیف نموده و عدّه ای کثیر شاگرد تربیت نموده و جهت برخی از آنها اجازه نوشته است.

[و در 7 محرم 786ق در اصفهان متولّد شده و نزد پدرش و] محمّد بن محمّد بن جزری به فراگیری قرائت و تجوید پرداخته و در سال 857ق به شاگردش ابی المعارف نجم الدّین محمّد سعدی حموی اجازه داده است.

کتب زیر از اوست:

1. «تجوید قرآن» به فارسی 2. «التّجرید فی التّجوید»3. «الدّر الفرید»4. «شرح شاطبیه» که شاید از او باشد.5. «طبقات القرّاء»6. «القرائة المفرده» از ابن عامر7. «القرائة المفرده» از حمزه8. «القرائة المفرده» از نافع9. «منتخب دُرّ الفرید» 10. «منهل العطشان» [11. «قصیدة فی قرائة العشر» 12. «نظم الجواهر» که قصیده در اختلافات قرآن است. 13. «رسالة فی وقوف القرآن»(2)] 14. «عین التنزیل» در تجوید،


1- فهرست مجلس، ج16، ص326.
2- غایة النّهایه، ج1، صص 339-341؛ میراث اسلامی ایران، ج10، ص646؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص743؛ تاریخ تشیع اصفهان، صص337 و 338؛ الذریعه، ج3، ص368 و ج8، ص68 و ج12، صص365-368 و ج22، ص401 و ج25، ص141؛ کشف الظنون، ج2، صص1341 و 1343.

ص: 559

موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران.

محمّد طاهر ابهری اصفهانی

سیّد محمّد طاهر بن حاجی علاءالدّین محمّد بن امیرحسن موسوی حسینی ابهری جی اصفهانی [کاتب و خطاط و نسخ نویس در قرن یازدهم هجری] در 15 ذیقعده سال 1077ق کتابت «فروع کافی» را به خط نسخ به پایان رسانیده است. نسخه به شماره 452 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد موجود است.(1) همچنین در سال 1090ق کتابت «روضة المتّقین» تألیف: ملّا محمّد تقی مجلسی را به خط نسخ به پایان رسانیده و نسخه به شماره 2630 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(2)

[و نسخه ای از «توحید مفضل» را هم در 17 ذیقعده 1082ق کتابت نموده که در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(3)]

طاهر اصفهانی*

طاهر بن علی اصفهانی، از معماران قرن چهارم هجری. نام وی در کتیبه مسجدی است که در حفریات غرناطه [در اسپانیا] از زیر خاک درآمده و مربوط به دوره سلطنت امویان در آن حدود است.(4)

طاهر طوسی


1- فهرست الهیات مشهد، ج1، ص228.
2- فهرست مرعشی، ج7، ص205.
3- خورشید جی، ص432.
4- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص360.

ص: 560

ناصرالدّین طاهر بن فخرالملک بن نظام الملک طوسی، از وزرای عهد سلجوقی که پس از قتل ابراهیم درگزینی به وزارت سلطان سنجر رسیده و مدت 19 سال وزیر او بوده و پس از خواجه نظام الملک، هیچ یک از وزرای سلجوقیان به اندازه او وزارت نکرده اند.

پس از سنجر مدّتی وزارت شاه سلیمان را یافته و مدّتی بعد درگذشته است.(1)

ملّا محمّد طاهر اصفهانی

ملّا محمّد طاهر بن محمّد کاظم اصفهانی، عالم فاضل. در اصفهان متولّد شده و جهت تکمیل تحصیلات به نجف اشرف رفته، به درس فاضل ایروانی و حاج میرزا حبیب اللّه رشتی و شیخ زین العابدین مازندرانی و غیره حاضر شده و از این سه استاد اجازه روایت گرفت.

او پس از مراجعت به ایران، در شهر ری ساکن شده و مرجعیّت تامّه یافته و به ترویج دین و دفع بدعت های معاندین و مخالفین اهتمام زیاد به عمل آورد. او در حدود سال 1310ق وفات یافت و در صحن امامزاده عبدالعظیم حسنی علیه السلام در شهر ری مدفون شد. از او جزواتی در فقه و اصول باقی مانده است. پدرش از علمای اعلام بوده و شیخ محمّد جواد نیز از علماء و فضلاء می باشد.(2)

محمّد طاهر تبریزی*

محمّد طاهر بن حاجی محمّد قلی تبریزی اصفهانی، از فضلاء قرن یازدهم هجری است. وی نزد عباس مولوی (از شاگردان ملّا رجبعلی تبریزی) به تحصیل فلسفه مشغول بوده و سالها در اصفهان اقامت داشته است. وی در سال 1075ق نسخه ای از «حل


1- نسائم الاسحار، ص79؛ دائرة المعارف دانش بشر، ص581.
2- نقباء البشر، ج3، ص974؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص744.

ص: 561

مشکلات الاشارات» تألیف: خواجه نصیرالدّین طوسی را در خدمت عباس مولوی به خط نسخ کتابت نموده است. این کتاب در کتابخانه آستانه حضرت معصومه (سلام اللّه علیها) در قم موجود است.(1)

طاهر جورجیری اصفهانی

ابوالقاسم طاهر بن محمّد بن احمد بن عبداللّه عکلی جورجیری اصفهانی [از محدّثین اوایل قرن پنجم هجری] از «ابی بکر مقری» حدیث روایت نموده و در ماه جمادی الاولی سال 439ق وفات یافته است.

محلّه «جورجیر» از محلّات قدیم اصفهان است.(2) و اکنون به نام محلّه «مسجد حکیم» معروف است.

طاهر مافرّوخی اصفهانی

ابومسلم طاهر بن محمّد عبداللّه بن حمزه مافرّوخی جوزدانی اصفهانی، جدّ مادری مؤلف «محاسن اصفهان» بوده و نسب او به «ابومسلم خراسانی اصفهانی» می پیوندد. در «ترجمه محاسن اصفهان» شرح مفصّلی از کیاست و فراست او نقل نموده و همچنین اشعاری بدو نسبت داده است.(3)

میرزا محمّد طاهر شهرستانی

میرزا محمّد طاهر حسینی شهرستانی بن سیّد رضی الدّین محمّد صدر شهرستانی اصفهانی، شاعر ادیب [از شعرای قرن یازدهم هجری. مادرش حوابیگم دختر شاه عباس اوّل صفوی است. در زمان کودکی به دستور شاه صفی کور شد، اما از تحصیل علم و ادب غافل نشد. در شعر طبعی روان داشت.(4)]


1- فهرست آستانه قم، ص113.
2- معجم البلدان، ج2، ص180؛ اللباب، ج1، ص206.
3- ترجمه محاسن اصفهان، ص73؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص882؛ محاسن اصفهان، ص31.
4- تذکره نصرآبادی، ج1، ص18؛ تاریخ پانصد ساله خاندان شهرستانی، صص 134 و 135.

ص: 562

کتاب «تقویم الصلاة» به او منسوب است، در زمان شاه سلطان حسین تألیف شده و در قرن چهاردهم هجری چاپ سنگی شده است.(1)

محمّد طاهر اشتهاردی

محمّد طاهر بن حاج محمود اشتهاردی [از فضلاء ساکن اصفهان در قرن یازدهم هجری] در سال 1084ق کتاب «شفا» تألیف: ابن سینا را در مدرسه نجفیّه معروف به مدرسه تو شمال باشی در اصفهان کتابت نموده است. نسخه در کتابخانه عمومی اصفهان موجود است.(2)

طاهر اصفهانی*

طاهر بن محمود اصفهانی، از فضلاء و دانشمندان اصفهان است و در ریاضیات خصوصا در هندسه مهارتی به سزا داشته و ظاهرا او در قرن نهم هجری می زیسته است.(3)

طاهر کاتب اصفهانی

ابوالمعالی طاهر بن مفضل (فضل) بن محمّد بن طاهر بن سلمه کاتب اصفهانی [از محدّثین عامّه اوایل قرن ششم هجری.] در اصفهان از: «ابومحمّد رزق اللّه بن عبدالوهاب فقیه تمیمی» حدیث شنیده است. «ابوسعد سمعانی» در اصفهان از وی استماع حدیث کرده است.(4)


1- الکواکب المنتشره، صص 396 و 397؛ مؤلفین کتب چاپی، ج3، ص583؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص744.
2- فهرست عمومی اصفهان، ج1، ص268.
3- فهرست رضوی، ج10، ص51.
4- التّحبیر، ج1، ص346.

ص: 563

حاج محمّد طاهر ورنوسفادرانی

حاج محمّد طاهر بن حاج مقصود علی ورنوسفادرانی اصفهانی، عالم فاضل، فقیه محدّث و صالح متّقی، از علمای اواخر دوره صفویه.

اصلاً از قریه «ورنوسفادران» از قرای سِدِه ماربین [خمینی شهر فعلی] اصفهان است. آقا محمّد باقر هزارجریبی نجفی در اجازه ای که در سال 1195ق برای سیّد محمّد مهدی بحرالعلوم نوشته، از او با این القاب یاد کرده است:

«الفقیه العالم الورع التّقی النّقی الثّقه العدل العالم الرّبانی»

وی در اصفهان نزد علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی به تلمّذ پرداخته و به اجازاتی از او مفتخر شده است. از جمله «الرّوضة البهیّه» را نزد او خوانده و علّامه در پشت جلد اوّل کتاب «الروضه» برای او اجازه نوشته است. همچنین کتاب «بحارالانوار» جلد ششم را نزد او قرائت کرده که استاد در 16 شعبان 1102ق در آخر این کتاب برای او اجازه نوشته است. که این نسخه در کتابخانه اهدایی آقای مشکات به دانشگاه طهران موجود است. اجازه دیگری نیز در آخر «اصول کافی» در 10 جمادی الاوّل 1087ق برای او نوشته است. این نسخه در کتابخانه مدرسه بروجردی در نجف موجود بوده است.

حاج محمّد طاهر در اصفهان به تدریس مشغول بوده و اغلب فقه و حدیث درس می داده و جمعی از فضلاء از درس او بهره می بردند. شیخ محمّد علی حزین «استبصار» شیخ طوسی و «شرح لمعه» را از او آموخته است. سیّد ابوالقاسم جعفر خوانساری نیز «صحیفه سجادیه» را نزد او قرائت کرده و استاد در آخر صحیفه در روز 18 محرم الحرام 1129ق جهت شاگرد اجازه نوشته است. امیر محمّد حسین بن عبدالباقی خاتون آبادی، ملّا محمّد بن محمّد زمان کاشانی و میرزا ابراهیم قاضی نیز از او روایت

ص: 564

می کنند. نوه اش محمّد باقر بن محمّد قاسم هم در 10 جمادی الثانی 1131ق از او اجازه اخذ کرده است.

«مجموعة الادعیة و الزّیارات» از تألیفات اوست که آن را در 7 محرم 1129ق در کربلای مُعلّی به رشته تحریر در آورده است.

سال وفات او معلوم نشد.(1)

محمّد طاهر حافظ اصفهانی

محمّد طاهر بن محمّد مؤمن حافظ اصفهانی [از دانشمندان و دانایان به قرائت و تجوید در قرن یازدهم هجری] وی مؤلف «التجرید فی التجوید» یا «عین التّنزیل» است که آن را به فارسی در یک مقدّمه و چند ضابطه در سال 1044ق نوشته و نسخه به شماره 3451 در کتابخانه مجلس شورای ملّی در طهران موجود است.(2)

نسخه دیگری از «التّجرید» به شماره 3195 در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم موجود است.(3)

طاهر اصفهانی

طاهر بن یحیی، از علماء قرن یازدهم هجری در اصفهان. وی از جمله کسانی است که به جریان وقف مدرسه نوریّه اصفهان شهادت داده است. سجع مهر او: «الطاهر بن یحیی 1034» بوده است.(4)


1- تاریخ و سفرنامه حزین، ص169؛ نجوم السماء، ص230؛ اجازات الحدیث، ص225؛ الکواکب المنتشره، صص 395 و 396؛ تلامذة العلّامة المجلسی، صص 113 و 114؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 744 و 745؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 48 و 49؛ تراجم الرّجال، ج2، ص733؛ الذریعه، ج20، ص65؛ فیض قدسی، ص153؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص334؛ فهرست مرعشی، ج18، ص189؛ فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج5، ص1519.
2- فهرست مجلس، ج10، بخش سوم، ص1309.
3- فهرست مرعشی، ج8، ص416.
4- تاریخچه اوقاف اصفهان، ص95.

ص: 565

محمّد طاهر تبریزی

محمّد طاهر تبریزی [از فضلاء ساکن اصفهان در قرن یازدهم هجری] در سال 1077ق کتابت نسخه ای از کتاب «استبصار» تألیف: شیخ طوسی را به خط نسخ در اصفهان به پایان رسانیده است. نسخه به شماره 49 در کتابخانه جامع گوهرشاد در مشهد مقدس.(1)

سیّد محمّد طاهر تویسرکانی*

سیّد محمّد طاهر تویسرکانی، عالم فاضل و عارف زاهد، از علمای اواخر دوره قاجاریه.

در همدان مقدّمات علوم دینی را فرا گرفت. سپس به تهران رفته و در جنب مدرسه دارالفنون، در مدرسه ای به ادامه تحصیل پرداخت امّا چون آوازه جامعیّت حوزه علمیه اصفهان را شنید به اصفهان آمده و در مدرسه صدر حجره گرفت و به تحصیل مشغول شد. جهانگیرخان قشقائی و آخوند کاشی از مصاحبان و همدرسان او بودند و در روحیه با صفای او تأثیر فراوان به جا گذاشتند.

وی در مسجد سرخی اصفهان اقامه جماعت می نموده و از نزدیکی به حکام و بزرگان شهر پرهیز داشته است. ظل السّلطان حاکم ستمگر اصفهان کیسه ای پر از سکه های طلا نزد او می فرستد تا آنرا سیّد تویسرکانی میان فقراء تقسیم کند. سیّد که آنرا حاصل زورگویی به زحمتکشان و گرفتن حق آنان به زور می دانسته است، پولها را پس می فرستد و در نامه ای این بیت را برای ظل السّلطان می نویسد:

ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم با پادشه بگوی که روزی مقدّر است


1- فهرست گوهرشاد، ص211.

ص: 566

وی سرانجام در ماه جمادی الاولی سال 1327ق وفات یافته و در اطاق بالا سر قبر میر ابوالقاسم فندرسکی در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

فرزندش سیّد حسین طاهرزاده از هنرمندان برجسته موسیقی و استاد مُسَلّم آواز ایران است.(1)

محمّد طاهر حجار اصفهانی*

محمّد طاهر حجار اصفهانی، از هنرمندان دوره صفویه است. در سنگتراشی استاد بوده و تا سال 1133ق در قید حیات بوده است. از آثار او: حجاری سنگاب مدرسه چهارباغ است که رقم آن چنین است:

«در شهر شعبان المعظم سنه 1110ق به انجام رسید عمل کمترین محمّد طاهر»(2)

همچنین حجاری سنگاب بقعه امامزاده سلطانعلی بن امام محمّد باقر علیه السلام در مشهد اردهال کاشان که در سال 1133ق کار حجاری آن پایان پذیرفته است.(3)

حاج محمّد طاهر حکاک*

حاج محمّد طاهر حکاک اصفهانی، از هنرمندان قرن سیزدهم هجری. در حکاکی بر روی سنگ های قیمتی استاد بوده و حکاکی های او بر روی عقیق بسیار مشهور و قیمتی است. در خوشنویسی، و کتیبه نگاری و ترکیب بندی استاد بوده و برای ناصرالدّین شاه مُهر می ساخته است. وی حدود 90 سال عمر کرده و در اصفهان درگذشته است.(4)

محمّد طاهر درکوشکی*


1- مجله مقام: شماره 5، دوره جدید، ص28؛ یادداشت های آقای رسول دادنجانی؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
2- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 695-697؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص847.
3- آثار تاریخی شهرستان های کاشان و نطنز، ص84؛ دائرة المعارف تشیّع، ج9، ص310.
4- تاریخ برگزیدگان و عده ای از مشاهیر ایران و عرب، صص 523 و 524؛ روزنامه توس، یکشنبه 4 مرداد 1377، ص5.

ص: 567

محمّد طاهر اصفهانی، شاعر ادیب از سخنوران قرن یازدهم هجری در محله درکوشک اصفهان ساکن بوده و به شغل شعربافی امرار معاش می کرده است. عاقبت به هند رفته و قبل از سال 1083ق وفات یافت. گاهی شعر می سرود.

این شعر را در مذمّت مردم هندوستان سروده است:

در هند کسانی که گرفتند وطن مانند غلیواج نه مردند و نه زن

این رسم عجب نگر که در ملکت هند زن شوهر شوهر است و شوهر زن زن(1)

میرزا محمّد طاهر شهاب اصفهانی*

میرزا محمّد طاهر اصفهانی متخلّص به «شهاب» شاعر و ادیب خوشنویس قرن سیزدهم هجری.

در اصفهان متولّد شد و با اینکه از خاندان تجار معتبر اصفهان بود، به علم و ادب روی آورده به تحصیل مشغول شد و در کنار آن به مشق خط پرداخته و به مقام عالی در خوشنویسی رسید. خطوط نسخ و ثلث و رقاع را خوش می نوشت. او نسخه ای از «قرآن مجید» را کتابت کرده و خدمت فتح علی شاه فرستاد. او سالها در اصفهان ساکن بود تا اینکه در سال 1233ق از اصفهان به شیراز رفت و مورد عنایت فرمانفرما حسینعلی میرزا قرار گرفت و مصاحب فرزند فرمانفرما، نجفقلی میرزا گردید و به همراه او به بهبهان رفت. پس از مرگ فتح علی شاه، او به شوشتر و هویزه رفته و در آنجا انزوا اختیار کرد. او قصایدی در مدح منوچهرخان گرجی معتمدالدّوله حاکم اصفهان سروده که در تذکره مدایح معتمدیه آمده است.(2)

از آثار او بحر طویلی به نام «ذم زنان» است که ضمن مجموعه شماره 23/1287 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم نگهداری می شود. محمّد بن محمّد کریم تاجر


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص607؛ کاروان هند، ج1، ص790.
2- تذکره مدایح معتمدیه: خطی؛ تذکره حدیقة الشعرا، ج2، ص902.

ص: 568

شوشتری در سال های 1301 تا 1308ق این مجموعه را کتابت کرده است.(1)

این چند بیت از یکی از قصاید اوست:

ای قد سروت به جلوه قامت طوبی وز گل رویت به رشک لاله حمرا

لاله حمرا کجا و گلشن رویت قامت سروت کجا و جلوه طوبا

طره حور است پیچ زلف تو آری لعل لبت حوض کوثری ست مهیّا

حاج طاهر شیرازی

حاجی طاهر شیرازی، عالم فاضل، از علماء قرن یازدهم هجری. در اصفهان ساکن بوده و به تدریس فقه و حدیث می پرداخته و جمعی از فضلاء از محضر او مستفیض می شده اند که از آن جمله است. میر ابوالقاسم موسوی بیضاوی (متخلّص به قاسم).(2)

میر محمّد طاهر علوی کاشانی

میر محمّد طاهر علوی کاشانی، شاعر ادیب از سخنوران قرن دوازدهم هجری. در اصفهان ساکن بود سپس در عهد عالمگیر پادشاه به هند رفته و در کشمیر ساکن شد و در سال 1136ق در همانجا وفات یافت. وی غیر از «دیوان اشعار» منظومه ای به نام «حدّاد و حلّاج» داشته است.

از اوست:

امشبم چون شیشه مِی، دل ز تنهایی پُر است همچو ساغر همدمی کو، تا دلی خالی کنم(3)


1- فهرست خطی احیاء، ج4، ص113.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص234.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، ص529؛ صحف ابراهیم، ص199؛ الذریعه، ج9، ص737 و ج23، ص103؛ ریحانة الادب، ج4، ص191؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «علوی کاشانی»، ص48؛ کاروان هند، ج2، صص 907 و 908؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص521؛ هدیة العارفین، ج2، ص317.

ص: 569

میرزا طاهر مستوفی

میرزا طاهر، مستوفی و مشرف مسجد جامع جدید عباسی (مسجد شاه) [مسجد امام کنونی] بوده و نامش در وقفنامه مسجد مزبور ذکر شده است.(1)

در هر حال از بزرگان اصفهان در قرن یازدهم هجری است.

طاهر محتسب

طاهر محتسب، از ادبای اصفهان در قرن سوم هجری است. مافرّوخی (مؤلف محاسن اصفهان) او را در ردیف دانشمندان صرف و نحو و لغت و انشاء که متقدّم بر عهد مافرّوخی بوده اند، آورده است.(2)

میرزا محمّد طاهر نایینی

محمّد طاهر نایینی، عالم فاضل [و محدّث محقّق از دانشوران قرن یازدهم هجری[ در اصفهان نزد جمعی از فضلاء به تحصیل مشغول بوده و علّامه مجلسی در ذیقعدة الحرام سال 1095ق بر روی برگی از یکی از مُجلَّدات «بحارالانوار» اجازه مختصری برای او نوشته است.(3)

میرزا طاهر نزهت اصفهانی

میرزا طاهر انصاری متخلّص به «نزهت» از شعرای قرن چهاردهم هجری. او در حدود سال 1300ق در اصفهان متولّد شده و تحصیلات خویش را مطابق سبک زمان نزد


1- تاریخچه اوقاف اصفهان، ص60.
2- محاسن اصفهان، ص32.
3- اجازات الحدیث للعلّامة المجلسی، ص223؛ الکواکب المنتشره، صص 398 و 399؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص112؛ الذریعه، ج1، ص152؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص47.

ص: 570

اساتید اصفهان به پایان رسانید. او در شعر و ادب دارای طبعی روان بود و در انجمن ادبی شیدا شرکت می کرد و سرانجام در شوّال 1351ق وفات یافته و در تخت فولاد مدفون شد.(1)

این شعر از اوست:

تو را دو زلف سیه تا به روی گلگون است مرا ز غصه دل آشفته و ز غم خون است

چنانکه میروی آخر دمی نگاهی کن ببین که حال دل از دست رفتگان چون است

طاهری نایینی

ملّا طاهری نایینی، از شعرای قرن یازدهم هجری. خوش طبع و لطیف خیال بود و چندی در اصفهان ساکن بود. گویند آلوده هوا و هوس بوده و بدین خاطر شاه عباس لب و دهان او را سوزانده است.

این شعر از اوست:

ای پری از من دیوانه رمیدن زود است رشته عهد به یکباره بریدن زود است

صید خال تو نشد دل، چه زنی چین به جبین مرغ چون رام نشد دام کشیدن زود است(2)

طبعی قزوینی*

طبعی قزوینی، از شعراء و ادبای قرن یازدهم هجری. در اصفهان ساکن بود و در


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 504 و 505؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص227.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص419.

ص: 571

خدمت و مصاحبت حکیم شفایی به تحصیل و علم و ادب می پرداخت و همچون استاد، طبعش به هزل و هجو مایل بوده و در هجو برخی از شعرای روزگار خود مانند کاملای کاشی و شاپور طهرانی شعر سروده است.

از اوست:

لذّت تنگدلی باد بر آن غنچه حرام که به امداد صبا میل شکفتن دارد(1)

طلحه جیانی اصفهانی

ابوالهیثم طلحة بن اعلم حنفی جیانی اصفهانی، از محدّثین عامه اصفهان. از «عامر شعبی» روایت نموده و «سفیان ثوری» از او روایت کرده است.

«جیان» از دهات بلوک «قهاب» اصفهان است و در آنجا جایی به نام «مشهد سلمان فارسی» شهرت داشته است. از «هبة اللّه بن عبدالوارث شیرازی» نقل شده که سلمان فارسی به ایران بازگشته و در فتح اصفهان شرکت داشته و مسجدی در زادگاه خود قریه «جیان» بنا نهاده است.(2)

طلحه صالحانی

طلحة بن حسین بن ابی ذر محمّد بن ابراهیم بن علی صالحانی اصفهانی [از محدّثین عامّه اصفهان در قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری] در اواخر عمر کور شده و در سال 515ق وفات یافته است.(3)

«صالحان» از محلّه های اصفهان بوده است.

از «ابوذر محمّد بن ابراهیم صالحانی» (جدّ خود) و «ابوبکر محمّد بن عبداللّه بن ریذه ضبّی» حدیث شنیده و از آنان روایت کرده است. او در سال 506 یا 510ق جهت «ابوسعد سمعانی» اجازه نوشته است.(4)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص431.
2- معجم البلدان، ج2، ص196.
3- معجم البلدان، ج3، ص389 ذیل کلمه صالحان.
4- التحبیر، ج1، ص350.

ص: 572

طلحه اصفهانی

ابوزید طلحة بن عبدالرّزاق بن احمد بن عبداللّه [اصفهانی] برادرزاده «حافظ ابراهیم اصفهانی تاجر» [از محدّثین قرن چهارم هجری، در سال 374ق متولّد شده و از «ابن مقری» روایت می کند. در نیشابور حدیث می گفته است. «ابوعلی حسن بن احمدبن حسن خلّاد اصفهانی» از او روایت می کند.(1)


1- التّحبیر، ج1، ص178؛ المختصر من کتاب السیاق لتاریخ نیسابور، ص151.

ص: 573

اعلام اصفهان

«ظ»

اشاره

ص: 574

ص: 575

ظفر نیشابوری

ابونصر ظفر بن احمد بن حسین نیشابوری (معروف به «جبیلی»)، از بزرگان صوفیه [در قرن چهارم هجری [به اصفهان رفت و در آنجا در محرم 382ق وفات یافت.

حافظ ابونعیم اصفهانی از او و «ابونصر» از «ابوجعفر محمّد بن حسن بن علی بن عمار مؤدب نیشابوری» روایت می کند.(1)

ظفر حسن آبادی*

ابوالفتح ظفر بن عبدالرّحیم حسن آبادی اصفهانی، از محدّثین عامّه در قرن پنجم هجری است. او از ابی اسحاق ابراهیم بن عبداللّه بن خُرشیدقوله تاجر حدیث نقل کرده است. وفاتش در ماه جمادی الآخر سال 468ق واقع شد.(2)

ظفر معلّم اصفهانی

ابوالفضل ظفر بن محمّد بن احمد بن حسین بن طاهر بن بکران معلّم اصفهانی [از محدّثین عامّه اوایل قرن ششم هجری].

از «ابومحمّد رزق اللّه تمیمی»، «ابوالقاسم ثقفی»، «ابومطیع مصری» و دیگران حدیث شنیده است. «ابوسعد سمعانی» او را ملاقات کرده و از او به عنوان «شیخ صالح سدید السیره» یاد کرده و می نویسد: در اصفهان معلّم قرآن اطفال بوده است. «سمعانی» در اصفهان از او استماع حدیث نموده است.(3)

ملّا ظفرعلی جرأت اصفهانی*

ملّا ظفرعلی اصفهانی متخلّص به «جرأت»، از شعرای اصفهان در عصر صفویه است.


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص352؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «ظفر»، ص13.
2- الانساب، ج4، ص157.
3- التّحبیر، ج1، ص358.

ص: 576

در جوانی به سیاحت پرداخت و مدّتی در مدرسه اصفهان ساکن شد. این شعر از اوست:

ساقی است ستیزه کار با ما آیا چه کند خمار با ما؟

امروزی نیست، از قدیم است ناسازی روزگار با ما(1)

محمّد ظهیر اصفهانی

محمّد ظهیر بن محمّد معصوم اصفهانی [از کاتبان قرن دوازدهم هجری] در سال 1111ق نیمه اوّل تفسیر «الوجیزه» تألیف: ابی الحسن علی واحدی نیشابوری ساوجی را کتابت نموده است. این نسخه در مدرسه سبزواری در خراسان موجود است.(2)

ظهیر فارسی

ظهیر فارسی [از دانشمندان و حکمای قرن ششم هجری] در اصفهان ساکن بود و «شیخ شهاب الدّین یحیی بن حبش سهروردی» کتاب «بصائر النّصریّه» را در منطق نزد او تلمُّذ نموده است.(3)


1- منتخب اللطایف، ص222؛ تذکره حسینی، ص87؛ الذریعه، ج9، ص192؛ صحف ابراهیم، صص 104 و 105.
2- الذریعه، ج25، ص43؛ الکواکب المنتشره، ص405.
3- تاریخ زنجان، ص77.

ص: 577

فهرست مطالب

مقدمه تحقیق ••• 7

سوگنامه ••• 11

«ر»

رازی اصفهانی ••• 27

راشد ثقفی اصفهانی ••• 27

رافائل دومانس ••• 27

راهب رنانی ••• 28

محمّد ربیع اصفهانی ••• 28

محمّد ربیع اصفهانی ••• 29

ربیع انصاری ••• 29

محمّد ربیع نصیری طوسی ••• 30

سیّد محمّد ربیع امامی ••• 30

محمّد ربیع اصفهانی (رئیس) ••• 31

سیّد ربیع اردستانی ••• 31

محمّد ربیع کاتب اصفهانی ••• 32

ربیع دیمرتینی ••• 32

آقا محمّد ربیع خوانساری ••• 33

محمّد ربیع طیری اصفهانی ••• 33

محمّد ربیع مستوفی ••• 34

آقا ربیع نصرآبادی ••• 34

ربیع الدّین جابری ••• 34

رجاء یونسی اصفهانی ••• 35

رجاء مَعدانی اصفهانی ••• 35

رجاء جرواءانی اصفهانی ••• 35

رجاء اصفهانی ••• 36

رجاء اصفهانی ••• 36

رجاء اصفهانی ••• 36

رجبعلی اصفهانی ••• 37

رجبعلی اصفهانی ••• 37

رجبعلی نقنه ای ••• 38

رجبعلی گلزار ••• 38

حاج رجبعلی افسرده ••• 39

ص: 578

رجبعلی طوسی اصفهانی ••• 39

رجبعلی اصفهانی ••• 40

رجبعلی مازندرانی ••• 41

رحمان گنجی ••• 41

استاد رجبعلی سنمار ••• 41

ملّا رجبعلی شفتی ••• 42

ملّا رجبعلی تبریزی ••• 43

آقا رجبعلی زارع اصفهانی ••• 46

ملّا رجبعلی مینو ••• 47

رجبعلی نقاش اصفهانی ••• 47

رحمت اصفهانی ••• 47

دکتر رحمت اللّه برجیان ••• 48

استاد رحمت اللّه رضایت ••• 49

شیخ رحمت اللّه فشارکی ••• 50

رحمت اللّه نجفی ••• 50

محمّدرحیم اصفهانی ••• 51

محمّد رحیم ناظر ••• 51

رحیم اوستا ••• 51

محمّد رحیم اصفهانی ••• 52

رحیم صالح اصفهانی ••• 52

میرزا محمّد رحیم حکیم باشی ••• 52

میرزا محمّد رحیم شیخ الاسلام ••• 53

میرزا رحیم اصفهانی ••• 53

حاج سیّد رحیم منورعلی شاه دهکردی••• 54

سیّد محمّد رحیم موسوی شهرستانی ••• 54

رحیم اصفهانی ••• 55

محمّد رحیم بن محمّد رضا ••• 55

ملّا محمّد رحیم تنکابنی ••• 56

میرزا محمّد رحیم نظرعلی شاه نایینی••• 56

سیّد رحیم حسینی تنکابنی ••• 57

حاج محمّد رحیم میناکار ••• 58

حاج میرزا محمّد رحیم شیخ الاسلام ••• 58

حاج آقا رحیم ارباب ••• 59

میرزا رحیم کلانتر ••• 61

محمّد رحیم خوشنویش اصفهانی ••• 61

میرزا رحیم چلبی ••• 62

رحیم نقاش اصفهانی ••• 62

محمّد رحیم بن میرزا محمّد ••• 63

آقا محمّد رحیم مازندرانی ••• 63

محمّد رحیم اخوت ••• 63

میرزا محمّد رحیم میردامادی ••• 64

میرزا رحیم شیخ الاسلام ••• 65

محمّد رحیم آسف نجف آبادی ••• 66

میرزا محمّد رحیم عقیلی ••• 66

رحیم خان بیگلر بیگی ••• 67

رحیم زری باف ••• 67

ص: 579

سیّد محمّد رحیم سدهی ••• 67

محمّد رحیم طالقانی ••• 68

رحیم قهدریجانی ••• 68

شیخ رحیم مایل اصفهانی ••• 68

ملّا محمّد رحیم یزدی ••• 69

رزق اللّه تمیمی اصفهانی ••• 69

رستم بیگ آق قویونلو ••• 70

میرزا رستم گورکانی ••• 70

رستم مدینی اصفهانی ••• 70

رستم خسروی بختیاری ••• 71

رسول بهروان ••• 71

شیخ رسول جعفریان ••• 72

محمّد رشید اصفهانی ••• 74

ملّا محمّد رشید جعفری شیرازی ••• 74

رشید تبریزی ••• 75

محمّد رشید رشیدی اصفهانی ••• 76

شیخ رشیدالدّین اصفهانی ••• 76

محمّد رضا آتشزاد ••• 76

محمّد رضا آدریانی ••• 77

میرزا رضا آریان ••• 78

سیّد محمّد رضا ابن الرّسول ••• 78

محمّد رضا اخگر اصفهانی ••• 78

ملّا رضا اصفهانی ••• 79

محمّد رضا اصفهانی ••• 79

آقا محمّد رضا اصفهانی ••• 80

میرزا محمّد رضا اصفهانی ••• 80

محمّد رضا بیگ اعرج اصفهانی ••• 80

استاد رضا اعظمی ••• 81

استاد محمّد رضا امامی ••• 82

حاج آقا رضا امامی سِدِهی ••• 83

سیّد محمّد رضا آل رسول ••• 83

میرزا محمّد رضا کلباسی ••• 84

میرزا محمّد رضا رشتی ••• 84

محمّد رضا سیمای کاشانی ••• 85

رضا فلسفی ••• 85

میر محمّد رضا خاتون آبادی ••• 86

رضا بدرالسّماء ••• 86

آقا محمّد رضا صهبای قمشه ای ••• 87

محمّد رضا گلپایگانی ••• 89

ملّا رضا خوانساری ••• 89

میرزا رضا ملّاباشی ••• 90

شیخ محمّد رضا باقری محمودآبادی ••• 90

شیخ رضا حُجَجی نجف آبادی ••• 91

محمّد رضا خوراسکانی ••• 91

میرزا رضاخان بنان الملک ••• 92

محمّد رضا بن محمّد امین ••• 92

ص: 580

محمّد رضا اصفهانی ••• 93

محمّد رضا کاظمی ••• 93

حاج سیّد محمّد رضا شفتی ••• 93

آقا محمّد رضا حضورعلی اصفهانی ••• 94

شیخ محمّد رضا عاملی ••• 95

ملّا محمّد رضا مجلسی ••• 96

شیخ محمّد رضا جرقویه ای حائری ••• 96

ملّا محمّد رضا مجلسی ••• 98

سیّد رضا طباطبائی نجف آبادی ••• 98

محمّد رضا نجف آبادی ••• 99

سیّد محمّد رضا روضاتی ••• 99

سیّد محمّد رضا بهشتی نژاد ••• 100

حاج سیّد محمّد رضا غروی چهارسوقی ••• 100

آقا سیّد محمّد رضا خراسانی ••• 101

میرزا محمّد رضا اژه ای ••• 102

میرزا رضاخان نائینی ••• 102

آقا سیّد محمّد رضا سادات ••• 103

حاج سیّد محمّد رضا جزایری ••• 104

رضا بی ریا اصفهانی ••• 105

آقا سیّد محمّد رضا داماد ••• 105

رضا قدم زن اصفهانی ••• 106

رضا مینوی اصفهانی ••• 106

آقا شیخ محمّد رضا نجفی اصفهانی ••• 107

شیخ محمّد رضا صالحی جوباره ای ••• 111

استاد محمّد رضا اصفهانی ••• 112

رضا بینا ••• 112

محمّد رضا شکیب اصفهانی ••• 113

رضا طلاکوب ••• 114

محمّد رضا صغیر اصفهانی ••• 114

رضا عطاپور ••• 115

محمّد رضا دانای اصفهانی ••• 116

حاج آقا رضا مظاهری ••• 117

محمّد رضا فتونی ••• 118

رضا وفا دستجردی ••• 118

سیّد رضا هاشمی نجف آبادی ••• 119

میرزا محمّد رضا خوشنویس اصفهانی ••• 120

محمّد رضا راضی تبریزی ••• 120

سیّد محمّد رضا هرندی ••• 120

رضا رهائی نجف آبادی ••• 121

میرزا محمّد رضا قمشه ای ••• 122

محمّد ضا شهمیرزادی ••• 122

محمّد رضا منصور اصفهانی ••• 122

میرزا محمّد رضا قمی ••• 123

محمّد رضا اصفهانی ••• 124

حاج محمّد رضا جواهری ••• 125

شیخ محمّد رضا بیان الحق ••• 126

ص: 581

دکتر رضا زهروی ••• 126

شیخ محمّد رضا شریعت طالخونچه ای ••• 127

میرزا سیّد رضا حسینی اصفهانی ••• 127

محمّد رضا اصفهانی ••• 128

ملّا محمّد رضا مجلسی ••• 129

ملّا رضا پیکانی جرقوئی ••• 129

سیّد محمّد رضا خاتون آبادی ••• 130

شیخ محمّد رضا الهی شهرکی ••• 130

ملّا محمّد رضا زفره ای ••• 131

میر محمّد رضا طباطبایی اصفهانی ••• 132

میر محمّد رضا بهشتی ••• 132

حاج رضا زرفشان ••• 132

میرزا محمّد رضا محلّه نوئی ••• 133

حاج میرزا رضا کلباسی ••• 133

محمّد رضا نصیری طوسی ••• 136

حاج میرزا محمّد رضا رضوی خوانساری ••• 137

محمّد رضا اصفهانی ••• 137

ملّا محمّد رضا شکیبی اصفهانی ••• 138

رضا ابوعطا ••• 139

حاج شیخ محمّد رضا جرقویه ای ••• 140

استاد رضا مُنشِئی ••• 142

دکتر رضا هادی زاده ••• 143

سیّد محمّد رضا حسینی مازندرانی ••• 143

سیّد رضا لاله اصفهانی ••• 144

محمّد رضا دولت آبادی ••• 146

رضا شاهزیدی ••• 146

محمّد رضا کاتب خاتون آبادی ••• 147

رضا منجم اصفهانی ••• 147

رضا عباسی ••• 147

محمّد رضا عباسی ••• 149

آقا محمّد رضا اصفهانی ••• 149

محمّد رضا آقاجانی ••• 150

شیخ محمّد رضا حسام الواعظین ••• 150

محمّد رضا مجلسی ••• 152

استاد محمّد رضا حجّار ••• 152

شیخ محمّد رضا نیلفروشان ••• 152

میرزا محمّد رضا شریف روحانی ••• 153

میر محمّد رضا فانی هندوستانی ••• 153

سیّد رضا دریای اصفهانی ••• 154

محمّد رضا موحّدی نجف آبادی ••• 156

ملّا محمّد رضا هزارجریبی ••• 156

محمّد رضا لنجانی ••• 157

محمّد رضا تبریزی ••• 157

ملّا محمّد رضا اصفهانی ••• 158

سیّد محمّد رضا بختیاری ••• 158

سیّد رضا صدرالحسنی ••• 159

ص: 582

ملّا محمّد رضا تنکابنی ••• 159

حاج آقا رضا یزدی ••• 160

دکتر سیّد رضا ابوالبرکات ••• 161

شیخ نجیب الدّین رضا زرگر تبریزی ••• 162

سیّد محمّد رضا بهشتی ••• 163

سیّد محمّد رضا صدرالذاکرین ••• 164

محمّد رضا یزدی ••• 164

سیّد محمّد رضا ایمن سدهی ••• 165

رضا پزشکی نجف آبادی ••• 165

سیّد محمّد رضا موحّد ابطحی ••• 166

سیّد محمّد رضا حسینی رضوی ••• 166

میرزا محمّد رضا اصفهانی ••• 167

محمّد رضا تبریزی عباس آبادی ••• 167

میر محمّد رضا امامی خاتون آبادی ••• 168

محمّد رضا اصفهانی ••• 169

میرزا محمّد رضا خوزانی ••• 170

سیّد رضا کلاهدوزان ••• 170

حاج شیخ محمّد رضا مهدوی شهرضایی ••• 171

محمّد رضا طهرانی اصفهانی ••• 172

محمّد رضا خاتون آبادی ••• 172

محمّد رضا عطاء اصفهانی ••• 172

محمّد رضا اصفهانی ••• 173

رضا اشتری ••• 173

ملّا محمّد رضا مازندرانی ••• 174

سیّد رضا صدرزاده ••• 175

سیّد محمّد رضا بهشتی ••• 175

محمّد رضا منجردی اصفهانی ••• 176

سیّد محمّد رضا خراسانی ••• 176

رضا ثابت اصفهانی ••• 176

رضا جدیدی ••• 177

میرزا محمّد رضا حامد جرقویه ای ••• 178

رضا حجار ••• 179

محمّد رضا حکیم باشی ••• 179

آقا رضا دوری اصفهانی ••• 179

رضا رضوانی ••• 179

محمّد رضا رنگارنگ اصفهانی ••• 180

رضا زفره ای ••• 180

شیخ رضا سامانی ••• 180

محمّد رضا شیخ زاده ••• 181

رضا صیرفی ••• 181

شیخ محمّد رضا طاهری خورزوقی ••• 181

محمّد رضا عبرت گیلانی ••• 182

میرزا محمّد رضا عیشی اصفهانی ••• 182

میرزا محمّد رضا فقیه ••• 183

شیخ محمّد رضا قهدریجانی ••• 183

محمّد رضا کاتب اصفهانی ••• 184

ص: 583

دکتر محمّد رضا کاویانی ••• 184

ملّا محمّد رضا کتابدار ••• 185

سیّد محمّد رضا کتابفروش ••• 186

ملّا رضا کفرانی ••• 186

سیّد محمّد رضا گلپایگانی ••• 186

محمّد رضا محتسب اصفهانی ••• 187

محمّد رضا معلّم ••• 187

سیّد رضا موسوی نسب مبارکه ••• 188

سیّد محمّد رضا میردامادی ••• 189

محمّد رضا نایب اصفهانی ••• 189

حاج سیّد محمّد رضا نایینی ••• 189

شیخ محمّد رضا نجفی جزن آبادی ••• 190

رضا نگهبان ••• 190

رضا نور بختیار ••• 190

محمّد رضا بیک همدانی ••• 191

رضا علی هزارجریبی ••• 191

رضا قلی ادیب شیرازی ••• 192

رضا قلی همای شیرازی ••• 193

رضا قلی خان سراج الملک ••• 195

رضا قلی تاراج قمشه ای ••• 195

رضا قلی خان برومند گزی ••• 196

رضا قلی خان اعتمادی ••• 197

ملّا رضا قلی پیشنماز ••• 198

رضایی مشهدی ••• 198

آقا رضی اصفهانی ••• 199

سیّد رضی اصفهانی ••• 199

محمّد رضی اصفهانی ••• 200

محمّد رضی اصفهانی ••• 200

آقا رضی مجلسی ••• 200

سیّد رضی علوی اصفهانی ••• 201

سیّد رضی لاریجانی ••• 202

میرزا سیّد رضی اصفهانی ••• 203

سیّد رضی مصلح لنجانی ••• 203

رفیعای نقاش اصفهانی ••• 203

میرزا محمّد رفیع میردامادی ••• 204

محمّد رفیع رشتی گیلانی ••• 204

سیّد محمّد رفیع خاتون آبادی ••• 205

آقا رفیع نقاش زرگر ••• 206

رفیع اصفهانی ••• 206

محمّد رفیع اصفهانی ••• 207

حاج میرزا رفیع طباطبایی نایینی اردستانی ••• 207

آقا محمّد رفیع خوانساری ••• 208

محمّد رفیع ••• 208

ملّا محمّد رفیع گیلانی ••• 208

رفیع الدّین جابری ••• 209

ملّا محمّد رفیع گیلانی ••• 210

ص: 584

محمّد رفیع پیرزاده ••• 210

میرزا رفیع قزوینی ••• 211

میر رمزی اصفهانی ••• 211

رمضان شیرنشان ••• 211

رمضان صابر اصفهانی ••• 212

رمضان نجف آبادی ••• 213

رمضان هشیار ••• 213

رمضان طلاکوب ••• 214

رمضانعلی سدهی لنجانی ••• 214

رمضانعلی اصفهانی ••• 214

رمضانعلی رارانی اصفهانی ••• 215

شیخ رمضانعلی املائی خوزانی ••• 215

روح تمیمی اصفهانی ••• 216

روح رارانی اصفهانی ••• 216

روح اصفهانی ••• 217

روح جَبَّری اصفهانی ••• 217

روح رارانی اصفهانی ••• 218

روح رازی ••• 218

روح الامین قمشه ای ••• 218

سیّد روح الامین مختاری نایینی ••• 219

استاد روح اللّه میناییان ••• 220

سیّد روح اللّه کشفی ••• 220

روح اللّه فراهانی ••• 221

روح اللّه قهپائی ••• 222

دکتر روح اللّه سازش ••• 222

سیّد روح اللّه فندرسکی ••• 223

روزبهان اصفهانی ••• 223

میرزا روزبهان اصفهانی ••• 223

روزبهان صبری اصفهانی ••• 223

روشن رامی ••• 225

سیّد ریحان الدّین مهدوی ••• 225

«ز»

زادویه اصفهانی ••• 229

زاوِن قوکاسیان ••• 229

شیخ زاهد ثانی گیلانی ••• 230

زاهر ثقفی اصفهانی ••• 230

زاهر مغازلی ••• 230

زبیر جرقوهی ••• 231

زجری اصفهانی ••• 231

زراره اصفهانی ••• 231

زُفَر عنبری تمیمی ••• 232

زکریا اصفهانی ••• 232

زکریا جورجیری ••• 232

زکریا اصفهانی ••• 233

ص: 585

زکریا اصفهانی ••• 233

ملّا محمّد زکی ••• 233

خواجه زکی اصفهانی ••• 234

محمّد زکی کرمانشاهی ••• 234

ملّا محمّد زکی سبزواری ••• 235

محمّد زکی بازرجانی ••• 236

سیّد محمّد زکی اصفهانی ••• 236

زکی ندیم مشهدی ••• 236

زکی یزدی ••• 237

محمّد زمان بیگ ••• 238

محمّد زمان اصفهانی ••• 238

محمّد زمان اصفهانی ••• 238

ملّا محمّد زمان تیدجانی خوانساری ••• 239

محمّد زمان کاتب اصفهانی ••• 239

محمّد زمان پزوی ••• 240

محمّد زمان خاتون آبادی ••• 240

محمّد زمان خان سخای اصفهانی ••• 240

محمّد زمان اصفهانی ••• 241

محمّد زمان اصفهانی ••• 241

محمّد زمان هزارجریبی ••• 242

محمّد زمان اصفهانی ••• 242

محمّد زمان بن محمّد قاسم ••• 242

آقا زمان واضع اصفهانی ••• 243

ملّا محمّد زمان تبریزی ••• 243

زمان هسته ای ••• 244

محمّد زمان انصاری ••• 245

زمان اصفهانی ••• 245

آقا محمّد زمان نقاش ••• 246

ملّا محمّد زمان تنکابنی ••• 247

محمّد زمان حسینی اصفهانی ••• 247

زمان حناتراش ••• 248

زمان راضی اصفهانی ••• 248

محمّد زمان زرکش اصفهانی ••• 249

محمّد زمان شمشیرساز اصفهانی ••• 249

محمّد زمان طباطبائی اصفهانی ••• 249

محمّد زمان فرنگی خوان ••• 250

ملّا زمان ناطق قهپایه ای ••• 250

محمّد زمان نطنزی ••• 251

محمّد زمان نقاش ••• 251

زیاد اَرزِنانی ••• 252

کمال الدّین زیاد اصفهانی ••• 252

زیاد اعجم ••• 253

زیاد اصفهانی ••• 253

زیاد خرجانی اصفهانی ••• 253

زیاد کوفی ••• 253

زید اصفهانی ••• 254

ص: 586

زید اصفهانی ••• 254

زید نُخانی اصفهانی ••• 254

زید رارانی ••• 255

زید جعفری هاشمی ••• 255

زید اردستانی ••• 256

زید یزدی ••• 256

زید رستمی اصفهانی ••• 256

میر زین الدّین اصفهانی ••• 257

شیخ زین الدّین کمره ای ••• 257

استاد زین الدّین اصفهانی ••• 257

شیخ زین الدّین نجفی ••• 257

شیخ زین الدّین صغیر ••• 258

میر زین الدّین جنتی جزی ••• 259

شیخ زین الدّین عاملی ••• 259

زین الدّین لُنبانی ••• 260

زین العابدین آفرین اصفهانی ••• 260

میرزا زین العابدین ادیب مجلسی ••• 260

زین العابدین ابهری ••• 261

سیّد زین العابدین بیدآبادی ••• 261

زین العابدین اشرف الکتاب اصفهانی ••• 262

سیّد زین العابدین حسینی اصفهانی ••• 264

زین العابدین عابد اصفهانی ••• 264

میرزا زین العابدین موسوی خوانساری ••• 265

سیّد زین العابدین رضوی خوانساری ••• 267

حاج زین العابدین اصفهانی ••• 268

سیّد زین العابدین مطهری ••• 268

زین العابدین شکوه ••• 268

میر زین العابدین کرمانی ••• 271

زین العابدین اصفهانی ••• 272

زین العابدین اصفهانی ••• 272

ملّا زین العابدین خوانساری ••• 272

زین العابدین طالخانچه ای ••• 272

میر سیّد زین العابدین خاتون آبادی ••• 273

زین العابدین رشتی ••• 273

میرزا زین العابدین نعمت اللهی ••• 273

ملّا زین العابدین خاتون آبادی ••• 274

میرزا زین العابدین منشی اصفهانی ••• 274

ملّا زین العابدین مجلسی ••• 275

زین العابدین موسوی اصفهانی ••• 276

میر زین العابدین میر محمّد صادقی ••• 276

زین العابدین ریزی لنجانی ••• 276

آقا میرزا زین العابدین شهشهانی ••• 277

زین العابدین تبریزی ••• 279

زین العابدین رمّال اصفهانی ••• 279

زین العابدین قهفرخی ••• 280

سیّد زین العابدین مختاری نایینی ••• 280

ص: 587

زین العابدین رارانی اصفهانی ••• 281

میرزا زین العابدین شهرستانی ••• 282

میرزا زین العابدین طباطبائی خوراسکانی ••• 282

زین العابدین انصاری ••• 282

میرزا زین العابدین بیخود اصفهانی ••• 283

سیّد زین العابدین خاتون آبادی ••• 283

زین العابدین خادم اصفهانی ••• 283

زین العابدین خاموش اصفهانی ••• 284

زین العابدین خطاط اصفهانی ••• 284

آقا زین العابدین دلال اصفهانی ••• 284

زین العابدین ریزی لنجانی ••• 285

زین العابدین ساوجبلاغی ••• 285

سیّد زین العابدین طباطبائی ابرقوئی ••• 285

زین العابدین طبیب اصفهانی ••• 287

میرزا زین العابدین طبیب اصفهانی ••• 287

زین العابدین نشاط اصفهانی ••• 288

زین العابدین نقاش اصفهانی ••• 288

«ژ»

ژولیده اصفهانی ••• 291

«س»

سابق اصفهانی ••• 295

ساسان سپنتا ••• 295

سائب ثقفی ••• 297

سالم اصفهانی ••• 297

سایر مشهدی ••• 297

سبزعلی بابا احمدی ••• 298

سحاب سامانی ••• 298

سَحبَل اَسلَمی ••• 299

آخوند ملّا محمّد سدید تنکابنی ••• 299

سراج مافَرُّوخی ••• 299

شیخ سراج الدّین هدایت ••• 300

سراج الدّین اصفهانی ••• 300

سیّد سراج الدّین صدر ••• 300

سراجای حکاک ••• 301

سراج حجّار ••• 302

سرمستی اصفهانی ••• 302

سرور اصفهانی ••• 302

سرور بن عبداللّه ••• 303

سری اصفهانی ••• 303

سعد اصفهانی ••• 303

سعد اصفهانی ••• 304

سعد مافرّوخی ••• 304

ص: 588

سعد فهمی اصفهانی ••• 304

سعد سرندینی اصفهانی ••• 305

سعد اصفهانی ••• 305

سعدای اردستانی ••• 305

شیخ سعدالدّین طبری ••• 306

ملّا سعدی رشتی ••• 306

محمّد سعید ابهری ••• 306

میرزا سعیدا اردستانی ••• 307

محمّد سعید اصفهانی تبریزی ••• 307

ملّا محمّد سعید گیلانی ••• 308

سعید صیرفی اصفهانی ••• 308

سعید اصفهانی ••• 309

سعید طیوری اصفهانی ••• 309

سعید عیّار نیشابوری ••• 310

محمّد سعید احمدآبادی جرقوئی ••• 310

میرزا محمّد سعید حکیم قمی ••• 310

سعید جُرواءآنی اصفهانی ••• 312

سیّد محمّد سعید موسوی اصفهانی ••• 313

محمّد سعید خاتون آبادی ••• 313

سعید بن جبیر ••• 313

سعید اصفهانی ••• 315

محمّد سعید امامی نایینی ••• 315

سعید بن زیاد ••• 315

محمّد سعید طبیب اصفهانی ••• 316

محمّد سعید اشرف مازندرانی ••• 316

میرزا محمّد سعید خلیفه سلطان ••• 318

سعید صالحانی ••• 319

سعید جرواآنی ••• 319

ملّا محمّد سعید رودسری ••• 319

محمّد سعید ابهری اصفهانی ••• 320

سعید تانی اصفهانی ••• 320

محمّد سعید اصفهانی ••• 321

سعید قصری اصفهانی ••• 321

سیّد محمّد سعید قهپائی ••• 322

محمّد سعید نقشبند یزدی (مجنون) ••• 322

سعید بقال اصفهانی ••• 324

ملّا محمّد سعید لاهیجی ••• 324

سعید سکری کاتب اصفهانی ••• 325

محمّد سعید فدای اردستانی ••• 325

سعید طهرانی اصفهانی ••• 326

میرزا محمّد سعید طباطبائی نائینی ••• 327

محمّد سعید حسینی مازندرانی ••• 328

سعید جُرواءآنی اصفهانی ••• 328

سعید اصفهانی ••• 328

سعید سعدویه اصفهانی ••• 328

سعید سرّاج ••• 329

ص: 589

سعید میرنظامی ••• 329

سیّد محمّد سعید بحرینی ••• 330

محمّد سعید سبزواری ••• 330

سعید قاری اصفهانی ••• 330

میرزا سعید قمشه ای ••• 331

میر محمّد سعید محیط اصفهانی ••• 331

میرزا سعید مستوفی نطنزی ••• 332

سفیان خرقی اصفهانی ••• 332

سلام اللّه عارفی موغاری ••• 333

سلامی اصفهانی ••• 333

سلطان علی اصفهانی ••• 334

سلطان علی خان شهاب السلطنه ••• 335

سلطان علی خلخالی ••• 335

سلطان علی بیگ رهی شاملو ••• 335

سلطان محمّد اصفهانی ••• 336

سلطان محمّد اصفهانی ••• 336

سلطان محمّد اصفهانی ••• 337

سلطان محمّد اصفهانی ••• 337

سلطان محمّد نطنزی ••• 338

سلطان محمّد میرزا سیف الدوله قاجار ••• 338

سلطان محمّد اصفهانی ••• 340

سلطان محمّد اصفهانی ••• 340

سلطان محمّد اصفهانی ••• 340

سلطان محمّد ندوشنی یزدی ••• 341

سلطان محمّد تربتی ••• 341

سلطان محمود طبسی ••• 342

سلم ثقفی ••• 343

سلمان اصفهانی ••• 343

سلمان قزوینی ••• 344

میرزا سلمان جابری ••• 344

سلمان فارسی ••• 345

میرزا سلمان حسابی نطنزی ••• 346

سیّد محمّد سلیم زنجانی ••• 347

محمّد سلیم نوری ••• 347

محمّد سلیم جِشوِقانی قهپائی ••• 348

حاج سیّد سلیمان ابطحی سدهی ••• 348

سلیمان اصفهانی ••• 348

سلیمان اصفهانی ••• 349

سلیمان بیگ اصفهانی ••• 349

سلیمان اصفهانی ••• 350

سلیمان مَلِنْجی اصفهانی ••• 350

سلیمان دامغانی ••• 351

سلیمان طبرانی ••• 351

پیر سلیمان هفشوئی ••• 352

سیّد سلیمان گلستانه ••• 353

سلیمان اصفهانی ••• 354

ص: 590

سلیمان منقری شاذکونی ••• 354

سلیمان وکیل ••• 355

سلیمان حسن آبادی ••• 355

سیّد سلیمان ••• 355

میرزا سلیمان کوثر اصفهانی ••• 355

حاج میرزا سلیمان رکن الملک ••• 356

سلیمان اصفهانی ••• 358

ملّا سلیمان تنکابنی ••• 358

سلیمان کلاردشتی ••• 359

سلیمان اصفهانی ••• 359

سلیمان فابزانی ••• 359

شیخ سلیمان دارانی ••• 360

آقا سلیمان کلانتری ••• 360

ملّا سلیمان گرجی ••• 360

سلیمان مبارکه ای لنجانی ••• 361

سیّد سلیمان میرلوحی فلاورجانی ••• 361

سُمبات درگیورقیان ••• 361

ملّا محمّد سمیع اصفهانی ••• 362

سوار عسکری ••• 363

سهل ابهری ••• 363

سهل اسیهفردیسی ••• 364

سهل اصفهانی ••• 364

سهل اُسواری ••• 364

سهل اصفهانی ••• 365

سهل صعلوکی ••• 365

سهل بُرجی ••• 366

سهل اصفهانی ••• 366

سه موافق ••• 366

سهیل اصفهانی ••• 367

سیّار بن خزیمه ••• 368

سیاوش کسرائی ••• 368

دکتر سیاوش صحّت ••• 369

دکتر سیروس شفقی ••• 369

سیف الدّین آذر نجف آبادی ••• 370

سیف اللّه سیفی اصفهانی ••• 371

سیف اللّه شباویز اصفهانی ••• 372

ملّا سیف اللّه قاری اصفهانی ••• 373

شیخ سیف اللّه نور محمّدی نجف آبادی••• 373

سیف اللّه خادم راوندی ••• 374

سیّد سینا کشفی ••• 375

«ش»

شاپور فارقانی اصفهانی ••• 379

شادی اصفهانی ••• 379

شافع حَبّال اصفهانی ••• 379

ص: 591

شاکر اسواری اصفهانی ••• 380

شاکر انصاری اصفهانی ••• 380

شاهپور اصفهانی ••• 380

میرزا شاه حسین اصفهانی ••• 381

شاه حسین اصفهانی ••• 382

شاه حسین رستمداری ••• 382

شاه رضا ••• 382

شاه علی زواره ای ••• 383

آقا شاه علی دولت آبادی ••• 383

خواجه شاهکی فنائی اصفهانی ••• 384

شاه محمّد اصفهانی ••• 385

شاه مراد خوانساری ••• 385

شاه میرک قائنی ••• 386

شیخ شاه نظر نذری قمشه ای ••• 386

شبیب ماربانانی اصفهانی ••• 387

شبیب اصفهانی ••• 387

حاجی شجاع اصفهانی ••• 387

شجاع لفتوانی ••• 388

شجاع اصفهانی ••• 388

حاجی شجاع بناء اصفهانی ••• 388

میرزا شجاع سیستانی ••• 389

شدره کبیر ••• 389

شرف الدّین سلطانی ••• 390

شرف شاه افطسی ••• 390

ملّا محمّد شریف ••• 391

محمّد شریف ••• 391

ملّا محمّد شریف اشرفی ••• 391

محمّد شریف اصفهانی ••• 392

میرزا شریف الهام اصفهانی ••• 392

میر شریف امانی اصفهانی ••• 392

سیّد محمّد شریف ونکی سمیرمی ••• 393

آقا محمّد شریف اصفهانی ••• 394

شریف حسینی ••• 395

محمّد شریف لاهیجی ••• 395

آقا محمّد شریف [خوانساری] ••• 395

میرزا محمّد شریف تجرید اصفهانی ••• 395

محمّد شریف ابهری اصفهانی ••• 396

ملّا محمّد شریف خاتون آبادی ••• 397

شریف نسابه اصفهانی ••• 397

سیّد شریف خلخالی ••• 397

محمّد شریف اصفهانی ••• 398

محمّد شریف اصفهانی ••• 398

ملّا محمّد شریف ورنوسفادرانی ••• 399

میرزا شریف خازن تبریزی ••• 399

محمّد شریف جِزِه ای ••• 400

ملّا محمّد شریف سرمدی اصفهانی ••• 400

ص: 592

محمّد شریف مجلسی ••• 401

حاجی شریف منشور اصفهانی ••• 401

خواجه محمّد شریف هجری طهرانی ••• 402

شعاع صدری اصفهانی ••• 403

شعبانعلی اصفهانی ••• 403

شعبان خان تارزن ••• 403

شعیا نبی علیه السلام ••• 404

خواجه شعیب جوشقانی ••• 404

شعیب خوانساری ••• 405

شفاءاللّه قلزم چهارمحالی ••• 406

محمّد شفیع اصفهانی ••• 406

محمّد شفیع اصفهانی ••• 406

محمّد شفیع نیشابوری ••• 407

میرزا محمّد شفیع محلّه نوئی ••• 407

محمّد شفیع لاری ••• 408

محمّد شفیع سالم اصفهانی ••• 408

ملّا محمّد شفیع قاری بحار ••• 409

آخوند ملّا محمّد شفیع موحّد طالقانی ••• 410

محمّد شفیع اصفهانی ••• 411

محمّد شفیع جونقانی ••• 412

محمّد شفیع خوراسکانی ••• 412

محمّد شفیع نائینی خوراسکانی ••• 412

محمّد شفیع خوشنویس اصفهانی ••• 413

محمّد شفیع مازندرانی ••• 413

محمّد شفیع قهپائی ••• 414

ملّا محمّد شفیع استرآبادی ••• 414

محمّد شفیع گیلانی ••• 416

حاج ملّا محمّد شفیع خوئی ••• 417

آقا سیّد شفیع شوشتری ••• 419

ملّا محمّد شفیع واعظ قزوینی ••• 419

ملّا محمّد شفیع خاتون آبادی ••• 420

محمّد شفیع خوزانی ••• 420

محمّد شفیع گنابادی ••• 421

میرزا محمّد شفیع منجّم ••• 421

سیّد محمّد شفیع خلیفه سلطانی ••• 421

محمّد شفیع تویسرکانی ••• 422

محمّد شفیع عباسی ••• 422

سیّد محمّد شفیع مستوفی ••• 423

میرزا محمّد شفیع ورزنه ای ••• 424

شکر ابهری اصفهانی ••• 424

میرزا شکراللّه مستوفی شهرستانی ••• 425

شکراللّه ورنامخواستی لنجانی ••• 426

استاد شکراللّه صنیع زاده ••• 426

شکراللّه خاکسار ••• 427

میرزا شکراللّه منعم اصفهانی ••• 428

شکراللّه حسینی خوراسکانی ••• 429

ص: 593

شکراللّه پیمان بروجنی ••• 429

شکوهی همدانی ••• 430

شکیبی اصفهانی ••• 430

شمخال بیک اصفهانی ••• 430

میرزا شمسا ••• 431

ملّا شمس الدّین بحرانی ••• 431

حاج آقا شمس الدّین خادمی ••• 432

شمس الدّین دینانی ••• 432

شمس الدّین طالش ••• 433

سیّد شمس الدّین حسینی نائینی ••• 433

شمس الدّین تاج اصفهانی ••• 434

شمس الدّین بناء اصفهانی ••• 435

حاج آقا شمس الدّین هرندی ••• 435

دکتر سیّد شمس الدّین جناب ••• 435

شمس الدّین دولت آبادی ••• 436

استاد شمس الدّین کاشی تراش ••• 436

شمس الدّین تبریزی ••• 436

شمس الدّین هاشمی اصفهانی ••• 437

استاد شمس الدّین ابوالوفا حسینی ••• 437

شمس تیشی شیرازی ••• 439

شمس شیرازی ••• 439

شمسی اصفهانی ••• 439

سیّد شهاب الدّین نحوی [پدر مؤلّف] ••• 440

سیّد شهاب الدّین آل دیباج ••• 441

شیخ شهاب الدّین اَزیرانی ••• 441

سیّد شهاب الدّین صفوی قمی ••• 441

سیّد شهاب الدّین ضیاء الواعظین ••• 442

شهدی اصفهانی ••• 443

شهدی بختیاری ••• 443

شهریار اُسواری اصفهانی ••• 443

شهریار نوذر اصفهانی ••• 444

شهسوار بیک نادم لاهیجی ••• 444

شهفیروز اصفهانی ••• 445

میر شهنشاه شکیب اصفهانی ••• 445

شیبان اسدی ••• 446

شیخ عباسی ••• 447

شیخعلی خان زنگنه ••• 447

شیخ وردی اصفهانی ••• 448

حافظ شیرعلی اصفهانی ••• 449

شیرعلی اصفهانی ••• 449

شیرمردان بیگ برهمن گرجی ••• 450

«ص»

میر صابر اصفهانی ••• 453

صابر علی شاه نصرآبادی ••• 454

ص: 594

صابر گلپایگانی ••• 454

حاج میرزا صادق ••• 455

حاج ملّا محمّد صادق ••• 455

صادق اصفهانی ••• 456

میرزا محمّد صادق اصفهانی ••• 456

محمّد صادق اصفهانی ••• 456

محمّد صادق اصفهانی ••• 457

سیّد محمّد صادق اصفهانی ••• 457

صادق بیگ افشار ••• 457

میرزا صادق خان انصاری ••• 459

محمّد صادق انیس اصفهانی ••• 460

شیخ محمّد صادق اصفهانی ••• 460

محمّد صادق اصفهانی ••• 460

سیّد محمّد صادق موسوی اصفهانی ••• 461

ملّا محمّد صادق پیکانی ••• 461

محمّد صادق اصفهانی ••• 462

میر صادق حسین خوراسکانی ••• 462

صادق به امین ••• 463

دکتر سیّد محمّد صادق صدیق الاطبّاء ••• 463

سیّد محمّد صادق حسینی اصفهانی ••• 464

سیّد محمّد صادق حسینی ••• 465

آقا محمّد صادق صحّاف ••• 465

ملّا محمّد صادق مجلسی ••• 465

ملّا محمّد صادق هزارجریبی ••• 466

میرزا محمّد صادق کتابی ••• 466

میر محمّد صادق حسینی سدهی ••• 467

آقا محمّد صادق اصفهانی ••• 467

حاج میرزا محمّد صادق گلستانه ••• 468

محمّد صادق نجم ثانی ••• 468

محمّد صادق فیض علی شاه ثانی ••• 468

صادق نجف آبادی ••• 469

محمّد صادق اصفهانی ••• 469

حاج میر محمّد صادق مدرّس خاتون آبادی ••• 470

محمّد صادق سمنانی ••• 472

میر محمّد صادق لاریجانی ••• 472

محمّد صادق جاودان اصفهانی ••• 473

صادق بن محمّد خلیل ••• 473

صادق رهبر اصفهانی ••• 474

صادقِ ملّا رجب ••• 474

محمّد صادق اصفهانی ••• 475

محمّد صادق اصفهانی ••• 476

میر محمّد صادق خاتون آبادی ••• 476

محمّد صادق تویسرکانی ••• 477

آقا سیّد محمّد صادق چهارسوقی ••• 477

صادق دارجانی لنجانی ••• 478

میر صادق قهفرخی ••• 478

ص: 595

محمّد صادق نایب جرقویه ای ••• 479

ملّا محمّد صادق مینای اصفهانی ••• 480

میرزا محمّد صادق خلیفه سلطانی ••• 481

محمّد صادق اصفهانی ••• 483

میر محمّد صادق بهشتی ••• 483

میر محمّد صادق خاتون آبادی ••• 483

میرزا صادق نصیری طوسی ••• 484

میر محمّد صادق خاتون آبادی ••• 484

ملّا محمّد صادق مازندرانی ••• 485

میرزا محمّد صادق امام جمعه ••• 485

محمّد صادق واعظ اصفهانی ••• 485

محمّد صادق واعظ کرونی ••• 486

میر محمّد صادق خاتون آبادی ••• 486

سیّد محمّد صادق زنجانی ••• 487

صادق خوانساری ••• 487

صادق خولنجانی ••• 487

محمّد صادق اصفهانی ••• 488

محمّد صادق پریشانی ••• 488

ملّا محمّد صادق خوانساری ••• 489

محمّد صادق اصفهانی ••• 489

صادق بن محمّد ••• 490

ملّا محمّد صادق تنکابنی ••• 490

میر محمّد صادق کتابفروش ••• 491

ملّا محمّد صادق اردستانی ••• 492

میر محمّد صادق خاتون آبادی ••• 495

محمّد صادق لاریجانی ••• 496

ملّا محمّد صادق مجلسی ••• 496

محمّد صادق اصفهانی ••• 497

محمّد صادق اصفهانی ••• 497

محمّد صادق اصفهانی ••• 498

حاج محمّد صادق تاجر اصفهانی ••• 498

حاج صادق تخت فولادی ••• 498

میرزا صادق تسلیم اصفهانی ••• 499

میر محمّد صادق خاتون آبادی ••• 499

ملّا صادق ذاکری سدهی ••• 500

ملّا محمّد صادق روشن اردستانی ••• 500

محمّد صادق سرکانی ••• 501

سیّد محمّد صادق شهاب ••• 502

ملّا محمّد صادق صبّاغ کاشانی ••• 503

ملّا محمّد صادق فاضل هرندی ••• 503

ملّا محمّد صادق کرباسی ••• 504

محمّد صادق گلستانه ••• 504

میرزا صادق گویای نطنزی ••• 505

میر محمّد صادق موسوی خواجوئی ••• 505

صادق موسوی مازندرانی ••• 506

میرزا محمّد صادق مستوفی ••• 506

ص: 596

میرزا محمّد صادق ناطق اصفهانی ••• 506

محمّد صادق ناظم تبریزی ••• 508

میرزا محمّد صادق نامی اصفهانی ••• 508

صادق نوری مازندرانی ••• 510

صادق یزدانی ••• 511

صاعدای اصفهانی ••• 511

میرزا محمّد صالح آزادانی ••• 512

صالح ابهری ••• 513

محمّد صالح اردستانی ••• 513

محمّد صالح استرآبادی ••• 513

محمّد صالح اصفهانی ••• 513

ملّا محمّد صالح چادگانی ••• 514

محمّد صالح اصفهانی ••• 514

محمّد صالح اصفهانی ••• 515

صالح اصفهانی ••• 516

میر محمّد صالح میردامادی ••• 516

صالح بن احمد ••• 517

ملّا محمّد صالح مازندرانی ••• 517

ملّا محمّد صالح بیدگلی ••• 520

ملّا محمّد صالح روغنی قزوینی ••• 520

محمّد صالح بن پیرزاد ••• 523

میر محمّد صالح آقا دگمه چین ••• 524

محمّد صالح باغ سهیلی ••• 524

صالح اصفهانی ••• 524

میرزا محمّد صالح مجلسی ••• 525

محمّد صالح اصفهانی ••• 525

ملّا محمّد صالح اصفهانی ••• 525

شیخ محمّد صالح بیدآبادی ••• 526

ملّا محمّد صالح زجاجی ••• 526

محمّد صالح هفشوئی اصفهانی ••• 527

محمّد صالح اصفهانی ••• 527

صالح اصفهانی ••• 528

ملّا محمّد صالح مازندرانی ••• 528

ملّا محمّد صالح (آقابزرگ) مازندرانی ••• 528

میر محمّد صالح خاتون آبادی ••• 529

شیخ محمّد صالح جزه ای قهپائی ••• 533

محمّد صالح کاتب خاتون آبادی ••• 534

محمّد صالح اصفهانی ••• 534

میرزا محمّد صالح سامع مازندرانی ••• 535

صالح قصار ••• 535

صالح گیلانی ••• 536

محمّد صالح خاتون آبادی ••• 536

ملّا محمّد صالح جویباره ای ••• 537

صالح ثقفی ••• 539

صالح سلامی ••• 539

میرزا محمّد صالح ابهری اصفهانی ••• 539

ص: 597

محمّد صالح اصفهانی ••• 540

محمّد صالح تبریزی ••• 540

صالح خراسانی ••• 540

محمّد صالح حسینی مازندرانی ••• 541

شیخ صالح رستمی ••• 541

محمّد صالح رنگرز ••• 541

محمّد صالح زرکش شیرازی ••• 542

محمّد صالح لنبانی ••• 542

میرزا صالح منشی ••• 543

محمّد صالح مولوی ••• 543

ملّا محمّد صالح نسبت شوشتری ••• 544

محمّد صالح وامق اصفهانی ••• 544

جمال الدّین محمّد صالح هزارجریبی ••• 545

صائب کاشانی ••• 545

صائب مستعد رازی ••• 546

صاین الدّین اصفهانی ••• 546

صباح اصفهانی ••• 547

صباغ اصفهانی ••• 547

صبحی اصفهانی ••• 547

ملّا صحیفی شیرازی ••• 548

سیّد صدرالدّین نجفی دهکردی ••• 549

حاج سیّد صدرالدّین هاطلی کوپایی ••• 549

سیّد صدرالدّین بلاغی ••• 551

حاج آقا صدرالدّین کلباسی ••• 552

سیّد صدرالدّین روضاتی ••• 553

صدرالدّین اصفهانی ••• 554

سیّد صدرالدّین بهشتی ••• 554

سیّد صدرالدّین امامی ••• 554

صدرالدّین سنگتراش ••• 555

صفایی اصفهانی ••• 555

دکتر صفدر صانعی ••• 555

استاد صفرعلی اصفهانی ••• 556

صفرعلی نجف آبادی ••• 556

شیخ صفرعلی شریعت فلاورجانی ••• 557

شیخ صفرعلی همدانی ••• 558

صفرعلی لطف آبادی ••• 558

صفی خان اصفهانی ••• 559

محمّد صفی اصفهانی ••• 559

آقا صفی اصفهانی ••• 560

محمّد صفی هرندی ••• 560

آقا صفی اصفهانی ••• 560

صفی حنفی اصفهانی ••• 561

خواجه صفی الدّین اصفهانی ••• 562

صفی قلی بیک ••• 562

صفی قلی بیک اصفهانی ••• 562

صفی قلی بیگ چرکس ••• 563

ص: 598

صلت زاهد ••• 564

صلحی کرانی ••• 564

صمد هفشویی ••• 565

ملّا صوفی ••• 565

صوفی اردستانی ••• 566

صوفی همدانی ••• 566

«ض»

ضحّاک مدینی ••• 569

ضحّاک جوزدانی ••• 569

ضحّاک مدینی ••• 569

ضحّاک اصفهانی ••• 570

ضرار اصفهانی ••• 570

دکتر ضیاء موحّد ••• 570

سیّد ضیاءالدّین امامی ••• 572

ضیاءالدین حسینی الموتی ••• 573

سیّد ضیاءالدّین علّامه ••• 573

حاج سیّد ضیاءالدّین تجویدی ••• 575

آقا ضیاءالدّین دُرّی ••• 576

آقا ضیاءالدّین چهارسوقی ••• 577

ضیاءالدین جناب ••• 577

سیّد ضیاءالدّین شهشهانی ••• 579

«ط»

طالب اصفهانی ••• 583

محمّد طالب جِشوِقانی ••• 584

ملّا محمّد طالب اصفهانی ••• 584

طالب اصفهانی ••• 585

طالب قهپایی ••• 585

حاجی طالب نصیب اصفهانی ••• 586

میرزا طالب تبریزی ••• 586

محمّد طالب مهابادی ••• 587

سیّد طه بهشتی ••• 587

شیخ طه کافی ••• 588

ملّا محمّد طاهر اصفهانی ••• 589

حاج محمّد طاهر اصفهانی ••• 589

محمّد طاهر اصفهانی ••• 590

طاهر اصفهانی ••• 590

میرزا محمّد طاهر قائنی ••• 590

میرزا محمّد طاهر نصرآبادی ••• 591

محمّد طاهر شاه میرزایی ••• 593

محمّد طاهر کوهساری ••• 594

میرزا محمّد طاهر وحید قزوینی ••• 594

محمّد طاهر اصفهانی ••• 596

استاد طاهر بنای اصفهانی ••• 597

میرزا محمّد طاهر شعری اصفهانی ••• 597

ص: 599

ملاّ محمّد طاهر اردستانی ••• 598

محمّد طاهر حسینی مازندرانی ••• 599

طاهر قاری اصفهانی ••• 599

محمّد طاهر ابهری اصفهانی ••• 600

طاهر اصفهانی ••• 601

طاهر طوسی ••• 601

ملّا محمّد طاهر اصفهانی ••• 601

محمّد طاهر تبریزی ••• 602

طاهر جورجیری اصفهانی ••• 602

طاهر مافرّوخی اصفهانی ••• 603

میرزا محمّد طاهر شهرستانی ••• 603

محمّد طاهر اشتهاردی ••• 603

طاهر اصفهانی ••• 604

طاهر کاتب اصفهانی ••• 604

حاج محمّد طاهر ورنوسفادرانی ••• 604

محمّد طاهر حافظ اصفهانی ••• 606

طاهر اصفهانی ••• 606

محمّد طاهر تبریزی ••• 606

سیّد محمّد طاهر تویسرکانی ••• 607

محمّد طاهر حجار اصفهانی ••• 608

حاج محمّد طاهر حکاک ••• 608

محمّد طاهر درکوشکی ••• 608

میرزا محمّد طاهر شهاب اصفهانی ••• 609

حاج طاهر شیرازی ••• 610

میر محمّد طاهر علوی کاشانی ••• 610

میرزا طاهر مستوفی ••• 611

طاهر محتسب ••• 611

میرزا محمّد طاهر نایینی ••• 611

میرزا طاهر نزهت اصفهانی ••• 612

طاهری نایینی ••• 612

طبعی قزوینی ••• 613

طلحه جیانی اصفهانی ••• 613

طلحه صالحانی ••• 614

طلحه اصفهانی ••• 614

«ظ»

ظفر نیشابوری ••• 617

ظفر حسن آبادی ••• 617

ظفر معلّم اصفهانی ••• 617

ملّا ظفرعلی جرأت اصفهانی ••• 618

محمّد ظهیر اصفهانی ••• 618

ظهیر فارسی ••• 618

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109