کتب طبی انتزاعی جلد 3

مشخصات کتاب

نام کتاب: کتب طبی انتزاعی( فارسی)

نویسنده: جمعی از نویسندگان

موضوع: مبانی طب- مفردات دارویی- بیماریها- داروسازی و صنعت- غذا شناسی- معدن شناسی- تاریخ پزشکی

زبان: فارسی

تعداد جلد: 8

نوبت چاپ: اول

ملاحظات: این عنوان کتاب تشکیل شده از مجموع بحث های گوناگون طبی که از لابلای کتابهای دیگر توسط آقایان مجیدی نظامی و رحیمی ثابت استخراج و آماده شده و در این مجموعه قرار گرفته است 0

[کتاب گیلان

[جلد یکم

فصل یازدهم گلها و گیاهان داروئی گیلان

مقدمه

شرایط مساعد اقلیمی استان گیلان که یکی از مناطق پرباران ایران محسوب می گردد و نیز شرایط توپوگرافیک متنوع ساحلی- دشتی و جلگه ای- کوهستانی آن باعث گردیده تا این سرزمین از پوشش گیاهی بسیار غنی برخوردار باشد. اغلب مناطق دشتی و جلگه ای گیلان از گیاهان علفی اعم از یکساله یا چند ساله شامل چمنزارها، مزارع وسیع برنج و توتون و سایر گیاهان زراعی پوشیده شده و ارتفاعات میان بند و کوهستانی متوسط آن را جنگلهای غنی و متراکم با گونه های گیاهی متعدد دربر می گیرند. بعضی از ارتفاعات بالای استان که ماههای چندی از سال زیر پوشش برف قرار دارند دارای پوشش گیاهی خاص و اکثرا از گونه های انحصاری و گاهی کم زی هستند که در مدت کوتاهی از سال نشو و نما می نمایند. با مراجعه به اسناد و مدارک و کتابهای گیاه شناسی ایران به این حقیقت دست می یابیم که در استان گیلان حدود 1000 گونه گیاهی وجود دارد که بعضی از آنها همانطور که گفته شد دوران کوتاهی از سال نشو و نما کرده و پس از اندک زمانی از بین می روند.

برخی دیگر موجد جنگلهای زیبای استان هستند؛ گروهی به صورت علف هرز در میان گیاهان زراعی نشو و نما می کنند؛

برخی دارای گلهای زیبا و جذاب هستند و بسیاری از آنها دارای مصارف دارویی، تغذیه ای، صنعتی، علوفه ای و با اسم فارسی یا محلی شناخته شده می باشند و بالاخره عده دیگری فاقد هرگونه صفات مشخصه بوده پوشش قابل توجهی ایجاد نکرده اند.

آنچه در اینجا مورد توجه قرار گرفته گیاهانی هستند که درجه غلبه و چیرگی آنها زیاد بوده دوران درازی از فصل رویشی زنده هستند و غالبا دارای اسم فارسی یا محلی می باشند. گاهی نیز گیاهانی مورد توجه قرار گرفته اند که

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 374

اگرچه اسم فارسی ندارند و لیکن به عنوان یک گیاه چیره و غالب استان از نظر گیاه شناسی ارزش ویژه ای دارند؛ در ضمن ترتیب ارائه آنها براساس اسامی علمی گیاهان و روش الفبایی می باشد. گیاهان پست مانند سرخسها و دم اسبها در فصلی جداگانه و در انتها قرار گرفته اند. به لحاظ اهمیت ویژه تیره گندمیان زیر عنوان تیره کلیه جنسها و گونه ها آورده شده و در داخل اسم تیره، روش الفبایی رعایت شده است.

لازم به یادآوری است که تعدادی از گیاهان بومی گیلان و همچنین گلها و گیاهان پرارزشی که در گیاه درمانی جایگاه مهمی داشته و دارای خواص گوناگونی می باشند مورد توجه بیشتری قرار گرفته و خواص درمانی آنها با شرح و تفصیل زیادتری به رشته نگارش کشیده شده است.

ما خوانندگان عزیزی را که به مسائل گیاه شناسی چندان علاقه ای ندارند به مطالعه مشخصات این دسته از گیاهان دعوت می کنیم.

Abutilon theophrasti :Malvaceae گاوپنبه: تیره پنیرک

گیاهی است علفی یک ساله با ساقه ای برافراشته و راست و نسبتا ضخیم با شاخه های فراوان در بالا و غالبا پوشیده از کرکهای پتویی و برگهای تخم مرغی نسبتا بزرگ دمبرگدار،

قاعده ای قلبی، نوکی دراز و لبه ای کنگره ای یا دندانه ای با کرکهای پتویی- ستاره ای فشرده و رگبرگهای پنجه ای، گلهای زردرنگ کوچک و میوه ای متشکل از برچه هایی به تعداد 10 تا 15 عدد.

گیاه فوق الذکر یکی از علفهای هرز مناطق شمالی ایران بوده و در استان گیلان نیز بیشتر در مزارع آیش، صیفی کاری و پنبه دیده می شود و گاهی در حاشیه مزارع برنج به چشم می خورد و با برگهای بزرگ خود که گاهی با بوته پنبه اشتباه می گردد شناخته می شوند.

Acacia dealbata :Leguminosae گیاه حساس: تیره نخود (حبوبات)

درختی است به بلندی 9 تا 20 متر با ساقه ای راست و پرشاخه در بالا و شاخه های گوشه دار و پوشیده از کرکهای نقره ای رنگ متراکم با برگهای همیشه سبز (احتمالا در شمال ایران خزان کننده) بطول 7 تا 12 سانتیمتر و تعداد 30 تا 50 جفت برگچه پوشیده از کرکهای خاکستری رنگ. گلهای زردرنگ آن که در کپه های کروی به صورت گروهی در خوشه های طویل قرار گرفته و دارای عطر دل انگیزی می باشند در اواخر اسفندماه و اوایل فروردین ظاهر می گردند در فصل بهار شاخه گل دار آن را برای آرایش سبدهای گل بکار می برند.

این درخت در استان گیلان و غرب مازندران کاشته شده است و در اولین روزهای بهار با چتر گل زردرنگ خود زیبایی خاصی به باغها، حیاط منازل، پارکها و بلوارها می دهد.

Acantholimon spp :Plumbaginaceae کلاه میرحسنها- گل گه ها: تیره کلاه میرحسن

گیاهانی هستند خشبی و کوتاه با ساقه های متعدد و غالبا پشته ای و کوسنی شکل فاقد ساقه های گلدار یا ساقه های طویل و بلند، برگهایی غالبا خطی، شکننده و خاردار و کم وبیش سه گوشه و بندرت شبه چمنی و تخت و نوک تیز، گلهای سفید یا قرمز لوله ای با کاسبرگی قیفی یا لوله ای غشایی که مجموعا در سنبله های منفرد یا چندین گلی در سنبله های بدون دمگل و سریعا شکننده و ریزان توده ای یا کپه ای قرار گرفته. گلبرگها سریعا ریزان بوده و کاسبرگهای غشایی آن بیشتر جلب توجه می نمایند.

کلاه میرحسنها یکی از جنسهای بزرگ دارای پراکنش و گسترش زیاد در ایران بوده غالبا در مناطق دامنه ای کوهستانی و ارتفاعات بالا رشد می نمایند و با خارهای فراوان و فرم پشته ای خود قابل تشخیص می باشند. در استان گیلان نیزAcantholimon rudbaricum در اطراف رودبار و منجیل و گونه هایی مانندAcantholimon festucaceum در اطراف

کلیشم وA .esfandiari در عمارلو و پاکوه می رویند.

Acer spp :Aceraceae افراها: تیره افرا

درختان یا درختچه هائی هستند خزان کننده و گاهی شیرا به دار با ساقه ای چوبی و ضخیم و راست و برافراشته با تاجی گسترده و برگهای دمبرگدار متقابل با لوبهای پنجه ای یا گاهی شانه ای. گلهای منظم نر ماده یا یک جنسی و

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 375

گلبرگهای عموما زردرنگ. میوه فندقه بالدار یک دانه ای.

افراها در جنگلهای شمال ایران (کیکم یاAcer monspessulonum در غالب نقاط) می رویند و از گروه درختان چوبده بوده ارزش صنعتی آنها در کاربردها و مصارف گوناگون چوب آنهاست.

رایج ترین گونه های افرا در استان گیلان که در غالب نقاط باز و پرنور، در حاشیه جاده ها و باغها و گاهی مزارع و جنگلهای جلگه ای و کناره های جاده های جنگلی می رویند عبارتند از:

پلت، سیاپلت، بلس Acer velutinum که با برگهای شبه چناری بزرگ و به رنگ سبز تیره از دیگر گونه ها متمایز می گردد.

شیردارAcer cappadocicum گونه دیگری است که صرفا در مناطق جنگلی رویش یافته با برگهای پنجه ای و لوبهای نوک دراز و به رنگ سبز روشن خود قابل تشخیص است و در مناطق مختلف استان از جمله دره سفیدرود، بین رودبار و رشت، اسالم، آستارا، ماسوله و فومن می روید.

افرای سیاه Acer negundo گونه ای است که در سالهای اخیر به ایران وارد شده و اغلب در کنار خیابانها و پارکها و مناطق جنگلکاری شده کشت می شود و دارای برگهای شانه ای یا سه برگچه ای به رنگ سبز روشن می باشد.

کیکم Acer monspessulanum بیشتر در بیشه زارهای استان و در ارتفاعات بالای منطقه در لابلای صخره ها و مناطق کوهستانی می روید.

Aethionema grandiflorum :Cruciferae تیره شب بو

گیاهی است علفی چندساله با ساقه های گل دهنده ساده یا منشعب و شاخه های فراوان به بلندی 15 تا 30 سانتیمتر و برگهای خطی- کشیده و باریک

بدون دمبرگ و گلهای صورتی یا قرمزرنگ.

گیاه فوق الذکر در اغلب نقاط معتدله و معتدله سرد کشور می روید و در استان گیلان در دره سفیدرود روئیده و در اوایل بهار زیبائی خاصی دارد.

Agrimonia eupatoria :Rosaceae غافث یا دوای جگر: تیره گل سرخ

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای راست و برافراشته به بلندی 20 تا 120 سانتیمتر. برگهای اولیه عموما طوقه ای و برگهای شانه ای با 4 تا 13 جفت برگچه با حاشیه ای دندانه اره ای- کنگره ای و برگچه انتهائی بزرگتر.

گلهای زردرنگ این گیاه در گل آذینی سنبله ای- خوشه ای طویل در انتهای ساقه قرار گرفته و میوه آن عموما خاردار است.

این گیاه در استان گیلان بیشتر در مناطق مرطوب کف جنگل و حاشیه نهرها و نیز مناطقی که دارای خاکهای غنی و نور کافی هستند رشد می نماید.

غافث یکی از گیاهان داروئی ایران است که مواد مؤثره آن محتوی تاننها، اسید سیلیسیک، عصاره های تلخ و اسانسهای روغنی است. این مواد قابض بوده و در درمان ترشحات معده ای و روده ای و انواع اسهالها مورد استفاده قرار می گیرند. از ترکیبات موجود در غافث در رفع بیماریهای کبدی و رفع خونریزیها، اخلاط خونی، وجود خون در ادرار و بی اختیاری دفع ادرار در اطفال نیز استفاده می شود.

Ailanthus altissima :Simaroubaceae درخت عرعر: تیره عرعر

درختی است به بلندی 20 متر با ساقه ای راست و تاجی منشعب و شاخه دار با برگهای معمولا متناوب و مرکب شانه ای بزرگ.

گلهای زرد متمایل به سبز کوچک آن غالبا یک جنسی بوده و پایه نر و ماده آن از یکدیگر جداست. میوه آن فندقه بالدار به رنگ ارغوانی یا زرد با دانه ای متورم است. مجموعه میوه ها به صورت گروهی و خوشه مانند می باشند.

اگرچه درخت عرعر بومی ایران نیست، لیکن در سالهای اخیر حالت درختی بومی را پیدا کرده و در اکثر نقاط ایران غرس گردیده یا به صورت خودرو یافت می شود. در استان گیلان در حاشیه ساحلی و جلگه های وسیع جنگلی به خصوص بین بندر انزلی و کپورچال و رضوانشهر

به فراوانی می روید و گاهی نیز آن را در پارکها و حیات منازل می کارند.

اگرچه مصارف داروئی این گیاه برای ایرانیان ناشناخته است و لیکن در

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 376

برخی از کشورها پوست آن را برای دفع کرم کدو و جلوگیری از اسهال بکار می برند.

Albizia julibrisin :Leguminosae شب خسب (شب خوس، هزاربرگ، گل ابریشم، شاغوز، شغوز): تیره نخود

درختی است به بلندی حدود 10 متر با تاجی گسترده و شاخه های فراوان و برگهای دو بار شانه ای و برگچه هائی به تعداد 20 تا 30 جفت. گلهای ارغوانی آن پرچمهائی به طول 2 تا 3 سانتیمتر با کرکهای فراوان دارد که به صورت توده ای و خوشه ای انتهائی قرار گرفته و زیبائی خاصی دارد.

این درخت در جنگلهای خزان کننده خزری در دشتها و جلگه های پست می روید و در اغلب مناطق معتدله سرد آن را در پارکها، حیاط منازل، کنار خیابانها و بلوارها به عنوان درختی زینتی می کارند و یکی از گیاهان زینتی رایج استان گیلان می باشد.

Alcea lineariloba :Malvaceae ختمی، خطمی: تیره ختمی

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای برافراشته و منشعب در بالا با برگهای پوشیده از کرکهای ستاره ای و پهنکی با 3 تا 5 بریدگی عمیق و دمبرگی بلند و مشخص، گلهای زرد یا سفیدرنگ آن در محور برگها یا به صورت خوشه ای در انتهای شاخه ها قرار گرفته اند.

ختمیها در ایران دارای تنوع رویشی زیادی بوده و اغلب به صورت علف هرز در مزارع و باغها، حاشیه جاده ها و مناطق دارای نور کافی رشد می نمایند و گلهای آنها به خاطر داشتن موسیلاژ در درمان سرماخوردگیها به عنوان خلطآور و رفع ناراحتیهای تنفسی مورد استفاده قرار می گیرند.

نمونه فوق الذکر در استان گیلان در دره سفیدرود در حاشیه جاده ها و مناطق با شیبهای تند و مراتع دامنه ای منطقه رشد می نماید، ختمی در ایران دارای گونه های زیادی است انواع اصلاح شده و پرپر آن در باغچه ها و پارکها کشت می شود و با رنگهای متنوع سفید، بنفش، قرمز ... زیبائی خاص می آفریند.

ختمیها جزء گیاهان داروئی شناخته شده اند قسمتهای مختلف به خصوص گلهای آن، محتوی لعاب، انتوسیانها و

تاننهاست و به خاطر اثر نرم کننده خود مسکن و ضد سرفه است. در تمام عفونتهای مجاری تنفس که حتی توأم با تورم باشد و نیز در آبسه و دملهای دهان و حلق، تورم روده، همچنین وقتی که ادرار به سختی خارج می شود مصرف می گردد. لاروس مدیکال جوشانده آن را برای غرغره کردن در مورد آنژین و دمل لثه های دندان تجویز کرده است.

دم کرده گل و برگ ختمی، که در سایه خشک شده باشد، برای درمان انواع زکام، برونشیت، درد گلو، ورم حنجره بسیار مفید است و جوشانده آن به شکل محلول، برای سوختگیهای خفیف و رفع خارشهای کهیر، به صورت شستشو مورد استفاده قرار می گیرد.

ریشه گل ختمی شیرین است و موارد استعمال زیادی دارد. از دم کرده یا جوشانده آن می توان، جهت درمان اسهال خونی و اولسرهای معده سود برد.

Alisma plantago -aquatica :Alismaceae قاشق واش: تیره قاشق واش

گیاهی است علفی چندساله آبزی با ساقه ای برافراشته به ارتفاع 15 تا 100 سانتیمتر با برگهای قاعده ای دمبرگدار بسیار بلند با پهنکی بزرگ،

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 377

تخم مرغی یا بیضوی تا سرنیزه ای پهن کم وبیش نوک تیز و برگهای شناور سرنیزه ای پهن تا تخم مرغی با گلهای سفید تا صورتی رنگ.

قاشق واش یکی از گیاهان پایابی و رطوبت پسند است که در سواحل دریاچه ها، رودخانه ها و نهرها و جویبارها و مناطق مرطوب و باتلاقی و در خاکهای مرطوب و آبهای راکد با جریان ملایم می روید و در استان گیلان از علفهای هرز بسیار مزاحم مزارع برنج بشمار می رود و در سراسر استان پراکنده است. علاوه بر گونه فوق الذکر گونه های A .lanceolatum وA .gramineum نیز در مزارع و مردابهای استان گیلان می رویند.

Allium spp :Liliaceae پیاز: تیره لاله

پیازها گیاهانی هستند چندساله پیازدار و بدون ساقه، پیازها لایه لایه و پوشش دار یا به صورت گروهی متصل به ساقه های زیرزمینی می باشند. برگها در قاعده غلاف دار، نخی شکل، خطی یا تخت یا استوانه ای یا نیمه استوانه ای و اغلب لوله ای نائی شکل، گلها در انتهای دم گل آذین به صورت چتر و اغلب سفیدرنگ یا سفید متمایل به زرد می باشند، لازم به یادآوری است که پیاز نوعی ساقه زیرزمینی تغییر شکل یافته است که به صورت لایه لایه درآمده است.

پیازها در ایران دارای گسترش وسیعی بوده در نقاط مختلف ایران و در شرایط آب و هوائی بسیار متنوع رشد و نمو می نمایند. در استان گیلان به ویژه در مناطق خشک و کوهستانی گونه هائی از این گیاهان می رویند که عبارتند از:

Allium affine/ Allium rubellum

Allium atroviolaceum/ Allium scabriscapum

Allium aucheri/ Alium stamineum

Allium paradoxum/ Allium subvineale

و لیکن گونه هائی مانند پیاز خوراکی Allium cepa یکی از محصولات زراعی استان در

منطقه منجیل و لوشان بوده و زراعت آن در سطح استان نیز گاهی رایج است.

پیاز خوراکی انواع و اقسام کوچک و بزرگ، تند و شیرین، پوست سفید و پوست قرمز دارد که به طور خام و پخته هردو مصرف می گردد. این گیاه دارای ویتامینهای «ب» و «ث» و سرشار از املاح سیترات، استات، فسفات، نیترات و ترکیبات گوگردی و املاح کلسیم، سدیم، پتاسیم، ید، سیلیس و چندین نوع قند است. به کسانی که کارهای فکری دارند، خوردن پیاز که دارای فسفر است توصیه می شود. پیاز هضم مواد نشاسته ای را آسان و خواب را راحت می کند.

پیاز از لخته شدن خون جلوگیری می کند و از زیان آلودگی هوا می کاهد.

همچنین پیاز دارای یک ماده میکرب کش نظیر پنی سیلین است که میکروبهای وبائی شکل را می کشد و باسیلهائی را که سبب مسمومیت غذا می شوند از بین می برد و زهرابه آنها را خنثی می کند. به همین جهت است که طباخان گوشت را همراه پیاز حفظ و نگهداری می کنند و هیچ غذای گوشتی را بدون آن نمی پزند.

خوردن پیاز به صورت خام یا پخته به رشد اطفال مخصوصا کودکان عقب افتاده کمک می کند. پیاز به علت داشتن مواد گوگردی، خون و مجاری تنفسی را ضدعفونی می کند و جهت درمان تنگی نفس، ورم گلو، برنشیت، گریپ و غیر آن مفید می باشد و نیز به علت داشتن گوگرد، موهای سر و صورت را تقویت و از ریزش آنها جلوگیری می کند. در درمان پروستات، بیماریهای کلیوی، ورم ساق پا و روماتیسم مفصلی و نظائر آنها مفید و مؤثر است. پیاز با آن که به هضم غذا کمک می کند و نفخ را از بین می برد خود کمی نفاخ است و

برای جلوگیری از آن بایست از مواد قندی استفاده کرد. خوردن کمی قند، شکر و آب نبات، نفخ ناشی از آن را از بین می برد. برای تسکین درد دندان کافی است کمی آب پیاز را با پنبه آغشته کنند و آن را در حفره دندان کرم خورده بگذارند. در استعمال خارجی برای از بین بردن زگیل و لکه های سیاهی پوست مفید است.

پیاز دارای چندین گونه قند است و با کمک نیتراتهائی که دارد، ادرار را زیاد می کند. در طب سنتی برای جلوگیری از تشمعّ کبدی و سرطان، معالجه ورم پرده خارجی قلب و ذات الریه تجویز می گردد.

پیاز بوی زهم گوشت را از بین می برد و گرفتگی دماغ را که در اثر تنفس در هوای متعفن پیدا شده باز می کند. پیاز دارای انسولین گیاهی و اینولین است و به همین جهت برای مبتلایان به مرض قند مفید می باشد.

در برگ پیاز آنزیمهای مختلف و مقدار زیادی سبزینه وجود دارد، ضمنا نیم پخته پیاز مسکن التهابات و ناراحتیهای مربوط به سوختگی و بواسیر است. پیاز اشک آور است و چشم را ضدعفونی می کند و از فشار آن می کاهد و در عین حال ضرری به چشم نمی زند. پیاز پادزهر سموم است به همین سبب در گذشته خوردن آب پیاز به مقدار زیاد، برای کسانی که مورد حمله سگ هار قرار می گرفتند تجویز می شد. چکاندن آب پیاز در چشم جهت جلوگیری از آبریزش و خارش پلک چشم نافع است و با عسل جهت رفع لکه سفیدی و زخم چشم و ضعف بینائی تجویز شده است.

چکاندن آب پیاز در گوش جهت رفع سنگینی و صدا کردن گوش و پاک کردن چرک آن نافع است. ضماد

کوبیده پیاز بر روی پوست بدن، خون را به سوی جلد می کشد و آن را خوش آب ورنگ می کند. برای برطرف ساختن بوی پیاز خوردن سبزیهای معطر، باقلای خام، گردوی بوداده و نان سوخته مؤثر است. مؤلف کتاب «مفردات پزشکی و گیاهان داروئی ایران» می نویسد:

جوشانده تخم پیاز با شکر و روغن نیز به عنوان مسهل در تبهای حصبه ای به کار می رود. در تحقیقاتی که بر روی پیاز انجام شده به این نتیجه رسیده اند که یکی از ترکیبات کم کننده قند خون که در پیاز موجود است دی فنیل آمین می باشد. دکتر لاکوفسکی که بر روی پیاز تحقیقات زیادی به عمل آورده عقیده دارد که پیاز برای پیشگیری از بروز سرطان مؤثر است. وی در اهمیت پیاز می گوید: ما همچنان روی پیاز مطالعه می کنیم و عقیده داریم که روزی این گیاه ناچیز مطمئن ترین وسیله برای درمان دردهای بشر از کار درآید. همچنین پزشک معروف دیگر روس دکتر توکین می گوید: از لحاظ میکروب کشی، پیاز در درجه اول و سیر در درجه دوم و ترب سیاه و فلفل قرمز در درجه سوم قرار دارند. دکتر توکین پژوهشهای خود را درباره 150 نوع سبزی و گیاه منتشر ساخته و خاصیت میکروب کشی پیاز را در درجه اول اعلام داشته و آن را در نابودی میکروب تیفوئید (حصبه) و باکتریهای تک سلولی بسیار مؤثر توصیف کرده است. همچنین ادوارد کومن متخصص امور شیمیائی نیوجرسی

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 378

آمریکا و بسیاری از مهندسان کشاورزی عقیده دارند که کاشتن پیاز در مزرعه سبب ضدعفونی شدن محصولات دیگری گردیده آنها را از بسیاری آفات مصون می دارد. در گذشته با آب پیاز مرکب نامرئی می ساختند، زیرا جملاتی که

با آب پیاز بر روی کاغذ نوشته شود خوانده نمی شود، اما هنگامی که حرارت داده شود نوشته آن ظاهر می گردد. رنگهای ظروف نیکلی و مسی با پیاز و لکه های مرکب و کلاههای حصیری با پوره پیاز پاک می شود. در ایران قدیم با پیاز چسبی درست می کردند که قطعات شیشه و چینی را به هم می چسبانید.

Allium sativum سیر: تیره لاله

سیر جزو یکی از پیازها محسوب می شود و از نظر مشخصات گیاهی شبیه پیاز است، اما از نظر خواص درمانی با آن متفاوت می باشد. سیر را می توان رایج ترین گیاه مورد استفاده مردم گیلان معرفی کرد که به صورت خام، پخته، سرخ کرده و ترشی مصرف می شود.

قسمتهای مورد استفاده این گیاه، برگ و مخصوصا قطعات پیاز آن است که سرشار از ویتامینهای ب و ث می باشد و مقدار ویتامین ث در نوع بیابانی آن بیشتر است.

ابو علی سینا در کتاب «قانون» در مورد سیر و خواص درمانی آن چنین می نویسد:

«خاکستر سیر (گرد سیر) را عسل مخلوط کنند بهک (لکه های سفید پوست) و لکه خونی زیر پلک را می زداید و داروی داء الثعلب است ... سیر بیابانی را تا تر است بر زخم بدخیم گذارند زخم را به هم آرد ... حقنه (تنقیه) سیر در علاج عرق النسا (سیاتیک) مفید است، زیرا خون و خلط مراری را ریزش دهد ... دید را ناتوان کند و سبب جوشهای داخل چشم شود. سیر پخته گلو را صاف کند و داروی سرفه مزمن است ...»

ابو بکر مطّهر جمالی یزدی در کتاب «فرخ نامه» در خواص درمانی سیر می نویسد:

«... اگر کسی را مار گزیده بود دانه سیر به دو نیمه کنند و بر زخم نهند درد بنشاند.

خوردن سیر بلغم از معده پاک کند و لرزه دست و پای ببرد، و لقوه را نیک بود. و لیک صفرا انگیزد و درد شقیقه و خارش اندام و تاریکی چشم آرد ... از بهر آنک طبع او گرم و خشک است ... و اگر پوست او بسوزانند و با روغن زیت بیامیزند و بر جائی طلا کنند موی برآرد.»

در قدیم از سیر برای پیشگیری از آلوده شدن اماکن به میکرب بیماریهای وبا، تیفوس، حصبه و غیره استفاده می کردند و حتی به طوری که یکی از اطبای قدیم به نام دکتر ویگوروگس Vigouroux توصیه نموده بود، سیر را در موقع شیوع بیماریهای واگیردار، روزانه بر روی نان می مالیدند و یا آن را در سالاد وارد کرده مصرف می نمودند. از سیر به طوری که دکتر لوئپرLoepper و فورستیه Forestier در سال 1921 بررسی کرده اند نه تنها در معالجه غانقاریای ریوی نتایج خوب به دست آمده، بلکه در رفع بیماریهای دیگر ریه و درمان سل روده نیز مؤثر بوده است. سیر در دستگاه هضم نیز یک اثر ضدعفونی کننده قاطع ظاهر می کند. بررسیهای دکتر کروئبرL .Kroeber نشان داد که از سیر نتایج بسیار خوب در رفع اسهالهای ساده، دیسانتری، ورم روده با منشأ عصبی، قولنجها، سوء هضم و عوارض آن از قبیل احساس سنگینی و چنگ زدگی در معده و همچنین اتّساع معده به دست می آید. عده ای معتقدند که در سوءهضمهای زمان یائسگی نیز اثر مفید از آن ظاهر می گردد. در مقابل این همه اثرات مفید درمانی، گفته می شود هنوز هیچگونه دلیل علمی قانع کننده ای وجود ندارد تا اثرات درمانی مذکور را بدان نسبت دهند. فقط کرچمرKretschmer در این مورد، اثرات

هضمی سیر را مربوط به ترشح صفرا می داند که مواد ذکر شده: موجبات آن را در بدن فراهم می سازند.

سیر در پائین آوردن فشار خون تأثیر می نماید. زیرا مصرف آن موجب اتّساع شارئین و مویرگها می شود و به نظر می رسد که بر روی حرکات و انقباضات قلب نیز اثر مفید ظاهر کند. بررسیهای دانشمندی به نام ریپرژرW .Ripperger در سال 1937 نشان داد که بسیاری از سالخوردگان با خوردن سیر موفق به پائین آوردن فشار خون و رفع تصلب شرائین شده اند. یکی از محققان به نام لوران A .Lorand در سال 1933 اظهار داشت: سیر دارای اثر مفید در پیشگیری از بروز سرطان می باشد و با مصرف آن، ضد عفونی روده ها و زیاد شدن ترشّحات صفرا تأمین می شود. می گویند در چین سرطان بسیار کم است، زیرا مردم در آنجا به فراوانی سیر مصرف می کنند.

سیر به علت مدر بودن، در رفع آب آوردن انساج و معالجه استسقاء مؤثر است و از قدیم الایام از این خاصیت درمانی سیر استفاده شده است.

مایرMeyer در سال 1935 برای سیر اثر رفع مسمومیت نیکوتین قائل بود؛ زیرا معتقد بود که با مصرف آن تسکینی در ناراحتیهای ناشی از اثر نیکوتین در عروق و رفع اختلالات قلبی و هضمی در معتادین، ظاهر می شود.

سیر به سهولت کرمک را دفع می کند، عده ای آن را در دفع اسکاریس چندان مؤثر نمی دانند. اما برخی دیگر منجمله دکتر لکلرH .Leclerc ، آن را در دفع این کرم نیز بسیار مؤثر دانسته اند.

در استعمال خارج، سیر دارای اثر ضدعفونی کننده است و می تواند در پانسمان زخمهای غانقاریائی و رفع زخمهای چرکین و همچنین التیام زخمها، مورد استفاده قرار گیرد. در استعمال

خارج اگر کسی گوشش بر اثر عوارض روماتیسم کر شود و یک تکه پنبه را با آب سیر مرطوب کند و در گوش بگذارد ثقل سامعه وی برطرف می شود. سرانجام اگر در گونیهای برنج یا گندم و یا حبوبات دیگر، کیسه های کوچکی که محتوی حبه های سیر است بگذارند هیچوقت دچار حملات و صدمات شپشه نخواهد شد.

از معایب مصرف سیر، بوی ناپسند آن است که به سرعت از راه ریه دفع می گردد. بوی بد سیر را می توان با چند قطره اسانس آنژلیک رفع کرد و یا نیم ساعت پس از مصرف آن، یک عدد سیب رنده شده و یا یک قاشق عسل خورد و یا آنکه برگ جعفری جوید. در مواردی که تحریکی در دستگاه هاضمه وجود داشته باشد باید از مصرف سیر خودداری کرد.

طی سالهای اخیر قرصهائی از سیر درست شده که در داروخانه ها به فروش می رسد و مورد استفاده کسانی است که نمی توانند بوی سیر را تحمل کنند.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 379

Allium porrum تره: تیره لاله

تره که در اغلب نقاط گیلان کوار نامیده می شود در شمار پیازهاست و از سبزیهای مورد مصرف در تمام نقاط ایران است. تره به صورت سبزی خوردن، سبزی آش، سبزی پلو و کوکو و غیره مصرف می شود.

مصرف آن برای مبتلایان به سوء هضم، چاقی، درد مفاصل، نقرس، تصلب شرائین و یبوست دائمی توصیه می گردد. تره از سبزیهای مدر و بسیار مفید است. اثر خلطآور و نرم کننده دارد؛ سوپ آن حبس البول، آب آوردن انساج و سنگ کلیه را درمان می کند در موارد گرفتگی صدا، گریپ، سرفه، ورم گلو و نای و تمام حالات التهابی حاد و مزمن دستگاه

تنفس و سیاه سرفه مصرف می گردد.

Alnus spp :Betulaceae توسکاها: تیره غان

درختانی هستند به بلندی حدود 30 متر با پوستی قهوه ای تیره و شیاردار و شاخه های جوان بدون کرک یا کرکدار و برگهای سبز تیره واژ تخم مرغی یا تخم مرغی با قاعده ای شبه قلبی. میوه و گل این درختان بصورت شاتونهائی است که توسط فلسهائی دانه را دربر می گیرند و عموما پس از رسیدن سیاهرنگ می شوند.

توسکاها عموما در مناطق جنگلی شمال ایران در کنار جاده ها و مناطقی که دارای نور کافی هستند، می رویند و به محض روشن شدن و قطع یکسره جنگل جایگزین سایر درختان صنعتی می گردند. چوب این درختان از نظر صنعتی با ارزش نبوده و بیشتر به مصرف کارهای غیرظریف و تهیه تراورس و تخته می رسد. دو گونه از آن با نامهای توسکا قشلاقی Alnus glutinosa در مناطق پست و توسکا ییلاقی Alnus subcordata در ارتفاعات استان گیلان می رویند.

اگرچه مصارف داروئی این درختان در طب سنتی ایران رایج نیست، اما برگهای جوان و پوست این درختان حاوی تاننها و آنتراکینین هستند و در نتیجه قابض و تلخ بوده در درمان کاتاره روده ای، اسهال مزمن و خونریزیهای داخلی مورد استفاده قرار می گیرند. برگهای تازه و سائیده شده آن برای درمان ترک خوردگی سینه و دملها تجویز می شود.

Amaranthus spp :Amaranthaceae تاج خروسها: تیره تاج خروس

گیاهانی هستند یکساله یا چند ساله علفی با برگهای متناوب و کامل و گلهای فاقد گلبرگ یک جنسی با دو برگک غشائی، درفشی شکل خاردار که به صورت محوری یا سنبله های انتهائی در محور برگها قرار گرفته اند و تولید دانه های سیاهرنگ فراوانی می نمایند.

غالب گونه های Amaranthus در ایران به صورت علف هرز در مزارع، مراتع مزارع آیش باغها و کناره جاده ها و پیاده روها می رویند. در استان گیلان گونه های چندی از این جنس می رویند که مهمترین

آنها عبارتند از: ترشه تره چواش، که به صورت علف هرز در غالب نقاط استان پراکنده شده اند.

برگ انواع تاج خروس در اوایل فصل بهار گاهی به صورت سبزی آش به همراه دیگر سبزیهای صحرائی توسط روستائیان مصرف می گردد.

Anagalis arvensis :Primulaceae آناغالیس: تیره پامچال

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای راست، برافراشته یا خوابیده روی سطح زمین به ارتفاع حدود 5/ 2 تا 70 سانتیمتر با برگهای متقابل یا گاهی فراهم و پهنگی تخم مرغی تا تخم مرغی کشیده، و گلهای آبی تا قرمز با دم گلی نسبتا بلندتر از برگهائی که در کنارش قرار دارند.

آناغالیس گیاهی است که در غالب نقاط ایران از جنوب تا شمال به صورت علف هرز در زمینهای زراعی، حاشیه رودخانه ها، روی خاکهای رسی و شنی و در شیبهای صخره ای می روید. در استان گیلان نیز یکی از علفهای هرز مهم مزارع، باغچه ها و گلدانها و اراضی آیش می باشد.

اندامهای مختلف آناغالیس دارای اثرات درمانی گوناگونی هستند.

اعضای مختلف گیاه دارای دو نوع ساپونین می باشند. ساپونینها طعمی تلخ دارند و از راه خوردن، ایجاد مسمومیّت در انسان نمی کنند. ولی اگر حتی به حالت محلول بسیار رقیق به خون تزریق شوند موجب همولیز و از بین رفتن

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 380

گلبولهای قرمز خواهند شد. ساپونینهای موجود در گیاه، دارای اثری تحریک کننده بر روی پوست و مخاطها می باشند از این جهت مصرف آن نباید بی رویه صورت گیرد، زیرا ممکن است سبب مسمومیّت شخص گردد.

از نظر درمانی آناغالیس گیاهی خلطآور و مدر است و در بیماریهای سینه و دستگاه دفع ادرار می تواند مورد استفاده قرار گیرد. با مصرف این گیاه، اخلاط سینه حالت سیلان و روان پیدا می کند و به سهولت

دفع می گردد. به علاوه سرفه و ناراحتیهای دیگر بیمار از میان می رود.

در استعمال خارج، له شده اعضای گیاه به صورت ضماد یا شیره و یا جوشانده های غلیظ آن بر روی زخمهای دردناک و اولسرها نتایج مفیدی در بردارد. همچنین جوشانده اعضای گیاه به صورت لوسیون، بر روی زخمهای ملتهب و محل گزیدگی حشرات دارای اثرات سودبخشی است و به صورت حمام موضعی پا (قرار دادن پا در جوشانده) نیز در بیماری نقرس مورد استفاده قرار می گیرد.

Anethum graveolens :Umbelliferae شوید: تیره جعفری

گیاهی است یکساله با ساقه ای بدون کرک با رنگ سبز کاهوئی و شاخه های فراوان در بخش فوقانی، برگهای قاعده ای 3 تا 5 بار شانه ای با قطعات طویل نخی شکل و بوئی خوش و گلهای زردرنگ در گل آذین چتری در انتهای شاخه ها.

اگرچه این گیاه به صورت خودرو دیده نمی شود، ولی در اغلب نقاط ایران کشت گردیده به عنوان سبزی پلوئی مصرف می شود. در استان گیلان نیز در غالب نقاط در مزارع و باغها و گاهی باغچه های منازل کشت می شود.

میوه آن اثر نیرودهنده، مقوی معده، هضم کننده غذا، بادشکن، مدر، ضد تشنج، رفع استفراغ، آرام کننده و زیادکننده ترشحات شیر دارد. اضافه کردن مقدار کمی از میوه این گیاه به جوشانده ها اشتهاآور و آرام کننده اعصاب است، امروزه مصرف سرشاخه و برگ شوید برای کم کردن چربی خون و کم کردن کلسترول خون توصیه می گردد.

Apium graveolens :Umbelliferae کرفس: تیره جعفری

گیاهی است دو ساله یا چندساله با برگهای قاعده و ساقه ای یکبار شانه ای و برگهای بالای ساقه سه بخشی با ساقه ای نسبتا راست و پرشاخه در بخش فوقانی و گلهای سفیدرنگ در گل آذین چتری در انتهای شاخه و یا محور برگها.

این گیاه در استان گیلان در دشتهای ساحلی و زمینهای مرطوب اطراف انزلی، لاهیجان و رشت می روید.

نوع اصلاح شده این گیاه به عنوان یکی از سبزیهای خورشتی با ساقه های ضخیم و سفیدرنگ در غالب سبزی فروشیها در فصل زمستان و بهار به فروش می رسد، با ترکیبات گوناگونی که دارد مدر، مقوی معده، ضد اسکوربوت، نیرودهنده، بادشکن، صفرابر و تب بر است. ریشه آن برای درمان آب آوردن انساج، بیماریهای نقرس، روماتیسم، حالات مربوط به زیادی اسید اوریک، خیز عمومی بدن، سنگ کلیه، یرقان، نزله های ششی، آسم

مرطوب، ضعف های مربوط به سیستم عصبی، ضعف عمل معده و بیماریهای مثانه و آلبومینوری مورد استفاده قرار می گیرد.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 381

Arachis hypogaea :Leguminosae بادام زمینی: تیره نخود

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای راست به بلندی حدود 50 سانتیمتر و برگهای شانه ای زوج غالبا دو برگچه ای با برگچه های بزرگ بیضوی تا واژ تخم مرغی بدون کرک و گوشواره های بزرگ به طول 40 سانتیمتر.

گلهای پروانه آسای زردرنگ با دمگل بلند و غالبا محوری و منفرد با میوه ناشکوفای زیرزمینی، استوانه ای مشبک با 1 تا 3 دانه که در فواصل دانه ها بهم آمده و دارای فرورفتگی می باشد از مشخصات این گیاه است.

بادام زمینی یکی از گیاهان زراعی استان گیلان است و مردم محلی آن را در باغها و باغچه های خود به خاطر دانه های لذیذ آن کشت می نمایند. بیشترین رویشگاه و محل زراعت آن در اطراف آستانه اشرفیه است.

بادام زمینی یا پسته زمینی که در خارج به آراشید معروف است بیشتر در گیلان و مخصوصا آستانه اشرفیه پرورش می یابد. بادام زمینی فقط در آب و هوای گرم و مرطوب رشد پیدا می کند. زمینهای شنی و آهکی بهترین محل برای کشت این محصول است. محل کشت مخصوصا باید به حدّ کافی مرطوب و نرم باشد تا ریشه گیاه بتواند به آسانی در آن فرو رود و محصول دلخواه را حاصل نماید. شادروان استاد پورداود در مورد چگونگی آشنائی مردم گیلان با بادام زمینی و کشت آن در این منطقه در کتاب «هرمزدنامه» چنین می نویسد:

«پسته زمینی از گیاهانی است که از امریکا به ایران آمده و نام فارسی پسته زمینی به خود گرفته است، در یزد به پسته زمینی، بادام کوهی و در

شهرهای مختلف ایران بادام زمینی و یا بادام شامی و در آذربایجان به آن پستخ [فستق می گویند. من نخستین بار آن را در بیروت دیدم و در تابستان 1289 هجری خورشیدی که به رشت، شهر زادگاهی خود برمی گشتم مقداری از آن را که در سوریه فستق العبید می گویند با خودم آوردم و به پدرم دادم. او دهی در یک فرسنگی شهر به نام آتشگاه داشت که در آنجا کاشته شد و پس از بیست و هفت سال که به ایران برگشتم یکی از محصولات بزرگ گیلان را پسته زمینی دیدم که در آستانه اشرفیه کشت آن زیاد شده است. حالا نمی دانم که این محصول نتیجه همان مقداری است که من با خود به ایران آوردم و یا دیگری پس از من به ایران آورده و کشت آن را رواج داده است. چون این گیاه در زمینهای شنی خوب پرورش می یابد کرانه های دریای خزر بهترین محلّ کشت آن است و امید است که کشت و زراعت آن روزبروز زیادتر شود ...» از نظر ترکیبات شیمیایی در آراشید مقدار قابل ملاحظه ای گلوسید (آمیدن)، مواد چرب، مواد پروتئیک، کولین، بتائین، مواد ازته، و ویتامین های A ،B ،F وD وجود دارد. مقدار مواد فوق برحسب آب و هوا در کشورها و مناطق مختلف فرق می کند. علاوه بر آن، آراشید دارای ماده ای است که خون افراد مبتلا به بیماری هموفیلی را بند می آورد. ضمنا وجود ویتامین های B 1 وD در پوسته های قرمز و در لپه های دانه محقّق گردیده است که اغلب این پوسته ها پس از بو دادن به آسانی از لپه ها جدا می گردند و یا تمایل سریع به جدایی دارند.

آراشید برای

تغذیه در نقاط بومی گیاه به کار می رود و در بعضی نقاط دانه های سرخ کرده و بوداده آن را مصرف می کنند. در امریکا دانه های آراشید را کباب می کنند و به مصرف می رسانند و علاوه بر آن یک نوع چربی آراشید به نام کره آراشید نیز در این کشور مصرف می شود.

روغن آراشید مصارف صنعتی و غذائی فراوان دارد. روغن آراشید یک حلّال افیسینال است. از ریشه، برگ و دانه های یک نوع آراشید که بومی آفریقای استوائی است، بر ضد تب های صفراوی هماتوریک استفاده به عمل می آید و نیز در بعضی مناطق دانه های آن را بو می دهند و به نام قهوه سیاه به جای قهوه اصلی به مصرف می رسانند.

روغنی که از دانه های آراشید گرفته می شود بسیار خوشمزه است و با روغن زیتون برابری می کند. در سراسر اروپا روغن آراشید را همراه با سالاد و اغلب اغذیه به مصرف می رسانند. بدین سبب آراشید در اروپا به اسامی:

پسته زمینی، بادام زمینی، گردو زمینی، فندق زمینی، لوبیا زمینی، بلوط زمینی و فندق نخودی نیز نامیده می شود.

همچنین از نظر خواص درمانی، روغن آراشید به علّت دارا بودن ویتامین F (اسید آراشیدونیک) و فقدان کلسترول خالص، برای افرادی که چربی خونشان زیاد است مفید می باشد و از بروز بیماری آتروم (جمع شدن چربی در جدار شریانها) جلوگیری می کند.

در روغن بادام زمینی استرولی وجود دارد که اثر ضد کلسترول حقیقی دارد. برای افرادی که چربی خونشان (کلسترول) زیادتر از حدّ طبیعی باشد و یا افرادیکه دچار سکته قلبی شده اند نه تنها مفید است بلکه نقش دارویی و درمانی مؤثّر هم دارد. زیرا امروزه معلوم گردیده است که اگر مقدار مصرف این قبیل روغن های مایع

زیاد شود کلسترول خون بالا نمی رود بلکه پایین هم می آید. بادام زمینی به علّت دارا بودن ویتامین های گروه(B) برای رفع بی قوتی ماهیچه ها، کمبود فشار خون، خستگی شدید، گیجی، بی حوصلگی، بهت زدگی، ترس و دلهره مفید است. همچنین مصرف بادام زمینی برای کودکان مبتلا به راشیتیسم مفید و مؤثّر است. نیز اخیرا به ثبوت رسیده که ویتامین(D) موجود در بادام زمینی مقدار اسید و ترشّحات معده را زیاد می کند و باعث افزایش اشتها می گردد؛ بنابراین در رشد و نموّ کودکان در حال رشد بی نهایت سودمند است.

برای رفع پوسته پوسته شدن کف دست می توان از روغن آراشید سود جست و با مالیدن آن روزی چند نوبت، به درمان این عارضه پرداخت. روغن آراشید برای درمان شوره سر و ریزش مو نیز مؤثّر است. برای این منظور لازم است روغن آراشید را روی پوست سر بمالند و پس از نیم ساعت آن را با سدر بشویند.

نظر به اینکه آراشید دارای اسیدهای آمینه (آرژی نین- هیستیدین- سیستین لیزین) می باشد که فاقد مواد سلولزی است در خوردن آن نباید افراط کرد، زیرا سبب یبوست شدید مزاج می گردد.

Arctium lappa :Compositae باباآدم: تیره کاسنی

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای ضخیم و کرکدار پنبه ای تار

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 382

عنکبوتی سفید و شیاردار و منشعب و شاخه دار از قاعده یا در بخش فوقانی با برگهائی با پهنک بزرگ قلبی شکل.

گلهای آن لوله ای قرمزرنگ مجتمع و کپه ای است که توسط برگهای تغییر شکل یافته ای به نام برگه های (گریبان) سرعصائی و قلاب مانند دربرگرفته شده اند.

باباآدم در مناطق مرطوب سایه، کنار نهرها و جویبارها، در حاشیه جاده ها و باغها و در حاشیه مزارع می روید و از برگهای بزرگ و کپه هائی که با

برگه های قلاب مانند خود به لباس یا موی انسان و پوست چهارپایان می چسبند شناخته می شود و بخاطر داشتن برگهای بزرگ آن را باباآدم نامیده اند. البته در زبان فارسی باباآدم تقریبا به کلیه گیاهانی که برگهای بزرگ و پهن دارند اطلاق می گردد.

ریشه باباآدم دارای اثر تصفیه کننده خون، مدر و معرق بوده برای رفع نقرس، رماتیسم، رفع عوارض سیفلیس و در درمان بیماری قند بکار می رود.

ریشه باباآدم محتوی اینولین، اسانسهای روغنی، لعاب، تاننها و مواد ضدمیکروبی و ضدباکتری است. از ریشه باباآدم همچنین در دفع خیز عمومی بدن، سنگ کلیه، رفع جوشهای صورت، دانه های غرور و بیماریهای پوستی، رماتیسم و قولنجهای کبدی و نزله ای ششی استفاده می شود.

Armeniaca vulgaris :Rosaceae زردآلو: تیره گل سرخ

درخت یا درختچه ای است با تنه راست و پرشاخه با پوستی در جوانی قرمز متمایل به قهوه ای و در سنین بالاتر سیاه رنگ و غالبا شیاردار و گاهی خاردار. برگهای آن تخم مرغی پهن با حاشیه ای دندانه اره ای و بدون کرک به رنگ سبز روشن و خزان کننده است. گلهای سفیدرنگ آن به صورت منفرد یا دوتائی قبل از تولید برگ ظاهر گردیده و میوه آن آبدار به رنگ زرد روشن تا زرد تیره است.

زردآلو یکی از درختان میوه کاشته شده در ایران می باشد و نوع اصلاح شده آن قیسی نامیده می شود.

این درخت بیشتر در مناطق معتدله و معتدله سرد کشت می گردد و اگرچه ممکن است در استان گیلان کمتر غرس شود لیکن میوه آن در فصل بهار جایگاه خاصی در میان میوه های مصرفی مردم دارد.

Artemisia absinthium :Compositae افسنطین: تیره کاسنی

گیاهی است علفی چندساله معطر با ساقه ای راست و پرشاخه در بالا پوشیده از کرکهای کوتاه- خاکستری و با ساقه های عقیم بسیار در کنار ساقه اصلی و ساقه بارور منفرد یا چندتائی راست و استوانه ای با شیارهای کم عمق به ارتفاع 50 تا 120 سانتیمتر پوشیده از برگ.

افسنطین یکی از گیاهان داروئی ایران بوده و اغلب در مناطق شمالی ایران در مناطق مرطوب و با خاک نسبتا خوب رشد می نماید در ارتفاعات کوهستانی گیلان در اطراف دیلمان و اسپیلی، اسالم و آستارا می روید و با برگهای نقره ای رنگ خود کاملا مشخص است.

سرشاخه برگدار این گیاه حاوی ماده مؤثره اسانس روغنی است که محتوی تویول و شیره تلخ، ابسین تین، اسیدهای آلی و تاننها است. قسمتهای محرکه آن تلخ بوده در درمانهای داخلی یا به صورت مخلوط برای تحریک اشتها، ترشح معده و صفرا، علیه

قولنج های روده ای، به عنوان تقویت معده، مقوی قلب، تب بر، مدر، قاعده آور، ضد کرم و ضد عفونی کننده بکار می رود. در دفع اسهالهای مزمن، نفخ و تب نوبه اثر عالی دارد. سرعت جریان خون را زیاد و ترشح ادرار را افزایش می دهد.

گونه ای از آن که در سواحل دریای مازندران، از گیلان تا آستارا می روید، در رشت و اطراف آن به «واش» و «گندواش» معروف است.

ابو علی سینا در کتاب «قانون» می نویسد: افسنطین لباس را از بید و گزند حشرات نگاه می دارد و اگر با مرکب ترکیب شود رنگ مرکب ثابت می ماند و تغییر رنگ نمی دهد و کاغذ را از موش خوردگی محفوظ می دارد ... افسنطین رنگ و روی را زیبا می کند، برای داء الثعلب (موخوره) و داء الحیه (فلس فلس شدن پوست) مفید است. لکه های بنفش زیر چشم را می زداید و فوائد دیگری نیز دارد ... بخار پخته شده آن درد گوش را تسکین می دهد ... ضماد آن در مداوای ورمهای پشت گوش، درد گوش و رطوبتهای گوش اثر مثبت دارد.

تناول آن با عسل از سکته جلوگیری می نماید ... هرنوع افسنطین و به ویژه نوع نبطی آن اگر به صورت ضماد درآید و به زیر چشم ببندند برای معالجه هرنوع درد کهنه و تیرگی چشم مفید است و اگر آن را با می پخته ضماد کنند و بر چشم نهند ضربان چشم، ورم چشم و جوش چشم را از بین می برد ... اگر پخته و افشره افسنطین را به مدت ده روز و هرروز به اندازه سه بولوس (6/ 1 مثقال) سر بکشند در باز گردانیدن اشتها تأثیر عجیبی دارد. شربت افسنطین معده را تقویت می کند و در بسیاری از

حالتها مفید است. اگر کسانی که یرقان دارند، افشره افسنطین را به مدت ده روز و هرروز به اندازه سه اوقیه (معادل هفت مثقال) تناول نمایند فایده می بینند. شربت نامبرده برای مداوای استسقاء نیز مفید است ... افسنطین را چنانچه با عدس یا برنج بپزند و بخورند کرمها را از بین می برد. افسنطین مخلوط با سنبل باد شکم و معده را چاره ساز است. اگر افسنطین را با روغن حنا مرهم کنند و بر کبد و بر تهیگاه بمالند درد کبد و تهیگاه تسکین می یابد و اگر آن را با روغن گل سوری (محمدی) مرهم کنند یا با گل سوری مخلوط کنند درد معده را از بین می برد و سفتی آن را برطرف می کند ... افسنطین در بیرون راندن بول و روان کردن حیض ... و مداوای تب کهنه نافع است. در گذشته که پنی سیلین و داروهای میکروب کش کشف نشده بود، افسنطین بهترین داروی ضد میکروب به حساب می آمد و در مواقع شیوع امراض مسری مانند طاعون تجویز می گردید. همچنین افسنطین تب بر و ضد یرقان و مانع آب آوردن انساج بدن است و در درمان اسهال مزمن مؤثر می باشد. ضماد پخته نمک زده این گیاه، بر روی زخمهای عفونی و تاولهای چرکین، اثر ضد عفونی کننده، مفید و التیام بخش دارد. برای این کار از تنتور آن نیز می توان استفاده کرد. افسنطین سرعت جریان خون را زیاد کرده خون را

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 383

به سوی خود جذب می نماید و برای رفع ترشحات زنانه مفید و مؤثر است.

افراد مبتلا به حساسیت و مبتلایان به خونریزی و ناراحتیهای جهاز هاضمه و زنان باردار باید از مداوا توسط

افسنطین پرهیز نمایند و بیمارانی که آن را مصرف می کنند از مصرف پی درپی خودداری کنند، زیرا این گیاه دارای اسانسی با ترکیبات سمی است و مصرف مداوم آن ایجاد مسمومیت می نماید.

Artemisia annua :Compositae گندواش: تیره کاسنی

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای راست و در بالا منشعب و شاخه دار بدون کرک یا کمی کرکدار به ارتفاع حدود 30 تا 100 سانتیمتر با برگهائی دارای دمبرگ بلند و پهنگی با بریدگیهای زیاد سرنیزه ای، کامل یا دندانه ای و اغلب به رنگ سبز روشن و برگهای فوقانی کوچکتر و تقلیل یافته، گلهای کپه ای در گل آذین پانیکول مانند و باز و با شاخه های فراوان.

گیاه مذکور یکی از نباتاتی است که در محدوده جنگلی شمال ایران از آستارا تا آشخانه می روید و به صورت علف هرز در غالب نقاط مانند حاشیه جاده ها، مزارع، مزارع آیش، برنج زارها، حاشیه باغها و پارکها و خیابانها دیده می شود. در استان گیلان نیز کمتر جائی است که گندواش در آن وجود نداشته باشد.

Artemisia vulgaris :Compositae برنجاسف: تیره کاسنی

گیاهی است علفی چندساله کرکدار با ساقه ای مشخص و چندتائی و پرشاخه و منشعب در بخش فوقانی کرکدار یا بدون کرک به ارتفاع 30 تا 200 سانتیمتر عموما قهوه ای خوشرنگ با گلهای قاعده شانه ای بخش با دمگل کوتاه و قطعات سرنیزه ای نوک تیز با شانه ای بریده به صورت نامنظم دندانه ای اره ای یا کامل و بدون دندانه به رنگ سبز تیره در سطح فوقانی و پوشیده از کرکهای پتوئی متراکم سفید رنگ در سطح زیرین.

گلهای کپه ای آن در گل آذین پانیکول باز با شاخه های بلند گسترده یا راست و با شاخه های کوچک کم قرار گرفته اند.

برنجاسف یکی از علفهای هرز حاشیه جاده ها و مناطق جنگلی شمال ایران بوده در گیلان در اطراف بندر انزلی، اسالم، جاده اسالم به خلخال، اطراف آستارا، لاهیجان و رودسر می روید. جنبه داروئی و مصارف داروئی برنجاسف عموما شناخته شده می باشد به عنوان داروی تلخ، معطر، مقوی معده،

ضد تشنج مدر، قاعده آور ضد کرم به کار می رود. دم کرده اعضای این گیاه مخصوصا ریشه آن مقوی دستگاه هاضمه بوده در رفع کم خونی و ضعف عمومی بدن، رفع اختلالات مربوط به سیستم عصبی مانند استفراغها، دردهای عصبی، صرع و هیستری به کار می رود، اثر نرم کننده، ضدعفونی کننده جهاز هاضمه و ضد انگل بودن آن قابل توجه است. در گذشته مبتلایان به انگل از دم کرده این گیاه استفاده می کردند.

Asperugo procumbens :Boraginaceae تیره گل گاوزبان

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای گسترده روی سطح زمین به ارتفاع حدود 40 سانتیمتر و برگهای پائینی متناوب و فوقانی متقابل تا دوتائی و غالبا با کرکهای بسیار و چسبنده و گلهای بدون دمگل به رنگ آبی ارغوانی یا بنفش شونده و میوه های فندقه ای گلابی شکل با سطحی دارای زگیلهای کوچک.

گیاه فوق الذکر یکی از علفهای هرز مزارع، مزارع آیش، حاشیه مزارع و باغها و مناطقی با خاکهای آهکی و میان صخره هاست. در استان گیلان نیز از علفهای هرزی است که در اکثر نقاط به چشم می خورد. در کتاب شلیمر پزشک مخصوص ناصر الدین شاه از آن به عنوان بادرنجبویه نام برده شده که غلط است و گیاه فوق الذکر هیچگونه ارزش داروئی شناخته شده ای ندارد.

نام بادرنجبویه برای گیاه Dracocephalum moldavica صحیح است که در قسمتهای وسیعی از آذربایجان کشت می شود و عرق آن به عنوان دارو به مصرف می رسد.

Aster altaicus :Compositae ستاره ای: تیره کاسنی

گیاهی است علفی دوساله یا چندساله با ساقه ای راست و منشعب و پرشاخه به رنگ سبز یا خاکستری و شاخه های کوچکی که در انتها به یک گل منتهی می شود. به ارتفاع حدود 20 تا 100 سانتیمتر.

گلهای آن مجتمع کپه ای به رنگ آبی آسمانی بسیار خوشرنگ می باشد.

ستاره ای، یکی از گیاهانی است که در مناطق مختلف معتدله و معتدله سرد ایران رویش یافته بیشتر در کنار جویبارها و مناطق مرطوب و دامنه ای کوهستانی و در استان گیلان در دره سفیدرود و ... می روید.

نوعی از ستاره ای امروزه در باغچه ها و حیاط منازل و گاهی پارکها کشت می گردد که با گلهای بنفش یا آبی متمایل به بنفش فراوان خود و فرم رویشی پشته ای و کپه ای به نظر می رسد پارچه ای آبی رنگ

را بر سر آن کشیده اند.

گونه دیگری از این جنس به نام Aster alpinus در ارتفاعات اسالم می روید.

Atropa belladonna :Solanaceae بلادون، شابیزک (شاهبیزک): تیره سیب زمینی

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای پرشاخه و منشعب در بالا به ارتفاع حدود 50 تا 200 سانتیمتر و برگهائی با دمبرگ کوتاه تخم مرغی- بیضوی، نوک دار، و گلهای بنفش متمایل به قهوه ای با رگه های قهوه ای رنگ، نسبتا درشت منفرد و محوری که کاسبرگ آن نیز به مرور زمان رشد کرده کم وبیش متورم به نظر می رسد. میوه آن بسته ای سیاهرنگ شفاف می باشد.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 384

بلادون گیاهی است که رویشگاه اصلی آن جنگلهای شمال ایران است و در استان گیلان نیز در مناطق مختلف جنگلی وجود دارد.

بلادون دارای الکالوئیدهای آتروپین، هیوسیامین، بلادونین، آتروپامین، اسید کریزاتروپیک می باشد دارای مصارف داروئی بسیار است از جمله بر روی سلسله اعصاب تأثیر کرده اثر آرام کننده و ضد تشنج دارد. در درمان بیماریهای آسم، سیاه سرفه، صرع، بی اختیاری دفع ادرار، سرعت انزال، دردهای معدی قولنجهای ناشی از مسمومیت سرب، یبوستهای مقاوم، دردهای آپاندیسیت، ناراحتیهای بواسیر، دریاگرفتگی، سرگیجه، قولنجهای کبدی و کلیوی، اسپاسمهای ناحیه مقعد و مهبل، ترشح عرق شبانه مسلولین به کار می رود.

Bellis perennis :Compositae مینای چمنی: تیره کاسنی

گیاهی است علفی چندساله با برگهای طوقه ای قاشقی شکل و بدون ساقه ای مشخص. گلهای سفید یا سفید متمایل به قرمزرنگ آن به صورت مجتمع و کپه ای روی دم گل آذین بلندی قرار گرفته است.

همانگونه که از نام آن برمی آید یکی از گیاهانی است که در چمن زارها و مناطق مرطوب رویش می یابد و در استان گیلان نیز در ارتفاعات اطراف عمارلو، رودبار، ماسوله و گردنه حیران رشد می نماید. نوع اصلاح شده آن به همین نام در فصل بهار به همراه بنفشه سه رنگ و همیشه بهار در باغچه ها و پارکها و حیاط منازل به عنوان گیاهی زینتی کشت می گردد.

Butomus umbellatus :Butomaceae هزار نی: تیره هزار نی

گیاهی است، علفی چندساله بدون کرک، آبزی یا رطوبت پسند و پایابی و ساقه های متعدد برافراشته به ارتفاع حدود 40 تا 150 سانتیمتر. با برگهای خطی عموما متناوب و غلافی مشخص در قاعده کمی پیچیده و نوک دراز.

گلهای زیبای سفید با رگه های ارغوانی آن در گل آذینی چتری و انتهائی قرار گرفته اند.

هزارنی در دریاچه ها، استخرها، نهرها و جویبارها، مناطق باتلاقی و مردابی و آبهای کم عمق می روید. در غالب نقاط مردابی استان گیلان مانند بندر انزلی، مرداب امیر کلایه و آبگیرهای اطراف صومعه سرا، رشت، فومن و لاهیجان دیده می شود.

Buxus hyrcanica -Buxus sempervirens :Buxaceae شمشاد خزری، کیش: تیره شمشاد

درخت یا درختچه ای است به ارتفاع حدود 12 متر، غالبا به صورت درختچه ای همیشه سبز در جنگلهای شمال ایران در جلگه های پست می روید.

شاخه های جوان آن چهارگوشه و برگهای متقابل آن تخم مرغی- بیضوی با رنگ سبز تیره در سطح فوقانی و سبز روشن در سطح زیرین است. این درختچه در استان گیلان در غالب جلگه های جنگلی تا ارتفاع 300 متر در اطراف جاده انزلی به آستارا، اسالم به خلخال و مناطق دیگر استان دیده می شود.

درختچه فوق الذکر با داشتن برگهای همیشه سبز، زیبائی خاصی داشته و

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 385

چوب بسیار خوشرنگ آن در کارهای دستی استفاده های گوناگونی دارد و از سرشاخه های بریده آن نیز برای گل آرائی در غالب گلفروشیها استفاده می شود.

برگ شمشاد دارای طعم تلخ بوده حاوی تاننها، الکالوئیدبوکسین و اسانسهای روغنی است. دم کرده آن در صورت بالا بودن درجه حرارت بدن یا ورم مجاری صفراوی و ادراری مؤثر بوده و تب بر نیز می باشد. در مصارف خارجی از برگهای این گیاه برای تهیه کمپرسها با حمامهای ضد درد روماتیسم، نقرس و بیماریهای پوستی استفاده می شود.

Caesalpinia gilliesii :Caesalpinaceae ابریشم مصری: تیره ارغوان

درختچه یا درختی است کوتاه به ارتفاع حدود 3 متر با شاخه های نسبتا فراوان به رنگ قهوه ای متمایل به سیاه با لکه های سفید و برگهای مرکب شانه ای با حدود 10 جفت برگچه بیضوی شکل.

گلهای زیبای درشت و زردرنگ آن در خوشه های انتهائی دارای پرچمهای بلندی به طول 6 تا 7 سانتیمتر و به رنگ قرمز است که از گلبرگها بلندتر بوده و زیبائی خاصی به آن می بخشد، میوه آن لوبیائی شکل است.

این درختچه بومی ایران نیست، لیکن در سالهای اخیر به صورت زینتی در اکثر نواحی معتدله و

معتدله سرد کشت گردیده و در استان گیلان نیز گاهی در بلوارها و حاشیه خیابانها و پارکها دیده می شود.

Calendula officinalis :Compositae همیشه بهار: تیره کاسنی

گیاهی است علفی یکساله یا چندساله با ساقه ای برافراشته و پرشاخه در بالا و عموما معطر به ارتفاع حدود 10 تا 50 سانتیمتر با برگهای کامل یا دندانه سینوسی بدون دمبرگ با گل آذینی پرشاخه و گلهای مجتمع کپه ای با گلچه های کناری زبانه ای زرد مایل به نارنجی بسیار خوشرنگ و گلهای میانی طبق لوله ای. میوه آن فندقه ای است که در سطح پشتی دارای چروکهای عرضی و غده دار می باشد.

همیشه بهار یکی از گیاهانی است که در غالب نقاط ایران به عنوان زینتی در باغچه ها، پارکها و حیاط منازل به همراه بنفشه سه رنگ، مینای چمنی و امثال آنها کاشته می شود. در استان گیلان نیز در پارکها، باغچه ها و بلوارها کشت می گردد.

گل همیشه بهار تصفیه کننده خون، قاعده آور و التیام دهنده بوده و نیرودهنده و ضد تشنج می باشند، از آن برای تحریک فعالیت کبدی و خصوصا صفرا استفاده می شود. برای تسکین اسپاسمهای معده یا روده ای نیز به کار می رود.

در مصارف خارجی با اثر دادن بر روی زخمهای سطحی، سوختگی، سرمازدگی و رفع دانه های جلدی و اگزما اثر مفید دارد و در رفع جوشهای صورت، کورک، پینه بستن دست یا پا، میخچه و زگیل مفید می باشد. گل همیشه بهار در معالجه بیماریهای پوستی نیز به کار می رود.

Calligonum persicum :Polygonaceae اسکنبیل: تیره علف هفت بند

درختچه ای است پرشاخ و توده ای به بلندی حد اکثر 2 متر با شاخه های خمیده و سفیدرنگ و شاخه های کوچک نازک و ظریف، با برگهای درفشی شکل و ریزان. گلپوش سفیدرنگ آن در انتهای شاخه به صورت خوشه ای و نسبتا متراکم قرار گرفته میوه های بالدار و غشائی آن در انتهای بالها دارای رگه های بسیار بوده به رنگ قرمز خوشرنگ و زیباست.

این درختچه در استان گیلان فقط در دره

سفیدرود در حوالی منجیل و رودبار در دامنه های کوهستانی منطقه می روید و شاید بتوان آن را انحصاری این ناحیه دانست. انواع دیگر این درختچه در ایران که تعداد آنها به 17 گونه می رسد بیشتر در خاکهای شنی و دشتها و بیابانهای ایران می رویند و غالبا در کارهای حفاظت خاک و تثبیت شن به کار می روند.

Calystegia silvatica :Convolvulaceae تیره پیچک

گیاهی است علفی با ساقه ای پیچنده و بالارونده به طول 4 متر یا بیشتر با برگهای بزرگ کم وبیش پیکانی یا قلبی با لبه ای کامل و گلهای سفید درشت و قیفی شکل به طول 55 تا 75 میلیمتر.

گیاه فوق الذکر انحصاری شمال ایران بوده رویشگاه آن حاشیه جنگلها، بیشه زارها و پرچین حاشیه باغها و مزارع می باشد و شاید بتوان گفت یکی از معمولی ترین گیاهان جنگلهای شمال ایران است.

Camellia japonica :Theaceae کاملیا: تیره چای

درختچه ای است همیشه سبز با شاخه های فراوان به ارتفاع 2 تا 4 متر با برگهای پهن بیضوی یا تخم مرغی به طول 5 تا 8 سانتیمتر و با لبه ای دندانه اره ای و بدون کرک به رنگ سبز تیره و کاملا درخشان با گلهای پرپر (نوع کاشته در ایران) قرمز یا سفید و بسیار زیبا که عموما در ماههای فروردین تا اردیبهشت و اوایل خرداد گل داده و زیبائی خاصی دارد.

این گیاه در استان گیلان در پارکها، باغچه های منازل غالبا به خاطر جنبه زینتی آن کشت می شود.

میوه کاملیا به صورت پوشینه، سه قسمتی و محتوی یک یا دو دانه است.

کاملیا انواع مختلف دارد که هرکدام دارای اختصاصات معینی هستند.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 386

Camellia sinensis or Thea sinensis :Theaceae چای: تیره چای

درختچه و یا گاهی درختی است همیشه سبز و با ساقه ای پرشاخه و غالبا درهم رفته، با برگهای چرمی دارای دمبرگ کوتاه، بیضوی تا بیضوی باریک و لبه ای دندانه دار به داخل خمیده.

گیلان مرکز تولید چای ایران است. در برخی از نقاط دیگر کشور ما نظیر مازندران نیز چای کشت می شود ولی محصول هیچ نقطه ای از نظر کیفیت با محصول چای گیلان- مخصوصا لاهیجان- قابل قیاس نیست.

استفاده از چای به عنوان آشامیدنی گرم با آنکه در ایران سابقه طولانی ندارد، ولی امروزه رایج ترین و اساسی ترین نوشیدنی مورد نیاز تمام طبقات مردم ایران است. این آشامیدنی رایج، مصرف درمانی قابل توجّهی نیز دارد که کمتر مورد توجّه مردم است.

قسمت مورد استفاده درختچه همیشه سبز چای، برگها و به ویژه جوانه های انتهائی آن است که در اصطلاح محلّی گیلان به آن ذپّه Zappe می گویند. این برگها و جوانه ها پس از بو دادن و انجام

یک رشته اعمال مخصوص به صورت چای سبز و سیاه درمی آیند و جهت مصرف به بازار فروش عرضه می گردند.

چای سبز از بو دادن برگهای تازه بدون دمبرگ، به عمل می آید که آنها را در طشتهای بزرگ می ریزند و بلافاصله حرارت می دهند. وقتی برگهای چای را مدّتی بگذارند تا تخمیر گردد، محصولی که از آنها فراهم می آید، چای سیاه نام دارد.

درباره چگونگی کشف چای افسانه های گوناگونی وجود دارد. همچنین در مورد آشنایی اروپائیان با این گیاه مفید و چگونگی انتقال آن به کشورهای اروپائی در کتابها آمده است که زادگاه چای، کشور چین بوده که از آنجا به هند رفت و مردم آسیا با چای از چند هزار سال پیش آشنائی داشتند، ولی اروپائیان از پانصد سال پیش با چای آشنا شدند. چای را نخستین بار انگلیسیها از مستعمره هند به انگلیس بردند، ولی راز آن را تا سیصد سال فقط برای خود نگه داشتند. تا اینکه از دویست سال پیش ناگهان بروز یک تصادف، پای چای را به آلمان و از آنجا به اروپای غربی و بعد به اروپای شرقی باز کرد.

ماجرای تصادف مزبور در «تاریخ چای از آسیا تا اروپا» ذکر گردیده که خلاصه آن به نقل از کتاب «نسخه های تندرستی از طبّ طبیعی» چنین است:

«دویست سال قبل، یک کشتی بادبانی انگلیسی که از هندوستان به انگلستان می رفت و محموله چای با خود داشت، در نزدیکی سواحل دریای شمال دستخوش طوفان شد و امواج کوه پیکر، این کشتی را برداشته در ناحیه واسرکانت، از نواحی شرقی آلمان، به خشکی بردند و به گل نشاندند. اهالی واسرکانت، وقتی به سراغ کشتی رفتند آن را تهی از

ملوان و ناخدا و در عوض مالامال از نوعی سبزی خشک و سیاه رنگ دیدند. آنها در طول عمر خود هرگز چای ندیده بودند. از عطر چای خوششان آمد و آن را به خانه بردند و با مقداری روغن در ماهی تابه ریخته، سرخ کردند و از آن غذائی ترتیب دادند.

لیکن مزه این غذا به مذاق آنان خوش نیامد. آنگاه نمونه گیاه مزبور را به پایتخت فرستادند و از افراد مطلّع و صاحب نظر برای شناسائی این مادّه کمک خواستند. تا شش ماه بعد، به دنبال یک سلسله اقدامات سیاسی و دولتی و جاسوسی دریافتند که آن مادّه خشک، گیاه چای نام دارد و به منظور تهیّه یک نوشیدنی مطبوع و آرام بخش به کار می آید.»

کشت و صنعت و رواج مصرف چای در ایران نیز سابقه طولانی ندارد.

اوّلین مزارع چای به همّت محمّد میرزا ملقّب به کاشف السّلطنه، بانی چایکاری در ایران، به سال 1279 شمسی، مقارن با 1901 میلادی در لاهیجان و سپس تنکابن (شهسوار) احداث شد.

زارعین شمال ابتدا از کشت چای استقبال نکردند، لذا بازرگانان کماکان به وارد کردن چای از هندوستان و سیلان ادامه دادند. لیکن موقعی که بر اثر مساعی کاشف السّلطنه پی بردند که بوته چای حدود 90 تا 100 سال عمر می کند و سالی چند بار محصول می دهد کم کم به کشت این گیاه پرسود رغبت پیدا کردند.

بطوری که می گویند کاشف السّلطنه برای نیل به این منظور مثل یک کارگر در مزارع چای کشور چین به کار پرداخت تا به رموز کشت آن آگاهی حاصل کرد؛ سپس در بازگشت به ایران، مقداری از نشاء چای را با خود به گیلان آورد و در لاهیجان به

زمین نشاند و به توسعه آن پرداخت.

گفته شده است که کاشف السّلطنه بذر چای را (که تقریبا شبیه به فندق است ولی پوست آن نازکتر، شکننده تر و سیاهتر از فندق می باشد) با جاسازی و پنهان کردن آن در جوف عصای خویش به ایران آورد و به کشت آن پرداخت.

درخت چای اگر به حال خود رها شود به طور خودرو، به ارتفاع متجاوز از 10 متر می رسد ولی در نمونه های پرورش یافته از 2 متر تجاوز نمی کند.

معمولا از درختچه چای سه بار در هرسال برگ چینی می کنند و تا عمر درختچه به هشت سال یا ده سال برسد بهره برداری از آن همچنان ادامه می یابد و چون از این سنین بگذرد بهره برداری از آن را متوقّف می سازند و می گویند که پیر شده است و دیگر بهره برداری از آن صرفه ندارد.

بهترین زمین برای کشت چای، زمینی است که دارای سنگهای آتشفشانی باشد، زیرا گیاه چای احتیاج به شبه فلز (فلوئور) دارد و آن نیز در این نوع زمینها فراوان است. به این دلیل در ژاپن مزارع چای معمولا در مجمع الجزایر آتشفشانی قرار دارد و آب و زمین و هوای آن سرشار از شبه فلز فلوئور می باشد.

چای نواحی مختلف، کم وبیش دارای مواد زیر است:

آب- خاکستر حاصل از گیاه- مواد ازته- مواد چرب- تانن- تئین- اسانس- موادی نظیر رزین ها- پکتین- صمغ- سلولز و دکسترین.

همچنین در چای مواد مؤثّری چون پورین ها- گزانتین- تئوفیلین- آدنین و غیر آنها نیز یافت می شود. وجود مواد اخیر باعث می گردد که بر اثر افراط در مصرف چای، موجبات ناراحتی مخصوص به نام تئیسم در انسان فراهم شود.

همچنین در چای مقدار زیادی اسید اکسالیک و املاح معدنی چون فسفاتها

و اکسالاتهای پتاسیم، کلسیم، منیزیوم و منگنز وجود دارد.

مصرف دم کرده چای، باعث تسریع حرکات تنفّسی و گردش خون می گردد. با مصرف آن، احساس تجدید نیرو، همچنین تقویت قوای فکری می شود و اثر درمانی در تصلّب شرائین و ممانعت از بروز آن دارد. نیز در

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 387

بعضی از افراد، نوشیدن چای ایجاد بیخوابی می کند. مقدار زیاد آن، عوارضی نظیر سردرد، لرزش های عصبی، کرخ شدن و غیر آن پیش می آورد و اگر ادامه آن به صورت عادت تدریجی درآید، ایجاد یبوستهای سخت و مقاوم، سوء هضم، لاغر شدن تدریجی توأم با ناراحتیهای عصبی می کند. دم کرده چای را می توان برای شتشوی چشم (کولیر قابض) به کار برد. در مصارف داخلی دم کرده 4 تا 8 درصد آن، اثر مقوی، هضم کننده، مدر ملایم و معرّق دارد. بطور کلّی دم- کرده چای کمتر به مصارف درمانی می رسد و فقط از آن به عنوان نوشیدنی گرم برای رفع خستگی و هضم غذا استفاده می شود.

علاوه بر برگ چای، گل چای نیز دارای دو درصد کافئین و مقدار زیادی منگنز و آهن است. دم کرده گلبرگ چای برای درمان سوء هضم، اسهال، استسقاء و جلوگیری از پایین افتادن شکم مفید است و مصرف آن تجویز می گردد. ولی کسانی که مبتلا به اختلال اعصاب، طپش قلب، نقرس، سنگ کلیه از نوع او کسالات هستند نباید چای مصرف کنند.

تذکّر لازم: مصرف زیاد چای همانطور که گفته شد ایجاد بعضی عوارض فیزیولوژیک قابل اهمیّت می کند که به مجموع این عوارض نام تئیسم داده اند.

بر اثر ایجاد همین عوارض بود که در سال 1927 میلادی آکادمی پزشکی فرانسه اعلام کرد که باید با عارضه

تئیسم که در تونس به علّت مصرف جوشانده چای سیاه حاصل شده مبارزه همگانی صورت گیرد. طبق آزمایشهایی که انجام گردید چای سیاه سمّی تر از چای سبز اعلام شد و نیز سمیّت چای سبز بیش از دم کرده آن معرّفی و اعلام گردید.

Campanula spp :Campanulaceae گلهای استکانی: تیره گل استکانی

گیاهانی هستند یکساله یا چندساله علفی با ساقه ای عموما برافراشته و راست منفرد یا چند شاخه و به ارتفاع 10 تا 120 سانتیمتر با برگهائی بسیار متنوع از نظر شکل و گلهائی عموما استکانی شکل به رنگهای متنوع سفید متمایل به آبی تا بنفش یا بنفش تیره که در گل آذین سنبله ای، خوشه ای یا مجتمع و گروهی قرار گرفته اند. گلهای عموما زنگوله ای آن زیبائی خاص دارد.

گلهای استکانی در سراسر ایران پراکنده بوده در استان گیلان نیز گونه های چندی به اسامی ذیل می رویند:

Campanula glonerata/ Campanula lactiflora

Campanula gilanensis/ Campanula odontosepala

Campanula patula/ Campanula rapunculoides

Campanula rapunculus/ Campanula involucrata

این گونه ها با گلهای استکانی و عموما بنفش رنگ خود شناخته می شوند.

اکثرا در جنگلها و مراتع پراکنده بوده هیچگونه ارزش کاربردی بجز مصرف تغذیه ای دام ندارند و گاهی از نظر زیبائی مورد توجه قرار می گیرند.

Campsis grandiflora :Bignoniaceae پیچ اناری: تیره پیچ اناری

درختچه ای است بالارونده و پیچان با ساقه ای به طول 3 تا 10 متر با پوستی قهوه ای رنگ و برگهای مرکب شانه ای با برگچه هائی تخم مرغی- سر نیزه ای بدون کرک به تعداد 7 تا 9 عدد. گلهائی قیفی شکل درشت به رنگ قرمز- نارنجی و دندانه هائی به رنگ قرمز خونی و میوه کپسول لوبیائی شکل دوحجره ای.

پیچ اناری یکی از گیاهان بالارونده است که در غالب نقاط معتدله و معتدله سرد ایران در حیاط منازل، پرچین باغها و سردر منازل کشت می شود، در استان گیلان نیز گاهی در حیاط خانه ها و پارکها کشت می شود و با گلهای قیفی شکل درشت و خوشرنگ خود زیبائی خاصی دارد.

Canna indica :Cannaceae اختر: تیره اختر

گیاهی است علفی چندساله با ساقه های زیرزمینی و ساقه هوائی ناشی از تراکم غلاف برگها. به بلندی یک متر یا بیشتر با برگهای سبزرنگ بزرگ بیضوی تخم مرغی.

گلهائی قرمز تیره یا ارغوانی رنگ درشت دارد که در محور برگها یا انتهای ساقه قرار گرفته اند.

اختر گیاهی است زینتی که در مناطق معتدله و معتدله سرد ایران کشت می گردد. در استان گیلان نیز در بلوارها، پارکها و منازل و گاهی به صورت پرچین منازل و باغچه ها کشت می شود.

Cannabis sativa :Cannabaceae شاهدانه: تیره شاهدانه

گیاهی است علفی یکساله با برگهای متناوب و پنجه ای و برگچه های سرنیزه ای یا سرنیزه ای- خطی با لبه های شدیدا دندانه اره ای با ساقه های راست و غالبا در بخش فوقانی پرشاخه و شیاردار.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 388

شاهدانه یکی از گیاهان زراعی است که دانه های آن به مصرف تغذیه انسان و گاهی طیور رسیده و به علاوه از ساقه و قسمتهای مختلف گیاه به خاطر داشتن فیبرهای بلند در صنایع بافندگی استفاده بعمل می آید، در بعضی از کشورها آن را برای تهیه مواد مخدر هم چون حشیش و ماری جوانا کشت می نمایند.

گیاه شاهدانه برای تهیه داروهای آرام کننده سیستم اعصاب که در بیماریهائی از قبیل فشارهای عصبی، اضطراب بیش از حد، کار فکری زیاد، میگرن، سرفه های آسمی و برای بی حسی موضعی در دندانپزشکی به کار می رود. فرآورده های گیاه عموما موادی سمی و دارای آثار زیان بخش و غیرقابل جبران هستند.

Caspella bursa -pastoris :Cruciferae کیسه کشیش: تیره شب بو

گیاهی است علفی یکساله یا دو ساله پوشیده از کرکهای ساده، دو شاخه یا ستاره ای شکل با ساقه های برافراشته و منشعب و پرشاخه در بالا به ارتفاع 4 تا 50 سانتی متر و برگهای طوقه ای شانه ای یا ساده و گلهای سفید یا صورتی رنگ که در گل آذینی طویل و خوشه مانند در انتهای شاخه ها قرار گرفته اند.

میوه آن شبیه کیسه کشیشها سه گوشه با قاعده ای قلبی شکل است. دانه های این گیاه دارای موسیلاژ فراوان است. از زمره گیاهان داروئی بوده و سرشار از ویتامین ث می باشد.

کیسه کشیش یکی از علفهای هرز مزارع است در مزارع غلات و حبوبات و زمینهای رها شده، حاشیه جاده ها و باغها به فراوانی دیده می شود.

اگرچه این گیاه در طب سنتی ایران ناشناخته است لیکن کیسه کشیش دارای

اثر بندآورنده خون می باشد و برای متوقف ساختن خونریزیهای معده، ریه، رحم و درمان کاتاره معده- روده ای از آن استفاده می شود.

Capsicum annum :Solanaceae فلفل سبز: تیره سیب زمینی

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای سبزرنگ به ارتفاع 20 تا 100 سانتیمتر راست و پرشاخه با برگهای دمبرگدار. تخم مرغی تا سرنیزه ای و نوکی دراز و گلهای دمگل دار کوچک سفیدرنگ. میوه هسته ای گوشتی و خشک (بدون آب) و متنوع از نظر شکل و رنگ آن دارای دانه های متعدد می باشد.

میوه فلفل سبز در ایران غالبا به حالت سبز به مصرف می رسد و لیکن پس از رسیدن قرمزرنگ می گردد. و در سالهای اخیر به نام فلفل قرمز به صورت پودر به مصرف تغذیه می رسد. یکی از گیاهان زراعی رایج استان گیلان می باشد که عموما در اوایل فصل بهار محصول آن به ثمر می رسد. انواع سیاه آن نیز که از هندوستان و پاکستان وارد می شود از ادویه موجود در غذاهای ایرانی می باشد.

مصرف آن به مقدار کم اشتهاآور و محرک معده است و مصرف زیاد آن التهاب و ورم معده و مسمومیت ایجاد می کند. در داروسازی از آن همه نوع عصاره، تنتور، مرهم و ضماد با اثر تحریک کننده پوست و مخاط تهیه می گردد و در درمان دردهای روماتیسمی، سیاتیک یا سینه پهلو مورد استفاده قرار می گیرد.

Carpinus betuls :Corylaceae ممرز: تیره فندق

درختی است به بلندی حد اکثر 25 متر با پوستی خاکستری رنگ و ساقه ای عموما شیاردار در بخش پائینی و شاخه های جوان قهوه ای درخشان و گاهی کرکدار. برگها تخم مرغی، نوک تیز یا نوک دراز و لبه ای دو بار دندانه اره ای منظم و با قاعده ای قلبی شکل نامتقارن و بدون کرک.

درختی است خزان کننده که عموما همراه با بلوط، راش، نارون و کلهو در جنگلهای شمال می روید.

چوب این درخت ارزش صنعتی زیادی ندارد و عموما به عنوان گونه مهاجم هنگامی که راشستانها یا بلوطستانها قطع یکسره می گردند جایگزین می شود و بیشتر

به مصرف تهیه تراورس می رسد. گونه دیگر از این جنس به نام کرکف Carpinus orientalis به همراه ممرز در جنگلهای گیلان و مازندران می روید.

پوست ممرز از نظر درمانی قابل استفاده است. برگ این درخت دارای اثر قابض قطعی است و جوشانده 30 در 1000 آن به صورت غرغره جهت رفع درد گلو، مورد استفاده قرار می گیرد. در طب سنتی گفته می شود که با مصرف

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 389

پوست و حتی برگ این درخت اثر مقوی و تب بر ظاهر می شود.

صرف نظر از خواص درمانی، برگ درخت ممرز، به جهت دارا بودن تانن فراوان قابل توجه است. همچنین در پوست آن یک ماده رنگی زرد وجود دارد.

دانه اش دارای نوعی ماده روغنی قابل استخراج اما باارزش اندک می باشد.

درخت ممرز که با نام محلی مازندرانی، در کتابهای گیاهان داروئی ایران ثبت و معرفی گردیده، در گیلان بیشتر در جنگلهای طالش (در ارتفاع 400 تا 500 متری) جنگلهای بین رشت و کهدم، جنگلهای رستم آباد و لاهیجان دیده می شود.

Celtis spp :Ulmaceae داغداغانها: تیره نارون

داغداغانها گیاهانی هستند درختی و یا درختچه ای با پوست صاف و ساقه ای منفرد و مستقیم و یا متعدد و اغلب درختچه مانند با برگهای سه رگبرگی به اشکال تخم مرغی پهن- تخم مرغی، تخم مرغی- سرنیزه ای با قاعده ای نامتقارن و مورب با سطح فوقانی زبر و کناره های دندانه اره ای و نوک تیز. میوه شفت گوشتی تقریبا کروی یا تخم مرغی شکل است.

داغداغانها در شمال ایران دارای دو گونه درختی به نامهای محلی تادار، ته دار، لوخ، تی، تی گیله، تادانه، تاغران، تایله Celtis australis وCeltis caucasica یا داغداغان می باشند. گونه اخیر درختچه ای است که در غالب نقاط ایران در لابلای صخره ها و مناطق دارای شیبهای تند و

به ندرت در مناطق جنگلی می روید.

Celtis australis

درخت تناوری است که ارتفاع آن به 30 متر نیز می رسد و چوب آن دارای ارزش صنعتی ویژه ای می باشد. این درختان در بعضی مناطق، در کنار امامزاده ها و قبرستانها به عنوان درختان مقدس مورد احترام عامه قرار دارند.

Centaurea spp :Compositae گل گندمها: تیره کاسنی

گیاهانی هستند یکساله، دو ساله یا چندساله، علفی و به ندرت در قاعده چوبی و شاخه های فراوان منتهی به کپه های فراوان اغلب خاردار در بالا به ارتفاع 25 تا 150 سانتیمتر، اغلب پوشیده از کرک با برگهای متناوب خیلی متنوع که هیچگاه خاردار نبوده به اشکال شانه ای بریده، شانه ای منقسم، تخم مرغی و سرنیزه ای دیده می شوند.

گلهای گیاهان مزبور به صورت لوله ای منظم یا نامنظم ناجور جنس هستند که به صورت مجتمع و کپه ای به رنگهای سفید، زرد، ارغوانی، قرمز و بنفش می باشند.

گل گندم به اعتبار نام Centaurea depressa که گلهای آبی متمایل به بنفش زیبائی دارد و یکی از علفهای هرز مزارع گندم می باشد به این جنس اطلاق شده اغلب گونه های آن، که در ایران متجاوز از 80 گونه است اسم فارسی ندارند. این جنس در ایران دارای گسترش و پراکنش جغرافیائی قابل ملاحظه ای بوده و غالبا در مزارع، مراتع، کوهستانها، دشتهای دارای آب و هوای مدیترانه ای، سرد، معتدله و گرمسیری می رویند.

در استان گیلان نیز گونه های چندی از این گیاه به اسامی ذیل وجود دارد:

Centaurea aziziana/ Centaurea Kotschyi

Centaurea behen/ Centaurea ovina

Centaurea gilanica/ Centaurea sintenisiana

Centaurea hyrcanica/ Centaurea sosnovskyi

Centaurea iberica/ Centaurea urvillei

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 390

Centaurea zuvandica/ Centaurea Cyanus

دو گونه Centaurea zuvandica وCentaurea hyrcanica خاص مناطق جنگلی شمال ایران وC .ovina وC .aziziana در اطراف رودبار و منجیل و مراتع کوهستانی استان وC

.iberica وC .cyanus به صورت علف هرز در اغلب نقاط استان در چمن زارها، حاشیه مزارع، باغها و جاده ها دیده می شود.

برای نوع اخیر خواص درمانی بسیاری ذکر شده است که ذیلا به آنها اشاره می شود. اما باید دانست که از نظر دارا بودن خواص درمانی انواع گل- گندمها تفاوت زیادی با یکدیگر ندارند.

گلهای «گل گندم» که در فاصله اردیبهشت تا مرداد باز می شوند دارای املاح پتاسیم، فسفر، منیزیم و مقداری منگنز و نیز یک ماده تب بر به نام سانتورین Centaurine است. همچنین گلهای این گیاه مدر بوده برای معالجه نسوج آب آورده و استسقاء به کار می رود. در درمان سرماخوردگی، سینه درد و سرفه نیز مفید و مؤثر است و همچنین شستشوی چشم با دم کرده گلهای گیاه مزبور باعث از بین رفتن التهاب پلکها می شود. دانه های گل گندم که به رنگ سفید است اثر مسهلی دارد. برگ و ساقه و ریشه این گیاه نیز که اثر تب بری دارد برای معالجه بیماریهای کبدی، یرقان و بیماریهای پوست تجویز می گردد.

از دم کرده گل گندم نیز امروز برای بهداشت پوست استفاده می شود بدین ترتیب که 50 گرم از آن را در یک لیتر آب جوش دم می کنند و به صورت کمپرس بکار می برند تا پوست شاداب شود و از پیدایش چین و چروک جلوگیری نماید.

Cerasus avium :Rosaceae گیلاس: تیره گل سرخ

درخت یا درختچه ای است با ساقه ای راست و شاخه هائی غالبا افقی و کم و بیش متقابل در بالا. به رنگ قرمز روشن تا تیره، غالبا بدون کرک. برگها تخم مرغی یا واژ تخم مرغی کشیده تا بیضوی با لبه ای دندانه اره ای. گلها به رنگ سفید و به صورت چتری در انتهای شاخه چه ها قرار دارند.

گیلاس یکی از میوه های شناخته

شده غالب نقاط ایران است که باغهای وسیعی از آن در نقاط مختلف غالبا مخلوط با سایر درختان میوه کشت گردیده است. میوه شیرین و خوشمزه ای به رنگهای صورتی تا قرمز و قرمز تیره می دهد. در استان گیلان نیز در باغها کشت می شود و جنبه داروئی دم گیلاس نیز بر عموم مردم شناخته شده است، برگهای درخت گیلاس در فصل پائیز به هنگام خزان قرمزرنگ شده و زیبائی خاصی دارد.

Cerasus vulgaris :Rosaceae آلبالو: تیره گل سرخ

درخت یا درختچه ای است به بلندی حد اکثر 5 متر و پرشاخه با شاخه های جوان عاری از کرک و غالبا به رنگ قرمز روشن. برگهای بیضوی پهن تا بیضوی- واژ تخم مرغی با لبه ای دندانه اره ای و گلهای سفیدرنگ این درخت به صورت دیهیم در انتهای شاخه های کوچک قرار گرفته اند و میوه شفت آبدار آن غالبا از قرمز روشن تا قرمز تیره و کمی ترش مزه است.

این درخت نیز در غالب نقاط ایران از جمله در استان گیلان در حاشیه باغها و مزارع غرس می گردد و میوه آن به مصرف تغذیه و تهیه مربا می رسد.

در ضمن Cerasus microcarpa نیز درختچه کوچکی است که در دره سفیدرود و اطراف رودبار به صورت خودرو و به نام آلبالوی کوهی رشد و نمو می نماید.

Ceratophyllum spp :Ceratophyllaceae رازم واش: تیره رازم واش

گیاهانی هستند آبزی، غوطه ور در آب و فاقد ریشه که غالبا توسط جریانهای آب جابجا می گردند و در آبهای راکد نیز رشد و نمو می نمایند. برگها در این گیاهان به صورت چرخه ای و تقسیمات دوشاخه ای است. این گیاهان جایگاه مناسبی برای تخم ریزی جانوران آبزی از جمله ماهیها می باشند.

دو گونه از این جنس با نامهای علمی Ceratophyllum demersum وCeratophyllum submersum در استان گیلان به خصوص در مرداب انزلی و امیر کلایه و سایر برکه ها و باتلاقهای استان می رویند. آنچه باعث دائمی و پایا شدن این گیاهان می شود جوانه های انتهائی آنهاست که به حالت خواب باقی می مانند.

Cercis siliquastrum :Caesalpinaceae ارغوان: تیره ارغوان

درخت یا درختچه ای است خزان کننده با ساقه های منشعب یا منفرد از پائین و شاخه های فراوان با ارتفاع 2 تا 10 متر با برگهای ساده دمبرگدار شبه دایره ای یا قلبی شکل، گلهای خوشه ای یا گروهی ارغوانی رنگ در انتهای

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 391

شاخه ها یا در محور برگها. میوه نیام آن قهوه ای رنگ است و گلهای ارغوانی آن معمولا قبل از پیدا شدن برگها ظاهر می شود. و این خود عاملی برای جلب توجه دوستداران طبیعت و زیبائی است.

اگرچه ارغوان در جنگلهای شمال به صورت درختچه دیده می شود و لیکن امروزه آن را به خاطر زیبائی خاصی که دارد اغلب در پارکها، بلوارها و تفرجگاهها غرس نموده اند. در استان گیلان نیز بیشتر در بلوارها، حاشیه خیابانها و گاهی در حیاط منازل و باغچه ها دیده می شود. گل ارغوان در طب سنتی دارای مصارف ویژه ای است. برگهای جوان آن خوراکی است و پوست آن نیز که اثر قبض دارد برای درمان اسهال مورد استفاده قرار می گیرد.

طب سنتی و اعتقادات درمانی گذشته خواصی برای ارغوان

قائل هستند که ذیلا به آنها اشاره می شود: این درخت که به بهار ارغوان معروف است و به صورت خوشه هائی قبل از پیدایش برگ ظاهر می شود شربتی می سازند که خوش مزه و خمارشکن است. اگر چوب ارغوان را بسوزانند و بر ابرو بمالند آن را سیاه و پرپشت می کند. بهار ارغوان که قدری شیرین است، صدا را صاف می کند و اخلاط لزج دهان، سینه، گلو و نیز ناراحتی معده و کلیه ها را از بین می برد. گلهای این گیاه دستگاه تنفس را زهکشی کرده برای مداوای سنگ کلیه و مثانه مؤثر است. نوشیدن جوشانده گلهای ارغوان قی آور است و سبب پاک کردن دستگاه تنفس و معده می گردد.

پاشیدن گرد سوخته گل و ریشه آن بر روی زخم، خون را بند می آورد.

Chelidonium majus :Papaveraceae مامیران (مامیران کبیر، کوف واش، عنبرک واش): تیره خشخاش

گیاهی است دائمی با ارتفاع حد اکثر 90 سانتیمتر و شیرابه ای به رنگ پرتقالی درخشان و برگهای شانه ای با 5 تا 7 برگچه که برگچه انتهائی آن غالبا سه پاره است با حاشیه که لبهای کنگره ای کاملا مشخص دارد. گلهای زردرنگ آن به صورت چتری در انتهای ساقه قرار گرفته اند.

این گیاه در گیلان بیشتر در مناطق مرطوب، کنار جویبارها و مردابها و گاهی به صورت علف هرز در مزارع زراعی می روید و در طب سنتی نیز دارای مصارف و کاربردهای ویژه ای می باشد.

موارد استفاده: کلیه قسمتهای مامیران در طب سنتی مصارف درمانی دارد، ولی ریشه گیاه مزبور مؤثرتر از سایر قسمتهاست.

مامیران دارای الکالوئیدهایی است که بعضی از آنها اثری سمی دارند. غیر از این الکالوئیدها، مواد دیگری نظیر موسیلاژ (لعاب گیاهی) مواد رزینی، پکتیکی، ماده رنگی، اسیدهای آلی، املاح معدنی، مخصوصا فسفاتهای کلسیم، منیزیم و آمونیوم نیز در مامیران

وجود دارد. از نظر خواص درمانی، مامیران اثر مدر، مسهلی، آرام کننده، مخدر، ضد تشنج، پائین آورنده فشار خون، صفرابر، تصفیه کننده خون و دفع کرم در مصارف داخلی دارد. در استعمال خارج، قرمزکننده پوست بدن، تاول آور و بهبوددهنده زخمهای سطحی بدن است.

مقدار زیاد مامیران در مصارف داخلی، سمی و خطرناک است.

مؤلف «گیاهان داروئی» نوشته است که از مامیران، سابقا برای مداوای بیماریهای مختلف نظیر آب آوردن، نقرس، سنگ کلیه، ضعف مفرط، تبهای نوبه، زردی، التهاب کبد همراه با زیاد شدن حجم آن، انسداد کیسه صفرا و غدد لنفاوی استفاده به عمل می آمده است.

ابو علی سینا در خواص درمانی مامیران می نویسد: «... زداینده و پالاینده است. سفیدی ناخنها را از بین می برد. افشره اش رطوبتهای پرمایه را از مغز بیرون کشد و مغز را از زائده پاک کند. بیخش دوای درد دندان است. سپیدی چشم را تنقیه کند، دید را قوت دهد به شرطی در چشم کشند. مامیران و به ویژه افشره اش در برچیدن رطوبتهای غلیظ چشم مفید است. بیخش داروی یرقان است. بول را ریزش دهد و مسکن درد و پیچ روده است.» بررسیهای علمی نیز نشان داده است که مامیران در رفع تحریکات مغزی، در مبتلایان به هیستری و اشخاص مبتلا به ضعف قوای دماغی که از بی خوابی، اضطراب و ... رنج می برند، همچنین در مداوای تصلب شرائین مغزی بسیار مؤثر است.

کاپلاD .R .Capla در سال 1936 میلادی در موارد مذکور، مصرف گرد یا دم کرده 2 تا 3 گرم مامیران را، به هنگام شب توصیه کرده است. برای مامیران اثرات مفید دیگری نیز در درمان آنژین دوپواترین (خفقان صدری)، آسم، انقباضهای الیاف ماهیچه ای معده و اختلالات مربوط

به تشنج ماهیچه های صاف، نیز ذکر شده است. مصرف آن اگر همراه با رازک باشد دردهای سرطانی معده را در حالات بحرانی تسکین می دهد.

در استعمال خارج، جوشانده برگ یا شیره تازه آن که به صورت بسیار رقیق در آب مقطر تهیه شده باشد، در رفع ورم مزمن کره چشم، اثرات مفید و خوب نشان داده است. از قدیم الایام مصرف آن برای رفع ورم پلک و بیماریهای دیگر چشم میان مردم معمول بوده است. با مالیدن شیره مامیران به صورت خالص یا مخلوط با آب، همچنین با قرار دادن ریشه تازه و له شده آن بر روی زخمهای چرکین یا خنازیری و یا زخمهایی که بر اثر کمبود ویتامین ث حاصل می شود. التیام بخش است. شیره گیاه، اثر مفید در رفع بیماریهای جلدی نظیر سودا دارد. اگر شیره گیاه بر روی میخچه پا یا زگیل مالیده شود موجب از بین رفتن آنها می گردد.

در مصارف درمانی مامیران باید جانب احتیاط را رعایت کرد، زیرا مصرف بی رویه آن ایجاد مسمومیت می کند. قرار دادن مقدار زیاد شیره له شده گیاه بر روی زخمهای جلدی نیز مسمومیت به وجود می آورد.

Chenopodium album :Chenopodiaceae سلمک: تیره چغندر

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای راست و عموما منشعب و پرشاخه در بالا به ارتفاع 20 تا 200 سانتیمتر با برگهای لوزی شکل، دلتائی یا تخم مرغی- سرنیزه ای کامل یا دندانه دار و گلهای فاقد گلبرگ گروهی و دسته ای که به صورت سنبله ای، خوشه ای یا گرزنهای محوری یا انتهایی قرار گرفته اند.

سلمک یکی از علفهای هرزی است که در مزارع، باغها، باغچه ها، حاشیه جاده ها و به طور کلی در اغلب نقاط مرطوب می روید. از برگهای جوان آن در فصل بهار گاهی برای تهیه بورانی استفاده می شود.

(نظیر اسفناج)

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 392

Chenopodium ambrosoides :Chenopodiaceae خاک سلیمه: تیره چغندر

گیاهی است علفی یکساله یا دو ساله و معطر با ساقه ای کم وبیش راست و ساده یا شاخه دار به ارتفاع 25 تا 120 سانتیمتر و پوشیده از کرکهای مخملی و غالبا قرمزرنگ با برگهای قاعده ای مستطیلی تا سرنیزه ای و برگهای ساقه ای فوقانی ساده و کامل با گلهای بدون گلبرگ دسته ای یا گروهی متراکم در گل آذینی سنبله ای طویل که در انتهای شاخه ها قرار گرفته اند.

این گیاه نیز به صورت علف هرز در غالب نقاط استان گیلان از جمله در جلگه های پست ساحلی، حاشیه مزارع و باغها و جاده ها و کنار جویبارها و نهرها می روید.

Chelidonium botrys :Chenopodiaceae درمنه ترکی: تیره چغندر

گیاهی است علفی یکساله و معطر به ارتفاع 10 تا 50 سانتیمتر با کرکهای غده دار و برگهای بیضوی یا کشیده شانه ای بریده با 4 تا 6 لوب در هرطرف، با گل آذین طویل انتهایی تقریبا بدون برگ. گیاه فوق الذکر عموما به صورت علف هرز در مناطق شنی ساحلی یا سنگلاخی، حاشیه جاده ها و بستر رودها و مزارع کشاورزی می روید و با عطر تند خود شناخته می شود. در استان گیلان اطراف بندر انزلی، رشت تا آستارا و هشتپر و اطراف رودبار و منجیل و در بستر رودخانه سفیدرود می روید.

Cichorium intybus :Compositae کاسنی (کاسنه، انگوپا): تیره کاسنی

گیاهی است علفی چندساله اغلب با ساقه ای نسبتا ضخیم شیاردار به ارتفاع 20 تا 100 سانتیمتر و برگهای طوقه ای با دمبرگهای کوتاه و سرنیزه ای دندانه دار تا نیش بری (شیردندانی) و برگهای ساقه ای کوچکتر و مشابه با برگهای قاعده ای فاقد هرگونه خار، گلهای آبی رنگ زبانه ای آن به صورت مجتمع و کپه ای در محور برگها یا در انتهای شاخه ها قرار گرفته اند.

کاسنی در ایران یکی از علفهای هرز مزارع کاشته شده، مزارع آیش، باغها، چمنزارها و گاهی مراتع می باشد و در استان گیلان نیز در غالب نقاط جلگه ای استان به ویژه اطراف رودبار، اطراف رشت و لاهیجان می روید.

کاسنی یکی از گیاهان باارزش داروئی بوده و در طب سنتی ایران جایگاهی خاص دارد. کلیه قسمتهای گیاه مخصوصا ریشه و برگ آن جهت مداوای انواع بیماریها مؤثر است. تاریخ استفاده درمانی از کاسنی به صدها سال قبل از میلاد مسیح می رسد. دانشمندانی نظیر جالینوس، پلینی و ابو علی سینا برای آن اثرات درمانی بسیار قائل بودند. پرورش کاسنی به سبب زیبایی گلهای آن نیز از قدیم الایام معمول بود.

برگ کاسنی دارای املاح

مختلفی مانند سولفاتها و فسفاتهای سدیم، منیزیوم و پتاسیم و نیترات پتاسیم است و ریشه آن محتوی قندهای گوناگونی از جمله گلوکز، ساکاروز و لولز می باشد. مواد دیگری که در ریشه این گیاه یافت می شوند عبارتند از: موسیلاژ، تانن، اینولین، پکتین، لوولین و شیکورین است.

برای درمان بیماریهای مختلف از دم کرده ریشه و برگ کاسنی استفاده می کنند و در استعمال خارجی برگهای تازه و کوبیده شده آن را بر روی پوست قرار می دهند تا ناراحتیهای جلدی ناشی از التهاب و تحریکات سطحی را درمان نمایند.

دم کرده ریشه و برگ کاسنی، مقوی، مقوی جهاز هاضمه، مدر، ملیّن، صفرابر، تب بر، اشتهاآور و تصفیه کننده خون است. به علاوه برای مداوای یرقان و نارسایی اعمال کبد، هیستری و ناراحتیهای عصبی، قولنجهای کبدی، اخلاط خونی، وجود خون در ادرار، آب آوردن انساج، تبهای نوبه، تبهای مخاطی، بیماریهای جلدی، کم خونی، عفونت مجاری ادرار، نقرس و رماتیسم مورد استفاده قرار می گیرد.

در گذشته مردم گیلان و سایر نواحی شمالی ایران قسمتهای گوشتدار ریشه کاسنی را در آب خیسانده در اختیار مبتلایان به بیماری مالاریا می گذاشتند و معتقد بودند نوشیدن آن در هربامداد به صورت ناشتا مالاریا را درمان می کند.

پزشکان و گیاه شناسان هندی معتقدند که ریشه کاسنی ورمهای التهابی لثه دندان و خونریزیهای آن را مداوا می کند. اگر از ریشه این گیاه سودمند در تهیه خمیردندانها استفاده شود اثر ضد میکروبی آن به حفظ و مراقبت دندانها کمک مؤثر می نماید. در این زمینه برخی از محققان عقیده دارند که اثر ضد میکروبی

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 393

ریشه کاسنی از برخی آنتی بیوتیکها مؤثرتر و قوی تر است.

شربتی که از شیره کاسنی تهیه می شود برای

درمان یبوست به ویژه یبوست اطفال مؤثر است.

پودر ریشه این گیاه را مانند چای و قهوه دم می کنند. نوشیدن یک فنجان از آن (صبح و شب) دارای اثر مقوی روده، ملیّن ملایم و تحریک کننده اشتهاست و در مداوای تنبلی کبد و ناراحتیهای ناشی از آن تأثیر زیاد دارد.

Citrus spp .:Rutaceae مرکبات: تیره مرکبات

درختانی هستند کوتاه با ساقه ای راست و برافراشته و در بالا منشعب و پرشاخه. شاخه های جوان دارای خاری در محور برگها می باشند. برگها ساده، متناوب و غالبا چرمی، با حاشیه ای کامل به اشکال گوناگون خطی، سرنیزه ای تا تخم مرغی- سرنیزه ای و گاهی با دمبرگهای بالدار و معمولا در قاعده گوشواره دار. دارای گلهای سفید معطر در محور برگها به صورت منفرد یا خوشه ای کوتاه و میوه پرتقالی که دانه های زیادی دارد.

درختان مرکبات سطح وسیعی از باغهای استانهای شمالی ایران را اشغال کرده اند و میوه آنها با نامهای پرتقال، نارنج، لیمو شیرین، لیموترش، نارنگی، گریپ فروت، دارابی و بادرنگ به مصرف تغذیه می رسند و ارزش اقتصادی آنها بر کسی پوشیده نیست.

اینک اسامی علمی چند نوع از مرکبات را جهت اطلاع علاقمندان به همراه اسم انگلیسی و لاتین آنها ذکر کرده سپس به شرح چند نوع از آنها می پردازد:

نام فارسی/ نام انگلیسی/ نام لاتین

بادرنگ (بالنگ، تورنج)/Citrus media /Citron

لیمو شیرین/Citrus lemon /Lemon

نارنج/

Citrus aurantium/ The bitter or seville orange

پرتقال/Citrus sinensis /The sweet or dessert orange

نارنگی/

Citrus deliciosa/ The mediterranean Satsuma tangerines

نارنگی/

Citrus unshiu/ The mediterranean Satsuma tangerines

گریپ فروت/Citrus paradisi /Grape fruit

لیموترش/Citrus aurantifolia /Lime

توسرخ/Citrus grandis /The pomelo or Shaddock

کشت مرکبات در مناطق شرقی استان گیلان اطراف لاهیجان، رودسر و لنگرود رایج تر از مناطق غربی اطراف آستارا و اسالم، هشتپر و طوالش

و نیز رشت و صومعه سرا و فومن می باشد.

قسمتهای مختلف پرتقال خواص درمانی بسیار دارد. اسانس آن که از فشردن قسمت خارجی پوست به دست می آید خلطآور و ضدعفونی کننده است. پرتقال خون را رقیق می کند و اثر مدر و ملین دارد. برای درمان کم خونی، سوء هاضمه، التهاب مخاط لثه دندان و دهان مؤثر است و کمبود عناصر فلزی بدن را جبران می کند.

مؤلف گیاهان داروئی می نویسد: «با آن که پرتقال میوه ای است شیرین معهذا در کتب علمی جدید مصرف آن برای مبتلایان به چاقی به شرح زیر توصیه شده است: 1 عدد پرتقال و 3 عدد لیموترش را که به قطعات کوچک درآمده باشند به مدت 10 دقیقه در نیم لیتر آب بجوشانند و سپس 2 قاشق عسل بدان افزوده مجددا به مدت 5 دقیقه بجوشانند و بعدا صاف کنند. مقدار مصرف محلول صاف شده پس از سرد شدن 3 لیوان کوچک در روز است.»

استعمال خارجی پرتقال تأثیر زیادی در شادابی پوست دارد و از پیدایش چین و چروک صورت جلوگیری می کند. لیموترش که دارای مقادیر زیادی ویتامین ث است خواص درمانی بسیار دارد. فعالیت گلبولهای سفید خون را برای دفاع از بدن زیاد می کند و سیستم عصبی و سمپاتیک و قلب را تقویت می نماید. برای درمان بیماریهای رماتیسم، نقرس و اسکوربوت بکار می رود و اثر مدر، تصفیه کننده خون و ضدّ سم دارد.

پوست لیموترش بادشکن و مقوی است و دانه های آن تب بر و ضد کرم می باشد. در مداوای بیماریهای عفونی از جمله عفونتهای ریوی و روده ای و نیز مالاریا، بی اشتهائی، رماتیسم، نقرس، چاقی، واریس، یرقان، نارسائی اعمال کبد و لوزالمعده، اسهال، اسهال خونی، تیفوئید، فشار خون، یرقان، استفراغ و

رفع رسوبهای مربوط به ادرار و صفرا تأثیر قابل توجهی دارد.

از نظر استعمال خارجی، آب لیموترش برای درمان گریپ، آنژین، ناراحتیهای مجرای گوش، سینوزیت، خونریزیهای بینی، التهاب مخاط دهان و زبان، ورم پلک و ضایعه ناشی از سرماخوردگی و رفع چربی صورت بکار می رود. چکاندن چند قطره آب لیموترش در بینی، خونریزی را بند می آورد.

ناراحتیهای حاصل از گزش حشرات را رفع می کند؛ لکه های صورت و کک ومک را از بین می برد؛ پوست دستها و صورت را شفاف و شاداب می نماید.

نارنگی دارای عناصر معدنی است، ولی این عناصر در نارنگی به مراتب کمتر از پرتقال است. به سبب دارا بودن برم اعصاب را تسکین می دهد.

لیمو شیرین مدر و مقوی است و در مداوای بیماران مبتلا به تبهای عفونی مؤثر است.

بالنگ خواص درمانی قابل توجهی دارد. در کتب طب سنتی از بالنگ با اسامی بادرنج، بادزنج و اترج کبیر یاد شده است.

از میوه درختچه بالنگ معمولا به صورت مربا استفاده می شود؛ مربای بالنگ در هضم غذا و درمان نفخ مؤثر است؛ پوست زرد آن برای تقویت حافظه و قلب تجویز شده است؛ دم کرده پوست زرد بالنگ استفراغهای شدید را تسکین می دهد. از شکوفه بالنگ و میوه آن و نیز برگهای درخت، روغن مخصوصی تهیه می کنند که برای درمان سیاتیک، دردهای مفصلی، بی حسّی های موضعی، لقوه و رعشه مؤثر است. در طبّ سنّتی به منظور معالجه این گونه دردها ضماد بالنگ نیز توصیه شده است. این ضماد از پختن میوه بالنگ با سرکه یا شراب قرمز به دست می آید.

در برخی از باغهای مرکبات گیلان تعدادی درخت بالنگ پرورش می یابد.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 394

Colutea uniflora :Leguminosae دغدغک: تیره نخود

درختچه ای است با شاخه های

ترکه ای و گاهی خاردار، پرشاخه و منشعب به ارتفاع حد اکثر 2 متر و برگهای شانه ای 2 تا 3 جفت برگچه ای و گلهای منفرد پروانه آسای زردرنگ در محور برگها یا انتهای شاخکها.

میوه نیام متورم به شکل تخم مرغی پهن است به طوری که پس از رسیدن دانه ها از بدنه آن جدا شده با تکان دادن صدای خاصی ایجاد می نماید.

دغدغکها در ایران بیشتر در مناطق جنگلی و بیشه زارها و گاه به صورت پراکنده در مناطقی که نور کافی دارند رشد می نمایند و با گلهای زردرنگ و میوه های متورم و غالبا غشائی خود زیبائی خاصی دارند. گیاه مزبور در استان گیلان بیشتر در حوالی رودبار و منجیل و رستم آباد رشد می نماید.

Conium maculatum :Umbelliferae شوکران: تیره جعفری

گیاهی است یکساله یا دو ساله و معطر با ساقه ای به بلندی 30 تا 200 سانتیمتر، شیاردار و بدون کرک با لکه های بنفش در پائین ساقه و برگهای قاعده ای مرکب تا 4 بار شانه ای و دمبرگی بسیار بلند تا ارتفاع 60 سانتیمتر و قطعات بیضوی. گلهای سفیدرنگ گیاه در گل آذین چتری با شعاعهائی به تعداد 8 تا 14 عدد قرار گرفته اند.

گیاه مذکور به خاطر سمی بودن شهرت بسزائی دارد و در گیلان در مناطق جنگلی، حاشیه نهرها و جویبارها می روید.

شوکران مسکن دردهای سرطانی است و از پیشرفت آن جلوگیری می کند.

مصرف شوکران برای درمان اختلالات اعصاب ماهیچه ها، تکانهای غیر ارادی عصبی، سیاه سرفه، آسم، برونشیت مزمن نیز توصیه شده است. مصرف زیاد آن باعث سردرد و سپس مسمومیتهای مرگ آور می شود.

ضماد موضعی شوکران در معالجه کچلی و بیماریهای جلدی، بادسرخ، زخمهائی که منشأ سیفلیسی دارند و سوداهای سرکش تأثیر بسزائی دارد.

Convolvulus arvensis :Convolvulaceae پیچک صحرائی: تیره پیچک

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای پیچیده و بالارونده و اغلب گسترده روی سطح زمین یا شاخه های بسیار کوتاه به بلندی حد اکثر 3 متر و برگهای پیکانی یا پیکانی باز با اندازه های متفاوت و نیز گلهای سفید یا سفید متمایل به صورتی منفرد یا به ندرت 1 تا 3 تائی محوری و قیفی شکل.

پیچک صحرائی یکی از علفهای هرز ایران بوده، در مزارع آیش، مراتع، حاشیه نهرها، جویبارها، رودها و در سطح تپه های شنی و بیشه زارها و حاشیه جاده ها می روید.

این گیاه در اکثر نقاط گیلان به چشم می خورد. در معالجه برخی بیماریها تأثیر ناچیزی دارد و لذا به ندرت در طب سنتی از آنها استفاده می شود.

Convolvulus cantabrica :Convolvulaceae نوعی پیچک: تیره پیچک

گیاهی است علفی چندساله با قاعده ای چوبی و ساقه های راست، برافراشته یا خوابیده روی زمین به ارتفاع 30 تا 60 سانتیمتر با برگهای قاعده ای قاشقی کشیده و دمبرگدار و برگهای ساقه ای بدون دمبرگ و گلهای صورتی رنگ محوری با انتهائی قیفی شکل.

گیاهی است که در گیلان بر روی تپه های شنی بین رشت و انزلی و انزلی و آستارا و اطراف آب کنار دیده می شود.

Convolvulus persicus :Convolvulaceae پیچک ایرانی: تیره پیچک

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای برافراشته یا گسترده و خوابیده روی سطح زمین، با برگهای تخم مرغی تا بیضوی پهن و گلهای سفید قیفی شکل نسبتا درشت.

پیچک ایرانی یکی از گیاهان کناره های دریای خزر در گیلان و مازندران بوده و در گیلان بر روی تپه های شنی ساحلی بین رشت و انزلی و انزلی تا آستارا می روید.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 395

Conyzanthus squamatus :Compositae تیره کاسنی

گیاهی است دو ساله یا چندساله علفی با ساقه ای نسبتا ضخیم به ارتفاع حد اکثر 30 تا 150 سانتیمتر پرشاخه و با گلهای فراوان و برگهای خطی- سر نیزه ای، بدون دمبرگ با دانه های کوچک و نوکی تیز و گلهای مجتمع و کپه ای.

گیاه مذکور یکی از علفهای هرز مزارع، مراتع، باغها، حاشیه مزارع و چمن زارهای مناطق مختلف گیلان می باشد.

Coriandrum sativum :Umbelliferae گشنیز: تیره جعفری

گیاهی است یکساله یا دوساله با ساقه ای توپر و استوانه ای به بلندی حد اکثر 50 سانتیمتر و برگهای قاعده ای یا طوقه ای یک تا دو بار شانه ای با قطعات تخم مرغی دندانه دار و گاه شدیدا بریده، برگهای ساقه ای شانه ای یا شانه ای بخش با قطعات خطی، گلهای سفید تا سفید متمایل به صورتی در گل- آذینی چتری در انتهای شاخه ها و میوه ای دوقلو که دارای شکل خاصی است.

گشنیز در گیلان و اکثر مناطق ایران کاشته می شود در غذاهائی مانند کوکو، خورشت و سبزی پلو، مصرف می گردد.

میوه گشنیز نیرودهنده، هضم کننده غذا، بادشکن، مدر، ضد تشنج و به طور ملایم قاعده آور، ضد صرع و ضد کرم می باشد. از عصاره گیاه به عنوان مسکن دردهای روماتیسمی استفاده می شود.

Cornus australis :Cornaceae ال، فلفل درختی: تیره ال

درختچه ای است به بلندی 2 تا 4 متر و ساقه ای منشعب و شاخه هائی عموما متقابل در بالا با برگهای بیضوی پهن یا تخم مرغی و نوک تیز و گلهای سفید کوچک در گل آذینی دیهیم. در محور برگها یا انتهای شاخه ها و میوه ای شفت نسبتا بدون گوشت که پس از رسیدن سیاه رنگ شده و شبیه فلفل سیاه می باشد.

یکی از درختچه هائی است که در غالب نقاط معتدله و معتدله سرد ایران در حاشیه باغها، کنار نهرها، در بیشه زارهای شمال و مناطق جنگلی تنگ در دره های نسبتا مرطوب رشد می نماید و در استان گیلان بیشتر در اطراف اسالم و دره اسالم- خلخال و آستارا می روید.

گونه دیگری از این جنس به نام زغال اخته یاCornusmas در جنگلهای ارسباران و ندرتا در شمال ایران می روید. میوه های قرمزرنگ و ترش مزه آن در فصل بهار و تابستان در غالب شهرهای ایران به فروش می رسد.

از زغال اخته برای تهیه مربا استفاده می شود.

Coronilla varia :Leguminosae یونجه باغی (نسرین گول): تیره نخود

گیاهی است چندساله علفی با ساقه ای برافراشته یا گسترده روی سطح زمین به ارتفاع 15 تا 60 سانتیمتر و با برگهای شانه ای 3 تا 4 جفت برگچه ای و گلهای بنفش یا سفید یا صورتی رنگ، در گل آذینی کپه ای چترمانند در محور برگها یا انتهای شاخه ها و میوه نیام ناشکوفای بندبند که از محل بندها می شکافد.

این گیاه یکی از علفهای هرز مزارع و مراتع و باغهای استان بوده و در کنار جاده ها و مزارع و مناطق دارای رطوبت نسبتا کافی و پرنور رشد می کند و گونه دیگری از آن به نام Coronilla orientalis با گلهای زرد غالبا در حاشیه جاده های جنگلی و مراتع گیلان در نواحی دیلمان و عمارلو و ماسوله و جاده اسالم- خلخال دیده

می شود.

مصرف این گیاه در طب سنتی ایران ناشناخته است. گیاهی است سمی، خشک شده آن محتوی یک گلوکزید سمی محلول در آب کورونیلین، تاننها، مواد تلخ، نمکهای آلی و ویتامین ث می باشد. این مواد اضطراب قلبی را تسکین می دهند، اما در حال حاضر به علت سمی بودن کمتر از آن استفاده می شود.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 396

Corylus avellana :Corylaceae فندق: تیره فندق

درختچه ای است با تاجی نسبتا بزرگ و گسترده به بلندی حد اکثر 6 متر و ساقه های متعدد. برگهای تخم مرغی تا تخم مرغی پهن با نوکی دراز و قاعده ای قلبی و حاشیه ای دو بار دندانه اره ای.

درختچه ای است خزان کننده که در جنگلهای پهن برگ به همراه بلوط، ممرز و راش در کنار نهرها و بستر رود می روید. در عین حال درختچه ای است که وارد زراعت و باغبانی شده به خاطر محصول باارزش فندق در مناطق مختلف ایران به خصوص در استان گیلان در اطراف لاهیجان، رودسر، رودبار، عمارلو و پره سر و مناطق دیگر استان کشت می گردد و عموما به همراه خشکبارهای دیگری مثل، پسته و مغز گردو مصرف می گردد.

فندق سرشار از ویتامینهای آ، ب، مواد چربی و سفیده ای و دارای آهن و کلسیم می باشد. میوه درخت فندق دارای 60 درصد روغن است و مایع چرب آن را در نقاشی و عطرسازی به کار می برند.

در طب سنتی فندق مثل گردو و بادام برای تغذیه اشخاص مسلول و کسانی که مبتلا به بیماری قند می باشند و نیز برای درمان بیماری سنگ کلیه و ناراحتیهای اعصاب تجویز شده است. همچنین روغن فندق از داروهای مؤثر برای از بین بردن کرم کدو است. جوشانده پوست شاخه های جوان و تازه درخت فندق در رفع ناراحتیهای ناشی

از تب مفید است. مصرف جوشانده گلهای آن برای مبارزه با چاقی مؤثر است. ضماد سوخته فندق با پوست آن و پیه خوک جهت درمان طاسی سودمند است و باعث روئیدن موی صورت جوانان و اشخاص کوسه می گردد. مصرف دم کرده فندق، خون را تصفیه می کند و به شکل محلول برای التیام زخمها و جراحات واریسی و غیر آن مفید واقع می شود. گرد گل فندق را به عنوان داروی شفابخش در مورد بیماریهای حمله عصبی و صرع می توان به کار برد. چون فندق از مواد نشاسته ای عاری است استفاده از آن برای مبتلایان به مرض قند تجویز می شود.

Crataegus spp .:Rosaceae زالزالکها (سرخه ولیک، کومار، مارخ، مرخ، ولک، بلک، ولیک): تیره گل سرخ

درختان یا درختچه هائی هستند خاردار با تاج گسترده و ارتفاع حد اکثر 5 متر و برگهای متناوب ساده یا لوب دار کامل یا دندانه اره ای و گلهای سفید یا گاهی صورتی رنگ در گل آذینی دیهیم که بر روی شاخه های یکساله ظاهر می گردند. میوه زالزالکها به رنگهای مختلف زرد، قرمز روشن تا قرمز تیره و سیاه کروی کوچک با هسته های منفرد تا 5 تائی دیده می شوند که در فصل پائیز زیبائی خاصی به این درختان می دهند.

زالزالکها در غالب نقاط ایران از جمله گیلان بیشتر در حاشیه جاده ها و بیشه زارها، و جنگلهای تخریب یافته و گاهی در کنار باغها می رویند. از گونه های مهم آن در گیلان می توان سیاه ولیک (سیاکوتیل، سیاکوتی)Crataegus melanocarpa و زالزالک زردCrataegus azarolus subsp .aronia و سرخه ولیک یاCrataegus microphylla را نام برد که در مناطق اسپیلی، عمارلو، دیلمان، امامزاده هاشم- بین رشت و رودبار- آستارا، هشتپر و اطراف لاهیجان و دره سفیدرود می رویند.

قسمتهای قابل استفاده سرخه ولیک، پوست، میوه و مخصوصا گلهای آن است. میوه و گلهای این درختچه بدون این که

هیچ اثر سمی داشته باشند برای قلب بسیار مفید و مقوی هستند.

به علاوه ضد تشنّج و تب بر نیز می باشند. هسته های خشک شده این گیاه را برای درمان اسهال مصرف می کنند و همچنین گیاه مزبور برای معالجه بیماران مبتلا به سنگ کلیه و مثانه مؤثر است. طب سنتی معتقد است که دمکرده سرخه ولیک آثار معجزه آسایی در فشار خون دارد. دمکرده آن با کمی عسل برای درمان و معالجه تورّم و جراحات مخاط دهان و گلو مصرف می شود.

برای تقویت قلب اثر قطعی دارد، زیرا ضربان های قلب را متعادل و مرتّب می کند و اعصاب فرسوده را آرام می سازد.

مبتلایان به بیماری های تپش قلب، تصلّب شرایین، زیادی فشار خون، تشنّج، غم و اندوه، آنژین دوپواترین (آنژین صدری)، ورم آئورت، لرزش اعضای بدن، صدا کردن گوش و اختلالات جریان خون (مخصوصا زنانی که در دوران یائسگی به سر می برند) اگر به طور مرتّب هرروز دمکرده گل سرخه ولیک را مصرف کنند پس از مدتی آثار بهبود نسبی را احساس خواهند کرد.

سرخه ولیک برعکس بعضی از گیاهان، دارای هیچگونه مواد سمّی نیست و

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 397

اگر مدّتهای متوالی مقدار زیادی از آن مصرف شود شخص را مسموم نمی سازد علاوه بر آنچه گفته شد در کتاب معروف «مفردات پزشکی و گیاهان دارویی ایران» اثر دکتر آیینه چی مطالبی نیز در مورد خواص درمانی سرخه ولیک و کاربرد آن ذکر گردیده که نمی توان آنها را نادیده انگاشت. در کتاب مذکور آمده است: «گیاه سرخه ولیک از دیرباز در طب سنّتی مورد استفاده بوده و امروزه عصاره تهیّه شده از گلها یا پودر میوه های آن به فراوانی در اروپا و ایران به کار می رود. فراورده های حاصل

از این گیاه بر روی قلب یا سیستم جریان خون بتدریج اثر کرده و در نتیجه، باعث اتساع عروق و بخصوص شریان های قلبی شده و تا اندازه ای نیز سبب پایین آمدن فشار خون می گردد. این دارو را جهت پیشگیری در آنژین صدری به کار می برند و ادّعای مشابهت اثر دارو با ترکیبات دیژیتال یا سایر داروهای تقویت کننده قلب صحیح نیست.

مسمومیت های ناشی از مصرف سرخه ولیک تاکنون دیده نشده است.

سرخه ولیک حاوی مقدار قابل ملاحظه ای گلوکزیدهای فلاونی است. به نظر می رسد که عامل مؤثر این دارو همین گلوکزیدهای فلاونی موجود در آن باشند.

به علّت اهمیّت این دارو از نظر خاصیّت کاهش فشار خون و کاربرد آن در پیشگیری آنژین صدری توصیه می شود که مصرف آن تحت نظر پزشک صورت گیرد.»

همچنین عرق سرخه ولیک که به عرق کیالک نیز مشهور است برای درمان بیماری های قلبی بخصوص آنژین پکتوریس مؤثّر می باشد.

آنژین پکتوریس: درد گهگیر سینه، یا حمله شدید امّا موقتی درد قلبی است که ممکن است به بازوها نیز تیر بکشد. این حالت ناشی از کم خونی موضعی قلب می باشد.

Cotinus coggygria :Anacardiaceae درخت پر: تیره پسته

درختچه ای است خزان کننده به ارتفاع حد اکثر 5 متر با تاجی گسترده و باز و پرشاخه و برگهای دمبرگدار واژ تخم مرغی تا بیضوی پهن تا شبه- دایره ای به رنگ روشن که در فصل پائیز قرمزرنگ می گردد.

گلهای سفید متمایل به سبز آن در گل آذینی خوشه ای یا پانیکول قرار گرفته و دمگلهای حاوی گلهای عقیم طویل شده پوشیده از کرکهای بلند پرمرغی شبیه پر به نظر می رسند.

این درختچه در ایران به صورت وحشی و خودرو در جنگلهای ارسباران می روید ولی نوع پرورش یافته آن در غالب نقاط ایران در پارکها، بلوارها، حیاط منازل

و باغچه های سازمانهای دولتی کشت می گردد. تاج چتری و پر شاخه آن که حامل گلهای بسیار و دم گلهای پرمرغی می باشد در زمان گلدهی زیبائی خاصی دارد، در گیلان نیز در پارکها و بلوارها دیده می شود.

در کتابهای مختلف گیاهان داروئی و همچنین در طب سنتی برای درخت پر، خواص درمانی و داروئی قائل نشده اند.

Cousinia spp .:Compositae تیره کاسنی

گیاهانی هستند یکساله تا چندساله علفی خاردار با ساقه ای در قاعده چوبی و اغلب پرشاخه و منشعب دیهیم مانند و دارای کپه های متعدد و اغلب پوشیده از کرکهای تارعنکبوتی پشمالو یا کرکهای پتوئی و گاهی بدون کرک با برگهای چرمی و خاردار به اشکال گوناگون دندانه دار، لوب دار، شانه ای بریده، شانه ای منقسم و ممتد به طرف دمبرگ و روی ساقه به طوری که ساقه بالدار و خاردار بنظر می رسد. گلهای لوله ای نر و ماده و منظم یا به ندرت نامنظم مجتمع و کپه ای توسط برگهای تغییر شکل یافته ای به نام برگه های عموما خاردار با زواید خارمانند دربرگرفته می شوند و به رنگهای متنوع زرد، سفید، ارغوانی، صورتی یا به ندرت بنفش رنگ دیده می شوند.

این گیاهان در ایران دارای گسترش و پراکندگی زیاد هستند به طوری که قریب به 210 گونه از آنها در مناطق معمولا خشک و بیابانی و ارتفاعات کوهستانی می رویند و عموما در مناطق مرطوب در حاشیه دریاچه ها و رودها و چمن زارها کمتر دیده می شوند. در استان گیلان چندین گونه از این گیاهان می رویند که اغلب کوهستانی و ارتفاع پسند بوده و در مراتع استان دیده می شوند از جمله آنها می توان گونه های زیر را نام برد:

Cousinia gilanica/ Cousinia hypochionea

Cousinia erinacea/ Cousinia pinarocephalus

Cousinia pterocaulos

Cydonia oblonga :Rosaceae به: تیره گل سرخ

درخت یا درختچه ای است به بلندی 4 تا 6 متر، بدون خار و خزان کننده با شاخه های جوان کرکدار، برگهای تخم مرغی تا مستطیلی یا گاهی شبه دایره ای کامل، با کرکهای خاکستری متمایل به سفید در سطح زیرین و بدون کرک در سطح فوقانی به طوری که در سطح فوقانی سبز تیره و در سطح زیرین خاکستری رنگ به نظر می رسد. گلهای منفرد، درشت و سفید یا صورتی رنگ آن در

انتهای شاخه ها قرار گرفته و میوه درشت آن گلابی شکل تا شبه کروی و پوشیده از کرکهای متراکم و غالبا زردرنگ و دارای عطر و بوی خوش می باشد.

به درختی است که در جنگلها و بیشه زارها می روید لیکن نژادهای کشت شده آن بسیار است و در غالب نقاط ایران که دارای آب و هوای معتدله و معتدله سرد می باشد کشت می گردد.

میوه آن ارزش تغذیه ای دارد و از آن در تهیه مربا، کمپوت، ژله و شربت استفاده می شود و دانه های آن به علت داشتن موسیلاژ جنبه های داروئی با ارزشی دارند و اثر ضد سرفه آن کاملا شناخته شده است، پخته آن در رفع گلودرد و اسهال مؤثر است.

میوه به دارای مواد قندی، پکتین، اسید مالیک، ویتامینهای ب. ث، پ، پرو

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 398

ویتامین آ، تانن، اسانسهای روغنی و اسیدهای آلی می باشد.

جوشانده و پخته این میوه به علت داشتن پکتین اسهالهای ساده و دیسانتری را متوقف می سازد. در طب سنتی پوست به را مدت 15 روز در الکل خیس کرده محلول مزبور را روی پوست صورت ماساژ می دادند تا چین و چروک زائل شود.

شربت به در مداوای ورم حاد روده و سل ریوی و دیر هضمی مؤثر است.

دم کرده برگ درخت به اگر با بهار نارنج و عسل مخلوط شود برای درمان سیاه سرفه و بی خوابی بسیار مفید بوده اثر آرام کننده و مسکن دارد.

در استعمال خارجی، خیسانده دانه های به برای سرمازدگی، شکاف و ترک پستان و لب، سوختگی و تحریکات جلدی مختلف مورد استفاده قرار می گیرد.

در طب سنتی به برای حفظ جنین: از بین بردن بوی بد دهان، برطرف ساختن حالتهای خماری و مستی، درمان یرقان،

میگرن و تقویت کبد و معده مورد استفاده قرار می گیرد.

Crocus caspius :Iridaceae زعفران خزری، زعفران وحشی: تیره زنبق

گیاهی است علفی چندساله دارای بنه ای با پوست غشائی شفاف و بریدگیها و رشته های طولی، با گلهائی به رنگ سفید یا بنفش کم رنگ با لکه های آجری زرد در قاعده که در فصل پائیز ظاهر می گردد.

زعفران وحشی یا جنگلی در استان گیلان دارای گونه های چندی است که با گلهای زیبای خود در فصل پائیز زیبائی خاصی به مناطق مختلف استان می دهند و علاوه بر گونه فوق الذکر دو گونه Crocus speciosus وCrocus gilanicus نیز در مناطق مختلف استان گیلان در ارتفاعات مرتعی و یا چمن زارهای جلگه ای رشد می نمایند.

زعفران خوراکی یاCrocus sativus اگرچه در مناطق مختلف استان گیلان نمی روید و لیکن کلاله های آن در اغلب نقاط ایران به عنوان ادویه و ماده رنگی مصرف می شود.

قسمتهای مورد استفاده زعفران خوراکی ناحیه انتهائی خامه و کلاله آن یا همان تارهای گل می باشد که تحت عنوان زعفران وارد بازار تجارت می گردد.

کلاله و ناحیه انتهایی خامه گل به صورت الیافی، به رنگ قرمز نارنجی تیره (در ناحیه کلاله) می باشد. همراه بودن این تارها با خامه، اگرچه به منظور تقلب در امر عرضه و فروش نیست با این همه از قیمت و اعتبار آن می کاهد.

بوی زعفران قوی، معطّر و طعمش تلخ و کمی تند است.

زعفران وحشی یا جنگلی که دارای مواد چربی، املاح معدنی، صمغی، یک نوع ماده رنگی، یک نوع اسانس و عطر مخصوصی می باشد از نظر درمانی خواص مشترکی با زعفران خوراکی دارد.

ابو علی سینا و سید اسماعیل جرجانی این خواص را شرح داده اند که خلاصه آن چنین است:

عفونت را می زداید و درون را تقویت کند. خوردن آن رنگ رو را

صفا دهد. ورم را می گدازد. خواب آور و مایه تیرگی حواس است. شراب با زعفران، مستی آوری است که حرکت را سلب می نماید. داروی ورم گرم داخل گوش است. دیده را جلا دهد. اشک ریزی را منع کند. تیرگی چشم را برطرف کند.

شادی افزا و توانبخش قلب است. بیمارانی که از التهاب حجاب حاجز و پیچش شکم رنج می برند زعفران یا روغن آن را بوی کنند به خواب روند و نفس روان شود و ابزار تنفسی را نیرو بخشد. مخالف ترشی است که اشتها را در معده برانگیزد و ازاین رو زعفران اشتها را از بین می برد. و لیکن با حرارتی که دارد کبد و معده را تقویت کند. بعضی گویند زعفران برای طحال خوب است. شهوت انگیز است. در کتاب «زبان خوراکیها» و «گیاهان داروئی» موضوع سمیّت زعفران نادرست و اغراق آمیز تلقّی و توصیف گردیده و در کتاب اخیر (گیاهان داروئی) ذکر شده که در بررسیهای دانشمندان مختلف و آزمایشهائی که بر روی حیوانات به عمل آمده خلاف آن ثابت گردیده است.

زیرا با خوراندن 36 گرم عصاره زعفران در طی 36 روز به یک سگ، هیچگونه عارضه مسمومیّت در جانور ظاهر نشده است. همچنین در این کتاب آمده است که زعفران به علّت دارا بودن مواد تلخ، از جهتی موجبات سهولت هضم را فراهم می سازد و از طرف دیگر به علّت داشتن اسانس، اثر محرّک بر روی سلسله اعصاب دارد. از نظر درمانی دارای اثر مسکّن بر روی اعصاب سطحی بدن است. در طبّ عوام برای آن اثر قاعده آور قائل اند و معتقدند که با مصرف آن، موجبات خونروی در فواصل قاعدگی و حتّی سقط جنین فراهم می شود. علاوه بر آن

زعفران اثر مسکّن سرفه در برونشیت های مزمن دارد و آن نیز به علّت اثر بیحس کننده آن بر روی انتهای اعصاب حبابهای ریوی است. از زعفران می توان جهت رفع بی خوابیهایی که منشأ تحریکات مغزی و حالات تشنجی دارند و نیز تسکین و درد دندان استفاده به عمل آورد.

Cucurbita spp :Cucurbitaceae کدوها: تیره کدو

گیاهانی هستند رونده یا بالارونده و گاهی کاملا گسترده روی زمین با پیچکهای 3 تا 7 شاخه ای و گاهی فاقد پیچک با برگهای بزرگ تخم مرغی یا قلبی شکل و دمبرگ توخالی و کرکهای غده مانند و زبر. گلهای درشت، منفرد زردرنگ و یک جنسی با گلبرگهای لوله ای و به هم پیوسته شبیه قیف دارند.

میوه کدوها اغلب درشت با دیواره های سخت و گوشتی هستند.

کدوها در غالب نقاط ایران به خصوص گیلان و مازندران کشت می شوند و فضای زیادی از مزارع استان زیر کشت کدو می رود و گاهی نیز در حاشیه مزارع و باغها به همراه دیگر محصولات کشاورزی کشت می گردند.

انواعی هم چون کدو تنبل(Cucurbita pepo) ، کدو حلوائی یا قلیائی(Cucurbita maxima) و کدو مسمائی در استان کشت می گردد و رایجترین نوع آن کدوی حلوائی است.

دانه کدو در ایران به صورت آجیل و خشکبار مصرف می گردد. دانه انواع آن دفع کننده انگلهای روده ای (کرم کدو) می باشند. کدو دارای موادی از قبیل آلبومینها، قندها، چربیها، ویتامینها و مقدار زیادی مواد معدنی است. گاهی پخته کدو را در رفع سرماخوردگیها و جهت نرم کردن سینه به کار می برند.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 399

Cupressus sempervirens :Cupressaceae زربین: تیره سرو

درختی است همیشه سبز از گروه بازدانگان به ارتفاع حد اکثر 30 متر با تاجی مخروطی شکل و شاخه های عموما افقی و برگهای فلسی شکل به هم فشرده و هم پوش. گسترشگاه این گیاه در دره چالوس و اطراف حسن آباد است. در استان گیلان در منطقه رودبار و منجیل و منطقه هرزویل به فراوانی دیده می شود که سرو معروف و تاریخی هرزویل نمونه بارز آن می باشد.

چوب این گیاه که دارای خاصیت رنده خوری بسیار است از چوبهای باارزش در صنایع نجاری

می باشد و به علت رزین موجود در آن و عطری که متصاعد می نماید در برابر آفات و امراض انباری و انواع بیدها دوام قابل توجهی دارد.

Cyclamen persicum :Primulaceae نگونسار، سیکلامن: تیره پامچال

گیاهی است علفی چندساله بدون ساقه ای مشخص و غده دار با برگهای چرمی طوقه ای با دمبرگ بلند بدون کرک، تخم مرغی یا شبه قلبی یا کلیوی- شکل با قاعده ای قلبی و لبه ای کامل یا دندانه دار و گاهی لوب دار. گلهائی قرمزرنگ گاهی متمایل به سفید، منفرد واژگون با دمگلی بلند و بدون برگ دارد که عموما در فصل پائیز یا بهار ظاهر می گردند.

نگونسار یکی از گیاهانی است که در جنگلهای گیلان و مازندران و عموما در مناطق صخره ای آهکی با نور نسبتا کافی رشد کرده و با گلهای قرمز واژگون خود شناخته می شود.

نژادهای اصلاح شده آن با نام سیکلامن به رنگهای زیبای قرمز، سفید یا سفید متمایل به قرمز در فصل بهار در گلفروشیها به عنوان گیاهی زینتی به فروش می رسد.

Cyperaceae تیره جگن

گیاهانی هستند علفی یکساله، دو ساله یا چندساله با ساقه های استوانه ای یا سه گوشه، توپر یا توخالی، گاهی دارای ساقه های زیرزمینی گسترده و اغلب با ساقه های هوائی کاملا مشخص برگدار یا بدون برگ با برگهای چمنی یا کاملا تحلیل رفته و تقلیل یافته؛ گل آذین متشکل از سنبلچه های یک تا چندین گلی که به صورت پانیکول، چتر، خوشه، سنبله، گروه و دسته یا یک سنبلچه انتهائی قرار گرفته حامل گلهای بدون گلپوش رنگی نر و ماده یا یک جنسی است که در محور یک پوشه قرار دارند.

گیاهان این تیره اغلب رطوبت پسند و آبزی بوده عموما در مناطق مرطوب حاشیه مردابها و باتلاقها، کنار نهرها و جویبارها، سواحل گل آلود رودها و سواحل دریاها و جنگلهای متراکم و نقاط مرطوب و چمن زارهای کوهستانی می رویند. چون در گیلان چنین محیطهائی فراوان است لذا جگنیها نیز مانند گندمیان جزء چهره های غالب پوشش گیاهی

استان می باشند و لیکن به علت نداشتن صفات مشخصه چشمگیر و بیانگر ارائه و معرفی گونه های آنها بسیار دشوار است. در اینجا از ارائه شرح جنسها و گونه ها خودداری گردیده اشاره می نمائیم که جنس Cyperus وCarex وScirpus دارای گونه های متعدد و زیاد بوده و در اکثر نقاط مرطوب و ساحلی و جلگه ای استان دیده می شوند.

Danae racemosa :Liliaceae همیشک: تیره لاله

درختچه ای است همیشه سبز به ارتفاع 50 تا 100 سانتیمتر با ساقه های کمانی شکل. برگهای ساقه ای کوچک و فلس مانند و غشائی و ساقه های برگ نمای سرنیزه ای، نوک تیز که غالبا تصور می گردد که برگ گیاه است.

گلهای کوچک نر ماده سبز متمایل به سفید آن بر روی گل آذین خوشه ای انتهائی قرار گرفته. میوه سته ای نسبتا بزرگ آن به رنگ قرمز و معمولا یک دانه ای است.

همیشک فقط در جنگلهای شمال ایران در استانهای گیلان و مازندران می روید و عموما توسط گل فروشیها همراه شاخه های گل به علت سرسبزی و زیبائی آن به مشتریان عرضه می شود و جنبه تزئینی دارد.

Daturea stramonium :Solanaceae تاتوره (تاتوله، داتوره): تیره سیب زمینی

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای منشعب و پرشاخه به ارتفاع 40 تا 200 سانتیمتر با برگهای دمبرگدار تخم مرغی و دندانه های عمیق سینوسی.

گلهای سفیدرنگ و درشت قیفی شکل آن به صورت منفرد و محوری همراه کاسه ای لوله ای و بلند میوه ای کپسولی خاردار و پروانه ای می دهد.

تاتوره گیاهی است که به صورت علف هرز در مزارع، مناطق و اراضی رها

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 400

شده و متروکه و حاشیه جاده ها می روید. در استان گیلان در حاشیه جاده ها و اراضی دارای خاکهای دست دوم و جابجا شده به خصوص در اطراف بندر انزلی رویش یافته و با گلهای سفید درشت و برگهای سبز روشن خود قابل تشخیص است. تاتوره یکی از گیاهان سمی است و مصرف داروئی آن در مقیاس و میزان بسیار کم برای درمان بعضی از بیماریها توصیه می گردد.

گونه دیگری از تاتوره به نام Daturea innoxia با مشخصات عمومی فوق و تفاوت برگهای تخم مرغی کامل به رنگ سبز تیره و کرکدار و گلهای سفید قیفی درشت تر در استان گیلان در بین رشت

و انزلی به فراوانی می روید.

تاتوره گیاهی است سمی و دارای الکالوئیدهای هیوسیامین، آتروپین، هیوسین، اسید داتوریک و اسکوپولامین. برای درمان تشنج، آسم و نقرس و دردهای عصبی مورد استفاده قرار می گیرد. اثر آرام بخش داشته ترشح غدد را کاهش می دهد و برونشها را متسع می نماید. از این گیاه تنها در صنعت داروسازی استفاده می شود و داروهای تهیه شده از آن باید تحت نظر پزشک مصرف گردد.

Daucus littoralis subsp .hyrcanicus :Umbelliferae هویج وحشی: تیره جعفری

گیاهی است علفی یکساله یا چندساله با ارتفاع 30 تا 110 سانتیمتر با ساقه ای راست منشعب و شاخه دار در بالا و گاهی چندساقه ای و گسترده روی سطح زمین با برگهای قاعده ای مرکب دو بار شانه ای عموما معطر و کرکدار با گلهای سفیدرنگ و گل آذینی چتری که دارای برگهای تغییر شکل یافته شانه ای بریده (گریبان) در کنار چترها و چترکها بوده و میوه خاردار آن به مقدار زیاد در انتهای چترکها ایجاد می گردد.

هویج وحشی یکی از علفهای هرز مناطق مختلف گیلان بوده بر روی شنهای ساحلی و دشتهای جلگه ای منطقه و گاهی در کنار جاده ها و مزارع می روید. انواع اصلاح شده هویج Daucus sativa به نامهای هویج فرنگی و هویج ایرانی که گاهی در مناطق مختلف استان، در باغچه ها و حیاط منازل و مزارع کشت می شود از سبزیهایی است که ریشه غده ای آنها سرشار از ویتامینهای آ و ث و ترکیبات ویتامین ب، قند و پکتین و مواد رنگی است. هویج تازه خصوصا کاروتنهای موجود در آن دید چشم را بهبود بخشیده و آنرا تقویت می نماید. اثرات دیگری مثل دفع انگلهای روده ای، آسکاریس و کرمک دارد.

ناراحتیهای روده ای را تنظیم می نماید و خصوصا از آن در تغذیه کودکان استفاده می شود.

میوه هویج وحشی برای علاج

بیماریهای مختلف مانند آب آوردن انساج، قولنجهای کلیوی، هیستری بکار می رود و به عنوان مقوی معده، بادشکن، دفع نفخ و پادزهر سم مار مورد استفاده قرار می گیرد.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 401

Dianthus orientalis :Caryophyllaceae میخک: تیره میخک

گیاهی است علفی چندساله، توده ای با ساقه های متعدد به ارتفاع 15 تا 40 سانتی متر و برگهای متقابل خطی، نوک تیز یا نوک دراز، گلهای قرمز یا صورتی رنگ با گلبرگهائی ریش دار و در حاشیه شرابه ای منفرد که در انتهای شاخه ها قرار گرفته و شبیه کوسنی از گلهای قرمز به نظر می رسد.

میخک غالبا در نقاط صخره ای در لابلای شیار صخره ها و شیبهای تند می روید. در گیلان بیشتر در ارتفاعات منطقه دیده می شود. گونه های دیگری از میخک در ارتفاعات و مناطق مختلف گیلان در اطراف گردنه الماس، ماسوله، بین فومن و ماسوله، دره سفیدرود، اطراف رودبار و منجیل می رویند که اسامی علمی آنها بدین قرار است:

Dianthus armeria/ Dianthus agrostolepis

Dianthus strictus/ Dianthus gilanicus

Dianthus cretaceus/ Dianthus crossopetalus

Dianthus hyrcanicus

انواع پرورش یافته میخک با گلهای پرپر و زیبای خود به رنگهای سفید، قرمز تیره یا صورتی در اغلب گلفروشیها به فروش می رسد.

Digitalis nervosa :Scrophulariaceae گل انگشتانه، دیژیتال: تیره گل میمونی

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای راست و برافراشته به ارتفاع 30 تا 110 سانتیمتر، پوشیده از برگ در تمام طول ساقه، با برگهای سرنیزه ای- کشیده با لبه ای کامل که به تدریج به طرف انتهای ساقه کوچکتر و کوچکتر می شوند، گلهای زردرنگ نسبتا درشت و استکانی شکل آن در انتهای ساقه به صورت گل آذین خوشه ای متراکم قرار گرفته است.

گل انگشتانه یکی از گیاهان رطوبت پسند مناطق جنگلی و بیشه زارهای ایران بوده در غالب نقاط جنگلی با نور کافی و بیشه زارهای تنک در ارتفاعات کوهستانی می روید. رویشگاه آن در گیلان اطراف جاده اسالم- خلخال، بین رشت و لاهیجان و سایر جاده های جنگلی و مناطق مرتعی کوهستانی است.

این گیاه در طب سنتی ایران جایگاه مهمی ندارد و لیکن انواع آن در عین سمی بودن از جمله داروهای

مقوی قلب بوده برای تقویت و تنظیم انقباضات قلب مورد استفاده قرار می گیرد. چون تنگ کننده مجاری عروق سطحی است باعث بالا رفتن فشار شریانی می گردد و در مصرف آن باید دقت کافی بعمل آید.

گل انگشتانه از جمله داروهای مهم مقوی قلب است و عمل ملایم کننده، تقویت و تنظیم کننده انقباضات قلب را در بر دارد. به علاوه چون تنگ کننده مجاری عروق سطحی می باشد، باعث بالا رفتن فشار شریانی می گردد. دیژیتال اثر مدر نیز دارد، ولی این عمل، با آن که در اشخاص سالم به نحو ضعیف بروز می کند، در مبتلایان به استسقاء و خیراندامها به نحو مؤثر ظاهر می شود. اثر مدر گل انگشتانه معمولا 24 تا 36 ساعت پس از مصرف آن ظاهر می گردد و 3 تا 7 روز نیز ادامه پیدا می کند.[1]

کتب طبی انتزاعی (فارسی) ؛ ج 3 ؛ ص401

ن گیاه در بیماریهای مختلف قلب، نظیر بی نظمی و نارسائی ضربان، ورم ماهیچه قلب و نیز ضعف قلب مورد استفاده قرار می گیرد. آن را در ذات الریه، ذات الجنب، روماتیسمهای حاد، سل و جز آنها به کار می برند. با مصرف دیژیتال، چون ضمن دفع ادرار، کلرورها نیز دفع می گردد، حالت عمومی بیمار، وضع رضایت بخش پیدا می کند.

Diospyrus lotus :Ebenaceae کلهو، خرمندی: تیره کلهو

درخت یا درختچه ای است خزان کننده با پوست خاکستری رنگ و شیاردار در ساقه های مسن و منشعب و پرشاخه در بالا با شاخه های جوان کرکدار. برگهای بدون کرک کامل بیضوی تا بیضوی کشیده، گلهای نریک تا سه تائی و گلهای ماده منفرد به رنگ زرد یا ارغوانی یا قرمز متمایل به قهوه ای با میوه های سته ای 2] آبدار کروی زردرنگ که پس از رسیدن، سیاه یا بنفش متمایل به سیاه می گردد.

خرمندی یکی از درختان جنگلی

شمال ایران است که چوب آن فاقد ارزش صنعتی بوده و عموما در جنگلهای متروکه و با نور کافی در حاشیه جاده ها و بیشه زارها می روید.

درخت خرمندی را در برخی نقاط گیلان اربه دار می گویند. از چوب ان برای تصفیه خون استفاده می شود. میوه اش اثر آرام کننده دارد.

نوعی از آن به نام خرمالوDiospyrus KaKi امروزه در نقاط مختلف ایران کشت شده و میوه درشت و نارنجی متمایل به قرمزرنگ آن به مصرف تغذیه می رسد. از تخم خرمالو به عنوان مسکن استفاده می شود، میوه آن ضد تب بوده برای ازدیاد اسیدهای بدن بکار می رود.

Dittrichia graveolens :Composite تیره کاسنی

گیاهی است علفی یکساله با شاخه های متعدد و معطر به ارتفاع حد اکثر یک متر پوشیده از کرکهای بلند همراه کرکهای غده دار و برگهای خطی- سرنیزه ای، گلهای زبانه ای و لوله ای مجتمع و کپه ای آن در گل آذینی خوشه ای تنک در انتهای شاخه ها قرار دارند.

گیاه مذکور عموما بر روی خاکهای شنی و سنگلاخی، در حاشیه مزارع و نهرها و مزارع آیش و دشتهای جلگه ای مناطق مختلف استانهای گیلان و مازندران به صورت علف هرز در مزارع و باغها دیده می شود.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 402

Echium amoenum :Boraginaceae گل گاوزبان: تیره گل گاوزبان

گیاهی است دو ساله یا چندساله علفی با ساقه ای ساده یا منشعب و بر- افراشته به ارتفاع 20 تا 80 سانتیمتر، پوشیده از کرکهای ریش مانند، برگهای قاعده ای سرنیزه ای و برگهای ساقه ای سرنیزه ای و کرکدار.

گلهای نامنظم لوله ای و درشت به رنگهای ارغوانی تیره یا ارغوانی متمایل به بنفش دارد.

گل گاوزبان گیاهی است که در ایران ارزش داروئی آن بر همگان شناخته شده است و مصرف عمومی دارد. در کشورهای اروپائی ازBorago officinalis به نام گل گاوزبان استفاده می شود و لیکن گیاه فوق در ایران کاملا شناخته شده و به همراه سنبل الطیب به عنوان آرام بخش مصرف می گردد.

گل گاوزبان در گیلان در مناطق نسبتا مرطوب دامنه های جنگلی و مرتعی در اطراف رودبار و منجیل و رستم آباد، عمارلو، پره سر و اطراف گردنه حیران و مناطق ییلاقی طالش در فصل بهار می روید و با گلهای زیبای خود جلوه ای خاص به طبیعت زیبای استان می بخشد. در سالهای اخیر کشت آن نیز به لحاظ مصارف داروئی رایج گشته و در ارتفاعات مناطق مختلف استان روستائیان به پرورش و تکثیر آن می پردازند.

ابو علی سینا در کتاب

«قانون» می نویسد: «... به منظور درمانی، گاوزبان خراسانی که برگش ستبر و بر روی برگش نقطه هائی هست که از آنها خارمانندهائی یا کرک و پرزهائی جدا شده است خوب است. امّا آنچه را که در مملکت ما گاوزبان می پندارند و طبیبان از آن استفاده داروئی می نمایند گاوزبان راستین نیست و اکثرا تیره ای از گیاه مرو (مرماخوز) را به نام گاوزبان بکار می برند و فایده اش به فایده گاوزبان نمی رسد ...»

تمام داروشناسان در خاصیت ادرارآوری این گیاه طبی متفّق القولند. ساقه و برگ گل گاوزبان برای درمان ناراحتیهای کلیه مخصوصا التهاب و ضایعه کلیوی و سرماخوردگی مثانه تجویز می گردد. زیرا برگها و ساقه گل گاوزبان دارای مقدار زیادی نیترات دوپتاس است و این ماده ادرارآور می باشد.

همچنین گل گاوزبان معرّق بوده در مداوای تبهای مختلف بیماریهائی چون سرخک، آبله، مخملک، تبخال، تب با کهیر و رماتیسم بکار می رود. برگهای تازه گل گاوزبان را اگر له کنند و با شیر بپزند برای ضماد روی آبسه و تسکین درد اعضای خارجی بدن و سوختگی مفید واقع می شود. ابو علی سینا سوخته گل گاوزبان را داروی زخم دهان کودکان و فرونشاننده التهابات درون دهان می داند و می گوید البته ناسوخته این گیاه نیز برای علاج زخم و التهابات درون دهان خوب است، اما سوخته اش بهتر و مؤثرتر است. ابن سینا همچنین مصرف دم کرده گل گاوزبان را نشاطآور، مقوی قلب، علاج بیماری ترس (توحّش)، طپش قلب و بیماریهای سودائی معرفی کرده است. عرق گل گاوزبان جهت رفع امراض سودائی، وسواس و خفقان مفید یاد شده و به سبب داشتن منیزیم بازدارنده سرطان معرفی گردیده است.

دم کرده گل گاوزبان همراه با لیمو عمانی از مطبوعترین

نوشیدنیهای گرم است.

Erigeron canadensis -Conyza canadensis (Compositae) پیرمرد باغ: تیره کاسنی

گیاهی است علفی یکساله و به ندرت دو ساله با ساقه ای نسبتا ضخیم پوشیده از کرکهای ریش مانند و زبر و برگهای مژه دار، به ارتفاع 30 تا 150 سانتیمتر، در بالا منشعب و شاخه دار و پر گل با برگهای واژ سرنیزه ای باریک که در بخش فوقانی باریک تر می شوند.

گلهای مجتمع و کپه ای با گلچه های کناری زبانه ای ارغوانی و گلچه های طبقی زردرنگ دارد.

گیاه مذکور یکی از علفهای هرز رایج باغها، مزارع، مزارع آیش، کنار جاده ها و پیاده روهای مناطق مختلف گیلان بوده و با گلهای زیاد و دانه های فراوانی که تولید می کند از قدرت پراکنش و رشد و توسعه بسیار زیادی برخوردار است. گونه ای دیگر از این جنس به نام Erigeron acer با گلهای کناری آبی خوشرنگ خاص چمن زارها و مناطق مرطوب می باشد که در ارتفاعات دیلمان، ... رشد می کند و گونه Erigeron bonariensis نیز مانند گونه فوق الذکر از علفهای هرز استان گیلان می باشد. کاربرد داروئی گیاهان فوق در ایران کاملا ناشناخته است و لیکن کلیه اندامهای Erigeron canadensis مقوی، قابض، بندآورنده خون و مدر می باشد، مصرف فرآورده های آن نتایج مفید در رفع اسهالهای ساده، آب آوردن انساج، روماتیسم مزمن، نقرس، ورم مثانه و نزله های ششی دارد.

برای درمان رماتیسم و نقرس بسیار مؤثر است و اسید اوریک خون را به میزان زیادی پائین می آورد. درمان مرحله پیشرفته حصبه بوده و در دفع سنگ کلیه و معالجه و خونریزیها در فواصل قاعدگی مؤثر است، در رفع خونریزیهای سینه و بیماریهای کلیه و مثانه بسیار مفید است.

Eriobotrya japonica :Rosaceae ازگیل ژاپنی: تیره گل سرخ

درخت یا درختچه ای است بدون خار با برگهای همیشه سبز ساده و بزرگ به ارتفاع حد اکثر 5 متر با ساقه ای در بالا منشعب و پرشاخه و

شاخه های جوان پوشیده از کرکهای فراوان، برگها سرنیزه ای کشیده تا واژ تخم مرغی با سطح فوقانی بدون کرک و سبز شفاف و گلهای معطر و سفیدرنگ و میوه گلابی شکل یا بیضوی شکل زردرنگ با دانه های متعدد قهوه ای.

ازگیل ژاپنی اگرچه بومی ایران نمی باشد و لیکن در سالهای اخیر به ایران وارد شده از جمله در گیلان در پارکها و بلوارها و حیاط خانه ها و باغچه ها به خاطر همیشه سبز بودن آن کشت می گردد و برگهای آنرا به همراه شاخه های گل در گلفروشیها به فروش می رسانند. میوه آن نیز در فصل تابستان با نام گلابی جنگلی فروخته می شود. در ایران مورد استفاده درمانی نیست، اما بطور کلی در ازدیاد اشتها، تسکین درد، رفع استفراغ، درمان سوء هاضمه، امتلاء معده، اسهال و سرفه مؤثر است.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 403

Erodium spp :Geraniaceae سوزن چوپانها: تیره شمعدانی

گیاهانی هستند یکساله، دو ساله یا چندساله علفی با برگهای اغلب قاعده ای و برگهای ساقه ای با پهنک درازتر از پهنا و شانه ای لوب دار یا بریده بریده و با ساقه ای برافراشته یا گسترده روی زمین. گلهای منظم یا نامنظم سوزن چوپانها به رنگهای مختلف سفید متمایل به آبی، قرمز روشن تا تیره و بنفش تا آبی هستند.

این گیاهان اغلب گیاهانی رطوبت دوست و نورپسند بوده و در دشتها و جلگه های ساحلی در حاشیه جاده های جنگلی، در مناطق صخره ای آهکی شیب دار مزارع زراعی و باغها می رویند. در بیشتر نقاط گیلان گونه های متعددی از این گیاهان به شرح زیر پراکنده اند:

Erodium ciconium/ Erodium malacoides

Erodium cicutarum/ Erodium oxyrrhynchum

Erodium laciniatum/ Erodium pulverulentum

Eruca sativa :Cruciferae منداب: تیره شب بو

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای راست بدون شاخه یا در بالا منشعب و شاخه دار به بلندی 10 تا 50 سانتیمتر با برگهای طوقه ای شانه ای بریده و دمبرگدار و برگهای ساقه بدون دمبرگ، گلهای منداب سفید یا زرد با رگه های قهوه ای یا قرمزرنگ بوده میوه آن خرجین با ساقه فشرده نسبتا پهن و کوتاه با کفه های بدون کرک یا کرکدار است.

منداب یکی از علفهای هرز مزارع گندم، حبوبات و زمینهای آیش و رها شده می باشد. در گیلان نیز در غالب نقاط به خصوص در مزارع دره سفیدرود، اطراف رودبار، اسپیلی و دیلمان رشد می نماید. منداب یکی از دانه های روغنی است که در بعضی مناطق کشت می شود.

قسمتهای مختلف گیاه اثر ضد اسکوربوت، درد، نیرودهنده، مقوی قوه باه داشته مقوی معده و دفع کننده آب انساج می باشد.

Eryngium caeruleum :Umbelliferae چوچاغ، چوچاخ: تیره جعفری

گیاهی است دو ساله یا چندساله با ساقه ای به ارتفاع 10 تا 50 سانتیمتر و عموما آبی رنگ با برگهای قاعده ای تخم مرغی- قلبی پهن یا سه لوبه و خاردار که در زمان گلدهی می ریزند و نیز برگهای ساقه ای بدون دمبرگ با بریدگیهای عمیق پنجه ای تا شانه ای بریده خاردار.

چوچاغ از گیاهانی است که در غالب نقاط استان در دشتهای باز، چمن زارها و نقاط دارای رطوبت کافی و گاهی خشک و روی شنهای ساحلی می روید و مردم محلی به عنوان سبزی صحرایی از آن استفاده کرده و ترشی مخصوصی با آن درست می کنند.

Euphorbia spp :Euphorbiaceae شیرسگها: تیره فرفیون

گیاهانی هستند یکساله، دوساله یا چندساله با شیرابه ای سفیدرنگ و برگهای ساقه ای متناوب و گاهی متقابل و ساقه ای برافراشته و راست، خوابیده و گاهی گسترده روی سطح زمین. برگهای کنار گل آذین به صورت چرخه ای یا فراهم و برگهای کنارCyathium گل آذین ویژه این جنس به صورت چرخه ای یا متقابل قرار گرفته اند.

مشخصه عمومی این گیاهان داشتن شیرابه و گلهایی با غدد شهدی زردرنگ است. شیرسگها از جمله گیاهان مهاجم هستند که موجبات تخریب مراتع و چراگاهها را فراهم می سازند. در گیلان تعداد 19 تا 25 گونه از این

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 404

گیاهان می رویند که همگی شیرابه دار هستند، و لیکن از مشهورترین آنها گیاه یکساله Euphorbia helioscopia است که در اکثر مناطق استان در میان مزارع، حاشیه مزارع و باغها و مراتع می روید، همچنین دو گونه دائمی و چندساله Euphorbia squamosa وEuphorbia amygdaloides که در جنگلهای گیلان می رویند. گونه های دیگری از شیرسگها در مناطق مختلف استان از جمله در اطراف رودبار و لاهیجان، رشت، بندر انزلی، امامزاده هاشم به چشم می خورند.

Evonymus latifolius :Celasteraceae گوشوارک: تیره شمشاد

درختچه ای است خزان کننده به ارتفاع حد اکثر 3 متر با ساقه ای از پائین منشعب و با پاجوشهای فراوان و شاخه های جوان چهارگوشه، با برگهای بیضوی تا واژ تخم مرغی بدون کرک و به رنگ سبز تیره و نوک تیز با لبه ای دندانه اره ای و گاهی اوقات بسیار بزرگ. گلهای سفید متمایل به سبز آن در گل آذینی گرزن محوری یا انتهایی قرار گرفته میوه های کپسول گوشتی 4 تا 5 برچه ای آن بالدار و آویزان بوده پس از رسیدن به رنگ قرمز خوشرنگ درمی آید.

درختچه ای است که در جنگلهای شمال ایران در بیشه زارها می روید و در گیلان در مناطق

جنگلی گسترش دارد. گونه ای از این جنس به نام شمشادEuonymus japonicus با نژادهای گوناگون درختچه ای است همیشه سبز با برگهایی به رنگهای گوناگون سبز یا ابلق که در مناطق معتدله و معتدله سرد ایران به عنوان پرچین در حاشیه باغچه ها، پارکها و بلوارها کشت می شود و به دلیل همیشه سبز بودن زیبایی خاصی دارد.

Fagus orientalis :Fagaceae راش: تیره بلوط

درختی است خزان کننده با تنه ای راست به بلندی حد اکثر 40 متر با پوستی به رنگ خاکستری روشن و صاف و با تاجی گسترده در بالا و برگهای بیضوی پهن تا واژ تخم مرغی یا واژ تخم مرغی- مستطیلی با انتهایی نوک تیز یا نوک دراز و لبه ای کامل یا کمی مواج و بدون کرک.

راش یکی از درختان باارزش جنگلهای شمال ایران (گیلان و مازندران) می باشد که از ارتفاع حدود 800 متر به بالا (از سطح دریا) همراه ممرزCarpinus betulus ، افراهاAcer spp . بلوطهاQuercus spp . و نارونهاUlmus spp . رشد می نماید. چوب آن از چوبهای مناسب برای کارهای ظریفه و روکش و صنایع نجاری از قبیل میز و مبل و صندلی و تراورس می باشد.

نهالهای جوان راش سایه پسند و بطئی الرشد است به طوری که یک دختر 20 ساله راش ارتفاعی بیش از 4 تا 5 متر ندارد و لیکن از این سن به بالا رشد آن سریع تر می گردد. عمر فیزیکی این درخت به 250 سال هم می رسد و مناسبترین سن برای برداشت و قطع و استحصال آن 120 سال است.

راش در مناطق مختلف گیلان فقط در جنگلها می روید و با نامهای محلی چلر، مرس، راج، قزل آغاج، قول گز و آلش شناخته می شود. راش در طب سنتی ایران جایگاه مهمی ندارد و لیکن

پوست آن اثر قابض و تب بر دارد و به عنوان اشتهاآور مصرف می گردد. گرد درخت راش به عنوان مسهل، قی آور و جهت درمان روماتیسم، نقرس و بیماریهای پوستی دیرعلاج مصرف می گردد.

چوب راش در تهیه زغال گیاهی بکار می رود که جاذب گازهای آزاد شده می باشد. برای درمان سوء هضمهای ناشی از نفخ و التهاب و ورم معده و روده، پیدایش قند در ادرار به علت اختلالات کبدی و معدی، دفع نفخ و جلوگیری از پیدا شدن گاز در دستگاه هضم و در تمام موارد تخمیرات معدی یا روده ای بکار می رود.

Ficus carica :Moraceae انجیر (سیاانجیل، سیاه انجیل): تیره توت

درخت یا درختچه ای است شیرابه دار به ارتفاع حد اکثر 10 متر و پرشاخه با برگهایی بزرگ با پهنگی کامل و بدون تقسیم که در غالب نقاط جنگلی استان در بیشه زارها، حاشیه جاده ها و باغها می روید.

میوه انجیر به عنوان میوه تابستانی برای عموم مردم شناخته شده است و نوع خشک شده آن نیز به صورت خشکبار و در غالب نقاط کشور مصرف می گردد. انجیر در استان گیلان به فراوانی و به طور خودرو و وحشی می روید.

ارزشهای دارویی و غذایی انجیر بر همگان شناخته شده است. شیرابه درخت انجیر طعم تلخ و تند و اثر مسهلی دارد و شبیه شیره لوزالمعده می باشد.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 405

در استعمال خارجی، شیرابه درخت انجیر بر روی زگیل و میخچه اثر داشته و تدریجا آن را برطرف می کند. مصرف جوشانده ساقه های جوان درخت انجیر برای رفع آب آوردن انساج و جوشانده پوست تازه درخت برای رفع اسهالهای ساده و خونی توصیه می گردد. برگ پخته انجیر اثر ملین دارد و له شده آن را به صورت ضماد جهت درمان بواسیر به

کار می برند.

میوه انجیر ملیّن و نرم کننده است. جوشانده انجیر خشک جهت درمان التهاب مجاری تنفسی و کلیه بیماریهای التهابی ذات الریه، ذات الجنب، نزله های مربوط به شش و مثانه، ورم کلیه، سرخک، مخملک و آبله مورد استفاده قرار می گیرد. جوشانده غلیظ انجیر خشک اثر مفید در سرماخوردگیهای مداوم ظاهر می کند.

مصرف گرد انجیر بو داده با قهوه برای درمان سیاه سرفه، برونشیت، ذات الریه و دفع نزله توصیه می گردد، انجیر خشک فعالیت معده و روده را زیاد می کند و از این جهت در رفع سوء هضمها و بعضی یبوستهای دیرعلاج به کار می رود. جوشانده انجیر خشک در شیر به صورت غرغره جهت رفع تحریکات گلو و دهان در موارد آنژین، ورم لثه، ورم مخاط دهان اثرات شفابخش دارد.

Forsytia x intermedia :Oleaceae یاس زرد: تیره زیتون

درختچه ای است با ساقه های متعدد و منشعب و شاخه های ترکه ای فراوان و شاخه های کوچک کوتاه به رنگ قهوه ای روشن و لکه های سفیدرنگ بر روی شاخه های مسن تر، به ارتفاع حد اکثر 3 متر با برگهای متقابل خزان کننده و پهنک ساده یا 3 قسمتی یا 3 برگچه ای. گلهای زردرنگ نسبتا درشت آن که غالبا در اواخر اسفند تا اوایل فروردین و قبل از شکوفائی برگها ظاهر می گردد به صورت منفرد یا گروههای 1 تا 6 تائی در محل جوانه های جانبی یا شاخه های سال گذشته ظاهر می گردد.

این درختچه در سالهای اخیر به ایران وارد شده و به سبب پیش رس بودن گل آن در غالب نقاط معتدله و معتدله سرد کشت گردیده است. در گیلان نیز این گیاه در بلوارها، باغچه های منازل و پارکها کشت شده و در فصل بهار زیبایی خاصی دارد.

Fragaria vesca :Rosaceae توت فرنگی وحشی: تیره گل سرخ

گیاهی است علفی چندساله با ساقه های رونده و ساقه گل دهنده فاقد برگ، برگهای برگچه ای تخم مرغی، واژ تخم مرغی یا بیضوی شکل با لبه ای دندانه اره ای که غالبا به حالت طوقه ای قرار گرفته اند، ساقه گل دهنده آن عموما بلندتر از برگها و دارای 2 تا 7 گل نر و ماده سفیدرنگ می باشد. میوه آن عبارت از فندقه هایی چند است که به صورت متراکم و توت مانند در کنار یکدیگر قرار گرفته اند.

توت فرنگی وحشی غالبا در مناطق جنگلی و در نقاط مرطوب استان گیلان می روید و لیکن نوع اصلاح شده و پرورش یافته آن که دارای میوه های درشت تر و بسیار خوشمزه است در مناطق مختلف استان کشت می گردد و یکی از میوه های پیشرس بهاره محسوب می شود.

اگرچه توت فرنگی به عنوان دارو مصرف ندارد امّا میوه توت فرنگی سرشار از ویتامین ث بوده کم خونی را درمان می کند ضمنا اشتهاآور

و آرام کننده است. برگ و ریزوم توت فرنگی اثر قابض و مدر دارد و برگهای آن به صورت چای به عنوان مدر مصرف می گردد. مایع غلیظ شده جوشانده برگ آن اثر قابض داشته تصفیه کننده خون و آرام کننده اعصاب است و برای درمان اسهالهای ساده، خونرویهای عادی، وجود خون در ادرار نیز به کار می رود.

مصرف آن در بیماریهای مختلف نظیر سنگ کلیه و مجاری ادرار، بواسیر، ضعف اعمال معده، تنگی نفس، ضعف اعصاب، نقرس، روماتیسم، آب آوردن انساج، بروز دانه های جلدی توصیه می شود.

Frangula alnus :Rhamnaceae سیاه توسه، سیاتوسکا: تیره کنار

درختچه ای است بدون خار با برگهای خزان کننده و ساقه ای به ارتفاع 2 تا 50 متر با پوستی تیره و سیاه رنگ و برگهای واژ تخم مرغی- بیضوی یا سرنیزه ای مستطیلی دمبرگدار، به رنگ سبز تیره و گلهای گروهی یا دسته ای و میوه ای شفت و آبدار که پس از رسیدن رنگ آن سیاه می شود.

سیاه توسه از درختانی است که در جنگلهای مناطق شمالی ایران، گیلان و مازندران و غالبا همراه با توسکای قشلاقی در کنار نهرها می روید.

پوست درخت سیاه توسه جمع آوری شده از روی شاخه های جوان حاوی آنترانول- گلوکوزید، فران گولاروزید می باشد که در اثر ماندن و کهنه شدن تبدیل به گلوکوزیدهای آنتراکینونیک، فران گولامودین و گلوکز می شود.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 406

عصاره این پوست ملیّن بسیار قوی است و در اکثر موارد می توان از آن برای مداوای یبوست مزمن استفاده کرد؛ در عین حال حرکات دودی معده را نیز تقویت می کند؛ همچنین برای درمان ناراحتیهای کبد، کیسه صفرا و طحال مورد استفاده است. این گیاه را در ترکیب جوشانده های لاغرکننده و همچنین علیه انگلهای روده ای به کار می برند.

Fraxinus rotundifolia :Oleaceae زبان گنجشک: تیره زیتون

درختچه یا درختی است خزان کننده با ساقه های مشخص و پوستی خاکستری رنگ و گاهی شیاردار به بلندی 2 تا 7 متر با برگهای مرکب 3 تا 5 برگچه ای و گلهای فاقد گلبرگ خوشه ای. میوه آن فندقه بالدار یک دانه ای به شکل زبانکی است که به صورت انبوه و متراکم در محور شاخه ها یا انتهای آنها قرار گرفته است.

زبان گنجشک درختچه ای است که در مناطق جنگلی در کنار نهرها و مناطق مرطوب و گاهی خشک رشد می کند و امروزه از بعضی از گونه های آن به عنوان گیاهان مقاوم در مقابل خشکی برای احیای

مناطق خشک در جنگلکاریها استفاده می شود.

گونه فوق الذکر در استان گیلان در دره سفیدرود، اطراف رشت، لاهیجان، انزلی تا آستارا گسترش دارد.

گونه دیگری از این جنس به نام Fraxinus excelsior در اطراف اسالم و آستارا می روید.

زبان گنجشک گل یاFraxinus ornus نیز به عنوان گیاهی زینتی در پارکها و باغهای گیاهشناسی و تفرجگاهها کشت می شود.

Froriepia subpinnata :Umbelliferae زلنگ: تیره جعفری

گیاهی است دو ساله و بدون کرک با ساقه ای استوانه و گرد به ارتفاع حد اکثر 180 سانتیمتر به رنگ قرمز و برگهای عموما قاعده ای شانه ای بخش خطی و قطعات تخم مرغی بدون دمبر گچه و لبه ای دندانه ای- بریده و برگهای فوقانی بسیار تحلیل رفته، به طوری که در فصل تابستان و پائیز گیاه بدون برگ به نظر می رسد.

گلهای سفید یا سفید متمایل به قرمز آن در گل آذین چتری محوری یا انتهایی با شعاعهای نامساوی قرار گرفته اند.

زلنگ یکی از علفهای هرز دشتها و جلگه های ساحلی مناطق شمالی ایران می باشد و با ساقه های استوانه ای و غالبا قرمزرنگ و بدون برگ خود شناخته می شود. این گیاه در اطراف لاهیجان، رودسر و لنگرود تا رشت و انزلی و آستارا در حاشیه جاده ها و مناطق دارای نور کافی دیده می شود. برگهای آن در اوایل بهار و قبل از دوران گلدهی عطری خوش دارد و بعضی از مردم محلی آن را به عنوان سبزی صحرائی مصرف می نمایند.

Fumaria parviflora :Fumariaceae شاه تره: تیره شاه تره

گیاهی است علفی یکساله به ارتفاع حد اکثر 25 سانتیمتر و غالبا گسترده روی زمین به رنگ سبز روشن و برگهای مرکب شانه ای و گل آذین خوشه ای با گلهای متعدد و غالبا بدون دمگل و عموما بنفش متمایل به سفید یا صورتی رنگ.

این گیاه بیشتر به صورت علف هرز در مزارع و باغها و حاشیه جاده ها در فصل بهار رویش می یابد.

ارزش داروئی عرق شاه تره برای همگان شناخته شده است.

این گیاه محتوی الکالوئیدها و خصوصا فومارین و تاننهاست. روی عضلات صاف اثر گذارده و حرکات دودی معده و روده را شدت می بخشد و به همین دلیل اشتهاآور است؛ همچنین دارای اثرات مدر و مسهل

صفرا بوده در مصارف خارجی ناراحتیهای پوست را درمان می نماید و همراه با برگ گردو برای معالجه بواسیر بکار می رود. شاه تره خون را تصفیه می کند و تصلب شرائین را از بین می برد. اثر آن بیشتر روی کبد و دستگاه ترشح ادرار است.

Geranium spp . شمعدانیهای وحشی: تیره شمعدانی

شمعدانیهای وحشی گیاهانی هستند یکساله، دو ساله یا چندساله علفی با برگهای عموما طوقه ای و ساقه ای با پهنای بیشتر از طول، پنجه ای شکل.

گلهای منظم جدا گلبرگ سفید متمایل به آبی، بنفش یا قرمزرنگ آنها عموما به

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 407

صورت منفرد در محور برگها یا انتهای شاخه ها قرار گرفته اند. میوه آن دارای نوکی طویل است که هنگام شکوفایی به چند بخش تقسیم می شود.

شمعدانیهای وحشی در ایران بیشتر به صورت علفهای هرز در مزارع و باغها، مزارع آیش، جنگلها و شیبهای تند، حاشیه جاده ها و مکانهای دارای نور کافی و گاهی مرطوب رشد می نمایند. گونه های چندی از این گیاهان در مناطق جلگه ای و ساحلی و جنگلهای گیلان رشد می نمایند و با گلهای زیبا و برگهای عموما معطر خود شناخته می شوند. این گونه ها عبارتند از:

Geranium albanum/ Geranium montanum

Geranium columbinum/ Geranium platyetalm

Geranium dissectum/ Geranium purpureum

Geranium divaricatum/ Geranium pyrenaicum

Geranium lucidum/ Geranium rotundifolium

نوعی شمعدانی خودرو به نام Geranium robestianum وجود دارد که برخی به آن شمعدانی بدبو می گویند و در عربی به عطر و همچنین ابره الراهب شهرت دارد.

این گیاه در اماکن سایه دار و مرطوب برخی از نواحی ایران و از جمله شمال لوشان، اطراف رشت و لاهیجان به عمل می آید. برگ گیاه مزبور، برخلاف شمعدانی عطری، بوی ناپسندی دارد و گل آن که به رنگ ارغوانی یا گلی رنگ است مقوی معده و مدر است. همچنین به عنوان

رفع خونریزی و درمان بیماری قند به کار می رود. شمعدانی خودرو به علت دارا بودن تانن در معالجه اسهال اثری قاطع دارد. غرغره جوشانده این گل، برای درمان گلودرد، ورم مخاط دهان و لوزه ها مؤثر است. مصرف این گیاه برای رفع اخلاط خونی و خونروی در فواصل قاعدگی توصیه شده است. بررسیهای علمی نشان داده است که گیاه مزبور در تقویت قلب و کم کردن فشار خون تأثیر زیادی دارد.

Gladiolus segetum :Iridaceae گلایول وحشی: تیره زنبق

گیاهی است چندساله علفی با بنه های متقارن تخم مرغی تا شبه کروی که به وسیله چندین لایه از تارهای رشته ای قهوه ای رنگ پوشیده شده، با ساقه ای به بلندی 40 تا 100 سانتیمتر، دارای برگهای ساقه ای چندتائی شمشیری شکل با رگبرگهای موازی، گلهای قرمز یا ارغوانی رنگ تنک یا متراکم در طول ساقه و در گل آذینی گرزن.

این گیاه همراه گونه دیگری به نام Gladiolus atroviolaceus عموما در مزارع غلات و مزارع آیش می روید و در گیلان نیز در مزارع گندم دیم و در مناطقی که زراعت دیم یا آبی گندم رایج است دیده می شود.

گونه ها و نژادهای پرورش یافته گلایول امروزه در غالب نقاط ایران کشت شده و با رنگهای گوناگون، سفید، زرد، قرمز، و غیره در گلفروشیها به فروش می رسد.

Glycyrrhiza echinata :Leguminosae شیرین بیان خاردار: تیره نخود

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای برافراشته و منشعب و پرشاخه به بلندی حد اکثر 2 متر و برگهای شانه ای با 4 تا 8 جفت برگچه سرنیزه ای تا بیضوی پهن، گلهای سفید تا پنیرکی رنگ با گل آذینی کروی متراکم و میوه های نیام به رنگ قرمز قهوه ای با 1 تا 3 دانه و پوشیده از خارهای تیغالی.

این گیاه در استان گیلان بیشتر در مناطق مرطوب و حاشیه نهرها و جویبارها می روید و آن را می توان به فراوانی در بین رشت و رستم آباد در کنار جاده مشاهده کرد. شیرین بیان Glycyrrhiza glabra اغلب به صورت علف هرز

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 408

در مزارع آیش، حاشیه مزارع و کنار جاده می روید و ریشه آن دارای مصارف طبی بوده در طب سنتی جایگاهی خاص دارد و در استان گیلان دره سفیدرود، رویشگاه آن است. ریشه شیرین بیان محتوی گلوکزیدهای گروه فلاونها، ساپونینها، اسانس روغنی، تاننها و

آنزیمهاست. ریشه شیرین بیان به صورت پودر در داروها مصرف می گردد و دارای خواص خلطآور، ملین ضعیف و آرام بخش می باشد. از این گیاه علیه زخمهای معده- روده ای استفاده می شود.

عصاره آن به صورت تبخیر تصفیه و تغلیظ شده به خاطر طعم و قدرت انعطاف پذیری آن در داروسازی بکار می رود. پودر شیرین بیان همراه دیگر گیاهان داروئی مثل رازیانه و برگ سناملین بسیار خوبی را تشکیل می دهند.

توضیح این نکته لازم به نظر می رسد که شیرین بیان بر چند نوع است.

نوعی که بیشتر در داروسازی مورد استفاده قرار می گیرد به نام لاتینی Glycyrrhiza glabra معروف است. شیرین بیان خاردار که در گیلان به فراوانی می روید کم وبیش دارای خواص نوع اصلی است.

Gossypium herbaceum :Malvaceae پنبه: تیره پنیرک

گیاهی است علفی یکساله یا درختچه ای و چندساله (درختچه ای آن بیشتر به حالت زینتی کشت می شود) با برگهای عموما پنجه ای یا به ندرت کامل با گلهای زردرنگ درشت در محور برگها. میوه کپسول شکوفای آن دارای دانه های متعدد با کرکهای بلند می باشد و طول تارهای آن در نمونه های اصلاح شده به 40 تا 45 میلیمتر می رسد که در واقع همان پنبه است.

گیاهی است صنعتی و باارزش که تارهای آن برای تهیه پارچه بکار می رود و دانه های آن نیز برای تهیه روغنهای خوراکی نباتی استفاده می شود. پنبه در غالب نقاط شمالی ایران کشت می شود. امروزه نوعی پنبه زینتی درختچه ای به نام Gossypium fruticosum هم در بعضی مناطق کشور به ویژه در پارکها کشت شده است.

Gramineae تیره گندمیان، غلات

گیاهانی هستند یکساله یا چندساله علفی به ارتفاع 5 سانتیمتر تا 3 متر و گاهی بیشتر با ساقه هائی استوانه ای بندبند، راست یا گسترده و خزنده روی سطح زمین که گاهی از محل گره ها ایجاد ریشه های نابجا می کنند؛ در میان بندها توخالی و در محل گره ها توپر و گاهی در تمام طول ساقه توپر می باشند.

سیستم ریشه ای افشان و گاهی در انواع چندساله ریشه های زیرزمینی به خوبی گسترش یافته تا مسافت قابل توجهی می خزند.

برگها متناوب و دارای پهنک، زبانک، و غلافی است که ساقه را در بر می گیرد. پهنک معمولا باریک و بلند تسمه ای شکل با رگبرگهای موازی و به ندرت دمبرگدار می باشد.

گل آذین به اشکال گوناگون به ندرت متشکل از یک سنبلچه، اغلب سنبله، پانیکول خوشه یا خوشه ای کاذب بوده، گلها اکثرا نر و ماده، گاهی مواقع یک جنسی و معمولا دارای پرچمها و مادگی و دو یا سه فلس غشائی کوچک هستند که نمایانگر گلپوس

بوده و در میان دو برگه به نام پوشینه و پوشینک قرار گرفته اند و به همگی گلچه گفته می شود. گلچه ها به صورت متناوب بر روی محور محکمی به نام محور سنبلچه واقع شده و دارای دو برگه (پوشه) در قاعده سنبلچه می باشند به ندرت دیده شده است که یکی از دو پوشه یا هردو وجود نداشته باشند.

تیره گندم در جهان بیشتر از ششصد جنس و 10 هزار گونه دارد و بیشترین گسترش و پراکنش جغرافیائی را در میان گیاهان گلدار داشته در اکثر مناطق چهره غالب پوشش گیاهی را به وجود می آورد.

گندمیان یکی از تیره های موفق گیاهان عالی است و بسیاری از جنسهای آن دارای گسترش و پراکنش جغرافیائی بسیار وسیع هستند. بعضی از گونه های آن جهان وطنی بوده و در ساوانها، چمن زارها، مرغزارها، در استپها و مراتع کوهستانی پوشش غالب قطعات بزرگی از سرزمینها را تشکیل می دهند.

گندمیان دارای ارزش اقتصادی قابل توجهی بوده از نظر غذائی برای انسان و حیوانات در درجه اول اهمیت قرار دارند. غلات شامل برنج(Oryza sp .) ، گندم(Triticum spp .) ، جو(Hordeum spp .) ، ذرت(Zea meys) ، ارزن(Panicum cpp .) ، چاودار(Secale spp .) ، یولاف(Avena spp .) در نقاط مختلف جهان قوت غالب مردم را تشکیل می دهند. بسیاری از گندمیان هم چراگاه و چمن زارهای وسیعی را برای تعلیف حیواناتی مانند گوسفند، گاو، شتر، اسب و سایر حیوانات اهلی یا وحشی به وجود می آورند.

گندمیان در گیلان متجاوز از 70 گونه داشته و به علت شرایط خاص اقلیمی در اغلب مناطق جلگه ای و مراتع کوهستانی چهره غالب پوشش گیاهی منطقه را به وجود می آورند. لیکن اغلب آنها بسیار شبیه یکدیگر

بوده به علت نداشتن اسامی فارسی شناخته شده و نیز بی بهره بودن از گلهای زیبا که یکی از عوامل مهم شناسائی گیاهان است از یکدیگر به آسانی قابل تشخیص نمی باشند.

بنابراین در اینجا فقط چند گونه که اهمیت ویژه ای دارند (پوشش گیاهی، علفهای هرز، تغذیه ای، علوفه ای) به طور خلاصه معرفی می گردند.

Arundo donax قمیش

گیاهی است علفی چندساله با ریشه ها و ساقه ای ضخیم و پرگره، به ارتفاع حد اکثر 5 متر، ساده و بدون شاخه یا دارای شاخه های کوتاه در گره های بالائی. برگها پهن خطی (تسمه ای شکل) بزرگ با غلافی بزرگ که غلاف برگهای بعدی را می پوشاند. گل آذین آن بزرگ و با شاخه های فراوان خوشه ای و کرک دار (پشمالو) است.

قمیش عموما در کنار آب، بستر رودها و مناطق دامنه ای کوهستانی می روید؛ بیشترین پراکنش آن در استان گیلان در دره سفیدرود می باشد. قمیش

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 409

در سالهای گذشته برای ایجاد سقفهای منازل به خصوص شیروانیها بکار می رفته و امروزه نیز در بعضی نقاط به عنوان پرچین یا بادشکن کاشته می شود و از ساقه طویل آن نیز گاهی به عنوان وسیله ای می شود.

Avena spp . جو دوسر، یولاف (گندم واش)

گیاهانی هستند علفی یکساله با ساقه ای برافراشته و چند شاخه در بالا به ارتفاع 30 تا 150 سانتیمتر با برگهای تسمه ای نوک تیز تا نوک دراز و گل آذین پانیکول باز با سنبلچه هائی بزرگ و پوشینه ای پشمالو و سیخک دار.

یولافها در غالب نقاط ایران به صورت علف هرز به خصوص در مزارع گندم و علوفه و گاهی حاشیه مزارع و باغها می رویند. از مشهورترین گونه های آنهاAvena fatua ,Avena barbata است که در غالب نقاط ایران می رویند و در بعضی نقاط نیزAvena sativa با نام فارسی یولاف کشت می گردد در استان گیلان نیز می توان آنها را در مزارع گندم، حبوبات، انواع صیفیها و حاشیه مزارع برنج مشاهده کرد.

Catabrosa aquatica

گیاهی است علفی چمنی با ساقه های زیرزمینی خزنده و ساقه هوائی به بلندی 15 تا 120 سانتیمتر، رطوبت پسند و گاهی پایابی دارای برگهائی با پهنک نوک تیز یا نوک کند با گل آذین پانیکول.

این گیاه بیشتر در مناطق مرطوب، باتلاقها و مردابها، در کنار نهرها و استخرها می روید. در گیلان نیز در غالب نقاط به خصوص در مزارع برنج، حاشیه باغها و سایر زمینهای زراعی در کنار مردابها و باتلاقها و آبگیرها به چشم می خورد.

Coix lacyryma -jobi شال تسبیح

گیاهی است علفی چمنی یکساله با ساقه هائی به بلندی حد اکثر 2 متر بدون کرک و برگهائی با پهنک بزرگ و نسبتا پهن و گل آذین پانیکول با شاخه های راست، سنبله ای خوشه ای و سنبلچه هائی انتهائی که در بالای زائده ای تخم مرغی یا کروی سفید یا آبی رنگ که از رشد و تغییر شکل غلاف برگها بوجود آمده قرار گرفته اند.

شال تسبیح بیشتر در مناطق مرطوب رشد کرده در گیلان یکی از علفهای هرز مزارع برنج محسوب می شود و با داشتن زائده های کروی یا تخم مرغی بر روی ساقه شبیه دانه های تسبیح مشخص می گردد.

Cynodon dactylon مرغ

گیاهی است علفی چمنی با ساقه های زیرزمینی خزنده، ساقه های هوائی رونده و خزنده و گسترده بر روی سطح زمین و پربند به بلندی حد اکثر 30 سانتیمتر بدون کرک و اغلب به رنگ زرد کاهی با برگهائی خطی- سرنیزه ای با گل آذینی انتهائی پنجه ای و حامل سنبلچه هائی دو ردیفی در امتداد محور گل آذین.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 410

مرغ عموما در شیبهای تپه های سنگی، در کنار نهرها، مردابها و باتلاقهای آب شیرین، تپه های شنی سواحل دریا و دریاچه ها، استپها و اراضی آیش، مناطق مخروبه و کنار جاده ها و در استان گیلان نیز به صورت علف هرز در غالب نقاط می روید.

از نظر خواص درمانی، دانه گیاه طعمی تلخ و اثری مفید در کم کردن وزن بدن دارد. همچنین به عنوان مقوّی و مدّر نیز مصرف می گردد. از ریشه این گیاه به تفاوت در نواحی مختلف جهت رفع عوارض یائسگی و ناراحتی دفع ادرار استفاده می گردد. در چین، مالایا و فیلیپین از آن نوعی مشروب برای معلولین و افراد ضعیف و ناتوان تهیه می کنند که درعین حال

مدّر و ضدّ نزله است.

Digitaria sanguinalis

گیاهی است علفی چمنی یکساله با ساقه های برافراشته یا گسترده و خوابیده روی سطح زمین و اغلب به بلندی 20 تا 60 سانتیمتر با برگهائی خطی- نوک دراز و گل آذینی خوشه ای پنجه ای حامل سنبلچه های فراوان.

گیاه مذکور یکی از رایج ترین علفهای هرز ایران بوده در استان گیلان نیز در غالب نقاط می روید.

Echinochloa crus -gali :Graminae سورف

گیاهی است علفی چمنی یک ساله بدون کرک با ساقه ای برافراشته و راست به ارتفاع حد اکثر 150 سانتیمتر و برگهائی بلند و پهن با لبه ای زبر و گل آذینی خوشه ای برافراشته و راست یا سر به زیر با سنبلچه های یک طرفه، سیخک دار یا بدون سیخک.

سورف رطوبت پسند است و عموما در مناطق مرطوب، کنار نهرها، رودخانه ها، جویبارها و در مزارع برنج و باغها می روید.

این گیاه از علفهای هرز مزارع برنج استان بوده و اغلب به هنگام وجین مزارع برنج با بوته آن اشتباه می گردد و لیکن وجه تمایز آن با برنج مربوط به زبانکی است که در قاعده برگها و محل اتصال آنها به غلاف و ساقه در گیاه برنج و جو دارد، در صورتی که سورف فاقد آنست. علاوه بر مزارع برنج در کناره های آبگیرها، مردابها و باتلاقهای استان نیز سورف به فراوانی می روید.

Hordeum spp . جو وحشی

گیاهی است یکساله علفی و چمنی با ساقه ای برافراشته و به ارتفاع 20 تا 120 سانتیمتر، گاهی پیازدار با برگهائی خطی- سرنیزه ای و گل آذینی سنبله ای حاوی سنبلچه های یک تا دو گلچه ای که به صورت دسته های سه تائی در محل گره های محور سنبله قرار گرفته اند. عموما سنبلچه میانی بارور و بدون پایک است و سنبلچه های کناری پایک دار و عقیم (در نمونه های خودرو) می باشد.

انواع جوهای وحشی در اغلب نقاط ایران در حاشیه جاده ها، چمنزارها، جنگلهای خشک و استپها می رویند. در استان گیلان گونه Hordeum violaceum بیشتر در چمن زارهای کوهستانی و حاشیه جویبارها و چشمه های کوهستانی وجود دارد و انواع دیگر مانند

Hordeum geniculatum

وHordeum glaucum وHordeum marinum به صورت علف هرز در حاشیه جاده ها دیده می شوند. گونه Hordeum bulbosum بیشتر در مزارع گندم دیم، حاشیه جنگلهای مخروبه و

بیشه زارها و شیبهائی که دارای سنگهای آهکی هستند می روید. گونه هائی از جو به نامهای H .vulgare یاH .sativum وH .distichon در مناطق مختلف ایران از جمله گیلان کشت می شوند و در شمار علفهای مهم جهت تغذیه چهارپایان قرار دارند. گاهی نیز در نقاط مختلف به صورت وحشی می رویند.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 411

LOlium spp . چچمها

گیاهانی هستند علفی چمنی یکساله، دو ساله یا چندساله با ساقه ای بر افراشته و راست یا گسترده و خوابیده روی سطح زمین با برگهائی خطی- سرنیزه ای و گل آذینی سنبله ای با سنبلچه های دو ردیفی متناوب که در دو طرف محور سنبله قرار گرفته اند.

گلچه ها سیخک دار یا بدون سیخک می باشند.

چچمها در ایران غالبا به صورت علف هرز در مزارع، مراتع، چمن زارها، تپه های شنی و مناطق متروکه یا در کناره های جاده ها و پیاده روها و داخل باغچه ها و گلدانها می رویند.

در گیلان نیز گونه هائی چندی از چچمها به صورت علف هرز می رویند که عبارتند از:

Lolium loliaceum/ Lolium perenne

Lolium multiflorum/ Lolium persicum

Oplismenus undulatifolius :Gramineae

گیاهی است علفی چمنی یکساله یا چندساله با ساقه های خزنده و شاخه های بارور و گل دهنده، راست و برافراشته که در محل گره ها ایجاد ریشه های نابجا و شاخه های فراوان می نماید. طول ساقه ها گاهی به 2 متر می رسد و دارای برگهای پهن بیضوی- سرنیزه ای می باشد.

گل آذین خوشه ای پوشیده از کرکهای متراکم و سنبلچه های آن اغلب دسته ای می باشد.

گیاه فوق الذکر یکی از چمنهای خاص جنگلهای شمال ایران بوده بیشتر در جنگلهای مرطوب و متراکم می روید. گاهی در کناره های مزارع و زمینهای زراعی و باغها نیز دیده می شود و تنها چمنی است که برگهای پهن بیضوی دارد.

Oryza sativa برنج (بج)

گیاهی است یکساله علفی چمنی با ساقه ای راست و بدون کرک به بلندی حد اکثر 1 تا 5/ 1 متر و برگهای سبز تیره خطی- سرنیزه ای با لبه ای زبر و بدون کرک و گل آذین منشعب و پرشاخه سنبله ای (پانیکول) و راست یا سربه زیر و واژگون با سنبلچه های بدون سیخک یا سیخکی کوتاه.

برنج یکی از محصولات مهم زراعی ایران است که در قسمتهای شمالی ایران و بخشهائی از استانهای فارس، بلوچستان، خوزستان، اصفهان و آذربایجان کشت می شود.

برنج ابتدا در کشورهای آسیائی شناخته شد، سپس آفریقائیها آن را به عنوان غذا مورد استفاده قرار دادند و بعدها آمریکائیها و اروپائیان با آن آشنائی یافتند.

گیلان به علت رطوبت زیاد از مناسبترین مناطق کشت برنج است. در

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 412

مازندران، گرگان، خوزستان و نواحی گرمسیر فارس و اصفهان نیز کشت برنج مرسوم است. امّا برنج گیلان از نظر کیفیت نه تنها نسبت به محصولی که در سایر نقاط کشور تولید می شود برتری دارد بلکه در دنیا نیز بی رقیب می باشد.

اکنون در

بسیاری از کشورهای جهان نظیر ممالک خاور دور، خاورمیانه و کشورهای آفریقائی، برنج غذای دائمی مردم می باشد. دانه های برنج دارای مواد مغذّی مختلفی از قبیل پروتئین، چربی و قند است؛ همچنین انواع ویتامینها از قبیل ویتامین آ، ب کمپلکس، ویتامین د و ای در برنج یافت می شود. در خاکستر گیاه برنج و نیز دانه های آن مواد معدنی و شیمیائی فراوانی نظیر کلسیم، منیزیم، پتاسیم، کولین، فسفر، آهن، سدیم، تیامین، رایبوفلاوین و نیاسین وجود دارد. هر 100 گرم برنج معمولی به طور متوسط دارای 360 کالری انرژی است.

برنج در مرور زمان ویتامینهای خود را از دست می دهد، بدین جهت برنج تازه مقدار بیشتری ویتامین در خود ذخیره دارد؛ همچنین در پوست دانه های برنج مقدار قابل توجهی ویتامینهای مختلف یافت می شود که در جریان سفید کردن برنج از دست می رود.

مواد غذائی و آب موجود در برنج تحریکات معده و روده را آرام می سازد به همین جهت بهترین غذا برای مبتلایان به اسهال و استفراغ و دردها و بیماریهای دستگاه گوارش به شمار می رود. از دم کرده پوست برنج برای درمان اسهالهای خونی شدید و روماتیسم و نقرس و جلوگیری از سفید شدن موی سر استفاده می شود.

برنج به سبب دارا بودن نشاسته فراوان چاق کننده است. پزشکان قدیم معتقد بودند که برنج خواب آور است و تولید اسپرم را افزایش می دهد، رنگ صورت را درخشان می سازد و استنشاق گرد آن خونریزی بینی را بند می آورد.

آرد برنج در شیرینی پزی مصرف فراوان دارد.

Panicum miliaceum ارزن (چینا، چبور)

گیاهی است علفی چمنی یکساله توده ای و انبوه با ساقه ای راست به ارتفاع 50 تا 120 سانتیمتر با برگهائی بزرگ با سطح فوقانی کرک دار و لبه ای زبر و مودار با گل

آذین پانیکول. حامل سنبلچه های فراوان بدون سیخک.

ارزن در ایران گونه های چندی دارد که به طور خودرو و اغلب به صورت علف هرز در مزارع، باغها و مناطق متروکه می رویند. گونه فوق الذکر و یاP .capillare نیز کشت می شود و از علفها و دانه های باارزش برای تغذیه چهارپایان و طیور محسوب می شود. در بعضی از نقاط گیلان نیز گونه وحشی و کشت شده آن وجود دارد.

Paspalum dilatatum

گیاهی است علفی چمنی چندساله با ساقه های فراوان برافراشته یا گسترده و خوابیده روی سطح زمین، اغلب رطوبت پسند و گاهی پایابی بدون کرک یا کرکدار با برگهای سرنیزه ای- خطی و گل آذین متشکل از 3 تا 5 خوشه پراکنده با سنبلچه های یک طرفه بدون سیخک.

گیاه فوق الذکر از علفهای هرز گیلان بوده و در کنار مردابها، باتلاقها، چمن زارها و حاشیه جویبارها و نهرها و کانالهای آبرسانی در مزارع برنج و باغها می روید.

Phragmites australis نی

گیاهی است علفی چندساله با ساقه های زیرزمینی فراوان و ساقه هوائی ضخیم و پرگره و اغلب ساده و بدون شاخه به ارتفاع حد اکثر 3 متر با برگهائی دارای پهنک بزرگ و لبه ای سلیسی و زبر و برنده با گل آذین پانیکول به طول حد اکثر 40 سانتیمتر گاهی پرشاخه و متراکم و سنبلچه هائی کرکدار.

نی در ایران در کنار دریاچه ها، نهرها، مردابها، باتلاقها و کانالهای هدایت آب و سواحل دریا می روید. مهمترین رویشگاه آن در استان گیلان مرداب انزلی است که مملو از نی بوده و امروزه در نتیجه عدم توجه و روشهای نادرست مدیریت به صورت گیاه مهاجم در تحلیل و از بین بردن این اکوسیستم آبی مهم نقشی اساسی دارد.

Setaria glauca گاورس

گیاهی است علفی یکساله چمنی با ساقه ای راست یا زانودار، گاهی گسترده روی سطح زمین به ارتفاع 5 تا 100 سانتیمتر با برگهائی خطی پوشیده از کرکهای تنک و پراکنده، با گل آذینی سنبله ای پانیکول مانند. حامل سنبلچه های متراکم که در قاعده دارای کرکهای فراوان ریش مانند زبر است.

گاورسها عموما به صورت علف هرز در مزارع، باغها، مراتع، حاشیه جاده ها و خیابانها، باغچه ها و حیاط منازل و گلدانها می رویند. در گیلان نیز گونه های چندی از جمله گونه فوق الذکر همراه Setaria viridis در سراسر

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 413

استان می رویند.

Sorghum halepense چائیر

گیاهی است علفی چمنی چندساله با ساقه های زیرزمینی فراوان بندبند که یکی از عوامل تکثیر و گسترش آن بوده به همراه ساقه های هوائی فراوان به ارتفاع 30 تا 150 سانتیمتر بدون کرک یا در محل گره ها کرکدار و در جوانی قرمزرنگ با برگهائی خطی- نوک دراز بدون کرک یا در قاعده کرکدار و حاشیه ای زبر و برنده.

این گیاه دارای گل آذین پانیکول راست و گسترده با شاخه های فراهم و سنبلچه های سیخک دار یا بدون سیخک است.

چائیر یکی از علفهای هرز مزارع، باغها، مزارع آیش، حاشیه نهرها، مزارع غلات و بقولات و گاهی تپه های شنی است، در گیلان نیز به عنوان یک علف هرز مهم شناخته می شود. گونه ای ازsorghum امروزه در استان گیلان و قسمتهائی از آذربایجان کشت می گردد که از آن برای تهیه جارو استفاده می کنند و به نام جاروی رشتی شهرت دارد.

Triticum aestivum گندم

گیاهی است علفی چمنی یکساله با ساقه ای برافراشته و راست منفرد یا توده ای و بدون کرک به ارتفاع 30 تا 150 سانتیمتر با برگهائی دارای پهنک بدون کرک به اشکال مختلف خطی تا سرنیزه ای و گل آذینی سنبله ای متراکم یا تنک.

گونه های چندی از گندمها در سراسر ایران و سایر کشورهای جهان کشت می شوند که ارزش غذائی آنها بر کسی پوشیده نیست. گندم از غذاهای مهم مردم سراسر جهان می باشد و در گیلان نیز در بعضی نقاط کوهستانی مزارع وسیع گندم وجود دارد. گونه های مهم این گیاه که مصرف غذائی دارند عبارتند از:

Triticum carthicum/ Triticum polonicum

Triticum dicoccon/ Triticum turgidum

Triticum durum/ Triticum spp.

Zea mays بلال، ذرت

گیاهی است علفی یکساله چمنی با ساقه ای ضخیم و برافراشته و راست و توپر به ارتفاع حد اکثر 4 متر با برگهائی بلند و پهن، خطی- نوک تیز با لبه ای زبر و برنده، گل آذینی با گلهای نر و ماده جدا بر روی یک پایه، گل آذین نر انتهائی سنبله مانند خوشه ای و گل آذین ماده محوری سنبله مانند چندین ردیفی متراکم که بر روی محوری ضخیم قرار گرفته و توسط غلافهائی چند در بر گرفته می شوند در انتها دارای تارهای فراوان به نام کاکل می باشند.

ذرت در ایران گیاهی زراعی است و در بعضی نقاط از جمله در استان گیلان کشت می گردد و دانه های آن به حالت تازه، سرخ شده و خشک برای تهیه نان و آرد قنادی و ساقه انواع علوفه ای آن نیز برای تغذیه چهارپایان مورد

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 414

استفاده قرار می گیرد. ارزش داروئی بعضی قسمتهای آن از جمله کاکل ذرت در طب سنتی شناخته شده است.

کلاله و دمگلهای گل ماده ذرت حاوی ساپونین،

اسانس روغنی، تاننها، قندها و یک ماده لیپیدی و نمکهای آلی می باشند. این مواد مقوی قلب و پائین آورنده فشار خون هستند و از آنها به عنوان ماده ای مدر و مسهل صفرا استفاده می شود و اغلب در رژیمهای لاغرکننده بکار برده می شوند.

Hedera pastuchovii :Araliaceae داردوست (دوردوس، پاپیتال، تبج، لی چک- بالو، لبلاب) تیره عشقه

درختچه ای است بالارونده با ساقه هائی که توسط ریشه های هوائی و چسبنده به درختان جنگلی چسبیده و از آنها بالا می رود و طول آن گاهی به 30 متر می رسد، این درختچه همیشه سبز برگهائی به رنگ سبز تیره به اشکال گوناگون قلبی گرد، تخم مرغی پهن، تخم مرغی کشیده یا سرنیزه ای با قاعده ای قلبی شکل، یا پیکانی و لبه ای کامل دارد.

داردوست یکی از گیاهان زیبای جنگلهای شمال ایران است و در غالب مناطق جنگلی استان گیلان وجود دارد.

انواع اصلاح شده و زینتی آن با نام پاپیتال Hedera helix در سردر اغلب منازل و نیز در باغچه ها و حیاط منازل کشت شده و با رنگهای سبز تا ابلق، به عنوان یک زمین پوش مانع رشد و نمو دیگر علفهای هرز و مزاحم می گردد.

Helianthus annus :Compositae آفتاب گردان: تیره کاسنی

گیاهی است یکساله با ساقه ای ضخیم و گاهی نیمه چوبی بدون شاخه یا در بالا منشعب و شاخه دار به ارتفاع 70 تا 300 سانتیمتر.

آفتاب گردان دارای برگهای قاعده ای متقابل و ساقه ای متناوب بزرگ قلبی شکل یا تخم مرغی با دمبرگ بلند و غالبا کرکدار است. گلهای زبانه ای زردرنگ آن در کناره، طبقی پوشیده از گلهای لوله ای قرار گرفته اند که ایجاد میوه فندقه آفتاب گردان می نمایند.

آفتاب گردان گیاهی است که به علت داشتن دانه های روغنی یکی از نباتات مهم صنعتی بشمار می رود و در استان گیلان نیز در غالب نقاط کشت می گردد و دانه های آن علاوه بر مصارف صنعتی در غالب آجیل فروشیها عرضه می شود.

روغن دانه آفتاب گردان ارزش غذائی قابل توجهی دارد. از این روغن در داروسازی برای تهیه مرهم و ضماد علیه دردهای روماتیسمی استفاده می شود، عصاره حاصل از گلهای تازه و قطعات ساقه گیاه تب بر بوده معالج بیماری مالاریا می باشد.

Helianthus tuberosus :Compositae سیب زمینی ترشی: تیره کاسنی

گیاهی است علفی چندساله با ساقه های زیرزمینی غده دار به ارتفاع 1 تا 8/ 2 متر و معمولا در قسمت بالا شاخه دار با برگهای تخم مرغی تا سرنیزه ای- مستطیلی. گلهای آن در کپه ای حاوی گلهای زبانه ای زردرنگ در کنار و گلهای لوله ای بسیار بر روی طبقی نسبتا بزرگ قرار گرفته اند.

سیب زمینی ترشی گیاهی است کاشته شده و غده های زیرزمینی آن در تغذیه و تهیه ترشی بکار می رود و حاوی مقدار زیادی نشاسته است. سیب زمینی ترشی معالج مناسبی برای بیماران مبتلا به قند خون بوده و اوره خون را نیز پائین می آورد.

Hemerocallis fulva :Liliaceae زنبق رشتی: تیره لاله

گیاهی است چندساله علفی با ساقه های زیرزمینی غده ای متورم و برگهای فراوان قاعده ای خطی بدون کرک و دم گل آذینی بلند کاملا عاری از کرک حامل تعدادی گل لوله ای شیپوری دمگل دار و بدون بو و زردرنگ و انتهایی به شکل قیفی با لبهای کوچک.

زنبق رشتی در غالب نقاط معتدله و معتدله سرد ایران به عنوان گیاهی زینتی کشت می شود و با گلهای زیبای خود جلوه ای خاص دارد. ظاهرا در استان گیلان بومی شده و به صورت خودرو در غالب نقاط به ویژه در باغها و باغچه ها می روید.

زنبق دارای انواع مختلف می باشد که تاکنون 3 نوع آن وارد کتب طبی و داروئی شده و هرسه دارای خواص یکسان هستند. قسمت مورد استفاده زنبق، برگ و ساقه زیرزمینی است که به فارسی به آن بیخ زنبق گویند. مقدار ویتامین «ث» در برگ این گیاه زیاد است به طوری که در بعضی از کارخانه های داروسازی آن را از همین منبع استخراج می کنند.

ساقه زیرزمینی زنبق دارای تانن، صمغ، نشاسته و چند عامل داروئی است.

مقدار کم آن ملیّن و مقدار زیاد آن مسهل

است.

مؤلف کتاب «نسخه های تندرستی از طب طبیعی» در این مورد می نویسد:

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 415

در کوهپایه های فرانسه اغلب مادران روستائی برای رشد سریع دندانهای کودکانشان از ساقه زیرزمینی زنبق استفاده می کنند.

زنبق به علت خواص داروئی مؤثر که از آن بهره مند است در درمان بیماریهای آسم، برونشیت، سوختگی، یبوست، سیاه سرفه، میخچه پا، پاک کردن دندانها، بحرانهای کبدی، استسقاء، زخمهای جلدی، زکام و اختلالات کیسه مثانه نقش برجسته ای دارد. همچنین در عطرسازی، از زنبق نوعی عطر و ماده ای به نام «یونون»Ionone می گیرند. یونون ماده ای شیمیائی با بوی تند عطر بنفشه است که به آن بنفشه مصنوعی هم می گویند و در عطرسازی مصرف فراوانی دارد.

Gleditsia caspica :Leguminosae لیلکی: تیره نخود

درختی است خاردار با خارهای ساده یا منشعب و چندشاخه به بلندی 4 تا 6 متر و ساقه ای کاملا مشخص و تاجی پرشاخه با خارهای فراوان و برگهای مرکب یک تا دو بار شانه ای و برگچه های بیضوی کشیده. گلهای سبزرنگ خوشه ای در محور برگها و میوه نیام به اشکال راست، خمیده یا پیچیده به رنگ قهوه ای سیر اغلب واژگون.

این درخت، همانگونه که از نام آن پیداست بومی منطقه خزر بوده در استانهای گیلان و مازندران در دشتهای باز و بیشه زارها و جنگلهای متروکه می روید، میوه آن به مصرف تغذیه دام می رسد.

Heracleum persicum :Umbelliferae گلپر: تیره جعفری

گیاهی است علفی چندساله معطر با ساقه ای توخالی به ارتفاع 5/ 1 متر کم و بیش کرکدار، برگهای قاعده ای یک بار شانه ای و بزرگ.

گلهای سفید گیاه در گل آذینی چتری بزرگ با شعاعهای نامساوی قرار گرفته و طبق بزرگی را ایجاد می نماید، میوه معطر این گیاه به شکل واژ- تخم مرغی- گوه ای و کاملا تخت و فشرده و با لبه ای نسبتا ضخیم است.

گلپر گیاهی رطوبت پسند بوده بیشتر در کنار نهرها، دره هائی با آبهای جاری و مراتع مرطوب کوهستانی در مناطق با نور کافی و در جنگلها در حاشیه جاده ها، پیاده روها و بیشه زارها می روید. میوه گلپر به صورت چاشنی مصرف می شود و به علت داشتن اسانس جهت رفع نفخ و ناراحتیهای سوء هاضمه به کار می رود.

Hesperis hyrcanica :Cruciferae شب بوی خزری: تیره شب بو

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای برافراشته و راست به بلندی 30 تا 80 سانتیمتر، برگهای قاعده و ساقه ای ربابی شکل و به ندرت مستطیلی با دمبرگی بلند، برگهای بالائی تخم مرغی یا تخم مرغی- باریک. گلهای بنفش، یا بنفش متمایل به قرمز.

شب بوی خزری یکی از گیاهان زیبای مناطق جنگلی و مرتعی شمال ایران بوده در مناطق جنگلی و بیشه زارهای دارای نور فراوان گیلان و گاهی در مراتع کوهستانی مناطق رودبار، منجیل، عمارلو، دیلمان، ماسوله، جاده اسالم- خلخال و گردنه حیران رشد می نماید.

Hibiscus syriacus -Althaea syriaca Malvaceae ختمی درختی: تیره پنیرک

درختچه ای است خزان کننده به ارتفاع حد اکثر 3 متر و گاهی بیشتر و پرشاخه با تاجی نسبتا گسترده و شاخه های فراوان عموما خاکستری رنگ و برگهای سه گوشه یا بیضوی- تخم مرغی نسبتا بزرگ و گلهای نسبتا درشت استکانی شکل منفرد با رنگهای متنوع سفید تا قرمز.

این درختچه در غالب نقاط معتدله و معتدله سرد ایران کشت می شود. در گیلان نیز در پارکها و بلوارها و گاهی در حاشیه خیابانها و حیاط منازل غرس می گردد. گلهای آن که دارای دوام نسبتا زیادی نیز می باشد زیبائی خاصی دارد.

نوعی دیگر از این درختچه با نام ختمی چینی Hibiscus rosa -sinensis با گلهای قیفی شکل و درشت به رنگ قرمز بسیار خوشرنگ، امروزه در غالب گلفروشیها به فروش می رسد. این گیاه در مناطق جنوبی کشور در فضای باز کشت می گردد.

Humulus lupulus :Cannabaceae رازک: تیره شاهدانه

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای بالارونده به بلندی حد اکثر 6 متر و برگهای متقابل تخم مرغی- قلبی شکل ساده یا کم وبیش لوب دار و گلهای سنبله ای واژگون که مخروطی به نظر می رسند.

رازک به علت داشتن عصاره لوپولن که در صنایع نوشابه سازی مورد استفاده قرار می گیرد در نقاط مختلف جهان کشت می گردد. در استان گیلان به صورت خودرو در حاشیه مزارع و مناطق دارای نور کافی بیشتر در اطراف بندر انزلی تا آستارا و لاهیجان و سیاهکل می روید.

دانش پزشکی برای ماده موجود در رازک که لوپولن نام دارد خاصیّت خواب آور و مسکّن قائل است و جهت دفع بی اشتهائی و ضعفهای قلبی عصبی هم تجویز می شود. این گیاه از خانواده شاهدانه هاست. گل خمل و ککی مور نیز از نامهای دیگر این گیاه است.

کتاب «گیاهان داروئی» در خواص درمانی رازک نوشته است که: مخروط ماده رازک، اثر مقوّی معده،

آرام کننده (اثر اسانس) و ضد تشنج دارد و به علاوه مدرّ، معرّق، تصفیه کننده خون، ضد کرم، تب بر، خواب آور و برطرف کننده التهاب است.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 416

خواص درمانی رازک از قدیم الایام مورد شناسائی اطبای قدیم بوده از جمله دکتر کازن Cazin آن را داروئی اشتهاآور و محرّک دستگاه هضم و تقویت کننده کلیّه دستگاههای بدن می دانسته است. مصرف مداوم آن مشروط بر این که به مدّت طولانی به کار نرود و به علاوه بی رویه صورت نگیرد، فعالیت دستگاه گردش خون و ترشح ادرار را زیاد می کند و موجب می گردد که در موقع ضعف مفرط، کلیّه عوارض آن از بین برود و بیمار احساس سلامتی کامل کند. با توجه به این اختصاصات است که از این گیاه می توان در مداوای بیماریهای زیر استفاده کرد: ضعف مفرط، ضعف عمل دستگاه هضم، لنفاتیسم، کم خونی، کم خونی دختران جوان، نرمی استخوان، آب آوردن انساج، اسهال، اسکوربوت، حالت زردی مشروط بر آن که با تحریک مجاری صفراوی همراه نباشد، نقرس، ترشح مخاط، بیماریهای جلدی مزمن مخصوصا سودا، وجود کرم و غیره ...

اطبای قدیم کشور انگلستان جوشانده آن را به عنوان خواب آور تجویز می کردند؛ همچنین برای مداوای بیماریهای روماتیسمی و ریوی از این جوشانده استفاده می نمودند.

رازک اثر تسکین دهنده تحریکات شهوانی دارد و این اثر ضمن یک رشته آزمایشهای دقیق توسطW .Ripperger در سال 1927 میلادی به اثبات رسیده است. در این مورد عقاید مختلفی توسط اطباء ابراز شده که خود قضاوت را مشکل می سازد.

طب سنتی مخروطهای ماده رازک را برای درمان سردردهای یکطرفه (میگرن)، قاعدگیهای دردناک، فلج مثانه و عدم تعادل عصبی تجویز می کند.

دکتر کروبرL .Kroeber در سال 1934 میلادی از مخلوط رازک

و سنبل- الطیب، نتایج مفیدی در تعدیل بازتابها (رفلکسها) به دست آورده و آن را داروئی ضد تشنج، خواب آور و رفع کننده اختلالات جنسی دارای منشأ عصبی ذکر کرده است. به علاوه آن را در بی خوابیها و ناراحتیهای قلبی ناشی از اختلالات عصبی و اختلالات هضمی که از بهم خوردن تعادل عمل اعصاب نتیجه شده باشد، مؤثر دانسته است.

اطبای قدیم در استعمال خارجی، برای آن اثر آرام کننده درد مفاصل، تومورهای سرد و اولسرهای غانقرایائی قائل شده اند. از این نظر برگ و سرشاخه های جوان گیاه را پس از آن که در آبجو می جوشاندند، بر روی محل دردناک قرار می دادند. پماد حاصل از لوپولن در بواسیر و حتی برخی سرطانها اثر تسکین دهنده دارد.

برخی از اطبای قدیم رازک را به عنوان مسکن تجویز می کردند. علی رغم نبودن دلائل علمی کافی دائر بر اثر تسکین دهنده رازک بر روی سیستم اعصاب مرکزی، عصاره رازک به فراوانی برای این منظور به کار می رود.

چون رازک از نظر خانواده گیاهی بسیار نزدیک به حشیش است می گویند که مصرف آن به صورت سیگار حالت افوریا به وجود می آورد. البته باید توجه داشت مصرف رازک بدین منظور به مدت طولانی سبب ایجاد عوارض نامطلوبی مانند گیجی، مسمومیت و یرقان می گردد.

این گیاه علفی در نواحی مختلف گیلان مخصوصا بین رشت و لاهیجان و رشت و آستارا می روید.

Hydrocharis morsus -ranae :Hyrocharitaceae تخت قورباغه

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای رونده و شناور در آب با برگهای دمبرگدار کم وبیش دایره ای عموما شناور و گلهای کوچک سفید که در فصل تابستان ظاهر می شوند.

این گیاه با برگهای کم وبیش دایره ای شکل خود که در سطح آب به حالت شناور و با تراکم زیاد می روید مانند لایه سبزی سطح آب را می پوشاند و

خاستگاه آن نیز معمولا مردابها و باتلاقهای دارای آب نسبتا راکد و با جریان ملایم است و مانند تختی است که قورباغه ها می توانند بر روی آن نشسته و استراحت کنند، رویشگاه آن در استان گیلان بیشتر در مرداب انزلی، مرداب امیر کلایه، آبگیرها و برکه های اطراف رشت، صومعه سرا و فومن می باشد.

Hydrocotyle ranunculoides :Umbelliferae هیدروکوتیل: تیره جعفری

گیاهی است علفی چندساله آبزی به رنگ سبز تیره و بدون کرک با ساقه ای رونده که در محل گره ها ایجاد ریشه های نابجای فراوان می نماید و برگهائی با دمبرگ بلند و برافراشته و راست کلیوی شکل پهن یا قلبی- سه گوشه و به ندرت دایره ای و گرد و غالبا لوب دار.

رویشگاه آن در استان گیلان در مردابها و باتلاقهائی با آب راکد یا با جریان بسیار ملایم مانند مرداب انزلی، امیر کلایه، مرداب عینک و نظایر آنها می باشد.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 417

گونه دیگری از این جنس با نام علمی Hydrocotyle vulgaris در گیلان می روید که از فراوانی و تراکم گونه فوق الذکر برخوردار نبوده و بیشتر در حاشیه مردابها و باتلاقها دیده می شود.

Hyoscyamus niger :Solanaceae بذر البنج، بذر البنگ: تیره سیب زمینی

گیاهی است علفی یکساله یا دوساله با ساقه ای به ارتفاع 20 تا 100 سانتیمتر، پوشیده از کرکهای کوتاه و منشعب و پرشاخه در بالا و برگهای قاعده ای تخم مرغی کشیده تا سرنیزه ای کشیده و با لوبهای سرنیزه ای- سه گوشه و نوک تیز، و برگهای ساقه ای ساقه آغوش با گلهای استکانی شکل زرد یا زرد متمایل به بنفش که توسط رگه های مشبک ارغوانی و گلوئی ارغوانی تیره میوه های کپسولی و پربذر می دهد.

بذر البنج در مناطق سنگی و صخره ای و مزارع غلات و حاشیه جاده ها و مناطق متروکه می روید. در استان گیلان نیز در حاشیه جاده ها و مزارع و کنار جاده های جنگلی دارای نور کافی به فراوانی دیده می شود. گیاهی است سمی و بااحتیاط فراوان در طب سنتی مصرف می گردد.

برگها و ساقه ها و دانه های گیاه محتوی الکالوئیدهای سمی از قبیل هیوسیامین، آتروپین و اسکوپولامین هستند و روی سیستم اعصاب مرکزی اثر می کنند. به علت سمی بودن شدید در طب

سنتی کمتر مورد استفاده قرار می گیرد و در صنایع داروسازی برای تهیه داروهای ضد آسم، آرام بخش، ترمیم کننده سیستم اعصاب و مسکن ناراحتیهای مربوط به ضعف پیری از آن استفاده می شود.

Hypericum androsaemum :Hypericaceae هورفاریقون، هوفاریون: تیره گل راعی

درختچه ای است با ساقه ای منشعب و پرشاخه به ارتفاع 30 تا 90 سانتیمتر با برگهای متقابل تخم مرغی یا تخم مرغی کشیده بدون دمبرگ یا ساقه آغوش به رنگ سبز روشن و در جوانی متمایل به قرمز، گلهای زردرنگ پرپرچم آن عموما به صورت منفرد در محور برگها یا در انتهای شاخه ها قرار گرفته میوه سته ای آن پس از رسیدن سیاه رنگ می گردد.

هوفاریون یکی از درختچه های جنگلهای شمال ایران بوده و غالبا در حاشیه جنگلها، کنار نهرها و بیشه زارها و مناطق دارای نور نسبتا کافی رشد می نماید. ارزش داروئی کمی داشته و گاهی در طب سنتی مورد استفاده قرار می گیرد.

میوه این گیاه دارای اثر مسهلی است و از اعضاء مختلف آن مانند گل راعی استفاده می شود، در موارد سختی قاعدگی، هیستری و بیماریهای کلیه و مثانه و نیز به عنوان التیام دهنده زخمها توصیه می گردد.

Hypericum perforatum :Hypericaceae گل راعی، گل چای، گل هزارچشم، علف چای: تیره گل راعی

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای راست و برافراشته و پرشاخه در انتها به بلندی 10 تا 110 سانتیمتر با برگهای متقابل تخم مرغی باریک یا سرنیزه ای تا بیضوی- کشیده یا خطی بدون دمبرگ یا ساقه آغوش تخت که به سبب داشتن نقاط روشن در صفحه پهنک به هنگام قرار گرفتن در برابر نور آن را گل هزارچشم نامیده اند. گلهای زردرنگ و پرپرچم آن عموما در انتهای شاخه ها در گل آذینی دیهیم مانند قرار گرفته اند.

گیاهی است که در مناطق مرطوب، حاشیه جویبارها و چمن زارهای دارای آب دائمی و کف جنگلها و بیشه زارهای گهگاه خشک می روید.

در استان گیلان عموما در اطراف رشت، لاهیجان، انزلی، فومن و صومعه سرا تا آستارا در حاشیه جاده ها، کف جنگلهای تنک و کنار جویبارها دیده می شود، گل راعی دارای ارزش داروئی بسیار است؛ سرشاخه گلدار آن

نیرودهنده، هضم کننده، صفرابر، مسکن اعصاب، ضدعفونی کننده مجاری ادرار، مدر، ضد نزله، قابض و تقویت کننده دستگاه تنفس و رحم می باشد. اثر تب بری و ضد کرم و التیام دهنده زخم نیز دارد.

در موارد کمی اشتها، اسهالهای ساده، قولنجهای کبدی و کلیوی، زردی، آب آوردن، سنگ کلیه، نزله های ششی، آغاز بیماری سل، آسم مرطوب، کم خونی دختران جوان، هیستری، صرع، حالات تشنج، عدم تعادل عصبی، سردردهای عصبی، میگرن، سیاتیک، دردهای عصبی چهره، بواسیر، کرم روده، تب نوبه و اختلالات زنانگی بسیار مفید است.

Hyssopus officinalis subsp .angustifolia :Labiatae زوفا: تیره نعناع

گیاهی است علفی چندساله با زمینه خشبی و شاخه های متعدد و ترکه ای به ارتفاع 12 تا 40 سانتیمتر و برگهای دسته ای، خطی و باریک بدون دمبرگ

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 418

معطر و گلهای بنفش متمایل به آبی در چرخه های 6 تا 15 تائی که به صورت یکطرفه روی محور گل آذین قرار گرفته اند.

در استان گیلان بیشتر در مراتع ییلاقی و مناطق صخره ای می روید و در مناطق جنگلی روشن و تنک نیز دیده می شود.

زوفا از گیاهان داروئی مهمی است که در طب سنتی جایگاهی شناخته شده دارد. از آن به عنوان نیرودهنده، آرام کننده سرفه، خلطآور، کم وبیش مدر، مقوی معده و ضد کرم استفاده می شود. در استعمال خارجی نیز اثر التیام دهنده دارد. در بیماریهای سینه جهت رفع عوارض برونشها مخصوصا آسم مرطوب افراد مسن مورد مصرف واقع می شود. در ضعف معده و دستگاه هضم، کم اشتهائی ناشی از آن، درد معده و دل پیچه های ناشی از نفخ اثر معالج دارد.

زوفا در رفع کم خونی دختران جوان، ترشحات زنانگی و تأخیر در عادت ماهانه ناشی از ضعف عمومی، روماتیسم کهنه، عوارض ناشی از وجود کرم در امعاء و برخی

بیماریهای ناشی از وجود سنگ در کلیه و ضعف عمل آن، عرق شبانه مسلولین، احساس چنگ زدگی در سینه، خنازیر، زردی و آب آوردن انساج مورد استفاده قرار می گیرد.

Ilex spinigera :Aquifoliaceae خاس (چخ): تیره خاس

درختچه ای است همیشه سبز به ارتفاع 1 تا 3 متر منشعب و پرشاخه با پوستی خاکستری و برگهای همیشه سبز، شفاف با دندانه های خاردار و با گلهای یک جنسی منظم کوچک که به صورت گرزنهای محوری یا خوشه ای و گروهی قرار گرفته اند و میوه شفت آن پس از رسیدن قرمزرنگ می شود.

خاس درختچه ای خاردار با برگهای همیشه سبز است که فقط در جنگلهای شمال ایران در بیشه زارها و جنگلهای تنک در کنار دره ها در جنگلهای راش و ممرز می روید.

Ipomea purpurea :Convolvulaceae نیلوفر: تیره پیچک

گیاهی است علفی یکساله یا چندساله با ساقه ای بالارونده و پیچان به طول حد اکثر 10 متر و گاهی گسترده بر روی بوته ها و درختچه های اطراف، با برگهای دمبرگدار تخم مرغی و قاعده ای قلبی و لبه ای کامل و بدون دندانه و گلهای قیفی شکل درشت صورتی- ارغوانی یا ارغوانی متمایل به بنفش.

در استان گیلان نیز یکی از گیاهان پیچنده ای است که غالبا در کنار دیوارهای منازل، سر در حیاطها و پرچین باغها و گاهی باغچه های منازل کاشته می شود و با گلهای بنفش خود که غالبا شبها بسته و روزها همراه آفتاب باز می شود زیبائی خاصی دارد.

در ایران مصرف درمانی ندارد ولی ریشه آن دارای 5 درصد ماده رزینی است که اثر مسهلی دارد.

Iris germanica :Iridaceae زنبق: تیره زنبق

گیاهی است به ارتفاع 60 تا 120 سانتیمتر با برگهای شمشیری کم وبیش راست سبز- خاکستری رنگ با ساقه های شاخه دار حامل 4 تا 5 گل و با گلهای زیبا به رنگ آبی، بنفش یا آبی با رگه های قهوه ای و اغلب خوشبو.

زنبق در ایران دارای پراکنش جغرافیائی زیادی بوده و اغلب در ارتفاعات کوهستانی با خاک خوب و مرطوب و گاهی نیز در باتلاقها و چمن زارها می روید.

گیاه فوق الذکر دارای نژادهائی است که اغلب به صورت زینتی کشت شده و در حاشیه باغچه ها، پارکها و تفرجگاهها دیده می شود.

Iris pseudacorus :Iridaceae زنبق زرد: تیره زنبق

گیاهی است چندساله به بلندی 70 تا 150 سانتیمتر با ساقه های زیرزمینی ضخیم و برگهای شمشیری رگه دار مساوی اندازه گل آذین و ساقه ای دوشاخه که هرشاخه حامل 1 تا 3 گل زردرنگ قیفی شکل درشت می باشد.

زنبق زرد گیاهی است رطوبت پسند و در استان گیلان و در کنار نهرها، استخرها، جویبارها و باتلاقهائی با آب شیرین می روید.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 419

Jasminum fruticans :Oleaceae یاس زرد وحشی: تیره زیتون

درختچه ای است همیشه سبز یا نیمه خزان کننده به ارتفاع 50 سانتیمتر تا 2 متر با ساقه هائی از پائین منشعب و پرشاخه، با شاخه های سبز تیره رنگ و بدون کرک و برگهای متناوب سه برگچه ای به ندرت یک برگچه ای واژ تخم مرغی، مستطیلی یا مستطیلی- قاشقی شکل، گلهای زردرنگ فراوان و میوه سته آبدار کروی شکل که پس از رسیدن به رنگ سیاه تیره درمی آید.

این درختچه فقط در قسمتهای شمالی ایران در مناطق صخره ای خشک و بیشه زارهای خزان کننده و حاشیه مزارع و مراتع رشد می نماید. در استان گیلان در دره سفیدرود حوالی رودبار و منجیل در ارتفاعات دامنه ای کوهستانی می روید.

Jasminum officinale :Oleaceae یاس رازقی: تیره زیتون

درختچه ای است تقریبا بالارونده و پیچان با برگهای متقابل مرکب 3 تا 7 برگچه ای با برگچه های تخم مرغی- سرنیزه ای نوک دار و گلهای سفیدرنگ بسیار معطر و زیبا در گل آذین دیهیم انتهائی.

این درختچه در ایران در مناطق جنگلی شمال در مناطق جلگه ای می روید در استان گیلان نیز در حوالی لاهیجان، رشت تا آستارا رشد و نمو و گسترش دارد. انواع پرورش یافته آن به نام یاس رازقی با گلهای سفید و بسیار معطر غالبا در منازل نگهداری می شود.

Juglans regia :Juglandaceae گردو: تیره گردو

درختی است به ارتفاع حد اکثر 30 متر و تنه ای که گاه قطر آن به 5/ 2 متر نیز می رسد با تاجی کاملا گسترده و پرشاخ و برگ و برگهای شانه ای مرکب با تعداد 5 تا 9 برگچه، گلهای نر سنبله ای آویزان و گلهای ماده که به صورت خوشه های انتهائی کم گل غالبا بر روی شاخه های دوساله ظاهر می گردد. میوه گردو شفت ناشکوفا می باشد.

علاوه بر مصارف صنعتی چوب گردو که غالبا به علت داشتن رنگ تیره و نقشهای زیبای خود در صنایع نجاری و غالبا به صورت روکش مصرف می گردد، میوه آن نیز به مصرف تغذیه رسیده و پوست میوه آن نیز به علت داشتن ماده ای به نام Juglans در صنایع رنگرزی مورد استفاده قرار می گیرد.

این درخت در جنگلهای شمال ایران به صورت خودرو می روید و در باغها و منازل و سایر مناطق به خاطر محصول باارزش چوب و میوه آن غرس می شود.

قسمت مورد استفاده درخت گردو، برگ، قسمت گوشتدار میوه سبز، پوست ثانوی و چوب آن است.

از برگ و ریشه و میوه و پوست درخت گردو به طوری که اطبای قدیم گفته اند استفاده های درمانی مختلف به عمل می آمده است. مانند

آن که از پوست این درخت برای دفع کرم و از مغز میوه آن (مغز گردو) جهت رفع مسمومیتها، آبسه کبدی، بیماریهای پوستی و همچنین دفع کرم و از پوشش میوه های نارس، جهت رفع آب ریزش چشم و از برگ درخت گردو برای دفع کرم کدو، درمان نقرس و جذام استفاده می شده است. در سال 1554 میلادی، «ماتیول» دانشمند گیاه شناس اغلب مداواهای قبلی را ناصحیح دانست و مغز گردوی تازه را تقریبا، بی ضرر اعلام داشت و مصرف قسمت گوشتدار گردوی نارس را برای تقویت معده و خیسانده گل آذین درخت را در شراب، برای رفع اسپاسمهای رحمی توصیه کرد. در اوائل قرن نوزدهم تدریجا مصرف برگ درخت گردو برای درمان خنازیر معمول و از سوی پزشکان توصیه شد. نیز در سال 1876 میلادی پروفسورLutton ، برگ درخت گردو را داروی اختصاصی درمان سل و همچنین مننژیت سلی معرفی کرد. دکتر لکلرH .Leclerc که از اطبای بنام بود اعلام کرد که اثر درمانی برگ گردو را به علت دارا بودن تانن، نمی توان برای درمان سل انکار کرد. زیرا برگ درخت گردو با دارا بودن تانن و مواد مؤثر دیگر، بر روی دستگاه هضم و ماهیچه ها اثر مفید و تقویت کننده دارد.

علاوه بر خواص یاد شده، برگ درخت گردو در درمان ترشحات زنانگی و

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 420

پائین آوردن مقدار قند خون، ورم مفاصل، بیماریهای پوستی چون داء الصدف و اگزما نیز مفید و مؤثر است. در طب سنتی از برگ درخت گردو به عنوان تصفیه کننده خون و رفع نزله های مزمن دستگاه هضم استفاده می شود.

همچنین از برگ گردو و قسمت گوشتدار میوه سبز آن، به صورت دم کرده

یا جوشانده می توان در لنفاتیسم، خنازیر و عوارض مختلف آن مانند عوارض استخوانی، مفصلی- استخوانی، ضایعات و چرکین شدن مجرای بینی و حلق، ورم غدد لنفاوی ناحیه گردن، اگزما، سل استخوانی و مفصلی، اولسرهای چرکین، فساد بافت استخوانی، آفت، ورم لوزه و غیره سود جست. مقدار مصرف به صورت دم کرده 15 تا 20 گرم از برگ یا قسمت گوشتدار میوه در یک لیتر آب به میزان 2 تا 5 فنجان در روز و به صورت جوشانده 15 تا 30 برگ تازه در یک لیتر آب به مقدار 2 تا 5 فنجان در روز می باشد.

در استعمال خارج، جوشانده برگ درخت گردو اثر قاطع در رفع اولسرها، سردرد، سرمازدگی، بیماریهای پوستی و به صورت شستشو در رفع ترشحات زنانگی ظاهر می کند. به علاوه از برگ گیاه، لوسیونهائی جهت ورم ملتحمه چشم و به صورت غرغره برای رفع ورم لوزتین و درمان آنژین تهیه می شود.

گل آذین درخت گردو اثر قابض دارد و سابقا مصرف 4 گرم گرد آن در شراب، برای رفع اسهال خونی و خونریزیهای رحمی، معمول بوده است. شیره قسمت سبز میوه گوشتدار گردو، در رفع زگیل و مداوای کچلی اثرات مفید ظاهر می کند. اگر چهارپایان مانند گاو، برگ درخت گردو را بخورند، شیر آنها خشک می شود.

جوشانده سرد حاصل از قطعات سبز و تازه میوه، رنگ قهوه ای به موی سر می دهد. اگر ماده رنگی برگ گردو و همچنین قسمت گوشتدار میوه سبز گردو و یا پوست شاخه های جوان درخت، به پارچه یا چرم و یا چوب اثر داده شود، رنگ قهوه ای مخصوص به آنها می بخشد. برگ تازه درخت گردو حشرات موذی مخصوصا بید و ساس را از

بین می برد و دم کرده برگ این درخت مورچه ها را معدوم می سازد و اگر بر روی پوست دامها مالیده شود حشراتی مانند مگس را از آنها دور می کند.

ابو علی سینا نیز خواص علاوه بر خواص یاد شده، برای گردو قائل است.

وی می گوید: گردو گرم است و کسانی که معده ئی ضعیف دارند باید گردو را در سرکه پرورش دهند. مغز گردو را بخایند و بر دمل سودائی چرکین گذارند، داروی خوبی است. افشره برگ گردو را اگر به حالت نیمگرم در گوش چکانند چرک و ریم گوش را پاک می کند. روغن گردو داروی خوره و سرخی و ناسورهای گوشه چشم است. روغن گردوی کهنه درد گلو به بار آورد. گردو دیرهضم است و برای معده خوب نیست ... گردوی تازه و پوست کنده اگر با انجیر خورده شود پادزهر هرنوع سمی است.

Juncus spp .:Juncaceae سازوها: تیره سازو

گیاهانی هستند چندساله علفی و غالبا دارای ساقه های زیرزمینی فراوان یا یکساله، با ساقه های متعدد و استوانه ای و عموما توده ای با برگهای همیشه سبز استوانه ای لوله ای توپر یا توخالی که در قاعده دارای غلافهای باز عموما قهوه ای روشن یا شاه بلوطی می باشند، برگهای عموما قاعده ای و در بعضی از گونه ها ساقه ای می باشند. گل آذین عموما انتهائی و گرزن غالبا متراکم و سرسان حامل گلهائی با گلپوشهای غشائی قهوه ای روشن یا تیره یا سبز علفی است. میوه های کپسول شکوفای آن حاوی دانه های بسیار می باشد.

سازوها گیاهانی هستند رطوبت پسند و آبدوست که عموما بر روی شنهای ساحلی، مردابها یا باتلاقهای آب شور یا شیرین، چمن زارهای مخروبه، حاشیه رودها یا چشمه سارهای کوهستانی می رویند. در استان گیلان نیز گونه های چندساله ای مثل Juncus acutus ,J .inflexus ,J .littoralis بیشتر در سواحل دریا در بندر انزلی

و مردابهای پراکنده در سطح استان و گونه یکساله Juncus bufonius بیشتر بر روی شنهای ساحلی اطراف مرداب انزلی به فراوانی می رویند. سازوها گاهی توسط مردم محلی در صنایع دستی برای تهیه بعضی از لوازم منزل بکار می روند.

Juniperus excelsa :Cupressaceae ارس (آربس): تیره سرو

درختچه یا درختی است همیشه سبز به بلندی 10 تا 20 متر با تاجی گسترده و پهن که از نظر رنگ پوست و ضخامت شاخه ها و طرز قرار گرفتن آنها و اندازه میوه بسیار متنوع است، برگها عموما فلسی شکل متراکم و هم پوش و میوه ها مخروطی شبه کروی است.

ارس یکی از درختچه های همیشه سبز مناطق صخره ای و کوهستانی نیمه مرطوب تا نیمه خشک ایران است که با عطر و بوی خوش برگهای خود و همیشه سبز بودنش کاملا مشخص می باشد. در گیلان در دره سفیدرود (ناحیه رودبار و منجیل) همراه زربین به فراوانی دیده می شود.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 421

Lactuca scarioloides :Compositae کاهوی وحشی (کاهو علف، کاهوی زبر): تیره کاسنی

گیاهی است علفی دوساله با ساقه ای راست، سفیدرنگ، صاف و بدون کرک به ارتفاع 60 تا 120 سانتیمتر، منشعب و شاخه دار در بخش فوقانی با برگهائی واژ سرنیزه ای، بدون بریدگی یا شانه ای بخش- نیش بری با 4 تا 6 لوب جانبی بدون کرک در سطح فوقانی و دارای خارهای کوچک در طول رگبرگهای سطح زیرین. گلهای زبانه ای زردرنگ آن به صورت مجتمع و کپه ای در گل آذینی پانیکول و پرشاخه و تقریبا دیهیم مانند قرار گرفته اند.

کاهوی وحشی در ایران در شیبهای صخره ای دامنه ای، حاشیه مزارع کشت شده یا آیش، کنار جاده ها، و باغها می روید. در استان گیلان در کنار جاده ها، بیشه زارهای مخروبه در دره سفیدرود، اطراف رشت، لاهیجان، انزلی تا آستارا و گاهی در کنار جاده های جنگلی می روید.

کاهوی خوراکی Lactuca sativa یکی از سبزیهای مهم غذائی است که به صورت روزمره تقریبا در غالب خانواده های شهرنشین به عنوان کاهوی سالادی مصرف داشته در غالب نقاط ایران از جمله در استانهای گیلان و مازندران کشت می گردد.

Lamium album :Labiatae گزنه سفید: تیره نعناع

گیاهی است علفی چندساله و غالبا دارای ساقه زیرزمینی و ساقه هوائی به بلندی 17 تا 60 سانتیمتر، راست یا برافراشته و چهارگوشه و غالبا ارغوانی رنگ. برگها تخم مرغی و عموما کرکدار یا بدون کرک. گلها به صورت چندتائی به تعداد 2 تا 10 عدد در محل گره ها قرار گرفته و سفیدرنگ می باشند.

گیاه فوق الذکر در استان گیلان با نام محلی کره گزنه شناخته شده است و بیشتر در مراتع و جنگلهائی که نور نسبتا فراوان دارند رویش می یابد. گزنه سفید در اطراف رودبار نیز به فراوانی دیده می شود و از گیاهان نیمه بومی گیلان است. از این جنس گونه یکساله Lamium purpureum در اطراف عمارلو

و داماش و گونه Lamium amplexicaule با گلهای ارغوانی و برگهای ساقه آغوش خود عموما در اوایل بهار در غالب نقاط گیلان رویش می یابد.

گزنه سفید دارای اثر درمانی بوده در طب سنتی مورد استفاده قرار می گیرد.

گزنه سفید گیاهی است خلط آور، مقوی و قابض. گزنه سفید، داروی شفابخشی در معالجه ترشحات سفید غیر طبیعی در زنان می باشد. همچنین در خونریزیهای مربوط به رحم مصرف گزنه سفید فوق العاده مفید و مؤثّر است دم کرده برگ گزنه سفید در نارساییهای کبدی مخصوصا برای دختران جوانی که در قاعدگیهای سخت و دردناک مبتلا به ضایعات رحم می شوند، همچنین در مورد اسهالهای مزمن فوق العاده مفید و مؤثّر است. در فرانسه برگهای گزنه سفید را کوبیده، با غذای مرغان خانگی مخلوط می کنند و عقیده دارند که به این وسیله گوشت و تخم آنها تقویت می شود و درعین حال آنها از ابتلا به بعضی از امراض عفونی، مصون می مانند و نیز به گاوهای شیرده می دهند تا شیر آنها زیاد شود. دکتر تروسو در مورد حمله های نزله مختنق که با سرفه همراه باشد دستور می دهد یک دسته گیاه گزنه سفید را مثل تازیانه به بدن بزنند زیرا این عمل در معالجه بیمار مفید و سودمند است. در قدیم نیز به همین نحو رفتار می کردند و به آن «گزنه مالی» یا اورتیکاسیون Ortication می گفتند.

گزنه سفید شبیه به گزنه های معمولی است. منتها بین دمبرگ و ساقه آن گلهای سفیدی دارد و برگها و ساقه آن برخلاف گزنه های معمولی گزنده نیست. گذشته از آنچه که ذکر شد در کتاب زبان خوراکیها به طور کلّی در مورد گزنه آمده است که: ... گزنه معالج غانغرایا (گانگرن- مردگی اعضاء در اثر

عفونتهای مزمن) می باشد. همچنین از جمله گیاهانی است که در گذشته پزشکان قدیم ایران در معالجه سرطان از آن سود فراوان می جسته اند. روی این

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 422

اصل در کتب طبّی قدیم فصولی فراوان از خواص گزنه جهت معالجه زخمهای چرکی و عفونی، زخمهای سرطانی و زخمهای خوره ای و عفونت رحم، مشاهده می گردد. نیز از خواص دیگر گزنه این است که ادرار را زیاد می کند و قند خون را پائین می آورد. در صنعت گونی بافی و بافتن طناب نیز از الیاف این گیاه استفاده می گردد. گزنه، سینه را باز می کند و لیزابه و خلط را از بین می برد، همچنین حیض را باز و شهوت را زیاد می کنند. گزنه سفید تنگی نفس را تسکین می دهد و خوردن برگ پخته آن با ماء الشعیر (جوشانده جو) جهت امراض سینه و تنگی نفس مفید و مؤثّر است. گذاشتن برگ کوبیده گزنه در سوراخ بینی، خون دماغ را بند می آورد. ضماد برگ آن جهت باز شدن دمل و قطع زگیل مخصوصا با عسل تجویز می گردد. این ضماد را جهت باز شدن پیچیدگی عصب نیز توصیه کرده اند. همچنین ضماد برگ گزنه با نمک جهت درمان گزیدن سگ هار قبل از رسیدن طبیب نافع است. پخته برگ این گیاه با روغن زیتون جهت ورم بناگوش توصیه شده است. مضمضه جوشانده گزنه جهت تقویت لثه و غرغره آن جهت ورم لوزه و ورم زبان کوچک نافع است. با خیساندن ریشه گزنه در الکل 60 درجه و قرار دادن آن به مدّت 15 روز در آفتاب، مایعی به دست می آید که مالیدن آن به سر از ریزش مو جلوگیری

می کند.

سرشاخه گلدار و گل گزنه سفید اثر قابض، تصفیه کننده خون، مدر، صفرابر، مخدر، مفرح و التیام دهنده دارد و برای درمان بیماریهای مختلف مانند اسهالهای ساده، خونرویها، اخلاط خونی، دفع دانه های جلدی اطفال، خنازیر، کم خونی، آب آوردن انساج، بیماریهای دستگاه تنفس و طحال، عدم دفع ادرار و ترشحات زنانگی مصرف می گردد.

مصرف شیره گیاه در دختران جوان مبتلا به کم خونی و خونرویهای خارج از موعد قاعدگی و ترشحات زنانگی نتیجه مطلوبی داشته و در حبس البول و عدم دفع ادرار افراد مسن نیز مؤثّر است، در استعمال خارجی اثر دادن جوشانده آن بر روی عضو سبب دفع آماسها، تومورها، واریس و دردهای نقرس و بواسیر می گردد. پاشیدن گرد خشک گیاه بر روی زخمهای ملتهب به سرعت بهبودی کمک مؤثر می کند.

Lathyrus spp .:Leguminosae خلرها: تیره نخود

گیاهانی هستند یکساله یا چندساله با ساقه های بالارونده و برگهای شانه ای زوج، منتهی به پیچک یا بدون پیچک با برگچه هائی به تعداد 1 تا 5 جفت و غالبا یک جفتی، کامل و به اشکال سرنیزه ای، خطی یا تخم مرغی؛ با گلهای پروانه آسای سفید یا زرد یا بنفش منفرد یا خوشه ای محوری و میوه نیام باریک و خطی.

خلرها نیز به جز گونه کاشته شده خلرLathyrus sativa همگی جزء علفهای هرز مزارع، زمینهای آیش، تاکستانها، مراتع و مناطق جنگلی دارای نور کافی می باشند.

در گیلان نیز چند گونه زیبای Lathyrus laxiflorus با گلهای بنفش،Lathyrus vernus با گلهای ارغوانی آبی شونده وLathyrus roseus با گلهای ارغوانی متمایل به بنفش در مناطق جنگلی می رویند و گونه های چندی نیز در مزارع و باغها رویش می یابند که از آنجمله اند:

Lathyrus annus/ Lathyrus pratensis

Lathyrus aphaca/ Lathyrus rotundifolius

Lathyrus inconspicuus/ Lathyrus sphaericus

Lathyrus laxiflorus/ Lathyrus vernus

Laurocerasus officinalis :Rosaceae جل (چرم گیله، چرم لیوه، غارگیلاسی): تیره گل سرخ

درخت یا درختچه ای است همیشه سبز به بلندی حد اکثر 6 متر و برگهای بیضوی مستطیلی تا مستطیلی- واژ تخم مرغی چرمی بزرگ به رنگ سبز تیره و عطر بادام تلخ، گلهای خوشه ای محوری و میوه های شفت آبدار بنفش تیره یا کاملا سیاه رنگ.

این گیاه در استان گیلان عموما در جنگلهای انبوه با نور کم در زیر اشکوب درختان جنگلی رشد می نماید، اگرچه ارزش داروئی آن برای کشورهای اروپائی شناخته شده است لیکن در ایران مصرف داروئی چندانی ندارد و در سالهای اخیر در کنار خیابانها و پیاده روها به خاطر زیبائی خاص آن کشت می گردد. اگرچه در طب سنتی ایران ناشناخته است و لیکن در مداوای برخی از بیماریها نظیر تشنج، سرفه و تنگی نفس مؤثر می باشد. برگ آن حاوی اسید سیانیدریک بوده و سمی است.

Laurus nobilis :Lauraceae برگ بو: تیره برگ بو

درخت یا درختچه ای است همیشه سبز و معطر، گاه به ارتفاع 2 تا 15 متر با برگهای چرمی، مستطیلی- سرنیزه ای باریک تا تخم مرغی پهن با نوک تیز و لبه ای مواج.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 423

اگرچه گیاه فوق الذکر بومی گیلان و سایر نقاط ایران نمی باشد و لیکن در سالهای اخیر به خاطر همیشه سبز بودن و بوی خوش و خواص داروئی متعددی که دارد مورد توجه قرار گرفته اغلب در پارکها و گاهی حاشیه پیاده روها و خیابانها کشت گردیده است.

برگ و میوه آن اثر داروئی داشته و از برگ آن به عنوان معرق و دفع نزله استفاده می کنند.

امروزه به عنوان چاشنی اغذیه و به منظور معطر ساختن برخی کنسروها و خیارشور به کار می رود. برگهای آن اثر بادشکن، قی آور، مدر، ضد تشنج و قاعده آور دارد. میوه آن به صورت

خشک شده دارای اثر درمانی قوی تر از برگهاست و برای رفع کم اشتهائی و ضعف معده به کار می رود، اسانس آن در صابون سازی نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

Lemna spp .:Lemnaceae عدسک آبی: تیره عدسک آبی

گیاهی است بسیار کوچک و شناور در آب با برگهای کوچک دایره ای یا مستطیلی تا تخم مرغی باریک فاقد ساقه و ریشه های ثابت که با جریانهای آبی حرکت کرده و نقل مکان می نماید. عدسکهای آبی عموما با تراکم زیاد در مردابها و باتلاقهائی با جریان ملایم آب یا راکد رشد می کنند. در استان گیلان در مرداب انزلی حد اقل دو گونه از آنها به نامهای L .trisulca وLemna minor می رویند و مانند لایه ای سبزرنگ بر سطح آب شناورند.

علاوه بر عدسک آبی Spirodela polyrhiza با برگهای دایره ای تا تخم مرغی نامتقارن به رنگ سبز در سطح فوقانی و ارغوانی تیره در سطح زیرین و ریشه های فراوان سفیدرنگ در آبهای راکد و با جریان ملایم استان در مرداب انزلی و آبگیرهای اطراف رشت، فومن و صومعه سرا و کشت زارهای برنج می روید.

گیاه دیگری از این تیره به نام Wolfia arhiza مانند لکه های سبزرنگی با تراکم زیاد در سطح آبهای راکد استان رشد کرده و با جریانهای آب حرکت می کند.

Lepidium sativum :Cruciferae ترتیزک، تره تیزک: تیره شب بو

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای منفرد و راست به ارتفاع 20 تا 50 سانتی متر منشعب و پرشاخه در بالا با برگهای طوقه ای شانه ای- ربابی و دمبرگ بلند و برگهای ساقه ای یا دو بار شانه ای با طعمی تند. در رشت و اطراف آن به نام ککج شهرت دارد.

تره تیزک یکی از گیاهان کاشته شده در ایران است که برگ آن به مصرف تغذیه می رسد. این گیاه سریع الرشد که سرشار از ویتامین ث است در اغلب باغچه ها، و مزارع و گاهی در بشقابها و بر روی کوزه های گلی به عنوان زینتی در فصل بهار کشت می شود و در مغازه های سبزی فروشی به فروش می رسد.

تره تیزک ضد اسکوربوت، اشتهاآور،

مدر، تصفیه کننده خون می باشد. به علت دارا بودن یک ماده میکروب کش (که در گونه دیگر مشهور آن یعنی بولاغ اوتی یا علف چشمه که در کنار چشمه ها و نهرها به طور خودرو می روید خیلی بیشتر است) در معالجه زخم روده و امراض داخلی و سرماخوردگی اثر معجزه آسائی دارد. همچنین به علت داشتن یک ترکیب گوگردی در اصلاح دستگاه تنفس تأثیر فراوان دارد و در مداوای سل ریوی، آسم، زکام و سیاه سرفه مورد استفاده قرار می گیرد. نوشیدن یک فنجان کوچک از آب تیره تیزک باعث دفع سموم بدن و انگلهای معده می شود. اطبای پیشین مخلوط آب این گیاه با روغن بادام شیرین یا روغن زیتون را برای درمان بندآمدن ادرار و درد کلیه و مثانه مؤثر می دانستند. تره تیزک ترشحات خارجی بدن، مثل شیر، عرق و ادرار را زیاد و به ترشحات داخلی نیز کمک می کند از این جهت مصرف این گیاه و گونه های دیگر آن را برای مداوای مرض قند، گواتر و بدبوئی عرق زیر بغل و تعفن رحم بانوان بیمار، توصیه و تجویز می کنند. تخم تره تیزک که به «حب الرشاد» معروف است اکثر خواص تره تیزک را دارا می باشد. جوشانده گرم آن قی آور است و بلغم را دفع می کند. ضماد آن جهت برطرف کردن کک- مک و جوشهای صورت توصیه شده است.

مؤلف «گیاهان داروئی» می نویسد: طبق بررسیهای جدید، چون مصرف تره تیزک، برقراری جریان خون را در شرائین قلب، به علت اثر بازکننده مجاری عروق Vaso -dilat که دارد همواره تأمین می نماید، مصرف آن در آنژین صدری Angine de poitrine مفید تشخیص داده شده است. به علاوه به عنوان اشتهاآور، مدر و تصفیه کننده خون بکار می رود. از شیره گیاه یا خیسانده

آن در شراب، به عنوان مدر در آب آوردن Hydropysie ، خیز عمومی بدن و غیر آن استفاده به عمل آمده و نتیجه مفید حاصل شده است. همچنین مصرف دانه آن به عنوان مقوی معده، خلطآور و قاعده آور توصیه شده است. از دانه تره تیزک در بعضی کشورها مانند حبشه، نوعی روغن استخراج می شود و یا از آن، در فرمول بعضی از گردهای حشره کش استفاده به عمل می آید. اگرچه مصرف تره تیزک از نظر درمانی، امروزه کمتر مورد توجه قرار دارد، با این همه به علت سرشار بودن از ویتامینهای آ، ب و ث همچنین مواد کانی فراوان مثل آهن، فسفر، ید، منیزیم، منگنز، مس، روی، آهک و گوگرد، هنوز به داشتن لقب سبزی تندرستی معروف و مورد توجه می باشد.

Ligustrum vulgare :Oleaceae برگ نو، مندارچه: تیره زیتون

درختچه ای است با ساقه های متعدد و پرشاخه به ارتفاع حد اکثر 4 متر با برگهای تخم مرغی سرنیزه ای متقابل به رنگ سبز تیره و در شاخه های جوان به صورت متقابل متلاقی، بدون کرک و با لبه ای کامل. گلهای سفیدرنگ و کوچک خوشبوی آن در گل آذین گرزن- پانیکول انتهائی قرار گرفته اند. میوه شفت آبدار آن پس از رسیدن به رنگ سیاه درمی آید.

این درختچه در غالب نقاط معتدله و معتدله سرد، در خانه ها (به صورت پرچین)، باغها، باغچه ها، در پارکها و مناطق تفرجگاهی کشت گردیده به

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 424

اشکال گوناگون آن را آرایش می نمایند. در مناطق معتدله، نیمه خزان کننده بوده و در اغلب ماههای سال برگدار می باشد که با سبزی خود شادابی خاص می آفریند.

این درختچه، بومی گیلان است و بیشتر در اطراف رشت، لاهیجان، انزلی و آستارا می روید.

Lilium ledebourii :Liliaceae سوسن چلچراغ: تیره لاله

گیاهی است پیازدار، پوشیده از فلسهای متعدد هم پوش برگی، فاقد پوشش پوستی با برگهای ساقه ای متعدد متناوب یا فراهم چرخه ای، سرنیزه ای نوک تیز. با ساقه ای به بلندی 30 تا 80 سانتیمتر و گلهای درشت و سفید یا سفید متمایل به زرد که بر روی گلبرگهای آن نقاط قهوه ای رنگ متعددی به چشم می خورد.

سوسن چلچراغ در ایران فقط در استان گیلان و در منطقه عمارلو و داماش می روید. سوسن چلچراغ گیاهی است بسیار زیبا و دارای ارزش زینتی قابل توجه.

Lonicera spp .:Caprifoliaceae پیچ امین الدوله: تیره بداغ

گیاهی است درختچه ای پرشاخه، بالارونده و پیچنده با برگهای متقابل به بلندی 2 تا 5 متر و گلهای سفید، سفید متمایل به زرد تا قرمزرنگ نامنظم دو لوبه با لوله ای بلند که به صورت دوتائی در محور برگها یا در انتهای شاخه ها قرار گرفته و دارای بوی بسیار خوش است.

گونه های چندی از این جنس در مناطق جنگلی شمال در بیشه زارها، حاشیه جاده ها و شیبهای تند حاشیه ای جاده های جنگلی رویش یافته و با گلهای سفید و خوشبوی خود جلب توجه می نمایند. به عنوان نمونه می توان ازLonicera nummulariifolia ,L .iberica نام برد. معمولی ترین گونه آن که در غالب نقاط معتدله و معتدله سرد ایران کشت می شود و با نام پیچ امین الدوله و به غلط یاس شناخته می شودLonicera caprifolium است که با ساقه های فراوان پیچنده و بالارونده و گلهای بسیار معطر خود اغلب در حیاط منازل، پارکها و مناطق تفرجگاهی کشت می شود.

Lotus spp .:Leguminosae یونجه های زرد: تیره نخود

گیاهانی هستند چندساله علفی با ساقه ای برافراشته یا گسترده روی سطح زمین به ارتفاع حد اکثر 40 سانتیمتر و با برگهای شانه ای پنج برگچه ای که دو برگچه آن در پای دمبرگ و در محل انشعاب از ساقه قرار گرفته و گوشواره مانند به نظر می رسد. گلهای زرد یا بنفش رنگ آنها معمولا به صورت توده ای چتری به تعداد یک تا چند عدد در محور برگها یا انتهای شاخه قرار گرفته اند. میوه نیام آنها به رنگ قهوه ای روشن است.

گونه Lotus corniculatus با گلهای زرد شفاف خوشه ای و برگهای سبز تیره یا سبز روشن در چمن زارها، حاشیه مزارع و باغهای استان و گونه Lotus gebelia با گلهای بنفش یا بنفش متمایل به سفید بیشتر در دره سفیدرود اطراف رودبار و منجیل در

حاشیه جاده ها و مراتع دامنه ای رشد می نماید.

Lycopersicum esculentum :Solanaceae گوجه فرنگی (سورخه بادنجان، بادنجان فرنگی): تیره سیب زمینی

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای راست برافراشته یا خوابیده و گسترده روی سطح زمین با برگهای مرکب شانه ای فرد به رنگ سبز روشن تا تیره گلهای زردرنگ که به صورت منفرد یا گرزن چندتائی در محور برگها یا انتهای شاخه ها قرار گرفته اند. میوه سبز آن پس از رسیدن به رنگ قرمز در می آید.

گوجه فرنگی یکی از گیاهان زراعی معمولی ایران است و ارزش غذائی و داروئی آن بر کسی پوشیده نیست. گوجه فرنگی به صورت خام، پخته، ترشی، رب و ... در غذای روزمره ایرانیان دیده می شود و در استان گیلان نیز زراعت گوجه فرنگی بسیار رایج است. گوجه فرنگی خام سرشار از ویتامین ث می باشد و میوه آن خاصیّت قلیائی کردن خون را دارد و برای مبتلایان به سنگ کلیه و ورم مفاصل توصیه می گردد. افراد مبتلا به حساسیت (آلرژی) باید از خوردن آن پرهیز کنند.

Lythrum salicaria :Lythraceae

گیاهی است علفی چندساله با ساقه های بلند و پرشاخه به ارتفاع 20 تا

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 425

180 سانتیمتر. با برگهای تخم مرغی یا سرنیزه ای باریک و گلهای ارغوانی رنگ در گل آذین سنبله ای که در چرخه های 3 تا 8 تائی و در انتهای ساقه قرار گرفته اند.

این گیاه در مناطق مرطوب حاشیه رودها و نهرها و بستر رودها و مردابها و باتلاقها همراه گیاهانی هم چون نی و لوئی و تاج ریزی رشد می نماید.

در استان گیلان در اغلب نقاط مرطوب مثل مرداب انزلی و مرداب امیر کلایه می روید. خاصیت داروئی این گیاه در رفع اسهالهای ساده به تازگی شناخته شده است.

Magnolia spp :Magnoliaceae ماگنولیاها: تیره ماگنولیا

درخت یا درختچه هائی هستند همیشه سبز یا خزان کننده با برگهای متناوب و ساده بدون لوب و کامل که در جوانی به وسیله غلافی دربرگرفته شده اند.

گلهای آنها غالبا درشت و زیبا و به رنگهای سفید تا قرمز است.

ماگنولیای تابستانه M .grandiflora با برگهای چرمی و سبز روشن، زیبا و همیشه سبز در غالب نقاط ایران و در استان گیلان نیز در حیاط منازل، پارکها و تفرجگاهها کشت شده و گلهای سفید و درشت آن در فصل تابستان ظاهر می گردد.

ماگنولیای زمستانه M .soulangiana با برگهای خزان کننده و سبز و کرک دار خود دارای گلهای ارغوانی یا قرمز درشتی است که معمولا در فصل بهار، از اوائل فروردین تا اردیبهشت و قبل از پیدایش برگها ظاهر گشته و زیبائی خاصی دارند.

این درختچه در استان گیلان در حیاط منازل، پارکها و تفرجگاهها غرس می شود.

Malus orientalis :Rosaceae سیب: تیره گل سرخ

درخت یا درختچه ای است بدون خار و گاهی با شاخه های کم وبیش خاردار و برگهای خزان کننده به اشکال گوناگون بیضوی، تخم مرغی، واژ تخم مرغی یا شبه کروی، با گلهای سفید متمایل به صورتی در گل آذین دیهیم 4 تا 6 گلی. میوه آن سیب دارای لایه های متعدد غضروفی چندپره ای در مرکز است که دانه ها را دربر می گیرند.

درخت سیب در جنگلهای شمال کشور و در کنار نهرها و حاشیه جاده های جنگلی و مکانهایی که دارای نور بیشتر هستند گاه به صورت وحشی و خودرو می روید.

سیب میوه ای است شناخته شده که باغهای وسیعی از انواع اصلاح شده آن در ایران ایجاد شده و یکی از ارقام صادراتی کشور ما محسوب می گردد. در طب گیاهی از پوست و برگ درخت سیب و میوه آن برای درمان برخی از بیماریها استفاده می شود. از جمله پوست

درخت سیب قابض و برگ آن مدر و آرام کننده است. میوه آن برای مبتلایان به بیماری قند بسیار مفید است و در رفع کم خونی و از بین بردن اسید اوریک و تصفیه خون نیز تأثیر قابل توجهی به جا می گذارد.

Malva sylvestris :Malvaceae پنیرک: تیره پنیرک

گیاهی است دو ساله یا چندساله با ساقه ای راست یا برافراشته و منشعب از پائین و برگهای کم وبیش دایره ای و 5 تا 7 لوبه با حاشیه ای کنگره ای.

گلهای قرمز یا صورتی رنگ آن گروهی و خوشه مانند در محور برگها یا در انتهای شاخه ها قرار دارند.

پنیرک به صورت علف هرز در مزارع، باغها، حاشیه جاده ها و مکانهای باز دارای نور کافی رشد کرده. در استان گیلان نیز در باغها، مزارع زراعی و حاشیه مزارع می روید.

جنبه های داروئی پنیرک برای اغلب مردم ایران شناخته شده است. از این گیاه برای درمان ناراحتیهای سینه، بیماریهای ناشی از التهاب و تورم اعضاء، تحریکات اعضاء مختلف بدن مانند تحریکات دستگاه گوارش، مجاری ادرار، مجاری تنفسی، نزله های ششی و برونشها، سرفه، برونشیت، التهاب مخاطهای بدن به طور کلی، استفراغ و اخلاط خونی، ورم لوزتین، آنژینها، بیماریهای کلیه و مثانه، سرخک، مخملک و آبله و رفع یبوست اطفال و افراد مسن استفاده می شود. ریشه و برگ له شده پنیرک را به صورت پماد و مرهم برای درمان التهابهای سطحی بدن و جوشهای صورت و دانه های جلدی بکار می برند.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 426

Medicago spp .:Leguminosae یونجه ها: تیره نخود

گیاهانی هستند یکساله یا چندساله، علفی با برگهای سه برگچه ای و غالبا دندانه دار با گلهای منفرد یا خوشه ای محوری به رنگهای زرد یا بنفش و میوه های نیام ناشکوفای مارپیچی و غالبا در گونه های یکساله، خاردار و راست یا هلالی و کوتاه در گونه های چندساله.

انواع یونجه ها نیز مانند شنبلیله و شبدر از گیاهان مدیترانه ای بوده در استانهای گیلان و مازندران دارای پراکنش قابل توجه می باشند و غالبا در مناطق دشتی ساحلی و در دره سفیدرود می رویند. از مهمترین انواع یونجه ها می توان

گونه های زیر را نام برد:

Medicago minima/ Medicago rigidula

Medicago polymorpha/ Medicago radiata

گونه چندساله Medicago sativa یا یونجه معمولی یکی از گیاهان کاشته شده و علوفه ای مهم بوده و اغلب در مناطق روستایی مراتع ییلاقی کشت می گردد.

Melia azedarach :Meliaceae زیتون تلخ (شاله زیتون، شاله پستانه، شال سنجد، سنجد تلخ) تیره زیتون تلخ

درخت یا درختچه ای است به چوب معطر و ساقه ای برافراشته و راست، در بالا منشعب و پرشاخه به بلندی 2 تا 5 متر با برگهای متناوب مرکب شانه ای، گلهای معطر، منظم، نر و ماده و بنفش یا ارغوانی رنگ آن در گل آذین پانیکول محوری قرار گرفته اند. میوه های شفت گوشتی کروی آن پس از رسیدن به رنگ زرد درآمده و شبیه زیتون می باشد.

زیتون تلخ درختی است که در غالب نقاط استان گیلان در باغها، حاشیه جاده ها و جلگه های جنگلی دیده می شود و هنگام گل دادن شبیه چتری به رنگ بنفش زیبایی خاصی دارد.

اگرچه در طب سنتی ایران زیتون تلخ مصرف ویژه ای ندارد، اما می توان از پوست آن به عنوان مقوی، نیرودهنده، قابض، تب بر، ضد اسکوربوت و ضد کرم استفاده کرد. مصرف زیاد آن موجب مسمومیت می شود. پوست آن برای درمان بیماریهای مختلف ناشی از کمبود ویتامین ث و تبهای شدید و تب نوبه توصیه می گردد. برگ آن در استعمال خارجی بر روی محل دردناک روماتیسم اثر مسکن دارد.

Melilotus officinalis :Leguminosae اکلیل الملک: تیره نخود

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای منشعب و پرشاخه به ارتفاع 40 تا 250 سانتیمتر و برگهای سه برگچه ای و دمبرگدار و دندانه ای با گلهای زردرنگ خوشه ای طویل و میوه نیام ناشکوفای کوچک.

گیاه مذکور یکی از علفهای هرز مناطق مختلف ایران بوده، اغلب در حاشیه مزارع، باغها، کنار جاده ها و پیاده روها و مزارع آیش می روید. در استان گیلان نیز در دره سفیدرود، اطراف رودبار و منجیل، عمارلو و مناطق مختلف جلگه های پست ساحلی رشد می نماید.

برای مصارف داروئی سرشاخه های گلدار گیاه که حاوی کومارین، اسید ملیلوتیک، تاننها و مواد رنگی فلاونها هستند بکار می روند. این مواد نفوذپذیری مویرگها را کاهش

داده و خون را رقیق می کنند، مصرف بیش از حد آنها مسمومیت داده ایجاد خونریزی، سردرد، سرگیجه و تهوع می نماید.

سرشاخه گلدار گیاه اثر آرام کننده، مدر و هضم کننده دارد.

دم کرده آن در رفع تحریکات عصبی، بی خوابیهای ناشی از بیماریهای مختلف، بیخوابیهای اطفال، احساس اضطراب و سرگیجه، دردهای عصبی، میگرن، دردهای روماتیسمی، عدم دفع ادرار، التهاب و ورم کلیه و مثانه، سوء هضم، قولنجهای کبدی و غیرو دارد. در استعمال خارجی به صورت مرهم و پماد برای رفع دردهای روماتیسمی، جمع شدن شیر در پستان و رفع جوشهای صورت بکار می رود.

Melissa officinalis :Labiatae فرنجمشگ (بارنگبو، بارنگبویه، بادر، بادرونه، ترنگان، ترنجان) تیره نعناع

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای راست و شاخه دار به بلندی 28 تا 95 سانتی متر و برگهای تخم مرغی پهن تا بیضوی قلبی شکل و دندانه دار.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 427

چرخه های حاوی گلها متشکل از 4 تا 12 گل زرد کم رنگ سفیدشونده و گاهی دارای رگه های پنیرکی است.

فرنجمشگ گیاهی است بسیار معطر و خوش بو که در گیلان با نامهای محلی بارنگبو، بارنگبویه، بادر، عاشق تره، نازبوی، بادرونه، ترنگان و ترنجان شناخته می شود. در غالب نقاط استان به ویژه در جنگلهای تنک، بیشه زارها در شیبهای صخره ای، سنگلاخها، کنار نهرها و جاده ها می روید. خواص داروئی آن را اکثر مردم می شناسند. اخیرا در منابع و کتابهای داروئی از گیاه فوق- الذکر با نام بادرنجبویه یاد شده است که صحیح نیست و بادرنجبویه به Dracocephalum moldavica گفته می شود که گیاهی است کشت شده در ایران و در آذربایجان شرقی و غربی به مقیاس وسیع کشت می گردد و عرق آن به نام محلی عرق بادرشبی مصرف می گردد.

بادرنجبویه از گیاهان دارویی مهمی است که از زمان قدیم، مصارف درمانی زیادی داشته است. از بادرنجبویه

عرقی می گیرند که به نام عرق بادرنجبویه معروف است و اگر محل گزش عقرب، مار، زنبور و یا حیوانات زهردار دیگر را با آن بشویند سودمند خواهد بود.

شیخ الرئیس ابو علی سینا در کتاب قانون، بادرنجبویه را در ردیف داروهای مقوی قلب قرار داده و آن را در علاج بیماریهای بلغمی و سودایی، مفید دانسته و از آن به عنوان گیاهی شادی آور، توان بخش قلب، علاج خفقان، داروی سکسکه و خوشبوکننده دهان یاد کرده، دکتر علی زرگری در کتاب «گیاهان داروئی» می نویسد:

«بادرنجبویه دارای اثر نیرودهنده، ضد تشنج، مقوّی معده، بادشکن و هضم کننده است. اسانس آن دارای خاصیّت ضد تشنج و آرام کننده با اثری قاطع می باشد، مشروط بر آنکه به مقادیر کم و درمانی به کار رود. این اسانس رنگ زرد و بوی بسیار مطبوع شبیه به بوی لیمو دارد و در فراورده های داروئی مختلف مصرف می شود.» بادرنجبویه در منازل نواحی شمال ایران، بطور خودرو می روید و از آن برای رفع ناراحتیهای هضمی، نفخ، رفع استفراغ زنان باردار و سردردهای یکطرفه (میگرن) استفاده به عمل می آید. بادرنجبویه را به عربی «مفرّح القلب المحزون» گویند لذا برای رفع ناراحتیهای روحی از قبیل حزن، اندوه، نگرانی، افسردگی و کابوس بسیار مفید است. مؤلّف کتاب گیاه درمانی سنتی «گلستان شفا» می نویسد: بنا به نظر جمهور پزشکان اسلامی چون ابن سینا و حکیم مؤمن، مصرف بادرنجبویه، مقوی قلب و زیادکننده اعمال حیاتی بدن بوده، برای درمان خستگیهای روحی، بی حوصلگی، کج خلقیها، تندخوئیهای دختران جوان، عصبانیت، حالت مالیخولیائی، هیستری، طپش قلب، سرگیجه، سردردهای با منشأ عصبی، سنکپ (توقف ناگهانی قلب)، ضعف قلب، ضعف حافظه، احساس صداهای مبهم در گوش، درد دندان، تأخیر قاعدگی

دختران و زنان ضعیف اثر شفابخش دارد. قسمت مورد استفاده این گیاه، سرشاخه های گلدار گیاه یا منحصرا برگهای بدون دمبرگ آن است.

جهت استفاده باید 2 تا 3 قاشق غذاخوری از گیاه خشک را در 5/ 1 لیوان آب جوش دم کرد یا جوشانید و صبح و ظهر و شب یک فنجان با کمی قند مانند چای میل کرد و این عمل را تا رفع ناراحتیهای خود ادامه داد.

Mentha aquatica :Labiatae پونه آبی، سوسنبر: تیره نعناع

گیاهی است چندساله، علفی، با بوی بسیار تند و غالبا به رنگ صورتی روشن و ساقه های رونده روی زمینی سبز یا ارغوانی رنگ و ساقه گل دهنده ای به بلندی حد اکثر 90 سانتیمتر و برگهای تخم مرغی تا تخم مرغی- سرنیزه ای.

گیاه فوق الذکر در استان گیلان بیشتر در کنار آبراهه ها، حاشیه رودها، جویبارها و دره های جنگلی دارای آب دائمی و مناطق مرطوب حوالی مردابها و باتلاقها می روید. در فصل بهار قبل از رویش دیگر سبزیها گاهی سرشاخه های جوان آن مورد استفاده قرار می گیرد. خواص داروئی چندی به شرح زیر دارد: از دم کرده سرشاخه های آن برای رفع بی اشتهائی، ناراحتی معده، گاز شکم، اسهال و تشنجات و غیره استفاده می شود.

Mentha longifolia :Labiatae پونه، پودنه (پینه): تیره نعناع

گیاهی است علفی چندساله با کرکهای گوناگون و بوی تند و بسیار شدید با ساقه های زیرزمینی پوشیده از برگهای فلس مانند و ساقه گل دهنده ای به بلندی 40 تا 120 سانتیمتر. برگها بدون دمبرگ یا دارای دمبرگهای کوتاه، مستطیلی بیضوی تا مستطیلی- سرنیزه ای، گلها در گل آذین سنبله ای متشکل از چرخه های متراکم و نزدیک به هم قرار گرفته اند و رنگ آنها بیشتر بنفش یا سفید است. گیاه فوق الذکر معمولا در سراسر استان در مناطق مرطوب حاشیه جویبارها و مردابها و باتلاقهای دارای آب شیرین رشد می نماید و گاهی در فصل بهار که شاخه های آن جوان و دارای برگهای نازک و ظریف است به

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 428

عنوان سبزی خوردن مصرف می شود. عرق پونه نیز به عنوان گیاه داروئی برای عموم مردم شناخته شده است و برای درمان نفخ و دفع ناراحتیهای معده و درمان بی اشتهایی مورد استفاده قرار می گیرد.

Mentha pulegium :Labiatae خال واش، کوت کوتی: تیره نعناع

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای راست یا گسترده روی زمین به بلندی 10 تا 40 سانتیمتر و برگهای بیضوی باریک با قاعده ای باریک شونده تا شبه دایره ای و دمبرگ بسیار کوتاه. گلها به رنگ بنفش در چرخه های چندتائی بر روی محور گل آذین قرار گرفته و گل آذین شبه سنبله ای می باشد.

این گیاه که بوئی بسیار تند دارد در غالب نقاط استان در مناطق مرطوب رشد می نماید و با نامهای محلی خال واش یا کوت کوتی برای غالب مردم گیلان شناخته شده است و در فصل بهار به عنوان سبزی خوردن در بازار سبزی فروشها فروخته می شود. خال واش دارای خواص داروئی به شرح زیر است: بادشکن، محلل، صفرابر، خلطآور، ضد نزله و ضدعفونی کننده. برای درمان سیاه سرفه، آسم،

هیستری، نفخ، نقرس بکار رفته و قاعده آور است. در رفع نزله های ششی مفید بوده و با مصرف آن سرفه آرام می گردد. چون اثر محرک صفرا دارد هضم را نیز آسان می کند.

Mespilus germanica :Rosaceae ازگیل (کونوس): تیره گل سرخ

درختچه ای است خاردار (بعضی از انواع کشت شده آن بدون خار) به بلندی 2 تا 3 متر و ساقه ای شاخه دار و به رنگ قهوه ای با برگهای سرنیزه ای تا واژ تخم مرغی، با لبه ای کامل یا دندانه ای ریز. گلهای آن سفید است و میوه ای قهوه ای رنگ و ترش مزه می دهد.

ازگیل در استان گیلان در غالب نقاط، در حاشیه جاده ها، باغها، مزارع، بیشه زارها، نهرها و رودخانه ها و جنگلهای متروکه رشد می نماید، انواع پیوندی و اصلاح شده آن نیز در بعضی نقاط همراه سایر درختان مثمر کشت می گردد و میوه آن در فصل پائیز در غالب میوه فروشیها فروخته می شود.

ازگیل را در شمال بیشتر به اسامی ترشه سر، کنس، کنوس، کندس، فطر و فطر می شناسند. در کتابهای طبی قدیم نام آن «زعرور کبیر» ثبت شده است.

میوه درخت ازگیل از نظر ترکیبات شیمیائی دارای مقداری تانن، قند، اسید مالیک و اسید سیتریک است. از جوشانده برگ ازگیل محلولی به دست می آید که برای درمان ورم مخاط گلو و انواع بیماریهای چرکی گلو به صورت غرغره استفاده می شود. میوه نارس ازگیل و شربتی که از برگ و میوه نارس آن تهیه می شود برای درمان ورم روده و جلوگیری از اسهالهای شدید مؤثر است. در قدیم غالبا درویشان از درخت ازگیل چوبدستی تهیه می کردند و معتقد بودند تماس این چوب با دست خواص فراوان دارد. طبق مندرجات کتاب خوردنیهای شفابخش یکی از پزشکان معاصر اروپائی معتقد است اگر زنان باردار گردنبندی از چوب ازگیل به گردن

بیاویزند از سقط جنین مصون می مانند. برگ و ریشه درخت ازگیل را اگر خشک کرده به صورت گرد درآورند، سپس آنرا در شراب طبی گرم ریخته صبح ناشتا میل کنند تبهای مالاریائی را درمان خواهد کرد. میوه ازگیل به علت دارا بودن مقدار قابل توجهی ویتامین «ب» برای تقویت اعصاب مفید است؛ برای معالجه کم خونی، نقرس، دفع سنگ کلیه و دردهای استخوانی کمتر نیز مؤثر می باشد. جهت درمان این قبیل امراض بیشتر از هسته ازگیل استفاده می شود بدین طریق که هسته ازگیل را در آفتاب خشک می کنند، سپس آن را کوبیده به صورت گرد درمی آورند و با شراب سفید مخلوط می کنند. محلول به دست آمده را پس از بیست و چهار ساعت، صبح ناشتا می نوشند و درمان را دو تا سه هفته ادامه می دهند.

Morus alba :Moraceae توت، درخت توت (توته دار): تیره توت

درختی است یک پایه یا دو پایه با ساقه ای قطور و ارتفاعی تا 30 متر با شاخه های بسیار و شیرابه ای شیری رنگ و برگهای تخم مرغی تا تخم مرغی پهن با نوکی تیز یا دراز و قاعده ای قلبی شکل و بدون تقسیم، یا لوب دار.

میوه توت کاملا شناخته شده است و به علت داشتن ساکارز توسط مبتلایان به بیماری قند مصرف می گردد؛ به عنوان خشکبار و آجیل نیز در غالب قنادیها و آجیل فروشیها بفروش می رسد. چوب توت به سبب مقاومت زیاد در برابر پوسیدگی دارای ارزش ویژه ای در صنایع کشتی سازی است. از سوی دیگر در گیلان اهمیت زیادی برای درخت توت قائل هستند زیرا این استان مرکز پرورش کرم ابریشم است و برگ درخت توت نیز غذای اصلی کرم ابریشم محسوب می شود، به همین جهت در اغلب شهرستانهای استان باغهای وسیعی از درختان توت دایر شده

است. در ضمن درخت شاه توت Morus nigra نیز در غالب نقاط استان صرفا به علت میوه اش کشت می گردد و میوه سیاه رنگ و خوشمزه آن به مصرف تغذیه می رسد.

از نظر طب سنتی میوه توت، چه سفید و چه سیاه و چه خشک و چه تازه، ملیّن، مدرّ و مصلح خون است و خشکی دماغ را برطرف می کند. کبد و طحال

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 429

را تقویت می کند و همچنین مقوّی نیروی جسمی و جنسی است.

توت سفید به عقیده ابو علی سینا: «گرم و تر و توت ترش شامی (شاه توت)، مایل به سردی و رطوبت است.» همچنین توت سفید دارای کمی از ماده البومینوئید، مواد چربی، پکتین و سقّز است و سرشار از مواد قندی گلوکز، املاح معدنی، تانن و اسید سوکسینیک و ویتامینهای آ و ث می باشد.

میوه خشک توت سفید با این که شیرین است برای مبتلایان به مرض قند ضرری ندارد و مبتلایان به چاقی هم می توانند از آن استفاده نمایند. جوشانده پوست، ریشه و برگ درخت توت ادرار را زیاد می کند و شیره برگهای آن تب بر و التیام بخش زخمها و جراحات است.

به گفته ابن سینا: «اگر برگ توت را با برگ تاک و برگ انجیر سیاه در آب باران بپزند، موی را سیاه کند.» یعنی خضاب مؤثر و خوبی است.

آب ریشه درخت توت مسهلی قوی است، مخصوصا اگر اول شب آن را تیغ بزنند و تراویده های شب را جمع کنند. این آب جهت درد دندان و باز شدن پیله آن، همچنین باز شدن دمل مفید است. صمغ پوست درخت توت نیز همین خاصیت را دارد. مضمضه جوشانده برگ درخت یا جویدن

صمغ آن، برای محکم کردن لثه مفید است و از کرم خوردگی دندان جلوگیری می کند. عصاره برگ توت ضد سم قوی است و ضماد میوه کال آن با سرکه جهت مداوای ترکیدگی و شکاف پوست بدن بکار می رود.

کاربرد داروئی میوه و برگ توت هم جایگاهی خاص در طب سنتی ایران دارد. پوست، ریشه و برگ درخت توت مدر هستند؛ شیره برگ آن تب بر و التیام دهنده و دافع کرم است و میوه اش اثر ملین دارد؛ در بیماریهای سینه از آن استفاده می شود، سرشار از ویتامین آ و ث است.

Myriophyllum spicatum :Haloragaceae

گیاهی است علفی چندساله و آبزی شناور یا غوطه ور در آب با ساقه های فراوان و غالبا به صورت توده ای و انبوه و کاملا سبزرنگ، با برگهای فراهم متشکل از 3 تا 6 قطعه شانه ای- درفشی.

این گیاه خاص مناطق رویشی دارای آب شیرین مانند حاشیه دریاچه ها، رودها و کانالهای آب با جریان ملایم می باشد.

در استان گیلان بیشتر در مرداب انزلی روئیده و پناهگاه مناسبی برای زندگی لاروماهیها و سایر آبزیان محسوب می گردد.

Myrtus Communis :Myrtaceae مورد: تیره مورد

درختچه ای است همیشه سبز با برگهای چرمی ساده و متقابل و معطر به ارتفاع حد اکثر 5/ 1 متر و پرشاخه و توده ای و بدون کرک و گلهای سفید و زیبای پرپرچم. و میوه های سته ای شبه کروی تا بیضوی پهن که به هنگام رسیدن سیاه رنگ می گردد.

مورد برای ایرانیان مظهر سبزی و شادابی است و در اکثر نقاط ایران رشد کرده حتی در بعضی از شهرها از جمله شیراز در حاشیه خیابانها کشت گردیده است. در استان گیلان در منطقه رودبار و منجیل در دره سفیدرود می روید. از نظر مصارف داروئی ضد عفونی کننده و دافع کرم است.

مورد مقوی معده، نیرودهنده و قابض است؛ میوه مورد برای درمان بیماریهای دستگاه تنفس و سرفه و مجاری ادرار بکار می رود. همچنین در موارد ضعف عمل دستگاه هضم، اسهال، ترشحات زنانگی و خونرویها مورد استفاده قرار می گیرد. اسانس مورد اثر ضدعفونی کننده، بندآورنده خون و آرام بخش دارد.

Nasturtium officinale :Cruciferae تره تیزک آبی، بولاغ اوتی، علف چشمه: تیره شب بو

گیاهی است علفی چندساله و آبزی با ساقه های رونده که در محل بندها ایجاد ریشه های فراوان می نماید. ساقه آن به بلندی حد اکثر 90 سانتیمتر می رسد و برگهای شانه ای آن دارای 3 تا 7 جفت برگچه مستطیلی- بیضوی

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 430

جانبی و برگچه انتهائی شبه دایره ای و با دندانه های نامنظم است. تره تیزک آبی دارای طعم تند می باشد.

تره تیرک یکی از گیاهان داروئی است و معمولا در جریان آبهای شیرین و چشمه ها می روید. برای مصارف داروئی سرشاخه و برگ گیاه به صورت تازه مصرف می گردد و دارای خاصیت تصفیه کننده خون، نیرودهنده، مدر، اشتهاآور، مقوی معده و آرام کننده دردهای عصبی است. برای درمان بیماریهای ریه، سل، بیماریهای معده، یرقان، روماتیسم، نقرس،

بیماریهای کلیه، طحال و کبد مورد استفاده قرار می گیرد. سرشاخه های تازه بولاغ اوتی سرشار از ویتامین آ، ث و ای است.

Nelumbium caspicum :Nymphaceae لاله مردابی، ثعله باقلی: تیره نیلوفر آبی

گیاهی است آبزی با ساقه های زیرزمینی غوطه ور و برگهای سپری شکل بزرگ به قطر 20 تا 50 سانتیمتر شناور یا هوائی، دم گلهای بلند آن حامل یک گل درشت با گلپوشهای خارجی گلبرگ آسای ریزان و درونی گلبرگ آسای متعدد به رنگ قرمز است و دانه های آن در میان طبقی (نهنجی) چوب پنبه ای قرار گرفته که پس از رسیدن سیاه رنگ می گردند.

شعله باقلی یکی از گیاهان زیبای استان گیلان (مرداب انزلی و مرداب امیرکلایه) است که در اوائل تابستان به گل نشسته و یکی از مناظر زیبا و دیدنی استان را بوجود می آورد. دانه های آن در حالت سبز و نارس گاهی توسط مردم بومی به عنوان خوراکی مصرف می شود.

Nepeta cataria :Labiatae نوعی نعناع: تیره نعناع

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای راست به بلندی 50 تا 100 سانتیمتر، در بخش فوقانی پرشاخه، برگهای تخم مرغی و گل آذین سنبله مانند، متشکل از گلهای بسیار زیاد متراکم سفیدرنگ.

گیاه فوق الذکر بیشتر در اراضی مرتعی و جنگلهای دارای نور فراوان استان رشد می کند.

اثرات داروئی آن شناخته شده نیست. می توان از جوشانده سرشاخه های آن برای مداوای ناراحتیهایی که ریشه عصبی دارد مثل میگرنها و غیره استفاده نمود زیرا گیاه اثر تسکین دهنده دارد. هم چنین جهاز هاضمه را تحریک و عادت ماهانه را تسهیل می نماید.

Nerium oleander :Apocynaceae خرزهره: تیره خرزهره

درختچه ای است با ساقه ای غالبا منشعب و پرشاخه از پائین، گاهی دارای ساقه ای مشخص به ارتفاع 2 تا 4 متر، شیرابه دار با برگهای چرمی همیشه سبز متقابل یا فراهم، اغلب فراهم سه تائی، بیضوی شکل باریک و نوک تیز.

گلهای سفید یا قرمز درشت و قیفی شکل آن در گل آذین محوری یا انتهائی گرزن قرار گرفته و میوه برگه آن حاوی دانه هائی است که دارای کرک فراوان می باشد.

خرزهره درختچه ای است که در غالب نقاط گرمسیری و معتدله ایران رشد می کند، ولی گونه فوق الذکر دارای گلهای پرپر بوده به صورت زینتی در پارکها، بلوارها، حاشیه خیابانها، حیاط منازل و گلدانها کشت می گردد.

Nicotina tabacum :Solanaceae تنباکو، توتون (پاپروس): تیره سیب زمینی

گیاهی است علفی یکساله، پوشیده از کرکهای چسبناک، با ساقه ای به ارتفاع حد اکثر 150 سانتیمتر و برگهائی با دمبرگ بلند و پهنگی تخم مرغی- بیضوی بزرگ. جام گل بزرگ لوله ای، قیفی شکل زرد یا زرد متمایل به ارغوانی آن غالبا در انتهای شاخه ها در گل آذینی سنبله ای قرار گرفته و میوه کپسول آن ایجاد دانه های بسیار می نماید.

توتون در استان گیلان یکی از گیاهان زراعی است که در غالب نقاط جلگه ای زراعت شده و برگهای آن برای تهیه توتون و تنباکو به مصرف می رسد.

توتون دارای الکالوئید نیکوتین است و خواص داروئی چندانی ندارد. به صورت لوسیونهای مختلف جهت دفع حشرات بکار می رود. پماد حاصل از برگ توتون برای دفع کچلی، سودا، اولسرهای عفونی و دفع شپش سر بکار می رود.

Nymphaea alba :Nymphaceae نیلوفر آبی سفید: تیره نیلوفر آبی

گیاهی است آبزی و دائمی با برگهای بزرگ قلبی شکل شناور در سطح آب

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 431

و گلهای سفیدرنگ درشت که غالبا توسط کاسبرگهای سبزرنگ و سرنیزه ای شکل و غالبا ریزان دربرگرفته می شود.

این گیاه در غالب برکه ها و باتلاقهای استان گیلان در اطراف بندر انزلی رشت، لاهیجان، زیباکنار و مرداب امیرکلایه دیده می شود و اهمیت آن به علت زیبایی خاصی است که با گلهای شناور و سفیدرنگ و درشت خود ایجاد می نماید.

قسمتهای مختلف نیلوفر آبی مخصوصا ساقه های آن اثر قابض و نیرودهنده دارد. گلهای آن تا حدودی تخدیرکننده است. طب سنتی این گیاه را از داروهای مؤثر برای تسکین قوای جنسی می داند و شربتی را که از ریزوم و گل نیلوفر آبی تهیه شده باشد برای رفع اشتهای جنسی به ویژه در زنان تجویز می کند. این شربت در مداوای ناراحتیهای عصبی و بی خوابی نیز مؤثر

است.

دم کرده گل نیلوفر آبی نیز دارای همین آثار است و جهت درمان بیماریها و ناراحتیهای ذکر شده مورد استفاده قرار می گیرد.

Nuphar lutea :Nymphaceae نیلوفر آبی زرد: تیره نیلوفر آبی

گیاهی است آبزی و دائمی با برگهای بزرگ قلبی شکل شناور در سطح آب و گلهای زردرنگ و درشت که کاسبرگهای آن نیز به رنگ زرد بوده و با دم گل نسبتا بلندی از سطح آب بالاتر می ایستد. اهمیت آن بیشتر به علت زیبایی رنگ گلهای آن است.

این گیاه در غالب مناطق برکه ای و باتلاقی استان رویش دارد.

Nymphoides spp .:Gentianaceae تیره قنطوریون

گیاهانی هستند چندساله آبزی با ساقه های زیرزمینی شناور یا رونده و برگهای دمبرگدار یا بدون دمبرگ. غالبا شناور در آب با گلهای سفید یا زردرنگ کوچک با دمگل برافراشته، دسته ای و گروهی و به ندرت منفرد.

جنس فوق دارای گونه هایی به نامهای Nymphoides peltata با گلهای زرد و برگهای متقابل وNymphoides indicum با گلهای سفید و برگهای منفرد می باشد که هردو گونه در استان گیلان در برکه ها، باتلاقها و استخرهای آب اطراف لاهیجان، رشت و بندر انزلی رشد می نمایند.

Ocimum basilicum :Labiatae ریحان: تیره نعناع

گیاهی است یکساله علفی با ساقه ای راست و پرشاخه به بلندی تا یک متر و برگهای تخم مرغی تا مستطیلی تقریبا بدون کرک یا دارای کرکهای غده ای منقوط و دمبرگ بلند و گلهای چرخه ای تا شش تایی سفید یا صورتی رنگ بر روی محور گل آذین.

گیاه فوق الذکر یکی از گیاهان زراعی گیلان بوده و در مزارع و باغها به عنوان سبزی خوردن کشت می گردد و نیز یکی از سبزیهایی است که معمولا در فصل تابستان در کنار هرسفره ای دیده می شود.

دم کرده سرشاخه های آن اثر ضد تشنج، نیرودهنده، مقوی معده و مدر دارد.

مصرف آن برای رفع سردردهای یکطرفه، سردردهای عصبی، تقویت عمل دستگاه هضم، از بین بردن نفخ، سرگیجه، دل پیچه، سرفه، آنژین و سیاه سرفه توصیه می گردد. ریحان اثر زیادکننده شیر دارد. دانه ریحان لعاب فراوان داشته و نرم کننده است و در رفع ورم کلیه و ترشحات زنانگی مورد مصرف قرار می گیرد، کلیه قسمتهای گیاه اثر مؤثر جهت دفع التهابهای نزله ای دستگاه مجاری ادرار دارد. اسانس ریحان در صنایع عطرسازی و ساخت بخور و در صنایع غذایی به عنوان ماده معطر بکار می رود.

Oenothera biennis :Onagraceae گل مغربی

گیاهی است دوساله با کرکهای پراکنده و ساقه ای راست به ارتفاع 10 تا 150 سانتی متر، برگهای سرنیزه ای متناوب و گلهای منظم سنبله ای برگدار در انتهای شاخه ها که با گلبرگهای زردرنگ شفاف خود زیبائی خاصی را به وجود می آورد. گلهای این گیاه غالبا در هوای تاریک و نیمه روشن باز و در نور شدید آفتاب بسته می شود، به همین علت آن را گل مغربی می نامند.

این گیاه در استان گیلان بر روی شنهای ساحلی بین رشت و انزلی تا آستارا رویش می یابد و نوع اصلاح شده و پرورش یافته

آن در مناطق معتدله و معتدله سرد در باغچه ها کشت می شود.

از دانه این گیاه روغنی به نام Onager به دست می آید که در درمان نارسائی تغذیه، مسمومیتهای ناشی از الکل، تصلب مغز و نخاع و همچنین رفع خشکی پوست مورد استفاده قرار می گیرد.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 432

Olea europaea :Oleaceae زیتون: تیره زیتون

درختی است با تنه ای راست و برافراشته و تاجی پرشاخه و گسترده با برگهای چرمی همیشه سبز به ارتفاع تا 10 متر و برگهای متقابل ساده، سرنیزه ای تا واژ تخم مرغی به رنگ سبز تیره و بدون کرک در سطح فوقانی و خاکستری یا نقره ای پوشیده از کرکهای شوره سری در سطح زیرین، گلهای معطر سفید یا سفید متمایل به زرد در گل آذین پانیکول در محور برگها یا انتهای شاخه ها و میوه سته ای گوشتی که به هنگام رسیدن سیاه رنگ می گردد و لیکن غالبا به صورت سبزرنگ مورد استفاده قرار می گیرد.

درخت زیتون ابتدا در آسیای صغیر (ترکیه) شناخته شد و اکنون در اکثر نقاطی که دارای آب و هوای مدیترانه ای هستند غرس می شود، ولی سرما را تا هشت درجه زیر صفر تحمل می کند. عده ای معتقدند وطن اصلی زیتون ایتالیاست و برخی نیز سوریه و سواحل مدیترانه غربی را زادگاه اصلی زیتون می دانند. روغن زیتون در سراسر جهان مورد استفاده است. میوه زیتون نیز به صورتهای مختلف مصرف خوراکی و درمانی دارد. می گویند درخت زیتون هزار سال عمر می کند و برخی نیز عمر این درخت را تا دو هزار سال می رسانند. این درخت بعد از چهار سال ثمر می دهد. رودبار گیلان مهمترین محل پرورش زیتون در ایران است به طوری که برای مشخص ساختن این محل از سایر نقاط

که رودبار نام دارند آنرا رودبار زیتون می نامند.

روغن زیتون غیر از مصارف خوراکی مصرف داروئی نیز دارد و مخصوصا برای لینت مزاج در طب سنتی و طب جدید تجویز می شود. روغن زیتون به دو صورت خام و پخته مصرف می شود؛ خام آن را در انواع سالادها می ریزند و در برخی از نقاط مخصوصا مناطق پرورش درخت زیتون روغن آن را برای سرخ کردن مواد غذائی به کار می برند. روغن زیتون سرشار از ویتامین «آ» و املاح معدنی مخصوصا پتاسیم است.

در طب سنتی خواص بسیاری برای زیتون ذکر شده است.

در عصاره آبی برگهای زیتون ماده ای وجود دارد که موجب کاهش فشار خون می شود. پوست درخت زیتون نیز مصارف طبی دارد و مانند پوست درخت گنه گنه تب بر است. جویدن برگ زیتون برای درمان زخمهای دهان مؤثر است. از دم کرده شاخه و برگ و میوه و ریشه زیتون برای درمان سردرد و میگرن و سرگیجه استفاده می کنند. شستشوی دهان و لثه ها با آب و نمکی که زیتون در آن پرورده شده است برای استحکام لثه ها و دندان مفید می باشد.

صمغ درخت زیتون را در طب سنتی برای تقویت حافظه و درمان سرفه های مزمن تجویز می کردند. میوه زیتون را اگر با فشار معتدلی نرم کنند، اوّلین روغنی که از آن گرفته می شود موسوم به روغن فشار اوّل یا روغن بکر و دست نخورده می باشد که برای مصارف داروئی باید منحصرا از آن استفاده شود.

اگر میوه های زیتون را قبل از روغن گیری تخمیر کنند و سپس روغن آنرا بگیرند، روغنی که از آن بدست می آید موسوم به روغن تخمیر شده می باشد و طعم آن زیاد مطبوع نیست.

بالاخره اگر تفاله های زیتون را با

آب جوش و داغ مخلوط کنند و فشار دهند، روغن پستی از آن بدست می آید که موسوم به روغن جهنّم می باشد و آن را در صابون سازی به کار می برند.

روغن زیتون داروی ضدّ سمّ است و خاصیّت آن در این مورد معروف می باشد. بدین ترتیب که وقتی خورده شود سموم را در خود حلّ کرده، به علاوه جدار روده و معده را اندود خواهد کرد تا سموم نتوانند به خون راه یابند. از خواص شگفت انگیز دیگر روغن زیتون این است که اگر صبح ناشتا خورده شود کمک به کبدهای تنبل می کند و کیسه صفرا را به فعّالیّت واداشته، از تولید و تکثیر میکروبها در امعاء جلوگیری می نماید. همچنین برای اشخاصی که از درد کبد می نالند داروی شفابخش ممتازی است.

به علاوه روغن زیتون در دفع سنگهای صفراوی، رفع یبوستهای مزمن، قولنجهای ناشی از نفریت (التهابات و ضایعات کلیوی) و مسمومیتهای ناشی از سرب مخصوصا برای کارگران چاپخانه ها که با حروف سربی سروکار دارند، بسیار مفید و مؤثّر است.[3]

کتب طبی انتزاعی (فارسی) ؛ ج 3 ؛ ص432

ز روغن زیتون برای درمان انسداد روده ناشی از یبوستهای مزمن، بیماریهائی که ایجاد التهاب در دستگاههای داخلی می نماید اثری مفید دارد؛ و بالاخره از روغن زیتون می توان در رفع آفتاب زدگی، گزش مار و حشرات استفاده به عمل آورد و حتی معتقدند که اگر به ملایمت بر روی پوست بدن مالیده شود در درمان استسقاء و آب آوردن انساج اثرات نیکو ظاهر می نماید.

در کتاب «قانون» آمده است:

«... همه نوع از روغن زیتون تن را توان بخشد. جنبش را زیاد کند.

پالاینده است ... روغن زیتون وحشی موی را نگه می دارد و نمی گذارد زود

سفید شود امّا به شرطی که هرروز استعمال کنند. روغن زیتون نارسیده وحشی، در علاج قرحه تر، قرحه خشک، گری مفید است ... روغن زیتون شسته داروی درد پی و عرق النّسا (سیاتیک) است. کسانی که نقرس دارند با روغن زیتون کهنه جای نقرس را بیندایند نفع بینند ... روغن زیتون کال با معده سازگار است ... زهرخورده اگر روغن زیت را با آب گرم بخورد با اینکه دلش

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 433

بهم می خورد ولی از قوّت سمّ می کاهد ...».

در تاریخچه استفاده درمانی از روغن زیتون چنین مندرج است که مردمان قدیم برای حفظ سلامت خود، روغن زیتون را پس از خروج از حمّام به بدن خود می مالیدند و جنگجویان نیز قبل از زورآزمائی، بدنهای برهنه خود را به روغن زیتون آلوده می کردند. در زمان حاضر روغن زیتون در فورمول عدّه بسیاری از فرآورده های داروئی مانند پمادها و فرآورده های زیبائی وارد شده است.

پوست و برگ درخت زیتون، دارای طعم تلخ و اثر مدر، مقوّی، قابض، تب بر و کم کننده فشار خون است. دو خاصیّت اخیر بیشتر در برگ زیتون وجود دارد.

بررسیهای مارتزMartz در سال 1938 نشان داد که جوشانده برگ درخت زیتون اثر قاطع، در کم کردن فشار خون دارد و چون تأثیر آن در 80 درصد از مبتلایان مثبت بوده، بدین جهت می توان از آن برای کم کردن فشار خون استفاده کرد.

میوه رسیده و یاقوتی رنگ زیتون، مقوّی معده و زهکش دستگاه گوارش است و اشتها را زیاد می کند. نیروی جنسی را تقویت می نماید. زیاده روی در خوردن میوه پرورده آن در آب نمک، باعث لاغری و بی خوابی می گردد. ضماد گوشت میوه

رسیده زیتون از پوسته پوسته شدن و شوره سر جلوگیری می کند.

ضماد میوه نارس آن جهت سوختگی از آتش و مالیدن آن با پیه و آرد گندم جهت رفع سفیدی ناخن و بخور میوه مزبور با هسته جهت تنگی نفس و امراض ریوی سودمند می باشد.

علاوه بر آنچه ذکر گردید، آب میوه زیتون نیز جهت درمان داء الثّعلب (موخوره و گری) و داء الحیه (فلس فلس شدن پوست) اثری نیکو دارد.

Onobrychis michauxii :Leguminosae نوعی اسپرس: تیره نخود

گیاهی است علفی چندساله با ساقه های متعدد به بلندی 30 تا 70 سانتیمتر، برافراشته و راست با برگهای مرکب شانه ای 4 تا 9 جفت برگچه ای تخم مرغی یا بیضوی با گلهای سفید یا سفید متمایل به زرد خوشه ای پرگل محوری یا انتهائی و میوه های نیام شبه دایره ای کرکدار پوشیده از خارهای کوتاه و تیغالی.

اسپرس در ایران دارای گونه های متعدد بوده رایج ترین آنهاOnobrychis sativa است که با نام فارسی اسپرس به سبب خاصیت علوفه ای قابل توجه آن در غالب نقاط کشت می گردد. و لیکن گونه فوق الذکر یکی از گیاهانی است که در فصل بهار در دره سفیدرود در اطراف رستم آباد تا رودبار و منجیل و عمارلو به فراوانی دیده می شود و با گلهای سفید یا سفید متمایل به زرد خود زیبائی خاصی به منطقه می دهد.

گلهای اسپرس در فاصله ماههای اردیبهشت تا اوائل تیر ظاهر می شود و چون نوش فراوان دارد زنبور عسل را به سوی خود جلب می کند. دانه های آن خاصیت معرق دارد.

Origanum vulgare :Labiatae مرزنگوش: تیره نعناع

گیاهی است علفی چندساله به بلندی حد اکثر 100 سانتیمتر و در بخش فوقانی پرشاخه، برگها دمبرگ دار یا تقریبا بدون دمبرگ، تخم مرغی، بیضوی تا گرد؛ پوشیده از کرکهای غده ای منقوط؛ گلها در چرخه های چندتائی بر روی محور گل آذین و یا اغلب گلها به صورت سنبله ای بر روی شاخه های متعدد قرار گرفته اند؛ رنگ گل اغلب سفید و گیاهی ارغوانی یا صورتی است.

گیاه فوق الذکر در استانهای گیلان و مازندران در مناطق جنگلی با نور فراوان در شیبهای صخره ای آهکی و غیر آهکی و بیشه زارها در حاشیه جاده های با شیب تند رویش می یابد. این گیاه خواص داروئی متعددی داشته در طب سنتی از آن استفاده های

متعدد به عمل می آید. سرشاخه گلدار گیاه اثر نیرودهنده داشته و در ردیف مقویهای تلخ قرار دارد چون خاصیت مدر، مقوی، مسکن اعصاب و قاعده آور و ملین دارد در بیماریهای مختلف توصیه می گردد.

مصرف دم کرده آن برای درمان سرفه، نزله های مزمن، آسم مرطوب، زردی، درد گلو، دردهای عصبی، آب آوردن انساج، تأخیر حالت قاعدگی، دردهای ماهانه زنان، ضدعفونی کننده، خلطآور و ضد تشنج به کار می رود. این گیاه در رابطه با بی اشتهائی، ناراحتیهای هاضمه یا صفراوی و اسهال مؤثر است.

Oxalis corniculata :Oxalidaceae شبدر ترشک (تورشه واش، زردگله): تیره شبدر ترشک

گیاهی است یکساله یا چندساله با ساقه های متعدد و برگهای سه برگچه ای، و برگچه های واژقلبی و عمیقا چالدار؛ گلهای زردرنگ آن به صورت منفرد یا چندتائی و چترمانند در محور برگها قرار گرفته و در حالت میوه برگشته است، میوه کپسول آن استوانه ای، کشیده و پوشیده از کرکهای متراکم می باشد.

گیاه فوق الذکر به صورت علف هرز در مناطق جلگه ای و باز استان گیلان در اطراف رشت، بندر انزلی، لاهیجان و آستارا به فراوانی می روید.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 434

Paeonia wittmanniana :Paeoniaceae گل صدتومانی: تیره گل صدتومانی

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای منشعب به ارتفاع حد اکثر 1 متر و برگهای قاعده ای متناوب دو بار سه تائی و برگهای فوقانی سه تائی یا دو بار سه تائی و گلهای عموما زرد یا کرم رنگ و درشت با پرچمهای زیاد و میوه چند برچه ای فولیکول که پس از شکوفائی زیبائی خاصی دارد.

گل صدتومانی یکی از گیاهان جنگلی شمال ایران بوده در استان گیلان در جنگلهای میان بند تا ارتفاعات مناطق مختلف از جمله اسالم- خلخال، لاهیجان- سیاهکل و دیلمان- فومن می روید.

Paliurus spina -christi :Rhamnaceae سیاه تلو (سیاتلی، سه بور، کرکت): تیره کنار

درختچه ای است خزان کننده خاردار با ساقه ای منشعب و شاخه دار و عموما سیاه رنگ به ارتفاع 2 تا 3 متر، با برگهای متناوب تخم مرغی به رنگ سبز روشن تا سبز تیره یا گوشواره ای خاردار، گلهای کوچک زرد رنگ در گل آذین گرزن تنک و میوه خشک و سخت آن کروی شکل فشرده و بالدار به رنگ زرد که پس از رسیدن قهوه ای روشن یا تیره رنگ می شود.

سیاه تلو درختچه ای است که در غالب نقاط خشک و جنگلهای مخروبه و بیشه زارها، دره های عمیق و مناطق متروکه و نقاط روشن و پرنور می روید و در استان گیلان در دره سفیدرود، در کنار جاده رشت- انزلی و آستارا و مناطق مخروبه جلگه ای دیده می شود.

این گیاه از قدیم الایام مورد شناسائی مردم بوده و از آن استفاده های درمانی به عمل می آمده است. در گذشته به عنوان قابض، مقوی، مدر و ضد نزله مصرف می شد و ریشه و برگ آن جهت درمان نزله و اسهال بکار می رفت.

میوه گیاه به طوری که در کتب علمی و داروئی جدید منعکس است، دارای اثر مدر و دفع کننده اوره اسید اوریک خون است و از آن می توان جهت کاهش کلسترول

و فشار خون و رسوبهای ادراری نیز استفاده نمود. از پوست ساقه گونه ای از سیاه تلو، در آمریکای شمالی به صورت چای استفاده می شود که به نام چای نیوجرسی شهرت دارد. به سیاه تلو در منطقه وسیعی از گیلان قره تیکان (خارسیاه) و در طوالش بورتیکان (خارزرد)، چنگل و سیه بور گفته می شود.

Papaver spp :Papaveraceae شقایقها، کوکنارها: تیره خشخاش

گیاهانی هستند یکساله، دوساله یا چندساله به ارتفاع 10 تا 90 سانتیمتر با برگهای شانه ای بریده یا شانه ای بخش و گلهای منفرد یا خوشه ای اغلب به رنگ قرمز و کاسبرگهای سریعا ریزان و میوه کپسول که حاوی دانه های بسیار زیاد می باشد. به طور کلی این دسته از گیاهان به صورت علف هرز در مزارع و باغها کنار جاده ها و پیاده روها می رویند.

اغلب سریع الرشد بوده در فصل بهار تا اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد گل و میوه داده از بین می روند. گل آنها زیبائی خاصی داشته و اغلب مورد توجه مردم قرار می گیرد.

گونه های چندی از این جنس به نامهای Papaver ,Papaver arenarium Orientale وPapaver tenuifolium در استان گیلان می رویند.

Parietaria officinalis :Utricaceae تیره گزنه

گیاهی است علفی چندساله به ارتفاع حد اکثر 100 سانتیمتر و ساقه ای راست و گاهی در بخش فوقانی شاخه دار. برگهای تخم مرغی- سرنیزه ای تا تخم مرغی یا بیضوی و گلهای فاقد گلبرگهای رنگی که به صورت خوشه ای در محور برگها قرار گرفته اند.

این گیاه خاص استانهای گیلان و مازندران بوده و در مناطق جنگلی شمال در کف جنگل، کنار نهرها و گاهی در باغها به صورت علف هرز می روید.

گیاهی است داروئی و لیکن در تمام ایران کاملا ناشناخته می باشد و در هیچ یک از عطاریها و مغازه های فروش داروی سنتی دیده نمی شود. از دم کرده سرشاخه گیاه جهت دفع کلیه بیماریهای مجاری ادرار که دارای حالت التهابی باشد می توان استفاده نمود. همچنین برای درمان ورم کلیه، کمی دفع ادرار، ورم مثانه، آب آوردن انساج و استسقاء بکار می رود.

گونه دیگری از این گیاه با نام فارسی گوش موش Parietaria judaica با ساقه های انبوه و فشرده به هم غالبا در شکاف صخره ها و در ارتفاعات مراتع،

در کنار جاده ها و مناطق دارای نور کافی می روید.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 435

Parrotia persica :Hamamelidaceae انجیلی (هیزم دار، توئی، تویه، دمیرانجیلو، دمیرآغاجی، انجول، آسوندار): تیره انجیلی

درختچه یا درختی است خزان کننده با ساقه ای عموما قهوه ای تیره یا قهوه ای متمایل به قرمز به بلندی 15 تا 25 متر با تاجی گسترده و منشعب و تنه ای که گاهی از پائین چندشاخه بوده و به طرق گوناگون درهم تنیده و به هم گره می خورد و نقشهای زیبایی را می آفرینند. برگهای آن متناوب بیضوی و گلهای کوچک آن در گل آذینی سرسان و به تعداد 2 تا 6 عدد در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. میوه کپسول چوبی آن دارای دو دانه قهوه ای رنگ شفاف و بدون کرک می باشد.

انجیلی یکی از درختان جنگلی شمال ایران بوده در استانهای گیلان و مازندران در مناطق جنگلی متروکه می روید. چون آن فاقد ارزش صنعتی است و دارای سختی و سنگینی خاصی است به طوری که در نجاری قابل استفاده نیست و فقط برای تبدیل به زغال مناسب است.

Pelargonium sp .:Geraniaceae شمعدانیها: تیره شمعدانی

گیاهانی هستند چندساله علفی با ساقه های گوشتی، راست یا رونده و پیچان و گاهی چوبی با برگهای متقابل به اشکال گوناگون و با بوی خوش، گلهای زیبا و متنوع آن با رنگهای گوناگون سفید، صورتی، قرمز، بنفش و قرمز متمایل به بنفش عموما در گل آذین دیهیم و چتری شکل محوری یا انتهائی قرار گرفته اند.

شمعدانیها در ایران گیاهانی کاشته شده هستند و در غالب نقاط سرد و معتدله سرد در حیاط منازل، باغچه ها و گلدانها کشت و پرورش داده می شوند.

در استان گیلان انواع آن را به عنوان زینتی در باغچه ها و گلدانها نگهداری می کنند. تعداد گونه های شمعدانی در جهان از 230 گونه متجاوز است و انواع دورگ و هیبرید آن نیز بسیار زیاد و متنوع است.

از معمولی ترین انواع آن در ایران می توان از شمعدانی پیچ Pelargonium

zonale شمعدانی عطری Pelargonium graveolens و شمعدانی معمولی نام برد.

Persica vulgaris :Rosaceae هلو: تیره گل سرخ

درخت یا درختچه ای است با ساقه برافراشته و راست و غالبا پرشاخه به ارتفاع حد اکثر 5 متر و شاخه های جوان بدون کرک با برگهای سرنیزه ای- بیضوی تا سرنیزه ای کشیده و گلهای ارغوانی تا قرمز، به ندرت سفیدرنگ، غالبا منفرد یا چندتائی در انتهای شاخه های کوچک و میوه شفت آبدار که عموما پوشیده از کرکهای فراوان بوده به اشکال کروی و تخم مرغی، به رنگهای خاکستری متمایل به زرد تا قرمزرنگ و با هسته ای قرمزرنگ با حفره های بسیار. ارزش اقتصادی میوه هلو بر کسی پوشیده نیست و جنبه های داروئی آن کاملا شناخته شده است.

هلو در اکثر نقاط ایران از جمله گیلان نیز کشت می گردد و یکی از میوه های پیش رس تابستانی محسوب می گردد.

پوست درخت هلو تب بر و ضد کرم بوده، گل آن مسهل و مدر است، میوه هلو ملیّن و نفاخ است. میوه آن برای بهداشت پوست مؤثّر می باشد.

Petroselinum crispum :Umbelliferae جعفری: تیره جعفری

گیاهی است دوساله بدون کرک با ساقه ای راست و به ارتفاع 50 تا 80 سانتی متر و برگهای شانه ای بدون کرک با قطعات واژ تخم مرغی- گوه ای تا سرنیزه ای- خطی با لوبهای عمیق و غالبا معطر.

گلهای زردرنگ این گیاه در گل آذینی چتری در انتهای شاخه ها قرار گرفته اند.

این گیاه در نقاط مختلف ایران کشت می شود. در استان گیلان نیز وارد زراعت شده و اغلب در باغچه ها و مزارع کشت می گردد و به عنوان یکی از سبزیهای خورشتی مصرف می گردد.

ریشه جعفری اثر مدر و اشتهاآور دارد. جوشانده ریشه و به طور کلی تمام قسمتهای گیاه در موارد آب آوردن انساج، خیز عمومی بدن، سنگ کلیه، اختلالات دستگاه هضم، نفخ، زردی، بیماریهای کبد، طحال، تنگی نفس، ترشحات زنانگی، قطع حالت قاعدگی در زنان جوان و

بیماریهای جلدی مصرف می گردد. میوه جعفری خواصی شبیه ریشه آن دارد. له شده گیاه در رفع انسداد مجاری شیر، ضرب خوردگی و خون مردگی بکار می رود.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 436

Phaseolus vulgaris :Leguminosae لوبیا: تیره نخود

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای برافراشته یا بالارونده و پیچان با برگچه های تخم مرغی تا تخم مرغی- دایره ای. نوک دراز. دارای گلهای سفید، صورتی یا ارغوانی پروانه آسای خوشه ای و میوه نیام با دانه های متعدد.

لوبیا یکی از گیاهان زراعی بوده، در غالب نقاط ایران به خصوص گیلان و مازندران کشت می گردد. و آن را به صور مختلف تازه با نام لوبیا سبز، کنسرو، دانه های رسیده و ... مصرف می کنند. میزان مواد غذائی و پروتئین موجود در لوبیا بسیار زیاد است. میوه سبز لوبیا، ساقه و دانه نارس آن اثر مدر و معالج بیماری قند دارد. از جوشانده نیام لوبیا می توان در موارد آب آوردن انساج، روماتیسم مزمن، سیاتیک، نقرس، بیماریهای کلیه و مثانه، ورم حاد و مزمن مفاصل و دانه های جلدی نیز استفاده کرد. در معالجه بیماریهای قلب و گردش خون، تیفوئید، آلبومینوری زنان باردار و در کلیه بیماریهای مزمن مجاری ادرار، حتی سنگ کلیه و نقرس نیز قابل استفاده می باشد.

Physalis alkekengi :Solanaceae عروسک پشت پرده، کاکنج: تیره سیب زمینی

گیاهی است علفی چندساله با ساقه های زیرزمینی خزنده و رونده و ساقه ای ساده یا شاخه دار راست به ارتفاع 30 تا 90 سانتیمتر با برگهای تخم- مرغی کامل دمبرگدار و گلهای سفید رنگ محوری و منفرد کوچک با میوه ای سته ای نارنجی قرمزرنگ شفاف که در پوسته ای مشبک و شفاف شبه کروی به رنگ قرمز یا نارنجی متمایل به قرمز دربرگرفته می شود و از رشد کاسبرگ به وجود می آید.

عروسک پشت پرده در ایران به ویژه در استانهای گیلان و مازندران و مناطق جنگلی و حاشیه رودها می روید و گاهی به صورت علف هرز در باغها و نهالستانهای دارای خاک نسبتا خوب دیده می شود.

کاکنج یا عروسک پشت پرده در طب

سنتی دارای مصارف داروئی بوده و کاربردهای گوناگونی برای آن نوشته اند. میوه گیاه اثر مدر و ملیّن دارد؛ برگها و ساقه و کاسه گل آن در ردیف داروهای مقوی قلب و تصفیه کننده خون می باشد، مصرف آن را در رفع خیز عمومی بدن ناشی از آلبومینوری، بیماریهای سخت کلیه و مثانه، سنگ کلیه، استسقاء، نقرس و یرقان توصیه می نمایند. از ضماد برگ آن در استعمال خارجی به عنوان نرم کننده پوست و ناراحتیهای جلدی استفاده می شود.

قسمت مورد استفاده این گیاه، میوه آن است، ولی از برگها و دانه های آن نیز استفاده می توان کرد. میوه آن سرشار از ویتامین «ث» می باشد و تقریبا دو برابر لیمو ترش ویتامین «ث» دارد. علاوه بر آن، دارای جوهر لیمو و قندهای گوناگون نیز می باشد.

ابو علی سینا در خاصیت کاکنج در کتاب «قانون» می نویسد: «افشره آن در معالجه قرحه (زخم) و از میان بردن چرک و ریم گوش و نرم کردن سختیهای کهنه شده ناصور (ناسور) سودمند است.»

صاحب کتاب «قرا بادین کبیر» نیز ضمن تأئید نظرات ابو علی سینا به خاصیت مخدر این گیاه اشاره کرده می نویسد: کاکنج منوم در تخدیر، قوی تر از خشخاش منوم است و در جای دیگر آن را در اخراج صفرا و اقسام کرم معده مفید ذکر کرده و عصاره میوه این گیاه را در درمان بواسیر نافع دانسته است.

در برگهای کاکنج ماده تلخی وجود دارد و از میوه و کاسبرگهای آن یک ماده رنگین استخراج می کنند. همچنین میوه این گیاه، ملیّن، برگ و ساقه و کاسبرگهای آن مقوی و تصفیه کننده خون و از داروهای مؤثر برای ورم حاصل از پیدایش آلبومین در ادرار است. به اعتبار نوشته

ابن سینا قرحه مجرای بول را مداوا می کند. علاوه بر آنچه ذکر گردید کاکنج در علاج برونشیت، ضعف نفس، تنگی نفس، یرقان، استسقاء و نقرس مفید می باشد، اما مصرف زیاد آن مرگ آور و کشنده است.

Phytolacca americana :Phytolaccaceae سرخاب کولی: تیره سرخاب کولی

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای دارای شاخه های فراوان و معمولا قرمزرنگ به بلندی حد اکثر 3 متر و برگهای دمبرگدار، سبزرنگ تخم مرغی- سرنیزه ای با رگبرگهای کاملا مشخص و گلهای فاقد گلبرگ سبز، صورتی یا ارغوانی شونده آن در خوشه های انتهائی قرار گرفته اند؛ میوه سته ای آبدار آن در ابتدا قرمز و پس از رسیدن سیاه رنگ می گردند.

سرخاب کولی یکی از علفهای هرز مناطق جلگه ای استان گیلان بوده و غالبا بر روی خاکهای دست دوم و جابجا شده رشد می نماید، از این گیاه برای رنگ آمیزی الیاف پارچه ها استفاده می شود.

سرخاب کولی اثرات سمی و خطرناکی داشته اندامهای مختلف آن در طب سنتی به میزان و مقیاس بسیار کم و بااحتیاط به کار می رود. میوه این گیاه اثر مسهلی و اعضاء مختلف آن مانند ریشه اثر قی آور دارد. مؤثرترین قسمت گیاه

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 437

ریشه آنست ولی برگ و میوه گیاه نیز مانند ریشه اثر قی آور دارد. از سرخاب کولی برای درمان سوء هاضمه، اسکوربوت، سیفلیس، دانه های جلدی مزمن، بواسیر و به خصوص روماتیسم مزمن استفاده می کنند. به علاوه این گیاه دارای کاربردهای متعدد دیگر است که مهمترین آنها خاصیت ضد کرم و «دیس منوره» (عسر الطمث) است که به آن قاعدگی دردناک هم می گویند، زیرا قاعدگی گاهی با درد شدید همراه می گردد.

مصرف ریشه گیاه سرخاب کولی یا هریک از قسمتهای دیگر این گیاه باعث مرگ اطفال و نیز

موجب مسمومیت افراد بالغ می گردد. اثرات سمی آن، با عوارض گوارشی و کم شدن تنفس ملاحظه شده است. عصاره گیاه مزبور خاصیت سرطان زائی دارد. ازاین رو هنگام کار کردن با آن باید از دستکش استفاده کرد و به این جهت کاربرد این گیاه، از سوی بعضی متخصصان و اهل فن، چه به عنوان گیاه داروئی و چه به عنوان گیاه زینتی در گلدان، به طور جدی ممنوع و خطرناک اعلام گردیده است. به سرخاب کولی در صومعه سرا و اطراف آن قرمز دانه گویند.

Pimpinella affinis :Umbelliferae تره تیزک باغی (شاله جعفری): تیره جعفری

گیاهی است علفی دوساله یا چندساله با ساقه ای راست و پرشاخه در بخش فوقانی، به ارتفاع حد اکثر 60 سانتیمتر و برگهای طوقه ای و قاعده ای با دمبرگ بلند و یک بار شانه ای با قطعات تخم مرغی- گرد و برگهای ساقه ای با قطعات کامل یا خطی و گلهای سفید این گیاه در گل آذینی چتری با شعاعهایی به تعداد 15 تا 25 عدد قرار گرفته اند.

گیاه فوق الذکر غالبا به صورت علف هرز در مزارع یا چمنزارها و باغها و بیشه زارها می روید.

Plantago lanceolata :Plantaginaceae کاردی: تیره بارهنگ

گیاهی است علفی چندساله به بلندی تا 45 سانتیمتر و بدون ساقه، برگهای سرنیزه ای- تخم مرغی، سرنیزه ای یا سرنیزه ای باریک، کامل یا با دندانه های نامنظم بدون دمبرگ یا دمبرگدار، غالبا طوقه ای با رگبرگهای کاملا برجسته و موازی. در این گیاه ساقه گل دهنده وجود ندارد بلکه گل آذین سنبله ای آن که شبیه دم گربه می باشد بر روی دمگل بلندی که از میان برگهای طوقه ای بیرون می آید قرار دارد.

این گیاه به صورت علف هرز در غالب نقاط استان در کنار دریا، چمنزارها، زمینهای مرطوب، حاشیه نهرها، کنار جاده ها و مناطق رها شده می روید.

ریشه و برگ و دانه گیاه کاردی اثر قابض و تصفیه کننده خون دارد و در رفع ناراحتیهای آسم، ورم مخاط دهان و درد دندان و گوش مؤثر است.

Plantago major :Plantaginaceae بارهنگ (بارتنگ، جرغول، چرغول، خرغول و رماج): تیره بارهنگ

گیاهی است علفی به بلندی حد اکثر 50 سانتیمتر، فاقد ساقه ای مشخص با برگهای طوقه ای بیضوی- تخم مرغی تا تخم مرغی- گرد. گل آذین سرسان و فاقد برگ آن به طول 3 تا 30 سانتیمتر دارای گلهای متعددی است که به صورت تنک نسبتا جدا از یکدیگر بر روی محور سنبله قرار گرفته اند.

گیاه فوق در اغلب مناطق استان در کنار نهرها و رودخانه ها، پیاده روها و مراتع و باغها دیده می شود و با نام فارسی بارهنگ کاملا شناخته شده است.

کاربردهای داروئی آن برای همگان شناخته شده است.

ریشه، برگ و دانه بارهنگ اثر قابض و نرم کننده دارد و از آنها به عنوان تصفیه کننده خون، آرام بخش و رفع تحریکات در نزله های مزمن برونشها، نزله های مجاری ادرار و دستگاه هضم، رفع ناراحتیهای آسم مرطوب، اسهالهای ساده، ورم مخاط دهان، درد دندان و درد گوش استفاده می شود، جوشانده گیاه کامل به عنوان یکی از بهترین داروها جهت

نزله های مزمن ششی و برای دفع ناراحتیهای دستگاههای تنفسی کودکان مورد استفاده قرار می گیرد.

فرآورده های بارهنگ در رفع خونرویهای ریوی، وجود خون در اخلاط، بیماریهای کبدی، زردی و استفراغ و احساس سوزش در مری اثر قاطع دارد.

جوشانده دانه بارهنگ در رفع بیماریهای التهابی کلیه و مثانه مخصوصا وجود خون در ادرار مؤثر می باشد. اگر برگ تازه بارهنگ به مدت چند ساعت در آب جوشیده قرار گرفته و روی زخمهای باز گذاشته شود زخمها را از آلودگی حفاظت کرده به سرعت التیام می بخشد، بارهنگ داروی مناسبی برای درمان ناراحتیهای مجاری تنفسی است و در درمان سرفه، سیاه سرفه، گرفتگی صدا و ترشحات برونشها مؤثر است. قرار دادن برگ تازه و له شده بارهنگ

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 438

در محل گزیدگی زنبور عسل و پشه درد آن را تسکین می دهد.

Plantago psyllium :Plantaginaceae اسفرزه: تیره بارهنگ

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای راست و پرشاخه به ارتفاع حد اکثر 35 سانتیمتر با برگهای متقابل غشائی یا کاغذی سرنیزه ای- خطی، گلهای کوچک بدون گلبرگ در گل آذین سنبله ای متراکم و پرگل با میوه کپسول حاوی یک یا دو دانه قهوه ای رنگ

اسفرزه به صورت علف هرز در مزارع و زمینها و تپه های شنی ساحلی رشد می نماید. گونه های چندی ازPlantago یا اسفرزه به مصرف داروئی می رسند که علاوه بر گونه فوق الذکر می توان ازP .ciliata وPlantagoovata هم نام برد که در دره سفیدرود، اطراف رستم آباد، منجیل، رودبار و شنهای ساحلی بین رشت و انزلی و اطراف بندر انزلی می روید.

از برگ گیاه در طب سنتی به عنوان التیام دهنده زخم و جراحات استفاده می شود. دانه گیاه اثر ملیّن دارد زیرا پس از جذب آب ورم کرده و به طور

مکانیکی موجبات لینت و سهولت دفع را فراهم می کند. دانه گیاه برای رفع یبوستهای مقاوم، نزله های مزمن، دیسانتری، اسهالهای ساده، بیماریهای ناشی از التهاب کلیه و مثانه و خون ریزی ریه بکار می رود. در صنعت از لعاب دانه گیاه برای آهار پارچه استفاده می شود.

در استعمال خارجی لعاب دانه گیاه را برای درمان ورم چشم بکار می برند.

Platanus orientalis :Platanaceae چنار: تیره چنار

درختی است با تنه ای راست و ضخیم به بلندی حد اکثر 30 متر و قطر 2 متر دارای برگهای پنجه ای پهن و بزرگ و گلهای کپه ای، سرسان و آویزان. تنه چنار در انتها پرشاخه است.

این درخت در ایران دارای جنبه تقدس بوده، اغلب در کنار امامزاده ها، مساجد، قبرستانها کشت می گردد. بیشتر به صورت کشت شده در کنار جویبارها در دره های عمیق دارای خاکهای رسوبی و غنی، کنار رودها و خیابانها و پیاده روها کشت می گردد و ندرتا به صورت خودرو دیده می شود.

اگرچه چنار در استان گیلان به صورت خودرو و طبیعی دیده نمی شود، اما در سالهای اخیر در اغلب مناطق در کنار خیابانها کشت گردیده است.

چوب چنار در نجّاری، صنایع قالب سازی، مبل سازی، تهیه تخته و الوار مصرف دارد.

Polygonatum polyanthemum :Liliaceae شقاقل، مهر سلیمان: تیره لاله

گیاهی است علفی چندساله با ساقه های زیرزمینی افقی و خزنده و ضخیم و ساقه هوایی ساده به ارتفاع 15 تا 65 سانتیمتر با برگهای متناوب تخم مرغی پهن یا باریک یا بیضوی. گلهای سفیدرنگ آن در محور برگها به تعداد 1 تا 4 عدد با دم گلی بلند به صورت آویزان قرار گرفته و میوه های سته ای آن آبی متمایل به سیاه می باشد.

شقاقل در مناطق جنگلی یا بیشه زارها و مراتع ارتفاعات بالای استانهای شمالی ایران رشد کرده ریشه های ضخیم آن (ساقه های رونده) که دارای گره های بسیار است توسط مردم جمع آوری شده به مصرف تهیه مربا می رسد.

شقاقل مدر بوده و در معالجه بیماری قند (دیابت) مؤثر است.

Polygonum spp .:Polygonaceae علف هفت بندها: تیره علف هفت بند

گیاهانی هستند یکساله تا چندساله دائمی و گاهی درختچه ای و بالارونده که به سبب بندبند بودن ساقه آنها که عموما به وسیله گوشواره ای لوله ای دربرگرفته می شود به این نام شهرت یافته اند. عموما فاقد گلبرگ بوده و کاسه گل آنها در انتها رنگی شده شبیه گل به نظر می رسد، میوه فندقه ای آنها سه گوشه یا عدسی شکل بوده و توسط گلپوش پوشیده شده اند.

علفهای هفت بند از نظر نوع گل آذین و برگها به دو گروه تقسیم می شوند:

یک گروه دارای گلهای خوشه ای و انتهائی و برگهای پهن و عموما رطوبت- پسند و دیگر گروه دارای گلهای پراکنده و تنک که عموما در محور برگها قرار گرفته و برگهای کوچک و خشکی پسند دارند.

علف هفت بندها در استان گیلان دارای پراکنش و تنوع زیاد بوده از مشهورترین گونه های دارای برگهای پهن آن می توان Polygonum convolvulus را نام برد. که بالارونده و پیچنده است و اطراف بندر انزلی و در مناطق جلگه ای جنگلی با نور کافی می روید. گونه دیگری به نام Polygonum hydropiper

در صورت تر بودن و باران خوردن پس از تماس با بدن ایجاد سوزش ملایمی می نماید و احتمالا آن را کره گزنه یا فلفل آبی گویند. گونه های دیگری از علفهای هفت بند به نامهای Polygonum lapathifolium و

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 439

Polygonum persicaria

عموما در مناطق مرطوب حاشیه باتلاقها، مردابها، نهرها، جویبارها و رودها می رویند. از علفهای هفت بند دارای برگهای کوچک اغلب خشکی پسند می توان به گونه های Polygonum aviculare وPolygonum hyrcanicum اشاره نمود.

گونه Polygonum baldschuanicum که حالت درختچه ای و پیچنده و بالا- رونده دارد به عنوان پرچین بر روی نرده ها و دیوارهای کنار باغها و باغچه ها کشت می گردد. بعضی از گونه های علف هفت بند دارای ارزش داروئی بوده و در طب سنتی مورد استفاده قرار می گیرند. از برگهای جوان Polygonum aviculare در فصل بهار به عنوان سبزی صحرائی استفاده می شود، سرشاخه های آن قابض و بندآورنده خون است و از آن برای متوقف کردن خونریزیهای داخلی و خارجی علیه ترشحات معده و اسهالهای سخت استفاده می شود. جوشانده این گیاه محرک دستگاههای ترشحی بدن بوده و برای کاهش ناراحتیهای کلیوی یا کبدی و دیگر اعضاء بکار می رود.

گونه ای که در تماس با بدن ایجاد سوزش ملایم می نماید وPolygonum hydropiper نام دارد دارای خواص زیادی است. خواص مزبور که ذیلا به آنها اشاره می شود در سایر گونه ها نیز کم وبیش وجود دارد.

در اعضای مختلف این گیاه یک ماده بندآورنده خون که حالت گلوکزیدی دارد توسطA .Steinberg در سال 1939 میلادی کشف گردید. علاوه بر آن ترکیبات دیگری نظیر یک ماده تلخ و غیر محلول در آب، یک الکالوئید بدون اثر درمانی، اسیدهای آلی مختلف و همچنین تانن، نیترات پتاسیم، گلوکز، اسانس و در ریشه

گیاه یک اکسی متیل آنتراکینون نیز یافت می گردد.

گفته می شود احتمالا مردمان ماقبل تاریخ از آن به عنوان چاشنی اغذیه استفاده می کردند. دیوسکوریدوس در قرن اول میلادی، ریشه این گیاه را عاری از اثر درمانی، ولی گرد برگ آن را قابل استفاده در اغذیه ذکر کرده است. وی برای برگهای تازه و دانه آن نیز اثر رفع خون مردگیها و آماسهای مقاوم به صورت قرار دادن بر روی عضو، قائل بوده است. جالینوس حکیم نظیر اختصاصات مزبور را برای این گیاه قائل بود. در قرون وسطی توجهی زیادتر از آنچه که ذکر شد به این گیاه نگردید فقط بعضی محققین مانندParacels آن را در درمان سیفلیس مفید می دانستند. در سال 1858 میلادی و بعد از آن، دانشمندان مختلف مخصوصا روسها، ترکیب شیمیائی و تأثیر گیاه را در درمان بیماریها بررسی کرده موارد مختلف درمانی در آن یافته اند.

بررسیهای مکرر محققان نشان داد که این گیاه دارای اثر بندآورنده خون است و دارای خاصیت مدر، نیرودهنده، التیام دهنده و قرمزکننده پوست بدن نیز می باشد.

با مصرف 30 تا 40 قطره عصاره این گیاه (3 مرتبه در روز) نتایج بسیار مفید در رفع اخلاط خونی، خونرویهای معدی، بواسیر، خونرویهای رحمی، همچنین خونرویهای ناشی از وجود فیبروم به دست آمده است. کامینسکایاA .Kaminskaia در سال 1914 میلادی توانست با مصرف آن، نتایج سریعی در جلوگیری از خونرویهای نامنظم زمان یائسگی، فیبروم و نظائر آن به دست آورد. دانشمندان دیگر عموما به این نتیجه رسیدند که مصرف آن نه تنها خونرویها را بند می آورد بلکه درد و ناراحتی را نیز آرام می کند. از این نظر متفقا مصرف آن را به جای Hydrastis توصیه کردند. دکتر لکلرک نیز

اثر بندآورنده خون را در گیاه تأئید کرد، ولی آن را علت تنگ شدن مجاری عروق نیز دانست. این دانشمند نتایج مفیدی از آن در رفع بواسیر و واریس به دست آورد. در بعضی نواحی از این گیاه به علت دارا بودن اثر مدر، در مواردی که کلیه حالت التهاب و ورم نداشته باشد استفاده به عمل می آید. به علت دارا بودن اثر قرمزکننده پوست بدن نیز می توان از آن در رفع دردهای عصبی، رماتیسمی و درد کمر استفاده کرد. جوشانده غلیظ آن در آب، می تواند به صورت غرغره، در رفع آفت، آنژین، زخم مجرای بینی و غیر آنها نتایج شفابخش بدهد. اگر پنبه آلوده به شیر گیاه در حفره دندان قرار گیرد، درد دندان را در مراحل پیش نرفته، تسکین می دهد و عقیده کلی مردم نیز بر این است که اگر برگهای پخته شده آن حتی از خارج بر روی گونه گذاشته شود، همین اثر تسکین دهنده را ظاهر می سازد.

Populus spp .:Salicaceae تبریزیها، صنوبرها: تیره بید

درختانی هستند خزان کننده و سریع الرشد با ساقه های پرشاخه و تاجی چتری یا ساقه هائی عاری از شاخه و کاملا مخروطی شکل به بلندی 10 تا 30 متر با برگهای عموما قلبی شکل و بدون کرک.

این درختان عموما در مناطق پرآب و دارای آب تحت الارضی بالا رویش می یابند به طوری که در اغلب نقاط ایران در کنار رودها و جویبارها کشت می گردند و از نظر تأمین چوب برای کارخانه های کاغذسازی، کبریت سازی نئوپان و تهیه تخته و چوبهای ساختمانی اهمیت ویژه ای دارند.

در استان گیلان گونه های چندی از جمله: پده Populus euphratica ، تبریزی یا صنوبرPopulus nigra و شالک Populus caspica رویش می یابند و به تازگی بر روی واریته ها و نژادهای

گوناگون خارجی از جمله صنوبر لرزان Populus tremula و صنوبر آمریکائی Populus euramericana کارهای قابل توجهی انجام گرفته است.

Portulaca oleracea :Portulacaceae خرفه: تیره خرفه

گیاهی است یکساله گوشتی و افشان با ساقه ای برافراشته یا راست با ارتفاع 5 تا 20 سانتیمتر و برگهای متناوب در پائین و اغلب متراکم در بالا، بیضوی- واژ تخم مرغی شکل. گلهای کوچک و زردرنگ آن در گل آذین گرزن 3 تا 6 تائی و بدون دم گل و میوه آن کپسول شکوفای درپوشی (مجری) است که بذرهای متعددی دارد.

خرفه عموما به صورت علف هرز در مزارع زراعی و آیش رشد می نماید.

در استان گیلان نیز عموما یکی از علفهای هرز مزارع، باغچه های حیاط منازل، حاشیه پیاده روها و گاهی باغها می باشد. این گیاه دارای ارزش داروئی بوده و ساقه و برگ جوان آن گاهی برای تهیه ترشی بکار می رود و در گیلان در

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 440

اوائل بهار مردم آن را به صورت سبزی صحرائی می خورند.

خرفه دارای اثر مدر، ضد اسکوربوت، تب بر، تصفیه کننده خون و تسکین دهنده تشنگی است. در رفع التهابهای دستگاه گوارش و دفع ادرار به صورت خام یا پخته مصرف می گردد، برای دفع ترشی معده بسیار مفید است و در موارد اخلاط خونی، سرفه های مقاوم، بی خوابی و خونروی در فواصل قاعدگی مورد استفاده قرار می گیرد، قرار دادن برگهای له شده آن بر روی سوختگی و میخچه مؤثر است.

Potamogeton spp .:Potamogetonaceae بارهنگهای آبی: تیره بارهنگ آبی

گیاهانی هستند آبزی و با ساقه های رونده استوانه ای یا شبه استوانه ای و گاهی اوقات فشرده و تخت به طول یک متر یا بیشتر با برگهای شناور یا غوطه ور متناوب به اشکال گوناگون خطی و باریک، قاشقی، تخم مرغی یا بیضوی با دمبرگی بلند و در قاعده غلاف دار. گلهای کوچک آن به صورت سنبله ای بر روی دم گل آذینی بلند و محوری قرار گرفته اند.

بارهنگهای آبی در مناطق

دارای آب راکد یا با جریان ملایم می رویند. در گیلان نیز گونه های چندی در مرداب انزلی و سایر برکه ها و آبگیرها می رویند که عبارتند از:

Potamogeton crispus/ Potamogeton Pectinatus

potamogeton lucens/ potamogeton Perfoliatus

Potamogeton nodosus

Potentilla reptans :Rosaceae تیره گل سرخ

گیاهی است چندساله، گسترده روی سطح زمین با ساقه های رونده و ساقه گل دهنده ای که تا یک متر می رسد، و برگهای آن پنجه ای و 5 برگچه ای واژ- تخم مرغی تا واژ تخم مرغی کشیده به رنگ سبز روشن بوده و گلهای زردرنگ آن به صورت منفرد در محور برگها قرار گرفته اند.

این گیاه در گیلان بیشتر در کنار نهرها و مناطق سایه و مرطوب، کف جنگلها، کنار مردابها و در باغها و مزارع به صورت علف هرز دیده می شود.

انواع Potentilla spp . در اکثر نقاط ایران اعم از کوهستانی، صخره ای، جلگه ای و جنگلی و مرتعی پراکنده اند. در گیلان نیز گونه های چندی علاوه بر گونه فوق الذکر وجود دارند که اسامی علمی آنها بدین قرار است:

Potentilla adscharica/ Potentilla micrantha

Potentilla aucherana/ Potentilla pedata

Potentilla gilanica/ Potentilla petraea

Potentilla lignosa/ Potentilla supina

Potentilla meyeri

این گیاهان در مناطق کوهستانی و ارتفاعات مرتعی استان در اطراف ماسوله، رودبار، اسپیلی و ارتفاعات کوه دالک می رویند. از آنها برای تقویت عمل دستگاه هضم استفاده می شود، ریزوم، برگ و حتی کلیه قسمتهای گیاه به عنوان تصفیه کننده خون و درمان اسهال و درد گلو بکار می رود.

Primula spp .:Primulaceae پامچالها: تیره پامچال

گیاهانی هستند علفی چندساله و غالبا بدون ساقه با برگهای طوقه ای ساده و بدون بو با گلهائی به رنگهای مختلف سفید، زرد، قرمز تا بنفش که به صورت منفرد یا کپه ای و فراهم و غالبا چتری شکل در انتهای دم گلی بلند و فاقد برگ (گل آذین ساقه عریان) قرار گرفته اند.

پامچالها در مناطق مرطوب جنگلی دارای نور نسبتا فراوان می رویند و از گیاهان پیش رس و بهاره محسوب می گردند.

در گیلان در اواخر اسفند یا اوائل فروردین به فراوانی در کف جنگلها می رویند و زیبائی خاصی دارند. گونه های چندی از

آنها در مناطق مختلف جنگلی استان پراکنش خاصی دارند که عبارتند از:Primula ,Primula auriculata heterochroma وPrimula macrocalyx .

انواع اصلاح شده آنها در باغچه ها و پارکها به عنوان گیاه زینتی کشت می شوند. برای ریشه و گل پامچال مصارف گوناگون در طب سنتی بیان شده است.

ریشه پامچال را به صورت جوشانده برای دفع کرم و گلهای آن را به عنوان داروئی مؤثر می توان برای درمان برونشیت، سرفه های مزمن و زکامهای مغزی به کار برد. دم کرده گل پامچال گریپ را درمان کرده ناراحتی برونشها را برطرف می سازد. همین دم کرده مقوّی و تب بر است. اطباء قدیم معتقد بودند کسانی که مبتلا به سردردهای شدید نیمه سر (میگرن) و دل به هم خوردگی می شوند اگر از آن مصرف کنند به زودی بهبودی محسوسی را در حال مزاجی خود احساس می نمایند. همچنین جوشانده گرد ریشه پامچال برای معالجه برونشیت، سیاه سرفه و سینه پهلو و امراض مجاری ادرار نافع است. برای درمان و معالجه ورم کوفتگی که در اثر ضربه ای به بدن وارد می شود و خون مردگی ایجاد می کند کمپرس جوشانده ریشه پامچال بسیار مفید است.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 441

Prosopis farcta :Leguminosae جغجغک: تیره کهور

درختچه ای است خاردار با برگهای دوبارشانه ای و برگچه هائی مستطیلی- شکل و گلهای خوشه ای متراکم زردرنگ، دارای میوه نیام متورم ناشکوفای تخم مرغی تا مستطیلی خمیده به رنگ قهوه ای تیره.

جغجغک درختچه ای است که به صورت خودرو در اغلب نقاط ایران، در مزارع آیش، در کنار جاده ها و دامنه های کوهستانی می روید و در استان گیلان نیز در دره سفیدرود اطراف رودبار و منجیل و عمارلو دیده می شود.

Prunus spp .:Rosaceae گوجه ها، آلوچه ها: تیره گل سرخ

درختان یا درختچه هائی هستند خاردار یا بدون خار و خزان کننده با ساقه ای به ارتفاع حد اکثر 5 متر و غالبا سیاه رنگ و برگهای تخم مرغی- سرنیزه ای یا واژ تخم مرغی یا بیضوی، دارای گوشواره های خاری یا انتهای شاخه هائی که به خار تبدیل شده است.

گوجه ها در استان گیلان به صورت خودرو و در جنگلهای تخریب یافته و بیشه زارها با نور کافی رشد می نمایند و یکی از گیاهان شهددار منطقه محسوب می شوند. به طوری که در فصل بهار مورد علاقه فراوان زنبور عسل می باشند.

میوه گوجه برای عموم شناخته شده است و غالبا به صورت تازه و رسیده و گاهی خشک آن مورد مصرف قرار می گیرد.

از گونه های مهم آن می توان از آلوچه یا گوجه خودروی جنگلی با نام سورخه آلوچه Prunus spinosa وPrunus divaricata و نوع اصلاح شده و کاشته شده در باغها با نام علمی Prunus domestica نام برد. ارزش داروئی و غذائی گوجه بر کسی پوشیده نیست.

Pterocarya fraxinifolia :Juglandaceae لرگ: تیره گردو

درختی است به ارتفاع حد اکثر 25 متر و تنه ای که به قطر 8/ 1 متر نیز می رسد. پوست تنه دارای شیارهای عمیق بوده و در انتها دارای شاخ و برگ فراوان و تاجی تقریبا کروی- مخروطی است. برگهای گیاه شانه ای مرکب با برگچه های متقابل تخم مرغی- مستطیلی تا مستطیلی- سرنیزه ای نوک تیز است. میوه این درخت فندقه بالداری است که در طول خوشه ای به طول 20 تا 35 سانتیمتر قرار گرفته است.

لرگ یکی از درختان جنگلی مناطق گیلان و مازندران است که در مناطق جلگه ای و تا ارتفاع حدود 500 متر از سطح دریا رویش می یابد. در استان گیلان در مناطق سیاهکل، اطراف رشت و لاهیجان، فومن و صومعه سرا تا آستارا دیده می شود.

Pteropyrum olivieri :Polygonaceae پرند: تیره علف هفت بند

درختچه ای است به بلندی حد اکثر یک متر و پرشاخه و شکننده و برگهای دسته ای و گروهی و تقریبا دائمی و کم وبیش گوشتی و شبه دایره ای تا واژ- تخم مرغی- قاشقی شکل و لبه ای تقریبا برگشته. گلپوش سفیدرنگ آن به صورت خوشه ای در انتهای شاخه ها قرار گرفته و میوه های بالدار قرمزرنگ آن که عموما غشائی و دو لوبه می باشند در فصل بهار و اوائل تابستان زیبائی خاصی به آن می دهد.

پرند در ایران دارای دو گونه P .aucheri وP .olivieri است که عموما در

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 442

بستر آبراهه های غیر دائمی و مناطق خشک دامنه ای کوهستانها رویش می یابند و گاهی نیز با نام غلط کاروان کش نامیده می شوند؛ و لیکن در استان گیلان فقط گونه P .olivieri در دره سفیدرود اطراف منجیل و رودبار و رستم آباد در دامنه های کوهستانی منطقه دیده می شود.

Punica granatum :Punicaceae انار (تورشه انار، انار ترش): تیره انار

درخت یا درختچه ای است خزان کننده و خاردار، گاهی بدون خار به بلندی 2 تا 5 متر و برگهای چرمی متقابل، ساده، سرنیزه ای تا واژ تخم مرغی، بدون کرک و کامل و گلهای منفرد، انتهائی، نر و ماده و منظم، قرمز خونی به ندرت سفیدرنگ.

درختچه انار یکی از گیاهان خودروی منطقه خزری (گیلان و مازندران) بوده و غالبا در کنار جاده ها، بیشه زارها، شیبهای آهکی، تپه های شنی ساحلی دیده می شود. انار درختی است بسیار زیبا با گلهای قرمزرنگ و میوه لذیذ که دارای ارزش داروئی بسیار می باشد. رب انار ترش یکی از چاشنیهائی است که به همراه غذا مصرف می گردد. کلیه قسمتهای درخت انار تانن فراوان و اثر قابض نسبتا قوی دارد. پوست ریشه آن بهترین دافع کرم کدو و انگلهای دیگر می باشد.

گل انار به صورت دم کرده یا جوشانده برای

رفع اسهالهای ساده، خونرویهای ساده، ترشحات ساده مواد مخاطی، ترشحات زنانگی و به صورت غرغره برای رفع ورم لوزه بکار می رود. برگ انار خشک یا تازه، تیزان مطبوعی می دهد که برای درمان ضعف اعمال معده، کمی اشتها، حالت تهوع، ضعف عمومی، کم خونی، کم خونی دختران جوان، دفع حالت خستگی عمومی، میگرن و حالت اسهالی مزمن مؤثر است. پوست انار نیز تانن بسیار دارد. آب انار اثر مدر و مفرح دارد؛ مصرف رقیق شده آن با آب در بیماریهای مجاری ادرار، بیماریهای التهاب دستگاههای مختلف بدن و عدم ترشح کافی صفرا توصیه می گردد.

مواد غذائی در انار کم است ولی سرشار از ویتامینهای آ، ب، ث و ای است و به قدری آهن و فلزات مفید دیگر دارد که هضم آن را سنگین می کند و بدین لحاظ نفّاخ به نظر می رسد که البته با سنگینی و نفخ سایر میوه ها فرق کلی دارد و به طور سریع پراکنده می شود. هضم آب انار به مراتب دشوارتر از خوردن دانه های انار با هسته می باشد. زیرا مغز هسته دانه های انار کمی ملیّن است و پوست سخت آن روده ها را پاک می کند. آب میوه انار دارای قند تانن و یک ماده مفید به نام مانانتین است که از دوستان کبد است و آن را پاک و در نتیجه رنگ رخساره را باز می کند. انار به رشد اطفال کمک می کند و اعصاب را تقویت می نماید. با داشتن ویتامین ب 6 ضد استفراغ و درمان ویار زنان باردار است.

اگر زنی هنگام بارداری رب انار بخورد علاوه بر جلوگیری از ویار، به تقویت جنین و رشد آینده طفل هم کمک خواهد کرد. انار خون ساز است و خون موجود

در بدن را نیز تصفیه می کند.

انار بر ادرار می افزاید و غرایز جنسی را تقویت می کند. دانه های جنگلی انار که به ناردان معروف است، در معالجه اسهال شهرت فراوان دارد. خوردن آب انار شیرین برای درمان یرقان بسیار مفید است. پوست ساقه و پوست ریشه درخت انار مصارف صنعتی و درمانی دارند. پوست میوه انار در رنگرزی و چرم سازی از قدیم بکار می رفت و بهترین قالیهای ایران را با آن رنگ می کردند. مضمضمه و نگاهداشتن آب میوه ترش انار در دهان، برفک و جوشهای دهان را پاک و لثه ها را محکم می کند. انار ترش برای مبتلایان به زخم معده و روده زیان آور است.

Pyrus boissieriana :Rosaceae گلابی جنگلی، خنج، خوج: تیره گل سرخ

درخت یا درختچه ای است خاردار به بلندی حد اکثر 5 متر و شاخه های فراوان بدون کرک و پرشاخه در بخش فوقانی با پوستی سیاه رنگ با شیارهای فراوان، برگهای تخم مرغی تا تخم مرغی- دایره ای. گلهای سفید رنگ در گل آذین دیهیم انتهائی و پرگل. میوه های عموما کروی.

گلابیهای وحشی دارای چندین گونه است که در محدوده جنگلهای شمال و عموما در جنگلهای مخروبه، بیشه زارها، حاشیه مزارع و ارتفاعات بالا رویش می یابند. در استان گیلان نیز گونه های دیگری از آن به نامهای P .grossheimii وP .hyrcanica در مناطق مختلف استان رشد می کنند.

انواع پرورش یافته گلابی دارای میوه های درشت و بسیار لذیذ هستند که عموما در فصل پائیز می رسند و در عداد میوه های مصرفی مردم نواحی مختلف کشورمان قرار دارند.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 443

طبیب نامدار قرن ششم هجری، سید اسمعیل جرجانی در کتاب «الأغراض الطّبیّه» می نویسد: کمّثری یعنی امرود است در همه انواع، امرود قبضی است.

همچنین شیخ الرّئیس ابو علی سینا در خواص گلابی می گوید: «کمثری (گلابی)

دارای گوهر خاکی و آبی است. همه انواع گلابی گیرندگی دارند و در ضماد بند آوردن مواد واردند؛ کمی زدایندگی دارند. به ویژه گلابی وحشی که بسیار خشکاننده است؛ دهانه زخمها را به هم جوش می دهد و خوب می کند.»

دکتر هانری لکلرک پزشک و غذاشناس عصر حاضر در اهمیّت گلابی و انتقاد از نظریّات پزشکان سلف می نویسد: «به نظر می رسد که در میوه گلابی طبیعت نیک نهاد، آب زمین را تقطیر کرده و با عملیات شیمیایی خیلی عجیب و حیرت انگیز، آن را به نوشابه ای تبدیل کرده است که خوردن آن گوارا و لذیذ و خوشمزه است، ولی معلوم نیست به چه علّتی پزشکان قرون وسطی برای گلابی خواص قبض کننده قائل بودند و عقیده داشتند که گلابی میوه ای است ثقیل، مانع شکم روی، سنگین و گس که موجب پیدایش میگرن و باد سینه می گردد.»

غذاشناسان عصر حاضر برخلاف قدما گلابی را میوه ای نرم کننده می دانند و معتقدند که بیشتر خاصیّت لینت دهنده ای دارد. گلابی، سرشار از ویتامین های آ، ب، ث، قند، مواد چربی و تانن است. گلابی میوه ای مغذی، ملیّن و مدرّ و از بین تمام میوه ها، تنها میوه ای است که در تابستان بکلّی عطش را فرومی نشاند و ضرب المثل فرانسوی که می گوید: «برای رفع عطش باید یک گلابی را نگه داشت» ناظر به همین معناست. قند موجود در گلابی برای اشخاص مبتلا به دیابت (مرض قند) بی ضرر و حتی مفید است. مصرف گلابی، به جهت دارا بودن تانن و املاح پتاسیم و حل کردن اسیداوریک برای مبتلایان به رماتیسم، نقرس و درد مفاصل تجویز می گردد. همچنین مبتلایان به فشار خون اگر بطور مرتّب گلابی بخورند خون آنها تصفیه شده، معالجه

خواهند شد.

گلابی و جوشانده پوست آن ادرارآوری قوی است و دم کرده برگ درخت گلابی به همراه پوست سیب درختی جهت درمان سنگ کلیه و مثانه بسیار مفید و مؤثّر می باشد. کسانی که صاحب روده های علیل و تنبل هستند نباید گلابی را با پوست میل کنند، زیرا که تحریکات پوست گلابی در روده ها ایجاد زحمت می کند.

Quercus spp .:Fagaceae بلوطها: تیره بلوط

درختانی هستند خزان کننده (در ایران) و به ندرت درختچه ای که ارتفاع آنها به 30 متر نیز می رسد. ساقه آنها دارای پوستی ضخیم و شیاردار و غالبا به رنگ قهوه ای یا قهوه ای متمایل به سیاه می باشد. تاج این درختان بسیار گسترده و بزرگ است. برگها در بلوطهای مناطق شمالی ایران معمولا بیضوی یا بیضوی متمایل به دایره ای یا گاهی تخم مرغی شکل با حاشیه ای دندانه- اره ای درشت یا مواج است. میوه های بلوط فندقه هائی مستطیلی یا استوانه است که درون پیاله ای که در سطح خارجی توسط فلسهائی پوشیده شده است قرار گرفته اند.

مهمترین گونه های این جنس در استانهای گیلان و مازندران عبارتند از بلندمازو و اوری. بلندمازوQuercus castaneifolia با نامهای محلی مازو، سیاه مازو، ایشمبر، پالوط و مازی شناخته می شود و عموما در جنگلهای جلگه ای و ارتفاعات پائین جنگلهای شمال رشد می نماید و چوب آن دارای ارزش فوق العاده ای در صنایع نجاری، پارکت سازی، مبل و میز و صندلی، تراورس و غیره می باشد. اوری Quercus macranthera بیشتر در ارتفاعات بالای جنگلهای شمال رشد می نماید و در مقایسه با بلندمازو از ارزش صنعتی کمتری برخوردار است. از بلوطها فرآورده های فرعی بسیاری از قبیل مازوج، جفت و غیره بدست می آید.

Ranancuius spp .:Ranunculaceae آلاله ها: تیره آلاله

گیاهانی هستند یکساله یا چندساله و غالبا علفی خشکی زی یا آبزی با گل- آذین پانیکول و گلهای منفرد زرد و یا سفیدرنگ. برگهای متناوب غالبا قاعده ای.

این گیاه در سرزمین گیلان غالبا به صورت علف هرز در مزارع و باغها به فراوانی دیده می شود و با گلهای زردرنگ و درخشان خود زیبائی خاصی داشته و به راحتی قابل تشخیص می باشد.

گونه های چندی از این گیاهان در مناطق مرطوب گیلان به ویژه در اطراف مرداب انزلی می رویند که

اسامی علمی آنها بدین قرار است:

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 444

Ranunculus ecicutarius/ Ranunculus ophioglossifoliu s

Ranunculus constantinoplita nus/ Ranunculus scleratus

Ranunculus lingua/ Ranunculus sericeus

Ranunculus muricatus/ Ranunculus tranchycarpus

گونه های مختلف آلاله اصولا سمی هستند. مؤلف «گیاهان داروئی» می نویسد: «اگر حیوانات آن را مخلوط با علوفه مصرف نمایند، تورم دستگاه هاضمه، توأم با ناراحتیها و اختلالات اعمال گردش خون و دستگاه تنفسی در آنها پیش می آید، به علاوه قوه بینائی آنها را کاهش می دهد. اگر گاو شیرده آن را بخورد، حجم شیر روزانه اش کم می گردد.

تاریخچه مداوای بیماریها با این گیاه، به قرون گذشته ارتباط دارد. در زمان قدیم آن را برای ایجاد مسمومیت بکار می بردند. در مسمومیت از آن، عضلات چهره، انقباضات غیر ارادی خاص پیدا می کند. به طوری که مسموم پس از مرگ قیافه اش به وضعی درمی آید که تقلید خنده را نشان می دهد ...

همچنین در سال 1798 میلادی، دانشمندی به نام Gilbert و همکارانش، مصرف 2 گرم شیره این گیاه را که در یک لیتر آب رقیق شده بود، در درمان تنگی نفس، بیماری سل، حالت زردی، خنازیر، اولسرهای مثانه و غیره توصیه نمودند. سابقا در نواحی مالاریاخیز، برای رفع تبهای نوبه بکار می رفته است و برای این کار، له شده آلاله را بر روی مچ دست قرار می دادند. ضمنا این عمل را برای کسانی که پوست حساس داشتند و همچنین برای زنان و اطفال تجویز نمی کردند.»

این مداواها متعلق به دورانهای گذشته بوده و فقط در بین مردم رواج داشته است و امروزه با توجه به سمی بودن این گیاه، استفاده از آن به کلی متروک گردیده است.

Raphanus raphanistrum :Cruciferae ترب: تیره شب بو

گیاهی است یکساله یا دوساله علفی و پرشاخه با

ساقه ای راست به بلندی 15 تا 70 سانتیمتر با برگهای طوقه ای ربابی شکل. گلهای آن به رنگهای گوناگون زرد، قرمز، زرد متمایل به قرمز، قرمز دارای رگه های قهوه ای، صورتی و سفید است. میوه آن عموما دانه تسبیحی شکل با نوکی سیخک مانند و بلند می باشد.

ترب یکی از علفهای هرز مزارع آیش، زمینهای زراعی و زمینهای شنی است. نوع کشت شده آن Raphanus sativa دارای غده ای قرمزرنگ بوده و یکی از سبزیهای خوراکی مشهور بشمار می آید که سرشار از ویتامین ث است.

انواع ترب به نامهای ترب سیاه، تربچه نقلی و ترب سفید در غالب نقاط ایران کشت می شود.

ترب اشتهاآور، نیرودهنده، خلطآور و مدر بوده در مداوای اسکوربوت مؤثر است.

شیره ترب سیاه برای دفع نزله های ششی، سیاه سرفه، بیماریهای کلیوی و مثانه، قولنجهای کبدی و روماتیسم مورد استفاده قرار می گیرد.

Rhamnus catarticus :Rhamnaceae سیاه آل: تیره کنار

درخت یا درختچه کوچکی است به ارتفاع 2 تا 6 متر با ساقه ای برافراشته و راست با تاجی گسترده و پرشاخه و پوستی به رنگ سیاه متمایل به خاکستری با شاخه های متقابل خاردار. برگهای آن بیضوی پهن یا بیضوی- کشیده با نوکی تقریبا دراز است و میوه ای شفت دارد که پس از رسیدن سیاه رنگ می گردد. سیاه آل یکی از درختان جنگلی است و در جنگلهای گیلان به فراوانی وجود دارد. میوه سیاه آل ملین قوی است ولی در مقدار مصرف بایستی احتیاط را رعایت کرد زیرا این گیاه می تواند مخاط را آنقدر تحریک نماید تا خونریزی کند و همچنین تهوع آور است.

Rhamnus pallasii :Rhamanaceae

درختچه ای است به ارتفاع 1 تا 3 متر، خاردار با ساقه ای پرشاخه و منشعب با پوستی سیاه رنگ یا سیاه متمایل به قهوه ای دارای برگهای خزان کننده خطی- واژ سرنیزه ای و گلهای زردرنگ و انبوه با میوه ای شفت خشک شیاردار که دو قسمتی بنظر می رسد. درختچه فوق الذکر در غالب نقاط ایران به خصوص در بیشه زارهای مناطق جنگلی و ارتفاعات شمال ایران در شیبهای تند و مناطق صخره ای و گاهی در لابلای صخره ها می روید. در استان گیلان نیز در دره سفیدرود، اطراف ماسوله، دیلمان، اسپیلی و جنگلهای پراکنده و بیشه های آستارا و هشتپر دیده می شود.

Rhus coriaria :Anacardiaceae سماق: تیره پسته

درختچه ای است خزان کننده به ارتفاع 5/ 0 تا 3 متر با پوستی قهوه ای- رنگ و منشعب و شاخه دار در بخش فوقانی و برگهای متناوب شانه ای با برگچه های دندانه دار سرنیزه ای تا بیضوی. گلهای سفید متمایل به سبز آن در گل آذینی پانیکول محوری یا انتهائی قرار گرفته و میوه های سته ای کروی و خشک آن پوشیده از کرکهای بلند می باشد.

سماق در مناطق مختلف ایران، در شیبهای تند دامنه های کوهستانی، در کناره دره های دارای شیبهای تند، حاشیه رودها و مناطق جنگلی می روید. در استان گیلان در دره سفیدرود و مناطق جنگلی و بیشه زارها دیده می شود.

پودر میوه آن به عنوان چاشنی به خصوص همراه کباب مصرف می گردد.

پوست آن حاوی مقدار زیادی تانن بوده به عنوان قابض قوی مصرف می شود و از این جهت در رفع خونرویها، اسهال، نزله ها، تبهای صفراوی، ترشحات زنانگی مورد استفاده قرار می گیرد. سماق در صنعت دباغی و رنگرزی مورد استفاده قرار می گیرد.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 445

Ribes orientale :Gossulariaceae گالش انگور، انگور فرنگی: تیره انگور فرنگی

درختچه ای است به ارتفاع حد اکثر 2 متر با ساقه ای پرشاخه و منشعب در بالا، و برگهائی با پهنک دایره ای- کلیوی شکل 3 تا 5 لوبی و گلهای سفید یا قرمز کم رنگ که در گل آذینی خوشه ای محوری یا انتهائی قرار گرفته و میوه سته ای آن پس از رسیدن قرمزرنگ می شود.

گالش انگور در ارتفاعات کوهستانی و گاهی صخره ای مناطق مختلف استان گیلان روئیده و گونه هائی از آن نیز در باغها و منازل به صورت پرچین کشت شده و با نام انگور فرنگی شناخته می شود.

برگهای خشک شده انواع انگور فرنگی حاوی اسانس روغنی، تاننها، قندها، اسیدهای آلی، ویتامین ث و مواد ضدعفونی کننده گیاهی است و به عنوان مدر و

معرق برای درمان ناراحتیهای مجاری ادرار و مثانه و روماتیسم و اسهال بکار می رود. میوه انواع انگور فرنگی سرشار از ویتامین ث، مجموع ویتامینهای ب، قندها، مواد رنگی و مواد ضدعفونی کننده است و روی سیستم اعصاب اثر خوبی داشته و مبادلات داخلی بدن را بهبود می بخشد و مقاومت بدن را در برابر عفونتها زیاد می نماید.

Rhynchocorys maxima :Scrophulariaceae بی بی کنه: تیره گل میمونی

گیاهی است علفی یکساله یا چندساله نیمه انگل با ساقه ای برافراشته به ارتفاع 30 تا 100 سانتیمتر و چهار گوشه و منشعب و شاخه دار در بالا با برگهای متقابل دمبرگدار بیضوی یا تخم مرغی و گلهای نامنظم زردرنگ شبیه سرفیل. (گلبرگ پائینی پهن و بالائی کوتاه و زائده دار که شبیه خرطوم فیل به نظر می رسد).

گیاه مذکور در مناطق مرطوب، کنار نهرها، چمن زارها و بستر جنگلهای دارای نور کافی و فراوان و گاهی در مزارع و باغها دیده می شود.

در گیلان، اطراف بندر و مرداب انزلی، اطراف رشت، بین رشت و انزلی و حوالی اسالم و آستارا در جلگه های جنگلی می روید.

Robinia pseudoacacia :Leguminosae اقاقیا: تیره نخود

درختی است خزان کننده با ساقه ای راست و پوستی شیاردار سیاه رنگ و منشعب در بالا با برگهای شانه ای فرد و گوشواره های خاردار، گلهای پروانه آسای سفیدرنگ که در گل آذین خوشه ای تنک محوری و آویزان قرار گرفته و دارای عطر بسیار دل انگیزی است.

اقاقیا از درختانی است که در اغلب مناطق کشور ما به عنوان یکی از درختان مقاوم نسبت به خشکی در جنگلکاریها مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز در کنار خیابانها و پارکها و مکانهای تفرجگاهی کشت می شود. در استان گیلان نیز طی سالهای اخیر در پارکها و کنار خیابانها کشت شده است.

گلهای آن اثر داروئی قابل توجهی داشته گاهی نیز به عنوان ماده ای رنگی برای رنگ آمیزی ابریشم، پنبه و کاغذ بکار می رود. چون نوش فراوان دارد زنبور عسل به آن رغبت فراوان نشان می دهد.

گلهای اقاقیا کمی آرام بخش، مقوّی، ملیّن و صفرابر می باشد. پوست درخت مزبور مخصوصا پوست ریشه آن به مقدار کم، مخلوط با قند، قدری ملیّن است، ولی اگر به مقدار زیاد صرف شود، موجب اسهال و

استفراغ و مسمومیّت می شود. برگ درخت اقاقیا نیز صفرابر و ملیّن است و دم کرده گل و برگ آن سردردهای مزمن را تسکین می دهد، مخصوصا اگر منشأ سردرد مسمومیّت غذائی و سوءهاضمه باشد. از دم کرده 15 تا 20 گرم گلهای اقاقیا در یک لیتر شراب قرمز، برای کم خونی و درمان ترشحات زنانه نافع است.

Rosa canina :Rosaceae گل سگ: تیره گل سرخ

درختچه ای است برافراشته و گاهی بالارونده با ساقه های متعدد به ارتفاع 1 تا 5 متر با شاخه های اغلب خمیده و خارهای برگشته و نسبتا محکم و ضخیم و گاهی فاقد خار، دارای برگهای مرکب شانه ای با 5 تا 7 برگچه بیضوی باریک تا تخم مرغی پهن و گلهای منفرد یا خوشه ای 5 تا 15 تائی در کنار یکدیگر، به رنگ صورتی کم رنگ تا قرمز و گاهی سفید.

یکی از معمولی ترین رزهای ایران و استان گیلان بوده و در حاشیه رودها، مناطق صخره ای، بیشه زارها، در کنار نهرها و جاده های جنگلی و جنگلهای

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 446

تنک دارای نور نسبتا کافی رشد می نماید.

گل سرخها(Rosa spp .) در ایران به عنوان درختچه های زینتی جایگاهی خاص دارد. به جرئت می توان گفت که در مناطق معتدله و معتدله سرد، خانه و باغچه ای دیده نمی شود که حد اقل بوته ای رز در آن کشت نشده باشد. در استان گیلان به سبب ویژگیهای آب و هوا دوران گلدهی این درختچه طولانی بوده و گلهای آن درشتتر و زیباتر از سایر مناطق است. یکی از رزهای باارزش و بومی ایران Rosa damascena یا گل سرخ گلاب گیری است که دارای عطر و بوی دل انگیزی می باشد و از آن برای تهیه گلاب و عطر استفاده می شود.

میوه گل سگ یعنی قسمت گوشتدار

و کوزه ای شکل آن به علت دارا بودن ویتامین ث ضد اسکوربوت، قابض و مدر بوده در رفع اسهالهای معمولی، اخلاط خونی، انقباض غیرارادی ماهیچه های معده، بیماریهای ناشی از التهاب و ورم کلیه بکار می رود و در دفع کرم اسکارید نیز مؤثر است.

Rubia tinctorum :Rubiaceae روناس: تیره روناس

گیاهی است چندساله و دائمی با ساقه های زیرزمینی فراوان و غالبا به رنگ قرمز و ساقه های هوائی رونده به بلندی حد اکثر 5 متر و غالبا شاخه دار.

ساقه گیاه، علفی و چهارگوشه بوده و در محل گره ها دارای برگهای متعددی به صورت چرخه ای و فراهم به اشکال سرنیزه ای، مستطیلی- بیضوی تا تخم مرغی پهن با نوک سیخک مانند و نیش دار می باشد. روناس در گیلان به سبب کاربرد خاص آن در تهیه ماهی شور کاملا شناخته شده می باشد و بیشتر در حاشیه باغها، مزارع و شیبهای تند و حاشیه بیشه زارها و مناطق دارای نور کافی رشد و نمو می نماید. از ریشه روناس در صنعت به عنوان ماده رنگی استفاده می شود. مصارف داروئی مختلفی دارد که مهمترین آنها به شرح زیر است:

ریشه روناس مدر، صفرابر و به طور خفیف مقوی و قابض، اشتهاآور و قاعده آور است. از آن می توان در حبس البول و عدم دفع ادرار، ورم و احتقان کلیه، آلبومینوری وجود صفرا در خون و رفع یبوستهای سخت استفاده کرد. در تیره روناس جنسی به نام شیرپنیرGalium spp . دارای گونه های متعدد و فراوان است که در غالب نقاط ایران به خصوص در مناطق کوهستانی می رویند وGalium verum یکی از مهمترین علفهای هرز جنس مزبور بوده به نام فارسی شیرپنیر (پنجه واش) در طب سنتی مصرف می گردد. در استان گیلان بیشتر در حاشیه مزارع و مکانهای مرطوب ارتفاعات میان بند

روئیده و با گلهای زردرنگ خود مشخص می شود. اغلب گونه های Galium دارای گلهای سفیدرنگ هستند و همگی آنها دارای برگهای فراهم و چرخه ای می باشند.

یکی از گونه های شیرپنیر که در مناطق مختلف جنگلی استانهای گیلان و مازندران می روید با نام علمی Galium hyrcanicum شناخته می شود.

شیرپنیرGalium verum از گیاهان داروئی است و خواصی به شرح زیر دارد: اعضای هوائی گیاه دارای خاصیت آرام کننده، مدر، قابض و ضد تشنج خفیف است و برای درمان حمله و صرع مورد استفاده قرار می گیرد. درد معده را تسکین داده و برای رفع بیماریهای کبدی، آب آوردن انساج، گواتر، اسکوربوت، عدم دفع ادرار و سنگ کلیه مؤثر است، در استعمال خارجی پماد آن روی خنازیر، سودا و بیماریهای جلدی مختلف بی تأثیر نیست.

Rubus anatolicus :Rosaceae تمشک درختی: تیره گل سرخ

درختچه ای است به بلندی 1 تا 2 متر پرشاخه و متراکم و ساقه ای معمولا گوشه و شیاردار و پوشیده از کرکهای خاکستری رنگ و تیغ دار. برگهای پنجه ای 5 یا 3 برگچه ای، گل آذین پانیکول با گلهای صورتی رنگ متمایل به قرمز و گاهی سفید آن در انتهای شاخه ها قرار گرفته و میوه های آن نیز به حالت خوشه ای و به رنگ سبز است که به هنگام رسیدن قرمز متمایل به سیاه می شود.

این گونه تمشک در گیلان و بیشتر در مناطق دارای نور کافی در حاشیه جاده ها، دره ها، پیاده روها، بیشه زارهای روشن، کنار رودها و تپه های شنی تثبیت شده ساحلی و اراضی رها شده رشد و نمو می نماید.

تمشک در گیلان دارای گونه های چندی است که همگی حالت گسترده و خوابیده روی زمین و ساقه ای عموما خاردار و برگهای سبزرنگ و میوه های توتی شکل و سیاه رنگ دارند. از گونه های دیگر این جنس می توان:

Rubus caesius, Rubus hyrcanus, Rubus lanuginosus

را نام برد. میوه تمشک

خوشمزه، مطبوع و نشاطآور است.

از نظر ترکیبات شیمیائی میوه تمشک دارای مواد زیر است: چربی، پروتئین، هیدراتهای کربن، فسفر، کلسیم، آهن، سدیم، پتاسیم، ویتامین آ، نیاسین، تیامین، رایبوفلاوین، مونوکلوزوئید و ویتامین ث.

تمشک میوه ای است که مواد غذائی آن کم است و چون مقدار کمی قند و مواد ازته دارد مصرف آن برای اشخاصی که دیابت یا روماتیسم دارند بی ضرر و حتی مفید است. از آنجا که ترشی تمشک کم است کسانی که سوء هاضمه

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 447

دارند می توانند از آن برای رفع کندی عمل گوارش استفاده کنند. همچنین از آنجا که قند موجود در این میوه از انواع لولوز می باشد، مصرف آن برای اشخاصی که مبتلا به بیماری قند می باشند بلامانع است.

تمشک، غده های مولّد عرق را که تعداد آنها تا 2 میلیون برآورد شده و در تمام سطح پوست بدن پراکنده اند به فعالیت وامی دارد و ترشح عرق را زیاد می کند.

شربت تمشک مخلوط با آب در مورد تب، سرخک و مخملک، تجویز شده است. شربت سرکه تمشک که با آب مخلوط شود در مورد بیماریهائی که همراه با تب می آیند مصرف می شود. همچنین در مورد آنژین (گلودرد) آن را غرغره می کنند. تخم و دانه های تمشک در معالجه یبوست و خشکی مزاج به طور طبیعی بسیار مؤثّر است و سبب می شود که یبوست به کلّی رفع گردد.

شیخ الرئیس ابو علی سینا در کتاب «قانون در طب» چنین می نویسد:

«تمشک چندین نوع است: نوعی را علیق الکلب گویند که نسترن باشد.

نوع دیگری هست که علیق بدون کلب است و آن را در فارسی تمشک نامند.

همه اجزای علیق [قابض و خشکاننده است. در

بیخ علیق لطافتی همراه گیرندگی موجود است و از این روی سنگ را خرد کند، زخمها را بهم آرد و در علاج قرحه سر [زخم سر] نافع است. برگ یا ثمر رسیده اش را بخایند زخم دهان را شفا دهد و لثه را استوار کند. از برآمدگی اطراف چشم [جلوگیری کند].» همچنین در کتاب نسخه های تندرستی آمده است که تمشک، خنک، تصفیه کننده خون، اشتهاآور، ادرارآور، ضد اسکوربوت (خونریزی لثه ها بر اثر فقدان ویتامین ث) و ملیّن می باشد و از این گذشته، در معالجه برونشیت، گاستریت (التهاب معده) و سوزش معده نیز بسیار مؤثّر و مفید است. آب تمشک که از فشردن میوه های رسیده تمشک به دست می آید جهت تهیّه شربت تمشک که به عنوان عامل معطّر و مطبوع در فراورده های داروئی، بخصوص محلولات اسیدی است به کار می رود. علاوه بر آنچه گفته شد، جوشانده برگ تمشک داروئی است که تا قرن چهاردهم میلادی در موقع وضع حمل و زایمان، در فرانسه به زنان حامله خورانده می شد و وضع حمل آنها به سهولت و آسانی انجام می گرفت. اکنون این دارو در انگلستان به مرحله آزمایش و تجربه گذاشته شده و صحّت آن در مراحل متعددی به ثبوت رسیده است.

Rumex spp .:Polygonaceae ترشکها: تیره علف هفت بند

گیاهانی هستند یکساله یا چندساله علفی با برگهای متناوب و گوشواره های لوله ای در محل بندها و عموما بندبند با گلهای یک جنسی یا چند جنسی که به صورت چرخه ای و فراهم در محور برگها یا در انتهای ساقه قرار گرفته اند.

برگها عموما مستطیلی کشیده، سرنیزه ای و پیکانی شکل بوده، میوه آنها فندقه عموما بالدار و با حاشیه ای کامل یا شرابه ای یا مژه دار می باشند.

غالب گونه های ترشکها در مناطق مرطوب حاشیه

جویبارها، باتلاقها، رودها و چمن زارها و مناطق کوهستانی مرطوب رشد می نمایند. شاید بتوان ازRumex conglomeratus به عنوان یکی از معمولی ترین گونه های ترشکها نام برد که با گلهای کوچک چرخه ای و فراوان و ساقه و برگ قرمزرنگش در فصل بهار و تابستان دارای گسترش و پراکنش زیادی در سراسر گیلان است.

از گونه های دیگر این جنس می توان:

Rumex acetocella/ Rumex scutatus

Rumex: dentatus/ Rumex tuberosus

را نام برد که دو گونه اول بیشتر در دره سفیدرود اطراف منجیل و رودبار و دو گونه آخر بیشتر در اطراف رشت و لاهیجان و انزلی پراکنش دارند.

برگ ترشکها عموما توسط مردم در اوائل بهار به عنوان سبزی آش مصرف می گردد. برگ ترشکها در نارسائی عمل دستگاه دفع ادرار مؤثر بوده و در مداوای بیماریهای التهابی، اسکوربوت، امتلاء معده، کمی اشتها، بواسیر، ورم لثه دندان و بیماریهای پوستی بکار می رود. در دفع یبوستهای مزمن، زردی و عوارض گواتر می توان از ترشک بهره جست.

ضماد مخلوط برگ پخته گیاه با آرد دانه کتان و پیه خوک، اثری مفید در رفع دانه ها و جوش صورت، سودا و بیماریهای پوستی دارد.

Ruscus hyrcanus :Liliaceae کوله خاس: تیره لاله

گیاهی است درختچه ای با ساقه های زیرزمینی فراوان و با ساقه هوایی ساده یا منشعب و پرشاخه و همیشه سبز با برگهای (ساقه های سبزرنگ و برگ نمای) چرمی و خشن با انتهایی خاردار و عموما تخم مرغی یا بیضوی- شکل. کوله خاس گلهای یک جنسی و میوه های سته ای قرمزرنگ دارد و از گیاهانی است که در جنگلهای شمال ایران عموما به همراه ممرزوراش و بر روی خاکهای آهکی در مناطق شیب دار یا در کنار پرتگاهها و بر روی خاک هوموس دار جنگلی می روید.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 448

Sagittaria trifolia :Alismataceae تیرکمان آبی: تیره تیرکمان آبی

گیاهی است آبزی و رطوبت پسند با ساقه های زیرزمینی متعدد و ساقه هوایی برافراشته و راست به بلندی 30 تا 80 سانتیمتر با برگهای هوایی شناور یا غوطه ور در قاعده ساقه، با دمبرگی بلند و پهنکی پیکانی شکل و گلهای سفید و زیبا در طول محور ساقه در گل آذینی خوشه ای.

تیرکمان آبی یکی از گیاهان رطوبت پسند است که به صورت علف هرز در مزارع برنج و در کنار باتلاقها و مردابها و مناطق مرطوب معمولا می روید. در نقاط مختلف گیلان به ویژه در بندر انزلی، اطراف رشت، لاهیجان، فومن و صومعه سرا و کلیه مناطق مناسب کشت برنج می روید.

Salix spp .:Salicaceae بیدها: تیره بید

درختان یا درختچه هایی هستند خزان کننده به ارتفاع 10 تا 15 متر و برگهای متناوب خطی تا واژ تخم مرغی یا تخم مرغی و سرنیزه ای. گلها یک جنسی و به صورت سنبله ای دم گربه ای شکل نر یا ماده و جدای از یکدیگر و عموما واژگون و گاهی راست قرار گرفته اند.

بیدها عموما در مناطق مرطوب در کنار جویبارها، حاشیه رودها و نهرهای دارای آب دائمی رویش می یابند. این درختان از نظر چوب دهی ارزش چندانی نداشته و از تخته حاصل از آنها برای تهیه جعبه و توفال و از ساقه های راست آنها در تونل معادن استفاده می شود.

بیدها نقش به سزایی در تلطیف هوا دارند و سایه آنها از این نظر واجد اهمیت بوده مشهور است. پوست آنها ارزش داروئی قابل توجهی دارد و خاصیت تب بری آن بر کسی پوشیده نیست.

از تخمیر چوب آنها برای تهیه الکل استفاده می شود.

بیدها در گیلان و مازندران دارای گونه های متعددی است و مشهورترین آنها عبارتند از:

زردبیدSalix acmophylla

بیدمشک Salix aegyptiaca

بید مجنون Salix babylonica

Salix elbursensis

Salix excelsa

بید مجنون یکی از درختان زیبای زینتی

است که با شاخه های واژگون خود زیبایی خاصی داشته و اغلب در کنار خیابانها، پارکها و مناطق تفرجگاهی کشت می گردد.

بیدمشک نیز از درختانی است که به خاطر داشتن گلهای سنبله ای دم- گربه ای شکل خود و عطر و بوی خاص مورد توجه مردم می باشد و از آن عرقی تهیه می گردد که بسیار خوشبو بوده و اغلب به عنوان تب بر مورد استفاده قرار می گیرد.

Salvia glutinosa :Labiatae نوعی مریم گلی: تیره نعناع

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای راست و در بخش فوقانی پرشاخه به بلندی حد اکثر یک متر و پوشیده از کرکهای غده ای و برگهای ساده تخم- مرغی- سه گوشه. گل آذین متشکل از چرخه های 4 تا 6 گلی آن که به صورت تنک بر روی محور گل آذین قرار گرفته اند و دارای گلهای بسیار زیبای زردرنگ با نوارهای قهوه ای می باشد.

این گیاه خاص مناطق جنگلی گیلان و مازندران است و در اطراف جاده اسالم- خلخال و حاشیه جاده های جنگلی دارای نور نسبتا کافی رویش می یابد.

Salivia nemorosa :Labiatae

گیاهی است علفی و چندساله با ساقه های راست و پرشاخه به بلندی حد اکثر 100 سانتیمتر و پوشیده از کرکهای زبر و برگهای ساده، مستطیلی- سرنیزه ای با قاعده ای قلبی.

چرخه های گل حاوی 6 گل متراکم و نزدیک به هم با رنگ ارغوانی یا بنفش است که بر روی محور گل آذین قرار گرفته اند.

گیاه مذکور در گیلان بیشتر در داخل مزارع متروکه و باغها و حاشیه جنگلها و بیشه زارها می روید.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 449

Sambucus ebulus :Caprifoliaceae پلم، آقطی (پلهم، پلهام، شوند): تیره پیچ امین الدوله

گیاهی است علفی چندساله با بوی بد، به ارتفاع حد اکثر 2 متر و برگهای شانه ای بزرگ و متقابل با 3 تا 6 جفت برگچه سرنیزه ای بیضوی، گلهای سفید و گاهی سفید متمایل به صورتی آن در گل آذین انتهایی چتری شکل و طبق مانند قرار گرفته، میوه آن پس از رسیدن سیاه رنگ می شود.

پلم یکی از معمولی ترین گیاهان منطقه گیلان و مازندران بوده در اغلب نقاط، در حاشیه جاده ها، در بستر جنگلهای دارای نور فراوان، در مناطق جنگلی که قطع یکسره می شود و در حاشیه مزارع، باغها و در شیبهای تند کناره جاده های جنگلی می روید.

از مغز ساقه آقطی در آزمایشگاههای شعب مختلف علوم برای تهیه برش از اندامهای گوناگون استفاده می شود، پلم گیاهی است که برای چهارپایان سمی بوده، ولی در طب سنتی برای درمان بعضی از دردها توصیه شده است. در طب سنتی ایران به عنوان مدر، معرق، مسکن، ملیّن، معالج گریپ، کم کننده شدت سرفه، معالج روماتیسم، نقرس، حبس البول، بادسرخ، انواع بواسیر، زخمهای سوختگی، درد اعصاب، آب آوردگی شکم، استسقاء، گلودرد، عوارض رحم، جوش و کورک، ورم و خارش پوست، متوقف کننده کرم خوردگی دندان و معالج کچلی مورد استفاده قرار می گیرد. تمام اجزاء

گیاه اعم از برگ، ریشه، گل و میوه آن مصرف دارویی دارند.

Satureja hortensis :Labiatae مرزه: تیره نعناع

گیاهی است یکساله با ساقه ای پرشاخه به بلندی حد اکثر 35 سانتیمتر و برگهای خطی تا خطی- سرنیزه ای با نوک کند یا تیز و تقریبا بدون دمبرگ، گل آذین طویل و متشکل از چرخه های انبوه یا تنک با 2 تا 20 گل غالبا به هم فشرده و به رنگ بنفش، ارغوانی یا سفید می باشد.

مرزه یکی از سبزیهای کشت شده در استان می باشد که به عنوان سبزی خوردن و سبزی کوکو مصرف می گردد و دارای طعم و عطری بسیار مطبوع است.

از این جنس گونه ای دیگر به نام Saturya mutica در گیلان و در منطقه رودبار و منجیل در شیبهای تند کنار جاده ها می روید.

سرشاخه گلدار مرزه هنگامی که به گل می نشیند دارای عطر زیادی بوده و نیرودهنده، تسهیل کننده عمل هضم، مقوی معده، مدر و بادشکن است؛ به طور خفیف اثر قابض، ضد نزله و رفع اسهال و دفع کرم دارد؛ در صورت وجود ناراحتیهای معده- روده ای، به عنوان آرام کننده، علیه نفخ، گازها، اسهالها و انگلهای روده ای مورد استفاده قرار می گیرد.

Senecio vernalis :Compositae پیرگیاه: تیره کاسنی

گیاهی است علفی یکساله یا دو ساله با ساقه ای برافراشته و راست بدون شاخه یا منشعب و پرشاخه از پائین تا بالا به ارتفاع 5 تا 45 سانتیمتر به رنگ سبز یا ارغوانی شونده و پوشیده از کرکهای بلند پنبه ای یا بدون کرک با برگهای قاعده ای یا ساقه ای بدون دمبرگ، قاشقی- مستطیلی یا واژ سرنیزه ای و پوشیده از کرکهای بلند و پنبه ای، دارای گلهای مجتمع و کپه ای با گلچه های کناری زبانه ای و زردرنگ و گلهای میانی طبق لوله ای و زرد.

پیرگیاه یکی از علفهای هرز مشهور و مهم بهاره مناطق مختلف جلگه ای استان بوده و بیشتر بین رشت و انزلی، اطراف رشت،

اطراف لاهیجان و بر روی تپه های شنی ساحلی بندر انزلی می روید. از گونه های دیگر یکساله این جنس می توان Senecio vulgaris وSenecio glaucus را نام برد که به فراوانی در فصل بهار همراه گونه فوق الذکر، در مناطق یاد شده می رویند. گونه ای چند ساله از جنس فوق به نام Senecio othonae خاص مناطق جنگلی شمال ایران بوده در جنگلهای استان گیلان رویش دارد.

Sesbania puniceae :Leguminosae تیره نخود

درختچه یا درختی است با ساقه ای راست و برافراشته و تاجی منشعب و شاخه دار با شاخه های استوانه ای و نازک با ارتفاع 2 تا 4 متر با برگهای مرکب شانه ای و برگچه های مستطیلی یا واژ تخم مرغی- مستطیلی به تعداد 8 تا 15 جفت و معمولا واژگون، با گلهای متعدد پروانه آسای قرمز تیره یا قرمز متمایل به نارنجی خوشه ای واژگون، با میوه نیام چهارگوشه بالدار.

گیاه مذکور یکی از گیاهان کاشته شده زیبای شمال ایران در استانهای گیلان و غرب مازندران است که به خاطر رنگ زیبای گل آن، کشت می شود.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 450

این گیاه بومی مناطق معتدله آمریکای جنوبی است که به اروپا و از آنجا به ایران وارد شده است.

Sigesbeckia orientalis :Compositae علف ملکوتی: تیره کاسنی

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای برافراشته و راست و منشعب در بالا و پوشیده از کرکهای فشرده و غده دار با برگهای متقابل تخم مرغی- سرنیزه ای بدون دمبرگ تا تخم مرغی پهن با قاعده ای گوه ای شکل و دمبرگدار و گلهای کپه ای، با گلچه های زبانه ای کناری و لوله ای طبقی.

کلیه اجزاء این گیاه تصفیه کننده خون و مدر هستند و در مداوای بیماریهای مجاری ادرار و اولسرها و زخمهای غانغرایائی مؤثر می باشند. تنطور حاصل از گیاه مزبور را به نسبت مساوی با گلیسیرین مخلوط کرده برای درمان بیماریهای پوست و ناراحتیهای جلدی به کار می برند. این تنطور به ویژه در رفع بیماریهای پوستی که منشأ طفیلی و قارچ دارند مؤثر است. اگر تنطور آن از گیاه تازه تهیه شود اثر ضد عفونی کننده قوی دارد بطوری که با قرار دادن آن بر روی زخمهای آلوده، آنها را ضدعفونی کرده درمان می نماید. نام فارسی ندارد؛ فرانسوی ها آن را علف ملکوتی Herbe divine

و علف چرب Herbe grass می نامند.

گیاه فوق الذکر یکی از علفهای هرز مزارع و باغها و جنگلهای تنک با نور فراوان می باشد و در استان گیلان در مزارع و باغهای اطراف رودبار، منجیل رشت، آستارا، اسالم، انزلی و لاهیجان رشد می نماید.

Silybum marianum :Compositae عکوب: تیره کاسنی

گیاهی است علفی دو ساله یا چندساله با ساقه ای منفرد یا منشعب و شاخه دار، در بالا به ارتفاع 30 تا 150 سانتیمتر و برگهای طوقه ای بدون کرک واژ تخم مرغی و دمبرگدار که در امتداد رگبرگها دارای رگه های سفیدرنگ و دندانه های شدیدا خاردار می باشند. برگهای ساقه ای اغلب تخم مرغی- سرنیزه ای شکل و گوشواره دار و ساقه آغوش بوده کوچکتر از برگهای طوقه ای می باشند.

گلهای لوله ای نر و ماده قرمزرنگ آنها به صورت مجتمع و کپه ای بزرگ که توسط برگهای تغییر شکل یافته ای به نام برگه های خاردار احاطه شده اند قرار دارند.

گیاه فوق الذکر یکی از علفهای هرز حاشیه جاده ها و کنار نهر و جویبارها و مزارع آیش بوده در استان گیلان نیز در غالب نقاط در کنار جاده های منجیل- رشت، رشت به طرف صومعه سرا و فومن و نیز حاشیه جاده های بین شهری دیده می شود. گیاه مذکور دارای برگهای تلخ است و لیکن در کشورهای اروپائی اغلب به مصرف تغذیه می رسد. جنبه های داروئی عکوب مخصوصا میوه آن در طب سنتی بسیار باارزش است. میوه این گیاه حاوی لیپیدها، آلبومینها، اسانسهای روغنی و فلاونوئیدهای مهم سیلبین و سیلی مارین بوده داروی مؤثری علیه ناراحتیهای کیسه صفراست و در صورت آسیب دیدگی بافت کبد آن را ترمیم می کند. در پائین آوردن فشار خون، درمان سردردهای یک طرفه (میگرن)، اختلالات جهاز هاضمه، فراخ شدن سیاهرگها، دریاگرفتگی و عوارض ناشی از مسافرت با ترن و اتومبیل تأثیر قابل توجهی

دارد. پزشکان سنتی برگ و میوه این گیاه را مسهل صفرا دانسته برای درمان دردهای مربوط به طحال و همچنین دفع سنگهای صفراوی و یبوستهای مزمن تجویز می کنند. مصرف گیاه حتی به طور مداوم هیچگونه مسمومیتی ایجاد نمی کند. از برگهای گیاه در تهیه سالاد و از ریشه آن در تهیه برخی غذاها و مرباها استفاده می شود.

ریشه و اعضای هوائی عکوب طعم تلخ و اثر اشتهاآور، مقوی و تب بر دارد. دانه گیاه دارای آمیدون، مواد آلبومینوئیدی و یک ماده روغنی می باشد و مصرف دانه له شده آن برای درمان بیماریهای مختلف توصیه شده است.

گیاه مزبور نام فارسی ندارد؛ به عربی آن را عکوب، شوک الدمن و شوک النصاری می خوانند.

Sisymbrium officinale :Cruciferae خاکشیر: تیره شب بو

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای منشعب و پرشاخه به بلندی 20 تا 80 سانتیمتر با برگهای قاعده ای دمبرگدار و طوقه ای و گلهای زردرنگ سنبله ای نسبتا طویل در انتهای شاخه ها و میوه های خرجین مخروطی شکل کوتاه به طول 11 تا 17 میلیمتر.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 451

گیاه فوق الذکر معمولا در کنار جاده ها و پیاده روها و زمینهای متروکه می روید، در گیلان گیاهی تقریبا معمولی و همه جا پراکنده بوده و در کنار جاده های جنگلی، حاشیه مزارع، پیاده روها و باغها رویش می یابد و در فصل بهار یکی از گیاهان غالب مناطق مختلف استان گیلان است.

در ایران از این گونه استفاده داروئی نمی شود و گونه دیگری که به خاکشیر معروف است و نام لاتین آن Descurainia sophia است مورد استفاده قرار می گیرد. گیاه مذکور نیز علف هرز مزارع آیش، مزارع گندم، غلات و حاشیه مزارع و باغها است. دانه های خاکشیر بیشتر به عنوان خنک کننده با آب و یخ همراه شربتها مصرف گردیده

و در فصل تابستان در برخی آب میوه فروشیها فروخته می شود، خاکشیر نیرودهنده، ضد اسکوربوت، مدر، خلطآور بوده و برای بهبود بیماریهای حنجره بکار می رود، جوشانده گیاه خاکشیر در رفع اسهالهای ساده، اخلاط خونی و درمان ترشحات زنانگی مفید است.

Smilax excelsa :Liliaceae از ملک (کامپوره، شنگیله، کفله بور، والی گیله): تیره لاله

درختچه ای است بالارونده با ساقه ای خاردار به طول حد اکثر 20 متر با برگهای متناوب تخم مرغی پهن دایره ای تا شبه قلبی و دمبرگی بلند با دو زایده پیچک مانند. گلهای کوچک آن به تعداد 2 تا 14 عدد بر روی دمگل آذین بلندتر از دمبرگ به صورت محوری و چتری شکل قرار گرفته میوه های سته ای آن پس از رسیدن قرمزرنگ می گردد.

از ملک در مناطق جنگلی شمال، حاشیه جاده ها، جنگلهای مخروبه، بیشه زارها و مناطق دارای نور کافی رشد می نماید. در گیلان نیز در غالب نقاط جنگلی جلگه ای و مخروبه می روید.

ریشه این گیاه و گونه های دیگری از آن که در نواحی جنوبی مکزیک و کشورهای مجاور آمریکای مرکزی تا حوزه آمازون می رویند، تحت نام ریشه سالسپاری وارد بازار تجارت می شود.

قسمت مورد استفاده این گیاه ریشه آنهاست که به صورت عاری از ریزوم (اعضای زیرزمینی) و یا دارای ریزوم و حتی همراه با قسمتی از ساقه گیاه، در معرض استفاده های درمانی قرار می گیرد.

در گذشته به عنوان تصفیه کننده خون مصارف زیاد داشته است. طب سنتی آن را برای درمان بیماریهای جلدی، اگزما و داء الصدف توصیه می کند.

باید دانست که سالسپاریهای داروئی عموما فاقد تانن اند و فقط بعضی از انواع آنها مانندS .excelsa L که در ایران می روید وS .prolifera Roxb دارای ماده مذکور می باشند.

S. excelsa L

در منطقه وسیعی از گیلان می روید و به اسامی زیر موسوم است:

ملک و از ملکی در لاهیجان و رودسر،

شنگیله در آستارا، کفله پور در گرکانرود، والی گیله در بندر انزلی، تمیس و کامپوره در اطراف رشت، کامپورک در صومعه سرا، شات دانه در دیلمان، کلکادانه در بعضی نواحی گیلان و بالیکا در درفک.

Solanum dulcamara :Solanaceae تاج ریزی پیچ: تیره سیب زمینی

گیاهی است بالارونده و پیچنده با ساقه ای چوبی، برگهائی دمبرگدار تخم مرغی تا تخم مرغی- سرنیزه ای و گلهای بنفش رنگ در گل آذین گرزن محوری یا انتهائی و میوه سته ای آبدار قرمزرنگ.

گیاه فوق الذکر یکی از درختچه هائی است که در غالب نقاط شمالی ایران در کنار دریاچه ها، مناطق مرطوب و باتلاقها، حاشیه و بستر رودها رشد می نماید. برای مثال در استان گیلان در روگاههای مرداب انزلی مانند نهنگ- روگا یا سایر مسیرهای رودخانه ای مرداب به طرف دریا از کنار روگاهها در میان نیها و سایر گیاهان همراه رشد می نماید.

از نظر طب سنتی تاج ریزی پیچ به طور ملایم اثر ملیّن، مدر، نیرودهنده، معرق، تصفیه کننده خون و کمی مخدر دارد. در مداوای بیماریهای جلدی مزمن مانند اگزما، خارش سودا و تب خال مؤثر است و برای رفع درد استخوان، ترشحات زنانگی، استسقاء، برونشیتهای مزمن، نزله مزمن، سیاه سرفه، آسم، نقرس، روماتیسم، زردی، آلبومینوری مورد استفاده قرار می گیرد. مصرف فرآورده های آن به میزان زیاد ایجاد مسمومیت می نماید.

Solanum melongena :Solanaceae بادنجان، بادمجان: تیره سیب زمینی

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای نسبتا ضخیم و راست و پرشاخه به

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 452

ارتفاع 30 تا 100 سانتیمتر و برگهای دمبرگدار تخم مرغی بزرگ. گلهای نسبتا بزرگ، منفرد سفید یا سفید متمایل به بنفش با دم گلی بلند و خمیده به طرف پائین در محور برگها و میوه سته ای بزرگ به اشکال تخم مرغی، گلابی شکل، استوانه ای طویل و غیره ... به رنگ ارغوانی تیره یا بنفش تیره.

بادنجان یکی از گیاهان زراعی معروف است که در غالب نقاط ایران از جمله در گیلان در مزارع کشت می گردد و میوه آن (بادنجان) در غالب فصول سال به طرق گوناگون به مصرف تغذیه می رسد.

Solanum nigrum :Solanaceae سگ انگور: تیره سیب زمینی

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای راست به ارتفاع 10 تا 70 سانتیمتر، پرشاخه و برگهای تخم مرغی یا تخم مرغی- بیضوی و گلهای کوچک و سفیدرنگ در گل آذین خوشه گرزن با گلهای 5 تا 10 تایی و میوه سته آبدار سیاه رنگ که به تدریج پس از رسیدن نارنجی رنگ می گردد.

سگ انگور یکی از علفهای هرز حاشیه رودخانه، سواحل دریا، زمینهای مخروبه و مزارع زراعی می باشد که در غالب نقاط گیلان به خصوص در زمینهای زراعی و مناطق جنگلی دارای نور نسبتا کافی رشد می نماید.

اثرات دارویی آن در طب سنتی شناخته شده است، سگ انگور مخدر بوده به علت داشتن سولانین تسکین دهنده است. در استعمال خارجی، برگهای تازه و له شده آن بر روی اولسرهای دردناک، ترک نوک پستان و بواسیر اثر درمانی دارد.

جوشانده آن به صورت امولسیون و حمام موضعی بر روی ورمها و قسمتهای ملتهب و دردناک پوست قرار داده می شود، به علاوه در سوختگیها، کوبیدگی و بیماری جلدی ناراحت کننده اثر مسکن و

شفابخش دارد. ضماد آن درد روماتیسم مفصلی حاد را تسکین می دهد.

Solanum tuberosum :Solanaceae سیب زمینی: تیره سیب زمینی

گیاهی است علفی چندساله با ساقه های زیرزمینی دارای غدد (سیب زمینی) فراوان در انتها و ساقه هوایی راست و پرشاخه به ارتفاع 30 تا 100 سانتیمتر عموما چهارگوشه و برگهای شانه ای فرد با 3 تا 4 جفت برگچه کامل تخم مرغی و برگچه های کوچکتری در میان آنها؛ دارای گلهای سفید یا متمایل به بنفش در گل آذین گرزن انتهایی، و میوه هوایی سته آبدار سبزرنگ با دانه های متعدد.

سیب زمینی بومی قاره آمریکا بوده در ایران گیاهی کشت شده است و اگر چه در گیلان جز در مناطق کوهستانی و در روستاهای دوردست که از رطوبت دریا به دورند کشت نمی شود و لیکن انواع آن به نامهای سیب زمینی استانبولی، پشندی، آلفا و ... به صورت روزمره در غذای مردم دیده می شود و در غالب سبزی فروشیها و مغازه ها عرضه می گردد. اعضاء سبز گیاه مانند برگ و ساقه به علت داشتن سولانین اثر مخدر و آرام کننده دارد و دردهای عصبی روماتیسمی، نزله های مزمن ششی، سرفه های خشک، اسهالهای همراه با حالات تحریکی را معالجه می نماید. غده سیب زمینی ضد اسکوربوت و نرم- کننده می باشد و مصرف آن برای مبتلایان به بیماری قند توصیه می شود، سیب زمینی تازه یا رنده شده بر روی سوختگیهای سطحی بدن اثر تسکین دهنده دارد.

Sparganium neglectum :Sparganiaceae توروف: تیره اسپارگانیاسه

گیاهی است علفی چندساله و رطوبت پسند و پایابی یا آبزی، یکپایه با ساقه های زیرزمینی نسبتا ضخیم و پراکنده و ساقه هوایی راست و برافراشته منشعب و شاخه دار در بخش فوقانی به ارتفاع 25 تا 120 سانتیمتر و برگهای دو ردیفی بلند و راست و ناوی شکل و سه گوشه ای و در قاعده غلاف دار که گاهی از ساقه بلندتر می باشند.

گلهای سفید در انتها قهوه ای یا سیاه رنگ

آن به صورت مجتمع و کپه ای کروی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و کپه های حاوی گلهای ماده غالبا در پائین و گلهای نر در بالا، حول محور گل آذین منشعب و شاخه دار دیده می شوند.

گیاه مذکور در ایران در غالب نقاط معتدله در کنار برکه های آب و چشمه سارهای آب شیرین، باتلاقها و مردابهای دارای عمق کم می روید. در گیلان در مرداب انزلی، آبگیرها و برکه های اطراف رشت، فومن و صومعه سرا، گاهی در کنار نهرهای موقت حاشیه جاده های بین شهری در فصل بهار دیده می شود.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 453

Spartium junceum :Leguminosae طاووسی: تیره نخود

درختچه ای است راست و پرشاخه با ساقه ای شیاردار و شاخه های سازویی شکل و برگهای کم و کوچک و غالبا ریزان ساده و بیضوی باریک به طوری که گیاه عموما بدون برگ به نظر می رسیده شاخه های سبزرنگ آن بیشتر جلب توجه می نماید. گلهای پروانه آسای زرد طلایی آن، عموما در خوشه های 5 تا 20 گلی در انتهای شاخه ها قرار گرفته اند.

طاووسی در ایران عموما به عنوان گیاهی زینتی کاشته می شود و در استان گیلان به خصوص در شهرهای بزرگ رشت، لاهیجان و فومن در پارکها، حاشیه خیابانها و گاهی حیاط منازل کشت می شود.

Spinacia oleracea :Chenopodiaceae اسفناج: تیره چغندر

گیاهی است دوپایه و یکساله با برگهای غالبا طوقه ای متناوب و دمبرگ بلند و پهنک غالبا دلتایی یا پیکانی و گل آذین گرزن- پانیکول انتهایی و میوه ای خاردار.

اسفناج یکی از گیاهان کاشته شده مناطق مختلف کشور و در ردیف سبزیهای خوراکی است که سرشار از ویتامینهای آ. ب. ث و د و مواد کانی و املاح مختلف نظیر آهن و فسفات می باشد. اسفناج مصارف دارویی فراوانی دارد که برای اغلب مردم شناخته شده است. انواع وحشی آن گاهی در مزارع به صورت علف هرز دیده می شود.

اسفناج از نظر غذایی اهمیت زیادی دارد و به علت داشتن آهن، فسفات و کلروفیل برای مبتلایان به کم خونی بسیار مفید بوده، سهولت دفع مواد از روده بزرگ را میسر می سازد.

مؤلف کتاب «گیاهان دارویی» می نویسد: از نظر ترکیبات شیمیایی اسفناج تازه دارای 93 درصد آب، مواد البومینوئیدی، مواد چرب، مواد قندی، کلروفیل، لسیتین، سکرتین، ید، فسفر، آهن، ارسنیک، املاح پتاسیم و کلسیم، مخصوصا اکسالاتهاست. اسفناج را از نظر ترکیب شیمیایی و تأثیری که در بدن می گذارد، می توان شبیه oxalis (ترشک) ها دانست. اسفناج

به جهت دارا بودن آهن نیز در میان سبزیها بی همتاست. از این نظر گویچه های قرمز خون را زیاد می کند و بهترین غذا برای زنان باردار و اشخاص کم خون می باشد.

همچنین به جهت داشتن منیزیم تا حدودی جلوی پیشرفت سرطان را می گیرد، محرک کلیه ها بوده، کار و فعالیت آنها را زیاد می کند.

اسفناج به علت دارا بودن سکرتین که در سال 1924 میلادی وسیله دبرف Dobreff کشف شد، اثر نیرودهنده بر روی ترشحات معده، روده، لوزالمعده دارد. ترشحات صفرا را افزایش می دهد و حرکات دودی شکل روده را تقویت می کند. با آن که غذاهای ساده ای که با اسفناج تهیه می شود زیاد لذت بخش نیست مع هذا مصرف آن در تغذیه کودکان و به عنوان غذای کامل دوره نقاهت، کم خونی دختران جوان، بیماریهای حاد، بیماریهای مقاوم پوست، اسکوربوت و همچنین به عنوان تقویت اعصاب برای کسانی که کارهای فکری دارند توصیه شده است.

مصرف اسفناج پخته، در طب سنتی برای رفع سرفه های خشک، آسم، گرفتگی صدا، یبوست، قولنجهای کبدی، رماتیسم، نقرس و کمی ترشحات شیر معمول است. در موارد کمبود ویتامینهای بدن، مصرف شیره تازه اسفناج، مؤثرتر از اسفناج پخته ذکر شده است. علاوه بر آن در گذشته از اسفناج نوعی شراب تهیه می گردید که در خونرویها به منظور رفع کم خونی افراد مبتلا به این بیماری به کار می رفت. برای این کار نیز از 4 قسمت شراب و یک قسمت شیره برگهای پخته اسفناج استفاده می شود.

علاوه بر آنچه که ذکر گردید، ضماد خام اسفناج جهت مداوای ورمها و گزیدگی زنبور و باز کردن دمل نافع است. مالیدن پخته این سبزی مخلوط با سفیدآب جهت جوشهای جلدی نیز نتیجه بخش می باشد. تخم اسفناج جهت درد کبد،

درد دل و درد سر مفید است. اسفناج لثه ها را سفت می کند و از تباهی و فساد دندان به علت دارا بودن آهن می کاهد. اگر پارچه پشمی را با آب اسفناج بشوئید، شفاف و براق می شود.

بیماران مبتلا به ورم مفاصل و سنگهای کیسه صفرا نباید اسفناج را زیاد مصرف کنند. زیرا وجود اکسالات موجود در اسفناج برای این قبیل بیماران

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 454

مضر است و باعث تشدید کسالت آنان می گردد.

Stachys byzantina :Labiatae گوش بره: تیره نعناع

گیاهی است علفی چندساله، با شاخه های عقیم به همراه ساقه باروری به بلندی حد اکثر یک متر و غالبا ساده و ندرتا دارای شاخه های تنک. در بخش فوقانی پوشیده از کرکهای پنبه ای- بلند یا کرکهای هلوئی- پتوئی و برگهای قاعده ای قاشقی- مستطیلی تا سرنیزه ای پهن و پوشیده از کرکهای پتوئی- ابریشمی تا تار عنکبوتی. چرخه های گلدار متشکل از 15 تا 20 گل عموما تنک در طول محور گل آذین و چرخه های انتهایی متراکم و نزدیک به هم به رنگ قرمز صورتی.

گیاه فوق الذکر که بیشتر در استانهای گیلان و مازندران رویش داشته در مناطق دارای نور کافی می روید، هیچگونه ارزش علوفه ای نداشته و عموما به صورت گیاهی مهاجم و بدخوراک جلوه می نماید و در گیلان بیشتر در مراتع دارای نور کافی و مخروبه رویش می یابد.

گونه های چندی از این جنس در مناطق مختلف گیلان می رویند که عبارتند از:

Stachys fruticulosa/ Stachys persica

Stachys inflata/ Stachys pubescens

Stachys lavandulifolia/ Stachys spectabilis

در مناطق مختلف استان گیلان رویش می یابند.

گونه Stachys lavandulifolia با نام فارسی چای کوهی به عنوان بادشکن در طب سنتی مصرف می گردد.

Stellaria media :Caryophyllaceae دانه قناری، سبزه واش: تیره میخک

گیاهی است یکساله علفی گسترده روی سطح زمین یا به ندرت راست و برافراشته با برگهای قاعده ای متقابل قلبی شکل یا تخم مرغی و برگهای بالایی اغلب بزرگتر از برگهای پائینی. گلهای سفیدرنگ 5 گلبرگی آن که به علت داشتن بریدگی عمیق 10 تایی بنظر می رسند در گل آذین متراکم و چترمانند و گاهی تنک و پراکنده قرار گرفته اند.

گیاه فوق الذکر از نظر شکل اندامها بسیار متنوع است و تقریبا علف هرزی بشمار می آید که در همه جا مخصوصا در مزارع، باغچه ها، پیاده روها و گلدانها می روید.

Syringa persica :Oleaceae یاس بنفش: تیره زیتون

درختچه ای است با ساقه ای خاکستری رنگ به ارتفاع حد اکثر 3 متر و خزان کننده با برگهای متقابل ساده تخم مرغی یا سرنیزه ای و گلهای بنفش یا سفید یا بنفش متمایل به قرمز خوشه ای و بسیار معطر و میوه کپسول با دانه های بالدار.

یاس بنفش درختچه ای است که در غالب نقاط ایران در پارکها، حیاط منازل و باغچه ها کشت می گردد. در گیلان در بلوارها و حیاط منازل و پارکها کشت می شود. عطر یاس بنفش بسیار مشهور و دل انگیز است.

Tamus communis :Dioscoraceae تمیس، رزک: تیره تمیس

گیاهی است علفی چندساله پیچان و بالارونده با غده زیرزمینی به قطر 20 سانتیمتر یا بیشتر، سیاه رنگ با ساقه ای نازک به طول حد اکثر 4 متر، کم شاخه، شیاردار، بدون کرک با برگهائی متناوب تخم مرغی، قلبی شکل به رنگ سبز روشن. گلهای آن کوچک، زردرنگ و یک جنسی است. گلهای نر و ماده از یکدیگر جدا و غالبا به صورت خوشه ای یا سنبله ای محوری قرار گرفته اند.

میوه سته ای شبه کروی و سبزرنگ آن پس از رسیدن قرمز می شود.

تمیس از گیاهانی است که در استانهای شمالی ایران در مناطق جنگلی و بیشه زارها می روید. در استان گیلان نیز در جنگلهای اسالم، شفارود، فومن و ماسوله، اطراف لاهیجان و رشت و ارتفاعات مرتعی مشجر اطراف عمارلو و دیلمان می روید.

Tanacetum parthenium :Compositae بابونه گاوی: تیره کاسنی

گیاهی است علفی چندساله با ساقه های متعدد و پرشاخه به ارتفاع 20 تا 60 سانتیمتر با برگهای مرکب به رنگ سبز که دمبرگهائی بلند دارند.

کاپیتولهای گیاه دارای دو نوع گل است: گلچه های کناری زبانه ای به رنگ سفید و به تعداد 10 تا 20 عدد و گلهای لوله ای به رنگ زرد با تعداد زیاد در ناحیه وسط (بر روی صفحه طبق).

بابونه گاوی گیاهی است که در اغلب نقاط معتدله و معتدله سرد ایران بر روی دیواره های سنگی دارای رطوبت، در چمن زارهای مرطوب، مناطق مخروبه، حاشیه رودخانه ها و گاهی در مناطق جنگلی بر روی لبه ها و دیواره های سنگی می روید.

در گیلان نیز در کناره رودخانه های جنگلی، در مناطق کوهستانی دارای جریانهای آب و بر روی دیواره های سنگی با شیب تند می روید.

گلهای بابونه گاوی نیز گاهی به مصرف داروئی در طب سنتی می رسد.

Teucrium hyrcanicum :Labiatae تیره نعناع

گیاهی است چندساله علفی با ساقه ای راست به ارتفاع 35 تا 75 سانتیمتر و کرک آلود، دارای برگهای دمبرگ دار تخم مرغی- سرنیزه ای و گل آذین

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 455

خوشه ای سنبله مانند و متراکم و گلهای قرمز- صورتی.

گیاه مذکور خاص منطقه رویشی هیرکانی حوزه دریای خزر می باشد و در حاشیه جاده و کنار آبراهه ها و مناطق دارای نور نسبتا فراوان رویش می یابد.

Teucrium polium :Labiatae مریم نخودی: تیره نعناع

گیاهی است علفی چندساله با قاعده ای خشبی، به ارتفاع 10 تا 40 سانتیمتر، گسترده روی زمین یا راست و برافراشته با کرکهای سفید متمایل به خاکستری یا کرکهای پتوئی- پنبه ای یا فردار. برگهای مستطیلی شکل تا واژ تخم مرغی باریک یا خطی، معمولا پوشیده از کرکهای پتوئی. گل آذین کپه ای و سرسان با گلهای سفیدرنگ. گیاه فوق الذکر در گیلان بیشتر در مناطق رودبار و ارتفاعات بالای کوهستانی و مناطق مرتعی رویش می یابد و ارزش داروئی آن بر اغلب مردم شناخته شده است. سرشاخه گلدار گیاه اثر مقوی، نیرودهنده و ضد تشنج دارد و اگر گرد آن وارد بینی شود مخاط بینی را تحریک و ایجاد عطسه می نماید. مصرف آن در رفع سردرد، ضعف عمل دستگاه تغذیه، بیماریهای دستگاههای تناسلی و میزراه، تأخیر یا عدم وقوع قاعدگی به علت ضعف تأثیر به سزائی دارد.

Thymus spp .:Labiatae آویشنها: تیره نعناع

گیاهانی هستند علفی چندساله و با قاعده خشبی و به صورت پشته ای یا گسترده بر روی زمین با ساقه های متعدد به بلندی حد اکثر 25 سانتیمتر و برگهای کامل (ساره) تخت (پهن) و حاشیه برگشته بدون دمبرگ یا دمبرگدار.

آویشنها در مناطق مختلف گیلان به خصوص مراتع ییلاقی و مناطق کوهستانی رویش می یابند. عامل مؤثر در شناخت این گیاهان عطر فراوان و دل انگیز آنها است. آویشنها با گلهای ارغوانی، صورتی، سفید یا کرم رنگ خود به مناطق کوهستانی و شیبهای تند ارتفاعات مرتعی زیبائی خاصی می بخشند.

گونه های چندی از این جنس در گیلان می رویند که عبارتند از:

Thymus fallax/ Thymus pubescens

Thymus fedtschenkoi/ Thymus transcaucasica

Thymus Kotschyanus

کلیه گونه های مزبور با نام آویشن شناخته می شوند.

آویشنها در ایران به عنوان داروهای گیاهی کاملا شناخته شده اند و عموما بادشکن، مقوی معده، خلطآور،

ضد تشنج و مدر و قاعده آور می باشند. دم- کرده سرشاخه های گلدار آنها را در رفع اسپاسمها و حالات تشنجی دستگاه تنفس و درمان گریپ، سیاه سرفه، آسم مرطوب، نزله های مزمن بکار می برند و خاصیت مقوی، نیرودهنده، ضد عفونی کننده، تنظیم دستگاه گردش خون و مراکز عصبی و ضربان قلب دارند.

Thymus Serpoyllum سوسنبر کوهی: تیره نعناع

سوسنبر کوهی گیاهی است پایا به ارتفاع 10 تا 20 سانتیمتر با برگهای کوچک و رگبرگهای مشخص، با شاخه های خیلی کوتاه و اغلب پوشیده از کرک. دارای گلهای سفید کوچک به صورت مجتمع و خوشه ای. این گیاه در برخی از نقاط گیلان به ویژه در ارتفاعات منجیل می روید.

سوسنبر کوهی یکی از اقسام سوسنبر است که از نظر خواص درمانی شبیه سایر اقسام سوسنبر می باشد. مقوی قلب، نیروبخش، مقوی معده و بادشکن است.

طب سنتی از این گیاه برای درمان ضعف معده، اختلالات هاضمه، دل بهم خوردگی، انواع قولنج و اسهال استفاده می کند و خواص درمانی مختلفی برای آن قائل است از قبیل: ادرارآور، معرق، بازکننده عادت ماهانه، ضد کرم، ضد عفونی کننده.

زیاده روی در خوردن سوسنبر برای زنان باردار مضر است، زیرا امکان دارد موجبات سقط جنین را فراهم سازد.

Tilia platyphyllos subsp .caucasica :Tiliaceae نرمدار، نمدار، زیزفون: تیره نمدار

درختی است به ارتفاع 35 تا 40 متر با تنه ای راست و ضخیم به قطر حد اکثر یک متر با پوستی به رنگ خاکستری تیره و شیاردار و تاجی گسترده و پرشاخه و برگهائی تخم مرغی شکل با قاعده ای قلبی یا قلبی مورب یا بریده مورب و دمبرگی بلند. گلهای گرزنی آن بر روی برگه ای زبانه ای شکل بدون کرک به رنگ زرد متمایل به سبز به طول حد اکثر 9 سانتیمتر قرار گرفته و میوه های شبه کروی یا گلابی شکل آن پوشیده از کرکهای مخملی یا پتوئی است.

نمدار یکی از گونه های جنگلی شمال ایران است که عموما در دشتها و جلگه های جنگلی تا ارتفاعات میان بند رشد می نماید و چوب آن ارزش صنعتی زیادی ندارد. گل آذین آن دارای خاصیت دارویی بوده در طب سنتی به مصرف می رسد و امروزه گونه های اروپائی آن نیز به خاطر

استفاده های داروئی گاهی در ایران کشت می شود.

برگ و گل انواع مفید گونه های نمدار (زیزفون) در طب سنتی به عنوان ضد تشنج، آرام کننده و نرم کننده مورد استفاده قرار می گیرد. اثر ضد تشنج آنها نیز مربوط به اسانسی است که در گلهای این درخت وجود دارد و بوئی ملایم و مخصوص از آنها استشمام می گردد.

نوع مفید و داروئی این درخت که در جنگلهای بین کهدم و رستم آباد و همچنین سفیدرود می رویدTilia platyphyllos نام دارد که در طب سنتی به فراوانی در درمان سرماخوردگی، سردرد، سوء هاضمه و ناراحتیهای عصبی به کار می رود. نمدار حاوی گلوکزیدهای فلاونوئیدی است، ولی عاری از مشتقات گزانتین است. گرچه این گیاه از نظر پزشکی مدرن مصرفی ندارد،

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 456

ولی می توان دم کرده آن را به عنوان یک نوشیدنی عاری از کافئین به کار برد.

قابل یادآوری است که در کتاب «مفردات پزشکی و گیاهان داروئی» برگ و گل انواع مختلف گونه های نمدار در طب سنتی در درمان سرماخوردگی سردرد، سوء هاضمه و ناراحتیهای عصبی بکار می رود، در صورتی که در کتاب «گیاهان داروئی» فقط برای گونه مفید این درخت، خواص درمانی ذکر شده است.

Torilis arvensis :Umbelliferae ماستونک: تیره چتریان

گیاهی است علفی یکساله به بلندی حد اکثر 100 سانتیمتر و پرشاخه، با برگهای گوناگون مرکب یک تا دو بار شانه ای. دارای گلهای سفید یا سفید متمایل به صورتی در گل آذین چتری با شعاعهای 2 تا 12 تائی و میوه تخم مرغی شکل و پوشیده از خارهای راست یا خمیده.

این گیاه یکی از علفهای هرز گیلان بوده در غالب نقاط در حاشیه جاده ها، پیاده روها، مزارع و باغها و شیبهای تند حاشیه ای جاده های جنگلی و زمینهای زراعی

متروکه می روید و به سبب داشتن خار، میوه اش به لباس و پوست حیوانات اهلی می چسبد.

از گونه های دیگر آن Torilis heterophylla نیز در غالب نقاط استان دارای پراکنش و گسترش می باشد.

Trapa natans :Trapaceae : سرکوله خیز، سرکنجه خیز: تیره سرکوله خیز

گیاهی است علفی یکساله با برگهای شناور و غوطه ور در آب، برگهای غوطه ور آن خطی و باریک و برگهای شناور آن، که بیشتر جلب توجه می نماید، به صورت لوزی و با دمبرگهایی دارای تورم دوکی شکل می باشد. گلهای آن سفیدرنگ و میوه اش چوبی همراه با زوائد سخت و خاردار است.

سرکوله خیز خاص مناطق باتلاقی با آب راکد یا با جریان ملایم و نسبتا کم- عمق می باشد و در مرداب انزلی که یکی از رویشگاههای این گیاه است به صورت متراکم و نزدیک به هم روئیده محیط مناسبی را برای تخم گذاری پرندگان مهاجر به وجود می آورد. میوه این گیاه گاهی توسط افراد بومی برای تغذیه مورد استفاده قرار می گیرد.

Tribulus terrestris :Zygophyllaceae خارخسک: تیره قیچ

گیاهی است علفی یکساله، گسترده روی سطح زمین با ساقه ای به طول 15 تا 80 سانتیمتر و شاخه های جوان و برگهای پوشیده از کرکهای نقره ای و برگهای مرکب شانه ای زوج با 10 تا 16 برگچه و برگچه های تخم مرغی یا بیضوی که غالبا دارای قاعده نامتقارن به صورت متقابل هستند. گلهای منفرد زردرنگ آن در محور برگها قرار گرفته اند. میوه آن مرکب از 5 برچه به هم پیوسته است که هر برچه حاوی 2 شاخ بلند خارمانند و شاخکهای کوتاهتر خاری و کرکهای فراوان و گاهی نیز بدون کرک می باشد.

خارخسک که یکی از علفهای هرز مزارع آیش و مناطق شنی است در گیلان بر روی شنهای ساحلی بین رشت و انزلی و اطراف انزلی گسترش داشته دارای خواص داروئی فراوان است. خواص داروئی قسمتهای مختلف این گیاه به ویژه قابض بودن آن در طب سنتی ایران کاملا شناخته شده است.

Trifolium spp .:Leguminosae شبدرها: تیره نخود

گیاهانی هستند یکساله یا چندساله علفی با ساقه ای برافراشته یا عموما

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 457

گسترده روی سطح زمین و اغلب دارای بوی کومارین و برگهای 3 برگچه ای و گلهایی به رنگ سفید، زرد، ارغوانی یا قرمز، در گل آذینی کپه ای و سرسان و یا خوشه ای کوتاه در انتهای شاخه ها و یا محور برگها و میوه های نیام کوتاه و ناشکوفای یک یا دو دانه ای کوتاهتر از کاسه گل.

شبدرها گیاهانی عموما رطوبت پسند بوده، اغلب در چمنزارها و مناطق دارای نور کافی رشد می نمایند. گونه های شبدر دارای ارزش علوفه ای قابل توجه هستند و گونه های اصلاح شده ای نیز از این جنس در مزارع کشت می گردد.

گونه هایی از این گیاه که در گیلان می رویند عبارتند از:

Trifolium angustifolium/ Trifolium micranthum

Trifolium

arvense/ Trifolium ochroleucum

Trifolium campestre/ Trifolium physodes

Trifolium carescens/ Trifolium pratense

Trifolium chusii/ Trifolium repens

Trifolium fragiferum/ Trifolium resupinatum

Trifolium glomeratum/ Trifolium scabrum

Trifolium grandiflorum/ Trifolium striatum

Trifolium hybridum/ Trifolium subterraneum

Trifolium lappaceum/ Trifolium tumens

این استان در ضمن رویشگاه مناسبی برای بسیاری از گیاهان تیره نخودLeguminosae که اکثرا طالب آب و هوای مدیترانه ای و رطوبت پسند هستند می باشد.

در طب سنتی ایران مصارف چندانی برای شبدرها وجود ندارد و لیکن غنچه های گل شبدرها محتوی تاننها، گلوکزیدها، اسیدهای آلی و مواد رنگی می باشند. و برای مداوای برونشیت، گرفتگی صدا، سرفه، اسهال و همچنین در ترکیبات خلطآور و مقوی معده استفاده می شوند. شبدرها دارای شهد بسیار بوده و عسل دهنده مهمی هستند.

قسمت مورد استفاده شبدر قرمز که آن را شبدر کوهی نیز می گویند، گل و شکوفه های خشک شده آن می باشد که بوی خوشی دارند. این شبدرها فقط در زمینهای قوی به عمل می آید. دارای ترکیبات شیمیایی زیاد و قابل توجه است که عبارتند از: مواد سفیده ای، روغن، قند و املاح معدنی مانند کلسیم، منیزیم، پتاس، سرب، فسفر، گوگرد، سیلیس، سدیم، آهن، آلومینیوم، منگنز، روی، مس، نیکل و کوبالت. برگهای شبدر قرمز کلسیم بیشتری دارد که پس از رسیدن فسفر آن کم می شود. همچنین دارای ویتامینهای ب 1 و ای و ویتامین کا می باشد. خاصیت برجسته گیاه مزبور این است که از انفارکتوس (سکته قلبی) جلوگیری می کند. در رنگرزی نیز از مواد رنگی آن جهت رنگ کردن پشم و پنبه استفاده می کنند. جوشانده شربت و عصاره شکوفه گلهای شبدر قرمز ضد تشنج و خلطآور است و برای درمان سیاه سرفه و برونشیت مورد استفاده قرار می گیرد. از عصاره گیاه نیز می توان به صورت ضماد جهت التیام زخمها بهره مند شد.

ابو علی سینا

در خواص شبدر و گونه های مختلف آن می نویسد: «شبدر گیاهی است که 3 نوع دارد: بیابانی، کاشتنی، مصری. تخم آن را نان کنند و می خورند ... افشره شبدر کاشتنی که با عسل باشد قرحه (زخم) را تنقیه کند.

روغنش داروی درد مفاصل است ... افشره اش را به بینی کشند عطسه آورد و برای بیماران صرع بسیار سودمند است ... اگر با عسل باشد سفیدی چشم و تم چشم (آفتی که در چشم پیدا شود مانند پرده) را چاره کند. هرنوع از شبدر و به ویژه شبدر بیابانی درد دنده ها را که از بلغم باشد دوا کند. خناق و درد گلو آرد و در این حالت علاجش گشنیز و کاسنی و کاهو است که آسیبش را دفع کنند ...

روغنش در سرآغاز استسقاء داروی خوبی است ... شبدر بیابانی با شربت تخم پنیرک بستانی (ملوخیه) داروی درد مثانه است. روغن شبدر علاج درد بیضه ها و زهدان است. شبدر بیابانی قی و اسهال را درمان کند و شکم را بند آورد.

شبدر و تخمش شهوت انگیز است ...».

علاوه بر آنچه که ذکر شد، در کتاب «گیاهان دارویی» از یک گونه شبدر دیگر با نام فارسی «شبدر زرد» یاد گردیده که خودرو و دارای خواص درمانی بدین شرح است:

... سرشاخه گلدار آن، اثر آرام کننده دارد، رافع بیماریهای عادی سینه، مدر و هضم کننده است. دم کرده آن جهت رفع تحریکات عصبی، بی خوابیهای منشأ بیماریهای مختلف، بی خوابیهای اطفال، احساس اضطراب و سرگیجه، دردهای عصبی، میگرن، دردهای رماتیسمی، عدم دفع ادرار، التهاب و ورم کلیه و مثانه، سوء هضم، قولنجهای کبدی و نظائر آنها بین مردم مصرف دارد. به

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3،

ص: 458

علاوه طبق بررسیهای جدید، دارای اثر ضد انعقاد خون، درمان حالات مالیخولیائی، رفع اختلالات زمان یائسگی و کم کننده فشار خون شریانی است.

شبدر زرد به علت دارا بودن مقدار کم کومارین، اثر ضد انعقاد دارد و در نوع نیمه حاد بیماری فلبیت (لخته شدن خون) اثر درمانی دارد.

Trigonella spp .:Leguminosae شنبلیله ها: تیره نخود

گیاهانی هستند علفی یکساله یا چندساله با برگهای 3 برگچه ای و غالبا دارای بوی کومارین با ساقه هائی اغلب کوتاه به ارتفاع 25 تا 40 سانتیمتر با گلهای منفرد محوری یا انتهائی به رنگهای زرد یا بنفش و میوه های نیام غالبا طویل و خطی. شنبلیله ها دارای گسترش و پراکنش قابل توجهی در مناطق دارای آب و هوای مدیترانه ای هستند. در گیلان نمونه های وحشی آن به صورت خودرو به جز یکی از دو گونه مثل Trigonella carpoceras که بر روی شنهای ساحلی بین رشت و انزلی و تا آستارا می روید دارای پراکنش زیادی نمی باشند و لیکن شنبلیله خوراکی Trigonella foenum -gRAECUM از سبزیهائی است که برای آش و خورش در غالب نقاط ایران کشت می شود و در گیلان نیز در سبزی فروشیها عرضه می شود و مردم نیز در باغچه ها و باغها آن را می کارند.

برگ شنبلیله حاوی ترکیبات کلسیم و آهن و چند نوع ویتامین می باشد.

دانه شنبلیله و دم کرده آن برای درمان تحریکات جلدی، سل استخوانی، بیماریهای ناشی از کم اشتهائی، سرفه و قند خون مورد استفاده قرار می گیرد؛ همچنین در ترمیم قوای از دست رفته و تحریک غدد شیری مادران مؤثر بوده برای هضم غذا بکار می رود. از جوشانده شنبلیله در مداوای ترک خوردگی نوک پستان زنان و بواسیر استفاده می شود و همین مایع به صورت غرغره جهت معالجه ورم لوزه و درد گلو

و به عنوان تنقیه در تخفیف التهاب و ورم معده و روده و اسهالهای ساده مؤثر است.

تخم شنبلیله دارای فسفاتهای آلی، لستین و نوکلئوآلبومین است مصرف آن در مورد نقرس، دیابت، راشیتیسم، کم خونی، خنازیر، لنفاتیسم و لاغری مصرف می گردد. ریموند دکستریت در کتاب «معالجه گیاهی» درباره خواص شنبلیله می نویسد: تخم شنبلیله غده لوز المعده را تقویت نموده اختلالات حاصله از کم غذائی را درمان می کند.

ابو علی سینا نیز در اهمیت درمانی شنبلیله بر روی ورم و جوش تأکید دارد و می نویسد: «... حلبه (شنبلیله) ... ورمهای بلغمی و سخت را می گدازد. آرد شنبلیله ورمهای گرم پدید و ناپدید را شفا دهد به شرطی که التهاب نکرده باشند و تا اندازه ای سخت باشند. ورمهای اندرونی را نرم می نماید و می رساند ...

آب پز شنبلیله نقطه سرخ چشم را برطرف کند. بر چشم مالند مواد غلیظ را که سبب آماس چشم می شوند از بین ببرد ... در علاج آماس و درد و به هم آمدن زهدان در آب پزش بنشینند فایده ببینند ... روغنش آماس پیزی (مقعد) را فرو نشاند ...».

دانه های این گیاه به سبب دارا بودن ویتامین آ و د، همانند روغن ماهی است. در مداوای شبکوری و نرمی استخوان مؤثر است. خوردن برگ و بذر آن برای کسانی که در جاهای مرطوب و کم آفتاب به سر می برند غذای بسیار مفیدی است. شنبلیله به علت داشتن مواد آهنی لازم، فسفر و هورمونهای گیاهی کافی، در ردیف یکی از مفیدترین سبزیها جا دارد.

Tripleurospermum disciforme :Compositae بابونه کاذب: تیره کاسنی

گیاهی است علفی دوساله یا چندساله، توده ای یا راست به ارتفاع 5 تا 70 سانتیمتر با ساقه های یک تا چندتائی پرشاخه و منشعب یا بدون شاخه و برگهای

2 تا 1 بار شانه ای بخش دارای بریدگیهای نخی شکل و باریک و با انتهائی سیخک مانند. گل آذین دیهیم تنک حامل کپه های (کلاپرک) ناجور گل که بر روی دم گلهای (دم کپه های) بلند و نامساوی قرار گرفته اند.

این گیاه در مناطق معتدله و معتدله سرد ایران به ویژه در نواحی مرطوب، چمن زارها، حاشیه مزارع و باغها و بستر رودها، مزارع غلات، مزارع یونجه و شبدر می روید و با گلهای لوله ای کوچک زردرنگ که به صورت مجتمع در کنار یکدیگر بر روی صفحه ای طبق مانند قرار گرفته اند مشخص می شود. در گیلان نیز در غالب مراتع ییلاقی اطراف رودبار و منجیل، عمارلو، دیلمان، اسپیلی، ماسوله و گردنه حیران می روید.

از این نظر آن را بابونه کاذب می نامیم که در اغلب نقاط ایران مردم آن را به جای بابونه اصلی که Matricaria chamomilla است مصرف می کنند و در عطاریها نیز امروزه این گیاه را به عنوان بابونه می فروشند، درحالی که Matricaria chamomilla یعنی بابونه اصلی در ایران بیشتر در مناطق جنوبی به خصوص استان خوزستان در میان مزارع گندم و مزارع غلات و بقولات می روید و گلهای آن ناجورشکل بوده بر روی یک کپه (کلاپرک) مخروطی- شکل دارای گلهای کناری زبانه ای سفیدرنگ و گلهای لوله ای زردرنگ بسیار کوچک می باشد. ارزش داروئی بابونه برای عموم مردم شناخته شده است.

بابونه گیاهی است مقوی، ضد درد و تشنج، نیروبخش، تب بر و کرم کش، مدر، مقوی معده، بادشکن، اشتهاآور، هضم کننده غذا، صفرابر، قاعده آور و التیام دهنده است و اثر ضدعفونی کنندگی ضعیف دارد. مصرف اسانس بابونه گلبولهای سفید خون را زیاد می کند. اگر به شیر نوزادان مقدار کمی دم کرده گل بابونه اضافه شود دل پیچه های ناشی از نفخ و حالات تشنجی کودک را برطرف می نماید. برای

درمان بیماریهای معده و سوء هاضمه مصرف می شود.

در استعمال خارج ضماد و لوسیون و حمام فرآورده های آن اثر قاطع در ضدعفونی زخمهای عمیق، فیستولها، زخم انگشتان، اولسر زانو، رفع التهاب ورم چشم و مخاط دهان، حلق و لثه ها دارد. جوشانده گل گیاه برای طلائی- کردن موهای بور و بور کردن موهای بلوطی بکار می رود و موها را شفاف می سازد.

در طب سنتی گرد گلهای بابونه برای درمان اگزماهای مرطوب و دردناک و زخمهای کچلی به صورت پاشیدن گرد بر روی عضو استفاده می شود.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 459

Typha latifolia :Typhaceae لوئی، گرز (گرزمال، کرفو، قو، قوی آتش زنه): تیره لوئی

گیاهی است آبزی یا رطوبت پسند و پایابی، چندساله و یکپایه با ساقه های زیرزمینی خزنده و ساقه هوائی راست و ضخیم و توپر چوب پنبه ای و در قاعده بنه دار به بلندی حد اکثر 5/ 2 متر، با برگهای اغلب قاعده ای دو ردیفی و راست در قاعده غلاف دار و خطی یا تسمه ای شکل با مغز حاوی لایه ها و حفرات هوادار که گاهی از طول ساقه بلندتر می باشند.

گلهای نر و ماده آنها در سنبله ای متراکم و معمولا با فاصله از یکدیگر بر روی محور مرکزی گل آذین قرار گرفته، سنبله نر معمولا نازکتر و کوتاهتر بوده در بالای سنبله ماده قرار می گیرد. میوه آن دارای کرکهای فراوانی است که در پراکنش و گسترش آنها کمک مؤثری می نمایند.

لوئی در ایران عموما در کنار دریاچه ها، باتلاقها، نهرها و کانالها و جویبارهای دائمی می روید. در گیلان در مرداب انزلی، آبگیرهای مناطق مختلف و گاهی نیز در حاشیه مزارع برنج و نهرهای هدایت کننده آب به مزارع برنج دیده می شود.

از گونه های دیگر آن نیزTypha minima است که رویشگاهی شبیه آنچه گفته شد دارد و لیکن خود

گیاه از نظر ارتفاع و اندازه سنبله ها کوچکتر می باشد. دانه های گرده لوئی در قسمتهائی از ایران مورد استفاده غذائی قرار گرفته در سالهای گذشته میوه های کرکدار آن برای عایق کردن خزینه حمامها به همراه سفیده تخم مرغ و آهک به کار می رفته و امروزه گاهی در صنعت کاغذسازی از آن استفاده می شود. به خواص داروئی ریشه آن نیز در طب سنتی اشاره شده است.

در گذشته با جویدن ساقه زیرزمینی آن بوی سیر و پیاز را زائل می کردند و معتقد بودند که دندانها را سفید کرده مانع خونریزی لثه می شود. همچنین از گرد کوبیده آن برای درمان زخمها و جراحات و بند آوردن خونریزی استفاده می کردند.

Ulmus spp .:Ulmaceae نارونها: تیره نارون

درختان یا درختچه هائی هستند خزان کننده با تنه ای راست و برافراشته و در انتها پرشاخه به ارتفاع 2 تا 25 متر با برگهای متناوب و قاعده ای نابرابر و نامتقارن و کناره ای دندانه اره ای یا دندانه دار و به ندرت کامل، میوه نارونها فندقه بالدار بوده و عموما قبل از رشد و نمو برگها ظاهر می گردند و پس از رسیدن توسط باد به سرعت پراکنده می شوند که عامل مؤثری در زادآوری و تولیدمثل است.

نارونها در استان گیلان خاص مناطق جنگلی بوده و در جنگلهای ارتفاعات بالا در جوامع راشستان و بلوطها دیده می شوند. مشهورترین آنها عبارتند از: ملج Ulmus glabra و اوجاUlmus carpinifolia که جزء چوبهای صنعتی و بسیار باارزش هستند و اغلب جهت روکش در صنایع مبل سازی و کارهای ظریفه از آنها استفاده می شود.

نارون چتری Ulmus x densea امروزه در غالب نقاط ایران در کنار خیابانها و پارکها و تفرجگاهها کشت می گردد که با تاج چتری خود زیبائی خاصی دارد. پوست نارونها از نظر مصارف درمانی دارای

اثرات مقوی، معرق، مدر، التیام دهنده، نرم کننده و قابض بوده ضعف دستگاه هضم، نزله مخاطهای بدن و خونرویها را درمان می کند. جوشانده پوست نارون در مداوای بیماریهای مختلف از جمله اسهالهای ساده، عوارض نقرس و روماتیسم، بیماریهای ناشی از کمی ادرار، سودا، بروز دانه ها و زخمهای ناشی از بیماریهای نقرس و خنازیر، تبهای نوبه، آب آوردن انساج، نقرس و بی خوابی ناشی از آن مؤثر است.

Urtica dioica :Urticaceae گزنه، گزنه دوپایه: تیره گزنه

گیاهی است علفی چندساله با ساقه ای راست و برافراشته و غالبا پرشاخه به ارتفاع حد اکثر 150 سانتیمتر با ریشه های فراوان و برگهای تخم مرغی پهن نوک دراز و لبه ای با دندانه تند. گزنه دوپایه، به ندرت یک پایه می باشد و گلهای نر و ماده آن به صورت سنبله ای- خوشه مانند در کنار یکدیگر و در محور برگها و ساقه قرار گرفته اند.

از مشخصات کلی و عمومی این گیاه داشتن کرکهای گزنده است که در اثر تماس با دستها و بدن انسان به خاطر داشتن اسید فرمیک سوزندگی خاصی ایجاد می کند و به همین علت آن را گزنه نامیده اند.

گزنه یکی از گیاهان جهان وطنی است که در غالب نقاط جهان دیده می شود. در گیلان بیشتر در کنار جاده ها، پیاده روها، نهرهای دارای جریان دائمی آب، مناطق مرطوب با نور نسبتا کافی و در بیشه زارهای جنگلی رویش می یابد.

در ضمن گونه Urtica urens گزنه دیگری است که یکساله بوده و در گیلان در اطراف بندر انزلی و بر روی شنهای ساحلی رویش دارد. گزنه در طب

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 460

سنتی دارای مصارف گوناگون است.

برای رفع سرماخوردگی مخلوط دانه گزنه با عسل، خلطآور و معالج بیماریهای سینه می باشد. جوشانده برگ گزنه اثر مدر، ملیّن، قاعده آور داشته

و له شده برگ تازه آن در رفع ناراحتیهای گزش مار و درمان زخمهای غانغاریائی، اولسرها، تومورها و زخمهای چرکین بکار می رود.

از سرشاخه ها و یا برگ گزنه برای مداوای مجاری ادرار، دستگاه تنفسی، کاتاره معده- روده ای و به عنوان کمک درمانی در مداوای دیابت استفاده می شود. دانه گزنه جهت رفع درد معده، آنژین، اخلاط خونی، سرطان و بیماریهای مربوط به طحال مصرف می گردد. شیره تازه گیاه جهت دفع درد مفاصل در استعمال خارجی به کار می رود و اثر تنگ کننده مجاری عروق داشته و در رفع خونرویهای رحمی و خونروی در فواصل قاعدگی همراه با هموفیلی، خون آمدن بینی و دفع اخلاط خونی اثرات شفابخش دارد. گیاه در تقویت اعمال هضم، ازدیاد ادرار، دفع نزله، بند آوردن خون، علاج بیماری قند و ازدیاد ترشح شیر و باز کردن قاعدگی اثر مفید دارد. گزنه دارای اثر قاطع در مداوای بیماریهای پوست می باشد.

Vaccaria pyramidata :Caryophyllaceae صابونی: تیره میخک

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای راست به ارتفاع 15 تا 60 سانتیمتر، با برگهای متقابل قلبی- سرنیزه ای و گلهای صورتی و صورتی متمایل به سفید در گل آذین پرگل پانیکول با شاخه های زیاد و میوه کپسول حاوی بذرهای فراوان. صابونی یکی از علفهای هرز مزارع غلات محسوب شده در گیلان نیز بیشتر در مزارع گندم دیم منطقه در ارتفاعات رودبار و منجیل و عمارلو و اسپیلی دیلمان دیده می شود که با گلهای صورتی رنگ خود زیبائی خاصی به مزارع می دهد.

Vaccinium arctostaphylos :Ericaceae قره قات: تیره قره قات

درختچه ای است خزان کننده به ارتفاع 1 تا 2 متر با ساقه ای گرد و کمی کرکدار همراه برگهای تقریبا بدون دمبرگ بیضوی- سرنیزه ای و گلهای صورتی رنگ که هنگام باز شدن سفید می شود. قره قات دارای میوه سته ای آبدار به رنگ سیاه یا ارغوانی متمایل به سیاه است.

این درختچه فقط در جنگلهای شمال ایران در غرب مازندران و گیلان می روید در استان گیلان بیشتر در جنگلهای راش و گاهی در بیشه زارهای کوهستانی در دره اسالم به خلخال و دره سفیدرود و اطراف منجیل و رودبار می روید. میوه آن نیز قره قات نام دارد و دارای ارزش داروئی قابل توجهی در طب سنتی می باشد.

برگ و میوه قره قات حاوی تاننها، اسیدهای آلی و گلوکوکینینها است که قند خون را پائین می آورد و از آنها برای درمان دیابت و کاتاره های معده- روده ای یا ورمهای مثانه استفاده می کنند.

Vallisneria spiralis :Hydrocharitaceae

گیاهی است چندساله، دو پایه، غوطه ور در آب با ساقه ای کوتاه و رونده، دارای برگهای متناوب و با قاعده ای غلاف دار و تسمه ای و چمنی شکل به طول حد اکثر 70 سانتیمتر، گلهای این گیاه بر روی دمگل بلندی قرار دارند که مانند فنر پیچیده به نظر می رسند و هنگام لقاح و باروری در سطح آب قرار می گیرند.

این گیاه خاص مناطق مردابی با آب نیمه عمیق بوده و در گیلان در رودهای منتهی به مرداب انزلی می روید و با ساقه های فنری شکل و برگهای تسمه ای سبز و نسبتا بلند خود زیبائی خاصی دارد.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 461

Verbascum spp .:Scrophulariaceae گل ماهورها: تیره گل میمونی

گیاهانی هستند یکساله، دو ساله یا چند ساله، علفی گاهی با قاعده ای چوبی و ساقه ای از پائین منشعب یا بدون شاخه یا در بالا منشعب و پرشاخه با برگهای متناوب ساده یا لوب دار و غالبا طوقه ای و انبوه و برگهای ساقه ای تنک.

عموما برگها و ساقه گیاه پوشیده از کرکهای مخملی متراکم غده دار یا بدون غده بوده گاهی برگها بدون کرک می باشند.

گلهای این گیاه غالبا زردرنگ و ندرتا بنفش یا ارغوانی و گاهی سفیدرنگ هستند و در گل آذین محوری یا انتهائی خوشه، سنبله یا پانیکول- مانند قرار گرفته اند.

گل ماهورها عموما در ایران در مناطق استپی، دامنه های کوهستانی، دشتهای خشک و مناطق جنگلی و بیشه زارها می رویند و گاهی نیز به عنوان گونه های مهاجم در مراتع دیده می شوند.

در استان گیلان گونه های چندی از آنها از جمله:

Verbascum punalense

Verbascum stachydiforme

در مناطق جنگلی و گونه های:[4]

Verbascum blattaria

Verbascum orientale

کتب طبی انتزاعی (فارسی) ؛ ج 3 ؛ ص461

Verbascum thapsus

در مناطق دشتی و جلگه ای می رویند. اثرات داروئی بعضی از گونه های آن در طب سنتی شناخته شده است.

خواص

درمانی این گونه ها که ذیلا شرح داده می شود کم وبیش شبیه یکدیگر است:

دم کرده گلهای ماهور مسکّن، ملیّن و ادرارآور است. از ناراحتیهای سینه تنگی نفس، برونشیت و آسم می کاهد.

در استعمال خارجی اگر برگهای گل ماهور با شیر پخته شود، له شده آن به صورت ضماد بر روی کورک، سودا و انواع زخمهای جلدی تأثیر مفیدی می گذارد. در مداوای امراض مزبور مصرف خوراکی جوشانده برگ گل ماهور با شیر نیز بسیار مؤثر است. اطبای قدیم مقدار مصرف این جوشانده را 3 لیوان معمولی در روز تعیین کرده بودند.

Verbena officinalis :Verbenaceae شاه پسند: تیره شاه پسند

گیاهی است علفی چند ساله با ساقه ای چهارگوشه و راست، در بالا منشعب و شاخه دار به ارتفاع 60 تا 80 سانتیمتر و برگهای مستطیلی یا مستطیلی- سرنیزه ای با دندانه های بزرگ یا بریده بریده یا شانه ای بریده- ربابی شکل، دارای گلهای کوچک بنفش رنگ در گل آذین سنبله ای انتهائی.

شاه پسند به صورت علف هرز در اغلب نقاط ایران و در گیلان بیشتر در مناطق مرطوب حاشیه باغها و مزارع می روید. در طب سنتی ایران جایگاهی ندارد و لیکن می توان از سرشاخه های گلدار گیاه که حاوی گلوکزیدهای (وربنالین و وربنین)، تاننها، اسانس روغنی، مواد لزج، ساپونین و نمکهای معدنی می باشد، به شکل دم کرده یا خیسانده برای تحریک اشتها و ترشح عصاره های معدی و به عنوان قابض استفاده نمود. این گیاه محرک بسیار خوبی برای مبادلات متابولیکی داخلی است و همچنین علیه خستگیهای عصبی، بی خوابی و میگرن و رفع ناراحتیهای کلیوی و کبدی بکار می رود.

امروزه در اکثر مناطق معتدله و معتدله گرم ایران جنسی به نام شاه پسند زینتی Lantana spp . کشت می شود که با گلهای محوری با انتهائی دیهیم مانند خود به رنگهای متنوع سفید، سفید متمایل به صورتی

و صورتی یا بنفش زیبائی خاصی دارد. در گیلان نیز عموما آن را در پارکها، بلوارها، حیاط منازل و سازمانهای دولتی می کارند.

Veronica spp .:Scrophulariaceae سیزابها: تیره گل میمونی

گیاهانی هستند علفی یکساله یا چندساله با ساقه ای برافراشته یا گسترده روی سطح زمین به بلندی 5 تا 80 سانتیمتر با برگهای متقابل بدون تقسیم یا منقسم با بریدگی، دارای گلهای منفرد یا چندتائی انتهائی یا خوشه ای یا سنبله ای محوری و غالبا منفرد محوری به رنگهای آبی، ارغوانی، قرمز، سفید یا سفید متمایل به آبی و چرخه ای شکل با چهار گلبرگ مشخص و دو پرچم بلند و میوه کپسول دو حجره ای با دانه های متعدد.

سیزابها در ایران دارای گسترش وسیعی بوده در غالب نقاط دشتی، جلگه ای، کوهستانی، ارتفاعات بالا و قلل کوهها می رویند.

یکی از معمولی ترین سیزابها گونه Veronica persica می باشد که به صورت علف هرز در مزارع، باغها، باغچه ها، گلدانها، مزارع آیش، بیشه زارها، کف جنگلها، کنار جاده های جنگلی و مناطق مختلف استان گیلان می روید.

به علاوه در گیلان گونه های چندی از این جنس به نامهای زیر می رویند:

Veronica anagalis- squatica/ Veronica gentianoides

Veronica arvensis/ Veronica persica

Veronica ceratocarpa/ Veronica polita

Veronica crista- galli/ Veronica serpyllifolia

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 462

کلیه گونه های مزبور با گلهای آبی رنگ با دو پرچم برافراشته و میوه های کپسول دو قسمتی مشخص می شوند. مصارف داروئی بعضی از گونه های آن در طب سنتی ایران شناخته شده است.

در گیلان گونه Veronica persica به فراوانی می روید.

طعم سیزاب تند و تلخ و از خواص آن، این است که مقوی، هضم کننده، خلطآور و به طور خفیف مدر است و در مورد اختلالات کبدی و عفونتهای ریوی، میگرن، سوء هضم، نفخ معده و غلظت خون و ادرار به کار می آید و مبتلایان به

نزله های ریوی مزمن، سل، برونشیت، تنبلی دستگاه گوارش، نقرس، روماتیسم، سنگ کلیه و کیسه صفرا و یرقان هستند، می توانند از آن استفاده کنند.

در استعمال خارجی، سیزاب در شفای جرب، ناراحتی لثه، درد گلو، نافع و مؤثر است و زخمها را نیز می توان با آن ضدعفونی، پاک و معالجه کرد.

Viburnum opulus :Caprifoliaceae بداغ: تیره بداغ

درختچه ای است با تنه ای راست، از پائین منشعب و دارای شاخه های متعدد خاکستری رنگ به ارتفاع حد اکثر 3 متر و برگهای پنجه ای 3 تا 5 لوبه صاف سبزرنگ که در فصل پائیز قرمز می شوند. گلهای سفیدرنگ و زیبای آن در گل آذینی دیهیم کروی قرار گرفته اند. مشخصه مهم این درختچه علاوه بر گلها، جوانه لخت و عاری از فلس آن است.

بداغ در مناطق جنگلی شمال ایران در بیشه زارها و جنگلهای ارسباران رشد و نمو می نماید و لیکن انواع زینتی آن امروزه در اکثر پارکها، بلوارها، حیاط منازل و باغچه ها کشت می گردد و با گلهای سفید و کروی خود زیبائی خاصی دارد به خصوص که یکی از درختچه های بهار گل و پیش رس می باشد.

Vicia spp .:Leguminosae ماشکها: تیره نخود

گیاهانی هستند علفی یکساله، دو ساله یا چند ساله با ساقه های اغلب بالارونده و برگهای شانه ای فرد منتهی به پیچک با سیخک کوتاه و به ندرت شانه ای زوج با برگچه ای یک تا چند جفتی و غالبا بیش از پنج جفت و گلهای منفرد یا خوشه ای محوری یا انتهائی به رنگهای، بنفش، بنفش متمایل به سفید، قرمز و گاهی زرد یا دو رنگ مخلوط.

ماشکها عموما به جز چند گونه کشت شده باقلاVicia faba و ماش Vicia sativa همگی علف هرز مزارع، مزارع آیش، مراتع، بیشه زارها و مناطق روشن جنگلی هستند و در نقاط مختلف گیلان گونه های چندی از این جنس به نامهای زیر در مناطق مختلف می رویند.

Vicia cracca/ Vicia hirta/ Vicia tetrasperma

Vicia crocea/ Vicia lathyroides/ Vicia variabilis

Vicia hirsuta/ Vicia narbonensis/ Vicia villosa

باقلا دارای ارزش غذائی بسیار، ولی دیرهضم می باشد. گل باقلا اثر مدر و ضد تشنج دارد و دم کرده آن برای درمان سنگ کلیه و در قولنجهای

کلیوی بکار می رود.

دانه ماش علاوه بر آن که در موارد تبهای دانه ای مانند آبله و سرخک بکار می رود در استعمال خارجی نیز ضماد آرد آن برای دفع التهابهای سطحی بدن مورد استفاده قرار می گیرد.

Vinca herbacea :Apocynaceae پیچ تلگرافی (گل تلگرافی، پروانش): تیره خرزهره

گیاهی است علفی چندساله و همیشه سبز با ساقه ای گسترده روی زمین و عموما رونده که گاهی در انتها ایجاد ریشه نابجا می نماید. این گیاه برگهائی متقابل، علفی بیضوی باریک، سرنیزه ای تا تخم مرغی دارد و گلهای آن آبی کم رنگ یا آبی متمایل به بنفش و قیفی شکل در محور برگها یا انتهای شاخه هاست. پیچ تلگرافی دارای میوه های برگه با دانه های متعدد می باشد.

در ایران در استانهای گیلان و مازندران و آذربایجان در اراضی مرتعی، بیشه زارهای دارای نور فراوان، جنگلهای مخروبه، مزارع دیم و اراضی رها شده رشد می نماید.

نوعی از آن به نام پیچ تلگرافی Vinca major به عنوان زمین پوش با تراکم زیاد در باغچه های منازل، گلدانهای دیواری، کشت می شود.

در حال حاضر نوع پرورش یافته Vinca tricolor با نام فارسی بنفشه سه رنگ یکی از گیاهان زینتی است که در اواخر زمستان و اوائل بهار در غالب باغچه های کنار خیابانها و پارکها و حیاط خانه ها کشت می شود و با رنگهای سفید، بنفش، آبی و قرمز زیبائی خاصی می آفریند.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 463

Viola odorata :Violaceae بنفشه معطر: تیره بنفشه

گیاهی است علفی چندساله، فاقد ساقه مشخص به بلندی 3 تا 12 سانتیمتر با ساقه های خزنده سطحی که در انتها ایجاد ریشه می نماید و برگهای تخم- مرغی دایره ای، نوک تیز و با قاعده ای قلبی عموما طوقه ای با دمبرگی بلند.

بنفشه دارای گلهای معطر بنفش رنگ و زیباست. در استان گیلان در کف جنگلهای دارای نور کافی و حاشیه جاده ها و شیبهای تند حاشیه جاده های جنگلی رشد می نماید و مخصوصا در اوایل فصل بهار با گلهای معطر و زیبای خود جلوه ای خاص به مناطق جنگلی می بخشد.

شاید بتوان گفت که زادگاه و خاستگاه اغلب گونه های بنفشه ایران استانهای گیلان و

مازندران است. از انواع آن می توان گونه های زیر را نام برد:

Viola arvensis/ Viola modesta/ Viola occulta

Viola tricolor/ Viola witminiana

در حال حاضر نوع پرورش یافته Viola tricolor با نام فارسی بنفشه سه رنگ یکی از گیاهان زینتی است که در اواخر زمستان و اوائل بهار در غالب باغچه های کنار خیابانها و پارکها و حیاط خانه ها کشت می شود و با رنگهای سفید، بنفش، آبی و قرمز زیبائی خاصی می آفریند.

از نظر ترکیبات شیمیائی، بنفشه معطر دارای موسیلاژ و اسید سالیسیلیک است و برگ آن مقدار کمی آنتوسیانین دارد.

استفاده درمانی از بنفشه معطر در ایران مربوط به قرون وسطی است درحالی که برخی از کشورها مانند یونان در قرون اولیه میلادی با خواص این گیاه آشنایی داشتند و برای مداوای بیماریهای گوناگون از آن استفاده می کردند.

در طب سنّتی ایران از دم کرده گل بنفشه به صورت خالص یا مخلوط آن با ختمی و پنیرک و شقایق برای درمان بیماریهای سینه و گلو- از قبیل برونشیت، گریپ، آنژین و امراض مشابه- استفاده می شود. همچنین برای معالجه التهاب دستگاه گوارش، کلیه، مثانه و بیماریهای مخملک، سرخک و تبهای دانه ای دم کرده گل بنفشه معطر توصیه شده است. از گل بنفشه معطر، شیری به دست می آید که اثر ملیّن دارد و برای درمان سیاه سرفه، زکام، گریپ، بیماریهای سینه و گلو مورد استفاده قرار می گیرد. برگ بنفشه معطر نیز دارای شیری است که اثر مسهلی دارد. ریشه بنفشه نیز تهوع آور است. در گذشته، به کسانی که در اثر خوردن تریاک، مسموم می شدند یا به قصد مسموم ساختن خود، تریاک مصرف کرده بودند جوشانده ریشه بنفشه می خوراندند. این دارو مخاط جهاز هاضمه را تحریک می کرد و باعث تهوع می شد

و شخص مسموم را نجات می داد.

گرد ریشه بنفشه معطر نیز به مقدار 2 تا 4 گرم اثر تهوع آور قوی دارد. این گرد را با آب قند مخلوط و میل می کنند. از دانه های بنفشه معطر نیز به عنوان داروی ملین مخصوصا برای اطفال استفاده می شود.

مصرف دم کرده گل بنفشه با مخلوطی از گل گاوزبان، عنّاب و لیمو عمانی به اعصاب آرامش می بخشد.

Viscum album :Loranthaceae دارواش (داره واش)

گیاهی است نیمه انگلی و همیشه سبز، درختچه ای، دو شاخه ای و برگهای متقابل و رگبرگهای موازی و گل آذین گرزن. گلها در این گیاه به صورت دسته ای 3 تا 5 تائی هستند و میوه آن نیز سته چسبناک گرد یا گلابی شکل و به رنگ سفید می باشد.

این گیاه به علت داشتن سبزینه قادر به ساختن بخشی از مواد غذائی مورد نیاز خود است؛ شیره خام جذب شده توسط گیاه مادر را به شیره پرورده تبدیل کرده و کمک مؤثری نیز برای تهیه مواد غذائی آلی به گیاه همزیست خود می نماید.

دارواش در غالب نقاط جنگلی استان گیلان و گاهی نیز بر روی درختان مثمر و کشت شده دیده می شود و لیکن غالبا بر روی درختانی می روید که ضعیف و در حال نابود شدن می باشند.

در جنگلهای شمال بر روی درختان گلابی، سیب، بادام، گوجه، کلهو، ممرز، انجیلی، نرمدار و بعضی از درختچه ها و گیاهان دیگر دیده می شود.

Vitis vinifera :Vitaceae انگور: تیره انگور

درختچه ای است بالارونده و پیچان، با ساقه ای عموما قهوه ای رنگ و پوستی رشته رشته که به مرور زمان از ساقه جدا شده و طول آن گاهی تا 30 متر می رسد. معمولا در کنار آن پیچکی قرار دارد که به بالا رفتن گیاه کمک مؤثری

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 464

می نماید، انگور دارای برگهای خزان کننده با دمبرگی بلند و پنجه ای شکل با لوبهای دندانه دار و گاهی نوک تیز، گلهای سفید متمایل به سبز در خوشه ای بزرگ و محوری قرار گرفته و میوه سته ای آبدار و بسیار خوشمزه به رنگهای مختلف سبز، سبز متمایل به زرد، سیاه، قرمز، و غیره است.

درخت مو در اغلب نقاط معتدله و معتدله سرد ایران وجود دارد. طی

سالهای اخیر نوعی انگور خارجی که دارای برگهای ضخیم چرمی و بسیار سرسبز و زیباست در غالب نقاط استان گیلان کشت شده است که احتمالا نوع آن Vitis labrusca می باشد. در ضمن گونه ای انگور وحشی به نام Vitis sylvestris در مناطق مختلف جنگلی شمال به صورت خودرو می روید که تشخیص آن از نوع کاشته شده Vitis vinifera کار ساده ای نیست.

انگور از میوه های بسیار باارزش اقتصادی است که به صورتهای گوناگون (تازه، خشک، سرکه، شیره و غیره) مصرف می شود.

قسمت مورد استفاده درخت انگور یا مو، برگ، شیره گیاهی و میوه آن است.

انگور دارای مقدار زیادی پتاس و فلزات دیگری مثل منیزیم، آهن، منگنز، کلر، ید، ارسنیک، فسفر، سیلیس و همچنین دارای مقدار زیادی قند، تانن، اسید تارتاریک و عوامل زنده ای مانند دیاستازها و فرمانها می باشد. اگر به این ترکیبات مفید ویتامینهای آ، ب، ث، د و مواد آکتیو اضافه گردد و عوامل مؤثر و مفیدی که در برگ، شیره و دانه انگور است مورد توجه قرار گیرد ملاحظه می شود که این میوه مجموعه ای از عناصر مفید و سودبخش را، از جهات گوناگون غذائی و درمانی دربر دارد.

انگور بیش از سایر میوه ها ویتامین دارد و بیش از همه خوراکیها دارای ارزش غذائی می باشد. قند انگور به طور مستقیم و سهولت وارد خون می شود و در عضلات و کبد ذخیره می گردد. درحالی که سایر قندها اول باید به قندی چون قند انگور تبدیل شوند و بعد وارد خون گردند. انگور ترشی خون و مایعات بدن را کم می کند و از ابتلاء به امراض گوناگون، حتی وحشتناکترین آنها که سرطان می باشد جلوگیری می نماید. انگور تنها میوه ای است که وقتی خشک شود هیچ یک از خواص

خود را از دست نمی دهد، بلکه ارزش غذائی آن بالا می رود، به طوری که یک دانه کشمش خیلی بیشتر از یک حبه انگور قوت دارد، زیرا دیاستازهای موجود در روی پوست به تدریج سلولز پوست را تبدیل به قند می کند و نیز به همین علّت است که هیچ معده ای از خوردن مویز ناراحت نمی شود.

آب تازه انگور از نظر ترکیبات غذائی شباهت زیادی به شیر مادر دارد. این نوشابه گوارا دارای مقداری قند، تانن، تارتارات، دوپتاس، فسفات دوپتاس، مالات دوپتاس، مواد صمغی، مواد سفیده ای، کلسیم، منیزیم و عناصر دیگر است. برای کم خونی، زیادی اوره، زیادی چربی خون و امراض قلبی سودمند بوده، بادشکن نیز می باشد.

در اثر خوردن انگور معده کاملا تخلیه می شود. ادرار زیاد می گردد و ترشحات فضولات معده از بین می رود. انگور از امراض زیر جلوگیری می کند: ترش کردن و تخامه نمودن غذا، سوءهاضمه، خونریزی معده، پیدا شدن سنگ در کلیه و مثانه، مسمومیّت جیوه و سرب، بعضی از امراض جلدی، برخی از حالات سل و باد مفاصل. برای مداوای بیماریهای رماتیسم، امراض شریانی و وریدی، نقرس، فشار خون و زیاد شدن اوره در خون مؤثر است.

انگور محرّک اعمال کبدی است و چنانچه آب آن را همراه با شیر خشک به اطفال شیرخوار بدهید، از عوارض شیر خشک روی کبد آنها جلوگیری می کند.

برگ انگور دارای تانن، بی تارتارات دوپتاس، نشاسته، اسید مالیک، یک نوع صمغ، قند اکزالات دوپتاس، گچ و چند ترکیب شیمیائی مخصوص به خود است. این ترکیبات اختصاصی، در برگهائی که فصل پائیز چیده شوند، زیادتر است. طعم برگ انگور کمی گس و ترش است. در طب سنتی به عنوان مقوی معده، درمان اسهال

مزمن و خون دماغ مصرف می شود. دم کرده 35 گرم آن در یک لیتر آب، در امراض اسهال، حبس البول و یرقان توصیه می شود. همچنین شستشو با آب دم کرده برگ انگور ورم پلک را فرومی نشاند.

در موقعی که درخت انگور را هرس می کنند، آبی از سرشاخه های آن بیرون می آید که به «اشک مو» معروف است. این مایع که بی رنگ و زلال می باشد در گذشته برای درمان امراض جلدی زیاد بکار می رفت، ولی در طب امروز بیشتر برای معالجه چشم درد، به صورت کمپرس و برای التیام تمام زخمها و نیز دفع سنگ کلیه و مثانه بکار می رود. مبتلایان به سنگ مثانه و کلیه هرروز صبح ناشتا باید یک قاشق از این اشک را بنوشند.

صاحب کتاب «صیدنه» می گوید:

«... صمغ درخت انگور سنگ گرده (کلیه) و مثانه را بشکند و ببرد و آبی که در فصل بهار از او ترشح کند صفرا را بنشاند و تیزی فساد او را رفع کند و شکوفه آن معده را تسکین دهد.»

پوست انگور کمی دیرهضم و مولّد باد است و هسته دانه های انگور دارای تانن بوده و قابض است و تولید گاز می کند. علاوه بر آنچه گفته شد میوه نارس

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 465

انگور که غوره نام دارد نیز از خواص درمانی قابل اهمیّتی برخوردار است.

آب غوره معالج مرض قند، نقرس، روماتیسم و قاعده آور است. برخلاف آنچه که تاکنون در بسیاری از کتب ذکر گردیده انگور معالج دیابت (مرض قند) نیز می باشد. پروفسور کاپو که در این مورد مطالعاتی مؤثر و عملی دارد در کتاب رژیم انگور ... چنین می نویسد: «بسیاری از اشخاص به اشتباه فکر می کنند که قند

انگور یا میوه های شیرین دیگر ایجاد مرض قند می کنند. زیرا دیابت با انگور معالجه می شود و انگوری را که برای معالجه دیابت باید مصرف کنید نباید زیاد رسیده و شیرین باشد و می توان آن را با میوه های دیگر مانند پرتقال، آلو، خربزه، سیب، گلابی و آلبالو ترکیب کرد.»

پروفسور کاپو در جای دیگر کتاب خود نیز به نکات جالب دیگر درباره انگور اشاره کرده و تحت عنوان ناسازگاری شیمیائی غذاها با انگور چنین نوشته است: علت نفخ شکم و بالا آوردن غذا و ترش کردن آن، در اثر اختلاط نامناسب غذاها با یکدیگر حاصل می شود. برای جلوگیری از این ناسازگاری باید بدانید انگور با چه غذاهائی می سازد.

انگور را نباید با غذاهائی درهم آمیخت که در موقع تجزیه یا تغییر شکل احتیاج به ترشح معده و کبد دارد ... غذاهائی مانند سبزیهای خوراکی، شیر، گوشت و ماهی، هندوانه و انواع چربیها با انگور سازگاری ندارند.

لازم به یادآوری است که پروفسور کاپو انگور را درمان اغلب بیماریهای مهم چون درد و ورم معده، قرحه اثنی عشر، اسهال خونی، مرض هموفیلی، بیماری کیسه صفرا، کولیت، امراض قلبی، بیماری کلیه، سرطان معده، سل، نقرس، امراض عصبی، سوزاک و سفلیس، بیماری چاقی، بیماری لاغری و بسیاری از بیماریهای دیگر و حتی مرض قند می داند و در کتاب معروف و مشهور خویش (رژیم انگور- پرتقال- لیمو)، طرق مختلف معالجه این بیماریها را نشان داده است. نیز ناگفته نماند که درخت انگور در اکثر مناطق گیلان (به استثنای رودبار و برخی مناطق دیگر) عموما در پای درختان تنومند و دیرپائی چون Planere (آزاددار) وOrme (اوجا، نارون) که در بعضی از مناطق گیلان به ترتیب

سغ (سخ) و سمت (سیمت) نامیده می شود غرس می گردد که معمولا هرس نمی شود. لذا درختان انگور در این منطقه از ایران تا ارتفاع 20 الی 25 متر در لابلای شاخه های درختان مزبور بالا می روند و تناور و ثمربخش می شوند.

انگور صفحات گیلان به استثنای مناطقی که قبلا یاد شد، ترش و شیرین و بسیار خوشمزه است که اصطلاحا به این نوع میوه ها ملس و میخوش گویند و علت آن نیز ناشی از ازدیادPH خاک این مناطق است که در اصطلاح غیر علمی می توان گفت بیش از اندازه لازم، ترش و اسیدی می باشد.

Washingtonia filifera :Palmae نخل بادبزنی: تیره نخل

درختی است به بلندی 12 تا 25 متر با ساقه ای منفرد و ضخیم که در اثر تراکم دائمی و اتصال دمبرگها به یکدیگر ایجاد گردیده، با برگهائی دارای دمبرگ بلند و دائمی (بسیار مقاوم و پایا) که به صورت سربه زیر و برگشته، بخش فوقانی ساقه را می پوشاند. لبه های دمبرگ پوشیده از دندانه های خاردار با پهنکی بسیار پهن به عرض 1 تا 2 متر که دارای چینهائی به تعداد 50 تا 60 عدد بوده منتهی به زوائدی نخی شکل می گردد.

نخل بادبزنی یکی از گیاهان زینتی است که در مناطق معتدله گرم و گرمسیری کشت می گردد و با برگهای بزرگ و همیشه سبز خود زیبائی خاصی دارد. در گیلان در بلوارها، منازل، پارکها و باغچه های سازمانهای دولتی ...

کشت شده است.

Wisteria sinensis :Leguminosae گلیسین: تیره نخود

درختچه ای است خزان کننده و بالارونده با ساقه های پیچان و برگهای شانه ای فرد متناوب، با 11 تا 13 برگچه مستطیلی شکل بدون کرک و گلهای خوشه ای محوری یا انتهائی بنفش رنگ آویزان و میوه ای نیام پوشیده از کرکهای مخملی کوتاه.

این درختچه که با ساقه های رونده و پیچنده خود گاهی به ارتفاع بیش از 20 متر از درختان بالا می رود. عموما به عنوان گیاه زینتی کشت می شود و بر روی سایه بانها آلاچیقها و چهارچوبهای از پیش ساخته شده افتاده و گلهای واژگون آن از سقف سایه بان هم چون لوسترهای بنفش رنگ آویزان می شود و زیبائی خاصی می آفریند. در ایران گاهی آن را به غلط اقاقیای بنفش گویند.

گلیسین از جمله گیاهان زینتی منازل در شهرها و روستاهاست.

Xanthium strumarium :Compositae تیره کاسنی

گیاهی است علفی یکساله با ساقه ای ضخیم و بدون شاخه در پائین و منشعب و پرشاخه در بالا به ارتفاع 15 تا 80 سانتیمتر بدون خار و برگهای متقابل یا متناوب دمبرگدار، تخم مرغی- گوه ای یا گاهی 3 تا 5 لوبه و لبه ای کنگره ای. گلهای کپه ای آن به صورت خوشه ای در محور برگها یا در انتهای شاخه ها قرار گرفته و برگه های اطراف میوه دارای خارهای گوناگون از نظر شکل و اندازه می باشند.

گیاه مذکور یکی از علفهای هرز مزارع پنبه، حاشیه جاده ها و باغها و مناطق مخروبه و متروکه و شنهای ساحلی و مناطق سنگلاخی و شنی است. در استان گیلان بیشتر در اطراف رشت، رودبار، لاهیجان، انزلی تا آستارا می روید. گونه دیگری از آن نیز به نام Xanthium spinosum با برگهای خاردار زردرنگ و میوه های خاردار به صورت علف هرز در مناطق مختلف استان می روید.

قسمتهای مختلف این گیاه برای دفع کرم استفاده می شود. جوشانده میوه آن برای

درمان مالاریا مؤثر است. عصاره ریشه آن در معالجه زخم، جوشهای پوست بدن و آبسه ها مؤثر است.

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 466

Yucca gloriosa :Liliaceae زنگوله ای: تیره لاله

گیاهی است چندساله پرشاخه با ساقه ای چوبی به ارتفاع 50 تا 150 سانتیمتر، با برگهای تخت. برگهای قاعده ای اغلب خمیده و برگشته و برگهای سرنیزه ای یا خطی- سرنیزه ای به رنگ سبز تیره یا روشن با لبه ای کامل یا دندانه دار و بدون کرک می باشند. گلها زرد کم رنگ یا کرم با رگه های سبز در گل آذین پانیکول باریک به طول حد اکثر یک متر با شاخه های برافراشته و غالبا پوشیده از کرکهای غده ای قرار گرفته اند.

گیاه زنگوله ای در ایران در غالب نقاط معتدله و معتدله سرد به عنوان گیاهی زینتی کشت می شود. در گیلان نیز در پارکها، بلوارها، حیاط منازل و سازمانهای دولتی کشت شده و با گلهای درشت و زنگوله ای و سفید یا سفید متمایل به زرد خود زیبائی خاصی دارد.

Zelkova carpinifolia :Ulmaceae آزاد (آزاددار): تیره نارون

درخت یا درختچه ای است با پوست صاف و خاکستری رنگ و برگهای متناوب خزان کننده و ساقه ای به بلندی حد اکثر 35 متر و چتری متراکم و پرشاخه در بخش فوقانی، با شاخه های جوان کرک دار و برگهائی با پهنک تخم مرغی تا مستطیلی و با اندازه های گوناگون.

درخت آزاد به علت داشتن چوب باارزش در شمال ایران یعنی رویشگاه واقعی آن در ایران رو به انقراض و نابودی نهاده است. در گیلان بیشتر در دشتهای جلگه ای و با ارتفاع کم همراه بلوط رویش می یابد.

Ziziphus jujuba :rhamnaceae عناب (عونتاب، سنجلان، اون ناف، سنجد جیلان): تیره کنار

درخت یا درختچه ای است خزان کننده با پوست قهوه ای شیاردار با تاجی گسترده و منشعب و پرشاخه و برگهای تخم مرغی بدون کرک و نسبتا ضخیم و چرمی با دمبرگی کوتاه به رنگ سبز روشن با گلهای زرد کوچک در گل آذینی گرزن متراکم و انبوه و میوه ای شفت نسبتا خشک به رنگ قرمز تیره، شبیه سنجد.

عنّاب در گیلان قبلا به فراوانی وجود داشت و اکنون در حیاط منازل و باغها به خاطر میوه آن که خوراکی و دارای ارزش داروئی بسیار است بندرت کشت می شود.

عنّاب فشار خون را کم و سینه و گلو را نرم می کند، همچنین خون را صاف و پاک می سازد. عناب کمی نفّاخ و دیرهضم است و اگر آن را در گلاب خیسانده مصرف کنند هضم آن آسانتر می گردد. زیاده روی در خوردن عناب سبب نفخ و بزرگ شدن شکم می شود و شهوت را کم و غرایز جنسی را ضعیف می سازد. خوردن سائیده عناب با هسته، جهت زخم معده و روده مفید است. عناب داروی کبد و مثانه و کلیه بوده آنها را زهکشی می کند. جوشانده عناب با عرق کاسنی یا سکنجبین برای امراض وبا و حصبه

و مطبّقه مفید است. مقدار خوراک عنّاب تا 50 عدد است. نوشیدن 5 روز، متوالی، هرروز نیم لیتر (نیم رطل) آب جوشانده برگ عناب جهت دفع خارش بدن بسیار نافع است.

پاشیدن برگ خشک کوبیده عناب جهت درمان زخمهای خوره ای و بدخیم مفید است. خواه این زخمها در دهان باشد خواه در عضوی دیگر و چون پوست درخت عناب را سائیده به تنهائی یا به نسبت مساوی با سفیداب مخلوط کرده و در داخل زخمهای چرکی پر کنند آنها را درمان می کند. خوردن پودر چوب این گیاه جهت درمان دل پیچه، خارش و جرب مفید است، صمغ درخت عناب به تنهائی و یا با ادویه مناسب جهت امراض چشمی و با سرکه جهت جوشهای جلدی سودمند است.

Filicales سرخسها

از نظر گیاهشناسی سرخسها جزء گیاهان اولیه بوده و از نظر تکاملی جزء پتریدوسپرمها محسوب می گردند. هیچیک از آنها دانه و میوه به صورت رایج در سایر گیاهان نداشته توسط اسپر تکثیر و تولید مثل می نمایند. این گیاهان اغلب سایه پسند و رطوبت دوست بوده و در مناطق جنگلی و مرطوب پراکنش و گسترش زیادی دارند. شاید کسی نباشد که تا به حال با سرخسها آشنا نباشد زیرا سرخسها بسیار زیاد بوده دارای قدرت تولید مثل زیاد می باشند. اخیرا در گل فروشیها گونه های خاصی از این گروه گیاهان با نام فرانسوی Faugere به فروش می رسند. استان گیلان نیز از نظر اقلیمی جزء مناطقی است که برای رشد و نمو این گروه از گیاهان مناسب می باشد و متجاوز از 20 گونه سرخس در آن رشد و نمو می نمایند که به چند گونه مشهور و شناخته شده تر آنها به شرح زیر اشاره می شود.

Adianthum capillus -veneris :Adianthaceae پر سیاوش (سیالک)

گیاهی است ریزوم دار که توسط فلسهای قهوه ای رنگی پوشیده شده است بلندی آن به 10 تا 40 سانتیمتر می رسد و برگهای آن مرکب دوبار شانه ای با دمبرگهای کاملا سیاه رنگ شفاف و فاقد هرگونه کرک بوده و زیبائی خاصی به گیاه می دهد که به همین دلیل آن را به موی ونوس تشبیه کرده اند.

این گیاه بیشتر در مناطق صخره ای مرطوب با نور نسبتا زیاد و نیز بر روی دیوارهای قدیمی و کهنه و صخره های کوه می روید. برگهای کوچک و میخی- شکل آن دارای بوئی ضعیف و طعمی گس و ناپسند دارد. معلوم شده است که دارای موسیلاژ (لعاب نباتی) و قند، تانن، اسید گالیک و یک ماده تلخ به نام کاپیلارین Capillarine و کمی اسانس است.

ابو علی سینا در کتاب «قانون» می نویسد:

این گیاه، خاصیتی گدازنده و

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 467

بازدارنده دارد و در آن قوتی است که از سیلان مواد ناسازگار به سوی شکم و معده جلوگیری می کند. خاکستر این گیاه مخلوط با سرکه و روغن زیتون در علاج داء الثعلب و داء الحیه (گری و مرضی که در سر پدید می آید و موی سر را زائل می سازد) مفید است. اگر با روغن آس (مورد) و شراب آمیخته شود موی را بلند نموده از ریختن آن جلوگیری می کند. به علاوه برگهای پرسیاوشان معالج قرحه های درونی و خنازیر و زخمهای پلید و مرطوب می باشد. در پاک نمودن شش و تسکین سرفه بسیار نافع است. درد طحال را تسکین می دهد و برای یرقان مفید است. مدر و قاعده آور است و سنگ کلیه را خرد می کند.

همچنین از خونرویهای بینی و یا دهان (نزیف) جلوگیری می نماید.

دم کرده پر سیاوشان اگر با عسل مخلوط شود گریپ و نزله های ششی و برونشیت و ذات الریه را درمان می کند. اطبای پیشین از آن به عنوان خلطآور، نرم کننده و معرق استفاده می کردند. در نقاط مختلف گیلان مخصوصا اطراف رشت و پیربازار به فراوانی می روید.

Asplenium adianthum -nigrum :Aspleniaceae سرخس سیاه

گیاهی است به حالت توده ای به ارتفاع حد اکثر 25 سانتیمتر و عموما با برگهای دوبار شانه ای که دمبرگ آن از پهنک کوتاه تر بوده و در بخش فوقانی سبزرنگ و در بخش تحتانی کاملا سیاه رنگ و در قاعده متورم می باشد. این گیاه معمولا در جنگلهای تاریک هم روی زمین و هم در شکاف صخره ها می روید. کلیه قسمتهای سرخس سیاه مدر و ملین است و برای رفع سکسکه و کاهش التهاب مورد استفاده قرار می گیرد. جوشانده برگهای گیاه

خلطآور است و برای درمان ناراحتیهای سینه و عقب افتادگی عادت ماهانه استفاده می شود.

Athyrium filix -foemina :Athyriaceae سرخس ماده

یکی از سرخسهای بلند ایران است که به ارتفاع 150 سانتیمتر می رسد و طول برگ آن نیز بسیار بزرگ می باشد. بخش یقه ای گیاه توسط برگهای سالهای قبل و در بخش فوقانی توسط فلس سیاه رنگ پوشیده شده است. گیاه فوق الذکر بیشتر در مناطق جنگلی استان گیلان و مازندران به خصوص در مناطقی که عملیات بهره برداری و قطع جنگل در آن انجام گرفته به سرعت جایگزین سایر گیاهان می گردد.

Dryopteris filix -mas :Aspidiaceae سرخس نر

گیاهی است به بلندی حد اکثر 100 سانتیمتر که برگهای آن عموما در فصل زمستان خشک شده و دمبرگ آن به 2/ 1 طول پهنک می رسد. پهنک برگ تخم مرغی نوک تیز بوده و دوبار شانه ای است. این سرخس به طور معمول در جنگلهای شمال ایران رویش می یابد.

Matheucia struthiopteris :Athyriaceae سرخس غول

گیاهی است به بلندی حد اکثر 180 سانتیمتر و یکی از مشخص ترین سرخسهای ایران است. بلندی برگهای آن ممکن است به اندازه قد یک انسان معمولی و با پهنای حدود 40 سانتیمتر برسد. تعدادی از برگهای این گیاه که حامل اسپرها می باشند تقریبا به رنگ سیاه بوده عامل خوبی جهت شناسائی این گونه محسوب می شوند. این برگها کوچکتر و باریکتر از برگهای دیگر بوده و وسط آنها قرار گرفته اند. سرخس غول بیشتر در جنگلهای متراکم و تاریک رویش می یابد.

Ophioglossum vulgatum :Ophioglossaceae مار زبان

سرخس بسیار کوچکی است که طول برگهای آن به 3 تا 15 سانتیمتر می رسد و دارای قسمت بارور و مجزائی است که حامل هاگها می باشد. برگها دارای دو قسمت بارور و عقیم اند و قسمت بارور مانند سنبله ای توسط پهنک برگ احاطه گردیده و شبیه زبان مار به نظر می رسد. کلیه قسمتهای این گیاه اثر التیام دهنده دارد. جوشانده آن برای درمان آنژین بکار می رود. برگهای آن اثر مقوی دارد و خونریزی را متوقف می سازد.

Phyllitis scolopendrium :Aspleniaceae زنگی دارو

این سرخس با برگهای 15 تا 50 سانتیمتری خود که به صورت صفحه ای کامل و مستطیلی شکل می باشد از مشخص ترین سرخسهائی است که به آسانی شناخته می شود. محل رویش آن زمینهای کف جنگلهای تاریک یا شکاف صخره ها است و گاهی در طب عوام و سنتی از آن استفاده می شود. زنگی دارو مدر و قابض است. در طب سنتی برای درمان بیماریهای کبدی و مثانه و نزله ششی و اسهال و اخلاط خونی مورد استفاده قرار می گرفته است.

Polypodium vulgare :Polypodiaceae بسفایج

دارای برگهائی به بلندی 10 تا 30 سانتیمتر می باشد. این سرخس در ایران اغلب به صورت اپی فیت روی ساقه درختان پوشیده از خزه می روید؛ گاهی در شکاف صخره های مناطق جنگلی نیز می توان آن را دید. ریزوم این گیاه ملیّن، خلطآور و صفرابر است. در طب سنتی از آن جهت مداوای سرفه های مزمن،

کتب طبی انتزاعی (فارسی) (کتاب گیلان)، ج 3، ص: 468

گریپهای کهنه، برونشیت، یرقان، اختلالات کبدی و طحال و نیز دفع کرمهای روده استفاده می شود.

Pteris cretica :Pteridaceae سرخس پنجه ای

از سرخسهای معمولی جنگلهای شمال ایران است که ارتفاع آن به 70 سانتیمتر می رسد. تعدادی از برگهای این گیاه بارور بوده و دارای ارتفاع بلندتر و تقسیمات شانه ای باریکتر از برگهائی است که عقیم می باشند. از علائم مشخصه این سرخس وجود اسپرهائی است که به صورت خطی در حاشیه برگ قرار داشته و به وسیله لبه برگ روی آنها پوشیده شده است.

Pteridium aquilinum :Hypolepidaceae سرخس عقابی یا کرف یا چماز

این سرخس با ارتفاع حد اکثر 2 متر و برگهائی که بیشتر به صورت شانه ای درآمده اند از معمولی ترین سرخسهای شمال ایران است که در حقیقت به صور علف هرز در مزارع مشاهده می شود. سرخس عقابی در حاشیه جنگلها و کنار جاده ها اغلب همراه آقطی می روید و از برگهای آن به عنوان سایه در خزانه های برنج و گاهی نیز برای بسته بندی محصولات کشاورزی بر روی جعبه های میوه استفاده می شود. مصارف داروئی این گیاه در طب سنتی شناخته شده است و از آن استفاده هائی به عمل می آید. ریزوم سرخس نر بهترین دارو برای دفع کرمهای کبد، معده و روده مخصوصا کرم کدو و کرمهای دراز معده است.

Salvinia natans :Salviniaceae سرخس شناور

این سرخس دارای برگهائی کوچک و سبز است که به حالت شناور بر روی آب در مناطق باتلاقی، آبراهه ها و کشتزارهای برنج دیده می شود، بیشترین رویشگاه این سرخس در گیلان در مرداب انزلی و برنجزارهاست.

Equisetum spp .:Equisetaceae دم اسب (بندک واش)

گیاهانی هستند سایه پسند و رطوبت دوست که عموما در کنار جویبارها و آبراهه های جنگلهای مناطق مختلف گیلان رویش می یابند. این گیاهان نیز مانند سرخسها فاقد گل و میوه مشخص موجود در سایر گیاهان عالی بوده و توسط اسپر تولید مثل می نمایند. دارای دو نوع ساقه بارور و عقیم است. ساقه بارور آن عموما سبزرنگ نبوده و قبل از ساقه عقیم سبزرنگ ظاهر می گردند.

آنچه که بیشتر در طبیعت مشاهده می گردد ساقه سبزرنگ و عقیم این گیاهان می باشد. بلندی ساقه عقیم آنها تا 80 سانتیمتر می رسد که دارای شیارهای فراوان به تعداد 19 عدد می باشد. ساقه آنها بندبند است به طوری که برگهای عموما ساقه مانند آنها از محل گره ها خارج شده به صورت فراهم و چرخه ای و عموما بندبند در اطراف گره ها قرار می گیرند.

گونه های چندی از دم اسبیان در گیلان پراکنده اند که با نام محلی بندک واش شناخته می شوند. از معمول ترین آنها می توان گونه های Equisetum ramosissimum وEquisetum arvense را نام برد. دم اسب بندآورنده خون، ترمیم کننده انساج و تأمین کننده عناصر معدنی بدن و ادرارآوری قوی است. در درمان بیماری سل بکار می رود. جوشانده دم اسب ترشحات ادرار را افزایش داده در معالجه استسقاء و آب آوردن انساج تأثیر زیادی دارد. همچنین برای تقویت و معالجه بیماریهائی نظیر ورم مثانه، سنگ کلیه، دردهای مجاری ادرار، قولنجهای کلیوی، اخلاط خونی، بواسیر، زخمهای واریس، زیادی اسید معده و وجود قند در ادرار مورد استفاده قرار می گیرد

[5]

________________________________________

[1]

جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی (فارسی)، 8جلد، چاپ: اول.

[2] ( 1). سته ای به معنی آبدار و گوشتی.

[3] جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی (فارسی)، 8جلد، چاپ: اول.

[4] جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی (فارسی)، 8جلد، چاپ: اول.

[5] جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی (فارسی)، 8جلد، چاپ: اول.

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9

مقدمه:
موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، از سال 1385 هـ .ش تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن فقیه امامی (قدس سره الشریف)، با فعالیت خالصانه و شبانه روزی گروهی از نخبگان و فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.

مرامنامه:
موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان در راستای تسهیل و تسریع دسترسی محققین به آثار و ابزار تحقیقاتی در حوزه علوم اسلامی، و با توجه به تعدد و پراکندگی مراکز فعال در این عرصه و منابع متعدد و صعب الوصول، و با نگاهی صرفا علمی و به دور از تعصبات و جریانات اجتماعی، سیاسی، قومی و فردی، بر مبنای اجرای طرحی در قالب « مدیریت آثار تولید شده و انتشار یافته از سوی تمامی مراکز شیعه» تلاش می نماید تا مجموعه ای غنی و سرشار از کتب و مقالات پژوهشی برای متخصصین، و مطالب و مباحثی راهگشا برای فرهیختگان و عموم طبقات مردمی به زبان های مختلف و با فرمت های گوناگون تولید و در فضای مجازی به صورت رایگان در اختیار علاقمندان قرار دهد.

اهداف:
1.بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام)
2.تقویت انگیزه عامه مردم بخصوص جوانان نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی
3.جایگزین کردن محتوای سودمند به جای مطالب بی محتوا در تلفن های همراه ، تبلت ها، رایانه ها و ...
4.سرویس دهی به محققین طلاب و دانشجو
5.گسترش فرهنگ عمومی مطالعه
6.زمینه سازی جهت تشویق انتشارات و مؤلفین برای دیجیتالی نمودن آثار خود.

سیاست ها:
1.عمل بر مبنای مجوز های قانونی
2.ارتباط با مراکز هم سو
3.پرهیز از موازی کاری
4.صرفا ارائه محتوای علمی
5.ذکر منابع نشر
بدیهی است مسئولیت تمامی آثار به عهده ی نویسنده ی آن می باشد .

فعالیت های موسسه :
1.چاپ و نشر کتاب، جزوه و ماهنامه
2.برگزاری مسابقات کتابخوانی
3.تولید نمایشگاه های مجازی: سه بعدی، پانوراما در اماکن مذهبی، گردشگری و...
4.تولید انیمیشن، بازی های رایانه ای و ...
5.ایجاد سایت اینترنتی قائمیه به آدرس: www.ghaemiyeh.com
6.تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و...
7.راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی
8.طراحی سیستم های حسابداری، رسانه ساز، موبایل ساز، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک، SMS و...
9.برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم (مجازی)
10.برگزاری دوره های تربیت مربی (مجازی)
11. تولید هزاران نرم افزار تحقیقاتی قابل اجرا در انواع رایانه، تبلت، تلفن همراه و... در 8 فرمت جهانی:
1.JAVA
2.ANDROID
3.EPUB
4.CHM
5.PDF
6.HTML
7.CHM
8.GHB
و 4 عدد مارکت با نام بازار کتاب قائمیه نسخه :
1.ANDROID
2.IOS
3.WINDOWS PHONE
4.WINDOWS
به سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی و قرار دادن بر روی وب سایت موسسه به صورت رایگان .
درپایان :
از مراکز و نهادهایی همچون دفاتر مراجع معظم تقلید و همچنین سازمان ها، نهادها، انتشارات، موسسات، مؤلفین و همه بزرگوارانی که ما را در دستیابی به این هدف یاری نموده و یا دیتا های خود را در اختیار ما قرار دادند تقدیر و تشکر می نماییم.

آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109