اعلام اصفهان: جلد دوّم - «ب - ذ»

مشخصات کتاب

سرشناسه : مهدوی، مصلح الدین، 1294-1374.

عنوان و نام پدیدآور : اعلام اصفهان / مصلح الدین مهدوی ؛ تصحیح ، تحقیق و اضافات غلام رضا نصراللهی؛ [برای] سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل ، ستاد نکوداشت اصفهان پایتخت فرهنگی جهان اسلام.

مشخصات نشر : اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1386 -

مشخصات ظاهری : 5 ج.

شابک : 65000 ریال : ج .1 : 978-964-2588-48-0 ؛ 100000 ریال : ج.2 : 978-964-2947-47-8 ؛ 100000 ریال : ج.3 : 978-600-1320-27-9 ؛ ج.4 978-600-132-130-6 :

وضعیت فهرست نویسی : فاپا

یادداشت : ج.2 (چاپ اول: 1387).

یادداشت : ج.3 (چاپ اول : 1389) (فیپا).

یادداشت : ج.4 (چاپ اول: 1392) (فیپا).

یادداشت : کتابنامه.

یادداشت : نمایه.

مندرجات : ج. 1. آ - الف.- ج. 2. ب - ذ.- ج .3. ر - ظ.- ج.4. ع

موضوع : مشاهیر -- ایران -- اصفهان-- سرگذشتنامه

موضوع : اصفهان --سرگذشتنامه

شناسه افزوده : نصرالهی، غلامرضا

شناسه افزوده : سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان

شناسه افزوده : سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان. مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل

شناسه افزوده : ستاد نکوداشت اصفهان پایتخت فرهنگی جهان اسلام

رده بندی کنگره : DSR2001 /ص725 م9 1386

رده بندی دیویی : 955/93

شماره کتابشناسی ملی : م85-42964

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

اعلام اصفهان

جلد دوّم

«ب _ ذ»

دانشمند محقّق، زنده یاد

سیّدمصلح الدّین مهدوی

(1294 _ 1374ش)

تصحیح، تحقیق و اضافات

غلامرضا نصراللّهی

1387

ص: 4

اعلام اصفهان جلد دوّم»ب - ذ«

تألیف: سیّدمصلح الدّین مهدوی

تصحیح، تحقیق و اضافات: غلامرضا نصراللَّهی

پیش گفتار: دکتر محمّد علی چلونگر

ناشر: سازمان فرهنگی - تفریحی شهرداری اصفهان

مدیر تولید: مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل

چاپ نخست: 1387

قطع: وزیری / 928 صفحه / شمارگان: 1000 نسخه

چاپ متن: اصفهان / چاپ جلد: معنوی / صحافی: بابک

قیمت: 10000 تومان

شابک: 978 - 964 - 2947 - 47 - 8

مرکز پخش: 0311 - 2337861- 2208180

همه حقوق محفوظ و متعلق به مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل می باشد.

ص: 5

پیش گفتار

با ورود اسلام به ایران و روآوردن ایرانیان به دین مبین اسلام و به دنبال آن برخورد اندیشه ها و تلفیق فرهنگ های ملل گوناگون و رخدادهای اجتماعی و فرهنگی که در عرصه تاریخ ایران و سایر سرزمین های تحت سلطه اسلام روی داد، حرکت های علمی آغاز گردید و در پی آن نیاز به آگاهی در زمینه های خاص دانش آن روز و تهیه کتاب های چند موضوعی یا تک موضوعی به صورت فرهنگ نامه و دانشنامه ضروری شد؛ از این رو، دانشمندان و متخصصان دست به تألیفاتی زدند که امروزه این آثار از ذخایر علمی و فرهنگی به شمار می روند. برخی از این کتاب ها به معرفی علوم و آثار و نوشته های مربوط به آن پرداخته اند و برخی دیگر به معرفی رجال و دانشمندان آن علوم پرداخته اند.

از نوع اول می توان به کتاب هایی همچون رسائل اخوان الصفا، کامل الصناعة الطبیعة، الفهرست ابن ندیم و مفاتیح العلوم خوارزمی اشاره کرد. رسائل اخوان الصفا (قرن چهارم) شامل 54 رساله است که مجموعه این رسائل دانشنامه ای در باب معارف و علوم مختلفی چون ریاضی، طبیعی، الهی و اقسام منطق و حکمت عملی است. کامل الصناعة الطبیعة از علی بن عباس مجوسی (متوفی 384 ه ق) دانشنامه ای طبی همراه با معرفی دانشمندان این علم است. الفهرست ابن ندیم (متوفی 385 ه ق) در زمینه کتابشناسی و انواع خطوطی است که پیش از اسلام در ایران رواج داشت و نیز درباره برخی ادیان مثل زردشت، مزدک و مانی است. مفاتیح العلوم نیز از محمد بن احمد خوارزمی (متوفی 387 ه ق) در فقه، کلام، نحو، کتابت، شعر، اخبار، فلسفه، منطق،

ص: 6

عروض، ریاضیات، کیمیا، موسیقی، نجوم و غیره است.

از کتاب های نوع دوم (کتاب های رجال) الفهرست شیخ طوسی و رجال نجاشی را می توان نام برد. این دو اثر در شرح حال رجال شیعه و آثار آنهاست که در نوع خود از نخستین کتاب های این فن محسوب می شود. در حوزه تاریخ محلی هم آثار دانشنامه گونه و شرح رجال از قرن چهارم به بعد مورد توجه واقع شد و آثار برجسته ای در این زمینه تألیف شد که از جمله به تاریخ بغداد خطیب بغدادی و تاریخ دمشق ابن عساکر می توان اشاره کرد. تاریخ بغداد به شرح حال رجالی پرداخته است که به نحوی با بغداد در ارتباط بوده اند و عمدتاً نیز به رجال فرهنگی توجه داشته است.

جوامع بشری همواره زیر نفوذ دانشمندان و مفاخر خویش قرار داشته اند. آنان در هر حوزه ای اعم از علمی، سیاسی و فرهنگی که فعالیت می کردند در تحولات اجتماعی عصر خویش نقش داشته و از این رو، در اعتلا یا انحطاط تمدن های تاریخی کاملاً سهیم بوده اند. رجال و نخبگان علمی و ارباب دانش و معرفت همواره به مثابه عامل محرک تاریخ عمل کرده و زمینه تکامل اجتماعی انسان در حیات تاریخی اش را فراهم آورده اند. براساس متون دینی ما، صلاح و فساد عموم در گرو صلاح و فساد علما، فقها و بزرگان است. از دید این متون مردم همواره تابع سه گروه بوده و از آنها الگو و سرمشق گرفته اند و در نتیجه با صلاح آنان درستکار و با فساد و عناد آنان زشتکار شده اند:

1. امرا، حکّام، تاجران و ثروتمندان و به طور کلی، صاحبان زر و زور

2. علما، فقها و صاحبان منزلت و حیثیت (عالمان شیعه، ج 1، ص 13)

در زمینه رجال اصفهان از قرن چهارم آثار ارزشمندی به رشته تحریر درآمد. در سده های چهارم و پنجم دو اثر رجالی گرانقدر نوشته شد که به حق آنها را می توان دانشنامه های رجال دینی اصفهان به شمار آورد.

اولین اثر از ابومحمد عبداللّه بن محمد بن جعفر بن حبان مشهور به ابوالشیخ اصفهانی است که طبقات المحدثین باصبهان و الواردین علیها نام دارد. وی در این اثر شرح حال محدثین اصفهان را از ابتدا تا قرن چهارم آورده؛ چنانکه در طبقات دهم و

ص: 7

یازدهم کتاب، شرح حال بسیاری از مشایخ خود را که مقیم این شهر بوده اند برشمرده است. از مشایخ وی ابن ابی داوود سجستانی، ابن ابی حاتم رازی، ابوبکر جعفر بن محمد فریابی، ابوبکر بزاز و محمد بن یحیی ابن منده را می توان نام برد. در میان شاگردان و راویان ابوالشیخ نیز افراد مشهوری به چشم می خورند؛ از جمله: ابونعیم اصفهانی، محمد بن اسحاق ابن منده، ابن مردویه و نیز نواده اش محمد بن عبدالرزاق بن ابی الشیخ که عمده رجال شناسان بزرگ چون ابونعیم اصفهانی و سمعانی وی را ثقه دانسته اند.

ابوالشیخ در این کتاب نخست به فضائل و خصایص اصفهان پرداخته و روایاتی در این باره آورده است. وی سپس در بنای اصفهان و مساجد و مساحت آن مطالبی نقل کرده و بانی این شهر را اسکندر مقدونی دانسته است. پس از آن از چگونگی فتح اصفهان به دست مسلمانان سخن گفته است. بخش مهم کتاب، تراجم افراد و احادیث آنها اختصاص دارد. وی ابتدا از صحابه پیامبر(ص) آغاز کرده و هجده نفر از آنان را که وارد اصفهان شده اند نام برده و شرح کوتاهی از آنها را بیان کرده است که نخستین آنها امام حسن مجتبی(ع) بوده است. وی در مجموع 609 نفر را در کتابش نام برده است.

دومین اثر مهم در مورد رجال اصفهان که در واقع فرهنگ نامه دینی محلی محسوب می شود ذکر اخبار اصفهان از احمد بن عبدالله بن احمد بن اسحاق بن موسی بن مهران معروف به ابونعیم اصفهانی (336-430 ه ق) است. این کتاب شامل اسامی محدثان و عالمانی است که اهل اصفهان بوده یا سفری به آن داشته اند. اطلاعاتی که ابونعیم درباره چگونگی بنای اصفهان، فتح این شهر و نیز نخستین فرمانروایان و حکام مسلمان آن به دست می دهد بسیار شایان توجه است. وی سپس ویژگی های جغرافیایی و محلی اصفهان را ذکر می کند و اطلاعات بسیار دقیق و قابل توجهی از محله ها و روستاهای اطراف آن ارائه می دهد. ابونعیم در بخش اصلی کتاب پس از ذکر نام هر یک از مترجمان به صورت خلاصه به ذکر احوال آنان می پردازد. طبقات المحدثین باصبهان ابوالشیخ و ذکر اخبار اصبهان ابونعیم اصفهانی مراجع و منابع آثار رجالی اصفهان در قرون بعد از خود تا به امروز شدند.

ص: 8

پس از این دو اثر، آثاری که صرفاً به معرفی رجال اصفهان پرداخته باشند کمتر دیده می شود. در تاریخ معاصر، برخی از رجال نویسان و محققان به تحقیق درباره رجال اصفهان اهتمامی جدی داشته اند که از جمله به مرحوم آخوند ملا عبدالکریم جزی در تذکرة القبور و تاریخ مقابر اصفهان، مرحوم جلال الدین همایی در تاریخ اصفهان و مرحوم سید مصلح الدین مهدوی در آثار گوناگونش می توان اشاره کرد.

از بین معاصران به حق می توان گفت مرحوم مهدوی بیشترین تلاش را در معرفی رجال و مشاهیر و مفاخر اصفهان داشته است. آثار او از نظر کیفیت و کمیت در این موضوع مثال زدنی است. عظیم ترین تلاش او در این زمینه کتاب اعلام اصفهان است که در واقع، محصول یک عمر تلاش وی در باب رجال و مشاهیر اصفهان است. مجلد حاضر، که اعلام اصفهان را از حرف «ب» تا حرف «ذ» دربر می گیرد، دومین مجلد از این مجموعه است. این اثر به همّت محقق کوشا جناب آقای غلامرضا نصراللّهی انجام گرفته است. این مرکز امید دارد در آینده مجلدات باقی مانده را پس از تصحیح در اختیار علاقه مندان و محققان قرار دهد.

دکتر محمدعلی چلونگر

رئیس مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل

ص: 9

مقدّمه تحقیق

خداوند توانا را سپاس می گوییم که به ما توفیق داد دو جلد از کتاب «اعلام اصفهان» را تنظیم و تحقیق نموده و چاپ کنیم. این جلد شامل مدخل های حروف (ب، پ، ت، ث، ج، چ، ح، خ، د، ذ) است.

پس از چاپ جلد اوّل کتاب، بسیاری از محقّقان و اساتید فرهنگ و ادب و علاقمندان مرحوم استاد مهدوی این ضعیف را مورد لطف قرار داده و تشویق نمودند که از همه آنها تشکر می کنم. در کنار این تشویق ها، انتقادهایی هم از سوی برخی از اساتید و محقّقان به این کتاب و روش تنظیم آن وارد شد. از جمله استاد ایرج افشار، محقق سخت کوش و خستگی ناپذیر عرصه فرهنگ و تاریخ ایران، نسبت به تنظیم مدخل های کتاب به شکل کنونی انتقاد داشتند و طی نامه ای مشفقانه به این مسأله اشاره کردند که در تماس تلفنی به ایشان توضیح داده شد: ترتیب مطالب کتاب براساس نام کوچک و نام ژدر شخصیت ها (مدخل ها) بوده و توسّط مؤلّف فقید صورت گرفته است و ما نمی توانستیم سلیقه و خواسته مؤلّف را نادیده گرفته و به صورت دیگری آن را تنظیم کنیم. ولی تلاش کردیم با تهیّه فهرستی در آخر کتاب، دسترسی به مطالب کتاب را آسان تر کنیم و همانطور که در مقدمه جلد اوّل نوشتیم، پس از چاپ کامل متن کتاب، در آخرین جلد «اعلام اصفهان» فهرست های فنی متنوع و جامعی چاپ خواهد شد که مراجعان کتاب به سهولت و سرعت بتوانند از کتاب استفاده کنند.

* * *

هم زمان با انتشار جلد اوّل «اعلام اصفهان» و کمی بعد از آن آثار دیگری از مرحوم

ص: 10

استاد مهدوی به چاپ رسید:

1. «اصفهان، دارالعلم شرق» مصحح: آقای محمّدرضا نیلفروشان

در مقایسه ای که بین نسخه چاپی و نسخه دست نویس مؤلف صورت گرفت مشاهده شد که مصحح کتاب برخی از مطالب کتاب از جمله اسامی مدرسین و طلاب مدارس را حذف و مطالبی را از برخی کتابها به اصل کتابت افزوده است! و البته این تصحیح و نشر خدمت وصی محترم آن مرحوم عرضه نشده و مورد تأیید ایشان نیز واقع نگردیده است. امیدواریم متن کتاب در عرضه جدید به طور مصحح و با رعایت امانت به چاپ برسد.

2. «فهرست نسخه های خطی سیّد مصلح الدّین مهدوی، اهدائی به گنجینه نسخ خطی اصفهان»، نگارش: آقای محمّدعلی هدایت، قم: مجمع ذخائر اسلامی، 1387ش این کتابها توسط خانواده مرحوم مهدوی به کتابخانه عمومی ابن مسکویه اصفهان اهداء شده است.

همچنین در کتاب «ناگفته های عارفان» تألیف: حجةالاسلام آقای محمّدجواد نورمحمّدی که در سال 1386ش به چاپ رسید. حکایاتی از علمای اصفهان به نقل از یادداشت های مرحوم مهدوی به چاپ رسیده است.

امسال (1387) نیز کتابی به نام «مجتهد نجف آبادی» به چاپ رسیده که شامل رساله هایی مستقل در شرح حال مرحوم آیت اللَّه حاج میر سیّد علی نجف آبادی، از مرحوم زنده یاد استاد مهدوی، مرحوم آیت اللَّه میر سیّد علی فانی، حجةالاسلام آقای حاج شیخ احمد عابدینی است و حجةالاسلام آقای نورمحمّدی جمع آوری و تصحیح این کتاب را بر عهده داشته اند.

در تیرماه 1386 همزمان با چاپ جلد اوّل کتاب «اعلام اصفهان» و مصادف با دوازدهمین سالگرد وفات استاد مهدوی، همایش یک روزه ای با عنوان «آیینه فرهنگ اصفهان» (بزرگداشت مرحوم استاد سیّدمصلح الدّین مهدوی) به همت مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل و مجموعه فرهنگی مذهبی تخت فولاد و با حضور جمع

ص: 11

زیادی از محققان، اساتید حوزه و دانشگاه و شاگردان علاقمندان مرحوم مهدوی برگزار شد.

در نیمه نخست این مراسم که صبح در سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان برگزار شد، جناب آقای دکتر چلونگر رئیس مرکز اصفهان شناسی، به حاضرین جلسه خیر مقدم گفته و اهداف همایش را بیان کرد، سپس پیام آیت اللَّه مظاهری(دام ظله) رئیس حوزه علمیه اصفهان توسط فرزند ایشان آقای حاج حسن آقا مظاهری قرائت شد.

پس از آن آیت اللَّه آقای حاج شیخ رضا استادی از مدرسین حوزه علمیه قم، و آقای دکتر مهدی محقّق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، و آقای جویا جهانبخش از محقّقان برجسته علوم اسلامی و غلامرضا نصرالهی مصحح و محقق کتاب حاضر (اعلام اصفهان) درباره وضعیت علم و تحقیق در کشور، بررسی و نقد آراء استاد مهدوی و نگاهی به شیوه تحقیق و ابعاد فعالیت های علمی و اجتماعی وی به ایراد سخن پرداختند. همچنین استاد بصیری نیز ابیاتی را در مورد ایشان قرائت کرد.

مراسم در بعدازظهر به میزبانی مجموعه فرهنگی مذهبی و تاریخی تخت فولاد ادامه یافت. ابتدا آقای مهندس حسین حمیدی اصفهانی مدیر مجموعه به حضار خوش آمد گفت. سپس محقق پرکار حوزه و دانشگاه حجت الاسلام و المسلمین آقای رسول جعفریان سخنرانی نمود. آنگاه استاد فضل اللَّه خان اعتمادی خوئی (برنا) اشعاری قرائت کرد. در ادامه مراسم آقایان استاد مرتضی تیموری و دکتر اصغر منتظرالقائم مدیر دانشنامه تخت فولاد در باب دو کتاب تاریخ علمی و اجتماعی در دو قرن اخیر و مزارات اصفهان هر دو از تألیفات مرحوم مهدوی سخن گفتند.

در پایان آیت اللَّه آقای حاج شیخ هادی نجفی ضمن ایراد سخنانی در مورد خصوصیات فردی و اعتقادی مرحوم مهدوی به ویژگی های تألیفات وی پرداخت و ختم جلسه را اعلام کرد و حاضرین در مراسم به زیارت مزار مرحوم استاد مهدوی رفتند.

ص: 12

مدیر علمی و مجری این دو مراسم (همایش) در صبح و بعدازظهر استاد و محقق ارجمند آقای محمّدحسین ریاحی معاون پژوهشی مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل بود. در حاشیه این همایش نمایشگاهی از کتابهای چاپ شده زنده یاد استاد مهدوی برگزار شد.

* * *

در پایان این گفتار بار دیگر از خانواده مرحوم مهدوی خصوصاً داماد محترم ایشان آقای حاج حمیدرضا فروغی و همچنین از آیت اللَّه نجفی(مدظله) وصی محترم مؤلف فقید، و نیز از محقق پرتلاش و کوشا آقای رحیم قاسمی که در این کتاب نیز از راهنمایی ها و حمایت های خالصانه آنان بهره مند بودیم کمال امتنان را داریم.

همچنین از آقایان استاد فضل اللَّه خان اعتمادی خوئی (برنا)، مجتبی ایمانیه، حمید خلیلیان، سیّداحمد عقیلی و سایر عزیزانی که نگارنده را در ادامه راه تشویق نموده اند و یا نکاتی را یادآور شده اند قدردانی می شود.

شایسته است از شهردار محترم اصفهان آقای دکتر سقائیان نژاد، رئیس مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل آقای دکتر چلونگر، معاون محترم و مسؤول پژوهشی مرکز اصفهان شناسی آقای محمّدحسین ریاحی، مسؤول امور مالی آن مرکز آقای مسّاح و سایر کارکنان مرکز اصفهان شناسی و آقای مرتضی جنتیان مدیریت محترم انتشارات کانون پژوهش که در چاپ و نشر این اثر نقش به سزایی داشتند صمیمانه تقدیر و تشکر می نمایم.

امیدوارم مطابق نظر مؤلف کار تدوین و نشر کتاب به انجام برسد و روح مؤلف فقید از نشر این اثر خشنود و راضی باشد.

و ما توفیقی الاّ باللَّه

غلام رضا نصراللَّهی

17 ربیع الاوّل 1429 ه . ق

1378 / 1 / 6

ص: 13

(تصویر)

ص: 14

(تصویر)

ص: 15

(تصویر)

ص: 16

(تصویر)

ص: 17

(تصویر)

ص: 18

(تصویر)

ص: 19

(تصویر)

ص: 20

(تصویر)

ص: 21

(تصویر)

ص: 22

(تصویر)

ص: 23

(تصویر)

ص: 24

(تصویر)

ص: 25

(تصویر)

ص: 26

(تصویر)

ص: 27

اعلام اصفهان

«ب»

اشاره

ص: 28

ص: 29

بابا

کلمه بابا در زبان فارسی اسم است و در معانی: پدر، پیران کامل، رئیس بزرگ، سرکرده، ریش سفید طایفه، قلندر، هم شهری و آن کس که در کاری بزرگ باشد و پدربزرگ و جدّ هم استعمال شده است.

این کلمه لقب و شهرت عدّه زیادی از عرفاء و صوفیه به خصوص در قرن هفتم و هشتم هجری بوده است. ذیلاً به نام عده ای از آنان که در اصفهان بوده اند اشاره می کنیم و شرح حال بیشتر اینان غیرمعلوم [است] و عموماً از عرفاء بوده اند.

بابا الهی

بابا الهی، مزارش در نزدیک مقبره صاحب بن عَبّاد در محلّه طوقچی [بوده و اکنون آثار قبر از بین رفته است.]

بابا باب اللَّه

بابا باب اللَّه، قبرش در محلّه جهانباره (جوباره) نزدیک مقبره سارو تقی بوده است.

بابا امیر

بابا امیر، که یکی از باغات چهارباغ اصفهان بدو منسوب بوده است.

بابا بُدِلا

بابا بُدلاء، در محلّه دروازه حسن آباد مدفون است و بقعه ای بر سر قبر اوست.

ص: 30

بابا بیات

بابا بیات، ظاهراً از عرفای قرن هشتم هجری است. گویند او مراد و استاد طریقت بابا رکن الدّین بوده و پس از وفات در تخت فولاد مدفون شده است.(1) [مزار بابا بیات در عصر صفویه دارای موقوفات بوده و از جمله میر معزّ صوفی در زمان شاه سلیمان صفوی متولّی موقوفات مزار بابا بیات بوده است.(2)]

قبر بابا بیات در اواخر تخت فولاد(3) [حدود تکیه بابا رکن الدّین و تکیه آقا محمّد بیدآبادی بوده و اینک از بین رفته است.]

بابا توتا

بابا توتا، قبر او در جوباره واقع شده [و اطاقی بر سر قبر او بوده که در محوطه شهرداری در خیابان کمال قرار گرفت و خراب شد. مزار او را مرمت کرده و سنگ لوحی نصب نمودند. ]و به بابا تون تاب نیز معروف است.

بابا جوزا

بابا جوزا، مقبره اش در انتهای جوباره و مقابل باغ گارلند و نزدیک شاه میر حمزه قرار داشته است [در جریان احداث خیابان سروش خراب شد و از بین رفت.]

بابا حاجی

بابا حاجی، مزارش در قریه «بزم» از توابع رویدشت اصفهان است.


1- ریحانة الادب، ج2، ص213؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص299؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص39 و 460.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 301 و 302.
3- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص109.

ص: 31

بابا حسن

بابا حسن، قبرش کوچه شُلِه رنگ کُن ها در محلّه بیدآباد وجود داشته و یک جوی نیز در آنجا به نام جوی بابا حسن معروف بوده و اهالی آنجا به سَرِجوئی شهرت داشته اند.

بابا حمزه

بابا حمزه، از عرفاء و ادبای اصفهان است. وی برای تبلیغ اسلام و اشاعه آن به سرزمین چین سفر کرده و در قصبه ای دور افتاده در «شیائونان» واقع در شمال چین بدرود حیات گفته و در آنجا به خاک رفته است. در آرامگاه او تعدادی کتابهای فارسی وجود داشته است.(1)

بابا حیدر

بابا حیدر، از دهات استان چهارمحال و بختیاری است [و احتمالاً در آن روستا مزار یکی از اولیاء اللَّه به نام «بابا حیدر» وجود داشته است.]

بابا حیدر

بابا حیدر، در زمان صفویّه می زیسته و پس از فوت بابا سلطان قلندر قمی منصب بابایی تکیه حیدر در چهارباغ اصفهان را به او دادند.

بابا خدادوست

بابا خدادوست، مزار او در قریه «مارچی» از دهات رویدشت اصفهان است.


1- مجله کتابداری، شماره 46، سال 1374، ص91.

ص: 32

بابا دنبه

بابا دنبه، در حوالی باغ نو در آخر خیابان صارمیّه [خیابان جهاد کنونی] قبرش باقی بود.

بابا رضی

بابا رضی، از دراویش معاصر شاه سلیمان صفوی بوده و پس از فوت برادرش بابا صفی، منصب بابایی تکیه حیدر در چهارباغ اصفهان را به او دادند.

بابا رکن الدّین بیضاوی شیرازی

بابا رکن الدّین مسعود بن عبداللَّه بیضاوی شیرازی، عارف سالک و عابد زاهد، از عرفای بزرگ قرن هشتم هجری.

[اصلاً از اهالی «بیضای» فارس بوده و نزد شیخ کمال الدّین عبدالرزّاق کاشانی، شیخ داود قیصری و نعمان خوارزمی به کسب علم و معرفت و طیّ طریق سلوک و عرفان پرداخته است. گویند درا صفهان نیز از مریدان بابا بیات بوده است.(1)

اغلب سالهای زندگی را در اصفهان سپری ساخته و در بین حکّام و اعیان و بزرگان اصفهان صاحب احترام و نفوذ کلمه بسیار بوده است. میر عبدالحسین خاتون آبادی می نویسد: هنگامی که هلاکو پادشاه مغول قصد تصرف اصفهان و قتل عام مردم آنجا را داشته، خواجه نصیرالدّین طوسی او را نزد بابا رکن الدّین برد و به خواهش بابا رکن الدّین قتل عام اصفهان برطرف شد یا در آن تخفیف ایجاد شد.(2)

بابا رکن الدّین در عرفان نظری دستی توانا داشته و در شرح و ترویج اندیشه های محی الدّین عربی قادر بوده است.

کتب زیر از تألیفات اوست:


1- نصوص الخصوص: مقدمه، ص دَه.
2- وقایع السنین و الاعوام، ص364.

ص: 33

1. «قلندریه» که شیخ آذری در «جواهر الاسرار» یاد کرده است. 2. «کشف الضرّ فی شرح نظم الدُّر» در شرح تائیّه ابن فارض 3. «نصوص الخصوص» در شرح فصوص الحکم، که با مقدمه استاد همایی و با همت دکتر رجبعلی مظلومی در سال 1359ش به چاپ رسیده است.(1)]

بابا رکن الدّین در یکشنبه 26 ربیع الاوّل 769ق وفات یافته و (2) [در جنوب اصفهان و در مسیر جاده قدیم شیراز که بعدها به مزار بابا رکن الدّین و تخت فولاد مشهور شد به خاک سپرده شد. پس از آن بقعه ای هرمی شکل بر روی قاعده ای پنج ضلعی با دوازده ترک بر سر مزار او بنا شد. در سال 1039ق این بنا به دستور شاه عباس صفوی مرمّت شده و موقوفاتی برای آن قرار داده شد.(3) در زمان شاه سلیمان، میر معزّ صوفی متولّی موقوفات تکیه بابا رکن الدّین بود(4) و پل ساخته شده بر روی زاینده رود که تخت فولاد را به اصفهان مربوط می کند به پل بابا رکن الدّین معروف بوده و بعدها به پُل خواجو شهرت یافت. در سال 1200ق یکی از عرفاء به نام میرزا محمّد نصیر بایزیدی تکیه را مرمّت کرد و در زمان ریاست مرحوم جواد مجدزاده صهبا بر اداره باستان شناسی اصفهان تکیه بار دیگر مرمّت شد. در سالهای اخیر شهرداری اصفهان آن تکیه را مرمّت و زیباسازی و نورپردازی کرده است.

برخی از علمای بزرگ شیعه همچون شیخ بهائی و حاج محمّد ابراهیم کلباسی و ملّا محمّد تقی مجلسی به زیارت او می رفته و به او اعتقاد داشته اند. تکیه بابا رکن الدّین از هنگام تأسیس تا امروز محل عبادت و ریاضت و چلّه نشینی عرفاء و اهل دل بوده و بسیاری از علماء و فضلاء در جوار مزار بابا رکن الدّین به خاک سپرده شده اند. از جمله ملّا حسن آرندی نائینی، ملّا محمّد علی نوری مازندرانی و جمعی از وابستگان او و میرزا


1- نصوص الخصوص، مقدمه، ص نوزده.
2- تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص37.
3- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 500-493.
4- تذکره نصرآبادی، ج1، ص302.

ص: 34

حسن خان جابری انصاری و دیگران.

در هنگام تعمیرات اخیر تکیه تعدادی آجر نوشته به خط کوفی متعلّق به قرن چهارم هجری و سنگ نوشته قبور از قرن دهم تا دوازدهم هجری کشف گردیده و بر سنگ های بدنه سرداب پای دیوار شرقی بقعه نیز یادگاری هایی از قرن نهم و دهم هجری وجود دارد.(1)]

بابا سرخ

بابا سرخ، مقبره او در دنبال نهر جوی شاه اصفهان (نزدیک محلّه لُنبان) وجود داشته است.

بابا سعید

بابا سعید، مزارش در اطراف اصفهان بوده است.

بابا سلطان قلندر قمی

بابا سلطان قلندر قمی متخلّص به «لوائی» از عرفای قرن یازدهم هجری در درویشی مقامی سامی داشته و در قواعد فقر و اصطلاحات آن فرقه بابای عالم بوده است. شاه عباس اوّل بابائی تکیه حیدر واقع در چهارباغ را به او مفوّض داشته و او قبل از تألیف تذکره نصرآبادی فوت شده جایش را به بابا حیدر دادند. او نیز فوت شده پسرش بابا صفی به جای پدر نشسته، او نیز فوت شده، برادرش بابا رضی بابای تکیه مزبور شده


1- تخت فولاد، یادگار تاریخ: خطی؛ و نیز بنگرید به: بزرگان نامی پارس، ج1، صص 411-407؛ فرهنگ معین، ج5، ص1195؛ مولوی نامه، ص220؛ نامه مینوی، صص 580-410؛ مجله یادگار: سال 1324ش، شماره 4، صص 46-42؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص71؛ ریحانة الادب، ج1، ص213؛ دانشنامه جهان اسلام، ذیل «بابا رکن الدّین»، صص 43 و 44؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 179 و 180.

ص: 35

است.

در هر حال «بابا سلطان» به تَتَبُّع شعراء قدیم شعر می گفته است.

از اوست:

«لوائی» نیست شاد از وصل امروز

چو هجران خواهدش آزرد فردا

چه باشد حال بیماری که امروز

یقین داند که خواهد مرد فردا(1)

بابا سنگکی

بابا سنگکی، قبرش در پشت مسجد جامع اصفهان بوده است. [در کوچه ای که به گنبد سلطان بخت آغاز و مسجد دوقاضی منتهی می شود، جنب امامزاده شورا به نام طاق بابا سنگکی معروف بوده ولی آثار قبر از بین رفته است.

بابا شاه اصفهانی

باباشاه اصفهانی، متخلّص به «حالی» شاعر و خوشنویس مشهور عصر صفویه بوده، اصلاً از کوهپایه است اما به اصفهانی شهرت یافته،(2) خط را نزد سیّد احمد مشهدی مشق کرده و این که نوشته اند شاگرد میرعلی هروی بوده بنا به دلایلی صحیح نیست.(3)

عموم خطشناسان و خوشنویسان متفق القولند که تا زمان بابا شاه خط نستعلیق را کسی به شیرینی و شیوایی او ننوشته است.(4)

باباشاه مردی عارف و درویش مسلک بوده و عموماً گوشه نشینی اختیار می نموده و به کتابت گذران معیشت می کرده است.


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص402؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص881؛ ریحانة الادب، ج5، ص137.
2- تذکره روز روشن، ص 95 و 96.
3- احوال و آثار خوشنویسان، ج1، ص86.
4- کارنامه بزرگان ایران، ص168؛ مناقب هنروران، ص79؛ تذکره خلاصة الاشعار (بخش اصفهان)، ص321 و 322.

ص: 36

تاریخ وفاتش را برخی سال 996 در بغداد(1) و برخی دیگر سال 1012ه در مشهد مقدس نوشته اند(2) و تاریخ دوم صحیح تر به نظر می رسد.(3)

رساله آداب المشق هم از تألیفات اوست که به اشتباه آن را به میرعماد نسبت داده اند.

از او قطعات خوشنویسی و چند کتاب به خط نستعلیق خوش در کتابخانه ها و مجموعه های شخصی موجود است.(4)

این رباعی از بابا شاه اصفهانی است.

دوشینه به بزم آن بت باده پرست

بودم که شد از باده عشرت سرمست

او رفت به خواب مستی و من از شوق

بر پاش نهادم سر و رفتم از دست

بابا شهاب

شیخ شهاب الدّین آزادانی معروف به «بابا شهاب» از عرفاء و دانشمندان عهد خود بوده و در قریه آزادان در نزدیکی اصفهان [و اکنون محلّه ای در غرب اصفهان] به خاک رفته است.

بابا شیخ احمد

بابا شیخ احمد مزارش در «سُهر فیروزان» از بلوک لنجان قرار دارد.

بابا شیخ حسین

بابا شیخ حسین که در قریه «پُوده» سمیرم مدفون شده است.


1- گلستان هنر، ص119.
2- پیدایش خط و خطاطان، ص 140 و 141.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص154.
4- احوال و آثار خوشنویسان، ج1، ص90 و 91.

ص: 37

بابا شیخ علی

بابا شیخ علی، قبر او در قریه «اشکهران» از دهات رویدشت اصفهان است.

بابا شیخ علی

بابا شیخ علی، قبر او در قریه «گیشی» (جیشی) از توابع رویدشت اصفهان است.

بابا شیخ علی رودباری

بابا شیخ علی رودباری از عرفای اصفهان است. سال فوت او معلوم نیست. مزار او در روستایی به نام خود او بابا شیخ علی در لنجان اصفهان موجود است. و در زمان صفویه بقعه او تعمیر شده است و در بیرون بقعه، بر روی دیوار لوحه ای سنگی نصب شده بود که عبارات آن چنین است:

«توفیق یافت در عمارت این بقعه متبرّکه عارف معارف ربّانی بابا شیخ علی رودباری رحمةاللَّه علیه عزت و رفعت پناه شهسوار بیگ ابن مرحوم مهترعلی کوچک فی 1044» (1)

بابا شیر

بابا شیر، قبر او در بازارچه حسن آباد بوده است.

بابا صفی

بابا صفی فرزند بابا حیدر، از دراویش و متصوفه عهد صفوی بوده و پس از فوت پدر بابائی تکیه حیدر در چهارباغ را به او دادند.


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص169.

ص: 38

بابا صلت

بابا صلت، قبرش نزدیک مزار صاحب بن عباد در محلّه طوقچی بوده و در سالهای اخیر از بین رفته است.

بابا عبداللَّه

بابا عبداللَّه، قبر او در کوچه جماله، نزدیک مسجد جامع اصفهان موجود است.

بابا عبداللَّه

بابا عبداللَّه، قبرش در محلّه خوزان سِدِه بوده است.

بابا عبداللَّه

بابا عبداللَّه، قبر او در لنجان اصفهان است.

بابا عریان

بابا عریان، قبر او در حوالی مقبره صاحب بن عباد بوده و در سالهای اخیر آن را از بین بردند.

بابا علمدار

بابا علمدار، در محلّه الیادران در غرب اصفهان مدفون است و قبر درازی دارد. گویند قد بلندی داشته است. در اطراف قبر او قبرستان اختصاصی محلّه الیادران بوده که در اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی قسمتی در خیابان صارمیّه قرار گرفته و خراب شد و باقی را تصرّف نموده به خانه و مغازه و مدرسه تبدیل کردند.

ص: 39

بابا علی

«بابا علی» معروف است که طیّ الارض داشته و قبرش در قریه «شاه طور» رویدشت اصفهان واقع شده است.

بابا علی خان گورتانی

درویش بابا علی خان قورتانی رویدشتی، عارف سالک در قرن یازدهم هجری. در قریه «قورتان» (گورتان) رویدشت اصفهان ساکن بوده و به عبادت و ریاضت روزگار می گذرانیده و سرانجام در سال 1068ق وفات یافته و در قبرستان بلال واقع در آن قریه جنب مزار بابا ابوالمعالی مدفون شد.(1)

بابا فولاد

بابا فولاد، از عرفای اصفهان در قرن دهم هجری است. به گورستان متبرکّه و قدیمی اصفهان در جنوب رودخانه زاینده رود و در مسیر جاده شیراز، تا قرن یازدهم هجری «مزار بابا رکن الدّین» می گفته اند. اما کم کم این گورستان به «تخت گاه بابا فولاد» و سپس «تخت فولاد» معروف شده است. [سایر وجه تسمیه هایی که برای تخت فولاد ذکر می کنند چندان سندیتی ندارد و تخت فولاد منسوب به همین «بابا فولاد» است.]

نامش «استاد فولاد حلوائی بن استاد شجاع الدّین» بوده و پس از سال 959ق وفات یافته و نزدیک غسالخانه تخت فولاد مقابل تکیه خاتون آبادی مدفون شد [قبر او پس از آنکه در معرض تخریب قرار گرفت و قبور اطراف آن از بین رفت، به مساعی عدّه ای از علاقمندان مواریث تاریخی و فرهنگی، به شرحی که آقای جمشید مظاهری در تعلیقات تاریخ اصفهان مرحوم جابری انصاری نوشته، از نابودی نجات یافته و مرمّت شد و اکنون در صحن شرکت مخابرات موجود است.(2)]


1- قصص الخاقانی، ج2، ص200.
2- تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، صص 410 و 411؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 211 و 212؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص224؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص28؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: مخطوط.

ص: 40

بابا قادر

بابا قادر، از عرفاء بوده و نزدیک بقعه صاحب بن عبّاد در محلّه طوقچی مدفون است. [بر سر قبر او اطاقی با طاقی گنبدی شکل در کوچه صاحب بن عبّاد و کمی بالاتر از مزار صاحب (روبروی حسینیه امام خمینی فعلی) وجود داشت و سنگ قبری مرمرین با طرح های گل و بته زیبا و ادعیه به خط ثلث خوش و حجاری روی قبر او مشاهده می شد. در چند سال اخیر آن اطاق و مقبره را خراب کرده و به یکی از تأسیسات انتقال و تقویت برق تبدیل کردند. ظاهراً نامش «عبدالقادر» بوده و در بین اهالی محلّه طوقچی دارای احترام فراوان بوده و به «بابا قادر» شهرت داشته و مع الاسف در عصر حاضر و نسل امروز نه آن حرمت باقی ماند و نه آن معنویّت.]

باباقاسم

ابوالقاسم محمّد، از عرفاء قرن هفتم و اوائل قرن هشتم اصفهان است که شرح حال او مانند سایر باباها مجهول می باشد. در سال 740ق وفات یافته و یکی از مریدانش به نام سلیمان بن ابی الحسین بن طالوت دامغانی در سال 741ق بقعه ای بر سر مزار او بنا نموده که هرمی شکل و دارای 8ضلع می باشد و در سال 1044ق به وسیله شخصی به نام آقا زمان فرزند آقا جمال میوه فروش تعمیر شده است.

در نزدیکی مقبره بابا قاسم مدرسه ای موسوم به «مدرسه بابا قاسم» وجود دارد که در منابع عصر صفویه آن را «مدرسه صفویه» نیز آمده است و نگارنده در کتاب دیگر خود اصفهان دارالعلم شرق یا تاریخ مدارس دینی اصفهان به شرح ساختمان این مدرسه و علماء و فضلاء ساکن در آن در قرون گذشته تا حال پرداخته ام.

بابا قاسم از صوفیان اهل سنّت بوده و اسامی خلفای سه گانه در مقبره و مدرسه بر روی کاشیکاری ها مشهود است.

ص: 41

بابا قارداش

بابا قارداش، در «آبچویه» از مزارع قریه «جِشوِقان» کوهپایه مقبره او وجود دارد و عوام آنجا او را دلاّک حضرت رضاعلیه السلام می دانند.

بابا قزوینی

بابا قزوینی، از عرفای اصفهان.

بابا لکات

بابا لکات، از عرفاء و متصوّفه بوده و در تخت فولاد مدفون است. به نوشته شاردن، سیّاح فرانسوی که در عصر صفویه به ایران آمده بود بقعه بابا لکات دارای موقوفات فراوان بوده و بسیاری از درویشان در آنجا اطعام می شده اند.(1) در مرآة البلدان ناصری محل قبر او را محلّه خواجو نوشته [که صحیح نیست. ظاهراً قبر بابا لکات در حوالی بقعه بابا رکن الدّین بوده است.(2)]

بابا لخته*

بابا لخته، از عرفاء بوده و در محلّه «اَرداجی» در خوراسکان در شرق اصفهان مدفون است.

بابا لنگر

بابا لنگر، قبر او در نزدیکی «الور» از بلوک کَروَن وجود داشته است.


1- سفرنامه شاردن (قسمت اصفهان)، ص156.
2- مزارات اصفهان، ص110؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص300.

ص: 42

بابا متکا

بابا متکا، از عرفاء اصفهان بوده و در این شهر به خاک رفته است.

بابا محمّد علی اصفهانی

بابا محمّد علی اصفهانی، از شعراء و عرفای قرن یازدهم هجری است. نصرآبادی در تذکره خود می نویسد: در کمال دردمندی بود. صحبت حکیم شفائی را دریافته و در فن مثنوی طبعش خالی از لطف نبود. چند سال قبل از این (یعنی قبل از سال 1083ق سال تألیف تذکره) فوت شد.

این شعر در تعریف پل حسن آباد (پل خواجو) از اوست:

ندانم چون کنم تعریف آن پل

کزو ایجاد شد راه توکّل

شکوه بحر اگر آن جا کشد سر

جهد مانند میمونی ز چنبر(1)

بابا محمود

بابا محمود، ظاهراً از عرفاء ناحیه لنجان بوده و پل بابا محمود در نزدیکی باغ محمود از دهات گرکن لنجان به او منسوب است.

بابا ملّا

بابا ملّا، از عرفای ناحیه «ازیران» رویدشت بوده و دارای بقعه و بارگاه است.

بابا نوش

بابا نوش، از عرفاء بوده و قبرش در محلّه تل عاشقان و نزدیک سنبلستان در کوچه ای معروف به «بابا نوش» بوده است [متأسفانه در سالهای اخیر آن را نیز خراب کرده و آثار قبر را از بین بردند. اهالی محل به زیارت او عقیده داشته و کراماتی را به او


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص611؛ مزارات اصفهان، ص111.

ص: 43

نسبت می دادند.]

بابا وحدی

بابا وحدی، یا بابا اوحدی، مدفون در لنجان.

بابا یحیی

بابا یحیی، از عرفای قرن دوازدهم هجری است و در سال 1153ق وفات یافته و در تکیه بابا رکن الدّین در تخت فولاد مدفون است.(1)

باباخان شکوهی بختیاری

باباخان شکوهی فرزند محمّد کریم بن پرویزخان بابادی بختیاری، شاعر ادیب از محترمین و خان زادگان ایل بابادی بوده، در حدود سال 1310ق متولّد گردیده و در سال 1366 قمری در اصفهان وفات یافت. گاهی برحسب اقتضای حال اشعاری می سرود از آن جمله است:

[دل شد اسیر دام و ندانست عاقبت

از حلقه های زلف تو راه فرار نیست(2)]

میرزا باقر

میرزا باقر، از فضلاء و معاریف اصفهان بوده، از آثارش حمام و مسجد و بازارچه ای است در محلّه بیدآباد. وی ظاهراً در اواخر زمان صفویه زندگی می کرده است.

حمام میرزا باقر در سالهای اخیر گرفتار بیماری تغییر نام گردید و اخیراً به نام حمام گلستان خوانده می شود.(3)


1- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص71؛ مزارات اصفهان، ص112.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص274.
3- بیان المفاخر، ج2، ص221.

ص: 44

محمّد باقر آتشی شیرازی

محمّد باقر شریف آتشی شیرازی، از خطاطین مشهور اصفهان در قرن سیزدهم هجری است که در برخی از مساجد این شهر من جمله مسجد قریه گز، مسجد شاه و مسجد سیّد، از سال 1251 تا 1261 کتیبه هایی به خط ثلث زیبا از او باقی است و سنگ برخی از قبور تخت فولاد نیز به خط مشارالیه می باشد. کتیبه مسجد رکن الملک در تخت فولاد و کتیبه مسجد رحیم خان از کتیبه مسجد سیّد گرده برداری شده است که سال آن 1304 و 1311 می باشد که سال بنا و نصب کاشی می باشد. چنان که در برخی از کتیبه های مسجد سیّد نیز دو تاریخ دارد. یکی تاریخ نوشتن کتیبه و دیگری تاریخ نصب کاشی. سال فوت و مدفن و دیگر گزارش زندگی او فعلاً بر نگارنده مجهول است.(1)

شیخ محمّد باقر ارونقی*

شیخ محمّد باقر ارونقی تبریزی، از فضلای قرن دوازدهم هجری است. در مدرسه سلطانی (چهارباغ) اصفهان مقیم بوده و به تحصیل علم مشغول بوده است. وی کتاب «بیست باب در معرفت اسطرلاب» تألیف خواجه نصیرالدّین طوسی را از سال 1192 تا 1194ه.ق تصحیح و مقابله کرده است.(2)

شیخ محمّد باقر استرآبادی

شیخ محمّد باقر استرآبادی، از علمای اواسط قرن سیزدهم هجری است. اصلش از «ناه کوه» است. وی نزد علمای اصفهان تحصیل نموده و در این شهر برخی از کتب را کتابت نموده است از جمله: حاشیه معالم تألیف ملّا میرزا محمّد شیروانی و غیره.(3)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص33؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص 618 و 640؛ آثار ملّی اصفهان، ص631؛ بیان المفاخر، ج2، ص101 و 372.
2- نسخه های خطی، دفتر هفتم، ص532.
3- الکرام البرره، ج1، ص160.

ص: 45

در کتابخانه مجلس شورای ملّی مجموعه ای است به شماره 3099 حاوی چندنامه و رقعه، که در شماره 12 آن را بدین گونه معرفی می کند: «نامه محمّد باقر استرآبادی مدرس اصفهان»(1)

همچنین در بیاض امام قلی میرزا فرزند نادرشاه نامه ای از صاحب عنوان به علماء بغداد موجود است.(2)

استاد باقر اصفهانی*

استاد باقر اصفهانی، از معماران چیره دست عصر زندیه است. وی در سال 1194ق مسجد جامع کاشان را که در اثر زلزله آسیب دیده بود را تعمیر کرده است.(3)

ملّا محمّد باقر اصفهانی

ملّا محمّد باقر اصفهانی، عالم فاضل، متأخّر از علّامه مجلسی است. مشارالیه مؤلّف کتابی است به نام «درج الدّررفی مناقب الائمة الاثنی عشر» به فارسی، که کتاب بزرگی است در حدود سی هزار بیت و به دو قسمت تقسیم می شود:

قسمت اوّل شرح قصیده طویله فارسی مشتمل بر دویست آیه از آیات قرآن مجید و پانصد حدیث همگی در شأن حضرت امیرعلیه السلام و قسمت دوّم کتاب در مناقب سایر ائمه هدیعلیهم السلام می باشد.(4)

محمّد باقر اصفهانی

محمّد باقر اصفهانی، در سال 1264ق حاشیه بر معالم، تألیف: شیخ محمّد تقی را به خط نسخ نوشته است. کتاب به شماره 684 در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار تهران


1- فهرست مجلس، ج481 10.
2- الذریعه، ج3، ص169.
3- دانش نامه هنرمندان ایران و جهان اسلام، ص107.
4- الذریعه، ج8، ص58؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص305.

ص: 46

موجود است.(1)

و در سال 1270ق «رساله عملیه» (از طهارت تا صیام) را برای حاج محمّد ابراهیم کتابت نموده است. نسخه به شماره 1424 در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی در قم موجود است.(2)

محمّد باقر اصفهانی

محمّد باقر اصفهانی خطاط نسخ نویس. در سال 1201ق نسخه ای از «زاد المعاد» را به خط نسخ نوشته است که در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(3)

همچنین «مفتاح الفلاح» شیخ بهائی را کتابت نموده و ترجمه دعاها را با شنجرف نوشته است. ظاهراً ترجمه از خود او باشد. نسخه به شماره 3338 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(4)

[محمّد باقر اصفهانی نسخه ای از قرآن مجید را به خط نسخ خوش در ماه محرّم 1185ق کتابت نموده که درکتابخانه سلطنتی سابق موجود بوده است.(5)]

محمّد باقر اصفهانی

محمّد باقر اصفهانی [از ادباء و فضلای قرن یازدهم هجری در هندوستان است]. جُنگ بیاضی در سال 1056ق در هند نوشته است. در برگ های 48 تا 50 این جُنگ رساله «تحدّی وصاف با کلیله دمنه یا مقایسه قرینه سازی های وصّاف با ابوالمعالی» قرار گرفته است و شاید مؤلف آن محمّد باقر اصفهانی باشد. این جنگ به شماره 1038 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(6)


1- فهرست سپهسالار، ج1، ص572.
2- فهرست گلپایگانی، ج2، ص86.
3- فهرست رضوی، ج6، ص243.
4- فهرست رضوی، ج6، ص222.
5- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1149.
6- فهرست اهدایی مشکاة، ج2، ص694.

ص: 47

او در سال 1056 مجموعه ای ترتیب داده و از جمله «اثبات واجب» تألیف خفری را در اکبرآباد و رساله دیگری را در سال 1056ق در حیدرآباد هند نوشته است. این مجموعه در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(1)

محمّد باقر اصفهانی

محمّد باقر اصفهانی، نسخه ای از «احکام اتّصالات [...]» [لا یقراء] تألیف: محمّد اختیار را به خط نستعلیق نوشته است. نسخه ضمن مجموعه شماره 1661 کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران است. تاریخ دیگر کتابهای این مجموعه 1223ق می باشد. بنابراین احتمالاً وی نیز در این عصر می زیسته است.(2)

محمّد باقر اصفهانی

محمّد باقر اصفهانی، از خطاطین خط نسخ و کتاب نویسان قرن سیزدهم است. از آثارش کتاب «اسفار» است که در سال 1277ق میرزا شمس الدّین نوشته و نسخه به شماره 2270 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

همچنین کتاب «کبری» را در روز دوشنبه 29 شوّال 1268ق در سیچان اصفهان نوشته است. نسخه در کتابخانه دانشکده حقوق تهران موجود است.(4)

شیخ محمّد باقر اصفهانی

شیخ محمّد باقر اصفهانی، از علماء و مدرسین طهران در قرن چهاردهم هجری بوده و از جمله شاگردانش حاج اسماعیل بن شیخ محمّد رضا بهاری همدانی می باشد.(5)


1- فهرست اهدایی مشکاة، ج3، ص128.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج8، ص239.
3- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج9، ص920.
4- فهرست حقوق، ص170.
5- گنجینه دانشمندان، ج4، ص399.

ص: 48

سیّد محمّد باقر امامی*

سیّد محمّد باقر حسینی امامی اصفهانی، از هنرمندان قرن سیزدهم هجری است، او از اساتید هنر قلمدان سازی و نقاشی به شمار می رفته و در گل و بته سازی مهارت بسیاری داشته است و تا سال 1272ق در قید حیات بوده است.(1)

دکتر باقر آل ابراهیم

دکتر باقر آل ابراهیم بن ملّا محمّد ابراهیم دهکردی، شاعر و ادیب دانشمند. در سال 1323ق در دهکرد (شهرکرد فعلی) متولّد گردیده و در مولد خود تحصیلات مقدماتی را شروع نموده، سپس به اصفهان آمده و نزد علمای عالیقدری چون حاج آقا رحیم ارباب و شیخ محمّد حکیم خراسانی به تحصیل پرداخت و در ضمن آن در مدارس جدید نیز تحصیل نمود و سپس در طهران به دانشسرای عالی وارد شد و لیسانس ادبیات را اخذ نمود. سپس به دانشگاه طهران رفت و دکترای ادبیات گرفت. سالها در دبیرستانهای طهران به تدریس مشغول بوده و چندین کتاب تألیف نموده که از آن جمله است:

1. «تاریخ و تطّور ادبیات ایران» 2. «شرح حال خواجه عبداللَّه انصاری»، وی طبع شعر داشته و در شعر «مهجور» تخلّص می کرده است. این شعر از اوست:

دادم به ره عشق تو از جان و دل خویش

سرمایه یک عمر که اندوخته بودم

سودای مرا بین که خریدم ز تو آن را

کز روز ازل من به تو بفروخته بودم

در وادی سینای دل از نور تَجَلّی

من دوش شهاب قبس افروخته بودم(2)


1- هنر قلمدان، ص137.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص78؛ شناخت سرزمین چهارمحال، صص 628 و 629.

ص: 49

محمّد باقر نجف آبادی

محمّد باقر بن ملّا ابراهیم نجف آبادی، از خطاطان و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری بوده و این کتابها به خط او موجود است:

1. «شرح کبیر یا ریاض المسائل»، از میراث تا آخر کتاب دیات، که به خط نسخ خوب در سال 1263ق نوشته و به شماره 2505 در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار موجود است.(1)

[«الوافی فی شرح الواقیة»، که به خط نسخ آن را نوشته و در دوشنبه 5 شعبان 1263ق از کتابت آن فراغت یافته است. این نسخه به شماره 7718 در کتابخانه مجلس شورا موجود است.(2)]

3. «شرح زبدة الاصول»، که به خط نسخ در سال 1266ق کتابت نموده و در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی موجود است.(3)

شیخ محمّد باقر کلباسی*

حاج شیخ محمّد باقر کلباسی بن شیخ ابوتراب بن شیخ محمّد جعفر بن حاج محمّد ابراهیم کلباسی، عالم فاضل در یکشنبه 27صفر 1308ق در نجف اشرف متولّد شد. مقدمات را در نجف اشرف خواند و در سال 1330ق به اصفهان بازگشت.

در اصفهان نزد آخوند فشارکی، آخوند گزی و آقا سیّد محمّد باقر درچه ای به تحصیل پرداخت. پس از آن به اقامه نماز جماعت در مسجد حکیم و حل و فصل مشکلات مردم پرداخت. وی سرانجام در 2 شعبان 1395ق وفات یافته و در تکیه میرزا ابوالمعالی در تخت فولاد مدفون شد.(4)


1- فهرست سپهسالار، ج1، ص473.
2- فهرست مجلس، ج26، ص207.
3- فهرست گلپایگانی، ج1، ص107.
4- مشاهیر مزار علّامه ابوالمعالی کلباسی، صص 182-180.

ص: 50

شیخ محمّد باقر اصفهانی

حاج شیخ محمّد باقر بن ابی جعفر اصفهانی، واعظ و عالم محقّق، مؤلّف کتاب «خیرالکلام» در عقائد شیعه. ظاهراً وی ساکن هند بوده و کتابش در هندوستان به طبع رسیده است.(1)

میرزا محمّد باقر مجدالاطباء

میرزا محمّد باقر مجدالاطبّاء بن شیخ ابوطالب بن شیخ محمّد جعفر بن محمّد باقر بن میرزا عبداللَّه شیخ الاسلام بن میرزا محمّد رحیم بن میرزا مرتضی بن میرزا عبدالمطلب شیخ الاسلام، از اطباء قرن چهاردهم هجری. در مدرسه دارالفنون طهران به تحصیل طب پرداخته و در اصفهان طبابت نمود. در اصفهان نیز طب قدیم را نزد حاج میرزا محمّد باقر حکیم باشی آموخته بود.(2) [مرحوم مهدوی قبر او را در تکیه ریزی نوشته است ولی قبر او نزدیک تکیه میر محمّد صادقی و ملک در تخت فولاد مشاهده شد. تاریخ فوت او 14 ذیقعده 1353ق بوده است.(3)]

میر محمّد باقر حسینی اصفهانی*

میر محمّد باقر بن ابوطالب حسینی اصفهانی، از خوشنویسان قرن سیزدهم هجری است. وی کتیبه حاشیه جعبه ترازوی چوبی موجود در موزه بِرن سوئیس را به خط ثلث خوش نوشته است.(4)

میرزا محمّد باقر حسینی نطنزی

میرزا محمّد باقر حسینی نطنزی بن ابوعلی، شاعر ادیب و دانشمند از فضلاء و سخنوران قرن یازدهم هجری است. در اوایل قرن یازدهم هجری متولّد شده و در


1- الذریعه، ج7، ص284.
2- خاندان شیخ الاسلام اصفهان، صص 164 و 165.
3- تخت فولاد یادگار تاریخ: مخطوط.
4- جلدها و قلمدان های ایرانی، ج1، ص149.

ص: 51

اصفهان به تحصیل پرداخت. در شعر و ادب استاد بود و خطوط مختلف را خوش می نوشت و از حکمت، نجوم، هیئت، ادبیات عرب، منطق و فقه و حدیث با بهره بود. شاه عباس ثانی او را اکرام و احترام می کرد و میرزا محمّد باقر سالها در امور دیوانی به خدمت مشغول بود و پس از فوت برادرش میرزا محمّد شفیع، وزیر سرکار قورچیان شد. [او صاحب مال و مکنت فراوان بود و آثار خیریه همچون تکایا، حمام، مساجد و مساکن بسیاری را احیا کرد و مزرعه ای به نام خویش به نام «باقرآباد» احداث نمود. خوشبختانه وقف نامه آثار موقوفه میرزا باقر به تاریخ 17 جمادی الثّانی 1085ق موجود است. هرچند آثار موقوفه اغلب از بین رفته و یا به مرور زمان به تصرف غاصبین موقوفات درآمده است.

او در سوارکاری و تیراندازی و جنگاوری بسیار چابک و ماهر بود. سرانجام در قزوین وفات یافته و پیکرش به مزرعه «باقرآباد» از توابع «بُرز رود» نطنز منتقل و به خاک سپرده شد و مدتی بعد استخوان های او را به نجف اشرف برده و به خاک سپردند.

باقر نطنزی، مانند اغلب شعرای آن زمان پیرو سبک هندی بوده و با شاعران عهد خویش صائب تبریزی، میرزا طاهر وحید قزوینی، میرزا محمّد سعید حکیم و دیگران مراوده و مشاعره داشته است. دیوان اشعار او با عنوان «دیوان میرزا محمّد باقر حسینی» در سال 1369ش با ویرایش دکتر میرجلال الدّین کزّازی به چاپ رسیده است.]

این شعر از اوست:

پیش من خیره نظر بر رخ جانان کردن

تیشه بر صورت شیرین زدن فرهادست(1)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص98؛ نتایج الافکار، ص118؛ تذکره حسینی، ص72؛ تذکره شمع انجمن، ص125؛ تذکره آتشکده (بخش سوم از نیمه نخست)، ص926؛ تذکره غنی، ص24؛ دیوان میرزا محمّد باقر حسینی، صص18-8؛ میراث فرهنگی نطنز، ج2، ص 125-122.

ص: 52

میر محمّد باقر شهرستانی

میر محمّد باقر بن ابوالفتوح موسوی شهرستانی، عالم فاضل و خوشنویس ماهر، اصلاً از اهالی محلّه «شهرستان» اصفهان است. [در اصفهان نزد دانشمندان این شهر به تحصیل پرداخت. خطوط نسخ و رقاع را خوش می نوشت. وی کتاب «درّ ثمین» که ترجمه کتاب «کشف الیقین» علّامه حلّی است را نوشته که به شماره 12066 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(1)]

وی نسخه ای از نهج البلاغه را به خط نسخ و رقاع خوش در جمعه 28 رمضان 1090ق کتابت نموده که در کتابخانه معتمد موجود بوده است.(2) همچنین نسخه دیگری از «نهج البلاغه» را در پنج شنبه 11 شعبان 1086ق به خط نسخ و رقاع خوش کتابت نموده که در کتابخانه مجلس سنای سابق (کتابخانه شماره2 مجلس شورا) موجود است.(3)

وی نسخه ای از «صحیفه سجادیه» را به خط نسخ و رقاع خوش در 11 شعبان المعظّم 1086ق کتابت نموده که در مجموعه آقای سهیلی وجود داشته است.(4)

سیّد محمّد باقر آسیاب پری

سیّد محمّد باقر موسوی آسیاب پری ابن آقا سید ابوالقاسم (بن سیّد محمّد باقر) بن آقا سیّد مهدی، عالم فاضل. در حدود سال 1296ه در اصفهان متولّد و نزد علماء و بزرگان شهر همچون حاج شیخ ابوالقاسم زفره ای و آقا شیخ احمد بیدآبادی و دیگران تحصیل نموده، در مسجد آب بخشان پس از فوت پدر اقامه جماعت می نمود و سرانجام در 18 صفر سال 1407ه.ق وفات یافت و درایوان شرقی صحن امامزاده زینبیه مدفون


1- فهرست مرعشی، ج30، صص 464 و 465.
2- نسخه های خطی: دفتر سوم، ص251.
3- فهرست سنا، ج1، ص95.
4- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1150؛ تاریخ پانصد ساله خاندان شهرستانی، صص 149 و 150.

ص: 53

گردید.(1)

میرزا محمّد باقر امامی

حاج میرزا محمّد باقر امامی بن سیّد احمد، از سادات امامی اصفهان، عالم حکیم ادیب فاضل زاهد از شاگردان جهانگیرخان قشقائی و آقا سیّد محمّد باقر درچه ای و آخوند کاشی و دیگران بوده و کتابی در حکمت و کلام تألیف فرموده، در سن قریب 90 سالگی در ماه صفر 1364ه.ق وفات یافته. در یکی از اطاق های تکیه بروجردی در تخت فولاد مدفون شد. نگارنده مدتی افتخار شاگردی ایشان را داشت.(2)

میرزا محمّد باقر شهیدی علوی

حاج میرزا محمّد باقر شهیدی علوی ابن آقا میرزا احمد مدرس خراسانی بن سیّد محمّد حسینی خراسانی، عالم فاضل زاهد، از ائمه جماعت اصفهان. [حدود سال 1310ق در اصفهان متولّد شده] و نزد پدر خود و آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، آقا سیّد مهدی درچه ای، میرزا حسین همدانی و آخوند کاشی تحصیل نمود. وی پس از وفات پدر، در مسجد مقابل مدرسه نیم آورد اقامه جماعت می نمود و در شب 25 محرّم سال 1385ق به سن متجاوز از 75 سالگی وفات یافته و در تخت فولاد جنب مزار فاضل هندی مدفون شد.(3)

محمّد باقر حسینی مازندرانی

محمّد باقر بن احمد حسینی مازندرانی [از فضلاء قرن دوازدهم هجری] در ربیع الاوّل سال 1129ق کتابت نسخه ای از «شرح مختصر السؤل و الامل فی علمی


1- تاریخچه ارزنان، ص42؛ مزارات اصفهان، ص235.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص82؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص73؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص86.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص249.

ص: 54

الاصول و الجدل» را به خط نسخ در مدرسه جدید سلطانی (مدرسه چهارباغ) در دارالسّلطنه اصفهان به پایان رسانیده است.

متن کتاب در بالای صفحه و شرح آن در پایین صفحه نوشته شده است. نسخه به شماره ترتیب (21712) 1434 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد مقدّس موجود است.(1)

سیّد محمّد باقر ثانی بیدآبادی

حاج سیّد محمّد باقر معروف به «حاج آقا» بن حاج سیّد اسداللَّه بیدآبادی بن حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی، عالم فاضل فقیه کامل و ادیب شاعر. مادرش دختر ملّا علی بن حاج میرزا خلیل طهرانی است. صاحب عنوان پس از وفات پدر (در سال 1290ق) به نجف اشرف مهاجرت نموده و نزد آقا شیخ محمّد حرزالدّین و سایر فضلاء تلمّذ نموده، در فقه، اصول و کلام صاحب نظر گردید. منزل او محفل علماء وادباء و شعراء بوده است.

او پس از فوت عموی خود حاج سیّد جعفر بیدآبادی در سال 1320ق به اصفهان مهاجرت نموده، مرجع مسائل شرعی مردم گردید و به تعمیر و تکمیل مسجد جدّ خود (مسجد سیّد) پرداخته و به نصب ضریح و نصب ساعت اقدام نمود. پس از وقوع استبداد صغیر و آشفتگی اوضاع مملکت، بار دیگر به نجف اشرف مهاجرت کرد، امّا به علّت درخواست های مکرّر مردم اصفهان، به موطن خود مراجعت نموده و به فاصله شش ماه پس از آن در روز سوم رمضان سال 1333ق بر اثر ابتلا به سکته وفات یافته و در مقبره مسجد سیّد مدفون گردید.

وی در نجف اشرف کتابخانه ای با چندین هزار کتاب نفیس داشت که پس از فوت ایشان فروخته شد و در بین فضلای نجف پراکنده گردید. وی در مراتب فضل و ادب


1- فهرست الهیات مشهد، ج2، ص582.

ص: 55

خصوصاً شعر نیز مهارت داشته و صاحب قریحه ای وقّاد و طبعی روان بوده است. این شعر از اوست:

یابن عمّ النّبیّ ایّ معالٍ

لک فی ارفع المدائح تذکر(1)

میر محمّد باقر خاتون آبادی

میر محمّد باقر بن میر محمّد اسماعیل بن میر محمد باقر حسینی خاتون آبادی، عالم فاضل فقیه محقق و ادیب مدقّق، از علمای قرن دوازدهم هجری.

در سال 1070ق در اصفهان متولّد شده [و نزد جمعی از علمای اصفهان از جمله ملّا محمّد باقر محقق سبزواری و پدر دانشمند خود و آقا حسین خوانساری به تحصیل پرداخت و خود عالمی جامع و فقیهی کامل گردید تا جائی که مورد توجّه و عنایت شاه سلطان حسین صفوی قرار گرفته و به دستور او برخی از کتابها را از عربی به فارسی ترجمه کرد و پس از احداث مدرسه چهارباغ او را مأمور تدریس در آن مدرسه نمود. در سال 1124ق نیز او را به سمت «رئیس العلماء» و منصب «ملّاباشی» منصوب نمود.

در سال 1127ق ناگهان بهای گندم و آرد در اصفهان بالا رفت و عدّه ای از فتنه جویان آن را به میر محمّد باقر خاتون آبادی نسبت دادند و عوام النّاس را تحریک کردند و خانه او را به آتش کشیدند. جمعی از جزائریه نیز که مأمور حفاظت خانه او بودند به خانه او ریخته و به ضرب و شتم ساکنان منزل و غارت اثاثیه آن پرداختند، در حالی که شاه سلطان حسین به این بی احترامی اعتنائی نکرد و مورد پیگیری قرار نداد. در این هنگام خاتون آبادی که به بیماری ذات الرّیه مبتلا بود، بر اثر این حوادث بیماریش شدت گرفت] و در سه شنبه 6 ربیع الاوّل 1127ق وفات یافته و در تخت فولاد در مدرسه ای که پدرش میر محمّد اسماعیل ساخته بود [و اکنون به تکیه خاتون آبادی ها


1- نقباء البشر، ج1، ص195؛ معجم رجال الفکر و الادب، ص35؛ معارف الرّجال، ج1، ص138؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص147؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 307 و 308؛ اعیان الشیعه، ج13، ص333.

ص: 56

معروف است ]مدفون گردید.(1)

[برخی می نویسند که او را زهر داده و شهید کردند و این مادّه تاریخ برای این واقعه سروده شده است:

«آمد «جگر» از «شهید ثالث» بیرون 1350-223=1127] (2)

وی شاگردان بسیاری تربیت نموده است از جمله: سیّد نورالدّین بن سیّد نعمت اللَّه جزائری و فرزندش سیّد محمّد.(3)

کتب زیر از تألیفات اوست:

[1. «آثار علوی» یا «کائنات جوّ»، که نسخه ای از آن در کتابخانه دانشگاه لُس آنجِلِس آمریکا وجود دارد.] (4)

2 . «آداب دعا» به فارسی، که نسخه های آن در کتابخانه های دانشگاه تهران، ملک و دانشکده الهیات دانشگاه تهران موجود است. (5)

3. «رساله در آب نیسان و قمر در عقرب» [که نسخه ای از آن به شماره 1266 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و نسخه ای دیگر در مدرسه عالی شهید مطهری (سپهسالار سابق) موجود است.] (6)

4 . «ترجمه بلدالامین» موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران.(7)

5 . «ترجمه اناجیل اربعه»

6. «ترجمه عهدنامه مالک اشتر» که نسخه هایی از آن در کتابخانه های مرکزی دانشگاه تهران، ملّی ملک و ملّی ایران موجود است.(8)


1- وقایع السّنین و الاعوام، صص 569-552.
2- منتهی الآمال، ص677؛ شهیدان راه فضیلت، صص 362 و 363.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 308 و 309.
4- نسخه های خطی، ج 11 و 12، ص1؛ فهرست دانشگاه تهران، ج6، ص2716.
5- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص326؛ فهرست الهیات دانشگاه تهران، ص1.
6- الذریعه، ج19، ص13؛ فهرست سپهسالار، ج1، ص1844.
7- الذریعه، ج26، صص 192 و 193؛ فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج10، ص1663.
8- فهرست ملک، ج2، ص13؛ فهرست ملّی ایران، ج6، ص139؛ فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج7 ص2716.

ص: 57

7. «ترجمه عیون الحساب» تألیف ملّا محمّد باقر یزدی، [موجود به شماره 2130 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی] (1)

8 .«ترجمه فقه الرضاعلیه السلام» موجود در کتابخانه مدرسه فیضیّه قم. (2)

9 .«ترجمه مشکول» تألیف حاج بابا بن محمّد صالح قزوینی، موجود در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی (3)

10.«ترجمه و شرح مجمع البیان»

11. «سوره هایی که در فرایض خوانده می شود» موجود در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی (4)

11.«تعقیبات نماز» که در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(5)

12.«صیغ عقود نکاح»، موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و کتابخانه ملّی ملک.(6)

13. «لیلیّه» ترجمه از کتاب شیخ صفی الدّین اردبیلی که در کتابخانه نگارنده موجود است.(7)

14.«ترجمه مکارم الاخلاق» موجود در کتابخانه دکتر اصغر مهدوی در تهران(8)

15.«نوروزیّه» به فارسی، موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و کتابخانه شخصی سیّد ناصر میبدی کرمانشاهی در مشهد مقدّس و کتابخانه خاندان میبدی در کرمانشاه(9) [به منابع مندرج پاورقی نیز رجوع شود.(10)]


1- فهرست مجلس، ج6، ص107.
2- فهرست فیضیّه (استادی)، ج2، ص25.
3- ترجمه اناجیل اربعه: مقدمه، ص 43 و 44.
4- ترجمه اناجیل اربعه: مقدمه، ص52.
5- فهرست مرعشی، ج2، ص254.
6- فهرست مشکات، ج3، ص2617؛ فهرست ملک، ج6، ص81.
7- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص327.
8- ادبیات فارسی استوری، ج2، ص773؛ الذریعه، ج22، ص147.
9- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج6، ص2716؛ فهرست شخصی میبدی، ج1، ص 38 و 39؛ فهرست خاندان میبدی، ص149.
10- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص104؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص114، تتمیم امل الآمل، صص 77 و 78؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، صص 41 و 42؛ الکواکب المنتشره، ص87؛ نجوم السماء، ص275؛ مفاخر اسلام، ج8، ص533؛ تاریخ و تذکره حزین، صص 209 و 360؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص237؛ تراجم الرّجال، ج2، صص 592 و 599؛ علّامه مجلسی (طارمی)، صص 257-253؛ مکارم الآثار، ج1، ص112؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص 435 و 436.

ص: 58

میرزا محمّد باقر طبیب

میرزا محمّد باقر طبیب بن حاج محمّد اسماعیل بن ابراهیم بن حسینعلی بن شمس علی پوده ای سمیرمی اصفهانی، طبیب حاذق و ماهر، در حدود سال 1300ه.ق متولّد شد. تحصیلات خود را در طب نزد حاج میرزا محمّد باقر حکیم باشی انجام داده و به طبابت پرداخت. وی در اصفهان و حبیب آباد برخوار، جندق و انارک به طبابت مشغول بود. سرانجام در شب 11 ربیع الاوّل 1370ه.ق در اصفهان وفات یافته و در صحن تکیه آغاباشی در تخت فولاد مدفون شد.(1)

میر محمّد باقر واعظ

میر محمّد باقر واعظ بن میر محمّد اسماعیل بن میر ابوصالح [بن میر عبدالرزّاق بن میر محمّد اسماعیل اعرجی حسینی اصفهانی]

عالم فاضل، از بزرگان فضلای اصفهان است. وی پیشنماز مسجد جامع جدید سلطانی و مدرس مدرسه میرزا مهدی در بیدآباد اصفهان بوده و در این شهر وفات یافته است.

هفت فرزند او: میر محمّد صادق واعظ، حاج میر محمّد اسماعیل، میر علینقی، میر سیّدعلی، میر محمّد مهدی، میر محمّد کاظم و میر محمّد رضا از علمای اصفهان به شمار می رفته اند.(2)

در ارشاد المسلمین می نویسد که در سال 1198ق در عداد علماء معروف بوده است. سال وفاتش معلوم نیست.


1- تاریخچه محلّه خواجو، ص76؛ منتخبی از آثار رجاء زفره ای، ص90؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص54.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص309 و 310.

ص: 59

میر محمّد باقر خاتون آبادی

میر محمّد باقر بن میر محمّد اسماعیل (شاه مراد) بن میر عمّادالدّین محمّد حسینی خاتون آبادی، عالم فاضل محدّث، از دانشمندان و قرن یازدهم هجری در اصفهان به تحصیل فقه و حدیث پرداخت و بارها به سفر حج رفت. وی در سال 1060ه.ق وفات یافت و در قریه «گورت» از توابع جِی اصفهان مدفون شد. از او جُنگی در ادعیه و احادیث به جای ماند. میر عبدالحسین و میر محمّد اسماعیل خاتون آبادی از فرزندان دانشمند صاحب عنوان هستند.(1)

آقا باقر سعدالسّلطنه*

آقا باقر اصفهانی ملقّب به سعدالسّلطنه بن آقا اسماعیل، از رجال سیاسی و اداری عهد قاجاریه و از نیکوکاران و خیّرین.

او دائی میرزا علی اصغر امین السلطان (اتابک اعظم) است. ابتدا نزد آقا ابراهیم امین السلطان آشپزی می کرد و به این خاطر در اولین سفر ناصرالدّین شاه در اروپا (سال 1290ق) همراه شاه بود. در سال 1296ق امتیاز ساخت راه شوسه قزوین - تهران به او واگذار شد و سرانجام در سال 1310ق به حکومت قزوین منصوب شد.

وی با دستور میرزا علی اصغر امین السلطان ساختمان قدیمی بقعه شاهزاده حسین را تخریب کرده و بنای جدیدی بر سر آن مزار بنا کرد. همچنین کاروانسرایی در محلّه خیابان قزوین بنا نمود.

در سال 1325ق به جای جلال الدّوله (پسر ظل السلطان) به حکومت زنجان منصوب شد. پس از مدتی بین او و مجتهد با نفوذ زنجان آخوند ملّا قربانعلی زنجانی اختلافات بالا گرفت تا جایی که سرانجام در جمادی الاوّل 1325ق به دستور ملّا قربانعلی، مردم به دارالحکومه ریخته و سعدالسلطنه را مجروح کردند و او پس از دو روز


1- وقایع السنین و الاعوام، ص517؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 187 و 188؛ مکارم الآثار، ج1، ص130.

ص: 60

درگذشت.(1)

محمّد باقر حسینی

محمّد باقر بن محمّد اشرف حسینی [خطاط و نستعلیق نویس] چندین رساله در موضوعات مختلف را در سالهای 1043 و 1044 و 1046ق در قهوه خانه میرزا ولی محمّد نوشته است که به شماره 7410 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(2)

آقا محمّد باقر وحید بهبهانی*

آقا محمّد باقر وحید بهبهانی بن ملّا محمّد اکمل اصفهانی، از اکابر علمای امامیه و از مجتهدین طراز اوّل جهان تشیع، محیی اجتهاد در فقه شیعی، عالم زاهد متقّی، در سال 1117ق در اصفهان متولّد شده و نزد پدر به تحصیل پرداخت. همچنین از درس آقا سیّد محمّد طباطبائی بروجردی و سیّد صدرالدّین محمّد قمی بهره گرفت. پس از وفات پدر و سقوط اصفهان به دست افاغنه، از اصفهان به بهبهان کوچ کرده و حدود 30سال در آن دیار به تدریس و تبلیغ و تحقیق مشغول شد. پس از آن به عتبات عالیات مهاجرت فرموده و در کربلا ساکن شد و به معارضه با شیخ یوسف بحرینی (صاحب حدائق) پیشوای اخباریان پرداخته و با برپائی جلسات علمی و تألیف و تحقیق بر او غلبه کرده و او را منزوی ساخت و طریقه اجتهاد را در آن دیار رواج داد. مجلس درس او پربار و عمیق بود و دهها مجتهد عالیقدر از این محفل علمی برخاستند و شهرت و اعتبار «وحید بهبهانی» چنان شد که عنوان (آقا) به طور مطلق به او اختصاص یافته و اعقاب و احفادش به نام (آل آقا) معروف شدند. همچنین در بین اهل فضل و اصحاب رجال و تراجم به «استاد الکل» شهرت یافت. لقب «وحید» را نیز استاد و پدر همسرش سیّد


1- شرح حال رجال ایران، ج1، ص181؛ چهل سال تاریخ ایران یا الماثر و الآثار، ج1، ص314؛ طرائق الحقائق، ج3، ص300؛ مینو در یا باب الجنه قزوین، ص692.
2- فهرست مرعشی ج19، ص226.

ص: 61

محمّد طباطبائی بروجردی به او عطا کرد.

وحید بهبهانی در سال 1205ق وفات یافته و در رواق حرم مطهر امام حسین علیه السلام نزدیک قبور شهدای کربلا مدفون شد. مادرش فرزند نورالدّین محمّد بن محمّد صالح مازندرانی بوده و محمّد صالح داماد ملّا محمّد تقی مجلسی است.

او تألیفات فراوانی از خود به جای نهاده است که از آن جمله است:

1. «حاشیة علی مدارک الاحکام» 2. «حاشیة علی المعالم» 3. «الفوائد الحائریة» 4. «مصابیح الظلام» در شرح مفاتیح الشرایع(1)

محمّد باقر بن امین

محمّد باقر بن آقا امین، از علمای اواخر عهد صفویّه است. وی در سال 1104ق وفات یافت و در تکیه آقا حسین خوانساری در تخت فولاد مدفون شد.(2)

شیخ محمّد باقر الفت

شیخ محمّد باقر بن حاج شیخ محمّد تقی آقا نجفی، عالم فاضل عارف ادیب جامع معروف به «الفت»، در جمعه دوم جمادی الاوّلی 1301ه.ق متولّد شده، در اصفهان نزد


1- علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، صص 578-574؛ معجم مؤلفی الشیعه، صص 79 و 80؛ شرح زندگانی استاد کل وحید بهبهانی، مرآة الاحوال، ج1، صص 149-146؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 45 و 46؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص334؛ بیان المفاخر، ج1، صص 75 و 76؛ قصص العلماء، صص 209-203؛ تذکرة العلماء، صص 140-137؛ روضات الجنات، ج2، ص91؛ الکنی و الالقاب، ج2، صص 109 و 110؛ فوائد الرضویه، ص404؛ هدیة الاحباب، صص 114 و 115؛ ریحانة الادب، ج1، ص51؛ معجم المؤلفین، ج9، ص90؛ الاعلام، ج6، ص273؛ مکارم الآثار، ج1، ص220؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 310 و 311؛ الذریعه: اغلب جلدها؛ دانشمندان سخن سرایان فارس، ج4، صص 796-789؛ معجم المطبوعات، ج1، ص597؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص474؛ بغیة الطالب، ص171؛ تتمیم امل الآمل، صص 74 و 75.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص108.

ص: 62

پدر بزرگوارش و در نجف اشرف نزد علماء اعلام از آن جمله آخوند خراسانی و آقا ضیاءالدّین عراقی تحصیلات خویش را به پایان رسانید. در اوائل مشروطیت در عداد آزادیخواهان وارد شده، در سال 1307 خورشیدی از طرف مردم اصفهان به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب گردید. او در طی مسافرت های خود به ایران و خارج در خدمت آقا سیّد محمّد غمام عارف مشهور رسیده و دست ارادت بدو داده و در اصفهان در گوشه انزوا به سر برده، روزگار به تألیف و تصنیف می گذرانید.

[صاحب عنوان صاحب معلومات فراوان در علوم مختلف و در سجایای اخلاقی و ملکات فاضله کم نظیر و منزل او محفل دانشمندان و اهل ادب بود.]

وی سرانجام در 26 ربیع الاوّل سال 1384ق (1343ش) وفات یافته و در بقعه پدر خود جنب امامزاده احمد مدفون گردید.

مادّه تاریخ وفاتش را میر سیّد علی خان نوربخش (آزاد) گوید:

گفت آزاد بهر تاریخش:

حیف الفت ز ما برید الفت

استاد فضل اللّه اعتمادی متخلص به برنا نیز در وفات او چنین سروده است:

خامه «برنا» دو تاریخ از پی فوتش نوشت

هر یکی در مصرعی با سال هجری عرب

«بود از الفت مصفّا گلشن اصحاب علم»

«بود با الفت موقّر ساحت اهل ادب»

ماده تاریخ وفاتش به شمسی نیز چنین است:

بهر سال وفاتش دو تاریخ

زد به شمسی رقم کلک «برنا»

«الفتی بین ارباب دل نیست»

«رفت از بین ما الفت ما»

کتب زیر از تألیفات اوست:

1 «ابواب الروضات» (فهرست بر روضات الجنات است که مستقلاً به طبع رسیده است.) 2 و 3. پرورش استقلال و وسائل رستگاری که از کتب خارجی ترجمه نموده و در مجله آفتاب به طبع رسانیده است. 4. «تاریخ مداخله شیعه در امور سیاسی» 5.

ص: 63

«داستان هفت برادر» 6. «دانشنامه» که به طبع رسیده 7. «دیوان اشعار»، مطبوع 8. «رساله میهمانی به قلم افلاطون»، ترجمه از عربی، به طبع رسیده 9. «کشف الحجب در اسامی کتب» 10. «سفرنامه» در دو مجلد 11. «نسب نامه الفت» 12. «مجمع الاجازات» 13. «تلخیص الروضات». [مجموعه ای از آثارش در یک مجلد توسط دختر نواده اش لاله الفت در سال 1385ش در اصفهان منتشر گردید.]

همچنین ایشان از سال 1329ه.ق مجله آفتاب را در اصفهان منتشر ساخته است.

از اوست:

بر تارک قدرش نرسد افسر خورشید

آن سر که به خاک قدم چون تو کس افتاد

***

وجود خاکی من گرچه از تو رفت به باد

خوشم از این که به یکباره رفته ام از دست(1)

میرزا محمّد باقر مدرّس

میرزا محمّد باقر بن میر محمّد تقی بن میر سیّد حسن مدرّس،عالم فاضل، در حدود سال 1314ق در اصفهان متولّد گردیده و نزد علماء این شهر تحصیل نموده، ازائمه جماعت مسجد حاج ابوالمحسن در محلّه پاقلعه بود. در ظهر چهارشنبه 30 رجب 1388ق به سن متجاوز از 70 سالگی وفات یافته، در بقعه جدّش میر سیّد حسن مدرس در مسجد رحیم خان مدفون گردید.(2)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص 55 و 56؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 313 و 314؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج3، صص 61-38؛ مزارات اصفهان، صص 54 و 55؛ گلهای ادب، ص47؛ دیوان الفت، مقدمه؛ نقباء البشر، ج1، ص198؛ گنج زری بود درین خاکدان، ج1، مقدمه؛ آئین فرزانگی، ج2، صص 118-115؛ سخنوران نامی معاصر ایران، ج1، ص326.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 405 و 406؛ مزارات اصفهان، ص169.

ص: 64

شیخ محمّد باقر نجفی (کبیر)

شیخ محمّد باقر نجفی مسجد شاهی ابن شیخ محمّد تقی ایوان کیفی رازی نجفی اصفهانی، از بزرگان علماء و مجتهدین و رؤسای ملّت و دین، مادرش نسمه خاتون معروف به «حبابه» دختر شیخ جعفر کاشف الغطاء نجفی و پدرش شیخ محمّد تقی رازی صاحب حاشیه از مجتهدین بزرگ قرن سیزدهم هجری است. در سال 1235ق (و یا به قول مرحوم الفت در نسب نامه 1234ق) در اصفهان متولّد شده و مقدّمات علوم را فرا گرفت. سپس با مادر خود به نجف اشرف مهاجرت نموده و نزد صاحب جواهر، شیخ انصاری و شیخ حسن کاشف الغطاء (دایی خود) به تحصیل پرداخت. سپس به اصفهان مراجعت نموده و به تدریس و ترویج دین اشتغال جست. پدر دانشمندش شیخ محمّد تقی و همچنین حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی و سیّد صدرالدین عاملی را از دیگر اساتید ایشان بر شمرده اند.

وی در مسجد شاه [مسجد امام فعلی] به تدریس پرداخت و صدها تن از علماء و فضلاء از او کسب فیض نمودند. [اسامی 71تن از شاگردان آن بزرگمرد در تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان آمده است.] کم کم مقام علمی بر همگان آشکار شد و نفوذ و شهرت ایشان در اصفهان زیاد شد تا جایی که در ردیف علمای طراز اوّل اصفهان قرار گرفت و به اجرای حدود الهی و احکام شرعی اقدام نمود.

از اقدامات مهم اجتماعی ایشان کمک به فقراء و مؤمنین در قحطی سخت و جانکاه سال 1288ق (معروف به سال آدم خوری) است. همچنین در سال 1292ق که دولت قاجاریه قصد داشت مالیات ناعادلانه برای مردم اصفهان وضع کند، او به طهران رفته و موفق به لغو این تصمیم و معافیت مردم از پرداخت مالیات گردید.

شیخ محمّد باقر نجفی در اصفهان پشت و پناه ضعفا و حامی ستم دیدگان بود و در برابر طمعکاری و ظلم و تعدّی ظلّ السّلطان و اتباع او ایستادگی می کرد. او در برابر بدعت ها و انحرافات فرقه های ضالّه به مبارزه برخاسته و احکام شرع را در مورد آنان به اجرا گذاشت.

ص: 65

سرانجام در سال 1300ق به ناگاه به عتبات عالیات هجرت نموده و پس از زیارت آستان مقدس حسینی علیه السلام در کربلا، به نجف اشرف رفته و به زیارت مرقد مطهر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام شتافت و در شب پنج شنبه 8 صفر المظفّر 1301ق وفات یافته در بقعه جدّ مادری خود شیخ جعفر کاشف العظاء در نجف مدفون گردید.

حاج میرزا علی مستوفی انصاری (پدر حاج میرزا حسن خان جابری انصاری موّرخ و ادیب مشهور) جهت او مرثیه و مادّه تاریخ سروده و گوید:

سال تاریخش از انصاری جستم گفتا

«موطن شیخ نجف بود بانجام و ازل»

1301ق

صاحب عنوان به تقوا و عبادت و اخلاق حسنه و ملکات فاضله معروف بود. از آثار خیریه او بنای مسجد نو در بازار بزرگ اصفهان در سال 1299ق است.

وی کتب و رسایل چندی تألیف نموده که از آن جمله است:

1. «رساله در استصحاب» 2. «شرح هدایة المسترشدین» بحث حجیة الظن که در سال 1283ق به ضمیمه کتاب «هدایة المسترشدین» به طبع رسیده است. [اخیراً با تصحیح محقق ارجمند آقای شیخ مهدی باقری به چاپ رسیده است. ]3. «لبّ الاصول» 4. «لُبّ الفقه» که جلد طهارت آن در کتابخانه آقا سیّد حسن صدر کاظمی موجود بوده است. [5. «حاشیه» فتوائی بر «نخبه» حاج محمّد ابراهیم کلباسی در عبادات. 6. تعلیقه فتوایی بر رساله صلاتیه پدرش شیخ محمّدتقی (مطبوع).(1)]


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج1، صص 340-313؛ قبیله عالمان دین، صص 62-43؛ شرح هدایة المسترشدین، صص42-15؛ رساله صلاتیه، صص 53-44؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص74؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 312 و 313؛ بیان المفاخر، ج1، صص 272 و 273؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص165؛ المآثر و الآثار یا چهل سال تاریخ ایران، ج1، صص 192 و 193؛ اعیان الشیعه، ج44، ص104؛ بغیة الطالب، 174؛ نقباء البشر، ج1، ص199؛ نجوم السماء (تکمله)، ج2، ص3؛ ریحانة الادب، ج3، ص404؛ فوائد الرضویه، ص410؛ هدیة الاحباب، ص205؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 313 و 314؛ مکارم الآثار، ج3، ص1007؛ احسن الودیعه، ج2، ص16؛ تاریخ اصفهان و ری، ص290؛ الذریعه، ج2، ص24، ج2، صص 282 و 287؛ الاصفهان (رجال و مشاهیر)، صص 667-665؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 140-137؛ شرح حال عباس میرزا ملک آرا،صص 114 و 115.

ص: 66

سیّد محمّد باقر رویدشتی

سیّد محمّد باقر رویدشتی اصفهانی نائینی ابن سیّد محمّد تقی بن میر صدرالدّین محمّد بن امیر غیاث الدّین. عالم فاضل و طبیب متّقی، در سال 1232ق متولّد شد. وی از غایت زهد کمتر طبابت می نموده، لکن کمال حذاقت را داشته است. در سال 1335ق به سنّ یکصد و سه سالگی وفات یافته و در صحن امامزاده سلطان سیّدعلی در نائین مدفون شد.(1)

علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی

علّامه ملّا محمّد باقر بن ملّا محمّد تقی بن مقصود علی مجلسی، عالم فاضل و محقّق کامل و متکلّم جامع، مجدّد مذهب شیعه در قرن یازدهم هجری. از اعاظم علماء و اکابر فقهاء و محدّثین شیعه.

در سال 1037ق در اصفهان متولّد شده و نزد علماء و فقهای عالیقدر به تحصیل پرداخته و از برخی از آنان اجازه دریافت نموده است که عبارتند از: قاضی ابواشرف اصفهانی، ملّا محمّد تقی مجلسی، شیخ حسن بن شیخ زین الدّین عاملی معروف به «شیخ حسن صغیر»، ملّا حسنعلی شوشتری، قاضی امیرحسین، سیّد حسین بن سیّد حیدر بن قمر حسینی کَرَکی، ملّا خلیل قزوینی، میرزا رفیعا نائینی، ملّا محمّد شریف رویدشتی، ملّا محمّد صالح مازندرانی، ملّا محمّد طاهر قمی، سیّد علی خان مدنی شیرازی، سیّد شرف الدّین علی طباطبائی شولستانی نجفی، سیّد نورالدّین علی موسوی عاملی، شیخ علی بن محمّد بن حسن بن شهید ثانی معروف به «سبط شهید»، شیخ فخرالدّین طُریحی نجفی، میر فیض اللَّه طباطبائی قهپائی، میر محمّد قاسم طباطبائی قهپائی، ملّا محمّد محسن فیض کاشانی، ملّا


1- تاریخ نائین، ص179؛ مکارم الآثار، ج8، ص2928.

ص: 67

محمّد محسن استرآبادی، ملّا صدرای شیرازی، ملّا محمّد عاملی حرفوشی، ملّا میرزا محمّد شیروانی، شیخ محمّد حُرّ عاملی، سیّد محمّد (معروف به سیّد میرزا جزائری)، میر سیّد محمّد مؤمن حسینی استرآبادی

در اصفهان محضر تدریس و بحث و تحقیق داشته و صدها شاگرد از شهرها و روستای مختلف ایران در اصفهان شاگرد مجلس درس او بوده اند. نگارنده در کتاب زندگینامه علّامه مجلسی شرح حال 184نفر از آنان را ذکر نموده ام.

علّامه مجلسی در اصفهان امام جمعه و شیخ الاسلام بوده و تمام عمر شریفش به درس و بحث و ترویج دین و تألیف کتب احادیث و اخبار آل محمّدعلیهم السلام و اجرای حدود و احکام و امر به معروف و نهی از منکر، احقاق حقوق مردم، دفع شرّ ظلمه، قلع و قمع بدعت های صوفیّه و غیره گذشته است.

[تألیفات علّامه مجلسی از لحاظ کثرت و جامعیت و تنوع کم نظیر است. او با ترجمه کتابهای فقهی و حدیثی به فارسی روان برای مردم فارسی زبان، سهم عمده ای در ترویج معارف شیعه داشته و تعداد بسیار زیاد نسخه های خطی از تألیفات او و چاپ های زیاد از کتابهای او تأثیر فوق العاده او را بر پیروان مذهب شیعه امامیه نشان می دهد. او اهتمام زیادی برای گردآوری احادیث منقول از معصومین علیهم السلام داشته و در این راه از تمام توان خود و شاگردان و دوستانش استفاده کرده و مجموعه ای عظیم که در نوع خود دائرة المعارف بزرگ حدیث بوده را تألیف نموده و خدمت بزرگی به تمدن اسلام نموده است.

او اهل عبادت و تهجّد و مراقبه بوده و موفقیّت ها و دستاوردهای او حاصل این راز و نیازها و تهذیب نفس و تعبُّد اوست.]

در برخی از کتب اشعاری را به علّامه مجلسی نسبت داده اند که صحیح نیست. بلکه اشعاری است از شاعری اصفهانی ساکن هندوستان به نام مجلسی اصفهانی.

علّامه مجلسی سرانجام در روز 27 رمضان المبارک سال 1110ق وفات یافته و در مسجد جامع اصفهان جنب مزار پدر بزرگوار خود مدفون گردید.

قبرش از همان زمان وفات تا امروز مورد توجّه عموم مردم خصوصاً مؤمنین و

ص: 68

مقدّسین بوده و مردم به وسیله آن از خداوند حاجت می طلبند و اکثراً به مراد می رسند.

درباره وفات او اشعار و ماده تاریخ های فراوانی سروده شده که بهترین آنها این بیت است:

ماه رمضان چو بیست و هفتش کم شد

تاریخ وفات باقر اعلم شد

1137-27=1110

[مرحوم مهدوی 169 کتاب و رساله از علّامه مجلسی را در کتاب زندگینامه علّامه مجلسی معرفی کرده و محل نگهداری، سال تألیف، سال کتابت و سال چاپ و موضوع آنها را ذکر کرده است.(1)]

کتابهای زیر از تألیفات علّامه مجلسی است:

1. «بحارالانوار» 2. «حلیة المتقّین» 3. «مرآة العقول» 4. «عین الحیاة» 5. «حقّ الیقین» 6. «مشکوة الانوار» 7. «جلاء العیون» 8. «تحقة الزّائر» 9. «ربیع الاسابیع» 10. «زاد المعاد» 11. «مقباس المصابیح» 12. «حیاة القلوب»

محمّد باقر خضری استرآبادی*

محمّد باقر بن محمّد تقی خضری استرآبادی، از فضلاء قرن یازدهم هجری است. ظاهراً از نوادگان مولانا خضری استرآبادی، از شعرای معاصر شاه طهماسب صفوی


1- زندگینامه علّامه مجلسی (2جلد)؛ الفیض القدسی؛ فیض قدسی؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین؛ علّامه مجلسی (تألیف حسن طارمی)؛ علّامه مجلسی مردی از فردا؛ کارنامه علّامه مجلسی؛ کتابشناسی علّامه مجلسی؛ ملّا محمّد باقر مجلسی: زندگی - زمانه - نگاه ها؛ نقدها؛ اندیشه سیاسی علّامه مجلسی؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 318-315؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 126-121؛ مزارات اصفهان، صص 33 و 34؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 309 و 310؛ مرآت الاحوال جهان نما، ج1، صص 115-112؛ تاریخ و سفرنامه حزین، صص 159 و 299؛ قصص العلماء، صص 219-210؛ تذکرة العلماء، صص 164-159؛ امل الآمل، ج2، ص248؛ روضات الجنات، ج2، ص114؛ شمس التّواریخ، ص13؛ الاعلام، ج6، ص48؛ الذریعه: مجلدات مختلف.

ص: 69

است.(1)

در مدرسه جدّه اصفهان ساکن بوده و در آنجا کتاب «هیئت» و «قانونچه» را به خط نستعلیق، در سال 1099ق کتابت نموده است. این نسخه در کتابخانه علّامه طباطبائی شیراز موجود است.(2)

ملّا محمّد باقر ابوالفقراء گزی

ملّا محمّد باقر گزی معروف به «ابوالفقراء» شاعر ادیب فاضل فرزند ملّا محمّد تقی، در قریه گز بُرخوار اصفهان متولّد شده و پس از تحصیل علم و ادب در اصفهان ساکن شده و انجمن ادبی ابوالفقراء را تأسیس کرده است. عمّان سامانی قصیده انجمنیه ای برای این انجمن ادبی سروده است(3) و مرحوم ابوالفقراء نیز شعر می گفته و کتابی به نام کنزالفقراء تألیف نموده است که به شماره 2170 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. سرانجام در سال 1286ه.ق وفات یافته، جنازه به زادگاهش منتقل و در آنجا مدفون شد.(4)

مشارالیه دائی آخوند ملّا عبدالکریم گزی می باشد. ماده تاریخ وفاتش را پرتو شاعر و خطاط معروف سروده است:

آه و افسوس از ابوالفقراء

که به دانش نبود قرین

هم بُدش جا به صفّه عرفان

هم در ایوان شرع صدرنشین [...]

بیتی آراست بر بدو تاریخ

چون دو ابروی شاهد شیرین

باقر بن تقی ابوالفقراء

رفت اندر مقام علییّن

1286 1286


1- تذکره تحفه سامی، ص277.
2- نسخه پژوهی، ج3، ص107.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص311 و 312؛ مقدمه دیوان غمگین اصفهان.
4- رجال اصفهان، ص6؛ فرهنگ و تاریخ گز بُرخوار، ص120؛ مکارم الآثار، ج8، ص2794.

ص: 70

سیّد محمّد باقر حسینی قزوینی

سیّد محمّد باقر بن سیّد محمّد تقی حسینی، از فضلاء قرن سیزدهم هجری است. در مدرسه جدّه اصفهان ساکن بوده و در سال های 1233 و 1234ق مجموعه ای از 10 رساله را گرد آورده که به شماره 2812 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(1)

شیخ باقر کیانی فلاورجانی*

حاج شیخ باقر کیانی بن حاج محمّد تقی فلاورجانی، فاضل ارجمند و ادیب فرزانه. در اصفهان نزد میرزا علی آقا شیرازی و حاج آقا رحیم ارباب و دیگران به کسب فیض پرداخت وی در 27 آبان 1370ش وفات یافته و در قبرستان فلاورجان مدفون شد.(2)

ملّا محمّد باقر لاهیجی

ملّا محمّد باقر بن محمّد تقی لاهیجی جیلانی اصفهانی، از فضلاء و علماء قرن یازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و نزد علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی به تحصیل پرداخته است. به علت اشتراک نام او و پدرش با علّامه مجلسی، کتابهای «تذکرة الائمه» و «تعبیر الرّویا» که از تألیفات صاحب عنوان است را به مجلسی نسبت داده اند.

این کتب از تألیفات اوست:

1. «تذکرة الائمه» که در سال 1085ق تألیف شده و چندین بار به طبع رسیده است. 2. «تعبیر الرّؤیا» یا «تعبیر خواب» که در سالهای 1294 و 1297ق به طبع رسیده است. 3. «صراط النّجاة»(3)


1- فهرست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج10، ص1654.
2- یادداشت های آقای رحیم قاسمی.
3- الذریعه، ج4، ص26 و ص207؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، ص23؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 17 و 18 و 226 و 227.

ص: 71

محمّد باقر باغاتی

محمّد باقر بن محمّد جعفر اصفهانی باغاتی، خطاط [اواخر دوره صفویه] در 8 ذیحجه 1123ق نسخه ای از «اللئالی المستخرجه من کلمات المکنونه» تألیف فیض کاشانی را به خط تعلیق شکسته در 144 برگ نوشته و کتاب به شماره 1038 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(1)

[باغات، یکی از محله های اصفهانی و حوالی محلّه حسن آباد و خواجو بوده است. ]

سید محمّد باقر عمادالاسلام

سیّد محمّد باقر عمادالاسلام معروف به آقا محمّد فرزند حاج سیّد جعفر بیدآبادی بن حاج سیّد محمّد باقر حجةالاسلام شفتی، عالم فاضل ادیب شاعر.

در حدود سال 1295 در اصفهان متولّد گردیده و نزد فضلای این شهر تلمّذ نموده و از ابتدای جوانی به تألیف کتب پرداخته از آن جمله: 1. «الفصول العلیة» در آداب نماز شب، که در سال 1323قمری به چاپ رسیده است. 2. «هدایة السالکین» و آن شرح چهل حدیث است که صاحب عنوان آنها را ترجمه و شرح نموده و تألیف آن در جمعه 13 محرم الحرام 1316 به پایان رسیده و نسخه ای از آن به خط آقا میرزا محمّد علی کابلی نزد نویسنده [سیّد مصلح الدّین مهدوی ]موجود است.

وی گاهی شعر می گفته و «فخر» تخلّص می نموده و خویشتن را به «فخرالشعراء» وصف و ملقب نموده است. وفات ایشان در سال 1340قمری در شیراز روی داده و در جوار حرم حضرت شاهچراغ (جناب احمد بن موسی علیه السلام) مدفون شد.

این شعر از اوست:

عاشقان دیوانه معشوق خود

طالبان دیوان مطلوب خود

زلف لیلی خار نزد ما بود

نزد مجنون بهتر از گلها بود(2)


1- فهرست کتب اهدایی مشکاة، ج3، ص335.
2- بیان المفاخر، ج2، صص 179 و 180؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 376 و 377.

ص: 72

شیخ محمّد باقر قهی

حاج شیخ محمّد باقر قهی فرزند محمّد جعفر بن محمّد صادق بن عبدالقیوم بن اشرف بن محمّد ابراهیم بن ملّا محمّد باقر سبزواری (صاحب ذخیره) از علماء و رؤسای فرقه شیخیه معروف به «شیخ باقری» است.

وی در روز 10 ربیع الاوّل 1239ق در قریه «قهی» قهپایه اصفهان متولّد گردیده(1) و در اصفهان به تحصیل پرداخت. [پس از مدتی به حاج محمّد کریم خان کرمانی پیشوای شیخیه پیوسته و سالها در کرمان نزد او به سر برد و از طرف پیشوای خود مأمور ارشاد مردم در نائین و سپس در همدان گردید. در همدان مخالفان شیخیه دست به آشوب زدند و او به ناچار راهی تهران شد و عاقبت الامر در جندق ساکن شد. او پس از فوت حاج کریم خان به مخالفت با فرزندش حاج محمّدخان کرمانی برخاسته مدعی ریاست بر شیخیان شد و فرقه او به «شیخی حاج باقری» مشهور شد.(2)

صاحب عنوان در 23 شعبان 1319ه.ق در جندق وفات یافته، جنازه به مشهد مقدس حمل و در آنجا مدفون شد(3)]

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «تحفة النجفیه» 2. «جواب شبهات وارده بر شیخ احمد» 3. «رساله در شرح نفس رحمانی» 4. «رساله در معاد» 5. «کلیات و اصطلاحات حکمت» 6. «مشاعر» 7. «بشارات»، مطبوع 8. «درة النجفیه»، دو جلد 9. «میزان در اصول عقاید»، مطبوع 10. «الاجتناب» 11. «اسرار الشهادة» 12. «جبر و تفویض» 13. «کفایة المسائل» 14. «رساله موضع»، مطبوع 15. «اصول فقه»(4)


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص89.
2- فصلنامه فرهنگ اصفهان، شماره 25 و 26، بهار و تابستان 1382، صص 63-61.
3- جندق و قومس در اواخر دوره قاجار، ص150.
4- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 322 و 323؛ الکرام البرره، ج1، ص176؛ نقباء البشر، ج1، ص200؛ الذریعه (مجلدات مختلف)؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص166.

ص: 73

باقر حمیدی

باقر حمیدی فرزند جعفر، شاعر ادیب عارف در سال 1280ه.ش در اصفهان متولّد شده، در اوایل عمر اندک زمانی به تحصیل علوم قدیمه اشتغال جسته از سال 1318ه.ش در کارخانه نختاب به شغل نظافت مشغول شده است. علاوه بر شاعری در سلسله فقر و ایمان وارد شده از دراویش باایمان است بیشتر اشعارش قصیده است. غزل را نیکو می سروده [در 29 رمضان 1394ه.ق وفات یافته به خاطر ارادت به عرفای نعمت اللهی پاقلعه، در صحن تکیه آقاباشی در تخت فولاد مدفون شد.(1)]

از اوست:

آیم چو سایه از پی خورشید روی تو

باد اَر بَرَد چو ذرّه به هر سو غبار من

محمّد باقر نصیری طوسی

محمّد باقر بن محمّد جعفر شریف نصیری طوسی، از فضلاء و نویسندگان کُتُب در عصر صفویه و از خاندان علم و فضیلت بوده است.

وی «الجنة الواقیه» تألیف کفعمی را در 11 محرم 1079ق کتابت نموده و در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

کتاب «مختصر النافع» را نیز کتابت نموده و به شماره 1973 در کتابخانه وزیری یزد موجود است.(3)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص165؛ تخت فولاد، یادگار تاریخ: مخطوط.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ص16، ص99.
3- فهرست وزیری، ج3، ص819.

ص: 74

ملّا محمّد باقر فشارکی

آخوند ملّا محمّد باقر بن ملّا محمّد جعفر فشارکی، از علماء بزرگ و فقهاء و مجتهدین معروف و مدرسین عالی مقام در عهد قاجاریه است. [در حدود سال 1251ق ]در اصفهان متولّد گردیده و در این شهر نزد حاج شیخ محمّد باقر نجفی و میر سیّد حسن مدرس به تحصیل پرداخته و سپس در نجف اشرف از درس علمای عالیقدر آنجا بهره مند گردید. آنگاه به اصفهان مراجعت نموده و در مسجد محلّه نو و مسجد قطبیه به اقامه جماعت و تدریس پرداخت و جمعی کثیر از فضلاء به درس او حاضر می شدند.

او اوّلین کسی است که رسم احیای شب های جمعه در تخت فولاد را گذاشت و در شب های جمعه در مصلای تخت فولاد به قرائت قرآن و نمازو دعای کمیل و توبه و انابه می گذرانید. پس از او مرحوم شیخ مرتضی ریزی و پس از ایشان دیگران (و از جمله حاج میرزا رضا کلباسی) این سنّت سَنیّه را اجرا نمودند. مرحوم فشارکی پس از نماز در مسجد خود منبر تشریف برده و مردم را با بیانات کافیه و مواعظ شافیه ارشاد می فرمود و الحق منابر ایشان جهت عموم طبقات مفید بود.

ایشان در شب یکشنبه 26 رجب 1314ق وفات یافته و در بقعه آقا حسین خوانساری در تخت فولاد مدفون گردید.

[در ماجرای تحریم تنباکو که اکثر علمای اصفهان به زعامت شیخ محمّد تقی آقا نجفی به مخالفت با قرارداد رژی پرداختند، مرحوم فشارکی با تحریم تنباکو مخالفت کرد و تا حدودی از نفوذ و وجهه او در بین عوام کاسته شد.]

وی کتب و رسائل عدیده ای تألیف فرموده که از آن جمله است:

1. «آداب الشریعة» بارها به چاپ رسیده است. 2. «آداب صلاة اللّیل» [در سال 1347ق چاپ سنگی شده است. ]3. «اسباب الفقر والغناء والمغفرة» [در سال 1332ق به همراه «» چاپ سنگی شده است.] 4. «اربعین» یا «چهل حدیث» 5. «تحفة المسعودیه» در امامت 6. «تنزیه المؤمنین» 7. «حواشی بر شرح لمعه» 8. «حواشی بر فرائد» 9. «حواشی بر قوانین» 10. «حواشی بر متاجر» 11. «ذخیرة المعاد» [که در

ص: 75

سال 1332ق به همراه «اسباب الفقر و الغنا» به چاپ رسیده است.] 12. «رساله در تداخل اسباب» 13. «رساله در خیار غبن» 14. «رساله در حیض» 15. «رساله در رضاع» 16. «رساله شرط» 17. «رساله در شهرت» 18. «رساله در صحّت عبادت جاهل» 19. «رساله در طهارت» 20. «رساله در عدم جواز حقّ الرّجوع» 21. «رساله در عدم لزوم تقلید اعلم» 22. «رساله در غنا» 23. «رساله در قرعه» 24. «رساله در منجزات مریض» 25. «رساله در معرفت اسامی چهارده معصوم» 26. «رساله در اموری که سبب طول عمر و حفظ از امراض می شود» 27. «رساله عملیه» 28. «عشریه» 29. «عنوان الکلام» در اعمال ماه رجب، شعبان و رمضان بارها به چاپ رسیده است. [30. «سرمایه ایمان» در اصول دین، موجود در کتابخانه عمومی اصفهان(1)]

میرزا محمّد باقر روضاتی

میرزا محمّد باقر روضاتی بن سیّد جلال الدّین بن سیّد محمّد مسیح بن آقا سیّد محمّد باقر موسوی چهارسوقی صاحب روضات الجنات، عالم فاضل. در سال 1316ه در اصفهان متولّد شده و نزد سیّد محمود کلیشادی (مغنی گو) و دیگران تحصیل نموده و در مسجد خیابان اقامه نماز جماعت می نمود. سرانجام در 28 رجب 1383ه.ق وفات یافته. در صحن تکیه صاحب روضات در تخت فولاد مدفون گردید.(2)


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 92-90؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 318 و 319؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 314 و 315؛ الاصفهان (رجال و مشاهیر)، صص 415 و 416؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص108؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، صص 169-167؛ فوائد الرضویه، ج1، ص404؛ نقباء البشر، ج1، ص200؛ المآثر و الآثار یا چهل سال تاریخ ایران، ج1، ص249؛ الذریعه، ج1، ص21 و ج2، صص 12 و 184 و 245 و ج3، ص477 و ج4، ص458 و ج5، ص84 و ج11، ص154 و ج15، ص ص 268 و 353 و ج17، ص76؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج6، ص ص 269 و 424 و 455 و 590؛ فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، صص 363 و 364؛ زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، ص59؛ فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص384.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص178؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص79.

ص: 76

[سنگ مزار او به خط ثلث زیبای استاد حبیب اللَّه فضائلی است.]

شیخ محمّد باقر نجفی

حاج شیخ محمّد باقر نجفی بن حاج شیخ جمال الدّین بن حاج شیخ محمّد باقر نجفی مسجد شاهی کبیر، عالم فاضل و فقیه مجتهد، در اصفهان متولّد گردید. مادرش دختر عالم جلیل حاج آقا محسن عراقی بود.

او پس از طیّ مقدّمات و سطح، درس علمای اصفهان میر محمّد صادق مدرس خاتون آبادی و آقا شیخ محمّد رضا نجفی حاضر شده و تقریرات درس مرحوم نجفی را نوشته و از ایشان اجازه رویتی و اجتهاد اخذ نمود که آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی نیز آن را تأیید نمود.

[حکمت را نیز از محضر شیخ محمود مفید در اصفهان و میرزا مهدی آشتیانی در تهران فرا گرفت. مدّتی نیز در درس شهید سیّد حسن مدرس در تهران حاضر شد. او در تصدی امور حسبیه از آیات عظام اصفهانی، بروجردی، حکیم، خوئی و سیّد احمد خوانساری اجازه داشت.]

در جریان قیام علمای اصفهان در سال 1306ش در اعتراض به قانون نظام وظیفه به زعامت حاج آقا نوراللَّه نجفی و مهاجرت آنان به قم نیز حضور داشته و تا آخرین دقایق حیات حاج آقا نورللَّه نجفی همراه ایشان بود. پس از مدّتی به اصفهان آمده و به تدریس در مدرسه ملّا عبداللَّه و اقامه جماعت در مسجد شیخ لطف اللَّه و مسجد امام اصفهان مشغول شد. بالاخره در سال 1339ش به طهران مهاجرت نموده و در آنجا ساکن شده و در ردیف خواص اصحاب مجتهد و مرجع عالیقدر سیّد احمد خوانساری قرار گرفته و در جلسات درس، فتوا و جماعت ایشان شرکت می نمود.

[او سالها در مسجد رضائی تهران به اقامه جماعت مشغول بود ولی در اواخر عمر به علّت کهولت و بیماری در منزل بود و در آنجا به حلّ مشکلات مردم پرداخت تا اینکه در سه شنبه یازدهم مهر 1368ش (مطابق با صفر 1410ق) وفات یافته و در جوار

ص: 77

مسجد رضائی در طهران مدفون گردید.(1)]

سیّد محمّد باقر امامی دهکردی

سیّد محمّد باقر امامی دهکردی بن آقا سیّد محمّد جواد امام جمعه، عالم فاضل و ادیب شاعر، در حدود سال 1300ق متولّد شده و پس از تحصیلات مقدّماتی، در اصفهان نزد آخوند ملّا محمّد همامی، آخوند کاشی، جهانگیر قشقائی به تحصیل پرداخت. همچنین در درس آقا سیّد ابوالقاسم دهکردی، آخوند ملّا حسین کرمانی حاضر شد و از آن دو عالم گرانقدر اجازه دریافت نمود.

پس از آن به موطن خود بازگشته و در آنجا مرجع احکام شرعی و حلّ و فصل دعاوی بود. سرانجام در سال 1367ق در اصفهان وفات یافت، جنازه به شهرکرد منتقل و در دامنه تلّ امامیه مدفون گردید.

صاحب عنوان شعر می سروده و «معصوم» تخلّص داشت و در اواخر زندگی آن را به «امامی» تبدیل کرد. «دیوان اشعار» و مثنوی در شرح حدیث حقیقت از آثار اوست.

این چند بیت از یکی از اشعار او در وصف حضرت امام مهدی (عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف) است.

ای مجلسیان مژده که این ماه برات است

یک بوسه مرا از لب آن ماه برات است

در عالم اگر آب حیات از ظلمات است

زلفت ظلمات است و لبت آب حیات است

تو پیل سواری و من ز اسب پیاده

فرزین چه کنم شاه ز رخسار تو مات است


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 291 و 292؛ رساله یادبود معظم له که در چهلمین روز درگذشتش منتشر گردید؛ وفیات علمای معاصر اصفهان: مخطوط.

ص: 78

ای صاحب خرمن نظری سوی گدا کن

کاین سائل محروم سزاوار زکات است

گر خسرو شیرین لب شکّر دهن من

گوید سخن تلخ نکوتر ز نبات است(1)

محمّد باقر قزوینی

حاج محمّد باقر قزوینی معروف به «حاج آقا باقر دردشتی» فرزند حاج محمّد جواد بن حاج آقا محمّد بن حاج محمّد ابراهیم قزوینی، عالم فاضل، در اصفهان متولّد و نزد جمعی از بزرگان و مدرسین تلمّذ نمود. در مسجد آقا نور به اقامه نماز جماعت پرداخته و در محلّه دردشت مرجع امور شرعی مردم بود. وی داماد آقا جلال الدّین نجفی مسجد شاهی بود. و سرانجام در شب سه شنبه 8 ربیع الثانی 1363ق وفات یافته در تخت فولاد، در تکیه ای مخصوص به نام خودش حاج آقا باقر، که در این اواخر به تکیه خلیلیان معروف است در تخت فولاد مدفون شد.(2)

سیّد محمّد باقر عمادالواعظین*

سیّد محمّد باقر عمادالواعظین بن سیّد حبیب اللَّه بن سیّد محمّد باقر، از خطبای قرن چهاردهم هجری است. در وعظ و خطابه مهارتی به سزا داشت و محبوب مردم اصفهان بود، ولی در سنین جوانی در روز 13 ذی القعده 1383ق وفات یافته و در صحن تکیه بروجردی در تخت فولاد مدفون گردید.

«صغیر اصفهانی» مادّه تاریخ وفات او را چنین سروده است:


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 59 و 60؛ شناخت سرزمین چهارمحال، ج2، صص 41-36؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص323.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص101؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج3، ص200؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص75.

ص: 79

یکی آمد به جمع و گفت شمسی بهر تاریخش

«عماد اندر جنان مهمان شاه نینوا باشد»(1)

محمّد باقر بروجنی

محمّد باقر بن محمّد حسن بروجنی، از کاتبان و خوشنویسان پرکار دوره قاجاریه است. در اصفهان ساکن بوده و بیش از چهل سال به کتابت اشتغال داشته است.

[وی در سال 1291ق نسخه ای از «التّحفة السّلطانیه» تألیف سیّد علاءالدّین محمّد گلستانه را به خط نسخ کتابت نموده است.(2)]

[2. کتاب «کشف الرّیبه» تألیف شهید ثانی را نیز در سال 1321ق کتابت کرده که چاپ سنگی شده است.(3)]

3. «شرح فرائد الاصول» که به خط نسخ در سال 1295ق کتابت نموده و به شماره 2315 در کتابخانه ملی ملک در تهران موجود است.(4)

4. «بحر المعارف» در ترجمه مجلد پانزدهم «بحارالانوار» تألیف: شیخ محمّد تقی آقانجفی، که به خط نسخ در سال 1297ق آن را نوشته و چاپ سنگی شده است.(5)

سیّد محمّد باقر گلستانه

سیّد محمّد باقر بن سیّد حسن گلستانه، از خطاطان اصفهان. خط نستعلیق را زیبا می نوشته و تا سال 1266ه.ق زنده بوده است. او در این تاریخ نسخه ای از «ترجمه توحید مفضل» از تألیفات علّامه مجلسی را به خط نستعلیق خوش کتابت نموده که در کتابخانه علّامه طباطبائی شیراز موجود است.(6)


1- بوستان فضیلت، صص 257-255.
2- نسخه های خطی، ج7، ص556.
3- فهرست کتابخانه رضوی، ج6، ص557.
4- فهرست ملک، ص418.
5- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص928.
6- فهرست خوشنویسان و کاتبان اصفهان: (نسخه خطی).

ص: 80

میرزا محمّد باقر خلیفه سلطانی

میرزا محمّد باقر خلیفه سلطانی ملقّب به «صدر خاصّه» فرزند علّامه فقیه میرزا سیّد حسن بن علاءالدّین حسین مرعشی (خلیفه سلطان)، عالم فاضل معمّر، در اصفهان ساکن بوده و پس از وفات در قبرستان ستی فاطمه مدفون گردید.(1) وی را تألیفاتی است از آن جمله:

1. «حواشی بر روضة البهیه» 2. «شکیات» (2) 3. «مفتاح سلیمانی»، در نحو به فارسی(3)

میرزا ابراهیم بن غیاث الدّین محمّد خوزانی اصفهانی معروف به میرزا ابراهیم قاضی از صاحب عنوان اجازه دریافت نموده است.

سیّد محمّد باقر دُرمیانی

حاج سیّد محمّد باقر دُرمیانی بن حاج میرزا حسن بن سیّد محمّد علی بن سیّد مرتضی بن سیّد ابوالحسن بهاءالدّین محمّد بن میرزا رفیع الدّین محمّد (میرزا رفیعا) طباطبائی نائینی اصفهانی.

صاحب عنوان متصدّی قسمتی از موقوفات میر جمله اردستانی بود موسوم به قریه «دُرمیان» از قراء بُرخوار اصفهان و بدین مناسبت به «دُرمیانی» معروف گردید. مشارالیه فضایل و معلومات زیادی نداشت لکن به واسطه چاپ قرآن معروف به نام او که از بهترین چاپ های قرآن می باشد، معروف و مشهور گردید.


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص185؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص324.
2- مزارات اصفهان، ص246؛ الذریعه، ج6، ص92، ج14، ص218.
3- مجله نسخه پژوهی، دفتر دوم، ص226.

ص: 81

سیّد محمّد باقر بهشتی

سیّد محمّد باقر بن سیّد محمّد حسن بهشتی، عالم فاضل، [در سال 1273ه.ق در اصفهان متولّد گردیده و از محضر درس ملّا محمّد باقر فشارکی، آقا میرزا محمد هاشم چهارسوقی و میرزا محمّد باقر صاحب روضات مستفیض شده و به دریافت اجازه از ملّا محمّد باقر فشارکی، آقا نجفی و صاحب روضات نائل آمد. سپس به ترویج دین و اداره محضر شرعی جهت رفع خصومات و ثبت اسناد و عقود و ایقاعات پرداخت. وی از ائمه جماعت مسجد سرجوی شاه و مسجد صحراکارها (گازرها) در محلّه لنبان بود.]

وی در 7 رمضان 1347ق [و یا سال 1337] وفات یافته در تکیه سادات بهشتی جنب مصلای تخت فولاد مدفون گردید.(1)

محمّد باقر مبارکه ای*

محمّد باقر بن محمّد حسن مبارکه ای لنجانی اصفهانی، از نویسندگان کتب در سده سیزدهم هجری بوده و نسخه ای از «مفاتیح الشرایع» فیض کاشانی را به خط نسخ در سالهای 1219 و 1220ق کتابت نموده که به شماره 941 در کتابخانه مدرسه صدربازار اصفهان موجود است.(2)

سیّد محمّد باقر صدر الافاضل سدهی

سیّد محمّد باقر صدرالافاضل بن سیّد حسنعلی بن محمّد بن محمّد رضا بن محمّد علی بن مهدی بن سیّد ابوتراب بن کاظم موسوی سدهی فروشانی، عالم فاضل محقّق.

حدود سال 1244ق در فروشان سِدِه ماربین [خمینی شهر کنونی] متولّد شده و پس از تحصیلات مقدّماتی به عتبات عالیات رفته و از درس علمای اعلام آقا شیخ زین العابدین مازندرانی و شیخ ابوالقاسم کلانتر (از شاگردان شیخ انصاری) و دیگران


1- تحفة الاحباب، صص 26-24؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان،ج2، ص719؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص135.
2- فهرست کتابخانه صدربازار، ج3، ص699.

ص: 82

بهره مند شده و سپس به زادگاه خود بازگشته و به ترویج دین و تألیف و تحقیق مشغول شده است.

وی در عید فطر (اوّل شوّال) سال 1324ق در مولد خود وفات یافته و در مقبره درب سیّد در قریه فروشان سِدِه مدفون گردید.

صاحب عنوان دارای اجازه از آقا شیخ زین العابدین مازندرانی و میرزا محمّد هاشم چهارسوقی بوده و تألیفاتی نیز دارد که از آن جمله است:

1. «کتاب فقه» (طهارت و صلاة) مفصّل 2. «رساله در شرط ضمن عقد» 3. «منجزات مریض» 4. «احکام عبادت جاهل» 5. «صلح فرار از دِین» و غیره.

همچنین او کتاب «زبدة الاصول» شیخ بهائی را تصحیح نموده و میرزا عبدالحسین قدسی در سال 1316ق آن را کتابت نموده و در اصفهان چاپ سنگی شده است.(1)

شیخ محمّد باقر واثق همدانی

حاج شیخ محمّد باقر همدانی متخلّص به «واثق» فرزند آقا ملّا حسنعلی بن محمّد بن میرزای همدانی، عالم فاضل و ادیب شاعر. در سال 1274ه.ق در همدان متولّد شده و در 1295 برای تکمیل تحصیلات خود به اصفهان آمده نزد ملّا محمّد باقر فشارکی و دیگران تلمّذ نمود و در علوم مختلف چون ریاضیات، کلام، فقه، حکمت منطق، تجوید و خصوصاً ادبیات فارسی و عرب تبحّر یافت. وی سالها در مدرسه صدر به تدریس صرف و نحو، معانی و بیان، فقه و اصول و منطق مشغول بود. وی دختر میرزا محمّد علی خوشنویس را به همسری خود انتخاب کرد و سرانجام در شنبه 12 ربیع الثانی 1336ه.ق وفات یافته در صحن تکیه تویسرکانی در تخت فولاد مدفون شد.

وی را آثار و تألیفاتی است از آن جمله:

1. «دیوان اشعار» قریب به دو هزار بیت 2. «لیلی و مجنون» 3. «نصح الحبیب»، بر


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص521؛ مکارم الآثار، ج6، ص2133؛ فهرست رضوی، ج6، ص126؛ نمونه مختصر المکارم، خطی؛ فهرست کتب چاپی عربی، ص505.

ص: 83

وزن مثنوی مولوی که در سال 1315ه.ق آن را به نظم آورده است. 4. تصحیح برخی از مجلدات بحارالانوار

از اشعار اوست:

به قصد آنکه زمانی ز تو کناره کنم

گرفته مصحف حق گفتم استخاره کنم

گشودم آیه قرآن و بود نهی صریح

به حیرتم که به نهی خدا چه چاره کنم

ز استخاره فرقان چو گشته ام مأیوس

دگر به هر که رسم حال استشاره کنم

ز فرقت تو عزیزم تمام شب ها را

دو دست خود به دعا چشم بر ستاره کنم(1)

محمّد باقر طبیب اصفهانی

محمّد باقر بن حسنعلی حسینی طبیب اصفهانی [خطاط نسخ نویس] در تاریخ 15 رجب 1224ق کتابت نسخه ای از «منتخب اللّغات شاه جهانی» را به خط نسخ در مشهد مقدّس به پایان رسانیده، کتاب به شماره 749 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد موجود است.(2)

[همچنین نسخه ای از «بحارالانوار» (کتاب روضه) تألیف علّامه مجلسی را در سه شنبه 15 رمضان 1226ق به خط نسخ کتابت نموده، که در کتابخانه مدرسه علمیه امام عصر(عج) شیراز موجود است.(3)]


1- معادن الافادات، ج2، ص26؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 37 و 38؛ مکارم الآثار، ج6، ص2075؛ نقباء البشر، ج1، ص206؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 328 و 329؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص99.
2- فهرست الهیات مشهد، ج1، ص580.
3- فهرست امام عصر شیراز، ص12.

ص: 84

وی در سال 1230ق نسخه ای از «شرح نهج البلاغه» تألیف محمّد باقر نواب لاهیجی را کتابت کرده، که در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار [مدرسه عالی شهید مطهری] موجود است.(1)

سیّد محمّد باقر مجتهد گنجه ای

سیّد محمّد باقر بن سیّد حسین بن سیّد ابوتراب موسوی گنجه ای اصفهانی غروی معروف به «مجتهد» عالم فاضل و خطیب بارع، از بنی اعمام مرحوم آیت اللَّه سیّد ابوالحسن اصفهانی، در حدود 1255ق در گنجه متولّد شده و در آنجا و نجف اشرف تحصیل کرده و سپس به موطن و مولد خویش مراجعت نموده، به ارشاد و تبلیغ احکام و نشر فضایل و بیان مسائل حلال و حرام در مسجد و منبر پرداخت وی شعر نیز می سروده و «غیبی» تخلّص می نموده است. سرانجام در سال 1335ق به سن قریب به هشتاد سالگی وفات یافت، پدرش نیز از علماء و معمرّین بوده و در حدود سال 1330ق به سن متجاوز از 120 سال در گنجه [از روستاهای لنجان] وفات یافته است.(2)

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «الایقان» 2. «تبیان الاحوال» (یا تبیان المقال) در علم رجال 3. «دیوان غیبی گنجه ای» 4. «روض الجنان در مواعظ شهر رمضان»، مطبوع 5. «مرقاة الایقان فی التّقرّب إلی السُّبحان» 6. «مرقاة الصُّبیان»، منظومه ای به فارسی، که در سال 1317ق در مشهد مقدّس به طبع رسیده است. 7. «مزامیر الاولیاء»، مطبوع 8 «منظومه ای بزرگ در غیبت» و غیره.(3)


1- فهرست سپهسالار، ج5، ص246.
2- نقباء البشر، ج1، صص 206 و 207؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 332.
3- فرهنگنامه های عربی به فارسی، ص290؛ الذریعه، ج20، صص 312 و 313؛ فهرست رضوی، ج5، صص273 و 321.

ص: 85

میرزا محمّد باقر بهاء خواجوئی

میرزا محمّد باقر بهاء ابن حسین ضیاء بن ملّا اسماعیل بن محمد جعفر بن ملّا اسماعیل خواجوئی مازندرانی، عالم و شاعر ادیب در سال 1256ق در محلّه خواجوی اصفهان متولّد شده و از نوجوانی به کسب علم پرداخته و در ادبیات فارسی و عرب خصوصاً صرف و نحو و فنون نظم و نثر، نجوم، ریاضی و هندسه مهارت یافت. او خطوط نسخ و نستعلیق را خوش می نوشت و از طریق مکاتبات شرعی و موعظه مردم امرار معاش می کرد. شعر نیز می سرود و «بهاء» تخلّص می کرد و در سرودن مادّه تاریخ نیز مهارت داشت.(1)

وی در سال 1316ق در سن 60سالگی وفات یافته و جنب قبر پدر فاضل و هنرمند خود در تکیه فاضلان واقع در تخت فولاد مدفون شد.(2)

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «بهاءالجنان» به نظم و نثر در مصائب اهل بیت علیهم السلام 2. «دیوان اشعار»

محمّد باقر یزدی ثانی*

محمّد باقر یزدی ثانی بن محمّد حسین بن محمّد باقر یزدی، از ریاضیدانان دانشمند عهد صفویه و نوه محمّد باقر یزدی مؤلف کتاب «عیون الحساب» است. وی در زمان شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی می زیسته و تا حدود سال 1107ق در قید حیات بوده است.

این کتابها از اوست:

1. «شرح خلاصة الحساب» که آن را در سال 1099ق تألیف نموده و به شماره 12894 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است. 2. «کفایة اللّباب فی شرح مشکلات عیون الحساب» که آن را به شاه سلطان حسین تقدیم نموده و به شماره 9410


1- حدیقة الشعراء، ج1، صص 280-278.
2- مختصری از آثار تاریخچه محلّه خواجو، ص76؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص741.

ص: 86

در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی وجود دارد.(1)

میرزا محمّد باقر منجم

میرزا محمّد باقر بن میرزا محمّد حسین بن بدیع الزمان حسینی گنابادی معروف به منجّم، ادیب، خوشنویس، منجم و ریاضیدان ماهر قرن سیزدهم هجری.

در اصفهان می زیسته و در نوشتن اقلام ستّه استاد بوده و در استخراج احکام نجوم مهارت فراوان داشت و در علم طب کتب متعددی نوشت. وی در اصفهان ساکن بود. در اواخر عمر به تهران رفته. [در حوالی سال 1266ه.ق یا کمی بعد از آن] بر اثر ابتلاء به وبا وفات یافته و در قبرستان سر قبر آقا در همان شهر مدفون شد.(2)

[مرحوم مهدی بیانی سال وفات او را 1288ه.ق نوشته و مأخذ خود را ذکر ننموده

است.(3)]

میرزا محمّد حسین منجم تألیفاتی داشته از از آن جمله است:

[1. «ذخیره»، در ریاضیات، که به شماره 15619/3 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(4)]

2. «زیج اصفهان»، که از 14 جمادی الاول 1233ه.ق تألیف آن آغاز شده و نسخه به خط مؤلف در کتابخانه سیّد هبةالدّین شهرستانی موجود بوده است.(5)

[3. «شجره نامه» [خاندان بدیع الزمان منجم] که نزد افراد این خاندان موجود بوده است.(6)]


1- فهرست مرعشی، ج32، ص702.
2- چهل سال تاریخ ایران (المآثر و الآثار)، ج1، ص255؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص333.
3- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص654.
4- بزرگان فرهنگ و تاریخ اصفهان: خطی.
5- الذریعه، ج2، ص 82 و 83؛ الکرام البرره، ج1، ص178.
6- مکارم الآثار، ج8، ص2992.

ص: 87

وی نسخه ای از «الفوائد الحائریه» تألیف وحید بهبهانی را در سال 1243ق به خط شکسته نستعلیق خوش در اصفهان نوشته است. نسخه در کتابخانه جامع گوهرشاد در مشهد مقدّس موجود است.(1)

[همچنین] در آخر شعبان المعظم سال 1257ق نسخه ای از «جبر و مقابله» ملک محمّد بن سلطان حسین اصفهانی را به خط نستعلیق نوشته و نسخه به شماره 957 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

محمّد تقی اصفهانی در سال های 1240 و 1241ق کتاب «المسائل» یا «احکام المسائل» تألیف ابی یوسف یعقوب بن علی قصرانی را جهت میرزا محمّد باقر منجّم نوشته است.(3)

میرزا محمّد باقر موسوی خوانساری

میرزا محمّد باقر بن آقا سیّد حسین بن ابوالقاسم جعفر موسوی خوانساری اصفهانی، عالم فاضل جلیل، در اصفهان نزد جمعی از علماء تحصیل نموده و از ملّا محمّد بن عبدالفتاح تنکابنی (فاضل سراب) اجازه دریافت نموده است و محمّد بن محمّد زمان کاشانی از او اجازه روایتی دارد.(4)

شیخ محمّد باقر فشارکی

شیخ محمّد باقر بن آخوند ملّا محمّد حسین فشارکی اصفهانی، عالم فاضل، در حدود سال 1322ق در اصفهان متولّد شده و پس از سکونت در مدرسه صدر نزد پدر دانشمند خود و نیز استاد جلال الدّین همائی، حاج آقا رحیم ارباب و شیخ محمّد حکیم خراسانی به تحصیل پرداخته و دو سال نیز در مشهد مقدّس از درس میرزا عبدالجواد ادیب


1- فهرست گوهرشاد، ج1، ص636.
2- فهرست دانشگاه، ج4، ص875.
3- فهرست کتب خطی معارف، ص160.
4- زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، ص104.

ص: 88

نیشابوری بهره گرفت. پس از وفات پدر و قانون متحدالشکل شدن لباس در زمان رضا شاه و سخت گیری حکومت نسبت به روحانیّت، به اجبار از لباس روحانیّت خارج شد و به کارهای اجتماعی مشغول شد. سرانجام در سال 1374ق وفات یافته و جنازه به مشهد مقدّس حمل گردیده و در باغ رضوان آن شهر به خاک رفت.

وی از فضلای مُبَرَّز، متین و ساعی و فهیم و اهل تهجُّد و شب بیداری بوده است.(1)

سیّد محمّدباقر میردامادی*

حاج سیّد محمّدباقر میردامادی فرزند سیّدحسین بن میرسیّد جعفر،از علماء و فضلاء معاصر در سال 1315ش در خمینی شهر اصفهان متولّد شد. پس از تحصیل علوم ابتدائی وارد حوزه علمیه اصفهان شد و از محضر علمایی همچون شیخ حیدرعلی صلواتی، سیّدمیرزا هاشمی، شیخ عباسعلی ادیب، شیخ محمّدحسن عالم نجف آبادی، سیّد حسین خادمی، سیّدمصطفی مهدوی و شیخ احمد فیاض بهره گرفت.

سپس در قم ادامه تحصیل داده و از درس آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی، شاهرودی، شیخ عبدالجواد اصفهانی و سیّد محمّدباقر سلطانی شرکت نمود. او در سال 1347ش پس از وفات پدر به اصفهان آمده و در مدرسه صدر به تدریس پرداخت و در درس خارج حضرات آیات میر سیّدعلی بهبهانی، حاج آقا رحیم ارباب و سیّد محمّدرضا خراسانی حضور یافت. همچنین در خمینی شهر به اقامه جماعت و تبلیغ دین و ارشاد مردم مشغول شد.

او در خمینی شهر خدمات اجتماعی فراوانی را انجام داد از جمله تأسیس مؤسسات خیریه و صندوق قرض الحسنه، بازسازی و احداث مساجد و حسینیه ها.

او از سال 1357ش به تهران مراجعت کرده به اقامه نماز جماعت ترویج دین و حلّ مشکلات مردم پرداخت. بعد از پیروزی انقلاب در نهاد نمایندگی ولی فقیه و سازمان


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، ص201.

ص: 89

عقیدتی سیاسی وزارت دفاع به تدریس، سخنرانی و اقامه جماعت اهتمام ورزید.

این کتابها از تألیفات اوست:

1. «پیام عاشورا» مطبوع در 2 جلد. 2. «تقریرات فقهی درس آیت اللَّه مرعشی» (کتاب الطهّاره) 3. «خمینی شهر شهری که از نو باید شناخت» مطبوع. 4. «علی علیه السلام در بستر شهادت» مطبوع در 2جلد. 5. «قبل از حج بخوانید» مطبوع 6. «مواعظ المعصومین علیهم السلام» در 4جلد. 7. «ویژگیهای فرماندهان و مدیران از دیدگاه اسلام».(1)

میرزا محمّد باقر هرندی

میرزا محمّد باقر هرندی بن حاج محمّد حسین نایب الصدر، عالم فاضل، در قرن سیزدهم هجری شیخ الاسلام اردستان بوده است. وی بر کتاب «شرح لمعه» حواشی نوشته است دیگر اثر او «زاد الواعظین» در 3 مجلد که در سال 1322ق در طهران به طبع رسیده است.(2)

شیخ محمّد باقر شریعتی دهاقانی

حاج شیخ محمّد باقر بن حاج شیخ محمّد حسین شریعتی، عالم فاضل محقّق. در حدود سال 1322ق در دهاقان متولّد شد و جهت تحصیل علوم دینی به اصفهان رفته نزد حاج میرزا احمد مدرس، حاج آقا رحیم ارباب، شیخ محمّد حسن قاضی عسکر، میرزا علی آقا شیرازی و حاج میرزا محمّد علی نجفی تلمّذ نمود. سپس در قم نزد آیات عظام و علمای اعلام حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، حاج سیّد محمّد تقی خوانساری، حاج سیّد محمّد رضا گلپایگانی، شیخ محمّد علی حائری قمی، حاج شیخ عباسعلی شاهرودی و فیض قمی ادامه تحصیل داده و برای تکمیل آن راهی نجف اشرف شد و در آن سرزمین


1- خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، صص456-431.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص444؛ مکارم الآثار، ج1، ص153؛ الذریعه، ج7، ص98؛ فهرست رضوی، ج5، ص275.

ص: 90

مقدّس نزد آیات عظام آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی، حاج شیخ محمّد کاظم شیرازی، حاج شیخ محمّد حسین کمپانی، حاج آقا ضیاءالدّین عراقی، حاج سیّد جواد تبریزی و حاج شیخ موسی خوانساری درس خواند و به اجتهاد نائل شد. در سال 1391ق پس از تصمیم دولت عراق برای اخراج ایرانیان مقیم عراق، به قم بازگشت و به تبلیغ دین و تحقیق پرداخت و سرانجام در روز یکشنبه 5 رجب 1406ق در حدود سن 84 سالگی در قم وفات یافته و در قبرستان باغ بهشت قم مدفون گردید.

این کتب از اوست:

1. «دعا و آداب دعا» 2. «تلخیص ج14 بحارالانوار» 3. «ایقاظ البشر»، مطبوع 4. «البیان فی معرفة اهل الایمان»، مطبوع 5. «فهرست جواهر الکلام» 6. «عقیدة الشیعه»، مطبوع 7. «منتخب المواعظ»، مطبوع 8. «منتخب الدّعاء»(1)

محمّد باقر شهرستانی

محمّد باقر بن محمّد حسین شهرستانی اصفهانی، از علماء و محدّثین اصفهان در قرن یازدهم هجری است. وی از محضر درس علّامه مجلسی بهره گرفته و کتاب «کتاب مزار» از مجموعه «بحارالانوار» را در شنبه 13 محرم الحرام سال 1087ق کتابت نموده و در آن تصریح کرده است که از شاگردان مجلسی است.(2)

[وی همچنین کتاب «قاموس المحیط» را در پنج شنبه 18 شعبان 1094ق کتابت نموده که به شماره 421 در کتابخانه آستانه مبارکه حضرت احمد بن موسی علیه السلام (شاهچراغ) در شیراز موجود است.(3)]


1- گنجینه دانشمندان، ج2، ص147؛ سیمای دهاقان، صص 293 و 294؛ تربت پاکان قم، ج3، صص 1398 و 1399؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص286.
2- تلامذة العلامة المجلسی، ص82؛ تاریخ پانصد ساله خاندان شهرستانی، ص150.
3- فهرست کتابخانه آستانه شاهچراغ، ج3، ص67.

ص: 91

محمّد باقر طبیب*

محمّد باقر بن محمّد حسین طبیب، از اطباء حاذق قرن یازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و «رساله ای در تب» تألیف نموده و آن را به شاه سلیمان صفوی تقدیم کرده است. نسخه ای از این کتاب به شماره 134/5 در کتابخانه دانشگاه بوعلی همدان موجود است.(1)

شیخ محمّد باقر کربلائی

شیخ محمّد باقر کربلائی فرزند آقا شیخ محمّد حسین صاحب فصول، عالم فاضل، ظاهراً در طهران ساکن بوده است. از آثار او کتابت «سلوان المطاع فی عدوان الاتباع» تألیف ابو عبداللَّه محمّد بن ابوالقاسم بن علی قرشی معروف به «ابن مظفر» (م554ه) است که در سال 1301ه.ق از کتابت آن فراغت یافته است.

وی در اوایل قرن چهاردهم هجری در اصفهان وفات یافت.(2)

شیخ محمّد باقر صدیقین*

حاج شیخ محمّد باقر بن ملّا حسینعلی صدیقین، عالم فاضل متقّی. در سال 1307ش در اصفهان متولّد شد و نزد پدر بزرگوار خود و همچنین حضرات آیات شیخ هبةاللَّه هرندی، شیخ محمّد حسین مشکینی، حاج آقا جمال الدّین خوانساری، آقا میرزا هاشم خوانساری، سیّد محمّد باقر ابطحی سدهی، شیخ محمّد رضا جرقویه ای، سیّد علی اصغر برزانی، سیّد صدرالدّین کوپائی، شیخ محمود مفید، حاج آقا حسین خادمی، میرزا علی آقا شیرازی، سیّد عبدالحسین طیّب، حاج میر سیّد علی مجتهد نجف آبادی و حاج آقا رحیم ارباب به تحصیل پرداخت و به مدارج عالی علم و فضل نائل شد. همچنین از درس میر


1- فهرست نسخه های کتابخانه بوعلی، ص69.
2- الذریعه، ج12، ص222؛ اعیان الشیعه، ج44، ص216؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج3، ص202.

ص: 92

سیّد علی بهبهانی و حاج آقا حسین بروجردی بهره برد.

ایشان علاوه بر مهارت در فقه و اصول و حکمت، در علوم غریبه نیز ماهر بوده و به وعظ و خطابه نیز می پرداخته و در تعبیر رؤیا و استخاره نیز زبانزد خاص و عام بود.

وی اغلب در مسجد درکوشک به اقامه جماعت می پرداخت و در منزل به تدریس فقه، کلام و اخلاق مشغول بود.

او عالمی وارسته و همچون پدر بزرگوار خود مرجع حل مشکلات مردم بود و سرانجام در شنبه 5 جمادی الثّانی 1414ق وفات یافته و پس از تشییع باشکوه توسط مردم اصفهان به تخت فولاد حمل و جنب مرقد پدر بزرگوارش در تکیه کازرونی مدفون گردید.(1)

میرزا محمّد باقر فقیه ایمانی

آقا میرزا محمّد باقر فقیه ایمانی بن حسینعلی طهرانی، عالم زاهد و محقّق جلیل. از علمای عالیقدر قرن چهاردهم هجری.

در اصفهان متولّد شده و نزد سیّد محمود کلیشادی (مُغنی گو) و آخوند کاشی، مرجع عالیقدر حاج آقا حسین بروجردی (در هنگام اقامت ایشان در اصفهان)، آخوند ملّا عبدالکریم گزی، حاج آقا منیرالدّین بروجردی و شیخ عبدالحسین محلاّتی به تحصیل پرداخته و به مراتب عالی علم و اجتهاد و نائل آمد و با صبیّه حاج آقا منیرالدّین بروجردی (استاد خود) ازدواج کرد.

او در اصفهان به تبلیغ و ترویج دین، تألیف و تحقیق و اقامه نماز جماعت در مسجد امامزاده اسماعیل مشغول بود. وی از جمله کسانی است که در زمان غیبت کبری به ملاقات با حضرت ولی اللَّه الأعظم -عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف- نایل و بدین افتخار مباهی گردیده است.


1- روضه رضوان، صص 222-215.

ص: 93

مرحوم فقیه ایمانی عمر خود را به عبادت و تهجّد و زهد و تقوی گذرانیده، تا اینکه در شب جمعه 20 ذیقعده 1371ق به سن قریب به 80 سالگی وفات یافته و در یکی از اطاق های تکیه کازرونی در تخت فولاد مدفون شد.

مادّه تاریخ وفاتش را مرحوم میرزا حبیب اللَّه نیّر گوید:

«لهفی لفقدان ذی علم ناشره

فقیه مذهب اسلام و ناصره

محمّد باقر راوی الاحادیث

تألیف سبعین جلداً من مفاخره

زد واحداً ایها النیّر تؤرخه

توقّف العالم من فقد لباقره»

ایشان کتب عدیده ای تألیف نموده که اغلب درباره امام زمان (عجل اللَّه تعالی فرجه الشّریف) است از جمله:

1. «فوز اکبر در توسلات به امام منتظر»، مطبوع 2. «لواء الانتصار یا شیوه های یاری قائم آل محمدصلی الله علیه وآله» 3. «سوز هجران»، دیوان اشعار (1) 4. «مطلع الانوار» مطبوع.

صاحب عنوان طبع شعر داشته و گاهی به عربی و فارسی شعر می گفته و «فقیه» تخلّص می نموده است.

محمّد باقر قهپائی*

محمّد باقر بن حسین علی قهپایه ای اصفهانی، از نویسندگان کتب در قرن دوازدهم هجری است. او کتاب «روضة المتّقین» تألیف ملّا محمّد تقی مجلسی را به خط نسخ در پنج شنبه 16 جمادی الثّانی 1132ق کتابت نموده که به شماره 10044 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(2)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص367؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 336 و 337؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص171؛ مطالع الانوار، صص 14-5؛ روضه رضوان، صص 256-243.
2- فهرست کتابخانه مرعشی، ج26، ص34.

ص: 94

سیّد محمّد باقر احمدآبادی

حاج سیّد محمّد باقر احمدآبادی ابن سیّد حیدرعلی بن میر سیّد علی بن میر علینقلی بن میر محمّد باقر بن میر محمّد اسماعیل واعظ بن میر ابوصالح حسینی، عالم فاضل، از ائمه جماعت اصفهان بوده در سال 1296ه در اصفهان متولّد شد و نزد آقا میر محمّد تقی مدرس، شیخ عبدالحسین محلاتی، شیخ محمد تقی آقا نجفی و حاج آقا منیرالدّین بروجردی به تحصیل پرداخت و به افتخار مصاهرت مرحوم بروجردی نائل شد. وی سالها در مسجد ایلچی احمدآباد اقامه نماز جماعت می نمود و سرانجام در شب 4 صفر 1363ه.ق وفات یافته در تکیه میر محمّد صادقی ها جنب تکیه ملک در تخت فولاد مدفون گردید.(1)

شیخ محمّد باقر معلم*

شیخ محمّد باقر بن خالد معلم، از خطاطان ثلث نویس قرن دهم هجری است. وی در اصفهان ساکن بوده و تا سال 955ق زنده بوده است.

مرحوم مهدی بیانی نام او را «محمّد باقر» و مرحوم دکتر هنرفر او را «محمّد بابر» قرائت نموده اند.

از آثار او کتابت کتیبه مسجد پیرپینه دوز در محلّه جوباره اصفهان به سال 955ق است.(2)

محمّد باقر اصفهانی

محمّد باقر بن محمّد رضا اصفهانی، از نویسندگان کتب در قرن یازدهم هجری بوده و در ربیع الاوّل 1055ق در شهر طوس از کتابت نسخه ای از «منهج المقال» از تألیفات


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص51؛ نقباء البشر، ج1، ص209؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص310.
2- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 386 و 387؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1150.

ص: 95

میرزا محمّد استرآبادی فراغت حاصل نموده و نسخه به شماره 2358 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(1)

شیخ محمّد باقر زند کرمانی*

شیخ محمّد باقر زند کرمانی بن رضا بن حسن بن مسعود خان بن عبدالغنی خان بن صادق خان زند [برادر کریم خان زند]، عالم فاضل و فقیه کامل و واعظ خبیر از علمای عالیقدر قرن چهاردهم هجری. در سال 1312ق در کرمان متولّد شد. در آنجا ابتدا در مکتب خانه و سپس در مدرسه سعادت به تحصیل پرداخت و از اساتیدی چون احمد بهمنیار و برادرش آقا شیخ محمّد جواد بهره برد. در کنار آن نزد عدّه ای از علمای کرمان به تکمیل تحصیلات خود پرداخته و سپس برای آموختن زبان و علوم جدید در مدرسه مرسلین که توسط انگلیسی ها ساخته شده بود به تحصیل مشغول شد.

او پس از اتمام دروس مقدماتی و سطح راهی اصفهان شد و نزد آخوند ملّا حسین فشارکی، حاج میر محمّد صادق خاتون آبادی، میر سیّد علی نجف آبادی و میرزا ابوالهدی کلباسی به کسب فیض پرداخت. سپس به قم رفته و در ردیف شاگردان حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی درآمد. در سفر تهران و قم نیز از تحصیل غافل نبود و از بزرگان آن شهرها استفاده می کرد تا این که عاقبت به اصفهان آمد و مسجد جامع اصفهان را که رژیم پهلوی به بهانه بازدید سیّاحان داخلی و خارجی بر روی نمازگزاران بسته بود را دوباره باز نموده و نماز جماعت را در آنجا اقامه نمود. همچنین مدرسه ذوالفقار در بازار اصفهان را مرمّت نمود و در آنجا به تدریس پرداخت.

مرحوم زند کرمانی از عدّه ای از علماء و مجتهدین اجازه اجتهاد اخذ نمود که عبارتند از: ملّا محمّد حسین فشارکی، حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، شیخ محمّد حسین کاشف الغطاء، سیّد جمال الدّین گلپایگانی، آقا میرزا آقا اصطهباناتی و شیخ آقا بزرگ


1- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج9، ص963.

ص: 96

طهرانی.

او عالمی آگاه به زمان و متعهد و مسؤول بود و برای ترویج شریعت و امر به معروف و نهی از منکر تلاش فراوان به عمل آورد. وی در برخی از مجالس به وعظ و خطابه می پرداخت و با بیانات مستدل و عالمانه خود به مردم درس اخلاق می آموخت و اصول عقاید و احکام دین را برای آنان روشن می ساخت.

از اقدامات عام المنفعه و خیریه ایشان تأسیس انجمن خیریه احمدیه و انجمن خیریه امام حسن عسکری علیه السلام و بنای بیمارستان عسکریه در اصفهان بود.

وی در عمر خود به بیماری دیابت مبتلاشده و در آخرین روزهای عمر به کشور آلمان سفر کرد ولی معالجه ثمری نبخشید و ایشان در جمادی الثانی 1389ق وفات یافت. پیکر ایشان به اصفهان انتقال یافته و پس از تشییع باشکوه در تکیه ای مخصوص در تخت فولاد مدفون شد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «فیوضات اللاّمعه فی حال الکتب الأربعه» 2. «نبذة فی تحقیق کتاب قرب الإسناد و مؤلّفه و أخباره» 3. «رفع النّزاع من البَین فی الصُّلح المقصود مِنهُ الفرار عن الدَّین» 4. «أمارة الولایة» 5. «تاریخ مختصر نفت در دنیا» 6. «رساله فقه فارسی» در احکام آب ها 7. «سوانح ایام عمری» 8. «ترجمه خطبة الغدیر» به فارسی(1)

محمّد باقر معلّم خوراسکانی*

محمّد باقر بن محمّد رضا بن محمّد بن میر حسین معلّم خوراسکانی از فضلاء و نویسندگان کتب در قرن یازدهم هجری است.

وی نسخه ای از «من لا یحضره الفقیه» تألیف جناب شیخ صدوق را به خط نسخ در روز سه شنبه 12 ربیع الثّانی سال 1053ق کتابت نموده و به شماره 64 در کتابخانه


1- فطرت بیدار زمان، ج1؛ تاریخ نائین، صص 5 و 6؛ نام آوران علم و اجتهاد کرمان، صص 396-391؛ گنجینه دانشمندان، ج6، ص342؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 117-116.

ص: 97

مدرسه صدر خواجو در اصفهان نگهداری می شود.(1)

ملّا محمّد باقر قمشه ای

ملّا محمّد باقر بن حاج محمّد رضا قمشه ای، عالم فاضل و حکیم بارع، جامع معقول و منقول، از علمای بزرگ [اوایل قرن سیزدهم هجری. در محلّه «فضل آباد» قمشه متولّد شده ]و در اصفهان نزد جمعی از علماء فقه و اصول آموخته و سپس به درس «ملّا علی نوری» [و «ملّا اسماعیل واحد العین» ]حاضر شده است. پس از آن راهی نجف اشرف شده و در محضر «شیخ محمّد حسن نجفی» (صاحب جواهر) کسب فیض نموده و به اجتهاد نائل آمده است. پس از آن به زادگاه خود مراجعت نموده و مرجع امور شرعی آن حدود بوده و جمعی از افاضل آنجا نزد وی به تحصیل پرداخته اند. [حاج فرهاد میرزا معتمدالدّوله از شاهزادگان قاجار اوصاف روحی و مقام علمی او را شنیده و مشتاقانه به قمشه شتافته و در حضور او مشکلات علمی خود را حل نموده است.]

ملّا محمّد باقر در ادبیات و انشاء نیز مهارتی به سزا داشته و در قدس و تقوا و زهد آیتی کم نظیر به شمار می رفته است.

او سرانجام در سن بین 80 و 90 سالگی در سال 1296ق وفات یافته و در ایوان صحن امامزاده شهرضا مدفون گردید.(2)

سیّد محمّد باقر حسنی نجف آبادی*

سیّد محمّد باقر حسنی نجف آبادی بن سیّد محمّد رضا، عالم فاضل جلیل، در سال 1297ش در نجف آباد متولّد شد و پس از تحصیل در مکتب خانه، به اصفهان رفت و وارد حوزه علمیه آنجا شد. سپس به قم رفته نزد آیات عظام بروجردی، امام خمینی و


1- فهرست صدر خواجو، ص53.
2- سالنامه فرهنگ شهرضا، ص24؛ جغرافیای تاریخی شهرستان شهرضا، صص 68-65؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص166؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص338.

ص: 98

علّامه طباطبائی کسب فیض نمود. مدتی نیز به نجف رفت تا در آنجا تحصیلات خود را تکمیل نماید. عاقبت در سال 1346ش به زادگاه خود نجف آباد بازگشت و به تدریس فقه، اصول، و تفسیر و... و ارشاد مردم و حل مشکلات شرعی آنان پرداخت. در جریان مبارزات مردم نجف آباد علیه رژیم پهلوی نیز فعّال بود و پس از پیروزی انقلاب سالها امام جمعه موقّت نجف آباد بود.

او سرانجام در سال 1362ش وفات یافته و پس از تشییع باشکوه، پیکر او در جنّت الشهدای نجف آباد مدفون شد.(1)

سیّد محمّد باقر چهارسوقی (صاحب روضات)

سیّد محمّد باقر چهارسوقی بن سیّد زین العابدین بن میرابوالقاسم جعفر بن آقا سیّد حسین بن حاج میرزا ابوالقاسم جعفر موسوی خوانساری اصفهانی، علّامه فقیه زاهد محقّق متتبّع اصولی رجالی، از بزرگان و مفاخر علمی در قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری در اصفهان.

در دوشنبه 22 صفر سال 1226ق در خوانسار متولّد شد. سپس با پدر و خانواده به اصفهان مهاجرت کرده و در محلّه چهارسوق شیرازی ها ساکن شده و نزد علمای اصفهان: میر سیّد حسن مدرس، سیّد محمّد شهشهانی، حاج محمّد ابراهیم کلباسی، سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی و شیخ محمّد تقی رازی و پدر بزرگوارش میرزا زین العابدین به کسب فیض مشغول شد. سپس برای تکمیل معلومات خود به عتبات عالیات سفر نمود. و از درس آقا سیّد ابراهیم قزوینی (صاحب ضوابط)، شیخ محمّد کاشف الغطاء، شیخ قاسم نجفی و دیگران استفاده علمی برده و به مقام عالی علم و اجتهاد نائل گردیده و به اصفهان مراجعت نمود.

در اصفهان به تدریس فقه و اصول، حل و فصل مشکلات مردم، افتاء، اقامه جماعت


1- سیمای دانشوران، صص 84-82؛ آئینه اهل قلم، صص 42 و 43.

ص: 99

در مسجدی در محلّه چهارسو که به نام او «مسجد میرزا باقر» معروف بود و بالاخره تحقیق و تألیف مشغول شد. مشهورترین تألیف آن جناب «روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات» است که به عربی در 8 جلد بارها به طبع رسیده و به فارسی نیز ترجمه شده و جزء مراجع و مصادر بسیار مهم احوال دانشمندان و فقهاء و بزرگان اسلام به شمار می رود.

[ایشان در ادبیات فارسی و عربی استاد بوده، به عربی و فارسی شعر می گفته و از خطی خوش بهره مند بود. در انشاء و تقریر سلیقه ای جالب داشته و برخی از منشآت او هنوز باقی است.

بسیار زاهد و متّقی و اهل عبادت و تهجّد بوده و از ریاست های دنیوی کناره می گرفته است.]

از مدرسین طراز اول فقه و اصول و حدیث به شمار می رفته و ده ها شاگرد دانشمند تربیت نموده است که از آن جمله است آخوند ملّا حسین کرمانی.

مرحوم صاحب روضات در دوشنبه 8 جمادی الاولی 1313ق در اصفهان وفات یافته و پیکر مطهر ایشان پس از تشییع باشکوه مردم اصفهان در تخت فولاد، جنوب مصلی و در جوار مزار ملّا حسن جیلانی (لُنبانی) [نیای مادری یکی از اجداد خود ]مدفون گردیده، سپس میرزا سلیمان خان رکن الملک، نایب الحکومه دیندار و دانشمند اصفهان بر سر مزار او بقعه ای باعظمت بنا نمود.

میرزا فتح اللَّه بن میرزا کوچک از شعرای معاصر صاحب روضات در مرثیه و مادّه تاریخ وفات او سروده است:

قَد طارَ مِن غرف الروضاتِ طائِرُها

نَحو الجِنان و أبقی مِن مَآثِره

قالَ المُوَرِّخُ فی تاریخِ رِحلَتِه

«تَعَطَّل العلمُ من فقدان باقِرِه»

کتب زیر از تألیفات صاحب عنوان است:

1. «احسن العطیة» در شرح الفیه 2. «أرجوزه» در اصول فقه 3. «أسباب بلایاء نازله بر سعید و شقی» 4. «امر به معروف و نهی از منکر» 5. «تسلیة الأحزان» به فارسی 6.

ص: 100

«تعلیقه بر شرح لمعه» 7. «تعلیقه بر قوانین» 8. «دستورالعمل برای عمل مکلّفین» 9. «رساله عملیّه» 10. «روضات الجنات» 11. «شرح حدیث حماد» 12. «رساله در ضروریّات دین» 13. «رساله در فضیلت جماعت» 14. «قرة العین»، منظومه فارسی در اصول دین 15. «قصاید عربی و فارسی در مصائب و مراثی» 16. «مجالس» در مصیبت و مواعظ 17. «منشآت» و نوشتجات ادیبانه و منشیانه و مسجّع و مقفّی 18. «منظومه» عربی در اصول و غیره.

کتابخانه صاحب روضات از کتابخانه های مهم جهان شیعه بوده و بسیاری از نسخ نفیس خطی و آثار علمای بزرگ شیعه در آن نگهداری می شده است.

این شعر از ایشان است:

علی سر دفتر ارباب بینش

علی مهر سپهر آفرینش

فلک بگرفته آواز کمالش

جهان برگشته از صیت جلالش

هلال آسمان نعل سمندش

شکار لا مکان صید کمندش(1)


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 98-96؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، صص 357-352؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 341 و 342؛ بیان المفاخر، ج1، صص 275-273؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 79-77؛ المآثر و الآثار یا چهل سال تاریخ ایران، ج1، ص217؛ زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، صص 95-82؛ مکارم الآثار، ج3، ص798؛ فرزانگان خوانسار، صص 130-123؛ دانشمندان خوانسار، صص 421-414؛ الکنی و الالقاب، ج2، ص222؛ ریحانة الادب، ج3، ص366؛ الاعلام، ج6، ص49؛ معجم المؤلفین، ج9، ص87؛ الذریعه، ج9، ص575 و ج11، ص280 و ج15، ص161 و ج17، ص73و ج23، ص78؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 151-144؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص475؛ تاریخ اصفهان (جابری)،صص 313 و 264؛ النّهریه: مقدمه؛ احسن الودیعه، ج1، صص 139-119؛ علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، صص 306-304؛ نجوم السماء، صص 362 و 363؛ علمای معاصر، صص 106-99؛ هدیة الاحباب، ص193؛ نقباء البشر، ج1، ص211.

ص: 101

ملّا محمّد باقر یزدی*

ملّا محمّد باقر بن زین العابدین بن محمّد طاهر یزدی، دانشمند و ریاضیدان معروف قرن یازدهم هجری است. در جوانی به اصفهان آمد و نزد دانشمندان این شهر خصوصاً شیخ بهائی به تحصیل پرداخت و در اغلب علوم مهارت یافت و به تدریس هیئت و ریاضی مشغول شد. فرزندش محمّد حسین و نیز شیخ محمّد حسین اردبیلی و دامادش سیّد محمّد باقر اردوبادی از شاگردان او به شمار می روند.(1)

این کتابها و رساله ها از تألیفات اوست:

1. «عیون الحساب»، مهمترین تألیف او است که نواده اش محمّد باقر بن محمّد حسین یزدی آن را شرح نموده است. 2. «شرح المقالة العاشره من تحریر أصول أقلیدس» 3. «حاشیه بر تحریر الکرة و الاسطوانة» 4. «شرح الأشکال الکریه» منالاوس 5. «فتوحات غیبیه فی براهین أعمال الهندسیه» که به فارسی در شرح «براهین الأعمال الهندسیّه» تألیف ابوالوفاء بوزجانی نوشته شده است. 6. «حاشیه بر اکر ثاوذوسیوس» 7. «مطالع الأنوار فی معرفة الأسطرلاب» که به فارسی به نام شاه صفی و در باب شناختن جهت قبله تألیف گردیده است. 8. «حاشیة علی التکملة» 9. «تحصیل العددین المتحابین» به عربی.(2)

وی تا سال 1047ه.ق در قید حیات بوده و تاریخ دقیق درگذشت او معلوم نیست.(3)


1- بزرگان فرهنگ و تاریخ اصفهان، خطی.
2- زندگینامه ریاضیدانان دوره اسلامی، صص 441-436 و منبع پیشین.
3- سایر منابع: تاریخ فلاسفه اسلام، صص 161 و 162؛ تاریخ علوم اسلامی، صص 143 و 156؛ فلاسفه شیعه، ص99؛ دائرة المعارف دانش بشر، ص28؛ تاریخ علم در ایران، ج2، ص907؛ احوال و آثار خواجه نصیرالدّین طوسی، صص 350 و 351؛ الرّوضه النّضره، صص 75 و 76؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج5، بخش اول، صص 350-348؛ کارنامه ایرانیان در زمینه نوآوری های ریاضیات نجوم و گاهشماری، صص 140 و 141.

ص: 102

محمّد باقر قمشه ای*

محمّد باقر بن زین العابدین قمشه ای، از نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری است، وی نسخه ای از «شرح التّصریف» تفتازانی را در سال 1254ق به خط نستعلیق کتابت کرده که در کتابخانه دانشگاه لُس آنجلس آمریکا موجود است.(1)

سیّد محمّد باقر واعظ اصفهانی

سیّد محمّد باقر بن سیف اللَّه اصفهانی حسینی شهیر به »سیّد واعظ«، از فضلاء، خطباء و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری است. وی در سال 1220 دو کتاب »اصوال الدین« و »مرشد العوام«، هر دو از تألیفات میرزای قمی را کتابت نموده، این دو نسخه ضمن مجموعه شماره 726 در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی در قم موجود است.(2)

دکتر سیّد محمّد باقر کتابی*

دکتر سیّد محمّد باقر کتابی بن سیّد محمّد صادق بن حاج میرزا محمّد تقی بن حاج میرزا محمّد صادق کتابفروش حسینی اصفهانی، دانشمند و ادیب معاصر. پدرش از علمای عالیقدر اصفهان و مادرش دختر حاج شیخ محمّد علی ثقةالاسلام نجفی است.

وی در سال 1341ق در اصفهان متولّد شد. تحصیلات ابتدائی را در مدرسه قدسیه انجام داد و در دبیرستان های سعدی، صارمیّه و ادب، مقطع متوسطه را به پایان برد و سپس در دانشکده حقوق دانشگاه طهران پذیرفته شده و نزد اساتید آنجا همچون استاد محمود شهابی، استاد سیّد محمّد مشکاة، دکتر حسن امامی، دکتر شایگان و آقای سنگلچی به تحصیل مشغول شد و موفق به اخذ لیسانس در رشته حقوق قضائی گردید. در کنار آن در حوزه علمیه اصفهان نزد آقا میرزاهاشم خوانساری و برادر او آقا جمال الدّین خوانساری و همچنین شیخ هبةاللَّه هرندی به تحصیل مقدمات و سطوح مشغول شد.


1- نسخه های خطی، ج11 و 12، ص247.
2- فهرست کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی، ج2، ص206.

ص: 103

همچنین به صورت غیررسمی و نامنظم از محضر ملّا حسینعلی صدیقین، حاج آقا حسین خادمی، حاج سیّد عبدالحسین طیّب، شیخ محمّد باقر الفت، شیخ مهدی نجفی، میرزا علی آقا شیرازی و خصوصاً حاج آقا رحیم ارباب کسب فیض نمود.

او پس از اخذ لیسانس به عنوان دبیر به تدریس در دبیرستان های اصفهان از جمله دبیرستان هاتف پرداخت و از سال 1339ش در دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان به تدریس پرداخت. در سال های 1338 تا 1341 در دانشگاه تهران به ادامه تحصیل پرداخته و موفق به اخذ دکترای الهیات و معارف اسلامی گردید و از آن پس تاکنون به تدریس در دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه آزاد نجف آباد پرداخت.

آثار و تألیفات ایشان:

1. «تاریخ مختصر فلسفه و معارف اسلامی» (برای دانشجویان) 2. «کتاب فقه و اصول و اخلاق اسلامی»، برای دبیرستان ها با همکاری جمعی از دبیران در 5جلد 3. «عربی»، برای دبیرستان ها با همکاری جمعی از دبیران در 3جلد 4. «رساله استدلالی در عقد فضولی» (تز لیسانس) 5. «رجال اصفهان در علم و ادب و هنر» (تز دکترا) که جلد اوّل آن به چاپ رسیده است. 6. «سخنی از شعر و نظم و نثر در ادب پارسی» 7. تصحیح کتاب «وافی» مرحوم فیض با همکاری جمعی از فضلاء و محققین جناب آقای دکتر سیّد احمد تویسرکانی، مرحوم جواد کیهانی و مرحوم حاج آقا ضیاءالدّین علّامه 8. مقدمه بر برخی کُتُب از جمله: مقدمه بر وحدت وجود مرحوم ضیاء نور، مقدمه بر کتاب اخلاق ترجمه بدرالدّین کتابی، مقدمه بر مجموعه آثار علامه الفت، مقدمه بر دیوان شعر دکتر موزون، مقدمه بر مجموعه مقالات بدرالدّین کتابی 9. شرح و تفسیر کتاب نهج البلاغه است که در حوزه ها و جلسات مختلف بیان می شود و از آن CDهای متعدد تهیّه گردیده است.

استاد دکتر کتابی، نمونه ای مثال زدنی از اخلاق حسنه و تواضع و دوری از جاذبه های دنیوی است و سخنرانی های گرم و پرشور ایشان در باب موضوعات اخلاقی و معرفتی

ص: 104

حلاوت خاصّی دارد.(1)

ملّا محمّد باقر تنکابنی

ملّا محمّد باقر بن محمّد صادق بن محمّد بن عبدالفتّاح سراب تنکابنی، از علمای قرن دوازدهم هجری بوده و اغلب تحصیلات خود را نزد پدر دانشمند خود و علمای اصفهان گذرانیده است.

در آغاز نسخه ای از کتاب «من لایحضره الفقیه» که به شماره 2726 در کتابخانه آیت اللَّه العظمی مرعشی نجفی موجود است، وقفنامه چند کتاب را در تاریخ یکشنبه 18 ذیحجة الحرام سال 1172ق نوشته است.(2)

سیّد محمّد باقر موسوی

سیّد محمّد باقر بن سیّد محمّد صادق موسوی اصفهانی، عالم فاضل که در زمره شاگردان علّامه مجلسی (علیه الرحمه) بوده و در 25 جمادی الثانی 1111ه.ق وفات یافته در اراضی جنوبی تکیه خاتون آبادی ها در تخت فولاد دفن گردید. آثار قبر تا چند سال قبل موجود بود و اکنون سنگ آن مفقود گردیده است.(3)

[وی جدّ خاندان مهدوی و نحوی اصفهان است.]

سیّد محمّد باقر موسوی اصفهانی*

سیّد محمّد باقر بن سیّد محمّد صادق اصفهانی، هنرمند توانای عصر قاجاریه. وی در


1- آیین فرزانگی، ج1، صص 83-80 و مصاحبه غلامرضا نصرالهی با دکتر کتابی در تابستان 1386ش.
2- فهرست کتابخانه آیت اللَّه مرعشی، ج7، ص289؛ بزرگان رامسر، ص162؛ مجموعه مقالات همایش فاضل سراب، صص 277 و 366 و 368.
3- مکارم الآثار، ج57 ص1731؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص415؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص58.

ص: 105

محلّه دردشت اصفهان متولّد شده و در این شهر به تحصیل پرداخته است. او برادر خوشنویس و شاعر مشهور «آقا سیّد محمّد بقاء» معروف به «اشرف الکتّاب» است.

سیّد محمّد باقر در نقاشی، تذهیب، تشعیر و قلمدان سازی استاد بوده و هر سال یک جلد کلام اللَّه مجید را تذهیب می کرده است. وی سرانجام پس از وفات در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد.(1)

میرزا محمّد باقر خاتون آبادی

میرزا محمّد باقر معروف به «آقا دکمه چین» فرزند میر محمّد صالح بن سیّد جعفر بن میر محمّد صالح خاتون آبادی اصفهانی، از فضلاء و محقّقین بوده و در قرن سیزدهم هجری می زیسته است.(2)

محمّد باقر زاآنی اصفهانی

محمّد باقر بن محمّد صالح زاآنی اصفهانی، عالم فاضل، از اهالی قریه «زاآن» اصفهان بوده و در اصفهان نزد علمای این شهر به کسب علم پرداخته است. ظاهراً علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی از اساتید اوست. در سه شنبه 27 ذیقعده 1094ه.ق از کتابت کتاب «من لا یحضره الفقیه» فراغت حاصل نموده و حواشی عدّه ای از علماء را در کنار صفحات نقل نموده و از جمله حواشی علّامه مجلسی را نیز نقل کرده است.(3)

محمّد باقر قمی

محمّد باقر بن مولانا محمّد صالح قمی [از فضلاء قرن یازدهم هجری بوده و در اصفهان سکونت داشته است.] در 14 جمادی الاولی 1089ق کتابت نسخه ای از


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با آقای سیّد محمّد لقمانی در 9 مردادماه 1374.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص49.
3- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص 18 و 19؛ تلامذة العلامة المجلسی، ص158.

ص: 106

«برهان قاطع» را در اصفهان به پایان رسانیده و کتاب به شماره 39 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد موجود است.(1)

شیخ محمّد باقر ناصری دولت آبادی

شیخ محمّد باقر ناصری دولت آبادی فرزند حاج عابد، از علمای معاصر اصفهان. در سال 1270ش در دولت آباد اصفهان متولّد شده و در 30 سالگی تحصیلات علوم دینی را در اصفهان آغاز کرد.

او پس از تحصیل مقدمات، به امر مرحوم شیخ محمّدحسن عالم نجف آبادی به نجف اشرف مهاجرت کرده و نزد اساتید عالیقدر آنجا خصوصاً حضرات آیات: شیخ مرتضی طالقانی، سیّد محمود شاهرودی و سیّد جمال الدّین گلپایگانی کسب فیض نمود. آنگاه به اصفهان مراجعت نموده و از محضر عالم ربّانی حاج آقا رحیم ارباب بهره گرفت. او سالها به تبلیغ دین و ارشاد مردم مشغول بود تا اینکه سرانجام در سال 1361ش وفات یافته و در مزار امامزاده محمود دولت آباد مدفون گردید.(2)

میرزا محمّد باقر حکیم باشی

حاج میرزا محمّد باقر حکیم باشی بن میرزا عبدالجواد مدرس خراسانی، طبیب فقیه و حکیم ادیب، از دانشمندان و اطباء معروف اواخر دوره قاجاریّه. در اصفهان متولّد شد. مدّتی نزد پدر به تحصیل پرداخت. سپس نزد آقا سیّد محمّد شهشهانی، حاج شیخ محمّد باقر نجفی، حاج سیّد اسداللَّه بیدآبادی، ملّا حسینعلی تویسرکانی و میر محمّد صادق کتابفروش تلمّذ نمود و در علوم فقهی به اجتهاد نائل آمد و در طب طبیبی حاذق و در حکمت، حکیم ماهر شد.(3) [امّا پس از فوت پدر به ناچار از تدریس علوم دینی چشم


1- فهرست الهیات مشهد، ج1، ص21.
2- با تشکر از محقّق فاضل جناب آقای حاج شیخ محمّد زاهد نجفی که این زندگینامه را در اختیار ما گذاشتند.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص145.

ص: 107

پوشیده به طبابت پرداخت. در جوانی طبیب خوانین بختیاری بود و سرانجام به طبابت خانواده ظلّ السّلطان حاکم اصفهان پرداخت.(1)]

در مداوای بیماران و علاج امراض، نفسی عیسوی داشته و تدریس طب قدیم در زمان او بدو منحصر بوده است. [میرزا ابوالقاسم ناصر حکمت، دکتر ابراهیم انواری، میرزا محمّد باقر طبیب پوده ای، میرزا علی آقا شیرازی، میرزا علی محمّد طبیب کرونی، آقا شیخ محمّد هادی فرزانه قمشه ای و حاج سیّد مصطفی مؤیّد الاطباء از شاگردان زبده او بوده اند.(2)]

صاحب عنوان در روز چهارشنبه 6 جمادی الاوّل 1327ق وفات یافته و در یکی از اطاق های جنوبی تکیه مرحوم آقا سیّد ابوجعفر خادم الشّریعه در تخت فولاد مدفون گردید و بعداً اولاد و اعقاب و نزدیکانش در آنجا به خاک رفتند.(3)

وی کتابی در وبا نوشته که به طبع رسیده است. همچنین نسخه ای از چهل حدیث، از فرمایشات بزرگان دین موّرخ به غروب پنج شنبه 7 جمادی الثّانیه 1285 به خط و امضاء محمّد باقر بن عبدالجواد، نزد نویسنده موجود است که احتمالاً از صاحب ترجمه می باشد.(4)

حاج محمّد باقر خان صدر اصفهانی

حاج محمّد باقر خان بن میرزا عبدالحسین خان بن حاج محمّد حسین خان صدراعظم اصفهانی، در علوم ادبیّه و نسخ و تحریر استادی بوده است نحریر.(5) مردی خلیق و فاضل و خوش خط و تیزهوش بوده و در علم طب نیز شهرت و مهارت داشته است.(6)


1- الاصفهان (رجال و مشاهیر)، صص 202 و 203.
2- تخت فولاد، یادگار تاریخ، (نسخه خطی).
3- رحال اصفهان یا تذکرة القبور، ص86؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص56.
4- بیان المفاخر، ج2، ص228.
5- چهل سال تاریخ ایران یا المآثر الآثار، .
6- ماضی النّجف و حاضرها، ج3، ص482.

ص: 108

قبرش در سرداب مدرسه صدر نجف.(1)

وی نسخه ای از «تجارب السلف» تألیف هندو شاه نخجوانی را در شوال 1314 و نسخه ای از «حدائق السحر» را به امر ظلّ السّلطان نوشته است که به شماره 11404 در کتابخانه عمومی اصفهان موجود است.(2)

همچنین در جمعه 21 صفر 1317ق نسخه ای از کتاب «طیف الخیال فی مناظرة العلم و المال» تألیف محمّد مؤمن جزائری را به خط نستعلیق و نسخ خوب و معرّب نوشته و به شماره 4147 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(3)

ملّا محمّد باقر نجف آبادی

ملّا محمّد باقر بن ملّا عبدالرّحیم بن ملّا علی نجف آبادی، عالم فاضل، در اواخر قرن سیزدهم هجری. در نجف اشرف ساکن بوده و نزد پدر دانشمند خود و سایر اعلام آنجا کسب فیض نموده است.(4)

سیّد محمّد باقر تویسرکانی

حاج سیّد محمّد باقر بن حاج میرزا عبدالغّفار حسینی تویسرکانی، عالم فاضل مجتهد زاهد، از علمای عالیقدر قرن چهاردهم هجری.

در غرّه جمادی الاولی سال 1293ق [در اصفهان] متولّد شد و نزد علمای این شهر از جمله آقا سیّد محمّد شوشتری، ملّا عبدالرزّاق رشتی، آقا میرزا حسین همدانی، حاج میرزا بدیع درب امامی، آقا میرزا محمّد حسن نجفی، آقا میرزا محمّد هاشم چهارسوقی، جهانگیر خان قشقائی، آخوند ملّا محمّد کاشانی و پدر دانشمند خود میرزا عبدالغفّار تویسرکانی کسب فیض نمود.


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص353.
2- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص49 و 88.
3- فهرست مجلس، ج11، ص146.
4- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص772.

ص: 109

پس از آن به نجف اشرف رفته و دو سال در آنجا نزد آیات عظام آخوند خراسانی و آقا سیّد محمّد کاظم طباطبائی یزدی به تحصیل پرداخت. امّا به علّت کسالت مجبور به بازگشت به اصفهان شد و نزد آقا سیّد محمّد باقر درچه ای و آخوند ملّا محمّد حسین فشارکی تحصیلات خود را تکمیل نموده و به اخذ اجازه اجتهاد و روایت در سال 1346ق نائل شد.

وی از ائمه جماعت محلّه جماله و پیشنماز مسجد حاج محمّد جعفر آباده ای بود. او بیشتر اوقات در کتابخانه خود به مطالعه مشغول بود و جمعی از فضلاء و دوستانش به منزل او می رفتند و به مباحثه می پرداختند.

این عالم جلیل در شب دوّم ربیع الاوّل 1374ق وفات یافته و جنب قبر پدر خود واقع در تکیه تویسرکانی در تخت فولاد مدفون گردید. مادّه تاریخ فوت او این بیت است:

اِذ جمع الواحد فی الجمعِ قُل

اِقَتَرب الباقرُ بِالباقر

کتب زیر از تألیفات ایشان است:

1. «تعلیقات بر حواشی مغنی» 2. «حواشی بر شرایع» 3. «حواشی بر شرح لمعه» 4. «حواشی بر تفسیر روح البیان»، شیخ اسماعیل حقّی 5. «ماثر الباقریّه» در فوائد رجالی و متفرقات 6. «رساله در احوال صاحب الزمان (عجل اللَّه تعالی فرجه الشّریف)» 7. «مشکوة الضیاء فی أحوال فاطمة الزّهرا» 8. «تحفة الأخوان فی إعجاز القرآن»(1)

محمّد باقر لمعه اصفهانی

محمّد باقر انواری متخلّص به «لمعه» شاعر ادیب فاضل فرزند ملّا عبدالکریم سودائی دستگردی، در سال 1321قمری در دستگرد برخوار متولّد شده و تحصیلات خویش را در مدارس قدیمی و جدید این شهر به پایان رسانیده مدتی به محراب و منبر سرگرم بود.


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص350؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص99؛ جلوه قرآن در خاک تابان، صص 103-100.

ص: 110

سپس ترک نموده به خدمت فرهنگ اشتغال جسته، سالها مدیریت دبستان حسین آباد را داشت و از کارمندان صدیق و فعّال فرهنگ اصفهان بود. او از شعرای باذوق و خوش قریحه اصفهان بوده و در انجمن شعرا شرکت می کرد. از آثارش «نامه دهقان» به چاپ رسیده، صاحب دیوان اشعار نیز هست.(1) او در یکشنبه 14 محرم 1385ه.ق وفات یافته و در تکیه شیخ مرتضی ریزی در تخت فولاد مدفون گردید.(2)

[از اوست:

ای عکس ز من تو در جهان می مانی

من خاک شوم تو جاودان می مانی

تو آینه دعا و نفرین هستی

از نیک و بد کسان نشان می مانی]

سیّد محمّد باقر موسوی اصفهانی

سیّد محمّد باقر بن عبدالکریم موسوی اصفهانی [از خطاطان و فضلائ قرن سیزدهم هجری ]در تاریخ سه شنبه 21 شوّال 1269ق نسخه ای از کتاب «الفوائد الرّضویّه فی شرح الرّسالة الذّهبیّه» تألیف شیخ محمّد بن حسن طوسی مشهدی از علماء قرن 13 را به خط نستعلیق کتابت نموده است. نسخه به شماره 2755 در کتابخانه مرعشی قم موجود است.(3)

میرزا محمّد باقر مجلسی

میرزا محمّد باقر مجلسی معروف به «مجلسی ثالث» فرزند میرزا عبداللَّه بن آخوند ملّا محمّد باقر مجلسی، عالم فاضل، از پدر خود روایت می کند. پس از فوت در بقعه علّامه مجلسی جنب مسجد جامع اصفهان مدفون شد. در تذکرة الأنساب از او ذکری نشده


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص 409 و 410.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص786؛ سیری در تاریخ تخت فولاد اصفهان، ص124؛ مزارات اصفهان، ص214.
3- فهرست مرعشی، ج7، ص316.

ص: 111

است و ظاهراً وی بدون اولاد بوده است.(1)

سیّد محمّد باقر میر محمّد صادقی

سیّد محمّد باقر بن سیّد علی میر محمّد صادقی بن سیّد محمّد باقر بن سیّد محمّد اسماعیل واعظ بن میر ابوصالح بن سیّد عبدالرزّاق اعرجی حسینی اصفهانی، عالم فاضل جلیل، برادر عالی قدر علّامه میر سیّد حسن مدرس. در سال 1216ق متولّد شد و در حدود سال 1280ق وفات یافت و جنازه اش به نجف اشرف حمل و مدفون گردید.

تألیفات وی عبارتند از: 1. «حواشی بر قرآن مجید» 2. «کتابی در ادعیه مأثوره»(2)

محمّد باقر ندوشنی

محمّد باقر بن علی بن جعفر ندوشنی یزدی [از فضلاء و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری] در رمضان سال 1236ق از کتابت نسخه ای از کتاب «لؤلؤ البحرین» تألیف شیخ یوسف بحرانی، به خط نسخ، در اصفهان فراغت یافته [است.] نسخه به شماره1513 (22451) در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی در مشهد مقدّس موجود است.(3)

[ندوشن از دهات یزد است.]

میرزا محمّد باقر بروجردی

میرزا محمّد باقر بن حاج میر سیّد علی طباطبائی بروجردی، عالم فاضل از علماء اواخر دوره قاجاریه است. در اصفهان متولّد شد و نزد پدر خود و آقا سیّد مهدی نحوی و


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص128؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص353؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 320 و 321؛ مزارات اصفهان، ص34.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص354.
3- فهرست الهیات مشهد، ج2، ص660.

ص: 112

دیگران به تحصیل پرداخت. وی نزد عوام و خواص مورد احترام بوده و ظلّ السّلطان حاکم اصفهان اوامر او را می پذیرفته است. [همچنین در نهضت علمای اصفهان علیه سلطه اقتصادی بیگانگان بر مسلمانان همراه و هم قدم بوده و اعلامیه ای را در این حرکت امضاء و تأیید نموده است.]

سرانجام در 22 رجب 1340ق وفات یافته و در تکیه بروجردی واقع در تخت فولاد مدفون شد.(1)

ملّا محمّد باقر تبریزی

ملّا محمّد باقر بن علی تبریزی، از علماء قرن دوازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و در تاریخ سه شنبه 20 ربیع الاول سال 1159ق جهت ملّا محمّد سعید بن ملّا ابراهیم گیلانی اجازه مرقوم داشته است.

اجازه قبل از مشیخه نسخه ای از «من لا یحضره الفقیه» است که ملّا محمّد سعید آن را در سال 1101 کتابت نموده است.

نسخه در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم به شماره 2726 موجود است.(2)

سیّد باقر حسینی

سیّد باقر بن سیّد علی حسینی، [از نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری] در رجب 1073ق در اصفهان کتابت نسخه ای از «التّلخیص» ابن رشد اَندُلُسی را به خط نستعلیق به پایان رسانیده است. کتاب به شماره 523 در کتابخانه ملّی ملک تهران موجود است.(3)


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص233؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص 145 و 146؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص315؛ اندیشه سیاسی حاج آقا نوراللَّه اصفهانی، ص211.
2- فهرست مرعشی، ج7، ص289؛ تراجم الرجال، ج2، ص596.
3- فهرست ملک، ص167.

ص: 113

سیّد محمّد باقر خاتون آبادی

سیّد محمّد باقر بن سیّد علی حسینی خاتون آبادی، از فضلاء قرن دوازدهم هجری است. وی در سال 1168ق تملک خود را بر کتاب «شرح تلخیص المفتاح» مرقوم داشته است. این نسخه به شماره 6609 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(1)

سیّد محمّد باقر فقیهی*

حاج سیّد محمّد باقر فقیهی بن حاج سیّد علی حسینی، عالم فاضل کامل، در سال 1327ق در اصفهان متولّد شد. پس از تحصیلات مقدماتی، به نجف اشرف رفت و ده سال نزد علمای اعلام آن دیار تحصیل کرد. او پس از بازگشت به اصفهان در محلّه پاقلعه ساکن شد و به ارشاد مردم و تحقیق و تألیف پرداخت تا اینکه در شب پنجم رجب المرجّب سال 1391ق وفات یافت و پیکرش در تکیه ملک واقع در تخت فولاد مدفون شد. محمّد حسین مدرسی اسفه ای متخلّص به «قانع» مادّه تاریخ وفات او را چنین گفته است:

گفت «قانع» از پی تاریخ سال:

«شد کنار پنج تن مرغ جنان»

کتاب «رسالة الحقوق» از تألیفات اوست.(2)

محمّد باقر قاینی اصفهانی

محمّد باقر بن حاج علی قاینی اصفهان، خطاط نسخ نویس [ساکن اصفهان بوده و ]از آثارش کتاب «وسایل الحائریه» تألیف سیّد محمّد بن علی طباطبائی (سیّد مجاهد) به شماره 1442 در کتابخانه وزیری یزد موجود است و نسخه در دوشنبه 24 صفر 1219ق کتابت شده است.(3)


1- فهرست مرعشی، ج17، ص183.
2- تاریخ اصفهان (جابری)، ص315؛ تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
3- فهرست کتابخانه وزیری یزد، ج2، ص712.

ص: 114

شیخ محمّد باقر گلپایگانی

شیخ محمّد باقر بن علی آقا جرفادقانی اصفهانی، عالم فاضل از اهالی گلپایگان بوده ود ر اصفهان نزد میر سیّد حسن مدرس به تحصیل مشغول گردیده است.

وی مجموعه ای از چند رساله از جمله «ادلّة الشّرعیه» تألیف میر سیّد حسن مدرس را در سال های 1286 تا 1288ق به خط نستعلیق خوش کتابت نموده است. این نسخه در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.(1)

محمّد باقر رشحه اصفهانی

آقا محمّد باقر بن علی اصغر اصفهانی، شاعر ادیب متخلّص به «رشحه» درسال 1203ق در اصفهان متولّد و در این شهر علم و ادب آموخته است. او فنون ادبی و از جمله عروض و قافیه را از آقا محمّد کاظم واله اصفهانی فرا گرفت. سپس به تجارت روی آورده و به یزد رفت. وی در سال 1266ق در نائین وفات یافت.

این کتابها از اوست:

1. «آتش زنه» که به عنوان «تذکره منظوم رشحه» به طبع رسیده است. 2. «منظومه نوروز و جمشید»

این دو بیت از اوست:

شب وصل اگر به رویم، در صبح باز باشد

سر زلف یار گیرم که شبم دراز باشد

ز شهان طمع ندارم، که همای همّت من

نخورد از آن کبوتر، که شکار باز باشد(2)


1- فهرست مرعشی، ج11، ص178؛ تراجم الرجال، ج2، ص596.
2- تذکره میکده، چ2، ص376؛ تذکره مجمع الفصحاء، ج4، صص 330 و 331؛ تاریخ تذکره های فارسی، ج1، صص 374-372؛ مکارم الآثار، ج5، ص1847؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج1، ص668؛ تذکره شبستان، صص 700 و 701.

ص: 115

محمّد باقر نقاشباشی سمیرمی

محمّد باقر نقاشباشی سمیرمی متخلّص به «صدقی» فرزند علی اصغر شاعر ادیب و نقاش هنرمند، از اهالی دهنو مبارکه، [در نقاشی طبیعت و کشیدن چهره رجال و بزرگان و قلمدان سازی استادی مسلّم بود] در سال 1283ه.ق متولّد شده، علاوه بر نقاشی در سرودن شعر نیز دستی داشته و در انجمن ادبی شیدا شرکت می کرد.(1) [وی سرانجام در 10 ربیع الثانی سال 1351 در اصفهان وفات یافته و در قبرستان بزرگ مصلّی در تخت فولاد مدفون شد(2)] این بیت از اوست:

بندی ز دوست، عاشق صادق نمی برد

گر از همش بُرند همه بندبند را

سیّد محمّد باقر نیّری زواره ای

سیّد محمّد باقر نیّری بن حاج میرزا علیرضا بن حاج سیّد محمّد باقر بن سیّد رضا بن میر محمّد علی طباطبائی زواره ای، عالم فاضل محقّق،(3) در اصفهان در مدرسه جده و مدرسه صدر ساکن شد و تحصیل نمود. اکنون از فضلای تهران است. [وی تا حدود سال 1337ه.ش در قید حیات بوده است.]

میرزا محمّد باقر پیشنماز

سیّد محمّد باقر پیشنماز ابن سیّد علیرضا بن حسن حسینی عاملی، عالم فاضل متّقی، از شاگردان و مجازین از علّامه مجلسی در 6 ذیحجه 1087ق و آقا حسین خوانساری در جمادی الآخر 1088ق و شیخ محمّد حُرّ عاملی در سال 1087ق است.(4)

وی سالها پیشنماز مسجد جامع جدید عباسی [مسجد امام کنونی] بوده و در سال


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص304؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص53.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی؛ هنر قلمدان، صص 165-163.
3- آتشکده اردستان، ج1، ص195.
4- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص425؛ تلامذة العلاّمة المجلسی، صص 80 و 81.

ص: 116

1123ق وفات یافته و در بقعه آقا سیّد رضی الدّین محمّد شیرازی واقع در تخت فولاد مدفون شد.(1)

[صاحب عنوان دارای کتابخانه ای مفصّل با کتاب های نفیس بود، که آن را وقف طلاّب و علماء نموده بود. در فتنه افغان و وقایع پس از آن کتاب ها از وقفیّت خارج و پراکنده گردید تا این که یکی از نوادگان وی میرزا محمّد مهدی نایب الصّدر در سال 1230ق بسیاری از کتب وقفی را خریداری و جمع آوری نموده و آن را دوباره وقف نمود.(2)]

سادات عاملی رهنان و خوراسکان از اعقاب صاحب عنوان به شمار می روند.

میرزا محمّد باقر مشیرالملک نائینی

حاج میرزا محمّد باقر خان مشیرالملک فاطمی نائینی بن میرزا علی محمّد خان بن عبدالوهاب طباطبائیی نائینی، دانشمند ادیب و سیاستمدار عصر قاجاریه. در سال 1279ق در نائین متولّد شد. [در کودکی نزد میرزا عباس کاشفی تحصیل را آغاز کرد و پس از 4سال به یزد رفته نزد میرزا محمّد حسن نواب به تحصیل پرداخت. در حدود 18 سالگی به اصفهان آمده و نزد میرزا عبدالعلی هرندی، حاج میرزا بدیع درب امامی، جهانگیر قشقائی و آخوند کاشی علوم ادبیّه، حکمت و ریاضیات را فرا گرفت و در این سالها ساکن مدرسه نیم آورد بود. ]پس از آن به دستگاه میرزا حبیب اللَّه خان مشیرالملک انصاری راه یافته و مورد توجّه ظلّ السّلطان حاکم اصفهان قرار گرفت و به لقب «منشی حضور» ملقّب شد. در سال 1308ق پس از عزل و مرگ میرزا حبیب اللَّه خان انصاری جای او را گرفته و به لقب «مشیرالملک» مُلَقّب گردید.

او کم کم با کیاست و فراست در دستگاه ظلّ السّلطان مقام و نفوذ بالایی یافته و در ایام خالصه فروشی، صاحب ثروت و مکنت زیاد شد و به واسطه برخی اقدامات


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 93 و 94.
2- فهرست صدر بازار، ج3، صص 618 و 644 و 848.

ص: 117

عام المنفعه همچون تأسیس مدرسه باقریه در محلّه شهشهان در سال 1308 بر محبوبیّت خود در میان مردم افزود و در ضمن کارهای روزانه به تدریس علوم دینی به اهل علم نیز پرداخت.

[در سال 1325ق پس از وقوع مشرطیّت، ظلّ السّلطان از حکومت اصفهان بر کنار شده و مشیرالملک به عضویت انجمن های ایالتی و ولایتی گردید. امّا پس از سقوط حکومت محمّد علی شاه و پیروزی مشروطه خواهان به کلّی از کارهای دیوانی و دولتی کناره گرفته و به تدریس و ترویج و تبلیغ برای فرقه شیخیه پرداخت. از آن به بعد او میان مردم و دولتیان با احترام و اکرام می زیست و همواره پشت و پناه ضعفاء بود.

منزل او در نزدیکی محلّه طوقچی باقی و برقرار است و از حیث گچبری، کاشیکاری، آئینه کاری و سایر تزئینات هنری قابل توجّه است.]

سرانجام در یکشنبه 6 رجب 1348ق در اصفهان وفات نمود. جسد او را مدّتی در مقبره صاحب بن عَبّاد در محلّه طوقچی به امانت گذاشته و چندی بعد به کربلا نقل نموده و در رواق پایین پای حضرت ابا عبداللَّه الحسین علیه السلام مدفون ساختند.

در علوم ادبی، انشاء، فقه و حدیث مهارتی به سزا داشته و خط شکسته را خوش می نوشته و شعر نیز می سروده و «رضوان» تخلّص می نموده است.

این بیت از اوست:

جز دو ابروی تو مغبچه که محراب دل است

عابدی را نشنیدیم دو باشد محراب(1)


1- تاریخ نائین، ج1، صص 203 و 204 و ج4، صص 89-84؛ مکارم الآثار، ج7، صص 2278-2274؛ حدیقة الشعراء، ج17 ص678؛ انساب خاندان های مردم نائین، ص84؛ تاریخ فرهنگ اصفهان، صص 163 و 164؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 362 و 363؛ تاریخ اصفهان و ری، ص406؛ شرح حال رجال ایران، ج6، ص207؛ مزارات اصفهان، صص 307 و 308.

ص: 118

میرزا محمّد باقر زنجانی

میرزا محمّد باقر بن میرزا علینقی بن میرزا محمّد علی بن امیر محسن موسوی زنجانی اصفهانی، عالم فقیه جامع. در سال 1235ه.ق متولّد شده و نزد حاج سیّد اسداللَّه بیدآبادی و حاج محمّد جعفر آباده ای تحصیل نموده و از آنها اجازه روایت گرفت. سپس در اعتاب مقدسه به درس شیخ مرتضی انصاری و صاحب جواهر و شیخ مهدی نجفی حاضر شده و از آنان نیز مفتخر به دریافت اجازه شد. پس از مراجعت به اصفهان سالها در مسجد خیاطها تدریس و اقامه جماعت فرموده و بالاخره در ربیع الاوّل 1303ه.ق وفات یافته و در وادی السلام نجف مدفون شد. کتب و رسائلی تألیف نموده که از آن جمله است: رساله ای در مصرف سهم امام علیه السلام(1)

محمّد باقر اصفهانی

محمّد باقر بن محمّد علی اصفهانی، از فضلاء اصفهان است و ملحقاتی بر کتاب «نورالأنوار فی شرح کلام خیرالأخیار» تألیف: محدّث جزائری نوشته است. نسخه به شماره 3616 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(2)

سید محمّد باقر ابطحی

حاج سیّد محمّد باقر بن سیّد محمّد علی ابطحی سدهی [بن سیّد محمّد رضا بن سیّد محمّد حسن بن سیّد ابوطالب حسینی] عالم فاضل و فقیه جامع. در جمعه سلخ جمادی الاولی 1290ق متولّد شده و نزد علمای اصفهان از جمله آقا شیخ محمّد تقی آقا نجفی، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، آخوند کاشی [حاج آقا منیرالدّین بروجردی، آقا میرزا محمّد هاشم چهارسوقی و جهانگیر قشقائی] به تحصیل پرداخت. [سپس به تهران رفته و نزد


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص58؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، صص 94 و 95؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص315؛ نقباء البشر، ج1، صص 217 و 218.
2- فهرست مرعشی، ج10، ص15.

ص: 119

میرزا حسن آشتیانی و شیخ فضل اللَّه نوری کسب فیض نمود و سپس راهی عتبات عالیات شد و از درس مراجع عالیقدر آن دیار از جمله آقا سیّد محمّد کاظم طباطبائی یزدی و آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی بهره گرفت و به درجه اجتهاد نائل شد. او از آقا میرزا محمّد هاشم چهارسوقی، آقا نجفی و آقا منیرالدّین بروجردی اجازه دارد.]

او عالمی خوش بیان و مجتهدی طلیق اللسان بود. در مدرسه صدر و مدرسه کاسه گران سطوح فقه را تدریس می نمود و عدّه ای کثیر از طلاّب از محضر او مستفیض می شدند.

سرانجام پس از مسافرت به مشهد مقدّس [دچار خونریزی مغزی شده و معالجات در بیمارستان بی ثمر ماند واو در یک ساعت گذشته از شب سه شنبه 14 شعبان المعظّم 1367ق] وفات یافته و در صحن نو آستان قدس رضوی مدفون گردید.

[مرحوم میرزا حبیب اللَّه نیّر در مرثیه ای به عربی مادّه تاریخ وفات او را گفته که دو بیت آخر آن به قرار زیر است:

راحت إلی الرّوح روحٌ منه قادمة

و استعلم النیّر التّاریخ مرتجلا

فعیّن العام «و احُزناه وا أسفاه

السیّد الابطحی الباقرُ ارتحلا» ]کتب زیر از تألیفات اوست:

[1. «رساله در تعارض ید و استصحاب» که در سال 1407ق به ضمیمه رساله ای در احوال و آثار مؤلف و اجداد و فرزندان او به طبع رسیده است. 2. «رساله در حرمت کشیدن تریاک و جواز استماع صوت رادیو»]

تقریرات اساتید خویش را نیز به رشته تحریر در آورده است.(1)


1- مکارم الآثار، ج8، صص 3059-3056؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص354؛ نقباء البشر، ج4، ص7 (استدراک)؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص317؛ فهرست کتابهای چاپی عربی، ص353؛ خمینی شهر شهری که باید از نو شناخت، ص138.

ص: 120

محمّد باقر اصفهانی

محمّد باقر بن محمّد علی اصفهانی، از خطاطان قرن سیزدهم هجری بوده، در سال 1277 نسخه ای از کتاب «اسرار الشهاده» تألیف ملّا آقا دربندی را برای سیّد محمّد حسن کاشانی الأصل و إصفهانی المسکن تحریر نموده است. نسخه به شماره 447 در کتابخانه آقای گلپایگانی در قم موجود است.(1)

تذکر: ظاهراً سیّد محمّد حسن فوق واعظ معروف حاج سیّد حسن کاشی مدفون در تکیه میرزا ابوالمعالی کلباسی در تخت فولاد می باشد.

میرزا باقر جابری

میرزا باقر بن میرزا محمّد علی جابری، از اعیان و اشراف اصفهان بوده و مدّتی کلانتری اصفهان را بر عهده داشته و خانه ها و املاکی را در اصفهان وقف امور خیریه نموده است.(2)

محمّد باقر فروشانی*

محمّد باقر بن محمّد علی فروشانی، از نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری است. از اهالی محلّه«فروشان» سِدِه(خمینی شهر فعلی) بوده و کتاب «نخبه» تألیف حاج محمّد ابراهیم کلباسی را به خط نسخ در چهارشنبه 3 ذیحجه 1277ق کتابت نموده است.(3)

ملّا محمّد باقر برلشتی

ملّا محمّد باقر فرزند ملّا عنایت برلشتی اصفهانی، شاعر ادیب خطاط فاضل، اصلاً از قریه «برلشت» اصفهان بوده، مدّتی به تحصیل علوم دینی پرداخته و سرانجام به هندوستان رفت. خط نسخ را نیکو می نوشته و در فن معما مهارت داشته است.


1- فهرست گلپایگانی، ج2، ص11.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص513.
3- فهرست کتابخانه مرعشی، ج17، ص224.

ص: 121

از اوست:

دل ما را ز خود برد این دلارام

گرفت اندر دل دلدار آرام(1)

محمّد باقر نشاطی گرجی

محمّد باقر بیک گرجی متخلّص به «نشاطی» فرزند فرامرز بیگ شاعر ادیب، در اصفهان و شیراز می زیسته و همچون برادرش میرزا احمد متخلّص به «اختر» شعر می سروده و دیوانی در دو هزار بیت داشته است. پس از این که برادرش اختر کار نوشتن تذکره ای را آغاز کرد و در حین آن وفات یافت و فاضل خان گروهی آن را به اتمام رسانده به نام «انجمن خاقان» تقدیم فتحعلی شاه قاجار نمود.

نشاطی در سال 1234ه.ق در تهران وفات یافته این بیت از اوست:

بهار این چنین کم از خزان نیست

که گل را خنده، بلبل را فغان نیست(2)

محمّد باقر خوانساری

محمّد باقر بن محمّد قاسم خوانساری اصفهانی، از فضلای قرن دوازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و به تحصیل اشتغال داشته است. وی کتاب های «الإسلام و الإیمان» تألیف ملّا حیدرعلی شیروانی و «العجالة فی ردّ مؤلف الرساله» تألیف زین الدّین علی بن عین علی شریف گلپایگانی را در سه شنبه 29 شوال 1132ه.ق در مسجد جورجیر [مسجد حکیم] اصفهان کتابت نموده است. احتمالاً صاحب عنوان شاگرد این دو عالم بزرگوار بوده است.(3)


1- تذکره نصرآبادی، ج2، ص766؛ الذریعه، ج9، ص119.
2- مجمع الفصحاء، ج6، ص1041 و 1042؛ سرایندگان شعر پارسی در قفقاز، ص 370-366؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص976.
3- فهرست مرعشی، ج13، ص150.

ص: 122

شیخ محمّد باقر اصفهانی

شیخ محمّد باقر بن ملّا محمّد کاظم اصفهانی، عالم فاضل و ادیب ماهر، در سال 1251ق در کربلا متولّد شد. تحصیل را ابتدا نزد پدر آغاز کرد. سپس نزد شیخ محمّد حسین پاشنه طلایی اردستانی و شیخ حسین بافقی یزدی معروف به «کسائی» تحصیل کرد.سپس از درس میرزا علینقلی طباطبائی، شیخ محمّد تقی هروی، ملّا آقا دربندی، فاضل اردکانی و شیخ زین العابدین مازندرانی بهره گرفت.

او از فقهاء و دانشمندان عالیقدر کربلا بود و مرجع امور شرعی مردم به شمار می رفت تا اینکه در سال 1332ق وفات یافته و در آن ارض اقدس مدفون شد.(1)

باقر اصفهانی

باقر بن محمّد کاظم اصفهانی، از خطاطان و نویسندگان کتب است. وی در تاریخ یکشنبه 2 رمضان 1120ق کتابت نسخه ای از «تحفة الزّائر» علّامه مجلسی را به خط نسخ به پایان رسانیده است. کتاب به شماره 4834 در کتابخانه مجلس شورای ملّی ایران موجود است.(2)

باقر الماسی

باقر بن محمّد کاظم الماسی اصفهانی، از خوشنویسان قرن سیزدهم هجری بوده است. از آثارش مجموعه دعائی است که آن را در سال 1249ق کتابت نموده و به شماره 497 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی در مشهد مقدّس موجود است.(3)

[ظاهراً باقر الماسی، از فضلای خاندان مجلسی در قرن سیزدهم هجری است.]


1- میراث اسلامی ایران، ج10، ص407؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص 363 و 364؛ نقباء البشر، ص220.
2- فهرست مجلس شورا، ج13، ص253.
3- فهرست کتابخانه الهیات مشهد، ج1، ص253.

ص: 123

آقا باقر خوراسکانی

آقا باقر خوراسکانی معروف به «باقر خان» در خوراسکان متولّد شد. پدرش کاظم صفّار، از ملّاکان و متمولین خوراسکان بود. علی مراد خان زند هنگامی که از شیراز برای سرکوب ذوالفقارخان افشار خمسه ای به طهران می رفت، باقرخان را نایب الحکومه اصفهان قرار داد. او پس از مرگ علی مراد خان زند، اموال و اثاثیه او را تصرف کرده و در طالار طویله [محل فعلی دبیرستان سعدی] به تخت سلطنت جلوس کرد، و خود را «شاه باقر» نامید و سکّه به نام خود زد.

جعفرخان زند، پادشاه جدید زندیه در 8فرسخی اصفهان از طغیان باقرخان مطلع شده و به اصفهان حمله برد. سپاهیان باقرخان نیز به مخالفت او برخاسته و قصد کشتن او را داشتند. وی از طالار طویله فرار کرد و موفق به خروج از اصفهان شد. امّا در رویدشت گرفتار شده و به اصفهان آورده شد و به دستور جعفرخان او را در قلعه طبرک زندانی کردند.

در این هنگام آقا محمّد خان قاجار مدّعی سلطنت و رقیب سرسخت زندیه به سوی اصفهان حرکت کرد. جعفرخان که یارای مقاومت نداشت. تمام اثاثیه سلطنتی و خانواده خود را رها کرده و از اصفهان به شیراز گریخت. آقا محمّد خان به اصفهان وارد شد، و باقرخان را آزاد کرد و حکومت اصفهان را به او داد و خود به طرف طهران حرکت کرد و در تهران به سال 1200ق به تخت سلطنت نشست. در این زمان جعفرخان بار دیگر به اصفهان حمله کرده و اصفهان را تصرّف کرد. باقرخان به قلعه طبرک پناه برد و تا سه ماه مقاومت کرد، اما بالاخره دستگیر شده و به شیراز برده شد و در 21 محرم 1201ق در شیراز به قتل رسید.

قبر او در قبرستانی قدیمی در خیابان رباط اصفهان وجود داشته است. [ولی امروزه قبر او از بین رفته و در جای قبرستان قدیمی، مدرسه هدایت را ساخته اند. مرحوم مهدوی معتقدند او در جنگ و ستیز با زندیه در حوالی محلّه تیران و آهنگران در شمال اصفهان کشته شده و در این قبرستان مدفون شده است.]

ص: 124

از آثار باقرخان تغییر مسیر چشمه قطعه طبرک از روستای «راران» به «خوراسکان» و همچنین بنای حمام در خوراسکان بوده است.(1)

محمّد باقر قزوینی اصفهانی

محمّد باقر بن گل محمّد قزوینی اصفهانی، [از خطاطان قرن سیزدهم هجری بوده و مدّتی در اصفهان سکونت داشته است.]

در سال 1231ق کتاب «جلاء العیون» علّامه مجلسی را به خط نسخ، جهت آقا صفر تاجر قزوینی اصفهانی در شهر زنجان نوشته است. کتاب در کتابخانه جامع گوهرشاد مشهد به شماره 92 موجود است.(2)

سیّد محمّد باقر امامی کَروَنی*

حاج سیّد محمّد باقر امامی ابن سیّد کمال الدّین، عالم فاضل پارسا و شاعر ادیب. در سال 1323ش در «تیران» (مرکز بلوک کَروَن) اصفهان متولّد شد. مادرش فرزند عالم ربّانی حاج سیّد محمّد بهشتی نژاد و پدرش از وعاظ ناحیه کَروَن بود.

تحصیلات مقدماتی را در نجف آباد انجام داد و برای ادامه تحصیل راهی اصفهان شد و نزد علمای عالیقدر اصفهان همچون میرزا آقا هاشمی قهدریجانی، حاج شیخ مجتبی لنکرانی، سیّد مصطفی مهدوی هُرِستانی، شیخ عباسعلی ادیب، شیخ احمد فیاض، سیّد عبدالحسین طیّب، سیّد محمّد علی صادقی، میرعلاءالدّین مدّرس مطلق،شیخ عباس ایزدی، حاج میر سیّد علی بهبهانی و حاج شیخ حسین مظاهری تحصیل خود را دنبال نمود و به درجات عالی علم و فضل دست یافت. وی سال ها به تدریس کتب حوزوی از جمله رسائل، مکاسب و کفایه مشغول بود. در سال های جنگ تحمیلی و دفاع مقدس جهت تبلیغ در جبهه های نبرد حضور می یافت. او از سال 1360ش از طرف حضرت


1- خورشید جی، صص 408-365؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص15؛ مزارات اصفهان، صص 142 و 143.
2- فهرست گوهرشاد، ج1، ص98.

ص: 125

امام خمینی(ره) به عنوان امام جمعه شهر «تیران» برگزیده شد و علاوه امامت جمعه، در ارشاد مردم و رفع مشکلات شرعی و اجتماعی آنان تلاش فراوان می نمود.

وی سرانجام پس از 4سال تحمّل بیماری سخت، در روز 21 خرداد 1386ش/ برابر با 25 جمادی الاوّل 1428ق وفات یافته و پس از تشییع شایسته در اصفهان، در گلزار شهدای تیران مدفون گردید.

مجموعه اشعار او با عنوان «دیوان محبّت» به چاپ رسیده است.

محمّد باقر اصفهانی

محمّد باقر بن محمّد محسن اصفهانی، خطاط نسخ نویس، در ربیع الثّانی 1267ق کتابت نسخه ای از «حقایق اسرار طب» تألیف: حاج محمّد کریم خان کرمانی را به خط نسخ به پایان رسانیده است. نسخه به شماره 4435 در کتابخانه ملّی ملک در تهران موجود است.(1)

ملّا محمّد باقر خوزانی

ملّا محمّد باقر خوزانی ابن ملّا محمّد محسن شیرازی، از علمای قرن سیزدهم هجری. پدرش از شیراز به اصفهان آمد و پس از تحصیل، در محلّه «خوزان» از توابع «سِدِه ماربین» [خمینی شهر فعلی] ساکن شد. ملّا محمّد باقر در نوجوانی به تحصیل علوم دینی پرداخت، ولی به مسلک شیخیّه روی آورده و برای ترویج این فرقه تلاش زیادی به عمل آورد و تعدادی از اهالی سِدِه و دهات اطراف مسلک او را پذیرفتند از جمله برادرزاده اش محمّد رضا بن محمّد مهدی بن ملّا محمّد محسن. این فعالیّت ها از سوی شیخیّه باعث اختلافات و درگیری های فراوانی در سِدِه شد تا اینکه عالمی جوان به نام میر محمّد حسین میردامادی معروف به «مقدّس» که از زُهّاد و مقدّسین آن دیار بود به مخالفت با شیخیّه پرداخت.


1- فهرست ملک، ص263.

ص: 126

ملّا باقر نیز عدّه ای را مأمور مسموم کردن آن عالم ربّانی کرد و مقدّس مسموم شده و وفات یافت. این اقدامات موجب بیزاری پدرش ملّا محسن شد تا حدّی که فرزند را نفرین کرد و از اعمال او ابراز تنفّر نمود.

سال فوت ملّا باقر معلوم نیست. محل قبر او در مسجد ملّا محسن واقع در محلّه «خوزان» از توابع سِدِه ماربین قرار دارد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «الاستصحاب» 2. «ذرائع الأصول» 3. «الرّضاع» 4. «القرآن الکریم فی تفسیر قرآن العظیم» 5. «اللوامع الفقهیّه»(1)

سیّد محمّد باقر حسینی اصفهانی

سیّد محمّد باقر بن سیّد محمّد حسینی اصفهانی، از ائمه جماعت در محلّه بیدآباد است. ظاهراً از شاگردان مرحوم میر سیّد حسن مدرس بوده و پس از وفات در بقعه ایشان واقع در مسجد رحیم خان مدفون گردید.

وی پدر آقا حسین منجم بیدآبادی اصفهانی می باشد.(2)

میر محمّد باقر داماد

میر محمّد باقر مشهور «میرداماد» بن شمس الدّین محمّد داماد حسینی استرآبادی، عالم فاضل، حکیم فیلسوف، ادیب عارف متخلّص به «اشراق».

پدرش داماد شیخ علی محقّق کرکی بوده و فرزند به میرداماد معروف شده است.

در اغلب منابع سال تولد میرداماد ذکر نشده است. تنها در کتاب «نخبة المقال فی أسماء الرجال» آمده که او در سال 969ق متولّد شده است.(3)

تحصیلات او اغلب نزد دائی اش شیخ عبدالعالی بن شیخ علی کرکی، میر فخرالدّین


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص24؛ تراجم الرّجال، ج2، صص 609 و 610.
2- مزارات اصفهان، ص169.
3- حکیم استرآباد میرداماد، ص47.

ص: 127

محمّد سمّاکی استرآبادی، سیّد نورالدّین علی عاملی (شاگرد شهید ثانی) و شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی (پدر شیخ بهائی) صورت گرفته است.(1)

تاج الدّین حسین صاعدی،(2) سیّد ابوالحسن موسوی عاملی، سیّد حسین بن حیدر عاملی کرکی، شیخ عبدعلی بن محمود خادم جاپلقی نیز از اساتید و مشایخ میرداماد بوده اند.(3)

عموم نویسندگان کتب تراجم و رجال که ذکری از او کرده اند وی را به عظمت و بزرگی و جامعیت در علوم فقه، حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت، ادب و شعر سروده اند و از او به عنوان «معلّم ثالث» یاد کرده اند. [میر داماد مقارن انتخاب اصفهان به پایتختی دولت صفویه در اوایل قرن یازدهم هجری به اصفهان کوچیده و مجلس درس و بحث در این شهر برقرار کرده است. خصوصاً در رواج فلسفه از راه تألیف و تحقیق و تدریس سهم بسیاری داشته است. ]علمای بزرگ قرن یازدهم هجری اغلب از شاگردان او بوده اند، از جمله میر سیّد احمد علوی عاملی، ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری، ملّا محمّد تقی مجلسی، آقا حسین خوانساری، سیّد علاءالدّین حسین خلیفه سلطان، ملّا خلیل قزوینی، ملّا عبدالرزّاق فیاض لاهیجی، ملّا محسن فیض کاشانی، ملّا صدرا، و غیره.

[شاه عباس صفوی به او ارادات و علاقه بسیار داشته و در سفرها و لشکرکشی های خود نیز او را به همراه می برده است.]

شیخ بهائی و میرفندرسکی از معاصرین و معاشران او بوده اند و روابط آنها با یکدیگر بسیار دوستانه و صمیمانه بوده است.

او مردی زاهد و پرهیزکار بود و همیشه قرآن می خواند و در ادای نوافل می کوشید و در تزکیه و تصفیه نفس اهتمام داشت و چنانچه مشهور است چهل سال شبها پهلو بر بستر نگذاشت.(4)

میرداماد در شعر «اشراق» تخلّص می کرده و دیوان اشعار او موجود است.


1- تاریخ ادبیات در ایران، ج5، ص306.
2- حکیم استرآباد، ص .
3- یادنامه سیّد بحرالعلوم میردامادی، ص16.
4- تذکره نصرآبادی، ج1، ص217.

ص: 128

این رباعی از اوست:

نتوان ز غم تو دل به تدبیر برید

کودک نتوان به مهر از شیر برید

بر من نتوان بست به زنجیر دلت

وز تو نتوان دلم به شمشیر برید

[او کتاب های بسیاری تألیف کرده که دانشمند محقّق دکتر سیّد علی موسوی بهبهانی آنها را فهرست و معرفی نموده که از آن جمله است:

1. «القَبَسات» 2. «تقویم الإیمان» 3. «شرح صحیفه سجادیه» 4. «تعلیقه بر اصول کافی» 5. «شرعة التسمیة» 6. «الرواشح السماویة» 7. «شارع النجاة» 8. «جذوات» 9. «السّبع الشّداد» 10. «دیوان اشعار»(1)]

میرداماد درآخرین سال زندگی خود درسال 1041ق به همراه شاه صفی عازم زیارت عتبات عالیات شده و در مسیر مابین کربلا و نجف وفات یافته و در نجف اشرف مدفون گردید.

ملّا عبداللَّه امانی کرمانی ضمن مرثیه ای مادّه تاریخ وفاتش را چنین سروده است:

خرد از ما تمش گریان شد و گفت:

«عروس علم و دین را مُرد داماد»(2)

1041


1- حکیم استرآباد، صص 113-107.
2- تذکره نصرآبادی، ج2، ص697.

ص: 129

سیّد محمّد باقر موسوی

سیّد محمّد باقر موسوی ابن آقا سیّد محمّد بن سیّد عبدالرحیم بن سیّد مؤمن بن سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی.

در سال 1281ش در اراک متولّد شد. وی از متخصصین فن چاپ بود و در زادگاه خود «چاپخانه موسوی» را تأسیس کرد و در سال 1312ش روزنامه «عراق» را منتشر ساخت. مدّتی بعد چاپخانه را به طهران منتقل نموده و روزنامه را در آنجا منشر ساخت.(1)

میر محمّد باقر گلستانه

میر محمّد باقر فرزند میر علاء الدّین محمّد بن محمّد علی گلستانه در اصفهان نزد پدر دانشمند خود و نیز علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی به تحصیل پرداخته و از ملّا محمّد بن عبدالفتاح تنکابنی (فاضل سراب) اجازه روایت دریافت نموده است. شیخ محمّد بن محمّد زمان کاشانی از او روایت می کند.

صاحب عنوان در سال 1120ه. نسخه ای از کتاب «قواعد الاحکام» علّامه حلّی را کتابت نموده که در کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری می شود.(2)

میرزا محمّد باقر نوّاب لاهیجی

میرزا محمّد باقر بن محمّد بن محمّد نواب لاهیجی، فقیه، حکیم، محدّث و فقیه عالیقدر، از اکابر علمای عهد فتحعلی شاه قاجار.

اصلاً از اهالی لاهیجان است ولی سال ها در اصفهان به سر برده از درس میرزا


1- تاریخ جراید و مجلات ایران، ج4، ص10؛ بیان المفاخر، ج2، صص 180 و 181.
2- الکواکب المنتشره، صص 94 و 95؛ تلامذة العلاّمة المجلسی، ص157؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص321 و ج2، ص19؛ فوائد الرضویّه، ج2، ص362؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، صص 429 و 430؛ مجموعه مقالات همایش فاضل سراب، ص163.

ص: 130

ابوالقاسم مدرس [و آقا محمّد بیدآبادی] بهره گرفته است. در این زمان همدرس، معاشر و مصاحب ملّا علی نوری فیلسوف مشهور بوده و بعداً که در دستگاه زندیه به مقاماتی رسیده، رفاقت با او را از یاد نبرده و جهت او از دولت مستمری گرفته و مزرعه ای جهت اعاشه او از طرف دولت به او بخشیده است.

ظاهراً سیّد مهدی بحرالعلوم نیز از اساتید مرحوم نواب است.

وی در علوم زمانه خویش همچون، فقه، اصول، کلام، حدیث، ادبیات فلسفه، نجوم و ریاضیات استاد بوده و از تألیفاتش بر می آید که در همه این علوم غور و تحقیق و تدقیق داشته است.

سبب ارتقاء او به مقامات عالیه حکومتی نیز چنین بوده که در زایجه طالع جعفرخان زند دیده بود که در فلان وقت کریم خان وفات می کند و جعفرخان سلطان می شود. پس به او خبر داد، پس مطابق آن خبر، جعفرخان به تخت سلطنت نشسته، مرحوم نواب را وزیر خود نمود. پس از آن به تدریس معقول پرداخته و به خواهش فتحعلی شاه به نگارش تفسیر مشغول شد.

وی سرانجام در اواخر عمر به طهران رفته و در 3 شعبان 1248ق در سن حدود 73 سالگی وفات نموده و ظاهراً در صحن آستان حضرت عبدالعظیم علیه السلام در شهر ری مدفون گردیده است.

از میرزا محمّد باقر نواب تنها یک پسر به نام میرزا محمّد و یک دختر که همسر آقا محمّد علی هزار جریبی گردید به جای ماند.

این تألیفات از اوست:

1. «ترجمه کشف الغطاء» 2. «تحفة الخاقان»، در تفسیر فارسی قرآن مجید که به خواهش فتحعلی شاه قاجار تألیف نموده و شامل چهار مجلد است که به چهار بخش قصص، احکام، مواعظ و معارف تقسیم شده است. 3 «شرح نهج البلاغه» به فارسی در دو مجلد، که جلد اول در غرّه رمضان المبارک 1225ق و جلد دوم در عصر روز جمعه غرّه جمادی الاولی 1226ق تألیف شده و به همت جهانگیر خان قشقائی و تحقیق و

ص: 131

تصحیح جمعی از فضلاء همچون شیخ احمد کرمانی، جمال الدّین واعظ موسوی و سیّد محمّد طبسی، در سال 1317ق در طهران چاپ سنگی شده است. 4. «کتابی در فقه» [5. «تعلیقه بر روضة البهیّه» ] 6. «حاشیه شوارق الالهام»(1)

باقرخان عراقی*

باقرخان عراقی فرزند محمّد انصار ترک همدانی، از چهره های آزادیخواه و مبارز عصر مشروطیت و پس از آن است.

او در حدود 1289ق در اصفهان متولّد شد. در 5 سالگی پدر را از دست داد. او تحصیلاتش را در اصفهان به پایان رساند و به تدریس مشغول شد. او پس از رفتن به تهران و آشنایی با حیدر عمو اوغلی، تمایلات سوسیالیستی یافته و پس از مدّتی به نهضت جنگل پیوست. او در نبرهایی که در گیلان رخ داد مجروح شد و پس از مدّتی درگذشت و چون مادرش از بستگان ملّا احمد ملّاباشی (از بانیان تکیه میرزا ابوالمعالی) بود. در تکیه میرزا ابوالمعالی کلباسی در تخت فولاد به خاک سپرده شد. او برادر بزرگتر تقی فداکار بنیان گذار اتّحادیه های کارگری اصفهان است.(2)

سیّد محمّد باقر رجائی

سیّد محمّد باقر رجائی بن سیّد محمود بن آقا سیّد محمّد جواد موسوی، عالم عامل و فقیه کامل، در سال 1319ه.ق در اصفهان متولّد شد و خدمت جمعی از بزرگان از جمله برادر دانشمندش سیّد حسین رجائی، میر محمّد صادق خاتون آبادی، آقا شیخ


1- قصص العلماء، (چ1380ه.ق)، ص147؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 357 و 358؛ ریحانة الادب، ج5، ص123؛ فوائد الرّضویّه، ج1، ص55؛ مکارم الآثار، ج4، صص 1234-1229؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص45؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص365؛ الکرام البرره، ج1، صص 188 و 189؛ آشنای حق، صص 51 و 52؛ بیان المفاخر، ج2، ص317؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، ص284؛ فهرست عمومی اصفهان، ج1، ص70؛ فهرست مدرسه مروی، ص176.
2- اتحادیه های کارگری و خودکامگی در ایران، ص42؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.

ص: 132

محمّد رضا نجفی و سیّد ابوالقاسم دهکردی به تحصیل پرداخت. سپس در سال 1359ه.ق به نجف اشرف مهاجرت کرده نزد آیات عظام آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی، حاج سیّد ابوالقاسم خوئی، آقا سیّد عبدالهادی شیرازی، آقا ضیاءالدّین عراقی و آقا شیخ محمّد کاظم شیرازی به تکمیل تحصیلات خویش پرداخته، اجازه اجتهاد از آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی و سیّد عبدالهادی شیرازی و اجازه روایت از شیخ آقابزرگ طهرانی دریافت نمود و به اصفهان بازگشت و به ترویج و تبلیغ احکام و تدریس و اقامه جماعت پرداخت. سالها در مسجد بازار جنب سه راه نیم آورد به اقامه نماز و تدریس مشغول بود و در این اواخر در مسجد الاقصی واقع در فلکه فلسطین به اقامه نماز جماعت می پرداخت. او سالهای آخر عمر را به خاطر عارضه سکته خانه نشین و بستری بود تا اینکه در چهارشنبه 26 ربیع الثّانی 1411ه در منزل خود وفات یافته، جنازه با تشییع شایسته و با حضور مردم اصفهان به قم حمل و در آنجا به خاک سپرده شد.(1)

باقر خاص اصفهانی

میرزا باقر آشوری متخلّص به «خاص» فرزند مرتضی، شاعر ادیب، در طهران متولّد شد. در اصفهان ساکن بوده، در آبان ماه 1333 به مرض سکته وفات یافت. به ندرت شعر می گفت. از اوست:

جز تو ای دوست مرا نیست دگر دادرسی

خوش بود گر که مرا خویش به فریاد رسی(2)


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج2، ص298؛ یادنامه سیّد بحرالعلوم میردامادی، صص 55 و 56.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص168.

ص: 133

سیّد محمّد باقر موّحد ابطحی*

سیّد محمّد باقر موحّد ابطحی فرزند سیّد مرتضی، عالم فاضل و فقیه محقق معاصر، در شب اول ماه رمضان سال 1347ق در اصفهان از دختر مرحوم سیّد محمّد تقی فقیه احمدآبادی متولّد شد. مقدمات و سطوح فقه و اصول را در اصفهان نزد والد ماجدش و اساتیدی چون حاج آقا رحیم ارباب و شیخ محمود مفید و هیئت را در نزد مجدالعلماء نجفی فراگرفت. در سال 1366ق به قم مهاجرت نموده و با این که کمتر از 20 سال داشت، در درس خارج آیات عظام حاج آقا حسین بروجردی، سیّد محمّد حجّت و سیّد احمد خوانساری شرکت نمود. سپس در درس آیات عظام امام خمینی، شیخ محمّد علی اراکی، سیّد محمّدرضا گلپایگانی، سیّد کاظم شریعتمداری و سیّد محمّد محقق داماد حاضر شده و فلسفه را از علّامه سیّد محمّدحسین طباطبایی آموخت. طب را نیز نزد پدر خود و میرزا محمّد طبیب زاده فرا گرفت.

او سالهاست که به تحقیق اخبار و احادیث اهل بیت علیهم السلام مشغول است و تعدادی از کتاب های حدیثی قدماء را تصحیح و تحقیق نموده و به چاپ رسانیده است که از آن جمله است: «عوالم العلوم» تألیف شیخ عبداللَّه بحرانی.

تأسیس مدرسة الامام مهدی (عجل اللَّه تعالی فرجه الشّریف) در قم، مدرسه علمیه در شهرستان اقلید و مساجد بسیار و دو باب درمانگاه در اقلید از اقدامات ایشان می باشد.(1)

سیّد محمّد باقر درچه ای

آقا سیّد محمّد باقر درچه ای بن سیّد مرتضی بن سیّد احمد میرلوحی درچه ای اصفهانی، از اکابر علماء و مجتهدین و اعاظم فقهاء و مدرسین.

در سال 1264ق در روستای «درُچه» در نزدیکی اصفهان متولّد شده و پس از


1- گنجینه دانشمندان، ج2، صص249-247؛ الغدیر فی التراث الإسلامی (تألیف: علّامه سیّد عبدالعزیز طباطبایی)، ص220.

ص: 134

تحصیلات مقدّماتی در اصفهان نزد آقا میرزا محمّد باقر چهارسوقی (صاحب روضات) [و شیخ محمّد باقر نجفی مسجد شاهی] و میرزا ابوالمعالی کلباسی و میرزا محمّد حسن نجفی به تحصیل پرداخته و پس از چندی به نجف اشرف مهاجرت فرموده و از درس آیات عظام میرزا محمد حسن شیرازی، میرزا حبیب اللَّه رشتی و سیّد حسین کوه کمری پرداخت.

آن گاه به اصفهان مراجعت نموده و در مدرسه نیم آورد ساکن گردیده و به تدریس فقه و اصول مشغول شد و در مسجد بازارچه وزیر اقامه جماعت نمود. چندی نگذشت که در تدریس و زهد و مقام علم و فضل زبانزد خاص و عام گردید و پس از وفات سید اسماعیل صدر (در کاظمین) بسیاری از مردم اصفهان و بسیاری از شهرهای ایران از او تقلید می کردند. [زندگی زاهدانه و بی آلایش داشت و با قناعت زندگی می کرد. در تدریس فقه و اصول خبره و دقیق و عمیق بود. صدها عالم عالیقدر از محضر او بهره برده و بسیاری از آنان به اجتهاد دست یافتند که از آن جمله است حاج آقا حسین بروجردی (علیه الرّحمه) در ایمان و عقیده ثابت قدم بود و در عین حال با خرافات و پیرایه های بسته شده به دین صریحاً مخالفت می نمود.

در ماجرای مشروطیت نیز برخلاف بسیاری از علماء طرفدار مشروطیّت اصفهان، کاملاً مخالف بود.]

سرانجام در شب 28 ربیع الثّانی سال 1342ق بر اثر سکته در حمام درچه وفات یافته و پس از تشییع و عزاداری باشکوه و کم نظیر مردم اصفهان و شهرها و قصبات اطراف، به تخت فولاد برده شد و در تکیه کازرونی در جوار مزار آخوند گزی مدفون گردید.

مادّه تاریخ وفاتش را میرزا حبیب اللَّه نیز چنین گفته است:

یا نَیِّرُ انقص بسبع قل لرحلة

«العلم قد مات من فقدان باقره»

1349-7=1342

میرزا حسن خان جابری انصاری نیز گوید:

ص: 135

از صف علم الیقین آمد یکی بیرون و گفت

«باقر از علم الیقین شد جانب حق الیقین»

وی را تألیفاتی است که از آن جمله است:

1. «یک دوره فقه و اصول» در شانزده جلد 2. «رساله در جبر و تفویض»(1)

میرزا محمّد باقر خلیفه سلطانی

میرزا محمّد باقر خلیفه سلطانی معروف به «صدر خاصه ثانی» فرزند نواب میرزا محمّد مقیم بن میرزا محمّد نصیر بن سیّد حسن بن سیّد حسین خلیفه سلطان (سلطان العلماء)، از اجلّه علماء و فضلاء اصفهان، در خدمت پدر خود تحصیل نموده و از او روایت می کند. وی پس از وفات در قبرستان ستی فاطمه، مقبره خانوادگی خود مدفون گردید.(2)

محمّد باقر کِردآبادی

محمّد باقر بن ملک محمّد کِردآبادی، در 22 ربیع الثّانی 1121ق در نجف مجموعه ای از هفت رساله از تألیفات حیدرعلی شیروانی اصفهانی را فراهم کرده که به شماره 4292 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3) به ظنّ نویسنده،


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص68؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 370 و 371؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 171 و 172؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 130 و 131؛ نقباء البشر، ج1، صص 224 و 225؛ تاریخ اصفهان و ری، ص390؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 317-315 و 394؛ معجم رجال الفکر و الادب، ص35؛ آگهی شهان از کار جهان، ج3، صص 147 و 148؛ مدرس، ج2، صص 308 و 314؛ سیاحت شرق، ص164؛ دولت دیدار، صص 270 و 271؛ الاصفهان (رجال و مشاهیر)، ص243؛ روضه رضوان، صص 116-113؛ ستاره ای از شرق، اغلب صفحات؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 187-185؛ زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، صص 160-154.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص185؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص324؛ مزارات اصفهان، ص247.
3- فهرست خوشنویسان و کاتبان اصفهان: خطی.

ص: 136

صاحب عنوان شاگرد حیدرعلی شیروانی بوده است.

[کِردآباد، به کسر کاف و سکون راء، از دهات جِی اصفهان بوده و اکنون به شهر پیوسته و از محلاّت شرق اصفهان است.]

محمّد باقر بن منبوداق

محمّد باقر بن منبوداق، از افاضل قرن یازدهم هجری بوده و در سال 1067ق در مدرسه جدّه اصفهان مجموعه ای از رسائل مختلف را ترتیب داده که از جمله رساله «اسرار الصّلوة» شیخ الرّئیس بوده است.(1)

محمّد باقر باغاتی

محمّد باقر بن محمّد مؤمن اصفهانی باغاتی [نسخ نویس و کاتب قرن سیزدهم هجری] در سه شنبه 5 ربیع الاوّل 1224ق کتابت نسخه ای از «من لا یحضره الفقیه» را به پایان رسانیده، نسخه به شماره 1225 در کتابخانه ملّی ملک در تهران موجود است.(2)

[باغات در عصر صفویّه از محله های معروف اصفهان بوده است.]

ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری

ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری فرزند محمّد مؤمن، عالم فاضل فقیه، متکلم و محدّث از بزرگان مجتهدین و رؤساء علماء و مدرسین اصفهان معروف به «محقّق سبزواری» و «صاحب ذخیره»، در سال 1017ه.ق در سبزوار متولّد گردیده و در نوجوانی به اصفهان آمده و به تحصیل پرداخته است. اساتید و مشایخ اجازه ایشان عبارتند از:

میرزا ابوالقاسم فندرسکی، شیخ احمد بحرانی، ملّا محمّد تقی مجلسی، ملّا حسنعلی شوشتری، شیخ حسن مقری عاملی، سیّد حسین بن حیدر بن قمر کرکی، ملّا حیدر خوانساری، شیخ بهاءالدّین محمّد عاملی و قاضی معز.


1- الذریعه، ج2، ص48.
2- فهرست ملک، ص729.

ص: 137

وی پس از وصول به مقام اجتهاد به تدریس پرداخته و دهها شاگرد دانشمند از محضر درس او بهره مند شده اند.

وی نزد شاهان و بزرگان صفویه صاحب اعتبار و احترام بوده و مدّتی منصب امام جمعه و شیخ الاسلام را به عهده داشته است. در زمان شاه عباس دوم تولیت مدرسه ملّا عبداللَّه به وی واگذار گردید.

از آثار خیریه ایشان در اصفهان احداث بازارچه، حمام، مسجد و دیوانخانه شیخ الاسلام در محلّه سینه پایینی و در مشهد، مدرسه سمیعیه است که به همت میرزا سمیع و با اجازه و دستور ایشان صورت گرفته است.

محقّق سبزواری در عصر خود مرجع حل مشکلات شرعی و اجتماعی مردم بوده و در راه ارشاد مردم و کمک به ضعفاء و رفع نیاز نیازمندان اهتمام فراوان داشته است. و عمر را صرف تحقیق و تألیف و تدریس و عبادت نموده تا اینکه در 8 ربیع الاوّل 1090ه.ق وفات یافته، جنازه به مشهد مقدّس نقل و در سرداب مدرسه میرزا جعفر مدفون گردید.

در تاریخ فوت آن مرحوم گفته اند: «شد شریعت بی سر و افتاد از پا اجتهاد» شریعت (940)+ اجتهاد(411) =1394

1090= (شد) 304-1394

مادّه تاریخ زیر نیز از نویسنده این کتاب است:

چون مسافر شد محقّق در زمان

جانب خلد برین از این جهان

گشت تاریخ رحیل آن جناب

«پا نهاد اندر بهشت جاودان»

1090

ایشان طبع شعر داشته و گاهی شعر می سروده، این رباعی از اوست:

در عالم تن چه مانده ای بی مایه

پایی بردار و بگذار از نُه پایه

از مشرق جان بر تو نتابد نوری

تا از پی تن همی روی چون سایه

کتب زیر از تألیفات اوست:

ص: 138

1 «حاشیه بر شرح اشارات» 2. «حاشیه بر شبهه استلزام محقّق خوانساری» 3. «حاشیه بر شفا» 4. «حاشیه بر قانون» (غیرمدون) 5. «خلافیه» 6. «ذخیرة المعاد در شرح ارشاد الاذهان»، مطبوع 7. «روضة الأنوار عباسی» 8. «رسالة فی الغناء» 9. «کفایة المقتصد» 10. «مفاتیح النجاة عباسی»، در دعا به فارسی.(1)

سیّد محمّد باقر نحوی

سیّد محمّد باقر نحوی بن سیّد مهدی بن آقا محمّد حسن مجتهد بن سیّد محمّد تقی مستجاب الدّعوه، عالم فاضل و مجتهد زاهد. در سال 1303ق در اصفهان متولّد شد و نزد علمای این شهر همچون میرزا ابوالحسن بروجردی، سیّد ابوالقاسم دهکردی، میرزا احمد مدرس، شیخ احمد بیدآبادی، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، شیخ محمّد رضا نجفی، ملّا محمّد حسین فشارکی، شیخ علی مدرس یزدی، آخوند ملّا محمّد کاشانی و سیّد محمّد مدرس نجف آبادی تحصیل نموده و به اجتهاد نائل آمد و سپس به ترویج دین و اقامه جماعت (در مسجد بازار کفاش ها و مسجد میرزا باقر) مشغول شد.

وی از آقا شیخ محمّد رضا نجفی، آخوند فشارکی و حاج میرزا ابوالحسن بروجردی اجازه داشته و تاریخ اجازه مرحوم بروجردی ماه رجب سال 1347ق بوده است.

او عمری را به زهد و قناعت گذرانیده و سرانجام در پنج شنبه 5 جمادی الاوّل 1350ق بر اثر سکته وفات یافته و در تکیه خاندان مهدوی در تخت فولاد مدفون


1- خاندان شیخ الاسلام اصفهان، صفحات متعدد؛ تذکره نصرآبادی، ج1، ص220؛ سلافة العصر، ص491؛ وقایع السنین و الاعوام، صص 502 و 503 و 534؛ مصقی المقال، ص91 و 92؛ بغیة الطالب، ص171؛ لباب الالقاب، صص 27 و 28؛ شمس التواریخ، ص13؛ فوائد الرضویه، ج2، صص 425 و 426؛ امل الآمل، ج2، ص250؛ تعلیقة امل الآمل، ص252؛ ریاض العلماء، ج5، ص44؛ روضات الجنات، ج2، ص67؛ الکنی و الالقاب، ج3، ص159؛ هدیة الاحباب، صص 253 و 254؛ ریحانة الادب، ج5، ص242؛ الذریعه، ج5، ص57 و ج6، ص110 و ج21، ص308؛ الروضة النضره، ص71؛ الاعلام، ج6؛ ص272؛ معجم المؤلفین، ج9، ص95؛ لغت نامه دهخدا، ذیل سبزواری، ص237؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، صص 243-239؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص372.

ص: 139

گردید.

وی مفتخر به دامادی عالم فاضل ادیب آقا کمال الدّین خوانساری بوده و مرحوم خوانساری مادّه تاریخ او را چنین سروده اند:

آن سمیّ حضرت باقر که بود

نحوی عصرش فصیح و هم بلیغ

سال فوتش را اگر پرسی ز من

گویمت: «ای حیف از او با ای دریغ»(1)

سیّد محمّد باقر خاتون آبادی

سیّد محمّد باقر بن سیّد محمّد مهدی بن میر محمّد حسین بن میر محمّد صالح حسینی خاتون آبادی، عالم فاضل جلیل، در اصفهان ساکن بوده و در قرن سیزدهم هجری می زیسته است. تولد و وفات او معلوم نیست. در کتاب «مرآة الأحوال» از او به عنوان «فاضل صالح» یاد شده است.(2)

ملّا محمّد باقر قمشه ای

آخوند ملّا محمّد باقر بن حاجی ملّا مهدی قمشه ای، عالم فاضل ساکن اصفهان، که از شاگردان ملّا حسینعلی تویسرکانی و آقا سیّد محمّد شهشهانی بوده در جمادی الثّانی 1316ه. وفات یافته در تکیه فیض در تخت فولاد مدفون شد.(3)


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص103؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 490 و 491؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، ص298؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص206؛ بوستان فضیلت، صص 51-49.
2- الکرام البرره، ج1، ص192؛ سالنامه دبیرستان فرهنگ، ص99؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 272 و 273؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص72؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص112؛ مرآة الأحوال جهان نما، ج1، ص124.
3- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص203؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص193؛ نقباء البشر، ج1، ص227؛ تاریخ شهرضا، ص71؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص168.

ص: 140

محمّد باقر نیلفروشان*

محمّد باقر نیلفروشان فرزند مهدی متخلّص به «راجی» شاعر ادیب. در 12 شوال 1342ق در اصفهان به دنیا آمد. ابتدا در مکتب خانه تحصیل کرد. سپس به دبستان قدسیه رفت و دوره دوره متوسطه را در مدرسه معقول و منقول آغاز نمود. امّا پس از دو سال ترک تحصیل کرد و به تدریس در دبستانی از مدارس جامعه تعلیمات اسلامی در اصفهان مشغول شد. وی پس از مدتی به تحصیل ادامه داد و پس از اخذ دیپلم به دانشگاه رفت و در رشته حقوق به تحصیل پرداخت. همچنین در حوزه علمیه اصفهان نزد میر سیّد علی ابطحی، حاج آقا ضیاءالدّین علّامه، حاج سیّد عبدالحسین طیّب، حاج آقا حسین خادمی، شیخ حیدرعلی صلواتی، شیخ عباسعلی ادیب و شیخ عباس ایزدی به تحصیل علوم دینی مشغول شد.

او از فرهنگیان متدّین و پرشور اصفهان بود و در تأسیس مدارس دینی همچون نور دانش و ترقّی نقش مهمّی داشت.

همچنین او در مقاطع مختلف تحصیلی، تربیت معلم، دانشگاه آزاد و دانشگاه صنعتی شهرکرد به تدریس پرداخت.

استاد نیلفروشان در 12 تیر 1378ش از دنیا رفت و در قطعه 9 باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد. گاهی شعر می سرود.

از اوست:

دوران گل شد ای دل و گردید خار خوار

شد بار عاشقان به لب جویبار بار

هر دم هزار ناله مکن چون هزار زار

زیرا که گشت با تو گلی زین دیار یار

ص: 141

بنمود رخ مه من و کرد آشکار کار

تا جلوه ای نمود، بُرد زِ آفتاب تاب(1)

ملّا محمّد باقر هرندی*

ملّا محمّد باقر بن محمّد مهدی هرندی، عالم فاضل، از دانشمندان قرن دوازدهم هجری. وی در اصفهان نزد جمعی از علماء از جمله آقا جمال الدّین خوانساری به تحصیل پرداخت. وی کتاب «حاشیة الرّوضة البهیّة» تألیف آقا جمال الدّین محمّد خوانساری را در سال 1118ق کتابت کرده و خود بر این نسخه حواشی متعدّدی نوشته است.(2) همچنین وی کتاب «الآراء الفقهیة» را تألیف نموده که به شماره 1143/3 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(3) «ترجمه إرشاد القلوب» دیلمی نیز از آثار اوست.(4)

سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی

حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی بیدآبادی اصفهانی ابن سیّد محمّد نقی بن سیّد محمّد زکی بن سیّد محمّد نقی بن شاه قاسم موسوی، از اعاظم علماء و اکابر فقهای قرن سیزدهم هجری. نسب شریفش به حضرت حمزه فرزند امام موسی کاظم علیه السلام منتهی می شود.

وی در سال 1175ق در قریه «چَرزِه» از قراء طارم عُلیا (در حدود 50 کیلومتری زنجان و 60 کیلومتری شفت) متولّد شده و در 7سالگی به اتّفاق خانواده به شفت مهاجرت نموده و در آنجا مقدمات علوم دینی را آموخته و برای تکمیل آن راهی عتبات عالیات شده و نزد آقا محمّد باقر وحید بهبهانی، شیخ جعفر کاشف الغطاء، شیخ سلیمان


1- آئین فرزانگی، ج7، صص 169-164؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص203؛ تذکره شعرای استان اصفهان، (چ2)، ص820.
2- فهرست مرکز احیاء میراث، ج6، ص281.
3- فهرست مرعشی، ج29، ص40.
4- فهرستواره کتابهای فارسی، ج6، ص382.

ص: 142

عاملی کاظمی، آقا سیّد علی طباطبائی (صاحب ریاض)، سیّد محسن اعرجی کاظمی، سیّد محمّد مجاهد، میرزا محمّد مهدی شهرستانی و سیّد مهدی بحرالعلوم که همگی از مجتهدین عالی مقام و فقهای بزرگ شیعه بودند کسب فیض نموده و به مقام مشامخ اجتهاد نائل آمد. پس از آن به ایران مراجعت نموده و شش ماه نزد حاج میرزا ابوالقاسم قمی در قم به تحصیل پرداخته و عاقبت در سال 1216ق وارد اصفهان شد و مدت کوتاهی در مدرسه چهارباغ تدریس نمود. سپس در مدرسه شفیعیه دردشت و مدرسه میرزا حسین در محلّه بیدآباد به تدریس پرداخته و در محلّه قبله دعا سکونت گزید.

او ابتدا در مسجد میرزا باقر اقامه جماعت نمود و سپس به همت ایشان مسجد بزرگ و معتبری در بیدآباد بنا شد که به «مسجد سیّد» شهرت یافت.

کم کم آوازه تدریس و مقام علمی و ملکات فاضله و اخلاق حسنه ایشان همه جا را فرا گرفت و بسیاری از مردم اصفهان و نواحی اطراف مقلّد و مرید او شدند و بالاخره شهرت و نفوذ کلمه او از ایران نیز در گذشته و بسیاری از مردم ایران و شیعیان سایر سرزمین ها مرجعیت ایشان را پذیرفتند. ثروت ایشان نیز روز به روز افزوده شد و سیّد حجّةالاسلام آن را صرف تربیت فضلاء و مرمّت مساجد و مدارس و کمک به نیازمندان و تکمیل کتابخانه خود نمود. برخی از حکام اصفهان و همچنین شاهان قاجار از نفوذ و قدرت او در هراس بودند ولی قادر به جلوگیری از آن نبودند و به ناچار به مقام علمی و ریاست او اذعان داشتند.

سیّد حجّةالاسلام در اصفهان خود رأساً به اجرای حدود شرعی و اقدام علیه مفسدین دست زد. او در عین حال بسیار به عبادت خدا و گریه و مناجات می پرداخت و در زمینه تَهَجُّد و بُکاء از خوف خدا ضرب المثل شده بود.

وی در تدریس نیز مهارت و توانایی بسیاری داشت در اغلب علوم خصوصاً فقه و اصول، حدیث و رجال استاد اساتید عصر خویش بود و از محضر درس او صدها تن از فضلاء و مجتهدین از بسیاری از نقاط ایران تربیت شدند. [مؤلف فقید در کتاب بیان المفاخر به شرح حال 149 تن از شاگردان دانشمند او پرداخته اند.]

ص: 143

در زمان حیات مرحوم سیّد بسیاری از ادباء و شعراء در مدح و بیان اوصاف او قصاید و اشعار زیبائی سروده اند که اغلب آنها را میرزا محمّد علی وفای زوّاره ای در کتاب «تذکره مآثر الباقریّه» گردآوری نموده است.

عاقبت وی در روز یکشنبه 3 ربیع الثّانی 1260ق بر اثر بیماری استسقاء وفات یافت. شاگردش ملّا علی اکبر خوانساری او را غسل و کفن نموده و فرزندش حاج سیّد اسداللَّه بیدآبادی بر پیکر او نماز خوانده و او را در بقعه ای مخصوص در مسجد سیّد مدفون ساختند و سال ها بعد جمعی از فرزندان، احفاد و نزدیکان او در آن بقعه مدفون شدند.

حاج عبدالرحیم فسائی متخلّص به «عشرت» مادّه تاریخ وفات سیّد حجّةالاسلام شفتی را چنین سروده است:

سال تاریخ وفاتش خواستم

گفت عشرت «حجّت دین شد تمام»

ایشان کتب بسیاری تألیف نموده که از آن جمله است:

1. «تحفة الأبرار» 2. «مطالع الأنوار فی شرح شرایع الإسلام» 3. «سؤال و جواب» 4. «الزّهرة البارقة» 5. «الحلیة اللّامعة» 6. «الرسائل الرّجالیة»(1)


1- بیان المفاخر، (2جلد)؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 375-373؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 153-149؛ مزارات اصفهان، ص163؛ روضات الجنّات، ج2، ص96؛ قصص العلماء، صص 134 و 166-149؛ تذکرة العلماء، صص 215-213؛ الاصفهان (رجال و مشاهیر)، صص 262-255؛ لباب الألقاب، صص 70 و 71؛ بغیة الطالب، ص171؛ هدیة الأحباب، ص140؛ فوائد الرضویه، صص ؛ الکنی و الألقاب، ج2، ص173؛ الکرام البرره، ج1، صص 196-192؛ الذّریعه: مجلدات مختلف؛ ریحانة الأدب، ج2، ص26؛ معجم المؤلفین، ج9، ص96؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 311 و 312؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 111-100؛ مکارم الآثار،ج5، ص 1620-1614؛ وفیات العلماء، صص 164-162.

ص: 144

محمّد باقر حسینی

محمّد باقر شرف الدّین ابن الهادی الحسینی، در رجب 1004ق نسخه ای از «الصّحیفه فی علم الأسطرلاب» و در اواخر شوّال 1020ق نسخه ای از «رساله کریه» هر دو از تألیفات شیخ بهائی را در اصفهان کتابت کرده و در کتابخانه فرهنگ مشهد مقدّس موجود است(1)

[ظاهراً صاحب عنوان از فضلاء و اهل قلم معاصر جناب شیخ بهائی است.]

میرزا محمّد باقر پاقلعه ای

میرزا محمّد باقر بن میر محمّد هادی بن میرزا محمّد خاتون آبادی، عارف سالک، از عرفای سلسله نعمت اللهی. در 17 ذیحجّه 1346ق وفات یافته و در تکیه آغاباشی، جنب تکیه خاتون آبادی ها در تخت فولاد مدفون گردید.(2)

[جواد شوقی اصفهانی مادّه تاریخ فوت او را در این بیت آورده است:

پا در آن جمع هشت «شوقی» و گفت:

«میر باقر مکان بجنّت کرد»(3)]

محمّد باقر خوراسکانی

محمّد باقر بن محمّد هادی خوراسکانی، از فضلای قرن دوازدهم هجری و از اهالی «خوراسکان» جِی اصفهان است. وی مالک نسخه ای از «حاشیه شرایع الإسلام» محقّق کرکی بوده و در رمضان 1164ق بر یکی از برگهای این کتاب یادداشت تملک نوشته است سجع مُهر او «غلام محمّد باقر» بوده است. این نسخه به شماره 6584 در کتابخانه


1- فهرست کتابخانه فرهنگ مشهد، صص 51-49.
2- نمونه مختصر المکارم، ص202، خطی؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص53؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص283؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص105.
3- دیوان شوقی اصفهانی، ص338.

ص: 145

آیت اللَّه العظمی مرعشی نجفی موجود است.(1)

محمّد باقر اصفهانی*

محمّد باقر بن محمّد هاشم اصفهانی، خطّاط نسخ نویس قرن دوازدهم هجری بوده و در سال 1144ق نسخه ای از «صحیفه سجادیه» را به خط نسخ زیبا کتابت نموده است.(2)

سیّد باقر رشتیان*

سیّد باقر رشتیان ابن سیّد هاشم نقّاش، هنرمند نقّاش. دراصفهان متولّد شده و نقّاشی را از پدر آموخت و سرانجام در 10 شعبان 1380ق (مطابق سال 1339ش) درگذشت و در تکیه بروجردی در تخت فولاد مدفون شد.

مادّه تاریخ فوت او را احمدرضا غفورزاده (طلائی) چنین سروده است:

سال تاریخ او «طلائی» گفت

«آه از مرگ رشتیان عزیز»(3)

1339

ملّا محمّد باقر صفای نائینی

ملّا محمّد باقر جابری نائینی متخلّص به «صفا» فرزند ملّا هدایت حسین عالم فاضل و ادیب شاعر، در اصفهان به تحصیل پرداخته و به مدارج عالی علم و ادب دست یافت. در نظم و نثر خصوصاً انشاء و فقه و حدیث مهارت داشته، در سال 1082ه. وفات یافت.(4) از او تألیفاتی به جای مانده است از آن جمله است:


1- فهرست مرعشی، ج17، ص160؛ خورشید جی، ص306.
2- فهرست مرکز احیاء میراث اسلامی، ص6، ص381.
3- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
4- تذکره نصرآبادی، ج1، ص282؛ تاریخ اصفهان (جابری)، چاپ 1378، ص311.

ص: 146

1. «مفتاح الأفق» یا «مفتاح الحقایق» در اصول دین (1) 2. «دیوان اشعار» 3. «مفتاح الحقایق»(2)

از اوست:

شب دوری به سان شمع تا وقت سحر سوزم

ز خوناب دل مجروح و از سوز جگر سوزم

ز بس سوراخ سوراخ است تن از ناوک نارش

گهی از سر گهی از سینه گاه از چشم تر سوزم

باقر برهمن

باقر برهمن، شاعر ادیب، در اصفهان ساکن است. گاهی شعر می سراید این دو بیت را به مناسبت کشته شدن حسین صرافیان از فعّالان اتّحادیه کارگری در 4 خرداد 1324 سروده:

هر کجا رو آورم سوگ غمی برپاستی

قلب ها و دیده ها مجروح و خون پالاستی

آنکه اندر راه آزادی بدی ثابت قدم

آوخ آوخ تنگنای گور را مأواستی(3)]

باقر بنّا*

باقر بنّا، از خوشنویسان گمنام عهد صفویه است. خط ثلث را با نهایت استادی می نوشته و مورد توجّه شاه عباس کبیر بوده تا جائی که خط او در مسجد شیخ لطف اللَّه در کنار خط علیرضا عباسی خوشنویس دربار صفویه قرار گرفته است.

دو کتیبه بسیار زیبای ثلث بر کتیبه کاشیکاری با رقم «و بالباقر البنّا کاتب هذه


1- الذریعه، ج21، ص326.
2- تاریخ اصفهان (جابری)، چاپ 1378، ص391، (تعلیقات).
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص85.

ص: 147

الحروف» درداخل مسجد شیخ لطف اللَّه موجود است.(1)

این هنرمند، از چشم همه کسانی که درباره آثار تاریخی اصفهان از جمله مسجد شیخ لطف اللَّه کتاب نوشته اند و نیز نویسندگان کتب شرح حال خوشنویسان پنهان مانده است. دکتر هنرفر اولین شخصی است که به نام و اثر او اشاره کرده و در حقیقت او را احیاء کرده است.

آقا محمّد باقر بهجت اصفهانی*

آقا محمّد باقر اصفهانی متخلّص به «بهجت» شاعر ادیب و خوشنویس فاضل در عهد سلطنت فتحعلی شاه، مستوفی عباس میرزا ولیعهد او بوده و خط نستعلیق را نیکو می نوشته و در فنون ادب استاد بود. مدتها در آذربایجان بوده و در زمان سلطنت محمّد شاه وفات یافته است. نویسنده «مدایح معتمدیه» شرح حال او و اشعارش در مدح منوچهرخان معتمدالدّوله حاکم اصفهان را آورده است. این دو بیت از آنجاست:

دلم به زلف تو شاد از لب شکرخند است

ز آب خضر به ظلمات تشنه خرسند است

چه شام ها که سحر کردم و ندانستم

درازی شب زلف تو را که تا چند است(2)

میرزا باقر تبریزی

میرزا باقر تبریزی معروف به «ایبک» شاعر ادیب فاضل، از تبارزه عباس آباد اصفهان بوده به خدمت بسیاری از فضلاء رسیده، مرد صالح پرهیزکاری بود. از اشعار اوست:


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص 407 و 414.
2- تذکره مدایح معتمدیه، (نسخه خطی)؛ ر. ک. به: حدیقة الشعراء، ج1، صص 282 و 283؛ الذریعه، ج9، صص146 و 147.

ص: 148

تارهای سر زلف تو چو پیوست به هم

داد اسباب پریشانیِ ما دست به هم(1)

محمّد باقر توحید اصفهانی

محمّد باقر توحید اصفهانی، مؤلّف «شرح دعای صباح».

نسخه آن در حاشیه «شرح دعای صباح» میرزا ابراهیم امینی ضمن مجموعه شماره 3567 مجلس شورای ملّی ایران موجود است.(2)

سیّد محمّد باقر حسام السّادات

سیّد محمّد باقر حسام السّادات اصفهانی، مؤسس مدرسه سادات اصفهان است که در سال 1331ق در محلّه چهارسوق شیرازی ها تأسیس شده است. صاحب عنوان از فضلاء و ادباء اواخر دوره قاجاریه است.(3)

باقر سخائی

باقر سخائی، از راه کارگری امرار معاش می کرده و گاهی اشعاری می سروده و دارای طبعی روان بود.

از اوست:

[حب وطن شیوه نیکان بود

حب وطن پاکی ایمان بود

محترم این ملک چو مادر بدار

هموطن خویش برادر شمار(4)]


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص285؛ الذریعه، ج9، ص120؛ صحف ابراهیم، ص272، (تعلیقات).
2- فهرست مجلس، ج10، بخش سوّم، ص1536.
3- سالنامه دبیرستان فرهنگ، ص4.
4- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص239.

ص: 149

سیّد محمّد باقر تیرانی

سیّد محمّد باقر تیرانی کرونی اصفهانی، عالم فاضل امام جمعه تیران مرکز بلوک کروَن اصفهان. از علمای قرن چهاردهم هجری می باشد. در اصفهان تحصیل نموده، در بلوک مزبور صاحب ریاست و شهرت و قدرت بوده است.

محمّد باقر حسینی

محمّد باقر حسینی، از خوشنویسان قرن یازدهم هجری است. وی کتیبه سنگاب مسجد خان در اصفهان را به خط نستعلیق کتابت کرده است.(1)

محمّد باقر کارلادانی اصفهانی

محمّد باقر خراسانی کارلادانی از فضلاء و نویسندگان در قرن سیزدهم هجری و ساکن قریه «کارلادان» است.

احتمالاً وی از شاگردان مرحوم آقا محمّد مهدی کلباسی و خود از فضلاء گمنام اصفهان در قرن سیزدهم هجری می باشد.

از آثارش کتابت نسخه ای از «نورالعیون للمتّقین» (رساله عملیه مرحوم آقا محمّد مهدی کلباسی) است که آن را در سال 1277ق کتابت نموده و از خود نیز بر آن حواشی مرقوم داشته است که به شماره 1756 در مدرسه فیضیه قم موجود است.(2)

کارلادان که در این زمان بین النّاس به کلادان به ضم کاف فارسی معروف است [از دهات بلوک ماربین بوده و حالا به شهر پیوسته و از محلاّت غرب اصفهان است و مقبره عمو عبداللَّه سقلا معروف به «منارجُنبان» در آنجاست.]


1- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص955؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص608.
2- فهرست مدرسه فیضیه، ج1، ص290.

ص: 150

سیّد محمّد باقر دیباج

سیّد محمّد باقر دلاّل اصفهانی متخلّص به «دیباج» از سادات حسینی اصفهان و از محترمین تُجّار و مورد اعتماد کلیه طبقات بود، متجاوز از 80 سال عمر نموده، در اصفهان پس از سال 1360ق وفات یافت.

میرزا محمّد باقر ذکاءالملک اصفهانی

میرزا محمّد باقر ذکاءالملک اصفهانی، از ادبای اواخر دوره قاجاریه است. در اصفهان ساکن بوده و بخش آخر کتاب «الکامل فی التّاریخ» تألیف: ابن اثیر را به فارسی ترجمه کرده است. نسخه در یک شنبه 9 ربیع الاوّل 1304ق به نام ظلّ السّلطان ترجمه شده و به شماره 4218 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(1)

سیّد محمّد باقر زوّاره ای

سیّد محمّد باقر زوّاره ای اصفهانی، از علمای زمان شاه سلطان حسین صفوی است. تألیفاتی دارد از آن جمله است «ترجمه بلدالأمین» کفعمی.(2)

محمّد باقر سروش اصفهانی

محمّد باقر اصفهانی متخلّص به «سروش» شاعر و ادیب خوشنویس، در اصفهان به کسب علم و ادب پرداخته و نزد درویش عبدالمجید طالقانی به مشق خط پرداخت. خط شکسته را خوش می نوشته و سرانجام در سال 1205ق وفات یافته و در تخت فولاد مدفون شده است.

از اوست:

با تو گویم شِمّه ای از سرگذشت

بی تو آب دیده ام از سر گذشت(3)


1- فهرست مرعشی، ج11، ص221.
2- الذریعه، ج4، ص84.
3- تذکره سفینة المحمود، صص 370 و 371؛ تذکره نگارستان دارا، صص 199 و 200؛ تذکره حدیقة الشّعراء، ج1، ص767؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص194.

ص: 151

آقا محمّد باقر سمسوری

آقا محمّد باقر سمسوری اصفهانی، خطاط نستعلیق نویس قرن سیزدهم هجری از اهالی قریه «سمسور» خوراسکان بوده، در خط نستعلیق و نسخ استاد بوده و به شیوه محمّد صادق و میرعماد خط می نوشته، از آثار او سنگ نوشته قبر مادر شاهزاده در تخت فولاد به تاریخ 1246 و کتیبه عمارت سرپوشیده سیف الدّوله (که خراب شده) می باشد.(1)

مرحوم مهدی بیانی در دوجا از صاحب عنوان نام می برد یک جا به عنوان محمّد باقر سمسوری که آثاری از او را به خط نستعلیق با رقم «محمّد باقر الإصفهانی» به ذکر می کند و دیگری در بخش نسخ نویسان کتاب خود که اثری از او را به خط نسخ با رقم «محمّد باقر الخوراسکانی» معرفی می نماید.

و امّا آثاری که مرحوم بیانی معرفی نموده است به شرح زیر می باشد:

1. یک نسخه «کلمات قصار حضرت امیر» به خط نستعلیق خوش به تاریخ ربیع الاوّل 1247ق، موجود در کتابخانه سلطنتی سابق.

2. یک مرقع شامل 12 رقعه، به خط نستعلیق خوش در سال 1237ق، موجود در همان کتابخانه.

3. یک قطعه، به خط نستعلیق خوش از روی خط میرعماد، در سال 1237ق، موجود در مجموعه مهدی بیانی.(2)

4. «قرآن مجید» به خط نسخ متوسط، در سال 1335ق، موجود در کتابخانه سلطنتی سابق.(3)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص1018؛ بیان المفاخر، ج2، ص 101 و 372؛ دیوان طرب، مقدمه، ص88؛ تاریخ اصفهان (مجلّد هنر و هنرمندان)، ص213 و 136.
2- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص655.
3- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1150؛ گنجینه قرآن، ص83.

ص: 152

سیّد محمّد باقر صدرالکُتّاب

آقا سیّد محمّد باقر موسوی اصفهانی ملقب به «صدرالکتاب» از خوشنویسان قرن سیزدهم هجری بوده و در طهران به کتابت مشغول بوده و در نسخ نویسی به مقامی منیع رسیده قرآنی را به خط زیبای خود کتابت کرده است که بسیار مطلوب و مطبوع واقع شده [است. ]در خط نستعلیق نیز مهارت داشته و «مثنوی معنوی» را کتابت کرده که در سال 1298ه چاپ سنگی شده است.(1)

میر محمّد باقر طباطبایی اصفهانی

میر محمّد باقر طباطبایی اصفهانی، عالم فاضل، از شاگردان علّامه مجلسی است. علّامه مجلسی در انهائی که در سال 1092ه. برای او نوشته از او با عنوان «السیّد الایّد ذوالمفاخر و المآثر الأمیر محمّد باقر وفقه اللَّه تعالی» تجلیل می کند.(2)

آقا سیّد محمّد باقر طبیب

آقا سیّد محمّد باقر طبیب، از اطباء معروف اصفهان و ساکن محلّه بیدآباد بوده و در اواخر قرن سیزدهم هجری می زیسته است.(3)

محمّد باقر عامی اصفهانی

محمّد باقر اصفهانی متخلّص به «عامی» از شاعران قرن سیزدهم هجری بوده و از کسب کرباس فروشی امرار معاش می کرده و اصلش از کاشان بوده است.

از اوست:


1- المآثر و الآثار یا چهل سال تاریخ ایران، ج1، ص273؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص303.
2- اجازات الحدیث، صص 169 و 170؛ تلامذة العلاّمة المجلسی، ص80؛ الروضة النضره، ص72.
3- تاریخ و جغرافیای چهارمحال، ج1، ص465؛ بیان المفاخر، ج2، ص238.

ص: 153

آنچه در جان و دلم صبر و قرارش خوانند

بُرد از یک نظرآن شوخ که یارش خوانند(1)

شیخ محمّد باقر قزوینی

حاج شیخ محمّد باقر قزوینی، از علماء معمّر و مدرّسین فاضل معاصر، در حدود سال 1273ق [یا کمی قبل از آن] متولّد شد و در اصفهان نزد آخوند کاشی و ملّا محمّد حسین فشارکی تلمُّذ نمود. عالمی زاهد و متقّی بود و سالها در مدرسه نیم آورد به تدریس هیئت و حساب مشغول بود. جمعی از فضلاء از جمله [آیت اللَّه العظمی سیّد ابوالحسن اصفهانی، سیّد محمّدحسین آیت میردامادی، سید جعفر میردامادی، سیّد مرتضی موحد ابطحی] آقا سیّد حسن احمدی علون آبادی و حاج شیخ عباسعلی ادیب حبیب آبادی نزد او کسب فیض نموده اند.

سرانجام در 28 ربیع الثّانی 1365ق در اصفهان وفات یافته و در تکیه میرزا عبدالغفار تویسرکانی در تخت فولاد مدفون شد.(2)

میرزا باقر قاضی زاده

میرزا باقر تبریزی معروف به «قاضی زاده عباس آباد» عالم فاضل و ادیب شاعر، از دانشوران اواخر عهد صفویّه. او نوه قاضی زین العابدین تبریزی است. در محلّه عباس آباد اصفهان ساکن بود. وی نزد ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری، آقا حسین خوانساری و قوام الدّین طهرانی رازی به تحصیل پرداخت و در معقول و منقول صاحب مهارت گردید و به تدریس در مدرسه قطبیه مشغول شد. او در بین تبریزیان عباس آباد اعتبار و احترام بسیار داشت و تقسیم گندم و گوسفند تبارزه با او بود.

در بیان مقام علمی او نصرآبادی می نویسد: «در تحصیل علوم سعی بسیار نموده،


1- سفینة المحمود، ص408؛ تذکره اختر، ص144؛ بهترین اشعار، ص386.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص306 و اطلاعات متفرقه نویسنده.

ص: 154

حَقّاً که باقر علوم و جامع کمالات است». و شیخ محمّد علی حزین می آورد: به فضایل ظاهری و باطنی موصوف است.

او از دوستان و معاشران میرزا ابوطالب زاهدی لاهیجی بود. فرزند میرزا ابوطالب، شیخ محمّد علی حزین لاهیجی در کودکی او را درک کرده است. میرزا باقر قاضی زاده در هفتمین دهه از زندگی خود در حدود سال 1110ق یا کمی قبل از آن در اصفهان وفات یافت. شعر نیکو می سرود و نسبت به فضلای معاصر خود با دقایق صناعت شعر آشنایی بیشتری داشت و در نظم اشعار و معما سلیقه اش معیار ادباء شمرده می شد.

این شعر از اوست:

فصل گل و موسم بهار است

گلزار به رنگ و بوی بهار است

بی تو شب ما تیره روزان

چون چشم سفید گشته تار است(1)

ملّا محمّد باقر گزی

ملّا محمّد باقر گزی، عالم فاضل محدّث از شاگردان علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی است. علّامه مجلسی در آخر کتاب الزّیارات از کتاب «تهذیب الأحکام» شیخ طوسی که به شماره 1958 در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نگهداری می شود. در جمادی الاولی 1084ه.ق برای او اجازه روایت نوشته و از او به عنوان «الفاضل الکامل العامل التّقی الذّکی» یاد کرده است.(2)


1- تذکره شعرای آذربایجان، ج2، صص 76-74؛ دانشمندان خوانسار، ص117؛ تذکره نصرآبادی، ج1، ص250؛ تذکرة المعاصرین (حزین)، ص132؛ تذکره شمع انجمن، ص125؛ کلمات الشعراء، ص10؛ تذکره حسینی، ص72؛ تذکره نتایج الأفکار، ص118؛ آتشکده آذر، ج1، ص173؛ الذریعه، ج9، ص120؛ دانشمندان آذربایجان، صص 62 و 63؛ صحف ابراهیم، صص 80 و 81؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص73.
2- اجازات الحدیث، ص172؛ تلامذة العلاّمة المجلسی، ص80؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص17؛ فهرست رضوی، ج5، ص56.

ص: 155

سیّد محمّد باقر محزون سدهی

سیّد محمّد باقر سِدِهی متخلّص به «محزون»، عالم فاضل و ادیب شاعر [از دانشوران چهاردهم هجری] در محلّه درب سیّد محلّه فروشان سِدِه ماربین [خمینی شهر کنونی ]متولّد شده و در اصفهان نزد حضرات آیات شیخ محمد تقی آقانجفی و شیخ محمّد علی ثقةالاسلام نجفی به تحصیل پرداخت. سپس به وطن اصلی خود مراجعت کرده و مرجع شرعیات آن حدود گردید و در یکی از مساجد آنجا اقامه جماعت نمود که مسجد مذکور به نام او شهرت دارد. وی در حدود سال 1367ق وفات یافت. دیوان اشعار او با عنوان «کتاب محزون در مدائح و مصائب» [در ذیحجة الحرام 1365ق در تهران] به طبع رسیده است. این شعر از اوست:

مپرس حالت من در فراق یار امشب

به لب رسیده مرا جان هزار بار امشب

خیال روی توام شعله می کشد بر سر

اگر چو شمع بسوزم عجب مدار امشب(1)

محمّد باقر منیر اصفهانی

میرزا محمّد باقر اصفهانی متخلّص به «منیر» شاعر ادیب، در هندوستان ساکن بوده و در محضر میر شمس الدّین فقیر کسب علم می نموده است. قبل از «منیر» به «فدائی» تخلّص داشته و در قرن دوازدهم هجری زندگی می کرده است.(2)

سیّد محمّد باقر موسوی اصفهانی

سیّد محمّد باقر موسوی اصفهانی، طبیب مخصوص شاه سلیمان صفوی مؤلّف کتاب «الادویة القلبیة» است که آن را به امر شاه در یک مقدّمه و چهارده باب و خاتمه نوشته


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 415 و 416.
2- الذریعه، ج9، ص1114.

ص: 156

است.(1) وی از سادات حکیم سلمانی اصفهان به شمار می رود.

محمّد باقر نجم ثانی*

محمّد باقر نجم ثانی، از نوادگان امیر یاراحمد خوزانی اصفهانی ملقّب به نجم ثانی است. مردی دلیر و شجاع بود و در کمانداری نظیر نداشت. او از صاحب منصبان دربار پادشاه هند بود. نورالدّین محمّد جهانگیر پادشاه در کتاب خود جهانگیرنامه از دقّت و نشانه روی دقیق او ابراز شگفتی می کند.

محمّد باقر نجم ثانی با منصب چهارهزاری در نظامت اله آباد به سال 1047ق درگذشت. همسر او ملکه بانو دختر بیگم است و بیگم خواهر ملکه نورجهان بود. نورجهان بیگم نیز در تیراندازی مهارتی عجیب داشت.(2)

آقا باقر نقاش*

محمّد باقر اصفهانی معروف به «آقا باقر نقاش»، از نقاشان و قلمدان سازان هنرمند عصر زندیه و قاجاریه است. وی از شاگردان «علی اشرف» است. همچنین از روی آثار نقاشان ایتالیا مشق و تمرین فراوان انجام داده و در نقاشی مجالس بزم و صحنه های رزم سبکی آمیخته از فرنگی و ایرانی را برگزیده است. او در ساختن گل و بته و مرغ و نقش حیوانات تبحّر خاصّی داشته و با آب رنگ ساده، سیاه قلم و رنگینه پرداز آثار کم نظیری به وجود آورده است.

سجع آثار او «باقر از بعد علی اشرف شد» و «یا امام محمّد باقر» و «کمترین محمّد باقر» و «یا باقر العلوم» بوده است. تولد او در اصفهان بوده و اغلب در اصفهان به سر برده است.

از آثار او تابلوی آبرنگ پرندگان روی شاخه پرشکوفه سیب در سال 1195ق و


1- الذریعه، ج1، ص403.
2- جُنگ معانی، ص123.

ص: 157

تصویر میرابوالقاسم فندرسکی در سال 1192ق را می توان نام برد.(1)

ملّا محمّد باقر ورنوسفادرانی

ملّا محمّد باقر ورنوسفادرانی، شاعر ادیب، از قریه «ورنو سفادران» سِدِه ماربین بوده و در آن قریه مکتبداری می کرده، مردی در کمال صلاح و پرهیزکاری بوده و در فنون شعر و ادب و لغز و معما مهارت داشته و [در حدود سال 1081ه. وفات یافته است.]

از اوست:

چون بر آرم ناله از دل آیدم صد فوج درد

آری آری خضر راه کاروان بانگ درآست(2)

بایزید بسطامی

بایزید بن نظام الدّین عبدّالرزّاق بسطامی [از فضلاء قرن یازدهم هجری] در روز پنج شنبه 2 ربیع الثّانی 1099ق کتاب «خلاصة الأذکار» تألیف: فیض کاشانی را در مدرسه مقصودیه ناظریه کتابت نموده است. این نسخه به شماره 3810 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

ظاهراً مراد از مقصودیّه ناظریه، مقصود بیک ناظر شاه عباس، بانی چهارسو مقصود باشد و احتمالاً مدرسه در چهارسوی نامبرده جنب مسجد شاه [مسجد امام فعلی] قرار داشته است.(4)


1- هنر قلمدان، صص 105 و 106؛ دائرة المعارف هنر، ص72؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص319.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص597.
3- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج12، ص2792.
4- اصفهان: دارالعلم شرق، نسخه خطی، ص225.

ص: 158

بایُندُر صفوی*

بایُندُر خان صفوی، شاعر ادیب در قرن یازدهم هجری. او با خاندان صفویّه خویشاوندی داشت و در اصفهان ساکن بود. امّا مردی قانع و وارسته بود و دنبال مشاغل دولتی نرفت و عمر را به مصاحبت و معاشرت با شعراء و فضلاء و مردان اهل حال گذراند.

این بیت از اوست:

کاش زلف تو دگر بو به صبا نفروشد

تا صبا منّت کونَین به ما نفروشد(1)

سیّد بحرالعطاء مهدوی هرستانی

سیّد بحرالعطاء مهدوی بن سیّد محمّد بن سیّد احمد بن سیّد محمود زمان هُرستانی سِدِهی عالم فاضل زاهد متقی، از علمای معاصر در روستای «هرستان» از توابع سِدِه ماربین [خمینی شهر فعلی] متولّد شده و در اصفهان نزد علمای عالیقدر چون شهید سیّد حسن مدرس، سیّد ابوالقاسم دهکردی، سیّد محمّد باقر درچه ای، سیّد مهدی درچه ای، شیخ محمّد رضا نجفی، میر محمّد صادق خاتون آبادی، شیخ محمّد تقی آقا نجفی، آخوند ملّا محمّد کاشانی و جهانگیرخان قشقائی بهره برد و پس از آن به «هرستان» بازگشت و به اقامه جماعت و ارشاد و هدایت مردم پرداخت. او نسبت به مسائل دینی متعصّب و مدافع و به زخارف دنیوی بی اعتنا بود. وی سرانجام در یکشنبه 29 ربیع الثّانی 1371ق وفات یافته و در صحن تکیه سیّد العراقین در تخت فولاد مدفون شد.(2)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 54 و 55؛ تذکره روز روشن، ص99.
2- شرح مجموعه گل، صص 356 و 357؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص682؛ خمینی شهر شهری که باید از نو شناخت، ص207.

ص: 159

سیّد بحرالعلوم میردامادی

سیّد بحرالعلوم میردامادی ابن سیّد اسداللَّه صدرالاسلام از اعقاب میر محمّد حفیظ بن محمّد اشرف بن میر عبدالحسیب محمّد بن میر سیّد احمد علوی عاملی.

عالم فاضل عارف، در سال 1345ق در سِدِه ماربین [خمینی شهر فعلی] متولّد شده و مقدمات علوم از صرف و نحو و غیره را در مولد خویش فرا گرفت. سپس جهت تکمیل آن به اصفهان آمده و نزد آقا سیّد احمد مقدس، شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی، شیخ محمّد حسین رشتی، شیخ محمّد حسین مشکینی، حاج آقا رحیم ارباب، سیّد محمّد رضا خراسانی، سیّد صدرالدّین کوپائی، میرزا علی آقا شیرازی و میر سیّد علی موسوی بهبهانی تحصیلات خود در فقه و اصول و ادبیات و کلام و اخلاق را انجام داده و سپس به قم هجرت نموده و نزد آیات عظام حاج آقا حسین بروجردی، علّامه طباطبائی، امام خمینی و سیّد شهاب الدّین مرعشی نجفی به کسب فیض پرداخت.

وی سالها به ترویج دین و ارشاد مردم مشغول بود و در عمر پربرکت خود چندین مسجد و حسینیّه را تأسیس و یا مرمّت نموده و شاگردانی را پرورش داد. تأسیس مهدیه میرداماد و مؤسسّه خیریه امام رضاعلیه السلام از دیگر خدمات اوست.

سرانجام در بامداد یکشنبه 15 ربیع الثّانی 1411ق وفات نموده و پس از تشییع، در قبرستان پلارت [معروف به بهشت فاطمه (سلام اللَّه علیها) در خمینی شهر] مدفون شد و بقعه ای باشکوه بر مزار او ساخته شد.

کتابهای: 1. «اصول دین استدلالی» 2. «تقریرات درس مرحوم بروجردی» 3. «رساله در سیر و سلوک»، مطبوع 4. «سیری در اخلاق اسلامی» از تألیفات ایشان است.

مادّه تاریخ فوت او را عالم ادیب فاضل حاج سیّد مصطفی نحوی چنین سروده است:

غریق از پی تاریخ رحلتش بودم

میان حلقه ماتم به بحر حیرانی

ص: 160

که ناگه آمد «نحوی» به جمع سر زد و گفت:

«ز فوت وی شده بحرالعلوم طوفانی»(1)

1361+50=1411

بداق بیگ نسیم شاملو

بُداق بیگ شاملو متخلّص به «نسیم» [فرزند سیّد علی بیگ] شاعر ادیب [در هرات متولّد شده و در اصفهان اقامت گزیده(2)] جوانی خوش طبع و صاحب کمال بوده و پس از وفات در مزار بابارکن الدّین مدفون گردید.(3) [دیوان او بالغ بر سه هزار بیت است] از اوست:

خموشی فیض را دارد سخن پرداز می داند

نخستین آنکه ساکت هیچگه ملزم نمی گردد(4)

بدران علوی نسّابه اصفهانی

سیّد نجم الدّین بدران بن شریف بن ابی الفتح علوی حسینی موسوی نسّابه اصفهانی، از فضلاء و محدّثین جلیل القدر شیعه در قرن پنجم هجری است.

منتجب الدّین در «الفهرست» می نویسد: «به وسیله ثقةالدّین ابوالمکارم هبةاللَّه بن داود بن محمّد اصفهانی از او خبر یافتم». کتاب «المطالب فی مناقب آل ابی طالب» از تألیفات اوست.(5)


1- یادنامه فقیه اهل بیت عارف الهی آیت اللَّه سیّد بحرالعلوم میردامادی، صص 42-36؛ وفیات علمای معاصر اصفهان: مخطوط.
2- قصص الخاقانی، ج2 ص168.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، ص61.
4- رجال اصفهان، ص203؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص382.
5- النّابس، ص35؛ ریاض العلماء، ج1، ص96؛ امل الآمل، ج2، ص43؛ جامع الرّواة، ج1، ص115؛ الفهرست، ص43؛ فوائد الرضویّه، ج1، ص55؛ الذریعه، ج21، ص139؛ تاریخ تشیع اصفهان، صص 255 و 256؛ دایرةالمعارف تشیع، ج3، ص141.

ص: 161

بدر رارانی اصفهانی

ابوالرّجاء بدر بن ثابت بن روح بن محمّد بن عبدالواحد بن ابی القاسم بن عباس بن جعفر صوفی رارانی، از محدّثین و عرفای اصفهان در قرن پنجم و ششم هجری است.

وی از مشایخ روایتی ابوسعد سمعانی است. سمعانی از او در کتاب خود به عنوان «مقدم صوفیة فی اصبهان» و «شیخٌ صالحٌ سدید السیرة، نظیف الظاهر، جمیل الأمر، من بیت الحدیث و التّصوف» یاد کرده است.

وی بعد از سال 460ق در خانواده ای اهل علم و دانش پرور متولّد شده و از ابواسحاق ابراهیم بن محمّد بن ابراهیم طیّان، ابوالحسن احمد بن عبدالرّحمان ذکوانی، ابوالخیر محمّد بن عبداللَّه بن ررا و ابونصر احمد بن محمّد بن صاعد صاعدی حدیث شنیده است. [همچنین وی از جدّش ابوطاهر روح بن محمّد رارانی و نیز از ابن ماجه روایت می کند.]

وی سرانجام در ماه رمضان سال 532ق در اصفهان وفات یافته است.(1)

[«راران» از محلّه های شرق اصفهان، در منطقه باستانی جِی واقع شده است و مناره ای تاریخی هنوز پس از صدها سال در آنجا برپا است.]

بدر فرکی اصفهانی

ابوالنّجم بدر بن دُلَف بن یوسف فَرکی اصفهانی، از محدّثین قرن پنجم است. از اهالی روستای «فَرک» اصفهان بوده و از ابونصر ابراهیم بن محمّد بن علی کسائی حدیث شنیده است. حافظ ابوطاهر سلفی از او روایت می کند.

وی در سال 419ق متولّد و در سال 502ق وفات یافته است.(2)


1- التّحبیر، ج1، ص132؛ معجم البلدان، ج3، ص12؛ المشتبه، ج1، ص296.
2- معجم البلدان، ج4، ص255؛ اللباب، ج2، ص424.

ص: 162

سیّد بدرالدّین جاجرمی

بدرالدّین [بن عمر] جاجَرمی خراسانی، از شعرای معروف قرن هفتم است. [در «جاجَرم» خراسان متولّد شد. در جوانی در خراسان به تحصیل پرداخت و سپس به اصفهان آمد ]و به مدح بهاءالدّین محمّد جوینی، حاکم اصفهان و پدرش شمس الدّین محمّد صاحب دیوان پرداخت. [و از بهاءالدّین لقب «ملک الشّعراء» گرفت. گویند در اصفهان نزد مجدالدّین همگر شاگردی کرده است.] وی سرانجام در سال 686ق وفات یافت. مثنوی در اختلاج اعضاء و ترجمه منظوم قصیده عربی «ابوالفتح بُستی» موسوم به «عنوان الحکم» از اوست که به طبع رسیده و این بیت از آنجاست:

زیادَةُ المَرءُ فی الدُّنیا نقصان

وَرِبْحُهُ غیر مَحضِ الخَیرُ خُسران

هر کمالی که ز دنیاست همه نقصان است

سود کان محض نکوئی نبود خسران است

[از شاعران سبک خراسانی است و شعرش به خاطر تکلف و تصنّع بیش از حد چندان مقبول اهل ادب نیفتاده است. از دیوان اشعار او حدود چهار هزار بیت باقی مانده است.(1)]

سیّد بدرالدّین کتابی

سیّد بدرالدّین کتابی متخلّص به «امید» فرزند حاج آقا هلال الدّین بن آقا میرزا علیرضا بن میر محمّد صادق حسینی کتابفروش. شاعر ادیب و فاضل دانشمند.

در 9 شوال 1330ق متولّد گردید. در اصفهان و مشهد و تهران تحصیل نمود و از


1- چهار مقاله، ص83 (پاورقی)؛ تذکرة الشعراء دولتشاه، صص 164 و 165؛ مطلع الشمس، صص 118 و 119؛ تذکره آتشکده، (بخشت نخست از نیمه نخست)، صص 280 و 281؛ مجمع الفصحاء، ج1، صص 433 و 434؛ تاریخ مغول، صص 337 و 338؛ تاریخ نظم و نثر، ص162؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج3، ص562؛ الذریعه، ج9، ص128؛ ریحانة الأدب، ج1، ص376؛ لغت نامه دهخدا، ذیل«بدر جاجرمی»، ص747؛ تذکره شمع انجمن، صص 128 و 129؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 382 و 383؛ مشاهیر جاجرم، ج1، صص 45-39؛ تاریخ تشیع اصفهان، ص312؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص110؛ دانشنامه جهان اسلام، ذیل «بدر جاجرمی»، ص1175.

ص: 163

جمله از محضر آقا شیخ محمّد خراسانی و حاج آقا رحیم ارباب بهره گرفت. در کنار آن دوره ابتدائی و متوسطه را در اصفهان طی کرد و در دانشسرای عالی تهران در رشته فلسفه فارغ التحصیل شد و سپس در اصفهان به تدریس پرداخت.

از ایشان تألیفات عدیده ای به جای مانده است از آن جمله است:

1. «اخلاق»، از دکتر پیرژانه، ترجمه از فرانسه، مطبوع 2. «به سوی اصفهان»، اثر پیر لوتی، ترجمه از فرانسه، مطبوع 3. «فروغ خاور» اثر هرمان الدنبرگ، ترجمه از فرانسه، مطبوع 4. «پیرامون سیره نبوی»، اثر دکتر طه حسین، ترجمه از عربی 5. «درباره تصوف اسلامی و تاریخ آن»، اثر رینولد نیکلسون، ترجمه از عربی، غیرمطبوع 6. «دیوان اشعار» با تخلّص امید، غیرمطبوع.

سرانجام ایشان در شب یکشنبه 6 ذیحجة الحرام سال 1407ه.ق در اصفهان وفات یافت و در قبرستان جدید (باغ رضوان) به خاک سپرده شد

مادّه تاریخ فوتش را شاعر فرزانه منوچهر قدسی چنین نوشته است:

سال فوتت بحساب قمری است

«بی کتابی قلم و نامه گریست»

1407

این رباعی از اوست:

سیم و زر اگر بیش و اگر کم هیچ است

جز مهر و وفا حاصل عالم هیچ است

با غیر بشر به کام دل چون نرسی

آدم بطلب که غیر آدم هیچ است(1)

محمّد بدیع اصفهانی

محمّد بدیع بن ابوالخیر اصفهانی از کاتبان قرن یازدهم هجری. در سال 1093ق نسخه ای از اربعین شیخ بهائی را کتابت نموده است. کتاب به شماره 2010 در کتابخانه


1- تاریخ علمی واجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج3، صص 210-202؛ مزارات اصفهان، صص 121-118؛ مجموعه مقالات مرحوم کتابی، ص422؛ نادره کاران، ص640؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص493-483.

ص: 164

مسجد اعظم قم موجود است.(1)

محمّد بدیع بن حیدرعلی

محمّد بدیع بن حیدرعلی، خوشنویس فاضل قرن یازدهم هجری در اصفهان. در تاریخ 23 شوال 1095ق نسخه ای از کتاب «استبصار» را به خط نسخ زیبا کتابت نموده و در خاتمه کتاب در 9 صفحه اجازه ملّا محمّد تقی مجلسی را به فرزندش علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی را استنساخ کرده است. نسخه به شماره 588 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(2)

میرزا بدیع نطنزی*

میرزا بدیع بن میرزا محمّد بن میر ابوالمعالی برزرودی نطنزی، شاعر و ادیب عارف از سخنوران قرن یازدهم هجری. وی در جوانی به لباس فقر و درویشی درآمد. مدّتی در اصفهان ساکن بود و عاقبت به سبزوار رفت. سال فوت او معلوم نیست.

این شعر از اوست:

دارد زلال چشمه حُسنت نظاره ها

مانند سبزه سرزده از کناره ها

چرخ از دل شکسته محابا نمی کند

آسوده است پای خم از شیشه پاره ها(3)

میرزا بدیع درب امامی

حاج میرزا محمّد بدیع بن سیّد مصطفی بن سیّد عبدالحمید بن محمّد موسوی رضا توفیقی کوه گیلویه ای درب امامی اصفهانی، عالم زاهد جلیل و مجتهد فقیه ادیب، از مشاهیر علماء و مدّرسین اصفهان در عصر قاجاریه.


1- فهرست کتابخانه مسجد اعظم، ص15.
2- فهرست مرعشی، ج2، ص281؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص19.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، ص146؛ میراث فرهنگی نطنز، ج2، صص 111 و 112.

ص: 165

در حدود سال 1251ق در اصفهان متولّد شد. پدرانش عموماً از فضلاء و دانشمندان بوده اند. او پس از تحصیل مقدمات نزد علمای اعلام اصفهان ملّا حسینعلی تویسرکانی، میر سیّد محمّد شهشهانی، میرزا محمّد باقر چهارسوقی (صاحب روضات) و شیخ محمّد باقر نجفی مسجد شاهی به تحصیل پرداخته و از سه نفر اخیر مفتخر به اخذ اجازه گردیده است.

او عالمی وارسته و قانع و زاهد بوده و با وجود عسرت در زندگی و معیشت، تحف و هدایای اعیان و متموّلین و حکام اصفهان را نمی پذیرفته و با استغنا زندگی می کرده است.

در تدریس فقه و اصول و ادبیات عرب تبحّر خاصّی داشته و واقعاً بدیع الزمان بوده و دروس قوانین، شرح لمعه، شرح کبیر و فرائد را با استادی تمام تدریس می نموده است. سالها در مدرسه نیم آورد تدریس کرده و شاگردان ماهر و خبره از مجالس درس او برخاسته اند.

نماز جماعت را در مسجد جنب بازارچه وزیر اقامه می نموده است. همچنین در شب های ایام تعطیل به منبر می رفته و با مواعظ شافیه خود مردم را ارشاد می فرموده است. او عالمی جامع و مطلع بر رجال و اخبار و محاضرات و اشعار و امثال و در معاشرت خوش رو و شوخ و حاضر جواب بوده است.

خط را نیز خوش می نوشته و علاوه بر تألیفات خود برخی از کتب را کتابت نموده است، از جمله «معراج الشّریعه» آقا محمّد مهدی کلباسی در سال 1273ق، «حاشیه شوارق الالهام» ملّا اسماعیل واحدالعین در سال 1272ق، «ترجمه تاریخ یمینی» ابوالشّرف ناصح منشی جرفادقانی در سال 1272ق، «تنقیح المقاله فی توضیح الرّساله» هبةاللَّه حسنی حسینی در سال 1276ق، «اوایل التّحریر» قاضی سیّد اختیارالدّین حسن حسینی تربتی خراسانی در سال 1276ق، «انوار الرّبیع» تألیف سیّد علی خان مدنی، در سال 1276ق.

وی در عصر جمعه 21 شعبان 1318ق وفات یافته و در کنار قبر استادش آقا سیّد

ص: 166

محمّد شهشهانی در تخت فولاد مدفون شد. عبدالوهاب مستشار این مصرع را مادّه تاریخ او یافته است:

«بدیع هم بمکان رفیع جای گرفت»

و میرزا حبیب اللَّه نیر نیز طی مرثیه ای گوید:

فَیا نَیِّرٌ أکتب بتاریخ فوته:

«بفردوس خلد رواح البدیع»

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «حاشیه بر ریاض المسائل» که ناتمام مانده 2. «حاشیه بر قوانین المحکمه» 3. «دیوان اشعار » 4. «رساله در حجیّت استصحاب به اخبار» 5. «رساله در خراج و مقاسمه»

طبع شعر نیز داشته و «احمد دیوان بیگی» مؤلف «حدیقة الشعراء» که معاصر اوست، او را به نیکی ستوده و اشعاری از او نقل کرده است.

این شعر از اوست:

مار را بر دوش افکندن ز ضحّاک است و تو

دست بردن سوی مار از پور عمران است و من

هرکس از زلف پریشان به سامانی رسد

در پریشانی همان زلف پریشان است و من

جام و جانان، شمع و من جمعیم در یک انجمن

جام خندان است و جانان، شمع گریان است و من(1)


1- فهرست تربیت، ص195؛ فهرست ملّی، ج5، ص477؛ فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج16، ص10 و ج8، ص702؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص30؛ زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، صص 175-171؛ حدیقة الشعراء، ج1، صص 225 و 226؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 385 و 386؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص155؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 317 و 318؛ الإصفهان: رجال و مشاهیر، صص 242 و 243؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، صص 249-243؛ تهذیب الأخلاق یا نوشدارو، ص100؛ نقباء البشر، ج1، ص231؛ تاریخ اصفهان و ری، ص314؛ دایرةالمعارف تشیع، ج3، ص150.

ص: 167

بدیع الزّمان اصفهانی*

بدیع الزّمان اصفهانی متخلّص به «بدیعی» از فضلاء و شعرای عهد صفویه است. در هندوستان ساکن بوده و در آنجا منظومه نونیّه ای در بحر رمل سروده و آن را «مثلثات» یا «نصاب مثلث»(1) نامیده و در باب نام و نسب خود سروده است:

گر تو نامم را بخواهی یاد کردن

یاد کن نامم نام بدیع الدّین ملک اصفهان

نسخه های متعددی از این نسخه در کتابخانه ها وجود دارد. از جمله نسخه ای در کتابخانه دانشگاه پنجاب لاهور و گنجینه آذر پاکستان وجود دارد.(2)

برخی نوشته اند او همان بدیعی حکیم، از شعراء و اطباء تبریز در قرن یازدهم هجری است(3) که ظاهراً صحیح نیست و آنها دو نفر هستند. یکی اهل اصفهان و دیگری از تبریز.

میرزا بدیع الزّمان منجم

میرزا بدیع الزّمان حسینی گنابادی معروف به «میرزا بدیع الزّمان منجم» فرزند میرزا جلال الدّین بن میرزا جعفرخان بن سیّد عماد(4) از دانشمندان هیأت و نجوم و ریاضی و طب در دوره قاجاریه است. در خراسان به تحصیل پرداخت و سرانجام به منصب منجم باشی گری آقا محمّد خان قاجار برگزیده شد و اغلب در رکاب او به سر می برد و حتی در یورش به شهر شوشی همراه او بود.(5) در اواخر عمر در اصفهان ساکن شد [و در سال 1204ه.ق وفات یافته در تکیه سیّد ابوالقاسم (خواجوئی) در تخت فولاد مدفون


1- الذریعه، ج19، ص80.
2- فهرست دانشگاه پنجاب، ص120.
3- دانشمندان آذربایجان، صص 65 و 66.
4- مکارم الآثار، ج8، ص2990.
5- چهل سال تاریخ ایران (المآثر الآثار)، ج1، ص255؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص203؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص332 و 333.

ص: 168

شد.(1)]

بدیع الزّمان عباسی

بدیع الزّمان بن علیرضا عباسی، خطاطِ شاعرِ ادیب، خط را نزد پدر مشق کرد و در شعر «بدیعا» تخلّص می نموده، تا سال 1035 حیات داشته و به جوانی وفات یافته و در تخت فولاد مدفون شد. دیوانش در کتابخانه سلطنتی سابق در تهران موجود است.(2)

بدیع الزّمان کاتب خاتون آبادی

بدیع الزّمان کاتب بن محمّد کاظم خاتون آبادی، از کاتبان و خوشنویسان عصر صفویه است. وی اصلاً از روستای «خاتون آبادِ» جیِ اصفهان است. خط نستعلیق را خوش می نوشته و از فضل و ادب بابهره بوده است.

از آثار او کتابت کتاب «نقاوة الآثار» تألیف محمود افوشته ای نطنزی است که در کتابخانه موزه ایران باستان موجود است و کتاب «أحسن التواریخ» تألیف حسن بیک روملو است که در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(3)

میرزا بدیع الزّمان اردستانی

میرزا بدیع الزّمان بن قاضی شمس الدّین محمّد اردستانی، شاعر ادیب و عالم فاضل، معاصر شاه عباس صفوی بوده و در اصفهان ساکن بوده است.(4) در نهایت زهد و تقوا بود.


1- مکارم الآثار، ج8، صص 2995 و 2996.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص383 و 384؛ الذریعه، ج9، ص129؛ پیدایش خط و خطاطان، صص 141 و 142؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج1، صص 99-97؛ تاریخ خط و خطاطان، ص66؛ دایرةالمعارف تشیع، ج3، ص150.
3- نسخه های خطی، ج2، ص217؛ فهرست مجلس، ج26، ص422.
4- تذکره غنی، ص26؛ تذکره شمع انجمن، ص130.

ص: 169

و دیوانی در حدود ده هزار بیت داشته است.(1)

[این بیت از اوست:

خلد را از کف به مینای شرابی می دهم

گر به نانی داد آدم، من به آبی می دهم(2)]

میرزا بدیع الزّمان نصرآبادی

میرزا بدیع الزّمان بن میرزا محمّد طاهر نصرآبادی، مؤلّف تذکرة الشعراء است. از سخنوران قرن دوازدهم هجری بوده و همچون پدر در انشاء و لغز و مُعمّا و مادّه تاریخ مهارت به سزائی داشته است. او مورد نظر شاه سلطان حسین صفوی قرار گرفته و به لقب «ملک الشُّعرائی» مفتخر شده و اقطاع اراضی نصرآباد به وی واگذار گردید.

میرزا بدیع برای اتمام کاخ چهلستون قصیده ای سراپا تاریخ گفته است. وی سرانجام در سال 1121ق وفات یافته و ظاهراً در تکیه نصرآباد جنب مقبره پدر مدفون شده است.

از اوست:

روشن ضمیر را به بصر احتیاج نیست

سرچشمه را بهر آب، گهر احتیاج نیست

موی سفید را مکن آلوده حنا

شیر صباح را به شکر احتیاج نیست

همدست کی رواست یَدِ قدرت تو را

این دست را به دست دگر احتیاج نیست(3)


1- کاروان هند، ج1، ص233.
2- جُنگ معانی، ص262.
3- تذکره نصرآبادی، ج2، ص664؛ تذکرة المعاصرین، صص 179 و 180؛ تذکره شمع انجمن، ص129؛ صحف ابراهیم، ص73؛ الذریعه، ج9، ص130؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص203؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص179.

ص: 170

استاد بدیع الزّمان تونی

استاد بدیع الزّمان تونی، از اساتید بزرگ معماری در عهد صفویه بوده است. در یزد متولّد شده و در اصفهان اقامت گزیده است. وی در کنار استاد علی اکبر معمارباشی اصفهانی در ساخت بنای شکوهمند مسجد امام اصفهان شرکت داشته است.(1)

ملّا بدیع الزّمان هرندی

ملّا بدیع الزّمان بن اسحاق هرندی قهپائی، عالم فاضل محقّق. در اصفهان نزد علمای این شهر از جمله شیخ بهائی به تحصیل پرداخت. سپس به منصب شیخ الاسلامی یزد منصوب شد و سرانجام در سال 1049ق وفات یافت.

از جمله آثار او تألیف «ریاض العابدین فی شرح الصحیفة» به فارسی است که آن را پس از تألیف به نام شاه صفی صفوی نامیده است.

[او علاوه بر تبحّر در علوم نقلی، در علوم عقلی نیز به تحصیل پرداخت و کتابهای «التّعلیقات» و «المبداء و المعاد» هر دو از تألیفات «ابن سینا» را در سال 1016ق کتابت کرد. این نسخه ها به شماره 12748 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.(2)

دکتر بدیع اللَّه دبیری نژاد*

دکتر بدیع اللَّه دبیری نژاد فرزند بشیر، در سال 1314ش در بندر ترکمن متولّد شد. تحصیلات ابتدائی را در بندر ترکمن و در گز انجام داد و دوره متوسطه را در گرگان طی نمود. آنگاه به استخدام آموزش و پرورش در آمد و به تدریس پرداخت. سپس در دانشسرای عالی تهران لیسانس ادبیات فارسی دریافت نمود. آنگاه برای ادامه تحصیل


1- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص360.
2- الذریعه، ج11، ص329؛ فهرست کتابخانه وزیری، ج2، ص490؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص384؛ فهرست مرعشی، ج5، صص 238 و 241 و ج32، ص402 و ج8، ص401؛ فوائد الرضویّه، ج1، ص56؛ دایرةالمعارف تشیع، ج3، ص150.

ص: 171

به فرانسه رفته و در دانشگاه «سوربن» در رشته زبان شناسی فوق لیسانس و سپس دکترا دریافت کرد.

وی از سال 1348ش در دانشگاه اصفهان به تدریس پرداخت تا این که در سال 1378ش به افتخار بازنشستگی نائل شد. او در هنگام تدریس در دانشگاه اصفهان سمت هایی همچون سرپرست امور دانشجویان دانشکده ادبیات، سرپرست نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی و مسؤول برنامه ریزی دروس عمومی دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی را برعهده داشته و عضو انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی کشور بوده است. دکتر دبیری نژاد علاوه بر مقالاتی که در مجلات کشور همچون «نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی اصفهان»، «مجلد وحید»، «مجله یغما»، «مجله فروهر»، «مجله ادبستان» و غیره به چاپ رسانیده است، کتابهایی راتألیف نموده است که از آن جمله است:

1. «فرخی و قصیده داغگاه» 2. «کارنامه ساسانیان» 3. «سبک نثر آثار تاریخی دوره مغول در ایران» 4. «ترجمه و شرح کامل مقدمه کتاب: ترجمان البلاغه» 5. «تاریخچه خطوط اسلامی»(1)

بذّال فُرسانی

ابو محمّد بذّال بن سعد بن خالد بن محمّد بن ایوب فُرسانی اصفهانی، از محدّثین اصفهان [و از اهالی «قریه» فرسان در شمال شرقی شهر اصفهان] است.

وی برای کسب حدیث به بغداد رفته و از محمّد بن بُکیر حضرمی استماع حدیث نموده است. ابو احمد بن عدی حافظ جرجانی نیز در بغداد از او روایت می کند.(2)


1- گنجینه های علمی دانشگاه اصفهان، صص 313-309.
2- اللباب، ج2، ص421؛ معجم البلدان، ج3، ص873.

ص: 172

براتعلی نجف آبادی

براتعلی بن استاد حسن نجف آبادی [خطاط نسخ نویس قرن سیزدهم هجری است]. کتب زیر به خط اوست:

1. «مفاتیح الأصول» تألیف: سیّد محمّد مجاهد، به خط نسخ در سال 1233ق، موجود به شماره 115 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم.(1)

2. «مدارک» دردو مجلد، به خط نسخ، در سال 1242ق موجود در کتابخانه مجلس شورای ملّی.(2)

3. «بحارالأنوار» جلد هیجدهم، به خط نسخ، در رجب 1246ق موجود در کتابخانه عمومی اصفهان.(3)

4. «ریاض السّالکین» تألیف: سیّد علی طباطبائی، از قضا تا حیات، به خط نسخ، در سال 1254ق، موجود به شماره 872 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم.(4)

5. «کشف اللّثام» تألیف: فاضل هندی، به خط نسخ در سال 1255ق، موجود به شماره 700 در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی در قم.(5)

برخوردار اصفهانی*

برخوردار بن اسحاق اصفهانی، خوشنویس هنرمند قرن یازدهم هجری است. او خط نسخ را بسیار زیبا و ممتاز می نوشته است. از آثار او نسخه ای از «تذکرة الفقهاء» تألیف علّامه حلّی است که جزء 10 و 11 (کتاب ضمان تا پایان جعاله) را به خط نسخ ممتاز خویش در ربیع الثّانی 1029ق نوشته است.

این نسخه به شماره 11437 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی در قم موجود است.(6)


1- فهرست فیضیه، ج1، ص264.
2- فهرست مجلس، ج 10 ص 1281.
3- فهرست عمومی اصفهان، ج1، ص187.
4- فهرست فیضیه، ج1، ص264.
5- فهرست گلپایگانی، ج2، ص151.
6- فهرست مرعشی، ج29، ص61.

ص: 173

برخوردار بیگ فاتح گلپایگانی*

برخوردار بیگ فاتح بن آقا ولایت گلپایگانی، شاعر ادیب. پدرش وزیر گلپایگان بود و خط نستعلیق را خوش می نوشت.

برخوردار بیگ نیز ادیب و هنرمند بوده و طبع شعر داشت و «فاتح» تخلّص می نمود. دیوان او حدود سه هزار بیت داشته است. وفات او قبل از سال 1083ق واقع شد.

از اوست:

خدایا رام ما کن شوق این طاقت شکاران را

که بُرد از گریه چشمم آبرو ابر بهاران را

برخوردار بیگ نسخه ای از «معالم الدّین» تألیف شیخ ابومنصور حسن عاملی را به خط نستعلیق در سال 1057ق کتابت کرده که به شماره 10309 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.(1)

برخوردار بیگ نائینی

برخوردار بیگ نائینی متخلّص به «منصور» شاعر ادیب، از سخنوران قرن یازدهم هجری. او و برادرش محمّد بیگ در خدمت مرتضی قلی خان متولّی اردبیل بودند. پس از آن او به خدمت نجفقلی خان حاکم شیروان درآمد و پس از آنکه صاحب مُکنت و مال شد به زادگاه خود نائین بازگشت. شعر نیکو می سرود و آواز خوشی داشت. او تا زمان تألیف تذکره نصرآبادی (سال 1083ق) در قید حیات بود. از اوست:

غیر چشم تو که خون دل احباب خورد

کس ندیدست که بیمار مِی ناب خورد(2)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 498 و 499؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص955؛ فهرست مرعشی، ج26، ص247.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص580.

ص: 174

بَرکیارُق سلجوقی

بَرکیارُق فرزند ملکشاه سلجوقی، از پادشاهان سلسله سلجوقی در سال 474ق متولّد شده است. مادرش دختر امیر یاقوتی بوده که دختر عموی ملکشاه است و زبیده خاتون نام داشته است. 11 ساله بود که ملکشاه درگذشت. با آن که ملکشاه تمایل داشت بَرکیارُق جانشین او شود ترکان خاتون زن دیگر ملکشاه، پس از فوت شاه پسر خردسال خود محمود را به تخت نشانده و حمایت «مقتدی» خلیفه عباسی را نیز به خود جلب کرد. پس از آن درگیری های زیادی بین برکیارق و برادرش محمود صورت گرفت تا اینکه محمود در سال 487ق درگذشت و بُرکیارق به تخت نشست و ابتدا عمویش «تُتُش» را شکست داد و سپس با ارسلان ارغون عموی دیگرش وارد جنگ شد. ولی شکست خورد. پس از آن برادر دیگر بُرکیارق، محمّد وارد جنگ و درگیری با بُرکیارق شد که عاقبت با مصالحه دو برادر حاکمیت بُرکیارق بر ایران تحکیم شد و محمّد سلجوقی حکومت موصل، جزیره، دیار بکر و سوریه را به دست آورد.

بُرکیارق در 2 ربیع الثّانی 498ق در بروجرد درگذشت و جنازه او را به اصفهان برده و جنب تربت نظام الملک به خاک سپردند.(1)

رئیس بَرَکه

رئیس بَرَکه جابری رِنانی، از زّمره اخیار و صاحبان خیرات بوده(2) [ظاهراً در عصر صفویه می زیسته و به قول مُعَمَّرین قریه «رهنان» اصفهان (در نزدیکی اصفهان) ساکن رهنان بوده و به «اِسبَرَکِه» شهرت داشته و صاحب املاک و گوسفندان بسیار بوده و بسیار بخشنده و خیرخواه بوده است. خاندان رئیس در رهنان تا اوایل قاجار شهرت و اعتبار و نفوذ داشته اند.]


1- دانشنامه جهان اسلام، ج 3 ص 174.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص513.

ص: 175

برهان الدّین خوراسکانی*

برهان الدّین خوراسکانی، عارف سالک و زاهد، در اواخر دوره قاجاریه در خوراسکانِ جیِ اصفهان ساکن بوده و جمعی از اهل معرفت، از معنویت و نفس قدسی او فیض می گرفتند. متأسفانه از سال تولد و وفات و مشایخ و سایر ابعاد زندگی او اطلاعاتی در دست نیست. مقبره اش در قبرستان عمومی در خوراسکان قرار داشت که در هنگام احداث خیابان، آن را از بین بردند.

میر سیّد حسن مدرس اسفه ای و شیخ رجبعلی خیاط از محضر او بهره مند شده اند.(1)

بُشر مدینی

ابوازهر بُشر بن ازهر مدینی اصفهانی، از محدّثین قرن سوم هجری و از اهالی مدینه (شهرستان) اصفهان است. از ابوعلی حُمید بن مَسعَده سامی بصری و ابوحفص عمروبن علی صیرفی روایت می کند و عبدالرحیم بن محمّد بن مسلم مدینی از او نقل حدیث می نماید.(2)

بکار عنبری فقیه

بکار بن حسن بن عثمان بن یزید بن زیاد بن عبداللَّه عنبری فقیه، از محدّثین قرن سوم هجری است. اصلاً از اصفهان بود. در سال 232ق در ری متولّد شد. سپس به اصفهان بازگشت و مطابق مذهب کوفیان فقه آموخت. او در ایام محنت و سختی، در زمان واثق خلیفه عباسی گرفتار شد و به عبداللَّه بن حسن پناهنده شد و از او رفع گرفتاری گردید.

ابو محمّد بن حیّان گوید که بکار بن حسن از اهل سُنّت بود و در ایّام واثق مورد آزمایش قرار گرفت و مطابق خواسته آنان جواب نداد...(3)


1- کیهان فرهنگی، شماره 206، آذر 1382، صص 7 و 71.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص234.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص237.

ص: 176

بکتاش

بکتاش از عرفای ساکن اصفهان بوده و مقبره اش در کوچه غربی بازارچه حسن آباد که به خیابان صوراسرافیل [خیابان استانداری] فعلی منتهی می شود، در ضلع جنوبی کوچه قرار داشته است.

در مقامات العرفاء به نقل از یادداشت های آقای حسین امید مربوط به سه ماه جوزا، سرطان و اسد به سال 1303 خورشیدی می نویسد:

«بقعه ای است در اصفهان واقع در چهارباغ کهنه معروف به تکیه بکتاش که قریب هشتاد جریب باغ و اراضی اطراف آن وقف بر تعمیرات بقعه مذکوره و اعانت به فقرای دراویش بوده و با وجود احکام و اسناد شرعی و فرامین متعدّد شاه سلطان حسین و شاه طهماسب صفوی و فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه قاجار بر وقفیّت آن از چند سال به این طرف ده نفر، املاک مزبوره را به ملکیت تصرف نموده بودند، متولّی آن عرض حال تقدیم نمود و چون مرعی علیهم حاضر نشدند، بر طبق قوانین موضوعه تصدیق غیابی بر تولیّت آقا میرزا محمد اسماعیل نقیب الاشراف صادر گردید.»

در چهلستون [موزه] اداره باستانشناسی سنگی مربوط به تکیه بکتاش بود و نگارنده مکرّر آن را دیده بود و با آقای عباس بهشتیان که از شیفتگان آثار باستانی و علاقمندان می باشند و کتابی نیز در این موضوع تألیف نموده اند، سنگ را قرائت کرده و نسخه برداشتیم لکن متأسفانه فعلاً از این سنگ اثری موجود نمی باشد.

[خانوده ای در اصفهان، به نام «بکتاشیان» زندگی می کنند که می گویند اجداد آنان از متولّیان و ساکنان تکیه بکتاش بوده اند.]

سلسله در اویش بکتاشیه منسوبند به حاج بکتاش، وی از عرفاء و صوفیه قرن نهم و متوفی به سال 860ق و قبرش در تکیه ای به نام بکتاشیه مابین قیصریه و قونیه [در مرکز کشور ترکیه] واقع است.

فایده لغوی: کلمه بکتاش اسم مرکّب است از «بک» و «تاش». «بک» در فارسی در معنای: وزغ، غوک، گرزگاه، جنگل و بیشه آمده است. (فرهنگ آیت، برهان قاطع،

ص: 177

عمید، نوبهار) فرمانده، رئیس مانند: ایلبک، در این حالت کلمه ترکی است. «تاش» در معانی: صاحب خانه، شریک، یار، خداوند، ماه گرفته و آقا استعمال شده است (کتب لغت سابق الذکر) از ترکیبات این لفظ است: بکتاش، خواجه تاش، خیلتاش، نهرتاش، فیل تاش، تذکره تاش. در آخر کلمات از ادات شرکت است. سعدی می گوید: «چنین گفت بکتاش یا خیلتاش»(1)

بکر آدمی شیرازی

بکر بن محمد بن اسحاق آدمی شیرازی، از محدثین قرن سوم هجری است. وی به اصفهان آمده و در سال 292ق وفات نمود.(2)

بندار اصفهانی

بندار بن عاصم اصفهانی، از شعراء و حفاظ اصفهان. گویند نهصد قصیده در حفظ داشت که اوّل آنها «با نت سعاد» بود. در راهنمای دانشوران گوید: قصائدی که مطلع آنها «با نت سعاد» است را تتبّع کرده اند، بیشتر از پانزده قصیده نمی باشد و سعاد بر وزن گشاد از اعلام زنان است.(3)

بُندار انماطی

ابوالفتوح بُندار بن غانم بن محمد انماطی معروف به «همزجی»، از محدثین قرن ششم هجری در اصفهان است. از ابا عبداللَّه ثقفی حدیث شنیده و ابوسعد سمعانی از او روایت می کند.(4)


1- مقامات العرفاء، ص103؛ مختصری از تاریخچه محلّه خواجو، ص28؛ مزارات اصفهان، صص 48 و 49.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص236.
3- فوائد الرضویّه، ج2، ص460؛ راهنمای دانشوران، ج1، ص481.
4- التّحبیر، ج1، ص140.

ص: 178

بهاءالدّین الفت

بهاءالدّین الفت متخلص به «مفتون» فرزند محمّد باقر الفت شاعر و ادیب فاضل، در روز 18 ذیقعده سال 1321 قمری در اصفهان متولد گردیده تحصیلات قدیمه و جدیده خویش را در اصفهان در خدمت اساتید این شهر به پایان رساند. چون در خانواده علم و ادب به دنیا آمده بنا به سنت فامیلی در علم و ادب زحمت ها کشید و خصوصاً از محضر پدر دانشمند خویش استفاده ها نمود. در انجمن ادبی مرحوم شیدا شرکت می نموده مقداری از اشعار شعرای انجمن را در مجموعه بزرگی جمع آوری نموده که خود در موضوع شعراء اصفهان تألیفی مفید و جامع می باشد.(1)

ایشان در 9 ذی القعده سال 1402ه.ق در اصفهان وفات یافته در مقبره جدش مرحوم آقا نجفی در امامزاده احمد اصفهان مدفون گردید.(2)

از اوست:

[مگر ز نور رخت ماه خیره ماند امشب

که بهر دیدن رویت شده است بر لب بام]

میرزا بهاءالدّین فاضل نوری

میرزا بهاءالدّین فاضل نوری بن حاج میرزا محمّد جواد بن محمّد علی نوری اصفهانی، عالم فاضل و ادیب شاعر، از علمای عالیقدر اواخر دوره قاجاریه.

[در اصفهان متولد شده و نزد علمای این شهر از جمله آخوند کاشی تحصیل نمود و مدتی نیز در عتبات عالیات تحصیل کرد. سپس به اقامه جماعت در مسجد دروازه نو پرداخت. وی اوقات خود را به حل و فصل مشکلات مردم، تدریس و عبادت می گذراند. عارفی سالک و فاضلی کامل بود و به تصفیه باطن و تهذیب نفس اهتمام داشت.]


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص461.
2- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج3، ص62؛ مزارات اصفهان، ص55.

ص: 179

وی در شب پنج شنبه 20 جمادی الاولی سال 1343ق وفات یافته و جنب مزار پدر دانشمند خود واقع در تکیه بابا رکن الدّین در تخت فولاد مدفون گردید.

در فنون ادبی و خصوصاً شعر نیز استاد بوده و شعر نیز می سروده و «فاضل» تخلص می نموده است. [قسمتی از اشعارش را فرزندش آقا نصیرالدّین نوری معروف به «خواجوی» مدوّن و آماده چاپ ساخته بود که ظاهراً هنوز به طبع نرسیده است.

این بیت را در زیارت بیت اللَّه الحرام و طواف کعبه سروده است:

به طواف کعبه کجایند عاشقان که مگر

چشند لذّت دورِ نگار گردیدن]

و این شعر نیز از اوست:

دلبر فرّخ رُخ شیرین لقا

تا به من غم زده شد آشنا

بُرد زِ من دین و دل و عقل و هوش

صبر و سکون نیز نماندی به جا

یار جفا پیشه، وفا پیشه کن

گرچه محال است ز خوبان وفا(1)

سیّد بهاءالدّین مهدوی*

سیّد بهاءالدّین مهدوی بن سیّد حسن نحوی بن سیّد مهدی نحوی بن سیّد محمّد حسن مجتهد موسوی اصفهانی، عالم فاضل زاهد.

در سال 1302ه.ش در اصفهان متولد گردیده و نزد علمای اصفهان از جمله شیخ هبت اللَّه هرندی، شیخ احمد فیاض، حاج آقا سیّد حسین خادمی، سیّد صدرالدّین کوپائی و حاج آقا رحیم ارباب تحصیل نمود و سالها در معیّت و ملازمت حاج آقا رحیم ارباب از فیض معنویت و ملکات فاضله ایشان بهره مند گردید. آن گاه به نجف اشرف عزیمت نمود و از درس آیات عظام سیّد ابوالقاسم خوئی، سیّد عبدالهادی شیرازی، میر سیّد علّی علّامه فانی، سیّد جمال الدّین گلپایگانی و امام خمینی استفاده نمود. سپس به اصفهان


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص65؛ ریحانة الادب، ج6، صص 259 و 260؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 395 و 396؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص67؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص73.

ص: 180

بازگشته و به انجام وظایف شرعی از جمله اقامه نماز جماعت در مدرسه ملّا عبداللَّه و مسجد کفّاش ها (واقع در بازار کفّاش ها جنب میدان امام اصفهان) مشغول شد.

وی عالمی مقدّس و مواظّب بر انجام واجبات و مستحبّات و متخلّق به اخلاق حسنه بود و از جمله به اقامه نماز در اول وقت و نماز شب، خواندن زیارت عاشورا و برگزاری مجالس عزاداری سعی و اهتمام فراوان داشت و در مراوده با مردم بسیار مهربان و متبسّم و گشاده روی بود.

این عالم ربّانی در یکشنبه 25 خرداد 1382ه.ش (مطابق با 14 ربیع الثّانی 1424ه.ق) وفات یافته و در جوار مرقد امامزاده جعفر و مرتضی علیهما السلام معروف به امامزاده جعفریّه در خیابان هاتف اصفهان مدفون شد.(1)

سیّد بهاءالدّین رضوی خوانساری

سیّد بهاءالدّین رضوی خوانساری متخلّص به «جهدی» فرزند سیّد محمّد، عالم فاضل و شاعر ادیب، در سال 1328ق متولّد شد. [در اصفهان نزد عدّه ای از فضلاء از جمله حاج سیّد صدرالدّین کوپائی به تحصیل پرداخته سپس در قم نزد علمای اعلام از جمله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی آن را ادامه داد. سپس به نجف اشرف عزیمت نموده و با شرکت در درس آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی به اجتهاد نائل آمده و از طرف ایشان به عنوان تبلیغ به حجاز و آفریقا سفر کرد.] مدّتی نیز در شهرهای ایران از جمله تهران و قم و تبریز به ارشاد مردم مشغول بوده و در این زمان جزو آزادیخواهان وارد شده و موجبات نارضایتی پدر را فراهم نمود. وی سرانجام در سال 1363ق وفات یافته در تکیه خانوادگی در نزدیکی قبرستان لسان الارض در تخت فولاد مدفون گردید. [به زبان های عربی، انگلیسی، فرانسه و آلمانی آشنایی داشته] و شعر نیز می سروده و دیوان اشعاری دارد.


1- مصاحبه با مرحوم سیّد بهاءالدّین مهدوی توسط غلامرضا نصرالهی در روز 11 بهمن 1369ه.ش؛ وفیات علمای معاصر اصفهان: خطی.

ص: 181

این رباعی از اوست:

آنان که از این شراب مست افتادند

دادند دل و ز پا و دست افتادند

این باده چه باده است یاران، که از او

این قوم چو ماهیان به شست افتادند(1)

شیخ بهاءالدّین برهانی

شیخ بهاءالدّین برهانی ابن ملّا علی معلّم، عالم فاضل، ادیب شاعر، واعظ کامل، از فضلاء و وعّاظ اصفهان.

سال ها به تحصیل علوم پرداخته و سپس به وعظ و خطابه مشغول شد. پس از مدّتی به بیماری مبتلا شده و سالها بیمار و خانه نشین بود. امّا از جادّه صبر و شکیبائی خارج نشده و با وجود همه مصائب و سختی ها صابر و شاکر بود. وی در 4 صفر 1393ق وفات یافته در تکیه آقا سیّد محمّد لطیف خواجوئی در تخت فولاد مدفون شد. طبع شعر نیز داشت و گاه اشعاری می سرود.

[وی از آیات عظام میرزا محمّد حسین غروی نائینی و آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی اجازه رویت داشت.]

از اوست:

ضریح پاک رضا را ببوس و شیرین کن

لب از حلاوت خلاق آب حیوانش

ببین به چشم حقیقت که هست در باطن

تمام عالم هستی به زیر فرمانش

مقیم بارگهش همچو حلقه بر در باش

که بهره یاب شوی از عمیم احسانش(2)


1- تذکره شعرای خوانسار، ص42؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص151؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص662؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص138؛ فرزانگان خوانسار، صص 42 و 43.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص94؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص191.

ص: 182

میرزا بهاءالدّین صدر عاملی

حاج میرزا بهاءالدّین بن آقا سیّد محمّد علی آقا مجتهد بن سیّد صدرالدّین محمّد موسوی عاملی، عالم فاضل ادیب شاعر، در اصفهان متولّد شد. مادرش زینب بیگم دختر حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی است. در کودکی پدرش فوت شد و دایی او حاج سیّد اسداللَّه بیدآبادی سرپرستی او را به عهده گرفت. حاج میرزا بهاءالدّین نزد دایی خود و نیز علمای این شهر تحصیل کرد و سرانجام در شعبان 1321ه. وفات یافته در مقبره کوچک مسجد سیّد جنب مزار جدّ مادری خود مدفون گردید.(1)

شیخ بهاءالدّین کاشانی

شیخ بهاءالدّین کاشی عالم فاضل محدّث، در اواخر عهد صفویه می زیسته و در اصفهان ساکن بوده است. سرانجام در سال 1137ه.ق در اصفهان به دست افاغنه شهید شد. (گویند:) از شاگردان علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی بوده و تألیفاتی داشته که از آن جمله است:

1. «شرح صحیفه سجادیه» 2. «شرح نهج البلاغه». اعقاب او در کاشان ساکن هستند. مقبره اش در قبرستان سنبلستان (چملان) اصفهان بوده که در اوایل قرن چهاردهم شمسی از بین رفته است.(2)


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص153؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص51؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج1، صص 280 و 281؛ نقباء البشر، ج1، ص235؛ بیان المفاخر، ج2، صص 164 و 165؛ مزارات اصفهان، ص164.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص186؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان،ج1، ص388؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص18؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص19.

ص: 183

شیخ بهاءالدّین گیلانی

شیخ بهاءالدّین گیلانی، عالم فاضل، عارف کامل، از دانشمندان اواخر دوره صفویه است. در اصفهان علوم عقلی و نقلی را نزد اساتید گرانقدری همچون میر قوام الدّین محمّد رازی طهرانی آموخته و سپس انزوا اختیار نموده به عبادت و مطالعه روزگار سپری نموده است. شیخ محمّد علی حزین لاهیجی در کودکی به سفارش پدر نزد او کتاب احیاء العلوم و رسائل اسطرلاب و شرح چغمینی را آموخته است.(1)

بهاری اصفهانی

مولانا بهاری اصفهانی، از شعرای قرن دهم هجری است. برادرش ملّا علی ادایی نیز از سخنوران آن عهد بود. غزل را نیکو می سروده و در سال 950ق فوت شده است.

از اوست:

خیال بست که خون ریزد آن نگار مرا

فغان که می کشد آخر خیال یار مرا(2)

بهرام اصفهانی

بهرام، از غلامان عصام بن یزید جبّر بوده و در قرن دوم هجری می زیسته است. از سفیان ثوری حدیث نقل کرده است.(3)


1- تاریخ و سفرنامه حزین، ص154؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص227.
2- تذکره تحفه سامی، ص313؛ الذریعه، ج9، ص146؛ تذکره روز روشن، ص119؛ تاریخ تشیع اصفهان، ص343؛ تاریخ نظم و نثر، ص672.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص237.

ص: 184

بهرام اصفهانی

بهرام بن فیروز اصفهانی، مؤلف شارستان فارسی، در بیان مراتب دانش و عقاید و آداب ایرانیان باستان. مؤلّف از شیراز به تته [در هندوستان] رفته و از شاگردان جمال الدّین محمود تبریزی و آذر کیوان است.

وی در سال 1304 در لاهور فوت شده است.(1)

بهرام بیگ بیانی تبریزی

بهرام بیگ تبریزی عباس آبادی متخلّص به «بیانی» فرزند نقدی بیگ شاعر ادیب خطاط، در عباس آباد اصفهان ساکن بوده و خط نستعلیق را خوش می نوشته است. در بهار کتابت می کرده و در زمستان به پوستین دوزی مشغول بوده. این شعر از اوست:

با آنکه چاک چاک شد از تیر غمزه اش

همچون جرس همیشه دلم از فغان پر است(2)

بهرام سفره کش*

بهرام سفره کش معروف به «بهرام عباسی» و «بهرام فرنگی ساز» از نقاشان عهد صفویه است. در اصفهان می زیسته و عصر شاه عباس، شاه صفی و شاه عباس دوّم صفوی را درک کرده است.

او در سبک نقاشی مانند نقاشان روزگار خود از نقاشان اروپائی تأثیر پذیرفته و به اصطلاح به «فرنگی سازی» پرداخته است. شیخ عباسی، محمّد امین و فرزندش جانی بیگ نزد او تعلیم دیده اند. ظاهراً سفری به هند داشته و گویا لقب «عباسی» را از شاه عباس دوّم گرفته است. سال فوتش معلوم نیست امّا قطعاً قبل از سال 1096ق اتّفاق


1- فهرست رضویّه، ج4، ص321؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص397.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص555؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج1، ص 102 و 103؛ الذریعه، ج9، ص150؛ دانشمندان آذربایجان، ص72.

ص: 185

افتاده است. از نقاشی های او نگاره تک برگی «نجیب زاده ای در گلگشت» به سال 1031 و نگاره «دو دلداده» در سال 1050ق در موزه هنر و تاریخ موقوفه آمریکا موجود است.(1)

بهرام پریش شهرضائی*

بهرام سیّاره متخلّص به «پریش» فرزند قاسم متخلّص به «آشفته» بن هاشم متخلّص به «سیّاره» شهرضائی، از شعرای معاصر. در سال 1323ش در شهرضا متولّد شده و تحصیلات خود را در آنجا انجام داد. سپس مانند پدر به حرفه عکّاسی روی آورد.

او به لهجه شهرضائی اشعار دلپذیری سروده که در شهرضا و اصفهان شهرت به سزایی کسب کرده اند و به صورت نوارهای صوتی (کاست) عرضه شده است دو مجموعه شعر از آثار او به نام های «دیوان پریش» و «پردیس پریش» به چاپ رسیده است.

پریش، در بسیاری از مراسم فرهنگی، جشنواره ها و مجامع ادبی حضور یافته و به شعرخوانی پرداخته است. او از اعضای انجمن ادبی آشفته شهرضاست و اشعارش مشحون از معنویّت و متعهّد به مردم و مذهب و اخلاق است و مضامین نو و ابتکاری در آن فراوان به چشم می خورد.

از اوست:

بر لب ما جهان ترانه نخواست

هرچه من خواستم زمانه نخواست

دست ما را کسی به ره نگرفت

سر ما را کسی به شانه نخواست


1- مکتب نگارگری اصفهان صص 310 و 332.

ص: 186

خواستم لب به خنده بگشایم

چه کنم اشک بی بهانه نخواست

بی نشان کس به خانه ای نرود

غم ز من هیچگه نشانه نخواست

عاشق خاک پای مجنونم

که به صحرا نشست و خانه نخواست

ای خوش آن قو که در محیط «پریش»

داد جان وز کس آشیانه نخواست

* * *

من ز ترکیب رنگهای بهار

هنر آن یگانه را دیدم

دست نقاش دسترس چو نبود

لب گل را به عشق بوسیدم(1)

بهروز بیضاوی*

بهروز بیضاوی متخلّص به «بیضا» از شعرای معاصر اصفهان، در سال 1321ش متولّد شد. پس از تحصیلات ابتدائی و متوسطه، به دانشسرای مقدماتی همدان رفت و پس از فراغت از تحصیل در نهاوند به معلمی پرداخت و چندی بعد به اصفهان مهاجرت کرد. او از آغاز جوانی به سرودن شعر پرداخته است.(2) این دو بیت در وصف معلّم از اوست:

بهار جان را طراوت از تو، کلام دل را حلاوت از تو

بهای تن را کرامت از تو، رها ز نفس و هوا تو هستی

به شام ظلمت تو آن مُنیری، که نور علمت جهان بگیرد

به مُلک دانش ز فضل باری، فروغ ارض و سما تو هستی


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با آقای بهرام پریش در تابستان 1387.
2- تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوّم)، ص128.

ص: 187

بهروز ریحان اسفرجانی

بهروز سلطانیان متخلّص به «ریحان» شاعر معاصر در روستای «اِسفِرجان» از توابع شهرضا متولّد شد و تحصیلات ابتدائی و متوسطه خود را در اسفرجان و شهرضا به اتمام رسانید و در سال 1335 به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به تدریس پرداخت. از کودکی طبع شعر داشت. در جوانی در اغلب انجمن ها شرکت می کرد که می توان از انجمن ادبی حافظ و انجمن ادبی آشفته نام برد. همچنین وی انجمن مداحان شهرضا را برپا می نمود. «ریحان» در شب یکشنبه 21 تیرماه 1381ش به دیار باقی شتافت. کتاب چهل و پنج معما از آثار او در سال 1337ش به چاپ رسیده است.

از اوست:

ساقی بریز باده که با او وضو کنم

جامی زنم سپس سوی محراب رو کنم

سجاده از شراب بشویم، دل از ریا

بر جای مُهر سجده به پای سبو کنم(1)

بهزاد بیگ دوستاق

بهزاد بیگ متخلّص به «دوستاق» فرزند سهراب بیگ قورچی باشی شاعر ادیب خطاط، در اصفهان ساکن بوده و خط نستعلیق را خوش می نوشته و از راه کتابت امرار معاش می کرده، این بیت از اوست:

بی جمالت گر برافروزم چراغ زندگی

هر سر مویم شود روشن ز داغ زندگی(2)

بهزاد نقاش اصفهانی

بهزاد نقاش زبردست و معروف اصفهانی، مدّتی در دربار پادشاهان هند می زیسته، از آثارش مجلّدی است که در کتابخانه سلطنتی که آن را مرقع گلشن گویند شامل


1- تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش 2)، ص321.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص211؛ تذکره حسینی، ص125؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج1، ص104؛ تذکره شمع انجمن، ص258.

ص: 188

176صفحه به صورت های گوناگون از حیوانات هند و در صفحه هفتم آن به قلم و مُهر و امضاء جهانگیر شاه پسر اکبر شاه هندی در سال 1017 نوشته شده است.(1)

بهمن رافعی*

استاد بهمن رافعی فرزند عبداللَّه، شاعر، نویسنده و ادیب معاصر در سال 1315ش در بروجن متولّد شد. نیای مادری او ذوالفقار رفیعیان مردی ادیب، شاعر، خوشنویس دارای صدایی خوش بود. پدرش نیز باسواد و خوش خط بود و به کشاورزی و پیله وری و بُنَکداری امرار معاش می کرد.

وی پس از اخذ دیپلم ادبی به دانشگاه اصفهان رفته و از آنجا لیسانس ادبیات گرفت. از سال 1335 تا 1334 در دبیرستان های بروجن تدریس نمود و پس از آن در اصفهان در دبیرستان های آنجا به تدریس ادامه داد. پس از بازنشستگی، به تدریس فیلمنامه نویسی در انجمن سینمای جوان و داستان نویسی در حوزه های هنری و شعر در انجمن ادبی جوان آموزش پرورش پرداخت و در انتشار مجلّه ادبی «جوانه» (از انتشارات انجمن ادبی جوان) نقش بسیار مهمّی داشت. ایشان در سالهای اخیر در شهر دولت آباد بُرخوار اصفهان سکونت گزیده است.

از نوجوانی قریحه و طبع شعر داشت و به پیشنهاد یکی از شاعران بروجن مرحوم اشراقی «جاوید» تخلّص می کرد. امّا کمی بعد از استفاده از آن در اشعار خود صرف نظر کرد. همچنین در این ایام به نوشتن داستان نیز می پرداخت و آثار او در مجلات: چاپ می شد. در سال 1343ش اولین مجموعه داستان او با نام «انتظار» به چاپ رسید.

استاد رافعی در تشویق شاعران و قصه نویسان و راهنمایی و اصلاح آثار آنان تلاش داشته و در مسابقات و جشنواره های مختلف آثار ادبی را داوری نموده و خود نیز به طور مستمر و پیگیر به خلق آثار ادبی ارزشمند ادامه داده است. شعر او از همان آغاز


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص397.

ص: 189

برخلاف اشعار اغلب سروده های شاعران اصفهان، دارای مضامین نو و فضاهای تازه بوده و به عقیده خودش مرهون کناره گیری از انجمن های ادبی و تلاش و مطالعه مستمر و خودجوش او بوده است.

این کتابها از او به چاپ رسیده است:

1. انتظار (داستان) 2. اگر این ماهیان رنگی نبودند (شعر) 3. بی عشق، ما سنگ ما هیچ (شعر) 4. سالهای ابری (شعر به لهجه بروجنی) 5. گلجون و لیشمانیا (شعر کودک) 6. روشنی در قفس ماندنی نیست (شعر)

این شعر از اوست:

آواز آب و عالم خاموش سنگ ها

یعنی چکامه های من و گوش سنگ ها

تکرار تلخ خاطره جنگ سنگ و آب

چون داغ مانده بر لب خاموش سنگ ها

آئینه ها شکست خود از یاد برده اند

آسوده خفته اند در آغوش سنگ ها

نفریبدت که جامه سبز بهار نیست

گلسنگ شانه های شِنِل پوش سنگ ها

هرگز چو جویبار به صحرا نمی رسند

پا بستگان کوچه مفروش سنگ ها

گر کوه رود بود، طبیعت نمی گذاشت

با گران حادثه بر دوش سنگ ها

ای روح آبهای مهاجر مرا ببر

از این دیار دیر فراموش سنگ ها

بهمن جمال شعر بین و زلال آب

آئینه نیست چهره مخدوش سنگ ها(1)

بهمن «شارق» بروجنی

بهمن شارق فرزند مهدی شارق بروجنی است. در سال 1310 خورشیدی در قصبه بروجن متولّد شده در مدارس جدید درس خوانده، گاهی اشعاری می سراید. از اشعار اوست:


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با استاد رافعی در خرداد ماه 1386ش، و بنگرید به: تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 138 و 139؛ تذکره شعرای استان اصفهان، ص287؛ نگین سخن، ج11، ص603؛ پارسی سرایان بام ایران، ج1، ص75.

ص: 190

[کشته تیر تو افتاده است و تو جوئی، نجوئی

کشتی و یک لحظه هم دیدی فغان باشد نباشد(1)]

بیرام بیگ سامع همدانی

بیرام بیگ متخلّص به «سامع» فرزند باقر بیگ همدانی، شاعر ادیب. علاوه بر شعر و ادب در علم موسیقی و نظم تصانیف مهارت داشته و در اصفهان ساکن بوده سرانجام به بیماری شخصی دچار شده او را به بیمارستان ورنوسفادران بردند. معالجه مفید واقع نشد و «سامعا» فوت شده همانجا مدفون شد.

از اشعار اوست:

کشیدم آنقدر از فرقت وصال الم

که حاصل دو جهان مزد انتظارم نیست

* * *

عادت از بس که دل مرا به مروت باشد

نگرم گر همه انگشت زراعت باشد(2)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص261.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص460؛ دانشمندان آذربایجان، ص176؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج3، ص313؛ الذریعه، ج9، ص424.

ص: 191

اعلام اصفهان

«پ»

اشاره

ص: 192

ص: 193

پرویز بختیاری

پرویز خان بختیاری، از شعرای قرن سیزدهم هجری است. او از اعیان طایفه هفت لنگ بختیاری بوده و در مدح منوچهرخان معتمدالدّوله حاکم اصفهان قصیده ای گفته است.

از اوست:

بر روی خویش طُرّه عنبر فشان فشان

وانگه به دام کردن گردن کشان کشان

برکش نقاب و دیده هر بی بصر بدوز

بنمای روی و دل ز همه دلستان ستان(1)

دکتر پرویز دبیری*

دکتر پرویز دبیری فرزند مهدی فرزند علی محمّد دبیرالملک فراهانی، پزشک و نویسنده معاصر.

در دوّم اسفند 1300ش در تهران متولّد شد. جدّش «دبیرالملک» از نوادگان «میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی» است. تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در مدارس تهران طی نمود و وارد دانشکده پزشکی دانشگاه تهران شده و موفق به اخذ درجه دکترای MDگردید. سپس به عنوان دانشیار در دانشکده پزشکی اصفهان به تدریس پاتولوژی پرداخت و این رشته را در آنجا تأسیس نمود.

او حدود 40 سال به تدریس در دانشکده پزشکی مشغول بود و در سال 1359ش


1- تذکره حدیقة الشعراء، ج1، ص319.

ص: 194

بازنشسته شد. پس از آن به تدریس در دانشگاه آزاد نجف آباد پرداخته و رشته بافت شناسی و پاتولوژی در آن دانشگاه را تأسیس نمود.

وی در دانشگاه اصفهان سمت های علمی و اداری همچون مدیریت گروه پاتولوژی، معاون دانشکده پزشکی و بازرس فنی بیمارستانها را بر عهده داشته است.

همچنین در فرصت های مطالعاتی جهت پژوهشهای علمی به «هاروارد آمریکا» و دانشگاه پزشکی «ریچموند» در ایالت «ویرجینیای آمریکا» سفر کرده است.

وی در سال 1996م به عنوان یکی از500تن از دانشمندان جهان برگزیده شده و در آبان 1380ش به عضویت افتخاری فرهنگستان علوم پزشکی ایران درآمده است. دکتر دبیری به همراه دکتر حکمی از بنیان گذاران بیمارستان امید اصفهان بوده است.

وی در بسیاری از کنفرانس های علمی داخلی و خارجی شرکت کرده و مقاله ارائه داده است.

از فعالیت های اجتماعی او شرکت در مبارزات نهضت ملی شدن نفت است و بزرگترین پاداش دریافتی در عمر خویش را یک قطعه عکس از دکتر مصدق از طرف ایشان می داند.

تألیفات و آثار چاپ شده او عبارتند از:

1. ترجمه «انسان موجود ناشناخته» 2. ترجمه «راه و رسم زندگی» 3. «آموزش عملی پاتولوژی» (برای دانشجویان پزشکی) 4. «جهان دنیای زنده است» 5. «زندگی و آثار بتهوون» 6. «زندگی و آثار موتسارت» 7. «نگاهی به اصفهان شهر هنر» 8. «پاتولوژی تومورها» در 40جلد که 6جلد از آنها به چاپ رسیده است.

دکتر دبیری سالهاست با تأسیس آزمایشگاه طبی در خدمت به مردم اصفهان کوشیده است.(1)


1- راهنمای دانشکده پزشکی و داروسازی اصفهان، صص 51 و 52؛ مصاحبه غلامرضا نصرالهی با دکتر دبیری در اسفندماه 1386.

ص: 195

خواجه پطرس ارمنی

خواجه پطرس فرزند ولی جان ارمنی، بانی ساختمان کلیسای بیدخم در میدان جلفای اصفهان. کلیسا مطابق تاریخ کتیبه کلیسا، در سال 1036ق، یعنی زمان سلطنت شاه عباس کبیر صفوی ساخته شده است.(1)

پهلوان صالح*

پهلوان صالح، از ورزشکاران و پهلوانان اصفهان در عصر زندیه است. از پهلوانان طراز اوّل عصر خود بوده و در کتاب «رستم التّواریخ» از او نام برده شده است. نسب خاندان «پهلوان صادق» در اصفهان به او می رسد. پهلوان صالح سرانجام در سال 1230ق از دنیا رفت و در گورستان کوچکی واقع در ضلع غربی مصلای تخت فولاد مدفون شد.

بر سنگ قبرش مرثیه فوت او سروده رفیق اصفهانی و در پایین سنگ نوشته میل و کباده و عکس پهلوان حجّاری شده است. شعر این است.

حیف از پهلوان صالح که داشت

در جوانی از جوانان بیش بهر

روز میدان پیش دستش بود کاه

وقت احسان پیش چشمش بحر نهر

گر فلک یک چند پروردش به لطف

شد مبدّل عاقبت لطفش به قهر

در جهان معقوده او شد به مهر

نقد جان از او گرفت آخر به مهر

دایه دهرش به محنت جای شیر

ساقی دورش به ساغر ریخت زهر

رفت چون وز نوحه خُرد و بزرگ

شد بلند آوازه اش شهر به شهر

زد رقم از بهر تاریخش «رفیق»

«پهلوان صالح» بجنّت شد ز دهر»

مرثیه فوق در دیوان رفیق اصفهانی ضبط نشده است.(2)


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص511.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.

ص: 196

پیر

پیر در لغت به معانی: کسی که دارای سنّ زیاد باشد، از کار افتاده، رهبر، راهنما و مرشد آمده است.

در قرن هشتم لفظ پیر برای جمعی از عرفای اصفهان به کار می رفته و به مرشد طریقت و مشایخ صوفیه «پیر» اطلاق می شده است. صوفیان در کتب خود پیران خانقاه را شامل: پیر خدمت، پیر صحبت، پیر دلیل، پیر ارشاد، پیر خرابات، پیر مغان و پیر طریقت تقسیم کرده اند.

در مقامات العرفاء گوید: مراد از پیر در عبارات صوفیّه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است و کلمه علی و پیر در حروف ابجد مساوی هستند.(1)

پیر بکران

محمّد بن بکران معروف به «پیر بکران» از اقطاب و مشایخ صوفیه در قرن هفتم هجری. وی عالم و فاضل بوده، و در شهر «پیربکران» از توابع لنجان خانقاه داشته و تدریس علوم ظاهر و باطن می نموده و در سال 703ق وفات یافته و در محلّی که اکنون به پیربکران معروف است مدفون شد و یکی از مریدانش بقعه ای بر سر مزار او ساخته و برای آن صحن و ایوان و گنبد قرار داده که از حیث کاشی کاری و گچ بری ممتاز است.

در پای یکی از ستونها تخته سنگی است که بر روی آن جای سُم اسبی دیده می شود که عوام آن را جای پای دُلدُل گویند و عدّه ای آن را جای پای اسب الیاس گویند و معتقدند که حضرت الیاس پیغمبر از این محل به آسمان عروج نموده است.

از امتیازات این بقعه و بارگاه آن است که چون در ادوار مختلف در آن تعمیر و بنّایی شده است، در آن هم نام خلفای اربعه دیده می شود و هم نام و اسامی معصومین چهارده گانه علیهم السلام.


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص399؛ مقامات العرفاء، ص231؛ مزارات اصفهان، صص 154 و .155

ص: 197

این مقبره در مجاورت قبرستان قدیمی یهودیان اصفهان و یکی از مقابر مقدّسه آنان به نام استرخاتون قرار دارد.(1)

پیر پرنده

پیر پرنده، مزار او در نزدیک کوچه نمکی و در یکی از خانه های محلّه میدان کهنه قرار داشته است.

پیر پینه دوز

پیر پینه دوز یا پیر پاره دوز، از عرفای اصفهان بوده و در محلّه جوباره مدفون است. [در جنب مسجد جوباره قبر او هنوز باقی است. در سال 955ق «مهتر محمّد علی» رکابدارِ بهرام میرزا برادر شاه طهماسب صفوی این مسجد را بنا نموده است.(2)] ذوقی اردستانی شاعر عصر صفویه نیز در این مکان مدفون است.(3)

پیر جلال

پیر جلال، مزار او در قریه «سجزی» در شرق اصفهان است.

پیر جمالی*

پیر جمال الدّین محمّد اردستانی معروف به «پیر جمالی» و متخلّص به «جمالی» عارف سالک و ادیب شاعر، در سال 816ق در اردستان متولّد شد و در زادگاه خود به تحصیل پرداخت و چون علم رسمی او را قانع نکرد به سفر پرداخت و به مکه معظّمه


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 264-253؛ مزارات اصفهان، صص 155 و 156؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 399 و 400.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص200؛ مزارات اصفهان، صص 156 و 157؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 386 و 387.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص607.

ص: 198

مشرّف شد. پس از بازگشت به اردستان نزد عارف سالک آن جا پیر مرتضی علی اردستانی رفته و مراتب طریقت و سیر و سلوک را نزد او طی کرده و پس از فوت او به ارشاد مردم پرداخته و سلسله «پیر جمالیه» را تأسیس کرده است. وی سرانجام در 879ق وفات یافته و در بقعه پیر مرتضی در محلّه فهره اردستان مدفون شد.

وی در نظم و نثر و فقه و حدیث و منطق و کلام نیز مهارت داشته و تألیفاتی از خود به یادگار گذاشته است که از آن جمله است:

1. «بیان الحق فی احوال سیّد المرسلین»، شامل 7 مثنوی به نام های: «مصباح الأرواح»، «احکام المُحِبیّن»، «نهایة الحکمة»، «بدایة المُحَبّة»، «هدایة المعرفة»، «فتح الأبواب» و «شرح الواصلین». 2. منظومه «شرح الکنوز و کشف الرّموز» 3. «مرآت الأفراد» (مجموعه 49 رساله کوچک) 4. منظومه «روح القدس» 5. «تنبیه الغافلین» (نظم و نثر) 6. منظومه «مهر قلوب» 7. «قدرت نامه» 8. «نصرت نامه» 9. «فرصت نامه» 10. «مرآت الحبیب» 11. «رباعیات» در شرح منظومه «صفوت اهل التحقیق» افضل الدّین کاشانی 12. منظومه «مهرافروز و آفتاب ظلمت سوز» 13. «کنز الدّقایق و میزان الحقایق» 14. «کشف الأرواح» 15. «مدح الفقر» 16. «معلومات اسرار القلب و مفهومات انوار القلوب» 17. «فتح الأبواب و حقیقة الآداب» 18. «مکاتب» 19. «نورٌ علی نور» 20. مثنوی «ناظر و منظور» 21. «المسطور فی رقّ المنشور» 22. «استقامت نامه» 23. «مشکات المحبین» 24. «کلیات اشعار»(1)

پیر حاجات

در قریه «دیزیچه» از بلوک لنجان در سمت جنوب غربی اصفهان مزاری به نام پیر حاجات وجود داشت و ظاهراً از عرفاء و صوفیّه در قرن هشتم و نهم بود و ساختمان


1- آتشکده اردستان، ج2، صص 350-406؛ تاریخ نظم و نثر، ص244؛ الذریعه: مجلدات مختلف؛ ریحانة الادب، ج1، ص428؛ تاریخ ادبیات (صفا)، ج4، ص455؛ لغت نامه دهخدا، ذیل «جمال الدّین»، ص98.

ص: 199

مختصری داشت. در سالهای اخیر مالکین قریه مزبور به طمع اراضی و احیاناً موقوفات آن، این مزار را خراب کرده و جزو زمین های زراعتی خود نمودند و نام آنجا را نیز «اله آباد» نهادند.

پیر عنایت

پیر عنایت، قبر او در قریه «دستگرد خیار» نزدیک اصفهان قرار داشته است.

پیر محمّد

پیر محمّد، که قبر او در [غرب] محلّه جوزدان اصفهان وجود داشته است.

پیر مرتضی علی اردستانی

پیر مرتضی علی اردستانی، فرزند شمس الدّین محمّد، از عرفای قرن نهم هجری. حدود سال 782ق متولّد گردید. پدرش ندیم شاه منصور آل مظفر بوده و در یکی از جنگهای شاه منصور با تراکمه مقتول شد. در آن موقع پیر مرتضی 4 ساله بوده و با خانواده به شیراز می رود. در 8 سالگی به اردستان بازگشته و در محضر عرفای آنجا امام الدّین نائینی و شیخ محمّد زوارّه ای به سیر و سلوک و تهذیب نفس مشغول شد. او که ثروت و مال زیادی از پدر به ارث برده بود. آن را صرف فقراء و نیازمندان نمود و در زادگاه خود دستگاه ارشاد گسترد و پیر اسحاق اردستانی و پیر جمال الدّین محمّد اردستانی (پیر جمالی) نزد او به سیر و سلوک پرداختند. پیر جمالی در اشعار خود استاد و مراد طریقت خود را ستایش بسیار نموده است.

پیر مرتضی علی سرانجام در حدود سال 857ق وفات یافته و در محلّه فهره اردستان (جنب مسجد سفید سردشت) مدفون شد و بر سر مزار او بقعه ای ساختند و جمعی از عرفاء و فضلاء در جوار مرقد او مدفون شدند.(1)


1- آتشکده اردستان، ج2، صص 350-344.

ص: 200

پیر محمود

پیر محمود معروف به «سلطان محمود» از عرفاء بوده و قبرش در قریه «راوشن» بین نائین و اصفهان است.

ص: 201

اعلام اصفهان

«ت»

اشاره

ص: 202

ص: 203

خواجه تاج الدّین سلمانی*

خواجه تاج الدّین سلمانی اصفهانی، از خطاطان عصر سلطان ابوسعید گورکانی است. او را واضع قلم شکسته تعلیق نوشته اند و اگر واقعاً وی واضع این خط نباشد، حداقل اول کسی است که به آن سر و صورت کامل داده و تحت قاعده در آورده است. چنانکه گویند هیچ یک از مخترعین خطوط، خط اختراعی خود را به زیبائی وی ننوشته اند.

او را به خاطر مهارت در اقلام شش گانه و رعنایی و لطافت خط تعلیق ستوده اند. خواجه شهاب الدّین عبداللَّه مروارید کرمانی (معروف به بیانی) از شاگردان اوست.(1)

تذهیبی اصفهانی

مولانا تذهیبی اصفهانی، شاعر و ادیب هنرمند، مردی نیک خو و شیرین سخن و بذله گو بوده و در تذهیب و جدول کشی و افشان و کاغذ الوان و ابری سازی بسیار هنرمند بوده است و دراقسام شعر دست داشته است.(2)

تسلّی اصفهانی

تسلّی اصفهانی، شاعر ادیب، از احفاد اوحدالدّین حسینی بلیانی بوده و مدتها در اطراف شهرها به سیاحت پرداخته است. به هند رفته و پس از بازگشت در کاشان ساکن گردیده است.

از اوست:


1- اطلس خط، صص 406 و 407؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 197-195.
2- تاریخ نظم و نثر، ج1، ص521؛ الذریعه، ج9، ص169؛ لغت نامه دهخدا، ذیل تذهیبی، ص516.

ص: 204

تا ز بختم تیرگی میرفت چشمم شد سفید

این سیاهی از سر داغ من آسانتر نخاست(1)

تقی*

تقی، از خوشنویسان خط نستعلیق در زمان شاه سلیمان صفوی بوده بر روی سنگ نوشته ای در یک سقاخانه واقع در مسجد لنبان به خط نستعلیق اشعاری را در سال 1100ق نوشته و در پایان کتیبه «مشقه تقی» رقم زده است.(2)

محمّد تقی اصفهانی

محمّد تقی اصفهانی، از نویسندگان کتب در سده سیزدهم هجری است. او در 13 محرّم 1233ق کتابت نسخه ای از کتاب «النّاقور» تألیف ملّا محمّد علی جدلی را به خط نسخ زیبا به پایان رسانیده است. نسخه به شماره 1787 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(3)

محمّدتقی اصفهانی*

محمّدتقی اصفهانی، از فضلاء قرن سیزدهم هجری است. وی کتاب «اسرار العلوم» در علم اعداد را در 50 باب و 100 فصل تألیف کرده است. این کتاب را محمّدعلی بن محمّد خراسانی قائنی در سال 1250ق به خط شکسته نستعلیق کتابت کرده و به شماره 3232 در کتابخانه ملک در تهران موجود است.(4)


1- تذکره روز روشن، ص151؛ الذریعه، ج9، ص170.
2- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص630.
3- فهرست مرعشی، ج5، ص169.
4- فهرست ملک، ج2، ص24.

ص: 205

ملّا محمّد تقی اصفهانی

ملّا محمّد تقی اصفهانی معروف به ملّا تقیّا، از علمای قرن دوازدهم هجری در اصفهان و از مجازین از فاضل هندی و ملّا حسین بن ملّا حسن جیلانی است، تاریخ اجازه فاضل 1118ق می باشد.(1)

[شاید صاحب عنوان فاضل کامل عالم ربّانی مولانا محمّد تقی بن مولانا محمّد حسین جیلانی متوفی 1125ق و مدفون در تکیه صاحب روضات در تخت فولاد باشد.(2)]

میرزا شاه تقی واحد اصفهانی

میرزا شاه تقی اصفهانی، شاعر ادیب و عالم فاضل جلیل، از اجلّه سادات و نقبای اصفهان و در فضل و دانش خصوصاً در علم نظری و فقه سرآمد فضلای عصر خویش بوده است.

مدّتی شیخ الاسلام رشت و سپس شیخ الاسلام مشهد بود. پس از عزل از آن منصب به اصفهان آمد و در آنجا فوت شد.

[او بر نسخه ای از «استبصار» حواشی مفید و علمی نوشته که نشان دهنده تبحّر او در علوم نقلی است.

این رباعی از اوست:

ای از گل رخسار تو مه در تب و تاب

وز یاد لبت دهان یاقوت پر آب

گویا که تو را ز گُل سر شتست خدای

کامد به مشام از عرقت بوی گلاب(3)]


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 403 و 404؛ الذریعه، ج1، ص 232 و 182؛ الکواکب المنتشره، ص116؛ احوال و آثار بهاءالدّین محمّد اصفهانی، ص29.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص404؛ (پاورقی به قلم آقای رحیم قاسمی).
3- تذکره نصرآبادی، ج1، ص253؛ آتشکده آذر، بخش سوم، ص1043؛ تذکره حسینی، ص360؛ تراجم الرجال، ج2، صص 637-635.

ص: 206

محمّد تقی بیگ اصفهانی

محمّد تقی بیگ، شاعر ادیب، از خدّام میرزا داود نواده میرزا شفیع مستوفی بوده و گاهی شعر می سروده است.(1)

محمّد تقی اصفهانی طهرانی

محمّد تقی اصفهانی از خطاطان و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری. در سال 1254ق در ماه صفر در شهر طهران از کتابت نسخه «الصّناعة الصغری» معروف به «اربع مقالات» بطلمیوس به خط نسخ فراغت حاصل کرده است. کتاب به شماره 4191 در کتابخانه مجلس شورای ملّی ایران موجود است.(2)

محمّد تقی اصفهانی

محمّد تقی اصفهانی از نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری، در سال 1241ق از کتابت نسخه ای از کتاب «المسائل» تألیف: ابی یوسف یعقوب بن علی قصرانی فراغت حاصل نموده و کتاب را جهت میرزا محمّد باقر منجم در مشهد نوشته است. نسخه در کتابخانه عمومی معارف است.(3)

شیخ محمّدتقی اعتزازیان*

شیخ محمّدتقی اعتزازیان، عالم فاضل زاهد، از علمای قرن چهاردهم هجری. در سال 1225ش متولّد شده و در اصفهان به تحصیل پرداخت. از طلاب مدرسه نوریه و از همدرسان شیخ محمّدرضا جرقویه ای حائری بود. او به تهجّد و شب زنده داری و بکاء معروف بود.

او پس از عمری طولانی در سال 1330ش وفات یافته و در صحن تکیه سیّدالعراقین


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص 210 ؛ الذریعه، ج9، ص173.
2- فهرست مجلس، ج14، ص283.
3- فهرست کتابخانه عمومی معارف، ص160.

ص: 207

در تخت فولاد مدفون شد. فرزندش شیخ محمّدعلی نیز از علمای اصفهان بود.(1)

سیّد محمّد تقی امامی*

سیّد محمّد تقی حسینی امامی اصفهانی، از هنرمندان قرن سیزدهم هجری. در قلمدان سازی، نقاشی و جلدسازی استاد بوده و در هریک از این رشته ها آثار ارزنده ای پدید آورده است که زینت بخش مجموعه های خصوصی و موزه ها است. این هنرمند توانا تا سال 1284ق در قید حیات بوده است.(2)

محمّد تقی اصفهانی

محمّد تقی بن محمّد ابراهیم اصفهانی از خوشنویسان قرن سیزدهم هجری. کتابت نسخه ای از «تاریخ سلطانی» تألیف: سیّد حسن بن مرتضی حسینی استرآبادی را به خط نستعلیق در اصفهان به پایان رسانیده است. کتاب به شماره 2413 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(3)

ملّا محمّد تقی سمیرمی*

آخوند ملّا محمّد تقی بن کربلائی ابراهیم سمیرمی، از علماء و فضلاء دوره قاجاریه و مرجع مسائل شرعی مردم سمیرم در آن روزگار بوده و به همت او مسجد جامع قلعه در سمیرم بنا شده است. او و برادرش آخوند ملّا محمّد خان سمیرمی از دست پروردگان حوزه علمیه اصفهان بوده اند.(4)


1- یادداشت های استاد ابراهیم جواهری: مخطوط؛ شرح مجموعه گل، ص394.
2- هنر قلمدان، ص15.
3- فهرست مرعشی، ج7، ص13.
4- تجلّی فضائل، ص37.

ص: 208

محمّد تقی صحّاف

آقا محمّد تقی صحّاف بن ملّا محمّد ابراهیم مقدّس، [از هنرمندان ذوالفنون و مجهول القدر اصفهان است. او از نوادر روزگار و از نوابع این دیار بود که نظیر این هنرمند را، زمانه کمتر به خود دیده است.] به قول مرحوم استاد همائی:

«حقّاً صد مرد در یک تن و مجمع الصّنایع هنر صحّافی و نقاشی و طراحی و تذهیب و خوشنویسی و سوخت سازی و معرق سازی چرمینه و ساختن فانوس های فنری قدیم و تهیه انواع رنگ و روغن های نقاشی و امثال آن بود.»

آثاری چند از او بر جای مانده که به برخی اشاره می شود.

1. کتیبه سردر مسجد صفا در محلّه شهشهان، به خط ثلث و به تاریخ سال 1290ق. 2. کتیبه سردر و داخل مسجد رکن الملک که نام خود را «محمّد تقی بن ابراهیم اصفهانی» در کتیبه آورده است. [3. سنگ نوشته قبر میر محمّد هادی و میر محمّد اسماعیل پاقلعه ای واقع در تکیه آغاباشی در تخت فولاد، همچنین در هنگام تسلّط روسها بر شهر اصفهان که تعمیراتی در مدرسه چهارباغ سلطانی (مدرسه امام جعفر صادق علیه السلام) انجام شد، برای اصلاح کتیبه های ثلث از او استفاده های بسیار کردند. در اواخر عمر نیز برای تعمیر کتیبه های آستانه قدس حضرت رضاعلیه السلام به مشهد مقدّس سفر کرد.

از ابتکارات او فانوس های پارچه ای است که نقش های گوناگون آن را با کاغذهای الوان در نهایت ظرافت چیده و تصاویر زیبا در آورده است و چون شمع در فانوس می افروختند واقعاً چشم انسان به تماشای این صنایع خیره می شد. همچنین از او دو عدد فانوس چوبی هشت ترک با پیراهنی از پارچه گارس بازمانده و شعرهایی در هشت بیت بریده و بر روی هشت ترک فانوس چسبانده شده است و اکنون در تملّک سرهنگ محمّد قباد معتمدی در تهران است.]

آقا محمّد تقی صحّاف در سال 1337ق وفات یافته [و پای دیوار جنوبی بقعه فیض

ص: 209

در تخت فولاد مدفون شد.(1)]

محمّد تقی کفرانی

محمّد تقی بن ابوالقاسم کفرانی رویدشتی اصفهانی، از نویسندگان کتب در قرن یازدهم هجری. نسخه ای از کتاب «المسائل» تألیف سیّد علاءالدّین حسین خلیفه سلطان را به خط نستعلیق در شب یکشنبه 3 محرم 1065ق کتابت نموده است. این نسخه در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.

[کفران به فتح کاف از روستاهای رویدشت اصفهان و فعلاً جزو بخش جلگه می باشد.(2)]

شیخ محمّد تقی بروجردی

شیخ محمّد تقی بن ملّا احمد بروجردی، از دانشمندان و ادباء و سخنوران قرن یازده هجری است. پس از فراگرفتن علوم معموله و متداوله خود را به اصفهان رسانید و برای تکمیل معلومات خود در حوزه های درسی آن شهر و از اساتید بزرگ آن عصر استفاده کرد. مخصوصاً از محضر پرفایده علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی که از شاگردان خاص وی به شمار می رفت بهره برد و از طرف او مجاز شد و در آخر به کاشان رفت.

تألیفات زیر از اوست:

1. «عین البکاء» در 1099ق تألیف شده و به چاپ رسیده است. 2. «لُبّ عین البکاء» ملحض همان عین البکاء است.(3)


1- دیوان طرب: مقدمه، ص83؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 370-367؛ هنر کاغذبری در ایران، صص 70 و 71؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 369 و 793 و 806؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص1018؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1154؛ هفته نامه نوید اصفهان، شماره 8 169 آبان 1370، ص3؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: مخطوط.
2- فهرست کتابخانه مرعشی، ج13، ص296.
3- الذریعه، ج15، ص367 و ج18، ص287؛ تاریخ بروجرد، ج2، ص110؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 19 و 20.

ص: 210

سیّد محمّد تقی مهدوی سِدِهی

سیّد محمّد تقی مهدوی بن سیّد احمد موسوی سدهی، عالم فاضل، در اصفهان به تحصیل پرداخته و به وظایف شرعی مشغول شد و سرانجام در شوال 1390ق وفات یافته در تکیه آقا سیّد محمّد لطیف خواجوئی در تخت فولاد مدفون شد.(1)

شیخ محمّد تقی فهامی*

شیخ محمّد تقی بن شیخ اسداللَّه فهامی، عالم فاضل و واعظ جلیل. در اصفهان متولّد شد. پس از تحصیلات مقدّماتی به قم عزیمت نموده و از درس آیات عظام بروجردی، سیّد محمّد تقی خوانساری و حجّت کوه کمری بهره مند گردیده و خود به تدریس مشغول شد امّا در پی بیماری پدر مجبور به بازگشت به اصفهان شد و در اصفهان از درس حضرات آیات سیّد حسین خادمی، شیخ احمد فیّاض، حاج آقا رحیم ارباب، سیّد محمّد رضا خراسانی و میر سیّد علی بهبهانی بهره مند گردید.

وی در ادبیات مهارت به سزایی داشت و سالها به تدریس آن مشغول بود. او در جوانی به وعظ و خطابه روی آورد. همچنین جلسات احیاء و دعای کمیل را پس از وفات پدر در تخت فولاد ادامه داد و مؤسس جلسه دعای ندبه در صبح های جمعه در اصفهان بود.

سرانجام روز 7 ذی الحجة الحرام سال 1419ق برابر با پنجم فروردین ماه 1378ش در اصفهان وفات یافته و در بقعه آقا حسین خوانساری در تخت فولاد مدفون شد.(2)

تقی اصفهانی

تقی بن اسماعیل اصفهانی از خطاطان قرن سیزدهم هجری. در روز پنج شنبه از ماه جمادی سال 1232ق، کتابت نسخه ای از کتاب «اخلاق سلطانی» تألیف: سیّد نورالدّین


1- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص191.
2- وفیات علمای معاصر اصفهان: مخطوط.

ص: 211

بن سیّد نعمت اللَّه جزائری را به خط نستعلیق به پایان رسانیده است. کتاب به شماره 5218 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(1)

محمّد تقی قهپائی

محمّد تقی بن شیخ اسماعیل قهپائی از خطاطان قرن دوازدهم هجری. در 8 جمادی الثّانی 1126ق از نوشتن نسخه ای از «ربیع الأسابیع» تألیف علّامه مجلسی فراغت یافته است. نسخه در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

ملّا محمّد تقی پروانه عباسی*

ملّا محمّد تقی معروف به «پروانه عباسی» و «ملّا پروانه» فرزند اللَّه قلی، عارف سالک و ادیب فاضل، در قرن یازدهم هجری در اصفهان ساکن بوده و مراتب سیر و سلوک را نزد جمعی از عرفاء و صوفیه اصفهان خصوصاً شیخ محمّد علی مؤذن مشهدی خراسانی قطب سلسله ذهبیه طی نموده و در اصفهان به عبادت و تزکیه نفس و مطالعه کتب حکمی و عرفانی مشغول بوده و سرانجام در سال 1089ق وفات یافته و در قبرستان ستّی فاطمه اصفهان مدفون شده است.(3)

وی کتابخانه ای آبرومند داشته و بر بسیاری از کتب آن تملک خود را یاداشت نموده است. از جمله نسخه ای نفیس از «طهارة الاعراق» ابن مسکویه، که طاهر بن وجیه الدّین علی قاضی در ربیع الثّانی 422ق آن را کتابت کرده و در سال 1053ق ملّا پروانه بر روی یکی از برگهای آن یادداشت تملک خود را نوشته است.(4)

وی در سال 1086 پانصد جلد از کتب خود را وقف نموده که از آن جمله کتاب


1- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج15، ص4161.
2- فهرست کتب اهدایی مشکاة به دانشگاه، ص118.
3- به نقل از محقّق گرامی دوست ارجمند آقای احسان عظیمی از کتاب «نور الهدایه و مصدرالولایه»، ص160.
4- الروضة النضرة، ص102.

ص: 212

النهایه ابن اثیر کتابت سال 1075 به شماره 417 در کتابخانه مدرسه مروی تهران موجود است.(1)

محمّد تقی اصفهانی

محمّد تقی بن محمّد باقر اصفهانی از خطاطان و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری .در سال 1233 نسخه ای از «الفوائد الجدیده» تألیف: وحید بهبهانی را برای میرزا محمّد حسین نوشته است. نسخه در کتابخانه گوهرشاد به شماره 636/2 موجود است.(2)

محمّد تقی اصفهانی

محمّد تقی بن محمّد باقر اصفهانی از نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری. در ربیع الاوّل سال 1248ق از کتابت «احکام تحاویل سنی الموالید» تألیف: ابوسعید بن منصور بن بندار دامغانی، که در سال 507ق تألیف شده، فراغت حاصل نموده و آن را به خط نسخ نوشته و به شماره 3630 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

محمّد تقی اصفهانی

محمّد تقی بن محمّد باقر اصفهانی، از فضلاء سده یازدهم هجری، از آثار او کتابت نسخه ای از «شرح فصوص الحکم» قیصری است که به خطّ نستعلیق نوشته است. نسخه به شماره 7806 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(4)


1- فهرست مروی ص 261.
2- فهرست گوهرشاد، ص364.
3- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ص12، ص2634.
4- فهرست مرعشی، ج6، ص165.

ص: 213

ملّا محمّد تقی مجلسی

ملّا محمّد تقی بن علّامه ملّا محمّد باقر بن ملّا محمّد تقی مجلسی، عالم فاضل. نسب دو تن از علماء به نام های آقا شیخ محمّد حسن خواجوئی و شیخ عبدالرحیم شوشتری به او منتهی می شود.

در بیاض خطی میرزا محمّد تقی الماسی، مادّه تاریخ زیر را برای مولی محمّد تقی مجلسی (بدون ذکر خصوصیات دیگر) می نویسد و به ظنّ نویسنده مربوط به صاحب عنوان است.

عالم عارف تقی که ز قدر

بود در روزگار مثلش کم

آنکه از عزّت و جلالت و شأن

بود همنام با امام نهم

رفت از دهر و عقل در تاریخ

«خلد جای وِیَست» کرد رقم(1)

1124 قمری

شیخ محمّد تقی آقانجفی

شیخ محمّد تقی آقانجفی بن شیخ محمّد باقر نجفی مسجد شاهی بن شیخ محمّد تقی رازی، عالم فاضل و مجتهد بارع، از رؤساء علماء اصفهان. در اواخر دوره قاجار، در نیمه شب سه شنبه 17 ربیع الثّانی 1262ق در اصفهان متولّد شد. پدرش از اعاظم فقهاء اصفهان و مادرش علویه زمزم بیگم دختر سیّد صدرالدّین عاملی اصفهانی بوده اند.

او مقدمات علوم را در اصفهان آموخت و سپس در نجف اشرف نزد حاج سیّد علی شوشتری (از افاضل شاگردان شیخ انصاری) به تحصیل مشغول شد. پس از آن در درس شیخ راضی نجفی و شیخ مهدی آل کاشف الغطاء حاضر شد.

در این سالها او به همراه برادرش شیخ محمّد حسین به تهذیب نفس و عبادت در مساجد سهله و کوفه مشغول بود. آقا نجفی پس از وفات اساتید خود در نجف راهی


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، صص 338 و 339؛ مزارات اصفهان، ص34.

ص: 214

سامرا شد و در درس میرزا محمّد حسن شیرازی حضور یافت. از دیگر اساتید او پدر دانشمندش شیخ محمّد باقر نجفی بوده است.

او پس از اتمام تحصیلات خود به اصفهان بازگشت و پس از وفات پدر به جای وی به اقامه نماز جماعت در مسجد شاه [مسجد امام فعلی] و تدریس، قضاوت و اجرای حدود شرعی پرداخت. از مجلس درس ایشان صدها عالم و فقیه گرانقدر بهره گرفته اند [مرحوم مهدوی مؤلف کتاب حاضر در کتاب دیگر خود تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان اسامی بیش از 88تن از شاگردان آقانجفی را ذکر نموده اند.]

از اقدامات مهّم او مقابله با فرقه های ضالّه بود که باعث احضار ایشان به تهران در سال 1307ق گردید. پس از به دست گرفتن انحصار توتون و تنباکو توسط کمپانی رژی، در ایران، آقا نجفی و برادرش شیخ محمّد علی ثقةالاسلام حکم تحریم استعمال تنباکو را صادر کردند و بقیه علماء نیز از آن حمایت کردند تا آن که میرزای شیرازی حکم تحریم تنباکو را صادر کرد.

همچنین در جهت تحریم کالاهای بیگانگان و رونق دادن به محصولات وطنی، عدّه ای از بازرگان خوشنام و متدیّن اصفهان شرکت اسلامیّه را تأسیس کردند که آقانجفی و برادرش حاج آقا نوراللَّه نجفی از اقدام آنها حمایت کردند.

در جریان مبارزات مشروطه خواهی نیز او در کنار برادرش حاج آقا نوراللَّه در تشویق مردم به مبارزه با استبداد نقش اساسی داشت. امّا با انحراف یافتن جریان مشروطه و دستگیر شدن شیخ فضل اللَّه نوری، می خواست به تهران برود تا از اعدام شیخ جلوگیری کند امّا موفق نشد.

او در اصفهان و اطراف آن دارای ثروت فراوان بود و این ثروت را صرف تربیت شاگردان و رفع نیاز نیازمندان و فقراء و ترویج دین نمود. او بذله گو و حاضر جواب، زیرک و تیزهوش و با سیاست بود و حکایاتی در این باب از او نقل شده است.

آقانجفی پشت و پناه مردم در برابر زورگوئی ها و تعرّضات ظلّ السّلطان به مردم بی گناه بود و نفوذ کلمه و قدرت معنوی او باعث می شد ظلّ السّلطان حاکم ستمگر و

ص: 215

خودخواه اصفهان نتواند به منویّات خود دست یابد. برخی از نویسندگان داخلی به پیروی از مستشرقین و نویسندگان خارجی او را به خاطر ثروت و اجرای حدود و دخالت در سیاست مورد سرزنش قرار داده و از او انتقاد کرده اند، امّا او از ثروت و نفوذ و قدرت خود برای ترویج دین و رفع ظلم و اعانت به مظلومان استفاده می کرد، نه برای هوا و هوس های شخصی.

این فقیه و مجتهد عالیقدر از اواخر سال 1330ق به بیماری استسقاء مبتلا گردید و سرانجام پس از دو سال بیماری در عصر یکشنبه 11 شعبان المعظم 1332ق در منزل مسکونی خود در محلّه پشت مسجد شاه وفات یافته و در جوار امامزاده احمد اصفهان مدفون شد و بر سر مزار او بقعه ای بنا کردند و طی سالهای بعد تعدادی از بستگان و نوادگان او در آنجا مدفون شدند.

ملّا عبدالجواد خطیب، برای مادّه تاریخ وفات او ضمن مرثیه ای چنین سروده است:

شد سؤال از خطیب تاریخش

جا چو آن گنج در تراب گرفت

«یا» برای ندا برون شد و گفت

«ایها النّاس آفتاب گرفت»

1342-10=1332

او متجاوز از صد جلد کتاب تألیف نموده که از آن جمله است:

1. «جامع الأسرار» 2. «عنایات الرضویّه» 3. «دلائل الأحکام» 4. اشارات ایمانیه 5. ترجمه برخی از مجلدات بحار و کتب احادیث.

او اگر چه شاعر حرفه ای نبود اما گاهی اشعاری را می سرود.

این بیت از سروده های آقانجفی است:

طالب هستی جاوید، ز جان می گذرد

پس در افلاک چو عیسی ز جهان می گذرد(1)


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج1، صص 509-343؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 175-173؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 56-53؛ مزارات اصفهان، ص55؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 179-171؛ الاصفهان: رجال و مشاهیر، صص 673-667؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 323-319 و 395؛ ریحانة الادب، ج1، ص 57؛ مکارم الآثار، ج5، ص1662؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، صص 198 و 203؛ الذریعه: مجلدات مختلف؛ مقتبس الاثر، ج2، ص222؛ تکمله نجوم السماء، ج2، ص278؛ دائرة المعارف فارسی مصاحب، ج1، ص182؛ شمس التواریخ، صص 97 و 98؛ نقباء البشر، ج1، صص 247 و 248؛ شرح حال رجال ایران، ج3، صص 326 و 327؛ الاعلام، ج6، ص63؛ فوائد الرضویّه، ص438؛ علمای معاصر، صص 175 و 176؛ فرهنگ معین، ج6، ص2109؛ المآثر و الآثار یا چهل سال تاریخ ایران، ج1، ص218؛ حکم نافذ آقانجفی؛ در حریم وصال.

ص: 216

سیّد محمّد تقی خلیفه سلطانی*

سیّد محمّد تقی بن سیّد محمّد باقر بن سیّد حسن خلیفه سلطانی بن سیّد علاءالدّین حسین حسینی مرعشی (خلیفه سلطانی)، عالم فاضل جلیل، در اواخر دوره صفویه می زیسته و تا سال 1134ق در قید حیات بوده و نشانه تملک او بر نسخه ای از کتاب «الضیاء اللامع» با مهر «محمّد تقی الحسینی الخلیفه» و مهر مربع «محمّد تقی بن باقر الحسینی» مشهود است.(1)

همچنین وی نسخه ای از «قراءات» تألیف «محی الدّین اناری» را به خط نسخ در ماه رمضان 1104ف کتابت نموده که به شماره 7077 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

ملّا محمّد تقی کاتب اصفهانی*

ملّا محمّد تقی کاتب اصفهانی فرزند محمّد باقر بروجنی، از اساتید خط در اواخر دوره قاجاریه. خط ثلث و نسخ را با مهارت و زیبائی می نوشت. نزد میرزا آقا جان پرتو اصفهانی به مشق خط پرداخته بود و از راه کتابت و تربیت شاگردان علاقمند به خوشنویسی امرار معاش می کرد. دارالمشق او در کوچه زنجانی واقع در محلّه نیم آورد اصفهان بود. استاد جلال الدّین همایی در کودکی نزد او مشق خط نموده است.(3)


1- فهرست مرعشی، ج5، ص16.
2- فهرست مرکزی دانشگاه ج16، ص445.
3- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 224 و 124.

ص: 217

محمّد تقی قاضی زاده*

محمّد تقی بن محمّد باقر قاضی زاده عباس آبادی اصفهانی، از علماء و دانشوران قرن دوازدهم هجری. وی در عباس آباد اصفهان ساکن بود و ظاهراً از شاگردان ملّا محمّد تنکابنی (فاضل سراب) و پدر دانشمند خود میرزا محمّد باقر است.

او رساله «صلاة الجمعه» تألیف: فاضل سراب را به خط نسخ و نستعلیق در سال 1133ق کتابت نموده است. این نسخه در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(1)

سیّد محمّد تقی بهشتی

سیّد محمّد تقی بن آقا سیّد محمّد جعفر حسینی بهشتی، عالم فاضل زاهد، در اصفهان سالها نزد علمای این شهر به تحصیل پرداخته و از آخوند ملّا حسین فشارکی اجازه اجتهاد داشته و پس از وفات ایشان مراسم احیاء را در شبستان مصلای تخت فولاد برپا می نموده است. نماز جماعت را نیز در مسجد سرجوی شاه [مسجد آیت اللَّه بهشتی فعلی] اقامه می نمود. و سرانجام به سن قریب هشتاد سالگی در 18 رجب 1384ق وفات یافته و در تکیه زرگرها در تخت فولاد مدفون شد.

مادّه تاریخ وفاتش این است:

«رفت بنزد اسداللَّه تقی»(2)

سیّد محمّد تقی نجف آبادی*

سیّد محمّد تقی نجف آبادی بن میر جعفر، عالم فاضل، متوفی در 11 رجب 1349ق مدفون در تکیه سیّد العراقین در تخت فولاد اصفهان.(3)


1- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج16، ص392؛ فهرست خوشنویسان و کاتبان اصفهان: خطی.
2- تحفة الأحباب، صص 26 و 27؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص923؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص91.
3- یادداشت آقای رحیم قاسمی.

ص: 218

شیخ محمّد تقی مجلسی*

حاج شیخ محمّد تقی مجلسی ابن میرزا محمّد حسن بن میرزا آقا بن میرزا محمّد علی بن میرزا مهدی بن میرزا محمّدتقی تاجر عباس آبادی.

عالم جلیل وفقیه محقق، از مراجع تقلید و مجتهدین عالیقدر اصفهان، از نوادگان دختری علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی.

در سال 1308ش در اصفهان متولّد شد. پس از طی دروس مقدماتی و سطح در نزد اساتیدی چون شیخ محمد رضا جرقویه ای و شیخ محمد حسین مشکینی به قم رفته و نزد حضرات آیات سیّد حسین طباطبائی بروجردی، سیّد محمّدتقی خوانساری و سیّد محمّد حجت کوه کمری به کسب فیض پرداخت.

سپس به نجف اشرف عزیمت نموده و از درس حضرات آیات سیّد عبدالهادی شیرازی، سیّد علی علّامه فانی، آقا میرزا هاشم آملی، سیّد محسن حکیم، سیّد حسین حمامی، حاج شیخ حسین حلی و حاج سیّد ابوالقاسم خوئی بهره برد و پس از اخذ اجازات اجتهاد و روایت از اساتید خود به ایران مراجعت نمود.

وی به درخواست حاج آقا روح اللَّه کمالوند به خرم آباد رفته و 5 سال به تدریس پرداخت. سپس 12 سال در قم به تدریس خارج فقه و اصول مشغول بود. پس از آن در اصفهان سکونت گزیده و تاکنون به تدریس خارج فقه و اصول و راهنمائی مردم در مسائل شرعی و امور افتاء و مرجعیت مشغول می باشند و در تقوا و اخلاق حسنه و تواضع زبانزد هستند.

این تألیفات از اوست:

1. «الدّرة البهیّه فی مسائل التّحیّه» مطبوع 2. «محاضرات الاصول» 3. «رساله فی مسائل الرضاع» 4. «رسالة فی تجنیس المتنجّس» 5. «رسالة فی فروع العلم الاجمالی» 6. «رسالة فی انفعال ماء القلیل» 7. «المختار من مبانی الاصول» 8. «آداب الجمعه» 9. «النّوادر و الشّوادر» 10. «شرح الکلمات القصار» 11. «ابحاث مختلفة فی الفقه الاسلامی» 12. «توضیح المسائل» مطبوع 13. «رسالة فی صلاة الجمعه» مطبوع 14.

ص: 219

«السنة الوسطی فی التمسک بالعروة الوثقی» 15. «ولایة الاولیاء فی بیان الولایات» مطبوع 16. «رسالة فی مسائل الاجاره» 17. «رسالة فی التّقلید و احکامه» 18. «رسالة فی بیان الکر و احکامه» 19. «رسالة فی بیان الرّبا و احکامه» 20. «رسالة فی مسائل الصّوم» 21. «المنتقی فی شرح العروه الوثقی» مطبوع 22. «کتاب الأربعین» 23. «مجمع الشّتات» 24. «منتهی الأفکار فی الاصول» مطبوع، «تقریرات بحث آیةاللَّه میرزا هاشم آملی» 25. «الملتقطات من المستطرقات» 26. «مناسک حج» مطبوع 27. «تفسیر المعضلات من الآیات» 28. «الآیات المستشهدة للولایة».(1)

محمّد تقی خوانساری

محمّد تقی بن محمّد حسن خوانساری از خوشنویسان اصفهان در اواخر دوره قاجاریه. چندین مجلَّد از کتاب «بحارالأنوار» را از تاریخ صفر 1292 تا 1308ق به خط نسخ کتابت نموده و در کتابخانه عمومی اصفهان موجود است.(2)

میر محمّد تقی مدرّس

میر محمّد تقی مدرّس فرزند علّامه میر سیّد حسن مدرّس میر محمّد صادقی، عالم فاضل جلیل القدر عظیم المنزلة، در 13 صفر 1273ق در اصفهان متولّد شده و پس از تحصیل در اصفهان نزد میرزا هاشم چهارسوقی راهی عتبات عالیات شد. و از درس شیخ هادی طهرانی، حاج میرزا حبیب اللَّه رشتی و آخوند خراسانی در نجف اشرف مستفیض شد. سپس به سامرا عزیمت نموده و از درس محمّد حسن شیرازی بهره گرفت. همچنین از میر سیّد محمّد فشارکی و میرزا محمّد تقی شیرازی کسب فیض نمود. در سال 1309ق به امر استادش میرزای بزرگ شیرازی به اصفهان بازگشته و به تدریس و تبلیغ و تحقیق مشغول شده و به جای پدر عالیقدر خود در مسجد رحیم خان به اقامه جماعت


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، صص 394 و 395 و مصاحبه با صاحب عنوان توسط غلامرضا نصرالهی.
2- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، صص 189 و 190.

ص: 220

پرداخت.

سالها در مدرسه صدر بازار به تدریس فقه و اصول مشغول بوده و جمعی از فضلاء از جمله: میرزا فتح اللَّه درب امامی، سیّد علینقی ثقةالشریعه، شیخ محمود مفید، میرزا مهدی دولت آبادی و فرزندش میر سیّد حسن مدرّس ثانی در خدمت او حاضر می شدند.

او سرانجام در شب دوشنبه 7 ربیع الثانی سال 1333ق وفات یافته جنب مقبره پدرش در مسجد رحیم خان در محلّه نو اصفهان مدفون گردید.

کتاب «الرسائل التّقویه فی المسائل الفقهیه» از تألیفات ایشان است که در سال 1363ق به اهتمام سیّد محمّد حسین مدرّس فرزند مؤلف در طهران چاپ سنگی شده و شامل این رساله ها است.

1. «رساله در بیان وجه تمیز بین حق و حکم» 2. «رساله در صلاة مسافر» 3. «رساله در منجزات مریض» 4. «رساله در قاعده من ملک شیئاً» 5. «رساله در ماهیت اجاره»

همچنین حواشی فتوائی بر رساله هدایة الطّالبین، از ایشان به چاپ رسیده است.(1)

محمّد تقی اصفهانی

محمّد تقی بن محمّد حسین اصفهانی از فضلاء و نویسندگان کتب. در ماه رمضان سال 1086ق نسخه ای از «شرح لمعه» شهید دوّم را به خط نسخ زیبا نوشته و کتاب به شماره 793 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(2)

سیّد محمّد تقی موسوی شفتی

حاج سیّد محمّد تقی موسوی ابن آقا سیّد حسین بن آقا سیّد ابوالقاسم بن حاج سیّد محمّد علی بن حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی، در 8 رجب 1348ق-


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص155؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 404 و 405؛ نقباء البشر، ج1، ص251؛ علوم و عقاید، صص 58 و 59؛ میرزای شیرازی، ص119؛ مزارات اصفهان، ص169.
2- فهرست مرعشی، ج2، ص399.

ص: 221

(1308ش) دراصفهان متولّد شده و تحصیلات خود در مدارس جدید را در اصفهان طی نمود. سپس در حوزه علمیه اصفهان نزد حضرات آیات سید صدرالدین کوپائی، حاج شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی، حاج شیخ مجدالدّین (مجدالعلماء) نجفی به کسب علم و فضل پرداخته و در مشهد مقدّس نیز از شیخ حبیب اللَّه گلپایگانی و آیت اللَّه اللَّه العظمی میلانی بهره مند گشته و سپس به اصفهان بازگشته و تاکنون به اقامه نماز جماعت در مسجد سیّد اصفهان اشتغال دارد. (1)

ملّا محمّد تقی جیلانی*

مولانا محمّد تقی بن مولانا محمّد حسین جیلانی، فاضل کامل، عالم ربّانی. در روز سه شنبه 17 جمادی الاولی 1125ق وفات نموده و در تخت فولاد تکیه صاحب روضات مدفون گردیده است.(2)

شیخ محمّد تقی فشارکی

شیخ محمّد تقی بن آخوند ملّا محمّد حسین بن ملّا محمّد جعفر فشارکی، عالم فاضل جلیل در اصفهان متولّد شد و در خدمت پدر علّامه خویش و شیخ محمّد رضا نجفی، میر محمّد صادق خاتون آبادی و میر سیّد علی بهبهانی و میرزا احمد مدرّس تلمّذ نمود.

وی در مسجد حاج صادق واقع در محلّه خواجو اقامه جماعت می نمود. سرانجام در سال 1405ق وفات یافته در صحن امامزاده باقر در محلّه خواجو مدفون شد.(3)


1- بیان المفاخر، ج2، ص185؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج3، ص164؛ گنجینه دانشمندان، ج5.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص404؛ پاورقی به قلم آقای رحیم قاسمی؛ تاریخ اصفهانی (تکایا و مقابر)، ص375.
3- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، ص299؛ مزارات اصفهان، ص144.

ص: 222

محمّد تقی کاتب خاتون آبادی

محمّد تقی کاتب بن محمّد حسین خاتون آبادی، از خوشنویسان و کاتبان دوره صفویّه است. خط نستعلیق را خوش می نوشت.

وی نسخه ای از «نزهت القلوب» تألیف حمداللَّه مستوفی را در 12 شعبان 1034ق کتابت نموده و در کتابخانه سلطنتی سابق موجود است. نسخه دیگری از «نزهت القلوب» را در پنج شنبه 26 ربیع الاوّل 1041ق کتابت کرده و در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.

همچنین یک نسخه از «حبیب السیر» را در 12 شعبان 1044ق کتابت نموده و در کتابخانه سلطنتی سابق موجود است.(1)

ملّا تقی خوراسکانی*

آقا ملّا تقی بن ملّا محمّد حسین خوراسکانی، عالم فاضل صالح، از فضلای اوایل قرن چهاردهم هجری است. در نهایت زهد و تقوا و قداست بوده و مورد توجه و اعتماد مردم محل بوده است. وی در سال 1350ق وفات یافته و در تکیه خوانساری ها واقع در تخت فولاد در کنار پدر مدفون شد. در سالهای اخیر به بهانه مرمّت تکیه مزار پدر و پسر را از بین بردند.(2)

استاد محمّد تقی ذوفن*

استاد محمّد تقی ذوفن بن حاج حسین، هنرمند معاصر. در سال 1272ش در اصفهان متولّد شد. او پس از کمی تحصیل، به قلمزنی پرداخت و نزد حاج حسنعلی جندقیان شاگردی کرد تا به استادی رسید و با خلاقیت و استعداد شگرف خود آثار ارزنده ای را بر روی فلز پدید آورد و خود در ردیف اساتید طراز اوّل قلمزنی اصفهان قرار گرفت.


1- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، صص 667 و 668.
2- یادداشت های آقای رحیم قاسمی.

ص: 223

استاد ذوفن در 5 بهمن 1357ش از دنیا رفت و در جنوب تکیه فیض در تخت فولادبه خاک سپرده شد.(1)

مرحوم ابوالقاسم جندقیان متخلّص به «شفیق» درباره او این ابیات را سروده است:

گرچه ذوفن زد رقم بر لوح زر

کلک فولادینش آیات هنر

پای بوس هر ضریحی نام اوست

نزد آل عصمت او را آبروست

لیک دارد تربت آن زنده یاد

سقفی از ابر و ستون از گردباد(2)

محمّد تقی شهرستانی

محمّد تقی بن محمّد حسین شهرستانی [از فضلاء و نویسندگان کُتُب] در روز سه شنبه 12 ربیع الاوّل 1087ق کتاب «الرّعایة فی درایة الحدیث» شهید ثانی را به خطّ نسخ نوشته و شیخ علی بن محمّد بن حسن بن شهید ثانی اجازه ای در پشت کتاب به او داده است.

نسخه ضمن مجموعه شماره 3072 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

سیّد تقی هاشمی دهسرخی*

سیّد تقی هاشمی دهسرخی فرزند حسین، در سال 1302ش در روستای دهسرخ متولّد شد. تحصیلات خود را تا دیپلم انجام داد و در حوزه علمیه اصفهان نزد شیخ عباسعلی ادیب، سیّد ابوالحسن شمس آبادی، حج آقا حسین خادمی، سیّد محمّدعلی صادقی و شیخ حسن صافی انجام داد.

از خدمات ایشان بازسازی مسجد لسان الارض در تخت فولاد و اقامه نماز در آنجا و احداث مسجد حضرت قائم(عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف) در آن حوالی بوده است.


1- مصاحبه با استاد مهدی ذوفن فرزند استاد محمّد تقی ذوفن.
2- تخت فولاد، ص22.
3- فهرست مرکزی دانشگاه، ج11، ص2016.

ص: 224

او در مدرسه صدر بازار به تدریس برخی دروس ادبیات و فقه مشغول بود. او عمر خود را در راه تبلیغ دین و بیان احکام و ذکر مصیبت حضرت سیدالشهداءعلیه السلام گذراند و عالمی خلیق و متواضع بود.

یکی از فرزندانش به نام سیّد حسین هاشمی در جبهه های نبرد ایران و عراق به شهادت رسید. خود او نیز در 18 رجب سال 1411ق وفات یافته و کنار فرزند خود در لسان الارض (تکیه شهدا) مدفون شد.(1)

میرزا محمّد تقی هرندی

میرزا محمّد تقی هرندی بن حاج محمّد حسین نایب الصّدر، عالم فاضل متقی. داماد ملّا عبداللَّه هرندی مؤلف «دلائل الدّین» بوده و در سال 1307ق وفات یافته است.(2)

پروفسور سیّد تقی فاطمی*

پرفسور سیّد تقی فاطمی نائینی فرزند سیّد حسین، از دانشمندان و ریاضیدانان معاصر. درسال 1283ش در اصفهان متولّد شد. تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در اصفهان سپری نمود و در سال 1316ش دیپلم گرفت. سپس در آزمون اعزام دانشجو به خارج از کشور شرکت کرده و حائز رتبه اوّل شد و راهی فرانسه گردید. در آنجا در رشته ریاضی به تحصیل پرداخته و به درجه «اکرژه» در علوم ریاضی دست یافت. آنگاه به ایران بازگشته صاحب مکانیک استدلالی در دانشسرای عالی تهران را صاحب شد و به تدریس دروس ریاضی پرداخت. او حدود 40 سال به تدریس مشغول بود تا این که در سال 1357ش به علّت کسالت از تدریس کناره گیری کرد و در مشهد مقدّس ساکن شد. او را از بنیان گذاران ریاضیات در مراکز آموزش عالی ایران می دانند.

وی سرانجام در روز جمعه 17 آذرماه 1374ش در مشهد مقدّس وفات یافت و در


1- وفیات علمای معاصر اصفهان: مخطوط.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص444.

ص: 225

قم به خاک سپرده شد.

او کتابهای درسی بسیاری برای مقاطع ابتدائی و متوسطه تألیف نموده و یا در تألیف آنها مشارکت نموده است.(1)

شیخ محمّد تقی قمشه ای

حاج شیخ محمّد تقی بن میرزا محمّد حسین قمشه ای، عالم فاضل جلیل، در قمشه [شهرضای کنونی] متولّد شده و سپس در اصفهان پس از تحصیلات مقدّماتی و سطح در درس میرزا محمّد هاشم چهارسوقی حاضر شده و پس از تکمیل تحصیلات خود به وطن خود مراجعت نمود و به درس و مباحثه و اقامه جماعت و ارشاد مردم پرداخت.

وی پس از وفات برادرش آقا میرزا محمّد مهدی قمشه ای، ریاست دینی قمشه و نواحی اطراف آن را بر عهده داشته و در سال 1337ق به سفر حج تشرف یافته و پس از بازگشت از آن سفر، مدّتی بعد در قمشه وفات یافت.

وی را تألیفاتی است از جمله «الاصول العملیّه» در برائت و احتیاط و استصحاب.(2)

محمّد تقی یزدی

محمّد تقی بن محمّد حسین یزدی از نویسندگان کتب و خطاطان. در سال 1087ق در اصفهان در قهوه خانه تالار محلّه هارون ولایت مجموعه ای را به خط نسخ نوشته است و به شماره 66687 در کتابخانه مجلس شورای ملّی [سابق] موجود است.(3)


1- آئین فرزانگی، ج3، ص 195-191؛ نادره کاران، ص884.
2- نقباء البشر، ج1، ص252؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص406؛ الذریعه، ج2، ص200؛ تاریخ شهرضا، صص 75 و 76.
3- فهرست کتابخانه مجلس، ج16، ص34.

ص: 226

ملّا محمّد تقی هروی

ملّا محمّد تقی هروی حائری اصفهانی ابن حسینعلی بن اسماعیل، از معاریف علماء و مجتهدین و فقهاء و مصنّفین، صاحب تألیفات کثیره.

در رمضان المبارک 1217ق در هرات متولّد گردید. پس از فرا گرفتن مقدمات علوم در موطن و مولد خود در سال 1235ق به اصفهان مهاجرت نموده و به محضر آقا شیخ محمّد تقی رازی و حاجی کلباسی و سیّد حجّةالاسلام شفتی حاضر شد. سپس به مشهد رضوی و از آنجا به اعتاب مقدّسه ائمه عراق مهاجرت نموده و به درس صاحب جواهر و سیّد کاظم رشتی و میرزا علینقی طباطبائی و احتمالاً شیخ مرتضی انصاری حاضر شده تا به درجات عالیه علم و اجتهاد رسید و به اصفهان مهاجرت نموده و شهرت و ریاستی یافته، و در سال 1272ق به مناسباتی مجبور به مهاجرت به عتبات شد و در 17 ربیع الاوّل سال 1299ق در کربلا وفات یافته و در مقبره صاحب ضوابط دفن گردید.

وی را تألیفات و تصنیفات زیاد است که تعداد آن متجاوز از 60 کتاب و رساله می شود. از جمله:

1. «الأربعون حدیثاً» 2. «السبع المثانی» 3. «المیراث لجمیع الورّاث» 4. «نتائج الأفکار» 5. «نهایة الآمال فی کیفیة الرّجوع إلی علم الرّجال» 6. «الحدیقة النّجفیّه فی شرح الرّوضة البهیّه»(1)

میرزا محمّد تقی مجلسی

میرزا محمّد تقی بن میرزا حیدرعلی بن عزیزاللَّه بن محمّد تقی به محمّد کاظم بن عزیراللَّه بن ملّا محمّد تقی مجلسی، عالم فاضل، در اصفهان ساکن بوده و پدرش در سال


1- بیان المفاخر، ج1، صص 281-279؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 408-406؛ مکارم الآثار، ج3، صص 631-625؛ الکرام البرره، ج1، صص 215-212؛ الذریعه: مجلّدات مختلف؛ ریحانة الادب، ج6، صص 365 و 366؛ نجوم السماء، ج1، ص397؛ المآثر و الآثار یا چهل سال تاریخ ایران، ج1، ص247.

ص: 227

1205ق برای او اجازه نوشته است.(1)

سیّد محمّد تقی خراسانی نجفی

سیّد محمّد تقی بن سیّد محمّد رضا بن حاج سیّد یوسف خراسانی، عالم فاضل متقّی، از علمای قرن چهاردهم هجری. در سال 1275ق در کاظمین متولّد شد. در کودکی همراه پدر به اصفهان آمده و مقدمات را در آنجا آموخت. سپس به زیارت امام رضاعلیه السلام در مشهد مقدّس شتافته و سپس به نجف اشرف هجرت نمود و در درس میرزا حبیب اللَّه رشتی حضور یافت. سپس در مجلس درس آخوند خراسانی و میرزا حسین خلیلی شرکت کرد و به مدارج اعلای علم و اجتهاد دست یافت. در اخلاق و سیر و سلوک نیز از عارف الهی ملّا حسینقلی همدانی کسب فیض نموده و به تزکیه و تهذیب نفس پرداخت و در اخلاق و فضایل نفسانی به مقامی سامی رسیده و عاقبت در سامرا در جوار مرقد مطهر عسکرین علیهما السلام ساکن شد. وی با دختر سیّد صالح بن سیّد مهدی قزوینی بغدادی ازدواج کرده و پس از عمری عبادت و ترویج دین در یکشنبه 17 ربیع الاوّل 1350ق (روز میلاد حضرت محمّدصلی الله علیه وآله و امام صادق علیه السلام) در سامرا وفات نموده، جسدش را پسرش به نجف حمل نموده و جنب مزار پدر صاحب عنوان (سیّد محمّد رضا) در وادی السّلام مدفون ساخت.(2)

محمّد تقی داورپناه*

محمّد تقی داورپناه فرزند رحمان، از خَیرّین و نیکوکاران معاصر. در سال 1315ش در خمینی شهر متولّد شده و در کودکی و نوجوانی زندگی سختی را پشت سر گذاشت. وی از زمان نوجوانی در تهران ساکن شده و به شغل سنگ بری و سنگ تراشی مشغول


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص349؛ الکرام البرره، ج1، ص215.
2- نقباء البشر، ج1، ص255؛ مکار الآثار، ج6، صص 2098 و 2099؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص414 و ج2، ص636.

ص: 228

شد و کم کم با پشتکار و تلاش صاحب ثروت و مکنت فراوان شد. او ثروت خود را صرف اشاعه علم و فرهنگ کرد و دهها مدرسه ساخت و آن را به آموزش و پرروش هدیه کرد. او نیّت کرده است که بیش از یکصد مدرسه بسازد و با همت عالی خود این هدف راه دنبال می کند.(1)

شیخ محمّد تقی رازی نجفی

شیخ محمّد تقی رازی ابن محمّد رحیم بیک استاجلو ایوان کیفی طهرانی، عالم کامل، فقیه و اصولی محقق مدقق. از رؤسای علماء و مجتهدین و اکابر فقهاء و مدرسین.

در حدود 1185ق در «ایوان کیف» از دهستان های ورامین (نزدیک تهران) متولّد شد. در عتبات عالیات نزد آقا محمّد باقر وحید بهبهانی، شیخ جعفر کاشف الغطاء، میر سیّد علی طباطبائی (صاحب ریاض)، سیّد محسن اعرجی کاظمینی و سیّد مهدی بحرالعلوم به تحصیل پرداخت. پس از حمله وهابی ها به کربلا در سال 1216ق به ایران بازگشت و مدّتی در مشهد مقدّس به سر برد. سپس به یزد رفت و سرانجام در اصفهان اقامت گزید. در ابتدا در محلّه احمدآباد ساکن شده و در مسجد ایلچی به اقامه نماز جماعت پرداخت و پس از مدّتی به تدریس در مسجد شاه [مسجد امام فعلی ]پرداخت و تعداد کثیری از اهل علم و فضلاء در درس او حاضر می شدند.

وی در نجف اشرف به افتخار دامادی استاد خود شیخ جعفر کاشف الغطاء نائل شد. در انواع علوم خاصّه فقه و اصول مهارت به سزائی داشته و در بین اقران سر آمد و زبانزد بوده است. او عالمی عابد و زاهد بوده و مجاهدات و ریاضات و کمالات نفس او نزد اهل معرفت معروف بود. برخی نوشته اند وی مراحل سیر و سلوک و تصفیه باطن را نزد درویش کافی نجف آبادی طی نموده است.

شیخ محمّد تقی رازی به خاطر تألیف کتاب «هدایة المسترشدین» به «صاحب


1- کتابی به نام چهره های ماندگار در شرح حال و خدماتش منتشر شده است.

ص: 229

حاشیه» و «صاحب هدایه» نیز معروف است. او چند سال قبل از فوت خودش وصیّ مریم بیگم دایه سلطان محمّد میرزا سیف الدوله قاجار حاکم اصفهان بود و تحت نظر او مریم بیگم در تکیه ای مخصوص که سلطان محمّد میرزا ساخته بود به خاک سپرده شد. شیخ نیز سرانجام در جمعه نیمه شوال 1248ق وفات یافته و حاجی محمّد ابراهیم کلباسی (و یا به قولی سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی) بر پیکر او نماز خوانده و جنازه به تخت فولاد حمل و در تکیه که بعد بنام وی تکیه شیخ محمّدتقی و در زبان عوام مادرشاهزاده مدفون شد.

محمّد حسین ضیاء اصفهانی مرثیه ای برای او سروده و این مادّه تاریخ از آنجاست:

از پی تاریخ آن کلک «ضیا» زد رقم

«راهنمای امم کرد بجنّت مقام»

1248

شیخ محمّد تقی رازی سرسلسله خاندانی در اصفهان معروف به «مسجد شاهیان» است. که در پشت مسجد شاه [مسجد امام فعلی] و حوالی بازارچه حسن آباد اصفهان سکونت داشته اند.

کتب زیر از تألیفات ایشان است:

1. «اجوبة المسائل» 2. «تقریرات» از بحث طهارت حاج سیّد مهدی بحرالعلوم 3. «رساله در عدم مفطر بودن توتون» [در جلد چهارم میراث حوزه اصفهان به تصحیح آقای مجید هادی زاده منتشر گردید.] 4. «رساله در فساد شرط ضمن العقد» 5. «رساله صلاتیه» [با تحقیق شیخ مهدی باقری سیّانی در سال 1383ش در قم منتشر گردید. ] 6. «هدایة المسترشدین فی شرح اصول معالم الدین»، مطبوع مکرراً [آخرین چاپ آن در سال 1420 در سه جلد توسط انتشارات جامعه مدرسین قم منتشر گردید.] 7. «تبصرة الفقهاء» [به تحقیق آقای سیّد صادق حسینی اشکوری در سه مجلد در سال 1385ش به طبع رسید.] 8. «ردود علی استاده العلّامة السیّد محسن الکاظمی فی مسألة الأقل و

ص: 230

الأکثر» [به تحقیق آقای باقری در مجموعه میراث حوزه اصفهان منتشر شد].(1)

سیّد محمّد تقی میردامادی

سیّد محمّد تقی بن سیّد محمّد رضا حسینی میردامادی، طبیب ماهر، پدر مرحوم میرزا مصطفی مؤید الاطباء.

وی پس از وفات در اوان دالان صحن شرقی به صحن شمالی بقعه درب امام مدفون شد.(2)

محمّد تقی کیهان سامانی

محمّد تقی جعفرزاده متخلّص به «کیهان» فرزند شیخ رضا، شاعر ادیب در سال 1339ق در قریه سامان از توابع چهارمحال متولّد شده و نزد پدر که از شاگردان دهقان سامانی بود و دیگران تحصیل کرده و پس از چندی در اصفهان ساکن شد و به استخدام اداره فرهنگ درآمد.

او روزنامه تگرگ را در اصفهان منتشر می نمود.

این بیت از اوست:

ربوده خاطرم یاری نگاری ماه رخساری

که عاقل را به یک فیض نظر دیوانه می سازد(3)


1- قصص العلماء، (چ1380)، ص 124 و 199؛ قبیله عالمان دین، صص 39-12؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج1، صص 183-125؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 409 و 410؛ رساله صلاتیه، صص 43-24؛ هدایة المسترشدین، ج1، صص 46-32؛ تبصرة الفقهاء، ج1، صص 29-15؛مکارم الآثار، ج4، ص1327؛ نجوم السماء، ص477؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص91؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 318 و 319؛ الاصفهان: رجال و مشاهیر، صص 665-661؛ الذریعه، ج4، ص82 و ج6، ص277 و ج16، ص283؛ ریحانة الادب، ج3، ص403؛ الکرام البرره، ص215؛ معجم المؤلفین، ج9، ص120؛ روضات الجنات، ج2، ص119؛ الاعلام، ج6، ص62 گلشن اهل سلوک، صص 62-33.
2- مزارات اصفهان، ص208.
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص397.

ص: 231

ملّا محمّد تقی رازی

ملّا محمّد تقی بن محمّد رضا رازی، عالم فاضل، از دانشوران قرن یازدهم هجری. در اصفهان ساکن بود و نزد علمای اصفهان از جمله ملّا محمّد باقر مجلسی به تحصیل پرداخت.

علّامه طهرانی در معرفی کتاب «ایضاح المصباح» تألیف سیّد بهاءالدّین علی بن غیاث الدّین عبدالکریم گوید: که مولی محمّد تقی حکایت از استادش مولی محمّد باقر مجلسی می کند که... بنابراین وی از تلامذه علّامه مجلسی محسوب است.(1)

ملّا محمّد تقی رازی «رساله نوروزیه» را به نام شاه صفی در یک مقدّمه و سی فصل و خاتمه تألیف نموده است.(2) وی همچنین کتاب «کبیر» را تألیف نموده و نسخه خطی آن در شعبان 1044ق در اصفهان کتابت شده است.(3)

وی همچنین در سال 1058ق مالک مجموعه ای از چند رساله بوده است که اکنون به شماره 6866 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.(4)

ملّا محمّد تقی گوگدی گلپایگانی

ملّا محمّد تقی معروف به آخوند گوگدی بن محمّد رضا مشهور به حاج آقا خوند بن ملّا علی شریف عالم فاضل. در اصفهان ساکن بوده و تحصیل می نموده است. از آثار او:

«سراج النّجاة فی کشف المقالات لتحصیل السّعادات» به فارسی در مواعظ و صفات حسنه و اخلاق است. در دوشنبه 25 ربیع الاوّل 1271ق در شهر اصفهان از جلد اوّل کتاب فراغت یافته است.

وی مجموعه ای مرکب از 6 رساله به خط نستعلیق فراهم کرده که به شماره 1518 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(5)


1- الذریعه، ج2، ص500؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص20.
2- الذریعه، ج24، ص382.
3- الذریعه، ج17، ص260.
4- فهرست مرعشی، ج18، ص60.
5- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج8، ص152.

ص: 232

در مجموعه 1953 کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نیز رساله ای به خط او و به تاریخ پنج شنبه از ماه رجب 1268ق موجود است (شماره نسخه 1953 است.)(1)

فایده: گِوگِد از قرای گلپایگان است.

محمّد تقی اصفهانی*

محمّد تقی بن محمّد رفیع اصفهانی از خطاطان و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری .در سال 1238 نسخه ای از «ملاذ الأخیار» علّامه مجلسی را کتابت کرده است. نسخه در کتابخانه الزهراء اصفهان موجود است.

سیّد محمّد تقی مستجاب الدّعوه

سیّد محمّد تقی مستجاب الدّعوه بن سیّد محمّد سعید بن سیّد محمّد صادق بن سیّد ابوالقاسم بن سیّد محمّد باقر بن سیّد محمّد صادق موسوی اصفهانی، عالم فاضل زاهد.

پدرانش گاهی در یزد و زمانی در اصفهان ساکن بوده و برخی از بنی اعمام او در یزد متوطّن بوده و هنوز هم در اعقابشان در آنجا ساکن هستند.

صاحب عنوان از اهل زهد و تقوا و عزلت و انزوا بوده و در نزد حاجی کلباسی و سیّد حجّةالاسلام مقبول القول و محترم بوده، خدمت آقا محمّد بیدآبادی و جمعی دیگر تحصیل نموده و در محلّه خواجو سکونت داشته است.

در سال 1336ق به سن متجاوز از 90 سال وفات یافته و در تخت فولادجنب تکیه خاتون آبادی در تکیه ای مخصوص مدفون شد.

شعر زیر منسوب به اوست:

زارت بلا موعدٍ فی غیهب الغسق

کانّها الکواکب الدّریّ فی الاُفَق

فقلت أهلاً بک یا خیر زائرة

أما خشیت من الحرّاس فی الطُرقَ

فأنشأت بلسان الحال قائله

من یرکب البحر لایخشی من الغُرَق


1- فهرست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج8، ص567.

ص: 233

فقلت لمّا رأت عینی محاسنها

سبحان من خلق الانسان من عَلَق

اعیذها من عیون النّاس کلّهم

بقل اعوذ بربّ النّاس و الفَلَق(1)

میر محمّد تقی خاتون آبادی (کوفتگر)

میر محمّد تقی بن میر محمّد صادق بن میر ابوصالح بن میر عبداللَّه بن میر محمّد باقر حسینی خاتون آبادی، عالم فاضل و عارف متقی، نسب آنان به میر عبداللَّه برادر میر محمّد اسماعیل (مدفون در بقعه ای معروف در تخت فولاد) منتهی می شود.

وی از رشته ای از سادات خاتون آبادی است که به لقب کوفتگر مشهور بوده و اعقابشان از اصفهان به حوالی دهق مهاجرت کرده اند.]

وی سرانجام در 22 جمادی الاولی 1238ق وفات یافته و در قبرستان مقابل تکیه مادر شاهزاده در تخت فولاد مدفون گردید.(2)

میر محمّد تقی خاتون آبادی

میر محمّد تقی بن میر محمّد صادق بن میر محمّد رضا حسینی خاتون آبادی بن میر ابوالقاسم مدرّس، عالم فاضل جلیل. در اصفهان متولّد شده و نزد پدر دانشمندش و میر سیّد حسن مدرّس به تحصیل پرداخت. چندی امام جماعت مسجدی در محلّه باغات بوده و سپس از طرف پدر مأمور تبلیغ و اقامه جماعت در محلّه حسین آباد اصفهان شد.

وی سرانجام در دوشنبه 9 شوال 1308ق وفات یافته و در فضای بیرون تکیه مادر شاهزاده در ضلع شمال تکیه واقع در تخت فولاد مدفون شد.(3)


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص101؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 414 و 415؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص206.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص417؛ گلشن اهل سلوک، ص48؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص125؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص122؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص72.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص189؛ مکارم الآثار، ج2، ص326؛ گلشن اهل سلوک، صص 249 و 250؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص112.

ص: 234

سیّد محمّد تقی کتابی

حاج سیّد محمّد تقی کتابی بن آقا سیّد محمّد صادق کتابفروش، عالم فاضل. در اصفهان متولّد شد و در این شهر به تحصیل پرداخت. مادرش گوهر بیگم (یا گوهر سلطان) دختر حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی است. خود او نیز دختر دایی خود (حاج سیّد جعفر بیدآبادی فرزند سیّد حجّةالاسلام) را به ازدواج خویش درآورد.(1)

[او از اوتاد و ابدال بوده و روزگاری مدید در نجف اشرف مجاور و به عبادت و تقوی روزگار می گذرانید. محبوبیّت خاصی بین طبقات مردم و علماء مخصوصاً در اصفهان و نجف داشت. وفات او در شب سوم رمضان سال 1336ق در نجف اشرف اتفاق افتاد و در وادی السّلام مدفون گردید.(2)]

سیّد محمّد تقی کتابی*

سیّد محمّد تقی کتابی فرزند سیّد محمّد صادق بن حاج میرزا محمّد تقی بن حاج میرزا صادق کتابفروش حسینی اصفهانی، از فرهنگیان فاضل و متدّین معاصر اصفهان. در سال 1304ش متولّد شد. وی در حوزه علمیه اصفهان ادبیات را فرا گرفت و حدود 20 سال نزد شیخ محمد کلباسی به تحصیل پرداخته و تا کفایه الاصول آن را دنبال نمود.

همچنین پس از انجام تحصیلات ابتدائی و متوسطه در دانشگاه تهران به تحصیل پرداخته و در رشته معقول و منقول در سال 1332ش فارغ التّحصیل شد. در این سالها او در دانشگاه از اساتید گرانقدری چون شهابی، فروزانفر، الهی قمشه ای، مشکاة و سیّد کمال نوربخش بهره برد.

سپس سالها در دانشگاه و دبیرستانهای اصفهان به تدریس پرداخت.

وی در تألیف 5 جلد کتاب دین برای دبیرستانها با دبیران دیگر اصفهان همکاری داشته و چندین مقاله نیز در مطبوعات به چاپ رسانیده است.(3)


1- بیان المفاخر، ج2، ص163.
2- رجال اصفهان (دکتر کتابی)،ج1، ص514.
3- مصاحبه آقای رحیم قاسمی با استاد سیّد محمّد تقی کتابی در آبان 1386شمسی.

ص: 235

محمّد تقی اردبیلی

محمّد تقی بن محمّد صالح بن حاجی گنجی اردبیلی، عالم فاضل. از دانشمندان قرن یازدهم هجری است.

وی در غره محرّم 1058ق از کتابت «تهذیب الأحکام» در مدرسه صفویه اصفهان فراغت یافته و کتاب را نزد، علّامه ملّا محمّد تقی مجلسی قرائت نموده است. مجلسی در پایان کتاب طهارت و صلاة دو أنهاء به تاریخ های اواخر محرم 1060 و اواسط ربیع الاوّل 1062ق برای کاتب نوشته است واو را با القاب «المولی الفاضل العالم العامل» و «المولی الفاضل اللوذعی الالمعی» ستوده است.

این نسخه به شماره 4271 در کتابخانه آیت اللَّه العظمی مرعشی نجفی در قم موجود است.(1)

شیخ محمّد تقی پیکانی جرقویه ای

شیخ محمّد تقی فیکانی (پیکانی) اصفهانی ابن ملّا محمّد صالح واعظ بیدگلی کاشانی، خطاطِّ خط نسخ. کتب زیر را به خط خود استنساخ نموده است.

1. نسخه ای از «قوانین» میرزای قمی را در ربیع الاوّل 1243ق در اصفهان نوشته است. نسخه به شماره 1853 در کتابخانه جامع گوهرشاد مشهد موجود است.(2)

2. جلد هفتم «روضة الصّفا» را در ربیع الثّانی 1259ق به خط نسخ نوشته است و کتاب به شماره 1407 در کتابخانه وزیری یزد موجود است.(3)

3. نسخه ای از «شرح دعای صباح» تألیف ملّا اسماعیل خواجوئی، که در سال 1258ق از نوشتن آن فراغت حاصل نموده است. نسخه آن در کتابخانه دانشگاه تهران


1- تراجم الرجال، ج2، ص638؛ فهرست مرعشی، ج11، ص274.
2- فهرست کتابخانه جامع گوهرشاد، ص372.
3- فهرست کتابخانه وزیری، ج3، ص1067.

ص: 236

است.(1)

4. نسخه ای از «عوالم العلوم» که تاریخ اتمام جلد ششم آن در ظهر چهارشنبه 20 ربیع الثّانی 1262ق بوده و نسخه به شماره 8082 در کتابخانه وزیری یزد موجود می باشد.(2)

5. نسخه ای از «هدایة الأسماء فی بیان کتب العلماء» تألیف حسن بن علی یزدی کثنوی، را در مدرسه خانیه یزد به خط نسخ در روز چهارشنبه 24 جمادی الاوّل 1262ق نوشته [است] که ضمن مجموعه ای فیلم آن به شماره 2535 در دانشگاه تهران موجود است.(3)

سیّد محمّد تقی حسینی تبریزی

سیّد محمّد تقی بن میر محمّد صالح حسینی تبریزی، پدرش از اطبّای معروف عهد صفوی در اصفهان و خود از علماء و زهّاد بوده (گویند:) مؤلف رساله ای است در «محاسبة النّفس». وفاتش در سال 1120ق روی داده و قبرش در قبرستان سنبلستان بوده است. قبر تا این اواخر معروف و مورد احترام بود که مردم آن را زیارت می کردند.(4)

محمّد تقی اصفهانی

محمّد تقی بن محمّد طاهر اصفهانی از خطاطان و نویسندگان کُتُب در قرن یازدهم هجری .در جمعه دهه اوّل رمضان سال 1085ق «حاشیه أنوار التّنزیل» تألیف شیخ بهائی را به خط نستعلیق در اصفهان به پایان رسانیده است.

کتاب به شماره 3021 در کتابخانه مرعشی قم موجود است.(5)


1- فهرست مشکاة، ص139.
2- فهرست وزیری، ج1، ص273.
3- فهرست میکروفیلم های کتابخانه دانشگاه تهران، ص711.
4- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص186؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 416 و 417؛ مزارات اصفهان، صص 261 و 262.
5- فهرست مرعشی، ج8، ص208.

ص: 237

محمّد تقی اصفهانی*

محمّد تقی بن عبدالجبّار اصفهانی، از خطاطان زبردست دوره صفویه است. پدرش از خطاطان نامدار و شاگرد میرعماد بوده است. ظاهراً فرزند نزد پدر به مشق خط پرداخته و به استادی رسیده است. در قزوین به کتابت مشغول بوده و همانجا وفات یافته است.(1)

شیخ محمّد تقی نجفی

شیخ محمّد تقی نجفی ابن شیخ عبدالحسین بن آقا جلال الدّین بن حاج شیخ محمّد تقی آقا نجفی، عالم فاضل جلیل، [در سال 1335ق در اصفهان متولّد شده و تحصیلات مقدماتی را نزد حاج آخوند هرتمنی، شیخ محمّد جواد فریدنی و دیگران انجام داده و پس از گذراندن سطوح فقه و اصول نزد حضرات آیات سیّد محمّد نجف آبادی، شیخ محمّد رضا نجفی و حاج آقا رحیم ارباب، دروس خارج را فرا گرفت و در نجف اشرف نزد آیات عظام سیّد ابوالقاسم خوئی، سیّد عبدالهادی شیرازی، میرزا باقر زنجانی و حاج آقا حسین بروجردی آن را تکمیل کرد. دروس فلسفی را در اصفهان از شیخ محمود مفید و در نجف اشرف از شیخ صدرا بادکوبه ای آموخت و طب را در اصفهان نزد میرزا علی آقا شیرازی فرا گرفت. وی همچنین در هنگام اقامت آیت اللَّه میر سیّد علی بهبهانی در اصفهان، در جلسه درس ایشان شرکت می نمود.]

وی از آقا سیّد محمّد نجف آبادی و شیخ محمّد رضا نجفی اجازه اجتهاد داشت و آیات عظام سیّد ابوالحسن اصفهانی و آقا ضیاءالدّین عراقی آن را تأیید نموده بودند. [او عالمی عابد و متّق و اهل تهذیب نفس بود.

سرانجام در جمادی الثّانی 1417ق مطابق با 27 مهر 1375ه.ش وفات نموده و پیکرش به مشهد مقدس حمل و در صحن قدس مرقد مطهر امام رضاعلیه السلام مدفون شد.(2)]


1- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص668.
2- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 299 و 300؛ رساله منتشره بعد از وفات وی در شرح احوالش؛ وفیات علمای معاصر اصفهان: مخطوط.

ص: 238

محمّد تقی نصیری طوسی

محمّد تقی بن عبدالحسین نصیری طوسی اصفهانی، عالم فاضل محقّق در اصفهان ساکن بوده و کتب چندی تألیف نموده است که از آن جمله است:

1. تحریر و تلخیص «اخلاق ناصری» 2. «العقال فی مکارم الخصال» در علم اخلاق که در سال 1080ق تألیف شده است. 3. «لب الألباب» 4. «المبداء و المعاد»، که در سال 1080ق تألیف شده و نسخه اصل به خط مؤلف در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است. 5. «مقیاس صاحبقرانی»، در علم ریاضیات، که نسخه ای از آن به شماره 1015/13 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(1)

سیّد محمّد تقی فقیه احمدآبادی

سیّد محمّد تقی فقیه احمدآبادی بن سیّد عبدالرزاق بن سیّد عبدالجواد موسوی احمدآبادی بن میر قاضی بن سیّد محمّد نائب الصدر بن میر محمّد تقی موسوی (وزیر شاه صفی = شاه سلیمان صفوی و همسفر او در سفر خراسان و مشهد مقدّس)، عالم فاضل، خطیب بارع، و مجتهد جلیل القدر، در شب جمعه 5 جمادی الاولی 1301ق در اصفهان متولّد شده و نزد جمعی از علمای اصفهان به کسب فیض پرداخته و یا اجازه دریافت نمود که از آن جمله است: سیّد ابوالقاسم دهکردی، آقا سیّد اسداللَّه (عمه زاده اش)، حاج میرزا بدیع درب امامی، آخوند ملّا محمّد حسین فشارکی، حاج میر محمّد صادق خاتون آبادی، آقا میرزا عبدالرزّاق (پدر دانشمندش)، آخوند ملّا عبدالکریم گزی، آخوند ملّا محمّد کاشانی، سیّد محمود کلیشادی و حاج آقا منیرالدّین بروجردی. تا این که به مقامات عالیه علم و اجتهاد رسید.


1- الروضة النضره، ص102؛ الذریعه، ج22، ص126 و ج15، ص250 و ج19، ص50؛ فهرست کتابخانه مرعشی، ج3، ص211؛ فهرست الفبایی کتابخانه رضوی، ص491؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص417.

ص: 239

وی در مسجد امامزاده اسماعیل اقامه جماعت می نمود و تدریس می کرد. او از شیفتگان و دلباختگان حضرت ولیعصر (عجل اللَّه تعالی و فرجه) بود. طبع شعر نیز داشت و اشعاری از او موجود می باشد.

سرانجام در شب سه شنبه 25 رمضان المبارک سال 1348ق پس از انتقال به بیمارستان مرسلین انگلیسی در اصفهان وفات یافت [و یا به قول برخی از بستگان آن مرحوم به دست یکی از افراد فرقه ضالّه بهائیت که متصدی بیمارستان بود مسموم شد و به شهادت رسید ]و در تخت فولاد در تکیه ای مخصوص مدفون گردید.

[در سالهای اخیر بقعه ای شکوهمند بر سر مزار او و پدر عالیقدرش بنا شده و زیارتگاه اهل معرفت است.]

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «آیین جمعه» یا «آداب الجمعات و ابواب الجنان» مطبوع 2. «انیس المتفرّدین» 3. «ایضاح الشّبهات» 4. «بساتین الجنان» در معانی و بیان 5. «تحفة المتأدّبین» در نحو 6. «تذکرة الطّالبین» در شرح «آداب المتعلّمین» 7. «ترتیب الطّلاب در نحو» 8. «تعادل و تراجیح» 9. «تفسیر قرآن» 10. «توضیح الشّواهد» 11. «حواشی بر شرح الخبیص» 12. «دیوان اشعار» با تخلّص «شرعی» و «تقی» 13. «سراج القبور» در آداب نماز و نافله شب 14. «شرح مختصر بر کتاب تصریف» 15. «شرح نصاب» که در 16 رجب 1310ق در 10 سالگی تألیف نموده است. 16. «ضیاء المنیر» در صرف 17. «کنز الغنائم» در فضیلت دعا و نماز جهت حضرت قائم علیه السلام 18. «محاسن الآداب» در نحو 19. «مکیال المکارم» (عجل اللَّه تعالی فرجه)، به عربی، در 2 جلد که بارها به طبع رسیده و به فارسی هم ترجمه شده است. 20. «نور الأبصار» در فضیلت انتظار 21. «وظیفة الانام فی زمن غیبة الإمام» (عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف).

این شعر از اوست:

گرم نصیب شود یک نظر به روی حبیب

نثار او بنمایم روان به رغم رقیب

ص: 240

به پای خود، اگرم بوسه ای روا دارد

نهم به تارک شاهان، ز حشمت و زیب

غم فراق و دل پر ز خون و اشک بصر

مرا ز روز ازل این سه چیز گشته نصیب(1)

محمّد تقی عاشق آبادی*

محمّد تقی بن حاج عبدالقادر عاشق آبادی، از خطاطان زبردست خط نسخ است. از اهالی قریه «عاشق آباد» اصفهان بوده و به کتابت قرآن مجید مشغول بوده است. نسخه ای از قرآن مجید در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است. پدرش از عرفای مشهور اواخر حکومت صفویه است.(2)

ملّا محمّد تقی مجلسی

ملّا محمّد تقی بن ملّا عبداللَّه بن ملّا محمّد تقی مجلسی، از علماء و صاحب تألیف بوده و در خارج از بقعه علّامه مجلسی مدفون است.(3)


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص46؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص419؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 133 و 134؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 323 و 324؛ نقباء البشر، ج1، ص258؛ الذریعه، ج4، ص39، ج18، ص160، ج24، ص375، ج25، ص115؛ شهدای روحانیّت شیعه، ج2، صص 64-60؛ آشنایی با زندگی و شخصیت و شهادت آیت اللَّه فقیه احمدآبادی: ؛مؤلفین کتب چاپی، ج2، ص228؛ معجم المؤلفّین، ج9، ص131.
2- فهرست کتابخانه مرعشی، ج30، ص184.
3- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص321؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص128؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 419 و 420؛ مزارات اصفهان، ص34.

ص: 241

ملّا محمّد تقی الماسی

ملّا محمّد تقی الماسی بن میرزا عزیزاللَّه بن ملّا محمّد تقی مجلسی، عالم فاضل و زاهد متّقی. در سال 1089ق در اصفهان متولّد شد(1) و نزد علمای عالیقدر آنجا تحصیل کرد تا اینکه در علوم زمان خود خصوصاً فقه، حدیث، کلام، ادبیات و حکمت مهارتی به سزا یافت. وی از علّامه مجلسی [و میر عبدالوهاب طباطبائی(2)] اجازه دریافت نمود.

وی نماز جمعه را در اصفهان اقامه می نمود و به تدریس علوم عقلی و نقلی مشغول بود [و جمعی از افاضل از جمله آقا محمّد بیدآبادی(3) و میرزا محمّد باقر رضوی قمی(4) از محضر او مستفیض می شدند.]

«کمالات نفسانی علمی و عملی و پرهیزگاری ایشان به اقصی الغایه رسیده، بود و در خطب جمعه و جماعت به محض شروع اشک جاری بود، از چشم های ایشان تا فراغ»(5)

وی سرانجام در شعبان 1159ق در اصفهان وفات یافته و در بقعه، جلو قبر مجلسی اوّل [در شمال مسجد جامع اصفهان] مدفون شد.(6)

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «بهجة الاولیاء»، به فارسی در ذکر اسامی کسانی که در غیبت کبری موفّق به ملاقات حضرت ولی عصر(عجل اللَّه تعالی فرجه الشّریف) شده اند [نسخه ای از آن به شماره 637 در کتابخانه مسجد اعظم قم موجود است.](7) 2. «دیوان اشعار» 3. «رسائل فقهی» 4. «غدیریه» که در رمضان 1125ق از نظم آن فراغت حاصل نموده است. نسخه ای از آن در کتابخانه مجدالدّین [نصیری] در تهران موجود است.(8)


1- نجوم السماء، ص275.
2- فهرست مرکز احیاء میراث، ج4، ص240.
3- منتخب معجم الحکماء، ص166.
4- تلامذة العلّامة المجلسی، ص85.
5- تذکرة الأنساب، (به نقل از مرآت الأحوال جهان نما، ج1، ص261).
6- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 130-127.
7- فهرست اعظم قم، ص46.
8- الذریعه، ج14، ص27.

ص: 242

او صاحب فرزندانی بوده که 4 تن از آنها به نامهای ابوالحسن، ابراهیم، محمّد کاظم و محمّد باقر در قحطی در حین محاصره اصفهان به دست افاغنه تحت فرمان محمود افغان، فوت شده اند.(1)

علت شهرت او به الماسی آن است که پدرش قطعه الماسی در جای دو انگشت مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام در ضریح مطهّر نصب نمود که قیمتش در آن زمان هفت هزار تومان بود.(2)

میرزا محمّد تقی ادیب طوسی

میرزا محمّد تقی ادیب طوسی بن میرزا علینقی ملّاباشی، نویسنده و روزنامه نگار. در اصفهان متولّد شد و تحت تربیت پدر قرا گرفت و به تحصیل علم و ادب پرداخت و از دانشمندان آن عهد از جمله میرزا یحیی مستوفی بیدآبادی بهره گرفت. وی پس از وقوع انقلاب مشروطیت، در روزنامه «زاینده رود» به مدیریت «معین الاسلام خوانساری» به نوشتن مقاله پرداخت و چندی بعد مدیر آن روزنامه شد. و خود او بالاخره در اسفند 1299ش روزنامه «صبح امید» را منتشر کرد که تا سال 1305ش به چاپ می رسید. او همچنین مدیر مدرسه معرفت و یکی از اعضای هیأت مدیره مدرسه ایمانیه بود.

او مردی آزادیخواه و طرفدار مشروطه بود و در مقالات خود به استبداد و نقض قانون اساسی اعتراض می کرد. ادیب طوسی در سه شنبه 29 ربیع الثّانی 1362ق وفات یافته و در تکیه بروجردی در تخت فولاد مدفون شد.(3)


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 322 و 323.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص421.
3- تاریخ جراید و مجلات ایران، ج2، صص 101 و 102؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص88؛ بوستان فضیلت، صص 358-355.

ص: 243

ملّا محمّد تقی طبسی

ملّا محمّد تقی بن علینقی طبسی، عالم فاضل، از دانشوران قرن دوازدهم هجری. وی در اصفهان ساکن بود و نزد جمعی از علمای اصفهان از جمله آقا جمال الدّین محمّد خوانساری به تحصیل پرداخت. پس از آن خود در اصفهان به تدریس مشغول شد. حزین لاهیجی درباره او نوشته است:

«از مشاهیر فضلاء و در فنون علوم، صاحب دستگاهی عظیم بود. در اصفهان توطن اختیار و به افاده اشتغال داشت و در آن حادثه به رحمت ایزدی پیوست.»

[ظاهراً وفات این عالم عالیقدر سال 1134 یا 1135ق بوده است.] کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «ترجمه مهج الدّعوات»، به فارسی، که در رجب 1117ق آن را برای شاه سلطان حسین صفوی ترجمه نموده و به شماره 3117 در کتابخانه آستان قدس رضوی در مشهد مقدّس نگهداری می شود. (این ترجمه عالمانه اخیراً چاپ شده است) 2. «ترجمه ادعیة الاسابیع»(1)

محمّد تقی اصفهانی

محمّد تقی بن محمّد علی اصفهانی، از خوشنویسان قرن سیزدهم هجری است که در ربیع الثّانی 1252ق کتابت قرآنی را به خط نسخ در اصفهان برای حاج میرزا فضل اللَّه، للِه عباس میرزا نوشته است و به شماره 1 در کتابخانه ملّی ملک تهران موجود است.(2)


1- تاریخ و سفرنامه حزین، ص210؛ تتمیم امل الآمل، صص 86 و 87؛ الذریعه، ج4، ص140 و ج1، ص395 و ج6، ص197؛ الکواکب المنتشره، ص122؛ فهرست الفبائی رضوی، ص571؛ فوائد الرضویّه، ص433؛ دانشمندان خوانسار، صص 247 و 248.
2- فهرست کتابخانه ملک،ج 1 ص 3.

ص: 244

ملّا محمّد تقی اردستانی

ملّا محمّد تقی اردستانی بن حاج ملّا محمّد علی بن ملّا عبدالعظیم بن محمّد تقی بیدگلی کاشانی، عالم فاضل، از دانشوران قرن سیزدهم هجری. در اصفهان نزد علمای اعلام حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی و آقا میر سیّد حسن مدرس و دیگران کسب فیض نموده و به درجات عالیه فضل و کمال رسید، سپس به موطن خود بازگشته و به نشر احکام و اقامه جماعت و امر به معروف و نهی از منکر پرداخته و قبل از سال 1300ق وفات نموده است. فرزندش میرزا حسین داماد ملّا علی اکبر فشارکی بوده است.(1)

محمّد تقی خان صدری

محمّد تقی خان صدری [فرزند محمّد علی خان] از فرهنگیان قدیمی اصفهان بود. سالها به عنوان مدیر دبیرستان سعدی اصفهان و مدیریت دبیرستان صارمیّه و محقّق اوقاف و غیره خدمت می کرد. فردی مسلمان و معتقد و خوش رفتار و باکفایت بود.

[در اوّل مرداد 1326ه.ش وفات یافته در تکیه خانوادگی صدری ها در تخت فولاد جنب تکیه آقا سیّد محمّد لطیف خواجوئی مدفون شد.] در سالهای اخیر دیوارها و اطاق های تکیه را خراب کردند.

مرحوم استاد همایی مادّه تاریخ فوت او را چنین سروده است:

به سال شمسی «سنا» از پی تاریخ گفت:

«شود بصدر جنان جای محمّد تقی»(2)

سیّد تقی حسینی

سیّد تقی بن محمّد علی حسینی اصفهانی [از خطاطان و نویسندگان کتب] در رمضان 1260ق مجموعه ای از چند رساله از جمله: «لؤلؤ درج المضامین» و «مختار القّراء» هر


1- آتشکده اردستان، ج1، ص164؛ بیان المفاخر، ج1، صص 281 و 282.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص159؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: مخطوط.

ص: 245

دو از تألیفات ملّا مختار قاری و سه کتاب دیگر را به خط نسخ نوشته است که به شماره 15175 در کتابخانه وزیری یزد موجود است.(1)

شیخ محمّد تقی صدیقین*

حاج شیخ محمّد تقی بن آقا محمّد علی صدیقین اصفهانی، عالم فاضل معاصر، در سال 1342ق در اصفهان متولّد شد. تحصیلات مقدّماتی را در اصفهان انجام داده و سطوح فقه و اصول را نزد اساتیدی چون حضرات آیات: شیخ هبةاللَّه هرندی، شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی، سیّد علی اصغر برزانی و سیّد حسین خادمی فرا گرفت. در سال 1365ق به قم عزیمت نمود و از درس آیات عظام بروجردی، سیّد محمّد تقی خوانساری، سیّد محمّد محقّق داماد، سیّد محمّد رضا گلپایگانی، شریعتمداری و امام خمینی بهره برد و درس فلسفه علّامه طباطبائی نیز شرکت کرد. در ایّام تعطیلات حوزه علمیه قم نیز به اصفهان می رفت و از درس حضرات آیات شیخ مهدی نجفی، حاج آقا رحیم ارباب و سیّد عبداللَّه ثقةالاسلام بهره می گرفت.

ایشان به خواهش امام خمینی به مدّت 4 سال به خرم آباد رفت و به اداره حوزه علمیه آنجا پرداخت. و آنگاه به قم بازگشته و به تدریس پرداخت

این فقیه محقّق و مجتهد مبرّز در چهارشنبه 20 محرّم الحرّام 1426ق در قم وفات نمود و پس از اقامه نماز بر پیکر ایشان توسط آیت اللَّه صافی گلپایگانی در قبرستان شیخان قم مدفون شد.

این تألیفات از ایشان است:

1. «معیار الفقاهه در شرح شرایع الاسلام»، در 9 جلد که قسمت «صلاة» و «حج» و «طهارة» آن به چاپ رسیده است. 2. «رساله توضیح المسائل» 3. «تفسیر آیه جلباب» 4. «الغناء» موضوعاً و کلماً» 5. «شطرنج و منع بازی با آن» 6. «دین و زن» 7. «حسین


1- فهرست وزیری، ج3، ص856.

ص: 246

و پذیرش دعوت» در نقد کتاب «شهید جاوید»(1)

شیخ محمّد تقی هرندی*

شیخ محمّد تقی بن شیخ محمّد علی هرندی اصفهانی، عالم فاضل زاهد متقی، درسال 1333ق در شهر «هرند» متولّد شد. پس از طی مقدّمات به سن 14 سالگی به اصفهان آمد و پس از تحصیلات مقدماتی نزد اساتیدی چون حاج آقا رحیم ارباب و شیخ محمّد رضا نجفی مسجد شاهی تحصیل نمود.

در سال 1358ق به نجف اشرف رهسپار شد و نزد آیات عظام سیّد ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمّد کاظم شیرازی، شیخ موسی خوانساری و سیّد جمال الدّین گلپایگانی دروس خارج را تکمیل نمود و در آن شهر به تدریس پرداخت و با دختر استادش سیّد جمال الدّین گلپایگانی ازدواج کرد.

وی در سال 1395ق به ایران بازگشته و در تهران به ارشاد مردم و اقامه جماعت در مسجد یزدی ها در خیابان خانی آباد پرداخت تا اینکه در روز جمعه 25 صفر 1417ق وفات یافته جنازه اش به قم حمل و در صحن حضرت معصومه(س) مدفون شد. از آثار او تقریرات آیات عظام شیرازی و گلپایگانی است.(2)

ملّا محمّد تقی استرآبادی*

ملّا محمّد تقی بن ملّا محمّد قاسم بن ملّا محمّد شفیع بن ملّا محمّد علی استرآبادی، عالم فاضل، از دانشمندان قرن دوازدهم هجری در اصفهان. جدّش ملّا محمّد علی استرآبادی داماد مجلسی اوّل است. خود ملّا محمّد تقی دختر آقا محمّد مهدی بن آقا هادی بن ملّا محمّد صالح مازندرانی را به ازدواج خود درآورده است. و ملّا محمّد صالح مازندرانی نیز داماد ملّا محمّد تقی مجلسی بوده است.


1- وفیات علمای معاصر اصفهان: مخطوط.
2- تربت پاکان قم، ج3، صص 1496 و 1497.

ص: 247

سال فوت و دیگر مشخصّات زندگی او به دست نیامد.(1)

میرزا محمّد تقی نوری

میرزا محمّد تقی بن محمّد علی نوری، عالم فاضل، از علمای اصفهان در اواخر دوره قاجاریه. در فنّ تعبیر خواب، ابن سیرین زمان خود بوده و گاه او را میرزا محمّد تقی مُعَبِّر می گفته و از تعبیرهای او حکایت ها نقل می کرده اند.

وی در سال 1329ق وفات نموده و در پشت بقعه بابا رکن الدّین در تخت فولاد مدفون شد.

فرزندش محمّد علی این شعر را برای او گفته که بر روی سنگ قبر او نوشته شده است:

آن که در تعبیر همچون یوسف صدیق بود

از ممات خود حیات جاودانی را ربود

چون که رسمش بود تقوی اسم او هم شد تقی

تسمیه اش خود با مُسَمّی از ازل تطبیق بود

چون که از ظلمات دنیا شد به عقبی نور او

همنشین با حور و غلمان شد به جنّات الخلود(2)

تقی بهروز

تقی بهروز بن محمّد کاظم، شاعر ادیب، در سال 1312ق متولّد شده و در اصفهان علم و ادب آموخته است. در شعر طبع روانی داشته و «بهروز» تخلّص می کرده و در


1- فیض قدسی، ص226؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص375.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص206؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 396 و 397؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص73؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص168؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، صص 65-61.

ص: 248

حدود سال 1362ق وفات یافته است. این شعر از اوست:

گوئید حریفان ره میخانه کدامست

آن پیر خراباتی مستانه کدامست

زاهد منما منع ز می خوردن رندان

آن کس که نبوسد لب پیمانه کدامست

تو خون یتیمان خوری و ما می احمر

انصاف بده عاقل و فرزانه کدامست(1)

محمّد تقی یزدی

محمّد تقی بن محمّد مجید یزدی اصفهانی، از خوشنویسان قرن دوازدهم هجری که مجموعه ای به خط نستعلیق ترتیب داده و نوشته [است] و به شماره 2084 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران است.(2)

ملّا محمّد تقی اصفهانی

مولی محمّد تقی فرزند بهاءالدّین محمّد اصفهانی معروف به فاضل هندی، عالم فاضل.(3)

[از بهاءالدّین محمّد اصفهانی معروف به فاضل هندی فرزندی با نام محمّد تقی شناخته شده است. از قول جامع دیوان سیّد نصراللَّه حائری نقل شده است که: شمس سماء الفضل و الافضال و قطب دائرة الکمال و النوال مولانا محمّد تقی ولد الاجل الفاضل الهندی... نامه ای

به سیّد نصراللَّه نوشته، او را دعوت نموده و سیّد مشارالیه به اشعاری چند وی را جواب فرموده:

یا ایها المولی التّفی الّذی

لسانه مازال یروی الصواب

یابن البهائی الّذی فضله

کالشمس اذ لا یعبریها سحاب


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 96 و 97.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج8، ص707.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص856.

ص: 249

أهدیت لی رقعة عز عذت

فی حسنها تشبه عصر الشباب

فیها شراب رائق قد صفا

و فی رقاع الغیر أضحی سراب(1)]

محمّد تقی مسیر اصفهانی*

محمّد تقی مسیر بن محمّد صحّاف اصفهانی، شاعر ادیب معاصر میرزا محمّد طاهر نصرآبادی بوده و «مسیر» تخلّص می نموده است. از اوست:

از دیدن من شاد شود خاطر مجنون

دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید(2)

تقی فداکار*

تقی فداکار فرزند شیخ محمّد انصار ترک همدانی، از فعالّان سیاسی و اجتماعی معاصر، در سال 1282ش درا صفهان متولّد شد. در نوجوانی تحت تأثیر افکار انقلابی برادرش باقرخان عراقی، به نهضت جنگل پیوست. پس از آن در یک شرکت تجاری روسی در ایران به کار پرداخت و در آنجا با زبان روسی آشنا شد. چندی بعد به استخدام اداره ثبت اصفهان درآمد و عاقبت حرفه وکالت را برگزید. او پس از شهریور 1320 با ایجاد ارتباط با کارگران کارخانجات نساجی اصفهان و به منظور انسجام بخشیدن جنبش کارگری و پیگیری مطالبات صنفی آنان، اتحادیه کارگران اصفهان را تأسیس کرد.

وی در سال 1322ش در انتخابات مجلس شورای ملّی شرکت کرد و به عنوان نماینده اصفهان به مجلس رفت. در سال 1327ش و به دنبال ترور شاه دستگیر و زندانی شد. امّا با پادرمیانی دکتر مصدّق آزاد شد. در سال 1331ش به اصفهان بازگشت و به فعّالیّت های سیاسی خود ادامه داد. پس از کودتای 28 مرداد 1332 و سرنگونی دولت دکتر مصدّق، او نیز تحت تعقیب قرار گرفت. او پس از آن از فعّالیّت های سیاسی


1- احوال و آثار بهاءالدّین محمّد اصفهانی، ص43؛ اعیان الشیعه، ج9، ص197.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص188.

ص: 250

گناره گرفت و به کار وکالت و سرکشی به مزرعه خود مشغول شد. گفته می شود مأموران امنیتی رژیم پهلوی بر علیه او مشغول برنامه ریزی بودند و در بامداد 6 خرداد 1350ش تقی فداکار توسّط اتومبیل نزدیک مزرعه خود زیر گرفته شد و کشته شد. جسدش را در کنار برادرش، در تکیه میرزا ابوالمعالی کلباسی در تخت فولاد، به خاک سپردند.(1)

ملّا محمّد تقی مجلسی (اوّل)

ملّا محمّد تقی مجلسی معروف به «مجلسی اوّل» بن مقصود علی مجلسی نطنزی اصفهانی، از اکابر علماء و فقهای شیعه و از ثقات و معتمدین محدّثین، فقیه محدّث اصولی رجالی زاهد عارف، در سال 1003ق در اصفهان متولّد شده و اساتید و یا مشایخ روایت ایشان عبارتند از: میرزا ابراهیم رضوی همدانی، شیخ ابوالبرکات واعظ اصفهانی، میر ابوالقاسم فندرسکی، امیر اسحاق استرآبادی، شیخ جابر نجفی، سیّد حسین کرکی، شیخ عبداللَّه بن ابوالبرکات، شیخ عبداللَّه جابر عاملی، ملّا عبداللَّه شوشتری، سیّد شرف الدّین علی شولستانی، شیخ علی بن عبدالعالی (محقّق کرکی)، ملّا محمّد قاسم (خالوی ملّا محمّد تقی مجلسی)، مُعزّالدّین محمّد بن قاضی جعفر اصفهانی، قاضی معزّالدّین محمّد، شیخ بهائی، شیخ محمّد تبنینی، میرزا محمّد استرآبادی، ملّا مقصود علی نطنزی عاملی و شیخ یونس جزائری.

وی در مسجد جامع اصفهان به اقامه جماعت و تدریس فقه و حدیث و کلام پرداخته و نماز جمعه را در مسجد جامع جدید عباسی [مسجد امام فعلی] اقامه نمود و باقی عمر را صرف عبادت و تحقیق و تصنیف کرد. او اهل ریاضت و ذکر بوده و اربعین ها ریاضت کشیده و مکاشفاتی داشته که برخی از آنها معروف است.

وی در فهم حدیث و تحقیق اسناد آن سرآمد علمای عهد خویش بوده و در ترویج روایت ائمه و نشر کتابهای حدیثی شیعه اهتمام بسیار داشته است. او شاگردان بسیاری


1- اتحادیه های کارگری و خودکامگی در ایران، صص 442 و 443.

ص: 251

تربیت نموده و نگارنده در کتاب زندگینامه علّامه مجلسی به نام 45 نفر از آنان اشاره نموده ام.

مجلسی اوّل در سال 1070ق در اصفهان وفات یافته و در زاویه شمال غربی مسجد جامع عتیق اصفهان مدفون گردید.

شعیب جوشقانی این بیت را به عنوان مادّه تاریخ وفات او سروده است:

«مسجد و منبر از صفا افتاد»

صاحب علم رفت از عالم

1070 1070

برخی از آثار او عبارتند از:

1. «لوامع صاحبقرانی» 2. «روضة المتقین در شرح من لا یحضره الفقیه» 3. «شرح صحیفه سجادیه» 4. «حاشیه بر تهذیب الأحکام» 5. «شرح خطبه همام»(1)

سیّد محمّد تقی حجازی فروشانی*

سیّد محمّد تقی حجازی فروشانی ابن سید محمّد مهدی، عالم فاضل. در سال 1317ش در محلّه فروشان سِدِه ماربین [خمینی شهر ماربین] متولّد شد. برای تحصیل علوم دینی در مدرسه جده بزرگ ساکن شد. منطق را نزد شیخ حیدرعلی صلواتی، معالم


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 413-367؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، 121-118؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان،ج1، صص 424-422؛ مزارات اصفهان، ص35؛ الذریعه: مجلدات مختلف؛ ریحانة الادب، ج5، ص198؛ معجم المؤلفین، ج9، ص137؛ مصفی المقال، صص 98 و 99؛ لباب الألقاب، ص 90 و 132؛ شمس التواریخ، ص12؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص66؛ دانشمندان خوانسار، صص 103-100؛ مرآت الأحوال جهان نما، ج1، صص 62-57؛ ریاض العلماء، ج5، ص47؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، صص 40-24؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص318؛ روضات الجنات، ج2، ص114؛ الاصفهان: رجال و مشاهیر، صص 478 و 479؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، صص 19-14؛ وقایع السنین و الاعوام، ص521؛ تذکرة العلماء، صص 167-164؛ فیض قدسی، صص 196-183؛ الاعلام، ج6، ص62؛ الکنی و الالقاب، ج3، صص 150 و 151؛ فرهنگ معین، ج6، ص1905.

ص: 252

را نزد سیّد محمّد قهدریجانی، مغنی و حاشیه ملّا عبداللَّه را نزد شیخ محمّد علی حبیب آبادی در مدرسه نیم آورد، شرح لمعه را نزد شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی، رسائل و مکاسب را نزد سیّد مصطفی مهدوی و میر سیّد علی مشکاة، شهید سیّد ابوالحسن شمس آبادی، قوانین را نزد ملّا هاشم جنتی، حکمت را نزد شیخ محمود مفید و حاج میرزا رضا کلباسی، هیئت را نزد مجد العلماء نجفی، کفایه رانزد پدر خود و شیخ احمد فیاض و درس خارج را نزد حاج آقا حسین خادمی وسالها نزد حاج شیخ حسن صافی و سرانجام نزد حاج آقا حسین مظاهری فرا گرفت.

وی پس از آن در روستای اصغرآباد و همچنین خمینی شهر به تبلیغ دین و انجام فعالیت های عمرانی و خدمات فرهنگی مشغول شد. اکنون در خمینی شهر به وظایف دینی مشغول است و سطوح فقه و اصول را در مدرسه صدر تدریس می نماید.(1)

سیّد محمّد تقی موسوی خوانساری

سیّد محمّد تقی بن سیّد محمّد مهدی موسوی خوانساری، از خوشنویسان اواخر دوره قاجاریه است. وی کتاب «کشف الأنوار» در ترجمه جلد نهم بحارالأنوار، تألیف شیخ محمّد تقی آقا نجفی اصفهانی را در سال 1295ق کتابت نموده است. این کتاب یک سال بعد چاپ سنگی شده است.(2)

سیّد محمّد تقی گلستانه

سیّد محمّد تقی بن میرزا محمّد مهدی گلستانه، عالم فاضل. وی در طهران ساکن بوده و پس از فوت پدر در سال 1322ق در مسجد قنات آباد طهران به اقامه جماعت پرداخته است.

همچنین کتابخانه ای نفیس و آبرومند از پدر به او منتقل شد.(3)


1- یادداشت های آقای رحیم قاسمی.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص279 و 280.
3- نقباء البشر، ج1، ص271؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص425.

ص: 253

میرزا محمّد تقی خان حکیم باشی*

میرزا محمّد تقی خان حکیم باشی بن ملّا محمّد هاشم خوشنویس انصاری کاشانی، از چهره های درخشان علم و ادب اصفهان در قرن چهاردهم هجری است. در سال 1266ق متولّد شد و در اصفهان مقدّمات علوم را آموخت. سپس به تهران رفت و در مدرسه نظامی دولتی به تکمیل دانش پرداخت. گرچه رشته تخصصی او پزشکی بود ولی در اصفهان در انواع علوم اهل تتبّع و تحقیق بود و به هیأت، جغرافیا، گیاه شناسی، معرفة الأرض و زهرشناسی می پرداخت و در این فنون صاحب تألیف بود. از ادب بهره مند بود و شعر می سرود و نثر را درست و با آئین می نوشت. در پاره ای از آثار خود به سره نویسی مایل بوده و می کوشد برای مصطلحات فرنگی معادل های پارسی بسازد. قسمت عمده عمر کوتاه او در خدمت ظلّ السّلطان حاکم اصفهان گذشت. هنگامی که در فارس در خدمت ظلّ السّلطان بود. روزنامه «الفارس» را منتشر ساخت و در اصفهان در 2 جمادی الاولی 1296ق نخستین شماره روزنامه فرهنگ که نخستین روزنامه تاریخ مطبوعات دراصفهان نیز هست را انتشار داد و تا پایان عمر در آن مقالات مفید علمی نوشت.

او از افاضل کارگزاران حکومت ناصری و دارای چند نشان از دولت ایران و دیگر دول بوده و در چندین انجمن مشهور علمی عضویت داشت. او مردی روشن اندیش، آگاه و دلسوز بوده و از عقب ماندگی جامعه ایرانی آن روز ابراز تأسف و ناراحتی می نمود. خدمات ارزنده او در انتشار کتابهای مفید از علوم جدید و توسعه بهداشت در اصفهان و اشاعه علوم در آن عهد نادر و کم نظیر بوده است.

وی سرانجام در شب سیزدهم ماه رجب المُرَجَّب سال 1303ق بر اثر بیماری استسقاء درگذشت و در حجره شرقی تکیه میر فندرسکی در تخت فولادبه خاک سپرده شد.

عباسعلی خرّم لنبانی در مرثیه ای مادّه تاریخ فوت او را چنین سروده است:

ص: 254

بهر تاریخ وفاتش گفت خرّم این چنین

«آه» افلاطون دوم رفت زین دنیا برون»

وی صاحب تألیفات فراوانی در موضوعات علمی است از جمله:

1. «گنج شایگان» درباره خوزستان در مجله دانشکده ادبیات اصفهان چاپ شده است. 2. «حدائق الطّبیعه» که چاپ شده است. 3. «ترجمه اندرزنامه تربیت اطفال» نوشته: لرد برلی، که چاپ سنگی شده است. 4. «اختلال نظام عالم به واسطه مسکرات» یا «خمریه» که چاپ سنگی شده است. 5. «جانورنامه» موجود در کتابخانه مجلس شورای اسلامی در تهران 6. «تذکرة الأرض ناصری» 7. «کتاب کحّالی» موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران 8. «زینة الابدان» که چاپ سنگی شده است. 9. «مسافرت تفلیس» 10. «خمریه» چاپ سنگی شده است و غیره.(1)

محمّد تقی (سارو تقی)

میرزا محمّد تقی معروف به «سارو تقی» بن میرزا هدایت اللَّه تبریزی اصفهانی، از مردان باکفایت و کاردان عصر صفویه است که در اثر استعداد و فعالیت، از نانوایی به مقام صدارت رسیده و به لقب «اعتمادالدّوله» ملّقب شده و در دستگاه صفویّه اقتداری یافته است. لذا مورد بغض و کینه مخالفین واقع شده و ظاهراً به اشاره شاه عباس ثانی در شعبان 1055ق به سن 70 سالگی به دست جانی خان کشته شده و معروف است که در محلّه جوباره اصفهان مدفون گردیده است، لکن پس از تحقیق و تَتَبُّع مسلّم گردید که قبر او در امامزاده شاه سیّد علی در محلّه خواجو قرار دارد.


1- مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، شماره سوم، مهر تا اسفند 1370ش، صص 131-129؛ تاریخ جراید و مجلات ایران، ج3، صص 75-73؛ مجموعه کمینه، ص132؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج1، ص150؛ فهرست مرعشی، ج32، ص124؛ فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص 142 و 181؛ فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج17، ص449 تاریخ اجتماعی اصفهان در عصر ظلّ السّلطان، صص140-138؛ اصفهان: مدارس نوین و مفاخر آن، صص 142-138.

ص: 255

سارو تقی در ایّام وزارت خود مصدر خدمات مهمّی شده و بانی آثار خیریه زیاد می باشد که از آن جمله است:

1. بازار ساروتقی معروف به قهوه کاشیها 2. چهارسوی ساروتقی در بازار بزرگ 3. حمام ساروتقی 4. قصر ساروتقی در محلّه امامزاده احمد 5. کاروانسرای ساروتقی در قهوه کاشیها 6. سه مسجد در حسن آباد و بازار و جوباره 7. مدرسه ساروتقی مقابل امامزاده احمد، خانه و مدرسه و مسجد در محلّه عباس آباد 8. سنگ ریزی راه باتلاقی مازندران 9. ایجاد راه فیروزآباد به آمل 10. بنای شهر اشرف در مازندران (بهشهر کنونی)(1)

محمّد تقی تاجر عباس آبادی

میرزا محمّد تقی تاجر عباس آبادی، از تجار معروف است که در قرن یازدهم هجری در محلّه عباس آباد اصفهان می زیسته و در ثروت و مکنت و عقل و فطانت معروف بوده است. مردی عالی همّت و صاحب مروّت و فاعل به خیرات و مبرّات بوده و در حمایت و کمک به نیازمندان اهتمام تمام داشته است.(2)

محمّد تقی جامی

محمّد تقی جامی، از علماء و شعراء معاصر اصفهان و از اهالی قریه «ورنوسفادران» سِدِه ماربین [خمینی شهر فعلی] و در اشعار خود، خویش را «ادیب اصفهانی» می خواند.

وی در دبیرستان های خمینی شهر و مدرسه ناصریه اصفهان تدریس نموده است.

از اوست:


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص214؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص663؛ مختصری از تاریخچه محلّه خواجو، ص66؛ وقایع السنین و الاعوام، ص 513 و 515؛ از شیخ صفی تا شاه صفی، ص227؛ تاریخ عالم آرای عباسی، (چ1377)، ج3، ص1819؛ مزارات اصفهان، صص 239 و 240؛ سفرنامه شاردن (قسمت اصفهان)، صص 24-16.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، صص 394-392.

ص: 256

ای یار مهیّا کن، خلوتگه تنها را

تا آنکه ببینی تو، اعجاز مسیحا را

جان بی رخ ماه تو، آرام نمی گیرد

از چهره خود بردار، این پرده دیبا را(1)

محمّدتقی خلجی*

محمّدتقی خلجی، از فضلاء و نویسندگان معاصر 1327ش در فریدن متولّد شد. از سالهای جوانی شروع به تحصیل علوم دینی کرد و در قم نزد بزرگانی چون وحید خراسانی و جوادی آملی حاضر شد. او سالها به تبلیغ و تحقیق مشغول بوده و نویسنده ای توانا و خطیبی ماهر است.

این کتابها از آثار اوست که به چاپ رسیده است:

1. «اسرار خاموشان» در شرح صحیفه سجادیه 2. «ترجمه صحیفه سجّادیّه» 3. «رخساره خورشید» در شرح خطبه حضرت زهرا(سلام اللَّه علیها) 4. «سحر سخن و اعجاز اندیشه» در شرح دو خطبه از حضرت زهرا(سلام اللَّه علیها) 5. «تشیّع و انتظار» 6. «آسیب شناسی زبان» 7. «غیبت».(2)

محمّد تقی خوزانی

محمّد تقی خوزانی از نویسندگان کتب در قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری بوده است.

از آثارش کتابت نسخه ای از دیوان میرداماد است که آن را در چهارشنبه 23 رمضان المبارک سال 1320 به خط نستعلیق به پایان رسانیده است. نسخه به شماره 3224 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(3)

خوزان یکی از دهات سه گانه (سِدِه ماربین) اصفهان است.


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص137.
2- یادداشت آقای رحیم قاسمی.
3- فهرست کتابخانه مرعشی، ج9، ص322.

ص: 257

استاد محمّد تقی دهقّی*

استاد کربلائی محمّد تقی دهقّی، از حجّاران هنرمند اواخر دوره قاجاریه است. از آثار او لوح سنگی منصوب بر دیوار شرقی ایوان مسجد جامع گزِ بُرخوار است که آن را در سال 1305ق حجّاری کرده است.(1)

همچنین از آثار حجّاری او چندین سنگ مزار است. از جمله:

سنگ مزار سیّده صفیّه بیگم بنت آقا سیّد محمّد علی، در سال 1310ق در روستای کلهرود از توابع شهرستان بُرخوار و میمه. و سنگ مزار مستورة النّساء خانم بنت سیّد محمّد قاسم، در سال 1323ق در همان روستا.(2)

شیخ محمّدتقی رهبر*

شیخ محمّدتقی رهبر، از چهره های سیاسی روحانیت در عصر حاضر. در سال 1314ش متولّد شد، تحصیلات خود را در حوزه علمیه زرین شهر آغاز کرد و سپس به قم عزیمت نمود و از محضر حضرات آیات سیّد محمّدباقر سلطانی طباطبایی، میرزا علی مشکینی، علّامه طباطبائی، حاج آقا حسین بروجردی، سیّد محمّدرضا گلپایگانی و امام خمینی بهره برد و پس از 10 سال به اصفهان بازگشت و ضمن تحصیل نزد حضرات آیات خادمی و خراسانی، به تدریس و وعظ و خطابه مشغول شد. او در جریان انقلاب اسلامی، از روحانیون فعال طرفدار امام خمینی بود و پس از پیروزی انقلاب به تدریس و تحقیق و تألیف مشغول بود. او در دوره هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی از اصفهان به مجلس راه یافت.

این کتابها از اوست:

1. «ارمغان خانقاه» 2. «پژوهشی در تبلیغ» 3. «ابعاد سیاسی، اجتماعی نهج البلاغه» 4. «سیاست و مدیریت از دیدگاه علی بن ابیطالب علیه السلام».


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص189.
2- یادداشت های غلامرضا نصرالهی.

ص: 258

علاوه بر آن وی مقالات بسیاری در مطبوعات از جمله ماهنامه «پاسدار اسلام» به چاپ رسانیده است.(1)

تقی ضمیر اصفهانی

تقی حلوائی متخلّص به «ضمیر» شاعر ادیب، در اصفهان ساکن بوده و جهت تجارت به هند رفته و پس از بازگشت به اصفهان وفات یافت.

از اوست:

بیستون را چون در خیبر به زور تیشه کند

عشق زنگ حیدری بر بازوی فرهاد بست(2)

محمّد تقی عارف اصفهانی

آقا محمّد تقی اصفهانی متخلّص به عارف، شاعر ادیب و عارف قرن سیزدهم هجری. در اصفهان متولّد شد و علم و ادب را نزد آقا محمّد کاظم واله اصفهانی آموخت. در جوانی به جوانی عطار دل سپرد و برای او شعر سرود. سپس برای تجارت به شیراز رفت و چند صباحی آنجا بود و به زین العابدین شیروانی (مست علی شاه) دست ارادت داد. او تا سال 1260ق در قید حیات بوده و ظاهراً پس از سفر به هندوستان وفات یافته است.

از اوست:

بر روی مهت زلف سیه ریخته دیدم

روز و شب خود را به هم آمیخته دیدم(3)


1- یادداشت های آقای رحیم قاسمی.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص600؛ کاروان هند، ج1، ص752.
3- تذکره دلگشا، صص 521 و 522؛ مجمع الفصحاء، ج5، ص 731 و 732؛ تذکره ریاض العارفین، ص454؛ طرائق الحقائق، ج3، ص294؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج2، ص1145.

ص: 259

ملّا محمّد تقی گزی

آخوند ملّا محمّد تقی جزی بُرخواری، عالم فاضل زاهد، از علمای روستای جز (گز) بُرخوار اصفهان در قرن سیزدهم هجری است. ظاهراً خدمت حاج محمّد ابراهیم کلباسی و سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی تلمّذ نموده و نزد آنان مقبول القول و معتمدٌالیه بوده است. آثار خیریه بسیاری در زادگاهش به جای گذاشته و در آنجا به زهد و تقوا شهرت داشته و مورد اعتماد مردم بوده است.

سال وفات او به دست نیامد. قبرش در بقعه ای در قبرستان گز بوده است. مشارٌالیه پدر مرحوم ابوالفقراء گزی شاعر عالیقدر و جدّ مادری آخوند ملّا عبدالکریم گزی است.(1)

محمّد تقی متّقی اصفهانی*

محمّد تقی اصفهانی متخلّص به «متّقی» از شعراء و سخنوران اصفهان در عصر صفویه بوده و غزل را نیکو می سروده و معاصر شاه عباس دوّم بوده است.

از اوست:

هیچ طاقی به جهان چون خم ابروی تو نیست

رو به محراب که دارد که دعاگوی تو نیست(2)

تقی مثال قهپایه ای

تقی مثال قهپایه ای، شاعر ادیب، به «تقیا» شهرت داشته و «مثال» تخلّص می نموده است.

مدّتی در خدمت میرزا مؤمن شهرستانی متولّی مشهد مقدّس بوده و پس از فوت او


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص167؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص404 و 788؛ بیان المفاخر، ج1، ص277؛ فرهنگ و تاریخ گز و بُرخوار، ص 157 و 120.
2- گلزار جاویدان، ج3، ص1226.

ص: 260

جزو کارگزاران دفتر قورچیان، در خدمت مرتضی قلی خان قورچی باشی بود. پس از آن به خدمت میرزا علیرضا، شیخ الاسلام درآمده و سرانجام در سال 1076ق وفات یافت.

از اوست:

به هر که نشئه شوریدگی حواله کنند

مِی شکستگی رنگ در پیاله کنند(1)

سیّد محمّد تقی مدنی چهارسوقی*

سیّد محمّد تقی مدنی چهارسوقی از علماء معاصر اصفهان. در سال 1308ش متولّد شد. پس از تحصیل مقدمات نزد اساتیدی چون شیخ عبدالرسول الیادرانی، شیخ محمّد علی حبیب آبادی، شرح لمعه را نزد شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی و معالم را نزد شیخ محمّد حسین فقیه نطنزی خواند و از محضر آیات سیّد ابوالحسن شمس آباد و شیخ عباسعلی ادیب و سیّدحسین خادمی و سیّد محمّدرضا خراسانی بهره برد.

وی مسجد چهارده معصوم را در سال 1380ق در خیابان ارتش (بهداری لشکر) بنا نمود و سال هاست که در آن به اقامه جماعت و تبلیغ دین اشتغال دارد.

او یک روحانی متواضع، ساده زیست، مردمی و خوش اخلاق است و از ارادتمندان واقعی حضرت امام خمینی و انقلاب اسلامی است و فرزندش سیّد سعید مدنیان در جبهه های نبرد حق علیه باطل به شهادت رسیده است.

او دارای ذوق شعری است و اهتمامی بلیغ در نصب اسامی مبارک چهارده معصوم و تاریخ ولادت و شهادت آن بزرگواران در مساجد و اماکن مذهبی دارد.

تألیفات وی عبارتند از:

1. «سراج اللغة» در ترجمه لغات قرآن 2. «زبدة المغنی» که نظم هشت باب مغنی اللبیب است. 3. «زبدة المطول، نظم أبواب مطول» 4. «زبدة النهج»، نظم مختصر «نهج البلاغه» 5. «الفیة المدنیة فی تنظیم کتاب الصمدیة للشیخ البهائی» 6. «وقایع


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص566.

ص: 261

الایام یا تقویم شرعی» 7. «ستاره درخشان» در آیه تطهیر به نظم 8. «خاطرات تلخ و شیرین». همه این 8 اثر مطبوع است.(1)

میرزا محمّد تقی مذهّب*

میرزا محمّد تقی مُذهِّب اصفهانی، در فنون تذهیب به خصوص جدول کشی، تشعیر، زرافشانی و تزئینات گل و بتّه استاد بود. وی از اصفهان به تهران رفت و در آنجا به فعّالیّت پرداخت. تا سال 1294ق در قید حیات بود.(2)

ملّا محمّد تقی مشهدی*

ملّا محمّد تقی مشهدی، عالم فاضل و حکیم عارف، از دانشوران قرن یازدهم هجری. در جوانی به اصفهان آمده و نزد فضلاء و علمای بزرگ اصفهان خصوصاً میرزا ابوالقاسم فندرسکی به تحصیل پرداخته و در اندک زمانی گوی سبقت از همگنان ربوده و در علم الهی و نظری سرآمد شد.

دانشمندی وارسته و بی آلایش بود و اغلب در قهوه خانه ها، دوستان را از فیض صحبت خود سیراب می ساخت. سرانجام برای دیدار پدر از اصفهان به مشهد مقدس سفر کرد ولی در مسیر راه وفات یافت. در سرودن شعر طبع روانی داشت. از جمله قصیده ای در جواب حکیم سنائی سرود.(3)

سیّد محمّد تقی مصطفوی فروشانی

سیّد محمّد تقی مصطفوی فروشانی، عالم زاهد و عابد، از اهالی محلّه «فروشان» سِدِه [خمینی شهر] اصفهان. در اصفهان نزد بسیاری از علمای اصفهان از جمله [سید مهدی درچه ای، آخوند گزی، سیّد عبداللَّه ثقةالاسلام] و شیخ محمّد رضا نجفی تحصیل نموده و


1- یادداشت های آقای رحیم قاسمی.
2- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص318.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 321 و 322؛ صحف ابراهیم، (تعلیقات)، ص276.

ص: 262

در مسجد نو درب سیّد واقع در محلّه فروشان اقامه جماعت می نمود.

[وی نزد عموم طبقات محبوب القلوب و مقبول و مورد وثوق و اطمینان قاطبه اهالی محل و علمای اصفهان بود. وی به اقامه نماز شب و نیایش اهتمام تمام داشت. همچنین اصرار فراوان در گفتن اذان تا پایان عمر داشت.]

وی در ماه صفر 1393ق در زادگاه خود وفات یافته و [در حرم مطهر امامزاده سیّد ابراهیم در خمینی شهر مدفون شد.(1)]

تقی منشی نوری*

تقی منشی نوری، خطاط هنرمند قرن چهاردهم هجری در اصفهان ساکن بود. شکسته و نستعلیق را خوش می نوشته و تا سال 1321ق در قید حیات بوده است.(2)

میرزا محمّد تقی نشئه

میرزا محمّد تقی، متخلّص به «نشئه» شاعر ادیب، خواهرزاده مهدی بیک شقاقی است. در مراغه به سال 1210ق متولّد گردیده و به شغل کلاهدوزی روزگار می گذرانید. او برخی از بزرگان طهران را هجو گفت و از ترس به کرمان گریخت. سپس به کربلا رفت. در یکی از قضایای آن حدود مجروح گردید (شاید در فتنه وهابی ها) سپس برگشت و معتمدالدّوله منوچهرخان گرجی حاکم اصفهان را مدح گفت. دیوان اشعارش در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است در جنگ شماره 2967 کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ص62 اشعاری در هجو، از او نوشته شده است.(3)


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج2، صص 298 و 299؛ خمینی شهر: شهری که از نو باید شناخت، صص 187 و 188.
2- فهرست کاتبان و خوشنویسان اصفهان، خطی.
3- الذریعه، ج9، ص171؛ فهرست مرکزی دانشگاه، ج10، ص1786.

ص: 263

تمیم لیکجی اصفهانی

ابوبکر تمیم بن احمد بن محمّد بن عبداللَّه بقّال لیکجی اصفهانی، از محدّثین قرن ششم هجری است. او از ابوالقاسم عبدالرّحمان بن ابی عبداللَّه بن منده حدیث شنیده و ابوسعد سمعانی در اصفهان از او حدیث نوشته است. سمعانی از او با عنوان «شیخاً صالحاً مستوراً» یاد کرده است.(1)

تمیم تمیمی

ابوثمامه تمیم بن سعد تمیمی، از محدّثین اصفهان است. ابواحمد مسعود بن یزید قطان از او روایت می کند و خود ابوثمامه از غیاث بن ابراهیم روایت می نماید.(2)


1- التّحبیر، ج1، ص143.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص239.

ص: 264

ص: 265

اعلام اصفهان

«ث»

اشاره

ص: 266

ص: 267

ثابت تفلیسی

ابوالقاسم ثابت بن بُندار بن اسد تفلیسی، از محدّثین عامّه است. به اصفهان آمد و از محدّثین این شهر همچون ابی احمد عبداللَّه بن عدی بن عبداللَّه، ابوعلی حامد رفّاء بن محمّد بن عبداللَّه بن معاذ هروی و محمّد بن احمد بن عیسی ورّاق حدیث نقل کرد.(1)

ثابت ثقفی اصفهانی

ابوالعز ثابت بن ابوالقاسم محمّد بن ابی بکر احمد ثقفی اصفهانی، از محدّثین عامّه در قرن ششم هجری است. ابوسعد سمعانی از او اجازه گرفته است.(2)

ثابت صفّار اصفهانی

ابوالفضل ثابت بن محمّد بن فضل صفّار اصفهانی، از محدّثین عامّه در قرن ششم هجری است. از ابوالعباس احمد بن عبدالغفار بن اشته استماع حدیث کرده و در سال 532ق جهت ابوسعد سمعانی اجازه نوشته است.(3)

ثابت مدینی اصفهانی

ابوالفرج ثابت بن محمّد بن یحیی بن حسن مؤذّن مدینی اصفهانی. از محدّثین عامّه در قرن ششم هجری.

وی در استماع حدیث از مشایخ، با ابوسعد سمعانی شریک بوده و هر دو از ابومحمّد


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص240.
2- التّحبیر، ج1، ص149.
3- التّحبیر، ج1، ص149.

ص: 268

زبیر بن محمّد بن احمد جرقوئی استماع حدیث کرده اند. سمعانی از او چنین یاد کرده است. «کان کیساً متحرکاً حریصاً علی السّماع»(1)

ثابت مستوفی اصفهانی

کمال الدّین ابوالعزّ ثابت بن محمّد مستوفی اصفهانی، درباره او نوشته اند که: از فن استیفا آگهی چندانی نداشت و از علوم ادب نیز بی بهره بود، لکن با وجود این به مقام استیفا رسیده است.

مقام استیفا در زمان سلطان مسعود سلجوقی، اوّل دفعه مربوط به کمال الدّین ثابت قمی و پس از کشته شدن او ابوطالب بن ابی بدر بود و چون ابوطالب پس از یک ماه وفات یافت، صاحب عنوان که او را کمال الدّین ابوالرّیان اصفهانی نوشته اند، پس از مسعود در زمان سلطان محمّد نیز نیابت استیفا را داشته است.

ثابت اصفهانی

ابوطالب ثابت بن نصر بن بکروس اصفهانی، از محدّثین قرن ششم هجری است. از ابوالحسین لاحق بن محمّد بن احمد تمیمی اسکاف استماع حدیث کرده و ابوسعد سمعانی در اصفهان از وی حدیث شنیده است.(2)

ثعلبه اصفهانی

ابوبحر ثعلبة بن ربیع اصفهانی معروف به قمی (نام پدرش را سُهیل نیز گفته اند) از محدّثین عامّه بوده و از اعمش، جعفر بن ابی مغیره و لیث بن ابی سُلیم روایت می کند. جریر بن سغیان، مهران رازی، یعقوب قمی و جمعی دیگر از وی نقل حدیث کرده اند.(3)


1- التّحبیر، ج1، ص150.
2- التّحبیر، ج1، ص149.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص239.

ص: 269

ثعلبه حنظلی

ابوطاهر ثعلبة بن مطهر بن احمد حنظلی، از محدّثین اصفهان در قرن چهارم هجری است. وی از ابوعلی مَصاحفی روایت نموده و در سال 398ق وفات یافته است.(1)


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص240.

ص: 270

ص: 271

اعلام اصفهان

«ج»

اشاره

ص: 272

ص: 273

جابر اَندانی اصفهانی

ابوالقاسم جابر بن محمّد بن ابوبکر اندانی اصفهانی، از محدّثین قرن ششم هجری است. در محلّه لنبان اصفهان ساکن بود. از ابوعلی حسن بن احمد حدّاد و ابوشکر حمد بن علی حبال و دیگران حدیث شنیده و ابوسعد سمعانی از او حدیث اخذ نموده است.(1)

[اندان یا انداآن از روستاهای ماربین بوده و سپس به سِدِه پیوسته و امروزه جزء محلاّت خمینی شهر محسوب می شود.]

جابر لاذانی اصفهانی

ابوالحسن جابر بن محمّد بن ابی الحسین لاذانی معلّم قصار،از محدثین اصفهان در قرن ششم هجری است. در باغ عیسی واقع در محلّه یهودیه اصفهان ساکن بوده و از قاضی ابومنصور بن شکرویه و ابومحمّد رزق اللَّه عبدالوهاب تمیمی استماع حدیث کرده و ابوسعد سمعانی در اصفهان از او حدیث نوشته است.

صاحب عنوان در شوال سال 551ق در اصفهان وفات یافته است.(2)

[لاذان که امروزه لادان گفته می شود از روستاهای غرب شهر اصفهان بوده و اکنون به شهر پیوسته است.]


1- معجم البلدان، ج1، ص260؛ التحبیر، ج1، ص152.
2- التّحبیر، ج1، ص152.

ص: 274

جابر رنانی اصفهانی

ابوبکر جابر بن محمّد بن احمد بن ابی الحسین رنانی اصفهانی، از محدّثین قرن ششم هجری است. از ابومحمد رزق اللَّه (بن عبدالوهاب) تمیمی حدیث شنیده و ابوسعد سمعانی در قریه رنان از او استماع حدیث کرده است.(1)

[رُنان که امروزه «رِهنان» گفته می شود از روستاهای معروف ماربین بوده و اکنون به شهر اصفهان ملحق شده است.]

جابر ویذ آبادی

ابومحمّد جابر بن منصور بن محمّد بن صالح ویذ آبادی اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن ششم هجری [و از اهالی محله «ویذ آباد» یا «بید آباد» اصفهان] است.

ابوسعد سمعانی، از او نقل حدیث نموده و او را با القاب «شیخٌ صالحٌ سدیدٌ » ستوده است. جابر ویذ آبادی از احمدبن عبدالغفار بن اشته اصفهانی روایت می کند.(2)

جامع اصفهانی

ابوبکر جامع بن ابی الحسن علی بن ابوبکر نیشابوری اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن ششم هجری است. او از ابوالحسین عبدالرّحمان ذکوانی و جز او شنیده و ابوسعد سمعانی از وی در اصفهان حدیث شنیده و از او به عنوان «شیخاً سدیداً مستوراً» یاد کرده است.(3)

جان بیگی اصفهانی*

درویش جان بیگی، از عرفای اصفهان در عصر صفویه است. در تکیه ای در کنار نهر هزارجریب به عبادت مشغول بوده و در سال 1090ق به سفر حج رفته است. گرچه


1- التّحبیر، ج1، ص152.
2- التحبیر، ج1، ص153؛ معجم البلدان، ج4، ص939.
3- التّحبیر، ج1، ص158.

ص: 275

شاعر نبوده، امااین بیت را از قول او نقل کرده اند:

بیا به خانه فقر و درآ ز شور الم

که عنکبوت در آنجا مگس نمی گیرد(1)

جبر بن نوف

ابوودّاک جبر بن نَوف، از محدّثین اصفهان است.

وی از ابوسعید خدری روایت می کند. در رساله شرح حال آل اعین کنیه او «ابوردال» ذکر شده است.(2)

جبیر خَرجانی اصفهانی

ابوسعید جبیر بن هارون بن عبداللَّه معدّل خُرجانی اصفهانی، از محدّثین قرن سوم هجری است. مدّتها در ری ساکن بوده و احادیث محدّثین آنجا همچون علی بن محمّد طنافُسی و محمّدبن حُمید را می نوشته است. همچنین با ابی حاتم و دیگر بزرگان ری به استماع حدیث مشغول بوده و در آن شهر صاحب اعتبار و قدر بوده است.

وی در سال 305ق وفات یافت.(3)

[یاقوت حموی «خَرجان» را از محله های اصفهان دانسته و سپس از قول ابوالقاسم اسماعیل بن محمّدبن فضل اصفهانی، نوشته است که «خَرجان» از روستاهای اصفهان است و آنجا به قصبه (یا شهرک) بیشتر شناخته شده است و این گفته محکم تر و قابل اعتمادتر است.(4)]


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 304 و 305.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص251؛ رساله در شرح حال آل اعین، ص105.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص253.
4- معجم البلدان، ج2، ص353.

ص: 276

جدیدی اصفهانی

جدیدی اصفهانی، از امیرزادگان ترکمان و از شعرای زمان شاه طهماسب صفوی است. وی مردی بذله گو و شیرین سخن بود.

از اوست:

به خدا که اشکت آید، اگر اینقدر برانی

که گرفته در دلم جا، چه قدر محبّت تو(1)

جذبیِ اصفهانی

جذبیِ اصفهانی فرزند عالی خان، از امرای شاه طهماسب صفوی بوده و در غزل سرایی مهارت داشته است.

از اوست:

گر نه اش روز جزا وعده دیدار دهی

در ته خاک، شهید تو تحمّل نکند(2)

جذوی اصفهانی

جذوی، از ایل و قبیله جغتایی است. در اصفهان نشر و نما یافته و در سال 910ق در این شهر فوت شده است.

از اوست:

آب چشمم خویش را رسوای مردم کرده است

می دود هر سو نمی دانم که را گم کرده است.(3)


1- تذکره تحفه سامی، ص356؛ تاریخ نظم و نثر، ج2، ص673؛ تذکره روز روشن، ص166.
2- تذکره روز روشن، ص166؛ تاریخ نظم و نثر، ج2، ص673.
3- تذکره روز روشن، ص167؛ تذکره آتشکده،بخش اوّل از نیمه اوّل، ص51؛ الذریعه، ج9، ص192؛ تذکره شمع انجمن، ص175؛ ریحانة الادب، ج1، ص399؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص433.

ص: 277

جریر ضُبّی اصفهانی

جریر بن عبدالحمید بن جریر بن قُرط بن هلال بن انس ضبّی، از محدّثین قرن دوم هجری، اصلش از کوفه است. در قریه «آبه» از توابع اصفهان در سال 110ق متولد شده و در کوفه نشو و نما یافته و سرانجام در سال 188ق در ری وفات یافته است.

از ابوبکر طلحی، روایت می کند و محمّدبن حُمِید از او نقل حدیث می نماید.(1)

درباره او نوشته اند: «کان ثِقةٌ کثیرُالعِلم. یُرحل إلیه، و کان حُجةٌ و کانت کتبه صحاحاً. ثقةٌ یحبَّحٌ به».(2)

ملّا محمّد جعفر اصفهانی

ملّامحمّد جعفر اصفهانی، عالم فاضل،از دانشوران قرن یازدهم هجری. در اصفهان نزد علاّمه مجلسی، به تحصیل پرداخته و علاّمه در آخر «کتاب الفِتَن» از «بحارالانوار» در تاریخ 14 شعبان 1099ق برای او اجازه نوشته است. این نسخه به شماره 1867 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی در قم موجود است.

همچنین وی کتاب «مقباس المصابیح»تألیف استادش مجلسی را خلاصه نموده و در آن اسانید دعاها و فضایل و ثواب های آن ادعیه را حذف نموده و آن را «تعقبات الصلاة» نام نهاده است. نسخه ای از این کتاب را محمّد ابراهیم قمی خطّاط عالیقدر عهد شاه سلطان حسین صفوی در سال 1114ق به خط نسخ خوش کتابت کرده و در کتابخانه حاج سید نصراللَّه تقوی موجود بوده است.(3)


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص251؛ الاعلام، ج2، ص111؛ میزان الاعتدال، ج1، ص182؛ تاریخ بغداد، ج7، ص253؛ تذکرة الحفاظ، ج1، ص250.
2- تاریخ بغداد، ج7، ص253.
3- الذریعه، ج4، ص218؛ اجازات الحدیث، صص 183 و 184؛ تلامذة العلاّمة المجلسی، ص86؛ زندگینامه علاّمه مجلسی، ج2، ص21.

ص: 278

محمّد جعفر اصفهانی

محمّد جعفر اصفهانی، عالم جلیل، فقیه اصولی، مدرس فقه و اصول، در سال 1317ق زنده بوده است. کتب زیر از تألیفات اوست:

1. حجیّت قطع و ظن 2. حجیّت استصحاب 3. اجتماع امر و نهی 4. اصالة البرائة 5. تعادل و تراجیح(1)

سیّد محمّد جعفر اصفهانی

سیّد محمّد جعفر اصفهانی، عالم فاضل فقیه، از علمای اوایل قرن چهاردهم هجری است، در شهر بمبئی هند ساکن بوده و در سال 1300ق کتاب «دلائل الاحکام فی معرفة الحلال و الحرام»، به عربی تألیف شیخ محمّدتقی آقانجفی را تصحیح نموده و کتاب به دستور حاج محمّدکریم تاجر اصفهانی و فرزندش آقا محمّدجعفر به سعی و اهتمام حاج شیخ عبدالوهاب شیرازی در بمبئی به طبع رسیده است.(2)

در این کتاب از صاحب عنوان چنین یاد شده است: «مرکز دایره قطب فلک سعادت، العالم الفاضل علاّمه العلماء و سیّدالفقهاء محمّد العصر و فریدالدّهر مصطفوی حسب مرتضوی نسب مولانا الاحد آقائی آقا سیّد محمّد جعفر مد ظلّه العالی اصفهانی الاصل 7 ربیع الثانی 1300».

میرزا جعفر اصفهانی

حاج میرزا جعفرآقا اصفهانی، شاعر ادیب، در اواخر دوره قاجاریه می زیسته است. قصیده ای در مرثیه استاد غلامرضا شیشه گر (مشتاق علی شاه) نعمت اللهی گفته است که در پشت دیوان خطی حاج ملّاهادی سبزواری نوشته شده است. نسخه در کتابخانه


1- معجم رجال الفکر و الادب، ص127.
2- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج1، ص382.

ص: 279

دانشکده حقوق دانشگاه تهران موجود است.(1)

جعفر آل ابراهیم

جعفر آل ابراهیم بن ملّامحمّد ابراهیم دهکردی، شاعر، نویسنده و خوشنویس معاصر در سال 1325ق در شهرکرد متولّد شد. مقدمات علوم را در آنجا انجام داد. سپس با برادر خود باقر آل ابراهیم به اصفهان آمده، در مدرسه صدر ساکن و به تکمیل معلومات و فضائل خویش همت گماشت و در جمیع فنون خصوصاً ادبیات زحمت فراوان کشید و از سال 1312ش در اصفهان به شغل دبیری مشغول گردید. سپس به تهران رفته و در دبیرستانها و دانشگاه ملی ایران [دانشگاه شهید بهشتی فعلی] به تدریس پرداخت.

وی در خط نیز مهارتی به سزا داشته و نستعلیق را خوش می نوشت. طبع شعر نیز داشته و ابتدا «نائل» و سپس «صبا» تخلّص می نمود و اشعارش در مطبوعات اصفهان به چاپ می رسید. او در شعر و خوشنویسی از شاگردان میرزا عباس خان شیدای دهکردی است.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «بدایة الادب» 2. «تاریخ ادب عرب» 3. «دیوان شعر» 4.دستور زبان فارسی» 5. منتخب ادبیات نظم و نثر فارسی»

این شعر از اوست:

همت از ناصح صاحب نفسی باید خواست

روی بر درگه صاحب نگهی باید کرد

تا به سر منزل مقصود بسی مرحله هاست

طیّ هر مرحله با خضر رهی باید کرد


1- فهرست حقوق، ص116.

ص: 280

خواهی ار بوسه زند چرخ رکابت هر صبح

پای در حلقه خورشید و مَهی باید کرد(1)

شیخ محمّد جعفر شیخ الاسلام

شیخ محمّد جعفر شیخ الاسلام بن محمّدابراهیم بن میرزا مرتضی شیخ الاسلام، از فضلاء علمای قرن سیزدهم هجری.

وی تملّک خود را در ظَهر نسخه ای از جلد دوم «قوانین الاصول» میرزای قمی را که به خط علّامه فقیه آقا سیّدمحمدحسن مجتهد موسوی اصفهانی بوده و در ذیحجة الحرام سال 1279ق به این عبارت مرقوم داشته است:

«قد انتقل إلیّ فی شهر ذی القعدة الحرام سنة 1279 و سیصیر إلی غیری و انا الاحقر» با مهر بیضوی بزرگ باسجع مهر «عبده الرّاجی محمّد جعفر بن محمّد ابراهیم 1232 (2)] این نسخه در کتابخانه مؤلف فقید مهدوی موجود بوده است]

میرزا جعفر ظفر اصفهانی

میرزا جعفر متخلّص به «ظفر» فرزند میرزا ابراهیم ساغر اصفهانی، شاعر ادیب، از سخنوران قرن چهاردهم هجری.(3)

شیخ محمّدجعفر کلباسی

شیخ محمّدجعفر بن حاج محمّدابراهیم کلباسی، عالم فاضل جلیل ادیب محقق در 14 رمضان 1219ق در اصفهان متولّد گردیده و نزد جمعی از علماء و مجتهدین این شهر همچون پدر بزرگوار خود و سیّد حجةالاسلام و حاج محمّدجعفر لنگرودی تلمّذ


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 490 و 492؛ شناخت سرزمین چهارمحال، صص 634 و 635.
2- خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص167.
3- دیوان غمگین، مقدمه...

ص: 281

نموده تا به مقامات عالیه علم و فقاهت رسیده و بعضی اوقات امامت مسجد حکیم را داشته است.

وی در تقوا و دیانت و تواضع کم نظیر بوده و سرانجام در جمعه 26 محرم الحرام سال 1292ق در اصفهان وفات یافته و در مقبره پدر واقع مقابل در شرقی مسجد حکیم مدفون گردید.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. تحفة الجعفریّه در دیات، کتاب مفصل و بزرگی است. تاریخ انجام تألیف آن شب 18 رمضان المبارک 1284ق می باشد. [و به فارسی نوشته شده است. نسخه ای از آن به شماره 1675 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است] 2. رساله ای در احوال مرحوم سیّد حجة الاسلام و پدر بزرگوار خود که مرحوم شیخ کمال الدّین ابوالهدی کلباسی برادرزاده اش در کتاب «البدر التمّام» از آن مطالبی نقل می نماید. 3. منهج الرشاد إلی احکام الدّین و الایمان. تاریخ قرائت مجلّد اوّل آن 23 شوال 1273ق است.[نسخه ای از کتاب به خط محمدرضا نجف آبادی به تاریخ 1274ق که به وسیله مؤلف تصحیح شده است در کتابخانه آیت اللَّه حاج سیدمحمدعلی روضاتی موجود است.] 4. نورالعیون فی احکام الحدود و القصاص، که مأخوذ از کتاب دیگر مؤلف تحفة الجعفریه می باشد و نسخه آن نزد فرزند مؤلف شیخ موسی موجود بوده است.

تذکر: مؤلف رساله مختصر دیگری در احوال پدر بزرگوارش دارد که در آخر نسخه منهج الهدایه تألیف پدرش به طبع رسیده است.(1)


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص162؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص221؛ بیان المفاخر، ج1، صص 285 و 286؛ مزارات اصفهان، ص68؛ الکرام البرره، ج1، صص240 و 241؛ فهرست کتب خطی کتابخانه های اصفهان، ج1، ص227؛ خاندان کلباسی، صص 184 و 187؛ الذریعه، 23، ص180؛ فهرست مرکز احیاء، ج5، ص91.

ص: 282

جعفر اصفهانی

جعفر بن أبی السری اصفهانی، از محدثین اصفهان [در قرن چهارم هجری، اگرچه رسماً به تشیع مشهور نبوده امّا از دوستداران حضرت علی علیه السلام بوده، کما اینکه ابن عقده، پس از آنکه مطمئن می شود او از ناصبیان اصفهان نیست و از علی علیه السلام کینه ای ندارد، به او حدیث آموخته است.(1)]

جعفر زعفرانی

جعفر بن احمد بن حمّاد زعفرانی شیبانی، از محدّثین اصفهان است و از أبی عُبیده نمرّی روایت می کند.(2)

جعفر رویدشتی

جعفر بن احمد بن داود رویدشتی، از محدثین اصفهان است. اصلاً از اهالی رویدشت بود و در مدینه (شهرستان) اصفهان ساکن بود. وی از احمد بن مهدی روایت می کرد و ابواسحاق سریجانی مدینی از او نقل حدیث نموده است.(3)

جعفر اصفهانی

ابوالفضل جعفر بن احمد بن فارس، از محدّثان اصفهان در قرن سوم هجری است. از ابی معصب، اسحاق بن اسرائیل، اسماعیل بن اُمیه، سهل بن عثمان و عبدان عسکری روایت می کند و ابومحمّد بن حیّان و احمد بن اسحاق از وی نقل حدیث می کنند.

صاحب عنوان صاحب تصنیفاتی بوده و در سال 289ق وفات یافته است.(4)


1- تذکرة الحفاظ، ج3، ص916؛ ذیل «طبرانی» تاریخ تشیع اصفهان، صص377 و 378؛ الکنی و الالقاب، ج2، ص403.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، صص242 و 248.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص247.
4- ذکر اخبار اصفهان، ج1، صص 242 و 245.

ص: 283

سیّدجعفر طباطبائی نجف آبادی

سیّدجعفر طباطبائی نجف آبادی ابن اسداللَّه، عالم فاضل و شاعر ادیب محقّق، در سال 1329ق روستای «چشمه احمدرضا» از توابع منطقه «کَرْوَن» متولّد شد. در کودکی به تحصیل پرداخت و در نوجوانی به اصفهان رفت و نزد علمای عالیقدر حوزه علمیه اصفهان شیخ ابراهیم ریاضی، شیخ محمّدحسن عالم نجف آبادی، میرزا علی آقا شیرازی، میرسیّدعلی مجتهد نجف آبادی و شیخ احمد حججی نجف آبادی، کسب فیض نمود. این ایام مصادف اقدامات رضا شاه علیه روحانیت به ویژه جلوگیری از استفاده اهل علم از لباس روحانیت بود. سپس او به نجف آباد آمد و در درس علمای آنجا آقایان منتظری و شیخ عبّاس ایزدی حضور یافت. او سالها به تحقیق و تدریس و تبلیغ در نجف آباد مشغول بود. تا اینکه در سال 1424ق وفات یافته و در «جنّت الشهداء» نجف آباد مدفون شد. شعر نیز می سروده و در آن اشعار «هاشمی» تخلص می نموده است.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «کلیّات اشعار هاشمی» (که قسمتی از آن با عنوان «دیوان هاشمی» در سال 1339ش به چاپ رسیده است. 2. «دیوان انقلاب»، مجموعه ای از اشعار او که در سال 1362ش چاپ شده است. 3. «پرتو جلوه حق» مجموعه ای از اشعار 4. «گلزار معرفت» 5. «ارکان دین» 6. «برتر از خون شهید»

فرزند برومند او سیّدمحمّد طباطبایی در سال 1403ق در منطقه موسیان (در جبهه های جنگ ایران و عراق) به شهادت رسید.(1)

سیّد جعفر خاکشیر

سیدجعفر خاکشیر بن سیّد اسماعیل موسوی، شاعر هزل سرای معاصر. در سال 1300ق در اصفهان متولّد شد. در جوانی در محلّه جلفا به کلاهدوزی مشغول بود و در


1- تذکره شعرای معاصر نجف آباد، ص319؛ دیباچه دیار نون، ص203؛ سیمای دانشوران، صص 124-121؛ آئینه اهل قلم، صص 66 و 67؛ گنجینه دانشمندان، ج9، ص235.

ص: 284

اواخر عمر به بافندگی پرداخت اگر چه اغلب اشعارش هزل و مشتمل بر الفاظ رکیک بود، امّا او مردی خجول و محجوب و معتقد به آداب شریعت بوده و در عین حال محبوب خواص و عوام و مورد قبول اهل شعر و ادب بوده است. در اوایل شاعری «صراحی» تخلّص می نمود و سپس آن را به «خاکشیر» تغییر داد. دیوان اشعار او بارها به چاپ رسیده است.

او تا آخر عمر بدون همسر و فرزند زیست و ازدواج نکرد تا اینکه در 26 ذیقعده 1375ق وفات یافته و در تکیه گلزار در تخت فولاد مدفون شد.

جعفر نوای اصفهانی ماده تاریخ فوت او را به سال شمسی چنین سروده است:

به نظم آمد این مصرع دلپذیر

«بسازد به طبع همه خاکشیر»(1)

این بیت از اوست:

سحر آمدم به کویت که ببینمت نهانی

«اَرِنی» نگفته گفتی دو هزار «لَن تَرانی»(2)

سیّد جعفر خلیفه سلطانی

سیّد جعفر بن سیّد اسماعیل خلیفه سلطانی، از علماء اخیار، فاضل متقی در اصفهان متولّد شده و نزد مرحوم سیّد حجّةالاسلام شفتی و حاج محمّدابراهیم کلباسی، حاج ملّا حسینعلی تویسرکانی و آقا میرسیّد محمّدشهشهانی به تلمّذ پرداخت. امّا عمده تحصیلات او نزد آقا میرسیّد حسن مدرّس میر محمّدصادقی بوده است.

وی قبل از سال 1290ق در اصفهان وفات یافته و در قبرستان ستی فاطمه مقابر خانوادگی خود مدفون گردید. او پدر زن فقیه ادیب حاج سید مهدی نحوی بوده است.(3)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص538 و ج2، ص734؛ لطائف غیبیّه: ص سی و دو؛ خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، صص 270-261.
2- نامه سخنوران سپاهان، صص96 و 97؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 169 و 170؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص875؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص180؛ دولت دیدار، صص 191-185.
3- بیان المفاخر، ج1، ص284؛ مزارات اصفهان، ص247.

ص: 285

جعفر اصفهانی

جعفر بن اسماعیل اصفهانی، در سال 1236ق جزوه ای در طب در 185 برگ خشتی شامل نسخه هایی متفرّقه و تجربیّاتی که روی بیمارها انجام شده کتابت نموده است. نام گروهی از طبیبان مانند: محمدیار خان، میرزا کاظم، میرفضعلی شاه، محمّدعلی خان و میرزا احمدخان در آن آمده است.

نسخه به شماره 1071 در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی در قم موجود است.(1)

محمّدجعفر انصاری مبارکه ای

محمّدجعفر بن محمّدامین انصاری مبارکه ای، از فضلاء و نویسندگان کتب در قرن یازدهم هجری.

از آثارش مجموعه ای است به شماره 2779 در کتابخانه مجلس شورای ملّی ایران شامل دو رساله در طباخی یکی به نام «فتوت نامه» و دیگری «رساله در طبّاخی» که آن را در ربیع الثّانی سال 1093ق به خط نسخ متوسّط کتابت نموده است.(2)

همچنین در سال 1090ق نسخه ای از «خلاصة الحساب» شیخ بهائی را به خط نسخ نوشته است. کتاب به شماره 6842 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(3)

میرزا جعفر صافی

میرزا سیّد جعفر متخلّص به «صافی» فرزند محمّدامین مرعشی، شاعر و ادیب فاضل. در غزل و قصیده از اساتید ادب شمرده می شد. وی در سال 1219ق وفات نمود و در تکیه میر فندرسکی واقع در تخت فولاد مدفون شد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «زبدة الانساب» در منسب سادات مرعشی 2. «شهنشاه نامه» مثنوی در معجزات


1- فهرست گلپایگانی، ج2، ص 128.
2- فهرست مجلس ج9، بخش یکم، ص 222.
3- فهرست مرعشی، ج18، ص37.

ص: 286

پیامبرصلی الله علیه وآله و جنگهای علی علیه السلام که در مدت 10 سال سروده و به نام فتحعلی شاه آن را «شهنشاه نامه» نامیده است. گزیده ای از این مثنوی در کتاب «حیدری نامه» به چاپ رسیده است. 3. «مثنوی گلشن خیال» [4. «دیوان اشعار»، بالغ بر دوازده هزار بیت.(1)]

این رباعی از اوست:

گر جان طلبند در وفای تو دهم

ور سر خواهند در وفای تو نهم

چیزی که نمی دهم به غیر تو دل است

وان نیز اگر بود رضای تو، دهم

[مرحوم استاد مهدوی در کتاب های خود سال تولّد «صافی» را 1130 نوشته است امّا در تذکره های عهد قاجاریه عمر او را حدود 70 سال نوشته اند و تولّد او حدود سال 1149ق خواهد بود.]

محمّدجعفر اصفهانی

محمّدجعفر بن محمّدباقر اصفهانی [از خطاطان و نویسندگان کتب در قرن یازدهم هجری] «رساله سلیمانیه» تألیف: ابوالقاسم بن محمّد گلپایگانی که به نام شاه عباس دوم و به خواهش شاگرد خود آقا سلیمان قمی در احکام زنان نوشته است را به خط نستعلیق کتاب نموده و کتاب به شماره 3334 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

سیّد محمّدجعفر علم الهدی

آقا سیّد محمّدجعفر علم الهدی شفتی بن حاج سیّد محمّدباقر ثانی بن حاج سیّد اسداللَّه بید آبادی بن حاج سیّد محمّدباقر حجة الاسلام شفتی، عالم فاضل. او پس از پدر مدّتی


1- مجمع الفصحاء، ج5، صص 673 و 674؛ تذکره اختر، ص122؛ سفینة المحمود، ج2، ص434؛ ریحانة الادب، ج3، ص409؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص113؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص202؛ گلشن مراد، صص414-412؛ حدیقة الشعراء، ج2، صص965-963؛ فهرست کتابخانه الهیات مشهد، ج1، ص188؛ تذکره شمع انجمن، ص397؛ حیدری نامه، صص 250-235.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج11، ص2318.

ص: 287

در مسجد [سیّد] جماعت می نمود. بعداً ترک آن گفته و در سال 1404ق در تهران وفات یافت.(1)

میرزا جعفر مذهب

میرزا جعفر مذهب بن میرزا محمّد باقر منجم بن سیّد محمّدحسین بن سیّد بدیع الزّمان حسینی گنابادی، در صنعت تذهیب رنج ها برده تا استادی مسلم گردید لکن در اوان جوانی به سن 28 سالگی وفات یافته، در تخت فولاد مدفون گردید.(2)

ملّا محمّدجعفر سبزواری

ملّا محمّدجعفر بن ملّا محمّدباقر محقق سبزواری بن محمّد مؤمن، عالم فاضل، محقق جلیل، عابد زاهد، از علمای قرن دوازدهم هجری.

شیخ محمّدعلی حزین که معاصر اوست وی را از «اتقیای معروف و مرتاضان» عصر شمرده و خاتون آبادی در کتاب «وقایع السنین و الاعوام» وی را جزو علمائی که در سال 1122ق در منزل میرزا محمّدباقر صدر خاصّه برای تعیین روز ولادت حضرت علی علیه السلام گرد آمده بودند نام می برد همچنین نام وی جزء علمایی است که در سال 1122ق در افتتاح مدرسه چهارباغ حضور داشته اند.(3)

صاحب عنوان ظاهراً از شاگردان محقق سبزواری و محقق خوانساری و علّامه مجلسی بوده و سالها در اصفهان تدریس و امامت داشته است.(4) او بعد از فوت ملّا محمّدصالح بن ملّا رضا قلی به امامت مسجد جامع جدید عباسی [مسجد امام فعلی ]منصوب گردیده است.(5)


1- بیان المفاخر، ج2، ص176.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص207؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص334.
3- وقایع السنین و الاعوام.
4- خاندان شیخ الاسلام اصفهان، صص 170-167.
5- وقایع السنین و الاعوام، ص 537.

ص: 288

[این عالم ربانی سرانجام در روز 9 محرم سال 1135ق وفات یافته و در قبرستان پشت گنبد (برف انداز) مسجد حکیم مدفون گردیده و قبر تاکنون باقی و برقرار و دارای سنگ لوح است.(1)]

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «تکبیرات سبع» که ضمن مجموعه شماره 478 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی در قم موجود است. 2. «رساله در تعیین روز عید نوروز» 3. «رساله در معاد» شرح تفسیر آیات آخر سوره «الزُّمَر» برای شاه سلطان حسین صفوی در سه فصل. نسخه ضمن مجموعه شماره 1249 در کتابخانه مسجد اعظم قم موجود است.(2)

4. «رؤیة الهلال قبل الزَّوال» در ردّ فاضل سراب نسخه به شماره 1866 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. (3) 5. «شرح الفیه» شهید اول، به فارسی که نسخه ای از آن به تاریخ 1127ق در کتابخانه آستان قدس رضوی به شماره 9936 موجود است. (4) 7. «الوتیره» در این رساله ثابت می کند که در نماز و تیره نشستن افضل از ایستادن می باشد. نسخه ضمن مجموعه شماره 474 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(5)

همچنین شیخ محمّدجعفر سبزواری نسخه ای از «حق الیقین» علّامه مجلسی را به خط نسخ زیبا کتابت کرده و به شماره 1942 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(6)

سیّد جعفر بیدآبادی

حاج سیّد جعفر بیدآبادی بن حاج سیّد محمّدباقر حجة الاسلام شفتی بن سید نقی، از رؤسای علماء اصفهان در اواخر دوره قاجاریه پس از فوت برادرش آقا سیّد مؤمن


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص 434.
2- فهرست اعظم، قم ص 514.
3- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج8، ص472.
4- فهرست الفبایی رضوی، ص 325.
5- فهرست مرعشی، ج2، ص82.
6- فهرست مرعشی، ج5، ص307.

ص: 289

ریاست و عنوان کلّی یافته در مسجد سیّد تعمیراتی انجام داده و قسمت عمده کاشیکاری مسجد در زمان تولیت ایشان بوده است.

او در مسجد سیّد اقامه جماعت می نموده و پشت و پناه مظلومین بوده و سرانجام در عاشوراء سال 1320ق در مسافرت عتبات در کربلا وفات یافته و در نجف اشرف جنب برادرش حاج سیّد اسداللَّه در یکی از اطاق های صحن مطهر حضرت علی علیه السلام مدفون گردید.(1)

میرزا جعفر مجلسی

میرزا جعفر بن علّامه ملّا محمّدتقی مجلسی، عالم فاضل از فضلای قرن دوازدهم هجری در اصفهان است. [تملک او با مهر بیضوی بر روی برگی از کتاب «جوامع الکلام» تألیف سیّد میرزا جزایری مشهود است.]

از تألیفات او: «مفتاح النجاح» موسوم به «مفتاح الجنان» است که به فارسی و به نام شاه سلیمان تألیف نموده و شامل یک مقدمه در مقدمات نماز و سه باب در نماز یومیّه و تعقیبات آن و سایر نمازها و ادعیه و احراز و خاتمه کتاب مشتمل بر فوائد متفرقه است. کتاب به سعی و اهتمام ملک الکتاب شیرازی در سال 1318ق به چاپ رسید. و در هامش آن «لئالی المخزونه» تألیف: فیض کاشانی به طبع رسیده است. در فواید الرضویّه نیز آمده است که دو نسخه از «مختصر المصباح» تألیفات ملّامحمّد جعفر مجلسی در کتابخانه میرزا محمّد قمی موجود است.(2)


1- بیان المفاخر، ج2، صص155 و 347؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص377؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص324؛ نقباء البشر، ج1، ص279.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، صص342 و 343؛ فهرست مرکز احیاء میراث، ج7، ص102؛ الذریعه، ج21، ص355؛ مؤلفین کتب چاپی، ج4، ص4847؛ فوائد الرضویه، ج2، ص472.

ص: 290

میرزا محمّدجعفر گلستانه

میرزا محمّدجعفر [بن میرزا جمال] گلستانه، از وزراء عهد زندیه. [ابتدا در دفترخانه نادرشاه افشار خدمت می کرده است. در زمان آزاد خان افغان که حکومت اصفهان را داشته است، به وزارت او انتخاب شد و پس از به حکومت رسیدن کریم خان زند بر این منصب باقی ماند.(1)]

عبدالرزاق بیگ دنبلی که معاصر اوست می نویسد:

«پیوسته گرهی در ابرو و چین بر جبین ظاهر و لائح داشت. و رایت تبخّر بر آسمان می افراشت. بزرگ لحیه و قوی سبلت، صاحب نخوت و وقار و شهامت. در مجلس انس و خلوت مخلی به ندیم و مدام محلی بود. شیوه صحبتش شیرین و طرز محاورتش نمکین».(2)

میرزامحمّد جعفر گلستانه در سال 1194ق (یک سال پس از درگذشت کریم خان زند) وفات نمود و ظاهراً جنازه اش از شیراز به اصفهان حمل و در قبرستان شیرسبز واقع در کوی باغ سهیل اصفهان مدفون شد.

قبر دارای سنگ لوح بود که پس از تسطیح قبرستان و احداث مسجد، داخل مسجد واقع شده و از بین رفت.(3)

سیّد جعفر علوی عاملی

سیّد جعفر بن حسن علوی عاملی جبعی [از فضلای قرن یازدهم هجری] بخش دوم کتابت «اللّهوف» تألیف سیّد بن طاوس را در شوّال 1042ق در اصفهان و بخش اوّل آن را در روز آدینه ذیقعده 1052ق در شام به پایان رسانیده [است].(4)


1- کریم خان زند و زمان او، صص 230 و 231.
2- مزارات اصفهان، صص141 و 142.
3- همان منبع، و دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص806 و 807.
4- فهرست ملک، ص626.

ص: 291

جعفر قهپائی

جعفر بن حسن قهپائی [از فضلاء کوهپایه اصفهان در قرن یازدهم هجری است.] در سه شنبه 14 ربیع الاوّل 1082ق نسخه ای از «شرح لمعه» شهید را به خط نسخ کتابت نموده است. نسخه تصحیح شده و حاشیه نویسی دارد و به شماره 3600 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(1)

شیخ محمّدجعفر الهی نجف آبادی

شیخ محمّدجعفر بن محمّدحسن نجف آبادی، عالم فاضل، ادیب شاعر در سال 1309 هجری شمسی در اصفهان متولّد شد. [در آغازین ماههای تولّد مادر خود را از دست داد. وی تحصیل را در حوزه علمیه اصفهان نزد علمای اعلام شیخ محمّدحسن عالم نجف آبادی، شیخ عباسعلی ادیب، سیدعلی اصغر برزانی، شیخ علی مشکات، شیخ احمد صدری زنجانی، سیدعبدالحسین طیّب، سید صدرالدین کوپائی، شیخ احمد فیّاض، شیخ محمود مفید، حاج آقا محمّدمقدس و آقا جمال الدّین خوانساری، به کسب فیض پرداخت. سپس از درس خارج حاج آقا حسین خادمی و میرسیّد علی بهبهانی بهره گرفت.

وی در کنار این تحصیلات در مدارس جدید نیز به تحصیل پرداخت و پس از اخذ مدرک دیپلم، به دانشگاه تهران راه یافته و از دانشکده معقول و منقول مدرک لیسانس را اخذ نمود.

وی سالها به تدریس علوم دینی در مدارس دینی، دانشگاهها و مراکز فرهنگی مشغول بوده و به تحقیق و تألیف نیز می پرداخت.

او رساله ها و کتاب هایی در باب اصول عقاید، اخلاق و کلام به رشته تحریر درآورده است. شعر نیز می سراید و «الهی» تخلّص می کند دیوان اشعار او بیش از سه


1- فهرست مرعشی، ج9، ص379.

ص: 292

هزار بیت بوده که قسمتی از آنها به سرقت رفته است.]

از اوست:

بهتر ز روز وصل روزگار نیست

جانسوزتر زمان، ز شب انتظار نیست

ای شاه محتشم نظری سوی خلق کن

از پادشه نظر به گدایان که عار نیست(1)

محمّدجعفر الماسی

محمّدجعفر بن محمّدحسین بن ابوطالب بن میرزا محمّدتقی الماسی، از فضلاء خاندان مجلسی در قرن سیزدهم هجری است.(2)

از آثارش در کتابخانه جامع گوهرشاد مشهد نسخه ای از کتاب «صلاة الجمعة» تألیف: محقّق کرکی است که به خط شکسته نستعلیق در رجب 1241ق نوشته است.(3) همچنین نسخه ای از «حاشیه انوار التّنزیل» تألیف شیخ بهائی، به خط نستعلیق را در سال 1240ق نوشته است.(4)

سیّد ابوالقاسم جعفر خوانساری

سیّد ابوالقاسم جعفر معروف به «میر کبیر» ابن سیّد حسین بن سیّد قاسم بن سیّد محبّ اللَّه موسوی اصفهانی خوانساری، عالم فاضل فقیه محقق، زاهد صالح، از علمای عالیقدر قرن دوازدهم هجری.

وی خواهرزاده ملّا حسین دیلمانی گیلانی (لُنبانی) است. در 20صفر 1090ق در اصفهان متولّد شد. در نوجوانی به درس علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی حاضر شد. سپس


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 52 و 53؛ حکایت پارسایی، صص 55 و 56؛ دیباچه دیار نون، ص138؛ سیمای دانشوران، صص 54 و 55؛ آئینه اهل قلم، صص26 و 27.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص340.
3- فهرست گوهرشاد، ص346.
4- فهرست کتب اهدایی مشکاة به دانشگاه تهران، ج1، ص94.

ص: 293

از درس آقاجمال الدّین محمّد خوانساری و ملّاحسین لُنبانی استفاده کرد و به اجتهاد نائل شد. همچنین از ملّامحمّد صادق تنکابنی (فرزند فاضل سراب) و ملّا حسین لنبانی، سیّد محمّد جابر بن طعمه حسینی نجفی و ملّا محمّد طاهر اصفهانی اجازه روایت دریافت نمود.

او پس از حمله افعانها به اصفهان و سقوط حکومت صفویه از اصفهان مهاجرت کرد و در قصبه «قودجان» بین خوانسار و گلپایگان ساکن شد و به خواهش مردم آنجا به اقامه نماز جماعت و جمعه و حلّ مشکلات شرعی مردم پرداخت و در ترویج علوم دینی کوشید تا اینکه در 23 ذیقعده 1158ق در «قودجان» وفات یافته و همانجا مدفون گردید. ماده تاریخ وفات او چنین است.

سال تاریخ وفاتش ز خرد پرسیدم

گفت: «دانای ادب عالم ربّانی رفت»(1)

این کتابها از تألیفات اوست:

1. «تتمیم الافصاح فی ترتیب ایضاح الاشتباه» در ترتیب «ایضاح» علّامه حلّی 2. «تعلیقات ذخیرة المعاد»سبزواری 3. «رساله در وجوب عینی نماز جمعه در زمان غیبت» و در این رساله قول استاد خود آقا جمال خوانساری را رد نموده است. 4. «شرح دعای سحر» مروی از ابوحمزه ثمالی 5. «شرح خطبة الزهراء(سلام اللَّه علیها)» 6. «کتاب الزّکاة» صغیر که مختصر «کتاب الزّکاة» کبیر است. 7. «کتاب الزّکاة» کبیر 8. «کتاب الحج» به فارسی، در یک مقدمه و خاتمه و دو مقصد در 13 شعبان 1149ق در«قودجان» گلپایگان تألیف کرده است و در کتابخانه علّامه مفضال حاج سیّد محمّدعلی روضاتی موجود است. 8. «مصباح» مختصری در ادعیه نادره که نزدش مجرب و معتبر بوده به التماس جمعی از فضلاء خوانسار تألیف کرده و اسامی آنان را در دیباچه ذکر فرموده است. 9. «مناهج المعارف» در اصول دین، که به همت یکی از احفاد او فاضل محقّق حاج سیّد احمد بن حاج میرزا محمّدباقر روضاتی در سال 1392ق به طبع رسیده و مقدمه ای مفصّل در شرح حال مؤلف و خاندان او در آن آمده است. 10.


1- سخنوران نامی معاصر ایران، ج3، ص1613؛ تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوّم)، ص317.

ص: 294

«منظومه میمیه خالیة الالف» قریب سه هزار بیت در تفصیل حکم مرعیه و آداب شرعیه، که جزو کتاب «مجمع الفوائد» به طبع رسیده است.

صاحب عنوان کتب و رسائل زیادی به خط بسیار زیبای خود استنساخ نموده است از جمله:

«رساله تحریم غناء» تألیف محقّق سبزواری را به خط خوش در 6 رجب 1150ق در رباط میرک از اعمال گلپایگان به خط خوش کتابت کرده است. همچنین مجموعه ای از چهار رساله درباره نماز جمعه از تألیفات فاضل سراب، شهید ثانی، محقق سبزواری، و آقا جمال الدین محمّد خوانساری را در صبح شنبه 14 رجب 1131ق کتابت نموده است. و نیز نسخه ای از «الحواشی الفسویه علی حواشی السفریه» را در نجف اشرف در جمعه 3 ذیحجه 1154ق کتابت نموده است.(1)

میرزا محمّدجعفر شهرستانی

میرزا محمّدجعفر بن میرزا محمّدحسین بن میرزا محمّدمهدی موسوی شهرستانی اصفهانی، از علمای قرن سیزدهم هجری و نواده دختری آقا محمّدعلی کرمانشاهی است.

در کربلا ساکن بوده و چون از طرف حاج سیّد محمّدباقر حجّةالاسلام شفتی، شبهاتی درباره موقوفات شهرستانیها شد، به اصفهان مهاجرت کرده و خدمت مرحوم حجةالاسلام شرفیاب گردیده و مباحثاتی انجام داد. وی را تألیفاتی است از جمله:

1. «رساله در انساب وحید بهبهانی» 2. «رساله در دفع شبهات وارده بر موقوفات میرزا فضل اللَّه»به عربی 3. رساله دیگری به همین موضوع به فارسی 4. «رساله در جواز


1- زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، صص 78-75؛ تتمیم امل الآمل، صص132 و 133؛ مناهج المعارف: مقدمه؛ الکواکب المنتشره، ص591؛ اعیان الشیعه، ج15، ص397؛ روضات الجنات، ج2، ص197؛ تلامذة العلامة المجلسی، صص 18 و 113؛ اعیان الشیعه، ج15، ص397؛ فرزانگان خوانسار، صص و ؛ دانشمندان خوانسار، صص 315-312؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص339؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 23-21؛ فوائد الرضویه، ج1، ص69.

ص: 295

تقلید میّت» 5. «رساله در غیبت» 6. «رساله در غنا» 7. «رساله در حکم عصیر» 8. «رساله در حکم آب گوشتی که در حال جوشیدن قطره خون در آن بیفتد»(ظاهراً این دو رساله اخیر از افادات مرحوم سیّد حجّةالاسلام و مورد بحث آن بزرگوار بوده است.)

[اغلب کتابهای فوق در کتابخانه عالم محقّق حاج سیدعلی شهرستانی حائری در کربلا وجود داشته و او پس از اقامت در مشهد مقدس آنها را به آنجا انتقال داده است.]

میرزا سیّد جعفر شهرستانی در سال 1260ق در کرمانشاه وفات یافته و جنازه را به کربلا منتقل ساخته و در آنجا مدفون نموده اند.(1)

ملّا محمّدجعفر مازندرانی

ملّامحمّدجعفر بن محمّدحسین مازندرانی، عالم فاضل، از دانشوران قرن دوازدهم هجری. در اصفهان نزد علمای این شهر چون علّامه مجلسی و آقا جمال الدّین محمّد خوانساری به تحصیل پرداخت و در فقه و حدیث و انشاء و ادبیات مهارتی به سزا یافت. او خط خوشی داشت و آثاری را نیز کتابت کرده ]از جمله نسخه ای از «حاشیه بر روضة البهیه» تألیف آقا جمال الدّین محمّد خوانساری به خط نسخ در دوشنبه 4 ربیع الثّانی 1114ق کتابت نموده که به شماره 227 در کتابخانه آیت اللَّه جلیلی در کرمانشاه موجود است.(2)]

همچنین نسخه ای از «تهذیب الاحکام» را در 27 شعبان 1115ق کتابت نموده و آن را مقابله نموده است. این کتاب به شماره 638 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

و نیز در تاریخ 13 جمادی الاوّل 1124ق کتاب «وجیزه» علّامه مجلسی را به خط


1- بیان المفاخر، ج1، ص221؛ مکارم الآثار، ج5، ص1633؛ الکرام البرره، ج1، ص248؛ الذریعه، ج2، ص288 و ج4، ص390، ج11، ص8؛ مصفی المقال، ص105؛ وحید بهبهانی، ص333؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، صص549 و 570؛ تاریخ پانصد ساله خاندان شهرستانی، صص 184-180.
2- فهرست جلیلی، ص87.
3- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج5، ص1265.

ص: 296

شکسته نستعلیق کتابت نمود که به شماره 16408 در کتابخانه جامع گوهرشاد در مشهد مقدس موجود بوده است.(1)

محمّدجعفر مازندرانی کتاب «تلخیص المحصّل» تألیف خواجه نصیرالدّین طوسی را در سال 1125ق کتابت کرد که این نسخه در کتابخانه سیّد خلیفه موجود بوده است.(2)

وی تا سال 1129ق در قید حیات بوده و در 9 ربیع الاوّل 1129ق نسخه ای از کتاب «فتوحات»جرائری را به ملّامحمّدسعید بن محمّد مقیم لاری هدیه کرده است.(3)

سیّد جعفر آیت میردامادی*

سیّد جعفر آیت بن آقا سیّد محمّد حسین بن سیّد محمّد جعفر بن سیّد محمّد حسین مقدس میردامادی سِدِهی، عالم فاضل معاصر. در محله خوزان سِدِه [خمینی شهر] متولّد شده و پس از تحصیل مقدمات در اصفهان نزد ملّاهاشم جنّتی، حاج شیخ یحیی فقیه ایمانی، حاج سیّد محمّدباقر ابطحی، شیخ هبةاللَّه هرندی، حاج آقا رحیم ارباب، حاج آقا حسین خادمی و آقا سیّد عباس صفی ادامه تحصیل داده و دروس هیئت و ریاضی را از حاج شیخ محمّدباقر قزوینی و اخلاق را نزد میرزا علی آقا شیرازی فرا گرفت. سپس به قم عزیمت نموده و از محضر علمای اعلام و آیات عظام: حاج آقا حسین بروجردی، حاج سیّد محمّد تقی خوانساری، حاج سیّد محمّد حجّت، امام خمینی، سید شهاب الدّین مرعشی نجفی، سیّد احمد خوانساری، حاج شیخ مهدی مازندرانی، علّامه سیّد محمّد حسین طباطبائی و حاج شیخ رضی تبریزی بهره برد. سپس با پدر بزرگوار به زیارت عتبات عالیات مشرّف شد و در سال 1335ش به تهران عزیمت نموده و در آنجا اقامت گزید. مدتی در مدرسه محمّدیّه مقابل مسجد جامع تهران تدریس نمود. سپس در مدرسه برهان آستانه حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری به تدریس و اقامه جماعت مشغول شد و آن گاه با دستور آیت اللَّه بروجردی و به خواست مردم در مسجد نوروز


1- فهرست گوهرشاد، ص432؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص23؛ تلامذةالعلامة المجلسی، ص160.
2- الکواکب المنتشره، ص142.
3- تراجم الرّجال، ج2، ص645.

ص: 297

زاده به اقامه جماعت پرداخت. وی در انجام امور خیریه و مجالس علمی و انجمن های خیریه سعی و کوشش وافر مبذول می دارد و در کمک به نیازمندان و حل مشکلات شرعی و اجتماعی مردم پیش قدم بوده است. از اقدامات او تأسیس مؤسسه علمی و فرهنگی میرداماد در تهران است. وی در کمک به مبارزان انقلاب در سال 1357ش فعالانه عمل نموده و در جریان جنگ ایران و عراق به پشتیبانی از رزمندگان پرداخته و برای جمع آوری کمک اقدام نموده و در جبهه نیز حضور داشته است.

وی رساله ای مختصر در احوال سادات میردامادی و سلسله نسب و علماء آنها تألیف نموده که در حاشیه تذکرة القبور به طبع رسیده است.

او از آیات عظام شیخ مهدی مازندرانی، مرعشی نجفی و سیّد جمال الدّین گلپایگانی اجازه دارد.(1)

میرزا محمّد جعفر میردامادی

میرزا محمّدجعفر بن میرزا محمّدحسین میردامادی سدهی عالم فاضل، در سال 1260ق متولّد شده و از اصفهان در خدمت آقا میرزا محمّدباقر چهارسوقی صاحب روضات و برادرش آقامیرزا محمّدهاشم چهارسوقی و حاج شیخ محمّدباقر نجفی تلمّذ نمود. در قناعت و زهد و تقوا مشهور بود و سرانجام در سال 1335ق در هنگام گرفتن وضو به سکته قلبی مبتلا شده و وفات یافت و در روستای «اندوان» سِدِه [خمینی شهر کنونی] مدفون شد.(2)


1- خمینی شهر شهری که از نو باید شناخت، صص 288-276؛ لطائف غیبیه: مقدمه، ص سی و چهار؛ رجال اصفهان یا تذکرةالقبور، ص236.
2- رجال اصفهان یاتذکرة القبور، ص238؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 438 و 439؛ لطائف غیبیّه، ص32.

ص: 298

میرزا محمّدجعفر طرب نائینی

میرزا محمّدجعفر متخلّص به «طرب» فرزند میرزا محمّد حسین نائینی شاعر، ادیب و منشی دانشمند، در اصفهان متولّد شده و در این شهر نزد ملّا محمّدعلی عقدائی، صرف و نحو، منطق، تفسیر و معانی و بیان را فراگرفت و علوم عقلی را از ملّامحمّد اسماعیل واحدالعین آموخت. در عرفان نیز محضر ملّا ولی اللَّه هزارجریبی مازندرانی را درک کرد و عروض وقافیه را از آقا محمّدکاظم واله اصفهانی کسب نمود. سپس به تهران رفته و مورد عنایت میرزا عبدالوهاب معتمد الدّوله (نشاط) قرار گرفت. پس از چندی به خدمت محمّدولی میرزا قاجار حاکم یزد در آمده و ریاست دیوان انشاء را به دست آورد.(1)

[سال دقیق وفات او به دست نیامد.

شعر را به عربی، فارسی و ترکی نیکو می سرود و در انشاء و ترسّل در روزگار خویش کم نظیر بود.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. خزینه طرب، که دیوان اشعار اوست 2. جامع جعفری، در تاریخ یزد که به دستور عبدالرّضاخان حاکم یزد و به نام فتحعلی شاه تألیف شده است. این کتاب به همّت استاد ایرج افشار به چاپ رسیده است. 3. قواعد السّیاقیّه که نسخه خطی آن در کتابخانه ملی تبریز موجود است. 4. قواعد زبان ترکی 5. لُبِّ لباب 6. منشات (این سه کتاب نیز در کتابخانه ملی تبریز موجود است)(2)]

از اوست:


1- مجمع الفصحاء، ج5، ص714؛ الذریعه، ج7، ص151؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص750؛ تذکره سخنوران نائین، صص 83-81؛ دیوان طرب اصفهانی، صص 235 و 236؛ تذکره شبستسان، ص735؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج2، ص114.
2- فهرست کتابخانه وزیری، ج2، ص483؛ نسخه های خطی، ج4، ص308؛ فهرست نسخه های خطی فارسی، ج1، ص187.

ص: 299

آنکه از تیغ جفا کشت «طرب» را و برفت

کاش می گفت دگر وعده دیدار کجاست

ملّا محمّد جعفر جاپلقی اصفهانی

ملّامحمّد جعفر بن حسینعلی جاپلقی اصفهانی، از فضلاء و دانشمندان قرن سیزدهم هجری بوده و کتاب «تذکرة الاصول» را به عربی درباره علم اصول به رشته تحریر در آورده و در یازدهم جمادی الاولی سال 1226ق از تألیف آن فراغت یافته است.

نسخه به خط محمّد قاسم بن عبداللَّه دهقی در سلخ ماه صفر سال 1230ق کتابت شده و به شماره 1954 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(1)

محمّد جعفر اصفهانی*

محمّد جعفر بن رجبعلی اصفهانی، خوشنویس توانای قرن سزدهم هجری است. در اصفهان ساکن بود و برای میرمحمّدمهدی امام جمعه کتابت می کرد.

وی مجلداتی از کتاب «اسفار» تألیف ملّا صدرای شیرازی را در سالهای 1280 و 1281ق کتابت نموده است و در کتابخانه سلطنتی سابق نگهداری می شود.(2)

شیخ محمّدجعفر اصفهانی

شیخ محمّدجعفر بن محمّدرضا اصفهانی، از فضلای قرن سیزدهم هجری است.

ظاهراً در اصفهان شاگرد ملّاعلی میرزا بوده است.

این کتابها از تألیفات اوست:

1. الادعیة المجرّبه 2. زینة العابدین، نسخه خطی آن در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی


1- فهرست مرعشی، ج5، ص327؛ الذریعه، ج4، ص23.
2- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1154.

ص: 300

موجود است. 3. جواب نامه(1)

[ظاهراً از طرفداران فرقه شیخیه بوده و نوه ملّامحمّدباقر بن ملّا محسن شیرازی، ساکن محلّه خوزان سِدِه ماربین (خمینی شهر) است.]

محمّدجعفر رجائی

محمّدجعفر صحّاف متخلّص به «رجائی» بن محمّدرضا، شاعر و ادیب هنرمند، در سال 1292ق در اصفهان متولّد شد و در این شهر به تحصیل پرداخت.(2) [در صحافی ابتدا نزد آقا محمّد تقی صحاف به شاگردی پرداخت امّا چون استاد در یاد دادن فنون کار بخل می ورزید، نزد آقا محمّدحسین صحّاف رفت و در هنر صحّافی و تجلید، از اساتید زبردست اصفهان شد.(3)]

طبع شعر نیز داشت و طبعش به شوخی و هزل مایل بود و از اعضای اوّلیه انجمن ادبی شیدا در اصفهان به شمار می رفت.

وی سرانجام در 8 صفر 1365ق وفات یافت.

از اوست:

مدح و تحسین نیست در خور مردمان پست را

خیره تر سازد مدارا زنگی بد مست را

میرزا محمّدجعفر غیرت اصفهانی

میرزا محمّدجعفر غیرت [بن میرزا محمّد سعید] موسوی اصفهانی، شاعر ادیب. در اصفهان به تحصیل ادبیات و علوم دینی مشغول بوده و در سال 1215ق وفات یافته


1- تراجم الرّجال، ج2، ص646؛ فهرست گلپایگانی، ج1، ص291.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 209 و 210.
3- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 374-372.

ص: 301

است.(1)

[در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم مجموعه ای شامل «رساله معمّا» تألیف جامی و «عروض سیفی» تألیف سیفی بخاری موجود است که غیرت یادداشتی مبنی بر این که این کتابها را در سال 1210ق مطالعه و تصحیح نموده بر روی یکی از برگهای مجموعه نوشته است.(2)]

از اوست:

افسوس که تابوی گلی بود به گلشن

صیاد نیاویخت ز گلبن قفس ها

محمّدجعفر اَهَری

محمّدجعفر بن سلطانی علی اهری، از فضلاء قرن یازدهم هجری است. در اصفهان به کسب علم مشغول بوده و کتاب «استبصار» شیخ طوسی را در شب جمعه غرّه ربیع الآخر 1074ق در اصفهان به خط نسخ کتابت نموده است. این نسخه به شماره 8 در کتابخانه علّامه طباطبائی دانشگاه علوم پزشکی شیراز موجود است.(3)

جعفر اصفهانی

جعفر بن سلمه اصفهانی، از محدّثین قرن سوم هجری است. علّامه شیخ آقابزرگ طهرانی، در ضمن اسامی کسانی که از محمّد بن علی بن ابراهیم بن هاشم قمی، روایت می کنند، غیر از شیخ صدوق علیه الرّحمه، عدّه ای را ذکر می کند که از آن جمله است: جعفر بن سلمه اصفهانی(4)


1- لغت نامه دهخدا، ذیل «غیرت»، ص413؛ الذریعه، ج9، ص797؛ تذکره روز روشن، ص591؛ ریحانة الادب، ج4، ص260؛ حدیثة الشعراء، ج2، ص1272؛ تذکره مجمع الفصحاء، ج5، ص766؛ تذکره آتشکده، نیمه دوم، صص 632-631؛ تذکره اختر، ص151؛ مکارم الآثار، ج2، ص372.
2- فهرست احیاء، ج1، ص67.
3- نسخه پژوهی، ج2، ص112.
4- نوابع الرّواة، ص168.

ص: 302

[آیت اللَّه خوئی نام او را «جعفر بن سلیمان» بدون قید «اصفهانی» می نویسد و معتقد است نام پدرش تحریف شده است.(1)]

محمّدجعفر دشت بیاضی

محمّدجعفر بن سلیمان بن محمّد تقی دشت بیاضی قائنی، از علماء و فضلای قرن یازدهم هجری است. وی نزد موسی حسینی خادم تونی و علّامه ملّامحمّد باقر مجلسی به تحصیل پرداخت. در پشت نسخه ای از کتاب کافی اجازه علّامه مجلسی برای او به تاریخ محرم 1086ق و اجازه خادم تونی، در اوائل جمادی الثّانی 1077ق مشهود است. این نسخه به شماره 860 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(2)

صاحب عنوان برای تحصیل به اصفهان آمده و سالها در این شهر ساکن بوده است.

سیّد جعفر حسینی

سیّد جعفر بن سیّد محمّدشفیع حسینی، از فضلاء اوایل قرن دوازدهم هجری است. وی کتاب «الاربعون حدیثاً» تألیف علّامه مجلسی را به خط نسخ در دوشنبه 20 ذی الحجه 1112ق کتابت کرده است. در حاشیه نسخه مطالب فراوانی از «اربعون حدیث» شیخ بهائی و «مرآة القعول» علّامه مجلسی نقل شده است.

نسخه به شماره 1447 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(3)

[وی ممکن است فرزند میرمحمّدشفیع مستوفی مؤلف کتاب «بحر الفوائد» باشد. همچنین احتمال می دهیم او همان ابوالمظفر محمّد جعفر حسینی مؤلّف «التّحفة النّوابه» باشد. واللَّه اعلم.]

وی همچنین نسخه ای از کتاب «الاستبصار» تألیف: سیّد مرتضی را به خط نسخ در


1- معجم رجال الحدیث، ج4، ص68؛ تاریخ تشیع اصفهان، ص197.
2- فهرست مرعشی، ج3، ص50؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص21؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، صص 347 و 348.
3- فهرست مرعشی، ج4، ص349.

ص: 303

سه شنبه 14 صفر 1115ق کتابت نموده که به شماره 296 در کتابخانه علّامه طباطبائی دانشگاه علوم پزشکی شیراز موجود است.(1)

محمّدجعفر رویدشتی

محمّدجعفر بن محمّد شفیع رویدشتی اصفهانی، از فضلاء قرن دوازدهم هجری است. او در سال 1131ق مالک «حاشیه ملّا میرزاجان باغنوی» بوده است.(2)

محمّدجعفر نائینی

محمّدجعفر بن محمّدشفیع نائینی، از فضلای قرن دوازدهم هجری است. وی ظاهراً از شاگردان ملّامحمّدجعفر سبزواری بوده است. وی کتابهای «الوتیره»، «رؤیةالهلال» و «التّکبیرات السّبع، تألیف ملّامحمّد جعفر بن ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری را در رجب 1122ق کتابت نموده که به شماره 478 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(3)

ملّا محمّدجعفر اصفهانی

ملّامحمّد جعفر بن محمّد صادق، عالم فاضل، از علمای قرن دوازدهم هجری. وی کتاب «دستور دعای سیفی» را به فارسی در ربیع الاوّل 1134ق برای میرزا ابوالحسن تألیف نموده است. متن دعا به خط میرزا احمد نیریزی و تاریخ کتابت سال 1123ق می باشد. این نسخه به شماره 3146 در کتابخانه آستان قدس رضوی در مشهد مقدس موجود است.

صاحب عنوان در اصفهان ساکن بوده و بعد از سال 1134ق وفات یافته است.(4)


1- نسخه پژوهی، ج2، ص115.
2- الکواکب المنشره، ص135.
3- فهرست مرعشی، ج2، ص84.
4- الذریعه، ج8، ص153؛ الکواکب المنتشره، ص137؛ فهرست الفبائی رضوی، ص249.

ص: 304

ملّا محمّد جعفر وصاف اصفهانی

ملّا محمّد جعفر بن آقا محمّد صادق اصفهانی از فضلاء و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری. در سال 1268ق کتاب «شرح تصریف» ملّاسعد تفتازانی را در حال دماغ سوختگی و بی دماغی کتابت نموده است. نسخه به شماره 689 در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی موجود است.(1)

میرزا محمّد جعفر اسیر اصفهانی*

میرزا محمّد جعفر متخلّص به «اسیر» بن محمّد صادق شریف اصفهانی، شاعر ادیب و طبیب لبیب، از شعرا و دانشمندان قرن دوازدهم هجری. در اصفهان متولّد شده و از دانشمندان این دیار از جمله آقا محمّد بیدآبادی(2) و محمّد نصیر طبیب اصفهانی، بهره کامل برده و در انواع فنون علم و ادب خصوصاً شعر و ادبیات، انشاء، تاریخ، طب، ریاضیات، نجوم، هیأت، حکمت و... استاد بوده است. سپس به یزد آمده و در آنجا به طبابت مشغول شده است.

شیخ عبدالنّبی قزوینی از علمای متبحّر قرن دوازدهم هجری در آن زمان ساکن یزد بوده و از رفقای صمیمی و معاشران او بوده، در کتاب خود با اوصاف و القاب عالی او را ستوده و مراتب عالی علم و فضیلت او را بیان نموده است.(3)

اما تذکره نویسان و شعرای معاصر او ضمن اینکه به مقام علمی و ادبی او و حذاقت وی در طب اذعان و اعتراف نموده اند، او را به خاطر غرور و نخوت و بُخل زیاد نکوهش کرده اند.(4)

هنگامی که آذر بیگدلی مشغول تألیف «تذکره آتشکده» بود و احوال معاصرین را می نگاشت، شخصی را به یزد فرستاد تا تعدادی از اشعار او را اخذ کرده و نزد آذر


1- فهرست گلپایگانی، ج2، ص111.
2- تجربة الاحرار، ص175.
3- تتمیم امل الآمل، صص97 و 98.
4- تذکره اختر، ص30؛ تذکره سفینة المحمود، ص147.

ص: 305

بیاورد تا آذر ابیاتی را در تذکره خود درج نماید. میرزا محمّد جعفر پیغام داده بود که آذر باید «تذکره» خود را بفرستد تا او ببیند این کتاب قابل آ ن هست که اشعارش در آن بیاید یا نه؟!(1)

از قرائن بر می آید که محمّد تقی خان حاکم یزد به او اعتماد فراوانی داشته و هنگامی که یکی از اهالی هند می خواستند با پرداخت مبلغ کلانی او را با خود به هند ببرند و میرزا جعفر در هند طبابت کند، خان مانع شده و پرداخت آن مبلغ به میرزا جعفر را تَقَبُّل کرده است.(2)

ظاهراً او اوایل قرن سیزدهم هجری را نیز درک کرده و اشعاری را در مدح حاکم وقت یزد، علینقی خان سروده است.(3)

اختر بیگ گرجی در باب شعرهای او می نویسد: «در عالم شعری میلش به قصیده بوده دیوانش به نظر رسیده تخمیناً هزار بیت می شود.

...شعری که قابل تذکره باشد، ندارد. ملّایانه شعر می گفته...»(4)

این شعر از اوست:

به جز من که با لشکر غم ستیزم

که دیده تنی، با سپاهی آید

پس از مرگ، کی برق آهم گذارد

که از تربت من گیاهی بر آید(5)

محمّد جعفر خطیب کاشانی*

محمّدجعفر بن محمّدصادق خطیب کاشانی، از فضلاء قرن یازدهم هجری است. او در اصفهان نزد عدّه ای از علما و فقهاء به تحصیل پرداخت که از جمله: علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی را می توان نام برد. او نسخه ای از «من لا یحضره الفقیه» تألیف شیخ صدوق


1- جامع جعفری، ص490.
2- تذکره شبستان، ص59.
3- جامع جعفری، ص490.
4- تذکره اختر، ص30.
5- سایر منابع: دانشنامه مشاهیر یزد، ج1، ص138؛ فرهنگ سخنوران، ص61؛ تذکره منظوم رشحه، ص16.

ص: 306

را در سال 1088ق به خط نسخ کتابت کرد. این نسخه که حاشیه نویسی و بلاغ به خط مجلسی دارد، علّامه برای محمّدجعفر در ربیع الاوّل 1088ق در پایان آن نسخه اجازه ای نوشته است.(1)

حاج محمّدجعفر لنگرودی

حاج محمّدجعفر بن محمّدصادق لاهیجی معروف به «لنگرودی» از اجلّه حکماء و افاضل مدرّسین فلسفه در قرن سیزدهم هجری است.

در اصفهان ساکن بوده و نزد جمعی از علمای اصفهان به تحصیل پرداخته است و فلسفه را نزد ملّا علی نوری تحصیل نموده است.(2)

[استاد همایی میرزا ابوالقاسم مدرس خاتون آبادی و ملّا محراب گیلانی را از اساتید او دانسته است.(3) ولی شاگردی حاجی لنگرودی نزد میرزا ابوالقاسم مدرس مورد تردید است.

لنگرودی در اصفهان مجلس درس برپای داشته و شاگردان زبده ای همچون آقا علی مدرس حکیم، آقا محمّدمهدی کلباسی، ملّا محمّد تنکابنی و آقا محمدرضا قمشه ای از او کسب فیض کرده اند.

وی در 9 ربیع الثانی 1260ق وفات یافته است.

شیخ محمّدحسین رشتی از نوادگان حکیم لنگرودی نقل می کردند:

«دست نوشته ای به خط حاج میرزا محمود کلباسی دیدم که نوشته بود: امروز که روز هفتم وفات مرحوم سیّد حجّةالاسلام شفتی است، حاج محمّدجعفر لنگرودی هم وفات یافتند. نماز مرحوم سیّد را فرزندشان حاج سیّد اسداللَّه خواندند و نماز حاج محمّد جعفر را حاجی محمّدابراهیم کلباسی خواندند».

مرحوم رشتی می افزاید: «جنازه مرحوم لنگرودی به نجف اشرف انتقال یافته و در


1- فهرست مرعشی، ج25، ص175.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص433.
3- شرح رساله مشاعر، ص15.

ص: 307

قبرستان وادی السّلام، نزدیک مقبره هود و صالح علیهما السلام دفن شد».(1)

فرزندش میرزا محمّدکاظم از فقهاء قرن سیزدهم هجری است. میرزا حسین تحویلدار که معاصر اوست درباره او می نویسد: «مرحوم حاجی محمّد جعفر لاهیجی، کهنه استاد بوده و پسرش مرحوم حاجی میرزا محمّدکاظم با فقهاء پیوند نمود، [صبیه مرحوم حاج محمّد مهدی) کلباسی را گرفت] طریق فقاهت را پیمود، باب علم پدر از اولادش مفتوح نشد.»(2)

کتب زیر از تألیفات و آثار اوست:

1. «رساله در اصالت وجود» (3) 2. «حاشیه بر شرح جدید تجرید» که آن را بر بخش «الهیات» شرح تجرید و قوشچی و حاشیه خفری نوشته است. نسخه ای از آن به شماره 219 در کتابخانه اهدایی آقای مشکاة به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است و نام کاتب و تاریخ کتابت آن معلوم نیست. (4) 3. «شرح حکمت العرشیه» که نسخه ای از آن نزد شیخ احمد شیرازی بوده و او قصد چاپ آن را داشته است. (5) 4. «شرح مشاعر» که آن را در سال 1251ق به خواهش حاج میرزا آقاسی صدر اعظم محمّد شاه قاجار نوشته است. نسخه ای از آن در جمعه 9 جمادی الثّانی 1255ق کتابت شده و به شماره 302 جزو کتب اهدایی آقای مشکاة به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(6)

نسخه دیگری از این کتاب که محمّدرضا تبریزی آن را در رمضان 1255ق در اصفهان کتابت کرده است، به شماره 740 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(7)

نسخه ای از «شرح مشاعر» لنگرودی به شماره 398/2 در کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان موجود است که میرزاحسین گرجی در سال 1278ق به امر آقامیرزا


1- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با مرحوم شیخ محمّدحسین رشتی در 5 خرداد 1370ش.
2- جغرافیای اصفهان، ص68.
3- به نقل از مرحوم شیخ محمّدحسین رشتی.
4- فهرست مشکاة، ج3، ص236.
5- الذریعه، ج13، ص368.
6- فهرست مشکاة، ج3، ص282.
7- فهرست رضوی، ج4، ص192.

ص: 308

عبدالکریم کتابت کرده است.(1) نسخه دیگری نیز به شماره 3320 در کتابخانه مسجداعظم قم موجود است که در سال 1259ق کتابت شده است. (2) 5. «شرح ابیات محمود دهدار» که میرزا حسین گرجی آن را کتابت کرده و به شماره 398/3 در کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان موجود است.(3)]

شیخ محمّدجعفر شیخ الواعظین هرندی

شیخ محمّدجعفر شیخ الواعظین بن ملّا محمّدصادق لسان الواعظین بن محمّدجعفر بن ملّا عبداللَّه هرندی، عالم فاضل و واعظ محدث. در 21 رمضان 1319ق وفات یافته و در تخت فولاد نزدیک مزار فاضلان مدفون گردید.(4)

محمّدجعفر هرندی

محمّدجعفر بن محمّدصادق هرندی از فضلاء قرن سیزدهم هجری. در سال 1236ق رساله «اللباب» یا «رساله علم اللَّه تعالی» و نیز رساله «قرةالعیون» هر دو از تألیفات فیض کاشانی را به خط نسخ نوشته و ضمن مجموعه شماره 921 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم موجود است.(5)

محمّدجعفر رشتی

محمّدجعفر بن محمّدصالح رشتی، از فضلاء قرن سیزدهم هجری است وی نسخه ای از «شرح مختصر النافع» (صغیر) تألیف سیّد علی طباطبائی حائری (از کتاب النکاح تا


1- فهرست صدر بازار، ج2، صص283 و 284.
2- فهرست اعظم قم، ص264.
3- فهرست صدر بازار، ج2، صص 283 و 284؛ سایر منابع: الکرام البرره، ج1، صص 239 و 257؛ ریحانة الادب، ج5، ص124؛ الذریعه، ج6، ص114 و ج21، ص206؛ معجم المؤلفین، ج9، ص148.
4- جلوه افلاکیان، مخطوط.
5- فهرست فیضیه، ج3، ص39.

ص: 309

پایان کتاب الدیات) را به خط نسخ کتابت نموده و تصحیح نموده است. این نسخه به شماره 847 در کتابخانه مدرسه صدر اصفهان موجود است.(1)

همچنین وی نسخه ای از کتاب «مطالع الانوار» جلد چهارم تألیف حاج سیّد محمّدباقر حجّةالاسلام شفتی را مقابله نموده است.

شیخ جعفر در اصفهان ساکن و احتمالاً از شاگردان مجلس درس سیّد حجّةالاسلام بوده است.(2)

حاج محمّد جعفر آباده ای

حاج محمّد جعفر بن محمّد صفی صُغادی آباده ای فارسی، عالم کامل، فقیه محقّق مدقّقٍ. از علماء بزرگ اصفهان در قرن سیزدهم هجری. سال تولد او در جایی ثبت نشده است. تنها در کتاب فارسنامه ناصری فوت او را در سن 90 سالگی می نویسد.(3) [لذا احتمالاً او در حدود سال 1190ق در روستای «صُغاد» از توابع شهرستان آباده متولّد شده است.]

وی در اصفهان نزد دانشمندان عالیقدری چون حاج محمّد ابراهیم کلباسی، حاج سیّد محمّدباقر حجةالاسلام شفتی، آقا سیّد محمّد مجاهد به تحصیل پرداخت. دروس فلسفی و عرفان را نیز نزد ملّا اسماعیل واحدالعین، سیّد رضی لاریجانی و احتمالاً ملّا علی نوری فراگرفت.(4)

او از مجتهدین صاحب فتوا و مرجع امور شرعی مردم و صاحب رساله عملیه بود و تا آخر عمر در اصفهان اقامت نموده و به تدریس و تألیف و تحقیق و افتاء و راهنمایی مردم و قضاوت مشغول بود. «عظماء علماء در حضرت او خویشتن را خُرد می شمردند و بزرگان دین و دنیا نام مبارکش را به حرمت تمام می بردند. در عُلُوّ درجه فقاهت و


1- فهرست صدر بازار، ج ، ص 635.
2- تراجم الرجال، ج2، ص6473؛ بیان المفاخر، ج1، ص287.
3- بیان المفاخر، ج1، ص 289.
4- تاریخ اصفهان(تکایا و مقابر)، ص297.

ص: 310

سَمُوّ مقام زهد و عبادت، همه معاصرین بر وی غبطه می آوردند و در ادبیات و فقه اللّغه و علم رجال و درایه نیز کم نظیر بود»(1) و «از هر علم کتابی در حفظ داشت. مانند «الفیه» در نحو، «زبده» در اصول و «قانونچه» در طب و «مختصر تلخیص» در فصاحت و «تهذیب» در منطق و «تجرید» در کلام و «مختصر نافع» در فقه «او بسیار زیرک و دانا و با تدبیر به خصوص در مرافعات و تمام کردن آنها بود. رساله عملیه نوشته و مقلدینی هم داشت و معروف است که قرار او ثبت اموراتیکه در نزد او می شده بوده که من بعد اشتباه کاری نشود و مزاح های شیرین و شوخی ها و خوش صحبتی های بسیار نظیر آقا جمال خوانساری داشت.»(2)

برای او در محلّه جماله اصفهان مسجدی ساخته شد که به نام «مسجد حاج محمّد جعفر» معروف است و مقابل بازار بزرگ اصفهان واقع شده است. حاجی آباده ای در آن اقامه نماز می فرمود. شرح معماری و تزئینات مسجد در کتاب گنجینه آثار تاریخی اصفهان آمده است.(3)

او سرانجام در شب شنبه 19 رمضان المبارک سال 1280ق در اصفهان وفات یافته و در تخت فولاد مدفون گردید. سپس میرزا سلیمان خان رکن الملک شیرازی نایب الحکومه اصفهان جهت او تکیه ای بنا نمود که به نام او مشهور است.(4)

ماده تاریخ فوتش را میرزا علیرضا لنجانی معروف به «آقاجان پرتو» در آخر مرثیه ای چنین گفته است.

سال تاریخش ز پرتو شد سؤال

گفت «اللهم نَوِّر مضجعه»(5)

کتب زیر از تألیفات ایشان است:


1- چهل سال تاریخ ایران یا المآثر و الآثار، ج1، ص197.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 31 و 32.
3- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 792-789.
4- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص48.
5- مکارم الآثار، ج7، ص2319.

ص: 311

1. [«بحر الاصول» ] (1) 2. «تعلیقه بر رجال وسیط استرآبادی» (2) 3. «تعلیقه بر تلخیص الاقوال» اصل نسخه مورخ 1047ق است و مرحوم آباده ای بر آن تعلیقه نوشته و نسخه نزد ملّا محمّدصالح مازندرانی سمنانی موجود بوده است. (3) 4. «رساله حمامیّه» در محل نزاع حمام منسوب به شیخ بهائی در محلّه مسجد جامع 5. «رساله عملیه» 6. «سؤال و جواب»(4) مطبوع 7. «شرح اَسماءُ الحُسنی» که نسخه ای از آن در کتابخانه مدرسه مروی در تهران(5) و نسخه ای دیگر به شماره 1784 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است. (6) 8. «شرح کافی» که میرسیّد علی بن محمّدمهدی درب امامی موسوی اصفهانی، در سال 1263ق به خط نسخ کتابت کرده و به شماره 9600 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. (7) 9. «شرح تجرید الکلام» 10. «شرح دروس» (8) 11. «صیغ العقود و الایقاعات» که به فارسی در سال 1262ق تألیف شده و نسخه ای از آن به خط نسخ «عبدالمجید» در روز شنبه 29 شعبان 1263ق کتابت شده و به شماره 2110 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی وجود دارد.(9) نسخه دیگری به خط رمضانعلی سِدِهی لنجانی، به شماره 99/6 در مدرسه صدر خواجو در اصفهان موجود است.(10) نسخه ای نیز به ضمیمه «الرّوضه البهیّه» شهید ثانی توسط محمدعلی بن محمّد حسین تبریزی کتابت شده و در کتابخانه آیت اللَّه علّامه سیّد محمّدعلی روضاتی وجود دارد. (11) 12. «عبادات» نسخه ای از آن که ناتمام مانده است به شماره 12746/1 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی(12) و نسخه ای دیگر که در سال 1263ق کتابت شده، به شماره


1- نزهة الاخیار، ص579.
2- الذریعه، ج10، ص103.
3- الذریعه، ج7، ص96.
4- رجال اصفهان یا تذکرةالقبور، ص32.
5- فهرست مروی، ص332.
6- فهرست احیاء، ج5، ص202.
7- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج17، ص433.
8- رجال اصفهان یا تذکرةالقبور، ص32.
9- فهرست مرعشی، ج6، ص123.
10- فهرست صدر خواجو، ص76.
11- فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص417.
12- فهرست مرعشی، ج32، ص396.

ص: 312

796 در کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان موجود است.(1) 13. «فقه جعفری» در دو مُجَلَّد که جلد اول آن به فارسی و جلد دوم به عربی است. نسخه ای از آن به شماره 12746/2 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(2) نسخه ای به خط محمّد صابر بن ابوالقاسم ورنوسفادرانی به شماره 1964/4 در کتابخانه احیاء میراث اسلامی در قم موجود است.(3) 14. «فهرست کافی که نسخه ای از آن به خط سیّد علی بن محمّد مهدی درب امامی موسوی اصفهانی که در سال 1264ق کتابت شده به شماره 3208 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(4) نسخه ای دیگر به شماره 7083 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی در تهران نگهداری می شود.(5) همچنین نسخه ای که در سال 1266ق کتابت شده، به شماره 2182 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است.(6) 15. «مرایا» در اصول 16. «معاملات» به فارسی که به شماره 771 در کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان موجود است.(7) 17. «نقود المسائل الجعفریّه» به فارسی و عربی (ملّمع) موجود نزد آیت اللَّه حاج سیّد محمّد علی روضاتی در اصفهان(8)، در سه مجلد که جلد سوم آن در 1279 تا 1281ق در دارالطّباعه حاج عبدالمحمد چاپ سنگی شده است.(9) 18. «الوجیزه» که نسخه های فراوانی از آن در کتابخانه ها موجود است و در سال 1246ق در اصفهان در مطبعه معتمدی چاپ حروفی شده است.(10) مرحوم حاجی آباده ای کتاب «تحفة الابرار» استادش حاج سیّد محمّدباقر


1- فهرست صدر بازار، ج3، ص595.
2- فهرست مرعشی، ج32، ص396.
3- فهرست احیاء، ج5، ص400.
4- فهرست مرعشی، ج9، ص11.
5- فهرست مجلس، ج25، ص95.
6- فهرست احیاء، ج6، صص 184 و 185.
7- فهرست صدر بازار، ج3، ص 575.
8- مکارم الآثار، ج7، ص2315.
9- فهرست کتب چاپ سنگی عمومی اصفهان، ص259.
10- فهرست مرعشی، ج6، ص123 و ج2، ص134؛ نسخه پژوهی، ج3، ص82؛ میراث اسلامی ایران، ج10، ص703؛ آشنایی با چند نسخه خطی، ج1، ص368؛ فهرست خاندان میبدی، ص34؛ فهرست احیاء، ج4، ص362؛ فهرست رضوی، ج12، ص350؛ فهرست مدرسه حجتیّه، ص301.

ص: 313

حجة الاسلام شفتی را تلخیص کرده و آن را «وجیزه» نامیده است. 19. «هدایة الاخیار» که آن را از کتاب «تحفة الابرار» استادش سیّد حجةالاسلام انتخاب نموده که نسخه ای از آن در کتابخانه شخصی ناصر میبدی کرمانشاهی در مشهد مقدس و نسخه ای دیگر در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم و نسخه ای دیگر در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار [شهید مطهری فعلی] موجود است.(1) 20. «تحفة المیتین» در احکام مردگان که در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی به شماره 6296 موجود است.(2)

ملّا محمّدجعفر کرباسی*

آخوند ملّا محمّدجعفر کرباسی بن محمّد طاهر خراسانی، عالم فاضل و عارف زاهد. در سال 1080ق متولّد شد. ظاهراً زادگاه او محلّه «حوض کرباس» هرات است. وی در اصفهان به تحصیل پرداخته و به مقامات عالی علم و عمل دست یافت. از اساتید او اطلاعی در دست نیست. خود او در کتاب «نوادر الاخبار» از علّامه مجلسی و شیخ حرّ عاملی به عنوان اساتید خود نام می برد. «صاحب روضات» نیز احتمال داده است که صاحب عنوان شاگرد ملّا محمّد تنکابنی (فاضل سراب) و استاد ملّا محمّد اسماعیل خواجوئی باشد.

او مانند استادش مجلسی پیرو مشرب اخباری بوده است. پس از حمله افغان ها به اصفهان و سقوط حکومت صفویه، به یزد مهاجرت کرده است.

به نوشته «ریاض الجنّه» آن جناب اعجوبه عهد خود بوده است. و معاصرین او


1- فهرست مرعشی، ج2، ص135؛ فهرست شخصی میبدی، ص100؛ الذریعة، ج25، ص169.
2- فهرست مرعشی، ج16، ص166؛ سایر منابع: ریحانة الادب، ج1، ص12؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 30-27؛ احسن الودیعه، صص 40-38؛ معجم رجال الفکر و الادب، ص326؛ دائرة المعارف تشیع، ج1، ص4؛ الکرام البرره، ص259؛ فوائد الرضویه، ج1، ص59؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج2، صص 86 و 87؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، صص 325 و 326؛ معجم المؤلفین، ج9، صص 148 و 155؛ مصفی المقال، ص110؛ الاصفهان: رجال و مشاهیر، ص59؛ تاریخ اصفهان(جابری)، صص 135 و 175؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص31 و 32.

ص: 314

کرامات بسیار و خوارق عادات بی شمار از او نقل می کنند. او از شدّت ریاضت نفس و از فرط جوع و عطش، در اواخر عمر نابینائی عارض شده بود و با وجود نابینائی مانند چشم داران می دید و ایما و اشاره مردم را درک می کرد. و از مغیبات خبر می داد و چند روز علانیّه می مرد و باز زنده می شد. و ده روز مطلقاً اکلّ و شرب نمی کرد،... به مرتبه ای انقطاع از دنیا داشت که مفاد: «موتوا قبل ان تموتوا» را بر عالمیان روشن کرده بود.»

آخوند کرباسی در نهایت زهد و پارسایی زندگی می کرده و از راه شعربافی اعاشه می نموده است. وی در مسجدی واقع در محله شاه ابوالقاسم یزد اقامه جماعت می نموده و اکنون به مسجد آخوند کرباسی معروف است.

سال دقیق وفات او معلوم نیست. او کتاب «طباشیر» را در سال 1151ق نوشته و تا این سال زنده بوده است. او در یکی از آثار خود، سال وفاتش را پیش بینی کرده است. بر روی سنگ مزار او بدون ذکر روز وماه، سال 1150ق ذکره شده است. ظاهرااً این سنگ نوشته سالهای پس از فوت او بر روی قبر قرار داده شده و سال وفات به صورت تقریبی و با حدس و گمان سنگ قبر حک گردیده است. مزار آخوند کرباسی در قبرستان جوی هرهر یزد زیارتگاه اهل معرفت است.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «الاصحاب» استخراج شده از کتاب «سیر السلف» اسماعیل بن محمّد طلحی اصفهانی 2. «اصحاب النّبی الممدوحین» 3. «اکلیل المنهج» در علم رجال که در تتمیم «منهج المقال» میرزا محمّد استرآبادی نوشته شده است. 4. «اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام» 5. «حاشیه بر کفایة الاحکام» محقق سبزواری 6. «طباشیر» 8. «گوهر مراد» در نصیحت به فرزندش که در سال 1123ق تألیف نموده است. 9. «مسائل ایادی سبا» شامل پاسخ علّامه مجلسی به پرسشهای فقهی شاگردانش بوده و در سال 1127ق تألیف شده و شامل 12 باب بوده و از احکام طهارت شروع می شود و به احکام میراث و احکام متفرّقه ختم می شود. 10. «معرفة السّلوک» به فارسی. 11. «نودر الاخبار» که در شب سه شنبه 29 ذیعقده 1122ق آن را به پایان رسانیده است. 12. «الصُّحُف

ص: 315

الادریسیّه»(1)

میر سیّد محمّد جعفر خاتون آبادی

میرسیّد محمّد جعفر بن میرسیّد عبدالحسین بن میرسیّد محمّد باقر حسین خاتون آبادی، عالم فاضل کامل. در سال 1064ق در اصفهان به دنیا آمد و نزد علماء اصفهان از جمله پدر بزگوار خود تحصیل نمود و سرانجام در سال 1127ق وفات یافت جنب پدر بزگوار خود در تکیه آقا حسین خوانساری واقع در تخت فولاد مدفون شد.(2)

پدر بزرگوارش میرسیّد عبدالحسین در کتاب خود «وقایع السنین و الاعوام» درباره تولد او می نویسد:

«ولادت سیّد النّجیب الحسیب قرة العینی و ثمرة الفؤادی میر محمّد جعفر بن أمیر عبدالحسین الحسینی الخاتون آبادی محرم هزار و شصت و چهار»(3)

میرزا محمّد جعفر محلّه نوئی

میرزا محمّد جعفر محلّه نوئی بن آقا عبدالحسین امین العلماء بن حاج ملّا محمّد شفیع بن ملّا محمّد خوئی، عالم فاضل و فقیه محقّق، در خانواده ای روحانی در اصفهان متولّد شده و نزد علمای اصفهانی همچون حاج سیّد اسداللَّه بیدآبادی و میرزا ابوالمعالی کلباسی به تحصیل پرداخت. وی در ایّام تحصیل هم مباحثه با آخوند ملّا محمّدحسین فشارکی بود و بعداً از او اجازه دریافت نمود.


1- تتمیم امل الآمل، صص 97-95؛ جامع جعفری، صص 293 و 294؛ ریاض الجنّه، ج2، صص 286-282؛ اعیان الشیعه، ج44، صص149؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 439 و 440؛ یادگارهای یزد، ج2، صص 362 و 907؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص449؛ مصفی المقال، ص106؛ الذریعه، ج20، ص337 و ج21، ص257، و ج23، ص229 و ج24، ص343 و ج15، ص145؛ تلامذةالعلاّمة المجلسی، ص88؛ معجم المؤلّفین، ج9، ص155؛ هفته نامه ندای یزد، شماره 271 و 272 و 273، مورّخ خردادماه 1370ش؛ دانشنامه مشاهیر یزد، ج2، ص441.
2- الکواکب المنتشره، ص134.
3- وقایع السنین و الاعوام، ص519.

ص: 316

[میرزا محمّد جعفر عالمی اهل جود و سخا بود و بسیاری از مستمندان و نیازمندان از احسان و بخشش او برخوردار شدند. او پشت و پناه مظلومین و مردم بی پناه در برابر حکّام زورگو و ظالم بود.

ظلل السّلطان حاکم جائر اصفهان، پس از آن که دستور محو و نابودی بسیاری از کاخ ها و عمارت های با شکوه صفویه را صادر کرد و عوامل و مزدوران او به این کار زشت اقدام کردند، عمارت باغ قورچی باشی در اراضی جنوبی اصفهان را تخریب کردند. این عمل مورد اعتراض و مخالفت میرزا جعفر قرار گرفت. لذا ظل السّلطان از کینه ای که داشت دستور داد، زمین ها و املاک او را تصرّف کنند. میرزا جعفر نیز بارها به تهران رفته و علیه ظل السّلطان شکایت کرده و فرمانی از مظفرالدّین شاه (برادر ظل السّلطان) گرفت و موفق به پس گرفتن زمین ها و املاک خود شد.(1)]

وی سرانجام در 22 ماه رجب المرجّب 1328ق وفات یافته و در آرامگاه خانوادگی جنب تکیه آقا حسین خوانساری، در تخت فولاد مدفون شد.(2)

شیخ محمّد جعفر گزی

شیخ محمّد جعفر بن آخوند ملّا عبدالکریم جزی، از فضلاء و ائمه جماعت اصفهان.

وی در سفر زیارت مرقد مطهر امام رضاعلیه السلام در روز 14 ذیقعده 1383ق در مشهد مقدس وفات یافته و [همانجا مدفون شد(3)]

[مجموعه ای شامل «تفسیر سوره نور» و «تفسیر سوره زلزال» و «تفسیر سوره واقعه» هر سه از تألیفات صدرالمتألهین شیرازی، به شماره 302 در کتابخانه مدرسه چهلستون تهران، به خط محمّدجعفر جزی، بدون ذکر تاریخ کتابت موجود است که به


1- به نقل از یادداشت های شاعر و ادیب توانا استاد فضل اللَّه اعتمادی متخلّص به «برنا»؛ مکارم الآثار، ج5، ص1806.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص150.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص355؛ فرهنگ و تاریخ گز و برخوار، ص120.

ص: 317

احتمال زیاد به خط همین شیخ محمّدجعفر فرزند آخوند گزی می باشد.(1)]

جعفر بن عبداللَّه

جعفر بن عبداللَّه، از خوشنویسان زبردست دوره حکومت شاه سلطان حسین صفوی است. خط ثلث را در نهایت استادی می نوشته و مورد توجّه دربار صفویه بوده است.

وی در سال 1103ق کتیبه ای به خط ثلث در مدرسه کاسه گران و در سال 1116 کتیبه ای به خط ثلث در مسجد مصری اصفهان نوشته است.(2)

شیخ جعفر قاضی

شیخ قوام الدین جعفر بن عبداللَّه بن ابراهیم حویزی کمره ای اصفهانی معروف به «شیخ جعفر قاضی»، عالم فاضل محقق، جامع علوم و فنون، استاد علماء زمان و مرجع فتوا و احکام.

در خدمت علمای اعلام اصفهان آقا حسین خوانساری، ملّامحمّد باقر سبزواری و ملّا محمّد تقی مجلسی تلمذ نموده(3)]و از سیّد صدر الدّین محمّد قمی، میرزا قوام الدّین محمّد سیفی قزوینی، ملّا محمّد تقی مجلسی، ملّا محمّد اکمل اصفهانی و حاج محمّد اردبیلی روایت می نماید.(4)]

در سال 1098ه.ق از طرف شاه سلیمان صفوی به منصب قاضی اصفهان منصوب شده(5) و سپس شیخ الاسلام اصفهان شد.(6)

او داماد آقا حسین خوانساری بوده و در اصفهان به تدریس می پرداخته و جمع کثیری از فضلاء از درس او استفاده می کرده اند.


1- آشنایی با چند نسخه خطی: 378.
2- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 586 و 654.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص118 و ج2، ص831.
4- تلامذة العلامة المجلسی، صص 19 و 20.
5- وقایع السنین و الاعوام، ص 540.
6- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص288.

ص: 318

در سال 1115هق راهی سفر حج شده، در مسیر راه بیمار شده و در دو فرسخی نرسیده به نجف اشرف وفات یافت و ملّا محمدّ فاضل سراب او را تغسیل و تکفین نموده در صحن مطهر علوی جنب مزار علّامه حلّی در نجف اشرف مدفون نمود.(1)

این تألیفات از اوست:

1. «رساله در اصول دین» به فارسی [2. «تحفه سلطانی و هدیه مجلس خاقانی» درباره فلسفه، به فارسی، نسخه آن به شماره 12616 در کتابخانه آیت اللَّه العظمی مرعشی نجفی موجود است و در سال 1339ش در تهران به ضمیمه «الرسالة الطریفة فی ترجمة العلامة محمّد جعفر القاضی الکمره ای» به چاپ رسیده است. (2) 3. «ذخائر الدّعوات فی تعقیب الصلوات» به فارسی، که نسخه آن به شماره 2417 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است. ](3) 4. حاشیه بر «الروضة البهیة فی شرح اللّمعة الدّمشقیّه» 5. حاشیه بر «کفایة المقتصد» محقق سبزواری ] 6. «شرح دعای مکسور و شکستگی»، که نسخه آن به شماره 12652 در کتابخانه آیت اللَّه العظمی مرعشی نجفی موجود است. ](4) 7. «وجیزه در حکم ولایت وصی بر نکاح صغیر».

[شیخ محمّد علی حزین لاهیجی در طفولیت به همراه پدر به فیض دیدار او نایل شده و شرح حال او را ذکر نموده است اما به اشتباه مدفن او را حائر حسین علیه السلام می نویسد].(5)

جعفر ثقفی

ابوالفضل جعفر بن عبدالواحد ثقفی اصفهانی رئیس، از محمدّثان قرن ششم هجری است. وی در سال 523ق وفات یافته است.(6)


1- وقایع السنین و الاعوام، ص553.
2- فهرست کتابخانه مرعشی، ج32، صص 35 و 36.
3- فهرست کتابخانه احیاء میراث، ج6، صص 400 و 401.
4- فهرست کتابخانه مرعشی،ج32، صص 141 و 142.
5- تاریخ و سفرنامه حزین، ص159.
6- مرآة الجنان، ج3، ص230.

ص: 319

محمّد جعفر لاهیجی*

محمّد جعفر بن عبدالواسع لاهیجی، از فضلای قرن یازدهم هجری. وی در اصفهان ساکن بود و ظاهراً از شاگردان شیخ علی بن محمّد بن حسین عاملی از نوادگان شهید ثانی است. او کتاب «الزاهرات الزّویه» تألیف شیخ علی عاملی را کتابت نموده و شیخ علی آن را در شعبان 1086ق تصحیح و مقابله نموده است. نسخه حاضر در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.(1)

جعفر اصفهانی

جعفر بن ملّا علی اصفهانی [از فضلاء قرن سیزدهم هجری بوده و] کتاب «منهاج الهدایه» تألیف: حاج محمّد ابراهیم کلباسی را به خط نسخ نوشته است، نسخه به شماره 30 در کتابخانه مرحوم زنجانی در قم موجود است.(2)

دکتر سیّد جعفر سجادی*

دکتر سیّد جعفر سجادی فرزند سیّد علی، محقّق و دانشمند معاصر. در سال 1303ش در روستای گارماسه لنجان متولّد شد. در کودکی به مکتب خانه رفت و سپس نزد شیخ حسین شریعت در همان روستا مقدمات را آموخت. سپس به اصفهان رفت و نزد شیخ جواد فریدنی، میرزا عبداللَّه ادیب، میرزا محمّد علی حبیب آبادی، سید صدرالدین کوپائی و حاج آقا حسین خادمی به تحصیل پرداخت.

پس از آنکه به دستور آیت اللَّه آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی عالم ربانی حاج سیّد عبداللَّه شیرازی در کرمانشاه حوزه علمیه ای را برپا ساخت، او نیز به کرمانشاه رفته و به تدریس پرداخته و در آنجا نزد حاج شیخ حسن علّامه، حاج شیخ هادی جلیلی و آقای میبدی به کسب فیض پرداخت.

چندی بعد به تهران رفته و خدمت حضرات آیات ادیب تهرانی، حاج میرزا محمّد


1- فهرست مرعشی، ج23، ص85.
2- آشنایی با چند نسخه خطی، ص201.

ص: 320

باقر آشتیانی حاج شیخ محمّد تقی آمُلی، حاج سیّد ابوالقاسم کاشانی و مرحوم تنکابنی ادامه تحصیل داد و در این سالها موفق به اخذ اجازه از آیت اللَّه شیخ محمّد تقی خوانساری شد.

همچنین به تحصیل در دانشکده معقول و منقول در تهران مشغول شد و موفق به اخذ لیسانس گردیده و به استخدام وزارت فرهنگ درآمد.

وی چندین سال در ارومیه و کرمانشاه به تدریس دینی و ادبیات عرب پرداخت و بار دیگر به تهران آمده در دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و دکترا گرفت. از سال 1338ش به دانشگاه تهران منتقل شد و به تدریس پرداخت. وی مدتی مدیر گروه زبان و ادبیات عرب بود و دو سال نیز به عضویت فرهنگستان زبان درآمد.

وی علاوه بر دهها مقاله علمی ارزشمند که در مجلات: وحید، مهر، معارف اسلامی، هنر و مردم، مجلّه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و... به چاپ رسانده کتابهای متعددی تألیف کرده که به چاپ رسیده اند که عبارتند از

1. «مقدمه بر منطق» 2. «فرهنگ لغات و اصطلاحات عرفانی» 3. «فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی» 4. «فرهنگ لغات و اصطلاحات ملّاصدرا» 5. «فرهنگ علوم عقلی» 6. «فرهنگ علوم نقلی و ادبی» 7. تصحیح و تعلیق «تفسیر حدائق الحقائق» تألیف: معین الدّین هروی 8. تصحیح و تحشیه «مرقاة الُّلغه» بدیع الزّمان ادیب نطنزی 9. ترجمه «آراء اهل مدینه فاضله» فارابی 10. ترجمه «حکمت الاشراق» سهروردی 11. ترجمه «زبدة البیان فی احکام القرآن» اردبیلی 12. ترجمه «فصل المقال فیما بین الحکمة و الشّریعة من الاتّصال» تألیف: ابن رشد 13. «نقد بنیاد ادب» 14. «فرهنگ معارف اسلام» در 4 جلد 15. تنظیم حرف «ع» لغت نامه دهخدا (ع . عرابه) 16. ترجمه و شرح بیست باب «دلالة الحائرین» ابن میمون.(1)


1- مجلّه کیهان فرهنگی، شماره 5، سال 1365ش.

ص: 321

محمّد جعفر نیستانه ای

محمّد جعفر بن معین الدّین علی نیستانه ای در سالهای 1112 و 1113 مجموعه ای از سه کتاب به خط نسخ نوشته است که عبارتند از:

1. «احادیث قدسیه» 2. «عقود الجواهر، تألیف احمد بن عبداللَّه کرمانی 3. «ریاض الفتیان در شرح نصاب الصّبیان»، این مجموعه به شماره 3172 در کتابخانه شورای ملی ایران موجود است.(1)

شیخ محمّد جعفر اشراقی*

شیخ محمّد جعفر اشراقی بن ملّاعلی اکبر فشارکی، عالم فاضل متوفی 22 ذیقعده 1389ق مدفون در تکیه ریزی در تخت فولاد اصفهان.(2)

سیّد جعفر طباطبائی عقدائی*

حاج سیّد جعفر طباطبائی بن سیّد علیرضا عقدائی، عالم فاضل، از علمای قرن چهاردهم هجری. در حدود سال 1261ق در «عقداء» یزد متولّد شد. پس از تحصیل مقدّمات به اصفهان آمد و به تحصیل مشغول شد او با جهانگیر قشقائی و آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی (مدیسه ای) در اصفهان هم درس بود. آنگاه برای تکمیل درسهای خود به نجف اشرف عزیمت کرد و نیزد علمای آن سرزمین مقدّس به کسب فیض پرداخت. عاقبت به اصفهان بازگشت و جهت تبلیغ دین و حل مشکلات شرعی مردم راهی دهاقان شد و سالها در آنجا به وعظ و تبلیغ و تدریس مشغول شد و بزرگانی چون حاج ملّا حسین امین جعفری و حاج میرزا مصطفی جعفر طیّاری از علم و فضل او برخوردار شدند.

وی سرانجام در سال 1351ق در سن 90 سالگی وفات یافته و در مسجدی که به نام


1- فهرست مجلس ج10، ص 757.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی

ص: 322

خود او «مسجد حاج سیّد جعفر» معروف بود، در دهاقان مدفون شد.(1)

محمّد جعفر حائری

محمّد جعفر بن محمّد علی حائری [از فضلاء و طلبه اهل علم در قرن سیزدهم هجری در اصفهان بوده و] در جمعه از سال 1229ق «فهرست» شیخ طوسی و «ایضاح الاشتباه» علّامه حلّی را به خط نسخ در مدرسه مبارکیه اصفهان به پایان رسانیده است. نسخه ضمن مجموعه شماره 2548 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(2)

میرزا محمّد جعفر شهشهانی

میرزا محمّد جعفر بن میرزا محمّد علی (میرزاجان) بن قوام الدّین محمّد بن حسین بن ابراهیم حسینی شهشهانی، عالم فاضل متقی، از بزرگان خاندان شهشهانی اصفهان بوده و ظاهراً از شاگردان حاج سیّد محمّد باقر حجة الاسلام شفتی، حاج محمّد ابراهیم کلباسی، ملّا علی نوری و آقا سیّد محمّد مجاهد است.

وی تولیّت موقوفات شاه علاءالدّین و قریه اصفهانک را داشته و در کمال زهد و قناعت می زیسته و دختر آقا سیّد محمّدکاظم طباطبایی زوّاره ای را به زوجیّت داشته است. سال وفات او معلوم نیست.(3)

[او در ربیع الثّانی 1257 نسخه ای از کتاب «عین الوصول» تألیف: آقا محمّد مهدی کلباسی را به خط نسخ کتابت نموده که به شماره 1257 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.(4)]


1- سیمای دهاقان، ص275.
2- فهرست مرعشی، ج7، ص131.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 440 و 441؛ بیان المفاخر، ج1، صص 293 و 294.
4- فهرست مرعشی، ج22، ص173.

ص: 323

میرزا محمّد جعفر میردامادی

حاج میرزا محمّد جعفر میردامادی بن حاج میرزا محمّد علی بن سیّد محمّد مؤمن بن سیّد محمّد باقر بن میر محمّد اشرف سِدِهی اصفهانی، عالم فاضل متّقی، از علمای اواخر دوره قاجاریه.

وی در اصفهان نزد حاج شیخ محمّدعلی مسجد شاهی (ثقة الاسلام)، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای و آقا میرزا بدیع درب امامی به تحصیل پرداخت. سپس به سِدِه [خمینی شهر فعلی ]بازگشت و به ترویج دین و اقامه جماعت و حل مشکلات مردم مشغول شد. وی سرانجام در ذیحجة الحرام 1332ق. وفات یافته و در مقبره جدّ اعلای خود میرمحمّداشرف در سِدِه مدفون شد.

وی تقریرات درس مرحوم درچه ای در باب مباحث «الفاظ» «استصحاب» و «حجیّت ظن» را به خط خود نوشته که فرزند او سیّد جمال الدّین صهری، بامقدار زیادی کتاب به کتابخانه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف اهداء نمود.(1)

محمّد جعفر جیرانی اصفهانی

محمّد جعفر بن عیسی بن محمّد صالح جیرانی تبریزی اصفهانی، عالم فاضل، از دانشوران قرن یازدهم هجری، در اصفهان ساکن بوده و به روایتی پدرش از اهالی محلّه جیران تبریز و بنا به قولی دیگر از اهالی قریه «جیران» در حومه اصفهان بوده است. نزد جمعی از علماء از جمله ملّا حسن شیخ الاسلام جیلانی تحصیل نموده و پس از وفات پدر، سرپرست باقی فرزندان از جمله برادر کوچک ترش میرزا عبداللَّه افندی صاحب «ریاض العلماء» شده است. صاحب ریاض مدتی نزد این برادر دانشمند به تحصیل پرداخته و او را ثنای بلیغ نموده است.(2)


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص237؛ لطائف غیبیّه، مقدمه ص سی و یک؛ خمینی شهری که از نو باید شناخت، صص 306 و 307.
2- الکواکب المنتشره، ص133.

ص: 324

محمّد جعفر نجف آبادی*

محمّد جعفر بن غلامعلی نجف آبادی، از خوشنویسان و کاتبان قرن سیزدهم هجری است. وی کتاب «زاد المعاد» علّامه مجلسی را سال 1236ه.ق کتابت نموده و نسخه آن در کتابخانه الزهراء اصفهان موجود است.

همچنین او در روز دوشنبه 24 صفر 1232ق ضمن مجموعه ای به خط شیخ مطالبی نوشته است. نسخه به شماره 1687 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(1)

جعفر الراشد باللَّه عباسی

ابومنصور جعفر ملقب به «الرّاشد باللَّه» بن فضل، از خلفای عباسی است. پس از آنکه «مسترشد» در 18 ذیقعده 529ق به دست فدائیان اسماعیلی در مراغه به قتل رسید، فرزندش «الراشد» به جای او نشست. در سال 530ق با «سلطان مسعود بن محمّد سلجوقی» در نزاع افتاد و نام او را از خطبه انداخت و داود برادر مدعی او را سلطان خواندو امرای اطراف را به جنگ با مسعود و عصیان علیه او واداشت. مسعود به بغداد آمد و «راشد» از ترس به اتابک موصل پناه جست و «مقتفی» به جای او به خلافت انتخاب شد. در سال 532ق «راشد» از موصل به آذربایجان پیش داود رفت و اتابک فارس و بعضی دیگر از امراء هم که از مسعود ترس داشتند دور «داود» و «راشد» را گرفتند و به جنگ «مسعود» آمدند. «مسعود» در شعبان این سال آنها را در نزدیک دینَوَر شکست داد.

«راشد» با «داود» به خوزستان آمد و از آنجا به اصفهان رفت و در آن شهر در 25 رمضان 532ق به دست یکی از فدائیان اسماعیلی به ضرب کارد جان سپرد.

در قریه شهرستان اصفهان بقعه ای است که برخی از نویسندگان آن را مقبره «الراشد» خلیفه عباسی می نویسند. لکن نزد اهالی آنجا معروف است که آنجا قبر دو نفر از سادات


1- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج8، ص245.

ص: 325

بزرگوار به نام های «شاهزاده ابراهیم» و جناب «حسین بن زید بن حسن بن علی»علیهما السلام می باشد.

در این که راشد در اصفهان کشته شده و در جی به خاک رفته سخنی نیست. سبک ساختمان گنبد مانند ساختمان های عهد سلجوقی و بدون تاریخ است و در قرون بعد از آن تعمیراتی انجام شده است.

به ظنّ نوسنده، سلجوقی بودن بقعه، دلیل بر آن نیست که آنجا قبر «راشد عباسی» باشد بلکه مظنون آن که قبر راشد در محلّی بوده است که اکنون به نام باغ مشهد خوانده می شود و این گنبد مربوط به جامع (مسجد جامع) شهرستان بوده است. «عماد کاتب» اصفهانی درباره کشته شدن راشد و دفن او می نویسد:

«و دفن الراشد باللَّه فی مدینة جیّ و افردت له تربة فی جامعها»

«یاقوت حموی» در کتاب «معجم البلدان» می نویسد:

«و فی جیّ مشهد الراشد ابن المسترشد معروف ویزار و هی علی شاطی ء نهر زنده رود»

بعید به نظر می رسد که سلاطین صفوی قبر خلیفه عباسی را در اصفهان پایتخت خود باقی گذاشته باشند و احتمال خراب کردن آن بسیار قوی و معقول به نظر می رسد.(1)

جعفر نوای اصفهانی

استاد جعفر نوابخش متخلّص به «نوا» فرزند فیض اللَّه، شاعر و ادیب توانای معاصر، در سال 1293ش در اصفهان متولّد شد. در 2 سالگی پدر را از دست داد و به همراه مادر به کرمانشاه رفت و تا سال 1319ش در آنجا به سر برد. تحصیلات ابتدایی را در کرمانشاه طی کرد و سپس به خیاطی پرداخت. و در کنار آن به تحصیل در دوره متوسّطه مشغول شد. در 17 سالگی ازدواج کرد و صاحب 5 فرزند شد. در سال 1329ش وارد


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 208 و 209؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 608 و 609؛ مزارات اصفهان، صص 216 و 217؛ تاریخ ایران (کمبریج)، ج5، ص130.

ص: 326

اداره فرهنگ شده و در مدارس اصفهان به تدریس پرداخت، او شاعری متدیّن و معتقد به دین بود و در مدح و مراثی معصومین علیهم السلام شعر سرود. بسیاری از اشعار او گویای رنجها و مرارت های طبقات محروم جامعه همچون کارگران، ایتام و... است. او از اعضای مشهور انجمن های ادبی اصفهان از جمله انجمن ادبی کمال بود. مردی خوش محضر، نیک سیرت و مربّی شعراء و خدمتگزار واقعی شعر و ادب بود. مغازه خیاطی او نیز سالها محفل اهل ادب و مجمع شعراء و فضلاء بود.(1)

استاد نوا در روز 20 بهمن ماه 1380ش بدرود حیات گفته و به دیار باقی شتافت و پیکرش در قطعه نام آوران واقع در قبرستان باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.

در رثای او برادرزاده اش فضل اللَّه شیرانی متخلص به «سخا» این دو بیت را گفته است:

در غم مرگ نوا ماتم سرا شد اصفهان

در گذشت استاد و لبریز عزا شد اصفهان

بی صفا شد بی گل رویش صفاهان ای دریغ

بینوا شد اصفهان تا بی «نوا» شد اصفهان

«دیوان کامل اشعار نوای اصفهانی» در سال 1377ش به چاپ رسیده است. قبل از آن قسمتی از اشعار استاد در سال 1329ش در کتاب «نواهای جانگداز» و قسمت های دیگری از آن به نام «نوای آشنا» در سال 1338ش به چاپ رسیده بود.

این ابیات از اوست:

دل چون سنگ تو را آه من از جا نکند

هیچ سدّی به ره سیل چنین محکم نیست

* * *


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 516 و 517؛ تذکره شعرای استان اصفهان، ویرایش دوم، ص812؛ سخنوران نامی معاصر ایران، ج6، ص3686؛ یادنامه ادب.

ص: 327

در دامن این صحرا، هر خاک نشینی را

چون دانه به سر باشد، شوق چمن آرائی

* * *

دل من است پر از خون که همچو جام شراب

دو چشم مست تو از دست یکدگر گیرند

* * *

به حکم تجربه نقشی به بارگاهی نیست

که رنگ ریزیش از خون بی گناهی نیست

ملّا محمّد جعفر طالقانی

ملّا محمّد جعفر بن محمّد کاظم طالقانی، عالم فاضل، وی در اواخر قرن یازدهم هجری در اصفهان ساکن بوده و از محضر علمای این شهر خصوصاً علّامه مجلسی حاضر شده و در جمادی الاوّل 1095ه.ق موفق به اخذ اجازه متوسّطی از علّامه مجلسی شده است. وی دراواخر عمر به زادگاه خود طالقان بازگشته و همانجا در سال 1133ق وفات یافته است.(1)

شیخ جعفر میسی عامِلی

شیخ جعفر بن شیخ لطف اللَّه بن عبدالکریم میسی عاملی، عالم فاضل متّقی و متورّع. در اصفهان ساکن بوده و نزد پدر دانشمند خود و نیز شیخ بهائی به تحصیل پرداخته و شیخ بهائی در سال 1020ق جهت او اجازه صادر فرموده است. برخی نوشته اند در مراتب علمی از پدرش مقام بالاتری را داشته است.(2)


1- الذریعه، ج1، ص150؛ الکواکب المنتشره، صص 137 و 138؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص24؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص89.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص880؛ وقایع السنین و الاعوام، ص502.

ص: 328

جعفر اصفهانی

جعفر بن محمّد محسن اصفهانی خطاط نسخ نویس قرن دوازدهم هجری، در تاریخ 1126ق نسخه ای از «صحیفه کامله سجّادیّه» را به خط نسخ کتابت نموده، نسخه به شماره 8478 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(1)

جعفر بن محمّد

جعفر بن محمّد، خطاط نسخ نویس، در محرّم 1201ق کتاب «ترجمان اللّغه» میرزا محمّد یحیی بن محمّد شفیع قزوینی را جهت آقا محمّد کاظم واله اصفهانی نوشته است. نسخه به شماره 2490 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

جعفر اصفهانی

جعفر بن محمّد اصفهانی از خطاطان و نویسندگان کتب در قرن دوازدهم هجری. جلد اجازات «بحارالأنوار الانوار» علّامه مجلسی را به خط خود در سال 1186ق نوشته است.

نسخه آن به شماره 569 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

[شاید او همان خطاط خط نسخ معاصر آقا محمّد کاظم واله اصفهانی که از او یاد کردیم باشد.]

جعفر جاری اصفهانی

ابوالفضل جعفر بن محمّد بن جعفر جاری اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن ششم هجری است. وی از ابومطیع [محمّد بن عبدالواحد] صحّاف بصری استماع حدیث


1- فهرست رضوی، ج6، ص 264.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج9، ص1257.
3- فهرست کتب اهدایی مشکاة به دانشگاه، ج5، ص1176.

ص: 329

نموده است.(1)

[جار=گار، از روستاهای شرق اصفهان به شمار می رود.]

جعفر تاجر یزدی

ابومحمّد جعفر بن محمّد بن جعفر تاجر یزدی، از محدّثین قرن چهارم هجری است. وی جهت اخذ حدیث به اصفهان آمده و از محمّد بن نُصیر و حاجب بن ابی بکر استماع حدیث نموده و سرانجام در ماه جمادی الآخر سال 366ق وفات یافت.(2)

میرزا سیّد جعفر خاتون آبادی

میرزا سیّد جعفر خاتون آبادی بن میرسیّد محمّد بن حاج میرزا حسن بن میر محمّد حسین، عالم فاضل. در قرن سیزدهم هجری می زیسته و پس از فوت به اذن حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی، او را در قبر ملّا محمّد علی استرآبادی واقع در بقعه خاندان مجلسی، جنب مسجد جامع اصفهان دفن کردند.(3) [وفاتش قبل از سال 1260ق روی داده است.]

جعفر رِفاعی کرانی

ابو محمّد جعفر بن محمّد بن جعفر رفاعی کرانی اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن چهارم هجری [و از اهالی محلّه کران اصفهان] است. از محاملی، ابن عقده و دیگران حدیث روایت می کند. وی در ماه صفر سال 379ق وفات نموده است.(4)


1- معجم البلدان، ج2، ص94.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص248.
3- رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص130؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص443؛ مزارات اصفهان، ص35.
4- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص248.

ص: 330

جعفر عریضی

ابوهاشم جعفر بن محمّد بن حسین بن عیسی بن محمّد بن علی عریضی، از سادات و امامزادگان عالیقدر ساکن اصفهان و نقیب اصفهان بوده و به احتمال زیاد در مقبره درب امام اصفهان مدفون شده است.(1)

جعفر ثقفی کوفی

جعفر بن محمّد بن سعید ثقفی کوفی از محدّثین عامّه است. در اصفهان ساکن بوده و از ابونُعیم روایت نموده است. ابوحامد احمد بن جعفر بن سعید از او نقل حدیث کرده است.(2)

جعفر قومسی [قمشه ای]

ابو محمّد جعفر بن محمّد بن علی اصفهانی معروف به «قومسی» از محدّثین اصفهان در قرن سوم هجری است.

او از ابونعیم، عبیداللَّه بن موسی و عیسی بن جعفر رازی و دیگران حدیث شنیده و علیّ بن صباح از او روایت می کند.(3)

[به احتمال زیاد او از اهالی قومش = قومشه = قمشه که امروز شهرضا خوانده می شود بوده است.]

جعفر فِریانی

جعفر بن محمّد بن مرزبان فریانی اصفهانی، از محدّثین قرن سوم هجری است و از شیخ ابومسعود رازی نقل حدیث نموده است.(4)


1- مزارات اصفهان، ص203.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص244.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص243.
4- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص243؛ مزارات اصفهان، ص85.

ص: 331

جعفر صغیر

ابو محمّد جعفر بن محمّد معروف به «صغیر»، از محدّثان اصفهان در قرن چهارم هجری است. فقه را مطابق مذهب کوفیان آموخته و از محمّد بن عمر بن حفص، عبداللَّه بن ابراهیم بن صبّاح و صحّاف روایت حدیث کرده است. وی در سال 397ق وفات یافت.(1)

محمّد جعفر طبسی

محمّد جعفر بن محمّد طبسی، از فضلاء قرن یازدهم هجری. در اصفهان ساکن بوده و به تحصیل علم مشغول بوده است. وی نسخه ای از «برهان الکفایه» تألیف: علی بن محمّد شریف بکری را در دوشنبه 28 شعبان 1099ق در اصفهان کتابت نموده که به شماره 1354 در کتابخانه علّامه طباطبائی دانشگاه علوم پزشکی شیراز موجود است.(2)

جعفر کاشانی رازی

ابو محمّد جعفر بن محمّد قاسانی رازی، از محدّثین اصفهان است. احادیث بسیاری فرا گرفته بود. هارون بن احمد استرآبادی احادیثی را از او روایت می کند. جمعی از محدّثین اصفهان نیز احادیث او را کتابت کرده اند.(3)

محمّد جعفر مبارکه ای

محمّد جعفر بن میرزا محمّد مبارکه ای لنجانی اصفهانی، عالم فاضل و ادیب شاعر، در قرن سیزدهم هجری می زیسته و در ادبیات فارسی و عرب زبردست بوده و شعرنیز می سروده است. این کتب از اوست:

1. کتاب «مفتاح اللّغه» که در 27 ربیع الثانی 1247ق از جلد اول و در 19 شوال


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص248؛ مزارات اصفهان، ص314.
2- نسخه پژوهی، ج2، ص119.
3- معجم البلدان، ج4، ص297؛ اللباب، ج3، ص7.

ص: 332

1272ق از جلّد دوم آن فراغت یافته است.(1)

2. «فرهنگ فارسی به فارسی» 3. «فرهنگ ترکی به فارسی»(2)

محمّد جعفر موسوی

محمّد جعفر بن محمّد موسوی، متولّی موقوفات «بهرام بیگ» در اصفهان بوده که عبارت از است «مورنان» و «طهرانچی» وقف جهت خرید کتاب برای طلاّب اصفهان. نُسَخ کتابهای این موقوفه در اصفهان و غیره فراوان است. از آن جمله است کتاب «صافی» شرح فارسی ملّا خلیل بن غازی قزوینی بر کتاب «کافی» که به شماره 681 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

ملّا محمّد جعفر مذهب قهپایه ای

ملّا محمّد جعفر مذهب بن میرزا محمود قهپایه ای، شاعر ادیب و در جوانی مالیه متقال فروشی را اجاره کرده و از آن طریق امرار معاش می نمود. گاهی شعر می سرود و «مذهب» تخلّص می کرد و تا سال 1083ق در قید حیات بود.

از اوست:

شود هر گه فروزان شمع رخسارش ز بی تابی

چو پروانه به گِردش گردد و سوزد نگاه من(4)

محمّد جعفر مازندرانی

محمّد جعفر بن مختار مازندرانی[از فضلاء و طلاب علوم در قرن یازدهم هجری است که در اصفهان ساکن بود و] کتاب «اثولوجیا» را به خط نسخ در مدرسه باقریه


1- الذریعه، ج21، ص347
2- فرهنگنامه های عربی به فارسی، ص251.
3- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، 5، ص1388.
4- تذکره نصرآبادی، ج1، ص598.

ص: 333

اصفهان نوشته است. کتاب به شماره 1921 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(1)

محمّد جعفر اصفهانی

محمّد جعفر بن مصطفی اصفهانی، از خوشنویسان قرن سیزدهم هجری است. وی به «لکزی داغستانی» شهرت داشته است. او در پنج شنبه 19 ربیع الثانی 1265 کتابت نسخه ای از کتاب «تنبیهات المنجمین» ملّا مظفر گنابادی را به خط نستعلیق به پایان رسانیده است. کتاب به شماره 1364 (20933) در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد مقدس موجود است.(2)

محمّد جعفر خاتون آبادی*

محمّد جعفر بن محمّد مؤمن اصفهانی خاتون آبادی، عالم فاضل از دانشمندان عهد صفویه و برادر عالیقدر عالم محقق محمّدرضا امامی خاتون آبادی مؤلف کتاب «جنّات الخلود» است.

یادداشت تملک محمّدجعفر خاتون آبادی، بر روی نسخه ای از کتاب «نزهة النّاظر و تنبیه الخواطر» مشهود است. این نسخه به شماره 189 در مدرسه چهلستون مسجد جامع تهران نگهداری می شود.(3)

محمّد جعفر اصفهانی

محمّد جعفر بن محمّد مهدی اصفهانی، از خطاطان و فضلای اصفهان است. ظاهراً از شاگردان حاج سیّد محمّد باقر حجةالاسلام شفتی بوده و به دستور او نسخه ای


1- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج5، ص533؛ بیان المفاخر، ج2، ص296.
2- فهرست کتابخانه الهیات مشهد، ج2، ص512.
3- آشنایی با چند نسخه خطی، ج1، ص 341.

ص: 334

ازملحقات شیخ فخرالدّین طریحی را در جمعه 20 شوال 1239ق به خط نسخ کتابت نموده است که در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است. [همچنین صاحب عنوان قرآن مجید را در سال 1224ه.ق کتابت نموده و در کتابخانه خصوصی آقای دکتر اصغر مهدوی وجود داشته است.(1)]

محمّد جعفر هرندی

آقا محمّد جعفر بن حاج ملّا مهدی بن حاج محمّد ظهیر بن حاج محمّد سمیع بن حاج خدابخش هرندی اصفهانی، عالم فاضل. وی در خاندانش به «آقا محمّد بزرگ» معروف بوده و امور شرعیّه اردستان و هرند به او محوّل شده بود و از طرف آقا محمّد خان قاجار تولیّت مدرسه جدّه را بر عهده داشت. وی در سال 1203ق وفات یافته و در بقعه ای مخصوص در محلّه جولاباد هرند مدفون گردید.(2)

برخی کتب نیز به خط او کتابت شده که عبارتند از:

1. «خزائن الجواهر السلطانی» تألیف: میرمحمّد حسین خاتون آبادی که در رجب 1154ق به خط نسخ نوشته و نسخه به شماره 731 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است. (3) 2. «کفایة المقتصد» تألیف: محقق سبزواری، که در 5 ربیع الاوّل 1174ق به خط نسخ آن را نوشته است، نسخه به شماره 7244 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(4)


1- فهرست مجلس، ج14، ص262؛ نسخه های خطی، ج2، ص164؛ بیان المفاخر، ج2، صص293 و 294.
2- الاصفهان (رجال و مشاهیر)، ص685؛ مکارم الآثار، ج1، ص153؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص443.
3- فهرست مرعشی، ج2، ص328.
4- فهرست مرعشی، ج19، ص43.

ص: 335

محمّد جعفر تبریزی

محمّد جعفر بن محمّد مهدی تبریزی اصفهانی [از خطاطان و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری] در تاریخ چهارشنبه 15 رجب 1244ق کتاب «منهج المقال» رجال کبیر استرآبادی را به خط نسخ به پایان رسانیده [است] کتاب به شماره 4465 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(1)

سیّد جعفر کرمانی

آقا سیّد جعفر کرمانی بن حاج سیّد مهدی موسوی کرمانی، عالم فاضل. متوفی 1356ق مدفون در تکیه زنجانی در تخت فولاد اصفهان.(2)

آقا جعفر نقاش*

آقا جعفر نقاش فرزند نجفعلی (آقانجف) نقاش اصفهانی، در اواسط قرن سیزدهم هجری می زیسته و از نقاشان و قلمدان سازان هنرمند و چیره دست آن روزگار بوده است او برخلاف برادرانش آقا احمد و آقا محمّد کاظم، به شیوه فرنگی سازی مایل بوده و چون عمویش محمّد اسماعیل پیرو سبک فرنگی سازی بوده است. او در گل و مرغ سازی نیز دستی قوی داشته و در این فن صاحب ابتکار بوده است. آثار او دارای لطافت و ظرافت خاصّی است.(3)

جعفر اصفهانی

ابوعیسی جعفر بن یعقوب اصفهانی حکیم فاضل مترجم کتاب «اسفار آدم علیه السلام».(4)


1- فهرست مجلس، ج12، ص140.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص960؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص129.
3- هنر قلمدان، ص124.
4- کشف الظنون، ج1 ص85؛ هدیة العارفین، ج1، ص252.

ص: 336

سیّد جعفر خراسانی

سیّد محمّد جعفر بن سیّد یوسف حسینی قائنی خراسانی، عالم فاضل (و فقیه حکیم. مجاز از شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر و شیخ محسن خنفر و غیره) در سال 1332ق وفات یافته و جنب فاضلان در تخت فولاد مدفون گردید.(1)

محمّد جعفر جرقویه ای

محمّد جعفر جرقویه ای اصفهانی [از خطاطان و نویسندگان کتب] در سال 1253ق نسخه ای از «زبده التّصانیف» تألیف: ملّا حیدر بن محمّد خوانساری را در اصفهان نوشته است. نسخه به شماره 1243 در کتابخانه مسجد جامع گوهرشاد مشهد موجود است.(2)

محمّد جعفر حسنی حسینی اصفهانی*

آقا محمّد جعفر حسنی حسینی اصفهانی، خوشنویس هنرمند قرن سیزدهم هجری است خطوط شکسته و تعلیق را بسیار زیبا می نوشت. استاد همایی قطعاتی به خط تعلیق و شکسته او را که در سال 1290ق نوشته شده بود، رؤیت کرده است.(3)

محمّد جعفر حسینی

ابوالمظفر محمّد جعفر حسینی، از فضلاء و علمای قرن یازدهم هجری است. وی در اصفهان ساکن بوده و به خواهش یکی از بانوان درباره صفوی «شاهزاده بیگم» بانی مدرسه شاهزاده ها در اصفهان، «مفتاح الفلاح» شیخ بهائی را به فارسی ترجمه نموده و آن را بر 9 باب مرتّب ساخته است. البتّه شش باب آن از کتاب «مفتاح الفلاح» و باب هفتم در اعمال رجب و شعبان و رمضان، باب هشتم در عمل سایر ایام و باب نهم در


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص433 و ج2، ص635؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص207؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص162.
2- فهرست گوهرشاد، ص128.
3- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص189.

ص: 337

آداب دعا و سفر می باشد.

نسخه ای از این کتاب به خط محمّد حسین اصفهانی که در سال 1086ق کتابت شده است در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار در تهران موجود است.(1)

سیدّ محمّد جعفر حسینی

سیدّ محمّد جعفر حسینی از فضلاء قرن سیزدهم هجری. بر کتاب «منهج الاجتهاد» تألیف: ملّا محمّد تقی برغانی قزوینی، حواشی نوشته است.

نسخه در سال 1260ق کتابت شده و به شماره 7684 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است. صاحب عنوان در اصفهان ساکن بوده است.(2)

محمّد جعفر حکاک*

حاج محمّد جعفر حکاک، در اواخر دوره قاجاریه می زیسته و در هنر حکّاکی استاد بوده است.(3)

جعفر خان احمد خانی

جعفر حسینی خان احمدخانی، از ادباء و فضلای قرن دوازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بودو در علم و ادب بهره فراوان داشت.

وی در سال 1160ق نسخه ای از «سواطع الالهام» فیض کاشانی را در تملک خود داشته و در سال 1163ق تقریظ فارسی بر آن نوشته و نیز بر آن کتاب حواشی ارزشمندی نوشته است که حاکی از احاطه او به فنون ادب و مراتب فضل و علم او است. خط او نیز زیبا بوده و نسخ و نستعلیق را خوش می نوشته است.


1- الذریعه، ج3، صص 478 و 479؛ الروضة النضره، ص112.
2- فهرست مرعشی، ج20، ص70.
3- جغرافیای اصفهان، ص 97 ؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص382.

ص: 338

گمان می رود او از خاندان کارکیاخان احمد از حکام گیلان در عصر صفویه باشد.(1)

محمّد جعفر خوزانی

محمّد جعفر خوزانی اصفهانی، خطّاط فاضل در قرن سیزدهم هجری. کتاب «غایة القصوی»، تألیف: آقا سیّد محمّد شهشهانی را به خط نسخ در دوشنبه 7 محرّم الحرّام سال 1273ق کتابت نموده است. نسخه آن در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(2)

خوزان از محلات ثلاثه سِدِه ماربین [خمینی شهر فعلی]است.

میرزا محمّد جعفر راهب اصفهانی

میرزا محمّد جعفر طباطبائی نائینی اصفهانی، شاعر و ادیب فاضل، از نوادگان میرزا محمّد رفیع طباطبائی (میرزا رفیعا) نائینی و از نوادگان دختری میرسیّد علاء الدّین حسین خلیفه سلطان بوده است. وی صاحب صفات نیک و اخلاق پسندیده بوده و محبوب القلوب خاص و عام بود. شعر را نیکو می سروده و شعرای اصفهان همچون آذر بیگدلی و میرسیّد علی مشتاق به مصاحبت و معاشرت با او رغبت تمام داشتند. وی سرانجام درسال 1166ق در اصفهان وفات یافت. مشتاق اصفهانی مادّه تاریخ فوت او را چنین سروده است.

مشتاق برای سال فوتش

تاریخ طلب به هر کران رفت

گفتش ناگاه ره نوردی:

«راهب صد حیف کز جهان رفت»(3) او پس از وفات در قبرستان آب بخشان اصفهان مدفون شد. راهب، در انواع شعر


1- تراجم الرّجال، ج1، ص119؛ الکواکب المنتشره، ص133.
2- فهرست مرعشی، ج15،ص 44.
3- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص365.

ص: 339

مهارت داشته ولی در زمان حیات به گردآوری و تدوین اشعار خود نپرداخته است. کتابی به نام نادرشاه نامه را نیز به او نسبت می دهند. برادرش میرزا امام علی متخلّص به «حشمت» نیز شاعر و ادیب بوده است.

این رباعی از اوست:

راهب خُم باده پیر دیری بوده است

پیمانه حریف گرم سیری بوده است

این مُشت گلی که گشت خشت سَرِ خُم

میخواره عاقبت به خیری بوده است(1)

شیخ محمّد جعفر ریزی

شیخ محمّد جعفر ریزی لنجانی اصفهانی، عالم فاضل، از علمای اصفهان در قرن سیزدهم هجری است. اصلاً از اهالی قصبه ریز [زرین شهر فعلی] بود. وی ظاهراً تا سال 1287ق. در قید حیات بوده است. دخترش مریم نیز از زنان عالمه و فاضله است.(2)

استاد جعفر زرگر اصفهانی*

استاد جعفر زرگر اصفهانی، از هنرمندان معاصر، در فن زرگری استاد مسلّم عهد خود بود. تولدش حدود سال 1300ق یا کمی قبل از آن است. در چهارباغ به زرگری می پرداخته و تا سال 1374 ق در قید حیات بوده است.(3)


1- تذکره آتشکده، نیمه دوم، صص 498-496؛ دیوان مشتاق، ص171؛ گلشن مراد، صص 421-419؛ تذکرالمعاصرین حزین، ص219؛ تذکره حسینی، ص136؛ صحف ابراهیم، ص148؛ تذکره شمع انجمن، ص276؛ تذکره نتایج الافکار، صص 283-280؛ الذریعه، ج9، صص 46 و 47؛ خزانه عامره، ص246؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص609؛ تذکره سخنوران نائین، صص 46 و 47.
2- الکرام البرره، ج1، ص235؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص433.
3- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص366.

ص: 340

محمّد جعفر شیروانی

محمّد جعفر شیروانی، عالم فاضل، از دانشوران قرن یازدهم هجری. در اصفهان ساکن بود و از شاگردان علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی به شمار می رفت. وی حواشی محققانه ارزشمندی بر «مسالک الافهام» نوشته که مدوّن نشده است و در آن حواشی از علّامه مجلسی مطالبی نقل کرده و او را با دعای «مُدّ ظِلُّه» یاد کرده است. فرزندش محمّد تقی نیز از علمای اهل فضل بوده و بر روی همان نسخه حواشی خود را نوشته است.(1)

محمّد جعفر قهپائی

محمّد جعفر قهپائی [از فضلاء قرن یازدهم هجری] در سال 1087ق نسخه ای از «مفتاح دالفلاح» شیخ بهائی را به خط نسخ نوشته و کتاب به شماره 214 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(2)

میرزا جعفر گلستانه*

میرزا جعفر گلستانه، شاعر و ادیب قرن سیزدهم هجری متخلّص به «مرتاض». در تذکره نصرت که در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار تهران موجود است از او نامی برده شده و اشعاری از او آمده است.(3)

محمّد جعفر محمّدآبادی جرقویه ای*

محمّد جعفر محمّدآبادی جرقویه ای از نویسندگان کتب و فضلای اصفهان بوده و کتاب «مفتاح الشرایع» تألیف: مرحوم فیض کاشانی را در سال 1214ه.ق کتابت نموده است. نسخه در کتابخانه الزهراء اصفهان موجود است.


1- الکواکب المنتشره، صص 137 و 122؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص159.
2- فهرست مجلس، ج7، ص364.
3- مجمل التواریخ، ص دوازدهم.

ص: 341

جعفر مدرس صادقی*

جعفر مدرس صادقی، نویسنده - مترجم و داستان نویس معاصر در 29 اردیبهشت 1333ش در اصفهان متولّد شد. تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در اصفهان طی کرد. سپس در دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به تحصیل پرداخت و لیسانس دریافت کرد. اولین کتاب او با نام «بچه ها بازی نمی کنند» شامل 8 داستان در سال 1356ش چاپ شد.

مدرس صادقی از نویسندگان پرکار معاصر است که در زمینه داستان، نقد ادبی، ترجمه و بازخوانی متون کهن فارسی کتابها و مقالات متعددی نوشته و به چاپ رسانده است.

این کتابها از او چاپ شده است:

1. «بچه ها بازی نمی کنند» مجموعه داستان 2. «نمایش» رمان 3. «گاوخونی» رُمان 4. «سفر کسری» 5. «بالون مهتا» 6. «ناکجا آباد» 7. «شاه کلید» 8. «دوازده داستان» 9. «کنار دریا، مرخصی و آزادی» 10. «شریک جرم» 11. «عرض حال» 12. «من تا صبح بیدارم» 13. «لاتاری چخوف و داستانهای دیگر» ترجمه 14. «آن طرف خیابان» مجموعه داستان 15. «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» ترجمه.(1)

شیخ جعفر مؤیّد موغاری*

شیخ جعفر مؤیّد موغاری اردستانی، عالم فاضل. در قریه «موغار» اردستان متولّد شده و پس از تحصیلات مقدّماتی در اصفهان نزد شیخ علی مدرس یزدی، شیخ محمّدحکیم خراسانی و سیّد محمّد مدرس نجف آبادی، به تحصیل پرداخت. سپس به زادگاه خود بازگشته و به حلّ و فصل امور شرعی مردم مشغول شد. در اواخر عمر به کسالتی دچار شده و جهت معالجه به طهران رفته و در آنجا وفات یافت.(2)


1- نشریه کتاب هفته، شماره 176، نوزدهم اردیبهشت 1383، ص23.
2- آتشکده اردستان، ج2، ص303.

ص: 342

جعفر خان میناکار*

جعفر خان میناکار، از اساتید فن مینا کاری در اواخر عهد صفویّه است. وی در سال 1124ق در اصفهان درگذشت. میرزا محسن تأثیر تبریزی در مادّه تاریخ وفات او گفته است:

سالی که رفت جعفر آرام از جهان

طبع مصاحبان همگی زین اَلَم فسرد

می گشت فکر از پی تاریخ فوت او

افسوس خورد و گفت: «رفیق شفیق مُرد»(1)

(2)

شیخ محمّد جعفر همدانی*

شیخ محمّد جعفر همدانی، عالم مجاهد در قرن دوازدهم هجری، در اصفهان ساکن بود و به تدریس و تألیف و ارشاد مردم مشغول بود. پس از حمله افغانهای قندهار به سرکردگی محمود غلجائی به اصفهان، او و دو فرزندش محمّد زمان و ابوطالب به همراه سپاه صفوی از اصفهان خارج شده و به جنگ افغانها رفتند. آنها در روستای «گلون آباد»، در ماه جمادی الاوّل 1134ق در میدان نبرد به شهادت رسیدند. رحمةاللَّه علیهم.(3)

جعفر قلی خان اسعد بختیاری

جعفر قلی خان بن علیقلی خان سردار اسعد بن حسینقلی خان ایلخانی بختیاری، از سیاستمداران عصر مشروطیت و پهلوی در سال 1258ش متولّد شد. [تحصیلات متوسّطی داشت با زبان فرانسه آشنا بود و در سوارکاری و تیراندازی مهارت بسیار


1- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص366.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج8، ص524.
3- رساله «ملّامحمّد علی تونی و یادداشت های تاریخی او، صص 16 و 17.

ص: 343

داشت. پس از فتح تهران، به همراه یفرم خان ارمنّی در سرکوب محمّد علی شاه (پادشاه مخلوع قاجاریه) و عوامل او در زنجان و آذربایجان نقش مهمی ایفا کرد. او یکی از 10 تن قضات دادگاه انقلابی بود که حکم اعدام عدّه ای از مخالفان را، از جمله شیخ فضل اللَّه نوری صادر کردند. همچنین او به همراهی یفرم خان، در پارک اتابک به سرکوب مجاهدین آذربایجانی به رهبری ستارخان پرداخت. در این زمان جعفر قلی خان به لقب «سردار بهادر» ملقّب شده بود. از سال 1336ق پس از مرگ پدرش لقب «سردار اسعد» را به او دادند. او در کابینه مستوفی الممالک، وزیر پست و تلگراف بود. سپس حاکم کرمان و بعداً خراسان گردید. جعفرقلی خان در راه به سلطنت رسیدن رضا شاه تلاش بسیاری کرد او در کابینه سردار سپه دوباره وزیر پست و تلگراف شد و در کابینه مخبر السلطنه وزارت جنگ را بر عهده گرفت و تا هنگام دستگیری در آن پست باقی ماند. عاقبت رضا شاه به او سوء ظن پیدا کرده دستور بازداشت او را صادر کرد. جعفرقلی خان در آبان 1312ش به همراه جمعی از سران بختیاری دستگیر و روانه زندان شد و پس از 5ماه از زندان قصر به زندان شهربانی منتقل و با وضع فجیعی به قتل رسید(1)]

جسد او را به اصفهان آورده و در آررامگاه خانوادگی خاندان بختیاری در تکیه میر واقع در تخت فولادبه خاک سپردند.(2)

جعفر قلی فریدنی

جعفر قلی فریدنی اینانلو [از خوشنویسان اواخر دوره صفویّه] در تاریخ ربیع الثّانی 1316ق به خط نستعلیق خوش نسخه ای از «شرح قصیده خمریه» ابن فارض را نوشته [است.] کتاب به شماره 65145 در کتابخانه مجلس شورای ملّی در تهران موجود است.(3)


1- زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج1، صص 158-152؛ شرح حال رجال ایران، ج1، صص 247-245.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد اصفهان، ص83.
3- فهرست مجلس، ج15، ص 34.

ص: 344

جعفری خروس باز*

ملّا جعفر خروس باز، از بذله گویان و اصفهانیان حاضر جواب در عصر صفویه است. او جانماز دار علّامه مجلسی بوده و به علت علاقه به خروس بازی و جنگ خروس ها به «جعفر خروس باز» معروف بوده است. فردی شوخ و بذله گو بوده و از شوخ طبعی ها و حاضرجوابی های او حکایاتی نقل شده است. حکایات و ماجراهای او در رساله «ملّا جعفری خروس باز» که شخصی ناشناخته (شاید محمّدحسن خان اعتماد السلطنه؟) به نام محمّد حسن آنها را گردآوری کرده، به شماره 428 در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران نگهداری می شود. تاریخ کتابت این رساله 7 ربیع الثّانی 1305ق است.(1)

شاطر جلال

شاطر جلال، از طبقه رامشگر و مطربان بوده و در سال 970ق به کاشان رفته و طرف تعلّق خاطر محتشم کاشانی شاعر معروف قرار گرفته، و این شاعر منظومه «جلالیه» را به نام او سروده است.(2)

جلال فروغ بروجنی

جلال برجیس بن ابوطالب بن محسن بروجنی اصفهانی، شاعر ادب معاصر، در سال 1300ش در قهفرخ [فرخ شهر فعلی در استان چهارمحال و بختیاری] متولّد شد. تحصیلات ابتدائی را در قهفرخ و متوسطه را در اصفهان به پایان رسانیده و بعداً از دانشگاه اصفهان به اخذ لیسانس نائل شد و در فرهنگ وارد شده و به تدریس مشغول شد و 40 سال در کسوت دبیری به انجام وظیفه مشغول بود. او ضمن تدریس در دبیرستان، در سال 1320ش به تأسیس آموزشگاه فروغ همّت گماشت و به تعلیم


1- فهرست کتابخانه ملی (کتابهای فارسی)، ج1، ص408؛ اصفهانی های شوخ طبع و حاضرجواب، صص 109-102.
2- فهرست کتب چاپی فارسی، ص947؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص449.

ص: 345

بزرگسالان و کسانی که قادر به تحصیل در مدارس روزانه نبودند پرداخت و برای کسانی که قدرت پرداخت شهریه را نداشتند، به رایگان در آموزشگاه خود ثبت نام می کرد. او دلباخته خدمت به هم نوع بود و در دبستان و دببیرستان او صدها تن از علاقمندان علم و دانش تربیت شده و بسیاری از آنان به مقامات بالایی رسیدند. وی سرانجام در ماه رمضان 1408ق وفات یافته و در قبرستان باغ رضوان اصفهان مدفون شد.

وی از شعراء و سخنوران معروف اصفهان بوده و در انجمن ادبی کمال شرکت می کرده و «فروغ» تخلّص داشته است

[این ابیات از اوست:

صبح عمر ما غروبی دارد اندر پی «فروغ»

زود بینی بر لب بام آفتابی بیش نیست(1)]

استاد جلال تاج اصفهانی*

استاد جلال تاج اصفهانی ابن شیخ اسماعیل تاج الواعظین، استاد بلند آوازه آواز ایران، در سال 1282ش در اصفهان متولّد شد. در 12 سالگی پدرش که از منبریان و وعاظ معروف اصفهان بود، از استعداد او در آواز مطلّع شد، و او را به سیّد عبدالرّحیم اصفهانی از اساتید موسیقی سپرد. پس از آن استاد تاج نزد نایب اسداللَّه، میرزا حبیب شاطرحاجی، حسین عندلیب و میرزا حسین ساعت ساز (خضوعی) به فراگیری گوشه های آوازی، طرز ادای درست کلمات و سایر معلومات موسیقائی مشغول شد و به تمرین آواز پرداخت.

در 20 سالگی (سال 1302ش) به تهران آمد و در کنسرت روزنامه ناهید در باغ «سهام الدوله» (لاله زار) که در حضور حاج مخبر الدّوله هدایت برگزار می شد شرکت


1- تذکزه شعرای معاصر اصفهان، صص 357-355؛ مزارات اصفهان، ص122؛ آئین فرزانگی، ج1، صص 107 و 108 و 193.

ص: 346

کرد و با ارکستر مرتضی محجوبی و تار مرتضی نی داود همراه شد.

در سالهای 1305 تا 1307ش در تهران در بعضی مجالس ادبی و هنری به اجرای برنامه می پرداخت. در سال 1317ش استاد تاج به همراهی جمعی از هنرمندان موسیقی به شهر «حلب» سوریه رفته و در برنامه های آنجا شرکت کرد. در سال 1319ش با تأسیس رادیو به همکاری با رادیو پرداخته و با هنرمندانی چون ابوالحسن صبا، مرتضی خان محجوبی، حسین تهرانی، عبدالحسین شهنازی، مهدی نوائی، حاج علی اکبر خان شهنازی، حبیب سماعی، مهدی غیاثی و دیگران آثار ارزنده ای را پدید آورد.

از سال 1320 به بعد تاج در اصفهان به فعالیت هنری پرداخت. از جمله از سال 1329ش همزمان با تأسیس رادیو اصفهان به همکاری با آن پرداخت و تا سال 1357ش به اجرای برنامه در رادیو اصفهان مشغول شد. در سال 1335ش به برنامه گلها در رادیو سراسری دعوت شد و آثار ارزنده ای از او به یادگار ماند.

او علاوه بر آواز به تعلیم علاقمندان موسیقی مشغول شد و از جمله هنرمندان برجسته ای چون علی اصغر شاهزیدی و علیرضا افتخاری نزد او به فراگیری موسیقی پرداختند. استاد تاج در برنامه خود با برخی از هنرمندان موسیقی اصفهان چون استاد جلیل شهناز و استاد حسن کسائی همکاری داشت.

او در استخدام استانداری اصفهان بود و سپس به شهرداری منتقل شد و مقرری نیز از رادیو اصفهان دریافت می کرد. در اواخر عمر به بیماری مبتلا شد و در آخرین سال زندگی از صدا و سیمای اصفهان نیز برکنار و حقوقش قطع شد. او سرانجام در 13 آذر 1360ش در اصفهان درگذشت و در تکیه سیّد العراقین واقع در تخت فولاد به خاک سپرده شد.

استاد تاج انسانی متواضع، صبور و موقّر بود و از خودخواهی و غرور که دامنگیر برخی هنرمندان است به دور بود. بسیار خوش مشرب و نیک محضر بود.

در خوانندگی دارای سبکی خاص بود و در صدا و صوت دارای قدرت و مهارت و هوشی قابل توجّه بود. او در عین تسلّط، تحریرها را پشت سر هم و کنترل شده و حتّی

ص: 347

در اوج به سهولت دودانگ می خواند. ادای شعرها توسط او سنجیده بود و کلماتش واضح به گوش می رسیدند. تحریرهای تاج بیشتر تلفیقی بود از تحریرهای ویژه حبیب شاطر حاجی و به خصوص سیّد عبدالرّحیم اصفهانی. خود نیز در ایجاد ابداع و تنوع در تحریرها زبردستی فوق العاده ای داشته است. در مناسب خوانی که از اختصاصات مکتب آواز اصفهان به شمار می رود، او گوی سبقت را از سایر اساتید آواز ربوده بود. در خواندن تصنیف نیز تبحّر کامل داشت و تصنیف «به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی» از معروف ترین آنها به شمار می رود.

استاد منوچهر قدسی در مرثیه او شعری سروده است ک ماده تاریخ آن این بیت است:

ماتم گرفت «قدسی» و تاریخ او نوشت

«همراه بلبلان ز چمن تاج پر گشود»(1)

سیّد جلال مجتهد هومانی*

سیّد جلال مجتهد بن سیّد مرتضی حسینی هومانی (امام جمعه) عالم فاضل، از اهالی روستای «هومان» کَروَن» متوفی به سال 1333ش و مدفون در تکیه حاج آقا مجلس در تخت فولاد اصفهان.(2)

میرزا جلال اسیر اصفهانی

میرزا جلال اصفهانی متخلّص به «اسیر» فرزند میرزا مؤمن شهرستانی، شاعر ادیب، از مشاهیر سخنوران عصر صفویه است. وی داماد شاه عباس اوّل بوده و در شعر و ادب در عصر خویش شهرت فراوان داشت. گویند وی شاگرد فصیحی است.


1- یادنامه استاد جلال تاج اصفهانی؛ چهره افروختگان خطّه زنده رود، صص 27-25؛ دولت دیدار، صص 126-116؛ نام نامه موسیقی ایران زمین، صص 125 و 126؛ سیمای هنرمندان ایران، ج3، صص 146-143؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص143.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ، نسخه خطی.

ص: 348

مؤلف ریاض الشعراء معتقد بوده است که شعر او از لحاظ لحن نامطبوع و از لحاظ مضمون عامیانه است گرچه از نبوغ محروم نیست.

در منزل او اغلب شعرا حضور می یافته و شعر خوانی می کرده اند و مبتدیان نزد او فنون شعر و ادب را می آموختند.

[اسیر سرانجام در سال 1049ق بر اثر افراط در میخوارگی در گذشته است]

دیوان اشعار او بالغ بر بیست هزار بیت بوده است. کلیات اشعار او در سال 1297ق در هند و در سالهای اخیر در تهران چاپ شده است.

از اوست:

چند گویم با کسی راز دل دیوانه خود را

که خوابم می برد گر سر کنم افسانه خود را

غبار خاطرم خوش گریه آلود است می خواهم

به سیل اضطراب دل دهم ویرانه خود را

نمی دانم کجا پیدا کنم چندان دل و دعوی

بیارایم اگر از بهر او کاشانه خود را

اسیر امشب نمی دانم چه گفتم یا چه ها کردم

دل دیوانه خود را، دل دیوانه خود را(1)

جلال یقین کاشانی

جلال کاشانی معروف به جلالای کاشی و متخلّص به «یقین»، شاعر ادیب عصر صفویه. در اصفهان ساکن بوده و در فنّ شعربافی مهارت داشته و شعر نیز نیکو می گفته است. از دوستان میرزا محمّد طاهر نصرآبادی بوده و با او حشر و نشر داشته است.


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص138؛ تذکره نتایج الافکار، صص 49-47؛ لغت نامه دهخدا، ذیل اسیر، ص2605؛ تذکره حسینی، ص41؛ سرو آزاد، ص53؛ آتشکده آذر، بخش سوم، ص923؛ الذریعه، ج9، ص74؛ تذکره شمع انجمن، ص81؛ تاریخ پانصد ساله خاندان شهرستانی، صص 149-146.

ص: 349

از اوست:

به ترک خویش کمر هر که بست برخیزد

به خاک کوی تو هر کس نشست برخیزد

سوار مرکب همّت شو و چنان بجهان

که گرد نیستی از هر چه هست برخیزد(1)

جلال الدّین (آقا میرک) اصفهانی*

سیّد جلال الدّین حسینی اصفهانی معروف به «آقا میرک» شاعر نقاش و مذهب هنرمند قرن دهم هجری.

در اصفهان متولّد شد و به تبریز رفته و نزد استاد کمال الدّین بهزاد به فراگیری نقاشی پرداخت و در ضمن آن فنون تذهیب، صحافی، جلد سازی و خوشنویسی را فراگرفت و در کتابخانه سلطنتی تبریز به فعالیت پرداخت و گمان می رود پس از انتقال پایتختی از تبریز به قزوین او نیز به قزوین آمده باشد.

سام میرزا که معاصر اوست درباره او می نویسد:

«آقا میرک نقاش. از سادات اصفهان است و در طراحی و تصویر نادره زمان. حالیا در خدمت حضرت صاحبقرانی [شاه طهماسب] پیشوا و مقتدای این طایفه اوست.»

او از نقاشان مینیاتور ایرانی بوده و برخی از تابلوهای نفیس شاهنامه طهماسبی و خمسه طهماسبی توسط او کشیده شده است. او در هنر جلدسازی نیز صاحب ابداع و ابتکار بوده و از جمله روی جلدها را به جای ضربی یا ضربی طلاپوش که دارای انواع نقوش اسلیمی، خطائی و یا تشعیر برجسته بوده، بوم مشکی کرده، تشعیر می ساخت. تشعیر روغنی روی جلدهای کار آقا میرک شامل گل و بوته و درخت و باغ و صحرا و جانور سازی چون سیمرغ و اژدها در حال گرفت و گیر و آهو در حال گریز و پرندگان


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص477؛ الذریعه، ج9، ص172.

ص: 350

زیبا در هوا بود و این طرز کار را شیوه آقا میرکی می گفتند و بسیار مستحسن و زیبا بود.

دقت و ظرافت در نمایش جزئیات یک تصویر و به کارگیری رنگهای روشن و شفاف و ایجاد هماهنگی در تلفیق رنگها، از ویژگیهای برجسته آثار اوست. از جمله تابلوهای زیبای او «مجنون در میان حیوانات وحشی» است که در جزو تصاویر خمسه شاه طهماسبی در موزه بریتانیا موجود است.

در نقاشی سلطان محمّد و شاه قلی و در خوشنویسی خواجه عبدالصّمد شیرین قلم شیرازی را از شاگردان او شمرده اند.

سال درگذشت او معلوم نیست و از قرائن برمی آید که تا حدود 950ق زنده بوده و پس از این سال در قزوین از دنیا رفته است.

آقا میرک طبع شعر نیز داشته و در جواب جامی که سروده بود:

دو هفته شد که ندیدم مَه دو هفته خود را

کجا روم که بگویم غم نهفته خود را

گفته است:

شدم به باغ که بینم گل شکفته خود را

شنیدم از گل و بلبل غم نهفته خود را(1)

جلال الدّین اژه ای

حاج آقا جلال الدّین اژه ای عالم فاضل متّقی، از ائمه جماعات و فضلای معاصر اصفهان. وی کتابهای «زبدة المعارف» و «رساله معاد» و «رساله نماز شب» جدّ اعلای خود ملّا علی اکبر اژه ای را به چاپ رسانده است.[سرانجام در شب جمعه بعد از نماز


1- گلستان هنر: مقدمه: سی و هشت و ص139؛ تذکره تحفه سامی، ص74؛ دائرة المعارف هنر، ص563؛ تاریخ صنایع ایران، ص195؛ کمال الدّین بهزاد (قمر آریان)، صص 35 و 37 و 39؛ فرهنگ معین، ج6، ص2071؛ سیر نقاشی ایرانی، صص 297 و 298؛ دائرةالمعارف تشیع، ج1، صص 130 و 131؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص288؛ تاریخ هنرهای ملّی، ج2، صص 835 و 836؛ تاریخ نظم و نثر، ص661؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج1، ص201.

ص: 351

مغرب 7 ربیع الاولی] 1392ق وفات یافته و در تخت فولاد جنب مزار ملّا اسماعیل خواجوئی و جدّش ملّاعلی اکبر مدفون شد.(1)

جلال الدّین باری اصفهانی*

جلال الدّین کور اصفهانی متخلّص به «باری» از شاعران و خوشنویسان قرن دهم هجری است. خط نستعلیق را به روش ملّاسلطان علی مشهدی خوش می نوشت. به غایت خیره و طیره و هرزه گرد بود. از اصفهان به هند رفته و در سال 100ه.ق در آنجا درگذشت. او از نزدیکان (و احتمالاً از فرزندان) میر روزجهان صبری بود.

از اوست:

چراغ افروز بزم عشرتم شد آتشین رویی

که هر پنهان نگاهش آتش صد خرمن است امشب(2)

سیّد جلال الدّین تقوی

سیّد جلال الدّین تقوی ابن آقا سیّد محمّد تقی قمشه ای، از شعرای معاصر. وی کارمند اداره فرهنگ [آموزش و پرورش] شهرضا بوده و این شعر از اوست:

گلاب و مشک تر از بس ز روی و موت می ریزد

به بستان آبروی گل ز رنگ و بوت می ریزد

دلم دریای خون گردیده و دیده است چون جیحون

ز بس روز و شب اشک از هجر روی و موت می ریزد(3)


1- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص64.
2- کاروان هند، ج1، ص141.
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص132.

ص: 352

حاج شیخ جلال الدّین نجفی

حاج شیخ جلال الدّین (جعفر) بن حاج شیخ محمّدتقی آقا نجفی، عالم فاضل و مجتهد کامل از علمای اواخر دوه قاجاریه. مادرش دختر ملّامحمّد صالح جویباره ای است.

در سال 1300ق به همراه جدش شیخ محمّدباقر نجفی به نجف اشرف مشرف شد و در نزد عمویش عارف ربانی شیخ محمّدحسین نجفی بهره گرفت.

پس از آن در سال 1307ق به اصفهان آمده و صاحب مال و مکنت فراوان شد و به اقامت جماعت و تدریس در مسجد شاه [مسجد امام فعلی] پرداخت.

وی در شب سه شنبه 6 ذیحجة الحرام 1337ق در اصفهان وفات یافته و در مقبره پدرش در امامزاده احمد مدفون شد. مدّتی بعد بقایای جسد او را به کربلا انتقال داده و در یکی از حجرات مرقد مطهر حسینی علیه السلام مدفون ساختند.

مرحوم میرزا عبدالحسین خوشنویس متخلّص به «قدسی» در مرثیه و تاریخ آن قطعه ای سروده و تاریخ آن را چنین گفته است:

«قدسی» آن دم که برون رفت «جلال الدّین» گفت:

آیت اللَّه بفردوس برین کرد مقام(1)

شیخ جلال الدّین جعفری کوهپائی*

شیخ جلال الدّین جعفری فرزند ملّا جعفر بن ملّا طاهر قهپایه ای اصفهانی، عالم فاضل، در سال 1299ش در کوهپایه اصفهان متولّد شد. تحصیلات خود را در اصفهان نزد جمعی از علماء از جمله حاج آقا رحیم ارباب انجام داد و در مشهد مقدس به تکمیل تحصیلات خود پرداخت و سالها در آنجا ساکن بود. آنگاه به زادگاه خود بازگشته و نماز جماعت را در مسجد جامع کوهپایه و سپس مسجد طالار اقامه نمود. او عمر خود


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص56؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، صص68-65؛ مکارم الآثار، ج7، صص2380 و 2381؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص325.

ص: 353

را به مطالعه و تألیف و ارشاد خلق و تبلیغ دین گذراند و سرانجام در 11 شوال 1417ق (مطابق 2 اسفند 1375) وفات یافته و در گلزار شهدای کوهپایه مدفون شد. طبع شعر داشته و اشعاری از او موجود است.

این کتابها از اوست که به چاپ رسیده است:

1. «راز بقای انقلاب اسلامی» 2. «قیام امام حسین علیه السلام» 3. «حجّة البالغه فی اثبات الحجّة»(1)

آقا جلال الدّین بت شکن دهکردی*

آقا جلال الدّین بت شکن فرزند آخوند ملّا محمّد حسین بن آخوند ملّا محمّد ابراهیم دهکردی، از علمای اواخر دوره قاجاریه.

وی سالها در نجف اشرف به تحصیل مشغول بوده و از محضر علمای بزرگ آن دیار خصوصاً آخوند ملّا محمّة کاظم خراسانی بهره گرفت. او از طرفداران مشروطیت ایران بود و به منظور مبارزه با استبداد به زادگاه خود دهکرد (شهرکرد فعلی) مراجعت نمود.

او حامی مظلومان و مخالف خوانین و زورگویان بود. مخالفینش که منافع خود را در خطر دیدند عدّه ای از عوام الناس و مردم جاهل را تحریک کردند و به دروغ مدعی شدند آقا جلال الدّین قصد اعزام جوانان آنها را به خدمت اجباری (نظام وظیفه) دارد لذا آن جماعت فریب خورده در سال 1306ش به منزل او هجوم برده و او را شهید کردند. پیکر او در جوار امامزاده حلیمه و حکیمه خاتون در دهکرد و در جوار جدش ملّا محمّد ابراهیم دفن شد.(2)


1- یادداشت های آقای حاج علی اسحاقی، با تشکر از آقای حسن مظاهری.
2- شناخت سرزمین چهارمحال، ج، ص617.

ص: 354

سیّد جلال الدّین طاهری*

سیّد جلال الدّین طاهری فرزند سیّد عبدالخالق، در سال 1304ش در محلّه حسین آباد اصفهان متولّد شد. او از اعقاب عالم جلیل القدر سیّد محمد میرلوحی سبزواری اصفهانی است. در اصفهان تحصیلات ابتدائی را طی نموده و وارد دبیرستان صارمیه شد و از آنجا دیپلم گرفت. سپس دروس مقدماتی و سطح را در آقایان شیخ احمد فیاض سدهی و سیّد جواد غروی در حوزه علمیه اصفهان فراگرفت. در سال 1325ش به قم رفت و از درس حضرات آیات سیّد محمد تقی خوانساری، حاج آقا حسین بروجردی، سیّد محمّد محقّق داماد، امام خمینی و شیخ محمّدعلی اراکی بهره گرفت.

فعالیت های سیاسی خود را در حمایت از نهضت امام خمینی از سال 1342ش آغاز کرد و پس از بازگشت به اصفهان در راه تبلیغ اهداف انقلاب به فعالیت پرداخت و از سال 1351ش نماز جمعه را در اصفهان اقامه نمود که با کارشکنی ها و ممانعت های مأموران رژیم پهلوی روبرو گردید.

او بارها توسط ساواک دستگیر و زندانی شده و مورد شکنجه های سخت و طاقت فرسا قرار گرفت و سپس به مهاباد تبعید شد. ولی پس از بازگشت به اصفهان بار دیگر نماز جمعه را برپا نمود و به سخنرانی های انقلابی و افشاگرانه علیه رژیم شاه ادامه داد. مأموران رژیم در 10 مرداد 1357ش او را دستگیر و زندانی کردند که باعث قیام تاریخی مردم اصفهان و تحصن آنان در مقابل منزل مرحوم آیة اللّه خادمی و شهادت جمعی از آنان و اعلام حکومت نظامی در اصفهان گردید.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی وی به عنوان نماینده امام خمینی در استان اصفهان و امام جمعه اصفهان منصوب شد. و چندین دوره نیز از طرف مردم اصفهان به نمایندگی مجلس خبرگان برگزیده شد. در جریان جنگ ایران و عراق (1359-67ش) برای پشتیبانی و حمایت از رزمندگان و کمک به جبهه های نبرد فعالیت های فراوانی انجام داد و فرزند جوانش علی طاهری در سال 1359ش در منطقه چزابه به شهادت رسید و

ص: 355

مفقودالاثر گردید.

او سالهای متمادی در حوزه علمیه اصفهان خصوصاً مدرسه چهارباغ و مدرسه صدربازار به تدریس خارج فقه و اصول مشغول بود و اکنون چند سالی است که از امامت جمعه اصفهان کناره گیری نموده است.(1)

از آثار ایشان «المحاضرات مباحث فی اصول الفقه» که تقریرات درس استادش مرحوم محقق داماد است در 3جلد به چاپ رسیده است.

سید جلال الدّین فارقلیطی

سید جلال الدّین فارقلیطی بن سیّد فخرالدّین موسوی خوانساری بن سیّد رضا بن حسن بن ابوالقاسم جعفر بن حسین بن قاسم بن محب اللَّه موسوی.

عالم فاضل. در اصفهان نزد علماین این شهر خصوصاً آقا شیخ محمّد رضا نجفی به تحصیل پرداخت. در دوره اختناق رضا خان به اجبار ترک لباس گفت امّا دست از تحصیل و طلب علم برنداشت و پس از طی شدن دوره اختناق مجدّداً لباس روحانیّت را در بر کرد. او ضمن اشتغال به کسب و کار (ساعت سازی) همچنان در خدمت بزرگان تَلَمُّذ می کرد و از راه منبر و موعظه نیز مردم را ارشاد می نمود. [سرانجام در 12 بهمن 1347ش وفات یافت. ]و در تکیه جهانگیر خان قشقائی در تخت فولاد، جنب مزار پدر خود مدفون گردید.(2)

سیّد جلال الدّین شریعتی زفره ای*

سیّد جلال الدّین شریعتی ابن سیّد مرتضی طباطبائی زفره ای، عالم فاضل، در سال 1299ش در روستای «زفره» از توابع کوهپایه اصفهان متولّد شد. مقدمات علوم را از


1- دانشنامه ائمه جمعه کشور، ج1، صص 553 و 554؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (اسناد اصفهان)، ج1، ص202؛ مقدمه محاضرات.
2- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، ص 300.

ص: 356

پدر و نیز شیخ حسن جناب فرا گرفت. سپس در درس علمای عالیقدر اصفهان همچون شیخ محمّد جواد فریدنی، شیخ هبة اللَّه هرندی، شیخ محمّد علی عالم حبیب آبادی، سیّد محمّد باقر سدهی، سیّد علی اصغر برزانی، شیخ احمد فیاض، حاج آقا حسین خادمی و حاج آقا رحیم ارباب حاضر شد و کسب فیض نمود.

ایشان در مسجد صاحب الزمان در محلّه دردشت و مسجد شجره در خیابان شاه عباس خاکی [شریف واقفی فعلی] اقامه جماعت می نمود و گاهی نیز به زادگاه خود رفته و در حلّ مشکلات مردم آنجا ساعی و کوشا بود. سرانجام در 16 محرم الحرّام 1421ق برابر با دوّم اردیبهشت 1379ش وفات یافت.(1)

میرزا جلال الدّین روضاتی

آقا میرزا جلال الدّین روضاتی ابن آقا میرزا مسیح بن میرزا محمّد باقر موسوی چهارسوقی (صاحب روضات الجنات)، عالم فاضل. در سال 1283ق در اصفهان متولّد شد و در خدمت پدر و عمّ بزگوارش [و برخی از علمای اصفهان] به تحصیل پرداخته و به مراتب عالی علم و فضیلت نائل شد و [از جدّ عالی مقام خود صاحب روضات و برادر ایشان میرزا هاشم چهارسوقی اجازه روایت و از سیّد ابوالحسن مدیسه ای اصفهانی مرجع عالیقدر تقلید اجازه در امور حسبیه دریافت نمود.

او عالمی وارسته و بی ریا و زاهد و تارک دنیا بود. در سال 1356ق فرزند برومندش آقا میرزا محمّد هاشم در شط کوفه غرق شد و پدر را غریق محنت و درد جانکاه فراق نمود و در ضمن آن به امراض گوناگون مبتلا شده و عاقبت در بیمارستان بستری شده و تن به عمل جرّاحی داده و دو روز بعد از عمل] در 16 رمضان 1360ق وفات یافته و پیکرش به تخت فولاد حمل و در بقعه نیای بزرگوارش صاحب روضات در تخت فولاد مدفون گردید.


1- یادداشت های محقق و نویسنده ارجمند آقای محمّد حسن رجائی زفره ای.

ص: 357

مرحوم میرزا حسن چهارسوقی مادّه تاریخ وفات او را چنین سروده است:

یکی آمد برون و گفت چنین

«شد بخلد برین جلال الدّین»

1361-1=1360

صاحب عنوان انواع خطوط خصوصاً نسخ را خوش می نوشته و برخی از کتابها را کتابت نموده است. وی یک سلسله مطالب منبری هم در سه چهار جلد و مجموعه بزرگ و کوچک به رشته تحریر کشیده و کتابی در «شرح حال شیطان» در 4 ذیحجه 1306ق استنساخ نموده که ظاهراً از تألیفات اوست.(1)

سیّد جلال الدّین فقیه ایمانی*

سیّد جلال الدّین فقیه ایمانی فرزند حاج سیّد مصطفی، عالم جلیل. در سال 1311ش متولّد شد. تحصیلات حوزوی را نزد حضرات آیات شیخ حیدر علی صلواتی، شیخ یحیی فقیه ایمانی، شیخ فضل اللَّه ذو علم و شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی، انجام داد و برای تکمیل آن به قم رفته و از علمای اعلام و آیات عظام شیخ مرتضی حائری، سلطانی، علّامه طباطبائی، بروجردی و گلپایگانی کسب فیض نمود سپس به نجف اشرف عزیمت نموده و از درس آیات عظام حکیم، شیخ حسین حلّی و حاج سیّد ابوالقاسم خوئی بهره گرفت. او در 28 سالگی به افتخار مصاهرت مرحوم خوئی نائل آمده و پس از مراجعت به اصفهان، نمایندگی ایشان را در اصفهان برعهده گرفت.

وی در بسیاری از فعالیت های خیریه شرکت داشته و خدمات ارزنده ای به اسلام و مسلمین نموده است که از آن جمله است: احداث دو باب مدرسه علمیه در مشهد مقدّس، تأسیس شهرک مدینة العلم به نام مرحوم آیت اللَّه خوئی در شهر مقدس قم. او سرانجام در اواخر ماه ذی الحجة الحرام سال 1428ق در تهران وفات کرد و در مسجد


1- زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، صص 16 و 17؛ مکارم الآثار، ج7، صص 2503-2493؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص207؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص345؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص79.

ص: 358

طباطبائی قم در جوار همسرش حاجیه خانم مریم خوئی دفن شد. رحمةاللَّه علیهما.

جلال الدّین همائی

استاد جلال الدّین همائی بن میرزا ابوالقاسم محمّد نصیر طرب بن رضا قلی(محمّد رضا) همای شیرازی، از دانشمندان عالیقدر معاصر. شاعر، خوشنویس، مورّخ، ادیب و دانشمند جامع، در اوّل رمضان 1317ق در خانواده ای اهل هنر و ادب در محلّه پاقلعه اصفهان متولّد شد. از کودکی نزد مادر قرآن و ادعیه و گلستان و اشعار حافظ را فرا گرفت. سپس در مکتب خانه تحصیل کرد و مدّتی شاگرد میرزا عبدالغفار پاقلعه ای بود. در سال 1326ق به مدرسه حقایق و سال بعد به مدرسه قدسیه رفت و در همان زمان نزد ملّا محمّد تقی کاتب به مشق خط پرداخت.

در اواخر سال 1328ق به مدرسه نیم آورد رفت و نزد علمای عالیقدر همچون حاج سیّد محمّد کاظم کَروَنی، آخوند ملّا عبدالکریم گزی، آقا میرزا احمد اصفهانی، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، آقا شیخ محمّد حکیم خراسانی، شیخ اسداللَّه قمشه ای، ملّا عبدالجواد آدینه ای، میرسیّد علی جناب، میرزا علی آقا شیرازی، میرزا ابوالقاسم ناصر حکمت و حاج آقا رحیم ارباب در فقه، اصول ادبیات عرب، منطق، فلسفه، هیأت، ریاضی، طب، اخلاق، کلام و حدیث به تحصیل پرداخته و در هر کدام از این رشته ها مهارتی به سزا یافت.

در این سالها او با تنگدستی و قناعت روزگار را سپری ساخت و در مدارس حوزه علمیه اصفهان تدریس نمود. مدّتی نیز در مدارس جدید مانند مدرسه قدسیه و دبیرستان صارمیه تدریس کرد. در سال 1307ش به تهران آمد و به استخدام وزارت معارف درآمد. و از سال 1310 به تدریس در دبیرستان دارالفنون و دبیرستان شرف و دبیرستان نظام و دانشکده افسری پرداخت و کم کم در دانشگاه تدریس کرد. ابتدا در دانشکده حقوق و سپس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تدریس نمود تا اینکه در سال 1345ش بازنشسته شد ولی به تدریس ادامه داد.

ص: 359

در طول این سالها استاد همایی از آموختن و تحقیق و تألیف باز نایستاد و دهها مقاله و کتاب و رساله تحقیقی و ارزنده پدید آورد.

همایی چون بزرگان خاندان خود خط خوشی داشت و در شعر صاحب قریحه ای پویا و استعدادی قابل تحسین بود و در شعر «سنا» تخلّص می کرد. نمونه هایی از اشعار دوران جوانی او در سال 1342ق در کتاب «دانشنامه» که مرحوم الفت آن را گردآوری نموده، به طبع رسیده است. همچنین او به زادگاه خود علاقه فراوان داشت و از هر فرصتی برای گردآوری اطلاعات و تألیف مقاله و کتاب درباره تاریخ، فرهنگ و هنر اصفهان استفاده می کرد.

سرانجام در 6 رمضان 1400ق در تهران وفات یافته و حسب وصیّت ایشان جنازه به اصفهان حمل و در قبرستان لسان الارض واقع در تخت فولاد به خاک سپرده شد. خود او در آخرین روزهای زندگی مادّه تاریخ فوت خود را چنین سرود:

سنا جلال همایی بگوش غیب نیوش

ندای ارجعی از بام عرش چون بشنفت

شکفته گشت به لبّیک و بهر تاریخش

«ز آشیانه تن شد رها همایی» گفت

او علاوه بر مقالات فراوان و همکاری در تدوین کتابهای درسی تألیفات فراوانی را از خود به جای نهاد از جمله:

1. «تاریخ ادبیات ایران» 2. «غزالی نامه» 3. «خیّامی نامه» 4. «تفسیر مثنوی مولوی، داستان قلعه ذات الصّور یا دژ هوش رُبا» 5. «فنون بلاغت و صناعات ادبی» 6. «مولوی نامه یا مولوی چه می گوید؟» 7. «مختاری نامه» که در مقدمه دیوان عثمان مختاری به طبع رسیده است. 8. «رساله در احوال سروش اصفهانی» که در مقدّمه دیوان او به طبع رسیده است. 9. «اسرار و آثار واقعه کربلا» 10. «تصوف در اسلام» 11. «تاریخ علوم اسلامی» 12. «دیوان سنا» 13. «شعوبیه» 14. «تاریخ اصفهان» که تاکنون سه جلد از آن به چاپ رسیده است. 15. «تعلیقات بر مجمع الفصحاء» 16. تصحیح و مقدمه «مثنوی ولدنامه» 17. «تصحیح و مقدمه کتاب التّفهیم» 18. «تصحیح و مقدمه نصیحة الملوک» 19. «تصحیح و مقدمه منتخب اخلاق ناصری»

ص: 360

20. تصحیح و مقدّمه «مصباح الکفایه و مفتاح الکفایه» 21. «تصحیح و مقدّمه کنوز المغرمین» در علوم غریبه 22. «تصحیح و مقدّمه نصوص الخصوص فی شرح الفصوص» 23. «مقدّمه دیوان طرب» 24. «مقدّمه برگزیده دیوان سه شاعر اصفهان» 25. «تصحیح و مقدّمه طرب خانه» خیام 26. «تصحیح و مقدّمه معیار العقول در فن جراثقال» که همگی به چاپ رسیده اند.

27. «ابوریحان نامه» 28. «تاریخ ادوار فقه اسلامی» 29. «قواعد فارسی» 30. «آسمان و زمین در فن هیأت» 31. «دستور و قواعد فارسی» 32. «ترجمه اشارات» ابن سینا 33. «شرح احوال و بررسی افکار و عقائد خواجه نصیرالدّین طوسی» 34. «تصحیح دیوان ازرقی» 35. «شرح مشکلات اشعار مثنوی مولوی» 36. «فلسفه شرق» 37. «دوره مفصّل معانی و بیان و بدیع و عروض و قافیه» 38. «رساله در طریق محاسبات نجومی» 39. «دنباله تاریخ ادبیات ایران»

که هنوز به چاپ نرسیده است.(1)

جلال الدّین جابری

جلال الدّین جابری، از رجال و بزرگان دستگاه ترکمانان بوده و چندی وزارت آنان را بر عهده داشته و معاصر سلطان الوند بهادر بوده و از اسخیاء و اخیار زمان خود به شمار می رفته است.(2)


1- همائی نامه: اغلب صفحات؛ کارنامه همائی: اغلب صفحات؛ پایان شب سخن سرائی: اغلب صفحات؛ دانشنامه (الفت)، ص1؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 250-247؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص185؛ سخنوران نامی معاصر ایران، ج3، ص1807؛ دولت دیدار، صص 297-200؛ ادبیات معاصر، ص58؛ نقباءالبشر، ج1، ص305؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج3، صص 198-195؛ اشعار ملی و میهنی از سخنوران معاصر ایران، صص 92-88.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص513.

ص: 361

شیخ جلال الدّین ریزی*

شیخ جلال الدّین ریزی، عالم فاضل، در قصبه «ریز» [زرین شهر] در لنجان اصفهان متولّد شده و تحصیلات خود را در اصفهان نزد آخوند ملّا محمّد حسین فشارکی و میرزا احمد مدرس و دیگران انجام داد و به زادگاه خود بازگشت و به تبلیغ و ترویج دین مشغول شد و در آن سامان مرجع حلّ و فصل مشکلات مردم بود. سرانجام در اواسط قرن چهاردهم هجری شمسی وفات یافت.

جلال الدّین صفائی اصفهانی

جلال الدّین اصفهانی متخلّص به «صفائی» شاعر ادیب، از سخنوران قرن دهم هجری، ساکن اصفهان(1)

سیّد جلال الدّین فرزانه شهرکردی

سیّد جلال الدّین فرزانه شهرکردی، شاعر معاصر، در شهرکرد به تدریس در دبیرستانها مشغول بود. در انواع فنون سخن قادر و در سرودن شعر مهارت به سزایی داشت و در حدود 1327ش وفات یافت. این بیت از اوست:

چشم حریص سیر نگردد به روزگار

آری پر آب چاه ز شبنم نمی شود(2)

جلال الدّین میرمیران

جلال الدّین میرمیران، در سال 754ق کلانتر اصفهان بوده.(3) [و در سال 757ق به شیخ ابواسحاق اینجو پناه داد، اما امیر مبارز الدّین اصفهان را محاصره کرد و موفق به تسخیر آن شد و شیخ ابواسحاق را دستگیر و به شیراز فرستاد تا اینکه در سال 758ق


1- تذکره غنی، ص81.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص351 و352.
3- تاریخ اصفهان و ری، ص 154.

ص: 362

در میدان سعادت شیراز او را به قتل رساندند.(1)]

دکتر جلیل دوستخواه*

دکتر جلیل دوستخواه فرزند محمّد حسین، در سال 1312ش در اصفهان متولّد شد و پس از طی تحصیلات ابتدائی و متوسطه، در دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی به ادامه تحصیل پرداخت و موفق به اخذ درجه دکترا گردید. او تا سال 1360ش به تدریس در دانشگاه اصفهان و دانشگاه جندی شاپور اهواز مشغول بود پس از آن از ایران مهاجرت کرد و از سال 1370ش در استرالیا مقیم شده و به تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاههای آن کشور مشغول شد. وی از دانشمندان، محققان و ادبای پرکار اصفهانی است که عمده وقت خود را صرف تحقیق درباره شاهنامه و فرهنگ و ادبیات ایران پیش از اسلام نموده است. کتابهای زیر از تألیفات و ترجمه های اوست:

1. «هیمالیا» برگزیده شعرهای 15تن از شاعران اردو زبان هند و پاکستان. 2. «اوستا، نامه مینوی آیین زرتشت» 3. ترجمه «آفرینش رستاخیز»: پژوهشی معنی شناسی در ساخت جهان بینی قرآنی، نوشته: «شینیاماکینو» 4. اوستا کهن ترین سرودها و متن های ایران» 5. «داستان رستم و سهراب» به روایات نقالان 6. ترجمه «پژوهشی در شاهنامه» تألیف: «کویاجی» 7. «حماسه ایران» 8. «اندر بلای سخت» (گزارش سفر به تاجیکستان، که در مجله بخارا چاپ شده است). 9. «ایران شناخت» 10. «گزارش هفت خوان رستم» 11. «رهیافتی به متن های اوستائی» 12. «فرهنگ فارسی اصفهانی»(2)


1- دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج5، صص 162 و 163 و منابع دیگر.
2- نشریه «کتاب هفته»، شماره 36، شنبه اول دی 1380، ص23.

ص: 363

جلیل گلریز خاتمی*

استاد جلیل گلریز خاتمی، هنرمند معاصر، در هنر خاتم سازی زبردست بوده و از اساتید زبده این هنر در اصفهان به شمار می رفت. وی در دوّم تیرماه 1376ش بدرود حیات گفته و در باغ رضوان (گورستان جدید اصفهان)، در قطعه نام آوران به خاک سپرده شد.

جمال اصفهانی

جمال بن ملّا اصفهانی، از فضلاء و نویسندگان کتب در قرن یازدهم هجری. از آثارش کتابت نسخه ای است از کتاب «صحیفه سجادیه» که از کتابت آن به خط نسخ در سال 1041ق فراغت حاصل نموده است کتاب به شماره 1195 در کتابخانه وزیری یزد موجود است.(1)

جمال جناب پور

جمال جناب پور ابن آقا شیخ حسن معلّم، از شعرای معاصر اصفهان. وی مدتی روزنامه سعادت اصفهان را منتشر کرد و در شعر «جناب» تخلّص می نمود.

از اوست:

عالمی محو جمال تو و این بس عجب است

روی نادیده دل اندرغم عشقت ز چه روست

نچمد پیش قدت سرو خرامان در باغ

راست چون قامت دلجوی تو اندر لب جوست(2)


1- فهرست وزیری، ج3، ص 891.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 144 و 145.

ص: 364

جمال خادم

جمال خادم، وی در قرن نهم هجری می زیسته و خادم مقبره شیخ محمّد بن یوسف بوده و در سال 880 ه.ق به امر اوزون حسن آق قویونلو متصدی تجدید و تعمیر صفّه صاحب در مسجد جامع اصفهان شده است.(1)

جمال ساعد نقنه ای

جمال خلیل زاده نقنه ای متخلّص به «ساعد» شاعر ادیب معاصر، از اهالی قریه «نقنه» در حوالی بروجن است، دارای طبعی متوسّط می باشد. گاهی شعر می گوید.

از اوست:

مران اسب ای برادر گر به دست آری تو میدانی

مشو غَرّه اگر گوئی خورد ناگه به چوگانی

چو اسکندر شود گر عالمی در زیر فرمانت

بجو آب حیات از قوّت بازو به آسانی

بشر را دانش و فکر پاک و عقل دوراندیش

به جاها می رساند رو برون از فکر انسانی

قناعت شرط انسان است زیرا گر طمع افتاد

بسی تیغ از کف سردار و افسرهای سلطانی

گرت رای نکوئی ست رو اندر پی نیکان

بنه دائم بدی را بر بدان باشد به ارزانی

دلا دائم چو دُرّ در گوش خود کن پند ساعد را

که هر کس رفت از این ره نیست در کارش پشیمانی


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص95؛ مزارات اصفهان، ص349.

ص: 365

جمال الدّین ایبه سمیرمی

جمال الدّین ایبه سمیرمی چاشنی گیر، از امراء عهد اتابکان در اصفهان بوده، در سال 584 به جهت استبدادی که از او سر می زد به دستور طغرل به قتل رسید.(1)

سیّد جمال الدّین اصفهانی

سیّد جمال الدّین اصفهانی، عارف سالک، از خواصّ مریدان شیخ صدرالدّین موسی اردبیلی (متوفی دوشنبه 12 محرم 735ق) بوده و بر حسب وصیت شیخ، متصدّی تغسیل، تکفین و تدفین او بوده است.(2)

جمال الدّین اعتماد الکتاب اصفهانی

جمال الدّین اعتماد الکتُتّاب بن ابی طالب اصفهانی، عالم فاضل [خوشنویس هنرمند ]قرن چهاردهم هجری. [ظاهراً در تهران ساکن بوده و خط نسخ را خوش می نوشت.]

از آثار او کتابت نسخه ای است از کتاب «سماء المقال» در علم رجال، تألیف میرزا ابوالهدی فرزند میرزا ابوالمعالی کلباسی که در شعبان سال 1319ق کتابت آن پایان یافته است. نسخه به شماره 3485 در کتابخانه ملّی ملک در تهران موجود است.(3)

همچنین نسخه ای از کتاب «الارشاد فی احوال الصاحب بن عباد» تألیف: ابوالقاسم احمد قهپائی را به خط نسخ در 10 صفر 1352ق کتابت نموده و در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(4)


1- مجله یادگار، سال اول، شماره4، ص66.
2- روضات الجنان، صص 267 و 269؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص326.
3- فهرست ملک، ص 373.
4- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج16، ص 78.

ص: 366

میرزا جمال الدّین کلباسی

حاج میرزا جمال الدّین کلباسی بن میرزا ابوالمعالی (محمّد) بن حاج محمّد ابراهیم کلباسی، عالم فاضل و زاهد متّقی [در حدود 1273ق در اصفهان متولّد شد ]اغلب تحصیلات او در فقه و اصول، ادبیّات و رجال نزد پدر دانشمندش صورت گرفته است و اجازه حدیث از پدر اخذ نموده است. [همچنین از میرزا محمّد هاشم چهارسوقی نیز اجازه دریافت نموده است.

پس از وفات پدر به همراه برادرش میرزا ابوالهدی به عتبات عالیات رفته و نزد آخوند خراسانی و آقا سیّد محمّد کاظم طباطبائی یزدی استفاده نمود و از آن دو بزرگوار نیز اجازه گرفت. در این ایام مدتی در نجف اشرف به تدریس پرداخته و در سال 1340ق به اصفهان مراجعت نموده و حوزه تدریس و تعلیم را برپاداشت.

وی علاوه بر تبحّر در علوم مختلف در نجوم نیز مهارت داشته و آن را تدریس می نموده است.] در مدّت عمر دقیقه ای از تألیف و تدریس و عبادت غافل نبود. در مسجد جوجو (جوجی) اقامه جماعت می فرمود و نماز ایشان از زبده ترین جماعات اصفهان محسوب می شد.

سرانجام در شب 17 رمضان المبارک سال 1350ق وفات یافته و جنب پدر در بقعه میرزا ابوالمعالی واقع در تخت فولاد مدفون شد. کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «تلخیص الهیئة» [2. «شرح کفایة الاصول» 3. «کتابی در اصول فقه» از باب انسداد تا اواسط استصحاب 4. «رساله در صلوة مسافر»(1)]


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص43؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 220 و 221؛ نقباد البشر، ج1، ص308؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص198؛ مشاهیر مزار علّامه ابوالمعالی کلباسی، صص 109-103؛ الاجازة الکبیره، ص35.

ص: 367

شیخ جمال الدّین نجفی

حاج شیخ جمال الدّین بن شیخ محمّد باقر نجفی بن شیخ محمّد تقی رازی. عالم جلیل و فقیه مجاهد، از علمای بزرگ قرن چهاردهم هجری. مادرش از سادات اخوی تهران بوده و خود او در سال 1284ق در اصفهان متولّد شده و پس از تحصیل نزد پدر دانشمند خود و دو برادرش آقانجفی و حاج شیخ محمّدعلی در سال 1308 به عتبات عالیات مهاجرت نموده و نزد آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی، میرزا حبیب اللَّه رشتی و سیّد محمّد کاظم طباطبائی یزدی به کسب فیض پرداخته و به اجتهاد نائل آمد و در سال 1313ق به اصفهان بازگشته و در مسجد شیخ لطف اللَّه به اقامه جماعت پرداخته و محضر قضاوت و رفع مرافعات را برپاداشت و به تدریس مشغول شد.

او در قضایای مشروطیّت به همراه برادرش حاج آقا نوراللَّه همراه و به وظایف شرعی خود مشغول بود، و پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملّی به دستور محمّد علی شاه و برچیدن بساط مشروطه و مخالفت علمای نجف اشرف با اقدامات مستبدانه محمّد علی شاه، آقا جمال الدّین و دو برادرش آقانجفی و حاج آقا نوراللَّه علیه حکومت استبداد اعلامیه صادر نموده و مردم را به مخالفت با استبداد فراخواندند.

هنگامی که جنگ جهانی اول آغاز شد و روسها و انگلیسی ها کشور را به اشغال خود درآوردند، و اصفهان نیز صحنه تاخت و تاز روسها شد، منزل او محل مراجعه مردم و تظلّم خواهی بود. به این خاطر سربازان روسی به منزل او ریخته او را به اجبار به تهران تبعید ساختند. مردم تهران از او استقبال گرمی کردند و روز به روز به شهرت و عظمت او افزوده شد. وی در مسجد سیّد عزیزاللَّه تهران اقامه جماعت می نمود و به تدریس می پرداخت و برخی اوقات به منبر می رفت و مردم را موعظه و ارشاد می نمود.

حاج آقا جمال الدّین نجفی در اوایل ظهور رضاخان منویّات و اهداف ضدّ اسلامی او را دریافته و با آن به مخالفت پرداخت. در قضایای جمهوری، در کنار شهید سیّد حسن مدرّس به مخالفت با جمهوری خواهی رضاخان برخاست و مردم را علیه آن بسیج نمود.

پس از آنکه در سال 1352ق مجلس شورای ملّی قانونی را تصویب نمود که مطابق

ص: 368

با آن سن قانونی ازدواج برای دختران 18 و پسران 20 سال تعیین شده بود، حاج آقا جمال آن را خلاف شرع دانسته و علناً به مخالفت با آن پرداخت. لذا به اصفهان تبعید شده و در منزل خود در اصفهان تحت نظر مأمورین حکومت قرار گرفت.

در دو سال آخر زندگی به اقامه جماعت در مسجد شیخ لطف اللَّه و برگزاری مراسم دعای کمیل در تخت فولاد می پرداخت. او سرانجام در شب یکشنبه 25 جمادی الاولی سال 1354ق در اصفهان وفات یافت و در بین مردم شایع شد که او را مسموم ساخته اند. پیکر او به تخت فولاد تشییع شده و در تکیه مادر شاهزاده، جنب مزار جد اعلای خود شیخ محمّد تقی رازی مدفون شد. میرزا حسن خان جابری انصاری ماده تاریخ وفات او را چنین یافته است:

سر از جنّت برون آورد گفتا خود به تاریخش

«جمال دین ز حق دیده جمال و رفته در مینو»

و مرحوم معلم حبیب آبادی نیز مرثیه ای در وفات او سروده و مصرع «جمال الدّین بجنّت رفت ناگه» را ماده تاریخ فوت او یافته است.

کتب زیر از تألیفات ایشان است:

1. «حاشیه بر انیس المقلّدین» رساله علمیه مرحوم سیّد اسماعیل صدر که در سال 1329ق چاپ سنگی شده است. 2. «رساله در دماء ثلاثه، صیغ عقود، نکاح، متعه و تحلیل» که ضمیمه «انیس المقلّدین» که توسط یکی از شاگردانش حاج شیخ احمد کتابفروش تهرانی از کتاب «نجات الشیعه» صاحب عنوان استخراج و به طبع رسیده است. 3. «نجات الشیعه فی احکام الشریعه»(1)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 451 و 452؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، صص 85-68؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص93؛ گلشن اهل سلوک، صص 111-92؛ زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، صص 154 و 155؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص326؛ نسب نامه الفت، خطی؛ مکارم الآثار، ج7، صص 2619-2613؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 202-200؛ زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج1، صص 191-190؛ گنجینه دانشمندان، ج3، صص 235 و 236.

ص: 369

سیّد جمال الدّین صهری

حاج سیّد جمال الدّین صهری بن حاج سیّدجعفر میردامادی سدهی، عالم فاضل و واعظ کامل در سال 1321ق در قریه «ورنوسفادران» سده ماربین [خمینی شهر فعلی ]متولّد گردیده و پس از تحصیل علوم مقدماتی در اصفهان نزد حاج آقا رحیم ارباب، میر سیّد علی نجف آبادی، آقا سیّد محمّد نجف آبادی، میرزا احمد مدرس و شیخ محمّدحکیم خراسانی به کسب فیض پرداخت سپس جهت ارشاد و هدایت مردم به منبر رفته و الحق واعظی بلیغ و شیرین بیان بود و چون به آن چه می گفت، خود معتقد بود، بیانش بیشتر مؤثر واقع می شد. سالها در خوزستان ساکن و در اواخر به اصفهان مراجعت نموده، محبوبیتی غریب داشت و مورد احترام و اکرام عموم طبقات بالاخص علماء و خطباء بود. وی دهها مسجد و مدرسه بنا کرد و در رفع مشکلات مردم اهتمام بسیار داشت.

او در دوره های 16 و 17 مجلس شورای ملّی از اصفهان کاندیدا شد ولی موفق به راه یابی به مجلس نگردید.

سرانجام در پنج شنه 7 ربیع الثانی 1388ق وفات یافته، جنازه روز جمعه با تجلیل کامل و مشایعت عموم طبقات بر سر دست به سده [خمینی شهر] منتقل شده، در مقبره خانوادگی جنب پدر در قبرستان ورنوسفادران مدفون گردید.

رساله ای بنام «منتخب النخبة فی شرح دعاء الندبة» از او به طبع رسیده است و در شعر طبع روانی داشته و دیوان و قصاید و غزلیاتش به نام «الفین صهری» است و به طبع نرسیده است.

این شعر از اوست:

صبا گر بگذری بر ساقی گلرنگ فام ما

ببر از راه احسان نزد آن مهوش پیام ما

به آن خورشید طلعت گو به پایان رفت شام ما

بیا در بزم و پر کن از می مقصود ما

ص: 370

جهان بر کام باشد کن می عشرت به کام ما

***

زنی تا کی مخالف با مطربا شهناز را دم زن

همایون طالع ما را گهی زیر و گهی بم زن

حجازی می رسد اکنون عراق و ترک بر هم زن

به دشت حاجیانی بانگ جاءالحق به عالم زن

که گردون بر زد اکنون سکه شاهی به نام ما(1)

شیخ جمال الدّین خوانساری

حاج آقا جمال الدّین بن حاج آقا جلال الدّین بن ملّا محمّدحسین بن ملّا علی اکبر بن ملا محمّدابراهیم خوانساری اصفهانی.

عالم فاضل جلیل در حدود سال 1300ق متولّد شده و در اصفهان تحصیل نموده و سپس در مدرسه میرزا حسین تدریس نموده و نماز جماعت را در مسجد میرزا باقر اقامه نمود.

و سرانجام در 8ذیحجة الحرام سال 1391ق وفات یافته و در اطاق جنوبی تکیه گلزار در تخت فولاد مدفون شد.

وی عالمی خلیق و خدمتگزار علم و دانش و آخرین فرد روحانی از این خاندان بود.(2)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 320-318؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 452 و 453؛ خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، صص 309-307.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص180.

ص: 371

میرزا جمال الدّین معارف پرور

میرزا جمال الدّین معارف پرور ابن حاج شیخ محمّدحسین کتابفروش، فاضل ادیب، ساکن تهران و متوفی در آن شهر و مدفون در جنب بقعه ملّا محمّد کتابفروش در تخت فولاد اصفهان.(1)

سیّد جمال الدّین میردامادی

حاج سیّد جمال الدّین میردامادی بن سیّد حیدرعلی خوزانی، عالم فاضل محقق. در سال 1323ق درا صفهان متولّد شده و پس از تحصیل مقدمات، نزد علمای اصفهان به تحصیل پرداخت سپس حسب توصیه آخوند ملّا محمّدحسین فشارکی متصدی دفتر ازدواج و طلاق در اصفهان شد و پس از انتقال به تهران به اداره این دفتر ادامه داد.

به اهتمام ایشان کتاب لطائف غیبیه تألیف سیّد احمد علوی عاملی (جد اعلای ایشان) به طبع رسیده و در مقدمه مفصل آن رساله ای مفرده در شرح احوال رجال خاندان میردامادی به قلم صاحب عنوان درج گردیده است.

سیّد جمال الدّین اشرف الواعظین

سیّد جمال الدّین بهشتی ملقّب به «اشرف الواعظین» فرزند سیّد حسن، عالم فاضل، واعظ کامل.[از مشاهیر خطبای اهل منبر و پیش نماز مسجد جوی شاه در محلّه لنبان اصفهان بوده است.]

در 29 رجب 1383ق وفات یافته و در تکیه زرگرها واقع در تخت فولاد مدفون شد.

ماده تاریخ وفات او را شاعر توانا آقای فضل اللَّه اعتمادی خوئی متخلّص به «برنا» چنین سروده است:


1- سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 197 و 198.

ص: 372

زد رقم سال فوت او «برنا»

«اشرف کائنات از وی شاد»(1)

جمال الدّین قدسی

جمال الدّین بن عبدالحسین قدسی بن محمّدعلی خوشنویس اصفهانی شاعر و ادیب دانشمند معاصر، در شب هشتم رمضان سال 1315ق در اصفهان متولّد شده و تحصیلات خویش را ابتدا در مدرسه باقریه و قدسیه انجام داده و سپس در مدارس قدیمه نزد شیخ علی مدرس یزدی، شیخ محمّد حکیم خراسانی و شیخ محمّدباقر الفت به تحصیل علوم دینی پرداخت و از سال 1303ش به خدمت فرهنگ درآمده و به تدریس در دبیرستان های اصفهان مشغول شد.

پس از فوت پدر ریاست مدرسه قدسیه را بر عهده گرفت و هم چنین چندین سال در دبیرستان ادب به تدریس پرداخت. سرانجام [در 15 آبان 1353ش] وفات یافته و در صحن تکیه تویسرکانی (غرب بقعه) در تخت فولاد مدفون شد. وی کمتر شعر می گفت و اشعارش اغلب ماده تاریخ است. [ماده تاریخ فوت او را شاعر معاصر مجتبی کیوان چنین سروده است:

نوشت خامه «کیوان» به سال تاریخش

جمال قدسی گشوده پر بگلشن قدس»]

1353

به همت او «دیوان غمام همدانی» برای اوّلین بار به طبع رسیده است.(2)


1- تحفة الحباب، صص 29 و 30؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص754؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص128.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص374؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص99؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی؛ فهرست کاظمینی، ج1، ص182؛ یادنامه ادب، صص 191 و 192.

ص: 373

سیّد جمال الدّین مدرّس صادقی

سیّد جمال الدّین مدرّس صادقی فرزند آقا سیّد عبداللَّه ثقةالاسلام بن آقا سیّد محسن میرمحمّد صادقی، شاعر معاصر در سال 1290ش در اصفهان متولّد گردیده و تحصیلات خود را تا دیپلم در این شهر انجام داده و پس از انجام نظام وظیفه وارد خدمات دولتی گردید و در بانک رهنی کرمانشاه مشغول به خدمت شد. در شعر «مدرس» تخلّص می کرد.

از اوست:

ابری است تیره زلف تو بر گرد عارضت

ماهی است عارضت که به سروی نشسته است(1)

سیّد جمال الدّین واعظ اصفهانی

سیّد جمال الدّین واعظ اصفهانی ابن سیّد عیسی بن سیّد محمّدعلی موسوی عاملی. از چهره های مشهور عصر مشروطیّت.

در حدود سال 1279ق در همدان متولّد گردیده [در کودکی یتیم شده و همراه مادر و خواهر خردسالش به تهران رفت. از 14 سالگی در تهران به تحصیل علوم دینی پرداخته و در 21 سالگی برای تکمیل آن به اصفهان رفت و به تحصیل پرداخت و در ضمن آن به وعظ و خطابه مشغول شده و شهرت به سزایی کسب کرد و مستمری مخصوصی از طرف ناصرالدّین شاه برای او معیّن شد. دوستی او با عدّه ای از چهره های آزادیخواه او را به مخالفت با استبداد کشانید و نطق های تند او طرفدارانی را به گرد او جمع کرد. پس از آن که او به همراهی در نوشتن کتاب «رؤیای صادقیه» و هم چنین رفاقت و همراهی با ازلیان در امر دین متهم شد، در تهران سکونت گزید در وقایع مشروطه سخنرانی ها و خطابه های او درمیان مردم مؤثّر واقع شد.


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص436.

ص: 374

پس از آن که محمّدعلی شاه به تخت سلطنت نشست و مجلس شورای ملّی را به توپ بسته و بساط مشروطیت را برانداخت و دستور دستگیری و قتل مشروطه خواهان را صادر کرد، سیّد جمال الدّین واعظ پنهان شد و قصد رفتن به عتبات عالیات را نمود. در همدان نزد مظفرالملک حاکم همدان که از مریدان او بود رفت امّا محمّدعلی شاه دستور قتل سیّد جمال را صادر کرده بود. مظفرالملک او را تحویل امیر افخم حاکم بروجرد داد و به دستور حاکم بروجرد او را در بروجرد به سال 1326ق خفه کرده و کشتند و در آن شهر دفن شد.]

[1. «رساله جمالیه» شامل نطق ها و خطابه های او 2. «لباس التّقوی» در تشویق مردم به مصرف پارچه های وطنی و تحریم پارچه های خارجی]

صاحب عنوان پدر نویسنده و داستان نویس معروف محمّدعلی جمال زاده است.(1)

جمال الدّین جیرانی

جمال الدّین بن محمّدقاسم جیرانی، عالم فاضل. ظاهراً از شاگردان مرحوم فیض کاشانی بوده و مطابق نوشته علّامه طهرانی در «الذّریعه» وی نویسنده و کاتب اجازه نامه مرحوم مولی محسن فیض کاشانی جهت برادرزاده اش مولی محمّدهادی بن مرتضی کاشانی به سال 1124ق می باشد.(2)

از شاگردانش مرحوم میرزا هادی بن عبدالکریم دولت آبادی بوده که در نوشته های خود او را فقاهت و زهد ستوده است.


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص457؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج1، صص 281 و 282؛ فهرست رضوی، ج4، ص140؛ رجال عصر مشروطیت، صص 41 و 42؛ شرح حال رجال ایران، ج1، صص257-255؛ شهید راه آزادی سیّد جمال واعظ اصفهانی، صص 75-1؛ دانشوران روشندل، صص 64 و 65.
2- آثار ملّی اصفهان، ص211.

ص: 375

سیّد جمال الدّین منجّمی

آقا جمال الدّین منجّمی بن حاج سیّد محمّد منجم بن سیّد زین العابدین بن میر سیّد محمّد بن سیّد اسماعیل بن سیّد بدیع الزّمان حسینی گنابادی اصفهانی، عالم فاضل واعظ.

در اصفهان و قم به تحصیل پرداخته و سپس در اصفهان به وعظ و خطابه پرداخت. سرانجام در جوانی در شب 25 شوال 1382ق وفات یافته، در صحن تکیه سیّد العراقین در تخت فولاد مدفون گردید.(1)

جمال الدّین ترجمان*

جمال الدّین ترجمان فرزند محمّدهادی امین، از فضلاء معاصر. در سال 1280ش در «باغ بهادران» لنجان اصفهان متولّد شد. در مکتب خانه پدر تعلیمات ابتدایی و ادبیات را فرا گرفت سپس به همراه پدر به اصفهان رفت و در مدرسه علیّه تحصیل کرد و تدریس نمود. پس از آن به تهران رفته و تحصیلات جدید را در دبیرستان دارالفنون به پایان رساند. همچنین در مدرسه سپهسالار از محضر شهید سیّد حسن مدرس بهره برد. آنگاه به استخدام وزارت فرهنگ وقت درآمد و چندی در خوزستان ریاست و تدریس نمود. او در اصفهان سالها ریاست دانشسرا و برخی مراکز آموزشی را بر عهده داشت و حدود 50 سال در خدمت علم و فرهنگ ایران بود و شاگردان فراوانی پرورد. او به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه مسلط بود. سرانجام در 5 آبان 1363ش در سن 83 سالگی وفات کرد و در قبرستان باغ رضوان اصفهان دفن شد.(2)

سیّد جمال الدّین چهارسوقی

آقا جمال الدّین محمّد بن میرزا محمّد هاشم بن میر زین العابدین موسوی چهارسوقی، عالم فاضل متقی. نامش محمّد و ملقّب و مشهور به «جمال الدّین» بوده است. در


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص336؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص143.
2- خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، صص456-431.

ص: 376

اصفهان متولّد شده و نزد پدر علّامه خود و علمای اصفهان به تحصیل پرداخته و موفق به اخذ اجازه اجتهاد به تاریخ های غره رمضان 1317ق و 12 جمادی الثّانیه 1318ق گردیده و پس از وفات پدر در مسجد او به اقامه جماعت پرداخته است. سرانجام در صبح دوشنبه 4 رجب 1339ق پس از پایین آمدن از منبر دچار سکته شده و وفات یافت. جنازه به تکیه صاحب روضات در تخت فولاد حمل و در آنجا دفن شد و در سال 1348ق عظام او را به نجف نقل نموده و در بقعه پدرش مدفون ساختند.

مادّه تاریخ وفات او را عبدالوهاب گلشن ایران پور چنین سروده است:

عابدی سر کرد بیرون و بگفت

شد جمال دین بگلزار بهشت(1)

1409-70=1339

سیّد جمال الدّین گلپایگانی

سیّد جمال الدّین گلپایگانی متخلّص به «آرام» از شعرای قرن چهاردهم هجری است. از افاضل طلاب مدرسه صدر بود و از اعضای قدیم انجمن ادبی شیدا به شمار می رفت و اشعارش در مجله دانشکده در دوره اول به طبع می رسید. ظاهراً بعد از سال 1360ق در گلپایگان وفات یافت.

از اوست:

بتان اگر ز رخ خود پرده برگیرند

سیاهی از دل شب، رونق از قمر گیرند(2)

جمال الدّین معرّف

قاضی جمال الدّین معرّف، از بزرگان قرن یازدهم هجری است. نامش در وقف نامه مسجد جامعه جدید عباسی (مسجد شاه اصفهان) [مسجد امام فعلی] ذکر شده و به جهت وی حقوقی سالیانه معادل سه تومان نقد و پانصد مَن غلّه به عنوان حق التّعریف معین


1- زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، ص119؛ مناهج المعارف: مقدمه، ص سیصد و نوزده.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص9.

ص: 377

گردیده است.(1)

خواجه جمال الدّین منشی

خواجه جمال الدّین منشی، شاعر و ادیب قرن هفتم هجری. از منشیان خواجه شمس الدّین محمّد جوینی صاحب دیوان بوده و اصلاً از اهالی اصفهان است.

این شعر از اوست:

نهیب غمزه جادو فریبِ تو گه سحر

هزار شعبده دارد به زیر هر ناخن

دراز کرده به آهنگ جان ببین انگشت

خضاب کرده به خون جگر نگر ناخن(2)

ملّا جمشید کسکری گیلانی

ملّا جمشید بن محمّد زمان کسکری جیلی [گیلانی] عالم فاضل، از زادگاه خود «کسکر» گیلان به اصفهان آمده و چندی در مدرسه سلیمانیه جنب مسجد جامعه جدید سلطانی ساکن شد و نزد علمای این شهر به تلمّذ پرداخت.

وی چندین کتاب حدیث را بر علّامه مجلسی خوانده است از جمله «تهذیب الاحکام» است که علّامه مجلسی در آخر کتاب مزار آن در 14 جمادی الاولی سال 1096ق و 1097ق و در آخر کتاب «الاطعمه» در محرم 1098ق به وی اجازه داده است. نیز کتاب «من لایحضره الفقیه» را نزد وی خوانده و در سال 1099ق از علّامه مجلسی اجازه دریافت نموده است.(3)


1- تاریخچه اوقاف اصفهان، ص60؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص346.
2- تذکره آتشکده: بخش سوم از نیمه نخست، ص929؛ تاریخ تشیع اصفهان، ص291؛ الذریعه، ج9، ص204.
3- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص24؛ الذریعه، ج1، ص150؛ تلامذة العلّامة المجلسی، صص 20 و 21؛ اجازات الحدیث، ص27؛ فیض قدسی، ص168؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص338.

ص: 378

جمشیدخان امیربختیار

جمشیدخان امیربختیار بن یوسف خان امیر مجاهد بختیاری از شعرای معاصر اصفهان در سال 1334ق متولّد شده و در مدارس اصفهان تحصیل نمود. او علاقه فراوانی به استاد ملک الشعراء بهار داشت و از خرمن فضل و ادب او خوشه ها چیده بود. اشعارش در روزنامه ها و سالنامه های اصفهان به چاپ می رسید و در شعر «جمشید» تخلّص می کرد. او رساله کوچکی در قضایای عاشورا نوشته که به چاپ رسیده است.

از اوست:

دلدار اگر سنگدل و بی وفا نبود

اینقدر جور بر من مسکین روا نبود

بر گرد شمع عارضت ای یار سست عهد

پروانه وار سوختن ما سزا نبود(1)

جمشید عابدی درچه ای

جمشید عابدی درچه ای بن قدمعلی، از شعرای معاصر، در سال 1326ش در محلّه جزین درچه متولّد شد و تحصیلات ابتدائی و متوسطه و عالی را تا اخذ لیسانس طی کرد. وی در انجمن های ادبی حافظ، صائب و خانه هنرمندان اصفهان شرکت کرده است.

از اوست:

خراباتی شدم میخانه ای معمور می بینم

عجب امشب بساط عیش را جور می بینم

در اینجا ساغر و پیمانه و ساقی همه مستند

ز تأثیر شرابش جمع را مخمور می بینم(2)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 141 و 142.
2- تذکره شعرای استان اصفهان، (چ2)، ص564.

ص: 379

شیخ محمّدجواد اصفهانی

شیخ محمّدجواد اصفهانی، از مدرّسین و علمای اصفهان بوده و عدّه ای در خدمتش تلمّذ می کرده اند. وی در حدود سال 1345ق وفات یافته است. شیخ محمّدحسین بن محمّدعلی مقدّس اصفهانی از شاگردان اوست و از استاد خود ثنای بلیع می نموده است.(1)

محمّدجواد الماسی

محمّدجواد الماسی [از خوشنویسان اصفهان در قرن سیزدهم هجری است] در ماه رجب سال 1241ق نسخه ای از کتاب «مقدمة الواجب» را به خط شکسته نستعلیق کتابت نموده و در کتابخانه جامع گوهرشاد مشهد موجود است.(2)

سیّد جواد بهشتی

سیّد جواد بن آقا میرزا ابوالقاسم حسینی بهشتی، عالم فاضل و واعظ کامل. در اصفهان متولّد شده و پس از تحصیل مقدمات در درس حاج میر محمّدصادق مدرس خاتون آبادی و آخوند ملّا محمّدحسین فشارکی حاضر شد. وی از اهل منبر و وعاظ اصفهان بوده و در مسجد سه پله اصفهان اقامه جماعت می نموده است. کتاب «هدیة النملة» در مواعظ از تألیفات او به چاپ رسیده است.(3)

شیخ محمّدجواد واعظ اصفهانی

شیخ محمّدجواد بن ابوالقاسم اصفهانی، عالم فاضل، واعظ کامل، از فضلای قرن چهاردهم هجری. وی فهرستی برای بحارالانوار، براساس چاپ «بحار» معروف به کمپانی تنظیم نموده و در یکشنبه 26 ذیحجه 1340ه.ق آن را به پایان برده و «مفاتیح


1- نقباء البشر، ج1، ص317؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص462.
2- فهرست گوهرشاد، ص410؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، صص 340 و 341.
3- تحفة الاحباب، ص31.

ص: 380

ابواب البحار» نامیده است. این کتاب در سال 1352ه.ق در تهران به طبع رسیده است.(1)

محمّدجواد رفیعی قهفرخی

محمّدجواد رفیعی بن ابوالقاسم قهفرخی چهارمحالی، از شعرای قهفرخ [فرخ شهر کنونی در استان چهارمحال و بختیاری] است. در سال 1320ق متولّد شده و به زراعت در آنجا مشغول بوده است. وی مخمّسی سروده که در آن نام 32 شاعر قدیم و جدید قهفرخ آمده است.(2)

میرزا جواد شوقی اصفهانی

میرزا جواد شوقی بن میرزا ابوالقاسم، شاعر ادیب در سال 1299ق در اصفهان متولّد شد و در این شهر علم و ادب آموخت. پدر و اجدادش از فضلای اهل علم بودند. شوقی در سرودن شعر طبعی روان داشت و علامه بر سرودن غزل و رباعی، اشعار بسیاری ر مدایح و مراثی معصومین علیهم السلام سروده است. او در سال 1364ق به عتبات عالیات محرم 1371ق وفات یافت و در آن ارض اقدس مدفون شد. [دیوان اشعار او در سال 1333ش و 1369ش به طبع رسیده است.

صغیر اصفهانی ماده تاریخ وفات او را چنین سروده است:

کسی اگر صغیر احوال پرسد

که فوتش در چه تاریخ و زمان بود

نهد در جمع پا جبرئیل و گوید

«که پیش از مرگ شوقی در جنان بود]

از اوست:

کنون که فصل دی و موسم زمستان است

بنوش مِی که زمستان، بهار مستان است


1- الذّریعه، ج21، ص299؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص 315 و 316.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 218-216.

ص: 381

اثر اگر ز گلستان نمانده است چه غم

صفای عارض یاران به از گلستان است(1)

جواد مجدزاده صهبا

جواد مجدزاده صهبا بن شیخ احمد مجدالاسلام کرمانی، از نویسندگان، روزنامه نگاران و شعرای قرن چهاردهم هجری. در سال 1325ق در کرمان متولّد شد. تحصیلات ابتدائی را در کرمان و متوسطه و عالی را در رشته ادبی در تهران انجام داد و به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و سرپرست کاوش های باستان شناسی شهر شاپور کازرون شد. سپس به ریاست ابنیه تاریخی اصفهان و یزد و کرمان منصوب گردید. وی دلباخته اصفهان و آثار تاریخی این شهر بود و برای آن زحمات فراوانی کشید به طوری که مردم اصفهان او را یک اصفهانیِ متولّد کرمان می دانستند. در این سالها آثاری چون گنبد مدرسه چهارباغ، مسجد شاه [مسجد امام فعلی] و قسمت های مختلف مسجد جامع اصفهان تعمیر شد. سرانجام در صبح دوشنبه 9 جمادی الثّانی 1364ق (مطابق 31 اردیبهشت 1324ش) در اصفهان درگذشت و در اطاق دست چپ ورودی بقعه بابا رکن الدّین در تخت فولاد مدفون شد.

ماده تاریخ فوت او را ادیب فرزانه مرحوم جمال الدّین قدسی چنین گفته است:

«قدسی» به سال فوت جواد عزیز گفت:

«صهباببزم ساقی کوثر پیاله گیر»

او در اصفهان روزنامه ادبی و تاریخی «سرنوشت» را در سال 1322ش به مدیریت مرحوم محمود خلیل پور منتشر ساخت که تا زمان درگذشت صهبا انتشار آن ادامه داشت و بیش از 80 شماره از آن به چاپ رسید. از مرحوم مجدزاده صهبا چندین تألیف به جای مانده است که از آن جمله است:


1- دیوان شوقی اصفهانی، (مقدمه)؛ سخنوران نامی معاصر ایران، ج3، ص2050؛ الذریعه، ج9، ص548؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 284 و 285.

ص: 382

1. «تاریخ» و «جغرافیا» یک دوره جهت تدریس در دبیرستان ها 2. «آثار تاریخی ایران» 3. «تاریخ عمومی و ایران»، چاپ 1316ش در تهران 4. «تاریخ ملّل شرق و یونان و ایران» چاپ 1314ش 5. «سخن سنجی در باب احوال و اشعار حافظ» یا «حافظ شیرین سخن» چاپ 1321ش 6. «دیوان اشعار»

او در شعر قریحه ای توانا و ذوقی سرشار داشته و «صهبا» تخلّص می نموده است. این شعر از اوست:

رنگ خون را گر طبیعت عاشق و مفتون نبودی

بامدادان و شام، دامان افق گلگون نبودی

لکه ننگ و سیاهی جز به خون گر شسته می شد

صفحه تاریخ ما آغشته اندر خون نبودی

کاوه ای می خواست تا خونین درفشی برفرازد

ور نه هرگز در جهان نامی ز افریدون نبودی(1)]

جوادخان سردار اقبال بختیاری

جوادخان سردار اقبال بن اسفندیارخان سردار اسعد بختیاری در حدود سال 1309ق متولّد شد. او از معروف ترین رجال خاندان اسفندیاری و مردی کاردان و زیرک بود و سیاست را باادب توأم داشت. سرانجام وی به دستور رضاخان به همراه جمعی از سران و خوانین بختیاری دستگیر و در آذرماه 1313ش در زندان قصر کشته شد. گاهی شعر می سرود از اوست:


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص66؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 463 و 464؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 317 و 318؛ مجله یادگار: سال پنجم، آذر و دی 1327ش، صص 85 و 86؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، ص406؛ فهرست روزنامه ها و مجلات اصفهان، صص 116 و 117؛ تذکره شعرای کرمان، صص 506 و 507؛ ستارگان کرمان، صص 436 و 437.

ص: 383

گندم خال تو گر نبود به گیتی حاصل من

خرمن عمرم دگر یک جو به کار آید، نیاید

گفته بودی در بهار دیگری آیم به کویت

می شود ای گل که روزی آن بهار آید، نیاید(1)

سیّد محمّدجواد امام جمعه دهکردی

آقا سیّد محمّدجواد امام جمعه دهکردی بن سیّد محمّدباقر حسینی عالم فاضل و فقیه عارف. در حدود سال 1265ش در قصبه دهکرد چهارمحال [شهرکرد فعلی ]متولّد شد. در جوانی برای تحصیل به اصفهان آمده و نزد میرزا محمّدهاشم چهارسوقی، میرزا محمّدباقر چهارسوقی (صاحب روضات)، میرزا محمّدحسن نجفی، ملّا محمّدباقر فشارکی و شیخ محمّدباقر نجفی به کسب فیض پرداخته و از برخی از آنان اجازه دریافت نمود. آخوند کاشی از رفقای صمیمی او بوده و وی را به نیکی ستوده است.

وی عالمی عابد و اهل تهجّد و نماز شب بوده است. او پس از تکمیل تحصیلات خود به دهکرد بازگشته و به تبلیغ و ترویج شریعت مشغول بوده و در حل مشکلات مردم اهتمام تمام داشته است و مردم آنجا به وی اعتقاد بسیار داشتند.

سرانجام در سال 1310ق وفات یافته و در همان جا مدفون شد. سه سال بعد پیکر مطهر او را که هنوز تر و تازه بود به عتبات عالیات حمل نموده و در صحن مطهر مرقد حضرت علی علیه السلام در نجف اشرف مدفون گردید.

برادرش سیّد احمد نوربخش در مادّه تاریخ وفاتش گوید:

به تاریخ گویند با پنج تن

«بخلد است آقا محمّد جواد(2)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 147 و 148؛ شناخت سرزمین بختیاری، ص514.
2- شناخت سرزمین چهارمحال، ج2، ص118-115؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 464 و 465؛ آفتاب علم، صص 118-116.

ص: 384

سیّد جواد امامی نجفی

سیّد جواد امامی نجفی ابن حاج سیّد محمّدجواد امام جمعه دهکردی شاعر و ادیب فاضل، در سال 1309ق در شهرکرد متولّد شده و در مولد خود و اصفهان تحصیلات خویش را به پایان رسانیده و آنگاه به موطن خویش مراجعت نموده و در آنجا ساکن گردید. چند سال بعد به علت بیماری، بینایی خود را از دست داد و در منزل منزوی شد. در شعر و ادب دارای قدرت طبع بود. این شعر از اوست.

شکر لِلَّه که بهار آمد و شد موسم عید

چشم من بار دگر صحنه گلزار بدید

شد پدید ابر گهربار و ببارید شدید

بر سر لاله و گل ریخت بسی مروارید

تا دل بلبل بیچاره گرفتار کند

خیز و از خانه برون آی و در و دشت ببین

که شده چون پر طاووس همه روی زمین

تا سلیمان گل آورد جهان زیر نگین

کرد اهریمن دی کوچ ازین چرخ برین

فرودین آمده تا دیو و دد آزار کند

ساقی سیم تن ماه وش گل اندام

از ره لطف همی ریخت مرا باده به جام

تا دهد از لب جام و لب خود دل را کام

سینه را شرح دهد ننگ بَرَد، آزَد نام

ص: 385

طوطی طبع مرا سرخوش و سرشار کند(1)

شیخ محمّدجواد حسین آبادی

حاج شیخ محمّدجواد حسین آبادی ابن محمّدحسن، از علمای اعلام و فقهای عالیقدر اواخر دوره قاجاریه.

در حدود سال 1240ق در اصفهان متولّد شده و مقدمات علوم را در اصفهان گذرانیده و سپس به عتبات عالیات مشرف شد. در آنجا باوجود تنگدستی و سختی در امر معاش به تحصیل ادامه داده و نزد سیّد ابراهیم قزوینی (صاحب ضوابط) و شیخ محمّدحسن صاحب جواهر و شیخ مرتضی انصاری کسب فیض نمود. مرحوم صاحب جواهر دو اجازه برای او صادر نموده که تاریخ یکی از آن دو سال 1265ق می باشد.

او پس از اتمام تحصیل و نیل به درجه اجتهاد به زادگاه خود بازگشته و به ترویج دین و ارشاد مردم مشغول شد. او عالمی غیور و متعصّب در امر دین بود و به خاطر اجرای حدود شرعی در سال 1304ق از طرف ناصرالدّین شاه به تهران فرا خوانده شد و در یکی از مساجد تهران به اقامت جماعت پرداخت.

گویند در بین راه مسجد و منزل مرحوم حسین آباد مشروب فروشی بود که او و نمازگزاران به آنجا رفته و خمره بزرگ مشروب را شکسته و آنجا را تعطیل کردند. هنگامی که او مطلّع شد که ناصرالدّین شاه از کار او خشمگین شده، برای او پیغام داد که «من گمان می کردم تو ناصر دینی ولی حالا فهمیدم که کاسر (شکننده) دین هستی».

همچنین یکی از مریدان او به نام سراج الملک مشروب فروشی دیگری را خریداری کرد تا به مسجد تبدیل شود و نماز جماعت بر روی خرابه های آن به امامت میرزا محمّدجواد خوانده شد. پس از احداث مسجد سراج الملک یکی از شعراء چنین سرود:


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 148 و 149.

ص: 386

حسن توفیق بین که مسجد کرد

سطح میخانه را سراج الملک

او در سال 1310ق تصمیم به زیارت مرقد حضرت امام حسین علیه السلام در کربلا گرفت و برای صله ارحام و وداع با بستگان به اصفهان آمد ولی در اصفهان بیمار شده و پس از دو سال در ذی القعده 1312ق وفات یافته و در جنوب تکیه مادر شاهزاده در سردابی که حاج شیخ محمّدباقر نجفی قبری جهت خود در آن تدارک دیده بود، مدفون گردید.

او در علم و فضل و زهد و تقوا از نوادر دوران بوده و مجلس درس او محل اجتماع فضلاء و دانشمندان بود. دو فرزند دانشمند ایشان شیخ احمد مجتهد بیدآبادی، شیخ محمّدعلی شاه آبادی و همچنین سیّد هدایت اللَّه چهارسوقی و سیّد حسن فانی یزدی از شاگردان برجسته او به شمار می روند.

وی را تألیفات چندی است که از آن جمله است:

1. «بحرالبکاء فی مصائب المعصومین النُّجَباء» به فارسی در چهار مجلد [جلد اول: شامل سی مجلس در تفسیر سوره فاتحه الکتاب. جلد دوم: در تفسیر سوره یوسف. جلد سوم: در تفسیر سوره واقعه. جلد چهارم: در احوال حضرت فاطمه زهرا(سلام اللَّه علیها) موسوم به «بحرالبکاء الفاطمیّه»] 2. «السّراج الوّهاج» در شرح «نتائج الافکار» استادش سیّد ابراهیم قزوینی، در اصول فقه 3. «کنوز اللئالی» در اصول فقه [که نسخه خطی آن به شماره 8248 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است] 4. «ترتیب خلاصة الاقوال» علّامه حلّی که در سال 1312ق در اصفهان چاپ سنگی شده است. 5. «بساطین الریاحین»، در اصول فقه 6. «ترجمه نجاة العباد» رساله عملیّه استادش صاحب جواهر، به فارسی [که در مجموعه شماره 8248 کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.] 7. «الرسالة الاحمدیه» به نام فرزندش شیخ احمد 8. «الخزائن» در اصول فقه 9. «الریاحین» در فقه استدلالی 10. «النّتائج» [تقریرات درس سیّد ابراهیم قزوینی(1)]


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص79؛ سیری در تاریخ تخت فولاد ص93؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص237؛ نقباء البشر، ج1، صص 322-321؛ استادزاده، صص 21-13؛ فهرست مرعشی، ج21، ص206، الذریعه، ج12، ص164 و ج18، ص174 و ج26، ص84؛ گلشن اهل سلوک، صص 191-182.

ص: 387

محمّد جواد دهنوی سمیرمی

محمّد جواد بن محمّد حسن دهنوی سمیرمی، از فضلاء و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری است. از آثارش:

1. کتاب نسخه ای از «ریاض المسائل» که در پنج شنبه 2 محرم 1266ق، از نوشتن آن فراغت یافته است.

2. کتابت رساله «شرط ضمن العقد» از مؤلفات میرزای قمی که آن را به خط نسخ و نستعلیق در سال 1267 نوشته است. نسخه آن در کتابخانه عمومی اصفهان موجود است.(1)

3. کتابت چهار رساله شامل «تعلیقه منهج المقال» تألیف آقا باقر بهبهانی، «هدایة المحدّثین» تألیف ملّا محمّدامین کاظمی، «غایة المرام» تألیف سیّد جزائری و «الاوزان و المقادیر» تألیف علّامه مجلسی که آنها را به خط نستعلیق در ماه رجب سال 1267ق کتابت نموده است و به شماره 3138 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(2)

شیخ محمّدجواد بیدآبادی سرجوئی

حاج شیخ محمّدجواد بیدآبادی سرجوئی ابن محمّد حسین بن زین الدّین، عالم ربانی و عارف صمدانی. از مشایخ سلسله ذهبیه در اصفهان و از کسانی است که جامع بین شریعت و طریقت بوده. املاک خود را فروخته و صرف مستمندان نموده و باقی عمر را به زهد و قناعت و تزکیه نفس و تحمّل ریاضات مختلفه و تربیت معدودی از اهل عرفان گذرانده است.

سرانجام در 10 صفر 1344ق در سن حدود نود سالگی وفات یافته و در کربلای


1- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص332.
2- فهرست مرعشی، ج8، ص368.

ص: 388

مُعَلّا مدفون گردید. حاج ملّا حسینعلی صدیقین، حاج ملّا محمّد هُرتَمَنی، سیّد محمّد صادق کتابی، میرزا ابوالهدی کلباسی و آقا شیخ ابوطالب شیخ الاسلام از دست پروردگان این عارف ربّانی بوده اند.(1)

سیّد محمّد جواد میر محمّد صادقی

سیّد محمّد جواد بن میر محمّد حسین بن میر سیّد علی میر محمّد صادقی، عالم فاضل در اصفهان نزد پدر و دیگر علماء به تحصیل پرداخت. سپس در کربلا به درس میرزا علینقی طباطبائی و در نجف به محضر درس شیخ مرتضی انصاری حاضر شده و کسب علم نمود.

وی سرانجام در سال 1280ق در مراجعت از مکّه معظّمه بین راه وفات یافته و در نجف اشرف مدفون گردید.

از تألیفات او یک دوره فقه و یک دوره اصول از تقریرات اساتید خود است.(2)

سیّد محمّد جواد خراسانی

سیّد محمّد جواد بن سیّد محمّد رضا بن حاج سیّد یوسف قائنی خراسانی، عالم فاضل صالح زاهد [از شاگردان آقا سید محمد باقر درچه ای و دیگران].

مرحوم حاج شیخ مهدی نجفی درباره او فرموده است: «لم ار مثله فی الوثاقة و الجلالة و العبادة»

مشارٌالیه از جمله کسانی است که به شرف زیارت حضرت بقیةاللَّه الاعظم امام عصر(عجل اللَّه تعالی فرجه) مشرّف گردیده است. [شرح آن در کتاب «العبقری الحسان» علّامه نهاوندی آمده است.]


1- تاریخ اصفهان (جابری)، صص 326 و 327؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص70؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص462؛ بیان المفاخر، ج2، ص229.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص510.

ص: 389

وی در روز جمعه5 رجب المرجّب سال 1271ق در اصفهان متولّد شده و پس از تحصیل علوم دینی سالها در مسجد حاجی رضا به جای پدران خود اقامه جماعت می نمود.

سرانجام در سال 1352ق وفات یافته و در تکیه فاضلان در تخت فولاد جنب مزار جدّ بزرگوار خود مدفون گردید.

حاجی میرزا حسن خان جابری انصاری مادّه تاریخ وفات او را چنین سروده است:

«اذاً باثنی عشر جاءوا و قالوا:

ثوی حرز الجواد طاب مثواه»

1340+12=1352

کتب زیر از اوست:

[1. مجالس الابرار در مواعظ] 2. رساله ای در شرح حال پدر و جدّ خود 3. رساله در «تعبیر خواب» 4. «رؤیاهای صادقه»(1)

دکتر محمّدجواد شریعت

دکتر محمّدجواد شریعت فرزند شیخ محمّدرضا شریعت بن ملّا زین العابدین طالخونچه ای اصفهانی، از پرکارترین استادان زبان و ادبیات فارسی در عصر حاضر.

او در سال 1315ش در اصفهان متولّد شده و تحصیلات ابتدائی را طی نمود [و نزد پدر مقدمات و سطوح را فرا گرفت سپس در اصفهان به ادامه تحصیل در دبیرستان پرداخته و پس از دریافت دیپلم در دانشگاه تهران در رشته ادبیات فارسی به تحصیل پرداخته و لیسانس گرفت. سپس در سال 1335ش به استخدام آموزش و پرورش درآمده و 10 سال به تدریس در دبیرستانهای اصفهان پرداخت. در کنار آن تحصیلات عالیه خود را دنبال کرده و در سال 1347ش رساله دکتری خود درباره «ترجمه تفسیر طبری» را زیر نظر استاد مدرس رضوی در دانشگاه تهران گذراند و به درجه دکترای


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص59؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 636 و 637؛ مکارم الآثار، ج6، صص 1984-1982؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص162.

ص: 390

ادبیات فارسی نائل شد. و به تدریس در دانشگاه تهران مشغول شد. در سال 1352ش به انگلستان رفت و در دانشگاه «دورهام» به تدریس ادبیات فارسی پرداخت. وی پس از پیروزی انقلاب بازنشسته شده و به تحقیق و تألیف و تدریس در دانشگاههای آزاد پرداخت.

او دهها کتاب و اثر تحقیقی اعم از تألیف و تصحیح و تحقیق را به تحریر درآورده که به چاپ رسیده است از جمله:

1. «املای صحیح» 2. «کتاب املاء» 2جلد 3. «دستور زبان فارسی و انگلیسی» تطبیقی 4. «لغت فارسی» 5. «راهنمای زبان و ادبیات فارسی» 6. «ترجمه مبادی العربیّه» (4جلد) 7. «تجزیه و ترکیب اشعار گلستان» 8. «زمینه بحث درباره آیین نگارش» 9. «آیینه عبرت» (شرح قصیده خاقانی) 10. «پروین ستاره آسمان ادب ایران» 11. «چهارده روایت در قرائت قرآن مجید» 12. «فهرست تفسیر کشف الاسرار» 13. «کشف الابیات مثنوی» 14. «فرهنگ فارسی - چینی» با همکاری دکتر غلامرضا ستوده و هیأت چینی 15. «ترجمه نهج البلاغه» 16. «گزیده کشف الاسرار» 17. تصحیح و تحقیق «جواهر الاسرار» در شرح مثنوی (4جلد) 18. تصحیح و تحقیق کتاب «التّعرف» 19. تصحیح و تحقیق «دیوان دقیقی» 20. تصحیح و تحقیق «منهاج الطّلب» (کهن ترین دستور زبان فارسی) 21. تصحیح و تحقیق «اسرار الغیوب» (شرح مثنوی در 2جلد) 22. تحقیق و معانی اشعار «دیوان حافظ»(1)]

سیّد محمّد جواد کتابی

سیّد محمّد جواد کتابی ابن سیّد محمّد صادق حسینی کتابفروش، عالم فاضل، در اصفهان متولّد شده و نزد عدّه ای از علمای اصفهان از جمله حاج شیخ محمّد باقر نجفی مسجد شاهی به تحصیل پرداخته و به افتخار دامادی حاج سیّد محمّدباقر حجّةالاسلام


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص267؛ شمع جمع، صص23-16.

ص: 391

شفتی درآمده و دختر ایشان گوهربیگم را به همسری خود برگزید. عالمی زاهد و منزوی بوده و از ریاست و شهرت دوری می کرده است. در سال 1338ق وفات یافت.(1)

شیخ محمّد جواد پوده ای

شیخ محمّد جواد بن شیخ عبدالحمید بن شیخ محمّد جواد بن شیخ محمّد صالح نجفی پوده ای سمیرمی اصفهانی، واعظ، عالم صالح معروف به «سیف الواعظین»، شاعر ادیب [از دانشمندان اواخر دوره قاجاریه]

کتابهای: 1. انوار السواطع و البروق اللوامع 2. دیوان اشعار 3. مثنوی قیمه پلو، مثنوی عرفانی شبیه نان و حلوای شیخ بهائی [سروده] در آنجا خود را شیخ محمّد جعفر قمی می خواند. کتاب مشتمل بر 2200 بیت بوده و به شماره 4624 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.

این مثنوی با ین بیت آغاز می شود:

ساقی ای آرام جان ناتوان

مِی بِدِه وان می به رنگ ارغوان(2)

میر جواد طیّب اصفهانی*

میر جواد بن سیّد علی خان اصفهانی، شاعر ادیب قرن دوازدهم هجری متخلّص به «طیّب». در سال 1110ق در اصفهان به دنیا آمد و فنون ادب و شعر را از پدر دانشمند خود و همچنین مخلص کاشی آموخت. سپس به هندوستان رفته به خدمت حکام بنگاله درآمد. او سرانجام در سال 1180ق در سن 70سالگی در مُرشدآباد وفات یافت.

از اوست:

تو را با خویش یک رو دیده ام من

تغافل پیشه بدخو دیده ام من


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج1، ص322؛ بیان المفاخر، ج2، صص 163 و 164.
2- الذریعه، ج17، ص226؛ فهرست مرکزی دانشگاه ج14، ص3558.

ص: 392

تماشای بهار فتنه کردم

نهال قامت او دیده ام من(1)

شیخ محمّد جواد فریدنی

شیخ محمّد جوادبن شیخ علی اصغر فریدنی، عالم فاضل زاهد، از فضلاء و مدرّسین اصفهان. در مدرسه عربان ساکن بود و سطوح فقه و ادبیات تدریس می نمود.

در چهارشنبه 12 جمادی الاولی سال 1375ق وفات یافته و در صحن تکیه آقا سیّد محمّد لطیف خواجوئی در تخت فولاد مدفون گردید.(2)

وی از شاگردان آقا شیخ محمّدرضا نجفی و حاج میر سیّد علی نجف آبادی بوده است.(3)

دکتر جواد اژه ای*

دکتر جواد اژه ای فرزند علی محمّد، از چهره های علمی و سیاسی معاصر اصفهان در سال 1327ش در اصفهان متولّد شد. تحصیلات ابتدائی و متوسّطه را در اصفهان طی کرد و در سال 1346ش دیپلم ادبی گرفت. وی همزمان به تحصیل در مقطع متوسّطه، در حوزه علمیه اصفهان نیز به تحصیل پرداخت. پس از اخذ دیپلم در دانشگاه اصفهان در رشته روانشناسی به تحصیل پرداخته و لیسانس دریافت نمود. آنگاه به استخدام آموزش و پرورش درآمد و دو سال در دبیرستان های شهرضا تدریس کرد. در این سالها در «کانون علمی تربیتی جهان اسلام» به فعالیت پرداخت و زیر نظر او کتاب «فرصت در غروب» به چاپ رسید. پس از تعطیلی این کانون به فعالیت در مسجد علی علیه السلام اصفهان ادامه داد. او که به عنوان یکی از فعالان سیاسی مخالف رژیم پهلوی شناخته شده بود به توصیه شهید دکتر بهشتی در سال 1353ش به هامبورگ رفت و با


1- تذکره روز روشن، صص 504 و 505؛ صحف ابراهیم، ص180.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص465.
3- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، ص301.

ص: 393

انجمن اسلامی دانشجویان در اروپا مرتبط شد. سپس برای ارتباط با انجمن اسلامی دانشجویان وین به اطریش رفت. در آنجا به ادامه تحصیل پرداخته و در رشته روانشناسی تجربی از دانشگاه دولتی وین دکترا گرفت و در این سالها به ارتباط با دانشجویان ایرانی ساکن اطریش و تبلیغ برای انقلاب اسلامی ادامه داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در وزارت خارجه و سپس در دفتر نخست وزیری عهده دار پست های مختلف و از جمله معاون فرهنگی و اجتماعی نخست وزیر شد. همچنین از سال 1368 به بعد به عنوان مشاور فرهنگی رئیس جمهور به فعالیّت خود ادامه داد.

او از سال 1364ش به بعد در دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس به تدریس پرداخته و برخی سمت های اداری همچون ریاست دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران را بر عهده داشته است. از دیگر سِمَت های او عضویت در هیأت امنای بنیاد فارابی، هیأت امنای کتابخانه های عمومی کشور، هیئت امنای سازمان ملّی استعدادهای درخشان، نماینده رهبری در امور دانشجویان ایرانی مقیم اروپا و عضو شورای مرکزی نهاد نمایندگی مقام معظّم رهبری در دانشگاه های کشور بوده است.(1)

سیّد محمّد جواد صدر عاملی

سیّد محمّد جواد صدر عاملی بن سیّد محمّد علی آقا مجتهد بن سیّد صدرالدّین محمّد عاملی اصفهانی، عالم فاضل و فقیه محقّق در سال 1273ق در اصفهان متولّد شد. در یک سالگی پدرش را از دست داد. مقدمات و سطوح را نزد علمای اصفهان آموخته و سپس به نجف اشرف عزیمت نمود [و از درس آیات عظام آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی، حاج آقا رضا همدانی، شیخ محمّد حسین کاظمی، میرزا حبیب اللَّه رشتی، سیّد اسماعیل صدر، میرزا فتح اللَّه شریعت اصفهانی کسب فیض نمود.] سپس به اصفهان بازگشته و نزد و برادر دانشمند و مجتهد عالیقدر شیخ محمّد باقر نجفی و شیخ محمّد


1- فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج2، صص 443 و 444.

ص: 394

حسین نجفی به تکمیل تحصیلات خود پرداخت و در مدرسه ملّا عبداللَّه به تدریس مشغول شد و در آن مدرسه به اقامه نماز جماعت مبادرت ورزید. وی از جمله مؤسسین انجمن صفاخانه اصفهان است و در مجلّه «الاسلام» نشریه انجمن مزبور مقالاتی از او به چاپ رسیده است.

از جمله مؤلفات مرحوم علّامه شیخ الشریعه اصفهانی کتابی به نام «رسالة فی بُطلان العَمَل بِالاحتیاط فی بعض الفروع» است که مؤلّف می نویسد که آن را در جواب اشکال مرحوم سیّد محمّد جواد بن آقا مجتهد نوشته است.

وی در سال 1347ق در اصفهان وفات یافته و در صحن تکیه مادرشاهزاده (تکیه محمّد تقی رازی) در تخت فولاد مدفون گردید.

مادّه تاریخ وفاتش را مرحوم میرزا حسن خان جابری انصاری ضمن قطعه ای گفته است:

یکی بیامد و تاریخ این معمّا گفت

«جواد حجةالاسلام رفته از دنیا»(1)

[کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «رساله در نماز شب و آداب اسرار آن» 2. «رساله در جبر و تفویض» 3. «رساله در شبهه محصوره» 4. «رساله در اجتهاد و تقلید» 5. «رساله در ولایت عامّه»(2)]

شیخ محمّد جواد اصولی*

شیخ محمّد جواد اصولی ابن حاجی قهرمان، عالم فاضل کامل. در حدود سال 1316ق در روستای «هرچکان» از توابع شهرکرد متولّد شد و پس از کمی تحصیل راهی اصفهان شد و نزد علمای عالیقدر حوزه علمیه اصفهان همچون میر سیّد علی نجف آبادی، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، آقا سیّد محمّد رضا خراسانی و دیگران به


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص78؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 51 و 52؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج1، صص 284-282.
2- بغیة الرّاغبین، ج1، ص174؛ گلشن اهل سلوک، صص 175 و 176.

ص: 395

کسب فیض پرداخت. آن گاه به نجف اشرف عزیمت کرد و در درس اساتید بزرگ آن شهر شرکت کرد. پس از چندی به بیماری سختی مبتلا شد و به اصفهان بازگشت. وی سالها در مدرسه صدر اصفهان به تدریس مشغول بود. در طول سالهای 1339 تا 1345ش در مدارس جدید شهرکرد و همچنین برای طُلّاب علوم دینی به تدریس پرداخت. او بقیه عمر خود را در اصفهان سپری ساخت تا این که در 8 شعبان 1400ق وفات یافته و در تکیه کرمانی در تخت فولاد مدفون گردید.(1)

سیّد محمّد جواد مسائلی

سیّد محمّد جواد مسائلی ابن آقا سیّد محمّد خوئی آذربایجانی عالم فاضل و فقیه محقّق.

سالها در نجف اشرف به تحصیل مشغول بوده سپس به اصفهان مراجعت نموده، به انجام وظائف شرعیه پرداخت. ابتدا پیشنماز مسجد شاه (مسجد امام فعلی) بود. سپس از مساجد تلواژگان (تلواسکان) اقامه جماعت نمود و سرانجام در 26 جمادی الاول 1340ه.ق وفات یافته در تخت فولاد، جنب مزار پدرش آقا سیّد محمّد ترک [در تکیه معروف به جهانگیرخان ]مدفون گردید.

از جمله تألیفات او «توضیح الفرائد» است که حواشی خود را بر کتاب «فرائد الاصول» شیخ انصاری در این کتاب در سال 1288ق تدوین نموده است. نسخه اصل به خط مؤلف در کتابخانه سیّد محمّد طباطبایی یزدی در نجف اشرف موجود بوده است.(2)


1- وفیات علمای معاصر اصفهان، (مخطوط)
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص902 و ج2، ص465؛ الذریعه، ج4، ص494؛ نقباء البشر، ج1، صص 141 و .14.

ص: 396

سیّد محمّد جواد طباطبائی

سیّد محمّد جواد بن مرتضی طباطبائی اصفهانی [از فضلاء قرن دوازدهم هجری است ]نواده سیّد محمّد طباطبائی اصفهانی، در سوم جمادی الاوّل سال 1198ق دو رساله «تفسیر جزء عم» و «رساله در روزه روز عاشورا» را به خط نستعلیق نوشته است. نسخه به شماره 7498 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(1)

سیّد جواد مقدس

حاج سیّد جواد بن آقا نورالدّین بن سیّد ابراهیم بن میر سیّد علی مقدس اصفهانی، عالم فاضل ادیب شاعر.(2)

[در سال 1315ش در اصفهان متولّد شده و پس از تحصیل در مقطع ابتدائی در مدرسه اقدسیه، در حجره ای در مسجد سیّد ساکن و به تحصیل علوم دینی پرداخت. در دانشگاه نیز به تحصیل پرداخته و به اخذ درجه لیسانس در رشته ادبیات فارسی نائل آمد. وی سالها در مدارس اصفهان و تربیت معلم و دانشگاه به تدریس مشغول بوده است. کتابهایی را تألیف نموده که تاکنون نشر نشده مانند: «علی در حریم وصال یا مناجات شعبانیه»؛ ترجمه «سیرتنا و سنتنا» تألیف مرحوم علّامه شیخ عبدالحسین امینی بفارسی بنام «راه و روش ما، راه و روش پیامبر ما»؛ «دیوان اشعار» طبع شعر نیز داشته و از عنفوان جوانی شعر می سروده است. همچنین در خوش نویسی و نقاشی نیز استاد بود و از وی آثاری در خط و نقاشی بر جای مانده است. در شام 15 اردیبهشت 1376ش بعد از بازگشت از تدریس روزانه وفات کرد و در قطعه 16 باغ رضوان اصفهان مدفون شد.

از اوست:


1- فهرست مرعشی، ج19، ص297.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص462.

ص: 397

آرزو دارم خدایا صبح فردا را ببینم

شب به پایان آید و آن مهر زیبا را ببینم

گرچه طوفان بلا کوبد سرم بر سنگ ساحل

باز گردم همچو موج و روی دریا را ببینم(1)]

سیّد جواد ابطحی*

سیّد جواد ابطحی فرزند سیّد نوراللَّه بن سیّد سلیمان، از فضلای اهل منبر اصفهان در عصر حاضر.

در سال 1302ش متولّد شد و پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه در مدارس جدید، در حوزه علمیه اصفهان به تحصیل پرداخت و از میر سیّد علی ابطحی، شیخ محمّدحسن عالم نجف آبادی، شیخ عباسعلی ادیب، سیّد ابوالحسن شمس آبادی و به ویژه حاج آقا سیّد حسین خادمی -که 30سال از محضر ایشان کسب فیض نمود- بهره علمی بُرد.

وی از منبریان معروف اصفهان بوده و سالهاست که به وعظ و ارشاد مشغول است. همچنین سالیان طولانی به اقامه جماعت در مسجد تاج الدّین پرداخته است.(2)

میرزا محمّد جواد جهانبخش نهاوندی

میرزا محمّد جواد معروف به «میرزا جهانبخش» منجم باشی نهاوندی عالم و ادیب و منجم بوده و در اصفهان سکونت داشته و «رساله در استخراج خط نصف النهار» جهت شاگردش سیّد عباس بن سیّد علی موسوی شاهرودی (م1345ق) تألیف نموده است.(3)

وی در سال 1276ق متولّد شده و در سال 1334ق و یا به قولی 1333ق وفات


1- تذکره شعرای استان اصفهان، ص728.
2- شرح مجموعه گل، ص311.
3- الذریعه، ج11، ص65؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص466.

ص: 398

یافته است. در تاریخ بروجرد او را بروجردی نوشته و از شیخ عبدالحسین بن شیخ عیسی رشتی گیلانی به عنوان یکی از شاگردان او نام برده است.(1)

میرزا جهانبخش علاوه بر تألیف سابق الذکر «قبلة البلدان لاهداء الاخوان» را نیز تألیف نموده است.(2)

میرزا جواد چهارمحالی اصفهانی

میرزا جواد چهارمحالی اصفهانی، شاعر و ادیب بوده و به نام خود تخلّص می کرده است. در جوانی به کرمان رفته و تمامت عمر را به گوشه نشینی گذرانیده است. عمری دراز یافت و در اواخر عمر زمین گیر شده و در سال 1223ق وفات یافته و در همانجا مدفون گردیده است. دیوانش حدود هفت هزار بیت بوده است.

از اشعار اوست:

از شوق گلزار رحمت، گل بر دمد از خارها

گر بگذری ای شاخ گل، روزی سوی گلزارها(3)

آقا جواد حاجب اصفهانی

آقا جواد اصفهانی متخلّص به «حاجب»، شاعر ادیب، از ایران به هندوستان رفته و نزد سعادت علی خان یکی از حکّام آنجا تَقَرُّب یافته است.

دیوان اشعار او به شماره 4705 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است و با این ابیات آغاز می شود:

ای کرده محو ماه رخت آفتاب را

در خون نشانده رنگ لبت لعل ناب را


1- مکارم الآثار، ج6، ص2113.
2- الذریعه، ج17، ص44.
3- تذکره اختر، ص47؛ سفینة المحمود، ص187؛ مجمع الفصحاء، ج4، ص205؛ مکارم الآثار، ج3، ص966؛ حدیقة الشعراء، ج1، ص382؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 462 و 463.

ص: 399

در پرده سوخت شعله حسن تو عالمی

در حیرتم که از چه نسوزد نقاب را

...

«حاجب» به اهل مصطبه ظن خطا خطاست

کاین قوم عارفند طریق ثواب را(1)

جواد رستم شیرازی*

جواد رستم شیرازی، نقاش هنرمند و مینیاتوریست معاصر اصفهان، جدّش از شیرزا به اصفهان آمده است. خود او در سال 1298 هجری شمسی در اصفهان متولّد شد.

از شاگردان عیسی بهاری در اصفهان بوده و در نقاشی نوین دارای درجه لیسانس است. در تذهیب و طراحی نقشه فرش و تزئینات مهارت دارد. سالها به تدریس و تعلیم هنر در هنرستان هنرهای زیبا بوده است.

وی در خرداد 1384ش (مطابق ربیع الثانی 1426ق) وفات یافته و در گورستان جدید (باغ رضوان) مدفون شد.(2)

محمّد جواد شمس*

محمّد جواد شمس، از پیشگامان عکاسی در اصفهان، در سال 1279ش در لنجان متولّد شد. در 14 سالگی پدرش را از دست داد. سپس به اصفهان رتفه و نزد دائی خود که عکاسی ماهر و هنرمند بود به فراگیری عکاسی پرداخت. ابتدا در جلفا با نعمت اللَّه خان خورشید عالمگیر در جلفا عکاسخانه ای تأسیس کرد و پس از مهاجرت نعمت اللَّه


1- الذریعه، ج9، ص216؛ فهرست مرکزی دانشگاه، ج14، ص6350.
2- مصاحبه غلامرضا نصرالهی با استاد رستم شیرازی در تابستان 1370ش؛ یادداشت های آقای محمّدحسن رجائی زفره ای.

ص: 400

خان به خوزستان، عکاسخانه مهدی خان چهره نگار در خیابان سپه را خریداری کرد و تا پایان عمر به عکاسی پرداخت.

وی در سال 1365ه.ش در اصفهان درگذشت.(1)

سیّد جواد عریضی*

سیّد جواد عریضی، محقّق و دانش پژوه معاصر در سال 1306ش در اصفهان متولّد شد. در کودکی پدر و مادر را از دست داد. پس از تحصیلات ابتدائی و متوسطه، در تهران به تحصیل پرداخته و از دانشگاه تهران لیسانس فیزیک دریافت کرده و همزمان در دانشسرای عالی تحصیل نمود. سپس به اصفهان بازگشت و در دبیرستانها و مراکز تربیت معلم به تدریس پرداخت. وی پس از تحمل چند ماه بیماری سخت در 4 آبان 1376ش درگذشت و در باغ رضوان، قطعه نام آوران به خاک سپرده شد. وی چندین مقاله علمی در مجلات معتبر به چاپ رسانده است. از آثار او:

1. ترجمه «ابعاد کیهان شناختی» نوشته: ارستارخوس تاهالی 2. ترجمه «نور هویگنس و اُپتیک نیوتون» ترجمه از دائرة المعارف بریتانیکا 3. ترجمه «نسبیت در تصاویر» نوشته: یاکوب شوارتز 4. ترجمه «نظریه فیزیکی از افلاطون تا گالیله» نوشته: پی رید دوهم 5. آزمایش بدون آزمایشگاه

شیخ محمّد جواد فریدنی اصفهانی*

شیخ محمّد جواد فریدنی اصفهانی، عالم فاضل، در سال 1310ق در فریدن در استان اصفهان متولّد شد. مقدمات را در زادگاه خود فرا گرفته و سپس نزد علمای عالیقدر در قم به ادامه تحصیل پرداخت.

او پس از مهاجرت به نجف اشرف نزد آیات عظام آقا ضیاءالدّین عراقی، آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی، میرزا آقا اصطهباناتی و سیّد محمود شاهرودی دروس خارج را


1- چهره نگاران اصفهان، ص130.

ص: 401

تکمیل نمود. وی گاه گاه به ایران می آمد و در زادگاه خود فریدن به تبلیغ می پرداخت. سرانجام بیمار شده و جهت معالجه به تهران رفت و در یکی از بیمارستان های تهران بستری شد ولی معالجات سودی نبخشید و در سال 1385ق وفات یافته، پیکرش به قم حمل و در قبرستان ابوحسین (مقبرة العلماء) مدفون شد.

وی علاوه بر تألیف رساله عملیه، تقریرات درس اساتید خود اصطهباناتی و عراقی را به رشته تحریر در آورده است.(1)

شیخ محمّد جواد قزوینی

شیخ محمّد جواد قزوینی اصفهانی، از علماء قرن چهاردهم هجری. در اصفهان به کسب علم مشغول شد و برای تکمیل آن به عتبات عالیات رفته و پس از آن به اصفهان بازگشت. ملّا اسداللَّه زنجانی دوست و هم مباحثه او بوده و او را ثنای بلیغ نموده است.(2)

شیخ محمّد جواد محقّق اصفهانی حائری

شیخ محمّد جواد محقّق اصفهانی حائری، عالم فقیه ادیب و شاعر زاهد، از مدرّسین ادبیات در کربلا و ساکن مدرسه حسن خان بوده است. وی در علوم عربیّت ماهر و در ادبیات شاخص و در نحو، منطق و کلام استاد و در معقول و منقول مبرّز بوده است. جمعی از فضلاء و ادباء از خدمت او بهره علمی برده اند. عمری را به فقر و استغنا زندگی نموده و سرانجام در سال 1328ق وفات یافته، در صحن مطهر حسینی علیه السلام مدفون گردید.

گاهی به مقتضای حال، اشعاری می سروده و در آنها «قدسی» و «محقّق» تخلّص می نموده است. قسمتی از اشعارش به طبع رسیده است. این چند بیت از اوست:

در بزم دهر عیش میّسر نمی شود

زین جام مِی گلوی کسی تر نمی شود

هرگز کسی ز آینه جام در جهان

دارای عصر خویش و سکندر نمی شود


1- تربت پاکان قم، ج3، ص1505.
2- نقباء البشر، ج1، ص317.

ص: 402

نفس اژدری است تا نشود کشته ای حکیم

در دست، گنج عقل میّسر نمی شود(1)

آقا محمّد جواد مُذَهِّب باشی*

استاد محمّد جواد مُدَهِّب باشی اصفهانی، از اساتید نقاشی و تذهیب در قرن سیزدهم هجری است. وی در عصر ناصرالدّین شاه به تهران رفت(2) و برای دربار او کتابهایی را تذهیب نمود و به لقب «مُذَهِّب باشی» ملقّب گردید. وی در اواخر عمر به اصفهان بازگشت و در 28 ذی القعده 1314ق بدرود حیات گفته و در تخت فولاد، جنب مزار میر ابوالقاسم فندرسکی در تکیه میر به خاک سپرده شد. خطاط سنگ قبر او عبدالوهاب خوشنویس اصفهانی است.(3)

سیّد محمّد جواد درب امامی

سیّد محمّد جواد موسوی درب امامی، از فضلاء قرن سیزدهم هجری است. ظاهراً از شاگردان حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی بوده و از آثارش:

مرقومه ای است در پشت نسخه ای از «منتخب تحفة الابرار» تألیف: سیّد حجّةالاسلام در معرفی کتاب که آن را در 7 شوال المکرّم 1258ق مرقوم داشته است. کتاب نزد فاضل ارجمند جناب حاج سیّد مرتضی شهشهانی (فرزند واعظ متقی آقا محمّد صدرالذاکرین حسینی شهشهانی بیدآبادی) موجود است.(4)

جهانگیرخان قشقائی

جهانگیرخان قشقائی بن محمّدخان، عالم فاضل، فقیه متبحّر، حکیم متألّه، عارف زاهد و ادیب شاعر [از ایل قشقائی طایفه درّه شوری و تیره جانبازلو. در حدود سال


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص461.
2- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص319.
3- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
4- بیان المفاخر، ج1، صص 296 و 297.

ص: 403

1243ق در دهاقان متولّد شد. مادرش دختر یکی از خوانین سمیرم بود. ظاهراً پدرش اهل ادب و باسواد بوده و جهانگیرخان نیز در جوانی مقداری تحصیل کرده بود. در چهل سالگی شوق تحصیل باعث شد ایل و تبار خود را رها کرده و در مدارس اصفهان ساکن شود و به تحصیل بپردازد.

در اصفهان نزد ملّا حیدرعلی صبّاغ لنجانی، میرزا محمّد حسن نجفی و ملّا اسماعیل حکیم درکوشکی به تحصیل فقه و اصول، ادبیات، منطق، حدیث و فلسفه پرداخت. سپس به تهران رفت و نزد آقا محمّد رضا قمشه ای متخلّص به «صهبا» کسب فیض نمود.

او در مدرسه صدر حجره داشت و در آن جا و در شبستان مسجد جارچی تدریس می نمود. او در تدریس ریاضیات، شرح منظومه دروس خارج فقه و نهج البلاغه تبحّر بسیار داشت و صدها شاگرد فاضل و دانشمند از جلسات درس او بهره مند شدند. در آن زمان آخوند ملّا محمّد کاشانی معروف به آخوند کاشی نیز در مدرسه صدر ساکن بوده و به تدریس علوم عقلی و نقلی مشغول بود. جهانگیرخان و آخوند کاشی تا آخر عمر با یکدیگر رفاقت و مصداقت داشتند و نام «خان» و «آخوند» تا سالها وِرد زبان طلّاب و فضلاء بود.

جهانگیرخان، در دورانی که مخالفین فلسفه در حوزه علمیه اصفهان نفوذ زیادی داشتند و مطالعه، تحصیل و تدریس فلسفه کفر تلقّی می شد، کم کم شروع به تدریس فلسفه نمود و آن وحشت از فلسفه را به اُنس تبدیل کرد. در فلسفه از پیروان حکمت متعالیه (حکمت صدرایی) بود.

او تا آخر عمر در لباس ایلیاتی خود باقی ماند و حاضر به پوشیدن لباس روحانیت نشد. او زندگی زاهدانه ای را پیشه کرده بود و سالها در تجرد و استغنا در حجره مدرسه صدر زندگی کرد و هرگز از وجوهات شرعی استفاده نکرد. بلکه از عواید اجاره زمینی که داشت، گذران زندگی می نمود. جهانگیرخان الگوی معنویت و خلوص و مجاهده با نفس بود و در خُلق حُسنه و دلسوزی نسبت به شاگردان و رعایت احتیاط در امر به معروف و نهی از منکر اسوه ای کم نظیر به شمار می رفت. او علاوه بر دروس معمول

ص: 404

مدارس دینی، «نهج البلاغه» را نیز تدریس می کرد و به خواهش او «شرح نهج البلاغه» تألیف: میرزا محمّد باقر نواب لاهیجی را به چاپ رساندند. برخی گفته و نوشته اند که جهانگیرخان شرحی بر نهج البلاغه نوشته است. امّا هنوز چنین کتابی یافت نشده و شاید انتساب این اثر به جهانگیرخان ناشی از برداشت اشتباه از دیباچه «شرح نهج البلاغه» مرحوم نواب باشد.

جهانگیرخان عارفی آگاه بود. مثنوی معنوی را برای معدودی از خواصّ اهل حال تدریس می کرد و دقایق و ظرایف آن را یادآور می شد.]

این عالم ربانی در شب 13 ماه رمضان المبارک 1328ق در اصفهان وفات یافته و پس از اقامه نماز بر پیکر او توسط شیخ محمّدتقی آقانجفی، به تخت فولاد حمل و در تکیه آقا سیّد محمّد ترک (که بعدها به تکیه جهانگیرخان نیز شهرت یافت) مدفون شد. [در سالهای اخیر مجموعه فرهنگی مذهبی تخت فولاد وابسته به شهرداری اصفهان بقعه ای شکوهمند بر سر مزار او بنا کرده است.

میرزا حسن خان جابری انصاری این مصرع را ماده تاریخ فوت او یافته است:

«جهانگیر نزد خدای جهان شد»

[و «مهجور دهاقانی» در ضمن مرثیه ای که برای او سروده، ماده تاریخ وفات او را چنین یافته است:

«مهجور» خواست سال وفاتش ز پیر خرد

گفتا: «شد آفتاب جهانگیر مُنکَسِف»]

جهانگیرخان قشقائی در جوانی شعر می سروده ولی از میان آنها تعداد کمی باقی است. این شعر از اوست:

هوای ساحت چین باد صبحدم دارد

مگر گذار بر آن زلف خم به خم دارد

بکش بساط به صحرا که باد نوروزی

حدیث های خوش از روضه ارم دارد

به روزگار شادیم بس است که دل

ز عشق روی تو چون لاله داغ غم دارد

ص: 405

به بزم ساقی گل چهره از پی قدحی

مراست جان به کف ار دیگری درم دارد(1)

جهانگیر کوهی اصفهانی

جهانگیر کوهپائی متخلّص به «کوهی» در سال 1320ش در روستای «هونه گان» سمیرم سفلی متولّد شد و در زادگاه خود به تحصیل پرداخت. در جوانی به استخدام کارخانه ذوب آهن اصفهان درآمد در همان زمان شعر می سرود. وی در انجمن های ادبی فاضل هندی در فلاورجان و حافظ و خانه هنرمندان در اصفهان شرکت نموده است.

از اوست:

خداوندا مقدّر کن وصالت

بده ساغر وز آن جام کمالت

بگردان قلب من بر قبله گاهت

که باشد دیدگان من به راهت

خطا کردم اگر از راه عصیان

پشیمانم پشیمانم پشیمان(2)

جهم اصفهانی

جهم بن صفوان اصفهانی، او در اصفهان به دهری گری متّهم و مرتد شناخته شده و به دستور خلیفه عباسی توسّط مسلم بن احوز عامل اصفهان کشته شده است.(3)


1- زندگانی حکیم جهانگیرخان قشقائی: اغلب صفحات؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 39 و 40؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 467 و 468؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 104 و 105؛ زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، صص 191-189؛ تاریخ اصفهان ( جابری)، ص326؛ نقباء البشر، ج1، ص344؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 399-393؛ الذریعه، ج14، ص122؛ الاصفهان (رجال و مشاهیر)، صص 189 و 190؛ اصفهان: کتاب جوانان، صص 229 و 230؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، صص 279-256؛ آثار عجم: مقدمه، صص 60 و 61؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج2، صص 160 و 161؛ مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، صص 161 و 161؛ شمس التواریخ، صص 33 و 34؛ نصف جهان و همه جهان، ص130؛ خدمات متقابل اسلام و ایران، ص610.
2- تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم)، ص973.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص43.

ص: 406

ص: 407

اعلام اصفهان

«چ»

اشاره

ص: 408

ص: 409

چنگیز میرزا قاجار

چنگیز میرزا فرزند حاج محمّد ولی میرزا قاجار ادیب فاضل، مؤلف کتاب «لمعات ناصری» در 140 صفحه، در تاریخ 18 ربیع الاوّل 1267ق از تألیف آن فراغت یافته است.(1)


1- الذریعه، ج18، ص347؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص468.

ص: 410

ص: 411

اعلام اصفهان

«ح»

اشاره

ص: 412

ص: 413

میرزا حاتم بیگ اردوبادی

میرزا حاتم بیگ اردوبادی بن ملک بهرام نصیری، سیاستمدار ادیب و شاعر عهد صفویه. [او را از احفاد خواجه نصیرالدّین طوسی شمرده اند. در حالی که مطابق اسناد معتبر نسب او به شیخ طوسی منتهی می شود.] در اواخر قرن دهم هجری به علّت تبحّر در انشاء و ادبیات و امور دیوانی منظور نظر شاه عباس قرار گرفته و در سال 999ق به منصب وزارت اعظم منصوب و به لقب «اعتماد الدّوله» مُلَّقب گردید. وی سرانجام در شب جمعه 6 ربیع الاوّل 1019ق در پای قلعه دمدم ارومیه به مرض فجأ وفات یافت و جنازه اش به مشهد مقدس نقل گردیده و در آن آستان مقدس مدفون گردید.

حاتم بیگ، مردی ادیب و دانشمند بود، و شعر نیز می سروده و «صافی» تخلّص می نموده است. بسیاری از ادباء و شعراء از جمله شیخ علینقی کمره ای و ملک مشرقی در وصف او شعر سروده اند و شیخ بهائی کتاب «هفتاد باب اسطرلاب» خود را به نام او «التحفة الحاتمیه» نامیده است. حاتم بیگ نیز مردی کریم الطّبع و بخشنده بوده و شعراء و دانشمندان را با صله های فاخر می نواخته است. شاه عباس صفوی، پس از فوت حاتم بیگ منصب او را به فرزندش میرزا طالب خان تفویض کرد.(1)

حارث اصفهانی

حارث بن ترماح اصفهانی، ساکن هَجَرْ از ولایت بحرین و از بزرگان قرامطه بوده


1- تذکره میخانه، ص588؛ تذکره غنی، ص39؛ تذکره روز روشن، ص189؛ تذکره هفت اقلیم، ج3، صص 263-261؛ دانشمندان آذربایجان، صص 213 و 214؛ مختصری از تاریخچه محلّه خواجو، ص79.

ص: 414

است.(1)

حامد بن صبّاح

ابوغسّان حامد بن صبّاح، از محدثین اصفهان در قرن سوم هجری است وی از ابراهیم بن عامر بن ابراهیم روایت می کند.(2)

حامد خابوطی

ابوالمکارم حامد بن عبدالرّزاق بن محمّد بن عمر خابوطی، از محدّثان اصفهان در قرن ششم هجری است. از ابو محمّد رزق اللَّه تمیمی استماع حدیث کرده و ابوسعد سمعانی از وی احادیث کمی شنوده است.(3)

حامد اصفهانی

ابوسعد حامد بن علی بن احمد بن عبدالواحد بن احمد بن ایّوب اصفهانی، از محدثین قرن ششم هجری و سبط ابوالقاسم سلیمان طبرانی است. از ابوبکر محمّد بن احمد بن حسن بن ماجد ابهری استفاده کرده و ابوسعد سمعانی از او حدیث شنوده است.(4)

حامد آدمی اصفهانی

ابوالفتوح حامد بن محمّد بن ابی سعد بن عمر آدمی اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن ششم هجری است. از ابوعبداللَّه قاسم ثقفی استماع حدیث کرده و ابوسعد سمعانی از وی حدیث شنیده است.(5)


1- بنیادهای کیش اسماعیلیان، صص 123 و 124.
2- ذکر اخبار اصفهان،ج 1، ص294.
3- التّحبیر، ج1، ص243.
4- التّحبیر، ج1، ص242.
5- التّحبیر، ج1، ص243.

ص: 415

آدمی منسوب به آدم، یکی از اجداد صاحب عنوان است.

حامدی اصفهانی*

مولانا حامدی اصفهانی، شاعر ادیب صوفی عارف و خطاط فاضل قرن نهم هجری سالها به سیاحت مشغول بوده، عاقبت به عثمانی [ترکیه کنونی] رفته و به دربار سلطان محمّد فاتح امپراطور عثمانی راه یافت. از صوفیه طریقت مولویّه بوده و سالها شیخ مزار مولانا جلال الدّین محمّد بلخی در قونیه بوده و تا سال 884ق حیات او مسلّم است ولی تاریخ فوت او به دست نیامد. علاوه بر فضل و ادب و سلوک و عرفان، خط را نیز خوش می نوشته و کتاب های «مفردات» ابن بیطار، و «دلائل الاعجاز» را برای سلطان محمّد فاتح نوشته است.

«جام سخن گوی» و «دیوان اشعار» از آثار اوست.(1)

میرزا حبیب اصفهانی

میرزا حبیب اصفهانی چهارمحالی، ادیب فاضل و شاعر و نویسنده و زبان شناس [اوایل قرن چهاردهم هجری].

وی در روستای «بن» چهارمحال متولّد شد. [مقدمات را در اصفهان آموخته و سپس به تهران رفت و به تحصیل ادامه داد. سپس راهی بغداد شده و در 4 سال ادبیات و فقه و اصول را فراگرفت و پس از مراجعت به ایران در تهران ساکن شد. او شاعری زبردست و ادیبی توانا بود و «دستان» تخلّص می کرد و چون طبع او به هزل و هجو مایل بود در ذمّ شکمبارگی و بددهنی سپهسالار محمّد خان صدر اعظم هجویه ای سروده و پس از مدت کوتاهی از اقامت خود، در سال 1283ق به سرزمین عثمانی [ترکیه فعلی ]


1- اثرآفرینان، ج2، صص 255 و 256؛ تاریخ ادبیات (صفا)، ج4، ص342؛ تاریخ نظم و نثر، صص 792 و 793؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، ص467؛ مجله هنر و مردم، بهمن 1355ش، شماره 172، ص4؛ نشریه دانشکده ادبیات تبریز، سال 1341ش، شماره اول، صص 54-42.

ص: 416

پناه برد و در آنجا به دلیل تسلط به زبان عربی، ترکی و فرانسوی در مدرسه ایرانیان استانبول به تدریس پرداخت. میرزا حبیب با شیخ احمد روحی و یاران او معاشرت داشت و طرفدار آزادیخواهان ایران بود.

دولت عثمانی او را به عضویت انجمن معارف منصوب کرد، اما به خاطر بدگوئی بدخواهان از خدمت برکنار شد ولی بعد از یک سال و نیم به التفات سلطان، به خدمت بازگشت.

عمده شهرت حبیب اصفهانی به خاطر ترجمه فارسی داستان «حاجی بابا اصفهانی» نوشته «جیمز موریه» منشی سفارت انگلیس در ایران است. نثر او در این ترجمه استادانه و مسلط به زبان و ادب فارسی است که آن را شیرین و دلپذیر ساخته است.

میرزا حبیب در سال 1311ق بیمار شده و جهت معالجه با آبهای معدنی به «بورسا» رفت و سرانجام در سال 1315ق درگذشت و در گورستان «چکرگه» در پای کوه «اولوداغ» به خاک سپرده شد.]

این کتاب ها از اوست:

1. «برگ سبز» 2. «دستان فارسی» راجع به دستور زبان فارسی 3. «دستور سخن» 4. «راهنمای فارسی» 5. «غرایب عقاید ملل» [6. تصحیح «دیوان اطعمه سحاق اطعمه شیرازی» مطبوع 7. «منتخب کلیات عبید زاکانی» 8. «تصحیح دیوان البسه قاری یزدی» مطبوع 9. «خط و خطاطان» 10. «رهبر فارسی» 11. ترجمه «مردم گریز» نوشته: مولیر 12. «دیوان اشعار» 13. ترجمه «حاجی بابای اصفهانی» نوشته: جیمز موریه، مطبوع 14. ترجمه «سرگذشت ژیل بلاس» نوشته: آلن رُنه ساژ 15. «ایرنامه» نسخه خطی کتابخانه دانشگاه استانبول ترکیه 16. «منتخب اللّطائف» 17. «منتخب النّفائس»

این شعر از اوست:

دیشب به رقص برخاست، آن فتنه نشسته

یک دل درست نگذاشت، با طُرّه شکسته

ص: 417

دامن کشان فرد کوفت، پائی و دستی افشاند

ز آنسان که عقل و دین را، شد دست و پای بسته(1)]

حبیب هلالی اصفهانی

حبیب بن زبیر بن مشکلان هلالی اصفهانی، از محدّثین قرن دوم هجری است [نوادگان او به زبیریه شهرت داشته و اغلب ساکن اصفهان بوده اند. بسیاری از نوادگان پسری و دختری او از محدّثان اصفهان به شمار می روند.

صاحب عنوان از عکرمه، عبداللَّه اَبی الهُذِیل و عبدالرّحمان بن الشرّود روایت می نماید و عمروبن فرّوخ و شعبه از او روایت می کنند.

گفته می شود او از محدّثان حنفی بوده است.(2)

میرزا حبیب ملّاباشی

میرزا حبیب ملّا باشی ابن حاج میرزا محمود بن حاج میرزا محمّد رضا بن حاج میرزا احمد ملّا باشی، عالم فاضل معاصر در سال 1303ش در اصفهان متولّد شد. مادرش دختر آقا سیّد هاشم امام جمعه بوده است. در اصفهان نزد عده ای از علماء از جمله حاج آقا رحیم ارباب و سیّد حسن مدرس هاشمی به تحصیل پرداخت سپس به قم رفته و از


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص46؛ نقباءالبشر، ج1، ص353؛ الذریعه، ج7، ص179 و ج16، ص31؛ چهره هایی از پیشروان، ص50؛ از صبا تا نیما، صص 301-395؛ سرگذشت ژیل بلاس: مقدمه؛ مؤلیفن کتب چاپی، ج2، صص 469 و 470؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج1، ص144؛ فهرست دانشگاه استانبول، صص 320 و 689؛ فهرستواره کتابخانه مینوی، ص128؛ شرح حال رجال ایران، ج1، صص 312 و 313؛ مجله ارمغان: سال دهم، صص 120-110 و 272-268؛ گلزار جاویدان، ج3، صص 1398 و 1399؛ فرهنگ معین، ج5، ص454؛ دائرة المعارف دانش بشر، ص1203؛ تاریخ تذکره های فارسی، ج1، ص519؛ تاریخ اندیشه های سیاسی در اسلام و ایران، ص437.
2- ذکراخبار اصفهان، ج1، صص 294 و 295؛ میزان الاعتدال، ج1، ص211؛ لغت نامه دهخدا، ذل «زبیر»، ص233.

ص: 418

درس علمای اعلام حاج آقا حسین بروجردی و سیّد محمّد باقر سلطانی طباطبائی و شیخ حسینعلی راشد بهره مند شد سپس به نجف اشرف عزیمت نمود و به تکمیل تحصیلات خود پرداخت.

او مدتی در دبیرستان های اصفهان تدریس می کرد و از دریافت وجوهات شرعی و مصرف آن خودداری می نمود. او حافظه ای قوی داشت.

سرانجام در مردادماه 1381ش وفات یافته و در قبرستان نو قم مدفون شد. از ایشان «حاشیه بر کفایة الاصول» مفصّل باقی مانده است.(1)

حبیب حسن آبادی

ابومسلم حبیب بن وکیع بن عبدالرّزاق بن عبدالکریم بن عبدالواحد بن محمّد بن سلیمان حسن آبادی اصفهانی از محدّثین قرن ششم هجری و از خانواده علم و حدیث است.

او از ابوبکر محمّد بن احمد بن حسن بن ماجه ابهری اصفهانی حدیث شنیده و ابوسعد سمعانی از وی استماع حدیث کرده است.(2)

[در حال حاضر حسن آباد یکی از محلّه های اصفهان است. در منطقه جرقویه نیز روستایی به نام حسن آباد وجود دارد.]

میرزا حبیب شاطر حاجی*

میرزا حبیب اصفهانی معروف به «حبیب شاطرحاجی» موسیقیدان و خواننده مشهور در اوایل قرن چهاردهم هجری قمری. حدود 1300ق متولّد شد. استاد همایی او را برادر میرزا عبدالوهاب گلشن ایرانپور دانسته ولی نویسندگان دیگر به این مطلب اشاره نکرده اند. اغلب در اصفهان می زیسته، مدّتی در تهران به سر برده و در اواخر عمر در


1- مشاهیر مزار علّامه ابوالمعالی کلباسی، صص 167 و 168.
2- التّحبیر، ج1، ص259؛ معجم البلدان، ج2، ص259.

ص: 419

شیراز ساکن شده است. او از اساتید قدیمی آواز به شمار می رفت و در بم خوانی، گرمی و ملّاحت صدا مانند نداشت و از جوانی صدای او دلچسب، جذّاب و خوش آهنگ بود و بزرگان موسیقی آن دوران او را بسیار ستایش می کردند. او از دوستان معاشران شکراللَّه قهرمانی نوازنده تار و عارف قزوینی، شاعر و تصنیف سرای معروف بود. در اصفهان نیز مدتی در دستگاه حاج امین التجّار بود. استاد علینقی وزیری نیز او را در اصفهان دیده بود و از حسن سلیقه او تعریف می کرد. از لحاظ وسعت اطلاعات در موسیقی نیز کم نظیر بود. مرتضی نی داود از کسانی است که به این مسأله اذعان داشته است.حبیب شاطر حاجی در سال های جوانی و دراوج افتخار و شهرت، ظاهراً به خاطر افراط در خوشگذرانی به بیماری سختی مبتلا شد و صدای خود را از دست داد. یکی از متموّلین شیراز که عاشق صدای دل انگیز او بود، حبیب را به شیراز می برد و یک مغازه و چند شاگرد پیراهن دوز را در اختیارش می گذارد و او را سرپرست این کارگاه قرار می دهد. میرزا حبیب سرانجام در سال 1358ق وفات یافته و در یکی از امامزاده های شیراز مدفون شد و چند سال بعد میرزا عبدالحسین صدر اصفهانی که در شیراز بود وفات نمود و جسدش پهلوی میرزا حبیب دفن شد.

عارف قزوینی از دوستان و شیفتگان حبیب شاطر حاجی است و میرزا حبیب برخی از تصنیف های عارف را می خوانده و از حفظ داشته است. استاد جلال تاج اصفهانی، اسماعیل ادیب خوانساری، حسین ادیب تخت فولادی و سیّد احمد شهشهانی در آواز از او تعلیم گرفته اند و مرحوم محمودی خوانساری غیرمستقیم از او تأثیر پذیرفته است.(1)


1- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص253؛ چشم انداز موسیقی ایران، صص 93 و 248؛ تاریخ موسیقی ایران، ص677؛ دولت دیدار، ص167؛ دائرة المعارف تشیع، ج9، ص496؛ نام نامه موسیقی ایران زمین، ص179؛ مجله هنر موسیقی، شماره 53، ص10.

ص: 420

حبیب اللَّه اصفهانی

حبیب اللَّه اصفهانی، عالم فاضل محقق، از دانشمندان قرن یازدهم هجری است وی کتاب «شرح اسماء الحسنی» را به نام شاه عباس ثانی در سال 1061ق تألیف نموده است.(1)

[نسخه اصل کتاب به خط مؤلف به شماره 11 در کتابخانه دانشمند محقق آیت اللَّه حاج سیدمحمدعلی روضاتی در اصفهان موجود است.(2)]

حبیب اللَّه اصفهانی*

آقا حبیب اللَّه اصفهانی عالم فاضل، از دانشمندان قرن یازدهم هجری، وی در اصفهان نزد جمعی از افاضل علماء همچون آقا حسین خوانساری به تحصیل پرداخت. سپس به هند مسافرت کرده و در شهر «سورت» ساکن شد و به تدریس پرداخت، میرزا لطف اللَّه تبریزی مخاطب به «مرشد قلی خان» و معروف به «مخمور سورتی» از شاگردان او بوده اند.(3)

حبیب اللَّه اصفهانی*

میرزا حبیب اللَّه اصفهانی، از فضلای اوایل قرن دوازدهم هجری است. مرحوم میرزا محمّد علی معلم حبیب آبادی در کتاب «عُراضة الاخوان» می نویسد:آخوند ملّا محمّد حسن شفتی گیلانی در اصفهان نزد میرزا حبیب اللَّه اصفهانی به تحصیل پرداخته است. احتمالاً او همان میرزا حبیب اللَّه نصرآبادی شاگرد علّامه مجلسی است (که در این کتاب به شرح حال او پرداخته شده است.)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 470 و 471.
2- فهرست کتابخانه های اصفهان، ج1، صص 33-31.
3- تذکره شمع انجمن، ص654؛ دانشمندان آذربایجان، ص339.

ص: 421

حبیب اللَّه فضائلی

استاد حبیب اللَّه فضائلی بن محمّد ابراهیم سمیرمی اصفهانی، خوشنویس، شاعر و محقق معاصر، در 12 اردیبهشت 1301ش در سمیرم متولّد شد. در کودکی تحت تربیت پدر و آشنایی با خطوط جدّش ملّا محمّد، با خوشنویسی آشنا شد و به مشق خط پرداخت. در 13 سالگی پدرش را از دست داد و در مکتب خانه و به تعلیم و تدریس مشغول شد. در نوجوانی به اصفهان رفته و در مدرسه درکوشک و مدّتی در مدرسه میرزا مهدی ساکن شده و نزد علماء عالیقدر اصفهان همچون آقا جمال الدّین خوانساری و شیخ عباسعلی ادیب حبیب آبادی و حاج آقا فخر کلباسی، سیّد احمد مقدس، سیّد حسن مدرس هاشمی، ملّاحسینعلی صدیقین، سیّد عبدالحسین طیّب و شیخ محمّد باقر زند کرمانی کسب فیض نمود. همچنین در خط نیز نزد میر محمّد مهدی خلیقی پور مشق خط نمود و در کنار آن به تحصیلات جدیده نیز اهتمام ورزیده دیپلم ادبی را دریافت نمود و به استخدام اداره فرهنگ درآمده و به تدریس در مدارس مشغول شد. پس از تأسیس دانشکده ادبیات اصفهان به تحصیل در رشته ادبیات فارسی پرداخته و به اخذ لیسانس نائل شد. و در دبیرستان های اصفهان به تدریس ادبیات فارسی، تعلیمات دینی، عربی و خوشنویسی پرداخت. او سالها به مشق از روی نمونه خطوط خوش کتابها و کتیبه های ابنیه تاریخی اصفهان پرداخت و پیرامون آنها تحقیق نمود و نمونه خطوط خوش اساتید خوشنویسی را گردآوری نمود. همچنین در تهران نزد استاد زرین خط و استاد کاوه خوشنویسی را تکمیل نمود.

وی از سال 1343ش کلاس های آزاد خوشنویسی را در اصفهان دایر کرد که منجر به تأسیس انجمن خوشنویسان اصفهان شد و سرپرستی آن از سال 1348ش به بعد به عهده او بود. وی در طول عمر با برکت خود صدها کتیبه برای مساجد، اماکن و بقاع متبرّکه در داخل و خارج از کشور از جمله حرم مطهر حسینی علیه السلام، کاظمین و حضرت زینب و حضرت رقیّه (سلام اللَّه علیهما) را به زیبایی تمام نوشت. استاد فضائلی در انواع خطوط به ویژه نسخ و ثلث و نستعلیق مهارت بسیار داشت.

ص: 422

در شعر نیز تبحّر داشت و «فضائل» تخلّص می کرد و گاه در برخی از انجمن های ادبی اصفهان همچون انجمن ادبی و هنری سعدی حضور می یافت.

وی سرانجام در دوشنبه 2 رجب 1418ق (مطابق 12آبان 1376ش) در اصفهان وفات یافته و در قطعه نام آوران واقع در گورستان باغ رضوان اصفهان مدفون شد:

تألیفات و آثار زیر از اوست:

1. «اطلس خط» 2. «تعلیم خط» 3. «بوستان خط» 4. «مردآفرین روزگار» 5. «اصحاب رس» 6. «آیه نور» 7. «شناخت قرآن»

همچنین (قرآن مجید) و کتاب های «گنجینة الاسرار» عمان سامانی و چند اثر دیگر را کتابت نموده اند.

این شعر در مرثیه حضرت سیّد الشهداءعلیه السلام از اوست:

ای دیده خون ببار که وقت عزا رسید

هنگامه مصیبت آل عبا رسید

گر چشم دهر خوشه پروین بِیَفشُرَد

باشد روا که زلزله در ماسوا رسید

در سیل خون تپید جگر گوشه رسول

آه و فغان به چرخ از این ماجرا رسید(1)

شیخ حبیب اللَّه نائینی

شیخ حبیب اللَّه بن ملّا ابراهیم نیستانکی نائینی، عالم فاضل از علمای قرن چهاردهم هجری. در اصفهان نزد جمعی از علماء از جمله آخوند کاشی به تحصیل پرداخت. سپس در دستگاه خاندان نجفی مسجد شاهی از جمله حاج آقا نوراللَّه نجفی به فعالیّت مشغول شد.

وی در سال 1348ق وفات یافته و در تکیه ملک نزد قبر آخوند کاشی در تخت


1- تجلی فضائل، اغلب صفحات؛ مجله وقف میراث جاویدان (ویژه نامه اصفهان)، شماره 19 و 20؛ تذکره شعرای استان اصفهان (ویرایش دوم)، ص599؛ کیهان فرهنگی، سال چهارم، شماره 5، شماره پیاپی 41، مرداد ماه 1366، ص48؛ وفیات علمای معاصر اصفهان، خطی.

ص: 423

فولاد مدفون شد.(1)

ملّا حبیب اللَّه نصرآبادی

ملّا حبیب اللَّه بن محمّد ابراهیم نصرآبادی، عالم فاضل محدّث، [ظاهراً از اهالی قریه «نصرآباد» ماربین اصفهان است و اینکه شاید از اهالی «نصرآباد» جرقویه یا «نصرآباد» کاشان باشد بسیار ضعیف است و خود نیز به آن تصریح نکرده است.]

وی از شاگردان ملّا محمّد باقر مجلسی بوده و از او چندین اجازه روایتی دریافت نموده است. وی «صحیفه سجّادیه» را نزد مجلسی خوانده و بر روی نسخه ای از «صحیفه» در 14 رجب 1108 یادداشتی نوشته و بدین مطلب تصریح نموده است.

همچنین در یادداشت دیگری که بر روی نسخه ای از «قواعد الاحکام» نوشته، آمده است که این نسخه را نزد علّامه مجلسی خوانده است. همچنین سلسله روایتی علّامه مجلسی را تا علّامه حلّی آورده است. تاریخ این یادداشت 29شعبان 1104ه می باشد.(2)

میرزا حبیب اللَّه نیّر

میرزا حبیب اللَّه نیّر ابن حاج شیخ محمّد باقر واثق همدانی، فاضل ادیب و شاعر متتبع. در 21 شوال 1308ق در اصفهان متولّد شده و نزد پدر دانشمند خود مقدمات علوم را آموخته، سپس به درس جمعی از بزرگان مانند شیخ مرتضی ریزی و آخوند کاشی حاضر شده و از محضر آنان استفاده و استفاضه نموده و در خدمت میرزا عبدالحسین قدسی (دایی خود) خط و ادب آموخت.


1- کتاب انساب خاندان های مردم نائین، ص142؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص207؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص471؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص202.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 24 و 25؛ آشنایی با چند نسخه خطی، ج1، صص 193-191؛ تلامذة العلاّمة المجلسی، صص 21 و 22.

ص: 424

وی طبع روانی در شعر داشته و در انجمن شعرا حضور می یافته و لقب «نیّر الادباء» را دریافت نموده است. او در فنون ادب و ریاضی و شعر و نقدالشّعر و تجوید و خط و دیگر فنون از صاحب نظران بود. او برای رفع نیازمندی های مادّی شغل حسابداری را انتخاب نموده و تا آخر عمر بدان اشتغال داشت.

به عربی و فارسی شعر می گفت و در فن مادّه گوئی مهارت داشت. جهت بیشتر علمای زمان مرثیه و مادّه تاریخ گفته است. سرانجام در 4 جمادی الثانیه 1379ق وفات یافته و در یکی از اطاق های جنوبی تکیه تویسرکانی در تخت فولاد مدفون شد.

استاد فضل اللّه اعتمادی متخلص به «برنا» در وفاتش گوید:

رقم زد به تاریخ «برنا» و گفت:

«ز برج وفا نیّر علم رفت»

از آثارش: 1. «رسوا در خدع میرزا خدا» ردّ بر بهائیان 2. «رساله کوچکی در اغلاط قرآن های باغچه سرا» به طبع رسیده است.

از اوست:

خواهی به مردم ار بنمائی تو ماه را

یک سو فکن ز چهره دو زلف سیاه را

یک ماه در میان دو شب را به ما نمای

تا جمله بنگریم به یک شب دو ماه را

آب حیات چشمه لعل لبش بود

ای تشنه وصال بکن طی راه را(1)

سیّد حبیب اللَّه شریف واقفی*

سیّد حبیب اللَّه بن میرزا جعفر بن میرزا یوسف شریف واقفی نطنزی هنرمند معاصر. در سال 1281ش در روستای افوشته نطنز متولّد شد. پس از خواندن تحصیلات مقدماتی به تهران رفت و در کارگاه زری بافی اداره هنرهای زیبا به فراگیری هنر زری بافی پرداخت. سپس به اصفهان آمد و به عنوان استاد و مدرس هنر زری بافی به تدریس و آموزش در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان مشغول شد. وی سرانجام بر اثر ابتلا به


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 525-523؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 331-329؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص99.

ص: 425

سرطان مِری در سال 1345ش درگذشت و در تکیه امام جمعه واقع در تخت فولادبه خاک سپرده شد. وی پارچه های زربفت زیبایی را تهیّه کرد و در ترویج هنر زری بافی و تربیت شاگردان هنرمند نقش ممتازی داشت.(1)

حبیب اللَّه اصفهانی

حبیب اللَّه بن جمال الدّین اصفهانی، [از خوشنویسان قرن دهم هجری است] او در سال 947ق کتابت «تاج التّراجم فی تفسیر القرآن للأعاجم» نوشته عمادالدّین ابوالمظفّر شهفور طاهر بن محمّد اسفراینی را به خط نسخ و نستعلیق نوشته که میکروفیلم آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

همچنین در سال 948ق کتابت نسخه «اغراض السیّاسة فی اعراض الریّاسة» تألیف محمّد بن علی بن محمّد بن حسن ظهیر کاتب سمرقندی را به خط نستعلیق نوشته [است]. نسخه اصل در کتابخانه لیدن هلند و میکروفیلم آن به شماره 3429 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

ملّا حبیب اللَّه اصفهانی

ملّا حبیب اللَّه بن ملّا حسنعلی اصفهانی، عالم فاضل، از دانشوران قرن یازدهم هجری. در اصفهان نزد جمعی از علماء از جمله علّامه مجلسی به تحصیل پرداخت. علّامه مجلسی در 10 ذیقعده 1095ق در آخر نسخه ای از جلد پنجم «بحارالأنوار» (موجود در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی) و در ماه ربیع الاوّل 1096ق در آخر نسخه ای از جلد ششم «بحارالأنوار» (موجود در کتابخانه میرزا نصراللَّه شبستری در تهران) جهت او


1- میراث فرهنگی نطنز، ج2، صص 296 و 297.
2- فهرست میکروفیلم های دانشگاه تهران، ص27.
3- میراث فرهنگی نطنز، ج2، ص140.

ص: 426

اجازه نوشته است.(1)

میرزا حبیب اللَّه صدر

میرزا حبیب اللَّه صدر ابن میرزا حسین مفتی بن حسن موسوی عاملی عالم فاضل، از دولتمردان عصر صفوی.

در اصفهان نزد جمعی از علماء خصوصاً شیخ بهائی تلمّذ نموده(2) و دختر شیخ لطف اللَّه میسی را به زوجیّت خود در آورد(3) او از علمای معروف زمان شاه عباس صفوی و مورد احترام او بود. شاه صفی در سال 1040ق منصب صدارت را به او تفویض نمود.(4) وی سرانجام در سال 1059ق وفات یافت.

مادّه تاریخ فوت او را «میرزا جعفر قزوینی» چنین سروده است.

طبع بلندم پی تاریخ گفت:

«رفته به معراج حبیب اله(5)

1059

حبیب اللَّه اصفهانی

حبیب اللَّه بن حسینعلی اصفهانی، ادیب فاضل از فضلاء و ریاضی دانان قرن 14 هجری، مؤلف کتاب «اسهل الحساب تکمیلة السّیاق» است که در سال 1328ق در طهران به چاپ رسیده است.(6)


1- اجازات الحدیث، صص 33-31؛ تلامذة العلّامة المجلسی، ص21؛ فهرست مرعشی، ج2، ص173؛ تراجم الرّجال، ج1، ص137؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص25.
2- فوائد الرضویّه، ج1، ص93؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص945.
3- یادنامه سیّد بحرالعلوم میردامادی، ص13.
4- خلاصة السیّر، صص 37 و 38.
5- تذکره نصرآبادی، ج1، ص705.
6- مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج2، ص484؛ فروغستان، ص281.

ص: 427

حبیب اللَّه روحی فریدنی*

حبیب اللَّه رمضانی دامنه ای متخلّص به «روحی» فرزند حسینقلی شاعر معاصر در سال 1320ش در روستای «دامنه» از توابع فریدن متولّد شد. در سن یک سالگی بین پدر و مادرش جدائی افتاد و سرپرستی او را مادر دلسوزش بر عهده گرفت. همچنین پدربزرگش ملّا علی سلیمانی دارانی که از علمای موثق و معتمد آن منطقه و از اعقاب شیخ سلیمان دارانی بود او را تحت تربیت خویش قرار داد. او تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در داران به اتمام رساند. سپس در دانشسرای مقدّماتی اصفهان به تحصیل پرداخت و در سال 1339ش از آنجا فارغ التّحصیل گردیده و در آموزش و پرورش به خدمت پرداخت.

از اوست:

جان فدای کلک نقاش ازل باید نمود

زان همه نقشی که اندر گردش پرگار دارد

جلوه روی تو از آثار صنع کبریاست

کور آن چشمی که شک در صنعت دادار دارد(1)

میرزا حبیب اللَّه فریبی طهرانی

میرزا حبیب اللَّه بن میرزا رجبعلی طهرانی، شاعر ادیب، متخلّص به «فریبی». از سخنوران قرن دوازدهم هجری است. در اصفهان متولّد شده و در این شهر به کسب علم و ادب پرداخته است. از معاشران آذر بیگدلی بوده و در سال 1186ق وفات یافته است. مادّه تاریخ فوت او را آذر بدیهةً چنین یافته است:

«شد بجنّت المأوا میرزا حبیب اللَّه» 1186

این شعر از اوست:


1- تذکره شعرای استان اصفهان، ویرایش دوّم، ص315.

ص: 428

یاران با هم چو عیش بنیاد کنید

در صحبت هم خاطر خود شاد کنید

شکرانه عیش و کامرانی گاهی

از حسرت و ناکامی ما یاد کنید(1)

حبیب اللَّه حسینی اصفهانی

حبیب اللَّه بن محمّد رضا حسینی طبیب اصفهانی [از فضلاء و دانشوران قرن سیزدهم هجری ]در سال 1272ق «شرح شمسیه» قطب الدّین رازی موسوم به «تحریر القواعد المنطقیّه» را کتابت نموده است. کتاب به شماره 1338 در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی در قم موجود است.(2)

میرزا حبیب اللَّه موسوی اصفهانی

میرزا حبیب اللَّه بن سیّد محمّد سعید موسوی اصفهانی، عالم فاضل. از دانشمندان قرن سیزدهم هجری است. در اصفهان به تدریس مشغول بوده و محمّد نبی تویسرکانی مؤلّف کتاب «لئالی الأخبار» در سال 1277ه.ق از او اجازه دریافت نموده است.

(از شاگردانش میرزا هادی بن عبدالکریم دولت آبادی بوده که در نوشته های خود او را به فقاهت و زهد ستوده است).

صاحب عنوان در 12 ذیقعده 1293ق وفات یافته و در تکیه آقا حسین خوانساری مدفون شد.(3)


1- تذکره آتشکده، نیمه دوم، ص634؛ تذکره نگارستان دارا، صص 242 و 243؛ تذکره روز روشن، صص 620 و 621؛ الذریعه، ج9، ص830.
2- فهرست گلپایگانی، ج2، ص25.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص471؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص110؛ الکرام البرره، ج1، ص293؛ تراجم الرجال، ج2، ص787.

ص: 429

سیّد حبیب اللَّه میرلوحی*

سیّد حبیب اللَّه میرلوحی فرزند سیّد عبدالحسین، عالم فاضل معاصر، در سال 1307ق در روستای «یزدآباد» لنجان متولّد شد. در اصفهان نزد شیخ عباسعلی ادیب به تحصیل پرداخته و در قم سطوح عالیه را نزد شیخ مرتضی حائری، میرزا علی مشکینی و سیّد محمّد حسین درچه ای فرا گرفت. آنگاه در درس خارج مرحوم حاج آقا حسین بروجردی به مدت 8سال حاضر شد و کسب فیض نمود. همچنین از درس آیات عظام گلپایگانی و امام خمینی نیز بهره برد و از درس «شرح منظومه» آیت اللَّه شیخ حسینعلی منتظری استفاده نمود.

وی عاقبت به زادگاه خود بازگشته و به تبلیغ دین و انجام وظایف شرعی مشغول گردید.(1)

میرزا حبیب اللَّه اصفهانی*

میرزا حبیب اللَّه بن عبداللَّه اصفهانی، عالم فاضل و مورّخ ادیب، در قرن یازدهم هجری می زیسته و کتابی به نام «توصیف الوزراء» در احوال وزرای شاهان صفوی تألیف نموده است. میرزا عبداللَّه افندی در ضمن شرح حال سیّد علاءالدّین حسین خلیفه سلطان از این کتاب یاد می کند و مطالبی درباره خلیفه سلطان ازکتاب نامبرده نقل می نماید. ظاهراً صاحب عنوان در سال 1106ق وفات یافته است.(2)

تذکر: به کتاب «توصیف الوزراء» کتاب «تذکره میرزا حبیب اللَّه» نیز گفته می شود.


1- یادداشت های آقای رحیم قاسمی.
2- ریاض العلماء، ج2، ص52؛ الرّوضة النّضره، ص131؛ الذریعه، ج4، ص489؛ فهرست کتب خطی کتابخانه های اصفهان، ج1، ص31؛ اعیان الشّیعه، ج20، صص 91-89؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 471 و 472؛ مصفی المقال، ص 119 و 120.

ص: 430

میرزا حبیب اللَّه امین التّجار*

میرزا حبیب اللَّه امین التّجار ابن سیّد محمّد علی، از مشاهیر تجار و سیاستمداران عصر مشروطه و پهلوی در اصفهان است. در سال 1263ش متولّد شده و پس از پدر به تجارت پرداخت و از تجار معروف اصفهان شد. او در جریان مبارزات مردم اصفهان به رهبری حاج آقا نوراللَّه نجفی علیه استبداد محمّد علی شاه، جزو انجمن سری آزادیخواهان بود. پس از امضاء فرمان مشروطیت، به حمایت مالی از انجمن ولایتی اصفهان پرداخت.

همچنین او از اعضای حزب دموکرات در اصفهان بود. در سال 1324ق هنگامی که علمای اصفهان کالاهای خارجی را تحریم کرده و مردم را به خرید کالاهای وطنی تشویق کردند، او نیز از این اقدام حمایت کرد. در جریان جنگ جهانی اوّل از اعضای مؤثّر کمیته دفاع ملّی بود و در جریان تشکیل دولت موقت ملّی در کرمانشاه و مهاجرت اعضای کمیته دفاع ملّی، قصد پیوستن به آنان را داشت که به دست نیروهای انگلیسی اسیر شده و مدّتی را در زندان سپری کرد.(1)

وی پس از آن چندین بار از طرف مردم اصفهان به نمایندگی مجلس شورای ملّی انتخاب شد. در زمان سلطنت رضا شاه، او از دوستان تیمور تاش وزیر دربار بود و چون امتیاز انحصار تریاک برای 3سال به امین التّجار داده شد و شایع شد که تیمور تاش از او رشوه گرفته است، تیمور تاش دستگیر و به زندان افتاد و امین التجار با اینکه نماینده مجلس بود، دستگیر و زندانی شد و پس از تحمّل 6ماه حبس با عفو رضا شاه آزاد شد.

وی در دوره پانزدهم مجلس نیز نماینده اصفهان بود.(2)

امین التّجار در 24 ربیع الاوّل 1369ق (مطابق 24 دی 1328ش) وفات یافته و در تکیه خانوادگی امین التّجار در تخت فولاد مدفون شد.(3)


1- نگرشی بر مشروطیت اصفهان، صص 104 و 105؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص68.
2- زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج1، صص 287-285.
3- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.

ص: 431

حبیب اللَّه آذری پور

حبیب اللَّه آذری پور اصفهانی بن فضل اللَّه شاعر ادیب معاصر متخلّص به «آذر» در سال 1298ش در اصفهان متولّد شده و پس از کمی تحصیل به کسب و کار پرداخت و در کفاشی مشغول به کار شد. مجموعه ای از اشعار او با نام «شراره های آذر» در سال 1335ش به چاپ رسیده است.

این شعر از اوست:

مژده ام باد صبا از گل و نسرین می داد

خبر از لعل لب و بوسه شیرین می داد

آسمان فخر نمود و به زمین مژده بداد

که نگارم به سر گیسوی خود چین می داد(1)

سیّد حبیب اللَّه امامی*

سیّد حبیب اللَّه بن آقا سیّد محمّد درب امامی اصفهانی، از فضلاء و خوشنویسان اوایل قرن چهاردهم هجری است. وی خط نستعلیق را زیبا می نوشت.(2)

میرزا حبیب اللَّه روضاتی

میرزا حبیب اللَّه بن میرزا هدایت اللَّه بن آقا میرزا محمّد باقر موسوی چهارسوقی (صاحب روضات الجنّات).

عالم فاضل و واعظ کامل، در اصفهان متولّد شده و نزد شیخ علی مدرّس یزدی، سیّد محمود کلیشادی، سیّد مهدی درچه ای، سیّد ابوالقاسم دهکردی، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای و حاج آقا منیرالدّین بروجردی به تحصیل پرداخت.

وی امام جماعت مسجد خیابان خوش [خیابان طالقانی فعلی] و مسجد ستّاری


1- تذکره شعرای معاصرا صفهان، ص8.
2- یادواره آیت اللَّه فقیه امامی، ص33.

ص: 432

اصفهان بود و مراسم دعای کمیل را در تکیه کازرونی برگزار می نمود. جلسات دعا و موعظه ایشان مورد توجّه و اعتقاد مؤمنین بود. مواعظ منبری او نیز که عموماً پس از اداء نماز انجام می گرفت نیز از هر حیث قابل اهمیّت بود.

وی سرانجام در [روز 16 ربیع الاوّل] سال 1379ق وفات یافته و در بقعه تکیه گلزار در تخت فولاد مدفون گردید.(1)

استاد فضل اللّه اعتمادی متخلص به «برنا» در وفاتش گوید:

سال فوتش رقم بزد «برنا»:

شد حبیب خدا ز دنیا رفت

شیخ حبیب اللَّه دولت آبادی

شیخ حبیب اللَّه دولت آبادی، عالم فاضل معاصر از اهالی «دولت آباد» برخوار اصفهان است. در اصفهان نزد آقا سیّد محمّدباقر درچه ای و آخوند ملّا حسین فشارکی و دیگران تحصیل کرده و سپس به تدریس «شرایع» و «معالم» و سایر کتب فقهی مشغول شده است.

عالمی متّقی، با ورع، متین و مؤدب بوده است.(2)

ملّا حبیب اللَّه رئیس الواعظین

حاج ملّا حبیب اللَّه رئیس الواعظین، عالم فاضل و واعظ کامل، سالها در اصفهان مردم را موعظه و ارشاد نموده است.

او در اصفهان نزد جمعی از علمای اعلام همچون میرزا محمّد حسن نجفی، حاج شیخ محمّد باقر مسجد شاهی نجفی، آقا میرزا محمّد باقر چهارسوقی صاحب روضات الجنات و دیگران تحصیل نموده است. سرانجام در سال 1331ق وفات یافته و در تکیه


1- مناهج المعارف: مقدمه؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص349؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص183.
2- یاداشت های آقای رحیم قاسمی.

ص: 433

خوانساریها در تخت فولاد مدفون گردید.(1)

حبیب اللَّه ساوجی*

حبیب اللَّه ساوجی، نقاش هنرمند اوایل قرن یازدهم هجری وی مدّتی در قم ساکن بود. هنگامی که حسین خان شاملو حاکم قم مأمور هرات شد، او را همراه خود به هرات برد. او در هرات به تکمیل نقاشی پرداخت و از آثار هنرمندان مکتب هرات برخوردار شد و بهره گرفت. هنگامی که شاه عباس اوّل آوازه او را شنید او را از حسین خان شاملو طلبید و به اصفهان آورده و جزو هنرمندان دربار خود قرار داد. سالها در اصفهان ساکن بود و تاریخ فوت او به دست نیامد.(2)

شیخ حبیب اللَّه شاهنده*

شیخ حبیب اللَّه شاهنده نکوآبادی لنجانی، عالم فاضل، در اصفهان نزد اساتیدی چون شیخ محمود مفید، سید محمّد رضا خراسانی، سید حسین خادمی و میر سیّد علی موسوی بهبهانی تحصیل نموده و با شیخ عبداللَّه ادیب لنجانی هم بحث بود.

وی در غره شوال سال 1395ق وفات یافته و در تکیه ملک در تخت فولاد مدفون شد.(3)

ملّا حبیب اللَّه عباس آبادی

مولی حبیب اللَّه ساکن عباس آباد اصفهان. عالم فاضل حکیم عارف. در عقلیّات مشهور زمان بود. نتایج افکار حکماء را با معارف اصحاب شهود تطبیق نموده و به مشرب و مسلک صوفیّه انس داشت. در اصفهان به جوار رحمت الهی رسید. [با شیخ


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص207؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص470.
2- گلستان هنر، ص151؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص303.
3- جلوه افلاکیان، مخطوط.

ص: 434

محمّد علی حزین لاهیجی مؤانست و معاشرت داشته و در اواسط قرن دوازدهم هجری وفات یافته است.]

این بیت از اوست:

ما را از خداوندی لطف تو همین بس

کز بندگی همچو منی عار نداری(1)

میرزا حبیب اللَّه مشیرالملک

میرزا حبیب اللَّه انصاری ملقّب به «مشیرالملک» وزیر با کفایت و لایق ظل السّلطان که با مهارت و کفایت امور ایالت تحت حکومت ظل السّلطان را رتق و فتق می کرد.

[ظل السّلطان چندی بعد از نفوذ و قدرت گرفتن او بیمناک شده و در اموال و املاک او طمع کرد. مشیرالملک هم راه استقلال پیموده و در ماجرای تحریم تنباکو جانب علمای مخالف قرارداد رژی را گرفت. عاقبت ظل السّلطان او را در سال 1309ق برکنار کرده و با قهوه قجری مسموم به زندگی او پایان داد.(2)]

حبیب اللَّه مشیرالملک کتاب «بحر الجواهر فی علم الدّفاتر» تألیف: میرزا عبدالوهاب شهشهانی را به خط نستعلیق کتابت کرده و فرزندش وثیق الملک بر آن حاشیه نوشته است. این کتاب به شماره 4065 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(3)

میرزا حبیب اللَّه نیشابوری*

میرزا حبیب اللَّه نیشابوری، شاعر و ادیب قرن دهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و به او «حَبّی» می گفته اند.

این بیت از اوست:


1- تذکرة المعاصرین،صص 133 و 134؛ تذکره شمع انجمن، ص198؛ الکواکب المنتشره، ص156؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص470؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص336.
2- تاریخ اجتماعی اصفهان در عصر ظل السّلطان، صص 142 و 143.
3- فهرست مجلس، ج11، ص63.

ص: 435

زان کمان ابرو مرا تیری که آید بر جگر

زخم او چشمی بود پر خون پی تیری دگر(1)

فایده: در لهجه اصفهانی برای نامهای کوچک و گاه به منظور تصغیر به آخر نامهای کوچک یاء (ی) اضافه می کنند. مثلاً به حسن می گویند «حسنی» و در این لهجه «حبیب اللَّه»، «حب اُلّاه» و «حبیب» «حبّی» تلفظ می شود و البتّه بیشتر در میان عوام الناس رواج دارد. برخی «جنّی» تحریف کرده و شاعری جدید و جعلی ساخته اند که همان حبیب اللَّه نیشابوری است.

حبیب اللَّه یزدخواستی*

مرشد حبیب اللَّه یزدخواستی، از آخرین قصه گویان و شاهنامه خوانان اصفهان است. او بیانی رسا و حافظه ای قوی و ذوقی سرشار در بیان داستانهای اسطوره ای ایران همچون داستانهای شاهنامه و گرشاسب نامه داشته و مجالس نقالی و شاهنامه خوانی او در قهوه خانه های اصفهان به ویژه قهوه خانه های تقی قوری، سیّد زین العابدین و عباس آقا مورد استقبال مردم قرار گرفته است.

او در سال 1300ش در محله یزدآباد اصفهان متولّد شده و در 24 دی ماه 1372ش بدرود حیات گفت و در قطعه نام آورانِ قبرستان باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.

حَجّاج هَمْدانی

ابو محمّد حجّاج بن یوسف بن قتیبه بن مسلم هَمْدانی معروف به «ابومحمّد ازرق» از محدّثین قرن سوم هجری است. وی به معلمی اطفال مشغول بوده و در مکتب او بیش از یکصد کودک حاضر بوده اند. آثار کسائی و احادیث نعمان و بشر بن حسین، ابوهانی و زُفر بن اَبی زُفَر را روایت کرده است.(2)


1- تذکره روز روشن، ص194؛ تذکره تخفه سامی، ص281.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص301.

ص: 436

حسین بن محمّد بن عضیره انصاری و ابو یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم بن بهرام زنجانی در سال 296ق از او حدیث شنیده اند.(1)

[حافظ ابونعیم اصفهانی می نویسد که در سال 260ق در سن 120سالگی فوت شده است ولی در احقاق الحق می نویسد: ابویعقوب زنجانی در سال 296ق از او حدیثی شنیده است. لذا در باب تاریخ وفات او باید بیشتر تحقیق شود.]

حجت اصفهانی

حجت اصفهانی، از سخنوران و ادبای اصفهان است.

این بیت از اوست:

روی دنیا را ز نیاز ماست سرخ

ورنه زشت و خشک و زرد و لاغر است(2)

حدیثی اصفهانی*

از شعرای اصفهان است و بیش از این چیزی از زندگی او معلوم نیست. این رباعی از اوست:

شوخی که ز جور چشم مستش

هر گوشه چو من هزار کشته هستش

ترسم که به حشر نیز دادم ندهند

هرچند که فریاد کنم از دستش(3)

حرب خزاعی

ابونصر حرب بن محمّد بن طاهر بن عبداللَّه بن محمّد بن طاهر بن حرب بن محمّد بن طاهر خزاعی اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن پنجم و ششم هجری و از خاندان علم


1- احقاق الحق، ج14، صص 224 و 240 و 241 و 540.
2- تذکره روز روشن، ص196؛ الذریعه، ج9، ص233.
3- تذکره شمع انجمن، ص198.

ص: 437

و حدیث است.

از ابوالفضل مطهر بن عبدالواحد خزاعی، ابوالفوارس طراد بن محمّد زینبی، ابونصر محمّد بن علی بن احمد سکری، ابوالمظفر سمعانی و دیگران حدیث شنیده و از ابوالبرکات احمد بن عبداللَّه بن طاووس بغدادی و ابو روح یاسین بن سهل بن محمّد بن حسن قاینی صوفی اجازه داشته است.

در سال 470 و اندی متولّد و بعد از سال 531ق وفات یافته است. ابوسعد سمعانی از او حدیث نوشته است.(1)

حَزَوَّر اصفهانی

ابوغالب حَزَوَّر اصفهانی معروف به «صاحب المِحْجَن»، از محدّثین اصفهان در قرن دوم هجری است. از انس بن مالک و اَبی اُمامِه باهلی روایت می کند. و قریش بن حَیّان، مُبارک بن فَضاله، داود بن حَسّانی و حسین بن واقد از او نقل حدیث کرده اند.(2)

حسام مصطفوی اردستانی

حسام مصطفوی اردستانی فرزند دکتر قوام مصطفوی در حدود سال 1298ش در اصفهان متولّد شد و در این شهر تحصیل کرد.(3) [مردی ادیب و فاضل و شاعر بود و به تاریخ سیاسی و ادبی ایران احاطه کامل داشت. در نقاشی، کاریکاتور، نقاشی و خوشنویسی تا حدّ استادی ماهر بود. در برخی از مطبوعات طهران مقالاتی را به چاپ رساند.

وی در 13 خرداد 1376ش در محلّه «کبودان» اردستان بر اثر لغزش پا در جوی آب افتاد و درگذشت و در بقعه میرزا مصطفی کمپانی در محلّه محال به خاک سپرده شد.(4)]


1- التّحبیر، ج1، ص260.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص286.
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص158.
4- اردستان نامه، ج1، ص510.

ص: 438

از آثار او این کتابها به طبع رسیده است.

1. «منتخب اشعار» که در 1319ش چاپ شده است. 2. «رومئو و ژولیت» به نظم.

از اوست:

بس قهقهه کبک در این دشت و دمن

آید که در اینجا نه تو باشی و نه من

امروز که سر سبز بود باغ و چمن

دریاب که تا ابد نماند گلشن

حسام الدّین دولت آبادی

حسام الدّین بن عبدالحسین بن حاج میرزا مهدی بن حاج میرزا هادی دولت آبادی، شاعر و ادیب فاضل، در ربیع الاوّل 1321ق در اصفهان و مدّتی رئیس دبیرستان صارمیّه را بر عهده داشت و در هر مورد شایستگی و کفایت خود را نشان داد. او در دوره چهاردهم و هیجدهم مجلس شورای ملّی به عنوان نماینده اصفهان در مجلس حضور داشت. چندی نیز شهردار تهران بود. او مردی خلیق و مهربان و ادیب و خوش بیان بود و سرانجام در سال 1364ش در تهران وفات یافت. در شعر مهارتی به سزا داشت و «حسام» تخلّص می کرد.

از اوست:

از من صبا به آن مه نامهربان بگو

کاشفته تر ز زلف تو شد روزگار من(1)

حسام الدّین سراج*

حسام الدّین سراج، موسیقی دان و خواننده هنرمند معاصر در سال 1337ش در اصفهان متولّد شد. پدرش با اساتید موسیقی اصفهان: استاد کسائی، استاد تاج و استاد شهناز حشر و نشر داشت و او به موسیقی علاقمند شد و از 18 سالگی به فعالیت پرداخت. سنتور را از سال 1354 نزد سیروس ساغری در اصفهان فرا گرفت. سپس در تهران ردیف های موسیقی را از محمود کریمی آموخت و از استاد پایور، استاد شفیعیان و


1- سخنوران نامی معاصر ایران، ج2، ص1127؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 158 و 159.

ص: 439

آقای کامکار نیز بهره برد و همچنین از استاد محمّد رضا شجریان تعلیم دید و از سال 1360ش به صورت رسمی به خوانندگی پرداخت. او در کنار آموختن موسیقی در رشته معماری و شهرسازی در دانشگاه شهید بهشتی (دانشگاه ملّی سابق) به تحصیل پرداخت و فوق لیسانس دریافت کرد. پایان نامه او «تناسب ملکوتی» در هندسه آفرینش نام دارد. آواز خوش، معلومات فراوان در ادبیات و موسیقی و تواضع و اخلاق نیکو از ویژگی های آقای سراج به شمار می رود.(1)

حسام الدّین اصفهانی

حسام الدّین بن عزّالدّین بن عبداللَّه از فضلای قرن دهم هجری، ساکن نجف اشرف، در شب شنبه عید قربان 994ق در دارالملک اصفهان کتاب «ایضاح الإشتباه» علّامه حلّی را به خط نسخ نوشته و با نسخه شیخ حسین عاملی پدر شیخ بهائی مقابله نموده، کتاب ضمن مجموعه 580 در کتابخانه فیضیه قم موجود است.(2)

حسبی اصفهانی

مولانا حسبی اصفهانی، شاعر ادیب، از سخنوران قرن دهم هجری است. از جمله نوادر دوران و اعجوبه زمان بود و در انشاء از زبان وحوش و طیور چیزهای عجیب و غریب نوشته و در شعر نیز طبعش به هزل مایل بوده و شعر جدّی را نیز خوب می گفته است.

از اوست:

هوس مِی است و نَقلَم زِ دو لعل فتنه جوئی

چه بلا خیال خامی، چه کشنده آرزوئی(3)


1- برگی از باغ، ص175؛ هفته نامه روزان، شماره 32، بهمن1377، ص4.
2- فهرست فیضیه، ج3، ص14.
3- تذکره تحفه سامی، ص275.

ص: 440

حسن خان*

حسن خان، از خطاطان اواخر دوره قاجاریه بوده و به خط نستعلیق کتابت می کرده است، وی در سال 1304ق اشعاری را به خط خود نوشته که بر کاشی های مسجد رحیم خان اصفهان نقش شده است.(1)

شیخ حسن اصفهانی*

حاج شیخ حسن اصفهانی، عالم کامل، از علمای اصفهان در قرن سوم هجری. در فقه و اصول مهارتی به سزا داشته و از مجتهدین عصر خود بود. چندگاهی در مسجد حکیم اصفهان اقامه جماعت می نمود. سپس به طهران رفته و منصب امام جمعه آنجا را برعهده گرفت. وی در زمان فتحعلی شاه (قبل از سال 1250ق) وفات یافت. در «جنة الاخبار» تألیف محمّدحسن لنجانی از او یاد شده است.(2)

ملّا محمّد حسن اصفهانی

ملّا محمّد حسن اصفهانی، ادیب عارف، از دانشمندان قرن سیزدهم هجری است. وی کتاب «انشاء الصلوات» را تألیف نموده است و در سال 1275ق به طبع رسیده است. در ظهر کتاب در باب مؤلف آمده است.

«العارف الممتحن امین الحق معین الاسلام ملّا محمّد حسن مقیم اصفهان»(3)

محمّد حسن اصفهانی

محمّد حسن اصفهانی [خوشنویس هنرمند و کاتب ماهر قرن سیزدهم هجری] در سال 1243ق «قرآن مجید» را به خط نسخ نوشته و به شماره 5 در کتابخانه چهلستون


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص798.
2- میراث اسلامی ایران، ج3، ص723.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 477 و 478؛ الذریعه، ج2، ص392.

ص: 441

مسجد جامع [در تهران] موجود است. همین نویسنده «سوره حشر» و «سوره فتح» [را نوشته]و به شماره 11 در همین کتابخانه موجود است.(1)

محمّد حسن اصفهانی*

محمّد حسن اصفهانی، از خوشنویسان ثلث و نسخ در اوایل قرن دوازدهم هجری است. قرآنی به خط او در کتابخانه سلطنتی ایران موجود است که تاریخ کتابتش 1111ق است و خواص سور آن را به خط شکسته بسیار خوب، میرزا عبدالوهاب موسوی اصفهانی نوشته است.(2)

محمّد حسن اصفهانی

محمّد حسن اصفهانی از خوشنویسان اوایل قرن چهاردهم هجری، در سال های 1332 و 1333ق کتاب «منهاج المستخیر» تألیف: سلطان القُرّاء محمّد حسین بن کاظم علوی حسنی حسینی حافظ تبریزی را به خطّ نستعلیق نوشته است. نسخه به شماره 5199 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

محمّد حسن اصفهانی*

محمّد حسن اصفهانی، از خوشنویسان خط نسخ در دوره قاجاریه است. وی نسخه ای از قرآن مجید را به خط نسخ خوش در سال 1260ق کتابت نموده که در کتابخانه سلطنتی سابق موجود است.(4)


1- آشنایی با چند نسخه خطی، ج1، صص 307 و 308.
2- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص212.
3- فهرست مرکزی دانشگاه تهران ج15، ص4147.
4- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1158.

ص: 442

پیر حسن اصفهانی

پیر حسن اصفهانی، شاعر ادیب، از سخنوران قرن یازدهم هجری. شاعری خوش طبع و بذله گو بوده و لطیفه های بسیاری از او در آن روزگار میان مردم مشهور بوده است. برادرش حاج عبداللَّه عطار، در امامزاده اسماعیل عطاری می کرده و در داروشناسی کم نظیر بوده است.

مثنوی خروسیه از منظومه های مشهور پیر حسن است. وی قبل از سال 1083ق وفات یافت.(1)

سیّد حسن اصفهانی

سیّد حسن اصفهانی از خطاطان و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری. در سال 1287ق نسخه ای از «حیات القلوب» علّامه مجلسی را به خط نستعلیق نوشته است. نسخه در کتابخانه جامع گوهرشاد به شماره 251 موجود است.(2)

میرزا حسن اصفهانی*

میرزا حسن اصفهانی از خطاطان دوره قاجاریه است. نستعلیق و شکسته را خوش می نوشته است و قطعاتی به خط خوش او در کتابخانه ها و مجموعه های شخصی موجود است.(3)

او شاید همان میرزا حسن شکسته نویس فرزند میرزا حسین مشرف اصفهانی باشد که در صفحات بعد به او اشاره کرده ایم.


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 204 و 205؛ الذریعه، ج9، ص240؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص478.
2- فهرست گوهرشاد، ص110.
3- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1261.

ص: 443

شیخ حسن بروجنی

شیخ حسن بروجنی، عالم جلیل و رجالی خبیر، از علمای قرن سیزدهم هجری است. وی کتابی در علم رجال تألیف نموده که نشانه عمق دقّت و فهم و تحقیق او در این علم است. این اثر «تعلیقه بر مشیخه من لایحضره الفقیه» است و در سال 1257ق از نوشتن آن فراغت یافته است. این کتاب به شماره 1874 در مدرسه عالی سپهسالار تهران موجود است.(1)

سیّد محمّدحسن هاشمی طالخونچه ای*

سیّد محمّدحسن طالخونچه ای فرزند آقا سیّد ابراهیم موسوی از فرزندان میر ابوالفتح شهرکی است. از علمای قرن چهاردهم هجری بوده و در اصفهان نزد میرزا ابوالمعالی کلباسی، سیّد محمّدباقر درچه ای، آخوند ملّا محمّد کاشانی و جهانگیرخان قشقائی تحصیل نمود. سپس برای ادامه تحصیل به نجف اشرف رفته و از محضر آیات عظام آخوند خراسانی و سیّد محمّدکاظم طباطبائی یزدی بهره گرفت. او در آنجا از معاشران و دوستان شیخ مرتضی طالقانی بود و همراه او به تهذیب نفس اشتغال داشت.

دو فرزندش، سیّد علی اکبر هاشمی و سیّد اسماعیل هاشمی از علمای وارسته معاصر اصفهان به شمار رفته اند.(2)

دکتر حسن انواری

دکتر حسن انواری بن ابراهیم بن شیخ عبدالکریم سودائی دستگردی، از اساتید دانشکده پزشکی اصفهان، در سال 1295ش متولّد شد و پس از تحصیلات ابتدائی و متوسّطه، در دانشکده پزشکی تهران ادامه تحصیل داد و در رشته پزشکی به درجه دکترا نائل شد. سپس در مراکز درمانی اصفهان از جمله بیمارستان کارگران اصفهان (بیمه های


1- الذریعه، ج10، ص109؛ الکرام البرره، ج1، ص296؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص472.
2- شرح مجموعه گل، ص 400.

ص: 444

اجتماعی) و بیمارستان امین به خدمت پرداخت.

وی در کنار فعالیت های پزشکی، در آموزشگاه عالی بهداری اصفهان و سپس در دانشکده پزشکی اصفهان رشته درمان شناسی را تدریس نمود و موفّق به نائل شدن به درجه استادی دانشگاه شد. چندین سال نیز سمت های مختلف اداری را در دانشکده پزشکی و دانشکده داروسازی بر عهده داشت.

تألیفات وی عبارتند از:

1. «دستور درمان یا اصول تداوی» 2. «درمان شناسی» 3. «داروشناسی» 4. «مقالاتی در مجله دانشکده پزشکی اصفهان» 5. «راهنمای دانشکده پزشکی و داروسازی اصفهان»

محمّد حسن شیروانی گزی

حاج محمّد حسن بن محمّد ابراهیم بن محمّد علی بیک شیروانی گزی اصفهانی، عالم فاضل محقّق.

در قریه جز [گز] بُرخوار متولّد شده و پس از تحصیل نزد علماء اصفهان به نجف اشرف مشرّف گردیده و نزد علمای اعلام آنجا از جمله شیخ مرتضی انصاری تلمّذ نموده، سپس به اصفهان آمد و در مدرسه صدر بازار به تدریس فقه و اصول پرداخت.

وی در اصفهان معزّر و محترم و نزد علماء مقبول القول و مورد احترام خاص و عام بوده است.

سرانجام در شب دوشنبه 26 رمضان المبارک 1326ق در اصفهان وفات یافته، در تکیه گزی ها در تخت فولاد مدفون گردید و جنازه پس از چند سال به نجف اشرف نقل گردیده و مدفون شد.

اعقاب ایشان با نام خانوادگی شیروانی در اصفهان ساکن و عموماً اهل فضل و دانش بوده اند. در محلّه پاقلعه کوچه ای به نام کوچه شیروانی ها احتمالاً به همین خاندان و اجداد صاحب عنوان است.

ص: 445

از آثار او مجمع الرسائل است که عدّه ای از مجتهدین از جمله سیّد اسماعیل صدر، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، شیخ محمّد تقی آقانجفی، حاج آقا حسین بروجردی، آخوند خراسانی و آقا سیّد محمّد کاظم یزدی بر آن حاشیه فتوائیه مرقوم نموده اند و در سال 1327ق چاپ سنگی شده است.(1)

[درویش عباس گزی از شعرای معروف گز و بُرخوار به لهجه گزی شعری درباره بازگشت او از مکه معظمه و عتبات عالیات به اصفهان سروده است.]

حسن بطحائی

حسن بن ابراهیم بن محمّد بطحائی بن قاسم بن حسن بن زید بن امام حسن علیه السلام، از امامزادگان عالیقدر به همراه پدر به اصفهان آمده و پس از وفات جنب مسجد سعید بن جبیر [که اکنون به امامزاده درب امام معروف است] مدفون گردید.(2)

سیّد حسن موسوی اصفهانی

سیّد حسن بن ابراهیم بن محمّد مؤمن بن علیرضا موسوی اصفهانی، از علماء شیخیه در اواخر دوره قاجاریه در اصفهان. وی در حدود سال 1263ق متولّد شده و در صبح دوشنبه 28 صفر سال 1341ق وفات یافته و در امامزاده اسماعیل مدفون و سپس به کربلا نقل و در آن ارض اقدس مدفون شد.

او تألیفات زیادی دارد، در حدود هفتاد مجلد که از آن جمله است:

1. «تحفة اللّبیب» که به طبع رسیده و اسامی تألیفاتش در آن مذکوراست. 2. «مجالس العزا» مطبوع [3. «فضل سادات و آقازادگان بر همه عالمیان» 4. «فوائد


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص482؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 179 و 180؛ فهرست نسخه های خطی کتابخانه شخصی سیّد ناصر میبدی، ج1، ص84؛ فرهنگ و تاریخ گز بُرخوار، صص 116-112؛ الذریعه، ج20، صص 29 و 30.
2- مزارات اصفهان، ص203؛ تاریخ تشیع اصفهان، ص387.

ص: 446

شهادت و غیبت و بداء» 5. «کیفیّت خلقت» مطبوع 6. «معاد و رکن رابع» 7. «توضیح الصّواب» در دفاع از عقائد شیخیه و ردّ اعتراض مخالفین که به فارسی در 15 جمادی الاولی 1297ق در اصفهان نوشته شده و به شماره 37/7 در کتابخانه مرحوم سیّد ضیاءالدّین علّامه در اصفهان موجود است.(1)]

محمّدحسن سکوت علی شاه دهکردی

محمّدحسن دهکردی معروف به «آقازاده» فرزند آخوند ملّا محمّدابراهیم دهکردی، از عرفای اواخر دوره قاجاریه است به لقب «سکوت علی شاه» ملقّب بوده و چندی نزد حاج ملّا هادی سبزواری تلمُّذ نموده است. وی در سال 1322ق وفات یافته و در دهکرد [شهرکرد کنونی] مدفون شد. او پدر عالم فاضل یوسف آل ابراهیم است.(2)

سیّدحسن موسوی اصفهانی*

حاج سیّد حسن بن سیّد اسماعیل موسوی سِدِهی اصفهانی، عالم فاضل جلیل، از علمای معاصر. در سال 1352ق در قریه «آدریان» از توابع سِدِه (خمینی شهر کنونی) متولّد شد. مقدمات را نزد پدر آموخت و سطح را نزد سیّد مصطفی مهدوی و جمال الدین خوانساری فرا گرفت. سپس به قم رفته پس از مدتی به کربلا رفت و نزد حضرات آیات سیّد محمّد شیرازی، شیخ محمّد حسین مازندرانی، شیخ محمّد شاهرودی و سیّد اسداللَّه صدر هاشمی سطوح عالیه را خواند. سپس در درس حضرات آیات شیخ کاظم تبریزی، سیّد مرتضی خلخالی، سیّد علی اشکوری، میرزا علی فلسفی، شیخ صدرا بادکوبه، سیّد علی سیستانی، مسلم ملکوتی و سیّد هاشم حسنی طهرانی شرکت کرد. آنگاه از در درس آیات عظام حاضر در نجف امام خمینی و سیّد ابوالقاسم خوئی بهره برد. در سال 1391ق به


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص482؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، ص651؛ الذریعه، ج16، صص 267 و 344 و ج18، ص192 و ج21، ص175؛ فهرست سه کتابخانه اصفهان، ص120.
2- تاریخ چهارمحال (اوژن)، صص77-76.

ص: 447

دستور رژیم بعثی حاکم بر عراق، از عراق اخراج شده و به ایران بازگشت و در زادگاه خود به تدریس مشغول شد و مدرسه باقرالعلوم را تأسیس کرد. وی سرانجام در 7 محرم 1428ق مصادف با 7 بهمن 1385ش وفات یافته و در مدرسه باقرالعلوم مدفون شد.

کتابهای زیر از اوست:

1. «ثقات الرّواة» در سه جلد به چاپ رسیده است. 2. «الامامة و الرّوایة» 3. «تقریرات فقهی و اصولی در آیت اللَّه خوئی»(1)

نواب محمّد حسن میرزا

نواب محمّد حسن میرزا بن میرزا ابراهیم صدر و متولی خراسان. از اعیان فضلا و اشراف بوده و از نوادگان دختری شاه سلطان حسین صفوی است. در 15 رمضان المبارک 1233ق وفات یافته، نزدیک قبر ملّا اسماعیل خواجوئی در تخت فولاد مدفون شد.(2)

[در اطراف قبر او جمعی از سادات خلیفه سلطانی جرقویه که از خویشاوندان او بوده اند مدفون هستند.]

حسن کرانی مجتهد

حسن بن ابراهیم کرانی مجتهد از محدّثین و فقهای قرن پنجم هجری است. اصلاً از اهالی محلّه «کران» اصفهان بوده و در سال 480ق فوت نموده است.(3)


1- گنجینه دانشمندان، ج9، صص 255 و 256؛ مجلّه آیینه پژوهش، سال هیجدهم، شماره 103، فروردین و اردیبهشت 1386.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص208؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص325.
3- تاریخ نیشابور، ص278.

ص: 448

میرزا محمّد حسن مفتون قمشه ای*

میرزا محمّد حسن مفتون بن سیّد ابراهیم حسینی خلیفه سلطانی قمشه ای، عارف سالک و شاعر ادیب اواخر دوره قاجاریه.

وی در حدود سال 1262ق در قمشه [شهرضای کنونی] متولّد شد. پس از تحصیل علم و ادب به تهران رفته و به حلقه مریدان صفی علی شاه پیوسته دست ارادت بدو داده و به لقب «هدایت علی» ملقب شده و جهت ارشاد درویشان ناحیه قمشه به زادگاه خود بازگشت. سفری نیز به هندوستان رفته و درویشان به او ابراز ارادت نمودند. عاقبت در قمشه ساکن شد و در خانقاه به دستگیری فقرای نعمت الهی صفی علی شاه مشغول شده و به «سید المشایخ» مشهور گشت.(1)

مفتون قمشه ای در 16 شوال سال 1324ق وفات یافته و در صحن امامزاده شاهرضای قمشه به خاک سپرده شد. تاراج قمشه ای یکی از مریدانش مرثیه ای گفته که مادّه تاریخ آن این بیت است:

دم ممات هدایت، صفی به او فرمود

«بیا بیا بجنان پیش شاه درویشان»(2)

او «مثنوی معنوی» را شرح کرده و به ظهیرالدّوله اهدا کرده است. دیوان اشعار او شامل 155 غزل و چندین قطعه و قصیده و رباعی در سال 1383ش به چاپ رسیده است.

علاوه بر عرفان، در شعر و ادب نیز دستی داشته و در جوانی به مطالعه و کتابت دواوین شعراء می پرداخته است. او در سال 1290ق دیوان فروغی بسطامی را در قمشه کتابت نموده است که به شماره 2544/ در کتابخانه میرزا محمّد کاظمینی در یزد موجود است.(3)


1- دیوان مفتون: مقدمه.
2- یاداشت های آقای رحیم قاسمی.
3- فهرست کاظمینی، ج2، صص227.

ص: 449

میرزا حسن عراقی

میرزا حسن بن میرزا ابراهیم عراقی سلطان آبادی عالم فاضل و فقیه مجتهد.

[پدرش در مسجد نو بازار به محرّری مشغول بود] خودش در اصفهان نزد جمعی از فضلاء از جمله میرزا محمّد باقر چهارسوقی (صاحب روضات) [میرزا محمّد حسن نجفی ]و دیگران به کسب فیض پرداخته و سپس به نجف اشرف مهاجرت نموده و نزد میرزا حبیب اللَّه رشتی و سایر مجتهدین و علمای اعلام آنجا به تکمیل تحصیلات خود پرداخته [و از میرزا حبیب اللَّه رشتی، سیّد محمّد کاظم طباطبائی یزدی، آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی و آخوند ملّا لطف اللَّه مازندرانی اجازه دریافت نمود.]

وی در مسجد ذوالفقار اقامه جماعت می نموده و در مدرسه صدر بازار به تدریس خارج فقه و اصول می پرداخته و جمعی از فضلاء از محضر او مستفیض می شدند. [پس از آنکه میرزا هاشم امام جمعه مسجدی را در اختیار کسبه قرار داده بود و آنان آنجا را به انبار تبدیل کرده و از مسجد بودن ساقط نموده بودند، وی با همت جمعی از مؤمنین محلّه جماله در حوالی مسجد جامع عتیق اصفهان، به آنجا رفته و مسجد را از غصب خارج ساخته و شروع به تجدید بنای آن نمودند و آن مسجد را مسجد سلام نامیدند.]

آن عالم ربّانی، در نهی از منکر کوشا و غیور و در رفع ظلم و مظلومین همتی والا داشته و در زهد و تقوا و تزکیه نفس در بین اقران ممتاز بوده است.

وی سرانجام در سال 1323ق وفات یافته و در تکیه شهشهانی واقع در تخت فولاد مدفون شد.[سیّد احمد صفائی خوانساری از شاگردان اوست.(1)]

سیّد حسن مقدّس

سیّد حسن مقدّس ابن سیّد ابراهیم حسینی عالم فاضل جلیل، از علمای قرن سیزدهم هجری. پدرش از ساوه به اصفهان آمده و به همّت حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی منزلی در محلّه قبله دعا تهیه نموده و سکونت نمود. سیّد حسن نزد سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام و فرزند او سیّد اسداللَّه بیدآبادی و سیّد محمّد شهشهانی به تحصیل پرداخت. تولدّش در حدود 1230ق و وفاتش در سال 1259ق روی داد و پس از فوت جنب قبر پدرش در قبرستان قبله دعا مدفون شد. گویند زهد او از علمش افزون بوده است.(2)

شیخ محمّد حسن یزدی

شیخ محمّد حسن بن محمّد ابراهیم یزدی اصفهانی، فاضل جلیل و ادیب خطیب، از فضلاء قرن سیزدهم هجری. وی در حدود سا 1275ق تقریظی بر کتاب «دمعة السّاکبه» تألیف: ملّا محمّد باقر دهدشتی نوشته است. همچنین او مؤلف کتابی است در تاریخ غزوات حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام [که «سیف الواعظین و الذّاکرین» نام داشته و در 10 جمادی الثّانی سال 1288ق کتابت شده و در کتابخانه مدرسه امام بروجردی در نجف اشرف موجود بوده است. این کتاب در سال های اخیر به چاپ رسیده است. همچنین وی کتاب «الأربعین لزاد یوم الدّین» را به فارسی به خواهش آقا محمّد باقر بن محمّد علی هزار جریبی مازندرانی تألیف نموده که به شماره 2938 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.]

صاحب عنوان در 17 محرّم الحرام 1286ق در اصفهان وفات یافته و در بقعه حاج محمّد جعفر آباده ای در تخت فولاد مدفون شد.(3)

میرزا محمّد حسن [تفضّلی] بروجردی

میرزا محمّد حسن [تفضّلی] ابن میرزا ابوتراب بروجردی، عالم فاضل. در اصفهان نزد میرزا ابوالحسن بروجردی و شیخ احمد مجتهد بیدآبادی تحصیل نموده است.(4) وی امام جماعت مسجد کوچه سرتیپ در اصفهان بوده و سرانجام در سال 1368ق وفات یافته و در بقعه تکیه میرزا ابوالحسن بروجردی در تخت فولاد مدفون گردید.

وی مؤلف رساله مختصری در اصول دین به فارسی است.(5)

سیّد حسن خادمی

سیّد حسن خادمی ابن سیّد ابوجعفر خادم الشریعه از علماء اتقیاء به شمار می رفت. در عصر روز سه شنبه 14 محرم سال 1379ق به سن متجاوز از 80 سال وفات یافته و جنب مزار پدر در بقعه تکیه حاج آقا مجلس در تخت فولاد مدفون شد.(6)

حسن باذی

حسن بن ابی سعد بن حسن فقیه باذی، از محدّثین و فقهای قرن ششم هجری و از اهالی روستای «باذ» از توابع جرباذقان (گلپایگان) است. وی پس از سال 603ق وفات یافته است.(7)

حسن بن ابی عدنان

امام الدّین حسن بن عزّالدّین ابی عدنان، معروف به خواجه میر حسن، از عرفای اصفهان در قرن هشتم هجری است.

در شب پنج شنبه 10 رمضان 788ق وفات یافته و در محلّه طوقچی اصفهان مدفون شد.(8)

[مقبره اش مقابل مسجد مصری قرار داشته و بقعه ای بر سر قبر او وجود داشت و بر سنگ قبر او از امام الدّین حسن با القاب «سلطان الاولیاء و برهان الاصفیاء امام الحق و الدّنیا و الدّین حسن بن الامام السعید عزّالملّة و الدّین ابی عدنان» یاد شده بود.(9) که متأسفانه در سال 1378ش مقبره را از بین بردند.]

سیّد جلال الدّین حسن صلائی شهرستانی*

سیّد جلال الدّین حسن صلائی بن میر ابوالفتوح حسینی موسوی شهرستانی، از اعیان و اشراف اصفهان در عصر صفویه است. سیدی فاضل و ادیب بوده و شاه عباس در سال 1015ق صدارات محال عراق عجم (اصفهان، یزد، قم، کاشان، ساوه و نطنز) و مازندران را به او تفویض نموده و مقرّر کرد رسیدگی به موقوفات مناطق فوق به عهده صلائی باشد. در این سال شاه عباس به شیروان و داغستان حمله برد و در هنگام تسخیر قلعه شماخی، صلائی وفات یافت. او طبع شعر نیز داشت. ابتدا «حزینی» و سپس «صلائی» تخلّص می نمود و سرانجام در سال 1018ق وفات یافت.

این بیت از اوست:

گمگشته عشقیم که در روز جزا هم

در دفتر اعمال ز ما نام نجویند(10)

سیّد حسن کلهرودی*

سیّد حسن کلهرودی بن سیّد ابوالقاسم حسینی اصفهانی، عالم فاضل، فقیه محقّق و خطاط ماهر. در اصفهان متولّد شده و نزد عدّه ای از فضلای این شهر از جمله سیّد ابوالقاسم دهکردی به تحصیل پرداخت. او و برادرش سیّد حسین کلهرودی در اصفهان به تدریس مشغول بودند. سپس به اتّفاق هم به قریه کلهرود (به فتح کاف و لام) از توابع نطنز مهاجرت کرده و به ارشاد مردم مشغول شدند.

سیّد حسن سرانجام در حدود سال 1318 یا 1319ش وفات یافته و در قبرستان محلّه قلعه روستای کلهرود مدفون شد. وی خط نسخ را خوش می نوشت و به کتابت ادعیه و کلام اللَّه مجید می پرداخت نگارنده (غلامرضا نصرالهی کلهرودی) سوره حج به خط نسخ خوش، بدون رقم و تاریخ از خطوط ایشان را دیده ام.

از تألیفات ایشان «اکمال السّعادات» است که در سالهای 1325 تا 1328ق در احکام عبادات تألیف شده و در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است.(11)

ملّا محمّد حسن اردستانی*

ملّا محمّد حسن بن ملّا احمد شریف اردستانی، از فضلای اوایل حکومت قاجاریه است. در مدرسه کاسه گران اصفهان ساکن بوده و به تحصیل علوم دینی می پرداخت.

وی کتاب «حاشیة الفوائد الضیائیه» تألیف سیّد نعمت اللَّه جزایری را در سال 1215ق کتابت نموده و نسخه آن در کتابخانه مدرسه آیت اللَّه خوئی در مشهد موجود است.(12)

حسن اصفهانی

حسن بن احمد اصفهانی معروف به «جمال نقّاش» مؤلف کتاب «حیاض الواردین و ریاض الرّائدین».(13)

حسن بغدادی

حسن بن احمد بغدادی اصفهانی [از محدّثین عامّه است و ظاهراً در اصفهان سکونت داشته است.(14)]

میرزا محمّد حسن روضاتی

میرزا محمّد حسن روضاتی بن سیّد احمد بن سیّد محمّد باقر موسوی چهارسوقی صاحب روضات، از علماء و ائمه جماعت در اصفهان.

در 13 صفر 1298ق متولّد شد [و در اصفهان نزد میرزا یحیی مدرس بیدآبادی، آخوند ملّا عبدالکریم گزی، آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقائی به تحصیل پرداخت.]

وی سالها در مساجد محلّه های غرب اصفهان همچون جوزدان [ولدان و کارلادان ]اقامه جماعت می نمود.

او عالمی وارسته، خلیق و خوش برخورد بود و علاوه بر اقامه جماعت به حل مشکلات مردم و وعظ و خطابه می پرداخت.

سرانجام در 17 رمضان 1380ق وفات یافته در قبرستان مجاور تکیه کازرونی مدفون گردید.

صغیر اصفهانی مادّه تاریخ او را چنین سروده است:

سالکی سر کرد در جمع و پی تاریخ گفت:

«در جزا سیّد حسن محشور گردد با حسین»(15)

حسن مدینی

ابو محمّد حسن بن احمد بن علی بن زهرویه نجّار مؤذّن مدینی، از محدّثین اصفهان در قرن ششم هجری است. از اهالی مدینه جی بوده و آن شارستان (شهرستان) اصفهان است. او مردی عابد و صالح و پرهیزکار بوده و از خشیت پروردگار گریه بسیار می کرده و عبادات فراوان داشته است.

از ابن رسته احمد استماع حدیث کرده و ابوسعد سمعانی در رجب سال 531ق از وی حدیث شنیده است.(16)

حسن اَرزُنانی اصفهانی

ابوالقاسم حسن بن احمد بن محمّد اَرزُنانی اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن پنجم هجری و از اهالی قریه اَرزُنان اصفهان است. [امروزه آن روستا به شهر پیوسته و به محلّه زینبیّه معروف است.] [ابوسعد سمعانی او را به عنوان «معلم الاعمی» یاد کرده که نشان می دهد کار او تعلیم دانش بوده و نابینا بوده است.(17)]

حسن مانکدیم

حسن مانکدیم بن ابی جعفر احمد امیرک بن ابی الحسن محمّد (که از شیراز به اصفهان منتقل شد) بن احمد بن ابراهیم الوردی بن ابی عبداللَّه الامیر بن ابوالحسن علی باغر، از اعلام شیعه در اصفهان بوده و در فتنه مسعود بن محمود بن [سبتکتگین ]غزنوی در اصفهان شهید شد.(18)

حسن اصفهانی

حسن بن احمد بن محمّد بن حبش اصفهانی، از محدّثین اصفهان است.(19) وی از حسین بن احمد دیارکی روایت کرده است و ابوبکر احمد بن ابراهیم بن احمد بن محمود اصفهانی از او نقل حدیث می نماید.(20)

حسن باطرقانی

ابوعلی حسن بن احمد بن محمّد بن داود تاجر باطرقانی، از محدّثان اصفهان در قرن پنجم و ششم هجری است. او از ابوعبداللَّه محمّد بن احمد بن ابی یحیی زهری روایت می کند و احمد بن فضل باطرقانی از وی حدیث شنیده است.(21)

حسن بُرجی اصفهانی

ابوالفتح حسن بن اسحاق بن ابراهیم برجی مستملی، از محدّثین اصفهان در قرن چهارم هجری است.

وی بر طبرانی و ابن جعابی املاء حدیث می کرده و از محدّثین عراق و حجاز و اصفهان از ابی عبداللَّه بن متویه و دیگران حدیث شنیده است. صاحب عنوان پس از سال 370ق وفات نمود.(22)

میرزا حسن رأفت اصفهانی

میرزا حسن فرمان آرا، متخلّص به «رأفت» [فرزند میرزا اسداللَّه خان، از شعراء و خوشنویسان اصفهان در قرن چهاردهم هجری که یکی از اجدادش ابراهیم خان بلوچ از سرداران قشون نادرشاه افشار و مأمور تعقیب اشرف افغان هنگام فرار به طرف زرقان فارس بوده است. او با کشتن اشرف و فرستادن سر او به درگاه نادر مورد ملاطفت او قرار گرفت و به سرداری بلوچستان منصوب شد.]

میرزا حسن در اصفهان علم و ادب آموخت و به خاطر مهارت در انشاء و ادب در سمت منشی گری کنسولگری انگلیس به کار پرداخت. [در زمان احمدشاه قاجار او به لقب «رأفت الملک» ملقّب شد. امّا در زمان رضاشاه و پس از تصویب قانون لغو القاب دولتی، شهرت خود را به «فرمان آرا» تغییر داد.]

او مردی فاضل و خوش مشرب بود و علماء و ادباء به گرد او جمع می شدند و محفل علم و ادب تشکیل می دادند. خود او طبع روانی در شعر داشت و عضو انجمن ادبی شیدا بود و اشعارش در دوره اول مجله دانشکده به چاپ می رسید. [همچنین او انجمن ادبی محبّت را تأسیس کرد. وی خطوط مختلف خصوصاً خط نسخ را خوش می نوشت. نمونه ای از خط او (آیةالکرسی) با رقم «کتبه العبد الاقل حسن بن میرزا اسداللَّه خان اصفهانی 1321» همچنین نسخه ای از قرآن کریم نزد فرزندش ابراهیم فرمان آرا موجود است.

رأفت اصفهانی در 2 ذیقعدة الحرام 1358ق وفات نمود و در یکی از اطاق های شمالی تکیه مادر شاهزاده دفن شد. مادّه تاریخ فوتش این بیت است:

کرد بیرون سر از جنت و گفت

پی تاریخ وفات «الغفران»

از اوست:

گر سوخت به دور رخ معشوق عجب نیست

از دوری او عادت پروانه گرفتم(23)]

شیخ محمّد حسن نجفی

شیخ محمّد حسن (ابوعبداللَّه عزالدّین) بن حاج شیخ اسماعیل بن حاج شیخ محمّد باقر نجفی مسجد شاهی، فاضل جلیل. در پنج شنبه 24 صفر المظفر سال 1324ق در نجف اشرف متولّد گردیده و در خدمت جمعی از افاضل تلمّذ نموده و در سالهایی که مرحوم حاج میر سیّد علی بهبهانی به اصفهان تشریف می آوردند، به حوزه درس ایشان حاضر می گردید و از خواص اصحاب آن مرحوم شمرده می شد. وی در شب سوم ذیقعدة الحرام سال 1399ق در اصفهان وفات یافته، در قم مدفون گردید.(24)

میر سیّد حسن مدرّس اِسْفه ای

میر سیّد حسن مدرّس اسفه ای شهرضایی بن سیّد اسماعیل بن میر عبدالباقی بن میر عابدین طباطبائی زوّاره ای اردستانی، [عالم ربانی و فقیه مجاهد، از چهره های درخشان علم و سیاست در قرن چهاردهم هجری] اصلاً از سادات طباطبایی زوّاره اردستان بود و اجدادش از زوّاره به روستای «سرابه کچو» اردستان مهاجرت کرده بودند. او در سال 1287ق در روستای «سرابه کچو» متولّد شد. در کودکی به همراه خانواده به روستای «اسفه» در نزدیکی شهرضا رفت و آنجا ساکن شد. در سال 1298ه.ق به اصفهان آمده و تحصیلات خود را نزد علمای اصفهان از جمله سیّد محمود مغنی، میرزا عبدالعلی هرندی، آخوند کاشی، میر محمّد صادق مدرس خاتون آبادی، جهانگیرخان قشقائی، شیخ مرتضی ریزی و آقا سیّد محمّدباقر درچه ای انجام داد و به مقام شامخ اجتهاد نائل شد. سپس به نجف اشرف عزیمت نموده و هفت سال به قصد تیمّن و تبرّک از درس آیات عظام آخوند خراسانی و سیّد محمّد کاظم طباطبائی یزدی و ملّا علی نهاوندی حاضر شد آنگاه به اصفهان مراجعت نموده و در مدرسه جدّه ساکن شده و به تدریس فقه و اصول پرداخت و بدین مناسبت به «مدرّس» معروف شد.

[در هنگام تشکیل انجمن ولایتی اصفهان و مبارزات مردم و علماء علیه محمّدعلی شاه مستبد و حاکم منصوب شده او اقبال الدّوله کاشی فعالیّت بسیاری نمود. پس از پیروزی مشروطه خواهان، صمصام السلطنّه بختیاری با مدرّس اختلافاتی پیدا کرد و پس از آنکه به علّت اعتراض مردم نتوانست او را از اصفهان تبعید کند، نقشه ترور او را کشید. امّا عوامل ترور نتوانستند در مدرسه جده نقشه او را عملی کنند.

در دوره دوم مجلس شورای ملّی و براساس یکی از اصول متمم قانون اساسی مشروطه مبنی بر نظارت 5تن از مجتهدین بر مصوّبات مجلس، از سوی آخوند خراسانی و ملّا عبداللَّه مازندرانی او و چند نفر دیگر به منظور نظارت بر مصوبات مجلس انتخاب شدند. لذا مدرس از اصفهان به تهران مهاجرت کرده و آنجا ساکن شد. پس از شروع جنگ جهانی اوّل و تشکیل دولّت موقت به منظور مقابله با تجاوز متفقین به ایران، به آنان پیوست. او پس از پایان جنگ جهانی اوّل به تهران بازگشته و در مدرسه سپهسالار به تدریس مشغول شد. پس از آنکه وثوق الدّوله نخست وزیر شد و قرارداد 1919م را با انگلستان منعقد ساخت، مدرس سرسختانه با آن مخالفت کرد. مدرس در دوره های پنجم و ششم مجلس که مقارن با نخست وزیری و به سلطنت رسیدن رضاخان بود با شجاعت به مخالفت با او پرداخت و از قانون شکنی ها و استبداد رأی او به شدت انتقاد کرد. لذا به دستور رضاخان او را نزدیک مدرسه سپهسالار هدف گلوله قرار داده و او را زخمی کردند، امّا موفق به کشتن او نشدند.

در سال 1307ش انتخابات دوره هفتم مجلس شورای ملّی برگزار شد ولی کلیه آراء مدرس باطل شد و از ورود او به مجلس جلوگیری شد. و در همان سال او را به شهر دور افتاده خواف در خراسان تبعید کردند.]

در سال 1316ه.ش به دستور رضاشاه، مأموران او مدرس را از خواف به کاشمر برده و درشب 28 رمضان المبارک 1357ق (مطابق 10 آذرماه سال 1316ه.ش) او را به شهادت رسانده و شبانه دفن کردند. پس از پیروزی انقلاب آرامگاهی باشکوه بر مزار او بنا شد.

[این کتابها از تألیفات اوست:

1. «کتاب زرد» 2. «حاشیه بر کتاب النکاح» تألیف شیخ محمّدرضا نجفی اصفهانی 3. «تعلیقه بر کفایةالاصول» 4. «رساله ای در ترتّب» در علم اصول فقه 5. «رساله ای در شرط متأخّر» در علم اصول فقه 6. «رساله ای در لزوم و عدم لزوم قبض در موقوفه و غیر آن» 7. «حاشیه فرائد الاصولِ» شیخ انصاری 8. «تقریرات میرزا حسین خلیلی رازی»(25)]

شیخ حسن شاکری درگَزینی

شیخ حسن شاکری درگزینی همدانی بن اللَّه وردی، از فضلاء قرن چهاردهم هجری. وی در مدرسه جدّه و مسجد سیّد نزد علمای اصفهان تحصیل کرد. سپس در زفره ساکن شد و در حدود سال 1370ق در آن روستا وفات یافته و مدفون شد.(26)

حسن بن ایوب

حسن بن ایوب بن هارون، از محدّثین اصفهان در قرن سوم هجری است. وی از روح بن عصام جَبَّر و سلمه روایت می کند و محمّد بن احمد بن یعقوب از او نقل حدیث می نماید.(27)

حسن اصفهانی

حسن بن محمّد باقر اصفهانی، از کاتبان قرن سیزدهم هجری است. وی «غریب القرآن» سجستانی را کتابت نموده است.(28)

محمّد حسن اصفهانی خراسانی

محمّد حسن بن محمّد باقر بن محمّد رضا اصفهانی خراسانی نجفی، از فضلاء قرن دوازدهم هجری است. وی نسخه ای از «مسائل ایادی سبا» را در جمادی الثّانیه 1127ق کتابت نموده است. این نسخه در کتابخانه حاج سیّد محمّد جزائری در اهواز وجود داشته است.(29)

حسن حَکَمی

حسن حکمی ابن حاج میرزا محمّد باقر حکیم باشی بن میرزا عبدالجواد حکیم، از اطباء معروف اصفهان در قرن چهاردهم هجری است. وی در سال 1389ق در سن متجاوز از 80 سالگی وفات یافته و در تکیه سیّد ابوجعفر خادم الشّریعه در تخت فولاد مدفون گردید.(30)

میر سیّد حسن خلیفه سلطانی

نواب میر سیّد حسن بن میرزا محمّد باقر حسنی خلیفه سلطانی، از اجّله علماء و فقهاء و محدّثین [در قرن دوازدهم هجری] و نزد شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی مورد احترام بوده و در بسیاری از امور با ایشان مشورت می کرده اند. وی از عدّه ای از فقهاء و مجتهدین روایت می کند که از آن جمله است علّامه مجلسی و شیخ حرّ عاملی علیهما الرحمه.

مرحوم آیت اللَّه نجفی مرعشی از شجره نامه قدیمه سادات خلیفه سلطانی نقل می کنند که اعقاب میرزا محمّد باقر به سادات سیّانی (منسوب به «سیّان» از دهات جرقویه اصفهان) معروفند و املاک آنجا از موقوفات زبیده بیگم (دختر شاه سلیمان صفوی) همسر میرزا حسن نواب بن سیّد علاءالدّین حسین خلیفه سلطان بوده است.

صاحب عنوان پس از وفات در قبرستان ستی فاطمه اصفهان مدفون شد.(31)

سیّد حسن اسماعیلیان نجف آبادی*

سیّد حسن اسماعیلیان بن سیّد باقر نجف آبادی، عالم فاضل خوشنویس، در سال 1316ه.ش در نجف آباد متولّد شد و در زادگاه خود و قم به تحصیل پرداخت و از جمله در درس آیت اللَّه بروجردی حاضر شد. پس از پیروزی انقلاب مدّتی به امامت جمعه ماهشهر منصوب شد. وی سرانجام در سال 1368ه.ش وفات یافته و در گورستان جنّت الشهدای نجف آباد مدفون گردید.

صاحب عنوان النواع خطوط خصوصاً ثلث و نسخ را خوش می نوشته و کتیبه های مسجد الرسول نجف آباد، مسجد اعظم و مسجد امام حسن عسکری علیه السلام در قم به خط زیبای اوست. همچنین کتابی به نام «فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام» را تألیف نموده و به خط خوش خود تحریر نموده است.(32)

میرزا حسن طبیب دهاقانی*

میرزا حسن طبیب بن میرزا باقر حکیم دهاقانی، از اطبّاء حاذق دوره قاجاریه است. در دهاقان متولّد شده و نزد شیخ ابوالقاسم صدرالعلماء دهاقانی به تحصیل پرداخت. سپس به اصفهان آمده و نزد حاج میرزا محمّد باقر حکیم باشی طب را آموخت. مدّتی در بیمارستان انگلیسی ها در اصفهان به فعالیت پرداخت و در آنجا از تجارب پزشکان انگلیسی بهره گرفت. سپس به دهاقان بازگشته و به معالجه بیماران آنجا پرداخت، تا اینکه در حدود سال 1360ق در دهاقان وفات یافت.(33)

میرزا حسن صفی علی شاه

حاج میرزا حسن اصفهانی ملقّب به «صفی علیشاه» و متخلّص به «صفی» فرزند محمّد باقر، عارف سالک و شاعر ادیب.

در سوم شعبان 1251ق در اصفهان متولّد شد. در این شهر به تحصیل پرداخته و در جوانی شیفته دراویش و عرفاء شده به شیراز سفر کرده و دست ارادت به میرزا کوچک رحمت علی شاه شیرازی داد و پس از وفات مراد خود به هندوستان رفته و از آن جا به سفر حج رفت. [پس از آن به هندوستان رفته و در محضر مرتاضان و اهل سلوک حاضر شد. عاقبت در سال 1288ق از طرف حاج محمّد منوّر علی شاه مجاز به دستگیری و ارشاد دراویش گردیده، رحل اقامت در طهران انداخته و به همّت مریدان خانقاهی بنا کرده، دستگاه ارشاد گسترد. بعد از آن در سال 1294ق منورعلی شاه به طهران آمد و بین او و صفی علی شاه اختلاف و نزاع لفظی واقع شد. منورعلی شاه به شیراز برگشته و صفی علی شاه ادعای قطبیّت نمود و فرقه صفی علی شاهی نعمت الهی را تأسیس نموده، بسیاری از بزرگان و شاهزادگان مرید او شدند.]

صفی علی شاه در طهران وفات یافته و در خانقاه خود واقع در خیابان صفی علی شاه مدفون گردید.

او کتب چندی در ادب و عرفان و تفسیر به نظم و نثر نوشته که از آن جمله است:

1. «آیة العشاق» 2. «اثبات نبوت خاصّه» 3. «اسرار المعارف» 4. «اطوار سبعه» یا «هفت منزلی که سالک راه حق باید آن را طی کند» نسخه خطّی آن ضمن مجموعه 2291 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است. 5. «بحرالجواهر» 6. «بحرالحقایق» 7. تفسیر «قرآن مجید» معروف به «تفسیر صفی»، منظوم بر وزن مثنوی معنوی [که در تهران چاپ سنگی شده است و در سالهای اخیر محقّق دانشمند آقای حامد ناجی اصفهانی آن را تصحیح نموده و به چاپ رسانده اند.] 8. «دیوان اشعار» 9. «زبدة الأسرار»، در اخلاق و مراثی [در سال 1289ق در تهران چاپ سنگی شده است و بار دیگر در سالهای اخیر به تصحیح دکتر خلیل خطیب رهبر به چاپ رسیده است. 10. «شرح حدیث الشریعة»، موجود در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی در قم 11. «رساله در تصوّف» موجود در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی در قم [12. «عرفان الحق» که آن را «دیوان الحقایق» و «بحر الحقایق» نیز گویند. [نسخه ای از آن در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی موجود است.[13. «میزان المعرفة» [نسخه ای از آن در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی موجود است.(34)]

ملّا محمّد حسن مازندرانی

ملّا محمّد حسن مازندرانی بن ملّا محمّد باقر. عالم فاضل، واعظ کامل [از علمای اواخر دوره قاجاریه] در اصفهان ساکن بوده و در پنج شنبه 6 محرّم الحرام سال 1322


1- رجال اصفهان یا تذکره القبور، صص 167 و 168؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، صص 481 و 482؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص155؛ نقباءالبشر، ج1، ص378؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص328؛ الإصفهان: رجال و مشاهیر، ص70؛ تراجم الرجال، ج1، صص 143 و 144.
2- مزارات اصفهان، ص327.
3- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص33؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص480؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 279 و 280؛ مکارم الآثار، ج8، ص2750؛ فهرست مرعشی، ج8، ص134؛ الکرام البرره، ج1، ص303؛ دلیل المخطوطات، ج1، ص20؛ تراجم الرّجال، ج2، ص651؛ الذریعه، ج12، ص290.
4- بوستان فضیلت، ص210.
5- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص86؛ تخفة الأبرار، ص527.
6- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص143؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص56.
7- معجم البلدان، ج1، ص318.
8- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص589.
9- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 588 و 589.
10- تاریخ پانصد ساله خاندان شهرستانی، صص 115-112؛ تاریخ عباسی یا روزنامه ملّا جلال، ص304؛ تذکره شمع انجمن، ص411؛ تذکره خلاصة الاشعار، (بخش اصفهان)، صص 231-229.
11- فهرست کتابخانه مرکز احیاء، ج5، ص86.
12- فهرست کتابخانه مدرسه خوئی مشهد، ص92.
13- الذرّیعه، ج7، ص124.
14- التّحبیر، ج1، ص31 پاورقی.
15- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص235؛ ضیاء الأبصار، ج1، ص625؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص175؛ روضه رضوان، صص 323-319.
16- التّحبیر، ج1، ص176.
17- معجم البلدان، ج1، ص150؛ اللّباب، ج1، ص42.
18- الفخری، ص120.
19- مناقب خوارزمی، ص68.
20- احقاق الحق، ج8، ص287.
21- التّحبیر، ج2، ص72.
22- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص274.
23- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص204؛ کارنامه خاندان بشارت، صص 228-226؛ گلشن اهل سلوک، صص239-236.
24- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، ص35؛ ارمغان اصفهان؛ تربت پاکان قم، ج3، ص1551.
25- مدرس (2جلد)؛ مدرس نابغه ملی ایران؛ مدرس مجاهدی شکست ناپذیر؛ مدرس قهرمان آزادی (2جلد)؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 483 و 484؛ آتشکده اردستان، ج2، صص 303-300؛ جغرافیای تاریخی شهرستان شهرضا، صص 102-92؛ تاریخ شهرضا، صص 78-76؛ لغت نامه دهخدا ذیل «مدرس» 303-300؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 207-203؛ رجال عصر مشروطیت، صص 94 و 95؛ نقباء البشر، ج1، صص383-381.
26- مزارات اصفهان، ص224.
27- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص269.
28- الکرام البرره، ص309؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص486.
29- زندگینامه علّامه مجلسی، 2، ص413.
30- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص56.
31- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص325؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص185؛ مزارات اصفهان، ص248.
32- سیمای دانشوران، صص 53 و 54؛ آئینه اهل قلم، صص 25 و 26.
33- سیمای دهاقان، ص301.
34- المآثر و الآثار (چهل سال تاریخ ایران)، ج1، ص293؛ طرائق الحقائق، ج3، صص 446-441؛ مجله یادگار، سال پنجم، شماره 4، آذر و دی 1327، ص83؛ مکارم الآثار، ج4، صص 1389-1387؛ الذریعه، ج1، ص101و ج4، ص279 و ج15، ص246؛ ادبیات معاصر، صص 66 و 67؛ شرح حال رجال ایران، ج1، صص 341-33؛ ریحانة الأدب، ج4، صص 467-465؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 484 و 485؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 386-380.

ص: 465

وفات یافته، در صحن تکیه آقا میرزا محمّد باقر چهارسوقی (صاحب روضات) مدفون گردید.

مادّه تاریخ وفاتش این است:

بجوئید تاریخ این خوش سرشت

«محمّد حسن شد میان بهشت»(1)

میر سیّد حسن مدرّس

میر سیّد حسن مدرّس [ثانی] بن میر محمّد تقی بن میر سیّد حسن میر محمّد صادقی، عالم فاضل جلیل، در 18 ذیحجة الحرام سال 1305ق متولّد گردیده و نزد پدر دانشمند خود و آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، آقا سیّد مهدی درچه ای و آخوند کاشی و جمعی دیگر از بزرگان تحصیل کرده و پس از فوت پدر در مسجد رحیم خان اقامه جماعت می نمود و به زهد و تقوا و ترک دنیا و اعراض از مردم معروف بود.

پس از وفات در شب جمعه 5 جمادی الثّانی 1372ق وفات یافته در بقعه جدّ بزرگوار خود در مسجد رحیم خان مدفون گردید.

از آثار او شرح حال پدرش که در مقدمه «الرسائل التّقویه» به چاپ رسیده و «شرح منظومه الدّرة النجفیه» بحرالعلوم می باشد.(2)

سیّد محمّد حسن مجتهد

سیّد محمّد حسن مجتهد بن سیّد محمّد تقی مستجاب الدّعوه بن سیّد محمّد سعید بن سیّد محمّد صادق موسوی خواجوئی، عالم فاضل زاهد متقی، جامع معقول و منقول [از علمای قرن سیزدهم هجری].

در سال 1207ق در اصفهان متولّد شده و نزد پدر دانشمند و ادیب خود و جمعی از بزرگان علماء همچون آخوند ملّا علی نوری، میرزا ابوطالب اصفهانی (صاحب حاشیه


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص486؛ سیری در تخت فولاد، ص79.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص405؛ مزارات اصفهان، ص170.

ص: 466

سبوطی)، حاج محمّد ابراهیم کلباسی و سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی تحصیل نموده و احتمالاً از محضر آقا سیّد صدرالدّین محمّد عاملی نیز کامیاب شده و در سنه 1245ق به تهران رفت و مدّتی در آنجا ساکن و با علماء آن سرزمین محاورت و مصاحبت داشت. سپس قصد هجرت به عتبات عالیات نمود. در راه مدّتی در کرمانشاه توقف نموده، مدّتی نزد یکی از فرزندان آقا محمّد علی بهبهانی درس خواند. سپس به نجف اشرف رفته و 2 سال نزد علمای آنجا به تکمیل تحصیلات خود پرداخته و به اصفهان مراجعت نمود.

او از جمعی از فحول مجتهدین به اجازات روایتی و اجتهاد مفتخر گردیده که از آن جمله است: آقا سیّد رضا فرزند علّامه بحرالعلوم، آقا محمّد رضی، سیّد صدرالدّین محمّد عاملی، ملّا محمّد مهدی قمبوانی و میرزا محمّد مهدی نایب الصدّر.

سیّد محمّد حسن مجتهد سالها در اصفهان به تدریس و ترویج دین و ارشاد مردم مشغول بوده و سرانجام در ماه جمادی الاولی سال 1263ق وفات یافته و در تکیه خانوادگی در تخت فولاد و جنب مزار پدر بزرگوار خود مدفون شد.

وی را تألیفات فراوانی است که از آن جمله است:

1. «حاشیه بر حاشیه سیوطی» میرزا ابوطالب اصفهانی 2. «حاشیه بر شرح لمعه» 3. «حاشیه بر شوارع الهدایه» تألیف حاج محمّد ابراهیم کلباسی 4. «حاشیه بر شوارق الإلهام» 5. «حاشیه بر قوانین المحکمه» 6. «حاشیه بر رساله عدم جواز تقلید میّت» تألیف حاج محمّد ابراهیم کلباسی 7. «حاشیه بر رساله حجیّت مظنّه» تألیف سیّد محمّد مجاهد 8. «حاشیه بر صمدّیه» 9. «رساله جبتیّه» 10. «رساله در اختلاف معانی الفاظ شرعیّه» 11. «رساله در جنایت ام ولد» [که نسخه خطی اصل آن به ضمیمه مجموعه شماره 1480 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است.] 12. «رساله در شیربها» 13. «رساله در حکم زنی که خود را بلامانع معرفی کند» 14. «رساله در احیای موات» 15. «رساله در شرط ضمن العقد» 16. «رساله در تسامح ادله سنن» 17. «رساله در معرفت خدا و پیامبر و امام علیهم السلام» 18. «رساله در ردّ مظالم» که به شماره

ص: 467

1480/5 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی موجود است. 19. «رساله در انفراد طلاق به عوض خلع» 20. «رساله در اعجاز قرآن» [به عربی که به شماره 673 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است و مرحوم استاد سیّد مصلح الدّین مهدوی نوه مؤلّف این کتاب، آن را در سال 1365ق به چاپ رسانده اند. تاریخ تألیف کتاب شب جمعه 19 شوال 1254ق است. ]21. «سؤال و جواب در ارث» 22. «شرح مبحث شکوک» کتاب «منهاج الهدایه» استادش حاج محمّد ابراهیم کلباسی، [که تألیف آن در شب یکشنبه 5 شعبان 1253ق به پایان رسیده و اکنون به شماره 1480/6 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است. ]23. «شرح کتاب مراح الأرواح» در صرف 24. «شرح تهذیب المنطق» تفتازانی 25. [«جامع الفقهی» ]یک دوره فقه استدلالی در 6مجلد [که آغاز تألیف آن سال 1248ق و پایان تألیف در ربیع الثّانی 1254ق بوده و اکنون به شماره های 1514 1513 1512 1511 و 1515 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی موجود است.] 26. «مهجة الفؤاد» در «شرح ارشاد الأذهان» علّامه حلّی، که در 14 مجلد کوچک در سال 1242ق و پس از آن تألیف شده است.] 27. «نصایح العلماء» در نصیحت خطاب به فرزندش حاج سیّد مهدی نحوی 28. «مناسک حج» ناتمام 29. «رساله در اصالت برائة» ناتمام 30. «شرح بر شرح رضی بر شافیه» ]31. «اصول الایمان» به عربی که در سال 1241ق تألیف شده و به شماره 1480/3 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است.(1)]


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 101 و 102؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 488-486؛ بیان المفاخر، ج1، صص 301-299؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 206؛ مکارم الآثار، ج6، صص 1731-1727؛ الکرام البرره، ج1، صص 315 و 316؛ فهرست خطی احیاء، ج4، صص 321-319 و 365-363؛ فهرست عکسی احیاء، ج5، ص386.

ص: 468

محمّد حسن حدّاد*

حاج محمّد حسن بن محمّد تقی حدّاد اصفهانی، از خطاطان توانای عصر قاجاریه است. خط نسخ را با نهایت استادی می نوشته و در اصفهان ساکن بوده است.

وی در سال 1242ق کتاب «ادعیه» را به خط نسخ و رقاع خوش برای خسروخان گرجی حاکم اصفهان نوشته است. همچنین کتاب ادعیه دیگری را در سال 1237ق کتابت نموده که در مجموعه مرحوم مهدی بیانی موجود بوده است.(1)

محمّد حسن خوانساری

محمّد حسن بن محمّد تقی خوانساری، از کاتبان و نسخه نویسان قرن سیزدهم هجری بوده و در اصفهان اقامت داشته است.

صاحب عنوان «شرح شرایع الاسلام» تألیف مرحوم حاج سیّد اسداللَّه بیدآبادی را به خط نسخ در سال 1293ق کتابت نموده و در کتابخانه حاج آقا مهدی شفتی در اصفهان موجود است.(2)

حسن مشفقی خوراسکانی*

حسن مشفقی بن تقی خوراسکانی، شاعر ادیب، در خانواده ای کشاورز در خوراسکان اصفهان به دنیا آمد. از همان طفولیت به همراه خانواده به کشاورزی پرداخت و در نوجوانی در کنار کار روزانه به تحصیل پرداخت. وی در 20 سال آخر عمر ساکن اصفهان بود و در انجمن های ادبی شرکت می کرد. وی در خردادماه 1360ش درگذشت.

از اوست:


1- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، صص 1157 و 1158.
2- بیان المفاخر، ج2، صص 274 و 275.

ص: 469

جان سپردن در ره محبوب بی همتای خویش

صد برابر از حیات جاودانی بهتر است

زنده آن باشد که در راه حقیقت جان دهد

ور نه حال مردگان زین زندگانی بهتر است(1)

سیّد حسن مَلاذالاسلام

سیّد حسن ملاذالاسلام ابن حاج سیّد جعفر بیدآبادی بن حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی، عالم فاضل، از علماء صاحب نفوذ و معتبر اصفهان [در اواخر دوره قاجاریه بوده] و در محلّه بیدآباد مرجعیّت و ریاست کلّی داشته است.

وی قبل از سال 1290ق متولّد گردیده و در خدمت علمای اصفهان به تحصیل پرداخت. سپس به نجف اشرف مهاجرت فرموده و نزد علماء و مراجع آنجا به تلمّذ پرداخته و به اصفهان مراجعت نمود. وی پس از فوت پدر، به اقامه جماعت در مسجد سیّد مشغول شده و مورد احترام و اعتماد اهالی محلّه بیدآباد بود.

در موضوع تأسیس شرکت اسلامیّه و مبارزه علیه نفوذ اقتصادی دول استعمارگر با آقایان مسجد شاه و دیگر علمای اصفهان همراه و یار و مددکار بوده و از سال 1320 به بعد در بیشتر قضایای اصفهان مستقیماً شرکت داشته است.

وی در شب 17 شعبان سال 1336ق در سفر زیارت در مشهد مقدّس وفات یافته و در دارالحفاظ مبارکه دم درب مدفون گردید.(2)


1- تذکره شعرای استان اصفهان، ص720.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص355؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، صص 213-211؛ بیان المفاخر، ج2، صص 181 و 182؛ تاریخ علمای خراسان، ص254.

ص: 470

استاد حسن کسائی*

استاد حسن کسائی فرزند سیّد جواد، از اساتید بی نظیر موسیقی معاصر اصفهان. در سال 1307ش متولّد شد. برادر بزرگ او آواز می خواند و پدرش نیز از شیفتگان موسیقی بود. استاد حسن کسائی ابتدا نزد استاد جلال تاج و ادیب خوانساری به فراگیری آواز پرداخت و سپس نزد استاد مهدی نوائی به فراگیری نواختن نی پرداخت. در تهران نیز از حسین یاحقی و استاد ابوالحسن صبا استفاده ها برد. او سالها با استاد جلال تاج و استاد جلیل شهناز همکاری داشته و مدّت زیادی سرپرست اُرکستر رادیو اصفهان بود. در تهران نیز سالهای متمادی در برنامه گلها تک نوازی داشت.

استاد کسائی علاوه بر استادی و مهارت خارق العاده در نواختن نی، در خواندن و آموزش خوانندگی در ردیف موسیقی ایران و نواختن سه تار، فلوت و سنتور نیز مهارت به سزائی دارد و بسیاری از هنرمندان موسیقی از آموزش ها و یا آثار او بهره برده و مسیر ترقی را در موسیقی طی کرده اند.

استاد کسائی در راه احیای سبک نی نوازی نایب اسداللَّه تلاش بسیاری نموده و خود نیز صاحب سبک در این فن است و مورد تحسین بزرگترین اساتید موسیقی کشور همچون مرحوم استاد روح اللَّه خالقی قرار گرفته است.(1)

ملّا محمّد حسن ادهم

حاج ملّا محمّد حسن واعظ بیدآبادی معروف به «ادهم» بن محمّد جواد بن محمّد هادی بن احمد بن ادهم بن آقا محمّد رضی قزوینی اصفهانی، عالم فاضل و واعظ کامل، از فضلای اهل منبر، ادیب و شاعر.

در اصفهان خدمت علمای اعلام تحصیل نموده و در شب 22 رمضان المبارک 1351ق وفات یافته در صحن تکیه بروجردی مدفون شد. صاحب عنوان پدر واعظ و


1- تاریخ موسیقی ایران، ص622؛ چهره افروختگان خطه زنده رود، ص126؛تاریخ تحول و ضبط موسیقی ایران، ص360؛ برگی از باغ، صص 200 و 201.

ص: 471

شاعر دانشمند شیخ احمد بیان الواعظین است.(1)

[مادّه تاریخ وفاتش را فرزندش چنین سروده است:

گفت بیان از پی تاریخ او

روان جنت شده روح حسن]

حسن واذاری

ابوعلی حسن بن جهم بن جبلة بن مصقله واذاری تیمی، از محدّثین قرن سوم هجری و از اهالی قریه «واذار» اصفهان است. از حسین بن فرج، اسماعیل بن عمرو و حیّان بن بُشر روایت می کند و احمد بن اسحاق از او نقل حدیث می نماید.

وی در رجب سال 290ق وفات یافته است.(2)

حسن رئیس زاده

حسن رئیس زاده بن میرزا حبیب اللَّه رئیس الواعظین از فضلاء، ادباء و شعرای اصفهان در قرن چهاردهم هجری. وی همچون پدرش به وعظ و خطابه مشغول بوده و در شعر و ادب نیز دستی داشته و «صفا» و «رئیسی» تخلّص می نموده است.

عاقبت در 26 شوال 1386ق (1345ش) وفات یافته و در تخت فولاد مدفون شد.(3)

استاد فضل اللّه اعتمادی متخلص به برنا در وفات او چنین سروده است:

به شمسی و قمری سال فوت او برنا

که هرکدام بود جمع مصرعی بنوشت

حسن بعشق حسین کرده رو سوی مینو

رئیس زاده بنزد حبیب شد ببهشت


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص241؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص86؛ نقباء البشر، ج1، ص364.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص261.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص470.

ص: 472

محمّد حسن ادیب الدّوله اصفهانی

محمّد حسن بن محمّد حسین ادیب الدّوله اصفهانی، از ادباء و نویسندگان و مترجمین نیمه نخست قرن چهاردهم هجری. در سال 1288ق متولّد شد. [تحصیلات خود را در دارالفنون به پایان رسانید و از سال 1313 تا 1319ق آجودان مدرسه دارالفنون بود. در زمان ریاست «جعفرقلی خان نیّرالملک نظامت دارالفنون را عهده دار بود و بعدها به ریاست مدرسه دارالفنون رسید و تا آخر عمر این سمت را داشت. در مدرسه دارالفنون تدریس می کرد و به لقب ادیب الدّوله ملقّب شد.] سرانجام در سال 1353ق وفات یافت.

از آثار او «ترجمه مسافرت موسیو اِستانلِه به آفریقا» [نوشته «مورتون استانله» است که محمّد حسین عمادالکُتّاب آن را کتابت کرده و در دارالطّاعه مبارکه دولتی در سال 1315ق در طهران] به طبع رسیده است.(1)

محمّد حسن منّانی

حاج محمّد حسن منّانی، شاعر ادیب فاضل. در سال 1298 در اصفهان متولّد شد. پس از تحصیلات ابتدائی، در دانشسرای مقدماتی به تحصیل مشغول شد و پس از فارغ التّحصیلی در مدارس اصفهان به تدریس مشغول شد. او از فرهنگیان متدیّن و معلمان دلسوز بود و در منزل خود جلسات قرائت دعای سمات و تفسیر قرآن مجید را برپا می کرد. در شعر نیز طبعی روان داشت و «منّانی» تخلّص می کرد.

سرانجام در جمعه 27 جمادی الاولی 1398ق (مطابق 15 اُردیبهشت 1357ش) وفات یافته و در تکیه بروجردی در تخت فولاد مدفون شد.(2)


1- شرح حال رجال ایران، ج5، ص231؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ص149؛ زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج1، ص105؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، ص541؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص491.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص86؛ بوستان فضیلت، صص 305-302.

ص: 473

سیّد حسن فانی یزدی

سیّد حسن فانی ابن سیّد حسین بن سیّد اسماعیل بن سیّد مرتضی حسینی یزدی، عالم فاضل جلیل و واعظ کامل بلیغ، زاهد متّقی. در جمعه 2 رجب 1271ق در روستای عِزّآباد رستاق یزد متولّد شده [و در آنجا نزد آخوند ملّا زین العابدین عقدائی تحصیل نموده و در اصفهان از شیخ محمّد علی نجفی (ثقةالاسلام)، شیخ محمّد تقی آقانجفی، میرزا هاشم چهارسوقی و شیخ محمّد جواد حسین آبادی مجاز گردید ]و از جمله فضلاء و خطباء و بزرگان اهل منبر گردید.

وی در شعر و ادب نیز توانا بوده و «فانی» تخلّص می نمود.

سرانجام در شب پنج شنبه 17 ربیع الاوّل 1338ق وفات یافته و در تکیه ملک واقع در تخت فولاد مدفون شد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «اکسیر الأخبار» (4جلد) [که جلد سوم در سال 1310ق در بمبئی هندوستان چاپ سنگی شده است. ] 2. «برهان المتّقین» در ردّ بر بابیه 3. «بهجة الأبرار» 4. «التوفیقات الإلهیه»، در مواعظ 5. «حبیب العاشقین» 6. «حرز المؤمنین»، در احراز و ادعیه 7. «درر الّلئالی فی أسرار الموالی» در طلسمات و خواص آیات 8. «ردّ السّخیفه» 9. «عقیدة الحق» در شرح باب حادی عشر 10. «غوث الائمه» 11. «فلاح الایمان» در مواعظ، مطبوع 12. «هدایة السالکین»(1)


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص47؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 492 و 493؛ ریحانة الأدب، ج4، ص290؛ لغت نامه دهخدا، ذیل «یزدی»، ج5، ص182؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص203؛ نقباء البشر، ج1، صص 393 و 394؛ معجم المطبوعات، ج2، ص1946؛ مکارم الآثار، ج7، صص 2370-2368؛ معجم المؤلفین، ج3، ص217؛ الذریعه، ج9، ص804 و ج2، ص277 و ج4، ص500؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص495؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص145؛ دانشنامه مشاهیر یزد، ج2، ص1101.

ص: 474

میرزا محمّد حسن منجم اصفهانی

میرزا محمّد حسن بن میرزا محمّد حسین بن بدیع الزمان منجم باشی حسینی گنابادی اصفهانی، از دانشمندان و ریاضیدانان و منجّمین اصفهان در قرن سیزدهم هجری بوده و پس از فوت پدر منجم باشی دربار فتحعلی شاه شده و به لقب «رئیس المنجمین» مفتخر شد. او در 16 ربیع الثّانی 1212ق متولّد و در شب 19 ذیقعده 1289ق در طهران وفات یافته و در مقبره علی بن بابویه در قم مدفون گردید.

احکام او بسیار مشهور است. از جمله خبر فتح هرات را قبلاً به اطلاع دستگاه دولتی رسانده است.(1) آثاری از او در کتابخانه ها موجود است از جمله:

1. «مشارق الانوار» مشتمل بر مقدمه و چهار مقاله و خاتمه در استخراج زایجه مولود، مصدّر به نام فتحعلی شاه، نسخه به شماره 9260 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(2)

2. استخراج زایجه منوچهرخان معتمدالدّوله، موجود به شماره 4031 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی(3)

[3. استخراج طالع مظفرالدّین شاه، موجود به شماره 7064 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی.(4)

4. زایجه یا طالع نامه محمّد رضا میرزا موجود در کتابخانه مجلس شورای اسلامی.(5)]

فرزندش سیّد مهدی ملقّب به «منجم باشی» و ساکن طهران بوده و تا سال 1306ق زنده بوده است.


1- چهل سال تاریخ ایران (المآثر و الآثار)، ج1، صص 255 و 256؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 334 و 335؛ الکرام البرره، ج1، ص322.
2- فهرست رضوی، ج8، ص429.
3- فهرست مجلس، ج11، ص35.
4- فهرست مرعشی، ج18، صص 230 .229.
5- فهرست مجلس، ج2، ص237.

ص: 475

محمّد حسن امین الضرب

حاج محمّد حسن امین الضّرب معروف به «کمپانی» بن آقا محمّد حسین صراف اصفهانی، از تجار مشهور اواخر دوره قاجاریه. [در سال 1253ق متولّد شد.] در اوایل کسب و کار فقیر و بی چیز بوده و با دوره گردی یا کرباس فروشی امرار معاش می کرده است. بالاخره در طهران نمایندگی فروش پارچه های انگلیسی قوزی (کوزی) را بر عهده گرفته و به «کمپانی» مشهور شد. او بعد از آشنایی با آقا ابراهیم امین السّلطان خزانه دار و رئیس ضرابخانه دولتی، ضرابخانه را با سالی سی هزار تومان اجاره کرد و درآمد سرشاری نصیب او شد. پس از آن سفرهای متعدد به کشورهای اروپایی کرد و طرز فکر او تغییر کرد. به فکر احداث راه آهن افتاد و امتیاز آن را گرفت و به کار پرداخت. عاقبت به خاطر کارشکنی دیگران کارش رونق نگرفت و متحمّل ضرر هنگفتی شد. وی سرانجام در حدود سال 1316ق وفات نمود.(1)

محمّد حسن بافرانی نائینی

محمّد حسن بن ملّا محمّد حسین بافرانی [از فضلاء و کاتبان قرن سیزدهم هجری و از اهالی قریه «بافران» نائین] در سال 1238ق نسخه ای از معالم الاصول را کتابت نموده است. نسخه به شماره 739 در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی در قم موجود است.(2)

سیّد محمّد حسن امام جمعه

سیّد محمّد حسن امام جمعه بن میر محمّد حسین بن میر عبدالباقی بن میر محمّد حسین بن میر محمّد صالح بن میر عبدالواسع حسینی خاتون آبادی، عالم فاضل مجتهد، از رؤساء علمای اصفهان، ملجاء و پناه مردم و امام جمعه اصفهان بوده و در مسجد شاه [مسجد امام فعلی] اقامه جمعه می نمود. در شرح حال او می نویسند: تا سیزده صف این


1- شرح حال رجال ایران، ج3، ص ص 362-348؛ المآثر و الآثار یا چهل سال تاریخ ایران، ج2، صص 691-688.
2- فهرست گلپایگانی، ج2، ص172.

ص: 476

طرف میل های میدان شاه صف نماز او می رسیده.

در 2 محرّم الحرام سال 1248ق وفات یافته و در بقعه سر قبر آقا [آرامگاه خانوادگی خاندان امام جمعه] در محلّه خوابجون مدفون شد.

وی را تألیفاتی است از آن جمله: (تفسیر درّة الخاقان به فارسی، و) «هدایة الطّالبین» یا «رساله عملیه»، از اوّل طهارت تا آخر اعتکاف که به نام فتحعلی شاه تألیف شده است. (1)

حسن اَعوَری

حسن اعوری اصفهانی بن حسین. شاعر و ادیب فاضل در حدود سال 1290ق در اصفهان متولّد گردیده و هم در این شهر نزد جمعی از بزرگان علم و ادب تحصیل نموده و در انجمن های ادبی من جمله انجمن ادبی مرحوم شیدا شرکت می نموده است. وی از مدّاحان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام به شمار می رفت. در مجالس تعزیه داری حضرت سیّد الشهداءعلیه السلام شرکت می نمود و اشعار و مراثی خود را با صدای بلند و آهنگ مخصوص می خواند و همه حاضرین را تحت تأثیر قرار می داد. در انواع فنون شعر خصوصاً مادّه تاریخ ید طولائی داشت. در زمان جوانی و اوائل مشروطیت از آزادیخواهان و مشروطه طلبان و از اعضاء فعّال حزب دموکرات اصفهان بود. در سال 1333ق که روسها وارد اصفهان شدند درصدد دستگیری او بر آمدند، وی شبانه با لباس مبدّل فرار کرد.

در اواخر عمر جهت دیدار فرزند خود که در رشت به خدمات فرهنگی و دبیری اشتغال داشت، به آن شهرستان مسافرت نمود و در آنجا در شب عید فطر 1353ق وفات یافته و در آنجا مدفون شد. دیوان اشعارش قریب پنج هزار بیت از غزل و قصیده


1- رجال اصفهان، ص114؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 294-292؛ مکارم الآثار، ج4، صص 1324 و 1325؛ الکرام البرره، ص321؛ الاصفهان (رجال و مشاهیر)، صص 628 و 629؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص330.

ص: 477

و مدایح و مراثی، نزد فرزند او موجود بوده است.

این چند بیت از اوست:

با سرو روان قامت یار

ما را نبود هوای گلزار

شیرین اگرش بدید روزی

جان داد بر آن لب شکر بار

یک باره نهاد سبحه از کف

از زلف تو آنکه بست زُنّار(1)

سیّد حسن حسینی برزانی*

سیّد حسن بن سیّد حسین حسینی برزانی، عالم فاضل و واعظ ماهر. از اهالی قریه «بَرزان» در غرب اصفهان بوده و در اصفهان به کسب علم پرداخته است. وی کتاب «سیف الذّاکرین» در مواعظ مشتمل بر یکصد مجلس و خاتمه که مؤلف با تأسّی به آباء و اجداد خویش که همگی ذاکر حضرت سیّد الشهداءعلیه السلام بوده اند نگاشته و در 19 صفر المظفر 1308ق از تصنیف آن فراغت یافته است. نسخه به شماره 15 در کتابخانه حجّةالاسلام سیّد احمد روضاتی در اصفهان موجود است. مؤلف کتاب طبع شعر نیز داشته و اشعاری در مرثیه سروده و در ابتدای نسخه خود آورده است.(2)

سیّد حسن خلیفه سلطانی

میرزا سیّد حسن بن سیّد علاءالدّین حسین خلیفه سلطان، عالم فاضل محقّق از اجلّه و علماء و زهاد و متکلّمین، در قرن یازدهم هجری. مادرش زبیده بیگم دختر شاه سلیمان صفوی و خواهر شاه سلطان حسین صفوی بوده است و آن مخدره موقوفات بسیاری از خود به جای نهاده است، از جمله در روستای سیّان که تولیت آن بر عهده میرزا محمّد باقر صدر خاصّه، فرزندش بوده است.


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 46-43؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 123-121.
2- فهرست سیّد احمد روضاتی، ص25.

ص: 478

صاحب عنوان جدّ سادات خلیفه سلطانی جرقویه، شهرضا و اصفهان می باشد.(1)

حسن سالک اصفهانی

شاطر حسن سالک [فرزند خلیفه حسین] شاعر ادیب معاصر، در سال 1288ق در اصفهان متولّد شده و پس از کمی تحصیل به نانوایی مشغول شد. از اعضای انجمن ادبی شیدا بود و در اشعارش «سالک» و «سالک پیر» تخلّص می کرد.

[وی سرانجام در ماه رجب 1356ق وفات یافته و در صحن تکیه بروجردی در تخت فولاد مدفون شد.]

از اوست:

جهان را جُوی قدر و مقدار نیست

بر آن بستن دل سزاوار نیست

ز دنیا حذر کن کزین پیرِ زال

به مردان حق غیر آزار نیست(2)

[تذکر: خلیفه در اصطلاح مردم قدیم اصفهان برای نانوایان و در یزد برای قنّادها به کار برده می شد.]

حسن کاشانی*

حسن فروتن کاشانی بن حسین، شاعر معاصر، در سال 1311ش در کاشان به دنیا آمد. در زادگاه خود تحصیل نمود. در نوجوانی در انجمن مداحان کاشان شرکت کرد و به مدّاحی پرداخت. در سال 1336ش به اصفهان آمده و در کارخانه ریسندگی و بافندگی شهناز به عنوان مکانیک بافندگی به کار پرداخت. او در کنار کار روزانه در انجمن های ادبی شرکت می کرد. مجموعه اشعار او با عنوان «نغمه کاشانی» در سال 1382 به چاپ رسیده است. درشعر «کاشانی» تخلّص می کند.

از اوست:


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص135؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 184 و 185.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص233؛ تذکره شاعران نانوا، ص151؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.

ص: 479

ربود دل ز کف از این اشارت ابرو

نمود غارت دین زان دو نرگس جادو

حَذَر که فتنه ضحاک شد ز نو برپا

فکند تا به سر دوش یار من گیسو(1)

میرزا حسن شکسته نویس*

میرزا حسن شکسته نویس فرزند میرزا حسین مُشرِف اصفهانی، از خوشنویسان معروف خط شکسته در اواخر قرن سیزدهم هجری است.(2)

حسنِ خداداد*

حسن بن کربلایی خداداد، نقاش و خطاط معروف به «حسنِ خداداد» از هنرمندان نقاش و قلمدان ساز عصر زندیه (اواخر قرن دوازدهم هجری است) در اصفهان ساکن بوده و سجع مهر او «حُسنِ کِلک حَسَن خداداد» است، بوده است.(3)

وی در سه شنبه 24 رمضان 1223ش کتاب «شرح الخلاصة الأدعیة» را به خط نستعلیق کتابت کرده که به شماره 6087 در کتابخانه ملّی ملک در تهران موجود است.(4)

میرزا محمّد حسن منجم اصفهانی

میرزا محمّد حسن بن میرزا دوست محمّد بن خان محمّد منجّم اصفهانی، از اساتید فن نجوم و دانشمندان اصفهان در قرن سیزدهم هجری است. در شب چهارشنبه 22 جمادی الثّانی 1211ه.ق متولّد شد. [در نوجوانی نزد پدر نجوم را آموخت و فن استخراج تقویم را فراگرفت. در طول حیات از اساتید نجوم در اصفهان بوده و برای 87 سال تقویم استخراج نمود. او اصلاً از سادات مدرّسی پاقلعه اصفهان بود و میرزا عبدالغفار پاقلعه ای، از شاگردان دانشمند اوست.]


1- نغمه کاشانی، صص 5 و 6 و 228؛ تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوّم)، ص664.
2- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص183و جغرافیای اصفهان ص 84.
3- هنر قلمدان، ص39.
4- فهرست ملک، ج1، ص399.

ص: 480

سرانجام در شب دوشنبه 28 ذیقعده 1292ه.ق وفات یافته، جنازه اش به نجف اشرف منتقل شد و درآن ارض اقدس مدفون گردید.(1)

ملّا حسن درّی

ملّا حسن بن رجبعلی درّی، عالم فاضل و فقیه جامع و حکیم زاهد. پدرش از اهالی جوشقان کاشان بوده و به قصبه درّ منتقل گردیده و صاحب عنوان در آنجا متولّد گردیده و در اصفهان نزد جمعی از علماء خصوصاً حاج شیخ محمّد باقر نجفی به تحصیل پرداخته تا به مقام اجتهاد نائل آمد. سپس جزو اصحاب محضر شرعی و فتوای حاج آقا نوراللَّه نجفی در آمده و خود نیز به رفع خصومات و حل مشکلات مردم می پرداخت. در مسجد نو بازار حجره داشته و در مدرسه نیم آورد تدریس می فرمود.

عمری را به عزّت و قناعت و زهد گذرانیده و غیر از خانه ای مُحَقّر در محلّه نیم آورد نزدیک بازارچه و مسجد حاج محمّد جعفر آباده ای، از مال دنیا چیزی نداشت. او تا اواخر عمر لباس دهاتی خود را عوض نکرده و با کلاه بود لکن در سال های آخر عمر به اصرار برخی از علماء معمّم شد.

[مدّتی در مسجد خان واقع در محلّه «تلواسکان» اصفهان اقامه جماعت می فرمود ولی پول و هدیه ای از کسی قبول نمی کرد. کم کم متوجه شد که هر وقت جمعیت مسجد بیشتر می شود، او هم خوشحال تر می شود. پس ترک امامت مسجد نموده و توبه نموده و به مردم گفت تا نمازهای خود را اعاده کنند و خود نیز همه را اعاده کرد و از کارهای دنیوی کناره گرفت.]

این عالم ربّانی در ربیع الاوّل 1336ق وفات یافته و جنب مزار آخوند کاشی واقع در تکیه ملک در تخت فولاد مدفون شد. [متأسفانه مزار او در سالهای اخیر از بین رفت.]

میرزا حسن خان جابری مادّه تاریخ وفات او را چنین سروده است:


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص497؛ المآثر و الآثار یا چهل سال تاریخ ایران، ج1، ص286؛ دیوان طرب، ص63؛ جغرافیای اصفهان (تحویلدار)، ص82؛ آثار ملّی اصفهان، ص195.

ص: 481

فقیه درّ حسن آن دُرّ یکتا

که زندی گفت بر ابر و به مریخ

صدف بشکست و جست و «جابری» گفت

«غیاب الکوکب الدّری» بتاریخ

از آثار او یک دوره «فقه استدلالی» به فارسی است که آقا میرزا احمد دولت آبادی خواست آن را چاپ کند و موفق نشد. 2. «مناسک حج»(1)

میرزا حسن عمرانی*

مرشد میرزا حسن عمرانی فرزند رجبعلی، از شاهنامه خوانان اصفهان در قرن چهاردهم هجری. وی در قهوه خانه های اصفهان از جمله قهوه خانه «تقی قوری» و قهوه خانه «حسن دندان طلا» در میدان کهنه اصفهان به قصه گوئی و شاهنامه خوانی می پرداخت. در فن شاهنامه خوانی و قصّه گویی شاگرد مرشد عباس کسرا (معروف به مرشد عباس بزرگ) بود. او همچنین گاهی اسکندرنامه را نیز برای مستمعین و حاضرین در قهوه خانه ها می خواند. منزل او در کوچه فشارکی واقع در پشت مسجد حاج محمّد جعفر (در خیابان عبدالرزّق) بود. سرانجام در 25 شوال 1394ق (مطابق 18 آبان 1352ش) وفات یافته و در صحن تکیه میر مدفون شد.(2)

شیخ محمّد حسن لنجانی*

شیخ محمّد حسن بن شیخ محمّد رحیم بن محمّد شفیع لنجانی اصفهانی،عالم فاضل و ادیب شاعر، از فضلای قرن سیزدهم هجری است.

ظاهراً در اصفهان به تحصیل پرداخته و سپس در لنجان اصفهان به زراعت مشغول


1- تاریخ اصفهان و ری، ص383؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص50؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 497 و 498؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص328.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.

ص: 482

شده است. سال وفاتش به دست نیامد اما تا سال 1268ق در قید حیات بوده است.

این کتابها از اوست:

1. «جنّة الأخبار»، در 27 باب و مقدمه و خاتمه در سالهای 1260 تا 1268ق تألیف و به منوچهرخان معتمدالدّوله حاکم اصفهان تقدیم شده است و تاریخ عمومی است از ظهور اسلام و ایران پس از اسلام تا دوره قاجاریه. نسخه ای از آن در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است. 2. «صیغ العقود و الایقاعات»، که نسخه ای از آن در کتابخانه مدرسه صدر خواجوی اصفهان موجود است.(1)

محمّد حسن بن محمّد رحیم

محمّد حسن بن محمّد رحیم [از علاقمندان و دانشجویان طب در قرن سیزدهم هجری ]در روز 20 ربیع الثّانی در مطب اسماعیل بن میرزا محمّد اصفهانی از کتابت نسخه «جواهر اللّغه» تألیف محمّد بن یوسف طبیب هروی فراغت حاصل نموده است. کتاب به شماره 4484 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

محمّد حسن خوئی

محمّد حسن بن محمّد رحیم خوئی اصفهانی، از فضلاء قرن 13 هجری در اصفهان. در سال 1240ق مجموعه ای از چندین رساله [را] به خط نستعلیق جمع کرده و کتابت نموده است. نسخه به شماره 4547 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(3)


1- میراث اسلامی ایران، ج3، صص 721-719؛ فهرست مرعشی، ج17، صص 81-79؛ تراجم الرجال، ج2، ص657؛ فهرست صدر خواجو، ص70؛ تذکره شاعران فارسی سرا، صص 198 و 199.
2- فهرست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج13، ص3432.
3- فهرست مرعشی، ج12، ص124.

ص: 483

محمّد حسن خوشنویس

آقا محمّد حسن خوشنویس بن محمّد رحیم بن آقا غلامعلی بن محمّد رحیم اصفهانی، از خطاطین و خوشنویسان مشهور [دوره قاجاریه] در اصفهان متولّد شد و در این شهر علم و هنر آموخت و نزد پدر مشق خط کرد. خط نسخ را خوش می نوشت.(1)

میرزا محمّد حسن شیخ الاسلام

حاج میرزا محمّد حسن بن آقا میرزا محمّد رحیم بن میرزا عبداللَّه شیخ الاسلام عالم فاضل.

وی در اصفهان متولّد شد. مادرش دختر حاج شیخ محمّد باقر مسجد شاهی نجفی است. در اصفهان نزد جمعی از بزرگان علماء این شهر همچون آقانجفی و دیگران تلمّذ نموده و پس از فوت پدر در سال 1306ق به مقام شیخ الاسلامی منصوب گردید و به وظائف آن در کمال صحّت و قدرت اقدام می نمود.

سرانجام در شب 17 جمادی الثّانیه سال 1309ق در اثر نوشیدن قهوه مسموم (قهوه قجری) رحلت نمود. جنازه به مشهد مقدّس نقل و در سرداب مدرسه میرزا جعفر مدفون گردید.(2)

دکتر سیّد حسن آیت*

شهید دکتر سیّد حسن آیت نجف آبادی فرزند محمّد رضا، از چهره های سیاسی و اجتماعی معاصر. در سال 1317ش متولّد شده و تحصیلات خود را در زادگاهش آغاز کرد و در اصفهان ادامه داد. سپس به دانشگاه تهران رفته و به ترتیب لیسانس ادبیات فارسی، فوق لیسانس علوم اجتماعی، لیسانس حقوق و لیسانس روزنامه نگاری را اخذ


1- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص89؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص850.
2- خاندان شیخ الاسلام اصفهان، صص 140-138؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، صص 213 و 214؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص435.

ص: 484

نمود. سپس در مدارس عالی قم، لاهیجان و اراک و همچنین در دانشگاه ملّی [شهید بهشتی فعلی ]و دانشگاه علم و صنعت به تدریس پرداخت.

او قبل از سال 1342ش عضو حزب زحمتکشان به رهبری مظفر بقائی بود امّا به علّت اختلافاتی که با بقائی داشت در سال 1352ش از حزب اخراج شد. در مبارزات دوران انقلاب از چهره های مشهور به شمار می رفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عضو حزب جمهوری اسلامی و دبیر آن گردید. در سال 1358ش به عنوان نماینده مردم اصفهان به مجلس خبرگان بررسی قانون اساسی انتخاب شد. او در این مجلس برای تصویب اصل ولایت فقیه در متن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تلاش بسیاری کرد. در سال1359 به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه یافت و سرانجام در صبح چهارشنبه 14 مرداد 1360ش در تهران ترور و شهید شد و مسؤولیّت آن را گروه تروریستی مشهور به «منافقین» بر عهده گرفت.

دکتر آیت از مخالفان سرسخت ملی گرایی و رهبر آن دکتر محمّد مصدق بود و نطق ها و مقالات آتشین او در سال های پس از انقلاب در میان همفکرانش بازتاب گسترده ای داشت.

این کتاب ها از او به چاپ رسیده است:

1. «چهره حقیقی مصدّق السّلطنه» 2. «درسهایی از تاریخ سیاسی ایران» 3. «نگرشی کوتاه بر نهضت ملّی ایران»(1)

سیّد حسن حسینی

سیّد حسن بن سیّد رضا حسینی [از نویسندگان کتب در قرن دوازدهم هجری] در اصفهان نسخه ای از «روضة البهیه» را به خط نسخ نوشته است. نسخه در کتابخانه عمومی اصفهان است.(2)


1- فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج1، ص 373-370؛ دیباجه دیار نون، ص132؛ روزنامه جمهوری اسلام، مرداد 1360.
2- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص246.

ص: 485

شیخ محمّد حسن شیخ العراقین

شیخ محمّد حسن بن شیخ محمّد رضا بن شیخ موسی بن شیخ جعفر نجفی (کاشف الغطاء)، از علمای قرن چهاردهم هجری. در کربلا متولّد شده و در نجف اشرف بزرگ شده، در سن 17 سالگی در 1295ق به اتّفاق برادرش شیخ علی (صاحب حصون) به اصفهان آمده و چهار سال در آنجا به درس حاج شیخ محمّد باقر نجفی مسجد شاهی و دیگران حاضر شده است. از آن به بعد در اصفهان ساکن بوده و کم کم صاحب ریاست و مکنت بسیار شده و لقب «شیخ العراقین» یافته و به «کاشفی» معروف شد. مدّتی امور کنسولگری عراق در اصفهان را عهده دار بوده و با سفارت روس ارتباط داشته است. از اقدامات او خراب کردن قلعه طبرک اصفهان است.

سرانجام در 7 ربیع الثّانی 1336ق وفات یافته، جنازه اش به نجف نقل گردیده و در مقبره خانوادگی مدفون شد.(1)

سیّد حسن ملّاباشی

سیّد حسن بن حاج میرزا رضا ملّاباشی، عالم فاضل. مادرش دختر شیخ محمّد تقی آقانجفی اصفهانی بود. در حدود سال 1328ق در اصفهان متولّد گردیده و در خدمت فضلاء این شهر همچون شیخ علی مدرّس یزدی و شیخ محمّد حکیم و شیخ محمّد علی فتحی دزفولی و دیگران تحصیل نموده و در اثر هوش و استعداد فی الجمله پیشرفتی نموده، امّا در اثر ابتلا به مرض فالج سال های متمادی بستری و خانه نشین بوده و سرانجام در شب 9 جمادی الاولی 1398ق وفات یافته و در بقعه آقانجفی جنب امامزاده احمد اصفهان مدفون شد. او شاعری ادیب بوده و «صافی» تخلّص می نموده و دیوان اشعارش شامل چهار قطعه ترجیع و رباعیات و مثنویات به شماره 1049 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.


1- ماضی النّجف و حاضرها، ج3، ص182؛ تاریخ نائین، ج47 ص89؛ تاریخ اصفهان (جابری): تعلیقات، ص102؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 69 و 70.

ص: 486

این شعر از اوست:

این حسن و لطافت ز دیاری دگر است

وین قامت موزون ز دیاری دگر است

چون خوبی این جهان همه عاریتی است

در دیده تحقیق از دیاری دگر است(1)

ملّا محمّد حسن نائینی

ملّا محمّد حسن نائینی بن زکریا آرندی نائینی، عارف کامل و زاهد متقی. از دانشوران و عرفای قرن سیزدهم هجری.

در اوایل عمر شبانی می کرده. خدمت حاج محمّد حسن عارف نائینی رسیده و به وادی عرفان وارد شده، ریاضات و مجاهدات او در طریقه اویسیه بوده است. سال ها در مدرسه نیم آورد ساکن و در علوم حکمت و ریاضی تدریس می نموده و بزرگان به او ارادت می ورزیده اند. مشهور آن است که اگر هزار مسأله در علوم مختلف از او می پرسیدند، بدون مراجعه به مدرک همگی را جواب می گفت. قبل از تأسیس تلگراف و پیدایش باب، از آنها خبر داده است.

سرانجام درسال 1270ق وفات یافته، در ایوان بقعه بابا رکن الدّین در تخت فولاد مدفون شد.

مادّه تاریخ و مرثیه او را میرزا عبدالکریم سمیرمی نطنزی متخلّص به «سیما» سروده است که بیت آخر آن چنین است:

گفت سیما بهر تاریخ وی از الهام غیب

«جای بگزیده بجنّت مرشد کامل حسن»

(2) 1270


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 159 و 160؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، صص 214 و 215؛ مزارات اصفهان، ص56.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص498؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 65 و 66؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص73؛ جغرافیای اصفهان (تحویلدار)، ص68؛ طرائق الحقائق، ج3، صص 239 و 240؛ تاریخ نائین، ج1، صص 96 و 97؛ تکمله نجوم السّماء، ج1، ص473؛ المآثر الآثار یا چهل سال تاریخ ایران، ج1، ص227؛ الکرام البرره، ج1، ص301؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 327 و 400؛ تاریخ اصفهان و ری، ص326؛ مکارم الآثار، ج6، ص1955؛ انساب خاندان های مردم نائین، ص15؛ دائرةالمعارف تشیع، ج1، ص51؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص361.

ص: 487

سیّد حسن زینتی نطنزی*

سیّد حسن زینتی بن زین الدّین بن محمّد زمان بن لطف اللَّه بن شمس الدّین محمّد بن شرف الدّین حسین بن تاج الدّین حسن واقف نطنزی، از شعراء و ادبای اصفهان در قرن یازدهم هجری است. نسب شریف او به عارف عالی مقدار سده نهم هجری سیّد واقف نطنزی منتهی می شود. از سادات افوشته نطنز بود ولی اغلب در اصفهان ساکن بود. نصرآبادی که معاصر اوست در تذکره خود می نویسد: «در کمال قید و صلاح دین داری است.»

میر زینت متولی موقوفات سیّد واقف نطنزی بود. از او عریضه ای خطاب به یکی از دولتمردان صفوی به نام صفی قلی به تاریخ 1068ق موجود است که زینتی از او درخواست نموده که فردی را مأمور کند که رقبات وقف را از دست غاصبین خارج کرده و به تصرف او درآورد.

سال درگذشت زینتی معلوم نیست. مزار او در بقعه ای مخصوص در روستای «افوشته» نطنز هنوز باقی است و به «گنبد میر سیّد» شهرت دارد. او در سرودن انواع شعر مهارت داشت.

این شعر از اوست:

ای بی خبر ز خاک نشین دیار دوست

دارد دم مسیح هوای غبار دوست

ص: 488

گر وعده دوز خست و گر خلد شاد باش

بیرون نمی برند تو را از دیار دوست(1)

شیخ حسن عاملی

شیخ حسن بن زین الدّین بن محمّد بن حسن بن زین الدّین عاملی (شهید ثانی)، عالم فاضل صالح، از دانشمندان قرن یازدهم هجری. در اصفهان ساکن بوده و نزد عمویش علی بن محمّد بن حسن عاملی مؤلف «الدّر المنثور» تحصیل نموده است. شیخ محمّد حُرّ عاملی و میرزا عبداللَّه افندی در کتابهای خود از او یاد کرده اند.(2)

میر سیّد حسن موسوی خوانساری

میر سیّد حسن بن میرزا زین العابدین موسوی خوانساری، عالم فاضل مجتهد، در سال 1254ق درا صفهان متولّد گردید و در اوایل بلوغ به درجه اجتهاد رسید و در سال 1273ق در زمان حیات پدر وفات یافت و در قبرستان ستّی فاطمه مدفون گردید. هنگام احداث خیابان و خراب کردن آن قبرستان جسد شریفش را که هیچ گونه تغییری در آن پیدا نشده بود به تخت فولاد منتقل کرده و در تکیه صاحب روضات، بین بقعه و شبستان آقاباشی مدفون ساختند.(3)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص466؛ تذکره شمع انجمن، ص308؛ تذکره روز روشن، صص 333 و 334؛ تذکره آتشکده، بخش سوم، نیمه نخست، ص945؛ تذکره حسینی، ص139؛ تذکره غنی، ص62؛ تذکره محمّد شاهی: نسخه خطی؛ میراث فرهنگی نطنز: ج2، صص144-138.
2- امل الآمل، ج1، ص63؛ کواکب المنتشره، ص165.
3- مناهج المعارف، مقدمه، ص322؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص340؛ مزارات اصفهان، ص248.

ص: 489

حسن قائنی اصفهانی

حسن بن سعد قائنی اصفهانی [از فضلاء قرن یازدهم هجری و ساکن اصفهان] در جمادی الثّانی 1024ق نسخه ای از «تحریر اقلیدس» تألیف خواجه نصیرالدّین طوسی را به خط نستعلیق نوشته است. نسخه در کتابخانه عمومی اصفهان موجود است.(1)

حسن اصفهانی*

حسن بن سلیمان اصفهانی، از هنرمندان قرن هشتم هجری است. در منبت کاری و چوب تراشی چیره دست و استاد بوده است. از آثار او یک رحل قرآن است که از آثار ارزنده منبّت بر روی چوب به شمار می رود. بر روی این رحل نقوش هندسی زیبا و تزئینات جالب چون شکوفه و اشکال برگ نخلی و گل و گیاه دیده می شود. در کتیبه این رحل علاوه بر اسامی دوازده امام شیعه اسم سازنده و تاریخ ساخت آن (ذی الحجه 761ق) مشهود است. این اثر ارزنده در موزه «مترو پولیتن» موجود است.(2)

حسن اصفهانی

حسن بن شاذه بن وَنّه اصفهانی، از محدّثین اصفهان بوده و از هُدبة بن خالد حدیث شنیده است. احمد بن جعفر اصفهانی از او استماع حدیث کرده است.(3)

سیّد حسن اصفهانی

سیّد حسن بن صادق اصفهانی، عالم فاضل جلیل. در کربلا نزد پدر خود و جمعی دیگر تحصیل نموده و سپس در نجف در درس فاضل مامقانی، حاج میرزا حسن خلیلی و آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی تحصیل نموده و به ایران آمد. مدّتی در خراسان بوده و


1- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص198.
2- تاریخ عمومی هنرهای مصور، ج2، ص261؛ راهنمای صنایع اسلامی، ص123.
3- اللباب، ج3، ص375؛ ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص265.

ص: 490

عاقبت در رشت ساکن شده و به ارشاد مردم مشغول شده و از مرجع حل مشکلات شرعی آن حدود بوده و همانجا وفات یافته است.(1)

میرزا حسن تبریزی

میرزا حسن بن میرزا محمّد صادق خان تبریزی اصفهانی، عالم فاضل و ادیب. پدرش به امر شاه عباس اوّل از تبریز به اصفهان آمده و در محلّه عباس آباد سکونت نمود.

میرزا حسن در اصفهان تحصیل کمالات نموده و در علم و فضل بر اقران فائق آمد. وی شرحی بر اشعار مشکله مثنوی معنوی نوشته و رسائلی در معقولات دارد.(2)

محمّد حسن نصیری طوسی

محمّد حسن بن محمّد صالح نصیری طوسی، عالم فاضل و ادیب شاعر، از دانشوران قرن دوازدهم هجری و از ادباء و فضلای خاندان نصیری طوسی در اصفهان است. وی کتاب «هدایة المسترشدین» در باب استخارات را در 13 ربیع الثّانی 1132ق تألیف نموده است. گاهی شعر می سروده و «طالع» تخلّص می کرد.

وی قطعه ای درباره سیلاب سال 1110ق در اصفهان سروده که مادّه تاریخ آن چنین است:

بود «طالع» به فکر تاریخش

تا نماید بیان به عین وضوح

شد روان بر زبان ز منبع دل

«نام طوفان نشسته از دل نوح»

صاحب عنوان تا سال 1132 در قید حیات بوده و تاریخ فوت او معلوم نیست.(3)


1- نقباء البشر، ج1، ص400؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص499.
2- خزانه عامره، ص429؛ الذریعه، ج9، ص1068؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 498 و 499.
3- الذریعه، ج25، ص192؛ الکواکب المنتشره، ص183؛ دستور شهر یاران، ص275؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص417.

ص: 491

شیخ محمّد حسن همدانی

شیخ محمّد حسن بن آقا شیخ صفر علی همدانی، عالم فاضل زاهد ورع، در اصفهان متولّد شده و نزد پدر و سیّد محمّد باقر درچه ای، سیّد مهدی درچه ای، سیّد محمّد نجف آبادی و شیخ محمّد رضا نجفی تحصیل نمود. او سالها در مسجد پدر خویش (مسجد کوچه باغ دردشت) اقامه جماعت می نمود.

سرانجام در شب جمعه 21 شوال سال 1380ق به سن متجاوز از هشتاد وفات یافته و در یکی از اطاق های تکیه ای متصل به تکیه ملک مدفون گردید. در سالهای اخیر جهت توسعه تکیه شهداء تکیه ملک و اطاق های مجاور آنان را خراب کردند.(1)

حسن رستمی

ابو عبداللَّه حسن بن ابوالطّیّب عباس بن علی بن حسن رستمی اصفهانی، از محدّثین شافعی اصفهان در قرن ششم هجری است. از عبّاد و زهاد و فقهاء و محققین و محدّثین عصر خویش بوده و از ابی الحسین احمد بن عبدالرّحمان بن محمّد ذکوانی و اباعمرو بن منده و دیگران استماع حدیث کرده است. شیخ متنجب الدّین، عالم و محدّث شیعی و نیز رزق اللَّه بن هبةاللَّه بن محمّد قزوینی اصفهانی معروف به «ابن شفروه» از او حدیث نقل می کنند.(2)

محمّد حسن خانی

محمّد حسن خانی بن عباس، از شعرای معاصر اصفهان درسال 1280ش در اصفهان متولّد شد. وی از راه شغل نانوائی امرار معاش می نموده و در سرودن شعر طبع متوسّطی داشته است.


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص733؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 301 و 302.
2- مرآة الجنان، ج3، ص347؛ لباب الألباب، تعلیقات، ص640؛ ثقات العیون، ص60؛ تاریخ تشیع اصفهان، ص283.

ص: 492

از اوست:

حکایتی من محزون کنم دقیقه دقیقه

شکایت از لب میگون کنم دقیقه دقیقه

نکرد درد دلم را علاج آن پری آخر

رواست دیده چو جیحون کنم دقیقه دقیقه(1)

ملّا محمّد حسن ذاکر اصفهانی

ملّا محمّد حسن ذاکر اصفهانی فرزند عباس، ساکن محلّه مستهلک، اهل منبر بوده و قدری سواد خواندن و نوشتن داشته و مکتب داری می کرده است. طبع شعر متوسطی داشته و کتابی در مراثی و مدایح تنظیم کرده و آن را به نام «تحفة الأئمه» موسوم گردانیده است و متجاوز از هفتصد بیت است. قسمت دوّم کتاب خود را به نام «کتاب نوحه» نامیده و در آن نوحه سینه زنی و غیره است و شامل 500 بیت می شود. قسمت سوّم «مناجات نامه» مشتمل بر حدود دویست بیت و مجمع ابیات کتاب حدود 1500 بیت است.

در مدح رسول اکرم صلی الله علیه وآله سروده است:

به مدح خاتم پیغمبران چو بلبل شیدا

شوم مترنّم ز فضل خالق یکتا

محمّد حسن مدّاح زاده

محمّد حسن خزدوز متخلّص به «مداح زاده» فرزند عبّاس از شعرای معاصر اصفهان. در سال 1300ش در اصفهان متولّد شد. وی سالها در اداره فرهنگ اصفهان [آموزش و پرورش ]به انجام وظیفه مشغول بوده است. [از مداحان اهل بیت علیهم السلام است و در فن مادّه تاریخ سُرایی مهارتی به سزا دارد.]

از اوست:


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص176.

ص: 493

به سوی مردم دانا نظر ای دوست

که خوپذیر بود نفس تو به آسانی

چنانکه خوی بد و نیک همچو آینه است

به روح نقش ببندد ز علم و نادانی(1)

شیخ حسن دُریاب*

شیخ حسن دُریاب فرزند عباسعلی واعظ صالح، در سال 1280ش در دولت آباد بُرخوار اصفهان متولّد شد. از نوجوانی به تحصیل علوم دینی مشغول شد و مدّتی بعد با پدرش به نجف اشرف مهاجرت کرد و از درس اساتید عالیقدر آنجا خصوصاً آیات عظام سیّد ابوالحسن اصفهانی و سیّد محسن حکیم بهره برد.

او در کنار تحصیل به وعظ و ارشاد و تهذیب نفوس مردم و ترویج دین مشغول بود. او عالمی زاهد، متواضع، اهل مطالعه بود. و اوقات را به عبادت و تهجّد سپری می ساخت. از مصائب زندگی او شهادت فرزند برومندش در زندان رژیم بعثی حاکم بر عراق بود که آنرا با توکّل و صبر بر خویش هموار ساخت.

در سال 1421ق به ایران آمد و در شهر مقدّس قم ساکن شد و سرانجام در 5 شوال 1426ق به رحمت الهی واصل شد و پیکرش در قبرستان علی بن جعفر قم مدفون شد. وی 9پسر داشت که 7نفر از آنان در کسوت روحانیّت به تحقیق و ترویج دین مشغولند.(2)

سیّد حسن طالقانی نجفی

سیّد حسن طالقانی عالم کامل و حکیم عارف، از علمای قرن دوازدهم هجری.

حزین لاهیجی شاگردش او را «از اعاظم علماء و اکابر عرفا» دانسته و می نویسد:


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص434.
2- یاداشت های آقای رحیم قاسمی.

ص: 494

«در هیچ فنّی از علوم نبود که استحضارش به کمال نباشد. مسائل حکمت را با مشاهدات صوفیّه انطباق داده علوی عظیم در اظهار مراتب ثلاثه توحید است. قُوَّت تقریر و مباحثه اش به مثابه ای بود که احدی از اصحاب جدل را نزد او یاری سخن گفتن نبود... بعض طلبه ظاهر وی را نیز غایبانه به عقاید غیر از شرع اقدس نسبت می دادند.»

میر سیّد حسن طالقانی سالها در اصفهان به تدریس متون حکمی و عرفانی همچون «فصوص الحکم» و «هیاکل النّور» مشغول بود تا اینکه در اوایل قرن دوازدهم هجری در اصفهان وفات یافت. (گویند) وی در تکیه خرابه نزدیک تکیه میرزا رفیعا در تخت فولاد مدفون است.(1)

میرزا محمّد حسن قاضی

میرزا محمّد حسن بن میرزا عبدالرّحیم قاضی، عالم فاضل، از علمای قرن قرن چهاردهم هجری است. پس از فوت برادرش شیخ ابوالقاسم قاضی، به منصب قضاوت رسیده و با مرگ او دستگاه قضاوت [که در اختیار روحانیت، در اصفهان بود] برچیده شد. گرچه فرزندش مرحوم آقا میرزا عبدالرحیم نیز همین شهرت را داشت لکن مشروطیّت ایران همگی این عناوین را از بین برد.(2)

سیّد حسن مهاجر*

سیّد حسن مهاجر ابن سیّد عبدالرّسول، از علماء و فضلای معاصر اصفهان. در سال 1308ش متولّد شد. ادبیات را نزد شیخ حیدرعلی محقّق و شیخ محمّد علی حبیب آبادی خواند و شرح لمعه را از شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی و شیخ محمّد جواد اصولی


1- تاریخ و سفرنامه حزین، ص169؛ تاریخ حکماء و عرفاء، ص48؛ فرهنگ معین، ج5، ص1067؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص474؛ سیری در تاریخ تحت فولاد، ص115؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص231.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص120؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج1، ص277.

ص: 495

فرا گرفت. قوانین از نزد سیّد علی اصغر برزانی، رسائل و مکاسب را نزد مدرّس کَهَنگی و رسائل را نزد شیخ محمّد رضا جرقویه ای و میرزا ابوالحسن تویسرکانی خواند. در حکمت و کلام از درس آقا صدر کوپائی و هیئت و نجوم را از درس مجدالعلماء نجفی بهره گرفت. همچنین در درس نهج البلاغه میرزا علی آقا شیرازی حاضر می شد. او در درس حضرات آیات شیخ عباسعلی ادیب، حاج آقا حسین خادمی و سیّد عبدالحسین طیّب نیز حضور یافت و کسب فیض نمود. سپس به قم رفته و از درس آیات عظام بروجردی و سیّد محمد حجّت بهره بُرد و در جلسه تفسیر شیخ محمّد تقی اشراقی شرکت کرد. مدتی نیز در مشهد مقدّس از درس حضرات آیات میلانی و میرزا احمد کفائی بهره گرفت.

آنگاه به اصفهان آمد و برای تبلیغ و ترویج دین به کازرون رفته و 28 سال در آنجا ساکن بود. یک تابستان نیز به بروجرد رفت و از درس شیخ علی محمّد بروجردی استفاده کرد.

ایشان سالهاست که در اصفهان ساکن است و نماز جماعت را در مسجد قبا برپا می کند و به بیان احکام الهی بر منبر و تدریس تفسیر در حوزه علمیه اصفهان می پردازد و از علماء وارسته، صالح و زاهد اصفهان به شمار می رود.(1)

میرزا محمّد حسن چینی

میرزا محمّد حسن حکیم معروف به «چینی» و مشهور به «مولانا» [بن میرزا عبدالغفار بن میرزا محمّد علی دانش اصفهانی، از فلاسفه و دانشمندان عالیقدر قرن سیزدهم هجری. در حدود 1226ق در اصفهان متولّد شد. جدّش میرزا محمّد علی متخلّص به «دانش» و معروف به «آقابزرگ» به شغل چینی فروشی مشغول بود و در کنار آن به کتابت می پرداخت. لذا نوه اش به نام «میرزا حسن چینی» معروف شد. دانش به نواده اش علاقه فراوان داشت و در تشویق او برای کسب علو م ادب سهم مهمی ایفا کرد. پس از


1- یادداشت های محقّق ارجمند آقای رحیم قاسمی.

ص: 496

فوت او، میرزا حسن به تحصیل ادامه داد تا اینکه موفق به راه یافتن به مجلس درس حکمت آخوند ملّا علی نوری در سالهای آخر عمر او شد و از فیض درس و بحث او برخوردار شد. پس از وفات استادش در 1246ق به تدریس کتب فلسفه مشغول شد ]و به قول اعتمادالسّلطنه «در اصفهان حکمت متعالیه را تدریس بلکه تأسیس می فرمود».

[میرزا حسین تحویلدار اصفهانی نیز می نویسد:

«میرزا محمّد حسن چینی استادی بود در علم قریب الدّرجه مرحوم میرزا محمّد حسن نوری و در تقریر اکمل. و بحر وجودش بسیار با وسعت، مضمون (اِذا سکت عمیقٌ و اذا تکلّم مواجٌ) مصداق شأن ایشان بوده. پسر بزرگی دارد، ابوالقاسم نام. نسبت به پدر گمنام است.»

مجدالاسلام کرمانی از یکی از حکماء قرن سیزدهم هجری به نام میرزا حسین ورزنه یاد می کند که در مدرسه چهارباغ اصفهان ساکن بود و جماعتی از اهل ذوق و صفا از طبقه حکماء و شعراء با او مراوده داشتند.

استاد منوچهر صدوقی سها او را «علی الظاهر» همان میرزا محمّد حسن چینی، دانسته است.

میرزا حسن چینی در حدود سال 1264ق وفات یافت. [طبع شعر نیز داشته و «حکیم» تخلّص می کرده است. او قصیده ای در مدح حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی سروده است.]

میرزا ابوالحسن جلوه و میرزا محمّد حسن شیرازی مرجع و زعیم عالیقدر از شاگردان او هستند.(1)


1- تذکره مآثر الباقریه، صص 191 و 192؛ المآثر و الآثار یا چهل سال تاریخ ایران، ج1، ص237؛ جغرافیای اصفهان (تحویلدار)، ص67؛ الکرام البرره، ج1، ص295؛ منتخب معجم الحکماء، ص77؛ تاریخ انحلال مجلس، صص 207-201؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 472 و 473.

ص: 497

حسن نجف آبادی

حسن بن عبدالقادر نجف آبادی [خطاط نسخ نویس قرن سیزدهم هجری] در سال 1260ق کتابت نسخه ای از «جواهر الکلام» مُجَلَّد فرایض و قضاء و شهادات را نوشته است. نسخه به شماره 239 در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی در قم موجود است.(1)

شیخ محمّد حسن نظام العلماء

شیخ محمّد حسن نظام العلماء فرزند شیخ عبدالکریم شیرازی، عالم فاضل از نوادگان شیخ محمّد تقی رازی صاحب حاشیه است. از آزادیخواهان صدر مشروطیت بوده و از بذل مال و کمک به آزادیخواهان مضایقه نداشته است. وی در سال 1351ق وفات یافته و [بنا به نوشته نسب نامه الفت در یکی از اطاق های ضلع شرقی تکیه مادر شاهزاده در تخت فولاد مدفون شده است.

حاج آقا نوراللَّه نجفی، از علماء بزرگ اصفهان و از رهبران مشروطیت در اصفهان شوهر خواهر او بوده است.(2)]

محمّد حسن اصفهانی

محمّد حسن بن عبداللَّه اصفهانی [خطاط نسخ نویس] در پنج شنبه دهم شعبان 1240ق کتابت نسخه ای از کتاب «تنقیح المقاله در توضیح رساله» تألیف: هبةاللَّه شاهمیر حسنی حسینی متوفای 898ق را به خط نسخ به پایان رسانیده [است]. نسخه به شماره 6972 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(3)


1- فهرست گلپایگانی، ج2، ص52.
2- تاریخ مشروطیت (ملک زاده)، ج1، ص204؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج1، ص107؛ گلشن اهل سلوک، ص223.
3- فهرست مرعشی، ج18، ص150.

ص: 498

میرزا حسن قاضی

آقا میرزا حسن بن آقا شیخ عبداللَّه قاضی، «عالم عامل، فاضل ادیب، جامع معقول و منقول» از علمای اواخر دوره قاجاریه وی از سلسله مشایخ بیدآباد است که نسب آنان به شیخ زاهد گیلانی می پیوندد.

وی در 10 رجب 1342ق وفات یافته و در صحن تکیه ریزی در تخت فولاد مدفون شد.(1)

شیخ محمّد حسن گیلانی

شیخ محمّد حسن بن عبداللَّه گیلانی، عالم فاضل. از علمای قرن دوازدهم هجری و از مشایخ بیدآباد اصفهان است. در گیلان متولّد شده و در اصفهان سکونت گزیده و پس از وفات در قبرستان آب بخشان اصفهان مدفون گردیده است.(2)

وی اوّلین فرد این خاندان است که به منصب قضاوت این شهر نائل گردیده است.(3)

حسن لُغذَه اصفهانی

ابوعلی حسن بن عبداللَّه لُغذَه (یا لکذه یا لذکه) اصفهانی، ادیب و نحوی لغوی، از دانشمندان و ادبای اصفهان است.

از شاگردان زجاج و باهلی و از مصاحبان و معاصران اصمعی، کرمانی و ابوحنیفه دینوری بوده و در عصر خویش در عراق از حیث مقام علمی و ادبی کم نظیر بوده است.

صاحب عنوان در سال 210ق وفات یافت. کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «التّسمیه» 2. «خلق الإنسان» 3. «خلق الفرس» 4. «دیوان اشعار» 5. الردّ علی «ابن قتیبه» فی غریب الحدیث 6. «الصّفات» 7. «مختصر النحو» 8. «النّوادر» 9.


1- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص119.
3- بیان المفاخر، ج2، ص234.

ص: 499

«نقض علل النّحو» 10. «الهشاشة و البشاشة» و غیره.(1)

سیّد حسن قاضی عسکر

سیّد حسن بن عبدالمجید حسینی اصفهانی (قاضی عسکر)، از وعاظ اصفهان در قرن سیزدهم هجری بوده [است.] از آثار او:

1. کتابت نسخه ای از «اطباق الذّهب» به خط نسخ خیلی خوب که در سال 1276ق آن را نوشته و به شماره 751 در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار تهران موجود است.(2)

2. کتابت نسخه ای از «اطواق الذّهب» زمخشری، به خط نسخ خیلی خوب که در سال 1276ق آن را نوشته و به شماره 753 در همان کتابخانه موجود است.(3)

این دو کتاب بر حسب خواهش یا امر سیف الملک نوشته شده است و سیف الملک لقب عباسقلی خان نوری است.

3. کتابت نسخه ای از «محضر الشهود فی ردّ الیهود» تألیف: حاج بابا قزوینی که در سال 1268ق کتابت شده و در کتابخانه آیت اللَّه نجفی در اصفهان موجود است.(4)

حسن جنگعلی*

حسن جنگعلی فرزند عبدالمحمود بن ملّا حسن مؤذن، متولّد 1316ش در اصفهان. در مدرسه عَلیّه تحصیل کرده و در خط شاگرد استاد حبیب اللَّه فضائلی است. خطوط نستعلیق، نسخ، شکسته و ثلث را مشق کرده و به خط ثلث علاقه فراوانی دارد. کتیبه های برخی از مساجد اصفهان به خط اوست.(5)


1- معجم الادباء، ج8، ص144؛ ریحانة الادب، ج5، ص127؛ معجم المؤلّفین، ج3، ص238؛ روضات الجنّات، ج3، ص59؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 499 و 500؛ هدیة العارفین، ج5، ص268.
2- فهرست کتابخانه سپهسالار، ص11.
3- فهرست کتابخانه سپهسالار، ص13.
4- قبیله عالمان دین، ص243.
5- مصاحبه با آقای حسن جنگعلی در بهار 1387.

ص: 500

سیّد حسن فقیه امامی*

حاج سیّد حسن فقیه امامی ابن حاج سیّد عطاءاللَّه درب امامی عالم جلیل، از علمای معاصر اصفهان.

در سال 1353ق برابر با 1313ش در اصفهان متولّد شده و نزد پدر دانشمند خود و جمعی از علمای اصفهان همچون حاج شیخ احمد فیاض، حاج شیخ محمّد حسن نجف آبادی، حاج آقا حسین خادمی، شیخ عباسعلی ادیب حبیب آبادی، شیخ علی مشکوة سِدِهی، حاج میر سیّد علی بهبهانی، شیخ علی قدیری کَفرانی، سیّد علی اصغر برزانی، شیخ محمّد علی معلّم حبیب آبادی، سیّد مرتضی موحّد ابطحی و مجدالعلماء نجفی به تحصیل پرداخته و سپس در اصفهان به انجام وظایف شرعیه اهتمام ورزید.

وی دهها سال است که به تدریس فقه و اصول و حدیث و تفسیر در حوزه علمیه اصفهان مشغول است. ظهرها در مسجد الکریم و شب ها در مسجد بابا محمّد علی سقا (مسجد امامی) اقامه جماعت می نماید و به پاسخگویی و رفع مشکلات شرعی مردم می پردازد.

در بسیاری از امور خیریه پیشقدم بوده و به همت ایشان بسیاری از مساجد و مدارس حوزه علمیه اصفهان مانند مدرسه ذوالفقار، مدرسه خالصیه، مدرسه بابا قاسم، مدرسه نیم آورد، مدرسه عربان تعمیر شده و مدارس تازه همچون مدرسه محمودیه و مدرسه الغدیر و مدرسه جوادیّه تأسیس شده است. همچنین با بسیاری از مؤسسات خیریه و مذهبی اصفهان همکاری داشته و یا عضو هیأت امنای آنها بوده است.

سخنرانی ها و فعالیت های ایشان علیه فرقه بهائیت و عقاید مارکسیستی و التقاطی در اصفهان بسیار مشهود است.

کتابهای زیر از تألیفات ایشان است و به طبع رسیده است:

1. «خمس» 2. «نقش عقل در احکام الهی» 3. «آیا فهم قرآن آسان است 4. «صراط

ص: 501

مسستقیم»(1)

حسن اصفهانی

حسن بن علویه اصفهانی [کرانی]، از محدّثین ثقه [و مورد اعتماد بوده] و ظاهراً برادر احمد بن علویه اصفهانی [کرانی] باشد.(2)

حسن اصفهانی

حسن بن علی اصفهانی، خطاط نسخ نویس، در قرن یازدهم هجری است. در هندوستان ساکن بوده و در سال 1094ق در گلشن آباد هند، «تاریخ نگارستان» تألیف: قاضی احمد غفاری را به خط نسخ کتابت کرده است. این کتاب به شماره 5747 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(3)

افضل الدّین حسن مهابادی

افضل الدّین حسن بن علی بن احمد بن علی مهابادی، فقیه صالح متبحّر، از ثقات علمای امامیه در قرن ششم هجری است.

اصلاً از اهالی قریه «ماه آباد» یا «مهاباد» از توابع اردستان و نواده افضل الدّین احمد بن علی مهابادی است. در فقه، حدیث، ادبیات و سایر علوم زمان خود مهارت داشته و از پدرش «علی مهابادی» روایت می نموده است. شیخ منتجب الدّین بن بابویه از او روایت می کند.

کتب زیر از اوست:

1. «الأعراب» 2. «دیوان شعر» 3. «ردّ التّنجیم» 4. «شرح شهاب الأخبار» قاضی


1- یادواره آیت اللَّه فقیه امامی، صص 29-26.
2- اعیان الشیعه، ج9، ص44.
3- فهرست مجلس: ج17، ص188.

ص: 502

قضاعی 5. «شرح لمع» ابن جنّی در نحو 6. «شرح نهج البلاغه» و غیره(1)

خواجه حسن نظام الملک طوسی

خواجه حسن نظام الملک طوسی بن علی بن اسحاق بن عبّاس طوسی، از معروفترین وزرای ایرانی در عهد سلاجقه.

در سال 408ق یا 410ق در «نوغان» طوس متولّد گردید. وی نزد بزرگان دین و علم در عهد خود از جمله ابوالقاسم قشیری، امام موفق نیشابوری، ابوسعید ابوالخیر، حسن بن علی بلخی و دیگران در بلخ، اصفهان، نیشابور و بغداد تحصیل کرد و نظر به عقل و کیاست و حسن تدبیر به مقامات بالایی دست یافت. ابتدا به خدمت حاکم بلخ علی بن شاذان درآمده و سپس به خدمت جغری بیک و پس از مرگ او به خدمت طغرل بیک مشغول شد. آلب ارسلان در سال 455ق او را به وزارت خود برگزید. پس از مرگ آلب ارسلان، فرزندش ملکشاه او را در مقام وزارت ابقا کرد. دوره وزارت خواجه نظام الملک 30 سال طول کشید.

او نسبت به علماء و محدّثین احترام می گذاشت و برای هر یک از آنان بنا به فراخور حال و موقعیّت علمی و اجتماعی آنان جوائز، انعامات و حقوق معین کرد. در شهرهایی چون اصفهان، بغداد، ری، مرو، نیشابور و هرات مدارسی جهت تحصیل فقهاء و محدّثین فرقه شافعی تأسیس نمود که مهمترین آنها مدرسه نظامیه بغداد می باشد. خواجه نظام الملک سرانجام در شب جمعه یازدهم ماه رمضان سال 485ق در مسافرت به بغداد، در قریه ای نزدیک نهاوند به نام «صحنه» به دست یکی از فدائیان اسماعیلی به


1- امل الآمل، ج2، ص69؛ الفهرست (منتجب الدّین)، ص51؛ ثقات العیون، صص 61 و 62؛ ریاض العلماء، ج1، صص 221 و 222؛ روضات الجنّات، ج2، ص260؛ فوائد الرضویه، صص 104 و 105؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص500؛ تاریخ تشیع اصفهان، صص 288 و 289؛ ریحانة الادب، ج5، ص61؛ الذریعه، ج2، ص233 و ج9، ص239 و ج14، ص123؛ آتشکده اردستان، ج2، صص 269 و 270؛ لغت نامه دهخدا، ذیل حسن، ص606.

ص: 503

ضربه چاقو از پای درآمد. در ماه شوال ملکشاه نیز فوت شد. جنازه خواجه نظام الملک را به اصفهان آورده و در منزل خودش دفن کردند. بعداً ملکشاه را نیز به اصفهان و در جوار او مدفون ساختند.

از خواجه نظام الملک علاوه بر مدارس نظامیه مؤسسات و اماکن عام المنفعه زیادی بنا کرد که از جمله بیمارستانی در نیشابور، رباطی در بغداد، مسجد جامع طوس، مسجد جامع نوغان و غیره.

کتب زیر را از مؤلّفات خواجه نظام الملک ذکر کرده اند:

1. «امالی نظام الملک فی الحدیث» مطبوع 2. «سیاست نامه» یا «سیرالملوک»، به فارسی که چندین بار چاپ شده است. 3. «قانون الملک» که شاید همان «سیاست نامه» باشد. 4. «وصایای نظام الملک» یا «دستور الوزراء» [که به او نسبت داده اند که احتمالاً ]در قرن نهم آن را به نام فخرالدوله وزیر یکی از از اعقاب خواجه نظام الملک تألیف کرده اند.

مزار نظام الملک در محله «دالبتی» (دارالبطیخ) در محله کران اصفهان بوده و موقوفاتی برای آن معیّن کرده بودند و آنجا به «تربت نظام» معروف بود.

نگارنده در کتاب مزارات اصفهان شرح حال مفصلی از او نوشته ام.(1)


1- مزارات اصفهان، صص 201-183؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 195 و 196؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 592-590؛ مدارس نظامیه: اغلب صفحات؛ جامع التّواریخ (قسمت اسماعیلیان، فاطمیان و نزاریان)، ص134؛ اللّباب، ج3، ص365؛ هدیة العارفین، ج1، ص214؛ کشف الظّنون، ج1، ص417؛ شرح احوال شاعران بی دیوان، صص 583-581؛ مطلع الشّمس، صص 266-257؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج2، ص904؛ تاریخ نظم و نثر، ج1، ص66؛ الکامل فی التاریخ، ج10، ص204؛ تاریخ اندیشه سیاسی در ایران و اسلام، صص 239-235؛ الاعلام، ج2، ص219؛ الذریعه، ج12، ص273؛ روضات الجنّات، ج3، ص87؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «نظام»، ص597؛ ریحانة الادب، ج6، ص209؛ فرهنگ معین، ج6، صص 2130 و 2131.

ص: 504

میر سیّد حسن مدرس

میر سیّد حسن مدرس بن میر سیّد علی بن میر محمّد باقر حسینی میر محمّد صادقی بن میر اسماعیل بن میر سیّد ابوصالح بن میر عبدالرزّاق بن میر محمّد اسماعیل به میر سیّد ابوصالح حسینی اعرجی سمنانی، عالم کامل و فقیه محقق مدقق، جامع معقول و منقول و حاوی فروع و اصول.

در سال 1210ق در اصفهان متولّد شده و در اصفهان نزد پدر خود و دیگران کمی تحصیل نمود. بعداً در کربلا خدمت ملّا محمّد شریف العلماء و در نجف نزد صاحب جواهر و حاجی کلباسی (قبل از معاودت به ایران) و عدّه ای دیگر تلمّذ فرموده و پس از مراجعت به اصفهان نزد شیخ محمّد تقی رازی و برادرش شیخ محمّد حسین صاحب فصول و آخوند ملّا علی نوری تحصیل نمود وبا سیّد محمّد حسن مجتهد [از اجداد مؤلف کتاب] هم درس و هم مباحثه بوده و این رفاقت و دوستی تا هنگام وفات برقرار بود. مرحوم مدرس از میر زین العابدین خوانساری و صاحب جواهر اجازه داشته است. او در زمان حیات استاد خود حاجی کلباسی در اصفهان حوزه بحث و درس و افاده تشکیل داده و عدّه ای کثیر از فضلاء و مجتهدین به درس او حاضر شده و او به «مدرّس» معروف گردید.

از آثار خیریه او بنای مسجدی زیبا و آبرومند در محلّه نو اصفهان است که به خاطر وفات مرحوم مدرس نیمه کاره ماند و رحیم خان بیگلر بیگی، مسجد را به پایان رسانده و مسجد به نام او به «مسجد رحیم خان» معروف شد.

صاحب عنوان در 3 جمادی الثّانیه سال 1273ق وفات یافته و در مسجد خویش در مقبره ای مخصوص مدفون گردید.

تألیفات ایشان عبارتند از:

1. «اجوبة المسائل» 2. «ترجمه نجاة العباد» صاحب جواهر 3. «جوامع الکلم» یا «جوامع الاصول» [4. «حاشیه بر شفا»] 5. «رسالة فی اصول الجاریة فی الشّک فی المکلّف به» 6. «رساله فی اصالة البرائة» 7. «رسالة فی العدالة» 8. «رسالة فی قاعدة

ص: 505

لاضرر» 9. «رسالة فی اصالة الصّحة» 10. «رساله در عبادت» به فارسی 11. «رسالة فی القضاء و الشّهادات» 12. «شرح مختصر النّافع» 13. «مناسک حج» 14. «هدایة الطّالبین» که رساله عملیّه اوست.(1)

میرزا محمّد حسن نوری

میرزا محمّد حسن بن آخوند ملّا علی نوری، از علماء و حکمای قرن سیزدهم هجری، جامع معقول و منقول، خبره در رتبه علم و عمل و از افاضل مدرسین حکمت. در اصفهان متولّد شده و نزد پدر عالیقدر خود و همچنین ملّا محمّد علی نوری و سایر فضلاء اصفهان به تحصیل پرداخته و سپس به تدریس مشغول شده و شاگردان دانشمندی چون آقا علی مدرس زنوری، ملّا حیدر صبّاغ لنجانی، میرزا ابوالحسن جلوه، ملّا عبدالجواد خراسانی، حاج ملّا اسماعیل حکیم درکوشکی و آقا محمّد رضا قمشه ای (حکیم صهبا) را تربیت نموده است.

وی سفری به عتبات عالیات رفته و در کربلا صاحب فرزندی شده که به امر سیّد ابراهیم قزوینی (صاحب ضوابط) او را عبدالحسین نامیده است و ظاهراً خود از محضر صاحب ضوابط بهره علمی برده است.

همچنین در زمان صدارت میرزا آقاخان نوری [بین سالهای 1268 تا 1275ق] به طهران رفته و مورد تکریم میرزا آقاخان قرار گرفته است.

میرزا محمّد حسن نوری حواشی علمی ارزنده ای بر برخی از کتب معقول نگاشته


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 509-507؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 155-153؛ بیان المفاخر، ج1، صص 303-301؛ مکارم الآثار، ج2، صص376؛ مزارات اصفهان، صص 170 و 171؛ زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، صص 206 و 207؛ الکرام البرره، ج1، صص 336-334؛ ریحانة الادب، ج5، ص267؛ احسن الودیعه، ج1، صص 146 و 147؛ معجم المؤلفین، ج3، ص260؛ روضات الجنّات، ج2، ص299؛ الذریعه، ج4، ص142 و ج5، ص247؛ شرح حال رجال ایران، ج2، ص326؛ فرهنگ معین، ج6، ص1937؛ لغت نامه دهخدا، ذیل حسن، ص609؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص154؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص330.

ص: 506

است. سال وفات او معلوم نیست.(1)

ملّا حسن دیلمانی گیلانی

آخوند ملّا حسن بن ملّا علی بن ملّا حسن فقیه دیلمانی تنکابنی، عالم فاضل حکیم عارف و ادیب شاعر، از بزرگان اهل فضل و دانش بوده و در محلّه لنبان اصفهان ساکن بوده و بدین مناسبت به ملّا حسن لُنبانی نیز شهرت داشته است. وی تصوف را با حکمت جمع ساخته و در مسجد جامع عباسی تدریس حکمت خصوصاً شفا و اشارات می نموده است.

[ملّا عبداللَّه افندی صاحب ریاض با او نظر خوشی نداشته و می نویسد] از علوم دینی و نقلی نصیبی نداشته است.[امّا ملّا عبدالنبی قزوینی در تتمیم امل الآمل از او به عنوان «انه کان من الفضلاء و المشهورین و العلماء المعروفین علی مشرب الصّوفیه» یاد می کند.]

در اواخر عمر قوای عقلانیش اختلالی یافته و در همان اوان به تاریخ 16 صفر 1094ق وفات یافته و در تخت فولاد مدفون شد. قبر او اکنون در بقعه صاحب روضات واقع شده است. گاهی رباعی می سروده است.

این رباعی از اوست:

از کثرت داغ توام افلاکم

وز زور لگدکوب حوادث خاکم

باران نشاط گر ببارد سنگم

ور آتش غم شعله کشد خاشاکم(2)


1- المآثر و الآثار یا چهل سال تاریخ ایران، ج1، ص270؛ جغرافیای اصفهان (تحویلدار)، ص67؛ الکرام البرره، ج1، صص 342 و 343؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 328 و 402؛ شواهد الرّبوبیّه: مقدمه، ص صد و بیست و شش؛ منتخبی از تاریخ فلاسفه اسلام، ص354؛ منتخب معجم الحکماء، ص76؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص500 و ج2، ص829؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص360.
2- تذکره نصرآبادی،ج1، ص228؛ ریاض العلماء، ج1، ص184؛ تتمیم امل الامل، ص105؛ الروضة النضره، ص155؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص99؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 477 و 479 و 543؛ اعیان الشیعه، ج21، ص254، الذریعه، ج9، ص242؛ تاریخ علماء و شعرای گیلان، ص112؛ نامها و نامدارهای گیلان، ص138؛ مشاهیر گیلان، ج2، ص132.

ص: 507

شیخ حسن کربلائی

شیخ حسن اصفهانی حائری، معروف به «شیخ حسن کربلائی) فرزند علی بن محمّد رضا بن محسن تستری، عالم فاضل و فقیه ماهر، در کربلا متولّد شد. در نوجوانی در مدرسه حسن خان کربلا ساکن شد و مقدّمات را در آنجا فرا گرفت. سپس به سامرا رفته و از درس میرزا حسن شیرازی (میرزای بزرگ) بهره گرفت و در شمار شاگردان مُبَرَّز او درآمد. همچنین از درس سیّد اسماعیل صدر، شیخ فضل اللَّه نوری، سیّد محمّد فشارکی و ملّا فتح اللَّه سلطان آبادی (جلسات درس صبح های جمعه) استفاده نمود. او حدود 12 سال با میرزا محمّد حسین نائینی معاشر و هم مباحثه بود. وی از علمای آگاه و متعهّد عهد خویش بود و در شرح ماجرای مبارزه با قرارداد رژی و جنبش تحریم تنباکو کتابی محققانه نوشت و آن را به رؤیت استادش میرزای شیرازی رساند. پس از وفات میرزای شیرازی او در سال 1314ق به کربلا بازگشت و مصاحبت سیّد اسماعیل صدر را اختیار کرد. مدّتی بعد به نجف اشرف رفت و در آنجا بیمار شد و به کاظمین رفت و در پنج شنبه 17 ربیع الاولی 1322ق وفات یافته و همانجا مدفون شد.

سیّد عبدالحسین شرف الدّین و آقا محمّد کاظم شیرازی از شاگردان درس او بوده اند. شیخ حسن کربلائی «تقریرات فقه و اصول» استادش میرزای شیرازی را به رشته تحریر درآورده و کتاب «تاریخ دخانیه» را در سال 1314ق تألیف نموده که در سال 1382ش به همت محقّق ارجمند شیخ رسول جعفریان به چاپ رسیده است.(1)


1- تاریخ دُخانیه: مقدمه، صص 15-9؛ الذریعه، ج8، ص50 و ج3، ص252؛ نقباء البشر، ج1، صص 420 و 421؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 251 و 252؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 506 و 507.

ص: 508

حسن سنبلانی

ابوعلی حسن بن علی بن سعید سُنبلانی جُعفی، از محدّثین قرن سوم و چهارم هجری بوده و از ابی مسعود نقل حدیث کرده است. سهل بن عبداللَّه بن طاهر و ابو احمد عسال (محمّد بن احمد بن ابراهیم) از او روایت کرده اند.

حافظ ابونعیم وی را در عداد ابدال آن روزگار برشمرده است.(1)

سیّد محمّد حسن میر جهانی

میر سیّد محمّد حسن میرجهانی جرقویه ای ابن علی بن قاسم طباطبائی، از افاضل علمای معاصر اصفهان. در سال 1319ق (مطابق 1280ش) در روستای محمدآباد جرقویه، از توابع اصفهان متولّد شد. از 7سالگی تحصیل مقدّمات را در محمّدآباد آغاز کرد و پس از مدّتی به اصفهان آمده و در مدرسه صدر ساکن شد.

در اصفهان در درس اساتیدی چون شیخ علی مدرّس یزدی، شیخ محمّد علی معلّم حبیب آبادی، سیّد احمد مدرس، شیخ محمّد علی فتحی دزفولی و سیّد محمّد رضا خوانساری شرکت کرده و سپس از محضر آیات عظام: سیّد ابوالقاسم دهکردی، آخوند ملّا محمّد حسین فشارکی و آقا شیخ محمّد رضا نجفی بهره برد.

او در سال 1346ق به نجف اشرف مهاجرت کرد و مدّتی از محضر آیات عظام: سیّد ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدّین عراقی و شیخ عبداللَّه مامقانی بهره برد و از خواص اصحاب آیت اللَّه اصفهانی گردید.

وی پس از اتمام تحصیلات خود به اصفهان بازگشته و به نشر معارف اسلامی و فضایل اهل بیت پرداخت. مدت 3 سال نیز در قصبه دهاقان اقامت نمود و مرجع شرعی آن حدود بود. در سال 1371ق به مشهد مقدّس مهاجرت کرد و در دو حجره حرم مطهر که در اختیارش بود، به تألیف، تحقیق و تدریس مشغول شد. پس از 7سال به علّت


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص269.

ص: 509

نامساعد بودن آب و هوای آنجا با مزاج ایشان، به تهران عزیمت نمود و به وعظ و خطابه و اقامه جماعت و تحقیق و تألیف مشغول شد.

میرجهانی در فقه و اصول، کلام، تفسیر، حدیث، علوم غریبه (خصوصاً جفر و اعداد و اسطرلاب) و ریاضیات تبحّر فراوان داشت. خط خوشی داشت و برخی از کتاب هایش را به خط زیبای خود کتابت نمود. علاوه بر آن دراخلاق حسنه و مکالات فاضله زبده اهل فضل و کمال بود. شعر را نیکو می سرود و «حیران» تخلّص می نمود.

او در اواخر عمر به اصفهان بازگشته و در 21 جمادی الثانی 1413ق (مطابق چهارشنبه 21 آذر 1371ش در منزل مسکونی خود در اصفهان وفات یافته و حسب الوصیّه خود او در بقعه علّامه مجلسی جنب مسجد جامع عتیق اصفهان مدفون گردید.

ایشان را تألیفات عدیده ای است که از آن جمله است:

1. «مصباح البلاغة» (مستدرک نهج البلاغة) در 2 جلد 2. «کنوز الحکم و فنون الکلم» (خطبه ها و سخنان امام حسن مجتبی علیه السلام 3. «روایح النسمات» (شرح دعای سمات) 4. «نوائب الدّهور» در علائم الظّهور، در 2 جلد 5. «اللّوامع النّور فی علایم الظّهور»، به عربی 6. «دیوان اشعار» 7. «گنجینه سرور» 8. «گنج رایگان» (در علوم غریبه) 9. «سعادت ابدی» 10. «الدُّرر المکنونة» (در تاریخ ائمه اطهار) به عربی 11. «احکام رضاع» 12. «رساله در نجوم و فلکیّات» 13. «شهاب ثاقب» 14. «الجنّة العاصمة» (زندگانی حضرت فاطمه سلام اللَّه علیها) 15. «مقامات الاکبریّة» (زندگانی حضرت علی اکبر) 16. «مقلاد الجنان» (در ادعیه و زیارات) 17. «ذخیرة المعاد» (در ادعیه و ساعات عبادات 18. «انساب سادات» 19. «تفسیرام الکتاب» 20. «البکاء علی الحسین علیه السلام» 21. «السَّبیکة البیضاء فی نسب بعض آل الطبّاء» 23. «ولایت کُلیّه

این ابیات از اوست:

خسروا گوشه چشمی به من بی سر و پا کن

سوی دلسوختگان یک نظر از بهر خداکن

ص: 510

نفس نگذاردم ای شه که به اخلاص بکوشم

منّتی جان مرا از ستم نفس رها کن(1)

حسن طبری

عمادالدّین حسن بن علی بن محمّد طبری آملی استرآبادی از محدّثین و دانشمندان شیعه در قرن هفتم هجری است.

[وی با محقّق حلّی و خواجه نصیر الدّین طوسی معاصر بوده و تا سال 698 در قید حیات بوده است.] وی را تألیفاتی است که از آنجمله است:

[1. اربعین بهائی، به فارسی که به نام بهاءالدّین صاحب دیوان جوینی، حاکم اصفهان نوشته شده و نسخه ای از آن به شماره 1902 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است. 2. اسرار الامامة 3. معجزات النّبی و الائمة 4. الکامل فی السقیفة (که اول جزء کتاب مناقب بوده و سپس مؤلف آن را جدا کرده و کتابی مستقل از آن ساخته است. 5. مناقب الطاهرین، به فارسی که در سال 671ق به نام خواجه بهاءالدّین جوینی در اصفهان تألیف شده است و نسخه ای از آن به شماره 3994 در کتابخانه مجلس شورای ملی در تهران موجود است.[6. نهج الفرقان الی هدایة الایمان، در فقه 7. العمدة فی اصول الدّین و فروعه 8. تحفة الابرار 9.العقود السّبعه(2)]


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص160؛ الذریعه، ج11، ص255 و ج10، ص22؛ لاله های رنگارنگ، ص36؛ مکارم الآثار، ج7، ص2423؛ مجله «آئینه پژوهش» سال دوم شماره 16: آذر و دی 1371، ص117؛ وفیات علمای معاصر اصفهان: خطی؛ گلزار مشاهیر، ص89.
2- فهرست مجلس: بخش چهارم از ج10، ص2094؛ فهرست الفبایی آستان قدس رضوی، ص36؛ روضات الجنات، ج2، ص261؛ ریحانة الادب، ج4، ص199؛ ریاض العلماء، ج1، صص 268-274؛ فوائد الرضویه، ص111؛ الکنی و الالقاب، ج2، ص443؛ معجم المؤلفین، ج3، ص261؛ الذریعه، ج3، ص405، و ج15، ص333 و ج17، ص253؛ تاریخ تشیع اصفهان، ص315.

ص: 511

عزالدّین حسن اصفهانی

ابوعلی (یا ابو محمّد) عز الدّین حسن بن اشرف الدّین علی بن عز الدّین محمّد بن عماد کاتب بن محمّد بن محمّد بن محمّد بن حامد بن محمّد بن عبداللَّه بن علی بن محمود بن هبةاللَّه بن اُلُه اصفهانی، از محدّثان و دانشمندان قرن ششم و هفتم هجری است. جد اعلای خاندان عماد کاتب «اُلُه» نام داشته که به معنای عُقاب است.

صاحب عنوان در ذیحجه 653 یا 655ق متولّد شده است. مشایخ او قریب پنجاه نفر هستند. از جمعی از علماء نیز اجازه داشته و عدّه ای نیز موفق به دریافت اجازه از او شده اند. وی یک سال در مکه معظّمه مجاور بود. و سرانجام در 9شوال 727ق وفات یافته است.(1)

حسن اصفهانی

حسن بن علی بن محمود بن احمد اصفهانی [از فضلاء اصفهان در قرن هشتم هجری ]در رمضان 701ق کتاب «ترجمه اصول اقلیدس» قطب الدّین محمود شیرازی را به خط نسخ نوشته و مقابله کرده است. نسخه میکروفیلم آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

حاج میرزا حسن خان جابری انصاری

حاج میرزا حسن خان جابری انصاری ابن میرزا علی خان مستوفی ، فاضل ارجمند، ادیب اریب، مورّخ توانا و شاعر ماهر در 18 رجب 1287ق در شیراز متولّد شد.

در 4 سالگی با پدر به اصفهان آمد. در کودکی نزد پدر شروع به تحصیل کرد. در 17 سالگی پدر را از دست داد. پس از مرگ پدرش وارد دستگاه ظلّ السلطان شده و زیر نظر میرزا حبیب اللَّه خان مشیرالملک انصاری به منشی گری پرداخت. در کنار آن نزد ملّا حسن دُرّی، ملّا عبدالجواد آدینه ای، میرزا حسین همدانی، آخوند کاشی، جهانگیرخان قشقائی،


1- الدّرُرَ الکامنه، ج2، ص110.
2- فهرست میکرو فیلم های دانشگاه، ص48.

ص: 512

میرزا محمّد حسن نجفی و آقا سیّد محمّدباقر درچه ای به تحصیل پرداخته و به تألیف کتاب و تحقیق مشغول شد. [در سال 1321ق به سفر حج رفت. در ماجراهای مشروطیّت، به آزادی خواهان پیوست و در اواخر سال 1324ق و اوایل 1325ق منشی انجمن ولایتی اصفهان بوده و در 16 شوال 1325ق روزنامه «گنجینة الانصار» را منتشر کرد. پس از به سلطنت رسیدن محمّدعلی شاه و اقدامات او علیه مشروطه خواهان، دستور دستگیری او نیز صادر شد امّا او به عتبات عالیات رفت و از درس حاج سیّد اسماعیل صدر بهره برد و به اشاره او عمامه بر سر نهاد. پس از بازگشت به اصفهان ریاست عدلیه اصفهان را پذیرفت امّا به علّت دخالت کنسولگری روسیه در کارهای او از آن منصب استعفا داد. در سال 1299ش اولین شماره روزنامه «اسرار الانصار» را منتشر کرد.] پس از آن به مطالعه و تحقیق و رسیدگی به املاک و مستغلات خود مشغول شد تا این که در شب پنج شنبه 15 جمادی الآخر 1376ق (مطابق 27 دی 1335ش) وفات یافته و بنا بر وصیّت خود او، جسدش را در بقعه بابا رکن الدّین در تخت فولاد مدفون ساختند.

او طبع شعر داشته و ابتدا «محنت» تخلّص می کرد سپس آن را به «جابری» تغییر داد.

این کتابها از آثار اوست که به چاپ رسیده است:

1. «آفتاب درخشنده» 2. «آگهی شهان از کار جهان» 3. «بدایع و نوادر» 4. «تاریخ اصفهان و روی و همه جهان» 5. «تاریخ نصف جهان و همه جهان» 6. «تفسیر حسن» 7. «جوهر الجواهر» 8. «شرح حال شیخ بزرگوار سعدی» 9. «گزارش زندگانی پیر علیل شیخ جابری» 10. «گوهر شب چراغ» 11. «للآلی السّمط فی معالی النّبی و السّبط» 12. «معجزات کلام اللَّه» 13. «نورالثّقلین» 14. «نوشدارو یا تهذیب الاخلاق»

و این تألیفات از اوست که هنوز به طبع نرسیده است:

1. «بعضی اشعار عرب و عجم» 2. «بیست هزار نظم پارسی و عربی» 3. «بعضی نوادر و بدایع گفتار مردم» 4. «ترجمه شرح فقه ابو حنفیه» 5. ترجمه دو جلد از «وفیات الاعیان» 6. «تسهیل وصّاف» 7. «رساله در حقیقت معاد» 8. «منشات و منشدات نظم و

ص: 513

نثر» و غیره.(1)

حسن اصفهانی

حسن بن علی بن مهران اصفهانی، از محدّثین اصفهان است وی از عامر بن فُرات حدیث شنیده و ابوبکر بن ابوداود سجستانی از او استماع حدیث نموده است.(2)

محمّد حسن گیلانی اصفهانی

محمّد حسن بن علی بن نعمت اللَّه بن حسین بن نعمت اللَّه گیلانی [از فضلاء و ادبای قرن سیزدهم هجری] در سال 1244ق. در دهه سوم رمضان کتاب «بیان المحمود» تألیف محمود میرزا قاجار را نوشته است. میکروفیلم آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

سیّد حسن امامی سدهی

سیّد حسن امامی سدهی بن حاج میر سیّد علی بن سیّد مهدی بن سیّد اسماعیل دیباجی فروشانی، عالم فاضل و ادیب کامل.

در سال 1320ق در فروشان سده متولّد گردیده و در مولد خود و اصفهان و مشهد و نجف اشرف در نزد بزرگان و مجتهدین تلمّذ نموده و به مقام شامخ اجتهاد رسید. [سطوح اولیه را در قم آموخت سپس به مشهد مقدّس رفته و نزد سیّد عباس شاهرودی و آقا سیّد حسن سطوح عالی را فراگرفت. سپس به اصفهان بازگشت و در درس


1- تاریخ اصفهان (جابری)، تصحیح دکتر جمشید مظاهری: مقدمه؛ نصف جهان و همه جهان، صص 163-161؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور: مقدمه؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص137-135؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج1، صص 344 و 345؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، ص610؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 511 و 512.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص261.
3- فهرست میکرو فیلم های دانشگاه، ص798.

ص: 514

میرمحمدصادق مدرس خاتون آبادی، آخوند گزی و آقا شیخ محمدرضا نجفی شرکت کرده و کسب فیض نمود. پس از آن به نجف اشرف عزیمت نموده و چندین سال از دروس آیات عظام سیّد ابوالحسن اصفهانی، میرزا حسین نائینی، آقا ضیائ الدّین عراقی و میرزا محمّد حسین غروی اصفهانی (کمپانی) بهره برد. پس از مدّتی به علّت بیماری به اصفهان آمده و بیست سال در آنجا بود. سپس به نجف اشرف بازگشته و از دروس آیات عظام سیّد ابوالحسن اصفهانی، میرزا عبدالهادی شیرازی و حاج شیخ محمّد کاظم شیرازی مستفیض شد] در سال 1367ق به قم رفت و سال بعد به امر مرحوم بروجردی به همراه حاج شیخ عبدالجواد جبل عاملی و حاج آقا عطاءاللَّه اشرفی اصفهانی (شهید محراب) برای اداره حوزه علمیه کرمانشاه به کرمانشاه رفت و پس از مدّتی به قم بازگشت.

وی سالهای آخر عمر خود را در سِدِه ماربین (خمینی شهر فعلی) سپری نمود. نماز جماعت را در مسجد جامع اقامه می نمود و در مدرسه علمیه (که سابقاً حسینیه حاج حسن نام داشت) در محلّه فروشان به تدریس خارج فقه و اصول مشغول بود. وی در میان مردم به «حاج آقا امام» معروف بود. شعر نیز می سرود. وی یک دوره کامل فقه تألیف نمود که به چاپ نرسیده است.

سرانجام در سال 1398ق وفات یافته و در مسجد جامع جنب مزار برادرش حاج آقا نوراللَّه امامی مدفون شد.(1)

حسن اصفهانی

ابوعلی حسن بن علی بن یعقوب اصفهانی، از محدّثین اصفهان است. از ابو زکریا یحیی بن زکریا بن حیویه نیشابوری روایت نموده و زبیر بن عبدالواحد اسدآبادی از او نقل حدیث می نماید.(2)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص58 و 59؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، ص368؛ گنجینه دانشمندان، ج7، صص 347 و 348؛ خمینی شهر شهری که از نو باید شناخت، صص 112 و 113.
2- تبیین کذب المفتری، ص424.

ص: 515

سیّد محمّدحسن بهشتی

سیّد محمّد حسن بن میر سیّد علی بهشتی، عالم فاضل جلیل. [از علمای قرن سیزدهم هجری]

در اصفهان متولّد شده و نزد حاج شیخ محمّدباقر نجفی و دیگران به تحصیل پرداخت. سپس به ارشاد مردم و اقامه جماعت در مسجد سرجوی شاه و مسجد صحرا در محلّه لنبان مشغول شد. او عالمی زاهد و اهل عبادت و تقوا بوده و در سن 63 سالگی در اوایل ربیع الثّانی 1312ق وفات یافته و در تکیه سادات بهشتی واقع در شمال مصلای تخت فولاد مدفون شد.(1)

سیّد حسن حسنی نائینی

سیّد حسن بن سیّد علی حسنی نائینی، از علمای جلیل القدر عهد صفویه است. پدر و مادرش از سادات حسنی بوده اند. او در مدرسه کافوریه اصفهان به تحصیل مشغول بوده است.

او نسخه ای از «من لا یحضره الفقیه» را در 15 ربیع الاوّل 1073ق کتابت نموده است. نسخه در کتابخانه شخصی میرزا علی اکبر عراقی در نجف موجود است.(2)

سیّد حسن ضوئی

سیّد حسن ضوئی ابن آقا سیّد علی حسینی، ادیب شاعر، در رجب سال 1342ق در اصفهان متولّد گردیده و در جوانی به شغل بازرگانی مشغول شد. طبع شعر داشت ولی کم شعری می سرود.

از اوست:


1- تحفة الاحباب، صص 32 و 33؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص136.
2- الروضة النضره، ص156.

ص: 516

گر خوری جامی ز می از خویشتن غافل شوی

تا ابد از شور او مدهوش افتی و خمار

نیست مقصودم زِ مِی جز ساغر حُبّ علی

زانِ میَم ده تا که خرم گردد این قلب فکار

چون صفی اللَّه جامی از دلای او چشید

توبه اش آمد قبول حضرت پروردگار(1)

سیّد حسن طباطبائی

سیّد حسن بن علی طباطبائی اصفهانی، فاضل خطاط در قرن سیزدهم هجری. از آثار او کتابت نسخه ای است. از: «جامع عباسی» که آن را در روز سه شنبه سوم ماه صفر سال 1237ق به خط نستعلیق به پایان رسانیده است. نسخه به شماره 125 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی در مشهد مقدّس موجود است.(2)

میرزا حسن قدسی کاشانی

آقا میرزا حسن قدسی کاشانی بن ملّا علی، عالم فاضل و عابد زاهد معروف به «میرزا حسن کاشی» از علمای قرن چهاردهم هجری. در کاشان متولّد شده و نزد حاج ملّا حبیب اللَّه شریف کاشانی به تحصیل پرداخته و سپس به اصفهان مهاجرت کرده و نزد جمعی از بزرگان [خصوصاً آخوند ملّا محمّد کاشانی، سیّد محمّد باقر درچه ای و سیّد ابوالقاسم دهکردی ]کسب فیض نموده است.(3) [سالها امام مسجد سر نیم آورد بوده است. عالمی مقدّس و محتاط در امور بوده و در اخلاق فاضله و ملکات پسندیده از


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 322 و 323.
2- فهرست الهیات مشهد، ج1، ص64.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 351 و 352.

ص: 517

نوادر عصر شمرده می شد.(1)]

سرانجام در یکشنبه 2 رمضان المبارک 1377ق به سن متجاوز از 90 سال وفات یافته و در ایوان بقعه تویسرکانی در تخت فولاد مدفون شد.(2)

[مرحوم سیّد کمال کاشانی متخلّص به «حقیر» درباره وفات او مرثیه ای سروده که مادّه تاریخ آن این بیت است:

بهر تاریخ وفاتش این چنین گفتا «حقیر»

«روح قدسی شد ندیم قدسیان اندر جنان»(3)]

شیخ محمّدحسن قدیری*

شیخ محمّدحسن قدیری فرزند شیخ علی قدیری کفرانی اصفهانی، از علما و فقهای عالیقدر معاصر، در سال 1317ش متولّد شد. تحصیلات جدید را تا دیپلم انجام داد و علیرغم کسب رتبه ممتاز در آزمون اعزام دانشجو به خارج از کشور، به تحصیل در حوزه علمیه پرداخت. او سالها در نجف اشرف به تحصیل سطوح عالیه و خارج فقه و اصول مشغول بود و از درس اساتیدی چون شهید سیّد اسداللَّه مدنی و آیات عظام امام خمینی، سیّد ابوالقاسم خوئی و سیّد محمود شاهرودی بهره برد و به مقامات بلند علمی دست یافت. او 20 سال در نجف اشرف به تحصیل و تدریس مشغول بود. سپس به ایران آمد و در قم به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و در روز جمعه 17 شوال 1429 برابر با 26 مهر 1387 وفات یافت و در مسجد طباطبایی حرم حضرت معصومه(س) بخاک سپرده شد.

کتب زیر از تألیفات اوست که به چاپ رسیده است:

1. «کتاب الاجاره» 2. «کتاب التّیمّم» 3. «مباحث فی علم الاصول» (2جلد) 4. «کتاب البیع» (تقریرات درس امام خمینی» 5. «رسالة فی الوضع و الاستعمال»(4)


1- تاریخ اصفهان (جابری)، ص329.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص99.
3- لاله های جاوید، ص201.
4- یادداشت های آقای رحیم قاسمی.

ص: 518

حسن لنجانی

حسن بن علی لنجانی، از خطاطان و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری. وی در یازدهم محرّم 1252ق رسائل رجالی سیّد حجّةالاسلام (19 رساله) را به خط نسخ نوشته [است.] نسخه به شماره 1616 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(1)

میرزا حسن نائینی*

میرزا حسن بن علی اکبر نائینی، عالم فاضل و واعظ کامل. از علمای قرن چهاردهم هجری. در نائین متولّد شده و در مولد خود و اصفهان به تحصیل پرداخت. سپس در نائین به اقامه جماعت پرداخت. مدّتی بعد به اصفهان آمده در کوی کاشیان محلّه طوقچی ساکن شد و به وعظ و خطابه پرداخت. وی در حدود 60 سالگی، در حدود سال 1350ق وفات یافته در قبرستان سر قبر آقا مدفون شد. برادرش «جوهر الشعراء» از شعرای مقیم یزد بوده است.(2)

حسن بن محمّد علی بیگ*

حسن بن محمّد علی بیگ از فضلاء قرن یازدهم هجری است در مدرسه باقریه اصفهان به تحصیل مشغول بوده و در 28 ربیع الاوّل 1087ق یادداشت تملک خود را بر روی نسخه ای ازکتاب «تحریرالقواعدالمنطقیه» تألیف قطب الدّین رازی نوشته است.(3)

ملّا محمّد حسن استرآبادی

ملّا محمّد حسن بن ملّا محمّد علی بن احمد بن کمال الدّین حسین استرآبادی، عالم فاضل، [از دانشوران اواخر دوره صفویه] در اصفهان ساکن بوده و ظاهراً از شاگردان


1- فهرست مرعشی، ج5، ص22.
2- به نقل از آقای محمّد علی بُرِشان فرزند میرزا حسن نائینی در تاریخ 29 تیر، 1377ش.
3- فهرست خاندان میبدی، ص44.

ص: 519

پدر دانشمند خود بوده است. وی کتاب «الاجازات» را تدوین نموده و علّامه مجلسی برخی از اجازات «بحار الانوار» را از این کتاب نقل کرده است. کتاب «الاجازات» در سال 1096ق نوشته شده است.(1)

میرزا محمّد حسن نجفی

آقا میرزا محمّد حسن نجفی بن میرزا محمّد علی بن میرزا محمّد باقر هزار جریبی مازندرانی نجفی، از علمای بزرگ اصفهان در عصر قاجاریّه، عالم فاضل متقّی و مجتهد محقّق مدقّق.

در حدود سال 1237ق متولّد شده و پدرش از فحول علمای عصر و مادرش دختر مفسّر عالیقدر میرزا محمّدباقر نواب لاهیجی است. در اصفهان نزد میر سیّد حسن مدرس و در عتبات عالیات نزد آقا سیّد ابراهیم قزوینی (صاحب ضوابط)، شیخ مرتضی انصاری، میرزا حسن شیرازی [و صاحب جواهر کسب فیض نموده و به اجتهاد نائل آمده و از اساتید خود به خصوص صاحب جواهر اجازه دریافت نموده] و به اصفهان آمد و به تدریس و رفع مرافعات و خصومات و تحقیق و تألیف مشغول شد.

مرحوم میرزای شیرازی اعتماد تامّی به او داشته و اهل اصفهان هر وقت از ایشان سؤال می کردند که به چه کسی رجوع کنند؟ می فرمودند به میرزا محمّد حسن نجفی و جمعی از خواص از ایشان تقلید می کردند. و ایشان امام جماعت مسجد ذوالفقار بودند و عمر گرامی را صرف تحصیل و تدریس و تألیف و تصنیف و جواب استفتائات می فرمودند.

[اگرچه تعداد شاگردان او زیاد نیست اما اغلب آنان مجتهد و صاحب فتوا شدند. از جمله شاگردان او آخوند ملّا عبدالکریم گزی، جهانگیرخان قشقائی، میرزا حسن خان جابری انصاری، سیّدمحمّد باقردرچه ای و سیّد ابوالقاسم دهکردی قابل ذکر می باشند.


1- الذریعه، ج1، ص125؛ الکواکب المنتشره، ص159؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص373.

ص: 520

در قضاوت اهل مداهنه نبود و بر حق استوار بود. ظلّ السّلطان حاکم اصفهان 30سال خواست او را رام نماید و نتوانست. در زهد و عبادت و قناعت حاجی کلباسی و در فطانت و هوش حاجی آباده ای عصر خویش بود.]

بالاخره در پنج شنبه 11ربیع الاوّل سال 1317ق بر اثر سکته در اصفهان وفات یافته و در تکیه لسان الارض در تخت فولاد مدفون گردیده [و پس از 27سال در حضور آخوند گزی وقتی قبرش را شکافتند تا جسدش را به عتبات عالیات نقل نمایند، دیدند از بدن شریف او ذرّه ای از بین نرفته و حتی محاسن او سالم و تازه بود] و آن پیکر مطهر را به نجف اشرف حمل نموده و در آن ارض اقدس مدفون ساختند.

کتب زیر از ایشان است:

1. «اجزائی در اصول» 2. «اجزائی در فقه» 3. «حاشیه بر فصول» 4. «حاشیه بر قوانین» 5. «رساله در زیارت عاشورا» 6. «کتابی در طهارت» 7. «کتابی در تقوا» ناتمام و غیره(1)

سیّد محمّد حسن سدهی

سیّد محمّد حسن سدهی اصفهانی بن سیّد محمّد علی بن سیّد حسنعلی بن سیّد محمّد بن سیّد محمّد رضا موسوی، عالم فاضل و فقیه محقّق، از علمای اواخر دوره قاجاریه، در 26 جمادی الاولی 1277ق در سِدِه ماربین [خمینی شهر فعلی] متولّد شده و در اصفهان نزد حاج میرزا بدیع درب امامی، جهانگیرخان قشقائی، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای و آقا میرزا حسن عراقی به تحصیل پرداخت.

وی در ماه صفر 1329ق وفات یافته و عظامش را به نجف اشرف نقل کرده و مدفون


1- رجال اصفهان یا تکذرة القبور، صص 46-44؛ دانشمندان وبزرگان اصفهان، ج1، صص 504 و 505؛ تاریخ اصفهان(جابری)، ص329؛ الاصفهان: رجال و مشاهیر، صص572 و 573؛ نقباء البشر، ج1، صص 420 و 421؛ تاریخ نصف جهان، صص 105 و 106؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص186؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 155 و 156؛ مکارم الآثار، ج3، ص1011.

ص: 521

ساختند. وی را تألیفاتی است که از آن جمله است:

1. «اجتماع امر و نهی» 2. «استصحاب» 3. «اشتراط استصحاب ببقاء موضوع» 4. «تمییز مشترکات و حال ابوبصیر» 5. «حجیّت بیّنه و فروع آن» 6. «رساله رهن» 7. «رساله صلح» 8. «رساله صلح حقّ الرّجوع» 9. «رساله ظن» 10. «رساله در فرق بین حیثیت تعلیلیه و تقییدیه» 11. «رساله در قضا» 12. «مجموعه ای در وعظ و حدیث»(1)

میرزا حسن عمادالشّریعه نائینی

میرزا حسن عمادالشّریعه نائینی بن حاج میرزا محمّد علی بن میرزا حسین نائینی، عالم فاضل. از علمای قرن چهاردهم هجری.

در اصفهان و نائین تحصیل کرد. در اواخر عمر از نائین به پُرزان از توابع شهرضای اصفهان منتقل شده و در آنجا به نشر احکام و اقامه جماعت اشتغال جسته، در سال 1348ق در آنجا وفات یافت.(2)

محمّدحسن مدرس فتحی*

محمّد حسن مدرس فتحی فرزند شیخ محمّدعلی مدرس فتحی دزفولی بن خواجه نصراللَّه، فاضل ارجمند و شاعر ادیب معاصر.

در سال 1298ش متولّد شد. ادبیات عرب و کتاب «شرایع» را نزد پدر خواند. سپس به تجارت روی آورد. وی پس از وفات پدر به گردآوری و چاپ تألیفات پدر دانشمند خود پرداخت. وی اکنون در طهران ساکن است.

این کتابها و آثار از اوست:

1. «النور الجلی فی خلافة بلافصل علی علیه السلام» به شعر فارسی که در سال 1346ش در تهران طبع شده است. 2. «ترجمه و شرح دعای صباح» مطبوع 3. «غدیرخم یا


1- مکارم الآثار، ج6، صص 2133 و 2134.
2- تاریخ نائین، ج4، ص5.

ص: 522

سرنوشت بشر» منظوم و مطبوع 4. تصحیح و تعلیق کتاب «خصایص امیرالمؤمنین علیه السلام» تألیف: احمد بن شعیب نسائی، مطبوع 5. ترجمه «خصائص» نسائی، به فارسی 6. «اعلام خصائص نسائی» 7. «تابنده تا همیشه» (شرح «النّور الجلی فی خلافة بلافصل علی علیه السلام») 8. «خدا کیست؟ خدا چیست؟» مطبوع (1)

میرزا حسن خاکیای اصفهانی

میرزا حسن خاکیا بن محمّد علی. شاعر و ادیب معاصر. [در سال 1277ش در محلّه میدان کهنه اصفهان متولّد شده و در کودکی به مکتب خانه رفت در آغاز نوجوانی پدرش را از دست داد و در بازار اصفهان به کار مشغول شد. ابتدا در کاروانسرای دالان دوز در بازار و سپس در بازار بزرگ چنار سوخته به کار پرداخت. او از نوجوانی طبع شعر داشت و شعر می سرود] ابتدا در انجمن ادبی میرزاعباس خان شیدا شرکت کرد. پس از تعطیلی انجمن شیدا، در منزل خود انجمن ادبی تشکیل داد[که کم کم در بین ادباء و شعراء شهرت یافت و علاوه بر سخنوران اصفهان، از تهران نیز گاهی شاعران به این انجمن می آمدند. انجمن در سال های 1324 تا 1340ش به فعالیت ادامه داد و پس از تأسیس انجمن ادبی کمال در مدرسه چهارباغ، تعطیل شد. خاکیا در این انجمن و سپس در انجمن ادبی صائب شرکت می کرد. اشعار او در بسیاری روزنامه ها و نشریات چون توفیق، صدای اصفهان و اصفهان به چاپ می رسید. خاکیا مردی عارف مسلک و درویش منش بود سفری به تهران رفته و به خدمت ذوالرّیاستین رسیده و مرید او شد. سپس به اصفهان آمد و مرید میرزا عبّاس پاقلعه ای شد.

سرانجام در 20خرداد 1355ش چشم از جهان فروبسته و به دیار باقی شتافت و پیکر او را در تکیه سیّد العراقین واقع در تخت فولاد به خاک سپردند.

شکیب اصفهانی از اساتید شعر و ادب اصفهان و از دوستان قدیمی او مادّه تاریخ


1- شرح مجموعه گل، صص 191 و 192.

ص: 523

فوتش را چنین سروده است:

خواست مؤمنی «شکیب» از من

سال تاریخ فوت او غافل

عارفی دوش سر زد و گفت

«خاکیا» بود شاعری قابل

1355

دیوان او نزد فرزند ایشان عباس خاکیا موجود است.

از اوست:

آن دل که تجلّی گه دلدار نباشد

در آن خبر از عالم اسرار نباشد

اعمی بود آن کس که رخ خوب تو ببیند

از جان و دل و دیده خریدار نباشد

ناصح چه دهی تو به که ما باده کشان را

راهی به جز از خانه خمّار نباشد(1)]

شیخ محمّد حسن زاهدی*

حاج شیخ محمّد حسن زاهدی گیلانی اصفهانی فرزند شیخ محمّد علی عالم فاضل، از علمای اواخر دوره قاجاریه است.

در سال 1229ه.ق در اصفهان متولّد شده و در این شهر به تحصیل پرداخته است. وی در 5 شعبان 1299ه.ق «صحیفه سجادیه» را برای میرزا زین العابدین امام جمعه تهران کتابت نموده است. این نسخه در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.

ظاهراً صاحب عنوان در اوایل قرن چهاردهم هجری وفات یافته است.(2)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص173-171؛ مصاحبه غلامرضا نصرالهی با آقای عباس خاکیا در سه شنبه 3مرداد 1374ش.
2- فهرست مرعشی، ج32، ص495.

ص: 524

حسن سالک اصفهانی

حسن سالک بن محمّد علی، در سال 1323ق در اصفهان متولّد شده و در این شهر به تحصیل پرداخت. سپس به طهران رفته و به مشاغل دولتی وارد شد. در شعر طبعی روان داشته است.

از اوست:

هرکس که شب به یاد رخش دید ماه را

بر آسمان رساند ز دل دود آه را

عکس هلال ابروی ساقی ببین به جام

تا در صیام عذر بگوئی گناه را(1)

سیّد حسن شاهاندشتی مازندرانی

سیّد حسن بن میر محمّد علی شاهاندشتی مازندرانی، عالم فاضل. وی در اصفهان ساکن بوده و در مسجد شمس آباد اقامه جماعت می نموده است. سرانجام در سال 1297ق وفات یافته و در تکیه میر در تخت فولاد مدفون شده است.

وی مؤلف شرح نهج البلاغه است و در آنجا لغات و تراکیب کتاب را توضیح داده است.(2)

شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی

حاج شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی بن محمّد علی، عالم فاضل زاهد متّقی، در حدود سال 1287ق در نجف آباد متولّد شد. در سنین نوجوانی در مدرسه ذوالفقار اصفهان سکونت گزیده و به تحصیل مشغول شد.


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 232 و 233.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص514؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص210؛ تحفة الابرار، ص527.

ص: 525

وی در اصفهان نزد میرزا بدیع درب امامی، آخوند ملّا محمّد حسین کرمانی، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، (میر محمّد صادق خاتون آبادی) آخوند کاشی، جهانگیرخان قشقائی و دیگران به کسب فیض پرداخت. سپس به نجف اشرف عزیمت نموده و نزد علمای عالیقدر آنجا خصوصاً آخوند خراسانی و آقا سیّد محمّد کاظم طباطبائی یزدی کسب فیض نمود. وی در آنجا از راه استنساخ کتب امرار معاش می نمود.

مرحوم عالم نجف آبادی پس از بازگشت به اصفهان با دختر حاج میرزا عبدالرّزاق موسوی احمدآبادی ازدواج نمود و همچنین به درس میر محمّد صادق مدرّس خاتون آبادی نیز حاضر شد. پس از آن تا آخر عمر در مدرسه جدّه بزرگ اصفهان به تدریس مشغول شد. وی سالها به تدریس شرح لمعه، معالم، قوانین، رسائل و مکاسب مشغول بود.

او در مصرف وجوهات شرعی احتیاط فراوان می نمود و از مصرف شخصی آن خودداری می نمود و درنهایت قناعت و زهد از راه درآمد زمینی که در نجف آباد داشت گذران زندگی می نمود.

او و حاج آقا رحیم ارباب و میرزا علی آقا شیرازی سه عالم اخلاقی بودند که رفاقت و همدلی و روحیه معنوی آنان زبانزد اهل معرفت بود.

وی سرانجام در تاریخ شب سه شنبه 18 ربیع الاوّل سال 1384ق وفات یافته و در جوار اساتید خود در تکیه کازرونی واقع در تخت فولاد مدفون شد.

کتب و رسائلی در فقه و اصول از تقریرات اساتید خود نوشته و ضمناً کتابی به نام «فضیلة السیّادة» درباره سادات و اهمیت مقام آنان و احادیث وارده در این موضوع تألیف نموده که به چاپ رسیده است.(1)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص520؛ دیباچه دیار نون، ص205؛ سیمای دانشوران، صص 133-127؛ آئینه اهل قلم، صص 68 و 69؛ حکایت پارسائی، صص 120-112؛ روضه رضوان، صص 239-223؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص172؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص229.

ص: 526

محمّد حسن فروغی مبارکه ای

محمّد حسن فروغی مبارکه ای بن محمّد علی، شاعر ادیب معاصر، در حدود سال 1300ش در مبارکه لنجان اصفهان متولّد گردیده و تحصیلات قدیم و جدید خویش را در اصفهان انجام داده، مدّتی به مشاغل آزاد اشتغال داشت. سپس به استخدام اداره دخانیات اراک درآمد. در هنگام اقامت در اصفهان در انجمن ادبی شیدا شرکت می کرد.

از اوست:

روی منمای به پیش همه ای سرو بلند

که مبادا رسد از چشم بدی بر تو گزند

به سر زلف پریشان تو نتوانم دید

جز دل غمزده خویش دلی را دربند

غیرتم می کشد آخر که چرا جام شراب

بوسه ها گیرد از آن لعل لب شکّرخند(1)

میرزا حسن قدسی

میرزا حسن قدسی فرزند محمّد علی قاری اصفهانی، خطاط ادیب، در اصفهان متولّد شده و نزد پدرش و همچنین برادرش میرزا عبدالحسین قدسی مشق خط کرده است. تحصیلات خود را در مدرسه نیم آورد انجام داده و در فنون ادب عربی خاصّه صرف و نحو استاد بوده است. سالها در مدرسه قدسیه که به دست برادرش میرزا عبدالحسین قدسی اداره می شد. به تدریس ادبیات مشغول بوده است. خط نسخ را نیز خوش می نوشته است.

تولّدش در 28 رجب 1293ق و وفاتش در جمعه 27 ذی القعده 1367ق روی داده است. او پس از وفات در صحن تکیه تویسرکانی در تخت فولاد مدفون گردید. مادّه


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص422.

ص: 527

تاریخ وفاتش را مرحوم هور گوید:

شاهد قدس، روان حسن قدسی شد

شد روانه حسن قدسی در عالم قدس

«شرح صمدیه» از تألیفات اوست.(1)

میرزا حسن متین اصفهانی

استاد میرزا حسن بهنیا متخلّص به «متین» بن آقا محمّد علی، از شعراء و سخنوران معاصر اصفهان. در سال 1290ش در اصفهان متولّد گردیده و در مدارس قدیم و جدید تحصیل کرده و از سن چهارده سالگی لب به گفتن شعر سروده و از سال 1310ش در انجمن ادبی شیدا شرکت نموده و از اعضای رسمی آن انجمن گردید و عمده ترقیّات شعری و ادبی مشارالیه در همان انجمن بوده و ایشان را باید از تربیت شدگان انجمن شیدا دانست.

در انجمن های ادبی اصفهان که در زمان مرحوم شیدا و بعد از آن تشکیل شده عموماً شرکت می نموده و خود از پایه گذاران انجمن ادبی کمال و اساتید صاحب نظر این انجمن بوده است.(2)

[همچنین در انجمن ادبی سعدی، انجمن ادبی صائب و انجمن ادبی سرای سخنوران شرکت می کرد و در ردیف اساتید قدیمی انجمن ها قرار داشت.(3)

وی سرانجام در سال 1375ش وفات یافته و در قطعه نام آوران گورستان باغ رضوان اصفهان مدفون شد.

مادّه تاریخ فوت او چنین است:


1- دیوان طرب، ص8؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 122-120؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص769؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص99؛ طریق الارشاد: مقدمه.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص482.
3- تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوّم)، ص694.

ص: 528

تاریخ سرایان همه خواندند به افسوس

«ای وای از این سوگ که استاد متین مرد»

دیوان اشعارش هنوز به طبع نرسیده است. او در اوایل شاعری «مهین» تخلّص می کرد. سپس آن را به «متین» تغییر داد.(1)]

این چند بیت از اوست:

بگریخت ز میدان فلک مهر جهان تاب

چون تاخت به میدان شه حسن تو، فَرَس را

از دیده روان است مرا اشک به دامان

آن سان که از آن رشک بود رودِ ارس را

گویم که رسد یار سفر کرده ام از راه

چون می شنوم ناله جانسوز جرس را

حسن اصفهانی

حافظ ابوعلی حسن بن عمر بن حسن بن یونس اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن ششم هجری است. در اصفهان، خراسان، عراق و نیشابور استماع حدیث کرده و در اصفهان مجلس املای حدیث داشته است.

وی کتابی به نام «مئة حدیث عن مئة شیخ» تألیف نموده و ابو النّجم طالب بن زید این کتاب را از او روایت می کند.(2)

[او از ابومحمّد عبداللَّه بن عبیداللَّه بن بیع، ابوعمر بن مهدی و ابن صلت در بغداد حدیث نقل کرده است.(3)]


1- بزرگان فرهنگ و تاریخ اصفهان: خطی.
2- التحبیر، ج1، صص 310 و 356؛ سیر اعلام النّبلاء، ج18، ص327؛ الوافی بالوفیات، ج12، ص194؛ تاریخ نیشابور، ص278.
3- المختصر من کتاب السیاق، صص 16 و 17.

ص: 529

حسن عریضی

حسن معروف به حسن الاکبر ابن عیسی نقیب بن محمّد الاکبر بن علی العریضی بن امام جعفر صادق علیه السلام، در اصفهان ساکن بوده و اولادش در اصفهان و قم بوده اند.(1)

در کتاب المجدی درباره او می نویسد:

«ابومحمّد الحسن مقیماً باصبهان و کان یقول شیخنا ابوالحسن هو: ابن عیسی بن عیسی بن محمّد بن علی العریض».

ظاهراً وی در مقبره امامزاده درب امام مدفون شده است.(2)

حسن اهتمام رهنانی

حسن اهتمام ابن غلامحسین رهنانی، شاعر و ادیب معاصر، در سال 1298ق در قریه رهنان [که فعلاً به شهر پیوسته و از محلّه های غرب اصفهان است] اصفهان متولّد گردیده و تحصیلات مقدّماتی خود را در مکاتب قدیم به انجام رسانید. مدّتی بعد در مدرسه چهارباغ ساکن شده و به تحصیل صرف و نحو و غیره اشتغال جست. در اوائل مشروطیت به عراق عرب رفته، زمانی نزد آخوند خراسانی به سر برده و پس از فوت او به اصفهان مراجعه نموده و ترک تحصیل نمود و به صنعت گرایید. مسافرتی به جنوب ایران و از آنجا به هندوستان کرده و در اوایل جنگ بین المللی اوّل به ایران مراجعت نموده و در اصفهان ساکن شد و سرانجام در سال 1379ق (1338ش) وفات یافته و در تکیه زرگرها در تخت فولاد مدفون شد.

استاد فضل اللّه اعتمادی متخلص به برنا در وفاتش چنین سروده است:

نوشت از پی فوت او کلک برنا:

ز نیکی حسن یاور اهتمامست

ماده تاریخ وفات او به شمسی نیز چنین است:

در وفاتش گفت برنا مصرعی:

با حسن شد سوی فردوس اهتمام


1- الفخری، ص30.
2- مزارات اصفهان ص 203.

ص: 530

وی در سرودن شعر طبع روانی داشت. [دیوان اشعار او به ضمیمه «لیلی و مجنون» منظوم در سال 1376ق به همّت کتابفروشی حاج غلامعلی بکائی به چاپ رسید.

این دو بیت از اوست:

به زه کشیده ز مژگان چون ناوک دلدوز

بگفتم احسن از این شصت و قوّت بازو

به غیر آهوی چشمش که هست شیر شکار

که دیده صید کند شیر شرزه را آهو(1)]

حاج محمّدحسن کلباسی

حاج محمّدحسن کرباسی (کلباسی) بن حاج محمّدقاسم، از اجلّه زهاد و عُبّاد [در قرن دوازدهم هجری] ساکن اصفهان. [از اهالی خراسان بوده و به خاطر اینکه مدتی در محلّه حوض کرباس هرات بود به کرباسی شهرت یافت. مدّتی در آنجا بود، سپس به کاخک و مشهد مقدّس سفر کرد. مدتی نیز در یزد بود و عاقبت به اصفهان آمد. او در مشهد مقدس و یزد و اصفهان مساجد و اماکن عام المنفعه بسیاری از ساخته و یا تعمیر نموده است.]

او جدّ اعلای خاندان کلباسی در اصفهان، خراسان و نجف اشرف است. درباره او گفته شده است که:

«حاجی کلباسی (حاج محمّدابراهیم) حسنه ای است از حسنات حاج محمّدحسن. و در اجازه ای که میرزای قمی جهت حاجی کلباسی نوشته، درباره، او گوید:

العالم العامل العابد الباذل المبرور المغفور الحاج محمّدحسن الشهیر بالکرباسی» و این القاب بهترین معرّف آن جناب است.

او با آقا محمّد بیدآبادی مصادقت و رفاقت صمیمانه داشته و در هنگام نزع قیومت


1- دیوان اهتمام، صص 1 و 2؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 73 و 74؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص331؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص128.

ص: 531

فرزندش محمّدابراهیم را به او سپرده است. او علاوه بر این پسر دو فرزند دیگر به نام ملّا محمّدقاسم و ملّا محمّدجعفر داشته که ظاهراً دراصفهان ساکن بوده و در این شهر وفات یافته اند.

پدرش حاج محمّدقاسم نیز از اخیار بوده و ظاهراً در خراسان وفات یافته است.

حاج محمّدحسن در سال 1190ق وفات یافته و در شمال مقبره ملّا اسماعیل خواجوئی واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

هاتف اصفهانی که معاصر اوست مرثیه ای سروده که در دیوان او به طبع رسیده است که برخی از ابیات آن چنین است:

هزار افسوس کز بیداد گردون

ز دنیا قدوه اهل یقین رفت

امام و مقتدای اهل دین شد

سر و سرحلقه اهل یقین رفت

با تاریخش رقم زد کلک «هاتف»

ز دنیا پیشوای اهل دین رفت(1)

حسن وحید دستگردی

حسن وحید دستگردی ابن محمّد قاسم، فاضل محقّق، ادیب اریب و شاعر گرانمایه، در سال 1298ق در قریه دستگرد اصفهان متولّد گردید. و دروس مقدماتی را نزد ملّا عبدالکریم سودائی دستگردی آموخت. او از همان نوجوانی طبع شعر داشت و به پیشنهاد مرحوم سودائی «لمعه» تخلّص نمود. در سن 14 سالگی با تشویق استادش به اصفهان آمد و در مدرسه میرزا حسین بیدآباد ساکن شده و به تحصیل پرداخت. مقدّمات عربی و فنون ادب را نزد میرزا یحیی مدرّس اصفهانی، فقه را نزد آخوند ملّا عبدالکریم گزی، اصول را نزد سیّد محمّد باقر درچه ای و حکمت را نزد جهانگیرخان قشقائی و آخوند ملّا محمّد کاشانی فرا گرفت و به پیشنهاد استادش میرزا یحیی تخلّص خود را به «وحید» تغییر داد.


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص52؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 106 و 107؛ خاندان کلباسی، صص 93-82؛ مکارم الآثار، ج5، ص1643؛ سیری در تاریخ تخت فولاد اصفهان، صص 64 و 65؛ الکواکب المنتشره، ص176.

ص: 532

از آغاز جنبش مشروطیت (سال 1324ق) به آزادیخواهان و مشروطه طلبان پیوسته و با نوشتن مقالات اجتماعی و سیاسی در روزنامه اصفهان: پروانه، زاینده رود، درفش کاویان و مفتش ایران و چاپ اشعار انتقادی خود به مبارزه به استبداد پرداخت.

در جریان حمله مشروطه خواهان بختیاری به اصفهان و سقوط اقبال الدّوله کاشی حاکم منصوب محمّد علی شاه چکامه ای در سال 1327 سروده است. با آغاز جنگ جهانی اوّل، او به دفاع از آلمان ها و بر علیه روسیه و انگلیس اشعاری سروده و پس از ورود روس ها به اصفهان در پی دستگیری او برآمدند و او به چهارمحال و بختیاری پناه برده و به تألیف کتاب «ره آورد وحید» پرداخت. [درسال 1336ق پس از دو سال به اصفهان بازگشت و چون اموال او و بستگانش به غارت رفته بود، به تهران رفته و تَظلُّم خواهی نموده و موفق به احقاق حق خود گردید. از این زمان او در تهران ساکن شده و به جرگه فقرای خانقاه پیوسته و مرید ظهیرالدّوله شد و به انجمن اخوّت پیوست. آنگاه در اداره انطباعات وزارت معارف مشغول به کار شد. سپس از طرف وزارت عدلیه به عضویت محکمه ابتدائی رشت منصوب شد ولی آن را نپذیرفت. مرحوم داور وزیر عدلیه در تشکیلات جدید او را با رتبه قضایی برای ریاست محکمه جنحه دعوت کرد ولی باز هم وحید آن را نپذیرفت. لقب «سلطان الشعرائی» را هم که به او داده بودند بکار نبرد.

وحید از سال 1337ق در تهران انجمن ادبی ایران را تشکیل داد که بزرگانی چون ملک الشعرای بهار، ادیب السلطنه صنیعی، قریب گرگانی، محمّد علی بامداد، محمّد هاشم میرزا افسر و حاجی میرزا یحیی دولت آبادی در آن عضویت داشتند. با از رونق افتادن انجمن و خروج اعضای برجسته، وحید نیز از آن انجمن خارج شد و در سال 1311ش انجمن ادبی حکیم نظامی را تأسیس کرد که ادباء و شعراء بزرگی چون، عبرت نائینی، امیری فیروزکوهی، بینش، علی قوم (قویم الدّوله)، صابر همدانی،احمد گلچین معانی، سهیلی خوانساری، محمّد علی ناصح و سروان نجاتی از اعضای ثابت آن انجمن بودند.]

وحید در سال 1338ق (مطابق بهمن 1298ش) مجله «ارمغان» را منتشر ساخت و

ص: 533

تا آخرین روزهای عمر آن را اداره کرد و علاوه بر چاپ مقالات ادبی و تاریخی ارزنده به تصحیح و تحقیق و انتشار آثار شعرا و ادبای گذشته زبان فارسی اهتمام ورزید. [از اقدامات فرهنگی و خیرخواهانه او تأسیس دبستان کمال الدّین در قریه دستگرد، دبستان ارمغان در قریه سوهانک شمیران تهران و تلاش برای انتقال کالبد کمال الدّین اسماعیل اصفهانی از محلّه جوباره اصفهان به حاشیه زاینده رود جنب سی و سه پل (که البته انجام نشد) و نام گذاری خیابان مجاور آن به نام کمال اسماعیل بوده است.

وحید دستگردی در اواخر عمر به تنگی نفس دچار شده و به ضعف بینائی شدید گرفتار شد و هنگامی که آماده رفتن به اطاق عمل جهت معالجه چشم خود می شد در اثر بیماری ذات الجنب] در سه شنبه 20 ذیحجه 1361ق (مطابق با 8 دیماه 1321ش) وفات یافته و در امامزاده عبداللَّه مدفون شد. وی دهها دیوان و کتاب ادبی را در چاپخانه خود به طبع رسانده و خود نیز عهده دار تصحیح و تحقیق برخی از این گونه آثار شده که از آن جمله است:

دیوان کمال الدّین اسماعیل، دیوان جمال الدّین عبدالرزاق، دیوان قائم مقام فراهانی، سبعه نظامی (خمسه نظامی و دو اثر دیگر نظامی)، دیوان ادیب الممالک فراهانی، یخچالیه (جلد دوم)، تذکره تحفه سامی، تذکره نصرآبادی. کتب زیر از تألیفات اوست.

1. «دیوان قصاید و غزلیات»، حدود چهل هزار بیت که بسیاری از آنها در مجله ارمغان چاپ شده و باقی آن نزد دامادش «مجد العلی» موجود بوده است. 2. «ره آورد وحید» 3. «انقلاب ادبی» 4. «سفینه بهترین اشعار» 5. «صد اندرز وحید» 6. «مثنوی سرگذشت اردشیر» 7. «هزار اندرز نظامی»

[وحید در سرودن مُسَمَّط، ترکیب بند، قطعه و قصیده و مثنوی بسیار توانا بود و به اشعار نظامی گنجوی بسیار عشق می ورزیده و از سبک حکیم گنجه پیروی می نموده است. او را می توان از پیشگامان شعر سیاسی و اشعار وطنیّه دانست. او در غزلسرایی طبع آزمایی کرده ولی غزلیاتش به پای قصاید و مثنویّاتش نمی رسد.

ص: 534

این شعر از اوست:

ز گلستان جهان صرفه بود خارم و بس

نهال عشق ثمر داد انتظارم و بس

به گرد من قفس آهن است باغ وجود

به جرم اینکه در این باغ من هزارم و بس

ز چار موج حوادث نمی رسم به کنار

جز این که یار کند جای در کنارم و بس

خدای را مفشان دامن ار چه می دانم

به دامن تو در این رهگذر غبارم و بس(1)]

شیخ محمّد حسن ورنوسفادرانی

شیخ محمّد حسن بن محمّد کاظم ورنوسفادرانی، عالم فاضل و فقیه محدّث و مفسّر، از دانشوران قرن سیزدهم هجری. [اصلاً از اهالی محلّه «ورنوسفادران» از محلاّت ثلاثه سِدِه ماربین (خمینی شهر فعلی) بوده و در اصفهان نزد جمعی از فضلاء از جمله حاج محمّد ابراهیم کلباسی به تحصیل پرداخته است.]

او مؤلف تفسیر مختصری است بر قرآن کریم و در اوّل آن گوید: «تفسیر بعضی از کلمات قرآن است و قرائت وصیغه و عدد و آیات و حروف آن». مؤلّف در سلخ ذیقعده 1241ق از نوشتن کتاب فراغت حاصل نموده و فرزندش محمّد مهدی آن را وقف


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 529-526؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 514 و 515؛ نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، سال 1354ش، شماره دهم، صص 82-63؛ مجله ارمغان، فروردین 1327ش، شماره اوّل، صص 14-7؛ ادبیات معاصر، صص 94 و 95؛ مشاهیر و بزرگان شرق و غرب جهان، ج2، صص 67 و 68؛ اشعار ملّی و میهنی از سخنوران معاصر ایران، صص 49-46؛ سخنوران نامی معاصر ایران، ج6، ص3842؛ مجله یادگار، دی ماه 1324، شماره پنجم، صص 69-65؛ تاریخ جراید مجلات ایران، ج1، صص 136-134؛ از صبا تا نیما، صص 325-322؛ فهرست مشاهیر ایران، ج2، صص 611 و 612.

ص: 535

نموده است.(1)

[تألیف دیگر او «تذکرة الاخوان» کتابی مفصّل شامل احادیث منقول از کتب حدیثی در یک مقدمه و 65 باب و یک خاتمه است که در سال 1245ق تألیف شده و به شماره 12784 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.(2)]

محمّد حسن جزایری*

محمّد حسن بن شیخ محمّد محسن جزایری، از خوشنویسان عصر شاه سلطان حسین صفوی بوده و خط ثلث را خوش می نوشته است.

در شاه نشین ایوان استاد مسجد جامع اصفهان کتیبه ای را به خط ثلث در سال 1112ق نوشته که بر روی کاشی نقش شده است.(3)

سیّد حسن دیباجی*

حاج سیّد حسن دیباجی فرزند حاج سیّد محسن، از علماء و فضلای معاصر. در سال 1305ش در محلّه فروشان خمینی شهر متولّد شده و تحصیلات خود را در اصفهان نزد علمای عالیقدری چون حاج شیخ عباسعلی ادیب، ابطحی، حاج سیّد علی اصغر برزانی، حاج شیخ محمّدحسن نجف آبادی، حاج آقا حسین خادمی و شیخ محمّدرضا جرقویه ای دنبال نمود. سپس برای ادامه تحصیل به قم رفته و در درس حضرات آیات بروجردی گلپایگانی، محقّق داماد، حاج میرزا هاشم آملی، حاج آقا مرتضی حائری و سلطانی شرکت کرد و از محضر آنان کسب فیض نمود.

او در قم اقامت داشته و به اقامه جماعت و ارشاد مردم می پرداخت در بسیاری از انجمن های خیریه عضویت داشت و خدمات ارزنده ای به نیازمندان، ایتام و معلولین


1- الکرام البرره، ج2، ص349؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص516.
2- فهرست مرعشی، ج32، ص472.
3- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص113.

ص: 536

می نمود.(1)

شیخ محمّدحسن اصطهباناتی

آقا شیخ محمّدحسن مدرس شیرازی اصطهباناتی ابن ملّا محمّد، عالم فاضل متقی، در اصفهان نزد [آخوند کاشی] و حاج شیخ محمّد باقر نجفی کسب فیض نمود(2) و به مقامات عالی علم و فضل نائل شد. [وی مدّتی به ریاضات شاقّه می پرداخته که آخوند کاشی او را از این عمل نهی می نمود(3)]

[در اصفهان مجلس درس و بحث داشته و جمعی از فضلاء و دانشوران خدمت او حاضر می شده اند که از آن جمله: حاج شیخ محمّد علی کرمانی، شیخ محمّد حسن داورپناه، شیخ محمّد حسن اسفرورینی قزوینی، ابوالفتح دهقان سامانی و حسن وحید دستگردی(4)]

سرانجام در شوّال 1336ق وفات یافته و در تکیه ملک واقع در تخت فولاد مدفون شد.(5)

شیخ محمّدحسن اصفهانی

شیخ محمّدحسن بن محمّد اصفهانی، عالم فاضل، [از دانشوران قرن سیزدهم هجری ]وی در عتبات عالیات نزد آقا محمّدباقر وحید بهبهانی تحصیل نموده و در سال 1216ق به ایران مراجعت نموده و چندین سال در کرمانشاه ساکن بود. در اواخر عمر به اصفهان بازگشته و در این شهر وفات یافت.

کتب زیر از اوست:

1. «انوار البصائر» در انواع علوم، در 12 مجلد [برخی از مجلدات آن در کتابخانه


1- خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، صص166 و 167.
2- اصفهان یا دارالعلم شرق: خطی.
3- احوال و آثار حکیم مدرس اصفهانی، ص115.
4- تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
5- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص516.

ص: 537

مرکزی دانشگاه اصفهان موجود است.] 2. «الرّسالة المعادیّه»، به فارسی 3. «زبدة الرّجال» 4. «ختم دوازده امام»(1)]

حسن یونارتی اصفهانی

حافظ ابونصر حسن بن محمّد بن ابراهیم بن احمد بن علی بن حسنویه مقری یونارتی اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن پنج هجری است.

از وی با القاب «حافظاً مکثراً کثیراً کثیرالکتابة» یاد شده است. او برای اخذ حدیث به عراق و خراسان مسافرت نموده و در نیشابور از حسن بن احمد سمرقندی و در بلخ از احمد بن محمّد خلیلی استماع حدیث نموده و در حدود سال 430ق در اصفهان فوت شده است.(2)

محمّد حسن هرندی

محمّد حسن بن محمّد بن ملّا ابوالحسن هرندی اصفهانی، از فضلاء و نویسندگان کتب در قرن 13 هجری در اصفهان است.

از آثارش: 1. «کتابت «دیوان سیّد حسین مجمر» ملقب به «مجتهدالشّعراء» است که آن را در سال 1255 به خط شکسته نستعلیق کتابت نموده است. نسخه به شماره 981 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی در مشهد موجود است.(3)

2. کتابت نسخه ای از «شرح جامی» یا «الفوائد الضیائیة» است که آن را در ماه رجب سال 1258 به خط شکسته نستعلیق کتابت نموده است. نسخه به شماره 422 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد مقدّس موجود است.(4)


1- الذریعه، ج7، ص140 و ج12، ص27 و ج21، صص 172 و 177؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص517.
2- معجم البلدان، ج5، ص453؛ المشتبه، ص139.
3- فهرست کتابخانه الهیات و معارف اسلامی مشهد، ج2، ص134.
4- فهرست کتابخانه الهیات و معارف اسلامی مشهد، ج1، ص214.

ص: 538

حسن ابهری اصفهانی

ابوبکر حسن بن محمّد بن احمد بن محمّد بن یونس ابهری اصفهانی، از محدّثین و ادبای اصفهان در قرن چهارم است. وی از ابوالقاسم سلیمان بن احمد طبرانی (م 360ق) استماع حدیث نموده و یحیی بن منده از او روایت می نماید.(1)

حسن ابهری اصفهانی

ابوعلی حسن بن محمّد بن اُسیّد ثقفی ابهری اصفهانی، از محدثین اصفهان در قرن سوم هجری و از اهالی قریه «ابهر» جِی اصفهان است.

از محمّد بن خالد بن خدّاش، ابراهیم بن بسطام، محمّد بن مُعَمَّر، محمّد بن سلیمان لُوّین، محمّد بن حُمید، سعید بن عَنبَسِه، احمدبن ثابت بن فَرُّخویه، عمروبن علی و محدّثین ری حدیث شنید. حافظ ابوالشّیخ اصفهانی از او روایت می کند.

وفات صاحب عنوان در سال 293ق در اصفهان واقع شد.(2)

میرزا حسن سادات

آقا میرزا حسن سادات فرزند میرزا محمّد بن میرزا محمّد باقر آقا دگمه چین بن میرمحمّد صالح دگمه دوز بن سیّدجعفر بن میرمحمّد صالح خاتون آبادی، عالم فاضل زاهد، از علماء معروف اصفهان در دوره قاجاریه.

در مسجد علیقلی آقا اقامه جماعت می نموده و ناظر بر موقوفات علیقلی آقا بوده است. در اصفهان نزد جمعی از علماء به خصوص حاج سیّداسداللَّه بیدآبادی تلمذ نمود.

صاحب عنوان در 28 جمادی الثانی 1340ه.ق به سن متجاوز از 90سالگی در اصفهان وفات یافت و در مقبره سر قبر آقا مدفون شده سپس به عتبات عالیات نقل


1- معجم البلدان، ج1، ص84.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص266؛ الانساب، ج1، ص105؛ معجم البلدان، ج1، ص83؛ المشترک، ص12.

ص: 539

گردید.(1)

حسن تمیمی

ابوالقاسم حسن بن محمّدبن جعفربن محمّد بن احمد بن محمّد بن احمد بن محمّد بن عبداللَّه بن مهران تمیمی، از محدّثین اصفهان در قرن ششم است. در محلّه خشینان اصفهان ساکن بوده و ابوسعد سمعانی از او به عنوان «کان شیخاً صالحاً و رعاً حسن السّیره من اهل العلم و التّفسیر و الحدیث» یاد کرده است.

وی از ابوالحسین احمد بن عبدالرّحمان ذکوانی، ابونصر احمد بن عبداللَّه بن احمد مقری، ابومسعود سلمان بن ابراهیم، ابوالحسین سعید بن محمّد بن یحیی جوهری، ابوالفوارس طرادبن محمّد زینبی و محدّثین هم طبقه اینان حدیث شنیده است.

پدرش مجموعه ای از احادیث فراهم کرده و صاحب عنوان از آن انتخاب کرده و ابوسعید سمعانی از او آن را استماع کرده است.(2)

حسن وَرکانی

فخرالدّین ابوالمعالی حسن بن محمّد بن حسن بن حسین بن احمد بن یحیی بن وثاب معروف به ورکانی، از دانشمندان و ادبای قرن ششم هجری است.

ابوسعد سمعانی از او حدیث شنیده او را با القاب عالی ستوده و نوشته است: «کان اماماً فاضلاً مناظراً اموالیّاً عارفاً بالادب... من مشاهیر الائمة»

فخرالدین ابوالمعالی ورکانی از ابوبکر محمّد بن ثابت خجندی، ابومنصور محمّد بن احمد بن شکرویه، ابوبکر محمّد بن احمد بن محمّد بن ماجه ابهری و ابوعبداللَّه قاسم بن فضل ثقفی و غیره استماع حدیث نموده و سالها به نیابت از آل خجند در مدرسه نظامیه اصفهان تدریس نموده است.


1- بیان المفاخر، ج2، ص260؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص49.
2- التّحبیر، ج1، ص212.

ص: 540

وی علاوه بر مهارت در کلام، حدیث و فقه، در شعر و ادب نیز توانا بوده و به عربی اشعاری سروده که کاتب اصفهانی ابیاتی از آنها را در کتاب «خریدة القصر» آورده است.

ورکانی سرانجام در سال 559ق در سن 80 سال و اندی وفات یافت.(1)

او به قریه «ورکان» منسوب است. ورکان از قرای کاشان و ورکان از دهات لنجان و به خاطر مجاورت با پل معروفی که بر روی زاینده رود بنا شده نام آنجا را فلاورجان = پل ورکان می گویند.

حسن دارکی اصفهانی

ابوعلی حسن بن محمّد بن حسن بن زیاد دارکی تاجر اصفهانی از محدّثین اصفهان است. وی محدّثی ثقه، صدوق و صاحب کتاب بوده و در 23 جمادی الاوّل 317ق وفات یافته است.

دارکی از ابن ابی رزمه، بخاری، حسین بن حدیث، سعید بن عنبسه، صالح بن مسمار، شاذان فارسی و محدّثین ری حدیث شنیده و قاضی ابواحمد محمّد بن احمد بن ابراهیم، ابوبکر محمّد بن احمد بن محمّد، محمّد بن احمد بن محمود طبرانی، ابوالحسن علی بن احمد بن یزداد و ابوالقاسم عبدالعزیز بن عبداللَّه دارکی از او روایت نموده اند.(2)

حسن علوی کرانی

سیّد ابو محمّد حسن بن محمّد بن رضا علوی حسنی کرانی، از محدّثین و سادات جلیل القدر اصفهان در قرن پنجم و ششم هجری است. ابوسعد سمعانی او را دیده و از او حدیث شنیده و نوشته است و او را به عنوان «علویٌ صالحٌ من اهل الخیر والعلم و التّمیز»


1- التحبیر، ج1، ص206؛ مدارس نظامیه، ص226؛ تلخیص معجم الآداب، الجزء الرابع، القسم الثالث، ص148.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص268؛ الانساب، ج5، ص378؛ میزان الاعتدال، ج2، ص405؛ مرآت الجنان، ج2، ص405.

ص: 541

یاد نموده است.

سیّد حسن علوی کرانی، از اهالی محلّه کران اصفهان بوده و از ابوالقاسم عبدالرّحمان بن ابوعبداللَّه بن منده، ابوالقاسم علی بن عبدالرّحمان بن علیک و ابوبکر بن ماجه ابهری حدیث شنیده است.(1)

حسن کاتب اصفهانی

ابوسعید حسن بن محمّد بن عبداللَّه بن حسنویه کاتب اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن پنجم هجری است. از ابوجعفر احمد بن احمد بن سعید سمسار روایت می کند و خطیب بغدادی (م463) مؤلف «تاریخ بغداد» از او نقل حدیث می نماید.(2)

حسن ابهری اصفهانی

ابوعلی حسن بن محمّد بن عبداللَّه بن عبدالسّلام ابهری اصفهانی از محدّثین اصفهانی در اوایل قرن پنجم هجری و از اهالی روستای ابهر جِی اصفهان است. از ابوبکر بن جشنس و یحیی بن صاعد روایت می کند. احمد بن شُمُردان از او حدیث نقل کرده است. ابهری سرانجام در ماه رجب 423ق وفات نمود. برخی نام او را حسین نوشته اند ولی حسن صحیح تر است.(3)

سیّد حسن مدرس هاشمی

میر سیّد حسن مدرس هاشمی ابن سیّد محمّد بن سیّد علی بن میر سیّد حسن مدرس، فقیه و مجتهد جلیل القدر معاصر.

مادرش دختر میرزا محمّد مهدی چهارسوقی فرزند صاحب روضات است و پدر و اجدادش از علماء برجسته اصفهان بوده اند.


1- التحبیر، ج1، ص208.
2- احقاق الحق، ج8، ص488.
3- معجم البلدان، ج1، ص84.

ص: 542

در 25 رمضان المبارک 1329ق متولّد شده و نزد پدر خود و حاج میرزا ابوالقاسم زفره ای، شیخ علی مدرس یزدی، سیّد محمّد کاظم مرتضوی کَروَنی، میرزا احمد اصفهانی، شیخ محمود مفید، سیّد مرتضی خراسانی، شیخ محمّد حسن داورپناه، سیّد محمّد مدرس نجف آبادی، میر سیّد علی مجتهد نجف آبادی، شیخ محمّدرضا نجفی، آقا سیّد مهدی درچه ای، شیخ محمّدعلی مدرس فتحی، سیّد محمّدباقر امامی، شیخ محمّد حکیم خراسانی و حاج آقا رحیم ارباب در اصفهان دروس فقه، اصول، ادبیات فارسی و عربی، منطق، فلسفه هیئت و ریاضی را فرا گرفت.

او آنگاه به قم مهاجرت نموده و از درس آیات عظام شیخ عبدالکریم حائری یزدی و سیّد محمّد حجت بهره برد.

وی علیرغم بیماری صعب العلاجی که از 24 سالگی به آن مبتلا شد، به تدریس و تربیت طلاب اهتمام داشت. «رسائل» و «قوانین» را در مدرسه جده، «مکاسب» و «شرح لمعه» را در مسجد سیّد، «اسفار» و «منظومه» و «شرح اشارات» و کتب فلسفی را در مدرسه صدر و برخی متون کلامی و عرفانی مانند «تجرید» و «فصوص» را در منزل تدریس می نمود و «تفسیر قرآن کریم» را نیز در سالهای دراز برای علاقمندان تدریس نمود.

مرحوم مدرس هاشمی از نوجوانی به وعظ و خطابه پرداخت و در زمانی اندک واعظی نام آور گردید. او به «مثنوی معنوی» علاقه فراوان داشت، اغلب آن را از حفظ بود. در تفسیر قرآن مجید نیز تبحّر داشت و با بیان نکات مهم و بدیع تفسسیری، آیات قرآن را تبیین می نمود.

این عالم ربّانی در روز شنبه 2 ربیع الاوّل 1419ق (مطابق 6تیرماه 1377ش) در اصفهان وفات یافته و در بقعه علّامه مجلسی مدفون شد.

شاعر توانا استاد فضل اللَّه اعتمادی (برنا) در تاریخ وفات او چنین سروده است:

چون مدرس هاشمی شد جانب دارالسّرور

تا شود آسوده از آلام این بیت الحزن

ص: 543

آن که مانندش نیارد باب دوران مرد علم

آن که مثل او نزاید مام گیتی اهل فن

خامه «برنا» پی سال وفات او نوشت

«عالمی کامل مدرّس بود با خلقی حسن»

از آثار او «شرح رساله سیر و سلوک» منسوب به آقا محمّد بیدآبادی به چاپ رسیده است.(1)

حسن اصفهانی

ابوالرّجا حسن بن محمّد بن عود، از شعرای اصفهان است. وی به عربی شعر می سروده [است].(2)

حسن اصفهانی

ابوسعید حسن بن محمّد بن مَزیَد، از محدّثین قرن اول هجری است. او اولین کسی است که از شافعی در اصفهان سخن گفته است. از محدّثین شام و مصر روایت کرده است.

از حامد بن یحیی، عثمان بن عیسی، موسی بن مروان و هشام بن عمّار روایت می کند و محمّد بن احمد بن یزید و علی بن نمراد از او روایت می کنند.(3)

محمّد حسن ساکت اصفهانی

آقا محمّد حسن ساکت ابن میرزا محمّد طلافروش، شاعر ادیب از سخنوران قرن چهاردهم هجری. سال تولد او را 1277ق، 1287ق و 1285ق آورده اند. در اصفهان متولّد شده و علم و ادب آموخت و سپس به قهوه کوبی و فروش تریاک روی آورد. او از


1- وفیات علمای معاصر اصفهان: خطی؛ نگاهی به احوال و آراء حکیم مدرس اصفهانی: اغلب صفحات.
2- محاسن اصفهان، ص61.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص260.

ص: 544

اعضای فعّال انجمن ادبی شیدا بود. در تصوف نیز دستی داشت و مرید مشایخ سلسله صفی علی شاهی بود [او در آخرین ماه زندگی خود به مصیبت فوت فرزند جوانش عباس مبتلا شد] و در ماه رجب 1356ق وفات یافت و در صحن تکیه بروجردی در تخت فولاد مدفون شد. دیوان اشعار او [با مقدمه شاعر توانا خسرو احتشامی] در اصفهان به چاپ رسیده است.

از اوست:

چو ماه من به رخ از زلف خود نقاب گرفت

فغان ز خلق برآمد که آفتاب گرفت

ز گریه مردم چشمم به یکدیگر گویند

ببین که خانه ما را چگونه آب گرفت

عرق ز چهره فشاند و جهان معطّر کرد

مگر نگار من از برگ گل گلاب گرفت(1)

سیّد حسن سلطان الواعظین کاشانی

حاج سیّد حسن واعظ کاشانی بن سیّد محمّد موسوی از علماء و خطبای معروف اصفهان در اواخر دوره قاجاریه، معروف به «سیّد حسن کاشی» و ملقب به «سیّد حسن کاشی» در کاشان متولّد شده و در آنجا و اصفهان نزد اساتید تلمّذ نموده و در اغلب علوم از جمله فقه، حدیث، تاریخ و کلام صاحب نظر گردید و سپس سالها مردم را به مواعظ شافیه ارشاد و هدایت نمود.

او در سال 1295ق به دستور ظلّ السّلطان حاکم جابر اصفهان کتابی در تفسیر آیه «اولی الامر» موسوم به کتاب «مواعظ حسنه» را نوشته و به سرمایه ظلّ السّلطان به چاپ رسانید و در آن کتاب شاه و حاکم را «اولی الامر» و «واجب الاطاعه» دانست.


1- دیوان ساکت، مقدمه و ص166؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص231؛ هفته نامه نوید اصفهان، ش326، نهم آذر 1373، ص4؛ دیوان طرب، ص246؛ مکارم الآثار، ج6، ص2211.

ص: 545

انتشار کتاب در بین علماء و مجتهدین سر و صدایی راه انداخته و موجب شد که چند نفر از مجتهدین بزرگ مانند میرزا محمّدحسن نجفی، حاج سیّد علی اکبر فال اسیری شیرازی و آقا میرزا محمّدباقر چهارسوقی (صاحب روضات) حکم کفر او را صادر کردند و او از ترس عواقب آن در سال 1305ق به عتبات مهاجرت کرده و آنجا و طهران از جمعی از علماء نامه ای در برائت خود گرفته و پس از دو سال به اصفهان برگشته لکن دیگر آن عنوان و شخصیّت اولیّه را نداشت.

سرانجام در غرهّ ربیع الثّانی سال 1320ق در اصفهان وفات یافته و در تکیه میرزا ابوالمعالی (یکی از اساتید خود) در تخت فولاد اصفهان مدفون شد. سپس فرزندان او نیز در همان اطاق به خاک رفتند رحمةاللَّه علیهم.

کتب زیر از مؤلفات اوست:

1. «رساله در امر به معروف و نهی از منکر» 2. «منهج الواعظین و مسلک الرّاشدین» 3. «مواعظ حسنه» 4. «ینابیع الحیاة فی موارد الآیات» کتاب را در 55 سالگی و بعد از «منهج الواعظین» تألیف نموده است.(1)

ملّا محمّد حسن طلائی

ملّا محمّد حسن طلائی ابن ملّا محمّد خراسانی، عالم فاضل . از دانشوران قرن دوازدهم هجری. در کیمیا رنجها کشیده و کتابهایی تألیف نموده که از آن جمله است:

1. «شرح رساله جابربن حیّان» 2. «شرح شذورالذّهب» 3. «شرح مفتاح جلدکی» و غیره.

در سال 1129ق وفات یافته و در قبرستان آب بخشان اصفهان مدفون شد.(2)


1- الاصفهان: رجال و مشاهیر، صص 596-594؛ رجال اصفهان، ص44؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 475 و 476؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 173 و 258 و 259؛ فهرست مرعشی، ج12، ص113؛ فهرست گلپایگانی، ج2، ص124 و ج1، ص35؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص62.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص146؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص516؛ مزارات اصفهان، ص27.

ص: 546

تاج الدّین حسن اصفهانی

تاج الدّین حسن بن محمّد فلاورجانی رویدشتی اصفهانی، از علمای عالیقدر قرن یازدهم هجری معروف به «تاج ارباب العمامه» در اصفهان نزد علمای این شهر تحصیل کرده و از برخی از آنان از جمله ملّا حسنعلی شوشتری روایت می کند.(1) فوت او را سال 1085ق نوشته اند که اشتباه است. میر عبدالحسین خاتون آبادی در کتاب خود، در ضمن وقایع سال 1098ق می نویسد:

«فوت ملّا تاجا پدر ملّا بهاءالدّین مشهور به فاضل هندی در هفتم رجب هذه السنّه» و در جای دیگر می نویسد: «ملّا تاجا والد ماجد فضیلت و کمالات پناه مولانا بهاءالدّین مشهور به فاضل هندی در هشتم رجب بعد از فوت آقاحسین خوانساری فوت شد. مرد طالب علمی بود. مشغول به مباحثه و مطالعه و تصحیح کتب حدیث و به حال خود قدس اللَّه روحه»(2)

مقبره اش در سمت شرقی بازار غاز اصفهان نزدیک میدان کهنه موجود است.(3)

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «تزویج النّبی صلی الله علیه وآله زینب و رقیه من عثمان» و این که این دو دختر از خدیجه و شوهری بودند قبل از پیغمبر اکرم) در سال 1311ق به ضمیمه «فرحة الغری و مکارم الاخلاق» چاپ سنگی شده است. (4) [2. «جامع الفصول و قامع الفضول» به فارسی، به نام شاه سلیمان صفوی، در ادعیه و زیارات و آداب اعمال مستحب، در 14 فصل که به شماره 2046 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی در قم موجود است.(5)]

در برخی از کتابها، کتاب «بحر موّاج» در تفسیر قرآن را از تألیفات تاج الدّین حسن اصفهانی نوشته اند که صحیح نیست و این کتاب از تألیفات شهاب الدّین احمد


1- الاجازة الکبیره، ص326.
2- وقایع السنین و الاعوام، ص542.
3- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص56.
4- مؤلفین کتب چاپی، ج2، ص637.
5- فهرست مرعشی، ج6، صص 56 و 57.

ص: 547

دولت آبادی معروف به «فاضل هندی» از علمای اهل سنّت است.(1)

سیّد حسن علوی خوراسگانی*

سیّد حسن بن سیّد محمّد علوی خوراسکانی، از علمای معاصر اصفهان. در سال 1333ق در خوراسکان متولّد شد و در اصفهان نزد آقا سیّد محمّدرضا خراسانی، شیخ محمّدحسن عالم نجف آبادی، شیخ احمد اهتمام، شیخ محمّدرضا نجفی و دیگران تحصیل کرده و مدّتی نیز در درس اخلاق امام خمینی در قم شرکت کرده است. او از حضرات آیات سیّد عبداللَّه ثقةالاسلام و شیخ محمّدرضا نجفی اجازه روایتی دریافت کرده است.(2) وی سرانجام در روز ششم بهمن 1387 ش. برابر با 28 محرم الحرام 1430 ق. وفات یافت و در مزار امامزاده ابوالعباس خوراسگان مدفون شد.

شیخ محمّد حسن قُلزُم چهارمحالی

آقا شیخ محمّد حسن قلزم بن حاجی ملّا محمّد وردنجانی چهارمحالی عالم کامل و شاعر ادیب، از سخنوران و دانشمندان قرن چهاردهم هجری. در 10 مرداد 1260ش در قریه «وردنجان» چهارمحال متولّد شد و پس از طی تحصیلات مقدّماتی در مولد خود، به اصفهان آمده، مدت 20 سال در مدرسه چهارباغ ساکن بود و به تحصیل فقه، اصول، منطق، کلام، حکمت و ریاضی را در نزد علمای اصفهان [از جمله میرزا محمد هاشم چهارسوقی ]پرداخت و پس از وصول به مدارج عالیه علم و کمال به چهارمحال مراجعت نمود و تا آخر عمر در آن حدود ساکن و مرجع امور شرعیه اهالی بود.

سرانجام در سال 1326ش در قریه «نافج» از قراء ناحیه «لار» چهارمحال وفات


1- الذریعه، ص13، ص149 و بنگرید به: دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 403 و 404؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص83؛ مزارات اصفهان، صص 182 و 183؛ ریحانة الادب، ج4، ص472؛ الروضة النضره، ص90؛ سیمای فلاورجان، صص 45-42؛ احوال و آثار بهاءالدّین محمّد اصفهانی (فاضل هندی)، صص 19-14.
2- خورشید جی، صص334.

ص: 548

یافت. او دیوان اشعاری مشتمل بر سه هزار بیت از غزل و قصیده و رباعی داشته که نزد فرزندش شفاءاللَّه قلزم موجود بوده است.

از اوست:

شنیدم آنکه مرا نام برده ای به زبان

سرم به عرش رساندی گر این ادا کردی

اگر به خون کشی از تیغ قهر «قُلزُم» را

خلاف محض بود گویم ار جفا کردی(1)

میرزا حسن مظاهری

میرزا حسن مظاهری بن محمّد کرونی اصفهانی، از علماء و مجتهدین ناحیه تیران و کرون در قرن چهاردهم هجری است.

در اصفهان نزد جمعی از علماء از جمله میرزا محمّد هاشم چهارسوقی کسب فیض نموده و از مرحوم چهارسوقی اجازه کسب نموده است.

حاج میرزا حسن مظاهری در حدود سال 1368ق در تیران و کرون اصفهان به سن متجاوز از 90سال وفات یافت.(2)

سیّد حسن نیاز جِشوِقانی

سیّد حسن متخلّص به نیاز فرزند سیّد محمّد طباطبائی جشوقانی قهپائی اصفهانی، شاعر ادیب فاضل و خوشنویس - اصلاً از سادات طباطبائی مدینة السادات زوّاره اردستان است و یکی از اجدادش میرشاه تقی جشوقانی در خدمت شاه سلیمان صفوی صاحب اعتبار بسیار بوده است.

[اغلب مؤلّفین در باب نام و زادگاه او مرتکب اشتباه شده اند و نام او را سیّد حسین و زادگاه او را جوشقان کاشان نوشته اند که بنا بر دلایل متعدّد (از جمله آثار خوشنویسی که از او در دست است، نام و شهرت و انتساب خود را به روشنی سیّد حسن نیاز جِشوقانی


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 380 و 381.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص154.

ص: 549

آورده است) صحیح نیست. و این جِشوِقان از روستاهای تابعه منطقه کوهپایه در شرق اصفهان است]

در علوم بلاغی و معانی و بیان استاد بوده و خط نسخ را خوش می نوشته است. در مدح بسیاری از بزرگان عصر خویش قصایدی سروده و غزل را نیز نیکو می گفته است.

[نسخه خطی دیوان نیاز در کتابخانه مجلس شورای اسلامی به شماره 14036 موجود است نسخه خطی دیگری از دیوان نیاز به شماره 4497 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است. آقای احمد کرمی نیز آن را به چاپ رسانده است لیکن از نسخه ای ناقص برای طبع استفاده کرده است.]

از اوست:

شانه کمتر زن که ترسم تار زلفت بُگسَلَد

تار زلف توست امّا رشته جان من است(1)

علاءالدّین حسن زَمَجی اصفهانی

علاءالدّین حسن بن محمّد قاضی زمجی اصفهانی [از فضلای اصفهان] دو برگ از کتاب «منهاج العابدین» غزالی را به خط نسخ نوشته است. کتاب به شماره 1910 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)


1- تذکره دلگشا، صص479 و 480؛ مآثر الباقریه، صص 72 و 324؛ طرائق الحقایق، ج3، ص323؛ تراجم الرجال، ج2، صص 157 و 158؛ الذریعه، ج9، ص 1239؛ ریحانة الادب، ج6، ص 273؛ فهرست کتابخانه مجلس، ج38، ص57؛ فهرست کتابخانه آستان قدس رضوی، ج7، ص729؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1062؛ تاریخ فرهنگ و هنر جوشقان قالی، ص187؛ اکسیر التّواریخ، صص 572-570.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج8، ص524.

ص: 550

محمّد حسن مستوفی اصفهانی

محمّد حسن بن میرزا محمّد مستوفی اصفهانی [از ادباء خوشنویسان و مستوفیان قرن سیزدهم هجری] در سوم ربیع الاوّل 1293ق. کتابت نسخه ای از کتاب «ذخرالعالمین» در «شرح دعای صنمی قریش» تألیف محمّد مهدی بن علی اصغر قزوینی را به خط نستعلیق نوشته است. این نسخه به شماره 336 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(1)

حسن صدر

حسن صدر فرزند میرزا محمود صدرالمحدّثین بن ملّا عبداللَّه خوانساری، نویسنده و سیاستمدار معاصر.

در سال 1286ش در اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در اصفهان طی کرد. سپس در حوزه علمیه اصفهان نزد شیخ محمّدرضا نجفی، شیخ محمود مفید، سیّد صدرالدّین کوپائی و دیگران به تحصیل پرداخت و در سلک وعاظ و خطباء درآمده و به روضه خوانی و وعظ در مجالس دینی مشغول شد. پس از آن به راهنمائی برادرش میرزا عبدالحسین صدرالواعظین به تهران رفته و در رشته حقوق تحصیل کرد و لیسانس گرفت. در دوره هفدهم مجلس شورای ملّی به خواهش مرحوم سیّد ابوالقاسم کاشانی نامزد مجلس شد. بعد از شهریور 1320ش موفق به اخذ پروانه وکالت و همچنین امتیاز روزنامه «قیام ایران» گردید.

او به علت فعالیّت های سیاسی در سال 1327ش به بعد به مدت 5 ماه زندانی شد و پس از آزادی انتشار «قیام ایران» را از سر گرفت.

حسن صدر در مرداد ماه 1364ش وفات یافت.

این کتابها از اوست:


1- فهرست مرعشی، ج1، ص363.

ص: 551

1. «حقوق زن در اسلام و اروپا» که چندین بار به چاپ رسیده است. 2. «مرد نامتناهی علی بن ابیطالب علیه السلام» که به چاپ رسیده است. 3. «الجزایر و مردان مجاهد» 4. «دفاع دکتر مصدق از نفت در زندان زرهی» 5. «ویتنام جدید».(1)

میرزا محمّدحسن معلم

میرزا محمّدحسن معلم ملقب به «معین الاسلام» فرزند میرزا محمود بن محمّدحسن. از نوادگان آقا محمّدهادی مترجم ابن ملّا محمّد صالح مازندرانی.

در سال 1272ش در اصفهان متولّد شد و در این شهر تحصیل کرد. او از اطرافیان آقا کمال الدّین شریعتمدار بود و امور ملکی او را اداره می کرد. پس از فوت شریعتمدار جزو ملازمین حاج شیخ مهدی نجفی قرار گرفته و به نظارت و اداره موقوفاتی که در تولیت مرحوم نجفی بود پرداخت.

او عمر خود را صرف حل مشکلات مردم و توجّه به محرومان نمود. به مستحبات پایبند بود و اغلب به عبادت و تهجّد و شب زنده داری می پرداخت. وی سرانجام در سن 90 سالگی در جمعه 21 آذر 1359ش وفات یافته و در صحن تکیه سیدالعراقین در تخت فولاد مدفون شد.

مادّه تاریخ فوتش را مرحوم عبدالکریم بصیری از شعرای معاصر گوید:

یکی برفت و «بصیر» نوشت تاریخ او

«رفته بدارالسلام معین الاسلام ما»(2)

دکتر سیّد حسن میردامادی

دکتر سیّد حسن میردامادی فرزند حاج میرزا محمود از پزشکان دانشمند معاصر.

[وی تحصیلات خود را در تهران، آلمان و آمریکا به پایان رسانیده و سپس به تدریس در دانشکده پزشکی تهران مشغول شده است. در رشته میکروب شناسی از


1- علوم و عقاید، صص 82 و 83؛ نادره کاران، ص580.
2- شرح مجموعه گل، صص393-391.

ص: 552

اساتید کم نظیر به شمار می رفته و مطالعات و تحقیقات فراوانی در این رشته داشته است. او به زبان های آلمانی، فرانسه، انگلیسی و ترکی تسلط کامل داشت و ادبیات فارسی را نیز خوب می دانست. وی مقالات فراوانی نوشته و در مجلات داخلی، خارجی به چاپ رسانده است. همچنین کتابی به چهار زبان فرانسه، انگلیسی، فارسی و ترکی جمع آوری کرده که در آن تمام واژه های طبّی را آورده است.

او دانشمندی پرکار، متدیّن و دارای ملکات فاضله بوده و سرانجام در سال 1368ش در تهران وفات یافته و در قبرستان بهشت زهرا مدفون شد.(1)]

کتب زیر از اوست:

1. «میکروب شناسی» (2جلد) 2. «سرم سازی و میکروب شناسی» 3. «ایمنی شناسی» 4. «تشخیص سیفلیس» 5. «رهبر پزشکان» 6. «تفسیر امتحانات آزمایشگاه» 7. «سخنرانی های پرفسور ابرلین»

حسن چالشتری چهارمحالی

حسن بن مرادعلی چالشتری چهارمحالی [خوشنویس ادیب، ساکن اصفهان] در ذیقعده 1316ق نسخه ای از «تاریخ ناپلئون» ترجمه میرزا محمّد رضای تبریزی را در چهار مجلّد با «وصیّت نامه ناپلئون» به خط نستعلیق نوشته است. نسخه به شماره 5157 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

همچنین او در سال 1308ق نسخه ای از «ظفرنامه تیموری» را به خط شکسته نستعلیق به دستور خدارحم خان ریاحی چالشتری نوشته است. نسخه به شماره 3303 در کتابخانه مجلس شورای ملّی ایران موجود است.(3)


1- لطائف غیبیّه: مقدمه7 ص بیست و شش؛ خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، صص 328 و 329.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج15، ص4129.
3- فهرست مجلس، ج10، بخش دوم، ص786.

ص: 553

سیّد حسن استرآبادی

سیّد حسن بن سیّد مرتضی حسینی استرآبادی، عالم فاضل و مورّخ ادیب، از دانشمندان اوایل قرن دوازدهم هجری.

وی در اصفهان ساکن بوده و در زمان شاه سلطان حسین صفوی کتاب «تاریخ سلطانی» را در سه قسمت تألیف نموده است:

اوّل- از تاریخ سلاطین قبل از اسلام دوّم- احوالات حضرت رسول و ائمه اطهارعلیهم السلام (و در آنجا مطالب فراوانی درباره امامزادگان اصفهان از تذکره شیخ نورالدّین حبیب اللَّه نسابه عاملی نقل می کند) سوّم- در تاریخ سلاطین صفویّه. از این کتاب نسخه های متعدد در کتابخانه های داخل و خارج از کشور از جمله کتابخانه مرحوم آقا سیّد ابوالحسن واعظ کرونی، کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی، و کتابخانه کمبریج در انگلستان موجود است. [بخش سوم تاریخ سلطانی، به اهتمام دکتر احسان اشراقی در سال 1366ش با نام «از شیخ صفی تا شاه صفی» به چاپ رسیده است.(1)]

میر سیّد حسن چهارسوقی

حاج میر سیّد حسن بن میرزا مسیح بن میرزا محمّدباقر چهارسوقی (صاحب روضات) عالم کامل و فقیه جلیل، از رؤسای علمای اصفهان، ملجاء و پناه مردم، عالم فاضل محقّق. مقبول القول و نزد عموم طبقات از عوام و خواص مورد توجّه و احترام بوده است.

در 3 رجب سال 1294ق متولّد شده و در خدمت ملّا حسین نائینی، ملّا حسینعلی صرفی، آقا سیّد ابوالحسن مدیسه ای اصفهانی، میرزا یحیی بیدآبادی، میرزا عطاءاللَّه چهارسوقی، حاج میرزا بدیع درب امامی، سیّد مهدی درچه ای، میرزا هدایت اللَّه چهارسوقی، سیّد حسن مشکان طبسی، سیّد ابوالقاسم دهکردی، آقا سیّد محمّدباقر


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 192 و 193؛ فهرست مرعشی، ج9، ص37؛ از شیخ صفی تا شاه صفی، (مقدمه)، صص 11-7.

ص: 554

درچه ای، ملّا عبدالکریم گزی، آقا سیّد محمود کلیشادی، آخوند کاشی، شیخ محمّدعلی ثقةالاسلام، شیخ محمّدتقی آقانجفی ،میر محمّدتقی مدرس (محله نوئی) و میرزا محمّدهاشم چهارسوقی تحصیل نمود و به درجه اجتهاد نائل گردید.

او سرانجام در صبح پنج شنبه 13 جمادی الاولی سال 1377ق در اصفهان وفات یافته، جنازه به نجف حمل گردیده، در جوار عمّ بزرگوار خود در وادی السلام مدفون گردید.

عده ای کثیر از دانشمندان در مرثیه و مادّه تاریخ وفاتش اشعاری سرودند که از آن جمله است مادّه تاریخی که مرحوم آقا حسن رئیس زاده واعظ گفته است:

منوّر مشعلی خاموش شد از علم و دانش

که مانندش نیاید در جهان از هیچ مشکاتی

ز سال فوت پرسید از «رئیسی» باصفا گفتا

ز جنّت مجتبی سر کرد بیرون گفت روضاتی

1417-40=1377

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «تقریرات اصولی استاد علّامه خود مرحوم درچه ای، در اصل برائت و احتیاط» 2. «تقریرات اصولی استاد نامبرده در مبحث ظن» 3. «جامع الدرر»، دو مجلّد در متفرّقات عربی و فارسی منظوم و منثور 4. جزوات متعدده در مواعظ منبری و غیره.(1)

حسن صائب اصفهانی

حسن صائب بن حاج سیّد مصطفی، از شعرای معاصر در سال 1311ه.ش در اصفهان متولّد شده و در این شهر در مدارس جدیده به تحصیل پرداخته و در جوانی روزنامه بامداد را انتشار داده است. طبع شعر نیز داشته و «صائب» تخلّص می نماید.


1- زندگانی حضرت آیت اللَّه چهارسوقی، صص 73-5؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 346 و 347.

ص: 555

از اوست:

ز دوستان وفادار مگسلان پیوند

که زیر سایه الطافشان بقا بینی

صفای خاطر از آن بی وفا چه می جوئی

که قلب تیره او را پر از ریا بینی(1)

حکیم حسن شفایی اصفهانی

حکیم شرف الدّین حسن بن حکیم ملّای اصفهانی، شاعر ادیب و طبیب حکیم، تولّدش بنابر قول تقی الدّین اوحدی در سال 966بوده و در خدمت پدر که از شاگردان میر غیاث الدّین منصور شیرازی بوده و برادرش حکیم نصیرا و جمعی دیگر از علماء و ادباء و اطبّاء تحصیل نمود. در مسجد جامع اصفهان طبابت می نموده و نزد عموم طبقات معزّز و محترم می زیسته است. به طوری که نقل می کنند وقتی در محله نیم آورد به شاه عباس کبیر صفوی برخورد می کند پادشاه قصد فرود آمدن از مرکب خود را جهت او می کند حکیم با خواهش و تمنّا مانع می شود. ولی تمام بزرگان که در رکاب شاه بوده اند، به احترام او پیاده می شوند، شفایی در اوایل عمر هجو بسیار می گفته [از جمله خواجه محمدرضا فکری اصفهانی، فغفور لاهیجی و علیشاه ذوقی اردستانی را هجو نموده ]لکن در اواخر عمر توبه نموده است.

کتب زیر از اوست:

1. خمسه شامل: دیده بیدار - به نام شاه عباس کبیر، نمکدان حقیقت بر وزن حدیقه سنائی، مجمع البحرین در برابر تحفة العراقین، شکرالمزاحتین، مهر و محبت 2. دیوان اشعار، مطبوع 3. کتابی در ادویه مرکّبه 4. ساقی نامه

در الذریعه به نقل از ریاض العلماء درباره او فرماید: شفایی درباره خودش گفته


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص297.

ص: 556

است: طبابت من تبحّر و استادی مرا در سایر علوم پوشانید و شعرم طبابتم را پوشانید و کثرت هجایم شاعریم را مخفی داشت.

وفاتش در سال 1037ق روی داده است. ملّا عرشی درباره تاریخ وفاتش گوید:

«بشاه دین شفایی داد جان را».

قبرش در قبرستان شاه میرزا حمزه قرار داشته که اکنون دانشسرای کشاورزی [هنرستان سروش فعلی] است.

نگارنده [مرحوم استاد مهدوی] سنگ لوحش را هنگامی دید که [آن را] یک طرف انداخته بودند و به تدریج اراضی مجاور آن را برای زراعت مهیّا می ساختند.

[فخرالزّمانی مؤلّف تذکره میخانه که معاصر حکیم شفایی است می نویسد بقایای جسد حکیم شفایی را به عتبات عالیات انتقال داده و در نجف اشرف به خاک سپرده اند.]

برخی او را با حکیم شفایی مظفربن محمّد حسین کاشانی مؤلف کتاب قرابا دین اشتباه گرفته و آن دو نفر را یکی دانسته اند.

از اشعار اوست:

هر شب به کوی یار صبا می برد مرا

ماهر دو عاشقیم چرا می برد مرا

بر دوش خود گرفته و چون برق می دود

در حیرتم که آه کجا می برد مرا(1)


1- ریحانة الادب، ج3، صص 228-226؛ خلاصة الاشعار، (بخش اصفهان)، صص 327-324؛ تذکره هفت اقلیم، ج2، صص 429 و 430؛ ریاض العلماء، ج1، صص 163-161؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج5، صص 1082-1075؛ فرهنگ معین، ج6، ص905؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 518 و 519؛ تذکره نصرآبادی، ج1، صص 312-310؛ تذکره میخانه، صص 534-523؛ مجمع الفصحاء، ج4، صص 40 و 41؛ سرو آزاد، صص 47 و 48؛ لغت نامه دهخدا، ذیل شفایی اصفهانی، ص426؛ تذکره ریاض العارفین، ص357؛ دیوان حکیم شفایی: مقدمه؛آتشکده آذر، بخش سوم از نیمه نخست، صص 950 و 951؛ تذکره غنی، ص74؛ تذکره حسینی، ص 178؛ تاریخ عالم آرای عباسی، (چاپ 1377ش)، صص 1806-1804؛ الذریعه، ج9، ص530، و ج19، صص 314 و 327؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 215 و 216.

ص: 557

حسن بن موسی

حسن بن موسی، از محدّثین اصفهان در قرن سوم هجری است. وی از قَعنَبی و محمّد بن بکیر حضرمی روایت می کند و فرزندش عبدالرّحمن ضرّاب از صاحب عنوان حدیث شنیده است.(1)

حسن اصفهانی

حسن بن مهدی اصفهانی، از محدّثین اصفهان است. محمّد بن حسین بن حُمید بن ربیع از او روایت می کند و خود او از عمر بن عبدالرّحمان نقل حدیث می نماید.(2)

حسن اصفهانی

حسن بن مهدی اصفهانی، از محدّثین اصفهان است. وی از محمّد بن حسین بن حُمید بن ربیع روایت نموده و عمر بن عبدالرّحمان از او نقل حدیث می نماید.(3)

سیّد حسن موسوی دهسرخی*

سیّد حسن بن سیّد مهدی بن سیّد اسداللَّه دهسرخی، عالم فاضل. در سال 1341ق در اصفهان متولّد شده و در مدرسه کاسه گران و مدرسه صدر نزد شیخ محمدعلی معلم حبیب آبادی و شیخ عباسعلی ادیب تحصیل نمود. سپس به قم رفته، مکاسب را نزد آیت اللَّه العظمی مرعشی نجفی و رسائل را نزد شیخ اسداللَّه صفر نوراللهی نجف آبادی و کفایه را نزد سیّد محمّد باقر سلطانی بروجردی و میرزامحمّد مجاهدی تبریزی آموخت و مدت کوتاهی نیز در درس خارج آیت اللَّه بروجردی شرکت کرد.

در سال 1376ق به خواهش مردم محله سلطنت آباد تهران، به آنجا رفته و به اقامه


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص256.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص258.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص258.

ص: 558

جماعت و نشر معارف اسلامی پرداخت تا اینکه در پنج شنبه 28 شعبان 1414ق در تهران وفات یافته، جنازه به قم حمل و در قبرستان وادی السلام مدفون شد.

از تألیفات اوست:

1. کودکان سخنور 2. تاریخ مختصر انبیاء و ائمه علیهم السلام 3. چهل حدیث(1)

میرزا محمّدحسن نحوی

حاج میرزا محمّدحسن بن حاج سیدمهدی نحوی بن سیّد محمّد حسن مجتهد بن سیّد محمّد تقی مستجاب الدّعوه موسوی خواجوئی اصفهانی، عالم فاضل فقیه، از دانشمندان قرن چهاردهم هجری در سال 1287ق در اصفهان متولّد شده و نزد پدر دانشمند خود و شیخ محمّد تقی آقا نجفی، حاج میرزا بدیع درب امامی، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، آخوند ملّا محمّد کاشانی، میرزا محمّد هاشم چهارسوقی و میرزا محمّد باقر چهارسوقی (صاحب روضات) به تحصیل پرداخته و به اجتهاد نائل شد. او داماد استادش صاحب روضات بوده و به تدریس فقه و اصول مشغول بوده و عمری را به زهد و قناعت گذرانده است.

سرانجام در جمعه 14ربیع الثّانی 1361ق وفات یافته و در تکیه خانوادگی سادات مهدوی در تخت فولاد مدفون شد.

میرزا محمّد علی معلم حبیب آبادی مادّه فوت وی را چنین نوشته است:

کم کرد معلم دو و گفت از پی سالش

«سیّد حسن نحوی عارف ز جهان رفت»(2)


1- گنجینه دانشمندان، ج4، ص572؛ تربت پاکان قم، ج1، صص 568 و 569.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص103؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص489؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص206.

ص: 559

شیخ محمّد حسن نجفی زاده

حاج شیخ محمّد حسن نجفی زاده فرزند شیخ مهدی نجفی، از علماء و فضلائ معاصر اصفهان. مادرش دختر شیخ محمّدتقی آقانجفی است.

[در اصفهان متولّد شده و نزد جمعی از علمای این شهر از جمله پدر دانشمند خود و شیخ محمّدرضا نجفی، سیّد محمّد مدرس نجف آبادی، شیخ فضل اللَّه اعضادی خوانساری، ملا فرج اللَّه دری و دیگران به تحصیل پرداخت و فاضلی ارجمند و عالمی جامع گردید.]

او سالها در جلفای اصفهان محضر استاد رسمی داشت و به امور اجتماعی مردم آن ناحیه از مسلمان و ارمنی با کمال دقت و دینداری رسیدگی می نمود. همچنین در آموزش و پرورش به عنوان معلم به تدریس در مدارش مشغول بود. او امتیاز روزنامه «اسلام در شرق» را داشت که مدیریت آن را به ناصر دهاقانی سپرده بود.

او در اواخر عمر به بیماری مبتلا شده و در منزل منزوی و خانه نشین بود تا اینکه در ذیقعده سال 1407ق وفات یافته و در قبرستان جدید اصفهان موسوم به «باغ رضوان» مدفون گردید.(1)

محمّدحسن خدائی

محمّد حسن خدائی ابن آقا سیّد محمّد مهدی درب امامی، شاعر ادیب در روز 7 رمضان المبارک 1309ق در اصفهان متولّد شد. از سلسله سادات درب امامی بود. مقدمات علوم ادبیات را در مدارس قدیم آموخته و سپس به کسب و کار مشغول شد. در سال 1310ش در کارخانه وطن استخدام شده و به کار پرداخت. طبع شعر داشته و در انجمن ادبی شیدا شرکت می نموده «خدائی» تخلّص داشت. دیوان اشعارش حدود سه


1- علوم و عقاید، ص110؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، صص 87 و 88؛ مزارات اصفهان، ص122؛ اَساوِر مِن ذَهَب: مقدمه، صص28-26.

ص: 560

هزار بیت شعر داشت.(1)

وی سرانجام در سال 1336ش وفات یافته و در تکیه جویباره ای ها در تخت فولاد مدفون شد.(2)

از اوست:

ترسم که آه و ناله من پرده در شود

هر خاص و عام از غم من باخبر شود

گویند سیل اشک بشوید ز دل ملال

امّا نه آن که دل همه خون جگر شود

محمّد حسن اصفهانی

محمّد حسن بن حاج میرزا محمّد مهدی قاری اصفهانی، از فضلاء و خطاطان اصفهان در قرن سیزدهم هجری است. خط نسخ را زیبا می نوشته و در محلّه مسجد حکیم اصفهان ساکن بوده است. وی نسخه ای از کتاب «تحفه حکیم مؤمن» را به خط خوش خود کتابت کرده که در مدرسه عالی سپهسالار موجود است.(3)

حسن بن مهران

حسن بن مهران، از محدّثین اصفهان در قرن سوم هجری است. از اسحاق بن راهویه و ابن ماسَرجِس روایت می کند. در سال 392ق وفات یافته است.(4)

حسن اصفهانی

حسن بن مهران اصفهانی، از محدّثین شیعه است. [وی در سلسله راویان احادیث نقل شده از طرف شیخ صدوق واقع شده ولی مشایخ و راویان از او بر ما مجهول است.(5)]


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص421.
2- یادداشت های آقای حمید خلیلیان.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 519 و 520.
4- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص269.
5- مستدرک سفینةالبحار، ج2، ص381.

ص: 561

حسن برزانی*

حسن بن ناصر برزانی از فضلاء و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری، در سال 1253ق جلد یکم کتاب «الکواکب الضّیائیه» در شرح زبدة الاصول شیخ بهائی، تألیف سیّد یوسف خراسانی اصفهانی را به خط نسخ نوشته و کتاب به شماره 1286 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم موجود است.(1) نسخه دیگری از «الکواکب الضیائیه» (جلد دوّم) که توسط حسن برزانی در جمعه 22 ذیقعده 1254ق کتابت شده، به شماره 54 در کتابخانه مدرسه معمارباشی تهران موجود است.(2)

میرزا حسن آتش

میرزا حسن آتش بن حاج میرزا آقا بن میرزا محمّد طاهر بروجنی، از شعرای نیمه نخست قرن چهاردهم هجری، در سال 1286ق متولّد شد و پس از تحصیلات مقدّماتی، در جوانی به شغل «زنجیره باقی»، «گلدوزی دستی» و «یراق دوزی» پرداخت امّا در اواخر عمر به داد و ستد و معاملات نقدی روی آورد.

در شعر پیرو سبک کلیم و صائب بود و در انجمن های ادبی اصفهان شرکت می کرد و در آنجا بود که از محضر شاعرانی چون محمدحسین عنقا، عمان سامانی، میرزا حسینعلی آشفته، و میرزا محمّدعلی مسکین کسب فیض کرد. ابتدا «بینوا» تخلّص می کرد و بعداً آن را به «آتش» تغییر داد. آتش در جمعه 21 رجب 1349ق در اصفهان وفات یافته و در تکیه جوباره ای ها (فاضل سراب) در تخت فولاد مدفون گردید.

مادّه تاریخ وفاتش را حسام الدّین دولت آبادی چنین سروده است:

طبع «حسام» از پی تاریخ گفت:

«آتش ما سرد شدی زود بود»

دیوان اشعار او با مقدمه استاد همائی در سال 1321ش و بار دیگر در سال 1336ش به چاپ رسید.


1- فهرست فیضیه، ج1، ص224.
2- فهرست معمارباشی، ص58.

ص: 562

این بیت از اوست:

به جرم آن شدم «آتش» ز گریه خانه خراب

که دیده ام خبر از آب زیر کاه نداشت(1)

شیخ حسن صافی*

حاج شیخ حسن صافی اصفهانی فرزند نصراللَّه، عالم ربانی و فقیه صمدانی، در سال 1298ش در اصفهان متولّد شده و تحصیلات ابتدائی را در مدرسه قدسیّه آغاز کرد و آن را تا حدود سوم دبیرستان ادامه داد. آنگاه به تشویق شیخ احمد حججی نجف آبادی به تحصیل در حوزه علمیه اصفهان پرداخت. وی پس از تحصیل علوم مقدماتی به قم رفته و در درس آیت اللَّه شهاب الدّین مرعشی نجفی و شیخ عبدالرزاق قائنی و دیگر اساتید از جمله امام خمینی حاضر شد.

وی در 24 سالگی به نجف اشرف عزیمت نموده و در مدت 28 سال مجاورت آستان مطهر حضرت علی علیه السلام نزد آیات عظام سیّد ابوالقاسم خوئی، سیّد محسن حکیم، سیّد عبدالهادی شیرازی و هم چنین نزد شیخ عبدالحسین رشتی و شیخ محمّدعلی کاظمینی به کسب فیض پرداخته و به اجتهاد نائل آمد. علوم عقلی را نزد آقا صدرا بادکوبه ای فرا گرفت و نزد عالم ربانی و عارف کامل سیّد جمال الدّین گلپایگانی به تهذیب نفس پرداخت.

او بیشترین بهره را از درس مرحوم خوئی برده و تقریرات دوره دوم اصول و دوره سوم مباحث الفاظ به نگارش درآورد. مرحوم صافی در نجف اشرف به تدریس «شرح


1- تذکره حدیقة الشعراء، ج1، ص20؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص28؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 32-30؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص102؛ گلزار جاویدان، ج1، صص 5 و 6؛ سخنوران نامی معاصر ایران، ج1، صص 23 و 24؛ دیوان طرب، ص244؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، صص 578 و 579؛ زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج1، صص 21 و 22؛ نقباء البشر، ج1، ص365؛ مکارم الآثار، ج8، صص 2787 و 2788.

ص: 563

لمعه»، «رسائل»، «مکاسب»، «کفایه» و خارج اصول پرداخت. در سال 1350ش به درخواست اهالی اصفهان و دستور امام خمینی و مرحوم خوئی به اصفهان مراجعت نموده و به اقامه نماز جماعت در مسجد جامع و تدریس در مدرسه صدر بازار مشغول شد. در جریان مبارزات مردم علیه رژیم پهلوی، همراه و همگام انقلابیون بود در صدور اعلامیه و انجام راهپیمائی شرکت داشت. وی علاوه بر تدریس دروس حوزوی مدتی نیز به تدریس اقتصاد اسلامی مشغول بود. پس از وفات مرحوم خادمی و بیماری مرحوم صادقی، ریاست حوزه علمیه اصفهان را بر عهده گرفت و در این کار به حل مشکلات طلاب و بهبود وضع مدارس حوزه اهتمام داشت.

او علاوه بر تدریس دروس رایج، به تربیت و پرورش طلاب و آموزش اخلاق اسلامی نیز توجّه خاص داشت. خود نیز عابد و زاهد و اهل تَهَجُّد و مراقبت بر مستحبات و نوافل بود.

او پس از مدتی بیماری در سن 76 سالگی در صبح جمعه سوم جمادی الاولی 1416ق، وفات یافته و پس از تشییع باشکوه مردم و علماء اصفهان، در بقعه علّامه مجلسی مدفون شد.

از آثار خیریه او تأسیس مدرسه علمیه و مرکز تحقیقات اسلامی صاحب الامر(عجل اللَّه تعالی فرجه الشّریف) در قم و دارالشّفاء فاطمیّه در اصفهان را می توان نام برد.

از آثار علمی او کتاب «الهدایة فی الاصول» در 4جلد که تقریرات درس مرحوم خوئی است و کتاب «شوق وصال» در 2جلد در مباحث اخلاقی به چاپ رسیده است.(1)


1- یادنامه آیت اللَّه حاج شیخ حسن صافی اصفهانی؛ وفیات علمای معاصر اصفهان: خطی؛ هفته نامه نوید اصفهان، شماره 371، دوازدهم مهر 1374، ص5؛ روزنامه جمهوری اسلامی، دوشنبه 22 فروردین 1373.

ص: 564

میرزا محمّد حسن منشی اصفهانی*

میرزا محمّد حسن منشی ابن میرزا محمّد نصیر حسینی مرعشی ابن سیّد محمّد جعفر صافی، شاعر و ادیب، منشی و خوشنویس قرن سیزدهم هجری.

وی از منشیان عهد فتحعلی شاه قاجار بود و در زمان سلطان محمّد میرزا (سیف الدوله قاجار) در دارالانشاء به فعالیت مشغول بود. در زمان محمّد شاه به منصب وقایع نگاری برگزیده شد. علاوه بر احاطه بر فنون ادب و انشاء، خط شکسته را نیز خوش می نوشت و غزل و قصیده را با مهارت می سرود.

این دو بیت از قصیده ای که در مدح منوچهر گرجی (معتمدالدوله) حاکم اصفهان سروده نقل می شود:

یا رب آن گیسوی مشکین نرسد هیچ گزندش

که هزاران دل عشاق اسیر است به بندش

هیچ دل نیست که آشفته نگردیده از آن مو

هیچ صیدی نبود خسته ز آسیب کمندش(1)

وی در سال 1232ق نسخه ای از کتاب «کلیات سعدی» را به خط نستعلیق در اصفهان نوشته است. کتاب در کتابخانه جامع گوهرشاد مشهد موجود است.(2)

شیخ حسن بنّای اصفهانی

شیخ حسن بن نظام الدّین بنّای اصفهانی، بنای چیره دست و هنرمند قرن نهم هجری است.

وی در سال 849ق خانقاه یا «بیت السّعادة و السیّادة» (منزل سیّد حسن حسینی معروف به سیّد واقف) را در روستای افوشته نطنز بنا کرده است.(3)


1- تذکره مدایح معتمدیه، نسخه خطی.
2- فهرست گوهرشاد، ص166.
3- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص887؛ میراث فرهنگی نطنز، ص57.

ص: 565

سیّد حسن علوی

سیّد ابوالعزّ حسن بن هادی بن حسن علوی اصفهانی، از محدّثین اصفهان است.

وی در سال 450ق متولّد شده و از ابومسلم محمّد بن علی بن مهریزد اصفهانی و ام الحسن عایشه بنت حسن بن ابراهیم ورکانی و دیگران حدیث شنیده است. سرانجام در حدود سال 450ق در ماه رمضان وفات یافت.

ابوسعد سمعانی درباره تندخوئی او داستان نقل کرده است و از او حدیث شنیده است.(1)

محمّد حسن بروجنی

محمّد حسن [بن کربلائی هاشم] بروجنی [از فضلاء و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری است. از آثار او:

1. در سال 1255ق نسخه ای از «منهج الاصول» تألیف حاج محمّد ابراهیم کلباسی، را به خط نسخ کتابت نموده است. این نسخه به شماره 540ع در کتابخانه ملّی ایران موجود است.(2)]

2. در سال 1257ق «اسانید مَن لا یحضره الفقیه» را نوشته و در حاشیه آن حالات رجال آن را مختصراً به خط شکسته نستعلیق نوشته است، [که] ضمن کتاب شماره 418 «من لا یحضره» در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار در تهران موجود است.(3)

دکتر محمّد حسن سه چهاری

دکتر محمّد حسن سه چهاری بن آقا ملّا هاشم بن محمّد ابراهیم بن محمّد حسن بن محمّد ابراهیم اصفهانی، عالم فاضل ادیب نویسنده، از فضلاء و نویسندگان معاصر اصفهان.


1- التحبیر، ج1، ص219.
2- فهرست کتابخانه ملّی، ج8، ص36.
3- فهرست سپهسالار، ج1، ص330.

ص: 566

در سال 1295ش در اصفهان متولّد گردید و در این شهر نزد آقا شیخ محمّد رضا نجفی و آقا سیّد محمّد نجف آبادی و سیّد مهدی درچه ای به کسب فیض پرداخت. سپس به قم مهاجرت نموده و نزد آیات عظام سیّد محمّد تقی خوانساری، سیّد محمّد حجت کوه کمری و امام خمینی تلمّذ نموده و در نجف به درس آقا ضیاءالدّین عراقی حاضر شده و از اغلب اساتید خود اجازه روایت و اجتهاد دریافت نمود.

او در اصفهان به تدریس در دبیرستانها مشغول شد. سپس به دانشگاه اصفهان منتقل شده و به تدریس پرداخت. او پس از بازنشستگی به تألیف و تصنیف و اداره دفتر ازدواج و طلاق مشغول شد. وی تحصیلات دانشگاهی را در دانشگاه تهران در رشته الهیات انجام داده و به درجه دکترا نائل آمد.

[دکتر سه چهاری در روز 15 خرداد 1381ش وفات یافته و در گورستان جدید باغ رضوان اصفهان مدفون شد.]

کتابهای زیر از تألیفات اوست:

1. «اسلام سازنده نه اسلام ساخته شده» مطبوع 2. «اصول دین محمدی صلی الله علیه وآله» 3. «استصحاب» 4. «اسلام و ادیان باطله» مطبوع 5. «اصول و فروع دین» مطبوع 6. «پرسش یک ماتریالیست سوسیالیست و پاسخ آن» مطبوع 7. «تاریخ انبیاء» 8. «تاریخ خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله» 9. «تاریخ ادیان هند» 10. «پرسش یک طبیعی و پاسخ آن» مطبوع 11. «تاریخ و فرهنگ ادبیات عرب» 12. «توحید و نبوت» مطبوع 13.«تعلیمات دینی» مطبوع 14. «حاشیه بر متاجر شیخ مرتضی انصاری» 15. «خدای آفریننده نه خدای آفریده شده» مطبوع 16. «فروع دین محمدی و اسرار آن» مطبوع 17. «صرف و نحو» 18. «کشکول حسنی» 19. «کیف کان الامام الثانی الحسن علیه السلام مطلاقاً» 20. «مقایسه و ارتباط ادبیات ایران و عرب»(1)


1- اسلام سازنده و نه اسلام ساخته شده: مقدمه؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 205 و 206.

ص: 567

سیّد حسن موسوی اصفهانی

سیّد حسن بن سیّد هاشم بن سیّد میرزا بن سیّد محمّد موسوی اصفهانی، عالم فاضل متقی، در حدود سال 1200 ه.ق متولّد شد و در اصفهان در خدمت جمعی از بزرگان از آن جمله سیّد حجةالاسلام شفتی و حاج محمّد ابراهیم کلباسی و شاید حاج ملّا علی نوری تلمذ نمود.

وی در ضمن تحصیل به شغل زنجیره بافی نیز اشتغال داشت. از امتیازات او عمامه سبز بود که تا این اواخر در بین اعقابش متداول بود. سرانجام در حدود سال 1270 یا اندکی بیشتر در اصفهان وفات یافت و در قبرستان آب بخشان مدفون گردید.(1)

حسن رهرو اصفهانی*

حسن شیرانی متخلّص به «رهرو» بن هاشم، شاعر ادیب در سال 1321ش در اصفهان متولّد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان رساند و به استخدام اداره ثبت اسناد و املاک اصفهان درآمد. وی از نوجوانی به سرودن شعر پرداخت و در بعضی از انجمن های ادبی اصفهان شرکت کرد. علاوه بر سرودن انواع شعر (غزل، مثنوی، رباعی و دوبیتی) به زبان لُری نیز شعر سروده است.

از اوست:

چشم مااز انتظارش گرچه شد بر در سپید

خانه دل را کند آن مهر روشنگر سپید

از صفا گردد دل تاریک روشن چون سحر

می کنند آینه را از گرد خاکستر سپید(2)


1- بیان المفاخر، ج1، ص304.
2- سخنوران نامی معاصر ایران، ج3، ص1613؛ تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوّم)، ص317.

ص: 568

میرزا محمّد حسن شهیدی مشهدی*

میرزا محمّد حسن شهیدی مشهدی ابن سیّد هدایت اللَّه بن سیّد محمّد مهدی شهید اصفهانی خراسانی، عالم فاضل. سالها در اصفهان سکونت داشته و نزد حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی و دیگران به تحصیل علوم دینی مشغول بوده است. وی کتاب «قرائة المأموم خلف الامام» را تألیف نموده که در کتابخانه ملک تهران وجود دارد.(1) همچنین کتاب «نجاة المتّقین» را در محرم 1254ق در اصول و فروع دین تألیف نموده است.(2)

شیخ محمّد حسن رحیمیان*

شیخ محمّد حسن رحیمیان فرزند شیخ یداللَّه، عالم فاضل معاصر. در 6 رمضان 1367ق (مطابق 22تیر 1327ش) در روستای «دستگرد» اصفهان متولّد شد. در حوزه علمیه و قم تحصیل نمود وسپس به نجف اشرف مشرّف شده و از درس آیات عظام امام خمینی، سید ابوالقاسم خوئی و سیّد محمّد باقر صدر بهره مند شد.

او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت دفتر رهبر انقلاب امام خمینی درآمده و مسئول امور مالی و وجوه شرعی شد. مدتی بعد به عنوان قائم مقام بنیاد شهید منصوب شد و از سال 1371ش رئیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی شد. او سالهاست که مدیریت مجلّه «پاسدار اسلام» را برعهده دارد و از سال 1360 تا 1372ش در دانشکده الهیات دانشگاه تهران تدریس نموده است.

آقای رحیمیان در خوشنویسی نیز مهارت به سزایی دارد و خصوصاً خط ثلث را خوش می نویسد. کتیبه های ایوان اصلی مرقد مطهر حضرت سیّدالشهداءعلیه السلام و کتیبه های صحن حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام و کتیبه کمربند داخل حرم مطهر حضرت زینب(سلام اللَّه علیها) از آثار ارزنده و نمونه خط زیبای اوست.


1- فهرست ملک، ج1، ص414.
2- نسخه های خطی، ج2، ص132.

ص: 569

کتاب های زیر از تألیفات او به چاپ رسیده است:

1. «تعالیم قرآن» 2. «در سایه آفتاب» 3. «اخلاق و تربیت اسلامی» 4. «آیین تزکیه» 5. «در حریم لاله ها» 6. «حدیث رویش»

این کتاب ها نیز هنوز به چاپ نرسیده است:

7. «اسلام مکتب انسان سازی» 8. «آسیب شناسی اخلاق در مدیریت» 9. «آثار تربیتی نماز و زکات و امر به معروف و نهی از منکر»(1)

حسن اصفهانی

حافظ ابوعلی حسن بن یونس اصفهانی، از محدّثین اصفهان است. در اصفهان، خراسان، عراق و نیشابور استماع حدیث کرده و در اصفهان مجلس املای حدیث داشته است.

ابوسعد سمعانی در شرح حال ابوالنّجم طالب بن زید گوید: ابوعلی بن یونس مؤلّف «مئة حدیث عن مئة شیخ» است.

ابوالنّجم طالب کتاب فوق را از نوه صاحب عنوان یعنی ابوعلی حسن بن عمر بن حسن بن یونس حافظ اصفهانی روایت می کند.(2)

سیّد محمّد حسن بدری

سیّد محمّد حسن بدری، از خطاطان فاضل اصفهان است. خط نستعلیق را با مهارت می نوشت. وی در غرّه ربیع الاوّل 1383ق به سن متجاوز از 65سالگی وفات یافت.

[وی یک نسخه از مثنوی «طاقدیس» تألیف: ملّا احمد نراقی را به نستعلیق در سال 1353ق کتابت کرده است که در مطبعه گلبهار اصفهان چاپ سنگی شده است.]


1- حدیث رویش، ص16-13.
2- التّحبیر، ج1، ص356.

ص: 570

میرزا محمّد حسن تخت فولادی*

میرزا محمّد حسن تخت فولادی، از عرفاء و زُهّاد عصر قاجاریه، از مریدان هادی علی شاه نعمت اللهی و در تخت فولاد ساکن و به عبادت و ریاضت مشغول بود.

او در سال 1329ق وفات یافته، در تکیه مادر شاهزاده در تخت فولاد مدفون شد.

مادّه تاریخ وفات او را «منعم» شاعر اصفهانی سروده است:

رفت و «منعم» بسال فوتش گفت

شد شفیع حسن حسین شهید(1)

سیّد حسن ترسای جرقوئی*

سیّد حسن طباطبائی رامشنی جرقوئی متخلّص به «ترسا» شاعر ادیب. از اهالی قریه «رامشن» (رامشه) جرقویه اصفهان بوده و در قرن سیزدهم هجری می زیسته است. وی سفری به هندوستان رفت و پس از بازگشت، به زادگاه خود بازگشت. از آثار او: «دیوان اشعار» و «تاریخ اوچ کلیسا» است که هنوز به طبع نرسیده است.

از اوست:

در وصف عارضت نتوانم که دم زنم

ورد زبان مرا به دهان همچو سوسن است

از عشق رویت ای بت شیرین زبان من

در بیستون سینه مرا تیشه ناخن است(2)

میرزا محمّد حسن تسلیم اصفهانی

میرزا محمّد حسن اصفهانی متخلّص به «تسلیم» و ملقّب به «صدر الأفاضل» شاعر ادیب. [در برخی کتب نام او را میرزا صادق نوشته اند که اشتباه است. مردی عارف و سالک بوده است. سفری به هند رفته و دست ارادت به غلام علی شاه جلالی همدانی


1- گلشن اهل سلوک، صص 168 و 169؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص119.
2- گرکویه سرزمینی ناشناخته برکران کویر، (چ2)، صص 316 و 317.

ص: 571

داده است. رساله «صبح صادق» از تألیفات اوست. دیوان اشعاری هم دارد که بالغ بر پنج هزار بیت است.

از اوست:

صوفی که گوید بر ملا، روی تو دیدم بارها

گر راست می گوید چرا، بانگ انا الحق می زند(1)]

محمّد حسن توپچی

محمّد حسن توپچی [از صاحب منصبان دستگاه ظلّ السّلطان] به دستور ظلّ السّلطان اشعار کتاب اسکندرنامه را در سال 1322ق بیرون نویس نموده و نسخه آن، که شکسته نستعلیق و به خط خود اوست. به شماره 11515 در کتابخانه عمومی اصفهان موجود است.(2)

ملّا حسن جوزدانی

ملّا حسن جوزدانی، از منبریان و واعظین اصفهان است. وی داماد مرحوم آقا میرزا مهدی چهارسوقی فرزند آقا میرزا محمّد باقر صاحب روضات الجنات بوده است.(3)

ملّا حسن حکیم*

ملّا حسن حکیم، از حکمای الهی و فلاسفه عالیقدر قرن سیزدهم هجری است. در اصفهان به تحصیل پرداخته و در علوم آن زمان به مهارت دست یافت و به تدریس کتب فلسفی مشغول شد. وی در شعبان 1300ق براثر سقوط از بالاخانه منزل خود وفات یافت.


1- ریاض العارفین، ص414؛ الذریعه، ج9 ص170 و ج15، ص6؛ مکارم الآثار، ج5 ص1508؛ تراجم الرجال، ج1، ص139.
2- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص365.
3- خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص172.

ص: 572

او از علمای منزوی و گوشه نشین بوده و شهرتی در بین عوام و خواص نیافته است.(1)

سیّد حسن خراسانی

سیّد حسن حسینی خراسانی، عالم فاضل، در اصفهان ساکن بوده و نزد حاج محمّد ابراهیم کلباسی به تحصیل مشغول بوده است.

او در ماه رمضان المبارک سال 1253ه.ق به همراه فرزند مؤلف شیخ محمّد جعفر کلباسی، نسخه ای از کتاب «منهاج الهدایه» استادش حاج محمّد ابراهیم کلباسی را مقابله نموده و بر آن تعلیقاتی نوشته که حاکی از فضل و تبحّر او در فقه است(2)

حسن خواجه شیرانی*

استاد حسن خواجه شیرانی، هنرمند قلمزن معاصر، در سال 1306ش در اصفهان متولّد شد. در کودکی پدر و مادر را از دست داد و به ناچار ابتدا به بافندگی (کیش بافی) پرداخت و سپس به قلمزنی مشغول شد. در 25 سالگی برای خود کارگاه مستقل ایجاد کرد و به همراه استادش «صنایع پسند» برای قلمزنی درها و ضریح مرقد مطهر ائمه سامرا، کاظمین، کربلا و نجف به عتبات عالیات رفت و پس از چندین بار سفر به عتبات و اقامت چندین ماه در هر سفر، عاقبت به دعوت استاد دهنویی سرپرست کارگاه قلمزنی اداره فرهنگ و هنر به تهران آمد و در اداره فرهنگ و هنر استخدام شد. از سال 1357 پس از بازنشسته شدن استاد دهنویی، به جای او رئیس کارگاه قلمزنی شد و تا سال 1381ش در این سِمَت باقی بود. در خردادماه 1385 فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران از او و عدّه ای از هنرمندان هنرهای سنتی در مراسمی تجلیل کرد. استاد خواجه شیرانی، در دوشنبه 11 دی 1385ش بر اثر سکته مغزی درگذشت و در قطعه هنرمندان


1- تاریخ اجتماعی اصفهان در عصر ظلّ السّلطان، ص280.
2- تراجم الرجال، ج1، ص141.

ص: 573

بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.(1)

شیخ محمّد حسن داورپناه

شیخ محمّد حسن داورپناه، عالم کامل و فقیه جلیل. در حدود سال 1300ق در خوانسار متولّد گردیده و در محل تولّد خود و اصفهان نزد آخوند ملّا عبدالکریم گزی، آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، آخوند ملّا محمّد کاشانی و دیگران به تحصیل پرداخته و سپس به نجف اشرف مهاجرت نموده و خدمت آیات عظام سیّد محمّد کاظم طباطبائی یزدی و آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی کسب فیض نموده و مجتهدی مسلّم و عالمی کامل گردیده و به اصفهان مراجعت نمود.

وی سالها در مدرسه درکوشک «فرائد»، «متاجر» و «کفایه» تدریس می نمود و دهها تن از افاضل این شهر از محضر درس او کسب فیض نموده اند. وی در فقه و اصول و ادبیات در حدود سطوح و خارج تدریس می فرمود و در کشف معضلات علوم ید و بیضا می نمود. آیة الله میرزا ابوالحسن شمس آبادی از جامعیّت و فضائل و علوم آن مرحوم ستایش زیاد می نمود.

او از بدو تشکیل مدارس جدید به خدمت فرهنگ وارد شده و بدین جهت مقدمات علمی مشارٌالیه مجهول ماند و آن طور که باید و شاید از ایشان استفاده نگردید. [وی علاوه بر داشتن محضر شرعی] سالها در ارتش به عنوان قاضی عسکر خدمت می نمود.

سرانجام در ماه رجب 1382ق به سن متجاوز از 80 سال وفات یافته و در تکیه سیّدالعراقین در تخت فولاد مدفون گردید و بر سر مزار او بقعه ای کوچک و زیبا بنا شد.

نگارنده مدّتی از محضر ایشان در علوم ادبیّت استفاده نموده است.(2)


1- مجله پیک سنجش، شماره 292، شهریور 1381ش؛ روزنامه جوان، 12دی، 1385 و 10 خرداد، 1384ش.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 683 و 682؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 107 و 108؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص328.

ص: 574

محمّد حسن درویش چهارمحالی

محمّد حسن درویش چهارمحالی، از شعراء قدیمی و محترم چهارمحال بوده و با عمان و دهقان سامانی معاشر و مأنوس بوده است. در حدود سال 1260ق متولّد و در سال 1326ق وفات یافت. از اوست:

ندانم که بت عابد فریب زاهد کیش

ز خون کیست که رنگین نموده پنجه خویش(1)

شیخ حسن دشتکی

شیخ حسن دشتکی، عالم فاضل ادیب، از شاگردان حاج میرزا بدیع درب امامی، آخوند ملّا محمّد حسین کرمانی و آقا سیّد محمّد باقر درچه ای بوده، در مدرسه جده ساکن و سطوح فقه و ادبیات تدریس می نمود. وی در سال 1344ق وفات یافته و در کنار جاده قدیم شیراز در تخت فولاد (خارج از تکیه آباده ای) مدفون شد.(2)

ملّا حسن دولت آبادی

حاج ملّا حسن دولت آبادی، عالم کامل، از فقهاء قرن چهاردهم هجری. در دولت آباد برخوار متولّد شده و در اصفهان نزد آقا سیّد محمّد باقر درچه ای، آخوند ملّا حسین فشارکی، میرمحمّد صادق خاتون آبادی و میرزا احمد اصفهانی به تحصیل پرداخته و جهت تکمیل به نجف اشرف عزیمت نموده و از محضر درس شیخ فتح اللَّه شریعت اصفهانی، آقا سیّد محمّد کاظم طباطبائی یزدی و آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی مستفیض گردید. سپس به اصفهان بازگشته و سالها به تدریس فقه و اصول در مدرسه نیم آورد مشغول شد.


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 194 و 195.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 207 و 208؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص473؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص225.

ص: 575

وی در سال 1350ق وفات یافته و در امامزاده ابراهیم معروف به «امامزاده نرمی» در قریه «زمان آباد» بُرخوار مدفون شد.(1)

محمّد حسن زرگر اصفهانی

محمّد حسن زرگر اصفهانی، شاعر ادیب و سخنور توانا در قرن سیزدهم هجری. در اصفهان ساکن بود و اغلب به عزلسرائی می پرداخت [در مدح منوچهرخان معتمد الدّوله حاکم اصفهان قصیده ای سروده است. او در غزلیات خود از غزل های سعدی استقبال کرده است.] او در سال 1270ق وفات یافت. [نسخه ای از دیوان او به شماره 820 در کتابخانه وزیری یزد موجود است که در سال های 1254 تا 1256ق کتابت شده است. ]دیوان زرگر بارها به طبع رسیده است.

از اوست:

سوختم ز آتش می دفتر دانائی را

ساختم پیشه خود مستی و رسوائی را(2)

محمّدحسن زلالی خوانساری*

محمّد حسن زلالی خوانساری، معروف به «حکیم زلالی»، از مشاهیر شعرای قرن یازدهم هجری است. او سالها در اصفهان به تحصیل علم و ادب پرداخته است. علوم عقلی و نقلی را از «میرداماد» و فنون شعر و ادب را از «جلال الدّین اسیر اصفهانی» آموخته است. در سرودن شعر دستی توانا داشته و انواع شعر چون غزل، رباعی، قصیده و خصوصاً مثنوی را با قدرت می سروده است او به تتبع «نظامی گنجوی» و «امیرخسرو


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص207؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2 ص311؛ مزارات اصفهان، ص269؛ جلوه افلاکیان: مخطوط.
2- تذکره مدایح معتمدیه، نسخه خطی؛ تذکره مجمع الفصحاء، ج4، صص 342-340؛ تذکره حدیقه الشعراء، ج1، صص 706 و 707؛ طرائق الحقائق، ج3، ص401؛ فهرست وزیری، ج2، ص697؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، ص563؛ مکارم الآثار، ج6، ص1970؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص617؛ تذکره مآثر الباقریه، ص129.

ص: 576

دهلوی» هفت مثنوی سروده و آنها را «سبعه زلالی»، «هفت آشوب»، «هفت سیاره» و «سبعه سیاره» نامیده است که عبارتند از: 1. «حُسن گلوسوز» 2. «شعله دیدار» 3. «میخانه» 4. «ذره و خورشید» 5. «آذر و سمندر» 6. «سلیمان نامه» 7. «محمود و ایاز» که به طبع رسیده است.

حکیم زلالی در سال 1031ق وفات یافت. برخی سال فوت او را 1016 و یا 1024ق ذکر کرده اند.

از اوست:

الهی بر دلم از عشق زن نیش

که دانم دوست می داری دل ریش

چنان عصیانم از اندازه شد بیش

که نازد رحمتت بر وسعت خویش

سر بی عشق را باید بریدن

به دوش این بار نتوان کشیدن(1)

ملّا حسن ریزی

آخوند ملّا حسن ریزی لنجانی، عالم فاضل متقی، سالها در اصفهان به تحصیل مشغول بوده و از مبرّزین شاگردان حاج محمّد جعفر آباده ای و ملّا حسینعلی تویسرکانی است.

وی در شب عاشورای سال 1299ق وفات یافته و در بقعه تکیه آباده ای در تخت


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 136-131؛ تذکره نتایج الافکار، صص 301 و 302؛ تذکره شمع انجمن، صص 302 و 303؛ تذکره غنی، ص61؛ تذکره هفت آسمان، صص 143-140؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج5، (قسمت دوم)، ص966؛ سیری در شعر فارسی، صص 133 و 134؛ فرهنگ معین، ج5، ص652؛ فهرست نسخه های خطی فارسی، ج4، ص2618؛ ریحانة الادب، ج2، ص378؛ الذریعه، ج9، ص404 و ج7، ص15 و ج19، ص106 و 159.

ص: 577

فولاد مدفون شد.(1)

استاد حسن زری باف*

استاد حسن زری باف اصفهانی، از اهالی محلّه خواجو بوده و در اوایل قرن چهاردهم هجری می زیسته است. گویند یکی از شیادان عتیقه فروش تهران به اصفهان آمده و او را در سن 90سالگی به کار گرفت و یک اثر به سبک صفوی ساخته شد و آن شیاد برای آنکه شخص دیگری از این هنر استاد استفاده نکند او را مسموم کرد. در هر حال در هنر زری بافی به سبک قدیم اصفهان استادی کم نظیر بوده است.(2)

حسن سامانی

حسن سامانی، از شعرای قرن چهاردهم هجری و از بزرگ زادگان قریه «سامان» [در چهارمحال بختیاری] است. در سال 1326ق در «سامان» متولّد گردیده و مانند برادرش حسین حشمت از سخنوران آن دیار بوده است.

از اوست:

چشم مستش هوشیاران را به مژگان می کشد

مست را خنجر چو در دست است آسان می کشد(3)

ملّا حسن شایق*

ملّا حسن اصفهانی متخلّص به «شایق» از فضلاء و ادبای اصفهان در قرن سیزدهم هجری است. اغلب به سرودن مدیحه و مراثی جهت حضرات معصومین علیهم السلام می پرداخته است. در موسیقی نیز معلومات فراوان داشته است. در فنون ادبیات فارسی


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص208؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص473؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص51.
2- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص37.
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص235.

ص: 578

و عرب نیز استاد بود. وی قصیده جهت حاکم اصفهان منوچهرخان معتمد الدّوله سروده است.(1)

میرزا حسن خان شمس*

میرزا حسن خان شمس، از پیشگامان عکاسی در اصفهان است. از تولّد و درگذشت او اطلاعی در دست نیست همسرش منورخانم، دایه دربار ظلّ السّلطان بوده و خود برای ظلّ السّلطان و اتباع او عکاسی می کرده است.

او از عکاسان زبردست و با تجربه اصفهان بود. عکاسخانه او ابتدا در خیابان خوش [طالقانی فعلی] بود سپس آن را به خیابان نو [سپه فعلی] انتقال داد. مهدی چهره نگار و محمّدجواد شمس (خواهرزاده اش) از او عکاسی فراگرفتند.(2)

میرزا حسن شوکت اصفهانی

میرزا حسن شوکت اصفهانی، شاعر و ادیب منشی، در جوانی به تحصیل علم و ادب پرداخته و سپس به عنوان منشی در سفارت دولت عثمانی در طهران مشغول به کار شد. برخی از تذکره نویسان او را شیرازی نوشته اند امّا «اعتماد السلطنه» می نویسد: اصفهانی الاصل است. او «تاریخ پِطر کبیر» را که میرزارضا مهندس باشی به فارسی ترجمه کرده بود را انشاء نموده است.

از اوست:

تا گشودی گره از زلف دراز

گره از کار عاشقان شد باز

گه به دل گه به دیده ای ساکن

تا چه خواهی از این نشیب و فراز(3)


1- تذکره مدایح معتمدیه، نسخه خطی.
2- چهره نگاران اصفهان، ص130.
3- تذکره حدیقة الشعراء، ج2، صص 883 و 884؛ المآثر و الآثار یا چهل سال تاریخ ایران، ج1، ص292؛ الذریعه، ج9، ص 551؛ مجمع الفصحاء، ج5، ص535؛ مکارم الآثار، ج2، ص302؛ شرح حال رجال ایران، ج1، ص334؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 473 و 474.

ص: 579

محمّد حسن صامت علی اصفهانی*

آقا محمّد حسن نقاش زرگر اصفهانی ملقب به «صامت علی» از عرفاء و متصوّفه قرن سیزدهم هجری. سالها در عتبات عالیات ساکن بود. پس از آن که به خدمت رحمت علی شاه رسید به لقب «صامت علی» ملقب شد. چندی بعد به خدمت «منورعلی شاه» رسیده و از سوی او مأذون به دستگیری فقرای خراسان شد و چندین سال در مشهد مقدس به هدایت سالکین مشغول بود. عاقبت پس از مسافرت به عتبات عالیات و کرمانشاه به امر «منورعلی شاه» در تهران ساکن شد و به دستگیری از فقرای آنجا مشغول شد. آخرالامر در سال 1298ق وفات یافته و در مقبره ابن بابویه شهر ری مدفون شد. ماده تاریخش را یکی از شعراء چنین گفته است:

«غافل» به صد افسوس به تاریخش گفت:

«ایوای برون شد ز جهان صامت علی»(1)

سیّد محمّد حسن طباطبائی نائینی

سیّد محمّد حسن طباطبائی مُحررّ نائینی از خوشنویسان خط نستعلیق در قرن چهاردهم هجری. کتاب «تاریخ هندوستان» تألیف: علی محمّد طُغرُل اصفهانی را به خط نستعلیق نوشته است. نسخه آن در کتابخانه عمومی اصفهان موجود است.(2)

سیّد حسن طباطبائی نسب*

سیّد حسن طباطبائی نسب، عالم فاضل جلیل، از علمای معاصر در سال 1309ش در روستای «نیسیان» اردستان متولّد شد. در 15 سالگی به تحصیلات علوم حوزوی روی


1- طرائق الحقائق، ج3، صص 448-440؛ گلستان جاوید، ص40.
2- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص368.

ص: 580

آورد. او در قم نزد حضرات آیات بروجردی و امام خمینی درس خارج را خواند. سپس به همراه شهید عطاءاللَّه اشرفی اصفهانی به کرمانشاه رفت و به تدریس در حوزه علمیه باختران (کرمانشاه) مشغول شد. مدتی برای تبلیغ در ساری ساکن بود. سپس به زادگاه خود «نیسیان» مراجعت کرده و به تبلیغ دین و یاری محرومان و حلّ مشکلات مردم مشغول شد. او 17 سال آخر عمر خود را در طهران سکونت گزیده و نزد مرحوم سیّد احمد خوانساری به ادامه تحصیل پرداخت و در کنار آن به ارشاد مردم و حلّ مشکلات آنان و اقامه نماز جماعت مشغول شد.

او از جوانی مخالف رژیم پهلوی بود و علیه ظلم و فساد به مبارزه پرداخته و با گروه فدائیان اسلام همکاری کرد. پس از آن در نهضت امام خمینی نیز نقش فعّالی داشت.

او پس از پیروزی انقلاب به اداره سه کمیته، از کمیته های انقلاب پرداخت. پس از آغاز جنگ ایران و عراق بارها در جبهه حضور یافت تا اینکه در پنج شنبه اول اسفندماه 1364ش به همراه شهید فضل اللَّه محلّاتی و 40 تن از یاران امام خمینی، هواپیمای آنان مورد حمله جنگنده هواپیماهای عراقی قرار گرفته و سقوط کرد و همگی آنان به شهادت رسیدند.(1)

میرزا محمّد حسن اصفهانی

میرزا محمّد حسن اصفهانی متخلص به «ظریف» مشاعر و ادیب منشی قرن سیزدهم هجری.

در اصفهان علم و ادب آموخته و سپس منشی و کاتب مخصوص میرزا محمّد حسین خان صدراعظم اصفهانی شد و پس از وفات صدراعظم، به خدمت خود نزد فرزند او میرزا عبداللَّه خان امین الدّوله ادامه داد. خط شکسته را خوش می نوشت. سال وفات او معلوم نیست.


1- وفیات علمای معاصر اصفهان: مخطوط.

ص: 581

از اوست:

دل غمین رفت ز کوی تو و دیدم شادش

جان زن تن می رود اکنون به مبارک بادش(1)

میرزا حسن غیور کرمانی

میرزا حسن کرمانی متخلّص به «غیور» شاعر ادیب، از اعیان کرمان بوده و در شعر طبعی شکفته داشته و در فنون سخنوری و بیان مضامین تازه ماهر بوده است. در علم سیاق نیز شهره آفاق بود. چندی به وزارت گرجستان منصوب و در آنجا بود عاقبت به اصفهان آمده و ظاهراً در سومین دهه از قرن دوازدهم هجری به رحمت ایزدی پیوست.

مشارٌالیه از معاشرین و رفقای حزین لاهیجی بوده و علاوه بر دیوان اشعار یک مثنوی نیز سروده است.(2)

خط شکسته را نیز استادانه می نوشته و نسخه ای از گلشن راز را در سال 1068ق و یک قطعه خوشنویسی را در سال 1086ق نوشته است.(3)

این شعر از اوست:

قدم حسنت اگر رنجه نگردد دیگر

خاک را آینه بهر که صفا خواهد داد

سیّد حسن قمشه ای

سیّد حسن قمشه ای اصفهانی، عالم فاضل، در قمشه و اصفهان تحصیل نموده و سپس برای تکمیل تحصیلات خود به نجف اشرف رفته و نزد آخوند خراسانی و آقا سیّد محمّد


1- تذکره نگارستان دارا، ج1، ص228؛ تذکره سفینة المحمود، ج2، ص498؛ تذکره منظوم رشحه، ص52؛ تذکره دلگشا، ص518؛ تذکره مجمع الفصحاء، ج5، ص730؛ تذکره شبستان، ص212؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1261.
2- تذکره المعاصرین حزین، صص 180 و 181؛ تذکره غنی، ص97؛ الذریعه، ج9، ص797؛ ستارگان کرمان، ص383؛ تذکره شعرای کرمان، صص 180 و 181؛ تذکره شمع انجمن، ص542.
3- احوال و آثار خوشنویسان،ج4، ص1262.

ص: 582

کاظم طباطبائی یزدی تلمّذ نمود.

وی در سال 1327ق در نجف اشرف وفات یافته و همانجا مدفون شد. او تقریرات اساتید خود را نوشته که نزد سیّد حسین بختیاری داماد آیة الله سیّد ابوالحسن اصفهانی بوده است.(1)

حسن قوامی زاده

حسن قوامی زاده، ادیب فاضل، در «باغ بادران» لنجان متولّد شد و در اصفهان به تحصیل پرداخت. وی در دبیرستان های اصفهان به تدریس مشغول بود و در سال 1330ش روزنامه «پادزهر» را منتشر کرد. سرانجام در 25 صفر 1384ق وفات یافت و در یکی از اطاق های تکیه آقا سیّد محمّد لطیف خواجوئی در تخت فولاد مدفون شد.

مادّه تاریخ وفات او چنین است:

«قوامی زاده زد ناگه بگیتی یک خط باطل»

او کتاب «دستور الاملاء» را تألیف نموده که به طبع رسیده است.(2)

میرزا حسن کفاش اصفهانی

میرزا حسن کفاش اصفهانی، از شعرای اصفهان در قرن سیزدهم هجری است. در تذکره های عهد قاجاریه هیچ ذکری از او نشده و جزئیات زندگی او معلوم نیست. اغلب اشعارش در مدح و مرثیه معصومین علیهم السلام بوده و برخی از اشعار او در ابنیه تاریخی و بقاع متبرّکه اصفهان وجود دارد. از جمله دو قطعه شعر در رثای حاج سیدمحمّد باقر حجّةالاسلام شفتی و بنای بقعه او در سال 1260ق، تاریخ تعمیرات عمارت عالی قاپو در سال 1274ق و ماده تاریخ وفات ملّا اسماعیل ثانی خواجویی به سال 1282ق بر روی سنگ قبر او واقع در تخت فولاد اصفهان.


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص475؛ نقباء البشر، ج1، ص371.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص924.

ص: 583

از دیوان کفاش سه نسخه خطی موجود است، نسخه شماره 86 کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی در قم و نسخه شماره 152 کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه مشهد و نسخه ای دیگر در کتابخانه آقا سیّد محمّد جزائری.

سال وفات او معلوم نیست و صاحب عنوان را نباید با استاد رمضان کفاش خراسانی سراینده «دعانامه» و «نفرین نامه» اشتباه گرفت.(1)

حسن گیلانی

حسن گیلانی [از فضلاء و دانشوران قرن یازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و ]در روز یکشنبه 11 شوّال سال 1006ق کتابت «النّافع یوم الحشر» و «حاشیة شرح تجرید جدید» خفری را به خط نستعلیق در جامع اصفهان به پایان رسانیده [است ]نسخه ضمن مجموعه شماره 6908 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(2)

ملّا حسن مبارکه ای

ملّا حسن مبارکه ای لنجانی اصفهانی، عالم فاضل. در قم و اصفهان نزد میرزا ابوالقاسم قمی و حاج میرزا محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی تحصیل نموده سپس به زادگاه خود مراجعت نموده و به ارشاد تبلیغ و اقامه جماعت و فضل خصومات و رفع حوائج شرعی مردم آن سامان مشغول شده است.(3)

سیّد حسن مصطفوی*

سیّد حسن مصطفوی سدهی، عالم فاضل، در اصفهان نزد حاج آقا رحیم ارباب، حاج آقا حسین خادمی و دیگران تحصیل نموده و سالها در حوزه علمیه اصفهان به تدریس


1- بیان المفاخر، ج2، صص 118 و 137؛ دیوان طرب، صص 250 و 251؛ مکارم الآثار، ج7، ص2424.
2- فهرست مرعشی، ج18، ص102.
3- سالنامه فرهنگ مبارکه، سال 1339ه.ش، ص48؛ مبارکه در گذرگاه تاریخ، ص113.

ص: 584

سطوح فقه و اصول مشغول بوده و در مسجد نور در محلّه قلعه آقای فروشان خمینی شهر اقامه جماعت می نمود و در برخی از مجالس مذهبی به منبر می رفت و به وعظ و خطابه می پرداخت. وی سرانجام در 18 صفر 1398ق وفات یافته و در قبرستان شیری (گلزار مصطفویه) خمینی شهر مدفون شد.(1)

سیّد محمّد حسن موسوی اصفهانی

سیّد محمّد حسن موسوی اصفهانی، خطاط نسخ نویس اوایل قرن چهاردهم هجری. در حیدرآباد هند ساکن بوده است.

او مؤلف کتاب «الالهامات الحیدریّه فی شرح البصائر النّصیریّه» است که این کتاب را به همراه «اجازة الامامه لصلاة الجمعه» تألیف حاج سیّد اسداللَّه بیدآبادی، «شرح منظومه» حاجی سبزواری، «شفاء» ابن سینا و «رساله در المغنی الحرفی» تألیف: فاضل نائینی در سال های 1335 تا 1337ق در حیدرآباد هند کتابت نموده است. این رساله ها در کتابخانه جامع گوهرشاد مشهد موجود است.(2)

میرزا محمّد حسن میردامادی سدهی

میرزا محمّد حسن میردامادی سدهی، از اعقاب میر سیّد محمّد اشرف علوی عاملّی، عالم فاضل فقیه متّقی.

از شاگردان شیخ هادی تهرانی، آقا میرزا هاشم چهارسوقی، حاج شیخ محمّد علی نجفی و آقا سیّد محمدباقر درچه ای بوده است. وی پس از تکمیل تحصیلات خود در مدرسه نیم آورد اصفهان ساکن شده و به تدریس اشتغال جست. در ایّام تعطیل به زادگاه خود سده می رفت و مسجد و محرابش رونقی داشت.

بالاخره در ماه صفر 1332ق وفات یافته و در مزار شاهزاده ابراهیم در محلّه


1- خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، صص 192 و 193.
2- فهرست کتابخانه گوهرشاد، صص 403 341 336 219 205؛ بیان المفاخر، ج2، ص269.

ص: 585

ورنوسفادران سِدِه مدفون گردید.

صاحب عنوان تقریرات استادش درچه ای را در شش مجلّد گردآوری و تدوین نموده است.(1)

حسن میمه ای

ابوعلی حسن مِیمی [مِیمِه ای] اصفهانی، از محدّثین قرن ششم هجری است. از اهالی «میمه» [در حدود 80 کیلومتری غرب اصفهان، در مسیر جادّه اصلی اصفهان به تهران ]بوده و برای طلب حدیث به بغداد رفته و در سال 574ق از ابوعلی حدّاد استماع حدیث کرده است.

ابوبکر حازمی و دیگران از او روایت می کنند.(2)

سیّد حسن نظام الدّینی*

سیّد حسن نظام الدّینی، عالم فاضل معاصر. در سال 1305ش در فلاورجان متولّد شد.

در سن 14 سالگی در حوزه علمیه اصفهان به تحصیل پرداخت و دروس مقدّماتی را نزد شیخ محمّدعلی معلّم حبیب آبادی، شیخ محمّدحسین فقیه نطنزی، شیخ غلامعلی سالک و شیخ محمّدحسن عالم نجف آبادی آموخت سپس به قم رفت و مدت چهار سال نزد شیخ غلامحسین شرعی دارابی و آیت اللَّه مرعشی نجفی تحصیل نمود. آنگاه به نجف اشرف مشرّف شده و در درس شیخ مجتبی لنکرانی و شیخ صدرا بادکوبه ای حاضر شد سپس درس خارج را نزد آیات عظام سیّد محمود شاهرودی، سیّد محسن حکیم، سیّد ابوالقاسم خوئی، سیّد عبدالهادی شیرازی، سیّد عبدالاعلی سبزواری و سیّد جمال الدّین گلپایگانی طی نمود.


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص478؛ خمینی شهر، ص305.
2- معجم البلدان، ج5، ص245؛ المشترک، ص413.

ص: 586

او در سال 1357ش به اصفهان مراجعت نموده و در درس حضرات آیات خادمی و صافی حضور یافت.

وی از علمای عالیقدر اصفهان و مورد وثوق و احترام مردم است. او نماز جماعت را در مسجد رضوان اقامه می نماید و به تدریس سطوح فقه و اصول مشغول است.(1)

محمّد حسن واعظ

حاج محمّد حسن واعظ کامل، از خطبای اهل منبر اصفهان بوده و در 27 ربیع الاوّل 1307ق وفات یافته و در صحن تکیه آقا حسین خوانساری مدفون شده است.

صاحب عنوان از شاگردان میر سیّد محمّد شهشهانی است(2)

[در سنگ لوح مزارش که به خط «سلطان الکُتاب» است از او چنین یاد شده است:

«عمدة الواعظین و زبدة المحدّثین قدوة الذّاکرین الحاج محمّد حسن»]

میرزا حسن واهب*

میرزا حسن مالمیری کوه گیلویه ای اصفهانی متخلّص به «واهب» [از شعرای قرن یازدهم هجری]

ظاهراً از اهالی «مالمیر» [ایذه] از توابع کوه گیلویه بود ولی در اصفهان اقامت داشت. در فنون شعر و ادب مهارتی به سزا داشته و غزل و رباعی را نیکو می گفته و از جمله رباعیات سِتّه محتشم کاشانی را (درباره جلوس شاه صفی) جواب گفته است. سالها در اصفهان می زیسته و عاقبت مستوفی یزد شد و قبل از سال 1083ق در یزد وفات یافت.

این ماده تاریخ که برای ساخته شدن مسجد جامع جدید سلطانی (مسجد جامع کبیر عباسی = مسجد شاه) گفته سخت مقبول و مشهور واقع شده است:

«شد در کعبه در صفاهان باز»


1- یادداشت های آقای رحیم قاسمی.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص478؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص110.

ص: 587

این شعر از اوست:

آرزو کی به دل اهل هوس جا دارد

به تمنّا نرسد هر که تمنّا دارد

می رود قافله عمر عزیزان به سفر

هیچ کس نیست که این قافله را وا دارد(1)

حسنعلی اصفهانی

حسنعلی اصفهانی از ادبای اصفهان در قرن دهم هجری. در مجموعه شماره 2144 کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران شعر فارسی و حدیثی به خط او دیده می شود (و چون این مجموعه در قرن دهم جمع آوری شده، لهذا مشارٌالیه نیز از مردان این عصر می باشد.)(2)

میرزا حسنعلی اصفهانی

میرزا حسنعلی اصفهانی، شاعر ادیب قرن یازدهم هجری. از بزرگان اهل فضل اصفهان است. مدتی به کسب علم و کمال مشغول بود. در زمان وزارت دوّم علاءالدّین حسین خلیفه سلطانی متولّی موقوفات بقعه شهیدیه رشت گردید و پس از عزل از آن منصب به زادگاه خود بازگشت. مردی خلیق، مهربان، قانع و وارسته بود.

از اوست:

زنده می گردد دل ما از نسیم زلف یار

ما چراغ مرده را از باد روشن کرده ایم(3)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 157-155؛ تذکره نتایج الافکار، ص744؛ تذکره روز روشن، صص 893-891؛ تذکره آتشکده: قسمت سوم از نیمه نخست، صص 1043 و 1044؛ تذکره غنی، ص142؛ تذکره حسینی، ص361.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج9، ص810.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، ص285؛ الذریعه، ج9،ص241؛ لغت نامه دهخدا، ذیل «حسن اصفهانی»، ص583؛ تذکره غنی، ص43.

ص: 588

حسنعلی اصفهانی

حسنعلی اصفهانی از فضلا و نسخ نویسان قرن دهم هجری. در چهارشنبه ربیع الثّانی 985ق نسخه ای از کتاب «المهذب البارع فی شرح المختصر النّافع» [تألیف: ابن فهدحلّی ]را به خط نسخ کتابت نموده است. نسخه به شماره 7252 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(1)

میرزا حسنعلی مجلسی

میرزا حسنعلی بن میرزا ابوطالب بن میرزا محمدتقی بن میرزا محمدکاظم الماسی بن ملّا عزیزاللَّه بن ملّا محمّد تقی مجلسی، عالم فاضل کامل.

در اصفهان به تحصیل پرداخته و از پسر عمویش میرزا حیدرعلی مجلسی اجازه دریافت داشته است.

وی در 20 رجب 1227ق در اصفهان وفات یافته و در صحن تکیه آقا حسین خوانساری در تخت فولاد مدفون شده است.(2)

حسنعلی نجف آبادی

حسنعلی بن اسماعیل نجف آبادی [از خطاطان خط نسخ در قرن سیزدهم هجری ]در تاریخ پنج شنبه از ماه رجب 1236 کتابت نسخه ای از «حاشیه شرح ارشاد» [تألیف ]وحید بهبهانی را به خط نسخ به پایان رسانیده [است.] کتاب به شماره 4451 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(3)


1- فهرست مرعشی، ج19، ص48.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص520؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص110؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص 110؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص 341؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص176؛ الکرام البرره، ج1، صص 363 و 364.
3- فهرست مجلس، ج12، ص133.

ص: 589

میرزا حسنعلی مجلسی

میرزا حسنعلی بن میرزا محمّدباقر مجلسی ثالث بن میرزا عبداللَّه بن علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی، از علماء سلسله مجلسی در اصفهان بوده و از والد ماجد خود روایت می کند و پس از وفات در خارج از مقبره مجلسی مدفون گردید.(1)

حسنعلی قهپائی اصفهانی

حسنعلی بن جمال الدّین بن حسن بن درویش ابراهیم قهپائی اصفهانی، از فضلای قرن یازدهم هجری و از اهالی کوهپایه اصفهان است. در اصفهان نزد جمعی از علماء از جمله آقا حسین خوانساری به تحصیل پرداخته است.

او مجموعه ای از رسائل آقا حسین خوانساری را در سال 1102ق کتابت کرده است که نسخه آن در کتابخانه عبداللَّه ممقانی موجود بوده است. همچنین وی کتاب «التّبیان فی اعراب القرآن» تألیف ابی البقاء عبداللَّه عکبری را در 4 رجب 1099ق کتابت کرده است. این نسخه در کتابخانه سیّد محمّد جزائری موجود بوده است.(2)

حسنعلی شیرازی

حسنعلی بن حیدر شیرازی از نویسندگان کتب و نستعلیق نویسان در قرن یازدهم هجری و ساکن اصفهان. به سال 1082ق در اصفهان از نوشتن «مفتاح الفلاح» [تألیف ]شیخ بهائی و «آداب عباسی، [در ترجمه مفتاح الفلاح، از صدر الدّین محمّد تبریزی شاگرد شیخ بهائی ]فراغت حاصل نموده است. نسخه به شماره 3510 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.»(3)


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص326؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص521؛ مزارات اصفهان، ص36.
2- الکواکب المنتشره، ص173.
3- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج12، ص2515.

ص: 590

حسنعلی الماسی

حسنعلی الماسی بن محمّد صادق بن ابوطالب بن محمّد تقی الماسی، عالم فاضل و واعظ کامل، از دانشمندان خاندان مجلسی در قرن سیزدهم هجری است.

وی کتاب «منتخب المناقب» را به فارسی تألیف نموده و در کتابخانه علّامه مفضال جناب سیّد محمّد علی روضاتی در اصفهان موجود است. همچنین در پشت نسخه ای از «کمال الدّین و تمام النّعمه» تألیف: شیخ صدوق علیه الرّحمه یادداشتی مورخ به سال 1290ق درباره حسن مطالعه کتاب نوشته است. این نسخه در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(1)

حسنعلی مازندرانی

آقا حسنعلی بن ملّا محمّد صالح مازندرانی اصفهانی، عالم ادیب و فاضل لبیب، از دانشمندان قرن دوازدهم هجری است. در اصفهان متولّد شد. در عنفوان شباب به هندوستان رفت. امراء و حکام در اعزاز و احترامش بسیار کوشیدند و در آن ملک به «حسنعلی خان» مشهور شد. یکی از فرزندانش علی اشرف در هند باقی ماند و تعدادی از فرزندان دیگر او در اصفهان بودند. سال تولد و وفات او به دست نیامد.(2)

دکتر حسنعلی فاتح نژاد*

دکتر حسنعلی فاتح نژاد نصرآبادی جرقویه ای فرزند عبدالرضا از پزشکان ماهر عصر حاضر در سال 1282ش در روستای «نصرآباد» جرقویه اصفهان متولّد شد. پس از تحصیلات ابتدائی و متوسطه در دانشکده پزشکی تهران به تحصیل پرداخت و برای ادامه تحصیل راهی فرانسه شد و در رشته کالبد شکافی تحصیل کرد. او پس از بازگشت به ایران در بهداری ارتش شیراز به کار پرداخت. سپس به ایالات متحده آمریکا رفت


1- فهرست مجلس، ج14، ص265؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص341.
2- مرآة الاحوال جهان نما، ج1، ص133؛ الکواکب المنتشره، صص173 و 174.

ص: 591

در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد. او پس از بازگشت، به استادی دانشگاه پزشکی شیراز رسید و در کنار آن به معالجه بیماران مشغول شد تا اینکه در سال 1370ش از دنیا رفت. او به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و عربی مسلط بود و در برخی از انجمن ها همچون انجمن کالبد شکافان ایران عضو بود. از اقدامات خیریه او تأسیس بیمارستان فاتح نژاد شیراز بوده است.(1)

ملّا حسنعلی شوشتری*

آخوند ملّا حسنعلی مُکَنّی به «ابوالحسن» بن ملّا عبداللَّه بن حسین شوشتری عالم فاضل و فقیه محقق. ظاهراً در اواخر قرن دهم هجری متولّد شده و نزد پدر به تحصیل پرداخته و از او در سال 1020ق اجازه دریافت نموده است. همچنین در محضر شیخ بهائی کسب فیض نموده و در سال 1030ق از او اجازه دریافت کرده است. قاضی معز الدّین محمّد اصفهانی یکی دیگر از مشایخ اوست که در سال 1035ق به ملّا حسنعلی اجازه داده است.(2) میرابوالقاسم فندرسکی از اساتید دیگر اوست.(3)

وی پس از وفات پدرش در سال 1021ق تولیت مدرسه ملّا عبداللَّه و تدریس در آنجا را به عهده گرفته و تا زمان شاه عباس ثانی به تدریس در آنجا مشغول بوده است. در زمان شاه عباس دوم وزارت سیّد علاء الدّین حسین خلیفه سلطانی بنا به دلایلی (که شاید عقیده شوشتری درباره حرمت اقامه نماز جمعه در عصر غیبت باشد) از تولیت مدرسه ملّا عبداللَّه برکنار شده و این امر به ملّا محمّد باقر محقق سبزواری سپرده شد.(4)

ملّا حسنعلی شوشتری در مراتب علمی واجد مقام والایی بوده و در علوم مختلف خاصّه در فقه، اصول، کلام، ادبیات فارسی و عربی و حدیث مهارت بسزایی داشته است. میرزا محمدطاهر نصرآبادی که معاصر اوست نزدیک به چنین عباراتی را درباره


1- گرکویه سرزمینی ناشناخته بر کران کویر، صص386 و 387.
2- الروضة النضره، صص150 و 151.
3- الذریعه، ج1، ص138.
4- علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، صص 82 و 83.

ص: 592

او به کار می برد و او را می ستاید «جامع علوم عقلی و نقلی، حاوی فروع و اصول که به جودت طبع و حِدّت ذهن و طلاقت لِسان و حاضر جوابی در بین اقران و امثال ممتاز بود.»(1)

در محضر او شاگردان بسیاری تربیت شده اند از جمله: علّامه ملّا محمدباقر مجلسی، ملّا محمّدباقر محقق سبزواری، تاج الدّین حسن اصفهانی، داود الفت شوشتری، شرف الدّین علی بن جمال الدّین مازندرانی، علی بن عین علی فروشانی اصفهانی، ملّا محمّد قاسم بن خواجه محمّد فومنی گیلانی و بهاءالدّین محمّد شوشتری (فرزندش) و میرزا عیسی بن محمّد صالح جیرانی.(2)

در سال فوت او اختلاف است. میر عبدالحسین خاتون آبادی یک بار در ذیل وقایع سال 1069ق سال فوت او را در این سال می نویسد(3) و بار دیگر فوت او را در 1075ق ذکر می کند و دو ماده تاریخ را می آورد: «علم علم بر زمین افتاد»= 1075ق و «وفات مجتهد الزمان»= 1068ق(4) ولی قلی لیک شاملو سال وفات را 1067ق ضبط کرده است.(5)

نویسندگان قرون بعد نیز سالهای 1075 1069 1068 1067 را به عنوان سال فوت او تعیین کرده اند. ماده تاریخی هم که مؤمن نصرآبادی برای او سروده نشان می دهد که در سال 1075ق وفات یافته است:

چون از تقدیر کردگار دو جهان

شد مولانا حسنعلی سوی جنان

«مؤمن» تاریخ فوت او کرد رقم:

«افسوس از مقتدای اهل ایران»(6) کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «تبیان» در فقه (7) 2. «حاشیه بر قواعد شهید» ناتمام. 3. «رساله در حرمت نماز


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص224.
2- بزرگان فرهنگ و تاریخ اصفهان: خطی.
3- وقایع السنین و الاعوام، ص520.
4- وقایع السنین و الاعوام، ص523.
5- قصص الخاقانی،ج2، ص60.
6- تذکره نصرآبادی، ج2، ص703.
7- الذریعه، ج3، ص332.

ص: 593

جمعه در عصر غیبت،بر خلاف نظر پدرش که اقامه نماز جمعه را واجب می دانست. ملّا محمّد طاهر قمی رساله ای در رد این رساله نوشته است.» (1) 4. «کنزالاسرار» (2) 5. «مناسک حج»

ملّا حسنعلی شوشتری شعر نیز می سروده و «دانش» تخلّص می کرده است.(3)

این شعراز اوست:

تا باغ نظر را گل رخسار تو آراست

صد نخل امید از جگر سوخته برخاست

مانند گل تازه که از هم بربایند

اعضای مرا بر سر پیکان تو غوغاست

حسنعلی سوزی ساوجی*

ملّا حسنعلی بن علی ساوجی، از شعرای قرن دهم هجری از اهالی ساوه است. در اصفهان ساکن بود. در جوانی طبع روانی داشت و با تخلّص «جفاکِش» به سرودن شعر پرداخت و پس از مدتی آنرا به «سوزی» تبدیل کرد. اغلب در مدرسه هارون ولایت ساکن و به کتابت مشغول بود. خط نستعلیق را خوش می نوشت. اگر چه او دیوان های بسیاری از شعراء را کتابت کرده است اما تاکنون فقط از نمونه خط او «دیوان انوری» شناسایی شده که به خط نستعلیق در سال 988ق کتابت شده و در کتابخانه آقای سلطان القرائی در تبریز موجود بوده است. دیوان اشعار او بیش از بیست هزار بیت شعر داشته است که اکنون از آن اثری باقی نیست. سوزی در حدود سال 1014ق وفات نمود.

از اوست:


1- الذریعه، ج15، ص69؛ فهرست مجلس، ج14، ص198.
2- قصص الخاقانی، ج2، ص60.
3- فرهنگ سخنوران، ص204؛ الذریعه، ج9، ص243؛ و سایر منابع: دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص920؛ تذکرة الشعراء امامت، ص 29؛ ریحانة الادب، ج1، ص333؛ ریاض العلماء، ج2، صص 263-261؛ فوائد الرضویه، ج1، ص110؛ امل الآمل، ج2، ص74.

ص: 594

به او خورشید هم دلبستگی داشت

که رویش وقت رفتن در قفا بود(1)

شیخ حسنعلی اصفهانی

حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (مقدادی) معروف به «نخودکی» فرزند ملّا علی اکبر بن رجبعلی، عالم فاضل، عارف کامل و زاهد صالح از علماء و عرفای قرن چهاردهم هجری.

[در نیمه ماه ذیعقدةالحرام 1279ق در محلّه جوباره اصفهان متولّد شد. والد عالیقدرش،او را در سن 7 سالگی به عارف وارسته حاج محمّدصادق تخت فولادی سپرد و او را تحت تربیت او قرار داد. علوم رایج در حوزه های علمیه را در اصفهان نزد آخوند ملّا محمّد کاشانی، جهانگیر قشقایی و سیّد سینا کشفی آموخت و در نجف اشرف از درس آقا سیّد محمّد فشارکی اصفهانی، حاج سیّد مرتضی کشمیری و ملّا اسماعیل قره باغی بهره برد. همچنین در مشهد مقدس نزد حاج محمّدعلی فاضل و آقا میر سیّد علی حائری یزدی، حاج آقا حسین قمی و سیّد عبدالرّحمان مدرس تحصیلات خود را ادامه داد. در فراگیری عرفان و تعلیمات معنوی پس از رحلت حاج محمّدصادق تخت فولادی، از محضر عارف وارسته سیّد جعفر حسینی قزوینی ساکن شهرضا (قمشه) کسب فیض نمود.

حاج شیخ حسنعلی سفرهای متعددی به نجف اشرف، مشهد مقدس و شیراز نمود. در شیراز چندی توقّف کرد و کتاب «قانون» ابوعلی سینا را نزد طبیب معروف شیراز حاج میرزا جعفر طبیب خواند. او پس از چندین بار مهاجرت به مشهد و اقامت در آنجا و بازگشت به اصفهان عاقبت در سال 1329ق در مشهد مقدس برای همیشه ساکن شد.

در هنگام حکومت رضاشاه پهلوی و اجرای قانون متحدالشکل شدن لباس، از مشهد مقدس به قریه «نخودک» در نزدیکی مشهد ساکن شد و تا اواخر عمر در آنجا ساکن


1- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، صص 144 و 145؛ تذکره شمع انجمن، ص341؛ تذکره روز روشن، ص374؛ تذکره آتشکده، بخش سوم از نیمه نخست، ص1137؛ تذکره حسینی، ص153؛ تذکره غنی، ص67؛ ریحانة الادب، ج3، ص95؛ الذریعه، ج9، ص476.

ص: 595

بود.

در روزهای آخر عمر به بیماری مبتلا شده و تحت معالجه اطبّاء آن زمان قرار گرفت ]و سرانجام در 17 شعبان 1361ق در منزل یکی از مریدانش در شهر مشهد مقدس وفات یافته و پس از تشییع باشکوه در صحن عتیق مرقد مطهر امام رضاعلیه السلام مدفون شد.

[او در انجام فرائض یومیّه در اول وقت، تهجد و شب زنده داری، خدمت به خلق به ویژه سادات، و زیارت قبور انبیاء، اوصیاء، اولیاء و علماء و انزوا و عبادت طولانی اهتمام فراوان داشت و با اذکار و ادعیه بیماران جسمی و روحی را مداوا می ساخت.]

او رساله «ترجمة الصلاة» فیض را به طبع رساند. و به ضمیمه آن تأویلاتی درباره نماز و معانی آن ایراد نموده است. همچنین بر رساله «تذکرة المتقین» تعلیقاتی نوشته است.

[فرزندش علی مقدادی اصفهانی کتابی مفصل به نام «نشان از بی نشان ها» در احوال و مقام عرفانی، حکایات، مکاتبات و رساله های او تألیف کرده که به چاپ رسیده و بارها تجدید چاپ شده است.(1)]

ملّا حسنعلی مجلسی

ملّا حسنعلی بن محمّد کریم مجلسی، از فضلاء خاندان مجلسی. یادداشت تملک او بر یکی از برگهای نسخه ای از «رساله نیّت» آقا جمال الدّین خوانساری دیده می شود. این نسخه در کتابخانه دانشمند معاصر آقا سیّد مصطفی حسینی فرادنبه ای اصفهان


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص356؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)،ج1، صص 456-453؛ نشان از بی نشان ها، صص 35-14؛ تاریخ علمای خراسان، 254-252؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 233 و 404؛ مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، صص 149 و 150؛ زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج1، صص 191 و 192؛ گنجینه دانشمندان، ج7، صص113-111.

ص: 596

موجود است.(1)

آقا حسنعلی خوانساری

آقا حسنعلی بن آقا جمال الدّین محمّد خوانساری، عالم فاضل، از علمای اصفهان در اواخر دوره صفویه است.

وی در بین فرزندان آقا جمال به فضل و تحقیق و تدقیق شهرت داشته و علماء و اعیان آن زمان او را تکریم می نموده و علم و فضل او را می ستوده اند.

در هنگام محاصره اصفهان توسط افاغنه، به همراه طهماسب میرزای صفوی به قزوین رفت و سپس راهی تبریز شد.

طهماسب میرزا در قزوین مقدم او را گرامی داشته و به عنوان رئیس العلما تکریم نمود و به نام او سکه زد.

سال وفات او به دست نیامد.(2)

حسنعلی موحّد

حسنعلی اصفهانی، صوفی موحّد، از آثارش خطوطی است مورخ به سال 985ق در پشت صفحه ای از الدّروس الشّرعیه شهید اول شامل:

1. در باب وجوب قضاءالدّین از «سرائر» ابن ادریس

2. صورت سلسله مشایخنا، بندی است به عربی در یک صفحه، از روی خط یکی از شاگردان شهید اول.

کتاب به شماره 1959 در کتابخانه ملّی ملک موجود است(3)


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص353.
2- تتمیم امل الآمل، ص107؛ الکواکب المنتشره، ص173؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، صص 173 و 174.
3- فهرست کتابخانه ملک، ص292.

ص: 597

میرزا حسنعلی نصرآبادی

میرزا حسنعلی نصرآبادی، از شعرای عهد شاه عباس اول صفوی است. در جوانی وزیر علیقلی خان شاملو بود و سپس به منصب ایشیک آقاسی و دیوان بیگی دست یافت. پس از مدتی وزیر یزد شده و در آن منصب درستکاری و انصاف را پیشه نمود اما آخرالامر از آن شغل استعفا داده، به اصفهان آمده و تا آخر عمر به عبادت مشغول شد. از مریدان و معاشران شیخ بهائی بوده و شیخ برای دیدن او به روستای نصرآباد در ناحیه ماربین در غرب اصفهان می آمد. وی سرانجام در اوایل سلطنت شاه صفی (حدود سال 1039ق) وفات یافت.

پدر میرزا محمدطاهر نصرآبادی (نویسنده تذکره نصرآبادی) خواهرزاده صاحب عنوان است.

این شعر در مدح امیرالمؤمنین علی علیه السلام از اوست:

ای از تو گرم رونق بازار دلبری

وی آفتاب روی تو را ماه مشتری

لب لعل و خط زمرد و دندان درّ خوشاب

بازار حسن را نبود چون تو جوهری

شاهی که چرخ از پی رایت کشی او

بسته است از قمر به میان زنگ حیدری(1)

سیّد حسین

سیّد حسین، عالم فاضل کامل، جامع معقول و منقول، از علمای قرن سیزدهم هجری. ساکن اصفهان. متوفی 20 ذیحجه 1235ق مدفون در تکیه فیض در تخت فولاد


1- تذکره نصرآبادی، ج2، صص 659 و 660؛ الذریعه، ج9، ص243؛ لغت نامه دهخدا، ذیل حسنعلی نصرآبادی، ص599.

ص: 598

اصفهان.(1)

سیّد حسین ابرقویی*

سیّد حسین ابرقویی، عالم فاضل جلیل. از اهالی ابرقو از توابع یزد است پس تحصیل مقدمات به عتبات عالیات مهاجرت نموده و نزد اکابر علماء و افاضل فقهاء آن دیار از جمله میرزای شیرازی بزرگ حاضر شده و به اجتهاد نائل آمد. آنگاه به اصفهان آمد و در این سفر که در سال 295ق واقع شد، شیخ محمّدعلی نجفی (ثقةالاسلام) و سیّد محمّد مهدی گلستانه همراه او بودند. او سالها در اصفهان به تدریس و اقامه جماعت در مسجد نیم آورد مشغول بود. سرانجام در سال 1342ق وفات یافته و در تکیه کازرونی در تخت فولاد اصفهان مدفون شده و 40 سال بعد بقایای جنازه به نجف اشرف نقل و آنجا مدفون گردید.(2)

حسین ادیب تخت فولادی

حسین ادیب تخت فولادی، از هنرمندان موسیقی اصفهان است. وی از خوانندگان به شمار می رفته و نزد سیّد عبدالرحیم موسیقی را آموخته و از معلومات میرزا حسین خضوعی و حبیب شاطرحاجی نیز بهره برده است.(3)

ملّا حسین اردستانی

ملّا حسین اردستانی، عالم فاضل و فقیه ماهر، از علمای قرن سیزدهم هجری. در اصفهان نزد جمعی از علما به خصوص حاج سیّد محمدباقر حجة الاسلام شفتی کسب


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص208؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص523؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص168.
2- نقباء البشر، ج2، ص494؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج2، ص257؛ دانشنامه مشاهیر یزد، ج1، ص56.
3- تاریخ موسیقی ایران، ص683.

ص: 599

فیض نمود. سپس به همدان رفته و به وعظ و خطابه و بیان احکام شرعی و ارشاد مردم مشغول شد. او در فقه و کلام سرآمد اعلام بود. صحبت منبرش بی نظیر بود. در مسائل فقه استحضاری تام می داشت که حاجت به تأمّل در جواب استفتاء نداشت. بسیار شجاع و متهوّر بود با آنکه خانه اش را آتش زدند، هیچ مغموم نشد و همان روز به دهی نزدیک همدان رفته و به وعظ مشغول شد.

او کتاب مبسوط در «اصول دین» نوشته بود.(1)

حسین خان اسیری اصفهانی

حسین خان متخلّص به «اسیری» شاعر ادیب، پدرش در دولت نادری صاحب جمع زرگرخانه بوده است. وی پس از مرگ پدر ترک مشاغل دولتی کرده، به لباس فقر و درویشی درآمد و تحصیل کمالات شعر و شاعری نمود. غزل را خوب می گفت و علاوه بر دیوان اشعار کتابی به سبک بوستان سروده و «هفت انجمن» نام نهاده است و بالغ بر ده هزار بیت است.

از اوست:

گرفتم آنکه گشایند پای بسته ما

چه می کنند به بال و پر شکسته ما

گواه اینکه نه رند و نه عاشقم اینست

پیاله تهی و سُبحه گسسته ما(2)

سیّد حسین اصفهانی

سیّد حسین اصفهانی، عالم فاضل زاهد متقی، از اجلّه شاگردان فاضل اردکانی بوده [و در کربلا اقامت داشته] و در اواخر عمر در اثر مرض کور شده، قبل از سال 1330ق


1- تکلمه نجوم السماء، ج1، ص464؛ بیان المفاخر، ج1، ص304.
2- تذکره اختر، ص18؛ مجمع الفصحاء، ج4، ص164؛ سفینة المحمود، ص140؛ لغت نامه دهخدا، ذیل حسین اسیری، ص634؛ حدیقة الشعرا، ج1، ص133.

ص: 600

در نجف اشرف وفات یافته است.(1)

شاه قوام الدّین حسین اصفهانی

شاه قوام الدّین حسین، از سادات اصفهان و از مردان صاحب نام و معتبر روزگار خود بوده است. او به دست شاهرخ تیموری گرفتار شده و در ری محبوس بود. پس از مرگ شاهرخ از زندان آزاد شده و نزد میرزا سلطان محمّد رفت(2) وی تا سال 850ق زنده بود.

شیخ حسین اصفهانی

شیخ حسین اصفهانی، عالم فاضل ربّانی، از شاگردان و مجازین شیخ محمّد حسین کاظمینی و شیخ محمّد حسن مامقانی و فاضل شرابیانی، شیخ محمّد طه نجف، ملّا حسینقلی همدانی و دیگران بوده و در نجف وفات یافته است.

[شیخ جعفربن محمّد عوامی از او اجازه دریافت نموده و در کتاب خود«ملتقی البحرین» به این موضوع اشاره کرده است(3)]

محمّد حسین اصفهانی

محمّد حسین اصفهانی از خوشنویسان قرن یازدهم هجری. در سال 1086ق کتابت نسخه ای از کتاب «تحفه نوابیّه» تألیف: سیّد ابوالمظفّر محمّد جعفر حسینی را به خط نسخ خوب به پایان رسانیده [است] کتاب به شماره 32 در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار در همدان موجود است.(4)


1- نقباء البشر، ج2، ص494؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص521.
2- احسن التواریخ، ج2، ص267.
3- نقباء البشر، ج2، ص495؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص522.
4- فهرست سپهسالار، ج1، ص17.

ص: 601

میر محمّد حسین اصفهانی

حاج میر محمّد حسین اصفهانی از خوشنویسان اواخر دوره قاجاریه. کتاب «لسان الذّاکرین» تألیف: حاج میرزا محمّد هادی بن ابوالحسن شریف نائینی که در مقتل و به فارسی در دو مُجَلّد تألیف شده است، را به خط نستعلیق شیرین کتابت نموده است.

نسخه به شماره 1303 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد موجود است.(1)

محمّد حسین اصفهانی

محمّد حسین اصفهانی از کاتبان اواخر قرن سیزدهم هجری. در سال 1306ق کتاب «بشری الوصول الی اسرار علم الاصول» تألیف: شیخ محمّد حسین بن شیخ عبداللَّه ممقانی را برای منیر الدّین به خط نسخ نوشته است. نسخه به شماره 1388 در کتابخانه جامع گوهرشاد موجود است.(2)

محمّد حسین اصفهانی

محمّد حسین اصفهانی از خوشنویسان قرن سیزدهم هجری. در سال 1257ق نسخه ای از «تحفة الزّائر» تألیف: علّامه مجلسی را کتابت نموده است. نسخه در کتابخانه الزّهراء اصفهان موجود است.

میرزا حسین اصفهانی

میرزا حسین اصفهانی خطاط قرن یازدهم هجری. در سال 1062ق مجموعه ای از هفت رساله در ریاضی و نجوم و هیئت به عربی و فارسی در شهر شماخی به خط نستعلیق کتابت نموده است. کتاب به شماره 1119 در کتابخانه دانشکده الهیات و


1- فهرست الهیات مشهد، ج2، ص441.
2- فهرست گوهرشاد، ص239.

ص: 602

معارف اسلامی مشهد موجود است.(1)

محمّد حسین اصفهانی*

محمّد حسین اصفهانی، خوشنویس هنرمند دوره قاجاریه است. خط نستعلیق را خوش می نوشت. خطوط زیبای نستعلیق در نقره ای تقدیمی امیرنظام گروسی مشتمل بر اشعار شاعری به نام «سرخوش» در مرقد مطهر امام رضاعلیه السلام از نمونه آثار اوست.(2)

محمّد حسین اصفهانی*

محمّد حسین اصفهانی، خطاط هنرمند عهد فتحعلی شاه قاجار بوده و در نوشتن خط نسخ دستی توانا داشته است. از آثار او کتاب ادعیه به خط نسخ خوش است که در سال 1246ق آنرا نوشته و به فتحعلی شاه هدیه کرده است. این نسخه در کتابخانه ملّی ایران موجود است.(3)

محمّد حسین اصفهانی*

محمّد حسین اصفهانی، هنرمند قرن سیزدهم هجری. در اصفهان ساکن بوده و در نقاشی و قلمدان سازی استاد بوده است. وی در طبیعت سازی خصوصاً گل و بتّه و صورت سازی چیره دست بوده است. سال وفات او معلوم نیست. امّا مسلّم است که تا سال 1261ق در قید حیات بود.(4)


1- فهرست الهیات مشهد، ج2، ص253.
2- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص679.
3- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1160.
4- جلدها و قلمدان های ایرانی، ج1، ص53.

ص: 603

ملّا حسین اصفهانی

ملّا حسین اصفهانی، عالم فاضل، از اساتید حاج ملّا علی خلیلی بوده و در نجف اشرف سطوح فقه را تدریس می نمود. و در آن ارض اقدس وفات یافته و مدفون گردیده است.(1)

امیر قوام الدّین حسین اصفهانی

امیر قوام الدّین حسین اصفهانی، از فقهاء و علمای قرن دهم هجری است. در زمانی که شاه اسماعیل صفوی برای فتح خراسان به آنجا رفته بود، در رکاب او بود و سپس به دستور شاه اسماعیل جهت اداره امور شرعی مردم بلخ به آنجا رفت و شیعه امامیه را در آنجارواج داد. چندی بعد به منصب قاضی القضاتی اصفهان منصوب شده و به زادگاه خود بازگشت.(2)

شاه طهماسب صفوی وی را با شراکت امیر جمال الدّین محمّد استرآبادی در سال 930ق به صدارت برگزید.(3) پس از فوت استرآبادی، میرنعمت اللَّه حلّی در صدارت با او شریک شد.(4)

امیر قوام الدّین در اواخر عمر به علت کهولت سن قادر به انجام وظایف خود نبود و سرانجام در سال 936ق به دیار باقی شتافت.(5)

وی در فقه، حدیث، ادبیات و خصوصاً شعر و انشاء استاد بود. همواره در رعایت و حمایت از اهل فضل و علم می کوشید و دقیقه ای از رعایت تقوی و صلاح غافل نبود شعر نیز می سرود.(6)


1- الکرام البرره، ص364؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص530.
2- رجال کتاب حبیب السیّر، صص 275 و 276.
3- تاریخ الفی، ص402؛ احسن التواریخ، ص242؛ احیاء الداثر، ص59.
4- وقایع السنین و الاعوام، ص490.
5- احسن التواریخ، ص307.
6- تذکره تحفه سامی، صص32 و 33.

ص: 604

این بیت از اوست:

چون خیالت نرود، هرگزم از پیش نظر

صد رهت بینم و گویم که خیالست مگر

در «تحفه سامی» و به پیروی از او در «ریاض العلماء» نام او «حسن» نوشته شده که احتمالاً از اشتباهات کاتبان است. در سایر منابع معاصر قوام الدّین، نام او «حسین» ذکر شده است.(1)

شیخ حسین اصفهانی

شیخ حسین بن آخوند ملّا محمّد ابراهیم اصفهانی عالم فاضل، از علمای گمنام قرن سیزدهم هجری. در جمادی الثّانیه سال 1268ق نسخه ای از رساله اصول دین میرزا قمی را نوشته و نزد نگارنده [سیدمصلح الدّین مهدوی] موجود است. همچنین «رساله عملیه» تألیف آقا میر سیّد حسن را که آقا میرزا محمدهاشم چهار سوقی تنظیم نموده است را کتابت نموده است. نسخه شامل طهارت و صلاة بوده و در رجب 1268ق نوشته است.

ظاهراً صاحب عنوان از شاگردان آقا میر سیّد حسن مدرس است.(2)

محمّد حسین اصفهانی

محمّد حسین بن حاج محمّد ابراهیم اصفهانی از کاتبان و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری. در سال 1263ق نسخه ای از «شرح حدیث الغمامه» تألیف: قاضی محمّد سعید قمی را به خط نسخ نوشته است. کتاب به شماره 403ق در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)


1- ریاض العلماء، ج1، ص143.
2- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، ص281.
3- فهرست مرکزی دانشگاه، ج3، ص455.

ص: 605

حسین سلماسی

ابوعلی حسین بن ابراهیم بن ابوبکر سلماسی، از دانشمندان و خوشنویسان ساکن اصفهان بوده و در قرن ششم هجری برای شرف الدّین ابوالحسن علی بن اسماعیل اصفهانی مجموعه ای ترتیب داده است که شامل رساله های زیر است:

1. «الشّرقیّه فی تقاسیم العلوم الیقینیّه» 2. ترجمه «رسالة الذّهبیّه» منسوب به حضرت رضاعلیه السلام 3. ترجمه «الرسالة السیاسیّة» در وصایای بقراط حکیم و حکمای دیگر از عربی به فارسی 4. «منتخبات امثال و اشعار» مجموعه در سالهای 624 و 625ق کتابت شده است.(1)

حسین ادیب نطنزی

بدیع الزمان ابوعبداللَّه حسین بن ابراهیم بن احمد نطنزی اصفهانی معروف به «ادیب نطنزی» شاعر، ادیب و دانشمند لغوی قرن پنجم هجری. [در نطنز متولّد شد و جهت تحصیل تحصیل به اصفهان و شهرهای دیگر سفر کرد وسرانجام در کوی ارزویه واقع در محلّه جومان (یا جوهان) اصفهان ساکن شد و در سال 497ق و یا به قولی 499ق وفات یافت.

او حدیث را از ابوبکر محمدبن عبداللَّه بن ریذه اصفهانی، ابوذر محمّد بن ابراهیم صالحانی و ابوالفضل عبدالرحمان بن احمد رازی روایت می کند و برادر زاده اش ابوالفتح محمدبن علی نطنزی در مرو و ابوالعباس احمد بن محمّد مؤذن ادیب در اصفهان از او استماع حدیث کرده اند.

بدیع الزمان نطنزی به دو زبان فارسی و عربی شعر می سرود. و بدین خاطر به «ذواللّسانین» و «ذوالبیانین» مشهور بوده است. اگرچه برخی او را شیعه دانسته اند اما ابوسعد سمعانی در کتاب «الانساب» تصریح می کند که نطنزی اهل سنت و جماعت بوده


1- تاریخ نظم و نثر، ج2، ص738.

ص: 606

است.] این کتابها از تألیفات اوست.

1. «الخلاص» یا «دستور اللّغه»: که نسخه های فراوانی از آن در کتابخانه های داخل و خارج ایران موجود است. 2. دیوان اشعار که ظاهراً از بین رفته است 3. المرقاة، در علم لغت که در سال 1346ش به تصحیح دکتر سیّد جعفر سجّادی به چاپ رسیده است.(1)

سیّد محمّد حسین امام جمعه دلیگانی*

سیّد محمّد حسین امام جمعه دلیگانی ابن سیّد ابراهیم، عالم فاضل، از اهالی قریه «دلیگان» برخوار اصفهان، متوفی در12 ذیقعده 1367ق مدفون در تکیه ریزی در تخت فولاد(2)

سیّد محمّد حسین بهشتی

سیّد محمدحسین حسینی بهشتی بن حاج سیّد ابراهیم چهارسوقی، عالم فاضل و ادیب شاعر، عمری را به زهد و تقوا گذرانیده و بیش از 50 سال در مسجدی در کوچه سرتیپ اقامه جماعت می نموده است. شعر نیز می گفته و «عاصی» تخلّص دانسته است.

[وی در شب 17 رمضان 1366ق وفات یافته] و در تکیه سادات بهشتی در تخت فولاد مدفون شد.(3)


1- اللباب، ج1، ص533 و ج3، ص316؛ بغیه الوعاة، ص231؛ کشف الظّنون، ج1، ص754؛ الذریعه، ج9، ص131 و ج20، ص311؛ معجم المؤلفین، ج3، ص305؛ تاریخ نظم و نثر، ص56؛ میراث فرهنگی نطنز، ج2 صص 27-13؛ تاریخ تشیع اصفهان، صص 263 و 264؛ شرح احوال و آثار شاعران بی دیوان، صص 626-624؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص318؛ ریحانة الادب، ج2، ص271؛ المرقاة: مقدمه.
2- یادداشت های آقای رحیم قاسمی.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص719؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص136؛ تحفة الاحباب، صص 35 و 36.

ص: 607

سیّد محمّد حسین حسینی ساوجی

سیّد محمّد حسین بن سیّد محمّد ابراهیم حسینی ساوجی [از فضلاء قرن سیزدهم هجری ]در سال 1265ق. کتابت «تهذیب الاصول» علّامه حلّی را در اصفهان به پایان رسانیده و نسخه در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی در قم موجود است.(1)

شیخ حسین تنکابنی

شیخ حسین بن ابراهیم تنکابنی، از فلاسفه عالیقدر قرن یازدهم هجری. در قم نزد ملاصدرا و ملّا عبدالرزاق فیاض لاهیجی به تحصیل حکمت پرداخته و سپس در اصفهان به تحقیق و تألیف و تدریس کتب فلسفی مشغول بوده است. وی ذوق اشراقی و عرفانی داشته و میرزا عبداللَّه افندی (صاحب ریاض العلماء) که معاصر اوست بر او خرده گرفته که غیر از فلسفه، از سایر علوم بهره چندانی نداشته است. دامادش آخوند ملّا محمّد نصیر تنکابنی و فرزندش ملّا ابراهیم تنکابنی نیز از فضلاء آن عهد و احتمالاً شاگرد شیخ حسین بوده اند.

وی در سفری که به حج بیت اللَّه الحرام رفته بود، در هنگام استلام حجرالاسود در مسجد الحرام توسط جمعی که به توّهم اهانت او به حجرالاسود بر سر او ریخته بودند، به شدت مضروب شده و در راه مدینه شهید شد و در «ربذه» در جوار مرقد جناب «ابوذر غفاری» مدفون گردید. سال شهادت او را 1101 یا 1105ق ذکر کرده اند و ظاهراً در سن حدود 80 سالگی یابیشتر به سرای باقی ارتحال نموده است.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «اثبات حدوث العالم» 2. «احوال صنوف النّاس فی المعاد» 3. تعلیقات بر شفا 4. «حاشیه بر حاشیه خفری بر الهیات شرح تجرید» 5. «شرح گلشن راز» 6. «وحدة الوجود و تجلّیاته و تنزّلاته»(2)


1- فهرست گلپایگانی، ج2، ص37.
2- قصص الخاقانی، ج2، صص 49 و 50؛ ریاض العلماء، ج2، صص 34 و 35؛ شهیدان راه فصیلت، صص 322 و 323؛ الکواکب المنتشره، صص 191 و 192؛ الذریعه، ج1، ص89 و ج25، ص55؛ تاریخ عرفاء و حکماء، صص 31 و 32؛ شواهد الرّبوبیّه، مقدمه: ص صد و دو؛ فهرست مروی، ص332، فهرست عکسی دائرة المعارف اسلامی، ج1، ص139؛ فهرست خطی احیاء، ج6، صص 244 و 247؛ فهرست عکسی احیاء، ج4، ص403؛ فهرست مرعشی، ج31، صص 719 و 720؛ فهرست عمومی اصفهان، ج1، ص332.

ص: 608

میرزا محمّد حسین مدرّس کَهَنْگی

حاج میرزا محمّد حسین مدرّس کهنگی بن سیّد محمّد ابراهیم بن سیّد علی طباطبائی، عالم فاضل جلیل. در سال 1288ق در «کَهَنگ بَرزاوَند» از توابع اردستان متولّد شده و در اصفهان نزد حاج میرزا بدیع درب امامی، میرزا ابوالمعالی کلباسی، میرزا محمدهاشم چهارسوقی، شیخ محمّد علی ثقةالاسلام، شیخ محمّد تقی آقانجفی، حاج آقا نوراللَّه نجفی، میرزا ابوالقاسم رشتی، آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقایی به تحصیل پرداخت و سپس به عتبات عالیات رفته و نزد آیات عظام و علمای اعلام حاج آقا رضا همدانی، آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی و آقا سیّد محمّد کاظم طباطبائی یزدی کسب فیض نموده است.

وی در سال 1321ق به اصفهان مراجعت نموده و در مسجد علی علیه السلام اقامه جماعت نموده و در مدارس دینی اصفهان تدریس نموده و بدین جهت به «مدرس کَهَنگی» معروف شده است. او از طریق املاک موروثی در زادگاه خود امرار معاش می کرده و از دریافت و مصرف وجوه شرعی و یا امرار معاش از راه رفع خصومات و امثال آن خودداری می نموده است. بالاخره در 17 جمادی الثّانیه سال 1376ق در اصفهان وفات یافته و در ضلع شمالی قبرستان عمومی جنب مصلای تخت فولاد مدفون گردید.

مرحوم مدرّس کَهَنگی تقریرات دروس اساتید خود در نجف اشرف مانند آخوند خراسانی و آقا سیّد کاظم یزدی را نوشته و رساله ای در معنی «بداء» به نام «هدیة الوری در شرح بداء» تألیف کرده که در سال 1377ق به طبع رسیده است.(1)


1- آتشکده اردستان، ج2، صص306 و 307؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص531.

ص: 609

میرزا حسین تحویلدار

میرزا حسین تحویلدار بن میرزا محمّد ابراهیم، از دانشمندان قرن سیزدهم هجری. جدّ اعلای او پیر اویس خان به دستور شاه عباس از «نخجوان» به اصفهان آمده و در این شهر ساکن شد. پدرش در اوایل کار صاحب جمع و عامل اغلب بلوکات و توابع اصفهان بود و سپس تحویلدار اصفهان شد.

میرزا حسین در اصفهان متولّد شد و کار پدر را دنبال کرد و در اداره تلگراف خانه به کار پرداخت. وی در سال 1294ق به دستور کارگزاران دیوان سلطنتی ناصرالدین شاه کتاب «جغرافیای اصفهان» را که کتابی مفید و ذی قیمت حاوی اطلاعات فراوان از جغرافیا، آثار تاریخی، اصناف و اقشار و مشاغل مردم اصفهان در قرن سیزدهم هجری است را تألیف نمود، که به کوشش دکتر منوچهر ستوده در سال 1342ش به چاپ رسیده است.

تاریخ وفات و دیگر اطلاعات درباره زندگی او در دست نیست.

سیّد حسین فشارکی*

سیّد حسین بن سیّد ابراهیم طباطبائی فشارکی، عالم فاضل، از علمای اوایل قرن چهاردهم هجری اصلاً از اهالی قریه «فشارک» از توابع کوهپایه اصفهان بود. او پسر عموی مجتهد و فقیه عالی مقام آقا سیّد محمّد فشارکی است. پس از مدتی تحصیل در اصفهان به عتبات عالیات رفته و نزد میرزا حسن شیرازی و آقا سیّد محمّد فشارکی به تحصیل پرداخت. پس از مدتی به کربلا رفت و در اواخر عمر در کرمانشاه ساکن شد.(1)

شیخ محمّد حسین مشکوة زفره ای

شیخ محمّد حسین مشکوة بن ملّا محمّد ابراهیم زفره ای، از پیشگامان تعلیم و تربیت در اصفهان در روستای «زفره» از توابع کوهپایه اصفهان متولّد شده و در اصفهان به


1- میرزای شیرازی، ص136.

ص: 610

تحصیل پرداخت. وی در اصفهان مدرسه مشکوة و سپس مدرسه نیِّر اَعظم را در سال 1328ق تأسیس کرد ولی مدتی بعد این مدرسه تعطیل شد. در سال 1327ق در نزدیکی باغ همایون [ورزشگاه تختی کنونی] مدرسه اقدسیّه را تأسیس نمود. سیّد علی جناب که در حدود سال 1334ق وضعیت مدارس و مکاتب اصفهان را گزارش نموده می نویسد مدرسه اقدسیّه دارای 7 کلاس و 141 شاگرد بوده است. از این مدرسه بسیاری از فضلاء برخاسته اند. عاقبت این مدرسه به هنگام احداث خیابان مسجد سیّد، در مسیر خیابان قرار گرفته و تخریب شد.

شیخ محمّد حسین مشکوة داماد میرزا ابوالقاسم زفره ای بود و در 15 محرّم 1390ق وفات یافته و در تکیه بروجردی در تخت فولاد مدفون شد.(1)

حسین نجف آبادی

حسین بن ملّا ابراهیم نجف آبادی از خطاطان و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری. در سال 1290ق کتاب «لهوف» تألیف: سیّد بن طاووس را کتابت نموده است. نسخه به شماره 1110 در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی در قم موجود است.(2)

سیّد حسین مجتهد اصفهانی

سیّد حسین بن ابوتراب موسوی اصفهانی، عالم فاضل جلیل معروف به «مجتهد» از علمای اواخر دوره قاجاریه. در گنجه ساکن بوده و مرجع مسائل شرعی مردم آنجا به شمار می رفته و در آن حدود ریاست دینی داشته است. عمری طولانی یافته و اغلب به عبادت و طاعت خدا مشغول بوده و سرانجام درسال 1330ق در حدود 120 سالگی وفات یافته است. او عموی مجتهد و مرجع تقلید بزرگ تشیع آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی و پدر سیّد محمّد باقر مجتهدزاده ساکن گنجه است.(3)


1- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص86؛ بوستان فضیلت، صص 222-218.
2- فهرست گلپایگانی، ج2، ص157.
3- نقباء البشر، ج2، ص517.

ص: 611

سیّد حسین خادمی

سید حسین خادمی ابن آقا سیّد ابوجعفر خادم الشریعه ابن سیّد صدرالدین محمّد عاملی، عالم مجاهد و فقیه زاهد. از علمای بزرگ معاصر اصفهان، در جمعه 3 شعبان 1319ق در اصفهان متولّد گردید.

مقدمات و سطوح را در اصفهان نزد میرزا احمد مدرس، میر محمّد صادق مدرس خاتون آبادی، ملّا عبدالکریم گزی، شیخ علی مدرس یزدی، میر سیّد علی نجف آبادی، سیّد محمّد نجف آبادی، سیّد میرزا اردستانی و جمعی دیگر از بزرگان فراگرفت و جهت تکمیل تحصیلات خود به نجف اشرف مهاجرت نموده و در آنجا در خدمت آیات عظام آقا سیّد ابوتراب خوانساری، آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمّد جواد بلاغی، میرزا محمّد حسین نائینی و آقا ضیاءالدّین عراقی بهره کافی برده تا به مقام اجتهاد نائل گردید و با کسب اجازات روایتی و اجتهاد به اصفهان مراجعت نمود و از حین ورود تا هنگام وفات به افاده و افاضه و تدریس خارج فقه و اصول در مدرسه صدر بازار و اقامه جماعت در مسجد دارالشّفا و مسجد نو حاج رسولیها و منبر و موعظه و ارشاد و هدایت مردم و امر به معروف و نهی از منکر مشغول گردید.

[آن فقید سعید از ارکان مبارزه مردم اصفهان علیه رژیم پهلوی بوده و به ویژه در جریان قیام 15 خرداد از مرجعیت و مبارزه امام حمایت های شجاعانه و بی دریغ داشته و ساواک نسبت به فعالیت های ایشان علیه رژیم حساسیت بالایی داشت. در واقعه 5 رمضان 1397ه.ق منزل ایشان در چهارباغ پایین کانون نهضت مردم اصفهان علیه رژیم بود و با حمله مأموران رژیم، تعدادی از انقلابیون در حوالی منزل ایشان به شهادت رسیدند پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مردم اصفهان ایشان رابه عنوان نماینده خود در مجلس خبرگان بررسی قانون اساسی و سپس نماینده مجلس خبرگان رهبری برگزیدند. در جریان جنگ ایران و عراق نیز ایشان در پشتیبانی از رزمندگان و تشویق مردم در کمک به جبهه های نبرد تلاش فراوان داشت.

او اقدامات خیریه فراوانی را با همت عالی خود انجام داده است که اهم آنها عبارتند

ص: 612

از: تأسیس انجمن خیریه مددکاری امام زمان، تأسیس مؤسسه خیریه احمدیه (شامل دبیرستان و کتابخانه و...) تأسیس انجمن خیریه صادقیه جهت خدمت رسانی به سالخوردگان و معلولان، تجدید بنای مسجد جامع حاج رسولیها در اصفهان و ساخت مسجدی در جزایر قشم و هرمز و تأسیس چند کتابخانه در مدرسه ملّا عبداللَّه و مؤسسه احمدیه]

همچنین ایشان در ارشاد و راهنمایی مردم و تبلیغ دین اهتمامی فراوان داشته و خدمات آن مرحوم در جلوگیری از برخی منکرات اداره آموزش و پرورش و همچنین تبلیغات سوء و ضد ولایتی برخی از منبریان اصفهان فراموش نشدنی است.]

و سرانجام در صبح روز دوشنبه 18 جمادی الثّانیه سال 1405ق در اصفهان وفات یافته و جنازه پس از تشییع عظیم در سه شنبه به مشهد مقدس حمل و در جوار مرقد مطهر حضرت رضاعلیه السلام مدفون گردید. [و جلسات متعدد ختم و یادبود برای ایشان در بسیاری از شهرها برگزار شد.]

کتب زیر از تألیفات ایشان است:

1. «تقریرات درس مرحوم نائینی درباره صوم و صلاة» 2. «تقریرات درس اصول: از اوائل مباحث الفاظ تا آخر معنی حرفی» 3. «تقریرات درس اصول: از بحث خاتمه برائت تا آخر تراجیح» 4. «حواشی بر طهارت و صلاة» کتاب «مصباح الفقیه» تألیف: حاج آقا رضا همدانی 5. «رساله در عدم ارث زوجه از غیر منقول»

6. «رساله در لباس مشکوک» 7. «رهبر سعادت یا دین محمّدصلی الله علیه وآله» در دو مجلد به فارسی، مطبوع.

آن مرحوم دارای کتابخانه نفیسی بود که تعدادی از کتب خطی آن به خط مؤلفین بوده و اکنون در اختبار فرزندان ایشان می باشد.(1)


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج1، صص290-288؛ مجله نور علم، شماره مسلسل 35 خرداد 1369ش، صص107-90؛ گنجینه دانشمندان، ج3، ص90؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، ص390؛ نقباء البشر، ج2، صص 518 و 519؛ الذریعه، ج11، ص310؛ گلزار مشاهیر، صص 29 و 30؛ مستدرک فهرس التّراث، صص 173 و 174؛ مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، صص 163 و 164؛ روزنامه اطلاعات، مورخ 20 اسفند 1363ش.

ص: 613

سیّد حسین بصیر*

دکتر سیّد حسین بصیر بن حاج میرزا ابوالحسن حکیم بن میرزا هادی حکیم بن سیّد ابراهیم حکیم خطاط بن سیّد محمّد رضا حکیم بن میرزا عبدالباقی طبیب اصفهانی، از پزشکان حاذق معاصر در اصفهان متولّد شد. تحصیلات مقدماتی را در اصفهان انجام داد و از مدرسه عالی طب و داروسازی فارغ التحصیل شد. مدتی در ارتش به طبابت مشغول بود سپس در بیمارستان امین به طبابت پرداخت و سرانجام در 17 ذیحجه 1358ق وفات یافته و در ضلع شرقی تکیه بروجردی در تخت فولاد مدفون شد.(1)

سیّد محمّد حسین ادیب بجنوردی*

سیّد محمّد ادیب بجنوردی ابن سیّد ابوالحسن موسوی نسل بجنوردی، عالم فاضل و حکیم فرزانه، از علمای معاصر در سال 1300ق متولّد شده و در مشهد مقدس نزد جمعی از فضلاء از جمله حاجی فاضل خراسانی، ادیب نیشابوری(2) و شیخ ابوالقاسم نیشابوری به تحصیل پرداخت و فلسفه و منطق را نزد آقا بزرگ حکیم فرا گرفت.(3) وی سالها در مشهد مقدس به تدریس مشغول بود. اما به خاطرسختی امر معیشت به ناچار به کارهای دولتی روی آورد و به اصفهان انتقال یافته و 12 سال رئیس اوقاف و معاون اداره فرهنگ اصفهان بود و در سالهای 1323 و 1324 ش در مدرسه صدر اصفهان «شرح باب حادی عشر» «شرح شمسیّه» و «شوارق» را تدریس می نمود و جمعی از فضلاء از جمله: «شیخ محمّد محزونیه»، «سیّد علی هدایتی خواجویی»، «احمد غفاریان»، «سید مهدی حجازی قمشه ای»، «شیخ علی کاشانی» و «آقا ضیاء کجانی» در درس او شرکت می کردند. وی بسیار خوش بیان و دارای حافظه ای قوی و کم نظیر بود.


1- بوستان فضیلت، صص 371-370.
2- علوم عقاید، ص13.
3- منتخب معجم الحکماء، ص24.

ص: 614

در ادبیات و معقول تخصص داشت و به تمام اقوال حکماء و متکلمین احاطه داشت. از علوم جدید مطلع بود. بسیار خوش خلق، متواضع و وارسته بود و از عرفان بهره کامل داشت.(1)

وی چندی بعد به تهران رفته و در دانشگاه تهران به تدریس پرداخت و سرانجام در صبح یکشنبه 25 ربیع الاول 1382ق وفات یافت.(2)

آقای علیقلی بیانی که از شاگردان اوست می نویسد: «مرحوم ادیب بجنوردی به راستی استاد مسلم ادب عرب و معقول بود. با وجود کهنسالی مقامات حریری را که متن دشواریست از بَر بود به گونه ای که برای تصحیح قرائت من نیاز به کتاب نداشت... من نزد او اشارت ابن سینا را می خواندم ولی عبارت متن کتاب برای او فقط مناسبتی برای فیضان فضائلش بود. در نماز شور و هیجانی به او دست می داد که دیدنی بود به کرّات او را در حال گریه شدید در مسجد دیدم. در اموری که ارتباط با آداب تقوا و زهد داشت سختگیر بود»(3)

حسین غرّاء نجف آبادی

حسین توانگر نجف آبادی متخلّص به «غرّاء» ابن ابوالحسن از شعرای قرن چهاردهم هجری [در حدود سال 1246ش در نجف آباد متولّد شد. تحصیلات مقدماتی را نزد آقا سیّد هاشم آیت نجف آبادی آموخت. سپس به اصفهان شتافت و مغنی و مطوّل را نزد علمای آنجا فراگرفت. و منظومه سبزواری و شفای بوعلی سینا را نزد حکیم جهانگیرخان قشقائی خواند و در سایر علوم مانند صرف و نحو، منطق، لغت، هیئت، طب و تاریخ مهارتی بسزا یافت. پس از چندی از لباس روحانیت خارج شده و در «کمپانی مسعودیه» اصفهان به کار پرداخت. سپس در گلپایگان و نجف آباد به تجارت پرداخت.

وی سرانجام در 18 مرداد 1354ش پس از عمری طولانی وفات یافته و در نجف


1- علوم و عقاید، ص13.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص152.
3- آیین فرزانگی، ج2، ص228.

ص: 615

آباد مدفون شد. در سرودن انواع شعر مهارت داشت و در انجمن های ادبی اصفهان و نجف آباد شرکت می کرد و اشعارش درمجله ارمغان به طبع می رسید.

از آثار و تألیفات اوست:

1. «اندرز نامه پدر و پسر» منظوم، که در سال 1333ش به ضمیمه روزنامه حیات اصفهان به طبع رسید. 2. دیوان قصائد 3. مجموعه غزلیات، قطعات و مثنویات 4. مقالاتی به شیوه «چهار مقاله» نظامی عروضی که در موضوعات گوناگون نوشته است.(1)]

از اوست:

کسی زخار ندیده چون من جفای گلی

چرا که خوار شدم عاقبت برای گلی

هزار جور کشیدم زخمار و گشتم خوار

چه خوار و زار شدم آخر از برای گلی

سیّد محمّد حسین حسینی اصفهانی

سید محمّد حسین بن ابی طالب حسینی اصفهانی، روضه خوان، از کاتبان قرن سیزدهم هجری است مدتی در رشت ساکن بود از آثارش کتابت:

1. «منهج الشیعه» تألیف: جلال الدّین شرفشاه علوی

2. «منهاج الکرامه» تألیف: علّامه حلی که هر دو در دهه نخستین ربیع الاول 1261ق کتابت شده و در کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران موجود است.

3. «ارشاد القلوب» دیلمی مورخ ربیع الثانی سال 1266ق در کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران موجود است.(2)

4. «هدایة الاسماء فی بیان کتب العلماء» تألیف ملّا حسن کثنوی یزدی، که در شوال 1275ق در رشت آنرا نوشته و به شماره 1070 در کتابخانه دانشگاه تهران موجود


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 337 و 338؛ دیباچه دیار نون، صص 160 و 161.
2- فهرست حقوق، صص 242 و 481.

ص: 616

است.(1)

شیخ محمّد حسین قمشه ای صغیر

شیخ محمّد حسین بن ابوطالب قمشه ای نجفی، عالم جلیل و فاضل ثقه صالح، معروف به صغیر (جهت امتیاز او نسبت به استادش شیخ محمّد حسین قمشه ای). در نجف اشرف در خدمت ملّا محمّد حسین بن محمّد قاسم قمشه ای معروف به کبیر به تحصیل پرداخت. سپس در محضر استاد اخلاق و عرفان آخوند ملّا حسینقلی همدانی حاضرشده و از خرمن معلومات او توشه ها اندوخت و همچنین از درس حاج میرزا حسین خلیلی و آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی کسب فیض نمود. ایشان از علمای مجاهد بوده و در نهضت علماء علیه نفوذ دولت انگلستان در عراق [انقلاب 1920م عراق] شرکت داشته و سرانجام در 2 محرم 1337ق وفات یافته، در صحن شریف مرقد مطهر حضرت علی علیه السلام نزدیک مقبره شیخ الریعه اصفهانی مدفون گردید.

کتب زیر از اوست:

1. کتابی در «معجزات صادره از ائمه معصومین علیهم السلام» 2. کتابی در «مواعظ و اخبار»

این عالم ربانی از محبان حضرت سیّد الشهداء بوده و در منزل خود مجالس سخنرانی و روضه خوانی برای آن حضرت را به پا می داشته و بزرگانی چون حاج میرزا حسین محدّث نوری در آنجا منبر می رفته اند.(2)

میر محمّد حسین حسینی اصفهانی

میر محمّد حسین بن میرزا ابوالفتح حسینی اصفهانی، از کاتبان اصفهان در عصرشاه عباس صفوی و خادم مسجد جامع اصفهان بوده است.


1- فهرست مرکزی دانشگاه، ج2، ص683.
2- نقباء البشر، ج2، صص 520 و 521؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص520؛ تاریخ شهرضا، ص75.

ص: 617

وی «خلاصة الاقوال» تألیف علّامه حلّی را به خط نسخ در پنج شنبه 4 ذی القعده 1037ق در مشهد مقدس کتابت نموده است و در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(1)

ملّا حسین امین جعفری دهاقانی*

ملّا حسین امین جعفری بن حاج ابوالقاسم دهاقانی عالم فاضل زاهد. در سال 1295ق در دهاقان متولّد شد مقدمات را نزد ملّا رحیم دهاقانی آموخت سپس نزد حاج شیخ ابوالقاسم صدر العلماء دهاقانی حاضر شد. پس از مدتی به اصفهان رفته و از درس جمعی از علماء خصوصاً جهانگیرخان قشقایی بهره مند گردید. آنگاه به نجف اشرف عزیمت نموده و از محضر آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی کسب فیض نمود. او پس از پایان تحصیل به زادگاه خود بازگشته و در آنجا به ترویج شریعت، راهنمایی ارشاد مردم و تدریس مشغول شد و در ضمن جلسه ای ادبی را نیز برپا نمود که عده ای از فضلاء و اهل ذوق از معلومات ارزنده او برخوردار می شدند که از آن جمله اند: شیخ مهدی الهی قمشه ای و میرزا حسین خان ادیب. در سرودن غزل طبعی روان داشته و 50 غزل او نزد مرحوم شیخ اسداللَّه اسماعیلیان دهاقانی موجود بوده است.

صاحب عنوان در سال 1369ق در دهاقان وفات یافته و در قبرستان عمومی آنجا مدفون گردید.

این چند بیت از اوست:

مطرب به نوا آمد و زد ساز طرب را

باشم مُترنّم همه با چنگ و چغانه

در محفل عشّاق بدان قامت رعنا

چون شمع برافروخته آمد به میانه [...]


1- فهرست کتابخانه مرعشی، ج11، ص155.

ص: 618

دیدم چو دو چشمان تو اندر صف مژگان

شد سینه و دل در خور پیکان و نشانه(1)

سیّد حسین موسوی بیدآبادی

سیّد حسین بن سیّد ابوالقاسم بن سیّد محمّد علی بن حاج سیّد محمّد باقر حجةالاسلام، عالم فاضل صالح متّقی، قبل از سال 1300ق در اصفهان متولّد شده و نزد حضرات آیات سیّد ابوالقاسم دهکردی، سیدمحمّد باقر درچه ای، شیخ محمّد رضا نجفی و سیّد مهدی درچه ای به کسب فیض پرداخته و سپس به ترویج دین و ارشاد مردم پرداخته است.

وی ظهرها در مسجد سیّد و صبح و مغرب در مسجد حاج جمال در محله لرها اقامه جماعت می نمود و مورد وثوق اهالی محل بود و با همه سختی ها که در دوره رضاخانی به اهل علم و روحانیون می شد تحمل نموده و ترک مسجد و محراب نفرمود. او در شب های 19 ماه مبارک رمضان، مراسم شب احیاء را در مسجد سیّد برپا می داشت.

سرانجام در دوشنبه 13 ربیع الاول 1356 ق وفات یافته و در تکیه بروجردی در تخت فولاد مدفون شد.(2)

سیّد حسین دهکردی

سیّد حسین بن آقا سیّد ابوالقاسم بن سیّد محمدباقر دهکردی عالم فاضل. در اصفهان متولّد شده و در خدمت جمعی از بزرگان همچون آقا شیخ علی مدرس یزدی و پدر بزرگوار خود تحصیل نموده است. عالمی منزوی و گوشه نشین بود.

پس از فوت پدر به جای ایشان در مسجد شیخ الاسلام و مسجد سرخی اقامه


1- زندگانی حکیم جهانگیرخان قشقائی، صص102 و 103؛ سیمای دهاقان، صص 277 و 278.
2- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، ص309؛ بیان المفاخر، ج2، صص 184 و 185؛ سیری در تاریخ تخت فولاد،ص 86؛ بوستان فضیلت، صص 229-226.

ص: 619

جماعت می نمود. سالها به درس مرحوم آقا شیخ محمّد حکیم خراسانی حاضر شده و بهره کافی یافته بود و گاه گاه در بین صحبت از این استاد خویش یاد می نمود.

سرانجام در سال 1377ق وفات یافته و جنب پدر در یکی از حجرات امامزاده زینبیه اصفهان مدفون گردید.(1)

میرزا محمّد حسین خاتون آبادی*

میرزا محمّد حسین بن آقا میرزا ابوالقاسم حسینی خاتون آبادی عالم فاضل، از علمای اواخر دوره قاجاریه. متوفی 29 ربیع الثانی 1341ق در یکی از حجرات شرقی تکیه خاتون آبادی ها در تخت فولاد اصفهان.(2)

شیخ محمّد حسین شریعت فلاورجانی*

شیخ محمّد حسین شریعت ابن ابوالقاسم فلاورجانی، عالم زاهد و فاضل کامل. سالها در فلاورجان به اقامه جماعت و وعظ اشتغال داشت.

سرانجام در عید غدیر 1377ق (تیرماه 1337 ش) وفات یافته و در قبرستان عمومی فلاورجان مدفون شد. وی پدر عالم فاضل معاصر شیخ صفرعلی شریعت است.(3)

حسین انصاری

حسین بن احمد انصاری از فضلای قرن یازدهم هجری. در سال 1017ق کتاب «ترجمة الفصول» تألیف: رکن الدّین محمّد بن علی گرکانی را در اصفهان نوشته است. کتاب در کتابخانه جامع گوهرشاد موجود است. همچنین در همان سال نسخه ای از کتاب «باب حادی عشر» تألیف: علّامه حلی را به خط نسخ نوشته که به شماره 1918/1


1- تاریخچه ارزنان و مقبره علیا جناب زینب خاتون، ص43؛ مزارات اصفهان، ص236.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
3- یادداشت های آقای رحیم قاسمی.

ص: 620

در کتابخانه جامع گوهرشاد موجود است.(1)

میرزا محمّد حسین ملاذ روضاتی

حاج میرزا محمّد حسین ملاذروضاتی بن سیّد احمد بن میرزا محمّد باقر موسوی چهار سوقی (صاحب روضات) عالم فاضل جلیل در شب پنج شنبه 10 محرم (عاشورا) سال 1302ق در اصفهان متولّد شده و تحصیلات خود را نزد حاج آخوند زفره ای، میرزا یحیی مدرس، سیّد محمود کلیشادی، میرزا احمد اصفهانی، جهانگیرخان قشقائی، آخوند ملّا عبدالکریم گزی، سیّد مهدی درچه ای و شیخ محمّد تقی آقانجفی انجام داد و جهت تکمیل آن به عتبات عالیات مشرف شده و نزد آیات عظام سیّد اسماعیل صدر و شیخ فتح اللَّه شریعت اصفهانی به کسب فیض پرداخت و شفاها از این دو مرجع عالیقدر و کتباً از آیات عظام آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی، سیّد محمّد کاظم طباطبائی یزدی و آخوند ملّا محمّد حسین فشارکی مجاز گردید.

وی پس ازبازگشت به اصفهان به اقامه جماعت و ارشاد مردم پرداخت اما در اواخر عمر از این امور کناره گرفته، انزوا اختیار کرده و به عبادت مشغول بود. سرانجام در شب سه شنبه 6 رجب 1382ق وفات یافته و در بقعه جدّ بزرگوار خویش «صاحب روضات» در تخت فولاد مدفون گردید. شاعر توانا استاد فضل اللَّه اعتمادی متخلّص به «برنا» ماده تاریخ وفات ایشان را چنین سروده اند:

نوشت خامه «برنا» برای سال وفاتش

«ملاذ برد پناه از جهان بجانب حیدر»

وی نسخه ای از «نظام الاقوال» تألیف: نظام الدّین محمّد قریشی ساوجی را به خط زیبای خود کتابت نموده که در کتابخانه آیت اللَّه حاج سیّد محمدعلی روضاتی موجود است.(2)


1- فهرست گوهرشاد، ص236.
2- مناهج المعارف: مقدمه، صص 280 و 281؛ فهرست کتابخانه های اصفهان، ج1، ص144؛ مکارم الآثار، ج5، ص1706؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1 ص 343؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص80.

ص: 621

حسین مهری اصفهانی

ابوعلی حسین بن احمد بن حسین بن احمد بن محمّد مهری اصفهانی، از محدّثین عامه است. محمدبن احمد نطنزی عامی از وی نقل حدیث می کند.

حسین عمادزاده

استاد حسین عمادزاده فرزند ملّا احمد عماد الواعظین ابن آخوند ملّا حسین عماد الواعظین کُربِکندی بُرخواری اصفهانی، نویسنده و محقّق دانشمند. در 8 ذی الحجه 1325ق در اصفهان متولد شده و در اصفهان نزد حضرات آیات میر سید علی نجف آبادی، میرزا علی آقا شیرازی، شیخ محمّد حکیم خراسانی، شیخ محمود مفید، سیّد صدرالدّین کوپائی و شیخ محمّدرضا کلباسی پرداخت. همچنین از حضرات آیات آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی، شیخ آقابزرگ طهرانی، سیّد محمّد حجت کوهکمری، شیخ محمّدرضا مظفر و سیّد یونس اردبیلی اجازه روایت دریافت کرد.

او از جوانی تا آخر عمر در طهران ساکن بوده و به تحقیق و تألیف کتاب و تدریس در دانشگاه می پرداخت و برای مجلّات نیز مقاله می نوشت.

از او بیش از 100 عنوان تألیف باقی مانده که اکثر آنها به چاپ رسیده و برخی از آنها چندین بار تجدید طبع شده است. او همچنین مجلّه «خرد» را انتشار داده است.

استاد عمادزاده در 5 رمضان 1411ق (مطابق 12 فروردین 1369ش) وفات یافت.

نام برخی از کتابهای او چنین است:

1. «تاریخ و جغرافیای مکه» 2. «ترجمه و تفسیر قرآن کریم» 3. «زینب کبری» (سلام اللَّه علیها) 4. «معراج» 5. «تاریخ مفصل اسلام» 6. «تاریخ انبیاء و قصص قرآن» 7. «شرح و ترجمه صحیفه سجادیّه» 8. «تاریخ جغرافیای کربلای معلّی»

همچنین 14 جلد کتاب در شرح حال چهارده معصوم که با عناوین مختلف به چاپ رسیده است. از تألیفات چاپ نشده ایشان می توان به «رجال اسلام» در 10 جلد و

ص: 622

«راهنمای اصفهان» اشاره کرد.(1)

حسین نجفی*

حسین بن احمد بن ماجد نجفی، از فضلاء قرن یازدهم هجری است. او در اصفهان ساکن بوده و نسخه ای از «مشرق الشّمسین» تألیف: شیخ بهائی را در پنج شنبه 13 ربیع الاول 1028ق کتابت نموده است. این نسخه به شماره 120 در کتابخانه خاندان میبدی در کرمانشاه موجود است.(2)

در همان زمان یکی از بستگان صاحب عنوان، به نام شیخ احمد بن شیخ محمّد بن شیخ ماجد نجفی در اصفهان نزد شیخ بهائی مشغول تلمّذ بوده و از مرحوم شیخ اجازه دریافت نموده است.(3)

حسین جوهری فرد*

حسین جوهری فرد بن احمد، شاعر ادیب، در سال 1302ش متولّد شد، او از اعقاب شاعر و مورّخ مشهور میرزا ابراهیم جوهری مؤلف کتاب «طوفان البکاء» است.

جوهری پس از آنکه تحصیلات مقدّماتی را فراگرفت، چندی در مدرسه مروی به تحصیل علوم قدیمی پرداخت و مدتی نیز در وادی حکمت و عرفان به سیرو سلوک قدم نهاد و از اساتید فن کسب فیض کرد، همچنین فنون شعر و شاعری را از شکیب اصفهانی آموخت. آنگاه برای کسب معیشت به آهن فروشی در بازار مشغول شد.

اغلب اشعار او جنبه مذهبی و عرفانی دارد و مضمون آن مدایح و مراثی ائمه


1- مجله کیهان فرهنگی، سال هفتم: خرداد 1369، ص50؛ الذریعه، ص12، صص 55-51؛ رجال اصفهان: مقدمه؛ فهرست کتابهای چاپی فارسی، ج1، ص1065؛ مؤلّفین کتب چاپی، ج2، صص 830 و 831؛ گلزار مشاهیر، صص 311 و 312.
2- فهرست خاندان میبدی، ص87.
3- فهرست کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ص41.

ص: 623

اطهارعلیهم السلام است. در شعر «جوهری» تخلص می کند.

از اوست:

دلبرا خرمن هستی مرا سوخت دو چیز

اخگر عشق تو ای ماه دگر طعن رقیب(1)

میرزا حسین گرجی فریدنی

میرزا حسین بن احمد گرجی فریدنی [از خطاطان و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم ]در ماه جمادی الآخر سال 1274ق کتاب «کشف الاسرار» تألیف ملّا حسینعلی تویسرکانی را در اصفهان به خط نسخ کتابت نموده است. نسخه به شماره 7389 و 7390 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم نگهداری می شود.(2)

همچنین در تاریخ 29 شوّال 1279ق کتاب «بحر الجواهر» تألیف: محمّد بن یوسف هروی را به خط نسخ نوشته است و کتاب به شماره 6224 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

دکتر حسین محیی

دکتر حسین محیی بن میرزا احمد خان محیی، از پزشکان ماهر اصفهان وی در 7 مهر 1322ش شانزده روز قبل از وفات پدر فوت نموده و در تکیه خانوادگی دکتر محیی جنب تکیه ملک در تخت فولاد مدفون شد.(4)


1- سخنوران نامی معاصر ایران، ج2، ص1023.
2- فهرست مرعشی، ج 19، ص191.
3- فهرست مرکزی دانشگاه، ج16، ص267.
4- سیری درتاریخ تخت فولاد، ص214.

ص: 624

محمّد حسین مُصاحَبی نائینی*

محمّد حسین بن حاج میرزا احمد مصاحبی نائینی، خوشنویس فاضل قرن سیزدهم هجری. او مانند پدر از خطاطان عصر خود بوده و بیشتر در اصفهان به سر برده و در آنجا وفات یافته است.(1)

او اصلاً از اهالی قریه «محمّدیه» نائین و از احفاد ملّا مصاحب نائینی است. وی کتابی شامل «ادعیه و سُوَر» را به خط نسخ و رقاع در سال 1272ق را کتابت نموده است.(2)

سیّد محمّد حسین میردامادی سدهی

سیّد محمّد حسین بن میر سیّد احمد میردامادی سدهی، عالم فاضل، به مقدّس معروف بوده و در اصفهان نزد آقا میر سیّد حسن مدرس تحصیل نموده است.(3)

[پس از آنکه ملّا محمّد باقر بن ملّا محسن سدهی از سران شیخیه به ترویج این فرقه مشغول شد، سیّد محمّد حسین مقدس به مخالفت با او برخاسته و مردم را علیه بدعت های شیخیه تهییج نمود، ملّا محمّد باقر تصمیم به نابودی او گرفت و به وسیله عوامل خود او را در 5 جمادی الثانی 1259ق مسموم ساخت و شهید نمود.

میرزا محمّد حسن شیرازی معروف به میرزای بزرگ پیشوای نهضت تنباکو، در ابتدای جوانی در اصفهان به تحصیل مشغول بود و از رفقای صمیمی صاحب عنوان بود که پس از شهادت دوستش دیگر نتوانست در اصفهان بماند و به نجف اشرف عزیمت کرد.(4)]


1- مکارم الآثار، ج6، صص 2230 و 2231.
2- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1162.
3- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص236؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص532.
4- خمینی شهر، صص 258 و 259.

ص: 625

حسین اصفهانی

حسین بن اسحاق اصفهانی، از محدّثین اصفهان است. در مصر ساکن بود و از عمّار بن خالد واسطی تمّار روایت می کرد.

جمعی از محدثان از جمله محمّد بن سلیمان بن فارس از او حدیث شنیده اند.(1)

حسین اصفهانی

ابوعبداللَّه حسین بن اسحاق بن ابراهیم بن صبّاح خلّال اصفهانی از محدّثین بوده و در قرن سوم هجری می زیسته است. از اصفهان به کرج [کرج ابودُلَف، در استان مرکزی کنونی ]رفت و پس از سال 300ق وفات نمود. احادیث فراوان را در حفظ داشت و حافظه اش بسیار قوی بود.(2)

وی از اسماعیل بن محمّد بن یوسف، احمدبن عیسی بن تیسی خشّاب و ابوهارون حدیث نقل می کند.(3)

محمّد حسین صغیر اصفهانی

محمّد حسین صغیر اصفهانی ابن اسداللَّه شاعر ادیب و عارف وارسته، از مشاهیر شعرای معاصر اصفهان. در 13 رجب سال 1312ق متولّد شد. پدرش اگرچه بیسواد بود امّا در عزاداری ها و آئین های مذهبی عزاداری می کرد و مادرش جهان سلطان زنی مؤمنه بود.

در 8 سالگی زبان به سرودن شعر گشود و شگفتی همگان را برانگیخت و از همان زمان «صغیر» تخلص نمود. و از بدو تأسیس انجمن دانشکده اصفهان به سرپرستی عباس خان شیدا در سال 1334ق در آن انجمن شرکت کرد که این دوره 18 سال طول کشید.


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص280.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص280.
3- احقاق الحق، ج5، ص482؛ میزان الاعتدال، ج1، صص 59 و 114.

ص: 626

از همان جوانی به کار بافندگی پرداخته و از راه کار و زحمت به امرار معاش و اداره خانواده پرداخت و استغناء و بی نیازی از خلق را پیشه خود ساخت. او در اغلب انجمن های ادبی اصفهان همچون انجمن های مدرسه تبریزی، خاکیا، کمال، سعدی و مکتب صائب شرکت می کرد و جزو اساتید پیشکسوت و محترم این انجمن ها به شمار می رفت.

به میرزا عباس پاقلعه ای شیخ سلسله نعمت اللهیه اصفهان ارادت داشت و در مدح او شعر می گفت.

او اگرچه قصیده و غزل بسیار گفته اما اغلب اشعارش مدح و مرثیه چهارده معصوم علیهم السلام است. او از مداحان طراز اول اصفهان بوده و در تشکیل انجمن مداحان و تربیت و پیشرفت آنان نقش زیادی داشته [و اشعارش نیز در بسیاری از نقاط کشور مشهور و مورد استفاده مداحان قرار داشت. و برخی از اشعارش در کتیبه های بقاع متبرکه خصوصاً در عتبات عالیات مورد استفاده قرار می گرفت.

صغیر مردی خوش خلق، بخشنده، سلیم النّفس و خوش محضر بوده و صفا و خلوص و سادگی او سبب راه یافتن نام و محبت او به دلها و شهرت روز افزون او بود.

استاد صغیر اصفهانی سرانجام در سه شنبه اول جمادی الثّانی 1390ق (مطابق با مرداد ماه 1350ش) وفات یافته و پس از تغسیل و تکفین و اقامه نماز بر پیکر او، در میان اجتماع شکوهمند عموم طبقات مردم اصفهان تشییع شده و در جوار حرم رأس الرضا (مدفن سر مطهر امامزاده مظلوم و شهید، شاهرضا مدفون در شهرضا) در طوقچی اصفهان مدفون گردید.

استاد همایی متخلّص به «سنا» ضمن مرثیه ای ماده تاریخ وفات او را چنین سروده اند:

به تاریخ وفات تو، به سیر آفتاب و مهر

خرد گوید: «صغیر از ما» سنا گوید «صغیر من»

استاد فضل الله اعتمادی متخلّص به «برنا» نیز ضمن مرثیه ای ماده تاریخ وفات او را

ص: 627

چنین سروده:

پی تاریخ سال رحلت او

گفت برنا: «صغیر ادیب جلیل»

کتب زیر از سروده های اوست که به طبع رسیده است:

1. «خطبة الغدیر» منظوم 2. «دیوان قصاید و غزلیات صغیر اصفهانی» 3. «ریاض الحسینی» 4. «فضائل الائمه» 5. «مصیبت نامه صغیر» 6. «وداد بشر»

[از اوست:

اسیر دانه خال لب یارم من ای زاهد

مکن دام دل من سبحه صد دانه خود را

کجا منّت کشم از ساقی نا مشفق گردون

که من پر کرده ام از خون دل پیمانه خود را

کسان بندند سد در راه سیل از بیم ویرانی

خلاف من که وقف سیل کرده ام خانه خود را(1)]

آخوند ملّا محمّد حسین کرمانی

آخوند ملّا محمدحسین کرمانی ابن ملّا اسداللَّه، عالم فاضل، فقیه کامل، از اکابر علماء و مدرسین و مراجع در اصفهان. در حدود سال 1245ق در کرمان متولّد شده، مقدمات علوم را در آنجا آموخته و جهت تکمیل آن به اصفهان آمد و در خدمت خدمت حاج شیخ محمّد باقر نجفی، میرزا محمّد باقر چهار سوقی (صاحب روضات)، ملّا حسینعلی تویسرکانی، میرزا محمّد حسن نجفی، سیّد محمّد شهشهانی، ملّا عبدالجواد حکیم خراسانی و ملّا حیدر صباغ و دیگران تحصیل نموده و به اجتهاد رسید و از برخی از اساتید خود به


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 308 - 306؛ مزارات اصفهان، صص313 و 314؛ دیوان قصاید و غزلیات صغیر اصفهانی: مقدمه؛ زنده جاوید: اغلب صفحات؛ مقالات ادبی (همایی)، صص 488-486؛ مصاحبه با فرزند استاد صغیر آقای رضا صغیر (سعید) توسط غلامرضا نصرالهی در تیرماه 1386ش.

ص: 628

اخذ اجازه روایت و اجتهاد مفتخر شد. وی از مدرسین مشهور فقه و اصول در اصفهان بوده و جمعی از فضلاء در درس او حاضر می شدند. علاوه بر آن به قضاوت و رفع خصومات و مرافعات می پرداخت. [و در بین عموم مردم به عدالت و رعایت حق در قضاوت شهرت داشت.]

او در کمال زهد و استغناء می زیست. از آثار او تأسیس و تعمیر دو باب مسجد به نام «نور» و «رضوان» می باشد. اوّلی در چهار راه کرمانی، در خیابان حافظ جنب منزل خود و دوّمی نزدیک دروازه اشرف جنب شترگلو می باشد که هر دو مخروبه بوده و ایشان بانی تعمیرات آن شده است [هزینه مرمّت مسجد رضوان را میرزا ابراهیم ملک التّجار متقبّل شده است.]

سرانجام در شب 21 جمادی الاولی سال 1330ق وفات یافته، در مقبره ای مخصوص در مسجد خود (مسجد رضوان) مدفون گردید.

میرزا حسن خان جابری انصاری ضمن مرثیه ای ماده تاریخ وفات او را چنین نوشته است:

«انصاری» گفتا بدیهه تاریخش را

«فردوس مقام زاهد کرمانی است»

کتب زیر از اوست:

1. «اجزایی در اصول و فقه» 2. «تقریرات فقهی و اصولی اساتید خود» 3. «رساله عملیّه»

علاوه بر مقام فقاهت شعر نیز می سروده و «مفتی» تخلص می نموده است. اشعار کتیبه مسجد رضوان از خود اوست.(1)


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 182 و 183؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 533 و 534؛ مزارات اصفهان، ص220؛ نقباء البشر، ج2، صص 530 و 509؛ الاصفهان، رجال و مشاهیر، ص456؛ چهل سال تاریخ ایران (المأثر و الآثار)، ج1، ص248.

ص: 629

محمّدحسین ضیاء اصفهانی

محمّد حسین ضیاء ابن ملّا محمّد اسماعیل بن محمّد جعفر بن ملّا محمّد اسماعیل خواجویی شاعر و خوشنویس دانشمند [از طرف پدر از نوادگان حکیم و فیلسوف مشهور عهد افشاریه ملّا اسماعیل خواجویی و از طرف مادر از نوادگان میرزا مهدی خان منشی متخلّص به «کوکب» مؤلف «درّه نادره» و «جهانگشای نادری» است. در سال 1217ق در اصفهان متولّد شده و نزد علماء و فضلای عهد خویش به تحصیل پرداخت و در علوم مختلف به خصوص فقه، ادبیات، حکمت، نجوم، حساب و هندسه مهارتی بسزا یافت. ]خطوط مختلف بویژه نسخ و ثلث را خوش می نوشت شعر را نیکو می سرود و «ضیاء» تخلص می کرد.

[او در محلّه خواجو ساکن بود و دختری از نوادگان حکیم مؤمن تنکابنی را به زوجیت اختیار کرد و عمر را به خوشنویسی و سرودن شعر گذرانید.] در سال 1265ق در سن 48 سالگی (در زمان حیات پدر خود) وفات یافته و عزیزان خود را به داغ خویش نشاند. مرحوم مهدی بیانی در کتاب «احوال و آثار خوشنویسان» آثاری از او را معرفی کرده است. در قبرستانهای قدیم اصفهان و به ویژه تخت فولاد الواح قبور فراوانی به خط او وجود داشته که اکنون اندکی از آنها هنوز باقی است از جمله سنگ مزار ملّا محمّد مهدی قمبوانی، شیخ محمّد تقی رازی و شیخ محمّد رحیم شیخ الاسلام. همچنین برای بسیاری از علما و ادبای معاصر خویش مرثیه و ماده تاریخ سروده که بر سنگ مزار آنان نقر گردیده است.

ماده تاریخ وفات «ضیاء» را شاعر معاصر او «تاراج» چنین یافته است.

ناگه زبان خامه تاراج زان میان

کرد این بیان «بدیده مردم ضیا نماند»

مزار ضیاء در تخت فولاد نزدیک مزار فاضل هندی» وجود دارد. دیوان اشعار ضیاء هنوز به طبع نرسیده است.(1)


1- تذکره مدایح معتمدیه: نسخه خطی؛ تذکره حدیقة الشعرا، ج2، صص 1076-1074؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1161؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص739؛ سیری درتاریخ تخت فولاد، صص 162 و 163؛ مکارم الآثار، ج7، صص 2433-2426؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 193 و 194.

ص: 630

ملّا محمّد حسین بسطامی

ملّا محمّد حسین بن اسماعیل بسطامی، از فضلای اوایل دوره قاجاریه بوده و در اصفهان به تحصیل مشغول بوده است.

مشارالیه در سال 1217ق کتاب «مبداء و معاد» تألیف آخوند ملاصدرا را در مدرسه «باب القصر» اصفهان کتابت نموده است.(1)

ملّا محمّد حسین عارفچه

ملّا محمّد حسین عارفچه ابن ملّا اسماعیل طبسی خراسانی، عالم فاضل و واعظ کامل. در اصفهان نیز متولّد شده و تحصیلات خود را نزد علماء این سامان همچون ملّا حسینعلی تویسرکانی و آقا میر سیّد محمّد شهشهانی به پایان رسانید. از خطبای مشهور اصفهان بوده در سال 1322ق وفات یافته در تکیه آقا سیّد رضی شیرازی در تخت فولاد مدفون شد.

کتب زیر از اوست:

1. «انیس الواعظین» 2. «زاد العارفین» 3. «زاد المواقف» 4. «زاد الواعظین» 5. «مونس الواعظین»(2)

سیّد محمّد حسین قائنی

سیّد محمّد حسین بن سیّد محمّد اسماعیل حسینی قائنی، از خوشنویسان هنرمند قرن سیزدهم هجری است. خط ثلث را خوش می نوشت و در اصفهان ساکن بود.


1- نقباء البشر، ج1، ص379؛ بیان المفاخر، ج2، ص297.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص536.

ص: 631

کتاب «ادعیه» را به خواهش میر سیّد محمّد امام جمعه اصفهان را به خط نسخ و رقاع خوش در سال 1271ق کتابت نموده که در کتابخانه دکتر اصغر مهدی در تهران موجود بوده است.

همچنین وی کتیبه سنگ قبر میر سیّد زین العابدین موسوی چهارسوقی (پدر میرمحمّد باقر چهارسوقی صاحب روضات الجنات) را به خط ثلث خوش برجسته زمینه سنگ مرمر زرد، در سال 1275ق نوشته است که در تخت فولادموجود است.(1)

محمّد حسین گلستانه

محمّد حسین بن اسماعیل گلستانه اصفهانی از خوشنویسان قرن سیزدهم هجری. در سال 1281ق کتاب «مهیج الاخوان» تألیف ملّا حسن یزدی را کتابت نموده است. نسخه2 شماره 595 در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی موجود است.(2)

میرزا حسین منتصر

میرزا حسین منتصر ابن آقا میرزا اسماعیل، شاعر ادیب در شب 9 محرم سال 1321ق در اصفهان متولّد شد، و مانند پدر به تجارت روی آورد [و در سرای حاج کریم در بازار بزرگ اصفهان به معامله چای و پنبه مشغول شد]

وی از علاقه مندان شعر و ادب بوده و شعر می سروده و «منتصر» تخلّص می کرد. دیوان اشعار او که مدون نشده بود بالغ بر یکهزار و پانصد بیست شعر بود.

وی سرانجام در جمعه 12 شوال 1377ق وفات یافته و در یکی از اطاق های تکیه کازرونی مدفون شد.

ماده تاریخ وفاتش را شکیب اصفهانی چنین سروده است:

سرود کلک شکیب از برای تاریخش:

«رسید منتصر از عون حق بجاه و جلال»


1- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1161؛ تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
2- فهرست گلپایگانی، ج2، ص186.

ص: 632

از اوست:

از غم عشق تو ای لاله چنان سوخته ام

کز همه بی خبر و چشم به تو دوخته ام

آنچه سوز است مرا در سخن از جور رقیب

همه از مکتب عشق تو من آموخته ام(1)

محمّد حسین خراسانی*

محمّد حسین بن محمّد اشرف خراسانی، از فضلای قرن سیزدهم هجری است، در مدرسه جده کوچک اصفهان ساکن بوده و در آنجا نسخه ای از «حاشیه معالم الاصول» تألیف: محمّد ابراهیم مجتهد شیرازی را در سال 1259ق در تملک خود داشته است.(2)

حسین سلطان الکُتّابی

حسین سلطان الکُتّابی فرزند اصغر، از خوشنویسان و کتیبه نویسان معاصر اصفهان است.

در سال 1330ش در اصفهان متولّد شده و تحصیلات خود را تا دیپلم راه و ساختمان ادامه داد. از نوجوانی به خوشنویسی پرداخته و چندی نزد استاد فضائلی به مشق خط مشغول شده است. او در نوشتن خط ثلث مهارت دارد و کتیبه های بسیاری از مساجد، بقاع متبرّکه و مساجد اصفهان و سایر شهرهای ایران به خط اوست. او علاوه بر ثلث خطوط شکسته، نستعلیق، نسخ و خطوط قدیمی چون دیوانی، رقعه، کوفی، محقق و ریحان را خوب می نویسد.

از نمونه خطوط کتیبه های او:

1. کتیبه گچبری مزار شیخ حر عاملی در مشهد مقدس 2. کتیبه دور تا دور صحن


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 467 و 468؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص575؛ روضه رضوان، صص 339 - 335.
2- فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص339.

ص: 633

بزرگ حرم حضرت زینب(سلام اللَّه علیها) در دمشق مشتمل بر سوره «یس» 3. خطوط برجسته گچبری مدرسه علمیه گنبد سبز مشهد مقدّس 4. مرمت کتیبه به خط «حسین المشهدی» متعلق به دوره محمّدشاه قاجار در صحن پایین پای امام رضاعلیه السلام در مشهد مقدّس و غیره.

عموی صاحب عنوان داماد کاظم سلطان الکتاب اصفهانی بوده است.(1)

حسین الهام اصفهانی

حسین فرزند اکبر شاعر اصفهانی متخلّص به «الهام»، از سخنوران قرن دوازدهم هجری و معاصر با کریم خان زند است.

دیوان اشعارش به شماره 3197 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است و با این بیت آغاز می شود:

به جستجویت، منم که باشم، همیشه یارا

چو ابر گریان چو باد پویان، زغم فروشان به کوه و صحرا

نویسنده گوید: به ظنّ قوی وی از دست پروردگان انجمن ادبی مشتاق بوده است.(2)

محمّد حسین اصفهانی

محمّد حسین بن محمّد باقر اصفهانی از نویسندگان کتب و خطاطان قرن سیزدهم هجری. در جمعه دهه دوم محرّم 1247ق نسخه ای از «منهاج الهدایه» حاجی کلباسی را به خط نسخ نوشته است. کتاب به شماره 769 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)


1- مصاحبه با آقای سلطان الکتابی در تابستان 1375ش.
2- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج11، ص2155.
3- فهرست مرکزی دانشگاه، ج5، ص2072.

ص: 634

سیّد علاءالدّین حسین خلیفه سلطانی

سیّد علاءالدّین حسین بن میرزا محمّد باقر صدر بن سیّد حسن بن سیّد علاء الدّین حسین خلیفه سلطانی مرعشی، عالم فاضل از علماء اصفهان در قرن دوازدهم هجری. شاگرد و مجاز از پدر خود بوده و پس از وفات در قبرستان ستّی فاطمه اصفهان مدفون شد.(1)

محمّد حسین کنگازی اصفهانی

محمّد حسین بن محمّد باقر کنگازی از کاتبان قرن یازدهم هجری. در جمعه 23 صفر 1097ق کتاب «شرح شافیه» تألیف: آقا هادی مترجم را به خط نسخ نوشته است کتاب به شماره 1565 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(2)

[کنگاز: از دهات بلوک جی در شرق اصفهان بود. و اکنون به شهر اصفهان پیوسته است]

محمّد حسین اصفهانی طالقانی

محمّد حسین بن محمّد باقر اصفهانی طالقانی از فضلاء و نویسندگان کُتُب در قرن یازدهم هجری. در جمادی الثّانیه سال 1062ق کتابت نسخه ای از «کمال الدّین و تمام النّعمه» تألیف: شیخ صدوق را به پایان رسانیده است. نسخه به شماره 25 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد موجود است.(3)

شیخ محمّد حسین نجفی (صاحب مجدالبیان)

حاج شیخ محمّد حسین نجفی بن حاج شیخ محمّد باقر نجفی مسجد شاهی بن حاج شیخ محمّد تقی رازی ایوان کیفی، عالم فاضل و فقیه مفسر و عارف زاهد. در دوّم محرم


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص326؛ مزارات اصفهان، ص248.
2- فهرست مرعشی، ج4، ص376.
3- فهرست الهیات مشهد، ج1، ص14.

ص: 635

1266ق در اصفهان متولّد شده و تحصیلات علوم دینی را نزد پدر عالی مقام خود آغاز کرد. در نوجوانی به عتبات عالیات هجرت نموده و در نجف اشرف نزد شیخ راضی نجفی، حاج میرزا حبیب اللَّه رشتی، و میرزا باقر شکی و دیگران به کسب فیض پرداخته و در سامرا نزد میرزا حسن شیرازی (میرزای بزرگ) تحصیلات خود را تکمیل نمود و به مقام شامخ اجتهاد نائل آمد. سپس به اصفهان مراجعت نموده و به تدریس و ترویج دین و حل مشکلات مردم مشغول شد اما چندی نگذشت که ترک محراب و منبر و تدریس نموده و انقلابی در دورن او، باعث شد از ریاست و عناوین دنیوی به یکباره کناره گیری کند و به تکمیل نفس و ریاضت بپردازد.

در اواخر سال 1300ق به همراه پدر به نجف بازگشته و پس از وفات او هشت سال بقیه عمر خویش را در مشهد امیرالمؤمنین علیه السلام به عبادت و ریاضت های سخت گذراند. وی سرانجام در اول محرم 1308ق پس از مدتی بیماری، وفات یافته و در یکی ازاطاق های صحن مقدس حضرت علی علیه السلام در نجف اشرف مدفون شد.

کتبی را تألیف نموده از جمله:

1. «کتابی در اصل برائت» 2. «مجدالبیان فی تفسیر القرآن» که سه مرتبه به چاپ رسیده است. 3. «رساله ای در اصول عقاید» 4. «شرح شرایع الاسلام» 5. «رساله ای در اثبات اعجاز قرآن» 6. «رسائلی در فقه و اصول»

برادرش حاج آقا نوراللَّه نجفی رساله ای در شرح حال او نوشته [که در مقدمه «مجدالبیان» و ترجمه فارسی آن در جلد دوم کتاب تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان به قلم حاج شیخ هادی نجفی به چاپ رسیده است و همچنین نواده صاحب عنوان آیت اللَّه حاج شیخ مجدالدّین نجفی معروف به مجدالعلماء نیز رساله ای در شرح حال او پرداخته است که در جلد پنجم میراث حوزه اصفهان با تصحیح آقای مجید هادی زاده به چاپ رسده است.(1)]


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 217-199 و ج3، صص 103-88؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص623؛ قبیله عالمان دین، صص 84-63؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 144-142؛ نقباء البشر، ص569؛ نسب نامه الفت: خطی؛ میرزای شیرازی، ص132؛ الذریعه، ج2، ص114 و ج4، ص271؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص76؛ فوائد الرضویه، صص 529 و 530؛ گلشن اهل سلوک، صص 113 و 114؛ وارسته پیوسته.

ص: 636

میرزا محمّد حسین حکیم قمی

میرزا محمّد حسین حکیم ابن میرزا محمّد باقر حکیم قمی، طبیب و ادیب دانشمند، او و برادرش میرزا محمّد سعید، از اطباء دربار شاه عباس دوم و شاه سلیمان صفوی بودند. پس از بدگوئی بدخواهان، شاه سلیمان به آن دو برادر بدبین شده و آنها را از منصب خود برکنار ساخته و دستور داد آنان را در قلعه الموت زندانی کنند. پس از مدتی آنها را عفو نموده و به قم تبعید نمود.(1)] میرزا محمّد حسین حکیم، مدتی از عمر را در اصفهان به سر برد و تا سال 1083ق در قید حیات بود و سرانجام در قم وفات یافت.]

شیخ محمّد حسین ذو علم

شیخ محمّد حسین ذو علم ابن محمّد باقر فشارکی. عالم فاضل محقق، از شاگردان آخوند ملّا محمّد حسین فشارکی و داماد ایشان است. از موثقین علماء اصفهان و محبوب القلوب نزد خواص و عوام بود و در مسجد یزدآباد اصفهان اقامه جماعت می نمود و سرانجام در مسافرت رامسر در 7 صفر 1373ق وفات یافته، جنازه به قم حمل و در مقبره شیخان مدفون گردید.

مرحوم میرزا حبیب اللَّه نیر در ماده تاریخ وفات ایشان چنین سروده است:

راح فی الجنّة من کان شهیرا بالقدس

عالم نال من الرّب مقاماً فی الانس

روّح الشّرع و قد الّف نور الآفاق

قلّ فی الزّهد له المثل باوطان الفرس

نَیِّرُ نقص الاثنین فصار التّاریخ

«جاء ذو العلم حسین بمحل فی القدس»

(1375-2=1373)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص241؛ خلد برین (ایران در زمان شاه صفی شاه عباس دوم)، ص338.

ص: 637

صاحب عنوان تألیفاتی دارد که از آن جمله است: «نور الآفاق» در شرح دعای مکارم الاخلاق، که بسیار خوب و محققانه نوشته شده و تاکنون چندین مرتبه به طبع رسیده است.(1)

میرزا محمّد حسین روضاتی

میرزا محمّد حسین روضاتی ابن آقا میرزا محمّد باقر چهارسوقی صاحب روضات الجنّات. عالم فاضل. در شب جمعه 25رمضان المبارک سال 1275ق متولّد شده و در صبح روز چهارشنبه 8 جمادی الاولی سال 1352ق وفات یافته در بقعه صاحب روضات در تخت فولاد مدفون گردید.(2)

دکتر محمّد حسین مشایخ فریدنی

دکتر محمّد حسین مشایخ فریدنی فرزند شیخ باقر، از اعقاب علی بن عبدالعالی کرکی، ادیب محقق، نویسنده و مترجم معاصر. پدرش از علماء و مدرسین تهران بوده و خود او در سوم شعبان 1333ق در تهران متولّد شده و به تحصیل پرداخته و به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. وی دانشمندی ادیب و فاضل بود و سال ها به تدریس و مشاغل اداری در سمت بازرس و کارمند و سپس در وزارت خارجه به عنوان مشاور فرهنگی، رایزن و نماینده فرهنگی ایران در پاکستان به خدمت مشغول بود و سرانجام در 13 آذر 1369ش وفات یافت.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «آفتاب در آئینه» در سیره امیرالمؤمنین علیه السلام و مناقب آن بزرگوار به روایت اهلبیت شامل قریب یکهزار حدیث در چندین مجلّد. 2. «نوای شاعر فردا» در شرح و مقدمه دو


1- تاریخ اصفهان (جابری)، ص338؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 553 و 554.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص343؛ سیری درتاریخ تخت فولاد، ص80؛ مکارم الآثار، ج6، صص 2090 و 2091.

ص: 638

مثنوی «اسرار خودی» و «رموز بی خودی» از دکتر محمّد اقبال لاهوری، مطبوع 4. «شرح نظرات سیمای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام»، مطبوع 4. «ترجمه اغانی» در دو مجلّد، مطبوع 5. «اقبال فیلسوف و شاعر شهیر اسلام» و مقالات عدیده در جراید و مجلات داخلی و پاکستان(1)

ملّا حسین نائینی

آخوند ملّا حسین بن میرزا باقر نائینی، از علماء و فضلای اصفهان در اواخر دوره قاجاریه، از شاگردان آخوند ملّا محمّد کاشانی بوده و در دستگاه آقایان مسجد شاهی اصفهان موقعیتی داشته است. او در یکی از حجرات مسجد سیّد سکونت داشته و سطوح فقه و اصول و ادبیات تدریس می نموده است. در زمستان سال 1325ق شبانه از ضعف و پیری پاهایش در خواب زیر کرسی سوخته و بدین علّت وفات یافته، در تخت فولاد، در بقعه آقا محمّد بیدآبادی مدفون گردید. حاج میرزا رضا کلباسی و حاج میرزا سیّد حسن چهارسوقی از شاگردان او هستند.(2)

میرزا محمّد حسین منجم باشی

میرزا محمّد حسین بن میرزا بدیع الزمان منجم حسینی گنابادی، از منجّمان طراز اول ایران در عهد زندیه و قاجاریه است.(3)

[در سال 1186ق در اصفهان متولّد شده و در این شهر به تحصیل علوم مختلف خصوصاً نجوم و ریاضی و ادبیات پرداخت. در جوانی مصاحب علی مرادخان زند شد. پس از آن مصاحب آقا محمّد خان قاجار بود و پس از مرگ او منجم باشی فتحعلی شاه


1- کیهان فرهنگی شماره، 12، سال ششم، اسفند 1368؛ نادره کاران، ص705.
2- تاریخ نائین، ج4، ص46؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص530؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص195؛ دارالعلم شرق، نسخه خطی، ص135؛ زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، ص164.
3- چهل سال تاریخ ایران المآثر و الآثار، ج1، ص255؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص333.

ص: 639

قاجار گردید. و سرانجام در سال 1236ق در تهران وفات یافت. جنازه به کربلای مُعلّی حمل گردیده و در یکی از حجرات صحن حرم مطهّر مدفون گردید.(1)]

از آثار او زایجه عباس میرزا قاجار است که در مجموعه شماره 4006 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

محمّد حسین تبریزی عباس آبادی*

محمّد حسین بن برخوردار بیگ تبریزی عباس آبادی، از فضلای قرن دوازدهم هجری است. وی ظاهراً در اصفهان شاگرد علینقی کمره ای بن حاج محمّد تقی خباز بوده است. وی مجموعه ای از چهار رساله از جمله «رسالة فی الارث» تألیف شیخ علینقی کمره ای را به خط نسخ در سال 1121ق در مسجد جامع عباس آباد اصفهان کتابت نموده و سپس نزد مؤلف آن، مقابله نموده است. این نسخه در کتابخانه سیّد رضا ابوالبرکات در خمینی شهر اصفهان موجود است.(3)

محمّد حسین اصفهانی*

محمّد حسین بن محمّد تقی اصفهانی، از فضلاء قرن سیزدهم هجری وی نسخه ای از «حاشیه معالم الاصول» تألیف: سیّد علاء الدّین حسین خلیفه سلطان را به خط نستعلیق در سال 1243ق کتابت کرده که به شماره 48 در کتابخانه علّامه طباطبائی شیراز موجود است.(4)


1- مکارم الآثار، ج8، صص 2994 و 2995.
2- فهرست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج12، ص2994.
3- فهرست سه کتابخانه اصفهان، صص 51 و 53.
4- نسخه پژوهی، ج2، ص152.

ص: 640

محمّد حسین خاتون آبادی

محمّد حسین بن محمّد تقی کاتب خاتون آبادی، از کاتبان عصر صفویه است.

خط نستعلیق را با مهارت می نوشت.

وی نسخه ای از «مجالس المؤمنین» را به خط نستعلیق کتابت نموده است. این نسخه به شماره 8205 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است(1) همچنین وی در 25 شوّال سال 1051ق نسخه ای از «اسرار التّنزیل» یا «لطائف غیاثی» تألیف: امام فخر رازی را به خط نستعلیق نوشته و نسخه به شماره 3775 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

ملّا حسین سمیرمی*

ملّا حسین بن آخوند ملّا محمّد تقی بن کربلائی ابرهیم سمیرمی، عالم فاضل. از علمای اواخر دوره قاجاریه. در سمیرم متولّد شده و به همراه برادرش ملّا محمّد صادق به اصفهان رفت و نزد جمعی از علماء به خصوص جهانگیرخان قشقائی به تحصیل پرداخت.

سپس به مولد خود مراجعت نموده و به انجام وظایف شرعی مشغول شد.(3)

شیخ محمّد حسین فاضل کوهانی*

شیخ محمّد حسین فاضل کوهانی اصفهانی فرزند ملّا تقی، عالم فاضل زاهد، در حدود سال 1277ش در قریه «کوهانستان» در حومه اصفهان که اکنون جزء محلّه های شهر محسوب است متولّد شد «رسائل» و «مکاسب» را نزد آقا سیّد مهدی درچه ای، «کفایه» را نزد سیّد محمّد نجف آبادی و خارج فقه و اصول را نزد شیخ محمّدرضا نجفی و میر


1- فهرست کتابخانه مرعشی، ج21، ص177.
2- فهرست مرکزی دانشگاه، ج12، ص2766.
3- تجلّی فضائل، صص 37 و 38.

ص: 641

سیّد علی نجف آبادی فرا گرفت. سپس به تدریس در مدرسه صدر بازار اصفهان مشغول شد و جمعی از فضلاء از محضر او مستفیض شدند.

به همت وی مسجد شجره در خیابان شاه عباس دوم (خیابان شریف واقفی فعلی) تجدید بنا شد و او در آن مسجد به اقامه نماز جماعت پرداخت.

سرانجام در سحرگاه سه شنبه 27 صفر 1403ق وفات یافته و در تکیه فاضلان واقع در تخت فولاد مدفون شد.(1)

محمّد حسین گیلانی*

محمّد حسین بن محمّد تقی گیلانی، از فضلای قرن دوازدهم هجری بوده و احتمالاً از شاگردان مجلس درس ملّا محمّد بن عبدالفتّاح تنکابنی معروف به «فاضل سراب» است. او نسخه ای از کتاب «سفینة النجاة» تألیف «فاضل سراب» را کتابت نموده که در کتابخانه الزهراء اصفهان موجود است.

سیّد محمّد حسین موسوی خواجوئی

سیّد محمّد حسین بن سیّد محمّد تقی مستجاب الدّعوه، عالم فاضل متقّی. در حدود سال 1210ق در اصفهان متولّد شد.

او مقدمات علوم را نزد پدر دانشمند خود و جمعی از فضلاء فراگرفته و سپس در محضر حاج محمّد ابراهیم کلباسی و سیّد محمّد باقر حجةالاسلام و شیخ محمّد تقی رازی حاضر شده و از خرمن فضائل آنان خوشه ها چید. هر چند درباره او امید ترقیات زیاد می رفته، لکن در جوانی به سال 1260ق در اصفهان وفات یافته در تخت فولاد در تکیه خانوادگی مدفون شد.(2)


1- وفیات علمای معاصر اصفهان: خطی؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، ص306.
2- بیان المفاخر، ج1، صص 307 و 308.

ص: 642

میرزا محمّد حسین مدرس زاده

میرزا محمّد حسین مدرس زاده فرزند آقا میر محمّد تقی بن میر سیّد مدرس (میر محمّد صادقی)، عالم فاضل ادیب شاعر.

[در سال 1268ش در اصفهان متولّد شده و در این شهر نزد پدر دانشمند خود و علمای اصفهان به تحصیل مشغول شد. او از سال 1345ق پس از مراجعت از سفر مشهد مقدس به خواهش حاج آقا جمال الدّین نجفی، در طهران ساکن شد و در مسجد اقصی به اقامه جماعت و ارشاد مردم پرداخت.]

وی سرانجام در سال 1347ش (مطابق با ماه شوال 1388ق) در طهران وفات یافت.(1)

علّامه مفضال آقای حاج سیّد محمّد علی روضاتی مادّه تاریخ وفات او را چنین سروده اند:

مدرس عالم پر حشمت و جاه

چو رفت از دار دنیا او به ناگاه

«شریف» از بهر تاریخش بگفتا:

«دریغ از زبده ابدال صد آه»

1388ق

این کتاب ها از تألیفات اوست:

1. «در راه بهشت» 2. «ترجمه خصال صدوق» 3. «تفسیر قرآن مجید» (تفسیر برخی از سوره ها) 4. «مجموعه اشعار» به عربی(2)

سیّد حسین خوانساری

حاج سیّد حسین بن آقا سیّد ابوالقاسم جعفر میرکبیر خوانساری اصفهانی، عالم فاضل و فقیه محقق. وی در اوایل قرن دوازدهم هجری در اصفهان متولّد شده و در اصفهان به تحصیل پرداخته و به هنگام حمله افغانها به اصفهان و سقوط صفویه، به همراه پدر و


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص567.
2- یادداشت های آقای رحیم قاسمی.

ص: 643

خانواده به خوانسار مهاجرت کرده است. او از پدر دانشمند خود و نیز ملّا محمّد صادق تنکابنی فرزند فاضل سراب روایت می کند.

میرزا ابوالقاسم قمی صاحب قوانین نزد او تلمّذ کرده و خواهر او را به همسری اختیار کرده است.

جمعی از علمای اعلام از او اجازه روایت دارند از جمله میرزا ابوالقاسم قمی، سیّد محمّد مهدی بحرالعلوم، آقا محمّد علی کرمانشاهی و سیّد ابوالقاسم خوانساری (فرزند صاحب عنوان) مرحوم بحرالعلوم ایشان را «السیّد السّند العالم العامل الحبر الکامل وحید العصر و نادرة الدّهر السّید حسین الخوانساری» خوانده است.

این عالم جلیل سرانجام در ظهر سه شنبه 8رجب 1191ق در خوانسار وفات یافته و همانجا مدفون گردیده است.

وی را تألیفاتی است که از آن جمله است:

1. «حواشی شرح لمعه» که قسمتی از آن در هامش «شرح لمعه» در سال 1271ق چاپ سنگی شده است. 2. «شرح عبادة مشکلة من شرح اللّعمه» در اواخر «القول فی صلوة المیّت» که آن را به درخواست کتبی میرزا سیّد خلیل اللَّه اصفهانی نگاشته است. 3. «حواشی ذخیرة المعاد فی شرح الارشاد» محقق سبزواری 4. «شرح دعاء ابوحمزه ثمالی» 5. «شرح زیارت عاشورا» 6. «رسالة فی الاجماع» 7. «اجوبة المسائل النّهاوندیه» جواب سؤالاتی است که میرسید علی نهاوندی از آن جناب پرسیده است. 8. «رسالة فی حکم ملاقی المُتَنَجِّس» که به خواهش میرزا ابوالقاسم مدرس مدرسه سلطانی اصفهان تألیف کرده است.

آقا سیّد حسین علاوه بر کمالات صوری و معنوی، دارای خط بس زیبا بوده است و کتب و رسائل چندی استنساخ نموده است، از جمله «بهجة الحدائق» در شرح نهج البلاغه تألیف سیّد علائ الدّین محمّد گلستانه، که نزد علّامه مفضال حاج سیّد محمّد علی روضاتی در اصفهان موجود است، همچنین کتاب «حدود و دیات» تألیف علّامه

ص: 644

مجلسی(1)

آخوند ملّا محمّد حسین فشارکی

آخوند ملّا محمّد حسین بن ملّا محمّد جعفر فشارکی قهپائی اصفهانی عالم فاضل، فقیه محقق، مجتهد اصولی، از اعاظم علماء و مجتهدین اصفهان در قرن سیزدهم هجری.

در روز 30 ذیقعده الحرام سال 1266ق متولّد شده و در اصفهان نزد برادرش ملّا محمدباقر فشارکی و حاج شیخ محمدباقر نجفی مسجد شاهی و آقا میرزا محمّد هاشم چهارسوقی تلمذ نموده، سپس برای تکمیل تحصیلات خود به عتبات عالیات عزیمت نموده و نزد میرزا محمد حسن شیرازی به کسب فیض پرداخته و سپس به نجف اشرف رفته و از خدمت حاج میرزا حبیب اللَّه رشتی بهره برد. آنگاه به کربلای معلی مُشَرَّف شده و نزد شیخ زین العابدین مازندرانی تحصیلات خود را تکمیل نموده و موفق به اجازه از او گردید.

وی پس از بازگشت به اصفهان در محله خواجو ساکن شده و به اقامه جماعت در مسجد میرزا صادق در آن محله مشغول شده و در مدرسه صدر بازار به تدریس پرداخت. پس از فوت پدر زنش میرزا حسن عراقی، در محله نیماورد ساکن شده و به جای مرحوم عراقی در مسجد سلام در محله جماله کله به اقامه جماعت پرداخته و در مدرسه نیمآورد تدریس نمود.

کم کم در اصفهان شهرت و ریاستی یافته و جلسات قضاوت و حل و فصل مرافعات و رفع خصومات را برپا داشته و مجلس صدور فتوا را برقرار نموده و در اصفهان و مناطق اطراف مرجعیت یافت و عده ای از مقلّدین از فتاوای او تقلید نمودند وی


1- زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، صص 101 و 102؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج 1، صص 531 و 532 و 339؛ مناهج المعارف، صص 182-178؛ روضات الجنات، ج2، صص 370-367؛ تتمیم امل الآمل، صص 132 و 133؛ الکواکب المنتشره، ص203؛ فوائد الرضویه، ج1، ص131؛ ریحانة الادب، ج2، ص189؛ فهرست کتب خطی اصفهان (آ-ز)، ج1، ص92؛ دو گفتار، ص100.

ص: 645

همچنین در مصلای تخت فولاد مراسم احیاء و برگزاری دعا و منبر وعظ و خطابه را وجهه همت خود قرار داد.

[آخوند فشارکی در ماه مبارک رمضان به منبر می رفت و با مواعظ شافیه خود مردم را موعظه می فرمود. او در فعالیت های خیریه پیشقدم بوده و خصوصاً برای طلاب و علمای فقیر همه گونه کمک از جمله تهیه منزل را متقبّل می شد.] و در شب سه شنبه 8 ذیقعده الحرام 1353ق وفات یافته و در تشییع او حدود بیست هزار نفر شرکت نموده ند و او را در بقعه شیخ مرتضی ریزی در تخت فولاد مدفون ساختند.

میرزا حسن خان جابری انصاری ماده تاریخ وفاتش را چنین گفته است:

بموته یا جابری ارّخ

ما شارک الفشارکی علیم

وی جهت عمل مقلدین «رساله عملیه» تألیف فرموده و تعلیقاتی بر تألیفات شیخ انصاری همچون «رسایل» و «طهارت» «مکاسب» و کتاب صلاة نوشته است.(1)

محمّد حسین کازرونی

محمّد حسین بن محمّد جعفر کازرونی، از تجّار خوشنام و متدیّن اصفهان در اواخر دوره قاجاریه است. [وی از حامیان جنبش مشروطیت در اصفهان بوده و به حمایت مالی از مشروطه خواهان اصفهان می پرداخته است وی با سرمایه خود شرکت مسعودیه را تأسیس کرد و پس از لغو امتیاز رژی، تجارت تریاک در اصفهان را بر عهده گرفت. ]همچنین او یکی از موسسان شرکت اسلامیه بود که برای حمایت از کالاهای داخلی و


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 84 و 85؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 537 و 538؛ مختصری از تاریخچه محلّه خواجو، ص80؛ طبقات اعلام الشیعه، ج2، صص 557 و 558؛ مکارم الآثار، ج5، ص1835؛ مستدرک فهرس التراث، ص40؛ تاریخ اصفهان و ری، صص 410 و 411؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص338؛ ریحانة الادب، ج2، ص342؛ الاجازة الکبیره، صص 171 و 172؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص199؛ معجم المؤلفین، ج9، ص249؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص501؛ یادداشت های استاد ابراهیم جواهری؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص124.

ص: 646

تحریم کالاهای خارجی در اصفهان تأسیس گردید. وی [در سال 1300ش ]کارخانه های وطن [و زاینده رود] را تأسیس کرد که نخستین کارخانه های صنعتی اصفهان به شمار می رفتند. از دیگر اقدامات خیرخواهانه و عام المنفعه او بنای مسجد کازرونی در خیابان سپه، مسجد کازرونی در خیابان عباس آباد، بنا کردن و تعمیر مسجدی در دروازه دولت (که بعدها به «باب الرحمه» معروف شد) و کمک به تعمیر مساجد دیگر در اصفهان بود. وی همچنین با ساختن دبستان و دبیرستان کازرونی و چاپ قرآن و کتب ادعیه و اهداء آنها به اهل علم و دیگران به علم و فرهنگ خدمت کرد و با احداث تکیه جهت مرحوم آخوند عبدالکریم گزی و آقا سیّد محمدباقر درچه ای و آب انباری در مقابل آن در تخت فولاد ارادت خود را به علماء ثابت نمود.

وی پس از یک عمر خدمت به اسلام و مسلمین در شب 3 محرم الحرام سال 1351ق وفات یافته و در داخل بقعه (تکیه کازرونی در تخت فولاد) مدفون شده و سپس در سال 1363ق استخوان ها به نجف اشرف منتقل و در یکی از حجرات صحن شریف حرم حضرت علی علیه السلام مدفون گردید.(1)

سیّد محمّد حسین آیت میردامادی

سیّد محمّد حسین آیت ابن آقا سیّد محمّد جعفر میردامادی سدهی، عالم فاضل و ادیب شاعر، در شب جمعه 23 ربیع الثّانی 1303ق متولّد شد. در اصفهان خدمت آقا سیّد محمّدباقر درچه ای، آخوند کاشی، جهانگیرخان قشقائی، آخوند گزی، میر محمّدصادق مدرس خاتون آبادی، سیّد مهدی درچه ای و آخوند ملّا محمّد حسین فشارکی تَلّمذ نموده و مدّتی در قم در درس حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی حاضرشده و در نجف به درس آیات عظام آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی و میرزا محمّد حسین نائینی حاضر شده و پس از تکمیل تحصیلات خود به مولد خویش سِدِه [خمینی


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص70؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص789؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 170 و 171؛ نگرشی بر مشروطیت اصفهان، صص 103-92.

ص: 647

شهر کنونی] مراجعت نموده و به ارشاد و هدایت مردم و اقامه جماعت پرداخته است.

[او عالمی زاهد و در کمال استغنا بود. و در عصر خفقان رضاشاهی و ایجاد فشارها و محدودیت های فراوان برای روحانیّت، با هزینه کردن وجوه شرعی برای طلّاب و اهل علم و تشویق آنان برای تحصیل در حوزه، نقش مهمی در ادامه حیات سلسله روحانیت و علماء دیار خویش داشته است] سرانجام وی در شب جمعه اول ربیع الثانی 1380ق وفات یافته و جنب امامزاده سیّد محمّد [در خمینی شهر] مدفون گردید.

کتب زیر از اوست:

1. «دیوان آیت» 2. «رساله در قاعده علی الید» (تقریرات درس مرحوم نائینی) 3. «صومیّه» در مواعظ ماه رمضان 4. «عشریه» و غیره(1)

حاج محمّد حسین نایب الصدر هرندی

حاج محمّد حسین نایب الصدر ابن آقا محمّد جعفر هرندی عالم و فاضل، از بزرگان معروف اصفهان و اردستان در قرن سیزدهم هجری بوده و قضاوت و امور شرعی را در آن حدود عهده دار بوده است.(2)

شیخ محمّد حسین امام نجفی

حاج شیخ محمّد حسین امام نجفی ابن حاج شیخ جمال الدّین بن حاج شیخ محمدباقر نجفی بن شیخ محمّد تقی رازی، عالم فاضل کامل. در سال 1313ق در کربلای معلی متولّد شد. در اصفهان نشو و نما یافت و نزد بسیاری از علماء و مجتهدین این شهر و نجف اشرف (همچون آیات عظام: شیخ محمّد رضا نجفی، میر محّمد صادق خاتون آبادی، میر سیّد علی نجف آبادی، سیّد ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی،


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص538 و ج2، ص734؛ لطائف غیبیّه: ص سی و دو؛ خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، صص 270-261.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص444.

ص: 648

میرزا حسین نائینی و شیخ محمّد حسین کمپانی) تحصیل نموده، در فقه و حکمت و فلسفه صاحب نظر گردید و کتاب کفایة الاصول آخوند خراسانی را تدریس می کرد.

وی در روز سه شنبه 19 صفر 1392ق وفات یافته و در بقعه تکیه مادر شاهزاده در تخت فولاد مدفون شد. از او دو جلد کتاب به نام «خدا هست» به چاپ رسیده است.(1)

شیخ محمّد حسین دهاقانی*

حاج شیخ محمّد حسین بن آقا محمّد جواد دهاقانی، عالم فاضل و فقیه کامل، در سال 1327ق در دهاقان متولّد شد.

وی پس از آموختن مقدمات به اصفهان رفت و نزد اساتید آنجا تحصیل نمود. سپس راهی قم شد و نزد حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیّد محمّد تقی خوانساری، سیّد شهاب الدّین مرعشی نجفی و سیّد محمّد رضا گلپایگانی به تحصیل پرداخت.

آنگاه به نجف اشرف عزیمت کرده و دروس خارج را نزد آیات عظام آقا ضیاء الدّین عراقی، آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمّد حسین کمپانی و میرزا عبدالهادی شیرازی فرا گرفت و به اجتهاد نائل آمد و به تدریس دروس فقهی و اصولی مشغول شد.

پس از فشارهای رژیم حاکم بر عراق بر ایرانیان مقیم عتبات، به ایران بازگشته و در قم ساکن شد و به تدریس و تحقیق مشغول شد تا اینکه در 6 محرم 1404ق پس از مدتی بیماری وفات یافته و در صحن آستانه حضرت معصومه(س) در جوار مقبره شیخ فضل اللَّه نوری به خاک سپرده شد.(2)


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، صص103 و 104؛ گلشن اهل سلوک صص 146 و 147. .
2- گنجینه دانشمندان، ج2، ص148؛ تربت پاکان قم، ج3، صص 1580-1578؛ سیمای دهاقان، صص 286-284.

ص: 649

حسین مسرور اصفهانی

حسین سخن یار متخلّص به «مسرور» ابن حاج محمّد جواد تاجر کوپایی، شاعر و نویسنده توانای معاصر، در 20 صفر 1308ق در کوهپایه اصفهان متولّد شد [تحصیلات علوم دینی را در اصفهان آغاز کرد و در مدرسه نیم آورد ساکن شد. پس از چند سال به شیراز رفته و نزد فرصت شیرازی به فراگیری علم و ادب پرداخت. کمی بعد به خراسان رفت و نزد دانشمندان و ادبای آنجا به تکمیل معلومات خود پرداخت. آنگاه به اصفهان بازگشته و در انجمن های ادبی شرکت کرد.] مدّتی بعد به طهران رفته و به استخدام فرهنگ درآمد و در دبیرستان ها، مدرسه دارالفنون و دانشکده افسری به تدریس پرداخت. در سال 1312ش در مسابقه الواح تخت جمشید که به وسیله شاهزاده افسر گذارده شد، مشاره الیه نیز شرکت نموده و بین پنجاه نفر شرکت کنندگان، رتبه اوّل را حائز گردید.

او در هنگام اقامت در طهران همچنان به اصفهان رفت و آمد داشت و با ادباء و شعرای اصفهان در ارتباط بود. او نویسنده ای قادر و شاعری توانا و مترجمی زبردست بوده و زبان های فرانسه، انگلیسی و عربی را خوب می دانست و از زبان پهلوی نیز اطلاعاتی داشت. [در نوشتن داستان های تاریخی نیز از پیشگامان این نوع نثر به شمار می رود.

وی تا آخر عمر را در تجرّد و بدون همسر به سر برد. در اواخر عمر به نویسندگی برای رادیو مشغول شد. تا اینکه به بیماری مثانه مبتلا شده و در بیمارستان ارتش] در چهارشنبه 9 رجب 1388ق فوت نمود. [و در گورستان ظهیرالدّوله در طهران به خاک سپرده شد.]

کتب زیر از اوست:

1. «امثال سائره» 2. «داستان های تاریخی محمود افغان» 3. «ده نفر قزلباش» مطبوع 4. «دیوان اشعار» مطبوع 5. «راز الهام» که قسمتی از دیوان اشعار اوست 6. «فرهنگ زبان» 7. «گوشه ای از زندگی لطفعلی خان زند موسوم به قران» 8. «نی زن

ص: 650

بیابان» 9. «هنرنامه» و غیره.

ماده تاریخ وفاتش را بسیاری از شعرا سروده اند از جمله سیّد مرتضی محمدی نژاد متخلّص به کهتر سروده است:

سر زدم از کلک کهتر تا به تاریخش سرود

«با عجب طبعی توانا در جهان مسرور بودی»

1388ق

او در شعر استادی توانا بود، امّا اشعار او کم است و دیوان اشعارش حجم چندانی ندارد. این شعر او در وصف اصفهان شهرت بسیار زیادی دارد:

مسجد شیخ تو کهن موزه ایست

یا که در انگشت تو فیروزه ایست

جامع عباسی جادو فریب

کرده در آن قصر طلسمی عجیب

هر که در آنجا به تماشا رود

پای ندارد که دگر جا رود

خرّمی مدرسه چهارباغ

بر دل فردوس برین هشته داغ

صورت دیوار و درِ چهلستون

خنده کند بر صُوَر بیستون

نیست اگر بر سرِ پا هفت دست

کارگهی بهتر از آن هفت دست

کارگه پارچه اصفهان

بر سر آن پایه شده ساختمان

مسجد شَه بین و شبستان او

نقش جهان سر در ایوان او

آیینه خانه که بهین قصر بود

آیت معماری آن عصر بود

جهل به ویرانیش افراخت دست

سنگ ستم آینه اش را شکست

آنکه نمکدان را ایوان شکست

خورد نمک را و نمکدان شکست

رفت به پاداشگه ایزدی

چیست سزای بدی الاّ بدی

عالی قاپو که مبادش زوال

تازه عروسی است پُر از خطّ و خال

از پل خواجو چه سرایم سخن

آب تحیّر چکدم از دهن

ص: 651

بوده در این شهر از آن شهریار

مسجد و بازار فزون از شمار(1)

حسین شباب بروجنی

حسین شباب بروجنی بن حاجی بیگ، از شعرای معاصر در سال 1281ش (حدود سال 1321ق) در بروجن متولّد شده و در مکاتب محلی کمی تحصیل نموده و سپس به کار پرداخته است. او با حرفه بزازی امرار معاش می کرده و این شعر از اوست:

شد جهان رشک جنان چون فَروَدین آمد فراز

تکیه زد بر تخت گل به صد تمکین و راز

گشته از عشق گل اندر باغ بلبل نغمه ساز

در ترنم کبک و تیهو روز و شب چون اهل راز

گه کند این ناز بر او گه تبسّم او بر این(2)

میرزا حسین خان اخگر

میرزا حسین خان اخگر بن محمّد حسن آتش اصفهانی، شاعر ادیب و معاصر در شب پنج شنبه اول ذیقعدة الحرام سال 1319ق در اصفهان متولّد گردید و در خدمت اساتید وقت تحصیلات خویش را به انجام رسانیده [در داروخانه به فعالیت پرداخت. ]از اعضای قدیمی انجمن ادبی شیدا بود و گاهی شعر می سرود. [سرانجام در 18 جمادی الثانی 1392ق وفات یافته، جنب قبر پدرش در یکی از اطاق های تکیه جویباره ای ها در تخت فولاد مدفون شد].


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص445-443؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص 539؛ سخنوران نامی معاصر ایران ادبیات معاصر؛ ج5، ص3277؛ ادبیات معاصر، ص86؛ اشعار ملی و میهنی از سخنوران معاصر ایران، ص76؛ دولت دیدار، صص 171-162؛ دیوان کهتر اصفهانی، ص449.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص366.

ص: 652

این بیت از اوست:

آن سرو خوش خرام اگر از چشم ما رود

گریم چنان که از عقبش چشمه ها رود(1)

سیّد حسین هاشمی طالخونچه*

سیّد حسین هاشمی طالخونچه فرزند سیّد محمّدحسن بن آقا سیّد ابراهیم موسوی شهرکی. عالم فاضل ادیب. از علمای قرن چهاردهم هجری.

در حدود سال 1334ق در خاندان علم و سیادت متولّد شد. پس از کمی تحصیل در 10 سالگی به اصفهان آمد و نزد علمای اصفهان به تحصیل مشغول شد و در درس اخلاق حاج شیخ الرئیس شرکت کرد. او تا سال 1349ق در مدرسه ثقةالاسلام اصفهان به تحصیل اشتغال داشت. اما به علّت سخت گیری مأموران حکومت رضاشاه پهلوی به روحانیت مجبور به مهاجرت به قم شده و نزد حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی تلمّذ کرد.

وی سرانجام پس از وفات در تکیه سیّدالعراقین واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(2)

محمّدحسین اصفهانی

محمّد حسین بن محمّد حسن اصفهانی [خطاط قرن سیزدهم هجری] در سه شنبه 13 ذیقعده 1270ق به خط شکسته نستعلیق کتاب «ریاض المسائل» را نوشته است.(3)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص28؛ دانشنامه (الفت)، ص16؛ مکارم الآثار، ج8، ص2787؛ تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
2- شرح مجموعه گل، صص400 و 401.
3- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص250.

ص: 653

حسین اصفهانی

حسین بن حسن بن حسین اصفهانی [از خطاطان و نویسندگان کُتُب در قرن نهم هجری ]در تاریخ 18 ربیع الاوّل 833ق. کتابت نسخه ای از شرح شاطبیّه را به خط نسخ به پایان رسانیده و کتاب به شماره 3202 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(1)

محمّد حسین امین الضرب اصفهانی

حاج محمّد حسین بن حاج محمّد حسن امین الضرب اصفهانی معروف به کمپانی، از ملاّکین و تجّار معتبر.

در محرم 1289ق در تهران متولّد شد. او در نهضت مشروطه به مشروطه خواهان پیوست و حمایت مالی از آنان را برعهده گرفت و پس از صدور حکم مشروطیت، به نمایندگی در اول مجلس شورای ملّی انتخاب شد و در آن دوره نایب رئیس مجلس نیز شد. همچنین در دوره هفتم مجلس (1347ق/1307ش) و دوره هشتم (سال 1349ق/1309ش) نیز نماینده مجلس بود و در اواخر عمر به ریاست اطاق تجارت تهران منصوب شد.

او مردی صبور، خلیق، با گذشت و دارای مبادی آداب بود. او سرانجام در 25 بهمن 1311ش در سن 62سالگی بر اثر سکته قلبی در تهران وفات یافته و جنازه به قم حمل و در صحن بزرگ حضرت معصومه(س) مدفون گردید.(2)


1- فهرست مرکزی دانشگاه، ج11، ص2157.
2- زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج1، صص 291 و 292؛ رجال عصر ناصری، صص 143 و 144؛ شرح زندگانی من، ج1، ص11؛ روزشمار تاریخ ایران، ج1، ص192؛ فرهنگ رجال قاجار، ص43؛ تربت پاکان قم، ج3، صص 1558 و 1559؛ القاب رجال دوره قاجاریه، ص44؛ فرهنگ معین، ج5، ص181.

ص: 654

میر محمّد حسین امام جمعه

میر محمّد حسین امام جمعه ابن میر محمّد حسن بن میر محمّد حسین بن میر عبدالباقی خاتون آبادی، عالم فاضل، از علماء و رؤساء اصفهان در قرن سیزدهم هجری. [علاوه بر ادبیات و فقه و اصول قدری معقول و تفسیر نیز تحصیل کرده بود. غالباً هم با فضلاء و دانشمندان معاشرت داشت. و با همه کس نشست و برخاست می نمود. در زمان حیات برادرش میر سیّد محمّد امام جمعه دارای املاک بسیاری گردید و در سال 1291ق پس از رحلت برادر امام جمعه اصفهان شد.

در سال 1296ق ظلّ السّلطان او را از سمت امام جمعه اصفهان عزل کرد و شخصی دیگر از خاندان امام جمعه اصفهان به نام میرزا محمّد علی را به سمت امام جمعه اصفهان منصوب کرد.

مرحوم آخوند گزی در «تذکرة القبور» می نویسد: «اگر چه خیلی مردم به جهت خدمتی که مرحوم آقا میر محمّد حسین امام جمعه سابق به خلق کرده بود در باب جنس و معارضه خلق با حکومت اصفهان، از شدّت محبت و اخلاص به او با آقا میرزا محمّد علی بد بودند که امام جمعه شده بود.

صاحب عنوان سرانجام در 23 رجب 1298ق وفات یافته و در مقبره سر قبر آقا مدفون شد.

در حواشی ملحقات «رساله نماز شب» تألیف آخوند ملّا علی اکبر اژه ای اصفهانی، مرحوم آقا میرزا علی محمّد شریف اژه ای این شعر را به او نسبت داده است:

سرو را بنگر که در بستان به رفتار آمده است

پیش سرو قامت یارم مگر بار آمده است(1)


1- تاریخ اصفهان (جابری)، ص336؛ الاصفهان (رجال و مشاهیر)، صص 619 و 620؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 117 و 118؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص541؛ الکرام البرره، ص383؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص315.

ص: 655

استاد حسین مصوّرالملکی

استاد حاج محمّد حسین مصوّرالملکی فرزند محمّد حسن بن آقا زین العابدین نقاش ابن محمّد کریم نقاش، نقاش و شاعر هنرمند معاصر. پدرانش همه از نقاشان زبردست اصفهان بودند. در روز 17شعبان سال 1309ق در اصفهان متولّد شده [و در کودکی به مکتب خانه رفت و علم و ادب آموخت. از 11سالگی در کارگاه نقاشی پدرش شروع به فراگیری نقاشی و قلمدان سازی نمود. او غیر از پدر استادی نداشت اما قریحه و توانائی خدادادی او باعث شد سرآمد نقاشان عهد خود شود و در رشته های، تذهیب، تشعیر، طراحی کاشی و فرش و نقاشی رنگ و روغن مهارت فراوان کسب نماید. او سالها روی آثار کمال الدّین بهزاد و رضا عباسی مطالعه داشته و به پیروی از سبک آنان پرداخته است در نقاشی مبتکر و نوجو بوده و از نقاشی غربی تأثیر پذیرفته است.

او مدّتی معلم نقاشی در کالج انگلیسی اصفهان بود. سپس به استخدام اداره هنرهای زیبای کشور درآمده و در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان به تدریس پرداخت. همچنین کارگاهی داشت که با چندین شاگرد به خلق آثار ارزنده می پرداخت و آنها را به خارج می فرستاد. چند ماهی نیز در پاریس به فعالیت پرداخت.

او در سال 1312ش تابلوئی به سبک مینیاتور، به دستور دربار انگلستان ساخته و موفّق به دریافت یک قطعه مدال تاج گذاری جرج پنجم شد. در ابتدای جنگ جهانی دوم به دستور مقامات انگلیسی وی تابلوی شکست متّحدین و فتح متّفقین را ساخته و موفّق به دریافت تقدیرنامه هائی از طرف «چرچیل» و «روزولت» و ژنرال «چیان کای چک» گردیده و از طرف یونسکو نیز، شرح حال حاج مصوّرالملکی و عکس تابلوی تخت جمشید و تابلوی شکست دول محور در روزنامه های خارج چاپ شد. همچنین این دو اثر در نمایشگاه جهانی بروکسل شرکت داده شد و برنده جایزه شد.

از دیگر تابلوهای نقاشی او: «سلام عید نوروز داریوش کبیر»، «جنگ نادرشاه افشار با محمّد شاه هندی»، «کاخ عالی قاپو» و «شیخ صنعان و دختر ترسا» شهرت به سزائی دارند.]

ص: 656

حاج مصوّر الملکی در شعر نیز قریحه ای داشت و در انجمن ادبی شیدا شرکت می کرد و «مصوّر» تخلّص می نمود. او در یکشنبه 5 صفر 1398ق در اصفهان درگذشت و در تکیه شهداء واقع در تخت فولاد به خاک سپرده شد.

این شعر از اوست:

ترسا پسر که زلف چلیپاش داده اند

از بهر بردن دل شیداش داده اند

چندان نبود لعل لب آن شکردهان

این جلوه ها ز خون دل ماش داده اند [...]

مست است تا به شام ابد آن که در ازل

از جام عشق لعل تو صهباش داده اند(1)

آقا حسین جیلانی لُنبانی

آقا حسین جیلانی لنبانی ابن ملّا حسن بن علی بن مولی حسن فقیه دیلمانی جیلانی تنکابنی، عالم فاضل، حکیم محقق، فقیه مدقّق، عابد زاهد. در سال 1082ق متولّد شده و در اصفهان نزد جمعی از علماء خصوصاً علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی تلمّذ نموده و در فقه، اصول، ادبیات، حدیث، منطق و حکمت مهارتی به سزا یافت. ملّا محمّد صادق تنکابنی در 4 جمادی الثانیّه 1123ق به او اجازه داده است.

وی در محله لُنبان اصفهان ساکن بوده و به «لُنبانی» شهرت داشته و در مسجد لُنبان تدریس و اقامه جماعت می نموده است.

وی سرانجام در 26 رمضان 1129ق وفات یافته و در قبرستان تخت فولاد، در


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص453؛ سیری درتاریخ تخت فولاد، ص190؛ تاریخ برگزیدگان و عده ای از مشاهیر شرق و غرب جهان، صص 515 و 516؛ دائرة المعارف هنر، ص532؛ طراحان بزرگ فرش ایران، ص242؛ مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، بهار و تابستان 1379، صص 201-197.

ص: 657

جنوب مصلی مدفون شد. آقا سیّد ابوالقاسم جعفر خوانساری خواهرزاده او بوده و لذا یکی از نوادگان خوانساری یعنی میرزا محمّد باقر چهارسوقی (صاحب روضات) وصیت کرد تا پس از وفات جنب مزار دایی جدّ خود به خاک سپرده شود و بعد از آن قبرستان به تکیه صاحب روضات معروف شد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «حاشیه ذخیرة المعاد» محقق سبزواری 2. «رساله در زیارات» 3. «رساله در زکات» 4. «رساله در وجوب عینی نماز جمعه» 5. «شرح صحیفه سجادیه» 6. «شرح مفاتیح الشّرایع»(1)

شیخ محمّد حسین کمپانی اصفهانی

حاج شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی مشهور به «کمپانی» ابن حاج محمّد حسن معین التجار اصفهانی فقیه محقق، حکیم مدقّق و ادیب شاعر، از اعاظم علماء و اجله فلاسفه و اکابر ادباء و شعراء قرن چهاردهم هجری.

جدّش حاج محمّد اسماعیل، از نخجوان به اصفهان هجرت نمود و پدرش معین التّجار برای تجارت به عتبات عالیات آمد. صاحب عنوان در دوم محرّم الحرام سال 1296ق در نجف اشرف متولّد شده و همراه پدر به کاظمین رفت. در 20سالگی به نجف اشرف بازگشته ونزد شیخ حسن تویسرکانی و سپس نزد آخوند خراسانی به تلمذ پرداخته و تا آخر عمر در خدمت او حاضر بود. همچنین از آقا سیّد محمّد فشارکی و آقارضا


1- ریاض العلماء، ج1، ص185؛ تتمیم امل الآمل، صص 122-120؛ روضات الجنات، ج2، ص358؛ فوائد الرّضویه، ج1، ص132؛ الکواکب المنتشره، صص 208 و 209؛ الذریعه، ج2، ص267 و ج6، صص94 و 86 و ج12، ص42 و ج15، ص70 و ج20، ص317 و ج14، ص76؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 56 و 96؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص20؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 542 و 543؛ تلامذة المؤلفین، ج3، ص318؛ ریحانة الادب، ج57، ص137؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص348؛ بزرگان تنکابن، ص222.

ص: 658

همدانی کسب فیض کرد. در علوم عقلی شاگرد میرزا محمّد باقر اصطهبانانی بود.

وی پس از وفات آخوند خراسانی حوزه درس و بحث تشکیل داده و از نظر جامعیت و احاطه بر معقول و منقول و تسلط بر ادبیات و عرفان شهرتی یافته و در فقه و اصول و تفسیر و ادب و حکمت تدریس می نموده و [علّامه سیّد محمّد حسین طباطبائی صاحب «المیزان» از شاگردان او در معقول بود]. در ملکات نفسانی و اخلاق روحانی ممتاز بوده است.[او به عرفان گرایش داشته و اهل تهجّد و عبادت و تزکیه نفس بوده و در مسائل عرفانی با عالم ربانی میرزا جواد آقا ملکی تبریزی مکاتبه داشته است]

در شعر و فنون بلاغت و فصاحت دستی توانا داشته و به عربی و فارسی شعر می سروده و «مفتقر» تخلّص می نموده و دیوان اشعار فارسی او به طبع رسیده است.

سرانجام در شب 5 ذیحجةالحرام 1361ق در نجف اشرف وفات یافته و در اطاق جنب مناره ایوان طلای حرم حضرت علی علیه السلام مدفون گردید.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «الاجاره» 2. «الاجتهاد والتّقلید» 3. «اصول الفقه» 4. «الانوار القدسیّة» 5. «ارجوزه در صوم» 6. «ارجوزه در اعتکاف» 7. «اربع قواعد فقهیّه» 8. «تحفة الحکم» منظومه ای در فلسفه عالیه، یکی از مهم ترین تألیفات او 9. «تعلیقه بر رسالة القطع» شیخ انصاری 10. «حاشیه بر مکاسب» شیخ انصاری 11. «الحقیقة الشّرعیّة» 12. «دیوان شعر فارسی» 13. «دیوان اشعار عربی» 14. «رساله در عدالت» 15. «رساله در مشتق» (دو رساله) 17. «رساله در طلب و اراده» 18. «رساله در صحیح و اعم» 19. «رساله در شرط متأخر» 20. «رساله در اشتراک الفاظ» 21. «رساله در تقسیم وضع به شخصی و نوعی» 22. «رساله در علائم حقیقت و مجاز» 23. «رساله در موضوع علم» 24. «رساله در معاد» 25. «رساله در نماز جماعت» 26. «رساله در نماز مسافر» 27. «رساله در طهارت» 28. «نهایة الدّرایة» در شرح بر کفایه 29. «وسیله» که رساله عملیّه ایشان

ص: 659

است.(1)

این شعر از اوست:

شعله روی تو در خرمن گل آتش زد

حاصل عمر اگر شد همه بر باد خوش است

خوی دیو از دل دیوانه خود بیرون کن

گر تو را آمدن روی پریزاد خوش است

بیمی از سیل فنا نیست ز بد عاقبتی

ور نه این طرح دلاویز ز بنیاد خوش است

میرزا حسین خضوعی*

میرزا حسین خضوعی معروف به «میرزا حسین ساعت ساز» فرزند محمّد حسن خان قاری، موسیقیدان، خواننده و شاعر متخلّص به «سرور الشعراء» در سوم رمضان 1295ق در اصفهان به دنیا آمد. او ابتدا به تعزیه خوانی پرداخت و در سِمَت «معین البُکائی» به فعالیت پرداخت. موسیقی را از میرزا عبدالوهاب اصفهانی آموخت و در نوجوانی به تهران رفت و در دربار ناصرالدّین شاه به رفت و آمد پرداخت. او پس از 25 سال اقامت در تهران به اصفهان بازگشت و در اداره دخانیات استخدام شد و در خانه به ساعت سازی پرداخت امّا به علت ضعیف شدن چشم، از آن کار دست کشید.

میرزا حسین خضوعی در موسیقی معلومات وسیع و در خوانندگی حنجره ای توانا


1- دیوان حاج شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی معروف به کمپائی: مقدمه؛ یادنامه مفسر کبیر استاد علّامه سیّد محمّد حسین طباطبائی، صص 103-100؛ ریحانة الادب، ج5، صص 93-90؛ نقباء البشر، ج2، صص 562-560؛ تحریر ثانی تاریخ عرفاء و حکماء متأخر، صص 302 .301؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 163-160؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 540 و 541؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 213-211؛ تاریخ اصفهان(جابری)، صص 334 و 337 و 405؛ مکارم الآثار، ج3، ص1010؛ معارف الرّجال، ج2، ص263؛ الذریعه: مجلدات مختلف؛ جلّدات مختلف؛ الاجازة الکبیرة للسید المرعشی النجفی، صص 176 و 177.

ص: 660

داشت و در مُرَکَّب خوانی استاد بود و با بزرگان موسیقی اصفهان همچون، نایب اسداللَّه، میرزا حبیب شاطر حاجی و سیّد عبّدالکرحیم معاشرت داشت و استاد جلال تاج و اسماعیل ادیب خوانساری از شاگردان او به شمار می روند.

او به علم عروض کاملاً مسلط بود و در شعر طبعی روان داشت و در موسیقی رساله ای به سبک کتاب «بحور الالحان» در دو دفتر تنظیم کرده و اشعاری را گنجانده و تناسب معنی و بحر آنها را در موسیقی معیّن کرده بود. این رساله نزد دخترش «ارفع اطرائی» موجود است. او همچنین تقسیمات قدیمی را برپایه آوازها و شعبات و نغمات و فواصل موسیقی، به عدد و حروف ابجدی در جداولی منظّم ذکر کرده است.

وی سرانجام در سال 1373ق در اصفهان درگذشت و در تخت فولاد (حوالی تکیه شهداء فعلی) به خاک سپرده شد.(1)

سیّد حسین سائل اصفهانی

سیّد حسین حسینی متخلّص به «سائل» ابن آقا سیّد حسن روضه خوان، شاعر ادیب، در اوّل فروردین 1289ش در اصفهان متولّد شد. از شعرای متوسط این شهر بود. کتابی مشتمل بر 210 رباعی از سرودهای خود ترتیب داده و تاریخ اتمام آن را «دویست و ده رباعی گفته سائل» = 1333 خورشیدی یافته است.

از اوست:

دل پی دلدار گردد، لیکن اهل دل کُجاست

آنکه بتواند کند حل، عقده مشکل کجاست(2)


1- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص251؛ سرگذشت موسیقی ایران، ج1، ص369؛ مردان موسیقی، ج2، صص 156-153؛ تاریخ تحوّل ضبط موسیقی، ص243؛ تاریخ موسیقی ایران، ص676؛ نام نامه موسیقی ایران زمین، صص 209 و 210.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص229.

ص: 661

شیخ حسین مظاهری*

حاج شیخ حسین مظاهری فرزند حسن از مراجع تقلید و فقهای عالیقدر معاصر. در سال 1312ش در تیران کرون متولّد شد. در سال 1326ش به اصفهان آمده و در مسجد سیّد اصفهان ساکن شد. ادبیات را نزد آقا جمال خوانساری و سیّد احمد مقدّس، دروس سطح را نزد حضرات آیات شیخ احمد فیّاض، سید عبدالحسین طیّب و حاج شیخ عباسعلی ادیب و شرح منظومه را نزد شیخ محمود مفید فرا گرفت. در سال 1331ش به قم رفته و نزد حضرات آیات شیخ عبدالجواد جبل عاملّی، مرعشی نجفی و حاج شیخ مرتضی حائری مقداری از مکاسب و کفایه را تحصیل کرد. سپس 8سال در درس خارج فقه آیت اللَّه بروجردی حضور یافت. 12سال نیز از محضر محقق داماد بهره گرفت. اسفار، شفا و دروس تفسیری و اعتقادی را از محضر علّامه طباطبائی (صاحب المیزان) فرا گرفت.

وی سالهای طولانی به تدریس خارج فقه و اصول، شرح منظومه، نهایةالحکمة، قسمت هایی از اسفار و درس اخلاق مشغول بود.

او از عناصر فعال و مؤثر تبلیغات دینی و مبارزه فرهنگی علیه رژیم شاه به شمار می رفت و به همراه حضرات آیات مصباح، خرّازی و دکتر احمدی مؤسسه در راه حق را تأسیس کرد.

در سال 1374ش به درخواست مردم اصفهان و رهبر معظم انقلاب، به عنوان رئیس حوزه علمیه اصفهان و از قم به اصفهان آمد و به تدریس فقه و اصول و خدمات فرهنگی و اجتماعی پرداخت. سخنرانی ها و درس های اخلاق ایشان سال ها مورد توجّه و استفاده مردم بوده است. تألیفات ایشان اغلب به چاپ رسیده که عبارتند از:

1. «دراسات فی الاخلاق و شؤون الحکمة العملیّة» 2. «عوامل کنترل غرائز در زندگی انسان» 3. «جهاد با نفس» 4. «اخلاق فرماندهی» 5. «اخلاق در خانه» 6. «اخلاق در اداره» 7. «تربیت فرزند» 8. «جبهه و جهاد اکبر» 9. «خانواده در اسلام» 10. «به سوی حق» 11. «ویژگی های معلم خوب» 12. «شرح و تفسیر دعای کمیل»

ص: 662

13. «شرح و تفسیر دعای سحر» 14. «شرح و تفسیر مناجات شعبانیه» 15. «رساله توضیح المسائل» 16. «نکته هائی پیرامون ولایت فقیه و حکومت دینی» 17. «حاشیة العروة الوثقی» 18. «ثقات الأخیار من رواة الأخبار» 19. «فقه الدولة الإسلامیة أو ولایة الفقیه» در سه مجلد از تقریرات وی به قلم آقای شیخ مجید هادی زاده منتشر شده است.(1)

سیّد حسین درب امامی

سیّد حسین بن حسن موسوی درب امامی اصفهانی، عالم فاضل، وی سالها در نجف اشرف در خدمت علمای آنجا به تحصیل پرداخته است. ظاهراً از شاگردان شیخ مرتضی انصاری است.

وی نسخه ای از «القضاء و الشهادات» تألیف شیخ انصاری رابه خط نسخ خوش در سال 1281ق کتابت نموده است. نسخه آن به شماره 2526 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(2)

میرزا حسین خان نظمی

میرزا حسین خان نظمی مشهور به نظام همایون بن میرزا حسن خان شاعر ادیب. از افسران شهربانی بود. او در اصفهان متولّد و در این شهر تحصیل کرد.

او طبع شعر داشت و «نظمی» تخلّص می کرد و از اعضای انجمن ادبی شیدا بود. وی در ارتش استخدام شده و تا درجه سرهنگی ارتقاء یافته سرانجام در شب دوشنبه 15 ذیحجه 1362ق در قم وفات یافته و همانجا مدفون شد. اشعارش در مجله دانشکده (اصفهان) به طبع می رسید.


1- خبرگان ملّت، ج1، صص 422-415.
2- الکلام البرره، ج2، ص384؛ فهرست الفبایی آستان قدس رضوی، ص448؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص542.

ص: 663

از اوست:

این لاله که رست است بر دامن کوه

و آراسته است پای تا گردن کوه

داغی است ز مرگ کوهکن مانده به جا

هر سال چو لاله سرزند بر تن کوه(1)

شیخ محمّد حسین همدانی

شیخ محمّد حسین همدانی ابن محمّد حسن کرمانشاهی، عالم فاضل، ادیب محقق، شاعر مفسر، در کرمانشاه متولّد و در همدان و اصفهان تحصیل نموده و از جمعی از علماء و فضلاء کسب فیض نموده از جمله: حاج میرزا علینقی همدانی، حاج ملّا حسینعلی تویسرکانی، آقا میرزا عبدالغفار تویسرکانی و آقا میرزا محمدهاشم چهارسوقی.

سپس به تدریس کتب فقه و اصول و ادبیات در مدرسه جده بزرگ و سپس مدرسه نیم آورد پرداخته [و جمعی از فضلاء از جمله آقا سیّد محمّد لطیف خواجوئی، میرزا حیدرعلی ندیم الملک، ابوالفتح دهقان سامانی، شیخ محمدعلی کرمانی، میرزا عباس خان شیدا، حاج میرزا محمّدباقر تویسرکانی، حاج میرزا محمّدباقر علوی شهیدی و میرزا حسن خان جابری انصاری نزد ایشان تلمّذ نموده اند.]

میرزا محمّد حسین همدانی در خاتمه جزء سوم کتاب «جراب الحکمة» می گوید بیش از یکصد تألیف در علوم فقه، اصول، رجال، حدیث، درایه، حکمت، کلام، عرفان، طب، لغت، تفسیر، حل و مشکلات اشعار، و حواشی بر قانون و فوائد و غیره را به رشته تحریر در آورده است.

وی تا آخر عمر ازدواج نکرده و در مدرسه به سر برد. تا اینکه در سال آخر عمر به منزل حاج میرزا محمدباقر تویسرکانی منتقل گردیده و در سال 1324ق در آنجا وفات


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 510 و 511؛ تربت پاکان قم، ج1، ص647.

ص: 664

یافته و در صحن شرقی امامزاده درب اصفهان مدفون گردید.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. جراب الحکمة 2. حاشیه بر فوائد 3. حاشیه بر قوانین 4. دروس 5. دیوان اشعار 6. ردّ بر اخباریین 7. رساله در ارث 8. شرح تبصره 9. وجیزه در درایه

صاحب عنوان طبع شعر داشته و گاهی بنا به اقتضای حال ابیاتی می سروده است و «معانی» تخلّص داشته است. [این شعر را درباره زندگی خود سروده است:

مرگ مرا روبروی نشسته

می نتوانم سخن کنم کم و افزون

مدّت سی سال کنجکاوی کردم

قول ارسطو و فکرهای فلاطون

مشکل من حل نکرد با همه کوشش

بر سخن من گواست ایزد بی چون

من که چنینم قیاس کن دگران را

وانکه ندارد به جز شواهد مطعون

عیسویان آگهند اگر که از این رمز

از پی گفت و شنود حاضرم اکنون

جز سخنان خدا و گفت پیغمبر

باقی دیگر فسانه دیدم و افسون

این نه قیاسی است ناپسند و مطعون

این نه دلیلی است نارسیده و مظنون

کیست بداند سپهر پر شده خود چیست

یا ز چه او گشته است علت گردون

باغ چرا در بهار خرم و سبز است

یار فسرده ز چیست در همه کانون(1)

محمّد حسین بیشه لنجانی

محمّد حسین بن حسنعلی بیشه لنجانی اصفهانی، خطاط نسخ نویس. از آثارش کتاب «من لا یحضره الفقیه» که در جمعه 20 ربیع الثّانی 1068 از کتابت آن فراغت حاصل نموده و به شماره 13502 در کتابخانه وزیری یزد موجود است.(2)


1- تراجم الرجال، ج1، صص 187-185؛ تذکره شاعران فارسی سرا، ص238؛ مکارم الآثار، ج7، ص2579؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص534؛ مزارات اصفهان، ص208؛ بدایع و نوادر، ص17.
2- فهرست وزیری، ج1، ص291.

ص: 665

میر محمّد حسین حسنی حسینی اصفهانی*

میرمحمّد حسین حسنی حسینی اصفهانی بن سیّد حسین بن سیّد ابراهیم بن سیّد حسین بن سیّد محمّد امین بن غیاث الدّین محمّد مشهور به میر میران حسنی حسینی اصفهانی، عالم فاضل، فقیه ماهر و مفسر محقق، از علمای قرن سیزدهم هجری.

وی را تفسیری است موسوم به «مظهرالانوار اللاهوتیه» به عربی که از آنرا از «تفسیر صافی» فیض کاشانی و «انوار التّنزیل» قاضی بیضاوی انتخاب شده است. این کتاب به شماره 12108 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی در تهران موجود است.(1)

ظاهراً او: میر محمّدحسین بن میر محمّد حسین متوفی در ماه صفر 1273ق و مدفون در تکیه فاضلان واقع در تخت فولاد اصفهان است.(2)

حسین اصفهانی

حسین بن حسین بن حسن اصفهانی ملقّب به جلال قاری، از فضلا و دانشمندان قرائت و تجوید در اصفهان است. زمان دقیق زندگی او معلوم نیست. کتاب «ایضاح المعانی من حرز الامانی» از تألیفات اوست که به شماره 1972/18 در کتابخانه وزیری یزد و میکروفیلم آن به شماره 2419 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

[در فهرست کتابخانه وزیری نامی از مؤلف برده نشده است.]

محمّدحسین رویدشتی*

محمّد حسین بن حاجی حسین رویدشتی اصفهانی، از کاتبان قرن یازدهم هجری است. وی نسخه ای از «من لا یحضره الفقیه» را به امر قوام الدّین محمّد بن رفیع خلیفه


1- فهرست مجلس، ج35، صص113 و 114؛ بزرگان اصفهان در فرهنگ و تاریخ: خطی.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص543.
3- فهرست وزیری، ج3، ص1113؛ فهرست میکروفیلم های دانشگاه، ص681؛ فهرست مشکاة، ج1، صص 18 و 19.

ص: 666

در مشهد مقدس کتابت نموده است. نسخه بر خط نسخ و در ذیحجه 1059ق کتابت شده و در کتابخانه مرحوم حاج سیّد ضیاءالدّین علّامه در اصفهان موجود است.(1)

به اهتمال زیاد او همان حسین بن حسین قهپائی کاتب «اصول کافی» در سال 1072ق است.

حسین قهپائی

حسین بن حسین قهپائی از فضلاء و دانشوران قرن یازدهم هجری. در تاریخ 10 شوال 1072ق نسخه ای از «اصول کافی» را به خط نسخ نوشته است. نسخه به شماره 6546 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.

در آخر نسخه انهاء ملّا محمّد باقر مجلسی جهت امیر دوست محمّد باقر مازندرانی به تاریخ 5 ذی الحجه 1077ق دیده می شود.(2)

حسین ذُکوانی همدانی

ابومحمّد حسین بن حفص بن فضل بن یحیی بن ذکوان هَمدانی، از محدّثین قرن دوم و سوم هجری است.

مادرش خالده دختر عطاء خشک بوده است. ابومحمّد از کوفه به اصفهان منتقل شده است. ابتدا نزد فقهاء کوفه تحصیل کرده و علم و فقه کوفیان را در اصفهان رواج داده [است ]در اصفهان منصب قضاوت و فتوا و ریاست یافته و به مذهب کوفیان عمل می نموده [است ]درآمد او در هر سال صد هزار درهم بوده است. جوائز و انعامات او به محدّثین و اهل علم و دانش همچون ابی مسعود و عمرو بن علی می رسیده است. وی از مخصوصین سفیان ثوری بوده و او را به مکه برده است.

ابوعبداللَّه ذکوانی، از ثوری، اسرائیل، فضیل بن عیاض، مروان فزاری، سفیان بن عینیه،


1- فهرست سه کتابخانه اصفهان، ص83.
2- فهرست مرعشی، ج17، ص133.

ص: 667

ایراهیم بن طهمان، مسلم بن خالد زنجی، عمربن قیس، ابراهیم بن نافع، یحیی بن سُلیم طائفی، عبدالعزیز بن ابی روّاد، ابراهیم بن محمّد اسلمی و... روایت می کند و سعید بن سلیمان، عمرو بن علی، عمر بن شَبَّه و... از او نقل حدیث کرده اند.

صاحب عنوان در سال 212ق وفات یافته است.(1)

کمال الدّین حسین خلقی اصفهانی*

امیر کمال الدّین حسین بن میر حکیمی طبیب اصفهانی، شاعر ادیب، متخلّص به «خلقی» ظاهراً درقرن دهم هجری می زیسته و مردی رند و لا ابالی بوده است.

از اوست:

ای گرد کوی یار دمی از هوا نشین

مهمان مردمان شو و در دیده ها نشین

ای تیر یار، از نظرش چو فتاده ای

ما هم فتاده ایم، به پهلوی ما نشین(2)

حسام الدّین حسین اصفهانی

ابوعبداللَّه حسام الدّین حسین بن حیدر اصفهانی، از مشایخ صوفیه و مرید رکن الدّین حبشی بوده و امیر سیّد عبداللَّه برزش آبادی فرزند سیّد محمّد عبدالحی بن سیّد علی طوسی مرید او بوده است.(3)

شیخ حسین چنگانی

شیخ حسین بن حیدربن حسن بن غلام چنگانی اصفهانی، عالم فاضل، در سال 1278ق کتاب «منیة اللبیب» در شرح تهذیب را جهت خود استنساخ نموده و بر آن تعالیقی دارد که دلالت بر وفور علم و دانش او می کند. نسخه در کتابخانه دانشکده


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، صص 274 و 275؛ طبقات المحدثین، ج2، ص186؛ سیر اعلام النبلاء، ج10، ص174؛ الوافی بالوفیات، ج12، ص360.
2- تذکره روز روشن، صص242 و 243.
3- تاریخ نظم و نثر، ج1، ص841.

ص: 668

حقوق دانشگاه تهران موجود است.(1)

[چنگان: از توابع خوراسگان جی اصفهان است.]

محمّد حسین خان سرتیپ اصفهانی

محمّد حسین خان سرتیپ بن حیدر علی خان بن حاج محمّد حسین خان صدر اعظم اصفهانی، از ادباء و فضلای عهد قاجاریه است.

در تهران ساکن و پیشکار و کفیل محمدتقی میرزا رکن الدوله قاجار (برادر ناصرالدّین شاه) بود و در حسن خط و انشاء تبحر فراوان داشته است.(2)

ملّا محمّد حسین تستری

ملّا محمّد حسین بن حیدر علی تستری، از فضلاء و محدّثین قرن یازدهم هجری در اصفهان سکونت داشته و نزد علمای این شهر خصوصاً علّامه ملّا محمدباقر مجلسی به تحصیل پرداخته است. وی کتاب «اصول کافی» را ابتدا نزد ملّا محمّد صادق شریف اصفهانی همدانی و سپس نزد علّامه مجلسی خوانده و آن دو نفر در صفر 1076ق در آخر کتاب «حجت» از «اصول کافی» جهت او اجازه نوشته اند.(3)

[وی همچنین کتاب «استبصار» شیخ طوسی را نزد ملّا محمّد صالح مازندرانی در سه شنبه 9 ذیقعده 1073ق قرائت نموده است. ملّامحمّد حسین کتاب «اعمال السنّه» رانیز تألیف نموده است.(4)]


1- فهرست دانشکده حقوق، ص488؛ الکرام البرره، ص386؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص543.
2- صدرالتواریخ، ص113.
3- الذریعه، ج1، ص150؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 26 و 27.
4- الروضة النضّره، ص 162 و 163؛ تلامذة العلّامه المجلسی، ص91.

ص: 669

سیّد حسین کَرَکی

عزّالدین ابوعبداللَّه سیّد حسین بن حیدر [بن علی بن حیدر] بن قمر حسینی کرکی، عالم فاضل فقیه محقق و محدث مدقق معروف به «سید حسین مفتی»، از علمای قرن دهم و یازدهم هجری.

وی نزد علماء و فضلای زمان خود به تحصیل پرداخته که عبارتند از «شیخ ابی محمّد بایزید بسطامی ثانی» که در اواسط محرم 1004ق به او اجازه داده است. «شیخ محمّد سبط شهید ثانی» که برای او در سال 1029ق اجازه نوشته است. «شیخ بهاء الدّین محمّد عاملّی»، [«شیخ نورالدین محمّد نسّابه اصفهانی ابن حبیب اللَّه عاملی»]

و جمعی از فضلاء و دانشمندان از او روایت می کنند از جمله «ملّا محمّد باقر سبزواری»، «ملّا محمّد تقی مجلسی» «میرحسن رضوی قائنی» «میر فیض اللَّه بن غیاث الدّین محمّد طباطبائی قهپائی» وی سالها در اصفهان ساکن و در زمان شاه عباس اول مفتی اصفهان بوده است. سال وفات او به دست نیامد [اما از اجازه و انهاء که برای احمدبن حسین اصفهانی در سال 1039ق نوشته است معلوم می شود که او تا این سال زنده بوده است.(1)]

حسین خطائی

استاد حاج حسین خطائی فرزند حیدرعلی، از هنرمندان معاصر اصفهان، [در سال 1286ش در اصفهان متولّد شد و پس از کمی تحصیل نزد استاد بزرگ مینیاتور میرزا آقا امامی به تعلیم پرداخت و پس از فوت استاد، در منزل خود به فعالیت هنری مشغول شد.


1- ریاض العلماء، ج2، صص 90-88؛ روضات الجنات، ج2، ص318؛ الذریعه، ج1، ص 139 و 160 و ج11، ص80؛ ریحانة الادب، ج5، ص182؛ الاجازة الکبیره، صص 439 336 328 316؛ تراجم الرجال، ج1، ص66؛ فیض قدسی، ص146؛ مصفی المقال، ص146؛ اعیان الشیعه، ج25، ص378؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، صص 409 و 410؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، صص 67 و 68؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص168.

ص: 670

او در رشته های مختلف نقاشی مانند مینیاتور، طلاکوبی، نقره کوبی، تذهیب، زرنگاری، برجسته کاری، نقشه کشی فرش و سوخت مهارت داشت و آثار فراوانی در این زمینه ها از او باقی مانده است.

در سال 1338ش به دستور مرحوم امینی صاحب الغدیر، قرآنی به خط کوفی منسوب به دست خط حضرت علی علیه السلام بر روی پوست آهو جهت تعمیر به استاد خطایی سپرده شد که تعمیر و تذهیب و تجلید آن را به بهترین شکل به انجام رساند که در کتابخانه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف نگهداری می شود.

از دیگر آثار ارزنده او تذهیب ضریح مرقد مطهر حضرت ابوالفضل العبّاس علیه السلام می باشد.]

وی سرانجام در 3 رمضان المبارک 1395ق (مطابق 19 شهریور 1354ش) وفات یافته و در تکیه جویباره ای ها واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(1)

میرزا محمّدحسین قانع اسفه ای

میرزا محمّدحسین مدرسی بن ملّا حیدرعلی اسفه ای، شاعر طبیب دانشمند.

[در سال 1280ش متولّد شد. تحصیلات مقدماتی را در زادگاه خود روستای «اسفه» شهرضا نزد پدر آموخت. سپس به اصفهان آمد و در مدرسه جّده نزد دایی خود عالم مجاهد آقامیر سیّد حسن مدرس به تحصیل پرداخت و پس از مهاجرت دایی خود به تهران، او نیز به تهران رفت و در مدرسه عالی سپهسالار نزد او به تلمّذ مشغول شد. امّا پس از تبعید مدرس به کاشمر، به اصفهان بازگشت.(2)]

مدرسی در اصفهان و در اوایل تحصیل، طب را نیز از میرزا ابوالقاسم گوگردی (ناصر حکمت) فرا گرفت.(3) او سالها در شهرضا و اسفه به طبابت مشغول بود و گاهی در منزل به تدریس اصول، شرایع و اسفار می پرداخت.


1- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص102؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی؛ تجارب طلائی، صص 43 و 44.
2- مدرس، ص257.
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص372.

ص: 671

او در ادبیات فارسی و عربی استادی مسلم بود و به عربی و فارسی شعر می سرود و «قانع» تخلّص می کرد. او در سالهای آخر عمر در اصفهان ساکن شد و سرانجام در جمعه 5رجب سال 1402ق به سن قریب هفتاد و پنج سالگی وفات یافته و در تکیه فاضلان واقع در تخت فولاد مدفون شد.(1)

تألیفات و آثار او عبارت است از:

1. «آداب الزیّارة» 2. «اختران تابان در اخلاق بزرگان» 3. «اربعین و ضمائمی دلنشین» 4. «اربعین قانع یا چهل طوطی» 5. «افسانه اسفه ای در قصه زن و شوهر» 6. «پند پدر به پسر در پیدایش و بازگشت» 7. «توسلّیات» 8. «ره آورد قانع در زیارت جامعه»، مطبوع 9. «شجره طوبی در کمالات نفسانیه» 10. «سوانح قانع در عروض و اشعار» 11. «قسمتی از دیوان قانع»، در غزل و قصیده 12. «فواتح قانع در نفوس کامله» 13. «محرم نامه» 14. «مستطرفات و متفرقات» 15. «منارالانوار یا چهل چراغ قانع اصفهانی» 16. «نقل مجلس» 17. «نوشدارو در تعلیم و تربیت»، مطبوع.(2)

او طبیبی دیندار و مردمی، دانشمندی وارسته و به فضائل و کمالات آراسته بود.

[این شعر از اوست:

زین نیستی که جلوه کند جای هست ما

ای کاش کز ازل نشدی پای بست ما

گر جان رسد به ساحل از این بحر بی کران

بر ناخدا رواست بسی ناز شصت ما

ما را به هیچ نشئه سر خودسری نبود

حکم قضا گرفت عنان را ز دست ما


1- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص163.
2- مدرس، ص258؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص372.

ص: 672

هرکس به سوی کعبه دل ره نمی برد

آن کس که شد چو زاهد مسجدپرست ما

«قانع» شگفت نیست ز گفتا دلربا

باشد عجب بلندی از این طبع پَست ما(1)]

محمّدحسین غاضری

محمّدحسین غاضری بن حیدرعلی غاضری (محفوظ)، شاعر معاصر، در [اول دی [1309ش در اصفهان متولّد شد. [ابتدا در مکتب خانه شیخ حسن جناب تحصیل را آغاز کرد و سپس] در مدرسه قدسیه تا ششم ابتدائی تحصیل کرد. [سپس به طور شبانه دوره متوسطه را در آموزشگاه شمس سپری نمود. وی حدود 25سال در کارخانه آجر مشغول به کار بوده و سپس به آجرفروشی پرداخته است. وی در 16سالگی به همراه پدرش که شاعر بود در یکی از انجمن های ادبی اصفهان حضور یافته و با خواندن شعری نزد «صغیر اصفهانی» مورد تشویق قرار گرفته است. ابتدا «زیبا» تخلّص می کرد ولی مدتی بعد آن را ترک کرده و به نام خانوادگی «غاضری» تخلّص نمود. اشعارش اغلب پند و اندرز و حکایات اخلاقی است و گاهی نیز در هزل و مطایبه شعر می سراید. در مدح و مرثیه چهارده معصوم علیهم السلام نیز اشعاری دارد. اشعارش را درقالب غزل، قصیده، رباعی و مثنوی سروده است. دیوان شعر او هنوز چاپ نشده است.]

از اوست:

زان پیش که در دهر نیابی اثر من

ای دوست نظر کن به من و چشم تر من

دل از غم عشق رُخَت ای دوست ز کف رفت

باز آی که از هجر تو خون شد جگر من(2)


1- بهار ادب، ص123.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص228؛ مصاحبه غلامرضا نصرالهی با آقای غاضری در مردادماه 1386ش.

ص: 673

حسین سلیمی اصفهانی

ابونصر حسین بن رجاء بن محمّد بن حسن بن محمّد بن احمد بن سلیم سلیمی، از محدّثین و دانشمندان قرائت و تجوید در قرن ششم هجری، وی از احفاد ابی بکر بن سلیم اصفهانی است. در محرم 469ق متولّد شده و در اصفهان و بغداد حدیث گفته است. وی از خاندان اهل علم و محدّث بوده و خود بسیار به تلاوت قرآن مجید می پرداخته و با قرآن انس داشته است. او از قاضی ابوبکر محمّد بن ماجه ابهری و دیگران حدیث شنیده است. ابوسعد سمعانی، در اصفهان از او حدیث شنیده است.(1)

شیخ محمّدحسین اصفهانی حائری (صاحب فصول)

شیخ محمّدحسین اصفهانی حائری صاحب فصول ابن حاج محمّد رحیم بن محمّدقاسم بیگ رازی ایوان کیفی. فقیه محقق و اصولی مدقق، از اکابر علمای قرن سیزدهم هجری. در ایوان کیف در حوالی طهران متولّد گردیده و در کودکی به همراه پدر و مادر به نجف اشرف مهاجرت کرد و در آنجا نزد علماء و فقهاء از جمله شیخ علی نجفی به تحصیل پرداخت. در سال 1214ق به همراه خانواده از خوف حمله وهابی ها به نجف، به کربلا مهاجرت نموده و مدتی بعد همراه برادرش شیخ محمّدتقی رازی (صاحب حاشیه) به اصفهان آمد و مدّتی نیز در نجف آباد ساکن بود. سپس به کربلا بازگشت و در آنجا به تدریس مشغول شده و در حرم مطهر امام حسین علیه السلام به اقامه جماعت پرداخت و کم کم به شهرت دست یافته و مرجعیّت یافت.

وی در کربلا با سیّد کاظم رشتی و شیخ احمد احسائی از پیشوایان شیخیّه مخالفت های شدیدی را انجام داده و به مبارزه با مرام آنان برخاست.

وی در سال 1255ق وفات یافت و در صحن صغیر حضرت سیدالشهداءعلیه السلام دفن شد.


1- التّحبیر، ج1، ص232.

ص: 674

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «حاشیه بر زبدة الاصول» که در سال 1302ق در هامش زبدة الاصول در تهران به طبع رسیده است.2. «رسالة الصّومیّه» که در کتابخانه میرزا محمّد طهرانی در سامرا وجود داشته و به فارسی نوشته شده است. 3. «رساله عملیه» که در سال 1253ق تألیف شده است. 4. «الفصول الغرویّه فی الاصول الفقیهیّه» معروف ترین تألیفات آن مرحوم است و به همین مناسبت او را «صاحب فصول» می گویند. کتاب را در جمعه 19ذی الحجه 1232ق در نجف اشرف به پایان رسانیده است، در این کتاب اعتراضاتی را به کتاب «قوانین الاصول» تألیف میرزا ابوالقاسم قمی وارد ساخته است. این کتاب به چاپ رسیده و بسیاری از علماء و فضلاء بر آن شرح و حاشیه نوشته اند. 5. «مشارع الاحکام فی تحقیق مسائل الحلال و الحرام» که نسخه ای از آن در کتابخانه عالم جلیل حاج سیّد احمد زنجانی موجود است و در جلد پنجم مجموعه میراث حوزه اصفهان با تحقیق آقای شیخ مهدی باقری به طبع رسیده است.

همچنین کتاب «نماز برهنه» به فارسی مطابق با فتاوای حاج سیّد محمّد باقر حجةالاسلام شفتی ظاهراً از تألیفات اوست که در کتابخانه آقا میرزا محمّد طهرانی در سامرا وجود داشته است.(1)


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج1، ص213-187؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص411 و 412؛ ریحانةالادب، ج3، ص380؛ الذریعه، ج11، صص205 و 206 و ج16، صص242 241 و 286؛ الکرام البرره، ج1، صص 390 و 391؛ هدیةالاحباب، ص198؛ فوائد الرضویه، ج1، ص501؛ معارف الرّجال، ج2، ص104؛ الاعلام، ج6، ص104؛ قصص العلماء (چ 1380ش)، ص121؛ روضات الجنات، ج2، ص126؛ مکارم الآثار، ج5، صص1484 و 1485؛ آشنایی با چند نسخه خطی، ج1، صص208 و 209؛ لباب الالقاب، صص50 و 51؛ معجم المؤلفین، ج9، ص256؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص119؛ میراث حوزه اصفهان، جلد پنجم.

ص: 675

شیخ محمّد حسین رشتی

شیخ محمّد حسین بن میرزا محمّد رضا بن حاج میرزا ابوتراب رشتی اصفهانی، از علمای قرن چهاردهم هجری.

در اصفهان متولّد شده و نزد آقا شیخ محمّد رضا نجفی و آقا سیّد مهدی درچه ای به کسب فیض پرداخته و سپس به ترویج دین و اقامه نماز جماعت در مسجد ذکراللَّه در محلّه بیدآباد مشغول شده و در صفر 1378ق وفات یافته، در بقعه جدّ مادری خود آقا شیخ مرتضی ریزی در تخت فولاد مدفون شد.

ماده تاریخ وفاتش را شاعر توانا فضل اللَّه اعتمادی متخلّص به «برنا» گوید:

گفت به شمسی برای سال وفاتش

«شیخ محمّد حسین عالم عابد»(1)

سیّد حسین نوربخش*

سرهنگ سیّد حسین نوربخش فرزند سیّد قوام الدّین از چهره های متدیّن و نیکوکار معاصر. در اصفهان متولّد شد و پس از تحصیل در مقطع ابتدائی در مدرسه علیّه ادامه تحصیل داد و پس ا اخذ دیپلم وارد دانشکده افسری شد.

او از اعضای فعال انجمن تعلیمات اسلامی اصفهان و سرپرست دبستان دخترانه نوربخش بود. او مردی باایمان، پاک نهاد، خیرخواه، نوع دوست و متدیّن بود. وی در 16 ذیحجه 1374ق وفات یافت و در صحن تکیه سیّدالعراقین در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

ماده تاریخ او از این بیت «نوای اصفهانی» معلوم می شود:

کردم از طبع «نوا» تاریخ فوتش را سؤال

گفت سال فوت را بنویس «روی نوربخش»(2)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص937؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص126.
2- شرح مجموعه گل، صص 511-509.

ص: 676

میرزا محمّد حسین میردامادی سدهی

میرزا محمّد حسین بن حاج میرزا محمّد رحیم ثانی میردامادی سدهی، عالم فاضل.

از علمای بزرگ و با نفوذ و باتقوا و مقتدر و شجاع و از شاگردان حاج محمّد ابراهیم کلباسی و سیّد محمّدباقر حجةالاسلام شقتی بوده است. صداقت و صَمیمیَّتی بین او و مرحوم حاج سیداسدللَّه بیدآبادی وجود داشته و یک عمر باتقوا و ورع زندگی کرده است.

سال وفات او به دست نیامد.(1)

شیخ محمّد حسین کلباسی

شیخ محمّد حسین بن شیخ محمّدرضا بن شیخ محمّدعلی بن شیخ محمّد جعفر بن حاج محمّد ابراهیم کلباسی، عالم فاضل فقیه کامل.

در 3شعبان سال 1323ق در اصفهان متولّد شده و نزد پدر عالیقدر خود و میرزا محمّدحسن قاضی عسکر و دیگران تلمّذ نموده و سپس در سال 1340ق برای تکمیل تحصیلات خود به نجف اشرف عزیمت نمود و در آن ارض اقدس نزد آقا سیّد ابوتراب خوانساری، آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمّد جواد بلاغی، سیّد حسین بادکوبه ای، شیخ حسین حلّی، آقا ضیاءالدّین عراقی، شیخ عبدالحسین رشتی، میرزا عبدالهادی شیرازی، شیخ محمّد کاظم شیرازی، شیخ مرتضی طالقانی و میرزا آقا اصطبهاناتی تحصیلات خویش را تکمیل نمود. آنگاه سفری به اصفهان نموده و از درس میر محمّدصادق مدرس خاتون آبادی استفاده نمود. سپس به عتبات عالیات رفته ضمن تحصیل، به تدریس و تألیف و تحقیق پرداخت.

ایشان پس از سالها اقامت در نجف اشرف در سال 1378ق به ایران بازگشته، در قم ساکن شد و به تدریس فقه و اصول پرداخت.


1- لطائف غیبیه، ص24 (مقدمه)،؛ بیان المفاخر، ج1، ص309.

ص: 677

وی عالمی خلیق و متواضع بود و در رفع حوائج مردم و حل مشکلات شرعی آنان از هیچ اقدامی دریغ نمی کرد.

مرحوم کلباسی در اوج اخلاص و زهد و تقوا و عبادت زندگی را سپری نمود تا اینکه پس از 95سال عمر در دوشنبه 9رجب المرجب سال 1418ق وفات یافته. پیکرش پس از تشییع باشکوه در یکی از حجرات صحن مطهر آستانه حضرت معصومه(سلام اللَّه علیها) مجاور شیخ فضل اللَّه نوری در قم مدفون شد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. بشری الطالبین فی الادعیة و الختومات و بعض العلوم الغریبه 2. تقریرات فقه میرزا عبدالهادی شیرازی 3. تقریرات اصول آقا ضیاءالدین عراقی 4. شرح کفایة الاصول 5. شرح عروة الوثقی 6. شرح مزجی بر باب حادی عشر 7. غرائب و قصارالحکم من الکتاب و السُنّة 8. غریب الحدیث 9. غریب القرآن مطبوع 10. فضائل اهل البیت 11. وسیلة الوصول الی حقائق الاصول، که تقریرات درس آقا سید ابوالحسن اصفهانی بوده و در سال 1422ق توسط انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به چاپ رسیده است.(1)

استاد محمّد حسین حجار اصفهانی*

استاد محمّد حسین بن استاد محمّدرضا حجار اصفهانی، از هنرمندان توانای قرن سیزدهم هجری است. هنر حجاری را نزد پدر خود آموخت و در فنون و ریزه کاری های حجاری زبردست شد و به مقام استادی نائل آمد و در ردیف اساتید طراز اوّل


1- نقباء البشر، ج2، ص583؛ مستدرک فهرس التراث، ص215؛ معجم رجال الفکر و الادب، ج3، ص1609؛ ماضی النجف و حاضرها، ج3، ص236؛ خاندان کلباسی، صص191-188؛ الذریعه، ج12، ص193 و ج22، ص105؛ گنجینه دانشمندان، ج2، صص243 و 244؛ مجله آئینه پژوهش، ش46، صص99 و 100؛ مقتبس الاثر، ج16، ص350؛ تربت پاکان قم، ج3، صص 1611-1600.

ص: 678

حجاری اصفهان قرار گرفت. او تا سال 1290ق در قید حیات بود و در مدّت بیش از 40سال حجاری آثار ارزنده فراوانی پدید آورد که از لحاظ برجسته کاری، ریزه کاری و ظرافت هریک از نمونه های ارزنده هنر حجاری به شمار می روند.

سنگاب های مدرسه میرزا حسین اصفهان به سال 1275ق و مسجد محلّه نو در سال 1276ق به دست این هنرمند توانا حجّاری شده است.(1)

همچنین در تخت فولاد چندین سنگ مرمر حجاری شده بسیار زیبا موجود است که این استاد زبردست آنها را پدید آورده است. از جمله سنگ مزار مریم معروف به «مادر شاهزاده» در سال 1262ق(2) و سنگ مزار خدیجه سلطان بیگم بنت جناب آقا میرزا عبداللَّه شیخ الاسلام، در سال 1289ق.(3)

سیّد حسین حسینی شیرازی

سیّد حسین بن سیّد رضا حسینی شیرازی، از فضلای اصفهان است. وی مترجم دستگاه ظل السّلطان حاکم اصفهان بوده و کتاب «جغرافیای هندوستان» را از زبان هندی به فارسی در ماه جمادی الثانی سال 1301ق برگردانده است. سجع مُهر او «عبده حسین الحسینی» بوده است. این کتاب به شماره 11364 در کتابخانه عمومی اصفهان موجود بوده است.(4)

حاج محمّد حسین حمصی

حاج محمّد حسین حمصی بن محمّدرضا حمصی، عالم فاضل متوفی سلخ رمضان 1210ق مدفون جنب مزار اژه ای در تخت فولاد اصفهان.

مادّه تاریخ وفاتش این است:


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 650 و 679.
2- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص359.
3- تخت فولاد یادگار تاریخ، نسخه خطی.
4- فهرست عمومی اصفهان، ج1، ص81.

ص: 679

«مایل» زار حزین گفت بتاریخ این:

«باد بهشت برین جای محمّد حسین»(1)

حسین ساوجی

حسین بن آقا رضا ساوجی از فضلای قرن سیزدهم هجری. در شنبه عید نوروز مطابق 15رمضان 1244ق در اصفهان از نوشتن کتاب «قوانین الاصول» میرزای قمی فراغت حاصل نموده است. نسخه ای از آن در کتابخانه عمومی اصفهان موجود است.(2)

شیخ حسین مذنب اصفهانی

شیخ محمّد حسین امین سیچانی متخلّص به «مذنب»، [فرزند حاج ملّا رضا]، عالم فاضل و شاعر ادیب معاصر، در قصبه سیچان [که اکنون از محلّه های اصفهان است ]ساکن بوده و گاهی شعر می سروده است.

از اوست:

ای خال گوشه لبش، این تشنه وصال

جان داد و جا تو بر لب کوثر گرفته ای(3)

[وی سرانجام در سال 1400ق وفات یافته و در تکیه سیّد محمود کلیشادی (معروف به مغنی گو) در تخت فولاد مدفون شد.(4)]

میرزا محمّد حسین عنقا

میرزا محمّدحسین عنقا بن رضا قلی خان همای شیرازی شاعر و ادیب خوشنویس، از هنرمندان و سخنوران قرن سیزدهم هجری [در سال 1260ق در اصفهان متولّد شده ]و


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص822؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص65.
2- فهرست عمومی اصفهان، ج1، ص283.
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص441.
4- یادداشتهای محقق گرامی آقای حمید خلیلیان.

ص: 680

در این شهر علم و ادب آموخته و در منزل خود انجمن ادبی برپا نمود.

[در خط نستعلیق از پدر امّا به خط شکسته نستعلیق روی آورده و از خط گلستانه پیروی نمود و این خط را خوش می نوشت.] او همچون پدر به لباس اهل تصوف در آمده و مرید مشایخ این طریقت شده بود.

سرانجام در سه شنبه جمادی الثّانیه 1305ق وفات یافته و در یکی از حجره های جنوبی تکیه میر در تخت فولاد مدفون شد. [ماده تاریخ فوتش را یکی از شعراء در این مصرع یافته است:

«عنقا بقاف قرب احد کرد آشیان»]

از اوست:

بر چلیپای سر زلف تو تا دست زدم

پای بر همه عالم و بر هرچه دگر هست زدم

مطلع شعر بلند است به حکمت«عنقا»

دم به مدحش به چنین شاعری پست زدم(1)

سیّد حسین دهاقانی*

سیّد حسین بن حاج سیّد رفیع بن سیّد محمّد دهاقانی، عالم فاضل. از علمای اواخر دوره قاجاریه. در دهاقان متولّد شده و در اصفهان نزد جهانگیرخان قشقائی و دیگران تحصیل نمود سپس به زادگاه خود بازگشته و امام جمعه آنجا شد و به ترویج دین و حل مشکلات شرعی مردم پرداخت تا اینکه در سال 1329ق وفات یافته و در قبرستان عمومی دهاقان مدفون شد.(2)


1- رجال اصفهان یا تذکرةالقبور ص210؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان ج1، ص204؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص211؛تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص102.
2- سیمای دهاقان،274.

ص: 681

میرزا حسین طالع اصفهانی

میرزا حسین رامپناه متخلّص به «طالع» بن رمضان، از شعرای معاصر اصفهان، در سه شنبه 17ذی القعده سال 1334ق در اصفهان متولّد شده و به تحصیل پرداخت. سپس به شغل خوار و بار فروشی روی آورد. طبعی روان در شعر داشت و گاهی در انجمن های ادبی شرکت می کرد(1) [مردی صالح متقّی و مقدس بود و در امور شرعی کمال احتیاط را مرعی می داشت. غالب ایام سال را روزه بود و در یکی از مساجد اصفهان امامت جماعت می نمود. سرانجام در ماه ذی العقده 1428ق وفات یافت.]

کمال الدّین حسین اصفهانی

کمال الدّین حسین بن محمّد زمان اصفهانی، از نویسندگان کتب در قرن یازدهم هجری است. در 4صفر 1071ه رساله «شرح حدیث حقیقت» را به خط نستعلیق کتابت نموده است. این کتاب به شماره 7498 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.(2)

محمّد حسین قاری اصفهانی

حاج محمّد حسین بن شیخ زین الدّین، فاضل مقدّس و از قاریان قرآن مجید. وی در ذیقعده 1293ق وفات یافته و در ضلع جنوبی شرقی صحن مقبره سر قبر آقا مدفون شد. بر روی سنگ لوح قبر او این عبارت و اشعار دیده می شد:

«حاج محمّد حسین بن علامی فهامی قدوة الفضلا. العظام شیخ زین الدّین ذیقعده 1293

آه و افسوس کز جفای سپهر

رفت حاجی حسین از دوران


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 323 و 324.
2- فهرست مرعشی، ج19، ص296.

ص: 682

آن که در قدس بی نظیر آمد

بود در شهر قاری قرآن»(1)

حسین آمدی

ابوعلی حسین بن سعد بن حسین بن محمّد آمدی، ادیب شاعر و لغوی مشهور اصفهان در قرن پنجم هجری.

در بغداد تحصیل نموده و در اصفهان ساکن شده و در شب پنج شنبه 5ربیع الآخر سال 444ق وفات یافته است. به عربی اشعاری سروده و تألیفاتی نیز دارد.(2)

ملّا محمّدحسین گیلانی

ملّا محمّد حسین بن محمّد سعید بن ملّا ابراهیم گیلانی، عالم فاضل در اصفهان نزد جمعی از فضلاء از جمله ملّامحمّدصادق تنکابنی و ملّا محمّد فاضل سراب و دیگران تلمّذ نموده است.

ملّا محمّد صادق در دوشنبه غره جمادی الثانی 1122ه.ق در پایان جزء اول کتاب «من لا یحضره الفقیه» برای او اجازه روایتی نوشته است که این نسخه به شماره 2726 در کتابخانه آیت اللَّه العظمی مرعشی در قم موجود است.(3)

محمّد حسین اصفهانی

محمّد حسین بن سیف اللَّه اصفهانی خطاط نسخ نویس. در اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازهم هجری کتاب «تهذیب الاحکام» شیخ طوسی را به خط نسخ خود نوشته


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان ج1، ص494؛ بیان المفاخر ج2، ص239؛ مزارات اصفهان، ص51.
2- معجم الادباء ج9، ص266؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص544.
3- بزرگان رامسر، ص185؛ تراجم الرّجال ج2، ص675، فهرست کتابخانه مرعشی ج7، ص289؛ مجموعه مقالات همایش فاضل سراب، ص168.

ص: 683

است. نسخه در کتابخانه عمومی اصفهان موجود است. (1)

[وی کتاب «طب الرضا»علیه السلام را برای «مولانا محمّد حسینا بن العلامة مولانا شاه محمدا» در سال 1098ق کتابت کرده است که به شماره 800/11 در کتابخانه مدرسه مروی تهران موجود است.(2)]

استاد حسین نجّار

استاد حسین بن استاد شاه نجّار، واقف درِ چوبی مسجد الجاتیو در مسجد جامع اصفهان.(3)

ملّا محمّد حسین ملّاباشی تبریزی

ملّا محمّد حسین ملّاباشی بن ملّا شاه محمّد تبریزی، از علماء و صاحب منصبان اواخر دوره صفویه است.(4)

صاحب تتمیم امل الآمل درباره او می نویسد:

«من اعاظم العلماء و افاخم الفضلاء کان متقناً فی العلوم مع اتّقان و تحقیق و امعان و تدقیق»(5)

[همچنین صاحب تتمیم می نویسد: ملّا محمّد حسین 3بار کتاب «الشافی» تألیف سیّد مرتضی را تدریس کرده و بر آن حواشی نافعه نگاشته است که شاهدی بر مقام علمی او در تحقیق و تدقیق است.]

از قرائن بر می آید پدرش و خودش اهل علم بوده و در اصفهان اقامت داشته اند.


1- فهرست عمومی اصفهان، ج1، ص211.
2- فهرست مدرسه مروی، ص308.
3- تاریخچه اوقاف اصفهان، ص367.
4- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص289؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص42.
5- تتمیم امل الآمل، صص 119 و 120؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص289؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص42.

ص: 684

در سال 1127ه.ق شاه سلطان حسین صفوی منصب «ملّاباشی» را پس از وفات ملّاباشی آن عصر مرحوم میرمحمّد باقر خاتون آبادی به وی تفویض کرد.(1)

در مجمع التواریخ در ذکر اوضاع پریشان مملکت در زمان شاه سلطان حسین می نویسد:

«ندمای شاه سلطان حسین دو کس بودند یکی میرزا رحیم حکیم باشی و دوم ملّا محمّد حسین ملّاباشی» و پس از ذکر مطالبی می نویسد:

«پس از گرفتاری فتحعلی خان، ملّاباشی به دست خود یا به دست پسر خود چشم او را از حدقه در آورد...»(2)

[کتاب «اثبات واجب» از تألیفات ملّامحمّد حسین تبریزی است که آن را به سال 1101ق تألیف نموده و به شماره 800/16 در کتابخانه مدرسه مروی تهران موجود است.(3)]

سال فوت او به دست نیامد.

محمّد حسین زمانی اصفهانی

محمّدحسین بن حاجی شاه محمّد زمانی صفاهانی [از خطاطان و نویسندگان کُتُب در قرن یازدهم هجری] در هشتم ربیع الاوّل سال 1097ق از نوشتن «مجمع البیان» فراغت حاصل نموده است.

[ظاهراً زمان باید همان رنان یا رهنان کنونی باشد که اکنون از محلّه های غرب اصفهان می باشد. لذا صاحب عنوان از اهالی قریه رنان بوده است.]

این نسخه از «مجمع البیان» حاوی تفسیر سوره توبه تا سوره مریم است و به شماره 2671 در کتابخانه عمومی اصفهان نگهداری می شود.(4)


1- وقایع السنین و الاعوام، ص567.
2- مجمع التّواریخ، ص49.
3- فهرست مروی، صص 308 و 309.
4- فهرست عمومی اصفهان، ج1، ص293.

ص: 685

آقا حسین خوانساری

آقا حسین بن آقا شریف بن آقا رضی الدّین محمّد بن آقا حسین خوانساری، عالم فاضل حکیم.

شیخ عبدالنّبی قزوینی که با او معاصر بوده درباره او می نویسد: «من فضلاء زماننا من سلالة الافاضل و من خلاصة الاماثل و هو مربوط بالحکمة...»

وی قسمت هایی از کتاب «التحصیل» تألیف «بهمنیار» شاگرد را شرح نموده است و تا سال 1191ق در قید حیات بوده است.(1)

حسین صانع تبریزی

حسین بن شریف تبریزی متخلّص به «صانع» از شعراء و فضلای عصر صفویّه است. او در شنبه 21جمادی الثانیه 1051ق در محلّه عباس آباد اصفهان کتاب «منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان» تألیف شیخ حسن بن شهید ثانی را به خط نسخ کتابت نموده است. نسخه که از روی نسخه اصل تصحیح شده است به شماره 2156 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(2)

حسین شهنازی*

حسین شهنازی فرزند شعبان خان تارزن، هنرمند موسیقی در حوالی سال 1320ق در اصفهان متولّد شده و نزد پدر هنرمند خود نواختن تار را فراگرفت و نزد سیّد رحیم خان موسیقی دان نیز تعلیم گرفت. برادر کوچکترش استاد جلیل شهناز نزد او نواختن تار را فرا گرفته است. مع الاسف در سالهای جوانی و به بیماری ذات الجنب در سال 1318ش مطابق 1358ق در گذشت و پدر را به سوگ خود نشاند. پیکرش را به تخت فولادبرده و


1- تتمیم امل الآمل، ص134؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص176؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص560؛ الکواکب المنتشره، صص 203 و 204؛ زندگینامه علّامه مجلسی ج1، ص342؛ الذریعه، ج13، ص143.
2- فهرست کتابخانه آیت اللَّه مرعشی، ج6، ص162.

ص: 686

جنب مزار میرابوالقاسم فندرسکی در تکیه میر دفن کردند.

مهدی نوایی موسیقیدان و شاعر هنرمند در مرثیه او شعری ساخته که متضمن دستگاهها و اصطلاحات موسیقی است و ماده تاریخ فوت او را چنین گفته است:

یکی آمد پی تاریخ و «نوائی» از شور

گفت: «بانی بنوا مُرد حسین شهناز»

حجار هنرمند سنگ نوشته او استاد عباس بن عبدالرحیم است.(1)

میرزا محمّدحسین شهرستانی*

میرزا محمّدحسین بن میرزا شکراللَّه شهرستانی اصفهانی، خوشنویس و ادیب دانشمند قرن دهم هجری. ظاهراً در اصفهان به تحصیل علم و ادب پرداخته و سپس به قزوین رفته و نزد بزرگان صفویه شهرت و اعتبار یافته است. در زمان سلطان محمد خدابنده (پدر شاه عباس صفوی) به سمت استیفای ممالک محروسه منصوب شد. او با به سلطنت رسیدن شاه عباس، ظاهراً از کار کناره گرفته و به هند مهاجرت کرد تا اینکه به سمت منشی گری پادشاه هند منصوب شد و سرانجام در سال 1004ق وفات یافت. او خوشنویسی ماهر بود و خط تعلیق را در نهایت زیبایی می نوشت تا جایی که او را تالی مولانا درویش بلخی می شمردند. گویند خطوط ثلث و نسخ تعلیق (نستعلیق) را نیز خوش می نوشت.(2)

سیّد محمّد حسین حسینی اصفهانی

سیّد محمّد حسین بن محمّدصادق حسینی اصفهانی [از خطاطان قرن سیزدهم هجری ]در یک شنبه 17محرم 1242ق از نوشتن کتاب «قوانین» فراغت حاصل نموده


1- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 254 و 255؛ تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
2- گلستان هنر، ص54؛ تذکره خوشنویسان، ص55؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص200؛ تاریخ پانصد سال خاندان شهرستانی، صص112-110.

ص: 687

است.(1)

سیّد محمّد حسین حسینی اصفهانی

سیّد محمّد حسین بن سیّد محمّدصادق حسینی اصفهانی، عالم فاضل و شاعر ادیب، وی کتاب «مشرق التوحید» در اصول دین را در سال 1237ق به نام فتحعلی شاه قاجار تألیف نموده است. وی طبع شعر داشته و اشعاری از خود را در این کتاب آورده است.

نسخه ای از کتاب در کتابخانه شیخ محمّد سلطان المتکلمین در تهران موجود بوده است.(2)

سیّد محمّد حسین حسینی اصفهانی

سیّد محمّد حسین بن سیّد محمّدصادق حسینی اصفهانی از فضلاء اوایل قرن چهاردهم هجری. احتمالاً از شاگردان مرحوم حاج میرزا حبیب اللَّه رشتی است. وی در 4رمضان 1310ق نسخه ای از رساله «غصب» میرزا حبیب اللَّه رشتی را به خط نستعلیق کتابت نموده است. نسخه به شماره 7599 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.(3)

[شاید وی حاج میرزا حسین نایب الصدر اصفهانی آتی الذّکر باشد.]

سیّد حسین امامی عریضی

سیّد حسین بن سیّد محمّدصادق حسینی امامی عریضی اصفهانی، عالم فاضل، از بزرگان قرن سیزدهم هجری است. از شاگردان سیّد حجةالاسلام، حاج محمّد ابراهیم


1- فهرست عمومی اصفهان، ج1، ص280.
2- الذریعه، ج21، ص49؛ الکرام البرره، ص395؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص544 و 545؛ تذکره شاعران فارسی سرا، ص33.
3- فهرست مرعشی، ج19، ص412.

ص: 688

کلباسی و آقا سیّد محمّد مجاهد است. در اصفهان متولّد شده و در این شهر به تحصیل پرداخته است.

از آثار او کتاب نسخه ای از کتاب «ذخیرةالمعاد» تألیف ملّا محمّدباقر سبزواری است که آن را در سال 1230ه.ق به پایان رسانیده و در آخر کتاب از استاد خود سیّد حجةالاسلام یاد کرده است. نسخه مذکور به شماره 92 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم موجود است.(1)

وی همچنین جلد اول «وسائل النّجاة» سیّد مجاهد را در 16رمضان 1228ق به خط نسخ به پایان رسانیده و نسخه به شماره 401 در کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی مشهد موجود است.(2)

میرزا حسین نایب الصدر

حاج میرزا حسین نایب الصدر ابن سیّد محمّد صادق خاتون آبادی ابن میرزا ابوالقاسم مدرس، عالم فاضل ادیب.

وی از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و حاج ملّا علی کنی بوده است. در ربیع الآخر سال 1326ق وفات یافته و در زیر زمین تکیه خاتون آبادی در تخت فولاد مدفون گردید.

از آثارش کتابی است در دو مجلّد «شجره نامه سادات خاتون آبادی».(3)


1- بیان المفاخر، ج1، صص 309 و 310؛ فهرست فیضیه، ج1، ص111.
2- فهرست ادبیات مشهد، ص246.
3- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص104؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص544؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص114؛ نقباء البشر، ج2، ص587.

ص: 689

سیّد حسین واعظ برزانی*

سیّد حسین واعظ برزانی فرزند سیّد محمّدصادق. عالم فاضل معاصر. در سال 1319ش در اصفهان متولّد شد. پدر و جدش از علمای اصفهان بودند. او پس از طی دوره ابتدائی در مدارس جدید به حوزه علمیه رفته و مقدمات علوم را آموخت. در سال 1336ش به قم رفت و سطح را نزد حضرات آیات: شیخ رحمت اللَّه فشارکی، فاضل لنکرانی، اعتمادی، سلطانی طباطبائی و صالحی نجف آبادی فرا گرفت. سپس در درس خارج آیات عظام، سیّد محمّد محقق داماد، گلپایگانی، اراکی و امام خمینی شرکت کرد. فلسفه را نیز از علّامه طباطبائی و استاد مطهری آموخت.

او به علت فعالیّت های سیاسی علیه رژیم پهلوی دوبار دستگیر شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، او در سال 1360ش امام جمعه شهر «بوئین میاندشت» شد. در سال 1372ش از آن منصب استعفا کرده و به اصفهان مراجعت کرد. او در کارهای خیریّه و عام المنفعه کوشا بوده و چندین مسجد، مدرسه، صندوق قرض الحسنه و مدرسه علمیه در برخی روستاها و شهرها را تأسیس نموده است.(1)

ملّا محمّد حسین مازندرانی

ملّا محمّد حسین بن ملّا محمّد صالح بن احمد مازندرانی، عالم فاضل و ادیب شاعر، از دانشوران قرن دوازدهم هجری. پدرش از علمای معروف اصفهان و داماد ملّا محمّدتقی مجلسی و مادرش آمنه بیگم دختر ملّا محمّدتقی مجلسی است.(2) در اصفهان متولّد شد و نزد علمای این شهر به تحصیل پرداخت. آقا حسین خوانساری در سال 1089ق برای محمد حسین مازندرانی اجازه روایت نوشته که به احتمال بسیار زیاد همین فرزند ملّا محمّد صالح مازندرانی است.(3) میرزا محمّدطاهر نصرآبادی از دوستان و


1- دانشنامه ائمه جمعه کشور، صص960 و 961.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، صص 344 و 345.
3- دو گفتار، ص21.

ص: 690

معاشران وی بوده و نوشته است که ملّا محمّد حسین «کمال مردمی و آزرم دارد. شرمش به حدّی است که گاهی به دیدن فقیر به مسجد لنبان می آید. شعر که می خواند، در آب و عرق غرق می شود.»(1)

وی سرانجام به هندوستان رفته و احتمالاً در آنجا وفات یافته است. «مثنوی قضا و قدر» از سروده های اوست.(2) خطوط نسخ و نستعلیق را نیز خوش می نوشت. وی نسخه ای از «عیون الحساب» را در اول شعبان 1093ق کتابت نموده که در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار در تهران موجود است.(3) همچنین نسخه ای از «شرح کافی» تألیف پدر دانشمند خود را به خط نسخ ریز در جمادی الثّانی 1104ق کتابت نموده که به شماره 4774 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(4)

محدّث نوری نیز نسخه ای از «من لا یحضره الفقیه» را رؤیت نموده که ملّا محمّد حسین مازندرانی با خط زیبای خویش حواشی مفید و عالمانه بر آن کتاب نوشته که دلیل بر فضل و کمال اوست. این نسخه در کتابخانه حکیم در مسجد هندی نجف اشرف موجود بوده است.(5)

میر محمّدحسین خاتون آبادی

میر محمّدحسین بن میر محمّد صالح بن میر عبدالواسع حسینی افطسی معروف به خاتون آبادی اصفهانی، عالم فاضل محقق و فقیه محدّث متکلّم، از علمای عالیقدر قرن دوازدهم هجری. در اصفهان به دنیا آمده و نزد علمای این شهر به تحصیل پرداخت.

برخی از اساتید و مشایخ اجازه ایشان عبارت است از: ملّا ابوالحسن فتونی عاملی، علّامه محمّدباقر مجلسی (جدّ مادری خود)، شیخ سلیمان ماحوزی بحرانی، میر محمّدصالح خاتون آبادی (پدرش)، سیّد علیخان مدنی شیرازی، آقا جمال الدّین محمّد


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص260.
2- الذریعه، ج17، ص145.
3- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص705.
4- فهرست مجلس، ج13، ص171.
5- الکواکب المنتشره، ص221.

ص: 691

خوانساری و ملّا محمّد تنکابنی معروف به «فاضل سراب».

او در اصفهان مرجع امور شرعی و مدرس علوم دینی بوده و جمعی از علماء و فضلاء از شاگردان محضر درس او و یا اجازه گیرنده از او بوده اند، از جمله: میرمحمّد حسین حسینی اصفهانی، میرعبدالباقی خاتون آبادی (فرزندش)، سیّد عبداللَّه جزائری، سیّد صدرالدّین محمّد قمی و ملّا محمّد بن محمّد زمان کاشانی اصفهانی.

او ذوق شعری نیز داشته و شعر می سروده است. خط را خوش می نوشته و به اصول و قوانین خط مسلّط بوده است.

میر محمّد حسین خاتون آبادی، در اواخر دوره صفویّه وزیر مریم بیگم عمّه شاه سلطان حسین بوده و در دوره افاغنه او را برای مصادره اموال شکنجه و آزار بسیار دادند و بنا به گفته خودش این مصائب و آلام در تصفیه روح او بسیار مؤثر واقع گردیده است. همچنین سالها امام جمعه اصفهان بود و در اواخر عمر، شیخ الاسلامی اصفهان را نیز بر او تکلیف کردند و او مجبوراً پذیرفت.

ملّامحمدعلی بن محمّدرضا تونی اصفهانی در پشت برگ یکی از اوراق کتاب «النهایة فی شرح الهدایه» که تألیف خود اوست، در یادداشتی واقعه فوت میرمحمّد حسین خاتون آبادی را چنین می نویسد:

«در شب دوشنبه 23شوال هذه السنه [1151ق] میرمحمّد حسین شیخ الاسلام همشیره زاده [صحیح «دخترزاده» است ]مولانا محمّدباقر مجلسی و خلف مرحوم میر محمّد صالح خاتون آبادی شیخ الاسلام برحمت حق واصل و روز جمعه نعش او را روانه مشهد مقدس نمودند رحمةاللَّه علیهم اجمعین».

[میر سیّد علی مشتاق اصفهانی برای وفات او مرثیه ای سروده که مادّه تاریخ آن این بیت است:

خامه «مشتاق» گفت، از پی تاریخ سال:

«شد بسرای جنان، میر محمّد حسین»]

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «الواح سماویه»، در اختیارات روزها و هفته و سال 2. «حواشی بر شرح تجرید

ص: 692

جدید» 3. «البداء» 4. «خزائن الجواهر»، در اعمال سال و برخی مسائل متعلق به برخی از ماهها و روزها و تحقیق در شب قدر و غیره 5. «رساله در حکم نکاح بین عبدین» 6. «رساله در زکوة و خمس و لقطه» 7. «سبع المثانی» در زیارات ائمه عراق علیهم السلام 8. «فهرست تصانیف علّامه مجلسی» 9. «فهرست مؤلفات علّامه مجلسی» [که نسخه ای از آن به شماره 226/7 در کتابخانه سیّد ناصر میبدی در مشهد مقدس و نسخه ای دیگر به شماره 390/2 درکتابخانه حوزه علمیه امام صادق علیه السلام در اردکان یزد موجود است. [10. «کلمة التقوی» در تحریم غیبت. 11. «محاسن الحصان» به فارسی که به نام شاه سلطان حسین صفوی تألیف شده، در یک مقدمه و هفت باب و خاتمه. تاریخ فراغت از تألیف جمعه 2شعبان 1117ق در قریه «کرسکان» می باشد. و نسخه ای از آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. 12. «مفتاح الفرج» در استخاره 13. مقاله در نام علمایی که از اهل سنت بوده و سپس شیعه شده اند. 14. «مناقب الفضلاء» که آن را در 1138ق در قریه «خاتون آباد جهت شیخ زین الدّین بن عین علی خوانساری اصفهانی نوشته است. 15. «منیةالمرید» 16. [«المواهب السّنیّه فی کشف المعضلات الرّوضة البهیّه» که جلد نخست آن به خط مؤلف به شماره 12765 در کتابخانه آیت اللَّه العظمی مرعشی نجفی موجود است. [17. «النجّم الثّاقب» 18. «نوروزیّه» 19. «وسیلة النّجاة» در زیارات بعیده.

نوادگان و اعقاب او [تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی] امام جمعه اصفهان و طهران بوده و نزد دولت های زمان خود اعتبار و احترام فراوان داشته اند. سادات معروف به تکمه چین نیز از این خاندان به شمار می روند.(1)


1- تتمیم امل الآمل، صص 127-125؛ روضات الجنات،ج2، ص360؛ فوائد الرضویه، ج2، صص 494 و 495؛ مصفی المقال، صص 154 و 155؛ تلامذة العلّامه المجلسی، ص93؛ ایضاح المکنون، ج122 1 و ج2، ص 708 و 526؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص978؛ ریحانةالادب، ج2، ص100؛ لغت نامه دهخدا ذیل «خاتون آبادی»، ص10؛ معجم المؤلفین، ج9، ص256؛ الذرّیعه، ج3، ص54 و ج7، ص254 و ج12، ص129 و ج16، ص380 و ج18، ص293 و ج20، ص126 و ج22، ص333 و ج23، ص209 و ج24، ص383؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص759؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 27 و 28؛خاندان شیخ الاسلام اصفهان، 45 و 46؛ دومین دو گفتار، 62-59؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، 532-530.

ص: 693

شیخ محمّد حسین جویباره ای

شیخ محمّد حسین جویباره ای بن ملّا محمّد صالح بن ملّا محسن مازندرانی، عالم فاضل محقق، مادرش زهرا بیگم دختر سیّد صدرالدّین محمّد عاملی است. در اصفهان متوّلد شده و در این شهر و نجف اشرف به تحصیل پرداخته و پس از مراجعت از نجف اشرف در مسجد معروف به «شیره پزها» و «مسجد شیشه گری» اقامه جماعت می نموده و مورد وثوق مؤمنین و مقدّسین بوده و دختر حاج سیّد جعفر بیدآبادی را به زوجیّت اختیار نموده است.

عاقبت در اصفهان وفات یافته و در «تکیه فاضل سراب» معروف به «تکیه جویباره ای ها» در تخت فولاد مدفون شد.(1)

محمّدحسین ابهری اصفهانی

محمّدحسین بن طالب ابهری اصفهانی [از کاتبان قرن یازدهم هجری و از اهالی قریه «ابهر» از بلوک جی اصفهان] در شنبه سوم جمادی الاولی سال 1082ق کتابت نسخه ای از «اخبار العلماء به اخبار الحکماء» ابن قفطی را به پایان رسانیده و کتاب به شماره 3480 در کتابخانه ملّی ملک طهران موجود است.(2)

[همچنین او نسخه ای از «النّهایة فی غریب الحدیث» تألیف را به خط نسخ معرّب زیبا در 9شعبان 1095ق کتابت کرده است که به شماره 224 در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی موجود است.(3)]


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص728؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، صص 217 و 218؛ بیان المفاخر، ج2، ص186؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص103.
2- فهرست ملک، ص22.
3- فهرست گلپایگانی، ج1، ص195.

ص: 694

استاد حسین طاهرزاده*

استاد سیّد حسین طاهرزاده فرزند سیّد محمّد طاهر تویسرکانی خواننده و موسیقی دان هنرمند معاصر. پدرش از علمای ساکن اصفهان بوده و خود او در سال 1261ش در اصفهان متولّد شد. در 17 سالگی به تهران رفت و تصادفاً با حسام السلطنّه که ویولُن را خوب می نواخت و ردیف های موسیقی را می دانست آشنا شد و از طریق او با سایر هنرمندان موسیقی همچون میرزا عبداللَّه و سماع حضور آشنا شد. همچنین از «سیّد رحیم» یکی از موسیقی دانان آن عهده بهره بُرد. پس از آن به خانقاه ظهیرالدّوله راه یافت و به دیدار «درویش خان» نائل شد و با او طرح دوستی ریخت و به همراه او برای ضبط موسیقی به لندن رفت. او در کنسرت های انجمن اخوّت و کنسرت هایی که به نفع امور خیریه داده می شد شرکت داشت و سفری هم با درویش خان به تفلیس رفت. او در اواخر عمر چند سالی در اداره کل انتشارات رادیو و در شورای هفت نفره از موسیقی دان ها، فعالیت داشت.

طاهرزاده هیچ گاه موسیقی را پیشه خود قرار نداد. او چاپخانه ای در تهران داشت و با اداره آن امرار معاش می کرد، و سرانجام در 15 شهریور سال 1334ش در تهران درگذشت.

آثار زیادی از استاد طاهرزاده از سال 1324ش به بعد که بر روی صحنه های گرامافون ضبط شده در دست است. او تنها کسی است که در بین خوانندگان قدیم سبکی ممتاز داشته است. تحریرهای او متنوع بود و توجّه کامل به درست ادا کردن اشعار داشت، و تلاش می کرد در خواندن جنبه خبری یا استفهامی اشعار را رعایت کند.(1)


1- چهره هایی از پیشروان هنر و ادبیات معاصر ایران، ص110؛ نام نامه موسیقی ایران زمین، ج3، صص 362-360.

ص: 695

حسین صالحانی

ابو منصور (ابوعبداللَّه) حسین بن طلحه بن حسین بن ابی ذر محمّد بن ابراهیم بن علی صالحانی اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن ششم هجری و از اهالی محله صالحان اصفهان است. او شیخی عالم و صالح و صاحب سیره نیکو و از خاندان علم و حدیث بوده است. در سال 449ق متولّد شده و از ابوالقاسم ابراهیم بن منصور بن ابراهیم سلمی، ابوسعد احمد بن محمّد معروف به «عیّار» و ام الحسن عایشه ورکانیه و دیگران استماع حدیث کرده است. ابوسعدسمعانی در اصفهان از وی اخذ حدیث می نماید. صالحانی در رجب سال 532ق در اصفهان وفات یافته است.(1)

ملّا محمّد حسین دهنوی اصفهانی

ملّا محمّد حسین بن ملّا عادل دهنوی اصفهانی، از فضلاء و ادباء قرن سیزدهم هجری است. وی کتاب «جامع المعجزات» را در سال 1234ق تألیف نموده و شامل یک مقدمه و یک خاتمه و دوازده باب است. مقدمه، در تعداد اوصیاء پس از حضرت رسول صلی الله علیه وآله و این که عدد 12 است و دلیل امامت آنها به دلیل عقلی و نقلی. در 12باب به شرح حال 12 امام شیعه پرداخته شده و خاتمه در فوائد متفرقه است. مؤلف شعری از خود در کتاب آورده است:

گر بند مؤلف گسلد از بندش

ور خاک شود وجود حاجتمندش

حقا که ز مشرق دلش سر نزند

جز مهر علی و یازده فرزندش

محمّدحسین پرورش*

استاد حاج محمّدحسین پرورش فرزند استاد عباس زرگر از هنرمندان معاصر اصفهان. او در قلمزنی بر روی طلاه و نقره و طلاکوبی استاد بود. در سال 1289ش متولّد شد. در 8 سالگی پدر را از دست داد. و به هنر روی آورد و در 16 سالگی به استادی رسید. او


1- التّحبیر، ج1، ص232؛ معجم البلدان، ج3، ص389.

ص: 696

هنرمندی عاشق و مؤمن بود و با عمق وجود و با جان و دل آثار هنر ارجمندی خلق می کرد. از ساخته های هنرمندانه زرگری و طلاکاری او در حرم و رواق های حرم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، حضرت مسلم بن عقیل، حضرت قاسم برادر امام رضاعلیه السلام، حضرت سیدالشهداءعلیه السلام، حضرت ابوالفضل، ضریح حضرت عسکریین علیهم السلام همگی در عراق و حرم حضرت زینب(سلام اللَّه علیها) و ام کلثوم در سوریه، همچنین ساخت درب های رواق های حرم مطهر، بازسازی ضریح قبلی، بازسازی درب های قدیمی قبلی، طلاکاری گنبد مطهر و یکی از گلدسته های بارگاه مطهر حضرت رضاعلیه السلام در مشهد مقدس، بازسازی حرم حضرت معصومه(سلام اللَّه علیها) و ساخت درب های حرم و زیارت نامه های آن حرم در شهر قم، بازسازی ضریح و گلدسته گنبد شاهچراغ در شیراز بوده است.

وی سرانجام در اوایل مهر ماه 1382ش درگذشت و در قطعه هنرمندان واقع در قبرستان باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.(1)

استاد حسین یاوری*

حسین احمدیان معروف به «استاد حسین یاوری» فرزند عباس، موسیقی دان هنرمند معاصر در سال 1299ش در اصفهان متولّد شد. در کودکی به نواختن نی علاقمند شد و در نوجوانی ه فراگرفتن موسیقی و نواختن نی پرداخت و از محضر اساتید موسیقی نایب اسداللَّه، مهدی نوائی، سیّد عبدالرحیم، میرزا حسین خضوعی، حبیب شاطرحاجی، غلامرضا سارنج، اکبرخان نوروزی و دیگران کسب فیض کرد تا به درجه استادی رسید.

او در نواختن نی در روزگار خویش هنرمندی بدیل بود و در آواز نیز تسلط داشت. با گوشه ها و الحان موسیقی آشنا بود و دهها تن از علاقمندان موسیقی از معلومات موسیقائی او بهره بردند. استاد یاوری با استاد جلال تاج، استاد علی آقا شهنازی و استاد


1- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، صص 352 و 353؛ هفته نامه صدا، سال چهارم، شماره 1678، مورخ 12 مهر 1382، ص6.

ص: 697

علی ساغری همکاری نزدیک داشت.

او در اثر حادثه ای بینائی خود را از دست داد. امّا حافظه قوی و معلومات فراوان او باعث شد توجّه و مراجعه علاقمندان موسیقی به او روز به روز بیشتر شود. او تا پایان عمر همسری اختیار نکرد و سرانجام در 22آذر 1375ش چشم از جهان فرو بست و در شمال تکیه فاضلان واقع در تخت فولادبه خاک سپرده شد.

مرحوم استاد منوچهر قدسی برای او مرثیه ای سروده و ماده تاریخ فوت او را در این بیت آورده است:

بنوشت «قدسی» از پی تاریخ فوتش

«اندر بهشت جاودان خرم قدم زد»(1)

خسرو سینائی از فیلم سازان برجسته سینمای ایران در سال 1352ش فیلمی 14دقیقه ای از او، برای رادیو تلویزیون ملّی ایران ساخته است.

میر محمّد حسین سلطان العلماء

میر محمّد حسین سلطان العلماء بن میر عبدالباقی بن میر محمّد حسین بن میر محمّد صالح خاتون آبادی، عالم فاضل و فقیه مجتهد، از علمای بزرگ اصفهان در قرن سیزدهم هجری.[شب یکشنبه سلخ ذی القعده 1160ق در اصفهان] متولّد شده(2) و نزد جمعی از علماء به ویژه آقا محمّدباقر وحید بهبهانی به تحصیل پرداخته و از پدر خود اجازه دریافت داشته است. سیّد زین العابدین موسوی خوانساری (پدر میرزا محمّدباقر صاحب روضات و میرزا هاشم چهارسوقی) از او اجازه دریافت نموده است.

او در سال 1208ق پس از وفات پدر به امامت جمعه اصفهان منصوب شده و دارای نفوذ و شهرت و اعتبار فراوان گشته و ریاست دینی شهر را کسب نموده و به لقب «سلطان


1- تاریخ موسیقی ایران، صص 620 و 621؛ چهره افروختگان خطه زنده رود، صص 140 و 141؛ دولت دیدار، صص 298 و 299؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص241؛ سیمای هنرمندان ایران، ج3، صص 109-107؛ نام نامه موسیقی ایران زمین، صص 620 و 621.
2- فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص339.

ص: 698

العلماء» ملقّب شده است و علاوه بر آن به تدریس فقه و اصول و حدیث و کلام مشغول بوده و در مجلس درس او حدود هشتصد نفر از طلاّب حاضر می شده اند.

[وی حامی دین و ملّت و پشت و پناه مظلومان بوده و در جریان تبلیغات «هنری مارتین» مسیحی معروف به «پادری» علیه اسلام، به مقابله پرداخته و در ردّ عقاید او کتاب نوشته است و در قضایای جنگهای ایران و روس و اشغال سرزمین مسلمانان به دست کفار روس در کنار بسیاری از مجتهدان و مراجع فتوای جهاد علیه روس های متجاوز را صادر نموده است.]

مشارالیه قبل از طلیعه صبح روز 16ماه صفر سال 1233ق در اصفهان وفات یافته است.(1)

وی را تألیفاتی است که از آن جمله است:

1. «حاشیه معالم الاصول» که آن را به عربی نوشته است. نسخه ای از آن که تا مبحث «حجیّت خبر واحد» را دارد و به دست محمّد موسوی مشهدی، در ذیقعده 1223ق در اصفهان کتابت شده و به شماره 9084 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است. (2) 2. «رساله در توحید»، به عربی که به شماره 1825 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(3)

[3. «رساله جهادیه» به فارسی که رساله ای است مفصّل به صورت پرسش و پاسخ درباره مسائل فقهی جنگ ایران و روسیه که شامل 24پرسش و پاسخ و یک خاتمه در اخلاق و نصیحت پادشاهان است و به شماره 12620 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص545؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص313؛ بیان المفاخر، ج1، ص222؛ ریحانةالادب، ج2، ص100؛ الکرام البرره، ج1، صص 396 و 397؛ الذریعه، ج4، ص171 و ج5، ص296 و ج10، ص215 و ج11، ص215 و ج23، ص17؛ تاریخ اصفهان(جابری)، مکارم الآثار، ج3، صص 960 و 961؛ معجم المؤلفین، ج9، ص241؛ روضات الجنات، ج7، صص 107 و 183؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «خاتون آبادی»، ص9؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص500؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص93.
2- فهرست رضوی، ج16، صص 199 و 200.
3- فهرست مجلس، ج9، ص455.

ص: 699

قم موجود است.(1)] نسخه دیگری از آن در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است که به خطّ زیبای «محمّد هادی» نوشته شده و در سال 1262ق وقف شده است.] (2) 4. «رساله در ردّ پادری نصرانی» [که آن را در جمعه 10 ربیع الاوّل سال 1231ق به فارسی تألیف نموده است. نسخه ای از آن به خط محمّدحسین بن محمّد جعفر قهبائی به شماره 5524/2 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)] نسخه دیگری از این کتاب به شماره 3953 در کتابخانه مجلس شورای ملّی سابق موجود است.(4) 5. «رساله در قضا و قدر» 6. «رساله در منجزات مریض» [7. «رساله در جواز نقل نعش به مشاهد» که به خط محمّد حسین بن محمّد جعفر قهپائی کتابت شده و به شماره 5524/1 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.](5) 8. «مصابیح القلوب» [در احکام به فارسی، در یک مقدّمه و 5باب که باب پنجم آن نوشته نشده است. نسخه ای از آن که به خط «زین العابدین بن عبدالمطلّب موسوی» در چهارشنبه 8صفر 1225ق کتابت شده و دارای حواشی مؤلف با نشانه «منه مدّ ظلّه العالی» که به شماره 9826 در کتابخانه آستان قدس رضوی در مشهد مقدّس موجود است.(6)] نسخه ای دیگر از این کتاب در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.(7)

[وی نسخه ای از کتاب «البهجة المرضیة» تألیف: سیوطی را در پنج شنبه 5محرم الحرام 1231ق را به خط نسخ کتابت نموده که در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم وجود دارد.(8)]


1- فهرست مرعشی، ج32، صص39 و 40.
2- الذریعه، ج5، ص296.
3- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج16، ص28.
4- فهرست مجلس، ج10، ص2088.
5- فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج16، ص28.
6- فهرست رضوی، ج20، صص457 و 458.
7- فهرست مرعشی، ج2، ص24.
8- فهرست مرعشی، ج14، ص183.

ص: 700

سیّد محمّدحسین بهشتی

سیّد محمّد حسین بن میر عبدالباقی بن میر محمّدرضا حسینی بهشتی، از علمای قرن سیزدهم هجری. مؤلف کتابی در ادعیه سه ماه (رجب، شعبان و رمضان) مدفون در تکیه بهشتی در شمال مصلای تخت فولاد.(1)

میر محمّد حسین قوام المحدثین*

حاج میر محمّدحسین امامی عریضی ملقب به «قوام المحدثین» بن سیّد عبدالباقی بن سیّد میرزا امامی عریضی اصفهانی، خطیب دانشمند و واعظ توانای نیمه نخست قرن چهاردهم هجری قمری. در اصفهان متولّد شده و در این شهر به تحصیل علم و فضل پرداخته است. در تاریخ معصومین علیهم السلام و اخبار و اشعار و اخلاق معلومات فراوان و صدایی گیرا و بسیار ملیح داشته و اغلب الحان و آوازها را در کمال استادی می خوانده است و بزرگان و اعیان شهر و علمای مشهور همچون آقانجفی برای مجالس وعظ و خطابه او را بر سایر اقران عصر خویش مقدّم می شمرده اند.

سرانجام در 9شعبان 1346ق (مطابق لوح مزار وی) وفات یافته و در یکی از اطاق های تکیه جویباره ای ها (مشهور به تکیه فاضل سراب) در تخت فولاد مدفون شد.(2)

در برخی از کتابها او را برادر سیّد محمود بن سیّد عبدالعلی موسوی درب امامی دانسته اند که صحیح نیست.(3)

میر محمّد حسین خاتون آبادی

میر محمّدحسین بن میر عبدالحسین بن میر محمّدباقر حسینی خاتون آبادی، عالم فاضل، از فضلای قرن دوازدهم هجری.


1- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص136.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ: نسخه خطی؛ یادنامه آیت اللَّه فقیه امامی، صص 30 و 31.
3- بنگرید به: رجال اصفهان یا تدکرة القبور، ص209؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص155.

ص: 701

وی در سال 1073ق در اصفهان متولّد شد(1) و در این شهر به تحصیل پرداخت. سال وفات او معلوم نیست. مقبره او در تکیه خاتون آبادی ها واقع در تخت فولاد قرار داشته است.(2)

[پسر عمویش میر محمّدباقر نسخه ای از «ترجمه اناجیل اربعه» از تألیفات خود را به میر محمّدحسین اهداء کرده است.(3)

همچنین میر محمّدحسین خاتون آبادی مالک نسخه ای از کتاب «عدّة الدّاعی» بوده است.(4)]

میرزا محمّدحسین ادیب*

میراز محمّد حسین ادیب فرزند حاج میرزا عبدالرحیم سمیرمی از فضلاء و هنرمندان اوایل قرن چهاردهم هجری. پدرش از خوشنویسان معروف عهد قاجاریه است. خود او در علوم دینی مهارت داشت و خطشناس زبردست و خوش ذوقی بود. او کتابخانه ای بزرگ با چندین هزار جلد کتاب داشت که پس از فوتش به کتابخانه آیت اللَّه بروجردی اهداء شد. وی عمر خود را در تجرّد و بدون زن و فرزند سپری ساخت و در حدود 80 سالگی در قم وفات یافته و در یکی از حجره های صحن مرقد مطهر حضرت معصومه(سلام اللَّه علیها) مدفون شد.(5)

میرزا محمّدحسین نائینی*

میرزا محمّدحسین نائینی بن عبدالرحیم شیخ الاسلام بن حاج میرزا محمّدسعید بن حاج میرزا عبدالرحیم نظرعلی شاه منوچهری نائینی از اکابر علماء و فقهاء قرن چهاردهم


1- وقایع السّنین و الاعوام، ص523.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص114.
3- تراجم الرّجال، ج2، ص666 و 667.
4- فهرست مجلس، ج1، بخش چهارم، ص1919.
5- سیمای دهاقان، ص277 و اطلاعات متفرقه.

ص: 702

هجری.

در 27 ذیقعده 1276ق در نائین متولّد شده و در اصفهان نزد علمای بزرگ آنجا همچون حاج شیخ محمّدباقر نجفی و فرزندش حاج شیخ محمّدحسین صاحب تفسیر، میرزا ابوالمعالی کلباسی، آقا سیّد محمّدباقر چهارسوقی (صاحب روضات)، آخوند کاشی، جهانگیر قشقائی، ملّا محمّدباقر فشارکی و حاج میرزا بدیع درب امامی به تحصیل پرداخت. در سال 1303ق به عتبات عالیات رفت و نزد آیات عظام میرزا محمّدحسن شیرازی و سیّد محمّد فشارکی و در کربلا نزد سیّد حسن صدر و در نجف نزد آخوند خراسانی به تکمیل تحصیلات خود پرداخت.

پس از وفات میرزا محمّدتقی شیرازی و شیخ الشریعة اصفهانی، مرجعیت شیعه به او منتهی شد.

در نهضت مشروطیت ایران او از مشروطه خواهان حمایت کرد و مبانی دینی و شرعی مشروطیت را در کتاب «تنزیه الاُمة و تنبیه الملّة» بیان کرد. و در ماجرای استبداد صغیر فتاوایی در حمایت از مشروطه خواهان مخالف محمّدعلی شاه صادر نمود. اما چندی نگذشت که میرزای نائینی به خاطر حضور چهره های مخالف دین و وابسته به انگلیس در مصدر امور و اعدام و کنار زدن علماء مشروطه خواه و بنیان گذاران مشروطیت، از اقدامات خود ابراز پشیمانی کرده و به جمع آوری و محو کتاب «تنزیه الامه» پرداخت.

پس از آنکه دولت عراق خواست انتخابات مؤسسان را فراهم کند و این اقدام به زعم شیخ مهدی خالصی مخالف شرع بود، مرحوم خالصی به این اقدام اعتراض کرد و درنتیجه به ایران تبعید شد. آیات عظام نائینی و آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی نیز به حمایت برخاسته و معترضانه به ایران مهاجرت کردند. پس از آنکه دولت عراق با تبعات اقدام ناپسند خود مواجه شد، در اقدام خود تجدیدنظر کرد و آیات عظام نائینی و اصفهانی پیروزمندانه به نجف اشرف بازگشتند.

میرزای نائینی در علم اصول تحقیقات عمیقی انجام داد و نظرات جدیدی را ارائه

ص: 703

کرد. همچنین در مجلس درس او صدها مجتهد و عالم عالیقدر تربیت شدند که بسیاری از آنان بعدها در عداد مراجع عراق و ایران قرار گرفتند. از تقریرات وی در اصول دو دوره کامل بنام «فوائد الاصول» به قلم شیخ محمّدعلی کاظمینی در چهار جلد «و أجود التقریرات» به قلم مرحوم آیت اللَّه خوئی در چهار جلد منتشر شده است.

وی در جمعه 26 جمادی الاولی 1355ق وفات یافته و پس از اقامه نماز توسط آیت اللَّه اصفهانی بر پیکرش در یکی از حجره های صحن مطهر حضرت علی علیه السلام در نجف اشرف مدفون شد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «حاشیه بر عروةالوثقی» 2. «وسیلة النجاة» به فارسی که رساله عملیه مختصری برای مکلّفان و مقلّدان است. 3. «رساله در لباس مشکوک»، مطبوع 4. «تنبیه الاُمّة و تَنزیه الملّة» که در سال 1327ق تألیف شده و به طبع رسید. این کتاب بارها در ایران چاپ شده است، «الفتاوی» از فتاوی وی در دو مجلد جمع و طبع شده و چند رساله دیگر.(1)

سیّد حسین شجره

سیّد حسین شجره بن عبدالرسول بزمی، شاعر و ادیب دانشمند، در سال 1278ش (و یابه نوشته سخنوران نامی معاصر در سال 1271ش) متولّد شد. تحصیلات ابتدایی را در قهفرخ از توابع چهارمحال بختیاری انجام داد و چندین سال به تدریس در مدارس


1- نقباء البشر، ج2، صص 596-593؛ ماضی النّجف و حاضرها، ج3، ص364؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، ص773؛ زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، ص60؛ مکارم الآثار، ج6، صص 2182-2169؛ مجله حوزه، شماره 76 و 77؛ نائین بلده طیّبه، صص 101-92؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص203؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص334؛ ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران، ص229؛ ریحانة الادب، ج4، ص126؛ معجم المؤلفین، ج4، ص16؛ لغت نامه دهخدا: ذیل «حسین»، ص167؛ الذریعه، ج4، ص440 و ج6، ص149 و ج11، ص150 و ج14، ص183؛ معارف الرّجال، ج1، ص ص 288-284؛ معجم رجال الفکر و الادب فی النّجف الاشرف، ص435.

ص: 704

آموزش و پرورش پرداخت سپس به تهران آمد و در کالج آمریکائی (البرز) به تحصیل پرداخت و دوره متوسّطه را به پایان رسانید. آن گاه وارد دانشکده حقوق گردید و از آن دانشکده فارغ التّحصیل گردید و در دادگستری و سپس وزارت دارایی به کار پرداخت. او همچنین با روزنامه های کیهان و ایران همکاری داشت.

سرانجام در جمعه 21 جمادی الثّانی 1402ق در طهران وفات یافت. این کتب از تألیفات اوست:

1. «تحقیق در احوال و رباعیات خیّام» [2. «راز کامروایی»] 3. رساله در تعبیر رؤیا و روانشناسی امروز 4. ترجمه «شخصیّت مولوی» تألیف: نیکلسون 5. علم معاش [6. «قوای روحی و قوانین فرمانروایی» 7. «کتب و تجارت عمومی» 8. «مقدمه ای بر جغرافیای اقتصادی».

همچنین «گلزار ایران» مجموعه مقالاتی درباره ادبیات پیش از اسلام تا قرن هفتم هجری که در روزنامه ایران و «در محفل انس» چه شنیدم» در روزنامه کیهان به طبع رسیده است.]

در سرودن شعر طبعی روان داشت. ابتدا «ناهید» و سپس «شیوا» تخلّص می کرد. این شعر از اوست:

زلف مشکین بر رخ سیمین پریشان کرده ای

آفتابی را به زیر ابر پنهان کرده ای

در هوای آتشین رُخسار خویش از هر طرف

ای بسا مرغ دل اندر سینه بریان کرده ای(1)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص295؛ سخنوران نامی معاصر ایران، ج3، ص1917؛ دائرةالمعارف دانش بشر، ص1205؛ مکارم الآثار، ج7، ص2709؛ مؤلّفین کتب چاپی، ج2، صص 760 و 761.

ص: 705

سیّد حسین محمودی خوراسکانی*

سیّد حسین محمودی خوراسکانی، عالم فاضل فرزند حاج میرزا عبدالعلی بن میر محمّدصادق، از فضلاء و علمای حاضر.

در سال 1329ق در خوراسکان متولّد شده و در اصفهان نزد شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی، حاج آقا رحیم ارباب، آقا سیّد محمّدرضا خراسانی و حاج آقا حسین خادمی به تحصیل پرداخت. سپس در خوراسکان به اقامه جماعت و موعظه و خطابه مشغول شد.

وی در سال 1423ق وفات یافته و در حرم امامزاده ابوالعباس خوراسکان مدفون شد.(1)

محمّدحسین خوراسکانی

محمّدحسین بن عبدالفیاض خوراسکانی، از فضلاء قرن سیزدهم هجری است. از اهالی قصبه «خوراسکان» جی اصفهان بود و در ماه ربیع الاوّل 1258ه.ق نسخه ای از کتاب «مغنی اللبیب» را به خط نسخ کتابت کرد. این نسخه به شماره 9747 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(2)

میرزا محمّد حسین شمیم اصفهانی

میرزا محمّد حسین اصفهانی معروف به پیر فرزند عبدالکریم شیرازی اصفهانی، شاعر، خوشنویس و ادیب فاضل، از دانشوران قرن دوازدهم هجری. اجدادش از شیراز به اصفهان آمدند و او در اصفهان به دنیا آمده و علم و ادب آموخت. در زمان نادر شاه به قضای لشکر منصوب شد و چندی بعد به کلانتری اصفهان برگزیده شد و کمی بعد در سال 1159ق به دستور نادر شاه کشته شد. خط شکسته را خوش می نوشت. شعر را نیز


1- رساله خوراسکان (تألیف: محمّدعلی ربّانی خوراسکانی): خطی.
2- فهرست رضوی، ج12، ص446؛ خورشید جی، ص312.

ص: 706

نیکو می سرود و «شمیم» تخلّص می کرد.

از اوست:

ز سوز عشق تو آن را که نیم جانی هست

چو شمع تا نفس واپسین زبانی هست(1)

شیخ محمّد حسین واعظ شیرازی

شیخ محمّد حسین واعظ بن حاج عبدالکریم شیرازی، عالم فاضل واعظ. وی نواده دختری شیخ محمّد تقی رازی، در اصفهان ساکن بود و به وعظ و خطابه مشغول بود. در سالهای جوانی در جمعه غرّه شوال 1288ق وفات یافته، در ضلع شرقی تکیه مادر شاهزاده در تخت فولاد مدفون شد.

ماده تاریخ وفاتش را «بهاء» گفته است:

از پی تاریخ او «بهای» حزین گفت:

«شیخ حسین از زمانه کام ندیدی»(2)

حسین ایلیا*

استاد حسین ایلیا فرزند عبداللَّه بن استاد آقاجان کاشی پز اصفهانی. هنرمند برجسته کاشی سازی اصفهان در سال 1301ش در اصفهان متولّد شد. در نوجوانی نزد پدر و سپس عمویش به هنر کاشی سازی پرداخت و آنرا فرا گرفت.

کاشی کاری مسجد سلطانی سمنان، سردرب ارگ سمنان، زیر گنبد باغ رضوان ارومیه، مسجد امام و گنبد آن در اصفهان، حرم مطهر حضرت زینب و حضرت


1- تذکره آتشکده، نیمه دوم، 524؛ تذکره سفینة المحمود، ج2، ص491؛ لغت نامه دهخدا، ذیل شمیم، ص614: نتایج الافکار، ص395؛ تذکره شمع انجمن، ص372؛ تتمیم امل الآمل، صص 129 و 130؛ شهداء الفضیله، ص254؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، ص132؛ الذریعه، ج9، ص546؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج2، ص319.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص545؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص95؛ گلشن اهل سلوک، صص 206 و 207.

ص: 707

رقیه(علیهماالسلام) در سوریه، حمام گنجعلی خان کرمان، کاخ نیاوران در تهران، کاخ گلستان در تهران، مسجد اعظم قم، حسینیه بنی فاطمه اصفهان و دهها نمونه کاشیکاری دیگر از آثار هنری به جای مانده از استاد حسین ایلیا است.(1)

حسین اصفهانی

حسین بن عبداللَّه بن محمّد بن محمّد حسین اصفهانی [از کاتبان قرن سیزدهم هجری ]در سال 1293ق کتاب «سیف الذّاکرین» به فارسی را که عبارت از مجالس و مطالبی راجع به منبر می باشد را کتابت نموده است. نسخه به شماره 982 در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی موجود می باشد.(2)

حسین اُسواری اصفهانی

حسین بن عبداللَّه بن نمراذ اُسواری اصفهانی، از محدّثین اصفهان در اوایل قرن چهارم هجری است.

وی از محمّد بن یحیی بن منده و عبداللَّه بن محمّد بن عمران حدیث شنیده است.(3)

ملّا حسین گریان اردستانی

ملّا حسین متخلّص به «گریان» ابن ملّا عبداللَّه شهرابی اردستانی، واعظ صالح و ادیب شاعر، از نویسندگان زبردست و شعرای عالیقدر و وعاظ محترم بوده و سرانجام در سال 1310ق به مرض وبا در تهران وفات یافته است.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «انوار المجالس» در دو جلد مطبوع، که در سالهای 1280 تا 1299ق تألیف شده است. 2. «تخمیس دوازده بند محتشم کاشانی» 3. «حمله مختاریه»، [که در سال


1- مصاحبه با استاد حسین ایلیا در5 مرداد1373ش.
2- فهرست گلپایگانی، ج2، ص104.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص282.

ص: 708

1323ق به طبع رسیده است.] 4. «تذکرة الحال» 5. «صومّیه» 6. «طریق البکاء»، به فارسی، که در سال 1273ق به طبع رسیده و در سالهای 1303 و 1311 مجدّداً به چاپ رسیده است. 7. «عشرةالنساء»(1)

میرزا محمّد حسین اژه ای

میرزا محمّد حسین اژه ای ابن ملّا عبداللَّه بن ملّا علی اکبر اژه ای اصفهانی، عالم فاضل متّقی، متوفی شب چهارشنبه ذیقعده 1302ق مدفون در تکیه اژه ای ها نزدیک مزار ملّا اسماعیل خواجوئی در تخت فولاد اصفهان.(2)

محمّد حسین فریدنی

محمّد حسین بن عبداللَّه فریدنی خطاط نسخ نویس. در روز پنج شنبه ربیع الاوّل 1236ق کتابت نسخه ای از «حقایق» فیض کاشانی را به خط نسخ به پایان رسانیده و کتاب به شماره 2494 در کتابخانه ملّی ملک در طهران موجود است.(3)

حسین خَلاّل اصفهانی

ابو عبداللَّه حسین بن عبدالملک بن حسین خَلاّل (حکاک) اصفهانی ادیب، از محدّثین و ادبای قرن ششم هجری است.

پسر عمویش ابومحمّد بختیاربن محمّد خلاّل، از مشایخ ابن عساکر مؤلّف تاریخ دمشق است. ابوالقاسم ابراهیم بن منصور بن ابراهیم سلمی (خبّاز) و ابوطاهر احمد بن


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص545 و 546؛ الذریعه، ج2، صص 439 و 440 و ج4، ص30 و 10 و ج15، صص 164 و 165؛ نقباء البشر، ج2 صص 559 و 560؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج3، ص1630.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص209؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص822.
3- فهرست ملک، ص263.

ص: 709

محمود بن احمد ثقفی از او نقل حدیث می کنند.(1) ابوالقاسم اسماعیل بن محمّد بن فضل تیمی اصفهانی نیز در سال 532ق نزد او به قرائت حدیث پرداخته است.(2)

میرزا محمّد حسین ولی اللهی

میرزا محمّد حسین ولی اللهی فرزند آملّا عبداللَّه، از نقاشان معاصر اصفهان است. در فن نقاشی استاد بوده و در دبیرستانهای اصفهان به تدریس درس هنر مشغول بوده است.(3)] وی سرانجام در دوشنبه 10 اسفند 1342ش وفات یافته و در صحن تکیه سیّد العراقین واقع در تخت فولاد به خاک سپرده شده است.(4)]

دکتر حسین مولوی*

دکتر حسین مولوی ابن عبدالمولی بن شیخ محمد حسین مولوی خوانساری، از اساتید دانشگاه در سال 1321ش در اصفهان متولد شده و پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه، در آمریکا ادامه تحصیل داده و سرانجام موفق به اخذ دکترای روانشناسی تربیتی از دانشگاه ایالتی تگزاس آمریکا شده است. پس از بازگشت به ایران به تدریس در دانشکده علوم تربیتی دانشگاه اصفهان پرداخت.

از آثار ایشان ترجمه «اصلاح رفتار ناسازگار» نوشته «اُوْ اِنْریک» به چاپ رسیده است.


1- تبیین کذب المفتری، صص 418 و 333 و 379 و 402؛ التّحبیر، ج1، ص131.
2- فهرست خطی احیاء، ج2، صص 226-223.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص754.
4- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.

ص: 710

ملّا محمّد حسین رضوانی جرقوئی

ملّا محمّد حسین رضوانی نیک آبادی جرقویه ای فرزند رضا عبدالهادی شاعر ادیب و خوشنویس. از سخنوران معاصر، در محل تولّد خود کسب معلومات کرده و به تعزیه خوانی سرگرم بوده است. وی مجموعه ای از اشعار مناسب تعزیه خوانی را به نام «جُنگ» گردآوری کرده است.(1)

حسین اصفهانی

حسین بن عزیزاللَّه اصفهانی، از فضلاء و نویسندگان کتب در قرن سیزدهم هجری است.

وی کتاب «نماز برهنه» که فتاوای مرحوم سیّد حجّةالاسلام شقتی (به فارسی) در آن توسط شیخ محمّد حسین طهرانی کربلائی جمع آوری شده را در سال 1246ه.ق کتابت نموده است.

ظاهراً صاحب عنوان از شاگردان درس سیّد حجةالاسلام است.(2)

میرزا حسین آفارانی

میرزا حسین بن شیخ علی آفارانی، از وعاظ معاصر اصفهان و از اهالی قریه «آفاران» در غرب شهر اصفهان [که اکنون به شهر پیوسته و از محله های اصفهان به شمار می رود ]متوفّی 14رمضان المبارک سال 1401ق مدفون در تکیه آقا محمّد بیدآبادی.(3)

کمال الدّین حسین اصفهانی

کمال الدّین حسین بن میرزا علی اصفهانی، از فضلاء قرن یازدهم هجری است. ظاهراً از شاگردان میر سیّد احمد علوی عاملی بوده است.


1- گرگویه، ص187.
2- بیان المفاخر، ج1، صص 305 و 310.
3- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص195.

ص: 711

وی کتاب «جامع الفوائد»، در شرح «لغز لوامع ربّانی» را تألیف نموده است. این نسخه در شماره 7432 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(1)

کتاب «لوامع ربّانی» از تألیفات سیّد احمد بن زین العابدین علوی عاملی می باشد.

محمّد حسین اصفهانی

محمّد حسین بن مجدالدّین علی اصفهانی [از کاتبان قرن دهم هجری] از آثارش کتابت برگی از کتاب «اختیار الرّجال» شیخ طوسی است که ضمن مجموعه شماره 6877 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(2)

سیّد محمّد حسین بختیاری

سیّد محمّد حسین بن سیّد علی بن ابوالقاسم بن محمّد حسن بختیاری، عالم فاضل و فقیه متبحّر، در سال 1304ق متولّد شده و پس از تحصیل مقدمات به نجف اشرف مهاجرت نموده و به درس آخوند خراسانی و میرزا محمّد تقی شیرازی حاضر شد. سپس خود حوزه درس و بحث تشکیل داد و جمعی کثیر از فضلاء در درس او حاضر شدند. او دختر مرحوم آیت اللَّه سیّد ابوالحسن اصفهانی را به زوجیت گرفت. در اواخر عمر به بیماری مبتلا شده و به ناچار به ایران بازگشته و در تهران به معالجه پرداخت. ولی فایده ای نبخشیده و در 26 محرم 1368ق وفات یافته است.

وی را تألیفاتی است که از آن جمله است:

1. «حاشیة علی وسیلة النجاة» تألیف آیت اللَّه اصفهانی 2. «رساله در قاعده لاضرر و لاضرار» 3. «حاشیه بر کفایة الاصول» (3) [4. «القواعد الفقهیه» 5. «الاصول» 6. «حاشیة علی المکاسب»(4)]


1- فهرست مرعشی، ج19، ص241.
2- فهرست مرعشی، ج18، ص73.
3- نقباء البشر، ج1، صص 604 و 605؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص231؛ دائرةالمعارف تشیع، ج3، ص127.
4- مستدرک فهرس التراث، ص68.

ص: 712

شیخ محمّد حسین مشکینی

شیخ محمّد حسین مشکینی ابن آقا شیخ علی بن شیخ ابوالقاسم عاملی، عالم فاضل جامع معقول و منقول، زاهد متقی، از علمای قرن چهاردهم هجری و از اعقاب شهید ثانی

در اصفهان متولّد شده و نزد میر سیّد علی نجف آبادی، سیّد محمّد نجف آبادی، شیخ محمّد حکیم خراسانی و میر محمّد صادق خاتون آبادی به کسب فیض پرداخته و سپس به تدریس فقه و اصول و حکمت در مدرسه جده کوچک مشغول شد. وی نماز جماعت را در مسجد تل عاشقان اقامه می نمود.

از علمای منزوی و گمنام بود و عمری را به زهد و قناعت و دوری از ریاست و اعراض از مردم سپری نمود و سرانجام در شب شنبه 23 شوال 1368ق در سن قریب به 75سالگی وفات یافته و در تکیه آقا باقر دردشتی (معروف به تکیه خلیلیان) در تخت فولاد مدفون شد.(1)

حسین تستری اصفهانی

ابو عبداللَّه حسین بن علی بن احمد بن حسن تستری اصفهانی، از محدّثین قرن ششم هجری است و سمعانی از او به عنوان شیخ صالح یاد کرده است. از ابوسعد محمّد بن عمر بن علی بن احمد صوفی بغال حدیث شنیده و ابوسعد سمعانی از وی کمی حدیث فرا گرفته است.(2)

شیخ حسین خوئی

شیخ حسین بن علی بن حسن خوئی، از طلبه علوم در اصفهان بود. در سال 1242ق وی نسخه ای از کتاب «مدارک الاحکام» تألیف: سیّد محمّد موسوی عاملی را به نسخ


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 752 و 753؛ علوم و عقاید، صص 8 و 9؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص75.
2- التّحبیر، ج1، ص233.

ص: 713

نوشته و سپس آن را مقابله کرده و طرف مقابله برادرش شیخ عبداللَّه بوده است. نسخه به شماره 191 در کتابخانه مجلس شورای ملّی ایران جزو کتب اهدائی امام جمعه خوئی موجود است.(1)

حسین عاملی*

حسین بن علی بن محمّد بن حسن بن زین الدّین عاملی از علماء و فقهاء اصفهان در قرن یازدهم هجری است. او از نوادگان شیخ زین الدّین معروف به «شهید ثانی» بوده و پدرش شیخ علی معروف به «صاحب الدّر المنثور» می باشد. نزد پدر به تحصیل پرداخته و در محضر سایر علمای اصفهان به تکمیل آن اهتمام ورزیده است.

وی کتابهای «شرح بدایة الدّرایه » تألیف شهید ثانی و «خلاصة الاقوال» تألیف علّامه حلّی را در 10 ربیع الاوّل 1074ق کتابت نموده و پدرش اَنهائی در 8 ذی الحجه همان سال برای او نوشته است. نسخه به شماره 1452 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.(2)

حسین طغرائی

مؤیّد الدّین ابواسماعیل حسین بن علی بن محمّد بن عبدالصّمد اصفهانی معروف به «طغرائی» و ملّقب به «فخرالکتاب»، ادیب فاضل و شاعر ماهر، نسب او به «ابوالاسود دُئِلی» منتهی می شود.

[وی در سال 448ق متولّد شده و به تحصیل پرداخت و در شعر و ادب استادی توانا و در علوم مختلف خصوصاً کیمیا دانشمندی ماهر گردید و پس از مدتی به دربار سلطان محمّد سلجوقی قرار گرفته و عهده دار «دیوان طغرا» گردیده و به «طغرایی» شهرت یافت او پس از مرگ این پادشاه در سال 511ق در موصل به سلطان مسعود فرزندش پیوست و به وزارت او رسید.


1- فهرست مجلس، ج7، ص337.
2- فهرست مرعشی، ج4، ص 241 و 242.

ص: 714

در جنگی که بین سلطان مسعود بن محمّد سلجوقی و برادرش سلطان محمود اتفاق افتاد. سپاهیان سلطان مسعود در نزدیکی اسدآباد همدان عزیمت یافته و شکست خوردند و طغرایی به اسارت درآمد. در این هنگام شهاب اسعد که رئیس تحریرات بود و کمال الملک علی سمیرمی وزیر سلطان محمود که از پیشرفت کار مؤیدالدّین طغرایی به هراس افتاده بودند، او را به داشتن عقاید فاسد و الحاد متهم ساخته و نزد شاه به بدگوئی پرداختند. بار اول طغرایی اشعاری خواند و از خود رفع اتهام کرد و شاه از قتل او چشم پوشید، امّا آن دو به توطئه و سعایت خود ادامه دادند و عاقبت شاه دستور کشتن استاد طغرایی را صادر کرد و این چنین او به شهادت رسید.

در سال قتل طغرایی بین موّرخان و تراجم نویسان اختلاف است و آن را یکی از سالهای 513 یا 514 یا 515ق ذکر کرده اند که با مقایسه و مطابقت منابع شاید سال 514ق را بتوان پذیرفت.

در سال 516 کمال الملک سمیرمی توسط غلام طغرایی در چهار بازار بغداد از پای درآمد.]

طغرایی از شیعیان راسخ العقیده بوده و علوم علماء و مؤلّفین شیعه او ستوده اند.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «الاحسان فی علم المیزان» 2. «الارشاد الی الاولاد»، که نسخه ای از آن در کتابخانه مجلس در تهران و نسخه دیگر در مجموعه کتابهای اهدایی آقای مشکاة به دانشگاه تهران موجود است. 3. «اسرار الحکمه» 4. «تراکیب الانوار» 5. «جامع الاسرار» درباره کیمیا 6. «الجوهر النضیر فی صناعة الاکسیر» 7. «حقایق الاستشهادات» در رد نظر ابن سینا درباره ابطال کیمیا که به شماره 11064 در کتابخانه وزیری یزد موجود است. 8. «دیوان اشعار» که نسخه های آن در دارالکتب المصریه در قاهره و در کتابخانه هایی در برلین، موزه لندن و «سن پطرزبورگ» روسیه موجود است. همچنین در سال 1300 در استامبول به چاپ رسیده است. 9. «ذات القواعد» 10. «رساله خاتمه» 11. «شرح دیوان مُتنبّی» 12. «طغراء الشریفه» 13. «لامیة العجم»

ص: 715

مشهورترین اثر طغرائی، که قصیده ای است به عربی در 59 بیت که مورد توجّه ادبای عرب و ایرانی واقع شده و دهها شرح بر این قصیده نوشته اند از جمله شرح صفدی، [و بسیاری از مستشرقین اروپایی به تحقیق، ترجمه و چاپ ان اقدام کرده اند از جمله پروفسور بوکوک آن را به لاتین ترجمه کرده و در سال 1661م. با حواشی بسیار آن را به چاپ رسانیده است. [14. «مصابیح الحکمه و مفاتیح الرّحمه» در علم اکسیر و کیمیا

استاد طغرائی به فارسی و عربی شعر می سروده است و قصیده «لامیة العجم» با این بیت آغاز می شود:

«اصالة الرّأی صانتنی عن الخطل

و حلیة الفضل زانتنی لدی العطل»(1)

حسین اُسواری اصفهانی

ابو علی حسین بن علی بن یزید اُسواری اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن چهارم هجری است. از محمّد بن سلیمان لِوّین روایت می کند و ابو احمد عسال اصفهانی از او


1- آثار الوزراء عقیلی، ص262؛ معجم الادباء، ج10، صص 79-56؛ مرآة الجنان، ج3، ص210؛ تاریخ اصفهان و ری، ص115؛ الکنی و الالقاب، ج2، صص 449 و 450؛ راهنمای دانشوران، ج2، ص113؛ ثقاة العیون، صص 80 و 81؛ راحة الصّدور، ص239؛ امل الآمل، ج2، صص 95 و 96؛ ریاض العلماء، ج2، صص 169-166؛ وفیات و الاعیان، ج2، ص185؛ فواید الرضویه، ج1، ص141؛ آثار الشیعه، ج4، صص 52-50؛ الاعلام، ج2، صص 267 و 268؛ شیمیدانان نامی اسلامی، صص 180-177؛ هدیة الاحباب، ص214؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص175؛ تاریخ تشیع اصفهان، صص 276-271؛ لباب الالقاب، ص144؛ اعیان الشیعه، ج27، ص76؛ تاریخ و ادبیات در ایران، ج2، ص1038؛ الذریعه، ج9، ص648 و ج13، ص274 و ج17، ص118 و ج18، ص271 و ج21، ص302؛ روضات الجنات، ج3، ص181؛ ریحانةالادب، ج4، ص57؛ معجم المؤلفین، ج4، ص36؛ الاصفهان (رجال و مشاهیر)، صص 376 و 377، لغت نامه دهخدا، ذیل «حسین»، ص659: تاریخ آداب اللغة العربیه، ج3، ص177؛ کشف الظنون، ج2، صص 1537 و 1539؛ هدیة العارفین، ص409؛ شهداء الفضیلة، ص40؛ مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، سال دوازدهم: سال 1344، شماره 47 و 48، صص 452-373، مجله کیهان اندیشه: شماره 54، خرداد و تیر 1373، صص 191-189؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 549 و 550.

ص: 716

استماع حدیث کرده است.(1)

[اَسواریه، از روستاهای اصفهان است. در شمال شهر اصفهان که اکنون به شهر پیوسته است، اَراضی سواری باغ و استوارچی وجود داشته که شاید یکی از آنها همان «اَسواریه» باشد.]

سیّد محمّد حسین بهشتی

سیّد محمّد حسین بن آقا میر سیّد علی بهشتی، عالم فاضل زاهد از ائمه جماعت مسجد سرجوی شاه اصفهان، متوفی سال 1337ق مدفون در تکیه تویسرکانی.(2)

سیّد محمّد حسین حسینی اصفهانی تبریزی

سیّد محمّد حسین اصفهانی تبریزی فرزند میر سیّد علی، از خوشنویسان و کاتبان قرن سیزدهم هجری است. وی خط نسخ را بسیار زیبا می نوشته و هم خط خوش خود کتاب «زبدة الاصول» شیخ بهائی را در سال 1254ق کتابت نموده که در کتابخانه الزهراء اصفهان موجود است.(3)

شیخ محمّد حسین موحّد حُججی نجف آبادی*

شیخ محمّد حسین موحد حججی بن علی موحد حججی نجف آبادی، عالم فاضل محقق، در سال 1348ق در نجف آباد متولّد شد. تحصیلات مقدماتی را نزد دائی دانشمند خود شیخ احمد حججی فرا گرفت. سپس به اصفهان رفته سطوح را به پایان رسانید. آنگاه عازم قم شده و در درس آیت اللَّه العظمی بروجردی حاضر شد. در حدود سال 1372ق به نجف اشرف رفت و از درس آیات عظام میرزا عبدالهادی شیرازی، سیّد


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص281.
2- تحفة الاحباب، ص35؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص99.
3- فهرست الزهراء، ص35.

ص: 717

محمود شاهرودی، شیخ حسین حلّی، سیّد ابوالقاسم خوئی و سیّد محسن حکیم مستفیض شد. در سال 1391ق به دنبال فشارهای رژیم بعثی حاکم بر عراق به ایران بازگشت و در قم ساکن شد و به تدریس و تألیف مشغول گردید تا اینکه در پنج شنبه 27 رجب 1413ق وفات یافته و در قبرستان باغ بهشت قم مدفون شد.

کتب زیر از تألیفات ایشان است:

1. «اولیّات مما اودعه فی الکافی»، مطبوع 2. «تقریرات درس میرزا عبدالهادی شیرازی در صلاة» 3. «تقریرات درس شاهرودی» 4. «تقریرات درس حلّی» 5. «تقریرات درس خوئی» 6. «تفسیر قرآن کریم»(1)

ملّا محمّد حسین خوراسکانی*

ملّا محمّد حسین معروف به «حاج آخوند» بن آخوند ملّا علی خوراسکانی عالم زاهد متّقی، از علمای اواخر دوره قاجاریه. در خوراسکان اصفهان مرجع حلّ و فصل امور مردم بود و مورد وثوق مردم قرار داشت و در مسجد نو خوراسکان اقامه جماعت می نمود. سرانجام در سال 1320ق وفات یافته و در تکیه خوانساری ها در تخت فولاد مدفون شد. متأسفانه در سال 1373ش پس از مرمت تکیه و احداث مسجد، مقبره او و فرزندش ملّا تقی را خراب کردند.

بنا به نقل احفاد صاحب عنوان، نسب این خانواده به شیخ حرّ عاملی منتهی می شود.(2)

حسین ریزی لنجانی

حسین بن علی ریزی لنجانی، از کاتبان هنرمند قرن سیزدهم هجری است. در نوشتن خط نسخ مهارت داشته و از اهالی ریز [زرین شهر فعلی] از بلوک لنجان اصفهان بوده


1- تربت پاکان قم، ج3، صص 1599 و 1600؛ سیمای دانشوران [نجف آباد]، ص82؛ آئینه اهل قلم [نجف آباد]، صص 41 و 42؛ دیباچه دیار نون، ص167.
2- جلوه افلاکیان: خطی؛ رساله خوراسکان (تألیف: محمّدعلی ربانی): خطی.

ص: 718

است.

وی در سال 1259ق مجموعه ای از 19 رساله رجالی سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی را کتابت نموده که در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.(1) همچنین او جلد دوّم «نهایة اللّغه» تألیف: ابن جزری را به خط نسخ در سال 1279ق کتابت کرده است که در کتابخانه عبدالحمید مولوی در مشهد مقدّس موجود بوده است.(2)

ملّا محمّد حسین زفره ای

ملّا محمّد حسین زفره ای فرزند ملّا علی عرب، عالم فاضل ادیب عارف خوشنویس.

خط نستعلیق را در کمال استادی می نوشته و عدّه ای در فن خط شاگرد او بوده اند. وی در 18 ذی الحجه سال 1343ق وفات یافته، نزدیک بقعه فیض در تخت فولاد مدفون شد.(3)

محمّد حسین ریزی لنجانی

محمّد حسین بن ملّا علی ریزی لنجانی از نویسندگان کتب و خطاطان قرن سیزدهم هجری. در بیستم جمادی الاولی 1266ق کتابت قسمتی از مجلد 14 «بحارالانوار» را به خط نسخ زیبا به پایان رسانیده است. کتاب به شماره 2218 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(4)

همچنین در تاریخ پنج شنبه 8 رمضان المبارک 1279ق کتابت نسخه ای از جلد دوّم «النّهایة فی غریب الحدیث و الاثر» تألیف: ابن اثیر را به پایان رسانیده است. کتاب به شماره 780 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد موجود است.(5)


1- بیان المفاخر، ج1، ص311.
2- نسخه های خطی، ج5، ص104.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص209؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص168.
4- فهرست مرعشی، ج6، ص207.
5- فهرست الهیات مشهد، ج1، ص595.

ص: 719

سیّد حسین قائنی*

سیّد حسین بن علی قائنی خراسانی اصفهانی، عالم فاضل و فقیه محقّق، از علمای قرن سیزدهم هجری.

وی در اصفهان ساکن بوده و از تألیفاتش برمی آید که در فقه و اصول مهارتی به سزا داشته و احتمالاً نزد علمای اصفهان تحصیل کرده است.

کتب زیر از اوست:

1. «سفینة النّجاة» در فقه، در 9 جلد.

2. «الفوائد الکبری» در اصول فقه، در 3 جلد به خط مؤلف که در کتابخانه آیت اللَّه ریاضی در نجف آباد موجود است.(1)

میر محمّد حسین میر محمّد صادقی

میر محمّد حسین بن میر سیّد علی میر محمّد صادقی، از علماء اخیار و فقهاء و مدرسین. در اصفهان متولّد شد و مقدمات و سطوح را نزد پدر آموخت. در نجف و کربلا نزد صاحب جواهر و شریف العلماء مازندرانی تلمّذ نموده و از آن دو به دریافت اجازه مفتخر شد. در اصفهان نیز مدّتی به درس حاجی کلباسی و سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی حاضر شده، سپس حوزه درس و بحث تشکیل داده و جمعی از افاضل به درس او حاضر شده اند.

وی در روز شنبه 21 ذیحجةالحرام 1288ه.ق وفات یافته، جنب مزار فاضل هندی در تخت فولاد مدفون گردید. از او تقریراتی در فقه و اصول به جای مانده است.(2)


1- یادداشت های آقای رحیم قاسمی.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 509 و 547؛ بیان المفاخر، صص 310 و 311؛ مکارم الآثار، ج8، صص 2891 و 2892.

ص: 720

حسین اصفهانی

حسین بن علی اکبر اصفهانی، ساکن نجف اشرف بوده و در آنجا برحسب خواهش استادش ملّا علی؟ چندین رساله به خط نسخ و نستعلیق، ضمن مجموعه ای کتابت نموده است. مجموعه نامبرده به شماره 331 در کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی در مشهد مقدّس موجود است.(1)

ملّا حسین کربلائی

مولی حسین کربلائی بن علی اکبر اصفهانی، عالم فاضل از دانشوران قرن دوازدهم هجری. وی کتاب «سرور المؤمنین» را به نام شاه سلطان حسین صفوی تألیف نموده است.(2)

ملّا محمّد حسین خوانساری

ملّا محمّد حسین بن علی اکبر خوانساری اصفهانی، عالم کامل و فقیه محقق، از اجلّه علماء و اتقیاء. در اصفهان خدمت پدر خود و مرحوم سیّد حجّةالاسلام شفتی [و سیّد حسن مدرس] تلمّذ نموده و در کربلا سالها به درس شریف العلماء مازندرانی حاضر گردیده تا به مقامات عالیه علم و اجتهاد نائل شد و به اصفهان مراجعت نموده و مورد توجّه مخصوص حاج سیّد اسداللَّه بیدآبادی واقع شده و مورد وثوق و اطمینان ایشان و مورد توجّه عموم طبقات خواص و عوام واقع گردید. وی پس از وفات پدرش در مسجد میرزا باقر در محله بیدآباد امامت می نموده است.

سرانجام در 14 جمادی الثّانی سال 1302ه.ق در اصفهان وفات یافته در مقبره کوچک مسجد سیّد مدفون گردید.

مشارالیه کتب عدیده ای تألیف فرموده که از آن جمله است:


1- فهرست ادبیات مشهد، ص198.
2- الذریعه، ج12، ص177؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص549.

ص: 721

1. حکم الغسالة بعد الانفصال 2. دروس الاصول تاریخ تألیف جلد اول در 16 ذی حجه 1248ه.ق 3. المرشد فی شرح التّبصرة، که در سال 1259 و 1260 تألیف شده و اجازات مشایخ ایشان سیّد حسین بن سیّد صادق موسوی جرفادقانی و میر سیّد حسن بن علی بن محمّد باقر (مدرس) قبل از متن کتاب آمده است.(1)

سیّد حسین مقصودی

سیّد حسین مقصودی فرزند سیّد علی اکبر یزدی، از شعرای معاصر است. در 15 اردیبهشت 1299ش در اصفهان متولّد شده و پس از انجام تحصیلات ابتدائی و متوسطه به استخدام کارخانه صنایع پشم اصفهان در آمده است.(2)

شیخ محمّد حسین فقیه نطنزی*

شیخ محمّد حسین فقیه نطنزی ابن علیرضا، عالم فاضل کامل زاهد. در سال 1285ش در نطنز متولّد شد. مقدّمات را در زادگاه خود فرا گرفت. سپس به اصفهان آمده و در مدرسه چهارباغ در حجره برادرش شیخ محمود ساکن شد.

وی در اصفهان از حضرات آیات شیخ محمّد علی حبیب آبادی، شیخ محمّد جواد فریدنی، شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی ، حاج آقا رحیم ارباب، سیّد مهدی درچه ای، شیخ مهدی نجفی و آقا سیّد محمّد رضا خراسانی بهره برد و خود به تدریس سطوح در مدارس الماسیه، ملّا عبداللَّه عربان مشغول شد و شاگردان بسیاری تربیت کرد.

او نماز جماعت را در مسجد امام اقامه می نمود و در زهد و تقوا زبانزد خاص و عام بود. در 29 محرم 1395ق (مطابق 22 بهمن 1355ش) وفات یافته و در تکیه ملک


1- بیان المفاخر، ج1، صص 310 و 311؛ الذریعه، ج8، ص144؛ فهرست کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی، ج1، ص116؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 547 و 548؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص153؛ الکرام البرره، ج1، صص 409 و 410.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص463.

ص: 722

واقع در تخت فولاد مدفون شد.(1)

[مرحوم حاج شیخ عباسعلی ادیب جهت وفات او اشعاری سروده که به خط استاد حبیب اللَّه فضائلی بر سنگ مزار او نوشته شده و چنین است:

شاق الفقیه بلقاء الحسین

و قد أوی تحت لواء الحسین

عاش سعیداً فی الحیاة کما

فات سیعداً بولاء الحسین

فی التّاسع العشرین من محرّم

صاد بشوقٍ بفداء الحسین

اخرج الواحد من جمع و قُل

«ظل الفقیه بعزاء الحسین»]

سیّد حسین بشارت

سیّد حسین بشارت بن میرزا علیرضا حسینی قائنی، شاعر ادیب، [در اصفهان متولّد شد و پس از تحصیل علم و ادب، در جوانی به خدمت در تلگرافخانه اصفهان پرداخت و درجه سرهنگی را به دست آورد. او در سال 1341ق به موجب فرمانی از سوی احمد شاه قاجار به لقب «بشارت حضور» ملقّب گردید.(2)] و شهرت و تخلّص خود را بشارت قرار داد. وی درسال 1356ق وفات یافته و در تکیه بروجردی واقع در تخت فولاد مدفون گردید.(3)

از اوست:

شبهای فراق چون سحرگاه شود

هنگام دعا و ناله و آه شود

با دل به شکایت تو می پردازم

امّا نه آن چنان که ناله آگاه شود


1- جلوه افلاکیان: مخطوط.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص153؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص86.
3- کارنامه خاندان قائنی (بشارت)، ص210.

ص: 723

شیخ محمّد حسین اژه ای

شیخ محمّد حسین بن میرزا علی محمّد بن ملّا محمّد علی بن ملّا عبداللَّه بن ملّا علی اکبر اژه ای اصفهانی، عالم فاضل زاهد در اصفهان نزد آخوند کاشانی، آخوند ملّا عبدالکریم گزی، سیّد ابوالقاسم دهکردی، شیخ محمّد رضا نجفی، سیّد محمّد مدرس نجف آبادی و سیّد علی نجف آبادی به تحصیل پرداخت.(1)

وی پس از وفات پدر، به مدت 50 سال به اقامه جماعت در مسجد علی علیه السلام پرداخته و امورات شرعی مردم را مورد رسیدگی قرار داد به طوری که در ادارات دولتی حکم و امر ایشان مطاع بوده و مهر ایشان را اعضای دولت قبول داشتند. در اواخر عمر نیز 15سال در خانه خود به امورات شرعی مردم رسیدگی می کردند.(2)

وی در صبح یکشنبه 5 شعبان المعظم 1383ق وفات یافته و در تخت فولاد نزدیک مزار ملّا اسماعیل خواجوئی مدفون شد.(3)

سیّد حسین ظهیر میردامادی

سیّد حسین ظهیر میردامادی ابن میرزا علی محمّد میردامادی خوزانی سِدِهی اصفهانی، عالم فاضل معاصر در قریه «خوزان» از قرائ ثلثه سِدِه ماربین [خمینی شهر کنونی] متولّد گردیده و در اصفهان تزد [آقا سیّد ابوالقاسم دهکردی] و شیخ محمّد رضا نجفی فقه و اصول را آموخت و پس از وصول به مقامات عالیه به مولد خود مراجعت کرده و به ترویج دین و نشر معارف اسلام و ارشاد و هدایت اللَّه مردم اشتغال جسته [و در مسجد ملّا محسن خوزان و مسجد جامع اسفریز اقامه جماعت می نمود] و مورد توجّه و عنایت عموم مردم بالاخص علماء و مقدّسین بود [سرانجام در سال 1388ق وفات یافته و در


1- جلوه افلاکیان: مخطوط.
2- هفته نامه نوید اصفهان، شماره 360، اوّل مرداد 1374ش، ص4.
3- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص65؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص822.

ص: 724

جوار امامزاده سیّد محمّدِ [خمینی شهر] مدفون شد.(1)]

حسین پژمان بختیاری

حسین بختیاری متخلّص به «پژمان» فرزند علی مرادخان میرپنج بن نجف خان بن الیاس خان بختیاری، از شعرای معاصر. مادرش عالم تاج متخلّص به «ژاله» فرزند میرزا فتح اللَّه بن میرزا علی بن میرزا ابوالقاسم قائم مقانی فراهانی است.

در 3 شعبان 1318ق (مطابق 1279ش) در محلّه حسن آباد تهران متولّد شد. [در کودکی پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدند و او در 4 سالگی به همراه پدر به منطقه بختیاری رفت و در آنجا به تحصیلات مقدماتی مشغول شد. پس از فوت پدرش سرپرستی او را جعفرقلی خان بختیاری برعهده گرفت. در نوجوانی به تهران آمد و در مدرسه سن لوئی به تحصیل پرداخت. و در این مدرسه با نیما یوشیج بنیان گذار شعر نو هم کلاسی بود. او از 18 سالگی به سرودن شعر پرداخت. پس از فراغت از تحصیل به استخدام وزارت پست و تلگراف و تلفن درآمد.

پژمان در انجمن های ادبی تهران از جمله انجمن حکیم نظامی شرکت می کرد و اشعار و مقالات او در مطبوعات مرکز به چاپ می رسید. مدتی نیز برای رادیو ایران برنامه های ادبی تهیه می کرد.]

وی سرانجام یک شنبه 10 ذیقعده 1394ق مطابق با سال 1353ش در تهران وفات یافت. کتب زیر از آثار اوست به چاپ رسیده است:

5-1. «تصحیح خمسه نظامی» در 5جلد 6. ترجمه «آتالا» از شاتو بریان 7. ترجمه «رنه» از شاتو بریان 8. «زن بیچاره» (منظوم» 9. «زن سیه روز» (منظوم) 10. ترجمه «وفای زن» از کتاب «آدولف» نوشته بنیامین کنستان [11. «دزد اطفال» 12. «قمار» 13. «گربه سیاه» 14. «کرسیل» 15. «خاشاک» (مجموعه شعر) 16. «دیوان پژمان


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، ص210؛ خمینی شهر شهری که از نو باید شناخت، ص303.

ص: 725

بختیاری»(1)]

از اوست:

دیوانه زنجیر تو عاقل شدنی نیست

از دل هوس وصل تو زایل شدنی نیست

بر گردن خود رشته زلف تو فکندن

امید دراز است که حاصل شدنی نیست

سیّد حسین عریضی

سیّد حسین بن آقا سیّد محمّد علی بن سیّد محمّد باقر حسینی عریضی اصفهانی. دانشمند بزرگوار، فاضل ادیب زبان شناس معاصر. در سال 1285ش در اصفهان متولّد شد پدرش از اساتید علم قرائت و تجوید بود. در اصفهان تحصیلات ابتدائی و متوسطه را تا دیپلم ادامه داد و به استخدام وزارت راه درآمد امّا پس از مدّتی به وزارت معارف منتقل شده و به تدریس در دبیرستانهای اصفهان پرداخت و پس ازچند سال به معاونت و ریاست دبیرستان ادب منصوب شد و 25سال رئیس این دبیرستان بود. در کنار آن همواره به طور خودجوش به مطالعه و آموختن ادامه داد و در زبانهای فارسی، عربی و فرانسه مهارت یافت. همچنین در رشته حقوق در دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد. پس از تأسیس دانشکده ادبیات در اصفهان به تدریس جامعه شناسی در آنجا مشغول شد.(2) او پس از یک عمر خدمت صادقانه به علم و اجتماع در بعدازظهر 23 رمضان المبارک سال 1411ق وفات یافته و در قطعه نام آوران واقع در گورستان باغ رضوان اصفهان مدفون گردید.

آثار و تألیفات زیر از اوست:


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص115؛ ادبیات معاصر، صص 35 و 36؛ چهارصد شاعر برگزیده پارسی گوی، صص 167-164؛ چون سبوی تشنه، 180-178؛ گلزار معانی، ص178؛ سخنوران نامی معاصر، ج2، صص 803-798؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، صص 829-827؛ دویست سخنور، صص 64-62؛ اثرآفرینان، ج2، ص128؛ دانشنامه جهان اسلام، ج5، صص 624 و 625.
2- نشریه «افتخارات ملّی»، شماره 288، نوزدهم اردیبهشت 1370ش؛ یادنامه ادب، صص 37-35.

ص: 726

1.«تاریخ اصفهان» 2.«ترجمه سفرنامه شاردن» قسمت اصفهان که دوبار به چاپ رسیده است. 3. ترجمه مقاله ای درباره کتابهای «لطائف غیبیه» و «مصقل صفا» تألیف سیّد احمد علوی به فرانسه به خواهش سیّد جمال الدّین میردامادی جهت هانری کربن خاورشناس فرانسوی. 4. «گوشه هایی ناشناخته تاریخی حمله مغول به ایران» 5. مقاله «زبان فارسی را پاسداری کنیم» 6. «ترجمه تاریخ هندی» تألیف: «پیِر میل» که در سال 1336ش به چاپ رسیده است.(1)

محمّد حسین خان صدراعظم اصفهانی

محمّد حسین خان صدراعظم اصفهانی بن محمّد علی بن محمّد رحیم علاّف، از رجال مشهور اصفهان در عصر قاجاریه. جدّش مرد فقیری بوده و در اصفهان علاّفی می نموده است. خودش نیز در آغاز شاگرد علاّف بود، امّا به واسطه عقل معاش و استعداد ذاتی بر ثروت خود افزود و در قضایای جنگ بین زندیه و قاجاریه کمک های فراوان به آقا محمّد خان قاجار نمود و مورد توجّه او قرار گرفت، لذا بیگلربیگی اصفهان شد و لقب «امین الدّوله» یافت. در زمان فتحعلی شاه نیز همچنان حاکم اصفهان بود. تا اینکه در سال 1234ق فتحعلی شاه به او لقب «اعتمادالدّوله» داده و او را به عنوان صدراعظم خود برگزید. حاج محمّد حسین خان تا آخر عمر این منصب را بر عهده داشت تا اینکه در ماه صفر 1239ق وفات یافته و جنازه اش در سرداب مدرسه صدر در نجف اشرف مدفون شد. او مردی نیکوکار و خیرخواه بود و آثار فراوانی از خود به یادگار نهاد که از آن جمله است:

بنای مدرسه صدربازار و مدرسه صدرخواجو و مدرسه صدر پاقلعه با عمارت صدری و مرمت مسجد جامع و مدرسه ملّا عبداللَّه و احداث چهارباغ امین الدوله (یا چهارباغ صدری) در محلّه خواجو همگی در اصفهان و احداث قلعه نجف اشرف، بنای


1- مزارات اصفهان، صص 125-123؛ آئین فرزانگی، ج1، صص 84 و 85.

ص: 727

مدرسه صدر نجف، ترمیم صحن مطهر حضرت ابوالفضل العباس و اهداء چندین درب طلا و نقره برای حرم های ائمه در عتبات و حضرت معصومه(سلام اللَّه علیها) در قم، همچنین او تخت طاووس را به عنوان هدیه ازدواج فتحعلی شاه با طاووس خانم اصفهانی از ارامنه جلفای اصفهان به شاه پیش کش کرد.

مرحوم صدر با دختر حاج ابراهیم خان کلانتر (اعتمادالدوله) ازدواج کرد و حاصل آن 8پسر و 4دختر بود.

شعرای آن روزگار در مدح حاج محمّد حسین خان صدر اصفهانی قصاید بسیار گفته اند که برخی از آنها در تذکره حسینیه تألیف میرزا عبدالباقی طبیب اصفهانی گرد آمده است ولی هنوز به چاپ نرسیده است.(1)

میرزا حسین خان ثمر

میرزا حسین خان ثمر بن میرزا محمّد علی خان مستوفی انصاری اصفهانی، شاعر ادیب و دانشمند اواخر قاجاریه ملّقب به «معزّالدّین».

در سال 1284ق در اصفهان متولّد شده [و در این شهر به تحصیل علم پرداخته و خصوصاً از میرزا علیرضا پرتو در ادبیات کسب فیض نمود. او ابتدا در نظام توپخانه اصفهان بوده و بعد به ژنرال آجودانی حضور ظل السّلطان منصوب شد. و در اواخر عمر انزوا اختیار نمود.(2) در شب 24 جمادی الاولی سال 1344ق وفات یافته و در تخت فولادنزدیک تکیه ملک و مجاور تکیه سادات میر محمّد صادقی مدفون شد.


1- شرح حال رجال ایران، ج3، صص 381-379؛ مجله یادگار: سال دوم، شماره 8، فروردین 1325، صص 57-41؛ مختصری از تاریخچه محلّه خواجو، ص18؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 567 و 568؛ صدرالتواریخ، ص55؛ القاب رجال دوره قاجاریه، ص42؛ صدراعظم های سلسله قاجاریه، صص 55-45؛ اکسیر التواریخ، صص 242 و 243؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 753-743.
2- مکارالآثار، ج7، صص 2660-2656.

ص: 728

ثمر در فنون ادب استاد بود. خط را خوش می نوشت و به زبان فرانسه آشنا بود.(1)]

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «ترجمه تاریخ شرق اقصی» 2. «جنگ روس و ژاپن» 3. «ترجمه تاریخ فرانسه» 4. «عبرة النّاظرین» در تاریخ زمان 5. «رعنا و زیبا» منظوم، مطبوع 6. «دیوان اشعار»(2) [به ضمیمه «قصائد مدایح و مراثی پرتو اصفهانی» که در سال 1304ق چاپ سنگی شده و بار دیگر «دیوان ثمر» به همت فرزندش رضا ثمر در سال 1347ش چاپ حروفی شده است.

وی همچنین منتخبات اشعار اسدی طوسی و فردوسی را در سال 1319ق فراهم آورده و به خط شکسته نستعلیق نوشته است که به شماره 11521 در کتابخانه عمومی اصفهان موجود بوده است.(3)

از اوست:

وصل شیرین مَطَلَب زانکه غم عشق رُخَش

تیشه اندر سَرِ فرهاد جگر خون زده است

خنک آن کو ز کف سرو قدِ لاله رخی

پای سرو و لب جو باده گلگون زده است]

محمّد حسین خوراسکانی

محمّد حسین بن محمّد علی خوراسکانی، [از فضلاء قرن دوازدهم هجری و از اهالی خوراسکان جی اصفهان] در سلخ صفر 1172ق کتاب «صیغ النّکاح» حاج شیخ محمّد بن محمّد زمان کاشانی اصفهانی را نوشته [است.] نسخه ضمن مجموعه شماره 1966 در


1- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص38؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص431؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص99؛ دیوان طرب، ص245.
3- فهرست عمومی اصفهان، ج1، ص158.

ص: 729

کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(1)

محمّد حسین هلال اصفهانی

محمّد حسین مُذَهّب فرزند محمّد علی بهار بن ابوطالب اصفهانی شاعر ادیب و هنرمند دوره قاجاریه.

[در اصفهان متولّد شده و نزد پدر و آقا محمّد جواد مُذَهّب فن تذهیب و تشعیر و زرافشانی و نقاشی را آموخت و خط نسخ را نیز خوب می نوشت. بسیاری از قلمدان نگاران و نقاشان از هنر او در نگاره های خود استفاده کرده اند(2)] شعر نیز می سروده و «همت» و «هلال» تخلّص می کرده است. از اشعار او در ایوان جنوبی مسجد سیّد اصفهان بر روی کاشی نقش شده و به این ماده تاریخ ختم می شود:

چو شد معمور این معبدهلال از بهر تاریخش

بگفتا «شد بنای کعبه ثانی با صفاهان»(3)

1255

[هلال اصفهانی سرانجام در شب 6 ذیحجه 1333ه.ق وفات یافته و در فضای بیرون تکیه مادر شاهزاده (ضلع شمالی تکیه) در تخت فولاد مدفون شد. نوه دختری او علی ابریشمکار عبارات سنگ قبر او را تحریر کرده است.(4)]

شیخ محمّد حسین نجفی هزار جریبی

شیخ محمّد حسین نجفی بن میرزا محمّد علی بن آقا محمّد باقر هزار جریبی مازندرانی، عالم فاضل محقّق. در سال 1235ق متولّد شده و مقدمات را نزد پدر دانشمند خود آموخته و مراحل بعدی تحصیل را نزد علمای روزگار خود طی نمود.


1- فهرست مجلس، ج 9-2، ص676؛ خورشید جی، صص 311 و 312.
2- هنر قلمدان، ص137.
3- بیان المفاخر، ج2، ص105.
4- تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.

ص: 730

چون پدرش مدت 15سال به مرض سل مبتلا بوده و نتوانسته بود کتابهای خود را پاکنویس کند، فرزندش پس از سالها از مرگ پدر این مهم را انجام داد و گرنه تمام تألیفات پدرش از بین می رفت. سال وفات صاحب عنوان معلوم نیست.

کتب زیر از مؤلفات اوست.

1. «رساله در احوال پدر و جد خود» 2. «البوارق لکشف معضلات الحقایق»(1)

حسین جلائی

حسین جلائی[ابن میرزا محمّد علی لشکرنویس شیرازی ملقّب به جلاء السلطنه، در 12 صفر 1292ق متولّد شد. ابتدا در بلدیه اصفهان به خدمت مشغول بود و در سال 1309ش مجله «بلدیه اصفهان» را منتشر می ساخت] او در دوره های ششم، دهم، یازدهم، دوازدهم وسیزدهم به عنوان نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای ملّی حضور داشت و چندی نیز کارمند مجلس بود. [او در شهرداری اصفهان نیز مصدر خدماتی بود. سرانجام در 18محرم 1368ق وفات یافته و در یکی از اطاق های تکیه ریزی در تخت فولاد مدفون شد.(2)]

میرزا محمّدحسین حکیم باشی*

میرزا محمّدحسین بن میرزا محمّدعلی حکیم باشی از اطبّاء مشهور اواخر عهد صفویه در قرن دوازدهم هجری. از سادات موسوی اصفهان و معروف به «حکیم سلمانی» است مانند پدر در دربار شاه سلطان حسین صفوی به طبابت می پرداخت. پس از سقوط اصفهان به دست افاغنه از اصفهان به شیراز پناه برده و در آنجا ساکن شد. نواب محمّدتقی خان شیرازی، بیگلر بیگی فارس او را گرامی داشته و در عزّت و احترام او


1- الکرام البرره، صص 414 و 415؛ الذریعه، ج15، ص354؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص506.
2- تاریخ جراید و مجلات ایران، ج2، ص23؛ دائرةالمعارف دانش بشر؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.

ص: 731

کوشید.(1)

سال فوتش به دست نیامد.

محمّد حسین مقدّس مبارکه ای

محمّد حسین مقدّس فانی بن علی محمّد مبارکه ای، عارف سالک و ادیب شاعر در قرن جهاردهم هجری. در سال 1294ق متولّد شده [و در کودکی پدرش را از دست داد و در نوجوانی به کسب و کار پرداخت. در چهل سالگی با پای پیاده به عتبات عالیات رفته و پس از بازگشت به زادگاه خود به تحصیل پرداخت و علم و ادب آموخت و به سرودن شعر لب گشود. سپس به خدمت مشایخ صوفیه درآمده و به مقام ارشاد در سلسله صوفیه نائل شد وبه لقب «مقدّس فانی» شهرت یافت. او زندگی را در زهد و استغنا و اکتفا به اندکی از خوراک و پوشاک و نعمت های دنیوی سپری نموده] و سرانجام در شب یکشنبه 14 محرم 1353 وفات یافته و در «مبارکه» از توابع لنجان اصفهان مدفون شد.

کتب زیر از اوست:

1. «آفتاب عرفان» 2. «خورشید حقیقت» [که یک بار در سال 1336ش و بار دیگر در سال 1376ش به چاپ رسید] 3. «شمس حقیقت» 4. «نور معرفت» و غیره [این چند بیت از یکی از قصاید او در مدح علی علیه السلام است]:

بوی فروردین رسد اندر مشام از هر کنار

یا مگر باد صبا آرد نسیم از زلف یار

گشت صحرا چون بهشت از نکهت اردیبهشت

خیمه زد در طرف بستان پادشاه نوبهار


1- دیوان طبیب اصفهانی، ص223.

ص: 732

باغ از گل گشته مانند گلستان ارم

راغ عطرآگین شده از سبزه های بی شمار(1)]

محمّد حسین رشتی

محمّد حسین معروف به میرزا جان بن محمّد علی رشتی، عالم فاضل وی ظاهراً از شاگردان سیّد حجّةالاسلام است. او بر روی برگ آخر کتاب «شرح لمعه»، مطالبی از کتاب «تحفةالابرار» مرحوم سیّد حجّةالاسلام راجع به دندان ها نقل می کند. تاریخ نوشتن مطالب شب یکشنبه 16 جمادی الثانی 1245ه.ق است. نسخه در کتابخانه مدرسه فیضیه قم موجود است.(2)

[ظاهراً او همان شخصی است که در تکیه مادر شاهزاده در تخت فولاد مدفون است و نام و تاریخ وفاتش بر روی سنگ لوح قبر چنین آمده است: «الفاضل الکامل الباذل العالم العامل الجلیل، ابن محمّد علی خان، محمّد حسین الرشتی فی دوشنبه هشتم شهر شوال سنه 1273 (3)]

محمّد حسین ریزی لنجانی

محمّد حسین بن محمّد علی ریزی لنجانی اصفهانی، خطاط نسخ نویس. در سال 1258ق نسخه ای از «مسالک» شهید ثانی از «طلاق» تا «فرائض» را به خط نسخ کتابت نموده است. کتاب به شماره 98 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم موجود است.(4)


1- دیوان قصاید خورشید حقیقت: مقدمه و ص 34؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص550؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، ص827.
2- بیان المفاخر، ج1، ص313.
3- تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
4- فهرست فیضیّه، ج1، ص243.

ص: 733

میرزا محمّد حسین صدرائی

میرزا محمّد حسین صدرائی بن میرزا محمّد علی بن حاج صدرائی تاجر اصفهانی [از فعّالان و مبارزان صدر مشروطیت در تهران] در نوجوانی و جوانی به تحصیل معقول و منقول مشغول شد و پس از فوت پدرش در سال 1323ق دست از تحصیل کشید و به تحصیل تنباکو مشغول شد. او از عوامل اصلی مخالفت با استبداد محمّد علی شاه و تحصّن در سفارت عثمانی به شمار می رفت. پس از آن در تأسیس فرقه دموکرات نقش مهمّی ایفا کرد.(1)

سیّد حسین طباطبائی*

سیّد حسین بن محمّد علی طباطبایی، ادیب فاضل خوشنویس در قرن سیزدهم هجری می زیسته و خط نسخ را بسیار زیبا می نوشته و طبع روانی داشته و شعر نیز می گفته است.

وی نسخه ای از «وقف نامه مسجد سیّد» اصفهان را در صفر 1290ق به خط نسخ زیبای خود نوشته است که در کتابخانه آقای سیّد مهدی شفتی در اصفهان موجود است.(2) همچنین جزء دوّم از مُجَلَّد چهاردهم کتاب «بحارالانوار» علّامه مجلسی را به خط نسخ در شوال 1292ق کتابت کرده که در کتابخانه مدرسه صدر بازار موجود است.(3)

از دیگر آثار او کتاب «منتخب الصّحاح» تألیف حاج سیّد اسداللَّه بیدآبادی است که به شماره 185 در کتابخانه آیت اللَّه بروجردی موجود است.(4)


1- مجلّه یغما.
2- فهرست سه کتابخانه اصفهان، ص175.
3- فهرست مدرسه صدر بازار، ج2، ص439.
4- یادداشت های محقق گرامی آقای رحیم قاسمی.

ص: 734

میرزا حسین منشی اصفهانی

میرزا حسین بن خواجه عنایت اللَّه اصفهانی، خوشنویس و ادیب ماهر در قرن دهم هجری. پدر و عمویش در سلسله حسن بیک و حسین بیک یوزباشی استاجلو منصب وزارت و استیفا داشتند. مدّتی تحریر دارالانشاء را بر عهده داشت و چون طمع ریاست به دارالانشاء را داشت و در این امر موفّق نگردید، راهی هند شد. خط تعلیق را خوش می نوشت. سپهر در تذکره خوشنویسان می نویسد: وی در سال 936ق فوت شده است.(1)

محمّد حسین گرجی اصفهانی

محمّد حسین بن عیسی بیگ گرجی جدیدالاسلام اصفهانی خطاط فاضل. صاحب حواشی بر قرآن مجید به خط شکسته نستعلیق به شماره 217 در کتابخانه قدس رضوی. تاریخ کتابت متن سال 1203ق می باشد.(2)

حسین عبداللهی خوروَش

حاج حسین عبداللهی خوروَش ابن غلامعلی بن حاج محمّد رضا مباشر اصفهانی، از شعراء و نویسندگان معاصر. در رجب سال 1339ق در اصفهان متولّد گردیده. تحصیلات قدیم و جدید خویش را در مدارس جدید و قدیم نزد اساتید به پایان رسانیده، عمری را به مطالعه و تألیف و تحقیق در موضوعات دینی گذرانید. دانشمندی محقّق، نویسنده ای توانا و پژوهشگری سخت کوش بود. مدّتی روزنامه ای به نام «پیک عدالت» منتشر می کرد و در برخی از روزنامه های اصفهان و طهران مقالاتی می نوشت. همچنین او سالها به کتابفروشی در کتابفروشی که به نام «مطهر» نامیده بود، مشغول بود. شعر نیز می سرود. ابتدا «هابط» تخلّص داشت. سپس آن را به «همّت» تغییر داد.

سرانجام در جمادی الاولی 1409ق وفات یافته و در گورستان جدید باغ رضوان


1- گلستان هنر، ص54؛ تذکره خوشنویسان، ص 57 و 58.
2- راهنمای گنجینه قرآن، ص299.

ص: 735

اصفهان مدفون شد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «افکار و عقاید بزرگان» 2. «انقلاب یا نهضت سیّد جمال الدّین»، مطبوع 3. «برهان در نسخ ادیان» 4. «بهداشت صورت» 5. «پیشوای آینده جهان» 6. «تأثیر موسیقی بر روان و اعصاب»، مطبوع 7. «تراش ریش از نظر بهداشت و اسلام»، مطبوع 8. «خطرات آینده» 9. «دخانیات از نظر بهداشت و اسلام» 10. «دیوان اشعار» از غزل و قصیده و رباعی 11. «شطرنج» 12. «سیّد جمال الدّین و سازمان فراماسونری» 13. «سیاست خارجی ها در ایران» 14. «شعله احساسات» 15. «شهر تبلیغات» 16. «عدالت اجتماعی» 17. «علل بیماریهای روحی» 18. «فدائیان شهوت» 19. «فرهنگ اسلام شناسان خارجی»، مطبوع 20. «فرهنگ زندگی» 21. «قرآن و فلاسفه غرب» یا «قرآن از نظر دانشمندان خارجی» 22. «کمونیزم در مکتب اجتماع» 23. «مردان نامی و دانشمندان باختر» 24. «موسیقی در اسلام»، مطبوع(1)

از اوست:

به کشوری که در آن نیست فکر فهمیدن

رواست گریه بر آن کرد جای خندیدن

در آن سرای که دزدان ز مکر بیدارند

نه جای اَمن و امانست بهر خوابیدن

حسین نور صادقی

حسین نور صادقی بن سیّد فتح اللَّه، مترجم و روزنامه نگار معاصر، در 24 شوال 1328ق در اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان فرهنگ و متوسطه را در دبیرستان صارمیه اصفهان و تحصیلات عالیه را در دانشسرای عالی انجام داد. سپس


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 536 و 537؛ مزارات اصفهان، صص 125 و 126.

ص: 736

به استخدام بانک کشاورزی درآمد ولی پس از یک سال استعفا داده و به تجارت، نویسندگی و روزنامه نگاری پرداخت. وی روزنامه «نقش جهان» را از سال 1322 تا 1336ش منتشر کرد. او به زبان های انگلیسی و عربی آشنا بود و به چند کشور اروپائی سفر کرد و سرانجام در سال 1372ش در تهران وفات یافت.

تألیفات و ترجمه های او عبارتند از:

1. «اصفهان» 2. «ترجمه سه منجم روسی و سه منجم انگلیسی» (نوشته ژول ورن) 3. «ترجمه سفرنامه او ژن فلاندن به ایران» 4. «ترجمه هشت سال در ایران» (نوشته سر پرسی سایکس) 5. «ترجمه قتل دوشس» 6 «گلهای سعادت» 7. «شهرهای تاریخی ایران» 8. «ظل السلطان»

شعر نیز می سروده و «سعادت» تخلّص می کرده است. این بیت از اوست:

مطرب امشب سرخوش است و طرز دیگر می زند

نیک بخت آن کس که با محبوبه ساغر می زند(1)

حسین زاهد اصفهانی

حسین بن قاسم اصفهانی زاهد، از محدثین عامّه در قرن سوم هجری. ذهبی درباره او گوید: «فیه لین». زاهد قبل از سال 240ق فوت شده است.(2)

وی از اسماعیل بن ابی زیاد شامی روایت می کند و ابی اسحاق ابراهیم بن محمّد بن حسن ثقفی طیّان ازا و نقل حدیث کرده است.(3)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 246-244؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، ستون 910 و 911؛ چهره مطبوعات معاصر، ص45؛ رجال اصفهان، مقدمه.
2- میزان الاعتدال،ج1، صص 29 و 255.
3- التّحبیر، ج1، ص191.

ص: 737

ملّا محمّد حسین قمشه ای کبیر

آخوند ملّا محمّد حسین کبیر بن محمّد قاسم قمشه ای نجفی، عالم کامل و فقیه محقّق، از علمای عالیقدر قرن سیزدهم و چهاردهم هجری. در سال 1250ق متولّد شده است. وی از اعقاب ملّا شمس الدّین بحرینی است. پس از تحصیلات مقدماتی به نجف اشرف رفته و در اواخر عمر شیخ مرتضی انصاری در درس ایشان حاضر شد و پس از وفات او نزد سیّد حسین کوه کمری، میرزا محمّد حسن شیرازی، میرزا حبیب اللَّه رشتی به تحصیل پرداخته و به اجتهاد نائل شد و به تدریس فقه و اصول پرداخت.

او دوره های «جواهر الکلام»، «وافی»، «مستند»، «بحارالانوار» و «وسائل الشیعه» را از روی خطوط مؤلفین آنها تصحیح نمود.

در جریان حمله انگلیسی ها به عراق و نهضت مقاومت عشایر و مردم بین النّهرین و علماء آنجا به رهبری میرزا محمّد تقی شیرازی (انقلاب 1920م عراق) شرکت فعال داشت.

وی سرانجام در حدود 12 محرّم 1336ق در سن 86 سالگی در نجف اشرف وفات یافته و در ایوان مقبره شیخ الشریعه اصفهانی در صحن مطهر حرم حضرت علی علیه السلام در نجف اشرف مدفون گردید.

ایشان را تألیفاتی است که از آن جمله است:

1. «ادلّة الرشاد فی شرح نجاة العباد» در 18 مجلّد 2. «خضابیه» که در 13 رمضان 1310ق از تألیف آن فراغت یافته است. 3. «حاشیة الرّوضة البهیّه» 4. «زیارت عاشورا و کیفیت آن» 5. «عُدَّةِ طریقِ التّحقیق» 6. «آداب حمام»

ارشد اولاد او میرزا محمّد حسن از فضلای آن عهد بوده که به فاصله چند ماه در رمضان 1336ق وفات یافته است.(1)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص551؛ زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص252؛ نقباء البشر، ج2، صص 635 و 636؛ الذّریعه، ج1، ص402 و ج6، ص94 و ج7، ص176؛ میرزای شیرازی (ترجمه هدیة الرّازی)، ص137؛ جغرافیای تاریخی شهرستان شهرضا، ص79-77؛ فوائد الرضویه، ج2، ص528؛ رجال اصفهان، ص166؛ تاریخ شهرضا، ص75.

ص: 738

حسین شفیعی

حاج حسین شفیعی ابن قدمعلی بن حسین بن محمّد علی بن محمّد شفیع اصفهانی، شاعر عارف دانشمند معاصر. در سوم محرّم 1341ق در محلّه لُنبان اصفهان متولّد شد. در این شهر نزد فضلای این شهر همچون سیّد صدرالدّین کوهپایه ای، شیخ اسداللَّه ایزدگشسب، شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی، و حاج آقا رحیم ارباب به کسب علم پرداخته و مدّت 15 سال از محضر میرزا علی آقا شیرازی بهره علمی و معنوی برد. [در قم نیز از درس آیات عظام بروجردی و مرعشی نجفی بهره گرفته و در شیراز نیز به خدمت ذو الرّیاستین رسیده و کسب فیض نمود و از سیّد نورالدّین شیرازی بهره علمی گرفت. وی مدّتی در اصفهان به کتابفروشی و زمانی به تدریس در دبیرستانها و دانشگاه اصفهان و یا در منزل خود می پرداخته و با درس اخلاق خود خصوصاً نهج البلاغه مردم و خصوصاً دانشجویان و جوانان را با حکمت و عرفان آشنا می نموده و جان های مشتاق عرفان الهی را سیراب می کرده است.

وی سرانجام در سوم بهمن 1378ش وفات یافته و در قطعه نام آوران گورستان باغ رضوان اصفهان مدفون شد.]

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «نورالیقین» در شرح صفات المتقین معروف به خطبه همام، مطبوع 2. «شرح وصیت نامه حضرت علی علیه السلام به فرزندش حضرت مجتبی علیه السلام» 3. «لوامع العرفان» منظومه عربی در توحید و عرفان 4. «مجموعه ای از غزلیات شعرای قدیم و جدید» 5. «ترجمه تجلی فضیلت» به فارسی، متن اصلی به عربی از ابوالفضل میرلوحی منتخب از شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید درباره فضائل حضرت علی علیه السلام 6. «مقدمه کنوز الرّموز» تألیف میرحسین هروی 7. «دارالجنون عشق» مطبوع 8. «بهجةالطالبین» در منطق و

ص: 739

غیره

این شعر از اوست:

شوق دیدار تو ای خسرو خوبان تا چند

بر سر خار بیابان بدواند ما را[...]

جان به شکرانه دهم گر نفسی آن دلبر

به کنارش ز محبّت بنشاند ما را(1)

شیخ محمّد حسین صبوری*

شیخ محمّد حسین صبوری سیچانی فرزند حاج ملّا قدیر سیچانی، عالم فاضل متقّی، از علمای معاصر اصفهان متوفی سال 1371ق مدفون در تکیه سیّد محمود کلیشادی (مغنی گو) در تخت فولاد اصفهان.(2)

شیخ محمّد حسین رشتی

شیخ محمّد حسین رشتی ابن حاج میرزا قوام الدّین بن حاج میرزا عبدالرزاق رشتی بن حاج میرزا محمّد کاظم بن حاج محمّد جعفر لنگرودی، عالم فاضل معاصر. در سال 1337ق متولّد شده و [تحصیلات خود را نزد علمای اصفهان، شیخ هبةاللَّه هرندی، شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی، شیخ محمود مفید، میرزا عبدالوهاب زاهدی، میرزا هاشم خوانساری، آقا سیّد ابوالحسن شمس آبادی، سیّد عباس صفی دهکردی و میر سیّد علی بهبهانی (در هنگام اقامت و تدریس ایشان در اصفهان) انجام داد و خود نیز در مدرسه درکوشک به تدریس پرداخت. ایشان تولیت مدرسه درکوشک را نیز برعهده داشت. عالمی بود خلیق و خوش محضر و وارسته] سرانجام در 3 ربیع الاوّل 1414ق وفات


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص270 و 271؛ مزارات اصفهان، صص 140 و 141؛ دارالجنون عشق، مقدمه؛ آثار و افکار حکماء و عرفای مشهور اصفهان، صص 351-339.
2- یادداشت های محقّق گرامی آقای حمید خلیلیان.

ص: 740

یافته و در مقبره مسجد سیّد اصفهان مدفون گردید.(1)

ملّا محمّد حسین اصفهانی کاظمینی

ملّا محمّد حسین بن کرمعلی اصفهانی کاظمینی، پدر و جدّش تجارت می کرده اند، در حدود 1170ق متولّد شده و در اوایل جوانی اندکی تحصیل علوم نمود. سپس سالها به سیر و سیاحت در اطراف شهرها پرداخته و خدمت جمعی کثیر از علماء و بزرگان رسیده و چون از سفر خسته شد، در کاظمین ساکن گردیده و مدّت 30سال در آن ارض اقدس مجاور بوده است. او از سال 1227ق شروع به تألیف کتابی کشکول مانند نموده و آنچه در مسافرت ها و شهرها دیده و شنیده است در آن جمع آوری کرده است.

[علاوه بر آن و «تاریخ جهان آرا»یِ غفاری را خلاصه کرده و آن را «جامع التّواریخ» نام نهاده است.(2)]

میرزا حسین خان صحّت

میرزا حسین خان صحّت ابن محمد کریم اصفهانی، از روزنامه نگاران و نیکوکاران معاصر در حدود 1269ش در اصفهان متولّد شد و در اثر لیاقت و پشتکار توانست در میان همشهریان خود مقام ارجمندی را به دست آورد. مدّتی در پلیس جنوب به فعالیت مشغول بود. سپس در اصفهان به دواسازی و بعداً به تجارت روی آورد. از او آثار خیریه فراوانی به جای مانده است که از آن جمله است:

1. وقف باغ رکن الملکی واقع در محمودیه جهت دبیرستان صارمیّه 2. تأسیس درمانگاه صحّت در محلّه درکوشک، که در تعریض خیابان از بین رفت. 3. تأسیس


1- مزارات اصفهان، ص65؛ مصاحبه غلامرضا نصرالهی با شیخ محمّد حسین رشتی در یکشنبه 5 خرداد 1370ش.
2- الذریعه، ج5، ص 47 و ج 18، ص73 و ج18، ص73؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 551 و 552.

ص: 741

مدرسه صحّت در محلّه مستهلک (جنب شاهزاده ابراهیم)

[وی مجله صحّت را از سال 1304 تا 1307ش منتشر کرد. وی سرانجام در 14 دی 1357ش وفات یافته و در تکیه خانوادگی جنب تکیه ملک مدفون شد. این تکیه چند سال بعد خراب شده و ضمیمه تکیه شهداء شد.(1)]

محمّد حسین اصفهانی

محمّد حسین بن محمّد محسن اصفهانی، از فضلاء قرن سیزدهم هجری و ساکن کربلا بوده است. وی ظاهراً از شاگردان سیّد ابراهیم صاحب ضوابط و شیخ حسن کاشف الغطاء می باشد.

از آثار او:

1. در سه شنبه 8 جمادی الاولی سال 1263ق نسخه ای از کتاب «الرّد علی الصّوفیه» تألیف آخوند ملّا حسن بن محمّد علی یزدی را در مدرسه حسن خان در کربلا به خط نسخ به پایان رسانیده است.

2. در هفدهم صفر 1275ق کتابت نسخه ای از «دمیة القصر و عصرة اهل العصر» را به خط نسخ به پایان رسانیده، کتاب به شماره 6162 در کتابخانه ملی ملک در طهران موجود است.(2)

ملّا محمّد حسین تاج اصفهانی

ملّا محمّد حسین معروف به «تاج» ابن محمّد محسن اصفهانی، عالم فاضل، از فقهاء و دانشمندان قرن یازدهم هجری. در سال 1010ق در اصفهان متولّد شد(3) و در این شهر تحصیل کرد. و در فقه، حدیث، کلام و ادبیات متبحّر شد. او عالمی زاهد و عابد و تارک


1- تاریخ جراید و مجلات ایران، ج3، صص 112-107؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص225؛ تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
2- فهرست ملک، ص312.
3- وقایع السنین و الاعوام، ص499.

ص: 742

دنیا بود. بارها به او پیشنهاد مناصب دولتی را نمودند امّا او نپذیرفت و به زندگی ساده و زاهدانه خود ادامه داد.(1) شاه سلیمان به ملاقات او علاقه بسیار داشت امّا «تاج» از او اعراض می کرد. عاقبت به اهتمام شیخ علی خان زنگنه وزیر شاه سلیمان، ملاقاتی در باغ هزار جریب بین شاه سلیمان و ملّا محمّد حسین تاج رخ داد، ولی تاج به شاه روی خوش نشان نداد.(2)

وی سرانجام در شب یکشنبه 3 صفر المظفّر 1100ق وفات یافت و جنازه جهت دفن به مشهد مقدس نقل گردید.(3)

[در کتابهای «الروضة النضره» و «الکواکب المنتشره» او را با «محمّد حسین بن شمس الدّین محمّد» (شاگرد ملّا محمّد تقی مجلسی) یکی دانسته اند(4)]

سیّد محمّد حسین مدرس

سیّد محمّد حسین مدرس صادقی ابن سیّد محسن بن سیّد محمّد باقر بن میر سیّد علی حسینی، شاعر و ادیب فاضل. در سال 1304ق در اصفهان متولّد شده و تحصیلات مقدّماتی خویش را در اصفهان انجام داد و سپس به کار در یکی از تجارت خانه های اصفهان مشغول شد. [او نزد برادرش میرزا عبداللَّه ثقةالاسلام نیز تحصیل نموده و خط نسخ را نیکو می نوشته و قرآن مجید را کتابت نموده است.] شعر را نیکو می سروده و از آثار او «دیوان اشعار» و «گلشن نجات» به طبع رسیده است.

وی در 6 محرم الحرام 1389ق وفات یافته و در تکیه سادات میر محمّد صادقی واقع در تخت فولاد مدفون شد.

از اوست:


1- جامع الرواة، ج2، ص100؛ الکواکب المنتشره، صص 189 و 190.
2- تتمیم امل الآمل، صص 127 و 128.
3- وقایع السنن و الاعوام، ص499.
4- الروضة النّضرة، ص158.

ص: 743

ای یار پری چهره که خود روح روانی

دل می بری از خلق ولی خویش ندانی

هر جا نگرم روی خوش و طلعت زیبا

از هرچه مرا در نظر آید به از آنی

چشم تو بود فتنه و زلفین تو جادو

هر عضو تو را می نگرم آفت جانی(1)

محمّد حسین اصفهانی

محمّد حسین بن شمس الدّین محمّد اصفهانی، عالم فاضل. در اصفهان خدمت جمعی از علمای اعلام از جمله ملّا محمّد تقی مجلسی تلمذّ نموده است. وی در پنج شنبه نیمه ذی الحجه 1047ق نسخه ای از «تهذیب الاحکام» را تا پایان «کتاب الزّیارات» به خط نسخ کتابت نموده است. نسخه به شماره 3779 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.

صاحب عنوان نسخه را نزد ملّا محمّد تقی مجلسی قرائت نموده و از ایشان دو اجازه دریافت داشته است. اجازه اول در پایان کتاب الصّوم و اجازه دوم در آخر نسخه و مورخ دوّم اُخَر ذی القعده 1050ق می باشد.(2)

وی در شوال 1076ق نسخه ای «مصباح المتهجد» شیخ طوسی را به خط نسخ کتابت نموده است. نسخه در جامع گوهرشاد مشهد موجود است.(3)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 438-436؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص884؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص213؛ مصاحبه غلامرضا نصرالهی با آقای نصراللَّه مدرس (فرزند صاحب عنوان) در تاریخ 19 شهریور 1376.
2- فهرست مرعشی، ج10، صص 164 و 165؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص389.
3- فهرست گوهرشاد، ص397.

ص: 744

حسین علوی آوی

سیّد حسین بن محمّد بن ابی الرضا علوی آوی، عالم ادیب و منشی [از اعلام ادبای رشته های عربی و فارسی نیمه اول قرن هشتم هجری و اصلش از سادات آوه (آبه کنونی بین قزوین و همدان) بوده است. در جوانی از آوه به کاشان و از کاشان به اصفهان آمده و در این شهر اقامت جسته و با بزرگان شهر و متنفذین آن مثل افراد خاندان صاعدی، خواجه شمس الدّین محمّد بن نظام الدّین یزدی و امیر مظفرالدّین شیخ علی حاکم اصفهان معاشرت داشته است.(1)]

وی کتاب «محاسن اصفهان» تألیف مفضل بن سعد مافروخی را از عربی به فارسی بسیار روان و فصیح ترجمه کرده و به نام امیر محمّد فرزند خواجه رشیدالدّین فضل اللَّه همدانی نامیده است.(2)

از دیگر آثار او «شرح عهدنامه علی علیه السلام برای مالک اشتر» است که در یک مقدمه و دو مقاله به نام «شرف الدّوله تاج الاسلام علی نامینینی» در 5 ربیع الثّانی 730ق تألیف نموده و میکروفیلم آن به شماره 3432 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

حسین اسلامیان*

استاد حسین اسلامیان فرزند محمّد قلمدان ساز، هنرمند معاصر اصفهان. در سال 1290ش دراصفهان متولّد شد. نقاشی را در کارگاه پدر آغاز کرد و سپس به خدمت هنرمند وارسته میرزا آقا امامی درآمد و کم کم در فنون مختلف نقاشی و تذهیب به مهارت دست یافت. در سال 1326ش به تهران رفت و در سال 1334ش به اداره هنرهای زیبا راه یافت و درضمن فعالیّت های هنری به تدریس مشغول شد.


1- تاریخ تشیع اصفهان، ص 318 و 319.
2- تاریخ نظم و نثر، ج1، ص194؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص23.
3- فهرست میکروفیلم دانشگاه، ج2، ص141.

ص: 745

او در زمینه نقاشی، تذهیب، تشعیر،میناکاری، جلدسازی،ساخت انواع بوم، سوخت، قلمدان سازی و نقاشی زیر لاکی و روغنی مهارت داشت. او در 21 فروردین 1360ش در تهران درگذشت. از تابلوهای مشهور او «صحنه چوگان بازی» (با تاریخ 1336ش) است. آثار او در موزه هنرهای تزئینی و موزه هنرهای ملّی ایران نگهداری می شود.(1)

حسین بیرجندی

ابوالقاسم (ابوعبداللَّه) حسین بن محمّد بن احمد بن محمّد بن محمّد بن اسحاق بن منازل بیرجندی قاینی معروف به «ادیب اصفهان» از محدّثین عامه است. به صلاح و عفّت معروف بوده و او را «اصمعی صغیر» نیز می گفته اند. وی کثیرالکتابة و دقیق النّظر بوده است.(2)

سیّد محمّد حسین سجادی نجف آبادی*

سیّد محمّد حسین بن سیّد محمّد بن سیّد احمد نجف آبادی، عالم کامل، در نجف آباد متولّد شده و در اصفهان به تحصیل مشغول شد. سپس به عتبات عالیات رفته و از محضر درس میرزای شیرازی کسب فیض نمود و پس از وفات ایشان نزد آخوند خراسانی و سیّد محمّد کاظم طباطبائی یزدی ادامه تحصیل داد و پس از نیل به اجتهاد به زادگاه خود مراجعت نموده و به تدریس و اقامه جماعت و ارشاد مردم مشغول شد. ایشان سرانجام در 7رجب 1331ق وفات یافته و در قبرستان قدیم نجف آباد مدفون شد. او دارای اجازه از میرزای شیرازی و شیخ محمّد تقی آقا نجفی می باشد.

از تألیفات ایشان می توان به 1. رساله ای در صلاة 2. رساله ای در منطق و 3. رساله در ادبیات و معانی و بیان اشاره کرد.(3)


1- گلزارمشاهیر، صص 371 و 372؛ دائرةالمعارف هنر، ص27.
2- معجم البلدان، ج2، ص524.
3- سیمای دانشوران، صص 108-106؛ آئینه اهل قلم، صص 56 و 57.

ص: 746

حسین عریضی کوفی

ابوطالب حسین بن محمّد بن جعفر بن حسین کوفی بن عیسی الرّومی بن محمّد الازرق بن عیسی الاکبر بن محمّد الاکبر بن علی العریضی بن جعفر الصادق علیه السلام از سادات عالیقدر قرن پنجم هجری است. زوجه اش داور بانو دختر مرداویج دیلمی و دخترش ملک بانو همسر اسماعیل طاهر بن ابی هاشم محمّد بن محسن بن ابی یعلی بن طاهر بن علی بن ابی الحسین محمّد الشّاعر بن احمد بن محمّد بن احمد بن ابراهیم طباطبا بوده است.

صاحب عنوان در صفر 458ق در اصفهان وفات یافت(1) وی از نیشابور به اصفهان منتقل شده و در این شهر وفات یافته است. مزار او در امامزاده درب امام اصفهان می باشد. اعقاب او در اصفهان و نیشابور ساکن بوده اند.(2)

جمال الدّین حسین اصفهانی

جمال الدّین حسین بن محمّد بن جمال الدّین اصفهانی، متوفی در غرّه ربیع الاوّل سال 735ق.

در قبرستان قدیم آب بخشان قبری بود بدین نام و نشان و محلّ آن در کنار دیوار کوچه بن بست دست راست اول میدان آب بخشان [میدان شهدای کنونی] انتهای چهارباغ پایین قرار داشت که فعلاً اثری از آن باقی نیست.

صاحب قبر ظاهراً از دانشمندان قرن هشتم ولکن مجهول الحال است. برخی وی را نواده جمال الدّین محمّد بن عبدالرزّاق شاعر اصفهانی دانسته اند.(3)

[مرحوم استاد مهدوی در کتاب دیگر خود «مزارات اصفهان» ذیل مدفونین گورستان آب بخشان می نویسد:

«18- خواجه کمال الدّین محمّد بن جمال الدّین اصفهانی» فاضل ادیب متوفی در


1- منتقلة الطالبیه، ص23.
2- مزارات اصفهان، ص 204.
3- مجله یادگار، سال سوم، شماره 10، ص 83.

ص: 747

ربیع الاوّل سال 953ق قبر او در کنار دیوار کوچه شرقی نرسیده به فلکه شهدا تا چند سال قبل سنگ او موجود بود ولی بعداً به سرنوشت دیگر سنگ های مزارات این گورستان و سایر مقابرا صفهان دچار گردید.»(1)

باتوجّه به اینکه خود مرحوم مهدوی آن سنگ نوشته را ندیده و مطلب خود را از مقاله مرحوم صدر هاشمی در مجله یادگار گرفته است، باید گفت نام متوفی و تاریخ فوت او در کتاب مزارات نادرست است.]

آقا حسین خوانساری

آقا حسین خوانساری بن جمال الدّین محمّد بن حسین خوانساری، عالم کامل محقّق مدقّن، فقیه متکلّم، حکیم و فیلسوف، شاعر ادیب، از اکابر علمای قرن یازدهم هجری.

به خاطر اینکه لقب پدر و فرزندش «جمال الدّین» بوده به «ذوالجمالین» شهرت داشته است.

او در ذیقعده 1016ق در خوانسار متولّد شد. در نوجوانی به اصفهان آمد و در مدرسه خواجه ملک جنب مسجد شیخ لطف اللَّه به تحصیل مشغول شد و نزد علمای اعلام میر ابوالقاسم فندرسکی، ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری، ملّا محمّد تقی مجلسی، علاءالدّین حسین خلیفه سلطان و ملّا حیدر خوانساری تلمذّ نموده و به مقام بلند علم و فضیلت نائل شد، تا جائی که او را «استاد الکلّ فی الکلّ» و «استاد البشر والعقل الحادی عشر» گفتند.

او متوّلی و مدّرس مدرسه جدّه بوده و صدها تن از فضلاء محضر درس او را درک نموده و از خرمن پربار علوم او خوشه برچیدند. بسیار مورد لطف و اکرام شاه سلیمان صفوی بوده و به درخواست او در نبود شاه، به نیابت او می نشسته است.

[همسرش خواهر ملّا محمّد باقر سبزواری است که زنی صالحه و فاضله بوده و آقا


1- مزارات اصفهان، ص28.

ص: 748

جمال الدّین و آقا رضی الدّین، از این مخدّره متولّد شده اند.]

آقا حسین مانند فرزندش آقا جمال بذله گو و حاضرجواب بوده و لطیفه های زیادی از او نقل می کنند.

او سرانجام در غرّه رجب المرجّب سال 1098ه.ق وفات یافته و بنا به وصیت خودش در مزار بابا رکن الدّین (تخت فولاد) مدفون شده و به دستور شاه سلیمان صفوی بقعه ای عالی بر سر مزار او بنا شد. پس از وفات او تا امروز دهها تن از علماء و فضلاء در داخل بقعه و خارج از آن مدفون شدند و لذا به بقعه آقا حسین خوانساری، «قبّةالعلماء» گفته می شد.

شعرا و گویندگان در رثای او مرثیه ها گفته و ماده تاریخ وفات او را به نظم کشیده اند. از جمله:

[مسیحا کاشانی این عبارت را ماده تاریخ او یافته است:

«دفن العلم کالهدی فی التّراب»]

و شخص دیگری گفته:

قال رضوان له: «ادخل جنّتی»

و به فارسی نیز گفته اند:

از آسمان یکی به درون سر نمود و گفت:

«امروز هم ملایکه گفتند یاحسین»

سنگ قبر آقا حسین خوانساری از جنس یشم گرانبها بوده که در فتنه افاغنه شکسته شده و معدوم شد و چند سال بعد سنگ از دو قطعه مرمر بر روی قبر او و فرزندش آقا جمال نصب شد.

هنگامی که برای دفن شیخ اسداللَّه فهامی در بین دو قبر آقا حسین و آقا جمال قبر حفر می کرده اند جسد مبارک آقا حسین آشکار شد و آن را صحیح و سالم یافتند.

این کتب و رساله ها از تألیفات اوست:

1. ترجمه «صحیفه سجادیه» 2. حاشیه بر «الهیات

ص: 749

شفا» 3. حاشیه بر «طبیعیات شفا» 4. حاشیه بر «شرح اشارات» 5. حاشیه بر «مختصر الاصول» 6. حاشیه بر «محاکمات 7. حاشیه بر حاشیه قدیم «شرح تجرید» 8. مشارق الشّموس در شرح کتاب دروس، معروفترین اثر او که در سالهای 1305 و 1311ق چاپ سنگی شده است. 9. منشآت

آقا حسین خوانساری گاهی نیز شعر می سروده و این رباعی از اوست:

ای باد صبا طرب فزا می آیی

از طوف کدامین کف پا می آیی

از کوی که برخاسته ای راست بگو

ای گرد به چشمم آشنا می آیی(1)

حسین رویدشتی

ابونصر حسین بن محمّد بن حسین رویدشتی اصفهانی، از محدّثین قرن پنجم هجری است. از اهالی روستای «رویدشت» اصفهان بود و از ابوطاهر بن محمود ثقفی، عبدالرّحمان بن ابی عبداللَّه و دیگران حدیث شنید.

وی در ماه جمادی الآخر سال 488ق وفات نمود.(2)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 220 و 221؛ ریاض العلماء، ج2، صص 57-60؛ جامع الرّواة، ج1، ص235؛ امل الآمل، ج2، ص101؛ سلافة العصر، ص491؛ تتمیم امل الآمل، صص 182 و 183؛ قصص الخاقانی، ج2، ص36؛ روضات الجنّات، ج2، صص 339-358؛ فیض قدسی، ص205؛ تذکرة العلماء، صص 87 و 88؛هدیة الاحباب، ص253؛ لباب الالقاب، ص22؛ شمس التّواریخ، ص14؛ تذکره حسینی، ص109؛ مطلع الشمس، صص 415 و 416؛ وقایع السنین و الاعوام، ص501؛ قصص العلماء، ص265؛ دائرة المعارف المسمی بمقتبس الاثر، ج2، ص218؛ تذکرة القبور یا رجال اصفهان، صص 82-88؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 558-560؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 108-111؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، صص 174 و 175؛ شواهد االربوبیه (مقدمه)، ص94، جغرافیای خوانسار، صص 137-141، فرزانگان خوانسار، صص 56-58؛ فوائد الرضویه، ج1، ص153؛ زندگینامه علاّمه مجلسی، ج1، صص 137 و 287؛ معجم مؤلفی الشیعه، ص163؛ دانشمندان خوانسار، صص 7-184؛ تذکره محمّد شاهی: خطی.
2- اللباب، ج2، ص44.

ص: 750

حسین امید اصفهانی*

حسین مفیدی فر متخلّص به «امید» بن حاج محمّد بن حسین زفره ای کوهپایه ای اصفهانی، شاعر و سخنور معاصر.

در سال 1347ش متولّد شد و پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه به دانشگاه راه یافت و در رشته مهندسی نساجی در دانشگاه صنعتی اصفهان به تحصیل پرداخت و پس از اتمام تحصیلات خود، به فعالیّت در کارخانجات صنعتی اصفهان مشغول شد.

وی به تشویق پدر شاعر خود، به سرودن شعر پرداخت. مجموعه اشعار او در قالب های غزل، رباعی، مثنوی و ترجیع بند با عنوان «پرتوی از عشق» در سال 1377ه.ش به وسیله انتشارات گلبهار اصفهان به چاپ رسیده است.(1)

از اوست:

شاد و خرم شده ام چون ز قفس پر زده ام

کنده از باغ و چمن دیده به خوشتر زده ام

از گل و گلشن زیبا بکشیدم دل خویش

این دل آینه بر چهره دیگر زده ام

در بلندای افق می نگرم مسند نور

پر به سوی هدفی پاک و منوّر زده ام

گر ملائک همه بر بام فلک پر زده اند

بیش از آنان به فراسوی فلک پر زده ام

خرم آن دم که شدم از تن فرسوده جدا

جوهر پیکره بر خانه بی در زده ام


1- به نقل از آقای حاج محمّد مفیدی فر.

ص: 751

حسین متطبّب

ابوعلی حسین بن محمّد بن شریک متطبّب، از محدثین اصفهان در قرن چهارم هجری است. از محمّد بن عمر بن حفص حدیث شنیده و حافظ ابونعیم اصفهانی از او نقل حدیث می نماید. ابوعلی متطبب در سال 385 یا 386ق فوت شده است.(1)

ملّا حسین مهرآبادی اردستانی*

ملّا حسین بن ملّا محمّد بن ملّا علی بن ملّا رفیع بن ملّا ظهیر مهرآبادی، عالم فاضل. از فضلای قرن سیزدهم هجری.

در روستای «مهرآباد» اردستان متولّد شده و در اردستان نزد حاج ملّا عبدالعظیم بیدگلی به تحصیل مشغول شد. سپس به کاشان رفته و در مدرسه سلطانی نزد حاج ملّا محمّد حسین طاهرآبادی به ادامه تحصیل پرداخت. کمی بعد به اصفهان رفته و به تکمیل تحصیلات خود پرداخت.

عاقبت به اردستان بازگشته و به ترویج دین و ارشاد مردم مشغول شد. او به تقوا و زهد معروف بود. در سال 1273ق وفات نمود و در قبرستان «مهرآباد» دفن شد.(2)

شیخ محمّد حسین اَشَنی قودِجانی*

شیخ محمّد حسین اشنی قودجانی ابن حاج ملّا محمّد بن حاج ملّا علی، عالم کامل، فقیه متبحّر و صالح متّقی، در حدود سال 1285 در قریه «قودجان» گلپایگان متولّد شده و جهت تحصیل به اصفهان آمد و نزد میرزا ابوالمعانی کلباسی، میر محمّد تقی مدرس، شیخ محمّد تقی آقانجفی و سیّد محمّد باقر درچه ای به تحصیل پرداخت. همچنین از محضر درس آخوند کاشی و احتمالاً جهانگیرخان قشقائی کسب فیض نمود. سپس به عتبات عالیات عزیمت نمود و احتمالاً خدمت آیات عظام آخوند خراسانی، سیّد محمّد کاظم یزدی، شیخ فتح اللَّه شریعت اصفهانی و دیگران به تکمیل تحصیلات خود پرداخت.


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص285.
2- آتشکده اردستان، ج2، ص288.

ص: 752

او پس از پایان تحصیل به ایران مراجعت نموده و در قریه «اَشَن» از بلوک عربستان (مهردشت فعلی) اصفهان ساکن شده و به ترویج دین و اشاعه احکام اسلام و حل مشکلات مردم آن حدود مشغول شد. در زمان حکومت رضاخان چندی در گلپایگان و «قودجان» ساکن بوده و عاقبت به دعوت جمعی از علمای اصفهان، به اصفهان آمده و در مدرسه درکوشک به تدریس خارج فقه و اصول مشغول شد.(1)]

او در بعدازظهر یک شنبه 24 رمضان المبارک سال 1375ق وفات یافته و در بقعه میرزا ابوالمعالی کلباسی در تخت فولاد مدفون شد.(2)

شیخ محمّد حسین کتابفروش

شیخ محمّد حسین کتابفروش ابن ملّا محمّد بن ملّا علی خوانساری، از فضلای اصفهان در قرن چهاردهم هجری. در اصفهان متولّد شده و نزد حاج میرزا یحیی مستوفی، آخوند ملّا عبدالکریم گزی، شیخ مرتضی ریزی و شیخ محمّد تقی آقا نجفی به تحصیل پرداخته و سپس مانند پدر به شغل کتابفروشی پرداخته و از راه طبع کتب دینی خدمت شایسته ای به علم و دین فرموده است.

وی داماد استادش میرزا یحیی مستوفی بوده و در سلخ شعبان سال 1366ق وفات یافته و حوالی قبر ملّا محمّد اسماعیل خواجوئی در تخت فولاد، در بقعه ی خانوادگی مدفون گردید.

مادّه تاریخ وفاتش این است:

از پی تاریخ او گفت خرد با یکی

«جا بجنان می کناد شیخ محمّد حسین»

وی تألیفاتی دارد که از آن جمله است:

1. «تفسیر مولوی»، در حاشیه قرآن به طبع رسیده و خلاصه چندین کتاب تفسیر


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص567؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص61.
2- مشاهیر مزار علاّمه ابوالمعالی کلباسی، صص 201-207.

ص: 753

است. 2. «کشف الآیات» که در آخر کتاب «جنّات الخلود» به طبع رسیده است.(1)

حسین زعفرانی اصفهانی

ابوسعید حسین بن محمّد بن علی زعفرانی اصفهانی، از محدّثین قرن چهارم هجری در اصفهان است. حافظ ابونعیم در کتاب خود او را بندار شهر در کثرت حدیث و صاحب معرفت و اتّقان دانسته است.

از بغوی، ابن صاعد، حسین بن علی بن زید و دیگران حدیث شنیده و حافظ ابونعیم اصفهانی از او نقل حدیث می کند. وی سرانجام در 28 شوال 369ق وفات یافته است. او صاحب تألیفات فراوانی بوده که از آن جمله است:

1. «تفسیر» 2. «مسند» 3. «شیوخ»(2)

سیّد حسین مدرس*

سیّد حسین مدرس ابن سیّد محمّد بن سیّد علی بن میر حسن مدرس میر محمّد صادقی، عالم فاضل. در 23 جمادی الاولی 1337ق در اصفهان متولّد شده و در این شهر نزد حاج میر سیّد علی بهبهانی، میر سیّد علی فانی، میرزا علی اصغر شریف، شیخ حسین ذوعلم، آقا میرزا هاشمی و شیخ محمّد جواد اصولی به تحصیل پرداخت.

وی از علماء اهل منبر و عالمی خلیق و وارسته بوده و سرانجام در شب چهارم رجب المرجب 1420ق (مطابق با 22 مهر 1378ش) در بیمارستان الزهراء اصفهان وفات یافته و در جوار مرقد جدّ اعلای خود در مسجد رحیم خان اصفهان مدفون شد.(3)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 561 و 562؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص198.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص284؛ الاعلام، ج2، ص277؛ طبقات المفسرین، ج1، ص157؛ هدیة العارفین، ج1، ص305.
3- نگاهی به احوال و آواء حکیم مدرس اصفهانی، ص23.

ص: 754

حسین خوشنویس زاده*

حسین خوشنویس زاده از هنرمندان معاصر فرزند میرزا محمّد بن ملّا علی اصغر بن حاج ملّا حسن نجف آبادی.

در سال 1288 شمسی متولّد و نزد پدر علوم عربی را آموخت و نقاشی و مینیاتور را از میرزا هادی خان مختار تجویدی و هنر سوخت را از میرزا عباس ذوالفنون و خط را از ابراهیم بوذری فرا گرفت. مادر وی دختر علّامه آقا میرزا عطاءاللَّه چهارسوقی بوده است.

وی از هنرمندان مینیاتور اصفهان و از اساتید قدیمی هنر سوخت و نقاشی به شمار می رفت.

فرزند ایشان به نام ناصر خوشنویس زاده در هنر سوخت و معرق استاد است.

حسین خوشنویس زاده در روز دهم آبان 1373 ه.ش. وفات یافته و در گورستان جدید (باغ رضوان) اصفهان مدفون شد.

شیخ حسین یزدی

شیخ حسین یزدی فرزند شیخ محمّد بن شیخ محمّدعلی یزدی اصفهانی، عالم فاضل معاصر.

در سال 1310ش در اصفهان متولّد شد. از نوجوانی به تحصیل علوم دینی پرداخت. ادبیات عرب و منطق را نزد اساتیدی چون سیّد مرتضی موحّد ابطحی، میرزا یحیی فقیه ایمانی، ملّا هاشم جنّتی، شیخ عباسعلی ادیب، شریعت هرندی و شیخ حیدرعلی صلواتی فرا گرفت. شرح لمعه را نزد شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی و قوانین را نزد شیخ نورالدّین اَشَنی آموخت آنگاه به شهر مقدس قم شتافت و سطوح عالی فقه و اصول را نزد حضرات آیات میرزا علی مشکینی، شیخ اسداللَّه اصفهانی (صفر نوراللهی)، مرعشی نجفی، شهید مطهری، شهید صدوقی و سیّد محمّد باقر سلطانی فرا گرفت. همچنین از درس شرح منظومه شیخ مسلم ملکوتی و فلسفه علّامه طباطبایی استفاده نمود.

آنگاه به درس خارج آیت اللَّه العظمی بروجردی حاضر شد و سپس مدت 30 سال از

ص: 755

محضر آیت اللَّه العظمی گلپایگانی بهره برد. وی همچنین از دروس حضرات آیات: امام خمینی، شیخ مرتضی حائری، شیخ محمّد تقی بروجردی و سیّد حسین فرید اراکی استفاده کرد. سپس به تدریس در حوزه علمیه قم و ترویج دین مشغول شدم و سالهاست که سرپرستی مدرسه علمیه رسالت را به عهده دارد.

از آثار ایشان تصحیح و تحقیق کتاب «مجمع الفائدة و البرهان» تألیف: مقدس اردبیلی قابل ذکر است که با همکاری مرحوم شیخ علی پناه اشتهاردی و آقای سیّد حسین موسوی کرمانی در 14جلد به انجام رسیده است. وی تقریرات فقهی اساتید خود (حضرات آیات: بروجردی، امام خمینی، گلپایگانی و فرید اراکی) را به رشته تحریر درآورده است و چندین مقاله تحقیقی از او به چاپ رسیده است.(1)

حسین راغب اصفهانی

ابی القاسم حسین بن محمّد بن فضل بن محمّد اصفهانی معروف به «راغب اصفهانی» از بزرگان علماء و فقهاء قرن پنجم هجری است. در علوم ادب و لغت و شعر و حدیث و کلام و حکمت بی نظیر بوده است و او را در علم و حکمت او را تالی و قرین امام محمّد غزالی می شمارند. در کتاب «درّة الاخبار» گوید:

«جمع کرد میان شریعت و حکمت در تصانیف خود و حَظّ او از معقولات بیشتر بود.»

برخی او را شافعی شمرده اند و بسیاری نیز او را معتزلی می دانند. امّا شیخ عمادالدّین حسن بن علی طبری صاحب «کامل بهائی» در آخر کتاب خود «اسرارالامامه» به صراحت می نویسد که راغب از حکمای شیعه امامیه است.

این کتابها از تألیفات اوست:

1. «تفصیل النّشأتین و تحصیل السّعادتین» مطبوع 2. «الذّریعه الی مکارم الشّریعه»


1- یادداشت های آقای رحیم قاسمی.

ص: 756

که امام محمّد غزالی پیوسته به مطالعه آن کتاب می پرداخته است و آن را به واسطه عظمت و نفاستش می ستوده و آن کتابی است بزرگ دارای نوادر حکم و حکایات ظریفه که به فارسی ترجمه شده و نام ترجمه آن «روش بزرگواری در اسلام» است. مطبوع 3. «غرة التنزیل و درّة التّاویل» 4. «محاضرات الادباء» مطبوع 5. «مفردات الفاظ القرآن» مشهورترین تألیف او که بارها در ایران و مصر چاپ شده است. 6. «جامع التّفاسیر» که قاضی بیضاوی در تفسیر خود از آن استفاده کرده است.

راغب اصفهانی در اصفهان متولّد شده و به سال 502ق در بغداد وفات یافته است. در کتاب «الکنی و الالقاب» به اشتباه سال فوت او 565ق نوشته شده است.(1)

حسین عمروی اصفهانی

قاضی ابوعبداللَّه حسین بن محمّد بن محمّد بن عمرویه عمروی اصفهانی، فقیه، محدّث، شاعر و ادیب قرن ششم هجری، از اکابر فقهای شافعی اصفهان در عصر خویش بوده و سمعانی از او به عنوان «کان اماماً فاضلاً مناظراً حَسَن السّیره سؤدداً» یاد کرده است.

از ابو عیسی عبدالرّحمان بن عیسی بن زیاد، ابوبکر محمّد بن احمد بن محمّد بن حسن بن ماجه ابهری و دیگران حدیث شنیده است. ابوسعد سمعانی در اصفهان خدمت او استماع حدیث کرده و نوشته است.

وی در حدود سال 460ق متولّد و در دوشنبه 2ذیقعده سال 538ق در اصفهان


1- کشف الظنون، ج2، ص1609؛ بغیة الوعاة، ص396؛ الاعلام، ج2، ص279؛ ثقاة العیون، صص 81 و 82؛ ریاض العلماء، ج2، ص172؛ الکنی و الالقاب، ج2، ص240؛ نزهة القلوب، ص693؛ طبقات المفسرین، ج2، ص329؛ الذریعه، ج5، ص45 و ج10، ص28 و ج20، ص128 و ج21، ص364؛ روضات الجنات، ج3، ص197؛ ریحانة الادب، ج2، ص292؛ معجم المؤلفین، ج4، ص59؛ درّة الاخبار، ص67؛ تاریخ تشیع اصفهان، صص 267 و 268؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص552 و 553؛ اصفهان (کتاب جوانان)، صص 211 و 212؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، صص 272 و 273.

ص: 757

وفات یافته است.(1)

حسین رجاء اصفهانی

شیخ قطب الدّین حسین بن شیخ ولی اللَّه شمس الدّین محمّد بن محمود بن علی اصفهانی معروف به رجاء، عارف و عابد صالح از عرفای قرن هشتم هجری. وی شیخ خانقاه علی بن سهل بوده و از پدرش خرقه دریافت نموده است و پدرش از تاج الدّین محمود و او از شیخ شهاب الدّین عمر سهروردی. ابن بطوطه در حدود سال 727ق در خانقاه علی بن سهل در اصفهان خدمت او بوده و مورد اکرام و مهمان نوازی او واقع شده، و این شیخ را بسیار ستوده است.(2)

سیّد علاءالدّین حسین خلیفه سلطان*

سیّد علاءالدّین حسین خلیفه سلطان (سلطان العلماء) بن رفیع الدّین محمّد بن شجاع الدّین محمود مرعشی اصفهانی، عالم فاضل، فقیه محقق و ادیب شاعر [از علماء و وزراء عالی مقام قرن یازدهم هجری].

در اصفهان متولّد شده و نزد پدر خود و شیخ بهائی و دیگران به تحصیل پرداخته و به مقام شامخ علم و فضیلت نائل شد. پدرش منصب صدارت شاه عباس اوّل را برعهده داشت. شاه عباس علاءالدّین حسین را به دامادی خود پذیرفته و چندی بعد منصب وزارت اعظم را به او سپرد. در زمان شاه عباس او 5 سال وزارت کرد.

بعد از مرگ شاه عباس و به سلطنت رسیدن شاه صفی 2 سال وزیر او بود. امّا شاه صفی نسبت به او بدگمان شده و او را از وزارت عزل کرده و به قم تبعید کرد و دستور داد پسران خلیفه سلطان را میل در چشم کشیده و کور نمایند.


1- التّحبیر، ج1، ص231.
2- سفرنامه ابن بطوطه (ترجمه فارسی)، ج1، ص213؛ مقالات الحنفاء، ص15؛ مزارات اصفهان، ص324.

ص: 758

خلیفه سلطان در قم به ادامه تحصیل پرداخته و عمر را به عبادت و تدریس گذرانید تا آن که شاه عباس دوّم به سلطنت رسید. پس از اینکه وزیر او ساروتقی به قتل رسید، بار دیگر خلیفه سلطان از طرف شاه عباس دوّم به وزارت منصوب شد و 8 سال در این منصب باقی بود. عاقبت پس از فتح قندهار و حرکت اردوی شاه به مازندران، او که در رکاب شاه بود، در شهر اشرف در روز سه شنبه 10 جمادی الاولی 1064ق وفات یافت. پیکرش به نجف حمل شده و در کفشداری ایوان حرم مطهر حضرت علی علیه السلام مدفون شد.

او طبع شعر داشته و اشعاری از او به جای مانده است. این شعر از اوست:

افسوس که عمر بیهوده گشت تلف

دنیا به تعب گذشت و دین رفت ز کف

رنجید خدا و خلق راضی نشدند

ضایع کرده ایم پاره ای آب و علف(1)

این کتابها از تألیفات اوست:

1. «آداب الحج»، به فارسی 2. «انموذج العلوم» که نسخه ای از آن به شماره 800/5 در کتابخانه مدرسه مروی تهران موجود است. (2) 3. «ترجمه تقویم البلدان» تألیف: اسماعیل ایوبی، به فارسی و به نام شاه صفی، موجود در کتابخانه ملک در تهران (3) 4. «تعلیقه بر من لایحضره الفقیه» 5. «توضیح الاخلاق» که آنرا به دستور شاه صفی از روی کتاب «اخلاق ناصری» تألیف: خواجه نصیرالدّین طوسی، به زبان ساده و روان بازنویسی شده و به شماره 2984 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود


1- ریاض العلماء، ج2، صص 55-51؛ روضات الجنّات، ج2، ص337؛ الکنی و الالقاب، ج2، صص 319 و 320؛ فوائد الرضویه، ج1، ص159؛ معجم المؤلفین، ج6، ص292؛ ریحانة الادب، ج3، ص56؛ تذکره نصرآبادی، ج1، صص 23 و 24؛ آثار الشیعه، ج4، صص 99-97؛ وقایع السنین و الاعوام، ص519؛ لباب الالقاب، ص23؛ شمس التواریخ، صص 13 و 14؛ طرائق الحقائق، ج3، صص 164 و 165؛ الاصفهان: رجال و مشاهیر، صص 219 و 220؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 14-12؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص335.
2- فهرست مروی، ص308.
3- فهرست ملک، ج2، ص129؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج1، ص185.

ص: 759

است. (1) 6. «حاشیه بر حاشیه خفری بر الهیات تجرید» 7. «حاشیه بر شرح لمعه» 8. «حاشیه بر شرح مختصر المنتهی» که نسخه ای از آن به شماره 20885 در کتابخانه آستان قدس رضوی در مشهد مقدس موجود است. (2) 9. «حاشیه بر مختلف الشیعه» 10. «حاشیه بر معالم الاصول» که معروفترین اثر اوست و دهها نسخه از آن در کتابخانه های مختلف موجود است و به همراه متن کتاب به طبع رسیده است. 11. «حاشیه بر مدارک الاحکام» که نسخه ای از آن به شماره 882 در مدرسه مروی تهران موجود است. (3) 12. «شبهات در علوم متفرقه و جواب آن» 13. «شرح بر زبده شیخ بهائی» 14. «دفع شبهه استلزام»

میر محمّد حسین شیخ الاسلام نائینی

میر محمّد حسین بن رفیع الدّین محمّد بن مهدی بن ابوالحسن بهاءالدّین محمّد بن میرزا رفیع الدّین محمّد (میرزا رفیعا) نائینی طباطبائی زواره ای، از علمای قرن دوازدهم هجری است.(4)

او از علمائی بوده که در زمان هجوم افاغنه به اصفهان، خانه اش محلّ تحصّن بوده است و هرکس به خانه اش داخل می شده، از شرّ افاغنه در امان بوده است.(5)

او در 3 جمادی الاولی سال 1175ق در اصفهان وفات یافته و در قبرستان آب بخشان مدفون شد.

رفیق اصفهانی ماده تاریخ وفات او را سروده است:


1- فهرست احیاء، ج7، ص388.
2- فهرست رضوی، ج16، صص 146 و 147.
3- فهرست مروی، ص121.
4- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص144؛ دانشنمدان و بزرگان اصفهان، ج1، ص159.
5- آتشکده اردستان، ج2، صص 284 و 285.

ص: 760

گفتا رفیق از پی تاریخ آن: مدام

یا رب بِخُلد جای محمّد حسین باد(1)

سیّد حسین شهشهانی

سیّد حسین شهشهانی ابن آقا سیّد محمّد صدرالواعظین بن میرزا یحیی. از دانشمندان و مردان نیکنام. در سال 1317ق در اصفهان متولّد شد. تحصیلات خود را در اصفهان و نجف به پایان رسانید و به دعوت داور وزیر دادگستری به آن وزارت وارد شده و تا مستشاری دیوان عالی کشور ترقّی نموده است. مدّتی کفالت وزارت دادگستری و وزارت کشور را داشته و زمانی نیز استاندار مازندران، و مدّتی ریاست اداره ثبت اسناد کل را داشته است.

مرحوم شهشهانی مردی دانشمند و خلیق و خوش محضر بود. سرانجام در 13 شوال 1381ق در ژِنِو وفات یافته، جنازه به اصفهان منتقل شده، در بقعه شهشهان مدفون گردید.

مقالات زیر از ایشان در روزنامه های مرکز انتشار یافته است:

1. «فرمانی از نادرشاه درّانی» 2. «وقف نامه مسجد میرعماد کاشان» 3. «تاریخچه بقعه شهشهان و اسناد آن» 4. «فهرست قسمتی از اسناد و مکاتبات» مجموعه شخصی او مربوط به دوران قاجاریه که آنها را آقای غلامرضا فرزانه زیر نظر ایشان تهیه نموده است.

از آثار آن مرحوم احیای قریه اصفهانک، موقوفه بقعه شهشهان است که یکی از بنی اعمام ایشان آن را به عنوان ملکیّت به ثبت رسانیده بود، که به وسیله ایشان از تصرّف غصب خارج شد و به تولیت ایشان و نظارت مرحوم سیّد مرتضی شهشهانی برادر ایشان درآمد. از دیگر آثار او مرمّت و تعمیر بقعه سیّد علاءالدّین شهشهان بوده است.(2)


1- مکارم الآثار، ج6، صص 2461 و 2462.
2- سواد و بیاض، 273-271؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص442؛ مزارات اصفهان، ص281.

ص: 761

دکتر سیّد حسین میرشمسی

دکتر سیّد حسین میرشمسی ابن آقا میر سیّد محمّد شهشهانی، دانشمند محقّق معاصر. در سال 1295ش در اصفهان متولّد شد. تحصیلات ابتدائی و متوسطّه را در اصفهان به پایان رسانید. درس سال 1318ش از دانشکده دامپزشکی دانشگاه اصفهان و در سال 1331ش از مدرسه عالی دامپزشکی «آلفر» وابسته به دانشگاه پاریس، دکترای دامپزشکی دریافت داشته است و دوره های تحصیلی باکتری شناسی و ایمنی شناسی را در سالهای 1330 و 1331ش در «انستیتوپاستور» پاریس و دوره تخصصّی ویروس شناسی را در سالهای 1341 و 1342 و همچنین سالهای 1346 و 1347 در انگلستان و آمریکا گذرانید. در مهرماه 1320ش پس از دو سال خدمت وظیفه، به خدمت مؤسسه سرم و واکسن سازی رازی درآمده و در این موقع که جنگ جهانی دوّم به شدّت ادامه داشت و در کشور در تصرف سه نیروی بیگانه بود مسئول تولید سِرُم های درمانی مصرفی پزشکی به خصوص سِرُم ضد دیفتری بود. از سال 1332ش به بعد مسئولیّت تولید واکسن های ضد دیفتری و کزاز و سیاه سرفه برای مصرف کشور را به عهده داشته و با توسعه واحد تولید واکسن ها و سِرُم های مصرف پزشکی به تدریج موضوع تهیّه واکسن های ضد سرخک و ضد عفونت کودکان به مسؤلیّت وی درآمد.

دکتر میرشمسی 3 کتاب در زمینه ویروس شناسی و ایمنی شناسی و بیش از 112 مقاله فارسی، فرانسوی و انگلیسی نوشته که به چاپ رسیده اند. در سال 1374ش نیز نشان درجه اول پژوهش را از دست رئیس جمهور وقت دریافت نمود. وی طبع شعر داشته و در جوانی شعر می سروده است.

از اوست:

خسرو عشق بنازم که چو زد خیمه به دل

شهره دهر کند بی سر و پا کوهکنی(1)


1- ماهنامه اطلاعات علمی، شماره 241، ص53؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 488 و 489.

ص: 762

حسین ضمیری اصفهانی

کمال الدّین حسین بن محمّد اصفهانی متخلص به «ضمیری» شاعر و ادیب دانشمند قرن دهم هجری. وی در حکمت و ریاضی از شاگردان غیاث الدّین منصور دستکی شیرازی بوده است. ابتدا به مناسبت اینکه پدرش باغبان باغ نقش جهان در اصفهان بود «باغبان» تخلّص داشت، در علم رمل نیز استاد بود.

هنگامی که به خدمت شاه طهماسب رسید و چون به خاطر احاطه به رمل از ضمایر خبر می داد، به اشاره شاه تخلّص خود را به «ضمیری» تغییر داد. همچنین شاه طهماسب او را قابل مقایسه با امیرخسرو دهلوی دانسته و او را «خسرو ثانی» لقب داد.

وی اشعار زیادی سروده و آنها را در کتابهای چندی جمع آوری نموده که از آن جمله است:

1. «آئینه خیال» 2. «اسکندرنامه» 3. «احیای کمال» 4. «بدایع الشّعر» 5. «بهار و خزان» 6. «بدایت حال یا ترانه وصال» 7. «حسن فال» 8. «حسنة الاخبار» 9. «خجسته فال» 10. «درّ مثال» 11. «سفینه اقبال» 12. «سحاب حلال» یا «سحر حلال» 13. «صورت حال» 14. «صنایع» 15. «صیقل ملال» 16. «عذر مقال» 17. «طاهرات» 18. «عیون الزلال» 19. «فراغ بال» 20. «قدس خیال» 21. «کنزالاقوال» 22. «لیلی و مجنون» 23. «لوامع خیال» 24. «معشوق لایزال» 25. «معراج آمال» 26. «مکثر الاحوال» 27. «منتهای کمال» 28. «نهایة السّحر» 29. «ناز و نیاز» 30. «وامق و عذرا»

از اوست:

درمانده به درد دل بی حاصل خویشم

رو همدم و بگذار به درد دل خویشم

گیرد همه کس روز جزا دامن قائل

جز من که به جان منفعل از قاتل خویشم(1)


1- خلاصة الاشعار (بخش اصفهان)، صص 7-3؛ تاریخ نظم و نثر، ج1، ص446؛ تحفه سامی، ص223؛ لغت نامه دهخدا، ذیل حسین ضمیری، ص658؛ آتشکده آذر، بخش سوم از نیمه نخست، ص958؛ تذکره حسینی، ص195؛ تذکره غنی، ص82؛ تذکره میخانه، صص 158-156؛ تاریخ عالم آرای عباسی، ج1، ص278؛ الذریعه، ج7، ص260؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج5، صص 700-694؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 562 و 563؛ فهرست کتابخانه آستان قدس رضوی، ج7، ص871؛ فهرست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نسخه شماره 2144؛ تذکره شمع انجمن، ص420.

ص: 763

میر محمّد حسین عاشوری قمی

میر محمّد حسین بن صدرالدّین محمّد حسینی عاشوری قمی، عالم فاضل، از دانشوران قرن یازدهم هجری. در اصفهان ساکن بوده و نزد علمای این شهر به تحصیل پرداخته است. وی در محرم 1096ق «بحارالانوار» مجلد هیجدهم را کتابت کرده و آن را نزد علّامه مجلسی خوانده و تحقیق و تصحیح نموده است. علّامه مجلسی نیز در 27 ربیع الاوّل 1096ق جهت او اجازه مرقوم داشته است.(1)

ملّا محمّد حسین مظاهری کرونی

ملّا محمّد حسین مظاهری ابن محمّد بن ملّا میرزا کرونی اصفهانی، عالم زاهد، قبل از سال 1295ق در «تیران» از بلوک کَروَن اصفهان متولّد شد و در نوجوانی به همراه پدرش و برادرش (حاج میرزا حسن) به اصفهان آمده و در کنار بازارچه بیدآباد جنب مسجد میرزا باقر ساکن شد و نزد حضرات آیات سیّد مهدی نحوی، ملّا محمّد همامی، میرزا محمّدحسن نجفی، آخوند کاشی، جهانگیرخان قشقائی، میرزا احمد مدرس، سیّد مهدی درچه ای و آقا میرزا محمّدهاشم چهارسوقی به کسب فیض پرداخت. مدتی نیز به عتبات عالیات مُشرّف شده و از محضر درس آخوند خراسانی بهره مند شد و به اصفهان بازگشت و به ارشاد مردم و اقامه جماعت در مسجد محلّه لُرها در محلّه بیدآباد و مدتی نیز در مسجد مورنان پرداخت.

در نهایت تقوا و صلاح بود و بسیار عبادت می نمود و در کارهای خیر پیشقدم بود.


1- الذریعه، ج1، ص150؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص28؛ تلامذة العلاّمة المجلسی، ص92؛ اجازات الحدیث، ص191؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص348.

ص: 764

و سرانجام در شب 29 جمادی الثّانی 1368ق وفات یافته و در صحن تکیه بروجردی در تخت فولاد مدفون شد.

تاریخ وفات او را میرزا حبیب اللَّه نَیّر چنین سروده است:

کِلک «نَیّر» از برای سال تاریخش نگاشت

«سوی جنّت شد چو آقای حسین کرونی»(1)

میر محمّد حسین گلستانه

میر محمّد حسین بن علاءالدّین محمّد گلستانه، از علماء و فضلای قرن دوازدهم هجری است.(2) [در اصفهان ساکن بوده و ظاهراً نزد پدر خود به تحصیل پرداخته است. سال فوت او معلوم نیست.]

حسین جُرواآنی اصفهانی

ابوعبداللَّه حسین بن محمّد مؤدّب جرواآنی اصفهانی، از محدّثین اصفهان و از اهالی محلّه «جُرواآن» اصفهان بوده و از ابراهیم بن محمّد بن حسن معروف به مُتویّه حدیث نقل نموده است.(3)

شیخ حسین واعظ اصفهانی

شیخ حسین بن محمّد واعظ اصفهانی حائری، عالم فاضل، متوفّی حدود سال 1320ق، مؤلف کتاب «طریق الجنّه» در مقتل به فارسی.(4)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص154؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص187؛ بوستان فضیلت، صص 210-204.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص321.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص284.
4- الذریعه، ج15، ص165؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص553.

ص: 765

سیّد محمّدحسین رجائی

سیّد محمّدحسین رجائی ابن آقا سیّد محمود بن جواد حسینی اصفهانی، عالم فاضل محقق.

در سال 1297ق در اصفهان متولّد شد و نزد علمای اصفهان همچون شیخ محمّدعلی نجفی مسجد شاهی و سیّد محمّدباقر درچه ای، آقانجفی و دیگران کسب فیض نمود و از اساتید خود موفق به اخذ اجازه اجتهاد گردید و به انجام مسؤولیت های اجتماعی و تبلیغ دین و حل مشکلات شرعی مردم مشغول شد. او مردی منضبط و منظم بود و اوقات خود را صرف عبادت و مطالعه و تدریس و تألیف و پاسخگویی به مراجعات مردم می کرد.

او در سال 1342ق سفری به عتبات عالیات نمود که در نجف اشرف به بیماری گرفتار شده و در راه بازگشت به ایران در کرمانشاه وفات یافت و جسدش را در مقبره ای پشت مقبره آقا محمّدعلی کرمانشاهی در کرمانشاه مدفون ساختند.

کتب زیرا از تألیفات اوست:

1. «اجتماع الامر و النّهی» 2. «الاجزاء» 3. «الادلّة العقلیّه» 4. «الاوامر» 5. «تداخل الاسباب» 6. «التّرتُّب» 7. «التّعادل و التّراجیح» 8. «تقریر ابحاث المسجد شاهی» 9. «حاشیه فرائد الاصول» 10. «الخلل» 11. «دلالة النّهی علی فساد المنهی عنه» 12. «الصّحیح و الاعم» 13. «قاعدة الفراغ و التّجاوز» 14. «مسألة الضّد» 15. «مقدمة الواجب» 16. «نیّه الصّوم» 17. «الوضع»(1)

سیّد محمّد حسین آزاد خاتون آبادی

سیّد محمّد حسین خاتون آبادی متخلّص به «آزاد» ابن حاج میرزا محمود بن میر سیّد علی بن میر محمّد صادق بن میر محمّدرضا بن میرزا ابوالقاسم مدرس، شاعر ادیب و


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص208؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص563؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، صص 115 و 116؛ تراجم الرّجال، ج1، صص 188 و 189.

ص: 766

خوشنویس دانشمند، در غرّه رمضان 1316ق در اصفهان متولّد شد. تحصیلات خود را از مدرسه حقایق (دومین مدرسه از مدارس جدید اصفهان) آغاز کرد. سپس در مدارس قدیم اصفهان به فراگیری علوم دینی مشغول شد. [تحصیلات خود را در نجف اشرف دنبال کرد و به اصفهان بازگشت. پس از قوانین سخت گیرانه حکومت رضا شاه و ممنوعیت استفاده از لباس روحانیّت و قانون متحدالشکّل شدن لباس، از لباس روحانیّت خارج شده و به تدریس در مدارس اداره فرهنگ مشغول شد. مدّتی مدیر مدرسه فردوسی بود. سپس تدریس در مدرسه جلالیه و کازرونی و مدیریت مدرسه خیّام را به عهده گرفت.

وی در علوم انساب، نجوم، علوم غریبه و تاریخ و ادبیات مهارت به سزایی داشت و خطوط ثلث، نسخ و کوفی را خوش می نوشت.] شعر نیز می سروده و در انجمن های ادبی از جمله انجمن ادبی شیدا شرکت می کرد و در شعر «آزاد» تخلّص داشت. [وی سرانجام در 19 ذیقعده 1400ق (مطابق 7 مهرماه 1359ش) در اصفهان وفات یافته و در یکی از حجره های شرقی تکیه خاتون آبادی ها در تخت فولاد مدفون شد.

از آثار او یک جلد قرآن مجید به خط کوفی است که آن را تا جزء شانزدهم کتابت نموده بود. همچنین قرآن دیگری به خط ثلث که ترجمه آن و تذهیب و ترتیب صفحات آن را خود انجام داده بود. مرحوم احمد غفورزاده متخلص به طلایی نیز تابلویی از ترجمه فارسی خطبه بدون نقطه حضرت علی علیه السلام به خط مرحوم آزاد در اختیار داشت که ترجمه آن نیز از مرحوم آزاد و بدون نقطه بود.]

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «جنگل مولی» در تاریخ 2. «العالم و التّمدّن» در شرح خطبه «نهج البلاغه» از پیدایش آدم 3. «اغصان طیّبه» در شجره نامه سادات و احوال اعیان و مشاهیر و علماء آنان [کپی آن کتاب در کتابخانه تخصصی تخت فولاد موجود است.] 4. «مسائل حساب و هندسه» جهت محصّلین مدارس 5. «جزوات متفرقه در جفر و هیأت و اعداد» 6. «دیوان اشعار» مطبوع 7. «جفر جامع» شش جزء [8. «طاوس الحرمین» تحقیق

ص: 767

پیرامون گنبد عالی در ابرقو 9. کتابی ناتمام در «نجوم»]

این شعر از اوست:

گر شبی گیرم به کف زلف نگار خویش را

گویمش شرح پریشان روزگار خویش را

می شود تاراج دین و دل، رَوَد صبر و قرار

بر زبان چون آورم نام نگار خویش را(1)

حسین امامی نائینی

حسین امامی نائینی فرزند میرزا محمود امام جمعه، [نویسنده و مورّخ معاصر. در سال 1295ش در نائین متولّد شد. تحصیلات ابتدائی را در مدرسه گلزار نائین طی کرد و در کنار آن مقدمات فقه و اصول را از پدر دانشمند خود آموخت. سپس برای ادامه تحصیل به اصفهان آمد و دیپلم علمی دریافت نمود. امّا به خاطر علاقه فراوان به تاریخ، به تدریس تاریخ و دینی مشغول شد] وی سالها در دبیرستانهای اصفهان به تدریس مشغول بود تا اینکه در دوشنبه 25 صفر 1392ق برابر با فروردین 1352ش در اصفهان وفات یافته [و در یکی از اطاق های تکیه آباده ای در تخت فولاد به خاک سپرده شد. وی مسلمانی معتقد و آراسته به سجایای اخلاقی و کمالات انسانی بود و در اواخر عمر مسجدی را در خیابان بزرگمهر تأسیس کرد که به مسجد امامی مشهور شد.]

مرحوم امامی [از سال 1316 تا 1324ش] کتاب ارزشمندی به نام «تاریخ نائین» را تألیف نمود که متأسفانه هنوز به چاپ نرسیده است. وی از دوستان قدیمی نویسنده [سید مصلح الدّین مهدوی] بود.(2)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 15-13؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص114؛ مصاحبه غلامرضا نصرالهی با دکتر محمود خاتون آبادی (فرزند محمّدحسین خاتون آبادی) در 28 اردیبهشت 1370ش؛ تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص226؛ فصلنامه فرهنگ اصفهان، شماره 25 و 26، صص69-67.

ص: 768

حسین مبصرالسّلطنه

حسین بن محمود اصفهانی ملقّب به مبصرالسّلطنه، [از چهره های اهل ادب در اواخر دوره قاجاریه بوده] و در کاشان سکونت داشته و کتابهای «ساز و پیرایه شاهان پرمایه» و «سیب نامه» را به چاپ رسانید

دکتر سیّد حسین بحرالعلومی*

دکتر سیّد حسین بحرالعلومی فرزند سیّد مرتضی بن میرزا سیّد رضی شاپورآبادی، از محققان دانشمند ادبیات فارسی نسبش به حکیم سلمان طبیب شاه عباس صفوی منتهی می شود.

در سال 1292ش در روستای «شاپورآباد» بُرخوار متولّد شد در اصفهان تحصیلات ابتدائی و متوسطه را به پایان رسانیده و در دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و به درجه دکترای زبان و ادبیات فارسی نائل شد. وی سالها در دبیرستان ها و دانشگاه تهران مشغول تدریس بود تا اینکه در 26 آبان 1368ش در تهران از دنیا رفت.

برخی از تألیفات و آثار او عبارتند از:

1. «شرح و تصحیح دیوان خلاق المعانی کمال الدّین اسماعیل اصفهانی» که تز دکترای او بود و به چاپ رسید. 2. «کارنامه انجمن آثار ملی» 3. «شرح چند غزل از حافظ» 4. «نمونه های نظم و نثر فارسی» برای دانشجویان و مشارکت در تدوین برخی از کتابهای درسی برای دبیرستان از جمله درس عربی و درس ادبیات فارسی.

وی طبع شعر داشته و گاهی بنا به اقتضای حال اشعاری می سرود.(1)

سیّد محمّد حسین موسوی درچه ای

سیّد محمّد حسین بن سیّد مرتضی موسوی درچه ای معروف به اخباری. عالم کامل و فقیه محدّث زاهد، برادر آقا سیّد محمّد باقر درچه ای در اصفهان ونجف اشرف به


1- نادره کاران، ص675؛ تذکره شعرای استان اصفهان (ویرایش اوّل)، ص120.

ص: 769

تحصیل پرداخته و به اجتهاد نائل آمد.

وی در سال 1334ق وفات یافته و نزدیک مزار ملّا اسماعیل خواجوئی در تخت فولاد مدفون شد.(1)

میرزا محمّد حسین سر رشته دار

میرزا محمّد حسین سر رشته دار فرزند میرزا مرتضی، از مستوفیان و کارگزاران دستگاه ظلّ السّلطان بوده است. در شیراز خدمت رحمت علی شاه نعمت الهی رسیده و در زمره عرفاء و صوفیه وارد شده است. در علم سیاق استاد و خط نستعلیق را خوب می نوشته و در غرّه رجب سال 1320ق وفات یافته، بیرون بقعه فیض مدفون گردید.(2)

حسین سررشته دار زاده

حسین سر رشته دار زاده ابن میرزا مرتضی خان سر رشته دار معروف به آقاخان، شاعر ادیب، در سال 1330ق در اصفهان متولّد شد. پس از اندکی تحصیل به استخدام ارتش درآمده و در قسمت پیاده نظام به خدمت پرداخت. سپس به طهران منتقل شده و در قسمت اداری ارتش به کار پرداخت.

از اوست:

درمان ناامیدی و افکار منقلب

گفتار نغز و شعر چو آب روان بود

ای آن که رنج می بری اندر ره سخن

شعر آنچنان بگو که پسند جهان بود(3)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص368؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص65.
2- طرائق الحقائق، ج3، ص435؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 563 و 564؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص210؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص168.
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص241.

ص: 770

سیّد حسین میرعلائی*

سیّد حسین میرعلائی بن حاج سیّد مرتضی، عالم فاضل جلیل، امام جماعت قریه «خورزوق» بُرخوار اصفهان، متوفی در 15 رجب 1373ق مدفون در تکیه ریزی در تخت فولاد.(1)

سیّد حسین موحّد محمّدی

سیّد حسین موحّد محمّدی اصفهانی متخلّص به فخر ابن آقا سیّد مصطفی، از شعرای معاصر اصفهان. پدرش از علماء و وعاظ اصفهان بود. خود او در سال 1314ش متولّد شد و تحصیلات ابتدائی و متوسّطه را در اصفهان انجام داد. از فرهنگیان اصفهان بوده و در انجمن ادبی کمال نیز شرکت می نمود.

از اوست:

آن مه خورشید طلعت هر کجا شد جلوه گر

عالمی را روشن از رخسار پر انوار کرد

پیش سرو قامتش سرو سهی شد پا به گل

جلوه هر گه سرو من در گلشن و گلزار کرد(2)

سیّد حسین موسوی قهدریجانی*

حاج سیّد حسین موسوی قهدریجانی فرزند سیّد مصطفی، از علمای معاصر در سال 1300ش در قهدریجان لنجان متولّد شده و پس از تحصیل در مکتب خانه به اصفهان رفته و از درس حضران آیات سیّد محمّد مدرس نجف آبادی و میر سیّد علی مجتهد نجف آبادی بهره گرفت سپس به قم رفت و در مجلس درس آیات عظام بروجردی، حجت کوهکمری، خوانساری، صدر و امام خمینی حاضر شد. آنگاه به اصفهان آمده و در شمار اصحاب مرجع عالیقدر حاج آقا رحیم ارباب قرار گرفت. او همچنین به همراه


1- تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص349.

ص: 771

شهید دکتر سیّد محمّد بهشتی در درس فلسفه حاج آقا صدرالدّین کوپائی حاضر می شد.

او عالمی فاضل و متّقی و صالح بود. زندگی زاهدانه و بی تکلّف داشت و سالها در منطقه لنجانات به راهنمایی مردم و تبلیغ دین مشغول بود. سرانجام در 25 آذر 1369ش وفات یافته و در امامزاده روستای «شرودان» لنجان مدفون شد.(1)

حسین خاتون آبادی

حسین بن مظفر بن محمود بن جلال الدّین سمنانی معروف به «خاتون آبادی»، از خوشنویسان عصر صفویه است. خط نسخ را با مهارت می نوشته و در روستای خاتون آباد جی اصفهان ساکن بوده است.

وی کتاب «جامع المقاصد» تألیف محقّق کرکی را در پنج شنبه شوال 983ق کتابت نموده که در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.(2) همچنین نسخه ای از «زبدة الدّعوات» تألیف ابوالحسن بحرانی قزوینی را در ذیقعده 999ق کتابت نموده و به شماره 3090 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(3)

حسین قصری

قاضی ابوعلی حسین بن معمّر بن عبدالصّمد بن احمد بن عبدالواحد بن زکریا کاتب قصری، فقیه و محدث قرن ششم هجری.

در اصفهان از ابراهیم بن محمّد بن ابراهیم قفّال طیّان استفاده کرده و ابوسعد سمعانی در اصفهان از او اجازه گرفته است.(4)

فایده: قصر = باب القصر از محلاّت یهودیه اصفهان بوده است.


1- آشنایی با منطقه لنجانات، ص184.
2- فهرست کتابخانه مرعشی، ج6، ص159.
3- فهرست خوشنویسان قرن دهم هجری، ص108؛ فهرست مرکزی دانشگاه، ج11، ص2035.
4- التّحبیر، ج1، ص242؛ معجم البلدان، ج4، ص255؛ المشترک، ص437.

ص: 772

محمّد حسین افوسی فریدنی

محمّد حسین بن آقا ملک افوسی فریدنی گرجی خطاط نستعلیق نویس. در 8 صفر 1297ق کتابت نسخه ای از کتاب «مفتاح الشّفاء» تألیف: میرزا محمّد کاظم بن محمّد صائب خوانساری را به خط نستعلیق نوشته است. نسخه به شماره 1760 ضمن مجموعه ای در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی موجود است.(1)

میرزا محمّد حسین ثاقب اصفهانی

میرزا محمّد حسین اصفهانی، متخلّص به «ثاقب» بن ملک محمّد بن محمّد شاعر و ادیب. از سخنوران قرن سیزدهم هجری. او از خاندان ملّا ملک احمد است که قاضی عسکر دولت قاجاریه بوده و اصل این خاندان از روستای «لاو» سمیرم است. در اصفهان علم و ادب آموخته و سپس در تهران به دربار فتحعلی شاه راه یافته و به مشاغل دیوانی روی آورد. «ثاقب» به امر فتحعلی شاه کتاب «تاریخ جهان آرا» را تألیف نمود. [در غزل سرائی ماهر بوده و قصیده را با استادی می سرود و در مدح سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی، منوچهرخان معتمدالدّوله (حاکم اصفهان) و محمّد تقی میرزا حسام السّلطنه (حاکم ایالات عرابی ایران) قصایدی غرّاء سروده است.]

وی سرانجام در سال 1258ق وفات یافت. برادرزاده اش میرزا نصراللَّه شهاب لاوی اصفهانی از شعرای معروف عهد قاجاریه است. و این مصرع را در سوگ عمّ خود گفته است:

«شهابا همی سوز بر یاد ثاقب»

ثاقب جدّ فامیل ملک احمدی ساکن محلّه پای قلعه اصفهان می باشد.

[این چند بیت از قصیده او در مدح سیّد حجّةالاسلام شفتی انتخاب شد]


1- فهرست مرعشی، ج5، ص143.

ص: 773

هر شب سپهر گوهر انجم کشد به دوش

تا صبحدم کند به قدوم توأش نثار

تا هست در زمانه ز آویز مهر و ماه

در گوش آسمان به شب و روز، گوشوار

بادا غلام حلقه به گوش درت همی

شب ماه و روز مهر، به تأیید کردگار(1)]

محمّد حسین اصفهانی

محمّد حسین بن محمّد مؤمن اصفهانی خطاط نسخ نویس. در سال 1221ق کتاب «حیاة القلوب» علّامه مجلسی را به خط نسخ نوشته است. نسخه به شماره 12305 در کتابخانه وزیری یزد موجود است.(2)

سیّد محمّد حسین امامی*

سیّد محمّد حسین امامی بن سیّد محمّد مهدی (معروف به میرزاجان) حسینی امامی اصفهانی، هنرمند و نقاش توانای قرن سیزدهم هجری. در نقاشی و قلمدان سازی استاد بوده و تابلوها و قلمدان های به جای مانده از او نشان دهنده ذوق و استعداد شایان اوست. در هنر گل و بتّه سازی چنان شهرت داشت که به «آقا محمّد حسین گل و بُتّه ساز» مشهور بود.(3)


1- تذکره مآثر الباقریه، صص 133-131 و 334 و 335؛ تذکره مدایح معتمدیه، (خطی)؛ تذکره حدیقة الشّعراء، ج1، ص352؛ مکارم الآثار، ج4، ص1577؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج1، ص609؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص209؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص425.
2- فهرست وزیری، ج3، ص1038.
3- هنر قلمدان، ص143.

ص: 774

محمّد حسین اُنسی

محمّد حسین مستحسن بن مهدی، شاعر ادیب معاصر. در سال 1301ش در اصفهان متولّد شد. وی پس از تحصیلات ابتدائی و متوسطه به کسب و کار پرداخت. او در انجمن های ادبی اصفهان همچون انجمن پروانه [و انجمن ادبی هنری سعدی] شرکت می نموده است.(1)] در شعر شاگرد شکیب بوده امّا در عرفان مرید عرفای سلسله گنابادی اصفهان است. دیوان اشعارش به طبع رسیده است. وی در اوّل آبان سال 1370ش بدرود زندگی گفته و در قطعه نام آوران واقع در گورستان باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.(2)]

از اوست:

مردم دیده من تا به رُخَت مایل شد

منعکس نقش جمال تو به لوح دل شد

به جز از مهر تو چشم از همه عالم بستم

تا به ثابت قدمی کام دلم حاصل شد

شیخ محمّد حسین کلباسی

شیخ محمّد حسین ابن آقا محمّد مهدی بن حاج محمّد ابراهیم کلباسی عالم جلیل صالح. در مشهد خراسان ساکن بود، وی برای تحصیل به نجف اشرف رفته و خدمت جمعی از علماء همچون [شیخ ابراهیم کلباسی معروف به «شیخ العراقین» برادرش و ]شیخ محمّد حسین کاظمینی و دیگران تلمّذ نموده و دختر شیخ محمّد حسن صاحب جواهر را به زوجیّت گرفته [و به خواهش برادرش حاج میرزا عبدالجواد که عازم سفر حج بود از نجف به اصفهان آمده و به جای برادر در مسجد حکیم اقامه جماعت نمود و پس از بازگشت او به مشهد مقدس رفت. پس از چندی به عتبات رفته و در کربلا به خدمت آقا


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص66.
2- مزارات اصفهان، ص139؛ مصاحبه غلامرضا نصرالهی با استاد احمد غفورزاده طلایی در آذرماه 1377.

ص: 775

سیّد اسماعیل صدر حاضر شد و اغلب در حرم مطهر حضرت سیّد الشهداءعلیه السلام به عبادت مشغول بود. او عالمی عابد و اهل تهجّد و گرفتن روزه مستحبّی و اهتمام بر زیارات و نوافل بود. سرانجام در سال 1332ق از کربلا] به مشهد مقدس بازگشته، در سال 1340ق وفات یافته و در دارالسّیاده مشهد مقدّس مدفون شد.(1)

سیّد محمّد حسین مهدوی اردکانی

سیّد محمّد حسین مهدوی اردکانی ابن آقا سیّد مهدی بن سیّد اسماعیل بن محمّد بن جعفر بن ابوطالب بن میرعلی اکبر بن میر جعفر طباطبائی اردکانی، عالم فاضل جلیل.

در 20 شعبان 1325ق در اردکان یزد متولّد شده، مقدّمات علوم را در مولد خویش فراگرفته و جهت تکمیل به اصفهان مهاجرت نمود و در مدرسه جده کوچک ساکن شده و با کمال سعی و کوشش به تحصیل ادامه داد و نزد آقا شیخ محمّد رضا نجفی، میر سیّد علی نجف آبادی، سیّد محمد مدرس نجف آبادی و مدّت کمی نزد میرزا ابوالهدی کلباسی و شیخ محمّد حکیم کسب فیض نمود.

وی در زمان اختناق رضاشاهی اذیت و آزار بسیار دید لکن تمام آن سختی ها را تحمّل کرده و از جادّه مستقیم صبر و قناعت بیرون نهاد. پس از آن که آقا رضا صدرالعلماء به علت گرفتاری های زندگی و بیماری ترک جماعت در مسجد نمود، میر سیّد علی نجف آبادی، صاحب عنوان را در مسجد (مسجد صدرالعلماء) واقع در شمس آباد جهت امامت نصب نمود، وی به امامت و ارشاد خلق پرداخته و تا آخرین روزهای حیات در تعمیر مسجد و احیاء مدرسه شمس آباد و اقامه جماعت ادامه داد.

او سرانجام در بعدازظهر پنج شنبه از ماه شعبان سال 1407ق در اصفهان وفات یافته و صبح روز جمعه با تشییع شایسته و شرکت هیئت های عزادار و علماء و مردم به


1- نقباء البشر، ج2، صص 662 و 663؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 356 و 564؛ بیان المفاخر، ج2، ص184؛ ماضی النّجف و حاضرها، ج3، ص237؛ خاندان کلباسی، صص 162 و 163.

ص: 776

امامزاده زینبیه منتقل و در یکی از اطاق های آن مکان مقدّس دفن گردید.(1)

سیّد محمّد حسین نحوی

سیّد محمّد حسین بن حاج سیّد مهدی نحوی بن آقا سیّد محمّد حسن مجتهد، طبیب فاضل، از شاگردان حاج میرزا محمّد باقر حکیم باشی. در 1282ق متولّد و در سال 1340ق وفات یافته و جنب آباء خویش [در تکیه ای که امروزه به تکیه مهدوی موسوم است، در تخت فولاد اصفهان] مدفون گردید.(2)

شیخ محمّد حسین رئیس الطّلاب رشتی

شیخ محمّد حسین رشتی معروف به «رئیس الطّلاب» [فرزند مهدی] عالم فاضل، از علمای قرن چهاردهم هجری. نزد عموم طبقات علماء و طلاّب مورد توجّه و عنایت بوده و در اصفهان وفات یافته، در تکیه ملک مدفون گردید.(3) [وفاتش در 14 ذی العقده 1341ق اتفاق افتاده و مادّه تاریخ وفاتش این در این بیت بر سنگ قبرش آمده است:

هاتف از غیب گفت آن مرحوم

همنشین با حسین شد بجنان(4)]

شیخ حسین عشاقی*

شیخ حسین عشاقی فرزند مهدی از علماء و فضلاء معاصر در هشتم مرداد ماه 1334ش در اصفهان متولّد شد. او در رشته ریاضی موفق به اخذ دیپلم و در رشته برق فوق دیپلم گردید.


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 307 و 308؛ وفیات علمای معاصر اصفهان، مخطوط، مزارات اصفهان، ص236؛ تاریخچه ارزنان و مقبره علیا جناب زینب خاتون، صص 42 و 43.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 489 و 490؛ سیری در تاریخ تخت فولاد اصفهان، صص 206 و 207.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 183 و 184.
4- تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص494.

ص: 777

از حدود سال 1348ش به تحصیلات حوزوی مشغول شد. ادبیات را نزد مرحوم سیّد بحرالعلوم میردامادی و سیّد ابوالحسن درچه ای، سیوطی را نزد حاج شیخ علی اکبر فقیه، مغنی را نزد شیخ محمود مشکوة و شرح شمسیه و شرح تجوید را نزد شیخ محمّد محزون آموخت. اصول را در درس حاج شیخ ابوالقاسم انصاری و حاج شیخ مجتبی لنکرانی و منظوم اسفار از حاج سیّد حسن مدرس و حاج شیخ نورالدّین اشنی و فقه را نزد حاج شیخ ابوالقاسم انصاری فرا گرفت. او در این سالها ادبیات، منطق، معالم، فلسفه (بدایه و نهایه) و شرح منظومه را در اصفهان تدریس کرد سپس در سال 1364ش در قم ساکن شد. او اسفار و شرح فصوص را نزد حضرت آیات: جوادی آملی و حسن زاده آملی کفایه را نزد حاج سیّد علی محقق داماد خارج اصول را نزد حاج شیخ حسین وحید خراسانی و خارج فقه را نزد حاج شیخ جواد تبریزی و دو درس اخیر را همچنین نزد حاج شیخ محمد شاه آبادی تحصیل کرد. ایشان در قم به تدریس «نهایة الحکمه»، «شرح اشارات»، «اسفار» پرداخته و فعلاً «شرح فصوص» و «اسفار» و «شرح تمهید القواعد» ابن ترکه را تدریس می نماید.

کتابهای «رعایة الحکمه فی شرح نهایة الحکمه» و «نانمائی»، «شکاکیت و نسبیت گرایی»، «بررسی فلسفه تاریخ از دیدگاه مارکسیسم» و «برهان های صدیقین» را تألیف نموده که به چاپ رسیده و کتابهای «شرح بدایة الحکمه» و «مواقع الخلل فی قواعد العلل» از ایشان هنوز به چاپ نرسیده است.

ملّا محمّد حسین ظهیری مهرآبادی*

ملّا محمّد حسین ظهیری اردستانی ابن ملّا میرزای مهرآبادی، عالم فاضل متّقی، از علمای قرن چهاردهم هجری.

وی در قریه «مهرآباد» اردستان متولّد شده و تحصیلات خود را نزد پدر شروع نمود. سپس به کاشان رفته و در مدرسه سلطانی از محضر سیّد محمّد علوی بروجردی نحو، صرف و معانی و بیان و از محضر میرزا فخرالدّین نراقی فقه و اصول را آموخته و سپس به

ص: 778

اصفهان رفت و از درس میرزا بدیع درب امامی و میرزا عبدالعلی هرندی و آخوند ملّا محمّد کاشانی مستفیض شد. او پس از فوت پدر به رسیدگی امور شرعی منطقه سفلای اردستان پرداخته و مرجع مسائل شرعی مردم آن حدود بوده است. در تنظیم نوشته جات شرعی زبردست بوده و خط شکسته را خوش می نوشته و اغلب به منبر می رفته و با صوت خوش خود به موعظه و ذکر مصیبت معصومین علیهم السلام می پرداخته است. سرانجام در شب پنج شنبه 25 ذیحجه 1354ق وفات یافته و در قبرستان قریه «مهرآباد» مدفون شد. وی پدر محقّق توانا مرحوم ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی بود.(1)

سیّد محمّدحسین درچه ای*

سیّد محمّدحسین بن سیّد نصراللَّه درچه ای، عالم فاضل و فقیه خطیب، در سال 1306ش متولّد شد. تحصیلات خود را در اصفهان آغاز کرد و در درس شیخ محمّدعلی عالم حبیب آبادی، شیخ محمّدحسن عالم نجف آبادی، سیّد علی اصغر برزانی، سیّد عطاءاللَّه امامی و دیگران حاضر شد. سپس به قم رفته و از درس حضرات آیات امام خمینی، گلپایگانی، سلطانی، حائری یزدی و محقّق داماد بهره برد و به تدریس در مسجد اعظم و مدرسه گلپایگانی قم پرداخت.

در سال 1346ش در تهران سکونت گزیده و در مسجد شیخ صدوق شهر ری به اقامه نماز جماعت پرداخت. او سالها به تدریس در مدرسه علمیه برهان، مدرسه امیرالمؤمنین، مدرسه آیت اللَّه خلخالی و دانشکده قضائی پرداخته است. همچنین اواز علماء و خطبای اهل منبر طهران است که با سخنرانی های خود مردم را با معارف دینی و علوم اهل بیت علیهم السلام آشنا می نماید.(2)


1- آتشکده اردستان، ج2، صص 297 و 298.
2- ستاره ای از شرق، صص870-867.

ص: 779

ملّا محمّد حسین مجلسی

ملّا محمّد حسین بن ملّا محمّد نصیر بن ملّا عبداللَّه بن ملّا محمّد تقی مجلسی، عالم فاضل، از فضلاء سلسله مجلسی در قرن دوازدهم هجری است.

حسین امامی*

حسین امامی بن نظرعلی صرّام سِدِهی، شاعر ادیب معاصر، در شهریور 1315ش در سِدِه ماربین [خمینی شهر فعلی] متولّد شد. مادرش سرورآغا امامی فروُشانی دختر عالم ربّانی حاج میر سیّد علی امامی (آقابزرگ) بود.

تحصیلات ابتدائی و متوسطه خود را در زادگاهش و اصفهان آبادان انجام داد. سپس به تهران رفت و موفّق به اخذ لیسانس معقول و منقول شد، از سال 1333ش به آموزگاری پرداخت و در سال های 1338 تا 1359 در دبیرستان های اصفهان تدریس کرد. پس از بازنشستگی با تأسیس محضر اسناد رسمی در نجف آباد به فعالیت پرداخت و سپس در خمینی شهر آن را ادامه داد. وی طبع شعر داشته و در انجمن های ادبی کمال، سعدی و صائب در اصفهان و سروش خمینی شهر حضور یافته است. مجموعه ای از اشعارش با عنوان «منتخبی از اشعار حسین امامی»، در سال 1378ش در اصفهان به چاپ رسیده است.

این شعر از اوست:

پیری که جام از کف آن سیر بر گرفت

سرمست و شاد گشت و جوانی ز سر گرفت

خورشید رخ ز شرم در حجاب کرد

تا ماه من نقاب ز رخسار بر گرفت

ص: 780

محمّد حسین میرزا فصیح خاقانی

محمّد حسین میرزا خاقانی ابن محمّد ولی میرزا، شاعر و ادیب تونای معاصر، از نوادگان فتحعلی شاه قاجار است. او در غُرّه ذیحجه 1333ق در اصفهان متولّد شد. تحصیلات خویش را در اصفهان انجام داد. مدّتی در خراسان ساکن بود. بعداً به اصفهان آمد و عاقبت در تهران ساکن و کارمند راه آهن شد. او شاعری توانا گوینده ای مقتدر، و نویسنده ای ماهر بود و مقالات او در روزنامه های عرفان و باختر اصفهان به چاپ می رسید. او مردی شوخ و بذله گو و حاضر جواب بود و در اغلب مجالس رشته سخن را به دست می گرفت و با مطالب رنگین و حکایات شیرین خود، همه را جذب خویش می ساخت. در شعر «فصیح» تخلّص می کرد [و به قول مرحوم استاد منوچهر قدسی: «در شعر و ادب استعداد شکفته شگفت انگیز داشت. اگر زمانه امانش داده بود به ضرس قاطع می گویم که در شعر معاصر اصفهان هیچ کس و هیچ کس به پایه او نمی رسید».]

او سرانجام در 30 ربیع الثّانی 1374ق در سالهای جوانی دار فانی را وداع گفته و به سرای باقی شتافت و پیکرش در تکیه شیخ مرتضی ریزی در تخت فولاد مدفون شد. دیوان اشعار او تاکنون به طور کامل گردآوری نشده و به چاپ نرسیده است. دو مثنوی «پل و سیلاب» و «گل و مجنون» از اشعار پخته، فخیم و استوار اوست.

از اوست:

ای که با دام تعقّل صید دلها کرده ای

عالمی را بهر خود نادیده رسوا کرده ای

از لب لعل تو کس نشنیده حرفی این عجب

آفرینش را به وصف خویش گویا کرده ای

دوستان نادیده ات همواره می دارند دوست

بس که خود را در خیال خلق زیبا کرده ای(1)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 366-362؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 564 و 565؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص126؛ دولت دیدار، صص 135-131.

ص: 781

ملّا محمّد حسین مازندرانی

ملّا محمّد حسین بن آخوند ملّا ولی اللَّه مازندرانی، عالم فاضل و حکیم ماهر، [از علمای قرن سیزدهم هجری، حدود سال 1208ق متولّد شد. پدرش از اهالی هزار جریب مازندران بوده و پس از ظلم و ستم سربازان فتحعلی شاه به همراه خانواده به اصفهان مهاجرت نمود و ملّا محمّد حسین نزد پدر و سایر دانشمندان اصفهان به تحصیل پرداخت. ]او سالها در اصفهان به تدریس ریاضی، هیئت و حکمت مشغول بوده و جمعی کثیر از فضلای اصفهان [همچون آخوند ملّا عبدالکریم گزی، میرزا محمّد حسن نجفی و میرزا ابوالحسن پاقلعه ای ]در خدمتش در تلمّذ کرده اند. فاضلی متقّی و عالمی عامل بوده و در احتیاط در مسائل شرعی و مواظبت بر عبادات و زیارات و ادعیه سعی وافر و اهتمام تمام داشته است.

[وی در سال 1291ق وفات یافته] و در قبرستان سر قبر آقا در محلّه خوابجون اصفهان مدفون شد و پس از آنکه قبرستان را تسطیح و تخریب نمودند قبر او هم از بین رفت.(1)

میر محمّد حسین خان عقیلی علوی

میر محمّد حسین خان بن حکیم محمّد هادی خان عقیلی علوی خراسانی شیرازی، از اطبّاء حاذق و دانشمندان قرن دوازدهم هجری است. وی نزد جمعی از دانشمندان از جمله میر محمّد علی حسینی طب و داروشناسی را آموخته است. او سالها در هندوستان سکونت داشته و در داروشناسی مهارت به سزایی داشته و تألیفاتی را از خود به جای گذاشته است که از آن جمله است:

1. «رساله خواب» 2. «خلاصة الحکمه»، که در سال 1195ه.ق تألیف شده است،


1- رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص116؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص565؛ مزارات اصفهان، ص51؛ الاصفهان، رجال و مشاهیر، صص 520-518؛ تاریخ اصفهان، صص 334 و 406.

ص: 782

مطبوع 3. «دستور شفائی» 4. «ذخائر التّرکیب» 5. «مجمع الجوامع یا قرا با دین کبیر» که چاپ سنگی شده است. 6. «مخزن الادویه»، که بارها در هندوستان و ایران به طبع رسیده است.(1)

میرزا محمّد حسین جعفری

میرزا محمّد حسین جعفری ابن آقا میرزا هاشم بن حاج سیّد جعفر بیدآبادی بن حاج سیّد محمّد باقر حجةالاسلام شفتی، عالم فاضل، از ائمه جماعت مسجد سیّد و مسجد علیقلی آقا. در اصفهان خدمت جمعی از بزرگان همچون آقا سیّد ابوالقاسم دهکردی و آقا سیّد محمّد باقر درچه ای و آقا میر محمّد تقی مدرس و آخوند ملّا محمّد کاشانی درس خوانده و در مدرسه میرزا حسین با جمعی از افاضل حوزه مباحثه داشت.

در حدود سال 1303ق متولّد و در 10 ربیع الثّانی سال 1319ق در اصفهان وفات یافته، در بقعه جدّش سیّد حجّةالاسلام در مسجد سیّد مدفون شد. حاج میرزا حبیب اللَّه نیّر ضمن مرثیه ای عربی ماده تاریخ فوت او را چنین می نویسد:

ارخ النّیرّ للعام و شهر و الیوم

تنقص العشرة من «شهر ربیع الثّانی»(2)

سیّد حسین خوراسکانی

سیّد حسین بن سیّد هاشم خوراسکانی از فضلاء قرن سیزدهم هجری. در سال 1249ق کتاب «ریاض المسائل» را کتابت نموده است.(3)


1- دیوان طرب، مقدمه، ص181؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص232؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص941؛ فهرست نسخه های خطی فارسی، ج1، ص529 و 525 و 596؛ الذریعه، ج4، ص29 و ج17، ص63.
2- بیان المفاخر، صص 187 و 188.
3- فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، ص249.

ص: 783

میرزا حسین خان دانش

میرزا حسین خان دانش بن محمّد هاشم اصفهانی، نویسنده و ادیب فاضل، از خاندان میرزا هادی چهارسو علیقلی آقا در اصفهان. وی در حدود سال 1286ق در استانبول ترکیه متولّد شد. مدّتی بغداد بوده و اغلب در آنکارا و استانبول به سر برده است. [زبان فارسی، ترکی و فرانسه را در مکتب رشدیه، دبستان ایرانیان و مدرسه فرانسویان آموخت. مدتی عضو هیئت تحریریه روزنامه ترکی «اقدام» بود و مدت مدیری به تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه استانبول مشغول بود.] وی در 23 ربیع الاول 1362ق به سن متجاوز از 70 سال در آنکارا وفات یافته [و در «اسکودار» مدفون شد.

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. ترجمه «رباعیات خیام» به ترکی، به کمک رضا توفیق 2. «ترجمه بعضی از قصه های لافونتن» 3. «خرابه مداین» 4. «دستور زبان فارسی» 5. «زردشت نامه» 6. «سرآمدان سخن» در شرح حال 15 نفر از شعرای ایران به ترکی 7. «سوهان» 8. «نوای صرصر» 9. «هدیه سال» 10. «تعلیم لسان» ترکی و فارسی(1)]

ملّا محمّد حسین نوری

ملّا محمّد حسین بن یحیی نوری مازندرانی، عالم فاضل کامل و فقیه محدث. در اصفهان ساکن بوده و نزد علمای این شهر به ویژه علّامه مجلسی به تحصیل پرداخته و از علّامه اجازه روایت دریافت نموده است. خطوط نسخ و نستعلیق را خوش می نوشته و کتاب «قواعد الاحکام» تألیف علّامه مجلسی را در ذیقعده 1102ق به خط نسخ کتابت کرده است که در کتابخانه وزیری یزد نگهداری می شود.


1- مجله یادگار، سال سوم، شماره 66 و 7، صص 53-50؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج1، ص215؛ فرهنگ معین، ج5، ص504؛ شرح حال رجال ایران، ج5، ص79؛ الذریعه، ج9، ص317؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، صص 736 و 737؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص565؛ اثرآفرینان، ج37 ص10؛ زندگانی رجال و مشاهیر ایران، ج3، ص179.

ص: 784

وی تا سال 1133ق در قید حیات بوده و پس از آن تاریخ وفات یافته است. کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «تفسیر قرآن مجید» 2. «حواشی بر اصول کافی» 3. «شرح اصول کافی» 4. «صلاة مسافر» 5. «ملخص ربع چهارم جلد صلاة بحارالانوار» 6. «منهج الفلاح» که در سه شنبه 8 ذیحجه 1133ق در اصفهان آن را تألیف نموده است.(1)

حسین باوری یمنی

ابوعبداللَّه حسین بن یوحن [؟] بن ابویه بن نعمان باوری یمنی، از محدّثین قرن ششم هجری است. او در طلب علم از موطن خود هجرت نموده و در اصفهان سکونت نموده است. از جماعتی از روات و محدّثین روایت می نماید که از آن جمله است: فضل بن محمّد نیلی و ابوالفضل ارموی و دیگران. جمعی از محدّثین هم از او نقل حدیث کرده اند.

سرانجام در ماه ربیع الاوّل سال 587ق در اصفهان وفات یافت.(2)

ملّا حسین عمادالواعظین

ملّا حسین کربکندی ملقّب به «عماد الواعظین» فرزند ملّا یوسف بن علی، واعظ صالح و فاضل ادیب محدّث. از فضلای اهل منبر بوده و در خدمت فضلای اصفهان تحصیل نموده است، سرانجام در 9 صفر 1323ق وفات یافته، در بقعه حاج محمّد جعفرآباده ای در تخت فولاد مدفون شد.

از آثارش چندین مجلّد کتاب و بیاض در مواعظ منبری و اخبار به صورت مجلس


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، صص 28 و 29 و 292؛ الذریعه، ج13، ص96 و ج22، ص206 و ج23، ص196؛ تلامذةالعلاّمة المجلسی، صص 95 و 96؛ اجازات الحدیث، ص195؛ نجوم السماء، ص217؛ فیض القدسی، ص102؛ ترجمه فیض قدسی، صص 169 و 170؛ فوائد الرضویه، ج2، ص531؛ فهرست وزیری، ج2، ص531، علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص349؛ فهرست مرعشی، ج4، ص78؛ فهرست گوهرشاد، ص246.
2- معجم البلدان، ج ص .

ص: 785

است که نزد اولادش موجود بوده است.(1)

فایده: کربکند (به ضم کاف و کسر باء و فتح کاف) از قراء بلوک بُرخوار اصفهان است.

میرزا حسین خان اعتلاءالدّوله*

میرزا حسین خان اعتلاءالدّوله، ادیب، نویسنده و روزنامه نگار، از پیشگامان روزنامه نگاری در اصفهان است.

وی در سال 1279ق در تهران متولّد شد و پس از انجام تحصیل وارد کارهای دولتی شد. در سال 1325ق رئیس عدلیه کرمان شد. امّا مدّتی بعد برکنار شد و به اصفهان آمد. وی در رجب 1325ق در اصفهان روزنامه اصفهان و در شوال همان سال روزنامه نقش جهان را منتشر ساخت. در سال 1328ق از طرف دولت به عنوان کارگزار دولت به خوزستان رفت. وی سرانجام در کرمانشاه به دنبال فتنه سالارالدّوله و هجوم او به کرمانشاه، توسط عوامل سالارالدّوله دستگیر و به دار آویخته و تیرباران شد.(2)

استاد حسین بنّای اصفهانی

استاد حسین بنّای اصفهانی، از شعرای قرن سیزدهم هجری است. در معماری و بنائی استاد بود و شعر را نیز نیکو می سرود. محمود میرزا او را از یزد دانسته امّا اختر که تذکره خود را مقدم بر سفینةالمحمود نگاشته است، او را اصفهانی ذکر نموده است.

از اوست:


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص566؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص33؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 49 و 51.
2- تاریخ جراید و مجلات ایران، ج1، صص 181 و 182.

ص: 786

رخ ز شراب لاله گون، آمده ای به محفلم

میل کباب کرده ای، آه تو دانیّ و دلم(1)

ملّا محمّد حسین بروجردی

آخوند ملّا محمّد حسین بروجردی، از دانشوران قرن یازدهم هجری و جامع منقول و منقول و از فضلاء و حکمای اصفهان.

سالها در مدرسه شیخ لطف اللَّه و مسجد جامع جدید عباسی اصفهان به تدریس مشغول بوده و جمعی از فضلاء از جمله میر سیّد عبدالحسین خاتون آبادی از محضر او کسب فیض کرده اند. وی در سال 1084ق وفات یافت.(2)

میرزا محمّد حسین پروانه

میرزا محمّد حسین [باغ بادرانی] لنجانی اصفهانی متخلّص به «پروانه» شاعر ادیب. [در شعر و ادب ید طولایی داشته و در مدح منوچهرخان معتمدالدّوله حاکم اصفهان اشعاری دارد.

از اوست:

با یاد قدّ روی تو ای نوبهار حُسن

کی جلوه می کند به نظر سرو سوسنم

گفتی که کرده تیره چو شب روز روشنم

زلف تو کرده تیره شب روز روشنم(3)]


1- تذکره اختر، ص44؛ سفینة المحمود، ص179؛ حدیقة الشعرا، ج1، ص261.
2- وقایع السنین و الاعوام، ص532؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص655.
3- تذکره مدایح معتمدیه، خطی، ص156؛ الذریعه، ج9، ص157؛ حدیقة الشعراء، ج1، صص 316 و 317.

ص: 787

آقا محمّد حسین تاراج اصفهانی

آقا محمّد حسین اصفهانی متخلّص به «تاراج» شاعر ادیب، در قرن سیزدهم هجری می زیسته و به شغل «مقواسازی» مشغول بوده است. وفاتش در سال 1288ق روی داده و مرحوم عباسعلی خرم لنبانی در ماده تاریخ او گوید:

کلک خرم پی تاریخ وفاتش بنوشت

روح تاراج بود شاد الی صبح جزا

غزل را نیکو می سروده و قصایدی نیز در مدح منوچهرخان معتمدالدّوله حاکم اصفهان سروده است. نوشته اند که دیوان او ده هزار بیت شعر دارد. امّا نسخه ای از آن در دست نیست.

این بیت از اوست:

بعد ما کاش بسازند سبو از گل ما

تا برآید مگر از لعل تو کام دل ما(1)

ملّا حسین تفلیسی

آخوند ملّا حسین تفلیسی، عالم عامل و زاهد کامل. در اصفهان تدریس می نموده و جمعی از افاضل در خدمت او تحصیل نموده اند. [عمر خود را به عبادت و ریاضت و مجاهده با نفس طی نموده و به حدّاقل از خوراک و پوشاک اکتفا می نموده است.]

در رجب 1192ق وفات یافته و در قبرستان آب بخشان اصفهان مدفون شد. بقعه ای آجری و کوچک بر سر قبر او بود که پس از تسطیح و تخریب قبرستان از بین رفت و پیکر او را از آنجا به تخت فولاد تشییع کرده و در بقعه صاحب روضات مدفون ساختند.(2)


1- تذکره مدایح معتمدی، خطی؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج1، ص327؛ آگهی شهان از کار جهان، ج1، ص75؛ مجمع الفصحاء، ج4، ص185؛ الذریعه، ج9، ص166 .165؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص403.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص142؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 526 و 527؛ مزارات اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 79 و 80؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص 256 و 257؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، صص 377-374؛ الاصفهان (رجال و مشاهیر)، ص169.

ص: 788

استاد حسین تفنگ ساز اصفهانی*

استاد حسین تفنگ ساز اصفهانی در اوایل قرن سیزدهم هجری مقارن عهد فتحعلی شاه می زیست. تفنگ هایی که می ساخت، از ساخته های ممالک خارجی بهتر بود و بر تفنگ حاجی مصطفی که معروف ترین تفنگ های مرغوب و نفیس آن زمان است، مزیّت داشت. مخصوصاً برای شاهزاده سیف الدّوله حاج سلطان محمّد میرزا حاکم اصفهان تفنگی ساخته بود که در جلا و صافی و جوهرداری و بُرد گلوله به تصدیق همه اهل فن بر تفنگ های فرنگی ترجیح داشت.(1)

حسین توکلی

حسین توکلی، از شعرای معاصر اصفهان است.

این بیت از اوست:

بلبل به شاخ سرو به آواز دلفریب

برده به یاد روی تو از کف قرار دل(2)

میرزا حسین جابری

میرزا حسین جابری، اعیان و بزرگان شهر اصفهان در قرن دوازدهم هجری و از سلسله خاندان جابری انصاری بوده و در عهد افشاریه کلانتر و حکمران اصفهان بوده است. سرانجام به دستور نادرشاه مقتول شد.(3)


1- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص372.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص133.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص513.

ص: 789

شیخ محمّد حسین جَزَن آبادی*

شیخ محمّد حسین جزن آبادی، عالم فاضل از علمای قرن چهارده هجری و از مدرسین مدرسه جده کوچک بوده و از شاگردانش سید علی اکبر ابرقویی می باشد. وی پس از وفات در تکیه ملک واقع در تخت فولاد مدفون شد.(1)

محمّد حسین چَلَبی

محمّد حسین چلبی، از شعراء و خَیِّرین قرن یازدهم هجری است. از تبریزیان ساکن محلّه عباس آباد بوده و در این محلّه مسجد، حمام و بازاری در جنب منزل خود ساخته که به نام او معروف بوده است. به قول «میرزا طاهر نصرآبادی» در کمال مردمی و آدمیت و صلاح و پاکیزگی وضع و پرهیزگاری بوده و شعر نیز می سروده است. برادرش محمّد قاسم نیز شاعر بوده است. این رباعی از محمّد حسین چلبی است:

اندر سفر و حضر ای صاحب هوش

هم راز بود کتاب از من بنیوش

گُنگی است سخن گوی و بشیری است نذیر

آنگه که شوی ملول گردد خاموش(2)

حاج محمّد حسین اصفهانی (حسین علی شاه)

حاج محمّد حسین اصفهانی معروف به «شیخ زین الدّینی» و ملّقب به «حسین علی شاه» عالم فاضل و عارف کامل، از اقطاب سلسله نعمت اللهیه. پدرانش از علماء و فضلا بوده اند. در علوم ظاهری، از شاگردان دایی خود آقا محمّد بن شیخ زین الدّین و دیگران بوده و در طریقت از مریدان معصوم علی شاه دکنی بوده است.


1- جلوه افلاکیان، مخطوط، به نقل از استاد ابراهیم جواهری.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 169 و 170؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص615؛ الذریعه،ج9، ص251؛ کاروان هند، ج1، صص 311-309؛ دانشمندان آذربایجان، ص106.

ص: 790

دراصفهان ساکن بود و به درس و بحث و اقامه جماعت روزگار می گذرانید. سپس ترک درس و مباحثه نموده و سالها به سیر و سیاحت پرداخت و از طرف نورعلی شاه اصفهانی در سال 1212ق مقام خلیفة الخلفایی یافت [و قطب سلسله نعمت اللهی شد. در سال 1225ق از راه شیراز به سفر حج رفت و پس از انجام مناسک حج به اصفهان بازگشت. دراین شهر جمعی از فقهاء او را تکفیر کردند. عاقبت به تحریک مخالفین، در سال 1229ق به دستور فتحعلی شاه او را به تهران بردند، اما شاه او را شایسته مجازات ندیده و اجازه بازگشت او را به اصفهان داد. حسین علی شاه چندی در اصفهان به سر برد و عاقبت در سال 1233ق راهی عتبات عالیات شده و در کربلا ساکن شد. در آنجا «حاج محمّد جعفر کبودر آهنگی همدانی» ملقّب به «مجذوب علی شاه» را خلیفة الخلفاء خود و قطب سلسله نعمت اللهی قرار داد و سرانجام ]در شب چهارشنبه 11 محرّم 1234ق در کربلا در حین خواندن نماز وفات یافته و در بیرون باب النّجف، طرف دست چپ مدفون شد.

کتاب ردّ بر پادری نصرانی از تألیفات اوست.(1)

سیّد حسین چادردوز تبریزی*

سیّد حسین چادردوز تبریزی اصفهانی، از خوشنویسان هنرمند بوده و در اصفهان می زیسته است. کتیبه «انا مدینة العلم و علیٌّ بابها» در تکیه آقا محمّد کاظم واله در تخت فولاداز نمونه آثار اوست که متأسفّانه از بین رفته است.(2)


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 568 و 569؛ ریاض السّیاحه، صص 648-646؛ تاریخ سلسله های طریقه نعمت اللهیه در ایران، صص 61 و 62؛ شمس التّواریخ، صص 52 و 53؛ طرائق الحقائق، ج3، صص 232-220؛ دو رساله در تاریخ جدید تصوّف ایران، صص 77-74؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، صص 356-353.
2- تاریخ اصفهان (مجلّد هنر و هنرمندان)، ص153.

ص: 791

حسین حافظ هروی

کمال الدّین حسین حافظ هروی، از اساتید بزرگ خوشنویسی است. خط نستعلیق را با استادی و مهارت تمام می نوشته و اقلام ششگانه را نیز خوش می نوشته است. علاوه بر آن حافظ قرآن مجید بوده و عمر را به درویشی و قناعت سپری کرده است. شاه طهماسب به او عنایت ویژه ای داشته و در سفری که حافظ هروی از خراسان به قم آمد، در قم او را اکرام کرده و به او هدایای فراوان بخشید اما هروی آن را نپذیرفت.

گویا مدّتی در اصفهان به سر برده و یادگار آن سفر کتیبه ای به خط ثلث عالی در صفّه صاحب واقع در مسجد جامع اصفهان است که در سال 938ق آن را نوشته است.

همچنین قطعات و آثار دیگری به خط ثلث او موجود است که در کتاب احول و آثار خوشنویسان، به آنها اشاره شده است.

وی سرانجام در سال 973ق در مشهد مقدّس وفات یافت.(1)

سیّد حسین حسنی اصفهانی

سیّد حسین حسنی اصفهانی [خطاط شکسته نویس قرن سیزدهم هجری] در عصر سه شنبه 3 ذیحجه سال 1292ق دو کتاب از کتب شیخیّه شامل «خوان یغما» و «رساله در معنی رکن رابع» هر دو از تألیفات حاج محمّد کریم خان کرمانی را به خط شکسته و نستعلیق نوشته [است] که ضمن مجموعه 2772 در کتابخانه مجلس شورای ملّی موجود است.(2)


1- پیدایش خط و خطاطان، صص 214 و 215؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص1032؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص91؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج1، صص 168 و 169 و ج4، ص1063.
2- فهرست مجلس، ج9-1، ص206.

ص: 792

امیر سیّد حسین حسینی

امیر سیّد حسین حسینی، عالم فاضل، از محدّثین و فضلای قرن یازدهم هجری. در اصفهان ساکن بوده و از شاگردان محضر درس علّامه مجلسی به شمار می رفته است. علّامه مجلسی در پشت کتاب «قواعد الاحکام» علّامه حلّی، جهت او اجازه مختصری نوشته است.(1)

سیّد امیر محمّد حسین حسینی اصفهانی

سیّد امیر محمّد حسین حسینی اصفهانی، فاضل جلیل. از علمای قرن دوازدهم هجری و ساکن اصفهان. وی در شعبان سال 1147ق از میرمحمّد حسین بن میر محمّد صالح خاتون آبادی مفتخر به دریافت اجازه شده است.(2) [خاتون آبادی در آن اجازه او را چنین ستوده است:

«العالم العامل الفاضل الکامل، ذوالنفس القدسیّة و الملکات المرضیه. الجامع بین مرتبتی العلم و التّقوی الامیر محمدحسین الحسینی الاصفهانی»(3)]

سیّد محمّد حسین حسینی بَرزانی*

سیّد محمّد حسین حسینی برزانی، عالم عامل صالح، از علمای قرن چهاردهم هجری. از خود چند فرزند فاضل و زاهد و اهل علم بر جای نهاد از جمله حضرات آیات: سیّد علی اصغر، سیّد علی و سیّد محمّد (معروف به هرسینی) وی پس از وفات در تخت فولاد تکیه میرزا محمّد باقر چهارسوقی مدفون شد.(4)


1- الذریعه، ج1، ص150؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص25؛ تلامذة العلّامه المجلسی، صص 22 و 23.
2- الذریعه، ج11، ص18؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص528.
3- الکواکب المنتثرة، صص195 و 184 و 185.
4- جلوه افلاکیان، مخطوط.

ص: 793

حاج ملّا حسین حکیم

حاج ملّا حسین حکیم، شاعر، ادیب و پزشک ماهر، متخلّص به «حکیم» ساکن روستای «زفره» از توابع کوهپایه متوفی به سال 1349 ه.ق.(1)

میرزا حسین حکیم*

میرزا حسین میردامادی معروف به حکیم، طبیب ماهر، حاذق و دیندار. در اوایل قرن چهاردهم هجری است. او از معروف ترین پزشکان قدیمی سِدِه ماربین [خمینی شهر فعلی ]بوده و در درب محکمه به طبابت پرداخته و جراحی نیز می کرده است.

او در سال 1320ه.ش پس از شیوع بیماری حصبه، تلاش زیادی برای درمان مبتلایان به این بیماری انجام داد.(2)

میرزا محمّد حسین حکیم باشی*

میرزا محمّد حسین اصفهانی حکیم باشی، از اطبّاء قرن سیزدهم هجری است. طبیبی حاذق و ماهر بوده و در تهران ساکن بوده و در دربار محمّد شاه قاجار به طبابت مشغول بوده است.(3)

میر محمّد حسین خالص اصفهانی

میر محمّد حسین اصفهانی متخلّص به «خالص» و ملقّب به «امتیاز خان» از مشاهیر شاعران هندوستان در عصر خویش بوده و به واسطه کاردانی و کیاست به سمت حاکم شهر عظیم آباد منصوب شد. در زمان شاه عالم به مکنت و اموال فراوان رسیده و قصد بازگشت به ایران را نمود. خدایار خان مرزبان سند چشم بر مال او داشت. کسان خود را فرستاد، او را شبانه در راه کشتند و اموالش را به غارت بردند. تاریخ قتل او را در این


1- مزارات اصفهان، ص224.
2- نقل از مرحوم احمد غفورزاده طلایی.
3- اکسیر التّواریخ، ص604.

ص: 794

عبارت یافته اند:

«آه آه امتیاز خان» 1122

از اوست:

در میکده امروز زبد مستی ساقی

بِشکست چنان شیشه که خون از دل ما رفت(1)

محمّد حسین خامه آرا*

محمّد حسین خامه آرا، از خطاطان نسخ و ثلث متوسط اصفهان در قرن چهاردهم هجری بود. از نمونه آثار او «قرآن مجید» است که در سال 1354ق کتابت شده و به وسیله حاج حسین خوانساری چاپ سنگی شده است.(2)

محمّد حسین خطاط اصفهانی

محمّد حسین خطاط، از شاگردان آقا زین العابدین [اشرف الکتاب] در قرن سبزدهم هجری می باشد. از آثارش مجموعه مختصری است از ادعیه در چهارده صفحه که در نهایت خوبی به سال 1240ق نوشته است.این نسخه در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار طهران موجود است.(3)

حسین دودی*

حسین دودی، شاعر درویش مسلک و رند بی پروا در اواخر دوره قاجاریه است. طبعش به هزل و مطایبه مایل بوده و او را با شیخ محمّدتقی آقانجفی مجتهد شوخ طبع و


1- کاروان هند، ج1، صص 370-368؛ کلمات الشعرا، ص34؛ تذکره حسینی، ص121؛ الذریعه، ج9، ص284؛ تذکره غنی، ص48؛ صحف ابراهیم، صص 119 و 120؛ تذکره شمع انجمن، صص 228 و 229.
2- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص109.
3- فهرست سپهسالار، ج1، ص60؛ الذّریعه، ج8، ص200.

ص: 795

صاحب نفوذ اصفهان ماجراها بوده که در لوح سینه بسیاری از مردم اصفهان تا امروز حفظ شده و نقل محافل و مجالس بوده است.

در شعر طبعی روان داشته و به شغل تریاک مالی و تریاک فروشی امرار معاش می کرده است. اشعاری که از او به جا مانده بسیار اندک است که آن هم سینه به سینه تا به امروز رسیده و به یادگار مانده است.

سال وفاتش معلوم نیست ولی قطعاً بعد از سال 1328ق بوده و جسدش در قبرستان آب بخشان اصفهان دفن شد. بعد از آنکه فلکه پهلوی و خیابان چهارباغ پایین را احداث می کردند این قبرستان خراب شده و قبر او هم از بین رفت.

این شعر از اوست:

جامه نو بدهم من به مِی کهنه گرو

که مرا آن می کهنه به از این جامه نو

بر گنهکاری من عیب مگیر ای زاهد

کِشته ما و تو معلوم شود وقت درو(1)

ملّا حسین رفیق اصفهانی

ملّا حسین رفیق اصفهانی، از شعرای معروف قرن دوازدهم و سیزدهم هجری در سال 1150ق در اصفهان متولّد شده و در جوانی به سبزی فروشی پرداخته امّا از آن شغل کناره جسته به تحصیل علم و ادب پرداخت و در ردیف سخنوران و ادبای طراز اوّل اصفهان قرار گرفت. او با شاعران معروف سبک بازگشت همچون هاتف و آذر و صباحی معاصر و معاشر بوده و از سبک آنان تتبّع می کرده است. مردی خلیق و مهربان بوده و ادباء و فضلای زمانه به دیدار او راغب و شایق بوده اند. سرانجام در سال 1212ق وفات یافته و در نجف اشرف مدفون شد. دیوان اشعار او بالغ بر هشت هزار بیت است [و به چاپ رسیده است ولی مصحح «دیوان رفیق» از نسخه ناقصی استفاده


1- الاصفهان: رجال و مشاهیر، صص 200-198؛ اصفهانی های شوخ طبع و حاضرجواب، صص 131 و 132؛ اصفهان زادگاه جمال و کمال، صص 560-556؛ تذکره شعرای استان اصفهان (ویرایش دوّم)، ص278.

ص: 796

کرده است. کامل ترین نسخه «دیوان رفیق» که حاوی مادّه تاریخ ها و قطعات تاریخیّه اوست (و در نسخه چاپی درج نشده است) به شماره 14181/24 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی تهران موجود است.]

از اوست:

برای مدعی تَرک من ای پیمان شکن کردی

تو را گفتم که تَرک مدعی کن تَرک من کردی

سخن با غیر می گفتی بُریدی، چون مرا دیدی

چه می گفتی که چون دیدی مرا، قطع سخن کردی(1)

شیخ حسین روشندل دهکردی

شیخ حسین اعمی دهکردی، متخلّص به «ذاکر» و سپس «روشندل» از شعرای قرن چهاردهم هجری در سال 1320ق متولّد شده و در سن 3سالگی به علت ابتلا به آبله از هر دو چشم نابنیا شد. دارای هوش و استعداد سرشار بوده به طوری که در 12سالگی قرآن را حفظ نموده بود. اندکی تحصیل کرده و با وجود نابینائی خط را خوش می نوشت. دارای تألیفاتی است که از آن جمله است:

1. «مصیبت نامه» که دو هزار بیت و منظوم است. 2. «مناجات نامه» 3. «دیوان اشعار»

از اوست:

در کعبه و بتخانه تو را می جویم

وز عاقل و دیوانه تو را می جویم


1- تذکره نگارستان دارا، ج1، صص 196 و 197؛ تذکره انجمن خاقان، صص 512-505؛ تذکره مجمع الفصحاء، ج4، صص 320 و 321؛ تذکره آتشکده، نیمه دوّم، ص498؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج1، صص 688 و 689؛ مکارم الآثار، ج6، ص2461؛ لغت نامه دهخدا ذیل «حسین رفیق»، ص654؛ فهرست مجلس، ج38، ص597؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 523 و 524؛ الذریعه، ج9، ص381.

ص: 797

تا کشور جان یکسره آباد شود

در این دل ویرانه تو را می جویم(1)

میرزا محمّد حسین سالک اصفهانی

میرزا محمّد حسین اصفهانی متخلّص به «سالک» شاعر ادیب و خوشنویس. رضاقلی خان هدایت که معاصراوست می نویسد: «از خوشنویسان معروف زمان ماست و در اخلاق حمیده و صفات پسندیده وحید روزگار است و در طرز شاعری طبعی پخته دارد»(2)

دیوان بیگی نیز می نویسد: «اشتهارش بیشتر به واسطه خط نسخ اوست که کمال تعریف دارد... عامه او را میرزا محمّد حسین خوشنویس می گفتند»(3)

این دو بیت از یک قصیده اثر طبع اوست:

جز قامت چون سرو تو ای ماه دل آشوب

جز عارض چون ماه تو ای سرو دل آزار

من سرو ندیدم به سر از مشک سیه پوش

من ماه ندیدم به رخ از لعل شکربار

نمونه خطوط او در کتابخانه های کشور دیده می شود از جمله:

1. کلمات قصار، به خط نسخ، در سال 1275ق که برای ناصرالدّین شاه نوشته شده و در کتابخانه سلطنتی سابق موجود بوده است.(4)

2. ادعیه، به خط نسخ، در سال 1276ق که در کتابخانه آقای سلطان القرایی در تبریز موجود است.(5)

3. ادعیه، به خط نسخ، در سال 1273ق که برای علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه نوشته


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص223.
2- مجمع الصفحاء، ج4، ص460.
3- حدیقة الشعراء، ج1، ص728.
4- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1161.
5- احوال و آثار خوشنویسان،

ص: 798

شده و به شماره 105 در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار موجود است.(1)

میرزا محمّدحسین شاکر اصفهانی

میرزا محمّد حسین شاکرین متخلّص به «شاکر» شاعر و ادیب عارف. در سال 1301ش در اصفهان متولّد شد. وی از اعضای انجمن ادبی کمال بوده و به عرفای پاقلعه اصفهان ارادت داشته و سرانجام در 26 رجب 1393ق (سوم شهریور 1352ش) وفات یافته و در تکیه آقاباشی در تخت فولاد مدفون شد. دیوان اشعار او به طبع رسیده است.

ماده تاریخ وفاتش را شکیب اصفهانی چنین سروده است:

بهر تاریخ وفاتش گفت اندر دل «شکیب»:

«شاکر دلداده از سیر فلک ناکام شد»

از اوست:

کشید تیغ ز ابرو چو چشم فتانت

به خون اهل دل آلوده گشت دامانت(2)

میرزا حسین شبیه*

میرزا حسین شبیه اصفهانی، از خوانندگان قدیم مکتب اصفهان در عصر قاجاریه است. او صاحب اطلاعات فراوان از موسیقی و دائرة المعارف سیّار و کتاب شفاهی این هنر بوده و در تعزیه خوانی نیز بلند آوازه بوده و به این خاطر به میرزا حسین شبیه یا شبیه خوان معروف بوده است. او در دسته سیّد عبدالباقی بختیاری (امین البکاء اصفهانی) تعزیه خوانی می کرده و شاگرد او بوده است. سرانجام در حوالی سال 1300ق در سن 30سالگی وفات یافت.(3)


1- فهرست سپهسالار، ج1، ص56.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص263؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص54؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
3- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص253؛ دائرة المعارف تشیّع، ج9، ص524؛ سرگذشت موسیقی ایران، ج1، ص313؛ نام نامه موسیقی ایران زمین، ج3، ص184.

ص: 799

شیخ محمّد حسین شریعت هرندی

شیخ محمّد حسین شریعت هرندی، عالم فاضل زاهد. در هرند متولّد شده و در اصفهان نزد جمعی از فضلاء از جمله آقا شیخ محمّدرضا نجفی، سیّد محمّد نجف آبادی و آخوند ملا عبدالکریم گزی به تحصیل پرداخت. سپس به تدریس [مطوّل، معالم، شرح لمعه و سایر کتب درسی] پرداخته و جمعی از طلاب و دانشجویان علوم دینی از علوم و فضایل وی بهره مند می شدند.

[او پس از فوت میرزا ابوالحسن تویسرکانی، به اقامه جماعت در مسجد حاج محمّد جعفر پرداخت. همچنین مدّتی در مسجد دوغازی در محلّه دردشت امام جماعت بود. عالمی متواضع خوش خُلق و قانع بود و از مختصر ملک زراعتی و باغی که در هرند داشت امرار معاش می کرد] سرانجام در 5ذیحجه 1397ق وفات یافته و در تکیه تویسرکانی در تخت فولاد مدفون شد.(1)

ملّا محمّد حسین شریعتی دهاقانی*

آخوند ملّا محمّد حسین شریعتی دهاقانی، عالم فاضل. از علمای اواخر دوره قاجاریه است. از چندین مجتهد طراز اول اجازه اجتهاد خود را دریافت نموده و در دهاقان به ترویج دین و حلّ مشکلات شرعی مردم مشغول بود و پس از وفات در قبرستان عمومی دهاقان مدفون شد.(2)

سیّد حسین شهشهانی

سیّد حسین شهشهانی، عالم فاضل محقّق، از مخالفان شیخیه در اصفهان بوده و کتابی در ردّ حاج محمّد کریم خان کرمانی رئیس شیخیه تألیف نموده است. این کتاب در


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، ص307؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص99؛ یادداشت های استاد ابراهیم جواهری.
2- سیمای دهاقان، ص281.

ص: 800

کتابخانه حاج سیّد محمّد باقر ثانی بیدآبادی موجود بوده است.(1)

میر حسین شهودی سبزواری

میر حسین رمّال سبزواری خراسانی متخلّص به «شهودی» شاعر ادیب، از سخنوران اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری می باشد. اصلاً از مردم سبزوار بوده و چندی در اصفهان می زیسته است. در رمل بسیار استاد بوده و بیش از 70 سال عمر کرده است.(2)

حسین صافی اصفهانی

حسین گلشنی اصفهانی متخلّص به «صافی»، از شعرای اصفهان در قرن چهاردهم هجری است. او در دوره دوّم انجمن ادبی شیدا شرکت می کرده و اشعارش در مجله «دانشکده» به طبع رسیده است.

از اوست:

بنگر دلا که عمر عزیزت چه سان گذشت

گاهی به رنج و غصّه گهی شادمان گذشت

گاهی به خاک تیره بُدی همسر و گهی

جاه و مقامت از فلک و آسمان گذشت [...]

آن کن که نام نیک بماند اثر ز تو

زان پیشتر که بانگ برآید فلان گذشت(3)


1- الذریعه، ج10، ص220؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص525.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص415؛ لغت نامه دهخدا، ذیل «حسین شهودی»، ص657، تذکره غنی، ص77؛ تاریخ نظم و نثر، ج1، ص537؛ تذکره روز روشن، ص448.
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 300 و 301.

ص: 801

محمّد حسین صحّاف*

محمّد حسین صحّاف اصفهانی، هنرمند ماهر اوایل قرن چهاردهم هجری، وی صحافی را نزد آقا محمّد صادق و آقا ابراهیم پسران محمّد باقر صحّاف اصفهانی فرا گرفت. او در فنون صحّافی و تجلید و سوخت سازی و متن و حاشیه و دوپوست کردن کاغذ و مُرَقّع سازی مهارت به سزایی داشت. محمّد جعفر رجائی از شاگردان اوست.(1)

شیخ حسین صحّاف اصفهانی

شیخ حسین صحّاف اصفهانی معروف به شیخ حسین طهرانی مدیر مجلّه «درّة النجفّ» اولین مجلّه چاپ نجف اشرف است که نویسنده آن آقا محمّد بن شیخ اسماعیل بن ملّا محمّد علی محلاّتی (مؤلّف کتاب «گفتار خوش یارقلی») بوده و نخستین شماره مجلّه در سال 1327ق منتشر شده است.(2)

میرزا حسین صرّاف

میرزا حسین صرّاف، از اهالی اصفهان و از معاصرین است و گاهی شعر می سرود. این دو بیت از اوست.

آن که تو را کالبد پاک ساخت

مایه ز هفتاد و دو معجون سرشت

دید تو را گوهری از گنج خویش

حکم «لقد کرّم» بهرت نوشت(3)

حسین صرّاف اصفهانی

حسین صرّاف اصفهانی، شاعر ادیب. در اصفهان به صرّافی مشغول بوده و بیش از 80 سال عمر کرده است.


1- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص368.
2- الذریعه، ج8، ص112 و ج6، ص404.
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص305.

ص: 802

از اوست:

سر به دلم چه می دهی غمزه پر عتاب را

تاب ستم کجا بود مملکت خراب را(1)

محمّد حسین ضابطه نویس*

محمّد حسین ضابطه نویس، از خطاطان خط نستعلیق است. نزد ابوتراب اصفهانی مشق خط نمود و سپس به کتابت پرداخت.(2)

شیخ محمّد حسین طُرِیحی

شیخ محمّد حسین طُرِیحی، از فضلاء و مرتاضین اواخر دوره قاجاریه است. از خاندان شیخ طریحی از خانواده های علمی نجف بوده و در اصفهان سکونت داشته است.

او داماد سیّد محمّد علی آقا مجتهد بوده و در یکی از حجرات مسجد شاه به عبادت و ریاضت اشتغال داشته است. او را از جانشینان استاد غلامرضا شیشه گر از مشایخ و اقطاب سلسله نعمت اللهیه برشمرده اند. در ماه رمضان المبارک سال 1321ق وفات یافته و در یکی از اطاق های بقعه حاجی کلباسی جنب مسجد حکیم مدفون گردید.(3)

حسین ظهیری اصفهانی

حسین ظهیری اصفهانی، از دانشمندان و ادبای اصفهان است. رساله در فن موسیقی در 5باب و 15فصل به فارسی از تألیفات اوست. میکروفیلم آن در کتابخانه مرکزی


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص416؛ تذکره روز روشن، ص475؛ الذّریعه، ج9، صص 250 و 606؛ تذکره شمع انجمن، ص213.
2- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص695.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 522 و 523؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص62؛ نقباء البشر، ج1، ص504؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، ص219 و 220؛ نسب نامه الفت، خطی؛ مزارات اصفهان، ص69.

ص: 803

دانشگاه تهران به شماره 3189 موجود است.(1)

حسین علاقمندان*

استاد حسین علاقمندان، از هنرمندان معاصر اصفهان. در سال 1310ش متولّد شد و از 13 سالگی به هنر قلمزنی روی آورد و در آن فن به استادی رسید. در قلمزنی خطوط و زوایای ریز و درشت، برجسته کاری و تسلط بر فلز کمال مهارت و توانایی را دارد. علاوه بر آن اهل ذوق و ادب بوده و نستعلیق را خوش می نویسد. صدای خوشی دارد و با دستگاههای موسیقی آشناست و اشعار زیادی را از حفظ دارد.(2)

دکتر حسین عمومی*

دکتر حسین عمومی، هنرمند و موسیقی دان معاصر در بهمن 1305ش در اصفهان متولدشد. در 14 سالگی تحت تأثیر استادی و سحر صدای نی استاد حسن کسائی، به نواختن این تار پرداخت و در سال 1336 برای اولین بار به خدمت استاد کسائی رسید و از راهنمایی ها و تشویق های او برخوردار شد.

تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در اصفهان سپری کرد و در رشته حقوق در دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و به اخذ دکترا نائل شد و به عنوان قاضی سالها به خدمت شرافتمندانه و صادقانه در دادگستری مشغول شد و پس از بازنشستگی به وکالت پرداخت.

او از محققان و مطلعان مکتب موسیقی اصفهان بود و از دقایق و ظرافت آن اطلاعات دقیق داشت. همچنین ردیف های موسیقی ایرانی و گوشه ها و الحان آن را به خوبی می دانست. او محضر اساتیدی بزرگ موسیقی اصفهان همچون حبیب شاطرحاجی، ادیب خوانساری، حسین خضوعی، صدر اصفهانی و استاد جلال تاج را درک


1- فهرست میکروفیلم های دانشگاه تهران، ج2، ص95.
2- اصفهان شهر جمال و کمال،37.

ص: 804

نمود و از هنر آنان بهره گرفت. و در تهران نیز از تعلیمات اساتیدی چون محمود کریمی و فرهاد فخرالدّینی برخوردار شد.

دکتر عمومی صدائی خوش داشت و به انواع سبک های آوازی مسلّط بود و آنها را با مهارت اجرا می کرد. استاد تاج اصفهانی او را بسیار می ستود و از مناسب خوانی او تمجید می کرد. او در کنار قضاوت و وکالت سالها به تدریس علمی موسیقی به علاقمندان مشغول بود.

وی در جوانی در حوزه علمیه اصفهان در علوم ادبیات عرب، فقه و اصول، حکمت و منطق تحصیل کرده و در ادبیات فارسی نیز مطالعه فراوان نموده بود و خط را نیز خوش می نوشت.

دکتر عمومی پس از مدتی بیماری قلبی در یک شنبه 26 تیر 1384ش در یکی از بیمارستان های تهران درگذشت و پس از مراسم تشییع باشکوه که اساتید موسیقی همچون استاد شجریان و استاد ناظری شرکت داشتند، در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.(1)

میرزا حسین عندلیب*

میرزا حسین کوره پز اصفهانی معروف به «عندلیب» از خوانندگان معروف بود. صدایی رسا داشت و در اوج باقدرت خوانندگانی می کرد و در ادای نغمه ها الحان و ردیف و دستگاه های آواز مهارت کافی داشت. در تهران به روضه خوانی مشغول بود و در مسجد سپهسالار اذان می گفت و شب های ماه مبارک رمضان مناجات می کرد و صدایی رسا و پرتحریر او بر دیگر خوانندگان مناجات برتری داشت. او در اواخر دوره قاجاریه می زیست. وی در حدود 76 سالگی حوالی سال 1347ق وفات نمود.(2)


1- یادداشت های محقّق گرامی آقای رسول دادنجانی.
2- تاریخ موسیقی ایران، ص677؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص253.

ص: 805

میرزا محمّد حسین غالب اصفهانی

میرزا محمّد حسین امامی اصفهانی متخلّص به «غالب» شاعر ادیب، پدرش از سادات امامی و مادرش از خاندان صفوی بوده و خود او در اصفهان متولّد شده و در جوانی به هندوستان رفته است. در بنگاله به مصاهرت نواب سرفرازخان صوبه دار آن ولایت درآمد. سپس به شاه جهان آباد رفته و از پادشاه گورکانی هند به لقب «غالب علی خان» ملقّب گردید و چهارده سال به فرمانروایی مشغول شد. در اواسط حکومت نادرشاه به ایران بازگشته شو به سیاحت در شهرهای ایران پرداخت، عاقبت در اصفهان رحل اقامت افکنده و در انجمن ادبی مشتاق به مشاعره و مطارحه با آذر و مشتاق و صباحی پرداخت. سال وفات او به دست نیامد.

از اوست:

تپش دل مگر اظهار کند حال مرا

ور نه کس نیست که گویدم تو حال مرا(1)

محمّد حسین فدای اصفهانی*

محمّد حسین اصفهانی متخلّص به «فدا» شاعر، خوشنویس و ادیب منشی، در اصفهان متولّد شد و نزد برخی از دانشوران از جمله ملّا محمّد بن سبزعلی اصفهانی متخلّص به «صفائی» علوم ادبی به ویژه عروض، قافیه، معانی و بیان و انشاء را آموخت. در خط نیز به مشق پرداخته و در نوشتن انواع خطوط به ویژه نسخ و ثلث مهارت به سزایی یافت. سپس به تهران رفت و به دعوت شاهزاده یحیی میرزا قاجار به رشت رفت و ندیم و مصاحب شاهزاده گردید. سرانجام به زادگاه خود بازگشته و قصایدی در مدح حاکم اصفهان منوچهر خان معتمد الدّوله سرود.(2) او تا سال 1263ق زنده بوده و در این


1- گلشن مراد، ص440؛ تذکره آتشکده، نیمه دوم، ص630؛تذکره روز روشن، ص584؛ تاریخ نصف جهان، ص142.
2- تذکره مدایح معتمدی، خطی؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج1، صص 1301-1299.

ص: 806

سال نسخه ای از «فوائد الضیائیه» جامی را به امر محمّد علی بیک ناظر کتابت کرده است.(1) همچنین او به خط خوش خود «دعای صباح» را کتابت کرده است که در مجموعه آقای نصیری در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

این شعر از اوست:

دیدم به خواب دوش من زار بی قرار

آمد به ناز آن مَهَم از مهر در کنار

بر ارغوان فکنده ز سُنبُل دو صد کمند

در هر کمند صد دل آشفته بی قرار

بر مَه فکنده خوشه پروین و مَه به سرو

سروی که آفتاب بَرَش بود لاله بار

میرزا حسین فریدی اصفهانی

میرزا حسین فریدی اصفهانی، از فضلاء قرن سیزدهم هجری. احتمالاً از شاگردان آقا سیّد محمّد شهشهانی است. وی در دوّم ربیع الاوّل سال 1287ق نسخه ای از کتاب «جامع السعاده» شهشهانی را به خط نسخ کتابت نموده است. نسخه به شماره 55 در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی موجود است.(3)

حسین فسائی

کمال الدّین حسین فسائی شیرازی، عالم فاضل محقّق، از دانشمندان قرن دوازدهم هجری. ظاهراً در فسا متولّد شده، در شیراز به تحصیل پرداخته و از جمله افاضل شاگردان آخوند فد شکویی (محمد مسیح بن اسماعیل فسائی) بوده است. سپس به اصفهان رفته و در آنجا به تدریس مشغول شده است. وی در اغلب علوم عصر خود


1- تراجم الرّجال، ج2، ص661.
2- احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص1160.
3- فهرست گلپایگانی، ج1، ص68.

ص: 807

متبحّر بوده و او را جامع معقول و منقول دانسته اند.

شیخ محمّد علی حزین لاهیجی از شاگردان اوست و کتاب «مغنی اللّبیب» را با تفسیر صغیر شیخ ابوعلی طبرسی و بعض مقاصد دیگر را در حضور باهر النّورش قرائت کرده است.

وی سرانجام در سال 1134ق هنگام محاصره اصفهان وفات یافت. کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «حاشیه بر معالم الاصول» 2. «رساله در حلّ شبهات کاتبی قزوینی» 3. «شواهد مطوّل» و غیره.

در انشاء مهارتی به سزا داشته و در شعر تتبّع شعر خاقانی می نموده است. این شعر از اوست:

ز دوستان گرامی جدا فکند مرا

ز بی وفائی دوران بی مدار مپرس

نه خون گذاشت به دل نی به دیده قطره اشک

ز باد دستی مژگان اشکبار مپرس(1)

میرحسین قزوینی*

میرحسین قزوینی معروف به «میرحسینا» در اصفهان ساکن بود و نزد علماء و فضلائی این شهر به تحصیل مشغول بود.

بر روی برگ آغاز نسخه «خلاصة التّفاسیر» تألیف قطب الدّین راوندی، که به شماره 11917 در کتابخانه آیت اللَّه العظمی مرعشی نجفی نگهداری می شود. خط مرحوم


1- تذکرة المعاصرین حزین، صص 125-123؛ تاریخ و سفرنامه حزین، صص 68 و 322؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج4، صص 251 و 252؛ الذریعه، ج7، ص69 و ج13، ص369؛ لغت نامه دهخدا، ذیل «حسین فسائی»، ص661؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، ص388؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص37.

ص: 808

میرحسینا قزوینی شاگرد علّامه مجلسی است که بیش از دو هزار جلد کتاب داشته و همه را وقف اولاد ذکور خود نموده است.(1)

حسین قصه خوان اصفهانی*

کمال الدّین حسین قصّه خوان، شاعر ادیب و سخنور قرن دهم هجری. بنا به نقل خودش از نوادگان کمال الدّین غیاث فارسی بوده، امّا در اصفهان متولّد شده و علم و ادب آموخته است. مدّت بیست سال مصاحب سام میرزا صفوی (برادر شاه طهماسب) و هشت سال دیگر مصاحب شاه طهماسب بوده است. در اواخر عمر بر اثر افراط در مصرف افیون تفاوت فاحش در صورت و سیرت او پیدا شده بود، گوئی مسخ شده بود یا روح او را در قالب دیگری آورده بودند. عاقبت در سال 942ق فوت شد. در جوانی گاهی شعر می گفت.

این شعر از اوست:

ای خوش آن ساعت که در کوی تو منزل داشتم

صد مراد از دیدن روی تو حاصل داشتم

داشتم در دل ز عشقت آتشی پنهان چو شمع

بر زبان آوردم آخر آنچه در دل داشتم(2)

ملّا حسین کاشی

آخوند ملّا حسین کاشی، عالم فاضل محدّث، در سال 1190ق وفات یافته و در صحن بقعه جعفریه اصفهان مدفون شد.(3)


1- فهرست مرعشی، ج30، ص201.
2- تذکره تحفه سامی، صص 138 و 139.
3- رجال اصفهان یا تذکرةالقبور، ص181؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص526؛ مزارات اصفهان، ص158.

ص: 809

محمّد حسین کاشی اصفهانی

محمّد حسین کاشی اصفهانی، از فضلاء قرن سیزدهم و ظاهراً شاگرد حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی است. وی مالک نسخه ای از کتاب «الزّهرة البارقه» تألیف: سیّد حجّةالاسلام بوده و آن را گم کرده است. شیخ علی برغانی آن را از زنی در بازار اصفهان خریده است. مرحوم شیخ محمّد حسین کاشانی توسط حجّةالاسلام از موضوع آگاهی یافته و کتاب را از آقا شیخ علی باز خریده است.

نسخه به شماره 3719 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(1)

میرحسین کچویه ای اردستانی

میرحسین طباطبائی کچویه ای اردستانی، از فضلاء قرن سیزدهم هجری و از اهالی قصبه «کچویه» بلوک سفلای اردستان است. در اصفهان خدمت جمعی از بزرگان تحصیل نموده و سپس در زادگاه خود سکومت گزیده است.(2)

ظاهراً وی از شاگردان حاج سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی است.

میرزا حسین کوزه کنانی

میرزا حسین کوزه کنانی، از شعرای قرن سیزدهم هجری و منشی دفتر فتحعلی شاه قاجار است. او به وسیله معتمدالدّوله نشاط در دستگاه سلطنت راه یافت و «رحمت» تخلّص می نمود و عمر معقولی نمود. وی مؤلّف کتاب «زینة الحکایات» است، در قصص و حکایات فارسی که به دستور پادشاه نامبرده تألیف شده است.

از اوست:

زندگانی یک دو روزی بیش نیست

وقت اندک قابل تشویش نیست


1- فهرست مجلس، ج 10-4، ص1697؛ بیان المفاخر، ج1، ص305.
2- آتشکده اردستان، ج1، ص75؛ بیان المفاخر، ج1، ص306.

ص: 810

شادی و اندوه عالم یک دم است

بهر هریک دم این چه اندوه و غم است(1)

حسین کوشای اصفهانی

حسین فخاری متخلص به «کوشا» شاعر و ادیب هنرمند معاصر. نقاش و استاد چیت سازی. در هنر قلمکاری و چیت سازی استاده بوده و مردی خلیق و مهربان بود. او در سال 1379ق (1339ش) وفات یافت و در تکیه جویباره ای ها در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.

مادّه تاریخ وفاتش را شاعر ارجمند و توانا استاد فضل اللَّه اعتمادی خوئی متخلص به «برنا» گوید:

«برنا» پی فوت او به شمسی بنوشت

«کوشا بسرای دیگری کرد سرای»(2)

حسین گلستانه

میرزا تاج الدّین حسین حسینی گلستانه اصفهانی، عالم فاضل، از سلسله سادات جلیل القدر گلستانه اصفهان بوده و نزد ملّا محمّد تقی مجلسی به تحصیل پرداخته و در سال 1062ق موفق به کسب اجازه از استاد گردیده است. اجازه در پشت نسخه ای از «الاستبصار» به خط تاج الدّین و مورخ ربیع الاول 1062ق نوشته شده است.(3)


1- تذکره نگارستان دارا، ج1، صص 75 و 76؛ دانشمندان آذربایجان، ص117؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص527؛ الذریعه، ج12، ص92.
2- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص104.
3- الذریعه، ج16، ص11؛ الروضة النضره، ص91؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص806؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص389.

ص: 811

حسین گلستانه

کمال الدّین حسین گلستانه [خوشنویس هنرمند قرن دوازدهم هجری] در کاشیکاری های نجف اشرف اقداماتی را در سال 1157ق انجام داده است. همچنین اشعار کاشیکاری ایوان علماء در صحن شریف حضرت علی علیه السلام در نجف اشرف را در سال 1160ق به خط زیبای خود کتابت نموده است.(1)

محمّد حسین لنجانی

محمّد حسین لنجانی از نسخ نویسان قرن دوازدهم هجری. در سال 1237ق کتاب «عرشیه» ملّا صدرا را به خط نسخ نوشته است. نسخه ضمن مجموعه شماره 1158 در کتابخانه مدرسه فیضیه قم موجود است.(2)

آقا حسین لواسانی

آقا حسین لواسانی، خوشنویس هنرمند قرن یازدهم هجری در اصفهان ساکن بوده و در نظم و نثر مهارتی به سزا داشته و نستعلیق را خوش می نوشته است. از شاگردان علیرضا عباسی بوده و به خاطر حسن سیرت و صورت مورد توجّه شاه عباس قرار گرفته و به «ایّاز ثانی» ملقّب شده بود. وی پس از وفات در تکیه میر واقع در تخت فولاد مدفون شد. کتیبه مدرسه قرچقابیگ اصفهان به خط اوست که اکنون اثری از آن مدرسه و کتیبه باقی نیست.(3)


1- ماضی النّجف، ج1، صص 56 و 63.
2- فهرست فیضیه، ج3، ص62.
3- احوال و آثار خوشنویسان، ج1، ص167؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص210.

ص: 812

شیخ حسین مازندرانی

شیخ حسین مازندرانی، عالم فاضل، از دانشوران قرن دوازدهم هجری. وی در مدرسه فخریه اصفهان به تحصیل علوم دینی مشغول بوده و محمّد تقی (متولّد ساوجبلاغ) مجموعه ای شامل سه رساله:

1. «رساله صاع و کُر و مُد و رطل و نسق و درهم و دینار» تألیف علّامه مجلسی. 2. «رساله در حل عبارت معضله ای از قواعد الاحکام» تألیف شیخ بهائی 3. «رساله رضاعیه» تألیف آقا محمّد هادی مازندرانی را در 5 شوال 1110ق کتابت نموده است. این مجموعه در کتابخانه علّامه مفضال جناب آقای حاج سیّد محمّد علی روضاتی (سلمه اللَّه) در اصفهان موجود است.(1)

سیّد حسین مازندرانی*

سیّد حسین مازندرانی اصفهانی، فاضل ادیب و واعظ خطیب، در اصفهان ساکن بوده و سپس به تهران مهاجرت کرده است و در آنجا به وعظ و خطابه پرداخته است. در ادبیات متبحّر و دارای انشائی استوار بود و به فارسی و عربی شعر می سرود.

وی در سال 1285ق جنگی ادبی ترتیب داده و برخی از اشعار خود را در آن آورده است.(2)

میرزا حسین مالمیری*

میرزا حسین مالمیری اصفهانی، شاعر ادیب و فاضل. از سخنوران قرن یازدهم هجری. اجدادش از اهالی «مالمیر» (ایذه در استان خوزستان) بوده و صاحب رقبات و مستغلات بوده اند. او در اصفهان به تحصیل پرداخته و از طریق مطالعه در علوم مختلف خصوصاً حکمت دارای معلومات فراوان شده بود. او به رسائل بابا افضل کاشانی علاقه


1- اصفهان یادارالعلم شرق، (نسخه خطی).
2- تذکره شاعران فارسی سرا، صص 31 و 32.

ص: 813

فراوان داشته و آنها را آموخته بود. در فن انشاء نیز مهارت داشت. مدّتی مستوفی کاشان بود ولی آن را به پسر بزرگ خود سپرده و به جای برادرش مستوفی یزد شد. پس از مدتی استیفای یزد را به پسر دیگرش سپرده و وارد اردو شد. در سال 1072ق نویسندگی بندرعباس به او تفویض شد. عاقبت پس از بازگشت از بندرعباس در شیراز وفات یافت. گاهی شعر می سرود. از اوست:

نقش پای رفتگان پیوسته دارم در نظر

عینک بینائی از سنگ مزارم داده اند(1)

سیّد حسین مُتَّعِظ برزانی*

سیّد حسین متّعظ برزانی، از فضلاء و وعاظ معاصر اصفهان پس از مدتی تحصیل، به جمع اهل منبر و وعاظ اصفهان پیوسته و حدود 50 سال به وعظ و ارشاد مشغول بود. در زمان حکومت رضاشاه به ناچار مدّتی از لباس روحانیت خارج شده ولی با این حال با پالتو و کلاه بالای منبر می رفت و مردم را موعظه می کرد.

وی سرانجام در خرداد ماه 1358ش وفات یافته و در تکیه تویسرکانی، واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(2)

ملّا محمّد حسین مجذوب اصفهانی*

ملّا محمّد حسین متخلّص به «مجذوب» شاعر ادیب از اهالی قریه «جوزدان» ماربین اصفهان، درنهایت فقر و در کمال قناعت زندگی می کرده و به عربی و فارسی شعر می سروده است.

در مدح حاج سیّد محمّد باقر شفتی معروف به «حجّةالاسلام» قصیده ای سروده که این دو بیت از آنجاست:

آسمان از مهر و مه، تا زیب و زیور یافته

عالمی بعد از پیمبر، چون تو کمتر یافته


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص155.
2- یادداشت های استاد ابراهیم جواهری.

ص: 814

نور حق، سیّد محمّد باقر، آن بحر علوم

کز سیادت، بهره از موسی بن جعفر یافته(1)

سیّد حسین مَجمر اصفهانی

سیّد حسین طباطبائی زوّاره ای اردستانی، متخلّص به «مَجمر» شاعر و ادیب توانای عهد قاجاریه، در سال 1190ق در زوّاره متولّد شد. چندی در اصفهان به تحصیل علم و ادب مشغول بوده و سپس به سیاحت در ایران و هند پرداخته و عاقبت به طهران رفته است. او به شغل تذهیب مشغول بوده و به واسطه میرزا عبدالوهاب نشاط اصفهانی به درباره فتحعلی شاه قاجار راه یافته و به لقب «مجتهد الشعراء» ملقّب گردید. در سرودن انواع نظم خصوصاً غزل و قصیده استاد بوده و قصیده او در مدح فتحعلی شاه مورد تحسین شاه قرار داشته است. گویند «مجمر» در اواخر عمر به سعایت بدخواهان به ولی نعمت خود «نشاط» ناسپاسی کرده و از در خصومت درآمده و مورد نفرین استاد قرار گرفته و در عنفوان جوانی در سن 35سالگی در سال 1225ق وفات یافت و در قم مدفون شد.

ماده تاریخ فوت او را «طلعت اصفهانی» چنین سروده است:

تاریخ رحلتش را از عقل خواست «طلعت»

گفتا بگو «جوان رفت سیّد حسین مَجمر»

از آثار اوست:

1. «دیوان اشعار» حدود پنج هزار بیت که به طبع رسیده و نسخ خطی عدیده ای در کتابخانه های مختلف از آن وجود دارد. 2. کتابی در «تتبّع گلستان سعدی»، ناتمام 3. «مثنوی» در سیاق «تحفة العراقین» خاقانی

این شعر از اوست:


1- تذکره مآثر الباقریه، ص124.

ص: 815

گویم دلم از کمند تو خواهد رهید و تو

خندان نگه به طرّه طرّار می کنی

صد جان به یک نگه نخری از هجوم خلق

چندین زیان ز گرمی بازار می کنی(1)

سیّد محمّدحسین مرتضوی*

سیّد محمّدحسین مرتضوی فروشانی، عالم فاضل کامل، در سِدِه [خمینی شهر] متولّد شد. در اصفهان از محضر بزرگانی چون سیّد محمّدباقر درچه ای، میرزا ابوالمعالی کلباسی و آخوند کاشی بهره برد و سپس به زادگاه خود بازگشت. او عالمی متواضع و مقبول نزد علماء و مردم بود. سرانجام پس از وفات در قبرستان شیری خمینی شهر مدفون شد.(2)

میرزا حسین مُشرِف اصفهانی

میرزا حسین مُشرِف اصفهانی، شاعر ادیب. از صاحب منصبان درباره صفوی بوده و مدّتی متصدّی امور اصطبل شاه سلطان حسین شده است. طبعش به هزل و مزاح مایل بوده است. زمانی مدّعی شد، می تواند بر وزن خمسه نظامی و مثنوی امیرخسرو دهلوی اشعاری بگوید که حتّی یک بیت آن بامعنی نباشد. اگر از عهده برآمد به ازای هر بیت بی معنی مثقالی سیم ناب بگیرد و اگر بیتش دارای معنی بود، به جای هر بیت یکی از دندان های او را بکنند و بر مغزش بکوبند. او شعرها را سرود. عاقبت از اشعار او سه بیت با معنی پیدا کرده و سه دندان او را کنده و بر سرش کوفتند و باقی اشعار را مطابق وعده


1- تذکر نگارستان دارا، ج1، صص 126 و 127؛ تذکره انجمن خاقان، صص 298؛ تذکره منظوم رشحه، ص62؛ مجمع الفصحاء، ج5، صص 971 و 972؛ تذکره حدیقة الشعراء، ج3، صص 1526 و 1527؛ تذکره ریاض العارفین، (چ سال 1344ش)، ص517؛ تذکره دلگشا، صص 459 و 460؛ تاریخ ادبیات ایران (شفق)، صص 582 و 583؛ ریحانةالادب، ج5، صص 202 و 203؛ الذریعه، ج9، ص966؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص995؛ اکسیر التّواریخ، ص259.
2- خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، صص218 و 219.

ص: 816

رفتار نمودند.

از جمله اشعار او که به تتبع از اسکندرنامه سروده چنین است:

اگر عاقلی بخیه بر مو مزن

به جز پنبه بر نعل آهو مزن

سوی مطبخ افکن ره کوچه را

منه در بغل آش آلوچه را

که نعل از تحمّل مُربّا شود

به صبر آسیا کهنه حلوا شود

ز افسار زنبور و شلوار ببر

قفس می توان ساخت امّا به صبر(1)

محمّد حسین مشکین قلم اصفهانی

محمّد حسین مشکین قلم اصفهانی، از خوشنویسان اوایل قرن چهاردهم هجری است. هم اقدام را خوش می نوشت. مدّتها در عثمانی و مصر به سر می برد و در سال 1330ق وفات یافت. کتیبه های مقبره میرزا مسلم در جوار مزار سیّد حمزه در سرخاب تبریز به خط اوست.(2)

استاد حسین معمار

استاد حسین معمار، از اساتید هنرمند اصفهان در قرن دهم هجری. از آثار وی ساختمان بقعه هارون ولایت اصفهان است که به امر شاه اسماعیل در تاریخ 918ق بنای آن به پایان رسیده است.(3)

حسین منجم

حسین منجم، فاضل و دانا به علوم ریاضی و هیأت بوده و مؤلّف: 1. «الرسائل النّجومیّه» 2. «زیج اصفهان» می باشد که نسخه آن نزد مرحوم سیّد هبةالدّین شهرستانی


1- مجمع الفصحاء، ج4، ص79؛ ریحانة الادب، ج5، ص318؛ الذریعه، ج9، ص1048 و ج19، ص99.
2- پیدایش خط و خطاطان، ص256؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص673.
3- کارنامه بزرگان ایران، ص157؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 525 و 526.

ص: 817

موجود بوده است.(1)

سیّد محمّد حسین موسوی*

سیّد محمّد حسین موسوی، از فضلاء قرن سیزدهم هجری است. در اصفهان ساکن بود. از آثار او:

1. کتابت «شرح فارسی هیئت» تألیف شیخ مصلح الدّین محمّد لاری، به خط نستعلیق، در سال 1200ق، موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی.

2. کتابت «تفسیر» ملّاصدرا، به خط نستعلیق، در سال 1253ق، موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی.(2)

حسین موسیقی*

ملّا حسین یزدی معروف به «حسین موسیقی» از هنرمندان موسیقی معاصر، در یزد متولّد شده و در 25سالگی برای استفاده از اساتید موسیقی به اصفهان آمد. ابتدا در تهران مدّتی نزد اسماعیل خان شاهی که تعزیه خوان بود تعلیم گرفت و به اصفهان بازگشت. سپس نزد سیّد عبدالرحیم و میرزا حسین ساعت ساز (خضوعی) به فراگیری موسیقی پرداخت. دوباره به تهران رفته از قربان خان شاهی و حسین لحنی دستگاههای موسیقی را آموخت. او در اصفهان با شعبان خان (پدر استاد جلیل شهناز) معاشر بود و از اطلاعات و راهنمایی های او بهره می گرفت. قسمتی از عمر او در سیاحت در شهرها و روستاهای ایران گذشته و در اصفهان نیز به شغل خرازی مشغول بود. صوتی خوش داشت و علاوه بر آواز در نواختن ضرب نیز مهارت داشت. اشعار بسیاری را نیز از حفظ داشت وبه شیوه اساتید قدیم اصفهان می خواند.(3)


1- الذریعه، ج10، ص259؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 527 و 528.
2- فهرست الفبایی کتابخانه آستان قدس رضوی، صص 133 و 348.
3- تاریخ موسیقی ایران، ص683.

ص: 818

شیخ محمّد حسین مهاجر زفره ای

شیخ محمّد حسین مهاجر زفره ای، واعظ فاضل، در قریه «زفره» از توابع کوهپایه اصفهان متولّد شد و در اصفهان نزد میرزا ابوالقاسم زفره ای (حاج آخوند) به تحصیل پرداخت. وی از ذاکران اهل بیت بود و مدّتی نظامت مدرسه اقدسیّه (به مدیریت شیخ محمّد حسین مشکاة زفره ای) را بر عهده داشت. او داماد میرزا ابوالقاسم زفره ای بود و مانند او در علوم غریبه اطلاع کافی داشت. سرانجام در رجب 1377ق وفات یافته و در تکیه بروجردی مدفون شد.

مادّه تاریخ وفات او را میرزا حبیب اللَّه نیّر چنین سروده است.

«نیّر» دانا برون چون کرد سر از تاریخ گفت:

«طایر قدس مهاجر در جنان پرواز کرد»(1)

1381-4=1377

میر محمّد حسین ناظم التّجار اصفهانی

میر محمّد حسین ناظم التّجار طباطبائی اصفهانی، از تاجران خوشنام و متدّین و نیکوکاراصفهان در اواخر دوره قاجاریه است. برحسب وصیت او، برادرزاده اش عالم فاضل حاج سیّد محمّد تقی طباطبائی دویست جلد از کتاب «کشف الانوار» تألیف: شیخ محمّد تقی آقا نجفی را وقف عام نموده است. این نسخه ها در سال 1296ق چاپ سنگی شده بوده اند.(2)

شیخ محمّد حسین نجفی سدهی*

شیخ محمّد حسین نجفی سدهی، عالم فاضل و فقیه کامل، در سِدِه ماربین متولّد شده و پس از تحصیل مقدّمات در 20 سالگی جهت ادامه تحصیل به عتبات عالیات مشرّف


1- سیری در تاریخ تخت فولاد، ص86؛ بوستان فضیلت، صص 277 و 278.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص280.

ص: 819

شده و در محضر آیات عظام سیّد ابوالحسن اصفهانی و شیخ محمّد حسین کمپانی کسب فیض نموده و به تدریس سطح پرداخته است. مرحوم مرعشی نجفی «قوانین» را از او آموخته است. شیخ محمّد حسین نجفی از سیّد محمّد باقر درچه ای اجازه روایت و از مرحوم کمپانی اجازه اجتهاد اخذ نموده است.

در حدود سال 1350ق به اصفهان بازگشته و مورد استقبال جمع کثیری از مردم قرار گرفت و در مدرسه جده بزرگ به تدریس «کفایه» مشغول شد. او در ایّام تعطیلات به سِدِه [خمینی شهر] می آمد و در منزل خود اقامه جماعت می کرد. چندی در آن مسجد اقامه جماعت نمود. سپس در مسجد ملّا حیدر به امامت پرداخت. همچنین او دعای کمیل را قرائت ادعیه را در سِدِه آغاز نمود و آن را رواج داد.

او در سال های آخر عمر به واسطه مشکلات و تألمات روحی و ضعف اعصاب و کسالت، ترک مسجد و محراب نموده، در منزل خویش انزوا اختیار نموده بود. تا اینکه در غرّه رجب المرجب سال 1375ق وفات یافته و در شمال مزار ملّا اسماعیل خواجوئی در تخت فولاد مدفون شد.

آثار زیر از تألیفات ایشان است:

1. «حاشیه بر فصول در علم اصول» 2. «حاشیه بر قوانین»(1)

سیّد حسین نظام الدّینی*

سیّد حسین نظام الدّینی، عالم فاضل زاهد. در روستای کچویه لنجان متولّد شد. در 13 سالگی به اصفهان رفت و در مدرسه جده بزرگ به تحصیل پرداخت. ادبیات عرب را به همراه مرحوم حاج آقا یحیی فقیه ایمانی نزد سیّد مصطفی زانیانی آموخت. مطوّل را نزد شیخ علی یزدی خواند و از درس شیخ عباسعلی ادیب و شیخ محمّدحسن عالم نجف آبادی بهره برد. قسمت عمده شرح لمعه و رسائل و مکاسب را نزد حاج آقا رحیم


1- خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، صص 222-219؛ الاجازة الکبیره، ص177؛ جلوه افلاکیان، مخطوط؛ تخت فولاد یادگار تاریخ، مخطوط.

ص: 820

ارباب تحصیل نمود و در سطوح عالیه از محضر حضرات آیات: سیّد مرتضی خراسانی، سیّد مهدی درچه ای، سیّد محمّد نجف آبادی و سیّد علی نجف آبادی بهره برد و خود به تدریس در حوزه علمیه اصفهان پرداخت.

در سال 1356ق به روستای خود بازگشت و سرپرستی دو برادر و یک خواهر صغیر خود و اداره املاک پدر را به عهده گرفت. و به کشاورزی مشغول شد. پس از 30 سال اقامت در کچویه به دعوت عالم جلیل شیخ محمود شریعت ریزی به زرین شهر رفت و به تدریس ادبیات، معالم، حاشیه ملّا عبداللَّه و شرح لمعه در حوزه علمیه تازه تأسیس آنجا پرداخت. در سالهای آخر عمر، امام جمعه موقّت زرین شهر بود و به حل و فصل اختلافات و رفع مشکلات مردم و منطقه می پرداخت. او مردی سحرخیز، پرکار، متواضع، خدام و مردمی بود.

سرانجام در بهمن سال 1370ش به جوار رحمت حق شتافت.(1)

شیخ محمّد حسین نوری رنانی*

شیخ محمّد حسین نوری رنانی، عالم فاضل متّقی. در سال 1280ش در رهنان اصفهان متولّد شد و در اصفهان به تحصیل علوم دینی پرداخت و به وعظ و خطابه مشغول شد. در بسیاری از شهرها سفر نمود و به ایراد خطابه و ارشاد مردم پرداخت.

او از شاگردان سیّد محمّد باقر درچه ای است و به حاج آقا رحیم ارباب ارادت می ورزید. وی سرانجام در 16 ذیحجه 1383ق (مطابق سال 1346ش) وفات یافت و در تکیه بابا رکن الدّین تخت فولاد مدفون شد.(2)


1- شرح مجموعه گل، ص96.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص754؛ خمینی شهر شهری که از نو باید شناخت، ص327.

ص: 821

محمّد حسین نوید اصفهانی

محمّد حسین اصفهانی متخلّص به «نوید» شاعر ادیب خواهرزاده میر سیّد علی مشتاق اصفهانی بود. در اصفهان علم و ادب آموخت و به هند رفته در کشمیر ساکن شده و همانجا در سال 1178ق وفات یافت.

از اوست:

طریق مهر با یار خود یارا نمی دانی

اگر می دانی از یاران خود ما را نمی دانی(1)

حاج محمّد حسین نیلفروش

حاج محمّد حسین اصفهانی معروف به «نیلفروش» عالم فاضل محقّق و مفسر عالیقدر، از دانشوران قرن دوازدهم هجری. وی نزد ملّا علی اصغر مشهدی «شرح مطالع» را خوانده و در آن کتاب مهارت فراوان یافته است. وفات او در اواسط هفتمین دهه از قرن دوازدهم هجری در نجف اشرف اتفاق افتاد. کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «اثبات حَقیّةِ الاَثنی عشریة» 2. «تفسیر قرآن مجید»(2)

آقا حسین ورنامخواستی

آقا حسین ورنامخواستی لنجانی اصفهانی، عالم فاضل، از دانشمندان قرن سیزدهم هجری. از شاگردان شیخ محمّد باقر نجفی است. وی پس از تکمیل معلومات و وصول به مقامات عالیه علم و اخلاق به مولد خود مراجعت نموده، به ترویج دین و نشر احکام اشتغال جسته و در آنجا وفات یافته است.(3)


1- تذکره آتشکده، نیمه دوم، ص679؛ سفینة المحمود، ص339؛ تذکره روز روشن، ص856؛ الذریعه، ج9، ص1236.
2- تتمیم امل الآمل، صص 133 و 134؛ الکواکب المنتشره، ص225؛ الذریعه، ج1، صص 89 و 90؛ مفسّران شیعه، ص171.
3- نقباء البشر، ج2، ص495؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص522؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج1، ص158.

ص: 822

میرزا محمّد حسین یاری اصفهانی

میرزا محمّد حسین متخلّص به «یاری» شاعر ادیب، نوه میرزا محمّد باقر وزیر خراسان. کریم الطبع و خوش فطرت بود. در اصفهان متولّد شد [مدّتی را در شیراز ساکن بوده و از عنایات صید مرادخان زند حاکم شیراز برخوردار شده است.] عاقبت به کاظمین رفته و در سال 1215ق وفات یافته و در آن ارض اقدس مدفون شد.

از اوست:

پیش گلها عزّت خاریم نیست

می کنم دل خوش که مرغ گلشنم(1)

میرزا حسینعلی آشفته

میرزا حسینعلی آشفته اصفهانی، شاعر ادیب. در اصفهان به شغل سرّاجی مشغول بود و در انجمن ادبی ابوالفقرا گزی شرکت می کرد.

عمان سامانی در قصیده انجمنیه درباره او آورده است:

وان دگر آشفته کز اشعار نغر و دلنشین

می برد آشفتگی بیرون ز طبع انجمن

او سرانجام در 14 شوال 1302ق در اصفهان وفات نموده، در تخت فولاد تکیه لسان الارض مدفون گردید.(2)

[این دو بیت از اوست:

شنیدستم که وقت نزع فرهاد

به خود می گفت این شیرین عبارت


1- تذکره اختر، ص243؛ سفینة المحمود، ص263؛ ریحانة الادب، ج4، ص329؛ مجمع الفصحاء، ج6، ص1023؛ تذکره دلگشا، ص706.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص46؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص43؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص185.

ص: 823

که من بیهوده کندم کوه و خسرو

همه حلوای شیرین کرد غارت(1)]

استاد حسینعلی بنّای اصفهانی*

استاد حسینعلی بنّای اصفهانی، از بنّایان و معماران معروف زمان شاه سلطان حسین صفوی است. تعمیر و احداث ساختمان های جدید امامزاده اسماعیل که در زمان شاه سلطان حسین در سال های 1111 تا 1112 انجام گرفته، از کارهای این استاد هنرمند می باشد.(2)

ملّا حسینعلی صدیقین

ملّا حسینعلی صدیقین بن محمّد اسماعیل بن محمّد ربیع، عالم فاضل و زاهد متّقی. [از علمای مشهور قرن چهاردهم هجری در اصفهان]

در اصفهان متولّد شده [و خدمت جمعی از اکابر علماء همچون میرزا ابوالقاسم زفره ای، آقا سیّد محمّدباقر درچه ای و آقا سیّد ابوالقاسم دهکردی درس خوانده] و مراتب عرفان را خدمت حاج محمّدجواد عارف بیدآبادی تکمیل نموده و سالها به ریاضت و تصفیه باطن گذرانیده و جامع مراتب صوری و مقامات معنوی شد.

او در مسجد گرگ یراق ها، مسجد حاج اسداللَّه سمسار و مسجد درکوشک اقامه جماعت می نمود [و هفته ای دو شب بر منبر می رفت و با بیانی گرم و شیوا به ارشاد مردم می پرداخت.]

همچنین سالها در مدرسه درکوشک [و مدرسه میرزا حسین بیدآباد] به تدریس مختلف و از جمله تفسیر مشغول بود.

مرحوم صدیقین از علمای پرهیزکار و مشهور به زهد و تقوا در میان عوام و خواص و مورد وثوق و احترام کلیه طبقات بود و از سوی مراجع بزگوار از جمله آیات عظام آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی [و آقا حسین بروجردی] نیابت تام را برخوردار بود.


1- حدیقة الشعراء، ج1، ص38.
2- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص353.

ص: 824

این عالم ربانی سرانجام در شب جمعه دوّم صفر سال 1368ق وفات یافته و در یکی از اطاق های تکیه کازرونی مدفون شد.

از آثار او حواشی مختصری بر تذکرةالقبور است که نگارنده [سیّد مصلح الدّین مهدوی ]آنها را در رجال اصفهان نقل کرده ام. مادّه تاریخ وفاتش را حسن ضوئی اصفهانی چنین سروده است:

«ضوئی» از تاریخ صدیقین به فکرش شد برون

مطلب خوابش که «فی جنات عدن یدخلون»(1)

حسینعلی صفائی بروجنی

حسینعلی صفائی بن سلیمان بروجنی، از شعرای معاصر در سال 1296ق در بروجن متولّد شده و نزد پدر خود که معلّم بود و دیگران به تحصیل مشغول شد. در جوانی به تجارت پرداخت و کمی بعد از آن کار دست کشید. دیوانی مشتمل بر سه هزار بیت شعر از قصیده و غزل داشته است.

از اوست:

عقده ها بر دل غمدیده عشاق فکند

گره آن شوخ چون بر طره خم در خم زد(2)

حسینعلی زنگنه*

حسینعلی بن شیخعلی خان زنگنه، از فضلای قرن یازدهم هجری است. پدرش از وزرای عالی مقام شاه سلیمان صفوی بوده است. خود او در اصفهان به تحصیل علم و


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص70؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص574؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، ص429؛ نقباءالبشر، ص671؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص172؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص339.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص311.

ص: 825

ادب پرداخت. کتاب «بدایع البیان» در تفسیر قرآن از تألیفات اوست.(1) نسخه هایی از این کتاب در کتابخانه ها موجود است از جمله:

نسخه ای به شماره 176 در کتابخانه ملّی ملک در تهران و نسخه ای به شماره 7466 در کتابخانه آستان قدس رضوی و نسخه دیگر به شماره 3201 در کتابخانه مسجد اعظم قم.(2)

حسینعلی اصفهانی

حسینعلی بن محمّد زمان اصفهانی از کاتبان خط نسخ در قرن سیزدهم هجری. در تاریخ 26 صفر 1252ق کتاب «المصابیح فی شرح المفاتیح» را در فقه، به عربی، از مؤلّفی ناشناس، به خط نسخ کتابت نموده است. نسخه به شماره 7541 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(3)

ملّا حسینعلی تویسرکانی

ملّا حسینعلی تویسرکانی ابن نوروزعلی ملایری عالم محقّق، فقیه جامع، مجتهد اصولی، از علماء طراز اوّل اصفهان در قرن یازدهم هجری. در تویسرکان متولّد شده و در اصفهان نزد اعلام آنجا به ویژه شیخ محمّد تقی رازی صاحب حاشیه حاضر شد و کسب فیض کرد تا به درجه اجتهاد نائل شد و بسیاری از مردم اصفهان و نواحی اطراف از او تقلید نمودند. محضر درس او پربار بود و شاگردان بسیاری از محضر او مستفیض شدند. او امام جماعت مسجد ایلچی احمدآباد بود و به جهت احتیاط در نماز جمعه، جمعه ها به دُرچه می رفت و نمازجمعه را در آنجا برپا می ساخت.(4)


1- فهرست نسخه های خطی فارسی، ج1، ص8؛ ادبیات فارسی بر مبنای تألیف دستوری، ج1، ص258.
2- فهرست مسجد اعظم قم، ص44؛ فهرست الفبایی رضوی، ص87.
3- فهرست مرعشی، ج19، ص347.
4- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، صص 89 و 90؛ روضات الجنّات، ج8، ص224.

ص: 826

سرانجام در 28 صفر 1286ق در اصفهان وفات یافته و در بقعه خوانساری ها در تخت فولاد مدفون گردید.(1)

امام الحرمین میرزا محمّد همدانی که مجاز از مرحوم تویسرکانی است، در «ملتقطات فصوص الیواقیت» ضمن مرثیه ای، ماده تاریخ وفات ایشان را چنین سروده است:

فقضی نحبه و سار الیها

و دعاه الیه ارّخ «غفور»(2)

1286

کتب زیر از اوست:

1. «حاشیه بر جامع عباسی» 2. «رساله در ردّ بر اخباریّه» 3. [«الشّهاب الثّاقب»] در ردّ بر حاج کریم خان کرمانی 4. «فصل الخطاب» در اصول فقه 5. [«قارعة القوارع»] که ردّ بر جوابیه حاج محمّد کریم خان کرمانی بر کتاب «شهاب ثاقب» است. 6. «کشف الاسرار» در شرح شرایع، در 11 جلد، که به خط مؤلّف نزد آقای دکتر سیّد احمد تویسرکانی در اصفهان موجود است. 7. «المقاصد العلیّه» در حاشیه بر قوانین، در دو مجلّد 8. «نجاة المؤمنین» در اخلاق و اصول دین که آن را در سال 1272ق و به نام فرزندش «محمّد» نوشته است. [9. «رساله عملیه»]

ملّا حسینعلی زاهدی رنانی*

ملّا حسینعلی زاهدی رنانی، عالم عابد زاهد، از علمای قرن چهاردهم هجری. در قریه «رهنان» اصفهان متولّد شده و در اصفهان به تحصیل پرداخت. سپس در زادگاه خود به اقامه جماعت و ارشاد مردم مشغول شد. او از مصرف وجوهات شرعی خودداری می کرد و از راه کشاورزی امرار معاش می کرد و با قناعت و تواضع، درس بی نیازی از خلق و استعانت از خالق را به دیگران می آموخت. وی سرانجام در [29 شعبان


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص 577؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص110؛ الکرام البرره، ص438.
2- فهرست کتب خطی اصفهان (الف - ز)، ج1، ص400.

ص: 827

1388ق] وفات آقا محمّد بیدآبادی در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.(1)

حسینعلی شکیبایی بروجنی

حسینعلی فاتحی بروجنی متخلّص به «شکیبا»، از شعرای معاصر. در سال 1303ش متولّد شده و پس از تحصیلات ابتدائی در مولد خود به کسب و کار مشغول شد.

از اوست:

نه هرکس عاری از دانش بُوَد استاد می گردد

نه هر مرد پلید کوه کن فرهاد می گردد

چنین ابلیس شومی را نشاید آدمی گفتن

کسی کو از غم همسایگانش شاد می گردد(2)

آخوند ملّا حسینعلی صرفی

آخوند ملّا حسینعلی صرفی، عالم فاضل ادیب، وی در محلّه شیش بیدآباد اصفهان ساکن بوده و در ادبیات عرب خصوصاً صرف و نحو استاد بوده و به «صرفی» شهرت داشته است. میرزا سیّد حسن چهارسوقی عالم جلیل القدر نزد او نحو و صرف ابتدائی را خوانده است.(3)

حسینعلی قدسی قهفرخی

حسینعلی قدسی قهفرخی، از شعرای معاصر، در حدود سال 1285ش متولّد شده و پس از تحصیل به استخدام اداره فرهنگ درآمده و به آموزگاری در چهارمحال روزگار می گذرانید.


1- خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، ص168؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص276.
3- زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، ص57.

ص: 828

از اوست:

گشته خیالم چو زلف یار پریشان

دل شده از دست روزگار پریشان(1)

حسینعلی گلشن اصفهانی

حسینعلی گلشن اصفهانی، از شعرای اصفهان در قرن چهاردهم هجری. در سال 1310ق در اصفهان متولّد شد. در انجمن ادبی شیدا شرکت می کرد و از شعرای خوش قریحه به شمار می رفت. او در سال 1361ق وفات یافت. این بیت از اوست:

به جان اهل حجاز و عراق شور افکند

بلند گشت چو از نینوا نوای حسین

(حجاز، عراق، شور، نینوا و نوا نام پرده های آواز است.)(2)

ملّا حسینعلی محدّث*

ملّا حسینعلی محدّث، عالم فاضل، از دانشمندان گمنام قرن سیزدهم هجری است. وی در جمادی الثانی 1252ق وفات یافته و در نزدیکی قبر فاضل هندی در تخت فولاد مدفون شده است.

این مرثیه درباره او سروده شده است:

واحسرتا که رفت ز دنیا حسینعلی

آن معدن فضایل و آن نور منجلی

اعلا محدّثی که چو دریای علم و فضل

بد در خروش و جوش چو دریای انزلی

کرد از خرد سؤال ز تاریخ فوت او

گفتا «هزار حیف ز ملّا حسینعلی»(3)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص374.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص402.
3- تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.

ص: 829

حسینقلی دانشور قهفرخی

حسینقلی دانشور بن ابوالفتح دانشور قهفرخی، شاعر معاصر، در سال 1330ق در قهفرخ از توابع چهارمحال متولّد شده و در آنجا به تحصیل پرداخت و سپس به مباشرت املاک مشغول شد.

چون دوره عمر را دوامی نبود

باقی ز برای کس مقامی نبود

در دهر برای مردم دانشمند

جز نام نکو هیچ مرامی نبود(1)

حسینقلی خان خطائی دهاقانی*

حسینقلی خان خطائی بن باباخان دهاقانی، شاعر ادیب از سخنوران اواخر دوره قاجاریه. وی در اوّل محرّم 1269ق در دهاقان تولّد یافت. در کودکی مادرش را از دست داد و به دست دایه ای بزرگ شد. در 6 سالگی در مکتب خانه ملّا رحیم دهاقانی تحصیل را آغاز کرد.

او شاعری ماهر بود و خصوصاً در غزل طبعی روان داشت. خط خوشی داشت و در نقاشی و تیراندازی مشهور بود. تابلوهای نقاشی او هم اکنون در دهاقان در منزل اقوام و در شهرستان سی سخت (کهگیلویه و بویراحمد) موجود است.

وی در 20 بهمن 1304ش به حکم حکومت اصفهان و تأیید وزارت داخله، به عنوان حاکم دهاقان منصوب شد و در برقراری آرامش در آن منطقه و جلوگیری از حملات اشرار و غارتگران به مردم نقش مهمّی ایفا کرد.(2)

وی سرانجام در سال 1349ق در دهاقان وفات یافت.(3)

«منتخبی از دیوان مرحوم حسینقلی خان خطایی دهاقانی» توسط ابدال خطایی در سال 1342ش در اصفهان به طبع رسیده است.


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 193 و 194.
2- سیمای دهاقان، صص 309 و 310.
3- تاریخ شهرضا، ص91.

ص: 830

این شعر از اوست:

رود امید که آید به سر کُشته خویش

چون به یادش دل بسپرده ما می آید

جام مینا ز کف ساقی مجلس در دور

باز گردید دل خون خورده ما می آید

نفسی می شمرم تلخ به امید وصال

تا به بالا دم بشمرده ما می آید

حسینقلی خان ایلخانی

حسینقلی خان ایلخانی بن جعفر قلی خان بختیاری، از خوانین معروف بختیاری در قرن سیزدهم هجری [از طایفه دورَکیِ هفت لنگ بختیاری است. پس از مرگ پدرش در 1252ق تخت سرپرستی عمویش قرار گرفت. پس از آن به خدمت حاکم اصفهان منوچهرخان گرجی (معتمدالدّوله) درآمد و کم کم با سرکوب سران یاغی بختیاری، از طرف متعمدالدّوله، نایب الحکومه منطقه بختیاری شد. او کم کم بر سایر خوانین آنجا غلبه کرد و 40 سال ایلخان تمام منطقه بختیاری بود. ناصرالدّین شاه که از قدرت و نفوذ او در مرکز و جنوب ایران بیمناک بود، به فرزندش مسعود میرزا ظلّ السّلطان که حاکم اصفهان و مناطق تابعه شده بود، دستور قتل حسینقلی خان را داد. ظلّ السّلطان با فریبکاری و توطئه او را نزد خود به اصفهان خوانده و در 27 رجب 1299ق او را به قتل رساند.]

حسینقلی خان در شعر و ادب دستی داشت. به فارسی و لُری شعر می سرود و «سیّاره» تخلّص می کرد. جسدش را به تکیه میر در تخت فولاد منتقل کرده و به خاک سپردند و تکیه ای مستقل برای او و خاندان ایلخانی بختیاری ساختند.

این شعر به لهجه لُری از اوست:

دونی ز چه سر نزیده اُفتُو

یارُم نَوِریستاده از خو

ابروی کج تو در همه خلق

دادُم مو نشان که هو مه نو

مُو با دل زار سی تو آیُم

تو بانگ زنی که ای کره نو

ص: 831

یارُم تو بساز کلک و کشتی

تَسُمِت که بِگِریُمِت اُو(1)

حسینقلی سخائی نجف آبادی*

حسینقلی غیور متخلّص به «سخائی» بن غلامحسین نجف آبادی شاعر ادیب. در سال 1296ش در نجف آباد متولّد شد. او به پیشه ورشوسازی و ریخته گری امرار معاش می نمود. طبعی سرشار و ذوقی سلیم داشت و در بسیاری از انجمن های ادبی در تهران، اصفهان و نجف آباد حضور یافت. از جمله از اعضای فعال انجمن مولوی نجف آباد و انجمن صائب اصفهان و انجمن پژمان ویلاشهر بود.

وی در سال 1382ش به رحمت ایزدی پیوست.

از آثار او: 1. «دیوان سخائی» 2. «گلزار سخائی» به طبع رسیده است. 3. کتاب «زبدة الافکار» هنوز چاپ نشده است.

این دو بیت از اوست:

نازنینا ز جلوه ات مستم

افتم از پا، نگیری ار دستم

به ولای تو از همه عالم

رشته التفات بگسستم(2)

حسینقلی مشفق ضرغام

حسینقلی مشفق ضرغام متخلّص به «مشفق» شاعر ادیب. در سال 1322ق در بروجن از توابع چهارمحال و بختیاری متولّد شد و در زادگاه خود به تحصیل در مکتب خانه پرداخت. علوم ادبی را نزد میر سیّد حسن مجدالادباء اصفهانی (مدیر مدرسه اتحادیه بروجن) آموخت. گاهی در بروجن و گاهی در اصفهان به سر می برد و در


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص113؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص201؛ شرح حال رجال ایران، ص442؛ دانشنامه جهان اسلام: ذیل «بختیاری»، ص1087؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص83.
2- دیباچه دیار نون،ص210؛ آئینه اهل قلم، ص125؛ تذکره شعرای استان اصفهان، ص380.

ص: 832

محافل و انجمن های ادبی شرکت می کرد. دیوان اشعار او به طبع رسیده است. سرانجام در سال 1392ق وفات یافته و در تکیه بروجنی ها [تکیه شهداء فعلی] واقع در تخت فولاد مدفون شد.

ماده تاریخ فوتش را شاعر گرانمایه آقای فضل اللَّه اعتمادی متخلّص به «برنا» گوید:

به شمسی سال فوتش گفت «برنا»

«روان مشفق ما شاد گردد»

[دیوان اشعارش با نام «اندیشه های رنگارنگ» به چاپ رسیده است.]

از اوست:

تو ای برق محبّت سوختی تاب و توانم را

نمی دانم چه خواهی کرد زین پس جسم و جانم را

درون لانه ای آسوده سر در زیر پر بودم

ولی صیاد بی پروا به هم زد آشیانم را [...]

تو کز بزم وصالت پای من بُبریده ای آخر

چرا با دست هجران می فشاری استخوانم را(1)

حسینی خوراسکانی

حسینی خوراسکانی از فضلاء قرن یازدهم هجری، ظاهراً از شاگردان علّامه مجلسی بوده و در سال 1080ق مجلّد نهم بحارالانوار را به خط نسخ خوش نوشته است. در برگی از آن به خطی شبیه خط علّامه مجلسی رموز کتاب نوشته شده و مهر علّامه مجلسی «محمّد باقر العلوم» در پشت کتاب دیده می شود. نسخه به شماره 1415 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد موجود است.(2)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 450 و 451؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص89؛ دولت دیدار، صص 30 و 31.
2- فهرست الهیات مشهد، ج2، ص561.

ص: 833

آقا حقی خوانساری*

آقا حقی خوانساری، از شعراء، عرفا و فضلای قرن یازدهم هجری است. نسب او به «خواجه حسن ماضی» و از او با چند واسطه به عارف بزرگوار «حافظ سعدالدّین عنایت اللَّه خوانساری» می رسد. از بنی اعمام ملّا علی حشمتی خوانساری بوده و سالها در مسجد جامع اصفهان به وعظ و خطابه مشغول بوده است. او واعظی خبیر و خطیبی فصیح بوده و در سال 1037ق در خوانسار وفات یافته است. ظاهراً اغلب رباعی می سروده و این رباعی از اوست:

چون رعد به جز ناله زارم نَبُوَد

چون باد به گوشه ای قرارم نَبُوَد

چون اشک که در دیده عاشق گردد

سرگشتگی اَم به اختیارم نَبُوَد(1)

حَکَم خزاعی

ابو عبداللَّه حَکَم بن مَعبد بن احمد خزاعی، فقیه، مصنّف کتاب «السُّنّة»، از بزرگان فقهاء و محدثین حنفی اصفهان بوده و در سال 275ق در اصفهان فوت کرده است.

وی از ابوموسی و نصربن علی و محمّد بن حمید احادیث بسیار نقل کرده است.(2)

حکمةاللَّه خزاعی

حکمةاللَّه خزاعی از فضلاء قرن پنجم و اوائل قرن ششم هجری بوده و قبر او در تکیه ظلمات مجاور قبر میرعماد قرار دارد.


1- تدکره نصرآبادی، ج1، ص421؛ تذکره ریاض العارفین، ص101؛ تذکره شعرای خوانسار، صص 46 و 47؛الذریعه، ج9، ص258؛ اثر آفرینان، ج2، ص300؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص358؛ ریحانةالادب، ج2، صص 189 و 190؛ تذکره شمع انجمن، ص216.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص298؛ الوافی بالوفیات، ج13، ص113؛ طبقات المحدّثین ج4، ص280.

ص: 834

وی در سال 503ق وفات یافته و مادّه تاریخ وفات او این بیت است:

«چو دیدم حکمةاللَّه است تاریخ

الف با لاالف ساقط از آن شد»

بر روی سنگ نام ائمه اثنی عشرعلیهم السلام نوشته شده و نشانگر آن است که مشار الیه از شیعیان بوده است.(1)

حکیم مرزوقی

حکیم بن ابوالوفاء مرزوقی، از ادباء قرن چهارم هجری بوده و مافروخی در محاسن اصفهان وی را در عداد دانشمندان متقدم صرف و نحو و لغت و انشاء ذکر نموده است.(2)

حمّاد مُکِتب مدینی

حماد بن زید مُکتب مدینی، از محدّثین عامّه در قرن سوم هجری است، وی از اهالی «مدینه» [شهرستان] اصفهان و از افاضل مردم آن روزگار بوده و با محمّد بن یوسف بنّا مکاتبه داشته است.(3)

حمد صیرفی

ابوسهل حمد بن احمد بن ابی عمرو بن ولکین (؟) صیرفی از محدّثین اصفهان است. وی از ابوعبداللَّه بن منده و دیگران حدیث شنیده و ابوسعد بغدادی، حسن بن عبدالملک خلاّل و ابوغالب حسن بن محمّد از او روایت می کنند.(4)


1- رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص181؛ تاریخ اصفهان و ری، ص235؛ مزارات اصفهان، ص318.
2- محاسن اصفهان، ص32.
3- مزارات اصفهان، ص351.
4- التّحبیر، ج1، ص208.

ص: 835

حمد حدّاد

ابوالفضل حَمَد بن احمد بن حسن حداد، از محدّثین قرن پنجم هجری است. سمعانی درباره او نوشته است: «کان اماماً عالماً صحیح السمّاع، محقّقاً فی الاخذ». او از شاگردان حافظ ابونعیم اصفهانی است. در سال 485ق به بغداد رفته و در سال 486ق (و یا 488ق) فوت شده است. ابوحفص عمر بن محمّد شیزری از او حدیث شنیده است.(1)

حمد اصفهانی

ابوالفضل حمد بن احمد بن عبداللَّه اصفهانی، از محدّثین قرن پنجم هجری است. وی از حافظ ابونعیم اصفهانی و ابوبکر خَلاّد روایت می کند و ابوالفتح محمّد بن عبدالباقی بن احمد بن سلیمان معروف به «ابی البطی مارستانی» از او نقل حدیث می نماید.(2)

حمد اصفهانی

ابوالقاسم حمد بن محمّد بن احمد بن منصور بن عبداللَّه بن طویل اصفهانی، از محدّثین اواخر قرن ششم هجری است. از اصحاب شیخ ابوالفضل محمّد بن ابی سعد بغدادی بوده و از ابوطاهر احمد بن محمود ثقفی، ابوعثمان عیّار صوفی، ابوالقاسم علی بن عبدالرّحمان بن علیک و ابوعمرو عبدالوهاب بن محمّد عبدی حافظ استماع حدیث کرده است. ابوسعد سمعانی از او اجازه داشته است. او در سال 517ق فوت شد.(3)

حمدان اصفهانی

ابوالحسن حمدان بن احمد بن حمدان اصفهانی، یکی از محدّثین عامّه در اصفهان است. از ابو احمد عبداللَّه بن عمر بن عبدالعزیز کرجی روایت نموده و شیرویة بن شهردار از


1- التّحبیر، ج1، ص537.
2- احقاق الحق، ج6، ص45 و ج14، ص231 و ج15 و ص441.
3- التّحبیر، ج1، ص251.

ص: 836

او نقل حدیث می نماید.

ملّا حمزه قائنی

آخوند ملّا حمزه قائنی ابن ملّا اسداللَّه بن عبداللَّه بن علی محمّد شریف علوی، عالم فاضل ادیب و واعظ ماهر.

در قائن متولّد شده و برای تحصیل به اصفهان رفته و چندی به درس سید محمّد باقر حجّةالاسلام و حاج محمّد ابراهیم کلباسی حاضر شده و حسب الامر استاد خود سیّد حجّةالاسلام با دختر یکی از تجار همدانی ساکن اصفهان وصلت نمود.

پس از مدّتی چون سیّد حجّةالاسلام او را به دلیل فصاحت زبان جهت ارشاد مردم به رشت فرستاد. عاقبت ملّا حمزه قائنی در یکی از سفرهای خود در هنگام بازگشت از قائن به اصفهان در شاهرود وفات یافته است.

اعقاب او در اصفهان و کرمانشاهان ساکن بوده اند.(1)

ملک حمزه غافل سیستانی*

ملک حمزه غافل بن ملک جلال الدّین بن ملک محمود سیستانی، شاعر و ادیب قرن یازدهم هجری است.

نسب آنان به قولی به صفاریان و بنا به روایتی دیگر به جمشید می رسید. پدرش فرمانروای سیستان بود. او در جوانی به اصفهان آمد و به دیدار سخنوران و دانشمندان از جمله میرزا محمّد طاهر نصرآبادی شتافت. سالها در اصفهان بود و پس از فوت پدرش به حکومت سیستان رسید. به صفات پسندیده موصوف و محبوب خاص و عام بود و سرانجام در سالهای جوانی وفات یافت.

شعر نیکو می سرود و «غافل» تخلّص می کرد. از اوست:


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص577؛ بیان المفاخر، ج1، ص 314 و 315؛ الکرام البرره، ج1، ص443؛ بهارستسان، ص283.

ص: 837

از آتش هجران تو ای عهدشکن

در دیده نگاه و در لبم سوخت سخن

تا گریه من صرف کجا خواهد شد

سرگردانم چو ابر گم کرده چمن(1)

حمزه اصفهانی

ابو عبداللَّه حمزة بن حسن اصفهانی، مورّخ، ادیب و دانشمند قرن چهارم هجری است. در سال 270ق متولّد شد. وی از عبدان بن احمد، محمّد بن جریر، محمّد بن صالح بن ذریع، محمّد بن نصیر و محمود واسطی روایت می کند و حافظ ابونعیم اصفهانی از او نقل حدیث می کند. وی بارها به بغداد رفته و به اصفهان بازگشته و در بین سالهای 350 تا 360ق وفات یافته است. کتاب او درباره اصفهان بارها مورد استفاده مورّخین بعد از او قرار گرفته ولی متأسفانه اصل کتاب از بین رفته است.

این کتب از تألیفات اوست:

1. «اصبهان و اخبارها» 2. «الامثال علی افعل من کذا» 3. «الامثال الصّادره عن بیوت الشعر» که به شماره 1150 در کتابخانه ملک در تهران موجود است. 4. «الاوصاف» 5. «تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء» به عربی، که در کلکته و لایپزیک (همراه با ترجمه لاتین) و برلین به چاپ رسیده است. آقای دکتر جعفر شعار نیز آن را به فارسی برگردانده و با نام «تاریخ پیامبران و شاهان» چاپ نموده است.«کبارالبشر» یا «تواریخ کبار الامم من معنی منهم و من غبر» نام دیگر کتاب «سنی ملوک الارض و الانبیاء» است. 6. «التشبیهات» 7. «التّماثیل فی تباشیر السّرور» 8. «التّنبیه علی حدوث التّصحیف» یا «التّنبیه علی حروف المصحف» که در سال 1968م در سوریه به چاپ رسیده است. 9. «الخصائص و الموازنة بین العربیّة و الفارسیّة»، که در دارالکتب


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص51؛ خلد برین (ایران در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم)، ص352.

ص: 838

المصریه در قاهره نگهداری می شود. 10. «الرّسائل» 11. «السیرة المستقیمة بشأن القرامطه» که نسخه خطی آن در کتابخانه پاریس موجود است. [12. «المنتخب من کتاب الامثال» که در کتابخانه واتیکان رم موجود است. [13. «انواع الدّعا»(1)

حمزه علوی

ابو محمّد حمزة بن عبّاس بن علی بن حسین بن علی بن عمر بن حسن بن علی بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب حسینی علوی معروف به «برطله»، از محدّثین و مشایخ صوفیه در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری است.

در حدود 430ق دراصفهان متولّد شد. او صاحب سیره نیکو و پرهیزکار بوده و در اصفهان بین عوام و خواص شهرت فراوان داشته است. وی از ابو احمد محمّد بن علی بن سمویه مکفوف، ابوبکر محمّد بن عبداللَّه بن ریذه، ابوعلی حسین بن عبداللَّه بن منجویه، ابوالحسن علی بن قاسم بن ابراهیم بن موسی خیّاط، ابوالعبّاس احمد بن محمّد بن احمد نعمان فضاض، ابوطاهر محمّد بن احمد بن عبدالرّحمان و ابوبکر باطرقانی استفاده کرده و از ابی الحسن محمّد بن علی بن صخر ازدی بصری قاضی مکّه و ابوسعد عبدالرّحمان بن احمد بن عمر بن یوسف بن یعقوب بن یزید اصفهانی صفار و دیگران


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص300؛ الفهرست (ابن ندیم)، ص154؛ تذکره هفت اقلیم، ج2، ص396؛ معجم المؤلفین، ج4، ص78؛ میزان الاعتدال، ج1، ص362؛ اکتفاء القنوع، ص70؛ ریحانةالادب، ج1، ص143؛ تاریخ علوم اسلامی، صص 45 و 130؛ تاریخ آداب اللغة العربیه، ج2، صص 625 و 626؛ فرهنگ ادبیات فارسی، ص117؛ الاعلام، ج2، ص309؛ هدیة العارفین، ج1، ص336؛ کشف الظنون، ج1، ص168 و 282؛ تاریخ گزیده (چاپ) 1364ش)، ص692؛ تاریخ ادبیات در ایران؛ ج1، ص643؛ الذریعه، ج3، ص288 و ج17، ص265؛ اعیان الشیعه، ج28، صص 144-140؛ تاریخ التّراث العربی، ج1، ص 184 و ج8، ص 358؛ لغت نامه دهخدا، ذیل «حمزه»، ص 798، یادداشتهای قزوینی، ص952، تاریخ اصفهان (جابری)، صص 339 و 408؛ الاصفهان (رجال و مشاهیر)، صص 206 و 207؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص3؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص186؛ تاریخ تشیع اصفهان، صص 229-226؛ اصفهان (کتاب جوانان)، صص 206 و 207؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص578.

ص: 839

اجازه داشته است.

ابوسعد سمعانی از وِی، از جمیع مسموعاتش اجازه یافته است. صاحب عنوان در روز جمعه 17 جمادی الاولی 516ق وفات یافته است.

حمزه محتسب گلپایگانی

حمزة بن عبدالرحمان محتسب جرباذقانی (گلپایگانی)، از محدّثین قرن چهارم هجری بوده و در اصفهان اقامت داشته است. از محمّد بن اسحاق کرمانی نقل حدیث نموده و پس از عمری طولانی وفات یافته است.(1)

شاه میر حمزه

حمزه بن محمّد بن حسین به علی بن حسین (متوفی در طبرستان) بن محمّد الدّیباج بن الامام جعفر بن الصادق علیه السلام از امامزادگان اصفهان است. در قریه «فرسان» [از روستاهای حومه شمال اصفهان] مدفون بوده و به «شاه میر حمزه» شهرت دارد. اکنون در حاشیه خیابان سروش در داخل شهر واقع شده و دارای بقعه [گنبد و بارگاه ]است [و اخیراً آن را تجدید بنا کرده اند] قبرستان شاه میر حمزه در سال 1333ش توسط شهرداری خراب شده و در اراضی ان خیابان، مغازه، منزل و دانشسرای کشاورزی [هنرستان فنّی سروش فعلی] بنا کردند. به ظنّ نویسنده این گورستان مقابر آل خجند نیز بوده است. در این گورستان حکیم شرف الدّین حسن شفائی و آخوند محمّد شفیع طالقانی معروف به «شفیعای ابرو» مدفون بوده اند که اکنون از مقبره آنان اثری به جا نمانده است.

[استاد همایی از این امامزاده و گورستان بازدید کرده و شماری از قبور آن را یادداشت نموده که قدمت برخی از قبور به قرن یازدهم و دوازدهم هجری باز


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص299.

ص: 840

می گردد.(1)]

حمزه هرندی

حمزة بن محمّد خان هرندی اصفهانی [از فضلاء قرن یازدهم هجری] در روز سه شنبه 21 رمضان 1030ق کتابت «شرح فصوص الحکم» را به خط نستعلیق به پایان رسانیده [است.] کتاب ضمن مجموعه شماره 66588 در کتابخانه مجلس شورای ملّی ایران موجود است.(2)

[وی سالها در هندوستان ساکن بوده و از شاگردان محضر درس شمس الدّین محمّد بن علی بن نعمت اللَّه خاتونی و از خواص اصحاب و معاشران او بوده است.]

حمزه سعدی مدینی

ابانصر حمزه بن یسع بن یحیی بن راشد سعدی، از محدثین اصفهان و ساکن مدینه (شهرستان) بوده است.

وی از از بَکر بن بکار و محمّد بن بکیر روایت می کند و علی بن صبّاح از وی نقل حدیث می کند.(3)

ملّا حمزه گیلانی

ملّا حمزه گیلانی، از اجّله حکماء و از افاضل علماء قرن دوازهم هجری. سالها در اصفهان از محضر ملّا محمّد صادق اردستانی کسب فیض نموده و تقریرات درس او را تدوین نموده است که به نام «حکمت صادقیه» شهرت دارد.(4)

سال وفات او به دست نیامد. رساله ها و کتب زیر از تألیفات اوست:


1- مزارات اصفهان، صص 274-272؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، صص 522-517.
2- فهرست مجلس، ج15، ص140.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص298.
4- آتشکده اردستان، ج2، ص315.

ص: 841

1. «تقریرات درس ملّا محمّد صادق اردستانی» که محمّد اسماعیل نامی آن را که ناقص بوده، استنساخ نموده و از ملّا محمّد علی بن محمدرضا خواسته است که آن را تمام کند و دیباچه ای بر آن بنویسد، او نیز چنین کرده و آن را «حکمت صادقیه» نامیده و در 28 فصل مرتّب نموده است.(1)

2. «رسالة فی التشکیک»، که نسخه خطی آن مورخ به سال 1149ق در اصفهان، به شماره 7628 در کتابخانه آستان قدس رضوی در مشهد مقدس موجود است.(2)

3. «رسالة در موجود مفارق از ماده»، به خط نستعلیق محمّد صالح خلخالی، در سال 1149ق، که به شماره 7627 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(3)

4. رساله در باب «تحقیق النفس و مسائلش» که با کتاب ششم «قوی النفس» از طبیعیات شفا برابر است.(4) نسخه خطی آن به خط نسخ که در سال 1149ق کتابت شده است، به شماره 218در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.(5) نسخه ای دیگر نیز در کتابخانه سیّد مهدی لاجوردی قمی موجود بوده است.(6)

5. حاشیه بر «تجرید الکلام» خواجه نصیرالدّین طوسی(7) که نسخه خطی آن به شماره 4014 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.(8)

حُمَمِه دوسی

حُمَمِة بن اَبی حُمَمِه دُوسی از صحابه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله است. او در زمان خلیفه دوم به همراه لشکریان خلیفه به ایران آمد و در فتح اصفهان شرکت داشت. وی به علت درد شکم وفات یافته و در باب تیره در دروازه شهر اصفهان مدفون شد.(9)


1- الکواکب المنتشره، ص228.
2- فهرست الفبایی رضوی، ص128.
3- فهرست الفبایی رضوی، ص570.
4- الکواکب المنتشره، ص228.
5- فهرست الفبایی رضوی، ص452.
6- آشنایی با چند نسخه خطی، ج1، ص115.
7- الذریعه، ج21، ص398.
8- فهرست مجلس، ج11، ص22.
9- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص29 و 71.

ص: 842

در محلّه طوقچی دو قبر به نام های حافظ ابوالقاسم سلمان طبرانی و حممة بن ابی حممه وجود داشته که پس از احداث حسینیه، در وسط حسینیه قرار گرفت.(1)

عدّه ای قبرش را در شهرستان، جنب قبر راشد عباسی گویند.(2)

حُمید اصفهانی

ابوعبدالملک حُمید بن اَبی غَنیّه اصفهانی، از محدثین صدر اسلام است. گویند اصفهانی بوده و در کوفه اقامت داشته است. [فتح اصفهان را که به دست ابوموسی اشعری صورت گرفت برخی به او منسوب می کنند.] از عبداللَّه بن مخارق نقل حدیث می نموده و سفیان ثوری و فرزندش عبدالملک بن حُمید از او روایت می کنند.(3)

حمید مصدق*

حمید مصدق شاعر نوپرداز معاصر. در سال 1318ش در شهرضا متولّد شد. پس از تحصیلات ابتدائی و متوسّطه در شهرضا و اصفهان، در دانشگاه تهران به تحصیل در رشته های حقوق و اقتصاد پرداخت و به درجه فوق لیسانس نائل شد.

وی علاوه بر اشتغال به وکالت، به تدریس در دانشکده حقوق دانشگاه تهران و دانشگاه علّامه طباطبائی تهران مشغول بود. او اولین کتاب شعر خود را در سال 1340ش منتشر کرد. او در دهه چهل، همراه با جمعی از شاعران و نویسندگان جوان و نوگرای اصفهان در مدرسه صحّت (محلّه مستهلک) کوی شاهزاده ابراهیم، انجمن ادبی مکتب صائب را تأسیس کرد. او پس از فراغت از تحصیل برای همیشه در تهران ساکن شد و سرانجام در روز شنبه 7 آذر 1377 ه. ش درگذشت.

او از شاعران پیشرو و شعر نیمایی بود و تا آخر عمر به وزن و قافیه در سبک نیمایی وفادار ماند. مضمون اشعار او اغلب میهنی و سیاسی - انتقادی بود که در زمان خود


1- مزارات اصفهان، ص174.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص675.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص291؛ تهذیب التهذیب، ج3، ص469.

ص: 843

تأثیرات زیادی بر مردم گذاشت. این کتابها از آثار اوست:

1. «منظومه درفش کاویان» 2. «آبی، خاکستری، سیاه» 3. «در رهگذر باد» 4. «از جدائی ها» 5. «تا رهائی» 6. «شعر سرخ» 7. «غزل های سعدی» با همکاری اسماعیل صاری 8. «شکوه شعر شهریار» که همگی به چاپ رسیده اند.(1)

حیان ضَبّی

حیّان بن بشر بن مخارق ضبّی، از محدثین اصفهان است. پدرش از اهالی راوند کاشان بوده و خود او در بغداد بوده و در زمان خلافت مأمون به اصفهان آمده و قاضی اصفهان شد. سرانجام به بغداد برگشته و 238ق وفات یافته است.

از هشیم، ابویوسف، یحیی بن آدم، عیسی بن یونس و محدّثین کوفه روایت می کند. و از او عبید بن حسن و احمد بن راشد از او روایت می کنند.(2)

حَیّان اشهلی

حیّان بن حنظله بن سوید بن علقمة بن سعد بن معاذ اشهلی، از محدّثین بوده و در اصفهان ساکن شده است. پسرش ابراهیم از او حدیث نقل کرده است.(3)

استاد حیدر*

استاد حیدر، هنرمند چیره دست گچبری در عصر ایلخانان است. بدون شک او از نوابغ هنرمندان ایرانی است که ظرافت، مهارت، ذوق و پشتکار او در آثارش تجلی یافته است.

از آثار او گچبری محراب عالی مسجد الجایتو در مسجد جامع اصفهان به سال


1- مطبوعات آذرماه 1377.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص301؛ تاریخ بغداد، ج8، ص284؛ الوافی بالوفیات، ج13، ص225.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص301.

ص: 844

710ق و گچبری نفیس ایوان شمالی مسجد جامع نطنز در سال 707ق هنوز باقی است.(1)

حیدر رویدشتی*

فخرالدّین ابوالرّضا حیدر بن ابیطالب بن ابی زید احمد بن حسین بن سرهنگ رویدشتی اصفهانی، شاعر، محدث و ادیب دانشمند عصر سلجوقی.

در اصفهان به وعظ و خطابه مشغول بود. خوش کلام و شیرین سخن و فصیح و بلیغ بود. سفری به بغداد رفته و از مالک بن احمد بانیاسی حدیث شنید. سپس به وطن خود بازگشته و در سال 548ق وفات یافت. وی به زبان عربی اشعاری دارد.(2)

حیدر گلستانه

شرف الدّین حیدر بن محمّد بن حیدر بن اسماعیل بن علی بن حسن بن علی بن شرف شاه گلستانه، از بزرگان و اعیان سلسله گلستانه در اصفهان و در قرن هشتم هجری است.

ابن عنبه نسب شناس معروف او را در اصفهان ملاقات کرده و نوشته است که او در ربیع الاوّل 779ق وفات یافت و از او اولاد و اعقابی به جای ماند.(3)

حیدر مدینی

حیدر بن محمّد بن محمّد بن محمّد بن ابی القاسم مدینی اصفهانی، از فضلاء قرن هشتم هجری است. در تاریخ دوّم ذی الحجّه سال 735ق کتابت نسخه ای از کتاب «محاسن اصفهان» تألیف «مفضل بن سعد بن حسین مافروخی» را به پایان رسانیده و دانشمند بزرگوار آقا سیّد جلال الدّین طهرانی در سال 1352ق در طهران به چاپ


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 120 و 875.
2- تلخیص مجمع الآداب، ج3، الجزء الرابع، ص166.
3- عمدة الطالب، ص66؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص807؛ مجمل التواریخ، ص11؛ تاریخ تشیّع اصفهان، ص328.

ص: 845

رسانیده است. از عبارتی که کاتب در پایان نسخه نوشته: «حامداً للَّه تعالی و مصلّیاً علی خاتم النّبیین محمّد و آله الطیّبین الطّاهرین اجمعین» یقین است که وی در زمره شیعیان معدود بوده و همچنین قریه شهرستان تا آن زمان معمور و آباد و قسمتی از شهر اصفهان بوده و به نام «مدینه» شهرت داشته است.(1)

سیّد حیدر حسینی

سیّد حیدر بن میرزا خان بن میر باقر حسینی، از فضلای قرن یازدهم هجری بوده و در مدرسه شهرستان (جی قدیم) ساکن بوده است. از این مدرسه آثاری به جای نمانده است.

سیّد حیدر نسخه ای از کتاب «حاشیه خطایی» را در مدرسه شهرستان کتابت کرده و در آخر نسخه می نویسد:

«قد فرغت من تسوید هذه الحاشیة المسمی بحاشیة الخطائی ابن میرزا خان بن میر باقر الحسینی حیدر من تاریخ شهر ذی قعدة الحرام فی مدرسة شهرستان من قرای الاصفهان فی سنة سبع ثمانین بعد الالف من الهجرة النّبویه»(2)

آخوند ملّا حیدر صبّاغ لنجانی

آخوند ملّا حیدر لنجانی معروف به «صبّاغ» عالم فاضل، حکیم ریاضیدان، متکلّم ادیب. در اصفهان معقول و منقول را خدمت ملّا ولی اللَّه و ملّا عبدالجواد مدرس خراسانی و میر سیّد حسن مدرّس خواند و سالها در مدرسه صدر به تدریس پرداخت. [او به انواع علوم همچون فقه، اصول طب، ریاضی و حکمت احاطه داشت ولی به خاطر تواضع و پرهیز از خودنمائی،ناشناخته ماند.


1- محاسن اصفهان، ص124.
2- اصهان یا دارالعلم شرق (خطی)، ص150؛ آثار ملّی اصفهان، ص46؛ تاریخچه ابنیه تاریخی اصفهان، ص19.3

ص: 846

او اوراق پراکنده ای از تحقیقات علمی داشته که نزد میرزا حسن خان جابری انصاری موجود بوده است. شیخ آقا بزرگ طهرانی از شخصی به عنوان «ملّا حیدرعلی کرمانی» ساکن اصفهان و از اساتید معقول شیخ فتح اللَّه شریعت اصفهانی یاد می کند که به احتمال قوی همین ملّا حیدر لنجانی است.(1)

میرزا محمّد حسین عنقا، شاعر دانشمند نیز از شاگردان ملّا حیدر بوده است.

سرانجام وی در سال 1288ق وفات یافت و محلّ دفن او معلوم نیست.(2)

حیدر نافجی*

حیدر نافجی، از مردان قرن نهم هجری است. اصلاً از اهالی روستای «نافج» در منطقه چهارمحال بوده است. نام او در سر در خانقاه نصرآباد اصفهان که به همّت صدرالدّین علی طبیب در سال 854ق بدین صورت آمده است:

«... بسعی بنده راجی حیدر نافجی...»(3)

معلوم نیست که او معمار و سازنده خانقاه است و یا متصدی امور و تدارکات ساخت خانقاه.

ملّا حیدرعلی اردبیلی

ملّا حیدرعلی اردبیلی اصفهانی، عالم فاضل [از علماء ساکن اصفهان در اواخر دوره قاجاریه]

در مقدمات و سطوح از شاگردان حاج سیّد مهدی نحوی و در فقه و اصول از تلامیذ


1- جلوه افلاکیان، مخطوط.
2- تاریخ اصفهان (جابری)، ص339؛ آگهی شهان از کار جهان، ج3، ص69؛ برگزیده دیوان سه شاعر اصفهان، ص22؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 578 و 579؛ الکرام البرره، ج1، صص 450 و 451؛ مکارم الآثار، ج8، ص2932؛ المآثر و الآثار یا چهل سال تاریخ ایران، ج1، ص305.
3- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص329.

ص: 847

حاج شیخ محمّدباقر نجفی مسجدشاهی بود. در سلخ صفر سال 1327ق وفات یافته و در تخت فولاد مقابل تکیه میرزا ابوالمعالی کلباسی مدفون گردید.

مادّه تاریخ وفاتش این است:

از جنان آمد یکیّ و از پی تاریخ او

گفت: «حیدر روز میزان شافع حیدرعلی»(1)

حیدرعلی اصفهانی

حیدرعلی اصفهانی، از دانشمندان قرن دهم هجری، بندی از کتاب «معیشت» کافی از باب نوادر را نوشته است که ضمن مجموعه موسوم به دستور به شماره 2144 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است.(2)

شیخ حیدرعلی انصاری نجف آبادی*

شیخ حیدرعلی انصاری نجف آبادی، عالم فاضل. در سال 1304ش در نجف آباد متولّد شد. پس از طی دوره ابتدائی به تشویق شیخ احمد حججی به تحصیل علوم دینی پرداخت و در نجف آباد و اصفهان دروس مقدّماتی را فرا گرفت. درقم سطوح عالیه را خواند و در سال 1321ش عازم نجف اشرف شد.

او خارج فقه و اصول را نزد آیات عظام خوئی، شاهرودی، حکیم، منظومه حکمت را نزد شیخ صدرا بادکوبه ای، ریاضیات را نزد شیخ اسداللَّه زنجانی و برخی از دروس را نزد علّامه امینی و شیخ مجتبی لنکرانی فرا گرفت.

وی پس از 10سال تحصیل در سال 1331ش به ایران بازگشت و به دستور آیت اللَّه بروجردی به ارشاد و تبلیغ در منطقه سنقر کردستان پرداخت. در سال 1343ش به تهران آمد و در مسجد جامع نارمک به اقامه جماعت و ارشاد مردم مشغول شد.


1- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص580.
2- فهرست مرکزی دانشگاه، ج9، ص816.

ص: 848

ایشان علاوه بر مقامات علمی و اخلاقی، شعر نیز می سرود و «حیدر» تخلّص می کرد. او در سال 1365ش بر اثر سکته وفات یافت.

این تألیفات از اوست:

1. رساله راه حل 2. شناسنامه خر، که 7مرتبه به طبع رسیده است. در این کتاب دستگاه شاه را به مسخره گرفته است. 3. شناسنامه جدید، مطبوع 4. رهبران جهانی 5. شناسنامه باغ وحش 6. مجموعه اشعار

همچنین وی چندین مقاله در سالنامه پیام اصفهان و روزنامه های اطلاعات و کیهان و مجله ندای حق به چاپ رسانده است.(1)

حیدرعلی مجیری شهرضائی*

حیدرعلی مجیری فرزند اسداللَّه بن حیدرعلی، شاعر و ادیب معاصر در سال 1305ش در شهرضا متولّد شد. تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در شهرضا گذراند و سپس در رشته ادبیات در دانشگاه اصفهان تحصیل کرد و لیسانس دریافت نمود و به تدریس در شهرضا و سپس اصفهان مشغول شد. او در شعر طبعی روان داشت.

سرانجام در 7 فروردین 1385ش در اصفهان وفات یافته و حسب الوصیّه در زادگاه خود، در قبرستان عمومی امامزاده شاهرضا مدفون شد.

این آثار از اوست که هنوز به چاپ نرسیده است:

1. «دیوان اشعار» 2. «پند و حکمت در شاهنامه» 3. «هزل و هجو در ادبیات فارسی» 4. «هفت در ادب فارسی»

از اوست:

به بال عشق پریدم به سوی خلوت یار

وصال دوست بود عیش و شادمانی من(2)


1- دیباچه دیار نون، صص 142 و 143؛ سیمای دانشوران، صص 60-58؛ آئینه اهل قلم، صص 30 و 31.
2- مصاحبه با فرزند شاعر، آقای اسداللَّه مجیری در بهار 1387.

ص: 849

حیدرعلی نقاش اصفهانی*

حیدرعلی بن محمّد اسماعیل اصفهانی، از نقاشان هنرمند قرن سیزدهم هجری است. در گل و پرنده سازی مهارت خاصی داشته و آثار او شبیه عموزاده اش (آقا کاظم) است. در قلمدان سازی سبک ممتازی داشته و در پرداختن قلمدان ها پیرو عموی خود آقا نجف و نیز آقا رجبعلی اصفهانی بوده است. از ویژگیهای چهره سازی او کشیدن صورت های ریز در کادرهای بیضی و دایره شکل است که با قلم زر دورگیری شده است. او در انتخاب رنگها دقیق و خوش سلیقه بوده و در قلمدان های او چهره سازی با گل و مرغ توأم است. برخی از قلمدان های او حاوی تصاویر تاج گذاری شاهان ایران از کیومرث پادشاه افسانه ای تا ناصرالدّین شاه است. این قلمدان ها به قلمدان کیانی شهرت دارد.

استاد حیدرعلی تا حدود سال 1288ق در قید حیات بوده است.(1)

میرزا حیدرعلی محفوظ اصفهانی

میرزا حیدرعلی غاضری (محفوظ) ابن میرزا حسین، شاعر و ادیب وارسته. در سال 1283ش در محله شیش بیدآباد اصفهان متولّد شد.پس از تحصیل در مکتب خانه به کسب و کار مشغول شد و به نانوایی پرداخت. در نوجوانی طبع شعر داشت و در برخی انجمن ها از جمله انجمن ادبی کمال شرکت می کرد. [وی چندین سفر به عتبات و عالیات سفر کرد و هنگامی که قصد انتخاب نام خانوادگی را داشت. «غاضری» را که منسوب به «غاضریه» از دهات کربلا است را برای خود برگزید] در شعر «محفوظ» تخلّص می کرد و دیوان اشعار او به چاپ رسیده است. [سرانجام در بهمن 1358ش وفات یافته و در تکیه گلزار مدفون شد. ماده تاریخ فوت او را فرزندش حسین غاضری چنین سروده است:


1- هنر قلمدان، صص 124 و 125؛ جلدها و قلمدان های ایرانی و نگارگری، ج2، صص 47 و 48.

ص: 850

پور او گفت سال تاریخش

«جای محفوظ در جنان بادا»]

از اوست:

به چمن گر نبود دلبر گل پیرهنی

نبود جلوه به بستان نه صفا بر چمنی

تن بی جان ندهد سود و از آن خلق بری

رخ نما ای که تو جان فرح انگیز منی

شعله افروز که پروانه صفت جان دهمت

ای که چون شمع شعاع افکن هر انجمنی(1)

میرزا حیدرعلی میردامادی سدهی

میرزا حیدرعلی بن حاج میرزا محمّد حسین میردامادی سِدِهی اصفهانی، عالم فاضل فقیه کامل.

وی از شاگردان حاج شیخ محمّد باقر نجفی، آقا میرزا محمّد هاشم چهارسوقی و برادرش میرزا محمّد باقر چهارسوقی صاحب روضات بوده است. پس از تکمیل تحصیلات خود در سِدِه [خمینی شهر فعلی] مراجعت نموده و به ارشاد مردم پرداخت. او سرانجام در سال 1326ق وفات یافته و در مقبره سیّد عبداللَّه محلّه خوزان سِدِه مدفون گردید و پس از مدتی به نجف اشرف منتقل گردید و دفن شد.

از آثارش تصحیح و مقابله کتاب «ربیع الاسابیع» از تألیفات علّامه مجلسی است که در سال 1313ق به طبع رسیده است.(2)


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 418 و 419؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص226؛ مصاحبه غلامرضا نصرالهی با آقای حسین غاضری در تابستان 1386ش؛ تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
2- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص238؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 580 و 581؛ نقباء البشر، ج1، ص 692 و 693؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص187.

ص: 851

استاد حیدرعلی معمار اردستانی*

استاد حیدرعلی بن استاد ذوالفقار معمار اردستانی، معمار چیره دست و هنرمند قرن دهم هجری است.

ظاهراً در زادگاه خود اردستان به معماری مشغول بوده و جهت بنای عمارات و تعمیر مساجد و مدارس و بقاع متبرّکه او را به شهرهای مختلف می برده اند.

وی در سال 946 مسجد جامع اردستان و در سال 952ق مسجد جامع گز برخوار اصفهان را مرمّت نموده است.(1)

حیدر علی اصفهانی*

حیدرعلی بن محمّد شفیع اصفهانی، عالم فاضل، از دانشوران اصفهان درقرن دوازدهم هجری. در فقه، حدیث، کلام، منطق و ادبیات مهارتی به سزا داشته و شاید از شاگردان علّامه مجلسی و یا ملّا محمّد تنکابنی (فاضل سراب) باشد.

وی تعلیقاتی را بر کتاب «صافی» فیض کاشانی نوشته که تاریخ برخی از آنها 11 رجب 1118ق است. کتاب «محرق الفؤاد» را در تاریخ و سیره معصومین علیهم السلام تألیف نموده که به شماره 811/2 در کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان موجود است.(2)

حیدرعلی خان برومند گزی

حیدرعلی خان برومند ابن حاج عبدالغفار گزی بُرخواری، از فضلاء و دانشمندان معاصر.

در قریه گز از بلوک بُرخوار اصفهان متولّد گردیده و پس از فراغت از آموختن فارسی و نوشتن که از شش سالگی شروع کرده بود، به اصفهان آمده و ابتدا در مدرسه قدسیه و سپس در مدرسه صدر و مدرسه نیم آورد نزد علماء و مجتهدین و بزرگان علم


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص219؛ تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص359.
2- تراجم الرّجال، ج1، ص196؛ فهرست صدر بازار، ج3، صص 605 و 606.

ص: 852

و ادب تلمّذ نمود که از آن جمله است: حاج ملّا حسن دولت آبادی، میرزا حسن قدسی، آقا شیخ محمّدرضا نجفی، حاج میر محمّدصادق خاتون آبادی، میرزا عبدالحسین قدسی، میر سیّدعلی نجف آبادی، ملّا محمّدعلی عالم حبیب آبادی، سیّد محمّد نجف آبادی، شیخ محمّد حکیم خراسانی، حاج سیّد مرتضی خراسانی و آقا سیّد مهدی درچه ای

وی چندین سال در مدرسه صدر و مدرسه چهارباغ به تدریس مشغول بود سرانجام به تهران رفته و به امور شخصی و تدریس مشغول شد.

[در پنج شنبه 26 شوال 1417ق مطابق 16 اسفند 1375ش وفات یافت] از آثار او تألیف کتاب «طریق الرّشاد» در شرح «تجرید الاعتقاد» است که به چاپ رسیده است.(1)

میرزا حیدرعلی مجلسی

میرزا حیدرعلی بن میرزا عزیزاللَّه بن میرا محمّد تقی الماسی بن محمّد کاظم بن عزیزاللَّه بن ملّا محمّد تقی مجلسی، از علمای معروف زمان خود بوده و در بین سلسله مجلسی به کثرت علم و وفور فضل و احاطه بر انساب خانواده مشهور است.

وی در سه شنبه 18 رمضان المبارک 1146ق در اصفهان متولّد شده و نزد فضلاء و علمای این شهر تحصیل نموده و از جمله از میر عبدالباقی امام جمعه اجازه دریافت نموده است.

او در سال 1214ق وفات یافته و در صحن تکیه آقا حسین خوانساری مدفون شد.

آقا محمّد کاظم واله اصفهانی مرثیه ای در سوگ او سروده که بر روی سنگ مزار او نقر گردیده است از جمله:

آه کز بیداد گردون کرد رحلت از جهان

میرزا حیدرعلی آن مرتضای اهل علم

[...]


1- وفیات علمای معاصر اصفهان: مخطوط؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، صص 311 و 312.

ص: 853

خواست واله در دو مصرع سال تاریخش ز من

تا بود هریک بفوتش رهنمای اهل علم

گفتمش «شد سوی جنت پیشوای اهل زهد»

گفتمش «سوی جنان شد مقتدای اهل علم»

وی را تألیفات چندی است از آن جمله:

1. اجازه کبیره 2. اجازه متوسّطه که جهت میرزا غلامحسین بن محمّد اسماعیل از احفاد مولی صالح مازندرانی مرقوم داشته است. 3. تذکرة الانساب که ضمیمه سالنامه دبیرستان فرهنگ اصفهان در سال 1339شمسی به چاپ رسیده است. 4. رساله در مفقود الخبر 5. رساله در حکم منتسب از طرف مادر به جناب هاشم 6. منتخب اللؤلؤ، و آن منتخب «لؤلؤ البحرین» تألیف شیخ یوسف بحرینی است و آن را جهت اجازه میرزا حسنعلی برادر زن خود و پنج تن از پسران خویش نوشته و بعداً آقا حسنعلی و آقا هادی دوم را نیز در آن وارد نموده است.

مادر ملّا حیدرعلی، دختر ملّا صالح بن ملّا عبدالباقی بن ملّا صالح مازندرانی است. خودش نیز دو عیال داشته یکی دختر میرزا ابوطالب بن میرزا محمّدتقی الماسی دختر عم خود و دیگری دختر آقا محمّدهادی بن محمّدعلی بن آقا هادی مترجم.(1)

میرزا حیدرعلی انشائی

میرزا حیدرعلی انشائی بن ملّا علی اکبر، شاعر و ادیب عارف، از سخنوران قرن چهاردهم هجری. گاهی بر حسب اقتضای حال اشعاری از غزل و قصیده می سرود و در اواخر عمر گاهی در انجمن ادبی خاکیا شرکت می کرد. گاهی «عندلیب» و گاهی


1- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، صص 349-347؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص92؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 581 و 582؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص110؛ مکارم الآثار، ج2، ص529؛ مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج2، ص978؛ الذریعه، ج4، ص57؛ الکرام البرره، ج1، صص 451 و 452.

ص: 854

«انشائی» تخلّص می نمود. از مریدان مشایخ نعمت الهی پاقلعه اصفهان بود.(1)

[وی در سال 1368ق وفات یافته و در تکیه آقاباشی در تخت فولاد مدفون شد.(2)]

حیدرعلی خان صدر اصفهانی

حیدرعلی خان صدر اصفهانی بن علی محمدخان نظام الدوله بن عبداللَّه خان امین الدّوله بن حاج محمّد حسین خان صدراعظم اصفهان، از ادباء و فضلاء قرن سیزدهم هجری و از اعیان خاندان صدر است. وی در مقدمه قرآن وقفی آستان قدس رضوی در 19 صفحه شرح حال و آثار خیریه حاج محمّد حسین خان صدراعظم جدّ خویش را به خط شکسته نستعلیق خوش در جمادی الآخر 1296ق نوشته است. نسخه توسط خدیجه خانم دختر عبدالحسین خان صدر اصفهانی وقف بر آستان قدس رضوی شده است.(3)

شیخ حیدرعلی صلواتی

شیخ حیدرعلی صلواتی ابن حاج قدیرعلی مدّاح الائمه ابن ملّا هاشم بن ملّا مهدی خوزانی عالم فاضل و واعظ کامل و ادیب شاعر، در 21 رمضان المبارک 1321ق در محلّه «شمس آباد خوزان» از توابع سِدِه ماربین [خمینی شهر فعلی] متولّد شده [و تحصیلات علوم دینی را در مدرسه درکوشک و مدرسه میرزا حسین آغاز کرد. در فنون وعظ و خطابه از حاج میرزا رضا کلباسی بهره برد. سپس نزد شیخ محمود مفید و سیّد صدرالدّین کوپائی، حکمت، منطق و طبیعیات را فرا گرفته و سپس راهی قم شد و از محضر درس حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی کسب فیض نمود. او پس از مراجعت به اصفهان در درس خارج حضرات آیات شیخ محمّدرضا نجفی، سیّد محمّد نجف آبادی و سیّد علی نجف آبادی حاضر شد ]سپس به امامت جماعت مسجد آقانور و دیگر


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص485.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
3- راهنمای گنجینه قرآن، ص295.

ص: 855

مساجد محلّه دردشت اصفهان پرداخته و به ارشاد و هدایت مردم و تبلیغ احکام دین اهتمام ورزید.

او عالمی خلیق و نیک محضر و خوش مشرب بود. اوقات خود را به عبادت و مطالعه و تألیف نمود. تا این که در 6 صفر المظفّر سال 1392ق (مطابق فروردین 1351ش) پس از مدتی بیماری وفات یافته و در تخت فولاد تکیه خلیلیان جنب مزار آقا باقر فزوینی مدفون شد.

از آثار او «نجم السّهیل» در نظم دعای کمیل به طبع رسیده است.(1)

حیدرعلی ورنوسفادرانی

حیدرعلی بن کلب علی ورنوسفادرانی اصفهانی [از کاتبان قرن یازدهم هجری] در دوشنبه 19 ذیقعده 1069ق نسخه ای از کتاب «تقدیس الانبیاء» تألیف: سیّد عبدالحسیب بن احمد علوی عاملی را به خط تعلیق نوشته و کتاب به شماره 352 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.(2)

[پدرش کلب علی سنگ تراش، و برادرش محمّد شریف در هنر حجاری از اساتید دوران خویش بودند. برادرش شعر را نیز نیکو می سرود.(3)]

میرزا حیدرعلی شیروانی

میرزا حیدرعلی بن ملّا میرزا محمّد بن حسن شیروانی عالم فاضل و متکلّم متبحّر، از علمای اواخر عهد صفویه. پدرش از علمای مشهور قرن یازدهم هجری و مادرش دختر ملّا محمّد تقی مجلسی است. در اصفهان متولّد شد و نزد علمای این شهر از جمله پدر


1- راز و نیاز علی با خدا یا نجم السّهیل، صص 64-60؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 314 و 315؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 75 و 76.
2- فهرست مرکزی دانشگاه، ج3، ص569.
3- تذکره نصرآبادی، ج1، ص594.

ص: 856

دانشمند خود به تحصیل پرداخت. و به دامادی علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی مفتخر شد.

او دارای عقاید و آرائی مخصوص بوده و عدّه ای از او پیروی نموده اند که به حیدریّه معروفند و به طوری که بزرگان محققین اظهارنظر می کنند عقاید آنان مردود و غیرمرضی بوده و جمعی از علماء در کتابهای خود آنها را رد نموده اند و شاید یکی از عللی که وی با تمام معلومات علمی و زهد و تقوی گمنام مانده، و آثار و تألیفاتش متروک و مهجور است، همین آراء ویژه او می باشد.

سال وفات او معلوم نیست امّا تا سال 1129ق در قید حیات بوده است. قبر او را در خارج بقعه علّامه مجلسی می نویسند لکن در برخی از مواضع «الذرّیعه» و دیگر کتب وی را ساکن نجف اشرف نوشته اند.

کتابهای زیر از تألیفات اوست:

1. «المناقب والمثالب» 2. «رساله در کفر غیر امامی»(1)

حیدرعلی فایض اردبیلی

حیدرعلی بن مسیح اللَّه اردبیلی اصفهانی متخلّص به «فایض» شاعر ادیب. پدرش از خوشنویسان و فضلای ساکن اصفهان بوده و شعر می سروده است.

حیدرعلی نیز شاعر بوده و در فن ماده تاریخ سرایی مهارت داشته و در اصفهان به تحصیل مشغول بوده است.

این رباعی از اوست:


1- تتمیم امل الآمل، صص 137 و 138؛ فیض قدسی، صص 231-229؛ مرآة الاحوال جهان نما، ص273؛ الذریعه: مُجَلَّدات مختلف؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص128؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص583؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، صص 554 و 555؛ معجم رجال الفکر و الادب، ص268؛ فهرست مجلس، ج10، ص28؛ فهرست الفبائی رضوی، ص554؛ فهرست عکسی احیاء، ج2، صص 135 و 136 و ج3، صص 10 و 41؛ فهرست خطی احیاء، ج7، ص243؛ الکواکب المنتشره، صص 233-231.

ص: 857

ای آهوی خوش نگاه صحرای ختن

آرامِ دلِ حزین غمدیده من

تا بزم من از شمع جمالت افروخت

پروانه درآمد که چراغت روشن(1)

میرزا حیدرعلی ندیم الملک

میرزا حیدرعلی ندیم الملک معروف به «فخرالادباء» فرزند محمّدمهدی بن ملّا هاشم مبارکه ای لنجانی اصفهانی، نویسنده و ادیب دانشمند در قرن چهاردهم هجری. [در شب سه شنبه 18 رمضان 1284ق در اصفهان متولّد شد. در اصفهان نزد جمعی از فضلاء خصوصاً میرزا محمّدحسین همدانی تحصیل کرد و همچنین زبان فرانسه را آموخت و با علوم جدید رایج در اروپا آشنا شد.]

او مردی بود بسیار فاضل و ادیب و سخندان و بلند طبع و کریم النّفس و خط تحریری را خوب می نوشت [او در طهران به خاطر دانش و تجربه خود مصاحب «محمّدحسن میرزا» ولیعهد احمدشاه شد و لقب «ندیم باشی» و سپس «ندیم الملک» گرفت. امّا پس از دگرگونی اوضاع از طهران به اصفهان بازگشته و در فقر و قناعت زندگی را سپری نمود تا اینکه در شب پنج شنبه 28 جمادی الثّانی 1357ق در مریضخانه انگلیس (بیمارستان عیسی بن مریم فعلی) اصفهان وفات یافته و در تخت فولاد مدفون شد.(2)]

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «تاریخ اصفهان» به اختصار که نسخه ای از آن در کتابخانه مدرسه چهلستون مسجد جامع طهران و نسخه ای دیگر به شماره 11465 در کتابخانه عمومی اصفهان موجود بوده است.(3) این کتاب با عنوان «تاریخ مختصر اصفهان» به چاپ رسیده است. (4)


1- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 272 و 273؛ تذکره روز روشن، ص599؛ دانشمندان آذربایجان، ص293.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص1019؛ مکارم الآثار، ج7، صص 2579 و 2580؛ دیوان طرب: مقدمه، ص138.
3- آشنایی با چند نسخه خطی، ج1، ص346؛ فهرست عمومی اصفهان، ج1، ص15.
4- فرهنگ ایران زمین، ج12، سال 1343ش، صص173-145.

ص: 858

2. «ترجمه اقوام المسالک فی معرفة احوال الممالک» تألیف: خیرالدّین پاشای تونسی، که نسخه ای از آن به شماره 11465 در کتابخانه عمومی اصفهان(1) و نسخه ای دیگر در کتابخانه مجلس شورای ملّی(2) و نسخه ای دیگر در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی(3) موجود است. 3. «ترجمه مروج الذّهب» تألیف: مسعودی که نسخه ای از آن به شماره 11418 در کتابخانه عمومی اصفهان موجود است. (4) 4. «ترجمه و تفسیر لغات مشکله قرآن» که نسخه از آن در کتابخانه مرعشی وجود دارد. (5) [5. «جُنگی در مطالب متفرقه» 6. «شرح لامیة العجم» تألیف طغرائی.]

حیدرعلی کمالی

حیدرعلی کمالی ابن حاج محمّد مهدی بلورفروش اصفهانی، شاعر و ادیب، از سخنوران معاصر در شوال 1288ق در ابرقو متولّد شد و در کودکی به همراه پدر به اصفهان آمده [و تا 22سالگی به مسگری و یراق بافی مشغول شد.] بعد از آن خواندن و نوشتن و علوم مقدّماتی را فرا گرفت. پس از مدّتها اقامت در اصفهان به طهران رفت. [و بلورفروشی پرداخت در وقایع مشروطه به مشروطه خواهان پیوسته و جهت آنان اشعاری سرود. در سال 1329ق در تهران روزنامه «پیکار» را انتشار داده و آن را اُرگان حزب «اجتماعیون - عامیون» قرار داد امّا ناصر الملک نایب السلطنه آن را توقیف و حزب را منحل ساخت. حیدرعلی به ناچار انزوا اختیار کرده و تا زمان رضا شاه که از طرف مردم نیشابور به وکالت در مجلس شورای ملی انتخاب شد، به فعالیت های ادبی مشغول بود.


1- فهرست عمومی اصفهان، ج1، ص55.
2- فهرست مجلس، ج2، ص437.
3- فهرست گلپایگانی، ص95.
4- فهرست عمومی اصفهان، ج1، صص 66 و 67.
5- فهرست مرعشی، ج7، ص78.

ص: 859

او در سالهای آخر عمر به سکته ناقص و فلج مبتلا شد تا اینکه در جمعه 26 محرم الحرام 1369ق در طهران وفات یافت.

کمالی در قصیده سرائی استادی توانا بود ولی غزلیّات او به قدرت قصایدش نبود. در انجمن ها و مجامع ادبی شرکت می کرد و رجال و اعیان آن عهد همچون فروغ، اعتصام الملک و فخرالسّلطنه با او مراوده و مصاحبت داشته اند. در داستان نویسی نیز از پیشگامان داستان به شمار می رود.]

کتب زیر از آثار اوست:

1. «دیوان کمالی» که در سال 1330ش به چاپ رسید. 2. «لازیکا» 3. «مظالم ترکان خاتون» 4. «منتخب اشعار صائب»

این چند بیت از اشعار اوست:

[بی روی تو از دیده ز بس اشک فشاندیم

عالم همه آب است به پیش نظر ما

در آتش از آه دل خود، عمر گدازیم

سرچشمه خورشید بود رهگذر ما

رفتیم و دگر از طلبش باز نیائیم

ای برق مسوزان نفس اندر اثر ما(1)]


1- ادبیات معاصر، صص 82 و 83؛ چهره مطبوعات معاصر، ص195؛ دائرةالمعارف دانش بشر، ص1212؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 390-388؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص710؛ مکارم الآثار، ج8، صص 2935-2932؛ مؤلفین کتب چاپی، ج2، ص979؛ فرهنگ داستان نویسان ایران، ص176؛ سخنوران نامی معاصر ایران، ج5، ص2958؛ فرهنگ معین، ج6، ص1610.

ص: 860

شیخ حیدرعلی فروشانی

شیخ حیدرعلی فروشانی، از علمای عالیقدر اواخر دوره قاجاریه. وی اهل محلّه «فروشان» سِدِه ماربین [خمینی شهر فعلی] بوده و پس از تحصیل در اصفهان، به عتبات عالیات مهاجرت نموده و در درس آیات عظام شیخ مرتضی انصاری و آقا سیّد حسین ترک کوه کمری حاضر شده و پس از تکمیل تحصیلات خود به ایران مراجعت نموده و در محلّ تولّد خود ساکن شده و ریاست علمی و دینی آنجا را یافت. وی مورد توجّه عموم طبقات بالاخص علماء و طلاّب بوده و حوزه درسش از هر حیث ممتاز بوده است.(1)

[وی در سال 1320ق وفات یافته و جنب مسجد ملّا حیدر فروشان مدفون شد.(2)]

میرزا حیدرعلی نائینی

میرزا حیدرعلی نائینی، از علمای اواخر دوره قاجاریه، اصلاً اهل نائین بوده و در اصفهان متولّد شده و به تحصیل پرداخته و سرانجام در طهران ساکن شده است. او از علماء معقول و منقول و عرفان و تارک دنیا بوده و در بازار نایب السّلطنه طهران در دکانی پاره دوزی می نموده و کسبه آن حدود وی را مشهدی حیدر می گفته اند. و احدی حتّی خواص نیز پی به مقامات او نبرده بودند.

سیّد شهاب الدّین مرعشی نجفی از علماء معاصر و مراجع تقلید مدّتی نزد وی هیأت خوانده است.

میرزا حیدرعلی در سال 1344ق به سن 78سالگی وفات یافته و در نزدیکی سر قبر آقا در طهران مدفون شد. وی «حاشیه بر شرح چغمینی» در هیأت نوشته که قسمتی از آن را حاج شیخ احمد کتابفروش شیرازی بدون اطلاع از وضع مؤلّف به طبع رسانیده


1- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص239؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص579.
2- خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، ص207.

ص: 861

است.(1)

حیدرقلی عودی*

حیدرقلی عودی، از موسیقی دانان عصر صفویه است. وی که ملازم سفرها و مصاحب اوقات فراغت شاه عباس اول بود، در نواختن عود مهارت به سزائی داشت و تا سال 1015ق در قید حیات بود و اغلب در اصفهان به سر می برد.(2)

حیدره اصفهانی

ابویعلی حیدرة بن عبدالاعلی بن محمّد بن محمّد سبط بن القطّان اصفهانی، از محدّثین اصفهان است.

از شمس الدّین المؤید بن عبدالرّحیم احمد بن محمّد بن اخوه بغدادی روایت می کند و شیخ عزّالدّین ابراهیم بن محمّد بن ابی بکر حموینی مؤلّف «فرائد السمطین» از او نقل حدیث می کند.(3)

حیران اصفهانی*

ملّا حیران، از شعرای قرن یازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بود و تا سال 1083ق زنده بود.

از اوست:

خانه دل ها تهی کن از هوس ها چون حباب

تا توانی کف زنان چون موج از دریا گذشت(4)


1- تاریخ نائین، ج4، ص145؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص584.
2- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص255.
3- احقاق الحق، ج8، ص387.
4- تذکره نصرآبادی، ج1، ص604.

ص: 862

حیرتی اصفهانی

حیرتی اصفهانی، از شعراء و سخنوران قرن دهم هجری است. از ایران به هندوستان رفته و مورد عنایت قطب شاه، پادشاه دکن واقع گردیده است. سال فوت او به دست نیامد.(1)


1- ریحانة الادب، ج2، ص96؛ الذریعه، ج9، ص275؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص188.

ص: 863

اعلام اصفهان

«خ»

اشاره

ص: 864

ص: 865

خاتمی اصفهانی

خاتمی اصفهان، شاعر ادیب خوشنویس، از راه کتابت امرار معاش می کرده و در اواخر عمر آن شغل را رها نموده و به انزوا روزگار می گذرانیده است.

این بیت از اوست:

به قربانت شوم شبهای هجران در دلم مگذر

که این دریای آتش دوست از دشمن نمی داند(1)

خالد اصفهانی

خالد بن ابوالفرج علی اصفهانی، ادیب و فقیه، مؤلّف کتابهای «منهاج التّعبیر» و «مراتب الفقهاء». سال فوت او معلوم نیست.(2)

خالد قرشی

خالد بن غلاب قرشی، در طائف ساکن بوده و در زمان خلافت عثمان والی اصفهان بوده است.(3)


1- تذکره روز روشن، ص233؛ الذریعه، ج9، ص277.
2- کشف الظنون، ج2، ص1871؛ لغت نامه دهخدا، ذیل اصبهانی، ص2811؛ هدیة العارفین، ج1، ص343.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص69؛ مزارات اصفهان، ص352.

ص: 866

خالد رارانی اصفهانی

ابو عمرو خالد بن محمّد رارانی اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن چهارم هجری است. او در روستای «خان» از توابع لنجان ساکن بوده و در نقل حدیث نزد محدّثین،ثقه شمرده می شد.

از حسین بن عرفه حدیث روایت می کند. حافظ ابوالشیخ اصفهانی از او حدیث شنیده است.(1)

[«راران» (بدون نقطه در حرف ر) از دهات منطقه جی بوده و اکنون به شهر اصفهان پیوسته است.]

خان بابا خان اسعد بختیاری

خان بابا خان سردار اسعد بن حاج علیقلی خان سردار اسعد بن حسینقلی خان ایلخانی بختیاری، شاعر ادیب. از سخنوران قرن چهاردهم هجری. وی در سال 1315ق متولّد شده و مدّتها در اروپا به تکمیل معلومات و تحصیلات خود پرداخت. او از وزرای رضا شاه بود.(2) [پس از آنکه رضا شاه به خوانین بختیاری بدبین شده و دستور توقیف و حبس آنان را صادر کرد، او نیز در آبان 1312ش دستگیر و در دادرسی ارتش به 6سال حبس با اعمال شاقه محکوم شده و در زندان قصر محبوس شد. در سال 1317ش او را از زندان قصر به زندان موقّت شهرداری (در میدان توپخانه) منتقل کرده و در حبس انفرادی قرار دادند و از لحاظ خوراک و رفاه در مضیقه قرار گرفت و بسیار ضعیف و مریض شده و در بهمن 1319ش در بهداری ارتش فوت کرد.(3)]

از اشعار اوست:

مدام آهنگران کوی تقدیر

برای شیر می سازند زنجیر


1- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص306؛ المشترک، ص196؛ معجم البلدان، ج3، ص13.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص33.
3- زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج1، صص 161-158.

ص: 867

ز آه سوزناکم اندرین کاخ

دل زنجیر شد سوراخ سوراخ

خان محمّد اردبیلی

خان محمّد اردبیلی، عالم فاضل، از محدّثین و دانشمندان قرن یازدهم هجری. در اصفهان ساکن بود و نزد علّامه مجلسی و برادر او ملّا عبداللَّه مجلسی به تحصیل پرداخت و کتب حدیثی مانند «تهذیب» و «من لایحضره الفقیه» را نزد آنها قرائت نمود.

خان محمّد اردبیلی در سالهای 1072 و 1075 مفتخر به دریافت اجازه از علّامه مجلسی شده است. یکی از اجازات بر روی برگی از «تهذیب الاحکام» در تاریخ اواسط ذیحجه 1072ق نوشته و در کتابخانه عمومی امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف موجود است. و اجازه دیگر بر روی برگ آخر کتاب «تهذیب الاحکام» در 4 جمادی الثّانی 1075ق نوشته شده و نسخه به شماره 535 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(1)

ملّا خداداد بختیاری

ملّا خداداد بختیاری [خوشنویس هنرمند قرن سیزدهم هجری است. سپهر در تذکره خوشنویسان می نویسد: کمتر کس در روزگار خط نسخ را به آن صافی و نزاکت و استحکام چون وی می نوشت.(2)]

از آثارش مجموعه ای است از دعوات مختلفه در 123 صفحه که به سال 1151ق به خط نسخ بسیار خوب نوشته و نسخه آن در مدرسه عالی سپهسالار طهران موجود است.(3)


1- الروضة النّضره، صص 198-197؛ تلامذة العلّامه المجلسی، ص23؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص30؛ فهرست مرعشی، ج2، ص140 و ج9، ص335.
2- تذکره خوشنویسان، ص32.
3- فهرست سپهسالار، ج1، ص47؛ الذریعه، ج8، ص301.

ص: 868

ملّا خداویردی اردبیلی

آخوند ملّا خداویردی اردبیلی از فضلائ و علمای قرن یازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و چندی در مدرسه جده به تحصیل علوم دینی پرداخته است.

وی نسخه ای از «شرح الاشارات» را در سال 1071ق کتابت نموده است. این نسخه در کتابخانه سیّد محمّد یزدی در نجف اشرف موجود بوده است.(1)

[در گورستان تخت فولاد سنگ لوح فرزند صاحب عنوان که قسمت فوقانی آن شکسته و مفقود شده بود، مشاهده شد که از کتیبه آن این عبارت باقی بود:

«... مرحوم آخند مولانا خداوردی اردبیلی بتاریخ یکشنبه 29 شهر جمادی الثّانی سبع عشر و ماثة والف»(2)]

ملّا خداوردی افشار

ملّا خداوردی بن محمّد قاسم افشار، از علماء قرن یازدهم هجری و از اجلاء شاگردان ملّا عبداللَّه شوشتری [و شیخ بهائی] و معاصر با مجلسی بوده است. در فضل و کمال او همین بس که در خانواده ای به مقام سامی علم و کمال رسیده که در بین آنها اهل فضلی وجود نداشته است.(3)

وی کتابی در رجال به نام «زبدة الرّجال» تألیف نموده و در آن اسامی مجهولان را اسقاط نموده است.(4) [نسخه عکسی «زبدة الرّجال» در کتابخانه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی در تهران موجود است. این کتاب در سال 1013ق تألیف شده است.(5)

شیخ بهائی در اواخر شعبان المعظّم 1011ق در آخر مجموعه «خداویردی افشار» در


1- الروضة النضره، ص198.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص585؛ فوائد الرضویه، ج1، ص168؛ ریاض العلماء، ج27 ص235.
4- الذریعه، ج12، ص27؛ مصفی المقال، صص 165 و 166.
5- فهرست عکسی دائرة المعارف اسلامی، ج1، صص 200 و 201.

ص: 869

درایه، جهت خداویردی افشار اجازه نوشته است.(1)]

خُرّمی اصفهانی*

مولانا خُرّمی اصفهانی، شاعر ادیب، از سخنوران قرن دهم هجری او خواهرزاده مولانا نیکی نطنزی بوده و در جوانی شعر می گفت و طبعش به سرودن هزل و هجو مایل بود. در جوانی به سیاحت پرداخته و به گیلان رفت و شهر آشوبی جهت آنجا و در مذمّت مردم آنجاسرود. او را به کار ناپسندی متهم ساخته و زبانش را بریدند و او بعد از جفای بسیار و رنج بی شمار به مشهد مقدّس رفت و در سال 971ق وفات یافت. برخی از تذکره نویسان تخلّص او را «حرفی» نوشته اند. صادقی بیگ افشار در «تذکره مجمع الخواص» او را «حریفی ساوجی» نوشته است که ظاهراً با شاعر دیگری در آمیخته شده است.

این شعر از اوست:

اغیار به بالین من زار چه حاصل

بیمار تو را پرسش اغیار چه حاصل(2)

خزیمة بن مطیار

خزیمة بن مطیار، از محدّثین و عُبّاد و صلحای اصفهان بوده و در این شهر به گردآوری حدیث و عبادت مشغول بوده است. او از حسین بن حفص حدیث شنیده و محمّد بن جعفر بن سعید اشعری از او روایت می کند.(3)


1- الروضة النضره،ص199.
2- تذکره تحفه سامی، صص 278 و 279؛ شهر آشوب در شعر فارسی، ص38؛ لغت نامه دهخدا، ذیل «حریفی اصفهانی»، ص502؛ خلاصة الاشعار، صص 371 و 372.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص306.

ص: 870

خسرو آقا

خسرو آقا از خواجگان زنان شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی در اصفهان بوده و موقوفاتی از او به جای مانده که معروف تر از همه حمام خسرو آقا می باشد.(1)

مرحوم انصاری می نویسد: «علیقلی آقا و خسرو آقا دو برادر بودند و هر دو خُجه های حرم شاه سلیمان و از هر دو مبانی خیریه و موقوفه بسیار به آثاراست... و از آن یک (یعنی خسرو آقا) یک حمام...»

قبر مرحوم خسرو آقا و احتمالاً علیقلی آقا در اطاق قبلی تکیه مجلسی [جنب مسجد جامع اصفهان] قرار داشت که در تعمیرات اخیر از روی عدم بصیرت و نادانی از بین رفت. قبر دارای سنگ پارسی نفیسی بود که معلوم نشد به چه سرنوشتی دچار گردید.(2)

[حمام خسرو آقا بدون اغراق زیباترین و نفیس ترین حمام اصفهان بود و قربانی سودجوئی و طمع برخی از مقامات و مالکین حوالی حمام قرار گرفت و شبانه به دستور مقامات وقت شهرداری و به بهانه ادامه یافتن خیابان استانداری (خیابان حکیم) از صفحه روزگار محو و نابود گردید]

خسرو احتشامی*

خسرو احتشامی هونِه گانی. شاعر معاصر اصفهان. در روز 15 اسفند 1325ش در روستای «هونِه گان» (یا هونه جان) از توابع سمیرم سُفلی متولّد شد. خانواده اش از خوانین طایفه کشکولی کوچک، از ایل قشقائی بودند. تحصیلات ابتدائی را در دبستان احتشام «هونه گان» انجام داد و سپس به اصفهان آمده و در دبیرستان ادب تحصیل کرد و دیپلم گرفت. او پس از انجام خدمت سربازی به هند رفت و در «پونا کالج» در شهر «پونا» به تحصیل پرداخت. پس از آن به اصفهان آمده و در رشته تاریخ در دانشگاه اصفهان تحصیل کرد.


1- تاریخ اصفهان و ری، ص273.
2- زندگینامه علّامه مجلسی، ج1، صص 329 و 330؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص834.

ص: 871

وی از نوجوانی قریحه و طبع شعر داشت و از سال 1345ش به بعد در انجمن های ادبی اصفهان حضور می یافت. اولین شعر او در سال 1346ش در مجلّه روشنفکر به چاپ رسید. وی در بسیاری از کنگره ها و همایش های علمی شرکت نموده و مقاله ارائه کرده است. همچنین در بسیاری از مجلاّت همچون: آینده، هستی، بنیاد، کِلک، بخارا، گلچرخ، فصلنامه فرهنگ اصفهان مقالات او به چاپ رسیده است.

خسرو احتشامی از سر آمدان شعر و ادب در اصفهان است و قریحه پویا و استعداد کم نظیر او باعث خلق اشعار دلپذیر با مضامین نو و بدیع گردیده است. استاد ایرج افشار درباره او می نویسد: « شاعر کم مانندی است. در غزل و قصیده و قطعه تازه وری می کند و از حیث قدرت بیان و استواری زبان کم مانند است.»

از اوست:

دمیده آتش آزادگی ز پیرهنم

در این چمن چو شقایق چراغ خویشتنم

ستاره نوش ز سرچشمه شبم چون صبح

شگفت نیست که خورشید ریزد از دهنم

خراب خاکی ام اما نهفته دولت دوست

بلور باور اندیشه در حصار تنم

گذشته یک سحر از کوچه باغ خاطر ما

هنوز خنده گل می تراود از سخنم

رها نمی کندم لحظه ای به تنهائی

به هر کجا که روم می زند صدا که منم

اگر چه آینه ای شیشه جان ترم از اشک

ز سنگ حادثه حاسدان نمی شکنم

منم پرنده تصویر نقشبند خیال

که طاق غرفه رنگین کمان بود وطنم

ص: 872

چو آشیانه من قلّه قبول شماست

سزد که غنچه نشینم مدام و پر نزنم

کجاست حافظ شیراز تا به خلوت راز

به روز واقعه بندد پیاله در کفنم

این کتابها از تألیفات و سروده های اوست:

1. «از مضراب تا محراب» (چاپ 1370ش) 2. «افسانه اصفهانی آبی» (چاپ 1377ش) 3. «امشب صدای تیشه» (چاپ 1373ش) 4. «باغ های چوبی» (چاپ 1377ش) 5. «در کوچه باغ زلف» (چاپ 1368ش) 6. «تغزّل در قشقائی» 7. «بانوی هزار پیراهن ادب فارسی» 8. «شب شرقی شعر»(1)

خسروخان سردار ظفر بختیاری*

خسروخان سردار ظفر بن حسینقلی خان ایلخانی بختیاری، از خوانین و سران بختیاری است. ولی در حمله بختیاری ها به اصفهان و تهران و سقوط حکومت محمّدعلی شاه قاجار شرکت داشت و به همراه برادر خود علیقلی خان سردار اسعد، از عوامل مؤثّر در جریانات پس از مشروطیت به شمار می رفت.

وی مدت کوتاهی در سال 1330ق حاکم اصفهان بود و سرانجام در سال 1352ق درگذشت و در آرامگاه خانوادگی سران بختیاری در تخت فولاد به خاک سپرده شد.(2)

خسروخان گرجی

خسروخان گرجی از حکام اصفهان در دوره قاجاریه است.وی در سال 1234ق حاکم گیلان بود و مدتی بعد عزل شد. وی به حمایت از محمّد شاه قاجار، در سال 1250ق به اصفهان آمده و تمامی اثاث سلطنت را از علیشاه ظل السّلطان مدعی


1- فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج2، صص 151 .150.
2- نگرشی بر مشروطیّت اصفهان، صص 248-247؛ تاریخ معاصر ایران، کتاب سوم، صص 348-343.

ص: 873

پادشاهی باز پس گرفت و به نگارستان نزد محمّد شاه برد و پس از تبعید عبداللَّه خان امین الدوله به عتبات، به حکومت شهر اصفهان منصوب شد. او به علت ظلم و ستم فراوان مورد خشم مردم قرار گرفت. آنان شورش کرده و خسروخان را در کاخ هفت دست محاصره کردند. در سال 1253ق از طرف دولت، فرخ خان غفاری کاشانی (امین الدّوله) برای رفع غائله به اصفهان آمده و خسروخان را بر کنار و به تهران فرستاد. خسروخان پس از آن به حکومت کردستان گمارده شد. و از وضع او پس از آن اطلاعی در دست نیست.(1)

میرزا خصمی اصفهانی

میرزا خصمی اصفهانی، از شعرای قرن یازدهم هجری است. مردی شوریده حال و آشفته وضع بوده است. به هند رفت و به سبب رفتار و گفتار ناشایست، پادشاه آنجا از او رنجیده و آقانور جولاه (بانی مسجد آقانور اصفهان) اسباب سفر او را فراهم ساخته و میرزاخصمی به اصفهان آمد و در این شهر فوت شد. از اوست:

ساقی بده آن باده که از هوش خود افتم

خود بار خودم، یک نفس از دوش خود افتم(2)

خلف بیک سفره چی

خلف بیگ سفره چی، از اخیار و نیکوکاران اصفهان داشت. در زمان شاه عباس صفوی منصب «سفره چی» را در دربار به عهده داشته و مسجد سفره چی (که عوام به آن مسجد سرخی می گویند) را بنا کرده است.

مسجد در سال 1014ق ساخته شده و کتیبه آن را صحیفی شیرازی شاعر خطاط


1- شرح حال رجال ایران، ج1، صص 479 و 480؛ بیان المفاخر، ج1، صص 223 و 224؛ جایگاه گرجی ها در تاریخ، ص292.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص408؛ کاروان هند، ج1، ص381؛ تذکره شمع انجمن، ص233.

ص: 874

مقیم اصفهان کتابت نموده است.

میرزا سلیمان خان رکن الملک نایب الحکومه اصفهان در اواخر قاجار از نوادگان صاحب عنوان بوده و بدین مناسبت تخلّص خود را «خلف» قرار داده است.(1)

میرزا محمّد خلیل امام جمعه قُمشه ای

میرزا محمّد خلیل امام جمعه [بن میرزا عبدالواسع بن حسین قُمشه ای، عالم فاضل جلیل، نسب او با 25 واسطه به امام سجادعلیه السلام منتهی می شود. در حدود سال 1252ق در قُمشه (شهرضای فعلی) متولّد شده و در زادگاه خود و اصفهان و نجف تحصیلات خود را به پایان رسانده و به قمشه بازگشته و مرجع حلّ و فصل مشکلات مردم آن نواحی قرار گرفته و نماز جمعه را در آن دیار برپا داشته است.

از اساتید و سایر وقایع زندگی او اطّلاعی در دست نیست وی در اوّل شوال 1314ق وفات یافته] و در ایوان حجرات صحن امامزاده شاهرضا در قمشه مدفون شده است.

[بر روی سنگ قبر این مرثیه و مادّه تاریخ منقور بوده است:

همین که گشته چو مَه زیر اَبر خاک نهان

بدی به چرخ فضیلت چو آفتاب جمیل

انیس جدّ کبارش محمّد عربیست

کنون به جنّت اعلا ز لطف ربّ جلیل

سه سال کم کن و تاریخ سال فوت بگو:

«امام جمعه که نام و نسب بَرَد ز خلیل»

میرزا خلیل امام جمعه بر کتب فقهی حواشی نوشته که اغلب از بین رفته و تنها «حاشیه بر جواهر الکلام» او در کتابخانه امام جمعه شهرضا موجود بوده است.(2)]


1- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 475 و 476؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص653.
2- جغرافیای تاریخی شهرستان شهرضا، صص 71-68؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص587؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص166.

ص: 875

محمّد خلیل قائنی

محمّد خلیل بن محمّد اشرف قائنی، عالم فاضل محقّق، از افاضل علماء قرن دوازدهم هجری. از اهالی قائن خراسان است و در اصفهان ساکن گردیده و به تحصیل پرداخته است. و آقا رضی الدّین محمّد خوانساری از اساتید اوست. وی در اغلب علوم زمان خود خصوصاً فقه، حدیث، کلام و حکمت استاد بوده و عمر را به تحقیق و تألیف گذرانیده است.

پس از حمله افغانها به اصفهان و سقوط صفویه در سال 1134ق به قزوین پناه برد و در پنج شنبه 26 رجب 1136ق در آنجا وفات یافت. ماده تاریخ وفات او این است:

«الفِیضُ عَلی قبرِ خلیل ممطال

فی لَیلَةِ مبعثِ النّبی المِفضال

الظُّهرُ لعامُ فُقِدِه تاریخ

اِذ زال بِهِ شمسُ سَماءِ الافضال

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «اثبات البداء» 2. «الرِّسالَة الاِلهیه» در شرح رساله نفی جبر و تفویض از حضرت امام هادی علیه السلام 3. «حاشیه شرح اشارات» 4. «شرح حدیث عمران صابی» منقول از کتاب «عیوان اخبارُ الرّضاعلیه السلام» که نسخه ای از آن ضمن مجموعه ای به شماره 1995 در کتابخانه مجلس شورای ملّی، و نسخه ای دیگر به شماره 977 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد و نسخه ای در کتابخانه حسینیه تستری در نجف اشرف و بالاخره نسخه ای در کتابخانه سیّد علی شبّر در نجف اشرف (با حواشی مؤلف با امضای «منه مدّ ظِلّه») وجود دارد. تاریخ تألیف کتاب 21 محرّم 1123ق می باشد. 5. «نور البصر بِحَلِّ مسأَلَةِ الجَبرُ وَ القَدَر»، به عربی، که نسخه ای از آن در کتابخانه آیت اللَّه گلپایگانی و نسخه ای دیگر در کتابخانه وزیری یزد به شماره 1149 موجود است. 6. «رسالة ردّ النصرانی»(1)


1- بهارستان، صص 252 و 253؛ بغیةالطّالب، ص151؛ تتمیم امل الآمل، صص 146-142؛ فواید الرضویّه، ج1، ص174؛ علل برافتادن صفویان، ص306؛ دانشمندان خوانسار، صص 272 و 273؛ الذریعه، ج1، ص85، ج2، ص284، ج13، ص203 و ج24، ص364؛ فهرست عکسی دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج1، ص227؛ فهرست گلپایگانی، ج1، ص52؛ فهرست مجلس، ج9، بخش دوم، ص702؛ فهرست الهیات مشهد، ج2، ص130؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص587 و 588.

ص: 876

خلیل رارانی اصفهانی*

ابوسعید خلیل بن ابی الرّجاء بدر بن ثابت رارانی اصفهانی صوفی، از محدّثین و عرفای اصفهان در قرن ششم هجری است. وی در سال 500 یا 502ق در خانواده ای اهل فضل و علم متولّد شد. از محضر علماء و محدّثین بسیاری بهره برد. و از آنها حدیث شنید. در تصوف نیز مرید حمزة بن عباس علوی بوده و سرانجام در سال 596ق وفات یافته است.(1)

«راران» که امروزه «رارون» یا «رهروان» نیز گفته می شود قبلاً از دهات منطقه جی اصفهان بوده و اکنون از محلاّت شرق اصفهان است و مناره ای تاریخی از قرن ششم هجری هنوز در آنجا برپاست.

خلیل معلّم

ابوالعز خلیل بن تمیم بن علی بن احمد بن منصور خطیب واعظ معلّم اصفهانی، از محدّثین اصفهان است، سمعانی از او با عنوان «کان شیخاً صالحاً متواداً» یاد کرده است.

ابو محمّد رزق اللَّه تمیمی، ابواسحاق ابراهیم بن محمّد قفال، قاضی ابونصر احمد بن محمّد بن صاعد صادی و دیگران حدیث شنیده و ابوسعد سمعانی از وی استماع حدیث کرده است.(2)


1- تلخیص مجمع الآداب، ج2، جزء4، ص752.
2- التّحبیر، ج1، ص270.

ص: 877

خلیل شوشتری

آقا خلیل بن ملّا حسنعلی بن ملّا عبداللَّه شوشتری، از فضلاء قرن یازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بود و پدر و جدّش از علمای معروف عصر صفویّه بودند. خود او در صنعت اسطرلاب مهارتی به سزا داشت و تا سال 1098 در قید حیات بود.(1)

سیّد میرزا محمّد خلیل موسوی اصفهانی

سیّد میرزا محمّد خلیل بن سیّد محمّد حسین موسوی امامی اصفهانی، عالم فاضل در تهران ساکن بوده و در سال 1314ق وفات یافته است.

وی به همراه جمعی از فضلاء مجلدات گوناگون «بحارالانوار» را مقابله و تصحیح و تحقیق نموده که به سرمایه حاج محمّد حسین امین الضّرب اصفهانی در تهران به چاپ رسیده است. این مجلدات از کتاب «بحار» به چاپ کمپانی معروف است.

سیّد میرزا محمّد خلیل موسوی علاوه بر تصحیح مجلدات بحار، بر کتاب «انیس العابدین» (تألیف ملّا محمّد طبیب) در سالهای 1291 تا 1299 حواشی نوشته است.(2)

همچنین در سه شنبه 18 محرم 1274ق کتابت نسخه ای از «شرح دعای صباح» ملّا اسماعیل خواجوئی را به خط نستعلیق نوشته است که به شماره 7300 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی موجود است.(3)

محمّد خلیل اصفهانی

محمّد خلیل بن محمّد صادق اصفهانی [خوشنویس هنرمند] در شعبان 1241ق قرآنی به خط نسخ نوشته و ترجمه آیات را نیز بین سطرها نوشته است. این قرآن


1- وقایع السنین و الاعوام، ص523.
2- نقباء البشر، ج2، صص 706 و 707؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص271؛ فهرست کتب اهدایی آقای مشکاة به دانشگاه تهران، ج1، ص17.
3- فهرست مرعشی، ج19، ص100.

ص: 878

چهارمین قرآن است که وی کتابت نموده است. نسخه به شماره 1324 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.(1)

میرزا محمّد خلیل میردامادی

میرزا محمّد خلیل بن سیّد عبدالکریم میردامادی سدهی بن میرزا محمّد علی بن میرزا محمّد رفیع بن حاج میرزا رحیم بن سیّد مرتضی بن میر سیّد اشرف بن سیّد محمّد عبدالحسیب بن میر سیّد احمد علوی عاملی حسینی، عالم فاضل جلیل.

وی از شاگردان مرحوم حاجی کلباسی و داماد آن مرحوم بوده و نزد عموم طبقات به خصوص علماء و بزرگان و مؤمنین مورد کمال احترام بوده و در مسجد جامع خوزان اقامه جماعت و نماز جمعه می نموده و پس از فوت جنب آن مسجد مدفون گردید.

به طوری که نقل می کنند مرحوم آقا سیّد محمّد باقر درچه ای از علم و زهد مشارالیه ستایش می نموده و خود در امر به معروف و نهی از منکر نهایت سعی و کوشش را مبذول داشته است.(2)

خلیل ندیم سِدِهی

خلیل بلدی متخلّص به «ندیم» بن کریم، شاعر معاصر در سال 1314ش در محله فروشان «سِدِه» ماربین [خمینی شهر فعلی] متولّد شد. وی پس از کمی تحصیل به کسب و کار مشغول شد.(3)

از اوست:


1- فهرست مرعشی، ج4، ص109.
2- یادنامه سیّد بحرالعلوم میردامادی، صص 34 و 35؛ لطائف غیبیّه، ص30؛ خمینی شهر شهری که از نو باید شناخت، ص306.
3- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص503.

ص: 879

شد از دیدار آن دلبر شبم از روز روشن تر

گرفتم کام دل آخر ز فیض دولت شبها(1)

استاد محمّد خلیل گلریز خاتمی*

استاد حاج محمّد خلیل گلریز خاتمی فرزند حاج محمّد، از هنرمندان معاصر اصفهان است. در هنر خاتم کاری از اساتید برجسته و زبردست روزگار بود. در 4ذی الحجه 1393ق وفات یافته و در تکیه سیّد العراقین واقع در تخت فولاد مدفون شد.(2)

ملّا خلیل شریف

ملّا خلیل شریف، عالم فاضل، فقیه محدّث عارف زاهد، در سال 1286ق وفات یافته و نزدیک مزار ملّا اسماعیل خواجویی در تخت فولاد مدفون شد.(3)

میرزا خلیل اللَّه

میرزا خلیل اللَّه اصفهانی، عالم فاضل جلیل، از علمای قرن دوازدهم هجری. وی در اصفهان نزد سیّد حسین بن سیّد ابوالقاسم جعفر موسوی خوانساری به تحصیل پرداخته است. سیّد حسین خوانساری در «شرح روضة البهیة» در قسمت «مسألة الصلاة علی المجتمعة من الاموات» از این شاگرد دانشمند خود چنین یاد می کند:

«... أعظَمُ جَلیلٌ مِن ذَوِی الشَّرَفِ و السِیّادَةِ و اَکرَمُ خَلیلٌ مِن اهل العِلمِ و الاِفادَةِ»

سال وفات او به دست نیامد. گویا در اواخر قرن دوازدهم یا اوایل قرن سیزدهم هجری وفات یافته است.(4)


1- گلهای زاینده رود، ج2، ص93.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
3- رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص210؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص587، سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 163 و 117.
4- الکواکب المنتشره، صص 245 و 246؛ الکرام البرره، ج2، ص509؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص586.

ص: 880

شیخ خلیل اللَّه

شیخ خلیل اللَّه، از علماء و دانشمندان اواخر صفویه بوده و در سال 1110ق وفات یافته و مجاور بقعه چهل دختران در قسمت غربی امامزاده زید اصفهان مدفون شده است. بر سنگ قبر او این اشعار نقر شده بود:

کان هنر معدن علم جمیل

مصدر خلّت و نجابت خلیل

تا کند از پاکی ذاتش بیان

شصت بهفت آب دهن سلسبیل

رفت چو از دار فنا سوی خلد

توشه ره ساخته اجر جزیل

سلطنت کشور معنیش بود

کوفت در این دایره طبل رحیل

دل پی تاریخ وفاتش نوشت

«آه» کشد چرخ ز «موت خلیل»

1116-6=1110ق (1)

میر خلیل اللَّه تونی

میر خلیل اللَّه تونی اصفهانی، عالم فاضل متّقی [از علمای قرن یازدهم هجری. در اصفهان به تحصیل پرداخت. او به تصحیح و تعلیق کتابهای کتابخانه خود می پرداخته و در ضبط و ثبت و تدوین حواشی کتب فقهی و حدیثی اهتمام داشته که بر مقام علمی و فقهی او دلالت دارد.] وی در محله شیخ یوسف بنا در اصفهان ساکن بوده و به کثرت عبادت و صلاح و زهد معروف بوده و عمر را به تزکیه و تهذیب نفس گذرانیده تا اینکه در سال 1084ق در اصفهان وفات یافته است.(2)


1- مختصری از تاریخچه محله خواجو، صص 64 و 65؛ مزارات اصفهان، ص271.
2- ریاض العلماء، ج2، ص259؛ مزارات اصفهان، ص324.

ص: 881

شیخ خلیل اللَّه طالقانی

شیخ خلیل اللَّه طالقانی، عالم فاضل، عارف کامل و ادیب شاعر در قرن دوازدهم هجری. [در اصفهان به تحصیل پرداخت و تا آخر عمر در این شهر ساکن بود.] شیخ محمّد علی حزین در کودکی حدود سه سال به خدمت او می رسیده است. و در باب او می نویسد: «از افاضل اصحاب ایقان و مستغرق بحار عرفان. زلال چشمه انفس و آفاق و از حضیض علایق به اوج اطلاق رسیده بود. چهل سال کمابیش در یک خرقه و شبانروزی به یک دو لقمه چربش اکتفا نموده و کیفیّت ریاضات و سلوک زندگانی آن زنده جاودانی اتسّاع مقامی عظیم می خواهد. علوم ظاهر و باطن را جامع و نور شهود از سیمای او لامع بود. و گوشه عزلت در اصفهان اختیار و آخر از آنجا به ملاء اعلی انتقال نمود.»

این عالم ربّانی خطوط را زیبا می نوشت و کتابهای بسیاری را کتابت نموده و وقف بر طلاّب و اهل علم نمود. شعر نیز می سرود. حزین یادآور می شود که در کودکی شعرهایش را برای شیخ خلیل اللَّه می خوانده و تخلّص «حزین» را از او گرفته است.

سرانجام در حدود سال 1114ق در اصفهان وفات یافت و در بقعه علی بن سهل در طوقچی به خاک سپرده شد. از آثارش:

1. «رساله در علم مناظر و مرایا» 2. «دیوان اشعار» 3. «زاد السّبیل» در آداب سلوک 4.«نظم کافیه» ابن حاجب

این شعر از اوست:

ای شوخ بیا در دل درویش نشین

کان نمکی، بر جگر ریش نشین

در هجر تو دامنم گلستان شده است

یک دم به کنار کشته خویش نشین(1)


1- نجوم السماء، ص195؛ مزارات اصفهان، ص324؛ صحف ابراهیم، ص123؛ تذکرة المعاصرین حزین، صص 116 و 117 و 246؛ تاریخ و سفرنامه حزین، صص 153 و 154؛ رجال اصفهان یا تذکرة القبور، ص210؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 586 و 587؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص226؛ فوائد الرضویّه، ج1، ص11؛ الکواکب المنتشره، ص246.

ص: 882

خیرالدّین اصفهانی

خیرالدّین اصفهانی، خطاط قرن دهم هجری. فوت سال 981ق.(1)


1- پیدایش خط و خطاطان، ص250.

ص: 883

اعلام اصفهان

«د»

اشاره

ص: 884

ص: 885

داراب خان افسر بختیاری

داراب خان افسر بختیاری فرزند اصلان، [شاعر معاصر از طایفه احمد خسروی بختیاری. مادر اصلان خان خواهر حسینقلی ایلخانی و مادر «افسر»، بی بی گوهر دختر ایلخانی بوده است.

داراب خان در سال 1279ش در چقاخور متولّد شده و از سال 1320ش در اصفهان ساکن شد. در سال 1337ش بر اثر سکته فلج شد.(1) وی سرانجام در 21 مهر 1350ش وفات یافته و در تکیه میر واقع در تخت فولاددر یکی از حجرات شرقی تکیه مدفون شد.(2) حسام الدّین دولت آبادی مرثیه ای جهت او سروده و مادّه تاریخ فوتش را چنین سروده است:

تاریخ مرگش آمد به هجری

«از جمع ما رفت داراب افسر»(3)

افسر با آنکه تحصیلات زیادی نداشت امّا قریحه ای سرشار و طبعی پربار در سرودن شعر داشت و علاوه بر سرودن شعر به فارسی، به لهجه لری نیز اشعار دلپذیری گفته بود که مورد توجّه مردم قوم بختیاری قرار گرفت. او از سن 30 سالگی به سرودن شعر پرداخت و اولین شعرش «رستاخیز مسجد سلیمان» نام داشت. شعر او ساده و صمیمی و بی تکلّف است و به راحتی بر دلها می نشیند. دیوان اشعار او بارها به چاپ رسیده است. اثر دیگر او «گل سعادت» نام دارد.]

از اوست:


1- شناخت سرزمین بختیاری، صص 499 و 500.
2- تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
3- مجله وحید، شماره مسلسل 95، آبان 1350ش، ص1165.

ص: 886

ای آنکه بعد ما گذری در دیار ما

گامی بِنِه ز وفا بر مزار عشق

گل های حسرتی که بر آن خاک رسته اند

بوده است بهر ما، ثمر شاخسار عشق(1)

داراب بینا اصفهانی

داراب کیخسرو کیانی معروف به «حاج آقا» و متخلّص به «بینا» [فرزند امیرقلی از شعرای معاصر اصفهان در سال 1280ش در محلّه مستهلک اصفهان متولّد شد. او پس از تحصیل در مکتب خانه به کار پرداخت و سالها به کشاورزی و باغداری مشغول بود. او نوجوانی به سرودن شعر پرداخت. مضمون اغلب اشعار او انتقاد از اوضاع جامعه زمان خود است.

او مردی متدیّن و علاقمند به قرآن مجید بوده و برای تعلیم آن به دیگران اهتمام داشته است.] وی در انجمن های ادبی از جمله انجمن شیدا شرکت می نموده است.(2) [دیوان اشعار او هنوز به چاپ نرسیده و نزد فرزندش موجود است.

وی سرانجام در 15 ذیحجه 1384ق (مطابق با 29 فروردین 1344ش از دنیا رفت و در شمال مصلای تخت فولاد نزدیک تکیه سادات بهشتی واقع در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.(3)

[از اوست:

علم و عمل هم عنان دین مبین است

دین و دیانت کلام پاک متین است

دین ادب است و بَرَش حیا و مروّت

هر که ادب دارد او مروّج دین است

دین نه به عمامه و لباس بلند است

حجب و تکبّر بر این لباس قرین است


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص185.
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 97 و 98.
3- سیری در تاریخ اصفهان، ص136.

ص: 887

گفت پیمبر ادب به خلق بیاموز

باادب اندر جهان ز اهل یقین است

رونق دین کی بود به گوشه نشینی

مفسده ها پیش خلق گوشه نشین است

تا نبری رنجها تو گنج نیابی

راحت بی رنج خواهی این نه چنین است

رنج تو بینا ببر که گنج بیابی

گنج نهادن برای روز پسین است(1)]

داود سُنبلانی

داود بن سلیمان سنبلانی، از محدّثین اصفهان در قرن اول هجری است. وی از جمله کسانی است که به خدمت حضرت امیرعلیه السلام شرفیاب شده است. حمزه اصفهانی در کتاب خود از او یاد کرده است(2)

[«سنبلان»، از قدیمی ترین محلّه های اصفهان به شمار می رود و امروزه به «سُنبلستان» معروف است.]

میرزا داود مرعشی

میرزا داود بن میرزا عبداللَّه بن میرزامحمّد شفیع مستوفی موقوفات ادیب فاضل [، جامع کمالات صوری و معنوی. در سال 1065ق متولّد شده و در اصفهان علم آموخته و به مناسبت مقام علم و فضل و سیادت به منصب استیفای کل ممالک منصوب شده و پس 11 سال در سال 1110 به منصب تولیت آستان قدس رضوی مفتخر شده و با همشیره شاه سلطان حسین (شهربانو بیگم دختر شاه سلیمان) ازدواج نموده و در اصفهان ساکن شد تا اینکه] در سال 1133ق وفات یافته [و در تکیه مخصوص که برای خود در لسان الارض واقع در تخت فولاد برای خود احداث کرده بود، مدفون شد. او در شعر طبع روانی داشته و «داود» تخلّص می کرده است. برخی تخلّص او را «عشق» نوشته اند که


1- مصاحبه با آقای رضا کیخسرو کیانی (فرزند مرحوم بینا) و محمّد کیخسرو کیانی (داماد آن مرحوم) در اسفندماه 1386 توسط غلامرضا نصرالهی.
2- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص311.

ص: 888

صحیح نیست. او به نام کوچک خود تخلّص داشته و «عشق» تخلّص پدرش میرزا عبداللَّه بوده است.]

این آثار از اوست:

1. «دیوان اشعار» 2. «سلطان الانساب» 3. مثنوی «زبور العاشقین» 4. مثنوی «سفرنامه» 5. مثنوی «نمکدان دین»

این بیت از اوست:

افتاد به کف، زلف تو و کام گرفتیم

شب بر سر دست آمد و آرام گرفتیم(1)

داود ظاهری اصفهانی

ابوسلیمان داود بن علی بن خلف ظاهری اصفهانی کوفی، از مشاهیر علماء و فقهاء و محدّثین شافعی است. [اصلاً از اهالی کاشان اصفهان بوده] و در سال 201ق در کوفه متولّد شده است. وی در بین اهل سنّت به زهد و تقوا معروف بوده و در حق امام شافعی تعصّب زیاد داشته و درباره او دو کتاب تألیف نموده است. [وی از کوفه به بغداد رفته و در آنجا به تحصیل علم پرداخته و مذهب ظاهری را تأسیس کرده است. پیروان این مذهب به ظاهر قرآن توجّه دارند و به شدّت از تأویل و قیاس و رأی در فهم قرآن پرهیز می کنند.] ثعلب می گوید: عقلش از علمش بیشتر است.

[ابوسلیمان ظاهری حدیث را از قعنبی، ابن راهویه، مسدّد اسحاق حنظلی، ابن نمیر، ابی شیبه و ابی ثور و سلیمان بن حرب روایت می کند و ابویعلی زکریا ساجی و فرزندش محمّد بن داود بن خلف از او نقل حدیث کرده اند.]


1- تذکره نصرآبادی، ج1، ص19؛ تذکرة المعاصرین، صص 146 و 147؛ تذکره نتایج الافکار، صص 244 و 245؛ صحف ابراهیم، ص128؛ تذکره شمع انجمن، ص248؛ تذکره روز روشن، ص547؛ تذکره ریاض العارفین، صص 320 و 321؛ تذکره آتشکده (نیمه دوم)، صص 941 و 942؛ الذریعه، ج9، ص318 و ج19، ص87 و 207 و 327؛ مجمل التواریخ، صص 392 و 393؛ مکارم الآثار، ج1، صص 162-159؛ تذکره غنی، ص52؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص598.

ص: 889

وی در سال 270ق در بغداد وفات یافته [و در مقبره شونیزیه بغداد مدفون شد.(1)]

شیخ داود مصاحبی

شیخ داود بن ملّا علی اکبر مصاحبی نائینی، عالم فاضل. در سال 1278ش (حدود 1317ق) در «محمّدیه» نائین متولّد شده و پس از تحصیل مقدمات به اصفهان آمده و نزد بزرگان و مجتهدین این شهر همچون حضرات آیات حاج آقا رحیم ارباب، سیّد محمّدرضا خراسانی، آقا شیخ محمّدرضا نجفی، آقا سیّد عبداللَّه مدرس (ثقةالاسلام)، میر سیّد علی نجف آبادی، میر سیّد محمّد نجف آبادی و حاج شیخ مهدی نجفی تلّمُذ نموده، تا به مقامات عالیه علم ارتقاء یافته است و در علوم اسلام همچون فقه، اصول، تفسیر و حدیث صاحب نظر بود و از برخی از اساتید خود نیز اجازاتی داشت.

وی از جنبه اخلاقی عالمی زاهد و متواضع و منیع الطّبع و دارای خطّی زیبا بود. در مدرسه حاج شیخ محمّدعلی ثقةالاسلام حجره داشت و در این حجره که عموماً روزها در آن به مطالعه و تدریس مشغول بود. شمشیری داشت و آن را بدان امید نگاه داشته بود که در هنگام ظهور حضرت بقیةاللَّه الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداء به وسیله آن شمشیر بادشمنان خدا بجنگد. وی در محلّه نو خواجو ساکن و در یکی از مساجد آنجا امامت می نمود. سرانجام در 18 ذی القعده سال 1401ق وفات یافته و در تکیه معارفی در تخت فولاد[ که اکنون جزو یکی از مساجد تخت فولاد واقع شده] مدفون شد.

از آثارش جزوه ای به نام «التّنقیح فی مسأله التّلقیح» در بین کتابهایش موجود


1- راهنمای دانشوران، ج2، ص124؛ مرآة الجنان، ج2، ص184؛ الفهرست (ابن ندیم)، ج1، ص316؛ میزان الاعتدال، ج2، ص126؛ احقاق الحق، ج1، ص167 و 172؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص597؛ الاعلام، ج3، ص8؛ ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص312 و 313؛ اللّباب، ج2، ص297؛ طبقات الفقهاء، ص102؛ تاج العروس، ج3، ص375؛ سیر اعلام النّبلاء، ج13، صص 108-97؛ وفیات الاعیان، ج2، صص 257-255؛ الوافی بالوفیات، ج13، ص473؛ تبیین کذب المفتری، ص340؛ شدّالازار، ص102؛ تاریخ منتظم ناصری، ج1، ص104.

ص: 890

است.(1)

داود اصفهانی خبّاز

ابوالفضائل داود بن محمّد بن حمد بن حسین اصفهانی خبّاز، از محدّثین اصفهان است.

سبط خواهر قتیبة بن سعید بقال است و از ابو محمّد رزق اللَّه تمیمی حدیث شنیده است. ابوسعد سمعانی از او حدیث شنیده است.(2)

داود اصفهانی

داود بن محمّد بن محمود اصفهانی، از محدّثین قرن ششم هجری است. وی در سال 603ق وفات یافته است.(3)

میرزا داود بینوای خراسانی

حاج میرزا داود خراسانی ابن میرزا محمّد مهدی حسینی اصفهانی معروف به شهید مشهدی، عالم فاضل و ادیب شاعر. در سال 1190ق متولّد شده و نزد پدر دانشمند خود و علمای مشهد مقدّس به تحصیل پرداخته و سپس مرجع حلّ مشکلات شرعی مردم در آن دیار شده و به اقامه جماعت پرداخته و سرانجام در سال 1240ق وفات یافته و در حرم مطهر رضوی مدفون گردید. به فارسی و عربی نیز شعر می سروده و «بینوا» تخلّص می نموده است:

بر سرم از لطف یار آمد، به همراهش رقیب

با اَجَل آمد پس از عمری به بالینم طبیب(4)


1- تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2، ص312؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص199.
2- التّحبیر، ج1، ص274.
3- مرآة الجنان، ج4، ص45.
4- تذکره دلگشا، صص 313 و 314؛ مجمع الفصحاء، ج4، ص182؛ لغت نامه دهخدا ذیل «بینوا»، ص686؛ مکارم الآثار، ج4، ص1107؛ حدیقة الشعراء، ج1، ص310 و 311؛ تاریخ تذکره های فارسی، ج1، ص22؛ تذکره انجمن خاقان، صص 88-86.

ص: 891

داود صفای اصفهانی

داود صفا بن نعمت اللَّه، از شعرای معاصر اصفهان است. در سال 1293ش در اصفهان متولّد شد. از اعضای انجمن ادبی فرهنگ بود. این شعر از اوست:

مخوانش سپاهان بهشتیش خوان

به از کوثر آن زنده رودش بدان

بود دور از مردم آن ملال

که صاحب جمالند و صاحب کمال(1)

حکیم محمّدداود هندی اصفهانی

حکیم محمّد داود هندی اصفهانی معروف به «تقرّب خان» از اطبّای معروف اصفهان [در قرن یازدهم هجری]

وی به هند رفته و شهرت فراوان یافته و ثروتی بی کران اندوخته و در اصفهان در سال 1055ق مسجد جامع جورجیر را تجدید ساختمان کرد که به نام مسجد حیکم شهرت دارد.(2)

میرزا داود جابری انصاری

میرزا داود جابری انصاری، از صاحب منصبان دستگاه سلاطین صفویّه بوده و شاعر و ادیب و بانی تکیه حاج میرزا داود در جویباره اصفهان است.(3)

دُر فیروز فخری

ابوالفضل دُر فیروز اصفهانی، از شعراء سخنوران قرن پنجم هجری است. [نظامی


1- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص309.
2- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص597؛ مزارات اصفهان، ص177؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 612 و 613.
3- دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص513.

ص: 892

عروضی، در مقاله دوم، در ذکر شعرای عصر سلاجقه نام از او برده است.] مافروخی در محاسن اصفهان می نویسد: «و من شعراء الفارسیة ابوالفضل دُر فیروز الفخری»(1)

درویش قاسمی اصفهانی

درویش قاسمی، شاعر ادیب عارف، از مصاحبان امیر نجم ثانی اصفهانی بوده و در لشکرکشی او به ماوراءالنهر به همراه او به آنجا رفته است. در قرن دهم هجری می زیسته و سال فوت او معلوم نیست.

این بیت از اوست:

شب مِی خوردن از فردا بیندیش

که این شب را عجب روزیست در پیش(2)

درویش محمّد نطنزی

کمال الدّین درویش محمّد بن شیخ حسن عاملی نطنزی اصفهانی از علماء و محدثین موثق و از صلحاء و زُهاد قرن دهم هجری است. او جد مادری ملّا محمّدتقی مجلسی بوده و از شیخ علی محقق کرکی روایت می کند. علّامه مجلسی در اجازه خود به میر سیّد محمّد خلخال می نویسد او اولین شیعه امامیه است که احادیث امامیه را در اصفهان رواج داده است. قاضی ابواشرف اصفهانی، شیخ عبداللَّه بن جابر عاملی و ملّا محمّد قاسم بن درویش محمّد عاملی نطنزی از او روایت می کنند.

او تا سال 939ق زنده بوده و پس از آن وفات یافته است. در «الفیض القدسی» به نقل از «مناقب الفضلاء» می نویسد: قبر او در نطنز است و بقعه و بارگاه آن معروف است.

[برخی نوشته اند که ملّا محمّدتقی مجلسی از جدّ مادری خود کمال الدّین درویش محمّد روایت می کند. این قول بنا به دلایلی نادرست است از جمله این که در سلسله


1- محاسن اصفهان، ص34؛ چهار مقاله، صص 45 و 145.
2- تذکره مجالس النفایس، ص163.

ص: 893

راویان ملّا محمّدتقی مجلسی، دیده می شود که او به واسطه محدثین دیگری چون ابواشرف اصفهانی و عبداللَّه بن جابر عاملی از جدّ مادری خود نقل حدیث کرده است و نه مستقیم و بدون واسطه.(1)]

درویش مخلص*

درویش مخلص، از عرفای قرن یازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و جمعی از طالبان سلوک و عرفان از جمله میرزا مهدی قمی مرید او بودند.(2)

دُلَیل سُنبلانی

دُلیل سنبلانی، از محدّثین اصفهان و از اهالی محلّه سُنبلان است. وی از جمله کسانی است که در هنگام اقامت سعید بن جُبِیر در اصفهان موفق به دیدار با او شده است.

او در سن بیش از 120 سالگی وفات یافته است.(3)

سیّد دولتشاه علوی

سیّد دولتشاه علوی، از بزرگان اصفهان در قرن پنجم و ششم هجری است. رئیس اصفهان [و به نوشته برخی از مورخان نقیب اصفهان] بوده و در جمادی الاولی 528ق به دست یکی از فدائیان اسماعیلی به نام «باعبداللَّه موغانی» کشته شد.(4)


1- فوائد الرضویه، ص177؛ اجازات الحدیث لعلّامة المجلسی، ص142؛ فیض قدسی، صص 177 و 178؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص602؛ زندگینماه علّامه مجلسی، ج1، صص 381 و 382.
2- تذکره نصرآبادی، ج1، ص172.
3- ذکر اخبار اصفهان، ج1، ص312.
4- زبدة التّواریخ (کاشانی)، ص183؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص595.

ص: 894

ص: 895

اعلام اصفهان

«ذ»

اشاره

ص: 896

ص: 897

ذاکر کنکاشی اصفهانی

ابوبکر ذاکر بن احمد بن عمر بن ابی بکر کنکاشی اصفهانی، از محدّثین اصفهان در قرن ششم هجری بوده و از ابوالقاسم ثقفی حدیث شنیده است. ابوسعد سمعانی از او اجازه داشته است.(1)

[ظاهراً وی از اهالی قریه «کنگاز» جِی در شرق شهر اصفهان بوده است.]

ذاکر جاری براآنی

ابوبکر ذاکر بن زید بن محمّد بن عمر بن سهل جاری براآنی اصفهانی، شیخِ صالحِ زاهد، از محدّثین قرن ششم هجری. از ابومطیع محمّد بن عبدالواحد مصری حدیث شنیده و ابوسعد سمعانی در سال 545ق از او اجازه نقل حدیث دریافت نموده است. ابوبکر براآنی در سال 551ق وفات یافت.(2)

[«جار» که «گار» نیز گفته و نوشته می شود، از دهات شرق اصفهان است و در بلوک براآن واقع شده است. مناره ای آجری با نقوش هندسی زیبا، از عصر حکومت سلجوقیان در آن روستا هنوز پابرجاست.]

ذاکر اُسواری

ابو الرّجاء ذاکر بن علی بن احمد بن علی اُسواری اصفهانی، از محدّثین قرن ششم هجری. از ابوشکر حمد بن علی حبال، ابوغالب احمد بن عباس بن محمّد لو شبندی و


1- التّحبیر، ج1، ص276.
2- التّحبیر، ج1، ص277؛ معجم البلدان، ج2، ص93.

ص: 898

جز آنان حدیث شنیده است. ابوسعد سمعانی از وی حدیث شنیده است.(1)

اُسواری منسوب به «اسوار» یا «اسواریه» از قرای اصفهان است.

ملّا ذوالفقار قُهپائی

ملّا ذوالفقار بن علی سلطان اصفهانی قهپائی، عالم فاضل محقّق، در اصفهان نزد جمعی از علما و افاضل شهر همچون علّامه مجلسی به تحصیل پرداخت و در علوم عقلی و نقلی مهارتی به سزا یافت. وی کتابخانه ای نفیس با کتابهای متنوع و ارزشمند داشت که میرزا عبداللَّه افندی از آن در نوشتن تألیفات خود بهره های بسیار برده و مکرّر در کتاب «ریاض العلماء» به کتابخانه ملّا ذوالفقار اشاره کرده است.

از جمله در ذیل شرح حال «سیّد علی بن محمّد امامی» از حواشی ملّا ذوالفقار که بر کتاب «المجدی» ابن صوفی نوشته بود نسب کامل سیّد علی امامی را نقل می کند

گویا ملّا ذوالفقار کتاب رجالی نیز داشته و برخی از مطالب «ریاض العلماء» منقول از آن کتاب است. فرزندش محمّد نیز اهل فضل بوده و در حواشی که در یک مجموعه کشکول مانند در تاریخ 20 ربیع الاول 1133ق نوشته است، از پدر به عنوان «مرحوم مولانا ذوالفقار اصفهانی» یاد کرده است.

[کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «الاربعین فی مطاعن المتصوّفین» 2. «الزُّبُر و البیّنات در شرح رساله اعتقادات» علّامه مجلسی(2)]


1- التّحبیر، ج1، ص275.
2- الکواکب المنتشره، ص257؛ تلامذة العلّامه المجلسی، صص 24 و 25؛ ریاض العلماء، ج4، ص187؛ الذریعه، ج10، ص116؛ مصفّی المقال، صص 171 و 172؛ تراجم الرّجال، ج1، ص208، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص606؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص30؛ صفویان در عرصه دین - فرهنگ و سیاست، ج2، ص580؛ فهرست میکروفیلم های دانشگاه، ص285.

ص: 899

میر ذوالفقار گلپایگانی*

میر ذوالفقار بن محمّد گلپایگانی، عالم فاضل از دانشمندان قرن یازدهم هجری است. در اصفهان نزد جمعی از علماء خصوصاً آقاحسین خوانساری به تحصیل پرداخته و در زادگاه خود به تبلیغ شریعت مشغول شده است و در سال 1064ق از استاد خود دارای اجازه است. او پدر عالم و شاعر عالیقدر میرزا علی خان گلپایگانی (شیخ الاسلام گلپایگان) بوده است.(1) او نسخه ای از «المختصر» تألیف: تفتازانی را به خط نسخ در دوشنبه 3 رجب 1089ق کتابت نموده که به شماره 576 در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه مشهد نگهداری می شود.(2)

ذوالقرنین شرابی اصفهانی

ابونصر ذوالقرنین بن ابی الرّجاء بن ابی نصر طبیب شرابی اصفهانی، از محدّثان و اطبّاء اصفهان در قرن ششم هجری است. به طبابت مشغول بوده و از ابومطیع محمّد بن عبدالواحد مصری استماع حدیث کرده است. ابوسعد سمعانی یک حدیث از او شنوده است. وی در سال 531ق فوت شده است.(3)


1- بزرگان فرهنگ و تاریخ اصفهان: خطی؛ دو گفتار، صص 14-12؛ الروضة النضره، ص212؛ فیض قدسی، ص192؛ تلامذة العلّامة المجلسی، 25؛ دانشمندان خوانسار، صص 123 و 124.
2- نسخه های خطی، جص، ص95؛ فهرست الهیات مشهد، ج1، ص552.
3- التّحبیر، ج1، ص277.

ص: 900

ص: 901

فهرست مطالب

«ب»

بابا 29

بابا الهی 29

بابا باب اللَّه 29

بابا امیر 29

بابا بُدِلا 29

بابا بیات 30

بابا توتا 30

بابا جوزا 30

بابا حاجی 30

بابا حسن 31

بابا حمزه 31

بابا حیدر 31

بابا حیدر 31

بابا خدادوست 31

بابا دنبه 32

بابا رضی 32

بابا رکن الدّین بیضاوی شیرازی 32

بابا سرخ 34

بابا سعید 34

بابا سلطان قلندر قمی 34

بابا سنگکی 35

بابا شاه اصفهانی 35

بابا شهاب 36

بابا شیخ احمد 36

بابا شیخ حسین 36

بابا شیخ علی 37

بابا شیخ علی 37

بابا شیخ علی رودباری 37

بابا شیر 37

بابا صفی 37

بابا صلت 38

بابا عبداللَّه 38

بابا عبداللَّه 38

بابا عبداللَّه 38

بابا عریان 38

بابا علمدار 38

بابا علی 39

بابا علی خان گورتانی 39

بابا فولاد 39

بابا قادر 40

باباقاسم 40

بابا قارداش 41

بابا قزوینی 41

بابا لکات 41

بابا لخته 41

ص: 902

بابا لنگر 41

بابا متکا 42

بابا محمّد علی اصفهانی 42

بابا محمود 42

بابا ملّا 42

بابا نوش 42

بابا وحدی 43

بابا یحیی 43

باباخان شکوهی بختیاری 43

میرزا باقر 43

محمّد باقر آتشی شیرازی 44

شیخ محمّد باقر ارونقی 44

شیخ محمّد باقر استرآبادی 44

استاد باقر اصفهانی 45

ملّا محمّد باقر اصفهانی 45

محمّد باقر اصفهانی 45

محمّد باقر اصفهانی 46

محمّد باقر اصفهانی 46

محمّد باقر اصفهانی 47

محمّد باقر اصفهانی 47

شیخ محمّد باقر اصفهانی 47

سیّد محمّد باقر امامی 48

دکتر باقر آل ابراهیم 48

محمّد باقر نجف آبادی 49

شیخ محمّد باقر کلباسی 49

شیخ محمّد باقر اصفهانی 50

میرزا محمّد باقر مجدالاطباء 50

میر محمّد باقر حسینی اصفهانی 50

میرزا محمّد باقر حسینی نطنزی 50

میر محمّد باقر شهرستانی 52

سیّد محمّد باقر آسیاب پری 52

میرزا محمّد باقر امامی 53

میرزا محمّد باقر شهیدی علوی 53

محمّد باقر حسینی مازندرانی 53

سیّد محمّد باقر ثانی بیدآبادی 54

میر محمّد باقر خاتون آبادی 55

میرزا محمّد باقر طبیب 58

میر محمّد باقر واعظ 58

میر محمّد باقر خاتون آبادی 59

آقا باقر سعدالسّلطنه 59

محمّد باقر حسینی 60

آقا محمّد باقر وحید بهبهانی 60

محمّد باقر بن امین 61

شیخ محمّد باقر الفت 61

میرزا محمّد باقر مدرّس 63

شیخ محمّد باقر نجفی (کبیر) 64

سیّد محمّد باقر رویدشتی 66

علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی 66

محمّد باقر خضری استرآبادی 68

ملّا محمّد باقر ابوالفقراء گزی 69

سیّد محمّد باقر حسینی قزوینی 70

شیخ باقر کیانی فلاورجانی 70

ملّا محمّد باقر لاهیجی 70

محمّد باقر باغاتی 71

سید محمّد باقر عمادالاسلام 71

شیخ محمّد باقر قهی 72

باقر حمیدی 73

محمّد باقر نصیری طوسی 73

ص: 903

ملّا محمّد باقر فشارکی 74

میرزا محمّد باقر روضاتی 75

شیخ محمّد باقر نجفی 76

سیّد محمّد باقر امامی دهکردی 77

محمّد باقر قزوینی 78

سیّد محمّد باقر عمادالواعظین 78

محمّد باقر بروجنی 79

سیّد محمّد باقر گلستانه 79

میرزا محمّد باقر خلیفه سلطانی 80

سیّد محمّد باقر دُرمیانی 80

سیّد محمّد باقر بهشتی 81

محمّد باقر مبارکه ای 81

سیّد محمّد باقر صدر الافاضل سدهی 81

شیخ محمّد باقر واثق همدانی 82

محمّد باقر طبیب اصفهانی 83

سیّد محمّد باقر مجتهد گنجه ای 84

میرزا محمّد باقر بهاء خواجوئی 85

محمّد باقر یزدی ثانی 85

میرزا محمّد باقر منجم 86

میرزا محمّد باقر موسوی خوانساری 87

شیخ محمّد باقر فشارکی 87

سیّد محمّدباقر میردامادی 88

میرزا محمّد باقر هرندی 89

شیخ محمّد باقر شریعتی دهاقانی 89

محمّد باقر شهرستانی 90

محمّد باقر طبیب 91

شیخ محمّد باقر کربلائی 91

شیخ محمّد باقر صدیقین 91

میرزا محمّد باقر فقیه ایمانی 92

محمّد باقر قهپائی 93

سیّد محمّد باقر احمدآبادی 94

شیخ محمّد باقر معلم 94

محمّد باقر اصفهانی 94

شیخ محمّد باقر زند کرمانی 95

محمّد باقر معلّم خوراسکانی 96

ملّا محمّد باقر قمشه ای 97

سیّد محمّد باقر حسنی نجف آبادی 97

سیّدمحمّدباقرچهارسوقی (صاحب روضات)

98

ملّا محمّد باقر یزدی 101

محمّد باقر قمشه ای 102

سیّد محمّد باقر واعظ اصفهانی 102

دکتر سیّد محمّد باقر کتابی 102

ملّا محمّد باقر تنکابنی 104

سیّد محمّد باقر موسوی 104

سیّد محمّد باقر موسوی اصفهانی 104

میرزا محمّد باقر خاتون آبادی 105

محمّد باقر زاآنی اصفهانی 105

محمّد باقر قمی 105

شیخ محمّد باقر ناصری دولت آبادی 106

میرزا محمّد باقر حکیم باشی 106

حاج محمّد باقر خان صدر اصفهانی 107

ملّا محمّد باقر نجف آبادی 108

سیّد محمّد باقر تویسرکانی 108

محمّد باقر لمعه اصفهانی 109

سیّد محمّد باقر موسوی اصفهانی 110

میرزا محمّد باقر مجلسی 110

سیّد محمّد باقر میر محمّد صادقی 111

ص: 904

محمّد باقر ندوشنی 111

میرزا محمّد باقر بروجردی 111

ملّا محمّد باقر تبریزی 112

سیّد باقر حسینی 112

سیّد محمّد باقر خاتون آبادی 113

سیّد محمّد باقر فقیهی 113

محمّد باقر قاینی اصفهانی 113

شیخ محمّد باقر گلپایگانی 114

محمّد باقر رشحه اصفهانی 114

محمّد باقر نقاشباشی سمیرمی 115

سیّد محمّد باقر نیّری زواره ای 115

میرزا محمّد باقر پیشنماز 115

میرزا محمّد باقر مشیرالملک نائینی 116

میرزا محمّد باقر زنجانی 118

محمّد باقر اصفهانی 118

سید محمّد باقر ابطحی 118

محمّد باقر اصفهانی 120

میرزا باقر جابری 120

محمّد باقر فروشانی 120

ملّا محمّد باقر برلشتی 120

محمّد باقر نشاطی گرجی 121

محمّد باقر خوانساری 121

شیخ محمّد باقر اصفهانی 122

باقر اصفهانی 122

باقر الماسی 122

آقا باقر خوراسکانی 123

محمّد باقر قزوینی اصفهانی 124

سیّد محمّد باقر امامی کَروَنی 124

محمّد باقر اصفهانی 125

ملّا محمّد باقر خوزانی 125

سیّد محمّد باقر حسینی اصفهانی 126

میر محمّد باقر داماد 126

سیّد محمّد باقر موسوی 129

میر محمّد باقر گلستانه 129

میرزا محمّد باقر نوّاب لاهیجی 129

باقرخان عراقی 131

سیّد محمّد باقر رجائی 131

باقر خاص اصفهانی 132

سیّد محمّد باقر موّحد ابطحی 133

سیّد محمّد باقر درچه ای 133

میرزا محمّد باقر خلیفه سلطانی 135

محمّد باقر کِردآبادی 135

محمّد باقر بن منبوداق 136

محمّد باقر باغاتی 136

ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری 136

سیّد محمّد باقر نحوی 138

سیّد محمّد باقر خاتون آبادی 139

ملّا محمّد باقر قمشه ای 139

محمّد باقر نیلفروشان 140

ملّا محمّد باقر هرندی 141

سیّد محمّد باقر حجّةالاسلام شفتی 141

محمّد باقر حسینی 144

میرزا محمّد باقر پاقلعه ای 144

محمّد باقر خوراسکانی 144

محمّد باقر اصفهانی 145

سیّد باقر رشتیان 145

ملّا محمّد باقر صفای نائینی 145

باقر برهمن 146

ص: 905

باقر بنّا 146

آقا محمّد باقر بهجت اصفهانی 147

میرزا باقر تبریزی 147

محمّد باقر توحید اصفهانی 148

سیّد محمّد باقر حسام السّادات 148

باقر سخائی 148

سیّد محمّد باقر تیرانی 149

محمّد باقر حسینی 149

محمّد باقر کارلادانی اصفهانی 149

سیّد محمّد باقر دیباج 150

میرزا محمّد باقر ذکاءالملک اصفهانی 150

سیّد محمّد باقر زوّاره ای 150

محمّد باقر سروش اصفهانی 150

آقا محمّد باقر سمسوری 151

سیّد محمّد باقر صدرالکُتّاب 152

میر محمّد باقر طباطبایی اصفهانی 152

آقا سیّد محمّد باقر طبیب 152

محمّد باقر عامی اصفهانی 152

شیخ محمّد باقر قزوینی 153

میرزا باقر قاضی زاده 153

ملّا محمّد باقر گزی 154

سیّد محمّد باقر محزون سدهی 155

محمّد باقر منیر اصفهانی 155

سیّد محمّد باقر موسوی اصفهانی 155

محمّد باقر نجم ثانی 156

آقا باقر نقاش 156

ملّا محمّد باقر ورنوسفادرانی 157

بایزید بسطامی 157

بایُندُر صفوی 158

سیّد بحرالعطاء مهدوی هرستانی 158

سیّد بحرالعلوم میردامادی 159

بداق بیگ نسیم شاملو 160

بدران علوی نسّابه اصفهانی 160

بدر رارانی اصفهانی 161

بدر فرکی اصفهانی 161

سیّد بدرالدّین جاجرمی 162

سیّد بدرالدّین کتابی 162

محمّد بدیع اصفهانی 163

محمّد بدیع بن حیدرعلی 164

میرزا بدیع نطنزی 164

میرزا بدیع درب امامی 164

بدیع الزّمان اصفهانی 167

میرزا بدیع الزّمان منجم 167

بدیع الزّمان عباسی 168

بدیع الزّمان کاتب خاتون آبادی 168

میرزا بدیع الزّمان اردستانی 168

میرزا بدیع الزّمان نصرآبادی 169

استاد بدیع الزّمان تونی 170

ملّا بدیع الزّمان هرندی 170

دکتر بدیع اللَّه دبیری نژاد 170

بذّال فُرسانی 171

براتعلی نجف آبادی 172

برخوردار اصفهانی 172

برخوردار بیگ فاتح گلپایگانی 173

برخوردار بیگ نائینی 173

بَرکیارُق سلجوقی 174

رئیس بَرَکه 174

برهان الدّین خوراسکانی 175

ص: 906

بُشر مدینی 175

بکار عنبری فقیه 175

بکتاش 176

بکر آدمی شیرازی 177

بندار اصفهانی 177

بُندار انماطی 177

بهاءالدّین الفت 178

میرزا بهاءالدّین فاضل نوری 178

سیّد بهاءالدّین مهدوی 179

سیّد بهاءالدّین رضوی خوانساری 180

شیخ بهاءالدّین برهانی 181

میرزا بهاءالدّین صدر عاملی 182

شیخ بهاءالدّین کاشانی 182

شیخ بهاءالدّین گیلانی 183

بهاری اصفهانی 183

بهرام اصفهانی 183

بهرام اصفهانی 184

بهرام بیگ بیانی تبریزی 184

بهرام سفره کش 184

بهرام پریش شهرضائی 185

بهروز بیضاوی 186

بهروز ریحان اسفرجانی 187

بهزاد بیگ دوستاق 187

بهزاد نقاش اصفهانی 187

بهمن رافعی 188

بهمن «شارق» بروجنی 189

بیرام بیگ سامع همدانی 190

«پ»

پرویز بختیاری 193

دکتر پرویز دبیری 193

خواجه پطرس ارمنی 195

پهلوان صالح 195

پیر 196

پیر بکران 196

پیر پرنده 197

پیر پینه دوز 197

پیر جلال 197

پیر جمالی 197

پیر حاجات 198

پیر عنایت 199

پیر محمّد 199

پیر مرتضی علی اردستانی 199

پیر محمود 200

«ت»

خواجه تاج الدّین سلمانی 203

تذهیبی اصفهانی 203

تسلّی اصفهانی 203

تقی 204

محمّد تقی اصفهانی 204

محمّدتقی اصفهانی 204

ملّا محمّد تقی اصفهانی 205

میرزا شاه تقی واحد اصفهانی 205

محمّد تقی بیگ اصفهانی 206

محمّد تقی اصفهانی طهرانی 206

محمّد تقی اصفهانی 206

ص: 907

شیخ محمّدتقی اعتزازیان 206

سیّد محمّد تقی امامی 207

محمّد تقی اصفهانی 207

ملّا محمّد تقی سمیرمی 207

محمّد تقی صحّاف 208

محمّد تقی کفرانی 209

شیخ محمّد تقی بروجردی 209

سیّد محمّد تقی مهدوی سِدِهی 210

شیخ محمّد تقی فهامی 210

تقی اصفهانی 210

محمّد تقی قهپائی 211

ملّا محمّد تقی پروانه عباسی 211

محمّد تقی اصفهانی 212

محمّد تقی اصفهانی 212

محمّد تقی اصفهانی 212

ملّا محمّد تقی مجلسی 213

شیخ محمّد تقی آقانجفی 213

سیّد محمّد تقی خلیفه سلطانی 216

ملّا محمّد تقی کاتب اصفهانی 216

محمّد تقی قاضی زاده 217

سیّد محمّد تقی بهشتی 217

سیّد محمّد تقی نجف آبادی 217

شیخ محمّد تقی مجلسی 218

محمّد تقی خوانساری 219

میر محمّد تقی مدرّس 219

محمّد تقی اصفهانی 220

سیّد محمّد تقی موسوی شفتی 220

ملّا محمّد تقی جیلانی 221

شیخ محمّد تقی فشارکی 221

محمّد تقی کاتب خاتون آبادی 222

ملّا تقی خوراسکانی 222

استاد محمّد تقی ذوفن 222

محمّد تقی شهرستانی 223

سیّد تقی هاشمی دهسرخی 223

میرزا محمّد تقی هرندی 224

پروفسور سیّد تقی فاطمی 224

شیخ محمّد تقی قمشه ای 225

محمّد تقی یزدی 225

ملّا محمّد تقی هروی 226

میرزا محمّد تقی مجلسی 226

سیّد محمّد تقی خراسانی نجفی 227

محمّد تقی داورپناه 227

شیخ محمّد تقی رازی نجفی 228

سیّد محمّد تقی میردامادی 230

محمّد تقی کیهان سامانی 230

ملّا محمّد تقی رازی 231

ملّا محمّد تقی گوگدی گلپایگانی 231

محمّد تقی اصفهانی 232

سیّد محمّد تقی مستجاب الدّعوه 232

میر محمّد تقی خاتون آبادی (کوفتگر) 233

میر محمّد تقی خاتون آبادی 233

سیّد محمّد تقی کتابی 234

سیّد محمّد تقی کتابی 234

محمّد تقی اردبیلی 235

شیخ محمّد تقی پیکانی جرقویه ای 235

سیّد محمّد تقی حسینی تبریزی 236

محمّد تقی اصفهانی 236

محمّد تقی اصفهانی 237

ص: 908

شیخ محمّد تقی نجفی 237

محمّد تقی نصیری طوسی 238

سیّد محمّد تقی فقیه احمدآبادی 238

محمّد تقی عاشق آبادی 240

ملّا محمّد تقی مجلسی 240

ملّا محمّد تقی الماسی 241

میرزا محمّد تقی ادیب طوسی 242

ملّا محمّد تقی طبسی 243

محمّد تقی اصفهانی 243

ملّا محمّد تقی اردستانی 244

محمّد تقی خان صدری 244

سیّد تقی حسینی 244

شیخ محمّد تقی صدیقین 245

شیخ محمّد تقی هرندی 246

ملّا محمّد تقی استرآبادی 246

میرزا محمّد تقی نوری 247

تقی بهروز 247

محمّد تقی یزدی 248

ملّا محمّد تقی اصفهانی 248

محمّد تقی مسیر اصفهانی 249

تقی فداکار 249

ملّا محمّد تقی مجلسی (اوّل) 250

سیّد محمّد تقی حجازی فروشانی 251

سیّد محمّد تقی موسوی خوانساری 252

سیّد محمّد تقی گلستانه 252

میرزا محمّد تقی خان حکیم باشی 253

محمّد تقی (سارو تقی) 254

محمّد تقی تاجر عباس آبادی 255

محمّد تقی جامی 255

محمّدتقی خلجی 256

محمّد تقی خوزانی 256

استاد محمّد تقی دهقّی 257

شیخ محمّدتقی رهبر 257

تقی ضمیر اصفهانی 258

محمّد تقی عارف اصفهانی 258

ملّا محمّد تقی گزی 259

محمّد تقی متّقی اصفهانی 259

تقی مثال قهپایه ای 259

سیّد محمّد تقی مدنی چهارسوقی 260

میرزا محمّد تقی مذهّب 261

ملّا محمّد تقی مشهدی 261

سیّد محمّد تقی مصطفوی فروشانی 261

تقی منشی نوری 262

میرزا محمّد تقی نشئه 262

تمیم لیکجی اصفهانی 263

تمیم تمیمی 263

«ث»

ثابت تفلیسی 267

ثابت ثقفی اصفهانی 267

ثابت صفّار اصفهانی 267

ثابت مدینی اصفهانی 267

ثابت مستوفی اصفهانی 268

ثابت اصفهانی 268

ثعلبه اصفهانی 268

ثعلبه حنظلی 269

ص: 909

«ج»

جابر اَندانی اصفهانی 273

جابر لاذانی اصفهانی 273

جابر رنانی اصفهانی 274

جابر ویذ آبادی 274

جامع اصفهانی 274

جان بیگی اصفهانی 274

جبر بن نوف 275

جبیر خَرجانی اصفهانی 275

جدیدی اصفهانی 276

جذبیِ اصفهانی 276

جذوی اصفهانی 276

جریر ضُبّی اصفهانی 277

ملّا محمّد جعفر اصفهانی 277

محمّد جعفر اصفهانی 278

سیّد محمّد جعفر اصفهانی 278

میرزا جعفر اصفهانی 278

جعفر آل ابراهیم 279

شیخ محمّد جعفر شیخ الاسلام 280

میرزا جعفر ظفر اصفهانی 280

شیخ محمّدجعفر کلباسی 280

جعفر اصفهانی 282

جعفر زعفرانی 282

جعفر رویدشتی 282

جعفر اصفهانی 282

سیّدجعفر طباطبائی نجف آبادی 283

سیّد جعفر خاکشیر 283

سیّد جعفر خلیفه سلطانی 284

جعفر اصفهانی 285

محمّدجعفر انصاری مبارکه ای 285

میرزا جعفر صافی 285

محمّدجعفر اصفهانی 286

سیّد محمّدجعفر علم الهدی 286

میرزا جعفر مذهب 287

ملّا محمّدجعفر سبزواری 287

سیّد جعفر بیدآبادی 288

میرزا جعفر مجلسی 289

میرزا محمّدجعفر گلستانه 290

سیّد جعفر علوی عاملی 290

جعفر قهپائی 291

شیخ محمّدجعفر الهی نجف آبادی 291

محمّدجعفر الماسی 292

سیّد ابوالقاسم جعفر خوانساری 292

میرزا محمّدجعفر شهرستانی 294

ملّا محمّدجعفر مازندرانی 295

سیّد جعفر آیت میردامادی 296

میرزا محمّد جعفر میردامادی 297

میرزا محمّدجعفر طرب نائینی 298

ملّا محمّد جعفر جاپلقی اصفهانی 299

محمّد جعفر اصفهانی 299

شیخ محمّدجعفر اصفهانی 299

محمّدجعفر رجائی 300

میرزا محمّدجعفر غیرت اصفهانی 300

محمّدجعفر اَهَری 301

جعفر اصفهانی 301

محمّدجعفر دشت بیاضی 302

سیّد جعفر حسینی 302

محمّدجعفر رویدشتی 303

ص: 910

محمّدجعفر نائینی 303

ملّا محمّدجعفر اصفهانی 303

ملّا محمّد جعفر وصاف اصفهانی 304

میرزا محمّد جعفر اسیر اصفهانی 304

محمّد جعفر خطیب کاشانی 305

حاج محمّدجعفر لنگرودی 306

شیخ محمّدجعفر شیخ الواعظین هرندی 308

محمّدجعفر هرندی 308

محمّدجعفر رشتی 308

حاج محمّد جعفر آباده ای 309

ملّا محمّدجعفر کرباسی 313

میر سیّد محمّد جعفر خاتون آبادی 315

میرزا محمّد جعفر محلّه نوئی 315

شیخ محمّد جعفر گزی 316

جعفر بن عبداللَّه 317

شیخ جعفر قاضی 317

جعفر ثقفی 318

محمّد جعفر لاهیجی 319

جعفر اصفهانی 319

دکتر سیّد جعفر سجادی 319

محمّد جعفر نیستانه ای 321

شیخ محمّد جعفر اشراقی 321

سیّد جعفر طباطبائی عقدائی 321

محمّد جعفر حائری 322

میرزا محمّد جعفر شهشهانی 322

میرزا محمّد جعفر میردامادی 323

محمّد جعفر جیرانی اصفهانی 323

محمّد جعفر نجف آبادی 324

جعفر الراشد باللَّه عباسی 324

جعفر نوای اصفهانی 325

ملّا محمّد جعفر طالقانی 327

شیخ جعفر میسی عامِلی 327

جعفر اصفهانی 328

جعفر بن محمّد 328

جعفر اصفهانی 328

جعفر جاری اصفهانی 328

جعفر تاجر یزدی 329

میرزا سیّد جعفر خاتون آبادی 329

جعفر رِفاعی کرانی 329

جعفر عریضی 330

جعفر ثقفی کوفی 330

جعفر قومسی [قمشه ای] 330

جعفر فِریانی 330

جعفر صغیر 331

محمّد جعفر طبسی 331

جعفر کاشانی رازی 331

محمّد جعفر مبارکه ای 331

محمّد جعفر موسوی 332

ملّا محمّد جعفر مذهب قهپایه ای 332

محمّد جعفر مازندرانی 332

محمّد جعفر اصفهانی 333

محمّد جعفر خاتون آبادی 333

محمّد جعفر اصفهانی 333

محمّد جعفر هرندی 334

محمّد جعفر تبریزی 335

سیّد جعفر کرمانی 335

آقا جعفر نقاش 335

جعفر اصفهانی 335

ص: 911

سیّد جعفر خراسانی 336

محمّد جعفر جرقویه ای 336

محمّد جعفر حسنی حسینی اصفهانی 336

محمّد جعفر حسینی 336

سیدّ محمّد جعفر حسینی 337

محمّد جعفر حکاک 337

جعفر خان احمد خانی 337

محمّد جعفر خوزانی 338

میرزا محمّد جعفر راهب اصفهانی 338

شیخ محمّد جعفر ریزی 339

استاد جعفر زرگر اصفهانی 339

محمّد جعفر شیروانی 340

محمّد جعفر قهپائی 340

میرزا جعفر گلستانه 340

محمّد جعفر محمّدآبادی جرقویه ای 340

جعفر مدرس صادقی 341

شیخ جعفر مؤیّد موغاری 341

جعفر خان میناکار 342

شیخ محمّد جعفر همدانی 342

جعفر قلی خان اسعد بختیاری 342

جعفر قلی فریدنی 343

جعفری خروس باز 344

شاطر جلال 344

جلال فروغ بروجنی 344

استاد جلال تاج اصفهانی 345

سیّد جلال مجتهد هومانی 347

میرزا جلال اسیر اصفهانی 347

جلال یقین کاشانی 348

جلال الدّین (آقا میرک) اصفهانی 349

جلال الدّین اژه ای 350

جلال الدّین باری اصفهانی 351

سیّد جلال الدّین تقوی 351

حاج شیخ جلال الدّین نجفی 352

شیخ جلال الدّین جعفری کوهپائی 352

آقا جلال الدّین بت شکن دهکردی 353

سیّد جلال الدّین طاهری 354

سید جلال الدّین فارقلیطی 355

سیّد جلال الدّین شریعتی زفره ای 355

میرزا جلال الدّین روضاتی 356

سیّد جلال الدّین فقیه ایمانی 357

جلال الدّین همائی 358

جلال الدّین جابری 360

شیخ جلال الدّین ریزی 361

جلال الدّین صفائی اصفهانی 361

سیّد جلال الدّین فرزانه شهرکردی 361

جلال الدّین میرمیران 361

دکتر جلیل دوستخواه 362

جلیل گلریز خاتمی 363

جمال اصفهانی 363

جمال جناب پور 363

جمال خادم 364

جمال ساعد نقنه ای 364

جمال الدّین ایبه سمیرمی 365

سیّد جمال الدّین اصفهانی 365

جمال الدّین اعتماد الکتاب اصفهانی 365

میرزا جمال الدّین کلباسی 366

شیخ جمال الدّین نجفی 367

سیّد جمال الدّین صهری 369

ص: 912

شیخ جمال الدّین خوانساری 370

میرزا جمال الدّین معارف پرور 371

سیّد جمال الدّین میردامادی 371

سیّد جمال الدّین اشرف الواعظین 371

جمال الدّین قدسی 372

سیّد جمال الدّین مدرّس صادقی 373

سیّد جمال الدّین واعظ اصفهانی 373

جمال الدّین جیرانی 374

سیّد جمال الدّین منجّمی 375

جمال الدّین ترجمان 375

سیّد جمال الدّین چهارسوقی 375

سیّد جمال الدّین گلپایگانی 376

جمال الدّین معرّف 376

خواجه جمال الدّین منشی 377

ملّا جمشید کسکری گیلانی 377

جمشیدخان امیربختیار 378

جمشید عابدی درچه ای 378

شیخ محمّدجواد اصفهانی 379

محمّدجواد الماسی 379

سیّد جواد بهشتی 379

شیخ محمّدجواد واعظ اصفهانی 379

محمّدجواد رفیعی قهفرخی 380

میرزا جواد شوقی اصفهانی 380

جواد مجدزاده صهبا 381

جوادخان سردار اقبال بختیاری 382

سیّد محمّدجواد امام جمعه دهکردی 383

سیّد جواد امامی نجفی 384

شیخ محمّدجواد حسین آبادی 385

محمّد جواد دهنوی سمیرمی 387

شیخ محمّدجواد بیدآبادی سرجوئی 387

سیّد محمّد جواد میر محمّد صادقی 388

سیّد محمّد جواد خراسانی 388

دکتر محمّدجواد شریعت 389

سیّد محمّد جواد کتابی 390

شیخ محمّد جواد پوده ای 391

میر جواد طیّب اصفهانی 391

شیخ محمّد جواد فریدنی 392

دکتر جواد اژه ای 392

سیّد محمّد جواد صدر عاملی 393

شیخ محمّد جواد اصولی 394

سیّد محمّد جواد مسائلی 395

سیّد محمّد جواد طباطبائی 396

سیّد جواد مقدس 396

سیّد جواد ابطحی 397

میرزا محمّد جواد جهانبخش نهاوندی 397

میرزا جواد چهارمحالی اصفهانی 398

آقا جواد حاجب اصفهانی 398

جواد رستم شیرازی 399

محمّد جواد شمس 399

سیّد جواد عریضی 400

شیخ محمّد جواد فریدنی اصفهانی 400

شیخ محمّد جواد قزوینی 401

شیخ محمّد جوادمحقّق اصفهانی حائری 401

آقا محمّد جواد مُذَهِّب باشی 402

سیّد محمّد جواد درب امامی 402

جهانگیرخان قشقائی 402

جهانگیر کوهی اصفهانی 405

جهم اصفهانی 405

ص: 913

«چ»

چنگیز میرزا قاجار 409

«ح»

میرزا حاتم بیگ اردوبادی 413

حارث اصفهانی 413

حامد بن صبّاح 414

حامد خابوطی 414

حامد اصفهانی 414

حامد آدمی اصفهانی 414

حامدی اصفهانی 415

میرزا حبیب اصفهانی 415

حبیب هلالی اصفهانی 417

میرزا حبیب ملّاباشی 417

حبیب حسن آبادی 418

میرزا حبیب شاطر حاجی 418

حبیب اللَّه اصفهانی 420

حبیب اللَّه اصفهانی 420

حبیب اللَّه اصفهانی 420

حبیب اللَّه فضائلی 421

شیخ حبیب اللَّه نائینی 422

ملّا حبیب اللَّه نصرآبادی 423

میرزا حبیب اللَّه نیّر 423

سیّد حبیب اللَّه شریف واقفی 424

حبیب اللَّه اصفهانی 425

ملّا حبیب اللَّه اصفهانی 425

میرزا حبیب اللَّه صدر 426

حبیب اللَّه اصفهانی 426

حبیب اللَّه روحی فریدنی 427

میرزا حبیب اللَّه فریبی طهرانی 427

حبیب اللَّه حسینی اصفهانی 428

میرزا حبیب اللَّه موسوی اصفهانی 428

سیّد حبیب اللَّه میرلوحی 429

میرزا حبیب اللَّه اصفهانی 429

میرزا حبیب اللَّه امین التّجار 430

حبیب اللَّه آذری پور 431

سیّد حبیب اللَّه امامی 431

میرزا حبیب اللَّه روضاتی 431

شیخ حبیب اللَّه دولت آبادی 432

ملّا حبیب اللَّه رئیس الواعظین 432

حبیب اللَّه ساوجی 433

شیخ حبیب اللَّه شاهنده 433

ملّا حبیب اللَّه عباس آبادی 433

میرزا حبیب اللَّه مشیرالملک 434

میرزا حبیب اللَّه نیشابوری 434

حبیب اللَّه یزدخواستی 435

حَجّاج هَمْدانی 435

حجت اصفهانی 436

حدیثی اصفهانی 436

حرب خزاعی 436

حَزَوَّر اصفهانی 437

حسام مصطفوی اردستانی 437

حسام الدّین دولت آبادی 438

حسام الدّین سراج 438

حسام الدّین اصفهانی 439

حسبی اصفهانی 439

حسن خان 440

ص: 914

شیخ حسن اصفهانی 440

ملّا محمّد حسن اصفهانی 440

محمّد حسن اصفهانی 440

محمّد حسن اصفهانی 441

محمّد حسن اصفهانی 441

محمّد حسن اصفهانی 441

پیر حسن اصفهانی 442

سیّد حسن اصفهانی 442

میرزا حسن اصفهانی 442

شیخ حسن بروجنی 443

سیّدمحمّدحسن هاشمی طالخونچه ای 443

دکتر حسن انواری 443

محمّد حسن شیروانی گزی 444

حسن بطحائی 445

سیّد حسن موسوی اصفهانی 445

محمّدحسن سکوت علی شاه دهکردی 446

سیّدحسن موسوی اصفهانی 446

نواب محمّد حسن میرزا 447

حسن کرانی مجتهد 447

میرزا محمّد حسن مفتون قمشه ای 448

میرزا حسن عراقی 449

سیّد حسن مقدّس 450

شیخ محمّد حسن یزدی 450

میرزامحمّد حسن[تفضّلی] بروجردی 451

سیّد حسن خادمی 451

حسن باذی 451

حسن بن ابی عدنان 452

سیّدجلال الدّین حسن صلائی شهرستانی 452

سیّد حسن کلهرودی 453

ملّا محمّد حسن اردستانی 453

حسن اصفهانی 454

حسن بغدادی 454

میرزا محمّد حسن روضاتی 454

حسن مدینی 455

حسن اَرزُنانی اصفهانی 455

حسن مانکدیم 455

حسن اصفهانی 456

حسن باطرقانی 456

حسن بُرجی اصفهانی 456

میرزا حسن رأفت اصفهانی 456

شیخ محمّد حسن نجفی 457

میر سیّد حسن مدرّس اِسْفه ای 458

شیخ حسن شاکری درگَزینی 460

حسن بن ایوب 460

حسن اصفهانی 460

محمّد حسن اصفهانی خراسانی 461

حسن حَکَمی 461

میر سیّد حسن خلیفه سلطانی 461

سیّد حسن اسماعیلیان نجف آبادی 462

میرزا حسن طبیب دهاقانی 463

میرزا حسن صفی علی شاه 463

ملّا محمّد حسن مازندرانی 464

میر سیّد حسن مدرّس 465

سیّد محمّد حسن مجتهد 465

محمّد حسن حدّاد 468

محمّد حسن خوانساری 468

حسن مشفقی خوراسکانی 468

سیّد حسن مَلاذالاسلام 469

ص: 915

استاد حسن کسائی 470

ملّا محمّد حسن ادهم 470

حسن واذاری 471

حسن رئیس زاده 471

محمّد حسن ادیب الدّوله اصفهانی 471

محمّد حسن منّانی 472

سیّد حسن فانی یزدی 473

میرزا محمّد حسن منجم اصفهانی 474

محمّد حسن امین الضرب 475

محمّد حسن بافرانی نائینی 475

سیّد محمّد حسن امام جمعه 475

حسن اَعوَری 476

سیّد حسن حسینی برزانی 477

سیّد حسن خلیفه سلطانی 477

حسن سالک اصفهانی 478

حسن کاشانی 478

میرزا حسن شکسته نویس 479

حسنِ خداداد 479

میرزا محمّد حسن منجم اصفهانی 479

ملّا حسن درّی 480

میرزا حسن عمرانی 481

شیخ محمّد حسن لنجانی 481

محمّد حسن بن محمّد رحیم 482

محمّد حسن خوئی 482

محمّد حسن خوشنویس 483

میرزا محمّد حسن شیخ الاسلام 483

دکتر سیّد حسن آیت 483

سیّد حسن حسینی 484

شیخ محمّد حسن شیخ العراقین 485

سیّد حسن ملّاباشی 485

ملّا محمّد حسن نائینی 486

سیّد حسن زینتی نطنزی 487

شیخ حسن عاملی 488

میر سیّد حسن موسوی خوانساری 488

حسن قائنی اصفهانی 489

حسن اصفهانی 489

حسن اصفهانی 489

سیّد حسن اصفهانی 489

میرزا حسن تبریزی 490

محمّد حسن نصیری طوسی 490

شیخ محمّد حسن همدانی 491

حسن رستمی 491

محمّد حسن خانی 491

ملّا محمّد حسن ذاکر اصفهانی 492

محمّد حسن مدّاح زاده 492

شیخ حسن دُریاب 493

سیّد حسن طالقانی نجفی 493

میرزا محمّد حسن قاضی 494

سیّد حسن مهاجر 494

میرزا محمّد حسن چینی 495

حسن نجف آبادی 497

شیخ محمّد حسن نظام العلماء 497

محمّد حسن اصفهانی 497

میرزا حسن قاضی 498

شیخ محمّد حسن گیلانی 498

حسن لُغذَه اصفهانی 498

سیّد حسن قاضی عسکر 499

حسن جنگعلی 499

ص: 916

سیّد حسن فقیه امامی 500

حسن اصفهانی 501

حسن اصفهانی 501

افضل الدّین حسن مهابادی 501

خواجه حسن نظام الملک طوسی 502

میر سیّد حسن مدرس 504

میرزا محمّد حسن نوری 505

ملّا حسن دیلمانی گیلانی 506

شیخ حسن کربلائی 507

حسن سنبلانی 508

سیّد محمّد حسن میر جهانی 508

حسن طبری 510

عزالدّین حسن اصفهانی 511

حسن اصفهانی 511

حاج میرزا حسن خان جابری انصاری 511

حسن اصفهانی 513

محمّد حسن گیلانی اصفهانی 513

سیّد حسن امامی سدهی 513

حسن اصفهانی 514

سیّد محمّدحسن بهشتی 515

سیّد حسن حسنی نائینی 515

سیّد حسن ضوئی 515

سیّد حسن طباطبائی 516

میرزا حسن قدسی کاشانی 516

شیخ محمّدحسن قدیری 517

حسن لنجانی 518

میرزا حسن نائینی 518

حسن بن محمّد علی بیگ 518

ملّا محمّد حسن استرآبادی 518

میرزا محمّد حسن نجفی 519

سیّد محمّد حسن سدهی 520

میرزا حسن عمادالشّریعه نائینی 521

محمّدحسن مدرس فتحی 521

میرزا حسن خاکیای اصفهانی 522

شیخ محمّد حسن زاهدی 523

حسن سالک اصفهانی 524

سیّد حسن شاهاندشتی مازندرانی 524

شیخ محمّد حسن عالم نجف آبادی 524

محمّد حسن فروغی مبارکه ای 526

میرزا حسن قدسی 526

میرزا حسن متین اصفهانی 527

حسن اصفهانی 528

حسن عریضی 529

حسن اهتمام رهنانی 529

حاج محمّدحسن کلباسی 530

حسن وحید دستگردی 531

شیخ محمّد حسن ورنوسفادرانی 534

محمّد حسن جزایری 535

سیّد حسن دیباجی 535

شیخ محمّدحسن اصطهباناتی 536

شیخ محمّدحسن اصفهانی 536

حسن یونارتی اصفهانی 537

محمّد حسن هرندی 537

حسن ابهری اصفهانی 538

حسن ابهری اصفهانی 538

میرزا حسن سادات 538

حسن تمیمی 539

حسن وَرکانی 539

ص: 917

حسن دارکی اصفهانی 540

حسن علوی کرانی 540

حسن کاتب اصفهانی 541

حسن ابهری اصفهانی 541

سیّد حسن مدرس هاشمی 541

حسن اصفهانی 543

حسن اصفهانی 543

محمّد حسن ساکت اصفهانی 543

سیّد حسن سلطان الواعظین کاشانی 544

ملّا محمّد حسن طلائی 545

تاج الدّین حسن اصفهانی 546

سیّد حسن علوی خوراسگانی 547

شیخ محمّد حسن قُلزُم چهارمحالی 547

میرزا حسن مظاهری 548

سیّد حسن نیاز جِشوِقانی 548

علاءالدّین حسن زَمَجی اصفهانی 549

محمّد حسن مستوفی اصفهانی 550

حسن صدر 550

میرزا محمّدحسن معلم 551

دکتر سیّد حسن میردامادی 551

حسن چالشتری چهارمحالی 552

سیّد حسن استرآبادی 553

میر سیّد حسن چهارسوقی 553

حسن صائب اصفهانی 554

حکیم حسن شفایی اصفهانی 555

حسن بن موسی 557

حسن اصفهانی 557

حسن اصفهانی 557

سیّد حسن موسوی دهسرخی 557

میرزا محمّدحسن نحوی 558

شیخ محمّد حسن نجفی زاده 559

محمّدحسن خدائی 559

محمّد حسن اصفهانی 560

حسن بن مهران 560

حسن اصفهانی 560

حسن برزانی 561

میرزا حسن آتش 561

شیخ حسن صافی 562

میرزا محمّد حسن منشی اصفهانی 564

شیخ حسن بنّای اصفهانی 564

سیّد حسن علوی 565

محمّد حسن بروجنی 565

دکتر محمّد حسن سه چهاری 565

سیّد حسن موسوی اصفهانی 567

حسن رهرو اصفهانی 567

میرزا محمّد حسن شهیدی مشهدی 568

شیخ محمّد حسن رحیمیان 568

حسن اصفهانی 569

سیّد محمّد حسن بدری 569

میرزا محمّد حسن تخت فولادی 570

سیّد حسن ترسای جرقوئی 570

میرزا محمّد حسن تسلیم اصفهانی 570

محمّد حسن توپچی 571

ملّا حسن جوزدانی 571

ملّا حسن حکیم 571

سیّد حسن خراسانی 572

حسن خواجه شیرانی 572

شیخ محمّد حسن داورپناه 573

ص: 918

محمّد حسن درویش چهارمحالی 574

شیخ حسن دشتکی 574

ملّا حسن دولت آبادی 574

محمّد حسن زرگر اصفهانی 575

محمّدحسن زلالی خوانساری 575

ملّا حسن ریزی 576

استاد حسن زری باف 577

حسن سامانی 577

ملّا حسن شایق 577

میرزا حسن خان شمس 578

میرزا حسن شوکت اصفهانی 578

محمّد حسن صامت علی اصفهانی 579

سیّد محمّد حسن طباطبائی نائینی 579

سیّد حسن طباطبائی نسب 579

میرزا محمّد حسن اصفهانی 580

میرزا حسن غیور کرمانی 581

سیّد حسن قمشه ای 581

حسن قوامی زاده 582

میرزا حسن کفاش اصفهانی 582

حسن گیلانی 583

ملّا حسن مبارکه ای 583

سیّد حسن مصطفوی 583

سیّد محمّد حسن موسوی اصفهانی 584

میرزا محمّد حسن میردامادی سدهی 584

حسن میمه ای 585

سیّد حسن نظام الدّینی 585

محمّد حسن واعظ 586

میرزا حسن واهب 586

حسنعلی اصفهانی 587

میرزا حسنعلی اصفهانی 587

حسنعلی اصفهانی 588

میرزا حسنعلی مجلسی 588

حسنعلی نجف آبادی 588

میرزا حسنعلی مجلسی 589

حسنعلی قهپائی اصفهانی 589

حسنعلی شیرازی 589

حسنعلی الماسی 590

حسنعلی مازندرانی 590

دکتر حسنعلی فاتح نژاد 590

ملّا حسنعلی شوشتری 591

حسنعلی سوزی ساوجی 593

شیخ حسنعلی اصفهانی 594

ملّا حسنعلی مجلسی 595

آقا حسنعلی خوانساری 596

حسنعلی موحّد 596

میرزا حسنعلی نصرآبادی 597

سیّد حسین 597

سیّد حسین ابرقویی 598

حسین ادیب تخت فولادی 598

ملّا حسین اردستانی 598

حسین خان اسیری اصفهانی 599

سیّد حسین اصفهانی 599

شاه قوام الدّین حسین اصفهانی 600

شیخ حسین اصفهانی 600

محمّد حسین اصفهانی 600

میر محمّد حسین اصفهانی 601

محمّد حسین اصفهانی 601

محمّد حسین اصفهانی 601

ص: 919

میرزا حسین اصفهانی 601

محمّد حسین اصفهانی 602

محمّد حسین اصفهانی 602

محمّد حسین اصفهانی 602

ملّا حسین اصفهانی 603

امیر قوام الدّین حسین اصفهانی 603

شیخ حسین اصفهانی 604

محمّد حسین اصفهانی 604

حسین سلماسی 605

حسین ادیب نطنزی 605

سیّد محمّد حسین امام جمعه دلیگانی 606

سیّد محمّد حسین بهشتی 606

سیّد محمّد حسین حسینی ساوجی 607

شیخ حسین تنکابنی 607

میرزا محمّد حسین مدرّس کَهَنْگی 608

میرزا حسین تحویلدار 609

سیّد حسین فشارکی 609

شیخ محمّد حسین مشکوة زفره ای 609

حسین نجف آبادی 610

سیّد حسین مجتهد اصفهانی 610

سیّد حسین خادمی 611

سیّد حسین بصیر 613

سیّد محمّد حسین ادیب بجنوردی 613

حسین غرّاء نجف آبادی 614

سیّد محمّد حسین حسینی اصفهانی 615

شیخ محمّد حسین قمشه ای صغیر 616

میر محمّد حسین حسینی اصفهانی 616

ملّا حسین امین جعفری دهاقانی 617

سیّد حسین موسوی بیدآبادی 618

سیّد حسین دهکردی 618

میرزا محمّد حسین خاتون آبادی 619

شیخ محمّد حسین شریعت فلاورجانی 619

حسین انصاری 619

میرزا محمّد حسین ملاذ روضاتی 620

حسین مهری اصفهانی 621

حسین عمادزاده 621

حسین نجفی 622

حسین جوهری فرد 622

میرزا حسین گرجی فریدنی 623

دکتر حسین محیی 623

محمّد حسین مُصاحَبی نائینی 624

سیّد محمّد حسین میردامادی سدهی 624

حسین اصفهانی 625

حسین اصفهانی 625

محمّد حسین صغیر اصفهانی 625

آخوند ملّا محمّد حسین کرمانی 627

محمّدحسین ضیاء اصفهانی 629

ملّا محمّد حسین بسطامی 630

ملّا محمّد حسین عارفچه 630

سیّد محمّد حسین قائنی 630

محمّد حسین گلستانه 631

میرزا حسین منتصر 631

محمّد حسین خراسانی 632

حسین سلطان الکُتّابی 632

حسین الهام اصفهانی 633

محمّد حسین اصفهانی 633

سیّد علاءالدّین حسین خلیفه سلطانی 634

محمّد حسین کنگازی اصفهانی 634

ص: 920

محمّد حسین اصفهانی طالقانی 634

شیخ محمّد حسین نجفی

(صاحب مجدالبیان) 634

میرزا محمّد حسین حکیم قمی 636

شیخ محمّد حسین ذو علم 636

میرزا محمّد حسین روضاتی 637

دکتر محمّد حسین مشایخ فریدنی 637

ملّا حسین نائینی 638

میرزا محمّد حسین منجم باشی 638

محمّد حسین تبریزی عباس آبادی 639

محمّد حسین اصفهانی 639

محمّد حسین خاتون آبادی 640

ملّا حسین سمیرمی 640

شیخ محمّد حسین فاضل کوهانی 640

محمّد حسین گیلانی 641

سیّد محمّد حسین موسوی خواجوئی 641

میرزا محمّد حسین مدرس زاده 642

سیّد حسین خوانساری 642

آخوند ملّا محمّد حسین فشارکی 644

محمّد حسین کازرونی 645

سیّد محمّد حسین آیت میردامادی 646

حاج محمّد حسین نایب الصدر هرندی 647

شیخ محمّد حسین امام نجفی 647

شیخ محمّد حسین دهاقانی 648

حسین مسرور اصفهانی 649

حسین شباب بروجنی 651

میرزا حسین خان اخگر 651

سیّد حسین هاشمی طالخونچه 652

محمّدحسین اصفهانی 652

حسین اصفهانی 653

محمّد حسین امین الضرب اصفهانی 653

میر محمّد حسین امام جمعه 654

استاد حسین مصوّرالملکی 655

آقا حسین جیلانی لُنبانی 656

شیخ محمّد حسین کمپانی اصفهانی 657

میرزا حسین خضوعی 659

سیّد حسین سائل اصفهانی 660

شیخ حسین مظاهری 661

سیّد حسین درب امامی 662

میرزا حسین خان نظمی 662

شیخ محمّد حسین همدانی 663

محمّد حسین بیشه لنجانی 664

میر محمّد حسین حسنی حسینی

اصفهانی 665

حسین اصفهانی 665

محمّدحسین رویدشتی 665

حسین قهپائی 666

حسین ذُکوانی همدانی 666

کمال الدّین حسین خلقی اصفهانی 667

حسام الدّین حسین اصفهانی 667

شیخ حسین چنگانی 667

محمّد حسین خان سرتیپ اصفهانی 668

ملّا محمّد حسین تستری 668

سیّد حسین کَرَکی 669

حسین خطائی 669

میرزا محمّدحسین قانع اسفه ای 670

محمّدحسین غاضری 672

حسین سلیمی اصفهانی 673

ص: 921

شیخ محمّدحسین اصفهانی حائری (صاحب فصول) 673

شیخ محمّد حسین رشتی 675

سیّد حسین نوربخش 675

میرزا محمّد حسین میردامادی سدهی 676

شیخ محمّد حسین کلباسی 676

استاد محمّد حسین حجار اصفهانی 677

سیّد حسین حسینی شیرازی 678

حاج محمّد حسین حمصی 678

حسین ساوجی 679

شیخ حسین مذنب اصفهانی 679

میرزا محمّد حسین عنقا 679

سیّد حسین دهاقانی 680

میرزا حسین طالع اصفهانی 681

کمال الدّین حسین اصفهانی 681

محمّد حسین قاری اصفهانی 681

حسین آمدی 682

ملّا محمّدحسین گیلانی 682

محمّد حسین اصفهانی 682

استاد حسین نجّار 683

ملّا محمّد حسین ملّاباشی تبریزی 683

محمّد حسین زمانی اصفهانی 684

آقا حسین خوانساری 685

حسین صانع تبریزی 685

حسین شهنازی 685

میرزا محمّدحسین شهرستانی 686

سیّد محمّد حسین حسینی اصفهانی 686

سیّد محمّد حسین حسینی اصفهانی 687

سیّد محمّد حسین حسینی اصفهانی 687

سیّد حسین امامی عریضی 687

میرزا حسین نایب الصدر 688

سیّد حسین واعظ برزانی 689

ملّا محمّد حسین مازندرانی 689

میر محمّدحسین خاتون آبادی 690

شیخ محمّد حسین جویباره ای 693

محمّدحسین ابهری اصفهانی 693

استاد حسین طاهرزاده 694

حسین صالحانی 695

ملّا محمّد حسین دهنوی اصفهانی 695

محمّدحسین پرورش 695

استاد حسین یاوری 696

میر محمّد حسین سلطان العلماء 697

سیّد محمّدحسین بهشتی 700

میر محمّد حسین قوام المحدثین 700

میر محمّد حسین خاتون آبادی 700

میرزا محمّدحسین ادیب 701

میرزا محمّدحسین نائینی 701

سیّد حسین شجره 703

سیّد حسین محمودی خوراسکانی 705

محمّدحسین خوراسکانی 705

میرزا محمّد حسین شمیم اصفهانی 705

شیخ محمّد حسین واعظ شیرازی 706

حسین ایلیا 706

حسین اصفهانی 707

حسین اُسواری اصفهانی 707

ملّا حسین گریان اردستانی 707

میرزا محمّد حسین اژه ای 708

محمّد حسین فریدنی 708

ص: 922

حسین خَلاّل اصفهانی 708

میرزا محمّد حسین ولی اللهی 709

دکتر حسین مولوی 709

ملّا محمّد حسین رضوانی جرقوئی 710

حسین اصفهانی 710

میرزا حسین آفارانی 710

کمال الدّین حسین اصفهانی 710

محمّد حسین اصفهانی 711

سیّد محمّد حسین بختیاری 711

شیخ محمّد حسین مشکینی 712

حسین تستری اصفهانی 712

شیخ حسین خوئی 712

حسین عاملی 713

حسین طغرائی 713

حسین اُسواری اصفهانی 715

سیّد محمّد حسین بهشتی 716

سیّدمحمّدحسین حسینی اصفهانی

تبریزی 716

شیخ محمّد حسین موحّد حُججی نجف آبادی 716

ملّا محمّد حسین خوراسکانی 717

حسین ریزی لنجانی 717

ملّا محمّد حسین زفره ای 718

محمّد حسین ریزی لنجانی 718

سیّد حسین قائنی 719

میر محمّد حسین میر محمّد صادقی 719

حسین اصفهانی 720

ملّا حسین کربلائی 720

ملّا محمّد حسین خوانساری 720

سیّد حسین مقصودی 721

شیخ محمّد حسین فقیه نطنزی 721

سیّد حسین بشارت 722

شیخ محمّد حسین اژه ای 723

سیّد حسین ظهیر میردامادی 723

حسین پژمان بختیاری 724

سیّد حسین عریضی 725

محمّد حسین خان صدراعظم اصفهانی 726

میرزا حسین خان ثمر 727

محمّد حسین خوراسکانی 728

محمّد حسین هلال اصفهانی 729

شیخ محمّد حسین نجفی هزار جریبی 729

حسین جلائی 730

میرزا محمّدحسین حکیم باشی 730

محمّد حسین مقدّس مبارکه ای 731

محمّد حسین رشتی 732

محمّد حسین ریزی لنجانی 732

میرزا محمّد حسین صدرائی 733

سیّد حسین طباطبائی 733

میرزا حسین منشی اصفهانی 734

محمّد حسین گرجی اصفهانی 734

حسین عبداللهی خوروَش 734

حسین نور صادقی 735

حسین زاهد اصفهانی 736

ملّا محمّد حسین قمشه ای کبیر 737

حسین شفیعی 738

شیخ محمّد حسین صبوری 739

شیخ محمّد حسین رشتی 739

ملّا محمّد حسین اصفهانی کاظمینی 740

ص: 923

میرزا حسین خان صحّت 740

محمّد حسین اصفهانی 741

ملّا محمّد حسین تاج اصفهانی 741

سیّد محمّد حسین مدرس 742

محمّد حسین اصفهانی 743

حسین علوی آوی 744

حسین اسلامیان 744

حسین بیرجندی 745

سیّد محمّدحسین سجادی نجف آبادی 745

حسین عریضی کوفی 746

جمال الدّین حسین اصفهانی 746

آقا حسین خوانساری 747

حسین رویدشتی 749

حسین امید اصفهانی 750

حسین متطبّب 751

ملّا حسین مهرآبادی اردستانی 751

شیخ محمّد حسین اَشَنی قودِجانی 751

شیخ محمّد حسین کتابفروش 752

حسین زعفرانی اصفهانی 753

سیّد حسین مدرس 753

حسین خوشنویس زاده 754

شیخ حسین یزدی 754

حسین راغب اصفهانی 755

حسین عمروی اصفهانی 756

حسین رجاء اصفهانی 757

سیّد علاءالدّین حسین خلیفه سلطان 757

میر محمّد حسین شیخ الاسلام نائینی 759

سیّد حسین شهشهانی 760

دکتر سیّد حسین میرشمسی 761

حسین ضمیری اصفهانی 762

میر محمّد حسین عاشوری قمی 763

ملّا محمّد حسین مظاهری کرونی 763

میر محمّد حسین گلستانه 764

حسین جُرواآنی اصفهانی 764

شیخ حسین واعظ اصفهانی 764

سیّد محمّدحسین رجائی 765

سیّد محمّد حسین آزاد خاتون آبادی 765

حسین امامی نائینی 767

حسین مبصرالسّلطنه 768

دکتر سیّد حسین بحرالعلومی 768

سیّد محمّد حسین موسوی درچه ای 768

میرزا محمّد حسین سر رشته دار 769

حسین سررشته دار زاده 769

سیّد حسین میرعلائی 770

سیّد حسین موحّد محمّدی 770

سیّد حسین موسوی قهدریجانی 770

حسین خاتون آبادی 771

حسین قصری 771

محمّد حسین افوسی فریدنی 772

میرزا محمّد حسین ثاقب اصفهانی 772

محمّد حسین اصفهانی 773

سیّد محمّد حسین امامی 773

محمّد حسین اُنسی 774

شیخ محمّد حسین کلباسی 774

سیّد محمّد حسین مهدوی اردکانی 775

سیّد محمّد حسین نحوی 776

شیخ محمّدحسین رئیس الطّلاب رشتی 776

شیخ حسین عشاقی 776

ص: 924

ملّا محمّد حسین ظهیری مهرآبادی 777

سیّد محمّدحسین درچه ای 778

ملّا محمّد حسین مجلسی 779

حسین امامی 779

محمّد حسین میرزا فصیح خاقانی 780

ملّا محمّد حسین مازندرانی 781

میر محمّد حسین خان عقیلی علوی 781

میرزا محمّد حسین جعفری 782

سیّد حسین خوراسکانی 782

میرزا حسین خان دانش 783

ملّا محمّد حسین نوری 783

حسین باوری یمنی 784

ملّا حسین عمادالواعظین 784

میرزا حسین خان اعتلاءالدّوله 785

استاد حسین بنّای اصفهانی 785

ملّا محمّد حسین بروجردی 786

میرزا محمّد حسین پروانه 786

آقا محمّد حسین تاراج اصفهانی 787

ملّا حسین تفلیسی 787

استاد حسین تفنگ ساز اصفهانی 788

حسین توکلی 788

میرزا حسین جابری 788

شیخ محمّد حسین جَزَن آبادی 789

محمّد حسین چَلَبی 789

حاج محمّد حسین اصفهانی (حسین علی شاه) 789

سیّد حسین چادردوز تبریزی 790

حسین حافظ هروی 791

سیّد حسین حسنی اصفهانی 791

امیر سیّد حسین حسینی 792

سیّد امیرمحمّدحسین حسینی اصفهانی 792

سیّد محمّد حسین حسینی بَرزانی 792

حاج ملّا حسین حکیم 793

میرزا حسین حکیم 793

میرزا محمّد حسین حکیم باشی 793

میر محمّد حسین خالص اصفهانی 793

محمّد حسین خامه آرا 794

محمّد حسین خطاط اصفهانی 794

حسین دودی 794

ملّا حسین رفیق اصفهانی 795

شیخ حسین روشندل دهکردی 796

میرزا محمّد حسین سالک اصفهانی 797

میرزا محمّدحسین شاکر اصفهانی 798

میرزا حسین شبیه 798

شیخ محمّد حسین شریعت هرندی 799

ملّا محمّد حسین شریعتی دهاقانی 799

سیّد حسین شهشهانی 799

میر حسین شهودی سبزواری 800

حسین صافی اصفهانی 800

محمّد حسین صحّاف 801

شیخ حسین صحّاف اصفهانی 801

میرزا حسین صرّاف 801

حسین صرّاف اصفهانی 801

محمّد حسین ضابطه نویس 802

شیخ محمّد حسین طُرِیحی 802

حسین ظهیری اصفهانی 802

حسین علاقمندان 803

دکتر حسین عمومی 803

ص: 925

میرزا حسین عندلیب 804

میرزا محمّد حسین غالب اصفهانی 805

محمّد حسین فدای اصفهانی 805

میرزا حسین فریدی اصفهانی 806

حسین فسائی 806

میرحسین قزوینی 807

حسین قصه خوان اصفهانی 808

ملّا حسین کاشی 808

محمّد حسین کاشی اصفهانی 809

میرحسین کچویه ای اردستانی 809

میرزا حسین کوزه کنانی 809

حسین کوشای اصفهانی 810

حسین گلستانه 810

حسین گلستانه 811

محمّد حسین لنجانی 811

آقا حسین لواسانی 811

شیخ حسین مازندرانی 812

سیّد حسین مازندرانی 812

میرزا حسین مالمیری 812

سیّد حسین مُتَّعِظ برزانی 813

ملّا محمّد حسین مجذوب اصفهانی 813

سیّد حسین مَجمر اصفهانی 814

سیّد محمّدحسین مرتضوی 815

میرزا حسین مُشرِف اصفهانی 815

محمّد حسین مشکین قلم اصفهانی 816

استاد حسین معمار 816

حسین منجم 816

سیّد محمّد حسین موسوی 817

حسین موسیقی 817

شیخ محمّد حسین مهاجر زفره ای 818

میر محمّد حسین ناظم التّجار اصفهانی 818

شیخ محمّد حسین نجفی سدهی 818

سیّد حسین نظام الدّینی 819

شیخ محمّد حسین نوری رنانی 820

محمّد حسین نوید اصفهانی 821

حاج محمّد حسین نیلفروش 821

آقا حسین ورنامخواستی 821

میرزا محمّد حسین یاری اصفهانی 822

میرزا حسینعلی آشفته 822

استاد حسینعلی بنّای اصفهانی 823

ملّا حسینعلی صدیقین 823

حسینعلی صفائی بروجنی 824

حسینعلی زنگنه 824

حسینعلی اصفهانی 825

ملّا حسینعلی تویسرکانی 825

ملّا حسینعلی زاهدی رنانی 826

حسینعلی شکیبایی بروجنی 827

آخوند ملّا حسینعلی صرفی 827

حسینعلی قدسی قهفرخی 827

حسینعلی گلشن اصفهانی 828

ملّا حسینعلی محدّث 828

حسینقلی دانشور قهفرخی 829

حسینقلی خان خطائی دهاقانی 829

حسینقلی خان ایلخانی 830

حسینقلی سخائی نجف آبادی 831

حسینقلی مشفق ضرغام 831

حسینی خوراسکانی 832

آقا حقی خوانساری 833

ص: 926

حَکَم خزاعی 833

حکمةاللَّه خزاعی 833

حکیم مرزوقی 834

حمّاد مُکِتب مدینی 834

حمد صیرفی 834

حمد حدّاد 835

حمد اصفهانی 835

حمد اصفهانی 835

حمدان اصفهانی 835

ملّا حمزه قائنی 836

ملک حمزه غافل سیستانی 836

حمزه اصفهانی 837

حمزه علوی 838

حمزه محتسب گلپایگانی 839

شاه میر حمزه 839

حمزه هرندی 840

حمزه سعدی مدینی 840

ملّا حمزه گیلانی 840

حُمَمِه دوسی 841

حُمید اصفهانی 842

حمید مصدق 842

حیان ضَبّی 843

حَیّان اشهلی 843

استاد حیدر 843

حیدر رویدشتی 844

حیدر گلستانه 844

حیدر مدینی 844

سیّد حیدر حسینی 845

آخوند ملّا حیدر صبّاغ لنجانی 845

حیدر نافجی 846

ملّا حیدرعلی اردبیلی 846

حیدرعلی اصفهانی 847

شیخ حیدرعلی انصاری نجف آبادی 847

حیدرعلی مجیری شهرضائی 848

حیدرعلی نقاش اصفهانی 849

میرزا حیدرعلی محفوظ اصفهانی 849

میرزا حیدرعلی میردامادی سدهی 850

استاد حیدرعلی معمار اردستانی 851

حیدر علی اصفهانی 851

حیدرعلی خان برومند گزی 851

میرزا حیدرعلی مجلسی 852

میرزا حیدرعلی انشائی 853

حیدرعلی خان صدر اصفهانی 854

شیخ حیدرعلی صلواتی 854

حیدرعلی ورنوسفادرانی 855

میرزا حیدرعلی شیروانی 855

حیدرعلی فایض اردبیلی 856

میرزا حیدرعلی ندیم الملک 857

حیدرعلی کمالی 858

شیخ حیدرعلی فروشانی 860

میرزا حیدرعلی نائینی 860

حیدرقلی عودی 861

حیدره اصفهانی 861

حیران اصفهانی 861

حیرتی اصفهانی 862

ص: 927

«خ»

خاتمی اصفهانی 865

خالد اصفهانی 865

خالد قرشی 865

خالد رارانی اصفهانی 866

خان بابا خان اسعد بختیاری 866

خان محمّد اردبیلی 867

ملّا خداداد بختیاری 867

ملّا خداویردی اردبیلی 868

ملّا خداوردی افشار 868

خُرّمی اصفهانی 869

خزیمة بن مطیار 869

خسرو آقا 870

خسرو احتشامی 870

خسروخان سردار ظفر بختیاری 872

خسروخان گرجی 872

میرزا خصمی اصفهانی 873

خلف بیک سفره چی 873

میرزا محمّدخلیل امام جمعه قُمشه ای 874

محمّد خلیل قائنی 875

خلیل رارانی اصفهانی 876

خلیل معلّم 876

خلیل شوشتری 877

سیّدمیرزامحمّدخلیل موسوی اصفهانی 877

محمّد خلیل اصفهانی 877

میرزا محمّد خلیل میردامادی 878

خلیل ندیم سِدِهی 878

استاد محمّد خلیل گلریز خاتمی 879

ملّا خلیل شریف 879

میرزا خلیل اللَّه 879

شیخ خلیل اللَّه 880

میر خلیل اللَّه تونی 880

شیخ خلیل اللَّه طالقانی 881

خیرالدّین اصفهانی 882

«د»

داراب خان افسر بختیاری 885

داراب بینا اصفهانی 886

داود سُنبلانی 887

میرزا داود مرعشی 887

داود ظاهری اصفهانی 888

شیخ داود مصاحبی 889

داود اصفهانی خبّاز 890

داود اصفهانی 890

میرزا داود بینوای خراسانی 890

داود صفای اصفهانی 891

حکیم محمّدداود هندی اصفهانی 891

میرزا داود جابری انصاری 891

دُر فیروز فخری 891

درویش قاسمی اصفهانی 892

درویش محمّد نطنزی 892

درویش مخلص 893

دُلَیل سُنبلانی 893

سیّد دولتشاه علوی 893

ص: 928

«ذ»

ذاکر کنکاشی اصفهانی 897

ذاکر جاری براآنی 897

ذاکر اُسواری 897

ملّا ذوالفقار قُهپائی 898

میر ذوالفقار گلپایگانی 899

ذوالقرنین شرابی اصفهانی 899

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109